سرشناسه:طباطبایی پور، سیدمهدی، 1330 - ، گردآورنده
عنوان و نام پديدآور:مقام علی علیه السلام در کلام نبی صلی اله علیه و آله و سلم/ جمع آوری سیدمهدی طباطبایی.
مشخصات نشر:اصفهان: نقش نگین: کهن دژ، 1396.
مشخصات ظاهری:176ص.؛ 14/5×21/5 س م.
شابک:100000 ریال:978 - 600 - 329 - 196 - 6
وضعیت فهرست نویسی:فاپا
موضوع:علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - - فضایل
موضوع:Ali ibn Abi - talib, Imam I, 600 - 661 - - Virtues
موضوع:علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - - فضایل - - احادیث
موضوع:Ali ibn Abi - talib, Imam I, 600 - 661 - - Virtues - - Hadiths
موضوع:محمد (ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - - دیدگاه درباره علی بن ابی طالب (ع)
موضوع:Muhammad, Prophet - - Views on Ali ibn Abi - Talib
رده بندی کنگره:BP37/4/ط2م7 1396
رده بندی دیویی:297/951
شماره کتابشناسی ملی:4932959
اطلاعات رکورد کتابشناسی:فاپا
ص: 1
بسم الله الرحمن الرحیم
ص: 2
مقام علی علیه السلام در کلام نبی صلی الله علیه و آله و سلم
جمع آوری: سید مهدی طباطبایی
ص: 3
پیشگاه دُردانۀ صدف آفرینش یگانۀ همۀ زمان ها و مکان ها علی علیه السلام که زبان و بیان و کلام و اقلام از توصیف فضائلش عاجزند!
هر روز و به هر مناسبت خود و خانواده و دوستان و آشنایان خویش را با فضیلتی از فضائل بی منتهای علی علیه السلام از بیان گهر بار پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم آشنا کنیم
ناشر: نقش نگین / ناشر همکار: کهن دژ
مدیر تولید: مهدی نقش / صفحه آرا: مهدی نحوی
طرح جلد: مهدی رسول جبار
نوبت چاپ: دوم، 1397
تیراژ: 3000 نسخه / چاپ: حافظ 2
صحافی: سپاهان
شابک: 1966 - 329 - 600 - 978
قیمت 12000 تومان
اصفهان / خیابان حكيم / ساختمان دقیق / پلاک 116
تلفن: 61 - 32236260 نمابر: 32204933
Email:Info@naghshnegin.com
www.naghshenegin.com
ص: 4
شرح
دوستی علی و گناه مثل هیزم وآتش ... 29
كارنامه مؤمن ... 29
دوستی علی و عبور از صراط ... 29
مؤمن دوست علی و منافق دشمن او ... 29
پیامبر و علی: مؤمن دوست علی و منافق ... 29
ياري على ... 30
پیامبر: آفرین بر سرور مسلمانان ... 30
علی دوست دار مستمندان و برعکس ... 30
علی پیشوای پرهیزکاران ... 30
پذیرش امامت على هلاكت ندارد ... 30
سفارش خداوند به پیامبر درباره علی ... 31
سفارش خداوند به پیامبر درباره علی ... 31
وصی و جانشینی پیامبر ... 31
جبرئیل: علی جانشین تو است ... 31
برادر و جانشین من فرمانش را ببرید ... 32
هر پیامبری وصی دارد و وصی من علی است ... 32
بعد از رحلت پیامبر اصحاب وصایت را قبول داشتند ولی خلافت را نه ... 32
ابن ابى الحدید: وصایت را قبول دارند خلافت را نه ... 32
هر که را مولای اویم علی مولای اوست ... 33
آیا من به مؤمنان سزاوارتر نیستم ... 33
استشهاد به ولایت خود ... 33
او ولی هر مؤمن است ... 34
از کسانیکه ایراد به علی گرفتند متغيّر شدند ... 34
ص: 5
از علی بدگوئی نکنید ... 34
به علی امیرالمؤمنین بگوئید ... 34
حق با علی است ... 35
علی با حق است ... 35
علی با حق است ... 35
علی با حق است ... 35
علی با حق است ... 35
علی با قرآن و قرآن با علی ... 35
علی با قرآن و حق ... 36
علی با قرآن و حق ... 36
من و علی حجت بر بندگانیم ... 36
شهر علم و دروازه آن ... 36
درگاه دانش ... 36
درگاه دانش ... 36
درگاه دانش ... 37
داناترین ... 37
خدا شناس ترین ... 37
آگاه ترین ... 37
وارث دانش ... 37
ما از یک درختیم ... 37
ما از یک درختیم ... 37
من ريشة درخت تو تنه حسن و حسین شاخة آن ... 38
برادر پیامبر ... 38
آن میگویم که موسی گفت ... 38
عقد اخوّت توسط خدا ... 38
علی از من است و من از او ... 39
علی از من است و من از او ... 39
علی مانند سراست برای پیکرم ... 39
گوشت و خون ما یکی است ... 39
تواز منی و من از تو ... 39
خواندن سوره برائت ... 39
علی از من است و غیر از علی ... 39
ص: 6
نسبت تو ومن مثل هارون و موسی ... 40
نسبت تو ومن مثل هارون و موسی ... 40
نسبت تو و من مثل هارون و موسی ... 40
علی به راه راست میبرد ... 40
اگر علی را به خلافت برگزینند ... 40
اگر خلافت را به علی بسپارید ... 41
سیرت پیامبران در علی علیه السلام ... 41
سرور مؤمنان ... 41
ستون دین ... 41
شمشیر برای حق ... 41
على به قل هو الله احد و قرآن می ماند ... 41
از علی گله نکنید ... 42
آزار علی آزار من است ... 42
علی مهتر مؤمنان و مال مهتر منافقان ... 42
حق على مثل حق پدر بر فرزند ... 42
راز دار من ... 42
تو و پیروانت در بهشت ... 42
تو و پیروانت در بهشت ... 43
ياد علی عبادت است ... 43
عدالت من و على ... 43
منكر على كافر ... 43
روزه روز غدیر مساوی 60 ماه ... 43
علی بعد از من ولی مؤمنین ... 43
علی پیشگام در همه خوبیها و خلیفه بعد از من ... 44
علی در آسمان هفتم چون خورشید در روز ... 44
نام علی بر درهای بهشت ... 44
على نزد من و نزد خدا ... 44
على مأنوس من و شهید بعد از من ... 44
علی در بهشت ... 45
دوستی علی نعمت است ... 45
خصوصیت على ... 45
گرامی تر از علی مادر نزاده ... 45
حكمت على ... 45
ص: 7
علی و فرشتگان ... 46
على و محفل ها ... 46
على و كعبه ... 46
على و ماه و خورشید ... 46
علی در قرآن ... 46
على و شهادت ... 46
مخالف على كافر است ... 47
على نور است و حجت ... 47
على شمشير خدا ... 47
على حكم برتر ... 47
على سید وصیان و وصی ... 47
ایمان پذیرفته نیست جز به ولایت و طاعت او ... 47
دوستی و دشمنی با علی با خدا است ... 47
فرمان من و تو یکی است ... 48
وصى من اعلم امّتم على است ... 48
شما اهل بیت از من هستید و من از شما ... 49
نافرمانی و فرمان بردن من و علی یکی است ... 49
دوستی علی ایمان و دشمنی با او کفر ... 50
اهانت به شیعیان اهانت به من و خدا است ... 50
گل و روح تو از من ساخته شده ... 50
من شفیع شیعیانت هستم ... 50
شیعیان تو یاران خدایند ... 50
دوستت سعادتمند و دشمنت بدبخت ... 51
رحمت بر بهترین خلق ... 51
اقتدا به علی و فرزندانش (حزب الله) ... 51
علی را خداوند وزیر قرار داد ... 51
معرفی علی از زبان خودش ... 52
دوستی تو تقوی و ایمان و دشمنی تو کفر و نفاق ... 53
منم خانه حكمت و تو كليد ... 53
در فتنه ها ملازم علی باش ... 53
على فاروق حق و باطل ... 53
سالم ماند دوست علی نابود شد دشمن او ... 53
علی از من و روحش از من ... 54
ص: 8
دو پسر علی امامند با نه فرزندانش ... 54
راستگوتر از خدا کیست ... 54
باب هدایت و داعی نور خداست ... 54
فرمان و نهی علی فرمان و نهی من است ... 55
فرمان و نهی علی فرمان و نهی من است ... 55
على صدیق و فاروق است ... 55
حجت خدا ... 55
حق با علی است ... 55
قسیم بهشت و دوزخ ... 55
ولایت على ولايت خدا ... 56
مثل سلمان و قرآن و علی ... 56
سفارش علی به اصحاب ... 56
سفارش علی به اصحاب ... 56
سفارش جبرئیل ... 57
سید عرب ... 57
تو شبیه اوصیای پیامبرانی ... 58
منکر خلافت تو ز من نیست ... 59
افضل امت ... 60
امام و امیر امت ... 60
قسیم بهشت و دوزخ ... 60
ابوذر (جندب) ... 60
سفارش اهل بیت ... 60
زيارت من و على ... 61
صاحب حوض ... 61
وصیت پیامبر درباره ثقلین ... 61
وارث پیامبر ... 63
نوشته درب بهشت ... 64
پذیرش توبه آدم ... 64
خير البشر ... 64
خير البشر و شک در آن کفر ... 64
خير البشر و شک در آن نفاق ... 65
خير البشر و شک در آن کفر ... 65
ده چیز برتر به علی ... 65
ص: 8
خصائل على ... 65
سفارش پیامبر بعد از فتح خیبر ... 66
دشنام به علی ... 68
12 امام ... 69
مشربه ام ابراهیم ... 69
پیش بینی پیامبر راجع به اهل بیت ... 70
کلید بهشت و دوزخ ... 74
پیامبر و چهار صحابی دشمن علی ... 75
معنى من كنت مولاه فعلی مولاه ... 77
معنى من كنت مولاه فعلی مولاه ... 77
تفسیر آیه 55 مائده ... 77
وصی و وارث و خلیفه ... 77
گواهی فرشتگان ... 79
گواهی فرشتگان ... 79
سلوني قبل أن تفقدونى و ابن سعد ... 80
بلا و اهل بیت ... 80
ستونهای علی ... 81
فضایل علی و بخشش گناهان ... 81
هر بامداد درب منزل اهل بیت ... 82
تفسير و احصينا في كِتَابٍ مُبِينٍ ... 82
ماموریت به تیره بنی مصطلق ... 82
جبرئیل و دوستی و دشمنی با علی ... 83
ماجرای شب معراج ... 84
قول امام صادق از پدرانش ... 84
مقصر و غالى هلاكند ... 85
تفسیر آیه 60 انبیاء ... 85
على حبيب خدا و حبيب من ... 86
سفارش ثقلين ... 86
ندای ملک در بهشت ... 86
نزدیکترین به انبیاء ... 87
نوشته بر عرش ... 87
نوشته برستون عرش ... 88
فاروق حق و ناحق ... 88
ص: 10
همه كار علی کار خدا است ... 88
ماموریت در یمن ... 89
حصن پیامبر ... 90
آفریده از یک نور ... 90
علی و پیامبران ... 90
پاسخ و پرسش با علی ... 90
علی و شیعیان ... 91
دروغگو است کسی که مرا دوست دارد و علی را نه ... 91
شهر دانش و در آن ... 91
گواهی فرشتگان ... 92
يارب يارب در شب تار و لبیک خداوند ... 92
نشانه ایمان و نفاق ... 93
زیور درختان بهشت نثار عروسی زهرا ... 94
جواز عبور از صراط ولایت علی ... 94
ساقى كوثر ... 95
درجه علی به سدرة المنتهى رسيده ... 95
على همه كاره خدا ... 96
فقراء شیعه را کم نگیرید ... 97
ام سلمه حدیث میگوید ... 97
آخرين كلام امام ... 98
دنیا و آخرت تو با منی ... 99
من صاحب تنزيل ام تو صاحب تاویل ... 100
تنها درِ باز به مسجد ... 101
جز من و اهل بیت وارد مسجد نشود (بدون غسل) ... 101
تنها درِ باز به مسجد ... 102
تنها درِ باز مسجد ... 102
7 خصلت شیعیان ... 102
ارث علی از پیامبر ... 103
سلمان میگوید ... 103
قضاوت على ... 103
گفتار پیامبر در مسجد قبا ... 104
گفتار پیامبر در منزل ام ابراهیم ... 105
حجت خدا ... 105
ص: 11
حال شیعیان در قیامت ... 105
قسیم بهشت و دوزخ ... 105
مأمون عباسی چه میگوید ... 105
جبرئيل ميكائيل بجاى على ... 106
نسبت تو به من اوصیا به پیامبران ... 106
گزارش جبرئیل پس از مرگ پیامبرو علی ... 107
من شهر حکمتم و تو درِ آن ... 109
علی برای پیامبر چه کرد ... 109
همكاران على ... 110
نامه خدا به پیامبر ... 110
وصی رسول ... 111
منكر امارت على ... 111
ثقلين ... 112
بهترین همسر ... 113
هر کس بخواهد به پیامبران نگاه کند به علی نگاه کند ... 113
كتاب فضل ترا ... 113
قبولی ایمان به شرط ... 113
سعادت حقیقی ... 113
هم درجه پیامبران ... 113
نوشته به درب بهشت ... 114
وزن ایمان علی ... 114
بعد از من ... 114
دروغگو کیست؟ ... 114
جوانان بهشت ... 114
نگاه به علی عبادت است ... 115
سفارش پیامبر علی را ... 115
همه خير ... 115
حلال زاده و ... 116
فرمان و نافرمان ما و خدا ... 116
3 سفارش در معراج ... 116
صدیقان 3 دسته اند ... 116
محبوب ترین ... 117
بهترین ارث ... 117
ص: 12
متمسكين به على (ع) ... 117
دلیل هلاک نشدن ... 117
سفارش خدا درباره علی ... 118
پرچم هدایت ... 118
فرمان و نافرمانی خدا ... 119
ركن و مقام و منكر على ... 119
مقام شوهر ... 119
رفع اختلافات امّت ... 120
جام صادق برای پیامبر ناطق ... 121
تاویل آیه 58 یونس 82 طه 67 مائده ... 122
اولین نماز جماعت با علی ... 123
آیه مباهله ... 123
ابوذر در مسجد قبا ... 124
وحی درباره ولایت ... 124
در علی شک نداشتیم ... 125
هرچه می خواهید از او بپرسید ... 125
بهترین قاضی ... 125
ابلاغ وحی به علی ... 125
دوستدار ترین حمزه و علی ... 126
جدایی من و علی ... 126
روزی از خدا است ... 127
اطاعت ما و خدا یکی است ... 127
تاویل آیه 44 رعد ... 127
داستان آیات اول سوره نجم ... 127
داستان غدير ... 128
امامان بعد از من ... 129
عايشه روایت میکند ... 129
امامان معصوم ... 129
مرگ جاهلیت ... 129
ثابت قدم بر صراط ... 130
داستان آیات سوره نجم ... 130
صداى كوبه در بهشت یا علی ... 130
امامت انتصاب خدا ... 131
ص: 13
ازدواج زهرا و علی ... 131
اطاعت خدا و پیامبر و علی ... 131
ابوطالب و درخت ... 132
غسل پیامبر ... 132
کافر کیست ... 132
منكر علی منکر پیامبری ... 132
پدر امت ... 133
دوزخ را نمی آفریدم اگر ... 133
على و مقایسه با پیامبران ... 133
نگاه به علی نگاه به پیامبران ... 134
على همه كاره من ... 134
قسیم بهشت و دوزخ ... 134
کافر کیست ... 135
کافر کیست ... 135
دامن او را بگیرید ... 135
على صراط مستقيم ... 136
امانت ولایت است ... 136
چھل حدیث امام ... 136
چهل حدیث امام ... 137
دستمال بسته بر سر انس ... 137
همراه اول ... 138
جواز عبور از صراط ... 138
داناترین ... 139
زیرک در قضاوت ... 139
امانتدار ... 139
یاری علی یاری خود ... 139
وزیر از خانواده ام ... 139
سعادت با دوستی علی ... 139
همه کاره خدا ... 140
علی یکی از چهار محبوب من ... 140
او از من و من از اویم ... 140
صاحب اختیار ... 140
7 سال بیش از مسلمانی ... 140
ص: 14
سخنانش را گوش کنید ... 140
خانه حکمت و در آن ... 141
سرور عرب ... 141
شهر علم و در آن ... 141
هدایتگر ... 141
حجت خدا ... 141
از یک درخت ... 141
برادر من ... 141
شبيه كعبه ... 142
حل اختلاف ... 142
تو از من من از تو ... 142
شهادت در دین ... 142
هارون منی ... 142
صاحب اختیار ... 142
3 نعمت منحصر بفرد ... 142
نخستین نمازگزار ... 143
سرپرست ... 143
نخستين كس ... 143
گله نکنید ... 143
نجات از آتش ... 144
جلوگیر بدیها ... 144
ياد على عبادت ... 144
اول و آخر معرفت ما ... 144
فضائل على ... 145
برتری علی ... 145
طلب آمرزش فرشتگان ... 145
لولاک ما ... 146
اولین خلق ... 146
ما بنده خداییم نه خدا ... 146
معلم فرشتگان ... 147
برتر از فرشتگان ... 147
خدا مربى من و من مربى على ... 147
معین با انبیاء ... 148
ص: 15
نوشیدن گوارایت باد ... 148
سؤال و جواب از پیامبر ... 148
امین خدا ... 149
هم درجه پیامبر ... 150
استغفار فرشتگان ... 150
پرونده به دست راست ... 150
ایمان کامل ... 151
جا در بهشت ... 151
جان کندن آسان ... 151
شفاعت ... 151
قبر روشن ... 152
با صديقين و شهدا ... 152
رفيق حمزه ... 152
دارای حکمت ... 152
اسیر خدا ... 153
ندای فرشته 153
ماه شب چهاردهم ... 153
لباس عزّت ... 153
عبور از صراط ... 153
رهایی از نفاق ... 154
بدون حساب ... 154
بدون حساب ... 154
مصاحفه با فرشتگان ... 154
كافر ... 154
ایمان ... 155
خصلت شیعیان ... 155
عمر از پیامبر نقل میکند ... 155
در رحمت خدا ... 156
مدافع حريم الهى ... 157
دعای فرشتگان برای علی ... 157
تشخیص مؤمن از کافر ... 157
هدایت از علی ... 158
ريسمان محكم الهى ... 158
ص: 16
منكر ولايت على مشرک ... 158
ياحسرتا ... 158
شناختن فرشتگان علی را ... 160
سلام فرشتگان به علی ... 160
سلام فرشتگان به علی ... 160
سلام فرشتگان به علی ... 161
سلام فرشتگان به علی ... 161
سلام فرشتگان به علی ... 162
ستایش فرشتگان ... 162
علی با پیامبر در معراج ... 163
خدا همه کاره شیعه ... 163
عبور از صراط ... 163
پدرم فدای پدر شما ... 164
دیدار وقت جان کندن ... 164
سوال انکاری عمر از پیامبر ... 165
چرا علی بر دوش پیامبر ... 166
هراس روز قیامت ... 166
علامت ایمان و نفاق ... 167
امیر دینداران ... 167
چراغ هدایت ... 167
امام مبین ... 168
بشارت ... 169
اختلاف مردم و علی ... 169
هر دو یک نوریم ... 169
دوست و دشمن علی ... 170
دوستان على ... 170
دوستان على ... 170
دوستان على ... 170
دوستان على ... 170
دوستان على ... 171
دوستان على ... 171
دوستان على ... 171
دوستان على ... 171
ص: 17
دوستان على ... 172
دوستان على ... 172
دوستان على ... 172
دوستان على ... 172
دوستان على ... 172
سرور اوصیاء ... 173
دشمنان علی ... 173
دوستان علی ... 173
ستون نور ... 173
حلقه در بهشت ... 174
تولد در کعبه ... 174
حجت خدا ... 175
همه چیز خدا ... 175
مادر على باردار ... 175
آیه درباره علی ... 176
عمر می گوید ... 177
7 سالی چه گذشت ... 177
ليلة المبيت ... 177
ازدواج زهرا ... 178
شمشیر علی ... 178
تمام ایمان و کفر ... 179
عبادت جن و انس ... 179
جنگ خیبر ... 179
پا بر دوش پیامبر ... 179
شمشیر علی ... 179
وزن ایمان علی ... 179
على شيفتة خدا ... 180
هزار باب علم ... 180
علم على ... 180
داناترین ... 180
بهترین مردم ... 180
علی و شیعیان ... 181
معصومين ... 181
ص: 18
تأویل آیه 43 رعد ... 181
علم كتاب ... 182
علم كتاب ... 182
تأویل آیه 17 هود ... 182
تأویل آیه 17 هود ... 183
تأویل آیه 274 بقره ... 183
تأویل آیه 207 بقره ... 184
تأویل آیه 8 بینه و 24 صافات ... 184
تأویل آیه 96 مریم ... 185
تأویل 103 آل عمران ... 185
آیه 7 رعد ... 186
آیه 35 ابراهیم ... 186
آیه 4 تحریم ... 187
آیه 20 حشر ... 187
آیه 12 الحاقه ... 188
آیه 18 سجده ... 188
آیه 43 بقره ... 189
آيه 8 تكاثر ... 189
آیه 1 معارج ... 189
آيه 1 عنكبوت ... 190
آیه 33 احزاب ... 191
مقام اهل بیت ... 191
ذريه من در صلب على ... 191
ابوبکر میگوید ... 191
بهشت بر مخالفان خاندان من حرام است ... 192
ذكر على عبادت ... 192
سجده على ... 192
ازدواج به دستور خدا ... 192
نام ائمه اطهار ... 193
زمخشری می گوید ... 193
300 آیه درباره علی ... 194
بهترین ... 194
پنهان و آشکار ... 194
ص: 19
پدرم و مادرم فدای علی ... 194
حق با علی ... 195
بهترین همسر ... 195
مجالس به یاد علی ... 195
طلایه داران ... 195
راز دار ... ... 195
فتنه های پس از من ... 195
قاتل بدكاران ... 196
بستن همه درها ... 196
نام علی بر همه چیز ... 196
سجده های پیامبر ... 196
علی در قیامت ... 197
شجاعت و فضیلت علی ... 197
شیعیان چراغ در تاریکی ... 197
ص: 20
مقدمه چاپ دوم
كتاب «مقام على علیه السلام در کلام نبی صلی الله علیه و آله و سلم» در حالی برای دومین بار به زیور چاپ آراسته میشود که یکی از دلدادگان امام علی علیه السلام یعنی استاد دکتر محمد باقر کتابی چهره در نقاب خاک پنهان کرده و جامعه ادبی و فرهنگی اصفهان بلکه ایران را از فیوضات وجودی خویش محروم نموده است.
الحق دکتر کتابی به مقتدا و مولای خویش با تمام وجود عشق می ورزید و آنگاه که کلام امام خود را میخواند و شرح مینمود حلاوت وصف ناپذیری را به مخاطب و شنونده از چشمۀ فیاض سخن امام میچشاند. بنده کم و بیش روزهای پنجشنبه با یکی از دوستان اهل دل از محضر ایشان فیض میبردیم و برخی سؤالات و ابهامات خود از نهج البلاغه را از ایشان پرسش میکردیم و جوابهای عالمانه استاد را دریافت مینمودیم خداوند روح این دلدادۀ مولا را با روح بلند حضرتش محشور فرماید. ان شاء الله.
آخرین اثر گرانسنگ «استاد محمد باقر كتابي كتاب» المفتاح لكنوز نهج البلاغه (کلید گشایش نهج البلاغه) است که استاد در مقدمۀ آن چنین می نویسد؛
امام علی امیرالمؤمنين علیه السلام متعلق به ابدیت است. در آنجا بُعد زمان
ص: 21
مطرح نیست. سخن علی هم متعلق به دیروز یا امروز یا فردا نیست. بلكه نهج البلاغه میراث جاودانه ایست برای تمام انسانهائی که روی این کره خاکی آمده اند یا هستند و یا می آیند. نه محدود به زمان است و نه محدود به مکان. چشمه جوشان و گوارای انواع علوم و معارف است که سعادت دنیا و آخرت انسان را تأمین می نماید، و به یقین هرکس دیده بر آن نیفکنده و غوری در آن ننموده و از آن همه نور و معرفت بهره ای نبرده به خسران و زیانی عمیق فرو رفته است که هیچ چیز دیگر جبران آن را نخواهد کرد.
(کلید گشایش نهج البلاغه ص 8)
امام علی علیه السلام بزرگترین شخصیت آفرینش است که خداوند متعال وی را به عالم هستی هدیه کرده است، او که نفس شریف پیامبر اعظم و اشرف انبیاء الهی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم می باشد انسان کاملی است كه هركس توانست گوشه ای از فضائل او را درک کند و بشناسد، در حیرت فرو رفته است و انگشت ابهام به دندان گزیده است. که خود فرمود:
والله قسم، خداوند نبأی یعنی خبر و معجزه ای بالاتر از من ندارد.»
ما کجا و درك فضائل على علیه السلام كجا؟
همان بهتر که دم فرو بندیم و سر به زیر اندازیم و تنها در دل به او عشق ورزیم و امید به لطف و شفاعتش داشته باشیم و صد البته تا آنجا كه مقدور توان ما می باشد از این ارمغان بزرگ هستی پیروی و اطاعت کنیم.
شبلی شُمیّل می گوید:
پیشوا علی بن ابیطالب بزرگ بزرگان یگانه نسخه ایست که نه
ص: 22
شرق و نه غرب در گذشته و نه امروز صورتی مطابق این نسخه ندیده است.»
این جمله از دانشمندی است که معتقد به امور ماورای طبیعی و ادیان نیست.
شرح و تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری، جلد 1 ص 171
چاپ اول کتاب «مقام علی علیه السلام در کلام نبی صلی الله علیه و آله و سلم که در 3000 نسخه منتشر شد بزودی تمام و اینک برای دومین بار با برخی اصلاحات چاپ و تقدیم اهل ادب و فرهنگ به خصوص ارادتمندان آستان مقدس علی بن ابیطالب و بویژه جوانان می شود.
بدان اميد كه سليمان دو عالَم ران ملخی را از مور ناچیزی چون بنده به لطف و کرمش قبول فرماید.
ذکر این نکته را نیز ضروری میدانم که جامعۀ علوی ما باید هرچه بیشتر با فضائل و مناقب امام و پیشوای خود آشنا شود و لذا شایسته است که در هر محفلی و در هر جمعی از دوستداران حضرتش یکی از این احادیث نبوى ذكر شود تا آن مجلس و محفل به نور ولایت علی علیه السلام منور گردد.
سید مهدی طباطبائی
عید غدیر 1439
شهریور 1397
ص: 23
ص: 24
بحمد الله و المنّة بیش از هفده سال است که عصرهای شنبه هر هفته در خانه ای که منوّر به نور نهج البلاغه مولای متقیان حضرت علی علیه السلام است، در محضر پیر مراد خود حضرت استاد محمد فولادگر روحی فداه با جمعی از دوستان همدل و یاران همزبان با اشتیاق وصف ناپذیر گرد هم می آئیم تا از خرمن معارف علوی خوشه ای و از گلستان پرگل آن شاخه ای و از دریای بی منتهای آن گوهری با خود ببریم و در دلهای مشتاق خویش بسپاریم.
در هر جلسه استاد کلامی از حضرت مولا را چون جرعه ای از چشمۀ آب حيات برکام تشنۀ ما مینشاند و قلب ما را سرشار از معنویت و روحانیت می نماید.
در شبی از شبهای انس با نهج البلاغه استاد فرمودند:
ابن ابى الحدید معتزلی می گوید؛
اگر تمام علمای بلاد با علم فصاحت و بلاغت خود در محفلی جمع شوند و زبان علی را هم برای بیان فضائل علی علیه السلام از وی به عاریت بگیرند، هرگز نمی توانند یک دهم آنچه را پیامبر عظیم الشان درباره على علیه السلام فرموده بیان کنند. سپس تأکید می کند؛ بلکه یک بیستم آن
ص: 25
را نیز نتوانند.
این جمله ابن ابی الحدید معتزلی (که سنی مذهب است) مرا به فکر فرو بُرد که راستی مگر پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم درباره على علیه السلام چه فرموده اند، كه اگر همۀ علما جمع شوند یک بیستم آن را نخواهند توانست به زبان آورند.
به دنبال این فکر بر آن شدم که تا آنجا که توان دارم و فرصت پیدا كنم و طائر توفیقم همراهی مینماید فرمایشات پیامبر عظیم الشأن را در مورد مولای متقیان جمع آوری و در مجلداتی منتشر نمایم و نام آن را «مقام على علیه السلام در کلام نبی صلی الله علیه و آله و سلم اختیار نمودم.
بدیهی است فردی چون من که از نظر بضاعت علمی فقیر و ناچیز و از منظر کارهای اجتماعی با گرفتاریهای زیاد و اشتغالات فراوان می باشد جمع آوری این مجموعۀ کلام گهربار کاری بس دشوار و دور از توان مینمود ولی با استعانت از درگاه خداوند متعال کار را شروع کردم و از روح بلند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مدد خواستم که بتوانم با بضاعت مزجاة خود چون موری ران ملخی را به پیشگاه سلیمان دو جهان تقديم كنم.
با شروع کار اشتیاقم دو چندان شد و با ادامۀ آن دریافتم که با اقیانوس وسیع و عمیقی روبرو شده ام که تنها میتوانم سبوئی از آن برداشته و ارائه كنم.
چرا که خود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
اگر همه اشجار قلم شوند و دریاها مرکب و جن و ملک نویسنده نمی توانند فضائل علی ابن ابی طالب را بنویسند.
مع الوصف كار را شروع نمودم و اینک اولین جلد آن که شامل 500 حدیث شریف می باشد را تقدیم میکنم و امیدوارم مورد قبول درگاه حق تعالی و پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم و امیرمؤمنان علیه السلام قرار گیرد.
ص: 26
بندۀ کمترین در نگارش این کتاب مخاطب خود را عامۀ مردم فارسی زبان و به خصوص جوانان قرار دادم و لذا از آوردن متن عربی کلام پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم خودداری نمودم ولی در هر مورد آدرس حدیث را ذکر کردم که علاقمندان بتوانند به آسانی به متن عربی آن مراجعه نمایند.
لازم است از سرکار خانم شقایق با خویش (محمدی) که در آماده شدن این اثر تلاش فراوانی نمودند تقدیر و تشکر نمایم.
سید مهدی طباطبائی
رمضان 1439
مرداد ماه 1395
ص: 27
مقام على
کاش ای علی علیه السلام مقام تو را می شناختیم *** در زندگی مرام تو را میشناختیم
درمان درد را همه فرموده ای و کاش *** یک نسخه از کلام تو را می شناختیم
میشد جهان بهشت برین ای امام نور *** گر هر خط از پیام تو را میشناختیم
نام علی ست سرخطّ حلال مشکلات *** اى كاش سِرّ نام تو را میشناختیم
بر دیده می زدیم برای شفا اگر *** گردی زخاکِ گام تو را می شناختیم
شرمنده میشدیم زعمری نماز اگر *** یک رکعت از قیام تو را می شناختیم
پندت چه می کند به دل پاک مؤمنان *** ای کاش ما همامِ تو را می شناختیم
ما را هزار پله به حق میرساند اگر *** یک پله از مقام تو را میشناختیم
مولا چونیست درک مقام توحدّ ما *** کاش ارزش غلام تو را میشناختیم
گفتند عارفان به تو «مهدی» به صد زبان *** اى كاش ما امام تو را میشناختیم
سید مهدی طبا طبائی
«مهدی»
ص: 28
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
دوستی علی گناهان را فرو می خورد همچنان که آتش هیزم را.
(ميزان الحكمة ص 253)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
سرلوحه کارنامه مؤمن، دوستی علی بن ابی طالب است.
(ميزان الحكمة ص 253)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
هرگاه خداوند عشق و دوستی علی را در دل مؤمنی استوار سازد و با این حال قدمش بلغزد (خطایی از او سر زند) در روز قیامت قدمش را بر صراط استوار نگه دارد.
(ميزان الحكمة ص 253)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم و به علی علیه السلام فرمودند:
تو را جز مؤمن دوست ندارد و جز منافق دشمنت ندارد.
(ميزان الحكمة ص 253)
امام علی علیه السلام فرمودند:
اگر با این شمشیرم بر بینی مرد با ایمان زنم که مرا دشمن گیرد، هرگز با من دشمنی نکند و اگر همه دنیا را به منافق دهم تا مرا دوست دارد،
ص: 29
هیچگاه دوستم ندارد. و این از آن روست که قضا جاری گشت و بر زبان پیامبر امّی گذشت که فرمود ای علی! مؤمن تو را دشمن ندارد و منافق دل به دوستی تونسپارد.
(ميزان الحكمة ص 253)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی پیشوای نیکوکاران است و کُشنده بدکاران، هر كه او را یاری کند یاری شود و هر که از یاری او دست شوید. بی یار ماند.
(ميزان الحكمة ص 253)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمودند:
آفرین و مرحبا به سرور مسلمانان و پیشوای پرهیزکاران.
(ميزان الحكمة ص 253)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
اى على! خداوند ... دوست داشتن مستمندان را به تو بخشیده است؛ از این رو آنان به پیشوایی تو خرسندند و تو به داشتن پیروانی چون ایشان.
(ميزان الحكمة ص 253)
پیامبر خدا و فرمودند:
درباره علی به من وحی شده که او سرور مسلمانان، پیشوای پرهیزگاران و رهبر روسپیدان است.
(ميزان الحكمة ص 253)
پیامبر خدا او فرمودند:
آیا شما را به چیزی رهنمون شوم که تا هرگاه برآن توافق کنید، به هلاکت در نیفتید؟! همانا ولیّ شما خداوند و امامتان علی بن ابی طالب است. پس خیرخواه و مخلص او باشید و تصدیقش كنيد. همانا این
ص: 30
مطلب را جبرئیل به من خبر داد.
(ميزان الحكمة ص 255)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
همانا خداوند عزوجل درباره علی بن ابی طالب بمن سفارشی فرمود. گفتم بار پروردگارا آن را برایم روشن فرما. فرمود:بشنو! عرض کردم گوش به فرمانم. فرمود: همانا علی پرچم هدایت و پیشوای دوستان من و روشنایی (راه) کسانی است که مرا اطاعت کنند. او کلمه ای است که با پرهیزگاران همراهش کردم. هر که او را دوست بدارد مرا دوست
داشته و هر كه از او اطاعت کند از من اطاعت کرده است.
(ميزان الحكمة ص 255)
پیامبر خدا و فرمودند:
خداوند درباره علی به من سفارشی فرمود: عرض کردم بار خدایا! آن را برایم توضیح بده. فرمود: گوش کن! عرض کردم: گوش میکنم. فرمود: همانا علی پرچم هدایت و پیشوای دوستان من است. این را به او بشارت ده. پس علی آمد و من به او بشارت دادم.
(ميزان الحكمة ص 255)
پیامبر خدا و فرمودند:
ای بنی هاشم! همانا برادر من وصى من و وزیر من و جانشین من در میان خانواده ام علی بن ابی طالب است. او دِین مرا می پردازد و وعده ام را به کار می بندد.
(ميزان الحكمة ص 255)
جبرئیل نزد من آمد و گفت:
ای محمد! پروردگارت { به تو درود میفرستد و } می گوید: همانا
ص: 31
علی بن ابی طالب وصی و جانشین تو در میان خانواده و امّت تو می باشد.
