موسوعة الامام الخمیني قدس سرة الشریف المجلد 37 استفتائات امام خمینی (س) جلد 7

مشخصات کتاب

سرشناسه : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368.

عنوان و نام پديدآور : موسوعة الامام الخمیني قدس سرة الشریف المجلد 37 استفتائات امام خمینی (س) جلد 7/ تحقیق موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س).

مشخصات نشر : تهران : موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، 1396.

مشخصات ظاهری : 10 ج.

فروست : موسوعه الامام الخمینی (س).

شابک : 978-964-212-368-1

وضعیت فهرست نویسی : فاپا(چاپ دوم)

يادداشت : ج.2 - 10 (چاپ اول: 1392)(فیپا).

يادداشت : چاپ دوم.

مندرجات : ج.1. احکام تقلید، طهارت.- ج.2. نماز (از ابتدا تا شرایط شکسته شدن نماز).- ج.3. نماز (از قواطع سفر تا انتها)، روزه، زکات.- ج.4. خمس.- ج.5. حج، امر به معروف و نهی از منکر، مکاسب محرمه.- ج.6. بیع (خرید و فروش) ....- ج.7. وقف و نظایر آن، وصیت، یمین و نذر، کفارات.- ج.8. صید و ذباحه، خوردنی ها و آشامیدنی ها ....- ج.9. نکاح (از اولیای عقد تا انتها)....- ج.10. قضا، شهادات، حدود، قصاص ... .

موضوع : فقه جعفری -- رساله عملیه -- پرسش ها و پاسخ ها

*Islamic law, Ja'fari -- Handbooks, manuals, etc. -- Questions and answers

فتوا های شیعه -- قرن 14

Fatwas, Shiites -- 20th century

شناسه افزوده : موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

شناسه افزوده : Institute for Compilation and Publication of Imam Khomeini's Works

رده بندی کنگره : BP183/9/خ8الف47 1396

رده بندی دیویی : 297/3422

شماره کتابشناسی ملی : 3421059

اطلاعات رکورد کتابشناسی : فاپا

آدرس سایت : https://www.icpikw.ir

خیراندیش دیجیتالی : مرکز خدمات حوزه علمیه اصفهان

ویراستار:سید جلال الدین عمرانی

ص: 1

اشاره

ص: 2

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »

ص: 3

فهرست اجمالى

جلد اول احكام تقليد، طهارت

جلد دوم نماز (از ابتدا تا شرايط شكسته شدن نماز)

جلد سوم نماز (از قواطع سفر تا انتها)، روزه، زكات

جلد چهارم خمس

جلد پنجم حجّ ، امر به معروف و نهى از منكر، مكاسب محرمه

جلد ششم بيع (خريد و فروش)، شفعه، صلح، اجاره، جعاله، عاريه، وديعه،مضاربه، شركت، مزارعه، مساقات، دين و قرض، رهن، حجر، ضمان، حواله و كفالت، وكالت، اقرار، هبه

جلد هفتم وقف و نظائر آن، وصيت، يمين و نذر، كفارات

جلد هشتم صيد و ذباحه، خوردنى ها و آشاميدنى ها، غصب، احياى موات و مشتركات، لقطه، نكاح (از ابتدا تا احكام عقد ازدواج)

جلد نهم نكاح (از اولياى عقد تا انتها)، طلاق، خلع و مبارات، ظهار، مواريث

جلد دهم قضا، شهادات، حدود، قصاص، ديات، مسائل مستحدثه (بيمه،سفته، سرقفلى، بانك ها، بليط هاى بخت آزمايى، تلقيح مصنوعى،تشريح و ترقيع، راديو و تلويزيون، مقررات دولتى، راهنمايى و رانندگى، خريد و فروش و تقسيم اجناس سهميه اى، خريد و فروش اجناس قاچاق، ماليات و عوارض، عزادارى، رضايت والدين،مسائل اجتماعى بانوان، مسابقات ورزشى، معارف و مسائل اسلامى، مسائل امنيتى و كشورهاى بيگانه، ولايت فقيه)

ص: 4

فهرست مطالب

كتاب وقف و نظائر آن

وقف مسجد و احكام آن ... 3

جريان فضولى در وقف ··· 41

شرايط صحت وقف ··· 43

وقف عام و خاص ··· 59

موارد مصرف وقف ··· 60

بقاء احكام مسجديت بعد از تخريب مسجد مگر در بعض صور ··· 105

تغيير و تبديل وقف ··· 108

تلف كردن و از بين بردن وقف ··· 177

تعمير و توسعه وقف ··· 178

فروش و تبديل وقف و وسائل آن ··· 182

اجاره وقف ··· 228

تفكيك وقف مشاعى ··· 264

توليت وقف ··· 266

مخارج وقف ··· 308

ثبوت و عدم ثبوت وقف ··· 312

كيفيت عمل به وقف ··· 342

ص: 5

حبس و نظاير آن ··· 345

صدقه ··· 347

كتاب وصيت

لزوم وصيت كردن ··· 365

ثبوت وصيت ··· 370

وصيت كردن نسبت به اموال ديگران ··· 376

جايز بودن متعلق وصيت ··· 377

وصيت در امور مالى و غيره و شرط نفوذ آن و محاسبۀ ثلث··· 389

احكام وصى ··· 466

لزوم عمل بر طبق وصيت ··· 472

احكام ناظر بر وصيت ··· 489

احكام قيّم بر صغار ··· 491

رجوع از وصيت ··· 494

كتاب يمين و نذر

احكام يمين (قسم) ··· 497

احكام نذر ··· 499

كيفيت صيغه نذر ··· 499

لزوم صيغه معتبره شرعيه براى وجوب وفاى به نذر ··· 499

نذر مادر نسبت به فرزند ··· 530

نذر زن بدون اذن شوهر ··· 530

نذر غير مسلمان ··· 533

نذر فرزند بدون اذن پدر ··· 534

ص: 6

احكام متعلّق نذر ··· 535

جواز مسافرت در زمان روزه نذرى ··· 540

نذر متعذّر المصرف ··· 541

تلف نذر ··· 542

مصرف نذر ··· 543

مخارج نذر ··· 553

تعذّر وفاى به نذر ··· 555

مخالفت با نذر و كفارۀ آن ··· 560

احكام عهد ··· 563

كتاب كفارات

احكام كفارات ··· 573

ص: 7

ص: 8

وقف و نظائر آن

وقف مسجد و احكام آن

ص: 1

ص: 2

احكام وقف و نظائر آن

[سؤال 7960] 4179

بسمه تعالى 6 / 10 / 1358

سماحة مولانا الحجة آيت الله العظمى حضرت رهبر و زعيم عالى قدر اسلامى جناب آقاى خمينى دامت بركاته

مسجد امام حسن مجتبى واقع در تهران؛ حقير از بدو تأسيس 1374 تا كنون 1400 ه- . ق امامت آن را بر عهده دارم توليت آن از طرف واقف بر عهده شخص ديگرى است مسجد مزبور از لحاظ ساختمان فاقد سالن سخنرانى، كتابخانه و بعض ديگر از لوازم است و دارا بودن اين لوازم مستلزم تخريب و تجديد بناى آن است و ساكنين محل از سال ها قبل اين تقاضا را داشته و مصرانه آن را دنبال مى كنند ولى متولى نامبرده موافق نيست آيا تخريب اين مسجد به منظور تبديل به احسن با عدم رضايت متولى مذكور مجوّز شرعى دارد يا خير؟ مستدعى است نظر مبارك را صريحاً اعلام فرماييد.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، تخريب مسجد جايز نيست.

ص: 3

[سؤال 7961] 4180

بسمه تعالى 21 جمادى الثانى 1403 ق

محضر زعيم عالى قدر و رهبر كبير انقلاب جمهورى اسلامى، حاج آقا روح الله خمينى، روحى فداه، بعد التحية و الثناء و ابلاغ عرض سلام، به عرض عالى مى رساند:

شخصى زمينى را در چهار سال قبل به عنوان مسجد خريده، ولى صيغۀ وقف را جارى ننموده. اكنون در صد مترى آن - با فاصلۀ كم - مسجدى بنا شده. آيا از جهت ميزان شرعى مى توان آن زمين را فروخته و خرج اين مسجد يا جهت كمك به رزمندگان يا جنگ زده ها يا كارهاى خير ديگرى صرف نمود يا نه؟

بسمه تعالى، اگر زمين وقف نشده، مالك شرعى مى تواند هرگونه تصرفى در آن بكند.

[سؤال 7962] 4181

بسمه تعالى

حضور محترم دفتر استفتائات امام، سلام عليكم ورحمة الله

پس از ابلاغ سلام، محترماً معروض مى دارد كه در روستايى مسجدى ساخته اند دو طبقه، كه طبقه اول ارتفاعش سه متر و طبقه دوم شش متر مى باشد كه در حدود يك سال و نيم استفاده شده، به خاطر اين كه طبقه دوم گرم نمى شد ديگر استفاده نكردند و بر اثر برف و باران مقدارى از سقف طبقه دوم خسارت برداشته كه امكان تعمير طبقه دوم هست. اما عده اى از مردم مى گويند كه مسجد را خراب كنيم و مسجد يك طبقه بسازيم و اين كار احتياج به خرج بسيار زيادى دارد كه قصد دارند مقدارى از خودشان و مقدارى از دولت كمك بگيرند. آيا اين كار جايز است يا خير؟ لطفاً حكم را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، خراب كردن مسجد براى تجديد ساختمان مسجد و تعمير آن مانع ندارد.

ص: 4

[سؤال 7963] ‘ 770

2. مساجدى كه برق و آب آن را مى دهند آيا به خارج بردن آن به جهت كسب جايز است يا خير؟

بسمه تعالى، اگر خلاف مقرّرات يا خلاف مصلحت مسجد باشد جايز نيست.

[سؤال 7964] 4182

بسمه تعالى 18 / 5 / 1361

با درود به رهبر انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى

محترماً به عرض مى رسد كه آيا اين اتاق هايى كه در گروهان ها و پاسگاه ها و بعضى از ادارات، به نام نمازخانه از آن نام برده مى شود، حكم مسجد را دارند؟ مثلاً در موقع جنابت نمى شود داخل آن شد يا اين كه احترام دارد ولى به آن صورت حكم مسجد را ندارد؟ جواب اين سؤال را لطفاً بدهيد. قبلاً از همكارى شما تشكر مى كنم.

بسمه تعالى، اگر مسجد بودن محل ثابت نيست احكام مسجد مترتب نمى شود.

[سؤال 7965] 4183

بسمه تعالى

حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام بقاؤه

1. اگر اصل وقف مشخص نباشد براى مسجد مثلاً، آيا حكم مسجد دارد يا نه؟ و اگر اصل وقف معلوم باشد ولى مورد تصرف و مصرف آن مشخص نباشد، چه بايد كرد؟

بسمه تعالى، تا عنوان مسجديت در وقف محرز نشود، حكم مسجد مترتب نمى شود؛ و در صورت معلوم نبودن مصرف، صورى دارد كه در تحرير مذكور است.

ص: 5

2. حائض بلاعادت، قبل از ده روز پاك شده؛ بعد از چند روز، قبل از ده روز خون ديد و ادامه پيدا كرد تا بعد از ده روز؛ برنامۀ نماز و روزه و غير آن، در وقت پاكى چگونه است؟

بسمه تعالى، خون دوم حيض نيست و نماز و روزۀ او در وقت پاكى صحيح است.

3. گفته شده اگر كسى نماز مغرب و عشا را عمداً يا سهواً نخواند، فردايش را بايد به عنوان كفاره روزه بگيرد. آيا واجب است يا نه؟ در صورت وجوب، قضا يا كفاره دارد، اگر صوم را نگرفت؟

بسمه تعالى، اصل روزه در فرض مسأله و قضا و كفاره واجب نيست.

4. در نماز جماعت، مأموم از جلو متصل نيست، ولى از طرفين متصل است؛ چگونه است؟

بسمه تعالى، اگر كسى كه در صف متأخر است بتواند صف جلو يا بعض افراد آن را ببيند نماز جماعتشان صحيح است.

[سؤال 7966] 4184

بسمه تعالى 5 ذى قعدة الحرام 1399 ق

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

با عرض سلام، مستدعى است بيان فرماييد، واقف مسجد خود را متولى، و عزل و نصب امام مسجد را در حيطۀ توليت خود قرار داده است. آيا صحيح است يا خير؟

بسمه تعالى، جعل توليت براى مسجد صحيح نيست، و عزل و نصب او اثر ندارد.

[سؤال 7967] 4185

بسمه تعالى 2 / 4 / 1361

دفتر امام خمينى مدّ ظله العالى

محترماً؛ چنانچه مسجد يا زمين يا ساختمانى، توليت خاصى داشته باشد، ديگرى بدون اجازۀ متولى مى تواند تصرف كند يا خير؟ لطفاً جواب مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، اصل ساختمان مسجد توليت بردار نيست و تصرف در موقوفات مسجد يا موقوفات ديگر موكول به اجازه و نظر متولى شرعى است.

ص: 6

[سؤال 7968] 4186

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، دام ظله العالى

با تقديم احترام، مسجدى است كه موقوفاتى هم دارد. بانى مسجد و رقبات موقوفه، بر اساس وقف نامه اى براى مسجد و موقوفات، متولى و ناظر تعيين نموده و مدت متجاوز از يك قرن است كه در تحت يد متولى و اعقاب وى بوده و هم اكنون متولى در شهر ديگرى است و براى رسيدگى به امور موقوفه، براى خود نماينده اى تعيين نموده است. آيا مى توان بدون اذن متولى و يا نمايندۀ او، در رقبات تصرف نمود و در آن مسجد نماز خواند يا نه؟

در خاتمه با تجديد احترام، دوام ظلّ عالى را مسئلت مى نمايد.

بسمه تعالى، مسجد توليت بردار نيست و نماز خواندن در آن، موقوف بر اجازۀ كسى نيست، ولى تصرف در موقوفات مسجد، منوط به نظر و اجازۀ متولى شرعى است.

[سؤال 7969] 4187

بسمه تعالى 28 شوال المكرم 1399 ق

حضور مبارك آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله، با عرض سلام، مستدعى است بيان فرماييد:

تصرف در مسجد، مانند اقامۀ مجلس و استفاده از بلندگو و برق و فرش و غيره (غير نماز خواندن) بدون اجازه و با نهى واقف و متولّى مسجد جايز است يا نه؟ متّع الله المسلمين بطول بقائكم

بسمه تعالى، جعل توليت براى مسجد صحيح نيست و نهى واقف اثر ندارد. بلى، اگر براى اشياى مربوط به مسجد، متولّى خاصى قرار داده شده؛ تصرف در آن ها موقوف است به نظر او و مراعات جهت وقف.

ص: 7

[سؤال 7970] 4188

بسمه تعالى دوازدهم صفر 1403 ق

در خدمت اقدس عالى جناب الحاج آقانا آيت الله امام خمينى صاحب الموسوى مدّ ظله العالى

سؤال: از طرف اهالى و مؤمنين محله حسن آباد پست خانه، سرينگرى 3 كشمير هندوستان در باب انور شرعى مساجد شريف حسن آباد

عرض به خدمت اقدس عالى جناب اين است كه براى امورات مساجد شريف محله حسن آباد آغا مرحوم الحاج آغا سيديوسف صاحب الموسوى الصفوى متولى خواهد بود آغاء مرحوم از جانب خود شخص سيد محمد سعيد باشندۀ حسن آباد بابت انتظام و انصرام اين مساجد شريف ناظر مقرر كرده بود چون كه آغاى موصوف وفات كرد حكم در امورات شرعى اين مساجد شريف در صورت عدم موجودگى متولى چه است و دخل در انتظام و انصرام از ناظر سيد محمد سعيد شرعى جواز دارد يا نه؟ از جوابش همه ما را عنايت فرماييد.

مزيد عرض است كه بابت انتظام و انصرام و شرعى امورات مساجد شريف متذكره بالا در عدم موجودگى متولى شرعى به صورت عدول مؤمنين باشند سؤال متذكره بالا از جوابش مشكور مى فرماييد تا كه گمراه نمى شود.

بسمه تعالى، مسجد متولّى ندارد و متولّى بردار نيست.

[سؤال 7971] 4189

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب و حامى مستضعفان حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، احتراماً؛ بعد از سلام سؤال مى شود:

1. اگر شخصى مقدارى از زمين مسجد را بى قيد و شرط - يعنى توليت آن براى كسى شرط نكرده - وقف مسجد نمايد اهالى امام جماعتى را از فقيه جامع الشرايط

ص: 8

دعوت نمايند و وى كتباً آن امام را منسوب و به سعى ايشان مسجد آباد و تكميل گردد آيا رضايت كسى كه مقدار از زمين را وقف كرده تا آخر عمرش به هر امام جماعت شرط است يا عدم رضايت ايشان در صحت نماز اهالى و امام آن مسجد اثر ندارد؟

2. زيرزمين چنين مسجد براى تعليم قرآن و سوادآموزى و كتابخانه وقف شده بدون توليت اداره آن، بيان فرماييد به وسيله چه كسى بايد اداره شود. ظلكم مستدام

بسمه تعالى، 1 و 2، مسجد متولى ندارد و رضايت كسى در عبادت در آن معتبر نيست ولى تصرفاتى كه منافى با احترام مسجد يا مزاحم نمازگزاران باشد جايز نيست.

[سؤال 7972] 4190

بسمه تعالى

پيشگاه رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى

چهار پنج سال قبل، يك صد و پنجاه متر از محوطۀ خانه ام را براى مسجد نذر كردم، به اين صورت كه چون مقدار آن كم، و قيمتش زياد بود، آن را بفروشم و در محل ديگرى مسجد بزرگ ترى بسازم. سال گذشته يك روحانى با چند نفر از اهل محل مراجعه، و فرمودند شنيده ايم زمين نذر مسجد كرده ايد؛ پنجاه متر اضافه تر بدهيد، و هشتاد متر هم فروشى - كه اهل محل پول هشتاد متر را بدهند، و در ثواب شريك شوند - بنده بدون اين كه قلباً راضى باشم كه زمين بيشترى از محوطه خانه ام بدهم، ناگزير - به خاطر آقاى روحانى و ساير همسايگان - قبول كردم. پس از چندى، همان روحانى با چند نفر مراجعه، از قول حاكم شرع فرمودند: اين خانۀ شما را دولت مى گيرد، بهتر است خود شما براى مدرسۀ علميه آن را هديه كنيد. به عرض رساندم: بنده فقط دو خانه برايم باقيمانده، كه يكى بيع بانك و در آن ساكن هستم، و ديگرى هم براى امرار معاش، و آن زمانى كه ثروتمند بودم، زمين بزرگى براى مدرسه داده ام، كه هم اكنون از آن استفاده مى شود، و ديگر آن كه طلبه اى كه در خانۀ غصبى تحصيل علم

ص: 9

كند، نمى تواند منويات شارع مقدس اسلام و علماى حاضر و رهبر انقلاب را - كه همانا منويات اسلام است - اجرا نمايد. تشريف بردند، و طولى نكشيد، بنده را بازداشت كردند. بدون هيچ گونه خلافى، مدتى در بازداشت بودم، و چون زايد است، از شرح آن مى گذرم.

به مسجد، كه منظور اصلى است برمى گرديم: 1. اول آن كه پولى بابت هشتاد متر نپرداخته اند و صيغه خوانده نشده است. 2. اين آقايان به نظر بنده قصدشان اين بوده كه با دريافت اجازۀ ايجاد مسجد از طرف بنده، پول ساخت آن را از دولت بگيرند. اين را هم عرض كنم كه اگر در اين محل مسجد ساخته شود، خودكفا است و داراى چند مغازه مى شود.

و اما نظر خود بنده اين بود كه مسجدى احداث كنم، و توليت آن را تعيين نمايم، و به كم و كسر آن برسم. اينك به سؤالات ذيل جواب مرقوم فرماييد:

1. بنده نيتم اين بوده كه توليت مسجد را عهده دار شوم، آيا اين حق را دارم يا خير؟

2. آيا چون پولى نپرداخته اند، نسبت به هشتاد متر حق عدول دارم يا خير؟

3. نسبت به پنجاه متر اضافه بر نذر اوليه - با اين كه نظر خودم اين است كه چون براى مسجد است، آن را هم بدهم و خواهم داد - ولى از نظر شرعى مايلم بدانم همان نذر اولى، كه خودم كرده ام، صحيح است، يا اين كه پنجاه متر بعدى، هم چون نذر شده، مجبور به اجراى آن هستم يا مختار؟

4. نذر اصلى اين بود كه زمين را بفروشم و در محل وسيع ترى مسجد بسازم؛ چون از پول اين زمين مى توان محل وسيع ترى تهيه كرد و حتى قسمتى از ساختمان مسجد را هم ساخت. آيا حق دارم نذر اوليه را اجرا كنم يا خير؟

بسمه تعالى، اصل مسجد توليت بردار نيست، ولى نسبت به موقوفات آن، واقف مى تواند خود يا ديگرى را متولّى قرار دهد، و نذر اگر با خواندن صيغۀ مخصوص آن شرعى شده، وفاى به آن لازم است، وگرنه وجوب وفا ندارد، و ملك اگر فروخته شده و معاملۀ شرعى انجام گرفته، تسليم آن به

ص: 10

مشترى لازم است، وگرنه اختيار ملك با مالك است و تصرف ملك غير، بدون اجازۀ مالك شرعى، غصب و حرام است.

[سؤال 7973] ‘ 4432

3. مقدارى از بيابان، براى مسجد تعيين مى شود و به عنوان مسجديت، در آن نماز اقامه مى شود؛ سپس از آن جا مى روند؛ براى كسانى كه موضوع را مى دانند، اگر گذرشان به آن جا بيفتد، حكم مسجد دارد؟

بسمه تعالى، به مجرد تعيين مقدارى از بيابان براى مسجد و نماز در آن، حكم مسجد پيدا نمى كند.

[سؤال 7974] 4191

بسمه تعالى 7 / 1 / 1361

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته العالى

پس از تقديم سلام، اميدوارم در ظلّ توجهات ولى عصر عليه السلام مصون و محفوظ باشيد؛ و در ضمن استدعا دارم اين چند مسأله را جواب بفرماييد.

1. شخصى زمينى را به عنوان مسجد داده و نام آن را مسجد جعفرى نهاده؛ چون جدّش شيخ جعفر كبير بوده؛ و فعلاً بعد از پيروزى انقلاب، جوان ها آن را مسجد امام جعفر صادق عليه السلام نامگذارى كرده اند. آيا از نظر شرعى اشكالى دارد؟

بسمه تعالى، اشكال ندارد.

2. اگر كسى چيزى را كه جزء مؤونه حساب مى شود خريدارى كند - مانند خانه و فرش و امثال آن - و بعد از چند سال احتياجش برطرف شد، و قيمت آن از موقع خريد زيادتر شده، آيا زيادى آن خمس دارد؟

بسمه تعالى، اگر با پول غير مخمس خريده، موقعى كه احتياج برطرف شد، به قيمت فعلى خمس دارد.

3. خانه اى را مهر زن قرار مى دهند كه صدهزار تومان قيمت داشت؛ بعد از مدتى زن خانه را به دويست هزارتومان مى فروشد. آيا زيادى آن خمس دارد؟

ص: 11

بسمه تعالى، خمس ندارد.

4. شخصى كه حج مى رود، مقدارى ريال سعودى از دولت خريدارى مى كند. اگر آن را به كس ديگر بفروشد، چه صورتى دارد؟

بسمه تعالى، مقررات دولت اسلامى را بايد مراعات كند.

5. اگر كسى به نيابت شخصى حج برود و اعمال عمرۀ تمتع را به جا آورد؛ اما به واسطۀ فوت يا مرض نتواند وقوف به عرفه يا مشعر بنمايد - نه اختيارى و نه اضطرارى - آيا نايب، برى ء الذمّه مى شود يا نه؟ و در صورت برى ء الذمّه شدن، نسبت به منوب عنه، چه وظيفه اى است؟

بسمه تعالى، اگر بعد از احرام و داخل حرم شدن فوت كند، نايب و منوب عنه، هر دو برى ءالذمّه مى شوند؛ و اگر به واسطۀ مرض نتواند حج به جا آورد، بايد به وظيفۀ محصور عمل كند و منوب عنه، برى ءالذمّه نمى شود.

[سؤال 7975] 4192

بسمه تعالى 1 ربيع الاولى 1403 ق

حضرت آيت الله العظمى رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، امام خمينى، مدّ ظله العالى

چه مى فرماييد در اين مسأله شرعيه: اين جانب خادم مسجد كارخانه قند مياندوآب، مدت سى و دو سال است در اين مسجد براى رضاى خدا به اجازۀ علماى وقت خدمت مى كنم؛ اين مسجد مقدارى زمين در محوطۀ حياط دارد؛ از روزى كه در اين مسجد خادم مى باشم، با دسترنج خود مقدارى قلمۀ درخت و درخت ميوه نهادم و بار آوردم. آيا جايز است خانوادۀ اين جانب از ميوه و چوب آن، استفاده كنند يا جايز نيست؟ جواب مرقوم فرماييد تا خيال اين جانب راحت باشد. خودم داراى ده - دوازده عايله مى باشم و در اين باب پيرمرد شدم و در اين مدت خدمت بر مسجد، از كسى مزد و حقوق نگرفتم و براى رضاى خدا خدمت كردم. لطفاً بفرماييد با اين شرايط، استفاده از محوطۀ حياط مسجد جايز است يا جايز نيست؟

بسمه تعالى، اگر درختان را از مال خودتان غرس كرده ايد و وقف ننموده ايد، ميوه آن از خود شما است و مى توانيد استفاده كنيد.

ص: 12

[سؤال 7976] 4193

بسمه تعالى 30 / 2 / 1361

محضر مبارك حضرت امام خمينى، دام ظله العالى

احتراماً؛ به عرض مى رساند: در زمان طاغوت زمين هاى مردم غصب و در آن ها پادگان ها و پايگاه هاى نظامى ساخته شده است كه اين پايگاه هم مستثنا از عرايض فوق نمى باشد. ضمناً در همان زمان عده اى از پرسنل مؤمن و متعهد اقدام به ساختن مسجدى در همين زمين ها نموده اند و صيغۀ آن توسط مرحوم آخوند آقا ملا على همدانى خوانده شده است. با توجه به عرايض بالا تقاضا مى شود بفرماييد: وضع اين مسجد چگونه است و آيا صيغه اى كه براى آن خوانده شده است باطل است يا خير؟

با توجه به غصبى بودن زمين هاى اين پايگاه آيا در حال حاضر مى شود مسجد در آن بنا كرد يا خير؟ والسلام

بسمه تعالى، حكم به صحت وقف مزبور مى شود و حكم مسجد بر آن مترتب است.

[سؤال 7977] 4194

بسمه تعالى 24 / 11 / 1361

سلام عليكم، بدين وسيله استفتا مى گردد كه مسجدى در شهر ساخته شده كه بانيان آن دو برادر بوده اند، كه يكى از آن ها فوت كرده است و وصيت نموده كه برادرش ساختمان مسجد را به اتمام برساند. در ضمن اين دو برادر صاحب زمين هاى زيادى بوده اند و پس از تصويب قانون خريد و فروش زمين از مجلس شوراى اسلامى مبنى بر اين كه كليۀ زمين ها براى پنج سال، به عنوان حكم ثانوى به واسطه و نظارت كامل دولت بايد خريد و فروش شود. پس از اين كه دولت اعلام نمود كه طبق مصوبۀ مجلس شوراى اسلامى، خريد و فروش زمين ممنوع است، بانى مسجد چند قطعه از زمين هاى خودش را براى مسجد به فروش رساند بدون اين كه دولت نظارتى

ص: 13

داشته باشد و حتى به خاطر اين كه خلاف قانون انجام داده بود، هيچ مدركى رد و بدل نشد و از اين پول، براى به اتمام رساندن مسجد استفاده نمودند. با در نظر گرفتن اين كه

قانون مجلس شوراى اسلامى عين شرع است، اين عمل جايز بوده است يا خير؟ و در صورت اشكال، براى تطهير مسجد چه اقدامى بشود؟

بسمه تعالى، دربارۀ مسجد اشكالى ايجاد نشده است.

[سؤال 7978] 4195

بسمه تعالى

حضور مبارك حضرت آيت الله العظمى نايب الامام، امام خمينى، دامت بركاته

احتراماً؛ استفتا و استفسار مى شود، قطعه زمينى به مساحت تقريبى چهار صد متر مربع، واقع در فرحزاد تهران، يك نفر از بانوان خيّر و مؤمن جهت احداث مسجد به اهالى فرحزاد اهدا نموده است. پس از انجام تشريفات اهدا و وقف شرعى؛ اهالى جهت ساختن آن، شروع به خاك بردارى نمودند كه در حين خاك بردارى تعدادى قبر پيدا شد. ضمناً اهالى محل نيز شهادت مى دهند كه محل مذكور قبرستان بوده است. توضيح اين كه اجساد داخل قبور پوسيده مى باشد. در ضمن تا پيدا شدن قبرها در حدود مبلغ بيست و دو هزار تومان، بابت خاك بردارى و غيره از پول هاى اهدايى مردم مصرف شده است. لذا از آن مقام محترم تقاضا مى شود در اين مورد حكم شرعى را جهت هرگونه اقدام لازم صادر فرمايند.

بسمه تعالى، در فرض مذكور احداث مسجد مانع ندارد.

[سؤال 7979] 4196

بسمه تعالى 29 / 10 / 1358

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى

پس از عرض سلام؛ سلامتى وجود حضرت عالى را از درگاه خداوند متعال خواستارم.

ص: 14

حضرت امام! اين جانب از طرف اهالى قريه كوشك سزننك سيمكان بخش جهرم به استحضار مى رسانم كه بناى يك مسجد در قريه نامبرده نموده ايم. قريه نامبرده موقوفه مى باشد و در رژيم قبل به زارعين فروخته شده است. حال چهارصد متر زمين موات كه در ميان ده قرار دارد در حدود چهل سال است كه قابل كشاورزى ديم نيست و اهالى، وسايل ساخت مسجد را فراهم آورده اند. استدعا داريم كه دستور شرعى آن را اعلام بفرماييد.

خداوند سايه مباركتان را بر سر همه مسلمين جهان مستدام بدارد.

بسمه تعالى، اگر زمين وقف باشد، بناى مسجد در آن با اجازه متولى شرعى و مراعات مصلحت وقف مانع ندارد، لكن زمين آن حكم مسجد پيدا نمى كند.

[سؤال 7980] 4197

بسمه تعالى 12 / 2 / 1362

حضور محترم حضرت آيت الله العظمى رهبر عالم اسلام، امام خمينى، مدّ ظله العالى، پس از دعاى خالصانه، احتراماً؛ به عرض عالى مى رساند:

مسجدى كوچك، خراب و كهنه در محل ما (سلاكجان حومۀ كلاچاى گيلان) وجود دارد و براى مردم محل، بسيار كوچك و غير قابل استفاده است؛ همۀ زمين اطراف مسجد، قبرستان است؛ آيا جايز است از هواى زمين قبرستان، براى اضافه و توسعۀ مسجد استفاده شود؛ به طورى كه از دفن اموات ممانعت نشود و فقط بالاى قبرها به ارتفاع دو متر توسعه پيدا كند؟ منتظر جواب از محضر آن امام بزرگوار

هستيم.

بسمه تعالى، اگر موجب نبش قبر يا هتك قبور مسلمين يا تصرف قبرستان نباشد اشكال ندارد؛ ولى مقدارى كه از هوايى قبرستان گرفته مى شود، حكم مسجد پيدا نمى كند.

ص: 15

[سؤال 7981] 4198

بسمه تعالى 15 / 8 / 1361

جماران، حضرت امام خمينى، بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران

احتراماً؛ اهالى كياكلايه لنگرود به علت كوچك بودن مسجد محله تصميم گرفته اند مسجدشان را توسعه دهند و لذا به مشكلى برخورد كردند. مشكل اين است كه در جلوى مسجد يادشده، زمينى است كه قبلاً - بيست سال پيش - مرده دفن مى شده و زمين مورد بحث موقوفه نيست. لذا جهت شرعى بودن اين مسأله، از آن رهبر عظيم الشأن تقاضا داريم دستورات لازمه در اين باره به اهالى يادشده داده شود. والسلام

خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى، خمينى را نگهدار

بسمه تعالى، اگر قبرستان، وقف و ملك كسى نيست و مستلزم نبش قبر نباشد، جزء بناى مسجد قراردادن مانع ندارد.

[سؤال 7982] 4199

بسمه تعالى

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّظله العالى

در يكى از محله هاى قم، قطعه زمينى وقفى و متعلق به آستانه است. متولى آستانه اين زمين را براى مسجد واگذار كرده كه اهالى محل به خرج خودشان بسازند. آيا اين مسجد حكم ساير مساجد، از نظر ثواب نماز يا عدم توقف زنان حائض و غيره را دارد؟ و همچنين پس از ساختن مسجد، مى توانند مثل ساير مساجد اين ساختمان را تحويل مسجد بدهند؟

بسمه تعالى، با فرض وقف بودن زمين، حكم مسجد بر زمين مترتب نمى شود. بلى اگر زمين را از متولى شرعى و ملاحظۀ مصلحت و جهت وقف، براى ساختمان مسجد اجاره كنند و به قصد مسجديت ساختمان كنند و تحويل دهند، بناى آن مسجد مى شود.

ص: 16

[سؤال 7983] 4200

بسمه تعالى 10 / 12 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

زمينى است جزو موقوفۀ امام زادۀ خاكفرج، و بين خانه هاى مسكونى قرار گرفته. باتوجه به اين كه محل، بزرگ و فاقد مسجد مى باشد، نظرتان را راجع به بناى مسجد بيان فرماييد.

بسمه تعالى، اگر وقف است مسجد نمى شود.

[سؤال 7984] 4201

بسمه تعالى

حضور محترم حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام عزّه العالى، خواهشمند است نظر مبارك خودتان را دربارۀ اين مسأله بيان فرماييد:

شخصى زمينى را از آستان قدس اجاره كرده و سرقفلى زمين را به آستانۀ مقدسه پرداخته و بنايى دو طبقه ساخته. قسمت زير آن را به نام حسينيه و قسمت بالاى آن را به نام مسجد نام گذارى كرده و منزل خود را فروخته و پول آن را صرف اين بنا نموده است و حتى دينارى در اين بنا از كسى كمك نگرفته و كل هزينۀ آن را خودش خرج نموده و فعلاً در قسمتى از آن بنا مى نشيند و افتخار خدمتگزارى بنا را عهده دار شده است و خودش را متصدى و متولى آن بنا قرار داده است. كسانى در اين امر با او مخالفت مى كنند و مى خواهند بنا را در اختيار گيرند. آيا بدون اذن اين شخص مى توانند تصرف نمايند يا خير؟ و اگر راضى نباشد، تصرف آن ها در چنين بنايى غصب است يا خير؟

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، اگر زمين وقف است، حسينيه و مسجد كردن آن صحيح نبوده است و امر آن با متولى شرعى آستانۀ مقدسه است.

ص: 17

[سؤال 7985] 4398

2. زمينى را از متولى وقف عام، به مدت صد سال اجاره نموده، در آن مكان ساختمانى به نام مسجد بنا كرده اند؛ آيا حكم مسجد را دارد يا نه؟

بسمه تعالى، حكم مسجد را ندارد.

[سؤال 7986] 4202

بسمه تعالى 28 / 9 / 1361

دفتر حضرت امام خمينى، رهبر انقلاب اسلامى ايران

احتراماً؛ اهالى كياكلايه لنگرود به علت كوچك بودن مسجد محله، كه گنجايش افراد مؤمن را ندارد، تصميم گرفتند؛ مسجدشان را توسعه دهند و از اين بابت حدوداً 100 هزار تومان جهت همين كار، تحويل مسئول انجمن اسلامى داده اند ولى در وسط زمين مورد نظر، چند قبر، حدود 20 سال قرار دارد. بعضى ها در محل، گفته اند: اگر چنانچه قبر در وسط مسجد باشد، اشكال دارد. روى اين اصل مى خواهيم با امام دراين باره صحبت نموده و نتيجه را به اين انجمن اعلام بفرمايند. بى صبرانه منتظر فرمان امام و حكم شرعى آن امام بزرگوار مى باشيم.

خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، خمينى را نگهدار

بسمه تعالى، چنانچه زمين مذكور وقف يا ملك كسى نباشد و نبش قبر نشود، جزو مسجد قراردادن آن، مانعى ندارد.

[سؤال 7987] 4203

بسمه تعالى 28 / 4 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى، سلام عليكم ورحمة الله، استدعا مى شود پاسخ دو استفتاى زير را كتباً مرقوم فرماييد:

1. قطعه زمينى مورد نظر است تا در آن مسجدى كه مورد نياز است احداث گردد و اين زمين در قريه اى قرار دارد كه از كل زمين هاى آن قريه، يك دانگ آن به طور مشاع

ص: 18

وقف حضرت سيد الشهدا مى باشد؛ ساختن مسجد در اين زمين چه صورت دارد؟ و آيا حضرت امام اجازه مى فرمايند تا در آن احداث مسجد شود با توجه به ضرورت وجود مسجد در اين قريه؟

بسمه تعالى، نسبت به قسمتِ وقف، مسجد نمى شود.

2. نوعى ماهى در درياى خزر وجود دارد كه خاويار آن منبع درآمد سرشارى براى دولت است، لذا دولت آن را از صيادان خريدارى نموده و به دولت هاى كافر مى فروشد؛ صيد و فروش اين ماهى (ماهى خاويار) به دولت براى صيادان چه حكمى دارد؟

بسمه تعالى، اگر فلس دارد فروش آن صحيح است.

[سؤال 7988] 4204

بسمه تعالى

محضر شريف آقايان شوراى استفتاى امام، دام عزّهم، با كمال ادب، مقتضى است به سؤالات ذيل جواب مرقوم فرماييد.

1. زمينى را شخصى براى مسجد وقف مى كند. عده اى از مؤمنين محل آن زمين را مسجد مى سازند و يكى از آقايان روحانى موقع ساختن، صيغه مى خواند به اين كه اين محل - چه طبقه پايين آن كه به صورت سرداب است و چه طبقۀ بالا كه به صورت مسجد است - تا روز قيامت بايد مسجد باشد و تا به حال در زيرزمين مسجد، نمازى خوانده نشده است. آيا مى شود انبارى يا براى دفتر بسيج و مانند آن ها استفاده كرد يا نه؟ و رفتن به آن محل - يعنى سرداب - طهارت مى خواهد يا نه؟ خلاصه بايد حكم مسجد را بار كرد يا مى شود استفاده هاى ديگر نمود؟

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، زيرزمين هم حكم مسجد دارد.

2. در كنار يك مسجد كوچك، به فاصلۀ 8 مترى، زمينى به مساحت 1200 متر براى مسجد وقف گرديده است. آيا مى شود در اين زمين، سالن سخنرانى و منزل خادم و وضوخانه و حجراتى براى تحصيل و چند مغازه براى هزينۀ مسجد درست كرد يا آن كه بايد فقط مسجد درست كرد و تصرّفاتى ديگر نمى شود كرد؟

بسمه تعالى، تابع نحوۀ وقف است. اگر زمين، وقف شده كه از عوايد آن، صرف احتياجات

ص: 19

مسجد شود، تصرّفات مزبوره جايز نيست؛ مگر آن كه زمين را با صلاحديد وقف، از متولّى شرعى براى تصرّفات مزبوره اجاره كنند.

[سؤال 7989] 4205

بسمه تعالى 20 / 5 / 1360

رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى

احتراماً؛ به استحضار مى رساند كه مسجد محل ما از ابتدا تا كف مثنى، به نام حسينيه بنا گرديد و از كف مثنى به بالا به نام مسجد، از مردم پول گرفته شد و 65% آن را جهاد جهت احداث مسجد پرداخته است؛ چه حكمى دارد؟ مسجد است يا حسينيه؟

بسمه تعالى، اگر از ابتدا مقدارى به حساب حسينيه و مقدارى به عنوان مسجد ساخته شده و وقف گرديده، اشكال ندارد و هر يك از حسينيه و مسجد حكم خود را دارد.

[سؤال 7990] 4206

بسمه تعالى

به استحضار عالى مى رساند كه حدود 18 سال قبل دو نفر برادر از اهالى اصفهان قطعه زمينى وسيع در حدود خيابان جى اصفهان خريدارى و آن را به قطعات كوچك جهت ساختمان خانه قطعه بندى نموده و قطعات را به تدريج به مردم فروخته و مردم نيز اقدام به ساختن خانه مسكونى نموده اند كه هم اكنون اين منطقه يكى از محل هاى پرجمعيت اصفهان مى باشد و در ابتداى امر قطعه زمينى را جهت ساختمان مسجد اختصاص و با هزينه شخصى مبادرت به ساختن مسجدى به نام مسجد الرسول صلى الله عليه و آله مى نمايند. پس از چندى يكى از دو برادر به رحمت ايزدى پيوسته و در وصيت نامه خود مقدارى از قطعات زمين مورد بحث را جهت ثلث مال خود تعيين و وصيت مى نمايد كه اين قطعات را به فروش رسانده و به مصرف امور خيريه از قبيل مسجد و

ص: 20

غيره نمايند و بر همين مبنا وراث نامبرده چند قطعه زمين را رايگان به افراد بى بضاعت واگذار و آنان نيز تبديل به خانه كرده و هم اكنون در آن ساكنند در زمان رژيم گذشته در اثر تمركز جمعيت و نبودن خيابان شهردارى نقشه اى جهت چند خيابان در اين منطقه طرح و دو الى سه خيابان آن احداث و بقيه خيابان ها به علت نبودن اعتبار به تأخير مى افتد تا اخيراً در اثر فشار مردم، شهردارى مشغول خيابان كشى گرديده كه در نتيجه مسجد فوق الذكر در مسير قرار گرفته و اعلام تخليه از طرف شهردارى مى شود.

لذا ورثه مرحوم تصميم مى گيرند در مجاورت مسجد اوليه از ثلث مرحوم پدر خود قطعه زمينى را به مسجد اختصاص دهند و از محل ثلث با مشاركت عموى خودشان مبادرت به ساختن مسجد جديدى مى نمايند و اين ساختمان مسجد جديد تا پوشش سقف ادامه يافته و بعد از آن تعطيل مى گردد. لذا اهالى محل تصميم مى گيرند با جمع آورى اعانه از مردم به اتمام ساختمان مسجد اقدام نمايند كه مورد اعتراض مؤسّسين اوليه قرار مى گيرند و اعلام مى كنند كه خود بانيان اوليه ساختمان مسجد را تمام خواهند نمود لذا تصميم مى گيرند با فروختن زمين هاى مربوط به ثلث پدرشان و كمك عموى خود هزينه مسجد را تأمين نمايند و مبالغى هم از همين طريق تأمين و به مصرف رسيد ولى براى اتمام آن مواجه با فتواى جناب عالى شدند، اطاعت از مصوبات و قوانين دولت جمهورى اسلامى امرى شرعى و تخلف از آن خلاف شرع محسوب مى گردد و دولت جمهورى اسلامى فروش زمين را كلاً ممنوع اعلام نموده و دفاتر اسناد رسمى بر طبق دستور دولت از نقل و انتقال زمين خوددارى مى نمايند.

لذا از حضور مرجع عظيم الشأن استفتا مى شود كه آيا فروش زمين هايى كه مربوط به ثلث مرحوم واقف و برادر او مى باشد با قيمت روز يعنى مترى حدود 2 هزار تومان بدون نقل و انتقال رسمى و مصرف پول به دست آمده جهت تكميل مسجد مورد ذكر كه تنها مسجد محل و هم اكنون مورد استفاده عامه و برگزارى نماز جماعت و تعزيه خامس آل عبا عليه السلام و غيره مى باشد چه صورتى دارد آيا مى شود در اين مسجد مراسم

ص: 21

دينى به جا آورد و يا خير؟ و اگر نمى شود دستور فرماييد از اين مسجد چگونه مى توان استفاده نمود.

بسمه تعالى، نماز و ساير مراسم مذهبى در مسجد مذكور مانع ندارد.

[سؤال 7991] 4207

بسمه تعالى 7 / 8 / 1358

قم، دفتر امام، بعد از سلام

احتراماً؛ به عرض مى رساند: مسجد امام خمينى (شاه سابق) در اصفهان - كه بعد از انقلاب، فقط مخصوص عبادت و برنامه هاى مذهبى مى باشد - را مى خواهند مثل سابق؛ يعنى زمان اختناق، دوباره براى تماشاى آن بليط بفروشند. و حال آن كه نماز جمعۀ اصفهان و همه برنامه هاى بزرگ در اين محل برگزار مى شود. خواهشمند است وضع مسجد را روشن نماييد كه آيا بليط بگذارند براى فروش يا اين كه فقط براى برنامه هاى مذهبى باشد؟

خداوند سايه مباركتان را بر سر همه مسلمين جهان مستدام بدارد.

بسمه تعالى، مسجد محل عبادت و شعائر مذهبى است و مزاحمت كسانى كه براى عبادت به مسجد مى روند جايز نيست.

[سؤال 7992] 4208

بسمه تعالى 6 / 3 / 1362

محضر مبارك حضرت مستطاب آيت الله العظمى، امام خمينى، مدّ ظله العالى

به عرض مى رساند: زيرزمينى براى منبع درآمدِ خودِ مسجد، ساخته شده و مسجد را بالاى زيرزمين ساخته اند. ولى زمان آمادگى زيرزمين جهت اقامۀ نماز جماعت، پيش از ساختمان مسجد بود. اين جانب در زيرزمين، مدت شش ماه اقامۀ نماز جماعت داشتم. آيا زيرزمين به طور معاطات حكم مسجد را پيدا نكرده است؟ بفرماييد كه آيا قصد واقف كه بنا داشته زيرزمين را فروشگاه يا بنگاه قرار دهد، با اين

ص: 22

كار به هم نخورده است؟ مستدعى است جواب را مرقوم، و با خاتم شريف مزيّن فرماييد.

بسمه تعالى، با فرض اين كه زيرزمين به عنوان مسجد ساخته نشده، و به اين عنوان، وقف يا تحويل نشده، حكم مسجد ندارد.

[سؤال 7993] 4209

بسمه تعالى

با عرض ادب خدمت آقايمان امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)و با آرزوى طول عمر براى رهبرمان و پيروزى براى رزمندگانمان و با سلام بر شهيدان راه حق و توفيق براى شما عزيزان، در راه خدمت به اسلام و مسلمين.

اين جانب يك سرباز در جبهۀ سومار مى باشم، چند سؤال فقهى برايم پيش آمده كه بر آن شدم با شما عزيزان مطرح كنم، تا ان شاء الله جواب آن ها را دريافت كنم.

1. در اين جا سنگرها و يا چادرهايى است كه به همت برادران به عنوان مسجد و نمازخانه ساخته شده است؛ آيا مسائلى كه در باب مسجد در رسالۀ امام و ديگر كتب اسلامى آمده است، شامل اين مكان ها هم مى شود يا نه؟

بسمه تعالى، اگر مكانى در زمين موات به عنوان مسجد ساخته شود و تحويل نمازگزاران داده شود، حكم مسجد دارد و اگر فقط اختصاص براى خواندن نماز داده شده، مسجد نيست.

2. در باب مسائل مربوط به نماز مسافر، به دو مسأله بر مى خوريم: يكى اين كه بايد رفت و برگشتمان از وطن، هشت فرسخ شود تا حكم مسافر پيدا كنيم و ديگر اين كه اگر آن مقدار از شهر دور شويم كه ديگر ديوارهاى شهر را نبينيم و صداى اذان شهر را نشنويم، حكم مسافر را پيدا مى كنيم؛ مواقعى امكان دارد پيش بيايد كه اگر از ديد مسأله اولى بنگريم، هنوز حكم مسافر را نداريم؛ ولى اگر مسأله دوم را در نظر بگيريم، حكم مسافر را داريم؛ مثلاً به اندازۀ دوازده كيلومتر كه از وطنمان خارج شويم، ديگر ديوارهاى شهر را نمى بينيم و صداى اذان را نمى شنويم؛ وظيفه چيست؟

بسمه تعالى، نتيجۀ دو مسأله فوق اين است كه كسى كه به قصد هشت فرسخ از وطن بيرون رود

ص: 23

- كه مبدأ هشت فرسخ آخر شهر است - وقتى به حدى رسيد كه ديوارها را نمى بيند و صداى اذان را نمى شنود، نمازش را شكسته بخواند و منافاتى در بين نيست.

3. توضيحى براى مسأله 1490 در باب مكروهات نماز جماعت بدهيد؛ زيرا اين طور استنباط مى شود كه مواقعى كه ما مسافر هستيم، حتى جايى كه نماز جماعت برپا باشد، بايد نمازمان را فرادا بخوانيم و مكروه است كه نمازمان را به جماعت بخوانيم.

بسمه تعالى، منظور از كراهت در اين جا اين است كه ثواب اين نماز از جماعت هاى ديگر كمتر است؛ پس لازم نيست نماز فرادا خوانده شود، بلكه اين نماز جماعت از نماز فرادا ثوابش بيشتر است.

[سؤال 7994] 4210

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت امام خمينى رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، مدّ ظله العالى

با اهداى سلام و دعا به شما و رزمندگان عزيز؛ معروض مى دارد: در بخش فراشبند فارس مسجدى در وسط محل است كه از حيث كثرت جمعيت گنجايش ندارد. در كنار اين مسجد قطعۀ زمينى است كه مالك آن شخصى مجرد بوده و تقريباً مدت چهل سال است كه نامعلوم و مفقودالاثر مى باشد. نامبرده داراى يك برادر و يك خواهر است كه اين برادر هم سفيه مى باشد. با اين توضيح خواهشمند است حكم فرماييد:

1. مالك زمين كيست؟ ثانياً: زمين را به چه صورت مى شود جهت اين مسجد خريدارى و جزء مسجد نمود؟

بسمه تعالى، بايد به حاكم شرع مراجعه شود.

[سؤال 7995]

2. مسجد فوق الذكر شبستانى دارد قديمى كه چندين سال است بلا استفاده مى باشد، با توجه به اين كه شبستان جديد البنا دارد؛ آيا مى شود شبستان قديمى را

ص: 24

خراب نموده و جزء صحن مسجد نمود؟ در ضمن صحن مسجد خيلى كم است. لطفاً جواب مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، اشكال ندارد؛ ولى احكام مسجد دارد.

[سؤال 7996] 4211

بسمه تعالى 21 / 12 / 1361

حضور محترم مسئول دفتر حضرت امام خمينى

در زمينى وقفى از طريق جهاد سازندگى مسجدى با زيربناى 9 × 12 بنا گرديده است، اين زمين درخت كارى و يا كشت نشده تا به حال، ولى قابل كشت و درخت كارى مى باشد. در ضمن هنوز متولى آن را نديده ايم كه سؤال كنيم اين زمين وقف اولاد بوده يا وقف امام حسين عليه السلام. در ضمن متولى آن در قيد حيات مى باشد. لطفاً جواب بفرماييد. نماز خواندن در اين مسجد چه صورتى دارد؟ در ضمن مى تواند حسينيه باشد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر زمين وقف است مسجد نمى شود و مى توانند آن را با اجازۀ موقوف عليهم اختصاص به حسينيه دهند.

[سؤال 7997] 4212

بسمه تعالى 8 / 4 / 1361

محضر رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران حضرت امام خمينى دام ظله العالى

احتراماً به عرض مى رساند: در زمان طاغوت مسجدى در پايگاه سوم شكارى نوژه بنا گرديده و فرش و ساير وسايل مربوطه توسط پرسنل خريدارى شده و يا از وجوهى كه جهت مخارج مسجد از قبيل پذيرايى و غيره جمع آورى مى شده، خريدارى گرديده است. لذا با توجه به عرايض فوق تقاضا مى شود بفرماييد حكم وقفيت بر اجناس فوق مترتب است يا خير؟

بسمه تعالى، فرش و ساير لوازم را اگر واگذار به مسجد براى استفادۀ واردين نمودند در حكم وقف است.

ص: 25

[سؤال 7998] 4213

بسمه تعالى 15 / 11 / 1361

محضر مبارك رهبر عالى قدر انقلاب اسلامى ايران، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

محترماً به عرض اقدس عالى مى رساند: زمينى در بيش از بيست سال قبل براى مسجد داده شده و با پول مردم مسجد ساخته شده است. آيا صاحب قبلى زمين يا وارث آن مى تواند بگويد من راضى نيستم كسى در اين مسجد نماز بخواند يا خير؟

بسمه تعالى، بعد از ساختن مسجد و تحويل به نمازگزاران، نمى تواند رجوع كند و رضايت او معتبر نيست.

[سؤال 7999] 4214

بسمه تعالى

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى الامام الخمينى، دامت بركاته

محترماً به عرض عالى مى رساند كه شالودۀ مسجدى بدون صيغۀ وقف ريخته شده ولى جاى مناسبى ندارد. و تقريباً بيست ذرع آن طرف تر همسايۀ هم جوار آن، حاضر است با زمينى مناسب تر عوض نمايد. در صورتى كه صلاح بدانيد تعويض آن را اجازه داده با جواب مرقوم بفرماييد. زيادى بر اين، باعث تصديع خاطر مبارك نمى شوم. امر، امر مبارك شما است.

بسمه تعالى، در وقف مسجد، خواندن صيغه معتبر نيست و اگر وقف مسجد تمام نشده، اختيار زمين با صاحبان آن است.

[سؤال 8000] 4215

بسمه تعالى

حضور محترم مرجع عالى قدر و رهبر عزيز و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران سلام عرض مى شود.

ص: 26

ضمن تقديم عرض سلام؛ لطفاً به چند مسأله شرعى پاسخ فرماييد:

1. بنده يك فرد عادى و اهل زابل هستم؛ در سال 1355 يك قواره زمين را كه 312 متر مربع مى باشد، براى مسجدى خريدارى نمودم؛ چون مردم اين محل بودجه نداشتند نتوانستند بسازند؛ حالا با كمك مردم مى خواهند مسجد را بسازند كه مى بينند اين زمين براى مسجد كوچك است. آيا اجازه است كه اين زمين را بفروشيم و در همين محل، زمين بيشترى خريدارى نماييم؟ در ضمن، موقع خريدارى زمين، صيغه خوانده نشده و با عقيدۀ كامل براى مسجد خريدارى شده.

بسمه تعالى، خريد زمين به قصد بناى مسجد كافى در وقف نيست؛ اگر بعد از خريد، وقف نشده و تحويل وقف نگرديده، به ملك مالك باقى است و اختيار آن با مالك است.

2. در سال 1358 منزل نداشتم؛ تقريباً چهل هزار تومان پول داشتم كه ايّام ماه ذيحجه رسيد؛ در همين ايّام، منزل نيمه تمامى را به هفتاد هزار تومان خريدم. آيا مستطيع شدم يا خير؟ ضمناً اين منزل نيمه تمام را خرده خرده درست كردم؛ موقع سال خمس بنده رسيد، ولى هنوز منزل تمام نشده بود كه داخل حياط بروم. آيا خمس تعلق گرفته است يا خير؟

بسمه تعالى، در فرض سؤال، خمس منزل لازم نيست؛ بلى اگر 40000 تومان مرقوم از درآمد كسب بوده و بعد از سال بدون دادن خمس صرف در خريد منزل شده، از قيمت فعلى، نسبت به آن بايد خمس داده شود.

[سؤال 8001] 4216

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامى، ايّده الله تعالى

پس از عرض سلام و دعاگويى وجود شريف، شخصى زمينى را تقريباً به مساحت 500 متر براى مسجد قرار داده، ولى نه صيغۀ وقف خوانده شده و نه تصرف مسجدى شده است؛ آيا مى شود آن زمين را فروخت يا مالك تقبل كند و قيمتش را براى توسعۀ مسجد ديگر يا ساختمان حسينيه مصرف نمايند؟

بسمه تعالى، اگر وقفيت زمين متحقق نشده اختيار آن با مالك است.

ص: 27

[سؤال 8002]

4217

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر عالى قدر و امام بزرگوار امت اسلامى، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، متّع الله المسلمين بطول بقائه الشريف

1. يكى از هيأت هاى عزادار حضرت ابى عبدالله الحسين عليه السلام كه چندين سال در يكى از مساجد اقامۀ عزا مى نموده، با كمك افرادى خيّر، چندين قطعه فرش در سنوات گذشته خريدارى كرده و شبستان مسجد مذكور را مفروش نموده است. اكنون كه هيأت مذكور، در مسجد مشاراليه اقامۀ مجلس نمى كند، از امنا و متصديان شرعى و قانونى مسجد مذكور، ادعاى فرش هاى اشاره شده را مى نمايد به عنوان اين كه هيأت، هنگام تهيۀ فرش ها، براى مسجد تهيه نكرده؛ بلكه براى هيأت تهيه نموده است. مدعى، دليل شرعى يا عرفى بر مدعاى خود ندارد؛ فقط بعضى از اشخاصى كه قبل از ده سال پيش در اعطاى وجه و ثمن فرش ها شريك بوده يا خودشان خريده و به تصرف مسجد داده اند، اكنون مى گويند: براى مسجد نداده ام؛ بلكه براى هيأت داده ام. تكليف امنا و متصديان مسجد مذكور در مورد تحويل فرش هاى ذكر شده به مدعيان آن چيست؟ بيان فرماييد.

2. هيأت مذكور در زمانى كه در مسجد مشاراليه اقامۀ عزا مى كرده، در سنوات گذشته مقدارى اثاث و لوازم، از قبيل استكان، قورى، قند، شكر و چاى و امثال اين ها با كمك اهل خير خريده و در انبار مسجد كه در آن زمان در اختيار مسئولين هيأت بوده گذاشته است. اين اشيا، علامتى كه مشخص كند متعلق به مسجد است يا هيأت، ندارد. اكنون كه هيأت مذكور در مسجد مشاراليه اقامۀ مجلس عزا نمى كند؛ نيز ادعاى اشياى مذكوره را دارد. تكليف امنا و متصديان مسجد مذكور در مورد تحويل اشياى مذكوره چيست؟ بيان فرماييد. ادام الله ظلّكم على رؤوس المسلمين

بسمه تعالى، آنچه از فرش ها و لوازم كه در مسجد است، متعلق به مسجد است؛ مگر آن كه به طريق شرعى اثبات كنند كه ملك هيأت است.

ص: 28

[سؤال 8003] 4218

بسمه تعالى

حضور مبارك مرجع عالى قدر مسلمين حضرت آيت الله العظمى روح الله الموسوى الخمينى، دامت عزته

عرض مسئلت مى نماييم: يك محل به نام ملاط، از توابع شهرستان لنگرود است؛ چون معروف است دوازده نفر سادات در آن - به نام مشهدسراى ملاط - مدفون است. و در آن نزديكى مسجد وجود ندارد چون ايام زيارتى و فاتحه و ماه محرم و ماه رمضان و روضه و عزادارى جاى نيست و در آن محدوده، يك قسمت زمين بابت خريدارى براى مسجد وجود ندارد و چون صحن آن بزرگوار 50 هزار متر بالغ است، در آن حدود صحن جايى است كه 15 سال يا بيست سال قبرستان بوده آيا امكان ساختن مسجد در آن مكان مى باشد يا خير؟ با توجّه به اين كه براى اجتماع مسلمانان يك مسجد لازم است.

بسمه تعالى، اگر وقف نيست و مالك هم ندارد و نبش قبر هم نمى شود مى توانند آن جا مسجد بسازند.

[سؤال 8004] 4219

بسمه تعالى

حضور مبارك اميد مستضعفان جهان، حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

احتراماً؛ به عرض مى رساند: دهى در قريۀ ديزان طالقان مى باشد كه داراى يك مسجد خيلى قديمى بوده، كه شخصى غير محلى در دويست سال قبل آن را ساخته بود. در اثر مرور زمان، اين مسجد به صورت مخروبه اى درآمده؛ اهالى آن را خراب كردند و تجديد بنا نمودند و بيشتر عمليات ساختمان مسجد نيز انجام گرفته. بعداً متوجه شديم كه زمين اين مسجد، وقف اولاد ذكور بوده. پس از تحقيقات، معلوم شده كه نه عوض داده شده و نه قيمت زمين گرفته شده، و از آن جايى كه ملك وقف قابل

ص: 29

خريد و فروش نيست، آيا صاحب اين زمين، بدون رضايت وارث بعدى مى تواند به كسى ببخشد يا بلاعوض واگذار نمايد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر براى اهالى محرز شده كه زمين مذكور وقف اولاد ذكور است و به وجه شرعى به فروش نرسيده، وقف دوبارۀ آن به عنوان مسجد باطل است و مسجد نمى شود، ولى اهالى مى توانند زمين را از بطن موجود، اگر صلاح وقف بداند اجاره كنند كه وجه اجاره، تسليم موقوف عليهم گردد و از زمين، براى محل نماز استفاده شود.

[سؤال 8005] 4220

بسمه تعالى

محضر مبارك مرجع تقليد و رهبر انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، متّع الله المسلمين بطول بقائه

در يكى از محلات شهر كه فاقد مسجد بوده، عده اى از مؤمنين تصميم به ساختن مسجد گرفته؛ بعضى از آقايان با پول و برخى با دادن مصالح ساختمانى و برخى هم كه فاقد هر دو بودند به كمك بنّاها در ساختمان شركت كردند. حال كه ساختمان مسجد تمام شده بعضى از همين آقايان، خود را به واسطۀ كمكى كه كرده اند ذى حق دانسته به تحريك بعضى ها باعث ايجاد تفرقه شده اند. آيا كمك كردن به ساختمان مسجد - به هر اندازه و هر شكل كه باشد - براى كمك كنندگان ايجاد حقى مى كند يا نه؟

بسمه تعالى، كسانى كه به نحوى به مسجد كمك كرده اند، با ديگران مساوى هستند و هيچ حقى به مسجد ندارند و كمك كردن موجب حق نمى شود.

