گذرنامه آخرت

مشخصات کتاب

سرشناسه : هاشم زاده، سید محمد رضا، 1339 -

عنوان و نام پديدآور : گذرنامه آخرت [کتاب]/ سید محمد رضا هاشم زاده.

مشخصات نشر : اصفهان: مولف ، 1396.

مشخصات ظاهری : 132 ص.

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

موضوع : مرگ -- احادیث

موضوع : Death -- Hadiths

رده بندی کنگره : BP222/22/ب9گ4 1396

رده بندی دیویی : 297/44

تاریخ چاپ: پاییز 1396

تلفن همراه: 09132107848

ص: 1

اشاره

ص: 2

فهارست مطالب

عنوان صفحه

· سخنی از ناشر......................................................................................... 6

· مقدمه..................................................................................................... 9

1- حقیقت مرگ چیست؟............................................................................ 13

2- چرا از مرگ می ترسیم؟........................................................................ 14

3- چه کنیم که بعد از مرگ نهراسیم؟......................................................... 19

4- لحظه ی مرگ بر انسان چه می گذرد؟.................................................. 20

5- در لحظه مرگ چه کسانی را مشاهده می کنیم؟.................................... 22

6- قبض روح با کیست؟.............................................................................. 26

7- لحظات جان دادن خوبان چگونه است؟................................................ 28

8- عواملی که مرگ را آسان می کند کدامند؟.......................................... 30

9- وظایف ما هنگام جان دادن دیگران چیست؟......................................... 40

ص: 3

10- وظایف ما بعد از مرگ یک مسلمان چیست؟........................................ 43

11- وظایف ما در حین تشییع جنازه چیست؟.............................................. 43

12-آداب تشییع جنازه چگونه است؟........................................................... 44

13- فلسفه غسل میّت چیت؟........................................................................ 45

14-احکام غسل و کفن و نماز و دفن میّت چگونه است؟............................. 46

15- لحظات دردناک پس از مرگ چگونه است؟........................................ 73

16-آداب شخص مصیبت دیده چیست؟...................................................... 75

17- آثار زیارت اهل قبور........................................................................... 82

18- کیفیت زیارت اهل قبور چگونه است؟................................................. 91

19- سوره ها و ادعیه ی وارده جهت زیارت اهل قبول کدام اند؟............ 95

20- وصیت و احکام آنرا بیان کنید؟............................................................ 100

21- آیا وصی می تواند محتوای وصیت نامه را تغییر دهد؟......................... 105

22- آیالازم استوصی ازکلیه تعهدات وحقوق خود مطلع باشد؟................ 108

23-اگر وصی بر خلاف وصیت عمل کند آیا گناهی برای وصیت کننده نوشته می شود؟.................................................................................................................... 108

24-نحوه اجرای وصیت چیست و سهام ارث هر یک از ورثه، به چه مقدارمی باشد؟ 109

ص: 4

25- آیا وصی می تواند عمل به وصیت را به تأخیر بیاندازد و یا در آنجام آن کوتاهی نماید؟.......................................................................................................... 113

26- آیابعضی ازواجبات مثل حج واجب،بدهکاری وحقوقی مثل خمس وزکات ومظالم بایدازثلث مال وصیت شودیاازاصل مال؟.................................................... 115

28- رد مظالم چیست؟و آیا باید هرکسی در وصیت نامه مبلغی را به عنوان رد مظالم بنویسد؟........................................................................................................ 115

28- چه عواملی باعث محرومیت از ارث بردن می شود؟............................ 116

ص: 5

سخنی از ناشر

حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای سیّد محمّدرضا هاشم زاده در سال1339 شمسی( در روزعیدفطر)در شهر مذهبی اصفهان و در یک خانواده ی روحانی چشم به جهان گشود و تحت تربیت و پرورش والدینی مذهبی قرار گرفت. وی از همان دوران طفولیّت علاقه ی وافری به مجالس مذهبی و علمی داشت و همین ویژگی، موجب شد که در سال1355پساز اخذ دیپلم وارد حوزه ی­علمیه ی اصفهان و قم شود و درس حوزوی را شروع کند پس از طی ده سال دوره ی مقدمات و سطح وارد مرحله ی دروس خارج شود و نزد آیات عظام وحجج اسلام:

سیّد محمّد علی صادقی(ره)، حسن صافی(ره)، سیّد محمّدعلی موحّد ابطحی(ره)، ناصرمکارم شیرازی، جعفر سبحانی،سید احمد امامی(ره)، سید حسن

ص: 6

امامی،حسین مظاهری، محمد ناصری، عباسعلی ادیب، سیّدحجت موحّد ابطحی، اکبر فقیه(دامت برکاتهم)و... توانست تلمذ کرده، استفاده های فراوانی نماید. همچنین وی در کنار تحصیل به تدریس(در حوزه و دانشگاه) و تحقیق و نویسندگی پرداخت و ثمره ی آن فعالیت ها، ده ها کتاب و صدها مقاله در روزنامه های کثیرالانتشار شد. در انتها ضمن ذکر فهرستی از کتابهای مؤلف گرامی از خداوند منّان توفیق روزافزون در تألیف و طبع سایر آثار ایشان را خواستاریم.

فهرست تألیف ها:

1. انسان نمونه در جهانبینی اسلامی(5ج)

2. انسان در پرتوی اخلاق

3. مبارزه با گناه در زندگی

4. فلسفه ی امتحان های الهی

5. مبانی اعتقادی اسلام

6. انسان از دیدگاه نهج البلاغه

7. نقش موعظه در زندگی انسان

8. نقش دین در زندگی انسان

9. روش نویسندگی و تحقیق

10.ارزش کتاب و مطالعه اسلام

11. شیوهی سخنوری در اسلام

12. شیوهی تدریس

13. روابط اجتماعی در اسلام

14. حقوق خانواده در اسلام

15. اربعین از دیدگاه قرآن و روایات

16. سیرهی پیامبر اسلام(ص)

17. سیرهی عملی اهل بیت(ع) (3ج)

18. معاد از دیدگاه اسلام

19. تعلیم و تربیت در اسلام

20. عوامل هدایت و ضلالت در

ص: 7

اسلام

21. شناخت و معرفت از دیدگاه اسلام

22.ویژگی های مکتب اسلام

23. خودسازی در پرتوی اخلاق و عرفان

24. نقد و بررسی مکاتب مادی و سکولاریسم

25. عوامل نهضت امام حسین (ع)

26.روش شناخت قرآن

27.فلسفهی احکام

28. نقش دعا در زندگی انسان

29. مجادله و بحث در اسلام

30.آداب و احکام نماز

31.پژوهش آداب شریعه

32. پیام عاشورا

33.شناخت امام زمان(عج)

34. کشکول هاشمی

35. نویسندهی گمنام(زندگینامهی مؤلف)

36. شرح منطق کبری

37. تقریرات،درسهای خارج از فقه و اصول

38. شرح حال بعضی از علما و خطبای اصفهان

39. کتاب شناسی

40. پرسشهایی راجع به مهدویت

41. پرسشهایی راجع به حجاب

42. دیدار با عترت(ادعیه زیارتی عتبات عالیات)

43. گذرنامه ی آخرت

44. و صدها مقاله در روزنامههای کثیرالانتشار

ص: 8

مقدمه

یکی از مسائلی که همۀ اندیشمندان و کاوشگران جهان را از دیرباز تاکنون به تفکر و اندیشه واداشته سرانجام مرگ و پایان راه انسان است.لذا بشر از همان آغاز راه برای شناخت مرگ و جهان پس آن تلاش و کوشش بسیار نموده و همواره علاقه دارد بداند از کجا آمده؟برای چه آمده؟ و به کجا خواهد رفت؟ بقول شاعر:

روزها فکرمن این است همه شب سخنم *** که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمدهام آمدنم بحر چه بود *** به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

در جواب این پرسش ها دو دیدگاه و چشم انداز وجود دارد:1- جهان بینی مادی2- جهان بینی الهی، آنها که افکار و اندیشه های مادی دارند نه برای جهان خدایی قائل هستند ونه برای انسان هدف و غایتی! گوئی

ص: 9

انسان مانند کتابی است که اول و آخر ندارد. و مانند حیوانات فقط بر محور خوردن و خوابیدن و اشباع غرائز آمده و بس! و در نتیجه بشر پس از مرگ، نابود میشود و جهان آخرت هم برای او وجود ندارد! امّا از نظر مکتب و جهان بینی الهی جهان هستی را دارای خالق و پروردگاری حکیم و دانا می داند که همه چیز را روی هدف و منظوری آفریده و چیزی عبث و بیهوده در جهان وجود ندارد.و درمیان این موجودات انسان دارای جایگاه خاصی می باشد، که میتواند بر اثر فرامین انبیاء الهی و کتاب آسمانی عالیترین مقام خلیفه الهی را پیدا کنید و آئینه صفات حق تعالی شود.

رسد آدم بجایی که بجز خدا نبیند *** بنگر تا چه حد است مقام آدمیت

گویی زندگانیدردنیا بسان دانشگاهیاستکه انسانهادر آندرس میخوانند و نتیجه آن را پس از مرگ و عالم آخرت دریافت می کنند. به هر ترتیب این جهان: سرای جاویدان برای هیچ کس نیست، بعضی زودتر و بعضی دیرتر می روند، فراق دوستان، فرزندان و خویشان به هر حال تحقق می یابد.

قرآن در این رابطه می فرماید:

«كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ(1) »

«هرانسانی(یا صاحب نفس)مرگ رامی چشد،

سپس به سوی ما بازمی گردد.»

ص: 10


1- - سوره عنکبوت/آیه57.

از این آیه استفاده میشود،­که مرگ قانونی استکه برتمام موجودات زنده جهان هستی حاکم است و سرنوشتی است که برای همه موجودات بخصوص انسان، ورق زنده شده و گریز و فراری برای آن نیست.

که هرنفس کو آمد اندر حیات *** چشد شربت نیستی و ممات

دو روزی چو از زندگی گذشت *** به سوی خدا باز خواهید گشت

در حدیثی آمده است:وقتی آیه شریفه؛

« کلُّ مَنْ عَلیها فَان(1) »

«تمام کسانی که بر روی زمین هستند فانی می شوند.»

نازل شد ملائکه گفتند:

فرمان مرگ اهل زمین صادر شد!

هرآن کس کهروی زمین پا به جاست *** سرانجام اونیستی و فناست

و هنگامی که آیه؛

«كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقهُ الْمَوْتِ(2) »

«هر نفسی مرگ را می چشد»

نازل گشت، فرشتگان گفتند:فرمان مرگ ما نیز صادر شد!(3)و راجع به مرگ عمومی تمامی موجودات جهان می فرماید:

ص: 11


1- - سوره الرحمن/آیه26.
2- - سوره آل عمران/آیه185.
3- - تفسیر کبیر،ج9،ص25.

«كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ (1)»

«همهچیزاین جهان فانی ونابود می شود بجز ذات پاک وبیهمتای او»

این آیات هشداری به همۀ انسانها در طول تاریخ است، که از این سرنوشت و قانون عمومی و قطعی غافل نشوند،دائماً به فکر مرگ باشند که غفلت از آن، خطراتی برای دین و دنیا و آخرت انسان به بار می آورد باید این مطلب را بدانیم که مرگ نعمتی از جانب خدا و سرنوشتی حتمی است که برای همه ما نوشته شده لذا در این نوشتار سعی کردهایم مسائل مرگ و مراحل آن را بصورت پرسش و پاسخ دنبال کنیم، به امید آنکه دعای رهجویان و عنایت حضرت حق و ولیش امام زمان(عج)موجب نجات ما در این سکرات مرگ و پس از آن باشد.از خداوند منان حُس عاقبت برای همۀ عزیزانی که به نحوی در چاپ و نشر این کتاب ما را یاری کردند خواستارم و ثواب این اثر را پس از قبولی حضرت حق اهداء میکنم به همه انبیاء و اولیاء بخصوص حضرت زهراسلام علیها و هرکس حقی به گردن این حقیر دارد.

سید محمدرضا هاشم زاده

پاییز96

والسلام

ص: 12


1- - سوره قصص/آیه88.

1- حقیقت مرگ چیست؟

مرگ اسم است از مردن، فنای حیات و نیست شدن زندگانی است.بر اساس نظریه وجودی بودن مرگ،لحظه جان دادن تولد دوّم آدمی است. یعنی خارج شدن از رحم دنیا و وورد به جهان وسیع و پهناور دیگر،بیرون آمدن از یک زندان، و جدا شدن از آنچه لازمه دنیای محدود است.در حقیقت مرگ به معنی نبودن حیات نیست، بلکه انتقال حیات مادی این جهان به حیات اخروی و ملکوتی است، به عبارت دیگر انسان زندگی دنیوی را ترک گفته و به زندگی ابدی منتقل می شود پس مرگ آخرین منزل دنیا و اولین منزل آخرت است. در فرهنگ قرآن مرگ به معنای«وفات»است،نه«فوت»زیرا فوت به معنای زوال و نابودی است،ولی وفات به معنای اخذ تام و اختیار گرفتن نام و کمال یک حقیقت و انتقال آن به سرای دیگر است. که این کار توسط فرشتگان مأمور وفات صورت می گیرد.

«قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ(1)»

«بگو فرشته مرگ که بر شما مأمور شده(روح)شمارا می گیرد،

سپس شما به سوی پروردگارتان باز می گردانند.»

بنابراین مرگ یک امر عمومی به معنای زوال و فنا نخواهد بود.

ص: 13


1- - سوره سجده/آیه11.

پیامبر اکرم(ص)در این رابطه میفرماید:گمان نبرید که با مرگ نابود می شوید،بلکه از خانه ای به خانه دیگر کوچ می کنید.(1)

از حضرت جواد(ع) پرسیدند مرگ چیست؟حضرت در پاسخ فرمودند:

«هُو النَّومُ الّذي يأتيكُم كُلَّ ليلَةٍ إلاّ أنّهُ طويلٌ مُدَّتُهُ لا يُنتَبَهُ مِنهُ إلاّ يَومَ القيامَهِ(2) »

«مرگ همان خواب است که هر شب سراغ شما می آید با این تفاوت که مدت خواب مرگ طولانی بوده و آدمی از آن بیدار نمی شود جز در روز قیامت».

2- چرا از مرگ می ترسیم؟

با توجه به فطرت و خواسته های درونی بشر و الهام از قرآن و روایاتهای معصومین علیهم السلام روشن می شود، که این ترس ناشی از عوامل فراوانی است که برخی از آنها اشاره می کنیم.

1- علاقه و دل بستگی شدید به دنیا

جهان هستی یک ظاهر و یک باطن دارد در قرآن آمده است.

«يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاهِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَهِ هُمْ غَافِلُونَ(3) »

« اکثر مردم به امور ظاهری زندگی دنیا آگاه و از عالم آخرت

که باطن آن است بیخبرند».

ص: 14


1- - بحار الانوار،ج6،ص249.
2- - معاني الأخبار،ج5،ص289.
3- - سوره روم/آیه7.

به تعبیر دیگر،ظاهر عالم،طراوت، زیبایی، شهوات، غرق شدن در لذائذ و رهیدن از هر قید و بند است، اما باطن آن، اخلاق، وجدان، عمل صالح، نیت،گفتارپاک،ایثار، عبودیت، علم،تقوا و... است. کسانی که به ظاهر دنیا دل بسته اند و بی حساب و بی مسئولیت زندگی کرده اند و حُب دنیا و عشق به متاع و غرور، زر و سیم و پول و مقام و منصب همۀ وجودشان را احاطه کرده و بهترین سرمایه خود، یعنی عمر خود را داده اند و در عوض، دنیا را بدست آورده اند، با آمدن مرگ تمام این علاقه ها را که عمری مانند غل و زنجیر به پای خود بسته بودند قطع شده و در هم فرو ریخته می بینند، به طور مسلم، مرگ برای چنین افرادی وحشت زا و دردناک خواهد بود، چون می خواهند او را از همه دلبستگی هایی که در دنیا داشته جدا کنند. اما کسانی که در عین توجه به دنیا به فکر عالم باطن،آخرت و پس از مرگ خود نیز بوده اند، چنین وحشتی از مرگ ندارند، زیرا به جهان آخرت علاقه داشته وبرای آن تلاش کرده اند، از این رو با مرگ به زندگی واقعی جاوید می رسند.

نشان مرد مؤمن با تو گویم *** اگر مرگش رسد خندان بمیرد

1- مرگ را به معنای فنا و نابودی دانستن

آنهایی که مرگ فانی شدن و ازبین رفتن می پندارند،از آن می ترسند، واز شنیدن نام آن هراس دارند،تا چه رسد به خودآن،ولی اگر حقیقت آن را هر انسانی، آن چنان هست دریابد و بدان یقین کند ترسش

ص: 15

می ریزد«مرگ»را جز کمال وشوق چیزدیگر نخواهند یافت و به آن عشق می ورزد. امیرالمومنین که در حقیقت«مرگ»را به روشنی دریافت و معنی آن را درک کرده است .

امام علی (ع)می فرماید:

«للَّهِ لَابْنُ اَبِى طالِبٍ انَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْىِ اُُمِّهِ،»

«به خدا سوگند که علاقه پسر ابوطالب به مرگ از علاقه

طفل به پستان و شیر مادرش بیشتر است(1)».

ودر مورد متقین و چگونگی علاقۀ آنها به مرگ در خطبه همام میفرماید:

اگر خداوند اجل و مدتی در دنیا برای ایشان تعیین نمی فرمود، ازشوق ثوابو بیم عذاب الهی حتی یک چشم بهم زدن نیزجان در بدنشان فرا نمی گرفت.(2)

و همسر آن حضرت فاطمه زهرا(س)«مرگ» خود را از خداوند می خواهد و می فرماید:

«اللَّهُمَّ عَجِّل وَ فاتی سَرِیعاً»

«خدایا هر چه زودتر مرگم برسان و از دنیا پر درد و رنج مرا نجات بده و به آخرتی که جاریه است منتقل کن.»

ص: 16


1- - نهج البلاغه، خطبه 5 ،فیص الاسلام، ص57.
2- - نهج البلاغه خطبه همام، ص193.

3- جهل و ناگاهی نسبت به حقیقت مرگ

جهل و ناآگاهی، همیشه منشأ ترس است .بشر از شب تار، خوف دارد، چون ظلمت و تاریکی، باعث جهل است، جایی را نمی بینید، راه را از چاه تشخیص نمی دهد. مسیر را از پرتگاه تمییز نمی دهند، از این رو هر لحظه خویش را در معرض آسیب گزنده یا دیگر بدآمدهای ناشناخته احساس می کند. انسان از راهی که تاکنون نرفته و با آشنا نیست، برای اولین بار که خواست از آن جاده عبور کند،می ترسدو این ترس،ناشی از جهل و آگاهی او به جاده و طریق است.

«بوعلی سینا» در کتاب«شفا» علت اصلی ترس مردم از مرگ را جهل و ناآگاهی آنان نسبت به مرگ و عواقب بعد از مرگ می داند.