(ميزان الحكمة ص 255)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم با اشاره به علی علیه السلام:
این برادر و وصی و جانشین من در میان شماست. فرمانش را بشنوید و اطاعت كنيد.
(ميزان الحكمة ص 255)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
همانا وصى من راز دار من و بهترین بازماندگانم و کسی که وعده ام را به کار می بندد و دِینم را ادا میکند علی بن ابی طالب است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
هر پیامبری، وصیّ و وارثی دارد و علی وصیّ و وارث من است.
(ميزان الحكمة ص 255)
ابن ابی الحدید می نویسد:
بعد از رحلت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی به نام وصی رسول الله خوانده می شد چون پیامبر مطالب و خواسته های خود را به او وصیت کرده بود اصحاب و هم باوران ما این مطلب را انکار نمی کنند اما می گویند: این وصیت در زمینهٔ خلافت نبوده بلکه دربارۀ بسیاری از امور و مسائل نوظهور پس از ایشان بوده است.
(ميزان الحكمة ص 255 و 257)
ابن ابی الحدید می نویسد:
اشعار فراوانی را از شاعران صدر اسلام زیر عنوان «اشعاری که درباره وصایت علی سروده شده» بازگو کرده است. او در توضیح این جمله امام كه: «وصیت و وراثت در میان ایشان است» می گوید: ما شک نداریم
ص: 32
كه علی علیه السلام وصیّ پیامبر خدا بوده است؛ گو این که افرادی که از نظر ما كينه توزند این نکته را قبول ندارند. البته به عقیده ما مقصود از وصیت نصّ و خلافت نیست بلکه مسائل دیگری است که – اگر روشن شوند - شاید برتر و مهمتر از موضوع خلافت باشند.
(ميزان الحكمة ص 257)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
هر كه من مولاى اويم علی نیز مولای اوست.
(ميزان الحكمة ص 257)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
ای بریده! آیا من به مؤمنان از خود ایشان سزاوارتر نیستم؟ عرض کردم: البته ای پیامبر خدا. فرمود: هر که من مولای اویم علی هم مولای اوست.
(ميزان الحكمة ص 257)
عبدالرحمن بن ابی لیلی می گوید:
علی را ديدم كه در رحبة (كوفه) مردم را سوگند می دهد: شما را به خدا سوگند می دهم اگر کسی از شما هست که شنیده باشد پیامبرخدا صلی الله علیه و آله و سلم در روز غدیرخم می فرمود: هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست» برخیزد و گواهی دهد عبدالرحمن می گوید: دوازده تن از بدریان كه گويي هم اكنون یکایک آنان را می نگرم، برخاستند و گفتند: گواهی می دهیم که شنیدیم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم در روز غدیر می فرمود: آیا من به مؤمنان سزاوارتر نیستم ...؟ عرض کردیم البته ای پیامبر خدا. پیامبر فرمود: هر که من مولای او هستم علی نیز مولای اوست. خدایا دوست بدار هر که را دوستدار علی باشد و دشمن بدار هر که را با او دشمنی ورزد.
(ميزان الحكمة ص 257)
ص: 33
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی از من است و من از او. او ولیّ هر مؤمنی است.
(ميزان الحكمة ص 257)
عمران بن حصین می گوید:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم سپاهی را به فرماندهی علی بن ابی طالب گسیل داشت. او در این سفر کاری کرد ... ما هرگاه از سفر برمی گشتیم ابتدا خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم میرسیدیم. پس بر آن حضرت سلام کردیم ... مردی از آن میان برخاست و عرض کرد: ای پیامبر خدا، علی چنین و چنان کرد. پیامبر از او روی گرداند. مرد دیگری برخاست و همان گفت که آن اولی گفته بود. تا آن که چهارمی برخاست و سخنان همان نفر اول را به زبان آورد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم در حالی که چهره اش متغیر شده بود رو به او کرده فرمود: رها کنید علی را، رها كنيد على را؛ همانا علی از من است و من از او. او پس از من ولیّ هر مؤمنی است.
(ميزان الحكمة ص 259)
وهب بن حمزه می گوید:
با علی بن ابی طالب از مدینه به مکه سفر کردم. در راه از او اندکی تندی دیدم. با خود گفتم: وقتی برگشتم و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم را دیدم از او بد خواهم گفت. او می گوید وقتی برگشتم و به دیدار پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم رفتم از علی بدگویی کردم. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من فرمود: این حرفها را دربارۀ علی مگو. همانا على بعد از من ولیّ شماست.
(ميزان الحكمة ص 259)
بُريدة اسلمی می گوید:
پیامبر خدا به ما دستور داد به علی به عنوان امیرمؤمنان سلام کنیم. در
ص: 34
آن روز ما هفت نفر بودیم و من از همه کوچکتر بودم.
(ميزان الحكمة ص 259)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی با حق است و حق با علی و بر محور او می گردد.
(ميزان الحكمة ص 259)
ابن ابی الحدید می نویسد:
در اخبار صحیحی از قول پیامبر آمده است که فرمود: علی با حق است ...
(ميزان الحكمة ص 259)
ابن ابی الحدید می نویسد:
حق با این است، حق با این است – یعنی علی علیه السلام
(ميزان الحكمة ص 259)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
حق با علی است هر جا كه رو كند.
(ميزان الحكمة ص 259)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
بار خدایا! هر طور که علی گردید حق را با او بگردان.
(ميزان الحكمة ص 259)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی با حق است و حق با علی. آن دو هرگز از هم جدا نشوند، تا آنگاه که در روز قیامت بر لب حوض نزد من آیند.
(ميزان الحكمة ص 259)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی با قرآن و قرآن با علی است و هرگز از هم جدا نشوند تا در کنار
ص: 35
حوض (کوثر) نزدم آيند.
(ميزان الحكمة ص 259)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی با حق و قرآن است و حق و قرآن با علی و از هم جدا نشوند تا کنار حوض نزد من آیند.
(ميزان الحكمة ص 259)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
این علی با قرآن است و قرآن با علی. از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند. پس آنچه را در این دو بر جای نهادم از آنها بپرسید.
(ميزان الحكمة ص 259)
انس در خدمت پیامبرنشسته بود که علی علیه السلام وارد شد. پیامبر فرمود:
ای انس! من و این حجت خدا بر بندگان او هستیم.
(ميزان الحكمة ص 261)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
من شهر علم هستم و علی دروازۀ آن پس هر که علم خواهد باید از در بیاید.
(ميزان الحكمة ص 261)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی درگاه دانش من است.
(ميزان الحكمة ص 261)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
من سراى حكمتم و على دَرِ آن.
(میزان الحكمة ص261)
ص: 36
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی دروازۀ دانش من است و پس از من رسالت مرا برای امتم تبیین می کند.
(میزان الحكمة ص261)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
پس از من علی بن ابی طالب داناترین فرد امّت من است.
(میزان الحكمة ص261)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند
على بن ابی طالب خداشناس ترین مردمان است و بیش از همه اهل «لا اله الا الله» را دوست دارد و بزرگشان می دارد.
(میزان الحكمة ص261)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند
پس از من علی آگاهترین فرد است به کار قضاوت و داناترین آنهاست.
(میزان الحكمة ص261)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
ای علی! تو ... وارث دانش منی.
(ميزان الحكمة ص261)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
من و علی از یک درختیم و دیگر مردمان از درخت های گوناگون.
(ميزان الحكمة ص261)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
ای علی! مردم از درختهای گونه گونند و من و تو از یک درخت.
(میزان الحكمة ص261)
ص: 37
جابر می گوید:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در عرفه بود و علی رو به روی آن حضرت قرار داشت. پیامبر فرمود: ای علی! نزدیک من آی و پنجه ات را در پنجۀ من گذار. ای علی! من و تو از یک درخت آفریده شده ایم. من ریشه آن درختم و تو تنۀ آن و حسن و حسین شاخه هایش. هر که به شاخه ای از آن بیاویزد خداوند او را به بهشت درآورد.
(ميزان الحكمة ص261)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم - به علی - :
تو در دنیا و آخرت برادر من هستی.
(ميزان الحكمة ص261)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
من همان میگویم که برادرم موسی گفت:
پروردگارا، سینه ام را فراخ گردان و کارم را آسان کن و از خانواده ام برای من وزیر و پشتیبانی قرار ده، برادرم علی را پشتم را پشتم به او قوی دار ...
(ميزان الحكمة ص261)
امام علی علیه السلام خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:
آن گاه که میان اصحابش پیوند برادری ساخت عرض می كند - : هر آینه جان از تنم برفت و پشتم شکست آن گاه که دیدم با اصحاب خود چنان کردی و با من نه. اگر این رفتار شما از سر خشم بر من است بخشش و بزرگواری از شماست! پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: قسم به آنکه مرا به حق برانگیخت تو را آخرین نفر قرار ندادم مگر آن که برای خودم می خواستمت. تو برای من همچون هارونی برای موسی با این تفاوت که پس از من پیامبری نیست. تو برادر و وارث من هستی.
(میزان الحكمة ص261)
ص: 38
پیامبرخدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی از من است و من از اویم.
(میزان الحكمة ص 263)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند به علی علیه السلام:
تو از من هستی و من از توام.
(میزان الحكمة ص 263)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی برای من مانند سر من است برای پیکرم.
(میزان الحكمة ص 263)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند
همانا گوشت علی از گوشت من است و خون او از خون من.
(میزان الحكمة ص 263)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند - به علی - :
ای علی! تو از من هستی و من از تو. تو برادر و یار منی.
(میزان الحكمة ص 263)
انس بن مالک می گوید:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سوره برائت را)برای خواندن بر مشرکان) به دست علی داد و فرمود: (این سوره را) نمی رساند مگر من یا مردی از خاندان من.
(میزان الحكمة ص 263)
پیامبر خدا می فرمایند:
علی از من است و من از علی از سوی من نمی رساند و ادا نمی کند مگر خودم یا علی.
(میزان الحكمة ص 263)
ص: 39
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم: به علی علیه السلام می فرمایند:
تو نسبت به من همچون هارونی نسبت به موسی جز آن که پس از من پیامبری نیست
(میزان الحكمة ص 263)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی - می فرمایند:
آیا نمی پسندی که نزد من همان جایگاهی را داشته باشی که هارون نزد موسی داشت؛ با این تفاوت که تو پیامبر نیستی؟ مرا نشاید که بروم مگر آن كه تو جانشین من باشی.
(میزان الحكمة ص 263)
امام علی علیه السلام می فرماید:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود؛ تو را جا گذاشتم که جانشین من باشی. عرض کردم: ای پیامبر خدا! آیا از تو باز مانم؟ فرمود: آیا نمی پسندی که برای من چنان باشی که هارون برای موسی بود جز این که بعد از من پیامبری نیست.
(میزان الحكمة ص 263)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
اگر علی را به ولایت و سرپرستی گیرید خواهید دید که رهنما و رهیافته است و شما را به راه راست میبرد.
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
اگر علی را به خلافت برگزینید - که فکر نمی کنم چنین کنید - او را رهنما و رهیافته خواهید دید.
(میزان الحكمة ص 265)
ص: 40
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آن گاه که از موضوع فرمانروایی یا خلافت نزد آن حضرت سخن به میان آمد - پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: اگر آن را به علی بسپارید خواهید دید که رهنما و رهیافته است و شما را در راه راست می برد.
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
هر كه می خواهد دانش آدم را ببیند و بینش نوح را و بردباری ابراهیم را و پارسایی یحیی بن زکریا را و خشم موسی بن عمران را به علی بن ابی طالب بنگرد.
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
على سرور مؤمنان است.
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی ستون دین است
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
این مرد همان کسی است که پس از من برای حق مردم را به شمشیر میزند.
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
ای علی! توبه، قل هو الله احد می مانی. هر كه قلباً تو را دوست داشته باشد چنان است که یک سوم قرآن را خوانده باشد. و هر که تو را در دل
ص: 41
دوست بدارد و به زبان یاریت رساند گویا دو سوم قرآن را خوانده باشد. و هر که تو را در دل دوست دارد و به زبان كمكت كند و با عمل یاریت رساند چنان است که همه قرآن را خوانده باشد.
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای مردم! از علی گله و شکایت نكنيد كه به خدا سوگند او برای خدا یا در راه خدا - قاطع است.
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
هر که علی را بیازارد به یقین مرا آزار داده است.
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی مهتر مؤمنان است و مال و ثروت مهتر منافقین.
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
حق علی بر این امت همچون حق پدر است بر فرزندش.
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی بن ابی طالب راز دار من است.
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمودند:
تو و پیروانت در بهشت هستید
(میزان الحكمة ص 265)
ص: 42
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی و پیروان او همان رستگاران در روز رستاخیزند.
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
یاد علی عبادت است.
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
دست عدالت من و على يكسان است.
(میزان الحكمة ص 265)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
هر كه نگفت علی بهترین مردمان است کافر شده است.
(میزان الحكمة ص 267)
ابو هریره گفت:
هر كه روز هجدهم ذيحجه را روزه بگیرد خداوند برایش ثواب روزه شصت ماه را بنویسد و آن روزِ غدیر خم است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دست علی بن ابیطالب را گرفت و فرمود آیا من از مؤمنان بخودشان اولی نیستم؟ گفتند چرا یا رسول الله؛ فرمود هر که را من مولای اویم علی مولای اوست. عمر به او گفت: به به ای پسر ابو طالب مولای من و مولای هر مسلمان گردیدی. خدای عزوجل هم این آیه را فرستاد که امروز دین را برای شما کامل کردم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 2)
ابن عباس گويد:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود علی ولی هر مؤمنی است پس از من.
(امالی شیخ صدوق صفحه 2)
ص: 43
جابر بن عبداله انصارى گويد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
علی بن ابی طالب پیشگام امت من است در اسلام و پیشتر از آنها است در دانش و دینش از همه درست تر و یقینش برتر و در حلم تواناتر و از همه دست بازتر و دلدار تر است و او است امام و خلیفه پس از من
(امالی شیخ صدوق صفحه 8)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
علی در آسمان هفتم چون خورشید درخشان روز است در زمین و در آسمان دنیا چون ماه تابان شب است در زمین خدا به علی سهمی از فضیلت داده که اگر بر اهل زمین پخش شود همه را فرا گیرد و سهمی از فهم داده كه اگر بر اهل زمین پخش شود همه را فرا گیرد.
على علیه السلام نرمش لوط دارد و خُلق یحیی و زهد ایوب و در سخاوت به ابراهیم می ماند. خرّمی او چون خرّمی سلیمان بن داود است و توانائی او چون توان داود.
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
رسول خدا به فرمود:
نام علی بر همه پرده های بهشت نگاشته است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
پروردگارم مرا به وجود علی مژده داد این مژده از آن رو بود در نزد من، كه على نزد حق ستوده است و نزد فرشتگان تزكيه شده خاص من است و اعلان من و چراغ من است و بهشت من و یاورم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
پروردگارم مرا با علی مأنوس کرد و از خدا درخواست کردم که پیش
ص: 44
از من جانش نستاند و درخواست کردم که پس از من وی را به فیض شهادت برساند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
من به بهشت در آمدم و دیدم حوریان علی بیش از برگ درختان و کاخ های علی به شماره افراد انسان است.
علی از من است و من از علی هر که او را دوست دارد مرا دوست داشته!
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
دوستی علی نعمت است و پیروی از او فضیلتی است که فرشتگان بدان معتقدند و جنیان صالح گرد اویند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
پس از من کسی بر زمین گام ننهاده جز آنکه علی بهتر از او است. علی عزّت است و افتخار و دلیل راه علی نه سخت است و نه شتابکارونه سهل انگار. علی نه بر تباهی است و نه عناد ورز زمین او را برداشته و گرامی داشته.
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
پس از من گرامی تر از علی علیه السلام از شکم مادر زائیده نشده. به هرجا فرود آمده است میمنت داشته.
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
خدا بر على حكمت فرو فرستاده و فهیمش نموده است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
ص: 45
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
فرشتگان با علی همنشین باشند و آنها را ببیند و اگر پس از من به کسی وحی میرسید به او وحی میرسید.
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
خدا به وجود علی محفل ها را زیور کرده و قشون ها را گرامی داشته و بلاد را ارزانی عطا کرده و لشکرها را عزیز ساخته.
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
مثل على مثل خانۀ محترم خداست به دیدنش روند و بدیدن کسی نرود.
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
علی همانند ماه است که چون برآید بر هر تاریکی پرتو افکند و چون خورشید که چون طلوع کند روشن سازد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
خداوند علی را در کتاب خود ستوده و به آیات خویش مدح نموده و وصف آثارش کرده و در منازلش روان ساخته.
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
علی تا زنده است گرامی است و در مردن به شهادت سعادتمند است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 8، 9)
ص: 46
ابن عباس گوید رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
مخالف علی بن ابیطالب پس از من کافر است و مشرک به وی مشرک است دوست علی مؤمن است و دشمنش منافق و پیروش بحق رسد و محارب او از دین بیرون است و رد کننده او نابود است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 11)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
علی نور خداست در بلادِ خدا و حجت او است بر بندگانش
(امالی شیخ صدوق صفحه 11)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
علی شمشیر خداست بر دشمنانش و وارث علم پیغمبران او است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 11)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
على كلمه برتر خداست و کلمه دشمنانش فروتر است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 11)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
على سیّد وصیان و وصیّ سیّد پیغمبران است
(امالی شیخ صدوق صفحه 11)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
علی امیر مؤمنان و جلودارِ دست و روسفیدان و امام مسلمانان است پذیرفته نیست ایمان جزبه ولایت و طاعت او.
(امالی شیخ صدوق صفحه 11)
یک روز رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به یکی از اصحابش فرمود:
ای بنده خدا دوست بدار در راه خدا و دشمنی کن در راه خدا و مهرورز
ص: 47
باش در راه خدا و خصومت کن در راه خدا که به ولایت خدا نرسی جز بدان و نیابد مردی مزه ایمان را هر چه نماز و روزه اش بسیار باشد تا چنین باشد.
و به تحقیق بیشتر برادری مردم در این روزگارِ شما در راه دنیا است، بر سر آن با هم دوستی کنند و بر سر آن با هم دشمنی ورزند و این نزد خدا برای آنها هیچ فایده ندارد.
به آن حضرت عرض کرد: چطور بدانم که در راه خدای عزوجل دوستی و دشمنی کردم دوست خدا کیست تا با او دوستی کنم و دشمنش کیست تا دشمن او باشم؟
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم اشاره به علی علیه السلام کرد و فرمود؛ این مرد را می بینی؟ عرض کرد آری فرمود؛ دوست او دوست خداست او را دوست بدار، دشمن او دشمن خداست او را دشمن بدار؛ دوستش را دوست بدار گرچه کشنده پدرت باشد و دشمنش را دشمن دار گرچه پدر یا فرزندت باشد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 11، 12)
اميرالمؤمنين على بن ابيطالب علیه السلام گفت:
شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم میفرمود؛ ای علی سوگند به آنکه دانه را شکافت و جاندار آفرید براستی تو بهترین خلیفه ای بعد از من. ای علی تو وصى من و امام امّتِ منى هر که تو را فرمان برد مرا فرمان برده و هر که تو را نافرمانی کرد مرا نافرمانی کرده است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 12)
سلمان فارسی (ره) گوید:
از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدم وصی تو از امّتت كیست؟ زیرا پیغمبری مبعوث نشده جز آنکه از امّت خود وصی داشته رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود؛
ص: 48
هنوز برای من بیان نشده من تا مدتی که خدا خواست درنگ کردم و سپس روزی به مسجد در آمدم، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مرا آواز داد و فرمود؛ ای سلمان مرا از وصی خودم که از امّتم باشد پرسیدی بگو وصی موسی از امّت وی چه کسی بود؟
گفتم وصيش يوشع بن نون بود. پیغمبر تأملی کرد و فرمود میدانی چرا به او وصیّت کرد؟ گفتم خدا و رسولش داناترند؛ فرمود به او وصیّت کرد زیرا پس از وی اعلم امّتش بود، وصى من و اعلم امّتم پس از من علی بن ابیطالب است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 13)
ليث بن ابی سلیم گوید:
علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) همگی خدمت پیامبر رسیدند هر یک گفتند من محبوبترم در نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن حضرت فاطمه را در آغوش گرفت و علی را به دوش و حسن را در سمت راست و حسین را بر سمت چپ خود سپس فرمود شما از من هستید و من از شما.
(امالی شیخ صدوق صفحه 13)
از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود:
براستی خدای تبارک و تعالی طاعت مرا بر شما فرض کرده و نافرمانی مرا بر شما غدقن نموده است و پیروی از امر مرا بر شما واجب ساخته است و پس از من بر شما فرض کرده است، اطاعت از علی (علیه السلام) را چنانچه فرض کرده اطاعت از مرا و بر شما قدغن کرده نافرمانی علی را چنانچه غدقن کرده نافرمانی مرا. خداوند علی را برادر و وزیر و وصی و وارث من نموده او از من است و من از او.
(امالی شیخ صدوق صفحه 14 و 15)
ص: 49
از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود:
دوستی علی ایمانست و دشمنیش کفر دوستدارش دوستدار منست و دشمنش دشمن من و او مولا و آقای هرکس است که من مولا و آقای اویم و من مولای هر زن و مرد مسلمانم. من و علی دو پدر این امّت هستیم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 14 و 15)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمود:
ای علی شیعیانت روز قیامت می آیند هر کس به یکی از آنها اهانت كند تو را اهانت کرده و هر که تو را اهانت کند مرا اهانت کرده و هر که مرا اهانت کند خدا او را به آتش دوزخ افکند و جاویدان در آن بماند و چه بد سرانجامی است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 15 و 16)
از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود:
ای علی تو از منی و من از تو روح تو از روح من است و گِلِ تو از گِلِ من و شیعیانت آفریده شدند از فزونی گِل ما هر که دوستشان دارد ما را دوست داشته و هر که دشمنشان دارد ما را دشمن داشته و هر که مهر به آنها ورزد با ما مهر ورزیده است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 15 و 16)
از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود:
ای علی به راستی هر عیب و گناهی که در شیعیانت باشد برای آنها آمرزیده شده. ای علی من شفیع شیعیان توام فردا که به پایگاه محمود بایستم ای علی این مژده را به آنها بده.
(امالی شیخ صدوق صفحه 15 و 16)
از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود:
ای علی شیعیان تو شیعیان خدایند و یارانت یاران خدا، اولیائت
ص: 50
اولياء خدا حزبت حزب خدا.
(امالی شیخ صدوق صفحه 15 و 16)
از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود:
اى على سعادتمند است هر که دوستت دارد و بدبخت است هر که دشمنت دارد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 15 و 16)
از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و نقل شده که فرمود
ای علی تو را در بهشت گنجی است و تو برهر دو طرف تسلط داری حمد خدای جهانیان راست و رحمت بر بهترین خلقش محمد صلی الله علیه و آله و سلم و خاندان پاک و نیک و نجیب و خوش رفتارش.
(امالی شیخ صدوق صفحه 15 و 16)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
هر كه خواهد بر کشتی نجات سوار شود و به حلقه محکم بچسبد و به رشته خدا در آویزد باید پس از من دوستدار علی باشد و با دشمن او دشمن باشد و باید اقتدا كند به امامانِ رهبر از فرزندانش زیرا آنها خلفا و اوصیاء منند و حجتهای خدا بر خلق او پس از من و سروران امّت من و پیشوایان با تقوا حزبشان حزب من است و حزب من حزب خداست و حزب دشمنانشان حزب شیطان است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 18 و 19)
پیغمبر فرمود
به راستی خداوند تبارک و تعالی مرا برگزید و اختیار کرد و رسول گردانید و سید کتابها را به من نازل کرد. من عرض كردم؛ سيدا معبودا تو موسی را به فرعون فرستادی و از تو خواست که برادرش هارون را
ص: 51
با او همراه کنی و وزیرش باشد و بازویش قوی دارد و گفتار او را تصدیق كند، من هم،سیدا معبودا از تو خواهش دارم از خاندانم وزیری برایم مقرر داری که بازویم را به او قوی داری، خدا علی علیه السلام را وزیر و برادرم ساخت و او را دلدار ساخت و هیبت او را به دل دشمنش انداخت و او اول كسی است که به من ایمان آورد و مرا تصديق كرد و اول کسى است که همراهم یگانه پرستی کرد. من او را از خدا خواستم و خداوند او را به من عطا کرد او سید اوصیا است و رسیدن به او سعادت و مرگ در طاعتش شهادت است. نامش در تورات مقرون نام من است و همسرش صديقه كبرى دختر من است و دو پسرش دو آقای اهل بهشتند و دو پسر منند و او و آنها و امامان پس از آنها حجتهای خداوند بر خلقش پس از پیغمبرانند، آنان دریای علمند در امّتم. هر که پیروی آنها كند نجات یافته از دوزخ و هر که به آنها اقتدا کند به صراط مستقیم راه یافته. نبخشیده است خدای عزوجل دوستی آنها را به بنده ای جز آنکه او را در بهشت در آورده است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 22)
اميرالمؤمنین علیه السلام یک روز در بالای منبر کوفه فرمود:
منم سيّد اوصياء، وصىّ سيّد انبياء منم امام مسلمانان و پیشوای متّقیان و وليّ مؤمنان و شوهر سیّده زنان جهانیان، منم که انگشتر به دست راست کنم و پیشانی به خاک نهم، منم كه دو هجرت کردم و دو بیعت نمودم منم صاحب بدر و حنین و زننده با دو تیغ و جنگنده بر دو اسب، منم وارث علم اوّلین و حجت خدا بر جهانیان پس از پیغمبران و محمد بن عبدالله خاتم انبیاء، دوستدارانم مورد رحمت خدا و دشمنانم ملعونند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 25)
ص: 52
بسیار میشد که حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمود:
اى على دوستی تو تقوی است و ایمان دشمنی با تو کفر است و نفاق.
(امالی شیخ صدوق صفحه 25)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
اى على منم خانه حكمت و توئی،كليدش، دروغگو است آنکه گمان برد مرا دوست دارد و دشمن توست.
(امالی شیخ صدوق صفحه 25)
عبد الرحمن بن سمرة گوید:
به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عرض کردم یا رسول الله مرا به نجات رهبری کن فرمود؛ ای پسر سمره گاهی که هواها مختلف و رأی ها متفرق شد ملازم على بن ابیطالب باش که او امام است و خلیفه بر شما است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 26)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
پس از من علی است فاروق که تشخیص دهد میان حق و باطل را هر که از او پرسد پاسخ گوید و هر كه ره جوید راه نشانش دهد. هر كه حق را نزد او طلبد بیابد و هر که هدایت پیش او جوید برخوردار گردد. هر که به علی پناه برد آسوده اش سازد و هر که به او متمسک شود نجاتش دهد. هر كه به او اقتدا كند رهبريش كند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 26)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای پسر سمره سالم ماند هر که تسلیم علی گردد و دوستش دارد. نابود است هر که علی را رد کند و دشمنش دارد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 26)
ص: 53
پیغمبر به فرمود:
ای پسر سمره براستی علی از من است و روحش از روح من است و گِلش از گِل من او برادر من و من برادر اویم او شوهر دختر من فاطمه بهترین زنان جهان است از اولین تا آخرین.
(امالی شیخ صدوق صفحه 26)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
دو پسر علی امام امّت منند و دو سیّد جوانان اهل بهشت که حسن و حسین باشند. با نُه امام از فرزندان حسین كه نهم آنها قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف آنهاست در امّتم و پر کند زمین را از عدل و داد چنانچه پر شده از ظلم و بیداد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 26)
ابن عباس گوید:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود؛ ای مردم کیست که از خدا راست گفتارتر و راست حدیث تر باشد. گروه مردم براستی پروردگار شما جل جلاله به من دستور داده، علی را عَلَم و امام شما نمایم و خلیفه و وصی سازم و او را برادر و وزیر گیرم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 31)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای مردم علی باب هدایت است پس از من و داعی به پروردگار منست و اوست صالح مؤمنان، کیست گفتارش بهتر باشد از کسیکه بسوی خدا دعوت كند و كار شایسته كند و گوید که من از مسلمانانم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 31)
ص: 54
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای مردم به راستی علی از من است فرزندش فرزند من است و شوهر حبيبه من است فرمانش فرمان من است و نهیش نهی من است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 31)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای مردم بر شما باد فرمان علی علیه السلام را اطاعت کنید و از نافرمانیش دورى كنيد زيرا طاعتش طاعت من است و معصیت او معصیت من.
(امالی شیخ صدوق صفحه 31)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای مردم به راستی علی علیه السلام صدیق این امّت است و فاروق و محدث آن، او هارون و آصف و شمعون آن است و باب حطِّه و او کشتی نجات آن طالوت و ذوالقرين آن.
(امالی شیخ صدوق صفحه 31)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای مردم، علی وسیله آزمایش بشر و حجّت عظمی و آیت کبری و امام اهل دنيا و عروة الوثقی است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 31)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای مردم علی با حق است و حق با او و بر زبانش.
(امالی شیخ صدوق صفحه 31)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای مردم علی قسیم دوزخ است دوست او وارد آن نشود و دشمنش از آن نجات نیابد او قسیم بهشت است دشمنش وارد آن نگردد و دوستش از
ص: 55
آن منصرف نشود.
ای اصحاب من، شما را اندرز دادم و رسالت پروردگارم را به شما رساندم ولی شما ناصحان را دوست ندارید این را بگویم و برای خود و شما آمرزش جویم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 31)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ولایت علی بن ابیطالب ولایت خداست و دوستیش دوستی خدا و پیرویش فریضه خدا و اولیائش اولیاء خدا و دشمنانش دشمنان خدا نبرد با او نبرد با خدا و سازش با او سازش با خدای عزوجل است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 32)
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اصحابش فرمود:
كدام شما همه عمر روزه می دارد؟
سلمان عرض كرد: من يا رسول الله
رسول خدا فرمود: کدام شما همه وقت شب زنده دار است؟
سلمان گفت: من یا رسول الله
فرمود كدام شما هر شب قرآن را ختم می کند؟
سلمان گفت: من یا رسول الله.
یکی از اصحاب آن حضرت خشم کرد و گفت: یا رسول الله سلمان مردی عجمی است و می خواهد به ما قریش ببالد.
فرمودی کدام شما همه عمرش روزه میدارد گفت من با اینکه بیشتر روزها را غذا می خورد.
و فرمودی کدام شما همه شب بیدار است گفت من با اینکه بیشتر شبها خواب است
ص: 56
و فرمودى: كدام شما هر روز یک ختم قرآن می خواند گفت من، با اینکه بیشتر روزها خاموش است.
پیغمبر فرمود: خاموش باش ای فلانی تو کجا و لقمان حكيم كجا؟ از او بپرس تا به تو خبر دهد. آن مرد به سلمان گفت: ای اباعبدالله تو نگفتی همه روز روزه ای؟
گفت: چرا.
گفت: من دیدم بیشتر روزها غذا می خوری؟
گفت: چنان هست که تو گمان بردی من در هر ماه سه روز روزه می دارم و خدای عزوجل فرماید هر که یک حسنه آرد ده برابر آن دارد و روزه شعبان را بماه رمضان وصل میکنم و این روزه عمرانه می شود.
گفت: تو گمان نکردی که همه شب بیداری؟
گفت: چرا.
گفت: تو بیشتر شبها در خوابی.
گفت: چنان نیست که گمان بردی ولی من از دوستم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم می فرمود: هر که با وضو بخوابد گویا همه شب را احیا کرده.است و من همیشه با وضو می خوابم
گفت: گمان نکردی که هر روز همه قرآن را می خوانی؟
گفت: چرا.
گفت: تو بیشتر روز خاموشی.
گفت: چنان نیست که تو فهمیدی ولی من از دوستم رسول خدا شنیدم به علی علیه السلام می فرمود: ای ابا الحسن مَثَل تو در امّتم مَثَل قل هو الله است هر كه يكبارش بخواند ثلث قرآن را خوانده و هر که دوبارش بخواند دو ثلث قرآن را خوانده و هر که سه بارش بخواند همه قرآن را خوانده (ای
ص: 57
على) هر كه تو را بزبانش دوست دارد ثلث ایمان را دارد و هر که بزبان و دلش دوستت دارد دو ثلث ایمان دارد و هر که بزبان و دل دوستت دارد و با دست خود یاریت کند ایمانش کامل است سوگند بدانکه مرا به حق فرستاده ای علی اگر همه اهل زمین تو را دوست داشتند چنانکه اهل آسمان دوست دارند خدا احدی را بدوزخ عذاب نمی کرد من هر روز سه بارقل هو الله احد می خوانم.
آن مرد معترض برخاست و گویا سنگی در دهانش افکنده بود.
(امالی شیخ صدوق صفحه 33 و 34)
امیرالمؤمنين علیه السلام فرمود:
در قبا حضور پیغمبر رسیدم و چند تن از اصحابش شرف حضور داشتند چون مرا دید چهره اش شاد شد و لبخند زد سپیدی دندانهایش را مانند برق دیدم سپس فرمود نزد من بیا ای علی نزد من بیا و مرا به خود نزدیک کرد تا رانم به رانش چسبید سپس رو به اصحابش کرد و فرمود؛ ای گروه اصحاب من، با آمدن برادرم علی بسوی اصحاب من، رحمت به شما رو آورد و به راستی علی از من است و من از علی جانش از جان منست و گِلش از گِلم او برادرم و وصی و خلیفه بر امّت من است در زندگی من و پس از مرگم. هر که فرمانش برد فرمانم برده و هر که موافقت او كند موافق من است و مخالفش مخالف من.
(امالی شیخ صدوق صفحه 35)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
هر که میخواهد شاد باشد به زندگی من زنده باشد و به به مرگ من بمیرد و در جنّت عدن به منزل من در آید و به نهالی که خدایش کاشته درآویزد و به او بگوید باش تا باشد باید دوستدار علی بن ابیطالب باشد و
ص: 58
اوصیا از فرزندانش را پیروی کند زیرا آنان عترت منند و از گِل من آفریده شده اند و از دشمنانشان بخدا شكوه كنم كه منكر فضل آنهایند و قطع صله آن ها کنند و بخدا که پس از من فرزندم حسین کشته شود و خدا شفاعتم را از آنها دریغ دارد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 36)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
جبرئیل از طرف خدای جلیل جل جلاله نزد من آمد و گفت ای محمد خدای جل جلاله بتوسلام میرساند و می فرماید برادرت علی را مژده بده که هر كه دوستش دارد من عذابش نكنم و هر كه دشمنش دارد ترحم نکنم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 39)
عایشه گويد:
حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودم که علی بن ابیطالب علیه السلام آمد و آن حضرت فرمود؛ این سیّد عرب است گفتم یا رسول الله تو سیّد عرب نیستی؟ فرمود؛ من سیّد اولاد آدمم و على سیّد عرب، گفتم سیّد یعنی چه؟ گفت کسی که طاعتش فرض است چون طاعت من.
(امالی شیخ صدوق صفحه 40)
رسول خدا و به علی بن ابیطالب علیه السلام فرمود:
ای علی تو نسبت به من به منزلۀ هبة الله هستی از آدم و به منزله سام از نوح و به منزله اسحق از ابراهیم و به منزله هرون از موسی و به منزله شمعون از عیسی جز آنکه پیغمبری پس از من نیست.
(امالی شیخ صدوق صفحه 46)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و به علی بن ابیطالب علیه السلام فرمود:
ای علی تو وصی و خلیفه منى هر كه وصایت و خلافت تو را منکر شود
ص: 59
از من نیست و من از او نیستم و من روز قیامت دشمن اويم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 46)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی بن ابیطالب علیه السلام فرمود:
اى على توافضل اُمّتی در فضل و پیشتر همه در اسلام و بیشتر همه در علم و حلیم تر و دلدارتر و سخاوتمند تر از همه.
