دشمن شناسی : شناخت دشمن و روش های مقابله با آن از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای ...

مشخصات کتاب

عنوان و نام پديدآور:دشمن شناسی [کتاب]: شناخت دشمن و روش های مقابله با آن از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای .../ گردآورنده سیدامیر پورفاضلی.

مشخصات نشر:تهران : انقلاب اسلامی، 1393.

مشخصات ظاهری:م، 495ص.

شابک:150000 ریال : 978-964-2951-56-7 ؛ 150000 ریال (چاپ پنجم)

وضعیت فهرست نویسی:فاپا

يادداشت:چاپ پنجم : بهار 1395.

يادداشت:این کتاب در سال های 1394- 1399 تجدیدچاپ شده است.

يادداشت:چاپ دهم: 1399.

یادداشت:کتابنامه به صورت زیرنویس.

یادداشت:نمایه.

عنوان دیگر:شناخت دشمن و روش های مقابله با آن از منظر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای ... .

موضوع:خامنه ای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران ، 1318 - -- دیدگاه درباره دشمنان

موضوع:خامنه ای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، 1318 - -- پیام ها و سخنرانی ها

موضوع:دشمنان

موضوع:تبلیغات ضد اسلامی

شناسه افزوده:پورفاضلی، سیدامیر، 1344 - ، گردآورنده

رده بندی کنگره:DSR1692 /د5 د47 1393

رده بندی دیویی:955/0844

شماره کتابشناسی ملی:2953277

ص: 1

اشاره

ص: 2

بسم الله الرحمن الرحیم

ص: 3

مقدّمه

برقرارى نظام جمهورى اسلامى به تعبير رساى بنيانگذار آن، حضرت امام خمينى(ره)، از نعمتهاى بزرگ الهى بر مردم اين سرزمين و تمامى مستضعفين جهان بوده است. مرورى بر تاريخ پرافتخار اين نهضت و شكل گيرى نظام مقدّس جمهورى اسلامى به روشنى نقش و تأثير اصل مترقّى ولايت فقيه و رهبرى حكيمانه ى حضرت امام(ره)و پس از آن حضرت آيت الله العظمى سيّدعلى خامنه اى، رهبر معظّم انقلاب اسلامى، را در هدايت انقلاب در كوران حوادث گوناگون روزگار نشان ميدهد. مؤسسه ى پژوهشى فرهنگى انقلاب اسلامى كه وظيفه ى حفظ و نشر آثار مقام معظّم رهبرى را برعهده دارد، در انجام همين وظيفه به انتشار كتابهاى موضوعى به منظور نشر بيانات، ديدگاهها و رهنمودهاى معظّمٌله در مقاطع، مناسبتها و موضوعات مختلف ميپردازد.

كتاب حاضر حاوى بيانات مقام معظّم رهبرى پيرامون دشمن شناسى است كه به كوشش جناب آقاى سيّدامير پورفاضلى تدوين شده و از سوى انتشارات انقلاب اسلامى عرضه ميشود.

دشمن شناسى از مفاهيمى است كه در آيات و روايات اسلامى مورد توجه قرار گرفته است و بر هوشيارى هميشگى مؤمن و دشمن شناسى او تأكيد شده و تبرّى از دشمن كه لازمه ى آن دشمن شناسى است در زمره ى فروع دين قرار دارد. علماى شيعه نيز به پيروى از معارف و احكام دينى توجه و اهتمام زيادى را صرف معرفى دشمن و موضع گيرى

ص: 4

در قبال آن در طول تاريخ داشته اند.

پس از پيروزى انقلاب اسلامى بخش معتنابهى از بيانات حضرت امام خمينى (ره) و مقام معظّم رهبرى به اين موضوع اختصاص داشته است.

رهبر انقلاب بارها بر كسب بصيرت، بصيرت زايى وبصيرت افزايى كه از ضروريات دشمن شناسى به خصوص در طوفان حوادث اند تأكيد كرده اند. ايشان شناخت انواع و اقسام حيله هاى دشمن و معرفى آنها و آگاه كردن ملت را بارها و بارها به مسئولان و مردم گوشزد كرده اند.

كتاب پيش رو به منظور شناخت و روشهاى دشمن و راههاى مقابله با آن در چهارده فصل تعاريف، ضرورت شناخت دشمن، علل و دلايل دشمنى، ماهيّت و ويژگيهاى دشمن، اهداف دشمن، شيوه ها، ابزارها و زمينه هاى دشمن، برنامه ريزيهاى دشمن، شيوه ها وابزار مقابله با دشمن، اقشار مورد هدف دشمن، عوامل كمك به دشمن، نقش امام راحل در مقابله با دشمن، ايستادگى در برابردشمن، رسانه ها و دشمن، استعمار فرانو و صهيونيسم، بزرگترين دشمن ملّت ايران و كلام آخر تحت عنوان پايان رويارويى ما با دشمنان چه وقت خواهد بود؟ تنظيم شده و در اختيار مخاطبان قرار ميگيرد.

ومن الله التوفيق

ص: 5

فهرست مطالب

فصل اوّل: تعاريف 1

مفهوم دشمن از منظر قرآن 3

دشمن كيست؟ 4

دشمن درونى و دشمن بيرونى 6

مفهوم دشمن اسلام 8

مفهوم جهاد و مبارزه با دشمن 8

دشمن خارجى و دشمن درونى 9

مفهوم جنگ نرم دشمن 10

فصل دوّم: ضرورت شناخت دشمن 13

اهمّيّت دشمن شناسى 15

اهمّيّت شناخت و روش دشمنى 16

لزوم دشمن شناسى و فريب نخوردن از دشمن 17

دشمن شناسى؛ اوّلين قدم مبارزه 17

شناخت دشمن 18

دشوار نبودن شناسايى دشمن 19

شناخت دشمن با فكر و انتخاب درست 20

لزوم تمركز بر دشمن ستيزى و دشمن شناسى 21

دانستن و شناسايى ابعاد دشمنيها 22

لزوم دقّت مسلمانان در شناسايى دوست و دشمن 22

لزوم درك و شناسايى دشمن 23

ص: 6

لزوم شناخت روش و صفوف دشمن 25

تشخيص حق از باطل با آگاهى از اوضاع و احوال زمانه 26

موقعيّت و فرصت شناسى 27

خدا، رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) و جامعه ى اسلامى معيار تشخيص دشمن 27

شناسايى نقاط مورد هدف دشمن 28

شناخت دشمن محصول شناختها 28

لزوم شناسايى دشمن در چهره ها و لباسهاى مختلف 29

شناخت اثر انگشت دشمن در فضاى سياسى و فرهنگى 30

لزوم شناسايى طبيعت دشمن 30

دشمن، واقعيّت انكارناپذير 31

فهم و درك نسبت به وارد شدن دشمن 31

شناخت هندسه ى كار دشمن 33

شناخت ترفندهاى دشمن در زمان خود 34

شناسايى به موقع دشمن 35

بى اطّلاع نبودن از حضور دشمن 36

لزوم شناخت چگونگى ورود دشمن 37

انسان زمان شناس در برابر ترفندهاى دشمن 38

دشمن را با چشم باز ديدن 38

دشمن را در هر چهره و لباس شناختن 39

بصيرت لازمه ى شناخت دشمن 40

تميز دادن عنصر خائن با افراد بصير 41

شناسايى توطئه ى دشمن توسّط انسانهاى بصير و خبير 42

عدم شناخت انسانهاى بى بصيرت از دشمن 42

دقّتِ دشمن در شناخت نقاط ضعف ما 43

رخنه ى دشمن از راههاى مختلف 44

تلاش دشمن در برابر ملّتهاى تلاشگر 44

پايان ناپذيرى توطئه ى دشمن عليه انقلاب 45

فصل سوّم: علل و دلايل دشمنى 47

علّت دشمنيها 49

ص: 7

نفى و اثبات جمهورى اسلامى 51

قدرت طلبى و سلطه طلبى، انگيزه ى دشمنان 52

علل دشمنى دنياى استكبار با نظام اسلامى 54

تمام نشدنى دشمنيها 56

حجم دشمنيها 56

مخالفت با تحميل فرهنگ غرب بر ملّتهاى مسلمان 58

صدور انقلاب؛ علّت دشمنى استكبار 58

علل دشمنى با پيشرفت هسته اى ايران اسلامى 59

خشمگينى دشمن از نظام اسلامى 60

انگيزه هاى دشمن براى تهديد و دشمنى كردن 61

جمهورى اسلامى؛ مهمترين خطر براى دشمن 61

آگاهى اسلامى و بيدارى؛ علّت دشمنيها 62

قصد دشمن؛ نابودى جمهورى اسلامى 63

مخالفت دشمن با محور تربيت و تعليم قرآنى 63

دفاع از ملّتهاى مسلمان؛ علّت خشم دشمن از جمهورى اسلامى 65

تلاش دشمن جهت تضعيف اسلام 66

فصل چهارم: ماهيّت و ويژگيهاى دشمن 67

شروع توطئه دشمن همزمان با پيروزى انقلاب 69

تقسيم بندى دشمن 69

دشمنان درونى و بيرونى دولت اسلامى 70

نحوه ى توطئه دشمنان 71

پنج دشمن اصلى جامعه ى نبوى 71

دشمن ما، دشمنى جهانى 78

آرايش دشمن به صورت طرحهاى روزانه 79

فهم دشمن از آسيب پذيرى انسان 80

عصبانيّت دشمن 81

بى باك بودن دشمن در ارتكاب جنايت 82

توهّم نبودن توطئه ى دشمن 84

توطئه و خدعه ى هميشگى دشمن 84

ص: 8

سياستهاى دشمن 86

پابرجا بودن دشمنيها 87

تلاش دشمن در خدشه به انقلاب اسلامى 88

شقاوت دشمن؛ عكس العمل نسبت به بيدارى ملّتها 89

كينه ى عميق دشمنان نسبت به مسلمانان و جوامع اسلامى 90

هميشگى بودن تهديد دشمن عليه دنياى اسلام 91

منافع مادّى دشمن در جنگيدن 92

ترس عدّه اى از دشمنيها 93

وقاحت و پررويى دشمن 93

عكس العمل دشمن، نشاندهنده ى صحّت كارِ ما 94

خواست دشمن، كنار آمدن جمهورى اسلامى با آنها 95

فصل پنجم: اهداف دشمن 99

لزوم شناسايى اهداف و ترفند دشمن 101

فهميدن افكار دشمن 102

هدف دشمن، مبارزه با اسلام و تزلزل پايه هاى ايمانى 102

هدفِ دشمن؛ تزلزل پايه هاى مستحكم ايمانى مردم 103

فكر و پردازش تفكّر اسلامى، هدف دشمن 104

هدف دشمن؛ تشكيك عقيده مهدويّت 104

تلاش دشمن؛ در از بين بردن عقايد اسلامى مردم و ذهنيّت آنها 106

منحرف كردن ذهن مردم از سرمايه گذارى دشمن 107

اعمال جاهلانه در عزاداريها 110

هدف گيرى دشمن روى علم 110

تلاش دشمن براى از بين بردن آرامش 112

ايجاد هرج و مرج، هدف دشمن 112

جنجالهاى زير نام آزادى از نقشه هاى دشمن 113

پوساندن انقلاب با ترويج فساد 114

به فساد كشاندن زنان 114

كارزار همه جانبه ى فرهنگى دشمن در برابر ملّت 115

تسخير پايگاههاى فرهنگى 116

ص: 9

حمله ى دشمن به كشور با ابزار فرهنگى 117

تحقير جريان هنر و فرهنگ انقلاب از دسيسه هاى دشمن 118

حضور دشمن در پشت پرده ى فرهنگ و سياست 119

اهداف گوناگون دشمن براى سلطه بر ملّت ايران 120

تلاش دشمن؛ خارج كردن مردم از عرصه هاى انقلاب اسلامى 121

هدف دشمن تضعيف ارزشهاى انقلاب و اسلام 122

هدف دشمن تسلّط بر دنيا 123

اهداف دشمن عليه انقلاب اسلامى 124

تحريف حقايق و تاريخ 125

ترديدافكنى و سلب اعتماد مردم 126

ايجاد شكاف و اختلاف در بدنه ى حاكميّت نظام 127

در اختيار گرفتن افكار عمومى، هدف دشمن 128

بى اعتمادّى ملّت ايران به فرهنگ خود 129

اضمحلال يكپارچگى و تماميّت ارضى ايران 130

از بين بردن يكپارچگى و انشقاق 130

به زنجير كشيدن ملّت 132

نااميد كردن ملّت 133

گرفتن عزم راسخ از مردم 133

تخريب وحدت ملّى؛ باورساز و اميد 134

ايجاد اخلال در وحدت ملّى 136

ايجاد ناامنى در مرزها 136

تضعيف استقلال و اقتدار ملّى هدف دشمنان 138

امنيّت اجتماعى و مدنى مورد هدف دشمنان 138

در هم شكستن مقاومت ملّى، خواست دشمن 138

اتّحاد؛ نقطه ى هدف دشمن 139

مسائل اقتصادى؛ نقطه ى هدف و اميد دشمن براى فلج كردن نظام اسلامى 140

سازندگى كشور؛ نقطه ى هدف دشمن 141

مرعوب كردن افراد از كارهاى دشمن 142

فراموش كردن ياد شهدا؛ هدف دشمن 142

ص: 10

تزلزل در مشروعيّت نظام اسلامى 142

قانون اساسى هدف دشمن 143

ايجادِ وابستگى نظام اسلامى به قدرتهاى بيگانه 143

فصل ششم: شيوه ها، ابزارها و زمينه هاى دشمن 147

آماج حملات 149

ابزارهاى دشمن در تضعيف و توهين اسلام 149

سعى دشمن در نابودى عنصر دين 150

دين و وفادارى مردم نقطه ى آماج دشمنان 151

هدف دشمن، روشهاى تبليغى و تخريب باورهاى مردمى 151

آگاهى دشمن به تأثيرات اسلام و ايمان 153

احكام و مقرّرات اسلام، مورد هجوم دشمنان 154

اساس حمله ى دشمن، خارج ساختن حكومت از محور دين و امامت 155

تبليغ دشمن مبنى بر جدايى اسلام اخلاقى از اسلام سياسى 156

تبليغات دشمن عليه ولايت فقيه 157

نفوذ رهبرى؛ نقطه مقابله دشمن 158

جمود و تحجّر 159

اختلافات مذهبى از ابزار دشمن 160

بيگانه كردن مسلمانان از هويّت اسلامى سرانگشت دشمن 161

وجود وسايل تفرقه افكنى 162

منابع انسانى و مالى را در مقابل هم قرار دادن 162

سوءاستفاده ى دشمن از اختلاف بين امّت اسلامى 163

معرّفى انقلاب اسلامى بعنوان يك حركت شيعى 164

نزاع ميان فرق اسلامى 165

ايجاد حسّاسيّتهاى مذهبى 166

سوءاستفاده دشمن از اختلافات مذهبى 166

ايجاد اختلاف بين شيعه و سنّى از سياست دشمنان 167

سياست دشمنان براى جدا كردن شيعه از غيرشيعه 167

مهمترين شگرد؛ دشمن ايجاد دودستگى در بين مردم 168

تبليغات از شگردهاى دشمن 170

ص: 11

تلاش تبليغاتى دشمن جهت حذف نظام اسلامى 171

وادار كردن اتّهامات خصمانه از ابزار تبليغاتى دشمن 172

تازگى نداشتن جنجالهاى تبليغاتى 174

فريب نخوردن از لبخند دشمن 176

مقابله با شيوههاى دشمن در پايمال كردن حقّ ملّت 177

صف آرايى دشمن در برابر ما 177

سوءاستفاده ى دشمن از غفلت و تنبليها 178

مأيوس كردن مردم با شواهد دروغين 180

سرمايه گذارى دشمن در ايجاد يأس 181

حاكم كردن يأس در دلها 182

سعى دشمن بر تبديل كردن مايه هاى ترديد بر اميد 182

تحريك مردم از راه واسطه ها 183

عدم خوش بينى نسبت به دشمن 184

توسّل دشمن به دروغ و فريب 185

راه علاج، عدم تسليم 186

مرعوب ساختن ملّتها از ابزارهاى دشمن 186

شعارهاى انحرافى در ميان مردم 186

تهاجم فرهنگى دشمن در برابر اسلام 188

عوض كردن ذهنيّت مردم، هدف تهاجم فرهنگى دشمن 189

اجزاى نقشه دشمن: ايجاد مشكلات اقتصادى و تشنّج در كشور 189

اقتصاد از نقاط اميد دشمنان در فلج كردن نظام اسلامى 191

فصل هفتم: برنامه ريزيهاى دشمن 193

حمله ى دشمن به مسلّمات اسلامى و خدشه كردن چهره ى رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) 195

كمرنگ كردن آرمانهاى الهى 196

توطئه چينى مستمر دشمن عليه اسلام 197

اباحيگرى از سياستهاى دشمنان اسلام 198

اسلام منهاى سياست و روحانيّت دو نكته ى اساسى در برنامه ريزى دشمنان 199

اهمّيّت نقش رهبرى در خنثى سازى توطئه ى دشمن 201

الگوسازى دشمن در جوامع مختلف 202

ص: 12

مطالعه و برنامه ريزى دشمن براى ملّتها 203

سعى دشمن در خنثى كردن حركتهاى ملّت 204

دشمن و تشكيل ناتوى فرهنگى 205

نيرنگ دشمن در القاى تفكّرات غلط 206

انزواى مجموعه هاى مؤمن؛ از برنامه هاى دشمن 207

داشتن استدلال دشمنان براى حمله به جمهورى اسلامى 208

حملات دشمن عليه ملّت و انقلاب اسلامى با تبليغات وسيع و جبهه اى 209

فتنه انگيزى؛ توطئه ى دشمن 209

تدارك اتّحاد عليه جمهورى اسلامى بين دشمنان و دولتهاى عربى 210

انواع توطئه چينيها در تخريب جمهورى اسلامى 211

تلاش دشمن براى ايران هراسى 213

سعى دشمن در سوق دادن نظام در جهت خلاف اصول خود 214

سعى دشمن بر زدودن شعارها و هدفهاى انقلاب 215

تشويق تخطئه شعار ظلم ستيزى انقلاب 217

تلاش براى ضدّ ارزش كردن انقلابيگرى 218

وادار كردن ارزشهاى غيراسلامى از برنامه هاى دشمن 218

شايعه پراكنى از راههاى نفوذ دشمن 219

تبليغات سوء دشمن روى ظواهر اسلامى 220

آگاهى به توطئه چينى دشمنان از پشت مرزها 220

تلاش دشمنان عليه بيدارى اسلامى 221

مقابله ى دشمن با سرچشمه هاى جوشان بيدارى (ايران اسلامى) 223

سعى دشمنان بر مشوّش كردن دل مسلمانان 224

سعى دشمن بر وابسته كردن افراد سياسى به خود 225

طرّاحى دشمن در عوض كردن ذهن خواص 226

ايجاد جنگ قدرت بين مسئولين از برنامه ريزيهاى دشمن 226

سوءاستفاده ى دشمن از نادانى مردم 227

دشمن به دنبال كوبيدن حركت علمى در كشور 229

مخالفت دشمن با استعداد ايرانى 230

تحقير استعداد ملّت ايران 230

ص: 13

انكار مردم سالارى در جمهورى اسلامى توسّط دشمن 231

هزينه و سرمايه گذارى دشمن در ضربه زدن به انتخابات 232

تلاش دشمن براى خدشه دار كردن نظام قانونى 233

تبليغات دشمن در تضعيف انتخابات 234

تخريب انتخابات؛ راهبرد كلّى دشمن 234

اميد بستن دشمن به طرّاحى فتنه ى 235 88

تدارك طرح همه جانبه براى فروپاشى نظام جمهورى اسلامى مانند شوروى 236

فصل هشتم: شيوه ها و ابزار مقابله با دشمن 239

امام على (عليه السلام)؛ الگوى نهراسيدن از دشمن 241

امام حسين (عليه السلام)؛ الگوى قيام عليه دشمن 241

درسهاى عاشورا، مقابله با دشمن 243

واقعه ى عاشورا حربه عليه دشمن 243

رحمت الهى؛ موجبات تأثير نپذيرفتن از دشمن 244

انبيا؛ الگوى ايستادگى در مصاف با دشمن 244

بركت و اهمّيّت اسلام در دفع دشمنان 245

الگوگيرى از سياست پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) در مقابله با دشمن 246

پيغمبر؛ الگوى مقابله و ايستادگى در برابر دشمن 246

چگونگى شكست مسلمانان در جنگ اُحد 247

عاشورا؛ مجاهدت در دو جبهه ى خارجى و بيرونى 248

اميرالمؤمنين (عليه السلام) الگوى قاطعيّت در برابر دشمن 249

زينب (عليها السلام)؛ الگوى ايستادگى در برابر دشمن 249

فكر اعتقاد به مهدويّت نقطه ى مقابل تبليغات ظالمانه دشمن 250

ايمان به خدا؛ مايه ى رفع طمع ورزى دشمن 250

بى ايمانى، نقطه ضعف دشمن 251

كوتاه شدن دست دشمن، سنّت الهى 252

مسدود بودن راه دشمن با حاكميّت دين 253

فضيلت جهاد در برابر دشمن 255

جهاد اقتصادى، يعنى عقيم كردن تلاش دشمن 255

جهاد فكرى عاملى براى مقابله با دشمن 256

ص: 14

ايستادگى در برابر تعرّض و كيد دشمن 257

لزوم شوق مؤمن در جهاد با دشمن 258

تهديدها نشاندهنده ى عجز دشمن 259

بى اعتنايى ملّت به تهديدات دشمن 260

فشار دشمن بخاطر درستى راه ما 260

مذمّت عقب نشينى در برابر دشمن 261

علّت عقب نشينى دشمن؛ اقتدار ملّت 262

عقب نشينى دشمن در برابر مجد و عظمت امّت اسلام 263

عدم تسليم در قاموس فرهنگ و تاريخ ما 263

توانايى غلبه ى نظام اسلامى بر تهديدات دشمن 264

عدم تسليم در مقابل زياده خواهى دشمن 266

نرمش نشان دادن يعنى تيز كردن آتش دشمن 267

عدم انفعال در برابر دشمن 268

سر سخت بودن در برابر دشمن 269

شكست حتمى دشمن در مقابل عزم و اراده ى مؤمنان 270

سختگيرى دشمن، نشانه ى آسيب پذيرى او 270

قدرت ملّت؛ عامل حيرت دشمن 271

لزوم احساس قدرت در برابر دشمن 272

عامل ناكامى دشمن در مقابله با جمهورى اسلامى 273

حسّاس بودن نسبت به حسّاسيّت دشمن 274

كند بودن سلاحهاى دشمن 274

مستحكم كردن ساخت داخلى نظام 274

پايبندى به مبانى انقلاب خلاف خواست دشمن 275

لزوم برنامه ريزى متناسب با طرحهاى دشمن 276

لزوم ابتكار جهت پيش بينى ضربات دشمن 277

لزوم مقابله با حيله گرى دشمن 278

غفلت ما، بزرگترين فرصت براى دشمن 278

غفلت از توطئه ى دشمن يعنى اسير توطئه شدن 280

غافل نشدن از كيد و توطئه دشمن 281

ص: 15

هيجانات كشور باعث سوءاستفاده ى دشمنان 282

فراهم كردن وسايل مصون سازى در برابر دشمن 283

فراموش كردن دشمن يعنى بزرگترين خطر 284

عدم اعتماد به دشمن 284

كار سازنده؛ مبارزه با دشمن 285

عكس العمل ما در برابر تعريف و تمجيد دشمن 285

كوچك نشمردن دشمن 286

ضعف ما باعث جسارت دشمن 286

پيشرفت ما على رغم خواست دشمن 287

كينه ى دشمن را از دل بيرون نكنيد 287

كم شدن كينه در برابر دشمن يعنى يك علامت خطر شخصى 288

پيشگيرى از نفوذ دشمن 289

لزوم تبليغات در جهت شكست تبليغات دشمن 290

عدم نرمش در برابر پيشروى دشمن 291

تمركز دشمن در نقاط حسّاس تبليغى 291

لرزش دشمن در برابر واحد امّت اسلامى 292

شجاعت و ايمان؛ عامل ناكام گذاشتن دشمن 293

شجاعت در برابر هيبت دشمن، جزو شاخصها 293

منع هراس از دشمن 294

وحدت و قاطعيّت ملّى عامل مقابله با دشمن 295

باج ندادن به قدرتها 296

عزّت در برابر دشمنان 296

وحدت و الفت دلها نقطه ى مقابل القاء دشمن 297

تأثير هنر در مقابله با دشمن 297

توجّه به بهره ورى سلاح دشمن در هنر 298

سرمايه گذارى دشمن بر روى هنر 298

پيامهاى دشمن به كمك ابزار هنر 299

لزوم كار فرهنگى در مقابله با تبليغات دشمن 300

زيرساختهاى اقتصادى مورد هجوم دشمن 301

ص: 16

لزوم تحمّل سختيها در مقابل چالش آفرينى دشمن 303

ناتوان بودن دشمن در برابر شهادت و شهادت طلبى 304

ناكامى دشمن در كمرنگ كردن ارزشهاى اسلامى 305

ايستادگى و تمسّك به آرمانها و اصول تنها راه مقابله با دشمن 306

ايستادگى در برابر تحميل انحرافات دشمن 307

ايستادگى در برابر طرّاحى و نقشه هاى دشمن 309

لزوم جهتگيرى متّحد در برابر دشمن متجاوز 309

رعايت قانون يعنى جلوگيرى از نفوذ دشمن 310

لزوم آگاهى و هوشمندى در مقابل توطئه هاى دشمن 311

تأثيرناپذيرى از دشمن در صحنه ى كسب علم 311

ناتوانى دشمن در برابر صاحبان انديشه 312

دشمن ميخواهد، مردم سياسى نباشند 313

سست نشدن عقيده در برابر تمسخر دشمن 313

لزوم ديد حكيمانه در اتّخاذ مواضع مقابل دشمن 314

ضعف و نااميدى، سبب طمع دشمنان 315

نگاه اميدوارانه نه نگاه نوميدانه 316

تقويت نظام ضربه به دشمن 317

اهمّيّت آرامش در مواجهه با دشمن 318

استحكام نظام باعث يأس دشمن 319

فصل نهم: اقشار مورد هدف دشمن 321

1) خواص 323

لزوم موقعيّت شناسى خواص در برابر تهديدات دشمن 323

مرزبندى خواص در برابر دشمن 323

تكليف خواص 324

خطرهاى تأثيرگذار در خواص 326

هوشيارى در حرف زدن و اقدام كردن 327

2) روحانيّت 328

روحانيّت آماج حملات دشمن 328

تضعيف پشتوانه ى معنوى انقلا ب 328

ص: 17

روحانيّت؛ هدف اصلى حملات وحشيانه ى دشمن 329

عدم فتح لباس روحانيّت توسّط دشمن 331

دشمنى با روحانيّت 331

نقش پرشور مرجعيّت در خنثى سازى توطئه دشمنان 332

انتقام از مرجعيّت 332

3) نماز جمعه و ائمّه ى جمعه 334

مأيوس نمودن دشمن از نفوذ ذهنى در ملّت از وظايف ائمّه ى جمعه 334

تبليغات وسيع دشمنان نسبت به نماز جمعه 334

نماز جمعه حربه اى براى آگاهى از توطئه هاى دشمن 336

4) دانشگاه و مدارس 336

دانشگاه مورد هجمه ى دشمن 336

سعى دشمن، ناامنى در دانشگاهها 337

جلوگيرى از نفوذ دشمن در دانشگاه 339

تلاش دشمن در منحرف كردن دانشگاه از دين و روحيّه ى انقلابى 339

غافل نبودن دشمن از دانشگاه 340

سعى دشمن در تعطيلى علم و تحقيق 341

دانشجويان و دانشگاهيان، آماج تبليغات خصمانه ى دشمن 342

نفوذ دشمن در دانشجويان به قصد فساد و تباهى 343

وارد كردن دانشجويان از محاسبات دشمن 344

مقابله با افزار تبليغى و فرهنگى دشمن 345

اخلال دشمن در ميدان تعليم و تربيت 346

تلاش دشمن در خارج كردن خوشنامى معلّمان 347

5) مسئولين 347

تبليغات دشمن جهت فاصله اندازى بين مردم و مسئولان 347

رخنه ايجاد كردن در اراده ى مردم و مسئولين 348

مسئولان مردم گرا؛ نقطه ى تهاجم دشمن 349

اراده ى قوى و كارآمدى مسئولان 350

اختلاف مسئولان موجبات شادى دشمن 351

لزوم يكپارچگى و وحدت مسئولان در برابر دشمن 352

ص: 18

تخطئه ى مسئولين توسّط دشمن 353

خدشه دار كردن تصميمات مسئولان، مايه ى شادى دشمن 353

مديران فاسد پايگاه دشمنان خارجى 353

وظايف مسئولان در برابر آسيب رسانى دشمن 354

استحكام پايه هاى ايمان از وظايف مسئولان 356

بصيرت و هوشيارى مسئولان در برابر تبليغات دشمن 357

لزوم آگاهى مسئولان در برابر توطئه دشمن 357

لزوم هوشيارى مسئولان در برابر توطئه هاى دشمن 358

6) نيروهاى مسلّح 358

نقش نيروهاى مسلّح در حفظ استقلال كشور 358

جايگاه نيروهاى مسلّح در مقابله با تهاجم دشمن 360

لزوم آمادگى نيروهاى مسلّح در برابر دشمن 361

لزوم بصيرت نيروهاى مسلّح در برابر دشمن 362

نقش ارتش در مقابله با دشمن 362

مراقبت از دشمن از خصوصيّات دشمن 364

علّت دشمنى با سپاه پاسداران انقلاب اسلامى 365

صف آرايى دشمن در مقابل سپاه پاسداران 366

بسيج مورد تهاجم دشمن 366

تبليغ دشمن؛ كنار گذاشتن ارزشهاى بسيجى 367

بسج يعنى بيمناك كردن دشمن و اميدوار كردن دوستان 368

7) جوانان 369

سرمايه گذارى دشمن روى جوانان 369

تأثيرات تبليغات و عدم دفاع صحيح از حقايق روى جوان 370

برنامه هاى همه جانبه ى دشمن در ضايع كردن نسل جوان 371

نفوذ دشمن در سنگرهاى جوانان 372

مهمترين برنامه ى دشمن؛ از بين بردن هويّت جوانان 373

هجوم دشمن به تفكّر و احساس جوانان 373

فسادانگيزى دشمن در نسل جوان 374

منزوى كردن مجموعه هاى مؤمن و جوان 374

ص: 19

تهى كردن جوانان از اميد، توان و تلاش 375

شيوه ى دشمن؛ تضعيف تقواى جوانان 377

جدا شدن نسل سوّم از ايده هاى انقلاب؛ محور جنگهاى روانى دشمن 378

سرگرم كردن جوان به شهوات از تلاشهاى دشمن 379

مقابله ى جوانان با تئوريهاى وارداتى غربى 380

سيل تهاجم تبليغاتى روى جوان و كودك 381

دانه پاشيدن دشمنان در مقابل جوانان ما 382

شناخت دوست از دشمن؛ وظيفه ى جوانان 382

8) جناحهاى سياسى 383

جناحبندى خصمانه در كشور از ترفندهاى دشمن 383

اتّحاد جريانات سياسى در برابر دشمن 384

حمله ى دشمن از راه نفوذ در جناحهاى سياسى 384

به جان هم انداختن جناحهاى سياسى 385

جلوگيرى از گسترش نفوذ دشمن 386

عداوت دشمن با هر دو جناح سياسى 387

سوءاستفاده ى دشمن از بگومگوهاى بيهوده ى خوديها 388

متمركز شدن روى دشمنان اصلى 388

9) نخبگان 389

نيفتادن روشنفكران در دام دشمنان 389

وظيفه نخبگان سياسى در مراقبت از گفتارها 390

نخبگان فكرى افسران جنگ نرمند 391

10) مطبوعات 392

دميده شدن اثر انگشت (عبدالله بن ابيها) در لابه لاى قلمها 392

انتقال سالم اطّلاعات؛ جلوگيرى از نفوذ دشمن 392

سوءاستفاده ى دشمن از مطبوعات 393

انتشار مطالب دروغ و فريب دشمن توسّط مطبوعات و رسانه ها 395

پيام دشمن با استفاده از فضاى آزادى 397

فصل دهم: عوامل كمك به دشمن 399

مغرضان و غافلان؛ تسهيل كنندگان نفوذِ دشمن 401

ص: 20

تطميع دشمن توسّط بيگانه صفتان 401

دوستان نادان و غافل 402

فتنه يعنى انسان نفهمد چه كسى دوست و چه كسى دشمن است 403

شناسايى نفوذيهاى خارج از كشور 404

روشهاى مختلف سربازگيرى دشمن 404

عوامل كمك دشمن در پيروزى بر مردم 406

فصل يازدهم: نقش امام راحل در مقابله با دشمن 407

امام يك دشمن شناس واقعى 409

سعى امام بر بيان حقايق 410

علّت دشمنى استكبار با امام راحل (ره) 411

بينش خردمندانه ى امام در برابر دشمن 412

ايستادن امام در برابر تهديد و ارعاب دشمن 412

ايستادن امام با جرأت و شهامت خود در مقابل دنيايى از دشمن 413

هدف امام، استقامت و ايستادگى در برابر دشمنان 413

آشنايى امام با ريزه كاريهاى دشمن 414

عدم ترديد امام در برابر تهديد دشمن 415

اهمّيّت جهاد از منظر امام راحل (ره) براى مقابله با دشمن 416

فصل دوازدهم: ايستادگى مردم در برابر دشمن 417

نقش توده ى مردم در مقابله با دشمن در كلام حضرت على (عليه السلام) 419

وظيفه ى منتظران موعود در برابر دشمن 420

فهم دشمن از راز پيروزى ملّت ايران 420

شكست نخوردن نظام اسلامى در برابر حركات مذبوحانه 421

عدم شكست ملّت با مسجد ضرار 422

وظيفه ى ملّت شناسايى دشمن و اهداف او 422

خنثى كردن پاتك دشمن 422

موفّقيّت ملّت در پيشرفتها 423

عمل صالح يعنى از دشمن نترسيدن 424

هوشيارى در برابر پيچيدگى روشهاى دشمن 425

عزم و جدّيّت ملّت راه مقابله با توطئه ى دشمن 425

ص: 21

حيرت و گيجى دشمن از مبارزه و مقاومت ملّت 427

بيدارى، شرط تحقّق پيروزى مؤمنين و شكست دادن دشمنان 428

نقش همبستگى ملّى در مقابل دشمن 428

مقاومت و خودباورى ملّت ايران براى دشمن 429

استقامت؛ لازمه ى رسيدن به اهداف عالى اسلامى 429

تدبير و شجاعت در برابر دشمنيها 430

شناخت ملّت از حيله ى دشمن 431

اجازه ندادن ملّت نسبت به فتنه انگيزى دشمن 431

رها نكردن منافع ملّت در مقابل اخم دشمنان 432

توطئه هاى دشمن و عزم راسخ ملّت ما 432

خسته شدن ملّت خواست دشمن 433

انسجام ملّت در برابر نفوذ دشمن 433

حركت ملّت، فراتر از تحليلهاى دشمن 434

حجم كثير دشمنى دشمنان با ملّت 435

تبليغات گسترده ى دشمن عليه ملّت 436

اتخاذ روشهاى گوناگون توسّط مردم براى مقابله با دشمن 436

انگيزه ى تمام نشدنى ملّت در برابر دشمن 437

حركت خودجوش ملّت در برابر جدّيّت دشمن 438

يأس دشمن به واسطه ى حضور همه جانبه و وسيع مردم 438

روحيّه ى دفاع مردمى؛ مانع تحقّق نيّات دشمن 439

افزايش آمادگى ملّت 440

استقلال ملّت، عدم اجازه ى دخالت به دشمنان 442

تهديدات دشمن نشان از قدرتمندى ملّت ايران 443

نيرومند و مقاوم در برابر فشارهاى دشمن 443

ايستادگى اسلامى و هضم نشدن در مقابل دشمن 444

عقلانيّت؛ مايه ى ايستادگى ملّت در برابر دشمن 445

ايستادگى علمى ملّت ايران در برابر جبهه بندى دشمنان 446

نشان دادن عكس العمل ملّت در برابر سران استكبار 448

ضرورى بودن حضور فداييان انقلاب در برابر دشمن 450

ص: 22

خوب كار كردن در برابر مسلّط نشدن دشمن 450

وظيفه ى ما نقطه ى مقابل خواست دشمنان 451

عدم آشنايى دشمن به تأثير تفكّرات معنوى مردم 452

روحيّه ى ايثارگرى نجاتبخش يك كشور 454

دست دوستى دراز نكردن ملّت به سوى دشمن 455

فصل سيزدهم: رسانه و دشمن 457

سلاح ارتباطات رسانه اى؛ عامل رهنمود دادن دشمن به طرفدارانش 459

ارزش نداشتن رسانه هاى دشمن 460

وظيفه ى رسانه ها در برابر بهانه جوييهاى دشمن 461

لزوم آگاهى در برابر پيشرفتهاى فناورى دشمن 461

جهتگيريها نقطه ى مقابل جهتگيرى دشمن 463

سينه سپر كردن رسانه ى ملّى در مقابل تبليغات دشمن 464

فصل چهاردهم: استعمار فرانو و صهيونيسم؛ بزرگترين دشمن ملّت ايران 467

استعمار فرانو بالاتر از استعمار نو 469

مفهوم استعمار فرانو 470

تجربه از دوران استعمار فرانوين 471

علّت مخالفت و دشمنى صهيونيسم با جمهورى اسلامى 471

نابودى صهيونيسم از علل دشمنى دشمنان با ما 473

صهيونيسم، دشمن اصلى ملّت ايران 474

توطئه هاى دشمن صهيونيسم عليه نام حكومت اسلامى 476

لزوم ايستادگى در مقابل صهيونيسم؛ بزرگترين دشمن جهان اسلام 478

كلام آخر 479

پايان رويارويى ما با دشمنان چه وقت خواهد بود؟ 481

نمايه 483

ص: 23

فصل اوّل تعاريف

اشاره

ص: 1

ص: 2

مفهوم دشمن از منظر قرآن

آن عاملى كه ملّتها را در مقابل قدرتها ضعيف ميكند، بى ارادگى خود ملّتهاست. اگر ملّتى با اراده حركت كند، به خدا متّكى باشد و دستور الهى را اطاعت نمايد، هيچ قدرتى نميتواند مويى از سر او كم كند «أُفٍّ لَكُمْ وَ لِمٰا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ » (1) ابراهيم (عليه السلام) فرمود: «اف بر شما و بر آن چيزى كه جاهلانه عبادتش ميكنيد و در مقابل آن سر فرو مى آوريد.» سير حركت ابراهيم (عليه السلام) به اين ترتيب بود كه اوّل حركت تندى انجام داد، تا وجدانها و ذهنها را متوجّه كند. آنگاه، با استفاده از آن توجّهى كه دلها پيدا كرد، سخن حق را در يك جمله به دلها و ذهنهاى آنها القاء نمود. بعد از آنكه بيدارى در مردم به وجود آمد، نوبت به دشمن رسيد تا عكس العمل نشان دهد. دشمن كيست ؟ همان است كه قرآن فرمود: «وَ يُرِيدُ اَلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ اَلشَّهَوٰاتِ أَنْ تَمِيلُوا مَيْلاً عَظِيماً» (2) كسانى كه مست شهوت و قدرت و پولند، آنها هستند كه ميخواهند همه ى مردم در حال غفلت باشند. همه مست باشند؛ چون آنها مستند! مسأله اين است. ملّت و رهبر الهى ايران - آن مردى كه در راه انبياء حركت ميكرد - همين راه را طى نمودند و امروز شما ملاحظه ميكنيد كه در دنيا، بيدارى به وجود آمده است. اين سخن، سخنى اغراق آميز و مبالغه آلود نيست؛ بلكه يك حقيقت

ص: 3


1- . سوره ى انبياء، آيه ى 67
2- . سوره ى نساء، آيه ى 27

است. ميبينيد كه عكس العمل دشمن چگونه است ؟! ميبينيد كه قدرتهاى استكبارى و در رأس آنها قدرت استكبارى آمريكا چگونه به تهديد ميپردازند و براى تبليغات عليه ملّت ايران و نظام اسلامى پول خرج ميكنند؟! اين عكس العمل آنهاست. اگر آنها از حركت عظيم ملّت ايران ضربه نخورده بودند عكس العمل نشان نميدادند.(1)

دشمن كيست ؟

دشمن كيست ؟ هركس كه با حاكميّت نظام مستقل مردمى دينى مخالف است، دشمن است. طمع ورزان، غارتگران، سودجويان، زراندوزان، زورگويان، وابستگان، مايلين به فساد و كسانى كه از حاكميّت فرهنگ دينى زيان شخصى ميبينند، دشمنند. البتّه در رأس اينها دشمنان خارجى هستند كه بيش از همه ضرر ديده اند. آمريكا بيش از همه از تشكيل حكومت اسلامى خسارت ديد و هنوز هم ميبيند - آنها جلوتر از همه اند - صهيونيستها همينطور، كمپانيهاى بزرگ جهانى همينطور، بى بندوبارهاى گوناگون در بخشهاى مختلف همينطور، كيسه دوخته هاى براى ثروت ملّى همينطور. همه ى اينها دشمنند.

چه عاملى براى دشمن - همان جبهه ى دشمنى كه گفتم؛ هر كس هست - بهتر از اين است كه در داخل جامعه ى اسلامى، مردم و جوانها بالاخره به اين نتيجه برسند كه چرا بايد با كيسه دوخته هاى خارجى كه ميخواهند منابع ايران را غارت كنند، مخالف باشند؟! نخير، بفرمايند تشريف بياورند؛ حكومت را خودشان تنظيم كنند؛ اداره ى امور را خودشان به عهده بگيرند؛ از منابع هم هرچه ميخواهند، ببرند؛ لطف كنند فقط چيزى به ما بدهند تا بخوريم و گرسنه نمانيم! همچنان كه در دوران قبل از انقلاب اينگونه بود. البتّه آنجا اين قسمت آخر ديگر نبود كه «بدهيم بخورند تا گرسنه نمانند»؛ نخير، گرسنگى و فقر و ناتوانى و بى خونى عمومى ملّت بيداد ميكرد. اگر اين فكر را در بين مردم ترويج

ص: 4


1- . بيانات در صحن آستان قدس رضوى 1373/01/01.

كنند و به صورت يك باور درآورند، آيا خطرى براى يك ملّت بالاتر از اين هست ؟(1)

***

جبهه ى دشمن، غير از آن آدم غافلى است كه خودى هم هست؛ منتها بيچاره دچار غفلت و اشتباه و فريب ميشود؛ بر اثر حادثه اى، عقده و كينه اى پيدا ميكند و در مقابل نظام مى ايستد؛ در مقابل سخن حق مى ايستد؛ در مقابل امام و راه امام مى ايستد. اين، آن دشمن اصلى نيست؛ اين يك آدم فريب خورده است؛ اين يك آدم قابل ترحّم است! دشمن اصلى آن كسى است كه پشت سر اين قرار ميگيرد، اما خودش را نشان نميدهد. در داخل كشور، خودش را نشان نميدهد؛ در خارج كشور چرا؛ در جبهه ى جهانى، در جبهه ى بين المللى، بعنوان يك عضو وفادار سازمان جاسوسى سياى آمريكا، يا موساد صهيونيستها چرا. كاملاً چهره ى او آشكار است؛ حرف هم ميزند، حقايق را هم ميگويد؛ انگيزه هايى را هم كه او براى مبارزه با اسلام و مسلمين دارد، بيان ميكند؛ اما آن دنباله ى او كه داخل كشور است، خود را دم چك اقتدار حكومت قرار نميدهد. ميداند كه اين حكومت، حكومت مقتدرى است؛ حكومتى است كه متّكى به آراء مردم است؛ متّكى به محبّت مردم است؛ متّكى به ايمان مردم است. از اين حكومت ميترسند و خودشان را جلو نميدهند؛ حرفشان را با يك واسطه، با دو واسطه، با سه واسطه، از زبان آدمهاى غافل ميزنند. يك وقت ميبينيد طرف يك روحانى است، امّا غافل و فريب خورده و بى خبر؛ يا يك دانشجوست، امّا اسير احساسات شده و نينديشيده؛ يا يك فرد معمولى حتّى انقلابى است، امّا زمان را نشناخته، دشمن را نشناخته، يا احياناً دچار عقده و كينه اى شده است. حرف از زبان اين فرد خارج ميشود؛ امّا اين بيچاره حرف خودش نيست؛ حرف دشمن است! دشمن ما آن كسى است كه: «قَدْ بَدَتِ اَلْبَغْضٰاءُ مِنْ أَفْوٰاهِهِمْ وَ مٰا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ» (2). دشمن ما آن كسى است كه براى اين انقلاب، نه فقط دل

ص: 5


1- . بيانات در ديدار جمع كثيري از مردم قم 1379/10/19
2- . سوره ى آل عمران، آيه ى 118

نسوزانده است، بلكه حتّى در مقابل اين انقلاب، در برهه هايى از زمان شايد ايستاده است. بعضيشان در مقابل انقلاب در زمان رژيم پهلوى ايستادند؛ بعضيشان بعد از آنكه نظام اسلامى بر سر كار آمد، خرابكارى كردند؛ بعضيشان مدّتى را ترسيدند، كنار رفتند و خود را مخفى كردند؛ بعد كه حالا فرصتى برايشان پيش آمده، از لاك خود بيرون خزيده اند! خيال ميكنند كه فرصتى هست.

گفت اين مار است او كى مرده است *** از پى بى آلتى افسرده است

اينها از پى بى آلتى افسرده بودند، بعد آفتابى به تنشان خورد، خيال ميكنند كه الآن ميدانى است كه بتوانند نيش بزنند، وارد ميدان ميشوند. منتها باز هم مارگونه!(1)

دشمن درونى و دشمن بيرونى

ما دو دشمن بزرگ داريم. من اين دو دشمن را امروز به اختصار براى شما معرّفى و چهره نمايى كنم تا ببينيم من و شما در مقابل اين دو دشمن چه بايد بكنيم. يك ملّت بايد دشمن را بشناسد، نقشه ى دشمن را بداند و خود را در مقابل آن مجهّز كند. ما دو دشمن داريم: يك دشمن، دشمن درونى است؛ يك دشمن، دشمن بيرونى است. دشمن درونى خطرناكتر است. دشمن درونى چيست ؟ دشمن درونى خصلتهاى بدى است كه ممكن است ما در خودمان داشته باشيم. تنبلى، نشاط كار نداشتن، نااميدى، خودخواهيهاى افراطى، بدبين بودن به ديگران، بدبين بودن به آينده، نداشتن اعتماد به خود - نه به شخص خود و نه به ملّت خود - اينها بيمارى است. اگر اين دشمنهاى درونى در ما وجود داشته باشد، كار ما مشكل ميشود. هميشه دشمنان بيرونى ملّت ايران سعى كرده اند اين ميكروبها را در درون جامعه ى ايرانى رسوخ دهند: «شما نميتوانيد»، «شما قادر نيستيد»، «آينده تان تاريك است»، «افقتان تيره است»، «بيچاره شديد»، «پدرتان درآمد». سعى اين بوده است كه ملّت ما

ص: 6


1- . بيانات در خطبه هاى نماز جمعه ى تهران / 1378/9/26

را نااميد، كسل، بى اعتماد به نفس، تنبل و چشم به دست بيگانه بار بياورند؛ اينها دشمنان درونى است. در طول سالهاى قبل از بروز حركت اسلامى در كشور ما، بلاى عمده ى ملّت ما اينها بود. اگر ملّتى اين بيماريها را داشته باشد، اين ملّت پيشرفتش ممكن نيست؛ اگر ملّتى مردمش تنبل باشند، نااميد باشند، اعتماد به نفس نداشته باشند، با همديگر پيوند نداشته باشند، به همديگر بدبين باشند، از آينده نااميد باشند، چنين ملّتى پيش نخواهد رفت؛ اينها مثل موريانه اى كه در درون پايه ى بنا بيفتد، بنا را ويران ميكند؛ مثل كرمى است كه داخل ميوه قرار بگيرد، ميوه را فاسد ميكند. بايد با اين صفات مبارزه كرد. ملّت ما بايد اميدوار، داراى اعتماد به نفس، خوش بين به آينده، علاقه مند به پيشرفت، و معتقد و مؤمن به معنوياتى باشد كه او را در اين راه كمك ميكند. بحمداللَّه امروز ملّت ما چنين اعتماد به نفس و چنين اميدى دارد؛ بايد اينها را تكميل كرد. اگر ما بتوانيم اين دشمنها را در درون خود، در جان خود، در فرهنگ عمومى جامعه ى خود از كار بيندازيم، دشمن بيرونى هم نميتواند به ما صدمه و لطمه اى برساند.

و امّا دشمن بيرونى. دشمن بيرونىِ اين هدف ما عبارت است از نظام سلطه ى بين المللى؛ يعنى همان چيزى كه به او ميگوييم استكبار جهانى. استكبار جهانى و نظام سلطه، دنيا را به سلطه گران و سلطه پذيران تقسيم ميكند. اگر ملّتى بخواهد در مقابل سلطه گران از منافع خود دفاع كند، سلطه گران با آن ملّت دشمنى ميكنند؛ روى او فشار مى آورند و سعى ميكنند مقاومت او را درهم بشكنند. اين، دشمنِ يك ملّتى است كه ميخواهد مستقل و عزتمند و آبرومند و پيشرفته بشود و زير بار سلطه گران نرود؛ اين دشمنِ بيرونى است. امروز مظهر اين دشمنى عبارت است از شبكه ى صهيونيسم جهانى و دولت كنونى ايالات متّحده ى آمريكا. البتّه اين دشمنى مال امروز نيست؛ روشها تغيير ميكند، امّا سياست دشمنى با ملّت ايران از اوّل انقلاب تا امروز بوده است. هرچه توانسته اند، فشار وارد آورده اند، امّا عبث؛ فشارهاى آنها نتوانسته است ملّت ايران را ضعيف كند يا به عقب نشينى وادار كند؛ نه تحريم

ص: 7

اقتصاديشان، نه تهديد نظامى شان، نه فشار سياسى شان، نه جنگ روانى شان. امروز ما از پانزده سال قبل، از بيست سال قبل، از بيست و هفت سال قبل بسيار قويتر هستيم؛ اين نشاندهنده ى اين است كه دشمن در دشمنى با ملّت ايران و نظام جمهورى اسلامى ناكام مانده است؛ امّا اين دشمنى هست.(1)

مفهوم دشمن اسلام

دشمن اسلام كيست ؟ جبهه ى استكبار، از صهيونيسم تا آمريكا، تا كمپانيهاى نفتى، تا قلم به مزدان و روشنفكرانى كه براى آنها كار ميكنند، در سرتاسر جهان مجهّزند. هيچ وقت جبهه ى مقابل اسلام، اينقدر به همه ى ابزارها مجهّز نبوده است. دنياى اسلام، در مقابل دشمن اسلام و مسلمين، با اين دو خصوصيّت قرار دارد مجهّز بودن بيش از هميشه و حسّاسيّت نسبت به اسلام بيش از هميشه. اين دشمن چه كار خواهد كرد؟(2)

مفهوم جهاد و مبارزه با دشمن

جهاد يعنى مبارزه. در زبان فارسى، جنگ و ستيزه گرى معناى مبارزه را نميدهد. ميگويى من دارم مبارزه ميكنم: مبارزه ى علمى ميكنم، مبارزه ى اجتماعى ميكنم، مبارزه ى سياسى ميكنم، مبارزه ى مسلّحانه ميكنم؛ همه ى اينها مبارزه است و معنا دارد. مبارزه يعنى تلاش پُرنيرو در مقابل يك مانع يا يك دشمن. اگر هيچ مانعى در مقابل انسان نباشد، مبارزه وجود ندارد. در جاده ى آسفالته، انسان پايش را روى گاز بگذارد و با باك پر از بنزين سفر كند؛ اين را مبارزه نميگويند. مبارزه آنجايى است كه انسان با مانعى برخورد كند، كه اين مانع در جبهه هاى انسانى، ميشود دشمن؛ و در جبهه هاى طبيعى، ميشود موانع طبيعى. اگر انسان با اين

ص: 8


1- . بيانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوى 1386/1/1
2- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام و ميهمانان خارجى شركت كننده در كنفرانس بين المللى وحدت اسلامى 1374/5/24

موانع درگير شود و سعى كند آنها را از ميان بردارد، اين ميشود مبارزه. جهاد در زبان عربى عيناً به همين معناست؛ يعنى مبارزه. جهاد در قرآن و حديث هم به همين معناست؛ همه جا به معناى جنگ مسلّحانه نيست. البتّه يك جا با جنگ مسلّحانه تطبيق ميكند، يك جا هم با جنگ غيرمسلّحانه تطبيق ميكند.(1)

دشمن خارجى و دشمن درونى

دو خطر عمده، اسلام را تهديد ميكند كه يكى خطر دشمنان خارجى و ديگرى خطر اضمحلال داخلى است. دشمن خارجى يعنى كسى كه از بيرون مرزها، با انواع سلاحها، موجوديّت يك نظام را با فكرش و دستگاه زيربنايى عقيدتى اش و قوانينش و همه چيزش هدف قرار ميدهد، كه شما در مورد جمهورى اسلامى، اين را به چشم ديديد و گفتند كه «ما ميخواهيم نظام جمهورى اسلامى را از بين ببريم». دشمنانى بودند از بيرون، و تصميم گرفتند كه اين نظام را از بين ببرند. از بيرون يعنى چه ؟ نه از بيرون كشور. از بيرون نظام؛ ولو در داخل كشور.

دشمن و آفت دوّم، آفت «اضمحلال درونى» است؛ يعنى در درون نظام، كه اين مال غريبه ها نيست؛ اين مال خوديهاست. خوديها ممكن است در يك نظام، بر اثر خستگى، بر اثر اشتباه در فهم راه درست، بر اثر مغلوب احساسات نفسانى شدن و بر اثر نگاه كردن به جلوه هاى مادّى و بزرگ انگاشتن آنها، ناگهان در درون، دچار آفت زدگى شوند. اين، البتّه خطرش بيشتر از خطر اوّلى است. اين دو نوع دشمن - آفت برونى و آفت درونى - براى هر نظامى، براى هر تشكيلاتى و براى هر پديده اى وجود دارد. اسلام براى مقابله با هر دو آفت، علاج، معيّن كرده و جهاد را گذاشته است. جهاد، مخصوص دشمنان خارجى نيست. «جٰاهِدِ اَلْكُفّٰارَ وَ اَلْمُنٰافِقِينَ » (2) منافق، خودش را در درون نظام قرار ميدهد. لذا با همه ى اينها بايد جهاد كرد. جهاد، براى دشمنى است كه ميخواهد از روى

ص: 9


1- . بيانات در ديدار اعضاي هيأت دولت 1383/8/20
2- . سوره ى توبه، آيه ى 73

بى اعتقادى و دشمنى با نظام، به آن هجوم بياورد. همچنين، براى مقابله با آن تفكّك داخلى و از هم پاشيدگى درونى، تعاليم اخلاقى بسيار باارزشى وجود دارد كه دنيا را به طور حقيقى به انسان ميشناساند و ميفهماند كه: «اِعْلَمُوا أَنَّمَا اَلْحَيٰاةُ اَلدُّنْيٰا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفٰاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكٰاثُرٌ فِي اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَوْلاٰدِ» (1)؛ يعنى اين زر و زيورها، اين جلوه ها و اين لذّتهاى دنيا اگرچه براى شما لازم است؛ اگرچه شما ناچاريد از آنها بهره ببريد؛ اگرچه زندگى شما وابسته به آنهاست و در اين شكّى هم نيست و بايد آنها را براى خودتان فراهم كنيد؛ امّا بدانيد كه مطلق كردن اينها و چشم بسته به دنبال اين نيازها حركت كردن و هدفها را به فراموشى سپردن، بسيار خطرناك است.(2)

مفهوم جنگ نرم دشمن

همه اين را امروز فهميده اند و دانسته اند كه مواجهه ى استكبار با نظام جمهورى اسلامى، ديگر از نوع مواجهه ى دهه ى اوّل انقلاب نيست. در آن مواجهه، زورآزمايى كردند؛ شكست خوردند. مواجهه سخت بود؛ ايجاد جنگ بود، كودتا بود. در اوّل انقلاب كودتا راه انداختند، شكست خوردند؛ شورشهاى قومى راه انداختند، سركوب شدند و شكست خوردند؛ جنگ تحميلى را به راه انداختند كه هشت سال به طول انجاميد، شكست خوردند؛ پس دنبال اين راهها نخواهند رفت؛ يعنى احتمالش ضعيف است. البتّه بايد هميشه هشيارى نسبت به همه ى جوانب باشد. امّا اين، اولويّت استكبار در مواجهه ى با نظام اسلامى نيست. اولويّت، آن چيزى است كه امروز به آن ميگويند جنگ نرم؛ يعنى جنگ به وسيله ى ابزارهاى فرهنگى، به وسيله ى نفوذ، به وسيله ى دروغ، به وسيله ى شايعه پراكنى؛ با ابزارهاى پيشرفته اى كه امروز وجود دارد، ابزارهاى ارتباطى اى كه ده سال قبل و پانزده سال قبل و سى سال قبل نبود، امروز گسترش پيدا كرده. جنگ نرم يعنى ايجاد ترديد در دلها و

ص: 10


1- . سوره ى حديد، آيه ى 20
2- . بيانات در ديدار سپاه پاسداران و نيروي انتظامي، به مناسبت سوّم شعبان 1371/11/6

ذهنهاى مردم.

يكى از ابزارها در جنگ نرم اين است كه مردم را در يك جامعه نسبت به يكديگر بدبين كنند، بددل كنند، اختلاف ايجاد كنند؛ يك بهانه اى پيدا كنند، با اين بهانه بين مردم ايجاد اختلاف كنند؛ مثل همين قضاياى بعد از انتخابات امسال كه ديديد يك بهانه اى درست كردند، بين مردم ايجاد اختلافى كردند. خوشبختانه مردم ما بابصيرتند. اينجور كارى در كشورهاى ديگر اوضاع كشور را بكلّى عوض كرد؛ در جاهاى ديگر، ترديدافكنى در دلهاى مردم نسبت به يكديگر؛ يك بهانه اى مثل بهانه ى انتخابات را پيش بكشند، ايجاد ترديد كنند، دلها را نسبت به يكديگر چركين كنند، مردم را در مقابل هم قرار بدهند؛ بعد در ميانه، عناصر دست آموزِ مغرضِ معاند را به كارهاى خلاف وادار كنند و مسئولين كشور نتوانند تشخيص بدهند كى بود، چى بود، چه شد. اين جزو طرحهاى اساسى است. اينجور كارى را دنبال ميكنند.(1)

ص: 11


1- . بيانات در ديدار جمع كثيرى از بسيجيان كشور 1388/9/4

ص: 12

فصل دوّم ضرورت شناخت دشمن

اشاره

ص: 13

ص: 14

اهمّيّت دشمن شناسى

همه ى كارهاى ما، يك نوع مبارزه است. زندگى، ميدان مبارزه است. شما در خانه ى خودتان هم كه نشسته باشيد، مجبوريد چالشى را بر خودتان تحميل كنيد تا بتوانيد تنفس كنيد و ادامه ى حيات دهيد. مبارزه ها فرق ميكند؛ كوچك و بزرگش فرق ميكند؛ شخصى و عمومى اش فرق ميكند؛ جهتگيرى انسانى و ضدّانسانى اش فرق ميكند؛ همه در حال مبارزه اند. اينكه گفته اند «انما الحياة عقيدة و جهاد» (1)، يك واقعيت است. انسان راهى را انتخاب ميكند و در آن راه مشغول چالش و مبارزه ميشود. زندگى اين است. اين مبارزه عليه كيست ؟ فلش اين مبارزه را به سمت چه كسى بايد قرار داد و جهت مبارزه كدام است ؟ يعنى در اين مبارزه، عبارت اخراى اينكه دشمن كيست مهم است.

دستگاههاى مسلّط بر اين كشور كه با فريب و نيرنگ و فشارهاى گوناگون، با ادامه ى سلطه ى ظالمانه ى رژيم طاغوت نتوانسته بودند كارى انجام دهند و همه چيز از دستشان در رفته بود، يك راه بيشتر نداشتند و آن، كودتاى نظامى بود. ژنرال آمريكايى را به ايران فرستادند تا زمينه ى كودتاى نظامى را بررسى كند. اگر قرار بود اين كودتاى نظامى انجام گيرد، به وسيله ى چه كسانى انجام ميگرفت ؟ به وسيله ى سران خودفروخته و خائنى كه در نيروهاى مسلّح آن روز جا گرفته بودند. پس در واقع چه

ص: 15


1- . حديث از امام حسين (ع)، منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغه (خويى)، ج 21، ص 221.

كسى ميتوانست دشمن اين ملّت و دين و انقلاب و اين حركت عظيم باشد؟

حال كه احساس تكليف كرديم، ميخواهيم كارى كنيم. بنابراين بايد موقعيّت و فضا و زمينه ها و امكانات را بشناسيم تا بدانيم كدام كار، بهين و برتر است و ما بايد آن را انجام دهيم. اين مبارزه ى بهينه در برابر كيست ؟ دشمن ما كيست ؟

اكثر رسانه هاى دنيا در دست همان غارتگران است. راديوها و تلويزيونها و مطبوعات و سازمانهاى خبررسانى متعلّق به آنهاست. غالباً در بيشتر نقاط عالم، جنگ فرهنگى و سياسى عظيمى را عليه جمهورى اسلامى شروع كرده اند؛ كه دنبال اين جنگ فرهنگى، جنگ سياسى همراه با موذيگريهاى اقتصادى و فشارهاى گوناگون است. اگر كسى اين دشمن با اين وضوح را نبيند، آيا چنانچه بدخواه نباشد، غافل نيست ؟!(1)

اهمّيّت شناخت و روش دشمنى

بنده به ملّت ايران مكرّر عرض كرده ام؛ كه مهمتر از شناختن دشمن، شناختن دشمنى و روش دشمنى كردن اوست. اگر انسان بداند دشمن از چه راهى وارد ميشود، حواس خود را جمع خواهد كرد. همه، دشمن را ميشناسند. امروز دشمن ملّت ايران و دشمن استقلال و آزادى او، دولت استكبارى و متكبّر آمريكاست. در اين شكّى نيست؛ به اين موضوع، خودشان هم اعتراف ميكنند. البتّه گاهى چاپلوسانه و رياكارانه ميگويند ما با ملّت ايران مخالف نيستيم؛ امّا اتّفاقاً مخالفت اصلى آنها با ملّت ايران است؛ چون ملّت ايران است كه اين قيام عظيم را به راه انداخت؛ ملّت ايران است كه اين پشتيبانى صادقانه و غيرتمندانه را از اسلام ميكند؛ ملّت ايران است كه موجب شده آمريكا نتواند طمع بورزد؛ والّا اگر ملّت ايران پشتيبان نظام و مسئولان نبود، مگر مسئولان ميتوانستند در مقابل اين زياده خواهيها بايستند؟ ما اين دشمن را ميشناسيم؛ امّا روش دشمنى را هم بايد شناخت. امروز روش دشمنى، ايجاد اختلاف و نفرت و كينه

ص: 16


1- . بيانات در ديدار گروه كثيري از پرسنل نيروي هوايي 1379/11/19

ميان آحاد مردم است؛ ايجاد دلسردى نسبت به آرمانهاى اسلامى است؛ منحرف كردن شعارهاى مردم و طرح شعارهايى است كه با حركت عظيم مردم هيچ همخوانى ندارد.(1)

لزوم دشمن شناسى و فريب نخوردن از دشمن

يك عنصر، دشمن شناسى و فريب نخوردن از دشمن است. اوّلين كار دشمن اين است كه تبليغ ميكند هيچ دشمنى وجود ندارد! چطور نظام اسلامى دشمن ندارد؟! جهانخواران را از اين سفره ى به يغما رفته ى سالهاى متمادى، محروم كرده است؛ معلوم است كه دشمنند، ميبينيم كه دشمنى ميكنند - در تبليغات، در محاصره ى اقتصادى - هر كارى كه ميتوانند در تقويت دشمن عليه نظام، ميكنند؛ صريح هم ميگويند!(2)

دشمن شناسى؛ اوّلين قدم مبارزه

بحمدالله امروز جمهورى اسلامى در سطح دنيا داراى عزّت و چهره ى پيشرونده است. تلاشهاى آمريكاييها براى اينكه بتوانند ملّت و دولت ايران را محاصره كنند و در انزوا بيندازند، به جايى نرسيده است و هرگز هم به جايى نخواهد رسيد. ملّت ما پشت سر مسئولان نظام ايستاده است. شناختن دشمن از همه مهمتر است. دشمن سعى ميكند خود را دوست جلوه دهد و شعارهاى ملّتها را عوض كند؛ كمااينكه شعار ضدّيّت با صهيونيسم را در ميان بعضى از دولتمردان عرب، تبديل به يك شعار انحرافى كردند! يكى از كارهايشان تبديل كردن شعارهاست. ملّت و دولتى تسليم ميشود كه دشمن را درست نشناسد، يا دچار فساد و بدبختى باشد؛ امّا اگر دشمن شناسى بود - كه من اين توصيه را به جوانان دارم - آن وقت شعارها، شعارهاى روشن و آگاهانه اى خواهد بود و آنچه كه دشمن ميخواهد، به فضل پروردگار آن را در ميان ملّت ايران به دست نمى آورد. اميدواريم خداى متعال شما جوانان را حفظ كند. با نور هدايت

ص: 17


1- . خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1381/9/1
2- . خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1378/3/14

خود همه ى دلها را هدايت كند و گامهاى ملّت ايران را استوار بدارد و دشمنان ملّت ايران را منكوب فرمايد و ان شاءالله شما جوانان با توجّهات ولى عصر (ارواحنافداه) آينده هاى روشن و درخشان را در اين كشور ببينيد و با دست خودتان بسازيد.(1)

شناخت دشمن

من در صحبتهاى خود بارها از دشمن اسم آورده ام و راجع به دشمن صحبت كرده ام. بعضى نسبت به اين رويكرد، حسّاسيّت نشان دادند؛ گفتند يا فهماندند كه شما چرا مرتّب به دشمن ميپردازيد. من در جواب آنها هميشه گفته ام و اكنون هم ميگويم كه اگر فرض كنيم دشمنى بر سر هر راهى وجود دارد، خردمندانه نيست كه انسان دشمن را نبيند و وجود او را عدم فرض كند. اگر فرض كنيم كه دشمن در كمين ما نيست، اين لزوماً به اين معنا نيست كه او در كمين ما نباشد. اگر دشمنى فرض ميشود، بايد او را شناخت و از او برحذر بود. ما در زمينه ى مسأله ى سياسى بزرگ كشورمان - يعنى پيدايش نظام نو، نظام بى سابقه، نظامى كه داراى پيام و سخن تازه اى است؛ يعنى نظام جمهورى اسلامى - از روز اوّل تا به حال با دشمنانى مواجه بوده ايم. اگر ما چشم خودمان را بر اين دشمنها ببنديم، اين دشمنها از بين نميروند. اگر ما به خودمان تلقين كنيم كه او دشمن ما نيست، او از دشمنى منصرف نخواهد شد؛ بايد دشمن را شناخت.(2)

***

نظام سلطه، مثل اختاپوسى خطرناك و مثل سرطان دنيا را گرفته است. كشور ما جزو نقاط سالم دنياست. نميگوييم همه ى دنيا ناسالمند. ممكن است نقاط معدودى در دنيا سالم مانده باشند. كشور و دولتى كه از نظام سلطه و كمند اين عنكبوت خطرناك تننده ى در تار و پود ملّتها و

ص: 18


1- . بيانات در ديدار دانشجويان و دانش آموزان به مناسبت سالروز تسخير لانه ى جاسوسى آمريكا (روز ملّى مبارزه با استكبار جهانى) 1378/8/12
2- . بيانات در ديدار گروه كثيري از جوانان استان اردبيل 1379/5/5

كشورها، سالم و بركنار مانده است، نظام جمهورى اسلامى است. طبيعى است كه عليه شما بيدار باشند، فكر كنند و هر تلاشى انجام دهند. شما هم بايد بيدار باشيد. دانشجو، طلبه و دانش آموز بايد بيدار باشد. بچه هاى دبيرستانى، دخترها و پسرها بايد بيدار و هوشيار باشند. امروز از همه ى شما اين انتظار هست. شما نسل برگزيده ى اين كشوريد. دشمن بايد شناخته شود. اين اوّلين قدم است.(1)

دشوار نبودن شناسايى دشمن

ما امروز به معناى حقيقى كلمه در دنيا دشمن داريم. آيا ميتوانيم دشمن را از دشمنى منصرف كنيم ؟ اين يك سؤال است. آيا ميتوانيم با دشمن مقابله كنيم ؟ اين هم سؤال ديگرى است. پاسخ به اين سؤالها را بايد داد. هر انسانِ صاحبِ آگاهى از مسائل سياسى عالم، ميتواند پاسخ اين سؤالها را با تأمّلى نه چندان دشوار پيدا كند. بحث من بر سر اين نيست كه ما حالا بياييم دشمن را به طور مشخص با نشانه ها و با خصوصيّات معرّفى كنيم؛ نه. شناسايى دشمن دشوار نيست. آنچه مسلّم است، اين است كه يك نظام سلطه ى جهانى وجود دارد كه امروز در رأس آن، رژيم آمريكاست. در گذشته ديگرانى بودند، ممكن است در آينده هم قدرتهاى ديگرى باشند. امروز آمريكا منافع خودش را در دنيا تعريف كرده - پنهانى هم نيست - در مقالاتشان نوشته اند؛ در تحليلهاى سياسيشان، منافع خودشان را تعريف كرده اند. منافع آنها عبارت است از ايجاد دنياى يك قطبى؛ يعنى در رأس مجموعه ى كشورهاى عالم، دولتى به نام دولت آمريكاست و در بدنه، انواع و اقسام دولتها هستند؛ بعضى داراى قدرت علمى و پيشرفتهاى علمى و داراى توان نظامى اند؛ بايد با آنها به نحوى ساخت و در معارضه ى با آنها، منافع آنها را بر منافع خود ترجيح داد - اين تحليل آمريكايى است - دولتهايى هم هستند كه از اقتدار نظامى يا اقتدار اقتصادى برخوردار نيستند؛ اسمهايى براى آنها گذاشته ميشود: كشورهاى در حال توسعه، كشورهاى - در اصطلاح قبلى - جهان

ص: 19


1- . بيانات در ديدار دانش آموزان و دانشجويان 1374/8/10

سوّم. از همه ى فرصتهاى اينها كه ميتوان براى توسعه ى اقتدار آمريكا استفاده كرد، بايد استفاده كرد. اگر به انرژى آنها احتياج داريم - نفت آنها، گاز آنها - بايد راه را به سمت نفت و گاز آنها به هر كيفيّتى باز كرد. اگر به بازار مصرف آنها احتياج داريم، به هر كيفيّتى كه ممكن است، بايد اين راه را به سوى بازار مصرف آنها باز كرد. اگر به حضور سياسى و اقتصادى در ميان آنها نياز است، بايد اين راه را گشود. اگر دولتهاى مزاحمى در آن كشورها بر سر كارند، بايد آن دولتها را كنار زد. اگر انديشه هاى مزاحمى در آن كشورها وجود دارد، بايد آن انديشه ها را از فضاى ذهنى جامعه زدود. اگر شخصيّتهايى در آن كشورها هستند كه ميشود آنها را خريد، بايد خريد. اگر نيروهايى در آن كشورها هستند كه ميشود از آنها بعنوان نيروى فشار عليه دولتهايى كه با اين سياست مخالفند، استفاده كرد، بايد خرج كرد و به كار برد. اين سياست استكبارى است. امروز آمريكا اين سياست را دارد. يك روز انگليس داشت؛ آن روزى كه در شرق و غرب دنيا حاكميّت پادشاهى انگليس تثبيت شده بود؛ در آسيا، در شبه قاره ى هند، در استراليا، در كانادا و در جاهاى ديگر. قبل از آن هم روسيه ى تزارى نسبت به همان منطقه ى محدودى كه روى آن نفوذ و فشار داشت، اين سياست را اعمال ميكرد. البتّه امروز ابزارها مدرنتر و وسايل پيشرفته تر شده است.(1)

شناخت دشمن با فكر و انتخاب درست

در اسلام هست كه: «تفكر ساعة خير من عبادة ستين سنة» (2)؛ يك ساعت فكر كردن، ارزشش از عبادت سالها بيشتر است؛ بخاطر اينكه اگر شما فكر كرديد، عبادتتان هم معنا پيدا ميكند؛ تلاش سازندگيتان هم معنا پيدا ميكند؛ مبارزه تان هم معنا پيدا ميكند؛ دوستتان را ميشناسيد، دشمنتان را هم ميشناسيد. شما فرض كنيد در يك جبهه ى جنگى آدمهايى پيدا شوند كه جبهه ى خودى را از جبهه ى دشمن تشخيص ندهند - حيران و

ص: 20


1- . بيانات در ديدار گروه كثيري از جوانان استان اردبيل 1379/5/5
2- . مستدرك الوسائل، ج 2، 105

سرگردان دور خودشان بچرخند - گاهى اينجا تير بزنند، گاهى آنجا تير بزنند؛ گاهى بالا تير بزنند، گاهى به خودشان تير بزنند! ببينيد فكر كه نباشد، آدم اينطورى ميشود. عدّه اى ميخواهند در هاى وهوى فريادها و شعارها و رنگ و روغنها و رنگ و لعابهاى دروغين، مجموعه ى دانشجويى را به اين سمت بكشانند. اين براى جنبش و حركت دانشجويى خطر است. بايد فكر كرد. با فكر، انتخاب، انتخاب درستى خواهد بود. اگر در انتخاب اشتباه هم بكند، چنانچه انسان اهل فكر باشد، با او راحت تر ميشود حرف زد. آن آدمى كه اهل فكر نيست، هرگونه انتخابى بكند، اگر اندك خطايى در آن باشد، نميشود با او حرف زد و منطقى صحبت كرد؛ تسليم تعصّبها و ندانستنها و جهالتهاى خودش است؛ امّا وقتى اهل فكر و دقّت بود، اگر خطايى هم اتّفاق افتاده باشد، يك نفر آدم خيرخواه ميتواند با او حرف بزند و بگويد به اين دليل، اين كار خطاست. نبايد سطحى بود. به هر شعارى، به هر حرف گرمى، به هر دهان گرمى و به هر نقلى، نميشود اعتماد كرد؛ بايد فكر كرد. اساس قضايا فكر است. آن چيزى كه انتظار عمده از انسانهاى فرزانه و هوشمند است، اين است.(1)

لزوم تمركز بر دشمن ستيزى و دشمن شناسى

دشمن ستيزى، مشخّص كردن دشمن اصلى و متمركز شدن روى دشمنان اصلى، از ديگر مسائل مهم است. بگرديد دشمن اصلى را بيابيد و به مردم معرّفى كنيد. سعى ميشود دشمن تراشى شود. بنده شنيدم كه بعضى از افراد جناحهاى مختلف گفته بودند كه امروز دشمن اصلى ما، جناح مقابل ماست! خطاى بزرگى در جامعه است كه در مجموعه اى كه همه معتقد به اسلام و انقلاب و نظام اسلامى اند، يك جناح، دشمن اصلى خود را جناح مقابل بداند. اين خيلى تأسّفبار است. اگر اين حرف قائم به ذهن يك نفر يا ده نفر يا صد نفر باشد، آدم ميگويد به جهنم! بگذار آنطور خيال كنند؛ امّا اگر اين به صورت يك فرهنگ درآيد و در

ص: 21


1- . بيانات در ديدار از دانشگاه صنعتي شريف 1378/9/1

ذهن مجموعه اى از مردم جا بگيرد، چيز خيلى خطرناكى خواهد شد. لذاست كه بايستى روى دشمن اصلى متمركز شد و او را معرّفى كرد و مردم را به ستيزه با او تشويق نمود.(1)

دانستن و شناسايى ابعاد دشمنيها

ما بايد جوانب توطئه ها را بروشنى بشناسيم و بشناسانيم؛ وظيفه ى ما اين است. امروز جنگ نظامى با ما خيلى محتمل نيست - نميگوييم بكلّى منتفى است، امّا خيلى محتمل نيست - لكن جنگى كه وجود دارد، از جنگ نظامى اگر خطرش بيشتر نباشد، كمتر نيست؛ اگر احتياط بيشترى نخواهد، كمتر نميخواهد. در جنگ نظامى دشمن به سراغ سنگرهاى مرزى ما مى آيد، مراكز مرزى ما را سعى ميكند منهدم بكند تا بتواند در مرز نفوذ كند؛ در جنگ روانى و آنچه كه امروز به او جنگ نرم گفته ميشود در دنيا، دشمن به سراغ سنگرهاى معنوى مى آيد كه آنها را منهدم كند؛ به سراغ ايمانها، معرفتها، عزمها، پايه ها و اركان اساسى يك نظام و يك كشور؛ دشمن به سراغ اينها مى آيد كه اينها را منهدم بكند و نقاط قوّت را در تبليغات خود به نقاط ضعف تبديل كند؛ فرصتهاى يك نظام را به تهديد تبديل كند. اين كارهايى است كه دارند ميكنند؛ در اين كار تجربه هم دارند، تلاش هم زياد دارند ميكنند، ابزار فراوانى هم در اختيارشان هست. بايد ابعاد دشمن و ابعاد دشمنى را بدانيم تا بتوانيم بر او فائق بياييم. البتّه ما مدد الهى داريم، كمك غيبى داريم بدون شك؛ اين را انسان دارد مشاهده ميكند؛ لكن ما مادامى كه هوشيارانه، آگاهانه در ميدان نباشيم، تدبير لازم را به كار نبريم، كمك الهى به سراغ ما نخواهد آمد.(2)

لزوم دقّت مسلمانان در شناسايى دوست و دشمن

ما ميگوييم: اى مسلمانان عالم! در هر جاى دنيا كه هستيد، اگر با هم

ص: 22


1- . بيانات در ديدار مديران صدا و سيما 1381/11/14
2- . بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 1388/7/2

دشمنى نكنيد، عليه هم مبارزه و جنگ نكنيد و دشمنان و دوستانتان را بشناسيد، وضع زندگى شما با آنچه كه امروز است، تفاوت خواهد كرد. امروز، دچار تشتّت و ضعف و عقب ماندگى هستيد. كشورهاى اسلامى - غالباً يا عموماً - فقير و وابسته و اسيرند. دشمنان اسلام ميخواهند اسلام را از ميان كشورهاى اسلامى به زور بيرون برانند. قلب آحاد مردم مسلمان، با اسلام و خداست. آنها به اسلام علاقه مندند. سياستها و قدرتهاى بزرگ جهانى سعى ميكنند به وسيله ى دولتهاى دست نشانده، مردم را از اسلام دور نمايند. اگر شما با هم باشيد و با هم دعوا نكنيد و نيروى خود را - كه عنصر عظيمى است و براى بهتر كردن دين و دنياتان، ميشود از آن استفاده كنيد - عليه يكديگر مصرف نكنيد، اهداف پليد دشمن محقّق نخواهد شد.(1)

لزوم درك و شناسايى دشمن

من ميخواهم به شما عزيزانم و به شما فرزندان و برادران بسيجى خودم، اين نكته را عرض كنم اين را سررشته ى يك تحليل طولانى و هميشگى قرار دهيد تا دشمن را بشناسيد و بفهميد دشمن، امروز چه كار ميكند. وقتى در يك نظام، مسئولينى عدّه اى كه يك كشور بزرگ مثل ايران را اداره ميكنند متّكى به آحاد مردم هستند؛ به اين نيروهاى زنده و پرنشاط؛ به اين جوانانى كه خطر را در مقابل هدفهاى خودشان به هيچ مى انگارند؛ به اين دلهاى سرشار از شور و شوق و عشق به هدف والا؛ همينهايى كه جنگ هشت ساله را اداره كردند؛ همينهايى كه امروز اگر ما در مقابل استكبار جهانى با قدرت مى ايستيم، بخاطر اين است كه به ايستادگى اين نيروى عظيم در داخل كشور اعتماد و اطمينان داريم؛ وقتى كه بين اين نيروى عظيم با مركزيّت كشور، با مسئولين كشور، با دستگاه اداره كننده ى كشور، با رهبر، با دولت، پيوند و ارتباط مستحكم باشد، اداره كنندگان چنان قدرت روحى پيدا ميكنند كه در مقابل فشارها و

ص: 23


1- . بيانات در ديدار با جمع كثيرى از اقشار مختلف مردم، روحانيون و معاونان دفاتر عقيدتى، سياسى نيروى زمينى ارتش و جمعى از شيعيان استان سرحدّ پاكستان 1368/7/19

تحميلات جهانى بگويند «نه»؛ تا استكبار نتواند بر آنها چيزى را تحميل كند. كمااينكه امروز آمريكاييها و بقيه ى قدرتهاى ظالم و غاصب، بر خيلى از دولتها تحميل ميكنند. هم آنها قدرت پيدا ميكنند، هم نيروى مردم در راه مصالح كشور به كار ميرود. اراده هاى مردم، مشتهاى گره كرده ى مردم، در راه استقلال و آباد شدن كشور و در راه آزاد زيستن و عزت ملّت به كار مى افتد. و كدام عزّت براى يك ملّت از اين بالاتر، كه هيچ قدرتى نتواند آن را ابزار دست و وسيله براى رسيدن به خواستهاى خودش قرار دهد؟! اين، براى يك ملّت، از هر عزّتى بالاتر است.(1)

***

شما ببينيد نقطه ى قوّتتان چيست و روى آن تكيه كنيد؛ چنانكه در ميدان جنگ همين كار را ميكنيد. يعنى نقطه ضعف طرف را مى يابيد، رخنه گاه را در صفوف طرف مقابل پيدا ميكنيد و حمله را بر نقاط ضعف طرف متمركز مينماييد؛ و اگر بتوانيد نقاط قوّت طرف را از بين ببريد، به اين كار ميپردازيد. فرض بفرماييد اگر دشمن هواپيماهاى بسيار تيزپروازى دارد، براى زمينگيركردن او در منطقه، ضدّ هوايى تان را تقويت ميكنيد. يا اگر زرهى بسيار مسلّطى دارد، شما ضدّ زرهى تان را مجهّز ميكنيد تا او زمينگير شود. در مبارزات نظامى، اين قاعده ى كلّى است و همه ى ارتشهاى جهان، در نبردها چنين كارى ميكنند. در دنياى سياست نيز همينطور است. استكبار به كشور ما نگاه كرده و ديده است كه ملّت ايران نقاط قوّت و نقاط ضعفى دارد. بنابراين ميخواهد ضمن حداكثر استفاده از نقاط ضعف، تا آنجا كه ميتواند نقاط قوّت را از بين ببرد و مانع استفاده ى اين ملّت از نقاط قوّت خود شود.(2)

***

فرض كنيد شما در كلاس آموزش تاكتيك، شركت كرده ايد. در آنجا مثلاً جبهه ى دشمن فرضى را مشخّص ميكنيد، جبهه ى خودى فرضى را

ص: 24


1- . بيانات در اجتماع بزرگ فرماندهان «نيروى مقاومت بسيج» سراسر كشور در دوّمين روز از «هفته ى بسيج» 1372/8/30
2- . بيانات در ديدار ارتشيان، به مناسبت «روز ارتش» 1373/1/24

هم مشخّص ميكنيد. بعد متوجّه تاكتيك غلط جبهه ى خودى ميشويد و ميبينيد كه طرّاح نقشه ى خودى، فلان اشتباه را كرده است. شما ديگر در وقتى كه ميخواهيد تاكتيك طرّاحى كنيد، نبايد مرتكب آن اشتباه شويد. يا مثلاً تاكتيك درست بوده؛ امّا فرمانده يا بيسيمچى يا توپچى يا قاصد و يا سرباز ساده، در جبهه ى خودى، فلان اشتباه را كرده اند. ميفهميد كه شما نبايد آن اشتباه را تكرار كنيد. تاريخ، اينگونه است.(1)

لزوم شناخت روش و صفوف دشمن

دشمن را بشناسيد، ادامه ى صفوف دشمن را در داخل كشور بشناسيد، روشهاى دشمنى را بشناسيد، تبديل شده و ترجمه شده ى آن روشها در داخل كشور را هم بشناسيد. در داخل دانشگاه، در داخل دبيرستان، در متن جامعه، در فعّاليّتهاى كشور، در مطبوعات و در تبليغات، ادامه ى حضور استكبار را بشناسيد. استكبار ميخواهد در اين كشور و در ميان اين ملّت، ايمان عميق نباشد، سرگرمى به شهوات باشد، «معروف» اسلامى نباشد و آنچه از نظر اسلام «منكر» است، رايج باشد. استكبار ميخواهد در داخل كشور، تنبلى و بيكارگى باشد، سازندگى و ابتكار و اصلاح امور اقتصادى و اجتماعى و فرهنگى مردم نباشد. استكبار ميخواهد پيشرفت علم و دانش در كشور نباشد، تحقيقات نباشد، كلاس درس نباشد.(2)

***

مقاصد بسيار خطرناكى براى ملّت ايران دارند. آنها دنبال كارهاى خودشان هستند؛ امّا ما بايد كار دشمن را بشناسيم. ولو هيچ اقدامى هم در مقابل دشمن نخواهيم بكنيم، بايد بدانيم دشمن چه كار ميكند. ما نبايد اجازه بدهيم كه دشمن نسبت به كشور ايران و ملّت و مسئولان آن، هر كارى كه ميخواهد، در زمينه ى تبليغات بكند و ما همينطور سكوت

ص: 25


1- . بيانات در جمع فرماندهان لشكر 27 محمّد رسول اللَّه (ص) 1375/3/20
2- . بيانات به مناسبت روز مبارزه با استكبار جهاني 1375/8/9

كنيم! اينكه نميشود. لازم است اهداف و مقاصد دشمن شناخته شود.(1)

***

دشمن را هوشيارانه بشناسيد. دشمن را در هر لباسى بشناسيد. دشمن را در زير قالب هرگونه كلماتى بشناسيد و با دشمن، با نفس رحمانى مواجه شويد. با دشمن به وسيله ى نام و ياد خدا مقابله كنيد كه نام خدا و ياد خدا و اتّكال به پروردگار، دشمنانى را كه جهت شيطانى دارند، دچار هزيمت خواهد كرد.(2)

تشخيص حق از باطل با آگاهى از اوضاع و احوال زمانه

«العالم بزمانه لا تهجم عليه اللوابس» (3)؛ كسى كه زمانه را ميشناسد، يعنى وقتى اوضاع و احوال محيط خود و محيط پيرامونى اش و محيط جهان را ميداند و ميفهمد جريانهاى گوناگون جهانى كى هايند، كجايند، اهدافشان چيست، چه جور با هم مواجه ميشوند، دچار اشتباه نميشود؛ در قضاياى گوناگون، قضاوت اشتباه نميكند و دچار اشتباه نميشود. اين آشنايى، براى همه لازم است؛ براى روحانى هم لازم است، براى دانشگاهى هم لازم است؛ براى معلّم حوزه هم لازم است، براى معلّم دانشگاه هم لازم است؛ اين يك چيز مهمّى است. وقتى انسان جريانات گوناگون را ميشناسد، ميتواند پديده ها را استنتاج كند، كه اين پديده چيست، چه شد كه اين اتّفاق افتاد، در تحليل، دچار خطا و اشتباه نميشود.

البتّه دشمن مرتّب دارد تحليل باران ميكند. اين تعداد رسانه هايى كه آمارش را چندى پيش اينجا آوردند و به ما دادند، اصلاً دهشت آور است. اينها غير از رسانه هاى اينترنتى است - اينترنت كه ديگر يك دنياى بى مرز و خارج از محدوده اى است - منظور، همين ماهواره ها و راديوها و تلويزيونهاست. تحليلهايى كه در اين رسانه ها مرتّباً با هدف مقابله با جمهورى اسلامى و نظام اسلامى و ملّت ايران داده ميشود، سرسام آور

ص: 26


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه تهران 1376/10/26
2- . بيانات در ديدار با مسئولان و كارگزاران نظام به مناسبت عيد سعيد غدير 1377/1/27
3- . كافي، ج 1، ص 27

است. حالا آنهايى كه انبوه توليد ميكنند، ميدانند هم كه مردم به همه ى اينها گوش نميدهند. ميگويند هر مقدارى كه ميشود، بايد تلاش كرد. راست را با دروغ مخلوط ميكنند، مى آيند يك تحليل غلط و معيوب از اين درمى آورند؛ «و لكن يؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فيمزجان» . اميرالمؤمنين ميفرمايد: اگر حق به طور خالص و بى شائبه خودش را نشان بدهد، كسى دچار اشتباه نميشود؛ اگر باطل بدون آميختگى با حق، خودش را نشان بدهد، كسى دچار باطل نميشود؛ «فلو ان الباطل خلص من مزاج الحق لم يخف علي المرتادين و لو ان الحق خلص من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندين و لكن يؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فيمزجان» (1). يك لقمه از حق، يك لقمه از باطل را مخلوط ميكنند، يك غذايى كه ظاهرش نشان نميدهد مسموم است، در اختيار كسى كه بى اطّلاع است، ميگذارند؛ اين تحليل در ذهنها اثر ميكند. گاهى اوقات تحليلهايى كه در بعضى از محافل دانشگاهى، دانشجويى و استادى از بعضى از مسائل ميشود، آدم ميبيند اين بر اثر بى اطّلاعى است؛ كسى هيچ تقصيرى هم ندارد. بنابراين اساتيد بايد در جريان مسائل قرار بگيرند.(2)

موقعيّت و فرصت شناسى

غالباً كشورها و جوامع از ندانستن موقعيّت و نشناختن فرصت، ضربه ميخورند. وقتى دشمنى كمين ميگيرد و ما نميدانيم كه او كمين گرفته است، نميشناسيم؛ يا اگر چنانچه اطّلاع پيدا كرديم، علاج را زود و بهنگام ارائه نميدهيم؛ آن وقت ضربه ميخوريم.(3)

خدا، رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) و جامعه ى اسلامى معيار تشخيص دشمن

همه ى آحاد مردم وظيفه دارند كه فضا را فضاى سالم قرار بدهند؛

ص: 27


1- . نهج البلاغه، خطبه ى 50
2- . بيانات در ديدار جمعى از اساتيد دانشگاهها 1390/6/2
3- . بيانات در جمع خانواده شهدا و ايثارگران استان كرمانشاه 1390/7/21

فضايى كه در آن، محبّت بر خصومت فائق و غالب باشد. اين، در اسلام بسيار مهم است. انسان، تركيبى از دوست داشتن و دشمن داشتن است. هم احساس محبّت و هم احساس بغض و عداوت، در وجودتان هست. اين، طبيعى هر انسان است كه يك روح دوست داشتن و يك روح دشمن داشتن و كينه ورزيدن، در او وجود دارد. اسلام، تكليف اينها را معيّن كرده و گفته است روح خصومت و دشمنى شما، مخصوص به دشمنان خدا و نظام اسلامى و مردم است. ببينيد آن كسانى كه با خدا و رسولش و جامعه ى اسلامى و ملّت مسلمان دشمنند، چه كسانى هستند؛ دشمنى را متوجّه آنها كنيد تا مابقى وجود شما، دوستى و محبّت نسبت به آحاد جامعه باشد.(1)

شناسايى نقاط مورد هدف دشمن

نظام جمهورى اسلامى به طبيعت خود، نظامى وابسته ى به علماى دين است؛ و علماى دين، هم از اين حيث كه در پديد آوردن اين نظام سهم وافر را داشته اند؛ و هم از اين جهت كه مردم درباره ى نظام به آنها مراجعه ميكنند؛ و هم از اين جهت كه خود از جهات مختلف و در مشاغل مختلف، در نظام مسئولند؛ لذا علماى دين و حوزه هاى علميّه بايد از وضعيّت و موجوديّت نظام، آنچنان كه هست، مطّلع باشند؛ نقايص را بشناسند و پيشرفتها را بدانند؛ آنجا كه كمك لازم است، آن را تشخيص بدهند؛ آنجا كه دشمن به آن توجّه پيدا كرده و هدف گرفته است، آن را شناسايى كنند، تا بتوانند نقش صحيح خود را در تداوم اين نظام ايفا كنند.(2)

شناخت دشمن محصول شناختها

شناخت دشمن، محصول همه ى آن شناختها و متمّم و مكمّل

ص: 28


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1368/7/28
2- . بيانات در جمع علما و مدرّسان و فضلاى حوزه ى علميّه ى قم، در خجسته سالروز ميلاد حضرت مهدى (عج) 1370/11/30

آنهاست. بدون آن، دل و ذهن مسلمان، مخزنى بى حصار است كه از دستبرد راهزن و خائن و غارتگر، مصون نيست.(1)

لزوم شناسايى دشمن در چهره ها و لباسهاى مختلف

نكته ى قطعى و مسلّم اين است كه آمريكا، اروپا و همه، قادر نيستند برخلاف اراده ى مردم مسلمان ايران، در مورد اين كشور قدمى بردارند و كارى صورت دهند. شما غالب هستيد؛ شما قدرتمند هستيد؛ شماييد كه على رغم خواست دشمن، توانستيد اسلام و جمهورى اسلامى را حفظ و از آن دفاع كنيد. شما توانستيد توطئه ها را درهم بكوبيد؛ پس قويتر از آنها هستيد. اين، نكته اى مسلّم و قطعى است. اگر بخواهيد قدرتتان باقى بماند، بايد هشيار باشيد؛ همچنانى كه تا امروز هم هشيارى به درد اين مردم خورده و آنها را نجات داده است. كسانى را كه عليه دين و تعاليم دينى و معلّمين راستين دين و علما و بزرگان دين اقدام ميكنند، حرف ميزنند، توطئه ميچينند و سعى در ساقط كردن ارزشهاى آنان دارند، بشناسيد. دشمن را در هر لباسى بايد شناخت. جوانان مسلمان، مثل شما جوانان قم و ساير نقاط كشور كه بحمدالله مظهر شور و هيجان اسلامى و شعار همراه با شعور و منطق هستيد، اين شناخت را داريد و خدا را از اين بابت شكرگزاريم. اتّحاد و اتّفاقتان را محكمتر و مستحكمتر كنيد. انقلاب اسلامى دستاورد بزرگى است و براى جمهورى اسلامى و ملّت ايران، بزرگترين ارزش است. پيوند ميان مردم و مسئولين؛ پيوند ميان آحاد مردم؛ احترام به خدمتگزاران دين؛ احترام به خدمتگزاران كشور و كوشش براى عمق بخشيدن به معارف اسلامى، عواملى است كه دشمن را مأيوس ميكند. اين عوامل و ويژگيهاست كه راه را براى پيشرفت باز ميكند. كشور ما بحمدالله سرشار از امكانات بالقوّه اى است كه بايد بالفعل شود. سالها دشمنان ما تلاش كردند اين امكانات را نابود، يا از آنها به نفع خودشان استفاده كنند. سالها تلاش كردند استعدادها را بميرانند. لذا، سالهايى هم طول ميكشد تا همه ى اينها مجدّداً احيا شود.(2)

ص: 29


1- . پيام به حجّاج بيت الله الحرام 1377/1/12
2- . بيانات در ديدار قشرهاي مختلف مردم قم 1371/10/19

شناخت اثر انگشت دشمن در فضاى سياسى و فرهنگى

شما جوانان عزيز ميتوانيد اثر انگشت دشمن را در بسيارى از مسائلى كه امروزه در فضاى سياسى و فرهنگى مطرح است، مشاهده كنيد و نشانه هاى هدفمندى اين مسائل و جريانات را بسوى تغيير باورهاى اسلامى و انقلابى ببينيد. اين واقعيت بايد سمت و سوى فعاليتهاى جامعه ى اسلامى دانشجويان و ديگر تشكلهاى اسلامى دانشجويى را ترسيم كند.(1)

***

بسيار كسان هستند كه سرانگشت دشمنند؛ اما نه در چهره ى يك برخورد نظامى، بلكه با برآشفتن محيط امن زندگى مردم، با شكستن حريم خلوت امن خانواده ها و با نفوذكردن در حصار محكم عفت عمومى اين ملّت. سرانگشت دشمن است كه اينگونه عمل ميكند. هنر بزرگ شما اين است كه اينها را بشناسيد. همه يكسان نيستند. آنكه به خطا و بى آنكه بخواهد ضربه اى وارد كند، عملى انجام ميدهد، تفاوت دارد با كسى كه از روى نقشه و به دنبال اراده ى دشمنان اين ملّت، حركتى را انجام ميدهد. نيروى انتظامى بايد اين دو را از هم باز بشناسد و به وظيفه ى خود عمل كند.(2)

لزوم شناسايى طبيعت دشمن

اين نكته را بايستى در اين مجالس و محافل تذكّر داد كه اگرچه ما امروز بحمدالله از لحاظ سياسى، در موضع قوّتيم و دشمن؛ يعنى استكبار، در موضع انفعال قرار دارد؛ امّا اين به معناى تمام شدن كيد و مكر دشمن نيست. «وَ لَنْ تَرْضىٰ عَنْكَ اَلْيَهُودُ وَ لاَ اَلنَّصٰارىٰ حَتّٰى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ » (3) البتّه بر مبناى: «قُلْ إِنَّ هُدَى اَللّٰهِ هُوَ اَلْهُدىٰ » (4)، جناح حق به خواست دشمن تسليم نميشود؛ ولى به هرحال، طبيعت دشمن را بايد شناخت. ما نبايد هيچ

ص: 30


1- . پيام به كنگره ى جامعه ى اسلامي دانشجويان در مشهد 1380/6/10
2- . بيانات در مراسم دانش آموختگى دانشجويان «دانشگاه علوم انتظامي» 1372/4/26
3- . سوره ى بقره، آيه ى 120
4- . سوره ى بقره، آيه ى 120

لحظه اى از كيد دشمن غافل باشيم. اين نكته را بايد به مردم گفت. ما امروز در قوّتيم و دشمن و استكبار جهانى، در انفعال است.(1)

دشمن، واقعيّت انكارناپذير

اگر در جمهورى اسلامى، مسئولان، زبدگان و نخبگان - اعم از علما و امر ايشان - به اين حقايق توجّه و خويشتندارى كنند؛ خود را اسير هواها و هوسها و مطامع دنيوى نسازند؛ جاذبه هاى گمراه كننده ى دنيا آنها را مفتون خود نكند؛ ارعاب و تهديد دشمنان، آنها را از ميدان خارج نكند و در اراده ى آنها تزلزلى به وجود نياورد، هيچ قدرتى نخواهد توانست عزم و اراده ى عظيم ملّى را كه در اين كشور وجود دارد، اندكى مخدوش كند. دشمن وجود دارد و يك واقعيّت است. انتظار اينكه دشمنى نباشد، يا اينكه دشمن، دشمنى نكند، غلط است. دشمن هست و دشمنى هم ميكند و ميخواهد به همه ى مناطقى كه براى او سود مادّى در آن هست، پنجه بيندازد؛ از همه ى ابزارها هم استفاده ميكند. آنچه دشمن را مأيوس ميكند، اين است كه امّت اسلامى قدر و اهمّيّت و توان و ارزشهاى خود را بشناسد و عظمت خود را - وقتى كه ميان او وحدت باشد - بفهمد و قدرت ايستادگى اى را كه خداى متعال در او قرار داده است، قدر بداند.(2)

فهم و درك نسبت به وارد شدن دشمن

كى با اين مردم در طول اين سى سال دشمن بوده است ؟ در درجه ى اوّل، آمريكا و صهيونيسم. از اينها دشمنتر ما سراغ داريم براى جمهورى اسلامى ؟ از روز اوّل، دولت آمريكا و رژيم صهيونيستى و صهيونيستهاى دنيا در مقابل نظام جمهورى اسلامى ايستادند. امروز هم حقّاً و انصافاً دشمنترين دشمنان، اينها هستند. بنده كه نگاه ميكنم، ميبينم بعضى از

ص: 31


1- . بيانات در ديدار با اعضاى جامعه ى روحانيّت مبارز و مجمع روحانيون مبارز تهران، علما و ائمّه ى جماعت و جامعه ى وعّاظ تهران و اعضاى شوراى هماهنگى سازمان تبليغات اسلامى، در آستانه ى ماه محرّم 1368/5/11
2- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام در سالروز عيد سعيد مبعث 1382/7/2

دولتهاى غربى گاهى يك حرفهاى بى ربطِ بى معنايى ميزنند؛ امّا محرّك، صهيونيستهايند؛ عامل، همان طبقه ى مسلّطى هستند كه بر حكومت آمريكا و دولت آمريكا و انتخابات آمريكا هم مسلّطند؛ اينهايند كه دارند صحنه گردانى ميكنند. خوب، پس اينها شدند دشمنترين دشمنان ملّت ايران.

حالا اگر آن كسى كه در مقابل مردم مى ايستد، به اينها دل بست، اين آن خطاى دوّم است كه اتّفاق مى افتد. دل بستن به دشمن ؟! وقتى ميبينيم كه اين دشمن وارد ميدان شده است، بايستى بفهميم، بشناسيم؛ اگر خطايى، اشتباهى كرده باشيم، بايد اشتباه را برطرف كنيم. از روز اوّل، آمريكاييها عليه جمهورى اسلامى توطئه كردند. خوب، اين توطئه ها زائد است كه بگوييم بى اثر بود؛ واضح است كه بى اثر بود؛ اگر اين توطئه ها بى اثر نبود كه حالا بايد اثرى، نشانى از جمهورى اسلامى باقى نباشد؛ ميبينيد كه جمهورى اسلامى امروز دهها برابر قويتر از روز اوّل است؛ پس اين توطئه ها بى اثر بود. امروز هم هى نقشهاى جديدى ميزنند، باز هم توطئه ميكنند؛ عبرت هم نميگيرند. من تعجّب ميكنم! به گذشته فكر نميكنند كه خوب، اين همه توطئه كرديم، اين همه عليه جمهورى اسلامى پول خرج كرديم، اين همه اينجا آنجا اين را ديديم، آن را ديديم، در داخل مزدور پرورش داديم، در بيرون اين و آن را عليه جمهورى اسلامى بسيج كرديم؛ اثرى نكرد. باز دوباره مينشينند چهل و پنج ميليون دلار بودجه تصويب ميكنند، براى اينكه جمهورى اسلامى را شكست بدهند! بودجه تصويب ميكنند كه از طريق اينترنت، انقلاب ايران را از بين ببرند؛ جمهورى اسلامى را سرنگون كنند! ببينيد چقدر اين دشمن، دشمن درمانده اى است. خوب، شما چند ده «چهل و پنج ميليون دلار» را تا حالا مصرف كرده ايد؟ چقدر شما براى شكست دادن جمهورى اسلامى كار ديپلماسى كرديد، تحريم اقتصادى كرديد، انواع و اقسام توطئه ها را كرديد، جاسوس فرستاديد، جاسوس تربيت كرديد؛ چه فايده اى كرديد كه حالا باز ميخواهيد از اين طريق وارد شويد و ملّت ايران را به خيال خودتان از انقلاب جدا كنيد؟ اين را دشمن نميفهمد. اين، همان سنّت الهى است؛ اين، همان زدن به چشم و گوش دشمن

ص: 32

غافل از خداى متعال است كه حقايق را نفهمد؛ غافل كردن دشمن است. «فَسَيُنْفِقُونَهٰا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً » (1)؛ پول را خرج ميكنند، بعد هم برايشان حسرت ميشود؛ چون بى فايده است. من نميدانم چقدر نشستند طرّاحى كردند، كار كردند تا بتوانند در تهران به يك بهانه اى آشوب راه بيندازند؛ خدا ميداند كه از چه مدّت قبل اينها نشستند طرّاحى كردند؛ خوب، چه شد؟ غير از اين شد كه مردم از آنچه كه بودند، بيدارتر شدند؟ اگر كسى خيال ميكرد كه لازم نيست ديگر بيايد توى ميدان، از نظام جمهورى اسلامى دفاع كند، با اين حوادث، همه احساس كردند كه بايد هميشه براى دفاع از جمهورى اسلامى حاضر باشند.(2)

شناخت هندسه ى كار دشمن

نقشه هايى از پيش طرّاحى شده بود. من كسى را متّهم نميكنم؛ امّا هندسه ى كار دشمن را ميشناسم، ميبينم، آن را تشخيص ميدهم؛ نميتوانم آن را انكار كنم. هندسه ى كار دشمن، يك هندسه ى مشخّصى بود. نظير اين كار را در جاهاى ديگر هم كردند. وقتى قدرتهاى مستكبر بين المللى از يك نظامى ناراضى و ناخشنود باشند، يكى از راههايى كه يافتند و عمل كردند، اين است كه منتظر يك فرصت انتخابات بشوند، بعد در آن فرصت انتخابات، اگر كسانى كه مورد رضاى آنها نيستند، بر سر كار آمدند، و آنهايى كه آنها ميخواهند، بر سر كار نيامدند، آن وقت با يك حركت نمايشىِ مردمى، اوضاع را برگردانند؛ با شعارهايى گروهى از مردم را توى صحنه بكشانند، با فشار در صحنه ى خيابانها، آن چيزى را كه با قانون به دست آمده است، با خشونت دگرگون كنند. اين يك نقشه ى شناخته شده است. اگر ملاحظه ميكنيد كه حوادثى كه بعد از انتخابات پيش آمد، در ذهن مردم، در ذهن تحليلگران مستقل و صادق و تيزبين، منتسب به عوامل خارجى و بيرونى ميشوند، ناشى از اين است. اگر كسى هيچ خبرى هم از پشت پرده نداشته باشد، اطّلاعاتى كه افراد

ص: 33


1- . سوره ى انفال، آيه ى 36.
2- . در ديدار مردم مازندران در سالگرد حماسه ى 6 بهمن 1388/11/6

صاحب اطّلاع به دست مى آورند، اگر اين اطّلاع هم در دسترس نباشد، انسان شكل كار را كه نگاه ميكند، ميفهمد كه اين كار، كار دشمنان ملّت است؛ كار بيگانگان است. انتخاباتى انجام ميگيرد، يك حركت قانونى اتّفاق مى افتد، يك نتيجه اى هم با خود به دنبال مى آورد؛ اين نتيجه را به زور خشونت بخواهند عوض كنند. يك عدّه اى را بكِشند توى صحنه؛ احياناً اگر اقتضاء شد، خشونت هم بكنند، آتش سوزى هم راه بيندازند، بانك هم آتش بزنند، اتوبوس هم آتش بزنند، براى اينكه نتايج قانونى را برگردانند. خوب، اين حركتى است كه هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است. پيداست اين حركت، حركت هدايت شده اى از طرف بيگانگان است. يك چنين اتّفاقى را ميخواستند در كشور پيش بياورند.

آزمون مهمّى بود براى كشور. من به شما عرض بكنم، آزمون مهمّى بود؛ هم عبرتهاى زيادى داشت، هم درسهاى زيادى داشت؛ و در اين آزمون، ملّت ايران پيروز شد. آنها ميخواستند مردم را تقسيم كنند به يك گروه اقليّت، به يك گروه اكثريّت؛ يك گروهى كه برنده ى انتخابات است، يك گروه هم كه در انتخابات به نتيجه ى مطلوب خود دست پيدا نكرده، اينها را در مقابل هم قرار بدهند. ملّت را دوپارچه كنند؛ يك عدّه اغتشاشگر هم وارد ميدان بشوند و با ايجاد اغتشاش، جنگ را در داخل كشور مغلوبه كنند، جنگ داخلى راه بيندازند؛ اميدشان اين بود. امّا ملّت هوشيارى به خرج داد.(1)

شناخت ترفندهاى دشمن در زمان خود

هميشه اطّلاع از آنچه كه دشمن در گذشته عمل كرده است، موجب ميشود كه انسان ترفندهاى دشمن را در زمان خودش هم بداند. البتّه روشها عوض ميشود. شما ميبينيد كه در مبارزات ورزشى هم مربّيان مينشينند و عملكرد فلان تيم رقيب را با دقّت نگاه ميكنند تا روشهاى او را بشناسند. ملّت ايران در طول صد سال اخير اقلاً در دو قضيه ى مهم قبل از انقلاب اسلامى با آمريكا و انگليس روبه رو شده است. يك قضيه،

ص: 34


1- . بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوي 1389/1/1

قضيه ى مشروطيّت است؛ يك قضيه، قضيه ى نهضت ملّى شدن صنعت نفت است. در هر دو قضيه، آنها ترفندى زدند و ملّت ايران را از لذّت بردن از پيروزى خود محروم كردند و يك ديكتاتورى سخت و سياه را در هر كدام از اين دو مقطع در كشور به وجود آوردند.(1)

شناسايى به موقع دشمن

مقصود من از اين حرف اين نيست كه بخواهم نگرانى كسانى را از مسائل فرهنگى كشور كاهش دهم؛ نخير، من از همه ى شما نگرانترم؛ از زمان حيات مبارك امام هم من هميشه نگران مسائل فرهنگى بوده ام. بنابراين لازم است نگرانى باشد؛ امّا علاج نگرانى مبارزه است؛ مبارزه ى درخور و شايسته، ورود در ميدان، فكر كردن - اين ميدان، ميدانى است كه بيش از همه ى ميدانها، فكر در آن اهمّيّت دارد - مطالعه كردن، كار خبره وار انجام دادن، به موقع وارد ميدان شدن، دشمن را كاملاً شناختن و روشهاى او را سنجيدن.(2)

***

يكى از اشكالات كار ما، نشناختن وضع زمانه است. بعضيها علم و تقوا هم دارند، امّا درعين حال نميتوانند جايگاه و سنگرى را كه بايد در آن بايستند و كار كنند، بشناسند؛ مثل كسى كه در بين جبهه ى خودى و دشمن، سنگر و جايگاه خودش را گم ميكند و جهت دشمن را اشتباه ميكند؛ آتش هم ميگيرد، امّا گاهى آتش را روى سر دوستان ميريزد. نشناختن فضاى جغرافياى سياسى و فكرى دنيا و همچنين نقطه ى تمركز و خط نگاه و امتداد تير دشمن - كه از كمان حقد و كينه ى او پرتاب ميشود - ما را خيلى دچار اشكال ميكند. بايد در زمينه ى علمى كار كنيم؛ در زمينه ى سياسى هم براى خودمان آگاهى درست كنيم؛ خود را پاكيزه كنيم و از لحاظ شخصى هم اهل تزكيه باشيم.(3)

ص: 35


1- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم شهرستان كاشان و آران و بيدگل 1380/8/20
2- . بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 1379/11/27
3- . بيانات در ديدار علما و روحانيون كرمان 1384/2/11

بى اطّلاع نبودن از حضور دشمن

وقتى ميگوييم دشمن، ميگويند دشمن چيست ؟ وقتى ميگوييم توطئه، ميگويند شما بدبين هستيد! نميشود با پاك كردن صورت مسأله، قضيه را تمام كرد. قضيه كه حل نميشود؛ بايد فكر كرد. البتّه علّت اينكه من اين را با قشر دانشگاهى در ميان ميگذارم، بخاطر اين است كه براى دانشگاهى احترام قائلم. من ارزش دانشگاه را براى كشور با همه ى وجود حس ميكنم. دانشگاه نقطه ى اوج خدماتى را كه ميتواند به يك كشور ارائه شود، تأمين ميكند. دانشگاه براى كشور، بسيار مهم است.

من از طرق رسمى و غيررسمى سعى ميكنم با واقعيّات در تماس باشم. گزارشهايى كه به من داده ميشود، بسيار متنوّع است. هم گزارشهاى دستگاههاى مختلف اطّلاعاتى است - چه اطّلاعات مربوط به وزارت اطّلاعات، چه آنچه كه مربوط به اطّلاعات نيروهاى مسلّح است، چه آنچه كه مربوط به بعضى از دستگاههاى خبررسانى دستگاههاى دولتى است - هم بخشى از دفتر ما كارش اطّلاع رسانى است؛ مثل دفتر ارتباط مردمى و دفتر بازرسى، كه اينها از طريق نامه و تلفن مرتّباً با مردم در تماسند. با اشخاص و تيپهاى مختلف اجتماعى هم ملاقاتهاى فراوانى دارم و نامه هم زياد دريافت ميكنم. به هرحال گوش من، گوش فعّالى است؛ امّا درعين حال مدّعى نيستم كه همه چيز را ميدانم. ممكن هم نيست كه همه چيز را بدانم؛ البتّه ممكن است چيزهايى را بدانم و چيزهايى را هم ندانم. معتقدم كه براى يك مسئول در دستگاه حكومتى - اعم از مسئوليّتى كه بنده دارم يا مسئوليّتى كه ديگر مسئولان دارند - انقطاع از واقعيّات و دورى از مردم، عامل انحطاط است. معتقدم كه يك مسئول نبايد اجازه دهد كه از واقعيّات جامعه و از خبرهايى كه در جامعه جارى است، دور بماند. البتّه انقطاع از مردم - كه در تعبير اميرالمؤمنين (عليه السلام) احتجاب از مردم است؛ يعنى حجاب داشتن و با مردم هيچ مواجه نشدن - چيز بسيار خطرناكى است. حضرت به مالك اشتر فرموده اند: «قلة علم بالامور» ؛ بخاطر احتجاب از مردم، آگاهى انسان از همه چيز كم ميشود. البتّه من به خانه هاى اشخاص هم ميروم. يكى از كارهايى كه بحمدالله من از اوايل رياست جمهورى تا به حال انجام داده ام - البتّه گاهى

ص: 36

بيشتر است، گاهى كمتر - اين است كه به منازل اشخاصى از آحاد و توده هاى مردم ميروم، روى فرششان مينشينم، با آنها حرف ميزنم و زندگيشان را از نزديك لمس ميكنم. البتّه به شما عرض كنم، اطّلاع از مردم، يك بخش از اطّلاع است؛ بخش ديگرش اطّلاع از دشمن است. كسى از من نپرسيد كه شما از دشمن هم اطّلاعى داريد يا نه ؟! ولى من خودم عرض ميكنم: بله، بنده از دشمنان هم بى اطّلاع نيستم. خيليها خيال ميكنند كه ما گاهى تير به تاريكى مى اندازيم و از دشمن صحبت ميكنيم. نه؛ تير به تاريكى انداختن نيست؛ ميدانيم و حس ميكنيم كه دشمن حضور دارد. اتّفاقاً همين چند روز قبل بعضى از مطبوعات آمريكا خبر از اظهارات رئيس سازمان سيا دادند كه در بعضى از روزنامه هاى ما هم منعكس شد. او گفته بود ما در فلان تعداد كشور - از جمله ايران را هم اسم آورده بود - مأموران سازمان خودمان را فعّال كرده ايم كه زبان مادريشان، زبان آن كشورهاست. بعد بخصوص اسم ايران را آورده بود و گفته بود ما مأمورانى داريم كه زبان مادريشان فارسى است و متوسّط سنى شان هم سى سال است. ممكن است براى بعضى اين سؤال پيدا شود كه چرا اين حرفها را ميگويند. وقتى اطّلاعاتى زياد و سرريز ميشود، براى صاحب آن اطّلاعات اهمّيّتش كم ميشود؛ لذا از گوشه و كنار حرفها خيلى چيزها ميشود فهميد. بله، نديدن دشمن هنر نيست.(1)

لزوم شناخت چگونگى ورود دشمن

راههاى از بين بردن وحدت و چگونگى ورود دشمن را بشناسيد و با آن مقابله كنيد. حضور در صحنه هاى انقلاب و حمايت از نظام و احساس صاحب انقلاب و كشور بودن را كه همه ى ملّت ما دارند، حفظ كنيد؛ راز اصلى اين است. اگر اينها حفظ شد - كه البتّه به فضل الهى خواهد شد - تمام قدرتهاى بزرگ و همه ى توطئه گرها و حيله گرهاى عالم، از اينكه بتوانند به شما ضربه و خدشه وارد آورند، ناتوان و كوچكند. ما بايد فرض كنيم كه همواره دشمن داريم و انقلاب تهديد

ص: 37


1- . بيانات و پرسش و پاسخ در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتى اميركبير 1379/12/9

ميشود. نميخواهم بگويم حتماً جنگى عليه ما به راه خواهد افتاد؛ شكل خاصى از تهديد مورد نظرم نيست؛ اما آنچه كه ميتوانم در قلبم به آن معتقد باشم، اين است كه تهديد عليه نظام جمهورى اسلامى كه انقلاب را با خود دارد و از او جدا نشده است، هميشگى است. فقط يك شق ديگر وجود دارد كه ما آن شقه را رد كرديم و آن، اين است كه جمهورى اسلامى برقرار باشد، امّا ديگر انقلاب نباشد؛ در آن صورت فرض ميشود كه ما دشمنى هم نداشته باشيم!(1)

انسان زمان شناس در برابر ترفندهاى دشمن

اگر انسان زمان شناس نباشد و دنيا را نشناسد، فريب خواهد خورد. بايد زمان شناس باشد، تا دشمن را بشناسد، تا حيله ها و ترفندها را بشناسد، تا بتواند در مقابل ترفندها آنچه را كه لازمه ى وظيفه و مسئوليت اوست، آن را تدارك ببيند و انجام دهد. اين ساز و كارهاى لازم، در قانون اساسى پيش بينى شده است. اين آن چيزى است كه مطلوب است.(2)

دشمن را با چشم باز ديدن

هنگامى كه دشمن حمله ميكند، ابتكار عمل در دست اوست؛ شما بايد كاملاً حواستان جمع باشد و مثل جبهه ى جنگ آمادگى خود را حفظ كنيد؛ چون ما نميدانيم كه دشمن از كجا حمله خواهد كرد؛ ممكن است از جبهه ى ميانى و يا بالا و پايين حمله كند. به هرحال، بايد در همه جا بيدار باشيم. بايد در طول جبهه اى كه يقيناً از لحاظ معنوى به مراتب طولانيتر از مرزهاى ماست، دائماً بيدار باشيد و فوراً ضربه را به خودشان برگردانيد صحنه اى كه شما درگير آن هستيد، صحنه ى بسيار عجيبى است. شايد در ميان سنگرهايى كه جمهورى اسلامى مبارزه ميكند - مبارزه به معناى خاص آن و دست به يقه شدن و ضربه زدن و ضربه خوردن - هيچ سنگرى بافضيلت تر از سنگر شما نباشد؛ چون هميشه و در همه جا،

ص: 38


1- . بيانات در مراسم بيعت فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي 1368/4/19
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1379/2/23

خطر از ناحيه ى نفوذ اطّلاعاتى دشمن بيشتر است. در قضيه ى جنگ هم اگر ما بيشتر ميزديم و كمتر ميخورديم، بخاطر اين بود كه كار اطّلاعاتى شايسته و ممتازى انجام ميداديم. با چشم بسته كه نميشود به جنگ رفت؛ بايد با چشم باز دشمن را ديد و محل پرتاب ضربه اش را برآورد كرد، تا متقابلاً پاسخ كوبنده ترى به او داد.(1)

دشمن را در هر چهره و لباس شناختن

هنوز دشمنهاى ما چشم ميگردانند تا نقاط ضعف را پيدا كنند و فشار خود را وارد آورند. اگر مردم و قشرهاى مختلف و مسئولان در هر رده اى، به دشمن نقطه ضعف نشان دهند، دشمن رحم نخواهد كرد. شما كه به شهرهاى خود برميگرديد، شاهد شايعه پراكنى، اختلاف افكنى، نق زدن، كم كارى، بدكارى و كارشكنى خواهيد بود. اينطور نيست كه هركسى ما را قبول نداشته باشد، ما با او با شدّت عمل برخورد كنيم. روش ما اين است كه با قدرت و تدبير و بدون عصبانيّت برخورد كنيم. ما بايد با روش درست و اداره ى صحيح، دشمن را - اگر با انصاف باشد - به دوست تبديل كنيم. البتّه بعضيها غرض ورزى و توطئه و شماتت ميكنند، كه طبيعى است نظام جمهورى اسلامى با اينها برخورد قوى خواهد كرد. وظيفه ى مردم مؤمن - خصوصاً جوانان - اين است كه اوّلاً مغرضان را بشناسند و آنها را با آدم خيرخواه اشتباه نگيرند؛ ثانياً افراد غافل را آگاه كنند و راه را به آنها نشان دهند. شما جوانها كه روحيّه و نشاط و توان بالايى داريد، بايد مسئوليّت بيشترى را بر دوش خود احساس كنيد. آگاه كردن مردم، هوشيار بودن و دشمن را در هر چهره و لباسى شناختن، اساسيترين تكليف ماست.(2)

ص: 39


1- . بيانات در مراسم بيعت جمعى از مسئولان وزارت اطّلاعات و ارتش جمهورى اسلامى ايران 1368/4/18
2- . بيانات در مراسم بيعت امام جمعه و نماينده ى وليّفقيه و قشرهاى مختلف مردم سمنان، كرج، شيروان، قوچان، كازرون و جمعى از بسيجيان نيشابور 1368/4/4

بصيرت لازمه ى شناخت دشمن

در اين شرايط وظيفه ى شما سنگين، پرهيجان و پُراجر است. شما و ديگر تشكّلهاى اسلامى دانشگاه، به كار خود نظم دهيد، آن را با هدفهاى روشن كه از بيّنات و محكمات انقلاب گرفته شده، جهت بخشيد، بصيرت لازم و ديد نافذ را براى شناخت دشمن و روشهاى كينه ورزانه اش براى خود و عموم دانشجويان فراهم سازيد، فتنه گريها و فتنه گرها را بخصوص در محيط دانشجويى شناسايى و خنثى كنيد، اختلافات درون سازمانى و برون سازمانى را به حداقل برسانيد، خدا را در همه حال حاضر و ناظر اعمال و نيات خود بدانيد، و بدانيد كه هيچ هدفى براى انسان، شايسته تر و والاتر از رضاى الهى نيست.(1)

***

انسانهاى بى بصيرت، زود فريب ميخورند. همين امروز هم در دنيا آدمهاى دلسوزى هستند كه فريب خورده اند؛ دشمن را نشناخته اند و صف را تشخيص نداده اند. در ايران، امام عظيم الشأن ما، به بركت بصيرت مردم - كه با صبر و مقاومت آنها همراه بود - اين راه را طى كرد و به موفّقيّت رسيد. خود او، در ايجاد اين بصيرت و صبر در مردم، بزرگترين مؤثّر بود. هرجا در انحاى عالم مبارزه اى صورت ميگيرد، حركتى ميشود، انسان دلسوزى در پى نجات توده هاى مردم حركت ميكند، بايد بداند كه اين راه، با هوشمندى و بصيرت و نيز با صبر و مقاومت طى شدنى است، و لاغير. دشمن را بشناسيد و دشمنيها و ترفندهاى او را درست تشخيص بدهيد. تبليغاتى كه دشمن ميكند، حرفى كه دشمن ميزند و شايعه اى كه دشمن مى اندازد، به چشمتان بيايد. توجّه كنيد كه دشمن با چه انگيزه اى اين حرف را ميزند، اين شايعه را ميپراكند، اين خبر دروغ را نقل ميكند و اين اظهار منافقانه را بر زبان جارى مينمايد. به هرحال، دشمن، دشمن است.

نكته ى ديگر و بسيار مهمّى كه بايد ملّتهاى مسلمان و مبارز به ياد داشته باشند، اين است كه فريب ترفندها و تبليغات و حيله گريهاى

ص: 40


1- . پيام به مناسبت برگزاري دوّمين كنگره ى جامعه اسلامي دانشجويان 1377/7/8

دشمن را نخورند؛ دوست و دشمن را بشناسند و دشمن را در اظهاراتش متّهم كنند. اگر اينطور باشد، اين حركتهاى اسلامى به پيروزى خواهد رسيد. ما معتقديم كه اين دوران، دوران اسلام و دوران غلبه ى ارزشهاى الهى و معنوى است، و همانطورى كه سال گذشته عرض كردم، اين دوران، دوران امام خمينى است و ان شاءالله نسلهاى جوان ما اين آينده را خواهند ديد.(1)

تميز دادن عنصر خائن با افراد بصير

شما ببينيد در يك چنين وضعيّتى چه چيزى بيش از همه براى انسان مهم است ؟ بصيرت. بنده بارها بر روى بصيرت تكيه ميكنم، بخاطر همين. مردم بدانند چه اتّفاقى دارد مى افتد؛ ببينند آن دستى را كه دارد صحنه گردانى ميكند، صحنه را شلوغ ميكند تا در خلال شلوغيهاى مردم، يك عنصر خائنى، يك عنصر دست نشانده و دست آموزى بيايد كارى را كه آنها ميخواهند، انجام بدهد و نشود او را توى مردم پيدا كرد؛ اين كارى است كه دشمن ميخواهد انجام بدهد. هر اقدامى كه به بصيرت منتهى بشود، بتواند عنصر خائن را، عنصر بدخواه را از آحاد مردم و توده ى مردم جدا كند، او را مشخّص كند، اين خوب است. هر اقدامى كه فضا را مغشوش كند، مشوّش كند، انسانها را نسبت به يكديگر مردّد كند، فضاى تهمت آلود باشد، مجرم و غيرمجرم در آن مخلوط بشوند، اين فضا مضر است، مخالف است.

اصرار بنده بر اين است كه آحاد مردم، ملّت ايران، جريانات مختلف سياسى، همه در مقابل آن افراد معدودى كه با اصل اين انقلاب مخالفند، با اصل استقلال كشور مخالفند، هدفشان دودستى تقديم كردن كشور به آمريكا و به استكبار است، با يكديگر يكى باشند. دشمن از اينگونه عناصر در داخل ملّتها دارد؛ در داخل ملّت ما هم اينجور كسانى هستند، معدودى از اين قبيل پيدا ميشوند. متن ملّت، آحاد مردم، اين توده ى عظيم مردمى - از خواص تا عامه ى مردم - اينها را بايد از آن عناصر

ص: 41


1- . بيانات در مراسم دوّمين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 1370/3/14

معدود خودفروخته جدا كرد؛ نبايد اشتباه اتّفاق بيفتد. من ميبينم در بعضى از اظهارات، در بعضى از حرفها، فضا آنچنان مغشوش ميشود كه افراد سردرگم ميشوند؛ مردم نسبت به همديگر، نسبت به نخبگانشان، نسبت به مسئولانشان بدبين ميشوند؛ اين درست نيست.(1)

شناسايى توطئه ى دشمن توسّط انسانهاى بصير و خبير

علما، بزرگان و مسئولين كشور، به فضل پروردگار، مثل هميشه در نهايت هوشيارى عمل كردند و تا ديدند كه توطئه است، اقدام نمودند. البتّه سخنرانى در دنيا زياد است، شب نامه در دنيا زياد است، حرف نادرست، تهمت و افترا و دروغ، كم نيست؛ امّا هر تهمت و دروغى، توطئه نيست، هر شايعه اى به وسيله ى دشمن نيست. آن شايعه اى كه توطئه ى دشمن است، به وسيله ى انسانهاى خبير و بصير شناخته ميشود.(2)

***

در خودتان بصيرت ايجاد كنيد. قدرت تحليل در خودتان ايجاد كنيد؛ قدرتى كه بتوانيد از واقعيّتهاى جامعه يك جمعبندى ذهنى براى خودتان به وجود آوريد و چيزى را بشناسيد. اين قدرت تحليل خيلى مهم است. هر ضربه اى كه در طول تاريخ ما مسلمانان خورديم، از ضعف قدرت تحليل بود. در صدر اسلام هم ضرباتى كه خورديم، همينطور بوده كه حالا اينها بحثهاى تفسيرى زيادى دارد. در دوره هاى گوناگون ديگر هم همينطور است. نگذاريد كه دشمن از بى بصيرتى و ناآگاهى ما استفاده كند و واقعيّتى را واژگونه در چشممان جلوه دهد.(3)

عدم شناخت انسانهاى بى بصيرت از دشمن

انسانهاى بى بصيرت، زود فريب ميخورند. همين امروز هم در دنيا آدمهاى دلسوزى هستند كه فريب خورده اند؛ دشمن را نشناخته اند و صف

ص: 42


1- . بيانات در ديدار جمع كثيرى از بسيجيان كشور 1388/9/4
2- . بيانات در جمع بسيجيان به مناسبت هفته ى بسيج 1376/9/5
3- . بيانات در جلسه ى پرسش و پاسخ با جوانان در دوّمين روز از دهه ى مباركه ي فجر 1377/11/13

را تشخيص نداده اند. در ايران، امام عظيم الشأن ما، به بركت بصيرت مردم - كه با صبر و مقاومت آنها همراه بود - اين راه را طى كرد و به موفّقيّت رسيد. خود او، در ايجاد اين بصيرت و صبر در مردم، بزرگترين مؤثّر بود. هرجا در انحاى عالم مبارزه اى صورت ميگيرد، حركتى ميشود، انسان دلسوزى در پى نجات توده هاى مردم حركت ميكند، بايد بداند كه اين راه، با هوشمندى و بصيرت و نيز با صبر و مقاومت طى شدنى است، و لاغير.(1)

***

بصير باشيد در شناسايى دشمن. بصير باشيد در شناسايى ترفندهاى دشمن. ببينيد دشمن چطور ميخواهد جمهورى اسلامى را در سطح جهان بد معرّفى كند، يا با شكلهاى غلط معرّفى كند! البتّه موفّق كه نميشود. تبليغات دشمن، انصافاً تبليغات حساب شده اى است. اين را بايد قبول كنيم. پول خرج ميكنند؛ ميلياردها دلار خرج ميكنند، براى اينكه بتوانند حرفى را جعل كنند كه وقتى اين حرف بر بال امواج راديوهايشان قرار گرفت و با يكى دو واسطه به گوش فردى از ملّت ايران رسيد، در دل او اثر كند. چقدر دروغها همينطور درست كردند! اينها متخصّصينى براى اينطور كارها دارند. لذا هدفشان را بايد فهميد. هدف آنها اين است كه ما را از اسلام جدا كنند؛ ملّت را از مسئولين جدا كنند؛ ملّت را از انقلاب دلسرد كنند؛ ملّت را از آينده ى جهاد و دفاعش نااميد كنند؛ ملّت را از ميدان و مركز صحنه ى مبارزه عقب بزنند. البتّه بايد بدانند كه هرگز در اين خواستنها، موفّق نخواهند شد.(2)

دقّتِ دشمن در شناخت نقاط ضعف ما

دشمن نقاط ضعف ما را در دستگاههاى فنّى و صنعتى نفتى ما ديده بود و آنها را زير فشار قرار ميداد؛ و شما چه اين دستگاه را، چه دستگاههاى مربوط به تزريق گاز را، چه دستگاههاى مختلفى را كه بعضاً

ص: 43


1- . بيانات در مراسم دوّمين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 1370/3/14
2- . بيانات در ديدار فرماندهان «بسيج» سراسر كشور 1371/8/27

من خودم هم چند سال پيش آمدم و از نزديك ديدم، و چه بعد از جنگ، پالايشگاه آبادان و دستگاههاى مختلف مربوط به پتروشيمى و غيره را راه انداختيد. همه ى اينها مربوط به اين دستگاهى است كه بحمدالله حركت مفيدى دارد.(1)

رخنه ى دشمن از راههاى مختلف

دشمن، براى ضربه زدن به انقلاب و اسلام، از يك راه نمى آيد؛ از راههاى مختلف مى آيد. بايد چشمتان را باز كنيد، متوجّه باشيد و دشمن را بشناسيد. امام بزرگوار، اين خطوط را براى ما درست مشخّص كردند.(2)

تلاش دشمن در برابر ملّتهاى تلاشگر

ما ملّتى نيستيم كه در دنيا هيچ كس با ما دشمنى نداشته باشد. آن ملّتهايى دشمن ندارند كه ارزش وجودى ندارند. ملّتى كه راهى دارد، هدفى دارد، كارى دارد، تلاشى ميكند، دشمنانى هم پيدا ميكند. البتّه دشمن داريم تا دشمن. دولت آمريكا هم در دنيا خيلى دشمن دارد؛ امّا دشمن دولت آمريكا كيست ؟ ملّتها. ملّتهايند كه متنفّرند، مكدّرند، از دولت آمريكا بدشان مى آيد. چرا؟ بخاطر اينكه دولت آمريكا سابقه ى تجاوز و تعرّض به كشورها از پنجاه سال، شصت سال قبل از اين تا امروز در پرونده اش ثبت شده است. در طول پنجاه سال گذشته، دولت آمريكا نزديك به شصت كشور را مورد تجاوز نظامى خودش قرار داده؛ اين شوخى است ؟ اين كم است ؟ خوب، پس او هم دشمن دارد، نظام جمهورى اسلامى هم دشمن دارد. دشمن نظام جمهورى اسلامى كيست ؟ دولتهاى مستكبر، سرمايه دارهاى صهيونيست، دشمنان بشر، دستگاههاى جاسوسى غدّار و سفّاك. بنابراين دشمن هست؛ اين دشمنان فعّاليّت ميكنند، تلاش ميكنند.(3)

ص: 44


1- . بيانات در ديدار با وزير و جمعي از مسئولان و كارشناسان وزارت نفت و مهندسان و كارگران اطفاى حريق چاههاى نفت كويت 1370/9/12
2- . بيانات در ديدار با جمع كثيرى از نيروهاى مقاومت بسيج، گروهى از پرستاران و جمعى از پرسنل نيروى دريايى ارتش 1369/9/7
3- . بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوي 1389/1/1

پايان ناپذيرى توطئه ى دشمن عليه انقلاب

همه بايد بدانند كه توطئه ى دشمن نسبت به انقلاب تمام نشده است. بزرگ و كوچك ما، زن و مرد ما، عالم و جاهل ما، همه بايد خود را سرباز مدافع از ارزشهاى انقلاب به حساب بياورند. هركدام ما هرجا مشغول خدمت هستيم، بايد آنجا را سنگر بدانيم. اگر اهل جهاد باشيم، هرجا هستيم، سنگر است.(1)

ص: 45


1- . بيانات در ديدار با فرزندان ممتاز شاهد، گروهى از خانواده هاى معظّم شهدا و جانبازان استانهاى تهران و مازندران، مردم و مسئولان شهرهاى نور و محمودآباد، و اساتيد و دانشجويان دانشگاه تربيت مدرّس 1370/6/13

ص: 46

فصل سوّم علل و دلايل دشمنى

اشاره

ص: 47

ص: 48

علّت دشمنيها

دشمنيها چيست ؟ عدّه اى خيال ميكنند مسئولان انقلاب يا امام (قدس سره) دشمن تراشى كرده اند؛ نه، قضيه اين نيست. اگر شما خانه اى داشته باشيد كه گردن كلفت و ظالمى سالها آن را غصب كرده باشد، بعد شما با اسناد و مدارك به مراكز قانونى مراجعه كنيد و ايستادگى كنيد تا خانه را پس بگيريد، طبيعى است كه آن غاصب با شما دشمن خواهد شد. نميشود شما را ملامت كرد كه دشمن تراشى كرده ايد؛ شما خواسته ايد حقّ خود را بگيريد؛ اين دشمن تراشى نيست. سفره اى در مقابل بيگانگان پهن بود و بر سر اين خوان يغما هر كارى ميخواستند، ميكردند. انقلاب اين سفره را جمع كرده؛ معلوم است دشمن ميشوند و كينه بر دل ميگيرند و غيظ پيدا ميكنند. اين انقلاب در دنياى اسلام و دنياى عرب اميدها را زنده كرد. وقتى انقلاب ما پيروز شد، به طور كلّى دنياى عرب و دنياى اسلام در يك حال ركود و سكوت و نوميدى به سر ميبرد؛ صهيونيستها كار خودشان را پيش برده و همه را ترسانده بودند و هيچ ملّتى گمان نميكرد درِ اميدى برايش باز باشد. ناگهان دروازه ى عظيم فَرَج گشوده شد و ملّتها اميد پيدا كردند. صهيونيستها خيال ميكردند فلسطين را خورده اند و تمام شده است. شما ببينيد امروز ملّت فلسطين با همه ى وجود و با همه ى توان وسط ميدان آمده است و با اينكه فشار زيادى هم روى او وارد ميكنند، باز ايستاده است. اين فقط شكست اسرائيل نيست؛ اين شكستِ آمريكاست؛ اين شكستِ همه ى قدرتهاى صهيونيستى است كه

ص: 49

بر دنيا مسلّطند. يك ملّت بى سلاحِ محصور در اراضى فلسطين، همه ى اينها را عاجز و بيچاره كرده است. اين روح اميدوارى بود كه ملّت لبنان را بيدار كرد. همان ايّام انقلاب ما، لبنان غوغايى بود؛ صهيونيستها هر كارى ميخواستند، با لبنان ميكردند: حمله ميكردند، ميكشتند، تجاوز ميكردند و هواپيماهايشان در آسمان لبنان مى آمدند و ميرفتند؛ مثل اينكه آسمان كشور خودشان است! در عوض، گروههاى لبنانى به جان هم افتاده بودند. نزديك پيروزى انقلاب، يك نوار دو ساعته از مرحوم دكتر «چمران»(1) آورده بودند؛ بنده در مشهد آن را گوش ميكردم. خودش در لبنان بود و جزئيات مصيبتهاى مردم لبنان را در آنجا شرح ميداد. الآن كار مردم لبنان به جايى رسيده است كه به اسرائيل ضربه اى ميزنند كه از اوّل حضور صهيونيستها در اين منطقه، هيچ دولت عربى چنين ضربه اى به آنها نزده است. دو سال قبل، آنها را وادار به عقب نشينى كردند؛ چند هفته پيش هم على رغم صهيونيستها چند صد زندانىِ خود را آزاد كردند و قدرتمندانه جشن گرفتند. اگر در دل ملّتى اميد نباشد، اين چيزها پيش نمى آيد؛ اين اميد را شما داديد. امروز اين اميدآفرينى در همه ى دنياى اسلام و عرب به چشم ميخورد، كه مجال نيست جزئيات نمونه ها را به شما عرض كنم. انقلاب ايران دنياى اسلام را اميدوار و زنده كرد. معلوم است وقتى انقلاب با اين خصوصيّات وارد ميدان ميشود، كسانى كه از ركود و ضعف دنياى اسلام بهره مند بودند، با آن دشمن ميشوند؛ يك موجود زنده هم كه ما باشيم، از خود دفاع ميكنيم. يك ملّت وقتى زنده است و با او دشمنى كرده اند، طبيعى است كه عكس العمل نشان ميدهد. نميشود ما دست بسته بنشينيم، با ما دشمنى كنند - دشمنىِ سياسى، دشمنىِ اقتصادى - ما هم بگوييم چون نميخواهيم دشمن تراشى كنيم، ساكت بمانيم و از خود دفاع نكنيم! اينكه منطق عقلايى نيست. مسأله ى دشمنيها اين است.(2)

ص: 50


1- . شهيد مصطفى چمران متولّد 1311، سرپرست جنگهاى نامنظّم در منطقه ى دهلاويه در تاريخ 31 خرداد 1360 به شهادت رسيد
2- . خطبه هاى نماز جمعه ى تهران 1382/11/24

نفى و اثبات جمهورى اسلامى

علّت دشمنى عميق و آشتى ناپذير استكبار و در رأس آنها آمريكا و شبكه ى صهيونيستى دنيا با جمهورى اسلامى، اين حرفهايى كه گاهى گوشه و كنار گفته ميشود - چه چيزهايى كه آنها شعارش را ميدهند، چه تصوّراتى كه بعضى در داخل ميكنند - نيست. مسأله اين است كه جمهورى اسلامى يك «نفى» با خود دارد، يك «اثبات».

نفى استثمار، نفى سلطه پذيرى، نفى تحقير ملّت به وسيله ى قدرتهاى سياسى دنيا، نفى وابستگى سياسى، نفى نفوذ و دخالت قدرتهاى مسلّط دنيا در كشور، نفى سكولاريسم اخلاقى؛ اباحيگرى؛ اينها را جمهورى اسلامى قاطع نفى ميكند.

يك چيزهايى را هم اثبات ميكند: اثبات هويّت ملّى، هويّت ايرانى، اثبات ارزشهاى اسلامى، دفاع از مظلومان جهان، تلاش براى دست پيدا كردن بر قلّه هاى دانش؛ نه فقط دنباله روى در مسأله ى دانش، و فتح قلّه هاى دانش؛ اينها جزو چيزهايى است كه جمهورى اسلامى بر آنها پافشارى ميكند.

اين نفى و اين اثبات؛ اينها دليل دشمنى آمريكا و دشمنى شبكه ى صهيونيستى دنياست. اگر نفوذ آمريكا را قبول كنيم، دشمنيها كم خواهد شد؛ اگر راضى شويم كه ملّت ما به وسيله ى بيگانگان به طرق مختلف تحقير شود، دفاع از هويّت ملّى يا دفاع از ارزشهاى اسلامى را كنار بگذاريم، مطمئناً دشمنيها به همين نسبت كم خواهد شد. اينكه ميگويند جمهورى اسلامى رفتار خود را عوض كند، يعنى اين. شنفته ايد گاهى مسئولين سياسى كشورهاى مستكبر از قبيل آمريكا، درباره ى ايران كه صحبت ميكنند، ميگويند: ما نميگوييم جمهورى اسلامى از بين برود، ميگوييم جمهورى اسلامى رفتارش را عوض كند. رفتارش را عوض كند، يعنى اين؛ يعنى از اين نفى و از اين اثبات دست بردارد. اين را ميخواهند.

با همين ايستادگى در اين نفى و در آن اثبات، جمهورى اسلامى توانسته با جبهه ى گسترده ى مجهّز به انواع امكانات مواجه شود و در

ص: 51

مقابل او مقاومت كند؛ همان حالتى كه در هشت سال دفاع مقدّس بود كه شرق و غرب و اروپا و ناتو و بعضى از كشورهاى عربى و همه، دست به دست هم دادند عليه جمهورى اسلامى و جمهورى اسلامى بالاخره همه ى آنها را وادار به عقب نشينى كرد و خود هيچ عقب نشينى نكرد. در عرصه ى سياسى و در سالهاى بعد از جنگ تا امروز همين معنا وجود داشته؛ يعنى جمهورى اسلامى توانسته در مقابل اين جبهه ى عظيمى كه در برابرش شكل پيدا كرده، بايستد؛ نه فقط عقب نشينى نكند، بلكه پيشروى كند و به دشمن ضربه وارد كند. اين، اتّفاق افتاده است.(1)

قدرت طلبى و سلطه طلبى، انگيزه ى دشمنان

ما اگر توجّه كنيم كجا ايستاده ايم و در چه وضعيّتى هستيم، جواب همه ى اين سؤالها داده ميشود؛ اينكه اين اتّفاقها چرا مى افتد و انگيزه و هدف چيست ؟ مسأله اين است كه ملّت ايران با انقلابِ خودش سقف فلك فرهنگ و سياست را در دنيا شكافته و طرح نويى در انداخته است. روزى كه دنيا دو قطبى بود و دو ابرقدرت با همديگر آنطور معارضه داشتند، در مقابله ى با اين طرحِ نو با هم همدست شدند. پس معلوم ميشود كه طرح نوى ملّت ايران كه با انقلاب اسلامى آن را به ميدان آورد، چيزى است كه جهت مشترك دو ابرقدرت را هدف و آماج خود قرار داده بود و آن را تهديد ميكرد. آن جهت مشترك چيست ؟ قدرت طلبى و سلطه طلبى. بله، ما با نظام سلطه مواجه شديم. نظام سلطه يعنى اينكه در دنيا يك امپراتورى قدرت وجود دارد، متشكّل از طرفهايى. در مقابل آنها، منابع ثروت متعلّق به ملّتها وجود دارد. رابطه ى بين اين دو قطب، رابطه ى سلطه است؛ سلطه گر و سلطه پذير. او سلطه گرى ميكند؛ ملّتهايى هم كه يا خاكشان، يا آبشان، يا نفتشان، يا منابعشان، يا موقعيّت سوق الجيشى شان مورد نياز آن مركز قدرت است، بايد سلطه پذير باشند و آنچه را كه او لازم دارد و منافعش تأمين ميشود، تقديم او كنند. اگر اين كشورها منابع و ثروت خود را تقديم كردند، فبها؛ مثل خيلى از

ص: 52


1- . بيانات در ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت 1387/9/24

كشورهاى جهان سوّمِ به اصطلاحِ رايج؛ يعنى كشورهاى عقب افتاده. دولتهايى سر كار بودند و منافع ملّتهاى خود را دودستى تقديم ميكردند؛ مثل كشور خود ما در دوران رژيم طاغوت؛ اينها مطيع و تسليم بودند. تسليم بودن معنايش اين نبود كه در همه ى امور حرف آنها را گوش ميكردند؛ نه، در برخى از امور اختلاف نظر هم داشتند، امّا خواسته ى آنها را برآورده ميكردند. آنها ميگفتند قرارداد نفت اينطورى باشد، اينها قبول ميكردند؛ در اپك آنطورى تصميم بگيريد، اينها ميگفتند چشم؛ نسبت به اسرائيل و صهيونيسم اينگونه عمل كنيد، اينها ميگفتند چشم؛ نسبت به كشورهاى منطقه اينگونه عمل كنيد، اينها ميگفتند چشم؛ موضعگيريتان در سازمان ملل اينطورى باشد، اينها ميگفتند چشم؛ بعد به تدريج وارد امور داخلى كشورها ميشدند و ميگفتند دولتِ آنطورى به كار بگماريد، اين سياستها را اعمال كنيد، چنين تغييراتى در كشور به وجود بياوريد، اينها هم ميگفتند چشم.