4- نداشتن عمل صالح

یکیدیگر از عوامل ترس ازمرگ نداشتن عمل نیکی که باعث نجات شود. اگر توشۀ آخرت خود را از قبل آماده کرده باشیم و یقین داشته باشم با مرگ تولد دیگری پیدا می کنیم و در منزل و مکان بهتری قرار میگیریم، چرا از مرگ بترسیم و وحشت داشته باشیم در روایتی آمده:

«عَن عَلیٌّ علیه السلام: بِالْمَوْتِ تُخْتَمُ اَلدُّنْيَا وَ بِالدُّنْيَا تُحْرَزُ اَلْآخِرَهُ(1)»

«با مرگ، زندگی دنیا پایان می پذیرد و با دنیا سعادت آخرت به دست می آید.»

ص: 17


1- - نهج البلاغه ،خطبه156.

لذا باید در این دنیا موقت برای حیات جاودانی بعد از مرگ ذخیره و توشه برداریم وآن جز ایمان بخدا و عمل صالح و پیروی از قرآن و سنت پیامبر(ص) و اهل البیت علیهم السلام چیز دیگری نیست.

در مجلسی که امام حسن مجتبی(ع)حضور داشتند، صحبت از«مرگ» شد.­شخصی عرض کرد«یابن رسول الله!­چرا ما ازمرگ خوشمان­ نمی آید؟ حضرت فرمود:برای این که آخرت خود را خراب و دنیایتان را آباد کرده اید، از این جهت ناراحتید که از عمران و آبادی به سوی ویرانه منتقل شوید.(1)»

5- اعمال نادرست و خلاف

همچنین افرادی اعمالشان به گناه و ظلم به مردم می باشد و می داند با مرگ اوّل عذاب الهی آنها شروع می شود از مرگ وحشت دارند، قرآن کریم هم چنین اشاره می کند:

«قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ.وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ(2) »

«(ای پیامبر)بگو کسانیکه یهودی شده اید! اگر می پندارید که تنها شما دوستان خدا هستید نه دیگران،پس آرزوی مرگ کنید اگر راست می گوئید،ولی آنان به سبب کارهای نادرست و زشتی که انجام

ص: 18


1- - بحارالانوار،ج6،ص129.
2- - سوره جمعه/آیات7-6.

داده اند هرگز تمنای مرگ نخواهند کرد و خداوند به (اعمال) ظالمان آگاه است».

3- چه کنیم که بعد از مرگ نهراسیم؟

اگر عوامل وحشت از مرگ را بشناسیم و آنها را برطرف کنیم دیگر هراس و نگرانی وجود ندارد اگر ترس ما ناشی از ناآگاهی وجهل است، میتوان با مطالعه و تحقیق، موارد آن را برطرف کرد. اگر ترس از علاقه شدید به دنیا است که روزی آن را از دست خواهیم داد، باید در علاقه های خود تجدید نظر کرده و تعادل در استفاده صحیح از دنیا برقرار کنیم.از همین رو در دستورات اولیای دین می بینیم که به انسان ها برای کسب سعادت و کمال و مهیا شدن برای پذیرش مرگ، سفارش شده است که آدمی به گونه ای زندگی کند که هرگاه مرگ او فرا رسید،آماده باشد واین دنیا را با خیالی آسوده ترک کند.در متون دینی ما نیز با فراست ترین وغافل ترین انسان کسی دانسته شده که برای مرگآمادگی بیشتری داشته باشد.

از رسول خدا(ص) سوال شد: اَیَّ المومنینَ أکیَسُ؛ کدام یک از مؤمنان با کیاستتر و زیرکترند؛حضرت در پاسخ فرمودند: «اَکثَرُهُم ذِکُراً لِلمَوتِ وَ اَشّدُّهُمُ إِستِعدادَاًلَهُ(1)»

از امیرالمومنین(ع) سوال شد: مقصود از آمادگی مرگ چیست و این

ص: 19


1- - مستدرک الوسائل،ج2،ص102.

استعداد و آمادگی با چه عملی حاصل می شود؟

ایشان فرمودند:

«أَداءُ الفَرائِضِ وَاجِتنابُ المَحارَمِ والاِشتِمالُ عَليَ المَکارِمُ ثُمَّ لا يُبالي أََوقَعَ عَليَ المَوتِ أََمُ وَقَعَ المَوتُ عَليُهِ(1)»

مقصود از آمادگی برای مرگ،انجام فرائض و واجبات و ترک محرمات و دارا بودن مکارم اخلاق و صفات پسندیده و انسانی است . در این صورت ترسی ندارد که مرگ بر اووارد شود یا او بر مرگ وارد شود.(کسی که چنین باشد برای مرگ آماده و از آن باکی ندارد.)

4- لحظۀ مرگ بر انسان چه می گذرد؟

موقع جان دادن لحظۀ بسیار حساس و خطرناکی است، که حتی خوبان از آن دلهره و وحشت دارند. در قرآن آمدهاست:

«وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ(2) »

«به حق لحظه گیج کننده مرگ فرا رسید همان که از

آن فرارمی کردی.»

در لحظه مرگ دلهره از یک سو و جدائی از زن و فرزند و مال و مقام از سوی دیگر برای او هوشی نگذاشته و چنان او را گیج و مبهوت کرده که

ص: 20


1- - بحار الانوار،ج2،ص68.
2- - سوره ق/آیه19.

در قرآن از آن حالت به لفظ«سَکَره»(مستی) یاد کرده است، این تفسیر درباره قیامت هم آمده که می فرماید:

«... وَ تَرَى النّاسَ سُکارى وَ ما هُمْ بِسُکارى وَ لکِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدیدٌ(1)»

«ای رسول من،تو در آن روزی که زلزله برای بپا شدن قیامت میشود مردم را همچون مست می بینی ولی آنان مست نیستند و لکن عذاب خدا سخت است».

امام علی علیه السلام می فرماید: «فَغَیُرو مَوصُوفَ مانَزَبِهمُ»،«آنچه بر انسان در لحظه مرگ وارد می شود قابل توصیف نیست. اطراف بدن شل می شود ، رنگ می پرد، مرگ می آید، زبان می گیرد،انسان هنوز می بیند و می شنود ولی قدرت حرف زدن ندارد، فکرش هم کارمی کند، ولی در این که به عمرش چه کرده است، به قول امام«یُفَکِّرُ فیما اَفنی عُمرَهُ وَ فیمَ اَذهَبَ دهرَهُ» یعنی با خود فکر می کند که عمرش را در چه راهی صرف کرده و ایامش را در چه مسیری گذرانده است.»

امام میفرماید: محتضر در آن موقع از اموال و ثروتهائی که در طول عمرش جمع کرده یاد می کند و با خود می گوید: این اموال را از چه راهی بدست آوردم چرا فکر حلال و حرام آن نبودم؟الان گناه و حسابش با من و لذت و بهره اش با دیگران است ولی مأمور مرگ همچنان روح او رااز اعضا جدا می کند. تا زبان و گوش او هم از کار می افتد و فقط

ص: 21


1- - سوره مؤمنون/آیه99.

چشمانش می بیند وبه اطراف خود نگاه می کند و تلاش و وحشت و حرکات اطرافیان را مشاهده کرده ولی صدائی نمیشوند و حرفی نمیزند و در لحظه آخر روح از چشم گرفته می شود و او در میان اندکی او را به خاک و به عملش سپرده و از او دور می شوند.(1)

5- در لحظۀ مرگ چه کسانی را مشاهده می کنیم؟

1- حضور معصومین(ع) در کنار محتضر

از جمله کسانی که موقع جان دادن انسان، به بالین او حاضر میشوند، پیامبر اسلام(ص) و امیرالمومنین(ع) و فرزندانشان می باشد.حاضر شدن پیامبر و علی(ع) به بالین محتضر به این جهت است که بر کارهای اوشهادت دهند و او را به «فرشته مرگ»معرفی کنند. اگر محتضر از اولیاء الله و دوستان و شیعیان امیرالمومنین باشد.

سفارش او را به«ملک الموت» میکنند و میگویند: ای«گیرنده جانها» ملاحظۀ حال این محتضر را بکن، زیرا او از دوستان و شیعیان ما می باشد «ملک الموت»هم، با کمال مهر و محبت وبه آسانی جان او را از بدنش بیرون می آورد. بعد از مرگ در پیشانی آن مؤمن نوشته می شود این شخص از دوستان و شیعیان علی و اولادش می باشد.

اما اگر انسان در حال مرگ، از منافقان و دشمنان پیامبر اسلام و امیرالمومنین باشد به «ملک الموت» میگویند این شخص از دشمنان ما

ص: 22


1- - نهج البلاغه،فیص ص325-322.

خانواده بوده و در دنیا ارتباطی با ما نداشته است. هر جور صلاح میدانی با او رفتار نما و قبض روحش کن. «فرشته مرگ»هم، با شدت و سختی جان او را از بدنش به بیرون می کشد، بعد از مرگ هم، در پیشانی اونوشته می شود. این شخص منافق است یا کافر، در یکی از زیارت نامه های امیرالمومنین(ع) آمده است.

«السلام علی نِعمَهِ عَلَی الاَبرارِ وَ نِقمِتَه عَلَی ألفُحّار»(1)

«سلام بر کسی که وجودش برای نیکان،نعمت بوده وبرای فاجران و تبهکاران ، عذاب به شمار می آید»

در روایتی از حضرت علی(ع) آمده:

هیچ کس نیست که مرگش فرا رسد مگر آن پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) همگی (با بدن مثالی) نزد او مجسم و حاضر میشوند به طوری که آنان را می بیند. اگر محتضر از مؤمنان باشد، وقتی ایشان را میبیند به آنان علاقه پیدا می کن و عشق می ورزد. و اگر از مؤمنان نباشد هنگام مشاهده ایشان آنان را دشمن می دارد و به دیدار آنان علاقه ندارد.(2)در حدیثی دیگر از امام صادق(ع) آمده: دوستان و طرفداران امیرالمومنین(ع) در سه موضع آن حضرت را می بیند به طوری که با دیدن او شادمان می شوند.1- هنگام جان دادن2- نزد پل صراط یا هنگام

ص: 23


1- - مفاتیح الجنان زیارت ششم.
2- - کافی ،ج3،ص137.

عبور از آن3- در کنار حوض کوثر.(1) خوشا بحال کسانی که در دنیا اعمال شایسته ای انجام داده اند و به دستورهای پیامبر و ائمه(ع) عمل کرده اند و هنگام مرگ، آن بزرگواران را در کنار خود می بینند و با خشنودی خرمی چشم از این جهان فرو می بندند.

1- حضور ملائکه در کنار محتضر

از آیات و روایات استفاده می شود که انسان در حین احتضار و جان کندن ملائکه رحمت وبرای کافرین و تبهکاران ،ملائکه غضب:

«وَلَوْ تَرَى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلَائِكَهُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ»(2)

«اگر بنگری سختی حال کفار را هنگامی که فرشتگان،جان آنان را می گیرند و بر رو پشت آنها می زنند و میگویند بجشید عذاب سوزنده را.»

رسول خدا(ص) فرمود: وقتی مرگ فرا رسد،ملائکه نزد او حاضر می شوند با پارچه ای از حریر سفید و به روح او می گویند: از بدن خارج شو در حالی که هم تو خشنودی و هم پروردگار از تو راضی،خارج شو به سوی روح و ریحان و پروردگار رحمت،پس روح از بدن خارج می شود مانند بوی خوش مشک که از مشک خارج شود، ملائکه یکی پس ازدیگری آن روح را می گیرند وبه طرف آسمان می برند تا جایی که به در آسمان اول

ص: 24


1- - من لایحضره الفتیه،ج1،ص189.
2- - سوره انفال/آیه50.

میرسند ساکنان آسمان می گویند:چقدر خوشبوست این روح، و همچنین در مسیرشان به هر آسمانی می رسند، ساکنین آن آسمان، همین سخن تکرار می کنند، تا زمانیکه به بهشت برسند و روح مؤمن در آنجا در جمع ارواح مؤمنین دیگر قرار گیرد و از همه هم و غم دنیا، رهایی مییابد اما کافر هنگام مرگش، ملائکه عذاب می آیند و به روح او میگویند: از بدن خارج شو در حالی که هم تو ناراضی از عاقبت خود هستی و هم خدا تو ناخشنود، خارج شو به سوی عذاب و گرفتاریها و به سوی پروردگار که نسبت به تو غضبناک و خشمگین است.(1)

1- حضور شیاطین در کنار محتضر

بر اساس روایات وارده در این باب،در موقع احتضار و جان کندن، شیاطین در اطراف شخص محتضر، حلقه می زنند و او را در امر دین، تشکیک می کنند تا شاید بتوانند در اعتقاد او سستی و خللی وارد نماین. و بالاخره او را کافر نمایند و او ایمانش را از دست داده، با کفر از دنیا برود، ولی اگر محتضر ،مؤمن و اهل ولایت باشد، شیاطین موفقیتی ندارند، زیرا ملائکه رحمت،قبل از آمدن شیاطین در اطراف محتضر، حاضر می شوند و شیاطین را از او دور می کنند.اما اگر محتضر، مؤمن و اهل ولایت نباشد،ممکن است شیاطین نسبت به او موفق باشند و او را به تردید و تشکیک وا دارند، لذا در دستورهای اسلامی وارد شده است که در هنگام

ص: 25


1- -کفایه الموحدین،ج3،ص218.

احتضار، حاضرین شهادتین و اعتقاد به ولایت اهل بیت را بر محتضر، تلقین نمایند تا به وسیله شیاطین، فریب نخوردو« دعای عدیله» را بر او بخوانند و «دعای فرج» را به او تلقین نمایند، همۀ اینها بخاطر حضور شیاطین و ایجاد شبهه و تشکیک آنهاست.

در حدیثی از امام صادق(ع) آمده:

« هیچ شخصی نیست که مرگش برسد، مگر اینکه ابلیس وشیاطین از اعوان و انصار خود را موکل می کند که او را به کفر واداشته و در دینش تشکیک نماید تا زمانی که روح از بدنش فارق شود، پس شما که در اطراف محتضرید، او را با ذکر شهادتین تلقین بگویند تا زمانی که بمیرد، یعنی در اثر تلقین شما، محتضر از تشکیک شیطان در امان می ماند. (1)»

6- قبض روح با کیست؟

قرآن گرفتن روح را در یکجا به خدا نسبت داده و می فرماید:

«اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا »(2)

«تنها خداوند به هنگام مرگ جانها را بدون کم و کاست می گیرد.»

و در جای دیگر جان گرفتن را کار«ملک الموت»دانسته و می فرماید:

ص: 26


1- - وسائل الشیعه،ج2،ص663.
2- - سوره زمر/آیه42.

«قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ»(1)

«همان فرشته ای که مأمور این کار و گرفتن روح شما شده است»

و در جای دیگر همین کار به فرشتگان نسبت داده و می فرماید:

«تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا»(2)

«فرشتگان فرستاده ما جانها را می گیرند»

این سه آیه با هم منافاتی ندارند،زیرا ملک الموت هم مأمور از طرف خداست که در قرآن هم به جمله(وُ کِّلَ بِکُم) به این مأموریت اشاره شده، همانگونه که فرشتگان هم مأمور خدا هستند و با کلمه(رُسُلُنا) به این جمله اشاره شده است.بنابراین گیرنده اصلی جانها خداست و ملک الموت و فرشتگان از طرف خداوند مأمور این کار هستند و طبق فرموده امام صادق(ع) ملک الموت یارانی از فرشتگان دارد که در اطراف عالم جانها را میگیرند و به عزرائیل تحویل داده و او همه را به خداوند تقدیم مینماید. پس نسبت جان گرفتن هم به خدا و هم به ملک الموت و هم به فرشتگان صحیح است، همانگونه که نوشتن را می توان هم به انسان هم به دست و هم به قلم نسبت داد، شما می توانید بگوئید: قلم نوشت یا دست نوشت یا انسان نوشت، زیرا قلم در اختیار دست و دست در اختیار انسان است.اینجا هم فرشتگان در اختیار ملک الموت و او در اختیار خدا است و

ص: 27


1- - سوره/آیه11.
2- - سوره انعام/آیه61.

به هر حال با هم منافاتی ندارد. از همه اینها گذشته بر فرض ملک الموت یارانی نداشته باشد برای قبض روح !خلقت نوری او چنان است که در یک لحظه­ میتواند در چند مکان حضور داشته باشد.در حدیثی از پیامبر گرامی(ص) آمده که ایشان در شب معراج از ملک الموت پرسید: چگونه یک لحظه هم در شرق حاضر می شودی و هم در غرب؟اوگفت:تمام دنیا نزد من مثل یک سعه در کف دست شماست.(1)

7- لحظات جان دادن خوبان چگونه است؟

برای مرگ سکرات و شدایدی هست که حتی نیکان از آن وحشت دارند و با مراجعه به آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت(علیهم السلام) معلوم میشود که مرگ برای نیکان و مؤمنان، نعمتی بزرگ، هدیه ای گران قدر و وسیله ای برای نجات از رنج های دنیا است،از این رو لحظه مرگ برای آنان لحظه ای خوش،گوارا و مایه مسرت و خوشحالی است، اکنون به چند آیه و روایت در این مورد اشاره می کنیم.

«تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا كَرِيمًا(2) »

«نیکوکاران روزی که به لقاء الله می رسند،سلام و امنیت و بشارت است و خداوند برای آنان اجر کریم آماده کرده است».

ص: 28


1- - بحارالانوار،ج6،ص144.
2- - احزاب/آیه44.

«يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنّهُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَهً مَرْضِيَّهً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي(1)»

«تو ای روح آرام یافته! به سوی پروردگارت باز گرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو راضی ، پس در زمره بندگانم در آن و در بهشتم داخل شو».

«سدیر صیرنی» میگوید به امام صادق(ع) عرض کردم:جانم به فدای تو ای رسول خدا(ص)آیا مؤمن از قبض روح خود ناراضی است؟حضرت فرمود به خدا قسم نه وقتی ملک الموت به او میگوید ای ولی خدا بیتابی مکن، قسم به آن کس که حضرت محمد(ص) را به رسالت مبعوث کرده من نسبت به تو از پدر هم مهربان ترم،چشم هایت را باز کن و به اطرافت نگاه کن، در این هنگام چهره های منور پیامبر(ص) و ائمه علیهم السلام برای محتضر نمایان می شوند و به او گفته می شود که پس از مرگ این ها رفقای تو هستند، سپس او چشمش را باز کرده به آنان نگاه می کند.

همزمان با این صحنه، منادی از طرف پروردگار ندا می دهد! ای نفس مطمئنه و آرام،به سوی پروردگارت برگردد در حالی که به ولایت اهل بیت(علیهم السلام) خشنودی و مورد رضای حضرت حقی به ثواب،پس داخل شو، در کنار بندگام یعنی محمد(ص) و اهل بیت(علیهم السلام) و وارد شو در بهشتم، در این ساعت برای مؤمن، چیزی محبوب تر از گرفتن

ص: 29


1- - سوره فجر/آیه28.