(امالی شیخ صدوق صفحه 46)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی بن ابیطالب علیه السلام فرمود:
ای علی پس از من تو امام و امیری و تو صاحب و سروری و وزیری و در امّت من مانند نداری.
(امالی شیخ صدوق صفحه 46)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی بن ابيطالب علیه السلام فرمود:
ای علی تو قسمت کنندۀ بهشت و دوزخی به دوستی تو ابرار از فُجّار شناخته شوند و بدها از نیکان تمیز یابند و مؤمنان از کافران جدا گردند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 46)
ابوذر (جندب بن جناده) گفت:
الله علي شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام سه جمله فرمود که اگر یکی از آنها از من بود دوست داشتنی تر بود برای من از دنیا و مافیها، شنیدم می فرمود؛ بارخدايا كمكش كن و به كمكش خواه. خدايا ياريش كن و یاریش خواه زیرا او بنده تو و رسول تو است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 53)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
على علیه السلام وصى و خلیفه من و شوهر فاطمه بانوی زنان جهانیان است. حسن و حسین دو سیّد جوانان اهل بهشتند و دو فرزند منند هر که دوستشان
ص: 60
دارد مرا دوست داشته و هر که دشمنشان دارد مرا دشمن داشته و هرکه از آنها دوری کند از من دوری کرده و هر که با آنها جفا كند به من جفا کرده و هرکه با آنها خوشرفتاری کند با من خوشرفتاری کرده، پیوند کند خدا با کسی که با آنها بپیوندد و بِبُرد از کسی که از آنها بِبُرد و یاری کند هر كه به آنها کمک کند و واگذارد هر که آنها را وا گذارد.
خدايا هر که از پیغمبران و رسولانت خاندانی دارد و علی و فاطمه و حسن و حسین خاندان منند برطرف کن از آنها پلیدی را و بخوبی پاکشان كن.
(امالی شیخ صدوق صفحه 57)
حسن بن على (عليهما السلام) به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گفت:
پدرجان جزای کسی که تو را زیارت کند چیست؟ فرمود هر که مرا یا پدرت را یا برادرت را زیارت کند بر من حق دارد که روز قیامت او را زیارت کنم تا از گناهانش رها کنم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 59)
رسول خدا فرمود:
ای علی تو برادر، وزیر و پرچمدار منی در دنیا و آخرت و تو صاحب حوضی هر که دوستت دارد دوستم دارد و هر که دشمنت دارد، دشمن من باشد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 61)
ابن عباس گويد:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بالای منبر رفت و خطبه خواند و مردم گرد او جمع شدند فرمود؛ ای گروه مردم مؤمن براستی خدا به من وحی کرده است جان میدهم و پسر عمم علی کشته می شود من به شما خبری
ص: 61
می دهم که اگر بدان عمل کنید سالم مانید و اگر آن را وا نهید هلاک شوید. براستی پسر عمم علی علیه السلام برادر و وزیر و خلیفه من است و او از طرف من تبليغ كند و او است امام متقیان و پیشوای دست و رو سفیدان. اگر از او طلب ارشاد کنید شما را ارشاد کند و اگر پیرو او شوید شما را نجات دهد و اگر مخالفت او کنید گمراه شوید و اگر اطاعت او کنید خدا را اطاعت کردید و اگر نافرمانی او کنید خدا را نافرمانی کردید و اگر با او بیعت کنید با خدا بیعت کردید و اگر بیعت او بشکنید بیعت خدا را شکستید براستی خدای عزّوجل فرو فرستاده قرآن را بر من و آنست که هر كه مخالفتش کند گمراه است و هر که علم خود را نزد جز علی جوید هلاک است ای مردم گفتار مرا بشنوید و حق اندرز مرا بشناسید و پس از من با خاندانم جز آنکه دستور حفظ آنها را دادم عمل نکنید زیرا آنها حوزه من و خویشان و برادران و فرزندان منند و شما گرد هم آئید و از ثَقَلَيْن بازپرسی شوید. بنگرید چگونه دربارۀ آنها پس از من بوده باشید براستی آنها خاندان منند و هر که آزارشان کند مرا آزرده و هر كه ستمشان كند مرا ستم كرده و هر که خوارشان کند مرا خوار کرده و هر که عزیزشان دارد مرا عزیز داشته و هر که گرامیشان دارد مرا گرامی داشته و هر كه یاریشان كند مرا يارى كرده و هر كه دست از آنها بردارد دست از من برداشته و هر كه از غیر آنها هدایت جويد مرا تكذيب كرده.
ای مردم از خدا بپرهیزید و بنگرید چه خواهید گفت گاهی که او را ملاقات كنيد من دشمن هر کسم که آزارشان كند و هر كه من دشمنش باشم مغلوبش سازم این گفتار خود را میگویم و از خدا برای خود و شما آمرزش می جویم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 64 و 65)
ص: 62
امام پنجم حضرت محمد باقر علیه السلام فرمود:
نام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در صحف ابراهیم «ماحی» است و در تورات «الحاد» و در انجیل عیسی «احمد» و در فرقان «محمد» صلی الله علیه و آله و سلم است.
عرض شد ماحی یعنی چه؟
فرمود؛ نابود کننده بتها و وثن ها و قمارها و هر معبودی جز خدای رحمن.
عرض شد: شد معنی الحاد چیست؟
فرمود: مبارزه کننده با هر که با خدا و دینش بستیزد خویش باشد یا بیگانه.
عرض شد احمد یعنی چه؟
فرمود خدای عزوجل در کتب خود او را نیک ستوده.
عرض شد محمد یعنی چه؟
فرمود؛ براستی خدا و فرشتگانش و همه پیغمبرانش و رسولانش و همه امّتهایش او را تمجید کنند و بر او رحمت فرستند نامش بر عرش نوشته است «محمد رسول الله» و آن حضرت را شیوه (عادت) بود از کلاه های یمنی میپوشید و در جنگ از کلاه های دو گوش مضری، عصایِ پیکان داری داشت که بر آن تکیه میکرد و آن را در عیدها با خود بیرون می آورد و با آن خطبه می خواند. عصایِ دستی داشت به نام «ممشوق»، چادری به نام «كن» كاسه ای به نام «منبعه»، قدحی به نام «ری». دو اسب داشت یکی را «مرتجز» گفته و دیگری را «سکب»، دو استر داشت به نام «دلدل» و «شهباء»، دو ناقه داشت به نام «غضاء» و «جذعا» و دو شمشیر داشت به نام «ذوالفقار» و «عون» و دو شمشیر دیگر به نام «مخذم» و «رسوم»، الاغی داشت به نام «یعفور» نام عمامه اش «صحاب» و زره اش «ذات الفضول»
ص: 63
بود که سه حلقه نقره داشت. یکی پیش و دو تا از پُشت. نام علمش «عقاب» بود و شتر حملش «دیباج» و پرچمش «معلام» و خودش «اسعد»، همه اینها را وقت وفاتش به علی علیه السلام داد خاتم خود را از انگشتش در آورد و به انگشت او كرد. على علیه السلام فرمود در دسته یکی از شمشیرهایش سه جمله نقش (بسته) است پیوست کن با کسی که از تو می بُرد. حق بگو گرچه بر ضررت باشد به هر که با تو بد كند خوبي كن ...
(امالی شیخ صدوق صفحه 71 و 72)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
نوشته بوده است بر در بهشت «لا اله الا الله محمد رسول الله» على برادر رسول الله است پیش از آنکه آفریده شوند آسمانها و زمین ها به دو هزار سال.
(امالی شیخ صدوق صفحه 75)
ابن عباس گوید:
پرسیدم از پیغمبر کلماتی را که آدم دریافت از پروردگار خود و توبه او را پذیرفت. فرمود بحق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) جز آنکه توبه ام بپذیری و توبه اش پذیرفت.
(امالی شیخ صدوق صفحه 76)
عطاء گوید:
از عایشه پرسیدم راجع به علی بن ابیطالب علیه السلام گفت آن حضرت خیر البَشَر است و شک نکند در آن جز كافر.
(امالی شیخ صدوق صفحه 76)
حذیفه می گوید
از حذیفه سؤال شد راجع به علی علیه السلام گفت آن حضرت خير البشر
ص: 64
است و شک ندارد در آن جز منافق.
(امالی شیخ صدوق صفحه 76)
حذيقه بن یمان از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده که فرمود:
على بن ابيطالب علیه السلام خير البشر است و هر كه ابا كند كافر است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 76)
ابوزبير مكى گويد:
من جابر را ديدم كه عصاکشان در کوچه و محافل انصار می گردید و گفت؛ علی خیر البشر است هر كه ابا کند کافرست، ای گروه انصار فرزندان خود را به دوستی علی بن ابیطالب پرورش دهید و هر که ابا کرد از مادرش وارسید.
(امالی شیخ صدوق صفحه 76)
به روایت امام هشتم از جدش علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود:
که پیغمبر به من فرموده توئی خیر البشر و شک نکند درباره تو جز کافر.
(امالی شیخ صدوق صفحه 77)
علی علیه السلام فرمود:
از طرف رسول خدا ده چیز به من داده شد که به کسی پیش از من داده نشده و به کسی پس از من هم داده نشود پیامبر به من فرمود: ای علی تو برادر منی در دین و تو برادر منی در آخرت، جایگاه تو در روز قیامت از همه به من نزدیکتر است منزل من و تو در بهشت برابر همند چون منزل دو برادر توئی حق توئی ولی توئی وزیر دشمنت دشمن منست و دشمن من
دشمن خدا دوست تو دوست منست و دوست من دوست خداست.
(امالی شیخ صدوق صفحه 77)
علی علیه السلام فرمود:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود؛ به راستی در علی علیه السلام چند خصلت است که
ص: 65
اگر یکی از آنها در همه مردم بود در فضل آنها بس بود.
اول: هر كه من مولاى اویم علی مولای او است
دوم: علی از من چون هارونست از موسی
سوم: علی از منست و من از او
چهارم: علی نسبت به من چون خود من است
پنجم: طاعتش طاعت من است و نافرمانیش نافرمانی من
ششم: جنگ با علی جنگ با خداست و سازش با علی سازش با خداست
هفتم: دوست علی دوست خداست و دشمن او دشمن خدا
هشتم: علی حجت خدا و خلیفه او است بر بندگانش
نهم: دوستی علی ایمانست و بغض او كفر است
دهم: حزب على حزب خداست و حزب دشمنانش حزب شیطان
یازدهم: علی با حق است و حق با او است از هم جدا نشوند تا سر حوض بر من در آیند.
دوازدهم: على تقسيم کننده بهشت و دوزخ است
سیزدهم: هر که از علی جدا شود از من جدا شده و هر كه از من جدا شود از خدای عزوجل جدا شده است
چهاردهم: شیعیان علی همان کامجویان روز قيامتند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 89)
جابر بن عبدالله گوید:
چون علی علیه السلام مژده فتح خیبر را برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آورد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود اگر جماعتی از امّتم درباره تو نمی گفتند آنچه نصاری درباره عیسی بن مریم گفتند امروز درباره تو چیزی می گفتم که
ص: 66
به هر جمعی گذر کنی خاک زیر پایت و اضافه آب وضویت را برای شفا ببرند و همین بس كه؛
تو از منی و من از تو
تو ارث از من بری و من از توارث برم
تو نسبت به من چون هارون باشی نسبت به موسی جز اینکه پس از من پیغمبری نباشد
تو ذمه مرا بری کنی
تو به روش من جنگ می کنی
فردا بر سر حوض خلیفه من باشی
تو اوّل کسی باشی که سر حوض بر من وارد شوی
تو اوّل کسی باشی که با من جامه در برکنی
اوّل کس از امّت من هستی که در بهشت در آئی
شیعیانت بر سر منبرهای نور با روی سفید گرد منند و از آنها شفاعت کنم و فردا در بهشت همسایه های منند
به راستی نبرد با تو نبرد با من است و سازش با تو سازش با من
سرّ تو سرّ من است و آشکار تو آشکار من و راز سینه تو چون راز سینه من است
فرزندانت فرزندان منند
تو وعده های مرا عمل کنی
حق با تو است و حق بر زبان تو است و بر دلت و میان دو دیده ات
ایمان با گوشت و خونت آمیخته چنانچه با گوشت و خون من آمیخته است
دشمن تو سر حوض بر من وارد نشود و دوست تو پنهان نگردد تا به همراه
ص: 67
تو سر حوض آید.
جابر گوید علی علیه السلام بر خاک افتاد و سجده کرد و گفت حمد خدا را كه به من نعمت مسلمانی داد و به من قرآن آموخت و مرا محبوب خیر البرَّیه نمود که خاتم پیغمبران و رسولانست از احسان و تفضّل خودش بر من.
سپس پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
علی جان اگر تو نبودی مؤمنان پس از من شناخته نمی شدند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 96)
از ابن عباس:
ابن عباس به یکی از مجالس قریش می گذشت که به علی علیه السلام دشنام می دادند به قائد (راهنما)ی خود گفت آنان چه می گویند؟
گفت به علی دشنام می دهند
گفت مرا نزد آنها ببر چون به نزد آنها ایستاد گفت؛
كدام شما به خدا دشنام می دهد؟
گفتند سبحان الله هر که به خدا دشنام دهد شرک به خدا آورده.
گفت: کدام شما به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دشنام می دهد؟
گفتند هر که به رسول خدا دشنام دهد کافر است.
گفت: کدام شما به علی بن ابیطالب دشنام می دهد.
گفتند بسیار شود.
ابن عباس گفت؛
خدا را گواه میگیرم و برای او ادای شهادت می كن كنم كه محققاً از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که می فرمود: هر که علی را دشنام دهد مرا دشنام داده و هر که مرا دشنام دهد خدا را دشنام داده سپس از قائد خود پرسید وقتی به آنها چنین گفتم چیزی گفتند؟
ص: 68
گفت: چیزی نگفتند.
گفت: چهره آنها را چگونه دیدی؟
گفت به چشمانی سرخ به تو نگاه کردند چون نظر بزهای نر به کارد قصاب.
گفت: دیگر بگو،
گفت: ابرو در هم کردند و گردن بزیر انداختند چون نگاه فرد خوار و ذلیل به عزیز قاهر.
گفت: پدرم قربانت باز هم بگو.
گفت: جز این چیزی ندارم گفت ولی من خود می گویم که زنده های آنان ننگ مرده هاشان باشند و مرده هاشان رسوائی بازماندگانشان.
(امالی شیخ صدوق صفحه 97)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
امام ها بعد از من دوازده نفرند اول آنها توئی ای علی و آخرشان همان قائمی است که خدا به دستش مشرق و مغرب های زمین را فتح کند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
مردم گفتار پیغمبر را علیه السلام روز «مشربه ام ابراهیم» درباره علی علیه السلام از یاد بردند چنانچه گفتار او را در روز غدیر خم از یاد بردند. رسول خدا با اصحاب خود در غرفه «ام ابراهیم» بود که علی علیه السلام آمد و جا برای او باز نکردند.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چون دید جا برای او (علی علیه السلام) باز نمی کنند فرمود؛ ای گروه مردم این خاندان منند که آنها را سبک می گیرید و هنوز من زنده
ص: 69
ام و میان شما هستم. هلا به خدا اگر از شما پنهان شوم خدا از شما پنهان نیست به راستی روح و راحت و خوشی و بشارت از آن کسی است که به على علیه السلام اقتدا کند و او را دوست دارد و تسلیم او و اوصیاء از فرزندان او شود و بر من است که آنها را وارد شفاعت کنم، زیرا پیروان منند و هر که مرا پیروی کند از من است و این روشی است که از ابراهیم برای من مانده زيرا من از ابراهیم هستم و ابراهیم از من است فضل من فضل او است و فضل او فضل من و من از او افضلم به تصديق قول خدا كه فرمود؛
(ذريَّةً بَعضُها مِن بَعضِ و اللهُ سَمِيعٌ عَليم)
نژادی که برخی از برخی باشند و خدا شنوا و داناست
(آل عمران / آیه 34)
و پای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در مشربه ام ابراهیم چرکی برداشت که به استخوان نرسید و مردم به عیادت او رفتند و ...
(امالی شیخ صدوق صفحه 111)
ابن عباس گوید:
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بود كه حسن آمد و چون او را دید گریست و سپس فرمود نزد من آی پسرم و او را به خود نزدیک کرد تا بر زانوی راست نشانید سپس حسین آمد و چون او را دید گریست و گفت، بیا بیا پسر جانم و او را هم نزدیک کرد تا بر زانوی چپ خود نشانید و سپس امیرالمؤمنین علیه السلام آمد او را هم که دید گریست و نزدیک خود طلبید و در
پهلوی راست خود نشانید، اصحابش گفتند یا رسول الله هر کدام را دیدی گریستی؟ توی اینها کسی نبود که از دیدنش شاد شوی؟
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود؛ بحق آنکه مرا به نبوت برانگیخته و بر همه مردم برگزیده من و اینها گرامی ترین خلقیم نزد خدا و روی زمین کسی نیست
ص: 70
که از اینها نزد من محبوبتر باشد.
اما علی بن ابی طالب که:
برادر من و همکار من است.
بعد از من صاحب امر من است
صاحب لواء من است در دنیا و آخرت
صاحب حوض من و شفاعت من است.
سرور هر مسلمانی و امام هر مؤمنی است و پیشوای هر متقی
وصیّ و خلیفه من بر خاندانم و امّتم در زندگی و پس از مرگم
دوست علی دوست من و دشمنش دشمن من است
به ولايتش امّتم مرحومه اند و هر كه مخالف او باشد ملعونست.
چون آمد گریستم برای آنکه ی - آمد که پس از من امّتم با او دغلی کنند و او را از مسندم بردارند و خدا آن را برای او مقرر کرده پس از من، و سپس گرفتاری کشد تا ضربتی بسرش زنند که ریشش از آن خضاب شود در بهترین ماهی که ماه رمضان است و خدا در آن قرآن نازل کرده برای هدایت مردم و گواهی بر راهنمائی و فرق حق و باطل.
اما دخترم فاطمه که:
بانوی زنان جهانیان است از اوّلین و آخرین
پاره تن من است و نور دیده من است و میوه دل من است و روح من است که درون منست و حوراء انسیه است
هر وقت در محراب خود برابر پروردگارش جل جلاله بایستد نورش به فرشتگان آسمان بتابد چنانچه نور اختران بر زمین بتابد و خدای عزّوجل به فرشتگانش فرماید فرشتگانم ببینید کنیزم فاطمه بانوی کنیزانم را برابرم ایستاده و دلش از ترسم میلرزد و دل به عبادتم داده، گواه باشید که
ص: 71
شیعیانش را از آتش امان دادم.
سپس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود چون او را دیدم به یادم افتاد آنچه پس از من با وی می شود گویا میبینم خواری به خانه اش راه یافته و حرمتش زیرپا رفته و حقش غصب شده و ارثش ممنوع شده و پهلویش شکسته و جنین او سقط شده و فریاد میزند یا محمدا! و جواب نشنود و استغاثه كند و كسى به دادش نرسد و همیشه پس از من غمگین و گرفتار و گریان است. يكبار یادآور شود که وحی از خانه اش بریده و بار دیگر یاد جدائی من شب که آواز مرا نشنود به هراس افتد آن آوازی که من با تلاوت قرآن تهجد میکردم. وی خود را خوار بیند پس از آن که در دوران پدر عزیز بوده. در اینجا خدای تعالی او را با فرشتگان مأنوس سازد و او را به آنچه به مریم بنت عمران گفتند، ندا دهند و گویند ای فاطمه خدایت تو را برگزید و پاک
کرد و بر زنان جهانیان برتری داد. ای فاطمه قنوت کن بر پروردگارت و سجود و ركوع كن با راکعان سپس بیماری او آغاز شود و خدا بنت عمران را بفرستد او را پرستاری کند و در بیماری ا وانیس او باشد. اینجاست که گوید پروردگارا من از زندگی دلتنگ شدم و از اهل دنیا ملولم مرا به پدرم رسان. خدای عزوجل او را به من رساند و اول کس از خاندانم باشد که به من رسد محزون و گرفتار و غمگین و شهید بر من وارد شود و من در اینجا بگويم خدايا لعنت كن هر كه با او ظلم كرده و كيفر ده هر كه حقش را غصب کرده و خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلد کن هر که به پهلویش زده تا سقط جنین کرده و ملائکه آمین گویند.
اما حسن که پسرم و فرزندم و پاره تنم و نور دیده ام و روشنی دلم و میوه قلبم هست و او سیّد جوانان اهل بهشت است و حجت خداست بر امّت، امرش امر من است و قولش قول من هر که پیرویش کند از من است و
ص: 72
هر كه نافرمانیش كند از من نیست و چون او را دیدم به یادم آمد آنچه از اهانت پس از من بیند و تا آنجا کِشَد که با زهر ستم و عُدوان او را بِکُشند در اینجا فرشتگان هفت آسمان به مرگش بگریند و همه چیز تا پرنده هوا و ماهیان دریا بر او گریه کنند. چشم کسی که بر او بگرید كور نباشد روزی که چشم ها کورند و هر که بر او محزون شود روزی که دل ها همه محزونند دلش محزون نباشد و هر که در بقیع او را زیارت کند قدمش بر صراط برجا بماند روزی که همه قدم ها بلغزند.
و اما حسین علیه السلام از من است و فرزند من است و بهترین خلق است پس از برادرش امام مسلمانان و سرور مؤمنان و خلیفهٔ خداوند عالمیان است و غياث مستغیثین و پناه امان جویان و حجّت خدا بر همه خلق و او سیّد جوانان اهل بهشت است و باب نجات (امّت) است امرش امر من است و طاعتش طاعت من، هر که پیرویش کند از من است و هر که نافرمانیش کند از من نیست و چون او را دیدم به یادم آمد که بعد از من، با او چه می شود گویا می نگرم که به حرم من و قرب من پناهنده شده و او را پناه ندهند در خواب به آغوشش گیرم و او را بر سینه خود بچسبانم و به او دستور دهم از خانه هجرتم کوچ کند و او را به شهادت بشارت دهم از آنجا حرکت کند به سوی زمینی که قتلگاه او است زمین کرب و بلا و قتل، یک دسته
مسلمان یاریش كنند كه سروران شهدای امّتند در روز قیامت گویا می بینم او را که تیری خورده و از اسبش به خاک افتاده و چون گوسفند سرش را مظلومانه می برند. سپس رسول خدا گریست و کسانی كه گردش بودند گریستند و صدای شیون آنها بلند شد و آن حضرت برخاست و می فرمود خدایا به تو شکایت کنم آنچه را خاندانم پس از من خواهند دید سپس وارد منزل شد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 112)
ص: 73
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
هر گاه از خدای عزوجل خواهشی کنید از او وسیله بخواهید. از پیامبر پرسیدند وسیله چی است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: آن درجه ای است که من در بهشت دارم هزار پله است و میان هر دو پله یک ماه دویدن اسب است و پله ها از گوهر است و زبرجد و یاقوت تا طلا و نقره. آن را در قیامت بیاورند در برابر درجههای پیغمبران نهند و چون ماه باشد میان اختران در آن روز پیغمبر و صدیق و شهیدی نماند که گوید خوشا به حال کسی که این درجه را دارد. ندائی از طرف خدای عزوجل برسد که همه پیغمبران و خلایق بشنوند این درجه محمد است می آیم و قبائی از نور در بر و تاج ملک و اکلیل کرامت بر سر. على بن ابيطالب لواء حمد را جلویِ من دارد و بر آن نوشته است لااله الا الله رستگاران همانان هستند که به خدا
رسیدند و چون به پیمبران گذریم گویند این دو فرشته مقربند که نشناسیم و ندیدیم و چون به فرشتگان گذریم گویند اینان دو پیغمبر مرسلند، تا بر آن درجه بالا روم و علی بن ابیطالب دنبال من آید تا به بالاترین پله برآیم و علی یک پله پائین تر از من باشد در این روز پیغمبر و صدیق و شهیدی نماند جز آنکه گوید خوشا بر این دو بنده که چه گرامی اند نزد خدا. از طرف خدا ندائی رسد که همه پیغمبران و صدّیقان و شهیدان و مؤمنان بشنوند این است حبیبم محمد و این است ولی ام علی خوشا به حال آنکه دوستش دارد و بدا به حال آنکه دشمنش دارد و دروغش شمارد. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
در این روز کسی نباشد که دوستت دارد ای علی جز آنکه از این سخن خرم شود و روسپید گردد و دلشاد و کسی نماند که دشمنت دارد
ص: 74
و يا ستيزه كرده و منکر حقّت شده جز آنکه رویش سیاه و قدمش لرزان است در این میانه دو فرشته پیش من آیند یکی رضوان کلید دار بهشت و یکی مالک کلید دار دوزخ؛ رضوان نزدیک گردد و می گوید درود بر تو ای احمد من گویم درود بر تو ای فرشته تو کیستی؟ چه خوش رو و خوش ہوئی؟ میگوید من کلید دار بهشت هستم و این ها کلیدهای بهشت است كه رب العزت برایت فرستاده است ای احمد آنها را بگیر گویم از پروردگارم قبول کردم حمد میکنم او را بر آنچه به من تفضل کرد آنها را تحویل برادرم علی بن ابیطالب بده. رضوان برگردد مالک دوزخ پیش آید و گوید درود بر تو ای احمد گویم درود بر تو ای فرشته کیستی که چه زشت رو و نامطلوبی؟ گويد من كليددار دوزخم و اینها کلیدهای دوزخ
است رب العزت برای شما فرستاده است ای احمد بگیر آنها را، گویم قبول کردم از پروردگارم حمد میکنم او را بر آنچه مرا بدان فضیلت داد آنها را تحویل برادرم علی بن ابیطالب بده مالک برگردد و کلیدهای بهشت و دوزخ را در دست دارد تا بردهانه جهنم بایستد که شراره می پراند و سوت کشد و حرارتش تند است و علی مهار آن را دارد. دوزخ به علی گوید ای علی مرا واگذار و بگذر نور تو شرار مرا خاموش كرد على فرمايد آرام باشای دوزخ این شخص را بگیر و این را رها کن، این دشمن مرا بگیرو این دوست مرا واگذار دوزخ در آن روز فرمانبر تر است برای علی از غلام شما برای آقای خود، اگر خواهد آن را به راست و چپ بکشاند و بهشت، آن روز برای علی مطیع تر است در آنچه دستور دهد از همه مردم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 116)
جابر بن عبدالله انصارى گوید:
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب برای ما خطبه خواند حمد خدا کرد و او
ص: 75
را ستایش نمود و فرمود ای مردم در برابر این منبر شما چهار کس از بزرگان اصحاب رسول خدایند انس بن مالک، براء بن عازب انصاری، اشعث بن قيس كندي، خالد بن یزید بجلی سپس رو به انس بن مالک کرد و فرمود:
ای انس اگر از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و شنیدی که می فرمود هر که را من مولا و آقایم علی مولا و آقای اوست و اگر امروز به ولایت من گواهی ندهی خدا تو را نمیراند تا گرفتار یک پیسی شوی که عمامه آن را نپوشاند. و امّا توای اشعث اگر از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدی که می گفت هر كه را من مولایم علی مولا است خدایا دوستش را دوست دار و دشمنش را دشمن باش و امروز به ولایت من گواهی ندهی خدایت نمیراند تا دو دیده ات را ببرد. و اما تو ای خالد بن یزید اگر شنیده باشی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که می فرمود هر که را من مولای اویم علی مولا است خدایا دوستش را دوست دار و دشمنش را دشمن باش و اگر امروز به ولایت من گواهی ندهی خدا تو را نمیراند جز به شیوه مردن جاهلیت.
و اماتوای براء بن عازب اگر شنیده باشی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که می فرمود هر که را من مولایم علی مولا است. خدایا دوستش را دوست دار و دشمنش را دشمن باش و امروز به ولایت من گواهی ندهی خدا نمی راندت جز در آنجا که از آن مهاجرت کردی.
جابربن عبدالله:گوید به خدا دیدم انس دچار برص شده و زیر عمامه اش می نهفت و ناپدید نمی شد.
اشعث را دیدم که دو چشمش را از دست داده بود و می گفت حمد خدا را که دعای امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب را در کوری دنیای من قرار داد و بر عذاب آخرتم نفرین نکرد تا معذب گردم.
ص: 76
خالد بن یزید مُرد و خاندانش خواستند به خاکش سپارند و در منزلش گورش کردند و به خاک رفت. کنده خبر مرگش را شنیدند و اسب و شتر آوردند و در منزلش پی کردند و به رسم جاهلیت برگزار شد.
براء بن عازب را معاويه والی یمن کرد و در آنجا مرد و از آنجا مهاجرت کرده بود.
(امالی شیخ صدوق صفحه 122)
ابی اسحاق گوید:
به على بن الحسين علیه السلام گفتم معنی کلمه پيغمبر كه فرمود: «من كنت مولاه فعلی مولاه» چیست؟ فرمود به آنها خبر داد که پس از وی او (علی علیه السلام) امام است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 123)
از زید بن علی پرسیدند:
از معنى قول رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم من كنت مولاه فعلی مولاه فرمود او را نشانه هدایت مقرر داشت تا حزب خدا موقع اختلاف به وسیله او معین گردد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 122)
امام پنجم حضرت باقر علیه السلام در تفسیر قول خدای که می فرماید:
(إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ)
«ولیّ شما تنها خدا و رسول خدا و آن مؤمنانی هستند که نماز به پا داشته و به فقیران در حال ركوع زكوة مى دهند.»
(مائده /55)
فرمود؛ جمعی از یهودیان مسلمان شدند مانند عبدالله بن سلام و اسد و
ص: 77
ثعلبه و ابن یامین و ابن صوزیا و نزد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم آمدند و گفتند یا نبی الله موسی یوشع بن نون را وصى خود كرد، وصى شما كيست؟ و چه كسى پس از تو سرپرست ما است؟ این آیه نازل شد که ولی شما خدا و رسول اوست و آن کسانی که ایمان آوردند و نماز بر پا کردند و زکات پرداختند در حال ركوع.
سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود؛ برخیزید. برخاستند و به مسجد آمدند در این هنگام سائلی از مسجد بیرون شد
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود؛ ای سائل کسی چیزی به تو نداد؟ گفت چرا این خاتم را دادند فرمود کی به تو داد؟ گفت: این مردی که نماز می خواند فرمود در چه حالی به تو داد؟ گفت در حال رکوع پیغمبر تكبير گفت و اهل مسجد هم تکبیر گفتند. سپس فرمود علی بن ابیطالب پس از من ولی شما است گفتند به پروردگاری خدا خشنودیم و به دین اسلام و به پیغمبری محمد و به ولایت علی بن ابیطالب، خدا این آیه را فرستاد:
(وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ)
هر کس که ولی و فرمانروای او خدا و رسول و اهل ایمانند فاتح و غالب خواهند بود.
(مائده 56)
از عمر بن خطاب روایت شده که من چهل خاتم تصدّق دادم در حال ركوع تا درباره من هم نازل شود آنچه درباره علی نازل شد و چیزی نازل نشد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 124)
جابربن عبدالله انصارى گوید:
شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی بن ابیطالب می فرمود؛ ای علی تو برادر
ص: 78
من و وصى من و وارث من و خلیفه من بر امت منی در زندگی من و پس از فوت من دوستت دوست من دشمنت دشمن من و بدخواهت بدخواه من و پیروت پیرو من است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 124)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
به راستی خدای تبارک و تعالی میان من و علی بن ابیطالب برادری برقرار کرد و دخترم را به همسری او در آورد و از بالای هفت آسمان، فرشتگان مقربش را گواه آن ساخت و او را وصی و خلیفه ام نمود علی از من است و من از او دوستش دوست من و دشمنش دشمن من، فرشته ها به دوستی او خود را مقرَّب خدا سازند.
مردی خدمت على علیه السلام آمد و عرض کرد
به شما امیرالمؤمنین گویند چه کسی تو را بر آنها امیر کرده؟ فرمود خدای جل جلاله مرا امیر آنها کرده آن مرد نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمد و گفت یا رسول الله على راست میگوید که خدا او را امیر برخلقش کرده؟ پیغمبر در خشم شده فرمود؛ به راستی علی به ولایت از خدای عزوجل امیر بر خلق است که از بالای عرش خود آن را منعقد نموده و ملائکه را گواه گرفته که على علیه السلام خليفة الله وحجت الله و امام مسلمانان است. طاعتش قرین طاعت خدا و نافرمانیش قرین نافرمانی خداست، هر که او را نشناسد مرا نشناخته و هر كه او را بشناسد مرا شناخته، هر كه منكر امامت او است منكر نبوّت من است و هر که امیری او را انکار کند رسالت مرا انكار كرده، هر كه فضل او را دفع کند مرا كاسته، هر که با او نبرد کند با من نبرد کرده و هر كه او را دشنام دهد مرا دشنام داده زیرا او از من است از گل من خلق شده و او شوهر
ص: 79
فاطمه دختر من است و پدر دو فرزندم حسن و حسین است. سپس فرمود من و علی و فاطمه و حسن و حسین و نه فرزند حسین حجتهای خدائیم بر خلقش دشمنانمان دشمنان خدا و دوستانمان دوستان خدایند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 131)
اصبغ بن نباته گوید:
در حالی که امیرالمؤمنین خطبه میخواند برای مردم و میفرمود؛ از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید به خدا از چیزی نمی پرسید از آنچه گذشته و از آنچه بعد خواهد شد جز اینکه خبر دهم شما را بدان. سعد بن ابی وقاص بپا خواست و گفت ای امیرالمؤمنین به من بگو چند رشته مو در سر و ریش من است؟ فرمود؛ به خدا سؤالی از من كردى كه خليلم رسول خدا علیه السلام به من خبر داده که آن را از من خواهی پرسید، سپس فرمود در سر و ریش تو موئی نباشد جز آنکه در ریشه اش شیطانی نشسته و در خانه تو گوساله ای است که حسین فرزندم را می کشد، عمر بن سعد در آن روز برابرش بر سر دست راه می رفت.
(امالی شیخ صدوق صفحه 133)
علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود:
در حالى كه من و فاطمه و حسن و حسین نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودیم آن حضرت به ما رو کرد و گریست من گفتم چرا گریه می کنید یا رسول الله؟
فرمود؛ میگریم برای آنچه با شما عمل می شود؛
گفتم آن چه باشد یا رسول الله؟
فرمود گریه کنم از ضربتی که بر فرق تو زنند و از سیلی که برگونه فاطمه زنند و از نیزه ای که بر ران حسن زنند و زهری که به او نوشانند و از
ص: 80
قتل حسین علیه السلام،
علی فرمود همه اهل بیت گریستند،
گفتم یا رسول الله خدا ما را نیافریده جز برای بلا،
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: مژده گیر ای علی که خدای عزوجل با من عهد کرده که دوستت ندارد جز مؤمن و دشمنت ندارد جز منافق.
(امالی شیخ صدوق صفحه 134)
جابر بن عبدالله گوید:
شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سه روز پیش از وفاتش به علی علیه السلام فرمود: درود بر تو ای پدر دو گل من؛ تو را به دو ریحانه دنیای خود سفارش می کنم به همین زودی دوستون تو ویران شوند و خدا خلیفه من است برتو چون رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وفات کرد علی فرمود؛ این ستون من بود که رسول خدا به من فرمود و چون فاطمه وفات کرد علی فرمود؛ این ستون دوم است که رسول خدا فرمود.