[سؤال 8006] 4221

بسمه تعالى

حضور مبارك مسئولين محترم دفتر امام خمينى، روحى له الفداء

احتراماً؛ مسجدى در سال 1354 توسط شخصى بنا شده و شخص نامبرده تحت

ص: 30

عنوان مسجد، نام گذارى نموده و مردم در طول چندين سال در اين مسجد نماز خوانده و سپس مسجد را توسعه داده و مقدارى زمين نيز جنب مسجد مذكور خريدارى نموده و فرش و منبر و ساير لوازم نيز خريده اند و خود آقاى بانى هم كه پيرمردى مى باشد، در جريان بوده و هيچ گونه ممانعتى نكرده است. سپس مردم مستضعف مقدارى - حدود بالاى يك ميليون ريال - آهن نيز خريدارى كرده اند تا مسجد را به طور كلى تعمير اساسى نمايند؛ لكن بانى به علت برخى عقايد خاصّى كه دارد و عللى كه خود مى داند، اكنون مخالفت نموده و مانع ساختمان و توسعۀ مسجد مى باشد و حال اين كه اولاً، خود ايشان عنوان مسجد را گذاشته و ثانياً، به علت خاصّى اكنون مى گويد حتى اگر به مراجع هم مراجعه كنيد من مى گويم مسجد را وقف نكرده ام و سند آن در نزد من است و من آن را نمى دهم و شما اگر مى خواهيد، در كنار اين مسجد، يك مسجد براى خودتان بسازيد. ما هم آهنى را كه تهيه كرده ايم براى همۀ زير بنا و با نقشۀ مهندسى مى باشد و در ثانى، خرج زيادى هم براى محلى كه ايشان آن را مسجد ناميده كرده ايم. اكنون نه مى توانيم دو مسجد در كنار هم بسازيم و نه مى توانيم تعمير اساسى مسجد را شروع و ساختمان مسجد را تكميل نماييم و آهن ها هم كه مال بيت المال است، مدت بسيار زيادى است كه از بين مى رود. خواهشمند است هر چه زودتر، بازرسى به اين محل فرستاده و ما را راهنمايى كامل بفرماييد.

بسمه تعالى، سند ميزان نيست. اگر وقف مسجد متحقق شده و تحويل جهت وقف گرديده، ديگر واقف اختيارى در آن ندارد و توسعۀ مسجد اگر ضرورت داشته باشد اشكال ندارد و واقف حق ممانعت ندارد.

[سؤال 8007] 4222

بسمه تعالى

حضرت زعيم الاسلام والمسلمين، امام الامة، نايب الامام، امام خمينى، مدّ ظله العالى روحى فداك

ص: 31

شخصى ملكى را سى و پنج سال قبل موقع ارزان بودن زمين به مسجدى واگذار كرده و به خرج اهالى محل و مسجد، در آن ملك كانال كشى و تعمير صورت گرفته است. مدرك وقفى هم اگر داشته، از بين رفته و حال كه ملك ارزش پيدا كرده، مالك اولى ملك را به زنش منتقل نموده و با آن قباله قديم مى خواهد ملك را پس بگيرد. آيا ملكى را كه سى و پنج سال است به شهادت اهل محل در تصرف مسجد بوده، مى تواند دوباره تصرف كند يا خير؟ در انتظار جواب هستم. ادام الله ايام افاضاتكم

بسمه تعالى، اگر ثابت است كه زمين را وقف كرده و تحويل هم داده؛ نمى تواند پس بگيرد.

[سؤال 8008] 4223

بسمه تعالى 17 / 5 / 1361

محضر مبارك آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

پس از مسئلت نمودن طول عمر معظم له از درگاه خداوند منان، به عرض حضرت امام مى رساند: در روستاى مهويه كه جزء قراى فردوس مى باشد، در نظر داريم با مبلغ وامى كه از طرف بانك عمران در اختيار ما گذاشته مى شود، اقدام به يك پروژۀ ساختمانى نموده؛ لكن براى اجراى اين طرح بايد - بر اثر پستى و بلندى زمين در خارج محل - قريۀ مذكور را به كلى از جايش تغيير دهيم، كه بر اثر اين تغيير و تحول، اماكن خيريه آن متروك مى گردد. از محضر شريفتان دربارۀ موقوفات اين اماكن - كه توضيح آن ذيلاً عرض خواهد شد و آب آشاميدنى و متروك شدن اماكن خيريه - نيازمند راهنمايى مى باشيم.

1. متروك شدن اماكن خيريۀ قريه - از قبيل دو حمام، دو مدرسه، حسينيه، بهدارى، غسال خانه و چند مسجد كه تمام آن نوساز مى باشد - جايز است؟

بسمه تعالى، متروك ماندن اماكن مذكوره، تكليف براى مردم ايجاد نمى كند؛ اگر چه خوب نيست مساجد مهجور بماند.

ص: 32

2. مصرف موقوفات اماكن خيريه - از قبيل مساجد و حمام و حسينيه - در اماكن خيريه نوساز بعدى جايز خواهد بود؟

بسمه تعالى، براى صرف عوايد وقف اگر محل به خصوصى تعيين شده، تغيير وقف جايز نيست.

3. تغيير آب آشاميدنى از محل مذكور به محل نوساز با توضيح ذيل جايز است؟

توضيح: تأمين آب آشاميدنى اين محل، به وسيلۀ لوله با طرح آبرسانى از چشمه اى كه در بالاى درۀ پشت قنات قريه جارى بوده، طبق يك «واگذارى كشاورزان» انجام شده - مشروط بر اين كه مازاد آن متعلق به خود كشاورزان بوده - و توسط يك لوله توى استخر ده مى ريزد كه به مصرف كشاورزى مى رسد؛ و چند طاقه از همين آب، متعلق به اماكن مسجد و حسينيه و حمام و دو امامزاده بوده و آب اين قنات، مالك خصوصى نداشته و همه در آن شريك و سهيم بوده، و موقوفات ديگر - مانند وقف اولاد و غيره - نيز دارد و بر اثر خشك سالى هاى پى درپى و كمبود آب كشاورزى، با كمى آب مواجه مى باشيم. قطع كلى لوله و تغيير آن به محل تازه تأسيس چه صورتى خواهد داشت؟ بيان فرماييد.

توضيح ديگر: اين روستا تقريباً داراى دويست و چهل خانۀ مسكونى بوده كه بيست خانۀ آن در معرض سيل و از كل آن، دوسوم آن، ذى قيمت و نوساز و قابل زيست مى باشد.

بسمه تعالى، آب مذكور اگر ملك باشد، اختيار آن با مالكين است و اگر وقف باشد، موكول به نظر متولى شرعى با مراعات جهت و مصلحت وقف است.

[سؤال 8009] ‘ 3741

3. تجديد بناى مسجد مخروبه چه حكمى دارد؟

بسمه تعالى، مستحب است.

[سؤال 8010] ‘ 667

2. اگر براى كار گذاشتن درى در مسجد، از مرجع تقليدى كسب تكليف شود و آن مرجع اجازه نداده باشد ولى توجه نكنند به فتواى مرجع و قسمتى از ديوار مسجد را بشكافند و در (مخصوص رفت وآمد) را كار بگذارند، مسأله اش چگونه است؟ و آيا نماز خواندن در چنين مسجدى چگونه خواهد بود؟

بسمه تعالى، ضرر به نماز نمى رساند.

ص: 33

[سؤال 8011] 667

3. اگر براى خراب كردن مسجدى، از مرجع تقليدى كسب تكليف شود و آن مرجع اجازه ندهد و پس از اين، خود با توسل به بهانه هايى - از قبيل تاريك بودن مسجد، شكست داشتن و غيره - اقدام به تخريب آن كرده و همۀ آن را از بين ببرند و با طرحى نو آن را بسازند، آيا دست اندركاران اين برنامه، غير از عقوبت اخروى (كه آيا شامل حالشان مى شود يا خير)، مشمول عقوبت دنيوى هم بايد بشوند يا مى شوند؟ و نماز خواندن در اين مسجد چگونه است؟

بسمه تعالى، ضمان ندارد و نماز در آن مسجد صحيح است.

[سؤال 8012] ‘ 206

8. آيا مكان هايى را كه در ادارات، نمازخانه مى كنند همان احكام مسجد بر آن ها جارى است؟

بسمه تعالى، اگر به عنوان مسجد وقف نشده حكم مسجد ندارد.

[سؤال 8013] ‘ 2852

5. آيا نمازخانه، حكم مسجد را دارد؟

بسمه تعالى، ندارد.

[سؤال 8014] 4224

بسمه تعالى 29 / 10 / 1361

حضور محترم معظم دفتر جناب آقاى خمينى، به عرض عالى مى رساند:

1. اين جانب محل كارم در ادارۀ درآمد شهردارى اصفهان مى باشد. حضرت آقاى خمينى در خصوص بلندگوها چه دستورى صادر فرمودند؟ بلندگويى هست در مسجد محله نو، بخش دو كه صداى آن را تا آخر باز مى كنند؛ آن محل مريض بسيارى دارد. تقاضامندم جواب را واضح تشريح بفرماييد؛ زيرا من كه منكر مسجد يا نماز

ص: 34

نيستم، ولى صداى بلندگو خيلى زياد است. لطفاً جواب مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، كارى كه موجب ايذاى مردم باشد جايز نيست.

2. قدرى هم مى خواهم پول بفرستم؛ شمارۀ حساب قم، دفتر حضرت آقاى خمينى را در جواب نامه مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، مى توانيد وجوه شرعيه را به حساب شمارۀ هزار مؤسسه تعاونى اسلامى قم حواله كنيد.

[سؤال 8015] 4225

بسمه تعالى

استفاده از بلندگوى مساجد، حسينيه ها، در مناطق مسكونى به طورى كه موجب ايذاء همسايگان مسلمان شود چه حكمى دارد؟

بسمه تعالى، به نحو متعارف اشكال ندارد، مراعات همسايگان بشود.

[سؤال 8016] 4226

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى متع الله المسلمين بطول بقائه، نظر مبارك خويش را درباره سؤال ذيل مرقوم فرماييد.

آيا نمايش فيلم هاى انقلابى و رزمى حاوى آهنگ هاى انقلابى در مساجد و تكايا محل اشكال است يا خير؟

بسمه تعالى، در صورتى كه مزاحمت نمازگزاران در مسجد و جهت وقف تكايا نباشد و آهنگى كه موسيقى مطرب باشد در آن نباشد مانع ندارد.

[سؤال 8017] ‘ 7274

2. بعضى از برادران مى گويند: «بايد در مسجد تلويزيون گذاشته شود كه بيشتر مردم جمع شوند و دربارۀ برنامه هاى آن بحث كنند و بايد وسيله ورزش در مسجد آورده شود و جوان ها بيايند در مسجد ورزش كنند» و عده اى ديگر از برادران هم با آن

ص: 35

مخالفند. آوردن وسايل سرگرمى در مسجد، مانند فيلم و تئاتر و نمايش چه صورت دارد؟ اميد است جواب قانع كننده باشد تا وظيفه مردم و روحانى روشن شود. در ضمن مى پرسند آيا مدح اهل بيت خواندن در مجالس عمومى چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، اگر منافات با احترام مسجد و شؤون آن داشته باشد بايد ترك شود و مسجد جاى ورزش نيست و مدح اهل بيت در قرآن مجيد هم شده است و از افضل اعمال است.

[سؤال 8018] ‘ 5342

2. جمعى از مؤمنان چند هزار آجر براى صرف در مسجد معينى خريدارى نموده اند كه مقدارى از آن آجرها اضافه آمده و محل حاجت آن مسجد نيستند. حكم آن ها چيست؟ آيا جايز است آن ها را بفروشند و پول آن ها را در آن مسجد مصرف نمايند يا بايد عين آجرها را در مسجد ديگر مصرف نمايند؟ لطفاً جواب مرحمت فرماييد.

بسمه تعالى، در فرض مرقوم اختيار آجرهاى به مصرف نرسيده با صاحبان پول است كه آجر را به منظور صرف در مسجد خريده اند.

[سؤال 8019] 4227

بسمه تعالى 28 / 2 / 1361

مسئولين محترم دفتر حضرت امام خمينى

پس از سلام خواهشمند است جواب نامه را كه به دست شما مى رسد فورى مرحمت داريد. اين جانب فرزندى داشتم كه فاقد اهل و عيال بوده و در سن بيست سالگى در تاريخ 8 / 4 / 61 با لباس مقدّس سربازى در آبادان به شهادت رسيده، حال ارتش جمهورى اسلامى در صدد است كه مبلغ دو ميليون ريال بابت ضرر و زيان به ما بپردازد. البته وضع ما به واسطه قانع بودن فعلاً خوب است، مسكن اصلى ما در بين راه آمل و تهران در منطقه ييلاقى مى باشد كه تابستان ها در آن جا به سر مى بريم و يك

ص: 36

آبادى 40 خانوار فاقد مسجد مى باشد، آيا ما مى توانيم در محل ذكر شده مسجدى به نام شهيد مزبور از وجه پرداختى ارتش بسازيم يا خير؟ باز خواهشمند است جواب فورى مرحمت داريد.

بسمه تعالى، در دريافت وجه مزبور اختيار با خود شما است و در صورت دريافت اگر به شما تمليك مى شود مانع ندارد آن را صرف بناى مسجد نماييد.

[سؤال 8020] 4228

بسمه تعالى

محضر زعيم عالى قدر رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، نايب الامام حضرت آيت الله العظمى خمينى دام ظله

مسجد جامع استهبان نياز به تجديد بنا و توسعه و گسترش دارد و تا حدودى مقدّمات آن كار توسط هيأتى فراهم آمده است. مبلغى پول هم جهت صرف امور خيريّه موجود است. خواهشمند است با توجه به نياز مردم به مسجدى كه از هر نظر جامع باشد و اهميت بازسازى مناطق جنگى كه توسط كفار بعثى مورد هجوم و تخريب واقع شده است، بفرماييد صرف مبلغ مزبور در كدام راه اولويت دارد؟

بسمه تعالى، اگر پول براى مطلق امور خيريه بوده صرف آن در هر يك از دو امر مانع ندارد.

[سؤال 8021] 4229

بسمه تعالى

محضر زعيم عالى قدر اسلام حضرت آيت الله العظمى امام خمينى دام ظله

ساختمان مسجد جامع اصطهبانات كه به صورت يك طبقه ساخته شده است احتياج به گسترش و توسعه و تجديد بنا دارد. قبلاً لازم دانستيم براى تهيه نقشه از آن مقام محترم پاسخ سؤالات زير را گرفته و بر اساس آن عمل نماييم.

ص: 37

1. آيا در زير زمين مسجد بعد از خاكبردارى مى توان:

الف: كتابخانه مسجد ساخت؟

ب: دفتر امام جمعه، و ديگر اتاق هاى مسجد ساخت؟

ج: سالن اجتماعات مسجد ساخت؟

بسمه تعالى، زير زمين مسجد حكم مسجد را دارد.

[سؤال 8022]

2. براى رفع كجى ساختمان مسجد و منظم ساختن بناى جديد بر اساس قبله اجازه مى فرماييد بخش كمى از زمين مسجد را به فضاى سبز يا مغازه يا اتاق تبليغات مسجد اختصاص داد؟

بسمه تعالى، تغيير قسمتى از مسجد به صورت ديگر جايز نيست.

[سؤال 8023]

3. براى گرفتن روشنايى، مى توان بخش كمى از زمين مسجد را به حيات خلوت اختصاص داد؟

بسمه تعالى، تبديل زمين مسجد به حياط خلوت جايز نيست.

[سؤال 8024]

4. چند مغازه خريدارى شده است كه به زمين مسجد اضافه شود. آيا مستأجرين براى تخليه مغازه ها حق مطالبه وجهى (بابت حق پيشه يا سرقفلى) دارند؟ با توجه به اين كه با مالك قبلى قراردادى در اين خصوص نداشته اند.

بسمه تعالى، در فرض مسأله حق سرقفلى ندارند.

[سؤال 8025]

5. در صورتى كه بايد وجهى از بابت (حق پيشه يا سرقفلى) به مستأجرين پرداخت نمود، اجازه مى فرماييد آن وجه از كمك هاى نقدى مردم كه براى تجديد

ص: 38

بناى مسجد پرداخت مى كنند، پرداخت شود و اسباب رضايت مستأجرين را به منظور تخليه مغازه ها فراهم ساخت؟

بسمه تعالى، از پولى كه براى تجديد بنا جمع شده نمى شود در غير آن صرف كرد.

[سؤال 8026] 4230

بسمه تعالى 15 / 12 / 1361

با درود و سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامى و شهيدان راه حق و حقيقت

پيشگاه مبارك زعيم عالى قدر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران

محترماً با نهايت احترام به استحضار آن رهبر عالى قدر مى رساند: اين جانبان هيئت امناى مسجد حضرت زينب واقع در نازى آباد، خيابان وطن، نظر به اين كه به نمايندگى از طرف هيئت امناى مسجد مذكور اقدام به احداث زيرزمين براى اين مسجد به مقدار سيصد و هشتاد متر مربع نموده ايم و زيرزمين را خاك بردارى كرده ايم و چون اين محل فاقد درمانگاه شبانه روزى مى باشد و از اين رو تصميم داريم در زيرزمين اين مسجد درمانگاه شبانه روزى احداث نماييم، لذا از پيشگاه مبارك تقاضا داريم در اين باره دستوراتى صادر فرماييد كه آيا زير اين مسجد درمانگاه مى توانيم بسازيم يا خير؟

بسمه تعالى، زيرزمين مسجد حكم مسجد دارد و ساختن درمانگاه در زير مسجد جايز نيست.

[سؤال 8027] 4231

بسمه تعالى 18 / 11 / 1361

حضور مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى مدّ ظله

محترماً به عرض مى رسد زمينى به مساحت دويست و پنجاه متر مربع، جنب مسجد امام حسين عليه السلام واقع در حصارك كرج به منظور اضافه كردن وسعت حياط

ص: 39

مسجد خريدارى شده و بعداً ساختمانى در آن احداث گرديده كه طبقۀ بالاى آن به قسمت مسجد زنانه اضافه شده و از طبقه پايين و زيرزمين جهت انبار و كتابخانه و شوفاژ و ساير نيازهاى مسجد استفاده خواهد شد. چون ساختمان مذكور احتياج به دستشويى و توالت دارد، آيا مى توان در زيرزمين اين ساختمان چاهى براى فاضلاب و توالت حفر نمود و در روى آن دستشويى و توالت ساخت يا خير؟

بسمه تعالى، اگر زمين مذكور به عنوان مسجديت وقف نشده، بلكه براى آنچه در ارتباط با مسجد مورد نياز است تهيه شده احداث امور ذكر شده مانع ندارد.

[سؤال 8028] ‘ 4852

4. اگر سگ درب چوبى داخل مسجد را با دهان و دندانش خرد كند. و درب چندان خراب نشده باشد، آيا درب بايد توسط صاحب سگ يا اهالى ده عوض شود؟ يا آن كه با شستن يا رنده نمودن همان جايى كه سگ دهان زده پاك مى شود؟

بسمه تعالى، اگر كوتاهى از صاحب سگ نبوده به او چيزى نيست و لازم است به هر نحو ممكن تطهير نمايند.

[سؤال 8029] 4232

بسمه تعالى

محضر زعيم عالى قدر اسلام، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله

با تقديم خالصانه ترين سلام ها به پيشگاه رهبر كبير انقلاب اسلامى و عرض تبريك به مناسبت پيروزى با شكوه رزمندگان اسلام، از خداوند متعال سلامتى و طول عمر آن امام عزيز را تا ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه مسئلت داريم.

امام عزيز مستحضرند كه استقبال عموم از مراسم مذهبى به ويژه نماز جمعه در سرتاسر ايران اسلامى بى سابقه است شهرستان استهبان بحمدالله از اين حيث مستثنا نيست.

ص: 40

مسجد جامع گنجايش جمعيت كنونى براى انجام مراسم دينى را ندارد و در اثر كمبود جا شركت كنندگان در نماز جمعه و يا ديگر برنامه هاى اسلامى دچار مشكل بوده و اين امر از شكوه مراسم دينى كاسته است، لذا از طرف اهالى شهر هيأتى از عدول مؤمنين جهت تجديد و توسعه بناى مسجد جامع انتخاب و مقدارى زمين در همسايگى مسجد خريدارى شده تا به آن اضافه گردد.

اولاً: اجازه مى فرماييد كه ساختمان قديمى تخريب و بر اساس رفع نيازهاى حال و آينده تجديد بنا گردد؟

ثانياً: در اطراف ديوار مسجد چندين مغازه وجود دارد كه وقف مسجد است و بخشى از مخارج مسجد از قبيل سوخت و تعميرات از مال الاجاره آن مغازه ها تأمين مى گردد، ولى وجود آن مغازه ها از نور كافى مسجد كاسته است اجازه مى فرماييد كه آن مغازه ها را به ساختمان اضافه نمود و از قسمت زمين خريدارى شده همان تعداد مغازه را ساخته و بر مسجد وقف كرد؟

بسمه تعالى، در فرض مسأله تجديد بنا مانع ندارد، ولى تغيير و تعويض مغازه هاى وقفى جايز نيست.

جريان فضولى در وقف

[سؤال 8030] ‘ 5931

3. در وقف و حبس فضوليت جريان دارد يا خير؟

بسمه تعالى، در وقف و حبس جارى نيست.

[سؤال 8031] 4233

پاسخ استفتا: [نقل از صحيفه امام، ج 20، ص 61 ]

زمان: 26 خرداد 1365 / 8 شوال 1406

مكان: تهران، جماران

ص: 41

موضوع: موقوفات آستان قدس رضوى

سؤال كننده: واعظ طبسى، عباس (توليت آستان قدس رضوى)

[ بسم الله الرحمن الرحيم. بخش عمده و قابل توجهى از اراضى شهرى و مزروعى شهر سرخس متعلق به آستان قدس رضوى است، بدين ترتيب كه قسمتى از آن اراضى املاكى هستند كه از محل عوايد آستان قدس، محمدرضا پهلوى و پدرش رضاخان خريدارى نموده و با امضاى محمدرضا پهلوى به آستان قدس وقف گرديده و موارد مصرف آن را نيز مشخص كرده است. قسمتى ديگر، از آن املاكى است كه از محل عوايد و درآمدهاى آستان قدس خريدارى شده، ولى مدركى دال بر وقفيت آن نيست. قسمت سوم املاك خالصۀ دولتى است كه در ازاى پرداخت وجه نقد از درآمدهاى آستان قدس و بعضاً در برابر انتقال بخشى از رقبات موقوفۀ حضرت رضا عليه السلام در تصرف و تملك آستان قدس قرار گرفته است. با عنايت به مراتب مشروحه مستدعى است نظر مبارك را نسبت به املاك و اراضى ياد شده از حيث ترتب و يا عدم ترتب آثار و احكام وقف بر آن ها امر به ابلاغ فرماييد.

8 شوال 1406 / 26 خرداد 1365 - عباس واعظ طبسى]

بسمه تعالى

كليۀ تصرفاتى كه در زمان رژيم پهلوى در آستان قدس رضوى به عمل آمده، محكوم به بطلان است، و اگر مواردى را وقف كرده و مصارفى براى آن معيّن كرده اند، چنانچه مصارف مزبور مخالف با مصالح آستان قدس و جمهورى اسلامى نيست عمل به آن ها را اجازه مى دهم، و اگر مخالف با آن هاست نايب التوليۀ آستان قدس مجازند به هر نحو صلاح مى دانند دربارۀ آن ها عمل كنند.

و در مورد دوم نيز حكم ساير املاك آستان قدس را دارد و امر آن با توليت آستانۀ مقدسه است. و در مورد سوم نيز چنانچه موقوفاتى فروخته شده يا

ص: 42

تغييراتى در آن ها داده شده، بايد در صورت امكان به حال اول بازگردد، و اگر امكان ندارد با مراعات جهت وقف در آن ها تصرف شود، و اگر وقف بودن آن ها ثابت نيست حكم مورد دوم را دارد.

روح الله الموسوى

شرايط صحت وقف

[سؤال 8032] 4234

بسمه تعالى 16 / 6 / 1361

دفتر محترم حضرت آيت الله، امام خمينى، مدّ ظله

محترماً، به عرض مى رساند در جنب تكيۀ رينه لاريجان، قطعه زمينى به مساحت تقريبى پانصد متر حدود ده سال قبل توسط شخص خيّرى، به منظور توسعۀ تكيه و سقّاخانه خريدارى شده، ولى تا كنون وقف نگرديده و صيغۀ وقف جارى نشده است، فقط قسمتى كه مورد نياز توسعۀ سقّاخانه بود، به تصرف تكيه درآمد، مابقى زمين مانده. بعضى از برادران - من باب احتياط - موضوع را با ارسال فتوكپى قبالۀ خريد زمين به آن دفتر ارجاع نمودند، كه شايد محتوى قباله خريد دالّ بر وقفيت زمين مورد بحث باشد؛ چون در همسايگى اين قطعه زمين، سيد اولاد پيغمبرى خانه دارد كه از نظر جا و مكان در مضيقه است و تقاضا دارد قسمتى، تا حدود پنجاه متر به او فروخته شود، تا از مضيقه به در آيد. بناءً على هذا، تقاضا دارد پاسخ فرمايند كه آيا مى شود مقدار پنجاه متر از اين زمين را به او فروخت و وجه آن صرف تعميرات تكيه گردد يا خير؟ خواهشمند است جريان را كلاً روشن فرماييد. والسلام عليكم ورحمة الله

بسمه تعالى، زمين اگر وقف نشده و يا به تصرف و قبض وقف درنيامده، اختيار آن با مالك است و تنها خريدن، به منظور صرف در وقف يا ساختن تكيه و حسينيه، وقف حساب نمى شود.

ص: 43

[سؤال 8033] 4235

بسمه تعالى 19 / 9 / 1358

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى رهبر عالى قدر انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى، مدّ ظله العالى

لطفاً بيان فرماييد: يك قطعه زمين 25 مترى جزو قطعه زمينى است كه روبه روى صحن مسجد قرار گرفته و يك زن و بچه در آن زمين خانه ساخته اند كه مجاور زمين مزبور است و صاحب آن دور آن را سنگ چين كرده تا بعداً به صورت حسينيه درآورد، ولى از دنيا رفته است. آيا مى شود اين زمين مورد استفاده آن زن قرار گيرد يا بايد حسينيه ساخته شود و يا اين كه امكان ندارد؟ موضوع ديگر اين كه همان مرحوم در ميناب زمينى را در نظر گرفته بوده كه مسجدى بنا نمايد، ولى قبل از اقدام از دنيا رفته و مقدارى از مصالح ساختمانى آن را نيز ريخته بوده است. آيا بر وراث لازم است كه اقدام به ايجاد مسجد بنمايند يا اين كه مى توانند مصالح ساختمانى را جهت مسجد ديگرى منتقل نمايند؟ و ضمناً اضافه مى نمايند كه فرد مرحوم متولى مسجدى است كه قطعه زمين مذكور را جهت احداث حسينيه قصد نموده بوده است. از جوابى كه مرحمت مى فرماييد سپاس گزارم؛ عمر پر بركت رهبر برقرار باد.

بسمه تعالى، اگر زمين ها يا مصالح را وقف نكرده و يا تحويل جهت وقف نداده و وصيت هم ننموده باشد، ملك ورثه است و هر تصرفى در آن بخواهند مى توانند بكنند.

[سؤال 8034] 4236

بسمه تعالى 16 / 9 / 1361

محضر مبارك رهبر عالى قدر، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، مستدعى است سؤال شرعى زير را پاسخ مرحمت فرماييد.

مسجدى است فاقد سرويس عمومى و وضوخانه. در مجاورت اين مسجد، خانۀ

ص: 44

مخروبه اى جهت ساختمان سرويس و وضوخانۀ مسجد مذكور، توسط اهالى خريدارى شده است. پس از تخريب و شروع ساختمان، از طرف شهردارى محل و نيز جمعى از اهالى خواسته شده است كه مقدارى از خانۀ مذكور، جهت تعريض كوچۀ جنب آن گرفته شود. از نظر شرع مقدس آيا چنين كارى مجاز است يا خير؟

بسمه تعالى، اگر خانۀ مذكور هنوز وقف نشده، اختيار آن با صاحبان پول است و تعريض كوچه با رضايت آنان مانع ندارد.

[سؤال 8035] ‘ 769

13. رجل أقرض آخر مالاً فامتنع المقترض في أداء الدين أو أخذ مالاً من دون حقّ فالمقرض أو المأخوذ منه المال جعلا هذا المال وقفاً لأبي الفضل العبّاس عليه السلام او لأحد الأئمّة عليهم السلام فهل يكون هذا الوقف صحيحاً ويخرج المال عن ملكية مالكه؟

بسم الله تعالى، فيما يصحّ فيه الوقف يصحّ الوقف المزبور لو أمكنه الإقباض وقد أقبضه لجهة الوقف أو إلى متولّي الوقف وإلاّ فلا.

[سؤال 8036] 4237

بسمه تعالى

محضر مبارك آيت الله العظمى امام خمينى

اين جانبان يك قطعه زمين به مساحت چهارصد متر از صاحب آن خريدارى نموديم و به عنوان تأسيس عزاخانۀ سيدالشهدا عليه السلام اجراء صيغه شده، ولى متأسفانه در اثر اشتباه و ندانستن حكم، با كمك طاغوت زمان تبديل به حمام گشته. در حال حاضر تكليف ما نسبت به اين حمام از نظر شرعى چيست؟ چنانچه در عوض، زمين ديگرى براى درست كردن تكيه تهيه نماييم، جبران و اصلاح مى شود يا خير؟

بسمه تعالى، اگر براى عزادارى زمين را تحويل نداده باشند و صاحبان پول راضى باشند، تصرف در حمام مانع ندارد و در هر صورت اگر آب غسل مباح باشد، غسل صحيح است.

ص: 45

[سؤال 8037] 4238

بسمه تعالى

زمينى است كه از سه طرف محصور است به ديوارهاى مجاور و از طرف چهارم به كوچۀ چندصد مترى. از طرف كوچه، وقف حسينيه شده است، ولى هنوز به تصرف وقفى در نيامده است. آيا تغيير يا به هم زدن وقف مذكور جايز است يا خير؟

از درگاه خداى تبارك و تعالى، طول عمر آن رهبر عظيم الشأن اسلام و مسلمين، و پيروزى ملت شهادت طلب كشور اسلامى ايران را خواستار است.

بسمه تعالى، اگر آنچه وقف شده، تحويل جهت وقف داده نشده، وقف تمام نيست و تغيير آن مانع ندارد.

[سؤال 8038] 4239

بسمه تعالى

دفتر محترم حضرت آيت الله العظمى حاج آقا روح الله خمينى رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى

اين جانب اهل پشتكوه يزد، از كشاورزان آن محل، تنها دارايى و مايملك خود كه عبارت از يك طاق از شانزده طاق قنات مزرعه خليل آباد، بوده است. بر اثر ناراحتى و گرفتارى و كسالت اقدام به وقف كردن آن نموده ام. در وقف نامه قيد گرديد كه صيغۀ وقف جارى شده، ولى قيد اين كه به تصرف وقف داده شده باشد، نشده است. الحال به علت اين كه داراى عيال و اولاد بوده و عمل انجام شده باعث محروميت آنان شده از عمل خود پشيمان و مى خواهم اجازه فرمايند؛ با توجه به اين كه مورد وقف به تصرف وقف داده نشده، عمل انجام شده صحيح نبوده و مى توان از آن عدول نمود يا خير؟ نظر مبارك خود را اعلام فرمايند.

بسمه تعالى، مجرد صيغۀ وقف، بدون تحويل آن، كافى نيست و در خصوصيات مورد سؤال به مسئولين ذى ربط مراجعه شود.

ص: 46

[سؤال 8039] 4240

بسمه تعالى

محضر رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، دامت بركاته

محترماً؛ استفسار مى شود كه:

1. زمينى را به نام ساختن حسينيه خريدارى و ثلث بهاى آن پرداخت شد و از مؤمنين پول به نام حسينيه جمع آورى گرديد. سپس ساختن بنا شروع شد و به خاطر تشخيص قبله، محرابى گذاشته شد و همين كه بنا نيمه تمام شد، عده اى گفتند: «اگر مسجد بشود، بهتر است» و صاحب زمين هم گفت: «اگر مسجد بشود، بقيه پولم كه دو ثلث بهاى زمين مى باشد نمى خواهم» و قبض را تغيير دادند و به نام مسجد صاحب الزمان نمودند و بقيه بنا را به نام مسجد تمام نمودند. در حال حاضر از اين بنا به نام مسجد استفاده مى نمايند و اختلاف هم برطرف نشده است. استدعا مى شود آنچه حكم خداست مرقوم فرموده تا تكليف خود را بدانيم. عزت و سعادت و طول عمر رهبر انقلاب را از پيشگاه احديت مسئلت مى نماييم.

بسمه تعالى، وقف زمين براى حسينيه اگر تمام نشده و قبض وقف حاصل نشده، تغيير آن به عنوان مسجد اشكال ندارد؛ ولى اگر تغيير بعد از تماميت وقف حسينيه حاصل شده باشد، باطل است و آن محل مسجد نمى شود؛ اگر چه نماز در آن جا اشكال ندارد.

2. حمامى چند سال قبل در اين شهر ساخته شد. روزى امام جماعت مسجد مى فرمودند: كه اين مكان قبرستان بوده است. اكنون هم اين مكان در وسط شهر قرار گرفته و وقف نامه اش هم مشخص نيست.

آب آن هم از آب شهر و چاه حفر شده در آن مكان مى باشد. در هر دو صورت، اگر داراى وقف نامه باشد و يا نباشد تكليف مسلمين چيست؟

بسمه تعالى، اگر وقف بودن محل حمام براى دفن اموات محرز نباشد، استفاده از آن اشكال ندارد.

خداوند متعال سايۀ حضرت مستطاب عالى را تا انقلاب حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر سر مستضعفين جهان قائم بدارد، آمين، بحق محمد و آله الطاهرين.

ص: 47

[سؤال 8040] 4241

بسمه تعالى

دفتر فقيه و عالم بزرگوار و رهبر انقلاب، حضرت امام خمينى، دام ظله

با كمال احترام به عرض آن مرجع و امام بزرگوار و حامى مستضعفان مى رساند: مردى هستم عليل و بيمار، با متجاوز از هفتاد سال عمر، بر اثر جهل و نادانى و بيسوادى و بدون آينده نگرى به سرنوشت قريب به بيست نفر از عايله خود كه بعضى از فرزندانم مبتلا به بيمارى صرع و غش مى باشند. و با عنايت به اين كه بر اثر ناراحتى خانوادگى و فشار زندگى، مسلط به اعصاب خود نبوده، بنا به توصيه و ارشاد رئيس دادگاه انقلاب اسلامى، سه دانگ و سه ربع دانگ مشاع، از شش دانگ باقيماندۀ كاروان سراى مورد مالكيت خودم، را - كه الساعه هم متصرف و محل ارتزاق روزمرۀ اين جانب و عايله ام مى باشد - طبق وقف نامۀ شمارۀ 4120-60/10/26 جهت مسجد يا حمام و يا ساير امور عام المنفعه وقف مؤبد نمودم.

مقرر شد كه حاكم شرع دادگاه انقلاب با مشورت و صلاحديد امام جمعه به نحو احسن از آن استفاده نمايند و قيد شد خودم مادام الحيات، حق نظارت داشته باشم. صيغه جارى شد ولى مورد وقف تحويل حاكم شرع و امام جمعه داده نشد چون كه به موضوع و آينده وقف، بر اثر بى سوادى و كهولت سن مطلع و واقف نبوده ام، ناآگاهانه وقف نامه را انگشت زده ام. با گذشت اندك زمانى از عمل خود نادم و پشيمان و متوجه شدم كه همه هستيم از دستم رفته و بايد به كنج مسجد و يا خرابه - با حدود بيست نفر عايله - پناه ببرم. بدين سبب حضوراً و تلگراماً اعلام ندامت و ابطال وقف نامه را از مراجع مذكور خواستم، ولى توجهى نفرموده اند. مورد وقف هم كماكان در تصرفم مى باشد و امور زندگى از همين محل تأمين مى شود و راضى به تحويل و تحول و وقف هم نيستم. على هذا تمنا دارم نظريه و فتواى حضرتتان را ذيلاً مرقوم تا از اين پريشانى رها شوم.

بسمه تعالى، تنها خواندن صيغۀ وقف و ثبت در دفتر، كافى براى تماميت

ص: 48

وقف نيست و تا عين موقوفه، تسليم جهت وقف نشده، واقف مى تواند برگردد.

[سؤال 8041] ‘ 4477

7. اگر شخصى زمينى را به نام مسجد كرده - حتى كلنگ هم زده باشند - و بعد صاحب زمين منصرف شود، آيا مى تواند صاحب زمين، زمين را بفروشد؟

بسمه تعالى، اگر وقف، تمام شده و به قبض جهت وقف هم در آورده، نمى تواند؛ ولى پيش از تمام شدن وقف مى تواند وقف را تسليم نكند و برهم بزند.

[سؤال 8042] 4242

بسمه تعالى 25 / 3 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى

در شانزده سال گذشته، مردم زمينى موات به مسافت پانصد متر را جهت قبرستان مسلمين تعيين، و حدود آن را مشخص و به تصرّف درآوردند، و از آن جايى كه در آن موقع آب لوله كشى موجود نبوده، يك حلقه چاه در اين زمين حفر نمودند. و بر روى اين زمين غسال خانه و حسينيه ساخته شده و چندين ميت در اين زمين دفن گرديده است. بعد از چهار سال كه زمين نامبرده در اختيار عموم مسلمين بوده، شخص مستكبرى - كه در آن زمان رئيس خانۀ انصاف بوده - با توسل به زور قسمتى از اين زمين را اشغال كرده و مقاومت مردم روستا را ناديده گرفته و درختان ليمو در اين زمين اشغالى كاشته است.

از آن جايى كه جمعيت اين روستا چهار الى پنج هزار نفر مى باشد و در آينده نزديك به زمين مذكور احتياج مبرمى خواهد بود و در جاى ديگر زمين جهت قبرستان يافت نخواهد شد، تكليف مردم اين روستا چيست؟

و در صورتى كه زمين اشغالى پس گرفته شود، خشكانيدن درختان اين زمين جايز

ص: 49

است يا خير؟ والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، زمين ذكر شده قبرستان متعلق به اهالى محل است و كسى حق ندارد تمام يا قسمتى از آن را به خود اختصاص دهد و صاحب درخت ها حق ندارد درخت ها را در زمين قبرستان باقى بگذارد.

[سؤال 8043] 4243

بسمه تعالى 26 / 9 / 1362

محضر مبارك آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله الوارف، با اهداى سلام و تحيات و آرزوى طول عمر و دوام صحت آن امام بزرگوار

به عرض مى رسد: در مجاورت قبرستان قديمى كلاگر محله جويبار يك قطعه زمين نسبتاً بزرگى را عده اى از مؤمنين محل خريدارى و براى الحاق به قبرستان وقف نمودند. حداقل مدت پانزده سال مى گذرد كه براى دفن اموات از آن استفاده نشده و فعلاً براى مؤسسات عام المنفعه از قبيل بيمارستان و مدرسه در اثر نداشتن زمين فارغ در مضيقه هستند. آيا اجازه مى فرماييد كه از يك قسمت از اين زمين جهت بهدارى يا مدرسه استفاده شود و قسمت ديگر براى الحاق به قبرستان بماند يا خير؟

بسمه تعالى، اگر هنوز ميتى در آن دفن نشده، اختيار با صاحبان اصلى و كسانى است كه وقف كرده اند و مى توانند براى كارهاى خير ديگر از آن استفاده كنند.

[سؤال 8044] 4244

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله خمينى دام ظله العالى

متولى وقف در حالى كه بدهكارى وقفى دارد مرحوم مى شود، ورّاث از اداى بدهى وقف امتناع مى ورزند، پسر ارشد تصميم مى گيرد اين بدهى را به تنهايى بپردازد، لذا قطعه باغى را به عنوان اداى بدهى وقف اضافه بر موقوفات گذشته مى نمايد و پشت

ص: 50

كاغذ وقف نامه گذشتگان مى نويسد، لكن بعداً ورثه تصميم مى گيرند بدهى وقفى پدر را مشتركاً بپردازند، و لذا همه ورثه نيز قطعه زمين زراعتى را جزء وقف قرار داده و مقدارى پول جهت صرف در وقف پرداخته اند. آيا قطعه باغ پسر ارشد جزء وقف به حساب مى آيد يا به ملك شخصى نامبرده برمى گردد؟

بسمه تعالى، اگر زمين را وقف نموده و تسليم جهت وقف كرده ديگر به خود شخص باز نمى گردد، ولى بدهى بابت وقف بايد در همان جهت وقف مصرف شود.

[سؤال 8045] 4245

بسمه تعالى 18 شعبان المعظم 1403 ق

محضر مبارك مرجع عالى قدر، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى

احتراماً به استحضار مى رسانيم: شخص خيّرى در گرگان، مقدار پانصد و پنجاه متر زمين - كه چندين اتاق مخروبه قديمى داشته - به عنوان حسينيه به هيأت متوسلين به حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام واگذار نموده و قبض و اقباض هم محقق شده است. سپس اعضاى هيأت، تابلو و پرچمى با عنوان حسينيه بر سر آن نصب نمود كه شخص واگذار كننده هم حضور داشته است. اين هيأت براى انجام مراسم عزادارى در آن زمين و مرمت آن مخارجى در حدود چهل هزار تومان متحمل شده اند و نيز چندين هفته در آن محل مراسم عزادارى حضرت خامس آل عبا اقامه شده است. چون واگذار كننده شخصاً نمى توانسته در مجالس شركت كند؛ شخصى به نمايندگى از طرف ايشان در اولين مراسم شب جمعه شركت داشته و همۀ اين گفته ها با اطلاع نمايندۀ محترم حضرت عالى و امام جمعه محترم گرگان انجام شده است. با توجه به اين كه طبق فتواى حضرت عالى، معاطات در وقف بر مصالح عامه كفايت مى كند، مضافاً به اين كه لفظاً هم واگذارى را ادا كرده؛ آيا اين شخص مى تواند منصرف شده و برگردد يا خير؟

بسمه تعالى، با فرض اين كه مالك زمين آن را به عنوان حسينيه تحويل

ص: 51

داده و متولى شرعى يا مردم قبض نموده و در جهت وقف هم مورد استفاده قرار گرفته؛ مالك نمى تواند منصرف شود و حسينيه را به ملك خود برگرداند.

[سؤال 8046] 4246

بسمه تعالى 28 / 6 / 1360

حضور محترم نايب الامام، حضرت آيت الله الخمينى، دام بقاؤه

با عرض سلام و اداى مراسم بندگى و عذرخواهى از اين كه زحمت مى دهم، با وجود گرفتارى هايى كه داريد و اميدوارم به زودى همۀ گرفتارى ها برطرف شود؛ ان شاء الله.

بنده چند مسأله برايم از رساله جناب عالى حل نشده؛ اين است كه مزاحم مى شوم.

1. جد بنده كتابى طبى نوشته و در اواخر كتاب لعنت كرده به كسى كه كتاب را به ديگرى بدهد. بنده متوجه نبوده، به كتابخانه داده، در كتابخانه هم كتاب هاى طبى مورد استفاده نيست؛ مى توانم كتاب را پس بگيرم يا خير؟

بسمه تعالى، مجرد لعنت الزام آور نيست و اگر وقف كتابخانه شده نمى توانيد برگردانيد.

2. صبيۀ بنده در تظاهرات شركت داشته؛ جوانى او را گول زده و به محضرى مراجعه نموده است. براى آن كه بنده راضى نبوده ام. - يعنى اصلاً به بنده مراجعه نشده - دختر به دروغ به صاحب محضر گفته است سابقه ازدواج دارم؛ اقرارنامه تنظيم نموده، محضر ازدواج او را عقد نموده؛ عقد صحيح است يا خير؟

بسمه تعالى، ازدواج دختر باكره موقوف به اجازۀ پدر است؛ ولى با ميل دختر به ازدواج اگر پسر كفو عرفى و شرعى او باشد و دختر بترسد كه ديگر شوهر خوبى پيدا نكند، پدر حقّ منع از ازدواج آن ها ندارد.

3. مشغول نماز خواندن تلفن زنگ مى زند؛ كس ديگرى نيست جواب بدهد، جايز است نماز را بريده جواب تلفن بدهد؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

4. ساعت هايى ساخته شده با قاب طلا (ساعت جيبى يا مچى)؛ آيا مى توان با آن نماز خواند در

ص: 52

صورتى كه همراه باشد يا اشكال دارد؟

بسمه تعالى، اگر در جيب باشد اشكال ندارد؛ ولى اگر به مچ بسته باشد نماز صحيح نيست.

5. تعهدى دارم هر وقت مطلع شدم كسى فوت نموده نماز وحشت بخوانم و چون واريس شديد دارم نمى توانم زياد بايستم؛ جايز است ركعت دوم يك سوره «إنّا أنزلنا» خوانده شود؟ و هم ممكن است يك نماز و نيت شود به تمام آن كسانى كه در آن روز مدفون شده اند يا خير؟

بسمه تعالى، اگر يك سوره خوانده شود نماز ليلة الدفن نمى شود و تشريك در ثواب مانع ندارد.

[سؤال 8047] 4247

بسمه تعالى

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

1. شخصى مقدارى زمين دارد. مى گويد: «وقتى عمارت ساختم، قسمت بالاى آن را كتابخانه مى كنم و صيغه وقف را اين طور جارى مى كنم: قسمت فوقانى اين زمين را وقف كتابخانه كردم»؛ آيا اين وقف صحيح است و على فرض الصحّة مى تواند اين زمين را بفروشد يا نه؟

بسمه تعالى، اين وقف صحيح نيست.

2. صحن مسجدى است مشكوك، كه آيا واقف آن صحن را هم جزء مسجد قرار داده يا حسينيه؟ آيا مى توان در آن صحن مستراح ساخت؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

[سؤال 8048] 4248

بسمه تعالى 12 / 11 / 1361

درود بر شهيدان اسلام در سراسر جهان

اگر شخصى قطعه اى از زمين خودش را براى كسى در حال مريضى وصيت نمايد كه عوض آن رفته كربلا زيارت به جا آورد و آن شخص هم زيارت را بعد از مرگ موصى انجام دهد، آيا وارث موصى مى تواند بعد از اين وصيت را به هم زند و قبول

ص: 53

نكند و به جاى زمين موصى به زمين ديگرى را عوض آن بدهد - در صورتى كه آن شخص قبول نكند - يا خير؟

بسمه تعالى، چنانچه زمينى كه معين شده زيادتر از ثلث تركه ميت نباشد، وصيت نافذ است و نمى توانند ورثه بدون رضايت وصى عوض كنند و اگر زايد بر ثلث باشد در زايد احتياج به اجازه ورثه دارد.

[سؤال 8049] 4249

بسمه تعالى 13 / 9 / 1361

مرجع عالى قدر و رهبر عظيم الشأن امت، خمينى بت شكن دامت افاضاته با نهايت ادب، توضيح بر اين كه شخصى وصيت عادى نموده چون كه اولاد نداشته ما ترك خود را وقف نموده، قبل از فوت خود حدود يك سال قبل، به تصرف بنده داده، وارث 3 سال است فوت شده است ملك را طبق وصيت خط عمل شده، حاليه يك ورثه ديگر عدواناً مى گويد بايد ملك را واگذار كنى خواهشمند است طبق دستور اسلام حكم الله را بيان فرماييد قبلاً متشكر خواهم شد.

بنده، ناظر در مخارج مرحوم نيز هستم اهل محل حقّ بنده را گواهى مى نمايند.

بسمه تعالى، اگر وصيت كرده كه بعد از فوت او وقف باشد در زمان حيات وقف ماترك نموده وصيت و وقف مزبور باطل است و ماترك او به ورثه اش مى رسد. بلى اگر چيز معيّنى را وقف كرده و در حيات خود تحويل جهت وقف داده وقف صحيح است و از تركه محسوب نمى شود.

[سؤال 8050] 4250

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى الامام خمينى دام ظله العالى

محترماً؛ معروض مى دارد: شخصى است از اهل علم، قصد دارد خانۀ مسكونى خود را وقف چند نفر از طلاب مجرد كند به شرط اين كه خودش مادام الحيات ساكن

ص: 54

باشد. خودش معيل است و بعد از خودش تحويل موقوف عليهم داده شود؛ چون در وقف، فقها قبض و اقباض را شرط دانسته اند و خود واقف از اهل علم است؛ مى تواند خودش مادام الحيات ساكن باشد يا نه؟

و به فرض صحت وقف به شرط ساكن بودن با اين كه خودش معيل است و وقف بر مجرد است آيا قانوناً هم تصويب شده است يا در صورت مخالفت ورثه موجب رد وصيت خواهد شد. مستدعى است مشروحاً بيان فرماييد و در صحت يا عدم صحت راه چاره اى ارائه فرماييد. موجب تشكر و مزيد اجر است.

بسمه تعالى، وقف به نحو مذكور، صحيح نيست.

[سؤال 8051] 4251

بسمه تعالى دوم ذيقعدۀ 1399 ق

حضرت آيت الله العظمى الامام خمينى دامت بركاته، سلام الله عليكم، سلامتى و بقاى وجود مبارك را خواستارم. لطفاً جواب سؤال ذيل را مرقوم بفرماييد:

شخصى خانه اى داشته به عنوان مسجد وقف نموده و قيد نموده كه تا آخر عمر در مسجد باشد. ساختمان مسجد با همّت مؤمنين تحت نظر امام جماعت به اتمام رسيده است. مدتى است كه برنامه هاى اسلامى در اين مسجد پياده مى گردد، ولى واقف كه در مسجد سكونت دارد، به عناوين مختلف مانع انجام فرائض دينى؛ از نماز جماعت و غيره مى گردد و با تبليغات سوء مردم را نسبت به مسجد و امام آن بدبين مى نمايد. فعلاً متولى شرعى و قانونى و امام جماعت و مردم شديداً ناراحت و دل آزرده گرديده اند كه منزل ديگرى براى ايشان (واقف) فراهم نموده و او را به آن خانه منتقل نمايند تا مردم بتوانند برنامه هاى دينى را با راحتى انجام بدهند.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، مانع ندارد و شرط سكونت در وقف مسجد نافذ نيست و نبايد مزاحمت نمازگزاران بشود.

ص: 55

[سؤال 8052]

‘ 149

2. اگر شخصى ملكى را وقف كند براى امور خيريه و در ضمن شرط كند كه اگر اولاد خودم روزى محتاج شدند يا خودم فقير شدم حق تقدم داشته باشم صحيح است يا خير؟

بسمه تعالى، وقف صحيح است و شرط حق تقدم براى خودش صحيح نيست.

[سؤال 8053] 4252

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت توفيقاته، چه مى فرماييد در مورد مسأله شرعيه اى كه ذيلاً به نظر مبارك مى رسد:

شخصى چند قطعه ملك را وقف مؤبد و حبس مخلّد نمود براى تعزيه دارى و سوگوارى حضرت سيدالشهدا حسين بن على عليه السلام، ارواحنا فداه. و توليت املاك فوق را مادام العمر براى خود قرار داده و اسمى از حق التوليه نبرده است. و در وقف نامه متذكر شده است كه از درآمد املاك فوق فقط 1/10 آن را مصرف مخارج مراسم عزادارى سرور شهيدان برسانيد و بقيۀ درآمد كه 9/10 مى باشد، متعلق به خود واقف باشد و توليت املاك فوق را نيز بعد از مرگ براى شخص ديگرى معين كرده است و در اين مورد1/10 از منافع ملك را حق التوليه براى متولى پس از مرگ خودش قرار داده است. و باز هم از بقيه منافع ملك هيچ گونه ذكرى به ميان نياورده است. با توجه به مطالب فوق، نظر مبارك را در مورد اين مسأله شرعيه اعلام داريد كه وقف بر نفس لازم مى آيد يا خير؟

خدايا، خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار، از عمر ما بكاه و به عمر او بيفزا

بسمه تعالى، در فرض مذكور، حكم وقف بر نفس را ندارد و بايد بر طبق وقف عمل شود.

ص: 56

[سؤال 8054] 4253

بسمه تعالى 20 / 9 / 1361

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، با سلام و آرزوى سلامتى و طول عمر آن رهبر بزرگوار و با توسل به درگاه حضرت بارى تعالى در خصوص اعطاى توفيق جهت برافراشته شدن پرچم اسلام در پهنه گيتى به رهبرى آن قائد اعظم.

خواهشمند است نظر آن مرجع بزرگوار را در مورد اين كه آيا مى شود جنگل ها و مراتع كشور كه جزو انفال بوده و بهره بردارى از آن بايستى با نظر ولى امر و توسط دولت صورت پذيرد، توسط اشخاص وقف گردد؟ اگر چنين موردى پيش آيد، ادارۀ آن با توجه به كسب علوم و تخصص هاى مربوطه با نظر ادارات اوقاف خواهد بود يا واحدهاى تابعه سازمان جنگل ها و مراتع كشور؟

بسمه تعالى، وقف جنگل ها و مراتع عمومى صحيح نيست.

[سؤال 8055] ‘ 3637

2. شخص مذكور، بعداً زمين خود را وقف مى كند و مشترى مذكور، در مجلس وقف مى گويد از معامله بالا صرف نظر كردم به شرط اين كه وقف صحيح باشد. آيا معامله بالا فسخ شده، و وقف صحيح است؟

بسمه تعالى، اگر بعد از سه ماه، با تخلف شرط، فروشنده اين كار را انجام داده؛ فسخ محقّق شده. ولى صحت وقف، محل اشكال است، مگر اين كه اول فسخ كند و بعد وقف نمايد.

[سؤال 8056] 4254

بسمه تعالى 5 / 7 / 1361

محضر حضرت آيت الله امام خمينى، مرجع عالى قدر، مدّ ظله

به عرض مى رساند: قريب سى سال قبل، پدرى كليه كتب خود را به يكى از

ص: 57

فرزندانش مصالحه مى نمايد؛ متصالح كتب خود را هم در اين مدت به آن اضافه مى كند و اين كتاب ها تا آخرين روز حيات، در اختيار پدر بوده؛ وى چند هفته قبل از فوتش كتاب ها را وقف مى كند. مستدعى است بيان فرماييد: آيا اين وقف صحيح است يا خير؟ و در صورت عدم صحت، آيا آن ها به متصالح تعلق دارد يا به وراث؟

بسمه تعالى، اگر معلوم است كه كتاب ها را به فرزندش صلح كرده، وقف صحيح نبوده است و چنانچه نزاعى در بين است بايد در محكمه شرعيه حل شود.

[سؤال 8057] 4255

بسمه تعالى 18 / 4 / 1361

محضر رهبر كبير انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

به عرض مى رساند: يك دانگ از شش دانگ مزرعه اى در مالكيت اشخاصى مى باشد. قنات اين مزرعه در سال هاى 1343 و 1344 شمسى كاملاً خشك و بى آب شد، به طورى كه تمام درختان آن خشك و از بين رفت و باغ هاى آن خراب و محل عبور و مرور مردم شد، و در ضمن سابقاً اين ملك، در دست آباء و اجداد ما به صورت رعيتى كشت مى شده است. در سال هاى 1349 و 1350 شمسى بدون دخالت كسى دوباره آبى پيدا شده و پدر اين جانب (رعيت) به خرج خود، شروع به كندن زمين ها و كشيدن ديوار باغ ها نمود و بادام كاشت كه نوچه هاى آن، سند اين مدعا است. از اين ملك، شخص ثالثى در اوايل سال 1358 ادعا نمود كه سه حبۀ آن را خريدارى كرده است؛ كه مورد اعتراض ما واقع شد و صحبت پدر اين جانب اين بود كه ملكى است كه به دست خود من احيا و آباد شده است و اگر صاحبش مى فروشد، خودم خريدارى مى نمايم، حتى به مبلغى اضافه تر كه قبلاً هم به اطلاع مالك رسيده بود؛ و يكى از مالكين قول داد كه اين قضيه را حل و فصل نمايند، كه بعد از مدتى شخص ثالث - كه خريدار بود - اظهار نمود كه اين سه حبه ملك را به ديگرى فروخته ام و تحويل او

ص: 58

بدهيد. مجدداً در جواب گفته شد: ملك را خودمان مى خواهيم و وجه آن را نيز مى پردازيم و تحويل هيچ كس ديگر نمى دهيم. لذا شخص ثالث (مشترى اول) گفت: حال كه چنين است، من هم اين سه حبه را وقف مسجد مى نمايم و اكنون اعلام نموده كه اين سه حبه را وقف مسجد نموده ام. حالا آيا معاملۀ اوليه صحيح بوده يا نه؟ و در هرصورت، وقف بودن اين ملك با اين بيان ثابت است يا نه؟ و باتوجه به مطالب فوق، مالكين حق فروش به غير رعيت را دارند يا نه؛ درصورتى كه رعيت مايل به خريد بوده و هست؟ و آيا حق اولويت خريد با رعيت نيست؟

بسمه تعالى، اگر مالك اصلى از اين زمين اعراض نكرده است، معامله صحيح و بر اين فرض، وقف تمام است.

[سؤال 8058] ‘ 1878

5. زمين و ملك اين روستا در سال 1342 به وسيله دولت فروخته شده به زارعين و قبرستان قديم او پر است و زارعى از زمين تصرفى خود براى قبرستان وقف نموده البته با مالك اصلى تبانى و توافق به عمل نيامده از نظر شرع مقدس جايز است يا نه؟

بسمه تعالى، اگر شرعاً ملك واقف نبوده وقف صحيح نيست.

وقف عام و خاص

[سؤال 8059] 4256

بسمه تعالى هفتم شعبان المعظم 1400 ق

پيشواى عالى مقام نايب الامام متّع الله المسلمين بطول بقائه الشريف

شخصى سه دانگ مشاع از يك قطعه نخلستانى را شريك است كه نصفه مشاع را وقف مى نمايد به مولاى متقيان امير مؤمنان ارواح العالمين فداه، صيغه وقف جارى شده. چون مطابق جريان زمان طاغوت ثبت شده بود در دفتر اسناد رسمى در سال

ص: 59

1332 شمسى، در وقف نامه نوشته شده مصارف از منافع و مداخل آن پس از دفع مخارج ملكى و مُلكى، سالى دويست و پنجاه ريال در روز عيد فطر به فقرا غير سادات بدهد و در نيمه جمادى الاُولى مقدار ده من برنج طبخ نمايد و به فقرا بخوراند و مازاد آنچه باشد مربوط به متولى است.

چون املاك وقف عام و وقف خاص زير نظر اداره اوقاف بوده و اداره اوقاف از قديم از عايدات وقف عام چيزى مى برد و در وقف خاص نظارتش استصوابى است. بفرماييد نظر مبارك نسبت به موقوفه بالا - ما ذكر عين مفاد وقف نامه است كه در بالا ذكر شد - . آيا رقبه مزبور وقف خاص حساب مى شود شرعاً يا وقف عام؟

بسمه تعالى، با فرض اين كه در وقف قيد شده كه صرف فقرا شود وقف عام است.

[سؤال 8060] ‘ 4302

2. وقف بر فقرا و مساجد و روضه خوانى، وقف عام است يا وقف خاص است؟

بسمه تعالى، اگر وقف، بر مطلق فقرا يا مساجد يا روضه خوانى باشد، وقف عام است.

موارد مصرف وقف

[سؤال 8061] 4257

بسمه تعالى

پيشگاه قائد عظيم الشأن رهبر امت امام خمينى، دامت بركاته

در مسجد صاحب الزمان گرگان، مقدار زيادى ظرف از مسى و چينى و غيره از وسايل پذيرايى تهيه شده است. طبق معمول منطقه اى، ظروف تهيه شده در مساجد را به مجالس خارج از مسجد هم مى برند. در روى ظرف هاى مسى بزرگ كلمۀ «وقف» حك شده و عدۀ معدودى ادعا دارند كه ظرف ها را به همين مقصود كه به خارج از

ص: 60

مسجد هم ببريم تهيه شده است. و قرينه كتبى و ثابتى هم در دست نيست. تكليف را روشن بفرماييد. متشكرم

بسمه تعالى، به طريق متعارف، از ظروف استفاده نمايند.

[سؤال 8062] 4258

بسمه تعالى

خدمت امام عظيم الشأن

در يك روستاى دور از شهر موقعى كه مى خواهند مجالس ختم، عروسى و كلاً كارهاى خير را برگزار كنند، به علت كمبود امكانات رفاهى، از وسايل و ظروفى كه وقف حسينيۀ سيدالشهدا است، استفاده مى كنند و در پايان كار، كرايۀ آن را به متولى اجناس پرداخت كرده و اگر چيزى از آن كم يا شكسته شود، عوض آن را مى گيرند. آيا اين كار جايز است يا خير؟

بسمه تعالى، موقوف است به نظر متولى يا متصدى شرعى و مراعات جهتى كه بايد در آن صرف شود و براى آن داده شده است و اگر براى خصوص استفاده در حسينيه داده شده، نبايد به جاى ديگر ببرند.

[سؤال 8063] ‘ 2653

2. يك قطعۀ كوچك باغچه وقف دارم كه وقف نامۀ آن نان دادن به اهالى قريه با عزادارى سيد الشهدا مى باشد. چون عايد يك سالۀ او خيلى كم مى شود، ناچار دو - سه سال جمع نموده، يك دفعه احسان مى كنم؛ به علت تأخير از شما اجازه يا راه حل مى خواهم.

بسمه تعالى، اگر صلاح باشد مجازيد.

[سؤال 8064] ‘ 4434

2. جنب حمام روستا، زمينى وقفى است كه واقف آن فوت كرده است. پسر واقف مى گويد: اگر امام اجازه فرمايند، من حاضرم زمين جنب حمام را براى ساختمان حمام

ص: 61

در اختيار اهالى قرار دهم. خواهشمند است نظر مبارك امام در مورد ساختن حمام در ملك وقفى را - كه با رضايت پسر وقف كننده مى باشد - اعلام فرماييد.

بسمه تعالى، امر وقف، موكول به نظر متولى شرعى آن است و جهت وقف را نبايد تغيير دهند.

[سؤال 8065] 4259

بسمه تعالى 18 / 8 / 1361

حضور مبارك امام امت و رهبر جهان، اولاً سلامتى حضرت عالى را از خداى متعال مسئلت دارم.

1. اگر كسى بدون اجازه، در زمين موقوفه ساختمان بسازد، چه صورت دارد؟ و رفت و آمد در آن ساختمان، چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، تصرف در زمين موقوفه، منوط به اجازۀ متولى شرعى، با مراعات جهت و مصلحت وقف است، و بدون آن در حكم غصب است.

[سؤال 8066]

2. و زمين هايى كه تقسيم شده، در دست كشاورزان است و بعضى از كشاورزان، آن زمين را مى فروشند. فروختن آن چه صورت دارد؟ و كسى كه مى خرد چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، رسيدگى به امور زمين، موكول به دولت اسلامى است و متابعت مقررات دولت اسلامى، لازم است.

[سؤال 8067] ‘ 119

3. آيا مُهر مسجد را به مسجد ديگر مى توان نقل كرد يا نه؟ و اگر كسى مُهر مسجد را برد و مدتى با آن نماز خواند - چه در منزل و چه در مسجد ديگر - آيا نماز او چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، جايز نيست و بايد به جاى اول برگرداند؛ مگر آن كه يقين كند كه مخصوص آن مسجد نيست.

ص: 62

[سؤال 8068] 4260

بسمه تعالى 21 / 2 / 1361

دفتر محترم حضرت آيت الله سيد روح الله موسوى خمينى، بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران

آيا مواردى را كه ذكر مى گردد، مى شود به مصرف جبهه جنگ، جنگ زدگان، حساب دولت و كميتۀ امداد رساند؟ اگر نمى شود، طريقۀ مصرف را مرقوم فرماييد تا عمل شود. اگر مى شود، هر كدام مقدم تر است بفرماييد.