نوع ديگر سلطه پذيرى اين است كه يك وقت دولتى در مقابل منفعتى از منافع آنها سر بلند ميكند، امّا آنها ميزنند سرش را ميشكانند و كنارش ميزنند؛ او هم كه پشتوانه ى مردمى ندارد - چون همين سلطه گرها او را نگه داشته اند - به راحتى از ميان ميرود؛ در نتيجه يكى ديگر را سر كار مى آورند، كه نمونه هايش را در كشورهايى ديديم و من الآن نميخواهم اسم اين كشورها را بياورم؛ شايد خود شماها هم توجّه داريد. در ميان كشورهاى همسايه، از اين قبيل كم نداشتيم؛ يكى را برده اند، يكى را آورده اند. اين نظام سلطه است در دنيا. كسانى كه در نظام سلطه پامال ميشوند، ملّتها هستند؛ منافع و هويّت و شخصيّت و ارزشها و فرهنگشان نابود ميشود. روزبه روز هم نظام سلطه تقويت شده است؛ يعنى از وقتى كه استعمار بر اثر ارتباطات آسان دنيا با يكديگر و پيشرفت علم به وجود آمد، نظام سلطه هم پديد آمد. هرچه استعمار پيش رفته، نظام سلطه تقويت شده است. با امكانات جديد و وسايل ارتباطى سريع و فوق العاده اى كه وجود دارد و امكانات نظامى و پولى و تبليغاتى و غيره، نظام سلطه هرچه ميخهاى خود را بر سرزمين محل زندگى ملّتها و

ص: 53

انسانها بيشتر فرو كرده، انسانها محكوم شده اند به تو سرى خورى و سلطه پذيرى. نظام ما آمد اين مدار را قطع كرد؛ گفت نميشود.(1)

علل دشمنى دنياى استكبار با نظام اسلامى

نظام جمهورى اسلامى با دنياى استكبار، با آمريكا، با دولتهاى ديگرى از بلوك استكبار، معارضات و اختلافاتى دارد. اختلاف بر سر چيست ؟ اين نكته ى مهمّى است. دعوا سر چيست كه امروز وقتى تحليلگران تحليل ميكنند، ميگويند در مسائل گوناگون دنيا كه آمريكا وارد ميشود، گوشه ى چشمى به جمهورى اسلامى و ملّت ايران دارد؛ چرا؟ علّت چيست ؟ ما هم وقتى به مسائل داخلى خودمان نگاه ميكنيم، ميبينيم بسيارى از مشكلات ملّت و كشور ما به طرق مختلف، از ناحيه ى تحميل آمريكاييهاست؛ چرا؟ علّت چيست ؟ بايستى اين را با نگاه دقيق جستجو و پيدا كرد.

دعوا بر سر چند مسأله ى سياسى نيست. خوب، دو كشور با همديگر سر مسائلى ممكن است اختلاف داشته باشند كه مينشينند با مذاكره اين اختلاف را حل ميكنند؛ تمام ميكنند. مسأله ى جمهورى اسلامى و دولت مستكبر آمريكا از اين قبيل نيست. مسأله، مسأله ى ديگرى است؛ مسأله ريشه اى تر است. مسأله اين است كه رژيم ايالات متحده ى آمريكا از بعد از جنگ جهانى دوّم، داعيه ى ابرقدرتى مطلق دنيا را داشت. البتّه آن روز شوروى در مقابلش بود، امّا اين مسأله ى رقابت بين آمريكا و شوروىِ آن روز صرفاً رقابت بين دو ابرقدرت نبود. آمريكا ميخواست بر روى تمام منابع حياتى عالم دست بگذارد. عملاً هم منطقه ى عظيم و حسّاسى كه به آن خاورميانه ميگويند و شمال آفريقا و خليج فارس - منطقه ى نفت - در پنجه ى اقتدار آمريكا بود. نفت، خون حياتبخش تحرّك دنياى امروز است. حالا فردا چه بشود، نميدانيم؛ امّا امروز و توى اين دنيا، نفت مايه ى توليد، مايه ى گرما، مايه ى نور و روشنايى و در واقع مايه ى حيات براى خيلى از كشورهاست. اگر نفت نباشد، كارخانه ها نيست، توليدات

ص: 54


1- . بيانات در ديدار مسئولان نظام 1383/8/6

نيست، تجارتها نيست. نفت يعنى خون؛ يعنى زندگى. حالا بخش اعظم اين نفت توى اين منطقه است؛ منطقه اى كه اسمش خاورميانه است. تسلّط بر اينجا مهم است كه آمريكا هم تسلّط پيدا كرده بود.

در وسط خاورميانه، ايران قرار داشت؛ پايگاه اصلى استكبار. در اطراف ايران كشورهاى مختلفى بودند كه هر كدام به نحوى در اختيار آمريكا بودند. شوروى البتّه در اين خلال دست اندازيهايى كرده بود، امّا آمريكاييها غلبه داشتند و اين روال بايد ادامه پيدا ميكرد. البتّه طمع ورزى مخصوص اين منطقه و مخصوص نفت هم نبود. آمريكاييها در آمريكاى لاتين، در آفريقا، در شرق آسيا و در جاهاى مختلف - كه حالا جاى تفسير آن نيست؛ يك وقتى به شما جوانها عرض خواهم كرد - مشغول تحكيم قدرت خودشان بودند و پيش هم ميرفتند و روزبه روز سلطه را تقويت ميكردند و رقبايشان روزبه روز عقب ميكشيدند.

در وسط اين بحبوحه ى روزافزونىِ اقتدار استكبارى و در حسّاسترين نقطه، انقلاب اسلامى در ايران به وجود آمد كه مهمترين شعار اين انقلاب مقابله با ظلم و استكبار بود؛ دفاع از حقوق ملّتها بود. انقلاب اسلامى اين نقطه ى اصلى يعنى ايران را از زير سيطره ى آمريكا بيرون كشيد. يك روز آمريكاييها توى همين كشور شما، توى همين تهران شما، توى مناطق مختلف كشور، در همه ى نقاط حسّاس، آدم داشتند؛ در نيروهاى مسلّح، در بخشهاى مربوط به ماليه و دارايى، در بخشهاى حسّاس سياست، در بخشهاى امنيّت، عناصر و آدمهاى آنها همه كاره بودند. خودِ شاه مملكت هم كه رئيس همه ى دستگاههاى كشور بود و دخالت در همه ى امور ميكرد، گوشش به دهان سفير آمريكا و سفير انگليس بود. اگر آنها چيزى ميخواستند و اصرار داشتند، او ناگزير، خواه و ناخواه، اطاعت ميكرد. گاهى هم نميخواست، امّا مجبور بود اطاعت كند و اطاعت ميكرد. از يك چنين نقطه اى آمريكاييها بيرون رانده شدند. خوب، اين خيلى حادثه ى مهمّى بود؛ اين زخم كوچكى نبود.(1)

ص: 55


1- . بيانات در ديدار جمعى از دانش آموزان و دانشجويان در آستانه ى سالروز سيزده آبان 1387/8/8

تمام نشدنى دشمنيها

كشورهاى استكبارى ميخواهند هميشه زور بگويند، بچاپند، ثروت و قدرت عالم در اختيار آنها باشد؛ ملّتهايى هم باشند كه كار كنند، زحمت بكشند و منابعشان غارت برود. هر حركتى كه در مقابل آنها بايستد، با آن دشمن ميشوند؛ و اسلام در مقابل آنها مى ايستد. علّت اينكه استكبار با ايران مخالف است، اين است. علّت دشمنى عميق آمريكا با انقلاب اسلامى و با اسلام، اين است. اين دشمنى، تمام شدنى نيست. در اينجا، آن عامل تعيين كننده كه ميتواند صحنه را به سود يك طرف سنگين كند و تغيير بدهد و ميتواند معيّن نمايد كه كدام يك از دو طرف پيروز خواهند شد، عبارت از حقيقت، مفيد بودن براى انسانيّت، دلهاى مؤمن و قدمهاى استوار است، و اينها در طرف ما و پيش ماست.(1)

***

من معتقدم، اين حجّت خداست كه به نفع جمهورى اسلامى تمام كرده است. هرجا جناح خبيث و پليد و منفورى هست، با جمهورى اسلامى بد و مخالف و دشمن است؛ درست مثل زمان رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) كه اشراف فاسد و زورگوها و دشمنان طبقات مظلوم و محروم و كسانى كه خودشان به اين طبقات ظلم ميكردند و منافقان كه در دلشان مرض بود، با دعوت پيامبر مخالفت كردند. امروز عيناً همان جناحها در برابر جمهورى اسلامى ايستاده اند؛ چون جمهورى اسلامى راه پيامبران را طى ميكند.(2)

حجم دشمنيها

جنگ را عليه ايران - اگر نگوييم راه انداختند - پشتيبانى كردند. احتمال دارد كه در راه اندازى جنگ عراق عليه ايران هم، آمريكاييها دست داشته باشند. منتها چون نميخواهيم تا يقين نداشته باشيم، چيزى بگوييم؛

ص: 56


1- . بيانات در ديدار با فرزندان ممتاز شاهد، جانبازان شهرهاى مختلف، جمعى از دانش آموزان مدارس تهران، و گروهى از ورزشكاران و مسئولان سازمان تربيت بدنى كشور 1369/6/21
2- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم مشهد و زائران حضرت رضا (ع) 1369/1/2

ميگوييم احتمال دارد. امّا پشتيبانى آنها از عراق، يقينى و قطعى است. همه رقم پشتيبانى كردند. ملّت ايران از يادش ميرود؟ همه نوع كمكى كه عراق لازم داشت به آن كردند. ملّت ايران فراموش ميكند؟ اين صدام حسين و رژيم بعثى كه در قضيه ى حمله به كويت، در مطبوعات آمريكايى و در نظرات رسمى آمريكا، آن چهره ها را برايش ترسيم كردند، در دورانى كه خانه هاى مردم در سى، چهل شهر ايران را در آن واحد با موشكها ميكوبيد، برايشان يك چهره ى خواستنى و محبوب و پسنديده بود! ملّت ايران اينها را فراموش ميكند؟ با ملّت ايران دشمنى كردند؛ باز هم دشمنى ميكنند و علّت دشمنى هم معلوم است. حال ممكن است كسى بپرسد: چرا اينقدر دشمنى ميكنند؟ از اوّل چرا كردند؟ علّت اين است كه ملّت ايران، با ايمان اسلامى و با فرهنگى كه اين مبارزه و اين انقلاب و آن امام به آن بخشيده است، تسليم تسلّط قدرتها نميشود. آمريكاييها هم اين را دوست ندارند. سردمداران استكبارى دنيا - در رأس همه و بيش از همه، آمريكا - دولتها و ملّتهاى تسليم را دوست ميدارند. ميخواهند ملّتها و دولتها تسليم آنها باشند و هر چه آنها ميگويند، گوش كنند. نگاه كنيد و وضع اينها را در دنيا ببينيد! وقتى ملّتى ايستاده است؛ قبول ندارد و ميگويد شما كه هستيد؟ شما يك كشور، ما هم يك كشور؛ شما يك دولت، ما هم يك دولت؛ شما دولتى هستيد كه ثروتمنديد، پول داريد، پيشرفتهاى علمى داريد؛ ما هم ملّتى هستيم كه استعداد درخشان داريم، سابقه ى درخشان داريم، امكانات داريم، ذخاير ارضى داريم؛ شما يكى، ما هم يكى. وقتى ملّتى با اين استقلال و با اين احساس توانايى و قدرت در صحنه حاضر ميشود و دولتى به آنها، به چشم يك ابرقدرت نگاه نميكند، ديگر تحملّشان تمام ميشود. اين، طبيعت سردمداران استكبارى است. ميروند سراغ اينكه ببينند چنين فكرى را اين ملّت از كجا پيدا كرده است. اگر كسى اين فكر را به اين ملّت داده بود، از اعماق با او دشمن ميشوند. مثل اينكه با امام، از اعماق وجودشان دشمن بودند.(1)

ص: 57


1- . بيانات در آستانه ى سالروز تسخير لانه ى جاسوسي آمريكا و روز ملّي مبارزه با استكبار 1373/8/11

مخالفت با تحميل فرهنگ غرب بر ملّتهاى مسلمان

از ديگر مسائلى كه دشمن استكبارى را نسبت به جمهورى اسلامى خشمگين ميكند، اين است كه ما با تحميل فرهنگ غرب بر ملّتهاى مسلمان، مخالفيم. فرهنگ غرب، فرهنگى است كه در عين برخوردارى از نقاط مثبت، نقاط منفى هم دارد. ما معتقد به تبادل فرهنگها هستيم. ما ميگوييم ملّتى مثل ملّت ايران، يا ديگر ملل مسلمان، بايد در ميان فرهنگهاى عالم نگاه كنند و آنچه را كه برايشان مفيد و به دردبخور است، جذب و از آن استفاده كنند. از اين فرهنگها، آنچه را هم كه برايشان لازم و مفيد نيست بايد طرد كنند. امّا دولتهاى غربى، سردمداران نظامهاى استكبارى و بخصوص نظام آمريكا، اصرار دارند با انواع و اقسام طرق، فساد و بى بندوبارى را كه جزو خصوصيّات فرهنگ غربى است، به ملّتهاى مسلمان و كشورهاى اسلامى تزريق و تحميل كنند. ما با اين روشها، كه مختص امروز هم نيست و در تاريخ معاصر، مسبوق به سابقه است، مخالفيم. ما ميگوييم چرا شما آن روشى را كه خودتان درباره ى زنان انتخاب كرديد و صددرصد به زيان آنان و منافع جوامع و مصالح انسانيّت و بر خلاف عقل سليم و منطق درست است، ميخواهيد به ملّتهاى ديگر تحميل كنيد؟! شما براى اين منظور، از وسايل تبليغاتى و طرق گوناگون استفاده ميكنيد. ما با اين مخالفيم. و اين از جمله مواردى است كه سردمداران استكبارى را خشمگين ميكند.(1)

صدور انقلاب؛ علّت دشمنى استكبار

هركس، در هر جاى دنيا براى عزّت اسلام قيام كند، ما از او حمايت معنوى و سياسى ميكنيم. دشمن ميخواهد بگويد «شما پشتيبانى مادّى ميكنيد.» اين، دروغ است. دشمن ميخواهد بگويد «شما با نهضتهايى كه در كشورهاى اسلامى است، ارتباط داريد.» ما ارتباط سازمانى را، ارتباط رسمى را، ارتباط به آن معنايى را كه دشمن در نظر دارد، جدّاً تكذيب ميكنيم. البتّه امروز همه ى كسانى كه در دنياى اسلام، به نام اسلام صدا

ص: 58


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1372/3/14

بلند ميكنند، تحت تأثير امام بزرگوار ما هستند. در اينكه ترديدى نيست. دشمن به ما ميگويد چرا انقلابتان را صادر ميكنيد؟ ما در جواب دشمن ميگوييم انقلابمان را صادر نميكنيم. انقلاب ما صادر شد و گذشت و تمام شد! شما در مقابل يك عمل انجام شده قرار داريد. صدور انقلاب به معناى صدور يك كالا نيست كه به طور دائم، آن هم به وسيله ى اشخاص بخواهد ادامه داشته باشد. صدور يك فكر و يك انديشه، به معناى آن است كه آن انديشه، صحيح است و دل انسانها را در اكناف عالم، به خود جذب ميكند. اين كار انجام گرفت و روزبه روز آثارش را در دنيا حتّى بعد از رحلت امام بزرگوار ما نشان ميدهد. ولى ما حمايت معنوى و سياسى ميكنيم. ما جوانانى را كه در مصر، يا در الجزاير، يا در ساير كشورهاى اسلامى، به نام اسلام سخن ميگويند، يا مسلمانانى را كه در تاجيكستان از تفكّر اسلامى و قرآنى حمايت ميكنند، يا مسلمانانى را كه در هند، هويّت اسلامى خودشان را ميخواهند حفظ كنند، يا مسلمانان مظلومى را كه در عراق زير فشار رژيم بعثى قرار دارند، يا هر گروه مسلمانى را كه در هر نقطه ى عالم تفكّر اسلامى را احيا ميكند، قبول داريم و حمايت ميكنيم. قلباً براى آنها دعا ميكنيم و از بُعد سياسى، در سطح جهان از آنها حمايت مينماييم. اين هم يكى از مسائل است.(1)

علل دشمنى با پيشرفت هسته اى ايران اسلامى

يكى از عللِ دشمنىِ استكبار و توطئه هاى جهانى با ملّت ايران در قضيه ى انرژى هسته اى و قضاياى مشابه همين است. شما ميبينيد در همان حالى كه آمريكاييها پيشقراولند و بعضى از اروپاييها هم دنباله روِ آمريكا در ضدّيّتِ با دستيابىِ ملّت ايران به انرژى هسته اى و تلاش ميكنند و تهديد ميكنند و الفاظ درشت به كار ميبرند، ميروند با كشورهاى ديگرى كه از لحاظ علمى و صنعتى به مراتب عقب مانده تر هستند و بسيار با ملّت ايران فاصله دارند، قرارداد انرژى هسته اى ميبندند!

ص: 59


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1372/3/14

معناى اين حرف چيست ؟ معنايش اين است كه اگر انرژى هسته اى موجب وابستگى بيشتر يك ملّت به خودشان شود، آن را براى آن ملّت مجاز ميدانند. آنها با آن انرژى هسته اى مخالفند كه يك ملّت با ابتكار خود، به دست خود، بدون نياز به آنها، با استقلال كامل به دست آورده است. جوانان عزيز ما، ملّت بزرگ ما، اين امتياز را پيدا كرده اند كه به اين رتبه ى علمى و صنعتى پيشرفته با اتكاء به نيروى خود رسيدند؛ وابستگى ايجاد نكردند، بلكه اين ضدِ وابستگى است. همين انرژى هسته اى براى ديگر ملّتها كه دولتهاى مستكبر به آنها ميدهند، موجب وابستگى است؛ امّا براى ملّت ايران كه خود از درون ميجوشد، ابتكار ميكند، نوآورى ميكند، خودش خلاقيّت و توليد ميكند، موجب قطعِ وابستگى است. استكبار جهانى و دشمنان ملّت ايران، با اين دشمنند.(1)

خشمگينى دشمن از نظام اسلامى

در بسيارى از كشورهاى ديگر دنيا، به بركت همين احساس هويّت و بيدارى اسلامى كه اين انقلاب به وجود آورد، امروز جمعيّتهاى اسلامى حضور دارند، قوى اند و براى خودشان آينده دارند. اگر بگذارند، احتمال دارد دولت هم تشكيل دهند. اين جمعيّتها، مخالفان و دشمنان اسلام را تهديد ميكنند؛ آمريكا را دشمن ميشمارند، دشمنان اسلام را دشمن ميشمارند. اين موضوع، بيشتر از همه چيز استكبار جهانى را خشمگين ميكند. البتّه وقتى آمريكاييها، يا همدستانشان، يا شبكه ى صهيونيستى خبرگزاريها و روزنامه نگاران دنيا، ميخواهند عليه انقلاب و ملّت ايران قلم فرسايى كنند يا حرف بزنند، تهمتهايى را رديف ميكنند و ميگويند: شما ضد حقوق بشريد، حقوق زن را رعايت نميكنيد، ميخواهيد سلاح اتمى درست كنيد و غيره. امّا اينها ظاهرى است؛ بهانه است. باطن قضيه اين نيست. باطن قضيه همين موضوعى است كه عرض كردم. اينها ميگويند شما چرا موجب شده ايد كه در دنيا هرجا مسلمانى هست،

ص: 60


1- . بيانات در مراسم نوزدهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى (ره) 1387/3/14

احساس هويّت كند، بيدار شود، طلبكار شود و از حالت برّه اى مطيع و رام و زيركارد بيرون آيد؟!(1)

انگيزه هاى دشمن براى تهديد و دشمنى كردن

دلايلى وجود دارد كه انگيزه ى دشمن براى تهديد و دشمنى كردن، به اين زوديها از بين نرود و ادامه پيدا كند يا گاهى تشديد شود. يكى از آنها اين است كه ميلياردها دلار خرج كرده اند. البتّه دلشان نمى آيد به خودشان بباورانند كه خرجهايى كه براى ضربه زدن به نظام اسلامى كرده اند، همه بيهوده بوده است. يك دليل اين است كه اميدوارند روح دينى در جوانان ما زايل شده باشد. اگر خبرنگارشان در منطقه اى از شهرهاى ايران چهار نفر جوان را پيدا كرد و توانست از آنها حرفهايى را ضبط كند كه معنايش بى اعتنايى به دين باشد، اين را بزرگ ميكنند و به همه ى جوانان كشور تعميم ميدهند و خودشان را دلخوش ميكنند و به خود اميد ميدهند كه روح دينى، روح ايمان و روح پايبندى به حفاظت از ايمان مذهبى در ايران ضعيف شده است! البتّه اشتباه ميكنند. امروز اگر حادثه اى به وقوع بپيوندد كه در آن، ملّت ايران احساس خطر كند، تعداد جوانانى كه فداكارانه و داوطلبانه حاضرند براى خدا، نظام اسلامى و منافع ملّتشان سينه سپر كنند و جلو بروند، يقيناً بيشتر از دوران جنگ تحميلى است. جوانان ما همان شور و هيجان، همان ايمان و همان آمادگى اى كه چشم دنيا را در دوران جنگ تحميلى خيره كرد، امروز هم دارند.(2)

جمهورى اسلامى؛ مهمترين خطر براى دشمن

انقلابى به وجود آمده است و حكومت مقتدرى با رهبر عظيمى مثل امام راحل، خود را به دنيا نشان داده است. اگر ميتوانستند جلويش را بگيرند، علاج آن بود؛ امّا نتوانستند و اين اتّفاق افتاد. حال كه اتّفاق افتاده

ص: 61


1- . بيانات در خطبه هاى نماز جمعه (19 رمضان 1416) 1374/11/20
2- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم اصفهان 1380/8/8

و كار گذشته است، چه كار كنند؟ دو راه بيشتر ندارند. اگر توانستند يكى از اين دو راه را بروند و به يكى از اين دو مقصود برسند، خطر از سر استكبار برطرف شده است، وگرنه خطر هست. تلاش آنها براى اين است كه يكى از اين دو راه را در پيش گيرند. يكى اين است كه جمهورى اسلامى؛ اين بناى مستحكم را مضمحل كنند و از بين ببرند. اگر بتوانند چنين كارى بكنند، براى مسلمانان عالم تجربه ميشود و ميگويند: «خوب؛ چه فايده اى دارد! ما زحمت بكشيم، كشته بدهيم، اين همه مشكل براى خود درست كنيم و آخرش هم بعد از پنج سال، ده سال، پانزده سال، مثل ايران شويم. جمهورى اسلامى از بين رفت، تمام شد.» اين يك تجربه ميشود. خطر از سر دشمن، به خيال خودش، برطرف ميگردد. اين تحليل آنهاست. البتّه ما در اين خصوص هم حرف داريم. اگر اين كارِ نشدنى و رؤياى بى تعبير؛ يعنى از بين بردن جمهورى اسلامى - العياذ بالله - روزى انجام گيرد، باز مشكل استكبار لاينحل باقى خواهد ماند؛ هرچند آنها خيال ميكنند مشكلشان حل خواهد شد. به اين دليل تلاش ميكنند بلكه بتوانند اين نظام را با محاصره ى اقتصادى، جنگ و تهديد، مضمحل كنند و از بين ببرند. تاكنون چندين بار هم تصميم گرفتند كارهاى خطرناك بكنند؛ امّا ديدند نميشود. به هرحال گير كرده اند؛ مانده اند كه با جمهورى اسلامى چه كنند!(1)

آگاهى اسلامى و بيدارى؛ علّت دشمنيها

امروز بحمدالله جوامع اسلامى به اهمّيّت نظام اسلامى واقف شده اند. در طول سالهاى متمادى، نويسندگان و گويندگان بزرگ و دلهاى فراوانى به اين سمت متوجّه شده اند. بيدارى اسلامى شروع شده است؛ جوامع اسلامى به اهمّيّت اين ذخيره اى كه در اختيار آنهاست، واقف شده اند؛ البتّه به همين نسبت هم دشمنيهاى دشمنان اسلام زياد شده است. مرتّب مشغول تفرقه افكنى و اختلاف اندازى بين ملّتهاى مسلمانند تا با تحريك قوميّتها و ملّيّتها و عرقها و تعصّبها، هر گروهى را به سمتى بكشند. اين

ص: 62


1- . بيانات در خطبه هاى نماز جمعه (19 رمضان 1416) 1374/11/20

نشاندهنده ى آن است كه دشمن فهميده است آگاهى اسلامى و بيدارى اسلامى در محيط مسلمان نشين عالم، كار خود را ميكند. حقيقت هم همين است. يقيناً همين احساس، ملّتهاى اسلامى را به سمت نظام اسلامى و به سمت تشكيل امّت واحده ى اسلامى خواهد كشاند؛ اين يك آينده ى حتمى است. اين دشمنيها هم اثرى ندارد. نيروى اسلام بالاتر از اين حرفهاست؛ كمااينكه در ايران اسلامى، نقطه اى كه هيچ كس تصوّر آن را نميكرد، همين بود كه نيروى عظيم اسلامى توانست مردم را متّحد كند؛ دلها را به هم نزديك نمايد؛ ايمان اسلامى را پشتوانه ى اين حركت قرار دهد و يك نظام اسلامى را در اينجا به وجود آورد. اين امرى است كه اتّفاق افتاده است.(1)

قصد دشمن؛ نابودى جمهورى اسلامى

وقتى به آنها گفته شد كه دشمن قصد دارد با تهاجم نظامى، نظام جمهورى اسلامى را منهدم كند و از بين ببرد، مردم قبول كردند و به ميدان جنگ رفتند و از موجوديّت جمهورى اسلامى و تماميّت كشور دفاع كردند. با گذشت زمان، روشن شد كه قضيه چه بوده است. همه فهميدند كه قصد دشمن از سازماندهى اين حمله و تهاجم نظامى، همين بود كه نظام جمهورى اسلامى را از بين ببرد. مسأله، يك مسأله ى مرزى و اختلاف دو همسايه نبود.(2)

مخالفت دشمن با محور تربيت و تعليم قرآنى

امروز دنياى اسلام تشنه ى عمل به قرآن است؛ و دشمنان اسلام اين را نميخواهند. بديهى است كه دشمنان اسلام صريحاً نميگويند ما دشمن قرآنيم يا دشمن اسلام - «يُخٰادِعُونَ اَللّٰهَ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا» (3)؛ آنها با خدا هم

ص: 63


1- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت ميلاد پيامبر اكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) 1378/4/10
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1368/7/28
3- . سوره ى بقره، آيه ى 9

خدعه ميكنند، با بندگان خدا هم خدعه ميكنند - آنها ميگويند ما طرفدار اسلاميم، امّا درست به همان نقطه اى كه اسلام از ما ميخواهد، به آن نقطه حمله ميكنند.

امروز شما ميبينيد در بعضى از كشورهاى اسلامى، طرح مسأله ى جهاد جرم است؛ در كتاب درسى نبايد مسأله ى جهاد مطرح بشود، در گفتگوهاى كسانى كه به نحوى با دستگاههاى دولتى مرتبطند، اسم جهاد و اسم شهادت نبايد مطرح بشود. به اين چيزها و به عمل ما حمله ميكنند. اتّحاد اسلامى را ضربه ميزنند، دلها را نسبت به يكديگر بدبين ميكنند، مسأله ى سنّى و شيعه، مسأله ى فِرق گوناگون بين شيعيان، مسأله ى فِرق گوناگون بين اهل تسنّن؛ اينها موضوع كارهاى دشمنان اسلام است. نميگويد من با قرآن مخالفم، امّا با آنچه كه محور تربيت و تعليم قرآنى است، با او مخالفت ميكند، كه مثالش همين مثال وحدت است. چقدر خيرخواهان زحمت ميكشند كه بين برادران در دنياى اسلام اتّحاد ايجاد كنند، يك وقت ميبينيم از يك جا بمبى منفجر شد - بمبِ ضد وحدت - يا از آن طرف يا از آن طرف؛ فرقى نميكند. اين چيزهاست كه بايستى ما بيدار باشيم، هشيار باشيم. ما مردم ايران هم همينجور. ما آنچه كه ميگوييم، براى ديگران نيست؛ در درجه ى اوّل براى خودمان است. خود ما هم بايد وحدت را حفظ بكنيم. ببينيد همين آياتى كه الآن خواندند: «وَ اُذْكُرُوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدٰاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوٰاناً - برادر شديد با هم - وَ كُنْتُمْ عَلىٰ شَفٰا حُفْرَةٍ مِنَ اَلنّٰارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهٰا» (1)؛ اسلام شما را از آتش تفرقه نجات داد. فراموش كرديد؟ هى اين به آن ايراد بگيرد، آن به اين ايراد بگيرد؛ فروع را اصل بكنيم، اصول را فراموش كنيم، هى اختلاف بين ما بيفتد. اينكه قرآن ميگويد: «وَ اِعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اَللّٰهِ جَمِيعاً» (2)، يعنى همه با هم اعتصام به حبل اللَّه بكنيد، خوب، اين «همه» در سطح واحدى كه نيستند؛ بعضى ايمانشان قويتر است، بعضى ايمانشان ضعيفتر است، بعضى عملشان بهتر است، بعضى عملشان

ص: 64


1- . سوره ى آل عمران، آيه ى 103
2- . سوره ى آل عمران، آيه ى 103

متوسّطتر است؛ در عين حال خداى متعال به همه خطاب ميكند. ميگويد اعتصام به حبل اللَّه را جميعاً بكنيد، با هم بكنيد. تو بگويى من جداگانه اعتصام به حبل اللَّه كردم و ديگرى نه؛ او - ديگرى - باز بگويد من جداگانه اعتصام به حبل اللَّه كردم، اين طرف را نه؛ اينكه نميشود. همديگر را تحمّل كنيد. اصولى هست، محورهايى هست؛ اصل اين است كه در اين اصول همدل باشيم.(1)

دفاع از ملّتهاى مسلمان؛ علّت خشم دشمن از جمهورى اسلامى

يكى ديگر از مسائلى كه دشمن را خشمگين ميكند، دفاع از ملّتهاى مسلمان است. برادران و خواهران عزيز! بيش از يك سال است كه ملّت و دولت ايران، از مردم مظلوم بوسنى دفاع ميكنند و سخن حق را در آن مورد به زبان مى آورند. آنچه را كه بايد انجام گيرد، ما اعلام كرديم. باز هم اعلام ميكنيم كه غرب و بعضى از كشورهاى اروپايى و به ويژه آمريكا، در قضيه ى بوسنى به اندازه ى گروههاى افراطى و متعصّب و نژادپرست صرب، گناهكارند. گناه همه ى اينها به يك اندازه است. ماههاست اعلام كرده ايم كه راه حل مسأله ى بوسنى اين است كه راه را باز كنيد، بگذاريد مسلمانان بوسنى بتوانند به امكانات دفاعى دسترسى داشته باشند و از خودشان دفاع كنند. اين، حرفى است كه همه ى منصفين عالم آن را ميفهمند و ميپذيرند. ما نخواستيم مثل بعضى از دولتهاى ديگر، خودمان را در قالب الفاظ فريبنده و بى محتوا و پوچ مثل قطعنامه هاى بى حاصل شوراى امنيت سازمان ملل محصور و زندانى كنيم. ما راه را به طور دقيق و مشخّص گفتيم: حمايت از ملّتها. حمايت از ملّت بوسنى. حمايت از ملّت فلسطين. اين راهى است كه پيمودنش وظيفه ى ماست و درست همين موضوع است كه دشمنان استكبارى ما را خشمگين ميكند.(2)

ص: 65


1- . بيانات در ديدار شركت كنندگان مسابقات قرآن 1388/5/3
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1372/3/14

تلاش دشمن جهت تضعيف اسلام

ملّت ايران بداند: امروز بزرگترين تلاشها و جهادها در سطح جهان كه از نظر خداى متعال در جهت تحكيم اسلام و پيام اسلام است، اين است كه ايران اسلامى آباد و بركاتش آشكار شود. بايد زندگى در اين كشور مايه ى رشك ملّتهاى ديگر شود، تا بخواهند از آن درس بگيرند. اين، عاملى است كه دشمن را محكوم ميكند. دشمن ميخواهد وانمود كند كه اگر كشور و ملّتى به آغوش اسلام پناه برد، بايد در فقر زندگى كند، از پيشرفتهاى علمى محروم بماند و نتواند خود را اداره كند. ملّت ايران! شما در طول اين شانزده سال - از اوّل انقلاب تا امروز - با اين خواست دشمن جنگيده و مبارزه كرده ايد. شما ملّت بزرگ، عزيز، هوشيار و توانا، كارى كرديد كه كشور شما كه در آغوش و زير پرچم اسلام زندگى ميكند، بتواند براى كشورهاى ديگر الگو باشد. شما ملّت ايران براى بازسازى اين كشور خيلى زحمت كشيديد. هشت سال جنگ تحميلى را از سر گذرانديد؛ با دخالت دشمن مبارزه كرديد؛ مرزها را حفظ كرديد؛ استقلال را تأمين كرديد و تا امروز، در آبادى اين كشور سعى كرده ايد. از امروز به بعد، وظيفه ى عمومى اين ملّت اين است كه اين كشور را هر چه ميتواند آبادتر و آبادتر كند.(1)

ص: 66


1- . بيانات در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) در مرقد مطهر 1374/3/14

فصل چهارم ماهيّت و ويژگيهاى دشمن

اشاره

ص: 67

ص: 68

شروع توطئه دشمن همزمان با پيروزى انقلاب

از روز دوازدهم بهمن، توطئه ى دشمن شروع شده است. البتّه تاريخ انقلاب يك بحث ديگر است. بايد تاريخ انقلاب را كسانى بنويسند. تاريخ انقلاب هم فقط تاريخ پيروزى انقلاب نيست؛ تاريخ شروع نهضت است. حقيقتاً مردم ما از قضاياى طولانى اين نهضتى كه از روز شروع تا روز پيروزى، پانزده، شانزده سال طول كشيد، به تفصيل مطّلع نيستند. از قضاياى بعد از پيروزى هم، گاهى به وسيله ى بعضى افراد، مختصر سخنى گفته ميشود؛ امّا به طور كامل و جامع و ريز، بخصوص با شكلهاى هنرى و ماندگار و نافذ، ثبت نشده، يا خيلى كم ثبت شده است. من از كسانى كه توانايى اين قبيل كارها را، بخصوص در زمينه هاى هنرى دارند، واقعاً انتظار دارم. بايد تاريخ انقلاب را ثبت كنند. من حالا نميخواهم تاريخ بگويم. با امروز كار دارم؛ امروز، دشمن در دشمنى خود، يك لحظه كوتاه نيامده است! الآن هم آن دشمنان اصلى، با شدّت تمام دشمنى ميكنند. البتّه بعضيها وسط راه ميبرند. دشمن، اينطور است. هميشه انسانها در هر بخش، يك طيف هستند؛ بالاخره بعضى زودتر تسليم ميشوند و بعضى جان سختى نشان ميدهند.(1)

تقسيم بندى دشمن

ما چند نوع دشمن داريم: بعضى دشمنها، دشمن هستند؛ امّا دائماً

ص: 69


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1375/11/12

نميخواهند به صورت انقلاب پنجه بزنند. بعضيها نه، دايم ميخواهند در چشم انقلاب و نظام اسلامى انگشت فروكنند و پنجه بزنند. وقتى نگاه ميكنى، ميبينى بعضى از اينها كسانى هستند كه بسيار تند و داغ، خيليها را قبول نداشتند؛ مثل شعله اى كه از روى خس و خاشاك بلند ميشود. البتّه از چوب محكم هم گاهى شعله ى مفصّل بلند ميشود؛ امّا از خس و خاشاك هم كه هيچ چيز ندارد، شعله بلند ميشود، ولى فوراً ميخوابد. گاهى ما كسانى از اين قبيل داريم؛ ايمان اينها مستقر نيست؛ مستودع و زوال پذير و بدون تكيه ى به يك استدلال محكم است. همانطور كه عرض كرديم، اين ايمان زايل شده اينطور نيست كه وقتى بخواهد برود، زنگ بزند و خبر كند و بگويد رفتم و از اين ساعت من ديگر كافر ميشوم و نماز نميخوانم؛ بتدريج انسان نميفهمد و ملتفت نميشود كه چگونه اين ايمان از او زايل شد. خيلى بايد مراقب بود و به خدا پناه برد.(1)

دشمنان درونى و بيرونى دولت اسلامى

دولت اسلامى دشمنانى هم دارد. دولت اسلامى دو دسته دشمن دارد؛ يك دسته دشمنان شناخته شده هستند. همه ى سلطه گران و ديكتاتورهاى دنيا به دلايل واضح دشمن دولت اسلامى اند؛ چون دولت اسلامى با اصل سلطه و ديكتاتورى مخالف است. كسانى هستند كه به دين يا به ورود دين در عرصه ى زندگى معتقد نيستند - به اصطلاح سكولارها - اينها هم با دولت اسلامى مخالفند؛ ميگويند اقتصاد بايد از دين جدا باشد، سياست از دين جدا باشد، زندگى اجتماعى از دين جدا باشد، تحرّكات و نشاطهاى مردمى عمومى از دين جدا باشد. مخالفتها هم در طيف وسيعى انجام ميگيرد؛ از مخالف بودن، تا مخالفت كردن، تا معارضه هاى جدّى كردن. مترفين بين المللى - يعنى ثروتمندان عظيم جهانى كه نفت و منابع عمده ى جهانى را در اختيار خودشان ميخواهند و براى اين كار دارند حداكثر تلاش علمى و عملى را ميكنند - اينها هم جزو دشمنان

ص: 70


1- . بيانات در ديدار اعضاي هيئت دولت 1383/8/20

بيرونى دولت اسلامى اند. عرض كرديم دشمنها لزوماً دشمنى نميكنند؛ بعضى از آنها دشمن اند، بعضى دشمنى كردنشان به صورت مخالفت و اعتراض است، بعضى وارد ميدان ميشوند و گلاويز ميشوند. بنابراين انواع و اقسام دشمنى وجود دارد و بايد با هر كدام به نحوى برخورد كرد.(1)

نحوه ى توطئه دشمنان

شما ملاحظه كنيد ببينيد توطئه هاى دشمن چگونه است. گروههايى هستند كه در اساسيترين مسائل، فكرشان يكى است؛ در اعتقاد به اسلام، در اعتقاد به شريعت، در اعتقاد به نظام جمهورى اسلامى، در تديّن، گاهى در رعايت حتّى مستحبّات، فكرشان، عقيده شان، راهشان، حتّى عملشان يكى است؛ امّا با تلقين دشمن اينها احساس جدايى و نفرت از هم ميكنند؛ در مراكز مربوط به نظام، جلو هم صف آرايى ميكنند؛ در بين مردم، جلو هم صف آرايى ميكنند؛ در بخشهاى مختلف، جلو هم صف آرايى ميكنند! در ميان اين مجموعه ها، هر كدام كه نسبت به ديگران سختگيرتر، با اعلام دشمنى صريح، تندكننده تر و تيزكننده تر آتش اختلاف باشد، اين چه بداند و چه نداند، بيشتر در خدمت دشمنان اين ملّت و اين نظام است. اتّحاد و وحدت هم يكى از شرايط لازم است. اين ساختن و تأمين كردن آينده ى اين نظام است. البتّه حرف در اين باره زياد است.(2)

پنج دشمن اصلى جامعه ى نبوى

پنج دشمن اصلى، جامعه ى تازه متولّد شده پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) را تهديد ميكنند:

1. يك دشمن، كوچك و كم اهمّيّت است؛ اما درعين حال نبايد از او غافل ماند. يك وقت ممكن است يك خطر بزرگ به وجود آورد. او كدام است ؟ قبايل نيمه وحشى اطراف مدينه. به فاصله ى ده فرسخ، پانزده

ص: 71


1- . بيانات در ديدار اعضاى هيئت دولت 1384/6/8
2- . بيانات در ديدار پاسداران، جانبازان، دانشجويان و دانش آموزان 1379/8/11

فرسخ، بيست فرسخ از مدينه، قبايل نيمه وحشى اى وجود دارند كه تمام زندگى آنها عبارت از جنگ و خونريزى و غارت و به جان هم افتادن و از همديگر قاپيدن است. پيغمبر اگر بخواهد در مدينه نظام اجتماعى سالم و مطمئن و آرامى به وجود آورد، بايد حساب اينها را بكند. پيغمبر فكر اينها را كرد. در هر كدام از آنها اگر نشانه ى صلاح و هدايت بود، با آنها پيمان بست؛ اوّل هم نگفت كه حتماً بياييد مسلمان شويد؛ نه، كافر و مشرك هم بودند؛ امّا با اينها پيمان بست تا تعرّض نكنند. پيغمبر بر عهد و پيمانِ خودش، بسيار پافشارى ميكرد و پايدار بود؛ كه اين را هم عرض خواهم كرد. آنهايى را كه شرير بودند و قابل اعتماد نبودند، پيغمبر علاج كرد و خودش سراغ آنها رفت. اين سريه هايى كه شنيده ايد پيغمبر پنجاه نفر را سراغ فلان قبيله فرستاد، بيست نفر را سراغ فلان قبيله، مربوط به اينهاست؛ كسانى كه خوى و طبيعت آنها آرام پذير و هدايت پذير و صلاح پذير نيست و جز با خونريزى و استفاده از قدرت نميتوانند زندگى كنند. لذا پيغمبر سراغ آنها رفت و آنها را منكوب كرد و سر جاى خودشان نشاند.

2. دشمن دوّم، مكّه است كه يك مركزيّت است. درست است كه در مكّه حكومتِ به معناى رايج خودش وجود نداشت؛ امّا يك گروه اشرافِ متكبّرِ قدرتمندِ متنفّذ با هم بر مكّه حكومت ميكردند. اينها با هم اختلاف داشتند، امّا در مقابل اين مولود جديد، با يكديگر همدست بودند. پيغمبر ميدانست خطر عمده از ناحيه ى آنهاست؛ همينطور هم در عمل اتّفاق افتاد. پيغمبر احساس كرد اگر بنشيند تا آنها سراغش بيايند، يقيناً آنها فرصت خواهند يافت؛ لذا سراغ آنها رفت؛ منتها به طرف مكّه حركت نكرد. راه كاروانى آنها از نزديكى مدينه عبور ميكرد؛ پيغمبر تعرّض خودش را به آنها شروع كرد، كه جنگ بدر، مهمترينِ اين تعرّضها در اوّل كار بود. پيغمبر تعرّض را شروع كرد؛ آنها هم با تعصّب و پيگيرى و لجاجت به جنگ آن حضرت آمدند. تقريباً چهار، پنج سال وضع اينگونه بود؛ يعنى پيغمبر آنها را به حال خودشان رها نميكرد؛ آنها هم اميدوار بودند كه بتوانند اين مولود جديد - يعنى نظام اسلامى - را كه از آن

ص: 72

احساس خطر ميكردند، ريشه كن كنند. جنگ اُحد و جنگهاى متعدّد ديگرى كه اتّفاق افتاد، در همين زمينه بود.

آخرين جنگى كه آنها سراغ پيغمبر آمدند، جنگ خندق - يكى از آن جنگهاى بسيار مهم - بود. همه ى نيرويشان را جمع كردند و از ديگران هم كمك گرفتند و گفتند ميرويم پيغمبر و دويست نفر، سيصد نفر، پانصد نفر از ياران نزديك او را قتل عام ميكنيم؛ مدينه را هم غارت ميكنيم و آسوده برميگرديم؛ ديگر هيچ اثرى از اينها نخواهد ماند. قبل از آنكه اينها به مدينه برسند، پيغمبر اكرم از قضايا مطّلع شد و آن خندق معروف را كند. يك طرف مدينه قابل نفوذ بود؛ لذا در آنجا خندقى تقريباً به عرض چهل متر كندند. ماه رمضان بود. طبق بعضى از روايات، هوا بسيار سرد بود؛ آن سال بارندگى هم نشده بود و مردم درآمدى نداشتند؛ لذا مشكلات فراوانى وجود داشت. سخت تر از همه، پيغمبر كار كرد. در كندن خندق، هرجا ديد كسى خسته شده و گير كرده و نميتواند پيش برود، پيغمبر ميرفت كلنگ را از او ميگرفت و بنا ميكرد به كار كردن؛ يعنى فقط با دستور حضور نداشت؛ با تنِ خود در وسط جمعيّت حضور داشت. كفّار، مقابل خندق آمدند، امّا ديدند نميتوانند؛ لذا شكسته و مفتضح و مأيوس و ناكام مجبور شدند برگردند. پيغمبر فرمود تمام شد؛ اين آخرين حمله ى قريش مكّه به ماست. از حالا ديگر نوبت ماست؛ ما به طرف مكّه و به سراغ آنها ميرويم.

سال بعد از آن، پيغمبر گفت ما ميخواهيم به زيارت عمره بياييم. ماجراى حديبيّه(1) - كه يكى از ماجراهاى بسيار پُرمغز و پُرمعناست - در اين زمان اتّفاق افتاد. پيغمبر به قصد عمره به طرف مكّه حركت كرد. آنها ديدند در ماه حرام - كه ماه جنگ نيست و آنها هم به ماه حرام احترام ميگذاشتند - پيغمبر به طرف مكّه مى آيد. چه كار كنند؟ راه را باز بگذارند بيايد؟ با اين موفّقيّت، چه كار خواهند كرد و چطور ميتوانند در مقابل او بايستند؟ آيا در ماه حرام بروند با او جنگ كنند؟ چگونه جنگ كنند؟ بالاخره تصميم گرفتند و گفتند ميرويم و نميگذاريم او به مكّه بيايد؛ و

ص: 73


1- . تفسير على بن ابراهيم قمي، ج 2، ص 310

اگر بهانه اى پيدا كرديم، قتل عامشان ميكنيم. پيغمبر با عالى ترين تدبير، كارى كرد كه آنها نشستند و با او قرارداد امضاء كردند تا برگردد؛ امّا سال بعد بيايد و عمره بجا آورد و در سرتاسر منطقه هم براى تبليغات پيغمبر فضا باز باشد. اسمش صلح است؛ امّا خداى متعال در قرآن ميفرمايد: «إِنّٰا فَتَحْنٰا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً» (1)؛ ما براى تو فتح مبينى ايجاد كرديم. اگر كسانى به مَراجع صحيح و محكم تاريخ، مراجعه كنند، خواهند ديد كه ماجراى حديبيّه چقدر عجيب است. سال بعد پيغمبر به عمره رفت و على رغم آنها، شوكت آن بزرگوار روزبه روز زياد شد. سال بعدش - يعنى سال هشتم - كه كفّار نقض عهد كرده بودند، پيغمبر رفت و مكّه را فتح كرد، كه فتحى عظيم و حاكى از تسلّط و اقتدار آن حضرت بود. بنابراين پيغمبر با اين دشمن هم مدبّرانه، قدرتمندانه، با صبر و حوصله، بدون دستپاچگى و بدون حتّى يك قدم عقب نشينى برخورد كرد و روزبه روز و لحظه به لحظه به طرف جلو پيش رفت.

3. دشمن سوّم، يهوديها بودند؛ يعنى بيگانگانِ نامطمئنى كه على العجاله حاضر شدند با پيغمبر در مدينه زندگى كنند؛ امّا دست از موذيگرى و اخلالگرى و تخريب برنميداشتند. اگر نگاه كنيد، بخش مهمّى از سوره ى بقره و بعضى از سوره هاى ديگر قرآن مربوط به برخورد و مبارزه ى فرهنگى پيغمبر با يهود است. چون گفتيم اينها فرهنگى بودند؛ آگاهيهايى داشتند؛ روى ذهنهاى مردم ضعيف الايمان اثرِ زياد ميگذاشتند؛ توطئه ميكردند؛ مردم را نااميد ميكردند و به جان هم مى انداختند. اينها دشمن سازمان يافته اى بودند. پيغمبر تا آنجايى كه ميتوانست، با اينها مدارا كرد؛ امّا بعد كه ديد اينها مدارابردار نيستند، مجازاتشان كرد. پيغمبر، بيخود و بدون مقدّمه هم سراغ اينها نرفت؛ هر كدام از اين سه قبيله عملى انجام دادند و پيغمبر بر طبق آن عمل، آنها را مجازات كرد. اوّل، بنى قينقاع بودند كه به پيغمبر خيانت كردند؛ پيغمبر سراغشان رفت و فرمود بايد از آنجا برويد؛ اينها را كوچ داد و از آن منطقه بيرون كرد و تمام امكاناتشان براى مسلمانها ماند. دسته ى دوّم،

ص: 74


1- . سوره ى فتح، آيه ى 1

بنى نضير بودند. اينها هم خيانت كردند - كه داستان خيانتهايشان مهم است - لذا پيغمبر فرمود مقدارى از وسايلتان را برداريد و برويد؛ اينها هم مجبور شدند و رفتند. دسته ى سوّم بنى قريظه بودند كه پيغمبر امان و اجازه شان داد تا بمانند؛ اينها را بيرون نكرد؛ با اينها پيمان بست تا در جنگ خندق نگذارند دشمن از طرف محلّاتشان وارد مدينه شود؛ امّا اينها ناجوانمردى كردند و با دشمن پيمان بستند تا در كنار آنها به پيغمبر حمله كنند! يعنى نه فقط به پيمانشان با پيغمبر پايدار نماندند، بلكه در آن حالى كه پيغمبر يك قسمت مدينه را - كه قابل نفوذ بود - خندق حفر كرده بود و محلّات اينها در طرف ديگرى بود كه بايد مانع از اين ميشدند كه دشمن از آنجا بيايد، اينها رفتند با دشمن مذاكره و گفتگو كردند تا دشمن و آنها - مشتركاً - از آنجا وارد مدينه شوند و از پشت به پيغمبر خنجر بزنند! پيغمبر در اثناى توطئه ى اينها، ماجرا را فهميد. محاصره ى مدينه، قريب يك ماه طول كشيده بود؛ در اواسط اين يك ماه بود كه اينها اين خيانت را كردند. پيغمبر مطّلع شد كه اينها چنين تصميمى گرفته اند. با يك تدبير بسيار هوشيارانه، كارى كرد كه بين اينها و قريش به هم خورد - كه ماجرايش را در تاريخ نوشته اند - كارى كرد كه اطمينان اينها و قريش از همديگر سلب شد. يكى از آن حيله هاى جنگى سياسى بسيار زيباى پيغمبر همين جا بود؛ يعنى اينها را على العجاله متوقّف كرد تا نتوانند لطمه بزنند. بعد كه قريش و همپيمانانشان شكست خوردند و از خندق جدا شدند و به طرف مكّه رفتند، پيغمبر به مدينه برگشت. همان روزى كه برگشت، نماز ظهر را خواند و فرمود نماز عصر را جلوِ قلعه هاى بنى قريظه ميخوانيم؛ راه بيفتيم به آنجا برويم؛ يعنى حتّى يك شب هم معطّل نكرد؛ رفت و آنها را محاصره كرد. بيست وپنج روز بين اينها محاصره و درگيرى بود؛ بعد پيغمبر همه ى مردان جنگى اينها را به قتل رساند؛ چون خيانتشان بزرگتر بود و قابل اصلاح نبودند. پيغمبر با اينها اينگونه برخورد كرد؛ يعنى دشمنى يهود را - عمدتاً در قضيه بنى قريظه، قبلش در قضيه ى بنى نضير، بعدش در قضيه يهوديان خيبر - اينگونه با تدبير و قدرت و پيگيرى و همراه با اخلاق والاى انسانى از

ص: 75

سر مسلمانها رفع كرد. در هيچكدام از اين قضايا، پيغمبر نقض عهد نكرد؛ حتّى دشمنان اسلام هم اين را قبول دارند كه پيغمبر در اين قضايا هيچ نقض عهدى نكرد؛ آنها بودند كه نقض عهد كردند.

4 - دشمن چهارم، منافقين بودند. منافقين در داخل مردم بودند؛ كسانى كه به زبان ايمان آورده بودند، امّا در باطن ايمان نداشتند؛ مردمان پست، معاند، تنگ نظر و آماده ى همكارى با دشمن، منتها سازمان نيافته. فرق اينها با يهود اين بود. پيغمبر با دشمن سازمان يافته اى كه آماده و منتظر حمله است تا ضربه بزند، مثل برخورد با يهود رفتار ميكند و به آنها امان نميدهد؛ امّا دشمنى را كه سازمان يافته نيست و لجاجتها و دشمنيها و خباثتهاى فردى دارد و بى ايمان است، تحمّل ميكند. عبدالله بن ابى، يكى از دشمن ترين دشمنان پيغمبر بود. تقريباً تا سال آخر زندگى پيغمبر، اين شخص زنده بود؛ امّا پيغمبر با او رفتار بدى نكرد. درعين حال كه همه ميدانستند او منافق است؛ ولى با او مماشات كرد؛ مثل بقيه ى مسلمانها با او رفتار كرد؛ سهمش را از بيت المال داد، امنيّتش را حفظ كرد، حرمتش را رعايت كرد. با اينكه آنها اين همه بدجنسى و خباثت ميكردند؛ كه باز در سوره ى بقره، فصلى مربوط به همين منافقين است. وقتى كه جمعى از اين منافقين كارهاى سازمان يافته كردند، پيغمبر به سراغشان رفت. در قضيه ى مسجد ضرار، اينها رفتند مركزى درست كردند؛ با خارج از نظام اسلامى - يعنى با كسى كه در منطقه ى روم بود؛ مثل ابوعامر راهب - ارتباط برقرار كردند و مقدّمه سازى كردند تا از روم عليه پيغمبر لشكر بكشند. در اينجا پيغمبر به سراغ آنها رفت و مسجدى را كه ساخته بودند، ويران كرد و سوزاند. فرمود اين مسجد، مسجد نيست؛ اينجا محلّ توطئه عليه مسجد و عليه نام خدا و عليه مردم است.(1) يا آنجايى كه يك دسته از همين منافقين، كفر خودشان را ظاهر كردند و از مدينه رفتند و در جايى لشكرى درست كردند؛ پيغمبر با اينها مبارزه كرد و فرمود اگر نزديك بيايند، به سراغشان ميرويم و با آنها ميجنگيم؛ با اينكه منافقين در داخل مدينه هم بودند و پيغمبر با آنها كارى نداشت.

ص: 76


1- . بحارالانوار، ج 21، ص 263

بنابراين با دسته ى سوّم، برخورد سازمان يافته قاطع؛ امّا با دسته ى چهارم، برخورد همراه با ملايمت داشت؛ چون اينها سازمان يافته نبودند و خطرشان، خطر فردى بود. پيغمبر با رفتار خود، غالباً هم اينها را شرمنده ميكرد.

5. امّا دشمن پنجم، دشمن پنجم عبارت بود از دشمنى كه در درون هر يك از افراد مسلمان و مؤمن وجود داشت. خطرناكتر از همه دشمنها هم همين است. اين دشمن در درون ما هم وجود دارد: تمايلات نفسانى، خودخواهيها، ميل به انحراف، ميل به گمراهى و لغزشهايى كه زمينه آن را خود انسان فراهم ميكند. پيغمبر با اين دشمن هم سخت مبارزه كرد؛ منتها مبارزه با اين دشمن، به وسيله شمشير نيست؛ به وسيله ى تربيت و تزكيه و تعليم و هشدار دادن است. لذا وقتى كه مردم با آن همه زحمت از جنگ برگشتند، پيغمبر فرمود شما از جهاد كوچكتر برگشتيد، حالا مشغول جهاد بزرگتر شويد. عجب! يا رسول الله! جهاد بزرگتر چيست ؟ ما اين جهاد با اين عظمت و با اين زحمت را انجام داديم؛ مگر بزرگتر از اين هم جهادى وجود دارد؟ فرمود بله، جهاد با نفس خودتان(1). اگر قرآن ميفرمايد: «اَلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ » ، اينها منافقين نيستند؛ البتّه عدّه اى از منافقين هم جزو «اَلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ » (2) اند، امّا هر كسى كه «اَلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ » است - يعنى در دل، بيمارى دارد - جزو منافقين نيست؛ گاهى مؤمن است، امّا در دلش مرض هست. اين مرض يعنى چه ؟ يعنى ضعفهاى اخلاقى، شخصيّتى، هوسرانى و ميل به خودخواهيهاى گوناگون؛ كه اگر جلويش را نگيرى و خودت با آنها مبارزه نكنى، ايمان را از تو خواهد گرفت و تو را از درون پوك خواهد كرد. وقتى ايمان را از تو گرفت، دل تو بى ايمان و ظاهر تو باايمان است؛ آن وقت اسم چنين كسى منافق است. اگر خداى نكرده دل من و شما از ايمان تهى شد، در حالى كه ظاهرمان، ظاهرِ ايمانى است؛ پابنديها و دلبستگيهاى اعتقادى و ايمانى را از دست داديم، امّا زبان ما همچنان همان حرفهاى ايمانى را

ص: 77


1- . امالي شيخ صدوق، ص 466
2- . سوره ى مائده، آيه ى 52

ميزند كه قبلاً ميزد؛ اين ميشود نفاق؛ اين هم خطرناك است. قرآن ميفرمايد: «ثُمَّ كٰانَ عٰاقِبَةَ اَلَّذِينَ أَسٰاؤُا اَلسُّواىٰ أَنْ كَذَّبُوا بِآيٰاتِ اَللّٰهِ » (1)؛ آن كسانى كه كار بد كردند، بدترين نصيبشان خواهد شد. آن بدترين چيست ؟ تكذيب آيات الهى. در جاى ديگر ميفرمايد: آن كسانى كه به اين وظيفه بزرگ - انفاق در راه خدا - عمل نكردند، «فَأَعْقَبَهُمْ نِفٰاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلىٰ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمٰا أَخْلَفُوا اَللّٰهَ مٰا وَعَدُوهُ » (2)؛ چون با خدا خلف وعده كردند، در دلشان نفاق به وجود آمد. خطر بزرگ براى جامعه اسلامى اين است؛ هرجا هم كه شما در تاريخ ميبينيد جامعه ى اسلامى منحرف شده، از اينجا منحرف شده است. ممكن است دشمن خارجى بيايد، سركوب كند، شكست دهد و تار و مار كند؛ امّا نميتواند نابود كند بالاخره ايمان ميماند و در جايى سر بلند ميكند و سبز ميشود. امّا آنجايى كه اين لشكرِ دشمن درونى به انسان حمله كرد و درون انسان را تهى و خالى نمود، راه منحرف خواهد شد. هرجا انحراف وجود دارد، منشأش اين است. پيغمبر با اين دشمن هم مبارزه كرد.(3)

دشمن ما، دشمنى جهانى

ما با چالشهاى جهانى مواجه ايم و دشمن جهانى داريم. نميخواهند بگذارند زير پرچم دين و معنويّت و اسلام، جامعه اى با اين خصوصيّات به وجود بيايد. اين جامعه، اهداف استكبارى را هدف قرار ميدهد و ميكوبد؛ لذا مخالفت وجود دارد. ما با مسائل گوناگونى در عرصه ى كشور مواجه هستيم؛ چه مسائل خارجى، چه مسائل داخلى. من هميشه به بعضى از دوستان كه مى آيند سؤالى ميكنند و چيزى ميگويند، ميگويم ميدان مبارزه است. ما يك روز با رژيم طاغوت مبارزه ميكرديم و طرف مقابل ما پليس شاه بود؛ امروز با نظام قدرت طلب خونريز جهانى داريم مبارزه ميكنيم. مبارزه مشكلاتى دارد؛ اين مشكلات را بايد تحمّل كنيم و

ص: 78


1- . سوره ى روم، آيه ى 10
2- . سوره ى توبه، آيه ى 77
3- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1380/2/28

به جان بخريم. بنده خودم براى تحمّل مشكلات آماده هستم؛ در هر مسئوليّتى كه باشم. ملّت ما هم نشان داده اند كه آماده اند؛ همانطور كه يكى از برادران عزيز ما الآن گفت. ملّت ما امتحان خوبى داده اند. مبارزه، سختى دارد؛ عقب نشينى و پيشرفت دارد؛ امّا همه چيز بايد با حساب و كتاب باشد. در جنگ، عقب نشينى هم گاهى تاكتيك است. عقب نشينى غير از فرار است؛ نبايد فرار كرد؛ نبايد منهزم شد. عقب نشينى تاكتيكى يكى از فنون جنگ است؛ مثل پيشروى تاكتيكى است. فرار يعنى عقب نشينى بى نقشه؛ كمااينكه پيشروى بى نقشه هم منجر به شكست خواهد شد. همه چيز بايد با ميزان و با حساب باشد؛ منتها در جهت حركت به جلو.(1)

آرايش دشمن به صورت طرحهاى روزانه

خبرهايى كه از مراكز حسّاس سياسى و امنيّتى دنيا به دست ما ميرسد، نشان ميدهد كه دستگاههاى عظيمى، گسترده اى، با بودجه هاى كلانى، به طور دائم متوجّه به نظام جمهورى اسلامى هستند؛ با انگيزه هايى كه دارند، كه گفته شده است و معلوم است براى ما و شما. دارند كار ميكنند؛ هر روز طرحى را به ميدان مى آورند و هر روز عرصه ى جديدى را در مقابل جمهورى اسلامى مى آرايند. و اين ادامه هم پيدا خواهد كرد، تا وقتى كه مأيوس بشوند؛ آن وقتى كه نظام جمهورى اسلامى به نصابهاى مشخّصى در زمينه هاى سياسى، در زمينه هاى اقتصادى، در زمينه هاى امنيّتى، در زمينه هاى علمى، در زمينه هاى اخلاقى برسد. تا جمهورى اسلامى به اين نصابهاى معيّن نرسيده است، اينها ادامه پيدا خواهد كرد؛ به آنجا كه رسيديم، دشمن طبعاً مأيوس خواهد شد و واقعيّت را به طور كامل خواهد پذيرفت. به هر حال امروز توطئه ى دشمن، توطئه ى پيچيده اى است.(2)

***

ص: 79


1- . بيانات در ديدار دانشجويان و اساتيد دانشگاههاي استان كرمان 1384/2/19
2- . بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 1388/7/2

درجات دشمن، مختلف است؛ ولى در مجموع، يك جبهه ى دشمن به وجود آمده است. اين جبهه مرتّب از اوّل انقلاب سعى كرده اين قلعه را پس بگيرد. هدف اين است كه حكومت مردمى دينى متّكى به ايمان و عشق و اراده ى مردم - كه امروز در ايران وجود دارد - به يك حكومت وابسته ى انحصارى تبديل شود كه آمريكا راحت بتواند با آن مذاكره كند؛ به آن امتياز شخصى بدهد و از آن امتياز بگيرد. امّا امروز نميتوانند اين كار را بكنند.(1)

فهم دشمن از آسيب پذيرى انسان

اگر ميبينيد كه مسأله ى تهاجم فرهنگى يا شبيخون فرهنگى يا قتل عام فرهنگى در اين كشور به شدّت از طرف دشمن دنبال ميشود؛ اگر ميبينيد كه تبليغات دشمن در همه جاى دنيا روى جمهورى اسلامى بيش از جاهاى ديگر متمركز است و اگر ميبينيد كه دائم تلاش ميكنند ذهن ملّت - بخصوص جوانان و مؤمنين - را در داخل جمهورى اسلامى تصرّف كنند، به همين سبب است. دشمن و نهادهاى دشمن، بر اثر تجربه فهميده اند كه انسان، آسيب پذير است. ميگويند: «هر انسانى، قابل فاسد شدن است. هر كس باشد، ميتوان فاسدش كرد.» البتّه راست ميگويند؛ با يك استثنا: «إِلاَّ اَلْمُتَّقِينَ » . متّقين را نميتوان فاسد كرد. آنها اين را؛ يعنى معناى تقوا را ديگر نميفهمند. بله؛ انسانها را ميتوان فاسد كرد و ميتوان زيباييهاى دنيا را از طرق نامشروع در جلوِ چشم آنها به رژه در آورد و دلهايشان را بُرد؛ طورى كه همه ى ارزشها را دور بريزند و در مقابل جلوه هاى مادّى قربانى كنند. امّا اگر تقوا نباشد: «إِلاَّ اَلْمُتَّقِينَ » . تقوا در قيامت هم اثر ميكند، در دنيا هم اثر ميكند، در سياست هم اثر ميكند، در حفظ نظام هم اثر ميكند، در جنگ هم اثر ميكند. و اين را خودِ شما، درك و لمس كرديد و ديديد.(2)

ص: 80


1- . بيانات در ديدار جمع كثيري از مردم قم 1379/10/19
2- . بيانات در ديدار فرماندهان و اعضاى «سپاه پاسداران انقلاب اسلامى»، به مناسبت «روز پاسدار» 1373/10/15

عصبانيّت دشمن

مردم، اين انقلاب را به پيروزى رساندند. حكومتى را خود اين مردم به وجود آوردند كه حرف اوّلش اين است كه ميگويد، من مصالح اين ملّت را محترم ميشمارم؛ نه مصالح كشورها و دولتهاى ديگران را؛ هركس ميخواهد باشد. در باب سياست خارجى و ارتباط با دنيا، حرف اساسى نظام جمهورى اسلامى، اين است ديگر. از اين موضع، عصبانى اند. در گذشته، اگر گفته ميشد كه نفت را به فلان قيمت بفروشيد، ميگفتند چشم. به فلان كشورها بفروشيد، ميگفتند چشم. به فلان كشورها نفروشيد، ميگفتند چشم. كما اينكه امروز نمونه هايش را در اوپك ميبينيم. امروز بعضى از كشورها هستند كه بخاطر آمريكا، به خاطر سرمايه داران بين المللى، بخاطر كمپانيهاى غربى، قيمت نفت خودشان را از صفر هم كمتر ميدهند! يعنى واقعاً اين پولى كه امروز بابت نفت ميگيرند، چيزى نزديك به صفر است! اگر يك مقدار ملاحظه كنند و مدّت و مهلت بدهند، زير صفر ميشود! براى خاطر اينكه مصالح آنها تأمين شود، دستور شركتهاى خارجى و كمپانيهاى بزرگ اين است كه بايستى اين مادّه حياتى - كه امروز تمدّن بشرى متوقّف به همين نفتى است كه متعلّق به ماست و اگر نفت ما نباشد، تمام چرخهاى بزرگ صنعت عالم از كار خواهد افتاد و تمام شهرها خاموش خواهد شد - با قيمت پايين عرضه شود. نفت هم قسمت عمده اش در منطقه ى خليج فارس و خاورميانه است. هر چه كه آنها بخواهند، بعضى از اين آقايانى كه در اوپك هستند، همان را عمل ميكنند؛ ملاحظه ى خودشان را نميكنند.(1)

***

نميتوان انتظار داشت كه دشمن توطئه و دشمنى نكند؛ او دشمن است و توطئه و دشمنى خواهد كرد. اين ما هستيم كه بايد در مقابل مشكلات و توطئه هايى كه دشمن سر راه ما ميگذارد، صبر و استقامت كنيم و نسبت به ادامه ى راه، خسته و كسل و ملول نشويم. از طرف ديگر، بايد

ص: 81


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1375/10/28

از خدا استعانت بجوييم و با او رابطه داشته باشيم و راه او را درست بدانيم و جز حول و قوّه ى الهى، به نيروى ديگرى اعتقاد نداشته باشيم.(1)

***

دشمن، به هرحال دشمن است و من هم نميتوانم از غيب بگويم آن دشمن بيدار يا خواب است، يا قصد جنگ دارد يا ندارد، يا خواهد جنگيد و يا نخواهد جنگيد؛ ولى ميگويم كه دشمن، دشمن است و مادامى كه از خودش انصاف نشان نداده است و پشيمانى از تجاوز و تعرّض در او مشهود نيست، بايستى از او برحذر بود. دشمن، چنين است؛ مگر اينكه نشان بدهد دشمن نيست.(2)

***

عزيزان من! ما در شناختن دشمن، دچار اشتباه نخواهيم شد؛ اين را دشمن بداند! خيال نكند كه اگر آمدند و چند نفر آدم ساده لوح و معمّم را وادار كردند كه حرفى بزنند، ما اشتباه ميكنيم و خيال ميكنيم كه دشمن ما اينها هستند! اينها كسى نيستند! دشمن، خود را پشت پرده پنهان ميكند. دشمن كه جلو نمى آيد و خود را نشان نميدهد. دشمن سعى ميكند شناخته نشود! آن كسى كه سينه سپر ميكند و به خيال خود جلو مى آيد، يك عامل است؛ ممكن است خودش هم نداند عامل است!(3)

بى باك بودن دشمن در ارتكاب جنايت

دستهاى دشمن، بى ملاحظه و در ارتكاب به جنايت بى باك است كه اگر اين حادثه، حادثه اى محسوب شود كه برنامه ريزى كرده و عمداً خواسته باشد آن را به وجود آورد، كسانى را از بهترين عناصر يك كشور - جوان و دانشجو؛ آن هم اينگونه دانشجويانى - انتخاب كند! به خيال او، جرقه اينطورى زده شد. منتها محاسباتش غلط از آب درآمد؛ كه حالا من خواهم گفت اشتباهات دشمن در محاسبات كجاها بود. من كه

ص: 82


1- . بيانات در مراسم بيعت جمع كثيري از اقشار مختلف مردم 1368/3/31
2- . بيانات در مراسم اعطاى نشان فتح به فرماندهان و نيروهاى نظامى ارتش و سپاه در عمليّات كربلاى 5 و 15 1368/11/7
3- . بيانات در جمع بسيجيان به مناسبت هفته ى بسيج 1376/9/5

اين اشتباه او را در محاسبه ميگويم، ميدانم كه نميتواند اين اشتباه محاسبه ها را درست كند؛ يعنى راهى ندارد. نه اينكه بگويم كجا اشتباه كردى كه برود اشتباهش را تصحيح كند؛ نه. دشمن قادر نيست خودش را از اين تناقض و از اين موقع و موقف اشتباه خارج كند.(1)

***

انقلاب اسلامى يك تجربه ى جديد و يك حرف نو در دنياست. نظام اسلامى يك حرف تازه در محيط سياسى عالم است. اين چيزى نيست كه نظامهايى كه منافع كلان قدرتهاى مستقر و مسيطر عالم به آن آنها وابسته است، حاضر باشند به آسانى از سرش بگذرند. لذا مقابله و معارضه و كارشكنى و تهديد ميكنند؛ براى اينكه بتوانند اين تجربه ى جديد را به شكست بكشانند. بنابراين، مشكلات، تحميلى است. علاوه بر ضعفها و فتورها و بى فكريها و عقب ماندگيهايى كه در طول زمان بر ملّت و كشور ما تحميل شد، فشارهاى دشمن هم زياد است. در اين محيط حقيقتاً جنگ احزابى، مسئولان نظام وظيفه دارند از همه ى توانشان استفاده كنند؛ براى اينكه بتوانند يك قدم جلو بروند و كارى انجام دهند و يكى از مشكلات را حل كنند و گرهها را بگشايند؛ و اين با اخلاص، با صفا، با همكارى، با حفظ آن مبانى اى كه اين انقلاب براساس آن به وجود آمد، ممكن است. عزيزان من! شما بدانيد كه دشمن شما، دشمن اين انقلاب، دشمن اين نظام، برّنده ترين حربه اى كه در اختيار خواهد داشت، فقر و گرفتارى اقتصادى مردم است. روى اين مسأله بايد فكر كرد. گرفتاريهاى اقتصادى مردم، همين بيكارى اى است كه در كلمات شما تكرار ميشود و درست هم هست؛ همين كمبودها و همين مشكلات فراوان است. البتّه فسادهاى گوناگون، سوءاستفاده هاى گوناگون، تبعيضهاى گوناگون، مشكلات ادارى و مشكلات قضايى هم در كنارش هست. اولويّت اوّل براى شما اين است كه اميد مردم را حفظ كنيد. اولويّت اوّل اين است كه شكم مردم را سير كنيد. ميشود نشست و

ص: 83


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1378/5/8

حرفهاى روشنفكرى زد: اگر فلان طور نشود، فلان طور نخواهد شد؛ اگر چنين نشود، چنان نخواهد شد؛ امّا بايد ديد واقعيّت چيست.(1)

توهّم نبودن توطئه ى دشمن

اينجور نيست كه شما خيال كنيد توطئه نسبت به اين كشور، يك توهّم است؛ نه، يك واقعيّت است؛ از همه طرف دارد توطئه ميشود. ممكن است آن كسى كه در جهت آن توطئه ها در داخل كشور محور حركت قرار ميگيرد، خودش اصلاً نفهمد. فهميدنِ اين هم ذكاوت ميخواهد. بعضيها اين ذكاوت را ندارند. ما آدمها را تجربه كرديم؛ نميفهمند دارند به ساز كى ميرقصند. ولى، اين واقعيّت را عوض نميكند كه آنها بفهمند يا نفهمند؛ بدانند يا ندانند. اين توطئه ها وجود دارد. در عين حال اين كشور، اين نظام نه فقط سست نميشود، ضعيف نميشود؛ جامعه ى علمى اش، جامعه ى پيشرفته اش - كه همين شما جوانها باشيد - امروزش از ده سال قبلش به صورت آشكارى جلوتر ميرود. اين معنايش چيست ؟ اين معنايش حقّانيّت است. اين معنايش اصالت است. اين معنايش ريشه دار بودن است. «أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اَللّٰهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ » ؛(2) اعتقاد ما اين است. ما با اعتقاد، با دل كار ميكنيم.(3)

توطئه و خدعه ى هميشگى دشمن

شما از پيروزى انقلاب گذشته، بارها به دشمن تودهنى زده ايد و او را دچار شكستى خفت بار كرده ايد؛ امّا باز هم دشمن دست به توطئه و خدعه و خباثت خواهد زد. البتّه او انتظار دارد كه ملّت ايران دهها بار ديگر هم در مقابله با توطئه هاى خبيثانه اش، مشت محكم خود را به دهان و سينه ى او بكوبد و ان شاءالله خواهد كوبيد. براى اين كار، بيدارى ملّت

ص: 84


1- . بيانات در ديدار با نمايندگان دوره ى ششم مجلس شوراي اسلامي 1379/3/29
2- . سوره ى ابراهيم، آيه ى 24
3- . بيانات در ديدار جمعى از نخبگان علمى كشور 1388/8/6

ايران و وحدت كلمه ى شما مردم هميشه لازم است.(1)

***

جنگ تبليغاتى عظيمى را در هر برهه اى كه لازم دانستند، عليه جمهورى اسلامى به راه انداختند و در يكى دو هفته ى اخير بعد از بيست ودوى بهمن، پس از آنكه گيجى و عدم قدرت تحليل آنها برطرف شد، حجم عظيمى از تبليغات را عليه جمهورى اسلامى شروع كردند و هر كارى كه توانستند، انجام دادند. ملّت ايران بايد توجّه داشته باشند كه دشمن دست به هر كارى ميزند: از شايعه پراكنى و دروغ آفرينى تا تحريك و بزرگ كردن ضعفها و ايجاد فضاى غبارآلود و نوميدكننده از آينده؛ درست همان چيزهايى كه براى دشمن آرامبخش است.(2)

***

بعضى خيال ميكنند حمله به دشمنان، معنايش اين است كه انسان حتماً توپ و تفنگ به جايى ببرد؛ يا فرياد سياسى بلند كند. البتّه اين هم در مواقعى لازم است. بله؛ لازم است انسان فرياد سياسى هم بزند. بعضى اينطور خيال نكنند كه وقتى ما به مسأله ى فرهنگ اشاره ميكنيم، منظور فرياد كشيدن بر سر دشمن است؛ نه. البتّه آن هم جاى خودش كار لازمى است؛ امّا فقط آن نيست. كار سازندگى انسان بر روى خود، بر روى فرزندان، زيردستان و كسان و بر روى امّت اسلامى، بزرگترين كارهاست. دشمن دائم پنجه ميزند، براى اينكه بتواند اين سد عظيم را به نحوى متزلزل يا نازك و نفوذپذير كند. دشمن كه رها نميكند. دشمن با عظمت ظاهرى و پوشالى خود، همه ى استكبار غربى و فرهنگ منحط جاهلى و طاغوتى است. اين دشمن در طول قرنها به وجود آمده است؛ بر همه ى منافذ عالم - منابع اقتصادى، فرهنگى، انسانى و سياسى - دست و چنگ انداخته است. حالا با يك مانع مهمّى كه اسلام واقعى است - نه اسلام ادّعايى - روبه رو شده است. البتّه اسلام ادّعايى هست. اسمشان مسلمان

ص: 85


1- . بيانات در خطبه هاي نمازجمعه ي تهران 1368/4/23
2- . بيانات در ديدار با جمع كثيرى از پاسداران، در سالروز ميلاد امام حسين (ع) و روز پاسدار 1368/12/10

است. سر سفره ى آن، هم مينشينند؛ هم ميچرند؛ انگشتان را هم ميليسند! طبيعى است آنكه ترسى ندارد.(1)

سياستهاى دشمن

ملّت ايران بايد بداند چه كار بزرگى انجام داده است. طبيعى است كه در چنين شرايطى، دشمنان همه ى همّت خود را عليه نظام جمهورى اسلامى متمركز كنند. چگونه اين كار را بكنند؟ با حمله ى نظامى كارى از پيش نميبرند؛ خودشان هم ميدانند. كودتا و روشهاى براندازى را تجربه كردند و ديدند كارى از پيش نميبرند. يك راه براى آنها بيشتر باقى نميماند و آن اين است كه در درون ملّت نفوذ كنند؛ افكار و انگيزه هاى مخالف با اسلام را همراه با تهمت و اهانت و نارواگويى نسبت به انقلاب اسلامى گسترش دهند؛ بتدريج دلهاى مردم را نسبت به سرچشمه ى جوشان و فياضى كه آنها را در طول سالها وادار به حركت و مقاومت كرده است، سرد كنند. اين جزو كارها و برنامه ريزيهاى اصلى آنهاست. خود آنها از اين حركت به «فروپاشى» تعبير كرده اند و گفته اند ما ميخواهيم نظام اسلامى فروبپاشد! فروپاشى يعنى چه ؟ يعنى ملّت را نسبت به آرمانهاى انقلاب دچار ترديد و تزلزل و دودلى كنند و مردم پشتيبانى لازم را از نظام نداشته باشند. اين، سياست دشمن است.(2)

***

خيال نكنيد ملّتهاى دنيا نسبت به شعارهاى شما بى تفاوتند. هرچند دولتهاى آنان غالباً محافظه كارند و مجبورند به نحوى ملاحظه كنند؛ ليكن ملّتها اين شعارها را تا اعماق وجود ميفهمند، ميشنوند، مينيوشند و به آنها معتقد ميشوند. اعتقادات مردم ما، شعارهاى اساسى امروز ملّتهاى مسلمان است. دشمن به شدّت از اين امر بيمناك است.(3)

***

هرگز دشمن آرام نمينشيند. يك سياست خبيثى از دوران طاغوت بر

ص: 86


1- . بيانات در ديدار پاسداران انقلاب اسلامي به مناسبت روز پاسدار 1375/9/24
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1381/9/1
3- . بيانات در ديدار جوانان استان سيستان و بلوچستان 1381/12/6

كشور حاكم بود و آن عبارت بود از بيگانه دانستن اقوام گوناگون؛ كُرد بيگانه بود، بلوچ بيگانه بود، ترك بيگانه بود، عرب و تركمن بيگانه بودند، اينها را بيگانه حساب ميكردند. در عملكرد آنها هم اين معنا مشهود بود.(1)

پابرجا بودن دشمنيها

سربازان انقلاب فقط كسانى نيستند كه در هنگام بروز انقلاب حضور داشتند و ميتوانستند سربازى كنند. جوانان مؤمن و نوانديش و آزادفكر و پاك دامن امروز ما و نسلهاى بعد هم سربازان انقلابند؛ چون انقلاب يك حقيقت هميشه جاويد است؛ انقلاب پرچم عدالت و آزادى و استقلال و عزّت است؛ انقلاب پرچم اسلام است. چنين چيزى هرگز كهنه نميشود، هميشه طرفدار و سرباز دارد و هميشه در ميان انسانهاى آگاه، داراى دلباخته است. آن كسانى كه سعى ميكنند جوانان امروز ما را بعنوان نسل سوّم و نسل چهارم و امثال اين تعبيرات، پشت كرده به اسلام و انقلاب وانمود كنند، خودشان دلهاى افسرده و درمانده و وامانده دارند و حال خودشان را به ديگران تعميم ميدهند، در حالى كه حقيقت قضيه اين نيست. همچنان كه اسلام 1400 سال پيش ظهور كرد؛ امّا حقايق اسلام در تمام دورانهاى تاريخ دلهايى را مجذوب خود نمود، جسمها و فكرها و نيروهايى را به حركت درآورد و تحوّلات عظيمى را در همه ى عرصه هاى زندگى بشريّت ايجاد كرد. انقلاب يكى از همان تحوّلات است و نام و حقيقت و روح اسلام عنصر اصلى اين انقلاب است؛ لذا هميشه زنده است. البتّه انقلاب زنده است و به همين دليل دشمن هم دارد. همچنان كه پيروزى انقلاب و ولادت آن با مقاومت دشمنان روبه رو شد، تداوم انقلاب، برپا ماندن و اثربخش شدن آن هم با دشمن و دشمنيها مواجه است.(2)

***

ص: 87


1- . بيانات در جمع مردم استان كردستان در ميدان آزادى سنندج 1388/2/22
2- . بيانات در ديدار مردم قم 1381/10/19

دشمن دهان را باز كرده است. يك روز اين كشور با همه ى امكاناتش در اختيار آمريكا و عوامل آمريكا بود. انقلاب آمد، مسأله را بكلّى دگرگون كرد؛ ملّت را مستقل كرد، كشور را مستقل كرد، منابع كشور را مستقل كرد. اينها كمين گرفته اند و سينه خوابانده اند، تا بلكه بتوانند مجدّداً كشور و منافع كشور و موارد حياتى كشور و اين ملّت را در كام خودشان بگيرند. ملّت بايد بيدار باشد؛ و بيدار است.(1)

***

ملّت و جوانان بايد آماده باشند و ترس از دشمن را در دل خود جاى ندهند؛ چون دشمن ميخواهد در سايه ى اين رعب، خرده فرمايشها و تحميلهاى خود را بر گردن اين ملّت سوار كند؛ بدون اينكه هزينه ى يك كار بزرگ و يك دخالت نظامى را متحمّل شود. اين مربوط به ملّت است.(2)

تلاش دشمن در خدشه به انقلاب اسلامى

دشمنان اسلام و انقلاب، با ياد دوران پيروزى انقلاب دشمنند؛ امّا على رغم ميل آنها، خاطره ى انقلاب را بزرگ بشماريد هميشه دشمنان ما خواسته اند به اين انقلاب خدشه وارد كنند و سيماى منوّر امام را مخدوش نمايند. شما با گراميداشت دهه ى فجر، تمايل دشمن را خنثى كنيد.(3)

***

يكى از چيزهايى كه از اوّل انقلاب از طرف دشمنان شروع شد، همين بود كه رواج سكه انقلاب را در دنيا انكار كنند؛ بگويند انقلاب منزوى است و كسى آن را قبول ندارد. الآن هم همان حرفهايى را ميزنند

ص: 88


1- . بيانات در ديدار كارگزاران حج 1378/11/26
2- . بيانات در ديدار دانشجويان و دانش آموزان به مناسبت گراميداشت سالروز 13 آبان 1381/8/13
3- . بيانات در ديدار با جمعى از علما، مسئولان و مردم شهرهاى لاهيجان و رباط كريم، جمعى از دانش آموزان و فرهنگيان استانهاى تهران و كرمان و مازندران، گروهى از قاريان قرآن كريم 1368/11/4

كه بيست سال پيش ميگفتند. آن روز دروغ بود، امروز هم دروغ است. مفاهيم انقلاب در دنيا زنده است. آنچه را كه ما به آن معتقديم - مردم سالارى دينى، خضوع در مقابل دين حق و ارزشهاى دينى و اخلاقى، نفرت و معارضه با قدرتهاى زورگو، قائل بودن حق براى همه ى انسانها و انسانيّت - مفاهيمى است كه همه ى ملّتها آنها را قبول دارند؛ ميپسندند و ميپذيرند. البتّه تبليغات دشمنان، قوى است. من بارها گفته ام: امروز زر و زور و تزوير با هم در اختيار استكبار است و تزويرشان به وسيله ى همين بوقهاى تبليغاتى است.(1)

شقاوت دشمن؛ عكس العمل نسبت به بيدارى ملّتها

شقاوتى كه قدرتهاى استكبارى در اين سالهاى اخير در نقاط مختلف عالم از خودشان نشان دادند، عكس العمل بيدارى و شجاعت ملّتهاست. وقتى ملّتهاى تحقيرشده، غبار تحقير را از لباس خود ميتكانند و احساس تحقير را كنارى مى اندازند و سرپا بلند ميشوند، قدرتهاى تحقيركننده مجبورند هواى خودشان را داشته باشند. ضربه بر آنها وارد خواهد آمد و وارد آمد و بيشتر از اين هم مى آيد. در جوامع اسلامى، موج گرايش به اسلام انقلابى، يك موج زنده است؛ هيچ كارش هم نميتوانند بكنند. البتّه، سركوب و سختگيرى ميكنند، تهمت ميزنند، رويشان اسم تروريست ميگذارند، ولو هيچ ارتباطى هم با جمهورى اسلامى نداشته باشند؛ ولى براى اينكه دو طرف را بكوبانند، اين ارتباط را ادّعا ميكنند. اين كارها را دشمن ميكند؛ امّا آن كارى را كه نميتواند بكند، از بين بردن اين موج گرايش به اسلام انقلابى در ميان ملّتهاست. اين كار را نميتوانند بكنند، نتوانستند و بعد از اين هم نخواهند توانست انجام بدهند.(2)

***

موضع ما در مقابل اين حركتهاى مردمى روشن است: هر جا حركت

ص: 89


1- . بيانات در ديدار گروه كثيري از اعضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي 1381/6/24
2- . بيانات در ديدار با خانواده هاى معظّم شهدا و مفقودان و اسرا و جانبازان شهرهاى رودبار، منجيل، ساوه، اراك، محمودآباد آمل و فريدن و خانواده هاى معظّم شهداى وزارت اطّلاعات 1368/10/13

اسلامى است، مردمى است، ضدِّ آمريكايى است، ما با اين حركت همراهيم؛ امّا اگر در جايى ببينيم با تحريك آمريكاييها، با تحريك صهيونيستها، يك حركتى به راه افتاده است، با آن حركت همراهى نميكنيم. ما با حركتهاى ضدّ آمريكايى و ضدّ صهيونيستى همراهيم. آنجايى كه خود آمريكا و خود صهيونيستها وارد ميدان ميشوند تا يك رژيمى را ساقط كنند، تا يك كشورى را اشغال كنند، آنجا ما نقطه ى مقابل حركت آمريكاييها قرار ميگيريم. آمريكا نميتواند به نفع ملّتهاى اين منطقه فكرى بكند و كارى بكند؛ هر كارى ميكنند و هر كارى تا امروز كردند، بر عليه ملّتهاى اين منطقه بوده است. اين موضع ماست.(1)

كينه ى عميق دشمنان نسبت به مسلمانان و جوامع اسلامى

در جهان اسلام آنچه امروز بروشنى به چشم ميخورد، روش خصومت آميز و جبهه گيرىِ خشونت بارى است كه از سوى مراكز قدرت استكبارى و عمدتاً از سوى آمريكا نسبت به مسلمانان عالم ديده ميشود. البتّه گاهى سعى ميكنند با روشها و شيوه هاى سطحى بگويند ما با مسلمانان مسأله اى نداريم؛ امّا اين روشها فايده اى ندارد؛ چون در عمل و گفتار، بخصوص در يكى دو سال اخير، بارها نشان داده اند كه در دلشان كينه ى عميقى نسبت به مسلمانان و جوامع اسلامى وجود دارد. امروز شايد در سطح دنياى اسلام هيچ كشور اسلامى اى را نشود پيدا كرد كه از تحريكات و آسيبهاى گوناگون آمريكا و قدرت استكبارى محفوظ و مصون باشد. كشورهاى عربى، حتّى كشورهايى هم كه سوابق دوستىِ سنّتى با آمريكا دارند، امروز به انحاء مختلف زير فشار و مورد آزارند. آنطور كه از حرفهاى مسئولان آمريكايى برمى آيد - كه در گفتارها و مصاحبه ها و در گوشه و كنار، اين حرفها از آنها بروز ميكند - هدفشان اين است منطقه اى را كه اتّفاقاً دنياى اسلام در آن قرار دارد و از لحاظ سوق الجيشى و موقعيّت جغرافيايى و همچنين از لحاظ منابع طبيعى - بخصوص نفت - بى نظير و درجه يك است، از وجود مزاحمى به نام

ص: 90


1- . بيانات در بيست و دوّمين سالگرد امام خمينى (ره) 1390/3/14

اسلام و فكر اسلامى و انگيزه هاى اسلامى بكلّى خلاص كنند و آن را صددرصد در مشت و قبضه خود بگيرند. اين مطالب، تحليل نيست. البتّه يك روز ما همين مطالب را بعنوان تحليل مطرح ميكرديم و ميگفتيم اينها با اسلام مخالفند؛ امّا امروز اين مطالب در واقع خبرهايى است از آنچه وجود دارد و اتّفاق مى افتد و به آن اقرار ميكنند. علّت واقعى اين دشمنى اين است كه امروز قدرت استكبارى آمريكا با حرص روزافزونى درصدد توسعه ى قدرت و نفوذ خود است و همانطور كه گفتيم منطقه ى خليج فارس - به طور خاص - منطقه ى خاورميانه و تقريباً عمده مناطق اسلامى و به يك معنا همه ى مناطق اسلامى جزو مناطقى است كه اگر قدرت استكبارى آمريكا توانست آنها را تحت نفوذ خود درآورد، از لحاظ نفت و گاز - كه در واقع رگ حيات دنياى صنعتىِ كنونى است - و از لحاظ موقعيّت سياسى و جغرافيايى، ديگر دردسرى نخواهد داشت.(1)

هميشگى بودن تهديد دشمن عليه دنياى اسلام

كسى فكر نكند كه از دنياى اسلام، تهديد و خطر برطرف شده است. درست است كه ما در اين سالها پيش رفتيم، مناطقى را در صحنه ى سياسى تصرّف كرديم، كارهاى زيادى به بركت رهبريهاى امام بزرگوارمان و پايمردى اين ملّت انجام شد و ما امروز در دنيا نسبت به سالهاى قبل، قويتر، قدرتمندتر و آبرومندتريم و ملّتهاى عالم، قدرت و عظمت اين ملّت را فهميده اند و آن را تأييد كرده اند و ما دشمن را به ميزان زيادى مأيوس كرده ايم؛ امّا تهديدها تمام نشده است.(2)

***

امروز على رغم همه ى دشمنيها، همه ى خباثتها، همه ى لشكركشيهاى تبليغاتى و سياسى و امنيّتى و اقتصادى و غيره كه عليه ملّت ايران و نظام جمهورى اسلامى دارند انجام ميدهند و در واقع دشمنيها با اسلام است و ميخواهند از اسلام انتقام بگيرند، ما به توفيق الهى داريم پيش ميرويم؛

ص: 91


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1381/9/1
2- . بيانات در ديدار با گروه كثيرى از آزادگان، در اوّلين سالگرد آزادى و بازگشت به كشور 1370/5/28

آن هم با سرعتى بيش از سرعت متوقّع و متعارف. ما داريم خيلى خوب به جلو حركت ميكنيم. اگر هيچ دليل ديگرى بر اين وجود نداشته باشد، همين دليل كافى است كه دشمنِ متوجّه و مترصّد درصدد عكس العمل بربيايد؛ همين كارهايى كه ميبينيد در تبليغات و غيرتبليغات و فشار اقتصادى و بهانه هاى گوناگون در دنيا مطرح ميكنند. وقتى جبهه ى استكبار - كه يك دشمنِ قوى پنجه ى مادّى است - اينجور وارد ميدان ميشود، خود اين دليل بر اين است كه شما داريد موفق ميشويد؛ والّا اگر شما بى اثر بوديد، بى خاصيّت بوديد، عقب مانده بوديد، پيشرفتى نداشتيد، دشمن اصرارى نداشت كه اينجور با شما پنجه دربيندازد؛ دشمن ميبيند كه شما داريد جلو ميرويد.(1)

منافع مادّى دشمن در جنگيدن

داستان تسليحات و هزينه هاى نظامى، امروز در دنيا يكى از داستانهاى غم انگيز بشريّت است. امروز در دنيا كارخانه هاى اسلحه سازى انواع سلاحها را ميسازند، براى اينكه اين سلاحها فروش برود. در دنيا جنگ ايجاد ميكنند، انسانها را به جان هم مى اندازند، دولتها را در مقابل هم قرار ميدهند، ايجاد تهديد ميكنند تا بتوانند فكر خائنانه و طمع خباثت آلود خودشان را تأمين و اشباع و ارضاء كنند. تا وقتى كه ابرقدرتها سلسله جنبان مسائل جهانى هستند، جنگ در دنيا تمام نميشود. جنگ براى آنها داراى منافع مادّى است. اين جنگ، جنگ در راه عدالت نيست. دروغ ميگويند آمريكاييها و ديگران كه ميگويند ما جنگ ميكنيم براى اينكه امنيّت بدهيم؛ نه، درست عكس اين است. هر جا حضور نظامى و حركت نظامى دارند، موجب ناامنى و موجب بى عدالتى و موجب سخت كردن زندگى براى انسانها هستند. از وقتى كه اين ابزارهاى مدرن در دنيا به وجود آمده است، انسانها دچار فشارند. در طول چهل و پنج سال - يعنى از بعد از جنگ جهانى دوّم تا سال 1990 مسيحى - كه به اصطلاح دوران «جنگ سرد» ناميده ميشود، در گزارشهاى رسمىِ بين المللى آمده

ص: 92


1- . بيانات در ديدار مسئولين اجرايى 1390/7/28

است كه فقط سه هفته در دنيا جنگ وجود نداشته است! در تمام اين چهل و پنج سال، در گوشه و كنار دنيا جنگهايى وجود داشته است. اين جنگها را كى به وجود مى آورد؟ همان كسانى كه تسليحات را توليد ميكنند. هزينه هاى نظامى قدرتهاى بزرگ، امروز يكى از سرسام آورترين هزينه هاست. طبق آمارهاى خودشان، در همين سال گذشته ى مسيحى، دولت آمريكا بيش از ششصد ميليارد دلار صرف هزينه هاى نظامى كرده است! اين هزينه هاى نظامى را ما امروز در همسايگى خودمان داريم مشاهده ميكنيم. اين هزينه ها صرف افغانستان ميشود، براى سركوب ملّت مسلمان افغانستان؛ صرف عراق ميشود، براى در قبضه نگه داشتن ملّت عراق؛ صرف كمك به رژيم خبيث صهيونيستى ميشود، براى ملتهب نگه داشتن هميشگى خاورميانه. امروز جهت قدرتهاى فاسد اين است. اسلام با اينها مبارزه ميكند، با اينها مخالفت ميكند.(1)

ترس عدّه اى از دشمنيها

عدّه اى نگاه ميكنند به دشمنيها، دلشان را از دست ميدهند؛ زهره شان آب ميشود از اينكه ميبينند دهانهاى از خشم گشوده، عليه جمهورى اسلامى بدگويى ميكنند، حرف ميزنند. خوب، همه ى نظامهاى عالم، همه ى حكومتهاى عالم دشمنانى دارند و دوستانى؛ امروز هم اينجور است، در طول تاريخ هم اينجور بوده. هيچ حكومتى را شما پيدا نميكنيد كه همه ى مردم در داخل آن حكومت و خارج آن حكومت با او خوب باشند يا همه با او بد باشند؛ نه، يك عدّه اى موافق دارند، يك عدّه اى مخالف.(2)

وقاحت و پررويى دشمن

امروز نميخواهم بگويم كه دشمنانِ مسلّح به پول و زور بيكارند و ضربه نميزنند. ضربه ميزنند و حرفهايشان را هم ميشنويد. امروز آنقدر

ص: 93


1- . بيانات در ديدار مسئولان نظام در روز عيد مبعث 1389/4/19
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1388/6/20

هم بى حيا شده اند كه صريحاً ميگويند: ما رفتيم به فلان كشور و گفتيم كه رابطه اش را با ايران قطع كند، يا فلان كشور، معامله اش را چنان كند. وقاحت دشمنان ما - بيش از همه آمريكاييها - آنقدر هست كه تصريح هم ميكنند! صهيونيستهاى بى وجودِ مجهول الهويه مجعول النّسب هم كه جرأت نميكردند اظهار وجودى بكنند و همه ى تلاششان براى دفاع از خود مصروف بود، اكنون بخاطر بدكردارى بعضى از رؤساى عرب در منطقه، كارشان به جايى رسيده است كه اينجا و آنجا ميروند و ميگويند با ايران اينگونه و آنگونه رفتار كنيد! گفت: «يكى را به ده راه نميدادند، سراغ خانه ى كدخدا را ميگرفت.» وجود خودشان در منطقه زيادى است، حالا راه افتاده اند كه فلان و فلان!(1)

***

در سطح جامعه، تشنّج، اغتشاش، درگيرى مصلحت نيست؛ اين چيزى است كه دشمن ميخواهد. دشمن ميخواهد جامعه آرام نباشد. امنيّت، مهم است. دشمنان امنيّتِ مردم دوست دارند كه مردم در ناامنى زندگى كنند، ناراحت بشوند، كلافه بشوند، عصبانى بشوند؛ ما اين را نميخواهيم. ما ميخواهيم مردم زندگى شان، زندگى آرامى باشد.(2)

عكس العمل دشمن، نشاندهنده ى صحّت كارِ ما

تاريخ كوتاه انقلاب ما سرشار از حوادثى است كه هركدام از آنها به تنهايى ملّتى را به تفكّر و تأمّل وادار ميكند. در همه ى اين رويدادها، دو نكته ى روشن مشاهده ميشود: اوّل، خباثت دشمن؛ و دوّم، مقاومت و ايمان عميق و كم نظير ملّت مسلمان و بااخلاص ما. بارها گفته ام كه قبل از پيروزى انقلاب، دستگاه جبّار براى هر كلمه اى كه مناديان نهضت اسلامى در سرتاسر كشور بر زبان مى آوردند، فشارهاى زيادى را متوجّه آنها ميكرد؛ در حالى كه خودشان على الظاهر كارهاى شبه اسلامى -

ص: 94


1- . بيانات در ديدار فرماندهان و اعضاى «سپاه پاسداران انقلاب اسلامى»، به مناسبت «روز پاسدار» 1373/10/15
2- . بيانات در ديدار با جمعي از طلّاب و روحانيّون 1388/9/22

سخنرانى مذهبى، تلاوت قرآن، روضه خوانى و... - انجام ميدادند! آنها روى كارهاى مبارزان، به شدّت حسّاس بودند. عكس العمل دشمن در آن زمان، نشاندهنده ى صحّت كار ما بود. اصولاً تا وقتى دشمن تهديد نشود، به عكس العمل وادار نخواهد شد. عكس العمل دشمن، نشاندهنده ى اين است كه كار و حرف و پيام و اقدام ما براى او خطرناك است.(1)

خواست دشمن، كنار آمدن جمهورى اسلامى با آنها

انقلاب اسلامى تحوّل عظيمى را در شخصيّت و روح و وجود مسلمانان در همه ى عالم به وجود آورده است و بايد هم به وجود بياورد و اين را هم خبر داريم كه آنها از اين موضوع به شدّت عصبانى اند. استكبار در مقابل اين پديده دو راه بيشتر ندارد. اگر توانست يكى از اين دو راه را در پيش گيرد، خود را از خطرِ بيدارى اسلامى نجات ميدهد. به هرحال، انقلابى به وجود آمده است و حكومت مقتدرى با رهبر عظيمى مثل امام راحل، خود را به دنيا نشان داده است. اگر ميتوانستند جلويش را بگيرند، علاجِ آن بود؛ امّا نتوانستند و اين اتّفاق افتاد. حال كه اتّفاق افتاده و كار گذشته است، چه كار كنند؟ دو راه بيشتر ندارند. اگر توانستند يكى از اين دو راه را بروند و به يكى از اين دو مقصود برسند، خطر از سرِ استكبار برطرف شده است، وگرنه خطر هست. تلاش آنها براى اين است كه يكى از اين دو راه را در پيش گيرند. يكى اين است كه جمهورى اسلامى؛ اين بناى مستحكم را مضمحل كنند و از بين ببرند. اگر بتوانند چنين كارى بكنند، براى مسلمانان عالم تجربه ميشود و ميگويند: «خُب؛ چه فايده اى دارد! ما زحمت بكشيم، كشته بدهيم، اين همه مشكل براى خود درست كنيم و آخرش هم بعد از پنج سال، ده سال، پانزده سال، مثل ايران شويم. جمهورى اسلامى از بين رفت، تمام شد.» اين يك تجربه ميشود. خطر از سر دشمن، به خيال خودش، برطرف

ص: 95


1- . بيانات در مراسم بيعت ائمّه ى جمعه، روحانيون، مسئولان، نمايندگان مجلس شوراى اسلامى، اقشار مختلف مردم و خانواده هاى معظّم شهداى استانهاى يزد و كهكيلويه و بويراحمد 1368/4/11

ميگردد. اين تحليل آنهاست. البتّه ما در اين خصوص هم حرف داريم. اگر اين كارِ نشدنى و رؤياى بى تعبير؛ يعنى از بين بردن جمهورى اسلامى - العياذ بالله - روزى انجام گيرد، باز مشكل استكبار لاينحل باقى خواهد ماند؛ هرچند آنها خيال ميكنند مشكلشان حل خواهد شد. به اين دليل تلاش ميكنند بلكه بتوانند اين نظام را با محاصره اقتصادى، جنگ و تهديد، مضمحل كنند و از بين ببرند. تاكنون چندين بار هم تصميم گرفتند كارهاى خطرناك بكنند؛ امّا ديدند نميشود. به هرحال گير كرده اند؛ مانده اند كه با جمهورى اسلامى چه كنند! راه دوّم كه به خيال آنها آسانتر است؛ امّا همان اثر را دارد، اين است كه كارى كنند جمهورى اسلامى بماند، لكن با استكبار - دشمن ديروز - كنار بيايد و دست از شعارهاى مخالف خود بردارد. اگر اين كار هم انجام گيرد، باز خطر از سر استكبار برطرف شده است. چرا؟ چون سازش و كنار آمدن جمهورى اسلامى با استكبار، روحيه ى مسلمانان را - كه در همه جاى دنيا روحيه پيدا كرده اند - دچار ضربه و صدمه خواهد كرد و خواهند گفت: «فايده اى ندارد! ملّتها جان ميكنند، زحمت ميكشند، بعد رهبران، مثل رهبران جمهورى اسلامى ايران ميشوند. ببينيد چه كردند! در نهايت تن به سازش دادند!» باز خطر از سر استكبار برطرف خواهد شد. تمام كارهايى كه امروز آمريكا و صهيونيسم و مزدوران و ايادى آنان و شبكه ى تبليغاتى و نظامى و امنيّتى و بقيه ى وابستگانشان ميكنند، در جهت يكى از اين دو راه است. ميگويند يا ضربه بزنيم كه جمهورى اسلامى از بين برود، يا فشار بياوريم كه مسئولان جمهورى اسلامى بيايند بگويند ما با شما آشتى ميكنيم! خوب؛ بالاخره آنها هم آرزوهايى دارند! بالاخره رؤسايشان هم جوانند و آرزو بر جوانان عيب نيست! بگذار آرزو كنند كه يا جمهورى اسلامى را دچار شكست و اضمحلال كنند، يا جمهورى اسلامى را وادارند كه از آمريكا عذرخواهى كند و بگويد ما اين چند ساله بدى كرديم؛ به شما بد گفتيم، مرگ بر آمريكا گفتيم، شما ببخشيد! آنها آرزوى خودشان را دارند؛ امّا نكته ى اساسى اينجاست كه آيا اين آرزوى خام، شدنى است يا نه ؟ من عرض ميكنم: ملّت ايران! اى كسانى كه در زمان

ص: 96

حاضر بزرگترين حماسه ى تاريخ معاصر را به وجود آورديد! بدانيد كه اين آرزوهاى آمريكا در يك صورت نشدنى و در صورت ديگر كاملاً شدنى است. در چه صورتى نشدنى است ؟ در صورتى كه آحاد و قشرهاى مردم، همچنان كه در صحنه حضور داشتند، انقلاب را مال خودشان و مسئولان را از خودشان دانستند و به مسائل كشور و انقلاب حسّاس بودند، از اكنون به بعد هم در صحنه حضور داشته باشند، انقلاب را مال خودشان بدانند.(1)

ص: 97


1- . بيانات در خطبه هاى نماز جمعه 1374/11/20

ص: 98

فصل پنجم اهداف دشمن

اشاره

ص: 99

ص: 100

لزوم شناسايى اهداف و ترفند دشمن

يكى از هدفهاى دشمن اين است كه با تحريك احساسات، در كشور ايجاد ناامنى كند. من قوياً توصيه ميكنم كه بخاطر احساسات و بخاطر طرفدارى از فلان كس، مبادا برخلاف قانون اقدامى شود. من به هيچ وجه اجازه نميدهم. دشمن وقتى بخواهد ايجاد اغتشاش و درگيرى كند، برايش چندان مشكل نيست كه چهار نفر مزدور را در بين بچه هاى مؤمن، بچه هاى حزب اللهى و بچه هاى صادق بفرستد؛ بعنوان طرفدارى از رهبرى، بعنوان اينكه رهبرى مظلوم واقع شده، بياييد كمك كنيد؛ سپس جنجال درست كنند! مراقب نفوذيها باشيد. من ميخواهم فقط شما بدانيد؛ ميخواهم افكار عمومى بى خبر نماند از اينكه دشمن در زمينه ى مسائل فرهنگى در كشور چه ميكند و هدفهايش چيست. هدفهاى دشمن از اين كارها عبارت است از بى ايمان كردن، ايجاد گسست بين نسل كنونى و نسل گذشته و كوچك كردن افتخارات بيست سال اخير. همه ى مردمان با فرهنگ در كشورها سعى ميكنند افتخارات گذشته ى خودشان را بزرگ كنند. اين جنگ هشت ساله و اين دفاع مقدّس، از بزرگترين افتخارات ملّت ايران بود. همه ى دنيا - ناتو، كشورهاى بلوك شرق، خود آمريكا، كشورهاى مرتجع منطقه - با هم همدست شدند، به عراق كمك كردند و به ايران فشار آوردند؛ امّا نتوانستند يك وجب از خاك اين كشور را اشغال كنند.(1)

ص: 101


1- . بيانات در ديدار با جوانان در مصلّاي بزرگ تهران 1379/2/1

فهميدن افكار دشمن

در جبهه، يك فرمانده ى خوب، آن كسى است كه بتواند بفهمد دشمن از كجا ميخواهد حمله كند و اين را به نيروهاى خودش تفهيم نمايد. در دوران جنگ تحميلى، جوانانى كه آن روز در ميدان جنگ بودند، اين نكته را خيلى خوب ميدانند. اگر در هر نقطه اى كه شما هستيد، بتوانيد بفهميد دشمن در فكر چيست، يقيناً مبالغ زيادى از حمله ى دشمن را پيشگيرى خواهيد كرد و خودتان را مصونيّت خواهيد بخشيد و كارهايى را كه بايد انجام دهيد، انجام خواهيد داد. البتّه ما نميخواهيم حالا دشمن معرفى كنيم. غالباً ملّت ايران دشمنان بين المللى و جهانى خودش را ميشناسد. امّا هدفهاى دشمن در اين مرحله چيست ؟ اگر از من سؤال كنند، من ميتوانم دو، سه هدف را بعنوان هدفهاى مرحله اى دشمن در اين مقطع زمانى براى كشور و ملّتمان نام ببرم. البتّه برخلاف تبليغات راديوهاى همان دشمنان، ما ادّعا نميكنيم كه آنچه ما ميفهميم، مر حقيقت است و هيچ خدشه اى در آن نيست و ما در فهميدن، معصوم هستيم؛ نه. اين فهم من است؛ اين آن چيزى است كه من بعنوان خدمتگزارى كه خداى متعال با همه ى حقارت اين بنده ى حقير، مسئوليّت سنگينى را بر دوشم گذاشته، احساس ميكنم و درمى يابم كه بايستى ذهن مردم را نسبت به اين مطالبى كه ميفهمم، روشن كنم. البتّه اگر كسى اطّلاعات بيشتر و فهم بهترى از مسائل دارد و طور ديگرى ميفهمد، او هم فهم خودش برايش معتبر است؛ امّا آنچه كه من ميفهمم، اينهاست.(1)

هدف دشمن، مبارزه با اسلام و تزلزل پايه هاى ايمانى

هدف دشمنان جهانى - اعم از استكبار و در رأس آن آمريكا و ديگر خرده ريزهاى دشمن - در هر نقطه ى عالم، در مخالفت با انقلاب ما اين است كه با «اسلام» مبارزه كنند. اينها با اسلام مخالفند؛ چون كه اسلام را باعث كوتاه شدن دست غارتگران ميدانند. با اسلام مخالفند. چون اسلام

ص: 102


1- . بيانات در خطبه هاى نماز جمعه ى تهران 1378/9/26

را موجب بريده شدن پاى سگهاى ولگردى ميدانند كه به جان خزائن اين كشور افتاده بودند. با اسلام مخالفند و آن را ضد حقوق بشر معرّفى ميكنند. هدفشان اين است كه اسلام را از چشمها بيندازند. اين در حالى است كه اسلام پرچمدار حقوق بشر است. حقوق بشر يعنى چه ؟ آيا فلسطينيهايى كه در اين سرماى زمستان به وسيله ى صهيونيستهاى خبيث، از خانه و كاشانه ى خود آواره شده اند، بشر نيستند؟ اينها حقوق ندارند؟ حقوق بشر درباره ى اينها صادق نيست ؟ مگر برجسته ترين مادّه ى منشور عمومى حقوق بشر - كه اين آقايان از آن دم ميزنند - اين نيست كه هر كس در خانه ى خود آزاد است و حق انتخاب مسكن خود را دارد؟ پس چرا در خانه ى اينها وارد شدند و صاحبان آن را از درون خانه ى خودشان بيرون كردند؟! مگر فلسطين، خانه ى فلسطينيها نيست ؟ اين حقوق بشر است ؟ فلسطينيها بشر نيستند؟ اين جوانان مؤمن كه جرمشان طرفدارى از اسلام است، بشر نيستند؟ اين مسلمانانى كه در كشور بوسنى هرزگوين، از جانشان، از خانه شان، از ميهنشان و از استقلالشان دفاع ميكنند و اينطور زير فشار قرار گرفته اند، بشر نيستند؟ اينها حقوق ندارند؟ كيست كه امروز ترفند و دروغ خباثت آميز مدّعيان حقوق بشر را تشخيص ندهد و درك نكند؟(1)

هدفِ دشمن؛ تزلزل پايه هاى مستحكم ايمانى مردم

امروز تنها يك راه براى دشمن باقى مانده است. آن راه، عبارت است از محاصره ى تبليغاتى. اين تنها راهى است كه دشمن ميخواهد با همه ى توان و قواى خود، آن را آزمايش كند. البتّه تا الآن صدها راديو و روزنامه و مجله و تلويزيون و وسايل گوناگون ارتباط عليه اين انقلاب و مفاهيم اين انقلاب در همه ى دنيا راه انداخته اند و داخل ايران هم گسترش داده اند - در اين شكى نيست - امّا ميخواهند همين را چند برابر كنند و ميكنند و همين الآن مشغولند. هدف چيست ؟ هدف اين است كه

ص: 103


1- . بيانات در ديدار قشرهاي مختلف مردم قم 1371/10/19

مردم را نسبت به اين پايه ى مستحكم ايمانى متزلزل كنند؛ البتّه مهم هم هست.(1)

فكر و پردازش تفكّر اسلامى، هدف دشمن

انقلاب مانند هر حركت اجتماعى عظيم ماندگار، احتياج به سوخت دارد؛ اين ماشين بدون سوخت متوقّف ميشود؛ سوخت فكرى. روزبه روز با توجّه به تحوّلات جهانى، با توجّه به حوادث جديد، سؤالها و ابهامهاى تازه اى در ادامه ى اين راه مطرح است. از طرفى، قبل از آنكه نوبت به عمل برسد، نوبت فكر و پردازش تفكّر راهنماست و اين، خاص آشنايان به مبانى اسلام است؛ و بديهى است كه دشمنان، همين نقطه را هم مثل بقيه ى نقاط حسّاس هدف ميگيرند. بنابراين، فضلاى برجسته ى حوزه، نبايد گوششان بدهكار تلاش دشمن باشد و بايد بدانند كه فكر جديد، مفاهيم جديد و راههاى نو، مدد فكرى براى پيشرفت اين حركت است. امروز ما نسبت به اوايل انقلاب درباره ى مبانى نظام اسلامى، به بركت تلاش دين شناسان و عالمان - چه در دانشگاه، چه در حوزه - روشن بينيهاى بيشتر و مفاهيم تازه ترى را در اختيار داريم، كه اين پشتيبانى فكرى بايد ادامه پيدا كند. امروز چشم دنيا به شماست؛ حاليا! چشم جهانى نگران من و توست.(2)

هدف دشمن؛ تشكيك عقيده مهدويّت

چقدر خطا ميكنند كسانى كه به اسم روشنفكرى و بعنوان تجدّدطلبى مى آيند و عقايد اسلامى را بدون مطالعه، بدون اطّلاع و بدون اينكه بدانند چه كار ميكنند، مورد ترديد و تشكيك قرار ميدهند! اينها همان كارى را كه دشمن ميخواهد، راحت انجام ميدهند! عقايد اسلامى اينگونه است. چند خصوصيّت در عقيده ى مهدويّت هست كه اين خصوصيّات براى هر ملّتى، به منزله ى خون در كالبد و در حكم روح در جسم است.

ص: 104


1- . بيانات در ديدار كارگران و معلّمان در آستانه ى روز كارگر و روز معلّم 1377/2/9
2- . پيام به حجّاج بيت اللَّه الحرام 1384/10/19

يكى، اميد است. گاهى اوقات دستهاى قلدر و قدرتمند، ملّتهاى ضعيف را به جايى ميرسانند كه اميدشان را از دست ميدهند. وقتى اميد را از دست دادند، ديگر هيچ اقدام نميكنند؛ ميگويند چه فايده اى دارد؟ ما كه ديگر كارمان از كار گذشته است؛ با چه كسى در بيفتيم ؟ چه اقدامى بكنيم ؟ براى چه تلاش كنيم ؟ ما كه ديگر نميتوانيم. اين، روح نااميدى است. استعمار اين را ميخواهد. امروز استكبار جهانى مايل است كه ملّتهاى مسلمان و از جمله ملّت عزيز ايران، دچار روح نااميدى شوند و بگويند: ديگر نميشود كارى كرد؛ ديگر فايده اى ندارد! ميخواهند اين را به زور در مردم تزريق كنند. ما كه در جريان خبرهاى تبليغاتى و زهرآگين دشمنان قرار داريم، به عيان ميبينيم كه اغلب خبرهايى كه تنظيم ميكنند، براى مأيوس كردن مردم است. مردم را از اقتصاد و از فرهنگ مأيوس كنند، متديّنين را از گسترش دين مأيوس كنند، آزادى طلبان و علاقه مندان به مسائل فرهنگى و سياسى را از امكان كار سياسى، يا كار فرهنگى مأيوس كنند و آينده را در نظر افرادى كه چشم به آينده دوخته اند، تيره و تار جلوه دهند! براى چه ؟ براى اينكه جوشش و اميد را از اين مجموعه ى انسانى كه با اميد كار ميكند، بگيرند و آن را به يك موجود مرده، يا شبيه مرده تبديل كنند، تا بتوانند هر كارى كه مايلند انجام دهند! با يك ملّت زنده كه نميتوانند هر كارى بخواهند، انجام دهند. به يك جسم بى هوشِ مدهوشِ بى حسّى كه كنجى افتاده است، هر كس هرچه دلش خواست، ميتواند تزريق كند؛ با آن هر كارى ميتوانند بكنند؛ امّا با يك موجود سرحالِ زنده ى باهوشِ متحرّكِ فعّال كه نميتوانند هر كارى را انجام دهند! يك ملّت نيز همينطور است. با ملّت مسلمان و انقلابى ايران - اين مردمى كه در سايه ى جمهورى اسلامى زندگى ميكنند - نميتوانند هر كارى را انجام دهند. ملّتى است بيدار، زنده، متوجّه كه قدر خودش را ميداند، قدرت و عزّت خودش را ميداند، با دنيا آنطور كه شايسته ى خود اوست، رفتار ميكند؛ نتيجه را هم ميبينيد. اگر ملّتى براى خودش تحرّكى نداشت و ارزش و آينده اى براى خود قائل نبود، دشمنان ميتوانند بيايند و برايش نقشه بكشند، به او توصيه كنند، به جاى

ص: 105

او تصميم بگيرند و عمل كنند! بدون هيچ مانعى اين كارها را ميتوانند انجام دهند. اين ناشى از عدم تحرّك است. عدم تحرّك، ناشى از عدم اميد است. لذا سعى ميكنند مردم را نااميد كنند! شما بدانيد. امروز هر نفَسى و هر حنجره اى كه براى نااميد كردن مردم بدَمد و به صدا درآيد بدانيد كه در اختيار دشمن است؛ چه خودش بداند، چه خودش نداند! هر قلمى كه كلمه اى را در جهت نااميد و مأيوس كردن مردم روى كاغذ بياورد، متعلّق به دشمن است. چه صاحب اين قلم بداند، چه نداند، دشمن از او استفاده ميكند. آن وقت اعتقاد به مهدويّت و به وجود مقدّس مهدى موعود ارواحنافداه، اميد را در دلها زنده ميكند. هيچ وقت انسانى كه معتقد به اين اصل است، نااميد نميشود. چرا؟ چون ميداند يك پايان روشنِ حتمى وجود دارد؛ برو برگرد ندارد. سعى ميكند كه خودش را به آن برساند. پس، عقيده اين است. البتّه وقتى نتوانستند اين عقيده را از مردم بگيرند، ميكوشند آن را در ذهنهاى مردم خراب كنند. خراب كردن اين عقيده چگونه است ؟ به اين صورت است كه بگويند امام زمان مى آيد و همه ى كارها را درست ميكند! اين، خراب كردن عقيده است. اين، تبديل كردن موتور محرّكى به يك چوب لاى چرخ است؛ تبديل كردن يك داروى مقوّى، به يك داروى مخدّر و خواب آور است.(1)

تلاش دشمن؛ در از بين بردن عقايد اسلامى مردم و ذهنيّت آنها

همه ى عقايد سازنده، مورد تهاجم دشمن قرار گرفته است. برادران و خواهران عزيز! اين نكته ى بسيار مهمّى است. توجّه بفرماييد كه ما امروز چقدر بايد هوشيار باشيم! دشمنان سراغ مجموعه احكام و مقرّرات اسلام رفتند - هر عقيده، هر توصيه اى از شرع مقدّس كه در زندگى و سرنوشت آينده فرد و جماعت و امّت اسلامى تأثير مثبتِ بارزى داشته است - و به نحوى با آن كلنجار رفتند، تا اگر بتوانند، آن را از بين ببرند؛ اگر نتوانند، روى محتوايش كار كنند!

خوب ممكن است شما بگوييد كه «مگر دشمن چه كاره است ؟ چطور

ص: 106


1- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت ميلاد حضرت مهدي (عج) 1376/9/25

دشمن ميتواند عقايد اسلامى را كارى كند كه از استفاده ى مردم خارج شود؟» نه؛ اين خطاست. دشمن ميتواند؛ منتها نه در كوتاه مدّت، بلكه در طول سالهاى متمادى. گاهى دهها سال زحمت ميكشند، براى اينكه بتوانند يك نقطه ى درخشان را كور، يا كمرنگ كنند، يا نقطه ى تاريكى را به وجود آورند! سالهاى متمادى مينشينند و پول خرج ميكنند! يكى زحمت ميكشد و تلاش ميكند، ولى توفيق نمى يابد؛ بعد از او كسان ديگرى مى آيند. روى عقايد دنياى اسلام، از اينگونه كارها خيلى شده است. روى عقيده ى توحيد، عقيده ى امامت و اخلاقيّات اسلامى - معناى صبر، معناى توكّل، معناى قناعت - كار كرده اند!(1)

منحرف كردن ذهن مردم از سرمايه گذارى دشمن

خطّى كه دشمن دارد سرمايه گذارى ميكند - منصرف كردن ذهن مردم از دشمنىِ دشمن است. ما هرگز منكر نيستيم كه در نارساييهاى گوناگون و مشكلات فراوانى كه بر سر راه جامعه و افراد پيش مى آيد، تقصيرهاى شخصى و تقصيرهاى اجتماعى، از درون وجود دارد؛ در اين هيچ ترديدى نيست؛ كسى اين را منكر نيست. «مٰا أَصٰابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اَللّٰهِ وَ مٰا أَصٰابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ » (2)؛ اينكه معلوم است؛ دشمن هم اگر ضربه اى به ما زد و اين ضربه كارى شد، اين هم «من نفسك» است؛ در اين شكّى نيست. در جنگ احد هم كه دشمن حمله كرد و ضربه زد، در حقيقت مسلمانها از خودشان ضربه خوردند؛ در اينكه بحثى نيست؛ منتها نكته اين است كه اگر انسان بخواهد ضربه نخورد، بايد نقش دشمن را ببيند. يكى از لوازم توجّه و ملاحظه براى ضربه نخوردن، ديدن دشمنى است كه ميخواهد به ما ضربه بزند؛ از اين ما را نبايد غافل كنند. خط اغفالِ بخصوص خواص و نخبگان از تأثير دشمن، يكى از خطوط القايى و تبليغاتى دشمن است. حالا طرق مختلفى البتّه براى اين كار دارند. تا كسى بگويد دشمن، ميگويند: آقا شما همه اش به گردن دشمن مى اندازيد!

ص: 107


1- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت ميلاد حضرت مهدي (عج) 1376/9/25
2- . سوره ى نساء، آيه ى 79

خوب، هست دشمن؛ چرا نميبينيم دشمن را؟ چرا نميبينيم شعف عظيمى كه دشمن پيدا ميكند از آنچه كه اينجا از اختلاف ما، از حوادث گوناگون، از بلواى بعد از انتخابات به وجود مى آيد؟ تشويق كنند كسانى را كه عامل هستند. آنجا، رئيس يك كشور بزرگ از آدمها اسم مى آورد! خوب، اين جز ايجاد دشمنى است ؟ از معارضين نظام اسم مى آورد و تمجيد ميكند از فلان كس كه آقا از شجاعت او (!) ما تعجّب كرديم. چرا؟ چون يك كلمه اى گفته كه آنها خوششان آمده. اينها را بايد ديد؛ اينها را بايد متوجّه شد و نبايستى از دشمنىِ دشمن غفلت كرد.

البتّه دشمنى او خلاف انتظار نيست، غفلت ما خلاف انتظار است. دولت انگليس كه كارنامه ى دويست ساله ى حضور آنها و ارتباط آنها با كشور ما، كارنامه ى سر تا پا سياه است - واقعاً يك نقطه و يكجا نداريم كه بشود نشان داد كه دولت انگليس به نفع ملّت ايران يك قدم كوچكى برداشته باشد؛ هرچه بوده ضرر؛ هرچه بوده صدمه هاى بزرگ - اينها اعلان ميكنند كه ما طرفدار ملّت ايرانيم! دولت آمريكا اعلام ميكند كه ما طرفدار مردم ايرانيم! يعنى: با نظام جمهورى اسلامى بديم، امّا مردم را دوست داريم! خوب، مردم جزو اين نظامند؛ اين نظام كه منفك از مردم نيست. اين ترفندهاى دشمن است. اينها را بايد شناخت، فهميد. او البتّه دشمنى اش را ميكند؛ امر طبيعى است، امّا اينكه ما نفهميم دشمنى او را و از اين معنا غفلت كنيم، اين قابل قبول نيست. يك وقت ميبينيد ما در داخل جدول و پازلهاى دشمن قرار ميگيريم - در پازل، مجموعه اى را كنار هم ميچينند، تا يك شكلى از تويش دربيايد - تا يكى از اين اجزاء را ما تأمين بكنيم. خوب، اين خيلى چيز بدى است؛ ما بايد سعى كنيم كه تأمين كننده ى اجزاء او نباشيم. مثل اين جدول حروف متقاطع كه وقتى كنار هم گذاشته ميشود، يك كلمه اى از تويش درمى آيد. دشمن يك جدولى اينجورى درست كرده، براى اينكه يك حرفى از تويش در بياورد؛ چند تا از اين حروف را هم ما بگذاريم! اين را بايد مراقبت كرد؛ بحث سر اين است؛ بايد جدول دشمن را كامل نكنيم؛ پازل دشمن را كامل نكنيم؛ ببينيم دشمن چه كار دارد ميكند و چه كار ميخواهد بكند؛

ص: 108

اهداف و حضور واضح او را ببينيم.

امروز مؤثّرترين سلاح بين المللى عليه دشمنان و مخالفين، سلاح تبليغات است؛ سلاح ارتباطات رسانه اى است. امروز اين قويترينِ سلاح است و از بمب اتم هم بدتر و خطرناكتر است. اين سلاح دشمن را شما در بلواهاى بعد از انتخابات نديديد؟ دشمن با همين سلاح، لحظه به لحظه، قضاياى ما را دنبال ميكرد و به كسانى كه اهل شيطنت بودند، رهنمود ميداد. «وَ إِنَّ اَلشَّيٰاطِينَ لَيُوحُونَ إِلىٰ أَوْلِيٰائِهِمْ لِيُجٰادِلُوكُمْ » (1)؛ دائم به اولياء خودشان ايحاء ميكردند. خوب، اين حضور دشمن است ديگر؛ حضور دشمن را از اين واضحتر و روشنتر ميشود فرض كرد؟(2)

***

ذهن مردم، ايمان مردم، دل مردم، عواطف مردم و عشق مردم است كه هدف دشمنان قرار دارد و نفوذ در اينها از طرق فرهنگى است. البتّه تصوّر ميكنند كه موفقيت يافته اند و گمان ميكنند كه پيشرفت كرده اند؛ ليكن خطا كرده اند؛ اشتباه كرده اند. اركان نظام مستحكم است و مسئولان نظام هم مراقبند و بايد هم مراقب باشند. من الآن - آقاى وزير ارشاد هم اينجا هستند - بخصوص ميگويم، بايد مراقبت كنيد و مراقبت شما بايد يك مراقبت مضاعف باشد. از جنجالها و از متّهم شدن به اينكه اينها ضد آزاديند، نترسيد. شما حتى اگر بالاترين انواع آزادى را هم بدهيد، امّا اصولتان را حفظ كنيد، باز هم خواهند گفت كه شما ضد آزادى هستيد! كمااينكه الآن در اين منطقه، كشورهايى هستند كه در همه ى تاريخ خودشان، روى يك مجلس ملّى انتخاباتى را نديده اند؛ آنها را متّهم به نظام ديكتاتورى نميكنند، ولى كشور ما را كه در طول بيست سال عمرش، بيست تا انتخابات آزاد و انتخابات مردمى داشته، متّهم ميكنند! از دشمن كه انتظارى نيست. براى خاطر حرف دشمن كه انسان نميتواند ممشاى صحيح و منطقى و خردمندانه ى خودش را تغيير دهد. بنابراين، هيچ ملاحظه نكنيد.(3)

ص: 109


1- . سوره ى انعام، آيه ى 121
2- . بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 1388/7/2
3- . بيانات پس از بازديد از نمايشگاه كتاب در حسينيّه امام خميني (ره) 1378/2/28

اعمال جاهلانه در عزاداريها

اينجانب ميبينم كه چگونه اخلاص و محبّت مردم به سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين (عليه السلام) مورد جفا در قضاوتهاى جهانى واقع ميشود، چگونه درك روشن بينانه ى آنان در اعتقاد به مقام والاى اهل بيت (عليهم السلام)، بخاطر بعضى اعمال جاهلانه، حمل بر امورى ميشود كه از ساحت شيعه و ائمّه ى بزرگوارشان بسى دور است. ميبينم كه چگونه عزادارى بر جگرگوشه گان زهراى اطهر (عليهم السلام) مورد تبليغ سوء دشمنان متعصّب و تبليغاتچيهاى شيطان استعمار قرار ميگيرد، ميبينم كه بعض اعمالى كه هيچ ريشه ى دينى هم ندارد بهانه به دست دشمن مغرض ميدهد كه بدان وسيله هم اسلام و تشيّع را العياذبالله بعنوان آئين خرافه معرّفى كنند و هم بغض و عداوت خود را نسبت به نظام مقدّس جمهورى اسلامى در تبليغات خود آشكار سازند.(1)

هدف گيرى دشمن روى علم

رمز پيشرفت يك كشور، يعنى آن محور اصلى براى اقتدار يك كشور، پيشرفتِ همراه با اقتدار، علم است. آماج بسيارى از توطئه هاى امروزى كه عليه جمهورى اسلامى هست، علم و اهل علم و دانشجويان علم و محيط علمى است؛ اين را توجّه داشته باشيد. نگذاريد اين تير طبق آن هدف گيرى دشمن، به هدفى كه آنها گرفته اند، اصابت كند. كار علمى را نگذاريد متوقّف بشود.(2)

***

هيچ چيز نبايد موجب شود كه در حركت علمى آنها، اندك توقّف و تعلّلى به وجود آيد. دشمن اين را ميخواهد. نبايد بگذاريد او به اهدافش برسد. على رغم خواست دشمن، بايد حركت علمى در كشور شكوفا و اميدبخش و آينده نگر باشد.(3)

***

ص: 110


1- . پاسخ به نامه ى امام جمعه ى اردبيل حجة الاسلام والمسلمين آقاى مروّج 1373/3/27
2- . بيانات در ديدار جمعى از نخبگان علمى كشور 1388/8/6
3- . بيانات در مراسم بيعت جمع كثيري از دانشجويان و دانشگاهيان 1368/3/23

امروز، يكى از حسّاسيّتهاى استعمار و استكبار و آمريكا و صهيونيستهاى طرّاح فساد در عالم عبارت است از اينكه نگذارند كشورهاى برخوردار از نظام انقلابى، از لحاظ علمى پيشرفت كنند. اين حسّاسيّت، نسبت به كشور ما مضاعف است؛ چون حسّاسيّتى كه آنها نسبت به اسلام و انقلاب اسلامى دارند، نسبت به هيچ انقلاب ديگرى نداشته و ندارند و نخواهند داشت. البتّه اگر در آينده، انقلاب غيراسلامى اى تحقّق پيدا كند، اين حسّاسيّت را نخواهند داشت. امروز، كسانى كه ميتوانند دانش را در اين كشور رشد بدهند، بايد احساس وظيفه ى مضاعف كنند؛ چون دشمن نميخواهد بگذارد ما روى پاى خودمان بايستيم. روى پاى خود ايستادن، آن وقتى تحقّق پيدا خواهد كرد كه علم از درون خود ما بجوشد و ما دست گدايى به سمت دشمنانمان دراز نكنيم. استعدادهاى خوب و برجسته، دانش آموزان تيزهوش و كسانى كه ميتوانند براى آينده ى كشور مفيد باشند، بايستى خيلى احساس وظيفه و مسئوليّت كنند. البتّه خيلى هم بايد خوشحال باشند كه على رغم ميل دشمنان، ميتوانند براى كشور و ملّتشان مفيد و مؤثّر باشند.(1)

***

عزيزان من! امروز كشور به نشاط شما، به نيروى شما، به ابتكار شما، به ايمان شما و به صفاى شما به شدّت نيازمند است. امروز جوانها بايد خردمندى خودشان را، معرفت و دانش خودشان را، ايمان خودشان را، همبستگى و يكپارچگى خودشان را هرچه ممكن است، تقويت كنند؛ درست همان مناطقى كه دشمن ميخواهد تقويت نشود. دشمن ميخواهد دانش ما پيشرفت نكند؛ دانشگاههاى ما به جاى درس خواندن، به كارهاى ديگر بپردازند؛ ايمان نسل جوان تقويت نشود و جوان مؤمن تبديل شود به جوان هوسران. دشمن ميخواهد وحدت بين نيروهاى ما نباشد و برادران تبديل شوند به دشمنان. دشمن ميخواهد ما صفا و نورانيّت و معنويّت نداشته باشيم و جوان ما به يك عنصر مادّى و بى عاطفه تبديل

ص: 111


1- . بيانات در ديدار با جمع كثيري از دانشگاهيان و طلّاب حوزه هاي علميّه 1368/9/29

شود؛ اين چيزى است كه دشمن ميخواهد. امروز همه وظيفه دارند در مقابل اين حركت كنند.(1)

تلاش دشمن براى از بين بردن آرامش

از مدّتى پيش احساس ميشد كه مراكز عمده ى دشمنى با ملّت ما، در انتظار حوادثى در ايران هستند؛ در حرفهايشان اين معنا روشن بود. در سال گذشته، رئيس سازمان جاسوسى كشور آمريكا در گزارشى كه براى خودشان تهيّه كرده بود و داد، اينطور گفت: در سال 1999 در ايران انتظار حوادثى را داريم كه در اين بيست سال گذشته - يعنى از اوّل انقلاب تاكنون - بى سابقه است! در واقع با اين زبان، نشان ميداد كه از چيزهايى پشت پرده مطّلع است. بعضى از اين فراريهايى هم كه با دشمن همكارى ميكنند و به آمريكا پناهنده هستند، شبيه اين حرفها را زدند. يكى از همين وابستگان فرارى - آنطور كه در خبرها آمده بود - گفته بود كه ما سال آينده به ايران خواهيم رفت! اين خوابهاى خوش بى تعبيرى كه هميشه ميبينند! پس معلوم بود كه صهيونيستها، آمريكاييها و مراكز اصلى قدرت، در فكر حوادثى در ايران هستند و قرار است حوادثى اتّفاق بيفتد.(2)

ايجاد هرج و مرج، هدف دشمن

بى شك يكى از مهمترين هدفهاى دشمن ايجاد هرج و مرج و آشفتگى و درگيرى ميان اقشار ملّت است. با كمال هوشيارى از تحقّق اين خواسته ى دشمنان زبون و ابله و پليد، جلوگيرى كنيد.(3)

***

دشمن ميخواهد در كشور هرج و مرج شود؛ بى ايمانى باشد؛ بى اعتمادى به حكومت باشد و در سايه ى اين هرج و مرج و اغتشاش،

ص: 112


1- . بيانات در ديدار گروه كثيري از جوانان استان اردبيل 1379/5/5
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1378/5/8
3- . پيام به مناسبت انتشار نامه ى آيت الله سيّدجلال الدين طاهري امام جمعه ى اصفهان 1381/4/20

يك ديكتاتورى مثل ديكتاتورى رضاخان را سر كار بياورد؛ همان چيزى كه يك بار در اوايل اين قرن در دوره ى رضاخان و يك بار هم در 28 مرداد در ايران تجربه شد. 28 مرداد هم همينطور شد؛ گروهى از ايادى داخلى آنها تبليغات و جنجال و هياهو راه انداختند و اغتشاشگران به خيابانها ريختند. به دنبال آن، كنار زدن روحانيّت و نااميدى مردم و آمدن آمريكا بود و ديكتاتورى سخت و سياه دوران محمّدرضا آغاز شد. امروز ميخواهند آن كارها را بكنند.(1)

جنجالهاى زير نام آزادى از نقشه هاى دشمن

عزيزان من! امروز همدلى شما مردم در هر نقطه ى كشور، يك امر تشريفاتى و تزئيناتى نيست؛ يك امر ضرورى است. چيزهاى مورد اختلاف را مطرح نكنند، به نقاط اختلاف فكرى تكيه نكنند، چيزهاى مورد اتّفاق را بگويند. همه ى اين مردم، مسلمانند. همه ى اين مردم، طرفدار اسلام و قرآنند. تمام اين مردم، انقلابشان را دوست دارند، امام بزرگوار و رزمندگان مدافع شرف و حيثيت را دوست دارند؛ روى اينها تكيه كنيد. كسانى نيايند چيزى را بهانه قرار دهند. مثلاً يك وقت كسى يك كلمه حرفى زده، اين را بهانه براى جنجال كنند! يا دستگاه قضايى با يك نفر برخورد كرده، آن را بهانه براى جنجال كنند! يا يك نفر در فلان دستگاه امنيّتى، يا اقتصادى، يا سياسى، حركتى انجام داده است، اين را بهانه براى جنجال كنند! اين جنجالها به ضرر كشور است. چرا؟ چون دلهاى مردم را از هم دور ميكند. همه ى اينها هم زير نام آزادى است! آزادى هديه ى الهى و هديه ى انقلاب است. آزادى متعلّق به مردم و جزو فطرت مردم است. امّا اين كارها ربطى به مسأله ى آزادى ندارد؛ اينها بخشى از نقشه ى دشمن است. من امروز براى مردم عزيز كشورمان هوشيارى، هوشمندى، تمسّك به اسلام، تمسّك به نام امام، تمسّك به راه و معنويّت امام بزرگوار كه امسال سال آن بزرگوار است، تمسّك به وحدت كلمه و برافراشتن پرچم برادرى و مهربانى را از واجبترين

ص: 113


1- . 1381/5/5

واجبات ميدانم و اميدوارم همين خواسته ى بزرگ ملّى و دينى، مورد ادعيه ى زاكيه ى حضرت بقية الله الاعظم (ارواحنافداه) قرار گيرد و آن بزرگوار براى رفع مشكلات و براى باز شدن راهها به سمت پيشرفت و براى گرم كردن دلهاى اين ملّت دعا كنند. ما هم در اين آستان، دعا ميكنيم.(1)

پوساندن انقلاب با ترويج فساد

دشمن نبايد بتواند با ترويج فرهنگ فساد - هر نوع فسادى، چه فسادهاى مربوط به شهوات جنسى و چه فسادهاى مالى و چه انواع و اقسام فسادهاى اخلاقى و عملى ديگر - اين انقلاب را از درون بپوساند. يكايك شما زن و مرد، بايد مثل آن جوان شجاع و غيرتمندى كه در برابر خانه و حريم و خانواده و موجودى خود سينه سپر ميكند و از آن دفاع ميكند، از انقلاب و اسلام و مسئولان و دستاوردها و ايمان اسلاميتان دفاع كنيد و در مقابل كسانى كه به آن هجوم ميورزند، بايستيد.(2)

به فساد كشاندن زنان

غرب ميخواهد فرهنگ خود را بر همه جا حاكم كند. فرهنگ غرب، برهنگى است. البتّه به شما عرض كنم كه اين برهنگى، اين فساد و بى بندوبارى و اين شكل فضاحت آميزى كه بعضى از زنان در بسيارى از كشورهاى غربى دارند، بحمدالله در خود غرب نيز همه گير نيست. اين، كارى است كه بر اثر تبليغات غلط خود آنها، روزبه روز افزايش پيدا ميكند. والّا حتّى تا چهل، پنجاه سال پيش، در خود كشورهاى غربى، به اين شدّت نبود. آنها ميخواهند همان فساد و بى بندوبارى را كه خودشان گرفتارش شده اند، به كشورهاى اسلامى هم صادر كنند. ولى ما اين را نميخواهيم. اين، براى زندگى اجتماعى مضر است و براى آنها هم مضر است. هرجا باشد، مضر است. روش اسلامى براى ما بهترين است. زنان

ص: 114


1- . بيانات در ديدار مردم مشهد و زائران علي بن موسي الرّضا (ع) در صحن امام خميني (ره) 1378/1/1
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1368/7/28

ما در طول حوادث انقلاب و بعد از انقلاب تا امروز، نشان داده اند كه در آن چيزهايى كه معيار واقعى زندگى و ارزش و برجستگى آنهاست، در سطوح عالى قرار دارند. مادرى كه فرزندان خود را در راه خدا و در راه هدف - هدفى كه براى او مقدّس است و پيش خدا هم مقدّس است - تقديم ميكند و خم به ابرو نمى آورد، يك عمل برجسته انجام داده است و اين امر كوچكى نيست. اين را با هر معيار و ميزانى اندازه گيرى كنيد، باعظمت است. زن جوانى كه حرمت همسرش و خودش را به مدّت ده، يازده سال كه همسرش در زندانهاى دشمن اسير بوده، باكمال عفّت و سربلندى و پاكدامنى حفظ كرده است، آيا كارش ارزش نيست ؟! اينها ارزشند.(1)

كارزار همه جانبه ى فرهنگى دشمن در برابر ملّت

وقتى به صحنه ى نبرد نگاه ميكنم، صحنه اى را ميبينم كه يك طرف آن، شما ملّت ايران كه طرفدار اسلام و نجات مستضعفان و دشمن نظام استكبارى دنيا هستيد، قرار داريد و طرف ديگر آن، دشمنان شما، يعنى سردمداران جبهه ى استكبار و ضدِّ اسلام، دنباله روهايشان و اراذلى كه در اين بين، بخاطر منافع شخصى و هواهاى نفسانى، دنبال بوق استكبار و خر دجال او راه افتاده اند، قرار دارند. الآن، كارزارى برپاست؛ شوخى نيست. جنگ نظامى، تمام شد. تازه اگر دشمن - يعنى استكبار جهانى - بتواند، حرفى ندارد كه باز هم جنگ نظامى را راه بيندازد؛ منتها برايش آسان نيست.