(امالی شیخ صدوق صفحه 134)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
خداوند برای برادرم علی بن ابی طالب فضائل بیشماری مقرر کرده است. هر که یک فضیلت او را ذکر کند با اعتراف بدان خدا گناهان گذشته و آینده اش را بیامرزد گرچه با گناه جن و انس به محشر آید و هر که یک فضیلت از او بنویسد تا آن نوشته بماند فرشتگان برایش آمرزش جویند و هر که به فضیلتی از او گوش دهد خدا گناهانی که با گوش کرده بیامرزد و هر که به یک فضیلتش نگاه کند خدا گناهانی که با چشم کرده بیامرزد.
سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود نگاه بر علی بن ابی طالب علیه السلام عبادت است و یادآوریش عبادت است و ایمان بنده پذیرفته نیست جز به ولایت او
ص: 81
و برائت از دشمنان او.
(امالی شیخ صدوق صفحه 138)
پیغمبرهرسپیده دم بردر خانه علی و فاطمه می ایستاد و میفرمود:
حمد از آن خدای محسن و مجمل و منعم و مفضل است که به نعمت خود اعمال صالحه را تمام کرده، سمیع است و سامع حمد خدا و نعمت او و حسن آزمایش او بر ما پناه میبرم به خدا. از دوزخ پناه می برم به خدا از بامداد دوزخ پناه میبرم به خدا و از شام دوزخ.
«رحمت بر شما اهل بیت، همانا خدا خواسته پلیدی را از شما ای اهل بیت ببرد و به خوبی شما را پاکیزه گرداند.»
(احزاب: 33 - یس: 22)
(امالی شیخ صدوق صفحه 144)
امام پنجم علیه السلام فرمود:
چون این آیه نازل شد «هر چیز را در امام مبین برشمرده ایم» ... دو مرد فی المجلس برخاستند و گفتند یا رسول الله آن تورات است؟ فرمود نه. گفتند آن انجیل است؟ فرمود نه گفتند آن قرآن است؟ فرمود نه (در این هنگام)، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب آمد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود آن این است براستی او است امامی که خدای تبارک و تعالی علم هر چیز را بر او شمرده.
(امالی شیخ صدوق صفحه 170)
امام پنجم فرمود:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خالد بن ولید را به «تیره بنی المصطلق» فرستاد که از «جذیمه» بودند و میان آنها و بنی مخزوم در دوران جاهلیت کینه ای بود چون بر آنها وارد شد دید
ص: 82
پیرو رسول خدایند و از او عهد نامه ای دارند. خالد گفت اذان نماز و نماز صبح را با آنها خواند و دستور داد آنها را غارت کردند و جمعی از آنها را کشت. عهدنامه خود را برداشتند و خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم آمدند و از جنایات خالد بن ولید گزارش دادند.
حضرت پیامبر رو به قبله کرد و گفت خدایا از آنچه خالد بن وليد کرده من بیزارم. سپس جامه و کالائی از غارت خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آوردند و آن حضرت به علی فرمود:
تو نزد بنی جذیمه تیره بنی مصطلق برو و از آنچه خالد عمل کرده رضایت آنها را به عمل آور و دو گام خود برداشت و فرمود؛
ای علی قضاوت جاهلیت را زیر دو پای خود گذار. علی علیه السلام نزد آنها آمد درباره آنها به حکم خدا دستور داد و چون برگشت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود ای علی علیه السلام گزارش بده که چه کردی؟
گفت: یا رسول الله هر خونی را دیه دادم هر جنين كه سقط شده بود به عوض بنده یا کنیزی دادم و هر مالی تلف شده بود عوض دادم و مبلغی زیاد آمد كه به حساب کاسه سگها و ریسمان گله بانان آنها دادم باز هم زیاد آمد به جبران ترس زنان و هراس كودكان آنها دادم و باز هم چیزی مانده بود به احتیاط از دانسته و ندانسته به آنها دادم و قسمت باقیمانده آخری را هم به آنها دادم تا از شما راضی شوند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود؛ علی به آنها عطا دادی که از من راضی شوند. خدا از تو راضی باشدای علی همانا تو نسبت به من چون هارون باشی نسبت به موسی جز آنکه پس از من پیغبری نباشد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 173)
فاطمه بنت محمد و فرمود:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شب عرفه نزد ما آمد و فرمود به راستی خدای تبارک
ص: 83
و تعالی به شما مباهات دارد همۀ شما را عموماً و بخصوص علی را آمرزیده و من رسول خدایم بسوی شما و از راه دوستی و خویشاوندی نیست. این جبرئیل است که به من خبر می دهد؛
«سعادتمند کامل کسی است که علی علیه السلام را دوست دارد در زندگی او و پس از مرگش و شقی تمام کسی است که علی را در زندگی و مرگش دشمن دارد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 182)
رسول خدا فرمود:
شبی که مرا به معراج بردند جبرئیل دستم را گرفت و بهشتم برد و بر یکی از مسندهای بهشتم رسانید و یک دانه به من داد و چون او را دو نیم کردم یک حوریه از آن بیرون آمد که مژگان چشمش چون پرهای جلو کرکس بود به من گفت درود بر تو ای احمد، ای رسول خدا، ای محمد گفتم خدایت مهربان باشد تو کیستی؟ گفت منم راضیه و مرضیه، جبار مرا از سه جنس آفریده پائین تنم از مشک است و بالای آن از کافور و میانه ام از عنبر و با آب زندگی خمیر شدم و حضرت جلیل فرمود باش و من بودم و آفریده شدم برای پسرعم و وصی و وزیر تو علی بن ابیطالب.
(امالی شیخ صدوق صفحه 183)
امام صادق علیه السلام از قول پدرانش فرمود:
رسول خدا بیرون شد و عبائی سیاه با دو تیره در برداشت و فرمود این عبا را در بر من کرده است دوستم، صفیم، خاصه ام زبده ام آنکه از طرف من ادا می کند (دِینم را) و وصی و وارث و برادر من است پیش از همه مؤمنان مسلمان شده و در ایمان از همه مخلص تر است و از همه با سخاوت تر است و پس از من سیّد بشر است و امام اهل زمین است که علی بن ابیطالب باشد
ص: 84
و از شوق او پیاپی گریست تا ریگ از اشکش تر شد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 183)
حذيفة بن اسید غفاری گفت که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای حذیفه به راستی حجت خدا بعد از من بر شما علی بن ابی طالب است كفر به او كفر به خداست. شرک به او شرک به خداست شک در او شک در خداست و الحاد در او الحاد در خداست. انکار او انکار خداست ایمان به او ایمان به خداست زیرا او برادر رسول خدا و وصی او و امام امّت او و سرور آنهاست و او است حبل الله متين و عروة الوثقائى كه بریدن ندارد. دو کس درباره او هلاک شوند و او تقصیر ندارد، دوست غلو كننده و مقصّر. ای حذیفه از علی جدا مشو که از من جدا شوی و با او مخالفت مكن كه مخالف من باشی علی از من است و من از علی هر که خشمش آرد مرا به خشم آرد و هر که خشنودش کند مرا خشنود کرده.
(امالی شیخ صدوق صفحه 197)
امام صادق علیه السلام از پدرش از جدش نقل فرمود:
که یک عرب بیابانی خدمت رسول خدا آمد و آن حضرت با عبای گلی رنگش او را پذیرفت عرض کرد یا محمد مثل یک جوان نزد من آمدی؟
فرمود: آری منم فتی (جوان) پسرفتی برادر فتی. عرض كرد يا محمد خود جوانی درست، چگونه پسر جوانی و برادر جوان؟
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود؛ نشنیدی قول خدای عزوجل را که می فرماید:
(قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ)
«گفتند که شنیده ایم جوانی که آنها (بت ها) را یاد می کند به بدی به نام ابراهیم»
(انبیاء / 60)
ص: 85
و من پسر ابراهیم هستم و اما برادرم فتی(جوان) است زیرا روز احد منادی از آسمان ندا کرد «نیست شمشیری جز ذوالفقار نیست جوان مردی جز علی علی برادر من است و من برادر او.»
(امالی شیخ صدوق صفحه 200)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و فرمود:
على بن ابى طالب خلیفه خدا و خليفه من و حجّت خدا و حجّت من و باب خدا و باب من و صفی خدا و صفى من و حبيب خدا و حبيب من و خلیل خدا و خليل من و شمشیر خدا و شمشیر من است و رفیق و وزیر و وصیّ من است. دوستش دوست من و دشمنش دشمن من جنگ با او جنگ با من و سازش با او سازش با من و گفته او گفته من و فرمانش فرمان من و همسرش دختر من و فرزندش فرزند من است و او سیّد اوصیاء و بهترین امّت من است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 203)
ابى سخيله گوید:
نزد ابوذر رفتم و گفتم ای ابوذر اختلافی پیش آمده ببینم مرا چه فرمائی؟ فرمود؛ ملازم این دو باش كتاب خدا و حضرت استاد علی بن ابیطالب زیرا من از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنيدم که فرمود:
علی علیه السلام اول کسی است که به من ایمان آورد و اول کسی است که روز قیامت با من دست دهد و اوست صدیق اکبر و فاروق که میان حق و باطل را جدا كند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 205)
ابن عباس گويد:
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دست علی بن ابیطالب را گرفت و بیرون شد
ص: 86
و می فرمود؛
ای معشر انصارای معشر بنی هاشم ای معشر فرزندان عبدالمطلب منم محمد رسول خدا، هلا من از (گل رحمت شده) به همراه چهارکس از خاندانم آفریده شدم و علی و حمزه و جعفر، یکی گفت یا رسول الله اینها روز قیامت با تو سوار باشند؟ فرمود مادرت به عزایت نشیند در آن روز کسی سوار نباشد جز چهارتن من و علی و فاطمه و صالح پیغمبر خدا، من بر براق سوارم و فاطمه دخترم بر ناقه عضباء من وصالح بر آن اشتری که پی شد و على بر يکی از ناقه های بهشت که مهارش یاقوت است و بر او دو حله سبز باشد و میان بهشت و دوزخ بایستد و در آن روز مردم از عرق تن مهار شده اند بادی از طرف عرش بوزد و عرق آنها را خشک کند فرشتگان مقرّب و صدّيقان گویند این ملکی است مقرب یا پیغمبری است مرسل منادی از طرف عرش ندا كند ولى او علی بن ابیطالب برادر رسول خداست در دنیا و آخرت.
(امالی شیخ صدوق صفحه 206)
انس بن مالک گفت از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم می فرمود:
از این در خير الاوصياء و سيّد الشهداء بر شما درآيد و كسى كه مقامش نزدیکتر به انبیاء است و علی بن ابی طالب در آمد و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود ای ابوالحسن چرا چنین نگویم با اینکه تو صاحب حوضی و وفا کننده پیمان منی و پرداخت کننده وام من.
(امالی شیخ صدوق صفحه 210)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
بر عرش نوشته منم خدائی که نیست معبود حقی جز من و شریک ندارم. محمد صلی الله علیه و آله و سلم بنده و رسول من است او را به علی کمک دادم.
ص: 87
خداوند نازل كرد آيه أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ (انفال:62) او است که تأئید کرد تو را به یاری خود و با مؤمنان و مقصود از نصر علی است و داخل مؤمنان هم هست و از هر دو وجه مورد این آیه است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 215)
شب معراج دیدم بر یکی از ستونهای عرش نوشته منم خدا، معبود حقی که نیست جز من. بهشت عدن را بدست خود آفریدم، محمد برگزیده خلق من است او را با علی تأیید کردم و با او یاری نمودم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 216)
امام پنجم از قول پدرانش گفت که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
دامن این «انزع» یعنی علی را بگیرید که او صديق اكبر و فاروق میان حق و ناحق است هر که دوستش دارد خدا هدایتش کرده و هر که دشمنش دارد خدا او را دشمن دارد و هر که از او تخلف کند خدا نابودش كند و از او است دو سبط این امّت حسن و حسین و آن دو، دو پسرمنند و از حسین است امامان رهبر که خدا به آنها علم و فهم مرا داده آنها را دوست دارید و پشتیبانی جز آنها نگیرید تا خشم خدا بر شما فرود آيد و هر که مورد خشم پروردگارش شود مسلّماً سقوط کرده و زندگی این دنیا نباشد جز كالاي فريب.
(امالی شیخ صدوق صفحه 216)
خدای جل جلاله فرمود:
منم خدا معبود حقّی جز من نیست، بتوانِ خود خلق را آفریدم و هر که از پیغمبران را خواستم از آنها برگزیدم و از میان آنها محمد حبیب و خلیل وصفی خود را برگزیدم و او را به خلق خود مبعوث کردم و علی را برای او
ص: 88
برگزیدم و برادر و وصی و وزیر و اداکننده امانت بعد از او به خلقم ساختم و خلیفه خود بر بندگانم نمودم تا قرآنِ مرا برای آنها بیان کند و درمیان آنها به حكم من سير كند، او را علم رهبری از گمراهی و باب خود قرار دادم که از او در آیند و خانۀ خود ساختم که هر کس وارد شود از جهنم من در امان باشد. اوست دژ من که هر که بدان پناه بَرَد در دنیا و آخرت محفوظ است و وجه من است كه هر كه به او رو کند از او رو نگردانم و حجت من است در آسمان ها و زمین بر هر که در آنها است از خلقم. نپذیرم کردار هیچ عاملی را جز با اقرار به ولایت او و نبوّت احمد رسولم. اوست دو دست گشاده من بر بندگانم. او نعمتی است که به هر که دوست داشتم دادم و او را ولی و شناسای خود نمودم. هر که از بندگانم را دشمن دارم از آن جهت است که از شناسائی و ولایتش رو گردان است و به عزّت خود سوگند خوردم و به جلالم قسم خوردم که هیچ کدام بندگانم علی را دوست ندارند جز آنکه آنها را از دوزخ بر کنار دارم و به بهشت وارد کنم و دشمن ندارد او را کسی و از ولایتش رو نگرداند جز آنکه او را دشمن دارم و در دوزخ در آرم که چه بدسرانجامی است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 222)
على بن ابيطالب علیه السلام فرمود:
پیغمبر مرا خواست و به یمن فرستاد تا میان آنها اصلاح کنم. گفتم یا رسول الله آنها مردم بسیاری هستند و پیرمردانی دارند و من جوانی نورسم فرمود ای علی چون بر «گردنه افیق» برآمدی به آواز بلند فریاد کن ای شجر اى كلوخ، ای خاک محمد رسول خدا شما را درود می دهد.
على علیه السلام فرمود رفتم و چون به آن گردنه برآمدم و سرازیر یمن شدم دیدم همه رو آورده اند به سوی من با نیزههای افراشته و پیکان زده و كمان بر
ص: 89
دوش و تیغ های برهنه به آواز بلند پیغام را به شجر وکلوخ و خاک رساندم، شجرى و كلوخی و خاکی نبود مگر آنکه هم آواز فریاد کشیدند برمحمد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و بر تو درود، همه آن مردم پریشان شدند و دل ها و زانوهایشان لرزید اسلحه از دستشان افتاد و شتابان نزد من آمدند و میان آنها اصلاح کردم و برگشتم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 223)
على بن ابيطالب علیه السلام فرمود:
پیغمبر از جبرئیل از میکائیل از اسرافیل از لوح از قلم گفته است:
خدای تبارک و تعالی میفرماید ولایت علی بن ابی طالب حصن من است هر که در حصن من در آید از دوزخ در امان است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 229)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
من و علی از یک نور آفریده شده ایم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 236)
پیغمبر فرمود:
خدای عزوجل یک صد و بیست و چهارهزار پیغمبر آفرید و من گرامی ترین آنها هستم نزد خدا و فخر نکنم. و آفرید یک صد و بیست و چهار هزار وصی و علی گرامی تر و برتر آنها است نزد خدا.
(امالی شیخ صدوق صفحه 236)
علی علیه السلام فرمود:
همیشه هر گاه از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پرسش میکردم جواب میداد و چون خاموش بودم آغاز سخن می کرد با من.
(امالی شیخ صدوق صفحه 243)
ص: 90
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
براستی خدای تبارک و تعالی مردمی را مبعوث کند که چهره ای از نور دارند و بر کرسی نورند و جامه نور در بردارند و در سایه عرشند چون انبیاء هستند و پیامبر نیستند چون شهیدانند و از شهدا نیستند. مردی گفت یا رسول الله من از آنها هستم؟
فرمود نه، دیگری گفت یا رسول الله من از آنها هستم؟
فرمود: نه عرض شد آنها چه کسانی هستند یا رسول الله؟
آن حضرت دست بر سر علی علیه السلام نهاد و فرمود این است و شیعیان او.
(امالی شیخ صدوق صفحه 244)
مردی حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمد و عرض کرد:
يا رسول الله هر كه بگويد لا اله الا الله مؤمن است؟
فرمود؛ دشمنی ما را به یهود و نصاری میرساند. شما به بهشت نروید مگر مرا دوست دارید و دروغ گوید کسی که معتقد است مرا دوست داشته و این را یعنی علی را دشمن دارد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 269)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و به علی بن ابیطالب علیه السلام فرمود:
اى على
من شهر دانش هستم و تو درِ آنی و به شهر نیایند جز از درش.
دروغ گويد کسى که معتقد است مرا دوست داشته و تو را دشمن دارد زیرا تو از منی و من از تو.
گوشت تو گوشت من است و خونت خون من، روحت روح من است و درونت درون من و آشكارت آشكار من.
تو امام امّت منی و خلیفه من پس از من.
ص: 91
خوشبخت است آنکه فرمانت برد و بدبخت آنکه نافرمانیت کند.
سودمند آنکه دوستت دارد و زیانمند آنکه دشمنت دارد.
کامیاب است آنکه ملازم تو است و هلاک است آنکه از تو جداست.
مثل تو و امامان پس از تو چون کشتی نوح است كه هر كه برآن سوار شد نجات یافت و هر که وا افتاد غرق شد.
مثل شما چون ستارگان است هر گاه ستارهای نهان شود ستاره ای دیگر عیان گردد تا به روز قیامت.
(امالی شیخ صدوق صفحه 269)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
براستی خدای عزوجل مرا با علی ابن ابیطالب برادر ساخت و دختر مرا از بالای آسمان به او تزویج کرد و فرشتگان مقربش را بر آن گواه گرفت. او را برای من وصی و جانشین نمود علی از من است و من از او دوستش دوست من و دشمن او دشمنم و فرشتگان به دوستی او به خدا تقرب جویند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 270)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
براستی خدای جلّ جلاله به دنیا خطاب کرد که خادم خود را برنج افكن و تارک خود را خدمت کن و چون بنده در نیمه شب تار با خدای خود خلوت كند و راز گوید خدا نور را در دلش برجا دارد. چون گوید یا ربِّ ياربّ، جليل جل جلاله او را ندا کند لبیک عبد من، بخواه تا بتو بدهم بر من توكل كن تا تو را کفایت کنم. سپس خدای جلّ جلاله به ملائکه خود فرماید ای ملائکه ببینید بندۀ مرا که در دل شب تار با من خلوت کرده و بیهودگان در بازی و غفلتند و بخواب رفته اند و گواه باشید که من او را آمرزیدم.
ص: 92
پس از آن فرمود بر شما باد به ورع و کوشش و عبادت و بی رغبت باشید در این دنیا که به شما بی رغبت است زیرا که پر فریب دهنده است. خانه فنا و زوال است. بسیار کسی که فریب آن خورد و نابودش کرد و بدان تكيه زد خیانتش نمود و بسیار کسی که بدان اعتماد کرد و فریبش داد و او را وا نهاد. بدانید که در پیش شما راهی است هراسناک و سفری است
دراز و گذشت شما بر صراط است و بناچار مسافر را توشه باید و هر که بی توشه سفر کند در رنج افتد و هلاک شود و بهترین توشه تقوی است سپس یاد کنید وقوف خود را در برابر خدای جلّ جلاله كه او حاكم عادل است و آماده جوابش شوید در موقع بازپرسیِ او از شما که بناچار از شما بازپرسی کند نسبت به هرچه کردید از ثقلین پس از من که کتاب خدا و خاندان منند و ملاحظه كنيد كه نگوئید کتاب را تغییر دادیم و تحریف نمودیم و اما از خاندان جدا شدیم و آنها را کُشتیم که در این موقع پاداش شما جز دوزخ نباشد هر کدام شما که خواهد از هراس این روز برکنار باشد باید پیرو ولی من و تابع وصی و خلیفه بعد از من علی بن ابیطالب علیه السلام باشد كه او صاحب حوض من است و دشمنانش را از آن طرد کند و دوستانش را از آن طرد نکند و دوستانش را از آن سیراب نماید و هر که از آن ننوشد همیشه تشنه است و هرگز سیراب نشود و هر که از آن شربتی نوشد هرگز تشنه نشود و براستی علی بن ابی طالب صاحب پرچم من است در آخرت چنانچه صاحب پرچم من است در دنیا و اول کس باشد که در بهشت در آید زیرا جلو من لواء حمد را می کشد که زیر آن آدم و پیغمبران دیگرند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 279)
یک روز رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اصحابش فرمود:
ای گروه اصحاب من براستی خدای جلّ جلاله دستور می دهد به شما
ص: 93
به ولایت علی بن ابیطالب و پیروی از او بعد از من که ولی و امام شما است. مخالفت با علی نکنید تا کافر شوید و از او جدا نشوید تا گمراه گردید. به راستی خدای جلّ جلاله علی را نشانه میان نفاق و ایمان ساخته، هر كه او را دوست دارد مؤمن است و هر که دشمنش دارد منافق است. براستی خدای جلّ جلاله علی را وصی و نوربخش پس از من نموده. او سِرّ نگهدار و گنجینه علم و خلیفه بعد از من است در خاندانم به خدا از ظالمان شكايت كنم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 284)
از ام ایمن نقل است:
ام ایمن خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رسید و چیزی در چادر داشت، رسول خدا فرمودچه داری؟ گفت فلان دختر را عروس کردند و بر او نثار ریختند و من از نثار او برگرفتم سپس ام ایمن گریست و گفت یا رسول الله فاطمه را تزویج کردی و چیزی بر او نثار نکردی؟ فرمود امّ ایمن چرا خلاف می گوئی براستی خدای تبارک و تعالی چون فاطمه را به علی تزویج کرد دستور داد که درختان بهشت بر اهل آن از زیور و جامه و یاقوت و دُرّ و زمرد و استبرق نثار کردند و آنچه را ندانند از او برگرفتند و خدا درخت طوبی را بخشش فاطمه نمود و آن را در منزل علی علیه السلام نهاد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 287)
رسول خدا بیان فرمود:
هر که را خوش آید که چون برق جهنده بر صراط گذرد و بی حساب به بهشت رود باید ولایت داشته باشد با ولی و وصی و رفیق و خلیفۀ من بر خاندان و امّتم علی بن ابیطالب علیه السلام و هر که را خوش آید به دوزخ رود ترک ولايتش كند به عزّت و جلال پروردگارم که او است باب الله كه جز از
ص: 94
در او نیایند و او است صراط مستقیم و او است که روز قیامت از ولایتش پرسش شود.
(امالی شیخ صدوق صفحه 288)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
منم سید انبیاء و مرسلین و بهتر از ملائکه و اوصیایم سادات اوصیاء پیغمبران و مرسلانند. و فرزندانم بهترین ذریه انبیاء و مرسلانند و دخترم فاطمه سیده زنان عالمیان است و طاهرات از زنانم مادران مؤمنانند و امّتم بهترین امتی است که برای مردم قیام کردند و من روز قیامت بیشتر از همه انبیاء پیرو دارم و حوضی دارم که پهنایش به اندازه میانه بصری در دنیا تا صنعاء است و به عدد ستارههای آسمان ابریق در آن است و خلیفه من بر این حوض در آن روز خلیفه من است در دنیا. عرض شد آن کیست؟ فرمود امام مسلمانان و امیرمؤمنان و سرور آنها پس از من علی بن ابیطالب است که دوستانش را از آن سیراب کند و دشمنانش را براند چنانچه یکی از شماها شتران بیگانه را از سر آب خود می راند سپس فرمود، هر كه على را دوست دارد و در دنیا او را اطاعت کند فردا بر حوض من وارد شود و در بهشت با من هم درجه باشد و هر که در دنیا علی را دشمن دارد و او را نافرمانی کند او را نبینم و مرا نبیند در روز قیامت و جدا از من به لرزه افتد و از سمت چپ به دوزخش برند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 298)
رسول خدا علیه السلام به على علیه السلام فرمود:
ای علی تو امام مسلمانان و امیرمؤمنان و قائد الغر المحجَّلین و پس از من حجت خدائی برهمه خلق، تو سید اوصیاء و وصیّ سید انبیائی.
ای علی چون مرا به آسمان هفتم بالا بردند و از آنجا به سدرة المنتهی
ص: 95
رسیدم و از آنجا به حجب نور پروردگارم جل جلاله مرا گرامی داشت به مناجات خود فرمود؛ ای محمد گفتم لبیک ربی و سعدیک و تعالیت گفت: به درستی که علی امام اولیاء من و نور است برای هر که مرا اطاعت کرده است و کلمه ای که شایسته متقیان است. هر که او را اطاعت كند مرا اطاعت کرده و هر که او را نافرمانی کند مرا نافرمانی کرده، او را بدین امر مژده ده على علیه السلام عرض كرد يا رسول الله مقام من به آنجا رسیده که در آن مقام ذكر شوم؟
فرمود: آری علی جان پروردگارت را شکر کن.
على روبرخاک نهاد و سجده کرد به شکرانه این نعمتی که خدا به او داده.
رسول خدا فرمود؛ ای علی سربردار که خدا به تو بر ملائکه خود مباهات دارد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 300)
رسول خدا علیه السلام به علی بن ابیطالب علیه السلام فرمود:
ای علی تو صاحب حوض منی پرچمدار منی و بر آورنده وعده های منی، دوست دل منی وارث علم منی و امانت دار مواریث پیغمبرانی. توئی امین الله در زمینش و حجت بر خلقش توئی رکن ایمان و چراغ هدایت و منار شب تار توئی عَلَمی که برای اهل دنیا بر افراشتند هر که تو را پیروی كند نجات یافته و هر که از توتخلف کند هلاک است توئی راه روشن توئی راه راست توئی قائد الغر المحجلين، توئى سرور هر که منش سرورم و من سرور هر مؤمن و مؤمنه ام دوستت ندارد جز پاکزاد و دشمنت ندارد جز بدزاد و پروردگارم هیچ گاه مرا به آسمان بالا نبرد و با من سخن نگفت، جز اینکه فرمود ای محمد سلام مرا به علی برسان و به او اعلام كن كه امام
ص: 96
اولیاء و نور اهل طاعت من است گوارا باد تو را ای علی این کرامت.
(امالی شیخ صدوق صفحه 306)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
فقراء شیعه علی و عترتش را بعد از او سبک نگیرید که یکی از آنها دو قبیله مانند ربیعه و مضر را شفاعت کند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 307)
ابی مسلم گوید:
با حسن بصری و انس بن مالک آمدیم تا در خانه ام سلمه، انس بر در خانه نشست و ما وارد شدیم شنیدیم حسن گفت درود بر تو ای مادرم و رحمت خدا و برکاتش به او پاسخ داد بر تو درود، تو کیستی فرزند جانم؟ گفت حسن بصریم گفت برای چه آمدی؟ گفت آمدم حدیثی که از پیغمبر درباره علی شنیدی برایم بازگوئی. امّ سلمه گفت به خدا برایت حدیثی گویم که با این دو گوشم از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم و گرنه هر دو کر شوند و به این چشمم دیدم و گرنه کور شوند و دلم آن را حفظ کرده و گرنه مهر بر آن نهاده شود و لال شوم اگر نشنیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی بن ابیطالب علیه السلام فرمود:
ای علی هر بنده ای که خدا را ملاقات کند و منکر ولایت تو باشد چون پرستنده بت و صنم خدا را ملاقات کرده شنیدم حسن بصری می گفت الله اکبر گواهی می دهم که علی مولای من و مولای هر مؤمن است چون بیرون آمدیم انس گفت چرا تکبیر گفتی؟ گفت از مادر خود ام سلمه خواستم حدیثی بازگوید که خود درباره علی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیده چنین و چنان برایم گفت و من تکبیر گفتم و گواهی میدهم که علی مولای من و مولای هر مؤمنی است. گوید شنیدم انس بن مالک
ص: 97
گفت: من بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گواه می دهم که این را درباره علی علیه السلام تا سه بار یا چهار بار فرمود.
(امالی شیخ صدوق صفحه 315)
حبيب بن عمرو گوید:
من خدمت امیرالمؤمنین رسیدم در مرض موت او زخمش را باز کردند گفتم یا امیرالمؤمنین این زخم شما چیزی نیست و باکی بر شما نیست فرمود؛
ای حبیب، من هم اکنون از شما مفارقت می کنم.
من گریستم و امّ كلثوم هم که نزد او نشسته بود گریست به او فرمود؛
دختر جانم چرا گریه میکنی؟
گفت جدائی شما را در نظر آوردم و گریستم فرمود؛
دخترم گریه مکن، به خدا اگر تو هم می دیدی آنچه را پدرت می بیند نمی گریستی.
حبیب گوید:
به او عرض کردم چه می بینی یا امیرالمؤمنین؟ فرمود:
ای حبیب می نگرم که همه فرشتگان آسمان و پیغمبران دنبال هم ایستاده اند برای ملاقاتم و این هم برادرم محمد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است که نزد من نشسته است و می فرماید؛
بیا که آنچه در پیش داری بهتر است برایت از آنچه در آن گرفتاری. گوید هنوز از نزد او بیرون نشده بودم که وفات کرد چون فردا شد، بامداد امام حسن بر منبر ایستاد و این خطبه را خواند؛
پس از حمد و ستایش خدا فرمود؛
ای مردم در این شب بود که قرآن نازل شد و در این شب عیسی بن مریم
ص: 98
بالا رفت و در این شب يوشع بن نون کشته شد و در این شب امیرالمؤمنین از دنیا رفت.
به خدا هیچ کدام از اوصیاء پیغمبرانِ گذشته پیش از پدرم به بهشت نروند و نه دیگران و چنان بود که رسول خدا که او را به جبهه جهادی میفرستاد جبرئیل از سمت راستش به همراه او نبرد می کرد و میکائیل از سمت چپش و پول زرد و سفیدی از او بجا نمانده جز هفتصد درهم که از حقوق خود پس انداز کرده بود تا خادمی برای خانواده خود بخرد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 318)
مخدوج بن زيد ذهلی گوید:
چون رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مسلمانان را با هم برادر ساخت، به علی فرمود ای علی تو برادر منی و تو نسبت به من چون هارون باشی نسبت به موسی جز اینکه پس از من پیغمبری نباشد.
ای علی نمی دانی اول کسی که روز قیامت خوانده شود منم که در سمت راست عرش بایستم و حولۀ سبزی از حوله های بهشتی بپوشم و پس از آن پیغمبران را دنبال هم بخوانند و در دو صف سمت راست عرش در سایه آن بایستند و جامه های سبز بهشتی بپوشند.
آگاه باش ای علی به تو خبر دهم كه امّت من اول امّت ها در قیامت محاسبه شوند و تو را بشارت دهم که تو اول کسی باشی که دعوت شوى برای خویشی و مقامی که نسبت به من داری و پرچم مرا که پرچم حمد است بتو دهند و میان دو صف آن را بکشی و آدم و همه خلق خدا روز قیامت در سایه پرچم من باشند که طول آن هزار سال راه است و نوکش از یاقوت سرخ و نیشش از سیم سپید و دسته اش دُرِّ سبز است و سه شعبه از نور دارد يكی در مشرق و دیگری در مغرب و سومی در وسط دنیا سه سطر نوشته:
ص: 99
اول؛ بسم الله الرحمن الرحيم
دوم؛ الحمد لله رب العالمين
سوم؛ لااله الا الله محمد رسول الله
طول هر سطری هزار سال مسافت و پهنای آن هزار سال مسافت. تو پرچم را بکشی و حسن سمت راست تو و حسین سمت چپ تو است تا میان من و ابراهیم در سایه عرش بایستی و جامه سبزی از جامه های بهشتی بپوشی و منادی از عرش صدا زند چه خوب پدری است پدرت ابراهیم و چه خوب برادری است برادرت علی هلا به تو مژده دهم ای على كه تو با من دعوت شوی و با من جامه در بر کنی و با من زنده شوی.
(امالی شیخ صدوق صفحه 324)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
یا علی تو برادر منی و من برادر تو من برای نبوّت برگزیده ام و تو برای امامت،
من صاحب تنزيلم و تو صاحب تاویل،
من و تو دو پدر این امت باشیم،
ای علی تو وصی و خلیفه و وزیر و وارث منی و پدر دو فرزندم،
شیعیانت شیعیان منند و یارانت یارانم دوستانت دوستانم و دشمنانت دشمنانم.
ای علی تو رفیق منی سر حوض در فردای قیامت
تو همراه منی در مقام محمود
تو پرچمدار منی در آخرت چنانچه پرچمدار منی در دنیا،
خوشبخت است هر که تو را دوست گیرد و بدبخت است هر که دشمنت دارد،
ص: 100
فرشتگان در آسمان به دوستی تو تقرّب جویند و به ولایت تو،
به خدا دوستانت در آسمان بیشترند از زمین،
ای علی تو امین امّت منی و حجّت خدا بر آنها بعد از من،
گفتار تو گفتار من است و امرت امر من وطاعتت طاعت من،
منع تومنع من و نهی تو نهی من و نافرمانیت نافرمانی من و حزبت حزب من و حزب من حزب خدا
هر که دوست گیرد خدا و رسولش و کسانی را که ایمان آوردند براستى حزب خدا همانا پیروزند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 331)
زید بن ارقم گويد:
برای چند تن از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درهائی بود که به مسجد باز می شد. یک روز آن حضرت فرمود؛
درها را بجز درِ خانۀ علی بگیرید (ببندید).
در این باره مردم سخن کردند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برخاست و حمد خدا نمود و ستایش او کرد و سپس فرمود؛
اما بعد من مأمور شدم به سدّ این درها جز درِ خانه علی و گفته هائی گفتند و من بخدا دری را نبستم و نگشودم جز آنکه دستوری به من رسید و پیروی کردم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 333)
على بن ابيطالب علیه السلام گفت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
برای احدی روا نیست در این مسجد (غسل بر او واجب شود) شود جز من و علی و فاطمه و حسن و حسین و هر که از خاندان من است که آنها از منند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 334)
ص: 101
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
درهایی که به مسجد باز می شود همه را ببندید جز در خانه علی را.
(امالی شیخ صدوق صفحه 334)
ابن عباس گفت:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دستور داد که درهای خانه ها را از مسجد بستند جز در خانه علی را
(امالی شیخ صدوق صفحه 334)
سلمان فارسی گوید:
روزی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بودم كه علی بن ابیطالب آمد به او فرمود؛
بتو مژده ندهم ای علی؟
گفت چرا یا رسول الله،
فرمود؛ حبیبم جبرئیل از طرف خداوند جلّ جلاله به من خبر می دهد که به دوستان و شیعیان تو هفت خصلت داده اند:
نرمش در هنگام مرگ
اُنس هنگام وحشت
روشنی در ظلمت
آسودگی نزد هراس
عدالت وقت میزان
گذشت از صراط
رفتن به بهشت پیش از مردم امم دیگر به هشتاد سال.