روح او نیست.(1)

«أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ(2)»

«آگاه باشید که دوستان و اولیای خدا ترسی ندارند و غمگین نمی شوند، همان کسانی که ایمان آوردند و از مخالفت فرمان خدا پرهیز کردند».

امام صادق(ع)فرمودند: این آیه بشارتی است که محتضر متفی در لحظه مرگ، از زبان او لبای خدا می شنود.

8- عواملی که مرگ را آسان می کند کدامند؟

خداوند منان برای انسانها عوامل نجات و آسانی مرگ را مهیا کرده، تا بتواند به سلامتی از دار دنیا بروند و به سرمنزل مقصود برسند که دراینجا به اهم انها اشاره می کنیم.

1-ایمان و اعتقاد سالم

تردیدی نیست که اگرآدمی به خدا و آخرت ایمان درست داشته باشد و اتصالش تا آخر حفظ کند. زمانی که می خواهد به سمت خدا رود، شوق شعفی در او ایجاد می شود مانند عاشقی که به دیدار معشوق می رود. خداوند متعال به حضرت ابراهیم(ع) هنگام مرگش فرمود:

ص: 30


1- - بحار الانوار،ج6،ص163.
2- - سوره یونس/آیه63.

«هَلْ رَأيتَ حَبيباً يَكْرَهُ لِقاءَ حَبيبِهِ إنَّ الحَبيبَ يُحِبُّ حَبيبِهِ»

«آیا دوستی را دیده ای که از ملاقات دوستش ناراحت باشد؟قطعاً دوست مشتاق دیدار دوست است».

بنابراین، هرچه ایمان و اعتقادات ما محکم تر باشد، مرگ برای انسان راحت تر و لذت بخش تر است . چنان که خداوند در قرآن می فرماید:

«یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَهِ(1)»

«خداوند کسانی را که ایمان آورند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان،استوار می دارد هم در این جهان، و هم در سرای دیگر».

ما در روایات متعدد داریم که حضرت عزرائیل(ع) به مؤمن می گوید: من از پدرو مادر نسبت به تو مهربانترم. در روایتی داریم :

که دو شاخۀ گل بسیار معطر از حرم الهی برای او آورده می شود .بوی یکی از انها به گونه ای است که فرد خانواده و اموال خود را فراموش می کند تا سختی نکشد. و بوی دیگری از نسیم رحمت الهی آنچنان حالتی در او ایجاد می کند که سخاوتمندانه جان خود را بدهد. اینها همه برای مؤمن می باشد.

نشان مرد مؤمن با تو گویم *** اگر مرگش رسد خندان بمیرد

2- ولایت اهل بیت علیهم السلام به ویژه حضرت امیرعلیه السلام

ص: 31


1- - سوره ابراهیم/آیه27.

شرط دوم برای سلامت و راحت مردن،محبت و ولایت اهل البیت(ع) است که در واقع نشانه ایمان ناب و کامل است، امام باقر(ع) فرمودند:

«وَلَایَتُنَا وَلَایَهُ اللَّهِ الَّتِی لَمْ یَبْعَثْ نَبِیّاً قَطُّ إِلَّا بِهَا(1)»

ولایت ما همان ولایت خداست که خداوند هیچ پیامبری را جز بیعت با آن مبعوث نساخت.

ولایت اهل بیت در حقیقت ولایت حق و شأنی از سئون توحید است. لذا در روایات ما توحید را تا «علی ولی الله»دانسته اند، هم از امام سجاد و هم از حضرت رضا علیه السلام روایت شده است که پس از دو جمله شهادتین« لا اَلَه اِلا الله و محمد رَسُول الله»فرمودند:«وَ علیُّ اَمیرالمؤمنین وَلیِّ الله» بعد فرمودند:«اِلی هیهُنا التوحیدُ»توحید تا اینجاست.(2)

به هر حال لطف اهلبیت علیهم السلام همراه و در همه جا به دوستانشان می رسد چه در دنیا، چه هنگام مرگ، چه در عالم برزخ و چه در قیامت. در هیچ عالمی نیست که ما بی نیاز از آنها شویم و آنها هم دست بسته و کوتاه باشد به تعبیر زیارت جامعه کبیر آنها«رحمت موصول»هستند. رحمتی که متصل است و هیچ گاه قطع نمی شود.

نقل است: مرحوم شیخ حسن علی نخودکی،دو یا سه روزآخر عمرکه در بستر افتاده با کسی حرف نمیزد و مشغول خود بود،ولی در شب جمعه ای

ص: 32


1- - بحار الانوار،ج46،ص281.
2- - البرهان،ج4،ص244.

سر از بالین بلند کرد و رو کرد به سمتی و گفت ای شیطان بر من که وجودم پر از محبت علی علیه السلام و اولاد او است دست نخواهی یافت.

غلام همت آن روز عافیت سوزم *** که در گداصفتی کیمیاگری داند

حافظ

لذا پیامبر(ص) فرمودند:

«مَن أَحَبَّ عَلیاً هَوَّن اللهُ علیه سَکراتِ ألمَوتِ(1)»

«هرکس علی(ع) را دوست بدارد، خداوند شدت و سختی جان دادن را بر او آسان می کند»

گربشکافند سراپای من *** جز تو نیابند در اعضای من

3- صله رحم و نیکی به والدین

یکی دیگرازاموری کهرعایت آن باعث آسانی سکرات موت(سختی مرگ)میشود صلهرحم است، به خویشاوندان و نزدیکان رَحِممیگویند. چون جلوه ای از رحمت خداوند در آنها ظهور کرده است.خداوند است که این محبت ها در بین جمعی از انسان ها به نام ارحام انداخته است.

در روایتی آمده است که یک جزء از صد جزء رحمت الهی در دنیا جلوه کرده که محصول آن یک جزء همۀ این محبت ها و عاطفه های بین پدر

ص: 33


1- - بحارالانوار،ج7،ص222.

و مادر و فرزندان و خواهر و برادر و فامیل و خویش را رقم زده است، بهتر آن در آخرت ظهور می کند.(1)

کسی که قطع رحم میکند، در واقع رحمت خدا را از خود قطع می کند، بر این اساس، این همه به آن توصیه شده است.

امام صادق(ع) فرمودند:

«مَن أحَبَّ أن يُخَفِّفَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ عَنه سَكَراتِ المَوتِ ، فلْيَكُنْ لقَرابَتِهِ وَصُولاً و بوالِدَيهِ بارّا ، فإذا كانَ كذلكَ هَوَّنَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ علَيهِ سَكَراتِ المَوتِ(2) »

«هر که دوست دارد خداوند سکرات مرگ را بر اوآسان نماید،نسبت به خویشان پیوند و نسبت به پدر و مادر احسان و نیکی داشته باشد که در این صورت خدا سکرات را بر او آسان می نماید».

در زمان رسول گرامی(ص) حضرت هنگام وفات جوانی نزد او حاضر شدند و به او فرمود بگو«لااله الا الله» آن جوان زبانش بسته شد و نتوانست بگوید: حضرت به زنی که در کنار آن جوان بود، فرمود: آیا این جوان مادر دارد؟ عرض کرد: بله، من مادر او هستم.

فرمود:آیا تو بر او خشمناکی؟ گفت:بله،و شش سال است که با او سخن نگفتهام .حضرت فرمود اینک از او راضی شو،آن زن گفت:رَضِیَ اللهُ عَنهُ یا

ص: 34


1- - روضه الواعظین/ج2،ص512.
2- -بحارالانوار،ج79،ص25.

رسُول اللهِ برصاکَ عَنهُ»یا رسول الله، خداوند به رضایت شما از او راضی باشد. و چون این کلمه را که نشانۀ رضایت او از پسرش بود گفت،زبان آن جوان باز شد.

حضرت به او فرمود:بگو«لا اله الا الله» جوان تکرار کرد و گفت حضرت فرمودند:چه می بینی ؟عرض کرد، مرد سیاه زشت رویی با جامه های چروک و بد بو که از تعفن او،راه نفس من گرفته شده است و حضرت فرمود:بگو:

«يَا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسِيرَ وَ يَعْفُو عَنِ الْكَثِيرِ اقِبلِ مِنِّي الْيَسِيرَ وَ اعْفُ عَنِّي الْكَثِيرَ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (1)».

ایخدایکه عملکم و اندکرا میپذیری و ازگناهان بسیار درمیگذری ، عمل اندک را بپذیر و از گناهان بزرگ و بسیار من درگذر که همانا تو آمرزنده و مهربانی.

جوان آن کلمات را گفت. آن وقت حضرت به او فرمودند: نگاه کن چه می بینی؟گفت مردی سفیدرو و زیبا می بینم با بوی خوش و لباسی فاخر و آن سیاه اولی دارد می ورد.حضرت فرمودند: همین کلمات را تکرار کن. او دوباره گفت و عرض کرد: دیگر آن سیاه را نمی بینم و در همین حال از دنیا رفت.(2)

ص: 35


1- - نهاول الاخره ،محدث قمی.
2- - الامالی المفید،ص287.

4- مداومت بر نماز اول وقت

پیامبراکرم(ص)فرمودند:عزرائیلروزیپنج نوبتهمهانسانهاراهنگامنماز پنجگانهنظارتمیکند.

«فَاِن کانَ مَّمن یُواظِبُ عَلَیها عِندَ مَواقیتها لَقَّنَهُ شهادَهَ اَنْ لا اِلَهَ اِلّا اللهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ(ص)و نَحْیَّ عَنهُ ملک ألمَوت اِبلیسَ(1) »

«اگر شخصی از کسانی است که بر نماز در این اوقات مواظبت دارد، خود ملک الموت هنگام مرگ، شهادت«لااِله الا الله و اَنّ محَمّداً رَسُولُ الله»را به او تلقین می کند.»

5- مداومت بر تسبیحات حضرت زهرا(س)

یکی دیگر از اموری که باعث آسانی جان دادن می گردد،مداومت بر تسبیحات حضرت زهرا(س)بعد از نمازهای واجب است.این تسبیحات گنجی است که به ما رسیده است و از بزرگترین هدایای الهی بوده که پیامبر بزرگوار(ص) به حضرت زهرا(س)دادند. به تعبیر امام صادق(ع)اگر بهتر از این چیزی بود، پیامبر همان را عطا می کرد.

امام صادق(ع) فرمودند:این تسبیحات نزد من از هزار رکعت نماز در روز بالاتر است بعد فرمودند:

«فَاِنَّهُ لَمْ یَلْزَمَهُ عَبْدٌ فَسَّفیَ(2)»

«کسی که بر آن مداومت داشته باشد،دچار شقاوت و عاقبت سوء نمیشود».

ص: 36


1- - وسائل الشیعه،ج2،ص455.
2- - بحارالانوار،ج82،ص332.

6- خواندن«لاحول و لاقوه اِلا بالله»

از امام صادق(ع) روایت شده است که خواندن هفت بار«بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله»در تعقیب نماز صبح و مغرب باعث دفع مرگ بد است.(1)

7- صلوات فرستادن

صالحی ­به عبادت بیماری­ رفت. او آخرین­ لحظات زندگانیاشرا

میگذرانید، به او گفت:دوست من! آیا جان کندن تلخ است؟بیمار گفت: من جز شیرینی و خوبی نمی بینم هیچ گونه تلخی حس نمی کنم. آن شخص صالح متعجب شد زیرا او می دانست که دل کندن از این دنیا و جان دادن بسیار ناگوار است شخص بیمار چون تعجب او را دید. به او گفت حدیثی از پیامبر(ص) شنیده بودم که هرکس زیاد بر من صلوات بفرستد، از تلخی جان دادن در امان است. از آن پس من به فرستادن صلوات مداومت نمودم. اینک تو جان دادن راحت من را فهمیدی.

8- انگشتر عقیق به دست کردن

در روایتی از امام حسن عسکری(ع) به دست راست کردن عقیق از علائم مؤمن شمرده شده است و در روابط از امام صادق(ع) آمده که باعث عاقبت به خیری و دفع مکروه و بلاست.(2)

ص: 37


1- - مفاتیح الجنان.
2- - ثواب الاعمال،ص172.

9- تعقیبات نماز«رضیتُ بالله ربّا...»

این تعقیبات یک دور مور اعتقادات است و توصیه شده پس از هر نماز خوانده شود و در « مفاتیح الجنان»هم بعداز دعای عدیله آمده است. به فرمودۀ امام صادق(ع) این تعقیبات برای حفظ و ثبات ایمان مناسب است.

10- قرائت«قل هو الله احد»سوره توحید پس هر نماز

از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمودند:

«فَمَنْ تعاهَدَ قِراءَتَها بَعْدَ کُلِّ صَلاهٍ... وَ لایَذُوقُ سَکَراتِ المَوْتِ(1) »

«کسی که قرائت سورۀ«توحید»را بعد از هر نماز ترک نکند،یکی از آثار آن این است که طعم سکرات و سختی های هنگام مرگ نمیچشد».

11- این ذکر را هفتاد بار بگوید

امام صادق(ع) فرمودند: هرکس این ذکر را هفتادمرتبه بگوید من در دنیا و آخرت برایش ضمانت می کنم که هنگام مرگ خداوند او را، با بشارت پذیرا شود(یعنی مرگ بر او سهل و آسان است).

«يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ يَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِينَ يَا أَحْكَمَ الْحَاكِمِينَ»

12- مساعدت و کمک بر برادر مؤمن

انسانهایی که حالت دگر دوستی دارند و غم دیگران اندوه خود می داند و به فقرا و مساکین لباس، پوشاک ،غذا می رسانند خداوند سختی های

ص: 38


1- - بحارالانوار،ج89،ص361.

مرگ را برآنها آسان می کند . از امام صادق (ع) آمده:

«مَنْ كِسا أخاهُ كِسْوَةَ يُهَوِّنَ علَيهِ سَكَراتِ المَوتِ ، و يُوسِّعَ علَيهِ في قَبرِهِ »(1)

«کسی که برادر مسلمانش را لباس بپوشاند خداوند سختی های مرگ را بر او آسان و قبر او را گشاده می گرداند.»

13- گریه برای امام حسین(ع)

گریه با معرفت برای امام حسین علیه السلام موجب آسان شدن مرگ میشود.حضرت علی علیه السلام فرمود:

«اِنَّ لِلْمَوْتِ غَمَرات هِىَ اَفْطَعُ اَنْ تَسْتَغْرِفَ بِصِفَه اَوْ یُعْتَدِلَ عَلَى عُقُولِ اَهْلِ الدُّنْیا وَألبُکاءُ عَلَی الحُسَینِ(ع) یُنجیِ مِنهُ(2) »

علی«علیه علیه السلام فرمود: مرگ و سختیها و شدائدی است،که برای اهل مردم دنیا قابل بیان و در خور فهم نیست و گریه بر حسین(ع) آدمی را از آن شدائد نجات می دهد.»

14- حسن ظن به خدا

ولی از همه مهمتر امیداور به رحمت الهی بودن از عامل های مهم نجات انسان می باشد ائمه اطهار علیهم السلام به مردم تأکید می کردند به محتضر بگوئید به رحمت خدا امیدوار باشد مبادا از خدا مأیوس شود و

ص: 39


1- - سفینه البحار،ماده «سکر».
2- - خصایص الحسینه،ص139.

بگوید خدا مرا نمی آمرزد، بلکه حسن ظن به پروردگار داشته باشد تا خداوند سکرات موت را بر او آسان کند.

قال رسول الله(ص):

«لا یَمُوتَنَّ أَحَدُکُُمُ إِلّا وَ هُوَ یَحسُنُ الظَنَّ بِاللّهِ فَاِنَّ حُسنَ الظَنِّ بِالله ثَمَنُ الجَنَّهِ(1) »

«رسول خدا(ص) فرمود: هیچ یک از شما از دنیا نرود، مگر اینکه حسن ظن به خدا داشته باشد زیرا خوش گمان بودن به خدا قیمت بهشت است.»

به این ترتیب که بگوید: پروردگارا من گناهکارم شرمنده ام اما تو بزرگی، تو رحیمی هرچه گناه من زیاد باشد عفو و رحمت تو از گناهان من عظیم تر است.

شرمنده از آنیم که در روز قیامت *** اندر خور عفو تو نکردیم گناهی

ما را بتو اعتقاد است *** این ظن حسن مرا یقین است

یا رب تو به ظن خود رسانم *** از درگه خویش مرائم

9- وظایف ما هنگام جان دادن دیگران چیست؟

آخرین لحظات حیات آدمی را احتضار میگویند، یعنی همان هنگام قبض روح و جان دادن.احتضار یعنی زمان حاضر شدن مرگ و ملائکه قبض

ص: 40


1- -سفینه البحار،ج2،ص102.

روح و جان دادن. که این دیگر کاری از وی(میت)برنمی آید و وظایف بازماندگان برای او انجام دهند، که دراینجا بصورت اجمال بیان می کنیم.

1- اولین مورد در آستان جان سپردن این است، اگر شخصی قادر به وضو بود، وادارش دارند وضو بگیرد و در غیر این صورت وکالت بدهد برای وضو و اگر شخص به هوش نباشد او را وضو بدهند.

2- طاهر و پاک بودن هنگام مرگ برای آسان دادن مؤثر است چرا که خداوند در قرآن می گوید:«توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست میدارد.»

3- محتضر را در موقع جان دادن باید رو بقبله از پشت بخوابانند، به طوری که پاهایش به طرف قبله باشد، و اگر ممکن نیست او را به طرف قبله بنشانند و اگر هم امکان نداشت او را به پهلوی راست یا چپ رو به قبله بخوابانند.

4- مستحب است کسی را که سخت جان می دهد،اگر ناراحت نمی شود به جایی که نماز می خوانده ببرند،و تلقین شهادتین به دوازده امام علیهم السلام و سایر عقاید حقه را به کسی که در حال جان دادن است تلقین کنند به گونه ای که بفهمد و این کار را تا دم مرگ او ادامه دهند.(1)

5- مستحب است این دعای را به محتضر ،تلقین کنند:

ص: 41


1- - با توجه به اینکه شیطان در هنگام احتضار حضوری پررنگ دارد و با دسیسه ها و نیرگ های گوناگون خود، شخص محتضر را وسوسه می کند و او را به تشکیک در عقاید حقه میاندازد، تا اینکه روح ایمان را از وجود او بیرون کند، تلقین عقاید حقه از مستحبات مؤکد است.

«اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لي الْكَثِيرَ مِنْ مَعاصِيكَ واقْبَلْ مِنّي الْيَسيرَ مِنْ طاعَتِكَ يا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسِيرَ وَيَعْفوُ عَنْ الْكَثِيرِ اِقْبَلْ مِنِّي الْيَسِيرَ واعفُ عَنّي الْكَثِيرَ إنَّكَ أنْتَ الْعَفُوُّ الْغَفوُرُ اَللَّهُمَّ ارْحَمْني فَإِنَّكَ رَحِيمٌ(1)»

خواندن کلمات فرج:

«لا اِلهَُ اِلَّا اللهُ الحلیم،لااِلَهَ الَّا الله اَلعلُّی العَظیم سُبحانَ اللهِ رَبّ السَّماواتِ السَّبع وَ رَبِّ ألأَرَضینَ السَّبعَ وَ ما فیهنَّ و ما بَینَهُنَّ وَ ما تَحتَهُنّ وَ رَبِّ العَرشِ العظیم وَ الحَمدُلِلّهِ رَبِّ العالَمینَ والصلوهُ عَلی مَحمَّدٍ الطَیّبینَ(2) »

6- خواندن سوره و آیاتی از قرآن

مستحب است برای راحت شدن محتضر، بربالین او سوره مبارکۀ «یس» و«صافات» و«احزاب» و«آیه الکرسی»و آیه54 سورۀ«اعراف»و سه آیه آخر سورۀ«بقره»، بلکه هر چه از قرآن ممکن است خوانده شود. (در ضمن مکروه است افراد جنب ،خانم هنگام عادات، تنها گذاشتن میت،گریه کردن،زیاد حرف زدن در اطراف میّت باشد.)

7- دعای عدیله

خواندن دعای عدیله که برای سلامت جستن از وسواس شیطان نافع است البته این دعا از مأثورات ائمه اطهار علیهم السلام نیست، بلکه از مؤلفات

ص: 42


1- . مفاتیح الجنان،مرحوم شیخ عباس قمی.
2- .مفاتیح الجنان ، ص975.

علما می باشد و برای جستن از خطر عدیله عندالموت(موقع جان دادن) نافع است.این دعا در «مفاتیح» ذکر شده»

10- وظایف ما بعد از مرگ یک مسلمان چیست؟

آداب بعد از احتضار و مرگ آن است:

دهان میت را ببندند تا باز نماند.2- چشم های میت را ببندند. 3- دست و پاهای او را دراز کنند و پارچهای روی او بیندازند4.- اگر میت شب فوت کرده، در همان مکان، چراغی روشن کنند. 5- برای تشییع جنازه او،آشنایان،مؤمنان را خبرکنند.6- در دفن او عجله نمایند.

11- وظایف ما در حین تشییع جنازه چیست؟

تشییع جنازه از سنت های خاص می باشد، که در حین برداشتن جنازه، مستحب است تشییع کنندگان این دعا را بخوانند«بسم اللهِ و بِاللهِ وَ صَلیَّ اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّدٍ اَللهُمَّ اِغفِر لِلمؤمنین وَ المُؤمنات.(1)»

هر چند ذکر«لا اِلا الا الله» از برترین اذکار است و تشییع کنندگان باید این ذکر یا اذکار به زبان آرند ولی در کنار آن باید سکوت همراه با تفکر باشد. همراهان باید به این فکر باشند که گویا خود از دنیا رفته اند و این مراسم برای خود آنها برگزار گردیده است. بنابراین به فکر قبر و قیامت خود باشد و از شوخی و حرف زدن با دیگران در هنگام تشییع جنازه و به

ص: 43


1- - تحریر الوسیله،ج1،ص78.

خاک سپاری پرهیز کن و به یاد این مطلب باش که اگر از دنیا رفتی یکی از تقاضاهایت از پروردگار،بازگشت به دنیاست و فرض کن بعد از مردن، تقاضای تو مورد قبول واقع شده است و به دنیا بازگشته ای، پس در این بازگشت، به حال تباه خود بیشتر فکر کن و برگذشته ات مروری داشته باش و درصدد برطرف کردن معاصی باش.

خداوند تبارک و تعالی در قرآن می فرماید:

«حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ.(1) »

« زمانی که مرگ یکی از آنان فرا می رسد، می گوید: پروردگار من! مرا بازگردان، شاید در آنچه ترک کردم(کوتاهی نمودم)عمل صالحی انجام دهم،خطاب رسد هرگز و این سخنی است که هر مجرمی به زبان می گوید( و اگر بازگردد برنامه اش همچون سابق است).

بنابراین تنها راه معقول پیشگیری از این تأسف ها، انجام اعمال صالح و توبه از گناه،به هنگامی که فرصت در دست می باشد،وگرنه هرتلاش دیگر بیهوده است.

12- آداب تشییع جنازه چگونه است؟

آداب تشییع جنازه در چند قسم است:1- مستحبات2- مکروهات 3- ادعیه

ص: 44


1- - سوره مومنون/آیه100-99.

مستحبات:1- میت برشانه ها حمل گردد.2- تشییع کنندگان با حالت خشوع و تفکر باشند و فرض کنند که میت خودشان هستند و اکنون بازگشتن از خدا مسألت کرده اند و خدا آنان را به دنیا بازگردانده است.3- تشییع کنندگان پیاده باشند، نه سواره، مگر از روی عذر 4-از پشت جنازه یا دوطرف جنازه حرکت کنند و بهتر است که از پشت جنازه باشد.5- تشییع کنندگان از چهارگوشه،جنازه را تشییع کنند6- صاحب مصیبت پا برهنه باشد7- لباس مجالس شادی برتن نکنند تا عزادار مشخص باشد.8- هنگام تشییع جنازه ،آنان که نشسته اند بایستند و حداقل چند قدمی دنبال جنازه حرکت کنند.

مکروهات: 1- خندیدن،2- مشغول بازی و سرگرمی شدن ،3-حرف دنیا را زدن،4- سواره رفتن مگر در صورت عذرداشتن،5- جلو تابوت حرکت کردن،6- تند رفتن،بلکه باید در حد اعتدال حرکت کردن،7- زن جزء تششع کنندگان نباشد.

13- فلسفه غسل میّت چیست؟

از امام رضا(ع) سوال شد علت غسل میت چیست؟حضرت فرمودند: آن است که از آلودگی های بیماری هایش و انواع مرض هایی که در وجودش بوده است، پاک شود، زیرا ملاقات فرشتگان می رود و با اهل آخرت تماس بگیرد. وعلت دیگرش این است که منی و نجاستی که انسان از آن آفریده

ص: 45

شده است، هنگام مرگ از میّت خارج می گردد و جنب می شود، پس بدین جهت باید غسل داده شود.

14- احکام غسل و کفن و نماز و دفن میّت چگونه است؟

غسل و کفن و نماز و دفن مسلمان بر مسلمانان واجب کفایی است، یعنی اگر بعضی آن را انجام دهند از دیگران ساقط می شود.

1- برای غسل و کفن و نماز و دفن میت، باید از ولی او اجازه بگیرند.

2- ولی زن که در غسل و کفن و دفن دخالت می کند، شوهر اوست و بعد از او، مردهایی که از میت ارث می برند مقدم بر زن های ایشان هستند و هر کدام وارث بودن مقدم هستند، در این امر نیز مقدمند.

3- کفن زن بر شوهر است، اگرچه زن از خود، مال داشته باشد.

ص: 46

بخش دوم: آداب غسل میّت

4- کسی که میّت راغسل میدهدبایدقصد قربت داشته باشد.(1)

5- بچۀ سقط شده رااگرچهار ماه یابیشتر دارد، باید غسل داد.(2)

ص: 47


1- - غسل دهنده برای غسل دادن مزد نگیرد،ولی اجرت برای کارهای مقدّماتی حرام نیست.
2- - اگر بچه کمتر از چهار ماه دارد،در پارچه ای پیچیده و بدون غسل دفن نمایند.

6-اگرمرد،زن را وزن،مردرا غسل بدهد،غسل باطل است ولی زن

میتواند شوهر خود را غسل دهد و شوهرهم میتواند زن خود را غسل دهد.(1)

11- اگر آب پیدا نشود یا استعمال آن مانعی داشته باشد،باید عوض

ازهرغسل،میّت را یک تیمّم بدهند.(2)و(3)

ص: 48


1- -آنچه در بین مردم شایع است این است که می گویند با مرگ یکی از زن و شوهر،بر یکدیگر حرام می گردند و نمی توانند یکدیگر را غسل دهند، اما چنین مسأله ای صحّت نداشته و محرمیّت زن و شوهر با مردم یکی از آنها از بین نمی رود و می توانند یکدیگر را غسل دهند. آنچه در رساله های عملیّه آمده این است که احتیاط مستحب آن است که زن و شوهر هم دیگر را غسل ندهند، امّا اگر غسل هم دادند، اشکال ندارد.
2- - در تیمّم بدل از غسل میّت به این صورت عمل می شود که دست میّت را روی خاک پاک زده و به صورت و پشت دست های میّت می کشند.
3- -رساله توضیح المسائل حضرت امام،مسألۀ550تا569.

1-مستحب است که زن،شوهر و 2- بهتر است که پیش از غسل،

شوهر،زن خود را غسل ندهد.(1) تمام بدن میّت پاک گردد.(2)

ص: 49


1- - پاورقی شماره 1 صفحۀ قبل،مربوط به این موردنیز می باشد.
2- - رساله توضیح المسائل حضرت امام، مسأله559 و564.

دعای هنگام غسل میّت

امام باقر(ع)فرمودند:هر مؤمنی مؤمن دیگر را غسل بدهد هنگامی که او را این رو و آن رو می گرداند بگوید:

«اَللَّهُمَّ هَذَا بَدَنُ عَبْدِكَ اَلْمُؤْمِنِ وَ قَدْ أَخْرَجْتَ رُوحَهُ مِنْهُ وَ فَرَّقْتَ بَيْنَهُمَا فَعَفْوَكَ عَفْوَكَ»؛

«خدایا این بدن بندۀ مؤمن تو است که روحش را خارج نموده و بین روح و بدنش جدایی انداخته ای،پس او را ببخش، او را ببخش».

هرکس این دعا را هنگام غسل دادن بخواند،خداوند گناهان یک سال او رابه غیر از گناهان کبیره- می بخشد.(1)

پاداش غسل مردگان

امام باقر (ع)فرمودند:

یکی از چیزهایی که حضرت موسی علیه السلام به خداوند عرضه داشت این بود که:خدایا! پاداش کسی که مردگان را غسل دهد چیست؟خطاب رسید: گناهانش را می شویم تا همانند روزی که از مادر متولّد شده است،گناهی نداشته باشد.(2)

ص: 50


1- -ثواب الاعمال و عقاب الاعمال،ص421.
2- -همان، ص419.

و امام صادق (ع)فرمودند:

«کسی که میّت مؤمنی را غسل داده و امانت را درمورد او رعایت کند،خداوند اورا می آمرزد».پرسیدند:«چگونه می توان امانت را دربارۀ او رعایت کرد؟»فرمودند:«آنچه را که در بدن او می بیند،به دیگران نگوید(1)».

بخش سوم:کفن میّت

امام صادق علیه السلام فرمودند:

«کفن خوب برای مردگانتان انتخاب کنید و آنها را درست کفن کنید، همانا کفن زینت آنهاست».(2)

ص: 51


1- - ثواب الاعمال و عقاب الاعمال،ص421.
2- -همان،ص423.

9- اگر کفن میّت به نجاست خود او یا به نجاست دیگری نجس شود، چنانچه کفن ضایع نمی شود،باید مقدار نجس را بشویند یا ببرند و اگر در قبر گذاشته باشند،بهتر است که ببرند.(1)

ص: 52


1- - برای توضیح بیشتر به رسالۀ توضیح المسائل حضرت امام(ره)از مسألۀ 570 تا584 مراجعه شود.

بخش چهارم:آداب حنوط(1)

ص: 53


1- - حنوط یعنی به پیشانی و کف دست ها و سرزانوها و سردو انگشت بزرگ پاهای میّت کافور بمالند.

2- مکروه است برای حنوط،کافوررابا عطر و مواد خوشبو

کننده مخلوط نمایند.(1)

ص: 54


1- -رسالۀ توضیح المسائل حضرت امام، از مسألۀ585 تا593.

بخش پنجم:جریدتین(1)

زراره می گوید به امام باقر(ع)عرض کردم:چرا دو چوب تازه،همراه میّت قرار داده می شود؟فرمودند:

«زیرا همین دو چوب تازه عذاب و حساب قبر را تا مدّتی که خشک نشده اند،از میّت دور می کند».(2)

فلسفۀ جریدتین

از امام باقر(ع)در مورد نهادن جریدتین(دو شاخه تر) در دوطرف میّت سؤال شد،امام فرمودند:

«جریدتین تا زمانی که تر باشد،عذاب از میّت برطرف می گردد؛چرا که عذاب در روز اول و ساعت اول قبر است و وقتی چوب خشکید،ان شاء الله عذابی بر صاحب قبر نخواهد بود».(3)

آداب جریدتین

مستحبّ مؤکّد است دو چوب تر و تازه از شاخۀ درخت را بگیرند و برگ هایش را از آن جدا نمایند،هر یک از آن دو چوب به اندازۀ یک ذراع(4)

ص: 55


1- - جریدتین:نهادن دو چوب تر، به همراه میّت را گویند.
2- -فروع کافی، ج3،ص153.
3- - علل الشرایع،ج1،ص302،باب243،ح1.
4- - از آرنج تا سرانگشتان را یک«ذراع»گویند.(تقریباً نیم متر)

باشد،(1)یک از آن دو چوب را در سمت راست،از گلوگاه تا هرجا که رسید، چسبیده به بدن بگذارند،و ظاهر این است که هرگونه بگذارند،مستحبّ است.

همچنین مستحب است این دو چوب تازه از درخت خرما باشد،اگر نبود از درخت سدر، و اگر نبود از درخت بید و اگر نبود از درخت انار،و اگر نبود هرگونه چوب تر و تازه کافی است.

مستحب است نام میّت و اینکه او به یکتایی خدا و رسالت محمد(ص)و امامت امامان معصوم(ع)گواهی می دهد، بر آن دو چوب نوشته شود.(2)

بخش ششم: غسل مس میّت

فلسفه غسل مسّ میّت

از امام رضا (ع) پیرامون فلسفۀ غسل مّس میّت سؤال شد؟ حضرت فرمودند: زیرا ترشّحات بدن میّت به او سرایت می کند و چون روح از بدن میّت خارج شود،بیشتر آلودگی ها و آفات او باقی می ماند، از این رو هم باید او را پاکیزه کرد و هم خود را از آلودگی هایی که بر اثر تماس با بدن او به انسان می رسد، پاک و پاکیزه کرد.(3)

ص: 56


1- - اگر کوتاه تر ازاین مقدار هم باشد،مانعی ندارد.
2- - عروه الوثقی،ص133؛فروع کافی،ج3،صص153-151.
3- - میزان الحکمه،ج3،باب3060،ص2254،حدیث14935؛بحارالانوار،ج81،ص3،ح3.

آداب غسل مس میّت

1- اگرکسی بدن انسان مردهای را که سرد شده و غسلش نداده اند، مس کند؛ یعنی جایی از بدن خود را به آن برساند، باید غسل مسّ میت نماید. چه در خواب مس کند چه در بیداری،با اختیاریابی اختیار،حتّی اگر ناخن او به ناخن میّت برسد، باید غسل کند.(1)

2- برای مسّ مرده ای که تمام بدن او سرد نشده،غسل واجب نیست اگر چه جایی که سردشده مسّ نماید.

3- غسل مسّ میت را باید مثل غسل جنابت انجام دهند. ولی کسی که غسل مسّ میّت کرده، اگر بخواهد نماز بخواند، باید وضو هم بگیرد.

4- اگر چند میّت را مسّ کند یا یک میّت را چند بار مسّ نماید،یک غسل کافی است.

5- برای کسی که بعد از مسّ میّت غسل نکرده است، توقّف در مسجد و جماع و خواندن سوره هایی که سجدۀ واجب دارد، مانعی ندارد.

6- کسی که میّت را مسّ کرده، برای نماز و هر عبادتی که وضو در آن شرط است(مانند: طواف خانۀ خدا) باید غسل کند و وضو هم بگیرد(2).(3)

ص: 57


1- - اگر انسان،حیوان مرده ای را مسّ کند، غسل بر او واجب نیست.
2- - نماز میّت نیاز به غسل و وضو ندارد،اگرچه مستحب است با غسل و وضو باشد.
3- - جهت توضیح بیشتر به رسالۀ توضیح المسائل حضرت امام(ره)، از مسألۀ521-532 رجوع شود.

ص: 58

بخش اول: نماز میّت

بخش دوم:دفن اموات

بخش سوم:ادعیۀ هنگام دفن

بخش چهارم:تلقین میّت

ص: 59

بخش اول:نماز میّت

فلسفه پنج تکبیر در نماز میّت

از رسول خدا(ص) دربارۀ فلسفۀ نماز میّت سؤال شد که چرا پنج تکبیر دارد؟حضرت فرمودند:چون خداوند تبارک و تعالی، نمازهای پنجگانه را واجب نموده،بنابراین برای نماز میّت هم پنج تکبیر است که هر تکبیر به ازای هر نماز واجب می باشد.(1)

ص: 60


1- - علل الشرایع،ج1،ص303،باب244،ح2.

2-نماز میّت باید بعد از غسل و حنوط وکفن کردن خوانده شود.(1)

ص: 61


1- - اگر نماز میّت قبل از غسل یا حنوط کردن یا کفن کردن خوانده شود، باطل است اگرچه از روی فراموشی و یا ندانستن مسأله باشد.

1- کسی که نماز میّت می خواند، وضو و غسل یا تیمم داشته باشد.(1)

ص: 62


1- -کسی که نماز میّت می خواند، لازم نیست با وضو یا غسل یا تیمّم باشد،البته احتیاط مستحب آن است که در صورتی تیمّم کند که وضو و غسل ممکن نباشد یا بترسد که اگر وضو بگیرد یا غسل کند،به نماز میّت نرسد.

2-خواندن نماز میّت درمساجد مکروه است،ولی در مسجد الحرام مکروه

نمی باشد.(1)

دستور نماز میّت

نماز میت،پنج تكبیر دارد، و اگر نمازگزار پنج تكبیر به این ترتیب بگوید كافی است:

1- بعد از نیت و تكبیر اوّل بگوید: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ».

2- بعد از تكبیر دوم بگوید:«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد و الِ مُحَمَّد».

3- بعد از تكبیر سوم بگوید: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ».

4- بعد از تكبیر چهارم بگوید: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا الْمَیتِ» (اگر مرد باشد)و اگر زن است بگوید: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَیتِ».

5- و بعد، تكبیر پنجم را بگوید.

بهتر است نماز میّت را به صورت مفصّل بخوانند، به این ترتیب:

ص: 63


1- -رسالۀ توضیح المسائل حضرت امام(ره)، از مسألۀ 594 تا612.

1- بعد از نیّت وتكبیر اوّل بگوید: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیكَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَرسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً بَینَ یدَىِ السّاعَة».

2- بعد از تكبیر دوم بگوید: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَ بارِكْ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّد كَاَفْضَلِ ما صَلَّیتَ وَ بارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلى اِبْراهِیمَ وَآلِ اِبْراهِیمَ اِنَّكَ حَمِیدٌمَجِیدٌ وَ صَلِّ عَلى جَمِیعِ الأَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ جَمِیعِ عِبادِ اللّهِ الصّالِحِینَ».