موارد عبارتند از: 1 - موقوفات: وقف كننده شب هاى ماه رمضان افطارى مى داده و بعد از خود گفته است: متولى اجازه دارد، هر طور بخواهد، بدهد. 2 - رد مظالم: در كودكى به كسى كه فعلاً نمى شناسد ضرر زده باشد. 3 - وجه اشياى پيدا شده كه اعلام هم شده باشد. 4 - كفارۀ ماه رمضان كه يك سال گذشته و نتوانسته قضاى روزه بگيرد.

بسمه تعالى، هيچ يك از امور ذيل را به هيچ يك از حساب هاى فوق نمى توان داد و بايد هر يك به مصرفى كه در رساله ذكر شده است برسد؛ بلى در موقوفاتى كه در وقف اختيار آن با متولى قرار داده شده، بستگى به نظر متولى دارد.

[سؤال 8069] ‘ 4473

3. در مسجد مذكور روى همين فرش ها براى مجلس سوگوارى و ختم و چهلم، زن و مرد متوفى شركت مى كنند و در مجلس زنانه يك عده طفل كوچك همراه مى آورند و يا در مسجد ممكن است به حرف هاى دنيا و يا غيبت بپردازند و شايد زن عذر داشته باشد و مجبور باشد كه در مجلس ختم شركت كند يا به صرف چاى و غيره بپردازند. آيا اجازه مى فرماييد شركت كنند يا خير؟

بسمه تعالى، فرش ها اگر وقف براى جهت خاصى نباشد استفاده هاى مذكور مانع ندارد، ولى بايد از عملى كه موجب ضرر براى فرش باشد اجتناب شود.

ص: 63

[سؤال 8070] 4261

بسمه تعالى 9 / 11 / 1361

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، حضرت امام خمينى، دامت توفيقاته، با عرض سلام و آرزوى سلامتى و طول عمر براى حضرت عالى، مستدعى است سؤال زير را پاسخ فرماييد.

1. زمينى است كه در شمال آن، مسجد و در جنوب آن، مدرسه اى جهت طلاب علوم دينيه ساخته شده (البته ساختمان مدرسه به صورت مخروبه و راكد مانده است)؛ در يكى از اتاقهاى مسجد (به عنوان دفتر)، تعدادى از برادران جهت رسيدگى به مسائل اقتصادى و ستاد بسيج اقتصادى مشغول خدمت هستند؛ با توجه به اين كه دفتر مذكور جزء مسجد محسوب مى شود و تعدادى از خواهران يا برادران به جهات شرعى اشكال دارد كه قدم در مسجد بگذارند، لكن براى رفع مشكل خود ناچار به رجوع به دفتر مسجد هستند و اين احتمال دارد كه گناهش به گردن اعضاى دفتر مسجد باشد، آيا مى توان به طور موقت، دفتر را به يكى از حجره هاى راكد مدرسه منتقل كرده و تا شروع ساختمان سازى مدرسه به اين منظور، استفاده شود؟

بسمه تعالى، استفاده از ساختمان و اتاق مسجد براى كارهايى كه منافى با شؤون مسجد باشد و همچنين استفاده از مدرسۀ موقوفه در غير جهت وقف جايز نيست.

2. آيا دو ركعت نماز جمعه، كفايت از نماز ظهر مى كند يا خير؟

بسمه تعالى، نماز جمعه در زمان حاضر، واجب تخييرى و مجزى از ظهر است.

3. آيا از سهم ارزاق تعيين شده براى مردم مى توان در جهات خيريه برداشت نمود؟

بسمه تعالى، استفاده در غير جهت تعيين شده جايز نيست.

4. تا چه مقدار مسافت از محل اقامۀ نماز جمعه نمى توان نماز يوميه را به صورت جماعت يا فرادا خواند؟

بسمه تعالى، نماز جمعه واجب تخييرى است و در انتخاب نماز ظهر به جاى آن، فاصله معتبر نيست.

ص: 64

5. اين جانب نمى دانم آيا روزه و نمازى بدهكار هستم يا خير (به خاطر نمى آورم)؛ تكليف چيست؟

بسمه تعالى، با فرض شك در فوت، چيزى بر شما نيست.

[سؤال 8071] 4262

بسمه تعالى 6 / 12 / 1359

حضور مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، پس از عرض سلام، به استحضار مبارك مى رساند:

برخى از افراد طاغوتى كه در دادگاه انقلاب محكوم به مصادرۀ اموال مى شوند، داراى موقوفاتى هستند كه قبلاً آن ها را وقف كرده اند آيا موقوفات آن ها نيز مشمول حكم مصادره است يا خير؟ آيا در اين جهت بين وقف عام و وقف خاص بر اولاد و غيره تفاوتى هست؟

بسمه تعالى، اموال موقوفه بايد به همان مصرفى كه واقف وقف كرده است برسد و بر طبق همان خصوصياتى كه در وقف نامه ذكر شده مصرف شود و فرقى مابين وقف عام و خاص نيست.

[سؤال 8072] 4263

بسمه تعالى 7 / 12 / 1363

محضر مقدس رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، با عرض احترام و آرزوى طول عمر و عزت روزافزون، مستدعى است نظر مبارك را در مورد مسائل ذيل اعلام فرماييد:

1. در بين رقبات موقوفات گاهى اراضى شن و ماسه يا خاك رس پيدا مى شود كه تا كنون عوايد آن ها در جهت اجراى نيات واقف به مصرف مى رسيده، اخيراً برخى از دواير دولتى مدعى هستند كه اين نوع اراضى، معادن و جزو انفال است؛ آيا اين نوع از معادن شرعاً انفال محسوب مى شوند يا موقوفه هستند؟

بسمه تعالى، اين ها انفال نيستند و موقوفه هستند.

ص: 65

[سؤال 8073]

2. برخى از موقوفات به دلايل مختلف در زمان طاغوت به فروش رسيده و ادارات اوقاف يا متوليان وقف از محل ثمن آن ها اقدام به خريد سهام بانك ها كرده اند و اين بانك ها پس از پيروزى انقلاب اسلامى، ملى اعلام شده اند. آيا سهام وقف نيز مانند سهام اشخاص ملى مى شود يا بايد در جهت اجراى نظر واقف به مصرف برسند.

بسمه تعالى، آنچه املاك موقوفه است به وقفيت باقى و ملى نمى شود.

[سؤال 8074] 4264

بسمه تعالى 4 / 10 / 1361

دفتر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى

در شبستان مسجد و محراب مى شود صندوق قرض الحسنه و محل داد و ستد پول قرار داد يا خير؟

بسمه تعالى، از كارهايى كه برخلاف وضع مسجد است بايد اجتناب شود.

[سؤال 8075] 4265

بسمه تعالى 20 / 1 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله امام خمينى، مدّ ظله العالى، خواهشمند است حكم الله را در مسائل زير مرقوم فرماييد:

1. روى مسجدى، بناى كتابخانه و دفتر انجمن اسلامى را مى توان بنا كرد يا خير؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

[سؤال 8076]

2. در مسجدى كه براى جماعت استفاده نمى شود و به ندرت كسى يا كسانى در آن نماز مى خوانند، مى توان براى مدتى براى فروشگاه تعاونى استفاده نمود؟

بسمه تعالى، تبديل مسجد به فروشگاه جايز نيست.

3. شبيه خوانى يا تعزيه خوانى در نقش معصوم و مؤنث چه صورتى دارد؟

ص: 66

بسمه تعالى، شبيه خوانى اگر مشتمل بر محرمات نباشد و موجب وهن مذهب نشود مانع ندارد ولى بهتر است به جاى آن، روضه بخوانند.

4. در يك آبادى سه باب مسجد - به مساحت هاى 15 مترمربع و 20 متر مربع و مسجد سوم حدوداً 30 مترمربع - مى باشد؟ آيا مى توان مساجد مذكور را فروخت و در جاى ديگر، مسجدى بزرگ تر بنا نمود؟

بسمه تعالى، مسجد قابل فروش نيست.

[سؤال 8077] 4266

بسمه تعالى 14 / 4 / 1361

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، امام خمينى، دام ظله، پس از ابلاغ عرض سلام و ارادتمندى كامل به وجود مبارك حضرت عالى

غرض از تصديع: با اين كه جناب عالى تأكيد فراوان بر حفظ مساجد داريد و كراراً مى فرماييد: مساجد، سنگر است و سنگرها را حفظ نماييد؛ با بودن سه مسجد و اقامۀ جماعت در هر سه مسجد در سه وقت شرعى، حسينيه اى در جوار اين مساجد قرار دارد كه در آن اقامۀ جماعت بر پا كرده اند؛ در صورتى كه با بعضى از اين مساجد، بيشتر از دويست و پنجاه متر فاصله نمى باشد. آيا از نظر حضرت عالى اين امر، تضعيف مسجد - اين سنگر الهى - نمى باشد؟ و نيز تضعيف روحانيت و ائمه جماعات آن ها نخواهد بود؟ خواهشمند است حكم الهى را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، اقامۀ نماز جماعت در حسينيه - اگر خلاف مقررات وقف نباشد - با مراعات شرايط مقرّره اشكال ندارد.

[سؤال 8078] 4267

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، أدام الله ظله

1. در قريه اى مسجد قديمى را خراب كرده اند كه تبديل به احسن كنند و مى خواهند لولۀ شوفاژ هم براى مسجد بكشند، و براى موتورخانۀ شوفاژ جا و زمين

ص: 67

ندارند. آيا جايز است و اجازه مى فرماييد يك قسمت زمين مسجد كه خراب كرده اند، به صورت زيرزمين به مقدار جاى موتور شوفاژ گود كنند و روى آن را هم سطح بقيۀ زمين مسجد درست كنند يا نه؟

بسمه تعالى، مانع ندارد.

2. در رسالۀ توضيح المسائل در احكام نماز، پنجم از نمازهاى واجب را «قضاى نماز پدر و مادر كه بر پسر بزرگ تر واجب است» شمرده اما در مسأله 1390 نوشته شده: «نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگ تر واجب است» و اسمى از نماز مادر برده نشده است؟

بسمه تعالى، نماز مادر بر عهدۀ پسر نيست.

3. در باب نذر فرموده ايد كه نذر زن بدون اجازۀ شوهر باطل است؛ اگر زن كارمند باشد و حقوق بگيرد. از كاركرد خودش، در صورتى كه منافات با حق شوهر هم نداشته باشد؛ باز هم بايد نذرش با رضايت شوهر باشد؟

بسمه تعالى، در اين صورت هم، نذر زن بدون اذن شوهر باطل است.

[سؤال 8079] 4268

بسمه تعالى 21 / 12 / 1361

با درود بر امام زمان عليه السلام و نايب برحقش امام خمينى، اين ابراهيم زمان و درود و سلام به روح شهداى اسلام، اين وارثان خون حسين عليه السلام

درخواست جواب اين سؤال ها را از امام امت داريم.

1. قبرستانى در قريۀ بازنه - يكى از روستاهاى اطراف اراك - واقع مى باشد. در اين قبرستان كودكان زير هفت سال خاك شده و مى شود. همسايگان اين قبرستان استفادۀ شخصى، از قبيل: راه و كودگاه و كوبيدن خرمن و غيره مى نمايند. درصورتى كه نبايد استفاده كنند، دستور بفرماييد.

بسمه تعالى، امور مزبوره، اگر هتك به قبور قبرستان محسوب نشود، اشكال ندارد. مگر آن كه وقف شده باشد براى خصوص دفن.

[سؤال 8080]

2. مردم اين قريه، مى خواهند اين قبرستان را براى ساختن مدرسه استفاده كنند.

ص: 68

اين قبرستان، در داخل ده واقع شده است و اطراف آن، اماكن مسكونى مى باشد جواب بفرماييد.

بسمه تعالى، اگر قبرستان، وقف براى دفن اموات باشد و ياآن كه بناى مدرسه در آن، موجب نبش قبر يا هتك شود، جايز نيست.

[سؤال 8081] 4269

بسمه تعالى

محضر مقدس مرجع عالى قدر، رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامى، حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى، به عرض عالى مى رساند:

مكانى در شهرستان قم وقف امور ايتام گرديده؛ پس از پيروزى انقلاب اسلامى، امور رسيدگى به ايتام، تحت پوشش كميتۀ امداد حضرت امام قرار گرفته و مكان فوق، مدت چهار سال بدون استفاده مانده و به علت نرسيدن به آن، در حال از بين رفتن مى باشد؛ حضرت عالى جايز مى دانيد:

1. مكان فوق، به علت نبودن ساختمان در شهر قم جهت رسيدگى به امور فرهنگى فرزندان، همسران، مادران و پدران شهدا، به اين امر اختصاص داده شود؟

2. مقدارى بودجه و امكانات نيز مختص همين مكان و ايتام بوده؛ در صورت جايز دانستن بند 1، آيا مى توان امكانات موجود را به امور شهدا اختصاص داد؟

3. اجازه مى فرماييد امور فرهنگى خانواده هاى اسرا، گروگان ها و مفقودين، در اين مكان صورت گيرد؟

4. آيا در ساختمان نامبرده مى توان به امور فرهنگى خواهران و برادران شهدا اقدام نمود؟

بسمه تعالى، اگر مكان مزبور، وقف امور ايتام است، با نظر متولى شرعى مى توانند در مورد ايتام شهدا از آن استفاده كنند؛ و بودجۀ آن مربوط به صلاح ديد متولى شرعى آن است.

ص: 69

[سؤال 8082] 4270

بسمه تعالى 17 / 10 / 1367

محضر مقدس رهبر بزرگوار انقلاب اسلامى حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، روحى فداه، با عرض سلام و آرزوى سلامتى آن وجود مبارك، محترماً معروض مى دارد:

در حدود 150 سال پيش، ملكى وقف مدرسۀ علميه و طلاب و اساتيد آن در كرمان، گرديده است. مدرسه سال ها به صورت مخروبه درآمده بود، پس از انقلاب بازسازى و براى استفادۀ خواهران طلبه مورد بهره بردارى قرار گرفت و هم اكنون نيز تعدادى از خواهران طلبه در آن مشغول تحصيلند، متمنى است نظر مبارك را در مورد استفاده از درآمد ملك موقوفه، جهت مخارج مدرسه و خواهران طلبه بيان فرماييد.

بسمه تعالى، درآمد ملك مزبور به خواهران طلبه نيز مى رسد و در اين جهت فرقى ميان طلاب مرد و زن نيست.

[سؤال 8083] ‘ 224

2. آيا در پشت بام مسجد غير از ساختمان براى مسجد مى توان ساختمان ديگرى، مثلاً ساختن اتاق براى بسيج و غيره بنا نمود؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

[سؤال 8084] ‘ 1548

2. آيا كسى كه مسجدى را بنا مى كند و همۀ مخارج آن را مى دهد، مى تواند بگويد كه مثلاً فلان اتاق كه براى خادم مسجد ساخته ام، راضى نيستم براى كار ديگر گذاشته شود؟

بسمه تعالى، اگر بانى و واقف، مرافق مسجد را براى استفادۀ به خصوصى تعيين كرده، مخالفت آن جايز نيست؛ ولى اگر در وقف مصرف خاصى تعيين نشده، استفاده در شؤون مربوط به مسجد مانع ندارد.

ص: 70

[سؤال 8085] 6607

2. اشغال كردن مسجد به اين كه مقدارى از مسجد را كتابخانه كنند يا اين كه براى غير نماز اجتماع كنند در مسجد به طورى كه مزاحم مصلّين باشند چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، كتابخانه كردن مقدارى از مسجد و مزاحمت نمازگزاران جايز نيست، ولى مى توانند تعدادى كتاب بدون مزاحمت مصلّين در مسجد قرار دهند.

[سؤال 8086] ‘ 4477

4. طلاب علوم دينيه در مدارس علميه مى توانند درس جديد بخوانند يا خير؟

بسمه تعالى، تابع مقررات وقف مدرسه است.

[سؤال 8087] ‘ 2338

3. ساختمان حسينيه اى فرسوده، در يكى از محلات شهر قرار گرفته كه مورد نياز آموزش و پرورش - جهت واحد آموزشى - است. آيا ادارۀ اوقاف و يا متولّى حسينيه مى تواند آن را اجاره داده؛ به طورى كه در ايام عزادارى حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام مورد بهره بردارى باشد و بقيۀ ايام هم آموزش و پرورش، از آن بهره بردارى نمايد؟ مستدعى است نظر مبارك را مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، استفاده از حسينيه، در غير جهت وقف، جايز نيست.

[سؤال 8088] 4271

بسمه تعالى

نايب الامام بيان فرماييد:

شخصى در يك صد و چهار سال قبل رقباتى وقف امام سوم عليه السلام نموده و مفاد مندرج در وقف نامه پس از ذكر نام واقف و رقبات: «و اما شروط و امور منصوصه در

ص: 71

متن وقف، آن كه مادام كه توليت با خود واقف است هر ساله كل منافع و مداخل اعيان موقوفه را پس از وضع مخارج مِلكى و مُلكى صرف تعزيه دارى و سفره جناب خامس آل عبا عليه السلام نمايد و هر ساله در ماه رمضان مقدار شصت من برنج با گوشت و ادويه و خورشت طبخ نموده و به كليه همسايگان بفرستد و در ظرف دو ماه محرم و صفر مقدار دويست من برنج در ظرف ده روز و يا ده شب به قرار شبى 20 من با متعلقات طبخ نمايد به اين تفصيل كه در هر شب يك ظرف پلو و دو خورشت و دو افشره با ترشى آماده نمايد و به مؤمنين از فقرا و سادات و شيعيان اطعام نمايد و متولى در هر طبقه از منافع و مداخل اعيان موقوفه ده روز روضه خوانى و تعزيه دارى نمايد و در هر تعزيه مقدار دو من و نيم قند صرف نمايد و در هر يك از سنوات كه بعد از مصارف چيزى فاضل آمد به مصارف سنه آينده صرف نمايد و پس از فوت واقف يك سهم از پنج سهم جهت متولى و چهار سهم باقيمانده به مصارف ذكر شده برساند».

در اين ايام كه مردم و اشخاص با دعوت قبلى به وسيله كارت يا رقعه عموماً حاضر در مجلس سفره نمى شوند و از طرفى هم، وسايل امروزى تدارك نمودن و اجرت دادن، كارى است فوق العاده مشكل براى پذيرايى، آيا اجازه مى فرماييد:

1. برنج كه 750 كيلو تقريباً مى شود ضميمه قيمت گوشت و افشره كه واقف تعيين نموده ضميمه روغن و برنج بين 300 نفر اشخاص تقسيم شود يا خير؟

2. قيمت برنج و قيمت گوشت و لوازمات طبخ نموده بين 300 نفر اشخاص تقسيم شود و ده روز روضه خوانى هم وقتى واعظين مردم را به فيض مى رسانند و عامه مردم شركت كنند استفاده مى نمايند كماكان مجلس برقرار بوده باشد از مقام عالى استدعا مى شود نظر مباركتان در موضوع سفره در دو جهتى كه عرض شده يا جهت ديگرى كه درنظر مباركتان مقبول باشد در ذيل دست خط مرقوم و به مهر مبارك مرسوم و اگر هم نماينده يا امينى مصلحت است، امر فرماييد تا به دستور مبارك اجرا نماييم.

بسمه تعالى، بايد به همان نحو كه در وقف مقرر شده عمل شود.

ص: 72

[سؤال 8089] 4272

بسمه تعالى

پيشگاه مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، امام امت اسلام، دامت بركاته و جعلنا الله فداك ايّها الامام القائد

1. آيا جايز است در كلاس هايى كه در حسينيه، جهت تعليم و تربيت نوجوانان تشكيل مى گردد، غير از قرآن و دروس دينى، دروسى ديگر - از قبيل زبان هاى مختلف دنيا و دروس علوم جديده - ايجاد نمود يا جايز نمى باشد؟

بسمه تعالى، مانعى ندارد.

[سؤال 8090]

2. آيا فرزندان غير مسلمان در كلاس هايى كه در حسينيه ها جهت تعليم و تربيت و ارشاد نوجوانان برگزار مى گردد، حقّ شركت دارند و شركت آنان جايز است يا نه؟

بسمه تعالى، اگر از اهل كتاب باشند مانعى ندارد.

[سؤال 8091] 4273

بسمه تعالى 28 / 1 / 1359

محضر مبارك رهبر عظيم الشأن اسلام، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى

با احترام آرزومند است كه خداوند متعال طول عمر به آن حضرت عنايت فرمايند تا با رهبرى آن زعيم عالى قدر ملت مسلمان به سعادت و عزت نايل آيد. منظور از تصديع اولاً، عرض اخلاص و در ثانى، تعيين تكليف شرعى موضوع بدين شرح است: شخص خيّرى حدود پنجاه سال قبل آبى جهت شرب دو محله شهر وقف نموده كه با لوله كشى شهر، محلات نامبرده احتياجى به آن ندارند و در حقيقت اين موقوفه در حال حاضر متعذر المصرف مى باشد؛ مال الاجاره يا اجرت المثل را بايد به چه نحو پرداخت نمود؟ توضيح اين كه از اول سال 1357 اين آب به اجاره واگذار شده است، قبلاً با موافقت ادارۀ اوقاف زمان طاغوت شهردارى شرب مى نموده و مال

ص: 73

الاجارۀ سه ساله حدود هفت هزار و پانصد تومان مى باشد.

بسمه تعالى، با فرض تعذّر مصرف، عوايد وقف را با نظر متولى شرعى در مطلق وجوه برّ و خيرات صرف نمايند.

[سؤال 8092] 4274

بسمه تعالى

1. باغ وقفى كه مخروبه شده است و چراگاه گلّه و حيوانات قرار گرفته و در زمين اين باغ، درخت هاى صحرايى سبز شده است كه بعضى از آن ها داراى ثمر هستند و مردم از چوب آن درخت ها براى ساختن منزل و سوخت و همچنين از ثمر آن ها استفاده مى كنند، اين استفاده ها چه صورت دارد؟ آيا بايد آن ها را بفروشند و به مصرف روضه خوانى برسانند و يا اين كه لازم نيست و استفاده از آن ها هم اشكالى ندارد؟

بسمه تعالى، مربوط به وقف است و بايد زير نظر متولّى شرعى، در جهت وقف صرف شود.

2. شخصى از دنيا مى رود و وصيت مى كند يك مقدار از اموالش براى نماز و روزه باشد و در ضمن، همين شخص متوفى اهل ربا و سود بوده است كه هرگاه كسى محتاج او مى شد، قرض او همراه با ربا بوده است و ديگر اين كه وجوهات هم نمى پرداخته؛ آيا از اين مقدار اموال بايست وجوهات و يا اين كه رد مظالم اخراج شود يا خير؟

بسمه تعالى، بايد اوّلاً ديون او كه از جملۀ آن، وجوه شرعيه و مظالم عباد است، داده شود و در باقيمانده به وصيت عمل شود و وصيت در ثلث نافذ است.

3. شخصى است كه وصيت كرده يك قطعۀ باغ براى خودم باشد و ثمن او به مصرف نماز و روزه ام رسانده شود و توليت اين كار را بر عهدۀ يك نفر از روحانيون مى گذارد و بعد از وفات شخص موصى، شخص متولّى آن باغ را به فروش مى رساند و مشترى خريدارى مى كند كه در سه قسط بپردازد، در طول سه سال و بعد از خريد، يك قسط به شخص متولّى مى پردازد ولى در حال حاضر متولّى - كه آقاى روحانى باشد - وفات كرده است و شخص خريدار دو قسط بدهكار است و الآن متحيّر است به چه كسى تحويل دهد و در ضمن مشروط به اين است كه هر كس اين پول را تحويل گرفت بايد قبالۀ شخص خريدار را امضا و تأييد كند؛ آيا تكليف چيست؟

ص: 74

بسمه تعالى، بايد كسى براى اين كار از طرف حاكم شرع (مجتهد جامع شرايط) تعيين شود.

4. كسى كه كفاره بدهكار است و قدرت گرفتن ندارد و طعام دادن به شصت فقير هم براى او مشقّت دارد، آيا مى تواند به مصرف جبهه برساند يا خير؟

بسمه تعالى، كفايت نمى كند.

5. كسى كه در جايى قصد اقامه كند و بعد از اتمام ده روز به گمان اين كه دومرتبه بايد قصد اقامه كند تا بتواند روزه بگيرد روزه نگرفت (چون نمى خواست در آن جا ده روز بماند) آيا اين شخص كفاره بايست بدهد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر جاهل مقصر بوده بنا بر احتياط، كفاره بدهد.

6. شخصى كه در حوزۀ علميۀ قم مشغول تحصيل و ساكن شده و از محل ولادت خود اعراض كرده است و در عين حالى كه اعراض كرده در ايام سال براى ديدن والدين و ايام تبليغى به آن جا مى رود و رفت و آمد خود را قطع نكرده است؛ اوّلاً اين اعراض حساب مى شود؟ و ثانياً اگر اعراض حساب شود، با اين حالت كه دارد و نمى خواهد در آن جا زندگى كند مى تواند از اعراض خود عود كند يا خير؟ و ثالثاً اگر اعراض حساب نشود، تكليف مدتى كه در آن جا نماز به صورت قصر خواندهداست چيست؟

بسمه تعالى، اگر قصد كرده كه ديگر براى سكونت به وطن اصلى نرود، اعراض محقّق شده و در رفت و آمدهاى مزبور، حكم مسافر دارد و نمازش در آن جا قصر است.

طول عمر حضرت عالى را از خداوند خواستارم. خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار

[سؤال 8093] 4275

بسمه تعالى

مسجدى است كه داراى موقوفاتى مى باشد؛ نمى دانيم و روشن نيست كه اين موقوفات براى شخص امام جماعت مسجد است يا اين كه براى مخارج مسجد؛ در صورتى كه مردم، مخارج مسجد را تأمين كنند و مسجد از اين نظر كمبودى نداشته باشد، آيا امام جماعت مى تواند از اين موقوفه استفاده كند يا خير؟

بسمه تعالى، اگر معلوم نيست كه وقف بر خصوص امام جماعت شده يا وقف بر چيزى شده كه شامل امام جماعت هم باشد، نمى تواند بگيرد.

ص: 75

[سؤال 8094] 4276

بسمه تعالى 3 / 11 / 1361

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، رهبر كبير انقلاب ايران، مدّ ظله العالى

احتراماً؛ معروض مى دارد كه قريه اى است موقوفه به نام وشاره كه درآمد حاصل از آن مى بايست به مصرف طلاب علوم دينى نجف اشرف برسد. چون نزديك به سه سال است كه ايران با عراق در جنگ است، لذا نتوانستيم تا كنون مال الاجاره مذكور را به نجف ارسال نماييم. استدعا مى شود مرقوم فرماييد كه آيا مى توان به مصرف طلاب علوم دينى ايران و يا ديگر موارد رسانيد يا خير؟ لازم به يادآورى است كه درآمد مذكور مى بايست توسط حضرت آيت الله خويى، به دست طلاب علوم دينى نجف برسد. زياده مصدّع نمى شوم، سلامتى و طول عمر آن سرور عزيز را از درگاه ايزد متعال مسئلت دارم.

بسمه تعالى، در آمد حاصل را جمع و حفظ كنيد، هر وقت ميسور شد بفرستيد كه به مصرف تعيين شده برسد.

[سؤال 8095] 4277

بسمه تعالى 23 / 4 / 1361

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب اسلامى و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، با اهداى سلام و آرزوى بقاى عمر پربركت آن حضرت

با توجه به خرابى كليۀ مناطق جنگ زدۀ جنوب و غرب ميهن اسلامى ايران توسط عمال بعث صدام جنايت كار و ضرورت بازسازى مناطق مزبور، آيا مى توان از محل نذورات بقاع متبركه و مازاد درآمد موقوفات عام معلوم المصرف، پس از تأمين نظر واقف، به صورت متعارف نسبت به بازسازى و تعمير مساجد و مدارس علوم دينى و

ص: 76

بقاع متبركه اقدام نمود يا خير؟

بسمه تعالى، نذورات بقاع متبركه اگر براى آن، مصرف خاصى منظور نشده و تعمير بقاع متبركه نياز به آن ندارد، صرف آن در بازسازى مناطق جنگ زده اشكال ندارد؛ و عوايد وقف بايد در همان جهتى كه در وقف تعيين شده مصرف شود.

[سؤال 8096] 4278

بسمه تعالى

حضور محترم نايب الامام، امام خمينى، دامت بركاته

1. شخصى در يك صد سال پيش، اجارۀ باغى را وقف روضه خوانى كرده است. با توجه به شرايط امروزه، در آن حسينيه كه وقف شده، برادران جوان دست به فعاليت هايى زده اند و يك دوره كلاس معارف اسلامى برقرار نموده اند، و همچنين برادران بسيج، در آن جا پست مى دهند و براى جزوه نمودن درس ها، با كمبود بودجه مواجه شده اند. آيا مى توان از پولى كه وقف روضه خوانى است، در رابطه با اين كار استفاده شود؟

بسمه تعالى، بايد بر طبق وقف نامه عمل شود.

[سؤال 8097]

2. مستحضر هستيد كه ادارۀ اوقاف، هر سال به مدت ده شب، در بعضى از حسينيه ها روضه خوانى مى كند. آيا مى شود پولش را گرفت و خرج حسينيه، و يا غذا دادن در روز عاشورا كرد؟

بسمه تعالى، چنانچه براى روضه خوانى وقف شده باشد، بايد به مصرف مزبور برسد، و اگر براى مطلق خيرات وقف شده باشد، مى توانند در امور خير ديگر نيز مصرف كنند.

ص: 77

[سؤال 8098] 4279

بسمه تعالى

حضور محترم امام امت و مرجع تقليد، حضرت آيت الله الموسوى الخمينى، مدّ ظله العالى، محترماً، خاطر مبارك را به عرايض زير معطوف مى دارد:

شخصى به نام حاج مهدى - كه در صد سال قبل فوت كرده - ملكى را وقف كرده است به اين كه دو سهم از اجارۀ اين ملك را روز عاشورا نان بپزند و در مسجد جامع نقندر قسمت كنند، و سهم ديگر را - كه وقف اولاد است - در روز عيد غدير، به وراث قسمت كنند. تعداد وراث در زمان سابق پانزده نفر بودند، كه از اين گندم سهم مى بردند و اين تعداد زاد و ولد كردند و عروس و داماد شده اند و در حال حاضر، بيش از 650 نفر هستند، كه نصف سهم بران در محل نيستند و در شهرهاى ديگرى سكنا دارند، كه اكثر آن ها را ما نمى شناسيم، و چند نفر از اين وراث، در خارج از كشور ايران هستند،كه چند سال است اطلاعى از آن ها نداريم. اين گندم وراث در سال 1359 قسمت نشد و به مصرف قنات رسيد، و گندم سال 1360 و 1361 هم موجود است و با امسال، سه سال است كه گندم بين وراث قسمت نشده و بلاتكليف است، و كسى پيدا نمى شود كه اين مسئوليت سنگين را به عهده بگيرد و تعداد 95 درصد از وراث حاضرند كه اين يك سهم را در دهۀ دوم عاشورا يا در دهۀ اربعين، نان بپزند و به مردم قسمت كنند و يا به هر مصرف ديگرى كه شما صلاح بدانيد، برسانند و مدت 34 سال است كه يك نفر از وراث، اين گندم را هر طور بوده، قسمت كرده و ديگر قبول نمى كند و هيچ كس ديگر هم پيدا نمى شود كه اين گندم را به وراث قسمت كند. و جريان سهم بران بدين طريق است: گروه اول، كه هر نفر سه من گندم سهم مى بردند، و گروه دوم، كه هر نفر يك من و نيم گندم سهم مى بردند، در حال حيات نيستند و فوت كرده اند. و گروه سوم، نيم من و پنج سير، و گروه چهارم، هر نفر دوازده سير و نيم، و گروه پنجم، هر نفر شش سير و نيم، و گروه ششم، هر نفر سه سير و نيم، و گروه هفتم - كه گروه آخر است - هر نفر يك سير و نيم گندم سهم مى برند. و مقدار گندم در زمان سابق چهل و پنج من تبريز

ص: 78

بوده است و در حال حاضر، سهم وراث سالى نود و سه من گندم است.

از آن مقام محترم تقاضا دارم، كه هر طور صلاح مى دانيد دستور فرماييد كه به مورد اجرا گذاشته شود. ضمناً در مشهد به آقاى سيد عبدالله شيرازى و آقاى شيخ ابوالحسن شيرازى مراجعه كرده ام، فرمودند به مجتهد جامع الشرايط مراجعه شود.

بسمه تعالى، بايد به همان نحوۀ وقف عمل شود، هر چند سهم موقوف عليهم كم باشد، و مى توانند با رضايت يكديگر، در روضه خوانى صرف كنند.

[سؤال 8099] 4280

بسمه تعالى

سلام عليكم، محضر شريف حضرت نايب الامام (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، امام خمينى، ضمن عرض سلام و آرزوى سلامتى وجود رهبر و مرجع تقليدمان، سؤالى به اين شرح داشتم و تقاضاى جواب دارم:

چنانچه فردى از مزاياى حوزۀ علميه - كه شامل حُجره و شهريه مى باشد - استفاده كند، اما قصد طلبه شدن نداشته باشد، بلكه بخواهد علم عربى را فراگيرد و سپس - مثلاً - آموزگار شود. آيا با وجود اين قيد، اشكال شرعى ندارد؟

بسمه تعالى، استفاده از شهريه، تابع مقررات دفتر شهريه، و استفاده از حجرۀ مدرسه، تابع مقررات وقف مدرسه و نظر متولى شرعى است.

[سؤال 8100] 4281

بسمه تعالى 11 / 1 / 1362

محضر زعيم عالى قدر، بت شكن زمان، نايب الامام، امام خمينى، دامت بركاته

با عرض ادب، شوراى اسلامى محلى ابرده عليا، اِشعار مى دارد: حدود يك صد سال پيش، گرمابه اى توسط اهالى در وسط روستاى مزبور ساخته شده كه مورد استفاده تمام ساكنين و غيره قرار داشته است. در همان ايام، از طرف بعضى از

ص: 79

اشخاص خيرخواه، املاكى جهت تعمير و ترميم گرمابه فوق وقف گرديده و به تصرف داده شده ساليان دراز بدان منوال مى گذشته كه به علت ازدياد جمعيت و كم وسعتى حمام ذكرشده تقريباً سى سال پيش نصف از اهالى اقدام به ساختن يك دستگاه حمام ديگر در يك صد و پنجاه مترى حمام قديم نمودند كه مورد استفاده قرار دارد، مدتى از ساختن آن حمام گذشت، حمام قديمى به كلى ويران و مخروبه شد، بعداً نصف ديگر اهالى اقدام به ساختن يك دستگاه گرمابه ديگر در جنب حمام قديم كه تخريب شد نمودند كه آن هم مدتى مورد استفاده قرار داشت، ولى به علت جاده اى كه ادارۀ محترم راه، از مشهد به زشگ احداث مى نمود، آن حمام در مسير جاده قرار گرفت، كه ادارۀ راه مبلغ هفتاد هزار تومان پرداخت و حمام را تخريب نمود. شانزده سال پيش، نصف اهالى با كمك ادارۀ بهداشت و همان مبلغ هفتاد هزار تومان اداره راه، اقدام به ساختن يك دستگاه حمام ديگر در يك صد مترى حمام قديمى نمودند، كه مورد استفاده قرار دارد. لذا مقرر فرماييد از آن جايى كه حمام قديم به كلى مخروبه مى باشد و فعلاً در قريه ابرده دو دستگاه گرمابه - كه بعداً ساخته شده - وجود دارد و مورد استفادۀ كليۀ اهالى مى باشد، موقوفۀ حمام قديم - كه تخريب شده - به كدام يك از گرمابه ها مى رسد؟

بسمه تعالى، با امكان صرف در جهت وقف، صرف در جاى ديگر جايز نيست.

[سؤال 8101] 4282

بسمه تعالى

محضر حضرت آيت الله امام خمينى، مدّ ظله العالى

مرتعى در ييلاق نور مازندران است كه به نام وقف معرفى شد؛ و احشامى كه در او تعليف مى كند، ساليانه مبلغى به عنوان عوارض به روستاى سراسب نور مى دهند براى مخارج عزادارى خامس آل عبا. آيا اين عوارض، گرفتنش براى احياى مسجد و حمام

ص: 80

روستايى كه مردمش مستضعف هستند جايز است؟ نظر حضرت عالى را اعلام فرماييد شرعاً.

بسمه تعالى، اگر به طريق شرعى وقف شده، بايد به همان نحو كه قبلاً عمل مى شده عمل نمايند.

[سؤال 8102] 4283

بسمه تعالى 12 / 4 / 1361

شخصى يك مقدار زمين خود را در مرض موت، وقف حسينيه نموده؛ در حالى كه در آن قريه، يك حسينيه بود و بعد از مرور چند سال، اقربا و اوصياى ميت در نزديك آن زمين موقوفه، يك حسينيۀ جديده بنا كردند و حاصل زمين موقوفه را به همين حسينيۀ جديد صرف مى كنند. آيا اين مصرف، جايز است و يا اين كه در حسينيۀ اول - كه مورد وصيت بوده - صرف شود؟

بسمه تعالى، چنانچه زمين، وقف حسينيۀ اول شده، صرف عوايد آن در غيرش جايز نيست.

[سؤال 8103] 4284

بسمه تعالى 16 / 3 / 1361

احتراماً؛ به استحضار مى رساند آقاى سيد ابوالقاسم طى وقف نامۀ شماره 13728 و 13729 - كه فتوكپى آن ها به پيوست تقديم مى گردد - منافع زمين مزبور را وقف خيريۀ فرح پهلوى سابق نموده است، و واقف نيز حق توليت را براى خود مادام كه در قيد حيات باشد، محفوظ، و هم اكنون در سبزوار نيز در قيد حيات است. لذا:

1. با توجه به تشكيل سازمان بهزيستى - كه قانون آن در تاريخ 24 / 3 / 1359 به تصويب شوراى محترم انقلاب جمهورى اسلامى ايران رسيده - يكى از سازمان هايى كه وابسته به اين سازمان گرديده، خيريۀ ياد شدۀ بالا مى باشد و در حال حاضر اين سازمان، برنامه هاى مزبور را با توجه به جهات شرعى، به نحو احسن و اكمل انجام

ص: 81

مى دهد. لذا از محضر امام امت، درخواست مى شود كه آيا اجازه داده مى شود كه برابر وقف نامه، منافع حاصله از املاك مزبور، جهت مخارج فرزندان خانواده هاى بى سرپرست - كه هم اكنون نيز تحت حمايت مادى و معنوى اين سازمان است - قرار گيرد. يادآورى مى گردد كه جمعيت خيريه مزبور، برنامه هاى فوق را در قبل انجام مى داده است.

بسمه تعالى، صرف عوايد وقف در جهت ذكرشده، با مراعات مقررات دولت اسلامى، اشكال ندارد.

[سؤال 8104]

2. آيا واقف كه هم اكنون توليت ملك مزبور را در اختيار دارد، شرعاً مجاز است كه عوايد حاصله از ملك مزبور را، به غير از مورد يادشده (خيريه يادشده در وقف نامه) كه برنامۀ آن را بهزيستى انجام مى دهد، مصرف نمايد؟

بسمه تعالى، طبق مقررات دولت اسلامى در فرض سؤال، عمل نماييد، مانع ندارد و عوايد وقف بايد در جهت وقف، صرف شود.

[سؤال 8105] ‘ 4223

2. مصرف موقوفات اماكن خيريه - از قبيل مساجد و حمام و حسينيه - در اماكن خيريه نوساز بعدى جايز خواهد بود؟

بسمه تعالى، براى صرف عوايد وقف اگر محل به خصوصى تعيين شده، تغيير وقف جايز نيست.

[سؤال 8106] 4285

بسمه تعالى 26 / 5 / 1361

قم، دفتر امام خمينى

عوايد موقوفه اى كه براى روضه خوانى وقف شده، مى توان به جبهه فرستاد يا خير؟

بسمه تعالى، عوايد موقوفه بايد در همان جهت وقف صرف شود.

ص: 82

[سؤال 8107] 4286

بسمه تعالى

ساحت مقدس و مطهر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، چه مى فرماييد در اين مسأله شرعيه:

در بعضى از املاك موقوفه، بنا به نظر واقف مندرج در متن وقف نامه، درآمد حاصله بايد در سوگوارى حضرت سيدالشهدا عليه السلام به مصرف اطعام برسد، ولى جايى كه بايد اطعام شود تعيين نشده و معلوم نيست. آيا اجازه مى فرماييد اين گونه عوايد جهت مصرف رزمندگان، به جبهۀ جنگ ارسال گردد، و يا طبق معمول سنوات گذشته بايد در همان محل، به مصرف تأمين نظر واقف برسد؟ حكم الله را مرقوم فرماييد كه مورد نياز است، و عند الله مثاب و مأجور خواهيد بود.

بسمه تعالى، عوايد وقف بايد در همان جهت تعيين شده مصرف شود و اگر محل به خصوصى براى اطعام تعيين نشده و متعارفى هم در بين نيست، انتخاب محل اطعام با متولى شرعى است.

[سؤال 8108] 4287

بسمه تعالى 6 / 10 / 1361

محضر مرجع عظيم الشأن و زعيم عالى قدر جهان اسلام، حضرت نايب الامام، امام خمينى، روحى له الفداء، سلام عليكم، با عرض معذرت از اين كه چند لحظه اى مصدع اوقات آن رهبر والا مقام مى شويم، محترماً معروض مى داريم:

در يكى از روستاها قناتى است كه آب آن وقف اولاد ذكور است و قسمتى از آب آن را در گذشته وارد لوله كشى روستا كرده و مورد استفادۀ عموم اهالى است و من جمله آموزگاران ما نيز كه تقريباً تمامى آن ها غير بومى هستند، از اين آب استفاده مى كنند، لكن عده اى از اولاد ذكور محقّ در وقف نامه راضى به استفاده از اين آب نيستند. استدعا داريم سريعاً در اين باره اعلام نظر فرموده، تا معلمين ما تكليف شرعى

ص: 83

خود را در اين مسأله بدانند. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، تمام آب اگر بر اولاد ذكور وقف شده، بايد متصرف، رضايت تمام موقوف عليهم را جلب نمايد و يا فقط به سهم كسانى كه رضايت دادند، اكتفا نمايد.

[سؤال 8109] 4288

بسمه تعالى 12 / 7 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى، امام خمينى، دام ظله

به عرض مى رساند: در وقف نامه ذكر شده است كه رقبات مورد وقف، نبايد بيش از دو سال به اجاره برگزار گردد. اگر متولى وقف با فردى، طبق قرارداد عادى قرار بگذارد كه دو مغازه موقوفه را، به مدت ده سال، به مبلغى نازل به او اجاره دهد، كه معادل يك دهم ارزش اجاره و مبلغى است كه افراد داوطلب ديگر اجاره مى كنند. آيا چنين قراردادى بر طبق قانون شرع اسلام، لازم الاجرا است و صحيح و نافذ مى باشد يا باطل؟ مستدعى است آنچه حكم شرع انور است، اعلام فرماييد.

بسمه تعالى، بايد بر طبق وقف و آنچه در ضمن آن قرارداد شده، عمل شود و تخلف از آن جايز نيست، و اثر ندارد.

[سؤال 8110] 4289

بسمه تعالى

محضر مبارك امام خمينى، دام ظله العالى

تصديع مى دهد، در وقف نامه اى كه فتوكپى آن به پيوست است، مرحوم واقف به صراحت اعلام كرده است: از تغيير و تبديل در اصل وقف يكدانگ و نيم الا جزئى كه از مزرعه و ملحقات آن و صرف مصارف از منافع و مداخل آن به نحو مقرر احتراز و اجتناب نمايند. البته در وقف نامه مصارف آن مشخص است كه عبارتند از: نصف عايدات آن مخصوص فقراى محلۀ دارقاص كن و نصف ديگر آن به مصرف

ص: 84

روضه خوانى در محلۀ دارقاص كن - كه محل تولد مرحوم آيت الله حاج ملاعلى كنى مى باشد - مقرر شده است. آيا با وجود تعيين مصارف، مى شود اين جانب كه متولى موقوفه هستم وجوهات موقوفه را به جنگ زدگان و غيره بدهم يا خير؟

بسمه تعالى، عوايد وقف بايد در همان جهتى كه در وقف معين شده صرف شود.

[سؤال 8111] 4290

بسمه تعالى 25 / 9 / 1359

محضر مقدس رهبر عالى قدر انقلاب اسلامى، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

پس ازتقديم سلام،سازمان اوقاف تهران طى نامۀ شمارۀ 6547-225-14 /1359/8/26سهميه متوليان موقوفه را بخشنامه نموده است. ادارۀ اوقاف فسا هم به اين جانب (متولى موقوفه) طى نامۀ مورخ 15 / 9 / 1359 (كه فتوكپى آن به پيوست تقديم مى گردد) اعلام كرده كه: نصف درآمد سال جارى موقوفه، به حساب شمارۀ 1284 بانك ملى شعبۀ صبا تهران، مخصوص مناطق جنگ زده حواله گردد، ولى در وقف نامه تصريح شده كه: منافع موقوفۀ مزبور صرف اطعام شود و در همان جلسه روضه خوانده شود؛ و مقدارى از آن هم صرف تعمير خانه موقوفه واقف گردد. آيا مى شود پول اطعام را به حساب فوق ويژۀ مناطق جنگى واريز كرد يا خير؟ حكم خدا را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، عوايد وقف بايد زير نظر متولى شرعى، در جهت وقف صرف شود.

[سؤال 8112] 4291

بسمه تعالى

پيشگاه مقدس رهبر انقلاب امام خمينى، دام ظله العالى

پس از تقديم بهترين احترامات و آرزوى پيروزى براى آن رهبر بزرگ و ملت

ص: 85

ايران، نظر حضرت امام را دربارۀ اين دو مسأله شرعى خواستارم. مرقوم فرماييد تكليف چيست؟

1. اگر شخصى آب موقوفه اى در اختيار داشته باشد و از بابت اجاره بهاى آن مى بايست همه ساله در ماه محرم چند روز به مردم طعام بدهد، آيا آن شخص مى تواند به ميل خود از طعام دادن صرف نظر كند و به جاى طعام دادن به مردم فقط به هر خانوار مثلاً 10 سير گوشت و 5 عدد نان بدهد و يا بايد حتماً همان طعامى كه نظر واقف بوده به مردم بدهند. در همان روز معين؟

بسمه تعالى، بايد بر طبق وقف عمل شود.

[سؤال 8113]

2. اگر شخصى آب موقوفه اى در اختيار داشته باشد و از بابت درآمد و اجاره بهاى آن همه ساله مثلاً 5 روز به مردم طعام مى داده، در صورتى كه اجاره بهاى آب مزبور در گذشته 100 تومان بوده و امروز 5 برابر يا بيشتر شده است، آيا با اضافه شدن اجاره بهاى آب، باز هم همان 5 روز را بايد طعام بدهد يا بيشتر؟

بسمه تعالى، اگر در وقف مقرر شده كه عوايد وقف در اطعام صرف شود بايد اجارۀ متعارفه آن را صرف نمايند و لازم است با نظر متولى شرعى باشد.

[سؤال 8114] 4292

بسمه تعالى

محضر مقدس حضرت مستطاب، قائد عظيم الشأن آيت الله العظمى امام خمينى، مدّظله العالى، پس از عرض سلام و ارادت خالصانه، به استحضار مى رساند:

قريه اى است كه موقوفه بوده و داراى متولى شرعى مى باشد و مال الاجارۀ آن همه ساله خرج طلاب علوم دينى نجف مى شده است. اينك عده اى محرك و فرصت طلب اهالى اين قريه را تحريك نموده كه خود شما مستضعف هستيد و لازم نيست اجاره بپردازيد! بدين وسيله استدعا دارد مرقوم فرمايند كه آيا مى شود درآمد اين موقوفه را

ص: 86

كه مى بايست به مصرف فوق الذكر برسد، در ايران آن هم به مصرف اين قبيل افراد رسانيد كه خود را مستضعف مى دانند يا خير؟

بسمه تعالى، جايز نيست و بايد عوايد وقف در همان جهت وقف صرف شود.

[سؤال 8115] 4293

بسمه تعالى

دفتر بلند آستان حضرت آيت الله العظمى نايب الامام، امام خمينى، مدّ ظله العالى

احتراماً، نخست درودها و تحيات مخلصانۀ ما مردم دهكدۀ كرّاب سبزوار را حضور زعيم عالى قدر معروض داريد، در ثانى استفتائيه زير را گزارش فرماييد تا بذل عنايت فرموده با فتواى واجب الاتباعشان ما را به طريق صواب هدايت نموده از سردرگمى رهايى بخشند.

در دهكدۀ كرّاب موقوفاتى وجود دارد كه گرچه در رژيم منفور طاغوتى گذشته، در شرف از بين رفتن بود؛ اما اكنون به يارى خداوند و همت مردم با تجديد اجاره ها حدود شصت تا هفتاد هزار تومان عايدى سالانه دارد. از اين مبلغ حدود ده هزار تومان آن طبق وصيت واقفان بايد در جهت مخارج حمام و مسجد و مزار خرج شود و ما بقى به صورت شام و نهار دادن به مردم صرف گردد. چون از سويى اهالى خرج كردن اجاره را در طريق اطعام عبث و بى نتيجه مى دانند و از طرفى دهكده فاقد درمانگاه، حسينيه، جاده، برق و سرمايۀ كافى جهت لايروبى قنات است؛ آيا متوليان مى توانند اجاره ها را در طريق رفع اين احتياجات مبرم و مفيد خرج كنند يا بايد طبق وصيت واقفان با شام و نهار و اطعام مردم، مبالغ مال الاجاره را مسرفانه از بين ببرند. ضمناً خواست موقوفٌ عليهم كلاً اين است كه اجاره ها در جهت رفع احتياجات عمومى به مصرف برسد و همه اين مطلب را در مجالس روضه خوانى تأييد كرده اند. همگى از محضر مبارك امام التماس دعا داريم.

بسمه تعالى، بايد بر طبق وقف عمل شود و اطعام، اسراف نيست.

ص: 87

[سؤال 8116] 4294

بسمه تعالى 4 / 11 / 1358

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى حاج سيد روح الله موسوى خمينى، دامت بركاته، از خداى تبارك و تعالى سلامتى و طول عمر آن رهبر بزرگ و آگاه را خواهانيم.

قريه اى است به نام آقمشهد واقع در 30 كيلومترى سارى و داراى املاكى كه تمام آن وقف است؛ منتها مورد مصرف آن مجهول است. به اين معنا كه آيا براى معصوم زاده است يا براى عام المنفعه. ولى احتمال وقف معصوم زاده بودن آن بيشتر است تا عام المنفعه. به خاطر اين كه حد و مرز اين محل به نام همين معصوم زاده كه آقمشهد نام دارد نام گذارى شده؛ ولى از طرف ديگر طبق تقسيم بندى اى كه از طرف ادارۀ اوقاف سابق سارى در زمان طاغوت ارباب و رعيتى در اراضى اين محل شده بود، دو قسمت آن را صرف معصوم زاده و دو دانگ آن را صرف سيد الشهدا و دو دانگ آن را صرف اولاد ذكور مى كردند. على اىّ حال موضوع وقف براى ما مجهول است. ما براى روشن شدن اين موضوع رجوع كرديم به حجت الاسلام آقاى شيخ عبدالله نظرى. ايشان تشريف آوردند در اين محل و تحقيقات كلى به عمل آوردند، ولى موضوع وقف براى ايشان روشن نشد. دستور فرمودند به امام خمينى رجوع كنيد. نهايت فى الحال موجودى اى در دست مؤمنين اطراف محل كه از منابع آن محل استفاده مى كردند و مى كنند هست. ما متحيريم اين موجودى را به كجا مصرف كنيم! آيا صرف تعميرات معصوم زاده محل كنيم با توجه به اين كه احتياج به تعمير و مرمّت كارى دارد يا صرف عام المنفعه بشود؟ لذا تقاضا داريم بگوييد تكليف ما در اين بابت چيست تا طبق وظيفۀ شرعى خود عمل كرده باشيم.

بسمه تعالى، اگر به هيچ وجه جهت وقف معلوم نباشد، بايد در مطلق خيرات صرف شود و در صورت فقر اولاد؛ تقسيم مذكور مانع ندارد و اولاد ذكور هم خصوصيت ندارد.

ص: 88

[سؤال 8117] 4295

بسمه تعالى 6 / 9 / 1358

خدمت مرجع عالى قدر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، ضمن عرض سلام، معروض مى دارم:

يك دانگ موقوفه در قريه توكران اهالى آمل وجود دارد كه چندين سال بود موقوفۀ بالا را طبق گزارش مالكين به تكيه آملى پرداخت مى نموديم. طبق اظهار متصدى، موقوفه مربوط به تكيه آملى مى باشد و متصدى موقوفه مبلغ را دريافت مى نمود. حال مردم اعتراض دارند كه اين موقوفه دست رنج مردم همين قريه است و ما بايد در تكيه همين محل خرج بنماييم. حال ما نمى دانيم كه آن موقع كه واقف وقف نموده اين محل تكيه داشته يا نداشته؟ فعلاً در تكيه همين محل كه واقع در ده نامبرده بالا مى باشد خرابى زيادى وجود دارد؛ آيا مى توانيم در اين محل خرج كنيم يا خير؟ خواهشمند است دستورات لازم را اعلام داشته تا ما مديون شرعى و اسلامى نباشيم.

بسمه تعالى، به هر نحو مرسوم بوده و با نظر متولى شرعى صرف شود.

[سؤال 8118] 4296

بسمه تعالى 20 / 7 / 1358

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله، با اهداى سلام و تحيات وافره

موقوفاتى كه مصرف آن اطعام است و در گذشته مقدمۀ تبليغ بوده و مشكلى را در جامعه حل مى كرده، اينك به صورت مبتذل و زننده و حتى مضر درآمده است؛ آيا متولى موقوفه مى تواند در مصارفى كه مفيد و لازم باشد از قبيل كمك به خريد خانه و يا پرداخت مال الاجاره مستضعفين و يا امثال آن برساند؟ ادام الله ظلكم

بسمه تعالى، بايد بر طبق وقف عمل شود.

ص: 89

[سؤال 8119] 6041

3. آيا حسينيه اى كه در قديم از طرف شخص مسلمانى وقف شده، مسلمانان حق دارند در آن بنشينند و درباره اسلام و جمهورى اسلامى بحث و گفت وگو نمايند. اگر متصديان اين حسينيه بخواهند جلوى تبليغات اسلامى را بگيرند و بگويند كه محل نمازگزارى است، تكليف چيست؟

بسمه تعالى، استفاده از حسينيۀ موقوفه، تابع مقررات وقف است و كسى حق ندارد از استفاده مطابق با جهت و مصلحت وقف ممانعت كند.

[سؤال 8120] ‘ 4473

6. براى صرف شام روى همين فرش هاى فوق الذكر جهت سفره و اطعام حضرت سيد الشهدا عليه السلام صلاح و اجازه مى فرماييد يا خير؟

بسمه تعالى، فرش ها اگر وقف براى جهت خاصى نباشد، اشكال ندارد.

[سؤال 8121] ‘ 3406

6. آيا مى توان درآمد و عايدات موقوفه را ذخيره نمود، در حالى كه مصارف آن خيلى زياد است و فقرا و مستمندان در همان محل وجود دارند و محتاج مى باشند؟

بسمه تعالى، متولى شرعى بايد اقدام به مصرف مطابق جهت وقف بنمايد.

[سؤال 8122] 4297

بسمه تعالى

محضر مقدس رهبر انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، با عرض سلام خواهشمند است به سؤالات زير پاسخ فرماييد كه مورد ابتلا است:

1. در وقف نامه، قيد شده كه عوايد، صرف وجوه برّيه شود؛ بلافاصله، بيان كرده كه نصف از كل، صرف عزادارى ابا عبدالله و ائمۀ اطهار و نصف ديگر، صرف... ؛ بيان

ص: 90

فرماييد كه آيا نصف، حتماً صرف عزادارى بشود يا در مطلق وجوه برّيه مى تواند صرف شود؟

بسمه تعالى، بايد طبق تعيين واقف حتماً نصف عوايد، صرف مجالس عزادارى حضرت ابا عبدالله عليه السلام بشود.

[سؤال 8123]

2. در نصف ديگر ذكر شده: تعمير مساجد. آيا مساجدى كه تازه احداث مى شود، كلمۀ تعمير، آن ها را شامل مى شود يا بايد مساجد ساخته شده كه نياز به تعمير دارد، در آن ها صرف شود؟

بسمه تعالى، صرف نصف ديگر در تعمير مسجد، به حساب صرف در خيرات اشكال ندارد.

3. فرش هاى مساجد كه نخ نما مى شود، آيا مى توان فروخت و تبديل به فرش نو نمود يا نه؟

بسمه تعالى، اگر وقف نبوده و يا در صورت وقف بودن، قابل استفاده در مسجد نبوده، اشكال ندارد.

[سؤال 8124] 4298

بسمه تعالى 26 / 7 / 1360

حضرت آيت الله العظمى نايب الامام، امام خمينى، دامت بركاته العالى

پس از عرض سلام، عرض مى شود كه مبلغى از موقوفۀ مرحوم حاج ملا احمد و حاجيه خير النساء و مرحومه ليلا عمه ام، نزد اين حقير به عنوان امين موقوفۀ مذكور مى باشد. اداره اوقاف طبق دستور سازمان اوقاف نوشته اند كه به حساب جنگ زدگان واريز كنيد آيا اجازه مى فرماييد شرعى است يا خير؟ به حساب جنگ زدگان بريزم و فيش آن را بدهم به اوقاف؟

بسمه تعالى، عوايد وقف بايد در همان جهتى كه در وقف تعيين شده به مصرف برسد و اگر در حال حاضر امكان صرف نيست صبر كنند تا در آينده امكان صرف در جهت وقف حاصل شود.

ص: 91

[سؤال 8125] 4299

بسمه تعالى

محضر مبارك مرجع عالى قدر، حضرت امام خمينى، مدّ ظله

پس از عرض سلام؛ مستدعى است جواب دو مسأله را مرقوم فرماييد.

1. در اطراف امامزاده درخت هايى روييده و بزرگ شده است، موقوفه بودن اين زمين هم معلوم نيست، امامزاده متولّى مخصوصى نداشته بلكه اهالى محل، نظارت دارند و نذوراتش هم با نظارت معتمدين محل در آن جا مصرف مى شود؛ الحال در بالا محلۀ اين محل، مسجدى بنا كردند كه احتياج به چوب دارد، اجازه مى فرماييد اهالى، درخت هاى مزبور را صرف ساختمان مسجد نموده و اضافۀ نذورات را هم خرج مسجد كنند؟

بسمه تعالى، اگر وقف بودن درخت ها براى امامزاده محرز نيست و باقيماندن درخت ها به حال خود به حساب مصلحت امامزاده و زايرين ضرورت ندارد، صرف آن در ساختمان مسجد مانع ندارد و نذورات اگر مصرف به خصوصى ندارد و زايد بر احتياجات امامزاده است، صرف در مسجد اشكال ندارد.

2. شخصى در محلى قصد اقامۀ عشره نموده و بعد از خواندن يك يا دو نماز چهار ركعتى قرار شد در جاى ديگر رفت و آمد كرده و توقّفش هم بيشتر از يكى دو ساعت است، آيا در اين صورت قصد عشره اش به هم مى خورد؟

بسمه تعالى، فاصلۀ محل ديگر تا محل قصد اقامت اگر كمتر از چهار فرسخ شرعى است، در فرض مرقوم، حكم قصد اقامت به قوّت خود باقى است و نماز تمام است.

[سؤال 8126] 4300

بسمه تعالى

مقام محترم دفتر امام خمينى

محترماً به عرض مى رساند: پنج - شش سال قبل كه بازنشسته نشده بودم، در

ص: 92

بيمارستان فيروزآبادى مشغول خدمت بودم. تصميم گرفتم هيأتى به نام پنج تن آل عباء عليهم السلام تأسيس نمايم. با جمع آورى پول از خود و همكاران، اقدام به اين عمل نمودم. مقدارى اثاثيه - كه امروز تا حدودى با ارزش است - خريدارى نموديم و مدتى هم روضه خوانى داشتيم، بعداً كه بازنشسته شدم و دوستان از دور هم پاشيده شديم؛ اين هيأت هم، از كار فعال افتاد. مبالغى وجه نقد كه نزد اين جانب بود، به حساب شماره صد واريز شد و قبض آن را جهت دفتر امام فرستادم كه فتوكپى آن تقديم مى شود.

اما اكنون اثاثيه، بلااستفاده در يك انبار، نزد شخصى مانده كه فتوكپى صورت اموال تقديم مى شود. از حضور شما تقاضا دارم، امر فرماييد چنانچه امكان دارد، اين اموال را به فروش رسانده و وجه آن را به حساب امام يا هر راهى كه صلاح باشد، مصرف نماييم. چون اثاثيه بدون استفاده است و امكان حيف وميل آن هم هست.

بسمه تعالى، اگر اموال وقف نشده، به مصرفى كه يقين به رضايت صاحبان آن ها باشد، مى توانيد برسانيد.

[سؤال 8127] 4301

بسمه تعالى

حضور محترم رهبر كبير انقلاب، امام خمينى مدّ ظله العالى

محترماً به استحضار مى رساند كه فردى رقباتى را در شيراز وقف بر حضرت سيدالشهدا نموده و در متن وقف نامه مذكور قيد گرديده ضمن العقد شرط شد كه متولى هر طبقه از طبقات هر ساله على سبيل الاستمرار مبلغ پنجاه تومان وجه نقد رايج از منافع و مداخل از اراضى و نيستان و غيره را از اعيان موقوفه در ماه محرم يا صفر المظفر خرج روضه خوانى و سفره حضرت سيدالشهدا امام مظلوم نمايد و چهل تومان وجه رايج از عوايد و منافع اعيانى موقوفه را به قارى داده و او را اجير گرداند كه در ظرف سال بر روى قبر و محل دفن واقف مذكور هر ظهر و شب مشغول تلاوت كلام

ص: 93

الله مجيد به جهت واقف گردد و آنچه از منافع و مداخل از مبلغ نود تومان مذكور بعد از وضع مخارج لازم اعيانى موقوفه زياد بيايد متعلق به متولى نسل به نسل بوده باشد. حال استدعا دارد با عنايت به مراتب فوق با اين كه درآمد ساليانه آخرين نسل حاضر رقمى حدود پانصد هزار تومان مى شود اعلام فرماييد كه چه مبلغ بايستى صرف روضه خوانى و چه مبلغ صرف قرائت قرآن گردد؟

خداوند به شما توفيق خدمت بيشتر عنايت فرمايد، خدا نگهدار شما باد.

بسمه تعالى، به نسبت پنجاه تومان و چهل تومان با كل درآمد وقف در زمان وقف، بايد از عوائد وقف صرف در همان جهت مقرره شود.