(امالی شیخ صدوق صفحه 336)
ص: 102
عبد الله بن ابی اوفی گوید:
پیغمبر اصحابش را دو بدو برادر ساخت و علی آمد و عرض کرد؛ یا رسول الله اصحابت را با هم برادر ساختی و مرا واگذاشتی؟
فرمود؛ قسم بدانکه جانم بدست او است تو را برای خود گذاشتم. تو برادر و وصی و وارث منی،
گفت؛ یا رسول الله چه ارث برم از تو؟
فرمود؛ آنچه پیغمبران پیش از من ارث دادند، کتاب پروردگار خود، روش پیغمبر خود را تو و دو پسرت در بهشت در قصر خصوصی من با من خواهید بود.
(امالی شیخ صدوق صفحه 346)
سلمان فارسی از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم شنید که می فرمود:
برادر و وزیر و بهتر خلق پس از من علی بن ابیطالب است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 347)
امام باقر علیه السلام فرمود:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم علی را به یمن فرستاد و در آنجا اسب کسی از اهل یمن گریخت و با پای خود به مردی لگد زد و او را کشت. اولیاء مقتول آن مرد را گرفتند و خدمت امیرالمؤمنین آوردند و بر او اقامه دعوی کردند. صاحب اسب گواه آورد که اسبش گریخته و آن مرد را زده و کشته. علی خون او را هدر ساخت. اولیاء مقتول از یمن نزد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم آمدند و از حُكمِ على شكايت کردند و گفتند علی به ما ستم کرده و خون صاحب ما را هدر کرده.
پیغمبر فرمود؛ علی ستمکار نیست و برای ستم آفریده نشده. ولایت و سروری پس از من با علی است و حُكم حُكم او است و قول قول او، رد حكم و قول و ولایت او را نكند مگر کافر و حكم و قول و ولایتش را
ص: 103
نپسندد مگر مؤمن،
چون اهل یمن درباره علی از پیغمبر چنین شنیدند گفتند یا رسول الله ما بقول و حكم على راضی شدیم.
فرمود همین توبه شما است از آنچه گفتید.
(امالی شیخ صدوق صفحه 348)
از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل است:
یک روز رسول خدا در مسجد قبا که انصار جمع بودند به علی بن ابیطالب (ع) فرمود؛ ای علی تو برادر منی و من برادر تو ای علی تو وصی و خلیفه من و امام امّت منی بعد از من با خدا پیوسته است هر که با تو پیوسته و با خدا دشمن است هر که با تو دشمن است،
با خدا بغض دارد هر که با تو بغض دارد، خدا را یاری کرده هر که تو را یاری کند و خدا را وا گذاشته هر که تو را واگذارد،
ای علی تو همسر دختر منی و پدر دو فرزند منی، ای علی چون مرا به آسمان بالا بردند پروردگارم درباره تو سفارش کرد فرمود ای محمد گفتم؛ لبیک و سعدیک تبارکت و تعالیت خداوند فرمود؛ علی امام متقیان و پیشوای روسفیدان و یعسوب مؤمنان است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 352)
از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل است
رسول خدا روزی در منزل امّ ابراهیم بود و جمعی از اصحابش حضور او بودند که علی بن ابی طالب آمد و چون چشم پیغمبر به او افتاد فرمود؛
ای گروه مردم نزد شما آمد بهترین مردم بعد از من، او سرور شما است و طاعت او فرض است چون طاعت من و نافرمانی او حرام است چون نافرمانی من، گروه مردم من خانه حكمتم و على کلید آن است و به خانه
ص: 104
6
نتوان رسید به جز به وسیله کلیدش، دروغ گوید کسی که گمان دارد مرا دوست داشته و علی را دشمن دارد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 353)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای علی تو برادر من و من برادر توام ای علی تو از من و من از توام، ای على تو وصی و خلیفه من و حجت خدائی بر امتم بعد از من خوشبخت است هر که دوستت دارد و بدبخت است هر که دشمنت دارد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 360)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
شیعیان علی همان کامجویانند در روز قیامت.
(امالی شیخ صدوق صفحه 361)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی بن ابیطالب علیه السلام فرمود:
روز قیامت که شود تو را بر اسبی نجیب از نور بیاورند و بر سرت تاجی باشد که نورش درخشان بتابد که نزدیک است دیده اهل محشر را خیره كند و ندا از طرف خدای جلّ جلاله رسد كه كجاست خليفۀ محمد رسول الله، تو عرض كنى من اکنون حاضرم، سپس جارچی جار کشد ای علی هر که دوستت دارد به بهشت ببر و هر که دشمنت دارد بدوزخ بر
توئی قسیم بهشت، توئی قسیم دوزخ.
(امالی شیخ صدوق صفحه 361)
مامون عباسی نقل می کند:
از پدرانش تا ابن عباس که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی فرمود: تو وارث منی.
(امالی شیخ صدوق صفحه 364)
ص: 105
ابو هریره گويد:
پیغمبر به غزوه رفت و به مدینه برگشت و علی را به جای خود بر خاندانش خلیفه کرده بود غنیمت را که تقسیم کرد به علی دو بهره داد، مردم گفتند یا رسول الله به علی بن ابیطالب که در مدینه مانده بود دو سهم دادی؟ پیامبر فرمود؛ ای گروه مردم شما ندیدید که اسب سواری از سمت راست بر مشرکان یورش برد و آنها را شکست داد، سپس برگشت نزد من و گفت ای محمد من سهمی از غنیمت دارم و آن را به علی بن ابیطالب بخشیدم او جبرئیل بود ای گروه مردم شما را به خدا و رسولش ندیدید آن اسب سواری که بر مشرکان از سمت چپ یورش برد و به نزد من برگشت و گفت ای محمد با تو سهمی دارم و آن را بر علی بن ابیطالب علیه السلام نهادم، او ميكائيل بود به خدا به علی ندادم جز سهم جبرئیل و میکائیل را پس همه مردم تکبیر گفتند.
امالی شیخ صدوق صفحه 365
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و به علی فرمود:
ای علی تو ای خلیفه من بر امّتم در زندگی من، و پس از مرگم،
تو نسبت به من شیثی نسبت به آدم و چون سام به نوح و چون اسماعیل به ابراهیم و چون یوشع به موسی و چون شمعون به عیسی،
ای علی تو وصی و وارث و غسل دهنده منی توئی که مرا به خاک سپاری و دِینم را ادا کنى و وعده ام را وفا كنى،
ای علی تو امیرمؤمنان و امام مسلمانان و پیشوای روسفیدان و یعسوب متقیانی
ای علی تو شوهر بانوی زنان فاطمه دختر من و پدر دو سبطم حسن و حسین باشی
ص: 106
ای علی براستی خدای تبارک و تعالی ذریّۀ هر پیغمبری را از نسل او مقرر کرد و ذریّۀ مرا از پشت تو
ای علی هر که دوستت دارد و خواهانت باشد دوستش دارم و خواهانش باشم و هر كه با توکینه و دشمنی دارد با او دشمنی و کینه دارم زیرا تو از منی و من از تو،
ای علی براستی خدا ما را پاک کرده و برگزیده و هیچ پدر و مادری در نژاد ما به زنا برخورد نکردند تا زمان آدم،
دوست ندارد ما را مگر کسی که حلال زاده است،
ای علی مژده گیر که شهید میشوی زیرا تو پس از من مظلومی و مقتول،
حضرت علی علیه السلام فرمود یا رسول الله این با سلامتی دین من است؟
فرمود؛ در سلامت دین تو باشد ای علی تو هرگز گمراه نشوی و نلغزی و اگر تو نباشی حزب خدا پس از من شناخته نشود.
(امالی شیخ صدوق صفحه 368)
ام سلمه زوجه پیغمبرشنید که:
یکی از نزدیکانش به علی بد میگوید و او را کَم می شمارد او را خواست و به او گفت؛ فرزندم به من خبر رسيده كه تو على علیه السلام را كم مي شماری و به او بد میگوئی؟ گفت مادرجان آری! فرمود مادرت به عزایت بگرید بنشین تا حدیثی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم برایت بگویم تا درکار خود تجدید نظر کنی، ما نُه زن بودیم در خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم یک شب و روز نوبت من بود که پیغمبر پنجه در پنجه علی و دست برشانه او داشت وارد حجره من شد و فرمود؛ از اطاق بیرون شو و ما را تنها گذار من بیرون رفتم و آنها مشغول راز گفتن شدند صدای آنها را می شنیدم ولی نمی فهمیدم چه میگویند تا به نظرم روز نیمه شد و آمدم پشت در و گفتم
ص: 107
يا رسول الله اجازه ورود دارم؟ فرمود نه و من يكّه سختی خوردم از ترس اينکه از خشمش مرا رد کرده باشد یا آیه ای درباره من نازل شده باشد. درنگی کردم، بار دوم پشت در آمدم و اجازه ورود خواستم و فرمود نه یکّه سخت تری خوردم و درنگی کردم و برای بار سوم اجازه خواستم، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود ای امّ سلمه وارد شو من وارد شدم. علی برابر او زانو زده بود و عرض می کرد یا رسول الله پدر و مادرم قربانت چون چنین و چنان شود به من چه دستوری میدهی؟ فرمود؛ دستور صبر است دوباره پرسید فرمود،صبر در مرتبه سوم فرمود یا علی ای برادر چون چنین کنند شمشیر خود بکش و بر شانه گذار و بزن و پیشرو تا مرا ملاقات کنی و شمشیرت از خونشان بچکد سپس رو به من کرد و فرمود ای ام سلمه چرا افسرده ای؟ عرض کردم برای اینکه مرا رد کردید، فرمود بخاطر دلتنگی از توردت نکردم تو در نظر خدا و رسولش نیکوئی ولی چون آمدی جبرئیل سمت راست من بود و علی سمت چپم و جبرئیل گزارش پیشامدهای پس از من را به من می داد و به من سفارش می کرد که آنها را به علی وصیّت کنم. ای ام سلمه بشنو و گواه باش که؛ این علی بن ابیطالب علیه السلام وزیر من است در دنیا و وزیر من است در آخرت، ای ام سلمه بشنو و گواه باش این علی بن ابیطالب پرچمدار من است در دنیا و پرچمدار من است در قیامت ای ام سلمه بشنو و گواه باش این علی بن ابیطالب وصى و خليفه من است پس از من و عمل کننده به وعده های من است و رد کننده نا اهلان از حوض من است ای ام سلمه بشنو و گواه باش این علی بن ابیطالب سید مسلمانان و امام متقیان و پیشوای دست و روسفیدان و كشنده ناكتان و قاسطان و مارقان است.
گفتم؛ یا رسول الله ناكثان كيانند؟
ص: 108
فرمود؛ آنها که در مدینه بیعت کنند و در بصره بشکنند.
گفتم؛ قاسطان کیانند؟
فرمود؛ معاویه و اصحاب شامی وی.
گفتم مارقان کیانند؟
فرمود اصحاب نهروان.
آنگاه آن وابسته ام سلمه گفت عقده دل مرا گشودی خدا به تو خیر دهد به خدا هرگز به علی علیه السلام بد نگویم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 381)
علی بن ابیطالب علیه السلام از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
من شهر حكمتم كه بهشت است و تو ای علی در آنی و چگونه کسی ره به بهشت برد جز از درش.
(امالی شیخ صدوق صفحه 388)
از حضرت فاطمه سلام الله عليها نقل است:
فاطمه سلام اله عليها خدمت پیغمبر رسید و از ضعف حال خود نام برد پیغمبر به او فرمود؛ تو نمیدانی علی چه مقامی نزد من دارد؟
دوازده سال داشت که کارهای مرا اداره میکرد
در شانزده سالگی برابرم شمشیر زد
نوزده سالگی پهلوان ها را کشت
در بیست سالگی هم و غم مرا برطرف کرد،
بیست و دو ساله بود که درِ خیبر را از جا برداشت که پنجاه مرد نمی توانستند آن را بردارند؛
چهره فاطمه از شادی برافروخت و سرپای خود قرار نداشت تا نزد علی برگشت و به او گزارش داد
ص: 109
علی در جوابش فرمود؛ چه حالی داشتی اگر همه تفضلات خدا را بر من برایت باز می گفت.
(امالی شیخ صدوق صفحه 399)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
آنچه برایت گویم بنویس عرض كرد؛ يا رسول الله میترسی فراموش كنم؟
فرمود؛ از فراموشی بر تو ترسی ندارم چون از خدا خواستم که تو را حافظه دهد و فراموشت نکند ولی برای همکاران خود بنویس؛
علی گوید عرض کردم همکارانم کیانند؟
فرمود امامان از فرزندانت که به واسطه آنها امّتم از باران بنوشند و دعایشان مستجاب شود و به واسطۀ آنها خدا بلا را از ایشان بگرداند و به وسیله آنها رحمت از آسمان نازل شود و این اوّل آنهاست (با دست خود به حسن اشاره کرد بعد به حسین) سپس فرمود امامان از فرزندان اویند
(امالی شیخ صدوق صفحه 401)
امام صادق علیه السلام فرمود:
خدای عزوجل نامه ای پیش از مرگ پیغمبر بر او نازل کرد و فرمود ای محمد این نامه وصیت تو است به نجیب از خاندانت.
گفت ای جبرئیل نجیب خاندانم کیست؟
در جواب گفت علی بن ابیطالب و برآن نامه مهرهائی طلائی بود.
پیغمبر آن را به علی علیه السلام داد و فرمود یکی از آن مهرها را بردارد و بهرچه در آن است عمل کند. یک مهر را برداشت و بدانچه در آن بود عمل کرد.
سپس آن را به پسرش حسن علیه السلام داد او هم مهری برداشت و به آنچه در آن بود عمل کرد.
ص: 110
سپس آن را به حسین علیه السلام داد و مهری برداشت و در آن یافت که جمعی را بیرون بَر برای شهادت که جز با تو شهادت بهره آنها نیست و خود را بخدا بفروش و همین کار را کرد.
سپس آن را به علی بن الحسین علیه السلام داد و مهری گشود و در آن یافت که خاموش باش و گوشه منزل بنشين و عبادت خدا کن تا مرگت در رسد همین کار را انجام داد.
و آن را به محمد بن علی علیه السلام داد و مهری برداشت و در آن یافت که برای مردم حدیث بگو و فتوی بده و جز از خدا مترس که احدی را بر تو تسلط نیست.
سپس آن را بمن داد و مهری گشودم و در آن یافتم که برای مردم حدیث بگو و فتوی بده و علوم اهل بیت را منتشر کن و گفتار پدرانت را تصدیق كن و از احدى جز خدا نترس تو در حرز و امانی من این کار کردم و آن را به موسی بن جعفر می دهم و او همچنان او را به امامی که پس از او است می دهد و همیشه چنین است تا قیام مهدی علیه السلام.
(امالی شیخ صدوق صفحه 402)
امام صادق علیه السلام فرمود که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
من سیّد پیغمبرانم و وصيّ من سيد اوصياء و اوصیاءیم، ساداتِ اوصیایند آدم از خدا خواست كه وصيِّ نيكى به او دهد خدا به او وحى كرد كه من پیغمبرانی را به نبوت گرامی داشتم و خلق خود را برگزیدم و بهترین آنها را وصی نمودم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 402)
ابن عباس گوید:
از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم بالای منبر می فرمود؛ (درباره اینکه به او خبر
ص: 111
رسیده بود برخی از قریش انکار کردند که علی را امیرمؤمنان نامیده است) ای گروه مردم به راستی خدای عزوجل مرا بر شما رسول فرستاده و بمن دستور داده که؛ علی را بر شما امیر گذارم هلا هر که من پیغمبر اویم علی امیر او است. امارتی که خدا فرمان داده و به من امر کرده که به شما بیاموزم تا از او بشنوید و به دستور او عمل کنید و از آنچه او منع می کند به کنار روید.
هان! احدی از شما بر علی امیر نباشد نه در زندگی من و نه پس از وفات من زيرا خدا او را بر شما امیر کرده و او را امیرالمؤمنین نامیده و کسی پیش از او بدان نام نامیده نشده.
من آنچه دستور داشتم درباره علی به شما رسانیدم. هر که در آن مرا اطاعت كند خدا را اطاعت کرده و هر که مرا نافرمانی کند خدای عزوجل را نافرمانی کرده و نزد خدا عذری ندارد و سرانجامش همان است كه خدا در كتاب خود خبر داده: (وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ)
و هر که نافرمانی خدا و رسول کند و تجاوز از حدود احکام الهی نماید او را به آتشی درافکند که همیشه در آن معذب است و همواره در عذاب خواری و ذلّت خواهد بود.
(نساء /14)
(امالی شیخ صدوق صفحه 407)
زید بن ثابت گفت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود؛
من بجا می گذارم در میان شما ثقلین را که کتاب خداى عزوجل و خاندانم باشند، هان آن هر دو خلیفه بعد از منند و از هم جدا نشوند تا در سر حوض بر من در آیند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 415)
ص: 112
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
مژده باد ای علی! جبرئیل بر من وارد شد و گفت: ای محمد، خداوند به اصحابت نظر افکند و پسر عمویت را یافت و علی بهترین یارانت را برای همسری دخترت فاطمه برگزید و او را وصی و جانشینت قرار داد.
(بحارالانوار ج 31 ص 441)
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
هر كس كه بخواهد به علم آدم و تقوای نوح و حلم ابراهیم و هیبت موسی و عبادت عیسی نظر کند پس باید به علی بن ابی طالب بنگرد.
(بحارالانوار ج 39 ص 39)
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
اگر درختان قلم شوند و دریا مركّب شود و جن حسابگر گردد و همۀ انسانها نویسنده شوند نمیتوانند فضائل علی بن ابیطالب علیه السلام را احصاء نمایند.
(نهج الحق صفحه 231)
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ایمان عبد مقبول نیست مگر به ولایت علی و دوری جستن از دشمنان علی.
(نهج الحق صفحه 232)
فاطمة زهرا علیها السلام فرمود:
سعادتمند کامل و حقیقی کسی است که علی را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
(مجمع الزوائد ج 9 ص 132)
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمود:
هرکس تو را دوست بدارد، روز قیامت هم درجۀ پیامبران خواهد بود و
ص: 113
هر کس در حال دشمنی و بغض با تو بمیرد گویی یهودی یا مسیحی از دنیا رفته است.
(بحارالانوار ج 27 ص 79)
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
دیدم بر در بهشت نوشته شده بود لا اله الا الله محمد رسول خداست وعلى حبيب خدا.
(بحار ج 27 ص 4)
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
اگر آسمانها و زمین در کفّه ای از ترازو و ایمان علی در کفّه دیگر آن قرار گیرد همانا ایمان علی سنگین تر خواهد بود.
(بحارالانوار ج 31 ص 133)
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
تو بعد از من امام و ولی هر مؤمن و مؤمنه ای هستی.
(بحارالانوار ج 2 ص 45)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
من سرای بهشتم و علی در آن است؛ ای علی! دروغ می گوید کسی كه فكر مى كند میتواند از غیر درِ آن وارد بهشت شود.
(بحارالانوارج 4 ص 200)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
حسن و حسین آقای جوانان اهل بهشت هستند و پدرشان، (علی) بهتر از آن دو است.
(بحارالانوار ج 39 ص 90)
ص: 114
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
نگاه کردن به علی عبادت است
(بحارالانوار ج 38 ص 195)
ابن عباس گفت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
براستی علی وصیّ و خلیفه و همسرش فاطمه سیّده زنان جهان دختر من است،
حسن و حسین دو سیّد جوانان اهل بهشتند و پسران منند؛
هر که آنها را دوست دارد مرا دوست داشته و هر که آنها را دشمن دارد مرا دشمن داشته؛
هر که آنها را دور کند مرا دور کرده و هر که به آنها جفا كند به من جفا كرده؛
هر كه به آنها نیکی کند به من نیکی کرده؛
خدا پیوست کند با هر که به آنها بپیوندد و ببرد از هر که از آنها بریده؛ یاری کند هر که آنها را یاری کرده و کمک دهد به هرکه آنها را کمک داده؛
واگذارد هر که آنها را واگذارده؛
خدایا هر کدام از پیغمبران و رسولانت ثقلی داشتند و خاندان و علی و فاطمه و حسن و حسین اهل بیت و ثقل منند
بِبَر از آنها پلیدی را و بخوبی پاکشان کن.
(امالی شیخ صدوق صفحه 473)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
هر كه خرسند است که خدا همه خیر را برایش فراهم کند باید پس از من علی را دوست دارد و دوستانش را و با دشمنانش دشمن باشد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 473)
ص: 115
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای علی هر که مرا و تو را و امامان از اولاد تو را دوست دارد خدا را حمد كند بر حلال زادگی زیرا دوست ندارد ما را مگر حلال زاده و دشمن ندارد ما را مگر حرامزاده.
(امالی شیخ صدوق صفحه 475)
امیرالمؤمنين علیه السلام فرمود:
از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم میفرمود من سید اولاد آدمم و ای علی تو و امامان بعد از تو سادات امّت من هستید.
هر که ما را دوست دارد خدا را دوست داشته و هر که ما را دشمن دارد خدا را دشمن داشته
و هر كه به ولایت ما باشد به ولایت خداست و هر که دشمن ماست دشمن خدا است
و هر كه فرمان ما برد خدا را فرمان برده و هر که نافرمانی ما کند خدا را نافرمانی کرده.
(امالی شیخ صدوق صفحه 476)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
چون مرا به آسمانی بردند پروردگارم درباره علی علیه السلام به من سه كلمه سفارش کرد فرمود ای محمد گفتم لبیک ربی، فرمود علی امام متقیان و پیشوای دست و روسفیدان و سرور مؤمنان است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 476)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
صديقان سه دسته اند حبیب نجار، مؤمن آل ياسين كه می گوید پیروی کنید از رسولان و پیروی کنید از کسانی که مزدی از شما نمی
ص: 116
خواهند و رهبرند و حزقیل مؤمن آل فرعون و علی بن ابیطالب که بهتر همه است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 476)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
محبوبترین خاندانم و برترین کسی که پس از خود گذارم علی بن ابیطالب است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 477)
سلمان فارسی علیه السلام گفت:
هنگام مرگ رسول خدا خدمتش رسیدم، فرمود؛ علی بن ابیطالب بهترین کسی است که پس از خود بجا گذاردم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 477)
سلمان فارسی گفت شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمود:
ای گروه مهاجر و انصار شما را راهنمائی نکنم به چیزی که اگر بدان متمسک شدید هرگز پس از من گمراه نشوید؟
گفتند: چرا یا رسول الله،
فرمود؛ این برادرم و وصیم و وزیرم و وارثم و خلیفه ام امام شما است او را بخاطر من دوست دارید و بخاطر من گرامی دارید که جبرئيل بمن دستور داده این را به شما بگویم
(امالی شیخ صدوق صفحه 477)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
شما را به چیزی ره ننمایم که تا آن را دلیل خود گیرید هلاک نشوید و گمراه نشوید؟
گفتند چرا یا رسول الله،
ص: 117
فرمود امام شما و ولی شما علی بن ابیطالب است پشتیبان او باشد و خیرخواه او او را تصدیق كنيد كه جبرئيل مرا بدان دستور داده.
(امالی شیخ صدوق صفحه 477)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
خدای عزوجل درباره علی به من سفارش کرد و گفتم توضیح بده فرمود گوش بده، عرض کردم گوش دارم فرمود؛ براستی علی علیه السلام پرچم هدایت است پیشوای دوستانم و نور هر که مرا اطاعت کند و او است كلمه ای که متقیان بدان چسبند هر که دوستش دارد دوستم داشته و هر كه فرمانش برد فرمانم برده.
(امالی شیخ صدوق صفحه 478)
امام باقر علیه السلام در ضمن حدیثی طولانی از قول پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
چون خدای تبارک و تعالی پیغمبرش را به معراج برد فرمود ای محمد چون نوبتت بسر رسید و عمرت تمام شد پس از خودت چه کسی را رهبر امتت نمودی؟
گفتم؛ پروردگارا من آزمایش کردم و از علی بن ابیطالب مطیع تر نیافتم برای خودم خدا فرمود برای من هم چنین است.
ای محمد پس کی است برای (رهبری) امت تو؟ گفتم پروردگارا من آزمایش کردم خلق تو را و کسی بیشتر از علی مرا دوست ندارد. خدای عزوجل فرمود نسبت به من هم چنین است.
ای محمد به او اعلام كن كه او پرچم هدایت و پیشوای دوستان من و نور کسانی است که مرا فرمان برند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 478)
ص: 118
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
شبی که مرا به معراج بردند پروردگارم به من فرمود ای محمد عرض کردم لبیک پروردگارا؛ فرمود علی پس از تو حجّت من است بر خلقم و امام هر که فرمانم برد هر که فرمانش برد فرمانم برده و هر که نافرمانیش کند نافرمانیم کرده، او را امام امّت خود كن، که پس از تو به او رهبری شوند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 479)
جبرئیل برپیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد و گفت:
ای محمد صلی الله علیه و آله و سلم خدایت سلام می رساند و می فرماید؛ من هفت آسمان و آنچه در آنهاست و هفت زمین و آنچه بر آنهاست آفریدم و جائی عظیم تر از رکن و مقام نیافریدم. و اگر بنده ای در آنجا مرا بخواند از روزی که آسمان ها و زمین ها را آفریدم ولی منکر ولایت علی باشد و مرا ملاقات كند او را به رو در سقر اندازم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 484)
ابن عباس گفت:
یک روز رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بود و علی و فاطمه و حسنین نزد او بودند گفت خدایا تو میدانی اینان اهل بیت منند و گرامی ترین مردم نزد من، دوستشان را دوست دار دشمنشان را دشمن دار. مهربانی کن با مهربانان به آنها و بد دار بدخواه آنها را. کمک کن کمک کار آنها را و آنها را از پلیدی پاک کن و معصوم دار از هر گناهی و به روح القدس مؤیددار.
ای علی تو امام امّت منی و بر آنها پس از من خلیفه ای
تو پیشرو اهل بهشتی و گویا من می نگرم دخترم فاطمه را که روز قیامت بر اسبی از نور سوار است و از طرف راستش هفتاد هزار فرشته و از
ص: 119
چپش هفتاد هزار و جلو رو و دنبالش هر کدام هفتاد هزار فرشته باشد و زنان امّتم را به بهشت رهبری کند هر زنی در شبانه روز پنج بار نماز بخواند و ماه رمضان را روزه دارد و حج خانه خدا كند و زكوة مالش را بپردازد و شوهرش را اطاعت کند و پس از من پیرو علی باشد به شفاعت دخترم فاطمه به بهشت رود و او سیّده زنان عالمیان است.
عرض شد یا رسول الله او سیّده زنان عالم خود است؟
فرمود او مریم دختر عمران بود. امّا دخترم فاطمه بانوی زنان عالم است از اولین و آخرین و او است که چون در محرابش بایستد هفتاد هزار فرشته مقرّب بر او سلام دهند و ندائی که به مریم کردند به او كنند و گويند ای فاطمه براستی خدا تو را برگزید و پاک کرد و بگزید بر زنان جهانیان سپس رو به علی کرد و فرمود؛ ای علی فاطمه پاره تن من است و نور دیده من و میوه دلم. بد آیدم آنچه او را بد آید و شادم از شادیش و او اول کسی است از خاندانم که بمن رسد پس از من با او خوبی کن حسن و حسين دو پسر من و دو گل ریحان منند و هر دو سید جوانان اهل بهشتند باید پیش تو چون گوش و چشمت عزیز باشند سپس دست به آسمان برداشت و گفت بار خدایا گواه باش که من دوستدار دوست آنها و دشمن دشمن آنها و سازش کار با سازش کننده آنها و نبرد کن با نبرد کنندۀ با آنهایم و دشمنم با هر كه بدخواه آنهاست و دوستم با هر که آنها را دوست دارد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 477)
انس گوید که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
علی است که هر چه امّتم در آن اختلاف کنند برای آنها بیان کند بعد از من.
(امالی شیخ صدوق صفحه 491)
ص: 120
ابن عباس گفت:
ما در انجمنی از اصحاب خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بودیم كه رسول خدا با گوشه چشم به آسمان اشاره کرد و ما نگاه کردیم ابری آمد و رسول خدا آن را دوبار بسوی خود خواند و آمد و رسول خدا بر دو پا ایستاد و دست میان آن کرد تا سفیدی هر دو زیر بغلش نمایان شد و از میان آن جام سپیدی پر از خرمای تازه درآورد پیغمبر از آن خورد و آن جام در کف او تسبیح گفت آن را به علی بن ابیطالب داد و علی از او خورد و جام درکف على هم تسبیح گفت مردی گفت یا رسول الله از جام تناول کردی و آن را به علی دادی آن جام به اذن خدا به سخن آمد و گفت لااله الا الله خالق الظلمات و النور اى مردم بدانید که من هدیه صادق هستم بسوی پیغمبر ناطق و از من نخورد جز پیغمبر یا وصی پیغمبر.
(امالی شیخ صدوق صفحه 492)
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سواره بیرون شد و علی همراهش پیاده می رفت فرمود:
اى ابا الحسن یا سوار شو یا برگرد، زیرا خدا به من دستور داده که تو سوار شوی چون سواره ام و پیاده باشی چون پیاده ام و بنشینی چون نشسته ام جز در اقامه حد الهی که باید در آن نشست و برخاست کنی.
خدا به من کرامتی نداده جز آنکه مانندش را بتو داده.
مرا به نبوت و رسالت مخصوص کرده و تو را در آن ولیّ من ساخته كه حدودش را بپا داری و در مشکلاتش قیام کنی.
قسم به آنکه مرا براستی مبعوث به نبوت کرده، به من ایمان ندارد كسى كه منکر تو است و به خدا ایمان ندارد، کسی که کافر به تو است فضل تو از فضل من است و فضل من از خداست و آنست معنی قول خدای عزّوجل.
ص: 121
(قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَٰلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ)
ای رسول به خلق بگو شما باید منحصراً به فضل و رحمت خدا شادمان شوید که آن بهتر و مفیدتر از ثروتی است که بر خود اندوخته میکنید.
(یونس / 58)
فضل خدا نبوت پیغمبر شما است و رحمتش ولایت علی بن ابیطالب است.
فرمود به نبوت و ولایت باید شاد باشند یعنی شیعه آن بهتر است از آنچه جمع كنند یعنی مخالفین جمع کنند از اهل و مال و فرزند در دار دنيا يا علی به خدا تو آفریده نشدی مگر برای آنکه خدا پرستیده شود و به وسیله تو معالم دین شناخته شود و راه کهنه اصلاح گردد، هر که از تو گمراه است، گمراه است و راهی بخدا ندارد کسی که راهی بتو و ولایت تو ندارد و این است گفتار پروردگارم عزوجل:
(وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ)
و حقيقتا كه من بسيار بخشنده هستم کسی را که توبه كند و ايمان و عمل صالح وطلب هدایت داشته باشد.
(طه/82)
یعنی به ولایت تو، پروردگارم تبارک و تعالی به من دستور داده که همان حقّی که برای من مقرر شده برای تو مقرر كنم، حق تو واجب است بر هر که بمن ايمان آورده.
یا علی اگر نبودی حزب خدا شناخته نمیشد بوسیله تو دشمن خدا شناخته شود و هر که بدون ولایت تو خدا را ملاقات کند چیزی ندارد و خدای عزوجل بمن نازل کرد
(يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ)
ص: 122
ای پیغمبر آنچه از خدا بر تو نازل شد به خلق برسان که اگر نرسانی تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نکرده ای و خدا تو را از شر و آزار مردمان محفوظ خواهد داشت بیم مکن و دل قوی دار که خدا گروه کافران را به هیچ راه موفقیتی راهنمائی نخواهد کرد.
(مائده/67)
(مقصود ولایت تو است) ای علی و اگر نرسانی تبلیغ رسالت نکردی اگر نرسانده بودم آنچه دستور داشتم از ولایت تو عملم حبط می شد و هر كه خدا را بی ولایت تو ملاقات كند عملش حبط است این وعده ای است كه براى من منجز است، من نگویم جز آنچه پروردگارم گوید و آنچه گویم از طرف خدای عزوجل گویم که درباره تو نازل کرده است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 494)
امام صادق علیه السلام فرمود:
اول نماز جماعتی که رسول خدا خواند تنها امیرالمؤمنین با او بود.
(امالی شیخ صدوق صفحه 508)
امام رضا علیه السلام فرمود:
آنجا كه خدا خَلقِ پاک خود را امتیاز داد و به پیغمبرش دستور مباهله داد. در آیه مباهله فرمود؛
(فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ)
بگو ای محمد بیایید دعوت کنیم پسران ما را و پسران شما را و زنان ما را و زنان شما را و خود ما را و خودتان را و مباهله کنیم و لعنت خداوند را بر دروغگویان سازیم.
(مائده/61)
ص: 123
پیغبر علی و حسن و حسین و فاطمه را بیرون برد و خود را با آنها قرین نمود؛ میدانید معنی گفته خدا (انفسنا و انفسکم) چیست؟ علمای حاضر گفتند مقصود خود او است، ابوالحسن علیه السلام فرمود خطا رفتید مقصودش على بن ابیطالب است و دلیلش آن است که پیغمبر فرمود «بنو ولیعه» دست بردارند وگرنه بر سر آنها فرستم شخصی را که چون خود من است، مقصودش علی بن ابیطالب علیه السلام بود این خصوصیتی است که احدی از آن پیش نیفتد و فضلی است که بشری بدان نرسد و شرافتی است که فوق آن برای آفریده ای نباشد که علی را چون خود نموده.
(امالی شیخ صدوق صفحه 525)
ابوذر غفاری گفت:
یک روز در مسجد قبا نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودیم در جمعی از اصحابش که فرمود؛ ای گروه اصحابم از این در مردی بر شما در آید که امیرمؤمنان و امام مسلمانان است. همه به آن در نگاه کردند و من هم در ضمن نگاه کردم دیدیم علی بن ابیطالب علیه السلام نمودار شد و پیغمبر برخاست و از او استقبال کرد و او را در آغوش کشید و میان دو چشمش را بوسید و او را آورد و پهلوی خود نشانید و روی کریم خود را بما کرد و فرمود؛
این علی پس از من امام شما است طاعتش طاعت من است و نافرمانیش نافرمانی من و طاعت من طاعت خداست و نافرمانیم نافرمانی خدای عزوجل.
(امالی شیخ صدوق صفحه 541)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
به راستی خدای تبارک و تعالى بمن وحى کرد که برایم از امّتم برادر و وارث و خلیفه و وصی مقرر سازد، عرض کردم پروردگارا او کیست؟
وحى کرد ای محمد او امام امتت و حجتم بر آنها است پس از تو،
ص: 124
عرض كردم كیست؟
وحى کرد ای محمد آنکه من او را دوست دارم و او مرا دوست دارد، آنکه مجاهد در راه من است و با ناکثان در عهدم و قاسطان در حکمم و مارقان از دینم نبرد کند او به درستی ولی من است و شوهر دخترت و پدر فرزندانت علی بن ابیطالب است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 547)
ابا امامه می گفت:
هرچه علی علیه السلام می فرمود در آن شک نداشتیم برای آنکه از پیغمبر شنیده بودیم که می گفت علی بعد از من خزينه اسرار من است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 548)
زر بن حبيش گفت:
علی سوار بر شتر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم عبور می کرد، سلمان با جمعی از رجال نشسته بود و به آنها گفت بپا خیزید و از او پرسش کنید؟ قسم به آنکه دانه را شکافد و انسان را بر آفریند جز او کسی به اسرار پیغمبر شما خبر ندهد. او دانشمند روی زمین و ربّانی آن است و آرامش با او است و اگر او را از دست بدهید دانش را از دست داده اید و (احوال) مردم را نشناسید.