3- بعد از تكبیر سوم بگوید: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ الأَحْیاءِ مِنْهُمْ وَ الاْمْواتِ تابِعْ بَینَنا وَ بَینَهُمْ بِالْخَیراتِ اِنَّكَ مُجِیبُ الدَّعَواتِ اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَیء قَدِیر».

4- بعد از تكبیر چهارم - اگر میّت مرد باشد- بگوید: «اَللّهُمَّ اِنَّ هَذا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ اَمَتِكَ نَزَلَ بِكَ وَ اَنْتَ خَیرُ مَنْزُول بِهِ اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ اِلاّ خَیراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا اَللّهُمَّ اِنْ كانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِی اِحْسانِهِ وَ اِنْ كانَ مُسِیئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَ اغْفِرْ لَهُ اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَكَ فِی اَعْلى عِلِّیینَ وَاخْلُفْ عَلى اَهْلِهِ فِی الْغابِرِینَ وَارْحَمْهُ بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمِینَ».

اگر میّت زن باشد،اینگونه بگوید: «اَللّهُمَّ اِنَّ هذِهِ اَمَتُكَ وَ ابْنَهُ عَبْدِكَ وَ ابْنَهُ اََمَتِكَ نَزَلَتْ بِكَ وَ اَنْتَ خَیرُ مَنْزُولٍ بِهِ، اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْها اِلاّ خَیراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِها مِنّا، اَللّهُمَّ اِنْ كانَتْ مُحْسِنَهً فَزِدْ فِی اِحْسانِها وَ اِنْ كانَتْ مَسِیئَهً

ص: 64

فَتَجاوَزْ عَنْها وَ اغْفِرْ لَها، اَللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدِكِ فِی اَعْلى عِلِّیینَ وَ اخْلُفْ عَلى اَهْلِها فِی الْغابِرِینَ وَ ارْحَمْها بِرَحْمَتِكَ یا اَرحَمَ الرّاحِمِینَ».

1- و بعدتکبیر پنجم را بگوید.(1)

در روایتی وارد شده است که بعد از فارغ شدن از نماز بگوید:«رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَهً وَ فِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَ قِنا عَذابَ النّارِ».(2)

بخش دوم:دفن اموات

فلسفۀ دفن اموات

شخصی از امام رضا(ع) دربارۀ فلسفۀ دفن اموات سؤال کرد، حضرت فرمودند:«علّت اینکه دستور داده شده است مرده را به خاک بسپارند، این است که مردم متلاشی شدن پیکر او منظرۀ زشت و تغییر بویش را مشاهده نکنند و زندگان از بوی او و آفت و فسادی که به پیکرش می رسد،آزار نبینند وبرای اینکه از چشم دوستان و دشمنان، پنهان بماند و دشمنانش شاد و دوستانش اندوهگین نشوند.(3)

ص: 65


1- -رسالۀ توضیح المسائل حضرت امام(ؤه)، مسألۀ 608.
2- -مفاتیح الجنان(حاشیه،ص1000).
3- -وسائل الشیعه،ج2،ص819،ح1؛میزان الحکمه،ج4،ص2977،باب3745،ح19288.

ص: 66

3-در مسجد،اگر به ضرر مسلمانان باشد یا مزاحم نمازشان باشد.(1)

4-اگر میّت زن است،حرام است غیرمحارم او را در قبر بگذارند.(2)

ص: 67


1- - رسالۀ توضیح المسائل حضرت امام(ره)، مسألۀ613 تا627.
2- - اگر میت زن باشد کسی که با او محرم می باشد او را در قبر بگذارد و اگر محرمی نباشد خویشانش او را در قبر بگذارند.(مسألۀ629)

10-پیش از آنکه لحد را بپوشانند،دست راست را به شانۀ راست میّت بزنند و

دست چپ را – به قوّت- بر شانۀ چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش

او ببرند و شدّت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند:« اسمعَع اِفهَم یا فلان بن

فلان» و اسم میّت و پدرش را بگویند و دعای تلقین را بخوانند.(1)

ص: 68


1- -دعای تلقین در بخش چهارم همین کتاب،صفحات62 تا64 آمده است.

15-قبر را به اندازۀ چهار انگشت به صورت مربع مستطیل از زمین بلند کنند و

نشانه ای روی آن بگذارند،بر روی قبر آب بپاشند و بعد از پاشیدن آب، کسانی

که حاضرند، دست ها را بر قبر بگذارند و انگشتها را باز کرده و در خاک فرو

برند و هفت مرتبه سورۀ«قدر»را بخوانند و برای میّت طلب آمرزش نمایند.(1)

بخش سوم: ادعیۀ هنگام دفن

1- دعای شخص زنده هنگام ورود به قبر.

«أللّهُمَّ اجْعَلْها رَوْضهً مِنْ رِیاضِ الّجَنَّهِ وَ لا تَجْعَلها حُفْرَهً مِنْ حُفَرِ النّارِ(2)»

ص: 69


1- -رسالۀ توضیح المسائل حضرت امام، از مسألۀ629 تا632.
2- - «خدایا!قبر را بستانی از بستان های بهشت برای او قرار ده،نه حفره ای از حفره های جهنم».(مفاتیح الجنان)

2- کسی که می خواهد میّت را دفن کند بگوید:

«بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ فی سَبیلِ اللهِ وَ عَلی مِلَّهِ رَسُولِ اللهِ اللّهُمَّ إیماناً بَکَ وَ تَصْدیقاً بِکِتابِکَ،هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ اللّهمَّ زِدْنا إیماناً وَ تَسْلیما(1)- «خدایا،در تنهایی اش با او باش و مونس او باش در هنگام وحشت، رحم کن بر غربتش ، و رحمتت را با او همنشین کن به گونه ای که از رحمت دیگران بی نیاز گردد، و محشورش کن با هر که او را دوست داری از ائمۀ طاهرین».(مفاتیح الجنان)(2)- «همه از خداییم و به سوی او باز می گردیم، این چیزی است که خدا و رسولش وعده داده و راست گفت خدا ورسولش.خدایا!بر ایمان و تسلیم ما بیفزا».(مفاتیح الجنان)


1- - «به نام خدا و به ذات خدا و در راه خدا و برآیین رسول خدا،خدایا با ایمان به تو و تصدیق به کتابت،این است آنچه خدا و رسولش به ما وعده داده است، و راست گفته خدا و رسولش،خدایا بر ایمان و تسلیم ما بیفزا».(مفاتیح الجنان)§ً» 3- دعا هنگام چیدن سنگ بر روی میّت: «أَللّهُمَّ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحشَتَهُ وَ ارحَمْ غُرْبَتَهُ، وَ اسْکُنْ إِلَیْهِ مَنْ رَحْمتِکَ رَحْمتَاً یَسْتَغْنی بِها عَنْ رَحمَهِ مَنْ سِواکَ وَ احشُرْهُ مَعَ مَنْ کانَ یَتَوَّلاهُ مَنَ الْأَئَّمِهِ الطّاهِرینَ
2- » 4- دعای هنگام ریختن خاک بر روی میّت: «إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ،هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ أَللّهُمَّ زِدْنا إِیماناً وَ تَسْلیماً

«أَللّهُمَّ جافِ الْأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ اَصْعِدْ إِلَیْکَ رُوحَهُ وَ لَقِّهِ مَنْکَ رِضْواناً وَ اَسْکِنْ قَبْرَهُ مَن رَحْمَتِکَ ما تُغْنِیهِ بِهِ عَنْ رَحْمَهِ مَنْ سِواکَ(1)»

بخش چهارم: تلقین میت

تلقین کننده سه مرتبه بگوید:

«اِسْمَع اِفْهَمْ یا فلان بن فلان»؛

یعنی:بشنو و بفهم ای فلان پسر فلان.

و به جای«فلان بن فلان»،اسم میّت و پدرش را بگوید و بعد بگوید:

«هَلْ اَنْتَ عَلَى الْعَهْدِ الَّذى فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَهِ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رسُولُهُ وَ سَیِّدُ النَبِّییّنَ وَ خاتَمُ الْمُرْسَلینَ وَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرُ الْمُؤْمِنینَ وَ سَیّدُ الْوَصِیّینَ وَ اِمامٌ افْتَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ عَلَى الْعالَمینَ وَ اَنَّ «الْحَسَنَ» وَ«الْحُسَیْنَ» وَ« عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ» وَ «مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی» وَ «جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ» وَ «مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ» وَ «عَلِىَّ بْنَ مُوسى» وَ «مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی» وَ «عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ »وَ«الْحَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ» وَ«القآئِمَ الْحُجَّهَ الْمَهْدِىَّ» صَلَواتُ اللَّهِ

ص: 71


1- - رسالۀ توضیح المسائل حضرت امام(ره)، مسألۀ630.

عَلَیْهِمْ اَئِمَّهُ الْمُؤْمِنینَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ اَجْمَعینَ وَ اَئِمَّتُکَ اَئِمَّهُ هُدَىً اَبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ!»

و به جای«فلان بن فلان»اسم میّت و پدرش را بگوید و سپس بگوید:

«اِذا اَتاکَ الْمَلَکانِ الْمُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِاللَّهِ تَبارَکَ وَ تعالى وَ سَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ وَ عَنْ نَبِیِّکَ وَ عَنْ دینِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ اَئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَ قُلْ فى جَوابِهِما: «الله» اَللَّهُ جَلَّ جَلالُهُ رَبّى وَ« مُحَمَّدٌ» صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نَبِیّى وَ«الاِْسْلامُ» دینى وَ« الْقُرْآنُ» کِتابى وَ«الْکَعْبَهُ» قِبْلَتى وَ «اَمیرُالْمُؤْمِنینَ عَلِىُّ بْنُ اَبی طالِبٍ» اِمامى وَ«الْحَسَنُ بْنُ عَلِی الْمُجْتَبى» اِمامى وَ« الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِی الشَّهیدُ بِکَرْبَلاءَ» اِمامى وَ «عَلِىُّ زَیْنُ الْعابِدینَ» اِمامى وَ «مُحَمَّدٌ باقِرُ » اِمامى وَ «جَعْفَرٌ الصّادِقُ» اِمامى وَ« مُوسَى الْکاظِمُ» اِمامى وَ «عَلىُّ الرِّضا» اِمامى وَ«مُحَمَّدٌ الْجَوادُ»اِمامى وَ «عَلِىُّ الْهادى» اِمامى وَ «الْحَسَنُ الْعَسْکَرىُّ »اِمامى و«َالْحُجَّهُ الْمُنْتَظَرُ» اِمامى؛ هؤُلاءِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ اَئِمَّتى وَ سادَتى وَقادَتى وَ شُفَعآئى بِهِمْ اَتَوَلّى وَ مِنْ اَعْدآئِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ، ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ».

و به جای«فلان بن فلان»،اسم میّت و پدرش را بگوید و سپس بگوید:

«اَنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وَ تَعالى نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَ آلِهِ نِعْمَ الرَّسُولُ وَ اَنَّ اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِبٍ وَ اَوْلادَهُ

ص: 72

المعْصُومِینَ الاْئِمَّهَ الْإِثْنیَ عَشَرَ نِعْمَ الاَْئِمَّهُ وَ اَنَّ ما جآءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَقُّ وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقُّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ فِى الْقَبْرِ حَقُّ وَالْبَعْثَ حَقُّ وَالنُّشُورَ حَقُّ وَ الصِّراطَ حَقُّ وَالْمیزانَ حَقُّ وَ تَطائُرَ الْکُتُبِ حَقُّ وَالْجَنَّهَ حَقُّ وَ النّارَ حَقُّ وَ اَنَّ السّاعَهَ آتِیَهٌ لارَیْبَ فیها وَ اَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ».

پس بگوید:«­اَفهِمْتَ یا فلان!» و به جای «فلان»،اسم میّت را بگوید. پس آنگاه بگوید:

«ثَبَّتَکَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثّابِتِ هَداکَ اللَّهُ اِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اَوْلِیائِکَ فى مُسْتَقرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ»

پس بگوید:

«اَللّهُمَّ جافِ الاْرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَاصْعَدْ إلیکَ بِرُوحِهِ وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اَللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ»(1)

و کسی که تلقین را به میّت می دهد، باید توّجه داشته باشد که اگر میّت زن است، ضمیرهای مذکّرِ در این دعاها را به صورت ضمیر مؤنث بگوید.

15- لحظات دردناک پس از مرگ چگونه است؟

پیامبر اکرم(ص)می فرماید:

ص: 73


1- -رجوع شود به رسالۀ توضیح المسائل حضرت امام(ره)، مسألۀ628.

«سوگند به آن قدرتی که جان محمد(ص) در دست اوست، اگر مردم مشاهده می کردند جایگاه مردگان را و گفتارشان را می شنیدند،او را رها کرده و به حال خود اشک ها می ریختند؛ زیرا روح او از بالای جنازه فریاد می زند: ای اهل من،دنیا با شما بازی نکند،همان گونه که با من بازی کرد، اموالی رااز حلال و حرام جمع کردم و برای دیگران گذاشتن که لذّتش برای دیگران و عقابش برای من است.از آنچه بر سر من آمده است بترسید!».(1)

و حضرت علی(ع)می فرمایند:

«پس از مردن،در کفن ها پیچیده می شوید، در حالت نومیدی به سوی قبر کشیده،در حالی که فرمانبردار و آرام هستید،چون کاری از شما بر نمی آید، بعد شما را روی تخته های تابوت می اندازند،وامانده و از حال رفته مانند شتر از سفر بازگشته و رنجوری که از جهت بیماری لاغر گردیده است،پس از آن فرزندان خدمتگذار و برادران گردآمده و شما را به دوش می کشند تا به خانۀ غربت و بی کسی ببرند،جایی که دیگر ملاقات نخواهید شد، و چون تشییع کنندگان و مصیبت دیدگان از گورستان باز گردند،شما را در قبر تنها رها می کنند، در حالتی که از وحشت و ترس سؤال نکیر و منکر و لغزش در امتحان،آهسته سخن می گویید:(2)من از شیطان گول خوردم، من از دنیا گول خوردم،من از دوست نماها گول خوردم، من از فرزندان خود گول خوردم،که برای خوشی آنان، دین خود تباه کردم، من از مدّت

ص: 74


1- - بحارالانوار،ج6،ص161.
2- - نهج البلاغه،خطبه83.

طولانی قبر و تنگی آن وحشت دارم. ای وای برمن!حسرت برمن!به خاطر آن سهل انگاری که در راه خدا کردم.»(1)

16- آداب شخص مصیبت دیده چیست؟

1- جایز نیست انسان در مرگ کسی،صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.

2- پاره کردن یقه در مرگ غیر پدر و برادر جایز نیست.

3- بعد از آنکه آب روی قبر میّت ریختیم(2)،دست ها را بر قبر بگذاریم و انگشت را باز کرده،در خاک فرو برده و هفت مرتبه سورۀ مبارکۀ«قدر» را بخوانیم و برای میت طلب آمرزش کنیم و این دعا را بخوانیم:

« اَللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیْکَ وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً رِضْواناً وَ اَسْکِنْ قَبْرَهُ مِنْ رَحْمَتِکَ ما تُغنِْیهِ بِهِ عَنْ رَحْمَهِ مَنْ سِواکَ »(3)

4- بعد ازدفن میّت، ولیّ میّت یا کسی را که ولی نایب خود کرده است، پس از آنکه مردم از سر قبر برگشتند،سر قبر بنشیند و با صدای بلند،میّت را تلقین کند و خوب است که دو کف دست را روی قبر بگذارد و دهان را نزدیک قبر ببرد.

ص: 75


1- - بحارالانوار،ج6،ص258.
2- - تا وقتی که رطوبت روی خاک قبر هست،عذاب قبر از میّت دور می گردد.(فروع کافی ،ج3،ص200)
3- - رسالۀ توضیح المسائل حضرت امام(ره)،مسألۀ 631 و مفاتیح الجنان.

در اخبار وارد شده است که چون این تلقین را بکنند، نکیر و منکر می گویند:«بیا برویم، تلقین کارش را، احتیاج به پرسیدن نیست».(1)

5- صاحبان عزا را سرسلامتی دادن.(2)

6- خواندن نماز وحشت در شب اول قبر،به این کیفیت:

دو رکعت نماز که در رکعت اول بعد از«حمد»یک مرتبه«آیة الکرسی»و در رکعت دوم بعد از«حمد»ده مرتبه سورۀ«قدر»خوانده شود و بعد از سلام نماز بگویند:«أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ ابعَث ثَوابَها إِلی قَبرِ فلان»و به جای «فلان»،اسم میّت را بگویند.

نماز وحشت رادر هر موقع از شب اول قبر می شود خواند،ولی بهتر است در اول شب،بعد از نماز عشا خوانده شود.

اگر بخواهند میّت را به شهر دوری ببرند،یا به جهت دیگر تدفین میّت را به تأخیر اندازند، باید نماز وحشت را تا شب اول قبر او تأخیر بیندازند.(3)

7- تا سه روز برای اهل خانۀ میّت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنها در منزلشان مکروه است.(4)

ص: 76


1- - رسالۀ توضیح المسائل حضرت امام(ره)،مسألۀ 631 و مفاتیح الجنان.
2- - رسالۀ توضیح المسائل حضرت امام(ره)،مسألۀ 632.
3- - رسالۀ توضیح المسائل حضرت امام(ره)،مسألۀ 640-638.
4- -رسالۀ توضیح المسائل حضرت امام(ره)،مسألۀ 632 .

امّا متأسّفانه در جامعۀ ما به این سنّت نبوی عمل نمی گردد،و در شب های اول،هفتم و چهلم، مردم دعوت می شوند و برنامه هایی در منازل و تالارها با آن مخارج سنگین برپا می گردد، که هزینۀ این برنامه ها هیچ سودی برای میّت ندارد و صرفاً اتلاف وقت و چشم و هم چشمی و مانور دادن برای صاحبان عزا می باشد، که اگر این مخارج در طول سال صرف در مسیرهای صحیح گردد، چقدر مشکلات جامعه را برطرف می کند و جوانان فقیر و یتیم را صاحب خانه و خانواده می نماید.

به خصوص که در روایت هم آمده که در شب اول قبر، صاحبان عزا از طرف میّت به فقرا کمک کنند تا شب اول قبر بر او آسان بگذرد.

بنابراین بر ماست برنامه هایی که(در قرآن و سنّت آمده است)برای میّت انجام دهیم، بطور مثال: نماز بخوانیم و روزۀ قضا بگیریم ،قرآن بخوانیم و به مستمندان کمک کنیم.

8- گرچه دستور در قرآن و سنت صادر نشده که حتماً برای میّت جلسۀ فاتحه و هفته، چهلم و سالگرد برگزار کنند، امّااگر جلسات طوری برگزار شود که در آنها تلاوت قرآن، تفسیر آیات و احادیث،احکام،مواعظ،اشعار و حرف هایی که مایۀ عبرت زنده ها شود، خوب است. نه اینکه از اول تا آخر،اسم بخوانند که چه کسانی آمدند و رفتند و حرف های نامربوط دیگر که با خط توحیدی سازگار نیست.