[سؤال 8128] ‘ 4525

2. در موقع اجراى صيغۀ وقف كه از تاريخ آن نود سال مى گذرد، تمام محلات درون كلا فقط يك تكيه و مسجد بود. و افراد همۀ محلات كه در آن وقت شايد از پنجاه خانوار تجاوز نمى كرد از جمله اهالى گاوزن كلا در اين تكيه كه واقف درآمد زمين موقوفه را به نحو مقرر در وقف نامه به آن تخصيص داد در ايّام سوگوارى و غيره اجتماع مى نمودند. پس از افزايش جمعيت، در گاوزن كلا هم تكيه اى احداث شد و اهالى اين محل كه سابقاً در تكيۀ قديمى درون كلا شركت و به سوگ مى نشستند. اكنون آن ها و يا اعقابشان در تكيۀ مستحدثه در مواقع عزادارى جمع شده و به سوگ مى نشينند. آيا مى توان از درآمد زمين مورد بحث، در ايام سوگوارى به تكيۀ احداثى داد يا خير؟

بسمه تعالى، بايد عوايد وقف در همان تكيه اى كه براى آن وقف شده مصرف شود.

[سؤال 8129] 4302

بسمه تعالى 2 / 1361

محضر مبارك حضرت مستطاب، عمدة العلماء و المجتهدين، رئيس الملة و الدين،

ص: 94

رهبر كبير انقلاب، امام خمينى، ادام الله ظله العالى على رؤوس المسلمين، بعد التحية والسلام؛ به عرض مبارك مى رسد: حكم الله را دربارۀ هر يك از سؤالات، مجزّا بيان فرماييد كه مبتلا به وخيلى مورد لزوم است تا رفع مسئوليت شده باشد.

1. آيا ماليات دادن از موقوفات، جزء مصارف معيّنۀ از طرف واقف محسوب مى شود و متولى حق دارد بدهد يا خير؟ همچنين آيا از موقوفات معلوم المصرف، مى شود به جبهه كمك كرد يا خير؟

بسمه تعالى، پرداخت ماليات، طبق مقررات دولت اسلامى، جزو مخارج وقف است و موقوفه بايد در همان جهت تعيين شده، مصرف شود.

2. وقف بر فقرا و مساجد و روضه خوانى، وقف عام است يا وقف خاص است؟

بسمه تعالى، اگر وقف، بر مطلق فقرا يا مساجد يا روضه خوانى باشد، وقف عام است.

3. افرادى كه به غصب موقوفات ادامه مى دهند - اعم از زارع و كشاورز موقوفه يا غيره - و به مسائل دينى و نصايح مبلغين و فتاواى مراجع اعتنا نمى كنند؛ كشت و زرع و تصرفات آن ها، حرام است يا خير؟ و اين بى توجهى عمدى، باعث فسق و عدم صلاحيت و امانت چنين افرادى مى باشد يا خير؟

بسمه تعالى، حكم مسأله معلوم است و اگر نزاعى در بين است، به محاكم صالحه مراجعه كنند.

4. باغى وقف شده براى سوخت مساجد و طلاب و فقرا و مترددين زوّار. اكنون يكى از مصارف كه تردد زوّار باشد منتفى است و باغ هم به صورت زمين درآمده و متصل به قصبه و حتى در داخل قصبه قرار گرفته است. آيا مى شود قسمتى از زمين را مدرسه علميه ساخت و بقيه زمين را جهت ساختمان خراب كرد و يا تبديل به احسن نمود و يا بقيه زمين را براى ساختمان به اجاره داد؟ يا بايد كشت و زرع شود، هر چند در فرض فروش يا اجاره دادن منافع موقوفه چند برابر شود؟

بسمه تعالى، تغيير وقف جايز نيست. ولى اجارۀ زمين براى ساختمان و صرف اجاره وعوايد، زير نظر متولى شرعى، در جهت وقف، مانع ندارد.

5. در وقف نامه هايى كه توليت آن بر اعلم و اصلح قرار داده شده، اگر دو نفر باشند؛ يكى اعلم است و غيرفعال در موقوفه و ديگرى اصلح است و فعال در موقوفه، توليت تعلق به كدام نفر دارد؟

بسمه تعالى، احوط، رعايت نظر هر دو است.

6. قبلاً سؤال شده بود از حضرت عالى كه به اكثريت آرا، طلاب يكى از مدرسين را طبق وقف نامه به نظارت انتخاب مى كنند. آيا تدريس، شرط انتخاب است يا شرط بقاى نظارت؟ فرموده ايد: اگر كسى را

ص: 95

كه مدرس بوده انتخاب كرده اند و فعلاً مدرس نيست؛ احتياط را مراعات نمايند. اولاً مقصود از احتياط، مربوط به ناظر است كه بايد تدريس نمايد يا به انتخاب كنندگان و يا هر دو احتياط نمايند و اگر انتخاب كنندگان فعلاً وجود ندارند، ولى عده اى هستند كه با تصويب و موافقت ناظر، به مدرسه نيامده اند و بر خلاف مفاد وقف نامه رفتار مى نمايند، در اين صورت كه اين عده از انتخاب كنندگان نيستند چه صورت دارد؟ و احتياط مربوط به چيست؟

بسمه تعالى، با فرض انتخاب ناظر طبق وقف نامه به احتياط واجب، بايد موافقت او در امور وقف تحصيل شود.

[سؤال 8130] 4303

بسمه تعالى 15 / 1 / 1361

حضور محترم رهبر عالى قدر انقلاب اسلامى ايران، حضرت امام خمينى، دام بقائه

پس از درود و تحيّات بى پايان و آرزوى طول عمر رهبر عزيز، سؤالاتى چند، جهت كسب جواب، در ذيل اين برگه نوشته مى شود.

1. آيا جايز است لوازم مسجد از قبيل كولر، بلندگو و فرش، جهت استفادۀ شخصى، فاتحه، عروسى و يا استفادۀ پيشنماز مسجد، از مسجد خارج شود؟

بسمه تعالى، تابع كيفيت وقف است، اگر براى استفاده در مسجد وقف شده، بيرون بردن از مسجد جايز نيست.

2. چنانچه فردى داوطلب اعزام به جبهه جنگ باشد، ولى والدين با اين امر مخالفت كنند، تكليف شرعى چگونه است؟

بسمه تعالى، مادامى كه جبهه ها نياز به نيرو دارد، شركت در جبهۀ دفاع، واجب است و اجازۀ والدين شرط نيست.

3. آيا افراد شاغل در ادارات و مؤسسات دولتى، كه وسايل و امكانات دولت در اختيار ايشان مى باشد، مى توانند با تأمين هزينۀ مصرفى، مانند سوخت اتومبيل از پول شخصى خود، از اين امكانات، جهت كار شخصى استفاده نمايند؟

بسمه تعالى، تابع مقررات دولت اسلامى است؛ بدون اجازۀ قانونى مسئولين مربوطه، جايز نيست.

ص: 96

4. اشخاصى كه داراى شغل معلمى بوده و بايد يك هفته در روستا باشند و فقط روز جمعه را به منزل خود، به شهر باز مى گردند، همچنين افراد شاغل در شهر و ساكن روستا، كه روزانه جهت كار به شهر رفته و عصر به منزل برمى گردند، وضع نماز و روزۀ ايشان به چه صورت مى باشد؟

بسمه تعالى، اگر محل كار تا وطن به مقدار مسافت شرعى ولو در مجموع رفت و برگشت باشد، در محل كار و بين راه حكم مسافر دارند.

سلامتى و سعادتمندى جناب عالى را در خدمت به اسلام و مسلمين از خداوند متعال خواستاريم. والسلام على عباد الله الصالحين

[سؤال 8131] 4304

بسمه تعالى 26 / 11 / 1361

محضر مبارك امام خمينى، دام ظله العالى

ملك موقوفه اى در اطراف زرند كرمان، وقف امام حسين مى باشد. زارع اين ملك كه مدت بيست سال روى اين ملك، زراعت مى كرد. هم اكنون به علت پيرى و مريضى، قادر به كاركردن نيست. در اين صورت زارع ديگرى كار مى كند. آيا اجازه مى فرماييد مقدارى از درآمد ملك را جهت خرجى به او پرداخت كرد؟ قابل تذكر است ايشان يك فرزند پسر هم دارد، البته از منزل بيرون شده است. خواهشمندم جواب بدهيد و به متولى واگذار نفرماييد.

بسمه تعالى، منافع وقف، در جهت وقف، با نظر متولى شرعى بايد صرف شود.

[سؤال 8132] 4305

بسمه تعالى 19 / 12 / 1357

حضرت مستطاب زعيم و رهبر گرامى، آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

با ابلاغ سلام، همان گونه كه اطلاع داريد، بقاع متبركه معمولاً درآمدهايى دارند، چه از طريق متملكات و موقوفات و چه از طريق نذور و هدايايى كه علاقه مندان

ص: 97

مى پردازند. لطفاً بفرماييد، اين درآمدها را در چه راه هايى مى توان مصرف كرد؟ راه هايى كه معمولاً به نظر مى رسد، عبارتند از: تعمير و توسعۀ بقعه، تأمين وسايل رفاه زوار، تزيين و طلاكارى ضريح و درها و مصارف عام المنفعه و كمك به افراد بى بضاعت، درمان محتاجان، امور فرهنگى و تبليغى و غير اين ها، كدام يك از اين ها مجاز يا اولى است؟

بسمه تعالى، بعد از تعمير، در مطلق امور خيريه مى توان صرف نمود. و بهتر است مراعات حال زوّار بشود.

[سؤال 8133] 4306

بسمه تعالى 7 / 12 / 1361

دفتر امام خمينى، پس از عرض سلام و آرزوى موفقيت براى شما، لطفاً نظرتان را در مورد مسأله ذيل مرقوم بفرماييد.

آيا از وسايل مسجد كه وقف مسجد شده باشد؛ مثلاً از قبيل ظروف و يا از قبيل وسايل فرهنگى مثل كاغذ و جوهر ماشين تكثير مى شود استفاده شخصى يا دولتى نمود يا نه؟ والسلام عليكم

بسمه تعالى، جايز نيست.

[سؤال 8134] 4307

بسمه تعالى

از حضرت امام، مدّ ظله سؤال شود كه اعضاى انجمن اسلامى مسجد و بسيج پايگاه مسجد و شوراى داخل مسجد، چون هيچ مأخذ و منبع درآمدى در مسجد ندارند، مى توانند جهت امور تبليغاتى و امور ارشادى و خدمت به مردم و اسلام، مخارج روزمرّۀ خود - از قبيل خريد كاغذ و قلم و غيره - را از درآمد عمومى مسجد، تأمين نمايند يا نه؟ والسلام

بسمه تعالى، از درآمد مسجد نمى توانند صرف كنند.

ص: 98

[سؤال 8135] 4308

بسمه تعالى 9 ذى الحجة الحرام 1399 ق

حضرت آيت الله العظمى آقاى حاج آقا روح الله خمينى، دامت بركاته الشريف

پس از عرض سلام و اخلاص؛ تصديع مى دهم اين جمله عبارت وقف نامه را ملاحظه بفرماييد: «يك ثلث از عوايد موقوفه را به فقراى شرعى اولاد و اولاد اولاد واقف نسلاً بعد نسل و بطناً بعد بطن، ذكوراً و اناثاً من ذكور و اناث ما تعاقبوا و تناسلوا بدهند».

اين عبارت دلالت بر ترتيب اولاد واقف دارد به نحوى كه طبقۀ بعد موقوف عليهم نيستند يا آن كه همه اولاد واقف در يك مرتبه هستند و تماماً موقوف عليهم هستند؟

بسمه تعالى، دلالت بر ترتيب ندارد.

[سؤال 8136] 4309

بسمه تعالى 5 / 11 / 1361

محضر مبارك مرجع تقليد عالم تشيع و رهبر كبير انقلاب اسلامى، حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى، سلام عليكم

احتراماً؛ در روستاى فروتقه كاشمر دو اتاق گِلى در جنب دبستان دخترانۀ روستا است كه به عنوان خيرات در فروش اجناس كاروان ها و سكونت موقت مسافرين وقف شده، و حالا بيش از ده سال است كه مخروبه و بدون استفاده صحيحى است به دليل كمبود كلاس در دبستان و نبودن زمين اطراف آن براى توسعه، استفاده از دو اتاق مذكور براى ساختن دو كلاس درس از نظر شرع مقدس اسلام چگونه است؟ اهالى هم رضايت دارند.

بسمه تعالى، اگر وقف مطلق خيرات است، با اجازه از متولى شرعى و اگر متولى خاصّى ندارد از حاكم شرع، مانع ندارد.

ص: 99

[سؤال 8137] 4310

بسمه تعالى

دفتر حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

واقفى قطعه زمينى حدود يك جريب طبس و پانزده فنجان آب طبس، در حدود چند سال پيش وقف نموده كه متولى سالى دو بار - عيد غدير و شب قتل در ماه رمضان - آبگوشت به افرادى تعيين شده بپردازد؛ چند سال است بر اثر ازدياد نرخ گوشت و غيره، درآمد ملك و آب فوق الذكر امكان اين كه در دو نوبت آبگوشت به افراد بدهد نمى كند و كسر مى آورد؛

1. آيا اجازه مى فرمايند در عوض سالى دو بار، كل درآمد در يك سال و يا هر دو سال يك بار در آمد آن به نظر واقف عمل شود يا خير؟

2. چنانچه اجازه مى فرمايند، در عوض آبگوشت، گوشت و نان تقسيم شود كه ناچيز است؟

3. چنانچه اجازه مى فرماييد، در امور ديگرى كه صلاح مى دانند خرج گردد.

بسمه تعالى، به هر مقدار كه درآمد موقوفه كفاف مى دهد بايد به وقف عمل شود؛ و اگر مى شود با كم كردن افراد مدعوّين، عمل به وقف نمود بايد در هر سال، در دو نوبت مقرر طبق وقف عمل نمايند.

[سؤال 8138] 4311

بسمه تعالى 11 / 2 / 1361

محضر حضرت امام امت، آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى

به عرض آن حضرت مى رساند: اگر محلى يا مدرسۀ علميه اى باشد كه در عبارت وقف نامۀ آن، جهت سكناى طلاب علوم دينيۀ شرعيه، يا محصلين علوم قديمه و يا محصلين مشغول، قيد شده باشد، انصراف به طلاب ايرانى تنها دارد، يا مى توان جهت سكناى طلاب غير ايرانى از آن استفاده نمود؟

ص: 100

بسمه تعالى، اگر تقييد به خصوص طلبه ايرانى نشده، اختصاص ندارد و ديگران هم با مراعات مقررات مى توانند استفاده نمايند.

[سؤال 8139] 4312

بسمه تعالى

مروّج الاحكام فقيه اعلم، روحى فداكم و زيد عمركم العالى

اين جانب ملكى را وقف كرده كه درآمدش به مصرف فقرا برسد و تعيين نشده كه به نسبت افراد تقسيم شود يا خانوار؛ تكليف بنده چيست؟

بسمه تعالى، در فرض سؤال، به هر نحو مايل باشيد مى توانيد عمل نماييد.

[سؤال 8140] 4313

بسمه تعالى 29 / 12 / 1361

محضر رهبر عالى قدر انقلاب، حضرت آيت الله العظمى الامام الخمينى دام ظله

شخصى يا جهالتاً و يا تعمداً فسيلى را از نخل موقوفه كنده و سپس در زمين خود غرس كرده و اكنون آن فسيل در زمين آن شخص رشد كرده و به صورت نخلى درآمده، آيا در چنين صورتى اگر آن شخص قيمت آن فسيل را به متولى بپردازد قضيه حل مى شود و مى توان تصرف مالكانه در آن نخل بنمايد يا خير؟ و اگر نمى تواند تكليف او چيست؟ و در همين فرض در صورت فقدان متولى كه تولى بر عهدۀ حاكم شرع است بايد چگونه عمل شود؟

بسمه تعالى، فسيل درخت وقف شده از ثمرات و منافع اوست، بايد زير نظر متولى شرعى خاص يا عام در جهت وقف صرف شود.

[سؤال 8141] 4314

بسمه تعالى 24 / 11 / 1361

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب و مرجع عالى قدر جهان حضرت امام خمينى مدّ ظله العالى

ص: 101

پس از سلام، شخصى زمينى را وقف كرده كه عائدات آن را همه ساله مصرف چهار ختم قرآن با طعام در دو مجلس و دو روز روضه خوانى نمايد. حال كه عائدات آن پانصد تومان بيشتر نمى باشد تكليف متولى نسبت به مصرف كردن اين عائدات چيست؟ خواهشمند است كتباً جواب آن را مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، هر مقدار كه ممكن است صرف جهت وقف نمايد.

[سؤال 8142] 4315

اجازه نامه: [نقل از صحيفه امام، ج 13، ص 387 ]

زمان: 5 آذر 1359 / 17 محرّم 1401

مكان: تهران، جماران

موضوع: مجوز مصرف بخشى از وجوه اوقاف جهت جبهه ها، آوارگان جنگى و ترميم خرابى ها

مخاطب: امام جمارانى، مهدى - نظام زاده، محمد على

[ بسمه تعالى. محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى - مدّ ظله العالى - محترماً به عرض مبارك مى رساند، پول هايى در سازمان اوقاف به شرح زير موجود است. در صورتى كه اجازه مى فرماييد از اين مبالغ به منظور كمك به جبهه هاى جنگ و آوارگان جنگى، ترميم خرابى ها و جبران خسارات ناشى از جنگ استفاده شود:

1. پول هاى معلوم المصرفى كه در سال هاى گذشته به مصرف نرسيده و وقت آن گذشته است.

2. پول هايى كه موضوع وقف و مورد آن منتفى شده است.

3. از محل فروش اراضى موقوفه مبالغى موجود است. آيا در صورتى كه اوقاف اين معاملات را نافذ نداند و فسخ نمايد، مى توان اجرت المثل اين چند سال را از مبالغ مذكور كه در وقت خودش به مصرف نرسيده و مدتش منقضى شده است برداشت و در مورد مزبور مصرف كرد؟ مهدى جمارانى - محمد على نظام زاده

ص: 102

بسمه تعالى

در بند اول و دوم با فرض مذكور مجازيد.

در بند سوم، معاملات باطل بوده و در صورت معلوم بودن طرف معاملات از آنان مطالبۀ مال الاجاره شود. اگر ندادند مجازيد به مقدار آن برداشت نماييد براى مصارف مذكوره؛ و اگر مجهولند مجازيد تمام پول يا بعض آن را در موارد مذكور صرف نماييد.

روح الله الموسوى الخمينى

[سؤال 8143] 4316

بسمه تعالى 17 / 10 / 1367

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب اسلامى حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، با عرض سلام

محترماً، مدرسۀ علميۀ محموديۀ كرمان، موقوفات بسيارى دارد. به حدى كه درآمد آن ها به مراتب بيشتر از هزينه هاى مدرسه و طلاب و اساتيد آن است. در حالى كه مدارس علميۀ ديگر كرمان و مدرسۀ علميۀ كرمانى ها در قم، به علت كمبود بودجه، مقروض و طلاب در مضيقه هستند؛ لذا چنانچه اجازه مى فرماييد، درآمد مازاد بر نياز مدرسه مذكور صرف ساير مدارس كرمانى ها بشود؟

بسمه تعالى، چنانچه بعدها نيز مورد نياز اين مدرسه نيست، مى توانيد خرج مدارس ديگر بنماييد.

[سؤال 8144] 4317

بسمه تعالى 13 / 12 / 1364

حضور باهرالنور زعيم عظيم الشأن، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله على رؤوس المسلمين

مصرف موقوفه اى مربوط به طلاب علوم دينيه اهل اين شهر كه در نجف اشرف

ص: 103

تحصيل مى كنند، مى باشد. فعلاً چندين سال است طلبه اى از اين شهر در نجف نداريم، تكليف چيست؟ آيا بايد متوقف گذاشت تا موقوف عليهم به همان كيفيت خاص پيدا شود، يا مثلاً مصرف طلاب اين شهر در حوزۀ علميه قم، يا طلابى كه در خود اين شهر اشتغال دارند، نمود، يا به عنوان متعذر المصرف در مورد ديگرى دستور مى فرماييد؟

بسمه تعالى، چون احراز اين كه در آينده موقوف عليهم وجود پيدا نكنند، مشكل است، احوط آن است كه آن را نگهدارى كنند.

[سؤال 8145] 4318

بسمه تعالى

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى مدّ ظله العالى

با نثار بهترين و خالصانه ترين سلام ها و درودها به محضر آن امام، متمنى است حكم شرعى موضوع ذيل را روشن فرماييد.

ملكى وقف روضه خوانى بر سيد الشهدا عليه السلام بوده كه در وقف نامه قيد شده صرف آب و آتش و... بشود و كسانى كه ملك مزبور در دستشان بوده اطلاعى از وقف نداشتند و الآن وقف نامه پيدا شده، روشن فرماييد اولاً، مى توان با نبودن احتياج به مصرف مذكور در مصارف برّيه ديگر صرف شود. ثانياً، آيا بر ورثه واجب است كه مال الاجاره موقوفه را از جانب پدرشان كه اطّلاع از وقف بودن آن نداشته بپردازند. ثالثاً، زمين موقوفه تا به حال از آب موقوفه نگرفته و چون اطّلاع از وقف بودن نداشتند آب را روى زمين ملكى خودشان برده و باغ احداث كرده اند و الآن اگر آب را به روى زمين موقوفه ببرند باغستان مى خشكد، آيا اجازه مى فرماييد از آن درآمدى كه زمين موقوفه داشته صاحب باغ صرف وقف بكند و همچنان آب را روى باغستان ببرد.

بسمه تعالى، بر فرض ثبوت وقف بايد بر طبق وقف عمل شود و ورثه بايد اجرت المثل مدّتى كه وقف در دست پدرشان بوده از تركه او بدهند و از آب هم بايد با نظر متولى شرعى بر طبق وقف عمل شود و قيمت آبى كه در گذشته مصرف شده بايد داده شود و در جهت وقف مصرف گردد.

ص: 104

[سؤال 8146] 4510

2. كسى ديگر يك قطعه زمين خود را وقف سيدالشهدا عليه السلام و اولاد ذكور خود نموده كه نسلاً بعد نسل از عايدات همان زمين مخارج خودشان را تأمين نمايند و هر سال به نام حضرت سيدالشهدا عليه السلام به مدت ده روز عزادارى نمايند، ولى از طرف جهاد و براى اهالى قريه قره شبان لوله كشى كرده اند و در گوشه همين زمين چاه عميق حفر و منبع آب نصب و بنا كرده اند. آيا اهالى قريه مزبور مى توانند از آب آشاميدنى همين چاه موقوفه براى وضو و غسل و آشاميدن خودشان استفاده نمايند؟ البته فعلاً مخارج زيادى در چاه عميق و منبع آب صرف كرده اند و اگر بخواهند در جاى ديگر دوباره خرج نمايند ممكن نمى باشد، راه حل را در اين مسأله مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، چنانچه رضايت موقوف عليهم تحصيل شود و اقدام به عزادارى هم بشود مانع ندارد.

بقاء احكام مسجديت بعد از تخريب مسجد مگر در بعض صور

[سؤال 8147] 4319

بسمه تعالى

دفتر ارجمند نايب الامام امام خمينى - نصره الله تعالى - ، استفتا دربارۀ خرابى مسجد و مسأله 909 از توضيح المسائل نايب الامام امام خمينى.

مسجد كوچك قديمى دو طبقه به مساحت حدود 48 متر مربع واقع در خيابان شهيد مهدوى پور (با آجر بناهاى قديم) منشعب از خيابان ايران در شرف خراب شدن بود. با يارى خالق توانا مؤمنين محل در دو سال پيش با كسب پروانه از شهردارى جمهورى اسلامى آن را تخريب و بازسازى كردند. به دستور قانون و نقشه شهردارى حدود 18 متر مربع از محراب مسجد جزء كوچه قرار گرفته و عرض كوچه اكنون به ده متر رسيده است و عبور وسايل نقليه آسان تر صورت مى گيرد و احتمال تصادف كمتر شده است.

ص: 105

پرسش ما اين است: 1. آيا طبق حكم ثانوى براى مصالح عمومى مى توان از اين 18 مترمربع چشم پوشيد و آن را جزء شارع عام به شمار آورد؟ و اگر جواب منفى باشد بديهى است كه بى درنگ اطراف آن را نرده آهنى خواهيم كشيد.

2. پس از نرده كشى آيا مى توان در آن درخت كارى نمود؟ و كود شيميايى يا كود حيوانى در آن ريخت؟ با آن كه در كود هم احتمال نجاست مى رود و اگر درخت كارى هم مجاز نباشد ناچاريم آن قطعه زمين را پس از نرده كشى موزاييك فرش نموده بدون استفاده رها سازيم. منتظر جواب و راهنمايى هستيم.

بسمه تعالى، مسجد را نمى شود جزء شارع كرد و در صورت امكان بايد به صورت مسجد برگردانده شود و از هر كارى كه منافات با مسجد بودن آن دارد اجتناب شود.

[سؤال 8148] ‘ 3356

2. قسمتى از زمين يا خانه يا دكان و آب انبار كه عرصه با ساختمان آن وقف بوده، يا مسجد اگر به دستور شهردارى محل در كوچه افتاد، آيا عبور از آن جا شرعاً اشكال دارد يا بلااشكال است؟

بسمه تعالى، اگر قابل برگشت به حال اول نيست، اشكال ندارد؛ ولى از تنجيس قسمت مسجد بايد اجتناب شود.

[سؤال 8149] 4320

بسمه تعالى 15 / 12 / 1360

محضر مبارك حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمين، رهبر انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى، مدّ ظله العالى

به طورى كه نقشۀ ارسالى ضميمۀ نامه را ملاحظه مى فرماييد، مسجد آقا صادق در وسط سه راه بوده است. در خيابان كشى نقشه طرح تفصيلى شهر خوى، با تصويب شوراى شهر سابق در سال 1359، شهردارى آن را خراب نموده و چهار قسمت از

ص: 106

خود مسجد به راه رفته و يك قسمت آن - در حدود سى متر - در گوشۀ سه راه باقيمانده است. اكنون به نظر حضرت عالى، آيا همين مقدار بقيه را تعمير نماييم كافى است و يا اين كه لازم است دوباره از نو تمام زمين سابق، مسجد بنا شود؟ البته قبلاً حياطى نداشته و ندارد، در اين صورت براى اين كه خيابان تنگ و كج نماند، بايستى از خانه هاى روبه روى مسجد مقدارى را دوباره خراب نموده، به خيابان اضافه نماييم.

بسمه تعالى، مقدار باقيمانده به حكم مسجد باقى است و تعمير آن مانع ندارد.

[سؤال 8150] 4321

بسمه تعالى 25 / 7 / 1361

محضر مبارك رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى، امام خمينى، دامت بركاته، پس از تقديم عرض سلام، سلامتى و طول عمر امام بزرگوار را از درگاه خداوند متعال خواستار است. تقاضامند است به اين سؤال شرعى پاسخ بفرماييد.

مسجدى كه در زمان رژيم منفور پهلوى تخريب و قسمت اعظم آن، ضميمۀ خيابان شده و باريكه اى بيشتر از آن نمانده است، آيا هنوز حكم مسجد را دارد و آيا اهالى محل با خوديارى مى توانند اين باريكه را به نمازخانه تبديل كنند؟ و آيا حكم زمينى كه هم اكنون جزو خيابان است چيست؟ والسلام

بسمه تعالى، مقدار باقيمانده، از مسجد بودن خارج نمى شود و ساختمان كردن، تابع مقرّرات دولت است.

[سؤال 8151] 4322

بسمه تعالى 15 / 12 / 1361

محضر مبارك رهبر بزرگ انقلاب و مرجع اعلى، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، با سلام و دعا، مستدعى است نظر مبارك را در مورد مسأله زير اعلام فرماييد.

ص: 107

اگر مسجدى در مسير خيابان قرار گيرد، به طورى كه وجود اين مسجد، منجر به انحراف مسير و ايجاد مسير ديگر خيابان و هزينۀ ده ها ميليون تومان باشد، آيا مى توان

اين مسجد را به كل، به مسير ديگر انتقال و مشابه آن را در نزديكى همين محل احداث نمود؟

بسمه تعالى، اگر وجود مسجد مزبور، موجب اختلال در رفت و آمد و در معرض تلف نفوس مردم باشد، مى توانيد به ترتيبى كه نوشته ايد عمل نماييد.

[سؤال 8152] ‘ 5126

2. بعضى از مساجد كه در مسير خيابان ها واقع شده است نظر مبارك عالى در مورد آن ها چه مى باشد؟

بسمه تعالى، مساجدى كه در مسير جاده واقع شده است اگر به هيچ وجه احتمال عود ندارد حكم مسجد بر آن مترتب نمى شود.

تغيير و تبديل وقف

[سؤال 8153] 4323

بسمه تعالى 20 / 11 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى

با تقديم احترام به عرض مى رساند كه روستاى مور واقع در بخش داورزن شهرستان سبزوار داراى حمامى خزينه اى است كه در حال حاضر به خاطر ايجاد حمامى جديد از طرف جهاد سازندگى كه حدود دو سال است بهره بردارى از آن آغاز گشته است مخروبه مى باشد. و مالكيت اين حمام خزينۀ مخروبه متعلق به كليۀ اهالى روستاست و چون روستا فاقد مسجد بوده و در ضمن به خاطر كوهستانى بودن منطقه پيدا كردن زمين جهت احداث مسجد به آسانى امكان پذير نيست. اهالى تصميم

ص: 108

گرفته اند كه محل حمام خزينه را تبديل به مسجد نمايند. ليكن از نظر شرعى در شك و ترديدند كه آيا ساختن مسجد در چنين مكانى كه متعلق به همۀ روستاست و در ضمن اكثريت آن ها نيز به تبديل كردن آن به مسجد رضايت دارند جايز است يا خير؟ لذا از محضر آن امام عظيم الشأن تقاضا داريم اعلام فرمايند كه ايجاد ساختمان مسجد در چنين مكانى با توجه به مطالب ياد شدۀ فوق جايز مى باشد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر وقف بودن حمام معلوم است، تبديل آن به مسجد جايز نيست.

[سؤال 8154] 4324

بسمه تعالى 17 / 12 / 1360

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب امام خمينى ارواحنا فداه

بدين وسيله استفتا مى شود در مورد قبرستان متروكه اى كه جنب مسجد جامع بوده و با كمك و نذر اهالى و كمك دادگاه انقلاب اسلامى و جهاد سازندگى و فرماندارى كاشان، مركزى به نام زينبيه شهيد مظلوم بهشتى ساخته شده كه در حال حاضر طبقه پايين آن كه يك سالن حدوداً يكصد متر مى باشد محل برگزارى مراسم دعاى كميل و قرائت قرآن و كلاس نهضت سوادآموزى براى خواهران و جمع آورى اعانه براى جبهه ها و مركز گردهمايى و فعاليت و تصميم گيرى انجمن اسلامى مى باشد و در طبقه فوقانى آن مركز بسيج سپاه پاسداران بناء و ان شاء الله به زودى به طور كامل تكميل و آماده آموزش خواهد شد و از شروع ساختمان نامبرده شش سال مى گذرد كه بعد از پيروزى انقلاب طبقه تحتانى تكميل و طبقه فوقانى در حال تكميل است و دو طبقه تا به حال مبلغ دو ميليون ريال هزينه برداشته است با توجه به مراتب فوق اگر خواستند مسجد را تجديد بنا كنند جايز است آن مركز را خراب كنند و يا از استفاده اوليه خارج نمايند و جزء مسجد نمايند ضمناً دربهاى مسجد مسدود نگرديده و در مواقع ضرورى مى شود خواهران در اين سالن بيايند و از مراسم مسجد استفاده كنند.

بسمه تعالى، تا ممكن است به نحو موجود از آن استفاده شود.

ص: 109

[سؤال 8155]‘ 1900

4. مغازه هايى كه وقف مسجد شده كه اجارۀ آن صرف مسجد شود، جايز است كتابخانه يا دفتر تبليغات شود بدون اجاره يا نه؟

بسمه تعالى، بايد در جهت وقف صرف شود و در غير آن جايز نيست.

[سؤال 8156] 4325

بسمه تعالى

خدمت رهبر انقلاب، اميد امت، امام خمينى دام ظله العالى

جمعى محلى را براى حسينيه ساخته اند و محل مذكور وقف براى حسينيه شده است و اين حسينيه يك و نيم طبقه دارد. آيا مى شود بعد از اين كه حسينيه بتمامها وقف شد، اين نيم طبقه را براى بهدارى قرار دهند و از اسباب استفاده شود؟

بسمه تعالى، تغيير وقف جايز نيست.

[سؤال 8157] 4326

بسمه تعالى 29 / 12 / 1361

محضر رهبر عالى قدر انقلاب، حضرت آيت الله العظمى الامام الخمينى دام ظله

زمين موقوفه اى است كه مشتمل بر حناء مى باشد و قبلاً اين زمين خارج از محله بوده و اكنون كه شهر توسعه پيدا كرده، آن موقوفه در وسط محله قرار گرفته و در نتيجه به تدريج به صورت غير قابل استفاده در مى آيد. آيا در چنين وضعى مى توان اين زمين را در اختيار اشخاص يا مؤسساتى گذاشت تا در آن زمين خانه بسازند و در قبال ساختن خانه ساليانه مال الاجاره بپردازند يا خير؟ و در صورت جواز آيا قبل از خشك شدن كامل بوته هاى حناء مى توان اقدام به اين عمل نمود يا خير؟

بسمه تعالى، اگر زمين وقف شده براى خصوص استفاده از حناء، جايز است با نظر متولى شرعى اجاره دهند براى ساختمان و مال الاجاره را در جهت وقف صرف نمايند.

ص: 110

[سؤال 8158] 4327

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى مدّ ظله العالى

بر اثر ضيق جاده قسمتى از زمين موقوفه را به جاده دادم اكنون تكليف ما چيست؟ آيا اگر قادر باشيم بايد به موقوفه برگردانيم يا جزء جاده باشد؟

بسمه تعالى، در صورت قدرت با نظر متولى شرعى بايد به موقوفه برگردانده شود.

[سؤال 8159] 4328

بسمه تعالى 4 / 12 / 1361

جماران دفتر حضرت امام امت. با سلام و درود بى پايان استدعا دارد به سؤالات زير جواب و ما را راهنمايى فرماييد.

شخصى در حدود سى سال قبل سه قطعه زمين ديمى خود را كه تقريباً يك هكتار و نيم مى باشد وقف نموده كه همه ساله محصول اين زمين ها كه گندم و جو مى باشد در ايام سوگوارى ماه محرّم در راه حضرت ابوالفضل خرج شود و تا حال هم به همين نحو عمل مى شد. حال يك قطعه از اين زمين ها براى ساختن مدرسه بسيار مناسب مى باشد. آيا مى شود در اين زمين مدرسه ساخت؟ يا با زمين ديگرى با توجه به ارزش زمين ها معاوضه نمود؟ و يا جهت زير بنا و محوطه مدرسه قيمت اين زمين را گرفت و مسجد نيمه كاره اين محل را به اتمام رساند؟ والسلام.

بسمه تعالى، لازم است بر طبق وقف عمل شود و تغيير و تبديل آن جايز نيست.

[سؤال 8160] ‘ 4302

4. باغى وقف شده براى سوخت مساجد و طلاب و فقرا و مترددين زوّار. اكنون يكى از مصارف كه تردد زوّار باشد منتفى است و باغ هم به صورت زمين درآمده و

ص: 111

متصل به قصبه و حتى در داخل قصبه قرار گرفته است. آيا مى شود قسمتى از زمين را مدرسه علميه ساخت و بقيه زمين را جهت ساختمان خراب كرد و يا تبديل به احسن نمود و يا بقيه زمين را براى ساختمان به اجاره داد؟ يا بايد كشت و زرع شود، هر چند در فرض فروش يا اجاره دادن منافع موقوفه چند برابر شود؟

بسمه تعالى، تغيير وقف جايز نيست. ولى اجارۀ زمين براى ساختمان و صرف اجاره و عوايد، زير نظر متولى شرعى، در جهت وقف، مانع ندارد.

[سؤال 8161] 4329

بسمه تعالى 28 جمادى الثانى 1403 ق

محضر مقدس رهبر كبير و مرجع عالى قدر عالم تشيع، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

زمينى است قبلاً بادام زار بوده و حال درختانش از بين رفته و در تصرف شخصى مى باشد كه از پدرش ارث برده است؛ ولى مشهور به وقف مسجد مى باشد. با وجود اين، هيچ گونه مدرك و سندى بر وقف بودن اين مكان موجود نيست و متصرف نيز وقف بودن را انكار مى كند و براى احداث حمام، به شرط اين كه وجه اخذ شده از بابت اجارۀ حمام، بعد از اتمام، در خود حمام و مابقى در مسجد مزبور خرج شود؛ در اختيار اهالى قريه مى گذارد. آيا بناى حمام در اين مكان جايز مى باشد يا نه؟

بسمه تعالى، با نظر حاكم شرع مانع ندارد.

[سؤال 8162] 4330

بسمه تعالى 24 / 5 / 1361

محضر رهبر كبير انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

با احترامات فائقه معروض مى دارد: اين جانب نسل چهارم واقفى هستم. موقوفۀ مزبور، مرا در محذورات شرعى و عرفى شديدى قرار داده و آن اين است كه عده اى عدواناً مقدارى را تصرف نموده و من قدرت دفاع ندارم و قانون هم كمك نمى كند.

ص: 112

تقاضا دارم وظيفه اين جانب را با عنايت به مطالب مطروحۀ ذيل بيان فرماييد.

1. آيا اجازه مى فرماييد تمام مراتع و مزارع موقوفه را كلاً وقف حضرت سيدالشهدا عليه السلام نمايم كه اولاد ذكور حقى نداشته باشند؟

2. آيا اجازه مى فرماييد از براى دو تومان حضرت سيدالشهدا عليه السلام، چند قطعه زمين را معلوم نموده كه كلاً وقف باشد و در مابقى تصرف شخصى نموده كه بيع و شراى آن جايز باشد و نسل هاى آينده حقى نداشته باشند؟

3. چند قطعه از مزارع موقوفه را دولت (وزارت راه) و مردم، جاده عمومى نموده كه سبب تقسيم شدن زمين گرديد كه مقدارى قابل كشت نيست، ولى براى ساختمان مشترى دارد. آيا اجازه مى فرماييد به فروش برسد و تبديل به احسن شود؟ در ضمن براى مسير جاده اجاره اى هم پرداخت نمى شود.

بسمه تعالى، برفرض صحت و تماميت وقف، تغيير آن جايز نيست و با امكان استفاده از وقف در جهت وقف، فروش و تبديل آن صحيح نيست و تصرفات مطابق جهت وقف، با نظر متولى شرعى آن مانع ندارد.

[سؤال 8163] ‘ 1303

2. نظرتان راجع به تبديل به احسن چيست؟

بسمه تعالى، اگر منظور، تبديل وقف به احسن است جايز نيست و تبديل، در بعض موارد خاصه است.

[سؤال 8164] 4331

بسمه تعالى

ضمن عرض سلام و اظهار ارادت خالصانه و قلبى، سعادت و موفقيت جناب عالى را در امور اسلام و انقلاب و دوام عمرتان را از ايزد منّان خواهانم.

قطعه باغى كوچك است در شهرستان جهرم كه مرحوم پدرم آن را به جهت اين كه پدر و پسر خائن به دين و مملكت نبرند با استشهاد محلى به نام خودش ثبت داد و

ص: 113

اكنون عايدى ندارد و عوايد سال هاى گذشته در تعزيه دارى و اطعام مساكين مصروف شده است. براى اين كه فردا فرزندانم آن را در حصر وراثت جزء اموال خودشان نكنند، بنده مى خواهم در صورت صلاح ديد آن جناب آن را به ادارۀ اوقاف بدهم. با توجه به اين كه مشارٌاليه شش نفرند و نيز باغ جزء اموال پدرم به حساب نيامده است و سندش هم اكنون به نام ابوى است، تقاضا دارم دستور فرماييد كه اين جانب را به هر طريق ممكن راهنمايى كنند و نيز نظرتان را جهت اطلاع اين جانب و خواهران و برادرانم اعلام دارند كه مزيد بر امتنان خواهد بود. مجدداً سعادت و سلامتى و دوام عمر آن جناب را خواهانم. ضمناً خود اين جانب و فرزندان مرحوم هيچ گاه دسترسى به آن باغچه نداريم.

بسمه تعالى، وقف ميراث نمى شود و بايد تحويل متولى شرعى آن داده شود.

[سؤال 8165] 4332

بسمه تعالى 3 / 2 / 1361

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى رهبر انقلاب، نايب الامام، چه مى فرماييد در اين مسأله شرعيه:

شخصى در حال حيات خودش دو - سه قطعه از زمين هاى خودش را به يكى از خويشان خود داده و به فرزندان خودش هم وصيت نموده كه بعد از وفات من اين چند قطعه زمين مذكور را به او بدهند، اما اين ملك ذكر شده وقف است و ظاهر كيفيت وقف نامه هم نسلاً بعد نسل و بطناً بعد بطن مى باشد. آيا وصيت او صحيح است يا اين كه باطل مى باشد و قطعه هاى زمين به فرزندان خودش مى رسد؟ لطفاً جواب مسأله را بيان و مرقوم فرماييد. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، با فرض وقف بودن زمين ها بايد طبق وقف عمل شود و وصيت نافذ نيست.

ص: 114

[سؤال 8166] 4333

بسمه تعالى

از محضر مبارك امام امت و رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى استعلام و استفتا مى شود:

مزرعه اى است كه شش دانگ آن بر طبق چند فقره وقف نامه با مضمون واحد به شرح زير وقف، و به تصرف وقف درآمده است:

«وقف مى باشد بر عامۀ مؤمنين و مؤمنات كه در قلاع اربعه كه اول آن قلعۀ زيد است و آخر آن قلعۀ عمرو سكنا دارند و سكنۀ اماكن حول آستانۀ متبركۀ امامزاده و زائرين و مجاورين آن حضرت. مقرر آن كه مجراى آب موقوفه همه جا از صحرا بيايد تا بالاى قلعۀ اول و از آن جا وارد به قلعۀ مرقومه شود و از آن جا به قلعۀ دوم ... الى آخره و از آن جا به جميع خانه هاى حول آستانۀ متبركه و حياض آستانه جارى شود».

آيا متولى يا ادارۀ اوقاف يا هر مقام ديگرى شرعاً مى تواند قبل از مشروب شدن قلاع اربعه - كه موقوف عليهم اصلى است - موارد زير را اجازه دهند:

1. آب موقوفه بر خلاف ترتيبى كه در وقف نامه تصريح گرديده، در داخل محدودۀ موقوف عليهم به جريان درآيد.

2. از آب موقوفه در خارج از محدودۀ موقوف عليهم، براى شرب ديگر منازل مورد استفاده قرار گيرد.

اگر چنين كردند، تكليف شرعى ساكنين آن منازل چه خواهد بود؟

بسمه تعالى، به هر نحو وقف شده، به همان نحو بايد مورد استفاده واقع شود، و متولى حق ندارد آن را تغيير دهد.

[سؤال 8167] 4334

بسمه تعالى هفتم ذوالقعده 1399 ق

زيدى زمينى موروثى داشته، يك قطعه از آن زمين را وقف نموده تا عايدى آن را براى امام يا امامزاده مصرف نمايند. آيا مى شود آن زمين را مدرسۀ دولتى و يا

ص: 115

ساختمان ديگر بسازند و يا خير؟ مسأله محل احتياج است، مشروحاً بيان فرماييد.

بسمه تعالى، جايز نيست و عوايد وقف بايد در جهت وقف صرف شود.

[سؤال 8168] 4335

بسمه تعالى 20 / 2 / 1361

طلب استفتا مى شود از جناب حجت الاسلام، آقاى روح الله الموسوى الخمينى، امام و مرجع تقليد مسلمين

مبلغ سه هزار دينار كه عبارت از سه قران - هر قران طبق دستور اسلام و رايج مملكت ايران يك مثقال است - مى باشد. واقف مجزا نموده، از كليه عوايد املاك مذكور بردارند. مدير توليت - كه وارث ذكور او مى باشد - جهت كاه گل اندود پشت بام مسجد مذكور در وقف نامه قيد نموده و بقيه عوايد املاك مذكور را فرزندان ذكور بين خود تقسيم نمايند. در سال 1307 خورشيدى هجرى اين وقف در اوقاف صورت داده شده از قرار معلوم رئيس اوقاف و اداره فرهنگ سابق به عنوان آن كه اين وجه نقره بوده به وجه رايج فعلى، به چهارتومان تبديل مى نمايد، و حق نظارت مى گيرد. تا كنون رؤساى اوقاف، هيچ يك اشكال تراشى نكردند. اما رئيس اوقاف فعلى از سال 1359 تا كنون، روى لجاجت اظهار مى دارد اين وقف عام است، بايد تمام عوايد اين املاك را اجاره نماييد و خرج نماييد و ورثه چيزى نمى برد.

آيا يك هزار دينار، يك قران مى باشد؟ و آيا غير از اين كه وجه نقره به پول حالا تبديل شود، كار ديگرى مى توان كرد يا خير؟

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، به نسبت سه هزار دينار با كل درآمد وقف در زمان وقف، از درآمد فعلى وقف، بايد صرف تعمير، و بقيه - طبق قرار واقف - بين افراد تعيين شده، تقسيم مى شود و تغيير وقف جايز نيست.

ص: 116

[سؤال 8169] 4336

بسمه تعالى

اگر كسى خانه اى را وقف براى مدرسۀ علميه بنمايد و واقف خود را در زمان حيات، متولى قرار داده باشد، پس از تحقيق نياز به مدارس دخترانه را، جدى تر از نياز به مدارس علميه تشخيص داده و آن را تبديل به مدرسۀ دخترانه بنمايد. اگر در زمان زندگى، قصد تصرف در وقف قرار دادن آن براى مدرسۀ دخترانه داشته باشد، آيا پس از قرائت صيغۀ وقف در شرايط بالا، قبض حاصل شده و تغيير در مورد وقف، صحيح نيست، يا چنانچه به نيت متولى بودن، مورد وقف را در اختيار نگرفته باشد، مى تواند در زمان زندگى خود، در آن تصرف نموده و آن را به صورت مدارس رسمى دخترانه درآورد.

بسمه تعالى، در مفروض سؤال، احوط آن است كه حكم قبض مترتب شود.

[سؤال 8170] 4337

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله

با نهايت احترام به عرض مى رساند: اين جانب يك باب خانه واقع در تهران، بخش پنج قنات آباد را كه ملكى خود اين جانب بوده، به منظور امورات خيريه - جهت مرحوم پدر خود كه در وقف نامۀ شمارۀ 60310 /1339/8/22منعكس مى باشد وقف نموده ام. ولى عوايد خانۀ مزبور، تكافوى مصارف مورد وقف را نمى نمايد؛ چون خانه، قديمى بوده و تعميرات زيادى دارد و در اجارۀ مستأجر مى باشد. لذا براى اين كه تبديل به احسن نموده در نظر گرفته ام كه هفت باب مغازه، با فوقانى آن ها كه از نظر ارزش، چندين برابر خانۀ وقف بوده به جاى ملك مورد وقف قرار دهم تا به خاطر عوايد بيشترى كه دارد، تكافوى مصارف معيّنه را بنمايد. چون خود اين جانب، متولى

ص: 117

وقف بوده و ملك مورد وقف هم، متعلق به خود اين جانب بوده است؛ لذا تقاضا دارم، نظر مبارك را مرقوم فرماييد و دستور صادر فرماييد.

بسمه تعالى، تبديل وقف، صحيح نيست.

[سؤال 8171] 4338

بسمه تعالى 1 / 10 / 1358

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت افاضاته

شخصى در همايونشهر زمينى را در كنار خيابان وقف مسجد نموده، ولى روى اين زمين فعاليت نشده و از نظر مدرسه بسيار در مضيقه هستند! وارث شخص مذكور مى گويد: اگر امام اجازه فرمايند مى توانيد زمين را براى مدرسه بسازيد. آيا آن رهبر عالى قدر اجازه مى فرمايند از اين زمين براى مدرسه استفاده شود يا بايد به طور حجره حجره ساخته شود كه هم به صورت كلاس استفاده شود و هم در مواقع ضرورى جلسات مذهبى باشد؟ والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، اگر وقف شده و تحويل جهت وقف هم داده شده، تغيير آن جايز نيست و در غير اين صورت وقف تمام نيست و اختيار با ورثه است.

[سؤال 8172] 4339

بسمه تعالى 14 / 8 / 1361

محضر مبارك امام امت، حضرت آيت الله العظمى، امام خمينى، دامت بركاته

با تقديم درود و سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، از محضر مبارك حضرت عالى استدعا داريم، به سؤال زير از نظر شرعى، پاسخ لازم را مبذول فرماييد، سپاس گزاريم.

در سال 1131 هجرى قمرى، در حكومت شاه سلطان حسين صفوى، وزيرى به نام اعتماد الدوله املاك و ابنيه و مزارع زيادى در مناطق اصفهان، قزوين، كاشان، قم، ساوه، برخوار، محال قمشه را، وقف اولاد ذكور و اناث و مشاهد مقدسه نموده، كه

ص: 118

متجاوز از شصت قلم است، فعلاً ادارۀ اوقاف قمشه، از بين تمام وقفيات محال قمشه، فقط مزرعه ما شك را - كه حدود يك صد سال در تصرف چهل خانوار خرده مالك بوده، و فعلاً داراى بيست و پنج هزار درخت سيب 4 تا 10 ساله، و حدود سى هزار درخت متفرقه در آن غرس گرديده، و بقيه زمين هاى آن را ساليان دراز كشاورزى نموده اند - وقف اعلام نموده است. و صاحبان آن فعلاً همگى داراى اسناد رسمى و شرعى هستند. لذا تقاضامنديم از نظر شرعى - با توجه به سيصد سال قدمت - تكليف شرعى كشاورزان را نسبت به وقفيت آن مرقوم فرماييد، كه به وظيفه شرعى خود عمل نمايند، و به دعاگويى امام امت، مشغول باشند. منتظر جواب عاجل مى باشيم.

بسمه تعالى، براى رسيدگى به امر ذكر شده، به مسئولين فوق مراجعه نماييد.

[سؤال 8173] 4340

بسمه تعالى

1. مسجد جامع داراب زمينى در جوار خود دارد كه محصور مى باشد و چند درخت كه از چوب آن ها استفاده مى شود در آن زمين وجود دارد و اكنون مى شود براى نماز جمعه از اين زمين و مسجد استفاده كرد ولى چون جايگاه نماز جمعه براى رفاه نمازگزاران از آفتاب تابستان و بارندگى فصل زمستان نياز به پوشش است و در صورت پوشش درخت هاى ياد شده از كار مى افتد و طبق نظر افراد متدين و با سابقه درخت ها بعداً روى خيرخواهى افراد غير مسئول به وجود آمده است و جهت ديگر اين است كه لازم است ديوار بين مسجد و آن زمين برداشته شود و همچنين اتاقى كه براى خادم ساخته شده است و الآن حالت مخروبه اى دارد، آيا اجازه هست كه اتاق برداشته شود و جاى ديگر براى خادم منزلى در نظر گرفته شود؟ و همچنين لازم است كه سطح مسجد و آن زمين مسطح گردد، لطفاً نظر مبارك حضرت امام دام عزه در اين موارد ذيلاً مرقوم فرماييد.

ص: 119

اضافه آب انبارى در مسجد جامع نامبرده وجود دارد كه هيچ گونه استفاده از آن نمى شود، آيا اجازه هست كه به صورت وضوخانه درآيد؟

بسمه تعالى، تغيير وقف جايز نيست.

[سؤال 8174]

2. حق نظارتى كه اوقاف از موقوفه هاى خاص و عام مى گيرد نظر مبارك امام امت دام عزه را ذيلاً مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، چنانچه طبق مقررات دولت اسلامى باشد اشكال ندارد.

3. شخصى كه به حج مشرف شده بود مقدارى پول به يكى از آشنايان خود داد كه گوسفندى براى قربانى برايش خريد كند او شخص ديگرى را براى خريد معين كرد و پول به شخص معين تحويل

گرديد، و شخص معين كه وكيل بود مبلغى براى اجرت ذبح مطالبه كرد و گرفت ضمناً يك گوسفند ذبح شده اى هم در آن جا ديده شد، بعداً مراجعه به فتواى آيت الله خمينى شد اين طور فرموده بودند كه ذابح بايد شيعه باشد جوياى وكيل خريدار قربانى شدم پيدا نشد و آن طرف آشنا هم كه آن را معرفى كرده بود گفت نمى شناسم، يكى را معرفى كرد گفت من نبودم اول خلجانى در مغزش پيدا شد كه شايد ذابح غيرشيعه بوده، بعداً به وسوسه افتاد كه شايد به كلى ذبح ننموده است، ضمناً عرضه مى دارد كه اصل حج هم احتياطى بوده و اكنون آيا لازم است كه گوسفند در منى قربانى شود يا در منطقه زائر حج و يا لازم نيست و با توجه به اين كه خارج نمودن ارز از مملكت محدود است و هر فردى كه مشرف مى شود به قدر خودش ارز دريافت مى نمايد هر چه امر مبارك امام امت دام عمره است ذيلاً بيان فرماييد.

بسمه تعالى، اگر در اصل تحقق ذبح شك دارد بايد ذبح كند و محل ذبح منى است.

[سؤال 8175]

4. مدرسه علميه داراب حياط خلوت محقرى دارد كه مى شود در گوشه آن حمام كوچكى براى طلاب ساخت و البته مى شود طورى بنا گذاشت كه جاى ديوار مدرسه اشغال نمايد و از حياط خلوتى صرفه جويى گردد نظر امام امت دام عمره در اين رابطه بيان فرماييد.

بسمه تعالى، اگر تغيير وقف محسوب شود جايز نيست.

ص: 120

[سؤال 8176] 4341

بسمه تعالى 10 / 9 / 1361

قم، دفتر حضرت امام خمينى، دامت بركاته

يك قطعه زمين كوير از اراضى حيدرآباد كاشمر موقوفه مى باشد، نظر به اين كه قبرستان قبلى روستاى شهرآباد جاى مرده دفن كردن نداشته است و اطراف آن هم امكان وسعت آن را نداشته لذا اهالى روستا در انجام قبرستان جديد برآمده اند تا اين كه در جنب زمين كوير مزبور قطعه زمينى تهيه و 40 روز قبل كه روستاى ما 3 شهيد تقديم اسلام نمود در قبرستان جديد به خاك سپرده شدند با عين حال براى درنظرگرفتن وسيع بودن قبرستان جهت زمين كوير مدفن مزبور از دفتر محترم استفتا مى گردد.

در ثانى زمين مزبور در اوايل اصلاحات ارضى رژيم طاغوت بين 46 نفر زارع تقسيم گرديده است كه لذا زارعين حاضرند اگر صلاح اسلام در قبرستان بودن زمين موقوفه باشد واگذارى آن را به نيابت صاحب اصلى آن تقديم دارند.

به اميد پيروزى اسلام بر كفر، طول عمر امام عزيزمان را از درگاه ايزد متعال مسئلت مى نمايم. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، اگر براى جهت ديگر زمين وقف شده قبرستان كردن آن جايز نيست.

[سؤال 8177] 4342

بسمه تعالى 4 / 2 / 1361

حضور مبارك رهبر كبيرمان حضرت امام خمينى، رهبرى كه هميشه در تاريكى ها دستمان را گرفت و از ظلمت نجاتمان بخشيد. به اميد اين كه همچون هميشه راهنمايى مان فرماييد.

نظر به اين كه قبرستان شهر ارسنجان در وسط شهر قرار گرفته و شهردارى جهت

ص: 121

تغيير محل آن در خارج از شهر اقدام به احداث غسال خانۀ بهداشتى و گورستان نموده است و تصميم به تغيير محل گورستان دارد، از آن امام بزرگ مى خواهيم كه از نظر شرعى نسبت به تغيير محل گورستان ما را راهنمايى فرمايند.

بسمه تعالى، مجرد تغيير مانع ندارد؛ ولى اگر زمين قبرستان سابق وقف است، تصرف در آن بايد مطابق جهت وقف باشد.

[سؤال 8178] 4343

بسمه تعالى 7 / 5 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، سلام عليكم ورحمة الله، لطفاً پاسخ سؤالات ذيل را مرقوم فرماييد:

1. قبرستان مسلمانان كه بعضى از آن قبرها حدود بيست سال يا بيشتر است كه جنازۀ مسلمانان را در آن دفن كرده اند، آيا جايز است صورت آن قبرها را از بين برد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر زمين، وقف براى دفن اموات باشد و يا آن كه از بين بردن صورت قبر موجب هتك ميت مسلمان باشد جايز نيست.

[سؤال 8179]

2. در صورت جواز آيا خراب كردن صورت قبرها نياز به اجازۀ وارث ميت دارد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر قبر يا مقبره ملك باشد، دست زدن به آن و تغيير آن بدون اجازۀ مالك حرام و موجب ضمان است.

[سؤال 8180]

3. در صورت عدم جواز، اگر كسى بدون اجازۀ وراث ميت دست به چنين كارى بزند - غفلتاً يا تجرّياً - صاحبان قبر آيا حقى بر عامل تخريب قبرها دارند يا خير؟

بسمه تعالى، حكم مسأله از جواب بالا معلوم مى شود.

ص: 122

[سؤال 8181] 4525

3. راه مواصلاتى و ارتباطى بين درون كلاى غربى و محلات ديگر و قريۀ گاوزن كلا در قديم وجود داشته و دارد. اهالى و وسايل نقليه موتورى و مواشى و دوابّ و غيره از اين راه استفاده نموده و عبور و مرور مى نمايند. ضمناً در گذشته مردم دو محل از حاشيۀ بى روح زمين موقوفۀ مذكوره كه حد فاصل دو قريه بوده - از لحاظ نزديكى - رفت و آمد مى نمودند. حال مى خواهند (با وجود جاده و راه قديمى موجود كه مورد استفاده بوده و هست) آن را وسعت داده و در زمين زرعى موقوفه ياد شده راه و جاده اى كه وسايط نقليه موتورى نيز از آن عبور نمايد احداث نمايند، آيا احداث جاده در آن جايز و عبور و مرور افراد از راه احداثى اشكال دارد يا خير؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

[سؤال 8182] ‘ 1647

2. هرگاه ساختمانى به نام مسجد يا حسينيه به وسيلۀ پول اهل خير ساخته و استفاده شود، بعداً جايز است آن ها را فقط به كتابخانه و يا درمانگاه و يا مجالس ختم اختصاص داد يا جايز نيست؟

بسمه تعالى، تغيير مسجد و حسينيه جايز نيست.

[سؤال 8183] 4344

بسمه تعالى 17 / 4 / 1361

محضر رهبر كبير انقلاب، حضرت امام خمينى سلام عرض مى كنم.

در روستايى كه كنارش قبرستان مسلمان ها مى باشد و هنوز ميت دفن مى كنند، در وسط اين قبرستان جاده اى كشيده شده است كه مردم عبور مى كنند؛ ولى به خاطر آسايش كسانى كه در اطراف اين قبرستان زندگى مى كنند و نيز به جهت مزار مطهّر شهداى اين روستا - كه كنار جاده وسط قرار دارد - و نيز كسانى كه در قسمت شرقى اين مزار زندگى مى كنند - كه راه عبورى ايشان از روى همين قبرها مى باشد - آيا

ص: 123

مى شود جادۀ وسطى را از طرف شرقى اين قبرستان كه هنوز قبرهاى آن معلوم است، عبور داد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر زمين، وقف براى دفن اموات مسلمين باشد و يا آن كه احداث جاده موجب نبش قبر يا هتك قبور مسلمين شود جايز نيست.

[سؤال 8184] 4345

بسمه تعالى

محضر مبارك آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته العالى

پس از تقديم سلام، معروض مى دارد به اين كه در مسير جاده سازى و خيابان، در شهرستان نهاوند، مقدارى از يك قبرستان كه در كنار جاده و خيابان است، جزو خيابان و جاده مى شود. متمنى است نظر مباركتان را مرقوم فرماييد كه در مورد مذكور، تبديل قبرستان به جاده و خيابان جايز است يا نه؟

بسمه تعالى، زمين اگر وقف براى دفن اموات نباشد و احداث جاده موجب هتك قبور مؤمنين يا نبش قبر نشود، اشكال ندارد.

[سؤال 8185] 4346

بسمه تعالى 5 / 3 / 1361

حضور انور عالى رياست محترم دفتر مبارك قائد اعظم، رهبر كبير انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، سلام عليكم، با تقديم تحيات صميمانه؛ مخلصانه معروض مى دارد:

اين حقير در چند سال قبل، يك قطعه زمين در ضلع غربى مسجد حجت با پول مؤمنين خريدارى نمودم به منظور آن كه ساختمانى در آن احداث گردد براى درمانگاه عمومى و كتابخانه عمومى و تحصيل خواهران به عنوان طلاب علوم دينيه؛ و صيغۀ شرعيۀ وقف هم به مراتب مذكوره جارى شد. اكنون در اين منطقۀ شركت تعاونى توزيع كالاى ضروريه كاملاً مورد احتياج است ولى اگر اين منظور عملى شود، بايد

ص: 124

يكى از آن مراتب سه گانه كه وقف بر آن جارى شده تعطيل گردد؛ بعضى از مؤمنين مى گويند يكى را تعطيل كنيم و شركت تعاونى را تشكيل نماييم.

مستدعى هستم به نظر مبارك حضرت امام، كه نايب بر حق حضرت ولى عصر - عجل الله تعالى فرجه الشريف - مى باشد برسانيد؛ اگر تجويز فرمودند، در صدر اين ورقه با مهر مبارك مزين فرمايند و اگر تجويز نفرمودند نيز بيان فرمايند تا براى مؤمنين حجت بوده باشد و از حقير كه توليت آن زمين را به عهده دارم رفع مسئوليت شده باشد. ضمناً هر امرى آن امام عزيز بفرمايند موجب رفع نگرانى است.

بسمه تعالى، تعطيل وقف جايز نيست و به همان طور كه در وقف معيّن شده بايد عمل شود.

[سؤال 8186] 4347

بسمه تعالى 20 ذى حجّه 1399 ق

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، متّع الله المسلمين بطول بقائه

اين جانب امام جماعت مسجد مرحوم حاج حسن صنيع ديوان، متجاوز از ده سال است كه در آن مسجد امامت دارم. خانه اى در جنب مسجد قرار دارد كه به نص صريح واقف محل سكونت امام معيّن شده و چون احتياج به تعمير داشت فعلاً در آن سكونت ندارم، ولى با بودجه اى كه موجود است در صورتى كه تعمير شود در آن سكونت خواهم كرد؛ آيا جايز است كه اين خانه را از صورت فعلى خارج كرده و تبديل به سالن فاتحه نمايند يا خير؟ والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، تغيير وقف جايز نيست.