الآن، يك كارزار فكرى و فرهنگى و سياسى در جريان است. هركس بتواند بر اين صحنه ى كارزار و نبرد تسلّط پيدا كند، خبرها را بفهمد، احاطه ى ذهنى داشته باشد و يك نگاه به صحنه بيندازد، برايش مسلّم خواهد شد كه الآن دشمن از طرق فرهنگى، بيشترين فشار خود را وارد مى آورد. كم هم نيستند قلم به مزدها و فرهنگيهاى دين و دل و وجدان باخته و نشسته ى پاى بساط فساد استكبار - چه غالباً و اكثراً در خارج

ص: 115


1- . بيانات در ديدار گروهي از خواهران پرستار 1373/7/20

كشور و چه تك وتوكى در داخل كشور - كه براى مقاصد استكبارى، قلم هم بردارند، شعر هم بگويند، كار هم بكنند و دارند ميكنند.(1)

تسخير پايگاههاى فرهنگى

دل بى آلايش جوان، هنگامى كه با نور ايمان و فروغ انديشه ى عالمانه روشن شود گنجينه اى الهى است كه فرآورده هاى آن، امروز و فرداى كشور را بهره مند ميسازد. در مرحله ى كنونى، آنچه ميبايد پس از تحصيل علم، در صدر فعّاليّتهاى دانشجويى قرار گيرد، ارتقاء فكرى دانشجويان در زمينه ى فرهنگ و سياست است. امروز هيچكس نميتواند انكار كند كه فوريترين هدف دشمنان جمهورى اسلامى، تسخير پايگاههاى فرهنگى در كشور است. آنان درصددند بدين وسيله، باورهاى اسلامى و انقلابى را كه اصليترين عامل ايستادگى ملّت ايران در برابر نظام سلطه ى استكبارى است، از ذهنها و دلها بزدايند و باورهاى سلطه پذيرى و فرودستى در برابر غرب را به جاى آن بنشانند. تلاش آشكار از سوى واسطه ها و دست نشاندگان امپراتوريهاى زر و زور، در بسيارى از عرصه هاى فرهنگى براى ترديدافكنى در مبانى اسلام و انقلاب، امروز افراد ديرباور را نيز به دغدغه افكنده است، و كسانى كه ديروز هشدار در برابر شبيخون فرهنگى را جدّى نميگرفتند، امروز آن را به چشم خود ميبينيد. بى شك نخستين آماج اين شبيخون، جوانان اند، بويژه آنانكه در جاده ى دانش و فرزانگى قدم برميدارند و آينده ى فرهنگى و سياسى كشور در دست آنها است. درست است كه دشمن به رغم تلاش و هزينه ى فراوان، نتوانسته است به محصول مورد نظر خود دست يابد، ولى بروشنى ميدانيم كه مهمترين پاسخ كوبنده ى بدخواهان، معرفت و ايمان روشن بينانه و قدرت تحليل سياسى است، و اينها همان است كه تشكّلهاى دانشجويى شايسته ى همّت گماشتن و پرداختن به آن ميباشند.(2)

ص: 116


1- . بيانات در ديدار با گروه كثيرى از معلّمان و مسئولان امور فرهنگى كشور و جمعى از كارگران، به مناسبت روز معلّم و روز جهانى كارگر 1369/2/12
2- . پيام به كنگره جامعه ى اسلامي دانشجويان در مشهد 1380/6/10

حمله ى دشمن به كشور با ابزار فرهنگى

دشمن وقتى كه ميخواهد با ابزار فرهنگى به كشور و جامعه و نظامى حمله كند، چيزهايى را هدف ميگيرد، كه به نظر من امروز در كشور ما چنين چيزهايى هست. هم در عالم كتاب هست، هم در عالم مطبوعات هست، هم در عالم هنر هست. البتّه وقتى ما ميگوييم كه اين فكر غلط، يا اين طرح غلط، يا اين سخن نادرست، در چارچوب يك طرح امنيّتى و براندازى قرار دارد، ممكن است صاحب آن انديشه، مطلقاً نداند كه چه كار ميكند! اين به معناى آن نيست كه خود او هم در آن طرح براندازى يا خرابكارى شريك است؛ نه، گاهى اصلاً او هيچ سهمى ندارد، امّا دشمن از او استفاده ميكند. اينجا يك انسان خيرخواه، به مجرد اينكه ديد از سخن او، از حرف او و از كار او بعنوان جزئى از يك مجموعه ى خرابكارى در اين كشور استفاده ميشود، اگر خود او به اين كار براندازى يا خرابكارى مايل نيست، فوراً عقب ميكشد. قاعده اش اين است؛ اگر عقب نكشيد، پس او هم سهيم و شريك است. اين، نوع دوّم از انديشه هاى غلط است. خطاست اگر كسى گمان كند، ما كه نسبت به مسأله ى مطبوعات و كتاب و نوشتن و نشر در جامعه حسّاسيّت به خرج ميدهيم، با تفكّر آزاد، با فكر آزاد و با مباحثه ى آزاد مخالفيم؛ نه. ما كسانى هستيم كه اوّلين شعارهاى اين مسائل را داده ايم و الحمدلله تا الآن هم دنبالش بوده ايم؛ امّا با آزادى گناه و آزادى ويرانگرى مخالفيم. نميشود اجازه داد كه نسل جوان يك كشور كه به اعتماد ما مى آيد كتاب را از شما ميخرد و ميگويد اينها متديّنين و در رأس كار هستند، از اين طريق گمراه يا فاسد شود؛ يا از اين طريق دشمن بخواهد كارى انجام دهد.(1)

***

من شنيده ام كه در قضاياى جنگ جهانى در روسيه، شور على اف(2) - آهنگ معروفى است كه البتّه من نه آهنگش را شنيده ام، نه درست ميدانم چيست؛ آقايان ميدانند - در تهييج مردم براى وارد شدن به ميدان جنگ،

ص: 117


1- . بيانات پس از بازديد از نمايشگاه كتاب در حسينيّه امام خميني (ره) 1378/2/28
2- . موسيقى كه در زمان شوروى سابق خوانده ميشد.

بيشترين تأثير را داشت؛ يعنى در خدمت اهداف مردمى قرار گرفت. به طور طبيعى اين توقّع از هنرمند هر كشورى وجود دارد؛ بنابراين چطور ميتواند نسبت به اين قضيه بى تفاوت بماند؛ در حالى كه دشمن از ابزار هنر استفاده ميكند.(1)

***

براى من كتابهاى متعدّدى از نقاط مختلف عالم ميرسد، كه پيداست اصلاً سعى افرادى بر اين بوده كه اين كتابها براى ايجاد كينه و كدورت و بغض و نگرانى نوشته بشود. حالا كه در جمهورى اسلامى بحمدالله پرچم اسلام و قرآن بلند است، و حالا كه شعارها، شعارهاى اسلامى و پرجاذبه است، سعى ميكنند از طريق ديگرى كينه ى اين كشور، اين ملّت و اين حكومت را در دل برادران مسلمان در نقاط مختلف عالم وارد كنند؛ كتابهايى مخصوص اين كار مينويسند؛ دشمن كه بيكار ننشسته است.(2)

تحقير جريان هنر و فرهنگ انقلاب از دسيسه هاى دشمن

من وقتى به تنوّع ابزارهاى دشمن نگاه ميكنم، ميفهمم چقدر اين قضيه براى اينها اهمّيّت داشت! يكى از كارها اين بود كه جريان ادب و هنر و فرهنگ انقلابى را در كشور تحقير كنند و به انزوا بكشانند. اين يكى از كارهايشان بود. از جمله كارهاى مهمّى كه انقلاب كرده، يكى اين است كه يك عدّه عنصر فرهنگى و اديب و هنرمند و داراى اقتدار فرهنگى تربيت كرده و بحمدالله كم هم نيستند. شعراى زيادى به وجود آمدند؛ داستان نويسان زيادى به وجود آمدند؛ نويسندگان قلم زن دقيق فارسى نويس محكمى به وجود آمدند و بحمدالله هستند. از اوّل انقلاب تاكنون، سيزده سال گذشته است. شما نگاه كنيد ببينيد كدام سيزده سال در دوران عمر فرهنگى و تاريخى ما، توانسته است شخصيّتهاى درجه ى

ص: 118


1- . بيانات در ديدار اصحاب فرهنگ و هنر 1380/5/1
2- . بيانات در ديدار با اعضاى شركت كننده در گردهمايى نخستين دوره ى شوراى عالى بين المللى مجمع التقريب بين المذاهب الاسلامية 1370/7/1

يك به وجود آورد؟ البتّه اينها تا شخصيّت درجه ى يك بشوند، هنوز فاصله دارند؛ امّا كسانى كه شخصيّت درجه ى يك بشوند، در اين مجموعه اى كه انقلاب پديد آورده، زيادند. مادر ميهن ما، در دوران استبدادهاى اواخر دوران پادشاهى، سترون و عقيم شده بود. حقيقتاً آدمهاى بزرگ، نويسندگان بزرگ، هنرمندان بزرگ، بخصوص در بعضى از رشته هاى هنرى، پرورش پيدا نميكردند. لكن امروز ميبينيم در ميان بچه هاى جوان ما، سينماگران خوب، نمايشنامه نويسان خوب، كارگردانان خوب، شعراى خوب و داستان نويسان خوب، زيادند. انقلاب است كه اين نيروها را آزاد كرد.(1)

حضور دشمن در پشت پرده ى فرهنگ و سياست

حضور دشمن را در پشت پرده ى فرهنگ و سياست جدّى بگيريد. اين يك واقعيّت است و هرچه ميگذرد، اين حقيقت كه دشمن در مقاصد پليد خود، اميد زيادى به مقوله ى فرهنگ و مسائل سياسى دارد، بيشتر واضح و آشكار ميشود. نبايد غافلانه و ساده لوحانه بعضى از پديده ها را جداى از علّت و بريده ى از عامل اصلى اش تلقّى كرد و به اين و آن نسبت داد. حقيقتاً دشمنان ميخواهند از فضاى فرهنگى كشور عليه انقلاب، نظام و دولت استفاده كنند. باز مجدّداً تأكيد ميكنم: هم به مردم اطّلاع رسانى كنيد، خبر دهيد و پيشرفتها را بگوييد؛ هم اگر واقعاً موانعى وجود دارد، آنها را هم شفاف با مردم در ميان بگذاريد. صرف اينكه ما بگوييم موانعى در كار هست، مردم را قانع نميكند و آنها نميپذيرند. اگر واقعاً موانعى وجود دارد و كسانى هستند و جريانى موجود است كه نميگذارد شما كار كنيد، اين را شفاف و صريح به مردم بگوييد. يا اين است كه حقيقتاً معلوم ميشود اين شخص يا اين افراد يك حركت مجرمانه انجام ميدهند و نميگذارند مسئولان يا دولت كار كنند، كه در اين صورت بايد به اين جرم رسيدگى شود، يا اين است كه آن

ص: 119


1- . بيانات در ديدار وزير، معاونين و رؤساي مناطق آموزش و پرورش سراسر كشور 1371/5/21

طرف هم منطقى دارد. بالاخره يا بايد او را متقاعد كرد يا او شما را متقاعد كند. اين را در معرض افكار عمومى بگذاريد و صريح و روشن و شفّاف با مردم در اين زمينه ها صحبت كنيد. به نظر من اين به پيشرفت كار كمك ميكند.(1)

اهداف گوناگون دشمن براى سلطه بر ملّت ايران

اروپاييها وقتى خواستند اندلس را از مسلمانان پس بگيرند، اقدامى بلندمدّت كردند. آن روز صهيونيستها نبودند؛ امّا دشمنان اسلام و مراكز سياسى، عليه اسلام فعّال بودند. آنها به فاسد كردن جوانان پرداختند و در اين راستا انگيزه هاى مختلف مسيحى، مذهبى يا سياسى داشتند. يكى از كارها اين بود كه تاكستانهايى را وقف كردند تا شراب آنها را به طور مجانى در اختيار جوانان قرار دهند! جوانان را به سمت زنان و دختران خود سوق دادند تا آنها را به شهوات آلوده كنند! گذشت زمان راههاى اصلى براى فاسد يا آباد كردن يك ملّت را عوض نميكند. امروز هم آنها همين كار را ميكنند. البتّه دشمن هدفهاى اقتصادى، فرهنگى و سياسى هم دارد. هدفهاى اقتصادى اش معلوم است؛ براى آنها تسلّط اقتصادى بر منطقه ى خاورميانه حياتى است. امروز در حال راه اندازى يك جنگ بزرگ در همسايگى ما و در كشور عراق هستند. همه ى دنيا ميدانند كه هدف آنها در درجه ى اوّل هدف اقتصادى است. تسلّط بر اپك، نفت عراق و سلطه ى نهايى بر نفت خاورميانه از جمله ى اين اهداف است. اقتصاد، خداى امروز دنياى مادّى است؛ خداى واجب الاطاعه اى كه همه بايد در مقابل او زانو بزنند و هر كارى براى به دست آوردن ثروت بكنند. اين اقدامات براى بهبود اقتصاد بشر صورت نميگيرد؛ بلكه در جهت پر كردن جيب كمپانيهاى نفتى و تسليحاتى و امثال آنها كه مظهر فرعونيّت و قارونيّت هستند، صورت ميپذيرد.(2)

***

ص: 120


1- . بيانات در ديدار اعضاي هيأت دولت، به مناسبت هفته ى دولت 1381/6/4
2- . بيانات در ديدار جوانان استان سيستان و بلوچستان 1381/12/6

استكبار ميخواست دولتها را با نظام جمهورى اسلامى دشمن كند. بعضى از دولتها هوشيارانه فهميدند و نگذاشتند خواست استكبار عمل شود؛ امّا بعضى از دولتها، بدون توجّه در اين دام استكبارى غلتيدند. در سطوح ملّتها هم مسأله ى اختلافات فرقه اى و اختلافات شيعه و سنّى و اختلافات عقيدتى را مطرح كردند و افراد زيادى را واداشتند كه با گرفتن مزد، عليه جمهورى اسلامى يا عليه تشيّع يا عليه برخى از عقايد ملّت مسلمان ايران، كتاب بنويسند و كتابهاى زيادى نوشته شد. عدّه اى را هم وادار كردند با زبان خود آنها، كه به اين كتابها و به اين اشكالها و دشنامها پاسخ دهند. متأسّفانه هر دو طرف در اين دام افتادند. عزيزان من! امروز در دنياى اسلام، مسأله اين است.(1)

تلاش دشمن؛ خارج كردن مردم از عرصه هاى انقلاب اسلامى

همه ى تلاش دشمن اين بود كه مردم را از عرصه ى عظيم انقلاب خارج كند. پاسخ شما مردم، آنچنان بوده است كه در همه ى سالهايى كه بر اين انقلاب ميگذرد، در ميدانهايى كه بايد حضور مردم در آن آشكار شود، پاسخ شما به استكبار جهانى، كوبنده تر و صريحتر و قاطعتر بوده است. يك نمونه، اجتماع عظيم شما در روز جمعه ى آخر ماه مبارك رمضان امسال - روز قدس - بود. عجيب است كه سال هجدهم از اعلام روز قدس، مردم بيشتر از سال هفدهم شركت ميكنند. سال هفدهم، بيشتر از سال شانزدهم شركت ميكنند. اين، چه حركت و چه همّت و چه لطفى از طرف پروردگار عالم به اين ملّت بزرگ است! پيش بينيها از قبل از انقلاب اين بود كه چون در مجموعه ى ملّت ايران، اقوام مختلف حضور دارند و زبانهاى مختلف رايج است، پس، زمينه ى اختلاف زياد است؛ امّا خلافش ثابت شد و همه ديدند كه ملّت ما يك ملّت متّحد و متّفق است. شما ببينيد در مراسم گوناگون و در صحنه هايى كه جاى ابراز عقيده نسبت به يك مسأله ى سياسى است - مثل مراسم «روز قدس» كه

ص: 121


1- . بيانات در ديدار رؤساى سه قوّه، كارگزاران نظام اسلامى و شخصيّتهاى خارجى شركت كننده در كنفرانس بين المللى وحدت اسلامى 1375/5/13

پريروز برگزار شد و شما ملاحظه كرديد كه چه غوغايى در سراسر ايران، چه در شرق و غرب و چه در مركز بود - ملّت يكپارچه ى ما چگونه وحدت خود را به نمايش ميگذارند! اقوام مختلف، در هرجا كه هستند - فارسشان، تركشان، كردشان، عربشان، بلوچشان و تركمنشان - همه يكسان حركت ميكنند، يك شعار ميدهند و يك حرف را ميزنند. اين همه، نشانگر وحدتى عجيب و بزرگ است. نوبت انتخابات هم كه ميرسد، مردم همينطور شركت ميكنند. نوبت دفاع مقدّس هم كه ميرسد - جنگ هشت ساله ى ما - مردم همينگونه از همه جا شركت ميكنند؛ همه شهيد ميدهند؛ همه براى خدا وارد ميدان ميشوند و همه حول يك احساس وظيفه ى مشترك، اقدام ميكنند. حتّى در دوران دفاع مقدّس، در بين داوطلبان ما - سرباز وظيفه كه به جاى خود محفوظ - هم ميهنان غيرمسلمان هم شركت داشتند. مسيحيانى بودند كه داوطلبانه به ميدان جنگ رفتند و جانشان را هم در اين راه فدا كردند. اينها را ديديم، شناختيم و ميشناسيم. يعنى وحدت عجيبى در ميان ملّت ما وجود دارد؛ با اينكه دشمن هم براى از بين بردن آن خيلى كار كرده است. بنابراين، در داخل كشور ايران اسلامى، به بركت حاكميّت اسلام و به بركت وجود محورهاى اساسى وحدت آفرين، هر دو محور ذكر الهى و وحدت عمومى تأمين است و در آينده هم ان شاءالله مثل گذشته خواهد بود. نگرانى، بابت امّت اسلامى است؛ چون متأسّفانه در سطح امّت اسلامى، شرايط، اينگونه نيست.(1)

هدف دشمن تضعيف ارزشهاى انقلاب و اسلام

عزيزان! نگذاريد با تضعيف ارزشهاى انقلاب و اسلام، به جبهه ى دشمن كمك كنند؛ و بخصوص نگذاريد غفلت زدگانى از اين قبيل، در مجموعه هاى شما - يعنى در صفوف مقدّم - جا بگيرند. شعارهاى انقلاب را كه پرچمهاى راهنما در راه اعتلاء و سربلندى و آبادانى اين كشور است، گرامى بداريد و با همه ى وجود از آن دفاع كنيد و سهل انگارى

ص: 122


1- . بيانات در ديدار كارگزاران نظام، به مناسبت «عيد سعيد فطر» 1375/11/21

نسبت به آن را از بيگانگانى كه احياناً به لباس خودى درمى آيند و با زبان خودى سخن ميگويند، تحمّل نكنيد.(1)

هدف دشمن تسلّط بر دنيا

من يادم است كه در شوراى انقلاب، بعضى از افراد هيأت دولتِ آن روز كه در شوراى انقلاب شركت ميجستند، كار دانشجويان را تخطئه ميكردند و ميگفتند چرا به سفارت آمريكا رفتند؟! اينها دلشان آن طرف بود. كسانى كه دلشان آن طرف است، الآن هم هستند. اينها به چيزى به نام استقلال ملّى، هويّت ملّى، شخصيّت و عزّت ملّى باور ندارند. تربيتهايشان طورى است كه به آنها اجازه نميدهد درست بفهمند كه حضور يك قدرت استكبارى در يك كشور، چقدر براى يك ملّت، زيانبار و سنگين است. دستورات اسلام هم براى بعضى از آنها چندان اهمّيّت و ارزشى ندارد. اينها هميشه يك اقليّت كوچك بودند؛ امروز هم هستند. البتّه فعّاليّت ميكنند، تبليغات ميكنند، تبليغات دشمنان اسلام را ادامه ميدهند؛ امّا دل متن مردم، بخصوص جوانان - دانشجويان، دانش آموزان و ساير قشرهاى مختلف جوان - هر جا هستند، درك ميكنند كه براى يك ملّت، بزرگترين اهانت اين است كه تسليم قدرت استكبارى بيگانه باشد. هركس كه اهل تحليل باشد، اين معنا برايش روشن است كه امروز آمريكا براى ايران هيچ نقشه اى جز نقشه ى استكبارى ندارد؛ يعنى بازگشت به وضعيت قبل از انقلاب! معلوم است كه ملّت ايران در مقابل اين نقشه مى ايستد. اين، آن جهتگيرى ضدِّ استبدادى ملّت ايران است. البتّه تلاشهايى از طرف دشمنان هست: تبليغات ميكنند، حرف ميزنند، سفسطه ميكنند؛ بعضى حتّى سعى ميكنند روز سيزده آبان را - كه روز مقاومت در مقابل استكبار است - به روز نرمش در مقابل آمريكا تبديل كنند! اگر نگوييم ساده لوحى است، ناچاريم بگوييم خيانت است؛ منتها چون انسان نميخواهد بگويد خيانت، لابد اين كارها از روى ساده لوحى و غفلت است. شما جوانان بايد خيلى هوشيار و بيدار باشيد؛ بايد اهداف

ص: 123


1- . پيام به مناسبت گردهمايي مسئولان انجمنهاي اسلامي دانشگاهها 1377/5/10

دشمن را بشناسيد. امروز قدرت استكبارى آمريكا هدفش تسلّط بر دنياست و اين چيزى نيست كه پنهان و پوشيده باشد. حتّى دولتهاى اروپايى از تهاجم فرهنگى و از دخالت و از نفوذ مداخله جويانه ى پول آمريكا گله دارند. مسأله، مسأله ى تصرّف و دست اندازى است. البتّه كشورهايى هستند كه نميتوانند مقاومت كنند و بايستند؛ امّا ملّت ايران ايستاده است. آن طرف مقابل هم تهديد ميكند، تطميع ميكند، چرب زبانى ميكند، تبليغات ميكند؛ از همه ى اينها هم يك هدف را دنبال ميكند، تا اينكه راهى بگشايد و مجدّداً وارد كشور ايران شود و دوباره بساطش را پهن كند و بتواند آن وضع شرم آور قبل از انقلاب را براى ملّت ايران تكرار نمايد؛ امّا بدون ترديد ملّت ايران در مقابل اين طمعهاى استكبارى، با قدرت تمام خواهد ايستاد.(1)

اهداف دشمن عليه انقلاب اسلامى

هدفهايى كه آنها(2) دنبال ميكردند، در درجه ى اوّل، سقوط انقلاب و سقوط نظام جمهورى اسلامى بود. هدف اوّل، براندازى بود. هدف بعدى اين بود كه اگر براندازى نظام جمهورى اسلامى تحقّق پيدا نكند، انقلاب را استحاله كنند؛ يعنى صورت انقلاب باقى بماند، امّا باطن انقلاب، سيرت انقلاب، روح انقلاب از بين برود. در اين زمينه خيلى تلاش كردند؛ كه آخرين نمايشنامه ى آنها كه روى صحنه آمد، همين فتنه ى 88 بود. در حقيقت، يك تلاشى بود. يك عدّه اى در داخل، بخاطر حب به نفس، حب به مقام - از اين قبيل امراض خطرناك نفسانى - اسير اين توطئه شدند. من بارها گفته ام؛ طرّاح و نقشه كش و مدير صحنه، در بيرون از اين مرزها بود و هست. در داخل با آنها همكارى كردند؛ بعضى دانسته، بعضى ندانسته. اين هم هدف دوّم.

هدف سوّم هم باز اين بود و هست كه كارى كنند كه اگر نظام

ص: 124


1- . بيانات در ديدار دانشجويان و دانش آموزان به مناسبت سالروز تسخير لانه ى جاسوسى آمريكا (روز ملّى مبارزه با استكبار جهانى) 1378/8/12
2- . منظور دشمنان است.

اسلامى باقى ميماند، از عناصر ضعيف النفسى كه ميتوان در آنها نفوذ كرد، استفاده كنند و اينها را در مسائل كشور، در واقع طرفهاى اصلى خودشان قرار بدهند. بالاخره نظامى به وجود بيايد و ادامه پيدا كند كه قدرت كافى نداشته باشد، ضعيف باشد، مطيع باشد - عمده اين است كه سرسپرده باشد، مطيع باشد - در مقابل آمريكا نايستد، قد علم نكند. اهداف اينهاست.(1)

تحريف حقايق و تاريخ

از اوايل انقلاب، يكى از اهداف مهم دشمن، تحريف حقايق و تاريخ بود. اگر يك وقت در داخل كشور حنجره يا قلم مزدورى پيدا ميشد كه حقايق جنگ و انقلاب و اسلام را تحريف ميكرد، ميديديد فريادهاى تشويق از اطراف دنيا بلند ميشود. امروز نيز همينطور است. امروز هم اگر در داخل كشور كسانى بخاطر خوش كردن دل استكبار و راضى كردن دشمنان اسلام و اين ملّت و اين كشور چيزى بگويند و بنويسند كه در آن تحريف اسلام و تاريخ انقلاب و چهره هاى انقلاب باشد، ميبينيد كه در دنيا از طرف دستگاههاى تبليغاتى استكبار براى او هورا ميكشند و او را تشويق ميكنند! تبيين، موضوع بسيار مهمّى است. انسانها تابع بينش و ديد خودشان هستند. اگر كسى بتواند حقايق را در چشم مردم تحريف كند، يعنى در واقع عمل و بازو و اراده ى مردم را به سمت گمراهى كشانده است. اين همان چيزى است كه دشمن ميخواهد. امروز اگر كسانى عليه اسلام و مقدّسات و مجاهدتهاى اين ملّت قلمفرسايى كنند و چيزى بنويسند؛ اگر كسانى عليه بهترين فرزندان اين كشور - يعنى شهيدان ما و مجاهدان راه خدا - اظهارنظرى كنند و ريشى بجنبانند؛ اگر كسانى عليه بسيج و جهاد و شهادت حرفى بزنند و چيزى بنويسند؛ ميبينيد مورد تشويق راديوها و سياستمداران و نويسندگان خارجى قرار ميگيرند. امروز همه ى افراد - چه كسانى كه بياناتشان در حوزه هاى وسيع كاربرد دارد، چه كسانى كه در حوزه هاى كوچكتر سخنانشان مؤثّر واقع

ص: 125


1- . بيانات در خطبه هاى نماز جمعه ى تهران 1389/11/15

ميشود؛ مثل مدرسه و كلاس و دانشگاه و محيطهاى كارگرى و غيره - مسئولند و اگر ديدند حقايق و محكمات اسلام و انقلاب مورد تحريف قرار ميگيرد، وظيفه دارند تبيين كنند؛ نبايد سكوت كنند. امام به اين نكته بسيار توجّه ميكرد. و اين يكى از چيزهايى است كه راز استحكام و ماندگارى و پايدارى نظام در آن مندرج است.(1)

ترديدافكنى و سلب اعتماد مردم

ترديدافكنى در ارزشهاى اصولى، بزرگنمايى مشكلات و نفى موفّقيّتها، از نيازهاى قطعى آمريكاست. آمريكا به اين عوامل و شرايط نياز دارد تا بتواند موفّقيّت خود را در تقابل با جمهورى اسلامى تضمين كند. هر كس در اين زمينه ها به نفع آمريكا كار كند، در واقع زمينه سازى ميكند براى اينكه آمريكا بتواند مقاصد خودش را، ولو با شيوه نظامى يا شبه نظامى، نسبت به ملّت ايران انجام دهد. البتّه در بعضى جاها انسان ميبيند اين تصوّر و تصوير را خيلى پر و بال ميدهند تا آمريكا را بعنوان يك قدرت موفّقِ در حال پيشرفت و پيروزى معرّفى كنند و جبهه مقابل را در حال انفعال نشان دهند. اين صددرصد نادرست و غيرواقعى است؛ اين محصولِ كار تبليغاتى رسانه هاى آمريكايى است؛ به هيچ وجه اينطور نيست. پيروزى نظامى بر رژيم صدّام، غير از برآورده شدن هدف آمريكا در مسأله ى عراق و حتّى افغانستان است. البتّه مسأله ى عراق از مسأله ى افغانستان خيلى مهمتر است؛ مشكلات آمريكا در عراق هم به مراتب بيشتر از مشكلاتش در افغانستان خواهد بود. ميخواهند اينطور وانمود كنند كه مسأله تمام شده و آمريكا به همه ى هدفهاى خود رسيده است؛ در حالى كه به هيچ وجه اينطور نيست؛ مسأله تمام نشده است و مشكلات فراوانى بر سر راه اينها قرار دارد.(2)

***

يكى از مسائلى كه اينها به شدّت دنبال آن هستند، سلب اعتماد مردم

ص: 126


1- . بيانات در اجتماع زائران مرقد مطهّر امام خميني (ره) 1380/3/14
2- . بيانات در ديدار با دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتى 1382/2/22

از كارايى نظام است. بعضى از حرفهايى كه ميشنويد، اتّفاقى نيست. تصادفى نيست كه بعضى كسان بيايند درباره ى نظام اسلامى بحث كنند و بحران مشروعيّت نظام را مطرح سازند. نظامى را كه با رأى و خواست و مجاهدت مردم و با اين همه احساسات و عواطف سرِ كار آمده، با اين همه مشكلات دست و پنجه نرم كرده و از اين همه دشمنيها و مقابله ها سرافراز بيرون آمده - و همه هم به كمك مردم بوده است - زير علامت سؤال بگذارند و بگويند بحران مشروعيّت! اينها تصادفى نيست. بعضى از حرفهايى كه ميبينيد در بعضى از تريبونها پخش ميشود، همه در جهت همين تصويرسازىِ منفى از نظام اسلامى در ذهن مردم و براى سلب اعتماد آنهاست تا آن مقصود حاصل شود؛ يعنى گسستگى پيوند ميان مردم و نظام.(1)

ايجاد شكاف و اختلاف در بدنه ى حاكميّت نظام

دشمن وقتى ميتواند به هدفهاى خودش برسد كه بتواند در بدنه ى حاكميّت نظام و در مسئولان بخشهاى مختلف، اختلاف و شكاف ايجاد كند. دشمن دنبال اين قضيه است. درگيرى در سطوح بالاى حكومت، همان چيزى است كه دشمن آن را ميخواهد و آن را به جد تعقيب ميكند. همان چيزى كه قبلاً عرض كردم: اگر توانستند كسى را نفوذ دهند، اين كار را ميكنند - كه خوشبختانه تاكنون در مراكز بالا چنين توفيقى پيدا نكرده اند و ان شاءالله بعد از اين هم توفيق پيدا نخواهند كرد - امّا راه ديگرى كه در دسترس آنهاست، اين است كه خودشان را به بعضى نزديك نشان دهند و عليه بعضى و به نفع بعضى دعوا را تشديد كنند. يكى از سياستهاى واضح و روشن ضدّانقلاب در چند سال اخير همين نكته بوده است. اگر حرف ميزنند، با اين هدف است؛ اگر موضعگيرى ميكنند، با اين هدف است؛ اگر راديو به راه مى اندازند، با همين هدف است. در داخل هم دنباله هاى ضدّانقلاب و عوامل سرويسهاى جاسوسى خارجى هستند - اينطور نيست كه نباشند - اينها نيز همانطور موضعگيرى

ص: 127


1- . بيانات در ديدار با دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتى 1382/2/22

ميكنند، همانطور حرف ميزنند و همان هدف را تعقيب ميكنند. فقط ايجاد شكاف در دستگاههاى بالاى حكومتى، هدف آنها نيست؛ ايجاد شكاف در حوزه ى علميّه هم هدف ديگر آنها بود. سعى شان اين بود كه بين مراجع و بزرگان و علماى نامدار در سطح حوزه ى علميّه، اختلاف ايجاد كنند، كه خوشبختانه نتوانستند و اميدواريم در هيچ جا نتوانند.(1)

در اختيار گرفتن افكار عمومى، هدف دشمن

دشمن ميخواهد افكار عمومى را در اختيار گيرد. شما بايد نگذاريد كه او افكار عمومى ملّت خودتان و ملّتهاى ديگر را - تا هرجايى كه صداى شما ميرسد - در اختيار گيرد. شما امروز حادثه اى مثل حادثه ى فلسطين را ببينيد كه ديگر در آنجا جبهه ى حق و باطل معلوم است. ملّتى را از سرزمين آبا و اجداديش - كه استخوانهاى اجدادش در اين زمين دفن شده و همه ى تاريخ ميگويد كه اينجا مال اوست - و از خاك و زندگى و خانه و از حق انتخاب در كشور خودش محروم كردند و يك عدّه بيگانه را از اروپا و اروپاى شرقى و روسيه و آمريكا و از جاهاى ديگر جمع كرده اند و گفته اند شما اينجا را اداره كنيد! خوب؛ اگر هيچ عامل ديگرى هم در اين بين نبود، همين اندازه نشان ميدهد كه حق و باطل كجاست؛ چه برسد به اينكه آن گروه بيگانه ى متصرّف اشغالگر، با انواع و اقسام روشهاى خشونت بار و سبع وار، آن جمعى را كه صاحب آن سرزمين هستند، نابود ميكند؛ يعنى ميزند، ميكوبد و ميكشد. ديگر حق و باطل از اين منحازتر و متمايزتر؟! شما ببينيد همين را جماعت طرفدار حضور اسرائيل در اين منطقه - آمريكا و خود صهيونيستها و بعضى دولتهاى ديگر - چگونه در افكار عمومى دنيا عوض كرده اند! يعنى افكار عمومى را طورى تغيير داده اند كه امروز در مقابل اين حوادث تلخ در دنيا حركت مهمّى انجام نگيرد. والّا اگر اين تبليغات نبود، ملّتهاى دنيا - ولو هيچ رابطه اى هم با فلسطين نداشتند - روزى نبود كه تظاهراتى به نفع مردم فلسطين راه نيندازند، اعتراضى نكنند، حكومتها را زير فشار قرار

ص: 128


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1379/12/26

ندهند و دولتهاى خودشان را براى موضعگيرى تحت فشار نگذارند. اگر اين تبليغات نبود، اصلاً صحنه ى سياست دنيا عوض ميشد. اينها افكار عمومى را همانطور كه خودشان ميخواستند، تصرّف و هدايت كردند - بخاطر رعايت همان ترتيب منطقى كار رسانه اى - و اين دروغ بزرگ را در ذهن مردم جا انداختند. اگر ما بتوانيم يك كار رسانه اى درست انجام دهيم، ميتوانيم اين صحنه ى باطل را لااقل تا حدودى به صحنه ى حق تبديل كنيم؛ يعنى در افكار عمومى دنيا كار را طورى پيش ببريم كه واقعاً قضيه بعكس شود. بنابراين ما در اين زمينه ضعيف هستيم. «ما» كه ميگويم، يعنى جبهه ى حق. اين در مورد افكار عمومى دنيا نسبت به يك قضيه ى بين المللى است. در مورد افكار عمومى داخل كشور هم عيناً همين مسأله وجود دارد.(1)

بى اعتمادّى ملّت ايران به فرهنگ خود

ملّت ما را در طول سالهاى متمادى به يك ملّت وابسته تبديل كرده بوند؛ ملّت ما را با تبليغات پيوسته، از فرهنگ خود، از اعتماد به خود تهى كرده بودند؛ ملّت ما را به خود بى اعتماد و نااميد كرده بودند. ملّتى با اين سابقه ى تاريخى، در اين موقعيّت حسّاس جغرافيايى، با اين همه استعداد انسانى و طبيعى نهفته ى در اين سرزمين، تبديل شده بود به وسيله اى براى استفاده و بهره بردارى قدرتهاى بيگانه؛ مدّتى انگليس، بعد هم آمريكا؛ امّا اين انقلاب ما را بيدار كرد؛ ما را به خود آورد؛ اين همان حركت عاشورايى بود. اين اقدام بزرگ، سرنوشت و راه ما را عوض كرد. ما امروز در راه عزّت، در راه استقلال، در راه استفاده از استعدادهاى طبيعى و انسانى خودمان حركت ميكنيم و پيش رفته ايم و دنيا هم تا حدود زيادى به اين اعتراف كرده و آن را قبول كرده است؛ چاره اى ندارد؛ امّا ما بايد اين راه را ادامه بدهيم. هيچ ملّتى با تنبلى و تن آسايى نخواهد توانست به عزّت برسد. رسيدن به استقلال، رسيدن به عزّت ملّى، رسيدن به كرامت انسانى، براى يك ملّت هزينه دارد، كه بايد اين

ص: 129


1- . بيانات در ديدار مديران صدا و سيما 1381/11/14

هزينه را متحمّل شد و بايد تلاش كرد؛ بايد به عاقبت كار، اميدوارانه و واقع بينانه نگاه كرد، كه يك نگاه واقع بينانه، اميد به انسان خواهد بخشيد. اين دشمن است كه ميخواهد شما را مأيوس كند.(1)

اضمحلال يكپارچگى و تماميّت ارضى ايران

دشمن ميخواهد ايران نباشد. دشمن ميخواهد يكپارچگى و تماميّت ارضى ايران نباشد. دشمن ميخواهد پرچم اسلام بالاى سر اين ملّت در اهتزاز نباشد. دشمن ميخواهد در رأس اين حكومت، كسانى مثل رژيم گذشته - نوكرها و دست نشانده هاى خودش - بر سر كار باشند. البتّه كه دشمنان جهانخوار حاضر نيستند يك ملّت مستقل را با اتكا به نفس، با اعتماد به خدا، با تكيه به دين اسلام ببينند؛ آن هم در چنين منطقه ى حسّاسى از عالم و با اين احساس عظمتى كه در اين ملّت هست و احساس همدردى اى كه نسبت به مسلمانان دارند!(2)

***

در قضيه ى قوميّتها، كه دشمنان كمين گرفته اند؛ پشت خم كرده اند تا بلكه بتوانند به نحوى بين قوميّتهاى ايرانى كه در طول تاريخ در كنار هم زندگى كردند، اختلاف ايجاد كنند، بايد هوشيارتر و مواظبتر باشيد. اينها آن نقطه هايى است كه دشمن ميخواهد ازشان استفاده كند. بايد در مقابل اينها ايستاد.(3)

از بين بردن يكپارچگى و انشقاق

متن ملّت عزيز ما، تسليم فشار تبليغاتى دشمن نشده و نخواهد شد؛ امّا كسانى كه خودشان اشتباه كردند، در بين ما هستند. اينها راه غلطى رفتند و بعضى از مجموعه ها را هم با خودشان به راه غلط كشاندند. امام به ملّت ما ياد دادند كه بايد مسئولان در فكر ضعفا و پابرهنه ها باشند و

ص: 130


1- . بيانات در ديدار پرسنل نيروى هوايى 1384/11/18
2- . بيانات در ديدار كارگزاران نظام، به مناسبت سالروز ولادت رسول اكرم (ص) و امام جعفرصادق (ع) 1371/6/24
3- . همان

به نيازهاى مردم توجّه كنند. آنها در تبليغات و در تهاجم فرهنگى خود، توجّه به خواست قدرتهاى استكبارى را ملاك قرار دادند؛ ببينند آمريكا از چه چيزى بدش مى آيد، از آن پرهيز كنند؛ ببينند قلدران و زورگويان عالم به چه چيزى تمايل دارند، به طرف آن حركت كنند. اين نقطه ى مقابل تعاليم جمهورى اسلامى است كه در گفتار امام بزرگوار ما تجلّى ميكرد. امام به ما ياد دادند كه هرچه فرياد داريد، بر سر آمريكا بكشيد؛ امّا عدّه اى فريادهاى خود را بر سر خوديها كشيدند؛ به ديگران هم ياد ميدهند كه بر سر همديگر فرياد بكشند! امام در وصيتنامه و در تعليمات دوران حيات بابركت خود تكرار ميكردند كه از غريبه ها و نامحرمها و نفوذيها برحذر باشيد. مراقب باشيد تا كسانى كه با اين انقلاب و اين نظام و اين اسلام و با منافع مردم هيچ ميانه ى خوبى ندارند، در اركان تصميم گيرى كشور نفوذ نكنند. مسأله ى غريبه ها و نااهلها و نامحرمها را، اوّل امام مطرح كردند. اينها در مقابل آن جهت و آن خط روشن، ميگويند از دوستان و از خوديها برحذر باشيد و پرهيز كنيد. اينها را با نامهاى گوناگون و چپ و راست مطرح ميكنند. اگر شما هر كدام از اين راديوهاى بيگانه را باز كنيد، در هر يك از برنامه هايشان، حداقل چند بار اسم جناح محافظه كار و نوگرا را مطرح ميكنند؛ تعبيراتى كه ملّت ايران و علاقه مندان به انقلاب و مؤمنان و وفاداران به مصالح عمومى اين ملّت و اين كشور را به جبهه هاى مختلفى تقسيم ميكند. امام ميگفتند ايران يكپارچه، ملّت متّحد و همزبان؛ امّا عدّه اى سعى ميكنند طبق خواست و ميل و صلاحديد دشمنان اين ملّت، جهات غيرعمومى را - قوميّتها و مذاهب و دسته دسته كردن مردم و بازى با الفاظى از قبيل حزب و امثال آن را - در ميان مردم رايج كنند و يكپارچگى مردم و آن وحدتى را كه ميتواند ايران اسلامى را از لابلاى توفانها عبور دهد، به هر شكلى دچار انشقاق و پراكندگى كنند.(1)

***

آنچه كه مهم است، اين است كه ما در داخل، حركت خودمان را

ص: 131


1- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم مشهد و زائران حرم مطهّر امام رضا (ع) 1380/1/1

به طور منطقى ادامه بدهيم. دستگاه در سطوح تصميم گيرى، سياستگذارى، قانونگذارى و اجرا - در هر جايى كه دستگاه به صورت اصولى دارد عملى انجام ميدهد - همين هدف اسلامى را با قوّت و قدرت پى ميگيرد. ما تكليف و وظيفه ى خودمان ميدانيم كه هر گامى كه برميداريم، ان شاءالله خود را يك گام به اهداف اسلامى نزديكتر كنيم؛ اين وظيفه را ان شاءالله با قوّت و قدرت انجام ميدهيم؛ از تبليغات و جنجال و عصبانيّت دنياى استكبارى هم مطلقاً بيمى نداريم. البتّه شرط موفّقيّت در اين راه، اتّحاد و هماهنگى و وحدت كلمه ى ملّت است؛ لذا مقاصد دشمن اين است كه ملّت را دچار انشقاق كند و اگر بتواند، ملّت را از نظام و از دولت و از مسئولان جدا نمايد؛ كه بحمدالله تاكنون نتوانسته و ان شاءالله بعد از اين هم نميتواند.(1)

به زنجير كشيدن ملّت

براى به زنجير كشيدن يك ملّت، هيچ چيزى ممكنتر و سهلتر از اين نيست كه قدرتمندان عالم بتوانند باورهاى آن ملّت و آن كشور را بر طبق نيازهاى خودشان شكل دهند. هر باورى كه يك ملّت را به اتكاى به خود، اعتماد به نفس، حركت به جلو و تلاش براى استقلال و آزادى وادار كند، دشمن خونى آن، كسانى هستند كه ميخواهند با قدرت متمركز، همه ى دنيا را در اختيار بگيرند و به نفع خودشان همه ى بشريّت را استثمار كنند. لذا با آن فكر مبارزه ميكنند. در نقطه ى مقابلش، سعى ميكنند با راهها و شيوه هاى مختلف، افكار و باورها و جهتگيريهايى را در ميان آن ملّت ترويج كنند كه به گونه اى بينديشد كه آنها ميخواهند. وقتى آنطور انديشيد، آنگونه هم عمل و حركت خواهد كرد. اين يك ابزار بسيار رايج است؛ تئورى سازى استعمارى. اين كار را از اوّل انقلاب در ايران كرده اند و امروز هم ميكنند. در جاهاى ديگر دنيا هم انجام داده اند؛ مخصوص اين دوران هم نيست.(2)

ص: 132


1- . بيانات در ديدار با اعضاي مجلس خبرگان رهبري 1370/12/12
2- . بيانات و پرسش و پاسخ در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتى اميركبير 1379/12/9

نااميد كردن ملّت

اگر دشمن بتواند مردم ما را، جوانان ما را، قشرهاى ما را، نسبت به آينده ى اين حركتشان نااميد كند، ضربه ى خود را زده است. اين خطر عمده است. لذا شما ميبينيد با انواع و اقسام روشها، بيانها، زبانها و شيوه ها سعى ميكنند دلها را نسبت به تداوم اين حركت پرافتخار اسلامى مردّد و مأيوس كنند و اميد را از آنها بگيرند. اين مهمترين خطر است.(1)

***

چرا ملّت ايران اميدوار نباشند؟ دشمن كه ميخواهد ملّت ايران اميدوار نباشند، در تبليغات و شايعه پراكنيها و دروغ سازيهاى خود، اين نوميدى را منعكس ميكند. خدا ميداند كه در اين روزها، چقدر شايعه ى دروغ به دست دشمن در ميان جامعه ى ما منتشر كردند. من، دائماً در جريان اين شايعات قرار ميگيرم و ميدانم كه مخصوصاً چه شايعاتى را - حتّى در بعضى از شهرها - به وسيله ى همين راديوها و معدود عناصر خودفروخته ى خائن پشت به خدا و خلق كرده، منتشر ميكند.(2)

***

دشمن اميدوار است كه از طريق ايجاد دودستگى و اختلاف، در ميان ما نفوذ كند. اين، كار بسيار ظريف و دقيقى است كه روى آن سرمايه گذارى ميكند. اينطور نيست كه ما بگوييم دشمن ميخواهد تفرقه افكنى كند، ما هم مشتها را گره ميكنيم و شعار ميدهيم و نميگذاريم دشمن به اهدافش برسد؛ خير، او روشها و مكانيسمهاى بسيار حساب شده و دقيقى را براى اين كار دارد؛ لذا ما بايد هوشيار باشيم.(3)

گرفتن عزم راسخ از مردم

دشمن، همان عنصرى است كه ميخواهد يك ملّت و يك كشور را از ابزارهاى اقتدارش تهيدست كند. ابزارهاى اقتدار و عزّت كنونى ملّت ما

ص: 133


1- . بيانات در اجتماع بزرگ عزاداران در صحن مطهّر امام خميني (ره) 1379/3/14
2- . بيانات در ديدار با جمع كثيرى از پاسداران، در سالروز ميلاد امام حسين (ع) و روز پاسدار 1368/12/10
3- . بيانات در مراسم بيعت ائمّه ي جمعه ي سراسر كشور به اتّفاق رئيس مجلس خبرگان 1368/4/12

چيست ؟ ايمان، عزم راسخ الهى، كار براى خدا، احساس سربازى دين خدا. اينهاست كه ملّت ما را عزيز كرده است؛ اينهاست كه انسانهاى پولادين به وجود آورده است و مى آورد و ميتوانند مقابله كنند. دشمنان ميخواهند اين خصوصيّات را از جوانمردان و انسانهاى والاى كشور بگيرند.

كار دشمن قابل فهم است. قابل فهم است كه دشمن بخواهد مردم را از ايمانشان، از تقوايشان، از روحيه ى غيرت دينى شان، از عزم راسخشان و از اميدشان تهيدست كند. دشمن در اين صدد است؛ منتها بعضيها كه شايد دشمن هم نيستند، ندانسته، نفهميده و با غفلت كارهايى ميكنند كه نتيجه ى آن كارها، بى ايمانى مردم، نوميدى مردم و ترديد و تزلزل روحى در مردم است.(1)

تخريب وحدت ملّى؛ باورساز و اميد

دشمن سه هدف مرحله اى و مقطعى را تعقيب ميكند. اوّل، عبارت است از تخريب وحدت ملّى؛ يكپارچگى ملّت ايران را بشكنند و تخريب كنند. دوّم، تخريب ايمان و باورهاى كارساز در دل مردم؛ يعنى به تخريب ايمانها و باورها و اعتقاداتى كه اين ملّت را از يك ملّت عقب افتاده ى توسرى خور، به يك ملّت پيشرو و شجاع و ميداندار در دنيا تبديل كرد، بپردازند. اين حركت، با اعتقادات و باورهايى انجام گرفت؛ بدون اين باورها كه انسان حركت نميكرد و اين ملّت پيش نميرفت. دشمن ميخواهد اين باورها را در ذهن ملّت ما تخريب كند. سوّم، تخريب روح اميد و تخريب آينده در ذهن مردم. پس، سه تخريب، مورد نظر دشمن است: تخريب وحدت ملّى، تخريب باورهاى كارساز و مقاومت بخش، و تخريب روح اميد. اسم اين تخريبها را هم «اصلاح» ميگذارند! من كارى به اين دوستان و خوديهاى غافل ندارم؛ بحث من بر سر دشمن است كه سلسله جنبان اين حركت، به بيرون از اين مرزها

ص: 134


1- . بيانات در ديدار جمعي از پرسنل ارتش جمهوري اسلامي ايران به مناسبت روز ارتش 1378/1/25

مربوط است. در داخل مرزها هم كسانى كه اساس كار دست آنهاست، جزو دشمنانند؛ مثل جبهه ى قاسطين كه من سال گذشته در مورد اميرالمؤمنين (عليه السلام) عرض كردم. در مقابل حكومت علوى، سه جبهه وجود داشت: قاسطين و مارقين و ناكثين. مارقين و ناكثين، جبهه ى داخلى و جبهه ى خودى بودند؛ منتها خوديهاى فريب خورده و به دام افتاده - يا به دام ثروت طلبى و مقام خواهى و عقده هاى خودشان، يا به دام جهالتها و حماقتها و تعصّبهاى خودشان - امّا جبهه ى قاسطين، جبهه ى دشمن بود؛ جبهه ى آشتى ناپذير بود؛ با على آشتى بكن نبود. آمدند به اميرالمؤمنين (عليه السلام) عرض كردند: «يا اميرالمؤمنين! بگذاريد جناب معاوية بن ابى سفيان چند صباحى در رأس حكومت بماند» امّا حضرت فرمود: «نه؛ اگر من حاكمم، او نميتواند استاندار اين حكومت باشد؛ بايد كنار برود.» آنها اميرالمؤمنين (عليه السلام) را تخطئه كردند و گفتند بى سياستى كرده است! بعضى از نويسندگان تا امروز هم ميگويند اميرالمؤمنين (عليه السلام) بى سياستى كرد! امّا خودشان بى سياستند؛ اميرالمؤمنين (عليه السلام) بسيار پخته عمل كرد؛ براى اينكه معاوية بن ابى سفيان، جناب طلحه و زبير نبود كه اگر آن امتيازى را كه ميخواست، به او ميدادند، او ساكت مينشست؛ نه. آن جبهه، جبهه ى قاسطين بود؛ جبهه اى بود كه با جبهه ى علوى نميساخت؛ در هيچ شرايطى هم نميساخت. هرچه او عقب ميرفت، اين يك قدم جلو مى آمد و جز در ميدان جنگ، نقطه ى تلاقى با هم نداشتند. اميرالمؤمنين (عليه السلام) اين را ميدانست و لذا تا زمانى كه بر سر كار بود، جبهه ى قاسطين هيچ كار نتوانستند بكنند و هميشه شكست خوردند؛ امّا وقتى اميرالمؤمنين (عليه السلام) به شهادت رسيد - كه شهادت على هم به دست آن گروههاى شبه خودىِ متعصّبِ عقده اىِ بدفهمِ كج فهمِ فريب خورده بود، نه بيگانه ى آنچنانى - آن بيگانه ها - قاسطين - حكومت را گرفتند و با گذشت چند سال، نشان دادند كه ايده آل آنها در حكومت چيست! حكومت «حجاج بن يوسف» در همين كوفه به وجود آمد؛ حكومت «يوسف بن عمر ثقفى» به وجود آمد؛

ص: 135

حكومت يزيد بن معاويه به وجود آمد! معلوم شد كه آن جريان، اصلاً جريانى نيست كه بتواند در يك نقطه با جريان علوى تلاقى كند.(1)

ايجاد اخلال در وحدت ملّى

اقبال ملّتهاى مسلمان در همه جاى دنياى اسلام - بعضى جاها با شتاب بيشتر و بعضى جاها با شتاب كمتر - به امور معنوى و دينى، روزبه روز زياد شده است. امّا موضوع وحدت، موضوع يكپارچگى، موضوع يك جهتى دنياى اسلام و موضوع «وَ اِعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اَللّٰهِ جَمِيعاً» (2)، كه قرآن ما را به آن امر ميكند، متأسّفانه، آنگونه كه بايد باشد، نيست و اين كار دشمن است. ملّتهاى اسلامى مايل به اتّحادند. امّا دشمن تلاش ويژه اى براى اخلال در اين امر انجام ميدهد؛ يعنى از طرق مختلف سرمايه گذارى مادّى و معنوى مخصوصى براى ايجاد تفرقه ميكند كه بخشى از اين سرمايه گذارى، مربوط به سابق است و مثل تقويت ناسيوناليستهاى افراطى، از قبل از انقلاب است.(3)

ايجاد ناامنى در مرزها

عزيزان من! جوانان! اين مطالبى كه من به شما عرض ميكنم، جزو بيّنات و واضحات فضاى عمومى كشور است. در قبل، اين حرفهايى كه الآن عرض ميكنم، براى هيچ كس در اين كشور تازگى نداشت؛ چون همه با تمام وجود آن را لمس ميكردند؛ امّا امروز نسل جوانى كه آن روز را به درستى لمس و درك نكرده، در ميدان است. ناامنى تبليغاتى و ناامنى سياسى از طرف دشمن به قدرى پرفشار است كه ميخواهد مانع شود و نسل جوان امروز، اين حقايقى را كه ده سال قبل، پانزده سال قبل جزو واضحات بود، انكار كند و پوشيده بدارد. من ميخواهم ذهن شما نسل جوان امروز را به اين حقيقت متوجّه كنم كه حتّى حقايق به اين روشنى را - كه براى كسانى كه آن روز در اين مملكت صحبت ميكردند و امروز

ص: 136


1- . بيانات در خطبه هاى نماز جمعه ى تهران 1378/9/26
2- . سوره ى آل عمران، آيه ى 103
3- . بيانات در ديدار كارگزاران نظام، به مناسبت «عيد سعيد فطر» 1375/11/21

هم اكثر مردم مملكت را تشكيل ميدهند، چيزهاى جديدى نيست - دشمن ميخواهد با حمله ى سنگين تبليغاتى و سياسى خود بپوشاند. آن روز به نفع عراق كه با ما وارد جنگ شده بود تا مرزهاى ما را ناامن كند، همه ى قدرتهايى كه در دنيا ميتوانستند در اين زمينه كارى بكنند، وارد شدند. عدّه اى - يا ناخردمندانه و يا خائنانه - ميخواهند از ياد اين ملّت ببرند كه دشمنى رژيم آمريكا با ملّت ايران، چقدر براى اين ملّت خسارت ايجاد كرده است و هنوز هم خسارت ايجاد ميكند؛ ميخواهند اين را انكار كنند! همين رژيم آمريكا - كه آن روز ما به صورت تحليل ميگفتيم و بعد از جنگ، اخبار و آمار و اطّلاعات ريز آن منتشر شد - به عراق كمك كرد؛ كمك الكترونيكى، كمك تسليحاتى، كمك در روشهاى جنگيدن، كمك مالى، كمك مستقيم و غيرمستقيم! ناتو هم كمك كرد؛ بسيارى از كشورهاى عربى هم كمك كردند؛ براى اينكه بتوانند با فشار ناامنى، نظام انقلابى را از پا بيندازند و يا به زانو درآورند. باز هم همّت جوانان اين مملكت، دلهاى پاك و باايمان اين كشور، همين بسيج، همين سپاه، همين ارتش، همين انسانهاى مؤمن و پاك نهادى كه در پشت جبهه ها كانون همّت را گرم نگه ميداشتند، توانست بر تمام توطئه هاى دشمن فائق آيد و به رژيم مهاجم و به همه ى پشتيبانانش - از آمريكا و شوروى آن روز و ديگران - تودهنى بزند و ملّت ايران را بعنوان قهرمان اين برهه، در مقابل چشم جهانيان قرار دهد و امنيّت را بعنوان بزرگترين نعمت به اين مملكت برگرداند؛ مرزها را آرام كند و براى شهرهايى كه زير بمباران بودند - كه در دوران جنگ، تقريباً نيمى از جغرافياى اين كشور در زير بمباران بود - اعاده ى امنيّت كند؛ براى زن و مرد، براى كاسب، براى عالم، براى دانشجو، براى كارگر، براى سياستمدار، براى رئيس، براى مرؤوس و براى همه ى كسانى كه به امنيّت نياز دارند، امنيّت ايجاد كند؛ حتّى براى آنهايى كه ناشكرانه اين امنيت را انكار ميكنند. بنابراين، دلهاى باايمان و عزم ايمانى و راسخ اين جوانان، امنيّت را براى همه ى مردم به وجود آورد.(1)

ص: 137


1- . بيانات در مراسم ديدار گروه كثيري از سپاهيان و بسيجيان در مشهد 1378/6/10

تضعيف استقلال و اقتدار ملّى هدف دشمنان

هر چيزى كه بتواند يك ملّت را به استقلال و به اقتدار ملّى و خودجوش و درون زا برساند، آن چيز مبغوض مراكز قدرتى است در دنيا كه همه ى دنيا را براى خودشان ميخواهند؛ نظام سلطه اينطور است.(1)

***

كسانى كه در داخل با انگيزه هاى مختلف گاهى حرفهاى دشمن را تكرار ميكنند - كه ان شاءالله نادانسته و ناخودآگاه و از روى بى اطّلاعى است - بايد خيلى مراقب باشند. هر نقطه اى را كه دشمن هدف ميگيرد و استكبار و صهيونيسم آن را آماج قرار ميدهند، شما بدانيد آن نقطه يكى از نقاط اصلى اقتدار ملّت ايران است؛ ميخواهند اين اقتدار را درهم بشكنند.(2)

امنيّت اجتماعى و مدنى مورد هدف دشمنان

امروز دشمنان، امنيّت اجتماعى و مدنى ما را هدف قرار داده اند؛ اين چيزى است كه به طور واضح و جلو چشم، همه ميبينند و مشاهده ميكنند. دشمنانى كه با اساس جمهورى اسلامى مخالفند، امروز بهترين راه اعمال مخالفت خود را در اين پيدا كرده اند كه امنيّت كشور را به خطر بيندازند. علاوه بر امنيّت اخلاقى و فرهنگى كه چند سال است دشمن روى آن با شدّت كار ميكند - كه مكرّر بعنوان هشدار به مسئولان، تهاجم فرهنگى دشمن را يادآور شده ايم - و علاوه بر امنيّت سياسى كه دشمن در حركت سياسى كلان نظام ميخواهد اختلالاتى ايجاد نمايد، امروز درصدد است امنيّت اجتماعى و مدنى مردم را از بين ببرد.(3)

در هم شكستن مقاومت ملّى، خواست دشمن

ملّت ايران، به فضل پروردگار در مقابل همه ى فشارها و تهديدهاى دشمنان مقاومت كرده است؛ آن هم مقاومتى بسيار باعظمت و باشكوه.

ص: 138


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1383/8/15
2- . بيانات در خطبه هاي نماز عيد فطر 1381/9/15
3- . بيانات در ديدار مسئولان، قضّات و كاركنان قوّه ى قضاييّه 1382/4/7

همين مقاومت شماست كه ملّتهاى ديگر را اميدوار نگه داشته است. دشمن ميخواهد اين مقاومت را در هم بشكند. اينكه ميبينيد سردمداران استكبار جهانى، پيوسته شعار ميدهند «ما مايليم با ايران روابط داشته باشيم»، اظهاراتى رياكارانه و خلاف حقيقت است. معناى واقعى اين اظهارات و شعارها، محبّت به ملّت ايران و نظام جمهورى اسلامى نيست. به معناى قبول كردن اشتباهات گذشته شان نيست. به معناى تعهّد نسبت به آينده - كه بعد از اين به ملّت ايران زورگويى نكنند - نيست. اين يك نوع فريب است. به ظاهر ميگويند «ما آماده ايم روابط برقرار كنيم» و متعاقب آن عنوان ميكنند «مشروط بر اينكه ايران از حرفهاى افراطى خود صرفنظر كند.» حرفهاى افراطى ما چيست ؟ يكى از حرفهاى افراطى نظام جمهورى اسلامى و ملّت ايران، همين است كه ميگوييم «نميخواهيم دولتهاى استكبارى در كار ما دخالت كنند.» اين حرف، افراطى است ؟! اين حرف، به نظر سردمداران استكبار، حرفى نگفتنى است! ميگويند چرا عنوان ميكنيد كه «در كار ما دخالت نكنيد»؟! در همين منطقه ى خاورميانه و منطقه ى اسلامى خودمان، دولتهايى را ميشناسيم كه اگر بخواهند با دولتى ديگر رابطه برقرار كنند، از آمريكا اجازه ميگيرند! به آمريكا ميگويند: شما اجازه ميدهيد ما با فلان دولت، رابطه داشته باشيم ؟ اين را خودشان ميگويند. حيا نميكنند و خجالت هم نميكشند!(1)

اتّحاد؛ نقطه ى هدف دشمن

دشمنان ملّت ايران براى ضربه زدن به اين ملّت، يكى از راههايى كه پيدا كرده اند، ايجاد اختلاف ميان آحاد ملّت مسلمان است؛ كما اينكه در دنياى اسلام و در امّت اسلامى هم همين سياست را دنبال كرده اند. از اوّل پيروزى انقلاب سعى كردند كشورهاى مسلمان همسايه ى ما را - از جمله كشورهاى همسايه ى در خليج فارس را - از جمهورى اسلامى و از انقلاب اسلامى بترسانند؛ متأسّفانه در مواردى هم موفّق شدند؛ در حالى كه جمهورى اسلامى، دست برادرى به سوى همه ى ملّتهاى مسلمان و

ص: 139


1- . بيانات در صحن «آستان قدس رضوي» 1373/1/1

همه ى دولتهاى مسلمان دراز كرده بوده است و دراز ميكند. جمهورى اسلامى از بن دندان معتقد به اتّحاد اسلامى است؛ اتّحاد اسلامى به معناى همدلى ملّتها و همكارى دولتهاست. ملّتها بحمدالله با هم همدلند؛ اختلافات طائفى و فرقه اى و مذهبى نميتواند ميان ملّتها شكاف ايجاد كند، مگر به وسوسه ى دشمن. امّا دولتها را متأسّفانه دست سياست ميتواند به اين طرف و آن طرف بكشاند. ما امروز هم اعلام ميكنيم: كشورهاى همسايه برادران ما هستند؛ دست دوستى و برادرى ما به سوى اين كشورها دراز است. به آنها هيچ نيازى نداريم؛ اين برادرى، از روى نياز نيست. ملّت ايران ثابت كرده است كه با توكّل به خدا و با اعتماد به نفس بر مشكلات فائق مى آيد، امّا ما اختلاف را بر خلاف مصلحت دنياى اسلام ميدانيم؛ لذا دست دوستى به سوى همه ى كشورها دراز كرده ايم. خوشبختانه امروز على رغم تلاش دشمنان دنياى اسلام و على رغم تلاش دستگاههاى جاسوسى آمريكا و صهيونيستى - كه دائم مشغول فتنه انگيزى هستند - و به كورى چشم آنها، روابط دولت جمهورى اسلامى با كشورهاى منطقه - كشورهاى عربى، كشورهاى غيرعربى - سالم و خوب و برادرانه است؛ و اين بايد روزبه روز تقويت شود.(1)

مسائل اقتصادى؛ نقطه ى هدف و اميد دشمن براى فلج كردن نظام اسلامى

امروز دشمن چشمش به نقطه ى حسّاس اقتصادى است تا بلكه بتوانند اين كشور را از لحاظ اقتصادى دچار اختلال كنند. هرچه ميتوانند اختلال ايجاد كنند و هرچه هم نميتوانند، در تبليغاتشان وانمود كنند كه اختلال هست! اين كارى است كه امروز در تبليغات دشمنان ما، با قدرت و به شكلهاى مختلف انجام ميگيرد. راه مقابله هم انضباط مالى و صرفه جويى و نگاه پرهيزگرانه ى به مصرف گرايى است. من اين را ميخواهم به مردم عزيزمان تأكيد كنم: مصرف گرايى به صورت اسراف يكى از بيماريهاى خطرناك هر ملّتى است. ما يك خرده به اين

ص: 140


1- . بيانات در ديدار عمومى با مردم لار 1387/2/19

مصرف گرايى افراطى دچار هستيم. يكى از نمونه هايش را به مناسبت مشكل كم آبى - كه چند استان كشور از جمله استان شما تاكنون مشكل كم آبى داشته اند كه اميدواريم خداى متعال تفضّل كند و باران رحمتش را بر شما نازل بكند - عرض بكنم؛ يكى از موارد اسراف، اسراف در آب است؛ نه فقط آبى كه مصرف شرب در خانه ها ميشود، نوع آبيارى كشاورزى ما هم يك نوع مسرفانه است و آب را هدر ميدهيم. وظيفه ى مسئولين و دست اندركاران اين بخش است كه به اين مسأله به طور ويژه توجّه كنند! پس به مسأله ى اسراف - هم در مسأله ى آب و هم در مسائل ديگر - بايد با اهمّيّت نگاه كنند.(1)

سازندگى كشور؛ نقطه ى هدف دشمن

نقطه اى كه دشمن به آن چشم دوخته، اين است كه ايران اسلامى نتواند به طور شايسته، سازندگى كشور را انجام بدهد. اين هم مايه ى اميد دشمنان است. آنها مايلند كه دولت جمهورى اسلامى نتواند در داخل كشور سازندگى را پيش ببرد، وضع زندگى مردم را سروسامان بدهد، توليد داخلى را افزايش بدهد، اتّكاى به خارج از كشور را كم كند و مردمان پابرهنه و مستضعف و فقير را به سروسامان زندگى لازم اسلامى برساند. آنها ميخواهند دولت اسلامى، توفيق اين وظايف بزرگ را به دست نياورد و نتواند اين كارها را انجام بدهد. به اين آرزو، چشم دوخته اند. اگر كشور اسلامى، با همّت شما مردم و با پيوند مستحكمى كه بحمدالله بين شما و دولت هست، به وضع درخشانى نايل بيايد، استعمار، آمريكا، دشمنان دلباخته ى ساده لوحى كه چشم به دهان آنها دوخته اند و بعضى از گروهكها و جريانهاى داخلى، خلع سلاح خواهند شد.(2)

ص: 141


1- . بيانات در ديدار با مردم شيراز 1387/2/11
2- . بيانات در مراسم اوّلين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 1369/3/14

مرعوب كردن افراد از كارهاى دشمن

دشمن، بعضى كسان را مرعوب ميكند؛ به بعضى افراد تحليل غلط از وضع كشور ميدهد؛ بعضى افراد را وابسته ى به خود ميكند - كه اينها علاجى ندارند جز اينكه كار دشمن را بكنند و حرف او را بزنند - بعضى كسان را تشويق ميكند كه به طبل بى خيالى بزنند و پى شهوات و كيف كردن بروند؛ بخصوص در جاهايى كه اميد بيشترى به آنهاست. دنبال آرمانها نرفتن، اراده ى اصلاح را در دل از بين بردن و بى نظمى كردن، از كارهاى دشمن است.(1)

فراموش كردن ياد شهدا؛ هدف دشمن

ما آن احساس افتخارى را كه نام شهيد و ياد شهيد به ما ميدهد، حفظ كنيم. همچنانى كه به دلاورى مردان بزرگ صدر اسلام افتخار ميكنيم، به دلاورى اين مردان بزرگ دوران خودمان افتخار كنيم. دشمن اين را نميخواهد. دشمن ميخواهد ياد شهيدان فراموش شود. دشمن ميخواهد خاطره ى اين مجاهدتها و بزرگمرديها در حافظه ى اين ملّت نماند. درست نقطه ى مقابل اين، همه بايد حركت كنند. ياد شهيدان را برجسته كنيد، زنده كنيد، خاطره ى آنها را حفظ كنيد.(2)

تزلزل در مشروعيّت نظام اسلامى

دشمنان ملّت ايران ميدانند كه وقتى اعتماد وجود نداشت، مشاركت ضعيف خواهد شد؛ وقتى مشاركت و حضور در صحنه ضعيف شد، مشروعيّت نظام دچار تزلزل خواهد شد؛ آنها اين را ميخواهند؛ هدف دشمن اين است. ميخواهند اعتماد را بگيرند تا مشاركت را بگيرند، تا مشروعيّت را از جمهورى اسلامى بگيرند. اين، ضررش به مراتب از آتش زدن بانك و سوزاندن اتوبوس بيشتر است. اين، آن چيزى است كه با هيچ خسارت ديگرى قابل مقايسه نيست. مردم بيايند در يك چنين

ص: 142


1- . بيانات در ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاههاى استان زنجان 1382/7/22
2- . بيانات در ديدار خانواده هاى شهدا و ايثارگران كردستان 1388/2/22

حركت عظيمى اينجور مشتاقانه حضور پيدا كنند، بعد به مردم گفته بشود كه شما اشتباه كرديد به نظام اعتماد كرديد؛ نظام قابل اعتماد نبود. دشمن اين را ميخواهد.(1)

قانون اساسى هدف دشمن

در نگاه واضحى كه انسان به مسائل ميكند، ميتواند چند نقطه را بروشنى پيدا كند. يك نقطه، نظريه ى حكومت اسلامى است. اين، يكى از موارد آماج حملات دشمن است. يا به مبانى اسلام، يا به قانون اساسى و يا به برخى از بخشهاى برجسته ى نظام اسلامى كه علامت و شاخصه ى نظام است، تهاجم فكرى و نظرى ميشود. اين تهاجم از تهاجم عملى كم اهمّيّت تر نيست. چون - همانطور كه آقايان اشاره كردند - تكيه ى نظام اسلامى به قدرت مردم است. قدرت مردم هم با ايمان آنهاست؛ اگر مؤمن باشند، دفاع خواهند كرد؛ امّا اگر پايه ى ايمان سست شد، اين پشتيبانى و اين دفاع به مرور از بين خواهد رفت. بنابراين چيزى كه ايمان و اعتقاد راسخ مردم را هدف گرفته است، نبايد دست كم گرفت. علاج اين كار، پيكار نظرى است. يك حركت علمى در اين زمينه لازم است.(2)

ايجادِ وابستگى نظام اسلامى به قدرتهاى بيگانه

مشروعيّت اين نظام به تفكّر اسلامى و به استوارى بر پايه ى اسلام است؛ مشروعيّت مجلس و رهبرى هم بر همين اساس است. امام يك وقت فرمود: «اگر من هم از اسلام روى برگردانم، مردم مرا كنار ميگذارند.» راست هم ميگفت. مردم امام را به اسلام شناختند؛ بخاطر فداكارى و عظمت او در راه اسلام دنبالش راه افتادند، كه همه ى ما، بنده و شما هم همينطور هستيم. اگر ما از اين راه منصرف و منحرف شويم، خودمان ضرر ميكنيم؛ امّا اين حركت و جريان راه افتاده و متوقّف شدنى

ص: 143


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1388/3/29
2- . بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان 1380/6/15

نيست. حقيقتاً نظام اسلامى به ما و امثال من و شما وابسته نيست. امام يك وقت ميفرمود: «نظام اسلامى به من وابسته نيست!» ما واقعاً تعجّب ميكرديم، چون امام خالق اين انقلاب و در واقع پديدآورنده ى اين نظام بود و واقعاً تفكيك بين بقاى امام و بقاى نظام هم براى ما مشكل بود؛ امّا امام قرص و محكم ميگفت نخير، نظام اسلامى به من وابسته نيست. حالا وقتى امام با آن عظمت، وجودش ملازم با وجود نظام نباشد و با نبودن او اين مردم انقلاب و اسلام را حفظ كنند، ديگر امثال من چه جاى حرف زدن دارند كه بگوييم اسلام و نظام به من وابسته است! نه؛ صدها نفر از قبيل ما بايد قربان اسلام شويم؛ جانمان، مالمان، آبرويمان را بدهيم تا نظام اسلامى بماند و پايه هاى آن استوار شود. آنچه را كه دشمن هدف گرفته، اين است؛ بايد به اين موضوع توجّه داشت. دشمن، سياسى و سياستمدار است؛ مغز طرّاح سياسى دارد، فكر ميكند كه چه كار بايد بكند. يكى از طرّاحيها اين است كه حرف آخر را اوّل نزنند؛ آرام آرام و بتدريج طلبكارى ايجاد نمايند و طرف مقابل را وادار به عقب نشينى كنند. به مجردى كه عقب نشينى كرديد، طلبكارى ديگرى شروع خواهد شد. حالا بعضيها ميگويند چيزى بدهيم، چيزى بگيريم! بدهيمش درست است، بگيريمش درست نيست؛ هيچ چيز نخواهند داد. شعارهايى را درست ميكنند؛ ايران را در محور شرارت گذاشته اند. فلان كارها را بكنيم تا ما را از محور شرارت بردارند! اين شد حرف ؟! غلط كردند گذاشتند كه حالا بخواهند بردارند. دوباره و هر وقت لازم شد، ما را در محور شرارت ميگذارند. اگر قرار است قدرتى اين امكان و توان را پيدا كند كه اخمهايش را در هم بكشد و بگويد من قوى هستم و ميزنم و ميبرم و ميبندم؛ حواستان جمع باشد، انسان جا بخورد، اين جا خوردن، حد يقف ندارد؛ شما اين سنگر را عقب مينشينيد، فرض كنيد فلان الحاقيه را قبول ميكنيد، بعد يك مطالبه ى ديگرى را مطرح ميكنند: فلان دولت غيرقانونى را به رسميّت بشناسيد! باز همان فشارها و همان تهديدها. به مجردى كه فلان دولت غيرقانونى را به رسميّت شناختيد، باز يك درخواست ديگر مطرح ميشود: اسم اسلام را از قانون اساسيتان برداريد! شما بايد ذرّه ذرّه

ص: 144

عقب بنشينيد؛ اين حد يقفى ندارد. من اين موضوع را بارها به بعضى از مسئولانى كه دچار وسوسه و واهمه هايى بودند، گفته ام كه حد يقف فشار آمريكا كجاست؛ آن را مشخص كنيد، كه اگر به آنجا رسيديم، ديگر بعد از آن هيچ فشارى عليه ما نخواهد بود. من عرض كنم حد يقف كجاست ؟ آنجايى است كه شما - كه چنين حقّى را نه شما داريد، نه من - از طرف ملّت ايران اعلام كنيد كه ما اسلام، جمهورى اسلامى و حكومت مردمى را نميخواهيم؛ هر كسى كه شما مصلحت ميدانيد، بيايد در اين مملكت حكومت كند! اين حد يقف است؛ اوّل اسارت مملكت. مگر ميتوانيم ؟ من و شما مگر ميتوانيم مملكت را به دست دشمن بدهيم ؟ مگر ما چنين حقّى داريم ؟ اين ملّت ما را براى اين سر كار نياورد.(1)

ص: 145


1- . بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى 1382/3/7

ص: 146

فصل ششم شيوه ها، ابزارها و زمينه هاى دشمن

اشاره

ص: 147

ص: 148

آماج حملات

در مجموع حوادث اين سى سال، كشور بتدريج به مجموعه ى مصونيّت دار، ضدّ ضربه، ضدّ بمب تبديل شده؛ يعنى نظام جمهورى اسلامى. شوخى نيست. شما قدرت امنيّتى و جاسوسى و تبليغاتى اين سرويسهاى گوناگون امنيّتى و تبليغاتى دنيا را دست كم نگيريد. همه اين را احساس ميكنند - حالا شايد كسانى كه كمتر توى مقوله هاى گوناگون تبحّر داشتند، كمتر ببينند - هاليوود را شما دست كم نگيريد. قدرتِ اثرگذارى هنرى در غرب و چينش بسيار دقيق حروف تبليغات در دنياى غرب را دست كم نگيريد. همه ى اين نيروى عظيم، به اضافه ى ثروت بى پايان، به اضافه ى دستگاههاى عظيم سياسى و تبليغاتى، افتادند به جان جمهورى اسلامى. امروز هيچ كشور ديگرى در دنيا پيدا نميكنيد كه اينجور آماج حملات باشد. و جمهورى اسلامى دارد مقاومت ميكند. اين شوخى است ؟ اين موجودِ هفت جوشِ مستحكمِ مصونيّت يافته دارد مقاومت ميكند. اين، كم چيزى نيست. توطئه ى توهّم نيست؛ اين را جوانها، اين جوانهاى عزيز ما، بدانند.(1)

ابزارهاى دشمن در تضعيف و توهين اسلام

مسلمانان در همه جاى جهان، بايد نسبت به اقدامات توطئه آميز دشمنان براى تضعيف و توهين اسلام، كاملاً حسّاس و هوشيار باشند؛

ص: 149


1- . بيانات در ديدار جمعى از نخبگان علمى كشور 1388/8/6

مخصوصاً نسبت به توطئه هاى فرهنگى، از قبيل نوشتن كتابها و ساختن فيلمها و نمايشنامه هاى ضدّاسلامى. در اين صحنه، سنگرداران اصلى، نويسندگان و هنرمندانى هستند كه دلشان براى اسلام ميتپد و از حقد و كينه ى دستگاههاى استكبارى با اسلام و مسلمين باخبرند. تهيّه ى مقالات و كتب و آثار هنرى در تبيين اسلام و افشاى توطئه هاى دشمن و دفاع از حقوق مسلمانان جهان، وظيفه ى عمومى و بزرگ آنهاست.(1)

سعى دشمن در نابودى عنصر دين

دشمن، هميشه درصدد است تا نيروى دفاع كننده ى طرف مقابل را نابود كند و از بين ببرد. چون نيروى پيش برنده و دفاع كننده ى اين انقلاب، عنصر دين و رهبرى دينى بوده است، لذا دشمن سعى ميكند اين را از بين ببرد. شما ببينيد بعد از پيروزى انقلاب، چقدر عليه حضور رهبرى دينى در انقلاب حرف زدند! اين حرفها مخصوص بعد از زمان امام هم نيست. كسى خيال نكند كسانى كه با رهبرى دينى مخالفت ميكنند، بعد از زمان رحلت امام (قدس سره) پيدا شده اند. ابداً! از اوّل پيروزى انقلاب، همه ى كسانى كه از دست اين انقلاب داغدار بودند، با رهبرى و هدايت دينى اين انقلاب مخالفت كردند. چرا؟ براى اينكه انقلاب را از پا درآورند. اين، آن هدفى است كه دشمن نشانه گيرى كرده است و باز هم ميكند.(2)

***

خاصيّت دين اصيل و عميق اين است كه براى نفوذ در دستگاهها و در جاهاى مختلف و در محيطهاى انسانى، منتظر اجازه ى كسى نميماند. دين، در دانشگاه و در محيط روشنفكرى و در علم هم نفوذ كرد و همه جا رفت؛ ليكن بنا، بناى غلطى بود. اين بنا بايستى دگرگون بشود و نگذاريم دوباره آنگونه بشود؛ البتّه دشمن بيكار نميماند.(3)

ص: 150


1- . پيام به حجّاج بيت الله الحرام 1368/4/14
2- . بيانات در ديدار قشرهاي مختلف مردم قم 1371/10/19
3- . بيانات در ديدار با اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى، به مناسبت هفتمين سالگرد تشكيل اين شورا 1370/9/20

دين و وفادارى مردم نقطه ى آماج دشمنان

دشمنان اين انقلاب وقتى خواسته اند در طول اين مدّت به اين انقلاب و اين نظام صدمه اى وارد كنند، آماج حملات آنها چه بوده است ؟ آماج حملات دشمنان، دو نقطه ى اساسى است: يكى دين، يكى مردم و وفادارى آنها. ميدانند كه اگر اين انقلاب، يك انقلاب دينى نبود، قدرت مقاومت نداشت؛ چون دين است كه پيروان خود را از تسليم شدن در مقابل ظلم منع ميكند، به مقابله ى با ظالم تشويق ميكند؛ عدالت و آزادى و معنويّت و پيشرفت را به زندگى انسانها پيشنهاد ميكند. اين، خصوصيّت دين است. پس آن نظامى كه بر مبناى دين باشد، معنى ندارد كه تسليم فشار و زور دشمنان و زورگويان و زياده طلبان بشود. اگر عنصر دين در اين انقلاب نبود، ممكن بود مسئولين انقلاب و سركردگان انقلاب با گرفتن يك امتيازى در مقابل دشمن كوتاه بيايند و راه را براى سلطه ى دوباره ى دشمن باز كنند؛ امّا چون دين ستون فقرات اين انقلاب است، چنين چيزى تاكنون پيش نيامده است و بعد از اين هم پيش نخواهد آمد.(1)

هدف دشمن، روشهاى تبليغى و تخريب باورهاى مردمى

شما امروز ميبينيد كه ايادى دشمن در تبليغاتشان - چه در راديوهاى بيگانه، چه در ادامه ى آن راديوها در داخل و در بعضى از رسانه هاى داخلى - مرتّب حرفهايى ميزنند و كارهايى ميكنند كه اينطور احساس شود كه تشنّج عظيم سياسى اى وجود دارد؛ در حالى كه واقعيّت اين نيست. شما به بعضى از اين رسانه هاى داخلى نگاه كنيد! البتّه همه ى اينها بيگانه نيستند؛ امّا بعضى چرا؛ بعضى مال آن دشمنانند! البتّه اينها را هم ميشناسيد؛ همه اش هم فرياد ميزنند كه اختناق هست. حالا نميفهمند همين فريادى كه ميزنند اختناق هست، اين آنها را بيشتر رسوا ميكند؛ بخاطر اينكه هر روز حرفهاى دروغ و خلاف و تشنّج آفرينشان منتشر ميشود؛ دستگاهها هم ميبينند. مادامى كه يك جرم مشخّصى را

ص: 151


1- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم قم 1389/7/27

مرتكب نشده باشند، كسى به آنها كارى ندارد؛ حرفهايشان را ميزنند و در واقع خودشان را تخطئه و تكذيب ميكنند؛ امّا هستند و سعى ميكنند فضا را آشفته، مغشوش، متشنّج و ناآرام جلوه دهند. در حالى كه چنين چيزى نيست. دانشجو در محيط دانشگاه خود نگاه ميكند، ميبيند كلاسهاى درس داير است، آزمايشگاه مشغول است، امتحانات بر سر جاى خود هست. كاسب در محيط كسب خودش نگاه ميكند، كارگر در كارخانه ى خودش نگاه ميكند، روحانى در حوزه ى خودش نگاه ميكند و ميبيند كه همه چيز سر جاى خودش هست؛ وقتى كه به تيتر فلان روزنامه نگاه ميكنند، گويى كه الآن اينجا تشنّجى هست! آن كارشناسان خارجى هم بيچاره ها به همين تيترها نگاه ميكنند و به طمع مى افتند و باور ميكنند! آنها كه نزديك نيستند تا ببينند چه خبر است. پس، اين يكى از اهداف امروز دشمنان است كه از طريق همين روشهاى تبليغى و راديوهاى مزدور - راديو آمريكا كه بايد گفت راديو صهيونيستها، راديو انگليس و راديوى صهيونيستها - و از طريق دنباله هاى كم ارزششان در داخل دنبال ميشود. دوّمين هدف دشمنان، تخريب باورهاست. ببينيد عزيزان من! همه ى انسانها در هر مرحله اى كه مشغول فعّاليّتى هستند، اين حركت جسمانى و حركت ذهنى و اين همّت آنها، ناشى از باورهايى است. آن سربازى كه در ميدان جنگ مشغول جنگيدن با دشمن است، باورها و اعتقاداتى او را به اين كار وادار ميكند. اگر اين اعتقادات را از او بگيرند، او كه تا آن زمان مثل گلوله ى سوزانى به سينه ى دشمن مينشست، به يك موجود سرد تبديل ميشود و به گوشه و كنارى مى افتد. اعتقادات و باورها اينطورند. باورهاى اسلامى، اعتقاد به پاداش الهى، اعتقاد به حقّانيّت ملّت ايران در مقابل دشمنان متجاوز و در مقابل آمريكا، باورهايى بود كه اين ملّت را به حركت واداشت؛ رژيم دژخيم بسيار فاسد پهلوى را از سر راه برداشت و نابود كرد؛ نظام اسلامى را بر سر كار آورد و دست دشمنان را كوتاه كرد. همين باورها بوده كه بيست سال است اين ملّت در مقابل

ص: 152

همه ى توطئه هاى دشمن توانسته مقاومت كند. هدف دشمن چيست ؟ هدف دشمن اين است كه اين باورها را از مردم بگيرد؛ هر چند كار آسانى هم نيست.(1)

آگاهى دشمن به تأثيرات اسلام و ايمان

عقبه ى ما، در مبارزه ى ملّت ايران با قلدرى استكبار جهانى، عبارت بود از «فرهنگ» ما. منطقه ى عقبه ى ما عبارت بود از اخلاق اسلامى، توكّل به خدا، ايمان و علاقه به اسلام. يعنى علاقه ى آن مادرى كه چهار پسرش شهيد شده اند و ميگويد من اينها را در راه اسلام دادم، و به اين راضى است. بنده خانواده هايى را از نزديك ديده ام - يعنى به خانه ى آنها رفته ام و با پدران و مادران صحبت كرده ام. روايت نيست؛ خودم از نزديك ديده ام. - خانواده اى كه دو پسر داشتند، هر دو شهيد شدند. خانواده اى كه سه پسر داشتند و هر سه شهيد شدند. اين مگر شوخى است ؟! اين مصيبت، مگر قابل تحمّل است ؟! اين پدر و مادر بايد از غصّه ديوانه شوند. آن وقت، مادر، كه عواطف جوشانترى هم دارد، با كمال قدرت ميگويد: «ما اينها را در راه اسلام داديم، و حرفى نداريم.» عجب!

پس تأثير اسلام اين است! تأثير ايمان به خدا اين است! اين را دشمن فهميد. پدر و مادرى به جوان خود ميگويند «تو هنوز شانزده سالت است، هفده سالت است؛ برو درست را بخوان؛ برو بازيت را بكن؛ لذّتت را ببر. برادرت رفت و شهيد شد.»؛ جوان ميگويد: «نه! من سهم خودم را بايد براى اسلام ادا كنم.» اين، عبارتى است كه ما در وصيّتنامه هاى شهدا ديده ايم و از پدران و مادران شهدا و خانواده ها شنيده ايم. اثر اسلام، اين است.

يك روز امام فرمود: «امروز اسلام محتاج كمك شما جوانهاست.» بعدازظهرش بنده به خيابانها آمدم و كارى داشتم. ديدم مثل روزهاى اوّل انقلاب شده و مردم به طرف پاوه در حركتند. اين ماجرا و اين

ص: 153


1- . بيانات در خطبه هاى نماز جمعه ى تهران 1378/9/26

صحنه، بارها تا آخر جنگ تكرار شد. هر وقت كه اسم اسلام و فرمان امام به گوش مردم ميرسيد - فرمان امام، فرمان اسلام بود و مردم براى امام بخاطر اسلام اهمّيّت قائل بودند - ناگهان ميديديد اين ملّت، به جوش و خروش درمى آيد. جوانان شهر را، ده را، دانشگاه را، بازار را، كار و كسب را، ميدان فوتبال را، همه را رها ميكنند و ميروند. براى چه ؟ براى اينكه جانشان را در معرض خطر مرگ بگذارند! اين شوخى نيست! دشمن كه كور نبود. دشمن اينها را ديد، دشمن اينها را تحليل كرد و فهميد اين ملّت عقبه اى دارد. فهميد تا آن عقبه هست، اين ملّت را با محاصره ى اقتصادى و با محاصره ى نظامى و يا چه و چه، نميشود به زانو درآورد. پس، آن عقبه را بايد بمباران كرد؛ فرهنگ او را، اخلاق او را، ايمان او را، ايثار او را، اعتقاد به دين او را، اعتقاد به رهبرى او را، اعتقاد به قرآن و جهاد و شهادت او را؛ اينها را بايد از بين برد و شروع كرد.(1)

احكام و مقرّرات اسلام، مورد هجوم دشمنان

دشمنان سراغ مجموعه ى احكام و مقرّرات اسلام رفتند - هر عقيده، هر توصيه اى از شرع مقدّس كه در زندگى و سرنوشت آينده ى فرد و جماعت و امّت اسلامى تأثير مثبت بارزى داشته است - و به نحوى با آن كلنجار رفتند، تا اگر بتوانند، آن را از بين ببرند؛ اگر نتوانند، روى محتوايش كار كنند! اين عقيده كه همه ى مسلمانان هم به آن معتقدند، مخصوص شيعه نيست. البتّه در خصوصيّات و جزئيّاتش، بعضى فرق، حرفهاى ديگرى دارند؛ امّا اصل اينكه چنين دورانى پيش خواهد آمد و يك نفر از خاندان پيامبر چنين حركت عظيم الهى را انجام خواهد داد و «يملأ الله به الارض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما» (2) بين مسلمانان متواتر است. همه، اين را قبول دارند. خوب؛ اين عقيده از آن عقايد

ص: 154


1- . بيانات در ديدار وزير، معاونين و رؤساي مناطق آموزش و پرورش سراسر كشور 1371/5/21
2- . كفاية الاثر، ص 89

بسيار كارگشاست كه من مختصرى راجع به آن عرض خواهم كرد. به دليل همين كه كارگشاست، دشمنان از يك طرف و البتّه دوستان نادان هم از طرف ديگر بر آن ميتازند. گاهى دوستان نادان، از روى نادانى و بر اثر بى توجهى، كارى ميكنند كه هيچ دشمن دانايى به آن خوبى نميتواند ضربه بزند!(1)

***

تكليف ما اين نيست كه بگوييم: «ما گفتيم؛ هر كس ميخواهد، عمل بكند». اين مربوط به اين دوره نيست كه حكومت به دست مسلمين است؛ دوره اى كه بار اداره ى جامعه بر دوش ماست؛ بخصوص دوره اى كه دشمن اين همه تلاش ميكند، تا مفاهيم اسلامى را از ذهنها بزدايد. تكليف ما فقط اين نيست كه حالا مطلبى را گفتيم؛ شد، شد؛ نشد، نشد؛ ما فقط بايستى حرفمان را بزنيم؛ اينگونه نيست. ما بايستى حرف خود را به دلها برسانيم؛ «وَ مٰا عَلَى اَلرَّسُولِ إِلاَّ اَلْبَلاٰغُ » (2). اينكه چيزى را در هوا پرتاب كنيم، كسى گرفت، گرفت؛ نگرفت، نگرفت؛ به جايى رسيد، رسيد؛ نرسيد، نرسيد؛ اين قبول نيست. من اين را بعنوان يك مشكل مشاهده ميكنم.(3)

اساس حمله ى دشمن، خارج ساختن حكومت از محور دين و امامت

در صدر اسلام بزرگترين و مهمترين ضربه اى كه بر اسلام وارد شد، اين بود كه حكومت اسلامى از امامت به سلطنت تبديل شد. حكومت امام حسن و حكومت على بن ابى طالب (عليهم السلام) به سلطنت شام تبديل شد! البتّه امام حسن مجتبى (عليه السلام) آن روز بخاطر يك مصلحت بزرگتر - كه حفظ اصل اسلام بود - مجبور شد اين تحميل را به جان بپذيرد. حكومت را از امام حسن گرفتند. وقتى حكومت از مركز دينى خودش خارج شد و در اختيار دنياطلبان و دنياداران گذاشته شد، بديهى است كه بعد هم حادثه ى كربلا پيش مى آيد. آن وقت حادثه ى كربلا حادثه اى

ص: 155


1- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت ميلاد حضرت مهدي (عج) 1376/9/25
2- . سوره ى مائده، آيه ى 99
3- . بيانات در آغاز هفتمين گردهمايي ائمّه ي جمعه ي سراسر كشور 1370/6/25

نيست كه بشود جلوش را گرفت؛ اجتناب ناپذير ميشود. بيست سال بعد از آنكه حكومت اسلامى از دست محور اصلى آن - كه امامت است - گرفته شد، امام حسين فرزند پيامبر در كربلا با آن وضع فجيع به خاك و خون كشيده شد. اساس حمله و نقشه ى دشمن اين است كه حكومت را از محور اصلى - محور امامت، محور دين - خارج كند. بعد خاطرش جمع است كه همه كار خواهد كرد!(1)

تبليغ دشمن مبنى بر جدايى اسلام اخلاقى از اسلام سياسى

امام عملاً نشان داد كه اسلام سياسى، همان اسلام معنوى است. در طول دوران استعمار، دشمنان اسلام و دشمنان بيدارى ملّتهاى اسلامى، تبليغ ميكردند كه اسلام معنوى و اسلام اخلاقى از اسلام سياسى جداست. امروز هم همين را تبليغ ميكنند. امروز هم دستگاههاى تبليغاتى دشمن و جبهه ى دشمن نظام اسلامى با انواع و اقسام وسايل تبليغاتى سعى ميكند اسلام سياسى و اسلام عدالتخواه و اسلام اجتماعى را بعنوان چهره اى خشن در دنيا معرفى كند و مردم را به اسلام منزوى، اسلام تسليم طلبانه و اسلامى كه در مقابل متجاوز و ظالم و زورگو هيچ عكس العملى از خود نشان نميدهد، سوق دهد. امام اين را شكست و اين انگاره ى دروغين از اسلام را باطل كرد و اسلام ناب را مطرح نمود. اسلام نابى كه امام مطرح كرد، يعنى ضدّ اسلام متحجّر و خرافى و همچنين ضدّ اسلام رنگ باخته در مقابل مكاتب بيگانه و التقاطى. هم آن روز، هم در طول سالهاى مبارزه براى تشكيل نظام اسلامى، و هم تا امروز، اين يكى از نقاطى است كه جبهه ى دشمن اسلام روى آن تأكيد ميكند: سياست را از معنويّت جدا كردن؛ يعنى اگر كسى ميخواهد مسلمان باشد، بايد سر خود بگيرد و گوشه اى بنشيند و به اينكه دشمن چه ميكند، متجاوز چه ميكند، اشغالگر چه ميكند، كارى نداشته باشد. امروز هم اين را تبليغ ميكنند. امام نقطه ى مقابل اين را در دنياى اسلام مطرح كرد و امروز دنياى اسلام اين موج عظيم را در

ص: 156


1- . بيانات در ديدار با جوانان در مصلّاي بزرگ تهران 1379/2/1

درون خود دارد. شما به هر كشورى از كشورهاى اسلامى برويد، ميبينيد اسلام زنده، در نظر نخبگان، جوانان، دانشگاهيان، دانشمندان، علما و آزادگان آنجا، اسلامى است كه بتواند ملّت خود را در مقابل زورگويان و قلدران و قدرت طلبان و متجاوزان عالم حفظ و حمايت كند و به آن مصونيّت ببخشد و اجازه ى دخالت و تسلّط و سيطره ى دشمن را بر مردم ندهد. آنها اين اسلام را ميخواهند و اسلام ناب محمّدى يعنى همين.(1)

تبليغات دشمن عليه ولايت فقيه

در داخل ايران اسلامى كه مركز توجّه خصمانه ى دشمن است، دشمن از تجربه هاى خود حداكثر استفاده را ميكند. لذا ما ملّت ايران بايد هشيار باشيم. دشمن چند نكته را برحسب تجربه فهميد و دانست كه اينها نقاط اصلى پيشرفت انقلاب اسلامى است و بايد با اينها مقابله كند. يك نكته، امام، آن رهبر عجيب، استثنايى و عظيم القدر بود. دشمن متوجّه شد كه نفوذ رهبرى در ايران اسلامى چه ميكند و چگونه اين رابطه ى محبت آميز ميان رهبر و ملّت، در ميدانهاى مختلف گره گشا و بازكننده ى راههاست. دشمن ديد كه نفوذ امام (قدس سره)، چگونه مردم را در همه ى ميدانها، مقابل دشمن بسيج ميكند. اين، نكته اى بود كه دشمن روى آن تكيه كرد. تجربه اى كه دشمن پيدا كرد اين بود كه بايد شخص امام امّت (قدس سره) و مطلق رهبرى اسلامى - يعنى همان چيزى كه در معارف انقلاب و معارف اسلامى با عنوان «ولايت فقيه» شناخته شده است - را زير سؤال ببرد. لذا بيشترين تبليغات دشمن، عليه امام بود. منتها به شكلى هدايت شده، دقيق و البتّه بى فايده! امروز هم ايادى دشمن، در اطراف عالم و داخل ايران، عليه امام تبليغ ميكنند. منتها به نام امام كارى ندارند؛ چون ميدانند كه به نام امام نميشود نزديك شد و به آن جسارت كرد. لذا به راه و عملكرد امام حمله ميكنند و گذشته ى

ص: 157


1- . بيانات در چهاردهمين سالگرد رحلت بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران حضرت امام خمينى (ره) 1382/3/14

انقلاب را زير سؤال ميبرند. اين قلمهاى مأجور و مزدور و يا غافل - از اين دو خارج نيست - كه در يك مقاله، سالهاى اوّل انقلاب را بكلّى زير سؤال ميبرند، مقصودشان چيست ؟! اينها با چه كسى طرفند؟! با امام ؟! مگر رهبرى امام نبود كه ده سال به اين ملّت كمك كرد تا بتواند دشوارترين راهها را بپيمايد؟ چه كسى ميتوانست كشور ويران شده اى را كه ايادى دشمن و رژيم فاسد پهلوى آن را به خاك سياه نشانده بودند و در دل آن، جنگ خانمان برانداز و ويرانگرى پيش آمده بود، حفظ كند و به پيش ببرد؟ چه كسى ممكن بود اين كار را بكند؟ اين، رهبرى امام بود. و حال رهبرى امام و رهبرى اسلامى را زير سؤال ميبرند؛ اصل مفهوم رهبرى فقيه و حاكميّت دين شناسان را زير سؤال ميبرند.(1)

نفوذ رهبرى؛ نقطه مقابله دشمن

دشمن از نفوذ و شخصيت امام و نفوذ رهبرى دينى، در هر زمانى به شدت صدمه خورده و داغدار است. يكى از نقاطى كه دشمن ميخواهد با آن مقابله كند، رهبرى و نفوذ آن است.(2)

***

در كشور خود ما، انقلاب مشروطيّت بود. امّا بعد از پيروزى، هنگامى كه علما را كنار زدند، از مسير منحرف شد و مشروطيّت به جايى رسيد كه رضاخان قلدر، فردى كه ضدّ همه ى آرمانهاى مشروطه خواهى بود، به حكومت رسيد. اگر انقلاب اسلامى ما هم تحت رهبرى دينى نبود، سرنوشتى چون انقلاب مشروطيّت پيدا ميكرد. هر انسان هوشمندى، وقتى توجّه ميكند كه اوّلاً شروع اين نهضت و پيروزى آن، ثانياً بقاى جمهورى اسلامى و مضمحل نشدن آن و ثالثاً مستقيم حركت كردن جمهورى اسلامى و انحراف نشدن آن، به بركت دين و رهبرى دينى است، پشت سر آن، يك نكته ى ديگر را هم

ص: 158


1- . بيانات در ديدار مهمانان خارجي دهه ى فجر و قشرهاي مختلف مردم در روز نيمه ى شعبان 1371/11/18
2- . همان

ميفهمد و آن نكته اين است كه دشمنان انقلاب اسلامى، چه در خارج و چه در داخل، سعى ميكنند دين و رهبرى دينى را از اين انقلاب بگيرند. اين، يك امر قهرى است. اگر از يك قلعه يا حصار، جوانى كارآمد، جانانه دفاع كند، دشمن آن قلعه و آن حصار، راه را در اين ميبيند كه زير پاى آن جوان، حفره و گودالى بكند و او را از بين ببرد.(1)

***

من در دنيا هيچ كشورى را سراغ ندارم كه در آن علقه ى عاطفى و رابطه ى قلبى ميان ملّت و مسئولين، مانند ايران باشد. ملّت، مسئولين را دوست ميدارد؛ مسئولين هم ملّت را با همه ى وجود دوست ميدارند و خود را خدمتگزار او ميدانند. اين ملّت است و اين احساساتش. تبليغات دشمن، هرچه ميخواهد بگويد. در سالهاى آخر زندگى بابركت امام، دشمن تبليغ ميكرد كه گويا راه امام، از نظر مردم راه متروكى است! امّا بدرقه اى كه مردم از جسد اين بزرگمرد كردند، باشكوه تر از استقبالى بود كه از خود ايشان در هنگام ورود فاتحانه به تهران كردند. اين است علقه و ارتباط ميان ملّت و دولت. اين امام، اين نظام، اين دستگاه سياسى، اين برنامه و اين هم ملّت. همه استثنائى و همه از جهات مختلف، در دنيا منحصربه فرد.(2)

جمود و تحجّر

آنهايى كه به ارزشها توجّه ميكنند و تحوّل و تغيير و پيشرفت را نديده ميگيرند، خطر تحجّر تهديدشان ميكند؛ بايد مراقب باشند. آنهايى كه به تحوّل و تغيير توجّه ميكنند و ارزشها را در درجه ى اوّل قرار نميدهند، خطر انحراف برايشان وجود دارد؛ اينها هم بايد مراقب باشند. هر دو طرف بايد مواظب باشند. مبادا گروه اوّل دچار جمود و تحجّر شود. مبادا گروه دوّم دچار انحراف و زمينه سازى براى دشمن و مخالفان اساس ارزشها شود. اگر دو گروه اين توجّه را داشته باشند،

ص: 159


1- . بيانات در ديدار قشرهاي مختلف مردم قم 1371/10/19
2- . بيانات در مراسم «پنجمين سالگرد ارتحال حضرت امام (ره)» 1373/3/14

آن وقت جامعه ميتواند جامعه اى باشد كه با همان وحدتى كه مورد نظر و لازم است، زندگى خودش را به سمت تكامل و تعالى اى كه اسلام براى او در نظر گرفته، پيش ببرد.(1)

اختلافات مذهبى از ابزار دشمن

ما اطّلاع داريم - اينها تحليل نيست، اطّلاع است - آمريكاييها طرحهاى خطرناكى براى كردستان دارند؛ هدفشان دفاع از قوم كُرد نيست؛ هدف پنجه انداختن و سلطه يافتن بر قوم كرد است؛ اين را ما از روى اطّلاع ميدانيم؛ اينها تحليل نيست، اطّلاع است. دوستان كُرد ما در آن سوى مرزهاى غربى به ما اطّلاع دادند و اطّلاع ميدهند افسران آمريكايى پول ميبرند بالاى بلنديهاى «قنديل»، به قيمت خون جوانان كُرد از آنها اطّلاعات ميگيرند؛ پول ميدهند براى مزدورسازى. اين شأن جوان كُرد نيست. به هرجا بتوانند دست ميزنند، دست مى اندازند، براى اينكه بتوانند پنجه ى ننگين و خونين خود را در پيكر مردم كُرد فرو ببرند. ملّت ما و كُرد ايرانى، بحمدالله هشيار است و من اين را هم بگويم: جماعت كُرد و قوم كُرد حتّى در غير ايران هم غالباً خودشان را ايرانى ميدانند؛ به ايرانى بودن خودشان افتخار ميكنند. اگر كسانى از كُردهاى بيرون ايران در خدمت هدفهاى آمريكا قرار ميگيرند، بدانند كه ممكن است در كوتاه مدّت چيزى گيرشان بيايد، امّا در بلندمدّت نفرين و لعنت قوم كُرد آنها را تعقيب خواهد كرد و رهايشان نخواهد كرد. اين هوشياريها را بايد حفظ كنيد. هشيارى فقط در اين زمينه نيست. در زمينه ى اختلافات درونى خود ما هم، همه بايد هوشيار باشند. من در سنندج هم در روز اوّل - سه شنبه ى گذشته - گفتم، اينجا هم باز تكرار ميكنم: مذاهب اسلامى بايد دست در دست هم، برادروار در جهت اهداف و آرمانهاى بلند اسلامى به كمك هم حركت كنند. دشمن اميد بسته است كه بتواند پيروان مذاهب گوناگون را مقابل هم قرار بدهد. هيچكس نبايد تسليم اين نقشه ى خائنانه و خباثت آميز دشمن بشود.

ص: 160


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1379/2/23

آنها ميخواهند شيعه در مقابل سنّى، سنّى در مقابل شيعه، دلها از هم چركين، نسبت به هم بدبين؛ آنها اين را ميخواهند. براى همين است كه من اعلام كردم، باز هم تأكيد ميكنم: خط قرمز از نظر نظام اسلامى و از نظر ما، عبارت است از اهانت به مقدّسات يكديگر. آن كسانى كه نادانسته، از روى غفلت، گاهى از روى تعصّبهاى كور و بى جا، چه سنّى و چه شيعه، به مقدّسات يكديگر توهين ميكنند، نميفهمند چه ميكنند. بهترين وسيله براى دشمن همينها هستند؛ بهترين ابزار در دست دشمن همينها هستند؛ اين خط قرمز است.(1)

***

سنّى و شيعه هر كدام مراسم مذهبى خودشان را، آداب خودشان را، عادات خودشان را، وظايف دينى خودشان را انجام ميدهند و بايد بدهند؛ امّا خط قرمز اين است كه نبايد مطلقاً بين اينها بخاطر اهانت به مقدّسات - چه آنچه كه از سوى بعضى از افراد شيعه از روى غفلت صادر ميشود، چه آنچه كه از روى غفلت از بعضى از افراد سنّى مثل سلفيها و امثال اينها صادر ميشود كه يكديگر را نفى ميكنند - چيزى بيان شود. اين همان چيزى است كه دشمن ميخواهد. اينجا هم بايد هوشيارى باشد.(2)

بيگانه كردن مسلمانان از هويّت اسلامى سرانگشت دشمن

هر پديده، يا شخص، يا حكومتى و نظامى كه مسلمانان را از هويّت اسلاميشان بيگانه كند، يا به تفرّق و پراكندگى بكشاند، يا به كسب عزّت و عظمت اسلامى بى اعتنا، يا از آن مأيوس سازد، كارى دشمنانه ميكند؛ و اگر خود، دشمن نيست، سرانگشت دشمن است!

شيطان در قرآن، تعبيرى از نيروهاى شرآفرين و فسادآفرين و انحطاطآفرين است كه در صف مقابل انبيا قرار ميگيرد؛ «وَ كَذٰلِكَ جَعَلْنٰا

ص: 161


1- . بيانات در ديدار مردم سقز 1388/2/29
2- . بيانات در ديدار مردم سقز 1388/2/29

لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيٰاطِينَ اَلْإِنْسِ وَ اَلْجِنِّ .»(1) و در سراسر قرآن، ياد و نشان شيطان تكرار شده و در تمام طول مدّت نزول وحى، از آن نام برده شده است. اين بدان معناست كه ياد و نشان دشمن، هرگز نبايد مورد غفلت جوامع مسلمان قرار گيرد.(2)

وجود وسايل تفرقه افكنى

به كشورهاى اسلامى نگاه كنيد! همه جا وسايل براى تفرقه افكنى هست. يك عدّه هم، حقيقتاً در اين بين، سرشان كلاه ميرود. يعنى فريب ميخورند، بازى ميخورند و بازيچه ى دست دشمن ميشوند. امروز امّت اسلامى، بايد متّحد باشد. نقاط اتّحاد و اجتماع زيادى هست كه هميشه بايد آنها را در نظر داشته باشيم.(3)

منابع انسانى و مالى را در مقابل هم قرار دادن

امروز در دنياى اسلام، پول زياد است، فكر زياد است، نيروى انسانى قابلى وجود دارد، جمع كثيرى از علما، شعرا، نويسندگان، هنرمندان و شخصيّتهاى سياسى قابل در دنياى اسلام هستند و بخش عمده اى از منابع عظيم مالى و منابع زيرزمينى - معادن خداداد زيرزمينى - در اختيار كشورهاى اسلامى است. اگر اينها با هم همسو باشند، يا لااقل عليه هم كار نكنند، ببينيد در دنيا چه اتّفاقى خواهد افتاد! دشمن كارى ميكند كه در دنياى اسلام، همه ى اين منابع انسانى و مالى، در مقابل هم قرار گيرد، رژيم عراق را تحريك كردند؛ هشت سال يك جنگ خانمان برانداز در اين منطقه به وجود آوردند، بعد هم كمكش كردند كه اگر بتواند اين نهال نورسته را بكلّى از بيخ و بن بركند، كه البتّه نتوانستند.(4)

ص: 162


1- . سوره ى انعام، آيه ى 112
2- . پيام به حجّاج بيت الله الحرام 1377/1/12
3- . بيانات در ديدار كارگزاران، به مناسبت «عيد غدير خم» 1374/2/28
4- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام و ميهمانان خارجى شركت كننده در كنفرانس بين المللى وحدت اسلامى 1374/5/24

حضور دشمنى مانند حكومت صهيونيستى در قلب قلمرو اسلامى، شايد ميتوانست ما را به يكديگر نزديكتر سازد، ولى دستهاى مرموز استكبار، اين خطر را هم از برابر خود برداشت. با ما كارى كرد كه اينك از يكديگر بيشتر ميترسيم تا از دشمن! وسوسه ها و دروغها و تبليغات موذيانه، كشورهاى اسلامى را به غلط و نابجا از يكديگر ترسانده است.(1)

سوءاستفاده ى دشمن از اختلاف بين امّت اسلامى

آنچه كه ما امروز بايد به آن توجّه كنيم، اين است كه شيعه اين عقيده را براى خود مثل جان عزيزى در طول قرنهاى متمادى حفظ كرده است؛ با وجود دشمنيهايى كه شده است - كه اين دشمنيها را كم و بيش همه ميدانند؛ چقدر ظلم كردند، چقدر فشار آوردند، چقدر اختناق ايجاد كردند - شيعه اين عقيده را حفظ كرد؛ معارف تشيّع را گسترش داد؛ فقه شيعه، كلام شيعه، فلسفه ى شيعه، علوم گوناگون شيعه، تمدّن شيعى، فكر راقى شيعيان، بزرگان شيعه و برجستگان شيعه در تاريخ اسلام درخشان است. بنابراين، اين عقيده اى است كه شيعه آن را حفظ كرده است و حفظ خواهد كرد؛ امّا توجّه بكنيد كه اين اعتقاد مايه ى دعوا و نزاع نبايد بشود. اين، آن حرفى است كه ما سالهاست اين را گفتيم و تكرار كرديم، باز هم تكرار ميكنيم. و ميبينيم كه دشمن چه نيّتى دارد، چه قصد خبيثى دارد از ايجاد اختلاف بين آحاد امّت اسلامى به عناوين مختلف، از جمله با عنوان شيعه و سنّى. دشمن يعنى دشمن اسلام، دشمن قرآن، دشمن مشتركات، دشمن توحيد؛ نه دشمن يك بخشى از اسلام. دشمن سعى اش اين است كه بين امّت اسلامى، دشمنى برقرار كند؛ ميفهمد كه اتّحاد دنياى اسلام چقدر براى او مضر است. دشمن ديد كه وقتى انقلاب اسلامى در ايران پيروز شد، عظمت اين انقلاب و تشعشع اين انقلاب، چطور در دنياى اسلام و در كشورهاى اسلامى توانست دلها را به خود جذب كند؛ دلهايى كه شيعه

ص: 163


1- . بيانات در مراسم گشايش هشتمين اجلاس سران كشورهاي اسلامي 1376/9/18

نبودند. ميليونها نفر از برادران اهل سنّت در كشورهاى عربى، در كشورهاى آفريقايى، در كشورهاى آسيايى مجذوب انقلاب شدند و از اين ناحيه، دشمن ضربه خورد؛ از اتّحاد دلها، از توجّه دلها به جمهورى اسلامى - دلهاى آحاد مسلمانها - دشمن ضربه خورد. ميخواهد اين توجّه را از بين ببرد؛ چه جور؟ با ايجاد دشمنى بين شيعه و سنّى.(1)

معرّفى انقلاب اسلامى بعنوان يك حركت شيعى

پس از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران و گسترش فكر آن در سراسر آفاق اسلامى، يكى از ترفندهاى استكبار در مقابله با اين موج همه گير اسلامى اين بوده است كه از سويى انقلاب اسلامى ايران را يك حركت شيعى به معناى فرقه اى آن - و نه اسلامى به معناى عام - معرّفى كرده، و از سوى ديگر، در ايجاد نفاق و نقار ميان شيعه و سنّى سعى بليغ كنند. ما از آغاز با توجّه به اين مكر شيطانى، همواره اصرار بر وحدت فرق مسلمين داشته و كوشيده ايم اين فتنه گرى را خنثى كنيم و بحمدالله با تفضّل الهى توفيقات فراوان نيز داشته ايم، كه يكى از آخرين آنها، تشكيل مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى است و هم اكنون در سراسر جهان اسلام، علما و روشنفكران و شعرا و نويسندگان و عامه ى مردم از همه ى مذاهب اسلامى، دوشادوش و با يك زبان و يك نفس، از انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى ايران دفاع ميكنند؛ ليكن دشمن با پول و طرح و تبليغ و خباثت فراوان مجهّز است و متأسّفانه در نقاطى از جهان كسانى را مى يابد كه بتواند با تطميع و اغفال، بر ذهن و زبان آنان تسلّط يابد. لذا گاه به گاه در كشورى از يك سياستمدار، و در كشور ديگرى از يك عالم نما يا انقلابى نما شنيده ميشود كه به تشنيع و ناسزا به شيعيان يا به ملّت ايران - كه بزرگترين انقلاب معاصر را به وجود آورده و به گونه اى بهت انگيز از آن دفاع كرده اند - زبان ميگشايد و قلم ميراند. يا در كشور

ص: 164


1- . بيانات در ديدار هزاران نفر از قشرهاى مختلف مردم به مناسبت عيد سعيد غدير خم 1387/9/27

مسلمان پاكستان - كه ملّت آن، در شمار عزيزترين ملّتها براى ما و هميشه در خط دفاع از اسلام و جمهورى اسلامى ايران بوده و هست - كسانى با دلارهاى دشمنان اسلام و وحدت مسلمين، جلسات داير ميكنند و كتاب و مقاله مينويسند، تا شيعه و تشيّع اهل بيت پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) را به باد حمله بگيرند و به مقدّسات اهانت كنند.(1)

نزاع ميان فرق اسلامى

دشمن ميخواهد ميان فرقه هاى اسلامى نزاع باشد؛ بخصوص بعد از پيروزى انقلاب اسلامى دشمن خواسته است بين ايران انقلابى و اسلامى و بقيه ى ملّتها جدايى بيندازد. از خدا ميخواهند كه در دنياى اسلام گفته شود: «اينها شيعه هستند و انقلابشان انقلاب شيعى است و به ما سنّيها ربطى ندارد»! ملّت ايران از اوّل انقلاب گفته است بله، ما شيعه و مواليان اهل بيت پيامبريم؛ امّا اين انقلاب، يك انقلاب اسلامى بر اساس قرآن، بر اساس توحيد، بر اساس اسلام خالص و ناب، بر اساس وحدت و برادرى بين همه ى مسلمين است. اين را از اوّل ملّت ما گفتند و امام ما نيز اين را فرياد كشيد و بيان كرد.(2)

***

امروز وظيفه ى اين امّت بزرگ، در مقابل پيامبر، نجات دهنده، پيشوا، معلّم، امانت الهى در ميان خود و محبوبترين چهره در ميان امّت؛ يعنى وجود مقدّس نبى اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) اين است كه عزّت و شوكت امّت اسلامى را با حفظ وحدت پاس بدارد. اين وظيفه ى امروز امّت است. امّت از پيامبر خود عيدى ميخواهد؛ امّا امّت، در مقابل پيامبر موظّف است وظيفه ى عيدى خود را هم انجام دهد. عيدى امّت اين است كه حفظ وحدت كند و آبروى پيغمبر را محفوظ بدارد. امروز همه ى تلاش دشمنان اسلام و امّت اسلامى اين است كه اين امّت را به جان يكديگر بيندازند و آنها را با همديگر دشمن كنند. اين تلاش، مخصوص امروز

ص: 165


1- . پيام به حجّاج بيت الله الحرام 1370/3/26
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1370/7/5

نيست و از گذشته نيز همينطور بوده است. امّا امروز، اين مأموريّت خباثت آميز و رذالت آلود از طرف دشمنان، با سازماندهى و تدبير و همه جانبه انجام ميگيرد. علّت هم اين است كه احساس ميكنند روحيه و شوق اسلامى، در ميان مسلمانان رو به فزونى است و اسلام، دلها را زنده كرده است.(1)

ايجاد حسّاسيّتهاى مذهبى

ما كه مسلمان هستيم، بايد حواسمان جمع باشد. ما بايد بفهميم كه پول نفت فلان كشورى كه به نوكرى آمريكا و غرب، در ميان ملّتهاى مسلمان شناخته شده و روسياه است و به استكبار وابستگى دارد، اگر صرف انتشار كتابى در رد تشيّع شد، محض رضاى خدا و علاقه ى به تسنّن نيست و غرض خبيثى را دنبال ميكند. عكس قضيه هم صادق است. اگر ديديم عواملى در جامعه ى شيعى، مشغول تحريك و برانگيختن حسّاسيّت نسبت به برادران اهل سنّت يا مقدّسات آنها هستند، اگر حمل بر كج سليقگى و بدفهمى نكنيم، بايد بدانيم كه قطعاً دست دشمن است. دشمن، از كجى سليقه نيز بيشترين استفاده را ميكند. لذا امروز، اتّحاد مسلمين و صفاى دل برادران مسلمان با يكديگر، شرط اصلى اعلاى كلمه ى اسلام است.(2)

سوءاستفاده دشمن از اختلافات مذهبى

آحاد ملّت ما، على رغم توطئه ها و بذر نفاق افكنيها، با هم متّحدند و در يك جهت حركت ميكنند: در جهت اسلام؛ در جهت قرآن؛ در جهت حاكميّت دين؛ بدون فرقى بين شيعه و سنّى و قوميّتهاى مختلف (فارس و عرب و ترك و تركمن و بلوچ و كُرد و غير اينها)؛ يك ملّت يكپارچه. واقعاً ملّت ايران، به بركت اسلام، يك نمونه است. بين ملّتهاى مسلمان، يك الگوى موفّق است. خداوند از شما ملّت ايران،

ص: 166


1- . بيانات در خطبه هاي نماز عيد سعيد فطر 1373/12/11
2- . بيانات در ديدار با جمعى از بسيجيان و روحانيون تهران، مدرّسان و طلّاب اهل سنّت استان خراسان و گروهى از اعضاى حزب اللَّه لبنان 1368/7/5

بخاطر صادقانه پاسخ گفتنتان به دعوت دين و نداى امام بزرگوارتان راضى باشد. اين را بايد حفظ كنيد. همين وحدت باارزشى كه به بركت آن، شما توانسته ايد اين همه پيروزى را به دست بياوريد، دشمنهايى در كمين دارد. بايد هوشيار باشيد و نگذاريد اختلافات به وجود آيد. در آنجايى كه بهانه ى اختلاف هست و دشمن ميتواند آنجا مستمسكى براى اختلاف درست كند، بيشتر مواظب باشيد. در مسأله ى مذهب و اختلافات مذهبى، كه قرنهاى متمادى دشمنان از آن سوءاستفاده كردند، بيشتر بايد مواظب باشند. هم شيعه بايد مواظب باشد، هم سنّى.(1)

***

دست دشمن، توطئه ى دشمن و تدبير دشمن را در وراى اين اختلافات ميشود به وضوح ديد؛ اين را بايد علاج كرد. عقلاى امّت از همه ى فرقه ها بايد نگذارند امواج فتنه در ميان مسلمانها - كه به وسيله ى دشمنان اسلام تحريك ميشود - به طور روزافزون آرامش و الفت و محبّت را به خطر بيندازد.(2)

ايجاد اختلاف بين شيعه و سنّى از سياست دشمنان

سياست دشمنان اسلام ايجاد اختلاف بين شيعه و سنّى است. اين، يكى از راههايش است. هر كسى به اين اختلافات شديد كمك كند، در واقع به آن اهداف كمك كرده است. جا دارد كه همه ى گروههاى عراقى، اين حركات را محكوم كنند و از آن تبرى بجويند. خوشبختانه بزرگان شيعه عاقلانه و خوب عمل كردند؛ به شيعيان توصيه كردند كه عكس العمل نشان ندهند، كه اين كار مهمّى بود.(3)

سياست دشمنان براى جدا كردن شيعه از غيرشيعه

سياست استكبار امروز، جدا كردن شيعه از غيرشيعه است، جدا

ص: 167


1- . بيانات در ديدار كارگزاران نظام، به مناسبت سالروز ولادت رسول اكرم (ص) و امام جعفرصادق (ع) 1371/6/24
2- . بيانات در ديدار كارگزاران نظام و سفراي كشورهاي اسلامي 1384/2/6
3- . بيانات در خطبه هاى نماز جمعه ى تهران 1384/7/29

كردن گروههاى مسلمان از يكديگر و به جان هم انداختن گروههاى مسلمان است. ما بايد كمك نكنيم به اين هدف؛ ما بايستى نگذاريم دشمن به اين هدف برسد؛ هم ما موظّفيم، هم غيرشيعه؛ آن كسانى كه شيعه نيستند؛ جمعيّتها و مذاهب غيرشيعه در اسلام. همه اين را بدانند: امروز شيعه است كه در ايران اسلامى، اين پرچم اقتدار اسلامى و عزّت اسلامى را بلند كرده است و بر روى دست گرفته و استكبار احساس عجز ميكند؛ اين يك واقعيّت است؛ اين يك واقعيّت است. اين توطئه هايى كه در اين سى سال عليه نظام جمهورى اسلامى از سوى دشمنان گوناگون - البتّه در رأس آنها آمريكا و خبيثترين آنها انگليس - انجام دادند، بخاطر اين است كه اينها مرعوبند؛ از حركت اسلامى، از بيدارى اسلامى، از به خود آمدن دنياى اسلام ميترسند؛ ميدانند كه اگر دنياى اسلام به خود بيايد، توجّه كند، احساس استقلال كند، احساس هويّت كند، احساس عزّت بكند، اين منطقه ى حسّاس دنيا كه در اختيار مسلمانان است - كه حسّاسترين مناطق دنيا، همين منطقه ى مسلمان نشين است - از تحت سيطره ى استكبار بيرون خواهد رفت؛ از اين ميترسند. چون ميترسند، توطئه ميكنند؛ ابزارهاى گوناگون را به كار ميگيرند. امروز سردمداران سياستهاى استكبارى - آمريكا و صهيونيستها و بقيّه ى مستكبرين - همه ى توان خودشان را به كار گرفته اند، بلكه بتوانند ملّت ايران را، نظام جمهورى اسلامى را منزوى كنند، بى اثر كنند؛ نتوانسته اند و به توفيق الهى، به فضل الهى، به حول و قوّه ى الهى باز هم نخواهند توانست.(1)

مهمترين شگرد؛ دشمن ايجاد دودستگى در بين مردم

امروز مسئوليّت من و شما خيلى خطير است. بايستى با عقل، تدبير و همراه با توكّل به خدا و شجاعت، نه با جبن، راه را طى كرد. اوّلين كار، استحكام داخلى است. نبايد بگذاريد اين مباحثات و بگومگوها به

ص: 168


1- . بيانات در ديدار مردم به مناسبت عيد غدير 1388/9/15

مقابله و مواجهه و تخاصم تبديل شود؛ اين تنها توصيه ى من به شماست. گفتن و شنودن و اعتراض كردن، هيچ اشكالى ندارد. افرادى از اعتراض كردن بدشان مى آيد كه يا متكبّرند يا پشتوانه ى مردمى ندارند؛ ميترسند؛ دلشان ميلرزد. اگر كسى اهل تكبّر نباشد - كه خداى متعال را شكر ميكنيم كه اين آلودگى را در ما قرار نداده - و متّكى به حمايت مردم باشد، به هيچ وجه از اين گفتنها و شنيدنها ناراحت نميشود؛ امّا مراقب باشيد كه از اين گفت و شنودها، دشمن همان چيز را كه ميخواهد وانمود كند، به دست نياورد. امروز يكى از مهمترين شگردهاى دشمن اين است كه بگويد در داخل نظام جمهورى اسلامى دودستگى است و اين دو دسته با هم بدند. دو صدايى و چند صدايى كه شما ميگوييد و بنده هم معتقدم، نميگويد. بحث چند صدايى نيست؛ چند صدايى همه جا هست. ميگويد مخاصمه و دشمنى؛ يعنى فرض ميكند يك گروه، گروه ديگر را ميخواهد نابود كند! اينگونه تصوير ميكند. نگذاريد اين تصويرسازى مطلوب دشمن تحقّق پيدا كند؛ اين را مراقب باشيد. بحث و مجادله و مباحثه و گفتگو را طلبگى انجام دهيد. امام هم مكرّر به ما ميفرمود. واقعيّت هم همين است كه در محيطهاى طلبگى، گاهى دو طلبه دعوا و جنجال ميكنند؛ عصبانى ميشوند، امّا وقتى مباحثه تمام ميشود، با يكديگر ناهار و چايى ميخورند و «لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً !» حرفهايشان را ميزنند، امّا بينشان دشمنى و شكاف ايجاد نميشود. در بحث، منطق و استدلال باشد، چهارچوب هم چهارچوب قانون است. قانون هم در درجه ى اوّل، قانون اساسى است. اين چهارچوب را رعايت كنيد. بنده آن روز هم به جوانان دانشجو گفتم كه قانون آمده تا جاى صداى كلفت را بگيرد؛ كسى با صداى كلفت در هر موضعى كه هست، بگويد اينطور بايد بشود! خيال هم نكنيد كه استبداد و ديكتاتورى و صداى كلفت و افزون طلبى، مخصوص كسانى است كه در رأس نظامند؛ نخير، در بدنه ى نظام هم چنين چيزهايى وجود دارد و همه جايش هم بد است. خوى پادشاهى، خوى استبداد در همه جا بد است؛ در هر جا زشت است؛ به هر شكلى كه باشد، بد است. قانون

ص: 169

آمده جلو اين مسائل را بگيرد. بر طبق قانون و در چهارچوب آن بايد حرف زده و عمل و رفتار شود و حل و فصل هم به وسيله ى قانون صورت گيرد. اين بهترين معيار وحدت است؛ انگيزه هاى ديگر را كنار بگذارند. امروز روزى نيست كه اگر از اين وظيفه ى حفظ استحكام داخلى عدول كنيم و آن را پشت سر بيندازيم، خداى متعال و مردم و تاريخ بر ما ببخشايند؛ امروز روزى نيست كه بشود اين وظيفه را نديده گرفت؛ بايد هوشيار بود. نبايد در نيروى دشمن مبالغه كرد و نبايد هم دشمنى و كيد او را ناديده گرفت؛ بايد مراقب بود. اميرالمؤمنين فرمود: «و الله لا اكون كالضبع تنام علي طول اللدم» (1). معروف است بين عربها كه كفتار را وقتى ميخواهند صيد كنند، پايكوبى ميكنند و آهنگى ميخوانند كه خواب آور است. كفتار را با آهنگى در لانه اش ميخوابانند و وقتى خوابيد، به سراغش ميروند. حضرت اميرالمؤمنين ميفرمايد: «و الله لا اكون كالضبع» من آن كفتارى نيستم كه مرا با پايكوبى آوازه خوانى بخوابانند و هر كار ميخواهند، بكنند.(2)

تبليغات از شگردهاى دشمن

يكى از شگردهاى دشمن، تبليغات است. تبليغ كنند كه جمهورى اسلامى نتوانست. تبليغ كنند كه اسلام كافى نيست. تبليغ كنند كه مردم ايران ترسيدند و عقب نشينى كردند. تبليغ كنند كه ملّت ايران، از انقلاب و از اسلام فاصله گرفته اند. تبليغ كنند كه دولت ضعيف است و نميتواند كار كند. سعى كنند كه احساسات قشرى و صنفى را در افراد زنده كنند، تا چوب لاى چرخ دولت و مسئولان و كارگزاران كشور بگذارند. دشمن فقط اين كارها را ميتواند بكند؛ كار ديگرى از دست دشمن ساخته نيست.

شما خيال نكنيد كه دشمن فقط از جبهه ى جنگ حمله ميكند. دشمن وقتى در مقابل نظامى مثل نظام جمهورى اسلامى قرار گرفت و

ص: 170


1- . نهج البلاغه، خطبه ى 6
2- . بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى 1382/3/7

ديد كه نميتواند از جبهه، بر اين انقلاب و بر اين ملّت پيروز بشود، سعى ميكند كه در داخل ملّت رخنه كند و از درون، كار را مشكل نمايد.

بله، هنر انقلاب اين است، و هنر امام اين بود. آن بزرگوار، در جامعه اى كه دشمن پنجاه، شصت سال به طور مستقيم و غيرمستقيم روى آن كار كرده بود، تا آن را به لجنزار فساد بكشاند، كار كرد و جوانانش را مثل گل، پاك و پاكيزه تربيت كرد. خود آن بزرگوار فرمود: اين، فتح الفتوح است. بله، فتح الفتوح امام، ساختن جوانان مؤمن، مخلص، سالم، صادق، بى اعتناى به شهوات و دلهايشان متوجّه به سمت خدا بود. در طول تاريخ، در اين مملكت و يا در ساير ممالك اسلامى، ما چه موقع اينقدر جوان خوب و صالح، مثل دوران انقلاب داشتيم ؟(1)

تلاش تبليغاتى دشمن جهت حذف نظام اسلامى

دشمن ميكوشد با جوسازى و حيله هاى تبليغاتى، شما را از نام حكومت اسلامى و نظام اسلامى برحذر دارد، و شايد برخى از ساده دلان به اين فكر بيفتند كه براى حسّاس نشدن آمريكا و دولتهاى غربى، بهتر است كه در اظهارات علنى، از نام حكومت اسلامى اجتناب شود. توصيه ى اينجانب، اجتناب جدّى از اين مصلحت انديشى خلاف مصلحت است. هدف تشكيل نظام اسلامى و حاكميّت قرآن و اسلام را، بى هيچ انفعالى به صراحت و به تكرار و در همه ى شرايط بيان كنيد و با عدول از نام مقدّس اسلام، دشمن را به طمع نيندازيد و هدف را مبهم و غبارآلود نسازيد.(2)

***

امروز الگوى زندگى سياسى و اقتصادى و منش كلّى انقلابى ما همان چيزى است كه از امام دانسته ايم و شنيده ايم و همان منش و افكار و رفتار امام - كه درست هم بود، منطبق بر حق هم بود، با همه ى

ص: 171


1- . بيانات در مراسم ويژه ي روز بسيج در پادگان امام حسن مجتبي (ع) 1369/9/5
2- . پيام به حجّاج بيت الله الحرام 1370/3/26

جان و دل هم ملّت ايران و مسئولان دنبال آن راه بودند و بعد از آن هم هستند - راه حق است و يك لحظه نبايد از راه حق جدا شد. واقعيّت اين است؛ منتها دشمن دست بردار نيست. او (دشمن) سعى ميكند براى افكار عمومى دنيا - كه اين افكار عمومى عالم، متضمّن افكار و احساسات و استفهامات ملّتهاى مسلمان و ملّتهاى جهان سوّم، كه مخاطب انقلاب اسلامى بودند، نيز هست - اثبات كند كه ايران خودش آن دوران را تخطئه ميكند؛ شما از چه كشورى ميخواهيد تقليد كنيد؟! ميخواهد براى مردم فلان كشور اسلامى و يا حتّى غيراسلامى ثابت كند كه ايران از مواضع قبلى خود عدول كرده است. ما ديديم كه كشورهاى غيراسلامى، در حركات عظيم خودشان، راه ايران را بعنوان شعار مشخّص كردند، تابلو زدند و گفتند راه ما همان راهى است كه ايران رفته است؛ يعنى راه مقابله ى با استكبار آمريكايى و غول خونخوار قدرت سلطه ى جهانى. ميخواهد به مردم دنيا بگويد كه شما دنبال آن راه رفتيد و جاذبه ى آن شما را به حركت درآورد و به شما اميد بخشيد؛ امّا حالا خود متولّيان و كاركنان و رهروان آن راه، آن را تخطئه ميكنند؛ شما چه ميگوييد؟! ميخواهد اين را در دنيا جا بيندازد.(1)

وادار كردن اتّهامات خصمانه از ابزار تبليغاتى دشمن

تبليغات مدرن و داراى پوشش جهانى، بى شك كارآمدترين حربه ى استكبار است. امروز تعداد رسانه هاى صوتى و تصويرى و مطبوعاتى اى كه بيشترين تلاش خود را وقف دشمنى با اسلام كرده اند، بسيار زياد و همچنان رو به افزايش است. كارشناسانى مزدور، فقط سرگرم ساختن و پرداختن مطلب و خبر و تحليل، براى گمراه كردن ذهن مستمعان خود و معرّفى نادرست و ترسيم زشت از نهضت اسلامى و شخصيّتهاى بزرگ اسلامى اند، و جمهورى اسلامى در سالهاى پس از پيروزى انقلاب تا امروز بى وقفه و روزافزون با چنين

ص: 172


1- . بيانات در ديدار با مسئولان وزارت امور خارجه و سفرا و كارداران جمهورى اسلامى ايران 1370/4/18

تبليغات خصمانه اى مواجه بوده است. بايد گفت كه اين ترفند نيز در مقابل حركت اسلامى اصيل و نشأت گرفته از فطرت و نياز، توفيق زيادى نداشته و مقصود دشمن را برنياورده است. گسترش موج دعوت انقلابى امام راحل عظيم الشأن در سراسر دنياى اسلام و حضور فكر و نام و رهنمود و عكس و نشان آن بزرگوار در شرق و غرب عالم، با وجود آن همه تبليغ دروغ و سخن ناحق كه به نيّت مخدوش كردن سيماى ملكوتى آن وارث پيامبران، گفته و پخش شده است، روشنترين دليل اين مدّعا است. با اين همه بايد اذعان كرد كه عامل مهم در حفظ سلامت و سداد فكر ملّتهاى مسلمان، روشنگريهاى علما و روشنفكران و نويسندگان و هنرمندان و جوانان فعّال و آگاه است. و همه بخصوص علما متعهّد دين در اين مورد وظيفه اى بزرگ بر عهده دارند. دشمن پس از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران، همواره تا امروز سياهه اى از اتّهامات را متوجّه ايران اسلامى كرده است. ميبينيم كه همان تهمتها امروزه به همه ى نهضتهاى اسلامى در هر جاى دنيا كه باشند نيز زده ميشود. تهمت تعصّب و جمود فكرى كه از آن، با عنوان «بنيادگرايى» نام ميبرند، تهمت تروريسم، تهمت بى اعتنايى به حقوق بشر، تهمت ضدّيّت با دموكراسى، تهمت بى اعتنايى به حقوق زنان، تهمت ضدّيّت با صلح و طرفدارى از جنگ. اندكى انصاف، هر كسى را به دروغ بودن اين تهمتها و بى شرمى واردكنندگانش آگاه ميسازد. ايران اسلامى در حالى متّهم به مخالفت با دموكراسى ميشود كه از پنجاه روز پس از پيروزى انقلاب كبير اسلامى تا 14 ماه پس از آن، دو همه پرسى عمومى، كه در يكى از آنها مردم ايران، جمهورى اسلامى را بعنوان نظام سياسى كشور برگزيدند، و در ديگرى به قانون اساسى رأى دادند، و سه انتخابات كه در آنها به ترتيب: اعضاى مجلس خبرگان براى نوشتن قانون اساسى، رئيس جمهور، و نمايندگان در مجلس شوراى اسلامى معيّن شدند، در آن برگزار شده، و تا امروز همواره انتخابات آزاد، با شركت پرشور مردم براى تعيين رئيس جمهور و نمايندگان مجلس، در موعد قانونى خود انجام گرفته است. تهمت به تروريسم را،

ص: 173

كسانى به ايران اسلامى ميزنند، كه خود از دولت تروريست صهيونيستى بيشترين پشتيبانى را كرده و گروههاى تروريست ضدّانقلاب ايرانى را در زير چتر حمايت خود قرار ميدهند و حقوق بگيران آنان صدها بار در داخل ايران اسلامى بمب گذارى كرده و هزاران نفر از مردم عادى و عناصر انقلابى و مرد و زن و كودك بيگناه را به قتل رسانده اند. ضدّيّت با صلح را كسانى به جمهورى اسلامى نسبت ميدهند كه جنگى هشت ساله را با تشويق رژيم بعثى عراق و به دست او بر ايران تحميل كردند و در همه ى آن مدّت، انواع كمكها را به آن رژيم كه بخاطر حمله به ايران اسلامى، رژيم محبوب آنان به شمار ميرفت مبذول داشته اند. تضييع حقوق زنان، تهمت از سوى كسانى است كه شأن والاى زن ايرانى را كه با حفظ حجاب و حد شرعى، در برترين فعّاليّتهاى كشور شركت ميورزد، نميپسندند و ابتذال حاكم بر روابط زن و مرد و بهره كشى ناجوانمردانه از زن در جوامع غربى را، نسخه ى مطلوب در حيات اجتماعى زن ميشمرند. تهمت نقض حقوق بشر را رژيمهايى متوجّه ايران ميسازند كه خود قلمهاى بزرگ و حيرت انگيز پايمال كردن حقوق انسانها را مرتكب شده يا زمينه سازى كرده اند.(1)

تازگى نداشتن جنجالهاى تبليغاتى

اين جنجالهاى تبليغاتى عليه جمهورى اسلامى، تازگى ندارد و مال امروز و ديروز نيست. از اوّل انقلاب اين بحثها بود. البتّه اوّل اوّل انقلاب را نميگويم؛ چون اوّل اوّل انقلاب، دشمن گيج بود؛ سرگيجه داشت؛ نميفهميد چه شده است؛ قدرت نداشت موقعيّت را درك كند. لذا، آن چند ماه اوّل انقلاب، تبليغاتى از اين قبيل نبود. امّا هنوز چند ماهى نگذشته بود كه سناى آمريكا عليه جمهورى اسلامى ايران مصوّبه اى گذراند و دشمنى خودش را با اسلام و نظام جمهورى اسلامى و امام بزرگوار ما روشن و واضح كرد. اين اقدامها، از آن روز

ص: 174


1- . پيام به حجّاج بيت الله الحرام 1372/2/28

تا امروز، ادامه داشته است. پس اينها تازگى ندارد. هميشه دشمن ميخواهد ضربه ها و حمله هاى خود را بزرگ نشان دهد. يادتان هست در دوران جنگ تحميلى، وقتى جوانان ما سرزمينهايى را ميگرفتند و ضربات سختى را به دشمن وارد ميكردند و دشمن هم در مقابل، پاتك كوچكى ميكرد، جنجال راه مى انداخت كه «ما عمليات كرديم. چنين كرديم، چنان كرديم»؟ دشمن اگر حركتى تعرّض آميز انجام ميدهد، ميخواهد آن را بزرگ نمايش دهد تا روحيه ى طرف مقابل را تضعيف كند. خودشان كه حمله ميكنند، حملاتشان را بزرگ ميشمارند و در راديوهايشان، جنجال راه مى اندازند؛ اين از آن نقل ميكند و آن از اين نقل ميكند! اينها تازگى ندارد. اينها با اسلام بدند؛ با جمهورى اسلامى بدند؛ با استقلال يك ملّت به شدّت دشمنند و با ملّتى كه بخواهد در مقابل آنها استقلال خودش را حفظ كند، از اعماق قلب كينه ميورزند. پس، اينها تازگى ندارد.(1)

***

دشمن، تبليغات، زهرپراكنى و لجن پراكنى زيادى ميكند. از دشمن، غير از دشمنى انتظارى نيست. دشمن يا بايد محاصره ى اقتصادى كند، يا تبليغات دروغ كند، يا تهاجم امنيّتى و توطئه كند. دشمن، دشمن است. امّا ملّت ايران، به خداى بزرگ معتقد و متّكى است. با خداى بزرگ رابطه دارد. از قدرت پروردگار عالم برخوردار است كه به بركت اسلام و مسلمين، به يك ملّت آن قدرت را بخشيده است.(2)

***

برادران و خواهران عزيز! اينها [مصمّم بودن اراده ى مردم در قيام، اعتماد به خدا، حفظ وحدت و...] تجربيّات ما [در پيروزى عليه ابرقدرتها و مزدوران] است، من بعنوان برادر مسلمان شما و از سر تعهّد دينى، آن را با شما در ميان گذاشتم. بوقهاى تبليغاتى دشمن مانند هميشه فرياد خواهند كرد كه ايران ميخواهد دخالت كند، ميخواهد

ص: 175


1- . بيانات در اجتماع مردم نوشهر 1372/2/18
2- . بيانات در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) در مرقد مطهّر 1374/3/14

مصر را شيعه كند، ميخواهد ولايت فقيه را به مصر صادر كند و ميخواهد و ميخواهد... اين دروغها را سى سال است ميگويند تا ملّتهاى ما را از يكديگر جدا و از كمك يكديگر محروم كنند و مزدوران آنها هم آن را تكرار ميكنند. «يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ اَلْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شٰاءَ رَبُّكَ مٰا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ مٰا يَفْتَرُونَ » (1). با اين ترفندها، هرگز وظايفى را كه اسلام بر دوش ما گذاشته است، رها نخواهيم كرد.(2)

فريب نخوردن از لبخند دشمن

يكى از كارهاى اصلى كه بايد انجام بدهيم و همه بايد به آن توجّه داشته باشيم، اين است كه فريب لبخند دشمن و وعده هاى دروغ جبهه ى دشمن را نخوريم. در اين سى سال، تجربه هم پيدا كرده ايم. گاهى به روى ما لبخند زدند. اوايل گاهى بعضى از ما باور ميكرديم. يواش يواش فهميديم پشت صحنه چيست. فريب لبخند دشمن را، فريب وعده هاى دروغ دشمن را نخوريم. جبهه ى قدرت مادّى اى كه امروز بر دنيا مسلّط است، راحت عهد ميشكند. بدون هيچ دغدغه اى عهدشكنى ميكنند، زير قولشان ميزنند، زير حرفشان ميزنند، نه از خدا خجالت ميكشند، نه از خلق خجالت ميكشند، نه از طرف مذاكره خجالت ميكشند؛ راحت دروغ ميگويند! من نمونه هاى زنده دارم - كه حالا در اينجا جاى بحثش نيست؛ شايد آن وقتى كه لازم باشد، عرض بكنم - همين اظهاراتى كه آمريكاييها كردند، رئيس جمهور آمريكا كرد؛ نامه اى كه به ما نوشت، جوابى كه ما داديم؛ بعد عكس العمل و اقدامى كه آنها با مضمون آن نامه ها كردند. اينها يك روزى در اختيار افكار عمومى دنيا - آن وقتى كه لازم باشد - قرار خواهد گرفت؛ خواهند ديد كه اينها چه جورى اند، حرفشان چقدر اهمّيّت و ارزش دارد، وعده شان چقدر ارزش دارد. بنابراين يكى از كارهاى اساسى ما اين است كه

ص: 176


1- . سوره ى انعام، آيه ى 112
2- . خطبه هاى نماز جمعه ى تهران 1389/11/15

فريب لبخند و وعده ى دروغ اينها را نخوريم.(1)

***

شيوه هاى دشمن از هميشه پيچيده تر و هشداردهنده تر است و مسلمين در سراسر جهان بايد مسأله را از هميشه جدّيتر بگيرند و براى آن فكرى و كارى بكنند.(2)

مقابله با شيوه هاى دشمن در پايمال كردن حقّ ملّت

دشمن نميتواند با تهديد كارى بكند. اين روزها باز صداى تهديدشان بلند شده است: آمريكا و صهيونيستها يك جور، بعضى از دولتهاى اروپايى هم جاهلانه و ناخردمندانه، دنباله رو آمريكا! مگر ملّت ايران را تجربه نكرديد؟ مگر اين ملّت عظيم و مقاوم را نيازموديد؟ ما راه خودمان را با قدرت ادامه خواهيم داد و نميگذاريم مستكبران عالم، حق اين ملّت را پايمال كنند. اين تكليف ما، وظيفه ى ما و حق اين ملّت عظيم است كه ما بايد به مقتضاى مسئوليّتمان، اين حق را ادا كنيم؛ بايد نگذاريم دشمن با شيوه هاى گوناگون، با روشهاى مختلف، با جنگ روانى و با انواع و اقسام حيله ها و ترفندها حق اين ملّت را پامال كند و به فضل پروردگار نخواهيم گذاشت.(3)

صف آرايى دشمن در برابر ما

من مجدّداً تأكيد ميكنم كه از كيد دشمن غافل نباشيد. درست است كه ما على الظاهر در جبهه ى نظامى جنگ نداريم؛ امّا در جبهه هاى اقتصادى، سياسى، تبليغاتى، فرهنگى و همچنين در جبهه ى پنهان نظامى، دشمن در مقابل ما صف آرايى كرده است. مسئولان كشور بايد با خيال راحت و حواس جمع و با قدرت، كيد دشمن را خنثى كنند و به مقابله با آن بپردازند. مردم بايد كمك كنند كه ذهن مسئولان آرام

ص: 177


1- . خطبه هاى نماز جمعه ى تهران 1390/11/14
2- . پيام به حجّاج بيت الله الحرام 1370/3/26
3- . بيانات در ديدار با مردم و عشاير شهرستان نورآباد ممسنى 1387/2/15

باشد تا بتوانند ان شاءالله با جرأت و قدرت، كار خود را ادامه بدهند و مطمئناً خداى متعال هم به ما لطف خواهد كرد.(1)

***

دشمنى آن دشمن، آشكار است و براى اهل بصيرت، مخفى نيست و دشمن آشكار هم، با وجود اينكه دشمنيش آشكار است، شيوه هايى براى فريب دارد. غالب ملّتهايى كه فريب خوردند و دولتهايى كه اشتباه كردند، از اينجا اشتباه كردند كه روشهاى دشمن را درست نشناختند. اگر ما روشهاى دشمن را نشناختيم و مبارزه با دشمنى كه ميخواهد ما را نابود كند، به فراموشى سپرديم، بديهى است كه راهى را خواهيم رفت كه دشمن ميپسندد؛ يعنى راه نابودى، راه ويرانى، راه فساد.(2)

***

در صدر اسلام هم خداى متعال به پيامبر خود همين نكته را فرمود: «لَوْ أَنْفَقْتَ مٰا فِي اَلْأَرْضِ جَمِيعاً مٰا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لٰكِنَّ اَللّٰهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ » (3). خدا دلهاى شما را به هم نزديك كرد. او احساس محبّت و صميميّت و فشردگى صفوف براى دفاع از انقلاب را به شما داد. شكر نعمت اعطا شده آن است كه ما اين محبّت و الفت را در دل و عمل و زبان خودمان حفظ كنيم. دشمن بيكار نمينشيند؛ او دائماً مشغول ايجاد شر و فساد است.(4)

سوءاستفاده ى دشمن از غفلت و تنبليها

يك عدّه اى غفلت ميكنند، نميفهمند كه ما اين همه حركت كرده ايم، پيش آمده ايم؛ نميفهمند كه ما هنوز راه طولانى اى در پيش داريم؛ نميفهمند كه ما دشمن داريم، دشمن از تنبلى ما، از غفلت ما، از اختلاف ما، سوءاستفاده ميكند. مخاطب بيشتر اين حرف شخصيتهاى مطرح جامعه - سياسى و فرهنگى و غيره - هستند كه بايد مراقب حرف

ص: 178


1- . بيانات در ديدار با گروهي از روحانيون و مردم رفسنجان 1368/7/21
2- . بيانات به مناسبت روز مبارزه با استكبار جهاني 1375/8/9
3- . سوره ى انفال، آيه ى 63
4- . بيانات در مراسم بيعت روحانيون، مسئولان و اقشار مختلف مردم آذربايجان 1368/3/30

زدنهاى خودشان، مراقب نوشتنهاى خودشان، مراقب موضعگيريهاى خودشان باشند. اتّحاد و اتّفاقى كه رمز همه ى پيشرفتها و پيروزيهاست، امروز بيشتر از همه براى اين كشور لازم است. مسئولين كشور هم واقعاً دارند زحمت ميكشند، حقيقتاً دارند زحمت ميكشند. دولت، مسئولين، مديران بخشهاى مختلف، تلاش ميكنند. اگر كسى ايراد و انتقادى هم دارد، نبايد آن را جورى مطرح كند كه اين مديرى كه در تلاش هست براى اينكه كار را بهتر انجام دهد، او را تضعيف كند. اختلافات غالباً از هوسهاى نفسانى برميخيزد. اگر كسى بگويد اين عمل من كه اختلاف انگيز بود، تفرقه انگيز بود، براى خداست، اين را باور نكنيد. تفرقه ى بين مؤمنين كار خدايى نيست، براى هدف خدايى انجام نميگيرد؛ كار شيطانى است؛ كار شيطانى است. ايجاد بغضاء و كينه بين مؤمنين، فضاى اختلاف را به وجود آوردن، اين كار شيطان است، كار خدايى نيست. كار خدايى همدلى است. يك نفر يك كارى دارد، مسئوليّتى را بر عهده گرفته، ديگران بايد كمك كنند تا كار را خوب انجام دهد. اگر ضعفى داشت، به او تذكّر دهند؛ امّا نگذارند او تضعيف شود. اين كسى كه اين علم را بر دوش كشيده، بلند كرده، همه بايد كمكش كنند؛ يكى عرقش را پاك ميكند، يكى بادش ميزند. اگر ديدند كه در نگه داشتن علم دارد اشتباه ميكند، راهش اين نيست كه يك مشتى هم به پشتش بزنند، خود او و علم را سرنگون كنند. راهش اين است كه كمكش كنند اين اشكال برطرف شود؛ اين نكته را بايد همه توجّه كنند، بخصوص كسانى كه در عرصه ى سياست و در عرصه ى فرهنگ و در عرصه ى رسانه و در عرصه هاى گوناگون نقش و حضورى دارند.(1)

***

بايد روزبه روز هشيارتر شويم. البتّه دشمن با همه ى توش و توان خود به ميدان آمد، كارى از پيش نبرد، بعد از اين هم به فضل الهى و به اذن الهى، دشمن كارى نخواهد كرد و نخواهد توانست بكند؛ امّا اين

ص: 179


1- . بيانات در ديدار جمعى از مدّاحان و ستايشگران اهل بيت (عليهم السّلام) 1387/4/4

در صورتى است كه ما هوشيار باشيم؛ ما بيدار باشيم. اگر دچار غفلت شديم، اگر سرگرم مسائل كوچك شديم، اگر در كنار مسائل روزمره ى خود از مسأله ى اصلى كه حفظ كيان اين ملّت و حفظ كيان اين نظام مقدّس است، غافل شديم، دشمن ممكن است ضربه بزند. اميرالمؤمنين در نهج البلاغه فرمود: «و من نام لم ينم عنه» (1)؛ اگر شما در سنگر خوابت ببرد، معناش اين نيست كه دشمن تو هم در سنگر خوابش برده. ممكن است او بيدار باشد و از خواب و غفلت تو استفاده كند.(2)

مأيوس كردن مردم با شواهد دروغين

تبليغاتچيهاى دنيا - و امروز بيشتر از گذشته - سعى ميكنند ملّت ايران را، كه ميرود تا به قلّه برسد، مأيوس كنند. ميگويند: «آقا، وضع اقتصاد خراب است! آقا، دنيا نميگذارد! آقا، آمريكا نميگذارد! آقا، مردم ناراحتند!» دائم در گوش مردم اين چيزها را ميخوانند؛ آن هم با روشهاى تبليغاتى بسيار زيركانه. بنده حرفهاى اينها را گوش ميدهم. حرفهايشان را گاهى مستقيماً گوش ميدهم و بسيارى اوقات هم مينويسند يا ضبط ميكنند و برايم مى آورند. من ميبينم اينها چه ميگويند. ميبينم كه نشسته اند و كلماتى را انتخاب كرده اند كه مردم اين حرف را باور كنند! يك دروغ مسلّم را ميخواهند مردم باور كنند! متأسّفانه بعضى در داخل، هر چه حرف ميزنند براى مأيوس كردن مردم است. يا سكوت ميكنند، يا اگر يك كلمه حرف هم زدند، براى اين است كه مردم را مأيوس كنند!