ص: 77

9- برصاحبان عزاست که تمام بدهکاری های میّت از قبیل بدهی به خداوند متعال(حقّ الله)مانند:کفّارات، خمس، زکات،حج واجب،قضای نماز و روزه و بدهی به خلق خدا(حقّ الناس) را بپردازند که این واجب فوری است و تا تکلیف بدهکاری ها را مشخص نکنند، حقّ تصرّف در اموال میّت را ندارند.(1)

10- به وصیّت میّت،طبق قانون وصیّت عمل کنند که این امر هم واجب فوری است.(2)

11- صدقه دادن از طرف میّت،به خصوص در شب اول قبر،مستحب است.

در روایتی از رسول خدا(ص) واردشده است که:

«برمیّت، ساعتی سخت تر از شب اول قبر نیست،پس رحم نمایید به مردگان خود با صدقه، و اگر چیزی را برای صدقه دادن نیافتید،یکی از شما دو رکعت نماز بخواند به این کیفیت که در رکعت اول،«حمد»و دو بار سورۀ «توحید»خوانده شود و در رکعت دوم،«حمد»و ده بار سورۀ«تکاثر» و بعد از نماز بگوید:«أَلّهُمَّ صَلِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ابعَث ثَوابَها إِلی قَبرِ ذالک المیّت».

هرکس این نماز را بخواند،در همان ساعت هزار فرشته به سوی قبر آن میّت می آیند که در نزد هر فرشته ای جامه و حوله ای می باشد،و

ص: 78


1- - بدهکاری های میّت و دیون او(از قبیل وام و قرض مدت دار)، بعد از فوت او باید به صورت نقد پرداخت گردد.
2- - توضیح بیشتر در بخش وصیت خواهد آمد.

خداوند تنگی قبر او را وسعت دهد تا روز قیامت و به نمازگزار به عدد آنچه آفتاب بر آن می تابد، حسنات عطا می کند و چهل درجه به او می دهد.»(1)

روش تسلیت گفتن در کلام(ع)

در«نهج البلاغه»آمده است که شخصی از دنیا رفته بود. امیرالمؤمنین علی(ع)،پیام تسلیتی به این مضمون برای خانوادۀ آن شخص فرستادند:

«این فوتی که در خانۀ شما رخ داده، ابتدایش از خانۀ شما نشده،پایان این امر هم به خود شما نیست. این پدر شما در طول عمر مسافرت هایی می رفت،الان هم مسافرتی رفته،حال اگر برگشت که او به ملاقات شما می آید و اگر برنگشت که بر نخواهد گشت،شما به ملاقات او می روید.»(2)

ص: 79


1- - بحارالانوار،ج91،ص219.
2- - نهج البلاغه،حکمت358.

ص: 80

بخش اول :آثار زیارت اهل قبور

بخش دوم: کیفیّت زیارت اهل قبور

بخش سوم:اوقات زیارت اهل قبور

بخش چهارم :سوره ها و ادعیه های وارده جهت زیارت اهل قبور

ص: 81

17- بخش اول: الف - زیارت اهل قبور

17- آثار زیارت اهل قبور

زیارت و درس عبرت

رسول خدا(ص)فرمود:

«به زیارت مردگان بروید و بر آنان سلام کنید،زیرا که از این کار درس عبرت می گیرید(1)».

موجب رقّت دل

رسول خدا(ص) فرمود:

«زیارت قبور موجب رقّت دلها و گریۀ چشم می گردد و آخرت را به یاد شما می آورد(2)».

زیارت اهل قبور در روز

ابوذر(ره)گفت:رسول اکرم(ص) به من فرمود:«ای ابوذر! من تو را وصیّت می کنم، وصیّت مرا نگهدار،شاید خدایت سود بخشد، مجاور قبرباش تا آخرت را به یاد تو آورد،و روزها به زیارت قبور رهسپار شو وشب هنگام به زیارت آنها مرو(3)».

ص: 82


1- - مجموعه ورام،ص288.
2- - کنز العمال،ج15،ص646.
3- .مستدرک الوسائل،ج2،ص129.

انس با اهل قبور

شخصی از امام صادق(ع)سوال کرد که:« آیا ما به زیارت اموات برویم؟».

امام(ع) فرمود:«آری».

آن شخص پرسید:«آیا وقتی به زیارتشان می رویم متوجّه آمدن ما

می شوند؟».

امام(ع)فرمود:«آری،به خدا قسم آمدن شما را می فهمند و خوشحال می شوند و با شما انس می گیرند(1)».

خوشحالی اهل قبور

حضرت علی(ع) می فرماید:

«مردگان خود را دیدار کنید،پس به راستی که آنان به دیدار شما خوشحال می شوند و باید که مرد خواسته ها و حاجات خود را نزد آرامگاه پدر و مادرش(از خداوند)بخواهد،البته پس از آنکه برای آنان دعا نمود(و ازخداوند برای آنان رحمت و مغفرت خواست).(2)

علت نشستن کنار قبر

ابو الدّرداء در کنار قبرها می نشست، علّت آن را از او پرسیدند،گفت:«من

ص: 83


1- - مستدرک الوسائل،ج10،ص457.
2- - بحارالانوار،ج100،ص97.

در کنار گروهی می نشینم که روز بازگشتم را به یادم می آورند و اگر از کنار آنها برخیزم غیبت من را نمی کنند(1)».

زیارت قبور و یادآوری آخرت

رسول خدا(ص) فرمود:«به زیارت قبرها بروید تا یاد آخرت در شما زنده شود(2)».

زیارت قبور صالحان

عمرو بن عثمان گوید:از امام رضا(ع) شنیدم که فرمودند:«هرکس توانایی ندارد نزد ما بیاید،باید دوستان صالح ما را زیارت کند تا پاداش دیدن ما را دریافت نماید و هرکس نتواند قبر ما را زیارت کند، باید به زیارت قبور دوستان شایسته ما برود(3)».

زیارت صاحبان حق

حضرت علی(ع) می فرماید:«برآرامگاه هایی که ساکنانشان برشما حقی دارند(نظیر حق رهبری، پدری، مادری، استادی، دوستی، برادری، همسایگی) بروید و زیارتشان کنید و نزد آنان روزی بخواهید،به راستی که آنان با دیدار شما خوشحال شوند(4)».

ص: 84


1- - محجّه البیضاء،ج8،ص339.
2- -کنز العمال،ج15،ص640.
3- - ادعیه و زیارات،ص158.
4- -چهل حدیث زیارت،شماره33.

رسیدن ثواب به صاحب قبر

داود رقّی گوید:به امام صادق(ع) عرض کردم:«کسی کنار قبر پدر و بستگان خود یا افراد دیگر می رود،آیا به حال آن صاحب قبر سودی می رساند؟».

حضرت فرمودند:«بله،ثوابش به او می رسد و خوشحال می شود،همان طور که هدیه ای به شما می رسد و شما خوشحال می شوید(1)».

شناختن زوّار

بعضی از صالحین گفته اند:«مردگان زوارشان را در روز جمعه و یک روز قبل و یک روز بعد آن می شناسند و نامهایشان را می دانند(2)».

سرکشی میّت به اقوام

اسحاق بن عمّار گفت از امام کاظم(ع)پرسیدم که:«آیا مرده به دیدار کسانش می رود؟».

حضرت فرمود:«آری».عرض کردم:«چه وقت؟». فرمود:«در جمعه(هفته) و ماه و سال به اندازه منزلتی که دارد».

عرض کردم:«به چه صورتی به نزدشان می آید؟».

ص: 85


1- - بحارالانوار،ج102،ص296.
2- -آثارالصادقین،ج17،ص46.

فرمود:«به صورت مرغی لطیف بر دیوار خانه های ایشان می نشیند و به آنان می نگرد، اگر آنان را به خیر و خوبی دید، خوشحال می شود و اگر در بدی آنها را مشاهده کرد، اندوهناک و افسرده می گردد(1)».

زیارت قبر پدر و مادر

پیامبر اسلام(ص) فرمود:«اگر پدر و مادر انسان در حالی بمیرند که او نسبت به آنها بدرفتار بوده است، و پس از مرگشان او برای آنها دعا کند،خداوند نام او را از جملۀ نیکوکاران به ثبت می رساند(2)».

هر هفته کنار قبر پدر و مادر

رسول خدا(ص)فرمود:«کسی که هر جمعه یک بار کنار قبر پدر و مادر یا یکی از ان دو برود و زیارت کند،خداوند وی را می بخشد و نام او را در زمرۀ نیکوکاران می نویسد(3)».

تمجید از مرده

مستحب است که از مرده تمجید شود و از او جز به نیکی یاد نکنند.عایشه گفته است:پیامبرخدا(ص) فرمود:«وقتی همنشین شما مُرد، او را رها کنید و از او بدگویی نکنید».

ص: 86


1- - بحار الانوار،ج58،ص52.
2- - محجّه البیضاء،ج8،ص346.
3- - کنزالعمال،ج16،ص468.

ناسزا نگفتن به مرده

رسول خدا(ص) فرمود:«مرده ها را ناسزا مگویید،تا زنده ها را آزار دهید. و مردگان را دشنام ندهید،زیرا آنها به آنچه از پیش فرستاده اند رسیده اند،مردگانتان را جز به نیکی یاد نکنید،چه در غیر این صورت اگر از اهل بهشت باشند گناه می کنید و اگر از اهل دوزخ هستند آنچه را بدان دچارند برای آنها کافی است(1)».

رسوا نکردن اموات خود را

پیامبرخدا(ص)فرمود:«با کارهای بدتان مردگانتان را رسوا نکنید، چه آن بر دوستانتان از اهل قبور عرضه می شود(2)».

ب- آثار زیارت قبور شهدا

ثواب زیارت قبر شهدا

امام صادق(ع) می فرمایند:

«زیارت قبرپیامبر خدا(ص) و زیارت قبرشهیدان و زیارت قبر امام حسین(ع) برابر است با یک حج مقبول همراه رسول خدا(ص) (3)».

ص: 87


1- -محجّه البیضاء،ج8،ص349.
2- - محجّه البیضاء،ج8،ص356.
3- - وسائل الشیعه،ج1،ص378.

پیوند با شهیدان

امام باقر(ع) می فرمایند:

«کسی که قبرهای شهیدان آل محمد و شهیدان راستین خدا را زیارت کند و هدفش این باشد که به خدا بپیوندد(خدا بدین وسیله بین او و شهید را پیوند دهد) از گناهان خود پاک شود، همچون کسی که از مادر تولد یافته.(1)

سیرۀ رسول خدا در زیارت قبور شهدا

طلحه بن عبدالله گوید:«به همراه پیامبر اکرم(ص) از شهر خارج شدیم. وقتی که به مزار شهدا رسیدیم،پیامبر اکرم(ص)به من فرمود:این قبرهای برادران ماست و بعد به زیارت شهدا مشغول شد(2)».

بر مزار شهدای احد

امام صادق(ع) فرمود:

«حضرت فاطمه(س) پس از پیامبر هفتادو پنج روز بیشتر زنده نبود و در این مدّت خندان و خوشحال دیده نشد. هر هفته دوبار روزهای دو شنبه و پنج شنبه بر سر تربت شهیدان احد میآمد.آنگاه به یاد خاطرات گذشته

ص: 88


1- -چهل حدیث،زیارت 25.
2- - سنن کبری بیهقی،ج5،ص249.

میگفت:پیامبر در این جا مستقر بود و مشرکین در آنجا(1)».

کنار قبر حمزه

جعفر بن محمد از پدرش نقل کرده که فرمود:«فاطمه(س)دختر پیامبر(ص) قبر عمویش حمزه را در روزها زیارت میکرد و در آن جا نماز میگذارد و گریه میکرد(2)».

ج- سیرۀ معصومین(ع)

سیرۀ رسول خدا(ص)

پیامبر(ص) قبر مادر خود را زیارت کرد و در کنار او گریست و کسانی که دور ایشان بودند را نیز گریاند.(این درسی است برای ما).(3)

سیرۀ امیرمؤمنین(ع)

امیرالمؤمنین(ع) هنگامی که وارد قبرستان می شدند می فرمودند:«ای خفتگان در خاک و ای به دور افتادگان، خانه های شما مسکن(دیگران) شد،زنانتان ازدواج نمودند و اموال و دارایی شما میان ورثه تقسیم شد، این خبری بود که در نزد ما بود،شما چه خبری از آن جا دارید؟».آنگاه متوجه

ص: 89


1- -کافی،ج6،ص561.
2- - محجّه البیضاء،ج8،ص345.
3- - محجّه البیضاء،ج8،ص345.

یارانش شد و فرمود:«اگر به آنان رخصت پاسخ داده می شد، حتماً میگفتند که:مسلماً بهترین توشه این دیار تقوا و پرهیزکاری است(1)».

سیرۀ فاطمۀ زهرا(س)

امام صادق(ع) فرمود:«حضرت فاطمه(س)هرصبح شنبه به کنار قبورشهدا می رفت،آن گاه در جوار قبر حضرت حمزه سید الشهدا قرار می گرفت برایش طلب رحمت می کرد و از خدا برای او آمرزش می خواست(2)».

احترام و تجلیل از مقام شهیدم تنها یاد کردن از او نیست،بلکه حفظ آثار شهید تجلیل از مقام اوست.کنارقبر شهید رفتن و از وی یاد کردن یک نوع تجلیل است که این رسم از سوی حضرت فاطمه(س) مراعات و عملی می شد، و در عین حال زمان مناسبی را انتخاب می کنند که می توان آن را جزو خلوت ترین ساعات دانست،چرا که در زمانی چون پنج شنبه و یا جمعه دیگران نیز در کنار قبور شهدا حضور می یابند.

سیرۀ امام حسین(ع)

امام صادق(ع) به نقل از امام باقر(ع) فرمود:«حضرت حسین بن علی(ع) هر شب جمعه به زیارت قبر برادرش،امام حسن مجتبی(ع)

می رفت».(3)

ص: 90


1- - آثار الصادقین،ج17،ص30.
2- - محجّه البیضاء،ج8،ص280.
3- - بحارالانوار،ج10،ص317.

18- بخش دوم: کیفیت زیارت اهل قبور

اشاره

18- کیفیّت زیارت اهل قبور چگونه است؟

امیرالمؤمنین علی(ع) در باب زیارت اهل قبور فرمودند:

«زُورُوا مَوْتاکُم فَإِنَّهُمْ یَفرَحُونَ بِزیارَتِکُمْ...»؛

«اموات خود را زیارت کنید،زیرا آنها به واسطۀ زیارت شما،خشنود می شوند(1)».

و از امام صادق(ع) سؤال شد که اموات از زیارت ما باخبر می شوند؟حضرت فرمودند:«بله». گفته شد:آیا در هنگام زیارت به حضور ما علم پیدا می کنند؟حضرت فرمودند:

«آری،به خدا قسم،علم به حضور ما پیدا می کنند و خشنود می شوند و با ما انس می گیرند(2)».

ص: 91


1- -کافی،ج3،ص22،ح10.
2- - من لایحضره الفقیه،ج1،ص115،ح39.

2- سلام های وارده را به هنگام ورود به قبرستان

خواندن.(1)

ص: 92


1- - رجوع شود به بحث ادعیۀ وارده در همین فصل.

2-نشستن روی قبر.(1)

3-خواندن نماز بالای قبر یا رو به قبر و یا میان دو قبر.(2)

6-قبر را به کثافات آلوده کردن.(3)

ص: 93


1- - از رسول خدا(ص)نقل شده است که اگر بالای آتش بنشینم که جامه ام بسوزد،خوش تر است که بالای قبر بنشینم.
2- - برای رفع کراهت،حایلی مانند عصا یا چیز دیگر بین قبر و محل سجده گاه قرار دهند.
3- - تذکره القبور،آیت الله گزی،ص21 و22.

بخش سوم:اوقات زیارت اهل قبور

زیارت اهل قبور،در همۀ وقت مناسب است،امّا آنچه از روایات برمیآید، در چند روز فضیلت بیشتری دارد:

1- بعدازظهر پنج شنبه تا مغرب.

در حدیث است که پیامبراکرم(ص)با جماعتی از اصحاب،زیارت اهل قبور را در بقیع،در این وقت،مواظبت داشتند. (1)

2- صبح شنبه.

از فاطمۀ زهرا(س)نقل شده که آن حضرت در صبح شنبه بر سر مزار شهدای بقیع می رفتند و آنجا طلب استغفار می کردند.(2)

3- روز دوشنبه.

در حدیث است که فاطمۀ زهرا(س)بعد از رحلت پدر،روز دوشنبه سر قبور شهدا می رفتند.(3)

4- روز جمعه.

از امام باقر(ع)نقل شده که صبح جمعه،پیش از آفتاب،به زیارت اهل قبور بروند.(4)

ص: 94


1- - وسائل الشیعه،ج2،ص879،ح3.
2- - بحارالانوار،ج99،ص300.
3- - وسائل الشیعه،ج2،ص879،ح1.
4- .امالی طوسی،ج2،ص300.

19- بخش چهارم: سوره ها و ادعیۀ وارده جهت زیارت اهل قبور

19- سوره ها و ادعیۀ وارده جهت زیارت اهل قبور کدامند؟

الف- سورهها

1- خواندن سورۀ«قدر»،هفت مرتبه.

2- خواندن سورۀ«حمد»،سه مرتبه.

3- خواندن سورۀ«ناس»،«فلق»و«توحید»و «آیه الکرسی». هر یک سه مرتبه.

4- خواندن سورۀ«حمد»و یازده مرتبه سورۀ«توحید».

5- خواندن سوره های«یس»،«تبارک»،«الرحمن»،«واقعه».(1)

ب- ادعیه

دعای ورود به قبرستان

1-«اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ الاَْحْیآءِ

مِنْهُمْ وَالاَْمْواتِ تابِعْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ بِالْخَیْراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ(2)».

2- از امیرالمؤمنین(ع)روایت شده که هنگام ورود به قبرستان، اول توجه به سمت راست نموده و این دعا را بخوانید:

ص: 95


1- - تذکره القبور،صص21-19.
2- - تذکره القبور،ص19.

«اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا أَهْلَ الْقُبُورِ مَنْ أَهْلِ الْقُصُو اََنْتُمْ لَنا فُرُطٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ، وَ إِنّا اِنْ شاءَ اللهُ بِکُمْ لاحِقُونَ».

و بعد متوجّه سمت چپ شده و همین دعا را بخوانند.(1)

12- در فضیلت سلام دادن بر اهل قبور،امیرالمؤمنین(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل می فرماید:

«از پیامبر شنیدم کسی که این دعا را در قبرستان بخواند،خداوند به او و پدر و مادرش ثواب پنجاه سال دهد و گناه پنجاه سال را از اوبردارد و آن دعا این است:

السَّلامُ عَلَى أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا أَهْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَهِ مَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ».(2)

دعا بربالین قبر

1- امام باقر(ع) فرمودند:دست برقبر نهاده و بگوید:

«اللَّهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ وَ صِلْ وَحْدَتَهُ وَ آنِسْ وَحْشَتَهُ وَ آمِنْ رَوْعَتَهُ وَ أَسْكِنْ إِلَيْهِ مِنْ رَحْمَتِكَ رَحْمَةً يَسْتَغْنِي بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاكَ وَ أَلْحِقْهُ بِمَنْ كَانَ يَتَوَلاهُ(3)».