[سؤال 8187] 4348

بسمه تعالى 30 / 7 / 1361

مسئول دفتر حضرت امام، محترماً، تصديع مى دهد:

حسينيه اى است در ورامين كه داراى دو طبقه است، طبقۀ فوقانى جاى زنان و طبقۀ

ص: 125

تحتانى جاى مردان است و به همين نيت ساخته شده است و آن حسينيه داراى توليت و وقف نامۀ زنده اى است و عدۀ قليلى مى خواهند در طبقۀ فوقانى، كتابخانه درست كنند و حال آن كه اكثر مردمى كه مخارجات اين حسينيه را داده اند، راضى به اين عمل نيستند. مستدعى است مسأله را مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، تغيير وقف جايز نيست.

[سؤال 8188] 4349

بسمه تعالى

در صورتى كه متولى مسجد تشخيص دهد كه پايين بردن مستراح مسجد و روى آن، پاساژ يا مغازه بنا كردن، از نظر افزوده شدن به درآمد مسجد كه نتيجه اش عمران مسجد است و از نظر اين كه با وضع كنونى، نَم به اطراف مى زند و زيان ها به بار مى آورد و با پايين تر رفتن آن، جلوگيرى از سرايت نم و رطوبت به اطراف مى شود، آيا چنين عملى براى متولى جايز است يا آن كه تغيير وقف شمرده مى شود و جايز نيست؟ لطفاً هر چه زودتر جواب مرحمت فرماييد كه براى دادگاه، كمال ضرورت را دارد.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن محل محرز است، تأسيس مغازه اشكال دارد؛ ولى پايين بردن مستراح مسجد براى جلوگيرى از سرايت نم و رطوبت به اطراف، مانع ندارد.

[سؤال 8189] 4350

بسمه تعالى 23 / 10 / 1361

محضر مبارك آيت الله العظمى امام خمينى، ادام الله ظله العالى

در زمين مزروعى كه قطعات مجزا و مالكين متعدد دارد و در بين آن ها، قطعات پراكندۀ وقفى وجود دارد، آيا مى توان اين قطعات وقفى پراكنده را با قطعات مالكين ديگر تعويض نمود و به صورت قطعۀ واحدى درآورد؟

بسمه تعالى، تغيير و تبديل وقف، با امكان بهره بردارى از آن، جايز نيست.

ص: 126

[سؤال 8190] 4351

بسمه تعالى

محضر مبارك زعيم عالى قدر، نايب الامام، حضرت آيت الله العظمى الخمينى، مدّظله العالى، پس از تقديم سلام

سؤال مى شود بر اين كه پدر اين جانب باغى را در كرشتۀ شهريار وقف اولاد ذكور نموده كه اينك طبق وقف نامه وارث اولاد ذكور اين جانبان مى باشيم. چون باغ مخروبه شده و فعلاً به صورت زمين درآمده و مقدارى از آن هم داخل جاده احداثى شهردارى قرار گرفته و آن مقدار كه باقيمانده در حدود تقريبى پنج هزار متر مى باشد، اينك به علت نداشتن آب كافى به صورت باير درآمده كه فاقد عوايد مى باشد. چون اين جانبان كه چهار برادر هستيم و وارث اولاد ذكور مى باشيم و فاقد ملك شخصى هم مى باشيم، آيا اجازه مى فرمايند كه در ملك مورد بحث تصرفات شخصى و تقاضاى سند مالكيت خصوصى به نام خودمان بنماييم. در صورتى كه جايز مى دانند با ولايتى كه داريد اجازۀ تصرف آن را صادر فرماييد.

بسمه تعالى، موقوف عليهم (اولاد ذكور) مى توانند به هر نحو كه به صلاح آنان است از موقوفه مذكور استفاده و بهره بردارى نمايند؛ ولى تبديل وقف به ملك شخصى جايز نيست.

[سؤال 8191] 4352

بسمه تعالى

احتراماً؛ معروض مى دارد: چون عده اى از اهالى قصرالدشت شيراز، اقدام به تأسيس شركت تعاونى توسط شوراى محلى قصرالدشت نموده اند، قطعه زمينى به مساحت 104 متر از قبرستان متروكه، كه تبديل به آب انبار بوده و اكنون آب انبار - كه خيريه بوده - خراب شده، و مردم از آب لوله استفاده مى كنند، آيا جهت ساختن شركت تعاونى، صلاحيت شرعى دارد يا نه؟

بسمه تعالى، حق نداريد.

ص: 127

[سؤال 8192] 4353

بسمه تعالى 11 / 6 / 1361

محضر رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

1. ساختمانى است كه از آباء و اجداد ما بوده، و اين ساختمان را وقف نموده اند بر اين كه مسافرين و رهگذران - فقرا و درماندگان و... - استفاده بنمايند، و اين ساختمان مخروبه شده و مجدداً ورّاث آن را احداث نموده اند. حال كه ساختمان آماده بهره بردارى شده، نحوۀ استفادۀ از اين ساختمان را بيان فرماييد. چون - بحمدالله و المنّه - فقير و رهگذرى نيامده، و اگر رهگذرى بيايد، بى خانه نيست، آيا مى شود از اينساختمان به عنوان كتابخانۀ عمومى، يا درمانگاه، و يا پايگاه بسيج و دفتر شورا، و يابراى هيأت ابوالفضل استفاده نموده، يا خير؟ و چون اصل ملك وقف، اختصاص به مسجد و كارهاى برّ دارد، آيا مى شود اجاره داد، و پول آن را در مسجد و حسينيه صرف كرد؟

بسمه تعالى، تغيير و تبديل وقف جايز نيست، و تصرف و استفاده از وقف، اگر منافاتى با جهت وقف نداشته باشد، مانع ندارد.

[سؤال 8193]

2. آيا مى شود براى تكميل ساختمان، از اراضى مسكونى اين ملك بفروشيم يا خير؟

بسمه تعالى، فروش وقف، جايز نيست.

[سؤال 8194] 4354

بسمه تعالى 26 / 10 / 1361

با عرض سلام خدمت رهبر كبير انقلاب اسلامى و مرجع تقليد شيعيان جهان، غرض از گرفتن وقت گران مايۀ مرجع عالى قدر، در رابطه سؤالى مى باشد كه ما از برادران روحانى و نمايندۀ شخص امام در هلال احمر، سؤال نموديم، ولى ايشان

ص: 128

فرمودند كه بايد در اين مورد، از حضرت امام خمينى سؤال شود.

اگر زمينى وقف مسجد شده باشد و كسانى بخواهند به جاى ساختن مسجد، حسينيه درست كنند، درصورتى كه در منطقه، احتياج شديدى به مسجد مى باشد. فتواى حضرت امام در اين مورد چيست؟

بسمه تعالى، بايد بر طبق وقف نامه عمل شود.

[سؤال 8195] 4355

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى، مدّ ظله العالى، پس از عرض سلام، سلامتى حضرت عالى را از درگاه خداوند متعال خواستاريم.

ما اهالى حاجى آباد برخوار اصفهان، سابق حمامى داشتيم كه فعلاً خراب شده و به صورت زمين بلا استفاده درآمده. آيا مى شود آن زمين حمام را جزء مسجد كرد يا خير؛ چون كه مسجد ما كوچك است؟ منتظر فرمايشات حضرت عالى دربارۀ مسأله خودمان هستيم. ضمناً حمامى جديداً ساخته شده و مقدارى زمين براى مصرف ضرورى آن، مقابل حمام جديد هست.

بسمه تعالى، اگر زمين حمام سابق وقف باشد، تبديل آن به مسجد جايز نيست.

[سؤال 8196] 4356

بسمه تعالى 23 / 4 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله امام خمينى، دامت بركاته، سلامتى آن وجود محترم را از خداوند بزرگ مسئلت داريم، به عرض مى رساند:

مكان حمام مخروبه اى كه مشترك فى مابين دو محل بوده، جنب مسجد واقع گرديده. در محلۀ بالا اين جانب طى استشهاد محلى به قصد مسجد، از اهالى خريدارى

ص: 129

نمودم تا وقف بر مسجد نمايم و مسجد را توسعه بدهم، و در استشهاد قيد گرديده: وجه زمين حمام به رسم امانت در نزد اين جانب باشد كه هست و با كمك برادران و خواهران، آن را براى توسعۀ مسجد به كار برديم و زمين حمام را ضميمۀ مسجد نموديم. پس از ساختن مسجد، وقف نامه اى به دستم افتاد كه اجداد ما آن را وقف بر اولاد ذكور نموده اند.

استشهاد تنظيمى را از سيصد خانواده - كه كليۀ شيوخ قوم امضا نموده اند - گرفتيم؛ ولى امكان دارد خانواده هاى معدودى امضا نكرده باشند.

كليۀ اهالى دو محل، چون حمام عمومى قديمى بوده است، خودشان را مشترك مى دانند. البته مسجد اينك بيشتر مورد استفاده اهالى محلۀ بالا قرار گرفته و محلۀ پايين، مسجد جداگانه اى داشته و كمتر از اين مسجد استفاده مى نمايند.

تقاضا دارم بفرماييد: نظر شرع مقدس اسلام، به چه صورت خواهد بود تا روشن شود كه آيا خطبۀ وقف بر مسجد خوانده شود يا نه؟ و آيا بايستى پول را به حساب اهالى تحويل نمايم يا خير؟ چه كار كنم؟

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، اگر وقف بودن حمام ثابت است، نمى شود آن را جزء مسجد قرار داد.

[سؤال 8197] 4357

بسمه تعالى اول رمضان 1402 ق

خدمت حضرت آيت الله العظمى و رهبر كبير ايران، مدّ ظله العالى

حمامى است كه صاحب زمين وقف نموده و در تصرف اهالى محل قرار داده است. چندين سال بهرۀ حمامى از آن مكان گرفته شده است. آيا اين حمام را - كه ديگر استفاده حمام نمى شود - مى توانند حسينيه نمايند يا خير؟

بسمه تعالى، تغيير وقف، صحيح نيست.

ص: 130

[سؤال 8198] 4358

بسمه تعالى 31 / 5 / 1361

محضر مبارك امام عزيز، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، رهبر كبير انقلاب اسلامى، سلام عليكم، با نهايت احترام؛ همان طور كه هميشه در ظلمت ها به سوى نورمان خوانديد، در مورد زير راهنمايى مان فرماييد.

قبل از لوله كشى آب شهر ارسنجان، قناتى به نام محمودآباد وقف شهر بوده، به طورى كه اهالى براى آشاميدن و نظافت و پركردن حوض ها و آب انبارها از آن استفاده مى نموده اند؛ در حال حاضر بلا استفاده مانده و شهردارى در نظر دارد از طريق وارد كردن آن در لوله كشى شهر، به مصرف برساند؛ خواهشمند است راهنمايى مان فرماييد كه از نظر شرعى چه وضعى پيدا مى كند؟ اشكال دارد يا خير؟

از خداوند متعال، پيروزى اسلام و طول عمر رهبر عزيزمان را خواستارم.

بسمه تعالى، اگر تغيير وقف محسوب نشود و آب در همان جهت وقف مصرف مى شود، اشكال ندارد.

[سؤال 8199] 4359

بسمه تعالى 15 / 6 / 1361

دفتر حضرت امام خمينى، رهبر انقلاب اسلامى ايران

احتراماً؛ نظر به اين كه بنياد شهيد شهرستان كرج اقدام به نام گذارى واحدهاى بهداشتى - درمانى اين منطقه به نام شهداى جنگ تحميلى عراق عليه ايران نموده است، و در اين رابطه، نام بعضى از واحدهاى وقفى را نيز تغيير داده است. على هذا با توجه به فتواى امام امت در تحرير الوسيله، خواهشمند است نظريه صريح امام در مورد جايز بودن يا نبودن تغيير نام واحدهاى وقفى را به اين منطقه اعلام فرمايند، تا اقدام لازم به عمل آيد.

بسمه تعالى، تغيير نام اگر موجب تغيير وقف نشود، اشكال ندارد.

ص: 131

[سؤال 8200] 4360

بسمه تعالى

شخص خيّرى در جنب مسجد، زمينى به نيت حسينيه، در اختيار مؤمنين قرار داده است؛ بعداً امناى مسجد آن زمين را با اجازۀ صاحب آن، جزء مسجد قرار داده اند. آيا احكام مسجد بر آن جارى است يا خير؟

بسمه تعالى، اگر وقف حسينيه تمام شده - ولو به اين نحو كه به قصد حسينيه تحويل داده باشد - مسجد نمى شود و احكام مسجد بر آن جارى نيست.

[سؤال 8201] 4361

بسمه تعالى

محضر مقدس رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى، حضرت امام خمينى، روحى فداه

1. ساختن مهديه و حسينيه در قبرستانى كه قسمتى از آن به حالت تعطيل در آمده، چه صورتى دارد؟ لطفاً نظر مبارك خود را مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، قبرستان اگر براى دفن اموات وقف شده جايز نيست.

2. كسى كه در ماه رمضان مسافرت مى كند و قبل از خروج از حد ترخص افطار مى كند، ولى نمى دانسته كه قبل از خروج از حد ترخص، افطار موجب كفاره مى شود. آيا با عدم علم به وجوب كفاره، افطار عمدى محسوب مى شود، كه بايد يكى از كفارات سه گانه را انجام دهد؟

بسمه تعالى، جهل به وجوب كفاره، موجب سقوط كفاره نيست.

[سؤال 8202] 4362

بسمه تعالى

دفتر محترم استفتاى امام

محترماً؛ در خيابان 15 خرداد تهران، مسجدى به نام امام سجاد هست كه زيرزمينى متروكه دارد. جمعى از افراد خيّر تصميم دارند با كسب اجازۀ مرجع عالى قدر امام

ص: 132

خمينى اين زيرزمين را تبديل به صندوق قرض الحسنه عام المنفعه بنمايند. آيا امام اجازه مى دهند يا خير؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

[سؤال 8203] 4363

بسمه تعالى

پيشگاه مرجع عظيم الشأن عالم تشيع، حضرت امام خمينى، دام ظله العالى

پس از تقديم بهترين ادعيۀ خالصانه، به پيشگاه خداوند متعال، جهت سلامتى و طول عمر با عزت و موفقيت آن جناب، از حضورعالى تقاضا دارد، به استفتاى زير پاسخ و اين حقير را راهنمايى و ارشاد فرماييد.

در سال 1312 شمسى جدّ اين حقير، قطعه زمينى را اختصاص به يخچال نموده و آن را وقف كرده است. طبق وقف نامه اى، مصرف يخ حاصله را تعيين نموده كه متن قيدشده در وقف نامه به اين شرح است:

از منافع حاصله، پس از وضع مخارج لازم، يخ خريدارى شود. در تابستان و بهار در سقاخانۀ واقع در چهارسوق كوچك اصفهان، مادام كه سقاخانۀ مرقوم باقى است، بگذارند و در موقع خرابى، هر محل عمومى را كه متولى هر عصرى صلاح داند، در آن محل بگذارد. هر سال شش خروار يخ در منزل متولى هر عصرى بگذارند.

به همين دستورالعمل عمل مى شد تا در زمان والد مرحوم اين جانب كه به علت بهداشتى نبودن يخ طبيعى، توسط دولت وقت، از گرفتن يخ طبيعى ممانعت به عمل آمد. مدتى زمين يخچال بلااستفاده بود، تا اين كه در اثر فشار ادارۀ اوقاف زمان طاغوت محل يخچال به اجارۀ ادارۀ آموزش و پرورش درآمده و تبديل به يك باب دبيرستان شد. از محل اجارۀ آن، يخ مورد ذكر در وقف نامه، تهيه و به مصرف مى رسيد و چون اجاره مازاد بر خريد يخ بود؛ در چند نقطه عمومى سقاخانه اى تهيه و يخ آن ها، از همين بودجه تأمين مى گرديد كه هم اكنون ادامه دارد.

ص: 133

الحال، اين مسأله مورد استفتا مى باشد:

1. چون درآمد اجاره نسبتاً زياد است و از طرفى يخ گذاردن در سقاخانه، چندان بهداشتى و سالم نيست، آيا مرجع عظيم الشأن اجازه مى فرمايند كه از اجارۀ محل يخچال، هر سال يك عدد يا بيشتر، آب سردكن برقى تهيه و در محل سقاخانه و يا هر محل عمومى ديگر و مساجد نصب گردد، تا از اين طريق، مردم بيشترى از راه سالم و بهداشتى، از آب گوارا استفاده نمايند.

2. چون واقف، قطعه زمين ديگرى را نيز وقف عزادارى خامس آل عبا عليه السلام و خواندن قرآن نموده است. زمين مذكور پس از اصلاحات ارضى دولت طاغوت، به كلى از بين رفته و اجاره اى ناچيز دارد، آيا اجازه مى فرمايند از درآمد اجارۀ يخچال، چنانچه اضافه داشت، در موارد فوق مصرف شود يا خير؟ والسلام عليكم

بسمه تعالى، 1 و 2، بايد مطابق وقف عمل شود و يخ، خريدارى و صرف در جهت وقف شود و تغيير جايز نيست و اگر سقاخانه نيست، به طور كلى، يخ ها را صرف جهت وقف نمايند.

[سؤال 8204] 4364

بسمه تعالى 2 / 1 / 1362

حضور مبارك حضرت آيت الله العظمى، زعيم عالى قدر، رهبر كبير انقلاب جمهورى اسلامى آقاى خمينى، دام ظله، مستدعى است: دستور فرماييد، نظر عالى را در مورد مسألۀ ذيل اعلام فرمايند:

يك قطعه زمين است در مجاورت مسجد كه مالك آن، براى ساختن منزل براى سكونت امام جماعت مسجد وقف نموده است.آيا از نظر شرعى، جايز است تمام آن زمين و يا قسمتى از آن را، براى ساختن محل صندوق قرض الحسنه و سالن تبليغات و يا كلاس تدريس علوم دينى اختصاص داد يا حتماً بايد طبق نظر واقف عمل شود و تخلف به هيچ عنوانى جايز نيست.

بسمه تعالى، بايد طبق وقف عمل شود و تغيير جايز نيست.

ص: 134

[سؤال 8205] 4365

بسمه تعالى چهارم صفر المظفر 1403 ق

حضرت آيت الله العظمى، رهبر كبير انقلاب ايران، أدام الله ظله العالى

چه مى فرماييد در اين مسأله كه عده اى مكان حمام در محلى كه فعلاً حمام عمومى ندارد را خراب كرده اند و در آن مكان حسينيه بنا نموده اند كه مقدارى از اين حسينيه، از قبرستان گرفته شده و مقدارى هم از زمين مجاور كه صاحب آن زمين هم به فشار افراد، راضىِ زبانى شد؟ آيا چنين بنايى مورد توجه امام حسين عليه السلام مى باشد يا خير؟ استدعا دارم كه دستور شرعى آن را صادر فرماييد.

در انتظار ابلاغ فتواى مرجع بزرگ جهان و رهبر كبير و نور چشمان ملت ستمديدۀ ايران و جهان مى باشم.

بسمه تعالى، اگر محل ساختمان حسينيه، وقف براى حمام يا وقف براى دفن اموات بوده، بايد به حال سابق برگردانده شود.

[سؤال 8206] 4366

بسمه تعالى 3 / 4 / 1361

تهران، جماران، قائد اعظم، امام خمينى، با سلام مستدعى است به اين سه سؤال پاسخ فرماييد:

1. جهت پركردن حوض قديمى و احداث وضوخانه، جاى ديگر مسجد.

2. اتاق خادم كه قبلاً جزو شبستان مسجد نبوده؛ چون شبستان جديد شده، جزو شبستان شود.

3. اجازه باز نمودن دربى جهت بانوان از شبستان، در بيرون مسجد.

بسمه تعالى، تغيير وقف جايز نيست و مرافق مسجد جزو مسجد نمى شود، ولى احداث ساختمان در مرافق مسجد، چنانچه منافى با جهت وقف نباشد، مانع ندارد.

ص: 135

[سؤال 8207] 4367

بسمه تعالى 15 / 1 / 1362

محضر مبارك رهبر عالى قدر، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى، پس از عرض سلام، خواهشمندم جواب سؤال زير را بفرماييد:

زمينى است موقوفه، كنار قبرستان كه براى امام حسين عليه السلام وقف شده تا از پول اجارۀ آن، روضه خوانى شود. حالا آن قبرستان، شديداً احتياج به زمين براى قبر دارد و هيچ جاى ديگر نيست. درصورتى كه شخصى حاضر شود، زمينى، در جاى ديگر، به جاى آن بدهد، آيا مى شود آن زمين موقوفه را، سر قبرستان انداخت يا خير؟

بسمه تعالى، تغيير وقف، جايز نيست.

[سؤال 8208] 4368

بسمه تعالى

محضر مقدس رهبر كبير، حضرت آيت الله العظمى، امام خمينى، مدّ ظله العالى

1. روى آب انبارى را، در سال هاى قبل مسجد ساخته اند. فعلاً در اثر آب لوله كشى، معطّل و بدون فايده است. آيا جايز است مؤمنين آب انبار كذايى را، تبديل به وضوخانه و توالت مسجد كنند يا خير؟

بسمه تعالى، تغيير وقف، جايز نيست.

[سؤال 8209]

2. شخصى آب انبارى را براى آب شخصى ساخته و «وقف بر مصرف»، مرقوم نموده كه قريب مسجد است. در اثر آب لوله كشى، مورد حاجت نبوده و بلافايده است. آيا جايز است به وضوخانه و توالت براى مسجد - كه مورد حاجت مؤمنين است - تبديل كنند و روى آن را هم مسجد يا حسينيه بسازند تا توسعه و كمكى نيز، براى مسجد باشد؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

ص: 136

[سؤال 8210] 4369

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى، امام خمينى، ادام الله ظله العالى

1. محلى است در اطراف كرمان، به نام سرآسياب شش، كه داراى مساجد متعدد مى باشد. چه مى فرماييد در صورت احتياج مردم آن محل به كتابخانه، اگر مقدارى از صحن يكى از آن مساجد را گرفته و جهت كتابخانه ساختمان شود تا مؤمنين آن محل از كتب دينى استفاده نمايند؟

بسمه تعالى، تغيير وقف، جايز نيست.

[سؤال 8211]

2. در مسألۀ فوق، بر فرض جايز نبودن ساختمان در آن مسجد، فعلاً رفتن به اين كتابخانه و استفادۀ از كتب دينى چطور است؟ اگر ممكن باشد ساختمان كتابخانه را، طورى تغيير دهيم كه شبستان كوچكى باشد براى مسجد و استفادۀ مؤمنين براى نماز در بعض اوقات، چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، ساختمان كتابخانه، اگر تغيير وقف مسجد محسوب باشد، حكم غصب دارد.

[سؤال 8212] 4370

بسمه تعالى 4 / 9 / 1361

دفتر محترم حضرت امام خمينى، دام بقائه العالى

يك باب حسينيه، به انضمام شبستان، حدود دويست سال، قدمت دارند. شبستان، فقط داراى يك درب مى باشد كه به حسينيه باز مى شود و خود حسينيه هم، يك درب به بيرون دارد. در حال حاضر از اين حسينيه و شبستان، جهت عزادارى استفاده مى شود. آيا مى شود شبستان فوق الذكر را، به صورت مسجد جامع درآورد؟ مستدعى است جواب اين مسأله را مرقوم فرمايند.

بسمه تعالى، تغيير وقف، جايز نيست.

ص: 137

[سؤال 8213] 4371

بسمه تعالى 17 / 5 / 1361

محضر مبارك حضرت امام خمينى، روحى فداه

چه مى فرماييد در اين مسألۀ شرعيه كه يك قسمت از مسجد يا حسينيۀ متصل به مسجد را بگيرند و براى استفادۀ بسيج، اتاق بسازند يا اطراف يك قسمت از مسجد را تخته بكوبند تا دفتر بسيج قرار دهند؟

بسمه تعالى، تغيير و تبديل مسجد و حسينيه و تصرف منافى وقف و مزاحم جهت وقف، جايز نيست.

[سؤال 8214] 4372

بسمه تعالى

محضر مبارك و مقدس حضرت آيت الله العظمى، رهبر عالى قدر، امام خمينى

محترماً معروض مى دارد: دو باب حمام زنانه و مردانه كه مدت 80 سال است حاج محمد اسماعيل وقف نموده است.اكنون حمام سالم بوده، ولى وصى خراب كرده تا قسمتى از آن را جزو مسجد وقفى نمايد و مابقى زمين را مغازه بسازد. آيا جناب عالى صلاح مى دانيد؟

بسمه تعالى، تغيير وقف جايز نيست.

[سؤال 8215] 4373

بسمه تعالى 4 / 5 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى و رهبر بيدار انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى، مدّ ظله العالى، با تقديم احترام به عرض مبارك مى رساند:

در نوايگان داراب فارس حسينيه اى قديمى هست كه تكافوى جمعيت اين زمان را ندارد. افراد خيرانديشى مى خواهند آن را تجديد بنا و تبديل به احسن نمايند. ضمناً در اثر كمبود زمين، نياز شديد به ساختمانى براى صندوق قرض الحسنه و فروشگاه

ص: 138

اسلامى، در محل مى باشد. آيا اجازه مى فرماييد، يك طبقۀ زيرِ زمين اين حسينيه را به اين منظور قرار دهند يا خير؟ البته مسلّماً، هيچ گونه كمبودى در اصل حسينيه وارد نمى شود. اين زيرزمين، از قبل هم نبوده و قرار است جديداً با حفارى، احداث گردد و از آن استفاده شود و درآمد اجارۀ صندوق قرض الحسنه و فروشگاه اسلامى به خرج خود حسينيه مى رود.

بسمه تعالى، توسعه و تجديد بناى حسينيه، مانع ندارد؛ ولى ساختمان، براى صندوق قرض الحسنه و فروشگاه، در حسينيه جايز نيست.

[سؤال 8216] 4374

بسمه تعالى بيست و پنجم ربيع الاولى 1403 ق

حضرت آيت الله العظمى و رهبر كبير انقلاب ايران، مدّ ظله العالى

انجمن محل، بدون مداخلۀ روحانى و روحانيت، حمامى كه وقف شده و در حدود چند سال مورد بهره بردارى قرار نمى گرفت را خراب نمودند و با ضميمۀ بيست و پنج متر قبرستان كه مجاور اين حمام بود، حسينيه بنا نهادند؛ حال كه يك سوم بنا انجام شده، به اشتباه خود پى برده اند؛ فرد روحانى در اين كار مداخله نموده؛ با اين حساب، راه حلى براى ادامۀ اين كار هست يا خير؟

از آن مرجع عالى قدر تمنّا دارم مسائل شرعى آن را بيان فرموده تا مسلمانان آسوده خاطر باشند.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن زمين براى حمام يا قبرستان محرز است، تبديل آن به حسينيه جايز نيست.

[سؤال 8217] 4375

بسمه تعالى 9 / 7 / 1361

حضور مبارك زعيم عالى قدر و رهبر شيعيان جهان و مرجع تقليد، آيت الله العظمى امام خمينى

ص: 139

يك باب حمام در روستايى به نام آشيانۀ عليا در بخش مركزى اراك مى خواهد احداث شود كه جاى آن، گورستان قديمى مى باشد كه مدت سى الى چهل سال، مرده خاك نشده است؛ خواهشمند است نظرتان را در اين مورد مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، اگر زمين، وقف براى دفن اموات نباشد و احداث حمام در آن مكان موجب نبش قبر يا هتك قبور مسلمين نشود، اشكال ندارد.

[سؤال 8218] 4376

بسمه تعالى 20 / 11 / 1361

دفتر نماينده امام خمينى، دامت بركاته

با سلام به رهبر كبير انقلاب و امام امت و درود به روان تابناك شهداى انقلاب اسلامى ملت ايران، اين جانبان امضا كنندگان ذيل، ساكنين قريۀ انگيل كجور، از حومۀ شهرستان نوشهر، خاطر آن نمايندۀ مرجع عالى قدر را مستحضر مى داريم: در چند سال اخير، در قريۀ مذكور مسجدى بسيار قديمى و از نظر ساختمان، غير ايمنى و براى استفادۀ جمعيت قريه در مواقع ضرورى، كوچك و غير قابل استفاده بوده. براى تبديل به احسن و اضافه نمودن مقدارى از حياط مسجد و خراب نمودن حسينيه اى كه در مقابل مسجد بود، مسجد قديمى را تخريب و مبادرت به تأسيس مسجد جديد با زيربناى درخور جمعيت قريه گرديده. لذا پس از اتمام يافتن ساختمان جديد، به دلايلى مرتكب اشتباه بزرگى شده ايم؛ به اين معنا كه مقدارى از زمين حياط مسجد قديمى با زمين حسينيه در هم ادغام گرديده و ساختمان مسجد جديد تشكيل يافته است و اصل زمين مسجد قديمى - به عنوان حياط مسجد جديد - بيرون مانده و بلااستفاده است.

على هذا با توجه به اين كه در اثر تخريب اين دو ساختمان و عدم رعايت اصول مهندسى و معمارى و متراژكارى و رعايت كامل موازين شرعى، اين اشتباه رخ داده است، ما خود را مكلف و موظف و برخود لازم و واجب مى دانيم كه مسجد قديمى را

ص: 140

هرچه سريع تر در محل خود بنا نماييم، اما با مشكل ديگرى روبه رو هستيم و آن مشكل اين است كه چنانچه مسجد قديمى را در جاى اوليۀ خود بنا نماييم، در يك مترى ساختمان جديد قرار مى گيرد؛ يعنى بين دو ساختمان، يك متر يا اندكى بيشتر راه عبور مى ماند كه آب باران و برف هر دو ساختمان، در اين راهرو مى ريزد و موجب مسدودشدن راه عبور مى گردد و چه بسا در فصل بارندگى و ريزش برف، موجب خرابى شده. از طرفى ساختمان مسجد قديمى جلوى روشنايى فضاى ساختمان جديد را مى پوشاند. به طريق ديگر هم ساختمان جديد كه به وسيلۀ ساكنين محل - كه اغلب كارگر و كشاورز كم درآمد و بى بضاعت مى باشند - ساخته شده و مبلغ قابل توجهى مصرف و بسيارى از نيروى انسانى از نظر خوديارى و هميارى صرف اين ساختمان گرديده، خراب نمودن آن نيز، اصلح و منطقى و اصولى نيست؛ زيرا جبران ناپذير است.

با توجه به اين مشكلات، مصمّم هستيم راه حلى را بين اين دو انتخاب كنيم؛ بدين صورت كه ساختمان مسجد قديمى را در محل اوليۀ خود بنا نماييم، ليكن ديوارهاى جانبى آن را با نرده هاى آهنى و شبكه اى بسازيم كه موجب مسدودشدن روشنايى ساختمان جديد نشود و سقف آن را نيز تا ارتفاع دو مترى بالا آوريم. در اين صورت، هم مسجد قديمى را از نو احداث كرده باشيم و هم به ساختمان جديد - كه فوق العاده وسيع و مدرن با هزينه اى هنگفت تأسيس گرديده - خساراتى وارد نيايد.

نظر نمايندۀ آن مرجع محترم را بر مبناى احكام و موازين شرعى خواستاريم كه حكم چيست؟ وظيفه محولۀ ما چگونه است؟ مستدعى است هر چه سريع تر نسبت به روشن شدن اين مسأله اظهار نظر خود را طى نامه اى و يا در پشت همين نامه كتباً اعلام فرماييد. والسلام على من اتّبع الهدى

بسمه تعالى، تجديد ساختمان مسجد قديمى و مشبك قراردادن ديوار آن اشكال ندارد؛ ولى حسينيه كه جزء مسجد شده، مسجد نشده و لازم است براى حسينيه تحويل داده شود.

ص: 141

[سؤال 8219] 4377

بسمه تعالى 27 / 10 / 1361

حضور مبارك حضرت آيت الله العظمى حاج آقا روح الله خمينى، دام عزّه العالى، سلام عليكم

1. به عرض مى رساند: در شهر ايلام مسجدى است به نام مسجد والى؛ تا به حال دو مرتبه از طرف حكومت جبار عراق بمباران شده؛ در مرحلۀ اول حسينيۀ آن را تعمير نموديم و نزديك به اتمام بود كه دوباره در اثر بمباران اخير، هم حسينيۀ مذكور و هم محل مسجد كه در مقابل آن واقع است مخروبه گرديد.

چند روز قبل، پس از بازديد، مهندسين استاندارى و بازسازى اظهار نظر نمودند: چون يك سمت ديوار مسجد، در طرف قبله واقع است و شبستان و محراب نيز در آن قرار دارد، به واسطۀ طرح ريزى خيابان بايد2/60 متر به عقب كشيده شود و از طرفى، خانه و ساختمان هاى مجاور تا حدود مسجد - طبق طرح ريزى - ساخته شده است. لذا از مقام معظم استفسار مى شود در اين مورد دستور فرماييد: آيا 2/60 متر از مسجد در خيابان باشد يا در حدود سابق خود ديوار، احداث نماييم؟

2. چون واقف اول مسجد، (والى) بوده مسجد به نام آن مشهور شده است. پس از تعميرات، نام مسجد را مى شود تغيير داد؟ آن هم دستور فرماييد.

بسمه تعالى، بايد حدود مسجد مثل سابق محفوظ باشد و براى مسجد، نام گذارى لازم نيست.

[سؤال 8220] 4378

بسمه تعالى 17 / 1 / 1362

دفتر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى رهبر عظيم الشأن و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، محترماً به عرض مى رساند:

مسجدى است در يكى از محلاّت شهر چالوس به نام اشكاردشت كه به عللى، كه يكى از آن ها ضيق جا است بايد توسعه پيدا بكند. آيا امام اجازه مى دهند از زمين

ص: 142

مجاور، به عنوان شبستان و از بناى كنونى، به عنوان صحن مسجد استفاده گردد؟

توضيح بر اين كه منظور از بناى كنونى، همان مسجد قبلى است كه فعلاً مورد استفادۀ مردم است. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، مانع ندارد؛ ولى بايد مراعات احكام مسجد شود.

[سؤال 8221] 4379

بسمه تعالى 21 / 10 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت افاضاته

مسجد جامع جديد گناباد، در زمان رژيم منحوس پهلوى قسمتى از شرق آن، در تعريض خيابان (شريعت زاده) شهيد غفّارى فعلى، جزو خيابان شده و بخش باقيمانده از غرفه هاى تابستانى (مشهور به شبستان شكم دريده) را فرد نامبرده (شريعت زادۀ متوفى) براى خودش دو مغازه و يك آب انبار در زير آن ها ساخت. پس از مدتى شخصى اين مغازه ها را خراب و با ضميمۀ يك چشمه از ايوانچه هاى ديگر مسجد، به آن وسعت بيشترى داد و به سبك جديد دو طبقه ساخت كه درب ها به خيابان باز و راهى به مسجد ندارند. هم اكنون طبقۀ پايين، صندوق قرض الحسنه و طبقۀ فوقانى، دفتر حزب جمهورى اسلامى مى باشد. وظيفۀ شرعى حقير نسبت به اين تصرفات چيست؟ حكم الله را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، از خصوصيات مورد سؤال، اطّلاع نداريم. اگر از مسجد است، بايد به مسجد برگردانده شود.

[سؤال 8222] 4380

بسمه تعالى 4 / 2 / 1361

محضر مبارك حجت الاسلام والمسلمين، سيد العلماء والمجتهدين، آيت الله العظمى و بنيان گذار جمهورى اسلامى و ناجى ملّت مستضعف و ستم كشيده ايران، نايب الامام، امام خمينى، متّع الله المسلمين بطول بقائه، بحق محمد صلى الله عليه و آله، با تقديم

ص: 143

عرض سلام، توقع جواب مسأله زير را دارم:

در قريۀ كاونرد سوادكوه، قبرستان عمومى، مسجد خرابى دارد كه سنگ و گل آن به كلّى ريخته و مشهور است به مسجد مرحوم آقا ملا محمد رحمه الله. به غير از مكان مسجد، تمام اطرافش قبرستان و قبور مردم مى باشد. مع الوصف مكان مسجد را عده اى گرفته اند و مى خواهند كتابخانه بسازند و مشغولند، عدّه اى مى گويند در مكان مسجد و قبرستان، ساختن كتابخانه صلاح نيست. بنابراين تقاضامندم آنچه حكم الله است، براى رضاى خدا مرقوم و مختوم فرماييد كه محل لزوم است.

بسمه تعالى، ساختن كتابخانه در زمين مسجد جايز نيست.

[سؤال 8223] 4381

بسمه تعالى 22 / 10 / 1361

محضر مبارك زعيم عالى قدر، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

احتراماً؛ به عرض مبارك مى رساند كه دو باب خانه، در ده ها سال قبل ساخته شده به نام خيرات، كه محل نزول و استفادۀ مسافرين و ابناء السبيلى بوده كه وارد روستا مى شده اند. سپس در همان زمان ها، مسجدى بر روى آن خانه ها بنا نموده اند و حال كه به خاطر تغيير نوع مسافرت ها، مورد استفاده قرار نمى گيرد و از حيّز انتفاع افتاده و عملاً به زباله دانى تبديل و محل استفادۀ سگ و گربه قرار گرفته و از طرف ديگر، به علت زيادشدن جمعيت روستا، نياز به تجديد بناى مسجد و توسعۀ آن داريم و لازمۀ اين كار اين است كه آن خانه هاى زيرين را خراب و يا از خاك پر نمايند، مستدعى است بيان فرماييد كه شرعاً اين كار را مى توان كرد يا خير؟

بسمه تعالى، تجديد بناى مسجد مانع ندارد، ولى از بين بردن خانه ها جايز نيست و مى توانند خانه ها را به نحوى كه قابل استفاده باشد بسازند و روى آن را كما فى السابق مسجد نمايند. و اگر از استفادۀ وقف مطلقاً خارج شده اند، مجازند آن ها را مسجد كنند؛ ولى اگر واقف يا ورثۀ او معلوم هست، بايد از آن ها اجازه بگيرند.

ص: 144

[سؤال 8224] 4382

بسمه تعالى

حضور مبارك آيت الله العظمى حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

بعد از تقديم تحيّات وافره؛ مستدعى است در مورد يك امر اسلامى، نظر مبارك را اعلام فرماييد و آن اين كه اگر مسجدى كه قرن ها محل عبادت و سجده گاه مسلمين بوده است، خراب يا به وسيلۀ عمّال حكومت گذشته تخريب شده باشد، مى توان در محل آن، ساختمان ديگرى براى سكنا و يا با عناوين مذهبى ديگر، مثل حسينيه و تكيه و غيره ساخت يا بايد آن را به حالت اول و به صورت مسجد در آورد و براى سكنۀ محل كه مسجدى هم ندارند، به صورت سنگر دينى و عبادتگاه الهى قرار داد؟

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، تبديل مسجد به غير آن جايز نيست.

[سؤال 8225] 4383

بسمه تعالى 26 / 4 / 1361

محضر رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، حضرت امام خمينى

مسجدى قديمى در دهى بوده كه كوچك بود و از گل ساخته شده بود. پشت آن مقدار زمينى بود و مقدارى هم تهيه كرديم و مسجدى جديد ساختيم (البته نيمه كاره است و تا كرسى بالا آمده) و بودجه هم نداريم كه مسجد قديمى را هم بسازيم و اگر مسجد قديمى را خراب نكنيم، راهى براى مسجد جديد كه پشت آن واقع شده نداريم. آيا اجازه مى فرماييد كه مسجد قديمى را خراب كنيم و جلو مسجد جديد باز شود و راه هم براى آن فراهم شود يا خير؟ و اگر اجازه نيست، چنانچه به حال خود بگذاريم تا خراب شود و بعد، از زمين آن استفاده كنيم چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، تغيير و تبديل مكان مسجد جايز نيست؛ ولى توسعۀ مسجد اشكال ندارد.

ص: 145

[سؤال 8226] 4384

بسمه تعالى 28 / 9 / 1361

محضر مبارك مرجع عالى قدر و رهبر انقلاب اسلامى ايران، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، پس از عرض سلام و تحيّت؛ سؤالات ذيل را با بذل عنايت جواب بفرمايند:

1. در شهرستان سبزوار، مسجد جامعى است كه در قديم بنا شده و الآن حياط مسجد جهت اقامۀ نماز جمعه در زمستان و تابستان احتياج به سقف دارد؛ ضمناً از نظر واقف هم هيچ اطلاعى در دست نيست و اين عمل هم لازم است؛ سقف زدن چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، مانع ندارد.

2. جوان رزمنده اى در خط مقدم جبهه مجروح و در بيمارستان شهيد مى شود؛ مسئولين چون از موضوع اطلاع نداشتند، بدون غسل و كفن، آن شهيد را دفن كردند؛ پس از مدتى هم سنگران شهيد در مراجعت به شهر، جريان را اطلاع دادند؛ حكم شرعى را بيان بفرماييد.

بسمه تعالى، اگر ممكن است و هتك ميت نيست، بايد ميت را بيرون آورند و تغسيل و تكفين نمايند.

3. آيا اگر سيدى مقدارى سهم سادات را قبول كند و به شخص برگرداند، مى شود اين سهم سادات را به غير سادات پرداخت يا خير؟

بسمه تعالى، سيد نمى تواند سهم سادات را قبول كند و به شخص برگرداند.

[سؤال 8227] 4385

بسمه تعالى 20 / 2 / 1362

محضر مبارك امام امت و مرجع تقليد عالم تشيع، امام خمينى، دام ظله

با عرض سلام و دعاى برخاسته از تمام وجودمان كه: خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى، خمينى را نگهدار؛ از عمر ما بكاه و به عمر او بيفزا؛ به عرض امام بزرگوار مى رسانيم كه:

ص: 146

دهستانى است به نام بيرم، مركز چهل روستا از استان فارس، واقع در منطقۀ گرمسير كه به يمن برقرارى جمهورى اسلامى بنا است در اين مركز، نماز جمعه برگزار گردد و داراى مسجد جامع است؛ ولى با در نظر گرفتن زيادى جمعيت و در عين حال چون شبستان مسجد داراى ستون هاى نسبتاً بزرگ مى باشد، از نظر جا در مضيقه قرار گرفته ايم و فردى خيّر هم زمينى را جهت توسعۀ مسجد وقف نموده است.

الحال اجازه مى فرماييد كه بناى قديمى آن را خراب نموده و به نحو احسن و وسيع ترى بازسازى شود؟ متمنّى است جواب را مرقوم فرماييد تا افرادى كه مى خواهند در اين امر خير همكارى نمايند، از شك و ترديد بيرون آيند. در پايان، سلامتى و طول عمر آن حضرت را از خداوند مسئلت مى داريم. والسلام

بسمه تعالى، براى توسعۀ مسجد مانع ندارد.

[سؤال 8228] 4386

بسمه تعالى

محضر مقدس مرجع و رهبر عظيم الشأن، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، سلام عليكم

روستايى به نام رحيم آباد كه حدود 80 خانوار مى باشند، داراى دو مسجد است كه يكى در بالاترين نقطه و ديگرى در پايين ترين نقطه روستا واقع شده اند و هر دو مسجد چون با گِل و خشت و تير چوبى ساخته شده اند، تقريباً به صورت مخروبه درآمده اند (البته در حال حاضر، به علت ناچارى از مسجدهاى فوق استفاده مى شود) اهالى روستا در نظر دارند مسجد جديدى در وسط روستا بنا نمايند. آيا اجازه مى فرماييد مسجدهاى فوق را تخريب و از پول مصالح آن مسجدها (از قبيل تيرچوبى و درب و پنجره)، براى مسجد جديد استفاده شود؟ و يا هر حكمى از نظر شرعى دارد. نظر مبارك را مرقوم فرماييد. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، تخريب مسجد جايز نيست.

ص: 147

[سؤال 8229] 4387

بسمه تعالى 26 / 4 / 1361

دفتر حضرت امام خمينى، سلام عليكم

احتراماً؛ فتوكپى نامۀ شمارۀ 222 - 23 / 4 / 1361 دفتر فنى شهردارى هاى شهرستان خوى منضم به دو برگ فتوكپى نقشۀ مساجد مورد مسير در طرح خيابان كشى شهرستان خوى جهت استحضار و صدور اوامر عالى حضرت امام، مبنى بر تخريب يا عدم تخريب مساجد فوق در پيوست تقديم مى گردد. مستدعى است مقرر فرماييد نظريۀ امام را در اين مورد جهت اقدامات لازم، به اين شهردارى امر به ابلاغ فرمايند.

بسمه تعالى، تخريب مسجد و خيابان قراردادن آن جايز نيست.

[سؤال 8230] 4388

بسمه تعالى 18 / 2 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى، آقاى خمينى، روحى له الفداء، به عرض عالى مى رساند:

مسجدى در قريۀ ابوزيدآباد كاشان، واقع در جنب چشمۀ آب است كه سقفش خراب و خوف خطر دارد و كف آن نيز خراب است. چون اهالى مزبور علاقه اى به اين مسجد دارند، استدعا دارد اجازه بفرماييد تا به هزينۀ اهالى ده آن را تعمير و اصلاح كنند تا از صورت مخروبه خارج گردد تا آماده براى عبادت گردد.

بسمه تعالى، تعمير و اصلاح مساجد،از قربات و موجب اجر و ثواب است.

[سؤال 8231] 4389

بسمه تعالى صفر المظفر 1403 ق

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى حاج آقا روح الله خمينى، زيد عزه، پس از عرض سلام و تحيّات

ص: 148

مسجدى در يكى از محلات تبريز وجود دارد و مراجعين مسجد از نظر رفع حاجت و تجديد وضو در مضيقه هستند و امكان ايجاد اين محل احتياج، در اطراف مسجد نيست. آيا مى توان زير مسجد را حفّارى نمود و مستراح و محل وضو را در زير مسجد احداث كرد يا نه؟

بسمه تعالى، زير مسجد حكم خود مسجد را دارد و نمى توانند در آن مستراح بسازند.

[سؤال 8232] 4390

بسمه تعالى

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى قائد عظيم الشأن نايب الامام، امام خمينى متّع الله المسلمين بطول بقاء وجوده الشريف، محترماً؛ به استحضار مرجع عالى قدر جهان تشيع مى رساند:

اهالى ده خيرِ داراب، راجع به اين كه باغ درختى در محل، وقف به نام حضرت سيدالشهدا عليه السلام مى باشد كه يك درخت آن باغ، روى جدول آبروى عمومى و شارع عام را گرفته است. اكنون مردم محل مى خواهند راه بسازند تا بتوانند وسايل ساختمانى و غيره را به سهولت براى منازلشان ببرند. ضمناً اين طريق به نفع مسجد و حسينيه و حمام عمومى هم مى باشد كه جز همين مسير، مسير ديگرى ندارد. چون به واسطۀ شاخه هاى درخت وقفى، عبور عابرين مشكل مى باشد. با توجه به اين كه مقدار كمى از زمين تابع درخت هم جزو شارع مى شود. از مقام معظم امام تمنا داريم: اجازه بفرماييد شاخه هاى درخت قطع و قريب يك متر الى يك متر و نيم مربع، زمين تابع درخت مذكور، داخل شارع شود.

بسمه تعالى، زمين وقف را نمى شود جزو شارع قرار داد و اگر شاخه هاى درخت مزاحم حق عموم و جاده موجود باشد، مى توانند به متولى شرعى مراجعه و از او مطالبه رفع مزاحمت كنند.

ص: 149

[سؤال 8233] 4391

بسمه تعالى

حضور مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

به عرض مى رساند: در سمنان امامزاده اى است معروف به حضرت يحيى بن موسى بن جعفر عليهم السلام كه حدود صد متر از مسير آن از بازار عبور مى كند. چون فعلاً اجساد مطهرۀ شهدا در آن دفن مى شود؛ در نظر است راهى جداگانه از خيابان احداث گردد. آيا اجازه مى فرماييد براى اين منظور بخشى از باغچه و پيش فضاى مسجد جامع كه وقف است و مشجر مى باشد، تبديل به خيابان شود؟

بسمه تعالى، تغيير وقف و تبديل آن به راه و خيابان جايز نيست.

[سؤال 8234] 4392

بسمه تعالى 30 / 11 / 1358

محضر مبارك رهبر بزرگ و مجاهد كبير، آيت الله العظمى امام خمينى، دام عزّه

محترماً؛ ضمن سلام و التماس دعا، به عرض مى رساند:

اشخاصى كه عمرى به نام رئيس و نايب رئيس انجمن و دهبان و غيره از طرف طاغوتيان به اهالى تحميل بوده اند، در حال حاضر هم با سوء استفاده از قدرت نفوذ طاغوتيان و موقعيت انقلاب، قبرستان مؤمنان قاسم آباد و رضى آباد را - كه بيش از هزار نفر مرده در دل خاك آن مدفون است - در جلوى چشم اهالى به تصرف در مى آورند و مشغول ايجاد ساختمان هستند و هنوز مردم اين دهات قادر به اعتراض و جلوگيرى نمى باشند. لذا استدعاى بذل عنايت و صدور فتواى مبارك را در ذيل اين عريضه مى نمايند تا به طور كلى، بدانند تكليف اهالى محل و غاصبين قبرستان در اين مورد چيست و بايد چه كار بكنند.

بسمه تعالى، قبرستان، اگر موقوفه يا از مرافق محل است، خانه سازى در آن جايز نيست.

ص: 150

[سؤال 8235] 4393

بسمه تعالى

مرجع عالى قدر و رهبر امت، امام خمينى، ادام الله بقائه

1. با توجه به فرمان معظم له، در امر به جهاد سازندگى و توسعۀ جاده در روستاهاى كشور و غيره؛ اين جانب به اتفاق اهالى محل و گروه جهاد سازندگى در اكثر روستاهاى شهرستان شاهرود (امام شهر) به فعاليت چشم گيرى جهت احداث جاده، توسعۀ جاده، مدارس، حمام، لوله كشى و غيره مشغول هستيم. مسأله مورد استفتا اين است: در مسير راه، حسينيه اى است كه رفت و آمد را به سختى دشوار نموده است؛ چرا كه از هر طرف حسينيه، جاده به طورى تنظيم شده كه هرگونه آمد و رفت صورت مى گيرد، اين حسينيه مزاحم است. ما تقاضا داريم امر مقرر فرماييد كه مقدار يك متر عرضاً و چهار متر طولاً از حسينيه به جاده بدهيم تا جاده مانند جاهاى ديگر خوب شود. ناگفته نماند كه در حدود سى متر از آن قسمت به زمين حسينيه داده شده كه در حقيقت حدود پنج متر از اين حسينيه گرفته مى شود.

بسمه تعالى، جايز نيست.

2. مقدارى از اراضى كه در گذشته قنات در آن بوده و چند سالى است خشك شده و زمين ها بدون استفاده است. اجازه بفرماييد اين اراضى را فروخته و پولش را صرف و خرج عمران روستا نماييم.

بسمه تعالى، مربوط به صاحبان آن ها است و در صورت وقف فروش آن جايز نيست و امر آن با متولى شرعى است.

[سؤال 8236] 4394

بسمه تعالى 22 ذى قعده 1399 ق

محضر مبارك فقيه عصر آيت الله العظمى امام خمينى مدّ ظله على رؤوس المسلمين

احتراماً به عرض آن جناب مى رساند كه قطعه زمين خالى از هرگونه بنا و ساختمان با مقدارى كمى فاصله در جوار مسجد جامع شهر به نام كاروان سرا وقف عام المنفعه

ص: 151

شده كه تا كنون حدوداً بيش از چهل سال است كه هيچ گونه منفعتى از زمين برده نشده و زمين مذكور معطل مانده است از محضر مبارك استدعا مى شود كه آيا شرعاً جايز است از اين جهت ساختمان وضوخانه براى مسجد جامع شهر استفاده كرد يا خير؟ مستدعى است حكم الله را بيان فرماييد كه عندالحاجت حجت باشد ضمناً اداره اوقاف استان كرمان زمين مذكور را واگذار به مسجد جامع زند نموده تا اقدام به ساختمان وضوخانه بشود و اين تقاضا با اظهارات خود اداره اوقاف مى باشد گفته اند مراجع تقليد اجازه دهند تا زمين واگذار شود. جهت رفع ابهام و اطلاع بيشتر فتوكپى استشهادى كه حدود سه سال قبل به وسيلۀ عده اى از مؤمنين و مطلعين زمان تنظيم شده كه به ضميمۀ همين ورقه به حضورتان ارسال مى شود در ضمن زمين با مشخصات مندرجه در ورقه به كلى عوض شده مثلاً در حال حاضر زمين در وسط شهر قرار دارد و ابداً قبرستان در اطرافش وجود ندارد.

بسمه تعالى، تغيير وقف جايز نيست.

[سؤال 8237] 4395

بسمه تعالى

مسجدى است كه احتياج مبرم به توسعه دارد. دو باب مغازه دارد كه مجموعاً ده متر مربع است و درآمد مغازه ها كم است اجازه مى دهيد آن ها را جزو مسجد قرار دهيم.

بسمه تعالى، تغيير وقف جايز نيست.

[سؤال 8238] 4396

بسمه تعالى 16 / 7 / 1358

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى حاج آقا روح الله الموسوى الخمينى، دام ظله العالى

پس از سلام گرم و اداى احترام، اميد است خداوند متعال حضرت عالى را براى عظمت اسلام و مسلمين، حفظ و سايۀ شريفتان را از سر مسلمين كم نفرمايد.

ص: 152

بارى عارضيم كه در شهر علويجۀ اصفهان، توسط قدما مكان هاى كوچكى با ساختمان غير مناسب گلى اختصاص به مسجد داده شده كه در حال حاضر به صورت متروكه درآمده و بعضى از آن ها نيز مخروبه شده است. و نگهدارى آن ها به عنوان مسجد و يك محل محترم مشكل است. ضمناً در بعضى نقاط، اين مساجد به فاصله حدود ده تا بيست مترى هم قرار داشته كه با وجود مساجد بزرگ و تكايا، به طور كلى مورد استفاده قرار نمى گيرند. شهردارى علويجه كسب مجوز نموده كه آيا در بعضى محل هاى شهر؛ براى سهولت در امر رفت و آمد، مى توان با برداشتن ديوارهاى مخروبه و تسطيح آن ها معبر را گسترش داد يا خير؟ و آيا مى توان بعضى مساجد نامتناسب را به يك محل عمومى ديگر اختصاص داد يا خير؟ و تغيير به چه نوع محلى ممكن است؟ در پايان از مراحم و راهنمايى شما بسيار سپاس گزاريم.

بسمه تعالى، جايز نيست.

[سؤال 8239] 4397

بسمه تعالى

پيشگاه مقدس رهبر عالى قدر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، پس از عرض سلام، عرضه مى دارد:

مسجد اعظم امام خمينى كه داراى چندين اتاق نماز جماعت است. و در حدود يك صد و پنجاه سال است كه اين مسجد ساخته شده است. داراى چندين امام جماعت بوده كه فعلاً منحصر به دو امام گرديده است. دو اتاق آن را به جاى اداى نماز تبديل به كتابخانه و محل نگهدارى كودكان كرده اند و حصيرهايى كه سال ها روى آن نماز خوانده مى شده به آتش كشيده شد و به جاى حصير، ميز و صندلى در آن قرار داده شده و در مسجد كتاب خريد و فروش مى شود. آيا جايز است كه محل نماز، مركز خريد و فروش كتاب گرديده و از حال مسجدى خارج شود. و رفته رفته ساير اتاق هاى ديگر مسجد هم تبديل به چيزهاى ديگر گردد. در حالى كه بروجرد داراى

ص: 153

اتاق هاى خالى و متعدد است كه براى اين موضوع كاملاً موقعيت دارد.استدعا مى شود در اين مورد رسيدگى فرماييد.

بسمه تعالى، تغيير مسجد جايز نيست.

[سؤال 8240] 4398

بسمه تعالى

1. در يك بلندى از قديم حسينيه اى ساخته شده و اقامۀ عزا در موسم سرما مستلزم عسر و حرج است و در تابستان به خاطر بلندى، افراد سال خورده از فيض مجلس محروم مى مانند. آيا مى توان آن حسينيه را خراب كرده و در عوض حسينيه اى در وسط قريه كه اين محاذير را نداشته باشد ساخت؟

بسمه تعالى، خراب كردن حسينيه جايز نيست.

2. زمينى را از متولى وقف عام، به مدت صد سال اجاره نموده، در آن مكان ساختمانى به نام مسجد بنا كرده اند؛ آيا حكم مسجد را دارد يا نه.

بسمه تعالى، حكم مسجد را ندارد.

[سؤال 8241] 4399

بسمه تعالى

محضر مقدس مرجع عالى قدر شيعه آيت الله العظمى آقاى خمينى، مدّ ظله العالى

به عرض مبارك عالى مى رسانيم: اين فدويان ساكنين قريۀ شيعان مبنى بر اين كه محلى داريم كه فعلاً برقرار و به نام حسينيه است. ولى جايگاه نخل مى باشد و هيچگونه استفادۀ ديگرى از اين محل نمى شود. چنانچه اجازه فرماييد آن را تغيير داده و براى نهارخورى مسجد قريه در مواقع ختم و ساير كارها ساخته شود و از آن استفاده فرمايند؛ چون محل فوق بلا منافع مى باشد و براى استفاده عمومى مورد لزوم است. امر، امر مبارك است.

بسمه تعالى، تغيير حسينيه جايز نيست، ولى تعمير آن و نهار خوردن در آن، اگر مزاحم با مراسمى كه بايد در حسينيه انجام شود نيست، مانع ندارد.

ص: 154

[سؤال 8242] 4400

بسمه تعالى 7 / 9 / 1358

رهبر عالى قدر اسلام، حضرت آيت الله العظمى نايب الامام خمينى، دامت بركاته

محترماً؛ معروض مى دارد: دو برادر زمينى داشتند كه به صورت خانه درآمده. يكى از آن ها سهم خود را وقف كرده و ديگرى سهم خود را فروخته است. شخص خريدار در نصف خانه خود زندگى مى كند و نصف خانه موقوفه هم در اختيار زوار تهى دست گذاشته شده كه براى ديگرى ايجاد زحمت مى شود. آيا زمين مذكور را مى شود با مكان ديگرى تعويض كرد كه براى آن شخص با آمدن افراد تهى دست ايجاد ناراحتى نشود؟ آيا اجازه مى فرماييد كه زمين مزبور تعويض گردد؟

خداوند بر عمر و سلامت و عزت آن رهبر عظيم و مرجع تقليد شيعيان جهان بيفزايد، ان شاء الله.

بسمه تعالى، تبديل وقف جايز نيست.

[سؤال 8243] 4401

بسمه تعالى 27 شوال 1399 ق

محضر مقدس مرجع عالى قدر و رهبر انقلاب اسلامى حضرت آيت الله العظمى خمينى، محترماً؛ به عرض عالى مى رساند:

شخصى زمينى جهت مسجد داده و نقشۀ مسجد پياده شده و ديوارهاى شبستان مقدارى بالا آمده و قبل از رسيدن به سقف، نقشه عوض شده و چون شبستان تا لب خيابان بود، در نقشه دوم مقدارى عقب نشينى كرده؛ در نتيجه مقدارى از شبستان چند مغازه شده و بالاى آن ها كتابخانه شده است. آيا بودن مغازه ها و كتابخانه چه صورت دارد؟ ضمناً خيابان فعلاً ده مترى مى باشد و به نظر شهردارى بنا هست بيست مترى شود، ولى فعلاً شهردارى اقدام به آن نمى كند.

بسمه تعالى، اگر زمين تحويل مسجد داده شده، تغيير جايز نيست.

ص: 155

[سؤال 8244] 4402

بسمه تعالى

سرور محترم حضرت امام خمينى

محترماً؛ پس از عرض سلام و دست بوسى، به اطلاع مى رساند:

جهت كتابخانه و قرائت قرآن و بحث و گفت وگوى دينى مقدارى از محل زمين مسجد امام محمد تقى (جواد الائمه) عليه السلام واقع در خرمشهر، خيابان ناصرخسرو بدون اجازه ساخته شده است. حتى يك حوض هم داشته كه البته مورد لزوم نبود و هميشه آب كثيف در آن بود كه خراب شد و به نحو احسن دست شويى ساخته شد. اما بعضى ها ايراد گرفتند كه ساختن كتابخانه از زمين مسجد درست نيست و خلاصه بلاتكليف مانده. خواهشمند است دستور فرماييد نماينده شما در خرمشهر از محل بازديد و اجازه آن را هر طور صلاح مى داند بدهد.

بسمه تعالى، اگر مغاير با جهت وقف بوده جايز نبوده است.

[سؤال 8245] 4403

بسمه تعالى

حضور محترم زعيم عالى قدر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، بعد التحية والثناء

شخصى مسجدى را تجديد بنا كرد و در بناى جديد مقدارى از قسمت داخلى بناى قبل را از ساختمان جديد بيرون انداخت و جزو حياط مسجد شد. بنده چند بار به ايشان تذكر دادم، ولى ايشان با بى اعتنايى و حرف هاى توهين آميز، كار خودش را ادامه داد. لطفاً مرقوم فرماييد: تكليف ما نسبت به آن تكّه زمين كه از مسجد خارج شده، چيست؟ آيا لازم است آن را داخل در ساختمان كنيم؟

بسمه تعالى، اگر در حين وقف حياط مسجد را هم به عنوان مسجديت وقف نموده اند، لازم نيست قسمتى كه جزء حياط شده است را برگردانند و الاّ آن مقدار را بايد به حال اول برگردانند.

ص: 156

[سؤال 8246] 4404

بسمه تعالى

ارواحنا لك الفداء، با كمال اختصار: در قم خيابانى است به نام خيابان فرهنگ و در اين خيابان مسجدى است به نام مسجد فرهنگ كه در حدود هشت سال است كه بانى و واقف، اين مسجد را به موقوف عليهم واگذار نموده و اين مسجد وسايل تطهير و وضوخانه ندارد. در صورتى كه اهالى اين محل نياز شديد به وسايل تطهير و وضوخانه دارند و گاهى اشخاصى نيكوكار قدم پيش نهاده اند كه وسايل تطهير و وضوخانه و جايگاهى براى خادم بسازند، ولى بانى و واقف مانع اين كارهاى خير شده. آيا اهالى مى توانند بدون اجازه و موافقت بانى در گوشۀ صحن مسجد كه جزو مسجد نيست وضوخانه بسازند يا خير؟ والسلام عليكم ورحمة الله

بسمه تعالى، تغيير وقف جايز نيست.