چرا مردم را مأيوس ميكنيد؟! چرا به اين ملّت قدرتمند و شجاع، كه ميتواند راههاى دشوار را برود و دشوارترين بخش راه را هم تاكنون رفته است ميگوييد: «نميتوانيد به حكومت و جامعه و نظام عادلانه اسلامى برسيد»؟! چرا؟! همه ى راهها را دشمن رفت، بلكه بتواند شما ملّت را شكست دهد؛ و نتوانست. همه ى راهها را رفتند: راه جنگ نظامى، راه محاصره ى اقتصادى، راه تبليغات، راه فحّاشى، راه تهمت

ص: 180


1- . نهج البلاغه، نامه ى 62
2- . بيانات در ديدار سران و معتمدان عشاير كردستان 1388/2/24

زدن به مسئولين. چقدر تهمتها زدند بعد از اين هم، البتّه خواهند زد كسى باور نكرد. حرفهايى ميزنند با شواهد دروغين، و مطلبى را ادّعا ميكنند تا مردم را مأيوس كنند.(1)

سرمايه گذارى دشمن در ايجاد يأس

همه ى ما تصميم بگيريم كه دشمن را مأيوس سازيم. دشمن روى اين نكته به شدّت سرمايه گذارى تبليغاتى ميكند و سعى ميكند به نحوى دلهاى مردم را - كه در بهشتى از صفا آرميده اند - مشوّش و آشفته كند. همه ى دستگاههاى مسئول بايد تلاش كنند و نگذارند آن سه نقطه ى اميد دشمن، تأثير سوء خودش را بگذارد. شما نمايندگان محترم ميتوانيد نقش عمده اى در خنثى كردن اهداف آنها در مجلس شوراى اسلامى داشته باشيد.(2)

***

يكى از ترفندهاى تبليغاتى دشمن اين است كه به نحوى ذهنها را نسبت به آينده دچار ترديد بكند. متأسّفانه، بعضى از افراد ساده دل - كه شايد آدمهاى مغرضى هم دنبال قضايا باشند - وقتى ميبينند كشور به سمت سازندگى و آبادى پيش ميرود، به جاى كمك و همكارى و تسهيل امور و روشن كردن افق ديد مردم، بر همه چيز هاله اى از ابهام و شك ميگسترانند؛ به گمان اينكه مردم را دچار ترديد كنند. تلاش مديريّت قوى بايد با پيشرفتها همراه باشد. چرا ما در پيشرفتهاى يك ملّت شك كنيم ؟ كسانى كه حرفى ميزنند و اظهارنظرى ميكنند، مواظب باشند مبادا بر طبق خواست دشمن و استكبار حرف بزنند. دشمن، همين را ميخواهد و مايل است كه مردم در تلاش و سازندگى خودشان، دچار شك و ترديد بشوند.(3)

ص: 181


1- . بيانات در ديدار عمومي به مناسبت «روز ميلاد حضرت علي (ع)» 1372/10/6
2- . بيانات در مراسم بيعت رئيس و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي 1368/3/24
3- . بيانات در ديدار با ائمّه ى جمعه، روحانيون، مسئولان و اقشار مختلف مردم شهرهاى كبودرآهنگ و بهار همدان، هشتپر طوالش، سبزوار و مرند و فرهنگيان و دانش آموزان گلپايگان 1368/9/1

حاكم كردن يأس در دلها

كارى كه دشمن ميخواهد بكند، اين است كه يأس را بر دلها حاكم كند و هركس به گونه اى مأيوس باشد؛ دانشجو يك طور، دانش آموز يك طور، كارگر يك طور، روحانى يك طور، كاسب يك طور، ادارى يك طور، مسئول دولتى يك طور، مسئول بلندپايه يك طور. هركدام روشهايى دارند؛ ما از نزديك ميبينيم. روشهايى دارند كه حتّى برخى از مسئولان بلندپايه را هم در يك كشور مأيوس كنند. ما مسئولانى را از كشورهاى ديگر ميبينيم كه گاهى با ما صحبت ميكنند، دلشان پر از يأس است. واقعاً آدم مأيوس چه كار ميتواند بكند؟ ما سعى كرديم يأس را از دلهاى آنها بيرون بكشيم و به جايش اميد تزريق كنيم. بحمدالله ملّت ما، ملّت اميدوار و بانشاطى است. در مردم اميد را تزريق كنيد.(1)

سعى دشمن بر تبديل كردن مايه هاى ترديد بر اميد

دشمنان ما؛ دشمنان انقلاب، دشمنان نظام جمهورى اسلامى، چند خط را دارند دنبال ميكنند كه اين در تبليغاتشان و در كارى كه انجام ميدهند، واضح هم هست؛ اينها چيزهاى پوشيده و پنهانى نيست؛ بايد در ذهن خودمان اينها را جمعبندى كنيم:

يكى اين است كه نشانه هاى اميد را مخدوش كنند؛ مورد خدشه قرار بدهند، كه از جمله همين انتخابات بود. حضور هشتاد و پنج درصدى مردم، يك چيز اميدبخشى است، يك چيز مهمّى است؛ همانطور كه عرض كرديم، سى سال بعد از يك انقلاب، مردم كشور بيايند به نظام برآمده ى اين انقلاب يك چنين آراء وسيعى را تقديم بكنند، اين جز اعتماد به اين نظام و دل بستن به اين نظام، معناى ديگرى ندارد؛ و اين اتّفاق افتاد. يا رئيس جمهورى را با اين رأى بالا انتخاب بكنند، اين يك چيز بى سابقه است. اين اتّفاق افتاد؛ اين كار در كشور شد. اين خيلى نقطه ى قوّت مهمّى است. سعى شد اين نقطه ى قوّت را تبديل كنند به نقطه ى ضعف؛ اين مايه ى اميد را تبديل كنند به

ص: 182


1- . بيانات در ديدار با علما و روحانيون در آستانه ى ماه مبارك رمضان 1376/10/3

مايه ى ترديد، مايه ى يأس. اين كار خصمانه اى است. در كشور، مايه هاى اميد فراوان است؛ زيرساختهاى كشور، امروز زيرساختهاى بسيار مستحكمى است؛ كارهاى مهمّى در طول اين سالها انجام گرفته و امروز كشور آماده ى يك حركت جهش وار به جلوست.

يعنى همه ى اين نقاط مثبت، اين قلّه هاى برجسته اى كه همه اش اميدافزا هست، اينها را سعى ميكنند در چشمها كمرنگ كنند. متقابلاً نقاط ضعف كوچكى كه حتماً وجود دارد، بزرگ كنند يا نقاط ضعف را - نميگوييم هم كوچك، نقاط ضعفى وجود دارد - بزرگنمايى كنند؛ چند برابرِ آنچه كه هست، اين نقاط ضعف را نشان بدهند؛ سياه نمايى كنند؛ تلقّيهاى بدبينانه ى نسبت به نظام را گسترش بدهند. ميبينيد ديگر؛ به زور ميخواهند اين يأس را به جامعه القاء كنند. وقتى يأس وارد جامعه شد، جامعه از پويايى خواهد افتاد؛ افراد مبتكر، افراد نخبه، افراد جوان و پُرنشاط منزوى ميشوند، كناره گيرى ميكنند، دست و دلشان به كار نميرود، مشاركتها كم ميشود، پويايى جامعه از دست ميرود. اين يكى از خطوط كارى دشمن است؛ مرتّباً القاى بن بست كردن. شما اگر ببينيد اين تبليغات راديوها را - حالا امروز راديوها ديگر نيست. يك وقتى ميگفتيم دهها راديو، امروز مسأله ى هزارهاست؛ راديو هست، تلويزيون هست، اين وسائل اينترنتى هست - به طور دائم از مراكز مشخصى، مرتّباً القاى بن بست، القاى بحران، القاى سياه بودن وضعيّت ميشود؛ هر مقدارى كه بگيرد، هر مقدارى كه مستمع و شنونده پيدا بكند و باورپذير باشد براى آنها؛ دارند در اين زمينه كار ميكنند. اين يكى از خطوط كارى دشمن است.(1)

تحريك مردم از راه واسطه ها

امام بزرگوار، مكرّر ميفرمود كه گاهى دشمن با ده واسطه، يك نفر را تحريك ميكند كه حرفى بگويد، يا كارى را انجام دهد! اگر شما بخواهيد دشمن را بشناسيد، بايد ده واسطه را طى كنيد و برويد. دشمن

ص: 183


1- . بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 1388/7/2

انقلاب در ايران - يعنى ايادى استكبار جهانى - راحت ميتوانند ده واسطه پيدا كنند و خودشان را در حوزه ى قم، به بيچاره اى برسانند و او را به حرفى، به گفته اى و به يك موضعگيرى غلط و ناشيانه وادار كنند! آنقدر در كشور، ورشكستگان سياسى، ضربت خورده هاى از انقلاب، تودهنى خورده هاى از همين بسيج، ضربت خورده هاى از دادگاههاى انقلاب، ساواكيهاى قديم و كسانى كه اميدشان به اين بود كه نظام مزدور گذشته ى ظالم بماند و آنها از آن استفاده كنند و محروم ماندند، هستند كه واسطه بشوند تا آن ده واسطه را درست كنند و خبر غلط و حرف دروغى را به فلان آدم بيچاره و مفلوك بدهند و او خيال كند كه اوضاع و احوال به صورتى است كه بايد حالا حرفى زد؛ خودش و ديگران و زن و بچه ى خود را به بلا بيندازد!(1)

عدم خوش بينى نسبت به دشمن

كسانى كه روى مردم اثر ميگذارند - كسانى كه حرفشان، اقدامشان، عملشان، منششان، نوشته شان، روى مردم اثر ميگذارد - چند خطر بزرگ آنها تهديدشان ميكند كه بايد بسيار مراقب باشند. يكى خطر خسته شدن است، يكى خطر راحت طلبى است، يكى خطر ميل به سازش است، يكى خطر چسبيدن به منافع نقد است؛ همان بلايى كه بر سر كسانى كه انقلاب فلسطين را منحرف كردند، آمد؛ همان خطرى كه بر سر همه ى رهبرانى آمد كه ملّتهاى خودشان را از مسير درست و راهى كه شروع كرده بودند، منحرف كردند و بازداشتند. بارهاى سنگين بر روى نيروهاى اثرگذار روى ذهنهاى مردم است. بايد ايمان و پارسايى خودشان را تقويت كنند؛ بايد اتكاى خودشان را به لطف و فضل خدا زياد كنند؛ بايد به دشمن لحظه اى خوشبين نباشند؛ دشمن درصدد ضربه زدن است. اگر خواص يك كشور - يعنى نيروهايى كه با زبانشان، با قلمشان، با رفتارشان، با امضايشان، بر روى مسير يك ملّت اثر ميگذارند - ميل به سازش و راحت طلبى و زندگى مرفّه و خوشگذرانى

ص: 184


1- . بيانات در جمع بسيجيان به مناسبت هفته ى بسيج 1376/9/5

پيدا كنند و از حضور در ميدانهاى خطر خسته شوند، آن وقت خطر تهديد ميكند. لذاست كه شما ميبينيد اميرالمؤمنين (صلى الله عليه وآله وسلم) در دوران خلافت كوتاه خود، بيشترين خطابش، بيشترى ملامتش، بيشترين توصيه اش و بيشترين تذكّرش، به كسانى است كه به آنها مسئوليّت داده بود تا بخشهاى مختلفى را در آن كشور بزرگى كه در اختيار آن حضرت بود، اداره كنند. امام بزرگوار ما بارها و بارها به مسئولان كشور، به ما، به شاگردان خودش، به دستپروردگان خودش، تذكّر ميداد. مضمون آن تذكّر اين بود كه مبادا به چرب و شيرين زندگى راحت، خودشان را عادت بدهند و از مجاهدت در راه خدا باز بمانند.(1)

توسّل دشمن به دروغ و فريب

دشمن مايل نيست اهداف و مقاصد خيانت آميز و جنايت بار خود را براى ملّتها تشريح كند. لذا از دور شعارهاى انسان دوستى، حقوق بشر، دمكراسى و غيره را بر سر دست ميكند. امّا اين دروغگويى و فريب نميتواند زياد باقى بماند. قدرت طلبان و مستكبران عالم، در عمل خودشان را افشا ميكنند. همين حالا در قضيه ى عراق ببينيد. آمريكاييها صريحاً ميگويند ما ميخواهيم به عراق بياييم و يك حاكم آمريكايى را حداقل به مدّت دو سال بر سر كار بگذاريم. اين، افشاى مافى الضمير آمريكاييهاست. آنها در ته دلشان همين را ميخواهند و به كمتر از اين راضى نيستند. اگر بخواهند يك حاكم دست نشانده ى عراقى را هم بر سر كار بگذارند، باز آنها را اشباع نميكند. آنها ميخواهند يك ملّت، يك كشور و يك مجموعه منابع انسانى و مالى و مادّى را يكجا و يكپارچه در حلقوم شركتهاى افزون طلب صهيونيستى و مراكز قدرت جهانى بريزند و به كمتر از اين راضى نيستند. خواست آنها اين است.(2)

ص: 185


1- . بيانات در اجتماع بزرگ عزاداران در صحن مطهّر امام خميني (ره) 1379/3/14
2- . بيانات در ديدار مردم آذربايجان شرقي 1381/11/28

راه علاج، عدم تسليم

علاج كار در مقابل آمريكاى ماجراجو و متجاوز چيست ؟ يك عدّه نسخه ى تسليم را تجويز ميكنند؛ اين نسخه كارساز نيست. البتّه شما جوانان ميدانيد، هركس هم كه از هويّت انسانى مستقل برخوردار باشد، ميداند كه نشان دادن نشانه هاى تسليم در مقابل دشمن، به هيچ وجه كارساز نيست. نشانه هاى تسليم و انقياد و مرعوب شدن، دشمن را نيرومند ميكند؛ به او روحيه ميدهد و به او كمك ميكند تا بتواند راه خود را در تجاوز ادامه دهد. بنابراين به هيچ وجه نبايد تسليم شد.(1)

مرعوب ساختن ملّتها از ابزارهاى دشمن

بزرگترين خطا و زيان و خطر براى يك كشور در چنين شرايطى اين است كه دشمن احساس كند كه توانسته است او را مرعوب كند. اصلاً يكى از ابزار ابرقدرتها مرعوب كردن است. گاهى اوقات هيبت ابرقدرتى در مقابل ضعفا تأثيرش از سلاح بيشتر است. بعضى كسان از ترس ابرقدرت همان بلايى را سر خودشان مى آورند كه آن ابرقدرت ممكن است سر آنها دربياورد. مرعوب نشويد! بعضى كسان در گفتگوهاى گوناگونى كه اين روزها وجود دارد، طورى حرف ميزنند، به گونه اى عمل ميكنند كه آن انضباط لازمى را كه در اين شرايط، كشور به آن احتياج دارد، بر هم ميزنند. به نظر ما برخى از روى كج سليقگى است و برخى نيز نتيجه ى همين مرعوب شدن است.(2)

شعارهاى انحرافى در ميان مردم

نظام اسلامى، بيّنات و واضحات و امر و نهى اى دارد. نظام اسلامى، نظام عدالت است؛ هر بى عدالتى اى محكوم است. نظام اسلامى، نظام قسط است، هر تبعيضى محكوم است. نظام اسلامى، نظام استقلال ملّى است؛ هر نوع وابستگى اى محكوم است. نظام اسلامى، نظام اُخوت و

ص: 186


1- . بيانات در ديدار با دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتى 1382/2/22
2- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي 1380/12/27

برادرى و پيوندهاى قلبى آحاد ملّت است؛ هر نوع تفرقه افكنى محكوم است. نظام اسلامى، نظامى است كه مسئولان، خدمتگزار مردم و براى مردمند؛ هر نوع جدايى بين مسئولان و مردم محكوم است. اينطور نيست كه بشود در اين نظام كسانى بيايند كه بر طبق ميل دشمنان اين ملّت و برخلاف جهت كلّى اين نظام و اين مردم و حركت مردم در جهت اسلام، تلاش كنند و نظام اسلامى هم بيكار و ساكت و بى تفاوت بماند. مگر چنين چيزى ممكن است ؟! همه ى آحادى كه اهل فكر و اهل تأمّل در مسائلند، بايد برروى اين مسأله فكر خود را متمركز كنند. امروز اين كشور با اين امكانات وسيع، با اين جمعيّت جوان، با اين آفاق روشن آينده، با اين پيشرفتهايى كه بحمدالله در زمينه هاى مختلف در اين بيست سال به وجود آمده است، با زمينه هاى مضاعفى هم كه براى پيشرفت وجود دارد، مصلحتش در اين است كه حكيمانه و خردمندانه و شجاعانه، راه اسلام را - كه دنيا و آخرت او را تأمين ميكند - پى بگيرد و دنبال كند. دشمن، فريب و تبليغات اغواگر خود را هم قطع نميكند؛ نبايد تسليم تبليغات اغواگر دشمن شد. آن كسانى كه سعى ميكنند با شعارهاى انحرافى در ميان مردم، ذهن مردم را از حركت عمومى اسلامى و ايمانى آنها جدا كنند، به نفع دشمن كار انجام ميدهند؛ چه بفهمند، چه نفهمند؛ چه بدانند، چه ندانند.(1)

***

دشمن روشهاى تبليغاتى بسيار فعّالى دارد. امروز تقريباً همه ى رسانه هاى تبليغاتى مهم دنيا در انحصار دستگاههاى زرسالار قدرتمندى است كه بر بسيارى از حكومتها تسلّط دارند. بسيارى از آنها صهيونيست و يا از همپيمانهاى صهيونيستهايند. اينها بى حساب و بى هدف تبليغ نميكنند، كسى را مورد تهاجم قرار نميدهند يا كسى را بالا نميكشند. يا طمع دارند، يا هدفى دارند؛ بنابراين بايد مراقب بود.(2)

ص: 187


1- . بيانات در مراسم ديدار گروه كثيري از سپاهيان و بسيجيان در مشهد 1378/6/10
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1379/12/26

تهاجم فرهنگى دشمن در برابر اسلام

از صد سال قبل هم تهاجم فرهنگى عليه اسلام بود؛ امّا وقتى كه انسان با يك دشمن خواب آلوده روبه روست، آرايش نظاميش يك نوع است؛ وقتى با يك دشمن بيدار روبه روست، آرايش نظامى نوع ديگر ميشود. آن روز عالم اسلام، خواب آلوده، بلكه تخديرشده و مست بود؛ اصلاً گاهى دشمن به او ضربه اى ميزد، يك سوزن در رگش فرو ميكرد و چيزى تزريق ميكرد؛ تمام ميشد ميرفت؛ امّا الان اسلام بيدار است؛ دشمن دنياى غرب، امروز بيدار است؛ مثل قهرمانى در ميدان است؛ يك خاطره ى تمام نشدنى از شخصيّتى مثل امام را با خودش دارد؛ اين همه ذخيره ى انقلابى دارد؛ اين همه جوان خوب دارد؛ اينها شوخى نيست. امروز دشمن در مقابل وضع كنونى ما، آن ژست و آرايش نظامى صد سال يا پنجاه سال پيش را به خود نميگيرد. ما بايد آرايش جديد دشمن را بشناسيم؛ اگر نشناختيم و خوابيديم، از بين رفته ايم؛ همان «من نام لم ينم عنه» است. «ان اخا الحرب الارق و من نام لم ينم عنه» (1)؛ مرد جنگ بايد بيدار باشد؛ و اگر تو خوابيدى، لازمه اش اين نيست كه حتماً دشمن تو در سنگر مقابل خوابيده باشد؛ او ممكن است بيدار باشد. هدف از اين تبليغات چه بود؟ هدف از تبليغات، روحانيّت نبود - روحانيّت كه خصوصيّتى نداشت - هدف از اين تبليغات، دين بود. اگر ما بياييم حيثيّت روحانيّت و فقاهت و رتبه ى علمى فقاهت و تأثير آن را در حركت كلّى يك كشور منكر بشويم، يا زير سؤال ببريم، يا دچار خدشه بكنيم، درحقيقت به گرايش دينى طبقه ى كارآمد و عظيمى لطمه زده ايم؛ و اين همان كارى است كه آنها ميخواهند، و آبى است به آسياب دشمن ريختن؛ لذا بايد در محيط دانشگاه، به اين نكته خيلى توجّه شود.(2)

ص: 188


1- . نهج البلاغه، نامه ى 62
2- . ديدار با اعضاي ستاد پيگيري قطعنامه ي 598 شوراى امنيّت سازمان ملل متحد 1370/9/30

عوض كردن ذهنيّت مردم، هدف تهاجم فرهنگى دشمن

هدف تهاجم فرهنگى دشمن اين است كه ذهن مردم را عوض كند؛ از راه اسلام منصرف نمايد و از مبارزه نااميد سازد. آن آقايى كه خودش به حسب آنچه كه ما ميبينيم خَسِرَ اَلدُّنْيٰا وَ اَلْآخِرَةَ است، برميدارد مينويسد كه «ملّت ايران خَسِرَ اَلدُّنْيٰا وَ اَلْآخِرَةَ شده اند»! مينويسند، و چاپ هم ميكنند كه «مسلمانهاى عالم و از جمله ملّت ايران، خَسِرَ اَلدُّنْيٰا وَ اَلْآخِرَةَ شدند.» چرا؟ چون با آمريكا جنگيدند؛ مقصودش اين است! اين، خَسِرَ اَلدُّنْيٰا وَ اَلْآخِرَةَ بودن است ؟! ملّت ايران كه توانست خود را از ذلّت وابستگى نجات دهد؛ توانست خود را از ذلّت و ننگ ارتباط و اتّصال با رژيم منحوس دست نشانده ى فاسد پهلوى و ارتباط با آمريكا نجات دهد و اينطور شجاعت و شهامت و سربلندى در دنيا از خود به نمايش بگذارد و در جاده ى آزادگى گام نهد، خَسِرَ اَلدُّنْيٰا وَ اَلْآخِرَةَ است ؟! اين جوانان ما، اين خانواده هاى مؤمن ما، اين زن و مرد دلباخته ى دين و عاشق راه خدا، خَسِرَ اَلدُّنْيٰا وَ اَلْآخِرَةَ اند؟! خودشان خَسِرَ اَلدُّنْيٰا وَ اَلْآخِرَةَ اند! كسى كه اين را ميگويد، حقيقتاً خَسِرَ اَلدُّنْيٰا وَ اَلْآخِرَةَ است. نه دنيا دارند، نه آخرت. دنياشان، دنياى نكبت؛ آخرتشان هم بلاشك، قهر و عذاب الهى است. نسبت به مردم اين حرفها را ميزنند و پخش هم ميكنند. براى چه پخش ميكنند؟ براى اينكه مردم را متزلزل كنند؛ براى اينكه ايمان مردم را عوض كنند. اين، كار كيست ؟ كار همان دشمنى كه استقلال اقتصادى به ضرر اوست، استقلال سياسى به ضرر اوست؛ استقلال فرهنگى به ضرر اوست.(1)

اجزاى نقشه دشمن: ايجاد مشكلات اقتصادى و تشنّج در كشور

اجزاى نقشه ى دشمن چه چيزهايى است ؟ اوّلاً تا آنجا كه بتوانند - زورشان برسد و تيغشان ببرد - مشكلات اقتصادى براى كشور درست كنند و بتراشند؛ تحريم اقتصادى كنند و به مجازات شركتها بپردازند -

ص: 189


1- . بيانات در ديدار كارگران و فرهنگيان كشور، به مناسبت «روز كارگر» و «روز معلّم» 1372/2/15

همينهايى كه ميشنويد - جلو خط لوله اى را كه فلان كشور ميخواهد از اينجا بكشد، بگيرند! در امر تجارت كشور، اخلال ايجاد كنند؛ مثل دو سال قبل كه در دنيا به دروغ شايع كردند پسته ى ايران سرطانزاست! در باب صنايع غيرنفتى هم هر طور كه ميتوانند، بازارها را اشباع كنند، با دولتها و با كمپانيها بسازند و به طور خلاصه، مشكلات اقتصادى براى كشور درست كنند. در كنار اين، در تبليغات خودشان، نسبت به مسائل اقتصادى كشور، بزرگنمايى هم بكنند. البتّه مشكلات اقتصادى هست؛ امّا دولت ما هم كه بيكار نيست، كار ديپلماسى و كار تجارى ميكند. وزارت خارجه، وزارت بازرگانى، وزارت صنايع، وزارت راه و وزارت نفت، هر كدام از يك طرف، دائم مشغولند، دائم كار ميكنند. در اين دنياى بزرگ، بالاخره دشمن تلاش ميكند. ما هم كه دست و پايمان چلاق نيست! اقدام ميكنيم و اقدام ما بر اقدام دشمنان - در بسيارى از موارد - فائق هم مى آيد؛ امّا در تبليغات بيگانگان، اين بخش از فعّاليّتهاى مسئولان كشور، مسكوت گذاشته ميشود! آنها مرتّب در تبليغات، فقط بزرگنمايى مشكلات ميكنند و به دروغ ميگويند: ايران چنين است، ايران چنان است، تورّم چنان است، دولت ورشكسته است و...! كارى ميكنند كه روحيه ى مردم را تضعيف نمايند و مردم احساس كنند كه اى داد، چه اتّفاقى ميخواهد بيفتد! در حالى كه اگر مردم بدانند دولت و مسئولينشان چه تلاشهايى ميكنند، پشتشان گرم و دلگرم ميشوند. اينكه هم در زمان امام (قدس سره) بارها ايشان به مسئولين ميگفتند و ما هم بارها تأكيد كرده ايم كارهايى را كه انجام ميدهيد، به مردم بگوييد - تا مردم بدانند شما چقدر كار ميكنيد - براى همين است. پس بزرگنمايى در مورد مشكلات اقتصادى، بخش ديگرى از توطئه است! از طرفى به بهانه هاى مختلف، سعى ميكنند در فضاى سياسى كشور، تشنّج و جنجال به وجود آورند، تا خود اين هم در مردم، احساس ناامنى و احساس عدم انتظام كارها را به وجود آورد! آنها به هر بهانه اى، به مناسبت مسائل امنيّتى، به مناسبت محاكمه ى يك نفر، به مناسبت كشته شدن دو، سه نفر - كه دولت با كمال پيگيرى آن را دنبال ميكند - شروع ميكنند فضا را متشنّج

ص: 190

كردن و جنجال مى آفرينند. اين سال هفتادوهفتى كه ما گذرانديم - تقريباً از اوّل تا آخر سال - بيشترين تلاش دشمنان ما و دشمنان اين ملّت، صرف همين ميشد كه در فضاى سياسى كشور، تشنّج و جنجال ايجاد كنند! طبعاً وقتى جنجال ميشود، يك دسته از مردم، طرفدار يك حرف ميشوند، دسته ى ديگر هم طرفدار حرفى ديگر ميشوند و قهراً بين مردم، بگومگو به وجود مى آيد. دشمنان هم همين را ميخواهند!(1)

اقتصاد از نقاط اميد دشمنان در فلج كردن نظام اسلامى

به اعتقاد من امروز فوريترين كار اين است كه به مسائل اقتصادى و مسأله ى معيشت و در رأس همه مسأله ى اشتغال، با جدّيّت پرداخته شود. هيچكدام از اينها معضلات و گرههاى كورى نيستند كه دستهاى توانا و فكرهاى كارآمد، نتوانند آنها را حل كنند. همه ى اينها كارهاى ممكن و روانى هستند؛ منتها تلاش، جدّيّت، ابتكار و پشتكار لازم است تا اين كارها انجام گيرد. امروز اگر اندكى سستى و كوتاهى شود، دير خواهد شد. فرصت كوتاه است؛ فرصتهاى دولتها مثل برق ميگذرد. چهار سال به سرعت گذشت، اين چهار سال هم به سرعت خواهد گذشت. بنابراين بايد اولويّت را در نيازها جستجو كرد و با آگاهى و شتاب لازم و تدبير مقتضى، آن نيازها را برآورده ساخت. امروز اين امر لازمى است. شما اگر به تبليغات جهانى - كه بى گمان از مركزيّتهاى حساب شده ى سياسى و امنيّتى هدايت ميشود - نگاه كنيد، ميبينيد يكى از نقاط اميد دشمنان ما براى فلج كردن نظام اسلامى، همين مسأله ى اقتصاد است. ما منابع ثروت و درآمد و نيروى كار فراوان و زمينه هاى متعدّدى براى شكوفايى اقتصادى داريم. ما ميتوانيم بسيارى از كارها را انجام دهيم. ما ميتوانيم چهره ى زشت فقر را از كشور بزداييم(2).

***

ص: 191


1- . بيانات در ديدار مردم مشهد و زائران علي بن موسي الرّضا (ع) در صحن امام خميني (ره) 1378/1/1
2- .. بيانات پس از مراسم تنفيذ حكم رياست جمهوري آقاي سيّدمحمّد خاتمي 1380/5/11

مسئولين دولتى، دلسوز و كارآمدند. مردم هم به فضل پروردگار در صحنه اند. دشمن ميخواهد در اين كشور تورّم باشد. براى همين، تومان ايرانى را جعل ميكنند تا بتوانند پول اين كشور را با همان روشها و فرمولهاى اقتصادى كه وجود دارد، بى ارزش كنند(1).

***

اگر چشمان باانصاف، وضع كنونى كشور را هم نگاه كنند، اين موضوع را تصديق ميكنند. امروز اين ملّت و اين دولت و اين كشورى كه هشت سال جنگ را بر آن تحميل و مسلّط كردند؛ كارخانه هايش را خراب كردند؛ راههايش را نابود كردند؛ محاصره ى اقتصادى اش كردند؛ امكانات را از او باز گرفتند؛ هيچ دولتى هيچ كمكى به او نكرد و از داخل به وسيله كارهاى سياسى و تبليغاتى هم انواع فشارها را بر آن وارد آوردند، برنامه هاى بازسازى و بخصوص كارهاى زيربنايى را چنان دنبال ميكند كه ناظران هم به تحسين ميپردازند. كسانى كه مى آيند و ميبينند، هم برنامه و هم مجريان برنامه را تحسين ميكنند. اگر فشار دشمن نبود؛ اگر دستهاى خائن و تحريك شده ى دشمن نبود؛ اگر حضور تبليغاتى و اقتصادى و سياسى دشمن در پشت مرزهاى ما نبود، وضع ما به مراتب بهتر از اين بود و بسيارى از مشكلاتى كه امروز از لحاظ اقتصادى در كشور هست، وجود نداشت.(2)

ص: 192


1- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم در «صحن امام خمينى» حرم حضرت على بن موسى الرضا (ع) 1374/1/3
2- . بيانات در مراسم «پنجمين سالگرد ارتحال حضرت امام (ره)» 1373/3/14

فصل هفتم برنامه ريزيهاى دشمن

اشاره

ص: 193

ص: 194

حمله ى دشمن به مسلّمات اسلامى و خدشه كردن چهره ى رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم)

دشمنان، «ولايت مطلقه» را به معناى «استبداد» گرفته اند؛ يعنى ميل فقيه عادل به صورت دلبخواه. اين معنا در دلِ خودش يك تناقض دارد: اگر عادل است، نميتواند مستبد باشد؛ اگر مستبد است و بر اساس دلخواه عمل ميكند، پس عادل نيست. دشمنان، اين را ملتفت نميشوند و اين معنا را نميفهمند. اين نيست مسأله ى «ولايت مطلقه» كه فقيه هر كار دلش خواست، بكند؛ يك وقت يك چيزى به نظرش رسيد كه بايد اين كار انجام بگيرد، فوراً انجام دهد؛ قضيه اين نيست. قضيه اين است كه يك حالت انعطافى در دست كليددار اصلى نظام وجود دارد كه ميتواند در آنجايى كه لازم است، مسير را تصحيح و اصلاح كند، بنا را ترميم كند. البتّه در اينجا هم خطرى كه وجود دارد - كه بايد از اين خطر برحذر بود - اين است كه ما تصوّر كنيم اين انعطاف بايستى تحت تأثير فشارهاى بيرونى و تغييرِ در جهت انعطاف به قالبهاى غربى باشد. سر قضيه ى قصاص به ما اعتراض ميكنند و فشار مى آورند، سر قضيه ى ديه به ما فشار مى آورند، سر قضاياى گوناگون در مسائل مختلف به ما فشار مى آورند؛ لذا ما تسليم شويم؛ انعطاف به اين معنا باشد. نه، اين انحراف است؛ اين انعطاف نيست. بايد توجّه كنيم، همان آيه ى شريفه ى «وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي اَلْأَرْضِ » اينجا هم جارى است. نبايد بخاطر اينكه راديوهاى بيگانه و تبليغات خصمانه و اتاقهاى فكر دشمن و كمربسته ى عليه نظام اسلامى، راجع به فلان حكم، راجع به فلان مبنا اعتراض

ص: 195

ميكنند، فرياد ميكشند، ما بياييم بگوييم حالا تجديدنظر كنيم براى اينكه با دنيا هماهنگ شويم؛ نه، اين خطاست، اين انحراف است؛ به اين انحراف نبايد دچار شد.(1)

***

بعد از دوران قرون وسطى كه در دنياى مغرب زمين و مسيحيّت، تهاجم تبليغاتى وسيعى نسبت به شخصيّت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) انجام گرفت و دشمنان سوگندخورده ى اسلام فهميدند كه يكى از راههاى مبارزه با اسلام اين است كه چهره ى نبىّ مكرّم اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) را مخدوش بكنند و كارهاى زيادى هم در اين زمينه انجام گرفت، تا امروز كه دشمن به نحو مستمر و با شيوه هاى مختلف، روى امحاى شخصيّت پيامبر از ذهنهاى آزادگان عالم كار كرده است، مردم بسيارى در دنيا هستند كه اگر پيامبر اسلام را به همان اندازه اى كه مسلمانها ميشناسند يا حتّى كمتر از آن بشناسند - يعنى حقيقتاً فقط شبحى از آن چهره ى منوّر بر دلهاى آنان آشكار بشود - عقيده و گرايش آنها نسبت به اسلام و معنويّت اسلامى تضمين خواهد شد. ما بايد روى اين مسأله كار كنيم.(2)

كمرنگ كردن آرمانهاى الهى

اگر اين ملّتى كه با نيروى ايمان و با شجاعت ناشى از ايمان توانسته كار بزرگى را انجام دهد، يك دشمن داشته باشد، اين دشمن چه كار ميكند؟ خودتان فكر كنيد. راه غلبه ى دشمن بر چنين ملّتى چيست ؟ راه غلبه ى دشمن اين است كه اين عامل معنوى را از اين ملّت بگيرد. اين دشمن ميداند كه تا وقتى در اين مردم، همان روحيّه ى ايمان - آن اخلاص ايمانى، آن شجاعت ايمانى، آن دلبستگى به هدفها - باشد، اين ملّت قابل دسترسى نيست. چه كار بايد بكند؟ بايد تلاش كند تا ايمان را در آنها

ص: 196


1- . بيانات در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 1390/6/17
2- . بيانات در ديدار با ميهمانان كنفرانس وحدت اسلامى، روحانيون و مسئولان و ائمّه ى جمعه و برادران اهل تسنّن و تشيّع استانهاى كردستان و كرمانشاه و جمعى از اقشار مختلف مردم 1368/7/24

ضعيف كند؛ آرمانهاى الهى را در ذهن آنها كمرنگ كند؛ ميان آنها و آن آرزوهاى بزرگ فاصله بيندازد. اين كار هم با شمشير و با ابزار مدرن و فوق مدرن نميشود؛ اين كار با تبليغات ميشود. از بعد از جنگ، بلكه در اثناى جنگ، اين تبليغات دشمن شروع شده است و تا امروز ادامه دارد.(1)

توطئه چينى مستمر دشمن عليه اسلام

خيال نكنيد كه دشمنان اسلام از دشمنى با اسلام فارغ شده اند؛ خير، روزبه روز مشغول توطئه هستند و اگر جاى پايى پيدا كنند، هر لحظه يك قدم جلوتر ميگذارند؛ بايد به آنها فرصت نداد. البتّه اگر به آنها بگويند كه شما قصد اين خيانت و اين جنايت و اين سلطه گرى را داريد، انكار هم ميكنند؛ امّا اگر فرصت پيدا كردند، يك خاكريز و يك سنگر جلوتر بيايند، مى آيند. دشمن اينطور است.(2)

***

اگر آنچه واقع شد، ادامه پيدا نكند و تعميق نشود و تعميم نيابد و نسلى كه رو به وجود است و نسلهاى بعدى را فرا نگيرد و خداى نكرده اسم، اسلام و جمهورى اسلامى و حاكميّت مناديان اسلام باشد، امّا واقع قضيه و متن زندگى مردم چيز ديگرى باشد، اين انقلاب قطعاً موفّق نبوده و نيست. در آن صورت، از اينكه چنين چيزى پيش بيايد، به خدا پناه ميبريم. نبايد بگذاريم چنين چيزى رخ دهد. دشمن روى اين نقطه كار ميكند. تمام دستگاهها و تمام افراد، بخصوص علماى اعلام و روحانيون، بايستى روى تربيت نفوس مردم و تحقّق انقلاب قلبى و اخلاقى در آنها، مخصوصاً در جوانان تلاش كنند.(3)

***

ص: 197


1- . بيانات در ديدار جمع كثيرى از فرماندهان و رزمندگان عمليات بيت المقدّس به مناسبت سالروز آزادى خرّمشهر 1378/3/3
2- . بيانات در ديدار با جمعى از خانواده هاى شهدا، جانبازان و آزادگان به همراه كاركنان و مسؤلان بنياد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامى 1370/7/17
3- . بيانات در ديدار با اعضاي مجلس خبرگان 1369/12/1

آدمهاى كوته فكر گمان نكنند كه دشمنان اسلام از دشمنى با نظام اسلامى و ملّت مسلمان دست برداشته اند. آنها اين دشمنى را در شكلهاى مختلف، در شكل تبليغات سوء - كه امروز دنيا را از تبليغات عليه نظام اسلامى و مسلمين و اسلام پر كرده اند - نشان ميدهند. البتّه بحمدالله تبليغاتشان بى اثر يا كم اثر است. آنها كار خودشان را ميكنند؛ ولو اثرى نبخشد. آنها به وسيله ى رشد دادن عناصر خائنى كه به انقلاب و ملّت و كشور پشت كردند و با دشمنان ساختند و مزدور دشمن شدند، با ما خصومت ميكنند. اين كارها را بعد از دوران جنگ هم، به همان اندازه كه در دوران جنگ انجام دادند - و بلكه بيشتر - انجام ميدهند. تلاش دشمنان براى منحرف كردن افكار و جوانان، رها كردن ايمان و تعصّبهاى پرجوش اسلامى و مذهبى، كه هميشه در همه ى مواقع بحرانى، نگهدار يك ملّت و يك جامعه بوده است، ادامه دارد. آنها ميخواهند تعصّب دينى و اسلامى - كه اصل است - و تعصّب فرهنگ ملّى - كه آن هم برخاسته از اسلام است - نباشد.(1)

اباحيگرى از سياستهاى دشمنان اسلام

يكى از مسائلى كه دشمن به طور جدّى در كشور تبليغ ميكند، مسأله ى اباحيگرى است. اباحيگرى اعتقادى و عملى، يعنى پايبنديها و تقيّدات و تكيه گاههايى كه يك انسان را در حركت خود به سمت هدف مشخّصى عازم و مصمّم ميكند، از او گرفتن و او را سرگردان و لنگ كردن. اين را بايد جدّى بگيريد. يكى از سياستهاى دشمنان اسلام اين است كه ايمان مردم را بگيرند و اعتقاد آنها به انقلاب را سلب كنند. چند سالى است كه اين را در تبليغاتشان شروع كرده اند. بنده از همان اوايلى كه اين تبليغات در رفتارهاى دشمنان كشور، اجرايى و عملياتى شده بود - حدود ده، يازده سال پيش - متوجّه اين نكته شدم و به همه، بخصوص به مسئولان فرهنگى هشدار دادم و گفتم اينها ميخواهند اصل اعتبار انقلاب را زير سؤال ببرند؛ انقلابى كه يكى از افتخارات تاريخ بشرى در زمان

ص: 198


1- . بيانات در مراسم ديدار قشرهاي مختلف مردم با معظّمٌله 1371/7/29

ماست؛ انقلابى كه يك ملّت با دست خالى و به بركت ايمان، آن هم در مقابل يك دژ على الظّاهر تسخيرناپذير استكبار در اين منطقه آن را بر پا كرد و موفّق شد؛ انقلابى به نام خدا؛ انقلابى در راه ارزشهاى اسلامى؛ انقلابى كه ملّتهاى مسلمان را به اسلامشان اميدوار و به هويّت اسلاميشان دلگرم كرد؛ انقلابى كه در همه ى نقاط جهان ملّتها را خودباورى بخشيد و آنها احساس كردند كه يك ملّت - وقتى كه عزم و اراده اى از خود نشان دهد - ميتواند بر بزرگترين موانع پيروز شود و فائق آيد. دشمنان ميخواستند پيام آزادى، معنويّت، ارزش و فضيلت و كرامت انسانى اى را كه در اين انقلاب بود، نديده بگيرند. اين كارى بود كه به صورت برنامه ريزى شده و با انواع و اقسام طرق تبليغاتى، آن را دنبال كردند. البتّه - متأسّفانه - يك عدّه غافل، به صورت پادو در داخل هم همانها را تبليغ كردند و هنوز هم ميكنند. اين براى آن است كه پشتوانه ى فكرى - كه در واقع تكيه گاه اراده و عزم راسخ مردم است - از آنها گرفته شود و مردم احساس كنند پشتشان خالى است. مگر بدون ايمان و اعتقاد و بدون باور به راهى كه انسان در آن قدم گذاشته، ميشود آن راه را ادامه داد؟ همه بايد مسائل فرهنگى را جدّى بگيرند. مظهر اين تهاجم، همان اباحيگرى است كه از راه خدشه در اعتقادات، تشويق جريانهاى خلاف اخلاق در جامعه و تشويق و ترويج انواع و اقسام فسادها ايجاد ميشود. اينها چيزهايى است كه همه ى مسئولان كشور بايد به آن بسيار توجّه كنند و فقط مخصوص مسئولان فرهنگى نيست.(1)

اسلام منهاى سياست و روحانيّت دو نكته ى اساسى در برنامه ريزى دشمنان

دشمنان دو نكته ى اساسى را در باب دين دارند دنبال ميكنند؛ چون ديده اند كه اين دو نقطه در زندگى مردم چقدر تأثيرگذار است: يكى مسأله ى اسلام منهاى روحانيّت است؛ چون ديده اند كه روحانيّت در جامعه ى ايرانى چه تأثير شگرفى را به وجود آورد و بر حركت مردم

ص: 199


1- . بيانات پس از مراسم تنفيذ حكم رياست جمهوري آقاي سيّدمحمّد خاتمي 1380/5/11

گذاشت. البتّه از قبل از انقلاب هم اين زمزمه ها را ميكردند. حضور روحانيون در انقلاب و پيشروى آنها در انقلاب، موقّتاً اين معنا را از صحنه خارج كرد؛ امّا باز شروع كردند. يكى هم اسلام منهاى سياست است، جدايى دين از سياست است. اينها از جمله ى چيزهايى است كه امروز دارند با اصرار فراوان در مطبوعات، در نوشته جات، در وسايل اينترنتى ترويج ميكنند. مسأله براى آنها اهمّيّت دارد. اين را توجّه داشته باشيم؛ هر آنچه را كه دشمن بر روى آن تكيه ميكند و نقشه ى راه دشمن و طرح كلّى دشمن بر روى آنها متمركز است، او ميتواند براى ما هم يك طرح كلّى و نقشه ى راهى را در اختيار بگذارد. همان چيزى را كه آنها آماج حمله قرار ميدهند، ما بايد توجّه داشته باشيم و بدانيم كه آنها را بايستى حفظ كنيم، بايد بر روى آنها تكيه كنيم: حضور مردمى و معارف دينى و اسلامى(1).

***

در حالى كه دشمنان اسلام و دشمنان امّت اسلامى صد سال - تقريباً - عليه اسلام و عليه روحانيّت تبليغ كردند و تلاش كردند و در حالى كه پنجاه سال يك رژيم وابسته اى در اين كشور منافع ملّت ايران را در مقابل دشمنان و بيگانگان قربانى كرد و كشور را به طور كامل وابسته ى به اجانب قرار داد - رژيم پهلوي - امام بزرگوار با پرچم اسلام، با پرچم ضدّيّت با سلطه و سلطه گرايى در اين كشور قيام كرد و اين كار بزرگ را به ثمر رساند. انقلاب اسلامى با همه ى انقلابهاى ديگر متفاوت است؛ نه يك انقلاب صرفاً معنوى و فرهنگى است، نه يك انقلاب صرفاً اقتصادى است، نه يك انقلاب صرفاً سياسى است؛ يك انقلاب همه جانبه است. مثل خودِ اسلام است. همان طورى كه اسلام ابعاد معنوى و اخلاقى دارد، ابعاد الهى دارد، در عين حال ناظر به زندگى مردم است؛ بُعد اقتصادى، بُعد سياسى، بُعد اجتماعى در اسلام وجود دارد؛ انقلاب اسلامى هم داراى ابعاد مختلف بود و راز ماندگارى انقلاب اسلامى و روزبه روز زنده تر شدن اين انقلاب در سطح منطقه و جهان، همين ابعاد گوناگون

ص: 200


1- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم قم 1389/7/27

آن است كه با نيازهاى بشر متوازن و همراه است.(1)

مقطع سال 56 كه عمق توطئه ى دشمن را در اهانت به امام بزرگوار درك كردند؛ فهميدند مسأله چيست؛ صرفاً اين نيست كه خواسته اند به امام بزرگوار اهانتى بكنند. در شهر قم، اوّلين تظاهرات مردمىِ گسترده عليه آن حركت خائنانه به وجود آمد. خون جوانان قمى در اين خيابانها، در همين خيابان ارم، در خيابان چهارمردان بر روى زمين ريخته شد؛ جان دادند؛ با خون خودشان صدق سخن خودشان را اثبات كردند. در طول اين سى سالِ بعد از پيروزى انقلاب، باز در همه ى مقاطع، اين مردم مردمى هستند كه با اخلاص، با صدق و صفا و با بصيرتِ مثال زدنى وارد ميدان شدند. دشمن براى قم برنامه داشت، طرح داشت؛ اگر مردم قم بيدار نبودند، بابصيرت نبودند، طرحهاى دشمنان درباره ى قم، طرحهاى خطرناكى بود. بيدارى مردم و حضور حوزه ى علميه در اين شهر موجب شده است كه اين شهر پايگاه بصيرت باشد.(2)

اهمّيّت نقش رهبرى در خنثى سازى توطئه ى دشمن

رهبرى، يعنى آن نقطه اى كه هرجا دولت - هر دولتى در ايران - مشكلى داشته باشد، مشكلات لاعلاجش به دست رهبرى حل ميشود. توجّه كنيد؛ هر جا كه تبليغات دشمن كارى كند تا مردم را به دولتها بدبين سازد، اينجا نقش رهبرى است كه حقيقت را براى مردم، روشن، و توطئه ى دشمن را برملا ميكند. اين چند ساله نديديد كه درباره ى دولتها، دولتمردان و مسئولان چه ميكردند و چگونه سعى مينمودند كه تبليغات دروغ و ترفندهاى گوناگونى را رايج كنند تا مردم را مأيوس نمايند! آنجايى كه ميخواهند مردم را مأيوس كنند، رهبرى است كه اميد به مردم ميدهد. آنجايى كه ميخواهند يك توطئه ى سياسى بين المللى براى ملّت ايران به وجود آورند، رهبرى است كه قدم جلو ميگذارد و تماميّت انقلاب را در مقابل توطئه قرار ميدهد - مثل همين قضيه ى اخير اروپا كه

ص: 201


1- . بيانات در بيستمين سالگرد رحلت امام خميني (ره) 1388/3/14
2- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم قم 1389/7/27

ملاحظه كرديد - و دشمن را وادار به عقب نشينى ميكند. آنجايى كه ميخواهند در بين جناحهاى گوناگون مردم، اختلاف ايجاد كنند، رهبرى است كه مى آيد مايه ى الفت و مانع از تفرقه ميشود.(1)

الگوسازى دشمن در جوامع مختلف

امروز سعى ميشود در زمينه هاى گوناگون براى جوامع مختلف الگو تراشيده بشود. حقيقتاً سياستهايى اين را دنبال ميكنند. وقتى شما ميبينيد فرضاً يك موجود منحرف دوجنسى بدون اينكه يك هنر فوق العاده برجسته اى داشته باشد، يكهو اوّل در تمام رسانه هاى آمريكايى و بعد غربى، اسم و رسم پيدا ميكند و مجلّات معتبر و پرتيراژ غربى عكسهاى او را، زندگينامه ى او را، سنين مختلف او را، شكلهاى گوناگون زنانه و مردانه ى او را منعكس ميكنند، اين را نميشود حمل بر يك امر تصادفى كرد؛ اين، فكرشده است. اينها الگوسازيهايى است براى منحرف كردن نسلهاى بشرى. آماج حمله هم فقط ايران نيست. با مشاهده ى اين چيزها، در ذهن انسان تأييد ميشود آن چيزى كه سالها قبل بعنوان پروتكلهاى صهيونيستى در دنيا منتشر شد و به زبانهاى مختلف ترجمه شد؛ كه يكى از مواد آن پروتكلها اين بود كه بايد نسلهاى بشرى از رويه ها و روشهاى انسانىِ متعارف دور بشوند؛ دچار انحرافات اخلاقى بشوند. حالا هدف چيست، جاى بحث فراوانى دارد. يكى از اصول كارهاى فراهم كنندگان اين تفكّر انحرافى و خطرناك صهيونيستى، همين بوده. انسان روزهاى اوّل شايد باور نميكرد، امّا بتدريج انسان باور ميكند. ميخواهند الگوسازى كنند؛ حالا اين نوعِ بدترش است، امّا شكلهاى گوناگون ديگرى هم دارد. ما نياز داريم براى جوان خودمان، براى نسل نونهال خودمان، الگوهايى را از بخشهاى مختلف مشخّص كنيم؛ آن كس كه علاقه ى به علم دارد، آن كس كه علاقه ى به هنر دارد، آن كس كه علاقه ى به ادبيّات دارد، آن كس كه علاقه ى به تاريخ دارد، آن كس كه علاقه ى به كارهاى عملى دارد، آن كس كه علاقه ى به كشاورزى يا صنعت يا فناورى دارد، هر

ص: 202


1- . بيانات در جمع بسيجيان به مناسبت هفته ى بسيج 1376/9/5

كدام بتوانند الگوهاى شايسته ى خودشان را پيدا كنند. اين يكى از كارهاى لازم ماست، كه تشكيل اين جلسات به ما كمك ميكند(1).

مطالعه و برنامه ريزى دشمن براى ملّتها

فاتحان جنگ بين الملل اوّل و دوّم كه عمدتاً چند كشور اروپايى و آمريكا بودند، اينها براى اين منطقه ى مهمّ خاورميانه يك سياست تثبيت شده اى داشتند؛ چون اين منطقه، هم از لحاظ موقعيّت سوق الجيشى مهم است، منطقه ى اتّصال آسيا و اروپا و آفريقاست، هم يكى از بزرگترين انبارهاى نفت عالم است - كه نفت، شريان حياتى همه ى قدرتهاى صنعتى است كه بر دنيا مسلّطند - هم از لحاظ ملّتها، اينجا داراى ملّتهاى كهن، ريشه دار و با سوابق تاريخى است؛ لذا براى اين منطقه يك سياستى را اتّخاذ كردند. آن سياست عبارت بود از اينكه در اين منطقه بايد كشورهايى، واحدهاى سياسى اى وجود داشته باشند كه اين خصوصيّات را داشته باشند: اوّلاً ضعيف باشند؛ ثانياً با يكديگر دشمن باشند، مخالف باشند، باهم كنار نيايند، نتوانند اتّحاد بكنند - لذا ديديد سياست تقويت ناسيوناليسم عربى، ناسيوناليسم تركى، ناسيوناليسم ايرانى در طول سالهاى متمادى دنبال شد - ثالثاً حكّامشان از لحاظ سياسى، دست نشانده باشند، مطيع باشند، زير بار قدرتهاى غربى بروند، حرف گوش كن باشند؛ رابعاً از لحاظ اقتصادى مصرف كننده باشند؛ يعنى نفتى را كه تقريباً مفت از چنگ اينها خارج ميكنند، پول همان نفت را باز خرج واردات كنند، خرج مصرف كنند تا كارخانه هاى غربى رونق بگيرد؛ خامساً از لحاظ علمى عقب افتاده باشند، اجازه ى پيشرفت علمى به آنها داده نشود. اينهايى كه من عرض ميكنم، سرفصل است. هر كدام از اينها حقيقتاً يك كتاب شرح و تفصيل دارد. چطور در ايران ما، در بعضى كشورهاى ديگر، از توسعه ى علم، تعميق علم جلوگيرى ميكردند. ملّتهاى اين منطقه، از لحاظ فرهنگى، مقلّد محضِ اروپاييها باشند؛ از لحاظ

ص: 203


1- . بيانات رهبر معظّم انقلاب در ديدار با نخبگان و برگزيدگان علمى استان كرمانشاه 1390/7/26

نظامى، ذليل و آسيب پذير و ضعيف باشند؛ از لحاظ اخلاقى، فاسد باشند، دچار انحطاطهاى گوناگون اخلاقى باشند؛ از لحاظ مذهبى هم كاملاً سطحى و قانع به مذهب فردى و احياناً مذهب تشريفاتى باشند. اين تصويرى بود كه آنها از اين منطقه براى خودشان درست كرده بودند، براى اين سياستگذارى كردند؛ شايد استراتژيستهاى غربى هزارها ساعت نشستند درباره ى اين مسائل مطالعه كردند، فكر كردند، برنامه ريزى كردند، آدمهايشان را اينجا در كشورهاى اين منطقه معيّن كردند و به وسيله ى آنها كارها را انجام دادند. با اين تحليل ميشود رفتار رضاخان را درست فهميد، رفتار محمّدرضا را فهميد، رفتار مصطفى كمال تركيه و ديگران و ديگران را فهميد. اين، برنامه ى اينها بود، موفّق هم شدند.(1)

سعى دشمن در خنثى كردن حركتهاى ملّت

ما در اين سى و دو سال تجربيّات زيادى داريم. سى و دو سال است كه ما با دشمنيها معارضه كرده ايم، ايستادگى كرده ايم و بر دشمنيها فائق آمده ايم. هيچ توطئه اى نبوده است كه غرب و آمريكا بتوانند عليه جمهورى اسلامى انجام بدهند و انجام نداده باشند. هر كارى نكردند، چون نميتوانستند. هر كارى توانستند، كردند و در همه ى مراحل توى دهنشان خورده است و شكست خورده اند. بعد از اين هم همينجور خواهد بود. بعد از اين هم در همه ى توطئه ها عليه جمهورى اسلامى شكست خواهند خورد؛ اين وعده ى الهى است به ما، و ما شك نداريم. ما در صدق وعده ى الهى ترديد نميكنيم. ما به خداى متعال سوءظن نداريم. خداى متعال ملامت ميكند كسانى را كه به او سوءظن دارند؛ «وَ يُعَذِّبَ اَلْمُنٰافِقِينَ وَ اَلْمُنٰافِقٰاتِ وَ اَلْمُشْرِكِينَ وَ اَلْمُشْرِكٰاتِ اَلظّٰانِّينَ بِاللّٰهِ ظَنَّ اَلسَّوْءِ عَلَيْهِمْ دٰائِرَةُ اَلسَّوْءِ وَ غَضِبَ اَللّٰهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ سٰاءَتْ مَصِيراً» . وعده ى خداى متعال، وعده ى صادق است. ما چون وارد ميدانيم، داخل عرصه ى مبارزه هستيم - ملّت ايران همه ى امكانات خود را وارد

ص: 204


1- . خطبه هاى نماز جمعه ى تهران 1389/11/15

عرصه كرده است - بنابراين نصرت الهى قطعى است. در همه ى كشورهاى ديگر هم همينجور است. منتها بايد هوشيار باشيم. همه ى ما بايد هوشيار باشيم. همه ى ما بايستى متوجّه مكائد دشمنان باشيم. دشمن سعى ميكند حركتها را خنثى كند، اختلاف ايجاد كند.(1)

***

از دشمن نميشود توقّع داشت راهى را كه براى مقابله با جبهه ى مقابل خود در پيش گرفته است، رها كند؛ مگر آن وقت كه مأيوس شود، تيرش به سنگ بخورد و بفهمد فايده اى ندارد. در همه ى مسائل - چه مسائل سياسى، چه مسائل اعتقادى، چه مسأله ى فلسطين، چه مسأله ى حزب الله و چه مسائل علمى - دشمن شبهه افكنى ميكند. نقشه ى اساسى دشمن چيست ؟ مقابله با جمهورى اسلامى براى دستيابى و سلطه بر ايران، با همان خصوصيّاتى كه ميدانيم و عرض كرديم ايران براى اردوگاه استكبار و آمريكا چه اهمّيّتى دارد.(2)

دشمن و تشكيل ناتوى فرهنگى

ما در تحوّلات بنيانى اساسىِ جامعه، به جاى اينكه بنيانها را حفظ كنيم و بر آنچه نياز داريم، پافشارى كنيم و آنچه را كه نداريم، براى خودمان فراهم كنيم، هويّت مستقلِ ملّى خودمان را فراموش كنيم! كه متأسّفانه اين مسأله در كشور ما و خيلى از كشورهاى اسلامى داستان و سرگذشت بسيار غمبارى دارد، كه حالا بعد ممكن است اشاره اى بكنم.

از اين خطرناكتر، اين است كه سررشته ى همين تحوّلات منفى در سطح بين المللى، در دست كسانى باشد كه آنها به وسيله ى اين تحوّلات ميخواهند اهداف خودشان را - كه يا زر است يا زور - تأمين كنند و براى آنها چيزى به نام هويّت ملّتها اصلاً ارزش ندارد؛ كه متأسّفانه اين در صد سال، صد و پنجاه سال اخير، در دنيا اتّفاق افتاده است؛ يعنى تحوّلات كشورهاى آسيايى و آفريقايى و آمريكاى لاتين در دام طراحى باندهاى

ص: 205


1- . بيانات در ديدار شركت كنندگان در اجلاس جهانى «جوانان و بيدارى اسلامى» 1390/11/10
2- . بيانات در ديدار با دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتى 1382/2/22

قدرت بين المللى افتاده است و طرّاح اينها صهيونيست و سرمايه داران بين المللى بوده اند. براى اينها آنچه مهم بوده، كسب قدرت سياسى است كه بتوانند در كشورها و دولتهاى اروپايى و غيره نفوذ كنند و قدرت سياسى را در دست بگيرند و پول كسب كنند و اين كمپانيها، سرمايه هاى عظيم، كارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف اين بوده است؛ آن وقت اگر اقتضاء ميكرده است كه اخلاق جنسى ملّتها را خراب كنند، راحت ميكردند؛ مصرف گرايى را در بين آنها ترويج كنند، به راحتى اين كار را انجام ميدادند؛ بى اعتنايى به هويّتهاى ملّى و مبانىِ فرهنگى را در آنها ترويج كنند، اين كار را ميكردند. اينها، اهداف كلان آنها بوده است كه تصوير ميكردند. آن وقت هميشه لشكرى هم از امكانات فرهنگى و رسانه اى و روزنامه هاى فراوان و مسائل گوناگون تبليغات در مشت اينها بوده است، كه اينها امروز يواش يواش دارد پخش ميشود و من پريروز در روزنامه - البتّه سه، چهار ماه قبل از اين، من مقاله اش را ديده بودم - گزارشى از تشكيلِ «ناتوى فرهنگى» را خواندم. يعنى در مقابل پيمان ناتو كه آمريكاييها در اروپا بعنوان مقابله ى با شوروى سابق يك مجموعه ى مقتدر نظامى به وجود آوردند؛ امّا براى سركوب هر صداى معارض با خودشان در منطقه ى خاورميانه و آسيا و غيره از آن استفاده ميكردند، حالا يك ناتوى فرهنگى هم به وجود آورده اند. اين، بسيار چيز خطرناكى است. البتّه حالا هم نيست؛ سالهاست كه اين اتّفاق افتاده است. مجموعه ى زنجيره ى به هم پيوسته ى رسانه هاى گوناگون - كه حالا اينترنت هم داخلش شده است و ماهواره ها و تلويزيونها و راديوها - در جهت مشخّصى حركت ميكنند تا سررشته ى تحوّلات جوامع را به عهده بگيرند.(1)

نيرنگ دشمن در القاى تفكّرات غلط

ما صريحاً به همه ى ملّتهاى جهان اعلام ميكنيم كه تفكّر «خاتمه يافتن دوران امام خمينى» كه دشمن با صد زبان سعى در القاى آن دارد، خدعه

ص: 206


1- . بيانات در ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاههاى استان سمنان 1385/8/18

و نيرنگى استكبارى بيش نيست و على رغم آمريكا و همكارانش، امام خمينى در ميان ملّت خود و جامعه ى خود حاضر است و دوران امام خمينى ادامه دارد و خواهد داشت. راه او راه ما، هدف او هدف ما، و رهنمود او مشعل فروزنده ى ماست.(1)

انزواى مجموعه هاى مؤمن؛ از برنامه هاى دشمن

يكى از كارهاى دشمن، اين است كه اين مجموعه هاى مؤمن را منزوى كند. جوان، بى تجربه است. به مجرّد اينكه ببيند در يك دستگاه رسمى كشور - مثلاً در يك مركز فرهنگى كشور - دو نفر به او اخم كردند، به او بى اعتنايى كردند، او را تحقير كردند؛ در حركتش اثر ميگذارد و او را كند ميكند. يا مثلاً وقتى ببيند كه در مجلات به اصطلاح ادبى و هنرى كشور، چهره هاى مخالف با اين روش و خط را، بزرگ ميكنند، برجسته ميكنند، تعريف ميكنند، اين جوان دلش آب ميشود و روحيّه اش را از دست ميدهد. وقتى يك فيلمساز، اثرش را به مراكزى ميبرد كه ميتوانند از او استفاده كنند و كارى كنند كه بتواند كارش را ادامه دهد؛ امّا با بى اعتنايى به او ميگويند: «نه آقا؛ ما اين را قبول نداريم. اينطورش را قبول نداريم»، و بعد در همان حال ببيند انواع و اقسام كارهايى كه از لحاظ مايه هاى هنرى از كار او كمتر است امّا چون مايه ى اسلامى ندارد مورد قبول آنهاست؛ اين جوان به خودى خود، منزوى و نااميد خواهد شد. من بارها از اعماق جان، قلبم براى اين جوانان مؤمن و انقلابى، سوخته و گداخته است. بارها تأسّف خورده ام كه چرا بايد به جوانان به اين خوبى، بى اعتنايى شود!؟ اينها هيچ چيزشان از آن كسانى كه در جاهايى بعنوان هنرمند معروف شده اند، كمتر نيست. در بسيارى از امور، از آنها خيلى هم بهترند. امّا به اينها بى اعتنايى ميشود. وقتى كه انسان مطلب را به درستى كاوش ميكند، ميبيند سر رشته ميرسد به اراده ى خباثت آميزى در نقطه اى! مسئولين هم متوجّه نيستند. مسئولين فرهنگى، مردمان خوبى هستند؛ امّا در سطوح بالا، از كارهايى كه در سطوح

ص: 207


1- . پيام به مناسبت اوّلين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 1369/3/10

متوسّط انجام ميگيرد، بيخبرند. لذا، اين جوان، اين مجموعه ى جوانان و اين جريانها را، نااميد ميكنند.(1)

داشتن استدلال دشمنان براى حمله به جمهورى اسلامى

آنها (دشمنان) براى حمله ى به جمهورى اسلامى استدلال دارند. به نظر من استدلالشان از ديدگاه آنها استدلال تامى است. در يك نقطه ى بسيار حسّاس جهان از لحاظ جغرافيايى، يعنى اين نقطه ى خاورميانه، خليج فارس، درياى سرخ، شمال آفريقا، بخشى از مديترانه - اين حوزه ى عظيمى است ديگر - مجموعه ى امّت اسلامى واقع شده. الآن شما ببينيد از اين پنج تا، شش تا گذرگاه آبىِ حسّاس حياتى كه در دنيا وجود دارد، سه تايش توى اين منطقه است: تنگه ى هرمز است، كانال سوئز است، باب المندب است. اينها گذرگاههاى مهمّى است كه تجارت جهانى متوقّف به اينهاست. شما نقشه ى جهان را برداريد جلوى رويتان نگاه كنيد، خواهيد ديد كه اين چند تا مركز چقدر براى ارتباط تجارى و ارتباط اقتصادى دنيا مهم است. بنابراين، اين منطقه، منطقه ى حسّاسى است. حالا در اين منطقه ى بسيار حسّاس، يك قدرتى دارد قد ميكشد و روزبه روز خودش را بيشتر نشان ميدهد. اين قدرت با همه ى خواسته هاى استكبارى و دستگاههاى كمپانيها و شبكه هاى عظيم اقتصادىِ مفسد فى الارض مخالف است؛ با نظام سلطه مخالف است، با سلطه گرى مخالف است، با ظلم مخالف است؛ خب، اين خيلى براى دستگاه استكبار مهم است. دستگاه استكبار فقط ايالات متّحده ى آمريكا نيست، يا فلان رئيس جمهور و فلان دولت آمريكا يا فلان كشور اروپايى نيست؛ دستگاه استكبار يك شبكه ى عظيمترى است كه شامل اينهاست؛ شبكه ى صهيونيستى هست، شبكه ى تجّار اساسىِ بين المللى هست، مراكز پولىِ عظيم دنيا هست؛ اينها هستند كه مسائل سياسى دنيا را دارند طرّاحى ميكنند؛ دولتها را اينها مى آورند، اينها ميبرند. اين مجموعه كه تويش دولت ايالات متّحده هست، دولتهاى اروپايى هستند، خيلى از اين

ص: 208


1- . بيانات در ديدار وزير، معاونين و رؤساي مناطق آموزش و پرورش سراسر كشور 1371/5/21

نفتخوارهاى ثروتمند منطقه ى خودمان هستند، با يك چنين قدرتِ رو به رشدِ رو به اعتلاى در حال قدكشى به شدّت مخالفند؛ بنابراين هرچه بتوانند، در مقابله ى او كار ميكنند. توى اين سى سال هم بيكار نماندند، هرچه بگذرد هم باز بيكار نميمانند؛ مگر آن وقتى كه شماها همّت كنيد؛ شما جوانها كشور را از لحاظ علمى، از لحاظ اقتصادى، از لحاظ امنيّتى به نقطه اى برسانيد كه امكان آسيب پذيرى اش نزديك به صفر باشد؛ آن وقت كنار ميكشند و توطئه ها تمام خواهد شد.(1)

حملات دشمن عليه ملّت و انقلاب اسلامى با تبليغات وسيع و جبهه اى

دشمنان وقتى شروع ميكنند، همه با هم شروع ميكنند؛ چون طرف، يك جبهه است. از جمله، همين خبرگزاريهاى صهيونيستى و استكبارى - همين چهار، پنج خبرگزارى معروف - كه همه آنتنهاى دنيا، خبرها، تحليلها و گزارشها را از آنها ميگيرند؛ و همين چند راديويى كه سالهاست ميليونها دلار خرج ميكنند، براى اينكه بتوانند مثلاً صدايشان را به گوش چند نفرى در ايران برسانند. مينويسند؛ مترجمها و گوينده ها استخدام ميكنند؛ خرج فنّى و خرج تبليغاتى ميكنند؛ خرج مطلب نويسى ميكنند؛ سياستگذارى ميكنند و پولها ميدهند تا اين صدا را به ايران برسانند؛ شايد چند نفرى بالاخره در گوشه و كنار، گوش كنند و تحت تأثير آن حرفها قرار گيرند.(2)

فتنه انگيزى؛ توطئه ى دشمن

ما در اختلافات بزرگ مذهبى، فكرى، سياسى ديده ايم كه كسانى وارد ميدان فتنه انگيزى ميشوند و از زبان اين، آن را ميكوبند؛ از زبان آن، اين را ميكوبند؛ در حالى كه نه به اين علاقه دارند، نه به آن! اينها را پيدا كنيد؛ مقصّران اصلى بايستى مشخّص شوند، كه مطمئناً دست دشمن در كار است. بعضى اظهارات، متأسّفانه عزيزترين قشرهاى اين كشور،

ص: 209


1- . بيانات در ديدار دانشجويان و نخبگان علمي 1388/6/4
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه در دانشگاه تهران 1372/11/29

جوانان مؤمن و بسيجى، را زير سؤال برد! اينجور نيست، بلكه دستهاى دشمن است كه در كار است براى فتنه انگيزى و براى ايجاد فساد. (اين ملّت، ملّت مؤمن و ملّت پايبند به عدالت و تشنه ى عدالت است. سالها و قرنهاى متمادى عدالت در اين كشور سركوب شده است. در دوران حكومتهاى جبّار پادشاهان، بخصوص آن وقتى كه در كنار استبداد، نيروى خارجى و نفوذ خارجى هم وارد شد و دخالت خارجى با ديكتاتورى و استبداد توأم شد، اين مردم چه ها كشيدند از توأم شدن اين دو نيروى شر و شيطانى در كشور ما. مردم تشنه ى عدالتند، تشنه ى حقيقتند، دشمن فسادند؛ مردم اينها را ميخواهند و آرا و شعارهاى مردم هم همين را نشان ميدهد. ما وظيفه داريم در اين زمينه ها كار كنيم. مسئولان كشور بايد آنچه را كه مورد نياز اين ملّت هست، بفهمند و درك كنند و آن را انجام بدهند.(1)

تدارك اتّحاد عليه جمهورى اسلامى بين دشمنان و دولتهاى عربى

آمريكاييها دنبال اين هستند كه يك اتّحادى متشكّل از آمريكا و انگليس و بعضى دولتهاى عربى عليه جمهورى اسلامى ايران درست كنند. دولتهاى عربى بايد خيلى بيدار باشند؛ بايد حواسشان خيلى جمع باشد. اتّحاد دو دولت نحسِ نجس و دشمن با مصالح مسلمين عليه يك ملّت مسلمان؛ يك ملّتى كه در راه اسلام اين همه مجاهدت كرده است، اين همه براى عزّت اسلام مايه گذاشته است، اينقدر جوان در راه نگه داشتن اين پرچم سربلند قربانى كرده است؛ كسى با دو رجسِ نجس متحّد بشود عليه يك چنين ملّتى ؟! كه البتّه فايده اى هم نخواهد كرد. يك روزى بالاتر از اين اتّحاد را هم كردند؛ آمريكا و انگليس و شوروى و همه ى اروپا و بسيارى از همين كشورهاى عربى در جنگ تحميلى عليه جمهورى اسلامى با هم متّحد شدند؛ هدف هم اين بود كه قسمتى از خاك ايران را به وسيله ى اين بدبختِ روسياهِ بدعاقبت تصرّف كنند و

ص: 210


1- . بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوّه ى قضائيّه و خانواده هاى شهداى فاجعه ى هفتم تير 1384/4/7

جمهورى اسلامى را بى آبرو كنند و بگويند نتوانست خاك خودش را حفظ كند؛ هشت سال هم زور زدند و همه ى نيرويشان را به كار گرفتند، آخر هم هيچ غلطى نتوانستند بكنند. حالا هم همانطور است. توطئه ى آنها عليه نظام اسلامى به جايى نخواهد رسيد. ولى بايد بيدار باشند و مراقب باشند در دام دشمنان نيفتند. هرچه جمهورى اسلامى از لحاظ علمى، از لحاظ فناورى و از لحاظ اجتماعى قدرت پيدا كند، اين قدرت متعلّق به دنياى اسلام است؛ يك وزنه ى سنگينى در كفه ى دنياى اسلام است.(1)

انواع توطئه چينيها در تخريب جمهورى اسلامى

من فراموش نميكنم در اواسط سال 60، وقتى كه دشمنان و گروهكها و تفاله هاى ضدّانقلاب و استكبار، آن جنايات و فجايع عظيم را در اين كشور به وجود آورده بودند - شهادت 72 تن، شهادت نخست وزير و رئيس جمهور - بنده در بيمارستان بودم. خطبه هاى نماز جمعه در تهران، به اعتقاد من، در آن روز، بيشترين حمل بار انقلاب را بر دوش داشت. هر جمعه كه ميشد، از اين كانون نماز جمعه، به سراسر كشور، نور منتشر ميشد. حقايق براى مردم تشريح ميشد و مردم ميفهميدند كه در اين كشور چه ميگذرد و دشمن چه كار ميكند. تريبونهاى آزاد، اينگونه است. مجلس، چنين شأنى بايد داشته باشد. در آنجا كه براى مردم ابهامى هست، آنجا كه دشمن سؤالاتى را مطرح ميكند؛ بذر ترديدى ميكارد و در جامعه ميپاشد، آنجا وظيفه ى شماست كه اين بذر ترديد را از بيخ و بن در بياوريد و حقايق را روشن كنيد. خيال ميكنيد دشمن بيكار است!؟ يك لحظه، دشمن بيكار نيست. هر وقت، هرطور بتواند، عمل ميكند. همين قضايايى كه اخيراً پيشامد كرد - قضاياى مشهد و امثال آن - كار دشمن است. دشمن جهاز فكرى خودش را به كار انداخته، براى اينكه ببيند چه وقت ميشود ضربه زد. درست مثل ميدان جنگ! همينطور كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: «و ان اخا الحرب الارق و من نام لم ينم عنه.» شما

ص: 211


1- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم قم در سالروز عيد سعيد غدير خم 1385/10/18

اگر داخل سنگر خوابت ببرد، دليل بر اين نيست كه سنگرنشين روبه روى شما هم خوابش برده است. شما اگر غافل شدى، بايد انتظار داشته باشى كه ضربه را، بلافاصله بخورى! دشمن، هوشيار نشسته است. ميليونها دلار، بلكه اگر مبالغه نباشد ميلياردها دلار صرف ميكنند، تا بتوانند ضربه ى كارى را به اين انقلاب بزنند. اينها كه با اين انقلاب آشتى بكن نيستند. هر وقتى به گونه اى درصدد وارد آوردن ضربه اند.(1)

***

امروز هم، بيگانگان دشمن، براى رساندن صداى مخالف خودشان به گوش آحاد ملّت، پولها خرج ميكنند، و اگر بگوييم ميلياردها دلار در اين راه هزينه ميكنند، اصلاً مبالغه نيست. آنها ميخواهند ولو از راه تحليل دروغين خود انقلاب، مسائلى را بيان كنند كه انقلاب آنها را نفى كرده است.(2)

***

تا وقتى كه قلم در دست دشمن باشد و هرچه به قلمشان مى آيد عليه ملّت ايران بنويسند و هرچه به دهانشان مى آيد بگويند، نميشود گله كرد فلان انسان كه اهل كشور عربى، آفريقايى يا اروپايى است، چرا از وضع ايران خبر ندارد؟ البتّه ما به قدر توسعه ى تبليغات خودمان و رسانه ها تبليغ ميكنيم؛ امّا شمول تبليغات دشمن بيشتر است و دهها راديو، صدها روزنامه و مطبوعات عليه جمهورى اسلامى مينويسند.(3)

***

دشمن منتظر نشسته است كه ببيند در جمهورى اسلامى چه حادثه ى كوچكى ممكن است اتّفاق بيفتد، تا بشود با صد من سريشم، چيز بدى را به آن چسباند و براى مردم ما تلخ كرد و چهره ى ملّت ايران را در دنيا مشوّه نمود.(4)

***

ص: 212


1- . بيانات در ديدار نمايندگان دوره ى چهارم مجلس شوراي اسلامي 71/3/20
2- . بيانات در خطبه هاى نماز جمعه 1373/11/14
3- . بيانات در ديدار با مردم مشهد و زائران حضرت على بن موسى الرضا (ع) در صحن حضرت امام خمينى (ره) 1375/1/4
4- . بيانات در ديدار با نمايندگان مجلس شوراي اسلامي 1376/3/7

عزيزان من! كسى گمان نكند كه توطئه ى دشمن تمام شد؛ نه! دشمن، از مقابله با نظامى كه منافع نامشروع استكبار را در منطقه، از او گرفته است، آشتى نخواهد كرد. البتّه به زبان، چيزهايى اظهار ميكنند، ولى باطن، چيز ديگرى است!(1)

تلاش دشمن براى ايران هراسى

الآن يكى از بخشهاى مهم سياست استكبار در همين منطقه ى ما - علاوه بر دشمنيهاى ديگرى كه ميكنند - اين است كه اين سران بعضى از كشورهاى عربى را با خودشان همراه كنند و آنها را در مقابل ملّت ايران قرار بدهند؛ در مسائل گوناگون؛ در مسأله ى هسته اى و غير مسأله ى هسته اى، از مسائل مختلف. جلسه ميگذارند، مينشينند، معامله ميكنند، توطئه ميكنند. آمريكا از بعضى از كشورهاى اسلامى مطالبه ميكند كه شما چه سهمى حاضريد ايفا كنيد در مقابله ى با ايران. سعى شان ايجاد دشمنى است. كارى كه دشمن ميتواند در محافل و تصميم گيريهاى سياسى بكند، اين است كه سران دولتها را با جمهورى اسلامى وادار به مقابله كند؛ بيش از اين كارى نميتواند بكند. دشمن دل مردم - دل مردم كشورهاى عربى، دل مردم كشورهاى اسلامى، دل مردم فلسطين، دل مردم عراق - را نميتواند از جمهورى اسلامى برگرداند؛ دلها را كه نميتواند؛ حدّاكثر كارى كه بكنند اين است كه بتوانند دولتها را در مقابل جمهورى اسلامى قرار بدهند. البتّه آن دولتها هم هر كدام ملاحظه كاريهاى خودشان را دارند و اينجور هم نيست كه آماده باشند يكجا خودشان را در اختيار صهيونيستها و استكبار در اين قضيه قرار بدهند؛ امّا در دل مردم اثرى نميتوانند بكنند. در دل مردم چه اثر ميكند؟ چه چيزى ميتواند دلهاى دنياى اسلام را از جمهورى اسلامى و از ملّت ايران جدا كند؟ همين اختلافها و تعصّبهاى مذهبى است. اينها ميتواند دلها را از هم جدا كند. از اين بايد ترسيد؛ از اين بايد ترسيد. همه مسئولند كه مراقبت كنند. اينكه در دنياى تشيّع عليه برادران اهل سنّت،

ص: 213


1- . بيانات در جمع بسيجيان به مناسبت هفته ى بسيج 1376/9/5

در دنياى تسنّن عليه برادران شيعه كتاب بنويسند، تهمت بزنند، بدگويى كنند، اين نه هيچ شيعه اى را سنّى خواهد كرد، نه هيچ سنّى اى را شيعه خواهد كرد. آن كسانى كه مايلند همه ى مردم دنياى اسلام به محبّت اهل بيت و ولايت اهل بيت بگروند، بدانند با دعوا راه انداختن و با اهانت كردن و با دشمنى كردن هيچكس را نميتوان شيعه كرد و به ولايت اهل بيت متوجّه كرد. دعوا ايجاد كردن جز بَغضاء و جدايى و دشمنى هيچ اثر ديگرى ندارد و اين بغضاء و دشمنى و جدايى همان چيزى است كه امروز آمريكا ميخواهد، صهيونيستها ميخواهند و دارند براى آن تلاش ميكنند. در يك كشور اروپايى غيراسلامىِ دشمن تاريخى و بنيادين با كشورهاى اسلامى، شما ميبينيد توى تلويزيونشان، مناظره ى شيعه و سنّى راه مى اندازند. يكى را از شيعه دعوت ميكنند، يكى را از سنّى دعوت ميكنند، كه شما بياييد تو اين تلويزيون با هم مناظره كنيد. مقصودشان چيست ؟ يك كشور مسيحى، يك كشور استعمارگر با سابقه ى سياه، مناظره ى شيعه و سنّى به چه مقصود راه مى اندازد؟ ميخواهد حقيقت معلوم بشود؟ ميخواهد در بين مباحثه و مناظره، مستمعين و مخاطبانش حق را بفهمند؟ يا ميخواهد از اين گفتگوها و از آنچه در خلال اين گفتگوها ممكن است از كسى سر بزند، اين آتش اختلاف را تشديد كند؟ نفت روى اين آتش بريزد؟ اينها بايد ما را بيدار كند. اينها بايد ما را به خود بياورد؛ بايد هشيار بشويم.(1)

سعى دشمن در سوق دادن نظام در جهت خلاف اصول خود

آفتى كه مسئولان و رهبران و گردانندگان اجتماعات را تهديد ميكند، اين است كه آنها را دچار انفعال و خودباختگى كنند و و در موضع تأثيرپذيرى ناخواسته از اراده ى ديگران قرار دهند. امام بزرگوار، در مقابل اين آفت هم مثل كوه ايستاد. آن چيزى كه بايد مورد توجّه قرار گيرد و من اصرار دارم كه مردم عزيز ما - بخصوص جوانان - و همچنين مسئولان

ص: 214


1- . بيانات در ديدار هزاران نفر از قشرهاى مختلف مردم به مناسبت عيد سعيد غدير خم 1387/9/27

بخشهاى مختلف نظام مقدّس جمهورى اسلامى به آن توجّه كنند، اين است كه دشمنان نظامِ جمهورى اسلامى، وقتى نميتوانند در ميدان مبارزه روياروى، كار مؤثّرى با اين نظام انجام دهند؛ يعنى نميتوانند به آن ضربه نظامى بزنند؛ نميتوانند انفجار داخلى درست كنند؛ نميتوانند ضربه هاى امنيّتى بزنند؛ نميتوانند با محاصره ى اقتصادى، آن را به زانو درآورند - وقتى از همه ى اينها مأيوس ميشوند - يك راه برايشان باقى ميماند و آن، اين است كه نظام اسلامى و انقلابى را به مواضعى برخلاف اصولِ خود سوق دهند، يا به عبارت ساده تر و روشنتر، آن را وادار كنند كه از گفته هاى خود در زمينه ى مسائل انقلاب برگردد؛ حرف و مواضع خود را تخطئه كند و خودش را دچار تناقض نمايد! اين را از چه راهى انجام ميدهند؟ از راه فشارهاى تبليغاتى، فشارهاى سياسى، فشارهاى فرهنگى. جو را آنچنان از فشار انباشته ميكنند كه انسانهاى ضعيف النّفس، در مقابل اين فشار نميتوانند مقاومت كنند.(1)

سعى دشمن بر زدودن شعارها و هدفهاى انقلاب

امام در وصيّتنامه شان تأكيد ميكنند كه اين انقلاب يك انقلاب الهى است و پايه ى اصلى آن مردمند؛ يعنى اين انقلاب متعلّق به مردم است. معناى اين حرف اين است كه هيچكس - هيچ قشرى، هيچ فردى، هيچ طبقه اى - نميتواند و نبايد ادّعاى مالكيّت اين انقلاب را بكند؛ خود را مالك بداند، ديگران را مستأجر اين انقلاب بداند. اگر قرار بود كسى خود را نسبت به اين انقلاب مالك و صاحب بداند، از همه مناسبتر و شايسته تر، خودِ امام بود كه انقلاب بر محور عزم و اراده و شخصيّت او به وجود آمد؛ ولى امام خود را هيچكاره و خدا را همه كاره ميداند. اين در بيانات امام موج ميزند و در وصيّتنامه به آن تأكيد و تصريح شده است. پس صاحب اين انقلاب مردمند. وظيفه اى بر دوش همگان سنگينى ميكند و آن حفظ اين امانت بزرگ الهى است. مردم بايد خودشان را حافظ اين انقلاب بدانند. انقلاب هويّتش، معنايش به

ص: 215


1- . بيانات در اجتماع باشكوه زائران مرقد مطهّر حضرت امام خميني (ره) 1376/3/14

شعارهاى انقلاب است؛ به جهتگيريهاى انقلاب است؛ به ارزشها و مبانى انقلاب است. هميشه بوده اند، امروز هم هستند، در آينده هم خواهند بود كسانى كه بخواهند به بهانه ى اينكه اوضاع جهان عوض شده است، شعارهاى انقلاب را تغيير بدهند يا شعار دينى - بُعد دينى - را از انقلاب جدا كنند يا بُعد عدالت اجتماعى را از انقلاب جدا كنند يا بُعد سلطه ستيزى و بيگانه ستيزى را از انقلاب جدا كنند يا بُعد ضدّ استبداد بودن را از انقلاب جدا كنند. انگيزه هاى مختلف، به بهانه هاى مختلف هميشه ممكن است وارد ميدان شوند، براى اينكه شعارهاى انقلاب و هدفهاى انقلاب را تغيير دهند. مردم بايد هوشيار باشند؛ بدانند. اين انقلاب با شعارهاى خود زنده است. اصليترين شعارهايى كه در اين انقلاب بر روى پرچم انقلاب نوشته شده است، شعار اسلامى بودن است؛ پايبند بودن به مبانى دين و اصول و قواعد دينى است؛ سلطه ستيزى است؛ ستيزه ى با استكبار است؛ دفاع از مظلومان عالم است، آن هم دفاع صريح و صادقانه ى از همه ى مظلومان.

از جمله ى برترين شعارهاى اين انقلاب، تعلّق اين انقلاب به عموم مردم است؛ هيچ قشرى، هيچ طبقه اى، در نسبت به انقلاب بر ديگران ترجيحى ندارد. جوانهاى امروز هم مثل جوانهاى دوران دفاع مقدّس صاحبان انقلابند. نميشود گفت آن كسانى كه انقلاب را به وجود آوردند يا در زمان انقلاب در به وجود آوردن آن سهيم بودند، آنها بيشتر با انقلاب نسبت دارند؛ نه، كسانى بودند كه در اصل پيدايش انقلاب حضورى نداشتند، امّا در دفاع مقدّس جان خود را كف دست گرفتند و به ميدان آمدند؛ آنها هم به همان اندازه با انقلاب نسبت دارند. در طول اين سالهاى متمادىِ بيست ساله ى بعد از پايان دفاع مقدّس، جوانانى به صحنه آمده اند كه با شعور خود، با شور فوق العاده ى خود، با علاقه منديهاى خود، با انگيزه هاى الهى خود، با تلاش علمى خود، با تلاش اجتماعى و سياسى خود، بقاى اين انقلاب و نشاط اين انقلاب را تضمين كرده اند؛ آنها هم فرزندان انقلابند؛ آنها هم مالكان انقلابند؛ نسبت آنها با انقلاب، مثل نسبت كسانى است كه در صدر انقلاب حضور داشته اند؛ در آينده هم همينجور خواهد بود. طبقه ى جوان، نسلهاى

ص: 216

پى درپى - همه - نسبت واحدى با انقلاب دارند؛ همه سهيم در انقلابند و همه سهيم در تكليف حفظ امانت اين انقلابند.(1)

تشويق تخطئه شعار ظلم ستيزى انقلاب

خيليها بودند از همان اوايل انقلاب، ميگفتند آقا حالا كه انقلاب پيروز شد، ديگر بس است؛ برويم با آمريكاييها مسائل را تمام كنيم! اين معنايش اين بود كه شعار ظلم ستيزى انقلاب تخطئه شود. اين را تشويق ميكردند. در طول زمان، بودند كسانى كه دنبال اين بودند؛ يعنى برويم با آمريكا همراه شويم؛ آن كسى كه دشمن اصلى ماست، برويم زير بال او؛ به دامن او پناه ببريم. معناى اين حرف، فروختن قضيه ى فلسطين است. معناى اين حرف، اغماض كردن از جنايات آمريكا در عراق و افغانستان و امثال اينهاست. معناى اين حرف، چشم بستن بر روى اين همه ظلمى است كه آمريكا در جهان بر ملّتها دارد انجام ميدهد. معناى اين حرف، يعنى به اين مسائل اعتراض نكنيم. خب، عادى كردن روابط معنايش اين است كه ديگر ملّت ايران و مسئولين ايران نتوانند صريح اعتراض كنند و حرفشان را بزنند؛ و يك مرحله آن طرفتر، تدريجاً مجبور بشوند حرف آنها را قبول كنند. خب، اين ثبات و استقامت، پُرزحمت بود؛ امّا بابركت بود، رحمت الهى را هم جلب كرد، توجّه ملّتها را هم جلب كرد. ايستادگى شما ملّت ايران ظرف اين سى و دو سال بر روى شعارهاى اصلى انقلاب، اين بركت بزرگ را داشته است كه امروز دنياى اسلام به چشم عظمت نگاه ميكند. وقتى مسئولين كشور شما به كشورهاى مختلف سفر ميكنند، آنجور استقبالى از آنها ميشود. وقتى حسابگرها ميخواهند محبوبيّت شخصيّتهاى سياسى را محاسبه كنند، مسئولين كشور شما در رديف اوّل قرار ميگيرند. ملّت ايران كارش الگو شد؛ امروز داريد نشانه هاى اين را مشاهده ميكنيد. اين بركت بزرگ و اين خصوصيّت از خصوصيّاتى است كه جز با گذشت زمان معلوم نميشد.(2)

ص: 217


1- . بيانات در مراسم نوزدهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى (ره) 1387/3/14
2- . خطبه هاى نماز جمعه ى تهران 1389/11/15

تلاش براى ضدّ ارزش كردن انقلابيگرى

آن كسانى كه تلاش ميكنند انقلاب و انقلابيگرى را ضدّ ارزش كنند، همان كسانى هستند كه بيشترين ضربه را از انقلاب خورده اند. ترديد در مفاهيم انقلابى، ضدّ ارزش است. ترديد در مبارزه ى با قدرتهاى ستمگر و سلطه گر و ظالم، ضدّ ارزش است. راه نجات ملّتها، در استقلال آنها از قدرتهاى ستمگر است. هميشه سعى قدرتهاى ستمگر اين بوده كه به ملّتها ثابت كنند بيخود تكان ميخورند و اشتباه ميكنند. راه نجاتشان اين است كه زير بال ما بيايند و پلكان ديگرى از پلكان عروج در امور مادّى و سلطه ى نابحق بشوند! اين را تفهيم ميكنند. ما باور نميكنيم و نميخواهيم بگذاريم ملّتهاى ديگر هم باور كنند.(1)

***

دشمن، با همه ى راههاى مختلفى كه براى ايجاد شكاف در جامعه ى اسلامى آزموده است، امروز با پديده اى بدون سابقه كه مركز وحدت همه ى مسلمين شده است، روبه روست و آن «جمهورى اسلامى» است. اين پرچم بلند و صداى رسا، پديده اى نوظهور است كه قانون اساسى و شعار و عمل آن، مطابق اسلام است و به طور طبيعى دلهاى مسلمانان در اقطار عالم، براى آن ميتپد. امروز، جاى ديگرى با اين قاطعيّت و جدّيّت، دنبال احكام اسلامى نيست. منظور، ملّتها نيستند؛ چرا كه ملّتهاى مسلمان، همه جا عاشق اسلام و آماده براى عمل به اسلامند. منظور، سياستها و نظامها و دولتهاست كه اگر به نام اسلام هم شروع كردند، وقتى با امواج شديد تهاجمهاى جهانى مواجه شدند، عقب نشستند.(2)

وادار كردن ارزشهاى غيراسلامى از برنامه هاى دشمن

يكى از كارهاى استعمارگران در جوامع اسلامى، اين بوده است كه خواسته اند كارى كنند كه مردم مسلمان، در هر طبقه و رتبه اى از اهمّيّت

ص: 218


1- . بيانات در ديدار با مسئولان وزارت امور خارجه و سفرا و كارداران جمهوري اسلامي ايران 1369/5/1
2- . بيانات در ديدار با جمعى از بسيجيان و روحانيون تهران، مدرّسان و طلّاب اهل سنّت استان خراسان و گروهى از اعضاى حزب اللَّه لبنان 1368/7/5

و مسئوليّت در زندگى و جامعه، خودشان را به ارزشهاى غيراسلامى نزديكتر كنند. يعنى لباسشان مثل لباس آنها، رفتارشان مثل رفتار آنها، بينش شان مثل بينش آنها و اعمالشان هم مثل اعمال آنها باشد. در واقع، ارزشهاى آنها را ارزش بشمارند، ضدّ ارزشهاى آنها را ضدّ ارزش به حساب آورند و از اسلام يادشان نيايد. سعى كردند اين كار را بكنند. متأسّفانه، آنها در اكثر مناطق اسلامى، در طول سالهاى استعمار و ورود فرهنگ استعمارى به كشورهاى اسلامى، موفّق هم شدند. لباسها را عوض كردند، رفتارها را عوض كردند، آداب زندگى را عوض كردند، بينشها را عوض كردند و مسلمانان را از اسلام دور، و به آنچه ضدّ اسلام و غيراسلام است، نزديك نمودند. امروز هم كه ملّت ايران اصرار دارد و پافشارى ميكند بر اينكه مواضع اسلامى، ارزش اسلامى و فرهنگ اسلامى را در رفتار خود، در حركات خود، در لباس خود، در برخورد جهانى خود و در گزينش دوست و دشمن خود رعايت كند، بيشترين حمله ها را براى همين ميكنند.(1)

شايعه پراكنى از راههاى نفوذ دشمن

از راههايى كه دشمن امروز سعى ميكند در ميان مردم ما نفوذ پيدا كند، شايعه پراكنى است. از زمان پيروزى انقلاب تا امروز، هرجا توانستند، شايعه پراكنى كردند. هدفشان اين است كه دل مردم را بلرزانند و اميد آنها را از بين ببرند. يك ملّت با اميد ميتواند به پيش برود. يك سرباز در جبهه ى جنگ، فقط با اميد ميتواند بجنگد. اگر اميد را از او گرفتند، همه چيز را از او گرفته اند. اگر كسى به اين تبليغاتى كه دشمنان از راههاى مختلف القا ميكنند، گوش كند، به نظرش ميرسد كه در ايران همه چيز در سراشيب سقوط است! انگارى ميخواهند همه ى اميدها را پايان يافته وانمود و قلمداد كنند. اف بر اين دشمنان خبيث! اين ملّت پرجوش و پرشور، اين ملّت جوان و شاداب - كه انقلاب، اين ملّت را جوان كرد - اين ملّت بافرهنگ و باايمان، اين ملّتى كه در طول دوازده

ص: 219


1- . بيانات در ديدار كارگزاران نظام، در روز «عيد غدير» 1373/3/8

سال بر اين همه مشكلات فائق آمد، آيا جايى براى نااميدى دارد؟ اميد از خداست - «لاٰ تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اَللّٰهِ » (1) - يأس از شيطان است. بايد آحاد مردم بدانند، آينده اى كه در انتظار اين ملّت است، به مراتب از سالهاى گذشته بهتر و شيرينتر خواهد بود. به فضل پروردگار، در سايه ى پايمردى ملّت و تلاش و توان شما مردم، هيچ چيزى نشدنى نيست. آنها ميخواهند اين ملّت را نااميد كنند، تا كارها را متوقّف نمايند.(2)

تبليغات سوء دشمن روى ظواهر اسلامى

حفظ آثار و شعائر و ظواهر و نماى اسلامى جامعه خيلى مهم است. دشمنان سعى ميكنند كه اين حرفها را بمباران تبليغاتى كنند؛ ليكن گوش به حرف دشمن ندهيد. دشمن، دشمن است. ظواهر اسلامى جامعه بايد حفظ بشود. اين جامعه، جامعه ى اسلامى نمونه است. زنان بايد مواظب باشند. مردان بايد مواظب باشند. كسانى كه مأموريّت دارند، بيشتر بايد مواظب باشند. كسانى كه در لباس انقلابند - مثل روحانيون و ديگر كسانى كه لباسهاى وابسته به انقلاب را دارند - بيشتر از ديگران بايد مواظب باشند. همه ى آحاد جامعه بايد سعى كنند كه صورت جامعه را يك صورت اسلامى قرار بدهند.(3)

آگاهى به توطئه چينى دشمنان از پشت مرزها

امروز ما اطّلاع داريم دشمنان نظام جمهورى اسلامى در پشت مرزهاى ما در حال توطئه اند. ما ميدانيم كُردها در آن سوى مرز هم خودشان را ايرانى ميدانند. ما ميدانيم در بين برادران كُرد ما در آن سوى مرز هم، دوستان نظام اسلامى و انقلاب اسلامى كم نيستند؛ شايد بشود گفت اكثريّتند. جوانان مؤمن ما در دوران جنگ تحميلى از توان و

ص: 220


1- . سوره ي يوسف، آيه ى 87.
2- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم خرّم آباد 1370/5/30
3- . بيانات در ديدار با خانواده هاى معظّم شهدا و جانبازان شهرهاى مختلف، جمعى از مهاجران جنگ تحميلى، كشاورزان و مسئولان هيأتهاى هفت نفره ى واگذارى زمين 1369/3/2

هوشيارى برادران كُرد ما در آن سوى مرز بهره هاى فراوان بردند. امروز هم كه آنها مى آيند به ايران - مسافرت ميكنند و هميشه گفتگو ميكنند - از عظمت قيام ايرانى و اعتمادى كه آنها هميشه داشتند، ياد ميكنند. اين را ما ميدانيم؛ امّا معناى اين سخن اين نيست كه دشمن از نفوذ، از توطئه، از رخنه غافل باشد. آنجا مشغول كارند، مشغول تلاشند؛ با توطئه، با ايجاد اختلاف، با به كار گرفتن شيوه هاى نامردانه، سعيشان اين است كه هر وقت توانستند، ضربه بزنند. اين هوشيارى ميطلبد. اين هوشيارى و آمادگى كه من با شما مطرح ميكنم، صرفاً آمادگى نظامى نيست؛ آمادگى روحى. دشمن ممكن است از لحاظ نظامى هم نتواند كار كند، اميدى هم نداشته باشد، امّا از لحاظ فرهنگى، از لحاظ سياسى، از لحاظ امنيّتى، از جاسوس پرورى، از رخنه در اعتقادات و ايمان راسخ مردان و زنان مؤمن اين مرز و بوم ممكن است بخواهد وسيله اى براى رسيدن به اهداف شوم خودش پيدا كند. اين، امنيت ما را تهديد ميكند. امنيت در كشور و در هر منطقه، اساس پيشرفت است. برخى از فرصتهاى كار در اين استان و استانهاى همجوار - در مناطق غرب و شمال غرب كشور - بخاطر ناامنى اى كه عوامل و ايادى مزدور دشمن در طول سالهاى اوّل بر اين منطقه حاكم كردند، از دست رفت. درست است كه مردم كُرد جانانه دفاع كردند، ليكن اين نيرويى كه صرف دفاع نظامى در اين منطقه شد، ميتوانست صرف تلاش عمرانى شود. اگر اين ميبود، منطقه امروز جلوتر از اين بود كه هست.(1)

تلاش دشمنان عليه بيدارى اسلامى

دشمن شماره ى يك اين بيدارى و گرايش اسلامى و اين آزاديخواهى، قدرتهاى استكبارى اند. علّت هم معلوم است؛ چون اسلام با سلطه مخالف است؛ با وابستگى ملّتها به قدرتهاى بيگانه مخالف است؛ با عقب ماندگى علمى و عملى - كه بر كشورهاى اسلامى ساليان متمادى تحميل كردند - مخالف است؛ با تقليد محض ملّتها و كوركورانه به

ص: 221


1- . بيانات در ديدار سران و معتمدان عشاير كردستان 1388/2/24

ديگران نگاه كردن مخالف است. اينها همه درست نقطه ى مقابل سياستهاى استعمارى و استكبارى است كه در طول دويست سال يا بيشتر، از طرف مستكبران و غربيها بر دنياى اسلام اعمال شده؛ امروز هم براى اين منطقه، پيش خودشان منافعى تعريف كرده اند. بيدارى اسلام، درست نقطه ى مقابل خواسته هاى آنهاست؛ لذا با همه ى وجود با آن مخالفند و مخالفت سياسى و تبليغاتى ميكنند. امروز همه ى شگردهاى تبليغاتى را دارند عليه اسلام اعمال ميكنند. شما نگاه كنيد ببينيد كارى كه دولتهاى غربى عليه مسلمانان و عليه اسلام ميكنند - چه در آمريكا و چه در اروپا - چقدر پيچيده و گسترده است. تمام ابزارهاى هنرىِ در اختيار آنها، در خدمت اين هدف پليد است. دشمنى را در اعلى درجه ى ممكن، با آميخته اى از فعّاليّتهاى فرهنگى و امنيّتى و سياسى و نظامى، عليه اسلام به كار بردند؛ اين هم يك واقعيّت روشن و مسلّم است. مظهر اين بيدارى اسلامى كسانى نيستند كه امروز چهره ى تروريسم را در دنياى اسلام دارند نشان ميدهند. كسانى كه در عراق اين جنايتها را ميكنند؛ كسانى كه در دنياى اسلام، به نام اسلام عليه مسلمانها فعّاليّت ميكنند؛ كسانى كه مهمترين وظيفه ى خود را ايجاد اختلاف بين مسلمانها - تحت عنوان شيعه و سنّى، تحت عنوان قومگرايى - قرار ميدهند؛ اينها نميتوانند به هيچ وجه نمايشگر و نماد بيدارى اسلامى باشند؛ اين را خود مستكبران هم ميدانند. همان كسانى كه سعى ميكنند اسلام را در چهره ى گروههاى متحجّر و دهشت افكن به دنياى غرب معرّفى كنند، ميدانند كه واقعيّت غير از اين است. اسلامى كه امروز بيدارىِ آن را دنياى اسلام دارد احساس ميكند، اسلام فكر و انديشه و تعمّق و حرف نو است؛ اسلامِ ارائه ى راه حلهاى زندگى براى گشودن گرههاى زندگى بشريّت است؛ نه اسلام متحجّر، نه اسلام چشم بسته و نه اسلام دور از هرگونه آزادفكرى؛ اين را مستكبران ميفهمند.(1)

ص: 222


1- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام به مناسبت مبعث فرخنده ى پيامبر مكرّم اسلام 1384/6/11

مقابله ى دشمن با سرچشمه هاى جوشان بيدارى (ايران اسلامى)

يك استراتژيست آمريكايى در توصيه هاى خود به دولت آمريكا گفته بود: در كشورهاى اسلامى به هيچ وجه نبايد براى ايجاد دموكراسى عجله كرد؛ زيرا اگر امروز انتخابات آزاد در هر يك از كشورهاى اسلامى برگزار شود، حكومتهاى اسلامى و جريانات اسلامى سر كار مى آيند و مردم اينها را ميخواهند. اين اعترافِ بسيار عجيب و حرف بسيار مهمّى است. ميگويد دموكراسى در كشورهاى اسلامى، زودرس است. اين حرف و ادّعا نشاندهنده ى آن است كه تفكّر بيدارى اسلامى و بازگشت به اسلام - كه كانون آن در جمهورى اسلامى و ميان شما مردم بوده - منتشر شده و به همه ى دنيا رسيده است. اين اعتبار و ارزش كمى نيست. اين بذر اكنون پاشيده شده است. اگر مراكز قدرت و كانونهاى استكبار جهانى بخواهند اين بذر نرويد، راهش چيست ؟ طبيعيترين راه اين است كه با سرچشمه هاى جوشانِ آبيارى كننده ى اين بذر مقابله كنند.(1)

***

عزيزان من! حضور جمهورى اسلامى در اين دنياى بزرگ؛ حضور اين دولت قدرتمند، اين نظام مقتدر و مستقل، اين ملّت شجاع و سربلند و فعّال و كارآمد و مؤمن، اين كشور بزرگ، اين انقلابى كه توفيق خود را در اغلب عرصه ها تا امروز اثبات كرده است - هم در پيروزى انقلاب، هم در پيروزى بر تهاجم دشمن بيگانه در جنگ تحميلى، هم در عرصه ى سازندگى - و توانسته است وحدت ملّى را به صورت كاملى حفظ كند، دشمنان اسلام را به شدّت به فكر فرو برده است. آنها ميترسند؛ چون ميبينند كه اين انقلاب جاذبه دارد. هرجا در دنيا مسلمانى هست، وقتى سر بلند ميكند و چشمش به اين پرچم برافراشته و به اهتزاز درآمده مى افتد، به هيجان مى آيد و احساسات اسلامى در او زنده ميشود. شما ببينيد از بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، هيجانات و احساسات و حركات اسلامى و موفّقيّتهاى گروههاى مسلمان در منطقه ى اسلامى، چقدر زياد شده است! از شمال آفريقا و الجزاير بگيريد، تا به اينجا

ص: 223


1- . بيانات در ديدار با دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتى 1382/2/22

برسيد و به طرف شرق برويد. اين، به بركت همين پرچم رفيع و بلند است. احساس استقلال، احساس هويّت اسلامى و احساس شخصيّت در جوامع اسلامى زنده شد و دشمن اسلام و مسلمين، خائف گرديد. كسانى كه دهها سال تلاش كرده بودند تا مسلمانان را ضعيف و دلمرده و بى شخصيّت و بى هويّت بار بياورند، ناگهان ديدند كه همه ى بافته هايشان پنبه گرديد و همه ى نقشه هايشان نقش بر آب شد. قيام اين دولت اسلامى، به مسلمانان احساس اعتزاز داد. دشمنان درصدد برآمدند كه از طرق مختلف، رابطه ى بين دولت اسلامى در ايران و بين جوامع و مجامع مسلمان در اقطار عالم را قطع كنند. اين كار را ميكنند. يكى از آنها، طرق مذهبى است؛ جنگ سنّى و شيعه، دعواى سنّى و شيعه، عمده كردن و درشت كردن تفاوت مذهبى، كه آنها شيعه اند و به شما كارى ندارند؛ در حالى كه ما در اينجا پرچم حكومت اسلام و قرآن و نام مبارك پيامبر اكرم حضرت محمّد مصطفى را بلند كرده ايم. اين چيزى است كه همه ى مسلمانان، مشتاق و عاشق آن هستند. يكى از راهها اين است. يكى از راهها اين است كه با تهمت تروريسم و امثال آن، جمهورى اسلامى و اين ملّت بزرگ و اين دولت معنوى و اخلاقى و ارزشى را در دنيا از چشمها بيندازند.(1)

سعى دشمنان بر مشوّش كردن دل مسلمانان

هميشه دشمنان اسلام خواسته اند دل مسلمانان را مشوّش و مضطرب كنند. در طول تاريخ اسلام موارد زيادى پيش آمده است، قبل از اسلام هم در مورد حركتهاى عظيم جهادى پيامبران قبل از نبىّ مكرّم، مؤمنينى كه توانستند ايمان خودشان را استوار نگه دارند، آرامش روحى پيدا كردند. اين آرامش روحى حركات آنها را در اختيار جهت ايمانى قرار داد؛ مشوّش نشدند، مضطرب نشدند، راه را گم نكردند؛ چون در حال تشويش و اضطراب، پيدا كردن راه درست دشوار ميشود. انسانى كه از

ص: 224


1- . بيانات در ديدار با ميهمانان كنفرانس وحدت اسلامى در سالروز ميلاد خجسته ى پيامبر اكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) 1376/5/1

آرامش روحى برخوردار است، درست فكر ميكند، درست تصميم ميگيرد، درست حركت ميكند. اينها نشانه هاى رحمت الهى است.(1)

سعى دشمن بر وابسته كردن افراد سياسى به خود

شما ببينيد حكومت پهلوى را چه كسى سر كار آورد؟ رضاخان را چه كسى در اين كشور حاكم كرد؟ اينكه ديگر جزو نقاط مبهم تاريخ نيست. امروز همه ميدانند كه رضاخان را انگليسيها در اين كشور سر كار آوردند؛ همچنانكه وقتى احساس كردند رضاخان ديگر به دردشان نميخورد، او را بركنار كردند و محمّدرضا را سر كار آوردند. اين جزو بخشهاى واضح تاريخ معاصر ماست. كسانى كه آنها را سر كار آوردند، همانها سعى ميكردند با انواع سياستهاى گوناگون، آنها را وابسته ى به خودشان نگه دارند. وقتى نهضت مصدّق در اين كشور پيش آمد - كه يك نهضت ملّى بود - جايى كه بيشترين احساس خطر را كرد، دستگاه حكومت و سلطنت نبود؛ انگليسيها بيشترين احساس خطر را كردند. بعد هم كه انگليسيها ديدند از عهده ى كار برنمى آيند، آمريكاييها را وارد كار كردند. آنها به يك معنا آمدند صحنه را از دست انگليسيها ربودند و حاكم شدند. يك نفر بلند شد و با يك چمدان دلار به اينجا آمد و با ايجاد يك بحران مصنوعى، حكومت ملّى را سرنگون كرد و رژيم محمّدرضا پهلوى بر كشور مسلّط شد. اين سياستِ اينهاست؛ اين چيز واضحى است و مدارك و اسناد و دستنوشته هاى آن، امروز در دسترس همه قرار دارد.

البتّه متأسّفانه شما جوانها كمتر فرصت ميكنيد به اين چيزها مراجعه كنيد؛ امّا لازم داريد و بايد بدانيد. امروز اسم كسى كه رضاخان را در ايران سر كار آورد، مشخّص است؛ اسم كسى كه محمّدرضا را سر كار آورد، مشخّص است؛ اسم كسى كه به ايران آمد و پول آورد، مشخّص است؛ نقشه اى كه در آمريكا طرّاحى شد و در اروپا اتاق عملياتش تشكيل گرديد، مشخّص است؛ اينها نقشه هاى واضح و مشخّصى است

ص: 225


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1388/3/29

كه وزارتخانه هاى امورخارجه ى خود آنها اينها را منتشر كرده اند و امروز در اختيار همه ى ماست.

از استقلال و خودباورى ملّت ايران، سياستهاى زياده خواه و دخالتجوى جهانى ضرر ميبردند. براى يك ملّت، سمّ بزرگ عبارت است از وابستگى؛ و پادزهر اين سم، عبارت است از خودآگاهى، استقلال فكرى، استقلال علمى، روى پاى خود ايستادن، خود را اداره كردن و خود را محتاج ديگران نديدن. بنابراين، اينها بايد اين پادزهر را از دسترس اين ملّت دور نگه دارند؛ اين طبيعى است.(1)

طرّاحى دشمن در عوض كردن ذهن خواص

دشمن انواع و اقسام كار را ميكند؛ انواع و اقسام فعّاليّت را ميكند؛ عمده هم امروز به گمان من، هدف و آماج توطئه هاى دشمن، خواص است؛ آماج دشمن، خواص است. مينشينند طرّاحى ميكنند تا ذهن خواص را عوض كنند؛ براى اينكه بتوانند مردم را بكشانند؛ چون خواص تأثير ميگذارند و در عموم مردم نفوذ كلمه دارند. به نظر من يكى از وظايف اصلى امروز ما و شما، همين است: ما بصيرت خودمان را در مسائل گوناگون تقويت كنيم و بتوانيم - ان شاءالله - بصيرت مخاطبان و مستمعان خودمان را هم زياد بكنيم.(2)

ايجاد جنگ قدرت بين مسئولين از برنامه ريزيهاى دشمن

دشمن به شدّت روى جزئيّات وقايع كشور ما حسّاس است. اينها به روزهايى اميد بسته بودند كه خلأ وجود امام در جمهورى اسلامى آشكار شود! به شروع اختلافات ميان مسئولان و آن چيزى كه آنها آن را جنگ قدرت (!) مينامند، اميد بسته بودند! دلخوش بودند كه جمهورى اسلامى، دچار آشفتگى سياسى شديدى شود و مسئولان - حتّى اگر مسأله ى رهبرى را هم حل كرده باشند - نتوانند اوضاع كشور را جمع وجور كنند و

ص: 226


1- . گزيده اى از بيانات در ديدار گروهى از مخترعان و نوآوران جوان كشور 1384/1/30
2- . بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 1388/7/2

كار را ادامه دهند! اميد بسته بودند كه مردم در صحنه حضور پيدا نكنند و فقدان امام به معناى خاموش شدن شعله ى انقلاب تلقّى شود! امروز شما حيرت و تعجّب آنها را از واقعيّات باشكوهى كه در كشور ما در حال اتّفاق است، ميبينيد. هر روز با يك واقعه، رشد سياسى مردم و عمق ايمان انقلابى آنها و رشد سياسى مسئولان و دست اندركاران - كه موجب نااميدى و حيرت دشمنان است - تأييد ميشود.(1)

***

شما ميبينيد امروز تبليغات جهانى روى چند چيز متمركز است: يكى از آنها اين است كه در داخل نظام جمهورى اسلامى، مجموعه ى متصدّيان و خدمتگزاران نظام و كارگزاران كشور را به دو دسته تقسيم ميكنند و براى هر دسته اسم ميگذارند؛ البتّه يك عدّه هم ساده لوحانه در داخل كشور همان حرفى را كه آنها ميزنند، تكرار ميكنند كه در واقع حرف اينها نيست، حرف آنهاست. همان دشمن خارجى وقتى متصدّيان نظام را به دو دسته تقسيم كرد، اعلام ميكند ما با اين دسته موافق و با آن دسته مخالفيم؛ يك دسته اسمشان اصلاح طلب است، يك دسته اسمشان محافظه كار است. اينها دام دشمنان است؛ همه بايد متوجّه باشند در دام دشمن قرار نگيرند. اميرالمؤمنين (عليه السلام) به ما ميفرمايند: «صلاح ذات بينكم» (2)؛ دلها را با هم صاف و به هم نزديك كنيد. اختلاف سليقه ها را به معناى دشمنى تلقّى نكنيد. اختلاف نظر و اختلاف سليقه، حتّى اختلاف عقايد سياسى و دينى و غيره، تا آنجايى كه به مبانى عملى نظام ارتباطى ندارد، ميتواند موجب دشمنى و جدايى و خصومت با يكديگر نشود.(3)

سوءاستفاده ى دشمن از نادانى مردم

برادران و خواهران عزيز! آنچه صلابت اين ملّت را حفظ خواهد كرد، عبارت است از وحدت حول محور ايمان و انقلاب؛ اين چيزى است كه دشمن را نااميد ميكند. آنها خيال ميكنند ما براى استحكام نظام

ص: 227


1- . بيانات در مراسم بيعت رئيس و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي 1368/3/24
2- . نهج البلاغه، نامه ى 47
3- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1381/9/1

خود دنبال سلاح كشتارجمعى و دنبال اتم و اين چيزها هستيم. اشتباه ميكنند؛ اين هم تحليل غلط و اطّلاعات نادرستى است. ما ميدانيم آن چيزى كه بمب اتم هم در آن كارگر نميشود، عبارت است از يك ملّت مصمّم، عازم، مؤمن، متّحد و يكپارچه؛ اين است كه كسى نميتواند بر آن فائق شود و غلبه پيدا كند، والّا مگر از اوّل انقلاب تا به حال با ما دشمنى كم بوده است ؟ مگر ما از اوّل انقلاب تا الآن بمب اتم داشته ايم ؟ آنچه عزّت و كيان اين ملّت را حفظ كرد؛ نظام اسلامى را سربلند و نام امام را جاودانه كرد، ايمان و عزم راسخ اين مردم و ايستادگى و وحدت و يكپارچگى آنها بود. نكند بعضيها برخى از ساده لوحيها و نسنجيده كاريها را مرتكب شوند و بعضى حرفهاى نسنجيده را بگويند و بعضى موضعگيريهاى نسنجيده را اتّخاذ كنند و مردم را نااميد سازند! ضعفى در فلان دستگاه وجود دارد، فوراً نظام اسلامى را زير سؤال ببرند كه چرا اين ضعف در اين دستگاه هست. دستگاهها، دولتها و مجموعه هاى كارى، كار خوب دارند؛ اشتباه و خطا و كار بد هم دارند كه بايد اصلاح شود؛ اين چه ربطى به تركيب و هندسه ى نظام اسلامى دارد كه بعضى نسنجيده گويى ميكنند؟ خيلى اوقات در اين نسنجيده گوييها، غرض هم نيست؛ بلكه نادانى است؛ نادانيهايى است كه دشمن از آن استفاده ميكند. اين «نادان دوست» كه در ادبيّات و اشعار ما وجود دارد، يعنى همين. ممكن است دوست هم باشند، امّا نادانند. حرفى ميزنند كه نظام اسلامى را زير سؤال ميبرد؛ حرفى ميزنند كه مردم را نسبت به آينده ى خود نااميد كنند؛ چرا آخر؟! اين مردم بانشاط، پراميد و پرتوان كه اين همه گردنه ها را پشت سرگذاشته اند، ميتوانند به قلّه برسند؛ چرا اينها را نااميد ميكنيد؟! اگر به قويترين كوهنوردها هم در وسط راه بگويند كمرت ميشكند، پايت ميشكند، سرت ميشكند، چشمت كور ميشود، نميتوانى و ميلغزى، در حقيقت مردّدش ميكنند.(1)

ص: 228


1- . بيانات در ديدار جمعي از مديران و مسئولان وزارت آموزش و پرورش 1381/4/26

دشمن به دنبال كوبيدن حركت علمى در كشور

فرض بفرماييد در كشور ترور اتّفاق مى افتد؛ شهيد على محمّدى، شهيد شهريارى، شهيد رضايى نژاد را ترور ميكنند. اين يك كار تروريستى است. يك وقت به اين مسأله به چشم يك عمل تروريستىِ ضدّ امنيّتى نگاه ميكنيم؛ انسان غصّه هم ميخورد؛ چند تا دانشمند ما مورد اصابت جنايت دشمن - يك چند تا تروريست - قرار گرفتند. يك وقت نه، با همان چشمِ جبهه اى نگاه ميكنيد: اين يك حركت در مجموعه ى حركتهاى خصمانه ى عليه نظام اسلامى است. مثلاً در جبهه ى جنگ مرزى با عراق - كه هشت سال جنگ داشتيم - يك جا اگر چنانچه توپخانه ى دشمن كار كند، معنايش اين نيست كه دشمن با اينجاى بالخصوص كار دارد؛ اين معنايش اين است كه اين يك حركتى است كه دشمن دارد اينجا انجام ميدهد، احتمالاً براى اينكه شما حواستان به اينجا منعطف شود، او به يك جاى ديگر حمله كند - به قول خودشان حركتهاى پشتيبانى، كه اين در واقع حيله است - يا براى اين است كه رزمنده ى ما را در اينجا تضعيف كند تا مثلاً بتواند يك حمله ى سراسرى انجام دهد. وقتى با اين چشم نگاه ميكنيد، معلوم ميشود كه دشمن به دنبال كوبيدن حركت علمى در كشور است؛ يعنى يكى از حلقه هاى توطئه ى دشمن اين است. چند تا حلقه ى به هم پيوسته وجود دارد؛ مثلاً حلقه هاى تحريم اقتصادى، ترويج ابتذال، ترويج مواد مخدّر، كارهاى امنيّتى، ايجاد تزلزل در مبانى و مسائل اعتقادى؛ چه اعتقاد به اسلام، چه اعتقاد به انقلاب. اينها حلقه هاى گوناگونِ به هم پيوسته است؛ يكى از اين حلقه ها هم - كه مكمّل اين زنجيره است - كوبيدن حركت علمى در كشور، با ترساندن دانشمند ما، با حذف دانشمند ماست. با اين چشم به قضيه نگاه كنيم. اگر چنانچه به مجموعه ى دشمن به چشم يك جبهه ى مستمرى كه وظايف را تقسيم كردند، نگاه كنيم، آن وقت احساس مسئوليّت ما در هر قضيه اى شكل تازه اى به خودش ميگيرد.(1)

ص: 229


1- . بيانات در ديدار جمعى از دانشجويان 1390/5/19

مخالفت دشمن با استعداد ايرانى

سالهاى متمادى گذشته و به اين ملّت و اين هويّت ملّى ظلم شده؛ اين را بايد همه ى ما دائماً در برابر چشم داشته باشيم. در طول زمان، حقيقتاً به ملّت ما ظلم شده است. توانايى و استعدادى كه امروز در شماها هست، در همه ى دوره ها در نسل جوان و مردان و زنان كشور ما وجود داشته؛ امّا استعداد انسانى احتياج به تشويق، شناخت و تزريق روح اعتماد و اميد دارد تا بتواند شكوفا شود. درست عكس اين سياست در دوره هاى مختلف عمل شده. مقصّر اصلى هم در اين زمينه، حكومتها و سياستها بودند؛ در اين موضوع اصلاً نبايد ترديد كرد. بعضى ميفهميدند دارند چه كار ميكنند؛ مثل اغلب مسئولان در دوران پهلوى، كه دانسته و شناخته اين راه را رفتند؛ يعنى از بروز استعدادها جلوگيرى ميكردند. علّت هم معلوم است؛ عقيده ى راسخ آنها اين بود كه ايرانى بايد وابسته بماند. دشمنى آنها با نسل بااستعداد ايرانى، يك دشمنىِ طبيعى نبود. نه اينكه بخواهند واقعاً با اشخاص دشمنى كنند؛ نه، سياستهاى قاهر و مسلّط جهانى از آنها اين را خواسته بود.(1)

تحقير استعداد ملّت ايران

يكى از كارهاى دشمن اين است كه آنچه را داريم، تحقير كند؛ درست مثل بعضى از شرخرها و كهنه دلالها كه اگر جنسى را بخواهند، توى سر جنس ميزنند و آن را بى اهمّيّت ميكنند تا دارنده ى آن جنس راحت آن را از دست بدهد! نظام اسلامى شما بسيار مهم، ارزشمند و بزرگ است؛ استعداد ملّت ايران هم بسيار درخشان است؛ امّا دشمن دائم توى سر جنس ارزشمند ما ميزند. امام صادق (عليه السلام) به صحابى خود فرمود: «اگر تو گوهر درخشانى در دست داشته باشى كه قدر آن را بشناسى، همه ى دنيا هم كه جمع شوند و بگويند اين ريگ است، باور نميكنى؛ اگر يك ريگ هم در دستت بگيرى و همه ى دنيا شهادت بدهند كه

ص: 230


1- . گزيده اى از بيانات در ديدار گروهى از مخترعان و نوآوران جوان كشور 1384/1/30

الماس است، باز هم باور نميكنى! مهم اين است كه بدانى چه در دست دارى.» تلاش من اين است كه ملّت ايران بداند چه سرمايه ى عظيمى در اختيار دارد و بداند چه امتداد باارزشى در دنياى اسلام دارد.(1)

انكار مردم سالارى در جمهورى اسلامى توسّط دشمن

عزيزان من! بزرگترين هديه اى كه انقلاب اسلامى به اين ملّت داده است، اين است كه شرّ حكومتهاى فاسد و وابسته را كه ساليان و ساليان بر اين كشور و ملّت و اين مواهب الهى مسلّط شده بودند، از سراسر اين ملّت و اين كشور كم كرده است. امروز به فضل پروردگار، اداره كنندگان كشور، از خود اين مردمند. امروز به همّت و هوشيارى اين ملّت، بهترين شكل حكومت مردمى و دخالت آراى مردم در اين كشور است. البتّه دشمن در تبليغات خود، اين را منكر ميشود و بايد هم بشود. از دشمن چه انتظارى است ؟! اينجا، مردم با معيارهاى مورد اعتقاد خودشان كه همان معيارهاى اسلامى است، انسانى را براى اداره ى امور اجرايى كشور و انسانهايى را براى قانونگذارى و هدايت مجريان انتخاب ميكنند؛ آن هم با كمال آزادى و با تكيه به ايمان. اين همان نكته ى استثنايى است. اگر در كشورهاى معروف امروز عالم كه ادّعاى دموكراسى دارند، دعواهاى احزاب و تعصّبات حزبى و كشمكشهاى گوناگون سياسى، انگيزه ى رأى دادن است، در ايران اسلامى و در اين كشور سربلند و سرافراز، انگيزه ى رأى دادن فقط ايمان و تشخيص ارزشهاى الهى و اسلامى است. اين ارزش دارد. اين اهمّيّت دارد. و اين امروز هست.(2)

***

تلاش دشمن اين است كه وانمود كند در ايران، دموكراسى نيست. در حالى كه خود دشمن هم ميداند. اين دموكراسى اى كه امروز در ايران است، هيچ وقت در تاريخ ايران وجود نداشته است. هيچ وقت در دورانهاى گذشته ى ايران، چنين آزادى اى كه امروز هست، نبوده است.

ص: 231


1- . بيانات در ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاههاى استان زنجان 1382/7/22
2- . بيانات در مراسم «پنجمين سالگرد ارتحال حضرت امام (ره)» 1373/3/14

نمونه اش انتخابات و حضور مردم در صحنه است. دشمنان سعى ميكنند آينده را در چشم مردم، كدر و نااميدكننده معرّفى كنند. اگر ميبينيد كه گاهى بعضى راجع به اوضاع اقتصادى و آينده ى كشور، حرفهاى نااميدكننده ميزنند، بدانيد اين حرفها اصلش از آن استكبار است.(1)

هزينه و سرمايه گذارى دشمن در ضربه زدن به انتخابات

ملّت عزيز ما، خوشبختانه بر اثر بى اعتنايى به راديوها و بوقهاى بيگانه، چندان سر و كارى با تبليغات دشمن ندارد. ولى ما و كسانى كه دست اندركار هستند، به طور روشن ميديديم كه دشمن براى اينكه شايد بتواند انقلاب اسلامى را از انتخابات عمومى با شركت قشر عظيمى از مردم، محروم كند، يقه درانى ميكند. از دو ماه پيش از انتخابات، يا شايد هم بيشتر، شروع كردند به انواع و اقسام تبليغات مستقيم و غيرمستقيم و استفاده از هركس و ناكس من جمله از فراريها و تفاله هاى رژيم گذشته و ضدّانقلاب بى آبرو و بى حيثيّت تا شايد بتوانند از هر طريقى كه شده است، به انتخابات ضربه وارد كنند. در روز انتخابات، اينها ديدند كه در ايران چه خبر است. با وجود اينكه فصل امتحانات مدارس و فصل كشاورزى است، درعين حال، ديدند كه مردم پاى صندوقهاى رأى جمع شدند و قريب به هفده ميليون نفر در انتخابات شركت كردند كه از اوّل انقلاب تا به حال آنطور كه آمار نشان ميدهد در هيچ انتخابات رياست جمهورى، مردم به اين تعداد شركت نكرده بودند. بديهى است كه دشمن از اين ضربه، به شدّت پريشان و آشفته شد.(2)

***

چرا دشمن اينقدر هزينه و اصرار ميكند كه انتخابات رياست جمهورى را خلوت كند؟ آيا از اين تلاش مذبوحانه ى دشمن، نبايد فهميد كه حضور در سر صندوقهاى رأى و انتخابات، مشت محكمى به دهان آنهاست ؟ آيا از اين ترفند محكوم به شكست، نبايد فهميد كه

ص: 232


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1371/1/7
2- . بيانات در جمع علما، طلّاب و روحانيان، در آستانه ى ماه «محرّم» 1372/3/26

دشمن از حضور مردم در صحنه ناراضى است ؟ اين خود، راه بسيار روشن و تعيين كننده اى است.(1)

تلاش دشمن براى خدشه دار كردن نظام قانونى

سيره ى امام بزرگوار فقط بيان شخصيّت يك انسان نيست؛ بلكه راهنماى عمل همه ى ملّت ايران و مسلمانان جهان است؛ راهنماى عمل همه ى كسانى است كه ميخواهند در سايه ى اسلام، براى خود زندگى شايسته ى انسانى فراهم كنند. البتّه ملّت ايران بيش از ديگران مخاطب اين سخنان است؛ زيرا بار امانتى كه بر دوش ماست - يعنى حفظ دستاورد عظيم اين انقلاب - يك ويژگى براى ملّت ايران است. با حفاظت از اين ذخيره ى عظيم، بايد شكر اين نعمت را بگزاريم. اين بُعد از شخصيّت امام عبارت است از اينكه امام در ساخت و مهندسى نظام جمهورى اسلامى، همه ى عناصر و اجزايى را كه ميتوانست اين نظام را استوار و ماندگار كند، مورد ملاحظه قرار داد و با مهارت تمام اين عناصر اصلى را در درون اين بناى شامخ و مستحكم كار گذاشت. اين عناصر اصلى عبارت است از اسلام، مردم، قانونگرايى و دشمن ستيزى. امام بزرگوار در بناى نظام شامخى كه به جاى رژيم پوسيده ى سلطنتى در ايران بر سر كار آورد، اين عناصر و اجزا را با دقّت تمام كار گذاشت؛ در عمل خود به آنها پايبند و متعهّد ماند و در پيام و بيان و تعاليم خود بر آنها پافشارى كرد. امروز هم مثل بيست ودو سال گذشته، همه ى كسانى كه وجود نظام اسلامى را با منافع نامشروع خودشان ناسازگار ميبينند و با آن دشمنى ميكنند، بيش از همه با همين چهار عنصر مقابله ميكنند. عمده ى تلاش آنها اين است كه يا عنصر اسلاميّت را از نظام بگيرند؛ يا تكيه بر مردم را - با همان معناى وسيع و بديعى كه امام به آن توجّه داشت - از نظام سلب كنند؛ يا در بناى قانونى نظام خدشه كنند؛ يا هشيارى و بيدارى دائمى در مقابل دشمن را از نظام بگيرند و بيدارى را

ص: 233


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1372/3/14

به خواب آلودگى و غفلت تبديل كنند. لذا براى ما اين چهار عنصر اهمّيّت پيدا ميكند.(1)

تبليغات دشمن در تضعيف انتخابات

تبليغات دشمن كوچكتر و ناتوانتر از آن است كه حقايق را با اين عظمت بتواند پوشيده نگه دارد. لكن ملّت ما، بايد امكان سوءاستفاده هاى تبليغاتى را به دست دشمنان ندهد. دشمنان ميخواهند ما در انتخابات شركت نكنيم؛ دشمنان ميخواهند كه ما انتخاباتمان چشمگير نباشد؛ دشمنان ميخواهند چنين وانمود كنند كه ملّت، رغبتى به انتخابات و به كارهاى مربوط به مجلس و مسائل اساسى نظام ندارد. شما بايد اين را تخطئه كنيد و بايد شركت كنيد.(2)

تخريب انتخابات؛ راهبرد كلّى دشمن

همه ى همّت و تلاش محافل سياسى خارجى - يعنى كسانى كه دشمن ما هستند - و دستگاههاى اطّلاعاتى و تبليغاتيشان امروز متوجّه به اين مسأله است. راهبرد كلّى آنها اين است كه انتخابات را تخريب كنند و نگذارند انتخاباتى برگزار شود. آنها از انتخابات به شدّت ناراحت و ناراضى اند و ميدانند انتخابات مانع توطئه ها و جلوگير خباثتهاى آنها نسبت به اين كشور است؛ لذا ميخواهند انتخابات برگزار نشود. اين راهبرد كلّى آنهاست.(3)

***

دشمن به همان اندازه اى كه از اجتماع آرا در روز انتخابات ناراحت است، به همان اندازه هم درصدد است كه اگر اين تجربه به وسيله ى ملّت ايران با موفّقيّت انجام شد، شيرينى انتخابات را به دهان مردم تلخ كند. از مدّتى پيش نشسته اند و براى اين قضيه برنامه ريزى ميكنند.

ص: 234


1- . بيانات در اجتماع زائران مرقد مطهّر امام خميني (ره) 1380/3/14
2- . مصاحبه در پايان بازديد از پنجمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران 1371/2/17
3- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم 1382/11/15

شايعه ى تقلّب در انتخابات و صورى بودن آن را مطرح كردند، لطيفه و متل درست كردند و در دهان مردم انداختند؛ بعضى هم البتّه ناآگاهانه آنها را تكرار ميكنند. من بايد عرض كنم، شايعه ى اينكه در انتخابات تقلّب خواهد شد، از طرف دشمن است. راديوهاى بيگانه، حرفهاى دلسوزانه ى رئيس جمهور محترم را حمل بر چيزهاى نامناسب و ناشايسته كردند. حتّى بعضى از تحليلگران و خوديها هم از روى غفلت برداشتند آن مسأله را حمل بر اين كردند كه آيا چه چيزى قرار است اتّفاق بيفتد! اين حرفها چيست ؟(1)

اميد بستن دشمن به طرّاحى فتنه ى 88

اين فتنه هايى كه دشمن برپا كرده بود، اميد بسته بود كه شايد بتواند از اين آب گل آلود ماهى بگيرد. بحمدالله اين فتنه ها تمام شد. هر فتنه اى در مقابل حق، در مقابل ملّت هوشيار از بين خواهد رفت؛ گرد و غبار فروخواهد نشست. هميشه همينجور است.

حواشىِ ايجاد شده به وسيله ى يك عدّه دشمن، يك عدّه غافل، از بين ميروند، متن قضيه باقى ميماند. متن قضيه اين است كه در يك انتخابات پرشكوه، تقريباً چهل ميليون نفر از ملّت ايران شركت كرده اند. اين، متن قضيه است؛ اين، حقيقت قضيه است. چهل ميليون، بعد از گذشت سى سال از انقلاب، اعتماد خود را به نظام، اميدوارى خود را به آينده با اين حضورشان نشان دادند. اين، ميماند. متن قضيه اين است كه رئيس جمهورى با بيش از بيست و چهار ميليون رأى مردم انتخاب شده است؛ اينها متن قضيه است. حواشى، گرد و غبارها، پيرايه ها، كارها و حرفهاى دشمن شادكن تمام خواهد شد؛ امّا اين حقيقت ميماند. «فَأَمَّا اَلزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفٰاءً وَ أَمّٰا مٰا يَنْفَعُ اَلنّٰاسَ فَيَمْكُثُ فِي اَلْأَرْضِ » (2).(3)

***

ص: 235


1- . بيانات در ديدار خانواده هاي معظّم اسرا و مفقودان جنگ تحميلي 1376/2/31
2- . سوره ى الرعد، آيه ي 17
3- . بيانات در سالروز ولادت حضرت اميرالمومنين (ع) 1388/4/15

اينى كه عرض ميكنم، تحليل است؛ خبر نيست. به اعتقاد من، با تحليل من، اين مسأله از بعد از انتخابات يا از روزهاى حول و حوش انتخابات شروع نشده؛ اين از قبل شروع شده، اين از قبل طرّاحى شده، برنامه ريزى شده. من متّهم نميكنم افرادى را كه دست اندركار بودند، كه اينها دست نشانده ى بيگانه هايند يا انگليسند يا آمريكايند - اين را من ادّعا نميكنم، چون براى من اين قضيه ثابت نيست؛ چيزى كه ثابت نيست، نميتوانم بگويم - امّا آنى كه ميتوانم بگويم، اين است كه اين جريان، چه پيشقراولانش دانسته باشند، چه ندانسته باشند، يك جريانى بود طرّاحى شده؛ تصادفى نبود. همه ى نشانه ها نشان ميدهد كه اين جريان طراحى شده بود، حساب شده بود. البتّه آنهايى كه طرّاحى كرده بودند، يقين نداشتند كه خواهد گرفت.

بعد از انتخابات كه تحرّكاتى از طرف بعضيها شروع شد، يك تجاوب نسبى هم از سوى جمعى از مردم تهران صورت گرفت، آنها اميدوار شدند؛ فكر كردند آنچه كه تصوّر ميكردند، انجام شد و گرفت و اميدوار شدند. لذا ديديد كه اين دستگاهها و وسايل رسانه اى و صوتى و الكترونيكى و ماهواره اى و غيره حضورشان در صحنه را چطور تشديد كردند؛ صريح وارد ميدان شدند. قبلاً اميدوار نبودند كه اين كار بگيرد؛ بعد ديدند نه، گرفت؛ لذا سريع وارد ميدان شدند؛ منتها خوشبختانه مثل هميشه كه مسائل ايران را بد ميفهمند و ملّت ايران را نميشناسند، اين دفعه هم نشناختند. اينها تودهنى خوردند، سيلى خوردند، ولى هنوز نااميد نيستند. من به شما عرض كنم دانشجوهاى عزيز! اينها نااميد نيستند؛ دارند قضايا را دنبال ميكنند؛ به اين زودى هم زمين نميگذارند. اينها صحنه گردانهايى دارند، صحنه گردانهايى هم پيدا خواهند كرد.(1)

تدارك طرح همه جانبه براى فروپاشى نظام جمهورى اسلامى مانند شوروى

بنده بعنوان كسى كه از اوّل اين انقلاب تا امروز در مسائل گوناگون

ص: 236


1- . بيانات در ديدار دانشجويان و نخبگان علمي 1388/6/4

و در عرصه هاى مختلفِ اين نظام، با جوانب و جريانهاى گوناگون مواجه بوده ام؛ هم آدمها را ميشناسم، هم حرفها را ميشناسم و هم با تبليغات رسانه اى دنيا آشنا هستم؛ به يك جمعبندى رسيده ام كه به طور خلاصه اين است: يك طرح همه جانبه ى آمريكايى براى فروپاشى نظام جمهورى اسلامى طرّاحى شد و جوانب آن از همه جهت سنجيده شد. اين طرح، طرح بازسازى شده اى است از آنچه در فروپاشى اتّحاد جماهير شوروى اتّفاق افتاد. به نظر خودشان ميخواهند همان طرح را در ايران اجرا كنند. دشمن اين را ميخواهد. من اگر بخواهم قرائن و شواهد اين معنا را بگويم، الآن در ذهنم هست؛ نه اينكه بخواهم دنبال نشانه هايش بگردم؛ شواهد آشكارى در اظهارات خودشان وجود دارد. در طول اين چند سال، از اظهارات مغرورانه و قدرتمندانه و احياناً حساب نشده آنها - كه خودشان هم ميگويند فلان مصاحبه اى كه ما كرديم، عجولانه بود - صحّت اين ادّعا كاملاً آشكار ميشود كه آنها به خيال خودشان طرح فروپاشى شوروى سابق را منطبق با شرايط ايران بازسازى كردند و ميخواهند در ايران پياده كنند. البتّه در چند مورد هم دچار اشتباه شدند كه اين هم از الطاف الهى است.