2- دست برقبر نهاده و بگوید:

ص: 96


1- - مستدرک الوسائل،ج1،ص130،ح5.
2- - بحارالانوار،ج99،ص301.ضمناً ادعیۀ دیگری نیز وارد شده است که علاقمندان می توانند به کتاب«تذکره القبور»آیت اله گزی،ص20-15 مراجعه فرمایند.
3- - بحارالانوار،ج99،ص297،ح14.

« اَللّهُمَّ اغْفِرْلَهُ فَإِنَّهُ ِافْتَقَرَ إِلَیکَ».

دعای هنگام خروج از قبرستان

از امام صادق(ع)نقل شده که فرمودند هنگام خروج از قبرستان بگوید:

«السَّلامُ عَلَی القُبُورِ؛ السَّلامُ عَلی مَن کانَ فیها مِنَ المُسلِمینَ وَ المُؤمِنینَ، أَنتُم لَنا فَرطٌ وَ نَحنُ لَکُم تَبَعٌ وَ اِنّا بِکُم لاحِقُونَ، وَ اِنّا لِله وِ اِنّا الَیه راجِعُونَ؛ یا أَهلَ القُبُور بَعدَ سکنی القُصُور یا أَهل القُبُور، بَعدَ النَّعمَة وَ السُّرُور، صِرتُم الَی القُبُور یا أَهل القُبُور کَیفَ وَجدتُم طَعمَ المَوت؟»

پس بگوید:

«وَیلٌ لِمَن سارَ إِلَی النّارِ»و اشک بریزد و برگردد.(1)

ص: 97


1- -کامل الزیارات،فصل105،ح17،ص323.

ص: 98

بخش اول:وصیّت

بخش دوم:ارث

ص: 99

20- بخش اول :وصیّت

20- وصیّت و احکام آنرا بیان کنید؟

نقش وصیّت

یکی از مسائل عالی اسلام که در قرآن کریم و روایات اسلامی بر آن تأکید شده است،مسألۀ وصیّت است. وصیّت در شرایطی واجب و در شرایطی نیز مستحب مؤکّد است تا جایی که در روایت شریف از امام صادق(ع) نقل شده است:

«کسی که بدون وصیّت بمیرد،مانند مردن زمان جاهلیّت مرده است(1)».

وصیّت،نشانّ دقّت و اهل حساب و فکر بودن انسان است،زیرا انسانی که وصیّت می کند، بدون تردید دیون و طلب کاری های خود را در وصیّت نامه متذکّر می شود و در فکر آیندۀ خویش می باشد.

وصیّت، احترام به حقوق دیگران است و انسان را به یاد مرگ می اندازد و هرچیزی که انسان را به یاد مرگ بیندازد،در اسلام به آن سفارش شده است.

بنابراین یکی از فواید وصیّت آن است که انسان را به یاد مرگ می اندازد و خلأهای اقتصادی به وجود آمده، جبران خواهد شد، چرا که بسیاری از کارهای خیری که در دنیا انجام شده است، اعم از ساختن مساجد و بیمارستانها، مدارس و ... به واسطۀ وصیّت کردن افراد خیرخواه بوده

ص: 100


1- - وسائل الشیعه،ج13،ص352.

است. ثمرۀ دیگر وصیّت آن است که انسان از اموال و سرمایه ای که یک عمر جمع کرده است،بهره می گیرد. همچنین از ثمرات دیگر وصیّت جبران کارهایی است که انسان در عمر خود کوتاهی کرده و انجام نداده است و به واسطۀ وصیّت نمودن ، جبران گذشته ها می شود.وصیّت یادگاری از انسان بعد از مرگ او است و موجب زنده ماندن یاد و نام او در جامعه می گردد.

وصیّت در کلام خدا و رسول(ص)

قال الله تبارک و تعالی:

« كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ(1)».

«برشما مقرّر شده است که چون مرگ یکی از شما فرا رسد،اگر مالی برجای گذارد،برای پدر و مادر و خویشاوندان]خود[به طور پسندیده،وصیت کند.]این کار[حقّی است بر پرهیزکاران».

و ازپیامبراکرم(ص) نقل شده است که فرمودند:

«لایَنبَغِی لِامرِءٍ مُسلِمٍ أَن یَبیتَ لَیلَهً إِلاّ وَ وَصِیَّتُهُ تَحتَ رَأسِهِ»؛

سزاوار نیست برای مردم مسلمان شبی را سحر کند،مگر اینکه وصیّت او زیر سرش باشد.(2)

ص: 101


1- - بقره/180.آیاتی که پیرامون وصیّت در قرآن آمده است بدین قرار است:سورۀ بقره،آیات181و240-182 و سورۀ نساء، آیات 11 و12 و سورۀ مائده، آیۀ106.
2- - وسائل الشیعه،باب 1،ج6.

تعریف وصیّت

وصیّت آن است که انسان سفارش کند بعد از مرگش برای او کارهایی انجام دهند، یا بگوید بعد از مرگش چیزی از مال او ملک کسی باشد، یا برای اولاد خود وکسانی که اختیار آنان با اوست،قیّم و سرپرست معیّن کند. و کسی را که به او وصیّت می کنند،«وصی»می گویند. وصیّت یا مربوط به اموال و دارایی است یا مربوط به غیر اموال و دارایی و هرکدام احکام جداگانه ای دارد.

احکام وصیّت

1- کسی که می خواهد وصیّت کند،باید عاقل و بالغ باشد واز روی اختیار وصیّت کند.

2- وقتی انسان نشانه های مرگ را در خود دید،باید فوراً امانت های مردم را به صاحبانش برگرداند و اگر به مردم بدهکار است و موقع دادن آن بدهی رسیده، باید بدهی را بپردازد، و اگر خودش نمی تواند بپردازد یا موقع پرداخت بدهی او نرسیده باید وصیّت کند و بر وصیّت شاهد بگیرد تا بدهی او را بپردازند.

ص: 102

واجبات وصیّت

الف) اگر انسان، نماز و روزۀ قضا دارد،باید وصیّت کند که از مال خودش برای آنها اجیر بگیرند،بلکه اگر مال نداشته باشد،ولی احتمال دهد سی بدون آنکه چیزی بگیرد، آنها را انجام می دهد، باز هم واجب است وصیّت نماید.(1)

ب) اگر خمس و زکات و مظالم و حج بدهکار است باید فوراً بپردازد،و اگر نمی تواند چنانچه از خودش مال دارد، باید وصیّت کند.

ص: 103


1- - اگر میّت وصیّت کرده باشد که برای نماز و روزۀ او اجیر بگیرند، بعد از آنکه اجیر، نماز و روزه را به جای آورد، بر پسر بزرگتر چیزی واجب نیست.(رسالۀ حضرت امام (ره)،مسأله1394).

ج) بدهکاری های میّت باید قبل از تقسیم مال،از اصل مال میّت پرداخت گردد، اگرچه میّت بر آنها وصیّت نکرده باشد.(1)

مستحبات وصیّت

1- وصیّت کننده، بین والدین و فرزندان و خویشانش،هیچ گونه تبعیضی قائل نشود.

2- از دستورهایی که برای ورثه دشوار و یا گاهی ناممکن است،خودداری گردد.

3- مقداری از ثلث مال خود را برای خویشانی که وارث نیستند، تعیین نماید وبرای خود صدقۀ جاریه قرار دهد، مانند: ساختن مدرسه،درمانگاه، مسجد و کمک به امورخیریّه.

البته وصیّت منحصر به موارد فوق نیست، بلکه انسان باید وضعیّت دیون خود و اماناتیکه به او سپرده شده و مانند آن را در وصیّت مشخص کند، به گونه ای که هیچ امر مبهمی در حقوق مردم یا حقوق الهی که بر عهدۀ اوست، وجود نداشته باشد.

در روایات اسلامی تأکیدهای فراوانی در زمینۀ وصیّت شده است. از جمله

در حدیثی از پیامبر اسلام(ص)وارد شده است:

«مَن ماتَ بِغَیرِ وَصِیَّهٍ مِیتَهً جاهِلِیَّهً»؛

کسی که بدون وصیّت از دنیا برود، مرگ او جاهلیّت است.(2)

ص: 104


1- - برای توضیح بیشتر به احکام وصیّت از مسأله 2694 تا2727 رساله حضرت امام(ره) مراجعه شود.
2- - وسائل الشیعه، ج13،ص352.

21-آیا وصی می تواند محتوای وصیّت نامه را تغییر دهد؟

وقتی کسی از طرف شخصی، وصی قرار گرفت که پس از مرگ او به انجام وصیتش اقدام کند،باید توجه داشته باشد که وصیت کننده،او را امین دانسته و شخص امین، باید تا پایان کار امین بماند، چرا که خیانت نسبت به وصیت و تغییر محتوای آن گناه سنگینی است و این گناه،قطعاً بر عهده تغییر دهنده است، و کاری است حرام و موجب عذاب خدا در دنیا و آخرت. وصی باید آنچه در وصیت نامه از وی خواسته شده را انجام دهد و از اعمال سلیقه شخصی خود با دیگران بپرهیزد.زیرا در غیر این صورت به وصیت عمل نکرده و ضامن خواهدبود.

خداوند متعال در سوره بقره آیه182 استثنائی را بیان می فرماید:

«فَمَنْ خَافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ(1)»

هرگاه وصی،بیم انحرافی در وصیت کننده و وصیت داشته باشد، خواه این انحراف ناآگاهانه باشد یا عمدی و آگاهانه،و آن را اصلاح کند، گناهی بر او نیست و مشمول قانون تبدیل وتغییر وصیت نمیباشد.

بنابراین، استثناءتنها مربوط به مواردی است که وصیت به طور شایسته صورت نگرفته است، فقط در اینجا است که وصی حق تغییر دارد، البته اگر وصیت کننده نمرده است مطالب را به او گوشزد می کند تا تغییر

ص: 105


1- - سوره بقره/آیه182.

دهد و اگر از دنیا رفته، شخصاً اقدام به تغییر می کند و این از نظر فقه اسلامی منحصر به موارد زیر است:

1- هرگاه وصیت به مقداری بیش از ثلث مجموع مال باشد، چرا که در روایات متعددی از پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) نقل شده که وصیت تا ثلث مال مجاز است و زائد بر آن، ممنوع می باشد.(1)

بنابراین آنچه در میان افراد ناآگاه معمول است که تمام اموال خود را از طریق وصیت تقسیم می کنند، به هیچ وجه از نظر قوانین اسلامی صحیح نیست و بر شخص وصی لازم است که آن را اصلاح کند و تا سرحد ثلث تقلیل دهد.

2- در آنجا که وصیت به ظلم و گناه و کار خلاف کرده باشد، مثل اینکه وصیت کند قسمتی از اموالش را صرف توسعه مراکز فساد کنند، و همچنین اگر وصیت، موجب ترک واجبی باشد.

3- آنجا که وصیت موجب نزاع وفساد و خونریزی گردد،باید زیر نظر حاکم شرع اصلاح شود.

ضمناً تعبیر به «جنف»(بر وزن کنف) که به معنی انحراف از حق و تمایل یک جانبه است، اشاره به انحرافاتی است که ناآگاهانه دامن گیر وصیت کننده می شود و تعبیر به «اثم»اشاره به انحرافات عمدی است.

ص: 106


1- - وسائل الشیعه جلد13 صفحه361(کتاب احکام الوصایا باب10)

جمله« إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»که در ذیل آیه آمده، ممکن است اشاره به این حقیقت باشد که هرگاه وصی با اقدام موثر کار خلافی را که از وصیت کننده سرزده اصلاح کند و او را به راه حق بازگرداند خداوند از خطای او نیز صرف نظر خواهدکرد.(1)

توصیه می شود وصی،در تفسیر و توضیح وصیت، از اهل علم و علماء کمک بگیرد تا راه را اشتباه نرفته و ضامن نگردد.

از نیشابور به خلیفه مأمون عباسی(علیه اللعنه) نوشتند:

مرد مجوسی هنگام مردنش،مال زیادی را برای صدقه به فقراءوصیت کرده و قاضی نیشابور،اموال او را بین فقرای مسلمانان تقسیم نموده است.

آیا این تقسیم صحیح است؟

مأمون از حضرت رضا(ع) جواب مسأله را پرسید.

حضرت در جواب فرمودند:

قاضی اشتباه وصیت نامه را اجرا نموده است وباید از صدقات مسلمین به همان مقدار بین فقرای غیرمسلمان صدقه دهد. زیرا مجوسیان برای فقراء مسلمین وصیت نمی کنند و منظور وصیت کننده این بوده که به فقراء

ص: 107


1- - تفسیر نمونه،جلد1،صفحه693.

غیر مسلمان صدقه داده شود.(1)پس وصی باید با مشورت با اهل علم، وصیت را اجرا نماید تا مشکلی پیش نیاید.

22- آیا لازم است وصی ازکلیه تعهدات وحقوق خود مطلع باشد؟

متن وصیت نامه که از طرف کسی که وصیت می کند نوشته می شود باید توسط وصی اجرا گردد.پس لازم است هم شخصی که وصیت میکند، و هم فردی که قرار است وصیت را اجرا نماید از کلیه تعهدات و حقوق خود مطلع باشند.

23- اگر وصی برخلاف وصیت عمل کندآیا گناهی برای وصیت کننده نوشته می شود؟

خداوند در قرآن می فرماید:

« فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(2) »

پس هرکس که]وصیت[را بعد از شنیدنش تغییر دهد گناهش تنها بر ]گردن[کسانی است که آن را تغییر می دهند آری خدا شنوای داناست.

نخست می فرماید:

« فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ»

ص: 108


1- - عیون اخبار الرضا15/2.
2- - سوره بقره/آیه181.

«کسی که وصیت را بعد از شنیدنش تغییر دهد،گناهش بر کسانی است که آن را تغییر می دهند»

واگر گمان کنند خداونداز توطئه هایشان خبر ندارد، سخت در اشتباه اند.إِنَّ اللهَ سَمیعٌ عَلیمٌ.«خداوند شنوا و دانا است».

آیه فوق،ممکن است اشاره به این حقیقت نیز باشد که ،خلافکاری های «وصی» (کسی که عهده دار انجام وصایا است) هرگز اجر و پاداش وصیت کننده را از بین نمی برد.او به اجر خود رسیده،گناه تنها برگردن وصی است که تغییری در کمیت،یا کیفیت و یا اصل وصیت داده است. این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که اگر بر اثر خلافکاری وصی،اموال میت به افرادی داده شود که مستحق نیستند(و آنها نیز از این موضوع بی خبر باشند)گناهی بر آنها نیست،گناه تنها متوجه وصی است که دانسته، چنین عمل خلافی را انجام داده است.

24- نحوه اجرای وصیت چیست و سهام ارث هریک از ورثه، به چه مقدارمی باشد؟

در اجرای وصیت با توجه به روایات، باید به ترتیب به امور زیر رسیدگی گردد.

اولین چیزی که از ارث و مال میت برداشته می شود کفن میت است و سپس قرض ها و دیون او پرداخته می شود(اگر میت مرد باشد، یکی از بدهی ها مهریه همسر اوست) و بعد از آن به وصیت عمل می شود(ثلث و

ص: 109

غیره). آنگاه اگر چیزی باقی مانده باشد به عنوان ارث بین ورثه تقسیم خواهد شد.

خداوند متعال در آیات 11 و 12 سوره نساء انواع سهام در ارث را بیان میفرماید که بصورت دسته بندی شده به شرح ذیل می باشد:

انواع سهم در ارث

1- سهم بالفرض:

مقدار سهمی است که در قرآن به صراحت ذکر شده است.

2- سهم بالقرابه:

سهمی که در قرآن به صراحت ذکر نشده و در ادله دیگری مانند روایات ، بیان شده است.(1)

سهامی که در قرآن ذکر شده است شش قسم می باشد:

اول: کسانی که نصفارث می برند:

که صاحبان آن سه گروهند:

1- اگر میّت فقط یک دختر دارد فرزند دیگری که از او ارث ببرد نداشته باشد.

2- اگر میّت فقط یک خواهر پدر و مادری دارد و برادر پدر و مادری یا پدری نداشته باشد.

ص: 110


1- -تحریرالوسیله،ج2،ص373 و374.

3- شوهر در صورتی که همسر متوفای او فرزند یا فرزند زاده نداشته باشد.

دوم:کسانی که یک سوم ارث می برند:

که صاحبان آن دو گروه می باشند:

1- مادر در صورتی که میّت فرزند یا برادارانی نداشته باشد؛داشتن یک برادر مانع نیست.

2- برادران یا خواهران مادری میّت در صورتی که متعدد باشند.

سوم:کسانی که یک چهارم ارث می برند:

که صاحبان آن دو گروه می باشد:

1- شوهری که همسر متوفّایش فرزند یا فرزند زاده نداشته باشد.

2- زنی که شوهر متوفّایش فرزند زاده نداشته باشد.

چهارم:کسانی که یک ششم()ارث می برند:

که صاحبان آن سه گروهند:

1- پدر در صورتی که میّت دارای فرزند باشد.

2- مادر در صورتی که میّت حداقل دو برادر یا چهار خواهر پدر و مادری داشته باشد یا اینکه میّت فرزند داشته باشد.

3- برادر یا خواهر مادری در صورتی که تنها باشد یعنی برادر یا خواهر مادری دیگری نباشد.

ص: 111

پنجم:کسی که یک هشتم ارث می برد:

که صاحب آن زنی است که شوهر متوفّایش فرزند یا فرزند زاده داشته باشد.

ششم:کسانی که دو سوم ارث می برند:

صاحبان آن سه گروه می باشند:

1- دو دختر یا بیشتر در صورتی که میّت پسر نداشته باشد.

2- دو خواهر پدری در صورتی که میّت برادر پدری نداشته باشد.

3- دو خواهر پدر و مادری یا بیشتر در صورتی که برادرپدر و مادری نداشته باشد.

غیر از موارد ذکر شده، بقیّه وارثان میّت که سهم ارث آنان در قرآن کریم مشخص نشده است،«وارثان بالقرابه»نامیده می شوند.

توارث همسران:

زن و شوهر در صورتی از یکدیگر ارث می برند که عقد آنها دائمی باشد.(1)

کیفیت ارث آنها از هم به شرح ذیل است:

اگر شوهر بمیرد:

1) اگر میبت فرزند ندارد:یک چهارم به همسر،و سه چهارم به سایر ورثه می رسد.

ص: 112


1- - تحریر الوسیله ج2 ص396 م2.

2) اگر میّت فرزند دارد:یک هشتم به همسر،و هفت هشتم به سایر ورثه می رسد.

اگر زن بمیرد:

1) اگر میّت فرزند ندارد:یک دوم به شوهر، و یک دوم به سایر ورثه می رسد.