[سؤال 8247] 4405

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

به عرض عالى مى رسد:

مقدارى زمين كشاورزى در جوار امامزاده وقف شده است. واقف دستور داده، منافع زمين در امامزاده مصرف روضه خوانى شود. حدود پانزده سال است به علت خشك شدن قنات؛ زمين مذكور از منافع افتاده و باير شده و در حال حاضر، ضرورت دارد حياط و صحن امامزاده شود. قبل از سؤال از حكمش، دو نفر شهيد در زمين مذكور دفن نمودند؛ آيا جايز است صحن امامزاده شود يا حكم ديگر دارد يا مى توانند اشخاصى اجاره كنند و حياط امامزاده قرار دهند يا زمينى به عوض زمين مذكور در جاى ديگر خريدارى كرده و وقف نمايند؟ حكمش را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، تبديل و تغيير وقف جايز نيست، ولى اجاره دادن زمين

ص: 157

موقوفه با مراعات جهت و مصلحت وقف، به منظور صرف مال الاجارۀ وقف، مانع ندارد.

[سؤال 8248] 4406

بسمه تعالى

دفتر امام خمينى قم، مدّ ظله العالى، با درود به روان پاك شهداى انقلاب اسلامى و سلام به رزمندگان دلير اسلام و دعاى طول عمر براى اميد مستضعفان جهان، امام خمينى

ما عده اى از مؤمنين و خادمان به اهل بيت عصمت و طهارت صلى الله عليه و آله كه از اعضاى هيأت عزاداران حسينى شوشتر مى باشيم. به علت كمبود مكان، به يك قطعه زمين جهت ساختن سالنى براى مراسم عزادارى احتياج داريم. در اين خصوص زمينى در نظر گرفته شده كه قبلاً جزء قبرستان بوده. به علت تراكم جمعيت در شوشتر، مردم اطراف آن را خانه ساخته اند، ولى در زمين مذكور، ميتى دفن نشده است. ضمناً مدارك و رضايت نامه هاى مالكين آن قطعه زمين جهت تبديل به حسينيه موجود است. خواهشمند است نظر آن جناب را در اين مورد اعلام فرموده تا از نظر شرعى قضيه روشن شود.

بسمه تعالى، چنانچه وقف بودن آن قطعه زمين از قبرستان محرز نباشد، مانع ندارد.

[سؤال 8249] 4407

بسمه تعالى 1 / 3 / 1359

محضر مبارك امام امت، حضرت آيت الله العظمى خمينى

توقيراً؛ به استحضار عالى مى رساند: چندى قبل كه شرفياب حضور شدم، به عرض رساندم كه اراضى موقوفات محدودۀ شهرها را وزارت مسكن و شهرسازى به استناد تصميم مورخ 20 / 10 / 1358 كميسيون شمارۀ سه شوراى انقلاب جمهورى

ص: 158

اسلامى ايران، اراضى موات تلقى و از دخالت متولّيان و نظّار و سازمان اوقاف جلوگيرى و نسبت به تصرف و واگذارى يا فروش آن به اشخاص، اقدام مى نمايد كه فرموديد: «موقوفات را شامل نمى شود» و اوامرى در اين خصوص نيز به مسئولين دفتر صادر فرموديد. اين جانب نيز مراتب را به استحضار جناب آقاى بنى صدر رساندم و تقاضا كردم نسبت به مستثنا نمودن اراضى موقوفات كه لايحۀ آن تقديم شوراى انقلاب جمهورى اسلامى شده است، به منظور جلوگيرى از تضييع حقوق موقوفات، اقدام عاجلى معمول فرمايند؛ چون تا كنون نسبت به لايحۀ پيشنهادى سازمان اوقاف تصميمى اتخاذ نشده، لذا با عرض مراتب فوق و تقديم فتوكپى مدارك ذيل:

1. فتوكپى قانون لغو مالكيت اراضى موات شهرى و كيفيت عمران آن؛

2. فتوكپى آيين نامۀ لغو اراضى موات شهرى و كيفيت عمران آن؛

3. فتوكپى استعلاميۀ وزارت مسكن و شهرسازى از شوراى انقلاب جمهورى اسلامى ايران؛

4. فتوكپى نامۀ شمارۀ 1485 مورخ 20 / 10 / 1358 دبير شوراى انقلاب جمهورى اسلامى ايران؛

5. فتوكپى لايحۀ پيشنهادى شمارۀ 9093 / 100 مورخ 12 / 10 / 1358 سازمان اوقاف به شوراى انقلاب جمهورى اسلامى ايران؛

6. فتوكپى استفتا از محضر امام و فتواى معظّم له در پاسخ آن؛

تقاضا دارد در صورت اقتضا، نظر مبارك را در جهت مستثنا نمودن اراضى موقوفه از لايحۀ قانون اراضى موات، امر به ابلاغ فرمايند.

سرپرست سازمان اوقاف: حبيب الله عسكراولادى

بسمه تعالى، زمين هاى موقوفه بايد به حال وقفيت باقى و عمل به وقف شود.

ص: 159

[سؤال 8250] 4408

بسمه تعالى 1 / 12 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، روحى له الفداء، پس از تقديم سلام و تحيات وافره؛ اميدوارم سايۀ مبارك آن حضرت بر سر مستضعفان جهان مستدام باشد.

غرض از تصديع اين كه اهالى يكى از مناطق چالوس تصميم گرفته اند بناى فعلى مسجدشان را به عللى تغيير بدهند و چون به جهاتى ساختن شبستان در محل كنونى مشكل است؛ آيا مجازند زمين مجاور را شبستان و از مكان قبلى به عنوان حياط استفاده كنند؟ والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، مانع ندارد؛ ولى احكام مسجد بر آن مترتّب است.

[سؤال 8251] 4409

بسمه تعالى 21 / 12 / 1361

سخن به نام ياد دهنده سخن آغاز مى شود. سلام به پيشگاه با عظمت اعلى حضرت، ولى عصر امام زمان عليه السلام و درود به نايب بر حقش خمينى روح خدا و سلام بر همۀ شهيدان و صديقين و صالحين و همۀ خدمتگزاران واقعى به جمهورى اسلامى ايران.

بدين وسيله متذكر مى شويم كه شوراى هميارى محلۀ كهران از شهر اصفهان دچار مشكلى شده است كه حل اين مشكل به عهدۀ شما پاسخ گويان در كنار رهبر عزيزمان مى باشد. در حال حاضر شوراى هميارى كهران جهت تشكيل مجالس خود براى پاسخ گويى و خدمت به مردم آن محدوده، مكان خاصى در نظر ندارد و قبلاً هم در مسجد محل جلسات شورا تشكيل مى شده است؛ ولى هم اكنون كه اعضاى شوراى جديد به رأى دلخواه مردم تعهد مسئوليت نموده اند، جايى براى تشكيل جلسات شوراى خود ندارند و افرادى اين مسأله را پيش مى آورند كه مسجد براى چنين

ص: 160

كارهايى جايز نيست و ما با سؤالات و پرسش هايى كه از آقايان اهل علم و امام جماعت آن مسجد نموده ايم، اين مورد را جايز نمى دانند و ما نيز اجباراً به خاطر اين كه هيچ گونه مكان خاصى نداريم در نظر داريم قسمتى از شبستان مسجد را كه در حال حاضر هيچ گونه استفاده اى از آن نمى شود به شورا اختصاص دهيم. حال خواهشمنديم در اين بابت راه حلى از لحاظ شرعى ارائه دهيد و بنا بر فتواى امام در اين باره اين شورا را راهنمايى فرماييد تا تكليف خود را بدانند كه آيا مى توانند چنين كارى را انجام دهند يا نه؟ با كمال تشكر؛ موفقيت شما را آرزو داريم.

بسمه تعالى، اختصاص دادن قسمتى از مسجد به امور شورا جايز نيست.

[سؤال 8252] ‘ 4247

2. صحن مسجدى است مشكوك، كه آيا واقف آن صحن را هم جزء مسجد قرار داده يا حسينيه؟ آيا مى توان در آن صحن مستراح ساخت؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

[سؤال 8253] 4410

بسمه تعالى 9 / 5 / 1361

حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

چه مى فرماييد در اين مسأله شرعيه كه زير مسجد سابق را خراب كرده و مى خواهد در جاى آن، مسجد نو بسازد. آيا جايز مى باشد مقدارى از زيربناى موقوفه را كه خود مسجد بوده كتابخانه و چايخانه كرد و مقدارى ديگر را داخل معبر عمومى نموده، بدون اين كه معبر، كوچك ترين احتياجى به بسط و توسعه داشته باشد؟

متمنّى است عنايت فرموده و جوابى قاطع جهت اين مسأله شرعيه مرقوم بفرماييد. اجركم عندالله و عندالرسول

بسمه تعالى، زمين مسجد را نمى شود از مسجد خارج نمود و يا آن كه نحوۀ وقف آن را تغيير داد.

ص: 161

[سؤال 8254] 4411

بسمه تعالى 1 / 7 / 1361

دفتر امام خمينى

در تاريخ 1 / 2 / 1361 تلگرافى راجع به منضم نمودن كاروان سرايى كه در ملكيت شهردارى است، استفتا به عمل آمده است كه حضرت امام بزرگوار در ذيل آن فرموده اند: «كاروان سرا را جزو قبرستان نكنيد» كه فتوكپى تلگراف مزبور و فتواى امام امت كه در ذيل آن توشيح شده است، به پيوست ارسال مى شود.

توضيحاً به عرض مى رساند: كاروان سراى مزبور از كاروان سراهاى موقوفه نبوده و محلى است كه پنجاه سال قبل براى جزامى ها از طرف شهردارى بوشهر تملك شده و به ثبت شهردارى رسيده است، ولى اكنون براى توسعۀ قبرستان شديداً مورد نياز مى باشد. على هذا خواهشمند است با توجه به اين كه كاروان سراى مزبور موقوفه نبوده و در حال حاضر، مخروبۀ متروكه اى است كه به كلى قابل استفاده نبوده و مسلوب المنفعه رو به خرابى و انهدام است، فتواى شرعى را با جهات معروضه اعلام فرمايند، فتوكپى سند مالكيت پلاك مورد بحث جهت مطالعه تقديم مى شود. والسلام

بسمه تعالى، سند ثبتى يا غير ثبتى ميزان نيست، اگر كاروان سرا وقف است، تغيير وقف و تبديل آن به گورستان جايز نيست، و چنانچه وقف بودن آن محرز نباشد و بر حسب ظاهر شرع، ملك شمرده مى شود؛ اختيار آن با مالك است و اگر ملك دولت باشد، با مراعات مصلحت مى تواند آن را تغيير دهد.

[سؤال 8255] 4412

بسمه تعالى 8 / 12 / 1361

محضر مقدس رهبر كبير انقلاب اسلامى، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، ادام الله بركات وجوده، با عرض سلام، خواهشمند است پاسخ مسأله شرعيه ذيل را

ص: 162

مرقوم فرماييد كه محل حاجت است.

قطعه زمينى است وقف شرعى شده كه درآمد آن بعد از وضع يك خمس براى متولى و يك عشر براى ناظر تنصيف شود. نصف آن، الى الابد صرف سوگوارى و عزادارى ابا عبدالله الحسين - ارواحنا فداه - و ائمه هدى گردد و نصف ديگر آن بر وجوه برّيه كه مصاديق آن هم تعيين شده. حالا آيا جايز است زمين را حسينيه قرار دهند و ساختمان احداث نمايند و الى الابد زمين و ساختمان بدون اجاره بها حسينيه باشد يا خير؟ ادام الله ظلّكم على رؤوس المسلمين

بسمه تعالى، جايز نيست و بايد برطبق وقف عمل شود.

[سؤال 8256] 4413

بسمه تعالى 10 / 10 / 1358

با كمال احترام جهاد سازندگى گوگان از آذربايجان شرقى در ادامۀ راهسازى و تعريض جاده قشلاق - گوگان مجبور به استفاده از زمين موات كه موقوفه مى باشد، شده است. يادآور مى شويم كه حدود زمينى كه در حريم جاده قرار مى گيرد، به عرض يك متر و به طول سيصد متر مى باشد. خواهشمند است تكليف شرعى آن را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، اگر زمين موات بالاصل باشد، وقف آن باطل است و استفاده از آن در راهسازى مانع ندارد، ولى چنانچه از موات بالاصل نباشد و به نحو صحيح وقف شده، جايز نيست آن را جاده نمايند.

[سؤال 8257] 4414

بسمه تعالى 28 / 10 / 1361

مسئول محترم دفتر استفتائات امام خمينى، مدّ ظله العالى، پس از عرض سلام، دو سؤال را براى اين دفتر روشن نماييد.

1. مقدارى زمين مخروبه كه به گفتۀ اهالى روستا، جزو حسينيه مى باشد و با

ص: 163

درنظرگرفتن رشد شهرسازى و راه سازى، گوشه اى از اين زمين مذكور محل عبورومرور وسيلۀ نقليه را گرفته است. آيا مى شود يك مقدار خيلى كمى از آن زمين را خراب كرده، جهت رفت و آمد، به جاده - كه واقعاً مورد لزوم اين روستا مى باشد - اضافه كرد يا نه؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

2. غسال خانه اى در همان روستا وجود دارد كه هم كوچك و هم در محل بسيار بدى قرار گرفته است. آيا مى شود آن جا را فروخت و يك غسال خانۀ بهتر و بزرگ تر، در جاى مناسب تر ساخت يا نه؟

بسمه تعالى، غسال خانه قابل فروش نيست.

[سؤال 8258] 4415

بسمه تعالى

محضر مبارك مرجع عالى قدر شيعه و رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

به شرف عرض مى رساند: در رژيم گذشته وزارت اصلاحات ارضى (تعاون و امور روستاها) املاك موقوفه را بدون موافقت متولى انتقال قطعى به خود داده است و مدعى مالكيت آن است. مستدعى است حكم الله را بيان فرمايند كه: آيا اين گونه نقل و انتقالات سلب مالكيت از موقوفات مى نمايد و موقوفه را از صورت وقف خارج مى سازد يا خير؟

بسمه تعالى، موقوفه به صورت خود باقى است و بايد زير نظر متولى شرعى عوايد آن در جهت وقف صرف شود.

[سؤال 8259] 4416

بسمه تعالى 24 / 9 / 1358

محضر مبارك مرجع عالى قدر امام خمينى، دام عزّه العالى

پس از سلام و درود بى پايان، مسأله اى راجع به مساجد پيش آمده كه خواستم

ص: 164

نظريه جناب عالى را مستحضر شوم. در محل مسكونى ما دو عدد مسجد وجود دارد كه امام جماعت آن مساجد فقط با خواندن نماز در سه وقت موافقت دارند و ديگر برنامه هاى مذهبى از قبيل كتابخانه، مجلس سوگوارى امام حسين، شوراهاى محلى، مجالس سخنرانى در مورد انقلاب اسلامى با دعوت از گويندگان مسئول و متعهد و مبارز موافقت ندارند و با قيد اين كه مسجد فقط جهت نماز است و شايد در اثر اين كارها به مسجد خسارت وارد آيد، اجازه نمى دهند. تقاضامندم جهت روشن شدن اذهان عمومى نظريه خودتان را اعلام فرماييد.

بسمه تعالى، تغيير مسجد به كتابخانه و كارهايى كه منافى با شؤون مسجد يا مزاحمت نمازگزاران باشد جايز نيست و در غير اين امور اشكال ندارد.

[سؤال 8260] 4417

بسمه تعالى

محضر مبارك مرجع عالى قدر جهان تشيع، حضرت نايب الامام، آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى، خواهشمندم نظر مبارك را در مورد مسأله هاى زير بيان فرماييد:

1. كنار حسينيه زمينى است كه وقف كردند از درآمد آن براى حسينيه خرج شود. آيا براى وسعت حسينيه، مى توان اين زمين را داخل در حسينيه نمود؟ اگر مى شود، با چه شرايطى؟

بسمه تعالى، جايز نيست و بايد به هر نحو وقف شده، به همان نحو عمل شود.

2. آيا پوشش وجه و كفّين بر زن واجب است يا نه؟

بسمه تعالى، واجب نيست.

3. آيا نظر كردن مرد نامحرم به وجه و كفين زن جايز است؟

بسمه تعالى، بدون ريبه مانع ندارد.

4. آيا نظر كردن مرد به تصوير زن در تلويزيون جايز است؟ (البته زن بى حجاب)

ص: 165

بسمه تعالى، حكم عكس دارد.

5. آيا شهريه اى كه طلاب مى گيرند، خمس دارد يا نه؟

بسمه تعالى، خمس ندارد.

6. مسافرى كه قصد كرده ده روز در مكانى بماند، اگر در ميان ده روز يا بعد از آن بخواهد كمتر از چهار فرسخ از آن مكان خارج شود، نمازش در آن مكان دوم، چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، تمام است.

7. گوش كردن به آهنگ هايى كه اكنون در راديو و تلويزيون وجود دارد، چه صورت دارد؟ (در سرود يا غيره) و اگر كسى شك كند موسيقى هست يا نه، چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، موسيقى حرام است و صداهاى مشكوك مانع ندارد.

8. آيا كتابى كه خريده شده و هنوز مورد استفاده قرار نگرفته، پس از يك سال خمس دارد يا نه؟

بسمه تعالى، اگر عرفاً از مؤونه باشد، خمس ندارد.

[سؤال 8261] 4418

بسمه تعالى 12 / 3 / 1361

حضرت مستطاب آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته العالى

به عرض محترم مى رساند: خيابانى در شهرستان بندرعباس احداث شده كه در مسير خيابان، حسينيه واقع است؛ چون براى عبور و مرور مردم و وسايل نقليه به اين خيابان نياز است، چنانچه اجازه بفرماييد، اين حسينيه را خراب كنند و به جاى آن، نزديك همان محل حسينيۀ ديگرى به نحو احسن و اكمل بنا شود. منتظر دستور آن مرجع عالى قدر مى باشيم. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، تخريب حسينيه جايز نيست.

[سؤال 8262] 4419

بسمه تعالى

در كنار حمام عمومى تودشك، مسجد كوچكى مى باشد كه از قديم الايام مردم بعد از خارج شدن از حمام، در آن نماز مى خواندند و بعضى از همسايه ها نيز در اين

ص: 166

مسجد نماز مى خواندند. فعلاً اين حمام مخروبه را مردم رها، و حمام جديدى در جاى ديگر ساخته اند و بعضى از مؤمنين اين مسجد را خراب كرده اند كه دوباره بسازند و مى گويند: چون راه عمومى اى كه مردم از آن استفاده مى كنند، تنگ است مى خواهيم چند مترى از اين مسجد را داخل كوچۀ عمومى كنيم و از طرف ديگر معادل آن به مسجد اضافه نماييم. آيا اين اجازه را داريم يا نه؟ و در صورتى كه منوط به اجازۀ حاكم شرع باشد، استدعا داريم اجازه بفرماييد تا كوچۀ عمومى تعريض شود و براى توسعه مسجد زمين از طرف مقابل اضافه شود.

بسمه تعالى، جايز نيست.

[سؤال 8263] 4420

بسمه تعالى 3 / 9 / 1359

محضر رهبر عظيم الشأن انقلاب، آيت الله العظمى، الامام المجاهد، خمينى كبير، مدّ ظله العالى

در نقشۀ جامع شهرستان خوى، در خيابان كشى كوچۀ صابونچى، در تعريض كوچه از طرف شمال، حياط مردم و دو مسجد در مسير تخريب واقع شده، و اگر از طرف قبله تخريب گردد، ساختمان هاى اهالى در مسير واقع شده كه ناراحتى هاى ايشان زياد مى شود و براى شهردارى مخارج سنگين دارد؛ لذا نظر مبارك دربارۀ تخريب مسجد و تكليف شوراى شهر در اين باره چيست؟ بيان فرماييد.

بسمه تعالى، تخريب مسجد جايز نيست.

[سؤال 8264] 4421

بسمه تعالى

بيان فرماييد كه هرگاه كسى مسجدى در محلى روى خانه اى بسازد و آن مسجد خراب شود و مقدارى از ديوارهاى آن باقى باشد و مفيد نباشد؛ آيا مى شود خاك ديوارهاى آن را به جاى پاكيزه اى بريزند و تحت آن مسجد را كه پشت بام خانه ديگرى

ص: 167

است و وقف نيست راهرو براى مردم عابر قرار بدهند يا خير؟

بسمه تعالى، بردن خاك مسجد به محل ديگر اگر به مصلحت مسجد و براى تعمير آن باشد، مانع ندارد؛ ولى تبديل مسجد به راهرو براى عابرين جايز نيست.

[سؤال 8265] 4422

بسمه تعالى 29 / 3 / 1361

دفتر امام خمينى

احتراماً؛ پيرو تلگراف شمارۀ 1903 در تاريخ 18 / 3 / 1361 در مسير بلوار شهر دو گنبدان گورستان قديمى كوچكى واقع شده كه مسير خيابان ياد شده غير قابل تغيير مى باشد؛ خواهشمند است كه در اين مورد شهردارى را راهنمايى فرماييد.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن قبرستان محرز نباشد و موجب نبش قبر يا هتك قبور مؤمنين نشود مانع ندارد.

[سؤال 8266] 4423

بسمه تعالى 14 / 10 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله امام خمينى

محترماً؛ اين جانبان هيأت امناى مسجد جامع ده كراكوه فومن به عرض عالى مى رسانند: چون ساختمان مسجد جامع محراب دار مذكور در حال ريزش و خراب شدن است و ديوار ساختمان گلى مى باشد و قابل تعمير و درست كردن نيست، ما اهالى تصميم گرفته ايم كه يك مسجد تازه و جداگانه احداث نماييم. هزينۀ ساختمان نيز به وسيله اهالى تأمين شده است. چون ساختمان مسجد كهنه بايد پاشيده شود و احداث ساختمان جديد حدود دو سال به طول مى انجامد، ما اهالى طى دو سال جهت مجالس و ترحيم و دعا و دهه ماه هاى شريف و ماه مبارك رمضان مساجد نزديكى در محل مجاور نداريم و فاصله مساجد ديگر به مسجد اهالى ما حدوداً به طول پنج

ص: 168

كيلومتر مى باشد كه رفت و آمد هر روز براى خواهران و برادران مشكلاتى ايجاد مى كند. لذا ما اهالى تصميم گرفته ايم در مجاور زمين همين مسجد، در زمينى غير از محدوده قبرستان جداگانه مسجد احداث كنيم و تا اتمام ساختمان جديد از همين مسجد سابق و نيمه خراب استفاده نماييم. لازم به تذكر است كه مسجد سابق در وسط قبرستان قرار گرفته است. از آن امام عالى قدر انتظار داريم رهنمود و دستورالعمل و فتواى خود را در مورد اين كه مسجد فرسوده را پاشيده و در زمين غير قبرستان مسجد تازه احداث نماييم بيان كنند.

بسمه تعالى، خراب كردن مسجد قديمى جايز نيست و احداث مسجد جديد مانع ندارد.

[سؤال 8267] 4424

بسمه تعالى

محضر مبارك مرجع عالى قدر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى مدّ ظله العالى

محترماً معروض مى دارد: زمينى را كه وقف قبرستان بوده و ساليان متمادى است كه مرده در آن دفن نمى شود آيا مى توان اين زمين را براى برگزارى نماز جمعه استفاده كرد؟

بسمه تعالى، مانع ندارد.

[سؤال 8268] 4425

بسمه تعالى 28 / 10 / 1365

محضر مبارك حضرت امام مدّ ظله العالى

قريه اى بوده كه مثلاً در دويست سال پيش وقف بر حضرت رضا عليه السلام شده است. در محدودۀ متعلقۀ به اين قريه همان طور كه زمين هاى زراعتى، آبى زار، و ديم زار وجود داشته، زمين هايى هم وجود داشته كه به علّت تپه ماهور بودن يا سنگلاخ بودن هيچ گاه زراعت نشده، ولى محل چرانيدن گاو و گوسفند اهالى قريه و حريم قريه

ص: 169

شمرده مى شده است. اكنون اين قريه سال هاست كه به تدريج جزء شهر شده و قسمت عمدۀ زمين هاى آن زير بنا رفته است، مستدعى است بيان فرمايند: اولاً، وقف قريه، وقف حريم آن نيز هست يا خير؟ ثانياً، با توجّه به اين كه قريه از بين رفته است، همان طور كه آنچه از قريه در زمان وقف، ملك بوده و وقف شده و به وقفيت باقى است، آيا حريم آن هم كه به تبع وقف شده به وقفيت باقى است يا خير؟

بسمه تعالى، اگر در متن وقف نامه قريه وقف شده است، حريم قريه نيز جزء آن است و به همان وقفيت باقى است.

[سؤال 8269] 4426

بسمه تعالى شانزدهم شعبان 1402 ق

محضر محترم آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى، بعد التحية والسلام

معروض آن كه دو خانه (مسافرخانه) در كنار مسجد روستايى قرار دارد: يكى «حيوان خانه» يكى «آدم خانه»؛ و از اين دو هيچ استفاده نمى شود؛ آيا اجازه مى فرماييد كه تخريب شود و جزء مسجد قرار گيرد؟ والسلام عليكم

بسمه تعالى، منزل خانه اگر وقف براى مسافرين يا فقرا يا جهت ديگرى شده، تغيير وقف جايز نيست و نمى شود آن را جزو مسجد نمود.

[سؤال 8270] 4427

بسمه تعالى 5 / 9 / 1361

در بهشتى شهر، تحت نظارت شهردارى، در محل حمام قديمى و مخروبۀ شهر، حمامى ساخته شد و فعلاً تحت نظر شهردارى در حال بهره بردارى است. مسأله از اين قرار است كه سه دانگ از زمين زيربناى حمام، موقوفۀ تكيه مى باشد و سه دانگ ديگر آن موروثى است، كه صاحبان آن قبل از انقلاب و ايجاد شهردارى در زمان احداث حمام جديد آن را به تكيه بخشيده اند و نامۀ كتبى آن فعلاً در دست نيست و مفقود شده است، اما خودشان به اين مسأله اقرار دارند. حالا ادعاى اين سه دانگ

ص: 170

موروثى را نموده اند تكليف شرعى ما چيست؟

بسمه تعالى، اگر شرعاً ثابت است كه وقف كرده اند و تحويل جهت وقف داده شده، حق برگشت ندارند.

[سؤال 8271] 4428

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، با اهداى سلام

1. مسجدى است در يك ريه كه طول آن نسبت به پهناى آن زياد و در سمت شمال كه طول آن هست، كوچۀ باريك مخصوص چند خانوار است. اگر اجازه فرماييد در تجديد بنا شدن اين مسجد مى خواهند از طول آن مسجد مقدارى براى عبور آن عده گذاشته و در جنب ديگر آن از زمين خودشان همان مقدار يا بيشتر جزو زمين مسجد نمايند: اجازه مى فرماييد يا نه؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

2. زيدى از ده فرسخى محلش عيال گرفته، و به شهرى آورده كه با وطن اصلى زوج، بيش از هشت فرسخ فاصله دارد. آن خانم موقع آمدن به وطن اصلى پدرى و به وطن اوليۀ زوج، نماز و روزه اش چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، در وطن اصلى، نمازش تمام و روزه اش صحيح است، مگر آن كه اعراض كرده باشد و در وطن شوهر حكم مسافر دارد، مگر آن كه قصد توطّن كرده باشد.

3. با صيغۀ انقطاعى چند ساعت و يا چند روز با دختر 2 ساله با مادر آن دختر محرميتى حاصل مى شود كه نتوان آن مادر را ازدواج كرد يا نه؟

بسمه تعالى، اگر با شرايط عقد شده با مادر معقوده محرميت حاصل مى شود هر چند مدت كم باشد.

4. اثبات عقد دائم يا انقطاعى به شهادت چه افراد با نبودن مدرك رسمى حاصل مى گردد؟

بسمه تعالى، شرايط ساير موارد شهادت را دارد و عقد محكوم به دوام است مگر آن كه به وجه شرعى انقطاع ثابت شود.

ص: 171

5. بلاد كبيره در ايران كدام شهر است، شايع است كه حد ترخص را در آن از درب خانه معيّن فرموده ايد، صحيح است يا نه؟ متمنى است فتواى مبارك را مرقوم و به مهر شريف ممهور فرماييد.

بسمه تعالى، تهران از بلاد كبيره است و مبدأ مسافت در آن منزل است و حد ترخّص ندارد ولى در محلّه بايد احتياط مراعات شود.

[سؤال 8272] 4429

بسمه تعالى 3 / 4 / 1361

محضر مبارك زعيم عالى قدر، حضرت آيت الله العظمى، الامام خمينى، دامت بركاته، لطفاً به سؤالات زير جواب مرحمت فرماييد:

1. چون كه وقف اولاديست كه در وقف نامه مشروط است به اين كه تا يكى از طبقه اعلا باشد براى طبقه بعد سهمى نيست و در خارج آنچه عمل شده است در زمان طاغوت مقدارى از زمين هاى وقف مزبور به اشخاص از اولاد داده شده است كه خانه براى خود تهيه كنند، آيا متصرّفين مى توانند ملك مزبور را بفروشند و تصرّف مالكانه كنند، يا اين كه بايد اجاره زمين مزبور را به چند نفر معدود كه بعضى از آن ها از جمله ثروتمندان و اعيان مى باشند بپردازند؟ جواب مورد حاجت است، خواهشمنديم جواب مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، بايد در موقوفه بر طبق وقف واقف عمل شود اگر چه موقوف عليهم غنى باشند.

[سؤال 8273]

2. در آخر جلد سيزدهم بحار الانوار مرحوم مجلسى رحمه الله در توقيعات ولىّ عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف آمده است: هر كدام از اولاد كه بخواهند مى توانند مقدارى از ملك وقف را تصرّف مالكانه كنند و بفروشند توقيع مبارك را براى شخصى از اهل علم دينى نشان دادم ايشان گفتند نظير اين توقيع در توقيعات ولى عصر در آخر احتجاج مرحوم طبرسى رحمه الله همچنين روايتى مى باشد - آيا اجازه مى فرماييد در وقفى

ص: 172

كه چندين نسل گذشته است و متجاوز از دويست سال است كه وقف نامه نوشته شده است ملك وقف اولاد را ولو مرتزق نيستند و نصيبى ندارد چون كه طبقات بالاتر موجودند اولاد واقف تصرّف مالكانه كنند بفروشند و ديگران بخرند يا خير؟

بسمه تعالى، تغيير و تبديل وقف جايز نيست و بايد در آن بر طبق مقررات وقف عمل نمايند.

[سؤال 8274] 4430

بسمه تعالى 28 / 10 / 1361

پيشگاه مبارك حضرت آيت الله العظمى مرجع تقليد شيعيان جهان و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران دام بقاؤه، بدين وسيله به عرض مى رساند:

ملك مسكونى دو برادر به ارث بردند از يك حياط اولاد ارشد يك برادر عقيم بود و يك اتاق مسكونى خود را وقف اثاثيه حسينيه و مسجد نمود بعد از فوت ايشان وارث سببى يا نسبى باقيمانده سهم مسكونى وى را فروخت و حال در وسط حياط واقع شد. حياط مذكور مقابل شرق مى باشد و شمال و جنوب آن به دست خريدار مى باشد. آيا خريدار فعلى يعنى مالك مى تواند اتاق تحتانى و فوقانى خود را كه جنب حسينيه و مسجد مى باشد با اتاق وسط حياط تبديل به احسن نمايد يا خير؟

بسمه تعالى، تبديل وقف جايز نيست.

[سؤال 8275] 4431

بسمه تعالى

محضر مبارك آيت الله العظمى امام خمينى، دام بقائه

در قسمتى از صحن مسجدى، با پول زكات اتاقى به عنوان كتابخانه مسجد، ساخته شده است. آيا اين عمل جايز است يا خير؟

و در صورت عدم جواز، آيا لازم است آن را خراب نموده و به صحن مسجد مبدل سازند؟

ص: 173

و در هر صورت، تصرف در زكات چه صورت دارد. آيا مجزى است يا موجب ضمان بر متلِف و بر ذمۀ «من تجب عليه» است و ملزم به ادا مى باشد؟

بسمه تعالى، محل ساختن كتابخانه، اگر مسجد نبوده و تغيير وقف محسوب نشده است، اشكال ندارد و ضامن نيست. در غير اين صورت، عمل مزبور جايز نبوده است و كسى كه متصدى عمل مزبور شده، بايد محل را از آن ساختمان تفريغ نمايد و پول زكات را - كه در آن ساختمان صرف كرده - ضامن است.

[سؤال 8276] 4432

بسمه تعالى

محضر مبارك امام بزرگوار، پس از سلام

1. زمينى است وقف مسجد كه متصل به آن است؛ آيا با نظر متولى شرعى مى توانيم مقدارى از زمين موقوفه را به همان مسجد، اضافه و جزو آن قرار دهيم؟

بسمه تعالى، اگر وقف مسجد است كه بايد عوايد آن صرف مسجد شود، اضافه كردن آن به مسجد جايز نيست.

[سؤال 8277]

2. بر فرض عدم جواز، آيا جايز است با نظر متولى، مقدارى از همان زمين، براى دست شويى و يا كتابخانه استفاده شود؟

بسمه تعالى، حكم مسأله قبل را دارد.

3. مقدارى از بيابان، براى مسجد تعيين مى شود و به عنوان مسجديت، در آن نماز اقامه مى شود؛ سپس از آن جا مى روند؛ براى كسانى كه موضوع را مى دانند، اگر گذرشان به آن جا بيفتد، حكم مسجد دارد؟

بسمه تعالى، به مجرد تعيين مقدارى از بيابان براى مسجد و نماز در آن، حكم مسجد پيدا نمى كند.

ص: 174

[سؤال 8278] 4433

بسمه تعالى 17 ذى حجة الحرام 1399 ق

از پيشگاه مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مرجع و رهبر عالى قدر انقلاب اسلامى ايران، استدعا مى شود جواب مسأله زير را عنايت فرمايند:

يك قطعه زمين موقوفۀ منتسب به مسجد جامع كه شرايط وقفى آن حبس مؤبّد - الى يوم القيامه - و محل مصرف درآمد آن، صريحاً و منحصراً بايد در مسجد جامع خرج و صرف شود. آيا تخريب ديوار و تصرف قسمتى از اين موقوفه به هر عنوان و به هر بهانه و تفسير، جايز است يا نه؟ و در صورت عدم جواز، آيا آمر و عامل به تخريب و تصرف مسئوليت شرعى دارد يا نه؟

توضيح اين كه توليت آن به موجب وصيت نامه: مخصوص به مرحوم و پس از آن نسلاً بعد نسل. و تعيين مصرف: هزينۀ شكستن ديوار و در و پنجره و گِل اندودى بام ها و سوخت و روشنايى مسجدين جامعين است. و تخريب ديوارها به منظور وسعت شارع است.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، تخريب ديوار وقف و تغيير وقف جايز نيست.

[سؤال 8279] 4434

بسمه تعالى 3 / 8 / 1358

دفتر محترم حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

بدين وسيله، دو سؤال شرعى را از محضر مبارك رهبر عظيم الشأن مسلمين جهان، به شرح زير استفسار مى نمايد:

1. يك جادۀ كمربندى به وسيلۀ سازمان آب از پشت روستاى ايراء (بخش لواسانات شميران) به تهران كشيده شده و اهالى روستاهاى ايراء، جوره، آردينه و سگارۀ لواسانات، در نظر دارند با خوديارى مردم اقدام به احداث جاده اى از رودهن

ص: 175

به ايراء بنمايند كه ارتباط روستاهاى فوق الذكر را به جاده كمربندى برقرار مى كند، طول اين جاده سيصد متر مى باشد كه قسمتى از آن از ملك موقوفه اى عبور مى كند. درآمد ساليانه اين ملك، مبلغ هجده هزار ريال، بوده كه در شب هاى هشتم و نهم محرم الحرام در حسينيۀ ايراء خرج مى شده است. ولى الآن مدت سه سال است كه به صورت باير و غير استفاده افتاده است و خرج حسينيه هم از محل ديگر پرداخت شده است. خواهشمند است اعلام فرمايند: آيا به منظور آبادانى روستاهاى بخش لواسانات و تسهيل در رفت و آمد اهالى آن منطقه، مى شود از ملك وقفى، جاده را عبور داد يا خير؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

2. جنب حمام روستا زمينى وقفى است كه واقف آن فوت كرده، پسر واقف مى گويد اگر امام اجازه فرمايند من حاضرم زمين جنب حمام را براى ساختمان حمام در اختيار اهالى قرار دهم. خواهشمند است نظريه مبارك امام را در مورد ساختمان حمام در ملك وقفى كه با رضايت پسر وقف كننده مى باشد اعلام فرماييد.

بسمه تعالى، امر وقف موكول به نظر متولى شرعى است و جهت وقف را نبايد تغيير دهند.

[سؤال 8280] 4435

بسمه تعالى اول رمضان 1402 ق

خدمت حضرت آيت الله العظمى و رهبر كبير ايران مدّ ظله العالى

مكانِ حمامى است كه عملاً صاحب زمين وقف نموده و در تصرف قرار داده و چندين سال بهره حمام از آن مكان گرفته شده حال مكان حمام را مى توانند اهالى، آن را حسينيه نمايند يا خير؟ والسلام عليكم ورحمة الله

در انتظار ابلاغ فتواى مرجع بزرگ جهان و رهبر كبير و نور چشمان ملت ستمديدۀ ايران و جهان مى باشم.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن حمام به وجه شرعى ثابت است تغيير و تبديل آن جايز نيست.

ص: 176

تلف كردن و از بين بردن وقف

[سؤال 8281] ‘ 1846

3. اگر مسئول كتابخانه - غيرعمدى - كتاب وقفى را از بين برده، حالا يادش نيست در چه موردى بوده، فقط احتمال ضعيفى مى دهد دربارۀ فلان موضوع بوده، چه كند؟

بسمه تعالى، با نظر متصدى شرعى مربوط با پول آن كتاب مورد احتمال را تهيه كند و به جاى آن قرار دهد.

[سؤال 8282] 4436

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر انقلاب، حضرت آيت الله العظمى، جناب آقاى حاج آقا خمينى، احتراماً؛ معروض مى دارد:

بعضى اشخاص خيّر، قرآن كريم را به صورت جزوه، به مساجد براى قرائت اهدا مى كنند، و در جلد جزوه ها، وقف نامه يا عكس واقف را مى چسبانند، و بعضى اشخاص آن وقف نامه را پاره كرده و بيرون مى ريزند. در شرع مقدس اسلام چه حكمى دارد؟

بسمه تعالى، اهدا جزوه ها مانع ندارد، و كسى حق ندارد وقف نامه را پاره كند و بيرون بريزد.

[سؤال 8283] ‘ 1546

4. اعيانى وقف بوده حالا يا خراب شده و يا او را شخصى خراب كرده و به صورت شهرى درآورده، آيا باز هم وقف است اعيان يا نه؟

بسمه تعالى، اعيان جديد تا وقف نشده حكم وقف ندارد، ولى اگر كسى وقف را خراب كرده ضامن است و بايد به حال اول برگرداند.

ص: 177

تعمير و توسعه وقف

[سؤال 8284] 4437

بسمه تعالى

1. آيا خراب كردن مسجد براى توسعه جايز است يا نه؟

بسمه تعالى، اشكال ندارد.

[سؤال 8285]

2. آيا خراب كردن ديوار وسط مسجد و حسينيه - با رعايت حفظ حدود مسجد - براى توسعه و رفاه حال مؤمنين جايز است؟

بسمه تعالى، در فرض احراز نياز مانع ندارد.

3. آيا بردن فرش مسجد قديم در مسجد جديد متصل جايز است؟

بسمه تعالى، اگر جزء مسجد قديم محسوب است جايز است.

4. آيا مسجد كوچك كه توسعه داده شده است، بردن فرش و ساير مصالح آن، در قسمت جديد جايز

است يا نه؟

بسمه تعالى، مانع ندارد.

[سؤال 8286] 4438

بسمه تعالى 15 / 3 / 1361

قم، دفتر امام خمينى

اهالى يكى از روستاهاى ساوه در نظر دارند مسجد محقرى كه تكافوى اهالى محل را نمى نمايد، تخريب و مجدداً مسجد مناسبى در همان محل بسازند. با توجه به اين كه تخريب، تنها راه توسعۀ مسجد مزبور است، لذا خواهشمند است تكليف شرعى را صريحاً اعلام فرماييد.

بسمه تعالى، خراب كردن به منظور توسعه، در صورت احتياج مردم اشكال ندارد.

ص: 178

[سؤال 8287] 4439

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر انقلاب حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله

زمين موقوفه اى است در اراضى شهرستان شاهرود كه شامل چندين هكتار است كه آب كم دارد و وقف در ماه محرم و صفر براى صرف در طعام عزادارى سيدالشهدا عليه السلام مى باشد، آيا مى توان از درآمد اين زمين، چاه آب براى جبران كمبود آب زد، يا نه؟ لطفاً جواب را مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، اگر براى تحصيل درآمد نياز به آن است مانع ندارد.

[سؤال 8288] 4440

بسمه تعالى 4 / 6 / 1361

با عرض سلام و اداى احترام به حضور رهبر عظيم الشأن انقلاب و قلب تپندۀ امت اسلام، اميد محرومان و مستضعفين و درهم كوبندۀ مشركان و كافرين و بازگشاينده درهايى براى عبور مسلمين و بيرون آمدن آن ها از چنگال استثمارگران و كافرين، نامه ام را شروع مى كنم.

اى امام عزيز و اى حجت خدا بر ما! محله اى است كه شش دانگ آن و يا به عبارتى همۀ آن محله و حومۀ آن (زمين هاى حومه آن) وقف است؛ در زمين هايى كه پنبه زار است، مى خواهند شاليزار كنند و چون پنبه زارها در سطح خيلى بلندى از شاليزارها قرار دارند، آن را «ديزل» مى زنند تا كشت كنند و مسلماً خاك هاى آن را در يك جا جمع مى كنند و از گِل هاى جمع شده استفاده اى نمى كنند؛ گِل هاى آن بسيار حاصل خيز است؛ آيا مى شود آن گِل را به محل ديگرى انتقال داد؟ و يا به عبارتى ديگر، مى توان آن را براى زمين هايى كه خاكشان شور است ببرند و از آن استفاده كنند؟ يا در زمين هايى بريزند و از آن كشاورزى كنند و سطح توليد كشور را بالا ببرند؟ و آيا مى شود آن را به خانه هاى خود كه در محل وقف واقع نيست ببرند و از آن استفاده نمايند؟ آيا بايد در

ص: 179

ازاى گلى كه از آن جا مى برند، پول پرداخت كنند يا گلى ديگر به جاى آن به همان اندازه به همان جا ببرند؟ لازم به يادآورى است كه اين محله، وقف ابدى است. اى امام كبير! لطفاً ما را كه در اين مسأله سرگردانيم راهنمايى فرما. به اميد روزى كه مسائل اصيل اسلامى در سرتاسر جهان، به ويژه در كشورمان اجرا گردد.

بسمه تعالى، با نظر متولى شرعى اگر خاك در زمين مذكور مورد حاجت نيست، بايد صرف در مماثل شود با امكان؛ وگرنه فروخته شود و پول، صرف در جهت وقف گردد.

[سؤال 8289] 4441

بسمه تعالى

محضر مبارك اساتيد معظم شوراى استفتاى دفتر امام - دامت بركاتُهم - لطفاً به چند سؤال ذيل، جواب مرقوم بفرماييد:

1. مسجدى است در حال ويران شدن، در كنار اين مسجد، حمام مخروبه اى كه غير قابل استفاده است، قرار دارد، و از قرار معلوم، وقفى هم نيست، بلكه اهالى روستا در ده ها سال قبل آن را درست كردند، بدون اين كه نام وقف روى آن گذاشته باشند. اكنون تصميم اهالى اين است كه مسجد را خراب كرده، و براى توسعۀ مسجد، مى خواهند زمين زيدى كه در كنار مسجد قرار گرفته - با رضايت خود ايشان - ضميمه مسجد بنمايند، و در عوض زمين حمام مخروبه را به آن زيد، واگذار نمايند. آيا به نظر امام - ادام الله عُمره - اشكالى دارد يا خير؟ لطفاً در همين جا جواب را بفرماييد.

بسمه تعالى، در فرض مسأله اشكال ندارد.

[سؤال 8290]

2. طبق وقف نامۀ يكى از مدارس علميه آمده كه طلابى مى توانند از مزايا و حقوق درآمد موقوفه، استفاده كنند كه اكثر مواقع در مدرسه باشند و در ضمن، شب ها هم در

ص: 180

مدرسه، بيتوته نمايند. ولى طلابى هستند مُعيل، كه نمى توانند شب در مدرسه بمانند و زندگى آن ها هم از طرق ديگر، مانند شهريه تأمين نمى شود، و يا مقروضند. آيا بايد از

گرفتن آن حقوق موقوفه اجتناب بورزند، و يا راه شرعى ديگرى دارد؟ لازم به تذكر است كه براى مدرسين چنين قيدى نشده، بلكه به نحو مطلق، مسأله مكتوب است و معلوم نيست كه نظر واقف - راجع به بيتوته و ماندن اكثر مواقع - شامل مُدرسين هم مى شود يا خير؟ و در اين صورت آن حقوق براى مدرّسين، چه صورت دارد؟

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، استفادۀ هر يك از طلاب و مدرسين، از عوايد موقوفات مذكور، تابع شرايط و قيودى است كه در وقف، براى هر يك ذكر شده است.

[سؤال 8291] 4442

بسمه تعالى 3 / 2 / 1361

محضر مقدس و مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، رهبر عالى قدر و بنيان گذار جمهورى اسلامى، ضمن عرض سلام، به استحضار مى رساند:

مغازه اى متعلق به مسجدى بوده است كه آن مغازه روبه روى مسجد قرار گرفته است. مدّت ها مخروبه و از حيّز انتفاع ساقط است. در كنار مغازۀ فوق الذكر، توالت قديمى مسجد است كه به واسطۀ نامساعد بودن وضع آن توالت سال ها است كه متروكه و قابل استفاده نمى باشد. با اين همه اين مسجد فعلاً فاقد وضوخانه و توالت مى باشد و اهالى از اين جهت بسيار ناراحت و در مضيقه مى باشند. آيا حضرت امام اجازه مى فرمايند كه از مغازۀ نامبرده و توالت قديمى وضوخانه و توالت بهداشتى ساخته شود؟

خداوند سايه شريف آن وجود مقدس را بر سر مسلمين جهان مستدام بدارد.

بسمه تعالى، با نظر متولّى شرعى و مصلحت وقف مانع ندارد.

ص: 181

فروش و تبديل وقف و وسائل آن

[سؤال 8292] 4443

بسمه تعالى

خدمت حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، رهبر كبير ايران، مدّ ظله العالى

شخصى، مسجدى را بنا نمود در محل خود و يك جفت قالى خوب هم كه در منزل داشت وقف مسجد نمود و اين قالى اگر در مسجد باشد چون خادم ندارد احتمالاً دزد خواهد برد و اگر در منزل باشد چون مورد استفاده نيست خراب خواهد شد، حال مى تواند آن را بفروشد و بهاى آن را در همان مسجد صرف نمايد، يا اين كه به مسجد ديگر كه خادم و نگهبان دارد بدهند و يا راه هاى ديگرى كه مورد نظر آن بزرگوار مى باشد، راهنمايى فرماييد.

والسلام على عباد الله الصالحين

بسمه تعالى، بايد در همان مسجد باشد و مواظبت كنند دزد نبرد.

[سؤال 8293] 4444

بسمه تعالى

خدمت حضرت آيت الله العظمى رهبر انقلاب اسلامى امام خمينى، مدّ ظله العالى

حسينيه يا به اصطلاح پاكستانى «امام باره» يك جايى ساخته شده و در چند سال گذشته در آن جا احتمال سيلاب و بهمن مى باشد و نيز ستون ها پوسيده و كمى خراب شده، لذا مردم آبادى اين حسينيه را خراب كردند و مصالح حسينيه را، و پول از مردم جمع كردند و حسينيه جايى ديگر ساختند بنابراين خراب كردن حسينيه و مصالح آن حسينيه را مصرف به حسينيه ديگر، جايز است يا خير؟ در اين صورت نماز و عزادارى امام حسين و غيره جايز است يا خير؟ حكم الله را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، نماز و عزادارى در حسينيۀ دوم اشكال ندارد.

ص: 182

[سؤال 8294] 4900

2. اثاث حسينيه اى كه الآن متروكه و مخروبه شده و اگر بماند ضايع مى شود، حكمش چيست؟

بسمه تعالى، اگر در آن حسينيه يا حسينيۀ ديگر قابل استفاده نيست بفروشند و صرف احتياجات حسينيه نمايند.

[سؤال 8295] 4445

بسمه تعالى 16 / 12 / 1361

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، پس از تقديم سلام و عرض ارادت و آرزوى دوام عمر آن جناب تا ظهور حضرت مهدى عليه السلام، به عرض مى رساند كه به مسأله ذيل پاسخ فرماييد:

مشهور است كه زمينى وقف اولاد ذكور است. اين زمين، فاقد وقف نامه و سند مى باشد و چند نسل گذشته است؛ از نظر تقسيم، اولاد ذكور به دردسر و اختلاف و درگيرى دچار شده اند. با توجه به مطالب فوق، آيا مى شود زمين مذكور را فروخت يا خير؟ و آيا مى توان بين اولاد ذكور مبايعه نمود و اولاد ذكور، به اولاد ذكور ديگر خريد و فروش نمايند يا خير؟ والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، اگر وقف بودن آن محرز است، بايد بر طبق وقف عمل شود؛ و با امكان بهره بردارى از آن، فروش آن جايز نيست.

[سؤال 8296] 4446

بسمه تعالى

محضر پرفيض رهبر انقلاب، امام خمينى، مدّ ظله

عرصه روستاى گرگ تپۀ ورامين سال ها موقوفه مدرسۀ سپهسالار قديم بوده، تا رضاخان قريب چهل وپنج سال قبل، آن را ملك خود قرار داده و در عوض، روستاى خالدآباد را به عنوان تبديل به مدرسه داده؛ سپس پسرش محمدرضا، گرگ تپۀ مذكور

ص: 183

را به نام ارث پدرش، بين روستاييان تقسيم كرده و پولش را گرفته. روستاييان هم با اسناد رسمى آن روز، اراضى را به يكديگر و يا به افراد بى اطلاع از سابقۀ وقف، چند دست به هم فروخته اند به طورى كه در اين روستا شهركى به نام شهرك مدرس تشكيل گرديده. اكنون كه با تحقق جمهورى اسلامى همۀ حقوق شرعيه بايد استيفا شود، رأى مبارك را در صحت و فساد تبديل اوليۀ رضاخان و معاملات افراد با يكديگر و احداث اعيان و پول هايى كه روستاييان به محمدرضا دادند و روستاى خالدآبادِ عوض - كه فعلاً ملك مدرسه است - و اين كه اگر موقوفۀ اوليه به مدرسه برگردد، خالدآبادِ عوض به چه مصرفى مى رسد و پول هايى كه از روستاييان در مقابل فروش اراضى گرفته اند، قابل استرداد است يا نه و اين كه مدرسه آيا با مالك بودن عوض و قبل از اعلام استرداد وقف مى تواند اجارۀ زمان گذشته را مطالبه نمايد يا نه؟ بيان فرماييد، تا همه رأى مطاع را امتثال و از حيرت رها شوند.

بسمه تعالى، اگر معلوم است كه زمين وقف است، فروش و تبديل آن جايز نبوده و امر آن با متولى شرعى وقف است و محلى كه به ازاى وقف داده شده، مربوط به دولت اسلامى است.

[سؤال 8297] 4447

بسمه تعالى

دفتر محترم امام خمينى

احتراماً به عرض مى رساند كه پدر اين جانبان در سال 1333 موازى دوازده حبه ملك خريدارى نموده و بعد از انقلاب مشخص شد كه وقفى است، آيا پولى كه پدر ما داده به ما مى رسد يا خير؟

بسمه تعالى، خريد و فروش وقف باطل است و اگر به وجه شرعى ثابت شود كه ملك خريده شده وقف بوده فروشنده پولى را كه از خريدار گرفته ضامن است بايد برگرداند به خريدار و اگر خريدار فوت كرده بايد به

ص: 184

ورثۀ او بازگرداند و چنانچه در اين باره نزاعى باشد به محاكم صالحه مراجعه كنند.

[سؤال 8298] 4448

بسمه تعالى

محضر مقدس زعيم و مرجع و رهبر عالى قدر، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام عمره العالى و ظله الشريف، سلام عليكم، موفقيت و طول عمر آن پيشواى عظيم الشأن از درگاه قادر متعال خواهانيم.

روستايى كوهستانى به نام «لايزنگان عليا» در دوازده فرسخى شهرستان داراب فارس واقع است. اهالى آن با خوديارى و وسايل اوليه، جاده اى در دل كوه و رودخانه احداث كرده، ولى در فصل زمستان هر ساله سيل آن را تخريب مى كند و در نتيجه در وضع بسيار طاقت فرسا زندگى مى كنند و فاقد جاده هستند. اخيراً در اثر تلاش اهالى، از طرف ادارۀ راه سازى قرار شده جاده اى براى آن ها احداث كنند. مسيرى كه تعيين شده از وسط باغ هاى آن ها مى گذرد. ضمناً يك قطعه باغ بادامى كوچك كه وقف بر حضرت سيدالشهدا عليه السلام مى باشد، در مسير قرار گرفته و طبق نظريۀ كارشناس و نقشه بردار، چون منطقه كوهستانى است و امكانات هم محدود مى باشد، فعلاً مسيرى غير از اين نيست. لهذا اجازه مى فرماييد كه آن قطعه باغ وقفى در مسير واقع شود و به جاى آن باغ ديگرى خريدارى گردد يا خير؟

بسمه تعالى، خريد و فروش و تغيير وقف جايز نيست، ولى اجارۀ آن از متولى شرعى، با مراعات جهت و مصلحت وقف اشكال ندارد.

[سؤال 8299] 4449

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

ضمن تقديم سلام و آرزوى توفيق بيشتر و سلامت آن رهبر عظيم الشأن تا ظهور

ص: 185

حضرت مهدى - عجل الله تعالى فرجه الشريف - تقاضا دارد به مسأله زير پاسخ داده شود.

زمينى براى كورۀ آجرپزى خريدارى شده و كوره حفر شده است، پس از يك سال معلوم شده كه زمين وقف بر اولاد مى باشد. آيا مى شود براى آجرپزى از خاك آن استفاده كرد؟ والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، معامله باطل است و در فرض مذكور تصرف جايز نيست.

[سؤال 8300] 4450

بسمه تعالى

زمينى است موقوفه كه در وسط روستا قرار گرفته است. و دوطرف آن را زمين هاى شخصى گرفته است و دوطرف ديگر آن، جاده عمومى گرفته، حال دوطرفى كه زمين هاى شخصى قرار گرفته، براى ساختن خانه مناسب است. ولى راهى جز از ميان زمين موقوفه نيست. حال آيا مى شود راهى از ميان زمين موقوفه در صورتى كه ضرر به زمين موقوفه نرسانده باشد، منتهى به زمين هاى شخصى شود؟ جواب مسأله را بيان فرماييد و همچنين، آيا مى شود اين زمين را خريدارى و يا تبديل به احسن، در محل ديگر شود و يادآورى مى شود: اين زمين در اثر اين كه ميان روستا است فاقد حاصل است. چون؛ حاصل آن از گزند حيوانات محفوظ نيست.

بسمه تعالى، خريد و فروش و تغيير وقف جايز نيست.

[سؤال 8301] 4451

بسمه تعالى 21 / 6 / 1361

حضور رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، امام خمينى، مدّ ظله العالى، احتراماً؛ پس از سلام و آرزوى طول عمر آن امام بزرگوار، از خداوند متعال، به عرض عالى مى رساند:

اين جانب به منظور تهيه سرپناه براى خانواده ام، يك قطعه زمين به مساحت پانصد

ص: 186

مترمربع از اراضى قريه بينجلو سارى كه شش دانگ در سال 1352 در اجراى قانون تبديل به احسن موقوفات عام به زارعان صاحب نسق واگذار شده است. و من از زارع صاحب نسق خريدارى نموده ام. در زمان تصدى وزارت برادر شيبانى، در وزارت كشاورزى پس از مكاتبات، سرانجام نسبت به انتقال قطعى آن، از زارع فروشنده به اين جانب، در چارچوب تبصره 2، ماده 19 و ماده يك لايحه قانونى مصوب شوراى انقلاب، موافقت قانونى شد و نتيجتاً يازده نفر ورثه قانونى مرحوم زارع، با طيب خاطر نسبت به انتقال قطعى زمين موصوف در دفترخانه اسناد رسمى اقدام نمودند و اين جانب داراى سند مشاعى شدم. از آن جايى كه سند اين جانب مى بايست از طريق اداره ثبت به سند دفترچه اى تبديل شود تا راه گشاى اين جانب گردد، لذا از محضر مبارك امام، تقاضا دارد؛ بفرماييد كه: انجام اين كار، موافق شرع مقدس اسلام است يا خير؟

بسمه تعالى، خريد و فروش وقف جايز نيست ولى اجارۀ آن از متولى شرعى - با مراعات جهت و مصلحت وقف - مانعى ندارد ولو اين كه بخواهد در آن زمين، خانه بسازد.

[سؤال 8302] 4452

بسمه تعالى 4 / 12 / 1361

دفتر مبارك استفتائات حضرت امام خمينى، اطال الله عمره

ضمن ابلاغ احترام و تحيات وافر و توفيقات روزافزون در خصوص مسائل ذيل، اشعار مى دارد و در انتظار جواب هستيم.

قطعه زمينى است حدود 330 متر مربع، وقف حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام در يكى از روستاهاى داراب فارس به نام هربدان، كه در ميان محل واقع گرديده و بلااستفاده و بى منفعت مانده است. آيا اجازه مى فرماييد با قطعه زمين مزروعى در حومه روستاى مزبور معاوضه گردد؟

ص: 187

توضيحاً اين كه بعد از معاوضۀ زمين مزبور واقع در محل، مى توان وقف مسجد يا حسينيه نمود.

بسمه تعالى، فروش وقف و معاوضه آن جايز نيست، ولى با نظر متولى و مراعات جهت وقف، مى توان آن را اجاره داد براى استفادۀ ممكن و اجرت آن را در جهت وقف صرف نمود.

[سؤال 8303] 4453

بسمه تعالى 8 / 8 / 1360

حضور مبارك رهبر عالى قدر، حضرت آيت الله امام خمينى، مدّ ظله العالى

زيدى املاك و رقباتى را كه از آن جمله: كردبن سفلى و عليا و دولت آباد مى باشد و واقع است در كرون اصفهان، وقف نموده، مصارف آن را بعد از وضع اخراجات و حقوق نفقة القنوات و مؤونات زراعات و حق التصدى و حق التوليه به شرط عشر و نيم بقيه را منوط به رأى صواب نمايى متولى صرف مصالح روضات مطهرات مقدسات از روشنايى و غيره و ايصال به ارباب استحقاق و سكنه متوطنين آن عتبات عاليات نمايند - مقرر نموده - هرچند رقبات موقوفه مزبور را رژيم سابق به فروش رسانده و - به عنوان قانون اصلاحات ارضى - به رعايا انتقال داده، ليكن مقدار ناچيزى از هر يك از رقبات به عنوان مستثنيات از قانون مزبور، براى موقوفه باقى گذارده اند، بفرماييد:

أولاً: آن فروش رژيم سابق - به عنوان اصلاحات ارضى - شرعاً صحيح يا محكوم به حرام است؟ حكم آن را بيان فرماييد.

ثانياً: چون؛ ضمن يكى از فرمايشات آن رهبر عالى قدر، در راديو و تلويزيون كه تأكيد در تشكيل جلسات روضه خوانى و اين كه، مصارف اين گونه موقوفه را صرف در روضه خوانى نماييد. اجازه مى فرماييد؛ با توجه به مصارف موقوفه مزبور و توجه به اين زمان، آيا مصارف موقوفه را - به شرح فوق - صرف روضه خوانى خامس آل عبا،

ص: 188

حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام نماييم يا خير؟ حكم آن را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، خريد و فروش وقف باطل است و درآمد آن درصورت امكان بايد در جهت وقف، طبق قرار واقف صرف شود.

[سؤال 8304] 4454

بسمه تعالى 13 / 11 / 1361

حضور محترم حضرت آيت الله العظمى جناب مستطاب آقاى حاج آقا روح الله خمينى، ايّده الله تعالى

چادر تكيه به نام حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام در شهر رى، مورد لزوم نيست و زمين براى احداث تكيه، خريدارى شده است. آيا مى توانيم چادر تكيه مذكور را فروخته و تبديل به احسن نماييم تا وجه آن را براى ساختمان همان تكيه مصرف كنيم؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

[سؤال 8305] 4455

بسمه تعالى

محضر مبارك آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى

شخصى يك مقدار زمين خريده كه در اصل باغ بوده است. بعد از آن كه منزل درست كرده، براى مشترى كشف شده؛ كه اين باغ وقف عام بوده، براى استفاده مردم، اما بعد از اين كه استفاده كم شده، كسى كه باغ در تصرف او بوده، فروخته و مشترى هم خبر نداشت كه وقف بوده است. اميد است كه مسأله شرعى اين جانب واضح شود كه آيا تصرف من كه منزل درست نموده ام صحيح است يا نه؟ در صورتى كه صحيح نباشد به چه قسم صحيح مى شود؟ والسلام عليكم

بسمه تعالى، خريد و فروش وقف باطل است و براى جواز تصرف در آن، نظر متولى خاص و با نبود او، حاكم شرع معتبر است.

ص: 189

[سؤال 8306] 4456

بسمه تعالى 6 / 11 / 1361

حضرت آيت الله العظمى الامام خمينى، مدّ ظله العالى، والحمد لله والصلاة على محمد و آله، والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

عرض مى شود در اجراى قانون اصلاحات ارضى - كه از پايه و مايۀ آن استحضار كافى داريد - سوء جريانات مسلّمى با تبانى مأمورين دولت وقت و عده اى از مردم سودجو به وقوع پيوست؛ و نتيجتاً اراضى زراعى موقوفات، در تهران و حومه را كه ارزش خانه سازى پيدا كرده و به مبالغ معتنابه خريد و فروش مى شد، به قيمت كمتر از يك سه هزارم ارزش روز به اشخاص سودجو و سست ايمان، به عنوان زارع صاحب نسق زراعى، فروخته و سند داده اند. به عنوان مثال، قريب به نه هزار متر از اراضى موقوفۀ مرحوم ميرزا بزرگ نورى در لويزان را در سال 1356 يعنى يك سال قبل از انقلاب اسلامى به مبلغ يك هزار و ده تومان به شخصى فروخته اند كه هم اكنون حداقل دوازده ميليون تومان ارزش دارد. موقع واگذارى نيز حداقل شش ميليون تومان ارزش معاملاتى آزاد داشت. حكم شرعى اين قبيل واگذارى ها و اسناد آن ها، از نظر صحت و بطلان اوليه چيست؟

بسمه تعالى، وقف، قابل خريد و فروش نيست.