دشمنان ما در مواقع حسّاس در محاسبات خود دچار اشتباه ميشوند. البتّه اينها اشتباهاتى نيست كه اگر من ذكر كردم، آنها بتوانند اصلاحش كنند؛ نه، اشتباه در شناختِ واقعيّتها دارند. براساس اين اشتباه برنامه ريزى ميكنند و برنامه ريزى غلط از آب درمى آيد؛ لذا موفّق نميشوند. آنها براى دفاع از رژيم پهلوى برنامه ريزى كردند و با همه ى قدرت هم ايستادند؛ منتها در شناختِ مسائل ايران، در شناختِ مردم، در شناختِ روحانيّت و در شناختِ دين اشتباه كرده بودند؛ لذا شكست خوردند. اينجا هم سرنوشتشان جز اين نيست و شكست خواهند خورد.(1)

ص: 237


1- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي ايران 1379/4/19

ص: 238

فصل هشتم شيوه ها و ابزار مقابله با دشمن

اشاره

ص: 239

ص: 240

امام على (عليه السلام)؛ الگوى نهراسيدن از دشمن

از آمريكا نبايد ترسيد، و ملّت ايران نميترسد. با اين روح شجاعت، با اين توكّل به خدا، با اين حماسه و شورى كه در اقشار ملّت ما - بخصوص در جوانان ما - هست، اين ملّت پيروز خواهد شد؛ به اهداف خود خواهد رسيد و دشمنان را به زانو درخواهد آورد. هيچ دشمنى نميتواند ملّت ايران را از پيمودن اين راهى كه اسلام در مقابل او گذاشته است، بازدارد. فقط اين نكته را بايستى به ياد داشت كه مثل على بن ابى طالب، از كثرت دشمن نبايد هراس داشت.(1)

امام حسين (عليه السلام)؛ الگوى قيام عليه دشمن

بعد از آنكه اسلام، اشرافيّت را قلع و قمع كرده بود، يك طبقه ى اشراف جديد در دنياى اسلام به وجود آمد. عناصرى با نام اسلام، با سمتها و عناوين اسلامى - پسر فلان صحابى، پسر فلان يار پيغمبر، پسر فلان خويشاوند پيغمبر - در كارهاى ناشايست و نامناسب وارد شدند، كه بعضى از اينها، اسمهايشان در تاريخ ثبت است. كسانى پيدا شدند كه براى مهريّه ى دخترانشان، به جاى آن مهرالسّنه ى چهارصد و هشتاد درهمى كه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) و اميرالمؤمنين (عليه السلام) و مسلمانان صدر اسلام مطرح ميكردند، يك ميليون دينار؛ يك ميليون مثقال طلاى خالص قرار

ص: 241


1- . بيانات در ديدار با اقشار مختلف مردم، در سالروز ميلاد باسعادت حضرت على (ع) 1370/10/29

دادند! چه كسانى ؟ پسران صحابيهاى بزرگ، مثلاً مصعب بن زبير و از اين قبيل. وقتى ميگوييم فاسد شدن دستگاه از درون، يعنى اين. يعنى افرادى در جامعه پيدا شوند كه بتدريج بيمارى اخلاقى مسرى خود - دنيازدگى و شهوت زدگى - را كه متأسّفانه مهلك هم هست، همينطور به جامعه منتقل كنند. در چنين وضعيّتى، مگر كسى دل و جرأت يا حوصله پيدا ميكرد كه به سراغ مخالفت با دستگاه يزيدبن معاويه برود؟! مگر چنين چيزى اتّفاق مى افتاد؟ چه كسى به فكر اين بود كه با دستگاه ظلم و فساد آن روز يزيدى مبارزه كند؟ در چنين زمينه اى، قيام عظيم حسينى به وجود آمد، كه هم با دشمن مبارزه كرد و هم با روحيّه ى راحت طلبى فسادپذير رو به تباهى ميان مسلمانان عادى و معمولى. اين مهم است. يعنى حسين بن على (عليه السلام)، كارى كرد كه وجدان مردم بيدار شد. لذا شما ميبينيد بعد از شهادت امام حسين (عليه السلام)، قيامهاى اسلامى يكى پس از ديگرى به وجود آمد. البتّه سركوب شد؛ امّا مهم اين نيست كه حركتى از طرف دشمن سركوب شود. البتّه تلخ است؛ امّا تلختر از آن، اين است كه يك جامعه به جايى برسد كه در مقابل دشمن، حال عكس العمل نشان دادن پيدا نكند. اين، خطر بزرگ است. پس، تا قبل از شروع قيام امام حسين (عليه السلام)، خواص هم حاضر نبودند قدمى بردارند. امّا بعد از قيام امام حسين (عليه السلام)، اين روحيّه زنده شد. اين، آن درس بزرگى است كه در ماجراى عاشورا، در كنار درسهاى ديگر بايد بدانيم. عظمت اين ماجرا اين است. اينكه «الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته» (1)؛ اينكه از قبل از ولادت آن بزرگوار «بكته السماء و من فيها والارض و من عليها» ؛ حسين بن على (عليه السلام) را در اين عزاى بزرگ مورد توجّه قرار دادند و عزاى او را گرامى داشتند و به تعبير اين دعا يا زيارت، بر او گريه كردند، به اين خاطر است. لذا شما امروز وقتى نگاه ميكنيد، اسلام را زنده شده ى حسين بن على (عليه السلام) ميدانيد. او را پاسدار اسلام ميدانيد.(2)

ص: 242


1- . بحارالانوار، ج 98، ص 347
2- . بيانات در ديدار سپاه پاسداران و نيروي انتظامي، به مناسبت سوّم شعبان 1371/11/6

درسهاى عاشورا، مقابله با دشمن

عاشورا پيامها و درسهايى دارد. عاشورا درس ميدهد كه براى حفظ دين، بايد فداكارى كرد. درس ميدهد كه در راه قرآن، از همه چيز بايد گذشت. درس ميدهد كه در ميدان نبرد حق و باطل، كوچك و بزرگ، زن و مرد، پير و جوان، شريف و وضيع و امام و رعيّت، با هم در يك صف قرار ميگيرند. درس ميدهد كه جبهه ى دشمن با همه ى تواناييهاى ظاهرى، بسيار آسيب پذير است. (همچنانكه جبهه ى بنى اميه، به وسيله ى كاروان اسيران عاشورا، در كوفه آسيب ديد، در شام آسيب ديد، در مدينه آسيب ديد، و بالأخره هم اين ماجرا، به فناى جبهه ى سفيانى منتهى شد.) درس ميدهد كه در ماجراى دفاع از دين، از همه چيز بيشتر، براى انسان، بصيرت لازم است. بى بصيرتها فريب ميخورند. بى بصيرتها در جبهه ى باطل قرار ميگيرند؛ بدون اينكه خود بدانند. همچنانكه در جبهه ى ابن زياد، كسانى بودند كه از فسّاق و فجّار نبودند، ولى از بى بصيرتها بودند.(1)

واقعه ى عاشورا حربه عليه دشمن

امروز كسانى هستند كه ميخواهند ماجراى عاشورا را بعنوان يك درس، خاطره و يك شرح واقعه، از زبان علما، روحانيون، مبلّغين، مبلّغات و امثال اينها بشنوند. ما در اين زمينه چه خواهيم كرد؟ در اينجا به قضيه ى خيلى مهم تبليغ ميرسيم. اگر روزى اين طلّاب جوان، فضلاى حوزه هاى علميّه، مبلّغين، وعّاظ، مدّاحان و روضه خوانان، توانسته اند ماجراى عاشورا را مثل حربه اى عليه ظلمات متراكم حاكم بر فضاى زندگى همه ى بشر به كار گيرند و با اين تيغ برّنده ى الهى پرده ى ظلمات را بشكافند و خورشيد حقيقت را به شكل حاكميّت اسلام، واضح و آشكار كنند - اين حقيقت در زمان ما اتّفاق افتاده است - چرا نبايد متوقّع بود كه در هر عصر و زمانى - هر چه هم كه تبليغات دشمن در آن دوره

ص: 243


1- . بيانات در ديدار فرماندهان گردانها، گروهانها و دسته هاى عاشوراى نيروهاى مقاومت بسيج سراسر كشور، در سالروز شهادت امام سجّاد (ع) 1371/4/22

سخت، همه گير و ظلمات «اشد تراكما» باشد - مبلّغين، گويندگان و علماى دين، بتوانند عليه هر باطلى، شمشير حقّ و ذوالفقار علوى و ولوى را در دست گيرند و از آن استفاده كنند؟!(1)

رحمت الهى؛ موجبات تأثير نپذيرفتن از دشمن

ما به دل خودمان نگاه ميكنيم، به دل مردممان نگاه ميكنيم، رحمت الهى را مشاهده ميكنيم. وقتى ميبينيم عزممان راسخ است، وقتى ميبينيم تحريك دشمن ما را متحرّك نميكند، اخم او ما را نميترساند، وعده ى او ما را به او دلخوش و خوشبين نميكند، ميفهميم رحمت الهى است؛ خداى متعال پشت سر همه ى اين عوامل ظاهرى و مادّى است؛ دست قدرتمند الهى پشت اين نظام است و دارد او را به پيش ميبرد؛ دارد هدايت ميكند. «اللّهمّ إنّما يكتفى المكتفون بفضل قوّتك(2). در دعاى صحيفه ى سجّاديه - من توصيه ميكنم همه ى شما را كه با صحيفه ى سجّاديه انس پيدا كنيد؛ دعاهاى امام سجّاد (عليه السلام) - آمده: همه ى كسانى كه در دنيا قدرتى دارند، اكتفاى ذاتى اى دارند، ريزه خوار قدرت تو هستند؛ در مشت قدرت تو هستند. «فصل علي محمد و اله و اكفنا و انما يعطي المعطون من فضل جدتك فصل علي محمد و اله و اعطنا و انما يهتدى المهتدون بنور وجهك فصل علي محمد و اله و اهدنا» (3). اعتماد به خدا، اكتفاى به كفايت الهى، پشتگرمى به رحمت و هدايت خدا، مگر ميگذارد انسان نااميد شود.(4)

انبيا؛ الگوى ايستادگى در مصاف با دشمن

راز اصلى اين است كه انبيا از ميدان درنرفتند و شكست يكى از آنها، باعث نشد كه ديگرى به مصاف باطل نرود. همه ى انبيا - مگر تعداد

ص: 244


1- . بيانات در ديدار روحانيون و وعّاظ، در آستانه ى ماه محرّم 1374/3/3
2- . صحيفه ي سجّاديه، دعاي پنجم
3- . همان
4- . بيانات در ديدار روحانيون و طلّاب تشيّع و تسنّن كردستان 1388/2/23

كمى - در زمان حيات خود، از طرف دشمنانشان ضربه خوردند. درعين حال نتيجه ى كار اين مجموعه اى كه يا كشته يا سوزانده شدند يا زندان رفتند يا زنده زنده ارّه شدند و آن همه از قدرتمندان شكنجه كشيدند؛ اين است كه امروز دنيا زير پرچم معارف انبيا (عليهم السلام) است و هر جاى دنيا كه شما برويد، ميبينيد كه معارف انبيا مطرح است و همه ى اخلاقيّات خوب و اين همه نامهاى زيبا، مثل عدالت و صلح و... بخاطر تعليمات انبياست. راز همه ى اينها، خسته نشدن و از ميدان در نرفتن است. در دوران امام حسين (عليه السلام) و آن بخش از تاريخ اسلام كه اينقدر فاجعه آفرينى شده است؛ اين اصل وجود نداشت؛ بخاطر اينكه آنها با هم پيوند و ارتباط نداشتند و زود احساس شكست ميكردند و زود خسته ميشدند و ميدان را خالى ميكردند؛ در نتيجه دشمن هم جلو مى آمد.(1)

بركت و اهمّيّت اسلام در دفع دشمنان

ايران جاى حسّاسى است؛ سرشار از منابع غنى است؛ سرشار از ثروت است؛ سرشار از ثروت فرهنگى است و موقعيّت بسيار مهم سوق الجيشى دارد؛ لذا به اين آسانى دلشان نمى آيد كه از آن دست بكشند. تلاش ميكنند كه برگردند و مجدّداً سلطه پيدا كنند و همان منافع نامشروع را از اين كشور ببرند. پول و عامل نظامى و عامل تبليغاتى را به كار انداخته اند. ملّت هم ايستاده است، بسيج هم ايستاده است، نيروهاى مؤمن هم ايستاده اند، دولت هم ايستاده است، مسئولان هم ايستاده اند؛ همه ايستاده اند. مگر امروز كسى جرأت ميكند بر خلاف نظر اين مردم - كه اسلام را ميخواهند و با دشمن اسلام دشمنند - حركتى انجام دهد؟ امروز همه ى جوانان ما، پيران ما، دانشجويان ما، روحانيون ما، بزرگان ما، كوچكان ما و قشرهاى مختلف ما - مگر من شذ و ندرى كه دل به زندگيهاى رنگ و لعابى دروغين غرب بسته باشند - فهميده اند كه سعادتشان در اين است كه اسلام را با بصيرت و با روشنبينى و

ص: 245


1- . بيانات در جمع فرماندهان، مسئولان و پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و نيروى انتظامى و جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار 1374/10/5

خردمندى بفهمند و آن را به كار گيرند تا بتوانند از دشمنيها بكاهند، دشمنيها را دفع كنند. اين همان بسيج است؛ حقيقت بسيج يعنى اين. ارتش بيست ميليونى كه امام فرمودند، يعنى اين.(1)

الگوگيرى از سياست پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) در مقابله با دشمن

در ماجراى حركت پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) از مدينه به سمت مكّه با چند صد نفر از ياران و اصحاب خود به قصد عمره - در سال ششم از هجرت - حوادثى پيش آمد كه از چند جهت موجب طوفانى شدن دلهاى مؤمنان بود. از يك طرف، دشمنان با نيروى مجهّزى آنها را محاصره كرده بودند؛ اينها از مدينه دور بودند - حديبيّه نزديك مكّه است - نيروهاى دشمن متّكى به عقبه ى مكّه بودند، نيرو داشتند، سلاح داشتند، جمعيّت زياد داشتند؛ اين يك طرف قضيه بود كه موجب اضطراب ميشد، موجب تشويش براى بسيارى از مؤمنين ميشد؛ از طرف ديگر، پيغمبر اكرم بر طبق آن سياست عظيم مكتوم الهى - كه بعد براى همه آشكار شد - در مقابل كفّارى كه آمده بودند در مقابل او، در مواردى كوتاه آمد؛ گفتند اسم «رحمان و رحيم» را، «بسم الله»، را از اين نوشته حذف كنيد، پيغمبر قبول كرد؛ و چند مسأله از اين قبيل پيش آمد. اين هم دلهايى را مشوّش كرد، مضطرب كرد، به ترديد انداخت.(2)

پيغمبر؛ الگوى مقابله و ايستادگى در برابر دشمن

امّسلمه يك شب ديد پيامبر نيست؛ رفت ديد مشغول دعا كردن است و اشك ميريزد و استغفار ميكند و عرض ميكند: «اللّهمّ لا تكلنى إلى نفسى طرفة عينٍ أبدً» (3) امّسلمه گريه اش گرفت. پيامبر از گريه ى او برگشت و گفت: اينجا چه ميكنى ؟ عرض كرد: يا رسول الله! تو كه خداى متعال

ص: 246


1- . بيانات در ديدار گروه كثيرى از پاسداران و بسيجيان به مناسبت ميلاد امام حسين (ع) و روز پاسدار 1377/9/2
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1388/3/29
3- . بحارالانوار، ج 18، ص 204

اينقدر عزيزت ميدارد و گناهانت را آمرزيده است - «لِيَغْفِرَ لَكَ اَللّٰهُ مٰا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ مٰا تَأَخَّرَ» (1) چرا گريه ميكنى و ميگويى خدايا ما را به خودمان وانگذار؟ فرمود: «و ما يؤمنني» ؛ اگر از خدا غافل بشوم، چه چيزى من را نگه خواهد داشت ؟ اين براى ما درس است. در روز عزّت، در روز ذلّت، در روز سختى، در روز راحتى، در روزى كه دشمن انسان را محاصره كرده است، در روزى كه دشمن با همه ى عظمت، خودش را بر چشم و وجود انسان تحميل ميكند، و در همه ى حالات خدا را به ياد داشتن، خدا را فراموش نكردن، به خدا تكيه كردن، از خدا خواستن؛ اين، آن درس بزرگ پيامبر به ماست.(2)

چگونگى شكست مسلمانان در جنگ اُحد

گناهان در زندگى انسان، علاوه بر اين جنبه ى معنوى، عدم موفّقيّتهايى را نيز به بار مى آورند. بسيارى از ميدانهاى تحرّك بشرى وجود دارد كه انسان بخاطر گناهانى كه از او سرزده است، در آنها ناكام ميشود. اينها البتّه توجيه علمى و فلسفى و روانى هم دارد؛ صرف تعبّد يا بيان الفاظ نيست. چطور ميشود كه گناه، انسان را زمينگير ميكند؟ مثلاً در جنگ اُحد، بخاطر كوتاهى و تقصير جمعى از مسلمين، پيروزى اوّليّه تبديل به شكست شد. يعنى مسلمين، اوّل پيروز شدند، ولى بعد كماندارانى كه بايد در شكاف كوه مينشستند و پشت جبهه را نفوذناپذير ميكردند، به طمع غنيمت، سنگر خودشان را رها كردند و به طرف ميدان آمدند و دشمن هم از پشت، آنها را دور زد و با يك شبيخون، حمله اى غافلگيرانه كرد و مسلمانان را تار و مار نمود. شكست اُحد، از اينجا به وجود آمد. در سوره ى آل عمران، شايد ده، دوازده آيه يا بيشتر، راجع به همين قضيه ى شكست است. چون مسلمانان از نظر روحى به شدّت متلاطم و ناآرام بودند و اين شكست برايشان خيلى سنگين تمام شده بود، آيات قرآن هم آرامش شان ميداد، هم هدايتشان ميكرد و هم به آنها

ص: 247


1- . سوره ي فتح، آيه ي 2
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1370/7/5

تفهيم مينمود كه چه شد شما اين شكست را متحمّل شديد و اين حادثه از كجا آمد. بعد به اين آيه ى شريفه ميرسد كه ميفرمايد: «إِنَّ اَلَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ اِلْتَقَى اَلْجَمْعٰانِ إِنَّمَا اِسْتَزَلَّهُمُ اَلشَّيْطٰانُ بِبَعْضِ مٰا كَسَبُوا» (1) يعنى اينكه ديديد عدّه اى از شما در جنگ اُحد، پشت به دشمن كردند و تن به شكست دادند، مسأله ى اينها از قبل زمينه سازى شده بود. اينها اشكال درونى داشتند. شيطان اينها را به كمك كارهايى كه قبلاً كرده بودند، به لغزش وادار كرد. يعنى گناهان قبلى، اثرش را در جبهه ظاهر ميكند؛ در جبهه ى نظامى، در جبهه ى سياسى، در مقابله با دشمن، در كار سازندگى، در كار تعليم و تربيت، آنجايى كه استقامت لازم است، آنجايى كه فهم و درك دقيق لازم است، آنجايى كه انسان بايد مثل فولاد بتواند ببرد و پيش برود و موانع جلو او را نگيرد. البتّه گناهانى كه توبه ى نصوح و استغفار حقيقى از آنها حاصل نشده باشد.(2)

عاشورا؛ مجاهدت در دو جبهه ى خارجى و بيرونى

اميرالمؤمنين (عليه السلام)، شير ميدان نبرد با دشمن است و هنگامى كه سخن ميگويد آدم انتظار دارد نصف بيشتر سخنان او راجع به جهاد و جنگ و پهلوانى و قهرمانى باشد؛ امّا وقتى در روايات و خطبه ى نهج البلاغه او نگاه ميكنيم، ميبينيم اغلب سخنان و توصيه هاى آن حضرت راجع به زهد و تقوا و اخلاق و نفى و تحقير دنيا و گرامى شمردن ارزشهاى معنوى و والاى بشرى است. ماجراى امام حسين (عليه السلام)، تلفيق اين دو بخش است. يعنى آنجايى كه هم جهاد با دشمن و هم جهاد با نفس، در اعلى مرتبه ى آن تجلّى پيدا كرد، ماجراى عاشورا بود. يعنى خداى متعال ميداند كه اين حادثه پيش مى آيد و نمونه ى اعلايى بايد ارائه شود و آن نمونه ى اعلى، الگو قرار گيرد. مثل قهرمانهايى كه در كشورها، در يك رشته مطرح ميشوند، و فرد قهرمان، مشوّق ديگران در آن رشته از ورزش ميشود. البتّه، اين يك مثال كوچك براى تقريب به ذهن است. ماجراى عاشورا

ص: 248


1- . سوره ي آل عمران، آيه ى 155
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1375/10/28

عبارت است از يك حركت عظيم مجاهدت آميز در هر دو جبهه. هم در جبهه ى مبارزه با دشمن خارجى و برونى؛ كه همان دستگاه خلافت فاسد و دنياطلبان چسبيده به اين دستگاه قدرت بودند و قدرتى را كه پيغمبر براى نجات انسانها استخدام كرده بود، آنها براى حركت در عكس مسير اسلام و نبى مكرّم اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) ميخواستند، و هم در جبهه ى درونى، كه آن روز جامعه به طور عموم به سمت همان فساد درونى حركت كرده بود.(1)

اميرالمؤمنين (عليه السلام) الگوى قاطعيّت در برابر دشمن

انسانى كه در راه خدا با دشمن، با موارد غرض ورزى، آنچنان سخت و قاطع برخورد ميكند؛ امّا در مقابل انسانهاى مظلوم، انسانهاى ضعيف، آنچنان خاكسار است، آنچنان بردبار است كه كسى باور نميكند اين اميرالمؤمنين (عليه السلام) است. اوايلى كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) وارد كوفه شده بودند و مردم آن حضرت را نميشناختند، رفتار آن حضرت، لباس آن حضرت، مشى آن حضرت، جورى بود كه هيچكس تو كوچه و بازار كه حضرت راه ميرفت، نميفهميد كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) به آن عظمت، همين شخصى است كه دارد به طور معمولى و عادى راه ميرود. در مقابل مردم ضعيف، مردم معمولى، اين چنين متواضع و بردبار و خاكسار است؛ همان كسى كه در مقابل دشمنان غدر، دشمنان گردن كلفت، آنچنان قاطع مثل كوه مى ايستد؛ اينها الگوست.(2)

زينب (عليها السلام)؛ الگوى ايستادگى در برابر دشمن

بانوى ما، زينب كبرى (عليها السلام)، خطاب به سيه رويترين انسانهاى زمان خود فرمود: «كد كيدك، واسع سعيك فوالله لاتمحوا ذكرنا» (3) امروز ملّت ايران و مسئولان اين كشور، همان سخن را به دشمنان زورگو و ياوه گوى

ص: 249


1- . بيانات در ديدار سپاه پاسداران و نيروي انتظامي، به مناسبت سوّم شعبان 1371/11/6
2- . بيانات در ديدار هزاران نفر از قشرهاى مختلف مردم به مناسبت عيد سعيد غدير خم 1387/9/27
3- . لهوف، ص 185

جمهورى اسلامى ميگويند. آنهايى كه در موضع مسئولان كشور آمريكا يا هر گوشه ى ديگر دنيا، عليه ملّت ايران سخنان ياوه ميگويند و زشتيهاى خودشان را به ملّت و دولت ايران نسبت ميدهند، خودشان تروريست و زورگويند. آنان بدكاره و نژادپرستند. آنان از حل كردن ابتدايى ترين مشكلات اجتماعى خود، يعنى مسأله ى نژاد و سياه و سفيد، عاجزند. امروز همين سخنان را ملّت و نظام ايران خطاب به آنها ميگويد: «كدكيدك. واسع سعيك. فوالله لاتمحوا ذكرنا.» مگر شما ميتوانيد كمترين آسيبى به جمهورى اسلامى برسانيد؟! شما خواهيد مرد. شما خواهيد رفت. شما مانند آن امپراتورى ديگر، زايل خواهيد شد و پرچم اسلام روزبه روز، برافراشته تر خواهد شد. ملّت ايران و هركس كه متمسّك به اسلام است، روزبه روز زنده تر خواهد شد.(1)

فكر اعتقاد به مهدويّت نقطه ى مقابل تبليغات ظالمانه دشمن

امروز دستگاههاى تبليغاتى مراكز استكبارى دنيا و روشنفكرانِ وابسته به آنها، در سطح عالم اينطور تبليغ ميكنند كه هيچ حركتى در مقابل نظم ظالمانه ى كنونى ممكن نيست. با فكر انقلاب و آرمانگرايى مبارزه ميكنند و ميخواهند ملّتها را متقاعد كنند كه به همين وضعيّت كنونى ظالمانه ى دنيا بسازند و در مقابل آن هيچ عكس العملى نشان ندهند. فكر اعتقاد به مهدى، نقطه ى مقابل اين تبليغات غلط و ظالمانه است. جوانان و روشنفكران و عموم ملّت ما با اعتقاد به ظهور مهدى (عليه السلام) اين اعتقاد راسخ را در دل خود پرورش ميدهند كه نظم ظالمانه جهانى، قابل زوال است و ابدى نيست؛ ميشود با آن مبارزه و در مقابل آن ايستادگى كرد.(2)

ايمان به خدا؛ مايه ى رفع طمع ورزى دشمن

ما از اصول خود دست نكشيديم و همان حرف حقّ قوى را كه روز اوّل زديم، تا آخر زديم و به فضل پروردگار تا قطره ى خونى در رگها و

ص: 250


1- . بيانات در مراسم صبحگاه «نيروي هوايي» 1374/9/26
2- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نيمه ى شعبان در مصلّاي تهران 1381/7/30

نفسى در كالبد داريم، آن را خواهيم گفت. راز ايستادگى و اقتدار اين نظام اين است كه آحاد آن با خدا رابطه ى قلبى و اعتقادى و پيوند ولايتى دارند. مردم ايران ثابت كردند كه دشمن نميتواند به آنها طمع ورزد؛ علّتش همين ايمان به خدا و كار براى رضاى اوست.(1)

***

استكبار جهانى در طول اين چند وقت، همواره نسبت به انقلاب و نظام جمهورى اسلامى، تهديدهايى صريح و غيرصريح و مستقيم و غيرمستقيم داشته است. ملّتى در مقابل تهديدهاى دشمن، مطلقاً تحت تأثير قرار نميگيرد كه با خدا ارتباط دارد و خودش را وابسته ى به خدا ميداند. امروز، مصداق آن به صورت سياسى و جمعى، نظام جمهورى اسلامى و ملّت مسلمان ايران است. بنابراين، ما از تهديد دشمن به هيچ وجه دچار رعب نميشويم و از هيچ دشمنى نميترسيم و از هيچ قدرتى در دنيا هراس نداريم.(2)

***

آن سلاحى كه هيچ دشمن مادّى، قادر به مقابله ى با آن نيست، سلاح ايمان مخلصانه و عمل مخلصانه است. اخلاص يعنى اينكه انسان، كار را براى خدا و به عشق انجام وظيفه، انجام دهد. انسان براى هواى نفس، براى رسيدن به مال، به ثروت، به مقام، نام نيك، قضاوت تاريخ، براى انگيزه هاى نفسانى، براى اشباع صفت پليد حسد، طمع، حرص، زياده طلبى و افزون طلبى كار نكند!(3)

بى ايمانى، نقطه ضعف دشمن

برادران عزيز ما اين نكته را بدانند كه دشمن بخاطر بى ايمانى به حقيقت و بخاطر تهيدست بودن از حق، عليرغم تجهيزات ظاهرى اش،

ص: 251


1- . بيانات در مراسم بيعت هزاران نفر از نمايندگان كارگران سراسر كشور 1368/4/5
2- . بيانات در ديدار با اعضاى جامعه ى روحانيّت مبارز و مجمع روحانيون مبارز تهران، علما و ائمّه ى جماعت و جامعه ى وعّاظ تهران و اعضاى شوراى هماهنگى سازمان تبليغات اسلامى، در آستانه ى ماه محرّم 1368/5/11
3- . بيانات در جمع بسيجيان به مناسبت هفته ى بسيج 1376/9/5

كاملاً آسيب پذير و ضعيف است. ما اين را در طول جنگ تحميلى و در همين درياها، بارها و بارها تجربه كرده ايم. امروز ما به طور آشكار و اعلام شده، جنگى عليه خودمان سراغ نداريم؛ امّا تهديدهايى هست كه هوشيارى و آمادگى ما را ايجاب ميكند. هرچه ميتوانيد، اين مانور را قويتر و هماهنگتر انجام بدهيد، تا كاراييها بالا برود.(1)

***

شما در آنجايى كه بايد طبق تكليف شرعى عمل كنيد، هيچ ملاحظه نكنيد كه كسى خواهد گفت، برو تند عمل كن، اين چه ملاحظه اى است كه ميكنى. ابداً. در ميدان جنگ هم وقتى با دشمن طرفيد، آنجايى كه بايد خشونت بكنيد، به تكليف شرعى خود عمل كنيد و ملاحظه نكنيد كه كسى شما را بر تندى ملامت بكند؛ بايد حد را بشناسيد.(2)

كوتاه شدن دست دشمن، سنّت الهى

اين، سنّت خداست. مال زمان ما هم نيست. در هر زمانى كه عدّه اى از مؤمنين به اقامه ى دين كمر ببندند، خدا به آنها توفيق خواهد داد. اين، وعده ى صريح قرآن و سنّت لايتغير الهى است. امروز عدّه اى به اقامه ى اين دين، برافراشتن پرچم دين و تحكيم احكام و قوانين آن كمر بسته اند؛ خداى متعال هم اراده اش بر اين قرار گرفته است كه اين خواست را منجز و دست دشمن را كوتاه كند و كوتاه هم خواهد كرد. نگرانى ندارد كه كسى در گوشه و كنار، نگران اين مسائل باشد. بحمدالله، كشور در حال عزّت كامل، در جهت اعتزاز بيشتر و به سمت اهداف الهى، در پيش است. هر كس مشغول انجام وظايف خود است. در اين مجموعه، تلاش مقدّس و مجاهدت آميز است. مجلس هم، بحمدالله، مشغول است.(3)

***

سياستمدارانى كه دائماً دم از جدايى دين و سياست ميزنند و كسانى

ص: 252


1- . بيانات در ميدان صبحگاه ناوگان منطقه ى يكم نيروى دريايى ارتش جمهورى اسلامى ايران 1369/9/24
2- . بيانات در ديدار با فرماندهان و جمعي از پاسداران كميته هاي انقلاب اسلامي 1369/10/10
3- . بيانات در ديدار «نمايندگان دوره ى چهارم مجلس شوراي اسلامي» 1374/3/8

از مدّعيان ديندارى كه به كمك آنان شتافته و همين سخن را تكرار ميكنند، آيا هرگز در آيات قرآن و تاريخ اسلام و احكام شريعت انديشيده اند؟ آيا فكر كرده اند كه اگر دين جدا از سياست است، پس چرا قرآن همه ى امور سياسى را، يعنى حكومت را، قانون را، صف بنديهاى زندگى را، جنگ و صلح را، تعيين دوست و دشمن را و ديگر مظاهر سياست را، همه و همه را به خدا و دين خدا و اولياى خدا مرتبط ميكند؟ همه ى ما در مقابل اسلام و انقلاب و دين و قرآن، مسئول و مديون و بدهكاريم، كه بايد اين بدهكارى را ادا كنيم. امروز بحمدالله در سطح عالم، نظام جمهورى اسلامى بعنوان يك نظام مستحكم و تثبيت شده و كاملاً جاافتاده معرفى شده و دشمن را دچار حيرت كرده است. اين، به بركت ايمان قوى مردم و مخصوصاً وفادارى عموم قشرهاى ملّت نسبت به امام و انقلاب است.(1)

مسدود بودن راه دشمن با حاكميّت دين

در اوّل انقلاب، دو جريان در مقابل هم قرار گرفتند؛ يك جريان، جريان انقلاب و دين و حاكميّت قرآنى و اسلامى و مبانى دينى و ارزشهاى دينى بود - كه امام (قدس سره) و قاطبه ى ملّت اين راه را دنبال ميكردند - يك جريان هم جريانى بود كه به حاكميّت دين خدا در اين كشور راضى نبود. البتّه بعضى از اينها مردمانى بودند كه انگيزه شان ضدّيّت با اصل دين بود. بعضى ديگر هم انگيزه شان حمايت از حضور آمريكا و قدرتهاى بيگانه بود؛ امّا به خودى خود با دين كارى نداشتند. بعضيشان على الظّاهر متديّن هم بودند، ولى ميدانستند كه وقتى نظام و دولتى براساس دين و مبانى دينى بر سر كار باشد، دخالت قدرتهاى مستكبر و بيگانه امكان پذير نيست؛ اين را خوب ميفهميدند. لذا به جاى اينكه در اين مسأله و آن مسأله با نظام مباحثه و مجادله كنند، اصل قضيه را مورد سؤال قرار ميدادند: چرا بايد دين در مسائل جامعه دخالت كند؟ چرا بايد متولّيان امور دينى - يعنى علماى دين - اصلاً كارى به كار جامعه داشته

ص: 253


1- . پيام به حجّاج بيت الله الحرام 1368/4/14

باشند؟ چرا بايد فقه اسلام كه امور زندگى مردم - اعمّ از دنيا و آخرت - را براساس حكم الهى معيّن ميكند، در قانون و جعل قانون و انتخاب مسئول و امثال اينها دخالت داشته باشد؟ بنابراين، بنا كردند با اصل دين مقابله كردن. ميدانستند كه تا دين و حاكميّت دينى هست، از هيچ طرف راهى براى دشمن وجود ندارد. البتّه من خواهش ميكنم كه متفكّران و صاحبنظران جامعه، اين حرف را درست بشكافند كه چرا وقتى دين هست، دشمن نميتواند بيايد؟ يكى بخاطر خود احكام دينى و خود آيات قرآنى و خود قواره ى نظام اسلامى است كه اصلاً اجازه ى دخالت به مستكبر و ظالم و توطئه گر و غارتگر را نميدهد؛ جهت ديگر اين است كه حالا دولتى كه معتقد است نبايد به بيگانگان اجازه ى ورود داد، با چه ابزارى ميخواهد هدف خود را محقّق كند؛ جز با ابزار مردم و اراده هاى مردم ؟ فقط در حاكميّت دينى است كه اراده ى مردم، همراه با عشق، با شور، با ارادت و با اخلاص، همه ى وجود آنها را در مقابله ى با دشمن بسيج ميكند. در غير نظام دينى، چنين چيزى ممكن نيست. اين نكته ى خيلى مهمّى است. راه اينكه پشتيبانى مردم را از يك نظام جدا كنند، اين است كه اعتقادات آنها را در دفاعشان دخالت ندهند؛ بين حضور و اراده و اعتقادات آنها - آن هم اعتقادات دينى - انفكاك ايجاد كنند؛ كه ميدانيد فرق اعتقاد دينى با اعتقاد حزبى و سياسى اين است كه اعتقاد دينى، ايمان است و در آن، عشق و شور هست. به هرحال، اينها با اصل دين مقابله ميكردند.(1)

***

اگر دشمن ملاحظه كند كه در كشور ما يك گروه مؤمن، متعهّد، منسجم، همدل و كارآمد بر سر كار هستند، نااميد ميشود و انگيزه ى او براى دشمنى كم خواهد شد. كسانى كه تفرقه ى بين مسئولان را تشويق ميكنند، بفهمند چه كار ميكنند. امروز سياست دشمنان كشور اين است كه بين مسئولان اختلاف بيندازند. ما از گروهكهايى كه يك سرشان در داخل است، يك سرشان در خارج، خبرهاى ويژه داريم. برنامه ى عمده ى

ص: 254


1- . بيانات در ديدار مسئولان قوّه ى قضاييّه و خانواده هاي معظّم شهداي هفتم تير 1378/4/7

اينها اين است كه بين مسئولان كشور، با عنوانهاى چپ، راست و عناوين ديگر، اختلاف بيندازند. مردم وحدت مسئولان را ميخواهند. مردم هرجا ببينند مسئولان با هم هستند و همدل و همزبانند و يكديگر را تخريب نميكنند، خوشحال و اميدوار ميشوند؛ امّا دشمن بعكس، نااميد ميشود.(1)

فضيلت جهاد در برابر دشمن

يكى از نكات برجسته در فرهنگ اسلامى، كه مصداقهاى بارزش، بيشتر در تاريخ صدر اسلام و كمتر در طول زمان ديده ميشود، «فرهنگ رزمندگى و جهاد» است. جهاد هم فقط به معناى حضور در ميدان جنگ نيست؛ زيرا هر گونه تلاش در مقابله با دشمن، ميتواند جهاد تلقّى شود. البتّه بعضى ممكن است كارى انجام دهند و زحمت هم بكشند و از آن، تعبير به جهاد كنند. امّا اين تعبير، درست نيست. چون يك شرط جهاد، اين است كه در مقابله با دشمن باشد. اين مقابله، يك وقت در ميدان جنگ مسلّحانه است كه «جهاد رزمى» نام دارد؛ يك وقت در ميدان سياست است كه «جهاد سياسى» ناميده ميشود؛ يك وقت هم در ميدان مسائل فرهنگى است كه به «جهاد فرهنگى» تعبير ميشود و يك وقت در ميدان سازندگى است كه به آن «جهاد سازندگى» اطلاق ميگردد. البتّه جهاد، با عنوانهاى ديگر و در ميدانهاى ديگر هم هست. پس، شرط اوّل جهاد اين است كه در آن، تلاش و كوشش باشد و شرط دوّمش اينكه، در مقابل دشمن صورت گيرد.(2)

جهاد اقتصادى، يعنى عقيم كردن تلاش دشمن

توسعه ى تحريمها و تنوّع تحريمها در سالهاى اخير بيشتر بوده، ليكن در مقابل توسعه و تنوّع فعّاليّتهاى سازنده در كشور، كوچك و ناچيز است. سى سال پيش كه تحريمها را عليه ما شروع كردند، آن تحريمها

ص: 255


1- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم اصفهان 1380/8/8
2- . بيانات در جمع فرماندهان لشكر 27 محمّد رسول اللَّه (ص) 1375/3/20

ممكن بود عليه ما كارگرتر واقع بشود تا تحريمهايى كه امروز عليه ما دارند تصويب و اجرا ميكنند و همينطور هى وعده هم ميدهند كه بيشترش خواهيم كرد. اين معنايش اين است كه ما در مقابل تحريمها تدريجاً يك حالت ضدّضربه پيدا كرديم؛ ميتوانيم به شكلهاى مختلف با تحريمها مقابله كنيم: يا با دور زدن تحريمها - كه شگرد خوب و جالب و ظريفى است و خوب است كه دولت و ملّت اين شگرد را به كار ببرند - يا از جهت رو آوردن به ظرفيّتهاى درونى اى كه كار بنيادى و زيربنايى است و حتماً بايد انجام بگيرد و تا حالا هم انجام گرفته. پس هدف دشمن، زمين زدن جمهورى اسلامى است؛ يعنى زمين زدن ايران اسلامى؛ يعنى زمين زدن ملّتى كه با حضور خود، با پشتيبانى خود، با حمايت خود، اين نظام را تا امروز پيش برده و رشد داده و رونق داده. بنابراين، بايستى در مقابلش مجهّز بود. جبهه ى مقابل را بايد شناخت، ابزار و سلاح او را بايد شناخت و ضدّ آن سلاح را بايد آماده كرد؛ اين جهاد اقتصادى ميخواهد. جهاد يعنى چه ؟ هر تحرّكى اسمش جهاد نيست. تحرّكى با خصوصيّاتى اسمش جهاد است. يكى از خصوصيّات اين تحرّك كه اسمش جهاد است، اين است كه انسان بداند اين در مقابل دشمن است؛ يعنى بداند در مقابل يك حركتِ خصمانه و غرض آلودى است كه دارد انجام ميگيرد. حركتى كه در مقابل يك چنين جهتگيرى خصمانه وجود دارد، يكى از شرايط اصلى جهاد است. جهت دوّمى كه در مفهوم جهاد حتماً بايستى ملاحظه بشود، استمرار و همه جانبگى است، هوشمندانه بودن است، مخلصانه بودن است. اينجور تحرّكى اسمش جهاد است. بنابراين، جهاد اقتصادى يعنى حركت مستمرِ همه جانبه ى هدفدارِ ملّت ايران با نيّت خنثى كردن و عقيم كردن تلاش خصم آلود و غرض آلود دشمن.(1)

جهاد فكرى عاملى براى مقابله با دشمن

يكى از جهادها، «جهاد فكرى» است. چون دشمن ممكن است ما را

ص: 256


1- . بيانات در ديدار فعّالان و برگزيدگان بخشهاى اقتصادى 1390/5/26

غافل كند، فكر ما را منحرف سازد و دچار خطا و اشتباهمان گرداند؛ هر كس كه در راه روشنگرى فكر مردم، تلاشى بكند، از انحرافى جلوگيرى نمايد و مانع سوءفهمى شود، از آنجا كه در مقابله با دشمن است، تلاشش «جهاد» ناميده ميشود. آن هم جهادى كه شايد امروز، مهم محسوب ميشود. پس، كشور ما امروز كانون جهاد است و از اين جهت هيچ نگرانى اى هم نداريم.(1)

***

اگر دشمن با امواج خبرى وارد كشور ما شود؛ با راديوهايش وارد كشور ما شود و حرفهايش را وارد كشور ما كند و در ذهن ملّت اينطور وارد كند كه «مبارزه خوب نيست؛ دفاع از اسلام فايده اى ندارد؛ ايستادگى در مقابل دشمن ثمرى ندارد؛ هر چه زحمت بكشيد و مبارزه كنيد، ضرر كرده ايد» آيا باز هم در مملكت ايران، مبارزه اى عليه دشمنان اسلام باقى خواهد بود؟! معلوم است كه نه! خيلى از مسلمانان در دنيا هستند كه با آمريكا و دشمنان اسلام مبارزه نميكنند. خيلى ملّتها هستند كه قرآن هم ميخوانند، نماز هم ميخوانند، عبادت هم ميكنند، امّا با دشمن اسلام مبارزه نميكنند كه هيچ، با آنها دوستى هم ميكنند! اگر دشمن بتواند ملّت ما را به ملّتى كه اعتقادى به مبارزه ندارد، اميدى به پيروزى ندارد، زهدى نسبت به جلوه هاى شهوانى و مادّى ندارد، تبديل كند، پيروز شده است. اينجاست كه مبارزه ى فرهنگى، مبارزه اى واجبتر از واجب ميشود.(2)

ايستادگى در برابر تعرّض و كيد دشمن

مقصود از مبارزه اين است كه ملّت ايران، در مقابل كيد و تعرّض و دست اندازى و تلاشهاى سياسى دشمن و انواع و اقسام كارهايى كه ميكند تا دوباره كشور ايران را به يكى از اقمار خود تبديل نمايد، با

ص: 257


1- . بيانات در جمع فرماندهان لشكر 27 محمّد رسول اللَّه (ص) 1375/3/20
2- . بيانات در ديدار كارگران و فرهنگيان كشور، به مناسبت «روز كارگر» و «روز معلّم» 1372/2/15

شدّت و قدرت خواهد ايستاد و مقاومت خواهد كرد. مبارزه، يعنى اين. مبارزه با استكبار، يعنى هر جا كه در سطح جهان، دستمان برسد، نسبت به استكبار، افشاگرى خواهيم كرد. هر جايى كه مظلومى، از ظلم استكبار دچار آسيب است و به جان آمده، ما هر طور بتوانيم، طرف آن مظلوم را خواهيم گرفت.(1)

لزوم شوق مؤمن در جهاد با دشمن

در دوران اختناق و مبارزه، بعضى كه آنگونه مبارزات را قبول نداشتند يا نميفهميدند - افرادى كه معرفت سياسى شان كم بود و نميفهميدند كه چرا بايد مبارزه و جهاد كرد - امّا آدمهاى مؤمنى بودند، ميگفتند: «اى كاش وسيله اى فراهم شود، تا ما برويم در جايى كه دشمن خدا هست، شمشير بزنيم. در جبهه ها و سنگرها بجنگيم و از فضيلت جهاد برخوردار شويم.» دلشان به سوى چنان حالتى پرواز ميكرد. جهاد در اختيار هركس قرار نميگيرد! جهاد با دشمن و در ميدان خطر، در اختيار هر كس قرار نميگيرد!(2)

***

جوانان عزيز! عزيزان نورانى! خدا را شكر ميكنيم كه دولت قدر شما را ميداند؛ ملّت قدر شما را ميداند؛ مسئولان كشور قدر شما را ميدانند؛ رئيس جمهور قدر شما را ميداند؛ مجلس قدر شما را ميداند. خدا را شكر ميكنيم كه پرچم عزّت و جهاد و ايثارى كه با دست شما جوانان در اين كشور به اهتزاز درآمد، امروز هم در دست جوانان است؛ جوانان مؤمن، جوانان پاك و نورانى در ميدانهاى مختلف. اگر روحيّه ى جهاد و مقاومت در مقابل دشمنيهاى دشمن باشد، اين جوان هر جا هست - در پادگان، در دانشگاه، در حوزه ى علميّه، در بازار، در كارخانه، در محيطهاى گوناگون - «مجاهد فى سبيل الله» است؛ پاسدار ارزشها و پاسدار دين است و اين امروز بحمدالله وجود دارد. اين را قدر بدانيد.(3)

ص: 258


1- . بيانات به مناسبت روز مبارزه با استكبار جهاني 1375/8/9
2- . بيانات در ديدار فرماندهان رده هاي مختلف «سپاه پاسداران» 1373/6/29
3- . بيانات در مراسم صبحگاه لشكر سيّدالشهداء (ع) 1377/7/26

تهديدها نشاندهنده ى عجز دشمن

تهديد، هميشه به معناى اقدام نيست. يكى از فوايد تهديد اين است كه بلكه بتوانند طرف مقابل را مرعوب و از ميدان خارج و وادار به تسليم كنند يا بتوانند در صف يكپارچه مسئولان، يا در صف مسئولان و مردم، يا در دل مردم ايجاد ترديد كنند.(1)

***

مرتّباً تهديد ميكنند؛ تهديد به اين زبان: همه ى گزينه ها روى ميز است! يعنى حتّى گزينه ى جنگ. اين، تهديد به جنگ است با اين زبان. خب، اين تهديد به جنگ، به ضرر آمريكاست؛ خود جنگ، ده برابر به ضرر آمريكاست. چرا اين تهديدها به ضرر آمريكاست ؟ بخاطر اينكه خود اين تهديدها نشاندهنده ى عجز آمريكا از مقابله ى منطقى و مقابله ى گفتمانى است؛ يك گفتمانى در مقابل گفتمان جمهورى اسلامى ندارند؛ نميتوانند در ميدان مقابله ى فكرى و منطقى، براى خودشان غلبه اى ايجاد كنند؛ مجبور ميشوند توسّل به زور و تشبّث به زور بكنند. اين معنايش اين است كه آمريكا جز زور، هيچ منطقى ندارد؛ جز خونريزى، هيچ راهى براى پيشبرد خود ندارد. اين، اعتبار آمريكا را بيش از آنچه تاكنون شكسته است، در چشم ملّتها و در چشم ملّت خودش خواهد شكست؛ اين همان چيزى است كه سرنوشت رژيمها را معيّن ميكند. آن رژيمى، آن نظامى كه اعتبارش در چشم مردم خودش بشكند، سرنوشتش معلوم است؛ مثل رژيم شوروى سابق. اتّفاقاً بعضى از صاحبنظران غربى همين چند روز قبل گفتند كه امروز وضع آمريكا و غرب شبيه وضع شوروى سابق در سالهاى اواخر دهه ى 80 ميلادى است كه منجر به سقوط شد. يعنى وقتى يك رژيمى، يك نظامى از لحاظ گفتمان، از لحاظ منطق، در چشم مردم خودش ساقط بشود، ديگر اميدى به بقاى اين رژيم نيست. لذا هرچه تهديد كنند، به ضررشان است. البتّه آنها و ديگران بدانند - ميدانند هم - كه ما هم در برابر تهديد به جنگ و تهديد به تحريم نفتى،

ص: 259


1- . بيانات در پايان درس خارج فقه 1380/11/21

تهديدهايى داريم كه در وقت خودش، آن وقتى كه لازم باشد، ان شاءاللّه اعمال خواهد شد.(1)

بى اعتنايى ملّت به تهديدات دشمن

تهديد دشمن، يك چيز قهرى و طبيعى است. هر ملّتى بخواهد مستقل زندگى كند و تحت سيطره ى قدرتهاى بين المللى نباشد، با اخم و تهديد و زبان خشن و تيز آنها روبه رو خواهد شد. ملّت ما به اين تهديدها عادت كرده است. بيست وشش سال است كه جهانخواران و جهانگشايان بين المللى و در رأس آنها دولت آمريكا با زبان تهديد با ملّت ايران صحبت ميكنند و روبه رو ميشوند. گوش ملّت ايران به شنيدن اين تهديدها عادت كرده است. ملّت ايران با بى اعتنايى به تهديد دشمن، راه خود را ادامه داده است. امروز نظام جمهورى اسلامى و دولت برخاسته ى از انقلاب، تواناييهايش با آن روزى كه اين راه را آغاز كرد، زمين تا آسمان تفاوت كرده. امروز ملّت ايران قويتر است و تواناييهاى او در زمينه هاى علمى، اقتصادى، تسليحاتى و غيره به مراتب بالاتر است. اين تهديدها هم وجود دارد.(2)

فشار دشمن بخاطر درستى راه ما

يك وقت در جريانى، امام بزرگوار (قدس سره) ميفرمودند كه وقتى دشمن از انسان تعريف كند و دشمنى نكند، انسان در خودش شك ميكند. وقتى بدگويى ميكند و فشار مى آورد، انسان خوشحال ميشود و اطمينان پيدا ميكند كه راه درست است. اينكه دشمن فشار مى آورد و الآن هم با كمال شدّت فشار مى آورد، بخاطر درستى راه است. اين حكومت - كه راهش درست است و براى مصلحت مردم و در خدمت آنهاست - حكومت حق است. ملاك حقّ و باطل، در اينجا معلوم ميشود.(3)

ص: 260


1- . خطبه هاى نماز جمعه ى تهران 1390/11/14
2- . بيانات در صحن جامع رضوي 1384/1/1
3- . بيانات در ديدار با جمعى از مسئولان و كاركنان نهادها و سازمانهاى خدماتى و حمايت كننده از مستضعفان و محرومان 1368/7/12

مذمّت عقب نشينى در برابر دشمن

هركس و هر گروهى كه در ميان اين ملّت تلاش بيشترى كرده است، در افتخارات و پيروزيها سهم بيشترى دارد. اگر ملّتى از عزّت و شرف خود دفاع نكند و از هدفهاى خود دست بكشد و از گردن كلفتهاى عالم بترسد و حرف خود را پس بگيرد و در ميدان مواجهه با دشمن عقب نشينى كند، سرنوشتش چيز ديگرى خواهد بود و نتايجى كه براى او حاصل ميشود، غير از آن چيزى ميباشد كه امروز براى ملّت ايران پديد آمده است.(1)

***

دشمنان ما، عملاً نشان دادند كه قادر نيستند به صورت جدّى و قاطع به ما ضربه بزنند؛ بخاطر اينكه در اين ده سال، هر كارى كه ميتوانستند، كردند و ما امروز بحمدالله از هميشه قويتر و پابرجاتر و در بين خود، اميدوارتريم. امروز، آينده براى ما از هميشه روشنتر است. ما از دشمن نميترسيم و دشمن هم قادر به ضربه زدن به ما نيست؛ امّا همه ى اينها مشروط به حفظ هوشيارى و حضور آحاد مردم در صحنه است. اينطور نباشد كه مردم احساس كنند كه حالا ديگر بحمدالله كارها تمام شد و هر كسى سراغ كار خود برود. نه، صحنه را نبايد خالى كرد. ملّت، نبايد حمايت از نظام و مسئولان و مجريان و مديران كشور را، يك لحظه فراموش كند. البتّه، مسئولان و مديران هم، در قبال اين ملّت وظايف زيادى دارند كه بيان و ذكرش، جاى خود را دارد و مسلّم است.(2)

***

راه موفّقيّت اين است كه در مقابل دشمن، انسان يك قدم هم عقب نشينى نكند؛ والّا يك قدم عقب نشينى در مقابل دشمن، موجب تشجيع دشمن در چنگ انداختن و دست انداختن ميشود. جمهورى اسلامى اين افتخار را دارد كه در طول اين سى و دو سال، يك قدم در مقابل دشمن عقب نشينى نكرد. با اينكه فشار زياد بود؛ فشار نظامى بود،

ص: 261


1- . بيانات در مراسم بيعت روحانيون، مسئولان و اقشار مختلف مردم استان اصفهان 1368/4/25
2- . بيانات در ديدار با اعضاى جامعه ى روحانيّت مبارز و مجمع روحانيون مبارز تهران، علما و ائمّه ى جماعت و جامعه ى وعّاظ تهران و اعضاى شوراى هماهنگى سازمان تبليغات اسلامى، در آستانه ى ماه محرّم 1368/5/11

فشار امنيّتى بود، فشار تحريم بود، فشارهاى سياسى بود، فشارهاى تبليغاتى بود، ولى ما عقب نشينى نكرديم. و من به شما عرض بكنم؛ عزيزان من! برادران! خواهران! جوانان آگاه و روشنفكر اين منطقه! بدانيد ملّت ايران و مسئولين كشور بعد از اين هم در مقابل باج خواهى و فشار دشمنان، يك قدم عقب نشينى نخواهند كرد.(1)

***

وقتى دشمن روى يك نقطه متمركز شد، ملّت هم ايستادگى كرد. در اين نقطه اى كه دشمن روى او تمركز پيدا كرده است، اگر ملّت عقب نشينى كند، اگر مسئولين عقب نشينى كنند و از اين حق قطعى و روشن صرفنظر كنند، بدون ترديد راه براى دست اندازى به حقوق ملّى براى دشمن باز خواهد شد.(2)

علّت عقب نشينى دشمن؛ اقتدار ملّت

آن چيزى كه ابرقدرتها را در مقابل ملّت ايران مرعوب كرده است، در درجه ى اوّل وحدت كلمه بود. وقتى در ميان ملّتى وحدت كلمه باشد، قدرت آنها چند برابر ميشود. اگر دشمن در مقابل خود ملّت مقتدرى را مشاهده كرد، مجبور به عقب نشينى خواهد شد. علّت عقب نشينيهاى مكرّر دشمن در طول مبارزه و بعد از پيروزى انقلاب هم همين بود.(3)

***

گمان نكنيم كه اگر ما ضعيف باشيم، دشمن ترحّم خواهد كرد. آن چيزى كه مردم مادّى را كه معنويّات و ارزشها برايشان مطرح نيست، ميترساند، قدرت است. براى دولتهاى گردن كلفت و مقتدر و زورگوى عالم، هيچ ارزش انسانى و اخلاقى مطرح نيست. آن چيزى كه از آن واهمه دارند، قدرت است. قدرتهاى بزرگ مادّى دنيا هم احتياط ميكنند.(4)

ص: 262


1- . بيانات در ديدار مردم پاوه 1390/7/25
2- . بيانات در ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت 1387/9/24
3- . بيانات در مراسم بيعت روحانيون، مسئولان و مردم استان زنجان و شهرهاى نهاوند، كاشمر، بجنورد، اسفراين، طرقبه و چناران، اقليد، بم، ملاير و دهبيد فارس 1368/4/15
4- . همان

عقب نشينى دشمن در برابر مجد و عظمت امّت اسلام

ما تواناييهاى خودمان را دست كم نگيريم. از بزرگترين آفتهايى كه فرهنگ غربى بر كشورهاى اسلامى وارد كرد، دو تصوّر غلط و انحرافى بود: يكى تلقين و تزريق ناتوانى ملّتهاى مسلمان؛ باوراندند كه از شما كارى برنمى آيد؛ نه در ميدان سياست، نه در ميدان اقتصاد، نه در ميدان علم؛ گفتند شما ضعيف هستيد. ما كشورهاى اسلامى دهها سالِ طولانى در اين باور غلط باقى مانديم و عقب مانديم. تلقين دوّم و باور دوّمى كه به ما تزريق كردند، بى نهايت بودن و غيرقابل شكست بودن قدرت دشمنان ماست. اينجور تفهيم كردند كه آمريكا را كه نميشود شكست داد، غرب را كه نميشود به عقب نشينى وادار كرد؛ مجبوريم در مقابل اينها تحمّل كنيم. امروز براى ملّتهاى مسلمان عينى شده است كه اين هر دو باور، غلط اندر غلط است. ملّتهاى مسلمان ميتوانند پيش بروند؛ ميتوانند مجد و عظمت اسلامى را كه يك روز در اوج افتخار و در قلّه ى درخشندگى علمى و سياسى و اجتماعى قرار داشتند، تجديد كنند و دشمن مجبور است در ميدانهاى متعدّدى عقب نشينى كند.(1)

عدم تسليم در قاموس فرهنگ و تاريخ ما

موضع ما چيست ؟ ما از هيچ جنگى استقبال نميكنيم؛ اين را همه بدانند. اين موضع متّحد و يكپارچه همه ى مسئولان نظام است؛ اجتناب از جنگ را وظيفه خودمان ميدانيم. معتقديم رويكرد كنونى آمريكا، منطقه و دنيا را به بى ثباتى ميكشد. درعين حال معتقديم كه آمريكا در برآورد تواناييهاى خودش دچار مبالغه است. همه ى عناصر لازم براى آنچه آنها ميخواهند به دست بياورند، موشك و اتم نيست؛ خيلى چيزهاى ديگر لازم است كه آنها ندارند. در مورد تواناييهاى ملّت بزرگ، منطقه ى حسّاس و مسئولان هوشيار ما هم دچار غفلتند. ما تواناييهاى انسانى داريم، تواناييهاى جغرافيايى داريم. منطقه ى ما، منطقه ى بسيار حسّاسى است. بى ثباتى در اين منطقه، دنيا را بى ثبات ميكند. اينها حقايق بسيار

ص: 263


1- . بيانات در ديدار شركت كنندگان در اجلاس جهانى «جوانان و بيدارى اسلامى» 1390/11/10

مهمّى است كه بايد به آن توجّه داشته باشيم. جمهورى اسلامى ايران هم «طالبان» نيست كه بند نافش به يك كشور بيگانه وصل بود، لذا وقتى كه بند ناف را قطع كردند، به خودى خود از بين رفت. جمهورى اسلامى كشورى بزرگ، با مردمى بزرگ، با امكاناتى فراوان، با سرزندگى و نشاط فراوان، با عقبه ى طولانى در همه ى دنياى اسلام و با قدرت بازدارندگى بسيار بالاست. جمهورى اسلامى قابل مقايسه با جاهاى ديگر نيست.

ما ضعيف نيستيم، قوى هستيم، عزيز هستيم، سربلند هستيم. نه ملّت ما، نه دولت ما، نه تاريخ ما و نه فرهنگ ما اجازه ى تسليم در مقابل هيچ دشمنى را نميدهد و اين ملّت به هيچ وجه تسليم نخواهد شد. موضع ما پاى فشردن بر حق و به كار گرفتن عقل و حزم و تدبير است و تنها راه حفظ كشور را همين ميدانيم. بايد مواضع برحقِّ خودمان را حفظ كنيم و بايد عقل و تدبير و حزم را در همه ى مراحل به كار بنديم. در اين دوره نخبگان وظايف سنگينى دارند و اين دوره، دوره ى آزمايش مهمّى است:

روزگارى شد و كس مرد ره عشق نديد *** حاليا چشم جهانى نگران من و توست

چشم تاريخى، نگران من و توست. امروز شما صحنه گردانان و قهرمانان و كارگردانانِ اصلى يكى از مقاطع مهم تاريخ كشور هستيد؛ بايد حواستان را خوب جمع كنيد.(1)

توانايى غلبه ى نظام اسلامى بر تهديدات دشمن

نقطه ى مثبت و نقطه ى قوّت نظام اين است كه نظام ثابت كرده است كه توانايى غلبه ى بر تهديدها را دارد؛ اين خيلى چيز مهمّى است. ما در طول اين سى و دو سال تهديدهاى فراوانى داشتيم - تهديد سياسى، تهديد امنيّتى، تهديد نظامى، تهديد اقتصادى - لازمه ى اين تهديدها اين بوده است كه نظام ضربه بخورد. البتّه آنها ميخواستند نظام را ساقط كنند - حالا اين، دور از دسترسشان بود - لااقل نظام را عقب نگه دارند، كشور را عقب نگه دارند. نظام بر همه ى اين تهديدها غلبه پيدا كرده است؛ يك

ص: 264


1- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي 1380/12/27

نمونه اش جنگ تحميلى بود، يك نمونه اش حركات آمريكاييها بود، يك نمونه اش تحريمهاى گوناگون بود. بعضى از اينها مستقيماً از طرف بيگانگان بود؛ مثل تحريمها. تحريمها سالهاى متمادى وجود داشته است، امّا سالهاى اخير شدّت پيدا كرده؛ خودشان گفتند تحريم فلج كننده. چه به كمك سازمان ملل - كه در اختيار خودشان بود - و چه مستقلاً، اين تحريمها را تحميل كردند. اينها مربوط به بيگانگان بود، كه مستقيماً آنها دخالت داشتند. تهديدهايى هم بود كه زمينه هاى داخلى داشت؛ اگرچه دشمن هم ميتوانست از آنها استفاده كند؛ مثل مسأله ى قوميّتها در كشور. نظام بر همه ى اينها غلبه كرد. امروز قوميّتهاى گوناگون كشور ما، همه برادروار در كنار هم دارند زندگى ميكنند؛ احساس اتّصال به نظام و دلبستگى به نظام در همه ى آنها محسوس و مشهود است. به نظر من اين يكى از مهمترين نقطه قوّتهاست. ما در محاسبه ى نقاط قوّت نظام بايد اين را در نظر بگيريم. نظامى تنها، بدون پشتيبان بين المللى، با دشمنىِ قدرتمندترين قدرتمندان مادّى جهانى، در طول سى و دو سال با تهديدهاى متوالى و پى درپى مواجه بوده، امّا بر همه ى اين تهديدها فائق آمده؛ اين خيلى نقطه ى مهمّى است. به نظر من نقطه ى قوّت درجه ى اوّل نظام اين است.(1)

***

ملّت ما بايد قدرت و عظمتى را كه در سايه ى اسلام و وحدت و مجاهدت به دست آورده، حفظ كند و بر آن بيفزايد. كمترين گرايش تسليم آميز به دشمن غدّار، اين سرمايه را كه با بيشترين فداكاريها به دست آمده، بر باد خواهد داد و دشمن مستكبر را جريتر از پيش خواهد كرد.(2)

***

آن نظامى كه به نام اسلام و به نام قرآن است، ولى در مقابل دشمنان خدا تسليم ميشود، ديگر جمهورى اسلامى نيست؛ جمهورى اسلامى

ص: 265


1- . بيانات در ديدار مسئولان نظام جمهورى اسلامى ايران 1390/5/16
2- . پيام به مناسبت روز ملّي مبارزه با استكبار جهاني 1369/8/13

آمريكايى است، مكتب قرآن و راه انبيا نيست. آن چيزى كه در راهش، جوانيها از بين رفت، جانهاى طيّب و طاهر از تنها خارج گرديد، خونها ريخته شد، برايش زحمتها كشيده شد، اين ديگر آن نخواهد بود. چهره ى جمهورى اسلامى نسبت به دشمنان خدا و متعرّضان به حريم ملّتها و شرف انسانيّت و استقلال ملّتها، چهره ى متعرّض و عدم تسليم است. ما بى اعتماد و مخالف و معارض بوديم و هستيم و خواهيم بود. سياست جمهورى اسلامى و ديپلماسى ما، بر اين پايه است.(1)

عدم تسليم در مقابل زياده خواهى دشمن

خوشبختانه مسئولين كشور عزّت ملّى را كاملاً در نظر دارند و ميدانند كه در مقابل زياده خواهى دشمنان، راه نجات تسليم شدن و عقب نشينى كردن نيست؛ اگر دشمن زورگويى و زورگيرى ميكند، بايد در مقابل دشمن ايستاد و پيشرفت كرد. علاج ملّت ايران در كسب اقتدار است؛ اين اقتدار فقط به معناى اقتدار نظامى نيست؛ بايد اقتدار علمى، اقتدار اقتصادى، به دست آوردن قدرت اخلاقى و اجتماعى و بالاتر از همه ى اينها اقتدار معنوى و روحى - كه از اتّكال به خداوند متعال براى يك ملّت حاصل ميشود - هم كسب كنيم.(2)

***

آنچه دشمن بايد بداند، اين است كه با تشر زدن و به كار بردن ادبيّات زورمدارانه و قلدرمآبانه نميتواند ملّت ايران را وادار به تسليم كند. آن چيزى كه براى ملّت ما روشن و مسلّم است، اين است كه هر گونه سلطه ى خارجى در اين كشور، سعادت دين و دنياى او را تهديد و ذلّت و تحقير را بر او تحميل خواهد كرد. امروز آمريكا نه فقط با ما، بلكه با دنيا با ادبيّات قلدرمآبانه حرف ميزند و براى گسترش نفوذ و سلطه ى خود در دنيا، صحبت از جنگ ميكند. هر ملّت و دولتى كه مرعوب اين

ص: 266


1- . بيانات در ديدار با مسئولان وزارت امور خارجه و سفرا و كارداران جمهوري اسلامي ايران 1369/5/1
2- . پيام نوروزى به مناسبت حلول سال 1 1387/1/1387

ادبيّات و اين نحوه ى برخورد شود و تسليم گردد، قطعاً گور خود را كنده و به ضرر خود اقدام كرده است.(1)

نرمش نشان دادن يعنى تيز كردن آتش دشمن

ما امروز به معناى حقيقى كلمه در دنيا دشمن داريم. آيا ميتوانيم دشمن را از دشمنى منصرف كنيم ؟ اين يك سؤال است. آيا ميتوانيم با دشمن مقابله كنيم ؟ اين هم سؤال ديگرى است. پاسخ به اين سؤالها را بايد داد. هر انسان صاحب آگاهى از مسائل سياسى عالم، ميتواند پاسخ اين سؤالها را با تأمّلى نه چندان دشوار پيدا كند.

سؤال دوّم مطرح ميشود: آيا امكان رفع اين دشمنى هست يا نه ؟ اين سؤال مهمّى است. اگر انسان بتواند يك دشمن را - هرچه هم بدخواه و بددل - از دشمنى منصرف كند، اين يك پيروزى است. آيا امكان رفع اين دشمنى هست يا نه ؟ اينكه بعضى بردارند طبق ميل دل كارشناسان سياى آمريكا، دم از نزديكى و مذاكره و ارتباط بزنند و فضا را عاديسازى كنند، اين بزرگترين توهين و خيانت به اين مردم است. اگر قرار است سخن از رفع دشمنى دشمنان سوگند خورده بر زبان آورد، بايد آن روزى باشد كه اين كشور از لحاظ اقتصادى پايه هاى خودش را مستحكم كرده باشد؛ محروميّتها را رفع كرده باشد؛ اين نسبت بيكارى را از بين برده باشد؛ آينده ى جوانها را روشن كرده باشد؛ جوان تحصيلكرده و فارغ التحصيل دغدغه ى معاش و دغدغه ى كار نداشته باشد؛ از لحاظ مسائل فرهنگى اين كشور بتواند هنرمندانى تربيت كند كه بر طبق منافع و مصالح ملّى، سينماى كشور را اداره كنند؛ هنر كشور را اداره كنند؛ مطبوعات كشور را اداره كنند. اگر اينطور شد، آن وقت نوبت اين خواهد رسيد كه براى رفع دشمنى فكر كنيم؛ والّا در غير آن صورت، هرگونه نزديك شدن به دشمن، هرگونه نرمش نشان دادن در مقابل دشمن، تيز كردن آتش دشمنى و ستمگرى دشمن است.

سؤال سوّم؛ آيا اكنون كه ما با چنين دشمنانى در اين سطح مواجهيم،

ص: 267


1- . بيانات در اجتماع بزرگ زائران حرم امام خميني (ره) 1381/3/14

امكان دفاع از خود، يا ضربه به دشمن، يا جلوگيرى از ضربه ى دشمن را داريم يا نه ؟ اين هم سؤال مهمّى است. پاسخ من اين است كه آرى، داريم. نه اينكه بخواهم شعار بدهم. امروز در ميان كشورهايى كه من در اين منطقه ميشناسم - كشورهاى خاورميانه، كشورهاى خليج فارس، كشورهاى شرق آسيا، كشورهاى آسياى ميانه و تازه استقلال يافته - هيچ كشورى جز ايران اين توان را ندارد. البتّه كشورهاى بزرگى هم هستند كه آنها هم به دلايل ديگرى اين توانايى را دارند؛ امّا دلايل ما ويژه ى خود ماست؛ ما كاملاً اين امكان را داريم.(1)

عدم انفعال در برابر دشمن

در مقابل دشمنان خدا؛ يعنى استقامت، ايستادگى مطلق، از دشمن نترسيدن، از دشمن حساب نبردن، در مقابل دشمن به انفعال دچار نشدن. اين خيلى مهم است كه انسان در مقابل دشمن، دچار انفعال نشود. تمام سعى امروز دنياى مادّى مستكبر - يعنى همين دولتهاى استكبارى كه زمام مسائل اقتصاد و تسليحات عالم و حتّى در موارد بسيارى، فرهنگ خيلى از كشورها را هم در دست دارند - اين است كه هر جا مقاومتى هست، آن را از طريق منفعل كردن خُرد كنند. انفعال در مقابل دشمن، غلطترين كار و بزرگترين اشتباه است. دشمن را از لحاظ دشمنى، بايد به حساب آورد؛ يعنى در مقابل او، او را حقير نشمرد و در برابرش آماده بود و دفاع كرد؛ امّا از دشمن نبايد حساب برد، نبايد تحت تأثير قرار گرفت و نبايد در مقابلش منفعل شد. دشمن ميخواهد جوامع را منفعل كند. بزرگترين پشتوانه ى نقض حقوق بشر در هر جاى دنيا كه مشاهده شود، همين دولتهاى مستكبر - امثال آمريكا - هستند. آن وقت اينها داعيه دار حقوق بشر ميشوند و آن را براى ملّتها و دولتهايى كه ميخواهند با آنها دربيفتند، چماقى ميكنند! اگر از اين طرف كسانى بيايند طورى در باب حقوق بشر حرف بزنند، براى اينكه او را راضى كنند، اين خيلى سياست غلطى است. اين، يعنى انفعال در مقابل دشمن.(2)

ص: 268


1- . بيانات در ديدار گروه كثيري از جوانان استان اردبيل 1379/5/5
2- . بيانات در ديدار با خانواده هاي سرداران شهيد استان تهران 1376/2/17

سر سخت بودن در برابر دشمن

«وَ اِعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اَللّٰهِ جَمِيعاً» (1) ، يك تعليم قرآنى است؛ بارها هم تكرار كرده ايم، هى هم ميخوانيم. وقتى كه اين آيه ى شريفه به عنوان الهام الهى، بر دل ما نازل شد - دل جذب كند، هضم كند، بگيرد، دل به شكل اين آيه صيرورت پيدا كند، دل ما و جان ما در قالب اين آيه قرار بگيرد - آن وقت مسأله ى وحدت براى ما يك مسأله ى اساسى خواهد شد و براى خاطر اغراض و مقاصد شخصى، وحدتهاى عظيم ملّى را به هم نميزنيم؛ ببينيد، اين اثرش اينجا ظاهر ميشود. اگر آيات قرآن آنچنان بر دل انسان نازل بشود كه دل جذب كند و فهم كند و به شكل آن آيه دربيايد، آن وقت وقتى كه به ما ميگويند كه: «وَ اَلَّذِينَ مَعَهُ أَشِدّٰاءُ عَلَى اَلْكُفّٰارِ رُحَمٰاءُ بَيْنَهُمْ » (2)، پذيرش آن برايمان راحت ميشود. با كفّار سختگير، سخت، اشدّاء؛ شديد و شدّت به معناى سختى است؛ معنايش اين نيست كه حتماً بايستى دشمن را آدم بكلّى پايمال كند و سركوب كند؛ نه، يك وقت اقتضاى سركوبى دارد، يك وقت هم اقتضاى سركوبى ندارد؛ امّا در همه حال بايد در مقابل دشمن سرسخت بود. خاكريزتان بايد در مقابل دشمن نرم نباشد؛ دشمن نتواند نفوذ كند؛ نتواند تأثير بگذارد؛ اين در مقابل دشمن. نقطه ى مقابل: «رُحَمٰاءُ بَيْنَهُمْ » ؛ با همديگر مهربان باشيم، رحيم باشيم، نرم باشيم در مقابل هم. ببينيد اين دستور قرآن است ديگر. چرا عمل نميكنيم ؟ اشكال كار كجاست ؟ اشكال كار همين است. اگر دلهايمان را ظرفِ پذيرنده ى باران رحمت قرآن و باران هدايت قرآن قرار بدهيم، اگر دل را به قرآن بسپريم، برايمان راحت ميشود. مقاصد شخصى، اغراض شخصى، منافع مادّى، قدرت طلبى، پول طلبى، رفيق بازى، اينها موجب نخواهد شد كه انسان اين توصيه ى قرآنى و هدايت قرآنى را فراموش كند؛ از دست بدهد؛ پشت سر بيندازد.(3)

ص: 269


1- . سوره ى آل عمران، آيه ى 103
2- . سوره ي فتح، آيه ي 29
3- . بيانات در جمع قاريان قرآن در روز اوّل ماه رمضان 1388/5/31

شكست حتمى دشمن در مقابل عزم و اراده ى مؤمنان

مسلمانان با همكارى و تكيه بر مبانى مشتركى كه قرآن و سنّت بدان ناطق است قدرت خواهند يافت كه در برابر اين اهريمن چندچهره بايستند و آن را مغلوب اراده و ايمان خود سازند. ايران اسلامى با پيروى از درسهاى امام خمينى كبير، نمونه ى بارز اين مقاومتِ موفّق است. آنان در ايران اسلامى شكست خورده اند. سى سال ترفند و توطئه و دشمنى از كودتا و جنگ تحميلى هشت ساله، تا تحريم و مصادره ى اموال، و از جنگ روانى و تبليغاتى و صف بندى رسانه اى تا تلاش براى جلوگيرى از رشد علمى و دستيابى به دانشهاى نوين و از جمله دانش هسته اى، و حتّى تحريك و دخالت آشكار در ماجراى پرشكوه و پرمعناى انتخابات اخير، همه و همه به صحنه هايى از شكست و انفعال و سرگردانى دشمن تبديل شد و آيه ى «إِنَّ كَيْدَ اَلشَّيْطٰانِ كٰانَ ضَعِيفاً» (1) در برابر چشم ايرانيان بار ديگر مجسّم گشت. در هر نقطه ى ديگر نيز كه مقاومتِ برخاسته از عزم و ايمان، مردم را به مصاف مستكبران پرمدّعا كشانيد، پيروزى نصيب مؤمنان و شكست و رسوايى سرنوشت حتمى ستمگران شد. فتح نمايان 33 روزه در لبنان و جهاد سرافراز و پيروز غزه در سه سال اخير، شاهد زنده ى اين حقيقت است.(2)

سختگيرى دشمن، نشانه ى آسيب پذيرى او

آنجايى كه شما احساس ميكنيد دشمن سختگيرى ميكند، درست همانجايى است كه دشمن آسيب ميبيند. فشارى كه اين روزها به وسيله ى صهيونيستها بر مسلمانان مظلوم فلسطينى وارد ميشود، به معناى آن است كه استكبار در سرزمينهاى اشغالى فلسطين مقدّس، به طور جدّى تهديد ميشود. اگر تهديد جدّى نبود، اينقدر فشار زياد نميشد. اين روزها دولت غاصب صهيونيست، به طور روزمره در سرزمين اشغالى به مردم حمله ميكند و حتّى شنيدم به زنها حمله كرده، تعدادى از آنها را مضروب و

ص: 270


1- . سوره ي نساء، آيه ى 76
2- . پيام حضرت آيت الله خامنه اي به كنگره ى عظيم حج سال 1430، 1388/9/5

مجروح نموده و تعداد كثيرى از مردم را به وسيله ى مزدوران نظامى و پليس خود مجروح كرده است. چقدر از افراد را ميگيرند و در زندانهاى خود بازداشت و شكنجه ميكنند و در نهايت فشار نگه ميدارند؛ امّا شعله ى مقدّس، روزبه روز در سرزمينهاى اشغالى مشتعلتر ميشود.(1)

قدرت ملّت؛ عامل حيرت دشمن

جايى كه ما پايبندى و اعتقاد دينى قوى اى نشان دهيم، دشمن در ما چيزى از قدرت را احساس خواهد كرد كه چون او را درست نميشناسد، ابهّت آن در دلش جاى خواهد گرفت. چنين اعتقاد و اقتدارى ابهّت است؛ والّا اين اقتدارهاى معمولى و ظاهرى - چون پول و ثروت و علم و تسليحات و... - قابل فهم و تشخيص است و خيليها هم بيشتر از ما از آن برخوردارند.(2)

***

اينكه اسلام ميفرمايد: «وَ لِلّٰهِ اَلْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ » يك وجه از عزّت مؤمنين همين است. مؤمن در سخت ترين شرايط هم احساس ميكند عزيز است و احساس ذلّت نميكند و خودش را نسبت به دشمن، خوار احساس نميكند؛ چون اقتدار معنوى و درونى خودش را حفظ كرده و از دست نداده است.(3)

***

من به آينده بسيار اميدوارم؛ زيرا اوّلاً لطف الهى شامل حال مؤمنين است؛ ثانياً مسئولان نظام روزبه روز مجربّتر ميشوند؛ و ثالثاً آگاهى مردم در حدّ بالايى است. بايد احساسات و عواطف و حضور شما كمك كند، تا ان شاءالله بهترين تلاشها در راه ساختن كشور و اداره ى درست آن انجام گيرد. ما هرچه جلوتر ميرويم، قدرت اسلام بيشتر ميشود و توطئه

ص: 271


1- . بيانات در ديدار با جمع كثيري از دانشگاهيان و طلّاب حوزه هاي علميّه 1368/9/29
2- . بيانات در ديدار با وزير، معاونان و مديران كل وزارت امور خارجه و سفرا و رؤساى نمايندگيهاى سياسى خارج از كشور 1368/5/31
3- . بيانات در ديدار با جمع كثيرى از خانواده هاى معظّم اسرا و مفقودان شهرهاى تهران، كرج، ورامين، قم، كاشان، زنجان و اهواز 1368/5/23

و مكر دشمن ضعيفتر ميگردد. آن روز كه دشمن احساس كند ديگر از دستش كارى عليه اين نظام برنمى آيد، مردم نفس راحتى خواهند كشيد، و آن روز دور نيست. بايد از خداى متعال كمك بخواهيم و از روح مقدّس امام عزيز استمداد كنيم، تا رابطه ى ما با پروردگار عالم، محكمتر و عميقتر شود.(1)

***

دشمن على رغم تظاهر به قدرت، قدرتمند نيست. قدرت استكبار، قدرت مادّى است، و قدرت مادّى توان مقابله با قدرت معنوى و انسانى را ندارد. آنجا كه دلها و دستها و زبانهاى يك ملّت با هم يكى باشند و همه در راه هدفهاى والاى اسلام و انقلاب احساس مسئوليّت كنند، استكبار جهانى و ديگر قدرتها نميتوانند ضربه وارد كنند و آنها را از ميدان خارج سازند. ده سال است كه استكبار نسبت به ملّت ايران سختگيرى ميكند؛ امّا ثبات ما روزبه روز بيشتر شده و قدرت كارى ما بالاتر رفته است.(2)

لزوم احساس قدرت در برابر دشمن

امروز بحمدالله اين استقلال، اين شجاعت و اين ايستادگى در مقابل زورگويى استكبار جهانى، مخصوص اين ملّت و اين كشور است و همين است كه استكبار را نسبت به اين كشور و اين ملّت، دچار حقد و بغض كرده است. امّا من اين را عرض كنم؛ اين هم ناشى از وعده ى الهى است كه حقد و بغض استكبار، هيچ كارى نخواهد توانست بكند؛ «أَنْتُمُ اَلْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ » قرآن كريم در دو جا ميفرمايد: «وَ لاٰ تَهِنُوا وَ لاٰ تَحْزَنُوا» (3)، «فَلاٰ تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى اَلسَّلْمِ » (4). هرگز از مواضع خودتان پايين نياييد و در مقابل دشمن احساس ضعف نكنيد. او كه بناى كار را بر

ص: 272


1- . بيانات در مراسم بيعت امام جمعه و نماينده ى وليّفقيه و قشرهاى مختلف مردم سمنان، كرج، شيروان، قوچان، كازرون و جمعى از بسيجيان نيشابور 1368/4/4
2- . بيانات در مراسم بيعت روحانيون، مسئولان و اقشار مختلف مردم آذربايجان 1368/3/30
3- . سوره ي آل عمران، آيه ي 139
4- . سوره ي محمّد، آيه ى 35

دروغ و فريب و زورگويى گذاشته، ضعيف است؛ امّا شما كه به خدا متّكى هستيد، قوى هستيد.(1)

عامل ناكامى دشمن در مقابله با جمهورى اسلامى

نظامى كه براساس بعثت بنا شده باشد، هدفش، سعادت و زندگى راحت براى بشر است و اين، جز با آن دو هدف، تأمين نميشود. اگر اينطور شد، ديگر دشمنيها هم اثر نميكند. بسيارى متحيّرند كه چه شد آن روزى كه دو ابرقدرت بودند و هر دو ابرقدرت عليه ما اقدام ميكردند، نتوانستند به جمهورى اسلامى آسيبى برسانند! امروز هم كه يك ابرقدرت نابود شده و يكى مانده است، او و همدستانش - چه دولتهاى پيشرفته و چه دولتهاى ضعيفى كه از روى حقارت و ذلّت، همدستى آمريكا را پذيرفته اند و با هم تلاش ميكنند - نميتوانند به جمهورى اسلامى، ضربه ى كارى وارد كنند. سرّش، همين ايمان، توجّه و پايبندى مردم به دين، حضور معنويّت در زندگى مردم و اين احساس است كه نظام جامعه به سمت عدالت حركت ميكند. البتّه دشمن خيلى عربده ميكشد و بسيار هم تهديد و اقدام ميكند. منتها اقدام او، اقدام مؤثّرى نيست. فرق است بين نظامى كه از مردم خود بريده است و ملّتى كه متّكى به معنويّت نيست، با ملّتى معنوى كه با نظام و حكومت خود يكپارچه است و بين آنها ارتباطات مستحكمى وجود دارد. مردم، دولت و رئيس جمهور را از خود ميدانند. گاهى آنها را از فرزندان خودشان هم بيشتر دوست ميدارند. مردم به نمايندگان مجلس و رؤساى قوا، علاقه مندند. آنان را از خودشان ميدانند و از ايمان و معنويّت هم برخوردارند. اين ملّت و دولت را نميتوان با آن نظام بريده ى منقطع از مردم خود مقايسه كرد. لذا، آن تهديدها اثر نميكند.(2)

ص: 273


1- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم قم، در سالروز ميلاد حضرت مهدي (عج) 1370/11/30
2- . بيانات در ديدار كارگزاران، در روز «عيد مبعث» 1374/9/29

حسّاس بودن نسبت به حسّاسيّت دشمن

هر چيزى كه ديديد دشمن روى آن حسّاسيّت نشان ميدهد، شما هم روى آن حسّاس بشويد و بفهميد كه دشمن از اينجا ميخواهد رخنه كند. وقتى كه ميبينيد دشمنان خبيث، نسبت به ملّت و انقلاب و پايبندى مردم به انقلاب تبليغات ميكنند، بدانيد كه دشمن از پايبندى مردم به انقلاب و از حضور آنها در صحنه هاى انقلاب ميترسد. حضور شما در صحنه هاى انقلاب و هوشيارى و آمادگيتان، دشمن را مأيوس خواهد كرد.(1)

كند بودن سلاحهاى دشمن

همه ى سلاحهاى دشمن، در مقابل نظام الهى و قرآنى جمهورى اسلامى، كند است. دشمن، بيخود خودش را زحمت و دردسر ميدهد. هر كارى بكنند، با نظامى مردمى كه راهى را انتخاب كرده است و آن را آگاهانه و بااراده و با همّت طى ميكند، هيچ كارى نميتوانند بكنند.(2)

مستحكم كردن ساخت داخلى نظام

علاج صحيح در مقابل تجاوز آمريكا، مستحكم كردن ساخت داخلى نظام است. نظامى كه حقيقتاً متّكى به مردم است و مردم از آن دفاع ميكنند، در درون خودش مستحكم است. رخنه هاى گوناگونى كه به يك نظام صدمه ميزند، بسته شده است و هيچ قدرتى نميتواند اين نظام را از بين ببرد. ما ميتوانيم ساخت داخلى را مستحكم كنيم؛ همانطور كه امروز هم بحمدالله مستحكم است. آمريكاييها اين را ميدانند؛ به طور كامل انسان ميتواند اين را در حرفهايشان بفهمد. آنها ميدانند كه وحدت اين ملّت، ارتباطش با اسلام، استحكام پيوند بين نظام و مردم با توجّه به مبانى دينى و نقش ارزشهاى دينى در اين رابطه، به چه كيفيّتى است؛ ميخواهند اينها را از بين ببرند. ما بنشينيم و تماشا كنيم كه اينها بيايند يكى يكى اين

ص: 274


1- . بيانات در ديدار با جمع كثيرى از نيروهاى مقاومت بسيج، گروهى از پرستاران و جمعى از پرسنل نيروى دريايى ارتش 1369/9/7
2- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران جمهوري اسلامي به مناسبت عيد سعيد غدير 1376/2/6

پيوندهاى مستحكم را ببُرند؟ يعنى در واقع سنگرهاى ملّت ايران و سنگرهاى نظام اسلامى را يكى يكى از سر راه بردارند و بعد راحت حمله كنند. يكايك ملّت ايران وظيفه دارند تا آنجايى كه ميتوانند، استحكام درونى نظام را كه به همبستگى ملّت، همبستگى دلها، همبستگى ملّت با مسئولان نظام و وحدت كلمه در مجموعه اركان نظام وابسته است، حفظ كنند.(1)

پايبندى به مبانى انقلاب خلاف خواست دشمن

بعضيها با نام عقلانيّت، با نام اعتدال، با نام پرهيز از جنجال و دردسر بين المللى، ميخواهند از مبانى انقلاب و اصول انقلاب كم بگذارند! اين نميشود؛ اين نميشود. اين نشانه ى بى صبرى و نشانه ى خسته شدن است. گاهى اين خسته شدن را - كه خودشان خسته شده اند - به مردم نسبت ميدهند: مردم خسته شده اند! نه، نخير. مردم آن وقتى كه احساس كنند مسئولين كشور با سربلندى مسلمانى و عبوديّت خودشان را اعلام ميكنند، خوشوقت ميشوند؛ خوشحال ميشوند. اين مردم، مسلمانند. حركت مردم هم بخاطر همين بود. اين مردم مگر همان مردمى نيستند كه انقلاب كردند؟ شعارهاى انقلاب چه بود؟ اين مردم مگر همان مردمى نيستند كه هشت سال اين جنگ مظلومانه را اداره كردند؟ همين مردم اداره كردند. مگر مردم ديگرى هستند؟ غير از آن مردمى كه توى اين كشور اين كارهاى بزرگ را انجام دادند، كدام مردم اين كارها را كردند؟ پريشب تلويزيون فرمايش امام را راجع به مرحوم آيت الله طالقانى نقل ميكرد، كه ديدم واقعاً سر تا پاى بيانات امام، اوّل تا آخر، كلمه كلمه اش، نكته و حكمت است - رحمت و رضوان خدا بر او باد - ايشان در سخنرانى به مردم مطلبى به اين مضمون ميفرمود كه نگاه كنيد ببينيد مردم در تشييع جنازه ى آقاى طالقانى چه گفتند؟ گفتند اى نايب پيغمبر ما، جاى تو خالى. عزادارى آنها براى نايب پيغمبر است. مسأله ى نيابت پيغمبر مطرح است؛ عالم دين. اين نكته را امام از حرف مردم استفاده

ص: 275


1- . بيانات در ديدار با دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتى 1382/2/22

ميكند و به ما تحويل ميدهد. اين درست است. مردم، پايبند اسلامند. در كنار مردمدارى، در كنار مردمى بودن، براى مردم دل سوزاندن، براى مردم كار كردن، به آراى مردم اهمّيّت گذاشتن، به احساسات و عواطف مردم اهمّيّت دادن؛ اين است مردمى بودن. وقتى مردم ببينند شما كه مسئول جمهورى اسلامى هستيد، افتخار ميكنيد، اعتزاز ميكنيد به مسلمانى خودتان، به ضدّ استكبارى بودن خودتان، به ضدّ استبدادى بودن خودتان و از طرفى افتخار و اعتزاز ميكنيد به خدمتگزارى مردم؛ با مردم هستيد، با مردم انس پيدا ميكنيد، به مردم محبّت ميكنيد، از مردم كمك ميخواهيد در مسائل گوناگون، خب، مردم خرسند ميشوند؛ مردم اين مسئول را دوست ميدارند؛ خوششان مى آيد. ما وظيفه مان اين است. ما حق نداريم از شعارهاى انقلاب و شعارهاى اسلام عقب نشينى كنيم؛ اين، يك بى صبرى است. اين بى صبرى اى است كه نبايد اين را قبول كرد. پايبندى به شعارها برخلاف خواست دشمن، بر خلاف نظر دشمن، با حركت كشور به سوى پيشرفت به معناى حقيقى كلمه، هيچ منافاتى هم ندارد كه هميشه سعى ميكردند اينجور القاء كنند كه اگر اسلامى هستيد، پس ديگر پيشرفت و دست يافتن به مراحل بالاى رفاه مادّى و پيشرفت علمى ممكن نيست؛ نخير، درست بعكس است؛ درست بعكس است. ما پيشرفتهايمان زياد بوده.(1)

لزوم برنامه ريزى متناسب با طرحهاى دشمن

ما از همه طرف، با دشمنى و خصومت دشمنان اساسى و فرهنگيمان در عالم مواجه هستيم كه نگذارند چه در زمينه ى فرهنگ عمومى و ذهنيّتها و عمل فرهنگى مردم و چه در زمينه ى كار مدرّسى و تربيت نيروى انسانى، به مقاصد خودمان برسيم. ما بايد متناسب با دشمنى و خصومت دشمن، برنامه ريزى كنيم. در مسأله ى فرهنگ عمومى، همين كه مشاهده ميكنيم در جامعه ى ما - مثلاً در پيچ و خم ادارات و دستگاههاى دولتى و بخصوص در بعضى از ارگانها كه شكايت زيادى از آنها ميشود -

ص: 276


1- . بيانات در ديدار رؤساى سه قوّه و مسئولان نظام 1387/6/19

كارهاى مردم روان انجام نميگيرد و امروز و فردا ميشود و دردمندانه و دلسوزانه با كار مردم برخورد نميگردد، بخاطر يك نقص و بيمارى فرهنگى است. يا اگر مشاهده ميكنيم كه افراد كارآمد فكرى ما در دانشگاهها و كارگاهها و مراكز تحقيق، به نوآوريهايى كه براى يك محقّق، نان و آب و شهرتى ندارد، امّا زحمت زيادى دارد، كمتر تن ميدهند و به كارهاى آسانتر و سهلتر تسليم ميشوند، يك بيمارى فرهنگى است.(1)

لزوم ابتكار جهت پيش بينى ضربات دشمن

دشمن دست بردار نيست و توطئه ى خودش را متوقّف نخواهد كرد؛ ضربه را ميخورد، ولى باز خودش را براى ضربه ى بعدى آماده و جمع وجور ميكند؛ و بدون شك ضربه ى بعدى دشمن، با توجّه به نقصهاى او در ضربه ى اوّل است. يعنى دقّت ميكند ببيند شما چگونه و از چه راهى توانستيد به او تودهنى بزنيد، قطعاً آن روزنه را محكم خواهد گرفت. دشمن بيشترين تلاش خود را در ارزيابى دقيق نقطه ى ضعفش ميكند و با دستگاههاى آماده و منسجم و قوى اى كه دارد، فوراً نقاط ضعف كار خود را پيدا ميكند و به جبران آنها ميپردازد. شما هم بايستى در نوبت بعد ضربه ى ابتكارآميز ديگرى بزنيد.(2)

***

ما توقّع نداريم دشمن نداشته باشيم؛ توقّع هم نداريم كه دشمن، دشمنى نكند. آنچه انتظار داريم، از خودمان است. ما بايد بتوانيم با اميد و شجاعت و عزم و اراده و وحدت و توكّل به خدا، به فضل الهى همه ى دشمنها و دشمنيها را از سر راه اين ملّت برداريم و دشمن را از دشمنى كردن پشيمان كنيم. به اميد خدا و به فضل الهى ما ميتوانيم و خواهيم كرد و ان شاءالله آينده اين را نشان خواهد داد. اميد ما به ايمان و عزم و

ص: 277


1- . بيانات در ديدار با اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي 1368/9/21
2- . بيانات در مراسم بيعت جمعى از مسئولان وزارت اطّلاعات و ارتش جمهورى اسلامى ايران 1368/4/18

غيرت مردم و به بزرگوارى كم نظيرى است كه ملّت ايران در دورانهاى مختلف نشان داده است و با تلاش و حضور و ايستادگى و هوشيارى خود توانسته توطئه هاى دشمن را خنثى كند. ان شاءالله در آينده نيز همينطور خواهد بود و مسئولان با تكيه به ذخيره ى عظيم و تمام نشدنى اقيانوس پربركت انسانهاى بزرگ در كشور ما، خواهند توانست به بهترين وجهى به وظايف خود عمل كنند.(1)

لزوم مقابله با حيله گرى دشمن

دشمن از اين مانع، غافل نيست. دائم بر اين پنجه مى اندازد. بايد با پنجه افكنى و ناخن كشى و حيله گرى دشمن مقابله كنيم. حركت و تلاش لازم است؛ هم در جبهه ى خودسازى - اين مقدّم بر همه است؛ مثل امام حسين (عليه السلام) كه آقا و مولاى شماست - هم در جبهه ى سياسى - كه آن امر به معروف و حركت و حضور سياسى است و در جايى كه لازم است، بيان مواضع و تبيين سياسى در مقابل دنياى استكبار - هم در جبهه ى فرهنگى - يعنى آدمسازى، خودسازى، خودسازى فكرى و اشاعه ى فكر و فرهنگ - اينها وظيفه ى همه ى كسانى است كه امام حسين (عليه السلام) را الگو ميدانند. خوشبختانه ملّت ما همه نسبت به حسين بن على (عليه السلام) خاضعند و آن بزرگوار را بزرگ ميشمارند. حتّى خيلى از غيرمسلمانها اينگونه اند. دشمن امام حسين (عليه السلام)، پول و زور و شمشيرزن و مروّج و مبلّغ و سينه چاك داشت. عزيزان من! الآن وضع شما اين است. كربلا تا آخر دنيا گسترده است. كربلا كه به مرزهاى آن ميدان چند صد مترى محدود نميشد. الآن همان روز است. همه ى دنياى استكبار و ظلم امروز، با جمهورى اسلامى مواجه است.(2)

غفلت ما، بزرگترين فرصت براى دشمن

اگر فراموش كرديد كه دشمن در كمين شماست، غفلت، شما را

ص: 278


1- . بيانات در ديدار با كشاورزان، به مناسبت هفته ى كشاورزي 1380/10/12
2- . بيانات در ديدار پاسداران انقلاب اسلامي به مناسبت روز پاسدار 1375/9/24

فراخواهد گرفت، حركت را كند خواهد كرد و از بين خواهد برد - يعنى بزرگترين فرصت براى دشمن است - لذا شما ببينيد در طول اين سالهاى متمادى، هر وقت، هر كسى و هرجا، از دشمنى دشمنان و توطئه ى مستكبران و دشمنى آمريكا و اسرائيل و بقيه ى مخالفان آزادى و سعادت بشر، سخن گفته است، از سوى تبليغاتچيهاى جهانى مورد تخطئه قرار گرفته است! آنها ميخواهند ملّت ايران فراموش كند كه دشمنى دارد. در سايه ى اين فراموشى است كه ميتوانند مردم را به مسائلى كوچكتر، سرگرم كنند و ميانشان اختلاف بيندازند. يك ملّت و يك جمعيّت، وقتى بداند كه دشمن در كمين اوست، به مسائل كوچك، به مسائل روزمره و درجه ى دوّم، مشغول نخواهد شد. اگر اختلافى هم دارد، آن را على العجاله كنار ميگذارد؛ امّا وقتى از دشمن غافل شد، مسائل كوچك داخلى، عمده ميشود؛ اختلافات، بزرگ ميشود و افراد به جان هم مى افتند و جناحها تشكيل ميگردد. اين بر اثر غفلت از دشمن است.

عزيزان من! يكى از كارهاى مهم دشمن همين است كه شما و ما را از وجود خود غافل كند، تا ما دشمن را در ميان خود جستجو كنيم و دنبال دشمن در ميان خوديها بگرديم! وقتى كسى دشمن بزرگى دارد كه در بيرون مرزهاى او منتظر فرصت است، هرگز به دشمنان كوچك، به دشمنان خيالى و به دشمنان جناحى توجّه نميكند. ما دشمنان بزرگى داريم. دشمن سعى ميكند هر كسى را كه بگويد «اين ملّت، دشمنى دارد و دشمنى در كمين اوست»، تخطئه كند! ميخواهند اينطور وانمود كنند كه نه آقا، چه دشمنى ؟ كدام دشمن ؟ حرفشان اين است كه شما ملّت و اين جوانان پاكباخته ى مؤمن غيور، آسوده خاطر شويد كه دشمنى شما را تهديد نميكند! وقتى جماعتى اينطور احساس كردند كه در بيرون، هيچ دشمنى ندارند، در درون خودشان دنبال دشمنان كوچك و خيالى و فرضى و جناحى ميگردند؛ آن وقت اختلافات به وجود مى آيد و رشد ميكند. نه آقا! اينگونه نيست. دشمنان سهمگينى در كمين اين ملّت و اين كشور و اين انقلابند. اگرچه همين دشمنان سهمگين هم با همه ى قدرت ظاهريشان و به فضل پروردگار، تا امروز هيچ غلطى نتوانستند بكنند؛ بعد

ص: 279

از اين هم به فضل پروردگار نخواهند توانست هيچ غلطى بكنند؛ امّا اين موجب نميشود كه ما از وجود دشمن، غافل بمانيم.(1)

غفلت از توطئه ى دشمن يعنى اسير توطئه شدن

اينكه ميبينيد ملّت ما بعد از بيست وشش سال «مرگ بر آمريكا» را فراموش نميكند، بخاطر اين است كه غفلت از توطئه ى استكبار جهانى همان، و اسير توطئه شدن همان. در واقع «مرگ بر آمريكا» يى كه مردم ما ميگويند، مثل همان «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» است كه اوّل هر سوره ى قرآن قبل از «بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ » گفته ميشود. استعاذه ى به خدا از شيطان رجيم براى چيست ؟ براى اين است كه انسان مؤمن يك لحظه حضور شيطان را فراموش نكند؛ يك لحظه از ياد نبرد كه شيطان آماده ى حمله به او و انهدام حصار معنوى و ايمانىِ اوست. «مرگ بر آمريكا» هم براى اين است كه ملّت فراموش نكند سلطه گران جهانى منافع سرشارى كه در اين كشور داشته اند و دست آنها كوتاه شده، از ياد نبرده اند. آنها هميشه دنبال اين هستند كه همان منافع را باز در داخل اين كشور براى خودشان تأمين كنند و به قيمت نابودى استعداد جوانان و آينده ى اين كشور، بر ثروت و علم و فناورى خود بيفزايند. پس ملّت ايران دير شروع كرد؛ از انقلاب اسلامى شروع كرد.

براى تبديل وضعيّتى كه براى ملّت پيش آمده بود، به وضعيّت مطلوبى كه اوّل شرح دادم، يك سال و دو سال و ده سال كافى نيست؛ اين تغييراتِ عظيمِ عميقِ اجتماعى بايد در طول چند نسل به وجود بيايد. ما امروز مبالغ زيادى از اين راه را پيش رفته ايم. كسانى كه در سنين شما يا اندكى از سنين شما بيشتر، در انقلاب اسلامى حضور داشتند و جانانه كار كردند، وظيفه ى خود را آن روز خوب انجام دادند؛ نسل بعد از آنها هم در طول بيست وشش سال گذشته تلاشهاى خوبى كردند.(2)

ص: 280


1- بيانات در ديدار جمع كثيري از مردم آمل 1377/3/21
2- . بيانات در ديدار اعضاى اتّحاديّه ى انجمنهاى اسلامى دانش آموزان 1383/12/24

غافل نشدن از كيد و توطئه دشمن

در وضع كنونى نبايد يك لحظه از كيد و توطئه ى دشمن و طرق گوناگون آن غافل باشيم. فكر نكنيم كه چون مسأله ى رهبرى حل شد، قانون اساسى شكل مطلوب خودش را پيدا كرد و مردم حضور قوى خودشان را در صحنه نشان دادند، پس همه ى قضايا تمام شد، و بنابراين از دقّت وسواس آميز و مراقبتهايى كه بايد بكنيم، خداى نكرده غافل بشويم و منصرف بمانيم؛ نه، من در مسئوليّت خودم، مسئولان گوناگون كشورى و عامه ى مردم در كار خودشان، و بخصوص شما آقايان محترم در مسئوليّت و وظيفه ى خطيرى كه بر دوشتان گذاشته شده و بسيار مهم و تعيين كننده است، نبايد غافل شويم، كه دشمن از طرق مختلف ممكن است وارد شود و ضربه بزند.(1)

***

ما در طول اين سالها، تجربه هاى زيادى كسب كرده ايم. حقيقتاً به اين كلام اميرالمؤمنين (عليه السلام) رسيده ام كه: «ومن نام لم ينم عنه» (2). اگر غفلت كرديم، در همان لحظه ى غفلت، ضربه را خواهيم خورد. دشمن از ضربه زدن و هجمه كردن و توطئه كردن عليه اين بساط دينى و اسلامى، هيچ وقت منصرف نخواهد شد؛ منتها آن وقتى كه ما قاعده ى كار را محكم كرده باشيم، دشمن مأيوس خواهد شد. اگرچه در حال يأس هم بتواند، ضربه ميزند، منتها وقتى اميد دشمن از او گرفته شد، طبعاً تلاش و تحرّك او هم كم خواهد شد.(3)

بدانيد كه اگر اندكى غفلت كنيم، دشمن عليه مقدّسات ما شروع به حمله و اقدام خواهد كرد. اين، يك نمونه است و نمونه هاى از اين قبيل هم فراوان است. تكليف ما زياد است.(4)

***

ص: 281


1- . بيانات در مراسم بيعت ائمّه ي جمعه ي سراسر كشور به اتّفاق رئيس مجلس خبرگان 1368/4/12
2- . نهج البلاغه، نامه ى 62
3- . بيانات در مراسم بيعت ائمّه ي جمعه ي سراسر كشور به اتّفاق رئيس مجلس خبرگان 1368/4/12
4- . بيانات در ديدار ائمّه ى جماعات و روحانيون و مبلّغين، در آستانه ى ماه مبارك رمضان 1371/11/25

حالا بعضيها حسّاسند روى كلمه ى دشمن، كه چرا شما ميگوييد دشمن؛ چرا هى تكرار ميكنيد دشمن. خوب، تكرار هم ميكنيم و باز بعضى اينجورى دچار غفلت ميشوند، نميفهمند كه دشمن دارد با آنها چه كار ميكند؛ اين همه هم ميگوييم و نميشود! اگر نميگفتيم، چه ميشد! شما ببينيد از اوّل تا آخر قرآن، خداى متعال چقدر اسم شيطان و شيطان صفتها و ابليس را آورده؛ چقدر اسم فرعون و نمرود و قارون و دشمنان پيغمبر در زمان بعثت آمده و چقدر اينها در قرآن تكرار شده. داستان ابليس و شيطان در قرآن تكرار شده. ميشد يك بار خداى متعال بگويد، براى اطلاع كافى بود. اين براى اين است كه هيچ وقت نبايد از كيد دشمن غافل بود. اميرالمؤمنين فرمود: «و من نام لم ينم عنه» ؛ اگر شما توى سنگر خوابتان برد، لازمه اش اين نيست كه دشمن شما هم كه روبه رو نشسته، او هم توى سنگرش خوابش برده باشد؛ نه، ممكن است شما خوابت برده باشد، او بيدار باشد؛ آن وقت پدرتان درآمده است. نبايد غفلت كرد. و ميبينيد كه غفلت ميشود.(1)

هيجانات كشور باعث سوءاستفاده ى دشمنان

وقتى هيجانات كور، پا وسط بگذارند، دشمن فوراً استفاده خواهد كرد. بارها گفته ام، باز هم تكرار ميكنم؛ من معتقدم كه جوان مملكت بايستى در همه ى ميدانها حضور و آمادگى داشته باشد؛ منتها با انضباط. اينگونه حركاتى كه ملاحظه شد كسانى به دانشگاه حمله كنند، ناشى از بى انضباطى است؛ با هر نامى انجام گيرد، غلط و محكوم است. اگر با نام دفاع از دين هم انجام گيرد، غلط است؛ اگر با نام دفاع از ولايت هم انجام گيرد، غلط است. مگر من بارها نگفته ام در اجتماعات كسانى كه مخالفند، هيچكس نبايد رفتار خشونت آميز داشته باشد؛ چون اين، دشمن را خوشحال ميكند. بارها ما اين حرف را گفتيم، چرا گوش نكردند؟! چرا گوش نميكنند؟! حتّى اگر يك حرفى كه خون شما را به جوش مى آورد به زبان آورند - مثلاً فرض كنيد اهانت به رهبرى كردند - باز هم

ص: 282


1- . بيانات در ديدار وزير علوم و استادان دانشگاه تهران 1388/11/13

بايد صبر و سكوت كنيد. اگر عكس مرا هم آتش زدند يا پاره كردند، بايد سكوت كنيد. نيرويتان را براى آن روزى كه كشور به آن نيازمند است، براى آن روزى كه نيروى جوان و مؤمن و حزب اللّهى بايد در مقابله ى با دشمن بايستد، حفظ كنيد، والّا حالا فرض كنيم يك جوان، يا يك دانشجوى فريب خورده اى هم حرفى زد و كارى كرد؛ چه اشكالى دارد؟ من از او صرفنظر ميكنم.(1)

فراهم كردن وسايل مصون سازى در برابر دشمن

بايد وسايل مصون سازى را فراهم كنيد. جوانان را مصون كنيد، ذهنها را مصون كنيد، دلها را مصون كنيد كه اگر على رغم شما، روزى دشمن توانست نفوذ كند، شما قبلاً مصونيّت ايجاد كرده باشيد. راهش اين است؛ اينگونه بايد با هجوم دشمن برخورد كرد. ما با اين روحيّه ى مقاومت و با اين روحيّه ى ايستادگى، توانسته ايم قدرتى مثل استكبار جهانى و مثل آمريكا را، بيست سال پشت در نگه داريم و باز هم ميتوانيم! ملّت ايران قوى است و اين استقامت، استقامت ايمانى است. اين استقامت، از دين، از اسلام و از ايمان سرچشمه ميگيرد و هر جا كه باشد، موجب ناكامى دشمن خواهد شد. اين را ما بايد حفظ و تقويت كنيم. ما بايد دين را تقويت كنيم؛ ايمان جوانان را تقويت كنيم؛ اجتناب از فساد را تقويت كنيم. اين كار، كار درستى است؛ اين راه، راه صحيحى است و شما ناشران عزيز، در قبال اين چيزها مسئوليّت داريد. البتّه شما جمع معدودى از ناشران كشور هستيد كه اينجا جمع شده ايد و خوشبختانه ما امروز شما را زيارت كرديم. بيشتر شما، يا همه ى شما هم كسانى هستيد كه على القاعده، اين حرفها را قبول داريد. حالا ممكن است بعضى هم قبول نداشته باشند؛ بالاخره اين هم نظرى است.(2)

***

متأسّفانه اين دستگاههاى تبليغاتى و مخرّب و معاند با جمهورى اسلامى و با ملّت ايران، دنباله هايى هم در داخل كشورمان دارند كه مال

ص: 283


1- . بيانات در ديدار جمعي از دانشجويان به همراه اقشار مختلف مردم 1378/4/21
2- . بيانات پس از بازديد از نمايشگاه كتاب در حسينيّه امام خميني (ره) 1378/2/28

امروز هم نيست، از دوران دفاع مقدّس هم چنين چيزهايى بود. آنها هم به هوش بيايند و بدانند كه پشتيبانى اين گرگهاى درنده به دردشان نميخورد. اينها به فكر خودشان هستند، به فكر منافع خودشان هستند. از آدمها تا آنجايى كه منافع آنها تأمين بشود، استفاده ميكنند؛ همچنانى كه از محمّدرضا و صدّام استفاده كردند. آن وقتى هم كه لازم نبود، مثل يك دستمال كثيف شده اى مچاله ميكنند و پرتابشان ميكنند كنار؛ همچنانى كه از محمّدرضا شاه در دوران نكبتش حمايت نكردند، از صدّام در دوران رسوايى و نكبتش حمايت نكردند. كسى به آنها دل نبندد.(1)

فراموش كردن دشمن يعنى بزرگترين خطر

اين كشور، اين انقلاب و اين تاريخ، نجات يافته ى اين مجاهدتها و اين خونهاست. بدانيم كه اين انقلاب و اين ملّت و اين كشور، بخصوص فعّالان اين نهضت بزرگ، چه دشمنان خونخوار و بيرحمى در كمين داشتند و هنوز هم دارند. همانهايى كه شهيد بهشتى را از دست اين ملّت گرفتند، هنوز در دنيا هستند. همانهايى كه آنها را كمك ميكردند، هنوز هم ميكنند. مبادا بعضى ساده دليها يا احياناً كج فكريها موجب شود كه ما تصوّر كنيم دشمنيها و دشمنها تمام شدند؛ كه اين خطر بزرگى را توليد خواهد كرد. براى كسى كه در مواجهه با دشمن است، هيچ خطرى بالاتر از فراموش كردن دشمن نيست.(2)

عدم اعتماد به دشمن

به دشمن و ايادى او اعتماد نكنيد. اين بدحالتى است كه انسان ببيند در داخل خطوط سياسى، با خط مقابل خودشان خصمانه رفتار كنند؛ امّا مرزهاى خودشان را به روى دشمن باز بگذارند! من اين را نميپسندم؛ اين را ملّت نميپسندد؛ به جرأت ميتوانم بگويم كه اين را خدا هم نميپسندد.(3)

ص: 284


1- . بيانات در سالروز ولادت حضرت اميرالمومنين (ع) 1388/4/15
2- . بيانات در ديدار مسئولان دستگاه قضايي كشور و خانواده هاي شهداي هفتم تير 1377/4/7
3- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1378/5/8

كار سازنده؛ مبارزه با دشمن

كار سازنده، مبارزه با دشمن است. اگر كسى براى علم و براى اداره ى كشور تلاش كند، با دشمن مبارزه كرده است. اگر كسى براى افزايش ثروت ملّى تلاش كند، با دشمن اين ملّت و اين كشور مبارزه كرده است؛ چون دشمن نميخواهد اين كشور بخوبى اداره شود و امور مردم به سهولت بچرخد. دشمن ميخواهد مشكل درست كند. بايد با اداره ى صحيح و كار سازنده و صحيح و منطقى، با دشمن مقابله كرد.(1)

عكس العمل ما در برابر تعريف و تمجيد دشمن

اين نظام، نظامى است - كه خود شماها هميشه هم ميگوييد، درست هم ميگوييد - كه بر پايه ى تلاشهاى بيشمار و فداكاريهاى فراوان به وجود آمده و امروز هم در دنيا دارد يكه تازى ميكند؛ امّا همين راديوهاى بيگانه اى كه آقاى پورمحمّدى اشاره كردند، هرچه ميخواهند بگويند، بگويند. بله، معلوم است؛ اگر مثلاً ده نفر بچه ى هرزه دور آدم دانشمند و شخصيّت برجسته اى را بگيرند؛ يكى به او اهانت كند، يكى بگويد تو بيسوادى و...، طبعاً ممكن است او انكسارى هم در خودش پيدا كند؛ امّا شما كه او را ميشناسيد، باورتان نمى آيد. بله، نسبت به انقلاب و جمهورى اسلامى حرف ميزنند؛ نميزدند، تعجّب ميكرديم. امام ميگفتند هر وقت از ماها تعريف ميكنند، آدم در دلش چيزى پيدا ميشود كه چه اشكالى در من به وجود آمده كه دشمن دارد از من تعريف ميكند؛ واقعاً عقيده ى امام اين بود؛ نه اينكه فقط در حرفهاى عمومى آن را بيان كنند؛ حتّى به ماها هم آن را ميگفتند. بنابراين، ارزشها و اصول و هدفهايى وجود دارد؛ اين تلاش ارجمند شما بايد در همين سمت انجام گيرد؛ مقصود اين است.(2)

ص: 285


1- . پيام نوروزي به مناسبت آغاز سال 1 1375/1/1375
2- . بيانات در ديدار با اعضاي «گروه اجتماعي» صداي جمهوري اسلامي ايران 1370/11/29

كوچك نشمردن دشمن

دشمن را نبايد كوچكتر از آنى كه هست گمان كرد؛ چون انسان آن وقت ضربه خواهد خورد. امّا نبايد هم دشمن را بزرگتر از آنكه هست جلوه داد. يعنى همان كارى كه امروز دستگاه تبليغاتى صهيونيستها و مستكبرين، خودشان انجام ميدهند: از آمريكا و از قدرتها غولى درست كردند، كه اگر كسى تجربه نداشته باشد، خيال ميكند به يك اشاره ى اينها، همه جا دود خواهد شد، پودر خواهد شد و از بين خواهد رفت! اين حرفها چيست ؟! اينها اگر قدرت داشتند، روزبه روز نهضت اسلامى در دنيا ريشه دارتر و پرشكوه تر نميشد! اينها در هر جا كه دخالت زورمندانه و قدرتمندانه كردند يا خودشان يا عواملشان براى خودشان و عواملشان جهنم سوزان و باتلاقى درست كردند كه تا خرخره در آن فرو رفتند. نگاه كنيد به آنجاها كه اينها كسانى را بر مردم تحميل كردند! ببينيد در چه وضعيّت زشتى به سر ميبرند و در چه گرفتاريهايى زندگى ميكنند!(1)

ضعف ما باعث جسارت دشمن

به هيچ ملّتى، دشمن با التماس چيزى نخواهد داد. هيچ ملّتى بخاطر ضعيف بودن و گردن كج كردن در مقابل دشمن، به چيزى نميرسد. هر ملّتى كه در دنيا به جايى رسيده است، بخاطر عزم و اراده و ايستادگى و سينه سپر كردن و سر را بالا نگه داشتن رسيده است. بعضى از ملّتها اين توان را ندارند؛ امّا آن ملّتى كه به اسلام معتقد است، آن ملّتى كه به قرآن معتقد است، آن ملّتى كه به وعده ى خدا معتقد است، آن ملّتى كه معتقد است لَيَنْصُرَنَّ اَللّٰهُ مَنْ يَنْصُرُهُ هر كه خدا و دين خدا را يارى كند، خدا با تأكيد او را يارى خواهد كرد، اين توانايى را دارد.(2)

ص: 286


1- . بيانات در اجتماع بزرگ فرماندهان «نيروى مقاومت بسيج» سراسر كشور در دوّمين روز از «هفته ى بسيج» 1372/8/30
2- بيانات در جمع بسيجيان شركت كننده در اردوي فرهنگى، رزمىِ ياران امام علي (ع) 1379/7/29

پيشرفت ما على رغم خواست دشمن

على رغم آنچه دشمنان ما ميخواستند و امروز تبليغ ميكنند، ما پيشرفت كرده ايم. معناى اين پيشرفتها اين نيست كه ما به هدفهاى خود رسيده ايم. من بارها گفته ام، الآن هم ميگويم: بنده بعنوان يك طلبه ى انقلابىِ معتقد به اسلام و انقلاب، اعتقادم اين است كه در بسيارى از اهدافِ خود هنوز در نيمه ى راه هستيم. ما عدالت اجتماعى و بنيان كنىِ فقر و آبادسازى همه جانبه ى كشور را ميخواستيم؛ امّا هنوز به آن مقاصد نرسيده ايم و در وسط راه هستيم؛ در عين حال حركت كرده ايم و جلو آمده ايم و بخش مهمّى از راه را پيش رفته ايم. اين كارها را انقلاب و نظام اسلامى كرد.(1)

كينه ى دشمن را از دل بيرون نكنيد

مردم نبايد هيچ وقت كينه ى شيطانها و شيطان صفتان را از دل خود بيرون كنند. نگوييد حالا گذشت و تمام شد و چه لزومى دارد كه ديگر به يادمان آوريم. نه، دين ما اين است: «هل الدين إلا الحب و البغض» (2). دين، عبارت از محبّت و كينه است: از يك طرف، محبّت به خوبان و خوبيها و مظلومان و انسانهايى كه مورد جفاى شيطانها قرار گرفته اند و از طرف ديگر بغض و كينه نسبت به شيطانها و موجودات پليد و پليديها و كسانى كه براى آنها، انسان و انسانيّت و خدا، حرف مفت است. اين هم جزو دين است. تولّى و تبرّى، جزو فروع دين و به قول بعضى از علما، جزو اصول دين است. زشت صورتى دشمنان خدا و خلق را فراموش نكنيد. اگر فراموش كرديد، همان دشمن، چهره ى خودش را عوض خواهد كرد و نزديك ميشود. دشمن كه نزديك شد، براى ضربه زدن نزديك ميشود. دشمن كه براى نوازش نزديك نميشود. اينكه شما ميبينيد گاهى دشمنان ما - چه دشمنان شناخته شده، مثل مستكبران عالم و قلدرهاى روزگار و چه دشمنان شناخته نشده كه خطرشان بيشتر است -

ص: 287


1- . بيانات در خطبه هاى نماز جمعه ى تهران 1382/11/24
2- . بحارالانوار، ج 65، ص 63

چهره ى خوب نشان ميدهند و مثل مار خوش خط و خال به صورت فريبنده به طرف انسان مى آيند، اظهار محبّت ميكنند و ميگويند بياييد با هم دست بدهيم، بدانيد اين يك حمله و تهاجم خصمانه است. حواستان جمع باشد. نبايد كينه ى دشمن از دلتان خارج شود. وقتى كه دشمن ميگوييم، منظور ما دشمنى نيست كه براى يك شاهى صنار دنيا دشمنى كند - كه اينها دشمنى نيست - و نه دشمنى براى اختلاف سليقه و اختلاف نظر - كه اينها خيالات است - و نه دشمنى براى امور دنيوى و مادّى - كه ممنوع و مطرود است - دشمن، يعنى آن شيطان و شيطان صفتى كه با خوبيها و فضيلتها و بندگان صالح و صلاح و خداى صلاح آفرين، مخالف و دشمن است. اين، آن دشمن اصلى است. نبايد كينه ى اين دشمن از دلتان خارج بشود. اگر احساس كرديد كه نسبت به اين دشمن، در دلتان بغض و كينه كم شد، اين يك علامت خطر شخصى براى شماست؛ بايد احساس كنيد مثل اينكه درجه ى ايمان در حال تنزّل است. عيناً مثل محبّت بندگان خدا كه بايد روزبه روز در دل قويتر و ريشه دارتر بشود. اگر به شيطان كينه و دشمنى نورزيد، او مى آيد و راه شما به طرف خدا را سد خواهد كرد. اين چيزى است كه ديگر قابل جبران نيست. بنابراين، نسبت به اصل و تحليل حادثه و آن سيه روهايى كه اين حادثه را راه انداختند، بايد آحاد مردم از كوچك و بزرگ، بغض و كينه داشته باشند و آن را به يكديگر نيز توصيه كنند.(1)

كم شدن كينه در برابر دشمن يعنى يك علامت خطر شخصى

مردم نبايد هيچ وقت كينه ى شيطانها و شيطان صفتان را از دل خود بيرون كنند. نگوييد حالا گذشت و تمام شد و چه لزومى دارد كه ديگر به يادمان آوريم. نه، دين ما اين است: «هل الدين الا الحب و البغض» . دين، عبارت از محبّت و كينه است: از يك طرف، محبّت به خوبان و خوبيها و مظلومان و انسانهايى كه مورد جفاى شيطانها قرار گرفته اند و از طرف

ص: 288


1- . بيانات در ديدار با اقشار مختلف مردم استان چهارمحال و بختيارى و جمعى از خواهران بسيجى شهرهاى اصفهان، يزد، فومن و گروهى از طلّاب پاكستانى 1368/6/8

ديگر بغض و كينه نسبت به شيطانها و موجودات پليد و پليديها و كسانى كه براى آنها، انسان و انسانيّت و خدا، حرف مفت است. اين هم جزو دين است. تولّى و تبرّى، جزو فروع دين و به قول بعضى از علما، جزو اصول دين است. زشت صورتى دشمنان خدا و خلق را فراموش نكنيد. اگر فراموش كرديد، همان دشمن، چهره ى خودش را عوض خواهد كرد و نزديك ميشود. دشمن كه نزديك شد، براى ضربه زدن نزديك ميشود. دشمن كه براى نوازش نزديك نميشود. اينكه شما ميبينيد گاهى دشمنان ما - چه دشمنان شناخته شده، مثل مستكبران عالم و قلدرهاى روزگار و چه دشمنان شناخته نشده كه خطرشان بيشتر است - چهره ى خوب نشان ميدهند و مثل مار خوش خط و خال به صورت فريبنده به طرف انسان مى آيند، اظهار محبّت ميكنند و ميگويند بياييد با هم دست بدهيم، بدانيد اين يك حمله و تهاجم خصمانه است. حواستان جمع باشد. نبايد كينه ى دشمن از دلتان خارج شود. نبايد كينه ى اين دشمن از دلتان خارج بشود. اگر احساس كرديد كه نسبت به اين دشمن، در دلتان بغض و كينه كم شد، اين يك علامت خطر شخصى براى شماست؛ بايد احساس كنيد مثل اينكه درجه ى ايمان در حال تنزّل است. عيناً مثل محبّت بندگان خدا كه بايد روزبه روز در دل قويتر و ريشه دارتر بشود. اگر به شيطان كينه و دشمنى نورزيد، او مى آيد و راه شما به طرف خدا را سد خواهد كرد. اين چيزى است كه ديگر قابل جبران نيست. بنابراين، نسبت به اصل و تحليل حادثه و آن سيه روهايى كه اين حادثه را راه انداختند، بايد آحاد مردم از كوچك و بزرگ، بغض و كينه داشته باشند و آن را به يكديگر نيز توصيه كنند.(1)

پيشگيرى از نفوذ دشمن

آنچه امروز براى اين ملّت اهمّيّت دارد، اين است كه مسئولان كشور با همه ى قدرت و توان، شاخصهاى اصلى را براى اصلاح امور كشور در

ص: 289


1- . بيانات در ديدار با اقشار مختلف مردم استان چهارمحال و بختيارى و جمعى از خواهران بسيجى شهرهاى اصفهان، يزد، فومن و گروهى از طلّاب پاكستانى 1368/6/8

نظر بگيرند؛ همان سه شاخص عمده اى كه گفته شد: مبارزه ى با فقر، مبارزه ى با فساد، مبارزه ى با تبعيض. اين اساس قضيه است. اگر فقر و فساد و تبعيض به وسيله ى مسئولان كشور تحمّل نشود؛ رضاى الهى، توفيق الهى، هدايت الهى، شامل حال همه خواهد شد؛ گرهها باز خواهد شد. اين ملّت در ميدان است؛ اين ملّت باوفاست؛ اين ملّت به قرآن دل داده است. اگر بخواهيم اين كارها انجام گيرد، راهش اين است كه جلو نفوذ دشمن با كمال قدرت بسته شود. امام بزرگوار ما، قاعده اى پيش خودشان داشتند و بارها هم آن را بر زبان مى آوردند. ميگفتند هرجا كه ديديد دشمنان سوگندخورده ى اين ملّت و اين كشور، آنجا توجّه و علاقه مندى نشان ميدهند و از آنجا دفاع ميكنند، به كار آنها سوءظن پيدا كنيد. گاهى براى اينكه شخصيّتى را خراب كنند، از او جانبدارى ميكنند. گاهى براى اينكه يك دست نشانده ى خود را بزرگ كنند، از او حمايت ميكنند و جنگ روانى به راه مى اندازند. خوشبختانه ملّت ما سياسى است؛ ملّت ما هشيار و بيدار است و فريب اين چيزها را نخواهد خورد.(1)

لزوم تبليغات در جهت شكست تبليغات دشمن

اگر آگاهى ملّت ايران و گويندگان و نويسندگان و هنرمندان، در خدمت حقيقتى كه در اين كشور وجود دارد، قرار نگيرد، دشمن در ميدان تبليغات غالب خواهد شد. ميدان تبليغات، ميدان بسيار عظيم و خطرناكى است. البتّه، اكثريّت قاطع ملّت و آحاد مردم ما، به بركت آگاهى ناشى از انقلاب، در مقابل تبليغات دشمن بيمه هستند و مصونيّت پيدا كرده اند. از بس دشمن دروغ گفت و چيزهايى را كه در مقابل چشم مردم بود، به عكس و واژگون نشان داد و منعكس كرد، اطمينان مردم ما نسبت به گفته ها و بافته ها و ياوه گوييهاى تبليغات جهانى، بكلّى سلب شده است.(2)

ص: 290


1- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم قم 1379/7/14
2- . بيانات در ديدار با اقشار مختلف مردم نايين و ابرده ى خراسان و جمعى از خانواده هاى شهداى تهران، گرگان و چهاردونگه، اعضاى جمعيّت هلال احمر و خواهران دانشجوى دانشگاه اصفهان 1368/6/29

عدم نرمش در برابر پيشروى دشمن

دشمنى دشمنان و هياهوى آنان نبايد اراده ها را سست و دلها را مرعوب كند. ملّت ايران نشان داده كه ميتواند بر دشمنى مانند ابرقدرتها در عرصه هاى مختلف پيروز شود و با استقامت و ايمان و مجاهدت، دشمن را از سر راه دور كند. خطاى بزرگى است اگر كسى گمان كند كه با نرمش و عقب نشينى ميتوان دشمن را از پيشروى بازداشت. دشمن يعنى همان استكبار جهانى و به طور ويژه آمريكا و صهيونيزم، به چيزى كمتر از بازگرداندن وضع پيش از انقلاب يعنى سلطه ى كامل سياسى و اقتصادى و قبضه كردن ايران و بر سر كار آوردن دست نشانده اى همچون محمّدرضا پهلوى راضى نخواهد شد. ملّت ايران بايد با استقامت و قاطعيّت خود آنها را براى هميشه مأيوس كند و خواهد كرد.(1)

تمركز دشمن در نقاط حسّاس تبليغى

عزيزان من! يكى از خدمتهايى كه دشمنان ما به ما ميكنند، همين است كه به ما نشان ميدهند در تبليغ روى چه نقاطى بايد متمركز شويم. امروز اگر شما نگاه كنيد، ميبينيد كه همه ى دستگاههاى تبليغى دشمن دست به دست هم داده اند و تبليغات خود را بر روى چند نقطه متمركز كرده اند. در رأس آنها هم تبليغات صهيونيستهاست. صهيونيستها كه عرض ميكنيم، فقط مراد ما دولت صهيونيست غاصب نيست؛ او بخشى از مجموعه ى صهيونيستهاست؛ مجموعه ى صهيونيستهايى كه سرمايه داران بزرگ كشورهايى از جمله آمريكا را تشكيل ميدهند و بر سياست آن كشور مسلّطند. امروز متأسّفانه كشور آمريكا، دولت آمريكا، كنگره ى آمريكا، در زمينه هاى گوناگون - مالى، تبليغاتى، فرهنگى و غيره - اسير طلسم صهيونيستند. تبليغات رسانه اى دنيا هم غالباً در اختيار اينهاست. اين خبرگزاريهاى معروفى كه شما ميبينيد، عمده شان در اختيار همين مجموعه اند. بعضيها هم كه متعلّق به آنها نيستند، با آنها هم جهتند. اگر شما تبليغات اينها را نگاه كنيد، ميبينيد كه در مورد كشور عزيز و

ص: 291


1- . پيام به ملّت ايران به مناسبت بيستمين سالگرد انقلاب اسلامي 1377/11/21

ملّت بزرگ و قهرمان و درعين حال مظلوم ما، بر روى چند نقطه متمركزند: اوّل، اختلاف و دوئيّت و تفرقه است؛ همان داستان قديمى «تفرقه بينداز، حكومت كن»؛ همان درد و بلاى عمده اى كه از قديم در جان ملّتها مى افتاده است. درصددند تفرقه ايجاد كنند، يا اگر هرچه تلاش كردند ديدند نميتوانند تفرقه ايجاد كنند، شايعه ى تفرقه بيندازند.(1)

***

دشمنان تبليغاتشان را ميكنند. قوام مملكت و نظام اسلامى و اين استقلال دير يافته، به اين است كه شما مردم و شما جوانان، همان شور و احساس انقلابى را كه در دوران جنگ و در آغاز انقلاب بود، با همان قدرت حفظ كنيد. همان غيرت دينى، همان انگيزه و همان احساس حضور دشمن در جبهه ى مقابل را بايد حفظ كنيد. همچنان كه بحمدالله، جوانان حفظ كردند.(2)

لرزش دشمن در برابر واحد امّت اسلامى

اگر امّت اسلامى به معناى واقعى كلمه ى امّت تشكيل شود، استعمارگران و طمع ورزان و كسانى را كه خواسته اند اين منطقه را به نفع خودشان بفشرند و از آن بهره بردارى كنند، بسيار ميترساند. آنها ميخواهند اين اتّفاق نيفتد.(3)

***

شك نيست كه بى اعتنايى ملّتهاى مسلمان در برابر اين وضع، دشمن را تشويق ميكند و صحنه را هر روز بر مؤمنين به اسلام تنگتر ميسازد. مسلمانان بايد نشان دهند كه جهان اسلام داراى قدرت برخورد است و ميتواند در برابر تجاوز و دشمنى آمريكا و هر متجاوز ديگرى بايستد. همه ى لطمات جبران ناپذيرى كه تاكنون از سوى استعمارگران ديروز و مستكبران امروز به امّت اسلامى وارد شده، عمدتاً ناشى از ضعف نفس و

ص: 292


1- . بيانات در ديدار با علما و روحانيون در آستانه ى ماه مبارك رمضان 1376/10/3
2- . بيانات در مراسم ديدار قشرهاي مختلف مردم با معظّمٌله 1371/7/29
3- . بيانات در ديدار ميهمانان شركت كننده در چهارمين مجمع جهانى اهل بيت (عليهم السّلام) 1386/5/28

ضعف روحيّه ى دولتها يا ملّتها بوده است. ايستادگى ملّتها، دشمن را به ستوه مى آورد و او را در رسيدن به هدفهاى متحيّرانه اش ناكام ميسازد.(1)

شجاعت و ايمان؛ عامل ناكام گذاشتن دشمن

دشمنى كه با آن همه تجهيزات و پشتيبانيهاى بين المللى آمده بود - كه امروز يواش يواش به آن اعتراف ميكنند - مجبور شد ناكام از اين مرزها عقب بكشد و ذليل شود. اين موفّقيّت بخاطر همين شجاعتها و ايمانها بود؛ اينها را بايد زنده نگه داريد.(2)

شجاعت در برابر هيبت دشمن، جزو شاخصها

شجاعت در برابر هيبت دشمن، جزو شاخصهاست. در مقابل دشمن اگر مسئولين كشور احساس رعب و خوف بكنند، بر سر ملّت بلاهاى بزرگ خواهد آمد. آن ملّتهايى كه ذليل و مقهور دست دشمن شدند، عمده ى علّت اين بود كه مسئولان - پيشروان قافله ى ملّت - شجاعت لازم، اعتماد به نفس لازم را نداشتند. گاهى در بين آحاد مردم عناصر مؤمن، فعّال، فداكار، آماده ى به جانبازى هستند، منتها مسئولين و رؤسا وقتى خودشان اين آمادگى را ندارند، نيروهاى آنها هم از بين ميرود و اين ظرفيّت هم نابود ميشود. آن روزى كه شهر اصفهان در دوره ى شاه سلطان حسين مورد غارت قرار گرفت و مردم قتل عام شدند و حكومت باعظمت صفوى نابود شد، خيلى از افراد غيور بودند كه حاضر بودند مبارزه و مقاومت كنند؛ امّا شاه سلطان حسين ضعيف بود. اگر جمهورى اسلامى دچار شاه سلطان حسينها بشود، دچار مديران و مسئولانى بشود كه جرأت و جسارت ندارند؛ در خود احساس قدرت نميكنند، در مردم خودشان احساس توانايى و قدرت نميكنند، كار جمهورى اسلامى تمام خواهد بود.(3)

***

ص: 293


1- . پيام به حجّاج بيت الله الحرام 1371/3/13
2- . بيانات در ديدار گروه كثيري از اعضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي 1381/6/24
3- . بيانات در ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت 1387/9/24

مبارزه ى با سلطه هم يكى از وظايف دولت اسلامى است. نظام سلطه، نظامى است كه مثل بختك سنگينى روى پيكر جامعه ى بشرى مى افتد - و افتاده است - و او را نابود ميكند و از بين ميبرد. اين نظام سلطه دو طرف دارد؛ سلطه گر و سلطه پذير. با اين نظام بايد مبارزه كرد. مبارزه اش هم با شمشير نيست؛ مبارزه اش با عقل، با كار حرفه اىِ سياسى، و با شجاعت در ميدانهاى لازم و متناسبِ خودش است.(1)

***

اينها از اسلام ميترسند. اينها از اسلام سيلى خورده اند. اينها از اسلام و مسلمانان مؤمن و مخلص و مبارز، در ذهن خودشان خاطره ى تلخ دارند. لذا از اوّل انقلاب، با نظام جمهورى اسلامى مقابله و مبارزه كردند و انواع و اقسام توطئه ها را به كار بردند، كه يكى از خباثت آميزترين كارها اين بود كه همسايه ى ما را روزبه روز بيشتر و پيچيده تر تجهيز كنند و به جان جمهورى اسلامى بيندازند. شما ملّت ايران، آن غائله را ختم كرديد. شجاعت شما (ملّت) بود كه دشمن را وادار به ختم غائله كرد.(2)

منع هراس از دشمن

بنده ميبينم دشمن ميخواهد با ترساندن، كار خودش را پيش ببرد. ما به اتكّاى قدرت الهى كه مجسّم در قدرت ملّت بزرگ ماست، از دشمن مستكبر متكبّر، نميترسيم. معتقديم كارى نميتواند بكند. «إِنَّ كَيْدَ اَلشَّيْطٰانِ كٰانَ ضَعِيفاً .» اين، قرآن است. قرآن را بايد باور كرد. كيد شيطان، ضعيف است. اگر روزى در قرآن اين را ميخوانديم و از روى ايمان و تعبّد، فقط قبول ميكرديم، خدايا تو شاهدى كه امروز اين را از روى تجربه هم قبول كرده ايم. تجربه هم همين را نشان ميدهد. اگر شيطان ضعيف نبود، جمهورى اسلامى را تحمّل نميكرد. ببينيد چقدر با جمهورى اسلامى دشمنند. ميبينيد كه «قَدْ بَدَتِ اَلْبَغْضٰاءُ مِنْ أَفْوٰاهِهِمْ » (3). رئيس جمهور آمريكا را

ص: 294


1- . بيانات در ديدار اعضاى هيأت دولت 1384/6/8
2- . بيانات در ديدار با اقشار مختلف مردم و مسئولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران، در سالروز ميلاد حضرت على (ع) 1369/11/10
3- . سوره ي آل عمران، آيه ي 118

ببينيد! آن وزير امور خارجه ى بدشكلش را ببينيد! راجع به جمهورى اسلامى كه حرف ميزنند، نفرت و بغض و دشمنى ملّت ايران و جمهورى اسلامى، از سر و صورتشان ميبارد. امّا چرا با اين همه نفرت، نميتوانند هيچ غلطى بكنند؟ چرا؟ علّت چيست ؟ چه دليلى دارد؟ كى شما را نگه داشته است ؟ كى مانع از ضربه زدن آنها شده است ؟ كى مانع شده است از اينكه محاصره ى اقتصادى كامل و تامّ و تمامى بكنند و به تعبير خودشان، پدر ملّت ايران را دربياورند؟ آن وقت بعضى از اين آدمهاى ساده لوح ضعيف النّفس هم، همينها را تكرار ميكنند كه «آقا! پدر ملّت ايران را درمى آورند!» غلط ميكنند! مگر ميتوانند پدر ملّت ايران را دربياورند؟! اينها كسانى هستند كه ملّت ايران پدرشان را درآورده است. بنابراين، ضعف دارند. قدرت آنچنان ندارند. البتّه، شرطش اين است كه ملّت ايران، همينطور كه بحمدالله تا امروز در صحنه بوده است، در صحنه باشد. شرطش اين است كه خنّاسها و وسواسها نيفتند توى مردم، دل آنها را خالى كنند كه «آقا چنين شد، آقا چنان شد. آقا ميزنند، آقا ميبرند.» نه آقا! اين حرفها چيست ؟! ما يك ملّت قوى و مستحكم هستيم. ما كه فلان كشور دو، سه ميليونى فلان گوشه ى آفريقا نيستيم كه هر غلطى دلشان خواست، بتوانند با ما بكنند. ما ملّتى در مركز مدنيّت تاريخى دنيا، و امروز هم در سر يك چهارراه مهم از چهارراههاى جهانى هستيم(1).

وحدت و قاطعيّت ملّى عامل مقابله با دشمن

امروز تحليلگران سياسى در سرتاسر عالم، اعتراف ميكنند كه ملّت ايران و نظام جمهورى اسلامى، از لحاظ قدرت و قوّت و ثبات، نسبت به سالهاى پيش، اگر جلوتر و قويتر نباشد، عقبتر و ضعيفتر نيست. علّت اين اعتراف، رشد و آگاهى و اراده و تصميم آگاهانه ى ملّت ايران در اثبات قوام جمهورى اسلامى است. با اين حركت و حضور مردم در

ص: 295


1- . بيانات در ديدار دانش آموزان و دانشجويان به مناسبت «روز ملّي مبارزه با استكبار» 1372/8/12

مراسم عزادارى و اظهار وفادارى به امام عزيز و نظام جمهورى اسلامى، و با اين وحدت و همدلى و هماهنگى و صفا كه در اين ايّام بين تمام اقشار ديده شد، و با اين شجاعتى كه در برخورد با حادثه ى فقدان امام راحل از همه ى مردم مشاهده گرديد، دشمن جرأت نكرد در مقابل قاطعيّت و اراده ى ملّى و اسلامى ملّت ايران، دست از پا خطا كند.(1)

باج ندادن به قدرتها

جمهورى اسلامى ايران قصد باج دادن به قدرتهاى بزرگ را ندارد و ثابت هم كرده است كه به هيچ قدرتى باج نخواهد داد و مرعوب هيچ قدرتى نخواهد شد. بنابراين، هيچگاه براى جلب محبّت يا همكارى قدرتهاى زورگوى عالم، از مواضع بحقّ خودمان تنزّل نخواهيم كرد. ما اين اراده را در طول ده سال گذشته نشان داده ايم، و امام فقيد عزيز بزرگ ما كه مظهر تبلور نظام جمهورى اسلامى و مظهر صلابت و مقاومت در مقابل زورگوييها بود، قاطعانه در برابر باج خواهيهاى دشمن مى ايستاد و مرعوب آنها نميشد.(2)

عزّت در برابر دشمنان

يك ملّت اگر احساس عزّت كرد، پيشرفت خواهد كرد و خواهد باليد؛ امّا اگر توسرى خورد، استعدادها در او خفه خواهد شد. عزّت ملّى و آنچه را كه امروز به آن غرور ملّى گفته ميشود - البتّه تعبير «غرور» با توجّه به معناى لغوى اش خيلى رسا نيست، امّا رايج است - بايد در ملّت تقويت كرد تا احساس عزّت و توانايى كند. آنچه مايه ى عزّت يك ملّت است، مثل تُراث عظيم فكرى و فرهنگى و علمى در مقابل چشم آنها قرار ميگيرد؛ شخصيّتهاى برجسته شان، گذشته ى روشنشان، استعداد والايشان.(3)

ص: 296


1- . بيانات در مراسم بيعت وزير آموزش و پرورش، معلّمان و دانش آموزان تهران 1368/3/26
2- . بيانات در مراسم بيعت وزارت اطّلاعات و پرسنل نيروهاي نظامي و انتظامي 1368/3/30
3- . بيانات در ديدار اعضاى هيأت دولت 1384/6/8

وحدت و الفت دلها نقطه ى مقابل القاء دشمن

هرچه ميتوانيد، همان سكينه اى را كه خداى متعال در زمان پيامبر، در جنگ بدر و در جنگ حنين و در قضاياى گوناگون، بر دلهاى مؤمنين نازل كرد، با آيات الهى در دلهاى مؤمنين مستقر كنيد. دشمن ميخواهد مردم را مضطرب كند. يكى از راههاى سكينه و اطمينان، وحدت و الفت دلهاست. وحدت ملّت، وحدت قشرهاى مختلف، آشنايى دلها با يكديگر و محبّت انسانها به هم، درست نقطه ى مقابل آن چيزى است كه دشمن ميخواهد القاء كند. دشمن ميخواهد بگويد كه مردم، مسئولان، قشرها و جناحهاى مختلف به خون هم تشنه اند. اين واقعيّت ندارد. هركس امروز طورى عمل كند، طورى مشى كند و به گونه اى حرف بزند كه معنايش اين باشد كه در بين قشرهاى ملّت اختلاف است و در بين جناحهاى مختلف، اختلافهاى عميق و نفرت آور هست، يقيناً به دشمن كمك كرده است و يقيناً خدمت به دشمن است. بعضيها ساده لوحانه عملشان، حرف و اظهاراتشان اينگونه است! البتّه اختلاف سليقه، اختلاف مذاق - همانطور كه امام بارها ميفرمودند - مثل اختلاف دو هم مباحثه اى است كه سر يك مسأله با هم اختلاف دارند. مباحثه است؛ با هم ميگويند، بحث ميكنند، دعوا ميكنند؛ امّا رفيقند و دلهايشان به هم نزديك است. در مسائل گوناگون سياسى و اجتماعى هم همينطور است و بايد همينگونه باشد.(1)

تأثير هنر در مقابله با دشمن

بيان هنرى شرط اصلى است؛ كمااينكه خطبه ى حضرت زينب در شهر كوفه و شهر شام، از لحاظ زيبايى و جذّابيّت بيان، آيت بيان هنرى است؛ طورى است كه اصلاً هيچكس نميتواند اين را ناديده بگيرد. يك مخالف يا يك دشمن وقتى اين بيان را ميشنود، مثل تير برّنده و تيغ تيزى، خواهى نخواهى اين بيان كار خودش را ميكند. تأثير هنر به خواست كسى كه مخاطب هنر است، وابستگى ندارد. او بخواهد يا نخواهد، اين اثر را خواهد گذاشت. حضرت زينب (عليها السلام) و امام سجّاد در

ص: 297


1- . بيانات در ديدار روحانيون و مبلّغان در آستانه ى ماه مبارك رمضان 1377/9/23

خطبه ى شام و در بيان رسا و بليغ و شگفت آور مسجد شام اين كارها را كردند. شما هم داريد اين كار را ميكنيد.(1)

***

طنز صادق و دلسوزانه بايد همه ى نقاط معيوب، بخصوص آنها را كه كمتر به چشم مى آيند و آنها كه بيشتر به علم و اطّلاع همگان از آن نياز هست، هنرمندانه ببيند و بنماياند. امروز جامعه و نظام انقلابى ما با دشمنانى روبه روست كه همه ى ابزارهاى محسوس و نامحسوس را براى ضربه زدن و جريحه دار كردن مردم و نظام و انقلاب به كار ميبرند. براى آگاه كردن ذهن مردم از خدعه ى دشمن، چه وسيله اى از طنز هنرمندانه و شيرين و زيركانه، بهتر و كاريتر؟(2)

توجّه به بهره ورى سلاح دشمن در هنر

انقلاب آن وقتى ميتواند خودش را در قالب هنر بياورد، كه هنرمند خودى داشته باشد و خودش هنرمند را پرورش بدهد. البتّه يك عدّه از جوانان دارند اين كارها را ميكنند؛ خيلى هم خوب است؛ شما هم در هرجا و به هر شكل هستيد، اين كار را بكنيد. به برّايى اين سلاح توجّه كنيد. به بهره ورى فراوان دشمن انقلاب از اين سلاح توجّه كنيد. به اينكه مفاهيم انقلاب، خوب ميتوانند در قالب هنرهاى گوناگون واقع بشوند، توجّه كنيد و احساس نماييد كه اين يك ارزش است.(3)

سرمايه گذارى دشمن بر روى هنر

اينكه شما ميبينيد سياستهاى استعمارى، عليه انقلاب و عليه همه ى ارزشهايى كه آنها با آن بدند، اينقدر روى هنر سرمايه گذارى ميكنند، به علّت همين كارايى هنر است. شما بيرون برويد و شروع كنيد به نقل كردن: بله، فلان جا بوديم، كسى اينطور شعرى خواند، كسى اينگونه

ص: 298


1- . بيانات در ديدار جمعى از پيشكسوتان جهاد و شهادت و خاطره گويان دفتر ادبيّات و هنر مقاومت 1384/6/31
2- . پاسخ به نامه ي آقاي كيومرث صابري، مدير مسئول مجله ي گل آقا 1370/4/27
3- . بيانات در ديدار با اعضاى كنگره ى شعر حوزه 1370/7/15

گفت، كسى اينطور نشسته بود؛ اصلاً ممكن نيست آنطورى كه هست، انعكاس پيدا كند؛ آن شخص، فقط خبرى ميشنود. امّا با زبان هنر ميتوان همين جلسه را منعكس كرد؛ به طورى كه اگر مثلاً عكاس هنرمندى از زواياى خوبى از اين جلسه عكس بردارد يا فيلم تهيّه كند، بعد كسى كه آن عكس يا فيلم را نگاه ميكند، اگر صاحبنظر و صاحب ذوق و ريزبين باشد، چيزهايى را خواهد ديد كه ماها الآن شايد متوجّه آنها نباشيم؛ مثلاً اينجا چند لباس فلان رنگ وجود دارد و كدام رنگها پهلوى هم نشسته اند. ببينيد، اينها استنتاجهايى است كه ما كه در اينجا نشسته ايم، اصلاً از آن غافليم؛ امّا نگاه هنرمند آن را فوراً حس ميكند و ميفهمد.