(امالی شیخ صدوق صفحه 548)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
بهترین قاضی و دانشمندترین فرد امّتم پس از من علی است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 548)
امام حسن علیه السلام از قول پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
چون در روز وحی به پیغمبر میرسید شب نشده بود که آن را به علی گزارش می داد و اگر شب وحی می رسید صبح نمی کرد تا آن را به
ص: 125
علىعلیه السلام خبر می داد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 548)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
دوست ترین برادرانم نزد من علی بن ابیطالب علیه السلام است و دوست ترین عموهایم حمزه است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 553)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمود:
اى على هر كه از تو جدا شود از من جداست و هر كه از من جداست از خدای عزّوجل جداست.
(امالی شیخ صدوق صفحه 548)
عبد الله بن عباس گوید:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سخت گرسنه شد و آمد به پرده کعبه در آویخت و فرمود ای پروردگار محمد، محمد را بیش از این گرسنه مدار جبرئیل فرود آمد و بادامی برایش آورد و گفت یا محمد خدای جلّ جلاله سلام می رساند میرساند و میفرماید این بادام را باز کن آن را باز کرد، بناگاه در آن برگ سبز و خرمی،دید بر آن نوشته بود لا اله الا الله محمد رسول الله محمد را به علی کمک دادم و او را به وی یاری کردم به انصاف درباره خدا قضاوت نکرده کسی که خدا را در سرنوشت خود متهم دارد و در روزی دادن به وى كاهل شمرد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 554)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
من سید پیغمبرانم و علی بن ابیطالب سید اوصیاء است و حسن و حسین دو سید جوانان اهل بهشت و امامان بعد از آنها سادات متقیان دوست ما
ص: 126
دوست خدا است و دشمن ما دشمن خدا طاعت ما طاعت خداست و نافرمانی ما نافرمانی خدای عزوجل و حسبنا الله ونعم الوكيل.
(امالی شیخ صدوق صفحه 558)
ابی سعید خدری گوید
از رسول خدا راجع به آیه:
(قَالَ نَكِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنْظُرْ أَتَهْتَدِي أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لَا يَهْتَدُونَ)
آنگاه سلیمان گفت تخت بلقیس را بر او ناشناس گردانید تا بنگریم که وی سریر خود را خواهد شناخت.
(سوره نمل /41)
آنكه نزد او علم کتاب بود پرسیدم فرمود او وصی برادرم سلیمان بن داود بود گفتم یا رسول الله در گفتار دیگر خدای عزوجل
(وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ)
و كافران بر تو اعتراض کنند که تو رسول خدا نیستی بگو گواه بین من و شما خدا و عالمان حقیقی به کتاب خدا كافي خواهد بود.
(سوره رعد / 43)
فرمود مقصود از آن برادرم علی بن ابیطالب است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 564)
ابن عباس گفت:
یک شب نماز عشاء را با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خواندیم و چون سلام داد بما رو كرده و فرمود امشب با سپیده دم اختری از آسمان در خانه یکی از شماها سقوط كند و هر که باشد او وصی و خلیفه و امام بعد از من است، نزدیک سپیده دم هر کدام در خانه خود نشستیم و انتظار سقوط
ص: 127
اختر را داشتیم و کسی که بیشتر در آن طمع داشت پدرم عباس بود و چون سپیده دمید آن اختر از جا کنده شد و در خانه علی بن ابیطالب سقوط کرد، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمود؛ ای على قسم به كسى كه مرا به نبوت مبعوث كرده وصیّت و خلافت و امامت پس از من برای تو لازم شد، منافقان که عبدالله بن ابی و یارانش بودند گفتند محمد در محبت عموزاده اش گمراه شده و درباره او از روی وحی سخن نمی كند و لذا خدای تبارک و تعالی نازل کرد:
(وَالنَّجْمِ إِذَا هَوى)
قسم به ستاره چون فرود آید
(نجم /1)
خدای عزوجل می فرماید:
(وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَىٰ * مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَىٰ)
قسم به ستاره چون فرود آيد * كه صاحب شما گمراه و فاسق نیست
(نجم 2/1)
یعنی در محبت علی بن ابیطالب و از راه بدر نرفته
(وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ)
و هرگز به هوای نفس سخن نمی گوید * سخن او غیر وحی خدا نیست
(امالی شیخ صدوق صفحه 565)
ابوسعید گفت:
روز غدیر رسول خدا علیه السلام دستور داد منادی ندای نماز جماعت داد و پیغمبر دست علی را گرفت و فرمود هر که را من آقا و مولا هستم این علی آقا و مولای اوست بار خدایا دوستش را دوست دار و دشمنش را دشمن دار؛ حسان بن ثابت گفت یا رسول الله درباره علی شعری بگویم؟ فرمود بگو، و
ص: 128
حسان شعری به این مناسبت سرود.
(امالی شیخ صدوق صفحه 575)
رسول خدا می فرمود
علی بن ابیطالب و امامان اولادش پس از من سادات اهل زمین و پیشوایان دست و روسفیدان باشند در قیامت.
(امالی شیخ صدوق صفحه 582)
عایشه گفت:
از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم می فرمود من سید اولین و آخرینم و علی بن ابیطالب سید اوصیاء و او برادر من و وارث و خلیفه من است بر امّتم، ولايتش فریضه است و پیرویش فضیلت و محبتش وسیله (تقرّب) به خدا، حزب او حزب خدایند و شیعه او انصار خدا و اولیای او اولیاء خدا و دشمنان او دشمنان خدا و او امام مسلمانان و مولای مؤمنان و امیر آنان است بعد از من.
(امالی شیخ صدوق صفحه 583)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
هر که دوست دارد به «قضیب احمر» بنگرد که خدا به دست خود نشانده و به او متمسک باشد باید علی و امامان از فرزندانش را دوست دارد که بهترین خلقند و برگزیده او و آنان معصوم از هر گناه و خطا می باشد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 583)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
هر كه علی را در زندگی و پس از شهادت دوست داشته باشد خدای عزوجل برایش امن و ایمان نویسد تا آنجا که آفتاب بتابد و غروب كند و هر که او را در زندگی و پس از شهادت دشمن دارد به مرگ جاهلیت بمیرد و بدانچه کند محاسبه شود.
(امالی شیخ صدوق صفحه 583)
ص: 129
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمود:
ای علی دوستی تو در دل مؤمنی پا برجا نشود که قدمش بر صراط بلغزد بلكه قدمش ثابت باشد تا خدای عزوجل او را به دوستی تو به بهشت برد.
(امالی شیخ صدوق صفحه 583)
امام ششم از قول پدرانش فرمود
چون پیغمبر به مرض موت گرفتار شد خاندان و یارانش گردش را گرفتند و عرض کردند یا رسول الله اگر حادثه ای برای شما رخ داد پس از تو سرپرست ما کیست و چه کسی در میان ما به امر شما قیام كند هیچ جوابی به آنها نداد و سکوت کرد روز دوم همین را گفتند و جواب پرسش آنها را نداد باز روز سوم سؤال خود را تکرار کردند فرمود فردا ستاره ای از آسمان در خانه یکی از اصحابم فرود آید بنگرید چه کسی است پس او خلیفه من است بر شما بعد از من و قائم به امر من است در میان شما، همه طمع داشتند که او را خليفه كند و روز چهارم هر کدام در حجره خود نشستند و منتظر فرود آمدن ستاره بودند، بناگاه ستاره ای از آسمان کنده شد که نورش بر نور دنیا چیره بود و در حجره علی علیه السلام افتاد، قوم به هیجان آمدند و گفتند به خدا این مرد گمراه است و از راه بیرون است و درباره عمو زاده اش از روی هوای نفس سخن کند و خدای تبارک و تعالی در این باره نازل کرد که سوگند به ستاره وقتی فرود آید گمراه نیست صاحب شما و از راه بدر نیست همانا آن وحی است که وحی شده تا آخر سوره.
(امالی شیخ صدوق صفحه 584)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
به راستی حلقه در بهشت از یاقوت سرخی است بر صفحه ای از طلا و چون حلقه را بر در کوبند بانگی برآورد و گوید یا علی.
(امالی شیخ صدوق صفحه 588)
ص: 130
امام صادق علیه السلام فرمود:
چون پیغمبر را به معراج بردند رسید بدانجا که خدای تبارک و تعالی خواست با او مناجات کند، وقتی به آسمان چهارم برگشت، او را ندا کرد ای محمد، عرض کرد لبیک،ربی فرمود؛ کدام از امتت را برگزیدی که پس از تو خلیفه ات باشد؟ عرض کرد تو برایم انتخاب كن كه اختيار از تو باشد فرمود من برایت علی بن ابیطالب را برگزیدم که مختار تو است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 591)
موسى بن جعفر علیه السلام می فرمود
در حالی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بود فرشته ای بر او وارد شد که بیست و چهار هزار وجه داشت،رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودحبيبم جبرئيل تو را در این صورت ندیده ام فرشته، عرض کرد من جبرئيل نيستم من محمودم، خدا مرا فرستاده که نور را به نور تزویج كننم فرمود؛ چه کسى را به چه کسی؟ عرض کرد فاطمه را به علی علیه السلام فرمود چون آن فرشته برگشت میان دو کتفش نوشته بود محمد رسول الله على وصيه، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود از چه وقت این نوشته است میان دو شانه ات؟ گفت بیست و دو هزار سال پیش از آن که خدا آدم را خلق کند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 592)
امام باقر علیه السلام می فرمود
خدای عزوجل به محمد وحی کرد ای محمد من تو را آفریدم و چیزی نبودی و از روح خود در تو دمیدم و تو را گرامی داشتم که طاعت تو را بر همه خلق لازم دانستم هر که تو را اطاعت کند مرا اطاعت کرده و هر كه تو را نافرمانی کند مرا نافرمانی کرده آن را درباره علی و در نسل او که مخصوص بخود کردم واجب نمودم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 604)
ص: 131
ابوطالب به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گفت:
ای برادرزاده آیا تو را خدا فرستاده؟ گفت آری گفت به من نشانه ای بده و این درخت را برایم دعوت کن آن را دعوت کرد و آمد در برابرش به خاک افتاد و برگشت، ابوطالب گفت من گواهی دهم که تو راست می گوئی ای علی به عموزاده ات بپیوند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 614)
ابن عباس می گوید:
چون رسول خدا بیمار شد انجمنی از اصحابش نزد او بودند و عمار بن یاسر از میان آنها برخاست و به او گفت یا رسول الله پدر و مادرم قربانت کدام ما تو را غسل دهیم اگر این پیشامد بوجود آمد؟
فرمود؛ آن وظیفه علی بن ابیطالب است زیرا قصد حرکت دادن هر عضوی از من کند فرشتگان به او کمک کنند، عرض کرد؛ پدر و مادرم قربانت کی بر شما نماز میخواند دراین پیشامد؟
فرمود؛ خاموش باش خدایت رحمت كند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 633)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
هر که دیگری از اصحاب مرا برعلی علیه السلام برتری دهد کافر است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 656)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
هر كه امامت علی را پس از من منکر شود چون کسی باشد که در زندگیم پیغمبری مرا منکر است و هر که پیغمبری مرا منکر باشد چون منكر ربوبیّت پروردگار عزّوجل خویش است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 656)
ص: 132
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای علی تو برادر و وارث و وصی و خلیفه منی در خاندانم و در امّتم، در زندگیم و بعد از مرگم دوستت دوست من و دشمنت دشمن من است. ای علی من و تو دو پدر این امّتیم ای علی من و تو و امامان از فرزندانت سادات دنیا و ملوک آخرتیم هر که ما را شناسد خدا را شناخته و هر كه منكر ما شود منکر خداست.
(امالی شیخ صدوق صفحه 657)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
خدای جلّ جلاله فرماید اگر همه مردم بر ولایت علی متفق بودند من دوزخ را نمی آفریدم.
(امالی شیخ صدوق صفحه 657)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
جبرئیل شاد و خرم نزد من آمد، به او گفتم؛ در این شادی بگو بدانم مقام برادرم علی بن ابیطالب علیه السلام نزد پروردگارش چون است؟
گفت ای محمد قسم به آنکه تو را به پیغمبری برانگیخته و به رسالت برگزیده در این وقت فرود نیامدم مگر برای همین موضوع ای محمد عليّ اعلی تو را سلام میرساند و میفرماید محمد پیغمبر رحمت من است و على مقيم حجّت من دوستدارش را عذاب نکنم گرچه گناه من ورزد و به دشمنش رحم نکنم گرچه فرمانم برد ابن عباس گوید پیغمبر دنبال
آن فرمود:
روز قیامت جبرئیل نزد من آید و لواء حمد را بدست دارد که هفتاد شقه دارد و هر شقه اش از خورشید و ماه پهن تر است، آن را به من دهد و من بگیرم و به علی بن ابیطالب علیه السلام،دهم مردی گفت یا رسول الله چطور
ص: 133
علی تاب حمل آن را دارد و گفتی هفتاد شقه دارد که هر کدام از خورشید و ماه وسیع ترند؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خشم کرد و فرمود ای مرد روز قیامت خدا به علی نیروی جبرئیل دهد و زیبائی یوسف و حلم رضوان و نزدیک به آواز داود اگر نبود که داود خطیب بهشت است آواز او را به وی می داد على اول کسی است که از سلسبیل زنجبیل نوشد و علی و شیعیانش نزد خدا مقامی دارند که اولین و آخرین بدان رشک برند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 658)
یک روز رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام که نزد او می آمد نگریست و به جمعی که گردش بودند فرمود:
هر که خواهد به جمال یوسف و سیمای ابراهیم و بهجت سلیمان و حكمت داود نگرد باید به این (علی) نگاه کند
(امالی شیخ صدوق صفحه 659)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
علی از من است و من از او نبرد كند خدا با هر که با علی نبرد کند؟ لعنت خدا برهر که با علی مخالفت كند، علی بعد از من امام خلق است هر كه بر على علیه السلام تقدم جوید بر من تقدم جسته هر كه از او جدا شود از من جدا شده، هر كه بر او دریغ کند بر من دریغ کرده، من سازگارم با هر که با او سازگار است در نبردم با هر که با او در نبرد است، دوستم با هر
كه با او دوست است دشمنم با هر که او را دشمن است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 659)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای علی در قیامت تو را سوار درشکه ای از نور آورند و بر سرت تاجی است که چهار رکن دارد و هر رکنی سه سطر است لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی
ص: 134
ولى الله، کلیدهای بهشت را بتودهند و تو را بر تخت معروف به «تخت کرامت» نشانند و همۀ اولین و آخرین بریک پهنای زمین گرد تو باشند و تو دستور دهی که شیعه هایت را به بهشت برند و دشمن هایت را به دوزخ، توئی قسیم جنت، توئی قسیم دوزخ، کامجو است هر که دوستت دارد و زیانمند است هر که دشمنت دارد تو در آن روز امین خدا و حجت آشکار خدائی.
(امالی شیخ صدوق صفحه 670)
جابر بن عبدالله انصاری گفت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
هر کس یکی از اصحاب مرا بر علی علیه السلام برتری دهد محققاً کافر است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 673)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
هر كه با علی علیه السلام دشمنی کند با خدا نبرد کرده و هر كه به على علیه السلام شک کند کافر است.
(امالی شیخ صدوق صفحه 673)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
دامن این «انزع» را بگیرید مقصود علی بود که صديق اكبر و هم فاروق است و حق و باطل را جدا كند هر که دوستش دارد خدایش راهنمائی كرده و هرکه دشمنش دارد خدا دشمن او است و هر كه از او تخلف كند خدا نابودش کند و از او است دوسبط امّتم حسن و حسین که دو پسر منند و از حسین است امامان بر حق و رهبر که خدا علم و فهم مرا به آنها داده آنها را دوست دارید و جز آنها پناهگاهی نگیرید که خشم من شما را فرا گیرد و هر که خشم من او را بگیرد سقوط کرده و زندگی دنیا جز کالای فریب نیست.
(امالی شیخ صدوق صفحه 673)
ص: 135
امام خمینی می گویند:
به خودشان قسم است - وإِنَّهُ لَقَسَمٌ عَظیم که اگر بشر پشت به پشت یکدیگر دهند و بخواهند یک لا اله الا الله امیرالمؤمنین را بگویند نمیتوانند!
(چهل حدیث صفحه 76)
عَن أَبي عبد الله علیه السلام قال: الصّراط المستقيمُ أمير المؤمنين علىٌّ عَلَيهِ السَّلامُ.
امام صادق علیه السلام فرمود: علی امیرالمؤمنين علیه السلام صراط مستقیم است.
(معنى الاخبار ج 2 ص 32)
امام خمینی در چهل حدیث میگویند:
ولایت اهل بیت عصمت و طهارت و دوستی خاندان رسالت عليهم السلام و عرفان مقام مقدس آنها امانت حق است؛ چنانچه در احادیث شريفۀ كثيره «امانت» را در آیه تفسیر فرموده اند به ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و چنانچه غصب ولایت و سلطنت آن حضرت خیانت به امانت است ترک تبعیت آن بزرگوار از مراتب خیانت است و در احادیث شریفه وارد است که شیعه کسی است که تبعیت کند؛ و الا مجرد دعوى تشيع بدون تبعیت، تشیع نخواهد بود.
(چهل حدیث صفحه 480)
امام خمینی در چهل حدیث میگویند:
بسیاری خیالات از قبیل اشتهای کاذب است! به مجرد آنکه در قلب خود دوستی از حضرت امیر علیه السلام و اولاد طاهرینش دیدیم، مغرور به این دوستی میشویم و گمان میکنیم با ترک تبعیت این دوستی محفوظ می ماند. چه اطمینان است که اگر انسان مراقبت نکرد و آثار دوستی را ترک
ص: 136
کرد، این دوستی باقی بماند؟ ممکن است در آن فشارهای سکرات که از برای غیر مؤمنین و مخلصین می باشد انسان از دهشت و وحشت، علی بن ابی طالب علیه السلام، را فراموش كند. درحدیث است که یک طایفه از اهل معصیت در جهنم معذّب اند، و اسم رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را فراموش کنند؛ تا بعد از آنکه مدت عذاب سرآید و از قذارات گناه تطهیر و تخليص شوند، اسم مبارک آن حضرت به یادشان آید به آنها القا شود؛ پس فریاد آنها به وا محمدا صلی الله علیه و آله و سلم بلند شود و مورد رحمت قرار گیرند.
(چهل حدیث صفحه 480)
امام خمینی در چهل حدیث میگویند:
و از جمله احادیث مشهوره که گویند بین فریقین مشهور است این است که:
«حُبُّ عَلِیٍّ حَسَنَةٌ لَا یَضُرُّ مَعَهَا سَیِّئَةٌ وَبُغْضُ عَلِیٍّ سَیِّئَةٌ لَا یَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة.»
دوستی علی علیه السلام حسنه ای است که با آن هیچ گناهی ضرر نمی رساند: و بغض آن سرور گناهی است که هیچ نیکویی با آن نفع نبخشد.»
(چهل حدیث صفحه 573)
ابوهد گوید:
دیدم انس بن مالک دستمالی بر سر بسته از سببش پرسیدم گفت؛ بر اثر نفرین علی بن ابیطالب است گفتم؛ چطور؟ گفت؛ من خدمتكار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودم مرغ بریانی به آن حضرت هدیه کردند، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود خدایا دوست ترین مردم را نزد خودت و خودم برسان تا با من از این پرنده بخورد. علی علیه السلام آمد و من گفتم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم کاری دارد و او را راه ندادم به انتظار اینکه یکی از قوم خودم برسد. باز رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم همان دعا را تکرار کرد و دوباره علی علیه السلام آمد و من همان را گفتم به انتظار
ص: 137
مردی از قوم خودم رسول خدا برای بار سوم همان دعا را کرد و باز هم على علیه السلام آمد و من همان را گفتم و علی فریاد برداشت که رسول خدا چه کاری دارد که مرا نمی پذیرد؟ آوازش به گوش پیغمبر رسید و فرمود ای انس این کیست؟ گفتم؛ علی بن ابیطالب است. گفت به او اجازه بده چون وارد شد فرمود؛ ای علی من سه بار بدرگاه خدا دعا کردم که محبوب ترین خلقش نزد او و خودم بیاید و با من از این پرنده بخورد و اگر در این بار سوم نیامده بودی تو را به نام دعوت می کردم. عرض کرد: یا رسول الله من بار سوم است که آمدم و انس مرا برگردانده و می گفت؛ رسول خدا از پذیرش تو به کاری مشغول است. رسول خدا فرمود؛ ای انس چه تو را بر این کار را داشت؟ عرض کرد؛ من دعوت تو را شنیدم و خواستم شامل یکی از قوم خودم شود. چون روز احتجاج برای خلافت شد علی مرا گواه خواست و کتمان کردم و گفتم فراموش کردم علی دست به آسمان برداشت و گفت؛ خدایا انس را به یک پیسی بینداز که نتواند آن را از مردم نهان دارد.
سپس دستمال از سر برداشت و گفت؛ این است نفرین علی علیه السلام
(امالی شیخ صدوق صفحه 655)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
بشارت باد بر تو ای علی! زندگانی و مرگ تو همراه با من است.
(كنز العمال ج 13 ص 144)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
چون روز قیامت فرا رسد و پل صراط را برکنارۀ جهنم به پا دارند، هیچ کس اجازۀ گذر ندارد مگر آن کسی که نامۀ علی علیه السلام را به همراه داشته باشد.
(فوائد المسمطين ج 1 ص 228 و 229)
ص: 138
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی ابن ابی طالب پس از من داناترین امّت من می باشد.
(كنزل العمال ج 11 ص 614)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی زیرک ترین مردم در امر قضاوت است.
(رياض السفره ج 3 ص 167)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
اما تو علی! تو برگزیده و امانتدار منی.
(خصائص نسائی ج 9 ص 156)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
خداوندا! هر که علی را یاری کرد یاری اش کن، هر كه او را گرامی داشت گرامی اش بدار و هر کس او را واگذاشت رهایش کن.
(كنز العمال ج 1 ص 623)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
خدایا! من نیز چون برادرم موسی (علیه السلام) می گویم: «خداوندا! برای من از خانواده ام وزیری قرار ده؛ برادرم علی را که نیرویم با او مستحکم شود و مرا یاری نماید تا تو را تسبیح فراوان گوییم و بسیار به یادت باشیم، البته تو بر ما بینایی.
(رياض النفره ج 3 ص 118)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
راستى که سعادتمند تر از هر سعادتمندی و سعادتمند حقيقى، كسى است که علی را در دوران زندگانی و پس از شهادتش دوست بدارد
(الرياض النفره ج 3 ص 415)
ص: 139
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
پروردگار جهانیان در مورد علی بن ابی طالب پیمانی بس استوار با من بست. پس به من فرمود به راستی که علی پرچم هدایت بلندای نور ایمان پیشوای دوستان من و روشنایی بندگان و فرمانبرداران من است.»
(حلية الاولياء ج 1 ص 69)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
خداوند مرا به محبت چهار کس فرمان داد چهار کس که محبوب خود او هستند. عرض کردند: «ای پیامبر خدا! نام آن ها را برایمان باز گو!» سه بار فرمودند: «علی از آن هاست.»
(سنن ترمذی ج 5 ص 639)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
همانا علی از من و من از اویم و او پس از من سرور همه مؤمنان است.
(خصائص نسائی ج 6 ص 296)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
بی تردید علی پس از من سرور و صاحب اختیار شماست.
(كنز العمال ج 11 ص 612)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
هفت سال پیش از آنکه بشری مسلمان شود فرشتگان بر من و علی درود می فرستادند.
(کنزل العمال ج 11 ص 616)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت علی علیه السلام اشاره کردند. فرمودند:
بدانید که او برادر وصی و جانشین من در میان شماست، پس سخنانش را گوش فرا دارید و از او پیروی کنید.
تاریخ طبری ج 2 ص 217
ص: 140
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
من خانه حكمتم و علی در این خانه.
(سنن ترمذی ج 5 ص 637)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
من سرور فرزندان آدم علیه السلام هستم و علی سرور عرب.
(المعجم الاوسط طبرانی ج 2 ص 279)
پیامبرخدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
من شهر علمم و علی دروازه این شهر، هر که بخواهد وارد این شهر شود بايد که از دروازه بگذرد.
(المستدرک الحاکم ج 3 ص 126)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
من آگاه کننده و بیم دهنده هستم و علی هدایتگر؛ ای علی رهروان از تو راهنمایی می جویند.
(تفسیر طبری ج 13 ص 72)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
روز قیامت، من و علی حجت و راهنمای پیروانم هستیم.
(تاریخ بغداد ج 2 ص 88)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
من و علی از یک درختیم و مردم از درختهایی پراکنده.
(المناقب ج 4 ص 53)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
تو در دنیا و آخرت برادر من هستی!
(سنن ترمذی ج 5 ص 36)
ص: 141
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
تو همانند کعبه ای؛ همه به سوی تو می آیند و تو به سوی کسی نمی روی.
(اسد الغابة ص 3146)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
تو پس از من امت مرا در هر چه اختلاف پیدا کنند راهنمایی و روشنگری میکنی.
(المستدرک حاکم ج 3 ص 122)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
تواز من هستی و من از تو
(صحیح بخاری ج 4 ص 22)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
تو به روش من زندگانی می کنی و بر آئین من به شهادت می رسی.
(كنز العمال ج 11 ص 617)
پیامبرخدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
تو برای من مانند هارون برای موسی هستی؛ با این تفاوت که پس از من پیامبری نخواهد بود.
(سنن ترمذی ج 5 ص 641)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
تو پس از من ولیّ و صاحب اختیار مردان و زنان مؤمنی.
(المستدرک حاکم ج 3 ص 134)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم به امام علی علیه السلام فرمودند:
به توسه نعمت دادند که به هیچ کس حتى من عطا نکردند: دامادی شخصی چون من که تنها به تو دادند و به من نه همسری درست کردار چون دخترم که مرا همسری چون او نیست؛ و فرزندانی چون حسن و
ص: 142
حسین علیهما السلام کسی مرا چون آنان فرزندی عنایت نکردند؛ اما همه شما از من هستید و من از شمایم.
(الرياض النقره ج 3 ص 172)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
نخستین کسی که با من نماز گذارد علی بود.
(كنزل العمال ج 11 ص 616)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
به هركس كه به من ایمان آورده، مرا تصدیق نموده سفارش می کنم كه سرپرستی علی بن ابی طالب بر خودش را بپذیرد، چرا که هر کس خود را تحت ولایت او قرار دهد من سرپرست او هستم و هر كس من ولی او باشم خداوند او را تحت ولایت خویش قرار می دهد؛ و هر آنکه علی را دوست بدارد دوستدار من است و هر که دوستدار من باشد خداوند او را دوست میدارد؛ و هر آنکه علی را دشمن بدارد با من دشمنی ورزیده است و هر كه با من دشمنی کند، خداوند - عزوجل - او را دشمن می دارد.
(المناقب ج 230 ص 277)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
نخستین كسى كه بر حوض (کوثر) وارد می شود و نخستین کسی که اسلام آورد، علی بن ابی طالب است.
(المستدرک حاکم ج 3 ص 136)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
ای مردم از علی گله مکنید! او به خاطر خدا یا در راه رضای او سخت گیری می كند.
(مسند أحمد ج 3 ص 86)
ص: 143
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
دوستداری علی نجات از آتش است.
(الفردوس ج 2 ص 142)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
دوستداری علی نیکی بزرگی است که از زیان هر بدی جلوگیری می كند و دشمنی با او زشتی بزرگی است که با آن هیچ کار نیکی، سودمند نخواهد بود.
(الفردوس ج 2 ص 142)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
ياد علی عبادت است.
(كنز العمال ج 11 ص 601)
امام صادق علیه السلام فرمودند
هیچ عملی بعد از معرفت همپایۀ نماز نیست و بعد از معرفت و نماز هیچ عملی به پایه زکات نمی رسد و بعد از اینها هیچ کاری ماننده روزه گرفتن نیست و بعد از اینها ارزش حجّ بیش از سایر اعمال است.
«وفاتحة ذلك كلّه معرفتنا، وخاتمته معرفتنا»
و ابتدای همۀ این اعمال معرفت ما و انتهای آن معرفت ما می باشد.
(بشارة المصطفى ص 176 / ترجمه کتاب القطره: ص 10)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
خداوند تبارک و تعالی برای برادرم علی بن ابی طالب علیه السلام فضائلی قرار داده که غیر از خودش کسی نمیتواند عدد آن را بشمارد هر کس فضیلتی از آن فضائل را در حالی که به آن اقرار دارد یادآوری کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد گرچه با گناه جنّ و انس وارد قیامت شود.
ص: 144
و هرکس فضیلتی از آن فضائل را بنویسد تا خطی از آن نوشته باقی باشد، فرشتگان برای او استغفار کنند.
و هرکس به فضیلتی از آن فضائل گوش فرا دهد خداوند گناهانی را که با گوش مرتکب شده ببخشد و هرکس به نوشته ای از آن فضائل نگاه کند خداوند گناهانی را که با چشم انجام داده بیامرزد.
سپس فرمود:
«النظر الى علىّ بن ابى طالب علیه السلام عبادة، و ذكره عبادة، ولا يقبل ايمان عبد الّا بولايته و البراءة من اعدائه»
نگاه کردن به علی بن ابی طالب علیه السلام عبادت و یاد او عبادت است، و ایمان كسى جز با ولایت آن حضرت و بیزاری از دشمنان او پذیرفته نمی شود.
(امالی صدوق ص 201 / القطره ص 28)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
ای علی خداوند تبارک و تعالی پیامبران مرسل را بر فرشتگان مقرب خود برتری داده است و مرا بر تمام پیغمبران و رسولان برتری داده است و بعد از من فضل و برتری برای تو و امامان بعد از تو است و همانا فرشتگان خدمتگزار ما و دوستان ما هستند.
(بحار الانوار ج 26 ح 1 / القطره ص 81)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
ای علی؛ فرشتگانی که عرش با عظمت الهی را بر دوش گرفته اند و آنها که اطراف عرشند به حمد و ستایش پروردگار او را تسبیح می کنند و برای آنها که ایمان به ولایت ما اهل بیت آورده اند از خدا آمرزش می طلبند.
(ارشاد القلوب ص 403 / القطره ص 81)
ص: 145
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
ای علی؛ اگر ما نبودیم خدا آدم و حوّا بهشت و دوزخ، آسمان و زمین را نمی آفرید.
(ارشاد القلوب ص 403 / القطره ص 81)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
یا علی؛ چگونه ما برتر از فرشتگان نباشیم در حالی که نسبت به معرفت پروردگار و تسبیح و تهلیل و تقدیس او از آنها پیشی گرفتیم، زيرا اوّل چيزى كه خداوند آفرید ارواح ما بود، ما را به توحید و ستایش خود گویا نمود سپس فرشتگان را آفرید آنها وقتی ارواح ما را نور یگانه ای مشاهده کردند امر ما را بزرگ شمردند ما تسبيح حق تعالى كرديم تا بدانند که ما خلقی هستیم که آفریده شده ایم و او منزه از صفات ما است به تسبیح ما فرشتگان تسبیح گفتند و او را از صفات ما پاک و منزّه
دانستند.
(ارشاد القلوب ص 403 / القطره ص 81)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
یا علی فرشتگان وقتی عظمت شأن ما را مشاهده کردند، حق تعالی را تهلیل کردیم تا فرشتگان بدانند خدائی جز خدای بی همتا نیست و ما بندگان او هستیم و خدائی نیستیم که همراه با او یا بعد از او عبادت ما واجب باشد پس فرشتگان «لا اله الا الله» گفتند، و وقتی بزرگی محل و موقعیت ما را مشاهده کردند تکبیر گفتیم تا فرشتگان بدانند خداوند بزرگتر از آن است که کسی جز به سبب او به شأن و مقام بزرگی برسد.
(ارشاد القلوب ص 403 / القطره ص 81)
ص: 146
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
يا على، وقتی فرشتگان عزّت و قوت ما را مشاهده کردند گفتیم: «لا حول ولا قوة الّا بالله» تا اینکه فرشتگان بدانند هیچ نیرو و قدرتی جز به سبب خداوند نیست و وقتی نعمتی را که خدا بما داده و وجوب اطاعت ما را مشاهده کردند، گفتیم: الحمد لله، تا فرشتگان بدانند حمد و ستایش به خاطر نعمت ها سزاوار پروردگار متعال است. آنها هم گفتند: الحمد لله
پس فرشتگان به سبب ما به شناخت توحید، تسبیح، تهلیل، تحمید و تمجید خداوند هدایت شدند.
(ارشاد القلوب ص 403 / القطره ص 81)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
یا علی؛ خداوند تبارک و تعالی آدم را آفرید و ما را در صلب او به ودیعه نهاد و آنگاه فرشتگانِ خود را دستور داد تا او را به خاطر تعظیم و بزرگداشت ما كه در صلب او بودیم سجده کنند. پس سجود آنها برای خداوند بخاطر عبادت و پرستش و برای آدم بخاطر اطاعت پروردگار و احترام او بود، زیرا ما در صلب او بودیم پس چگونه ما برتر از فرشتگان نباشیم در حالی که همه آنها به آدم سجده کردند.
(عیون اخبار الرضا ج 1 ص 204 ح 22 / القطره ص 82)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
من تربیت شده پروردگار و علی علیه السلام تربیت شده من است.
(بحارالانوار ج 16 ص 231 / القطره ص 133)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرستادۀ خود را به طرف گروهی فرستاد، آنها بر او دشمنی کردند و او را کشتند.
این خبر به آن حضرت رسید این بار علی علیه السلام را به سوی آنها فرستاد،
ص: 147
آن حضرت جنگجویان آنها را کشت و باقی مانده آنها را اسیر کرد و وقتی که در برگشتن به نزدیک مدینه رسید پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم او را ملاقات کرد و در بر گرفت و صورتش را بوسید و فرمود:
بأبي أنت وأمى من شدّ الله به عضدی كما شدّ عضد موسی بهارون.
پدر و مادرم فدای کسی که خدا بازوی مرا به سبب او قوی کرد، همان طور كه بازوی موسی را به سبب هارون تقویت نمود.
(تفسیر برهان ج 3 ص 226 ح1 / القطره ص 179)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمودند:
«يا على ان الله تعالى قال لی: یا محمد، بَعَثتُ عليّاً مع الانبيا باطناً و معک ظاهراً»
علی جان؛ خداوند تبارک و تعالی به من فرمود: ای محمد علی را باهمۀ انبیاء به طور پنهانی و با تو به طور علنی وآشکار همراه نمودم.»
(القطره ص 180)
ابن عباس می گوید:
امیرالمؤمنین علیه السلام آبی آشامید، پس از آن پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سجده کرد،
عرض کردند: ای رسول خدا؛ چرا در این موقع سجده کردی؟ فرمود:
همين كه على علیه السلام آب را آشامید خدای تبارک و تعالی ندا کرد:
هنيئاً يا وليّ وحجتى على خلقی، واميني على عبادی
گوارایت باد ای ولی من و اى كسى كه حجت من بر مخلوقاتم هستی و امين من بر بندگانم می باشی.
(جواهر السنّیه شیخ حر عاملی ص 210 / القطره ص 182)
ابن عباس می گوید:
شخصی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شرفیاب شد و عرض کرد: آیا دوستی
ص: 148
علىّ بن ابى طالب علیه السلام مرا سود می بخشد؟
حضرت فرمود:
از جبرئیل سئوال می کنم و جوابت میدهم. وقتی به جبرئیل فرمود، او عرض کرد:
از اسرافیل سئوال می کنم. اسرافیل به جبرئیل گفت:
با پروردگارم مناجات میکنم.