[سؤال 8307] 4457

بسمه تعالى 27 / 6 / 1358

خدمت مقام معظم شريف رهبر عالى قدر شيعيان جهان حضرت آيت الله العظمى نايب الامام، امام خمينى عرض مى دارم كه اين جانب كه از شهرستان خمين مى باشم و در تاريخ جمادى الاول 1320 يا 1299 كه حدود صد سال پيش است پدران من يك شعير ملك از قريه ورآباد را وقف نموده اند و همچنان پدر به پسر كه وقف اولاد بزرگ يا ارشد بوده و به من اكنون رسيده كه در وقف نامه هم اين طور نوشته است. در حال حاضر زمين هاى آن بيشتر در وسط آبادى قرار دارد و زير پاى مردم و حشم مى باشد و

ص: 190

قابل كشت نيست و اگر بخواهم دور آن را ديوار بكشم خرج آن زياد مى شود و پول نيست و دوم مقدار زياد آن بلند است و آبگير نيست، نظر به اين كه زمين ها براى ساختمان مناسب است ولى آن طور نيست كه اجاره دهم پول اجاره بها را خرج وقف آن كنم، چون كه كسى اجاره نمى كند لذا براى صرف موقوفه اگر راهى دارد امر فرماييد يا اين كه بفروشم و به جاى آن زمينى كه قابل كشاورزى بهتر است بخريم، يا با كسانى كه مى خواهند براى ساختمان تعويض نماييم براى اين كه منافع موقوفه بهتر باشد. سؤال ديگر آن كه خودم مى توانم در آن ساختمان بسازم يا خير، يا اين كه آن را باغ كنم كه باغ كردن آن تا چند سال كه ميوه آن دست بيايد خرج زياد دارد، پس خواهشمندم نظر خود را سريعاً اعلام نماييد و برادران و خواهران ادعا مى كنند، آيا قابل تقسيم هست يا نه؟

بسمه تعالى، اگر شما مصداق منحصر موقوف عليه هستيد مى توانيد با نظر متولى شرعى آن را ساختمان يا باغ نماييد و از آن استفاده كنيد و در هر صورت فروش آن جايز نيست.

[سؤال 8308] 4458

بسمه تعالى 8 / 4 / 1362

حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته على رؤوس المسلمين و سلام عليكم مادامت السموات والارض

اگر فرد يا افرادى، مقدارى از اراضى خود را وقف نمايد و بدين گونه آن را در اختيار متولّى يا متولّيانى قرار دهد كه آن ها، آن اراضى را بفروشند و از پولى كه دريافت مى نمايند، مسجد، فاطميه يا حسينيه اى و يا مراكز ديگر مذهبى بسازند، آيا آن متولّى يا متولّيان، مجاز هستند مقدارى از آن پول اراضى را به صاحبان اولى (يعنى واقفين) بپردازند؟

بسمه تعالى، چنانچه وقف تمام شده باشد، واقف نمى تواند اجازه فروش آن را بدهد، ولى اگر وقف تمام نشده، اختيار با صاحب ملك است.

ص: 191

[سؤال 8309] 4459

بسمه تعالى 2 / 4 / 1361

محضر مقدس رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، حضرت امام خمينى، دامت بركاته العالى

شخصى قريب دوازده سال پيش، موازى سيصد مترمربع زمين از طرف مادرش به وسيله برادرش - كه هر دو در حيات هستند - گيرش مى آيد و در همان وقت، آن را مى فروشد به مبلغ يكهزار و هشتصد تومان. پس از گذشت اين مدت، چون به گفتۀ اشخاصى مؤمن و مؤمنه، آن زمين وقف حضرت سيدالشهدا عليه السلام بوده، حال شخص بالا مى خواهد دين خود را ادا كند. چه بايد بكند، درصورتى كه وضع مالى شخص بالا هم خيلى خوب نيست و مبلغ دو هزار تومان براى اداى دين خود كنار گذارده است؟

بسمه تعالى، اگر وقفيت به وجه شرعى ثابت باشد، فروش باطل است؛ پول را بايد به خريدار برگرداند و زمين به وقف برگردد.

[سؤال 8310] 4460

بسمه تعالى 10 / 5 / 1361

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى، نايب الامام، آقاى خمينى، مدّ ظله العالى، مستدعى است جواب مسأله ذيل را مرحمت فرماييد:

در يكى از قراى كوهستانى در زمان طاغوت بزرگ - رضا شاه - دولت وقت آن روز، زمين هاى مزروعى زيادى را جهت انبار زغال سنگ از مالكين آن ها به اجبار و اكراه خريدارى كرده است. يك قطعه از آن زمين ها، موقوفه بوده كه مال الاجارۀ آن بر طبق وقف عمل مى شده، متولى با پولى كه به او داده بودند دو قطعه زمين در جاى ديگر قريه عوض موقوفه خريده و مال الاجاره آن را صرف در راه سازى و تعمير مسجد و غيره مى نمايد. زمين موقوفۀ مذكور كه بالاجبار از متولى خريده اند، بدون رضايت او، به ادارۀ تربيت بدنى واگذار شده و امروز قسمتى از ميدان و زمين فوتبال بچه ها مى باشد. آيا بر متولى زمين موقوفه مذكور واجب است كه از دولت وقت و

ص: 192

حكومت جمهورى اسلامى تقاضاى استرداد زمين مذكور را نمايد و از او پس بگيرد؟ البته زمين موقوفه مذكور را وصى حسب وصيت موصى، پس از ده سال وقف نموده است. جهت توضيح، رونوشت وصيت نامه را پيوست مى نمايد.

بسمه تعالى، موقوفۀ فروخته شده به حال وقف باقى است و متولى شرعى وقف مى تواند - اگر صلاح بداند - آن را به متصرف اجاره دهد و وجه اجاره را در جهت وقف صرف نمايد.

[سؤال 8311] 4461

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر عظيم الشأن جهان اسلام، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته الشريف

1. اراضى زراعى اى وقف بر عزادارى حضرت سيد الشهدا عليه السلام است كه فعلاً بر اثر توسعۀ شهر يا روستا، در داخل محدوده قرار گرفته، به نحوى كه امكان زراعت نيست و در نتيجه، زمين بلا استفاده مانده است. آيا مى توان اراضى فوق الذكر را فروخت و در جاى مناسب، زمينى خريدارى كرد؟ يا مى شود جهت ايجاد ساختمان، به اجاره واگذار نمود و مال الاجاره را در محل موقوفه، صرف و خرج كرد؟ نظر مبارك را مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، فروش وقف جايز نيست؛ ولى اجاره دادن وقف براى ساختمان، با مراعات جهت و مصلحت وقف، زير نظر متولى شرعى اشكال ندارد.

2. دانش آموزان و يا معلمينى كه در غير وطن خود به تحصيل و يا تدريس اشتغال دارند و از محل درس يا تدريس تا وطن اصلى آنان بيش از چهار فرسخ شرعى فاصله است، آيا در محل تحصيل و تدريس مى توانند نماز را تمام و روزه نيز بدارند؟ نظر مبارك را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، تا در محل تحصيل و درس، قصد اقامت ده روز نكنند، نماز قصر است و روزه صحيح نيست.

ص: 193

[سؤال 8312] 4462

بسمه تعالى

دفتر امام خمينى دامت بركاته، ضمن تقديم سلام به استحضار مى رسانم حقير موازى 9 حبه زمين بى آب تاج آباد در رژيم قبلى كه زمين موقوفه اولادى كه نصف آن متعلق به متولى آن مى باشد و نصف ديگر به ورّاثش مى باشد كه زمين را زراعت نموديم و تنزه زمين را حساب كرديم و هشت قسط آن را پرداخت نموديم و زمين را رژيم قبلى به حقير فروخته اند و يك مبلغ كمى تنزه حساب كرديم آيا اين مبلغ مال حقير مى باشد و يا به متولى داده شود يا در راه غير اين ها؟ آنچه فتواى حضرت امام و حضرت عالى مى باشد حقير را مسبوق فرماييد. والسلام

بسمه تعالى، خريد و فروش وقف جايز نيست و بايد با نظر متولى شرعى و مراعات جهت وقف عمل شود.

[سؤال 8313] 4463

بسمه تعالى 3 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، رهبر كبير انقلاب و مرجع عالى قدر، با درود فراوان، به عرض مى رساند:

زيد ملك خود را به نحو ابد وقف اولاد ذكور نموده و صيغۀ وقف در محضر شرع خوانده شده است واقف در حال حيات، مال وقف را به تصرف اولاد ذكور طبقۀ اول خود داده و با قبض و اقباض، عمل وقف تحقق يافته و مقرر گرديده است كه طبقات بعدى (نسلاً بعد نسل) برابر نظر واقف از عين ملك و درآمد منتفع شوند و ملك نيز به نام «موقوفۀ بر اولاد ذكور» به ثبت رسيده است.

1. آيا ديگران و يا يكى از موقوف عليهم مى توانند ملك موقوفه را به شخص ثالث بفروشند يا نه ؟ و در صورت فروش، آيا آن معامله باطل و تصرف خريدار در ملك حرام است يا خير؟

ص: 194

2. اگر فروش ملك موقوفه بدون رضايت موقوف عليهم، به اكراه و اجبار از طرف دولت طاغوتى، در مقابل ثمن خيلى خيلى نازل به عنوان اصلاحات ارضى به عمل آيد، و موقوف عليهم از قبوض اقساطى و قيمت ملك تا كنون چيزى دريافت نداشته اند. آيا بطلان اين انتقال اجبارى، و احياى حق مالكين واقعى، كه از حق شرعى خود محروم نمانند، به چه نحوى جبران پذير است؟

بسمه تعالى، فروش وقف باطل است.

[سؤال 8314] 4464

بسمه تعالى 1 / 8 / 1358

حضرت آيت الله العظمى جناب آقاى خمينى، دام ظله العالى، پس از اهداى سلام، به عرض مبارك مى رساند:

قبرستان متروكه اى است شهردارى در زمان طاغوت به يك نفر فروخته است. و آن شخص در آن قبرستان احداث بنا نموده است و بعد به وسيلۀ ادارۀ ثبت و دفاتر اسناد، چند دست گشته است و به چند نفر فروخته شده، ولى به غير از نفر اول و كسى كه در طبقۀ فوقانى دكان ها ساكن است، هيچ كدام از اين خريدارها (خريدارهاى بعدى) در زمين مذكور خرج نكرده اند و فقط معامله نموده اند. قبرستان مذكور برِ خيابان بوده و در قسمت جلوى زمين چند باب مغازه درست كرده اند. و بالاى مغازه ها طبقۀ فوقانى بنا شده است. مقدارى نيز از زمين قبرستان در پشت مغازه ها باير و بلا استفاده مانده است. ضمناً وقف بودن آن يا متولى داشتن زمين قبرستان هم معلوم نيست. آيا شرعاً معاملۀ آن محل به طور جزئى يا كلى صحيح است يا نه؟ و شخصى كه آن فوقانى را بنا و تعمير نموده و براى خودش محل كسب قرار داده است، شرعاً حقى براى او هست و مى تواند طبقۀ فوقانى را از نظر اولويت و يا خرجى كه كرده است به شخصى بفروشد؟ و مسأله «الزرع للزارع» اين جا هم مصداق پيدا مى كند يا نه؟ چون به آن فوقانى حدود دوازده سال قبل سرقفلى داده شده است و با اجازه مالك اولى مبلغى

ص: 195

هم خرج شده است. استدعا دارم جواب مرقوم و مزين فرماييد.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن قبرستان ثابت نيست و مالك نداشته است، كسى كه در آن بنا كرده مالك شده است و فروش او صحيح است. و كسى كه طبقۀ فوقانى را ساخته، اگر از طرف مالك مجاز در ساختمان بوده، حق فروش ساختمان خود را دارد.

[سؤال 8315] 4465

بسمه تعالى 2 / 4 / 1361

حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، رهبر عالى قدر جمهورى اسلامى ايران

احتراماً؛ به استحضار مبارك مى رساند: اين جانب چون در معيت دست اندركاران اين جمهورى اسلامى ايران همكارى داشته و دارم، لذا وظيفۀ دينى و شرعى خود دانسته كه مختصر گزارشى به عرض رسد.

در عبدل آباد در كوچۀ كم جمعيتى كه معروف به ده كرى مى باشد، دو قطعه زمين براى مسجد وقف كردند. اكنون يك زمين كه به نام مسجد ساخته مى شود، هنوز نيمه كاره است و براى تكميل آن احتياج به پول مى باشد. قطعۀ ديگر زمين هم كه هنوز اقدامى نشده است، به نام مسجد وقف شده است. آيا مى توانم اين زمين باير كه به نام مسجد است را بفروشم و از پول آن، خرج مسجد نيمه كاره بنمايم؟ و چنانچه بعد از فروش اين زمين، پول اضافى مانده باشد مى توانم درمسجد ديگر يا حسينيه ديگر خرج كنم يا نه؟

بسمه تعالى، اگر وقف به نحو صحيح انجام گرفته و قبض هم متحقق شده، تبديل و فروش آن جايز نيست. درغير اين صورت، اختيار با واقف است.

[سؤال 8316] ‘ 4393

2. مقدارى از اراضى كه در گذشته قنات در آن بوده و چند سالى است خشك شده و زمين ها بدون استفاده است. اجازه بفرماييد اين اراضى را فروخته و پولش را صرف

ص: 196

و خرج عمران روستا نماييم.

بسمه تعالى، مربوط به صاحبان آن ها است و در صورت وقف فروش آن جايز نيست و امر آن با متولى شرعى است.

[سؤال 8317] 4466

بسمه تعالى 16 / 11 / 1361

محضر مبارك زعيم عالى قدر و رهبر كبير انقلاب اسلامى، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى دام ظله، سلام عليكم، با كمال احترام به استحضار مى رسانم:

1. از جاده چالوس پل زنكوله روستاى سرتا عليا ساختمان آشپزخانه حسينيه ما را خراب كردند و مشغول ساختن آن مى باشند، بنا به اظهار محل تعداد 20 عدد ديگ سالم مسى و اضافه ظروف مسى قديمى موجود مى باشد و روى آن ها نوشته شده وقف جناب سيدالشهدا و فعلاً اين حسينيه نياز به پنج عدد ديگ بزرگ را دارد و هيزم كم است آيا اجازه مى فرماييد كه اين مس ها را به فروش برسانيم و يك ديگ بخريم يا خير؟

بسمه تعالى، در صورت وقف بودن ديگ ها فروش و تبديل آن جايز نيست.

[سؤال 8318]

2. در حدود 40 متر زمين كه قبلاً كاروان سرا بود مدتى بچه ها درس مى خواندند و زمين هم براى برف روبى يك و چهار پيمانه وقف مى باشد و اين زمين پيوست حسينيه مى باشد، آيا مى شود اين زمين را براى حسينيه استفاده كرد يا خير؟

بسمه تعالى، تبديل وقف جايز نيست.

[سؤال 8319] 4467

بسمه تعالى 18 / 10 / 1361

محضر مبارك رهبر عالى قدر انقلاب، حضرت آيت الله العظمى، الامام خمينى

ملك موقوفه اى است كه از جدول انشعابى رودخانه مشروب مى شود، وليكن به علت اين كه آن جدول در زمستان به واسطۀ طغيان رودخانه، خراب مى شود و اصلاح

ص: 197

و ترميم آن نيازمند به وجود بلدوزر و امثال آن مى باشد، كه مسئول تهيه آن، ادارۀ آبيارى است كه آن هم به خاطر كمبود بلدوزر، و يا خراب شدن آن، و يا علل ديگر، به موقع قدرت تأمين آن را نداشته و در نتيجه اصلاح جدول به حدى تأخير مى افتد كه املاك واقع در مسير جدول - من جمله همين ملك موقوفه - در معرض خشك شدن قرار مى گيرند. ساير مشتركين جدول، با استفاده از چاه و موتور پمپ هاى ملكى خودشان، درخت هاى خود را آبيارى مى نمايند، اما ملك موقوفه - كه فاقد موتور پمپ است - به خاطر نرسيدن آب، علاوه بر اين كه به ثمر آن لطمه وارد مى گردد، خود درخت ها نيز در معرض خشك شدن قرار مى گيرند. لذا در سال گذشته تصميم گرفته شد كه مقدارى پول، به عنوان قرض تهيه نموده، و مقدارى نيز از عوايد همان موقوفه - كه موجود بود - ضميمۀ آن پول شده، و موتور پمپى خريدارى شود، به اين قصد كه بعد از حفر چاه و نصب موتور پمپ و رسيدن آب كافى به ملك، عوايد بيشترى خواهد داد، و از راه آن عوايد، پولى كه قرض شده، پرداخت خواهد گرديد. وليكن متأسفانه به علت برخورد آن چاه به زمين سخت، و نرسيدن به آب آن نقشه بى اثر گرديد. همان طور كه در بالا اشاره شد، در اثر عدم ترميم به موقع جدول، تعداد كمى از آن درخت ها خشك، و تعداد بيشترى از آن كه موجود است، به خاطر فشار شديد گرما و دير رسيدن آب، ضعيف شده اند؛ در نتيجه ممكن نيست به اين زودى از طريق عوايد آن ملك، پولى كه قرض شده پرداخت گردد و راه ديگرى نيز براى تأديه اين پول وجود ندارد. از طرف ديگر شخص قرض دهنده، نيازمند به پول خود بوده و آن را مطالبه مى نمايد. آيا از نظر شرعى صحيح است كه موتور پمپ خريدارى شده كه اكنون بلااستفاده باقيمانده، به فروش رسانيده شود و از طريق ثمن آن، پول قرض دهنده پرداخت، و بقيه را جهت حفظ و نگهدارى خود ملك موقوفه مصرف نمود؟ و يا اين كه فروش آن موتور پمپ صحيح نيست؟

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، اگر فروش موتور پمپ به مصلحت وقف باشد، با صلاحديد متولى شرعى، اشكال ندارد.

ص: 198

[سؤال 8320] 4468

بسمه تعالى

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله

شهردارى خيابانى احداث نموده كه در مسير آن، قسمتى از اراضى موقوفه قرار گرفته و شهردارى هم طبق ضوابط و مقررات، وجه آن را پرداخت مى كند. نظر مبارك را دربارۀ مصرف وجه پرداختى مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، در فرض وقوع اراضى موقوفه در خيابان، پول را با نظر متولى شرعى صرف در خريد زمين ديگرى نمايند و آن را وقف در همان جهت وقف اول كنند.

[سؤال 8321] ‘ 3420

2. مسجد را كه خراب مى كنند براى تعمير، خاك و آجرهاى كهنه كه زيادى است و بايد از مسجد خارج كنند، حكم مسجد را دارد يا خير؟

بسمه تعالى، حكم مسجد را دارد و بايد در صورت امكان در همان مسجد و الاّ در مسجد ديگر مصرف شود.

[سؤال 8322] ‘ 2694

11. قرآن و بلندگويى را براى هيأتى مورد استفاده قرار مى دادند، حال، هيأت به هم خورده، آيا جايز است در مكان هاى ديگر كه مورد احتياج است استفاده كرد؟

بسمه تعالى، اگر وقف شده بايد در مماثل هيأت مورد استفاده قرار گيرد.

[سؤال 8323] 4469

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

محترماً معروض مى دارد بر اين كه چند عدد بخارى چوب سوز را قبلاً وقف مسجد ميرزاموسى، واقع در بازار تهران نموده بودند و فعلاً با تعويض بخارى هاى نو

ص: 199

به جاى آن ها، ديگر مورد احتياج در اين مسجد ندارد و مسجدى در روستاى ايراء لواسان، احتياج مبرم به بخارى دارد. با امام جماعت مسجد ميرزا موسى، در اين مورد مشورت شد كه ايشان اجازۀ استفاده از آن ها را بدهند؛ اما فرمودند: نامه اى به حضور امام امت بنويسيد و اگر حضرت امام اجازه دادند مانعى ندارد؛ لذا از حضور امام تقاضا مى شود نظر مبارك را در جواز و يا عدم جواز بيان بفرمايند.

بسمه تعالى، اگر مسجدى كه بخارى براى آن وقف شده احتياج ندارد، مى توانند با نظر متصدى شرعى، در مسجد ديگر از آن استفاده نمايند.

[سؤال 8324] 4470

بسمه تعالى

محضر مبارك امام خمينى، سلام عليكم

به اطلاع مى رساند كه در روستاى رجاآباد مرودشت، اختلافى رخ داده كه از اين قرار است: ما مسجدى قديمى در داخل روستايمان داشته ايم و حالا قسمتى از آن خراب شده است. ما مى خواهيم آن را در جاى خودش جديد بسازيم، ولى عدّۀ زيادى مخالفت مى كنند و مى گويند كه بايد مسجد بيرون از روستا ساخته شود. در اين جا لازم است كه بگويم حدود پانزده خانواده بعد از انقلاب اسلامى ايران بيرون از روستا خانه ساخته اند و نيز زمينى كه بيرون از ده است و مى خواهند مسجد بسازند غصبى است. خواهشمنديم كه حكم شرعى را بيان فرماييد. والسلام عليكم ورحمة الله

بسمه تعالى، مى توانند مسجد قديمى را توسعه دهند و مجدداً بسازند.

[سؤال 8325] 4471

بسمه تعالى

محضر مقدس حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمين آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله

پس از عرض سلام، معروض مى دارد: در حومۀ آبعلى، قريه اى هست بنام سادات

ص: 200

محله، در اين محل قطعه زمينى را كه وقف چراغ حسينيه بوده، به طورى كه گفته مى شود، با نظر يكى از مراجع فروخته و پول آن را به مصرف ساختمان مسجد محل رسانده اند؛ لذا گفته شده كه نماز خواندن در اين مسجد جايز نيست و عده اى هم در آن نماز نمى خوانند. اين جانب از خريدار زمين خواسته ام، پولى را كه داده و صرف بناى مسجد شده به مسجد ببخشد و او هم قبول كرد. در اين صورت، آيا نماز خواندن در اين مسجد جايز است؟ اگرچه پيش از اين بخشش هم جايز نباشد.

والسلام على عباد الله الصالحين

بسمه تعالى، مانعى ندارد.

[سؤال 8326] 4472

بسمه تعالى 14 ربيع الاول 1402 ق

حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى سلام الله عليكم ورحمته وبركاته

زمين حسينيه منهدمه را فروخته به حسينيه دومى كه ساخته شده به همان محله صرف كردن چه حكمى دارد، اما از حسينيه قديمى آثار ديوار و غيره چيزى فعلاً باقى نمانده است، فقط تكه زمين، و باز همان جا حسينيه تعمير كردن، امكان نداريم به چند علت معقول، لذا اجازه عنايت بفرماييد كه زمين حسينيه اول فروخته و به دومى صرف كنيم.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، جايز نيست.

[سؤال 8327] ‘ 4265

4. در يك آبادى سه باب مسجد - به مساحت هاى 15 مترمربع و 20مترمربع و مسجد سوم حدوداً 30مترمربع - مى باشد؟ آيا مى توان مساجد مذكور را فروخت و در جاى ديگر، مسجدى بزرگ تر بنا نمود؟

بسمه تعالى، مسجد قابل فروش نيست.

ص: 201

[سؤال 8328] ‘ 4437

3. آيا بردن فرش مسجد قديم در مسجد جديد متصل جايز است؟

بسمه تعالى، اگر جزء مسجد قديم محسوب است جايز است.

[سؤال 8329] ‘ 4437

4. آيا مسجد كوچك كه توسعه داده شده است، بردن فرش و ساير مصالح آن، در قسمت جديد جايز است يا نه؟

بسمه تعالى، مانع ندارد.

[سؤال 8330] 4473

بسمه تعالى

به پيشگاه محترم زعيم عالى قدر، رهبر بزرگ جمهورى اسلامى، نايب الامام آيت الله العظمى آقاى روح الله موسوى خمينى، مدّ ظله العالى، دام بقائه، محترماً توجه آن رهبر بزرگ اسلامى را به شش مسأله مربوط به مسجد جلب مى نمايم.

1. چندين فرش قالى از كوچك و بزرگ به همت مؤمنين مسلمان و از پول ختم گذارى و غيره تهيه شده است. براى اين كه فرسوده و از قيمت اصلى كاسته نشود؛ براى تعويض قالى هاى نامبرده فوق، اجازه مى فرماييد تبديل به احسن گردد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر قالى ها وقف است تا قابل استفاده است، فروش يا تبديل آن جايز نيست.

[سؤال 8331]

2. فرش هايى را يك عده مؤمنين خيرانديش هر كدام به نام خود يك طاقه، وقف بر مسجد مذكور كرده اند و وكالت را هم به عهده اين جانب قرار داده اند؛ آيا اجازه مى فرماييد تعويض و يا تبديل گردد يا خير؟

بسمه تعالى، با امكان استفاده از آن در جهت وقف، تعويض و تبديل جايز نيست.

ص: 202

3. در مسجد مذكور روى همين فرش ها براى مجلس سوگوارى و ختم و چهلم، زن و مرد متوفى شركت مى كنند و در مجلس زنانه يك عده طفل كوچك همراه مى آورند و يا در مسجد ممكن است به حرف هاى دنيا و يا غيبت بپردازند و شايد زن عذر داشته باشد و مجبور باشد كه در مجلس ختم شركت كند يا به صرف چاى و غيره بپردازند. آيا اجازه مى فرماييد شركت كنند يا خير؟

بسمه تعالى، فرش ها اگر وقف براى جهت خاصى نباشد استفاده هاى مذكور مانع ندارد، ولى بايد از عملى كه موجب ضرر براى فرش باشد اجتناب شود.

4. شرط امام جماعت بنابر مشهور عادل بودن و مسأله دان بودن و صحت قرائت است. اگر وى به واسطۀ ضعف و نقاهت يا كبر سن در تظاهرات شركت ننموده، آيا سلب عدالت از او مى شود يا خير؟

بسمه تعالى، تا عملى كه موجب سلب عدالت است از او صادر نشده، اقتداى به او در نماز مانع ندارد.

5. هرگاه كسى امام جماعتى را به واسطۀ عدم عدالت يا عدم صحت قرائت موظف نباشد به او اقتدا كند، آيا حق دارد و مى تواند به ديگرى هم اطلاع دهد يا خير؟

بسمه تعالى، غيبت مؤمن و تهمت زدن جايز نيست.

6. براى صرف شام روى همين فرش هاى فوق الذكر جهت سفره و اطعام حضرت سيد الشهدا عليه السلام صلاح و اجازه مى فرماييد يا خير؟

در خاتمه از آن زعيم عالى قدر اسلام استدعا دارم كه هر طور مصلحت فرموديد جواب ها را در مقابل هر يك مرقوم فرماييد تا نزد پروردگار مسئول نباشم.

بسمه تعالى، فرش ها اگر وقف براى جهت خاصى نباشد، اشكال ندارد.

[سؤال 8332] 4474

بسمه تعالى 9 / 10 / 1358

پيشگاه معظم رهبر انقلاب حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، ضمن عرض سلام و ارادت خالصانه

اين جانب به نمايندگى از اهالى روستاى مزده از توابع شهرستان نطنز به عرض مى رسانم:

روستاى مزبور مانند ساير نقاط كشور سال ها در محروميت هاى اجتماعى به سر مى برد و از تمام مزاياى بهداشتى و رفاهى از جمله حمام كه از اولين لازمات هر انسان

ص: 203

به ويژه مسلمان است محروم بود؛ اما امسال به لطف خدا و بركت وجود حضرت عالى و همت جهاد سازندگى قرار شد كه حمامى در اين روستا ساخته شود. ابتدا قرار بود حمام در محل حمام متروكه و مخروبه قبلى ساخته شود؛ ولى جهاد سازندگى به عللى از ساختن حمام در آن محل خوددارى و بناى حمام جديد را در محلى كه گورستان قديمى بوده است شروع كردند كه هم اكنون نيز مشغول كار هستند. لذا سه سؤال زير براى اهالى مطرح شده كه بدين وسيله از حضرت عالى استفتا مى نمايم.

1. آيا مى توان محل حمام قبلى را كه وقف حمام بوده است و در حدود 200 متر مربع مى باشد فروخت و از پول فروش آن براى كارهاى عمرانى استفاده كرد؟ متذكر مى شوم كه اين محل به اين صورت فعلى جز لطمه به بهداشت استفاده ديگرى ندارد.

بسمه تعالى، جايز نيست.

[سؤال 8333]

2. ساختمان جديد حمام كه در گورستان مسلمين بنا شده، با موازين شرعى منافات دارد يا خير و اصولاً مى توان در اين حمام در مواقع ضرورى نماز خواند يا نه؟

بسمه تعالى، اگر وقف يا ملك بودن گورستان معلوم نباشد، نماز صحيح است.

3. خواندن نماز در امامزاده اين روستا كه در صحن آن نيز مرده ها را به خاك سپرده اند چه صورتى دارد؟ آيا اصولاً نماز خواندن در قبرستان مسلمين از نظر شرع اشكال دارد يا خير؟

بسمه تعالى، مانع ندارد و نماز در قبرستان مكروه است.

[سؤال 8334] 4475

بسمه تعالى

حضور مبارك زعيم عالى قدر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى

به عرض مبارك مى رساند اكثر دهات شهرستان گرگان خرده مالك بوده همه صغير و كبير در موقوفات عام و خاص مشترك بوده در سال 1342 و 1343 دستگاه طاغوتى

ص: 204

اداره اى به نام اصلاحات ارضى برقرار و به خرده مالكين اخطار نموده كه شما بايد يا ملك خود را بفروشيد و يا سى ساله اجاره دهيد خرده مالكين هم ديده اند هر دهى از يك سهم تا يك دانگ و پنج دانگ وقف عام و خاص مشتركند، با اين حال مايل به 30 سال اجاره گرديده اند اصلاحات ارضى طرفدارى زارع پنج يك عوايد سالانه را به زارعين اجاره 30 ساله واگذار نموده هنوز پنج سال از اين اجاره نگذشته اصلاحات ارضى خودسرانه اجباراً همين عوايد اجاره به اقساط 12 ساله به صاحبان طسق فروش قطعى نموده است، حال كه الحمدلله دستگاه طاغوتى نابود و جمهورى اسلامى برقرار گرديده سؤالات زير را طبق قانون شرع شريف مرقوم كه بتوانيم در اين آيشك زندگانى و كشت و زرع ما طبق قوانين اسلامى باشد.

خريد و فروش موقوفات عام و خاص به اين طريق صحيح است يا خير؟

اگر صحيح نيست، ما بايد سهام عوايد موقوفات عام و خاص را بدهيم يا خير؟

اگر شرعاً حكم به دادن است بايد مطابق اجاره پنج ساله حساب نموده بدهيم و يا اين كه طبق معمولى سنوات قبل زارع مى تواند عوايد سالانه موقوفه عام را خرج تعزيه دارى نمايد و يا اين كه بايستى به متولى وقف داد، طبق دستور واقف محل معين و صرف خرج معين عمل نمايد، متمنى است احكام شرع مقدس را توضيح دهيد تا اقلاً سهام موقوفات عام و خاص به مصرف تعزيه دارى و طلاب و موقوف عليهم تأديه و ما هم از مسئوليت اين موقوفات آسوده شويم.

بسمه تعالى، فروش وقف صحيح نيست و متصرف بدون اجاره از متولى شرعى، ضامن اجرت المثل آن است و عوايد وقف بايد زير نظر متولى شرعى صرف در جهت وقف شود.

[سؤال 8335] 4476

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى، دامت بركاته، ضمن سلام، سلامتى آن وجود مبارك را از خداوند متعال خواستارم.

ص: 205

املاكى در مدت مديدى وقف امامزاده اى شد كه از طرف واقف قيد شد كه اين املاك، وقف امامزاده و اولاد آن بزرگوار باشد؛ آيا خريد و فروش اين املاك جايز است يا خير؟ و چنانچه جايز نباشد و خريد و فروش صورت گرفته باشد، تكليف خريدار و فروشنده چيست؟ والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، فروش وقف جايز نيست مگر در موارد خاصّه كه مسوّغ بيع در آن باشد كه با نظر متولى شرعى و مراعات جهت وقف فروخته مى شود.

[سؤال 8336] 4477

بسمه تعالى 4 / 7 / 1361

1. آيا ظروفى كه در اماكن مقدسه، مازاد به شمار مى آيد قابل فروش هست يا خير؟

بسمه تعالى، اگر وقف براى استفاده در مكان خاصى نشده، به جاى ديگر - اگر حاجت دارند - انتقال دهند و چنانچه هيچ گونه مورد حاجت نباشد، فروش آن و صرف پول در احتياجات آن محل مانع ندارد.

2. براى يك روحانى كه در دار العلم قم درس خارج مى رفته و الآن مشغول تربيت طلاب است، آيا اشتغال به قضا در محاكم قضايى بر او واجب است يا تعليم و تربيت؟

بسمه تعالى، تشخيص اهميت، موكول به نظر خود شخص است.

3. جمعى از مؤمنين در منطقه اى مسكن دارند كه يك دانگ از شش دانگ، وقف است به طور مشاع. وظيفه چيست؟ و مبلغ قابل پرداخت چه ميزان بايد باشد؟ و در صورت نبودن وقف نامه كه به طور شياع، وقفيت ثابت شود، دستور چيست؟

بسمه تعالى، اگر وقف بودن محرز باشد، بايد مقدار وقف را از متولى شرعى خاص يا از حاكم شرع، به نرخ عادله اجاره كنند.

4. طلاب علوم دينيه در مدارس علميه مى توانند درس جديد بخوانند يا خير؟

بسمه تعالى، تابع مقررات وقف مدرسه است.

5. آيا پولى كه به بازماندگان شهدا مى دهند قابل تخميس هست يا خير؟

بسمه تعالى، اگر از حقوق زمان حيات شهيد نباشد خمس ندارد.

ص: 206

6. آيا وصى صغار مى تواند بدون در نظر گرفتن غبطۀ صغير، اقربا را در اموال و يا املاك او شريك قرار بدهد؟

بسمه تعالى، تصرفات وصى اگر مطابق غبطۀ صغار نباشد باطل است.

7. اگر شخصى زمينى را به نام مسجد كرده - حتى كلنگ هم زده باشند - و بعد صاحب زمين منصرف شود، آيا مى تواند صاحب زمين، زمين را بفروشد؟

بسمه تعالى، اگر وقف، تمام شده و به قبض جهت وقف هم در آورده، نمى تواند؛ ولى پيش از تمام شدن وقف مى تواند وقف را تسليم نكند و برهم بزند.

8. آيا سهم امام و سهم سادات را مى شود در موارد عام المنفعه - از قبيل بازسازى و جبهه - فرستاد يا خير؟

بسمه تعالى، محتاج به اجازۀ خاص است.

9. آيا كسى كه حساب سال ندارد، بعد از مرگ در بدهى اموال بايد حق امام عليه السلام و سادات را از اصل مال گرفت يا خير؟

بسمه تعالى، اگر اموالى از او باقيمانده كه متعلق خمس بوده و پرداخت نكرده، بايد خمس آن اموال را ورثه بدهند.

10. سربازى كه در مدت يك سال به محيط مختلف اعزام مى شود، نماز و روزۀ او چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، بدون قصد اقامت ده روز در يك محل، نماز و روزه شان قصر است.

11. آيا اذن پدر در عقد شرط است يا خير؟ و در صورتى كه پدر، ضد انقلاب باشد و دختر بخواهد با فردى مكتبى ازدواج كند و پدر اذن ندهد، چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، ازدواج دختر باكره منوط به اجازۀ پدر است؛ ولى اگر با ميل دختر به ازدواج، پدر [از] ازدواج وى با كفو شرعى و عرفى ممانعت كند و خوف آن باشد كه كفو ديگرى براى خواستگارى دختر پيدا نشود، در اين صورت ولايت پدر ساقط است و اجازۀ وى شرط نيست.

12. افرادى كه به روحانيت جسارت مى كنند چه حكم دارند؟ آيا اجتناب از آن ها جايز است يا خير؟

بسمه تعالى، با مراعات شرايط مقرّره، امر به معروف و نهى از منكر نماييد.

13. آيا افرادى كه از گروهك ها هستند، مى توانند در امور اسلامى - از قبيل صندوق قرض الحسنه - دخالت مستقيم داشته باشند يا خير؟

بسمه تعالى، اين گونه افراد حق ندارند در امور مسلمين دخالت كنند.

ص: 207

[سؤال 8337] 4478

بسمه تعالى 3 / 10 / 1358

مرجع عالى قدر رهبر انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى، پس از عرض سلام، اميدوارم بر دشمنان انقلاب اسلامى ايران فائق آمده تا بتوانيد حكومت عدل اسلامى را در پهنۀ جهان بگسترانيد.

اين جانب ساكن يكى از روستاهاى لاهيجان كشاورز بوده، قطعه زمينى خريدارى كرده ام كه وقف مى باشد. واقف هر ساله مبلغ معينى خرج مسجد مى كرد و اين جانب پس از خريدن آن، بيش از دو برابر مبلغ تعيين شده پرداخت مى كنم و صرف مسجد مى شود؛ لذا چون از نظر مسكن در مضيقه بوده و زمينى جهت ساختمان منزل در اختيار ندارم و تهيه آن مشكل مى باشد. همچنين زمين مزبور در محل كشاورزى اين جانب مستقر است، به همين جهت از آن مقام محترم تقاضا مى نمايم تكليف شرعى اين موضوع را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، فروش وقف باطل است و مى توانيد از متولى شرعى با مراعات جهت وقف آن را براى خانه سازى اجاره كنيد.

[سؤال 8338] 4479

بسمه تعالى

حضرت آيت الله العظمى نايب الامام، جناب مستطاب امام خمينى، دامت بركاته، پس از اهداى هزاران درود، حضور باهر النّور رهبر بزرگ انقلاب معروض مى دارم:

در عصر ناصرالدين شاه، مالك روستاى گل آباد تويسركان، اراضى روستاى مذكور را وقف اولاد ذكور خود مى كند. هجده سال قبل، يكى از احفاد آن مالك، مقدار يك گاو زمين زراعى، از سهم مالكيت خود را به يكى از كشاورزان اين روستا مى فروشد. اين جانب سه سال قبل، يك قواره از زمين هاى ابتياعى اين كشاورز را براى ساختن منزل مسكونى خريدارى نمودم. چون صحت و سقم اين معامله و خواندن نماز در

ص: 208

چنين مكانى براى من روشن نيست، هنوز شروع به ساختمان خانه نكرده ام. لذا از رهبر بزرگ انقلاب و زعيم عالى قدر جهان تشيع، استدعا دارم كه با صدور فتواى خود، از اين سرگردانى نجاتم داده، حقيقت امر را براى من روشن فرماييد.

بسمه تعالى، اگر يقين داريد به وقف بودن آن، فروش آن باطل بوده و تصرف در آن حكم غصب را دارد، مگر آن كه به متولى شرعى مراجعه و در صورت موافقت با جهت وقف، از او اجاره كنيد.

[سؤال 8339] 4480

بسمه تعالى 15 / 8 / 1358

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى المجاهد، نايب الامام، امام خمينى، دام ظله الوارف، سلام عليكم ورحمة الله وبركاته، به عرض عالى مى رساند:

وقف ملكى مسلم است و وقف نامۀ آن موجود است. در تاريخ 23 / 3 / 1320 به ملك شخصى تبديل شده است و سند محضرى آن صادر شده است. بعداً در تاريخ 14 / 6 / 1321 به مبلغ نه هزار تومان كه معادل 90000 ريال است فروخته شده است و زارعين محل و كارشناسان مدعى اند كه در طول تاريخ تا حال درآمدى چندان كه بيش از مخارج قناتى باشد، نداشته است. خريدار به علت عدم اطلاع از وقف بودن ملك مزبور، آن را متصرف شده است و الآن ورثه، ملك وقفى را واگذار كرده اند و مى گويند: اگر چيزى طلبكاريم، خواستاريم و اگر طلبكار نيستيم هيچ گونه حرفى نداريم! مستدعى مى باشيم حكم الله را بيان فرماييد.

در ضمن آيا مبلغ طلب مشاراليهم نسبت به اصل مبلغ مبيعه است و بايد مطابق با آن پرداخت شود، يا آن كه تفاضل دارد و بايد به قيمت روز پرداخت شود؟

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، فروش وقف باطل است و در فرض مذكور، ورثه حق دارند همان پولى را كه موقوفه به آن خريده شده از فروشنده مطالبه كنند.

ص: 209

[سؤال 8340] 4481

بسمه تعالى

محضر مقدس حضرت حجت الاسلام و المسلمين، حضرت آيت الله جناب آقاى پسنديده، احتراماً؛ به عرض عالى مى رساند:

يك باب اتاق سنگى و چوبى را شخصى وقف نموده بود بر استفاده عام. بعد از مدت زمانى به صورت مخروبه اى درآمده است. اگر اجازه بفرماييد به فروش رود و قيمت آن در راه عام مصرف شود كه شامل جاده يا لوله كشى آب مى باشد؟

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، فروش وقف جايز نيست.

[سؤال 8341] 4482

بسمه تعالى

حضور مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، محترماً به عرض مى رساند:

موقوفه اى است عام كه داراى اراضى مزروعى و يك كاروان سرا كه در بهترين نقطۀ شهر واقع شده است. حدود سى سال پيش در اثر احداث خيابان اين كاروان سرا به دو قسمت تقسيم شده است. حدود هجده سال پيش متولى وقف، با هزينۀ شخصى اقدام به احداث ساختمانى در قسمت كوچك كاروان سرا نموده است. پس از اتمام طبقۀ زيرين (زير زمين) متولى فوت نمود. متولى فعلى به هزينۀ شخصى دو طبقه بر ساختمان اضافه نمود كه تا دو سال پيش به اجاره واگذار شده بود. دو سال پيش، مستأجر، ساختمان را تخليه و تحويل داد. چون ساختمان احتياج به نوسازى و تعميرات اساسى داشت؛ لذا متولى با نظارت ادارۀ اوقاف، اقدام به تعمير و نوسازى نمود. موقوفه مبلغى موجودى در حساب مخصوص بانك ملى داشت، چون كفاف تعميرات را نمى داد؛ متولى مبلغى كه در حدود توانايى اش بود خرج نمود، ولى تعميرات و نوسازى به اتمام نرسيد و بدون استفاده مانده است. قسمت ديگر

ص: 210

كاروان سرا - كه مقابل اين ساختمان قرار دارد - حدود دويست سال از ساختمان آن مى گذرد و مخروبه و بلا استفاده مانده است.

از حضور حضرت آيت الله العظمى، استدعا دارد مرقوم فرمايند: آيا متولى مى تواند با نظر ادارۀ اوقاف يا شخصى كه امام تعيين بفرمايند، قسمتى از اراضى وقف را كه كفاف هزينۀ اتمام و تعميرات ساختمان قبلى و ايجاد ساختمانى در قسمت مخروبه كاروان سرا را بنمايد بفروشد يا نه؟ ضمناً به عرض مبارك مى رساند: هزينۀ حفظ و نگهدارى كاروان سرا طبق مفاد وقف نامه بر هر خرج ديگرى كه واقف معين كرده است مقدم مى باشد.

بسمه تعالى، فروش وقف جايز نيست و از عوايد وقف با مراعات جهت وقف، صرف نمايند.

[سؤال 8342] 4483

بسمه تعالى 11 / 7 / 1358

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، ضمن عرض سلام و اداى تهنيت، به عرض مى رسد كه:

حمامى است واقع در شهرستان گناباد كه مدت نوزده سال است مخروبۀ غير قابل استفاده است. براى مرمت آن طبق نظريۀ كارشناس، تقريباً هشتصد هزار تومان، هزينه لازم مى باشد، چون موقوفه است اَهالى حاضر به كمك جهت ساختن و تعمير آن نيستند. از طرفى عايدات سالانۀ موقوفه مبلغ دو هزار تومان است. چنانچه موقوفه به فروش برسد، بالغ بر سيصد هزار تومان خواهد گرديد. در صورتى كه از بابت فروش موقوفه، اقدام به ساختن مجدد بشود، باز ناتمام مى ماند. ضمناً دو نفر از معماران محل حاضرند كه با واگذارى تصرف عايدات حمام موقوفه به آنان به مدت شصت و پنج سال، اقدام به نوسازى آن كنند. استدعا دارد نظر مبارك را در اين مورد اعلام فرماييد.

بسمه تعالى، فروش وقف جايز نيست و اگر مقصود از واگذارى،

ص: 211

بهره بردارى از موقوفه است با حفظ اصل وقف در صورتى كه موافق جهت وقف و با نظر متولى شرعى آن باشد، مانع ندارد.

[سؤال 8343] 4484

بسمه تعالى

در محمدآباد جرقويه املاكى است وقفى و گاهى افراد براى اين كه اين املاك را گران تر بفروشند، گفته اند: «وقفى نيست». روى اين حساب اين املاك نه وقفى بودنش معلوم است و نه اربابى بودن آن. تكليف اين املاك و خريد و فروش آن و خانه سازى آن چگونه است؟

ثانياً: گاهى افراد در اين املاك وقفى خانه سازى مى كنند و عذر آن، اين است كه جاى ديگرى ندارند تا خانه سازى كنند مگر بيابان، كه از آبادى زياد فاصله دارد و متناسب نيست؛ لطفاً بفرماييد تكليف شرعى آن ها چيست؟

بسمه تعالى، با فرض وقف بودن زمين، فروش آن جايز نيست و تصرف در آن بايد با نظر متولى شرعى و مراعات جهت وقف باشد.

[سؤال 8344] 4485

بسمه تعالى 18 / 8 / 1358

محضر مبارك حضرت آيت الله اعظم آقاى سيد روح الله خمينى دامت بركاته

محترماً معروض مى دارد: اراضى موقوفه عام المنفعه را براى تعميرات و مخارج مسجدى شخصى وقف نموده و متولى آن را هم تعيين نموده مدت ها متصرف وقف بوده و عوايد آن خرج تعميرات مسجد مى شود، اخيراً در زمان حكومت محمدرضا پهلوى عمال پهلوى اراضى موقوفه مزبور را بر خلاف قانون وقف و بدون اطلاع متولى و به ضرر موقوفه انتقال داده اند به ديگران و متولى مجبور بوده ساكت بماند و هيچ گونه وجهى هم بابت آن از كسى نگرفته است، اينك كه بحمدالله حكومت طاغوتى تمام شده و جمهورى اسلامى است، آيا متولى مى تواند اراضى موقوفه را

ص: 212

تصرف نموده و اجرت المثل گذشته و آينده را مطالبه و اخذ كند و به مصرف مسجد برساند ياخير؟

استدعا آن كه تكليف شرعى متولى را مرقوم فرماييد كه عند الحاجة حجت است، ادام الله ظلكم على رؤوس الأنام

بسمه تعالى، در فرض مذكور انتقال وقف جايز نبوده و امر آن با متولى شرعى آن است و تصرف بدون نظر او موجب ضمان و ثبوت اجرت المثل است كه بايد با نظر او صرف در جهت وقف شود.

[سؤال 8345] 4486

بسمه تعالى 20 / 1 / 1362

محضر مبارك مرجع تقليد شيعيان جهان، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته العالى، با احترام؛ به محضر حضرت عالى مى رساند:

مقدارى زمين وسيع كه در آن يك ساختمان حسينيه و مسجد است، واقع در شهر امرتسر از ايالت پنجاب هندوستان مى باشد. بعد از تقسيم هند، در اين ايالت، نشانى از مسلمانان باقى نمانده است. و ملك مذكور به علّت عدم رسيدگى و عدم حضور مسلمانان در معرض خطر جدّى از سوى غير مسلمانان بوده و امكان تصرف دارد. و در حقيقت نه مسجد نمازگزار دارد و نه حسينيه عزادار. و در ايام زمستان افرادى كه از ديگر ايالات براى كسب معاش مهاجرت مى كنند، براى سكونت و يا براى دام، از اين مسجد و حسينيه استفاده مى برند.

از محضر حضرت عالى تقاضا مى شود، در صورت از بين رفتن اين مسجد و حسينيه، اجازه مى فرماييد زمين مذكور فروخته و در ايالت ديگرى، مانند كشمير، صرف مدارس علمى و يا مساجد شيعيان گردد؟

بسمه تعالى، اگر زمين وقف حسينيه و مسجد است، فروش آن جايز نيست.

ص: 213

[سؤال 8346] 4487

بسمه تعالى 19 / 12 / 1361

حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله

سنگ مازارى وقفى بوده كه در مغازۀ مازارى موقوفۀ مدرسه براى حناسايى به كار گرفته مى شده. مغازه مازارى موقوفه پس از چند سال تبديل به كار ديگرى شده و سنگ آن به مغازه مازارى ديگرى كه ملكى بوده منتقل شده است. تا چند سال قبل، ساليانه پانصد تومان بابت اجارۀ سنگ وقفى پرداخت مى شده، ولى پس از تحويل و تحوّل ديگرى، سنگ وقف توسط غير متولّى به فروش رفته است. آيا معاملۀ آن، با توجه به آن كه منفعت داشته صحيح است يا خير؟

بسمه تعالى، فروش وقف جايز نيست و سنگ باقى بر وقف است.

[سؤال 8347] 4488

بسمه تعالى 16 / 3 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

بعد از سلام، چنان كه خاطر شريف مستحضر است، در اراك و حومه موقوفاتى هست از مرحوم حاج آقا محسن رحمه الله كه به اشكال و انحاى گوناگون است: وقف اولاد؛ وقف ائمّه عراق عليهم السلام؛ وقف امور علميه و غيرها. آيا خريد؛ فروش؛ اجاره؛استجاره؛ بنا؛ تعمير و كلاًّ تصرّفات در اين اراضى موقوفه، بدون اجازه و اذن متولى جايز است يا نه؟

بسمه تعالى، خريد و فروش وقف جايز نيست. و ساير تصرفات منوط است به نظر متولى شرعى وقف و مراعات جهت وقف.

[سؤال 8348] 4489

بسمه تعالى 22 / 5 / 1361

حضرت آيت الله العظمى الامام خمينى، ارواحنا لك الفداء

دهكده اى به نام مرغ ملك، وقف مدرسۀ علميۀ چهارباغ اصفهان بوده است. در

ص: 214

زمان طاغوت، ادارۀ اوقاف، املاك وقف را به زارعين به عنوان سرپرست ملك، واگذار نمود. زارعين، تصرف مالكانه در املاك نموده و زمين هاى وقف را مى فروشند و افراد خريدارى و ساختمان مى نمايند. حكم الله را بيان فرماييد كه وظيفۀ شرعيه معلوم شود.

بسمه تعالى، اختيار املاك موقوفه، با متولى شرعى است و خريد و فروش وقف باطل است.

[سؤال 8349] 4490

بسمه تعالى 19 / 7 / 1361

دفتر حضرت امام، بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، متّع الله المسلمين بطول بقائه و عزه، پس از اهداى سلام؛ بدين وسيله نظر حضرت امام را در مورد مسأله اى كه ذيلاً توضيح داده مى شود، خواستاريم. اميد است با جواب صريح، ما را از حيرت نجات دهيد.

در روستاى آقا بابا، تعدادى باغ انگور وجود دارد كه معروف به باغات وقفى است اما از كيفيت وقف - اعم از قرائت صيغه و مورد مصرف خاص - بى اطلاع بوده و هيچ گونه مدرك كتبى نداريم. ليكن طبق رسوم محلى عوايد حاصله از آن ها پس از كسر هزينه در امور خيريه، از قبيل: عزادارى و احسان در راه ائمه اطهار صرف مى شده است. امروزه اين باغات عوايدى ندارند. بلكه در اثر بالابودن هزينه ها و نداشتن بازدهى رو به خراب و فساد هستند. آيا على فرض صحت وقف باغات فوق الذكر و با توجه به مسائل يادشده، مى توان اين باغات را به قيمت مناسب به فروش رسانيد و از وجوه حاصله، اقدام به احداث اماكن عام المنفعه، از قبيل: مسجد، حمام، دبستان، دبيرستان، بهدارى و غيره نمود و يا اين كه جايز نمى باشد؟ در صورت دوم، تكليف ما نسبت به اين باغات با نداشتن عوايد چه مى باشد؟

بسمه تعالى، خريد و فروش وقف باطل است ولى اجارۀ آن از متولى شرعى - با مراعات جهت و مصلحت وقف - مانعى ندارد.

ص: 215

[سؤال 8350] 4491

بسمه تعالى 7 / 12 / 1361

قم، سرپرست محترم دفتر امام خمينى، مدّ ظله العالى، سلام عليكم

احتراماً؛ ضمن عرض تبريك پيروزى هاى رزمندگان غيور اسلام در جبهه هاى حق عليه باطل، مستدعى است مسأله مشروح زير را از امام امت، خمينى بت شكن استفتا نمايند و جواب را ارسال فرماييد.

در يك روستاى همجوار، مسجدى كهنه وجود دارد كه روستاى مذكور فاقد سكونت مى باشد و روستا هم مخروب شده و اهالى در نظر دارند در روستاى جديد كه كوچ نموده اند، مسجد را توسعه داده و چوب ها و ساير مصالح مسجد قبلى را به فروش برسانند و در مسجد تازه احداث، مصرف نمايند؛ لذا تقاضا مى شود اگر از نظر شرعى اشكالى ندارد، جواب مرقوم فرمايند.

بسمه تعالى، اشكال دارد.

[سؤال 8351] 4492

بسمه تعالى 15 رمضان المبارك 1402 ق

محضر قائد اعظم و امام امت اسلامى، آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى

به عرض مى رساند: اين احقر نظر به اين كه در گوشه اى از منزل بنده، آب انبارى است كه سابقاً مورد استفاده عموم بوده است، بعد از آن كه در اصطهبانات، لوله كشى شد و مردم از آب لوله استفاده كردند، آب انبار مزبور از حيّز انتفاع خارج شد و به كلى قابل استفاده نيست. نظر به اين كه تبديل نمودن آن به احسن، موقوف به اجازۀ فقيه جامع الشرايط - كه در زمان غيبت مرجع و ولى امر از طرف امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف - مى باشد و بنده مقلد شما هستم و شما را اولى بالتقليد مى دانم. خواستم از محضر مبارك شما كسب اجازه نمايم، در صورتى كه مصلحت بدانيد، آب انبار مزبور را به وسيلۀ كارشناسى ماهر، ارزيابى كرده و بهاى آن را به ادارۀ اوقاف

ص: 216

يا هر كس كه اجازه بفرماييد، تحويل دهم تا چيز ديگرى خريدارى و وقف نمايند تا ثواب آن نصيب واقف آب انبار مزبور گردد. استدعا دارم پاسخ را چه نفى و چه اثبات مرحمت بفرماييد.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، وقف عام، قابل فروش يا تبديل نيست.

[سؤال 8352] 4493

بسمه تعالى 27 / 9 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى الامام خمينى، دام توفيقه العالى، پس از تقديم سلام و عرض ارادت، همواره سلامتى آن وجود محترم را در تحت قبّه منوره، از خداوند بزرگ مسئلت دارم.

محترماً به عرض مبارك مى رساند: فتوكپى وقف نامه اى به نام «وقف اولاد» - كه در ادارۀ ثبت شهرستان تربت حيدريه، هم به نام «وقف اولاد» به ثبت رسيده است - در جوف نامه ارسال شد. مستدعى است ملاحظه نمايند و حكم شرعى آن را صادر فرمايند.

در زمان گذشته، ادارۀ اصلاحات ارضى، موقوفه را به سه نفر زارع به اقساط واگذار كرده و سند تنظيم كرده است و معلوم نيست زارعين اقساطى پرداخت كرده باشند و فعلاً زارعين اظهار پشيمانى مى كنند و وضع مالى آن ها هم خوب است. تعداد 28 نفر، ورثۀ واقف كه يازده نفر آن ها اولاد ذكور و هفده نفر اناث مى باشند و احتياج مبرم دارند و در انتظار حكم شرعى آن امام بزرگوار مى باشند تا احقاق حق به عمل آيد، ان شاء الله.

بسمه تعالى، وقف عام قابل خريد و فروش نيست و در وقف خاص فروش آن در موارد به خصوصى كه در رساله مذكور است، جايز است و در فرض مرقوم، اختيار امر وقف، با موقوف عليهم است و فروش آن باطل است.

ص: 217

[سؤال 8353] 4494

بسمه تعالى

ساحت مقدس مُلازمان حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

در اين مسأله شرعيه، ملكى وقف بوده و معلوم التوليه، زارع يا مستأجر وقت در غياب متولى و بى اطلاعى اهالى و تبانى با مأمورين اصلاحات ارضى، ملك را به دلخواه خود اجاره نموده، و پس از اطلاع، اعتراض متولى در مقابل عمل انجام شده و تكميل پرونده، مؤثر واقع نشد. سپس زارع غاصب، ملك را از اداره مذكور به مبلغ يك دهم اجاره، يك سال به اقساط خريدارى و سند تنظيم نمود. حال متولى اظهار مى دارد: چون قانون مقدس اسلام و شرع مطهر، اين گونه معاملات را خلاف و باطل مى داند و سند تنظيم شده نامشروع است بر عموم مؤمنين و شورا واجب است با متولى تشريك مساعى نموده و طبق معمول روستا، مال الاجاره را از زارع غاصب وصول و به مصرف تأمين نظر واقف برسانند. آيا بنا به اظهار متولى، به منظور حفظ منافع ملك موقوفه بر

مؤمنين واجب است در اين مورد اقدام و مال الاجاره را - چه از طريق مصادر امور دولتى و چه به طور كدخدامنشى - وصول و به مصرف برسانند. و يا مسئوليت شرعى و ايمانى ندارند؟ حكم الله را مرقوم فرمايند كه مورد نياز و مؤمنين بى صبرانه منتظر تكليف شرعى خود مى باشند. عند الله مثاب و مأجور خواهند بود.

بسمه تعالى، خريد و فروش وقف باطل است، بايد متصرفين، وقف را از متولى شرعى - با مراعات جهت و مصلحت وقف - اجاره نمايند تا مال الاجاره در جهت وقف، زير نظر متولى شرعى مصرف شود و كسى كه در وقف، بدون اجازۀ متولى شرعى تصرف كند، غاصب و ضامن است، بايد ديگران با مراعات شرايط، او را نهى از منكر نمايند.

[سؤال 8354] ‘ 4414

2. غسال خانه اى در همان روستا وجود دارد كه هم كوچك و هم در محل بسيار بدى قرار گرفته است. آيا مى شود آن جا را فروخت و يك غسال خانۀ بهتر و بزرگ تر،

ص: 218

در جاى مناسب تر ساخت يا نه؟

بسمه تعالى، غسال خانه قابل فروش نيست.

[سؤال 8355] ‘ 4297

3. فرش هاى مساجد كه نخ نما مى شود، آيا مى توان فروخت و تبديل به فرش نو نمود يا نه؟

بسمه تعالى، اگر وقف نبوده و يا در صورت وقف بودن، قابل استفاده در مسجد نبوده، اشكال ندارد.

[سؤال 8356] ‘ 119

4. تبديل قرآن و كتب وقف شده در مساجد، به احسن وجه چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، تا موقعى كه قابل استفاده است فروش و تبديل آن جايز نيست.

[سؤال 8357] 4495

بسمه تعالى

مستدعى است جواب مسائل زير را مرقوم و ارسال فرماييد:

1. آيا فروش منزلى كه زمين آن وقف مسجد است و در آن استخوان ميت پيدا شده، را جايز مى دانيد يا خير؟

بسمه تعالى، فروش وقف جايز نيست.

2. اهل محلى قسمتى از رشتۀ قنات خود را جزو صحن مسجد قرار داده اند و براى حفر چاه مسجد كه هم مسجد استفاده نمايد، هم به حمام برود از مردم جبراً پول گرفته اند و نيز براى زمين حمام از مردم پول گرفته اند آيا غسل و وضو صحيح است يا خير؟

بسمه تعالى، اگر آب مباح باشد، غسل و وضو صحيح است.

3. اراضى آستان قدس رضوى را به عنوان خريد و فروش نقل و انتقال مى نمايند، آيا اين كار صحيح است و نماز و غسل در آن ها جايز است يا نه؟

بسمه تعالى، رسيدگى به اراضى آستان قدس با متصدى شرعى آن است.

ص: 219

[سؤال 8358] 4496

بسمه تعالى 29 / 10 / 1358

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، به عرض مبارك مى رسانيم:

ما اهالى كوهستان لايزنگان داراب يك حسينيه داريم كه قديمى است. مكانش هم جاى خوبى نيست. از پيشگاه مبارك خواستاريم كه اگر مى شود امر بفرماييد تا فروخته شود و وصل مسجد يك زمين است، حسينيه را آن جا از نو بسازيم اگر مى شود چون وصل مسجد است يك متر هم از حياط مسجد داخل حسينيه قرار بگيرد تا بتوانيم در عزادارى امام حسين عليه السلام جاى خوبى داشته باشيم در انتظار فرمان هستيم. در خاتمه سلامتى وجود آن مبارز بزرگ را از خداوند عالم خواستارم.

بسمه تعالى، فروش حسينيه و همچنين جزء حسينيه قرار دادن مسجد، جايز نيست.

[سؤال 8359] 4497

بسمه تعالى 6 / 11 / 1361

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب، مدّ ظله العالى

محترماً؛ بدين وسيله معروض مى دارد كه درآمد بيمارستان موقوفه مفرّح، واقع در ياخچى آباد كه به مصرف مداواى بيماران مى رسد، توسط مال الاجارۀ موقوفات خود اداره مى شود. از حدود 10 سال پيش، تعدادى از قطعات كه مساحت هر كدام حدود 120 مترمربع مى باشد، توسط متولى وقت تبديل به احسن شده و سند مالكيت صادر گرديده است و در حال حاضر از اين امر جلوگيرى مى شود و تعداد كمى از قطعات فوق اضافه مساحت دارند (حدود 2 الى 25 مترمربع) كه روى آن احداث بنا شده و به صورت مسكونى مى باشد و موقوفه مايل است كه در اين گونه موارد سند اجاره جداگانه تنظيم شود، ولى چون اضافه مساحت در حدى نيست كه بتوان كارهاى

ص: 220

تفكيكى و ثبتى آن را انجام داد. لذا تنظيم سند اجاره براى آن مشكل است. على هذا در اين گونه موارد، تبديل به احسن اضافه مساحت طبق نظريه كارشناس، از نظر شرعى جايز مى باشد يا خير؟

بسمه تعالى، فروش وقف، جايز نيست.

[سؤال 8360] 4498

بسمه تعالى 25 / 3 / 1361

دفتر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله، السلام عليكم، از خداوند متعال طول عمر و سلامتى براى امام و پيروزى در تمام جبهه ها براى رزمندگان اسلام و صحت و سلامت براى معلولين انقلاب و اسلام خواهانيم.

1. كسى زمينى را براى قبرستان شهر وقف كرده بود، ولى چون امكان اين هست كه اين زمين، داخل محدوده و به خانه هاى مسكونى نزديك خواهد شد؛ روى اين اصل اين زمين را براى احداث خانه فروختند. و پول آن را در بانك اسلامى و يا شركت تعاونى به جريان انداختند. در صورتى كه قبرستان موجود شهر. اكنون داخل خانه هاى مسكونى شده و از طرفى پر شده و شهر احتياج مبرم دارد به زمينى براى احداث قبرستان. آيا شرعاً اين عمل صحيح است؟

بسمه تعالى، زمين اگر وقف براى دفن اموات شده و تحويل وقف گرديده فروش آن باطل است و بايد تسليم جهت وقف گردد، در غير اين صورت اختيار آن با مالك بوده و فروش آن محكوم به صحت است.