برادران! اگر اينطور است، پس بدانيد كه ما اين سلاح را آنچنان كه بايد، درست به دست نگرفته ايم. البتّه كشور و سرزمين ما، سرزمين هنر است؛ يعنى هنر جهانى از هزار سال پيش به اين طرف، در مجموع مديون سرزمين ماست، مديون زبان فارسى است، مديون هنرمندان ايرانى است؛ ليكن ما اين سلاح را در اختيار نگرفته ايم. علّت هم اين است كه عدّه اى بودند، هنرمند هم بودند، صاحب جوهر هم بودند، امّا نتوانستند خودشان را با انقلاب تطبيق بدهند؛ چون هنرمندى به معناى بقيّه ى خصال خوب كه نيست. اى بسا هنرمندى كه هنرش خيلى بالاست، امّا آدم پست و حقير و بد و فاسق و فاسد و خيانتكارى است. از اين قبيل زياد داشتيم، الآن هم داريم و جلوى چشممان فراوان قرار دارند.(1)

پيامهاى دشمن به كمك ابزار هنر

امروز آن كسانى كه پيامى براى مردم دارند؛ چه پيام رحمانى، چه پيام شيطانى - فرق نميكند - بهترين وسيله اى كه در اختيار ميگيرند، وسيله ى هنر است. لذا شما ميبينيد به كمك هنر، امروز در دنيا باطلترين حرفها را در ذهن يك مجموعه ى عظيمى از مردم به صورت حق جلوه ميدهند كه بدون هنر امكان نداشت، امّا با هنر و به كمك ابزار هنر اين كار را ميكنند. همين سينما، هنر است؛ همين تلويزيون، هنر است؛ انواع و اقسام

ص: 299


1- . بيانات در ديدار با اعضاى كنگره ى شعر حوزه 1370/7/15

شيوه هاى هنرى را به كار ميگيرند براى اينكه بتوانند يك پيام باطل را به شكل حق به ذهنها منتقل كنند. بنابراين هنر اينقدر اهمّيّت پيدا كرده است. منتها ما مسلمانها و بخصوص ما شيعيان، امتيازى داريم كه ديگر ملّيّتها و اديان اين امتياز را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات دينى كه به شكل روبه رو، چهره به چهره، نفس به نفس تشكيل ميشود كه اين را در جاهاى ديگر دنيا و در اديان ديگر كمتر ميشود پيدا كرد. هست؛ نه به اين قوّت، نه به اين وسعت، نه به اين تأثيرگذارى و محتواهاى راقى.(1)

لزوم كار فرهنگى در مقابله با تبليغات دشمن

وقتى خلأ نبود و پاسخ فكرى به طور مناسب داده شد و معضلات ذهن مخاطبين به شكل حكيمانه اى حل گرديد و گرهها باز شد، دشمن چه كار ميتواند بكند؟ تبليغ دشمن چه تأثيرى ميتواند ببخشد؟ حرف درست اينجاست. وقتى خلأ بود، دشمن همه كار ميتواند بكند و در خانه ى ما هم ميتواند نفوذ كند و جوانان ما را ببرد و بعد ما بايد بدويم تا به او برسيم. نبايد بگذاريد چنين وضعى پيش آيد.(2)

***

عوامل استكبار، امروز فيلم بد درست ميكنند، نوار بد درست ميكنند، حرفهاى بد درست ميكنند، شعر بد ميگويند، داستان بد مينويسند و اين همه را، در داخل كشور، بين نوجوانان، جوانان و مردم عادى پخش و منتشر ميكنند و يا از طريق ماهواره، رواج ميدهند. اين مورد اخير - ماهواره - واقعاً گنداب فسادى است كه تيرهاى زهرآگين خود را به سمت ملّتها و كشورها هدفگيرى ميكند. بحمدالله سال گذشته، مجلس شوراى اسلامى، با حسن فهم قضيه، ماهواره را ممنوع كرد. با اين همه، اگر در جامعه، به دستور اسلام و فرموده ى قرآن عمل شود، هيچ كدام از

ص: 300


1- . بيانات در ديدار جمعى از مدّاحان و ستايشگران اهل بيت (عليهم السّلام) 1387/4/4
2- . بيانات در ديدار جمع زيادى از روحانيون، فضلا و مبلّغان اسلامى در آستانه ى ماه مبارك رمضان 1374/10/27

ابزار و عوامل فساد، نميتواند كمترين اثرى بكند. به معناى دقيقتر، توجّه از جوانب مختلف و امر به معروف و نهى از منكر، نميگذارد دشمن پيروز شود. اين است كه جامعه ى اسلامى، يك جامعه ى ماندگار است. اين است كه «إِنّٰا نَحْنُ نَزَّلْنَا اَلذِّكْرَ وَ إِنّٰا لَهُ لَحٰافِظُونَ » (1). اين است كه «وَ لَيَنْصُرَنَّ اَللّٰهُ مَنْ يَنْصُرُهُ » (2). اين است كه «وَ اَلَّذِينَ جٰاهَدُوا فِينٰا لَنَهْدِيَنَّهُمْ » (3) اينها تعارف نيست كه خدا با ما كرده است. حال، قدرتمندان دنيا عربده بكشند و عليه نظام جمهورى اسلامى تهمت بزنند. بحمدالله اينجا بناى مستحكمى است. بنايى است كه هر كس با آن زورآزمايى كند، دست و پنجه ى خودش را زخمى و مجروح خواهد كرد. امروز همه ى عوامل بقا و حيات، در نظام اسلامى هست. كسانى هم كه گاهى اوقات نسبت به بعضى از كارهاى دينى و شعارهاى اسلامى، اعتراض دارند و نق ميزنند كه «آقا؛ شما هم ديگر شورش را درآورديد! دائم راجع به ارزشهاى اسلامى ميگوييد! فلان شعار ديگر چيست و فلان كار ديگر كدام است ؟!» در واقع حرف دشمن را تكرار ميكنند. دشمن مايل نيست كه اسلام به طور كامل پياده شود؛ چون اگر اسلام به طور كامل پياده شد، آسيب ناپذير ميگردد. حال، براى اينكه آسيب پذير شود، بايد چه كار كنند؟ بايد ناقصش كنند. بايد يك گوشه اش را نگذارند عمل شود. مثلاً نسبت به «لايحه ى قصاص» و «قانون مجازات»، جنجال آفرينى كنند.(4)

زيرساختهاى اقتصادى مورد هجوم دشمن

ما در سند چشم انداز - كه يك سند اساسىِ بالادستىِ مهم و مرجع است - براى كشورمان رتبه ى اوّل را در بخشهاى مهم و حياتى و اساسى پيش بينى كرديم؛ بايد به اين رتبه برسيم. خب، ديگران طبعاً نمى ايستند تا ما برويم اوّل بشويم؛ ديگران هم دارند كار ميكنند، تلاش ميكنند. ما شاهد

ص: 301


1- . سوره ي حجر، آيه ى 9
2- . سوره ي حج، آيه ى 40
3- . سوره ي عنكبوت، آيه ى 69
4- . بيانات در ديدار روحانيون و مبلّغان، در آستانه ى «ماه محرم» 1375/2/26

تلاش و تحرّك شديد اقتصادى برخى از كشورهايى هستيم كه در همين حوزه ى اوّل شدن ما واقع هستند. البتّه ما از بعضى از ابزارهايى كه آنها استفاده ميكنند، استفاده نميكنيم و نخواهيم كرد؛ ما نظيفتر و شريفتر و نجيبانه تر حركت ميكنيم؛ امّا معتقديم ميشود به آن مرحله ى اوّل رسيد، اگر سرعت را بيشتر و منضبطتر بكنيم. لذا اين احتياج دارد به جهاد. هم بايد شتاب باشد، هم بايد تدبير باشد تا بتوانيم به اين رتبه ى اوّل برسيم. اين رتبه ى اوّل بودن هم فقط يك هوس نيست كه بگوييم اوّل بشويم؛ نه، اين بخاطر اين است كه سرنوشت ملّتها امروز به اين وابسته است. اگر يك كشورى نتواند از لحاظ اقتصادى، از لحاظ علمى، از لحاظ زيرساختهاى پيشرفت، خودش را تأمين كند و رشد پيدا كند، بيرحمانه مورد تطاول قرار خواهد گرفت. ما نميخواهيم مورد تطاول قرار بگيريم. دويست سال كشور ما مورد تعرّض و تطاول قرار گرفته. ضعف دستگاههاى سلطنتىِ بى عرضه ى نالايقِ فاسدِ دنياطلب، و نشاطى كه در طرف مقابل وجود داشت، باعث اين تطاول شد. از سال 1800 انگليسها اوّل بار در دستگاه سياسى كشور ما وارد شدند و دخالت كردند و نفوذ كردند و يارگيرى كردند و همراه آنها يا قريب به آنها، بعضى از كشورهاى ديگر اروپايى هم در اين مدّت همين كار را كردند. سال 1800 كه اوّلين سفير انگليس وارد كشور شد - كه از هند هم آمد؛ يعنى آن وقتى بود كه حكومت هند در اختيار انگليسها بود و نايب السلطنه در آنجا بود - از همان بوشهر كه از كشتى پياده شد، شروع كرد به رشوه دادن و خريدن افراد، و راحت توانست افراد را خريدارى كند. اين همه شاهزاده و امير و اسمهاى دهن پركن، همه در مقابل هداياى اين آقا خاضع و تسليم شدند! روند تطاول دشمنان در اين كشور، از آن زمان شروع شد. اين خاك نرم و خاكريز بى بنياد ملّى آن روز اجازه داد دشمن نفوذ كند، و نفوذ كردند. ما نميخواهيم ديگر اين ادامه پيدا كند. انقلاب يك سدّ پولادينى در مقابل اينها درست كرده. ما ميخواهيم اين سد را مستحكمتر كنيم. به هيچ قيمتى اجازه ندهيم اينها در اقتصاد ما، در فرهنگ ما، در سياست ما، در سرنوشت و مقدّرات ما دخالت كنند؛ اين

ص: 302

احتياج دارد به اينكه استحكام درونى و داخلى پيدا كنيم. اين استحكام درونى، يكى از پايه هاى مهمّش «اقتصاد» است. بنابراين، اينكه ميگوييم اوّل بشويم، بخاطر اين است؛ نه بخاطر اينكه حالا يك هوسى است كه ايران در منطقه اوّل بشود؛ نه، سرنوشت ملّت به اين وابسته است. بنابراين، تلاش مستمر، هوشمندانه، مخلصانه و اثرگذار، كه طبعاً همه ى ظرفيّت كشور هم بايد در آن به كار گرفته شود، در اين زمينه مؤثّر است.(1)

لزوم تحمّل سختيها در مقابل چالش آفرينى دشمن

آنچه براى يك انسان اهمّيّت دارد، اين است؛ موفّقيّت در اين دنيا، چشم انداز خوب و در نهايت چشم انداز رضوان الهى و بهشت الهى است. اين با مجاهدت به دست مى آيد، با صبر به دست مى آيد، با پرهيزكارى و پاكدامنى به دست مى آيد و با تلاش خستگى ناپذير به دست مى آيد. در مقابل چالشهايى كه دشمن آفريده، انسان سختيهايى را تحمّل ميكند؛ امّا قرآن به ما ميگويد از اين سختيها نترسيد: «إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمٰا تَأْلَمُونَ » (2)؛ اگر شما از ناحيه ى آسيب دشمن رنجى را تحمّل ميكنيد، دشمن هم از ناحيه ى مقاومت، صبر و رشادت شما رنجهايى را تحمّل ميكند؛ امّا با اين فرق: «وَ تَرْجُونَ مِنَ اَللّٰهِ مٰا لاٰ يَرْجُونَ » (3)؛ چشم انداز براى شما چشم انداز روشن است، امّا براى دشمن نه. مسأله ى شهادت و مسأله ى جهاد در اسلام اين است: تلاش از همه سو سود، بدون زيان؛ تلاش صادقانه اى كه به زندگى انسان معنا ميدهد؛ جهت حركت انسان را معيّن ميكند؛ چشم انداز آينده ى زندگى را بعنوان يك ملّت، چشم انداز روشن و تابناكى ميكند و چشم انداز سرنوشت نهايى انسان را بعنوان يك فرد، رضوان الهى قرار ميدهد؛ اين جهاد و شهادت اسلام است؛ هيچ چيز جاى اين را نميگيرد.(4)

ص: 303


1- . بيانات در ديدار فعّالان و برگزيدگان بخشهاى اقتصادى 1390/5/26
2- . سوره ى نساء، آيه ى 104
3- . همان
4- . بيانات در ديدار خانواده هاى شهدا و ايثارگران استان سمنان 1385/8/18

ناتوان بودن دشمن در برابر شهادت و شهادت طلبى

دشمنان نميدانند قدرتى وجود دارد كه بالاتر از قدرت سلاح آنهاست و آن قدرت ملّتهاست، قدرت انسانهاست. هر ملّتى كه به يك مبدأ و به يك منطق و به يك مبناى فكرى اعتقاد داشته باشد و با عزم راسخ پاى آن منطق بايستد، هيچ قدرتى - چه قدرت اتمى و چه بالاتر و پايينتر از اتم - نميتواند مقهورش كند. اينها قدرت ملّتها و قدرت خداوند قادر متعال را كه پشت سر اراده و عزم و اقدام ملّتهاست دست كم گرفته اند: «كُلاًّ نُمِدُّ هٰؤُلاٰءِ وَ هَؤُلاٰءِ » (1) هر گروهى براى اهدافى كه به آن ايمان دارد كار كند، خداى متعال كمك و مددش خواهد كرد. اگر گروهى مؤمن به خدا باشد، آن وقت در آويختن با آن و شكست دادنش ده برابر مشكلتر هم ميشود؛ مگر آسان است ؟! هر كس با اين نيرو - نيروى ملّتها و انسانها - درافتاد خُرد ميشود. آمريكا هم خُرد خواهد شد. اينها ميخواهند قدرت مقاومت ملّت فلسطين را نابود كنند و نميتوانند. خب؛ حالا بالاخره چه خواهد شد؟ اين حادثه اى كه امروز اتّفاق افتاده است، ظواهرى دارد و بواطنى. ظواهرش همين است كه گفتيم: گروهى با زور و سرنيزه و تفنگ و تانك و پشتيبانى سياسى آمريكا به جان زن و مرد و پيرزن و كودك و غيره افتاده است. آنها را ميكشد، خانه شان را ويران ميكند، دستبند به دستشان ميزند، تحقيرشان ميكند؛ آنها را با اهانت از خانه و زندگيشان دور ميكند، خانواده ها را آواره ميكند. اين ظاهر قضيه است. امّا باطن قضيه اين است كه همين قدرت به ظاهر مسلّط، در درون خود ذوب ميشود، آب ميشود. ملّت فلسطين تصميم گرفته است؛ سازمانهاى مبارز فلسطينى اعمّ از سازمان فتح، سازمان حماس، جبهه ى خلق، جهاد، حزب الله و ديگران، دستشان را روى هم گذاشته و تصميم گرفته اند. همه به يك نتيجه رسيده و راه فداكارى را پيدا كرده اند؛ فهميده اند كه راه نجات فلسطين آماده شدن براى فداكارى است. شهادت را تجربه كرده و فهميده اند كه دشمن در مقابل شهادت و شهادت طلبى و نترسيدن از مرگ ناتوان است.(2)

ص: 304


1- . سوره ى اسراء، آيه ى 20
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1381/1/16

ناكامى دشمن در كمرنگ كردن ارزشهاى اسلامى

همه ى سعى دولت محترم و خدمتگزار، اين باشد كه ارزشهاى اسلامى را هر چه بيشتر در جامعه زنده كند. بالاترين ارزش هم، ارزش تقواست. تقوا عاملى است كه ما را در راه اسلام حفظ ميكند. تقوا يعنى اينكه مواظب خود باشيم. اين امر به گروه خاصّى اختصاص ندارد و هر فردى را در هر جا كه هست و هر عضوى از اجزاى دولت را - از اجزاى عالى رتبه تا كارمندان معمولى - دربر ميگيرد. هر فردى از آحاد مردم، در هر جاى كشور كه زندگى ميكند، مراقب باشد كه از جاده ى اسلام تخطّى نكند. اسلام وعده ى نصرت داده است. قرآن وعده ى پيشرفت و موفّقيّت در همه ى ابعاد زندگى داده است و دنيا و آخرت ملّت را آباد ميكند. همچنان كه به فضل پروردگار، در همين مدّت كوتاه كه اسلام در اين كشور حاكم شده است، كارهايى براى زندگى مردم انجام شده كه قابل مقايسه با دوران گذشته نيست. خدماتى كه در اين مدّت به طبقات محروم شده است، با آنچه قبل از پيروزى انقلاب انجام گرفته، قابل مقايسه نيست و اين همه، با وجود همه ى مشكلاتى صورت گرفته است كه عليه اين كشور به وجود آورده اند. راه اسلام، راه سعادت است و ملاك پايبندى به اسلام، رعايت تقواست. اين امر را هر كسى در عمل شخصى خود ميتواند بفهمد و مواظب خود باشد. تقوا اين است. برادران و خواهرانى كه در گوشه و كنار اين كشور هستيد! مراقب باشيد كه از آنچه رضاى خدا در آن است، تخطّى نكنيد. تابع شهوات نفس نشويد، تا راه خدا را گم نكنيد. مسئولين كشور هم اين مسأله را رعايت كنند. قواى محترم مقنّنه، قضائيّه و مجريّه كه بحمدالله در اين راه هستند، به رعايت تقوا بكوشند. شما در هيچ جاى دنيا نميتوانيد دولتمردان، رجال و مسئولينى با اين تقوا و طهارت و پاكيزگى كه در جمهورى اسلامى هستند، پيدا كنيد. همه همين راه را بايستى ادامه دهند. اين راه، راه پيروزى است. دشمن در همه ى آزمايشهاى خود عليه اسلام و مسلمين، ناكام شده است و باز هم ناكام خواهد شد.(1)

ص: 305


1- . بيانات در ديدار كارگزاران و مسئولان نظام و ميهمانان كنفرانس وحدت اسلامي 1373/6/4

ايستادگى و تمسّك به آرمانها و اصول تنها راه مقابله با دشمن

ملّت ايران يك راه علاج دارد و همان راه علاجى است كه تا امروز دنبال كرده و آن، ايستادگى و تمسّك به آرمانها و اصولِ خود و حضور در صحنه است. من آن روز به ملّت عزيزمان عرض كردم، الآن هم عرض ميكنم: ملّت بزرگ ايران! بدانيد اگر ايستادگى و حضور شما در صحنه نبود، نظام جمهورى اسلامى و هيچكدام از مسئولان، يك سال هم نميتوانستند مقاومت كنند. اراده تان را مستحكم نگه داريد و حضور و وحدت خود را حفظ كنيد. ميبينيم و ميدانيم كه ملّت ايران تا امروز همينطور عمل كرده است، بعد از اين هم همينگونه خواهد بود؛ ملّت ما ملّت ممتازى است. در كنار اين، بايد مسئولان با كارآمدى و هوشيارى، تلاش عالمانه و دلسوزانه داشته باشند و مشكلات را يكى پس از ديگرى حل كنند و اين راهِ نيمه رفته را به پايان برسانند. هم از لحاظ علمى، هم از لحاظ سياسى و هم از لحاظ اقتصادى، اين ملّت بايد روزبه روز خود را قويتر كند؛ اين راه علاج ملّت ايران است. بخشى از اين كار به دست مردم است - كه مردم عمل كرده اند و به فضل و حول و قوّه ى الهى بعد از اين هم عمل خواهند كرد - بخشى هم بر عهده ى مسئولان است كه بايد وظايف خود را درست بشناسند و عمل كنند. در اين صورت دشمنيها ديگر اثر نخواهد كرد. البتّه بيگانگان فشار اقتصادى و سياسى مى آورند، امّا بيفايده است. در كوتاه مدّت ممكن است فشار اقتصادى عليه ملّت ايران باشد، امّا خودشان هم ميدانند كه در بلندمدّت، هم به نفع ملّت ايران است و هم به ضرر آنهاست. همين فشارها ملّت ايران و دانشمندان و جوانانِ بااستعداد ما را به پيمودن راههاى علمى و كشف راههاى علمىِ پيچيده و دور از دسترس كشاند؛ بنابراين فشار اقتصادى تأثيرى ندارد. تا شما در صحنه هستيد، فشار سياسى هم تأثيرى ندارد.

اين ملّت تلاش بزرگ و مجاهدت عظيمى كرده است؛ خداى متعال هم طبق وعده ى خود به اين ملّت پاداش داده است: استقلال و نظام اسلامى. خداوند عاقبت خوشى براى شما مقرّر كرده است و ان شاءالله به اين عاقبت خواهيد رسيد.(1)

ص: 306


1- . بيانات در خطبه هاى نماز جمعه ى تهران 1382/11/24

ايستادگى در برابر تحميل انحرافات دشمن

دنياى امروز، دنياى دروغ، دنياى زور، دنياى شهوترانى و دنياى ترجيح ارزشهاى مادّى بر ارزشهاى معنوى است. اين دنياست! مخصوص امروز هم نيست. قرنهاست كه معنويّت در دنيا رو به افول و ضعف بوده است. پول پرستها و سرمايه دارها تلاش كرده اند كه معنويّت را از بين ببرند. صاحبان قدرت، يك نظام و بساط مادّى اى در دنيا چيده اند كه در رأسش قدرتى از همه دروغگوتر، فريبكارتر، بى اعتناتر به فضايل انسانى و نسبت به انسانها بيرحمتر مثل قدرت آمريكاست. اين مى آيد در رأس و همينطور، مى آيند تا مراتب پايينتر. اين، وضع دنياست. انقلاب اسلامى، يعنى زنده كردن دوباره ى اسلام؛ زنده كردن «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اَللّٰهِ أَتْقٰاكُمْ » . اين انقلاب آمد تا اين بساط جهانى را، اين ترتيب غلط جهانى را بشكند و ترتيب جديدى درست كند. اگر آن ترتيب مادّى جهانى باشد، معلوم است كه شهوترانهاى فاسد روسياه و گمراهى مثل محمّدرضا بايد در رأس كار باشند و انسان بافضيلت منوّرى مثل امام بايد در زندان يا در تبعيد باشد! در چنان وضعيّتى، جاى امام در جامعه نيست. وقتى زور حاكم است، وقتى فساد حاكم است، وقتى دروغ حاكم است و وقتى بى فضيلتى حاكم است، كسى كه داراى فضيلت است، داراى صدق است، داراى نور است، داراى عرفان است و داراى توجّه به خداست، جايش در زندانها يا در مقتل و مذبح يا در گودال قتلگاههاست. وقتى مثل امامى بر سر كار آمد، يعنى ورق برگشت؛ شهوترانى و دنياطلبى به انزوا رفت، وابستگى و فساد به انزوا رفت، تقوا بالاى كار آمد، زهد روى كار آمد، صفا و نورانيّت آمد، جهاد آمد، دلسوزى براى انسانها آمد، رحم و مروّت و برادرى و ايثار و از خودگذشتگى آمد. امام كه بر سر كار مى آيد، يعنى اين خصلتها مى آيد؛ يعنى اين فضيلتها مى آيد؛ يعنى اين ارزشها مطرح ميشود. اگر اين ارزشها را نگه داشتيد، نظام امامت باقى ميماند. آن وقت امثال حسين بن على (عليه السلام)، ديگر به مذبح برده نميشوند. امّا اگر اينها را از دست داديم چه ؟ اگر روحيّه ى بسيجى را از دست داديم چه ؟ اگر به جاى توجّه به تكليف و وظيفه و آرمان الهى، به فكر تجمّلات شخصى

ص: 307

خودمان افتاديم چه ؟ اگر جوان بسيجى را، جوان مؤمن را، جوان بااخلاص را - كه هيچ چيز نميخواهد جز اينكه ميدانى باشد كه در راه خدا مجاهدت كند - در انزوا انداختيم و آن آدم پرروى افزون خواه پرتوقّع بى صفاى بى معنويّت را مسلّط كرديم چه ؟ آن وقت همه چيز دگرگون خواهد شد. اگر در صدر اسلام فاصله ى بين رحلت نبىّ اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) و شهادت جگرگوشه اش پنجاه سال شد، در روزگار ما، اين فاصله، خيلى كوتاهتر ممكن است بشود و زودتر از اين حرفها، فضيلتها و صاحبان فضايل ما به مذبح بروند. بايد نگذاريم. بايد در مقابل انحرافى كه ممكن است دشمن بر ما تحميل كند، ايستاد.(1)

***

جز با ايستادگى پارسايانه و شجاعانه در مقابل دشمن، امكان پذير نيست. دشمن لحظه اى غافل نيست و هر كارى بتواند ميكند. من بارها گفته ام دشمنان جهانى ما، هيچ منّتى بر ملّت ايران ندارند كه بگويند ما ميتوانستيم فلان ضربه را به شما بزنيم و نزديم؛ نه. هر ضربه اى كه نزدند، نميتوانستند! نتوانستن كه فقط نداشتن مهمّات نيست. هزار گونه مانع و مشكل داشتند كه نميتوانستند. از عكس العملش و از مشكلات منطقه اى ترسيدند؛ ليكن هيچ وقت هم غافل نبودند از اينكه بتوانند ضربه اى را وارد كنند كه كارى و مؤثّر باشد. امتحان هم كردند، ديدند كه براى اين ملّت، ضربه ى كارى وجود ندارد. ضربه اى از جنگ هشت ساله كاريتر؟!(2)

***

هميشه خطر توطئه ى دشمن عليه ما وجود داشته است. آنچه مانع از توطئه، جنگ و غلبه ى دشمن ميشود، ايستادگى و بيدارى و حاضر بودن در ميدان مقاومت است.(3)

ص: 308


1- . بيانات در ديدار فرماندهان گردانها، گروهانها و دسته هاى عاشوراى نيروهاى مقاومت بسيج سراسر كشور، در سالروز شهادت امام سجّاد (ع) 1371/4/22
2- . بيانات در ديدار پاسداران انقلاب اسلامي به مناسبت روز پاسدار 1375/9/24
3- . بيانات در اجتماع بسيجيان و سپاهيان لشكر 25 كربلا 1382/6/29

ايستادگى در برابر طرّاحى و نقشه هاى دشمن

دشمن طرّاحى ميكند. تو ميدانى كه او درست كرده، بازى نكنيد؛ چون چه ببريد، چه ببازيد، به نفع اوست. طرّاحى دشمن ايجاد اختلاف است، ايجاد نااميدى است، به جان هم انداختن فعّالان سياسى است، منزوى كردن خط اصيل و ارزشهاى اسلامى است. اين كارها، نقشه هاى دشمن است؛ سرگرم كردن جوانها به هوى و هوس و لغويّات و غافل كردن آنها از حركت عمومى ملّت ايران، به تعطيلى كشاندن مدارس، به تعطيلى كشاندن كلاسهاى دانشجويى. اينها نقشه هاى دشمن است. بايد مراقب بود. بايد در مقابل هر كارى كه به اين نقشه ها منتهى ميشود، ايستاد. وحدت را بايد حفظ كرد، اميد را بايد حفظ كرد، تلاش را بايد روزبه روز بيشتر كرد و با يكديگر صادق بود و دلها را به هم نزديك كرد و در وظايف گوناگون اجتماعى، بايد پرشور حركت كرد.(1)

لزوم جهتگيرى متّحد در برابر دشمن متجاوز

توصيه ى مهمّى كه هم قرآن به ما يادآور شده است، هم تاريخ با عبرتهاى خود به ما توصيه ميكند، هم امام بزرگوار بارها و بارها به ما گفتند، اين است كه نبايد بگذاريم صداى ما و دعوت ما و شعارهاى ما در تعارض و تضاد با يكديگر قرار گيرد. در مقابل دشمنهاى متجاوز و در ميدانهاى مختلف، بايد جهتگيرى متّحد را حفظ كنيم؛ اين وظيفه ى امروز ماست. اختلاف سليقه، اختلاف عقيده در بسيارى از جزئيّات، و شايد اختلاف مبانى در برخى از مسائل غير دخيل در اساس نظام، وجود دارد و غيرمنتظره هم نيست؛ بودن چنين اختلاف سلايق و نظراتى اشكالى هم ندارد؛ امّا چيزى كه اشكال دارد، اين است كه اختلافهايى حتّى در سطوح كوچكتر و پايينتر از اين، به اينجا بينجامد كه كسانى در مقابل چشم دشمن، درباره ى مسائل كوچك يا بزرگ، در مقابل هم قرار گيرند و دشمن را فراموش كنند و احياناً بعضى در خلال دعواهاى

ص: 309


1- . بيانات در ديدار جمعى از دانش آموزان و دانشجويان در آستانه ى سالروز سيزده آبان 1387/8/8

خانگى و داخلى، به دشمن چشمكى هم بزنند و به طور آشكار يا پنهان، به دشمن اظهار محبّتى هم بكنند؛ اين بد است. چيزى كه ما همه ى جناحهاى كشور را به شدّت از آن برحذر ميداريم، اين است؛ والّا اختلافات وجود دارد، گفتگوها وجود دارد؛ هميشه هم بوده، اجتناب ناپذير هم هست؛ خطر مهمّى هم براى نظام ندارد. وقتى مسئولان بخشهاى مختلف مشغول تلاشند و كار ميكنند، اهمّيّتى ندارد كه اين اختلافها هم وجود داشته باشد؛ به شرطى كه مانع كارها نشود. آنچه مهم است و بايد از آن پرهيز كرد، اختلاف در موضعگيرى و نشان دادن چهره هاى متناقض و متضاد به يكديگر و در مقابل چشم دشمن است.(1)

رعايت قانون يعنى جلوگيرى از نفوذ دشمن

قانون اساسى ما يك قانون مترقّى، بسيار مستحكم و بسيار هوشمندانه نوشته شده است. براساس اين قانون، همه چيز در جاى خود قرار دارد و قرار گرفته است. توصيه ى من به همه ى مسئولان، به همه ى مراكز قانونگذارى، به همه ى مراكز قانونى و به همه ى آحاد ملّت، رعايت قانون است. اگر ما قانون را رعايت كنيم، دشمن نميتواند به طمع ورزى خود ادامه دهد. قانون بايد رعايت شود. قانون، راه نفوذ دشمن را هم بسته است. اگر ديده ميشود در مواردى اغتشاشگرانى از سوى دستگاههاى تبليغاتى دشمن تأييد ميشوند، اينجا بهترين پاسخ به دشمن اين است كه قانون اجرا شود. اگر اغتشاشگران حوادثى از قبيل حوادث خرّم آباد، با قوّت و قدرت به وسيله ى دستگاههاى قانونى به مجازات خود برسند - هر كه هستند - دشمن ديگر جرأت نميكند. با رعايت قانون، با رعايت انصاف، بدون تن دادن به اختلافات جزيى سياسى - كه همراه با هوچيگراييها، بزرگ نشان داده ميشود - دشمن نميتواند به طمع ورزى خود ادامه دهد.(2)

ص: 310


1- . بيانات در ديدار اعضاى مجلس خبرگان 1382/6/19
2- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم قم 1379/7/14

لزوم آگاهى و هوشمندى در مقابل توطئه هاى دشمن

هر چه از دشمن و توطئه هاى دشمن غفلت كرده ايم، بايستى از آن استغفار و توبه كنيم. اين توبه به معناى توجّه دادن خود، تنبّه دادن به خود به معناى آگاهى و هشيارى و باز شدن چشم ماست. مدّتى اين جنجال را راه انداختند كه شما از دشمن، زياد اسم مى آوريد؛ توهّم توطئه داريد؛ خيال ميكنيد عليه شما توطئه است. با غفلت از توطئه، مگر توطئه از بين ميرود؟ امروز ديگر همه چيز آشكار و ظاهر شده است. آن روزى كه اين حرفها زده ميشد، شايد هنوز برخى از حرفها علنى نشده بود؛ امّا امروز به طور علنى اعلان ميكنند كه عليه نظام جمهورى اسلامى، عليه قانون اساسى ما، عليه ملّت ما و عليه منافع ما توطئه وجود دارد. با غفلت از توطئه نميتوان از توطئه جان سالم به در برد. بايد هوشمندانه و آگاهانه با دشمنيها و توطئه ها آشنا شد و در مقابل آن هوشمندانه و آگاهانه و مدبّرانه از خود و از منافع ملّى خود و از هويّت خود دفاع كرد.(1)

تأثيرناپذيرى از دشمن در صحنه ى كسب علم

وابستگى را نبايد با اشتياق به فراگيرى علم - كه هرجا انسان آن را بيابد، دنبال آن خواهد رفت - اشتباه كرد. گاهى علم در دست دشمن ماست؛ پيش دشمن ميرويم، زانو ميزنيم و از او علم را فرا ميگيريم؛ اين اشكالى ندارد. ارزش علم فراتر از اين است كه انسان بخاطر آن، حتّى سراغ كسى كه با او مخالف است، نرود. اين يك بحث است؛ تحت تأثير آن دشمن قرار گرفتن از غير جنبه ى علم - يعنى جنبه ى سياست، فرهنگ و چيزهاى ديگر - يك بحث ديگر است. آنچه براى ما درست كردند، اين دوّمى است. آنچه براى - به اصطلاح رايج - جهان سوّم خواستند و برنامه ريزى كردند، اين دوّمى است. اتّفاقاً كارى كردند كه اوّلى انجام نگيرد.(2)

ص: 311


1- . بيانات در ديدار كارگزاران نظام 1384/8/8
2- . بيانات در ديدار با اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى، به مناسبت هفتمين سالگرد تشكيل اين شورا 1370/9/20

ناتوانى دشمن در برابر صاحبان انديشه

جوانان و صاحبان دانش و انديشه و خرد بايد تلاش كنند. تصوّر هم نكنيد كه دشمن ميتواند جلو اين تلاش را بگيرد؛ نه. حدّاكثر كارى كه اين دشمن كه امروز در مقابل ملّتهاست - يعنى آمريكا - ميتواند بكند، عبارت است از كار نظامى و جاسوسى، كه يكى مثل صدّام مفلوك بدبخت را در بيغوله و حفره پيدا كند، يا اينكه به كار فساد و ابتذال پراكنى به وسيله ى رسانه هاى جمعى و كارهاى فرهنگى بپردازد؛ والّا حتّى از راه فشارهاى اقتصادى هم آنچنان كه ميخواهد، برايش ميسّر نيست؛ چون در زمينه ى ارتباطات اقتصادى در دنيا، گوشه و كنارها و پيچيدگيهايى وجود دارد و اينطور نيست كه اگر بخواهند ملّتى را از لحاظ اقتصادى بيچاره كنند، بتوانند. در دوره ى جنگ، دنياى غرب - آمريكا و اروپا و وابسته هايشان - و دنياى شرق آن روز كه شوروى بود، ما را تحريم كردند و از تعداد سلاحها و هواپيماها و تانكهايمان هم خبر داشتند و فكر ميكردند ظرف شش ماه همه ى اينها تمام خواهد شد! هشت سال جنگ را كش دادند كه در پايان اين هشت سال امكانات و تجهيزات ما بهتر و بيشتر از اوّل شد! نتيجه ى غلبه ى نظامى بر مجموعه اى مثل مجموعه ى صدّام كه هم خودش خائن و زبون بود و هم اطرافيانش خيانتكار - او به ملّتش خيانت ميكرد، اطرافيانش هم به او - ميشود همين. غلبه بر مثل صدّام دليل اقتدار نيست كه كسى خيال كند حالا اين قطب ابر قدرت جهانى هر كارى دلش ميخواهد، ميكند؛ نه، اينطور نيست كه هر غلطى بخواهند، بتوانند بكنند. غلبه ى نظامى را مهاجمان به ملّتها مثل «چنگيز» و «تيمور» و امثال اينها پيدا ميكنند، كه آمدند، بعد هم رفتند و نابود شدند؛ امّا ملّتها دوباره سر بلند كردند. آنجايى كه ملّتها بخواهند و بايستند، هيچ دشمنى نميتواند در مقابل آنها پايدارى كند و به تعرّض، تجاوز و افزون طلبى خود ادامه دهد. ضربه اى ميزند، ضربه اى هم ميخورد.(1)

ص: 312


1- . بيانات در ديدار اساتيد و دانشجويان قزوين 1382/9/26

دشمن ميخواهد، مردم سياسى نباشند

بنده دلم ميخواهد اين جوانان ما شما دانشجويان؛ چه دختر، چه پسر و حتّى دانش آموزان مدارس روى اين ريزترين پديده هاى سياسى دنيا فكر كنيد و تحليل بدهيد. گيرم كه تحليلى هم بدهيد كه خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت كند آن دستهايى را كه تلاش كرده اند و ميكنند كه قشر جوان و دانشگاه ما را غيرسياسى كنند. كشورى كه جوانانش سياسى نباشند، اصلاً توى باغ مسائل سياسى نيستند، مسائل سياسى دنيا را نميفهمند، جريانهاى سياسى دنيا را نميفهمند و تحليل درست ندارند. مگر چنين كشورى ميتواند بر دوش مردم، حكومت و حركت و مبارزه و جهاد كند؟! بله؛ اگر حكومت استبدادى باشد، ميشود. حكومتهاى مستبد دنيا، صرفه شان به اين است كه مردم سياسى نباشند؛ مردم درك و تحليل و شعور سياسى نداشته باشند. امّا حكومتى كه ميخواهد به دست مردم كارهاى بزرگ را انجام دهد؛ نظام را ميخواهد با قدرت بى پايان مردم به سرمنزل مقصود برساند و مردم را همه چيز نظام ميداند، مگر مردمش بخصوص جوانان، و بالاخص جوانان دانشجويش ميتوانند غيرسياسى باشند؟! مگر ميشود؟! عالمترين عالمها و دانشمندترين دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سياسى نداشته باشند، دشمن با يك آبنبات ترش ميتواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش كند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد! اين نكات ريز را، بايد جوانان ما درك كنند.(1)

سست نشدن عقيده در برابر تمسخر دشمن

از روگرداندن و اعراض دشمن احساس تنهايى نكنيد. از تمسخر دشمن درباره ى آنچه در دست شماست - كه گوهر گرانبهايى است - عقيده تان سست نشود. شما گوهر گرانبهايى را در مشت گرفتيد و كار عظيمى انجام داديد. گنجى تمام نشدنى را در داخل كشور خودتان كشف كرديد، به اسلام رسيديد، به استقلال و آزادى رسيديد و توانستيد خود را

ص: 313


1- . بيانات در ديدار دانش آموزان و دانشجويان به مناسبت «روز ملّي مبارزه با استكبار» 1372/8/12

از يوغ قدرتها خارج كنيد. زمانى اين مملكت، اين دانشگاه، اين تهران، اين پادگانها، اين نيروهاى مسلّح، اين ادارات دولتى، اين وزارتخانه ها، اين دستگاههاى اطّلاعاتى، همه و همه، تيول آمريكا بود. امروز اگر اين ملّت در دورترين نقاط كشور، در كوره دههاى اين كشور، كسى را طرفدار آمريكا ببيند، سايه اش را با تير ميزند. زمانى در اين مملكت، ملّتى وجود نداشت، آرايى وجود نداشت، مجلسى وجود نداشت، انتخاباتى وجود نداشت. همه چيز تشريفاتى، صورى، دروغى و تصنّعى بود. دوران پهلوى براى اين ملّت واقعاً دوران عجيبى بود. مثل اينكه كارخانه ى عظيمى را در داخل يك سالن درست كنند! وقتى نگاه ميكنيد ميبينيد كارخانه است و تجهيزات كارخانه است. وقتى نزديك ميرويد، ميبينيد همه چيز از نايلون و از پلاستيك، بازيچه درست شده است. مانند عمارت عظيمى با مجسّمه ها و ستونها و سقفهاى مرتفع، كه آدم خيال كند كاخى عظيم است؛ امّا وقتى نزديك رفت، ببيند از برف درست كرده اند!(1)

لزوم ديد حكيمانه در اتّخاذ مواضع مقابل دشمن

حكمت، يعنى نظام اسلامى حكيمانه كار كند و از روى احساسات و بى توجّه به منافع و شرايط لازم و بهره هايى كه ما بايد از رابطه با دنيا بگيريم، حركت نكند. ديد بايد كاملاً حكيمانه و پخته باشد. اى بسا ما با يك دشمن كه در نهايت هم برخورد داريم، الآن بايستى بنشينيم با او طرح دوستى بريزيم. اين، حكمت است. خيال نكنيد اينها از اسلام نيست؛ نخير، آنجايى كه جايش باشد، از اسلام است؛ كمااينكه رسول اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) با خيليها - از جمله با يهود اطراف مدينه - مذاكره كرد.(2)

***

بايد ديد دشمن از كجا دارد حمله ميكند. براى يك دفاع خوب، يك معرفت خوب لازم است؛ اگرچه حتّى براى يك هجوم خوب هم يك

ص: 314


1- . بيانات در خطبه هاى نماز جمعه 1374/11/20
2- . بيانات در ديدار با مسئولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى، در آستانه ى يازدهمين سالگرد پيروزى انقلاب اسلامى ايران 1368/11/9

معرفت خوب لازم است. اينها با همفكرى و با تبادل نظر و با كار مشترك تأمين ميشود. بنابراين، هفته اى يك بار كه شما دور هم جمع ميشويد، اگر فراغتى به اين جلسه ى هفتگى شما بذل شود - فقط براى مثلاً رفع خستگى نباشد؛ يك آمادگى باشد و برنامه ريزى بشود - و همين مجمع شما كنار خودش دفتر يا دبيرخانه اى داشته باشد كه كارها را رديف كند، خوب است.(1)

ضعف و نااميدى، سبب طمع دشمنان

وعده ى الهى اين است كه ملّتهاى مسلمان را عزيز كند. اين يك شبه كه ممكن نيست؛ بدون تلاش و عمل هم ممكن نيست. وعده ى الهى اين بود كه هر ملّتى در راه خدا مبارزه كند و ايمان داشته باشد، پيروز شود. بسيار خوب؛ شما ملّت ايران ايمان داشتيد، مبارزه كرديد، پيروز شديد. وعده ى الهى اين است كه شما بعد از اين پيروزى، با دشمنان خدا درگير خواهيد شد و اگر پافشارى و صبر و ايستادگى كنيد، باز هم پيروز خواهيد شد؛ يعنى هم وعده ى پيروزى هست، هم وعده ى درگيرى هست. آرى؛ وقتى كه قدرت الهى، قدرت اسلام، قدرت قرآن، قدرت معنويّت، در يك جا علم برمى افرازد، كسانى كه مخالف معنويّتند، دشمنى ميكنند؛ كسانى كه اهل ظلمند، دشمنى ميكنند؛ كسانى كه اهل فسادند، دشمنى ميكنند؛ كسانى كه به هر جهتى معنويّت و دين را برنميتابند، دشمنى ميكنند. «وَ لَمّٰا رَأَ اَلْمُؤْمِنُونَ اَلْأَحْزٰابَ قٰالُوا هٰذٰا مٰا وَعَدَنَا اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ مٰا زٰادَهُمْ إِلاّٰ إِيمٰاناً وَ تَسْلِيماً» (2). وقتى در جنگ احزاب، قريش از يك طرف، يهود از يك طرف، سقيف از يك طرف و انواع و اقسام دشمنان از اطراف حمله كردند و مدينه را محاصره نمودند، در آنجا مردم دو دسته شدند؛ مؤمنين يك طور، غيرمؤمنين و كسانى كه «وَ اَلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ » (3) بود، يك طور ديگر. آنهايى كه در دلشان

ص: 315


1- . بيانات در ديدار با اعضاي مجمع نويسندگان مسلمان 1370/7/28
2- . سوره ي احزاب، آيه ي 22
3- . سوره ي احزاب، آيه ي 12

مرض بود ميگفتند: «مٰا وَعَدَنَا اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ إِلاّٰ غُرُوراً» (1) ما فريب خورديم؛ اسلام نتوانست به ما عزّت و امنيت دهد و ما را نجات بخشد. ببينيد؛ اطراف مؤمنين را محاصره كرده بودند. اين حزبها و گروههاى دشمن، شرقى اش، غربى اش، همسايه اش، دوردستش، همه دست به دست هم داده بودند، سر به هم آورده بودند و به دولت اسلامى حمله كرده بودند؛ امّا مؤمنين ميگفتند: «هٰذٰا مٰا وَعَدَنَا اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ » ؛ ما تعجّب نميكنيم. اين همان چيزى است كه خدا و پيامبر به ما وعده كرده بودند. وعده ى خدا و پيامبر اين است كه «اَلَّذِينَ آمَنُوا يُقٰاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اَللّٰهِ وَ اَلَّذِينَ كَفَرُوا يُقٰاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اَلطّٰاغُوتِ » (2). شما كه مؤمنيد، در راه خدا مبارزه ميكنيد. آنهايى كه با خدا ميانه اى ندارند، در راه طاغوت مبارزه ميكنند. آرى؛ آنها هم مبارزه ميكنند؛ ولى «فَقٰاتِلُوا أَوْلِيٰاءَ اَلشَّيْطٰانِ إِنَّ كَيْدَ اَلشَّيْطٰانِ كٰانَ ضَعِيفاً» (3) اگر مبارزه كرديد، اگر ايستاديد، اگر صبر و ثبات خودتان را از دست نداديد، شما پيروزيد؛ امّا اگر رها كرديد، احساس ضعف كرديد، احساس نوميدى كرديد، عقبگرد كرديد، نه. پس، حضور دشمن و حمله ى دشمن، مايه ى تعجّب نيست؛ «هٰذٰا مٰا وَعَدَنَا اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ مٰا زٰادَهُمْ إِلاّٰ إِيمٰاناً وَ تَسْلِيماً» (4) بنابراين، وعده ى الهى مسلّم است؛ يعنى هم در صورت مبارزه، در صورت صبر و در صورت ايستادگى، پيروزى به دست مى آيد و هم در صورتى كه شما صادق باشيد، دشمنيها به سمت شما توجّه پيدا ميكند.(5)

نگاه اميدوارانه نه نگاه نوميدانه

عزيزان من! شرط اصلى فعّاليّت درست شما در اين جبهه ى جنگ نرم، يكى اش نگاه خوشبينانه و اميدوارانه است. نگاهتان خوشبينانه باشد. ببينيد، من در مورد بعضى تان به جاى پدربزرگ شما هستم. من نگاهم به

ص: 316


1- . همان
2- . سوره ي نساء، آيه ي 76
3- . سوره ي نساء، آيه ي 76
4- . سوره ي احزاب، آيه ي 22
5- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1377/10/4

آينده، خوشبينانه است؛ نه از روى توهّم، بلكه از روى بصيرت. شما جوانيد - مركز خوشبينى - مواظب باشيد نگاهتان به آينده، نگاه بدبينانه نباشد؛ نگاه اميدوارانه باشد، نه نگاه نوميدانه. اگر نگاه نوميدانه شد، نگاه بدبينانه شد، نگاه «چه فايده اى دارد» شد، به دنبالش بى عملى، به دنبالش بى تحرّكى، به دنبالش انزوا است؛ مطلقاً ديگر حركتى وجود نخواهد داشت؛ همانى است كه دشمن ميخواهد.(1)

تقويت نظام ضربه به دشمن

عزيزان من! اين آيه مربوط به يكى از جنگهاى پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) است: «اَلَّذِينَ قٰالَ لَهُمُ اَلنّٰاسُ إِنَّ اَلنّٰاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزٰادَهُمْ إِيمٰاناً» (2). خبر ميدادند كه دشمن به صورت متراكم در انتظار شماست؛ بترسيد! در پاسخ به اين هشدار و بيم دهى - كه دشمن به صورت متراكم در انتظار شماست تا ضربه را وارد كند - اينها ميگفتند: «وَ قٰالُوا حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ » (3)؛ خدا براى ما بس است و پشتيبانى او براى ما كافى است. البتّه «حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ » را در پستوى اتاق و داخل بستر راحت نميشود گفت. ما نه كارى بكنيم، نه تلاشى بكنيم، نه حركتى بكنيم، نه جانى را به خطر بيندازيم، نه از آبرويى مايه بگذاريم، بعد هم بگوييم: «حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ » ! نه، خداى متعال آدمى را كه در راه او مجاهدت نميكند، كفايت نخواهد كرد. اين كفايت مربوط به ميدان جنگ است. ما امروز در يك ميدان نبرديم؛ اگرچه نه نبرد نظامى و نبرد مرگ و زندگى. مستكبران عالم چون با اسلام و نظام اسلامى به جد دشمنند، ما هر اقدام خوبى كه ميكنيم، هر قانون خوبى كه ميگذاريم، هر اجراى خوبى كه ميكنيم، هر قضاوت خوبى كه ميكنيم، هر منش خوبى كه از خودمان نشان ميدهيم، هر كارى كه به تقويت اين نظام و تقويت اسلام منتهى ميشود، اگر از ما سر بزند، در واقع داريم يك ضربه به دشمن ميزنيم. اينجاست كه آدم ميگويد: «حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ » . پاسخ خدا هم اين است كه «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ

ص: 317


1- . بيانات در ديدار دانشجويان و نخبگان علمي 1388/6/4
2- . سوره ي آل عمران، آيه ي 173
3- . همان

اَللّٰهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اِتَّبَعُوا رِضْوٰانَ اَللّٰهِ وَ اَللّٰهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ (1)» .(2)

اهمّيّت آرامش در مواجهه با دشمن

چون تلاش جريانهاى سياسى ضدّ جمهورى اسلامى و ضدّ اين حركت عظيم اسلامى ملّت ايران و ملّتهاى منطقه - اين جريان تبليغاتى عظيمى كه امروز به راه انداخته اند - در جهت ايجاد تلاطم - هم تلاطمهاى اجتماعى و هم تلاطم روحى - است؛ يعنى دلها را مضطرب كردن، نگران و ترسان كردن كه امروز سياست كلّى امپراتورى خبرى در دنيا اين است و تازگى هم ندارد - نه نسبت به ما در اين بيست و چند سال و نه نسبت به جريان حق در طول تاريخ اسلام از اوّل تا امروز - لذا ملاحظه ميكنيد يكى از مطالبى كه در قرآن روى آن بعنوان يك موضوع منفى تكيه شده، «مرجفون» است؛ يعنى همان كسانى كه سعى ميكنند دلها را مضطرب، پريشان و ملتهب كنند و دلهره ايجاد نمايند. آن روز اين آيه ى شريفه را براى دوستان ديگرى كه اينجا بودند، خواندم: «اَلَّذِينَ قٰالَ لَهُمُ اَلنّٰاسُ إِنَّ اَلنّٰاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ » (3) در مدينه ى پيغمبر جنجال درست ميكردند كه: «جمع شده اند و ميخواهند پدرتان را دربياورند! از بين رفتيد، نابود شديد؛ تمام شد». آيه ى قرآن نازل شد كه وقتى ياوه گويان و هرزه گويان و ضعيفان چنين فضايى را ايجاد ميكنند و اين ميكروب و ويروس خطرناك ترس را در فضا ميپراكنند، مؤمنان كسانى هستند كه «فَزٰادَهُمْ إِيمٰاناً» (4)؛ ايمانشان بيشتر ميشود. «وَ قٰالُوا حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ » (5) اين «حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ » متعلّق به اينجاست. يعنى در مواجهه با تلاطمى كه دشمن ميخواهد به وسيله ى امواج تبليغاتى و روانى خود ايجاد كند، آرامش دارند. همان «سكينه» است: «هُوَ اَلَّذِي أَنْزَلَ اَلسَّكِينَةَ فِي

ص: 318


1- . سوره ي آل عمران، آيه ي 174
2- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي ايران 1379/4/19
3- . سوره ي آل عمران، آيه ي 173
4- . همان
5- . همان

قُلُوبِ اَلْمُؤْمِنِينَ » (1) ؛ خداى متعال آرامش به دلهاى مؤمنين داد: «لِيَزْدٰادُوا إِيمٰاناً مَعَ إِيمٰانِهِمْ » (2)؛ براى اينكه ايمانشان هم تقويت شود. واقع قضيه هم همين است.(3)

***

انسانها اگر از سكينه و آرامش و توكّل و اعتماد به خدا و اعتماد به آينده و اعتماد به آنچه از مبانى حق در اختيار آنهاست، برخوردار نباشند، در مقابل اينطور حوادث دست و پايشان را گم ميكنند؛ بخصوص اگر انسان بداند كه اين حوادث را دشمن برنامه ريزى كرده است؛ كه بعيد هم نيست و قرائنى هم دارد.(4)

استحكام نظام باعث يأس دشمن

امروز دشمن در مقابل نظام جمهورى اسلامى، با همه ى ساز و برگ خود از لحاظ نظامى، از لحاظ سياسى، از لحاظ تبليغى و از لحاظ فرهنگى وارد ميدان شده است؛ امّا درعين حال انسان بروشنى درمى يابد كه دشمن مأيوس است. دشمن احساس ميكند با اين نظام مستحكم درگير شدن و به آن خدشه وارد آوردن، كار او نيست. اميدش به اين است كه ما كه مسئوليّتهاى اين نظام را بر دوش داريم، خودمان عوامل شكست خود را فراهم كنيم. ما اگر خودمان عوامل شكست را فراهم نكنيم، دشمن نميتواند كارى كند. بزرگترين مصيبت براى يك ملّت اين است كه مسئولان در ميان آن ملّت، از مسئوليّتهاى حقيقى خودشان غافل بمانند؛ از آن چيزى كه خدا از آنها خواسته است و پايه ى اصلى مسئوليّت آنهاست، غافل بمانند؛ به چيزهاى كم اهمّيّت سرگرم و مشغول شوند؛ به نفع خود و نفع پرستى خود سرگرم و مشغول شوند؛ دل آنها به جاى تپيدن براى وظيفه ى الهى، براى مسائل كوچك و حقير بتپد. مسئولان در همه ى رده ها، در همه ى بخشها و در همه ى سازمانهاى

ص: 319


1- . سوره ي فتح، آيه ي 4
2- . همان
3- . بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى 1382/3/7
4- . بيانات در ديدار كارگزاران نظام جمهوري اسلامي ايران 1378/10/4

كشورى و لشكرى نظام، بايد متوجّه اين مسئوليّت باشند و خدا را در نظر داشته باشند. عوامل قدرت در ميان اين ملّت و در اين نظام به وفور وجود دارد و اين عوامل معنوى، قدرت خود را در طول اين بيست سال نشان داده است و از ميدانهاى دشوار و تجربه هاى سخت، سرافراز بيرون آمده است. اين عوامل را بايد حفظ كنيد.(1)

***

امروز استكبار جهانى و قلدرهاى سياسى عالم و امپراتوريهاى زر و زور در سرتاسر جهان كه در فساد و انحطاط غرقند، با اسلام و نظام اسلامى دشمن هستند؛ زيرا افشاگر و تهديدكننده ى آنها، اسلام و بيدارى مسلمين است. طبيعى است هر كارى كه عليه اسلام و نظام اسلامى و جمهورى اسلامى از عهده ى آنها برآيد، ميكنند. در يك صورت، نظام جمهورى اسلامى ميتواند خود را به طور كامل از خطر و آسيب دشمن مصون نگه دارد و آن، وقتى است كه با اقتدار خويش آنها را مأيوس كند. روزى كه جمهورى اسلامى، با اثبات اقتدار سياسى و اقتصادى خود و با اثبات قدرت ادامه ى زندگى، دشمن را مأيوس كرد، ميتوان اطمينان داشت كه دشمن از توطئه دست خواهد كشيد؛ چون احساس ميكند تلاش او بيفايده است.(2)

***

اين «توانايى ماندن»، اين «اقتدار»، اين «ظرفيّت بقا» بايستى حفظ شود. اينجور نيست كه ما هر جور عمل كنيم - ولو بى تفاوت، ولو با عدم توجّه به وظايف حسّاس و مهم - باز هم همين ظرفيّت مقاومت باقى بماند؛ نه، بايستى نظام جمهورى اسلامى را به معناى حقيقى كلمه اش حفظ كرد، تا بتوان از منافع اين ملّت، از منافع اين كشور، اين ملّت را بهره مند كرد؛ تا بتوان اين ملّت را به اوج ترقّى و آرزوها و آرمانهاى خودش رساند.(3)

ص: 320


1- . بيانات در ديدار فرماندهان و گروه كثيرى از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت «روز پاسدار» 1378/8/22
2- . بيانات در مراسم بيعت وزير آموزش و پرورش، معلّمان و دانش آموزان تهران 1368/3/26
3- . بيانات در ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت 1387/9/24

فصل نهم اقشار مورد هدف دشمن

اشاره

ص: 321

ص: 322

1) خواص

لزوم موقعيّت شناسى خواص در برابر تهديدات دشمن

بارها گفته ايم كه به هيچ وجه نميتوانيم ادّعا كنيم كه ايران قطعاً مورد حمله قرار خواهد گرفت، نه؛ چنين چيزى معلوم نيست؛ امّا قطعاً تهديد متوجّه ماست. اين ما هستيم كه بايد بتوانيم اين تهديدى را كه متوجّه ماست، خنثى كنيم و از بين ببريم و اين احتياج دارد به اينكه زبدگان و نخبگان كشور، مسئولان و خواص كه عمدتاً شما هستيد - كه در اين مجلس جمع شده ايد - موقعيّت را درست بشناسيد؛ وظيفه را درست تشخيص دهيد؛ بار سنگين مسئوليّت را بر دوش خودتان درست حس كنيد. ما امروز حق نداريم اشتباه كنيم. اين تهديدى كه وجود دارد - چون رئيس جمهور آمريكا علناً و صريحاً اسم آورد؛ البتّه شصت كشور را مورد اشاره قرار داد؛ منتها سه كشور، از جمله كشور ما را اسم آورد - از لحاظ زمينه و انگيزه هايش يك قضيه ى مركّب و چندعنصرى است كه بايد عناصر آن را شناخت.(1)

مرزبندى خواص در برابر دشمن

عقل سالم حكم ميكند و شرع هم همين را قاطعاً بيان ميكند علاج عبارت است از صراحت در تبيين حق، صراحت در بيان حق. وقتى شما

ص: 323


1- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي 1380/12/27

ميبينيد يك حركتى به بهانه ى انتخابات شروع ميشود بعد يك عامل «دشمن» ى در اين فضاى غبارآلوده وارد ميدان شد، وقتى ميبينيد عامل دشمن كه حرف او شعار او حاكى از مافى الضمير اوست آمد توى ميدان، اينجا بايد خط را مشخص كنيد، اينجا بايد مرز را روشن كنيد. همه وظيفه دارند، بيشتر از همه خواص و در ميان خواص بيشتر از همه آن كسانى كه مستمعين بيشترى دارند، شنوندگان بيشترى دارند، اين وظيفه است ديگر مرزها روشن بشود و معلوم بشود كه كى چى ميگويد، اينجور نباشد كه باطل خودش را در لابه لاى گرد و غبارِ برخاسته ى در ميدان مخفى كند، ضربه بزند و جبهه ى حق نداند از كجا دارد ضربه ميخورد. اين است كه حرف دوپهلو زدن از خواص مطلوب نيست. خواص بايد حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بيان كنند. اين مخصوص يك گرايش سياسى خاص هم نيست، در داخل نظام اسلامى همه ى گرايشهايى كه در مجموعه ى نظام قرار دارند اينها بايد صريح مشخّص كنند كه بالاخره آن حمايتى كه مستكبرين عالم ميكنند مورد قبول است يا مورد قبول نيست. وقتى كه سران استكبار، سران ظلم، اشغالگران كشورهاى اسلامى، كُشندگان انسانهاى مظلوم در فلسطين و در عراق و افغانستان و خيلى جاهاى ديگر مى آيند وارد ميدان ميشوند، حرف ميزنند، موضع ميگيرند خوب بايد معلوم بشود اين كسى كه در نظام جمهورى اسلامى است در مقابل اين چه موضعى دارد. حاضر است تبرّى بجويد بگويد من دشمن شمايم.(1)

تكليف خواص

عزيزان من! امروز دولتها، كشورها، مجامع و مجموعه هاى بين المللى، براى اين كه خود را در عرصه مبارزه زندگى موفّق كنند، از همه ى امكانات خودشان - امكانات جغرافيايى، امكانات تاريخى، امكانات قومى - استفاده ميكنند. چرا مسلمانان، از اين امكان عظيم موهوب به آنها از طرف پروردگار، استفاده نميكنند؟ امروز منطقه ى جغرافيايى مسلمانان،

ص: 324


1- . بيانات در ديدار با اعضاي شوراى هماهنگى تبليغات اسلامى 1388/10/29

مهمترين مناطق عالم است. كشورهاى آنها از لحاظ طبيعى، جزو ثروتمندترين كشورهاى عالم است. امروز دروازه ى آسيا به اروپا، دروازه ى اروپا به آسيا و آفريقا، آفريقا به اروپا و آسيا، متعلّق به مسلمانان است. اين منطقه ى سوق الجيشى و سرزمينهاى بابركتى كه در اختيار مسلمانان است، امروز حامل و حاوى امكاناتى چون نفت و گاز و امثال اينهاست كه بشر براى تمدّن خود، به صورت روزمرّه به آن احتياج دارد. يك ميليارد و چند صد ميليون نفر مسلمان هستند؛ يعنى بيش از يك پنجمِ مردم دنيا. اين همه جمعيّت، در چنين منطقه اى؛ آن هم با برافراشته شدن پرچم اسلام در قلب اين منطقه - يعنى در ايران اسلامى كه امروز قلب و مركز اصلىِ دنياى اسلام است - چرا بايد از اين استفاده نشود؟ اين، يك امكان بزرگ در اختيار مسلمانان است. وسوسه ى جدايى دين از سياست را كه يك روز انگليسيها گفتند، يك روز آمريكاييها ترويج نمودند و يك روز ايادى آنها در بوق كردند، براى اين است كه مسلمانان از اين امكان و از اين موقعيّت غفلت كنند. در اين زمينه، بيشترين وظيفه را هم خواص دارند. خواص، يعنى علما و روشنفكران و شعرا و خطبا و روزنامه نگاران و صاحبان نفوذ در بين گروههاى مردمى. اينها هستند كه بيشترين تكليف را دارند. وقتِ آن رسيده است كه دنياى اسلام به خود آيد و اسلام را بعنوان صراطالمستقيم الهى و راه نجات انتخاب كند و در آن، با استحكام قدم بردارد. وقت آن رسيده است كه دنياى اسلام، اتّحاد خود را حفظ كند و در مقابل دشمن مشتركى كه همه ى گروههاى اسلامى، آسيب آن دشمن را ديده اند - يعنى استكبار و صهيونيسم - به طور متّحد بايستد، شعارهاى واحدى بدهد، تبليغ واحدى بكند و راه واحدى را بپيمايد. ان شاءاللّه مورد تأييد پروردگار و مورد حمايت قوانين و سنن الهى هم خواهد بود و پيش خواهد رفت.(1)

ص: 325


1- . بيانات در ديدار با ميهمانان كنفرانس وحدت اسلامى در سالروز ميلاد خجسته ى پيامبر اكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) 1376/5/1

خطرهاى تأثيرگذار در خواص

كسانى كه روى مردم اثر ميگذارند - كسانى كه حرفشان، اقدامشان، عملشان، منش شان، نوشته شان، روى مردم اثر ميگذارد - چند خطر بزرگ آنها تهديدشان ميكند كه بايد بسيار مراقب باشند. يكى خطر خسته شدن است، يكى خطر راحت طلبى است، يكى خطر ميل به سازش است، يكى خطر چسبيدن به منافع نقد است؛ همان بلايى كه بر سر كسانى كه انقلاب فلسطين را منحرف كردند، آمد؛ همان خطرى كه بر سر همه ى رهبرانى آمد كه ملّتهاى خودشان را از مسير درست و راهى كه شروع كرده بودند، منحرف كردند و بازداشتند. بارهاى سنگين بر روى نيروهاى اثرگذار روى ذهنهاى مردم است. بايد ايمان و پارسايى خودشان را تقويت كنند؛ بايد اتّكاى خودشان را به لطف و فضل خدا زياد كنند؛ بايد به دشمن لحظه اى خوشبين نباشند؛ دشمن درصدد ضربه زدن است. اگر خواص يك كشور - يعنى نيروهايى كه با زبانشان، با قلمشان، با رفتارشان، با امضايشان، بر روى مسير يك ملّت اثر ميگذارند - ميل به سازش و راحت طلبى و زندگى مرفّه و خوشگذرانى پيدا كنند و از حضور در ميدانهاى خطر خسته شوند، آن وقت خطر تهديد ميكند. لذاست كه شما ميبينيد اميرالمؤمنين (عليه السلام) در دوران خلافت كوتاه خود، بيشترين خطابش، بيشترى ملامتش، بيشترين توصيه اش و بيشترين تذكّرش، به كسانى است كه به آنها مسئوليّت داده بود تا بخشهاى مختلفى را در آن كشور بزرگى كه در اختيار آن حضرت بود، اداره كنند. امام بزرگوار ما بارها و بارها به مسئولان كشور، به ما، به شاگردان خودش، به دستپروردگان خودش، تذكّر ميداد. مضمون آن تذكّر اين بود كه مبادا به چرب و شيرين زندگى راحت، خودشان را عادت بدهند و از مجاهدت در راه خدا باز بمانند.(1)

ص: 326


1- . بيانات در اجتماع بزرگ عزاداران در صحن مطهّر امام خميني (ره) 1379/3/14

هوشيارى در حرف زدن و اقدام كردن

مردم بر خلاف تحليل تعداد انگشت شمار اشخاص مغرض يا فريب خورده، پشتيبان نيرومند انقلاب و اسلام و امام اند. كسانى كه بر اثر تلقين اطرافيان ناباب و نامطمئن پنداشته اند كه نظام جمهورى اسلامى دوران ضعف و انحلال را ميگذراند، خودشان در دوران ضعف و انحلالند. دشمنان سوگندخورده ى انقلاب كه يك روز هم با امام و امّت دل صاف و مهربان نداشته اند با اين تلقينها ميخواهند مردم را مأيوس، جوانان را گمراه، و بعضى پيران موجّه ولى بيخبر را مدّعى امام و انقلاب كنند. در چنين شرايطى حرف زدن و اقدام كردن هوشيارى بيشترى ميطلبد و اندك غفلتى دشمنان داخلى و خارجى را در سوءاستفاده و سوءنيت خود گستاخ ميسازد و جفاى بزرگى به اين ملّت مظلوم است.(1)

***

آمريكا براى عملى كردن تهديد خود در ايران تنها كمبودى كه دارد وجود يك پايگاه مستحكم مردمى است كه بتواند با استفاده از آن انتقام خود را از انقلاب و اسلام و امام بگيرد و براى سركوب اين ملّت آزاد و شجاع، يك ديكتاتورى سياه شبيه ديكتاتورى پهلوى در اين كشور مستقر كند. البتّه اين خواب بى تعبير و خيال احمقانه ى آنان مانند تحليلهاى غلط هميشگى شان نسبت به مسائل كشور، براى آنان جز خسران و يأس چيزى به بار نخواهد آورد. مهم آن است كه خواص ملّت نگذارند هيچ حركت و اقدام آنان در خدمت آن هدف شوم قرار گيرد.(2)

***

در اينجا اين مردم اند كه شعارها را ميسازند هدفها را معيّن ميكنند دشمن را شناسايى و معرّفى و تعقيب ميكنند آينده ى مطلوب را - اگر چه به اجمال - ترسيم ميكنند و در نتيجه اجازه ى انحراف و سازش با دشمن و تغيير مسير را به خواص سازشكار و آلوده و به طريق اولى به عوامل نفوذى دشمن نميدهند.(3)

ص: 327


1- . پيام به مناسبت انتشار نامه ى آيت الله سيّدجلال الدين طاهري امام جمعه ى اصفهان 1381/4/20
2- . همان
3- . بيانات در نخستين اجلاس بيدارى اسلامى 1390/6/26

2) روحانيّت

روحانيّت آماج حملات دشمن

امروز يكى از آماجهاى حملات دشمنان بلاشك روحانيّت است. روحانيّت را با كلّيّتش ميخواهند از بين ببرند؛ در اين هيچ ترديد نكنيد. درست است كه در بين روحانيون كسانى را براى آماج قرار دادن، هدف قرار ميدهند و برايش اولويّت قائل ميشوند؛ امّا در نهايت، از نظر دشمن، كلّيّت روحانيّت مخل و مضر و مزاحم است؛ چون روحانيّت پايبند به معارف دينى است، مگر آن روحانى اى كه به طور كامل در دام شيطان غلتيده باشد؛ كه البتّه چنين چيزى هم خيلى كم اتّفاق مى افتد. امروز روشنگرى دينى مهمترين زرهى است كه جامعه ى اسلامى ما ميتواند بر تن خودش بكند و در مقابل حملات دشمن بايستد؛ لذا با روحانيّت و حضور فعّال روحانى مخالفند. اگر روحانى مؤمن و فعّال و كارآمد و هوشمند و هوشيارى باشد، با او بيشتر مخالفند و او را بيشتر آماج حملات خودشان قرار ميدهند. لذا امروز حفظ حوزه هاى علميّه و تربيت طلّاب فاضل و علماى بزرگ يك وظيفه ى اساسى است؛ اين وظيفه در كرمان هم وجود دارد، در شهرستانهاى اين استان هم وجود دارد، در همه جاى كشور هم وجود دارد. بايد فضلاى آگاه، عالم، فقيه، فيلسوف، متكلّم، مفسّر و محدّث كه درعين حال با مسائل جهان و تاريخ و عملكردهاى دشمن آشنا باشند، در حوزه هاى علميّه تربيت شوند. براى اين هدف بايد فكر كرد(1)

تضعيف پشتوانه ى معنوى انقلا ب

امروزه قلمهاى مزدور و دستهاى فروخته شده به دشمن، در كار آنند كه اين پشتوانه ى معنوى انقلاب را در چشم مردم تضعيف كنند. دشمن انقلاب، جامعه ى روحانيّت را در صورتى تحمّل ميكند كه روحانيون از دخالت در امور سياست و حضور در صحنه هاى انقلاب كنار بكشند و مانند جمعى از روحانيون بيخبر و متحجّر گذشته و حال، به كنج مدارس

ص: 328


1- . بيانات در ديدار علما و روحانيون كرمان 1384/2/11

و مساجد اكتفا كنند و كشور و زندگى مردم را به آنان بسپارند و از جمله ى پديده هاى پرمعنى آن است كه در تمام مدّت مبارزات و نيز سالهاى پس از پيروزى، علماى متحجّر و بيخبر از حوادث كشور و دور از جريانهاى سياسى، هيچگاه در معرض تهاجم دشمنان قرار نگرفتند؛ بلكه حتّى گاه مورد ستايش و تمجيد نيز واقع شدند و حملات جسمى و تبليغى و حتّى تهمت ارتجاع و واپسگرايى از سوى روشنفكرنمايان عامل بيگانه، تنها متوجّه علما و روحانيونى شد كه از لحاظ انديشه ى سياسى و نوآوريهاى عرصه ى علم و عمل، درخشيده و بعنوان قشرى پيشرو و مترقّى و آگاه، شناخته شده اند.(1)

روحانيّت؛ هدف اصلى حملات وحشيانه ى دشمن

در دوران مبارزات پانزده ساله، حوزه هاى علميّه ى قم و ديگر حوزه هاى علميّه و چهره هاى سرشناس روحانيّت، كانونهاى اصلى مبارزه و بالطبع هدفهاى اصلى حملات وحشيانه ى دشمن بودند؛ ليكن اين شدّت عملهاى بى حد و حساب، به اراده ى الهى موجب آن نشد كه روحانيّت از راه پرافتخار خود - كه پيمودن آن، وظيفه ى تخلّف ناپذير اسلامى او بود - قدم باز پس نهد؛ بلكه در اين دوران، فكر اسلامى شكوفاتر، صيقل خورده تر و فقه قرآن، پربارتر و شخصيّت روحانيون مبارز، آبديده تر شد و زمينه براى تشكيل حكومت اسلامى فراهم آمد. پس از انقلاب تاكنون نيز روحانيّت، بخصوص عناصر برجسته ى آن - كه مستقيماً در خدمت نظام جمهورى اسلامى بوده اند - بى وقفه آماج حملات مسموم دشمن بوده اند؛ چه در عرصه ى تبليغات و چه در عرصه ى تروريزم خائنانه و آلت دست دشمن. و شهداى گرانقدرى، هم در جبهه ى جنگ تحميلى و هم در جبهه هاى فعّاليّتهاى جهادى خود تقديم داشته اند و محراب نماز جمعه و عرصه ى علم و سياست و تبليغ دين را با خون مطهّر خود رنگين ساخته اند. ملّت عزيز ما ميدانند كه انگيزه ى دشمن از اين حملات همه جانبه به علماى دين، جز اين نيست

ص: 329


1- . پيام به مناسبت اوّلين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 1369/3/10

كه به وضوح ميدانند روحانيّت نقش تعيين كننده و بى بديلى داشته و دارند و آنان حمله به روحانيّت را با هدف تضعيف و محو انقلاب انجام ميدهند.(1)

***

موضعگيريهاى دشمنان، به درستى همان حقيقتى را براى مردم آگاه و جامعه ى روحانيّت متعهّد و انقلابى آشكار ميسازد كه امام حكيم و روشنبين ما بارها آن را بيان كرده اند. يعنى اوّلاً اينكه قدرشناسى از روحانيون بزرگوار و تبعيّت از آنان، وظيفه اى دينى و ملّى و انقلابى است كه هيچگونه غفلت از آن جايز نيست. ثانياً اينكه تحجّر و واپسگرايى در ميان روحانيون و يا خداى نخواسته توجّه به منافع شخصى و دنياطلبى و روى آوردن به زيورهاى مادّى و سوءاستفاده از مكانت اجتماعى، خطرش براى روحانيّت، كمتر از حملات دشمن نيست؛ بلكه به مراتب از آن بيشتر است. و ثالثاً وضعيّت دوران انقلاب و توجّه روزافزون به اسلام در خارج از مرزهاى كشور اسلامى، ايجاب ميكند كه علماى دين، با بينشى كاملاً نو و با استفاده از ذخيره ى بى پايان معارف دين و با اسلوب فقاهت سنّتى و اجتهاد زنده و پويا، راه جامعه ى اسلامى را هموار نمايند و حوزه هاى علميّه با تحوّلى اساسى، خود را با نيازهاى امروز جهان تطبيق دهند و نوآورى را جهت و سمت برنامه هاى خود قرار دهند و البتّه با اعمال دقّت لازم و برجسته كردن اصول و مبانى فقاهت، راه را بر التقاط و كجروى ببندند. رابعاً انزوا و دورى از فعّاليّت سياسى را - كه خواست دشمنان و خلاف وظيفه ى اسلامى است - به هيچ وجه در زندگى خود و حوزه هاى علميّه راه ندهند و همواره مخصوصاً در مواقع خطر، پيشاپيش صفوف مردم، به تلاشى مخلصانه و خستگى ناپذير مشغول باشند و علم را با عمل و تفقّه را با جهاد و معرفت را با تبليغ قولى و عملى همراه سازند و هر سه سنگر: مدرسه، مسجد و جبهه را پر كنند.(2)

ص: 330


1- . همان
2- . پيام به مناسبت اوّلين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 1369/3/10

عدم فتح لباس روحانيّت توسّط دشمن

اين لباس(1) همان چيزى است كه دشمن نتوانسته آن را فتح كند. كسانى از اهل اين لباس فاسد شدند و در طول تاريخ، فسادشان هم ضررهاى بسيار شديد و لطمه هاى بزرگى به اسلام و مسلمين زده؛ امّا دشمن نتوانسته اين حصار منيع را فتح كند. با اهل اين لباس خيلى هم مبارزه كردند؛ خيلى هم توى سرشان زدند؛ خيلى هم دام بر سر راهشان گستردند؛ اينها در طول اين سالهايى بود كه ما يادمان است، يا قريب به زمان ما بود؛ مثل زمان رضاخان كه بنده يادم نيست، امّا قضايايش را اجمالاً شنيده ام. جاها و جاذبه هايى درست كردند، تا طلبه را كه در مضيقه هايى گرفتار ميشود، از درس و بحث و حوزه به آنجاها بكشانند و دهانش را با يك آبنبات شيرين كنند؛ براى اينكه از اين سمت منخلعش كنند. البتّه يك عدّه از سست عنصرها و آدمهايى كه آن نضج شخصيّتى لازم را نداشتند، رفتند و مجذوب هم شدند؛ امّا آنها قادر نشدند كه اين قلعه را فتح كنند.(2)

دشمنى با روحانيّت

شما طلبه ى جوانى هستيد در مدرسه ى آقاى آخوند، يا مدرسه ى زنگنه، يا مدرسه ى مرحوم آقاى آقاشيخ على دامغانى، و داريد در همدان، در ملاير، در فامنين و هر جاى ديگر درس ميخوانيد. اگر بحث سياستهاى جهانى و استكبار جهانى و آمريكاى با آن عظمت ظاهرى بشود و بگويند اينها با شما مخالفند، شما نبايد بگوييد مگر من چه كسى هستم كه با من مخالفند؛ من يك طلبه ى گوشه ى مدرسه ى آقاى آخوند در همدان هستم. من ميخواهم بگويم اين فكر اشتباه است. اينها با يك يك شما نه تنها مخالفند، بلكه دشمن اند. به هر كدام از شماها به چشم منبعى براى روشنگرى و افشاگرى نگاه ميكنند؛ كه اگر اين منبع فعّال شود و كار بكند و باطن و استعداد و ظرفيّت خودش را بروز دهد،

ص: 331


1- . منظور لباس روحانيّت است
2- . 1370/11/30

كار بر استكبار دشمن دشوار خواهد شد. از نظر آنها هر يك از شما بالقوّه يك امام خمينى هستيد. اينها با يك يك عمامه به سرها و طلبه ها و روحانيون دشمن اند؛ چرا؟ چون بناى كار آنها بر ظلمات، بر چشم بندى و بر كتمان حقيقت و پرده روى كار كشيدن است.(1)

نقش پرشور مرجعيّت در خنثى سازى توطئه دشمنان

يكى از بركات مهم الهى براى اين كشور، وجود مراجع آگاه است. مرجع تقليد آگاه، براى مردم از هر نعمتى بالاتر است. مرجع تقليد آگاه، مرجعى كه فريب نميخورد، مرجعى كه ذهن او را تبليغات دشمن نميسازد، مرجعى كه تحليل سياسى خود را از راديو اسراييل نميگيرد، خيلى ارزش دارد. ديديد كه مراجع، چطور در مقابل اين زمزمه ها و شايعه هاى دشمن ساز، ايستادند؛ بعد هم حوزه و روحانيّت قم، بعد هم شهرهاى مهم و مختلف كشور، موضع خودشان را مشخّص كردند. معلوم شد كه ملّت ايران، بيدار است.(2)

انتقام از مرجعيّت

در اوايل بيمارى مرحوم آيت الله العظمى اراكى، ميخواستند (دشمن)(3) چند مطلب را به مردم بگويند. يك مطلب اين بود كه وانمود كنند مرجعيّت ديگر آن شأن و مكان هميشگى را ندارد. گذشت زمانى كه يك مرجع تقليد از دنيا ميرفت و ايران تكان ميخورد؛ اكنون ديگر مرجع اينقدر اهمّيّت ندارد. اين مطلب را در بياناتشان در همين راديوهاى بيگانه، مكرّر تكرار ميكردند. در گوشه و كنار دنيا چند نفر از آخوندهاى بيسواد يا فرارى و بدنام و روسياه را هم پيدا كرده اند و اسمشان را «آيت الله» گذاشته اند! ميكروفونها را جلو دهن آنها ميبرند، پولى هم در مشتشان ميگذارند؛ آنها هم دهن باز ميكنند و هرچه اينها ميخواهند،

ص: 332


1- . بيانات در ديدار علما و روحانيون استان همدان 1383/4/15
2- . بيانات در جمع بسيجيان به مناسبت هفته ى بسيج 1376/9/5
3- . دشمن

ميگويند. آنها كيستند؟ يا بيسوادانى از خدا فرار كرده و از اسلام گريخته و پشت كرده به ملّت و فرارى اند، يا آدمهايى بددل و خبيث! ميخواهند از زبان آنها چيزهايى را به خورد مردم بدهند. ميپرسند: «آقا! مرجعيّت مثل سابق در ايران اهمّيّت دارد؟» آنها هم ميگويند: «نه آقا، مرجعيّت ديگر تمام شده است و مردم به مرجعيّت چندان اهمّيّت نميدهند» و از اين حرفها. ميخواستند اين مطلب را در ذهن مردم جا بيندازند. قصدشان اين بود كه موقعيّت مرجعيّت را كه يك موقعيّت عالى و الهى است و در اعماق جان مسلمين داراى تأثير و نفوذ است، پايين بياورند. چون از مرجعيّت چوب و تودهنى خورده اند، خواستند از مرجعيّت انتقام بگيرند، نه از يك مرجع خاص. اين، يكى از مطالبى است كه تبليغات دشمن، طى چهل روز بيمارى آن بزرگوار دنبال ميكرد. مطلب دوّمى كه ميخواستند در ذهن مردم جا بيندازند، اين بود كه «در سطح كشور ايران، ديگر كسى نيست تا مقام مرجعيّت را در دست گيرد؛ آن علماى بزرگ و آن ريشه هاى قوى ديگر تمام شدند؛ آيت الله العظمى اراكى آخريشان بود و تمام شد.» اين مطلب را ميخواستند جا بيندازند و در اين باره مفصلاً حرف زدند.(1)

***

آن عالمى كه شريف نباشد، حمّيّت و غيرت دفاع از كشور و ملّت و آرمانها و ارزشهاى ملّى و دينى خود را نداشته باشد، آن عالمى كه دشمن را بر خودى ترجيح بدهد و خود را در اختيار دشمن ملّت قرار بدهد، از هر جاهلى بدتر است؛ همان دزدى است كه با چراغ به دزدى ميرود و بيشتر صدمه ميزند.(2)

ص: 333


1- . بيانات در ديدار عمومى به مناسبت روز ولادت باسعادت حضرت جواد (ع) و در آستانه ى ميلاد با بركت حضرت على (ع) 1373/9/23
2- . بيانات در ديدار با فرزندان ممتاز شاهد، گروهى از خانواده هاى معظّم شهدا و جانبازان استانهاى تهران و مازندران، مردم و مسئولان شهرهاى نور و محمودآباد، و اساتيد و دانشجويان دانشگاه تربيت مدرّس 1370/6/13

3) نماز جمعه و ائمّه ى جمعه

مأيوس نمودن دشمن از نفوذ ذهنى در ملّت از وظايف ائمّه ى جمعه

در اين نظام، مجموعه و صحنه ى عظيمى پر از مردم را تصوّر كنيد. اگر در وسط اين تشكيلات، مركز هدايت عمومى - يعنى دستگاه رهبرى - را فرض كنيم، آن پايگاهها و مراكز نزديك به ذهن و گوش و جسم مردم در سرتاسر كشور، نمازهاى جمعه است. يعنى نمازهاى جمعه در هرجايى از نقاط كشور، بهر و بخشى از كار دستگاه رهبرى اين كشور را انجام ميدهند، مردم را توجيه ميكنند، به استقامت در راه وادار مينمايند، از اشتباهات دور نگه ميدارند، ذهن مردم را با معارف لازم آشنا ميكنند، دشمنان را نسبت به نفوذ در اذهان مردم مأيوس ميكنند، از اينكه دشمن بتواند روى مردم اثر سوء بگذارد، مانع ميشوند و مردم را به حركت و تلاش در مجموعه ى كلّى نظام وادار ميكنند. وقتى نظام مردمى است، همه ى مردم بايد حركت كنند، تا نظام راه بيفتد؛ والّا اگر عدّه اى از مردم حركت نكردند، حركت نظام، كند خواهد شد.(1)

تبليغات وسيع دشمنان نسبت به نماز جمعه

هر هفته تبليغات سنگين حجيمى از طرف دشمنان نسبت به نماز جمعه صورت ميگرفت. حرفهايى ميزدند كه تقصير هم نداشتند؛ چون ملّت ايران را نميشناختند. به ضرر خودشان حرف ميزدند؛ مثل بسيارى از جاهاى ديگر كه راديوهاى بيگانه و صداهاى دشمن، نسبت به مردم ايران حرف ميزنند و اظهارنظر ميكنند. اينها در واقع خود را پيش ملّت ايران رسوا ميكنند و بيخبرى خودشان را نشان ميدهند. حرفها ميزدند كه مايه ى خنده ى مردم شركت كننده در نماز جمعه بود. ميگفتند به هر كدام از افراد شركت كننده در نماز جمعه ى تهران، فلان قدر پول ميدهند، فلان قدر جنس ميدهند! اينها همان مردمى بودند كه با پشتيبانيهاى مالى خودشان، آن جنگ عظيم را پشتيبانى كردند. در همين نماز جمعه ى تهران، انبوه پول و جنس و هداياى مردمى به سمت جبهه ها روانه ميشد.

ص: 334


1- . بيانات در ديدار با ائمّه ى جمعه ى سراسر كشور 1369/3/7

اينقدر اين ايرانى ناشناسها، درباره ى اين مردم اشتباه ميكردند، جفا مينمودند و سخن به ياوه ميگفتند!

آنها به تبليغات هم اكتفا نكردند و نماز جمعه را مورد تهاجم خونين قرار دادند. پنج امام جمعه ى معتبر معروف را به شهادت رساندند: مرحوم آيت الله قاضى، مرحوم آيت الله مدنى، مرحوم آيت الله صدوقى، مرحوم آيت الله دستغيب، مرحوم آيت الله اشرفى. پنج عالم مجتهد پيرمرد باتقواى پرهيزكارِ پارسا و پاكدامن را كه هر هفته مردم با دل و جان پشت سر آنها مى ايستادند و به آنها اقتدا ميكردند، جلو چشم همين مردم در نماز جمعه به شهادت رساندند. به بسيارى ديگر هم سوءقصد كردند كه بحمدالله به جايى نرسيد. همين نماز جمعه ى تهران و همين محوطه اى كه در آن نشسته ايد، بسيارى از شما به ياد داريد كه شاهد چه حوادثى بوده است. در موشكباران طولانى مدّت تهران كه در چند نوبت بود، مردم در نماز جمعه شركت ميكردند. يك نوبت كه در حدود پنجاه روز يا دو ماه بود و هر روز و شبى موشكهاى دشمن به اين شهر فرود مى آمد، اين نماز جمعه با اجتماعى عظيم - شايد بشود گفت بيش از ساير اوقات - مملو از جمعيّت ميشد. چون خطر بود و مردم احساس ميكردند كه حضورشان در اينجا خطرپذيرى است و براى خداست، لذا براى ثواب مضاعف شركت ميكردند! بنده نماز جمعه هايى را به ياد دارم كه در اثناى آن، صداى انفجار موشكها از اطراف همين محل نماز جمعه مى آمد. در همين نماز جمعه، دشمن انفجار خونينى را به راه انداخت و جلو چشم مردم در همين نقطه عدّه اى به شهادت رسيدند؛ امّا اين مردم مثل كوه استوار ايستادند و تكان نخوردند. بنده آن روز در همين جا ايستاده بودم كه آن انفجار اتّفاق افتاد. اوّل خيال كرديم موشك يا بمباران هوايى است؛ نگران شدم كه نماز جمعه به هم خواهد خورد. معلوم ميشود كه ما هم مردم مان را درست نشناخته بوديم. خدا ميداند كه اين صفها تكان نخورد. يك گله جا اين انفجار واقع شد و چند لحظه همان جا يك هياهويى شد، بعد شهدا و مجروحان را بردند؛ امّا مردم همان جا نشستند و نماز جمعه و خطبه ها ادامه پيدا كرد! اين نماز جمعه، چنين مناظرى را شاهد بوده

ص: 335

است. نماز جمعه ى تهران، بخاطر همان آثار و بركاتى كه عرض شد، مركز و آماج سخت ترين حملات دشمن قرار گرفت.(1)

نماز جمعه حربه اى براى آگاهى از توطئه هاى دشمن

نماز جمعه يك عمل صرفاً عبادى نيست؛ عملى است كه در ذات و تركيب خود، آگاهيبخش است؛ هم اجتماع عظيم مسلمانان را هر هفته تشكيل ميدهد و به رخ دوست و دشمن ميكشد و هم به وسيله ى خطيب جمعه، اوضاع و احوال سياسى براى آنها تشريح و تبيين ميشود. حقيقتاً نماز جمعه در اسلام تركيب عجيبى است؛ از يك طرف، توصيه ى مردم به تقوا و پاكدامنى و اعراض از هواهاى نفسانى است و از طرف ديگر، آگاه كردن مردم از جريانهاى سياسى و توطئه هاى دشمنان و نيازهاى دوستان و اوضاع دنياى اسلام است. قدر اين فريضه ى عظيم را بايد خيلى دانست.(2)

4) دانشگاه و مدارس

دانشگاه مورد هجمه ى دشمن

در نظام جمهورى اسلامى كه يك نظام صددرصد مردمى است، دانشجو بايد بارزتر از ديگر دانشجويان در هر جاى ديگر دنيا، نقش داشته باشد. درست است كه همه ى ملّتها و جوانها به كشور و سرنوشت و ملّتشان علاقه مندند، امّا فرق است بين نظامى كه براساس انقلاب مردمى و متّكى به اراده و احساس عامه ى مردم بنا شده و حركت كرده و با دشمن درافتاده و موانع را برداشته باشد و يكايك آحاد مردم با آن احساس پيوند عميقى كنند، و نظامى كه اين چنين نباشد. عزيزان دانشجو و جوانهاى خوب و باصفا و سالم! تا آنجا كه در توان و قدرت شماست، در محيط دانشگاه يكپارچگى خود را حفظ بكنيد و نگذاريد نامهاى گوناگون، به معناى جهتگيريهاى گوناگون تلقّى شود و نيروهايى كه بايد

ص: 336


1- . بيانات در خطبه هاي هزارمين نماز جمعه ى تهران 1377/8/8
2- . بيانات در ديدار اعضاي ستادهاي نماز جمعه سراسر كشور 1381/5/5

به سمت دشمن بايستند و موضع بگيرند، روبه روى هم قرار گيرند؛ مواظب اين خطر باشيد. مطلقاً نبايد اسمها و عنوانها، ديوار به وجود آورند و مرز ايجاد كنند. طرح عناوينى مثل دانشجوى اين وزارت و دانشجوى آن وزارت، دانشجوى اين دانشگاه و دانشجوى آن دانشگاه، دانشجوى دانشگاه دولتى و دانشجوى دانشگاه غيردولتى، انجمن اسلامى اينجا و انجمن اسلامى آنجا، خطرآفرين است.(1)

***

اگر از طرف بيگانگان و دشمنان خطرى دانشگاه را تهديد كند، بمباران همين دو مركز اساسى و مهم است؛ اعتماد به نفس را از دانشگاهى بگيرند، بخواهند فكرها و تئوريهاى ترجمه اى را وارد محيط دانشگاه كنند و به مغز دانشجو و استاد رسوخ دهند و آنها را از ايمان و دلبستگيهاى مردم جدا كنند. اين، آن خطر اساسى است. علاج هم عبارت است از حفظ اتّصال فكرى با توده هاى مردم و به شدّت چسبيدن و متمسّك شدن به ريشه هاى اصولى انقلاب. عزيزان من! ارتباط با انقلاب را هرچه بيشتر بايد مستحكم كرد. ما ملّت ايران، در محيط بين المللى، شأن و جايگاه و هويّت خودمان را گم كرده بوديم. انقلاب اين هويّت و جايگاه و شأن را به ملّت ايران برگرداند.(2)

سعى دشمن، ناامنى در دانشگاهها

در دانشگاهها ناامنى ايجاد ميكنند. اين كار را در يكى، دو مورد تجربه كردند، امّا خود دانشجويان توى دهن دشمن زدند و نگذاشتند؛ البتّه در جاهايى هم ممكن است دشمن توفيقاتى به دست آورده باشد. سعى شان اين است كه در محيط دانشجويى و در دانشگاهها، با ايجاد تشنّج، با ايجاد ناامنى، به اسم شعار، به اسم تظاهرات، به اسم فلان، كلاسها را از فعّاليّت و نشاط و تلاش بيندازند و استاد و دانشجو را بيكار كنند. همه ميبينند كه امروز دانشجويان ما استعدادهاى درخشانى را نشان ميدهند. ما در جاهايى در ميان كارهاى دانشجويى، چيزهايى را مشاهده

ص: 337


1- . بيانات در مراسم بيعت جمع كثيري از دانشجويان و دانشگاهيان 1368/3/23
2- . بيانات و پرسش و پاسخ در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتى اميركبير 1379/12/9

ميكنيم كه حقيقتاً اميدبخش است و نشاندهنده ى آينده ى خوب و روشن است. يكى از كارهاى دشمن، ايجاد ناامنى در محيط دانشگاههاست؛ يعنى كارى كنند كه درس خواندن، كلاس رفتن، درس گفتن و آزمايشگاه، يك امر ناممكن و دشوار شود. يا ناامنيهاى شهرى به وجود آورند؛ مثل همان وضعيّتى كه در 21 و 22 تيرماه سال 78 در تهران پيش آوردند؛ جان انسانها، جان جوانان و كودكان، جان زنان، جان رهگذران، جان آن كسى كه پشت پنجره ى اتاقش نشسته، در معرض تهديد قرار گيرد؛ چرا؟ چون عدّه اى با يك حركت خشن و عنيد، ترجيح دادند به خيابان بيايند و ايجاد اغتشاش كنند؛ ماشين آتش بزنند، يا شيشه بشكنند؛ بهانه اى هم بالاخره برايش جور ميكنند! كدام بهانه مجوّز اين است كه مجموعه اى در يك كشور، در خانه ى خودش - اينجا خانه ى بيگانه كه نيست - ناامنى و اغتشاش ايجاد كند؟ بديهى است وقتى چنين حادثه اى اتّفاق مى افتد، نيروهاى امنيّتى، نيروهاى نظامى و نيروهاى بسيج، بيكار كه نميمانند و ساكت نمينشينند. كسى كه بايد در مقابل اينگونه ناامنيها هوشيار باشد، كيست ؟ آن، خود مردمند؛ خود جوانانند؛ خود كارگرانند؛ خود دانشجويانند؛ خود آن محيطهايى هستند كه آماج چنين توطئه و سوءنيّتى قرار ميگيرند. بايد توجّه كنند، اگر ديدند يك نفر در تحريك، بسيار پيش ميرود، مچش را بگيرند؛ بدانند كه زبان دشمن است كه دارد حرف ميزند، صداى دشمن است كه از حنجره ى اين فرد دارد بيرون مى آيد؛ كمااينكه هر جا هم كاوش كردند، در هر موردى، همينطور چيزهايى را هم پيدا كردند. مسئوليّت ايجاد امنيّت، پس از هوشيارى آحاد مردم، دستگاههاى ذيربطند؛ وزارت اطّلاعات، وزارت كشور، نيروى انتظامى، دستگاه قضايى و... مهمترين مطالبه ى مردم از دستگاه حكومت اين است و اين مهمترين مطالبه ى بنده از دستگاههاى ذى ربط است. همه بايد توجّه كنند و مراقب باشند. همه بايد با قضايا هوشيارانه برخورد كنند. ما كه نبايد اجازه دهيم دشمن هر كارى كه ميخواهد، انجام دهد.(1)

ص: 338


1- . بيانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا (ع) در مشهد مقدّس 1379/1/6

جلوگيرى از نفوذ دشمن در دانشگاه

دانشجو و محيط دانشگاه بايد نگاه كلان به هدفهاى انقلاب داشته باشد؛ دنبال آنها برود. مراقب باشيد دشمن نتواند از محيط دانشگاه و از عنصر دانشجو و استاد استفاده كند. اين آن چيزى است كه من روى آن تأكيد ميكنم. ميبينيد يك حادثه ى كوچكى اتّفاق مى افتاد، حالا در همين دانشگاه خودتان، يك تعدادى مثلاً شايد در يك قضيه اى گله مندند، معترضند؛ ببينيد بلافاصله در دنيا روى آن تفسير ميگذارند، تحليل ميگذارند، نه با جهتى كه آن دانشجو بخاطر آن جهت اين حركت را انجام داده، اين اقدام را كرده، بلكه درست در نقطه ى مقابل آن جهت. يعنى حاكميّت را، نظام را، اسلام را زير سؤال ميبرند با اين وسائل. بايد هشيار بود؛ در محيط دانشگاه اين هشيارى از هميشه لازمتر است.(1)

تلاش دشمن در منحرف كردن دانشگاه از دين و روحيّه ى انقلابى

همه ميتوانند ببينند كه دشمن امروز هم در تلاش است كه دانشگاه را از صراط مستقيم علم و دين و روحيّه ى انقلابى منصرف كند. بزرگترين مسئوليّت در مقابله با توطئه دشمنان، بر دوش خود دانشگاهيان عزيز چه اساتيد و چه دانشجويان است، و يقيناً مانند برخى مقاطع حسّاس گذشته به اين مسئوليّت عمل خواهند كرد. انتظار اينجانب از فرزندان دانشجويم آن است كه هوشيارانه حوادث سياسى جهان و كشور را زير نظر داشته باشند. دشمن را در هر جا و با هر چهره اى بشناسند و هدفها و روشهاى خصمانه را با تيزبينى تشخيص دهند. در هيچ شرايطى اجازه ى اخلال در روند علم و دين را در دانشگاه به كسى ندهند و محيط مصفّا و پرنشاط دانشجويى را براى پيشرفت سريع علمى همراه با تعهّد و تديّن و تلاش انقلابى حفظ كنند.(2)

***

امروز دانشجوييد، امروز دانش آموزيد و فردا گردانندگان چرخهاى

ص: 339


1- . بيانات در ديدار با اساتيد و دانشجويان دانشگاههاى شيراز 1387/2/14
2- . پيام به مناسبت بازگشايي دانشگاهها 1378/7/6

اين كشوريد. امروز خودتان را بسازيد. دانشگاهها را بسازيد. محيط دانشگاه را محيط انقلابى و اسلامى كنيد. محيط دبيرستانها را نيز همينطور. نميبينيد كه دشمن، بيشترين توجّهش را به اين محيطها معطوف كرده است!؟ اين، براى چيست ؟ براى اين است كه از اين محيطها ميترسد. در محيط دانشگاه، جوانان انقلابى و مسلمان بايد مانند يك دست، مانند يك تن، با يك فكر - فكر اسلام و انقلاب - حركت كنند. محيط را محيط انقلابى و اسلامى كنيد. از هر چيزى كه مُخلّ به اين يگانگى در راه خدا و در راه انقلاب باشد پرهيز كنيد، تا بتوانيد دانشگاهى را بسازيد كه فرداى ايران را تأمين كند؛ جمهورى اسلامى را در مقابل دشمنان و بدخواهان و ملّت ايران را در مقابل دوستان و اميدواران عالم روسفيد كند. محيط دبيرستانها نيز همينطور.(1)

غافل نبودن دشمن از دانشگاه

يك ركن مهم ايستادگى، علم است. اين علم است كه به ما اعتماد به نفس داده. اگر امروز نفت ما را شركتهاى خارجى بايد مى آمدند استخراج و پالايش ميكردند، گاز ما را بايد آنها لوله كشى ميكردند، اگر نظام سلامت ما وابسته ى به متخصّصين خارجى و عمدتاً فرنگى بود، اگر تغذيه ى ما دست آنها بود، اگر كشت و صنعت ما دست اسرائيليها بود، اگر صنعت هسته اى ما در صورتى كه بنا نبود در آرزوى آن بميريم و يك چيزى وجود ميداشت، در اختيار فرانسه و آلمان و ديگران بود، ما امروز اين اعتماد به نفس را نداشتيم، قدرت اين ايستادگى نبود، اين عزّت و اين شرف وجود نميداشت. اگر ما براى ساختن يك سد، براى ساختن يك نيروگاه، براى ساختن يك بزرگراه، براى ساختن يك تونل، براى ساختن سيلوهاى گندم، دستمان به سمت صنعتگران و دانشمندان شرق و غرب دنيا دراز بود، ملّت ما احساس عزّت نميكرد؛ مسئولين كشور هم آبروى اظهار وجود در قبال استكبار جهانى را نداشتند؛ نه

ص: 340


1- . بيانات در ديدار دانش آموزان، دانشجويان، معلّمان و پرستاران، به مناسبت روز 13 آبان 1371/8/13

چنين اعتماد به نفسى وجود داشت، نه چنين قوّت اراده اى وجود داشت، نه چنين عزمى وجود داشت. كى براى ما جاده ساخت و تونل ساخت و نيروگاه ساخت و سد و پل و بزرگراه و سلّولهاى بنيادى و انرژى هسته اى را درست كرد؟ دانشگاه. اين دانشگاه بود كه به ملّت ايران كمك كرد تا بتواند عزّت نفس خودش را حفظ كند، آبروى خودش را حفظ كند و در مقابل زياده خواهى دشمنان سينه سپر كند. مسئولين كشور هم از اين جهت مديون دانشگاهند.

من قصدم اين نيست كه مناقب دانشگاه را در جمع دانشگاهيها بگويم؛ من از اين ميخواهم يك نتيجه اى بگيرم. دشمن ما از اين مركز قدرت افزايى غافل نيست و غافل نخواهد بود؛ اين را همه بدانيم. هر چيزى كه مايه ى عزّت كشور و عزّت ملّت و ايستادگى ملّت و استقامت ملّت است، بدون شك آماجى از آماجهاى دشمن است. احساس دينى، احساس انقلابى، استقلال طلبى و هرچه كه در اين زمينه هست - از جمله با اين بيانى كه عرض شد، دانشگاه - آماج دشمن است. در دانشگاه چه كار ميخواهند بكنند؟ دشمن على القاعده دو تا كار را براى دانشگاه ما برنامه ريزى ميكند: يكى علم زدايى، يكى دين زدايى؛ از دانشگاه علم زدايى بشود، از دانشگاه دين زدايى بشود. علم زدايى از دانشگاه چگونه است ؟ يكى از كارهاى كوچكش همين ترور دانشمندان است؛ كه آخرى اش همين دو سه تا دانشمند عزيز هسته اى ما بودند كه در اين يك سال اخير از دست ما گرفته شدند. برنامه، وسيعتر از اينهاست؛ اين يكى از آسانترينهايش است. پيچيده تر از اين، اين است كه دانشگاه ما را، استاد ما را و دانشجوى ما را به كار غيرعلمى سرگرم كنند؛ نگذارند اين شكوفايى علمى كه آرزوى ماست، تحقّق پيدا كند.(1)

سعى دشمن در تعطيلى علم و تحقيق

هر وقت حركت سازنده اى در كشور به وجود مى آيد، از آن طرف دشمن براى اينكه جمهورى اسلامى نتواند حركات سازنده را انجام دهد،

ص: 341


1- . بيانات در ديدار جمعى از اساتيد دانشگاهها 1390/6/2

تحريكاتى در كنارش به راه مى اندازد. الآن چندى است كه راجع به علم و تحقيق و اهمّيّت آن، حرفهايى جدّى وجود دارد. در ملاقات با بنده - چه استاد، چه دانشجو، چه رؤساى مراكز علمى و دانشگاهى - هر كدام كه درباره ى مسائل دانشگاه حرف ميزنند - كه مكرّر هم اتّفاق مى افتد - راجع به اهمّيّت علم صحبت ميكنند و از عقب ماندگيهاى ما در مسائل مربوط به علم و تحقيق و پژوهش و امثال اينها گله و شكوه ميكنند. بنده هم به مسئولان بارها تذكّر داده ام و تصميمهاى خوبى هم گرفته اند و كارهايى را هم كرده اند. بنابراين حركت به سمت رونق دادن به بازار علم و تحقيق و زبده پرورى و ذهنها را در دانشگاهها و مراكز علمى پرورش دادن، چندى است كه جدّيتر از گذشته شروع شده است؛ امّا يك وقت شما ميبينيد در دانشگاه بهانه اى پيدا ميشود براى اينكه نه تنها علم و تحقيق، بلكه اصل جريان و روال معمول دانشگاهها هم به خطر بيفتد و دچار وقفه و تعطيل شود! اين كار كيست ؟ اين كار دشمن نيست ؟ همان وقتى كه كشور نهايت احتياج را دارد به اينكه جوانان دنبال علم و تحقيق و پرورش نيروى فكرى خود باشند و نظام هم براى اين كار برنامه ريزى ميكند و جدّيتر از گذشته آن را دنبال مينمايد و اين يك نياز طبيعى است و همه آن را احساس ميكنند، ناگهان عدّه اى پيدا شوند و دانشگاه و دانشجو و استاد و محقّق را از كار معمولى خود باز بدارند يا مزاحت ايجاد كنند.(1)

دانشجويان و دانشگاهيان، آماج تبليغات خصمانه ى دشمن

ساده انگارى است اگر اميد و طمع دشمن بر رجعت دانشگاه به آن گذشته ى آفت زا، ناديده گرفته شود. امروز آماج بسيارى از تبليغات خصمانه ى دشمنان، در درجه ى اوّل، دانشجويان و دانشگاهيانند. امروز در حالى كه نسل جوان روشنفكر در بسيارى از كشورهاى اسلامى، مجذوب امام و انقلاب و اسلام ناب محمّدى (صلى الله عليه وآله وسلم) است، طرّاحان تبليغاتى نظام سلطه ى جهانى، درصدد آنند كه نسل جوان و نوخاسته ى كشور

ص: 342


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1381/9/1

انقلاب را با آرمانهاى انقلاب، بيگانه و از ريشه ى خود جدا كنند. دستهاى طرّار و مغزهاى مكّار و دلارهاى بيشمار در تلاشى بيهوده، نسل جوان انقلاب را هدف گرفته اند. آنان از بيدارى جوانان و قدرت تحليلى كه در پرتو انقلاب به آنان داده شده، غافل اند. با اين حال جوانان دانشور، طلبه و دانشجو، و اساتيد متعهّد، دانشگاهى و روحانى، بايد مسئوليّت سنگين روشنگرى و جهاد فكرى و علمى را بيش از پيش بر دوش خود احساس كنند و در ميدان علم و دين و آرمانگرايى به مسابقه اى الهى كه پاداش آن بهشت دنيوى و اخروى است، بپردازند.(1)

نفوذ دشمن در دانشجويان به قصد فساد و تباهى

حرف من به دانشجويان اين است كه مراقب دشمن باشيد؛ دشمن را خوب بشناسيد؛ مبادا از شناسايى دشمن غفلت كنيد. غريبه هايى را كه در لباس خودى خودشان را در همه جا داخل ميكنند بشناسيد؛ دستهاى پنهان را ببينيد. هيچكس بخاطر غفلت ستايش نميشود. هيچكس بخاطر چشمها را بر هم گذاشتن، مدح نميشود. اگر بر آدم غافل ضربه اى وارد شد، اوّل كسى كه مسئول و مذموم است، خود اوست؛ مراقب باشيد. دانشجو، قشر فاخر و باارزشى است. دشمن، دانشجو را هدف گرفته است. چند سال است سعى ميكنند بلكه بتوانند دانشجويان را در مقابل نظام قرار دهند؛ امّا موفّق نشدند؛ بعد از اين هم موفّق نخواهند شد. اگر يك عدّه نفوذى خواستند از فرصتى استفاده كنند و از آب گل آلودى ماهى بگيرند - وارد اجتماع دانشجويان شدند و شعارهايى درست كردند و حرفهايى زدند - خيال نكنند كه ما اشتباه خواهيم كرد؛ نه، ما اشتباه نخواهيم كرد. ما مخاطب و طرف خودمان را ميشناسيم. دانشجو، فرزند ماست؛ متعلّق به ماست؛ متعلّق به اين كشور است. دشمن است كه ميخواهد با نام دانشجو يا با نام نفوذ در ميان دانشجويان، فساد و تباهى كند؛ خود دانشجويان بايستى هوشيارانه متوجّه باشند.(2)

ص: 343


1- . پيام به گردهمايي ويژه ي دانشگاهيان و دانشجويان در تجليل از حضرت امام خميني (ره) 1378/3/12
2- . بيانات در ديدار جمعي از دانشجويان به همراه اقشار مختلف مردم 1378/4/21

وارد كردن دانشجويان از محاسبات دشمن

دانشجويان عزيز! ببينيد كه دشمن در محاسبات خود عنصر دانشجو را وارد ميكند. البتّه از مدّتى پيش وارد كرده است؛ امّا حالا دشمن به صورت عملى ميخواهد با عنصر دانشجو، بازى كند. هوشيارى شما، آگاهى شما، ايمان شما و دقّت نظر شما بايد دشمن را ناكام كند. هرچه ميتوانيد، در موضع يك انسان آگاه و هوشيار عمل كنيد. مملكت متعلّق به شماست. ما كه رفتنى هستيم؛ نسل شماست كه اين مملكت را ميگيرد. پدران و نسل قبل از شما توانستند اين كشور را از چنگ غارتگران خارجى - و عمدتاً آمريكايى - خارج كنند. آنها هنوز هم دست و پا ميزنند، پنجه ميكشند و تلاش ميكنند! اين شما هستيد كه بايد خودتان را مجهّز كنيد و كشورتان را نگه داريد. نگذاريد اين كشور، اين منابع، اين قدرت عظيم و اين منطقه ى حسّاس به دست دشمن بيفتد. خودتان را آماده كنيد.(1)

***

جوانان ما، مخصوصاً دانشجويان، شور انگيزى در مبارزه با دشمن و مقابله با تهاجم او بر دوش دارند. انجمنهاى اسلامى و ديگر تشكّلهاى اسلامى دانشگاهها، بايد خود را در صفوف مقدّم اين مبارزه ى پرشور قرار دهند.(2)

***

در يك چنين موقعيّت و فصل حسّاسى مثل اين فصل سال (فصل امتحانات دانشجويى، فصل كنكور) كه همه ى خانواده هايى كه جوانى دارند، اين فصل كه ميشود، همه ى همّت خودشان را ميگذارند كه جوانشان حواسش جمع باشد و بتواند در امتحان يا در كنكور موفّق شود - آن كدام دستى است، آن كدام دشمن آينده ى اين مملكت و دانشگاه اين مملكت است كه اينطور جوانان را به يك سمت انحرافى ميكشاند، سرگرمى درست ميكند و تشويق مينمايد به اينكه سراغ درس

ص: 344


1- . 1387/5/8
2- . پيام به مناسبت گردهمايي مسئولان انجمنهاي اسلامي دانشگاهها 1377/5/10

و سراغ امتحان نرويد؛ اجتماع كنيد؟! اوّل كسى كه اينجا بايد هوشيارانه چشم خود را باز كند و تصميم بگيرد، خود دانشجوست.(1)

مقابله با افزار تبليغى و فرهنگى دشمن

در صحنه اى كه دشمن با ابزار فرهنگى و تكيه بر سلاح تبليغ، مزوّرانه به ميدان مى آيد، چه كسى شايسته تر از دانشجو و طلبه است كه در صفوف مقدّم اين دفاع مقدّس قرار بگيرد و با تكيه بر ايمان صادقانه و منطق قوى و عمل صالح خود، دشمن را مغلوب و رسوا كند. آرى، بسيج مدرسه ى عشق است، و در همه ى ميدانهاى دشوار، فقط حضور عاشقانه و مخلصانه است كه ميتواند پرچم حق و عدل و راستى و ايمان را به اهتزاز درآورد و جنود شيطان را منهزم سازد. دانشجوى بسيجى كسى است كه دشمن كمين گرفته را از ياد نميبرد و غافلانه، خود و دانشگاه و كشورش را به دست تطاول دشمن نميسپرد. دانشجوى بسيجى، جوانى خود را مغتنم ميشمرد و از لحظه هاى گرانبهاى آن براى خودسازى علمى و فكرى و روحى بهره ميگيرد. دانشجوى بسيجى، پيكار فرهنگى و فكرى و عقلانى را نيز مانند حضور در ميدانهاى جنگ، با تكيه بر هوشمندى و تلاش و توكّل به پيش ميبرد و خود را در همه حال، سرباز اسلام و انقلاب و فرزند خمينى كبير ميشمرد. بسيج دانشجويى در عين آنكه يك تشكّل نظم يافته و برخوردار از سازماندهى است، نه در جناحهاى سياسى، هضم و حل ميشود و نه خود را رقيب سازمانهاى دانشجويى متعارف ميشمرد. هر دانشجويى با هر سليقه ى سياسى، اگر پايبند به ارزشهاى انقلاب و آماده ى حضور در عرصه ى مبارزه ى فرهنگى و سياسى با استكبار و ايادى آشكار و نقابدار آن است، ميتواند در خيل بسيجيان دانشگاه و عضوى از بسيج دانشجويى باشد.(2)

ص: 345


1- . بيانات در ديدار جمعي از دانشجويان به همراه اقشار مختلف مردم 1378/4/21
2- . پيام به پنجمين گردهمايي بسيج دانشجويي 1377/7/14

اخلال دشمن در ميدان تعليم و تربيت

اگر شما ملّت و عناصر فرهنگى بيدار نباشيد، خداى نخواسته، آن وقتى درمى آيد كه ديگر قابل علاج نيست! جوان جبهه رفته ى ما را اگر محاصره كردند، اگر اوّل، يك ويدئو در اختيارش گذاشتند و بعد او را به تماشاى فيلمهاى جنسى وقيح وادار كردند، شهوت او را تحريك كردند و بعد او را به چند مجلس كشاندند، چه خواهد شد؟ وقتى تشكيلاتى وجود داشته باشد، جوان را در اوج نيروى جوانى فاسد ميكنند و حالا دشمن اين كار را ميكند. من از شهرستانها خبر دارم. از شهرهاى مختلف كشور خبر دارم. خبرهاى آنچنانى را به ما ميدهند. روز و شبى نيست كه ما، از اينگونه خبرها نشنويم. اين كارها را چه كسى ميكند؟ دشمن! جوان، دچار شهوترانى ميشود و ايمان خودش را از دست ميدهد. در اوايل كار، حتّى همان جوان گريه ميكند؛ امّا بتدريج او را همينطور ميبرند. بچه مدرسه اى هاى ما را، دبيرستانيهاى ما را، حتّى بچه هاى مدارس راهنمايى ما را، همينطور فاسد ميكنند. افرادى را پيدا ميكنند كه مواد مخدّر و عكسهاى ناجور به مدرسه ميبرند. من ميخواهم از شما سؤال كنم: اگر مدير مدرسه اى، نسبت به فاسد شدن پانصد يا ششصد يا هزار نوجوانى كه به دست او سپرده اند، حسّاس بود و گوش كسى را كه وسيله ى دشمن قرار گرفته و داخل آن مدرسه هروئين آورده، پيچاند، ما بايد به اين مدير مدرسه چه بگوييم ؟ بگوييم: «آقا، شما برخلاف آزادى عمل كردى ؟ اين چه روشى است ؟ شما ضدّ آزادى هستى ؟!» اين حرف درست است ؟ اين درست است كه به مدير يك مدرسه كه ميگويد «هزار تا جوان را دست من سپرده اند؛ من نميخواهم فردا اينها را هروئينى تحويل مادران و پدرشان بدهم» بگويند: «نخير! شما بايد اجازه بدهى خودشان انتخاب كنند! هر كس نخواست، خودش نكشد! تو برو در مضرات هروئين حرف بزن!» اين، يك بخشى از تهاجم فرهنگى است. نظام اسلامى را متّهم ميكنند كه «اين مرام، نظامى است و آزادى نميدهد.» چطور ما آزادى نميدهيم ؟!(1)

ص: 346


1- . بيانات در ديدار وزير، معاونين و رؤساي مناطق آموزش و پرورش سراسر كشور 1371/5/21

تلاش دشمن در خارج كردن خوشنامى معلّمان

جامعه ى معلّمان، امروز يك جامعه ى خوشنام در كشور ما است؛ امّا بعضى تصميم گرفته اند اينها را در چشم مردم از اين خوشنامى خارج كنند؛ اين را ما در بعضى از تلاشها ميبينيم. بعضى دانسته به دشمن خدمت ميكنند، بعضى هم ندانسته خدمت ميكنند؛ نميفهمند چه ميكنند. امروز كه كشور احتياج دارد به اينكه در ميدان تعليم، تربيت، تحقيق و ساختن انسانهاى والا، سرعت مضاعف داشته باشد تا عقب ماندگيهاى دورانهاى قبل را جبران كند - و به فضل الهى بسيار هم پيش رفته ايم - يكى از كارها اين است كه بر اين حركت سكته اى وارد كنند؛ هم به دانشگاه ميپردازند - تا شايد بتوانند دانشگاهها را دچار اختلال كنند - و هم به مدارس ميپردازند.(1)

5) مسئولين

تبليغات دشمن جهت فاصله اندازى بين مردم و مسئولان

ملّت ما واقعيّات را لمس ميكنند و ميبينند كه واقعيّتها، درست نقطه ى مقابل آن چيزى است كه دشمن ميخواهد به مردم تفهيم كند و بباوراند. مردم ميبينند كه مسئولان، در دل مردم جا دارند و به آنها محبّت ميورزند. در زمان حيات حضرت امام (ره) هم، تبليغات بر اين نقطه متمركز بود كه بگويند مردم از امام جدا شدند! البتّه، مردم ما به باطن و قلب خود كه مراجعه ميكردند، ميديدند كه پر از محبّت امام است. اين حس اعتمادى كه مردم نسبت به مسئولان دارند، چيز بسيار باارزشى است. تبليغات دشمن سعى ميكند اين حس اعتماد را از مردم بگيرد؛ در حالى كه اين حس اعتماد، در طول دوران بعد از انقلاب و حتّى پيش از پيروزى آن، براى ملّت و انقلاب ما كارساز بود. با همين روح اعتماد بود كه مردم حركت كردند، تجاوز دشمن را دفع نمودند و مملكت را نجات دادند.(2)

***

ص: 347


1- . بيانات در ديدار معلّمان و كارگران 1383/2/12
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1368/7/28

دشمن ميخواهد مردم ايران نااميد شوند؛ امّا ملّت ايران اميدوار است. دشمن ميخواهد مردم ايران به اسلام پشت كند؛ امّا ملّت ايران با همه ى وجود به اسلام و قرآن متمسّك است. دشمن ميخواهد ميان ملّت و مسئولين فاصله و شكاف ايجاد كند؛ امّا علقه و رابطه ى عاطفى ميان مردم و مسئولين دلسوز كشور، روزافزون است. دشمن ميخواهد مردم به كار و تلاش پشت كنند؛ امّا بحمدالله روحيّه ى كار و تلاش، روزبه روز در ميان مردم ما بيشتر ميشود.(1)

رخنه ايجاد كردن در اراده ى مردم و مسئولين

امروز جبهه ى مقابل ما - كه سردمدار آن جبهه هم آمريكا و صهيونيستهايند - به تمام طرقى كه ميتوانسته است متوسّل و متشبّث بشود، متشبّث شده؛ از تمام راهها كه ميتوانسته براى مقابله ى با ملّت ايران بهره گيرى كند، بهره گيرى كرده است، براى اينكه بتواند اين دو عامل، يعنى عامل تقويت كننده ى نظام، و عامل ايستادگى مردم در صحنه را تضعيف كند و از بين ببرد. خودشان هم همين را تصريح ميكنند؛ ميگويند اين تحريمهايى كه ما بر عليه ايران تصويب و اجرا ميكنيم - و با عناد كامل دنبال ميكنند - براى اين است كه مردم را خسته كنيم، مردم از صحنه خارج شوند، مردم به نظام اسلامى پشت كنند. يا اين كار صورت بگيرد، يا در اراده ى مسئولين رخنه به وجود بيايد؛ مسئولين در محاسباتِ خودشان تجديدنظر كنند. تعبير آنها اين است: ميگويند ميخواهيم مسئولين جمهورى اسلامى احساس كنند كه هزينه ى تصميم گيريهاى آنها بالاست. اين يعنى رخنه ايجاد كردن در اراده ى مسئولين كشور. با همه ى توانشان، با همه ى ترفندهايى كه بلدند، دارند اين دو كار را دنبال ميكنند. يا در مردم ايجاد ترديد كنند و مردم را از نظام جدا كنند، يا در مسئولين ايجاد ترديد كنند و مسئولين را وادار كنند كه در تصميمهاى خودشان تجديدنظر كنند. اشتباه كردند؛ هيچكدام را نميتوانند انجام دهند.

يك روز در صدر اسلام، دشمنان به نظرشان رسيد كه با شِعب

ص: 348


1- . بيانات در ديدار با مردم «ياسوج» در «ميدان معلّم» اين شهر 1373/3/17

ابى طالب و محاصره ى اقتصادى مسلمانها، آنها را از پا بيندازند؛ امّا نتوانستند. اين روسياههاى بدمحاسبه گر خيال ميكنند ما امروز در شرايط شِعب ابى طالبيم. اينجور نيست. ما امروز در شرايط شِعب ابى طالب نيستيم؛ ما در شرايط بدر و خيبريم. ما در شرايطى هستيم كه ملّت ما نشانه هاى پيروزى را به چشم ديده است؛ به آنها نزديك شده است؛ به بسيارى از مراحل پيروزى، با سرافرازى دست پيدا كرده است. امروز مردم ما را از محاصره ى اقتصادى ميترسانند؟ با اين حرفها، با اين ترفندها ميخواهند مردم را از صحنه بيرون كنند؟ مگر چنين چيزى ممكن است ؟ امروز ميخواهند در اراده ى مسئولين اختلال ايجاد كنند؟ «قُلْ هٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اَللّٰهِ عَلىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اِتَّبَعَنِي» ؛ اين راهى است كه با بصيرت انتخاب شده است، اين راهى است كه با مجاهدت باز شده است، اين راهى است كه با خون عزيزترينها هموار شده است. ما از اين راه رفتيم، به قله هايى هم دست پيدا كرديم. ما متوقّف نميشويم، ان شاءالله پيش ميرويم؛ ولى تا امروز هم به قلّه هاى بسيارى دست پيدا كرده ايم. جمهورى اسلامى، امروز كجا، بيست سال و سى سال قبل كجا؟ دشمنان جمهورى اسلامى، هيمنه و باد و بروتِ آن روزشان كجا، ضعف و انكسار امروزشان كجا؟ اينها نشانه هايى است كه ملّت ايران را تشويق ميكند. نخير، در ادامه ى راه اسلام - كه راه خداست، راه دين است، راه سعادت دنيا و آخرت است - اراده ى مسئولين همچنان مستحكم خواهد ماند؛ مردم هم امروز و در آينده، پاى ثابت اين حركت عظيم خواهند بود.(1)

مسئولان مردم گرا؛ نقطه ى تهاجم دشمن

نقطه ى ديگرى كه براى دشمن بسيار مهم است، موضوع مردمى بودن دولت و مجلس و مسئولان كشور است. در كشورهايى كه مثلاً دمكراسى وجود دارد، اگر شما نگاه كنيد، ميبينيد غالباً دولتمردان يا از سرمايه داران

ص: 349


1- . بيانات رهبر انقلاب اسلامى در ديدار مردم قم به مناسبت سالروز دى 1390/10/19

و يا وابسته به سرمايه دارانند و مجلسهايشان را غالباً افراد متنفّذ، پولدار، قدرتمند و زور دار پر ميكنند. در كشورهايى هم كه دم از دمكراسى ميزنند، وضع به همينگونه است. در كشورهاى معروف و نام آشناى جهان، غالب كسانى كه در رأس حكومتها قرار ميگيرند از خانواده ها و قشرهاى شناخته شده ى سياسى، مالى، نظامى و يا اشخاص وابسته به طبقات داراى زر و زورند. در ايران اسلامى اينگونه نيست. مجلس شوراى اسلامى متّكى به عناصرى از متن مردم است. يك معلّم، يك كشاورز، يك روحانى، يك پزشك، يك كاسب يا يك دانشجو، به يك منطقه ى انتخاباتى رفته است و مردم او را شناخته اند، به او رأى داده اند و به مجلس شوراى اسلامى وارد شده است. دولت جمهورى اسلامى نيز همينطور است. كسانى كه در رأس مسئوليّتهاى دولتى قرار دارند، افرادى هستند كه عمر و جوانى خودشان را در مبارزات و سختيها و شدايد گذرانده اند.(1)

اراده ى قوى و كارآمدى مسئولان

همه ى مسئولين نظام بايد به اين نكته توجّه كنند و به اسلام و احكام اسلام و به ارزشهاى اسلامى افتخار كنند. درست است كه دشمنان اسلام - يعنى دشمنان ملّت ايران - اين را نميپسندند. بديهى است شما وقتى در مقابل يك دشمنى قرار بگيريد، اراده ى قوى داشته باشيد، اسلحه ى كارآمد داشته باشيد، دشمن اين را نميپسندد؛ ميخواهد اراده ى شما را، از شما بگيرد و شما را تضعيف كند؛ اسلحه را از دست تان بگيرد. دشمنان ايران و ايرانى ميدانند كه مايه ى ايستادگى و اقتدار اين ملّت و اراده ى مستحكم او، همين ايمان اسلامى او بود؛ ميخواهند اين را از او بگيرند. آنها تبليغات جهانى را در همين جهت سازماندهى قوّه ى قضاييّه و مجلس بايد به وظايف خود عمل كنند. هر كس امروز از وظيفه ى اصلى خود سرپيچى كند و خود را به كار ديگرى مشغول و

ص: 350


1- . بيانات در ديدار مهمانان خارجي دهه ى فجر و قشرهاي مختلف مردم در روز نيمه ى شعبان 1371/11/18

سرگرم سازد و از انجام وظيفه شانه خالى نمايد، خيانت كرده است و دچار لعنت ابدى خواهد شد. ما مسئولان بايد روح اسلامى را در خود زنده نگه داريم؛ روح اشرافيگرى را دور بيندازيم و ميكنند. ما بايد هوشيار باشيم؛ مسئولين ما بايد هوشيار باشند.(1)

اختلاف مسئولان موجبات شادى دشمن

آنجايى كه مسئولان در غيرمسائل اصلى نظام - در مسائل كارى، ادارى، فهم يك قانون - با هم اختلاف نظرى دارند، نبايد اين اختلاف نظر جلو چشم مردم قرار گيرد و به كوى و بازار كشيده شود. اختلاف نظر نبايد نشاندهنده ى اختلاف مسئولان باشد. چرا؟ چون مردم را مأيوس و نگران و دشمن را خوشحال ميكند. البتّه اختلاف بين مسئولان در فهم يك وظيفه، يك امر متوقّع است. مثلاً ممكن است رئيس جمهور محترم و رئيس محترم قوّه ى قضاييّه درباره ى نقطه اى از نقاط، داراى دو ديد و دو بينش باشند و هر كدام هم براى خود استدلالى داشته باشند. بسيار خوب؛ اين راه حل دارد. در قانون اساسى، راه حل اينها معيّن شده است. هماهنگ كننده ى سه قوّه، رهبر است و رهبرى ميتواند اين مشكلات را برطرف كند. معيار همكارى، قانون اساسى است؛ كه وظايف، حكم موارد اختلاف و تنازع، و حكم و مرجع را هم معلوم كرده است. در قانون اساسى، قوّه ى مجريّه وظايفى دارد كه مشخّص است. مديريّتهاى عمده ى كشور، اداره ى همه ى امور اجرايى كشور و هزينه كردن بودجه ى كلان كشور، بر عهده ى قوّه ى مجريّه است. وظيفه ى قوّه ى مقنّنه عبارت است از قانونگذارى و نظارت بر عملكرد مسئولان دولتى. وظيفه ى قوّه ى قضاييّه عبارت است از تعقيب متخلّفان از قانون و احقاق حق، تا كسى به كسى ظلم و تعدّى و تجاوز نكند. اگر هر كدام از قوا بخواهند وظايف خود را انجام دهند، آنقدر كار و جهاد خداپسند در اين مجموعه كارها وجود دارد كه ديگر وقتى باقى نميماند. وظيفه ى رهبرى هم در قانون معلوم شده است. رهبرى در كارهاى اجرايى كشور هيچ دخالت

ص: 351


1- . بيانات در جمع تعدادى از خانواده هاى شهدا 1388/3/3

مستقيمى نميكند؛ نه در قوّه ى مجريّه، نه در قوّه ى قضاييّه و نه در قوّه ى مقنّنه. مهمترين كار رهبرى عبارت است از تعيين سياستهاى كلان كشور؛ يعنى آن چيزهايى كه جهتگيرى كشور را مشخّص ميكند؛ كه همه ى قوانين، مقرّرات و عملكردها بايد در اين جهت باشد. حضور رهبرى در همه ى بخشهاى كشور، به معناى حضور سياستهاى رهبرى است كه بايد با دقّت اجرا شود. و من به شما عرض كنم، هرجايى كه اين سياستها اجرا شده، كشور سود كرده است؛ امّا در طول سالهاى گذشته هر جا از اين سياستها تخلّف شده، كشور ضرر كرده است؛ كه گاهى ضررش را فهميده اند، گاهى هم بعد از گذشت مدّتى ضررش را فهميده اند. بنابراين حضور رهبرى، جدّى است.(1)

لزوم يكپارچگى و وحدت مسئولان در برابر دشمن

ما در داخل كشورمان كم گرفتارى نداريم. ريشه ى گرفتاريها از دو چيز است: اوّل، از غفلتها و كوتاهيها و تنبليها و احياناً بدعمل كردنهاى خود ماست؛ در رابطه ى با اموال عمومى، در رابطه ى با تجمّل گرايى، در رابطه ى با پاسخگويى به مردم در دستگاههاى مختلف. ريشه ى دوّم، دشمنانى هستند كه از همين مايه ها و زمينه ها سوءاستفاده ميكنند؛ بر اين مردم تنگ ميگيرند؛ تهديد ميكنند؛ ايجاد اختلاف ميكنند؛ دودستگى مى اندازند؛ محاصره ى اقتصادى ميكنند. مردم، يكپارچه و مؤمنند؛ اگر بزرگان و مسئولان كشور هم يكپارچه و يك دست باشند، دشمن جرأت نميكند. در اين صورت، ديگر هيچ تلاشى عليه اين ملّت و اين كشور به ثمر نميرسد. اين اختلافات را رها كنند. بزرگان بايستى كوچكترها را به طريق مستقيم و راه راست بكشانند. آنها اگر اشتباهى ميكنند، نبايستى آن اشتباه را برايشان توجيه كنند و خودشان هم دنبال سر آنها راه بيفتند، يا احياناً آنها را به اشتباه بكشانند. نتيجه ى اين اختلافات، همين چيزهاست. بعضيها هم همشان اين است كه بنشينند و ذهن و چشم و دست و قلم و زبان مصرف كنند، براى اينكه آتش اختلافى بيفروزند و به اسم مسائل

ص: 352


1- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم اصفهان 1380/8/8

خطى و حزبى و گروهى و جناحى، دو دسته را به جان هم بيندازند! اين كارها را بايد رها كنند.(1)

تخطئه ى مسئولين توسّط دشمن

دشمن و بيگانگان، اينگونه وانمود ميكنند كه اگر يك مجموعه، براى ايجاد رفاه و حل مشكلات مردم كار ميكند، لزوما به معناى دور افتادن از معنويّات و آرمانهاست! اين، غلط است. اين، تصوّر افراد ساده لوح و تغليط و تسويل افراد مغرض است. اسلام، براى دنيا و آخرت مردم، برنامه و هدف دارد. مسئولان اداره ى كشور موظّفند همانقدر به امور مادّى مردم برسند كه به امور معنوى ميرسند.(2)

خدشه دار كردن تصميمات مسئولان، مايه ى شادى دشمن

يكى از چيزهايى كه دشمن را شاد ميكند، همين است كه در هر شهر و گوشه اى، شروع به خدشه دار كردن تصميمات مسئولان قضايى، مسئولان شهرى و مسئولان استانى كنند. اين كار، دشمن را خوشحال ميكند. بگذاريد مسئولان كشور با دست باز آنچه را كه مصلحت ميبينند، در اين دوران انجام بدهند. جابه جايى ايرادى ندارد، جابه جايى دليل بر بدى نيست. شما برخاسته ايد و به تهران آمده ايد، حرفتان را بگوييد - ايرادى هم نيست - امّا مبادا شما و علما و ديگران، به بعضى از افراد در آنجا ميدان بدهيد تا با طرح شعارى، جلوى كار مسئولان را بگيرند. بايد مانع اين كار بشويد.(3)

مديران فاسد پايگاه دشمنان خارجى

وقتى مديران و مردمى فاسد شدند، به پايگاه دشمن خارجى تبديل ميشوند. دشمن خارجى از آدمهاى فاسد، براى اهداف سياسى خود در كشور، خوب استفاده ميكند. مبارزه با فساد، يك جهاد همه جانبه است.

ص: 353


1- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم 1378/12/11
2- . بيانات در ديدار رئيس جمهور و هيأت وزيران 1368/6/8
3- . بيانات در ديدار با گروهي از روحانيون و مردم رفسنجان 1368/7/21

من از مسئولان كشور خواهش ميكنم اين جهاد عظيم را به اغراض سياسى آلوده نكنند. اگر مسئولان كشور آن خودآگاهى لازم را داشته باشند، آنگاه ميفهمند كه امروز مبارزه با فساد لازم است و يك جهاد است. نشناختن موقعيّت و خطر، همان ناخودآگاهى است كه اين خود خطر بسيار بزرگى است. من امروز احساس ميكنم مردم ما داراى خودآگاهى اند؛ امّا بعضى از نخبگان ما خودآگاهى ندارند! امروز يكى از ضرورتهاى مهم اين است كه مسئولان و نخبگان سياسى و دست اندركاران اداره ى امور در همه ى قواى سه گانه و ساير اركان اين كشور، خودآگاهى داشته باشند؛ بفهمند كجا قرار دارند؛ دشمن كجاست و هدف او چيست و راه مقابله ى با آن كدام است. مردم ايستاده اند و در اين راه، محكم حركت ميكنند. با اينكه بخاطر دشمنيهاى دشمنان، بسيارى از خواسته هاى مردم برآورده نشده است؛ درعين حال مردم ايستاده اند؛ چرا؟ چون ميدانند در صورت ادامه دادن به اين راه - يعنى استحكام نظام اسلامى - دنيا و آخرت آنها آباد خواهد شد. اين را مردم از اسلام شناخته اند و فهميده اند و دشمن ميخواهد نگذارد همين كار صورت گيرد. امروز هدف سياستهاى استكبارى و در رأس همه ى شياطين عالم آمريكا اين است كه نگذارند نظام اسلامى - كه به اراده و اختيار و ميل مردم متّكى است - به اهداف خود برسد. از اين طرف مانع از كارايى نظام بشوند، از آن طرف هم وسوسه كنند كه مشكل شما اين است كه با آمريكا رابطه نداريد؛ و اگر رابطه برقرار كنيد، همه ى مشكلات شما حل خواهد شد! با اين كار، ميخواهند راه را براى سلطه ى مجدّد بر اين كشور باز كنند.(1)

وظايف مسئولان در برابر آسيب رسانى دشمن

به مسئولان ميگوييم ضعفها را برطرف كنيد؛ به شما ميگوييم متوجّه اين دشمن باشيد تا به شما حمله نكند. وقتى دزدى كمين كرده است،

ص: 354


1- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، به مناسبت 19 دي ماه، سالروز قيام مردم قم 1380/10/19

وقتى حيوان وحشى اى در كمين انسان است، وقتى دشمن سلطه گرى در كمين يك ملّت است، يكى از وظايف اساسى و مهم مسئولان و رهبرى كشور اين است كه به مردم بگويند توجّه كنيد؛ و نيز كارهايى كه ميدانند جلو آسيب دشمن را ميگيرد، به مردم بگويند و از آنها بخواهند؛ والّا نخير، ما مشكلات داخلى كشور را به گردن آمريكا نمى اندازيم.(1)

***

دستگاههاى تبليغاتى دشمن - كه متأسّفانه در داخل كشور گاهى شعبه هايى هم پيدا ميكنند - تبليغ ميكنند كه بين مسئولان دعوا و اختلاف است. خود و دوستان خود را به اين دلخوش ميكنند كه اين اختلاف موجب ميشود تا از دشمن غافل شوند. من به شما ملّت عرض كنم: مسئولان كشور در قواى سه گانه، در مقابله با دشمنان اسلام و در دفاع از اصول اسلام، همفكر و همقول و همجهتند. دشمنان اسلام، اين آرزو را به گور خواهند برد كه ببينند در اركان نظام اسلامى كسانى وجود دارند كه ميخواهند با اصول امام و راه روشن اين انقلاب و نظام اسلامى مبارزه كنند و ميتوانند در دستگاهها و اركان نظام جمهورى اسلامى مؤثّر باشند. همّت دشمن اين است كه عناصر بيگانه را به داخل بدنه هاى حكومت نفوذ دهد. ممكن است دشمن بتواند يا توانسته باشد عناصرى را به داخل مجموعه ى مسئولان نفوذ دهد، يا عناصر ضعيف و سست همّتى را به سمت خود جلب كند؛ امّا اين به هيچ وجه به كار دشمن نخواهد خورد؛ چون اصول امام، اصول انقلاب و پايه هاى مستحكم آن مورد قبول مسئولان نظام و قواى سه گانه و همه ى دست اندركاران اصلى اين كشور است و پشتوانه ى محكم آن هم اين ملّت بزرگ است. هر كه از اين راه تخطّى كند به سقوط خود كمك كرده است.(2)

ص: 355


1- . بيانات در جلسه ى پرسش و پاسخ دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتى 1382/2/22
2- . بيانات در چهاردهمين سالگرد رحلت بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران حضرت امام خمينى (ره) 1382/3/14

استحكام پايه هاى ايمان از وظايف مسئولان

آنچه كه بدخواهان و دشمنان اين ملّت در پى آن هستند، سلب اين انگيزه و ايمان از مردم است. همه بايد در مقابل آن اقدام كنند. تلاش دشمن اين است كه مردم را از نظام اسلامى دلسرد كند؛ امّا تلاش مسئولان نظام اسلامى بايد اين باشد كه با عمل خود - نه فقط با زبان خود - مردم را نسبت به خويش دلگرم و اميدوار كنند. تلاش دشمن اين است كه پايه هاى ايمان و عقيده و عمل دينى را در مردم سست كند؛ امّا مسئولان بايد بعكس، خود را موظّف و متعهّد بدانند كه پايه هاى ايمان دينى را در دلها محكم كنند. در كشور ما با اين جمعيّت عظيم جوانان، يكى از اولويّتهاى اساسى اين است: همه ى مسئولان - در درجه ى اوّل، مسئولان دولتى و همچنين ديگران - بايد همّتشان بر اين باشد كه دلهاى پاك اين جوانان را با نور اسلام منوّر كنند؛ پايه هاى ايمان را در دل آنها مستحكم نمايند و نگذارند بر اثر سوءرفتار، سوءتشخيص، سوءتبليغ، بد فهميدن حقايق، بد ادا كردن حقيقتهاى روشن و ميدان دادن به افكار مخرّب، دلهاى اين جوانان از جاده ى حقيقت منحرف شود. اين مسئوليّت بزرگى بر دوش ماست.(1)

***

امروز وظيفه ى بزرگى بر دوش مسئولان است و آن اين است كه اين نعمت عظيم خداوندى را كه به آنها داده شده - نعمت خدمت به مردم - شكرگزارى كنند و متوجّه باشند كه دشمن پشت سر است. آينده هم آينده ى خوبى است؛ حرم در پيش است و حرامى در پس! اگر حركت كنيد، به اهداف والا خواهيد رسيد؛ امّا اگر خداى نكرده سستى و تنبلى و كندى و بدعملى كنيم، مورد تهاجم دشمن قرار خواهيم گرفت؛ حدّ وسط ندارد. امروز تلاش همه جانبه، وظيفه ى مضاعف و بزرگى است كه بر دوش همه ى ماست.(2)

ص: 356


1- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت ولادت نبى اكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) 1380/3/20
2- . بيانات پس از مراسم تنفيذ حكم رياست جمهوري آقاي سيّدمحمّد خاتمي 1380/5/11

بصيرت و هوشيارى مسئولان در برابر تبليغات دشمن

چگونه ميشود شكاف ايجاد كرد؟ ميتوان دو راه را در پيش گرفت: اينها از يك راه آن تقريباً مأيوس شده اند؛ البتّه نميگويم كامل، امّا از آن راه نتوانسته اند عمل كنند. راهى كه آنها نتوانستند در آن خيلى مانور كنند و تحرّك نشان دهند، راه نفوذ در اركان حاكميّت بود. اينها نميتوانند در مراكز بالاى حاكميّت نفوذ كنند و هنوز هم نتوانسته اند. راه ديگرى كه هميشه از اوّل انقلاب آن را طى كرده اند و بنده از دوران رياست جمهورى و بعد از آن، در اين زمينه بسيار خاطره ها و نمونه ها در ذهن دارم، اين است كه جمعى يا شخصى از حاكميّت را مورد توجّه خود قرار دهند؛ از او تمجيد و حمايت كنند و خود را طرفدار او نشان دهند؛ شايد بتوانند از اين طريق، هم ديگران را به او بدبين كنند، هم او را به خودشان خوشبين نمايند؛ يعنى در حاكميّت شكاف به وجود آورند. اين جزو برنامه هاى هميشگى تبليغات دشمنان بوده است؛ هم قبلاً بوده، هم امروز وجود دارد؛ بارها هم اين را تجربه كرده اند و در موارد متعدّدى هم شكست خورده اند.(1)

لزوم آگاهى مسئولان در برابر توطئه دشمن

چه اتّفاقى مى افتد كه دشمنان - اينهايى كه قطعاً دشمن ملّت ايران و دشمن مصالح ايرانند و ميخواهند سلطه ى خودشان را مجدّداً بر اين كشور مستقر كنند - از اينكه كسى صلاحيّتش رد شده يا نشده، نگران ميشوند؟ آيا اين نشانه ى آن نيست كه آنچه كه بعنوان ردّصلاحيّت در مراكز قانونى انجام ميگيرد، آن چيزى است كه درست با منافع قدرتمندان و سلطه گران اصطكاك دارد؟ بعضى از كسانى كه نميفهمند چه ميگويند و حرفهايشان را ملتفت نيستند، قدرى بيشتر بايد دقّت كنند.(2)

ص: 357


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1379/12/26
2- . بيانات در ديدار كارگزاران حج 1378/11/26

لزوم هوشيارى مسئولان در برابر توطئه هاى دشمن

امروز مهمترين اميد دشمنان ملّت ايران و نظام اسلامى و انقلاب يك چيز است و آن اين است كه دولت و نظام جمهورى اسلامى نتواند خواسته هاى طبيعى ملّت را برآورده كند. همه ى تلاش سياسى و تبليغاتى آنها تا امروز خنثى و بى اثر شده است. چشم اميد دوخته اند كه نظام اسلامى نتواند نيازهاى مردم را برآورده كند، تا بگويند نظام اسلامى و اسلام نميتواند؛ تا همان كسانى كه دهها سال بر اين مملكت حكمرانى همراه با ظلم و فساد كردند، دوباره به پشتيبانى قدرتهاى چپاولگر بتوانند اين كشور را در كام خود ببلعند. ميخواهند نگذارند نظام اسلامى كار كند. راه نگذاشتن چيست ؟ در درجه ى اوّل، ايجاد اختلاف و تضعيف نيروهايى است كه ميخواهند براى استقلال و سربلندى اين كشور كار كنند. ايجاد فساد - كه فساد در اركان هر جامعه اى به وجود بيايد، در حركت آن اختلال ايجاد ميكند - و نابود كردن منابع كشور، جزو كارهايى است كه دشمن روى آنها برنامه ريزى ميكند. هميشه در هر جمعيّت و هر كشورى عناصرى پيدا ميشوند كه دشمن بتواند روى اينها سرمايه گذارى كند و اينها را مثل ابزار خود در دست گيرد؛ مسئولان و مردم بايد هوشيار باشند.(1)

6) نيروهاى مسلّح

نقش نيروهاى مسلّح در حفظ استقلال كشور

نيروى مسلّح ما ميخواهد كشور، در اختيار دشمن قرار نگيرد و سلطه گران بر آن غلبه پيدا نكنند. اين كم چيزى است ؟! اين هدف كوچكى است ؟! هدف از اين بالاتر و مقدّستر؟! اين ارتش است. هر چه ميتوانيد، به اين ارتش، كيفيّت بدهيد. شما كه در دوره هاى مختلف تحصيل كرديد و اين ارتش به گردنتان حق تعليم پيدا كرده است، تمام وجود و تلاشتان را در حد ميسور، در راه ارتقاى كيفيّت اين ارتش

ص: 358


1- . بيانات در ديدار با كشاورزان، به مناسبت هفته ى كشاورزي 1380/10/12

صرف كنيد. البتّه نقص دارد؛ امّا اين نقصها بايد برطرف شود. از دهها سال پيش، تلاش بر اين بوده است كه نگذارند اين ارتش، از لحاظ تجهيزات، روى پاى خودش بايستد. امروز، بحمدالله، جهادهاى خودكفايى و دستگاههاى فنّى، مشغول كارند. اين را هر چه ميتوانيد، ادامه دهيد. سالها كوشش كردند از لحاظ سازماندهى و معيارهاى نظامى، ارتش را وابسته كنند. با اين بايد مقابله كنيد. دانش نظامى را از همه بايد فراگرفت. دانش را از هر كس و هر جا بايد فراگرفت؛ امّا وابستگى نظامى، نه!(1)

***

آمادگى نيروهاى مسلّح بايد طورى باشد كه گويا فردا جنگ خواهد بود. دائم بايد بيدار باشند. «و ان اخا الحرب الارق، و من نام لم ينم عنه.» من اين كلام اميرالمؤمنين (عليه السلام) را، شايد صدبار در خطاب به برادران مسئول در نيروهاى مسلّح، تكرار كرده ام. «مرد جنگ، خواب ندارد. اگر شما خوابيديد، معلوم نيست دشمنى هم كه پشت سنگرش نشسته تا بر شما بتازد، در خواب باشد.» بايد بيدار باشيد. ممكن است ما هيچ جنگى نداشته باشيم - پيش بينى بنده هم همين است - امّا حضور و آمادگى نيروهاى مسلّح، يكى از موجبات جنگ نداشتن است. اين را بدانيد! سستى نيروهاى مسلّح، دشمن را به جنگ افروزى تشويق ميكند. استحكام و ايستادگى و نظم و آمادگى و ابتكار و پا به ركاب و كمر بسته ى اهداف عالى بودن شما، دشمنى را كه قصد جنگ هم دارد، در قصدش مردّد ميكند. پس، بايد آماده باشيد.(2)

***

عليه ما جنجال ميكنند كه «جمهورى اسلامى، نظاميگر است.» بوق و قلم و همه چيز در دست دشمن است؛ شما از دشمن چه انتظارى داريد؟! از دشمن انتظار داريد كه از اسلام و امام بزرگوار و امّت اسلامى و جمهورى اسلامى ستايش و تعريف كند؟! معلوم است كه بد ميگويند!