از پیشگاه ربوبی به اسرافیل خطاب شد که به جبرئیل بگو به حبیب ما محمد صلی الله علیه و آله و سلم سلام برساند و بگوید:
انت منى حيث شئت انا، وعلىّ منك حيث انت منّى، ومحبّوا علىّ منه حيث علىّ منك
تو نسبت به من آن طوری هستی که می خواهم، و علی نسبت به تو به گونه ای است که تو نسبت به من هستی و دوستان علی نسبت به او آن طوری هستند که علی نسبت به تو می باشد.
(جواهر السنیه شیخ حر عاملى / القطره ص 183)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
يا علی کسی که تو را دوست داشته باشد روز قیامت با پیامبران محشور می شود و در درجات آنها قرار می گیرد و کسی که با دشمنی تو از دنیا رود باکی نیست یهودی بمیرد و یا نصرانی از دنیا برود.
(عیون اخبار الرضا ج 2 ص 166 ح 91 / القطره ص 184)
علی علیه السلام فرمود:
از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم و او از خدای تبارک و تعالی شنید که فرمود:
على بن ابى طالب حجت من بر مخلوقات، نور من در میان سرزمینها و امين من بر علم و دانش من است، هر كس على علیه السلام را انکار کند گرچه
ص: 149
مرا اطلاعت کند او را به بهشت راه نمی دهم.
(بحارالانوار ج 27 ص 166 ح 91 / القطره ص 184)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
چرا بعضی دربارۀ کسی شک دارند که درجه و مرتبه اش نزد خدا مثل درجه و مرتبه من است و از همه مقامات من جز نبوّت برخوردار است.
بعد فرمود:
«ألا ومن أحب عليّاً علیه السلام فقد أحبّنى، ومن أحبّنى رضى الله عنه و من رضى الله عنه كافاه بالجنّة.»
بدانید: هر کس علی علیه السلام را دوست داشته باشد مرا دوست داشته است و هر که مرا دوست داشته باشد خدا از او راضی و خشنود است، و کسی که خدا از او خشنود باشد پاداش او را بهشت قرار میدهد.»
(القطره ص 186)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آگاه باشید هر کس علی علیه السلام را دوست داشته باشد فرشتگان برای او استغفار می کنند و درهای بهشت به روی او باز است تا از هر دری که بخواهد بدون حساب وارد شود.
(القطره ص 186)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید هرکس علی علیه السلام را دوست داشته باشد خداوند پرونده عملش را به دست راست او دهد و همانند پیامبران به حساب او رسیدگی كند.
(القطره ص 186)
ص: 150
زمخشری بعد از ذکراین حدیث میگوید
و این رمز علامت خوبی است زیرا دوستی علی علیه السلام ایمان کامل است و با ایمان کامل گناهان ضرری نمیزنند.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
بدانید هركس علی علیه السلام را دوست بدارد خداوند نماز روزه و سایر اعمالش را قبول میکند و دعای او را به اجابت می رساند.
(القطره ص 186)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید هرکس علی علیه السلام را دوست داشته باشد از دنیا خارج نمی شود تا از آب کوثر بیاشامد و از درخت طوبی تناول نماید و جای خود را در بهشت ببیند.
(القطره ص 187)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید هر کس علی علیه السلام را دوست داشته باشد خدا جان کندن را بر او در هنگام مرگ آسان می گرداند، قبر او را باغی از باغهای بهشت قرار می دهد.
(القطره ص 187)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید هر کس علی علیه السلام را دوست داشته باشد خدا به تعداد رگهای موجود در بدنش به او حوريّه عطا كند و شفاعت او را درباره هشتاد نفر از اهل بیتش بپذیرد و به تعداد موهای بدنش در بهشت به او منزل عنايت كند.
(القطره ص 187)
ص: 151
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید هر کس علی علیه السلام را بشناسد و او را دوست داشته باشد خداوند ملک الموت را به سوی او بفرستد همان طور که نزد پیامبران می فرستد؛ و از او ترس و وحشت دیدن نکیر و منکر را برطرف کند و قبرش را روشن و به اندازه مسیر هفتاد سال وسعت دهد و با روی سفید وارد قیامت شود.
(القطره ص 187)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آگاه باشید هر کس علی علیه السلام را دوست داشته باشد خداوند او را در سایه عرش خود با صدّيقين وشهداء و صالحين ساکن گرداند، و او را از وحشت بزرگ و ترسهای قیامت ایمن گرداند.
(القطره ص 187)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آگاه باشید هر کس علی علیه السلام را دوست داشته باشد خدا خوبی های او را قبول کند و از بدیهایش در گذرد و در بهشت رفیق حمزه سيد الشهداء علیه السلام عموی پیامبر باشد.
(القطره ص 187)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید هرکس علی علیه السلام را دوست داشته باشد حکمت را در قلب او و راستی و درستی را بر زبان او جاری سازد و درهای رحمت خود را برای او باز كند.
(القطره ص 187)
ص: 152
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
هر كس علی علیه السلام را دوست داشته باشد اسیر خدا در زمین نامیده می شود و خداوند به وجود او بر فرشتگان و حاملان عرش خود مباهات می كند.
(القطره ص 187)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید هرکس علی علیه السلام را دوست داشته باشد فرشته ای از زیر عرش پروردگار ندا کند؛ ای بنده خدا؛ عمل را دوباره آغاز کن، خداوند گذشته های تو را بخشید و گناهانت را آمرزید.
(القطره ص 188)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آگاه باشید: هر کس علی علیه السلام را دوست داشته باشد، روز قیامت در حالی که چهره اش همانند ماه شب چهاردهم می درخشد در آن صحنه وارد می شود.
(القطره ص 188)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید: هر کس علی علیه السلام را دوست داشته باشد خداوند تاج كرامت را بر سر او و لباس عزّت را برتن او بپوشاند.
(القطره ص 188)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آگاه باشید: هرکس علی علیه السلام را دوست داشته باشد مانند برق زودگذر از صراط عبور کند و هیچ گونه سختی هنگام گذشتن از آن نبیند.
(القطره ص 188)
ص: 153
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید هرکس علی علیه السلام را دوست داشته باشد خداوند دوری از آتش و رهائی از نفاق و اجازه عبور از صراط و ایمن بودن از عذاب را برای او بنویسد.
القطره ص 188
پیامبر ه فرمود:
آگاه باشید هرکس علی علیه السلام را دوست داشته باشد خداوند برای او پرونده ای باز نمیکند و میزانی نصب نمیکند و به او گفته می شود: بدون هرگونه حسابی به بهشت وارد شو.
(القطره ص 188)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آگاه باشید هرکس علی علیه السلام را دوست داشته باشد از حساب و میزان و صراط در امان خواهد بود.
(القطره ص 188)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آگاه باشید هرکس با محبّت آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا رود فرشتگان با او مصافحه کنند و ارواح پیامبران به زیارت او آیند و خداوند تمام خواهشهای او را برآورده فرماید
(القطره ص 188)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید هرکس با دشمنی آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم بمیرد کافر از دنیا رفته است
(القطره ص 189)
ص: 154
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید هر کس با دوستی آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم بمیرد، با ایمان از دنیا رفته است و من بهشت را برای او ضمانت می کنم.
القطره ص 189
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
شیعیان و دوستان خود را ده خوی و خصلت بشارت بده اول پاکی ولادت، دوم: نيكوئی و خوبی ایمان سوم خدا آنها را دوست دارد چهارم قبرهای آنها وسیع است پنجم نور آنها پیشاپیش ایشان در حرکت است، ششم فقر را از میان چشمهای آنها بیرون کند و دل هایشان را بی نیازی مرحمت فرماید، هفتم خدا از دشمنان آنها كينه ونفرت دارد، هشتم: از بیماری پیسی و خوره در امانند نهم گناهان و بدی ها از ایشان فرو می ریزد و از بین می رود آنها در بهشت با من هستند.
پس خوشا به حال آنها و بازگشت خوبی که دارند.
(بحارالانوار ج 27/ القطره ص 189)
عمر بن خطاب نقل کرده است که گفت:
در حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در مسجد آن حضرت بودیم، نماز ظهر را به جماعت برپا داشت سپس به محراب تکیه کرد، همانند ماه در نهایت درخشندگی و کمال بود و اصحاب در اطرافش جمع شده بودند، ناگهان نگاهی به آسمان نمود و پس از مدتی نگاهی به زمین کرد و سپس به کوه و دشت نظری کرد و فرمود:
ای گروه مسلمین؛ ساکت باشید خداوند شما را رحمت کند، بدانید در دوزخ درّه ای است که درّة ضياع نامیده می شود، در آن چاهی است و در آن چاه ماری است جهنم از آن درّه و درّه از آن چاه و چاه از آن مار هر
ص: 155
روز هفتاد مرتبه به خدا شکایت می کند.
عرض کردند: ای رسول خدا؛ این عذاب دو چندانی که قسمتی از آن از قسمت دیگرش گله می کند برای چه کسی است؟ فرمود:
هو لمن يأتى يوم القيامة وهو غير ملتزم بولاية على بن أبي طالب علیه السلام
برای آنهائی که به صحنۀ قیامت در حالی که به ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام پایبند نبوده اند وارد شوند.
(بحارالانوار ج 39 ص 250/ القطره ص 190)
ابوذر می گوید:
روزی در منزل امّ سلمه در خدمت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بودم و به فرمایشات او گوش میدادم که علی بن ابی طالب علیه السلام وارد شد، چهره پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم از خوشحالی شکفته و درخشان گردید، علی علیه السلام را در بر گرفت و پیشانی او را بوسید سپس رو به من کرد و فرمود:
ای ابوذر؛ این شخص را که بر ما وارد شد به حقیقت میشناسی؟ ابوذر گفت:
عرض کردم ای رسول خدا؛ او برادر و پسر عم شما و همسر فاطمه عليها السلام و پدر حسن و حسین دو سرور جوانان بهشت است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای ابوذر؛ این امامی است فروزنده و درخشان نیزهٔ بلند بالای پروردگار و درِ بزرگ رحمت او است که هر کس خدا را اراده کند باید از آن در وارد شود.
(بحارالانوار ج 40 ص 55 / القطره ص 191)
ص: 156
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
ای ابوذر علی برپا دارنده عدالت و مدافع حريم الهي و يارى كننده دین خدا و حجّت پروردگار بر آفریدگان است خداوند همواره در میان امّتها به سبب او با خلق خود احتجاج میکند با آنکه در میان هر امّتی پیامبری را برانگیخته است.
(بحارالانوار ج 40 ص 55 / القطره ص 191)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
ای ابوذر؛ خداوند بر هر پایه ای از پایه های عرش خود هفتاد هزار فرشته قرار داده تسبیح و عبادت آنها دعا کردن برای علی علیه السلام و شیعیان، و نفرین کردن بر دشمنان آن حضرت است.
(بحارالانوار ج 40 ص 55/ القطره ص 191)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
ای ابوذر؛ اگر علی علیه السلام نبود حق از باطل و مؤمن از کافر تشخیص داده نمی شد، و خدا عبادت نمی گردید، زیرا او بر سر مشرکین زد تا اسلام آورند و خدا را عبادت کنند و اگر او نبود پاداش و کیفری نبود میان او و خدا پرده و حجابی نیست و او خود حجاب و پرده است.
سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم این آیه را تلاوت فرمود:
(شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا ... مَنْ يُنِيبُ)
سوره شوری / آیه 13
خدا شرع و احكامي که برای شما مسلمین قرارداد همان است که نوح را به آن سفارش کرد ... و هرکس با دعا و تضرّغ به درگاه الهی روی آورد هدایت می شود.
(بحارالانوار ج 40 ص 55 / القطره ص 192)
ص: 157
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای ابوذر؛ خدای تبارک و تعالی در سلطنت و یکتائی خود یگانه بود به بندگان با اخلاص خود معرفتش را مرحمت کرد و بهشت را مباح گردانید. هر کس را بخواهد هدایت کند او را با ولایت علی علیه السلام آشنا می کند، و هر کس را بخواهد بر قلبش پرده افکند معرفت آن حضرت را از او باز میدارد.
(بحارالانوارج 40 ص 55 / القطره 192)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای ابوذر؛ علی علیه السلام پرچم هدایت و دلیل تقوا و ریسمان محكم الهي و پیشوای اولیاء من، و نور کسانی است که مرا اطاعت كنند و او كلمه ای است که خدا تقوا پیشه گان را به آن ملزم ساخته است.
(بحارالانوارج 40 ص 55 / القطره ص 192)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
دوستان علی مؤمن و دشمنان او کافرند، هرکس ارتباطش را با او قطع کرد گمراه و باعث گمراهی دیگران است و هرکس ولایت او را انکار کرد مشرک است.
(بحارالانوار ج 40 ص 55 / القطره ص 192)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
ای ابوذر؛ منكر ولایت علی علیه السلام را روز قیامت می آورند در حالی که کر و كور و لال است و در تاریکی های قیامت وارونه و نگونسار فریاد بر می آورد
(يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ)
واحسرتا، ای وای بر من بر آنچه کوتاهی کردم در جنب پروردگار یعنی امير المؤمنين علیه السلام)
(زمر آیه 56)
ص: 158
در گردنش حلقه ای از آتش است که 300 زبانه دارد و بر هر یک از آنها شیطانی به صورت او آب دهان می افکند و در داخل قبر او را با خصومت و شدّت به طرف آتش رها می کنند.
(بحارالانوارج 40 ص 55 / القطره ص 192)
پیامبر به ابوذر فرمود:
وقتی مرا به آسمانها بالا بردند به آسمان اول که رسیدم فرشته ای اذان گفت و نماز برپا گردید جیرئیل دستم را گرفته و مرا مقدّم داشت و عرض کرد:
نماز را با فرشتگان بخوانید، اینها مدّتی طولانی است که مشتاق دیدار شما هستند، آنگاه نماز را با هفتاد صف از فرشتگان که طول هر صف به اندازه فاصلهٔ مشرق و مغرب بود و عدد فرشتگان را جز خالق آنها نمی دانست خواندم و چون نماز به پایان رسید بعضی از فرشتگان به من روی آوردند و سلام کردند و گفتند:
ما حاجتی و تقاضائی از شما داریم. گمان کردم آنها درخواست شفاعت دارند، زیرا خدا اختیار حوض کوثر و شفاعت را به من داده است و به این وسیله بر پیامبران برتری بخشیده است.
به آنها گفتم ای ملائکه پروردگار من؛ حاجت شما چیست؟
گفتند: تقاضای ما این است که وقتی به زمین برگشتی سلام ما را به علی علیه السلام برسانی و به او بگوئی که اشتیاق ما به او خیلی طول كشيد.
گفتم: آیا شما ما را به حقیقت معرفت میشناسید؟
عرض کردند: ای رسول خدا؛ چگونه شما را نشناسیم در حالی که اول مخلوقی هستید که خداوند شما را آفریده است او شما را اشباح نور در میان نوری از نور خودش آفرید و برای شما در ملکوت جایگاهی قرار داد که
ص: 159
تسبيح و تقديس و تكبير او کنید، سپس فرشتگان را از نورهای مختلف پراکنده آن طور که اراده فرمود ما به شما عبور می کردیم در حالی که شما تسبيح، تقديس، تکبیر تحمید و تهلیل پروردگار می نمودید و ما آنها را از شما آموختیم و به تسبیح، تقدیس، تکبیر تحمید و تهلیل پرداختیم.
آنچه از خیر و خوبی که بخواهد از طرف خداوند نازل شود به سوی ما فرود می آید و آنچه از اعمال بندگان که بخواهد به درگاه ربوبی بالا رود از ناحیه شما بالا میرود پس چگونه شما را نشناسیم؟
(القطره ص 193)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
چون مرا به آسمان دوم بالا بردند فرشتگانی که آنجا بودند همان درخواست را از من نمودند (وقتی به زمین برگشتی سلام ما را به على علیه السلام برسان و به علی بگو که اشتیاق ما به او خیلی طول کشید.) به آنها گفتم: آیا شما به حقیقت معرفت ما را می شناسید؟ عرض کردند:
چگونه شما را نشناسیم در حالی که شما برگزیدگان خدا از میان مخلوقات او و خزانه دار علم او و ریسمان محكم او و حجّت بزرگ او هستید شما پایگاه و جایگاه و اساس علم و دانشید، پس علی علیه السلام را از طرف ما سلام برسانید.
(القطره ص 194)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آنگاه که مرا به آسمان سوم بالا بردند فرشتگان آنجا نیز همان درخواست را نمودند «سلام ما را به علی برسان»، به آنها گفتم آیا ما را به حقیقت معرفت می شناسید؟
عرض کردند چگونه شما را نشناسیم در حالی که شما دری هستید
ص: 160
برای رسیدن به همۀ مرتبه ها و منزلت ها، و شما دلیل و برهان هستید برای رفع خصومت ها، و على علیه السلام الدابة الارض است، و کسى است که در مقام قضاوت حكم قاطع دهد و بين حق و باطل جدا كند، و او صاحب عصا و قسمت کننده دوزخ در میان دشمنان می باشد، و کشتی نجات است که هر که به آن وارد شود نجات می یابد و کسی که از آن تخلّف كند و سرپیچی نماید روز قیامت در آتش سقوط کند، شما ارکان قوم و ستارگان سرزمین ها هستید، پس چگونه شما را نشناسیم؟
سپس عرض کردند: علی علیه السلام را از طرف ما سلام برسانید.
(القطره ص 194)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
وقتی مرا به آسمان چهارم بالا بردند فرشتگان آنجا هم همان تقاضا را نمودند «سلام ما را به علی علیه السلام برسان»، به آنها نیز گفتم:
ای ملائکه پروردگار من؛ آیا شما به حقیقت معرفت ما را می شناسد؟
عرض کردند: چگونه نشناسیم در حالی که شما درخت نبوّت، و محلّ رحمت و جایگاه رسالت و محلّ رفت و آمد فرشتگان هستید، جبرئیل بر شما فرود آید و وحی الهی را رساند به علی علیه السلام از طرف ما سلام برسانید.
(القطره ص 194)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
سپس مرا به آسمان پنجم بالا بردند فرشتگان آنجا همان تقاضا را از من نمودند سلام ما را به علی علیه السلام برسان، به آنها گفتم:
ای فرشتگان؛ شما به حقیقت معرفت ما را می شناسید؟
گفتند: چگونه شما را نشناسیم در حالی که صبح و شام بر عرش عبور می کنیم و بر آن نوشته است:
ص: 161
لا اله الا الله، محمد رسول الله وايّدته بعلىّ بن ابی طالب علیه السلام
خدائی جز خداوند یکتا نیست محمد فرستاده خداست، اورا به علی بن ابی طالب یاری نمودم.
از آنجا دانستیم که علی علیه السلام یکی از اولیاء الهی است که از طرف او ولایت و سرپرستی دارد پس او را از طرف ما سلام برسان.
(القطره ص 195)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
علان واله
پس از آن مرا به آسمان ششم بالا بردند، فرشتگان آنجا هم خواسته و تقاضای فرشتگان پیشین را نمودند، سلام ما را به علی علیه السلام برسان به آنها گفتم آیا شما ما را به حقیقت معرفت می شناسید؟
گفتند چگونه شما را نمی شناسیم در حالی که خداوند بهشت فردوس را که آفرید کنار در آن درختی نشانیده است، بر روی هر برگ آن درخت با نور نوشته شده است:
خدائى جز خداوند یگانه نیست محمد فرستاده خداست، و علی بن ابی طالب دست آویز مورد اطمینان خداوند و ریسمان محکم الهی و چشم بینای حق تعالی بر همه مخلوقات است.
القطره ص 195
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
سپس مرا به آسمان هفتم بالا بردند از فرشتگان آنجا شنیدم که می گفتند:
سپاس و ستایش مخصوص خداوندی است که به وعده اش درباره ما عمل كرد.
(القطره ص 195)
ص: 162
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آن شب که به آسمانها سِیر داده شدم و به بالاترین مرتبه قُرب پروردگار نائل آمدم از ناحیه ربوبی به من خطاب شد:
ای محمد محبوب ترین آفریده من نزد تو کیست؟
عرض کردم خداوندا تو داناتر هستی.
فرمود: من داناترم ولی میخواهم از زبان خودت بشنوم.
عرض کردم: پسر عمویم علی بن ابی طالب علیه السلام.
فرمود: نگاه كن.
همین که نگاه کردم دیدم على علیه السلام با من ایستاده و همه پرده های آسمانی را دریده و موانع را کنار زده و سرخود را بلند کرده گفتگوی ما را گوش می کند، پس برخاک افتاده و برای خدا سجده کردم.
(القطره ص 194)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود صلی الله علیه و آله و سلم
کسی که دوست دارد خدا تمام خیر و خوبی را برای او جمع کند باید ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را بعد از من بپذیرد و اولیاء آن حضرت را دوست داشته باشد و با دشمنان او دشمنی کند.
(القطره ص 216)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
ای علی محبّت و دوستی تو اگر در قلب مؤمنی قرار گرفت، هنگام گذشتن از صراط اگر یک پای او بلغزد پای دیگرش ثابت می ماند تا اينكه خداوند او را به خاطر محبت تو وارد بهشت می كند.
(القطره ص 194)
ص: 163
جابر بن عبدالله انصاری گفت:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در مسجد نشسته بودند که ناگهان علی علیه السلام در حالی که امام حسن علیه السلام در طرف راست و امام حسین علیه السلام در طرف چپ ایشان بودند وارد شد، پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از جای برخاست و علی علیه السلام را بوسید و او را در برگرفت، امام حسن علیه السلام را بوسید و بر زانوی راست خود نشانید و امام حسین علیه السلام را بوسید و لبهای آنها را می مکید و می فرمود:
پدرم فدای پدر شما و پدرم فدای مادر شما.
سپس فرمود ای مردم خداوند تبارک و تعالی به وجود این دو بزرگوار و پدرشان و فرزندان پاک ایشان بر تمامی فرشتگان مباهات می كند.
سپس عرض کرد:
خداوندا؛ من اینها را دوست دارم و دوستان ایشان را نیز دوست دارم هر که گفتار مرا دربارۀ آنها اطاعت کند و سفارش مرا رعایت نماید او را مورد رحمت خود قرار بده و تو از هرکس رحم كننده تر و مهربان تر هستی، همانا آنها اهل من و برپادارندگان دین من و زنده کنندگان سنّت من و تلاوت کنندگان کتاب پروردگار من هستند پس فرمانبرداری از آنها فرمانبرداری از من و سرپیچی نمودن از ایشان سرپیچی کردن از من است.
القطره ص 218
شیخ مفید در کتاب «امالی» از حارث همدانی نقل می کند که گفت:
خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام شرفیاب شدم، حضرت فرمود:
ای حارث؛ چه باعث شده اینجا آمدی؟ عرض کرد:
محبّت و دوستی شما مرا به اینجا کشانیده است.
فرمود: ای حارث؛ مرا دوست داری؟
عرض کرد: بلى بخدا قسم ای امیرالمؤمنین
ص: 164
امام علی علیه السلام فرمود:
بدان! وقت جان كندن و لحظه احتضار مرا می بینی به گونه ای که دوست داری و اگر مرا ببینی آن وقتی که از ورود بعضی از اشخاص به کنار حوض ممانعت میکنم مانند ممانعت کردن شتران از یک بیگانه به گونه ای میبینی که دوست داری و نیز اگر مرا ببینی در حالی که بر صراط عبور میکنم و در پیش روی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم لواء حمد در دست دارم به گونه ای میبینی که دوست داری.
(القطره ص 220)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
هنگامی که قیامت فرا رسد جبرئیل نزد من می آید در حالی که لواء حمد به همراه دارد، و آن هفتاد طبقه است که هر طبقه آن وسیعتر از خورشید و ماه است و من بر تختی از تختهای رضوان بالای منبری از منبرهای قدس نشسته ام آن را از جبرئیل گرفته و به دست علی بن ابی طالب علیه السلام می دهم.
عمر بن خطاب از جا برخاست و گفت: ای رسول خدا چگونه علی علیه السلام میتواند آن پرچم را بردارد در حالی که شما فرمودی هفتاد طبقه دارد که هر طبقه آن از خورشید و ماه وسیع تر است؟
پیغمبراکرم صلی الله عليه وآله فرمود:
قیامت که برپا شود خداوند تبارک و تعالی به علی علیه السلام قوّت و نیروئی همانند قوّت جبرئیل نوری مانند نور آدم بردباری و حلمی مثل حلم رضوان جمالی چون جمال یوسف و صدائی نزدیک به صدای داود مرحمت كند، و اگر این نبود که داود خطیب بهشت است صدائی مانند صدای او به علی علیه السلام عطا می کرد.
ص: 165
وهمانا علی علیه السلام اول كسی است که از آب گوارای سلسبیل و زنجبیل كه دو نهر در بهشت اند می آشامد و او قدمی بر صراط بر نمی دارد مگر اینکه جای آن، قدم دیگرش استوار است.
(القطره ص 222)
شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد:
چرا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم علی علیه السلام را بر دوش خود بالا برد؟
فرمود:
تا اینکه مردم مقام رفیع و مرتبه والای او را بشناسند.
عرض کرد: زیادتر برایم توضیح دهید.
فرمود: تا مردم بدانند او به مقام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از هرکس سزاوارتر است.
عرض کرد: بیشتر توضیح دهید.
فرمود:
تا مردم بدانند علی علیه السلام بعد از او پیشوای مردم و پرچم برافراشته هدایت است.
عرض کرد: زیادتر بفرمائید.
حضرت فرمود:
هیهات؛ اگر از حقیقت و باطن آن به تو خبر دهم از من کناره می گیری و میگوئی: جعفر بن محمد دروغگو یا دیوانه است و چگونه بر اسرار کسی جز ابرار و نیکوکاران آگاهی پیدا می کند.
(القطره ص 222)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
روز قیامت روزی است که هراس و وحشت آن زیاد است هرکس
ص: 166
می خواهد از وحشتها و سختیهای آن رهائی،یابد ولایت ولیّ مرا باید بپذیرد و از وصیّ و جانشین و صاحب حوض من علىّ بن ابى طالب علیه السلام پیروی کند.
و همانا او در کنار حوض دشمنانش را از آن دور می کند و دوستانش را آب می دهد، و کسی که از آن آب بیاشامد هیچگاه تشنه نمی شود.
(القطره ص 223)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
بدانید علامت و نشانۀ بین ایمان و نفاق دوستی علی علیه السلام است. هرکس او را دوست بدارد مؤمن و کسی که با او دشمنی کند منافق است.
کسی که دوست دارد بر صراط مثل برق زود گذر عبور کند و بدون حساب داخل بهشت گردد باید علی علیه السلام را که از طرف من بر شما ولایت و سرپرستی دارد و جانشین من براهل من و امّتم می باشد دوست داشته باشد همانا او درِ رحمت پروردگار و صراط مستقیم الهی است.
(القطره ص 224)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
علی علیه السلام امیر دینداران و پیشوای روسفیدان و مولای هر کسی است که من مولای او هستم او را دوست ندارد مگر کسی که حلال زاده و پاک طینت باشد، و با او دشمنی نمی کند مگر آنکه بد طینت و حرام زاده است.
(القطره ص 224)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
خداوند در شب معراج به من فرمود؛ ای محمد؛ از طرف من به علی علیه السلام سلام برسان و بگو كه او امام دوستان من و چراغ هدایت برای
ص: 167
پیروان من است و به او این کرامت را از طرف من تبریک بگو.
بعد فرمود کسی را که از شیعیان علی علیه السلام فقیر و تنگدست است کوچک نشمارید، همانا یکی از آنها فردای قیامت دربارۀ جمعیتی به اندازه دو قبیلهٔ ربیعه و مضر شفاعت می کند.
(القطره ص 224)
ابن عباس گفت:
چون آیه شریفه:
وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ
«هرچیزی را در امام مبین جمع کرده و شمارش نمودیم»
(سوره یس / آیه 12)
نازل شد آن دو نفر برخاستند و عرض کردند ای رسول خدا؛ مقصود از امام مبین چیست؟
آیا تورات است؟ حضرت فرمود: نه،
عرض کردند: آیا انجیل است؟ فرمود: نه،
عرض کردند پس حتماً قرآن است فرمود: نه، در این هنگام امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شد پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم اشاره به آن حضرت کرد و فرمود:
او امام مبین است که خدا علم هر چیز را در او فراهم آورده است، و همانا خوشبخت و سعادتمند به تمام معنی کسی است که علی علیه السلام را در دوران زندگی و پس از مرگ دوست داشته باشد، و گمراه و بدبخت به تمام معنی کسی است که با علی علیه السلام در دوران زندگی و پس از مرگ خود دشمنی کند.
(القطره ص 224)
ص: 168
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
جبرئیل از طرف خدا بشارت داده و فرمود؛ ای محمد؛ به برادرت على علیه السلام مژده بده كه من اهل ولایت و محبّت او را عذاب نمی کنم و به دشمنان او رحم نخواهم کرد.
(القطره ص 226)
سعيد بن جبير نقل کرده است که گفت:
نزد ابن عبّاس آمدم و به او گفتم ای پسر عموی رسول خدا؛ آمده ام تا از تو درباره علی بن ابی طالب علیه السلام و اختلاف مردم نسبت به او سؤال كنم.
فرمود ای پسر جبیر آمدی تا از بهترین شخص این امّت بعد از پیغمبر اکرم علیه السلام سؤال کنی؟ آمدی تا از کسی که در یک شب سه هزار منقبت برای او حاصل شده سؤال کنی؟ آمدی تا از وصیّ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و جانشین او و صاحب حوض و پرچم و شفاعت سؤال کنی؟
سپس فرمود: به حق کسی که محمد صلی الله علیه و آله و سلم را ختم رسولان و آخرین پیامبر اختیار کرد، اگر تمام گیاهان دنیا و درختانش قلم و اهل آن نویسنده شوند و همگی مناقب و فضائل علی علیه السلام را از آغاز خلقت تا انتهای آن بنویسند نمی توانند یک دهم از فضائلی را که خدا به او مرحمت کرده بنویسند.
(القطره ص 226)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
علی علیه السلام نسبت به من به منزلۀ روح نسبت به بدن است، علی نسبت به من به منزله جان نسبت به جان و به منزله نور نسبت به نور است (یعنی هر دو یک جان و هر دو یک نوریم)، علی نسبت به من به منزله سر نسبت به پیکر و به منزله دکمه نسبت به جامه است.
(القطره ص 228)
ص: 169
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
هر كس علی را دوست بدارد مرا دوست داشته و کسی که مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته است و هرکس با علی دشمنی کند با من دشمنی کرده و کسی که با من دشمنی کند خدا بر او خشمناک است و او را مورد لعن خود قرار داده است.
(القطره ص 229)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید، کسی که علی را دوست داشته باشد خدا پرونده اش را به دست راست او می دهد، و حساب او را آسان میگیرد و نسبت به او سخت گیری نمی کند.
(القطره ص 229)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آگاه باشید کسی که علی را دوست داشه باشد از دنیا خارج نمی شود تا از آب کوثر بیاشامد، و از میوه درخت طوبی بخورد و جایگاه خود را در بهشت مشاهده کند.
(القطره ص 229)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آگاه باشید کسی که علی را دوست داشته باشد جان کندن او به راحتی صورت می گیرد و قبر او باغی از باغهای بهشت میگردد
(القطره ص 229)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید، کسی که علی را دوست داشته باشد خداوند به عدد هر عضوی از اعضاء او بر او نعمت عطاء كند، و شفاعت او را دربارۀ هشتاد نفر
ص: 170
از بستگانش بپذیرد
(القطره ص 229)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آگاه باشید، کسی که علی علیه السلام را بشناسد و او را دوست داشته باشد خداوند عزرائیل را برای قبض روح او میفرستد همان گونه که برای پیامبرانش میفرستد و ترس و وحشت دو فرشته ای را که برای بازجوئی و پرسش در قبر می آیند از او دور میکند و قبرش را به اندازه مسیر یک سال راه توسعه میدهد و در صحنه قیامت با روی سفید وارد می شود و به طرف بهشت شتابان میرود همان طور که عروس خود را به خانه شوهرش می افکند.
آگاه باشید، کسی که علی علیه السلام را دوست داشته باشد خدا او را درسایۀ عرش خود پناه میدهد و از وحشت بزرگ قیامت در امان است.
(القطره ص 229)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آگاه باشید کسی که علی را دوست داشته باشد خدا خوبی های او را قبول میکند و او را در حالی که ایمن است به بهشت وارد می کند.
(القطره ص 229)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید کسی که علی را دوست داشته باشد امین خدا در روی زمین نامیده می شود.
(القطره ص 230)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشيد كسى كه علی را دوست داشته باشد تاج کرامت و
ص: 171
بزرگواری را بر سر او می نهند که بر آن نوشته شده است: «اهل بهشت به مقصد رسیده و پیروز شده اند و شیعیان علی علیه السلام همان رستگاران هستند.)
(القطره ص 230)
پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید کسی که علی را دوست داشته باشد پرونده اش را باز نمی کنند و میزان که وسیلهٔ سنجش اعمال است برای او نصب نمی کنند و درهای هشتگانه بهشت را برای او باز میکنند.
القطره ص 230
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آگاه باشید کسی که علی را دوست داشته باشد و با محبّت او از دنیا رود فرشتگان با او مصافحه میکنند و پیامبران به زیارت او می آیند.
(القطره ص 230)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آگاه باشید کسی که با دوستی علی از دنیا رود من بهشت را برای او ضمانت می کنم.
(القطره ص 230)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
آگاه باشید خداوند را دری است که هر کس به آن وارد شود از آتش نجات یافته است و آن دوستی علی علیه السلام است.
القطره ص 230
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آگاه باشید کسی که علی را دوست داشته باشد خداوند به عدد هر
ص: 172
رگی و هر موئی که در بدن او است شهری در بهشت به اوعطا کند.
القطره ص 230
پیامبر که فرمود:
علی سرور اوصیاء و پیشوای پرهیزکاران و جانشین من بر تمام مردمان است و او پدر امامانی است که نیکو چهره و پربرکت اند، پیروی کردن از او پیروی کردن از من و شناختن او شناختن من است.
(القطره ص 230)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
به حق آنکه مرا به پیامبری برانگیخت اگر كسى بين ركن ومقام بایستد و خدا را هزار سال عبادت کند در حالی که روزها را روزه و شبها را بیدار بماند و به اندازه ای که زمین را پر کرده باشد طلا انفاق كند و بنده آزاد نماید و بعد از همه اینها بین صفا و مروه به شهادت رسد سپس در قیامت خدا را ملاقات کند در حالی که با علی دشمن است هیچ یک از این اعمال او را خدا نمی پذیرد و با همه اعمالش در آتش افکنده می شود و با زیانکاران محشور خواهد شد.
(القطره ص 231)
انس بن مالک گوید:
فردای قیامت علی علیه السلام را اینگونه خطاب کنند ای علی ای ولی ای سید، ای راستگو، ای حاکم ای رهبر ای هدایت کننده ای زاهد پیشه ای جوانمرد ای پاک ای پاکیزه تو و شیعیانت بدون حساب وارد بهشت شوید.
(القطره ص 231)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
خداوند پایه و ستونی در بهشت قرار داده که برای اهل آن نور می دهد
ص: 173
همان طور که خورشید برای اهل زمین نورافشانی میکند و به آن پایه جز علی علیه السلام و شیعیان او دسترسی ندارند.
(القطره ص 231)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
و همانا حلقۀ در بهشت از یاقوت سرخ است (طول آن مسافت پنجاه سال راه است) که بر روی پهنه ای از طلاست و وقتی برآن كوبيده می شود آوازی دارد و میگوید: یا علی
(القطره ص 231)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
هنگامی که امیرالمؤمنین علیه السلام در کعبه تولد یافت سجده کنان بر زمین فرود آمد، سپس سر شریف خود را بلند کرد اذان و اقامه گفت، سپس شهادت به یکتائی خدا و رسالت محمد صلی الله عليه وآله و ولایت و جانشینی خود داد. آنگاه به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم اشاره کرد و گفت:
ای رسول خدا اجازه می دهی بخوانم؟ فرمود: بخوان.