2) اگر میّت فرزند دارد: یک چهارم() به شوهر ، و سه چهارم() به سایر ورثه می رسد.(1)

25-آیا وصی می تواند عمل به وصیت را به تأخیر بیاندازد یا در آنجام آن کوتاهی نماید؟

وصی بر اساس آیات و روایات باید بداند که به عهده گرفتن وصیت برادر مؤمن،و اجرای مفاد آن از ثواب عظیمی برخوردار است، و معطل گزاردن وصیت،و شانه خالی کردن از عمل به آن، و انحراف در مسائل وصیت گناه بزرگی است و در این زمینه به روایت بسیار مهمی که از رسول خدا(ص) روایت شده دقت نمائید.

حضرت می فرماید:

مَنْ ضَمِنَ وَصِیَّةَ الْمَیِّتِ ثُمَّ عَجَزَ عَنْهَا بِغَیْرِ عُذْرٍ لَا یُقْبَل مِنْهُ صَرْفٌ وَ لَا عَدْلٌ وَ لَعَنَهُ مَلَکٍ بَیْنَ االسَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ یُصْبِحُ]وَ یُمْسِی فِی سَخَطِ اللهِ وَ کُلَّمَا قَالَ یَا رَبِّ نَزَلَتْ عَلَیْهِ اللَّعْنَهُ وَ کَتَبَ اللهُ ثَوَابَ حَسَنَاتِهِ

ص: 113


1- -توضیح المسائل م2771 و2770.

کُلِّهَا لِذَلِکَ الْمَیِّتِ فَإِنْ مَاتَ عَلَی حَالِهِ دَخَلَ النَّارَ وَ إِنْ قَامَ بِهَا کَتَبَ لَهُ کُلَّ یَوْمٍ وَ لَیْلَهٍ عِتْقَ رَقَبَهٍ وَ لَهُ عِنْدَ اللهِ تَعَالَی بِکُلِّ دِرْهَمٍ مَدِینَهٌ وَ سِتُّونَ حَوْرَاءَ وَ یُمْسِی وَ یُصْبِحُ وَ لَهُ بَابَانِ مَفْتُوحَانِ إِلَی الْجَنَّهِ فَإِنْ مَاتَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْقَابِلِ مَاتَ مَغْفُوراً لَهُ وَ أَعْطَاهُ اللهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ مِثْلَ ثَوَابِ مَنْ حَجَّ وَ اعْتَمَرَ وَ یَکُونُ فِی الْجَنَّهِ رَفیِقَ یَحْیَی بْنِ زَکَرِیَّا.(1)

کس که اجرای وصیت میّتی را ضامن شود،سپس بدون عذر از عمل به وصیت دست بردارد:

1) خداوند واجب و مستحبی را از او نخواهد پذیرفت.

2) همه فرشتگان میان آسمان او را لعنت کنند.

3) روز و شب را در خشم خدا بسر می برد.

4) هر وقت بگوید:یا رب،لعنت بر او نازل می شود.

5) خدا همه حسناتش را برای آن میّت می نویسد.

6) اگر برآن حال بمیرد وارد دوزخ می شود.

«ولی اگر به انجام وصیت قیام کند و به وصیت عمل نماید:»

1) خداوند به هر روز و شبی ثواب آزاد کردن یک برده برای او ثبت میفرماید.

2) به هر درهمی که از وصیت هزینه می کند شهری در بهشت به او عطا می شود و شصت حوریه در اختیارش می گذارند.

ص: 114


1- - جامع الاخبار،ص90.

3) شب را به روز می آورد و صبح را به شب،در حالی که دو درب به سوی بهشت به روش باز می شود.

اگر میان عمل به وصیت و آینده از زمان بمیرد:

1) آمرزیده از دنیا می رود.

2) خدا در قیامت مانند ثواب کسی که حج و عمره بجا آورده به او عنایت می نماید.

3) در قیامت در بهشت رفیق و همنشین حضرت یحیی بن زکریا خواهد بود.

26-آیا بعضی از واجبات مثل حج واجب،بدهکاری و حقوقی مثل خمس و زکات و مطالم باید از ثلث مال وصیت شود یا از اصل مال؟

اصل اولیه آن است که این گونه امور واجب مالی از اصل ما پرداخت گردد نه از ثلث.

27- رد مظالم چیست و آیا باید هر کسی در وصیت نامه مبلغی را به عنوان رد مظالم بنویسد؟

حق الناس چهار دسته می باشد:

ص: 115

1- گاهی فرد هم مبلغ بدهی را می داند و هم شخص طرف مقابل خود را می شناسد. باید برود و مبلغ را بدهد و حلالیت بطلبد.

2- گاهی مبلغ بدهی را نمی داند اما طرف مقابل را می شناسد.یعنی می داند که حق فلانی بود اما نمی داند که چقدر بود.در این موارد باید برود و این موضوع را به خود شخص بگوید و حلالیت بطلبد.

3- گاهی مبلغ بدهی معلوم است اما شخص معلوم نیست.

4- گاهی نه مبلغ بدهی معلوم است و نه صاحب آن.

نه شخصی را که به او قرض و بدهی دارد می شناسد و نه مبلغ را

میداند.در این موارد، شخص باید بر اساس شغل خود،یک مبلغ تخمینی را به عنوان رد مظالم به مجتهد بدهد تا صرف فقرا شود.

می تواند در وصیت نامه هم این مبلغ را بیاورد.

28- چه عواملی باعث محرومیت از ارث بردن می شود؟

در مواردی ممکن است بعضی از ورثه در اثر برخی عوارض،از ارث بردن محروم شوند و آن عوارض را در فقه، به عنوان «موانع ارث»می نامند که عبارتند از:

1- «کفر»، هیچ کافری حق ندارد از مسلمان ارث ببرد؛چه کافر اصلی باشد چه مرتد.

ص: 116

2- «قتل»، قاتل از مال مقتول ارث نمی برد مگر در خطای محض که از مال میت ارث می برد،ولی از دیه آن ارث نمی برد.

3- «رقّیّت»،بَرده از مال فرد آزاد،ارث نمی برد.

4- «تولد از زنا»،بین فرزندی که از زنا متولد شده ،و پدر و مادرش «توارث»وجود ندارد، یعنی متولد از زنا از پدر و مادر، و پدر و مادر از او ارث نمی برند.(1)

این ده هدیه رابرای گذرنامه آخرت آماده کنیم:

مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رسید و عرض کرد آیا به من اجازه میدهید که آرزوی مرگ بکنم؟

حضرت فرمود: مرگ چیزی است که چاره ای از آن نیست و مسافرتی است طولانی که سزاوار است برای کسی که بخواهد به این سفر برود ده هدیه با خود ببرد.(آیا هدایا را آماده کردی)

پرسید آن هدایا کدامند؟

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

1- هدیه عزرائیل

2- هدیه نکیر و منکر

ص: 117


1- - منابع:1- فلاح زاده،محمد حسین؛آموزش فقه،قم،نشر الهادی،چاپ هفتم،1378-نوری،محمد اسماعیل؛آشنایی اجمالی با فقه،قم،دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم،1384.- اسلامی،رضا؛مدخل علم فقه،قم ،مرکز مدیریت حوزه علمیه قم،چاپ اول،1384.- استاد شهید مطهری ؛مجموعه آثار،جلد 20،تهران؛ قم،انتشارات صدرا،چاپ دوم،1381.

3- هدیه قبر

4- هدیه میزان

5- هدیه پل صراط

6- هدیه پیامبر

7- هدیه مالک (خزانه دار جهنم)

8- هدیه جبرئیل

9- هدیه رضوان (خزانه دار بهشت)

10- و هدیه خداوند متعال

اما هدیه عزائیل چهار چیزاست:

1. رضایت حق داران.

2. اشتیاق به خداوند.

3. قضای نمازها.

4.آرزوی مرگ.

اما هدیه قبر چهار چیزاست:

1. ترک سخن چینی.

2. استبراء.

3. تلاوت قرآن.

4. نماز شب.

اما هدیه نکیر و منکر چهار چیزاست:

1. راستگویی.

2. ترک غیبت.

3. حق گویی.

4. تواضع در برابر همه.

اما هدیه میزان چهار چیزاست:

1. فرو خوردن خشم.

2. تقوای راستین.

3. رفتن به سوی جماعت.

4. دعوت به سوی آمرزش الهی.

اما هدیه صراط چهار چیزاست:

1. اخلاص عمل.

2. زیاد به یاد خدا بودن.

3. خوش اخلاقی.

4. تحمل کردن آزار دیگران.

ص: 118

اما هدیه مالک(خزانه دار جهنم) چهار چیزاست:

1. گریه از ترس خداوند.

2. صدقه مخفی.

3.ترک گناهان.

4.خوش رفتاری با پدر و مادر.

اما هدیه رضوان(خزانه دار بهشت) چهار چیزاست:

1. صبر در ناملایمات.

2. شکر بر نعمت.

3.انفاق مال در راه اطاعت خداوند.

4.رعایت امانت در مال وقفی.

اما هدیه رسول اکرم(ص) چهار چیزاست:

1. دوست داشتن او.

2. پیروی از سنت او.

3. دوست داشتن اهل بیت او.

4. زبان را ازبدیها حفظ کردن.

اما هدیه جبرئیل چهار چیزاست:

1. کم حرف زدن.

2.کم خوردن.

3. کم خوابیدن.

4. مداومت بر حمد.

اما هدیه خداوند متعال چهار چیزاست:

1. امر به نیکی.

2. نهی از بدی.

3.نصیحت و خیرخواهی برای مردم.

4. و مهربانی کردن با همه(1).

ص: 119


1- - کتاب المواعظ العدديه. احاديث ده گانه.

«و اخر دعوانا ان الحمدالله ربّ العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و السلام علیکم و علی جمیع اخواننا المؤمنین و رحمه الله

و برکاته».

اقل الطلاب سید محمدرضا هاشم زاده

پاییز1396

ص: 120

وصیت نامه

« اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ الرَّحْمَنَ الرَّحِيمَ اللَّهُمَّ إِنِّي أعْهَدُ إِلَيْكَ فِي دَارِ الدُّنْيَاأنِّي أشْهَدُ أنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أنْتَ وَحْدَكَ

لَاشَرِيكَ لَكَ وَ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ وَ أَنَّ الْحبهَ حَقٌّ وَ أَنَّ النَّارَ حَقٌّ وَ أنَّ الْبَعْثَ حَقٌّ وَ الْحِسَابَ حَقٌّ وَ الْقَدَرَ وَ الْمِيزَانَ حَقٌّ وَ أنَّ الدِّينَ كَمَا وَصَفْتَ وَ أنَّ الْإِسْلَامَ كَمَا شَرَعْتَ وَ أنَّ الْقَوْلَ كَمَا حَدَّثْتَ وَ أنَّ الْقُرْآنَ كَمَا أنْزَلْتَ وَ أنَّكَ أنْتَ اللَّهُ الْحَقُّ الْمُبِينُ جَزَى اللَّهُ مُحَمَّداً خَيْرَ الْجَزَاءِ وَ حَيَّا مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ بِاالاسَّلَامِ اللَّهُمَّ يَا عُدَّتِي عِنْدَ كُرْبَتِي وَ صَاحِبِي عِنْدَ شِدَّتِي وَ يَا وَلِيَّ نِعْمَتِي إِلَهِي وَ إِلَهَ آبَائِي لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أبَداً فَإِنَّكَ إِنْ تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي أقْرُبْ مِنَ الشَّرِّ وَ أبْعُدْ مِنَ الْخَيْرِ فَآنِسْ فِي الْقَبْرِ وَحْشَتِي وَ اجْعَلْ لِي عَهْداً يَوْمَ ألْقَاكَ مَنْشُوراً.»

اینجانب.......................................................... فرزند ...............................................

به شماره شناسنامه................................... صادره از...............................................

ساکن...........................................................................................................................

در حال صحت و سلامت جسمانی و عقلانی و با اقرار به وحدانیت خداوند

ص: 121

متعال و نبوت جمیع انبیاءعظام(علیه السلام) و خاتمیت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه و اله و سلم)و امامت و ولایت ائمه اثنی عشر(علیه السلام) و اقرار به قبول سایر عقاید اسلامی از اصول دین و فروع.

آقای/خانم فرزند

به عنوان وصی

و آقای/خانم

فرزند به عنوان ناظر قرار

دادم و به شرح ذیل وصیت می کنم که انشاء الله با رعایت تقوی و عدالت، در اجرای این وصیت نامه دقت لازم را بنمایند و در هر مورد از مواردی که در وصیت نامه ذکر نموده ام از اهل علم و علماء کمک گرفته تا وصیت نامه بصورت شرعی اجرا گردد.

از تمامی ورثه و آشنایان تقاضامندم در حسن اجرای این وصیت نامه وصی و ناظر را یاری نموده و از خداوند متعال طلب عفو و عاقبت به خیر دارم.

نام همسر یا همسران:

..............................................................................................................................

تعداد فرزندان و نام آنها:

...........................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................

ص: 122

موارد وصیت:

1.محل دفن:

2.نماز وحشت:

3.تجهیز و تعزیه داری(مراسمات):

4.نماز:

5.روزه:

6.خمس:

7.زکات:

8.مظالم العباد(رد مظالم):

9. حج واجب:

10.کفارات:

11.نذورات:

12.صدقات و خیرات:

13.روضه خوانی:

14.زیارت عتبات عالیات:

15.زیارت عمره مستحبی:

16.کمک به ایتام:

17......................................

18....................................

19.....................................

20....................................

ص: 123

از موارد فوق قسمتی که از اصل مال حساب نمی شود از ثلث مال برداشته و بقیه ثلث را در موارد زیر به مصرف برساند:

(پیشنهاد می گردد جهت مازاد ثلث، یکی از موارد زیر وصیت شود:

1.بین ورثه بطور مساوی تقسیم گردد.

2.بین ورثه طبق قانون ارث تقسیم گردد.

3.فقط بین فرزندانم بصورت مساوی تقسیم گردد.

4.بین فرزندانم طبق قانون ارث تقسیم گردد.

5.جهت امور خیر و عام المنفعه مصرف گردد.)

...........................

...........................

...........................

...........................

...........................

...........................

...........................

...........................

...........................

...........................

...........................

ص: 124

امور و دارایی ها:

لیست اموال و دارایی ها از قبیل منزل،زمین یا باغ،مغازه و شرکت،وسیله نقلیه،وجوه نقد،اوراق بهادار و سهام،و... و محل نگهداری آنها:

.............................

.............................

.............................

.............................

.............................

.............................

.............................

.............................

.............................

.............................

.............................

.............................

.............................

.............................

.............................

.............................

.............................

ص: 125

امانتها

و امانت های مردم نزد من با مشخصات کامل به شرح ذیل می باشد.

.............................

.............................

.............................

..............................

..............................

..............................

..............................

..............................

..............................

و امانت های من نزد دیگران با مشخصات کامل به شرح ذیل می باشد.

................................

.................................

................................

................................

................................

.................................

.................................

.................................

ص: 126

دیون و بدهکاری

دیون و بدهکاری های اینجانب به دیگران تا هنگام نگارش این وصیت نامه به شرح ذیل می باشد که باید از اصل مال کسر و پرداخت گردد.

1.مهریه زوجه دائمی خود.................................. فرزند.......................................

مبلغ...........................................................................................................................

............................

............................

............................

............................

.............................

.............................

..............................

..............................

...............................

...............................

...............................

...............................

...............................

...............................

ص: 127

مطالبات(طلبکاری ها):

و مطالبات(طلبکاری ها)اینجانب از دیگران تا هنگام نگارش این وصیت نامه به شرح ذیل می باشد که باید به اصل مال اضافه و دریافت گردد.

................................

................................

................................

...............................

................................

.................................

.................................

.................................

................................

................................

.................................

................................

اینجانب همانطور که در زمان حیات می توانستم در کارها و امورات فرزندان صغیر و غیر رشیدم و اموال آنها مداخله و اعمال نظر نمایم، جناب آقای................................................

فرزند....................................................

ساکن.........................

را به عنوان قیم و سرپرست فرزندان صغیر خود قرار دادم.

ص: 128

ملاحظات:

.........................................

ص: 129

حق الزحمه وصی:

مبلغ........................................................................ به عنوان حق الزحمه اجرای وصیت نامه به وصی اینجانب آقای...................................... پرداخت گردد.

حق الزحمه ناظر:

مبلغ....................................................................... به عنوان حق الزحمه نظارت

بر اجرای صحیح وصیت نامه به آقای...................................... پرداخت گردد.

امضای وصیت کننده:

این وصیت نامه در تاریخ...................... توسط.................................................... و با اطلاع وصی،قیم،ناظر و شهود و با رضایت و هوشیاری اینجانب و به خط...................................................................................نگاشته و تنظم شد و در

دفتر خانه اسناد رسمی شماره..................................................... به ثبت رسید و به امضاء و مهر شهود زیر رسیده است.

تاریخ و امضاء وصیّت کننده

ص: 130

اینجانبان امضاء کنندگان ذیل صحت و حسن اجرای این وصیت نامه را توسط وصی گواهی می نمائیم.

امضای وصّی

امضای ناظر

امضای قیّم

شهود:

مهر و امضای دفترخانه

ص: 131

فهرست منابع

1- قرآن کریم

2- نهج البلاغه

3- مفاتیح- شیخ عباس قمی

4- تفسیر المیزان،سید محمد حسین طباطبایی

5- تفسیر نمونه،ناصر مکارم شیرازی

6- تفسیر جوامع الجامع،ابوعلی فضل بن حسن شیخ طبرسی

7- تفسیر حکیم،حسین انصاریان

8- تفسیر مجمع البیان،ابوعلی فضل بن حسن شیخ طبرسی

9- المفردات فی غریب القرآن،راغب اصفهانی

10- اطیب البیان فی تفسیر القرآن،سید عبدالحسین طیب

11- تفسیر روشن،حسن مصطفوی

12- زبده البیان فی أحکام القرآن،احمد بن محمد مقدس اردبیلی،

13- وسائل الشیعه،شیخ حرّ عاملی

14- منتخب میزان الحکمه،محمد محمدی ری شهری

15- کنزالعمال،علاء الدین علی بن حسام معروف به متقی هندی

16- مستدرک الوسائل میرزا حسین نوری(محدث نوری)

17- بحارالأنوار، علامه مجلسی

18- آیات الأحکام،سیدامیر ابوالفتوح حسینی جرجانی

19- روضه الواعظین- ترجمه مهدوی دامغانی

20- عیون اخبار الرضا،محمد بن علی بن حسین بن بابوبه قمی(شیخ صدوق)

21- تحریر الوسیله،سید روح الله موسوی(امام خمینی قدس سره)

22- آموزش فقه،محمد حسین فلاح زاده

23- آشنایی اجمالی با فقه،محمد اسماعیل نوری

24- مدخل علم فقه،رضا اسلامی

25- مجموعه آثار،شهید مرتضی مطهری

26- فرازهایی از تاریخ پیامبر گرامی اسلام،جعفر سبحانی

ص: 132

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109