ص: 359


1- . بيانات در ديدار فرماندهان و دانشجويان «نيروي زميني ارتش» 1372/7/28
2- . بيانات در ديدار اعضاي ارتش جمهوري اسلامي ايران 1374/1/30

معلوم است كه تهمت ميزنند؛ تهمت نظاميگرى هم ميزنند! اين نبايد موجب شود كه ما آمادگى نداشته باشيم.(1)

جايگاه نيروهاى مسلّح در مقابله با تهاجم دشمن

در گذشته، نيروهاى مسلّح ما اگر چه از جهات ظواهر امر و تجهيزات، پشتيبانيهايى ميشدند؛ امّا هنگامى كه در يك جنگ سخت طولانى در مقابل تهاجم دشمن قرار گرفتند و از ميهن خود دفاع كردند، توانستند ارزش حقيقى خودشان را بازيابند و در چشم ملّت، بلكه ملّتهاى مسلمان، عزيز شوند. اين، يك حقيقت است. امروز، بعد از اينكه شما نيروهاى مسلّح، جنگ را بحمدالله با افتخار تمام كرديد و اجازه نداديد كه حتّى يك وجب از ميهن عزيزتان در زير چكمه هاى بيگانگان متجاوز بماند، و بعد از آنكه با تقديم هزاران شهيد از بهترين فرزندان اين آب و خاك، صداقت و صميميّت خودتان را به ثبت رسانديد، ميتوانيد با سر بلندى، خود را يكى از عناصر و اركان حقيقى نظام اسلامى بدانيد و بناميد. نظام جمهورى اسلامى هم موظّف است به نيروهاى مسلّح، چنانكه شايسته ى آنان است، رسيدگى كند، و بحمدالله مسئولان كشور، به اين وظيفه آشنا هستند.(2)

***

ممكن است در تبليغات جهانى، جمهورى اسلامى ايران را به نظاميگرى متّهم كنند كه اين هم جزئى از هوچيگرى تبليغاتى استكبار جهانى است. ما امكانات نظامى را براى تجاوز به ديگران نميخواهيم. ما ارتش و سپاه و بسيج را هرگز براى دست اندازى به همسايگان نخواسته ايم و نميخواهيم. امّا نظام اسلامى، بخاطر طبيعت ظلم ستيزش، با ظالمان و مستكبران هميشه روبه روست و بايد بتواند از خود و حقيقت ارجمندى كه در اختيار اوست دفاع كند. دشمنان، خيلى ميخواستند و ميخواهند كه جمهورى اسلامى قدرت دفاع خود را از دست بدهد تا به آسانى بتوانند به خواسته هاى شوم خودشان جامه ى عمل بپوشانند. با اين

ص: 360


1- . بيانات در مانور عظيم عاشورا توسّط «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» 1374/3/25
2- . بيانات در جمع پرسنل «پايگاه هوايي شهيد بابايي» اصفهان 1371/7/18

همه، ما با اين حرفها خام نميشويم. ارزش جنجالهاى تبليغاتى وابسته به استكبار جهانى، مساوى با صفر است. همانهايى كه يك روز نظام متجاوز عراق را با انواع سلاح تجهيز كردند، از دهها سال پيش تا امروز، اسرائيل غاصب و متجاوز را پيوسته با سلاحهاى گوناگون تجهيز ميكنند. در هر جاى دنيا رژيمى وابسته و سرسپرده ى آنهاست، آن را با انواع و اقسام پيشرفتهاى تجهيزاتى مجهّز ميكنند؛ امّا وقتى ملّتى مظلوم و تنها مثل مسلمانان امروز بوسنى هرزگوين در مقابل تهاجم دشمن قرار ميگيرند، با رسيدن يك تفنگ به آنها جنجال به راه مى اندازند. اين، حقيقت تبليغات ضدّانسانى و ظالمانه ى وابسته به استكبار جهانى را روشن ميكند. پس، جنجال تبليغاتى آنها چه ارزشى دارد؟(1)

لزوم آمادگى نيروهاى مسلّح در برابر دشمن

دشمن حمله هايى دارد؛ ليكن باز كارآمدترين روش استكبار، ضربه ى نظامى است. آن وقتى كه قدرتها ميخواهند قدرت نمايى شان را نشان بدهند، به ضربه ى نظامى متوسّل ميشوند. آن وقتى كه نتوانند چنين كنند، راههاى بلندمدّت را در پيش ميگيرند. امّا ميدانيد كه هميشه روشهاى بلندمدّت و تدريجى، بعد از يأس از روشهاى كوتاه مدّت و فورى است. در كوتاه مدّت كه نتوانستند كارى بكنند، مجبورند سراغ مسائل مدّت طلب بروند. بنابراين، بايستى اين نيروهاى مسلّح، قوى و آماده باشند.(2)

***

ارتش و سپاه، با كمك و همكارى و رقابت مثبت، خواهند توانست مانند هميشه، سدّى مستحكم در برابر دشمنان اسلام و انقلاب و كشور اسلامى و دولت اسلامى پديد آورند و هر تجاوزى را با قدرت پاسخ گويند و حتّى فكر تجاوز را هم از ياد دشمن بزدايند.(3)

ص: 361


1- . بيانات در جمع پرسنل «پايگاه هوايي شهيد بابايي» اصفهان 1371/7/18
2- . بيانات در ديدار با فرماندهان عالى رتبه ى نيروهاى نظامى و انتظامى، و اعطاى آيين نامه ى انضباطى نيروهاى مسلّح به رئيس ستاد فرماندهى كلّ قوا 1369/10/22
3- . پيام به مجمع بزرگ فرماندهان سپاه و بسيج 1368/6/26

لزوم بصيرت نيروهاى مسلّح در برابر دشمن

بصيرتتان را حفظ كنيد و دشمنتان را بشناسيد. دشمن، ترفندهاى گوناگون دارد؛ و آن ملّتى موفّق ميشود كه فريب نخورد. دشمن سعى ميكند آرزوهاى انقلابى را در نظر يك ملّت مؤمن، كوچك كند. سعى ميكند نيازهاى مادّى و كوچك را در نظر او بزرگ كند. نياز مادّى هم نياز است، امّا از جان كه بالاتر نيست! ملّتى كه در راه خدا، جان برايش نثاركردنى است، آنجايى كه ميدان مبارزه با دشمن است، نيازهاى ديگر چه تأثيرى ميتواند داشته باشد!؟ شما الآن نگاه كنيد! سياستهاى امروز و ديروز دنيا را مشاهده كنيد! ببينيد چه هنگام بوده است كه عليه اين نظام مقدّس اسلامى، توطئه هايى در آستين استكبار و استبداد جهانى نباشد؟ آنها از شيوع اسلام ميترسند. علناً اظهار ميكنند كه احساسات انقلابى اسلامى، در كشورهاى اسلامى رو به گسترش است. خود ما هم اين را ميبينيم. اين، يك واقعيّت است. امروز ملّت ايران يك ملّت منزوى نيست. به كشورهاى گوناگون در دنيا، مثلاً به قلب اروپا نگاه كنيد و از كسانى كه به آنجا رفته اند بپرسيد و بشنويد كه چطور ملّتى مثل ملّت بوسنى هرزگوين كه در محاصره ى دشمنان انسانيّت قرار گرفته است، به نام شما جوانان ايرانى، شعار ميدهد و چطور از شما، در بستن پيشانى بندها تقليد ميكند! ببينيد چطور احساس كرده است كه راه، آن راهى است كه شما رفتيد و بايد همان راه را برود تا دشمن را شكست دهد! اين، احساسات اسلامى است كه روزبه روز گسترش پيدا ميكند. كانون اين احساسات، همين كشور مقدّس اسلامى شما بود و الآن هم هست. از اين روست كه استكبار، به طور مداوم برنامه ريزى ميكند. برنامه هايش هم برنامه هايى است كه انسان اگر با بصيرت نگاه كند، ميتواند آنها را بشناسد.(1)

نقش ارتش در مقابله با دشمن

ارتش ما امروز يك ارتش سربلند و باافتخار و باايمان است. امروز بحمدالله هم ظواهرى كه در ارتشهاى دنيا مورد اهتمام و توجّه است در

ص: 362


1- . بيانات در ديدار فرماندهان «بسيج» سراسر كشور 1371/8/27

ارتش ما وجود دارد و هم ايمان، مجاهدت، تقوا و فداكارى. بالاتر از همه ى اينها، ارتش ما يك ارتش مردمى است. ظواهر خوب است، امّا كافى نيست. روزى ظواهر ارتش ايران خوب بود و خيلى به آن ميرسيدند؛ امّا در لحظه ى حسّاس و وقتى كه دشمن در سالهاى 1320 شمسى به مرزهاى اين كشور حمله كرد، ارتش، كمترين مقاومتى نكرد. ادّعايى كه سردمداران رژيم فاسد پهلوى ميكردند و ميگفتند كه «ما به ارتش رسيدگى و ارتش را اداره كرده ايم»، رسواييهايش در آن لحظه ى حسّاس آشكار شد. به خيال خود، ارتش را با خرج زياد درست كردند؛ امّا سودش براى كشور، برابر صفر بود؛ چون از اين مملكت دفاع نكردند. ما ارتش دوران حكومت اسلامى و نظام سربلند جمهورى اسلامى، در ميدانهاى نبرد، مردانه ايستاد، مقاومت و فداكارى كرد و شهداى بزرگى داد. همين روزها سالگرد شهادت چند نفر از سرداران بزرگ ارتش و سپاه است. سرداران ارزشمندى در نيروهاى سه گانه ى ارتش در دوران جنگ تحميلى - قبل از آن و بعد از آن - به بركت اسلام فداكارى نمودند و نام خود و نام ارتش را درخشان و جاودانه كردند. امروز هم كه شما ارتش جمهورى اسلامى را نگاه كنيد، بحمدالله پر است از افسران مؤمن و سربلندى كه افتخار ميكنند از ميهن اسلامى خود دفاع كنند؛ افسرانى كه از دشمن نميترسند، امّا دشمن از آنها ميترسد. امروز ارتش و سپاه و نيروى عظيم بسيج مردمى ما، از دشمنان ياوه گوى پرگوى و از اين ببرهاى كاغذى، ذرّه اى ترس در دل ندارند؛ امّا دشمنان، حقيقتاً از اين نيروى عظيم ميترسند. اظهاراتشان هم اين را نشان ميدهد.(1)

***

عزيزان من! داشتن وسايل مدرن و پيشرفته اى كه به وسيله ى ديگران به يك كشور و به يك ارتش داده ميشود و در مقابل، منابع آن كشور و آن ملّت غارت ميشود و بر كسانى كه صاحبان آن منابعند، تسلّط مى يابند، ارزشى ندارد. ارزش يك ارتش و يك نيروى هوايى به اين نيست كه

ص: 363


1- . بيانات در مراسم فارغ التحصيلى دانشجويان دانشگاه افسرى و اعطاى سردوشى به دانشجويان جديد 1373/7/13

مدرنترين هواپيماها را، ديگرانى كه ساخته اند، ديگرانى كه آن را ميشناسند، ديگرانى كه آن را تعمير ميكنند و ديگرانى كه خود را مالك آن ميدانند، با بهاى گزافى، به يك ارتش، يا به يك نيروى هوايى بدهند و در برابر آن، خود را آقا بالاسر و همه كاره و صاحب اختيار و كليددار آن ارتش و آن نيروى هوايى بدانند. اين هيچ اعتبارى براى يك ارتش و يك نيروى هوايى محسوب نميشود. اعتبار يك ارتش، به استقلال آن است؛ به متّصل بودن به منافع ملّت است؛ به ايستادن روى پاى خود است؛ به داشتن قدرت اقدام در مقابل دشمن است؛ به سرافرازى و غرور و مناعت در مقابل بيگانگان است.(1)

مراقبت از دشمن از خصوصيّات دشمن

خصوصيّت ارتش اين است كه مراقب دشمن است؛ چون از مرزها هميشه حراست ميكند. پس، مراقب دشمن بودن، خصوصيّتى است كه براى ارتش ناآشنا نيست. ارتشيان عزيز! مراقب دشمن باشيد؛ نه فقط دشمنى كه از مرز حمله ميكند، بلكه دشمنى كه به مرزهاى درون وجود ما حمله ميكند؛ اراده ى ما را تضعيف ميكند، ايمان ما را تضعيف ميكند، عزم قاطع ما را بر كار كردن تضعيف ميكند، عمل ما را از خلوص و صفا خالى ميكند. دشمن حقيقى اين است. اگر ما توانستيم با اين دشمن دست و پنجه نرم كنيم و بينى او را به خاك بماليم، آن وقت در مقابل آن دشمن بيرونى دست ما پر است. آن كسى كه در ميدان جنگ دچار هزيمت ميشود، قبلاً در درون خود دچار هزيمت شده است. اگر در درون خود دچار هزيمت نشويم، در بيرون هيچ دشمنى نميتواند ما را منهزم كند.(2)

ص: 364


1- . بيانات در ديدار جمعي از پرسنل نيروي هوايي 1377/11/19
2- . بيانات در ديدار جمعي از پرسنل ارتش جمهوري اسلامي ايران به مناسبت روز ارتش 1378/1/25

علّت دشمنى با سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

به فضل پروردگار، نظام جمهورى اسلامى بر اين پايه هاى قدرت بنا شد. اين نظام، متّكى به قدرت معنوى و متّكى به ايمان و متّكى به پايه هاى مستحكم عقيده است. آن فكرى كه امروز نظام جمهورى اسلامى پايه اش بر آن قرار گرفته است، يك فكر متين، منطقى، محكم، مستدل و غيرقابل خدشه است. ايمان آحاد مردم، عشق آنها به خدا، به اولياى خدا، به پيامبر، به خاندان پيامبر؛ اين بزرگترين سرمايه و بزرگترين ابزار و مايه ى قدرت براى اين كشور است. مجموعه ى شما، از جمله ى اين مجموعه هاى مؤمن است. سپاه پاسداران را با همان عناصر ارزشمندى كه با آن به وجود آمد و با آن توانست در مقابل دشمنان قدرت نمايى كند و از امنيّت مرزها و از استقلال ملّى دفاع نمايد؛ با همان خصوصيّات و با همان پايه هاى مستحكم، حفظ كنيد و قدر بدانيد و ارج بنهيد. امروز دشمن به مراكز اصلى اقتدار اين ملّت، بيشتر از همه دشمنى ميكند و متوجّه به آنهاست. يكى از آنها سپاه است. يكى از آن مراكزى كه دشمن با آن به شدّت دشمن است، سپاه پاسداران انقلاب اسلامى است. سعى ميكنند آنچه كه بتوانند، از اين قدرت معنوى كم كنند؛ كه اين يك كار بلندمدّت استكبار است. ترويج ابتذال، ترويج مادّيگرى و ترويج نفع پرستى در بين آحاد مردم، از جمله كارهايى است كه اينها بر آن همّت گماشته اند. حالا چقدر موفّق شوند، اين بسته به اراده ى ملّت مؤمن ماست؛ بسته به اراده ى دلها و انسانهاى منوّر و باايمان است كه خودشان را حفظ كنند. مطمئن باشيد اگر شما و هر انسان مؤمنى تصميم بگيرد و به خدا توكّل و اتّكا كند، دشمن هيچ توفيقى در اين كارهاى گمراه كننده و مضل خود به دست نخواهد آورد. اين پايه هاى معنوى قدرت، اين ايمان و اين همبستگى - همبستگى و وحدت دلها در ميان عناصر سپاه در سرتاسر كشور - را قدر بدانيد. نگذاريد دلهاى شما را با بازيچه ها و فريبها و جلوه هاى رنگارنگ دروغين، به سمت خودشان جذب كنند. شما در راه حقيقت مهم و بزرگى دفاع و مبارزه و مجاهدت كرديد و پيروز شديد. پيروزى شما همين است كه اين نظام امروز

ص: 365

بحمدالله با استحكام كامل سرپا ايستاده است و دشمن احساس ميكند كه نميتواند اين نظام را شكست دهد. اين توفيق خيلى بزرگى است.(1)

صف آرايى دشمن در مقابل سپاه پاسداران

سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، مجموعه اى است كه وجودش امروز براى كشور و ملّت ايران و همه ى هدفهاى والايى كه اين ملّت براى خودش ترسيم كرده است، ضرورى و لازم است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى فقط براى يك مجموعه ى نظامى نيست. يك مجموعه ى نظامى ميتواند با شكلهاى مختلف، با هدفها و با رفتارهاى مختلف و با خصلتهاى گوناگون باشد. البتّه بحمدالله امروز در نظام جمهورى اسلامى، همه ى سازمانهاى نظامى به يك معنا سازمانهاى معنوى و الهى و داراى اهداف خدايى هستند؛ ارتش هم همينطور است، نيروى انتظامى هم همينطور است، سپاه پاسداران هم كه ولادتش اينطور بوده است. هر كدام خصوصيّاتى دارند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى براى دفاع از انقلاب، تماميّت انقلاب و هدفهاى انقلاب و براى مقابله با دشمنان انقلاب به وجود آمده است. انقلاب هرچه دشمن دارد و دشمنى دارند، به طور طبيعى در مقابل سپاه پاسداران صف بسته اند و حضور دارند؛ چون پاسدار انقلاب است. همه ى آن نيروهايى كه در اين طبيعت «خداساخته» و در اين قوانين و سنن الهى براى دفاع از انقلاب و از حقانيّت اسلام وجود دارد - همه ى آن نيروهاى معنوى، همه ى آن تواناييها و استعدادهاى درونى - همه در خدمت اين مجموعه اى است كه براى دفاع از انقلاب پديد آمده است.(2)

بسيج مورد تهاجم دشمن

دشمنان ميدانند كه حضور بسيجى، واقعيّت بسيج در كشور و در ميان

ص: 366


1- . بيانات در ديدار فرماندهان و گروه كثيرى از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت «روز پاسدار» 1378/8/22
2- . بيانات در ديدار جمعي از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي 1378/6/24

ملّت ايران چقدر اهمّيّت دارد؛ لذا همّت ميگمارند بر اينكه اين حقيقت مؤثّر و كارآمد و نافذ را مورد تهاجم قرار بدهند. البتّه اين مظلوميّت است. مظلوميّت، مطلقاً به معناى ضعف نيست. قويترين انسانهاى دنيا هم مظلوم واقع شدند. اميرالمؤمنين نيرومندترين انسان دورانهاى گوناگون است و مظلومترين انسانها هم هست. انقلاب ما و نظام جمهورى اسلامى جزو مقتدرترين و نافذترين پديده هاى دوران معاصر است، امّا مظلوم هم هست. شخص امام بزرگوارمان - يك انسان مقتدر و قوى كه ميتوانست دنيا را تكان بدهد و تكان داد - جزو مظلومترين انسانهاى زمان خودش بود. بنابراين مظلوميّت منافات ندارد با اقتدار. بسيج مظلوم است، ولى مقتدر است، نافذ است، اثرگذار است؛ اين اثرگذارى باقى خواهد ماند و بايد اين را روزبه روز خود عناصر بسيجى و مجموعه هاى بسيجى تقويت و عميقتر كنند. تا بسيج هست، نظام اسلامى و جمهورى اسلامى از سوى دشمنان تهديد نخواهد شد؛ اين يك ركن اساسى است.(1)

تبليغ دشمن؛ كنار گذاشتن ارزشهاى بسيجى

در شرايط كنونى كشور، بعضى كسان با همان تفسير غلطى كه فكر ميكنند بسيج يك مجموعه ى نظامى است، يا سپاه و ارتش و نيروهاى نظامى، فقط در دوران جنگ حضورشان لازم است و بعد بايد بكلّى فراموش شوند و كنار بروند، با اين تحليل غلط معتقدند كه همه ى ارزشهاى بسيجى، همه ى ارزشهاى خوب الهى - كه بسيج مظهر آن است - بايستى از جامعه كنار برود! البتّه اين تبليغ دشمن است. واى به حال ملّتى كه گوشش به تبليغ دشمن باشد. دشمن، خير انسان را كه نميخواهد. دشمن اگر از شما تعريف هم بكند، بايستى نسبت به اين تعريف سوءظن پيدا كنيد. اگر بدگويى هم بكند، بايد به آن بدگويى اش لبخند تمسّخر بزنيد. اگر بگويد وضعت خراب است، بايد بدانى وضعت خوب است. اگر بگويد اين راهى كه ميروى، غلط است، بايد بدانى او از اين راه صدمه ميبيند. اگر از شما تعريف كند، بايد به خودتان نگاه كنيد و

ص: 367


1- . بيانات در ديدار جمع كثيرى از بسيجيان كشور 1388/9/4

ببينيد چه كار خلافى از شما سر زده كه موجب خوشحالى اوست؛ البتّه اگر تعريف او واقعى باشد و كلكى در كار نباشد.(1)

بسج يعنى بيمناك كردن دشمن و اميدوار كردن دوستان

بسيج، عبارت است از مجموعه اى كه در آن، پاكترين انسانها، فداكارترين و آماده به كارترين جوانان كشور، در راه اهداف عالى اين ملّت و براى به كمال رساندن و به خوشبختى نائل كردن اين كشور، جمع شده اند. بسيج، عبارت است از تشكيلاتى كه در آن، افراد متفرّق و تنها، به يك مجموعه ى عظيم و منسجم و به يك گروه آگاه، متعهّد، بصير و بيناى به مسائل كشور و به نياز ملّت، تبديل ميشوند؛ مجموعه اى كه دشمن را بيمناك و دوستان را اميدوار و خاطرجمع ميكند. معناى بسيج، اين است.(2)

***

اگر روزى دشمنى به كشورى حمله ى نظامى كند. چه كسى در مقابلش مى ايستد؟ كسى كه از همه به سرزمين خود علاقه مندتر است؛ به ملّت خود علاقه مندتر است؛ به زخارف دنيوى بى علاقه تر است؛ احساس مسئوليّت بيشترى ميكند و متعهّدتر است. چنين كسى ميرود دفاع ميكند. شما ديديد كه در دوران جنگ، چه كسانى رفتند دفاع كردند. عمده ى ميدان ما را، بسيج پر كرد. بسيج يعنى همين؛ يعنى عنصر مؤمن انقلابى علاقه مند به سرنوشت ميهن، علاقه مند به سرنوشت كشور و يك فرد فداكار. رفت وسط ميدان و با فداكارى، دشمن را به زانو درآورد.(3)

***

عزيزان، سلاح شما ايمان صادقانه و منطق مستحكم و عزم پولادين است. نبايد تصوّر كرد كه بسيج دانشجويى حتّى در دورانى كه كشور در

ص: 368


1- . بيانات در ديدار گروه كثيرى از پاسداران و بسيجيان به مناسبت ميلاد امام حسين (ع) و روز پاسدار 1377/9/2
2- . بيانات در جمع بسيجيان به مناسبت هفته ى بسيج 1376/9/5
3- . بيانات در ديدار وزير، معاونين و رؤساي مناطق آموزش و پرورش سراسر كشور 1371/5/21

حال جنگ مسلّحانه نيست، يك مجموعه ى نظامى است. سازمان بسيج در دوران حاضر بايد كانون رشد و اشاعه ى تفكّر بسيجى باشد. و تفكّر بسيجى تركيبى است از ايمان عميق، تلاش مخلصانه، هشيارى در شناخت دشمن، گذشت و ايثار در برابر دوست، و ايستادگى و مقاومت شجاعانه و خستگى ناپذير... و اين است آن حقيقت والايى كه امام بزرگوار ما بخاطر آن، بسيجى بودن را افتخار خود ميدانست.(1)

7) جوانان

سرمايه گذارى دشمن روى جوانان

من بعنوان فردى كه جريانها را ميشناسد و از جريانهاى جهانى و پشت پرده و توطئه هاى دشمن آگاه است و از اوّل انقلاب با آنها سروكار داشته است، ميگويم كه جوانان عزيز! دشمن روى شما سرمايه گذاريهاى زيادى ميكند؛ حواستان جمع باشد. عدّه اى را به بى تفاوتى ميكشاند و عدّه اى را دلسرد و مأيوس ميكند. يأس، بزرگترين آفت جوان است. جوانها بدانند كه متأسّفانه يأس به روح جوان زودتر راه پيدا ميكند؛ همچنان كه اميد اينگونه است. در مقابل يأسى كه دشمن ميخواهد به جوانها تلقين و تزريق كند، خودتان را مصونيّت بدهيد.(2)

***

نقطه اى كه دشمن روى آن سرمايه گذارى ميكند، جوانان است. در ايران اسلامى، جوانان ما در كوره ى انقلاب، افرادى پارسا بار آمدند. پارسايى جوانان ما بى نظير يا لااقل كم نظير است. بنده كه نظيرى براى آن سراغ ندارم! جوان برى از آلودگيهاى مختلف و پاك از شهوات، وارد ميدانهاى خطر ميشود؛ همه چيز را رها ميكند؛ آسايش و راحتى را كنار ميگذارد؛ به فكر حركتى الهى است و احساس ميكند بار مسئوليّت بر دوش اوست. دشمن با چنين جوانى به شدّت مخالف است. به همين

ص: 369


1- . پيام به پنجمين گردهمايي بسيج دانشجويي 1377/7/14
2- . بيانات در ديدار با گروه كثيرى از دانشجويان و دانش آموزان، به مناسبت سيزدهم آبان ماه (روز ملّى مبارزه با استكبار) 1368/8/10

سبب كوشش ميكند تا جوانان ما پارسا نمانند. امروز باندها و دستهايى را ميشناسيم كه به شكل يك گروهك، ميخواهند جوانان را فاسد كنند. البتّه ما با چنان باندها و دستهايى برخورد ميكنيم و با آنها كه نسل جوان را تهديد ميكنند، شديداً مبارزه خواهيم كرد.(1)

تأثيرات تبليغات و عدم دفاع صحيح از حقايق روى جوان

نسل جوان در حال تباه شدن تدريجى به وسيله ى دشمن است؛ ما بايد نگذاريم. ما بايد نسل جوانى را حفظ كنيم كه اگر جنگ بود، دفاع كند؛ اگر حادثه اى در داخل بود، حضور پيدا كند؛ آنجا كه نوبت علم و تربيت علمى و تحقيقى است، درس بخواند و خودسازى كند؛ آنجايى كه صحبت آينده است، خود را آماده كند. روى اين نسل جوان كه مايه ى تكيه و اميد است، دارد بتدريج با شكلها و شيوه هاى گوناگون، كار و تلاش ميشود؛ اين تلاش هم عمدتاً فرهنگى است. البتّه محافلى براى اينكه جوانان را ببرند و آلوده به فساد بكنند، وجود دارد، كه جنبه ى غيرفرهنگى و جنبه ى عملى دارد؛ ليكن آنچه كه بيش از همه خطرناك است، ذهن و فكر و روحيّه ى جوان است؛ اين را بايد دريافت. بيشترين چيزى كه روى ذهن جوان اثر ميكند، دو عامل است: يكى تبليغات گوناگون دشمن است؛ تبليغاتى كه جوان را نسبت به حقايق مقدّس اسلامى و حقايقى كه در انقلاب بعنوان مسلّمات و پايه ها و ستونهاى اصلى اعتقاد شناخته شده، سست و بى تفاوت كند. و عامل دوّم، عدم تبيين و دفاع صحيح از اين حقايق و اصول است. من گمان ميكنم كه تأثير عامل دوّم، كمتر از عامل اوّل نباشد؛ چون در نظام جمهورى اسلامى، به طور صريح و علنى، عليه اسلام و اصول اسلامى و مبانى اسلامى و معارف اسلامى، كمتر تبليغ ميشود و ميدان براى تبليغ وسيع باز نيست؛ بنابراين تبليغ دشمن فقط سطح معيّنى را ميپوشاند؛ در حالى كه عامل دوّم، ديگر حد و اندازه اى ندارد.(2)

ص: 370


1- . بيانات در ديدار مهمانان خارجي دهه ى فجر و قشرهاي مختلف مردم در روز نيمه ى شعبان 1371/11/18
2- . بيانات در آغاز هفتمين گردهمايي ائمّه ي جمعه ي سراسر كشور 1370/6/25

برنامه هاى همه جانبه ى دشمن در ضايع كردن نسل جوان

در كشورهاى اسلامى، براى ضايع كردن نسل جوان، برنامه ى همه جانبه اى شروع شد. ميدانيد كه دوران استعمار - يعنى دست اندازى كشورهاى غربى به كشورهاى آسيايى و آفريقايى - نزديك به دويست سال قبل شروع شد. آنها ميدانستند كه اين وضع ادامه پيدا نميكند، و اگر جوانان رشد كنند، بافرهنگ بشوند، بااراده باشند، نميگذارند آب خوش از گلوى بيگانگان و چپاولگران پايين برود؛ لذا براى فاسد كردن نسل جوان برنامه ريزى كردند. هر حركتى كه منجر به اين بشود كه نسل جوان احساس كند بايد از صحنه ى مقاومت كناره بگيرد، اين حركت، با واسطه يا بى واسطه، مربوط به آمريكا و نظام استكبارى است؛ اين يك معيار كلّى است. هر كارى كه در كشورهاى ديگر كردند، اينجا هم ميخواهند بكنند: سرگرم كردن جوانان به مسائل جنسى، سرگرم كردن جوانان به مسائل شخصى، آلوده كردن جوانان به مواد مخدّر و مسكر، منحرف كردن ذهن جوانان از آرمانهاى انقلابى و اهداف اصلى، متوجّه كردن آنها به اهداف كوچك و جزيى و صنفى و امثال اينها، متزلزل كردن ايمان نسل جوان به اسلام، متزلزل كردن ايمان نسل جوان به اصول انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى و حتّى به امام، و نيز هر چيزى كه در راه اين مبارزه ى عظيم به كار گرفته ميشود و وجودش لازم است، آن را در چشم نسل جوان، بى رنگ و بى اثر و بى فايده و مهمل جلوه دادن. اگر شما جايى چيزى در اين مضمونها ديديد، در كتابى خوانديد، در رمان ترجمه شده يا نوشته شده اى مطالعه كرديد، در مقاله ى ترجمه شده اى يا در شعر و يا در فلسفه بافى اى مشاهده كرديد، حتّى در تظاهرات به اصطلاح جسورانه و پرخشمى چيزى از اين قبيل ديديد، آن را متّهم كنيد؛ بدانيد كه تصادفى نيست؛ بدانيد كه آمريكا از شما ميترسد؛ بدانيد كه بزرگترين پستهاى استكبار عالمى، از حضور شما در صحنه، احساس ناامنى ميكند. امروز در بعضى از كشورهاى به اصطلاح اسلامى، چند ميليون جوان دستشان را در جيبشان ميكنند و سوت ميزنند و بى اعتنا به حوادث عظيم عالم، در خيابان راه ميروند و قدم ميزنند! امروز چند ميليون جوان، سرگرم مسائل حقير در زندگى شخصى اند و نميدانند كه دشمن انسانيّت و دشمن آنها

ص: 371

و دشمن شرف ملّتها، با ملّتها چه ميكند. چنين جوانانى در دنيا هستند. استكبار با خودش ميگويد كه چرا ما اين جوانان را هم به خيل آن جوانان ملحق نكنيم ؟ دارند تلاش ميكنند؛ بايد در مقابل اين حركتها بايستيد. در درجه ى اوّل، بايد دانشجويان و دانش آموزان، و بعد بقيه ى جوانان در هر قشرى - كارگر، بازارى، روستايى، شهرى - اين تلاشها را خنثى كنند. چرا كسانى از گفتن ابا ميكنند؟ يك عدّه بر اثر ضعف نفس از گفتن ابا ميكنند، يك عدّه هم خيال ميكنند كه گفتن فايده اى ندارد؛ بايد با دست جلو بروند! نه، زبان از دست خيلى مهمتر است. امر به معروف و نهى از منكر را اقامه كنيد؛ نگذاريد در جوامع جوان - چه در مدرسه ها، و چه در دانشگاهها - كار به فساد بكشد. اين مراكز براى دشمن هدف است. بدانيد كه نسل جوان اين جامعه و اين ايران اسلامى زنده است؛ دشمن هم اين را بداند. با بودن شما جوانان مؤمن، حجّت بر ما تمام است.(1)

نفوذ دشمن در سنگرهاى جوانان

جوان ناسالم و جوان سرگرم شهوات و غرق در مادّيات و لهو و لعب و فساد اخلاقى و جنسى و انواع و اقسام فساد چه ميشود؟ همان ميشود كه در بعضى از كشورهاى دنيا مشاهده ميكنيم؛ كه قدرت استكبارى بر گرده هايشان سوار است و از آنها نفس درنمى آيد! چرا؟ چون جوان، وقت ندارد! جوانى كه مشغول لهو و لعب و مى و مطرب و سرگرم فساد و فحشا و شهوت است، مگر فرصت اين را دارد كه به مبارزه بپردازد يا حرف جدّى بزند!؟ ميخواهند جوانان ما را به اين طريق بكشانند. خود جوانان بايد مواظب باشند. ما به دولت، به پدران و مادران، به وزارت ارشاد، به صدا و سيما و به دستگاههاى مختلف هم سفارش ميكنيم؛ امّا، سفارش اصلى من به خود شما جوانان، اين است كه مراقب باشيد؛ مواظب باشيد و خاكريزهايتان را محكم كنيد تا دشمن نتواند در سنگرهاى شما نفوذ كند. با اين روحيّه ى ايمانى و استوار است كه

ص: 372


1- . بيانات در ديدار با گروه كثيرى از دانشجويان و دانش آموزان، به مناسبت سيزدهم آبان ماه (روز ملّى مبارزه با استكبار) 1370/8/15

ميتوانيد شاخ استعمار را بشكنيد و اسلحه را از دستش بگيريد تا ملّت تان بتواند نفسى بكشد؛ تا بتوانيد كشور را بسازيد؛ تا بتوانيد سطح زندگى را بالا ببريد؛ تا بتوانيد مشكلات و گرههايى را كه ميراث سالها دوران استعمار و سلطه ى اجانب است، از بين ببريد. اين، موانع درونى است. زن و مرد و دختر و پسر فرق نميكنند؛ همه بايد موانع درونى را از سر راه بردارند. ما نيز همينطور. اى مسنها و پيرها؛ كار ما سخت تر از كار جوانان است.(1)

مهمترين برنامه ى دشمن؛ از بين بردن هويّت جوانان

دشمن ميخواهد هويّت جوان ايرانى را از او بگيرد؛ اهداف را از بين ببرد؛ افقها را تيره كند؛ به او بگويد تو يك موجود حقير و محدود هستى؛ پيش من بيا تا تو را زير بال بگيرم. معلوم است؛ كشور ثروتمند ايران و منطقه ى بسيار مهم و راهبردى ما و تأثيرات فراوانى كه اين ملّت از همه سو ميتواند بگذارد، همه از طريق تحقير شخصيّت جوانها، در مشت دشمن مى آيد. امروز برنامه ى دشمن نسبت به شما جوانها اين است؛ خيلى بايد بيدار باشيد. اين حرفها را به شما نميزنم تا معنايش اين باشد كه مسئولان كشور در قبال نسل جوان مسئوليّتى ندارند؛ چرا، آن را قبلاً گفتم؛ آنها هم مسئولند؛ مسئوليّتهاى آنها به جاى خود؛ امّا شما هم مسئوليد.(2)

هجوم دشمن به تفكّر و احساس جوانان

بايد مواجهه ى با دشمن را در حوزه ى تفكّر و احساس جوانها اهمّيّت بدهيد و بدانيد كه دشمن اوّلين نقطه اى را كه مورد توجّه قرار ميدهد، آن نقطه ى فعّال است كه يكى از بخشهاى آن، عبارت است از نسل جوان؛ چون اميد به نسل جوان است و سازنده ى آينده، نسل جوان است، لذا آنجا را دشمن هدف قرار ميدهد.(3)

ص: 373


1- . بيانات در اجتماع زائران حضرت علي بن موسي الرضا (ع) در روز عيد سعيد فطر 1371/1/15
2- . بيانات در ديدار جوانان و فرهنگيان در مصلّاي رشت 1380/2/12
3- . بيانات در ديدار روحانيون و طلّاب تشيّع و تسنّن كردستان 1388/2/23

فسادانگيزى دشمن در نسل جوان

يكى ديگر از توطئه هاى دشمن، توطئه ى فسادانگيزى است؛ نفوذ در نسل جوان، ايجاد فساد در ميان سربازان واقعى اسلام، جوانان را به مسائل فسادبرانگيز سرگرم و مشغول كردن. جوانان بدانند كه اين توطئه است، و من به شما عرض ميكنم كه امروز دست توطئه گرى با هدايت بيگانه در سطح كشور وجود دارد، تا بذر فساد و لغو در ميان جوانان بيفشاند؛ براى اينكه جوانان را سرگرم و مشغول كند. ملّتى كه جوانانش سرگرم فسق و فجور باشند، راه به جايى نخواهد برد. ميخواهند آن جوان بسيجى مؤمن و مخلص و پارسا را كه براى جهاد فى سبيل الله به ميدان جنگ ميرفت و پشت سرش را نگاه نميكرد و زندگى راحت و لذّات و همه را پشت گوش مى انداخت، اسير و پابند كنند؛ هم مسئولان و هم جوانان متوجّه باشند. البتّه مسئولان توجّه كرده اند و اميدواريم كه بتوانند اين ريشه ى فساد را از بيخ و بن بكنند و دست توطئه گر را از عرض و آبروى اين ملّت قطع كنند.(1)

منزوى كردن مجموعه هاى مؤمن و جوان

يكى از كارهاى دشمن، اين است كه اين مجموعه هاى مؤمن را منزوى كند. جوان، بى تجربه است. به مجرد اينكه ببيند در يك دستگاه رسمى كشور - مثلاً در يك مركز فرهنگى كشور - دو نفر به او اخم كردند، به او بى اعتنايى كردند، او را تحقير كردند؛ در حركتش اثر ميگذارد و او را كند ميكند. يا مثلاً وقتى ببيند كه در مجلّات به اصطلاح ادبى و هنرى كشور، چهره هاى مخالف با اين روش و خط را، بزرگ ميكنند، برجسته ميكنند، تعريف ميكنند، اين جوان دلش آب ميشود و روحيّه اش را از دست ميدهد. وقتى يك فيلمساز، اثرش را به مراكزى ميبرد كه ميتوانند از او استفاده كنند و كارى كنند كه بتواند كارش را ادامه دهد؛ امّا با بى اعتنايى به او ميگويند: «نه آقا؛ ما اين را قبول نداريم. اين طورش را قبول نداريم»، و بعد در همان حال ببيند انواع و اقسام

ص: 374


1- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم خرّم آباد 1370/5/30

كارهايى كه از لحاظ مايه هاى هنرى از كار او كمتر است امّا چون مايه ى اسلامى ندارد مورد قبول آنهاست؛ اين جوان به خودى خود، منزوى و نااميد خواهد شد. من بارها از اعماق جان، قلبم براى اين جوانان مؤمن و انقلابى، سوخته و گداخته است. بارها تأسّف خورده ام كه چرا بايد به جوانان به اين خوبى، بى اعتنايى شود!؟ اينها هيچ چيزشان از آن كسانى كه در جاهايى بعنوان هنرمند معروف شده اند، كمتر نيست. در بسيارى از امور، از آنها خيلى هم بهترند. امّا به اينها بى اعتنايى ميشود. وقتى كه انسان مطلب را به درستى كاوش ميكند، ميبيند سر رشته ميرسد به اراده ى خباثت آميزى در نقطه اى! مسئولين هم متوجّه نيستند. مسئولين فرهنگى، مردمان خوبى هستند؛ امّا در سطوح بالا، از كارهايى كه در سطوح متوسّط انجام ميگيرد، بيخبرند. لذا، اين جوان، اين مجموعه ى جوانان و اين جريانها را، نااميد ميكنند.(1)

تهى كردن جوانان از اميد، توان و تلاش

كارى كه آنها(2) ميخواهند، تحقّق پيدا كند، اين است كه دلبستگيها و انگيزه هاى اساسى اى كه ميتواند اين ملّت را مقاوم و به صورت يكپارچه در مقابل آنها نگه بدارد، ضعيف كنند؛ باورها را برگردانند، ايمانها را عوض كنند، اميدها را كور كنند و آينده و افق را تيره و تاريك و مبهم جلوه دهند. ابزار كار آنها هم رسانه است. رسانه ها در دنيا خيلى قدرت دارند و به نفع صاحبان خود، كارهاى خيلى بزرگى را انجام ميدهند. بدانيد و ميدانيد كه مهمترين رسانه هاى دنيا - چه خبرگزاريها، چه راديو و تلويزيونها، چه روزنامه هاى بزرگ - متعلّق به سرمايه داران است؛ يعنى همان پايه هاى اصلى استكبار جهانى. در خبرهايى كه در دنيا پخش ميكنند، همه چيز بر طبق منافع و مصالح آنها تنظيم ميشود. بنابراين، اين هم يك خواسته است كه مردم و جوانان را از جانمايه ى اميد و توان و

ص: 375


1- . بيانات در ديدار وزير، معاونين و رؤساي مناطق آموزش و پرورش سراسر كشور 1371/5/21
2- . منظور دشمن است.

تلاشى كه آنها را در مقابل دشمن متجاوز و متعرّض نگه ميدارد، تهيدست كنند.(1)

***

دشمن ميخواهد اين را از ملّت ايران و مسلمين در هر جا كه هستند، بگيرد. دشمنان ما ميخواهند ملّتهاى مسلمان به يك عيش ذلّت بار و غفلت آميز و غرق شدن در گنداب و قبول سلطه ى بيگانگان، سرگرم شوند؛ كمااينكه قبل از انقلاب نيز اينگونه بود و امروز هم در بسيارى از كشورهاى دنيا همينطور است.(2)

***

دشمن از راه اشاعه ى فرهنگ غلط - فرهنگ فساد و فحشا - سعى ميكند جوانهاى ما را از ما بگيرد. كارى كه دشمن از لحاظ فرهنگى ميكند، يك «تهاجم فرهنگى» بلكه بايد گفت يك «شبيخون فرهنگى» يك «غارت فرهنگى» و يك «قتل عام فرهنگى» است. امروز دشمن اين كار را با ما ميكند. چه كسى ميتواند از اين فضيلتها دفاع كند؟ آن جوان مؤمنى كه دل به دنيا نبسته، دل به منافع شخصى نبسته و ميتواند بايستد و از فضيلتها دفاع كند. كسى كه خودش آلوده و گرفتار است كه نميتواند از فضيلتها دفاع كند! اين جوان بااخلاص ميتواند دفاع كند. اين جوان، از انقلاب، از اسلام، از فضايل و ارزشهاى اسلامى ميتواند دفاع كند. لذا، چندى پيش گفتم: «همه امر به معروف و نهى از منكر كنند.» الآن هم عرض ميكنم: نهى از منكر كنيد. اين، واجب است. اين، مسئوليّت شرعى شماست. امروز مسئوليّت انقلابى و سياسى شما هم هست.(3)

ص: 376


1- . بيانات در ديدار دانشجويان و دانش آموزان به مناسبت گراميداشت سالروز 13 آبان 1381/8/13
2- . بيانات در جمع فرماندهان، مسئولان و پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و نيروى انتظامى و جمعى از جانبازان انقلاب اسلامى به مناسبت روز پاسدار 1374/10/5
3- . بيانات در ديدار فرماندهان گردانها، گروهانها و دسته هاى عاشوراى نيروهاى مقاومت بسيج سراسر كشور، در سالروز شهادت امام سجّاد (ع) 1371/4/22

شيوه ى دشمن؛ تضعيف تقواى جوانان

جوان يك كشور اگر بخواهد مثل موتور پيش برنده اى آن ملّت را پيش ببرد، احتياج دارد به اينكه سرحال، بانشاط، تندرست، قوى و دلبسته ى به كار و پيشرفت باشد. براى اينكه اين روحيّه را در جوان ايرانى از بين ببرند، تلاش ميكنند با توطئه هاى گوناگون؛ با ترويج فساد، با ترويج فحشاء، با ترويج مواد مخدّر، با باندهاى هدايت شده، جوان ايرانى را منصرف كنند. جوان ايرانى بايد بهوش باشد. امروز اگر مسئولين نظام جمهورى اسلامى با مواد مخدّر به سختى مبارزه ميكنند، اين يك جهاد بزرگ، يك حركت بسيار عميق در راه پيشرفت ملّت ايران است. اينها نميخواهند جوان ايرانى در كارگاه، در آزمايشگاه، در دانشگاه، در محيط علمى، در محيط كار و تلاش صنعتى و كشاورزى بانشاط باشد. آن جوانى كه سرگرم مسائل شهوانى جنسى باشد يا اسير مواد مخدّر باشد، نه حال كار كردن دارد، نه حوصله ى فكر كردن دارد، نه نيروى كار كردن دارد، نه ابتكار دارد، نه عزم و اراده ى راسخ و لازم را دارد. امروز مبارزه ى با توطئه هاى سازمان يافته براى كشاندن جوان ايرانى به شهوات، به مواد مخدّر، به سرگرميهاى گوناگون جنسى، يك توطئه ى بسيار خطرناكى است. مبارزه ى با آن در درجه ى اوّل بر عهده ى خود آحاد ملّت، بخصوص جوانهاست. جوانها بايد هوشيار باشند. دشمن دانسته است كه تقوا و پرهيزگارى جوان ايرانى و ديندارى جوان ايرانى به پيشرفت او در ميدانهاى مختلف كمك ميكند؛ ميخواهد اين را تضعيف كند. امام هشدار ميدهند؛ هم به جوانها، هم به دانشگاهها، هم به حوزه هاى علميّه، هم به قاطبه ى جوانان كشور كه بيدار باشند، هشيار باشند. اغفال جوان و سست كردن جوانها، به معناى عقب نگه داشتن ملّت است. همه ى ملّت بايد احساس مسئوليّت كنند و مسئولين هم بايستى با جد و جهد در اين راه تلاش كنند كه جهاد بزرگى است.(1)

ص: 377


1- . بيانات در مراسم نوزدهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى (ره) 1387/3/14

جدا شدن نسل سوّم از ايده هاى انقلاب؛ محور جنگهاى روانى دشمن

ميگويند نسل سوّم انقلاب از ايده هاى انقلاب جدا شده است! بعد به دنبالش يك فلسفه هم ميگذارند - مثل همه ى فلسفه هاى قلّابى و دروغين و جعلى كه فقط براى توجيه يك حرف دروغ و غلط درست ميكنند - تا كسى جرأت نكند بگويد اين حرف غلط است. ميگويند اين حرف متّكى به يك فلسفه است! آن فلسفه چيست ؟ آن فلسفه اين است كه همواره در همه ى انقلابها، نسل سوّم از آن انقلاب رو برگردانده اند! حرف دروغ، حرف غلط، حرف چرند! كدام انقلابها را ميگوييد؟ در سال 1789 در فرانسه انقلاب شده؛ امّا نه نسل سوّم، نه نسل دوّم، بلكه همان نسل اوّل از انقلاب برگشتند! بعد از چهار، پنج سال، يك حركت عليه انقلابيّونِ اوّل به وجود آوردند و سه، چهار سال قدرت را قبضه كردند؛ باز بعد از چهار، پنج سال عليه آنها فعّاليّت شد. به سال 1802 كه رسيد، چنان ماهيّت اين انقلاب دگرگون شده بود كه كسى مثل ناپلئون توانست بيايد و تاج پادشاهى را روى سرش بگذارد! يعنى كشورى كه عليه سلطنت مبارزه كرده بود و لويى شانزدهم را زير گيوتين گذاشته بود، بعد از ده، دوازده سال وضعش به گونه اى شد كه ناپلئون بناپارت آمد و تاج شاهى را بر سرش گذاشت و خودش را امپراتور ناميد و سالها هم در آن كشور حكومت كرد؛ بعد هم تا نزديك به هشتاد، نود سال رژيمهاى سلطنتى - البتّه سلطنتهاى گوناگون و سلسله هاى مختلف - در فرانسه پابرجا بود، كه دائماً در حال جنگ و ابتذال و فساد بودند! آن انقلاب به نسل سوّم كه هيچ، به نسل دوّم هم نرسيد؛ چون پايه هاى انقلاب، پايه هاى سستى بود. امروز بعد از گذشت دو قرن، بعضى كسان در جمهورى اسلامى خجالت نميكشند؛ مى آيند ايده هايى كه در زمان خودش يك انقلاب را نتوانسته بود به سامان برساند، با تيتر درشت به انقلابيّون ايران تقديم ميكنند؛ انقلابيّونى كه توانسته اند عظيمترين انقلاب را با پايه هاى مستحكم به وجود آورند و سالهاى متمادى آن را در مقابل توفانها حفظ كنند.

انقلاب اكتبر شوروى هم به نسل سوّم نرسيد. هنوز شش، هفت سال

ص: 378

از پيروزى انقلاب نگذشته بود كه استالينيسم بر سرِ كار آمد. استالينى بر سرِ كار آمد كه امروز در دنيا هر كس را بخواهند به گردن كلفتى و زورگويى و ظلم و بى ملاحظگى و دورى از انسانيّت متّهم كنند، به استالين تشبيه ميكنند! درست هم هست؛ استالين واقعاً مظهر اين صفات بد بود. حكومت به اصطلاح كارگرى، كه براى طبقات ضعيف تشكيل شده بود، به حكومت استبدادِ مطلق فردى تبديل شد! استالين حتّى به حزب كمونيست هم كه در نظام شوروى همه كاره بود، اجازه نميداد كه در زمينه هايى تصميم گيرى كند. با آن وضعيّت خشن و عظيم، استالين يك حكومت مطلقه سى وچند ساله را ادامه داد؛ هيچكس هم جرأت نداشت اعتراض كند. شايد شما ماجراى آن تبعيدهاى عجيب را شنيده باشيد. اوّلين كتابى كه بعد از فروپاشى حكومت شوروى در تشريح اوضاع اختناق آميز دوران اتّحاد جماهير شوروى منتشر شد، يك رمان است - كه الآن اسمش يادم نيست - دو جلدش به فارسى ترجمه شده كه من آن را خوانده ام؛ بسيار هم قشنگ نوشته و اوضاع آن زمان را تشريح كرده است. اين تازه مربوط به اوضاع بعد از استالين است كه وضعيّت كاملاً فرق كرد، امّا روش آن استبداد باقى ماند. بنابراين مسأله ى نسل دوّم و سوّم و اين حرفها نبود؛ همان اوايل كار، همه چيز از دست رفته بود.

اين كدام فلسفه است، با كدام انقلاب تطبيق شده و در كجا تجربه شده كه نسلهاى سوّم انقلاب، از انقلاب برميگردند؟ نخير، اين بسته به اين است كه ايده ى آن انقلاب چه باشد. اگر ايده هاى يك انقلاب بتواند نسل دوّم و سوّم و دهم را بخاطر اصالت و صحّت خود قانع كند، آن انقلاب عمر ابدى خواهد داشت. ايده هاى انقلاب اسلامى، ايده هايى هستند كه عمر ابد دارند.(1)

سرگرم كردن جوان به شهوات از تلاشهاى دشمن

دشمن ميخواهد جوانان ملّت ايران را از او بگيرد. چگونه ؟ با فاسد كردن؛ با گرفتن احساس مسئوليّت از آنها؛ با گرفتن شور و شوق ايمانى

ص: 379


1- . بيانات و پرسش و پاسخ در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتى اميركبير 1379/12/9

از آنها؛ با سرگرم كردن آنها به لهو و لعب و انداختن آنها در دام شهوات. اگر جوانان يك ملّت، سالم و مؤمن باشند، همان اتّفاق مى افتد كه شما در جبهه هاى نبرد هشت ساله ديديد. جوانان مؤمن، جوانان پرحماسه و جوانان پرشور ما، چنان ايمان و صفايى از خود نشان دادند كه در عرفاى كهنسال، نظير آن را كمتر ميتوان پيدا كرد. اين جوانان در ميدان جنگ، به پشتوانه ى همان ايمان، توانستند سدهاى مستحكم را بشكنند، پاى دشمن را قطع نمايند و از تجاوز جلوگيرى كنند. اگر اين جوانان نبودند؛ اگر اين ايمان نبود؛ اگر اين شور و شوق نبود، ميدانيد بر سر اين ملّت و بر سر اين كشور چه مى آمد!؟(1)

مقابله ى جوانان با تئوريهاى وارداتى غربى

من ميخواهم محيط دانشگاه و جوان دانشجوى خودمان را توجّه بدهم كه مواظب تئوريهاى وارداتى غربى كه هيچ هدفى جز حفظ آن روابط تحكّم آميز غرب با كشورهايى از قبيل كشور ما را ندارد، باشند. البتّه تحت نامهاى مختلف، بسيار حرفها زده ميشود؛ امّا هدف يك چيز بيشتر نيست. اين انقلاب و اين نظام و اين حركت عظيم مردمى آمده و اين سلطه و اتوريته ى تحكّم آميز غربى را در اين كشور شكسته است. امروز در كشور ما ارزشهاى غربى به صورت قانونى و رايج وجود ندارد. امروز دادن منافع كشور به بيگانگان، در كشور ما يك امر مذموم محسوب ميشود. امروز سفره اى را كه با هزاران طمع در اين كشور پهن كرده بودند - بخصوص آمريكاييها - جمع شده ميبينند. اين براى مراكز قدرت و تسلّط جهانى، خسارت كمى نيست. براى برگرداندن اوضاع به صورت قبلى چه كار كنند؟ اوايل انقلاب ناشيانه آمدند و جنگ روبه رو راه انداختند؛ ولى وقتى بينى شان به خاك ماليده شد، فهميدند راهش اين نيست. لذا به جنگ فرهنگى متوسّل شدند. جنگ فرهنگى كار آسانى نيست؛ كار زبدگان است. لذا زبدگان مينشينند فكر ميكنند و نسخه مينويسند و متأسّفانه عدّه اى هم در داخل همانها را رله ميكنند! آنها

ص: 380


1- . بيانات در اجتماع زائران حضرت على بن موسي الرّضا (ع) در روز عيد سعيد فطر 1371/1/15

حرفهايى را ميزنند، عدّه اى هم فارسى آن را ميگويند و شكل بومى به آن حرفها ميدهند! بايد مراقب اينها بود.(1)

سيل تهاجم تبليغاتى روى جوان و كودك

من به بعضى از مسئولان تبليغاتى كشور بارها گفته ام، آن روزى كه شما توان و استعداد مقابله با تهاجم تبليغاتى دشمن را داشته باشيد، آن كسى كه بيش از ديگران ميداندار تكثّر مطبوعات و روزنامه ها و كتاب و فيلم و غيره باشد، بنده هستم؛ امّا شما بگوييد ببينم در مقابل آن فيلمى كه پايه هاى فرهنگ مردم، اعتقاد مردم، دين مردم، روحيّه ى انقلابى و ايثار و شهادت را در مردم متزلزل ميكند - كه نه يكى، نه دو تا، نه ده تاست - شما چند فيلم ساخته ايد؟! اينجاست كه من احساس خطر ميكنم. البتّه كار اساسى و بلندمدّت اين است كه براى توليد آنچه كه خوب است، فكر كنيم؛ امّا تا آنچه خوب است به ميدان بيايد، من نميتوانم قبول كنم و بپذيرم كه اين سيل لجن بيايد و جوان و كودك و قشرهاى مختلف را در خودش غرق كند. از تمام شيوه هاى دشمن شادكن و دشمن آموز براى مقابله ى با تفكّر انقلاب استفاده شود؛ اگر كسى هم مخالفت و مقابله كند، فوراً انگ و تهمت بخورد! اينكه آزادى نشد؛ اينكه عاقلانه و خردمندانه نيست؛ اينكه مديريّت كشور نيست. شما مسئوليد به نقش رسانه ها توجّه كنيد. اين بسيار بسيار مهم است. حسّاسيّت بر روى نقش رسانه هاى مكتوب و روزنامه ها - بخصوص در شرايط كنونى ما - بسيار مهم است. با اين تصويرى كه عرض كردم، مشخّص ميشود كه آنها چقدر ميتوانند به نفع دشمن نقش ايفا كنند. مدّعى آنها هم بايد همه ى دستگاه و همه ى جبهه ى متّحد طرفدار نظام و مسئولان قوّه هاى مختلف و مسئولان بخشهاى ميانى گوناگون باشند. مدّعى آنها فقط دستگاه قضايى يا فلان روحانى نيست. همه بايد در اين قضيه مدّعى باشند.(2)

ص: 381


1- . بيانات و پرسش و پاسخ در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتى اميركبير 1379/12/9
2- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي ايران 1379/4/19

دانه پاشيدن دشمنان در مقابل جوانان ما

بدانيد امروز يكى از سلاحهاى دشمنانى كه مرگ بر آنها ميگوييد، اين است كه در مقابل جوانان ما دانه بپاشند - دانه ى گناه، دانه ى جاذبه هاى گناه، جاذبه هاى فساد - تا بلكه بتوانند آنها را جذب كنند. نفْس قوى بايد بايستد و تسليم اين جاذبه ها نشود. مراقب باشيد! جوانان بسيجى ما مؤمنند، مطهّرند، پاكند. امّا ممكن است در ميان آنها افرادى پيدا شوند كه روح قوى نداشته باشند و تسليم ترفند دشمن و شيطان گردند. اينجا، تقوا به درد ميخورد. تقوا يعنى اينكه دائم مراقب خودمان باشيم و نگذاريم كه اشتباه كنيم. يكى از سلاحهاى ما، دعاست؛ «لا يملك الا الدعاء» ما دعا را داريم؛ سلاح دعا را داريم؛ سلاح تضرّع را داريم و سلاح بكاء را داريم. ما از ترس، هيچ وقت گريه نميكنيم. از هيچكس و هيچ قدرتى در دنيا نميترسيم. امّا بزرگترين افتخار براى يك انسان مؤمن اين است كه در مقابل عظمت خداى خود، اشك بريزد؛ به حال خود گريه كند؛ بر گناهان خود و بر عمرى كه در گناه گذشته است، تأسّف بخورد.(1)

شناخت دوست از دشمن؛ وظيفه ى جوانان

براى شما جوانان و نوجوانان عزيز كشور ما هم خيلى خوابها ديدند و خيلى نقشه ها كشيدند؛ امّا بحمدالله نتوانستند. البتّه اين نتوانستن، بخاطر هوشيارى شماست. اين هوشيارى را هم در دانشگاهها و هم در مدارس افزايش دهيد و به دنبال فهم صحيح معارف اسلامى و پايبندى به تكاليف دينى و اخلاق نيك باشيد. اين كشورى را كه بيست سال است براى بهروزى خود تلاش ميكند و اين همه قدمهاى بلند در دوران خودتان برداشته است، به يك نقطه ى از همه جهت برجسته و پيشرفته تبديل كنيد. اين كار شماست و در دست شماست و از امروز بايد مقدّماتش را در خودتان فراهم كنيد. شرط اوّل هم اين است كه پارسا باشيد، هوشمند باشيد، فكر كنيد، دوست را بشناسيد، دشمن را بشناسيد.(2)

ص: 382


1- . بيانات در ديدار فرماندهان «بسيج» سراسر كشور 1371/8/27
2- . بيانات در خطبه هاي هزارمين نماز جمعه ى تهران 1377/8/8

8) جناحهاى سياسى

جناحبندى خصمانه در كشور از ترفندهاى دشمن

توطئه و ترفند ديگر دشمن اين است كه القا كند بين مسئولان و يا مردم، جناحبندى حاد خصمانه وجود دارد! مردم نبايد اين تبليغات را جدّى تلقّى كنند. البتّه از لحاظ سياسى، اختلاف سليقه وجود دارد، كه طبيعى است و وجود آن خطرى را ايجاد نميكند. بارها امام (ره) ميفرمودند: من از اين بحثها نگران نميشوم؛ نگرانى ما زمانى است كه اينها را عمده كنيم. نبايد تصوّر كنيم كه بخاطر اين مباحثات، آحاد ملّت از هم جدا ميشوند. اگر مسئولان و يا مردم، اختلاف سياسى و سليقه هاى مختلف داشته باشند، باز هم دوش به دوش و دست در دست يكديگر، براى كشور و نظام كار ميكنند. اگرچه در حال حاضر اختلافات سليقه اى كمرنگ شده است، ولى مسئولان و مردم نگذارند زمينه هاى اختلاف در جامعه به وجود آيد.(1)

***

گروههاى مختلف، جناحهاى مختلف، سياستها و جهتگيريهاى مختلف، در مقابله با دشمن، بايد با هم باشند و كارى نكنند كه دشمن سوءاستفاده كند. اختلاف سياسى مانعى ندارد؛ اختلاف نظر مانعى ندارد؛ مبارزات انتخاباتى به شكل سالم، مانعى ندارد؛ امّا خراب كردن يكديگر، خراب كردن چهره ى كشور، خراب كردن ذهن مردم و چهره ى مسئولين دلسوز، اشكال دارد. ايجاد سؤال و ابهام در ذهن مردم، اشكال دارد. با وحدت و يكپارچگى، «كَأَنَّهُمْ بُنْيٰانٌ مَرْصُوصٌ » ، مثل يك دژ پولادين، در مقابل دشمن بايستيد؛ مثل چند برادر در يك خانه. ممكن است دو برادر از يكديگر كدورت و گله هم داشته باشند، امّا در مقابل كسى كه به خانه ى آنها حمله ميكند، دوش به دوش، بايد در كنار هم بايستند. آحاد ملّت بايد اينگونه باشند. اين، يكى از ويژگيهايى است كه در اين سنگر ميتوانيد حفظ كنيد. دوّم، حضور در صحنه هاى سياسى است. راهپيمايى

ص: 383


1- . بيانات در مراسم بيعت اصناف مشهد و تعاونيهاى شهرى خراسان، مسئولان بنياد پانزده خرداد و نهضت سوادآموزى و تعدادى از كاركنان و مسئولان وزارت نيرو 1368/4/8

روز قدس، بسيار خوب بود. راهپيمايى بيست و دوّم بهمن، بسيار خوب بود. ملّت عزيز ما، در مقابل دشمن، آزمايش بسيار خوبى داد و دشمن را مأيوس كرد.(1)

اتّحاد جريانات سياسى در برابر دشمن

جريانها و خط و خطوط سياسى با هم اختلاف سليقه دارند؛ با هم بغض و كينه و دشمنى كه ندارند. واسطه هايى بودند كه شروع به اين كار كردند؛ آدم مشخصاً هدفهايشان را ميفهميد. در تبليغات بيرونى و در همين كارهايى كه انجام ميگرفت، انسان ميفهميد كه اينها تصميم دارند هر جناحى را عليه جناح ديگر تحريك كنند؛ براى هر جناحى از جناحهاى داخلى كشور، اينطور وانمود كنند كه دشمن واقعى شما بيرون اين مرزها نيست؛ دشمن واقعى شما همين جاست و آن هم آن جناح مقابل شماست! آتش منازعات جناحى را داغ و برافروخته كردند.(2)

حمله ى دشمن از راه نفوذ در جناحهاى سياسى

يك خطر اينكه دو جناح و دو طرف، خودشان غفلت كنند و دچار خطر شوند. امّا خطر بزرگتر از اين هم وجود دارد. آن چيست ؟ آن خطر نفوذ است. از هر دو طرف ممكن است افرادى نفوذ كنند. گاهى يك دشمن از هر دو طرف نفوذ ميكند: از آن طرف بعنوان ارزشگرايى مى آيد و با هرگونه تحوّلى مخالفت ميكند؛ حتّى با راههاى رفته هم مخالفت ميكند و ميخواهد حركت انقلابى را برگرداند. از اين خطرناكتر، اين طرف قضيه است؛ بعنوان تغيير و تحوّل و پيشرفت، كسانى بيايند كه با اساس ارزشها و با اصل اسلام و با اصل تديّن مردم و با اصل عدالت اجتماعى مخالفند؛ دچار همان سرمايه سالارى غربى اند؛ دنبال كيسه دوختن اند؛ با اصل رفع تبعيض طبقاتى مخالفند؛ با نام دين هم مخالفند، ولو به زبان نياورند! اينها به نام تحوّل، به نام تغيير، به نام پيشرفت، به نام

ص: 384


1- . بيانات در اجتماع زائران حضرت على بن موسي الرّضا (ع) در روز عيد سعيد فطر 1371/1/15
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1378/5/8

اصلاح، بيايند وارد ميدان شوند و ميداندارى كنند. اينها ممكن است در بدنه ى اقتصادى جامعه نفوذ كنند. اگر اينگونه آدمهاى بيگانه و غريبه در بدنه ى اقتصادى جامعه نفوذ كنند، البتّه خطرناك است؛ چون اقتصاد و مال و ثروت در جامعه مهم است و بايد دست انسانهاى امين باشد. امّا از آن خطرناكتر اين است كه بيايند در مراكز فرهنگى نفوذ كنند؛ ذهن مردم، ايمان مردم، باورهاى مردم، خط سير صحيح مردم را قبضه كنند و در اختيار بگيرند. همان چيزى اتّفاق بيفتد كه در صحنه ى مطبوعات و صدا و سيماى دنياى غرب اتّفاق مى افتد؛ يعنى سرمايه سالارى.(1)

به جان هم انداختن جناحهاى سياسى

عزيزان من! اين اختلافات سياسى و جناحى كه گاهى بسيار بزرگ نشان داده ميشود، به اين بزرگى نيست؛ به اين اهمّيّت نيست. مردم راه خودشان را ميروند. راه مردم، راه اسلام، راه انقلاب، راه خدا و راه امام بزرگوار است. مردم با اين خطكشيهاى تصنّعى و مصنوعى كارى ندارند. دشمن دوست ميدارد جناحها را بيشتر به جان هم بيندازد. بنده از روى دلسوزى كامل، بارها در نماز جمعه - كه مقدّسترين مكانهاست - و در ساير جاها، جناحهاى سياسى را دعوت كردم؛ گفتم بياييد بنشينيد با هم صحبت كنيد، با هم مذاكره كنيد. بياييد مواردى را كه بر روى آن با هم اتّفاق نظر داريد، اصل قرار دهيد و اختلافات را براساس اينها حل كنيد. اگر بر روى اصول پافشارى كنيد، موارد جزئى اختلافى و سياسى اهمّيّتى هم ندارد. عدّه اى قبول كردند؛ عدّه اى لجاجت كردند و ميكنند. اين لجاجت چه معنا دارد؟! چرا بايد كسانى وحدت ملّت را، وحدت ملّى را، امنيّت ملّى را، منافع ملّى و مصالح اين كشور را قربانى اغراض جناحى كنند؛ كه اگر بدون نفوذ دشمن باشد، بسيار بد است و اگر با نفوذ دشمن باشد، چند برابر بدتر است ؟(2)

ص: 385


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1379/2/23
2- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم قم 1379/7/14

جلوگيرى از گسترش نفوذ دشمن

حرف امروز و حرف هميشه ى من به جناحها و شخصيّتهاى سياسى در اين كشور اين است كه در مقابل دشمن به گونه اى نباشيد كه او احساس كند از اين طريق ميتواند در دل انقلاب رخنه كند و نفوذ خودش را گسترش دهد. اگر من گاهى از بعضى از اشخاص يا بعضى از مطبوعات در اين كشور گله كردم، بخاطر اين است. كارى نكنند كه اين احساس را به دشمن بدهند كه ميشود از اينجا در داخل نظام رخنه كرد و نفوذ خود را گسترش داد؛ كه گفتيم هرچه دشمن نفوذش بيشتر بشود، عزّت ملّى، اقتدار ملّى، عظمت ملّى و تأمين آينده ى كشور ضعيفتر خواهد شد. نسبت اينها، نسبت معكوس است. اگر كسى به دشمن ميدان ميدهد؛ اگر كسى روز سيزده آبان را - كه روز اعلام خصومتهاى آمريكاست - تبديل به روز ذلّت در مقابل آمريكا ميكند و اگر كسى به جاى استحكام وحدت ملّى، دائم در فكر تفرقه است، يقين بدانيد ميخواهد نفوذ دشمن را زمينه سازى كند. پس اين شخص نميتواند ادّعا كند كه طرفدار وحدت ملّى و مصالح ملّى است. اين بسيار بد است كه در نظام اسلامى عدّه اى دل به دشمن بدهند؛ اكتفا به اين هم نكنند، به تكرار حرفهاى دشمن بپردازند؛ به اين هم اكتفا نكنند، مقدّسات نظام را زير سؤال ببرند؛ به اين هم اكتفا نكنند، همان كارى را كه دشمن ميخواهد، عيناً انجام دهند؛ يعنى آن ايمان را - كه شرط اولى بود - در مردم متزلزل كنند؛ آن شجاعت و اعتماد به نفس را در دل جوانها از بين ببرند؛ تيشه بردارند به ديواره ى اين نظام بزنند، تا رخنه ايجاد كنند! اين كارها را بكنند، بعد نظام با آنها برخورد كند و طبق قوانين، مجرمشان بشناسد؛ كه مجرم شدن در نظام اسلامى، يك لكه ى ننگ ابدى است، مگر آنكه «إِلاَّ اَلَّذِينَ تٰابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا» (1) كسى توبه كند؛ چيزى را كه افساد كرده، اصلاح كند؛ ابهامى را كه ايجاد كرده، تبديل به تبيين كند؛ خطاى گذشته ى خودش را روشن كند؛ آن وقت خداى متعال از او خواهد گذشت و جرمش تبديل به صلاح ميشود. ولى مادامى كه اين كارها را

ص: 386


1- . سوره ى بقره، آيه ى 160

نكرده، يك مجرم است؛ آن وقت كسانى برخلاف قانون، به حمايت از اين مجرم بپردازند كه اين جزو بدترين كارهاست!(1)

***

مجادلات سياسى براى كشور زيانبار است. نه فقط امروز كه دشمن ما را تهديد ميكند، بلكه هميشه مضر است؛ براى سازندگى و راه انداختن چرخهاى اقتصادى مضر است. اگر بعضيها هر روزى به نحوى مسأله ى جديدى درست كنند و افكار عمومى را متوجّه به يك مسأله ى موهوم كنند، اينها به ضرر كشور است.(2)

عداوت دشمن با هر دو جناح سياسى

اختلاف سليقه در كشور وجود دارد؛ امّا تبديل آن به تضادّ بنيانى از كارهايى است كه دشمن به آن ميپردازد و در شكل دهى آن مؤثّر است. بايد مواظب باشيم. مسئولين و جناحهاى سياسى مواظب باشند اختلاف سليقه را به تضادهاى بنيانى تبديل نكنند. چرا شعارهاى دشمن را تكرار ميكنيد؟! دشمن با هر دو جناح عداوت دارد. خيال نكنيد يك جناح را دوست دارد و از جناح ديگر بدش مى آيد. با هر دو جناح دشمن است. گاهى از جناحى حمايت ميكند تا ديگرى را تضعيف نمايد. بعد كه يك جناح ضعيف و يا از صحنه خارج و زائل شد، به تضعيف ديگرى ميپردازد. مردم، مسئولين، سياسيها و جوانان عزيز ما خيلى مواظب باشند. دشمن، خواهان دسته بنديهاى سياسى و جدايى بين صفوف مردم است. خط دشمن در كشور ما عبارت است از جدا كردن مردم از نظام و ايجاد فضاى هرج و مرج در جامعه. شاهد بوديد كه در سال هفتادوهشت اين مسائل را به جنجالهاى خيابانى هم كشاندند كه قدرت بسيج مردمى جلو تجاوزات آنها را گرفت. جوانان عزيز هوشيار باشند و بدانند كه نقشه هاى دشمن در اين كشور چيست و چه ميخواهد.(3)

ص: 387


1- . بيانات در ديدار پاسداران، جانبازان، دانشجويان و دانش آموزان 1379/8/11
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1381/1/16
3- . بيانات در اجتماع مردم مشهد در حرم مقدّس 1382/1/1

سوءاستفاده ى دشمن از بگومگوهاى بيهوده ى خوديها

آقايانى كه سردمداران خطوط سياسى و گرايشهاى سياسى هستيد، حالا برسيد به اين حرفى كه ما ميگوييم شما خوديها وقتى سر قضاياى بيهوده اينطور با هم درگير ميشويد، دشمن سوءاستفاده ميكند؛ بفرماييد، اين يك نمونه؛ ديديد دشمن چطور استفاده كرد؟! ديديد دشمن چگونه نيش خود را زد؟! اين مسائل را كنار بگذاريد. البتّه ما اصرار نداريم كه همه يك طور فكر كنند؛ امّا براى كار سياسى و درگيرى سياسى، حدّى قائل شويد و خط قرمزى بگذاريد. بى حساب و كتاب با هم مبارزه نكنيد كه آنقدر مشغول شويد كه به دشمن اجازه دهيد اينطور بيايد و داخل اين ميدانها بشود. سر اين قضيه ى قانون مطبوعات و سر قضاياى گوناگون ديگر، چه جنجال و چه دعوايى به راه افتاد! همه اش مسائل خط و خطوط! براى چه ؟ براى اينكه قانونى در مجلس تصويب ميشود! من به يك جريان سياسى خاص اشاره نميكنم؛ خطاب من به همه است. براى من، آن خط و اين خط و هر خط سياسى و سليقه ى سياسى ديگر، تفاوت نميكند. براى من، مناط و ملاك، راه خدا و راه امام و راه اسلام و حفظ كشور و رعايت مصالح مردم و حفظ آينده ى كشور مطرح است. براى من فرقى نميكند كه فلان كس متعلّق به خط «الف» است، فلان كس متعلّق به خط «ب» است. من به همه عرض ميكنم؛ شما هم هشيار باشيد.(1)

متمركز شدن روى دشمنان اصلى

دشمن ستيزى، مشخّص كردن دشمن اصلى و متمركز شدن روى دشمنان اصلى، از ديگر مسائل مهم است. بگرديد دشمن اصلى را بيابيد و به مردم معرّفى كنيد. سعى ميشود دشمن تراشى شود. بنده شنيدم كه بعضى از افراد جناحهاى مختلف گفته بودند كه امروز دشمن اصلى ما، جناح مقابل ماست! خطاى بزرگى در جامعه است كه در مجموعه اى كه همه معتقد به اسلام و انقلاب و نظام اسلامى اند، يك جناح، دشمن اصلى خود را جناح مقابل بداند. اين خيلى تأسّفبار است. اگر اين حرف

ص: 388


1- . بيانات در ديدار جمعي از دانشجويان به همراه اقشار مختلف مردم 1378/4/21

قائم به ذهن يك نفر يا ده نفر يا صد نفر باشد، آدم ميگويد به جهنم! بگذار آنطور خيال كنند؛ امّا اگر اين به صورت يك فرهنگ درآيد و در ذهن مجموعه اى از مردم جا بگيرد، چيز خيلى خطرناكى خواهد شد. لذاست كه بايستى روى دشمن اصلى متمركز شد و او را معرّفى كرد و مردم را به ستيزه با او تشويق نمود.(1)

9) نخبگان

نيفتادن روشنفكران در دام دشمنان

استكبار و دار و دسته ى خبرى و تبليغاتى و قلمها و بوقهاى مزدورش، از اينكه كشورى در اعماق كهنه پرستى، و ملّتى در حال و هواى سنّتهاى جاهلى خود سر كند، ولى درهاى خزاين مادّى خود را به روى آنان بگشايد و تسليم فزونخواهى و سلطه طلبى آنان شود و فرهنگ فساد و فحشا و مصرف زدگى و ميخوارگى و شهوترانى را از آنان بپذيرد، نه تنها نگران نيستند، بلكه بسى خشنودند! آنان از بازگشت ملّتها به گذشته اى كه به آنان عزّت و عظمت را يادآورى كند، راه جهاد و شهادت را به روى آنان باز كند، كرامت انسانى را به آنان برگرداند، دست سلطه گران را از غارت و چپاول به مال و ناموس آنان قطع كند، آيه ى «وَ لَنْ يَجْعَلَ اَللّٰهُ لِلْكٰافِرِينَ عَلَى اَلْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً» (2) را به آنان بياموزد، كريمه ى «وَ لِلّٰهِ اَلْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ » (3) را بر آنان فرو خواند، خطاب «وَ مٰا لَكُمْ لاٰ تُقٰاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اَللّٰهِ وَ اَلْمُسْتَضْعَفِينَ » (4) را به گوش و دل آنان برساند، فرمان «إِنِ اَلْحُكْمُ إِلاّٰ لِلّٰهِ » (5) را در زندگى آنان اجرا كند و خلاصه، خدا و دين و قرآن را محور زندگى آنان سازد و دست طواغيت مستكبر و مستبد و سلطه طلب را از زندگى آنان قطع كند، از بازگشت به چنين گذشته اى و

ص: 389


1- . 1381/11/15
2- . سوره ى نساء، آيه ى 141
3- . سوره ى منافقين، آيه ى 8
4- . سوره ى نساء، آيه ى 75
5- . سوره ى انعام، آيه ى 57

پيوند با چنين تاريخى، ناخشنود و سراسيمه و بيمناكند و لذا با هر بهايى ميخواهند از آن مانع شوند.

مسلمين، بخصوص جوامعى كه نسيم آزادى و قيام لله بر آن وزيده، و بالاخص علما و روشنفكران و پيشگامان آنان، بايد مراقب باشند كه در اين دام نيفتند؛ از عنوان بنيادگرايى نترسند؛ از تهمت ارتجاع و سنّت گرايى آشفته نشوند؛ براى راضى كردن دشمنان خبيث و حسابگر، از اصل اسلامى خود، از احكام نورانى اسلام، از تصريح به هدفهاى جامعه ى دينى و نظام توحيدى، تبرّى نجويند.(1)

وظيفه نخبگان سياسى در مراقبت از گفتارها

آن كسانى كه به يك نحوى يك نوع مرجعيّتى در افكار مردم دارند؛ از اين سياسيّون و رؤساى احزاب و كارگردانان جريانات سياسى، و يك عدّه اى از اينها حرف شنوى دارند، اينها خيلى بايد مراقب رفتار خودشان باشند؛ خيلى بايد مراقب گفتار خودشان باشند. اگر آنها كمى افراطيگرى كنند، دامنه ى اين افراطيگرى در بدنه ى مردم به جاهاى بسيار حسّاس و خطرناكى خواهد رسيد كه گاهى خود آنها ديگر نميتوانند آن را جمع كنند، كه ما نمونه هايش را ديده ايم. افراط وقتى در جامعه به وجود آمد، هر حركت افراطى به افراطيگرى ديگران دامن ميزند. اگر نخبگان سياسى بخواهند قانون را زير پا بگذارند، يا براى اصلاح ابرو، چشم را كور كنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خونها و خشونتها و هرج و مرجها، آنهايند. من به همه ى اين آقايان، اين دوستان قديمى، اين برادران توصيه ميكنم بر خودتان مسلّط باشيد؛ سعه ى صدر داشته باشيد؛ دستهاى دشمن را ببينيد؛ گرگهاى گرسنه ى كمين كرده را كه امروز ديگر نقاب ديپلماسى را يواش يواش دارند از چهره هايشان برميدارند و چهره ى حقيقى

ص: 390


1- . پيام به حجّاج بيت الله الحرام 1370/3/26

خودشان را نشان ميدهند، ببينيد؛ از اينها غفلت نكنيد.

امروز ديپلماتهاى برجسته ى چند كشور غربى كه تا حالا با تعارفات ديپلماتيك با ما حرف ميزدند، نقاب از چهره برداشتند؛ چهره ى واقعى خودشان را دارند نشان ميدهند؛ «قَدْ بَدَتِ اَلْبَغْضٰاءُ مِنْ أَفْوٰاهِهِمْ وَ مٰا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ» . دشمنيهاى خودشان با نظام اسلامى را دارند نشان ميدهند؛ از همه هم خبيثتر دولت انگليس.(1)

***

بايد بصيرت داشت آنچه كه انسان از نخبگان جامعه و جريانات سياسى و گروههاى سياسى انتظار دارد اين است كه با اين حوادث با اين خطوط دشمن با بصيرت مواجه بشوند با بصيرت اگر بصيرت وجود داشت و عزم مقابله وجود داشت خيلى از رفتارهاى ما ممكن است تغيير پيدا بكند آنوقت وضعيت بهتر خواهد بود بعضى از كارها از روى بى بصيرتى است اين محورهايى كه عرض شد - اين خطوط دشمن را - ما در عمل خودمان و در اظهارات خودمان بايد محاسبه كنيم و بايد اينها را در محاسبات خودمان بگنجانيم كه اگر اظهارنظرى هم ميخواهيم بكنيم با توجّه به اينها باشد عمل و اقدامى ميخواهيم بكنيم با توجّه به اينها باشد ببينيم آيا داريم به دشمن كمك ميكنيم يا نه اين به نظر من چيز مهمى است.(2)

نخبگان فكرى افسران جنگ نرمند

امروز جمهورى اسلامى و نظام اسلامى با يك جنگ عظيمى مواجه است، ليكن جنگ نرم - كه ديدم همين تعبير «جنگ نرم» توى صحبتهاى شما جوانها هست و الحمدلله به اين نكات توجّه داريد؛ اين خيلى براى ما مايه ى خوشحالى است - خوب، حالا در جنگ نرم، چه كسانى بايد ميدان بيايند؟ قدر مسلّم نخبگان فكرى اند. يعنى شما افسران جوانِ جبهه ى مقابله ى با جنگ نرميد.

اين كه چه كار بايد بكنيد، چه جورى بايد عمل كنيد، چه جورى بايد تبيين كنيد، اينها چيزهايى نيست كه من بيايم فهرست كنم، بگويم آقا اين عمل را انجام بدهيد، اين عمل را انجام ندهيد؛ اينها كارهايى است كه

ص: 391


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1388/3/29
2- . بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 1388/7/2

خود شماها بايد در مجامع اصلى تان، فكرى تان، در اتاقهاى فكرتان بنشينيد، راهكارها را پيدا كنيد؛ ليكن هدف مشخّص است: هدف، دفاع از نظام اسلامى و جمهورى اسلامى است در مقابله ى با يك حركت همه جانبه ى متّكى به زور و تزوير و پول و امكانات عظيم پيشرفته ى علمىِ رسانه اى. بايد با اين جريان شيطانىِ خطرناك مقابله شود.(1)

10) مطبوعات

دميده شدن اثر انگشت (عبدالله بن ابيها) در لابه لاى قلمها

من ميدانم كه در بسيارى از اين مطبوعات، آدمهاى خوب و مؤمنى مشغول كارند - چه كسانى كه قلم ميزنند، چه كسانى كه اداره ميكنند - امّا در لابه لاى همينها اثرِ انگشت «عبدالله بن ابيها» را ميبينم: تفرقه افكنيها، اختلاف افكنيها، تشنّج آفرينيها، تشويش افكار عمومى، نااميد كردنها، يأس پراكنيها، چهره سازى عناصر وابسته و مريد دشمن، از نظر انداختن عناصر مفيد و مؤمن و مخلص و دلسوز! البتّه اين كارها به جايى هم نخواهد رسيد؛ خداى متعال رسوا ميكند. من البتّه مايل نبودم با اين صراحت و تفصيل درباره ى بعضى از مطبوعات حرف بزنم. در واقع ناگزير شدم. وقتى كه دشمن براى اثرگذارى بر روى اذهان عمومى و ايجاد مسأله ى روز برنامه ريزى كرده، فرصت نميدهند كه مردم نفس بكشند. اگر مردم در جايى يك شادى هم پيدا كنند، بلافاصله مسأله اى را عَلَم ميكنند و دائم كشمكش راه مى اندازند!(2)

انتقال سالم اطّلاعات؛ جلوگيرى از نفوذ دشمن

من بارها به مسئولان دولتى تذكّر داده ام و به طور جدّى از آنها خواسته ام كه جلوِ اين وضعيّت را بگيرند. اين اسمش محدود كردن مطبوعات نيست. اين اسمش جلوگيرى از انتقال آزاد اطّلاعات نيست - انتقال سالم اطّلاعات مورد تأييد ماست. اين معنايش جلوگيرى از نفوذ

ص: 392


1- . بيانات در ديدار دانشجويان و نخبگان علمي 1388/6/4
2- . بيانات در ديدار با جوانان در مصلّاي بزرگ تهران 1379/2/1

دشمن است. جلوگيرى از به ثمر رسيدن توطئه ى تبليغاتى دشمن است. من وجود اين جريان تبليغاتى و مطبوعاتى را به حال كشور، به حال جوانان، به حال آينده، به حال انقلاب و به حال ايمان مردم مضر ميدانم. اين جريان، دائم درصدد قداست شكنى از مسائل اساسى اسلامى است. مباحث اسلامى را زير سؤال ميبرند؛ انقلاب را زير سؤال ميبرند؛ نه با بيان منطقى، با روشهاى بسيار غلط كه جز در مطبوعات ناسالم در دوره هايى كه بوده، انسان نميتواند نظير و شبيه اش را پيدا كند! من به نظرم رسيد بعد از آنكه با مسئولان در ميان گذاشتم و به رئيس جمهور گفتم، اين را بعنوان يك درددل و شِكوه - مثل پدرى كه با فرزندانش مطلبى را در ميان ميگذارد - با شما در ميان بگذارم.(1)

سوءاستفاده ى دشمن از مطبوعات

من سالها قبل هشدار دادم و براى مردم نقشى را كه دستهاى بيگانه در مديريّت فرهنگى كشور و رسانه ها و تبليغات كشور به كار ميگيرند، تبيين كردم. بعضيها انكار كردند؛ امّا بالاخره همه تصديق كردند. دشمنان ما بيكار ننشسته اند: از مطبوعات استفاده ميكنند، از تبليغات استفاده ميكنند و از روشهاى گوناگون تبليغى استفاده ميكنند تا آن ارزشهايى را كه ملّت به آنها پايبند است و آنها از آن ارزشها خوششان نمى آيد، در چشم مردم بشكنند. تلاششان را ميكنند. ما هم در عمل نشان داديم كه مطبوعات آزادند؛ اين عملكردهايى كه از نظر ما بسيار منفى است، وجود دارد؛ امّا مطبوعات آزادانه دارند همان كارها را ميكنند. اين، خود ردّ عملى كسانى است كه معتقدند آزادى بيان نيست؛ نخير، آزادى بيان، نشانه اش همين مطبوعاتى است كه عليه دولت، عليه نظام و عليه سياستهاى كلّى، آزادانه هر چه ميخواهند مينويسند؛ كسى هم متعرّض آنها نميشود. البتّه مردم هم به اينها خيلى اعتنايى نميكنند. اين، فضل الهى است.(2)

***

ص: 393


1- . بيانات در ديدار با جوانان در مصلّاي بزرگ تهران 1379/2/1
2- . بيانات در ديدار مردم گرمسار 1385/8/21

كسى كه قلم به دست ميگيرد، بايد تقوا، صداقت، عفاف و انصاف نسبت به ديگران جزو طبيعت ثانوى اش بشود. من در صحبتى كه اوايل امسال كردم، گفتم كه بعضى از روزنامه ها پايگاه دشمنند. بعضى افراد تعجّب كردند! من اخيراً شنيدم كه اسناد سازمان سيا در خصوص نقش آن سازمان در مطبوعات قبل از 28 مرداد منتشر شده است. البتّه من خودم آن را نديدم؛ امّا آنچه كه نقل كردند، بسيار جالب است. نشان ميدهد كه چه روزنامه هايى با پول و هدايت و تغذيه ى سازمان سيا براى زمينه سازى كودتاى 28 مرداد در همين تهران پخش ميشد. البتّه در جاهاى ديگر هم نمونه هايش را ديده ايم: در شيلى دوران سالوادور آلنده، يكى از نقشهاى مهم را روزنامه ها داشتند؛ براى اينكه حكومت دو ساله ى آلنده را ناموفّق جلوه دهند و تمام افكار را عليه او بسيج كنند و بالاخره آن بلا را بر سرش بياورند. البتّه آن روز كسى اعتراف نكرد؛ امّا بعد همه فهميدند كه چه كسانى بوده اند و آنهايى كه بر سر كار آمدند، انگيزه هايشان چه بود و از كجا دستور گرفته بودند و آنهايى كه زمينه سازى كردند، چه كسانى بودند. نميشود صبر كرد تا فاجعه اتّفاق بيفتد، بعد آن را كشف بكنيم. امروز بايد ديد و با چشم باز حركت كرد.(1)

***

مسئولان آمريكايى، گاه در مقام بيان و خطابه اظهارات رياكارانه اى ابراز ميكنند. بعضى وقتها از ملّت ايران يك تعريف نيمه كاره و يا از بخشى از مسئولان و نظام ايران تعريفى بر زبان مى آورند. هدف آنها اين است كه بتوانند بر ايران سلطه ى سياسى و اقتصادى، و اگر بشود، سلطه ى نظامى پيدا كنند. بازارهاى ايران مورد طمع آنهاست. منابع ايران مورد طمع آنهاست؛ از همه بالاتر، چون ملّت و نظام انقلابى و اسلامى ايران توانسته است خيزش عظيمى را در دنياى اسلام به وجود آورد - يك بيدارى كه به آسانى نميتوانند آن را از بين ببرند - ميخواهند با قانع كردن و خاضع كردن ايران، اين خيزش جهانى را از بين ببرند؛ يعنى به دنيا

ص: 394


1- . در جلسه ى پرسش و پاسخ در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتى اميركبير 1379/12/9

اينطور بگويند كه اينهايى كه خودشان شروع كننده بودند، آمدند در مقابل آمريكا اظهار تسليم و خضوع كردند! بنابراين، هدف، روابط سالم نيست. آنها در تبليغاتشان آن حرفها را ميزنند؛ عدّه اى هم متأسّفانه در مطبوعات كشور و غيره، همان حرفها را تكرار ميكنند كه گويا ارتباط با آمريكا خواهد توانست همه ى مشكلات اقتصادى كشور را حل كند. اين دروغ و خلاف است.(1)

انتشار مطالب دروغ و فريب دشمن توسّط مطبوعات و رسانه ها

دشمن ميخواهد مطالب خود را در بين مردم به دروغ و فريب منتشر كند. ما نبايد عامل دشمن شويم و كار دشمن را آسان كنيم و همان چيزى را كه او ميخواهد در فضاى فكرى و فرهنگى جامعه ى ما به وجود آورد، در داخل كشور به وسيله ى مطبوعات، رسانه ها و تريبونها به خورد مردم دهيم. اين خطاى بسيار بزرگى است. اگر عمداً و با توجّه صورت گيرد، خيانت بزرگى است و اگر از روى غفلت باشد، خطاى بزرگى است. بايد خيلى آگاه و مراقب بود. امروز شگرد سلطه طلبى آمريكا و دستگاههاى جهنمى صهيونيستى در دنيا همين است. شما ببينيد در فلسطين اشغالى بدترين جنايتها و هولناكترين كشتارها را عليه مردم مظلوم و مغصوب فلسطين انجام ميدهند؛ امّا در افكار عمومى، فلسطينى را ظالم، و مهاجم و جلّاد فلسطينى را مظلوم جلوه ميدهند! امروز اينگونه از تبليغات بهره ميبرند. دشمنان عليه هر چيزى كه با سلطه طلبى و منافع نامشروع آنها تقابل داشته باشد، تبليغات ميكنند. در داخل كشور ما هم همينطور است. راهى كه اينها براى مقابله با اين ملّت بزرگ و عظيم الشأن و اين نظام و كشور عزيز ما در پيش گرفته اند و تشخيص داده اند، همين تبليغات است. اينها ميدانند كه اگر در اين كشور مداخله ى نظامى كنند، اين ملّت آنچنان توى دهنشان خواهد زد كه پشيمان شوند. ميدانند كه محاصره ى اقتصادى و تلاشهاى اقتصادى هم كه تقريباً بيست وسه سال است عليه ما اعمال ميكنند، اثر چندانى ندارد. محاصره ى اقتصادى

ص: 395


1- . بيانات در ديدار با جوانان در مصلّاي بزرگ تهران 1379/2/1

موجب ميشود كه نيروهاى مؤمن و بااخلاص و پراستعداد داخل كشور، بيشتر به تحرّك وادار شوند و تلاش كنند؛ كمااينكه در دوران جنگ تحميلى كه ما را محاصره كردند و ملّت ما به ابزارهاى جنگى احتياج داشت، جوانان و مغزهاى متفكّر ما دنبال ساخت ابزارهاى جنگى رفتند و چيزى را كه آن روز لازم داشتند، توليد كردند. در بخشهاى گوناگون ديگر هم همينطور است. وقتى ملّتى را محاصره كنند، آن ملّت بيشتر به خود و درون خود متوجّه ميشود و سعى ميكند از استعداد درونى خود استفاده نمايد. پس محاصره ى اقتصادى هم فايده ى آنچنانى ندارد. البتّه به ملّت لطمه ميزنند؛ ليكن آن چيزى كه آنها ميخواهند، تأمين نميشود.(1)

***

نظام اسلامى را متّهم ميكنند كه «اين مرام، نظامى است و آزادى نميدهد.» چطور ما آزادى نميدهيم ؟! شما در كدام كشور، اين همه مجلّه و روزنامه و مطبوعات سراغ داريد؟ اينها همه اش مال دولت است ؟ روزنامه هاى رسمى كشور، علناً و صريحاً، سياستهاى دولت را زير سؤال ميبرند و از آن انتقاد ميكنند. دولت هم با كمال بزرگوارى گوش ميكند و جواب ميدهد. اكنون در ايران مجلّاتى به چاپ ميرسند كه اگر كسى مختصر آشنايى اى با عناصر فرهنگى كشور از زمان گذشته داشته باشد و بداند هنرمندان شاهنشاهى چه كسانى هستند؛ قلمزنان شاهنشاهى چه كسانى هستند؛ مخلصين و چاكران دستگاههاى شاهنشاهى چه كسانى هستند؛ مرعوبين دشمنان چه كسانى هستند؛ آمريكايى دوستان چه كسانى هستند؛ ميداند كه اين مجلّات از كجاها پولش مى آيد! قابل حدس هست. ما هم بيخبر نيستيم. بنده هم بيخبر نيستم؛ دستگاه هم بيخبر نيست. اينها چاپ ميشوند؛ كارى هم به كارشان نداريم. ما از اينكه مجلّه اى چهار كلمه حرف بنويسد، واهمه اى نداريم! ما هم مينويسيم.(2)

ص: 396


1- . بيانات در ديدار اعضاي ستادهاي نماز جمعه ى سراسر كشور 1381/5/5
2- . بيانات در ديدار وزير، معاونين و رؤساي مناطق آموزش و پرورش سراسر كشور 1371/5/21

پيام دشمن با استفاده از فضاى آزادى

اى ملّت عزيز! آن عزّتى كه داريد، ناشى از مواضع ايمانى و انقلابى شماست. عزيزان من! در داخل مرزهاى ملّت ما كسانى هستند كه متأسّفانه همان حرفى را ميزنند كه سازمان سياى آمريكا به وسيله ى قلم به مزدان خود در مجلّات و مطبوعات دنيا پخش ميكند! يعنى ميخواهند بگويند «ارتباط با آمريكا، كليد حل است؛ تا ارتباط با آمريكا پيدا نكنيد، نميشود هيچ كار كرد!» عدّه اى هم در داخل كشور، اين پيام دشمن را در روزنامه هاى خود ما با استفاده از فضاى آزادى كه خوشبختانه نظام جمهورى اسلامى به وجود آورده است و همه ميتوانند نظرات خودشان را بگويند، پخش ميكنند!(1)

ص: 397


1- . بيانات در صحن مطهّر حضرت ثامن الحُجج، امام رضا (ع) 1377/1/1

ص: 398

فصل دهم عوامل كمك به دشمن

اشاره

ص: 399

ص: 400

مغرضان و غافلان؛ تسهيل كنندگان نفوذِ دشمن

دو دسته از مردم، نفوذ دشمن را تسهيل ميكنند: دسته ى اوّل، مغرضها و كسانى كه با اسلام و انقلاب و نظام جمهورى اسلامى و روحانيّت و حاكميّت ارزشهاى اسلامى مخالفند - البتّه اينها بسيار كم هستند ولى بى اثر نيستند - و دسته ى دوّم كسانى هستند كه غرض ندارند، امّا غافل و ناآگاه و بازى خورده ى دست مغرضها هستند. دسته ى دوّم را بايد آگاه كرد و نسبت به دسته ى اوّل، مسئولان بخشهاى مختلف كشور تصميم گيرى ميكنند.(1)

تطميع دشمن توسّط بيگانه صفتان

عزيزان من! درست به اين نكته توجّه كنيد: هر دستگاه و هر مجموعه اى كه بتواند در درون خودش، اين ايمان شاداب و پرنشاط و فعّال و پربركت را بيشتر حفظ كند، بيشتر به درد اين ملّت، به درد اين مملكت و اين نظام و به درد اين تاريخ ميخورد و شما جهادگران، از آن قبيل هستيد. شما توانستيد اين ايمان را در درون خودتان حفظ كنيد. ارزش اصلى جهاد به اين است. عشق و ارادت بنده به امثال مجموعه ى شما بخاطر اين است. ما هيچ قوم و خويشى با اشخاص نداريم. اينكه شبانه روزى نميگذرد كه من شما جهادگران را بخصوص دعا نكنم،

ص: 401


1- . بيانات در مراسم بيعت امام جمعه و نماينده ى وليّفقيه و قشرهاى مختلف مردم سمنان، كرج، شيروان، قوچان، كازرون و جمعى از بسيجيان نيشابور 1368/4/4

بخاطر وجود اين گوهر تابناك در درون شما و در ميان شماست. اين را حفظ كنيد. اين است كه ميتواند كشور را نجات دهد. اين است كه به اين ملّت، نيرو ميبخشد كه بتواند در مقابل فشارها مقاومت كند. فشار، زياد است. از اوّل انقلاب هم فشار، زياد بوده است؛ نه اينكه امروز خصوصيّتى دارد. البتّه گاهى اوقات در داخل، بعضى از افراد غريبه - واقعاً بايد گفت غريبه - و بيگانه صفت، حرفهايى ميزنند، يا كارهايى ميكنند كه دشمن، تطميع و تشجيع ميشود و فشارها را زياد ميكند! گاهى هم اينطور نيست. آنچه كه اين دشمن را در همه ى ادوار مأيوس و رد كرده است، همين ايمان است. اينكه من نسبت به روزنامه ها هشدار دادم و باز هم آن را تكرار ميكنم، بخاطر اين است. البتّه بحث همه ى روزنامه ها نيست؛ بحث تعداد قليلى از روزنامه هاست. فرقى نميكند؛ قليل و كثير ندارد. بعضى از اين طرف و آن طرف فرياد بلند كردند كه «آقا مگر شما با آزادى مطبوعات مخالفيد؟ شما كه گفتيد ما حرف مخالف را تحمّل ميكنيم!» بله؛ حالا هم ميگوييم. بنده حالا هم ميگويم: كسانى كه نظر مخالفى دارند - در هر مسأله و در هر زمينه - مخالفت خودشان را بنويسند، بگويند، چاپ و منتشر كنند؛ كسى به آن كارى ندارد. امّا فرق است بين آن كسى كه نظر مخالفى دارد و اين نظر مخالف را بيان ميكند، با كسى كه در زير نقاب اعلام يك نظر مخالف، توطئه ميكند و دشمنى ميورزد. اگر امروز كسى از لحاظ اقتصادى در كار اين دولت خدمتگزار، اخلال كند، او دشمن ماست، بايد با او مقابله كنيم. دشمنى، دشمنى است. دشمنى در عرصه ى اقتصادى دشمنى است و بايد با آن مقابله كرد. دشمنى در عرصه ى نظامى و دشمنى در صحنه ى كار امنيّتى، دشمنى است و بايد با آن مقابله كرد. دشمنى در عرصه ى كار فرهنگى هم دشمنى است.(1)

دوستان نادان و غافل

همه ى كسانى كه در اين ميدان، كار خلاف ميكنند، دشمنان نيستند؛

ص: 402


1- . بيانات در ديدار جمعي از جهادگران جهاد سازندگي 1377/7/15

اين هم معلوم باشد. بعضى هم دوستان نادانند، بعضى خوديهاى غافلند. من از خوديها مصراً ميخواهم قدرى ذهن خودشان را باز كنند و فكر خودشان را به كار بيندازند؛ بفهمند امروز دشمن كيست، چه ميخواهد و چه ميكند - و نقشه ى دشمن چيست - عقل، اين است. شما در جبهه ى جنگ بايد بدانيد كه آيا اين جهتى كه تيراندازى ميكنيد، بمباران ميكنيد، همانجايى نيست كه دشمن ميخواهد بمباران شود؟ چرا شما كار دشمن را به عهده ميگيريد؟! چرا جاده ى دشمن را هموار ميكنيد براى اينكه بتواند نيروهاى خودى را دور بزند؟! مسأله اين است. تأكيدى كه ما هميشه ميكنيم بر اينكه افراد، قدرت تحليل سياسى داشته باشند، براى اين است كه اينگونه اشتباهات را نكنند. البتّه دشمنان نقابدار، دشمنان دورو و منافق، دشمنانى كه حتّى جرأت ظاهر شدن هم ندارند، پشت عناصر صادق و سالم و احياناً ساده، خود را پنهان ميكنند! آنها را بايد شناخت و هشدارشان داد. امروز كشور و ملّت، احتياج دارد به اينكه مردم، تيزبين و هوشيار باشند، بيدار و دشمن شناس باشند و بفهمند دشمن چه ميكند.(1)

فتنه يعنى انسان نفهمد چه كسى دوست و چه كسى دشمن است

خطرناكترين اين حوادث، حادثه اى است كه فتنه باشد. فتنه، يعنى حادثه ى غبارآلودى كه انسان نتواند بفهمد چه كسى دوست و چه كسى دشمن است و چه كسى با غرض وارد ميدان شده و از كجا تحريك ميشود. فتنه ها را بايد با روشنگرى خاموش كرد. هر جا روشنگرى باشد، فتنه انگيز دستش كوتاه ميشود. هر جا حرف بى هدف، كار بى هدف، تيراندازى بى هدف، تهمت زدن بى هدف وجود داشته باشد، فتنه انگيز خوشحال ميگردد؛ چون صحنه شلوغ ميشود. لذا مردم عزيز ما كه بحمدالله در اين بيست سال هوشيارى حقيقى خودشان را در قضاياى گوناگون نشان دادند، در اين قضيه هم بايد هوشيارانه مسائل را تحليل كنند.(2)

ص: 403


1- . بيانات در ديدار جمعي از جهادگران جهاد سازندگي 1377/7/15
2- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1378/5/8

شناسايى نفوذيهاى خارج از كشور

امروز يكى از كارهاى امنيّتى مسئولان اطّلاعات عبارت است از شناسايى نفوذيهايى كه از خارج وارد كشور ميشوند و خمپاره و مواد منفجره و امثال اينها را به داخل مى آورند. از آن طرف هم نمايندگان كنگره ى آمريكا و فلان بخش دولتى اروپا به اينها امضا ميدهند! معناى اين كارها چيست ؟ آيا اينها به هم ربط ندارد و به يكديگر متّصل نيست ؟ كسانى كه اينها را راه مى اندازند و به داخل ميفرستند، همان كسانى هستند كه در كنگره ى آمريكا يك طور و در فلان كشور اروپايى يك طور، از رئيس جمهور، از نخست وزير و از نماينده ى مجلس تأييد و امضا و كمك و تشويق و پول ميگيرند. مگر معناى ارتباط با خارج چيست؛ چرا ما بايد چشمان خود را ببنديم ؟ اگر ما دشمن خود را نبينيم و به فكر مقابله ى با او نباشيم، چه كسى ما را تشويق و تحسين ميكند؟ ما در داخل كشور، دشمن فرضى درست ميكنيم؛ جناحها همديگر را دشمن عمده ميكنند؛ اين جناح عليه آن جناح، آن جناح عليه اين جناح! آيا اين عقلايى است ؟! آيا اين لازمه ى اداره ى درست كشور است ؟!(1)

روشهاى مختلف سربازگيرى دشمن

مطمئناً همچنان كه شما بعنوان مسئولان كشور و نظام موظّفيد مهندسى كلّى كشور را دائماً در نظر داشته باشيد - چون بدون يك مهندسى كلان نميشود جزئيّات را ترتيب داد؛ شما بايد اوّل طرح را در نظر داشته باشيد، نقشه را بدانيد و مهندسى صحيح كرده باشيد تا بتوانيد اين ديوار را اينجا بالا ببريد، آن خشت را آنجا بگذاريد، آن گودال را آنجا بكنيد - دشمن شما هم به كشور و نظام شما عيناً يك نگاه كلان و يك مهندسى كلّى دارد. اين مهندسى هم اجزايى دارد. بلاشك اعتماد و دلگرمى دشمن به كمك عناصر داخلى است. هيچ كشورى هم نيست - از جمله كشور ما - كه در داخل، عناصرى كه دلشان با نظام حاكم نيست، وجود نداشته باشند؛ همه جا هستند؛ در كشور ما هم هستند؛ از اوّل

ص: 404


1- . بيانات در ديدار اعضاي شوراي تأمين استانها 1379/11/25

انقلاب هم بوده اند؛ كم و زياد و پيدا و پنهان و جوراجور دارد؛ ليكن اصلش هميشه بوده، بعد از اين هم خواهد بود. عدّه اى با نظام ما خوب نيستند. چشم اميد دشمن به كسانى است كه در داخل هستند؛ منتها براى يارگيرى و سربازگيرى، دشمن روشهاى گوناگونى دارد. اينطور نيست كه همه ى كسانى كه به دشمن كمك ميكنند، كسانى باشند كه دشمن را شناخته اند و نقشه ى كلّى و مهندسى كلان او را نسبت به نظام دانسته اند و عالماً و عامداً به او كمك ميكنند؛ نه، عدّه اى هم هستند كه اگر به آنها گفته شود شما داريد به دشمن كمك ميكنيد، حاضرند يقه ى خودشان و شما را بگيرند و پاره كنند و بگويند اين حرفها چيست! اينها واقعاً هم با دشمن مخالف و بدند. اگر شما مهندسى كلّى و كلان نظام را در نظر داشته باشيد، از اين پرهيز خواهد شد. هر كس متوجّه و مراقب خود و رفتارش باشد، از اينكه نادانسته و ناخواسته كمك دشمن باشد، پرهيز خواهد كرد. وقتى حروف كلمه يا جمله اى در جدول گذاشته ميشود، بايد عبارتى درست شود. بعضيها نميدانند حرفى كه دارند در اين خانه ميگذارند، مكمّل آن عبارت است. تمهيداتى فراهم ميشود و اينها مى آيند اين حرف را در اين خانه ميگذارند - «وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً» - دليل و استدلالى هم برايش درست ميكنند؛ امّا توجّه ندارند كه اين حرف، آن كلمه يا جمله ى پانزده حرفى جدول را يك قدم به تحقّق نزديك كرد؛ درست مثل يك پازل كه جاها معيّن است و معلوم است كه چه قطعه اى كجا بايد گذاشته شود. نادانسته از منِ نوعى ميخواهند كه اين قطعه را اينجا بگذارم؛ من هم فكر ميكنم اشكالى ندارد؛ غافل از اينكه وقتى اين جزء با آن نود جزء ديگر همراه شد، آن شكل، ظاهر ميشود و من كمك كننده ى به تشكيل آن بوده ام! بعضى اينطورى عمل ميكنند. مثلاً اگر دشمن بخواهد براى تحقّق آرزوى بزرگ خود - كه ريشه كنى جمهورى اسلامى و پايين آوردن پرچم اسلام از قله ى اين كشور است - طرّاحى كند، طبيعتاً طرّاحى، اجزا و مقدّماتى دارد. ايجاد اختلاف، ايجاد بى ايمانى، ايجاد مشكلات براى مردم، عميق كردن فاصله ى طبقاتى، ترويج فساد، بدبين كردن مردم به مسئولان، و

ص: 405

دستگاههاى ضابط و انضباطبخش را از حيثيّت انداختن - مثل از حيثيّت انداختن قوّه ى قضاييّه، از حيثيّت انداختن شوراى نگهبان، از حيثيّت انداختن مجلس، از حيثيّت انداختن دستگاههاى گوناگون - همه جزو اجزاء اينهاست. بعضيها به اين بخش كمك ميكنند، بدون اينكه به ارتباط اين بخش با ديگران توجّه كنند؛ اين بر اثر عدم بصيرت است.(1)

عوامل كمك دشمن در پيروزى بر مردم

امروز هر نفسى و هر حنجره اى كه براى نااميد كردن مردم بدمد و به صدا درآيد بدانيد كه در اختيار دشمن است؛ چه خودش بداند، چه خودش نداند! هر قلمى كه كلمه اى را در جهت نااميد و مأيوس كردن مردم روى كاغذ بياورد، متعلّق به دشمن است. چه صاحب اين قلم بداند، چه نداند، دشمن از او استفاده ميكند.(2)

***

بله؛ ما دشمن داريم. زخم خوردگان از انقلاب كه سالهاى اوّل انقلاب، تودهنى انقلاب را خوردند، از روى صفحه ى زمين محو كه نشدند - هستند - اينها هم دچار همان اشتباه دوستان آمريكاييشان هستند؛ اوضاع داخلى را بد ميفهمند، بد تفسير ميكنند، اشتباه ميكنند. در اثر اين اشتباه، حركاتى ميكنند كه آنها را بيشتر افشا ميكند و به ضررشان هم تمام خواهد شد؛ حالا چند صباحى نميفهمند، ولى بعداً خواهند فهميد.(3)

ص: 406


1- . بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي 1384/3/8
2- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت ميلاد حضرت مهدي (عج) 1376/9/25
3- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى به مناسبت ميلاد پيامبر اكرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) 1377/4/21

فصل يازدهم نقش امام راحل در مقابله با دشمن

اشاره

ص: 407

ص: 408

امام يك دشمن شناس واقعى

اغلب آن صفاتى كه در زمامداران مختلف عالم، مايه ى امتياز آنها ميشد، تا آنجايى كه من بررسى كردم و به ذهنم رسيده است - ما در امام مجتمع ميديديم. او، هم عاقل بود، هم دورانديش بود، هم محتاط بود، هم دشمن شناس بود، هم به دوست اعتماد ميكرد و هم ضربه اى را كه به دشمن وارد ميكرد، قاطع وارد ميكرد. همه ى صفات و خصوصيّاتى كه براى يك انسان لازم است تا بتواند در چنين جايگاه حسّاس و خطيرى انجام وظيفه كند و خدا و وجدان خود را راضى نمايد، در اين مرد جمع بود. در اين مملكت، آنچه كه براى آمريكا، براى استكبار و براى جهانخواران قابل قبول نيست، استقلال اين مملكت و استقلال و بيدارى اين مردم است؛ آن دست ردّى است كه اين مردم به سينه ى دشمنان اين كشور و جهانخواران زده اند؛ اين را نميخواهند. با اسلام هم كه دشمنند، به اين علّت است كه اسلام اين بيدارى را به مردم داده است؛ با اين دشمنند. امام، دشمن را ميشناخت؛ روشهاى سياسى و روشهاى تبليغاتى آنها را ميفهميد، ميشناخت و در مقابل آنها محكم مى ايستاد.(1)

***

رمز اساسى كار و پيشرفت امام و موفّقيّتهاى الهى آن مرد بزرگوار و رهبر استثنايى، در اين بود كه دشمن را شناخت و با همه ى قدرت و

ص: 409


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1378/3/14

استقامت، بدون كمترين اعتماد به او و تسليم در مقابل او، ايستاد.(1)

سعى امام بر بيان حقايق

امام در سنين بالاى عمر - با حال پيرمردى - از هر فرصتى استفاده كرد براى اينكه حقايق را براى مردم بيان كند. در دستگاههاى تبليغاتى جهانى، نقش تحريف و گمراه سازى، نقش فوق العاده خطرناكى است كه امام به آن توجّه داشت. وسايل ارتباطى فكرى نامطمئن و وابسته ى به دشمنان كشور و ملّت، امام را وادار ميكرد كه هم خود او به طور دائم در موضع تبيين و ارشاد و هدايت مردم قرار گيرد و هم به ديگران دائماً توصيه كند كه حقايق را به مردم بگويند و افكار آنها را نسبت به حقايقى كه دشمن سعى ميكند آنها را مكتوم نگه دارد، آشنا كنند. اينكه ما دائماً به صاحبان بيان و قلم و تريبونهاى مختلف توصيه ميكنيم كه هدف و همّت خود را بر تبيين صحيح حقايق قرار دهند، براى اين است. عنصر اساسى ديگر كه امام آن را در پايه هاى نظام جمهورى اسلامى كار گذاشت - و بحمدالله مايه ى ماندگارى نظام شد - مسأله ى دشمن ستيزى و سلطه ستيزى است. امام يك لحظه نه خود از كيد و مكر و حيله ى دشمن غفلت كرد و نه گذاشت كه مسئولان غفلت كنند. نظامى مثل نظام جمهورى اسلامى كه منافع دستگاههاى استكبارى دنيا را در اين نقطه ى از عالم و در بسيارى از كشورهاى اسلامى تهديد كرده است، بديهى است كه مورد دشمنى است. در ايران عزيز ما، اينها سالهاى متمادى مثل مارى بر روى منابع ملّى و دستگاههاى سياسى كشور چنبره زده بودند. در نظام سلطنتى غاصب و وابسته، مگر كسى جرأت داشت به كسانى كه وارد اين كشور شده بودند تا ملّت را تحقير و فقير و منابع او را غارت كنند و او را عقب مانده نگه دارند، اندك اهانتى كند؟! كسى جرأت نداشت به آنها بگويد بالاى چشمتان ابروست! آمريكاييها و صهيونيستها و ديگر غارتگران و چپاولگران دنيا، در كمال امنيت و آرامش به ايران

ص: 410


1- . بيانات در ديدار مهمانان خارجى شركت كننده در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) 1371/3/13

مى آمدند، ميرفتند و ميبردند. سياست كشور، در دست آنها؛ آمدن و رفتن حكومتها، در دست آنها؛ آوردن و بردن شاه مملكت، در اختيار آنها؛ تعيين نخست وزيران، با صوابديد آنها؛ و موضعگيريهاى سياسى كشور، تماماً در جهت خواسته ها و منافع آنها بود. نظام جمهورى اسلامى آمد و اين بساط را به كل به هم ريخت. امام ميدانست كه اين دشمن ساكت نمينشيند و تعرّض ميكند. اگر در برهه اى تعرّض كرد و تودهنى خورد، موقتاً عقب نشينى ميكند تا باز تعرّض كند؛ لذا بايد هشيار و بيدار بود. امروز من متأسّفانه ميبينم كه كسانى طبق خواسته ى آن دشمنان، تبليغ ميكنند كه اين توهّم است! دشمن همين را ميخواهد كه مردم، مسئولان، كارگزاران حكومت، اداره كنندگان كشور و طراحان و قانونگذاران امور زندگى مردم، از تهديد دشمن غفلت كنند. نبايد اجازه داد؛ بايد دشمن و شيوه هاى دشمنى او را شناخت. اين آن چيزى است كه بايد براى هميشه به ياد ما بماند و امام بر روى اين نكته تأكيد ميكرد. اينكه ميديديد امام ميفرمود: «هرچه فرياد داريد، بر سر آمريكا بكشيد»، بخاطر اين است.(1)

علّت دشمنى استكبار با امام راحل (ره)

بى دليل نيست كه با امام اينقدر دشمن بودند. هنوز هم با جمهورى اسلامى و با پرچم اسلام كه در دست جمهورى اسلامى است، دشمنى ميكنند؛ ولى با پرچم اسلام در دست آدمهاى سازشكار وابسته و متعلّق به خودشان، هيچ كارى ندارند. از آنها هيچ واهمه اى ندارند، هيچ ترسى ندارند، هيچ ملاحظه اى ندارند و هيچ دشمنى اى ندارند. امّا با جمهورى اسلامى چرا. با شخصيّتهايش هم دشمنند، با ملّتش هم دشمنند، با دولتش هم دشمنند، با رئيس جمهورش هم دشمنند، با مجلسش هم دشمنند، با احكام قضايى و مسئولين قضايى اش هم دشمنند. با هر چه كه اين نظام را سرپا نگه ميدارد، دشمنند. حتّى با شعارهاى شما هم دشمنند. آنها شعار امر به معروف و نهى از منكر را تمسّخر ميكنند؛ شعار حزب اللّهى گرى را تمسّخر ميكنند و شما را متّهم مينمايند. امّا حقيقت

ص: 411


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1378/3/14

اين است كه همان امر به معروف و نهى از منكر و همان حركت حزب اللّهى و همان پايبندى به اصول است كه ميتواند در مقابل انحرافها و خطاهاى فاحش دنياى امروز بايستد. هيچ چيز ديگر نميتواند. ملّتها هم اين را ميخواهند.(1)

بينش خردمندانه ى امام در برابر دشمن

كسانى كه حاضر نبودند براى انقلاب و منافع اين كشور يك قدم بردارند، بلكه فقط بلد بودند نق بزنند و عليه انقلاب بهانه گيرى كنند، باز فشار مى آوردند كه جنگ را تمام كنيد. اگر اراده ى قوى و مصمّم و ايستادگى امام نبود، مطمئناً جنگ جز با پيروزى دشمن تمام نميشد. همين نفْسهاى خبيثى كه آن روز اين وسوسه ها را در كشور ميدميدند، امروز هم بعضى شان سر بلند كرده اند و همان حرفها را تكرار ميكنند و ميگويند چرا بعد از فتح خرّمشهر آتش بس را قبول نكرديد؟! بعد از فتح خرمشهر، هنوز بخش عظيمى از سرزمينهاى ما - مرزها و شهرهاى ما - و نيز گروه كثيرى از مردم ما در اختيار رژيم متجاوز بودند. تهديد بالاى سر مرزهاى ما بود و دشمن از همه طرف تجهيز ميشد. بايد شر دشمن از سر مرزها كم ميشد؛ اين يك بينش خردمندانه بود. آن روز همه ى دلسوزان كشور، از مسئولان نظامى و غيره، اين منطق را براى همه اثبات ميكردند. امام يك انسان منطقى بود و تصميم گرفت و عمل كرد و به فضل پروردگار توانست ملّت ايران را سرافراز كند.(2)

ايستادن امام در برابر تهديد و ارعاب دشمن

همه ى شما ديديد كه در پايان وصيّتنامه ى ايشان، به مواردى اشاره شده بود كه امام قبلاً نسبت به طرح آنها سكوت كرده بودند. در زمان بنى صدر كه من خدمت امام (ره) رسيده بودم، ايشان ميگفتند: حرفهايى كه او از قول من ميگويد، همه اش خلاف واقع است و حقيقت ندارد.

ص: 412


1- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام، به مناسبت عيد مبعث 1371/11/1
2- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت سالروز آزادي خرّمشهر 1381/3/1

بنابراين، هر حرفى كه زده ميشد، فوراً او را نمى آشفت و تحريك نميكرد و درصدد پاسخ سريع برنمى آمد. اين متانت، بردبارى، حلم، تسلّط بر نفس و سعه ى صدر، در هركس كه باشد، از او يك انسان بزرگ خواهد ساخت. درعين حال اگر امام (ره) آن عوامل اصلى معنويّت، ارتباط با خدا، كار براى رضاى او، تقوا و انجام تكليف را نميداشت، نه انقلاب به پيروزى ميرسيد، نه شما مردم اينگونه عاشقش ميشديد، نه ميتوانست اين طوفان را در دنيا به وجود آورد، و نه قادر بود در مقابل تهديد و ارعاب دشمن، مثل كوه بايستد.(1)

ايستادن امام با جرأت و شهامت خود در مقابل دنيايى از دشمن

او چون مرد خدا بود و براى خود كار نميكرد، خدا نيز بنده ى صالحش را هدايت كرد و به دل و ذهن او صفا و روشنى اى بخشيد، تا راه را پيدا كند. به او جرأت و شهامت داد، تا در مقابل دنيايى از دشمن بايستد؛ و با دل او انس گرفت، تا از روگردانى انسانها در روزگار غربت، وحشت نكند. اگر به گذشته نگاه كنيد و ايمان و فداكارى و عشق و خلوص مردم را در نظر بگيريد و خصومت و تهديد دشمنان ما را كه به جايى نرسيد و عملى نشد، مرور كنيد، خواهيد ديد كه چگونه به بركت رهبرى آن مرد خدايى و انسان پيامبرگونه - نه پيامبر، بلكه شاگرد پيامبر و حركت كننده به روش آنان؛ بهانه طلبها و وسوسه گرها به دنبال بهانه جويى نباشند! - راه دشوار آينده هموار شده است. در آينده باز هم دشوارى خواهيم داشت؛ امّا راه باز است و دشمن بخاطر ضرباتى كه بر او وارد آمده است، كمتر از گذشته جرأت ميكند به ما نزديك شود.(2)

هدف امام، استقامت و ايستادگى در برابر دشمنان

بديهى است كه راه حفظ اين دستاوردها و به وجود آوردن

ص: 413


1- . بيانات در مراسم بيعت فرماندهان و اعضاي كميته هاي انقلاب اسلامي 1368/3/18
2- . بيانات در مراسم بيعت جمع كثيري از مردم استان همدان و شهرهاي ساري و ساوه 1368/4/5

دستاوردهاى بيشتر، اين است كه ملّت ايران و مسئولين، خط نشانى را كه امام بزرگوار با عمل خود كشيده است؛ يعنى خط استقامت و ايستادگى در مقابل توقّعات دشمنان و ايستادگى در مقابل ياوه گوييها و پرگوييهاى كسانى كه در بيرون اين مرزها نسبت به اين ملّت ابراز توقّع ميكنند، ادامه دهند. امّا اينكه مكرّر گفته ميشود «راه امام و خط امام» منظور چيست ؟ اگر بگوييم «خط امام، اسلام و انقلاب است» اين، مطلبى كلّى است. معلوم است كه خط امام، انقلاب و اسلام است! هيچكس هم مخالف با اسلام و انقلاب نيست. آن عاملّى كه ميتواند مقصود امام بزرگوار را - كه پدر اين انقلاب و معمار ايران اسلامى است - برآورده كند، استقامتى است كه او در رفتار خود نشان داد. در مقابل دشمن، كوتاه نيامد؛ از دشمن نهراسيد و نترسيد و تهديدها او را متزلزل نكرد. هيچكس هم نميتواند امام بزرگوار را به اين متّهم كند كه آنچه انجام داد، خلاف تدبير صحيح بود. همه ى عقلاى عالم، اگر دقّت كنند، ميفهمند و تحليل ميكنند كه راه درست، همان راهى بود كه آن مرد رفت؛ راهى به سوى هدفهاى خود او. هر كس آن هدف را داشته باشد، راهش همانى است كه آن بزرگوار پيمود. اين، عرض من در سالگرد هفتم امام بزرگوار است.(1)

آشنايى امام با ريزه كاريهاى دشمن

بعد قدرت رهبرى، شجاعت سياسى امام، آشنايى با ريزه كاريهاى كارهاى دشمن، هوشيارى نسبت به هدفهاى دشمنان؛ اين بعد در عمل آشكار شد. سال 42 - يعنى سال دوّم مبارزه - رسيد كه سال شدّت عملها و فشارها و كشتارها بود. آنجا امام مثل خورشيدى در آسمان اميدهاى ملّت ايران ظاهر شد. در موضع يك مرد فداكار و يك آتشفشان؛ كسى كه همه ى احساسات لازم براى يك مرد جهانى، يك مرد ميهنى، يك مرد اسلامى در او جمع است؛ شجاعت لازم را دارد، قدرت بسيج عظيم مردم را دارد، صراحت لازم را دارد؛ چه در اوّل سال 42 كه ماجراى حمله ى

ص: 414


1- . بيانات در اجتماع پرشكوه زائران مرقد امام خميني (ره) 1375/3/14

كماندوها به مدرسه ى فيضيّه و حوزه ى قم پيش آمد و چه در پانزده خرداد سال 42 كه عظمت امام در آنجا آشكار شد. ملّت ايران ناگهان احساس كرد كه پشت و پناهى دارد؛ قلّه ى عظيمى وجود دارد كه ميتواند به او چشم بدوزد و به آن توجّه كند. امام در پانزده خرداد اينگونه در صحنه ظاهر شد. بعد از اين ماجرا، زندان و تبعيد و فشارهاى فراوان وجود داشت و امام در آن روز جوان نبود. براى ما كه آن روز جوان بوديم، زندان رفتن و ماجراهاى مشكلى كه پيش مى آمد، خيلى سخت نبود؛ بيشتر شبيه يك سرگرمى بود؛ امّا امام در آن سال - در سال شروع مبارزه - شصت وسه ساله بود. در شصت وسه سالگى، اين مرد با جوشش احساس خود ميتوانست احساسات يك ملّت را به جوشش آورد. زندان رفتن و تبعيد شدن براى كسى در آن سنين، كار آسانى نبود؛ امّا اين فداكارى و از خودگذشتگى و خطرپذيرى در اين مرد آشكار شد. اين هم بُعد جديدى بود؛ يعنى مردى كه در راه آرمانهاى بزرگ و در راه تكليف شرعى، هيچ مشكلى نميتوانست مانع راه او بشود. اين جريان، در سال 42 و 43 به تبعيد چهارده ساله ى امام، اوّل به تركيه و بعد هم به عراق منتهى شد.(1)

عدم ترديد امام در برابر تهديد دشمن

در تمام عمر ده ساله ى حيات مبارك امام (قدس سره)، پس از پيروزى انقلاب، يك لحظه اتّفاق نيفتاد كه او بخاطر سنگينى بار تهديد دشمن، در هر بُعدى از ابعاد، دچار ترديد شود. اين، يعنى همان برخوردارى از روحيّه ى حسينى. جنگ، تلفات دارد. جان يك انسان، براى امام خيلى عزيز بود. امام بزرگوار، گاهى براى انسانى كه رنج ميبرد، اشك ميريخت و يا در چشمانش اشك جمع ميشد! ما بارها اين حالت را در امام مشاهده كرده بوديم. انسانى رحيم و عطوف، داراى دلى سرشار از محبّت و انسانيّت بود. امّا همين دل سرشار از محبّت، در مقابل تهديد شهرها به بمباران هوايى، پايش نلرزيد و نلغزيد. از راه برنگشت و عقب نشينى نكرد.

ص: 415


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 1378/3/14

همه ى دشمنان انقلاب در طول اين ده سال، فهميدند و تجربه كردند كه امام را نميشود ترساند. اين، نعمت بسيار بزرگى است كه دشمن احساس كند عنصرى چون امام، با ترس و تهديد از ميدان خارج نميشود. امام، با منش و شخصيّت درخشان خود، كارى كرد كه همه در دنيا، اين نكته را فهميدند. فهميدند كه اين مرد را از ميدان نميشود خارج كرد؛ تهديد نميشود كرد؛ با فشار و با تهديدهاى عملى هم نميشود او را از راه خود منصرف كرد. لذا مجبور شدند خودشان را با انقلاب تطبيق دهند.(1)

اهمّيّت جهاد از منظر امام راحل (ره) براى مقابله با دشمن

اين نكته در فرهنگ اسلامى، نكته ى برجسته اى است، كه گفتيم نمونه هايى هم در ميدانهاى مختلف دارد. در روزگار ما هم، وقتى نداى مقابله با رژيم منحوس پهلوى از حلقوم امام (قدس سره) و همكاران ايشان در سال 1341 بيرون آمد، جهاد شروع شد. پيش از امام هم، البتّه جهاد به صورت محدود و پراكنده وجود داشت كه حائز اهمّيّت نبود. هنگامى كه مبارزه ى امام شروع شد، جهاد اهمّيّت پيدا كرد تا اينكه به مرحله ى پيروزى خود، يعنى پيروزى انقلاب اسلامى رسيد. بعد از آن هم، تا به امروز، در اين كشور جهاد بوده است. چون ما دشمن داريم. چون دشمنان ما، از لحاظ نيروى مادّى، قوى هستند. چون اطراف و جوانب ما را، از همه جهت، دشمنان گرفته اند. آنها در دشمنى با ايران اسلامى، جدّى هستند و سر شوخى ندارند؛ چون ميخواهند از هر راهى كه شد ضربه بزنند. پس، در ايران اسلامى، هر كس به نحوى در مقابل دشمن - كه از اطراف، تيرهاى زهرآگين را به پيكر انقلاب و كشور اسلامى، نشانه رفته است - تلاشى بكند، جهاد فى سبيل الله كرده است. بحمدالله، شعله ى جهاد بوده است و هست و خواهد بود.(2)

ص: 416


1- . بيانات در اجتماع پرشكوه زائران مرقد امام خميني (ره) 1375/3/14
2- . بيانات در جمع فرماندهان لشكر 27 محمّد رسول اللَّه (ص) / عوام و خواص 1375/3/20

فصل دوازدهم ايستادگى مردم در برابر دشمن

اشاره

ص: 417

ص: 418

نقش توده ى مردم در مقابله با دشمن در كلام حضرت على (عليه السلام)

اين حرفها خطاب به مالك اشتر بزرگوار است و امّا آنچه ما از كلمات حضرت در اين نامه انتخاب كرديم، چند جمله است: «وأبطأ عذرا عند المنع» (1)؛ وقتى انسان چيزى به آنها نميدهد، اگر عذرى هم داشته باشد، اينها عذر را قبول نميكنند. «واضعف صبرا عند ملمات الدهر» (2)؛ وقتى مشكلات زمانه پيش مى آيد، اينها از همه كم صبرترند. اگر بلاى طبيعى يا بلاياى اجتماعى پيش بيايد، از همه كم صبرتر و نق زن تر اينهايند؛ بى صبرى نشان ميدهند و هى پا به زمين ميكوبند. «وانما عماد الدين و جماع المسلمين و العدة للاعداء العامة من الامة» (3)؛ پايه ى دين، توده ى مردمند. اين جمله را اميرالمؤمنين دارد ميگويد. اين اگر پوپوليسم هم هست، پوپوليسم علوى است؛ مورد احترام و تقديس ماست. «والعدة للاعداء» (4)؛ در مقابل دشمن، عدّه و امكان و استعداد عبارتند از همين عامه. «فليكن صغوك لهم و ميلك معهم» (5)؛ ميل و گرايش عمومى ات به طرف عامه باشد.(6)

ص: 419


1- . نهج البلاغه، نامه 53
2- . همان
3- . همان
4- . همان
5- . همان
6- . بيانات در ديدار اعضاى هيأت دولت 1384/7/17

وظيفه ى منتظران موعود در برابر دشمن

بزرگترين وظيفه ى منتظران امام زمان اين است كه از لحاظ معنوى و اخلاقى و عملى و پيوندهاى دينى و اعتقادى و عاطفى با مؤمنين و همچنين براى پنجه درافكندن با زورگويان، خود را آماده كنند. كسانى كه در دوران دفاع مقدّس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدّس شركت ميكردند، منتظران حقيقى بودند. كسى كه وقتى كشور اسلامى مورد تهديد دشمن است، آماده ى دفاع از ارزشها و ميهن اسلامى و پرچم برافراشته ى اسلام است، ميتواند ادّعا كند كه اگر امام زمان بيايد، پشت سر آن حضرت در ميدانهاى خطر قدم خواهد گذاشت. امّا كسانى كه در مقابل خطر، انحراف و چرب و شيرين دنيا خود را ميبازند و زانوانشان سست ميشود؛ كسانى كه براى مطامع شخصى خود حاضر نيستند حركتى كه مطامع آنها را به خطر مى اندازد، انجام دهند؛ اينها چطور ميتوانند منتظر امام زمان به حساب آيند؟ كسى كه در انتظار آن مصلح بزرگ است، بايد در خود زمينه هاى صلاح را آماده سازد و كارى كند كه بتواند براى تحقّق صلاح بايستد.(1)

فهم دشمن از راز پيروزى ملّت ايران

دشمن فهميد كه راز پيروزى ملّت ايران چيست؛ لذا درصدد برآمد تا سياسيّون و سردمداران دولتى را از روحانيّت و دين جدا كند. آنها را از آيت الله كاشانى جدا كردند و بينشان فاصله انداختند و متأسّفانه موفّق هم شدند. از سى تير 1331 كه مرحوم آيت الله كاشانى توانست ملّت ايران را آنطور به صحنه بياورد، تا 28 مرداد 1332 كه عوامل آمريكا در تهران توانستند مصدّق را سرنگون و تمام بساط او را جمع كنند و مردم هيچ حركتى از خود نشان ندادند، يك سال و يك ماه بيشتر طول نكشيد. در اين يك سال و يك ماه، با وساطت ايادى ضدّ استقلال اين كشور و با توطئه ى دشمنان اين ملّت، دكتر مصدّق مرتّب فاصله خود را با آقاى كاشانى زياد كرد، تا اينكه مرحوم آيت الله كاشانى چند روز قبل

ص: 420


1- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نيمه ى شعبان در مصلّاي تهران 1381/7/30

از ماجراى 28 مرداد نامه نوشت - همه ى اين نامه ها موجود است - و گفت من ميترسم با اين وضعى كه داريد، عليه شما كودتا كنند و مشكلى به وجود آورند. دكتر مصدّق گفت: من مستظهر به پشتيبانى مردم ايران هستم! اشتباه او همين جا بود. ملّت ايران را سرانگشت روحانيّت - كسى مثل آيت الله كاشانى - وادار ميكرد كه صحنه ها را پُر كند و به ميدان بيايد و جان خود را به خطر بيندازد. در 28 مرداد كه كاشانى منزوى و خانه نشين بود - و در واقع دولت مصدّق او را منزوى و از خود جدا كرده بود - عدم حضور او در صحنه موجب شد كه مردم نيز در صحنه حضور نداشته باشند؛ لذا كودتاچيهاى مأمور مستقيم آمريكا توانستند بيايند و به راحتى بخشى از ارتش را به تصرّف درآورند و كودتا كنند. يك مشت اوباش و الواط تهران را هم راه انداختند و مصدّق را سرنگون كردند. پس از آن، ديكتاتورى محمّدرضاشاهى به وجود آمد كه بيست وپنج سال اين ملّت زير چكمه هاى ديكتاتورى او لگدمال شد و ملّى شدن صنعت نفت هم در واقع هيچ و پوچ گرديد؛ چون همان نفت را به كنسرسيومى دادند كه آمريكاييها طرّاحى آن را كردند. هرچه دشمن خواست، همان شد؛ بخاطر جدا شدن از روحانيّت و دين. اينها عبرت است.(1)

شكست نخوردن نظام اسلامى در برابر حركات مذبوحانه

دشمن بداند با چه حقيقتى روبه رو است؛ در فهم نظام اسلامى و انقلاب اسلامى دچار اشتباه نشوند؛ خيال نكنند انقلاب اسلامى و نظام اسلامى را با اينجور كارهاى پيش پا افتاده ميتوان به زانو درآورد. نظام اسلامى زنده است. خيال نكنند با يك تقليد مغلوط از حضور عظيم مردمى در انقلاب سال 1357، يك كاريكاتور از آن انقلاب، ميتوانند به عظمت انقلاب و نظام اسلامى ضربه بزنند. اين تجربه براى دشمن بايد پيش آمده باشد. اشتباه نكنند؛ نظام اسلامى با اين حرفها شكست نخواهد خورد.