شروع کرد به خواندن صحیفه هائی که برآدم نازل شده و آنها را به گونه ای قرائت کرد که اگر شیث حضور می داشت اقرار می كرد كه على علیه السلام به آنها داناتر است، سپس کتاب های آسمانی حضرت نوح و ابراهیم، و تورات موسی و انجیل عیسی را خواند سپس این آیه شریفه را تلاوت نمود
(قَد أَفْلَحَ المُؤمِنُون)
به راستی اهل ایمان رستگارند.
(سوره مومنون آیه 1)
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود:
بلی، رستگارند زیرا تو امام و پیشوای آنها هستی.
ص: 174
سپس او را خطاب کرد به آنچه انبیاء و اوصیاء را به آن خطاب كنند، سپس ساکت شد. آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به او فرمود:
به طفولیّت خود برگرد پس او از اظهار عجائب خودداری کرد.
(القطره ص 232)
امیرالمؤمنین فرمود:
منم حجّت الله، خليفة الله، باب الله، منم خزانه دار علم خدا و امین سر خدا منم امام خلق پس از بهترین مردم محمد نبی رحمت صلی الله علیه و آله و سلم
(امالی شیخ صدوق صفحه 35)
اصبغ بن نباته گفت اميرالمؤمنین فرمود:
منم خليفه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و وزیرش و وارثش منم برادر رسول خدا و وصيّش و حبیبش منم برگزیده رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و مُصاحب او منم عمو زاده رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و شوهر دخترش و پدر فرزندانش منم سیّد اوصیاء و وصى سيّد انبيا منم حجت عظمی و آیت کبری و مثل اعلی و باب پیغمبر مصطفى صلی الله علیه و آله و سلم منم عروة الوثقى و كلمة تقوى و امین خدای تعالی و ذکر او براهل دنيا.
(امالی شیخ صدوق صفحه 38 و 39)
يزيد بن قعنب گوید:
من با عباس بن عبدالمطلب و جمعی از عبدالعزى برابر خانه كعبه نشسته بودیم كه فاطمه بنت اسد مادر امیرالمؤمنین علیه السلام كه نه ماه به او آبستن بود آمد و درد زائیدن داشت گفت خدایا من به تو ایمان دارم و بدانچه از نزد تو آمده است از رسولان و کتابها مؤمنم و به سخن جدم ابراهیم خلیل تصدیق دارم و او است که این بیت عتیق را ساخته به حق آنکه این خانه را ساخته و به حق مولودی كه در شكم من است ولادت (فرزندم) را
ص: 175
بر من آسان كن، يزيد بن قعنب گوید ما به چشم خود دیدیم که خانه از پشت شکافت و فاطمه به درون آن رفت و از دیده ما نهان شد و دیوار به هم آمد و خواستیم قفل در خانه را بگشائیم گشوده نشد و دانستیم که این امر از طرف خدای عزوجل است و پس از چهار روز بیرون آمد و امیر المؤمنین را در دست داشت و سپس گفت من بر همۀ زنان گذشته فضیلت دارم زیرا؛ آسیه بنت مزاحم خدا را به نهانی پرستید در آنجا که خوب نبود پرستش خدا جز از روی ناچاری و مریم دختر عمران نخل خشک را بدست خود جنباند تا از آن خرمای تازه چید و خورد و من در خانه محترم خدا وارد شدم و از میوه بهشت و بار و برگش خوردم و چون خواستم بیرون آیم یک هاتفی آواز داد ای فاطمه نامش را علی بگذار که او علی است و خدای اعلی می فرماید؛ من نام او را از نام خود گرفتم و به ادب خود تأدیبش نمودم و غامض علم خود را به او آموختم و اوست که بت ها را در خانه من می شکند و او است که در بام خانه ام اذان میگوید و مرا تقدیس و تمجید می كند خوشا بر كسى كه او را دوست دارد و فرمان او برد، بدا بر کسی که او را دشمن دارد و نافرمانی کند.
(امالی شیخ صدوق صفحه 132)
علی علیه السلام فرمود
آیه ای از قرآن نازل نشده مگر آنکه میدانم کجا نازل شده درباره کی نازل شده و در چه موضوعی نازل شده در دشت است یا کوه. گفتند درباره خودت چه نازل شده؟ فرمود اگر از من نمی پرسیدید به شما نمی گفتم درباره من این آیه نازل شده:
وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ ۗ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ ۖ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ
و باز به طعنه می گویند که چرا خدا بر او آیت و معجزه ای نفرستاد تنها
ص: 176
وظیفه تو اندرز و ترسانیدن است و هر قومی را از طرف خدا رهنمائیست.»
(رعد /7)
(امالی شیخ صدوق صفحه 276)
عمر می گوید:
من با ابوعبیده و ابوبکر و گروهی دیگر بودم که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بشانۀ علی بن ابیطالب زد و فرمود یا علی تو از مؤمنین، اوّلين کسی هستی که ایمان آوردی و تو از مسلمین اولین کسی هستی که اسلام اختیار کردی و مقام و نسبت تو بمن مانند مقام و منزلت هارون است به موسی.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 17 / ذخائر العقبی ص 58)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
هفت سال فرشتگان بر من و علی درود فرستادند زیرا که در این مدت كلمۀ طیّبه شهادت بریگانگی خدا بر آسمان برنخاست مگر از من و علی.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 18 / ذخائر العقبی ص 59)
چون علی علیه السلام شبانه در بستر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم قرار گرفت خداوند عزّوجل به جبرئیل و ميكائيل فرمود:
من شما را برادر یکدیگر گردانیدم و عمر یکی از شما را طولانی تر از دیگری قرار دادم کدامیک از شما حاضر است که زیادی عمر را به دیگری بخشد؟
عرض کردند پروردگارا در این امر مختاریم یا مجبور؟
خداوند فرمود بلکه مختارید.
هیچیک از آن دو حاضر نشد که عمر زیادی را بدیگری بخشد خداوند تعالی فرمود:
ص: 177
من ميان علی ولیّ خود و محمد،پیغمبر خود اخوّت و برادری برقرار کردم و او در فراش پیغمبر خوابیده است (و بنگرید که او چگونه) جان خود را فدای برادر کرده و زندگی وی را بر حیات خویش ترجیح داده است به زمین نازل شوید و او را از شرّ دشمنانش محفوظ دارید.
پس آن دو فرشته نزد علی علیه السلام آمدند و جبرئیل در بالای سرش ایستاد و میکائیل در پائین پای او و جبرئیل می گفت:
بَخٍّ بَخٍّ يا ابنَ ابيطالبِ مَن مِثلُكَ وَقَد باهى اللهُ بِكَ المَلائِكَةَ
به به ای پسر ابوطالب کیست مانند تو که خداوند تعالی بوجود تو به فرشتگان مباهات می نماید.
(علی کیست فضل الله کمپانی ص 29 / فصول المهمه ابن صباغ ص 33)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
يا علی خداوند تبارک و تعالی بمن دستور داده است که فاطمه را به تو تزويج كنم و من او را بر چهارصد مثقال نقره به تو تزویج کردم.
علی عرض کرد؛ پسندیدم او را ای رسول خدا و بدان سبب از (لطف) خداوند عظیم و رسول گرامیش خرسند شدم سپس علی برای سپاسگزاری (از این موهبت) به درگاه خدا به سجده افتاد.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 32)
پس از جنگ احد و مراجعه به مدینه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز به فاطمه علیها السلام فرمود:
خُذيه يا فاطمه فَقَد أدّى بَعلُكَ ما عَلَيهِ وَقَد قَتَلَ اللَّهُ بِسَيفِهِ صَنادِيدَ قُرَيش
ای فاطمه بگیر شمشیر را که شوهرت امروز دِین خود را اداء نمود و خداوند بوسیلهٔ شمشیر او بزرگان قریش را نابود ساخت.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 39 / ارشاد مفید ج 1 باب 2 فصل 22)
ص: 178
در جنگ احزاب در مقابله علی با عمروبن عبدود پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
بَرَزَ الايمانُ كُلَّهُ إلى الشّركِ كُلِّهِ»
تمامی ایمان با تمامی کفر به مبارزه برخاسته است
(على كيست فضل الله کمپانی ص 44)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
ارزش و پاداش شمشیری که علی علیه السلام در روز خندق بر «عمرو» زد از پاداش عبادت جن و انس برتر است و یا از پاداش عمل امّت من تا روز قیامت بهتر است.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 44 / ابن ابی الحدید شرح نهج البلاغه)
پیامبر در جنگ خیبر فرمود:
فردا پرچم را به مردی خواهم داد که خدا و پیغمبرش او را دوست دارند و او نیز خدا و پیغمبر خدا را دوست دارد او کسی است که همیشه حمله کننده است و هرگز فرار نکند از جبهه جنگ برنگردد تا خداوند به دست او (قلعه های خیبر را) بگشاید.
(على کیست فضل الله کمپانی ص 47 / ارشاد مفید - ذخائر العقبی ص 72)
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
على جان پای بر دوش من بگذار و بتهای موجود در کعبه را سرنگون کن و کعبه را از لوث بت پرستی پاک کن.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 55)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
اگر شمشیر علی نبود اسلام قائم نمی گشت.
(همان منبع ص 58)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
اگر آسمانها و زمین در یک کفه ترازو و ایمان علی در کفه دیگر
ص: 179
گذاشته شوند بطور حتم ایمان علی بر آنها فزونی می کند.
همان منبع ص 233
پیغمبر اکرم در پاسخ کسانی که از تندی علی علیه السلام در نزد وی گله می کردند فرمود:
علی را ملامت نکنید زیرا او شیفته خدا است.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 233 / شیعه در اسلام نقل از مناقب خوارزمی ص 92)
علی علیه السلام فرمود:
رسول خدا مرا هزار باب از علم یاد داد که هر بابی هزار باب دیگر باز می کند.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 240)
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
علم و حکمت به ده جزء تقسیم شده نُه جزء آن به علی اعطاء گردیده و یک جزء به بقیه مردم و علی در آن یک جزء هم اعلم مردم است.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 241 / کشف الغمّه ص 32)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
علی ابن ابیطالب دانشمندترین امّت من است و در مورد آنچه پس از من اختلاف کنند داناترین آنها در داوری کردن است.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 241)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمود:
«کسانی که ایمان آوردند و اعمال نیک انجام دهند آنها بهترین مردمند.
(سوره بینه آیه (7)
آنها تو و شیعیان تو هستند.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 312 / شواهد التنزيل جلد 2 ص 361)
ص: 180
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
علی علیه السلام و شیعیانش در روز قیامت رستگارانند.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 312 كنوز الحقايق ص 92)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود
من و علی و حسن و حسین و نه تن از فرزندان حسین سلام الله عليهم پاک و معصوم هستیم.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 318)
آیه مودّت
(قُل لا أسألُكُم عَلَيهِ أَجْراً إِلَّا المَوَدَّةَ في القُربي)
(ای پیغمبر در برابر زحمات تبلیغ رسالت مردم) بگو من از شما اجر و مزدی نمی خواهم مگر دوستی نزدیکانم را
(سوره شوری آیه 23)
زمخشری در تفسیر کشّاف و گنجی شافعی در كفاية الطالب و ديگران نوشته اند که چون آیه مزبور نازل شد به پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم گفتند یا رسول الله:
وَمَن قَرابَتُكَ هؤلاءِ الَّذينَ وَجَبَت عَلَينا مَوَدَّتُهُم؟
قالَ عَلىٌّ وَفاطِمَةُ وَ أَبناهُما
یعنی نزديكان شما که دوستی آنها بر ما واجب است چه کسانی اند؟
فرمود علی و فاطمه و دو پسرشان
(على كيست فضل الله کمپانی ص 322 / غاية المرام باب 126)
آیه:
(قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ)
(سوره رعد آیه 43)
وقتی نازل شد که کافران رسالت پیغمبر اکرم را انکار کرده و گفتند
ص: 181
تو پیغمبر نیستی.
آیه در پاسخ آنان بحضرتش نازل شد كه بگو
(من برای رسالت خود دو شاهد دارم) يكي خدا است که برای شهادت ميان من و شما کافی است و دیگری کسی است که علم کتاب در نزد اوست.
ثعلبی در تفسیر آیه مزبور می نویسد آنکه علم کتاب در نزد اوست علی ابن ابیطالب است.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 322 / غاية المرام باب 126)
ابوسعید خدری گوید:
از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدم آنکس که علم کتاب در نزد اوست کیست؟ فرمود:
آنکس برادرم علی بن ابیطالب است.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 322 / شواهد التنزيل ج 1 ص 307)
شیخ سلمان بلخی از ابن عباس نقل میکند که گفت:
آنکه علم کتاب در نزد اوست علی است زیرا او بتفسیر و تأويل و ناسخ و منسوخ آن عالم بود.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 322)
آیه:
(أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ ...)
آیا کسى که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای صحت گفتار خود حجّتی (قرآن) از طرف پروردگار خود داشته و پشت سر او شاهد و گواهی از خود او باشد ...
(سوره هود آیه 17)
ص: 182
در این آیه نیز مفسّرین و مورّخین عامّه و خاصّه نوشته اند که منظور از شاهد و گواهی از خود پیغمبر علی علیه السلام است.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 323 / ينابيع الموده ص 99)
از ابن عباس نقل شده
که این آیه:
(أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ)
در شأن علی است و اَحَدی با او در آن شریک نیست و خوارزمی هم در مناقب خود می نویسد که عمرو عاص در نامه ای که به معاویه نوشته بود اشاره به آیاتی در شأن علی کرده بود که از جمله آنها آیه مزبور بوده است.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 323 / غاية المرام باب 128)
آیه:
(الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ)
کسانی که اموالشان را در شب و روز و و نهانی و آشکارا انفاق می کنند برای آنان در نزد پروردگارشان پاداشی است و آنان خوف واندوهی ندارند.»
(سوره بقره آیه 274)
خوارزمی و ثعلبی و مالکی و ابونعیم و دیگران از ابن عباس نقل کرده اند که علی علیه السلام چهار درهم داشت یکی را شب (در راه خدا) صدقه داد و یکی را روز و یکی را پنهانی و یکی را آشکارا آنگاه این آیه درباره او نازل گردید.
(على كيست فضل الله کمپانی 323 / ذخائر العقبی ص 88)
ص: 183
آیه:
(وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ)
(سوره بقره آیه 207)
و از مردم کسی هست که جان خود را می فروشد (بذل می کند) در راه به دست آوردن رضای خدا.
ثعلبی در تفسیر خود از ابن عباس روایت می کند که در شب هجرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم علی علیه السلام در فراش وی خوابید و این آیه در شأن آن حضرت نازل گردید.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 323 / كفاية الطالب ص 239)
آیه:
(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ)
کسانی که ایمان آورده و اعمال نیکو انجام دادند آنان بهترین مردمند
(سوره بیّنه آیه 7)
از ابن عباس نقل کرده است که این آیه در شأن علی علیه السلام و اهل بیت اونازل شده است.
(على کیست فضل الله کمپانی ص 324 / غاية المرام باب 94 حدیث 9)
(وَقِفُوهُم إِنَّهُم مَسْؤُلُونَ)
آنها را نگهدارید که مورد سؤال خواهند بود.
(سوره الصافات آیه 24)
پیغمبر صلی الله علیه وآله فرمود؛ که آنچه مورد سؤال خواهد بود ولایت علی بن ابیطالب است.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 324 /شواهد التنزيل جلد 1 ص 107)
ص: 184
آیه:
(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا)
«کسانی که ایمان آورده و عملهای نیک انجام دادند به زودی خداوند دوستی آنها را در دل های مردم قرار می دهد.»
(سوره مریم آیه 96)
على علیه السلام فرمود؛
مردی مرا ملاقات کرد و گفت یا ابا الحسن بدان كه به خدا قسم من تورا در راه خدا دوست دارم.
علی علیه السلام فرمود؛ من به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مراجعه كرده و سخن آن مرد را به او خبر دادم.
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود؛ شاید درباره او احسان و نیکی نموده ای، گفتم بخدا من درباره او احسانی نکرده ام،
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود؛
خدا را سپاس که دلهای مؤمنین را به دوستی تو واداشته است آنگاه آیه بالا نازل شد.
(على كيست فضل الله کمپانی ص324 / مناقب خوارزمی ص188)
آیه:
(وَاعْتَصَمُوا بِحَبل الله جَميعاً)
و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید.
(سوره آل عمران آیه 103)
از عبدالله بن عباس روایت کرده است که ما در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودیم عربی آمد و عرض کرد یا رسول الله شنیدم که می فرمودی؛ «اِعتَصَمُوا بِحَبْلِ اللهِ» حَبل خدا كدام است که به او تمسک جوئیم؟
ص: 185
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دست خود را بر دست علی علیه السلام زد و فرمود به این شخص تمسک جوئید که این حبل المتین است.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 325 / كفاية الخصام ص 343)
آیه:
(إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ ۖ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ)
«هر آینه توبیم دهنده ای و برای هر قومی هدایت کننده ای است.»
(سوره رعد آیه 7)
از طريق اهل سنّت حديث نقل شده است که مقصود از منذر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و از هادی علی علیه السلام می باشد از جمله مالکی در فصول المهمه مینویسد که چون آیه مزبور نازل شد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
أنا المُنذِرُ وَ عَلَىُّ الهادى وَبِكَ يا عَلى يَهْتَدى المُهتَدُونَ
من انذار كننده ام و علی هدایت کننده و بوسیله تو یا علی هدایت یافتگان هدایت مییابند
(على كيست فضل الله کمپانی ص 325 / فصول المهد ص 122)
آیه:
(وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ)
زمانی که ابراهیم (بدرگاه خدای تعالی دعا کرد). گفت پروردگارا این شهر را (مكّه) محل امن قرار بده و من و فرزندانم را از بت پرستی دور گردان.
(سوره ابراهیم آیه 35)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود دعای ابراهیم که عرض کرد پروردگارا من و فرزندانم را از بت پرستی دور گردان به من و علی منتهی شد که هیچ یک
ص: 186
از ما هرگز به بت سجده نکردیم در نتیجه خداوند مرا نبی و علی را وصی قرار داد.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 326 / مناقب ابن مغازلی ص 276)
آیه:
(فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ ۖ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَٰلِكَ ظَهِيرٌ)
البته خدا و جبرئیل و صالح مؤمنین یاری کننده او پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم هستند و فرشتگان پس از نصرت خدا پشتیبان اویند.
(سوره تحریم آیه 4)
مفسّرین بزرگ اهل سنت نوشته اند که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود در آیه مزبور منظور از صالح المؤمنین علی بن ابیطالب است.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 326 / شواهد التنزيل جلد 2 ص 255)
آیه: آیه 20 حشر
(لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۚ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ)
دوزخیان با بهشتیان برابر نیستند اصحاب بهشت آنانند که رستگار هستند.
(سوره حشر آیه 20)
از جابر روایت شده است که گفت ما در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودیم كه على علیه السلام داخل شد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود؛
قسم به آنکه جان من در دست اوست که این مرد و شیعه اش در روز قیامت رستگارانند.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 326 / كفاية الخصام ص 422)
ص: 187
آیه:
(وَ تَعِيَها اَذُنٌ واعِيةٌ)
و نگهدارد، آن پند را گوش نگاهندارنده.
(سوره الحاقه آیه 12)
وقتی آیه مزبور نازل شد پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم عرض کرد؛
خدایا آن گوش را گوش علی قرار بده و علی علیه السلام فرمود؛
از آنگاه چیزی نشنیدم که فراموش کرده باشم.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 327 / مناقب ابن مغازلی ص 265)
آیه:
(أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا ۚ لَا يَسْتَوُونَ)
آيا كسى كه مؤمن است مانند کسی است که فاسق است (این دو) در نزد خدا یکسان نیستند.
(سوره سجده آیه 18)
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و دیگران نوشته اند که ولیدبن عقبه در مقام مفاخره به علی علیه السلام گفت من از تو زبانم گویاتر و نیزه ام تیزتر و در جنگ شجاع ترم! علی علیه السلام فرمود؛ ساکت شو ای فاسق. آنگاه خدا بتصديق كلام آن حضرت آیه مزبور را نازل فرمود.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 327 / غاية المرام باب 152)
(أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ)
بیفکنید در دوزخ هر ناسپاس ستیزه جورا.
(سوره ق آیه 24)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود چون روز قیامت شود خدای تعالی بمن و علی می فرماید؛
ص: 188
هرکس دشمن شما است او را در آتش بیفکنید و هر که دوست شما است او را داخل بهشت گردانید و اینست فرمودۀ خدای تعالی
(أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ)
(على كيست فضل الله کمپانی ص 327 / شواهد التنزيل جلد 2 ص190)
آیه:
(وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ)
و ركوع كنید با رکوع کنندگان
(سوره بقره آیه 43)
از ابن عباس نقل شده است که این آیه در خصوص پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و علی علیه السلام نازل شده و آنها اول کسی بودند که نماز گزاردند و رکوع کردند.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 328 / غاية المرام باب 176)
آیه
(ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ)
«آنگاه در آن روز از نعمت ها پرسیده شوند.»
(سوره تکاثر آیه 8)
از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود؛ مقصود از نعیم در این آیه ولایت امیرالمؤمنین و ما است که از آن پرسیده خواهد شد.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 328 / شواهد التنزيل ج 2 ص 368)
آیه:
(سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ)
«خواست سؤال کننده ای عذابی را که واقع شد.»
(سوره معارج آیه 1)
ص: 189
مورخین نوشته اند که چون در روز 18 ذیحجّه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم على علیه السلام را به جانشینی خود منصوب نموده و فرمود مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلىٌّ مَولاهُ. حارث بن نعمان پس از شنیدن این خبر خدمت آن حضرت آمد و گفت ما را به شهادت یگانگی خدا و نبوّت خود از جانب خدا امر کردی قبول نمودیم و سپس به نماز و زکوة و حج و جهاد و روزه دستور دادی پذیرفتیم این ها قناعت نکردی در آخر کار این جوان را که پسر عموی تست به ولایت نصب کردی آیا این کار از جانب تو است یا به دستور خدا است؟ رسول اکرم فرمود؛ قسم به خدائی که جز او خدائی نیست که این امر به دستور خدا است. حارث بن نعمان در حالی که بسوی ناقه خود می رفت گفت خدایا اگر این مطلب صحیح است بر ما از آسمان سنگ بفرست یا به عذابی دردناک معذب گردان هنوز ناقه اش نرسیده بود که سنگی از آسمان بر سرش افتاد و فوراً هلاکش نمود آنگاه این آیه نازل شد که:
(سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ)
(على كيست فضل الله کمپانی ص 328 / فصول المهمد ص26)
آیه شریفه:
(الم أَحَسِبَ النَّاسُ أن يُتركوا أن يَقُولُوا مَنَا وَهُم لا يُفتَنون؟
(سوره عنکبوت آیه 1)
آیا مردم چنین پندارند که با گفتن اینکه ایمان آوردیم رها کرده شوند و آنان آزمایش نخواهند شد؟»
كه بنا به نقل علماء و مفسّرين عامه و خاصّه ولايت علی علیه السلام است که مورد آزمایش مسلمین قرار گرفته است.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 329 / شواهد التنزيل ج 1 ص 438)
ص: 190
آیه تطهیر
در تفسیر طبری و فخر رازی و همچنین در کتب دیگر اهل سنّت نقل شده است که آیه تطهیر
(إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا)
(سوره احزاب آیه 33)
در خانه امّ سلمه بر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده و آن حضرت فاطمه و حسنین و علی علیهم السلام را جمع کرد سپس گفت:
«اللَّهُمَّ هؤلاءِ أَهلُ بَيتى فَأَذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وَ طَهِّرهُم تَطهيرا»
خدایا اینها اهل بیت من هستند پلیدی را از این ها دور گردان و به تطهير خاصّی پاکشان فرما
امّ سلمه گفت یا رسول الله من هم جزو آنها هستم؟ حضرت فرمود؛ تو جای خود داری و زن خوبی هستی (اما مقام اهل بیت مرا نداری)
(على كيست فضل الله کمپانی ص 319 / تفسیر فخر رازی ج 6 ص 783)
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
(اِنَّ اللهَ جَعَلَ ذُريَّةَ كُلَّ نَبيَّ فى صُلبِهِ وَ جَعَلَ ذُرِّيَّتى فى صُلبِ عَلَي بنِ أَبيطالب)
«خداوند نسل و اولاد هر پیغمبری را در صلب او قرار داد و ذریه مرا در صلب علی ابن ابیطالب گذاشت.»
(على كيست فضل الله کمپانی ص 335 / فیض القدير ج 2 ص 223)
قيس بن حازم گوید ابوبكر و على بن ابيطالب علیه السلام بهم برخورد کردند ابوبکر تبسم نمود على علیه السلام فرمود چه شده که تبسم کردی؟ ابوبکر گفت از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که می فرمود:
احدی از صراط نمی گذرد مگر کسی که علی برای او جواز نوشته
ص: 191
باشد.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 338 / رياض النفره ج 2 ص 177)
پیامبرصل الله و علیه وآله فرمود:
خداوند بهشت را بر کسی که به خاندان من ستم کند یا با آنها مقاتله نماید یا به آنها هجوم بیاورد و یا دشنامشان دهد حرام کرده است.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 339 / ذخائر العقبی ص20)
عمار و معاذ و عایشه از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کنند که فرمود:
نگاه کردن به صورت علی عبادت است و ذكر او عبادت است و ایمان کسی پذیرفته نمی شود مگر به ولایت او و تبرّی جستن از دشمنانش.
(علی کیست فضل الله کمپانی ص 339 / مناقب ابن شهر آشوب ج 2 ص 50)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم:
آنگاه که امیرالمؤمنین علیه السلام آبی آشامید، سجده کردند!
اصحاب سؤال کردند دلیل سجده شما چه بود؟
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
همينكه علی علیه السلام آب را آشامید خدای تبارک و تعالی ندا کرد:
گوارایت بادای ولیّ من و اى كسى كه حجّت من بر مخلوقاتم هستی و امين من بر بندگانم می باشی.
(القطره ج 1 ص 183)
ابوایوب انصاری گوید که:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه علیها السلام فرمود:
عليه واله
آیا نمی دانی که خداوند به مردم روی زمین نگریست و از میان همه آنها پدرت را انتخاب کرده و به پیغمبری مبعوث فرمود، آنگاه بار دوم
ص: 192
نگریست شوهرت را اختیار کرد و به من وحی فرستاد که ترا به او تزویج نموده و او را جانشین (خود) قرار دهم.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 341 / کفایه الطالب ص 296)
یک نفریهودی خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شرفیاب شد و ضمن سؤالاتی از اوصیای آن حضرت پرسید؟
پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
وصى من على بن ابيطالب است و پس از او دو نواده من حسن و حسین و دنبال آن نُه امام از صُلبِ حسین هستند.
يهودى عرض کرد یا محمد صلی الله علیه و آله و سلم برای من آنها را نام ببر، فرمود؛
چون حسین بگذرد پسرش علی و چون علی بگذرد پسرش محمد و چون محمد بگذرد پسرش جعفر و چون جعفر بگذرد پسرش موسی و چون موسی بگذرد پسرش علی و چون علی بگذرد پسرش حسن و چون حسن بگذرد پسرش حجت مهدی (علیهم السّلامند) پس از اوصیای من این دوازده نفرند. در این حدیث علاوه بر تعداد ائمه اطهار عليهم السلام صريحاً نام آنان نیز ذکر شده است.
(على كيست فضل الله کمپانی ص 342 / ینابیع الموده ص 441)
جار الله زمخشری که از فحول علماء و مفسّرین اهل سنّت بوده و به تعصب موصوف است می گوید:
در حدیث قدسی وارد است که خدای تعالی فرماید:
لَأُدخِلُ الجَنَّةَ مَن أَطاعَ عَلِيّاً وَ إِن عَصاني، وَ أُدخِلُ النَّارَ مَن عَصاهُ وَ إِن أَطاعَنى
داخل بهشت میکنم آنکس را که اطاعت علی را نماید اگرچه مرا نافرمانی کند، و داخل دوزخ میکنم کسی را که علی را نافرمانی کند.
ص: 193
اگرچه مرا اطاعت کرده باشد (1)
(على كيست فضل الله کمپانی ص 355 / زمخشری در کشّاف)
آیاتی که درباره ولایت و فضائل علی علیه السلام نازل شده خیلی زیاد است و ما برای نمونه فقط به 25 آیه از آنها اشاره نمودیم و بطوريكه مفسّرين و محدّثین متجاوز از سیصد آیه دربارۀ امامت و مناقب آن حضرت در قرآن وجود دارد.
چنانکه گنجی شافعی و ثعلبی بسند خود از ابن عباس نقل کرده اند که:
نَزَلَت فى عَليّ بن أبي طالِبِ أكثَرُ مِن ثَلاثمِائة آيَة
درباره علی علیه السلام بیش از 300 آیه نازل شده است
(على كيست فضل الله کمپانی ص 329)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی بن ابی طالب بهترین مردان شماست
(تاريخ بغداد ج 4 ص 392)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی جان خداوند تبارک و تعالی به من فرمود:
ای محمد علی را با همۀ انبیاء به طور پنهانی فرستادم و با تو بصورت آشکار.
(القطره ج 1 ص 180)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم در حالی که حضرت علی را پس از یک مأموریت موفق در بغل گرفتند فرمودند:
پدر و مادرم فدای کسی که خدا بازوی مرا به سبب او قوی کرد، همان طور که بازوی موسی را به سبب هارون تقویت نمود.
(القطره ج 1 ص 179)
ص: 194
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
خداوند علی را رحمت کند! خدايا! هر جا علی است، حق را با او بگردان.
(المستدرک حاکم ج 3 ص 124)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
تو را به همسری بهترین فرد خانواده ام برگزیدم، او که در علم و دانش و در بردباری و دوراندیشی و در پذیرش اسلام از همه پیشی گرفته است.
(المناقب خوارزمی ص 63)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
مجالس و محافل خود را به یاد علی بیارایید
(المناقب ج 211 ص 255)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
طلایه داران حقیقت سه نفرند: یوشع بن نون در پذیرفتن موسی علیه السلام صاحب یاسین در گرویدن به عیسی علیه السلام و علی بن ابى طالب علیه السلام در پیوستن به محمد صلی الله علیه و آله و سلم.
الصواعق المحرفه ص 125)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
على تنها رازدار من است.
(الفردوس ج 2 ص 403)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
پس از من فتنه ها روی می آورند در آن هنگام، همراه علی بن ابی طالب باشید چرا که در روز قیامت او نخستین کسی است که مرا می بیند و به من میپیوندد او استوارترین مؤمنان و راهنمای این امّت است که
ص: 195
میان حق و باطل جدایی میاندازد و اوست بزرگ و رییس دین.
(اسد الغابة ج 5 ص 287)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
علی امیر نيكوكارن و قاتل بدکاران است. هرکس او را یاری کرده یاری شد و هر کس او را رها کرد، درماند.
(المستدرک حاکم ج 3 ص 129)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
همۀ درها را جز در خانه علی (به مسجد) ببندید.
مردم زبان به اعتراض گشودند. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم برخاست پس از حمد و ستایش خداوند فرمود به من فرمان دادند که همه درها را جز در خانه على ببندم و این موجب حرف و سخن در میان شما شد. به خدا سوگند من نه دری را باز و نه بسته کردم بلکه به من فرمان دادند پس پذیرفتم.»
(سنن ترمذی ج 5 ص 631)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
شبی که مرا به آسمان ها بالا بردند دری و پرده ای و درختی و برگی و میوه ای را ندیدم مگر اینکه بر روی آن نوشته شده بود: علی علی و همانا نام علی بر هر چیزی نوشته شده است.
(القطره ص 244)
ابن عباس نقل می کند:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را دیدم پنج مرتبه سجده كرد بدون آنكه ركوع كند. عرض کردم این چه عملی بود که انجام دادید؟ فرمود:
جبرئیل نزد من آمد و عرض کرد:
يا محمد؛ ان الله يحبّ عليّاً
ص: 196
«ای محمد؛ خدا علی را دوست دارد.»
و من با شنیدن آن سجده کردم، سپس سر از سجده برداشتم، او گفت: خداوند فاطمه عليها السلام را که پارسا و پاک است دوست دارد، و من سجده کردم و سپس سر از سجده برداشتم بار دیگر گفت: خداوند حسن را دوست دارد و مرتبۀ دیگر گفت خداوند حسین را دوست دارد و من برای هر كدام سجده کردم و برای آخرین مرتبه گفت: خدا کسانی که ایشان را دوست داشته باشند دوست دارد، و من سجده پنجم را بجا آوردم.
(القطره ص 249)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای علی؛ وقتی قیامت فرا رسد تو را بر شتری از نور وارد کنند در حالی که بر سرت تاجی است که چشم ها را خیره می کند و نزدیک است كه روشنائی را از چشمها ببرد، در این هنگام دستوری صادر شود که دوستانت را به بهشت و دشمنانت را به دوزخ وارد کن.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
(القطره ص 254)
همانا شجاعت ده جزء است؛ نه جزء آن در وجود مقدّس على علیه السلام قرار داده شده و یک جزء آن بین سائر مردم تقسیم گردیده است، و فضیلت و شرافت نیز ده جزء است نُه جزء آن در ذات پاک علی علیه السلام نهفته گردیده و یک جزء آن بین سائر مردم تقسیم شده است.
(القطره ص 259)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
یا علی علیه السلام شیعیان تو همانند چراغی در تاریکی ها هستند.
(القطره ص 259)
ص: 197
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
ای علی، از خدا درخواست نمودم که شیعیان تو را گرچه جان آنها به حلقومشان برسد از توبه کردن محروم نکند، و او خواسته مرا پذیرفت، این مخصوص شیعیان تو است و برای غیر آنها چنین چیزی نیست.
(القطره ص 267)
ص: 198
عید سعید غدیر
هست بر لطف علی علیه السلام عالم امكان محتاج *** نیست مولای جهان غیر به رحمان محتاج
شده از نور علی علیه السلام ارض و سما نورانی *** همه باشند به خورشید درخشان محتاج
ریزه خوار کرم خادم او حاتم طایی *** مور این خانه نباشد به سلیمان محتاج
سائل درگه او از دگران مستغنی است *** نیست بر آب سبو تشنۀ باران محتاج
هر که از نهج بلاغت گل حکمت چیند *** نیست برجای دگر بر گل و ریحان محتاج
حکمت از نهج بلاغت ز دل و جان بشنو *** هست بر کسب معارف دل انسان محتاج
پند مولاست بَرِ اهل ادب آب بقا *** هست هر تشنه بدین چشمۀ حیوان محتاج
میزبان است علی خلق جهان را زِ كَرَم *** خانه اهل کرم هست به مهمان محتاج
ص: 199
دست بخشنده محال است دمی بسته شود *** نیست این ملک سخا بر در و دربان محتاج
چون بُوَد عُقده گشا دست ید الهی او *** نشود شیعه به غیر شهِ مردان محتاج
داد حق امر خلافت به علی روز غدیر *** حق نمود است به او خلق مسلمان محتاج
هست میزان عمل روز جزا حُبِّ على *** اهل محشر همه باشند به میزان محتاج
دامن لطف علی را مده از کف «مهدی» *** هست بر لطف على عالم امكان محتاج
ص: 200