ص: 421


1- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم شهرستان كاشان و آران و بيدگل 1380/8/20

عدم شكست ملّت با مسجد ضرار

عظمت اين انقلاب و عظمت اين نظام و ريشه دارى نظام جمهورى اسلامى در حوادث اين يكى دو ماه اخير، بيشتر براى دشمنان جمهورى اسلامى آشكار شد. اين ملّت، ملّت باايمانى است؛ ملّت هوشيارى است؛ ملّت بااستعدادى است. با مسجد ضرار نميشود اين ملّت را شكست داد. ما در تاريخ خودمان نمونه هايى را از اين داريم: «وَ اَلَّذِينَ اِتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِرٰاراً وَ كُفْراً وَ تَفْرِيقاً بَيْنَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ إِرْصٰاداً لِمَنْ حٰارَبَ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ » (1). با تقليد از رهبر عزيز و عظيم الشأن انقلاب، امام بزرگوار ما، كه از دل، از جان، با همه ى وجود غرق در قرآن بود، نميشود اين مردم را فريب داد. اين مردم دلشان به ايمان روشن است؛ اين مردم آگاهند؛ جوانهاى ما آگاهند. اين تجربه اى است براى دشمن.(2)

وظيفه ى ملّت شناسايى دشمن و اهداف او

مردمى هوشيار، جوانانى مصمّم، پنجه هايى قوى و نيرومند، زنان و مردانى كه دلشان از عشق به ميهن و فداكارى براى اسلام ميتپد، در اين نقطه ى حسّاس گوش به زنگ باشند؛ دوست را بشناسند، دشمن را بشناسند و وظيفه را بفهمند. پيشرفت همه جانبه ى اين استان، به امنيت اين كشور هم - به طور مستقيم و غيرمستقيم - ارتباط پيدا ميكند، كه بايد به فضل پروردگار همه ى اين كارها انجام گيرد. البتّه نقش شما آحاد مردم، بخصوص نقش جوانان و بالاخص نقش كسانى كه از آنها انتظار تخصّص و مهارت و آمادگيهاى گوناگون براى كارهاى مختلف هست، بسيار حسّاس و تعيين كننده خواهد بود.(3)

خنثى كردن پاتك دشمن

گاهى بعضى افراد دژى را فتح ميكنند، ليكن به سرعت آن را از دست

ص: 422


1- . سوره ي توبه، آيه ي 107
2- . بيانات در مراسم تنفيذ حكم دهمين دوره ى رياست جمهورى 1388/5/12
3- . بيانات مهم رهبر معظّم انقلاب در اجتماع بزرگ مردم بندرعبّاس 1376/11/28

ميدهند. در ميان جمع حاضر يقيناً عدّه ى زيادى در جنگ تحميلى حضور داشتند و ديده اند كه گاهى انسان يك دژ را، يك منطقه را، يك شهر را، يك روستا را ميگيرد؛ امّا در نگهدارى آن غفلت ميكند. يعنى اوّل انگيزه دارد، امّا بعد انگيزه ى خود را از دست ميدهد؛ دشمن هم بدون درنگ مجدّداً حمله ميكند - به اصطلاح نظاميها، پاتك ميكند - و آنچه را كه با زحمت، جانفشانى، انگيزه و ايمان از او گرفته شده، پس ميگيرد. هنر ملّت ايران تا امروز اين بوده كه پاتك دشمن را در همه جا خنثى كرده است. نه اينكه دشمن نميخواسته پاتك كند؛ دشمن هميشه درصدد ضربه زدن به ما بوده است.(1)

***

اين ملّت، ملّتى نيست كه با تهديد و ارعاب و حضور تهديدآميز قدرتهاى مادّى - كه عادت كرده اند حرف خود را عليه ملّتها و جوامع به كرسى بنشانند - پا عقب بگذارد، قدرت خود را فراموش كند و به ضعف تلقينى دشمن گوش دهد. اين ملّت ميداند كه قوى است و فهميده كه داراى اقتدار است. معناى اين مانورها و اين اجتماعات مبارك و منوّر اين است. مانور ما، تهديد هيچ همسايه و هيچ ملّت و دولتى نيست. على رغم تبليغات آمريكايى و صهيونيستى و بوقهايى كه در طول اين هجده سال، همواره خواسته اند ايران اسلامى را تهديدى عليه كشورهاى خليج فارس نشان دهند، ملّت ايران عليه كشورهاى خليج فارس و ملّتهاى همسايه و هيچ كشور ديگرى كه متعرّض به آن نباشد، تهديدى به وجود نمى آورد.(2)

موفّقيّت ملّت در پيشرفتها

موفّقيّت هر ملّتى در پيشرفتهاى خود، نسبت معكوس با نفوذ بيگانگان و دشمنان در آن كشور دارد. اينها نسبتشان متعاكس است؛ يعنى هرگاه بيگانه و يك قدرت خارجى - ولو آن قدرت خارجى علناً اظهار

ص: 423


1- . بيانات در ديدار جمع كثيري از مردم قم 1379/10/19
2- . بيانات در اجتماع نيروهاي شركت كننده در مانور عظيم طريق القدس 1376/2/3

دشمنى نكرده باشد - نفوذش در بين مردم، قشرهاى مختلف و فضاى سياسى بيشتر باشد، اين ملّت از آينده اى همراه با عزّت و همراه با افتخار و تأمين شده، فاصله اش بيشتر است. نه اينكه با هر بيگانه اى بايد ستيزه گرى كرد؛ نه، گاهى هم انسان بخاطر مصالح، با بيگانه اى دوستى ميكند؛ امّا به همان بيگانه ى دوست هم نبايد اجازه داد كه در امور داخل اين خانه، اين خانواده، اين كشور و اين جامعه بتواند نقش ايفا كند. از اوّل انقلاب كه بكلّى رشته هاى نفوذ آمريكا و ديگر قدرتمندان - فقط هم آمريكا نبود؛ منتها بدترينشان آمريكا بود - در اين كشور گسسته شد، اينها دائم در فكر بودند كه به نحوى در داخل كشور نفوذ كنند و به پياده كردن فكر خودشان، حرف خودشان، كار خودشان و مقاصد و هدفهاى خودشان بپردازند. از همه ى راهها هم براى اين كار استفاده ميكنند.(1)

عمل صالح يعنى از دشمن نترسيدن

وقتى يك ملّت مورد تهديد قرار ميگيرد، عمل صالح اين است كه انسانهايى در مقابل تهديد دشمنان متجاوز سينه سپر كنند؛ امكانات خودشان را متمركز كنند؛ از همه ى نيرو و استعداد خودشان بهره بگيرند؛ علم و عمل و ابتكار و شجاعت را با هم بياميزند و در مقابل دشمن زورگو و متجاوز بايستند و مقاومت كنند. وقتى ايمان با عمل صالح همراه شد، انسان از خسران نجات پيدا ميكند؛ آن وقت ملّتها پيروز ميشوند. چيزى كه ايران اسلامى كارخانه ى منحصربه فرد آن را در درون خود داشته است، ايمان است. دشمنان ما هم از اين كارخانه ميترسند و از اين توليد واهمه دارند؛ بقيه ى حرفها دروغ و بهانه و تزوير است. شما جوانان مؤمن، روزى كه دانش و ايمان و شجاعت و ابتكار و نوانديشى و اغتنام فرصت را با هم بياميزيد و در ميدان علم و عمل آن را به كار بگيريد، برترين فرآورده هاى اين كارخانه ايد.(2)

ص: 424


1- . بيانات در ديدار پاسداران، جانبازان، دانشجويان و دانش آموزان 1379/8/11
2- . بيانات در مراسم مشترك دانش آموختگى دانشجويان دانشگاههاى سه گانه ى ارتش جمهورى اسلامى ايران 1383/7/22

هوشيارى در برابر پيچيدگى روشهاى دشمن

من به شما عرض كنم كه توطئه ى دشمن، در گذشته يك تفاوت با امروز داشت. در گذشته، توطئه ى دشمن از روى بى تجربگى بود. يعنى آمريكا، استكبار جهانى، كمپانى داران بزرگ صهيونيست و امثال آنها كه ميخواستند با ملّت و انقلاب ايران مبارزه كنند، از روشهاى ساده ترى استفاده ميكردند كه براى همه، قابل افشا بود. مثلاً تحريك به حمله ى نظامى و راه انداختن جنگ، توطئه بود؛ امّا همه، اين را ميشناختند. توطئه روشن ميشد؛ مردم به پا ميخاستند و مقابله ميكردند. يا مثل حمله ى آمريكاييها به صحراى طبس و از اين قبيل، آنچه كه انجام دادند - محاصره ى اقتصادى، حملات تبليغى و غيره - كارهايى آشكار بود. به مرور فهميدند كه نميشود ملّت ايران و انقلاب اسلامى را با اين توطئه ها و كارها شكست داد. اين تجربه، موجب شده است كه روشهاى خودشان را پيچيده تر كنند. به همان نسبتى كه آنها روشها را پيچيده تر ميكنند، ملّت ايران هم بايستى هوشياريش را بيشتر كند. جوانان بايستى آمادگيشان را بيشتر كنند. نه آمادگى جنگى؛ چون امروز بحث جنگ نظامى نيست. البتّه آمادگى رزمى هم براى روز مبادا ضرورى است؛ امّا آن چيزى كه براى همه لازم است، آمادگى معنوى؛ يعنى آمادگى فكرى، آمادگى روحى، آمادگى سياسى و حفظ وحدت، اتّصال و ارتباط نيروها با يكديگر، ارتباط مستحكم و دوستانه ى ملّت و دولت و شناختن چهره ى دشمن در هر لباسى است. دشمن با شكلهاى مختلفى خود را به مقابله با انقلاب ميكشاند. هميشه با لباس نظامى وابسته به فلان دولت بيگانه، جلو نمى آيد.(1)

عزم و جدّيّت ملّت راه مقابله با توطئه ى دشمن

دانستن اين حقيقت و توجّه به ابعاد گوناگون آن، هوشيارى و عزم و جدّيّت عموم ملّت ايران و مسلمانان جهان را در چگونگى مقابله با توطئه هايى كه از سوى دشمن طرّاحى ميشود، طلب ميكند. ملّت ما البتّه

ص: 425


1- . بيانات در جمع بسيجيان به مناسبت هفته ى بسيج 1376/9/5

در طول دهساله ى گذشته با انواع توطئه هاى دشمنان آشنا شده و با آنها دست و پنجه نرم كرده و بحمدالله بر بيشتر آنها فايق هم شده است؛ و سنّت مسلّم الهى آن است كه در چنين ميدانى - در ميدانى كه ملّتى مؤمن و انقلابى و برحق و هوشيار و بااراده، در آن با دشمنانى مادّى و زورگو و نابحق و شيطان صفت مبارزه ميكند - پيروزى از آن جبهه ى حق است كه از كمك خدا و اراده ى راسخ و روح فداكارى برخوردار است؛ و اين همان چيزى است كه ما در طول سالهاى قبل و بعد از انقلاب تا امروز تجربه كرده ايم؛ و همان چيزى است كه در سراسر تاريخ نبوّتها تحقّق يافته و قرآن بارها از آن خبر داده است. ولى شرط پيروزى، اتّكال و اعتماد به خدا، هوشيار و جدّى و آماده بودن، حفظ وحدت، و فريب تبليغات دشمن را نخوردن است. امروز يكى از تلاشهاى دشمنان صرف آن ميشود كه نور اميد را در دل ملّت ما خاموش كنند و آنان را به اوضاع كشور و به دست اندركاران و مجريان امور بدبين سازند. فاصله اى كه دشمنان ملّت مايلند ميان ملّت و دولت به وجود آيد، همان چيزى است كه اگر خداى نخواسته موفّق شوند، دست آنان و ايادى حقير و رياكار و خبيث آنان در داخل را براى ضربه زدن به كشور و انقلاب باز خواهد كرد. اين، هدف هميشه ى دشمن بوده و هست؛ و لذا اصرار هميشه ى امام فقيد و عظيم آن بود كه پيوند ميان ملّت و مجريان امور مستحكمتر شود.(1)

***

البتّه بايد پشتيبانى عظيم مردمى شما حفظ شود. مردم بايد هوشيارى اطّلاعاتى خود را حفظ كنند و در مقابل تحرّك دشمن حسّاسيّت داشته باشند. در نظام جمهورى اسلامى، حضور عظيم مردم، اقتدار الهى را نشان ميدهد و به ميزان زيادى دشمن را مأيوس ميكند؛ امّا اين نكته به معناى آن نيست كه تحرّكات دشمن و خباثتهاى او تمام شده است؛ خير، نميتوان انتظار داشت كه دشمن خباثتهاى خود را متوقّف كند. آنچه

ص: 426


1- . پيام به گردهمايى سراسرى فرماندهان بسيج، به مناسبت سالروز انتشار پيام رهبر فقيد انقلاب براى تشكيل بسيج مستضعفان و گراميداشت هفته ى بسيج 1368/9/2

موجب ميشود كه دشمن نتواند ادامه دهد، هوشيارى مردم است. ارتباط با مردم را قوى كنيد و اخلاص و تقوا و رابطه ى با خدا را سرلوحه ى كار خود قرار دهيد.(1)

حيرت و گيجى دشمن از مبارزه و مقاومت ملّت

ما در اوان پيروزى انقلاب اسلامى بخوبى مشاهده ميكرديم كه دشمن، حيرتزده و گيج است و نميفهمد چه اتّفاق افتاده است. در حقيقت، استكبار نميتوانست تحليل درستى از آنچه كه واقع شده بود پيدا كند. امّا بعد از آنكه جمهورى اسلامى تشكيل شد، مبارزه ى ملّت ما با آن قدرت ادامه پيدا كرد؛ جنگ تحميلى پيش آمد؛ مقاومت اين ملّت پيش آمد؛ رهبرى قاطعانه ى امام خود را در ميدانهاى مختلف نشان داد و پيوند اسلامى ميان مردم و امام، ابعاد مختلف خودش را شناساند؛ دشمن بيدار و هشيار شد و تجربه پيدا كرد. اين نكته، براى ما ملّت ايران و نيز براى مسلمانان در ساير نقاط عالم، مهم است. با اين حال، مسلمانان در ساير نقاط عالم بايد توجّه كنند كه مبارزات اسلامى، مثل يك جنگ نظامى سنّتى و كلاسيك است. عيناً مشخّصات همان برخورد را دارد. در جنگ نظامى، وقتى ميبينيد دشمن حركتى ابتكارى از خود نشان ميدهد، سعى ميكنيد ضدّ آن حركت را انجام دهيد. همين كه دشمن سلاح جديدى به دست مى آورد، سعى ميكنيد ضدّ آن سلاح را فراهم كنيد. او تانك براى خود فراهم ميكند، شما ضدّ تانك فراهم ميكنيد. او هواپيماى جنگى براى خود تحصيل ميكند، شما ضدّهوايى درست ميكنيد. به معناى دقيقتر، هر حركتى را كه دشمن انجام داد شما مينشينيد، فكر و تلاش ميكنيد و با ابتكار و هوشمندى، حركت مقابل او را انجام ميدهيد. در مبارزات اسلامى نيز همينطور است. در نهضت اسلامى نيز همين وضع وجود دارد. دشمن چون نسبت به انقلاب اسلامى تجربه پيدا كرده است، روشهاى جديدى را به كار ميگيرد. لذا مسلمانان عالم بايد هشيار باشند.(2)

ص: 427


1- . بيانات در مراسم بيعت وزارت اطّلاعات و پرسنل نيروهاي نظامي و انتظامي 1368/3/30
2- . بيانات در ديدار مهمانان خارجي دهه ى فجر و قشرهاي مختلف مردم در روز نيمه ى شعبان 1371/11/18

بيدارى، شرط تحقّق پيروزى مؤمنين و شكست دادن دشمنان

فشارهايى كه در دنيا انجام ميگيرد، محكوم به شكست است؛ شكست خواهد خورد. اين چيزى است كه تجربه به ما نشان داده، غير از وعده ى الهى كه: «وَ لَيَنْصُرَنَّ اَللّٰهُ مَنْ يَنْصُرُهُ » و آيات زيادى كه در اين جهت هست. فشارها غالباً محكوم به شكست است. يك مدّتى فشار مى آورند، وقتى كه ايستادگى مشاهده شد از اين طرف، آن فشار تمام ميشود. جنگ، جنگ اراده هاست؛ جنگ عزمهاى راسخ است؛ هر كه عزمش بيشتر بود، او برنده است. بنابراين، اينها شكست ميخورند. اگر قرار بود نظام اسلامى با اين فشارها شكست بخورد، بايد همان دهه ى اوّل شكست ميخورد. آن وقت - گفتم - دشمن قويتر بود، ما ضعيفتر بوديم، توانايى هامان كمتر بود، امكاناتمان كمتر بود، دنياشناسى مان كمتر بود، تجربه مان كمتر بود؛ امروز بحمداللّه اين كمبودها و كميهاى آن وقتها جبران شده و خيلى از اشكالاتى كه آن وقت وجود داشت، وجود ندارد. مردم روحيّه هاشان هم خوب است. امروز انگيزه ها خيلى بالاست. اگر خداى نكرده يك وقتى يك جنگى اتّفاق بيفتد كه حضور در جبهه را براى مردم و جوانها ايجاب كند، آن وقت خواهيد ديد كه جوان امروز ما كه نسل سوّم انقلاب است، همّتش و فداكارى اش از جوان آن روز كمتر نيست؛ شايد بيشتر هم هست. يك چنين حالتى وجود دارد. بنابراين، اين فشارها محكوم به شكست است؛ لكن مهم اين است كه ما بيدار باشيم. به شرط اينكه ما بيدار باشيم؛ به شرط اينكه خوابمان نبرد، غفلت نكنيم. اين زنگهاى هشداردهنده و بيدارباش، ما را بيدار نگه دارد؛ اين شرطش است.(1)

نقش همبستگى ملّى در مقابل دشمن

مهمترين سلاح ملّت ايران براى خنثى كردن تهديدها، همبستگى ملّى و همدلى است. ملّت ايران براى خنثى كردن تهديدهاى دشمن احتياج به بمب اتمى و سلاح هسته اى ندارد. همدلى و همبستگى شما مردم و

ص: 428


1- . بيانات در ديدار رئيس و نمايندگان مجلس خبرگان رهبرى 1389/06/25

چنگ زدن شما به ريسمان الهى و ايمان دينى، مهمترين سلاح ملّت ايران است؛ اين سلاحى است كه بعد از پيروزى انقلاب تا امروز كارايى خود را نشان داده و بعد از اين هم نشان خواهد داد.(1)

مقاومت و خودباورى ملّت ايران براى دشمن

خداوند متعال با اشاره به يكى از ملّتهاى مؤمن گذشته ميفرمايد: «وَ مٰا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاّٰ أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللّٰهِ اَلْعَزِيزِ اَلْحَمِيدِ» (2)؛ دشمنان، چون آنها را مؤمن يافته بودند - و انسان مؤمن تسليم زور و استكبار نميشود - بخاطر ايمانشان از آنها انتقام ميگرفتند. ايمان، ايستادگى، مقاومت و خودباورى ملّت ايران براى دشمن ناگوار است. آنها حكومتهاى مطيع و فرمانبر و ملّتهاى بيحال و تسليم در مقابل زورگوييهايشان را ميپسندند. امروز فرياد اسلامخواهى ملّت ايران كه اوّل بار از زبان امام امّت برخاست، ملّتها را بيدار كرده و دلها را تكان داده و در منطقه روح بيدارى و خودباورى به وجود آورده است. دشمنان از اين مسائل نگران و سراسيمه اند؛ امّا ملّت ايران بر اين توطئه ها پيروز خواهد شد.(3)

استقامت؛ لازمه ى رسيدن به اهداف عالى اسلامى

نكته ى مهمّى وجود دارد، كه آيه ى شريفه ى قرآن در سوره ى فتح درباره ى همين نكته است: «إِنَّ اَلَّذِينَ يُبٰايِعُونَكَ إِنَّمٰا يُبٰايِعُونَ اَللّٰهَ يَدُ اَللّٰهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمٰا يَنْكُثُ عَلىٰ نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفىٰ بِمٰا عٰاهَدَ عَلَيْهُ اَللّٰهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً» (4). وقتى يك ملّت راهى را آغاز كرد، رسيدن به نتايج، احتياج دارد به استقامت در آن راه، به پيشرفت در آن راه، به متوقّف نشدن ميان راه، به قانع نشدن به دستاوردهاى ميانه ى راه. يكى از آفات ما اين است كه تصوّر كنيم اين مقدارى كه پيشرفت كرديم، نتايج نهايى

ص: 429


1- . بيانات در صحن جامع رضوي 1384/1/1
2- . سوره ى بروج، آيه ى 85
3- . بيانات در ديدار اساتيد و دانشجويان قزوين 1382/9/26
4- . سوره ي فتح، آيه ي 10

است؛ همين جا توقّف كنيم. آفت ديگر اين است كه تصوّر كنيم چون تا اين دوره و در اين مدّت به هدفهاى نهايى نرسيديم، پس چراغ اميد را در دل خودمان خاموش كنيم؛ فكر كنيم ديگر دسترسى نخواهيم داشت. راهى كه خداوند متعال و اسلام به ما مى آموزد، اين است: «فَلِذٰلِكَ فَادْعُ وَ اِسْتَقِمْ كَمٰا أُمِرْتَ وَ لاٰ تَتَّبِعْ أَهْوٰاءَهُمْ » (1)؛ راهى را كه شناختيد، با دقّت پيش برويد، قدمها را محكم و استوار برداريد و استقامت به خرج بدهيد. اگر استقامت به خرج داديم، آن وقت به اهداف عالى اسلامى خواهيم رسيد.(2)

تدبير و شجاعت در برابر دشمنيها

ملّت و مسئولان كشور بايد هوشيار باشند؛ محاسبه ى اين دشمنيها را بكنند؛ در مقابله ى با اين دشمنيها، با تدبير و با شجاعت عمل كنند. هم تدبير لازم است، هم شجاعت لازم است. اگر شجاعت وجود نداشته باشد، در مقابل ابهّت و هيبت و چهره ى عبوس دولتهاى مستكبر، كسى دل خود را ببازد، قطعاً شكست خورده است. دولتهاى مستكبر يكى از كارهايشان همين تشر زدن است؛ چهره ى عبوس گرفتن است؛ حق را ناحق كردن است. در مقابل اينها اگر شجاعتى وجود نداشته باشد، مسئولان كشور اگر نتوانند در مقابله ى با اين حركتهاى نمايشىِ خصمانه و مستكبرانه روى پاى خودشان بايستند، قطعاً كلاهشان پسِ معركه است؛ هم خود شكست ميخورند، هم ملّت را به شكست ميكشانند. بنابراين شجاعت لازم است.

تدبير هم لازم است. تدبير يعنى آگاهى از آنچه كه در برنامه ى دشمن است، و تصميم درست و بجا در مقابله ى با آن. دشمن به شكلهاى مختلفى ظاهر ميشود. شما امروز ملاحظه كنيد؛ در مقابل ملّت ايران و نظام جمهورى اسلامى، صهيونيستها هستند، دولت آمريكا قرار دارد؛ گاهى لباس گرگ ميپوشند، گاهى لباس روباه ميپوشند؛ گاهى چهره ى خشن و خصمانه ى خودشان را نشان ميدهند، گاهى چهره ى فريبگرانه

ص: 430


1- . سوره ي شوري، آيه ي 15
2- . بيانات رهبر معظّم انقلاب در ديدار با مردم كنگاور 1390/07/27

نشان ميدهند؛ بايد متوجّه بود.(1)

***

اگر دستگاه استكبارى، با انگيزه ى شوم و خباثت آميز و با تكيه به پول و ارتباطات سياسى و قدرت پوشش رسانه اى خود توانست در داخل كشور پايگاهى درست كند و انسانهاى فريب خورده و زبونى را عليه مصالح كشورشان به خدمت گيرد و اينها در جهت خواست دشمن، عملى انجام دهند، اين جنايت از آن جنايت مالى به مراتب بالاتر است. چه كسى ميخواهد در مقابل اين بى عدالتى عليه ملّت ايران بايستد؟ اين كار، شجاعت و اقتدار و انگيزه لازم دارد. عزيزان! كار بزرگى بر عهده گرفته ايد.(2)

شناخت ملّت از حيله ى دشمن

ملّت ايران و مسئولان كشور با عبرتگيرى از سرنوشت ملّتهايى كه در پنجه ى استكبار جهانى گرفتار شده اند، حيله ى شيطان بزرگ را در اتّهاماتى كه به نظام مقتدر جمهورى اسلامى وارد ميسازد بخوبى شناخته و هدف او را كه سيطره بر ايران عزيز و تأمين منافع نامشروع خود از ثروتهاى مادّى و معنوى ملّت مظلوم ماست، به درستى تشخيص داده اند.(3)

اجازه ندادن ملّت نسبت به فتنه انگيزى دشمن

دشمنان زبون و حقير اسلام و انقلاب گمان كرده اند، انقلاب و مردم مؤمن و انقلابى به آنان اجازه خواهند داد كه با فتنه انگيزى خود، راه سلطه ى آمريكاى جنايتكار را بر ميهن عزيز ما هموار كنند. گروهكهاى وابسته و معاند، طبق تحليل اربابان و معلّمان خود، گمان كرده اند مردم ايران از اسلام و انقلاب، دست برداشته اند، و به خيال باطل خود ميخواهند از انقلاب اسلامى انتقام بگيرند؛ ولى غافل از اينكه ملّت مؤمن

ص: 431


1- . بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوي 1389/1/1
2- . بيانات در ديدار مسئولان قوّه ى قضاييّه، خانواده هاي شهداي هفتم تير و جمعي از قضّات 1380/4/7
3- . پيام به مناسبت راهپيمايي 22 بهمن 1380/11/23

و شجاع و هوشيار به آنان و اربابان و پشتيبانان آنان اجازه ى ادامه ى شرارت را نخواهند داد و نظامِ مقتدر اسلامى، آنان را به شدّت منكوب خواهد كرد.(1)

رها نكردن منافع ملّت در مقابل اخم دشمنان

ملّت ايران بايستى هوشيارانه تصميم بگيرند، و ما ان شاءاللَّه به توفيق الهى هوشيارانه تصميم ميگيريم. ما منافع ملّت خود را در مقابل تشر و اخم دشمنان، هرگز رها نخواهيم كرد. آنچه را كه در راه پيشرفت اين ملّت لازم است، اقدام ميكنيم و مطمئنيم و ميدانيم كه اين ملّت پيروز است.(2)

توطئه هاى دشمن و عزم راسخ ملّت ما

بايد تأكيد كنم كه خطر هست، ولى راه مصونيّت از آن نيز هست. توجّه به خطر نبايد ملّتها را بترساند. بگذاريد دشمنانتان از شما بترسند و بدانيد كه: «إِنَّ كَيْدَ اَلشَّيْطٰانِ كٰانَ ضَعِيفاً» (3). خداوند درباره ى گروهى از مجاهدان صدر اسلام ميفرمايد: «اَلَّذِينَ قٰالَ لَهُمُ اَلنّٰاسُ إِنَّ اَلنّٰاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزٰادَهُمْ إِيمٰاناً وَ قٰالُوا حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ » (4). خطرها را بايد شناخت تا در مواجهه با آن حيرت و ترديد پيش نيايد و چاره و علاج، شناخته شده باشد.

ما با اين خطرها پس از پيروزى انقلاب اسلامى روبه رو شديم و آنها را شناختيم و تجربه كرديم و به خواست خدا و رهبرى امام خمينى و بصيرت و فداكارى مردممان، از بيشتر آنها به سلامت گذشتيم. البتّه توطئه ها از سوى دشمن و عزم راسخ از سوى ملّت ما همچنان ادامه دارد.(5)

ص: 432


1- . پيام به ملّت رشيد ايران 1378/4/22
2- . بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوي 1389/1/1
3- . سوره ي نساء، آيه ي 76
4- . سوره ي آل عمران، آيه ي 173
5- . بيانات در نخستين اجلاس بيدارى اسلامى 1390/06/26

خسته شدن ملّت خواست دشمن

راه عزّت، راه كرامت، راه سربلندى در دنيا و كسب رضاى الهى در آخرت، راه انقلاب و راه ايستادگى در مقابل دشمنان خداست. دشمن ميخواهد ملّت ايران را خسته كند؛ غافل از اينكه اين ملّت با اين عظمت و با اين همه خون ريخته شده در راه خدا، هرگز از ادامه ى راه خدا خسته نخواهد شد. دشمن ميخواهد اين سرمشق را از ملّتهاى مسلمان بگيرد؛ ميخواهد وانمود كند كه اين ملّت خسته شده و در راه خود متزلزل گرديده است. شما هميشه نشان داده ايد كه دشمن دروغ گفته است؛ باز هم بايد نشان بدهيد؛ باز هم بايد ادّعاى دروغ دشمن را تخطئه كنيد؛ و اين با حضور در صحنه هاى انقلاب است. البتّه يك قانون ديگر هست: اگر بخاطر حق، مبارزه انجام بگيرد، هيچ باطلى قادر نخواهد بود جلو بيايد. اگر مبارزه و مجاهدت بشود، خداى متعال كمك و هدايت ميكند؛ امّا اگر مجاهدت نشود، اگر بيكار بنشينيم، اگر هوشيارى به خرج ندهيم، اگر در سنگر بخوابيم، آيا باز هم دشمن نمى آيد سنگر ما را فتح كند؟ چه كسى چنين چيزى را گفته است ؟ ما بايد تلاش كنيم، تا دشمن ناكام بشود. اگر ما تلاش نكرديم، دشمن كامياب خواهد شد؛ و نستجير بالله من ذلك. ما نبايد بگذاريم در زمان ما و با مسئوليّت ما و روى دوش ما، اين چنين شود. به همين خاطر، تكليف علما از اين جهت هم بسيار مهم است.(1)

انسجام ملّت در برابر نفوذ دشمن

بايد نيروى ملّت منسجم شود و با ايمان حركت كند و به خدا تكيه دهد و از سختيها نترسد و پا عقب نكشد، تا هيچگاه دشمن به خود اجازه ى نفوذ ندهد. در گذشته افرادى بودند كه سطحى فكر ميكردند و ظاهربين بودند. هرچند نميشود به آنها اتّهام غرض ورزى زد، ولى نميتوانستند باور كنند كه توان مقابله با دشمن در ملّت وجود دارد. امّا آن

ص: 433


1- . بيانات در جمع روحانيّون و طلّاب حوزه ى علميّه و ائمّه ى جمعه و جماعات استان بوشهر 1370/10/11

كسى كه راز حركت تاريخ و سنّتهاى الهى را ميدانست، ايستادگى ميكرد و انسجام ميبخشيد و اراده را تقويت ميكرد.(1)

حركت ملّت، فراتر از تحليلهاى دشمن

اين ملّت بحمدالله، روش و حركت و پيشرفتش، هنوز بسيار فراتر از تحليلهاى دشمنان است. ما در تحليلها و اظهارنظرهايشان ميبينيم كه چقدر نسبت به فهم واقعيّات اين كشور، بر خطا و در غلط و اشتباه هستند. خوب؛ همان تحليلها و تصميم گيريهاى خطا را به آنها املا ميكنند و تصميم گيرى خطا هم، شكست را بر آنها تحميل ميكند. لذا، پشت سر هم شكست ميخورند؛ چون ملّت، انقلاب و كشور ما را نميشناسند. خداى متعال اراده كرده است كه پرچمش در اهتزاز بماند و دينش عزّت پيدا كند. چرا؟ چون مؤمنين به اين دين كمر بسته اند.(2)

***

دشمنان نميتوانند كارى بكنند. با يك ملّت، چه كار ميتوانند بكنند؟! عليه حكومتى كه به مردم متّصل نباشد و ريشه نداشته باشد، هزار كار ميتوانند بكنند و ميكنند. لذا، ميبينيد كه دولتها و رژيمهايى كه به مردم خودشان وصل نيستند و پشتوانه ى مردمى ندارند، راحت زير بار آمريكا و ديگران ميروند و از ترس، حرفهاى آنها را قبول ميكنند. امّا با انبوه ميليونى يك ملّت، آن هم ملّت آگاه، مبارز، نترس، اهل خدا و متوكّل به خدا و آزموده و آزمايش داده، چه كار ميتوانند بكنند؟! اين همانجايى است كه امام بزرگوار در مقابله با دشمنيهاى آمريكا، مكرّر فرمود: «آمريكا هيچ غلطى نميتواند بكند.» هيچ غلطى نميتواند بكند؛ چون طرف مقابلش يك ملّت عظيم است.(3)

***

ص: 434


1- . بيانات در مراسم بيعت اصناف مشهد و تعاونيهاى شهرى خراسان، مسئولان بنياد پانزده خرداد و نهضت سوادآموزى و تعدادى از كاركنان و مسئولان وزارت نيرو 1368/4/8
2- . بيانات در ديدار «نمايندگان دوره ى چهارم مجلس شوراي اسلامي» 1374/3/8
3- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم در «صحن امام خمينى» حرم حضرت على بن موسى الرّضا (ع) 1374/1/3

ما امروز، ملّتى آگاه تر، هوشيارتر، كارآمدتر و مجرّبتر داريم و ميتوانيم پيش برويم. دشمن هم بايد بداند كه اين ملّت، آن روزى كه اوّل كارش بود، استكبار را درست آزمايش نكرده بود، ممكن بود تهديد و ارعاب و تطميع دشمنان جسيم و على الظاهر بزرگ خود را در دنيا جدّى بگيرد و فريب بخورد، آن روز از تهديد و تحبيب و تطميع دشمنان، فريب نخورد. امروز كه مجرّب شده، راهى طولانى پشت سر گذاشته، آگاهيهاى مضاعفى پيدا كرده، دوستان و دشمنان را در صحنه ى بين المللى، بيش از هميشه شناخته؛ به طريق اولى، گول تهديد و تطميع دشمنان بزرگ را نخواهد خورد.(1)

حجم كثير دشمنى دشمنان با ملّت

حجم مقابله و دشمنى دشمنان با ما، بسيار بالاست؛ امّا قدرت و توان مقابله و مبارزه ى ما - چه مبارزه ى تهاجمى ما با دشمن و چه مبارزه ى دفاعى ما - نيز بسيار بالاست. اگر ما به مبارزه ى با تهاجم دشمن تصميم داشته باشيم - بر اين معنا تصميم بگيريم و به خداى متعال اتّكال و از ظرفيّت خودمان استفاده كنيم - توان دشمن بسيار كمتر از توان ماست. ما در بين مردم خودمان هستيم؛ ما با مردم خودمان مواجهيم، ما با زبان مردم خودمان حرف ميزنيم؛ امّا دشمن اين امكانات را ندارد يا به قدر ما ندارد. لذا ما ميتوانيم حتّى روى افكار عمومى دنيا اثر بگذاريم.(2)

***

من ميگويم ملّت ايران نبايد خودش را لخت بيندازد تا دشمن با مدرنترين شيوه ها، آنچه را كه خودش ميخواهد، از تفاله هاى دست دوّم فرهنگش به جسم ملّت ايران تزريق كند.(3)

ص: 435


1- . بيانات در ديدار با مسئولان كشورى و لشكرى در نخستين روز از سال نو و در آستانه ى ماه مبارك رمضان 1369/1/1
2- . بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان 1380/6/15
3- . بيانات در ديدار جوانان و فرهنگيان در مصلّاي رشت 1380/2/12

تبليغات گسترده ى دشمن عليه ملّت

تبليغات دشمن، هر وقتى براى هر دسته از مخاطبان سعى ميكند يكى از اين مراكز را بمباران تبليغاتى كند؛ براى اينكه رابطه و اميد و اطمينان مردم را از آنها سلب كند. من عرض ميكنم، همه ى اين دستگاهها بايد مورد اعتماد مردم باشند؛ ملّت به آنها اعتماد كنند؛ آنها امين مردمند. نميگويم خطا نميشود؛ ممكن است خطا بشود؛ امّا هر خطايى راه جبرانى دارد. اگر پيوند ميان مردم و دستگاههاى قانونى گسسته شود، راه جبران ندارد. دشمن اين را ميخواهد.(1)

اتخاذ روشهاى گوناگون توسّط مردم براى مقابله با دشمن

ساده انديشى و ساده لوحى است كه كسى خيال كند ما در خارج از مرزهاى خودمان - بلكه در داخل مرزها - هيچ دشمن و بدخواهى نداريم و كسى عليه ما كار نميكند! مگر ما از همه ى ملّتها و دولتها و همه ى جوامعى كه در طول تاريخ بوده اند، مستثنى هستيم ؟ آنها همه دشمن داشته اند، ما هم دشمن داريم. آنها در مقابل دشمن، روشهاى گوناگونى را اتّخاذ كردند كه سرنوشتشان را رقم زده است. بعضى هوشيارانه و مدبّرانه و حكيمانه و سرسختانه ايستادند و پيروز شدند؛ بعضى هم سست عنصرى و زودباورى و سهل انديشى و ساده لوحى به خرج دادند و شكست خوردند! ما بايد درس بگيريم. خوشبختانه گذشته خود از همين درسها و تجربه ها پر است.(2)

***

سالها اين ملّت در سختيهاى ناشى از سلطه ى بيگانه گذراند تا اينكه زمينه براى انقلاب اسلامى آماده شد. رهبرى حكيم، پرقدرت، با اراده و عزم راسخ و نافذ در همه ى دلها، در ميان مردم به وجود آمد و وارد ميدان شد؛ ملّت هم تجربه پيدا كرده بودند؛ لذا انقلاب اسلامى شكل گرفت و اين دفعه ترفند دشمن بى اثر ماند؛ چون ملّت و رهبران در انقلاب اسلامى تجربه پيدا كرده بودند. در دوره ى مشروطه، رهبران و مردم

ص: 436


1- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم قم 1379/7/14
2- . پيام به ملّت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 1 1377/1/1377

نميدانستند كمين بيگانگان با آمادگيهاى قبلى چقدر خطرناك است؛ لذا حصارهاى خودشان را برچيدند و مهيّاى قبول حمله ى دشمن شدند؛ دشمن هم آمد و هر كار خواست، در اين كشور كرد. اين دفعه در انقلاب اسلامى، با استفاده ى از تجربه ى مشروطيّت، هم ملّت ما، هم رهبران روحانى ما و هم روشنفكران صادق ما فهميدند كه بايد حصار معنوى - يعنى حصار ايمان، ارزشهاى انقلابى و حصار بيدارى - را در مقابل توطئه هاى دشمن محكم نگه دارند.(1)

***

ما بايد تلاش كنيم كه خودمان را به آن الگو نزديك نماييم. بايد تلاش كنيم كه نظام اسلامى را هم به آن نمونه ى كامل نزديك كنيم. اين، وظيفه ى ماست. مادام كه در راه اين وظيفه حركت كنيد، هيچ يك از قدرتهاى عالم نه آمريكا و نه غيرآمريكا قادر به اين نخواهند بود كه بتوانند بر شما فائق آيند و غالب شوند. ممكن است ضربه بزنند، اذيت كنند، موذيگرى كنند اينها هست. از دشمن كه توقّع محبّت و ملاطفت نميشود داشت! امّا، بر شما مسلّط و غالب نخواهند شد و نميتوانند شما را از حركت تان به سمت كمال بازدارند. بر شما علو پيدا نخواهند كرد.(2)

انگيزه ى تمام نشدنى ملّت در برابر دشمن

ملّت ايران كارى كنند كه انگيزه ى تمام نشدنى آنها براى دشمن مشخّص شود؛ اين، دشمن را مأيوس ميكند. دشمن اگر احتمال بدهد كه با جنجال آفرينى و با غوغا و تبليغات توانسته انگيزه ى مردم را ضعيف كند، اميدش بيشتر ميشود، تهاجمش شديدتر ميشود. بايد دشمن احساس كند كه انگيزه ى اين ملّت تمام نشدنى است، و اين در دور دوّم انتخابات خودش را بايد نشان بدهد، و اين ان شاءالله به توفيق الهى و به دست قدرت الهى و تأثير پروردگار در دلهاى مردم بعون الله تعالى انجام خواهد گرفت؛ ملّت ايران اين بار هم اقبال نشان خواهد داد.(3)

ص: 437


1- . بيانات در ديدار اعضاى اتّحاديه ى انجمنهاى اسلامى دانش آموزان 1383/12/24
2- . بيانات در ديدار مسئولان كشوري و لشكري، به مناسبت «عيد غدير» 1372/3/19
3- . بيانات در ديدار گروه كثيرى از كارگران و كارآفرينان 1387/2/4

حركت خودجوش ملّت در برابر جدّيّت دشمن

مردم وقتى احساس ميكنند دشمن در مقابل نظام اسلامى ايستاده است، مى آيند توى ميدان. اين حركتِ ايمانى است، اين حركتِ قلبى است؛ اين چيزى است كه انگيزه ى خدايى در آن وجود دارد؛ دست قدرت خداست، دست اراده ى الهى است؛ اين چيزها دست من و امثال من نيست. دلها دست خداست. اراده ها مقهور اراده ى پروردگار است. وقتى حركت خدايى شد، براى خدا شد، اخلاص در كار بود، خداى متعال اينجور دفاع ميكند.(1)

يأس دشمن به واسطه ى حضور همه جانبه و وسيع مردم

استقامت و استحكامتان را حفظ كنيد. دشمنها خيال ميكردند كه در خلأ وجود حضرت امام (ره) خواهند توانست شيطنت و شرارت كنند. الحمدلله حضور مردم، آنها را مأيوس كرد. نبايد صرفاً به حضور مردم در شهرها كه به مناسبت ايام عزادارى امام انجام ميشود، اكتفا كرد. عامه ى مردم حضورشان همين است؛ ولى حضور شما در مراكز خدمت تان است. بايد قوى و محكم، با سوداگران مرگ و بدخواهان و توطئه گران، در محدوده ى مسئوليّت و قلمرو فعّاليّت كميته ى انقلاب اسلامى، برخورد كنيد. بايد نشان دهيد كه امّت امام و فرزندانش، اين نكته را از او ياد گرفته اند كه هميشه خدا را شاهد و ناظر اعمال خود بدانند، و اگر امامشان در قيد حيات نيست، خداى امامشان با آنهاست. مسئوليّتها و مأموريّتها را خيلى قوى و محكم و با قاطعيّت كامل و با حضور وسيع و همه جانبه انجام دهيد و دشمن را مأيوس كنيد. نوع دشمنيهايى كه عليه نظام ما ميشد، در تاريخ نظامهاى انقلابى دنيا بى سابقه است. در كجا سراغ داريد كه بلوك شرق و غرب متفقاً با همديگر تصميم بگيرند به دولتى كمك نكنند و به دشمن او كمك برسانند؟! معمولاً اينگونه است كه اگر به كشورى توسّط قدرتى فشار وارد شد، بلوك ديگر با كمكهاى خود سعى ميكند فشار وارد شده را خنثى كند. كشور ما در دوران

ص: 438


1- . بيانات در ديدار فرمانده و پرسنل نيروى هوايى ارتش جمهوري اسلامي ايران 1388/11/19

سختيهاى خود، از هر دو بلوك تحت فشار بود. هشت سال جنگ تحميلى، مصداق بارز اينگونه فشارهاست.(1)

روحيّه ى دفاع مردمى؛ مانع تحقّق نيّات دشمن

ما ميگوييم كه دفاع از جامعه ى انقلابى، هميشه يك واجب اهم و ضرورى است؛ چون تهديد عليه جامعه ى انقلابى، موضوعى تقريباً دائمى است. نميگوييم جنگ دائمى است. تهديد وجود دارد؛ امّا بسته به اين است كه ملّت ما چگونه در مقابل تهديد، خود را نشان بدهد و آمادگى خود را در چه حدى حفظ كند. اگر ملّت انقلابى، هميشه آمادگى خود را حفظ كرد، يعنى جوانها عضويّت در بسيج و كار در ميدان تمرين و آموزش را هميشه براى خودشان نگه داشتند و اگر مردم، روحيّه ى دفاع را براى خودشان حفظ كردند و اگر چهره و قيافه ى جامعه طورى بود كه هركس به آن نگاه كرد، احساس كند ملّت آماده و مستعد دفاع از كشور است، در اين صورت تهديدها عملى نخواهد شد و نيّت دشمن به تحقّق نخواهد پيوست.(2)

***

اينكه شما مشاهده كرديد و افراد مسن خودشان ديدند و افراد جوان خبرش را شنيدند كه در صد و پنجاه سال اخير، استعمار روى فرهنگ كشور و جوانان و آموزش و پرورش ما اعمال نفوذ كرد و مردم را به بيكارگى و فساد و تباهى و اختلاف سوق داد، بدين علّت بود كه ميخواستند ملّت ما از منافع و شخصيّت و مصلحت و آينده ى خود نتواند دفاع كند. اگر دشمن به اين نتيجه رسيد كه جامعه ديگر نميتواند از خودش دفاع كند، بدانيد كه تهديد جدّى است و نيّت دشمن عملى خواهد شد و ضربه اش را وارد خواهد كرد.(3)

ص: 439


1- . بيانات در مراسم بيعت فرماندهان و پرسنل منتخب نيروهاي سه گانه و وزارت دفاع 1368/3/18
2- . بيانات در ديدار با جمعى از بسيجيان و روحانيّون تهران، مدرّسان و طلّاب اهل سنّت استان خراسان و گروهى از اعضاى حزب اللَّه لبنان 1368/7/5
3- . همان

افزايش آمادگى ملّت

بعضى ممكن است هيچ تهديدى را متوجّه نظام ندانند، بگويند نه، هيچ تهديدى متوجّه نظام نيست. بعضى ممكن است تهديد را قبول كنند، امّا آن را متوجّه به بخشى از نظام بدانند، نه به همه ى نظام و خود را خارج از آن بخشِ مورد تهديد بپندارند. بعضى نيز ممكن است تهديد را جدّى بدانند، امّا راه حلّ آن را تسليم و پوزش خواهى گمان كنند. همه ى اين راهها غلط است. تهديد هست، متوجّه به همه ى نظام هم هست. هيچكس خيال نكند كه متجاوزِ مستكبرِ سركش به چيزى كمتر از سلطه ى كامل قانع خواهد شد و به كسى ابقا خواهد كرد. البتّه از تاكتيكهاى شناخته شده و معروف و كهنه شده ى دنيا اين است كه سعى كنند در بين يك گروه دشمن، عدّه اى را على العجاله از دايره دشمنى، خارج وانمود كنند تا بتوانند آن بخش ديگر را از بين ببرند، بعد هم به سراغ اينها بيايند. تهديد هست؛ تهديد، عمومى است. راه حلّ آن هم حفظ و افزايش عناصر قدرت در درون نظام است.

ما عناصر قدرت فراوانى داريم. اينها را بايد حفظ كنيم و روزبه روز افزايش دهيم. ما ضعيف نيستيم، بايد در مقابل تهديد آمادگى داشته باشيم. اگر نداريم، بايد آمادگى ايجاد كنيم و اگر داريم، حفظ كنيم و افزايش دهيم. در مقابل اعلان جنگ، اعلان دفاعِ همه جانبه - روى «همه جانبه» تكيه و تأكيد ميكنم - و در مقابل اقدام به جنگ، اقدام به دفاع و ضربه متقابل.(1)

***

اين آمادگى، كه ميگوييد «آماده ايم» خيلى باارزش است. امّا بدانيد كه اين آمادگى، سخت تر از آمادگى در جبهه است. اين، آمادگى خيلى مشكلى است. آن آمادگيها، در صورتى ميسّر خواهد شد كه انسان اينجا آمادگى پيدا كند. آنجا كسانى توانستند محكم بايستند كه دلهايشان را از اين محبّتها خالى كرده بودند. خودِ شما، مراجعه اى به آن تاريخ و خاطره هاى خودتان بكنيد! به ياد بياوريد كه چطور به فكر هيچ چيز در

ص: 440


1- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي 1380/12/27

اين دنيا نبوديد! به فكر مال، ثروت، خانه، زندگى، پدر و مادر، عيال و فرزند نبوديد! اگر كسى به شما ميگفت كه ميخواهيم يك خانه خيلى خوب، در فلان جاى شهر به شما بدهيم، اصلاً به ريشش ميخنديديد كه «خانه چيست ؟!» اينطور پاك بوديد كه توانستيد آن كارهاى بزرگ را انجام دهيد. كسانى كه آنجا، در مقابل هوسهاى مادّى، پاها و زانوانشان ميلرزيد، نميتوانستند مقاومت كنند. برگرديد به قرآن كريم و داستان جالوت را بخوانيد! «وَ قَتَلَ دٰاوُدُ جٰالُوتَ .» اين داستان را با دقّت و تأمّل بخوانيد تا ببينيد كه نقش مقاومت و استقامت در ميدانهاى سخت، چه نقش ارزنده و مهمّى است.(1)

***

تنها چيزى كه ميتواند كشور ايران و نظام اسلامى را حفظ كند، استحكام داخلى و عزم جزم بر دفاع مشروع و منطقى است. در بيست وپنج سال گذشته هم همين كار بدون تكيه بر ديگران صورت گرفته است. بعضى خيال ميكنند اگر ما بخواهيم به آمريكا «نه» بگوييم، بايد به اروپا تكيه كنيم. مگر ما وقتى در دوره ى جنگ، با آمريكا مقابل بوديم، به شوروى - كه با آمريكا دشمن و مخالف هم بود - تكيه كرديم ؟ دشمنى شوروى سابق در دوره ى جنگ، كمتر از آمريكا در صحنه ى عمل نبود. اگر من و شما به شرايط استحكام داخلى عمل كنيم - ملّت كه عمل ميكند - دشمن نميتواند ضربه بزند.(2)

***

ملّتى كه نميتواند از خودش دفاع كند، دشمن را نسبت به خود جرى و گستاخ خواهد كرد. ما بايد بتوانيم از خودمان دفاع كنيم تا دشمن احساس كند كه به اين ملّت نميشود زور گفت و بر آن چيزى را تحميل كرد. ملّت ما از ملّتهاى بى ريشه ى بى تاريخ فاقد افتخارات نيست كه بتوانند هر چه ميخواهند به آن بگويند. اين ملّت ريشه اى عميق و كهن

ص: 441


1- . بيانات در ديدار فرماندهان و اعضاى «سپاه پاسداران انقلاب اسلامى»، به مناسبت «روز پاسدار» 1373/10/15
2- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 1382/5/15

دارد و از درخشانترين تاريخها و بزرگترين فرهنگها برخوردار است. از همه ى اينها بالاتر، ايمان دارد و متّكى و معتقد به خداست.(1)

استقلال ملّت، عدم اجازه ى دخالت به دشمنان

وقتى شما به اطراف عالم نگاه ميكنيد، از هر طرف، فرياد خصمانه ى يك جمع و مركز و گروهى، از روز اوّل تا امروز، عليه انقلاب وجود داشته، هنوز هم هست و بعد از اين هم خواهد بود؛ تعجّبى هم ندارد. طبيعت اين حركت، كه ملّت ايران را مستقل ميخواهد، دخالت بيگانگان را اجازه نميدهد، دستهاى دخالتگر را قطع ميكند، در سياستها مستقل مى انديشد، كمپانيها را - كه همه چيز دنيا، در دست آنهاست - نديده ميگيرد و شبكه ى سرطانى جهنّمى صهيونيسم را دشمن ميدارد، بديهى است كه عليه اش دشمنى زياد است. اينها مايلند، در ايران و در هر كشور ديگرى، رژيمهايى بر سر كار باشند كه از مردم منقطع باشند، به آن قدرتها متّصل باشند، منافع مردم را زير پا لگد كنند، منافع كمپانيهاى جهانخواران را تأمين كنند، بر طبق تشخيص مردم و به خير و صلاح آنها حركت نكنند و طبق اشاره ى انگشت استكبار حركت كنند. رژيمهاى مرتجعى كه شما ميبينيد، اينگونه اند و چقدر هم براى اين زمامداران آمريكا، محبوب و مطلوبند. امّا نظام مقدّس اسلامى، نظامى است كه همه ى مردم در آن بيدار و هوشيارند؛ با اراده تصميم ميگيرند، در صحنه ى مسائل زندگى حضور دارند، مسئولان كشور - دولت، دستگاه قضايى، قوّه ى مقننه - آزاد و اسلامى فكر ميكنند، براى خدا حركت ميكنند، به تهديد دشمن اعتنا نميكنند و از تطميع كسى به طمع نمى افتند. چنين نظامى، براى آنها مطلوب نيست. ما حق كسى را نگرفتيم، ما كسى را تهديد نكرديم. على رغم خباثتها و وسوسه هاى دشمنان در خليج فارس نسبت به همسايگان هم، هيچ وقت براى هيچ همسايه اى تهديد نبوده ايم. همسايه ها، عليه ما تهديد درست كرده اند؛ امّا ملّت ايران و نظام مقدّس جمهورى اسلامى، عليه هيچ دولت و ملّت و كشورى، تهديد نبوده است.

ص: 442


1- . بيانات در «مانور بزرگ ولايت» 1375/3/3

ما هميشه كمك كرده ايم. ملّت و نظام جمهورى اسلامى، اين است: ملّتى در موضع حق، طرفدار حق، دشمن با باطل، دشمن با ظلم و ستم و زورگويى؛ ملّت و دولتى كه اهل زورگويى و تجاوز و تعرّض نيست و فقط با متعرّضانى كه ميخواهند به حقوقش تجاوز و تعرّض كنند، مبارزه و مقابله ميكند و محكم مى ايستد و تسليم زورگوهاى دنيا نميشود. جرم ملّت ايران، فقط اين است.(1)

تهديدات دشمن نشان از قدرتمندى ملّت ايران

شما ملّت عزيز ايران بدانيد - و ميدانيد - كه قدرتمند هستيد. همين كه دشمن ميخواهد شما را از هويّت دينى و ملّى خودتان خالى كند و نتوانسته، دليل بر قدرت شماست. همين كه دشمن دست به تهديد ميزند، نشانه ى قدرتمندى ملّت ايران است. اين قدرتمندى را روزبه روز زياد كنيد و نشان دهيد كه در صحنه حضور داريد. هر ملّتى كه از صحنه بيرون رفت و فضاى سياسى، اقتصادى و فرهنگى كشور را رها كرد، سوءاستفاده كنها و بيگانه ها فورى به آن فضا مى آيند و مالك و صاحب آن ميشوند. كشورتان را نگه داريد. كشور براى شماست؛ ايران براى شماست و براى هيچكس ديگر نيست. خودتان اين كشور و اين نظام را با ايمان، عزم، وحدت و قدرتى كه خدا به شما داده است، نگه داريد.(2)

نيرومند و مقاوم در برابر فشارهاى دشمن

فشارهاى دشمن و شرايط سخت، ما را ضعيف نكرده. سختيها و تنگناهايى كه در اين سى سال وجود داشته، ما را تضعيف نكرده؛ بلكه ما را نيرومند و مقاوم هم كرده. اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: «لا و إنّ الشّجرة البرّيّة أصلب عوداً و الرّواتع الخضرة أرقّ جلوداً و النّابتات العذية أقوى وقوداً» (3)؛ هم محكمتر است، هم وقتى كه آن را آتش زدى، آتشش

ص: 443


1- . بيانات در ديدار جمع كثيري از بسيجيان سراسر كشور 1375/8/30
2- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم قم 1382/10/18
3- . نهج البلاغه، نامه 45

ماندگارتر است. خاصيّت شرايط سخت اين است. شرايط سخت، شرايط پرچالش، ملّتها را مقاوم ميكند؛ رؤسا و مديران و مسئولان و رهبران كشورها را مقاوم ميكند؛ مثل يك ورزش، آنها را تقويت ميكند، نيروى آنها را مضاعف ميكند، همّت آنها را مضاعف ميكند، ميروند دنبال كارهاى بزرگتر. و اين بحمداللَّه اتّفاق افتاده است.(1)

ايستادگى اسلامى و هضم نشدن در مقابل دشمن

استقلال اسلامى، ايستادگى اسلامى، هضم نشدن در مقابل دشمن، نترسيدن از دشمن، قدرت پوشالى دشمن را به حساب نياوردن، عظمت اتّكاى به نفس و توكّل به خدا را در همه ى امور زندگى فهميدن و تشخيص دادن است. ملّت ايران، در همه ى قضايا اين را نشان داده است؛ بعد از اين هم بايد نشان دهد. ملّت ايران نشان داده است كه به هيچ وجه حاضر نيست در مقابل پرروييها و افزون طلبيها و طلب كاريهاى دشمن، يك قدم عقب نشينى كند و مبانى اسلامى را بخاطر ديدگاههاى دشمن و راضى كردن او، رها سازد و كنار بگذارد. اين، خوب رويه اى است. در همين قضاياى مهمّ جارى روز، در زمينه ى مسائل سياست خارجى، در زمينه ى مسائل انتخابات رياست جمهورى، بحمدالله ملّت ايران مواضع خوبى نشان داده است و نشان خواهد داد. در همه ى اين قضاياى سياسى يا فرهنگى، دشمن ميكوشد براى خود جاى پا باز كند و وارد معناى ذهنى فرهنگى ملّت ايران شود. ملّت ايران هم محكم ايستاده است و بايد بايستد. حتّى ديده شده است كه دشمنان نسبت به كانديداهاى رياست جمهورى اظهارنظر ميكنند، حرف ميزنند، تحليل ميكنند. ميگويند اين فرد به غرب نزديكتر است، اين فرد از اسلام بيشتر دفاع ميكند، آن شخص كمتر دفاع ميكند! يعنى دشمنان ميخواهند در همه ى امور دخالت كنند. ملّت ايران در همه ى اين ميدانها، بر اصول اسلامى پاى خواهد فشرد. اين را همه ى دنيا بايد بداند. از جمله ى اين اصول، ايستادگى در مقابل استكبار و روحيّه ى استكبارى دولتهايى است كه ميخواهند در

ص: 444


1- . بيانات در ديدار رئيس و نمايندگان مجلس خبرگان رهبرى 1389/06/25

مسائل داخلى كشور ما جاى پايى باز كنند و دخالت نمايند؛ ولى ملّت ما با دقّت نگاه خواهد كرد و بايد دقّت كند. اگر كسى از نامزدهاى رياست جمهورى، كمترين نشانه ى نرمشى در مقابل آمريكا، در مقابل دخالتهاى دولتهاى غربى، در مقابل تجاوزهاى فرهنگى و سياسى بيگانگان نشان دهد، همه ى دنيا بايد بدانند كه ملّت ما به چنين كسى قطعاً رأى نخواهد داد. مردم به كسى رأى ميدهند كه بدانند در مقابل آمريكا و افزون طلبيهاى دولتهاى متجاوز و پرتوقّع و خودكامه و كسانى كه ميخواهند اراده ى خود را بر ملّت ايران تحميل كنند، خواهد ايستاد و نيز در مقابل تهاجم فرهنگ بيگانه ايستادگى خواهد كرد. مردم به كسى كه بيشتر اين مواضع را از او ملاحظه كنند، بيشتر گرايش پيدا ميكنند. البتّه ما متن مردم را ميگوييم. ممكن است در گوشه اى، چهار نفر آدم هم باشند كه داراى سلايق مخصوصى باشند و عكس متن مردم فكر كنند. ما به آنها كارى نداريم. متن ملّت ايران، اين است. مواضع ملّت ايران، همان مواضعى است كه بخاطر آن انقلاب كرده، هجده سال مقاومت كرده و هشت سال جنگ تحميلى را اداره كرده است. اين را بايد همه ى مردم دنيا بدانند و خواهند دانست. من از تفضّلات الهى و توجّهات خاص حضرت ولى الله الاعظم (ارواحنا فداه) و ادعيه ى زاكيه ى روح مطهّر امام بزرگوار اطمينان دارم كه پروردگار كمك خواهد كرد و در اين تجربه هم مردم ان شاءالله آنچه را كه به صلاح دين و دنياى آنهاست، همان را پيش خواهند برد و ان شاءالله ملّت ايران به لطف پروردگار، شاهد دوران ديگرى از پيشرفت و ترقّى خواهد بود.(1)

عقلانيّت؛ مايه ى ايستادگى ملّت در برابر دشمن

عقلانيّت و محاسبه كه ميگوييم، فوراً به ذهن نيايد كه عقلانيّت و محاسبه به معناى محافظه كارى، عقلگرايى و تابع عقل بودن است. عاقل بودن و خرد را به كار گرفتن با محافظه كارى فرق دارد. محافظه كار، طرفدار وضع موجود است؛ از هر تحوّلى بيمناك است؛ هرگونه تغيير و

ص: 445


1- . بيانات در ديدار با خانواده هاي سرداران شهيد استان تهران 1376/2/17

تحوّلى را برنمى تابد و از تحوّل و دگرگونى ميترسد؛ امّا عقلانيّت اينطور نيست؛ محاسبه ى عقلانى گاهى اوقات خودش منشأ تحوّلات عظيمى ميشود. انقلاب عظيم اسلامى ما ناشى از يك عقلانيّت بود. اينطور نبود كه مردم همينطور بى حساب و كتاب به خيابان بيايند و بتوانند يك رژيم آنچنانى را ساقط كنند؛ محاسبات عقلانى و كار عقلانى و كار فكرى شده بود. در طول سالهاى متمادي - به تعبير رايج امروز - يك گفتمان حق طلبى، عدالتخواهى و آزاديخواهى در بين مردم به وجود آمده بود و منتهى شد به اينكه نيروهاى مردم را استخدام كند و به ميدان جهاد عظيم بياورد و در مقابل آن دشمن صف آرايى كند و بر آن دشمن پيروز كند. بنابراين عقلانيّت گاهى منشأ چنين تحوّلات عظيمى است. الآن هم همينطور است. الآن در نظام ما برخى از تحوّلات هست كه منتجه ى يك نگاه عقلانى و دقيق و موشكافانه ى به وضع موجود و وضع دنياست. من در زمينه ى مسائل گوناگون اين را دارم مشاهده ميكنم. حالت خواب رفتگى و تن دادن به آنچه در جريان عمومى سياسى و اقتصادى دنيا دارد ميگذرد و تسليم شدن به آن، خطر بزرگ جامعه ى ماست و اگر كسى درست بفهمد و بينديشد، ميفهمد كه بايد با يك تحرّك و تحوّل، اين وضع را دگرگون كرد؛ هم در زمينه ى مسائل اقتصادى، هم در زمينه ى مسائل سياسى. بنابراين عقلانيّت با محافظه كارى فرق دارد. محاسبه ى عقلانى را با محاسبه ى محافظه كارانه به هيچ وجه مخلوط نكنيد؛ اينها دو چيز است.(1)

ايستادگى علمى ملّت ايران در برابر جبهه بندى دشمنان

يكى از اركان و ستونهاى اصلىِ ايستادگى كنونى ملّت ايران عبارت است از پيشرفتهاى علمى كشور؛ كه به دنبال اين پيشرفتهاى علمى، پيشرفتهاى عملى و اجرايى هم در موارد بسيارى بوده. ايستادگى ملّت ايران، در دنيا يك حادثه ى باشكوه است. ما توى قضيه قرار داريم. آن كسانى كه از بيرون نگاه ميكنند، عظمت اين ايستادگى را بيشتر احساس

ص: 446


1- . بيانات در ديدار اعضاى هيأت دولت 1384/6/8

ميكنند.

شما ملاحظه كنيد؛ قدرتهاى اقتصادى اوّل دنيا، قدرتهاى علمى درجه ى يك دنيا، قدرتهاى نظامى و امنيّتى رديف اوّل دنيا، امروز يك جبهه ى وسيعى را در مقابل اين ملّت تشكيل دادند. اينجور نيست ؟ هر كارى هم از دستشان برمى آيد، دارند ميكنند. تهديد امنيّتى ميكنند، تهديد اجتماعى ميكنند، تهديد سياسى ميكنند، دانشمند ما را ترور ميكنند، تحريم ميكنند، فشارهاى سياسى فراوان وارد ميكنند، دائم تهديد به تحرّك نظامى ميكنند، در داخل تا هر جا دستشان برسد، فتنه انگيزى و آشوب آفرينى ميكنند؛ امّا ملّت ايران و جمهورى اسلامى با كمال قدرت و استقامت در مقابل همه ى اينها ايستاده؛ آن «بله» اى را كه به زور ميخواهند از او بگيرند، آن «بله» را نميدهد. آن «بله» عبارت است از تعظيم در مقابل قدرت مسلّط جهانى - نظام سلطه - اين كار را نميكند. ما كه در مقابل نظام سلطه ى جهانى «نه» ميگوييم، اين نه، «نه» ى به علم نيست، «نه» ى به تمدّن نيست، «نه» ى به پيشرفت نيست، «نه» ى به تجربه هاى متراكم بشرى نيست؛ «نه» به سلطه طلبى و زياده خواهى و استعباد و به زير مهميز كشيدن ملّتهاست؛ اين «نه» را ما گفتيم، پايش هم ايستاديم؛ «إِنَّ اَلَّذِينَ قٰالُوا رَبُّنَا اَللّٰهُ ثُمَّ اِسْتَقٰامُوا» . ايستادگى ملّت ايران، خيلى ايستادگى باشكوهى است.

يك ركن مهم اين ايستادگى، علم است. اين علم است كه به ما اعتماد به نفس داده. اگر امروز نفت ما را شركتهاى خارجى بايد مى آمدند استخراج و پالايش ميكردند، گاز ما را بايد آنها لوله كشى ميكردند، اگر نظام سلامت ما وابسته ى به متخصّصين خارجى و عمدتاً فرنگى بود، اگر تغذيه ى ما دست آنها بود، اگر كشت و صنعت ما دست اسرائيليها بود، اگر صنعت هسته اى ما در صورتى كه بنا نبود در آرزوى آن بميريم و يك چيزى وجود ميداشت، در اختيار فرانسه و آلمان و ديگران بود، ما امروز اين اعتماد به نفس را نداشتيم، قدرت اين ايستادگى نبود، اين عزّت و اين شرف وجود نميداشت. اگر ما براى ساختن يك سد، براى ساختن يك نيروگاه، براى ساختن يك بزرگراه، براى ساختن يك تونل،

ص: 447

براى ساختن سيلوهاى گندم، دستمان به سمت صنعتگران و دانشمندان شرق و غرب دنيا دراز بود، ملّت ما احساس عزّت نميكرد؛ مسئولين كشور هم آبروى اظهار وجود در قبال استكبار جهانى را نداشتند؛ نه چنين اعتماد به نفسى وجود داشت، نه چنين قوّت اراده اى وجود داشت، نه چنين عزمى وجود داشت. كى براى ما جاده ساخت و تونل ساخت و نيروگاه ساخت و سد و پل و بزرگراه و سلّولهاى بنيادى و انرژى هسته اى را درست كرد؟ دانشگاه. اين دانشگاه بود كه به ملّت ايران كمك كرد تا بتواند عزّت نفس خودش را حفظ كند، آبروى خودش را حفظ كند و در مقابل زياده خواهى دشمنان سينه سپر كند. مسئولين كشور هم از اين جهت مديون دانشگاهند.(1)

نشان دادن عكس العمل ملّت در برابر سران استكبار

ما اخطار ميكنيم؛ ملّت ايران به سران بعضى از كشورها كه سعى ميكنند از يك مسأله ى داخلىِ كشورمان عليه ملّت ايران استفاده كنند، اخطار ميكند: حواستان جمع باشد، ملّت ايران عكس العمل نشان ميدهد.

اوّلاً اين را همه بدانند، سران كشورهاى استكبارى بدانند، مداخله گرانِ فضولِ در مسائل جمهورى اسلامى بدانند: ملّت ايران بين خودشان اگر اختلاف هم داشته باشند، وقتى پاى شما دشمنان ملّت ايران به ميان بيايد، همه با هم متّحد ميشوند؛ يك دست واحد، يك مشت محكم عليه شما ميشوند.

اينجور نيست كه شما خيال كنيد وقتى از يك جريانى به خيال خودتان دفاع كرديد، حمايت كرديد، اين جريان به شما متمايل خواهد شد؛ ابداً. ما سى سال تجربه داريم؛ سى سال اين ملّت در حافظه ى خود دشمنيهاى شما را ثبت كرده است؛ ضبط كرده است. ملّت ميفهمد شما چه كار ميخواهيد بكنيد، چه كار داريد ميكنيد. اسم بعضيها را مى آورند بعنوان اينكه ما مدافع آنها هستيم؛ دروغ ميگويند؛ مدافع آنها هم نيستند؛ قصدشان ايجاد اختلاف است، قصدشان ايجاد بدبينىِ ملّت ايران و

ص: 448


1- . بيانات در ديدار جمعى از اساتيد دانشگاهها 1390/06/02

نخبگان ايران نسبت به يكديگر است؛ دروغ ميگويند.

آنچه در دلهاى پركينه ى آنها وجود دارد، اين است كه آرزو ميكنند اين نظام مستقل، اين مجد و عزّت سر برافراشته ى از اين كشور كه در مقابل زورگوييهاى آنها ايستاده، نباشد. آرزوى آنها اين است. اينجور نيست كه در نظام جمهورى اسلامى با زيدى خوب باشند، با عمروى بد باشند؛ نه. هر كسى كه به اين نظام پايبند است، هر كسى كه به اين قانون اساسى پايبند است، هر كسى كه به آرمانهاى ملّت ايران پايبند است، از نظر آنها دشمن است. آنها ميخواهند جمهورى اسلامى نباشد، يك نظام دست نشانده ى مطيعِ منقادِ در مقابل آنها، مجدّداً مثل دوران گذشته، در اين كشور پا بگيرد. آنها دنبال اين اند. اين خواب آشفته ى باطل آنهاست.

سى سال تجربه ى ايستادگى نظام جمهورى اسلامى هنوز بيدارشان نكرده است. تودهنيهايى كه اين ملّت به سران زورگو و متجاوز آنها زده اند، اينها را به خود نياورده است، به هوش نياورده است؛ هنوز در كشور ما و در ملّت ما، اينها طمع دارند. اشتباه ميكنند؛ اشتباه ميكنند. چوب اين اشتباه خودشان را هم خواهند خورد بلاشك.

ما اين اظهارات خصمانه را، اين رفتارهاى خصمانه را از اين دولتها محاسبه خواهيم كرد، اينها را در حسابشان خواهيم نوشت؛ اين را بدانند. در آينده ى روابط و تعامل جمهورى اسلامى با اين مداخله گرها، اين رفتار تأثير منفى خواهد داشت؛ بلاشك؛ اين را بدانند، بفهمند. ملّت ايران ملّتى نيست كه زور را تحمّل بكند. ملّت ايران، ملّت مقتدرى است. نظام جمهورى اسلامى، نظام ريشه دار و تثبيت شده است. مسئولين جمهورى اسلامى اگر صد تا هم با هم اختلاف داشته باشند، در ايستادگى در مقابل دشمن، در حفظ استقلال اين كشور، همه با هم يك كلام و يك دست اند. اين را دشمنان بدانند؛ خيال نكنند كه ميتوانند بين ملّت انشقاق بيندازند.(1)

ص: 449


1- . بيانات در سالروز ولادت حضرت اميرالمومنين (ع) 1388/4/15

ضرورى بودن حضور فداييان انقلاب در برابر دشمن

تذكّر مشفقانه ى اينجانب به شما عزيزان - كه ميدانم شما خود با همه ى دل آگاه، آن را در مى يابيد - آن است كه تا حركت در خط اسلام ناب محمّدى (صلى الله عليه وآله وسلم) هست، دشمن كمين گرفته و دست كين گشاده نيز هست، و توطئه و خيانت و مفسده انگيزى نسبت به نظام مقدّس اسلامى نيز هست. و تا اين تهديدها هست، حضور فداييان انقلاب و فرزندان صميمى و بازوان قدرتمند آن نيز ضرورتى حياتى است. شما با اين بينش و دريافت است كه بايد سپاه را سازماندهى و فرماندهى كنيد و آن را منضبط و آموزش ديده و روشن بين و كارآمد سازيد.(1)

***

هر كدام از اين حركتها و ابراز احساسات، ضربه اى بر دشمن وارد ميكند؛ دشمنانى كه ملّت بزرگ ما را در حال سرگشتگى و حيرت و تفرّق و جدايى ميپسنديدند و ميخواستند جمهورى اسلامى، ضعيف و ناتوان باشد. خدا را سپاس ميگوييم كه هميشه آنها را مأيوس، و جمهورى اسلامى را روزبه روز قويتر و باثبات تر كرده است.(2)

خوب كار كردن در برابر مسلّط نشدن دشمن

ببينيد دشمن چه طورى است. ببينيد دشمن چقدر بى انصاف و بى رحم و وقيح است. اگر بخواهيد دشمن بر شما مسلّط نشود، بايد خوب كار كنيد. همه بايد خوب كار كنند، همه بايد كار را براى خدا و دقيق انجام دهند، تا ان شاءالله اين كشور اسلامى و اين ايران سرافراز و سربلند، بتواند در مقابل دشمن بايستد و به همه بفهماند كه به بركت اسلام - كه «الاسلام يعلوا ولا يعلى عليه» هيچكس نميتواند نسبت به اين

ص: 450


1- . پيام به چهارمين مجمع بزرگ فرماندهان و مسئولان دفاتر نمايندگى وليّفقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى 1370/6/25
2- . بيانات در مراسم بيعت نيروهاى بسيج پايگاههاى شهريار، دانشجويان مدرسه ى عالى تربيتى و قضايى قم و خانواده هاى شهداى ازناى لرستان 1368/4/1

ملّت، استعلا و استكبارى داشته باشد.(1)

***

كسانى كه به عزّت مردم ايران و استقلال كشور و شرف و كرامتى كه اين ملّت براى آن ارزش قائل است، اهمّيّت نميدهند، آن روز و امروز و در طول سالها، هميشه با توصيه هاى ناجوانمردانه و بزدلانه ى خود سعى كرده اند ملّت ايران را ذليل و ضعيف كنند؛ هميشه هم تكيه شان به اين است كه ما نميتوانيم! در دل خودشان ضعف موج ميزند؛ امّا اين را به ملّت ايران نسبت ميدهند. در دل خودشان فروغ ايمان نيست؛ اين را به مردم مؤمن نسبت ميدهند. اين جفاى به مردم مؤمن است. ملّت ما ثابت كرده آنجايى كه پاى شرف، كرامت و دفاع از ارزشهاى كشور و ارزشهاى والاى اسلامى در ميان است، از همه ى توان خود استفاده و دشمن را مغلوب ميكند.(2)

وظيفه ى ما نقطه ى مقابل خواست دشمنان

وظيفه ى ما چيست ؟ وظيفه ى ما اين است كه درست نقطه ى مقابل خواست آنها عمل كنيم. مسئولان دولتى بايد يك لحظه از كار براى مردم و تلاش پيگير براى آبادسازى مملكت و توسعه ى همه جانبه ى كشور غفلت نكنند. من هميشه هشدار داده ام كه منازعات سياسى نميگذارد مسئولان كار كنند. آن مسئولى كه سرگرم «آرى» يا «نه» هاى حزبى و گروهى و جناحى و سياسى است، فرصت ندارد وقت خود را صرف امور مردم كند. البتّه ما پيشرفتهاى فراوانى داشته ايم. من مخالفم كه كسى پيشرفت دولتهاى متوالى جمهورى اسلامى را از اوّل انقلاب تا امروز نديده بگيرد و تحقير كند. خود كوچك بينى، درست مثل خود بزرگ بينى، يك بيمارى ملّى است. همواره دشمنان سعى كرده اند تا ما خود را تحقير كنيم؛ پيشرفتهاى خود را نديده بگيريم و كارهايى را كه شده است، با چشمِ كم نگاه كنيم، يا اصلاً به حساب نياوريم. اين كشور بعد از انقلاب

ص: 451


1- . بيانات در ديدار جمع كثيري از كارگران و معلّمان در آستانه ى روز كارگر و روز معلّم 1376/2/10
2- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت سالروز آزادي خرّمشهر 1381/3/1

در همه شؤون عمرانى و آبادانى و فرهنگى، آنچنان به جلو حركت كرده است كه اگر به سالهاى متمادى عمر آن رژيمهاى ظالم و سلطه گر نگاه كنيد، بخشى از آنچه را كه در اين بيست سال اتّفاق افتاده است، نميبينيد. بنابراين نبايد اينها را نديده گرفت.

نگاه مسئولان دولتى در رژيم پهلوى و قبلش در رژيم قاجار به كشور، نگاه يك مالك به ملك خود بود؛ يعنى هر مقدار براى جيبشان فايده ميداشت، براى آن تلاش ميكردند. مالكى را فرض كنيد كه هزاران هكتار زمين دارد؛ يك جا حاصل بيشترى دارد، زحمت كمترى دارد، لذا اعتبار بيشترى براى او مى آورد و در آنجا سرمايه گذارى ميكند؛ يك جا اينطور نيست، نه جلوِ چشم است و نه براى او محصول چندانى دارد، لذا در آنجا سرمايه گذارى نميكند. در كشور ما مسأله اين بود: هر جا جلوِ چشم دشمن بود، هرجا مربوط به اشخاص خودشان بود، هرجا مربوط به منافع درباريان و وابستگان بود، هرجا مربوط به شركتهاى متعلّق به مراكز اقتصادى دنيا بود، هرجا مربوط به صهيونيستها بود، آباد بود، از امكانات دولتى برخوردار بود، از تلاش برخوردار بود، از بودجه كشور برخوردار بود؛ امّا هرجا اينگونه نبود، اصلاً به چشم نمى آمد؛ نه جاده، نه سد، نه كارهاى زيربنايى ديگر، نه دانشگاه، نه دانشجو، نه علم، نه فرهنگ، نه صنعت، نه هنر و نه هيچ چيز ديگرى به آنها معطوف نميشد.(1)

عدم آشنايى دشمن به تأثير تفكّرات معنوى مردم

نبايد خيال كرد كه اين مبارزه سازمان يافته براى براندازى نظام جمهورى اسلامى، مربوط به اين اواخر است؛ نه، از روز اوّل بروز اين فكر - يعنى از همان لحظه اى كه فهميدند اين نظام به اسلام متمسّك است - اين مبارزه به صورت فعّال شروع شد. منتها مشكل دشمنان ما هميشه اين بوده و امروز هم تا حدود زيادى اين مشكل را دارند كه با مسائل ملّت ايران آشنا نيستند و مردم را نميشناسند. نميتوانند چگونگى تأثير و تأثّر تفكّرات معنوى و اسلامى را در مردم، درست كشف كنند. نميتوانند عنصر روحانيّت، جايگاه و تأثير آن و چگونگى اين تأثير را

ص: 452


1- . بيانات در اجتماع بزرگ مردم شهرستان كاشان و آران و بيدگل 1380/8/20

درست بفهمند. بنابراين بيگانگى آنها از اين حقايق، براى آنها مشكل ساز بوده و تا امروز هم هست.

در اين چند سال، همه كارهايى را كه ميتوانستند بكنند، كردند؛ كارهايى كه براى آنها كم هزينه باشد و هزينه هاى سنگين را بر آنها تحميل نكند و مقاصدشان را برآورده كند. واقعاً انسان وقتى نگاه ميكند، ميبيند اينها هر كارى ميتوانستند، كردند؛ از ترتيب دادن كودتا، از تحريك كردن عناصرى در داخل، از راه انداختن جرياناتى عليه نظام، از مطرح كردن شعار، از دادن پول، از پشتيبانى فكرى و نرم افزارى؛ حمله نظامى هم كردند و از مهاجم نظامى هم سالها حمايت كردند.

آنچه در اين اواخر پيش آمده است و اينها به حالت تهديد زبانى و تهديد به جنگ بازگشته اند، از يك جهت مايه مژده است. پيداست كه فعّاليّتهاى سياسى و امنيّتى و تبليغاتى آنها، مقصود مورد نظرشان را تأمين نكرده است؛ والّا اگر اينها با كار سياسى و تبليغاتى و پوششهاى گوناگون خبرى و اين همه كارهايى كه در آنها استاد و مجرّب هم هستند، توانسته بودند به مقصود خود دست پيدا كنند، مسلّم به سمت كارهاى پُرهزينه نمى آمدند؛ چون براى هر دولتى در دنيا، برخورد نظامى، كار بسيار پُرهزينه و خطرناكى است. اينكه لحن را خشن كردند و رئيس جمهور آمريكا اينطور عليه ايران و ملّت ما و نظام جمهورى اسلامى حرف ميزند، از ناكامى در آنچه كه ميخواستند در طول سالهاى متمادى با روشهاى سياسى و تبليغاتى و امنيّتى انجام دهند، حكايت ميكند. هدف از همه اينها اين است كه آن بساط برچيده گذشته را دوباره سر پا كنند؛ آن سلطه و نفوذ نامشروع و جهنّمى را بار ديگر بر ملّت و كشور ايران، با اقتضائات اين زمانه برقرار كنند. اميدشان به اين است كه شايد مسئولان جمهورى اسلامى مرعوب شوند. اميدشان به اين است كه شايد بين آنها اختلاف به وجود آيد؛ اميدشان به اين است كه شايد بتوانند مردم را دچار ترديد و تزلزل كنند.(1)

ص: 453


1- . بيانات در پايان درس خارج فقه 1380/11/21

روحيّه ى ايثارگرى نجاتبخش يك كشور

ما در تشخيص هدفهايمان و تعيين راهِ به اين هدفها، هرگز دچار ترديد نشديم؛ در راهِ خودمان شك نكرديم؛ خدا را شكر ميكنيم. خداى متعال هيچگاه دلهاى ما را خالى از نور اميد نگذاشت. و در واقعيّت ديديم كه اين اميدها، اميدهاى واهى نبود؛ اميدهاى درستى بود.

يك روزى بود كه وقتى كسانى به صحنه نگاه ميكردند، بظاهر هيچ چيز اميدبخشى در صحنه به چشم نمى آمد؛ امّا مردمان بصير - در رأس همه، امام بزرگوار - به ما اميد ميدادند، نويد ميدادند. گاهى ما تعبداً گوش ميكرديم، امّا قادر به تحليل نبوديم. تعبّداً قبول ميكرديم، بعد ميديديم همينجور شد؛ بعد ميديديم همين اميد الهى، همين نويد آسمانى تحقّق پيدا كرد. و امروز وقتى به تجربه ى چندين ساله انقلاب نگاه ميكنيم، پى درپى موفّقيّتهاى نظام جمهورى اسلامى را ميبينيم.

در ديدارهاى با خانواده هاى معظّم شهيدان و جانبازان عزيز و ايثارگران، آن چيزى كه در درجه ى اوّل مورد اهتمام اين حقير است، بعد از تجليل و احترام و تقديم مراتب تشكّر و قدردانى به خانواده هاى عزيز، اين است كه مجموعه ى ملّت عزيز ما توجّه كنند كه روحيّه ى ايثارگرى، نجاتبخش يك كشور است، نجاتبخش يك ملّت است. روحيّه ى گذشت، روحيّه ى فداكارى، وقت انجام وظيفه را شناختن، كار را به وقت و به موقع انجام دادن، نجاتبخش است.

خوشبختانه امروز ما آثار پيشرفت و موفّقيّت را در كشورمان مشاهده ميكنيم؛ ميبينيم كه داريم پيش ميرويم؛ البتّه تلاش لازم است، كار لازم است. كارها به سمت ظريفتر شدن و پيچيده تر بودن پيش ميرود. هوشمندى امروز مردم ما هم به مراتب از سالهاى گذشته بيشتر است. بحمداللَّه مردمان مؤمن، پايبند، معتقد و متعهّد به آرمانها در جامعه ى ما زياد است.(1)

***

ما امروز در همه ى ابعاد، با يك نگاه راهبردى داريم پيش ميرويم.

ص: 454


1- . بيانات در جمع خانواده ى شهدا و ايثارگران استان كرمانشاه 1390/07/21

ممكن است در يك بخشى، در يك گوشه اى، يك كوتاهى اى وجود داشته باشد، امّا حركت عظيم به طور عموم به طرف جلو بوده است و ملّت اجازه نداده است كه دشمن از توطئه اى كه ميكند، شاد بشود. همه كار كردند: جوانهاى ما را توى خيابانها شهيد كردند؛ دانشمندان ما را به وسيله ى مزدوران قاتلِ خودشان، تروريستهاى خودشان، به شهادت رساندند؛ كار سياسى، كار تبليغاتى، كار اقتصادى، كار امنيّتى - جاسوس بفرستند - از اين كارها مرتّب دارند ميكنند؛ خرج هم ميكنند چه جور، براى اينكه بتوانند ملّت ايران را خسته كنند. شما نگاه كنيد ببينيد ملّت ايران امروز بانشاطتر و شادابتر و عازمتر از هميشه است. جوانِ امروز از جوانِ ده سال و بيست سال قبل اگر سرحالتر و بانشاطتر و پرانگيزه تر نباشد، كمتر نيست. اين نشانه ى حركت به جلوى ملّت ايران و عقب نشينى آنهاست.(1)

دست دوستى دراز نكردن ملّت به سوى دشمن

با توجّه به اين حقايق روشن، چگونه ممكن است كه ملّت و دولت ايران، به سوى دشمنى كه هنوز هم با دلى پركينه و كامى تلخ از شكستهاى پى درپى، درصدد ضربه زدن به ايران و ايرانى است، دست دوستى دراز كند و فريب لبخند زهرآگين دشمن را كه همين امروز هم با خنجرى زهرآلود، در دست وى همراه است، بخورد؟!(2)

ص: 455


1- . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، خانواده ى شهدا و ايثارگران در آستانه ى انتخابات مجلس نهم 1390/12/10
2- . پيام به حجّاج بيت الله الحرام 1377/1/12

ص: 456

فصل سيزدهم رسانه و دشمن

اشاره

ص: 457

ص: 458

سلاح ارتباطات رسانه اى؛ عامل رهنمود دادن دشمن به طرفدارانش

امروز مؤثّرترين سلاح بين المللى عليه دشمنان و مخالفين، سلاح تبليغات است؛ سلاح ارتباطات رسانه اى است. امروز اين قويترينِ سلاح است و از بمب اتم هم بدتر و خطرناكتر است. اين سلاح دشمن را شما در بلواهاى بعد از انتخابات نديديد؟ دشمن با همين سلاح، لحظه به لحظه، قضاياى ما را دنبال ميكرد و به كسانى كه اهل شيطنت بودند، رهنمود ميداد. «وَ إِنَّ اَلشَّيٰاطِينَ لَيُوحُونَ إِلىٰ أَوْلِيٰائِهِمْ لِيُجٰادِلُوكُمْ » (1)؛ دائم به اولياء خودشان ايحاء ميكردند. خوب، اين حضور دشمن است ديگر؛ حضور دشمن را از اين واضحتر و روشنتر ميشود فرض كرد؟(2)

***

رسانه هاى خبرى بيگانه كه مظهر تمايلات و سياستها و نيّات خصمانه و اغراض خبيث سردمداران سياستهاى جهانيند، بر روى هر كلمه و هر اشاره اى كه از آن، بوى اختلاف و دودستگى استشمام شود و يا بتوان چنين وانمود كرد، شديداً حسّاسيّت نشان داده و با بزرگ كردن نكته هاى ريز و مطرح ساختن استنباطهاى دروغين از گفته ها و نوشته ها در ايران، به طور دائم در تلاشند كه شايد بتوانند تصويرى مشوّش و آلوده به اختلافات و زدوخورد داخلى از ايران اسلامى - كه بحمدالله برخوردار از وحدت و يكپارچگى كم نظيرى است - به مردم ايران و جهان ارائه دهند و زمينه ى دودستگى و نفاق را با اين وسوسه ها به وجود آورند. اينها همه

ص: 459


1- . سوره ي انعام، آيه ي 121
2- . بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 1388/7/2

نشانه ى آن است كه امروزه دشمن از همه ى راهها براى تضعيف جمهورى اسلامى عاجر مانده و بدخواهانه در كمين اختلافات داخلى و شكست وحدت عمومى نشسته است.(1)

***

بعضى از خبرهاى دنيا، براى مردم ما اصلاً جالب نيست. حالا دانستند، دانستند؛ ندانستند، ندانستند. طبيعتاً اين خبرها حذف ميشود. بعضى از خبرها، اصلاً مضر است. حادثه اى را در جايى درست ميكنند و ميليونها و ميلياردها دلار خرج ميكنند، تا آن را به گوش ما برسانند. آنگاه ما بياييم، همين حادثه را از طريق رسانه هاى گروهى خودمان، به گوش مردممان برسانيم! آيا اين عاقلانه است ؟! آن چيزى كه دشمن درست كرده و ميلياردها دلار خرجش ميكند، تا به گوش ما برساند، ما حتّى جلويش را هم ميگيريم و اگر بخواهد برساند، ما پارازيت هم پخش ميكنيم كه پخش نشود؛ ولى چه داعى اى داريم كه ما آن خبرها را بدهيم ؟ پس ببينيد، هر خبرى گفتنى نيست. ممكن است اكثريّت خبرها گفتنى باشد؛ امّا گاهى ممكن است، حتّى اكثريّت هم نباشد.(2)

ارزش نداشتن رسانه هاى دشمن

به تبليغات دشمن نگاه نكنيد. رسانه هايى كه با پولهاى حرامِ زورمندان و زرمندان اداره ميشوند و جهت مى يابند ارزشى ندارند. حرفهاى آنها كه از راديوها پخش ميشود فاقد ارزش است و قيمتى ندارد. آنها در حقيقت، برف انبار ميكنند. معلوم است كه هرچه ميگويند ناشى از حقد و حسد و بغض نسبت به اسلام است. بالاتر از همه، ناشى از آن است كه از اسلام ميترسند. معلوم است كه اسلام و قرآن براى زورمداران و قدرتمدارانى كه دنيا را براى خودشان ميخواهند و امروز، ملّت ما بحق، آنها را استكبار جهانى مينامد، خطرناك است. خودشان هم ميگويند خطرناك است. راست هم ميگويند. حقيقتش نيز همين است. از

ص: 460


1- . پيام به مناسبت اوّلين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 1369/3/10
2- . بيانات در ديدار با مديران و مسئولان بخشهاي خبري صدا و سيما 1369/12/21

روى حقد حسد و بغض و كينه، عبارات و الفاظ را با هم درمى آميزند، انواع و اقسام شيوه هاى تبليغاتى را همراهش ميكنند و براى يك راديو، ساعتها خوراك تدارك ميبينند! حرفهاى بى پايه و اساس كه دليل نميشود.(1)

وظيفه ى رسانه ها در برابر بهانه جوييهاى دشمن

دشمنان اين كشور، دشمنان اين انقلاب و دشمنان دين، با توجّه به همين حقيقت، مدّتهاست كه براى مخاطبين جوان برنامه ريزى ميكنند. ممكن است ما غفلت كرده باشيم؛ امّا دشمن ما غفلت نكرده است! سعى دارند به وسيله ى راديوها، جزوه ها، ابزارها و روشهايى كه متناسب با طبيعت جوان و شهوات قشرهايى از جوانان هم هست، دلها و فكرهاى آنها را متوجّه و تسخير كنند و در آنها اعمال نفوذ نمايند. اين هم دليل ديگرى است كه بايد توجّه بيشتر شما به جوانان باشد. بايستى اينها را براى مردم، بخصوص براى جوانان تبيين كنيد. اگرچه ملّت ما بحمدالله اين بخش مسأله را از بن دندان معتقدند، آن را پذيرفته اند، با همه ى وجود از آن دفاع كردند و در هشت سال دفاع مقدّس، خونهايشان را در حاكميّت دين خدا دادند و امروز هم همانطور است؛ ليكن نبايد از كيد دشمن غافل شد. نبايد از تلاش دشمن غافل شد. آنها كار ميكنند، براى اينكه در درازمدّت، بهره ى آن را ببرند؛ استفاده ى آن را بكنند.(2)

لزوم آگاهى در برابر پيشرفتهاى فناورى دشمن

امروز سلطه گران در همه جاى دنيا - هر جايى به تناسب - در فكر سلطه ى فرهنگيند؛ يك نمونه اش هم همين ماهواره است كه حالا باز هم ميبينم بحث ماهواره را مطرح كرده اند. اين منطق درست نيست كه ما بگوييم چون تا پنج سال ديگر فناورى ماهواره پيشرفت خواهد كرد و بدون بشقاب هم مردم ممكن است تصاوير ماهواره را بگيرند، پس از

ص: 461


1- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام به مناسبت عيد مبعث 1373/10/10
2- . بيانات در ديدار علما و روحانيّون در آستانه ى ماه محرّم 1377/2/2

حالا جلويش را باز كنيم! اين منطق، منطق صحيحى نيست. آن كسى كه اين منطق را مطرح ميكند، بايد بگويد براى جلوگيرى از آن، چه كار تازه اى بايد كرد. اين منطق و استدلال، اينگونه بايد نتيجه بدهد. البتّه دشمن فناورى را پيشرفته ميكند. در مقابل، شما بايد فكر كنيد كه با تطوّر و پيشرفت فناورى ماهواره، چه كارهايى را ميتوانيد انجام دهيد تا از نفوذ ماهواره جلوگيرى كنيد. امّا اين استدلال، كه چون دشمن پيشرفت ميكند، پس ما بياييم هر مانعى را از جلو راهش برداريم، منطقى نيست.(1)

***

من به بعضى از مسئولان تبليغاتى كشور بارها گفته ام، آن روزى كه شما توان و استعداد مقابله با تهاجم تبليغاتى دشمن را داشته باشيد، آن كسى كه بيش از ديگران ميداندار تكثّر مطبوعات و روزنامه ها و كتاب و فيلم و غيره باشد، بنده هستم؛ امّا شما بگوييد ببينم در مقابل آن فيلمى كه پايه هاى فرهنگ مردم، اعتقاد مردم، دين مردم، روحيّه ى انقلابى و ايثار و شهادت را در مردم متزلزل ميكند - كه نه يكى، نه دو تا، نه ده تاست - شما چند فيلم ساخته ايد؟! اينجاست كه من احساس خطر ميكنم. البتّه كار اساسى و بلندمدّت اين است كه براى توليد آنچه كه خوب است، فكر كنيم؛ امّا تا آنچه خوب است به ميدان بيايد، من نميتوانم قبول كنم و بپذيرم كه اين سيل لجن بيايد و جوان و كودك و قشرهاى مختلف را در خودش غرق كند. از تمام شيوه هاى دشمن شادكن و دشمن آموز براى مقابله ى با تفكّر انقلاب استفاده شود؛ اگر كسى هم مخالفت و مقابله كند، فوراً انگ و تهمت بخورد! اينكه آزادى نشد؛ اينكه عاقلانه و خردمندانه نيست؛ اينكه مديريّت كشور نيست. شما مسئوليد به نقش رسانه ها توجّه كنيد. اين بسيار بسيار مهم است. حسّاسيّت بر روى نقش رسانه هاى مكتوب و روزنامه ها - بخصوص در شرايط كنونى ما - بسيار مهم است. با اين تصويرى كه عرض كردم، مشخّص ميشود كه آنها چقدر ميتوانند به نفع دشمن نقش ايفا كنند. مدّعى آنها هم بايد همه ى

ص: 462


1- . بيانات پس از بازديد از نمايشگاه كتاب در حسينيّه امام خميني (ره) 1378/2/28

دستگاه و همه ى جبهه ى متّحد طرفدار نظام و مسئولان قوّه هاى مختلف و مسئولان بخشهاى ميانى گوناگون باشند. مدّعى آنها فقط دستگاه قضائى يا فلان روحانى نيست. همه بايد در اين قضيه مدّعى باشند.(1)

جهتگيريها نقطه ى مقابل جهتگيرى دشمن

ببينيد براى اين راديوها و تلويزيونها و اين شبكه هاى اطّلاع رسانى كه هدفشان كشور ماست، چقدر سرمايه گذارى شده است. آنها چند برابر سرمايه گذارى اى كه ما براى صدا و سيماى خودمان ميكنيم، سرمايه گذارى كرده اند. اگر آنطور كه آنها پيش خودشان محاسبه كرده بودند پيش ميرفت، امروز بايد اثرى از اسلام و ايمان و جمهورى اسلامى باقى نمانده باشد؛ چون فعّاليّت آنها مربوط به امروز و ديروز كه نيست، بلكه آنها از روز اوّل پيروزى انقلاب كارشان شروع شد و روزبه روز دارند كار خود را توسعه ميدهند و شدّت ميبخشند. الحمدلله رسانه ى ملّى ما به خودش پرداخته و واقعاً خودش را متناسب با حضور در اين ميدان، تا آنجايى كه ميتوانسته، حاضريراق و آماده كرده و وارد ميدان شده است؛ شما ميتوانيد.

من به شما عرض كنم كه جهتگيرى اساسى صدا و سيما بايد درست نقطه ى مقابل همان جهتگيرى اى باشد كه آنها دارند. آنها ميخواهند فرهنگ ملّت را از گرايش به ايمان، ارزشها و گرايش به اصول اسلامى و استقلال هويّت ملّى برگردانند. شما بايد درست نقطه ى مقابل اين كار را مورد اهتمام خودتان قرار دهيد. آنها ميخواهند وحدت ملّى را از بين ببرند؛ آنها ميخواهند اتّكا به نفس جوانان را از بين ببرند؛ آنها ميخواهند افق مقابل چشم نسل جوان ما را تيره و مبهم و وهم آلود جلوه بدهند؛ آنها ميخواهند حتّى مديرانِ ارشد سياسى كشور را از اقدام شجاعانه در مسائل گوناگون منصرف كنند و آنها را بترسانند - از مهمترين ابزارهاى استكبار؛ همين قدرتها و سلطه هاى جهانى، ترساندن است. از قديم هم

ص: 463


1- . بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي ايران 1379/4/19

همينطور بوده است. اين نامه هايى كه «فان الحرب اوّلها كلام» در آغاز جنگها شنيده ايد و ديده ايد كه پادشاهان براى رقباى سياسى خودشان به كشورهاى مختلف ميفرستادند، پُر از تهديد و پُر از به رخ كشيدن قدرت خود بود. اينها براى اين بود كه تهديد؛ تهديدى كه منجر بشود به ترسيدن طرف مقابل، نقش مهمّى را در پيروزى ايفا ميكند، كه امروز هم سرمايه گذارى مهمّى براى اين كار ميشود - تا جرأت اقدام را از اينها بگيرند و اين مديران را نگران وضعيّت آينده كنند؛ آنها همچنين جوانان را يك طور، آحاد مردم را يك طور، مديران را يك طور، سياستمداران را يك طور و مبتكران و فعّالان علمى را يك طور در تيررس رسانه هاى معارض خود با جمهورى اسلامى قرار ميدهند. شما بايد درست نقطه ى مقابل آنها حركت كنيد.(1)

سينه سپر كردن رسانه ى ملّى در مقابل تبليغات دشمن

صدا و سيما بايد در مقابل تبليغات دشمن نسبت به انقلاب، سينه سپر كند. الآن رسانه هاى زيادى در دنيا هستند كه با تبليغات خود، كار براندازى را به شكل سنّتى انجام ميدهند! اين كار، خيلى هم عملى است. يعنى اگر واقعاً نظامى روى پاى خود محكم نباشد، راحت ميشود آن را با يك راديوى برون مرزى از صحنه خارج نمود و نابود كرد؛ همين كارى كه الآن ابرقدرتها نسبت به انقلابهاى گوناگون و بيش از همه نسبت به ما ميكنند. منتها آنها كور خوانده اند؛ چون نظام ما پايه ى محكمى دارد و روى دوش مردم و در دل آنهاست.(2)

***

شما بايد در مقابل اين حركت موذيانه ى رسانه ها، واقعاً سينه سپر كنيد. هرجا رسانه ها روى نقطه اى تكيه ميكنند، شما اگر قبلاً پادزهرش را نداده ايد، بعداً بدهيد. تبليغات دروغى كه آنها الآن ميكنند، رسانه هاى ما بايد در مقابلش خيلى قوى بايستند. شما بايستى ابتكار هم بكنيد. يعنى

ص: 464


1- . بيانات در جمع كاركنان سازمان صدا و سيما 1383/2/28
2- . بيانات در ديدار با مسئولان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران 1369/5/7

بايد به طور همه جانبه، آن سخن درست و آن نكته ى بجا را ببينند و مطالعه كنند و در مقابل، آنچه را كه دشمن ميگويد، بيرون بياورند و نقاط زيباى نظام را به چشم مردم بكشانند.(1)

***

بايستى فهرست پيامها را شناخت. نخست ببينيم كه ما چه چيز را بايد به ذهن مردم منتقل كنيم تا مردم قدرت پيدا كنند در مقابل زياده خواهى، اقتدارطلبى و تهاجمهاى گوناگون دشمن به دفاع از خود بپردازند و دستگاههاى مسئول كشور بتوانند به نيروى مردم اعتماد و تكيه كنند و نقش تاريخى خود را ايفا نمايند. پس، اوّل بايد اين پيامها را شناخت؛ بعد كه شناخته شد، بايد توليد شود. توليد كلام و تصوير و فضا و محيطى كه بشود آن پيام را القا كرد، يكى از مهمترين كارهايى است كه امروز هنر تبليغ و پيام رسانى به آن متّكى است. اگر در توليد، پايمان بلنگد يا بلغزد، اشتباه يا كوتاهى بكنيم، حتماً ضربه را خورده ايم. بعد از آنكه اين پيامها توليد شد، بايد آنها را مديريّت كرد؛ چون هنگامى يك مجموعه كالاى مطلوب به نتيجه و به سرمنزل حقيقى و صحيح خود خواهد رسيد كه مديريّتى بالاى سرش باشد: اين پيام در كجا بايد داده شود، به چه اندازه بايد داده شود، بهنگام باشد، با زبان مناسب باشد و تلفيق اينها در قالبهاى گوناگون قابل قبول باشد. ما بارها در ملاقات با دوستان صدا و سيما - شايد جمعى از شما هم بوده ايد - راجع به اينكه فضاى پيامها فضاى اعصاب خردكن و تشنّج آور براى ذهن و اعصاب مردم نباشد، صحبت كرده ايم. خب؛ در اين سالهاى اخير مقدارى به مسائل تفريحى يا به قول شما طنز و فكاهيات سرگرم كننده و فيلمهاى هنرى و اينها پرداخته ايد. اين كار درستى است و همينطور بايستى حركت كرد.(2)

ص: 465


1- . همان
2- . بيانات در ديدار مديران صدا و سيما 1381/11/14

ص: 466

فصل چهاردهم استعمار فرانو و صهيونيسم؛ بزرگترين دشمن ملّت ايران

اشاره

ص: 467

ص: 468

استعمار فرانو بالاتر از استعمار نو

ببينيد امروز دنيا در پنجه ى خونريز استكبار جهانى در چه وضعيّتى است. امروز همان داستان استعمار است، منتها با شيوه ى نو. يك روز استعمار كهنه بود - استعمارى كه بعدها اسمش را گذاشتند استعمار كهنه و كهن - ميرفتند بر كشورها تسلّط پيدا ميكردند؛ مثل هند، مثل الجزاير، مثل خيلى از كشورهاى ديگر. با بيدارى ملّتها اين استعمار از بين رفت و ديگر نتوانستند ادامه دهند. البتّه در سالهاى دوران استعمار، ملّتها را فشردند و واقعاً رمق آنها را گرفتند؛ ولى به هرحال استعمار كهن از بين رفت و جاى آن، استعمار نو را آوردند. استعمار نو اين بود كه در رأس كشورها بيگانگان نمى آمدند حكومت كنند؛ مثل دوران استعمار قديم نبود كه حاكم انگليسى برود در هند حكومت كند؛ نه، از خود كشورها كسانى را ميگماشتند؛ مثل رژيم طاغوت، مثل رضاخان و پسرش، و مثل بسيارى از دولتهاى ديگر كشورهاى جهان سوّم - به قول خودشان - و از جمله كشورهاى اسلامى. سالهاى متمادى ملّتها را فشردند؛ مستبدان را آوردند؛ نظاميهاى كودتاچى را سر كار آوردند و هر طور توانستند، از حضور ملّتها مانع شدند. امروز ميبينند اين هم بردى ندارد؛ لذا راه ديگرى را براى تسلّط بر كشورها در پيش گرفته اند و آن، نفوذ در ملّتهاست؛ كه اين همان چيزى است كه من چندى پيش گفتم استعمار فرانو. بالاتر از استعمار نو، يك نوع استعمار ديگر است. ايادى خودشان را به كشورها بفرستند و با پول و تبليغات و اغواگريهاى گوناگون و

ص: 469

رنگين نشان دادن و موجّه نشان دادن چهره ى مستكبران ظالم عالم، بخشى از ملّتها را اغوا و تحريك كنند. البتّه اين هم به جايى نخواهد رسيد؛ چون چهره ى استعمار و استكبار زشت تر از اين حرفهاست؛ نميتواند ظلم و ستمگرى و ددمنشى خود را پنهان كند.(1)

مفهوم استعمار فرانو

امروز سياست استكبارى، استعمار فرانو است؛ يعنى از استعمار نوينى كه در دهها سال قرن گذشته وجود داشت، يك قدم بالاتر. استعمار فرانو يعنى چه ؟ يعنى دستگاه استكبارى كارى كند كه عناصرى از ملّتى كه اين مستكبر ميخواهد آن را قبضه و تصرّف كند، بدون اينكه بدانند، به او كمك كنند. دشمن، ايمان شما را سد مستحكم خود ميبيند و دلش ميخواهد اين سد برداشته شود. حالا عناصرى از ميان خود ما بيايند و بنا كنند اين ديوار را تراشيدن يا سوراخ كردن. اينها گرچه خودى هستند، امّا دارند براى دشمن كار ميكنند؛ دشمن هم روى اينها سرمايه گذارى ميكند. ديديد كه آمريكاييها حتى در كنگره شان تصويب كردند كه به عناصرى در داخل كشور ما پول بدهند تا براى آنها كار كنند؛ اينطور علنى و صريح! اين استعمار فرانو است. اين، مثل اين است كه دونده اى نتواند بر رقيبش فائق بيايد؛ كارى كند كه رقيب، خودزنى كند؛ مثلاً وادارش كند معتاد شود. وقتى طرف معتاد شد، ديگر حال دويدن ندارد؛ به خودى خود به نفع رقيبش كار كرده است. بنابراين وقتى حال دويدن نداشت، رقيبش برنده ميشود. در استعمار فرانو اين كار را ميكنند؛ جوانها خيلى بايد هشيار باشند؛ دخترها خيلى بايد هشيار باشند؛ معلّمين و معلّمات و پدر و مادرها خيلى بايد متوجّه و هشيار باشند؛ بخصوص كسانى كه جايگاهى در اشاره به افكار عمومى دارند؛ گوينده اند، نويسنده اند، اهل هنر و اهل فعّاليّت گوناگون هستند.(2)

ص: 470


1- . بيانات در ديدار مردم استان قم به مناسبت سالروز قيام 19 دى 1383/10/19
2- . بيانات در ديدار خانواده هاى شهداى كرمان 1384/02/12

تجربه از دوران استعمار فرانوين

ترديد نبايد كرد كه دنياى استكبار، بيدارى مسلمانان و اتّحاد اسلامى و پيشرفت ملّتهاى ما در ميدانهاى دانش و سياست و نوآورى را، بزرگترين مانع سلطه و سيطره ى جهانى خود ميشمارد و با همه ى توان با آن ميستيزد. تجربه ى دوران استعمار و نواستعمارى پيش روى ما ملّتهاى مسلمان است. امروز كه دوران استعمار فرانوين است بايد از آن تجربه ها درس بياموزيم و بار ديگر براى مدّتى طولانى، دشمن را بر سرنوشت خود مسلّط نكنيم.(1)

علّت مخالفت و دشمنى صهيونيسم با جمهورى اسلامى

اين انقلاب و اين ملّت، منافع عظيمى را كه رژيمهاى استعمارگر آمريكا و انگليس در ايران داشته اند، قطع كرده است. بديهى است كه به خودشان حق ميدهند از اين ملّت، انتقام بگيرند. مسأله اين است كه آنها دشمنند؛ دشمن! آن وقت يك عدّه مى آيند و به اصطلاح از سر عقل، ريش ميجنبانند و به ما ميگويند: «بياييد عاقلانه فكر كنيد!» آخر اين چه حرفى است ؟! دشمنان ما از انقلاب زخم خورده اند و روزى خشنود و راضى ميشوند كه اين انقلاب كنار برود و به آنها گفته شود: «آقايان دزدها! بفرماييد وسط! بياييد در ايران!» آن روز اينها راضى ميشوند و به كمتر از اين راضى نيستند. صهيونيستها هم كه حق دارند دشمن ما باشند! ما ميگوييم: «ريشه ى صهيونيستها بايد از خاورميانه كنده شود.» جمهورى اسلامى، بارها قاطعانه گفته است و خواهد گفت كه «حتماً بايد صهيونيسم ريشه كن شود.» مسلّماً با چنين موضعگيرى كه ما داريم، دلشان با جمهورى اسلامى، صاف نميشود.(2)

***

جمهورى اسلامى ايران از روز اوّل، موضعش را در مقابل اين پديده ى زشت، روشن كرده است. موضع جمهورى اسلامى ايران كه امام

ص: 471


1- . پيام به حجّاج بيت الله الحرام 1384/10/19
2- . بيانات در خطبه هاى نماز جمعه ى سوّم رمضان 14 1373/11/1415

فرمودند، بارها مسئولان گفته اند و ما هم بارها تأكيد كرده ايم، اين است كه اساساً اين غدّه ى سرطانى اسرائيل بايد از اين منطقه كنده شود. اين يك فرمول كاملاً انسانى قابل قبول هم دارد و آن اين است كه همه ى مردم فلسطين - نه مردمى كه از جاهاى ديگر دنيا به فلسطين مهاجرت كرده اند - از اردوگاهها و از همه جاى دنيا به فلسطين برگردند و تكليف حكومت خودشان را - كه از آنها بايد تشكيل شود - تعيين كنند. البتّه بديهى است كه هرگز هيچ فلسطينى اى - چه مسلمان باشد، كه اكثريّت قاطعشان مسلمانند؛ چه مسيحى و يهودى باشد، كه اقليّت كوچكى هم مسيحى و يهودى در آنجا هستند - راضى نيست و اجازه نخواهد داد كه يك عدّه از كوچه گردهاى لندن، يا از خانواده هاى توسرى خورده ى مسكو، يا از هرزه هاى آمريكا بيايند و در كشور آنها يك دولت تشكيل دهند و بر آنها حكومت كنند. كسانى كه روزى چاقوكشى و قداره كشى ميكردند و فقط هنرشان اين بود كه ميتوانستند خوب بزنند، خوب بكشند و بر طبق خواسته ى سرمايه داران صهيونيست و يهودى خوب عمل كنند، اگر بيايند و بر فلسطين حكومت كنند؛ بديهى است كه ملّت فلسطين و دنياى اسلام چنين چيزى را اجازه نخواهد داد. اين فرمول، فرمول دنياپسندى است. كسانى كه ميگويند ما معتقد به آراء مردم و معتقد به دموكراسى هستيم، بسيار خوب؛ بفرماييد اين دموكراسى! بالاخره اين قطعه ى از دنيا كه در اينجا قرار دارد، مردمى داشته است؛ اين مردم امروز هم هستند و زنده اند؛ چند ميليون نفر در همان جا زندگى ميكنند، چند ميليون نفر هم در خارج از آنجا - در لبنان و اردن و نقاط ديگر - زندگى ميكنند؛ اينها بيايند در همانجا اجتماع پيدا كنند و خودشان حكومت خود را انتخاب كنند؛ اين روش بسيار درستى است. آنچه كه مسلّم است، اين است كه حكومت صهيونيستى كه امروز حاكم است و هر حكومت صهيونيستى ديگر، حق بقا و حاكميّت در سرزمين فلسطين را ندارد.(1)

***

ملّت كنونى صهيونيست اشغالگر، يك ملّت ساختگى است. هيچ

ص: 472


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1379/9/25

عنصرى از عناصر اصلى يك ملّت در اشغالگران نيست، از جاهاى مختلف عالم، با ديدگاههاى مختلف، با مناشئ اجتماعى مختلف و با عقايد گوناگون آمده اند؛ صرفاً از جهت اينكه به نژاد بنى اسرائيل اتّصال و ارتباط دارند! قرنها از هم جدا بوده اند، ولى آنها را بعنوان يك ملّت تلقّى كرده اند. يك ملّت تصنّعى و دروغين؛ براى اينكه بتوانند در اين نقطه ى حسّاس از جهان - يعنى قلب خاورميانه و قلب جهان اسلام - پايگاهى براى استكبار باشند. روز اوّل، انگليسيها آنها را به وجود آوردند؛ امروز هم رژيم آمريكا حداكثر استفاده را از آن ميبرد و اهداف استكبارى خود را تأمين ميكند.(1)

نابودى صهيونيسم از علل دشمنى دشمنان با ما

همان كسانى كه پانزده يا بيست سال قبل، دولت صهيونيست را بعنوان دولت غاصب، مورد قطع رابطه و محاصره ى اقتصادى قرار داده بودند، امروز براى ايجاد ارتباط اقتصادى با او، مسابقه ميگذارند! اين، همان انفعال است. فشار گوناگون دستگاههاى متمركز استكبار، چه از لحاظ تبليغات و چه از لحاظ مسائل اقتصادى و غيره، به قدرى بر اينها به طور متوالى وارد مى آيد، كه احساس ميكنند ناچارند عقب نشينى كنند، و عقب نشينى ميكنند. اين، خودباختگى و انفعال در زمينه ى مسائل سياسى است.

از ديدگاه آمريكا و مستكبرين، يكى از جرمهاى بزرگ جمهورى اسلامى ايران اين است كه در مسائل جهانى، تحت تأثير نظر آمريكا و امثال آمريكا قرار نميگيرد. امروز شما نگاه كنيد! يك مثال واضحش، مسأله فلسطين است. روى كشورهاى عرب و بسيارى از كشورهاى اسلامى فشار آوردند كه مسأله ى فلسطين را نديده بگيرند و متأسّفانه بسيارى از دولتها هم تحت تأثير اين فشار قرار گرفتند و آن را قبول كردند. امّا جمهورى اسلامى، حرف صريح خود را در يك جمله رسا و روشن بيان كرده است كه همه ى منصفين عالم، آن را قبول ميكنند. آن

ص: 473


1- . بيانات در اجتماع باشكوه زائران مرقد مطهّر حضرت امام خميني (ره) 1376/3/14

جمله اين است كه فلسطين متعلّق به مردم فلسطين است. يكى ديگر از علل دشمنيهاى استكبار با ما، همين موضوع است كه گفته ايم: دولت غاصب صهيونيست، بايد بساط خود را جمع كند. يهوديها ميتوانند در فلسطين بمانند، امّا حكومت در فلسطين، متعلّق به ملّت فلسطين و فلسطينيهاست و آنها، مثل همه ى كشورهاى ديگر، هركس را خواستند آنجا نگه ميدارند. امّا دولت صهيونيست، دولت غاصبى است. اين، موضع ما در قبال مسأله ى فلسطين است. امام راحل، بارها اين موضع را اعلام كرده اند و نظر قطعى جمهورى اسلامى ايران است. اين را ما گفته ايم و باز هم خواهيم گفت. اعلام اين موضع، از موضوعهايى است كه دشمنان استكبارى را از ما عصبانى ميكند.(1)

صهيونيسم، دشمن اصلى ملّت ايران

ملّت ايران، در شناخت دشمن اصلى، اشتباه نخواهد كرد. اين را همه ى مردم دنيا بدانند. دشمن اصلى، در مقابل نظام جمهورى اسلامى و ملّت ايران، اوّلاً صهيونيستها هستند كه ميدانند از نظر ملّت ايران، رژيم غاصب آنها در فلسطين، يك رژيم غيرمقبول و شناخته نشده و غيررسمى و رو به اضمحلال است. بيشتر دشمنيها هم، از طرف آنهاست. سرمايه داران صهيونيست، در اطراف دنيا، مخصوصاً در آمريكا و اروپا، مشغول فعّاليّتند. راديوها، روزنامه ها، وسايل ارتباط جمعى و بسيارى از امكانات، در اختيار آنهاست و عليه نظام مقدّس جمهورى اسلامى و ملّت ايران، فعّاليّت ميكنند. دشمن ديگر هم، رژيم آمريكاست كه در واقع، روى ديگر اين سكّه است. آن دشمنى هم، بخاطر اين است كه پايگاه عظيم اقتصادى و سياسى و نظامى آمريكا در ايران - كه آن را پيش بينى كرده و ترتيب داده بود - از دستش رفته است.(2)

***

اتّحاد نامقدّس زمامداران آمريكا با غاصبان صهيونيستِ سرزمين

ص: 474


1- . بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ى تهران 1372/3/14
2- . بيانات در ديدار جمع كثيري از بسيجيان سراسر كشور 1375/8/30

فلسطينْ عليه ملّت ايران، براى اين ملّت يك افتخار است. ما افتخار ميكنيم كه زشتروى ترين و سياهكارترين عناصر سياسى دنيا، با ملّت و دولت ايران مخالفند. بگذار مخالف باشند! هر كس كه قلدران عالم از او تعريف كنند، بايد احساس خجلت كند. هر كس كه سياهكاران عالم از او بد بگويند، بايد افتخار كند. سياهكاران، از هر كه ضدّ سياهكارى است، ناراحتند. دولت جمهورى اسلامى و ملّت ايران، افتخار ميكنند كه با زور و غصب كنار نمى آيند. رژيم غاصبِ صهيونيستِ تروريستِ نژادپرست را يك روز هم نپذيرفته اند و نخواهند پذيرفت. هركس كه از زورگويان حمايت ميكند، سياهكار است. ملّت ايران، در طول اين هفده سال توانسته است ثابت كند كه قدرتمند، رشيد و صبور است. راه خود را با طمأنينه، آرامش و با اتّكاى به نفس ادامه ميدهد. هفده سال پيش، ملّت ما، اين ارتش، اين نيروى هوايى، اين نظم و سطح عالى دانش در نيروهاى مسلّح و اين دانشجو و استاد و چنين فرماندهان و مسئولان دانشگاهى را نداشت، و اين، آسان به دست نيامده است. تلاشها و كوششها شده است. ان شاءاللَّه، از اين هم پيشتر خواهيم رفت. نيروهاى مسلّح، روزبه روز، به هدفهاى خود نزديكتر خواهند شد، و روزبه روز تواناييهاى بيشترى به دست خواهند آورد. اين تواناييها، فقط توانايى نظامى نيست. توانايى علمى، صنعتى و روحى هم هست. اتّكاى به نفس هم هست. دشمن هرچه ميتواند، تلاش كند. بانوى ما، زينب كبرى (عليها السلام)، خطاب به سيه روى ترين انسانهاى زمان خود فرمود: «كد كيدك، واسع سعيك فواللّه لاتمحوا ذكرنا» دلم از تو چون برنجد كه به وهم در نگنجد كه جواب تلخ گويى تو بدين شكر دهانى. امروز ملّت ايران و مسئولان اين كشور، همان سخن را به دشمنان زورگو و ياوه گوى جمهورى اسلامى ميگويند. آنهايى كه در موضع مسئولان كشور آمريكا يا هر گوشه ديگر دنيا، عليه ملّت ايرانْ سخنان ياوه ميگويند و زشتيهاى خودشان را به ملّت و دولت ايران نسبت ميدهند، خودشان تروريست و زورگويند. آنان بدكاره و نژادپرستند. آنان از حل كردن ابتدايى ترين مشكلات اجتماعى خود، يعنى مسأله ى نژاد و سياه و سفيد، عاجزند. امروز همين

ص: 475

سخنان را ملّت و نظام ايران خطاب به آنها ميگويد: «كدكيدك. واسع سعيك. فواللّه لاتمحوا ذكرنا.» مگر شما ميتوانيد كمترين آسيبى به جمهورى اسلامى برسانيد؟! شما خواهيد مُرد. شما خواهيد رفت. شما مانند آن امپراتورى ديگر، زايل خواهيد شد و پرچم اسلام روزبه روز، برافراشته تر خواهد شد. ملّت ايران و هركس كه متمسّك به اسلام است، روزبه روز زنده تر خواهد شد.(1)

***

گناه جمهورى اسلامى اين است كه اين حرف را ميزند! جمهورى اسلامى بر خلاف دولتهاى ديگر كه از ترس يا با تطميع آمريكا همين حرف حق را كتمان كرده و پوشيده داشتند، اين حرف را به صراحت ميزند و ميگويد حق، حق است و باطل، باطل است. ما نميتوانيم انكار كنيم كه ملّت فلسطين وجود داشته، ولى امروز آواره است. نميتوانيم انكار كنيم كه سرزمين فلسطين، از مردم فلسطين غصب شده است؛ آن هم نه با يك روش ظاهراً بانزاكت، بلكه با كشتار و آدمكشى و فريب و دروغ و اعمال زور و سفّاكى و قتل عام. دولت اسرائيل با قتل عام و غدر و فريب و سفّاكى و لگد زدن به ارزشهاى انسانى به وجود آمد. حقوق يك ملّت در مقابل پاى مهاجرين صهيونيست كه وارد فلسطين اشغالى شدند، قربانى شد. در طول قريب پنجاه سالى كه از عمر اين دولت جعلى ميگذرد، دائماً سركوب و قتل نفس و دروغ و فريب و تجاوز و حمله به انسانها و بيگناهان، مايه ى حيات و تداوم زندگى آن بوده است.(2)

توطئه هاى دشمن صهيونيسم عليه نام حكومت اسلامى

صهيونيستها وقتى ميخواهند به جمهورى اسلامى بدگويى كنند، ميگويند حكومت اسلامى! به نظر آنها حكومت اسلامى فحش است! ما افتخار ميكنيم، تواضع ميكنيم و ميگوييم ما كجا و حكومت اسلامى كجا؟

ص: 476


1- . بيانات در مراسم صبحگاه «نيروي هوايي» 1374/9/26
2- . بيانات در ديدار با مردم مشهد و زائران حضرت على بن موسى الرضا (ع) در صحن حضرت امام خمينى (ره) 1375/1/4

ما هنوز بسيار با حكومت اسلامى فاصله داريم. ان شاءالله در راهش هستيم. ما رسيدن به حكومت اسلامى را يك آرزوى بزرگ و يك نقطه ى رفيع ميدانيم. امّا آنها بعنوان فحش با آن برخورد ميكنند. ميخواهيد صهيونيست لجوج عنود دنياطلب قسّى القلب ضدّمسلمان ضدّبشر نژادپرست از حكومت اسلامى خشنود باشد؟ معلوم است كه بدش مى آيد. امّا مسلمان چرا بايد بدش بيايد؟ آنچه كه من احساس ميكنم، در صحنه ى دنياى اسلام اين است. بنده ميبينم كه ملّتهاى مسلمان بيدارند و بيدارتر شده اند. ملّتهاى مسلمان، آن حالت ضعف مزمن و تسليم مزمنى را كه در طول صدوپنجاه يا دويست سال بر آنها تحميل شده بود، بتدريج كنار گذاشتند. اين موضوع، بسيار مهم است. خود اين، عيد است. ملّتهاى مسلمان، آن حالت خودباختگى و رنگ باختگى در مقابل غرب را بكلّى كنار گذاشتند. راز حركت و پيشرفت يك ملّت به سمت عروج معنوى و مادّى همين است. اوّل بايد به خود ايمان بياورد و خودباختگى را كنار بگذارد. اگر به خود اعتقاد پيدا كرد و احساس نمود كه به آقابالاسرى از ملّتها و دولتهاى بيگانه نياز ندارد و خود را در مقابل آنها كوچك و حقير و ناچيز نداند، راه پيشرفت در مقابلش باز ميشود. اگر ملّتى، مثل بچّه مكتبيهاى قديم - كه اگر ميخواستند يك كلمه حرف بزنند، بايد از آخوند مكتبى اجازه ميگرفتند - چشمش به اين باشد كه دولتهاى ديگر چه ميگويند و نظام دلخواه آمريكاييها چيست؛ تا ابد به جايى نخواهد رسيد. روحيّه ى اسلامى، روحيّه ى تسليم را از ملّتها گرفته و آنها را بيدار كرده و به خود متّكى و معتقد ساخته است. اين، آن اميد بزرگى است كه مشاهده ميشود. امروز وقت آن است كه دولتهاى اسلامى از اين روحيّه ى ملّتها استفاده كنند، خودشان را به ملّتها متّكى نمايند و با دولتهاى بزرگ، مثل شركا يا رقباى همسنگ حرف بزنند؛ نه اينكه براى آنها اولويّت قائل شوند.(1)

ص: 477


1- . بيانات در ديدار كارگزاران و مسئولان نظام در روز عيد سعيد فطر 1373/12/11

لزوم ايستادگى در مقابل صهيونيسم؛ بزرگترين دشمن جهان اسلام

امروز دولت غاصب صهيونيست، بزرگترين خطر براى حال و آينده ى جهان اسلام است و بر مسلمين است كه براى علاج اين خطر و رفع ظلمى به اين عظمت، درصدد علاج و چاره باشند. متأسّفانه رفتار و گفتار اغلب سران كشورهاى اسلامى، هيچ اشاره اى را به عزم آنان بر علاج اين خطر بزرگ - كه چيزى جز محو رژيم صهيونيست نژادپرست نيست - نشان نميدهد؛ بلكه بعكس، نشانه هايى از گسترش كمپ ديويد و تكميل خيانت «سادات» نيز در برخى از دولتهاى عربى به چشم ميخورد؛ و من نميدانم آيا اين دولتها با اين رفتار ذلّتبار و تسليم ننگ آور در برابر دشمن عنود مسلمين و اعراب، چه پاسخى براى ملّتهاى خود و نيز در پيشگاه خداوند آماده كرده اند؟(1)

ص: 478


1- . پيام به حجّاج بيت الله الحرام 1370/3/26

كلام آخر

اشاره

ص: 479

ص: 480

پايان رويارويى ما با دشمنان چه وقت خواهد بود؟

پايان اين رويارويى و مقابله چه خواهد بود؟ اين مهم است. همه ى دستگاههاى تبليغاتى غرب و بخصوص آمريكا - دستگاههاى هنرى، دستگاههاى مطبوعاتى، دستگاههاى گوناگون تبليغاتى، دستگاههاى به ظاهر پژوهشىِ سياسى يا علمى - تلاش ميكنند اينجور وانمود كنند كه پايان اين راه براى ملّت ايران بن بست است و آمريكا در راه خود پيش ميرود! اين، دروغ محض است؛ قضيه عكس است. پايان اين راه، بن بست براى رژيم طاغوت و رژيم استكبارگر آمريكاست. دليل واضحش اين است كه اگر قرار بود آنها بتوانند ملّت ايران را شكست بدهند، آن روزى ميتوانستند شكست بدهند كه اين ملّت نه اين همه جوان داشت، نه اين پيشرفتها را داشت، نه اين تجربه ها را داشت، نه در يك نبرد و كارزار عظيمى مثل دفاع مقدّس پيروز شده بود، نه در عرصه هاى سياسى گوناگون قدرت خودش را نشان داده بود؛ آن روز ميتوانستند - اگر بنا بود بتوانند ملّت ايران را شكست بدهند - و آن روز شكست ميدادند؛ نه امروز كه ملّت ايران تجربه اش بيشتر است، دستش قويتر است، امكانات علمى اش به مراتب از آن گذشته پيشرفته تر است، تواناييهاى نظامى اش چندين و چندين برابرِ آن روزهاست، زبان نافذش در بين ملّتها بيشتر از گذشته است و جوانهاى بيشترى از آن روز دارد. آن روز ملّت ايران در بين جمعيّت چهل ميليونى و چهل و پنج ميليونى و بتدريج پنجاه

ص: 481

ميليونى اش جوانها در اقلّيّت بودند، امروز در جمعيّت هفتاد و چند ميليونى ملّت ايران، جوانها در اكثريّتند. آن روز آمريكا در دنيا آبرويش خيلى بيشتر از امروز بود. امروز آمريكا در دنيا بى آبروست.(1)

ص: 482


1- . بيانات در ديدار جمعى از دانش آموزان و دانشجويان در آستانه ى سالروز سيزده آبان 1387/8/8

نمايه

28 مرداد، 420

اباحيگرى، 198، 199

ابتذال، 229

ابتكار، 424، 427، 464

ابن زياد، 243

اتّحاد، 203، 210، 237، 474

اتم، 228، 263، 304، 459

احكام، 218، 252، 253، 254، 411

اختلاف، 202، 205، 214، 221، 222، 227، 254، 279، 288، 292، 297، 309، 405، 439، 448، 449، 453، 459

اختلافات، 209، 226، 279، 310، 459

اخلاص، 196، 201، 251، 254، 427، 438

اخلاق، 199، 206، 248

ارتش، 246، 421، 475

ارزشها، 216، 258، 262، 285، 307، 420، 463

اروپا، 201، 203، 206، 210، 222، 225، 312، 404، 441، 474

آزادگان، 196

آزادى، 199، 231، 279، 313، 402، 462

استبداد، 195، 210، 216

استعمار، 219، 439

استقامت، 217، 248، 268، 283، 291، 410، 413، 414، 429، 438، 441، 447

استقلال، 218، 224، 226، 266، 268، 272، 292، 306، 313، 409، 420، 442، 444، 449، 451، 463

ص: 483

استكبار، 199، 205، 208، 211، 213، 216، 223، 232، 251، 258، 270، 272، 278، 283، 291، 300، 320، 409، 425، 427، 429، 431، 435، 442، 444، 448، 473

استكبار جهانى، 223، 251، 272، 283، 291، 320، 425، 431، 448

اسرائيل، 279، 472

اسلام، 196، 197، 198، 199، 200، 210، 213، 217، 218، 219، 221، 223، 224، 229، 233، 241، 243، 245، 249، 250، 253، 254، 255، 257، 263، 264، 265، 271، 272، 274، 276، 283، 286، 287، 292، 294، 300، 303، 305، 307، 313، 314، 315، 317، 318، 320، 401، 405، 409، 411، 420، 414، 422، 429، 430، 431، 432، 444، 450، 452، 460، 463، 472، 473، 476، 477، 478

آسيا، 203، 206، 268

اعتماد، 230، 235، 244، 266، 284، 293، 319، 404، 409، 410، 426، 436، 447، 465

اعتماد به نفس، 447

افريقا، 208، 223، 295

افغانستان، 217

آقاى طالقانى، 275

اقتدار، 251، 262، 266، 271، 312، 320، 423، 426، 431

اقتصاد، 263، 268، 302

آگاهى، 267، 271، 290، 295، 311، 430

الجزاير، 223

الفت، 202، 297

آلمان، 447

امام، 200، 201، 206، 214، 215، 226، 228، 233، 241، 242، 243، 244، 245، 246، 248، 253، 260، 270، 272، 275، 278، 285، 290، 296، 297، 307، 309، 409، 410، 411، 412، 413، 414، 415، 416، 420، 422، 426، 427، 429، 432، 434، 438، 445، 454، 471، 474

امام حسين، 242، 278

امام سجّاد، 244، 297

ص: 484

امامت، 307

امّت اسلامى، 200، 208، 292

امر به معروف و نهى از منكر، 412

امريكا، 203، 204، 205، 207، 208، 210، 213، 217، 222، 223، 225، 241، 250، 253، 257، 259، 260، 263، 266، 267، 268، 273، 274، 279، 283، 286، 291، 292، 294، 304، 312، 314، 404، 409، 411، 424، 425، 430، 434، 437، 441، 442، 445، 471، 472، 473، 474، 476، 481

امنيت، 221، 316، 410، 422

امنيت اجتماعى، 200، 211، 216، 250، 263، 287، 297، 309، 318، 419، 447، 473، 475

امنيت اخلاقى، 197، 200، 202، 204، 224، 242، 262، 420

اميد، 201، 219، 226، 230، 235، 277، 309، 405، 426، 430، 436، 454، 477

اميرالمؤمنين، 211، 227، 241، 248، 249، 419، 443

انبيا، 244، 266

انتخابات، 223، 232، 234، 235، 236، 270، 437، 444، 459

انتظار، 212، 220، 248، 277، 317، 420، 422، 426

انحراف، 195، 420

انرژى، 448

انشقاق، 449

انقلاب، 197، 198، 200، 201، 209، 211، 212، 215، 216، 217، 218، 219، 220، 223، 227، 229، 231، 232، 233، 235، 236، 250، 251، 253، 260، 262، 272، 274، 275، 284، 285، 287، 290، 292، 294، 298، 299، 302، 305، 307، 401، 402، 405، 406، 412، 413، 414، 415، 416، 421، 424، 422، 425، 426، 427، 428، 429، 431، 432، 433، 434، 436، 438، 442، 445، 446، 450، 451، 454، 461، 462، 463، 464، 471

انگليس، 210، 302، 471

اهل سنّت، 213

ص: 485

اهل بيت، 214

آيت الله كاشاني، 420، 421

ايران، 201، 202، 203، 205، 209، 210، 212، 213، 217، 219، 221، 224، 225، 231، 232، 233، 236، 237، 241، 245، 250، 251، 256، 257، 260، 264، 268، 270، 275، 291، 295، 296، 303، 306، 410، 414، 415، 416، 420، 423، 424، 425، 428، 429، 431، 432، 435، 437، 441، 442، 444، 443، 446، 447، 448، 449، 450، 451، 453، 455، 459، 471، 474، 475، 481

ايمان، 196، 198، 221، 224، 227، 231، 251، 253، 254، 270، 273، 277، 283، 288، 289، 291، 293، 294، 304، 315، 401، 413، 422، 423، 424، 429، 433، 437، 442، 443، 451، 463، 477

اينترنت، 206

آينده، 216، 232، 235، 261، 271، 277، 319، 413، 464

بازار، 249، 258

بحران، 225

بردبار، 249

بسيج، 245، 254، 414، 439

بصير، 454

بصيرت، 201، 226، 243، 245، 406، 432

بعثت، 273

بنى اميّه، 243

بوشهر، 302

بيدارى، 201، 221، 223، 233، 308، 320، 409، 429، 437

بيدارى اسلامى، 222

بيگانه، 195، 216، 221، 223، 232، 235، 253، 264، 423، 425، 436، 445، 459، 477

پوپوليسم، 419

پيامبر، 196، 224، 246، 297، 316، 317، 413

پيشرفت، 203، 221، 266، 276، 287، 296، 302، 305، 409، 422، 429، 432، 445، 447، 451، 454، 461، 477

پيغمبر، 241، 246، 249، 275، 318

تبرّى، 287، 289

ص: 486

تبليغ، 198، 200، 212، 243، 250، 287، 291، 300، 411، 465

تبليغات، 195، 197، 198، 201، 206، 209، 212، 227، 231، 232، 234، 237، 243، 250، 274، 291، 423، 426، 436، 437، 459، 460، 464، 473

تجاوز، 274، 292، 312، 443، 476

تحريف، 410

تحريم، 229، 259، 262، 265، 270، 312، 447

تحقيق، 277

تحليل، 204، 212، 228، 236، 288، 289، 313، 403، 414، 427، 431، 444، 454

تخطئه، 215، 217، 234، 279، 433

تدبير، 264، 302، 414، 430

تربيّت، 197، 248، 267، 276

ترديد، 204، 211، 218، 230، 246، 259، 262، 415، 432، 453، 454

ترور، 229، 447

تروريسم، 222، 224

تزلزل، 229، 453

تشيّع، 213

تطميع، 402، 435، 442، 476

تعرّض، 257، 302

تعليم، 248، 269

تفرقه، 202، 292

تقلّب، 235

تلويزيون، 214، 275، 299

تمدّن، 447

تنگه هرمز، 208

تهديد، 214، 221، 251، 259، 260، 264، 266، 270، 273، 279، 410، 412، 413، 415، 420، 423، 424، 435، 439، 440، 442، 443، 447، 453، 464

تهران، 211، 236، 314، 420

تهمت، 214، 224، 301، 403، 462

توسعه، 255، 451، 463

توطئه، 197، 201، 211، 213، 221، 270، 271، 308، 311، 320، 402، 420، 425، 450

توكّل، 241، 277، 319، 444

تولّى، 287، 289

توليد، 284، 424، 462، 465

ص: 487

تيمور، 312

ثروت ملّى، 285

جاسوس، 455

جامعه، 198، 199، 205، 211، 219، 220، 242، 249، 253، 273، 298، 300، 305، 307، 424، 439

جامعه ى اسلامى، 218، 220، 301

جبهه ى خلق، 304

جبهه ى سفيانى، 243

جمهورى اسلامى، 197، 204، 205، 208، 210، 212، 213، 218، 220، 223، 226، 227، 233، 250، 251، 253، 256، 259، 260، 261، 273، 274، 276، 278، 283، 285، 293، 294، 295، 296، 301، 305، 306، 311، 318، 319، 320، 401، 405، 410، 411، 422، 426، 427، 430، 431، 442، 447، 448، 449، 454، 450، 471، 474، 475، 476

جناح، 404

جنگ، 197، 198، 203، 210، 211، 219، 220، 223، 226، 229، 247، 248، 252، 253، 255، 259، 263، 265، 266، 270، 275، 290، 292، 297، 308، 312، 315، 317، 403، 412، 415، 423، 425، 427، 428، 439، 440، 441، 445، 453

جنگ نظامى، 425، 427

جهاد، 248، 255، 256، 258، 270، 302، 303، 304، 307، 313، 401، 416، 446

جوامع اسلامى، 218، 224

جوان، 202، 207، 210، 216، 219، 230، 243، 258، 267، 282، 308، 313، 415، 428، 439، 455، 461، 462، 463، 481

جوانان، 197، 198، 201، 207، 210، 214، 220، 241، 245، 250، 258، 262، 279، 283، 292، 298، 300، 306، 312، 313، 422، 424، 425، 439، 461، 463

چنگيز، 312

حديبيّه، 246

حزب الله، 205، 304

ص: 488

حسين، 242، 245، 248، 278، 293

حضرت مهدى (عج)، 250

حقّ و باطل، 243، 260

حقوق بشر، 262، 268، 476

حكمت، 275، 314

حكومت، 224، 225، 231، 253، 260، 273، 292، 293، 302، 313، 411، 472، 476

حكومت اسلامى، 476

حماس، 304

حوزه علميّه، 201

خاطره، 243

خانواده، 424

خاورميانه، 203، 206، 208، 268، 471، 473

خدعه، 206

خرمشهر، 412

خشونت، 252

خليج فارس، 208، 268، 423، 442

خواص، 226، 242

خودباورى، 199، 226، 429

خودى، 207، 253، 298، 403

خيابان ارم، 201

خيابان چهارمردان، 201

دانش، 270، 312، 424، 475

دانشجو، 452، 475

دانشگاه، 258، 282، 313، 314، 448، 452

دانشمندان، 306، 448، 455

دروغ، 201، 273، 290، 307، 424، 433، 448، 476، 481

دفاع مقدّس، 216، 284، 420، 481

دنياى اسلام، 211، 214، 222، 241

دنياى عرب، 196، 211، 213، 214، 217، 222، 223، 241، 266، 268، 278، 307، 312، 412، 445، 472، 477

دولت اسلامى، 224، 294، 316

دولتهاى غربى، 222، 445

دين، 199، 216، 237، 243، 244، 252، 253، 258، 266، 273، 275، 282، 283، 286، 287، 288، 315، 419، 420، 434، 445، 461، 462

راديو، 212، 461

رژيم پهلوى، 200

رژيم طاغوت، 481

رسانه، 206، 237، 463، 464

ص: 489

رسول اكرم، 195، 196، 314

رضاخان، 204، 225

رهبرى، 201، 226، 282، 413، 414، 427، 432، 436

روحانى، 437، 463

روحانيّت، 199، 200، 237، 401، 420، 452

روزنامه، 206، 212

روشنفكر، 262

زبان فارسى، 299

زن، 243، 278، 304

زينب كبرى، 249، 475

سادات، 478

سازمان فتح، 304

سازندگى، 223، 248، 255

سپاه، 450

سلطه، 200، 205، 208، 216، 218، 221، 245، 294، 440، 447، 452، 453

سلولهاى بنيادى، 448

سند چشم انداز، 301

سنّى، 214، 224

سوره آل عمران، 247

سوره فتح، 429

سياست، 199، 200، 203، 213، 225، 230، 246، 252، 254، 255، 263، 266، 268، 291، 302، 311، 318، 411، 444

سينما، 299

شام، 243، 297

شاه، 284، 293، 411

شجاعت، 196، 241، 272، 277، 293، 294، 414، 424، 430، 431

شريعت، 253

شناخت دشمن، 474

شهادت، 211، 242، 303، 304، 308، 455، 462

شهوات، 305، 461

شهيد، 229، 284، 455

شهيد رضايى نژاد، 229

شهيد شهريارى، 229

شهيدان، 454

شهيد على محمّدى، 229

شوروى، 206، 210، 259، 312، 441

شيطان، 220، 248، 288، 289، 294، 431

شيعه، 214، 222، 224

صالح، 288، 424

صبر، 283، 303، 315

صحيفه سجّاديه، 244

ص: 490

صدا و سيما، 463، 464، 465

صدام، 284، 312

صدر اسلام، 216، 241، 255، 308، 413، 432

صف آرايى، 446

صلح، 245، 253

صهيونيست، 206، 270، 291، 425، 472، 473، 474، 476، 477، 478

صهيونيسم، 442، 471

ضدانقلاب، 211، 232

طاغوت، 316

طلاّب، 243

عاشورا، 242، 243، 248

عبادت، 257

عدالت، 210، 216، 245، 273، 287

عدالت اجتماعى، 216

عراق، 213، 217، 222، 229، 415

عرب، 473

عقيده، 196، 230، 309

علم، 202، 203، 263، 271، 285، 298، 311، 315، 424، 447، 452

علما، 243، 287، 289، 433

عمل، 195، 211، 218، 229، 230، 233، 251، 252، 269، 276، 278، 297، 300، 305، 306، 315، 320، 405، 412، 414، 424، 430، 441، 451، 472

غرب، 204، 221، 222، 245، 259، 263، 312، 438، 444، 448، 477، 481

غرض ورزى، 249، 433

غرور، 296

غزه، 270

غفلت، 234، 235، 278، 311، 410، 423، 428، 451، 461

فتنه، 403

فداكارى، 243، 304، 413، 415، 422، 426، 432، 454

فرانسه، 447

فرهنگ، 198، 219، 255، 263، 264، 268، 276، 278، 302، 311، 416، 439، 445، 452، 462، 463

فروع دين، 287، 289

فريب، 243، 273، 290، 316، 422، 426، 435، 455، 476

فساد، 210، 242، 249، 283،

ص: 491

290، 301، 307، 312، 320، 405، 439

فقر، 287، 290

فقه، 254

فقير، 410

فكر، 195، 196، 204، 222، 223، 225، 236، 242، 253، 257، 267، 278، 284، 307، 312، 313، 403، 404، 405، 424، 427، 430، 433، 442، 445، 461، 462، 471

فلسطين، 205، 213، 217، 270، 304، 472، 474، 475، 476

فناورى، 202، 211

فيلم، 299، 300، 462

قاجار، 452

قانون، 218، 253، 254، 301، 310، 311، 317، 433، 449

قرآن، 224، 243، 247، 252، 253، 257، 265، 269، 270، 272، 286، 290، 294، 300، 303، 305، 309، 315، 318، 422، 426، 429، 441، 460

قريش، 315

قم، 201، 415

قوميّتها، 265

كارآمد، 223، 254، 277، 450

كارگر، 228

كانال سوئز، 208

كتاب، 203، 214، 446، 462

كرامت، 199، 433، 451

كربلا، 278

كرد، 199، 200، 202، 210، 211، 212، 213، 214، 217، 219، 220، 223، 225، 227، 230، 233، 236، 242، 243، 246، 247، 248، 252، 256، 258، 260، 261، 262، 263، 265، 266، 268، 271، 273، 274، 276، 277، 279، 282، 283، 284، 285، 286، 287، 289، 290، 291، 294، 296، 297، 300، 299، 302، 304، 306، 309، 310، 311، 314، 317، 320، 401، 402، 403، 405، 410، 412، 413، 415، 416، 424، 426، 427، 429، 432، 437، 438، 439، 441، 443، 445، 446، 448، 449، 454، 459، 461، 464، 465، 474، 477

كشاورزى، 202، 232

ص: 492

كشورهاى اسلامى، 205، 213، 219، 221، 223، 263، 410، 478

كمپ ديويد، 478

كوفه، 243، 249، 297

كينه، 287، 288

گاز، 447

گروهكها، 211

گفتمان، 259، 446

گويندگان، 244، 290

لبنان، 270، 472

مالك اشتر، 419

ماهواره، 206، 300، 461

مأيوس، 201، 205، 215، 274، 291، 319، 320، 402، 406، 426، 437، 438، 450

مبارزه، 196، 204، 215، 218، 242، 249، 250، 257، 258، 262، 285، 293، 294، 313، 315، 414، 425، 426، 433، 443، 452

مبلّغين، 243

متحجّر، 222

متواضع، 249

مجاهدان، 432

مجلات، 202، 207

مجلس شوراى اسلامى، 300

محاصره اقتصادى، 295، 425، 473

محافظه كار، 227

محبّت، 214، 276، 287، 288، 296، 297، 415، 437

محمّدرضا، 225، 284، 291، 307

مديترانه، 208

مدينه، 243، 246، 314، 315

مرجفون، 318

مرحوم آية الله طالقانى، 275

مرد، 243، 250، 264، 304، 409، 413، 414، 416، 476

مرعوب، 259، 262، 266، 291، 296، 453

مسؤولين، 207، 217، 262، 266، 275، 293، 305، 411، 414، 448، 449

مسجد، 298، 422

مسجد ضرار، 422

مسيحى، 214، 472

مسيحيّت، 196

مشروطه، 436

مشروطيت، 437

مشهد، 211

ص: 493

مصدق، 225، 420، 421

مصرف، 203

مصعب بن زبير، 242

مطالعه، 203، 204، 465

مطبوعات، 200، 212، 267، 402، 462

معروف، 207، 209، 231، 278، 301، 411، 440

معنويّت، 196، 199، 273، 307، 315، 413

مقاومت، 215، 258، 270، 283، 293، 296، 303، 304، 306، 308، 320، 402، 424، 427، 429، 441، 445

ملّت ايران، 200، 201، 204، 212، 213، 217، 219، 226، 233، 234، 235، 236، 241، 249، 256، 257، 260، 261، 262، 266، 272، 275، 278، 279، 283، 290، 291، 294، 295، 306، 308، 309، 315، 318، 412، 414، 420، 423، 425، 427، 428، 429، 430، 431، 433، 435، 442، 443، 444، 446، 448، 447، 449، 451، 452، 455، 474، 475، 481

منافع ملّى، 311

منافق، 403

منكر، 231، 301، 411

مهدويّت، 250

مواد مخدر، 229

نااميد، 207، 220، 227، 232، 236، 244، 254، 406

نااميدى، 220، 227، 309

ناتو، 206

ناتوى فرهنگى، 206

ناسيوناليسم، 203

نخبگان، 264، 449

نشاط، 216، 228، 264

نظام اسلامى، 195، 198، 211، 220، 228، 229، 233، 254، 275، 287، 292، 301، 306، 314، 317، 320، 421، 428، 437، 438، 441

نفت، 203، 214، 421، 447

نفرت، 295

نفس، 248، 251، 272، 292، 293، 300، 305، 413، 444، 447، 463، 475، 476

نماز جمعه، 211

نمايندگان، 273، 404

ص: 494

نهج البلاغه، 248

نوجوانان، 300

نويسندگان، 290

نيروهاى مسلّح، 314، 475

نيروى هوايى، 475

همبستگى، 275، 428

همّت، 209، 231، 234، 274

هند، 302

هنر، 202، 267، 297، 298، 299، 423، 452، 465

هنرمند، 207، 298، 299

هوشمندى، 427، 454

هوشيار، 205، 212، 216، 235، 263، 403، 422، 426، 430، 432

هويّت، 205، 224، 230، 311، 443، 463

وابستگى، 221، 226، 297، 307، 311

وحدت، 218، 223، 227، 255، 262، 265، 269، 274، 277، 295، 296، 297، 306، 309، 425، 426، 443، 459، 463

وعّاظ، 243

ولايت، 195، 214، 282

ولايت مطلقه، 195

يهود، 314، 315

ص: 495

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109