2. زمين هايى در اطراف شهر هست كه سند رسمى ندارند و با قرارداد عادى بدون اجازه دولت و بدون در نظر گرفتن مقررات و قانون جمهورى اسلامى خريد و فروش مى شوند. آيا مى شود از آن زمين ها براى مسجد و خانه سازمانى افراد سپاه پاسداران خريدارى كرد؟

بسمه تعالى، تابع مقررات دولت اسلامى است.

3. از زمين هاى يادشده سؤال دو، اگر خانواده شهدا بخرند چه حكمى دارد و آيا در اين مورد شهردارى موظف است براى دادن آب و برق و امكانات براى آن ها؟

بسمه تعالى، دولت، تابع مقررات بايد رفتار كند.

ص: 221

[سؤال 8361]

4499

بسمه تعالى 15 / 9 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى، الامام روح الله الخمينى

با كمال احترام، به استحضار مى رسانم از شخصى - متولّى فعلى چهار پيمانه زمين وقف امام حسين عليه السلام - ده سال اجارۀ زمين موقوفه را، وصول نمودم و در ايام عاشورا خرج كردم، و ده سال گذشته را نيز اطلاع كامل دارم كه توسط متصدّيان قبلى وصول، و در ايّام عاشورا خرج شد. پنج سال است كه اين زمين را به مديرعامل اسبق دامپرورى - كه مدت سه سال است فرارى مى باشد - فروخته است. متولى از دادن موقوفه خوددارى مى كند و منكر وقف شده است. سه سال اجاره زمين را نداده و خيال هم ندارد بدهد، وظيفه شرعى چيست؟

بسمه تعالى، مربوط به دادگاه هاى مربوطه در دولت اسلامى است.

[سؤال 8362] ‘ 4532

2. در حدود هشت سال پيش رژيم گذشته زمين هاى مزروعى موقوفه قريه را به رعايا فروخت. اكثر كشاورزان از آن به بعد اجاره نپرداختند؛ زيرا متولى مطالبه ننمود و در عين حال قيمت املاك را هم به دولت نپرداختند و متولى وقف فعلاً از نظر كشاورزان فاقد صلاحيت شرعى توليت است و اداره اوقاف هم در اين مدت در اين زمينه كارى نكرده است. تكليف مال الاجاره هشت ساله چه مى شود؟ گروهى از كشاورزان قدرت ندارند همه آن را يك جا بپردازند؛ چگونه بپردازند و به چه مقامى؟ آيا اجازه مى فرماييد اجاره مزبور صرف عمران و آبادى قريه گردد؟

بسمه تعالى، فروش وقف باطل است و تصرف در آن منوط است به نظر متولى شرعى و مراعات جهت وقف. و نسبت به گذشته موجب ضمان اجرت المثل است. و اگر متولى خاصى كه شرعاً توليت او ثابت باشد ندارد، امر آن با حاكم شرع است.

ص: 222

[سؤال 8363] 4302

3. افرادى كه به غصب موقوفات ادامه مى دهند - اعم از زارع و كشاورز موقوفه يا غيره - و به مسائل دينى و نصايح مبلغين و فتاواى مراجع اعتنا نمى كنند؛ كشت و زرع و

تصرفات آن ها، حرام است يا خير؟ و اين بى توجهى عمدى، باعث فسق و عدم صلاحيت و امانت چنين افرادى مى باشد يا خير؟

بسمه تعالى، حكم مسأله معلوم است و اگر نزاعى در بين است، به محاكم صالحه مراجعه كنند.

[سؤال 8364] 4500

بسمه تعالى

دفتر محترم حضرت امام

محترماً؛ مستأجر، خانۀ مسكونى وقفى را، بدون موافقت متولّى، تخريب و به كارگاه تبديل نموده، و آن را در قبال اخذ مبالغى به عنوان سرقفلى، به غيرواگذار نموده است.

توضيح: در اجاره نامه، مستأجر حق انتقال مورد اجاره را - كلاً و يا جزئاً - به غير نداشته است. خواهشمند است دستور فرماييد حكم شرعى اين مسأله را، براى اطلاع اين جانب اعلام و ابلاغ دارند.

بسمه تعالى، در فرض سؤال، كسى كه ساختمان وقفى را تخريب كرده، ضامن است و حق سرقفلى براى وى ثابت نيست، و تصرف در موقوفه بدون اذن و اجازۀ متولى شرعى، در حكم غصب است.

[سؤال 8365] 4501

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى ادام الله ظله العالى

شخصى چند قطعه باغ وقف بر اولاد ذكور نموده و به علت دور بودن از محل

ص: 223

سكونت موقوف عليهم تمام آن مسلوب المنفعه شده و الآن يك قطعه آن باقى است و آن هم در معرض خرابى مى باشد و تا چند سال ديگر مثل آن ها مسلوب المنفعه مى شود آيا اجازه مى فرماييد كه متولى آن باغ را بفروشد و يك باغ بهتر و نزديك تر خودش بخرد و به همان نهج وقف باشد يا خير؟ ضمناً مبلغ يك تومان از درآمد باغ ها در قديم به مصرف روضه خوانى مى رسيده، آيا همان يك تومان قديم خرج شود يا وجه نقد امروز.

بسمه تعالى، در فرض مذكور فروش وقف جايز نيست و بايد بر طبق وقف عمل شود.

[سؤال 8366] ‘ 1890

28. موقوفاتى در بين اراضى اشخاص هست نظر به اين كه روى حوادث روز از آن ها نگيرند و از بين ببرند على الظاهر انكار عنوان موقوفه بودن آن ها را كرده اند، آيا اگر نشد در بين خود عنوان موقوفه را مخفى حفظ كنند راهى براى فروش و مصرف در امر خيرى ديگر دارد يا نه، تكليف اين ها چيست؟

بسمه تعالى، حقّ فروش و تبديل ندارند.

[سؤال 8367] 4502

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر عظيم الشأن انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، زيد توفيقه

پس از عرض سلام، از حضور آن رهبر عزيز تقاضا مى كنم جواب مسأله ذيل را مرقوم فرماييد.

خانه اى است واقع در شهر قم، صاحب خانه مذكور اين خانه را طبق قراردادى براى حسينيه وقف نمود، پس از وقف، كلنگ ساختمان را واقف در حضور اهالى محل به زمين زد و اهالى هم خانه را خراب كردند. دست اندركاران ساختمان فوق پس

ص: 224

از تحقيق فهميدند كه ساختمان حسينيه آن طورى كه واقف مى خواهد حدود يك ميليون تومان خرج دارد.

ولى ايشان حق توليت را براى خود و اولاد ذكور نسل بعد نسل خود به مقدار 1/3 از درآمداين حسينيه قرارداده است، در صورتى كه سرمايه گذارى ايشان1/6 مى باشد ( 1/6از جمع پول ساختمان و زمين) دست اندركاران ساختمان شرايط واقف را قبول نكردند و ساختمان ساخته نشد ولى واقف اصرار به عمل كردن به شرايط را دارد.

بنابراين از شما رهبر عظيم الشأن تقاضا مى كنيم كه اوّلاً: با اين كه دست اندركاران مسجد شرايط واقف را قبول ندارند حالا اين وقف صحيح است يا نه؟ مرقوم بفرماييد؛ زيرا از اين قضيه حدود هشت سال مى گذرد و زمين مذكور همين طور باقى است و دو سال پيش يكى از علما چنين فرمودند كه وقف باطل است و واقف نصف زمين مذكور را فروخت و نصف ديگر را بدون هيچ شرطى به مسجد بخشيد. حال اهالى محل به خريدار نصف زمين و فروشنده كه در حقيقت همان واقف بوده اعتراض مى كنند كه اين زمين از مسجد است و فروشنده حق فروش ندارد، تكليف خريدار چيست؟ لطفاً مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، اگر چيزى را كه وقف كرده تحويل جهت وقف هم داده خريد و فروش آن جايز نيست و در غير اين صورت اشكال ندارد.

[سؤال 8368] 4503

بسمه تعالى 21 / 10 / 1361

محضر مبارك رهبر عالى قدر حضرت امام خمينى مدّ ظله

پس از درود و تحيات و آرزوى سلامتى وجود جناب عالى، از آن رهبر عالى قدر استفتا مى شود مقدار زمينى با آب است كه وقف بر اولاد ذكور مى باشد و از منطقه سكونت وراث تقريباً يكصد و سى كيلومتر فاصله دارد كه احتمال مخروبه شدن آن مى رود، آيا ممكن است زمين و آب را فروخته و در محل سكونت اولاد ذكور به جاى

ص: 225

آن ملك ديگرى خريد يا خير؟

بسمه تعالى، در فرض مرقوم فروش جايز نيست.

[سؤال 8369] ‘ 1546

5. زمين و اعيانى وقف بوده، اعيان از بين رفته، زمين باقى است، كسى هم او را آباد نمى كند، مى شود زمينش را فروخت يا نه؟

بسمه تعالى، فروش وقف جايز نيست مگر در موارد خاصه كه در رساله مذكور است.

[سؤال 8370] 4504

بسم الله الرحمن الرحيم 16 ذى القعده 1402 ق

مولانا، قائد الاُمّة الإسلامية، آية الله العظمى والمرجع الأعلى، سماحة الإمام المفدي السيّد روح الله الخميني، مدّ الله ظله على الإسلام والمسلمين؛ آمين

رجل وقف عقاراً منذ أمد بعيد على الذكور من ذرّيته ومن تناسل منهم ذكوراً وقد انتهى الحال به، إلى أن سقط عن الانتفاع المعتدّ به، مع كونه ذا منفعة يسيرة ملحقة بالمعدوم عرفاً ومع احتياج الحاضرين من الموقوف عليهم إلى عوضه حاجة ماسّة ومتعسّر، بل متعذّب شراء ملك بثمنه ووقفه على النهج الذي كان عليه الوقف الأوّل؛ فهل تأذنون في بيعه وتوزيع ثمنه على الحاضرين؟ أفتونا دام ظلكم

بسم الله الرحمن الرحيم، لا يجوز في مثل مفروض السؤال، بيع الوقف وتوزيع ثمنه على الموقوف عليهم.

[سؤال 8371] 4505

بسمه تعالى 21 شوال 1399 ق

رهبر عالى قدر و مرجع بزرگ جهان تشيع حضرت آيت الله العظمى حاج آقا روح الله خمينى، دامت بركاته

جعلت فداك، استفتائاً عرض مى شود كه قناتى است مخروبه و از كار افتاده كه قابل

ص: 226

مرمت نيست. مالكين قنات اراضى مربوطه را فروختند و يك سهم از چهل و دو سهم آن، وقف تعزيۀ حضرت خامس آل عبا عليه السلام بود. مادامى كه قنات جريان داشت سالانه وجه اجارۀ آن خرج تعزيۀ حضرتش مى شد. حالا ديگر سال ها است كه قطع گرديده است. اكنون بيان فرماييد مبلغى را كه از وجه اراضى فروخته شده به وقف مزبور، سهميه مى رسد، در چه مصرفى مى توان خرج نمود؟

والسلام عليكم واللعن والخزى على اعدائكم اجمعين

بسمه تعالى، فروش وقف بدون مجوز باطل است. و اگر مجوز داشته با پول آن به نظر متولى شرعى، بايد زمين ديگرى خريدارى و عوايد آن در جهت وقف صرف شود.

[سؤال 8372] 4506

بسمه تعالى 19 / 4 / 1362

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، مدّ ظله العالى، با عرض احترام و آرزوى طول عمر و عزت روزافزون، تقاضا دارد نظر مبارك را در مورد ذيل بيان فرماييد.

بعضى از اراضى موقوفه در سنوات گذشته با مجوز شرعى به فروش رسيده يا به فروش مى رسد، آيا در صورت صلاح و صرفه وقف، اجازه مى فرماييد از محل وجوه حاصله از فروش، اقدام به خريد يا احداث ساختمان گردد يا خير؟

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

نمايندگان امام در سازمان اوقاف: محمد على نظام زاده، سيدمهدى جمارانى

بسمه تعالى، در صورتى كه فروش آن ها طبق موازين شرعى بوده و درآمد آن تكافوى تبديل آن ها را به اراضى ديگرى به همان مقدار نمى كند، مجازيد با پول آن جاى ديگرى را خريدارى و يا بنا كنيد و از منافع آن طبق وقف عمل نماييد.

ص: 227

[سؤال 8373] 4507

بسمه تعالى 28 جمادى الثانى 1398 ق

محضر مقدس آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى على رؤوس الانام

زمينى است وقف بر حضرت ابا عبدالله عليه السلام كه درآمد آن بايد صرف روضه خوانى شود. شير خورشيد سرخ، اين زمين را تصرف كرده و براى مردم كه بر اثر زلزله خانه هاشان خراب شده، خانه ساخته است. مساحت بسيار كمى از اين زمين باقيمانده كه از نظر كشاورزى قابل استفاده نيست؛ چون در ميان ده واقع شده و از نظر اين كه كسى در اين جا ساختمان كند و اجاره دهد نيز قابليت ندارد. خلاصه زمين قابل استفاده نيست. آيا اجازه مى فرماييد زمين را بفروشيم و از ثمن آن، جاى ديگر زمين مزروعى به نفع وقف خريدارى نماييم.

بسمه تعالى، فروش وقف جايز نيست، بلى اگر به هيچ نحو استفاده ندارد؛ مى توانند با اجازه متولى شرعى آن را بفروشند و تبديل به زمينى كه استفاده در جهت وقف از آن ممكن باشد بنمايند.

اجاره وقف

[سؤال 8374] 4508

بسمه تعالى 28 / 10 / 1361

محضر مبارك زعيم عالى قدر رهبر عظيم الشأن امام خمينى دامت بركاته

با نهايت احترام، به عرض عالى مى رساند قطعه زمينى واقع در قريه ميگون مى باشد كه مالك وصيت نموده اند ملك مزبور نسل بعد نسل به اولاد ذكور واگذار گردد و هر ساله پس از كسر مخارجات و عشر درآمد جهت متولّى، بقيه آن را در عزادارى حضرات چهارده معصوم عليهم السلام خرج و صرف نمايند، زمين ياد شده اكنون در اختيار يكى از فرزندان واقف مى باشد كه ايشان هم داراى چهار فرزند ذكور هستند.

ص: 228

لذا استدعا دارد مرقوم فرمايند آيا با رضايت متولى فعلى ملك و چهار فرزند ذكور ايشان مى شود در مقدارى از زمين، باشگاه ورزشى باستانى (زورخانه) كه عام المنفعه خواهد بود و يك طبقه هم منزل مسكونى احداث نمود يا خير؟ با چه شرايط و چه شكل؟

بسمه تعالى، در صورتى كه زمين وقف شده براى امر خاصّى، اجاره دادن مقدارى از آن زير نظر متولى شرعى و صرف عوائد آن در جهتى كه مال الوصيّه طبق وصيّت براى آن وقف شده مانع ندارد.

[سؤال 8375] 4509

بسمه تعالى 16 / 11 / 1361

دفتر محترم امام خمينى مدّ ظله العالى

احتراماً قطعه زمينى حدود صد متر مربع وقف اولاد است و در آن زباله و آشغال ريخته مى شود كه به بهداشت عمومى لطمه مى زند. آيا مى شود حدود 30 متر مربع آن را به فروش رسانيد و از فروش آن مابقى را به صورت مغازه در آورد و آن قسمت كه مغازه شده است به وقفيت اولاد باقى باشد؟ چون صاحب آن موفق به ساختن نمى باشد.

بسمه تعالى، چنانچه با نظر متولى شرعى و موقوف عليهم آن را براى ساختن مغازه اجاره دهند و مال الاجاره صرف در جهت وقف شود مانع ندارد، ولى با امكان بهره بردارى از آن ولو به طور اجاره، فروش آن جايز نيست.

[سؤال 8376] 4510

بسمه تعالى 7 / 12 / 1361

محضر حضرت آيت الله العظمى رهبر عظيم الشأن امام خمينى مدّ ظله العالى

فدايت شوم، چه مى فرماييد در مسأله زمين وقف شده:

ص: 229

1. كسى يك قطعه زمين مزروعى خود را وقف مسجد نموده تا عايدات آن را در تعميرات اساسى كلى و جزئى و هكذا، در مايحتاج مسجد نامبرده خرج و مصرف نمايند، حالا از طرف ادارۀ بهداشت در همين زمين مرقومه يك ساختمان خانۀ بهداشت بنا نموده اند، راه استفاده از ساختمان احداثى در اين زمين موقوفه چطور است؟ مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، مى توانند زمين مزبور را كه در آن ساختمان شده به قيمت عادله از متولى شرعى وقف اجاره كنند و مال الاجاره بايد صرف در جهت وقف شود.

2. كسى ديگر يك قطعه زمين خود را وقف سيدالشهدا عليه السلام و اولاد ذكور خود نموده كه نسلاً بعد نسل از عايدات همان زمين مخارج خودشان را تأمين نمايند و هر سال به نام حضرت سيدالشهدا عليه السلام به مدت ده روز عزادارى نمايند، ولى از طرف جهاد و براى اهالى قريه قره شبان لوله كشى كرده اند و در گوشه همين زمين چاه عميق حفر و منبع آب نصب و بنا كرده اند. آيا اهالى قريه مزبور مى توانند از آب آشاميدنى همين چاه موقوفه براى وضو و غسل و آشاميدن خودشان استفاده نمايند؟ البته فعلاً مخارج زيادى در چاه عميق و منبع آب صرف كرده اند و اگر بخواهند در جاى ديگر دوباره خرج نمايند ممكن نمى باشد، راه حل را در اين مسأله مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، چنانچه رضايت موقوف عليهم تحصيل شود و اقدام به عزادارى هم بشود مانع ندارد.

[سؤال 8377] 4511

بسمه تعالى

استفتا از حضرت امام

ساختمانى كه مستأجر در زمين موقوفۀ خاص، با اجازۀ توليت با هزاران گرفتارى كه با شهردارى قبل از انقلاب داشته، ساخته است و با داشتن اجازه از توليت، آن را به ديگرى اجاره داده است. حال بعد از انقلاب، طريقۀ دريافت اجاره به چه صورت امكان پذير است؟ آيا مى شود متولى شرعى به نسبت زمين، و مستأجر دست اول - كه

ص: 230

ساختمان را ساخته - به نسبت ساختمانش، اجاره را دريافت دارند؟

بسمه تعالى، ساختمان اگر از خود شما است، مى توانيد به او اجاره دهيد و مال الاجاره بگيريد.

[سؤال 8378] 4512

بسمه تعالى

محضر حضرت آيت الله العظمى آقاى خمينى، دام ظله العالى

بيان فرماييد ملكى را زيدى وقف نموده براى قرائت قرآن، مشروط بر اين كه ملك در تصرف اولاد او بوده باشد نسلاً بعد نسل كه هر روز دو جزء قرآن قرائت بنمايند و از اين ملك وقف در زمان طاغوت سه قطعه عدواناً جاده و خيابان شده است و يك قطعه جزئى باقيمانده كه اصلاً قابل زراعت نيست، چون اطراف اين قطعه زمين باقيمانده را صاحبان اراضى اطراف آن منزل كرده اند فقط براى منزل مى شود از آن استفاده نمود. اجازه مى فرماييد كه اين قطعه زمين باقيمانده را به فروش برسانند و در محل ديگر كه براى زراعت خوب است عوض آن ملك بخرند و وقف نمايند؟

از خداوند متعال، پيروزى اسلام و طول عمر رهبر عزيزمان را خواستارم.

بسمه تعالى، فروش وقف جايز نيست، ولى اجاره دادن آن براى ساختمان با ملاحظه جهت و مصلحت وقف مانع ندارد.

[سؤال 8379] 4513

بسمه تعالى 9 / 10 / 1358

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله، پس از ابلاغ سلام، لطفاً جواب مسأله ذيل را بيان فرماييد:

كاروان سرايى است موقوفه، و مدتى است كه از زمان اجاره آن گذشته است. مستأجر به اعتماد قوانين خلاف شرع سابق حاضر نيست آن محل را تخليه نمايد. لطفاً مرقوم فرماييد آيا تصرف و كسب و كار در اين محل وقف براى مستأجر بعد از

ص: 231

گذشتن مدت اجاره جايز است يا نه و آيا تخليه محل واجب است يا نه؟

بسمه تعالى، بعد از مدت اجاره، مستأجر بايد موقوفه را از متولى شرعى آن اجاره كند و يا آن را تخليه و در اختيار متولى شرعى قرار دهد و اگر اختيار واگذارى به غير را شرعاً داشته باشد، مى تواند به ديگرى واگذار كند.

[سؤال 8380] 4514

بسمه تعالى

شريعتمدار، مقتداى تام، مروج الاحكام، حضرت آيت الله، امام خمينى، دامت بركاته، چه مى فرماييد در اين مسأله كه زيدى قطعه زمين موقوفه و يا مغازه اى را از متولى وقف اجاره نموده به مبلغ و مدت معيّنى، حال پس از منقضى شدن مدت اجاره، مستأجر حاضر براى تجديد سند اجاره نمى باشد و متولى هم اظهار مى دارد كه از نظر شرعى راضى نيستم. آيا مستأجر مى تواند در زمين موقوفه و يا محل كسب و كار، نماز و يا عبادت نمايد يا خير؟ اجركم على الله

بسمه تعالى، بدون اجازه متولى شرعى يا اجاره از او، حكم غصب را دارد.

[سؤال 8381] 4515

بسمه تعالى 23 / 2 / 1362

استفتا از محضر مبارك امام امت، مرجع تقليد شيعيان جهان

شخصى عايدات يك قطعه مزرعۀ خويش را - با حضور در دفتر اسناد رسمى - طبق قرار شرعى، حبس مؤبّد عزادارى محرم خامس آل عبا نموده، و قرار كتبى در ادارۀ اوقاف محفوظ مى باشد. سنواتى بعد از ارتحال نامبرده، يكى از ورثه - على رغم اعتراض كتبى وراث ديگر - قطعه زمين مزبور را با داعيۀ مالكيت، تصرف عملى نموده و در نظام طاغوتى، جهت احداث بيمارستان، به سازمان شير و خورشيد سرخ محل، به بيع فضولى قولنامه، و وجه مربوطه را دريافت داشته است. بعد از انقلاب هيأت پنج نفرى واگذارى زمين، قطعۀ مزبور را مشمول بند 12 اراضى موات تلقى كرده، و در

ص: 232

اختيار ادارۀ راه و آموزش و پرورش محل قرار داده اند، ادارات مذكور - على رغم اعتراض كتبى هلال احمر محل - به استناد اجازه نامۀ هيأت واگذارى زمين، به احداث تأسيسات مسكونى و آموزشى مبادرت نموده اند. اينك كه صحت جريان وقف و فضولى بودن بيع روشن شده، تكليف شرعى وقانونى ادارۀ اوقاف، هلال احمر، ادارات راه و آموزش و پرورش در تأمين منظور واقف، و استيفاى مخارج خودشان چيست؟

بسمه تعالى، اگر وقف بودن مزرعه، شرعاً ثابت است، مى توانند به متولى شرعى مراجعه كنند و با مراعات جهت و مصلحت وقف، آن را براى استفاده هاى ذكر شده در آموزش و پرورش و غيره، اجاره نمايند و مال الاجاره را در جهت وقف صرف كنند.

[سؤال 8382] 4516

بسمه تعالى

محضر شريعت مدار، مقتدى الأنام، مروج الأحكام والمسلمين، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، أدام الله أظلالكم

زيدى زمينى موقوفه را اجاره نموده و در مدت اجارۀ خود، حق خود را به فلان مبلغ به ديگرى واگذار نموده؛ آيا متولى مى تواند از نظر غبطۀ وقف، مبلغى براى موافقت خود - جهت واگذارى - از دو نفر دريافت نمايد يا خير؟ أجركم على الله

بسمه تعالى، اگر در اجارۀ اوّلى، حق واگذارى به غير را به مستأجر نداده، اجارۀ دوم فضولى و موقوف است به اجازۀ متولى شرعى و متولى بايد مطابق صلاح وقف عمل كند.

[سؤال 8383] 4517

بسمه تعالى

رياست محترم دفتر امام خمينى

خواهشمند است استفتاى امام امت راجع به زمينى كه متعلق به اوقاف بوده و اجاره

ص: 233

داده شده و در آن خانه سازى شده را بفرماييد، آيا مى توان آن خانه را خريد و فروش كرد و اجراى احكام دين در آن جا صورت شرعى دارد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر با نظر متولى شرعى و مراعات جهت وقف، ساخته شده فروش ساختمان و اجاره زمين وقف با نظر متولى شرعى مانع ندارد.

[سؤال 8384] 4518

بسمه تعالى 19 / 3 / 1362

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

احتراماً؛ به استحضار مى رساند: رقبات يكى از موقوفات قم كه وقف براى مدرسۀ علوم دينى مى باشد، به صورت زراعى در دست مستأجر بوده كه در آن، غرس درخت نموده است و اخيراً نبش يكى از ميادين بزرگ شهر قرار گرفته كه اطراف آن، كلاً ساختمان و محل مسكونى شده است. با توجه به اين كه اجارۀ ساليانۀ فعلى آن، مبلغ سى و هفت هزار تومان است. چنانچه اقدام به ساختمان شود، هم عدۀ زيادى از مردم را صاحب خانه مى كند و هم درآمد وقف ده ها برابر مى شود. آيا اجازه مى فرماييد درخت ها را با رضايت مستأجر قطع و زمين به صورت مسكونى درآيد؟

مسئول اوقاف قم

بسمه تعالى، اجاره دادن زمين مذكور، براى ساختن خانه در مفروض سؤال، زير نظر متولى شرعى و مراعات جهت وقف، مانع ندارد.

[سؤال 8385] ‘ 4477

3. جمعى از مؤمنين در منطقه اى مسكن دارند كه يك دانگ از شش دانگ، وقف است به طور مشاع، وظيفه چيست؟ و مبلغ قابل پرداخت چه ميزان بايد باشد؟ و در صورت نبودن وقف نامه كه به طور شياع، وقفيت ثابت شود، دستور چيست؟

بسمه تعالى، اگر وقف بودن محرز باشد، بايد مقدار وقف را از متولى شرعى خاص يا از حاكم شرع، به نرخ عادله اجاره كنند.

ص: 234

[سؤال 8386] 4519

بسمه تعالى

محضر مبارك مرجع عالى قدر شيعيان جهان، حضرت آيت الله العظمى آقاى خمينى، مدّ ظله

شخصى از روى جهالت و نادانى و ندانم كارى از مسائل وقف زمين موقوفه اى را كه قسمت عمده آن بى كار و قسمتى زمين مزرعه است كه اكنون معادل يك هكتار است درخت ليمو و نخل در آن زمين كاشته است و با دست خود مقدارى از اين درخت هاى مزرعه را به عنوان ملك طلق خود تصرف نموده و از آن ها بهره بردارى مى كند، آيا چنين كارى از نظر شرع مقدس اسلام صحيح است يا خير؟ و اگر صحيح نيست آيا راهى براى جبران زحمات اين شخص مى باشد؟

بسمه تعالى، در صورتى كه نهال درختان از غارس است درختان ملك او است و بايد اجرت المثل زمين موقوفه را بپردازد كه با نظر متولى شرعى وقف، در جهت وقف صرف شود.

[سؤال 8387] 4520

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

زمين موقوفه اى است كه به واسطه خيابان كشى از استفاده اوليه افتاده و مقدار كمى باقيمانده، چنانچه مغازه شود و اجاره داده شود مصلحت موقوفه است. اذن مى فرماييد: كه چند دكان ساخته شود؟

بسمه تعالى، در صورت موافقت با جهت وقف، مجازند ولى اگر متولّى خاصّ دارد، بايد با نظر او باشد.

[سؤال 8388] 4521

بسمه تعالى 30 / 6 / 1361

حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، بعد الحمد و الصلاة و سلام و

ص: 235

عرض ادب، استدعاى صدور پاسخ مسأله ذيل را دارم:

اگر متولى موقوفۀ اولادى، آن را بدون رعايت غبطه و مصلحت وقف و موقوف عليهم، و بر خلاف ميل و رضاى آن ها اجاره دهد، به نحوى كه متضمن ضرر كلى موقوف عليهم باشد، آيا اجاره صحيح است يا باطل؟

بسمه تعالى، تصرف در وقف اگر خلاف جهت و مصلحت وقف باشد، جايز نيست و عقد اجاره در فرض مرقوم، صحيح نيست.

[سؤال 8389] 4522

بسمه تعالى 25 / 10 / 1361

محضر مبارك امام امت حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى على رؤوس المسلمين

به عرض مى رساند كه در كميجان اراك، مدت تقريباً هفتاد سال پيش، مدرسۀ علوم دينى شخصى به نام ميرزا على اصغر بنا و اتمام نموده، جهت تدريس و تعليم علوم دينى كه تا حال، هيچ گونه استفاده نشده و پدرم مدت دو سال، خواست كه شاگردانى تعليم نمايد كه آن هم با بى استقبالى مردم روبه رو شد. ولى مدرسۀ مذكور دست توليت وراث واقف، معموره است كه عبارت از: چند عدد حجره و يك سالن مسجد نماز مى باشد. ولى در كميجان، چون مساجد زيادى وجود دارد، شايد در اين مسجد، ماهى يك بار، درش باز نمى شود. لذا در جنب اين مدرسه، زمينى به مساحت تقريبى چهار هزار متر باغ انگورى و ميوه هاى درختى كه آن هم در اثر مسن بودن اين باغ، از بين رفته و به صورت خرابه درآمده است كه فى الحال بدون بهره مى باشد. اخيراً از مقام جمهورى اسلامى، بودجه براى بيمارستانى در اين محل تعيين و سيصد پارچه آبادى، از اين استفاده خواهند نمود كه تا حال فاقد بيمارستان مى باشد. اهالى محل از اين جانب تقاضا نمودند كه از محضر مبارك امام استفتا شود كه آيا اين زمين كه داراى قابليت بسيار خوبى - جهت بيمارستان از نظر جا و محل مناسب و نزديك آب

ص: 236

قنات -مى باشد. آيا اجازه مى فرمايند كه در اين زمين، بيمارستان بنا نمايند؟ در ضمن وراث واقف هم، همين آرزو را دارند تا نظر امام امت چه باشد. توضيحاً زمين مزبور جزو موقوفات همين مدرسه مى باشد.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، اگر زمين مزبور جهت استفادۀ خاصى وقف نشده، متولى شرعى با مراعات مصلحت و جهت وقف، مى تواند آن را اجاره دهد كه بيمارستان شود و مال الاجاره مقرر را در جهت وقف صرف نمايند.

[سؤال 8390] 4523

بسمه تعالى 7 / 5 / 1361

محضر محترم رهبر انقلاب اسلامى ايران، حضرت آيت الله العظمى، امام خمينى

استحضاراً به عرض عالى مى رسانم كه اين جانب در چند سال پيش، تمامى شش دانگ يك كاروان سرا را طبق قباله و سند رسمى، وقف كردم، كه درآمد آن بعد از هزينه خودش در مسجد قائمى صرف شود. قبل از وقف كاروان سرا يك باب مغازۀ آن را طبق قباله عادى به مبلغ دو هزار تومان فروختم به كسى و بعد از وقف - كه مدت هشت سال گذشته است - به خاطر اين كه ملك وقف شش دانگ باشد، مغازه را، از مالك آن به مبلغ هفتاد هزار تومان خريده و واگذار وقف نمودم و در همين حال با توافق خود طرف، و قبض بنگاه مغازه را از قرار ماهى سيصد تومان به خودش به اجاره دادم، و حال كه مطالبۀ اجاره را جهت صرف موقوفه مى نمايم، از دادن آن امتناع مى ورزد. نظر جناب عالى را در اين مورد مرحمت فرماييد. از خداوند متعال طول عمر آن مرجع عظيم الشأن را خواستارم.

بسمه تعالى، مستأجر وقف موظف است وجه اجاره را به متولّى شرعى تسليم كند، تا در جهت وقف صرف شود، و اگر نزاعى در بين است به مقامات صالحه مراجعه كنند.

ص: 237

[سؤال 8391] 4524

بسمه تعالى 10 / 2 / 1361

حضور مبارك رهبر كبير انقلاب، امام امت، دامت بركاته العاليه

1. زمين اوقاف را كه خراب بوده از ادارۀ اوقاف اجاره نموده و آباد كرده و مال الاجاره پرداخت مى كنم. آيا اشكال ندارد؟

بسمه تعالى، چنانچه متولى خاص ندارد يا با اجازۀ او بوده، مانع ندارد.

[سؤال 8392]

2. ملك اوقاف را شخص ديگرى اجاره كرده، ساختمانى هم در آن احداث نموده و حق بهره بردارى آن را به ما واگذار نموده است. ضمن اين كه خودش به اوقاف اجاره مى دهد، از ما نيز اجاره مى گيرد. آيا اين موضوع اشكال ندارد؟

بسمه تعالى، اشكال ندارد.

[سؤال 8393]

3. نماز خواندن در املاك فوق اشكال ندارد؟

بسمه تعالى، صحيح است.

[سؤال 8394] ‘ 3406

5. شخصى زمينى را از سازمان اوقاف اجاره مى كند و در روى آن زمين ساختمان مى نمايد، آيا ساختمان آن در ملكيت موقوفه قرار مى گيرد و يا به شخص سازنده متعلق است؟

بسمه تعالى، ساختمان ملك سازنده است، مگر اين كه از عوايد يا مال الاجارۀ موقوفه ساخته شده باشد.

[سؤال 8395] 4525

بسمه تعالى

1. قريه اى است موسوم به گاوزن كلا در محلات درون كلاى غربى، داراى

ص: 238

جمعيتى در حدود صد خانوار كه در گذشته از حمام محل مجاور كه تقريباً نيم كيلومتر فاصله دارد و يا از حمام محلات ديگر كه دو تا سه كيلومتر فاصله دارد، استفاده مى نمودند. مدتى است به خاطر خرابى حمام محل مجاور، اهالى ناچارند به حمام محل هاى مجاور رود بروند. طى مسافت، به خصوص در فصل زمستان براى زنان باردار مشكل و براى شيخ و شيخه و بيماران، مشكل تر و از اين حيث ساكنان قريۀ مزبوره در زحمت و ناراحت هستند. در نظر گرفته شده در ضلع جنوبى قطعه زمين موقوفۀ مزروعى - شاليزارى به مساحت تقريبى چهارده هزار متر مربع - ، كه به گاوزن كلا متصل است، چهارصد متر با رعايت غبطۀ وقف و اجور نسبى سالانه و با موافقت متولى شرعى و آسايش سكنۀ قريۀ ياد شده، براى حمام و احداث آن تخصيص يابد. اشكالى دارد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر منافاتى با جهت وقف ندارد از متولى شرعى براى ساختن حمام اجاره كنند و اجرت آن در جهت وقف صرف شود.

2. در موقع اجراى صيغۀ وقف كه از تاريخ آن نود سال مى گذرد، تمام محلات درون كلا فقط يك تكيه و مسجد بود. و افراد همۀ محلات كه در آن وقت شايد از پنجاه خانوار تجاوز نمى كرد از جمله اهالى گاوزن كلا در اين تكيه كه واقف درآمد زمين موقوفه را به نحو مقرر در وقف نامه به آن تخصيص داد در ايّام سوگوارى و غيره اجتماع مى نمودند. پس از افزايش جمعيت، در گاوزن كلا هم تكيه اى احداث شد و اهالى اين محل كه سابقاً در تكيۀ قديمى درون كلا شركت و به سوگ مى نشستند. اكنون آن ها و يا اعقابشان در تكيۀ مستحدثه در مواقع عزادارى جمع شده و به سوگ مى نشينند. آيا مى توان از درآمد زمين مورد بحث، در ايام سوگوارى به تكيۀ احداثى داد يا خير؟

بسمه تعالى، بايد عوايد وقف در همان تكيه اى كه براى آن وقف شده مصرف شود.

3. راه مواصلاتى و ارتباطى بين درون كلاى غربى و محلات ديگر و قريۀ گاوزن كلا در قديم وجود داشته و دارد. اهالى و وسايل نقليه موتورى و مواشى و دوابّ و غيره از اين راه استفاده نموده و عبور و مرور مى نمايند. ضمناً در گذشته مردم دو محل از حاشيۀ بى روح زمين موقوفۀ مذكوره كه حد فاصل دو قريه بوده - از لحاظ نزديكى - رفت و آمد مى نمودند. حال مى خواهند (با وجود جاده و راه قديمى موجود كه مورد استفاده بوده و هست) آن را وسعت داده و در زمين زرعى موقوفه ياد شده راه و

ص: 239

جاده اى كه وسايط نقليه موتورى نيز از آن عبور نمايد احداث نمايند، آيا احداث جاده در آن جايز و عبور و مرور افراد از راه احداثى اشكال دارد يا خير؟ حكم مسأله چيست؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

[سؤال 8396] 4526

بسمه تعالى 24 / 2 / 1362

حضور مرجع و رهبر عالى قدر، حضرت آيت الله العظمى، امام خمينى، دامت بركاته الشريف

احتراماً؛ به موجب آيين نامۀ اجرايى سازمان اوقاف براى بهره بردارى از موقوفات، تا كنون اراضى مسكونى، يا طبق نظريه كارشناسان رسمى دادگسترى ارزيابى و با دريافت ده الى بيست درصد قيمت، به عنوان پذيره به اجاره واگذار مى شده؛ و يا - در مواردى كه قيمت اراضى مشخص نمى باشد - به طريق مزايده، انجام و با برندۀ مزايده پس از دريافت پذيره، اجاره نامه تنظيم مى گردد.

نظر به اين كه در اين گونه موارد، كسانى مى توانند برنده مزايده شوند كه از امكانات مالى بيشتر برخوردار بوده، و افراد مستضعف و كم درآمد از اين حق، محروم خواهند شد، بنابراين نظر آن ولى فقيه و مرجع عالى قدر را در مورد ترك مزايده، و واگذارى اراضى موقوفه توسط متوليان، طبق نظريۀ كارشناسان رسمى و تحت نظارت سازمان اوقاف را اعلام فرمايند، تا مورد عمل واقع شود.

بسمه تعالى، در اجارۀ موقوفه لازم است بر طبق شرايط واقف و مصلحت وقف عمل شود و اگر متولى خاص دارد، بايد زيرنظر متولى شرعى خاص، اقدام شود.

[سؤال 8397] 4527

بسمه تعالى 1 / 9 / 1361

جناب مستطاب، حضرت آيت الله العظمى، الامام خمينى، حفظه الله

مغازۀ وقف مقبره را اجاره كرده و در آن قيد شده است كه تعميرات جزئى، نظير

ص: 240

كاه گل و خرده كارى به عهدۀ مستأجر است. مستأجر، پايه هاى مغازه تحت تصرف خود را آهنى كرده، و درب آن را تعويض نموده است، و چوب و درب آن را، به مبلغ حدود 2500 تومان فروخته است، و حدود سى هزار تومان، خرج آهن و مصالح ساختمانى كرده است. و چون مغازه مرغوب شده، متولّى اجاره را اضافه نموده است.

بعد از مدت سه سال از ساختمان مغازه، در سال 1361 در اثر عقب نشينى خيابان، مغازه به طور كل خراب شده است و در مسير قرار گرفته است. در اين جا، آهن و مصالح از آنِ ملك وقف است، يا از مستأجر؟

بسمه تعالى، اگر آن ها را وقف نكرده و از مال الاجاره و عوايد وقف تهيه نشده، ملك خود او است.

[سؤال 8398] 4528

بسمه تعالى

1. باغى دارم كه وقف نموده ام و در گذشته و حال كليه كارهاى آن را خودم انجام مى دادم ولى الآن به علت كهولت سن احساس مى كنم كه قادر نيستم كه خودم كارهاى باغ را انجام دهم و خيال دارم جهت جمع آورى ثمر آن به يك نفر اجاره بدهم آيا از نظر شرعى مى توانم اجاره دهم يا خير؟

بسمه تعالى، اگر توليت وقف با خود شما است مى توانيد با مراعات جهت وقف اجاره دهيد.

2. مدت چهار سال است كه براى زيارت به خانه خدا شركت مى كنم و موفق نشدم تا اين كه امسال مبلغ پنجاه هزار ريال به عنوان ثبت نام به اداره اوقاف واريز كردم ولى متأسفانه در قرعه كشى موفق نشدم، به اين جانب وعده دادند اگر پول را پس نگيريد سال آينده پول شما محفوظ است و بدون قرعه كشى حق تقدم داريد. با اين شرايط سال آينده مى توانم بدون قرعه كشى به حج بروم يا اين كه با پس گرفتن پول مجدداً در قرعه كشى شركت نمايم. آيا وجه ياد شده را وصول نمايم يا خير؟

از پيشگاه امام خواهشمند است اين دو مسأله امر به جواب فرمايند.

بسمه تعالى، اگر مستطيع هستيد نبايد زمينه حج براى سال آينده را تفويت كنيد.

ص: 241

[سؤال 8399] 4529

بسمه تعالى

متولى مسجد جامع گوهرشاد فوت كرده و موقوفاتى كه مرحوم متولى اجاره داده بوده اكنون اداره اوقاف تجديد اجاره كرده است. اجاره كردن زمين و دادن مال الاجاره در اين حكومت اسلامى چگونه است؟

بسمه تعالى، به متصديان مربوطه مراجعه شود.

[سؤال 8400] 4530

بسمه تعالى 6 / 10 / 1361

محضر مبارك زعيم عالى قدر قائد اعظم جناب امام خمينى، دامت بركاته، محترماً معروض مى دارد: آب موقوفه از رودخانه اى در دست مستأجر بوده به توليت شرعى پدر اين جانب، و مدت پانزده سال است كه توليت و عملكرد ملك مزبور به اين جانب واگذار شده به مال الاجاره معيّنى، و همه ساله مال الاجاره را به نظارت ناظر ملك مزبور صرف تكيۀ سيدالشهدا عليه السلام نمودم، در خلال اين مدت يك قطعه از زمين هاى مزروعى اين آب، احداث باغ و تعداد صد اصل درخت آلو و سيب و تعدادى ميم و درخت سفيدار به عمل آوردم و فعلاً مال الاجاره ملك، مبلغ يك هزار و دويست تومان مى باشد، كه بنده خرج تكيۀ سيدالشهدا عليه السلام مى نمايم، توضيح ديگر بعضى از سنوات، باغ مزبور به طور كامل مشروب نمى شود و مخفى نماند كه سفيدار يك رديف از آب رودخانه مشروب مى شود، تقاضا مى شود از مقام محترم رهبر كبير انقلاب يعنى روح الله خمينى كه راجع به عايدات باغ احداث شده و مال الاجاره فعلى بيان فرماييد كه درآمد باغ روى مال الاجاره حساب مى شود، يا خير و تكليف درخت هاى مثمر و غير مثمر را بيان فرماييد. اجركم على الله

بسمه تعالى، اگر درختان از مال موقوفه بوده است عوايد آن بايد در جهت وقف زير نظر متولى شرعى صرف شود و مال الاجاره بايد با نظر اهل خبره مورد وثوق تعيين شود.

ص: 242

[سؤال 8401]‘ 4204

2. در كنار يك مسجد كوچك، به فاصلۀ 8 مترى، زمينى به مساحت 1200 متر براى مسجد وقف گرديده است. آيا مى شود در اين زمين، سالن سخنرانى و منزل خادم و وضوخانه و حجراتى براى تحصيل و چند مغازه براى هزينۀ مسجد درست كرد، يا آن كه بايد فقط مسجد درست كرد و تصرفاتى ديگر نمى شود كرد؟

بسمه تعالى، تابع نحوۀ وقف است. اگر زمين، وقف شده كه از عوايد آن، صرف احتياجات مسجد شود، تصرفات مزبوره جايز نيست؛ مگر آن كه زمين را با صلاح ديد وقف، از متولى شرعى براى تصرفات مزبوره اجاره كنند.

[سؤال 8402] ‘ 2492

3. در جلوى دكان من قطعه زمينى موقوفه قرار دارد كه دست ادارۀ اوقاف مى باشد؛ ادارۀ نامبرده مى خواهد زمين را جهت ساختن مغازه به اجاره واگذار نمايد؛ ضمناً قسمتى از زمين ذكر شده تا چند سال پيش قبرستان بوده. آيا مى شود روى زمينى كه قبرستان بوده مغازه داير كرد و كاسبى نمود؟ در ضمن، اگر من زمين را اجاره نكنم، ديگران اجاره مى كنند و دكان مى سازند و مانع رؤيت مغازۀ من مى شوند، در واقع مغازۀ فعلى من به صورت انبارى درمى آيد.

بسمه تعالى، در قسمت وقف، از متولّى شرعى با مراعات جهت وقف مى توانيد با اجاره تصرف كنيد؛ و تصرف در قبرستان، اگر وقف بودن آن معلوم نباشد مانع ندارد.

[سؤال 8403] 4531

بسمه تعالى 27 / 6 / 1361

محضر مبارك آيت الله العظمى امام خمينى، أدام الله ظله على رؤوس المسلمين

محترماً معروض مى دارد: زمين موقوفه اى است به مساحت تقريبى 1500 متر

ص: 243

مربع در روستايى از توابع امام شهر (شاهرود سابق) كه هر دو سال يك بار زراعت مى شود و واقف محترم وقف نامه را بدين گونه تنظيم نموده است: «... همه ساله، مقدار ده من گندم بابت آن نان شود و در دهۀ اول ماه محرم الحرام صرفِ تعزيۀ حضرت سيدالشهدا عليه السلام گردد. به لعنت خدا و رسول خدا گرفتار آيد، هر كه در آن تغييرى بدهد».

اكنون با توجه به اين كه زمين مزبور، ارزش زراعى خود را از دست داده و براى سكونت مناسب تر است؛ همچنين با تصرف در آن و تبديلش به احسن سالانه از ممرّ عوايد آن، مى توان ده ها برابر آنچه واقف محترم قيد فرموده صرف تعزيۀ حضرتِ اباعبدالله الحسين عليه السلام نمود. آيا امام خمينى - دام بقائه الشريف - اجازۀ تصرف و تغيير مى دهند يا خير؟ والسلام على من اتّبع الهدى، با اميد پيروزى اسلام بر كفر جهانى

بسمه تعالى، اجارۀ زمين وقف براى ساختمان با نظر متولى شرعى و صرف مال الاجاره در وقف اشكال ندارد.

[سؤال 8404] 4532

بسمه تعالى

به عرض عالى مى رساند:

1. در اراضى مزروعى موقوفى، كشاورزان به علت جهل و بى توجهى و به گمان اين كه اراضى مزروعى ديگرى را مى توان به جاى اراضى موقوفى مزبور وقف كرد، ساختمان كرده اند. آيا مى توانند ساختمان ها را ابقا نموده و اجاره آن را بپردازند، با توجه به اين كه اجاره ساختمان چند برابر اجاره زمين مزروعى است؟ يا اين كه زمين ديگرى را كه از نظر كميت و كيفيت مساوى زمين موقوفه و يا بهتر از آن باشد وقف كنند؟ زيرا تخريب ساختمان ها خسارات سنگين غير قابل تحملى براى كشاورزان دارد. از اين گذشته در متن وقف نامه اراضى موقوفه به صورت مشاع ذكر شده؛ زيرا اراضى موقوفه قسمتى از املاك قريه مى باشد و متولى هم مدعى است كه اراضى

ص: 244

موقوفه مشاع مى باشد و بخشى از املاك قريه به صورت مشاع وقف شده است، ولى در سندهاى (غير رسمى) عادى محلى كه كشاورزان املاك قريه را خريد و فروش مى نموده اند، املاك موقوفه و غير موقوفه مشخص و معين شده اند.

بسمه تعالى، زمين موقوفه كه در آن ساختمان شده را بايد از متولى شرعى آن با مراعات جهت وقف اجاره نمايند.

2. در حدود هشت سال پيش رژيم گذشته زمين هاى مزروعى موقوفه قريه را به رعايا فروخت. اكثر كشاورزان از آن به بعد اجاره نپرداختند؛ زيرا متولى مطالبه ننمود و در عين حال قيمت املاك را هم به دولت نپرداختند و متولى وقف فعلاً از نظر كشاورزان فاقد صلاحيت شرعى توليت است و اداره اوقاف هم در اين مدت در اين زمينه كارى نكرده است. تكليف مال الاجاره هشت ساله چه مى شود؟ گروهى از كشاورزان قدرت ندارند همه آن را يك جا بپردازند؛ چگونه بپردازند و به چه مقامى؟ آيا اجازه مى فرماييد اجاره مزبور صرف عمران و آبادى قريه گردد؟

بسمه تعالى، فروش وقف باطل است و تصرف در آن منوط است به نظر متولى شرعى و مراعات جهت وقف. و نسبت به گذشته موجب ضمان اجرت المثل است. و اگر متولى خاصى كه شرعاً توليت او ثابت باشد ندارد، امر آن با حاكم شرع است.

[سؤال 8405]

3. رژيم گذشته از همه مردم قريه پول گرفت تا برايشان حمام بسازد و حمامى در يكى از محله هاى قريه ساخت كه محله هاى ديگر نمى توانند از آن استفاده كنند. اهالى محلات ديگر از اين امر ناراضى هستند. ديگر اين كه حمام مزبور در زمينى مزروعى ساخته شد كه وقف حمام قديمى بوده و فعلاً مخروبه مى باشد. آيا از اين حمام مى شود استفاده نمود و تكليف مردم چيست؟

بسمه تعالى، زمين حمام را بايد از متولى شرعى خاص و اگر نه از حاكم شرع اجاره كنند، و مال الاجاره را در تعمير حمام قديمى صرف نمايند و اگر صاحبان پول در وقت ساختمان حمام يا بعداً رضايت داشته اند تصرف مانع ندارد و اگر آب مباح باشد در هر صورت غسل صحيح است.

ص: 245

[سؤال 8406] 4533

بسمه تعالى 12 / 5 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى، امام خمينى، دامت بركاته

چه مى فرماييد در موضوع دهگاهى كه زمين آن وقف حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام مى باشد و از موقوفات آن، در ماه محرم و صفر و باقى ايام در ديگر حسينيه هاى اطراف خرج مى شود. و اكنون خود دهگاه كه در زمينى وقفى قرار گرفته است، جهت عزادارى در ماه هاى محرم و صفر، احتياج مبرم به يك حسينيه دارد. آيا ساختن حسينيه در چنين زمينى، اشكال دارد؟ و اگر اشكال دارد، تكليف چيست؟

بسمه تعالى، مى توانند زمين را از متولى شرعى، با مراعات جهت وقف، براى ساختن حسينيه اجاره كنند.

[سؤال 8407] 4534

بسمه تعالى 23 / 4 / 1361

آيا در زمينى كه موقوفه باشد و بايد از درآمد آن، در كارهاى عام المنفعه، مانند بيمارستان و مدرسه و زوار امام حسين عليه السلام مصرف شود، اگر مردم مسجد ساختند - البته بدون اين كه اجاره بگيرند از متولى يا اجاره بدهند - مى شود نماز خواند و آيا حكم مسجد را دارد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر متولى شرعى با مراعات جهت و مصلحت وقف، زمين را اجاره بدهد، نماز در آن اشكال ندارد؛ ولى وقف دوباره به عنوان مسجد نمى شود.

[سؤال 8408] 4535

بسمه تعالى 7 / 6 / 1358

محضر حضرت آيت الله العظمى و المرجع الاعلى امام خمينى، دام ظله العالى

سلام عليكم استفتا مى شود: يك قطعه زمين باير، به نام حضرت سيد الشهدا وقف

ص: 246

شده و مدت ها بى منفعت مانده است. بعداً با تقاضاى اهالى محل در سال 1357، به وسيلۀ دولت، در رژيم گذشته مدرسه ساخته شده. آيا در نظر مبارك، تصرف و نماز خواندن در آن مدرسه مشروع و مباح است يا نه؟ چنانچه احتياج به اجازه و امضاى حاكم شرع بوده باشد؛ تقاضا داريم: اجازۀ مذكور را ذيلاً مرقوم فرموده و مسلمانان و هيأت مدرسۀ اين محل را آسوده نماييد.

بسمه تعالى، با رجوع به متولى شرعى وقف و اجارۀ از او، تصرفات مانع ندارد و مال الاجاره بايد در جهت وقف صرف شود.

[سؤال 8409] 4536

بسمه تعالى

محضر مبارك زعيم عالى قدر، رهبر عظيم الشأن، آيت الله العظمى امام خمينى، دام عمره العالى، اميد است كه سايۀ بلند پايۀ آن مرجع تا ظهور حضرت مهدى عليه السلام مستدام باشد. غرض از تصديع، اين است كه روستايى جهت تعليم و تربيت فرزندان و مبارزه با جهل، نياز به مدرسه دارند؛ آيا اجازه مى فرماييد اين مدرسه در زمينى كه وقف حضرت سيدالشهدا عليه السلام است ساخته شود؛ با توجه به اين كه زمين مذكور، مكانى مناسب جهت احداث مدرسه است؟

بسمه تعالى، اگر متولى شرعى، صلاح وقف بداند، مى تواند آن را براى ساختن مدرسه اجاره دهد.

[سؤال 8410] 4537

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله، پس از عرض سلام

محلى احتياج به حمام دارد؛ آيا اجازه مى فرماييد زمين موقوفه را با اجازه متولى و تصديق خبره اجاره كنند و روى آن حمام بسازند؟

بسمه تعالى، با مراعات جهت و مصلحت وقف مانع ندارد.

ص: 247

[سؤال 8411] 4538

بسمه تعالى 24 / 4 / 1361

دفتر زعيم عالى قدر، حضرت امام خمينى، دامت افاضاته، با احترام؛ به عرض مى رساند:

هيأت ابوالفضلى برادران سركانى مقيم مركز، به منظور برپايى عزاى امام حسين و تعليم قرآن و تبليغ اسلام، يك قطعه زمين از موقوفۀ كربلايى عباس قلى را - كه به مساحت 162 مترمربع و واقع در: تهران، خيابان زنجان شمالى مى باشد - تصرف نموده، در حدود يك سال است كه براى اجراى هدف هاى فوق الذكر، تشكيلاتى را به صورت خيلى ساده، در آن بنا نموده ايم.

با عنايت به سطر هفتم و هشتم خلاصۀ وصيت نامۀ كربلايى عباس قلى - كه فتوكپى آن به پيوست جهت ملاحظه تقديم مى گردد - چنانچه زمين مورد بحث، براى احداث حسينيه (تعزيه دارى حضرت سيدالشهدا) و تعليم قرآن و تبليغ دين مبين اسلام اشكالى ندارد؛ نظر حضرت امام را در اين خصوص اعلام تا عيناً مطابق با دستور ايشان اقدام گردد.

بسمه تعالى، با نظر متولى و مراعات جهت وقف، اجارۀ آن براى هدف مذكور و صرف مال الاجاره در جهت وقف، مانع ندارد.

[سؤال 8412] 4539

بسمه تعالى 27 / 10 / 1361

دفتر امام، احتراماً؛ به عرض مى رساند كه اين جانب به مسأله اى برخورد كردم كه از آن دفتر مى خواهم پاسخ اين مسأله را آن طورى كه از نظر شرعى جايز است، مطرح نماييد.

اين جانب قطعۀ زمين ارثى داشته ام به موازى يازده قصب كه طول آن زمين نوزده متر مى باشد. با توجه به اين كه مقدار زيادى از آن زمين، زير بنا واقع شده است و

ص: 248

جلوى آن ساختمان كه حياط واقع است، خيلى كم مى باشد و چون زمين جلوى حياط وقف امام حسين و اولاد مى باشد، به پاره اى از مسائل گوناگون برخورد كرده ام كه ذيلاً

اعلام مى دارم.

1. آيا از لحاظ شرعى، جايز است كه مقدارى از زمين وقفى را گرفته و جنب همان زمين وقفى، به مقدار گرفته شده يا بيشتر، زمين بدون وقف خريدارى نموده و به موقوفات اضافه نمايم؟

2. آيا جايز است كه چندين سال زمين وقفى را اجاره كرده و به عنوان مستأجر براى حياط منزل استفاده كرد؟

3. آيا جايز است كه آن زمين موقوفه را خريدارى نموده و به عنوان كوچه اى جلوى خانه داشته باشم و از فضاى آن زمين استفاده نمايم؟

چنانچه هر كدام از اين راه ها ممكن مى باشد، اعلام داريد. خواهشمند است راهنمايى هاى لازم را در هر مورد بنماييد.

بسمه تعالى، اجاره كردن زمين وقفى، با رعايت جهت وقف و نظر متولى شرعى مانع ندارد، ولى تبديل و خريد و فروش وقف جايز نيست.

[سؤال 8413] 4540

بسمه تعالى 15 / 6 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله حاج آقا سيد مرتضى پسنديده، مدّ ظله العالى، محترماً به عرض مقدس عالى مى رساند:

اين جانب اصالتاً از طرف خود و وكالتاً از طرف مادر و برادرانم غارسين، شش دانگ زمين - به پلاك 1143، واقع در بخش چهار شيراز كه به موجب مفاد وقف نامه اى كه موجود است، فقط سه دانگ آن، موقوفه شرف النساء مى باشد - را از فرزندان واقف (شرف النساء) به عنوان توليت، بر حسب مصالح موقوفه و بر طبق موازين شرعى و عرف محل، به منظور غرس اشجار، چند سال قبل، اجاره كرده ايم كه

ص: 249

تا كنون نيز به همين منوال بوده است.

در شرط واگذارى زمين، سهم موقوفه نيز به منظور غرس اشجار قيد شده است. همچنين در اسناد رسمى مالكيت غارسى مربوطه كه در دست داريم3/4 محصول متعلق به غارسين و 1/4متعلق به موقوفه بوده كه مال الاجارۀ سهم موقوفه را تا كنون پرداخته ايم. لذا از نظر آن عالم ربانى و فقيه بزرگ، كيفيت بقا و ابقا و حفظ حقوق غارسين را، به ميزانى كه شرع انور اسلام مقرر فرموده، اعلام فرماييد تا وظيفه شرعى هر يك از متولى و مستأجران (غارسين) روشن گردد.

بسمه تعالى، اجارۀ وقف، موكول به نظر متولى شرعى با مراعات جهت و مصلحت وقف است و سهم موقوفه از درخت هاى غرس شده و حدود اختيارات و تصرفات مستأجر، تابع شروطى است كه طرفين ضمن عقد اجاره، بر آن توافق نموده اند.

[سؤال 8414] 4541

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى، امام خمينى، أدام الله ظله على رؤوس المسلمين، احتراماً؛ به عرض عالى مى رساند:

چاه آبى با موتور آب به طور شركت، در محلى وجود داشته است و اين چاه مدتى است كه متروك شده و مورد استفاده نبوده است و به جاى آن، چاه ديگرى حفر كردند. اكنون از طرف جهاد سازندگى - با خرج زياد - به وسيلۀ لوله كشى، آب اين چاه متروك را داخل حمام و منازل كشانده اند. ضمناً در بين اين شركا، يك صغير وجود دارد و سهامى هم در اين چاه، مربوط به املاك موقوفه است. شركا همگى رضايت داده اند، فقط مسألۀ صغير و موقوفه در ميان است، كه آيا ولىّ اين صغير و متولّى اين وقف مى توانند رضايت دهند، يا حكم ديگر دارد؟ در هر صورت تكليف شرعى را واضح بيان فرماييد. والسلام عليكم

بسمه تعالى، اگر مصلحت وقف و صغير باشد، با نظر متولى شرعى وقف،

ص: 250

و ولى شرعى صغير مى توانند سهم وقف و صغير را اجاره دهند و مال الاجاره را در جهت وقف و مصلحت صغير، صرف نمايند.

[سؤال 8415] 4542

بسمه تعالى 13 / 6 / 1361

به نام خدا، پاسدار حرمت خون شهيدان، با درود فراوان به امام عزيز و شهيدان راه اسلام

اين جانب در حدود پانزده سال قبل، يك باب مغازۀ موقوفه، به مساحت 3×5، با دادن سرقفلى به مستأجر سوم يا چهارم و مبلغى به متولى آن موقع كه ناظر معامله بود اجاره نمودم. بر اثر مرور زمان و چوبى بودن سقف، درخواست كتبى از ادارۀ اوقاف نمودم كه حاضرم نوسازى و تيرآهن كنم، به شرطى كه كرايه اضافه نشود و كرايۀ ما قبل را پرداخت نمايم. به تصديق كارشناس ادارۀ اوقاف، نوسازى و در نتيجه، در حدود يك صد و هفتاد هزار تومان، خرج نمودم. ولى بر اثر كوچك بودن محل كارم، ساختمان فوق را دو طبقه ساختم. با اين كه كرايۀ ملك فوق از بعد از ساختن سه برابر شده، متولى قبل، فوت نمود. متولى جديد مى گويد كه طبقه بالا كرايه دارد. استدعا دارم حكم شرعى را بدهيد و مهر امام عزيز مورد حاجت است.

بسمه تعالى، اگر با متولى شرعى قرارداد نموده ايد، به هر نحو قبلاً قرارداد كرده ايد، بايد عمل شود و تشخيص و رسيدگى، با اداره اوقاف است و چنانچه نزاعى در بين است به محكمۀ شرعيه مراجعه شود.

[سؤال 8416] 4543

بسمه تعالى 5 / 4 / 1361

دفتر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله، سلام عليكم، پيرو نامۀ سفارشى مورخۀ 1 / 12 / 1360، با كمال احترام، به استحضار مى رساند:

همان طور كه اطلاع دارند از مدتى قبل بنا به دستور دولت جمهورى اسلامى ايران،

ص: 251

مقرر گرديد در تمام وزارتخانه ها و ادارات تابعه، مكانى به عنوان مسجد - جهت اداى فريضۀ نماز ظهر و عصر كارمندان - در نظر گرفته شود. بنابراين دستور، مديريت بهداشت محيط استان اصفهان نيز مكانى را بدين منظور در نظر گرفت؛ منتها محل اين مديريت داراى ويژگى خاص، از نظر شرعى مى باشد، بدين معنا كه زمين آن موقوفه بوده و مالك اوليه، زمين مورد بحث را جهت ساختمان مراكز درمانى و بهداشتى به سازمان بهدارى اصفهان واگذار نموده است، و مديريت بهداشت محيط مستقر در اين ساختمان نيز، بى رابطه با مركز درمانى و بهداشتى نمى باشد. از طرفى مديريت مذكور طى قرارداد رسمى، ساليانه مبلغى به عنوان اجاره - جهت تكميل ساختمان مسجد جنب اين موقوفه - به ادارۀ كل اوقاف اصفهان پرداخت مى نمايد. اكنون مستدعى است جهت روشن شدن اذهان و رفع شبهۀ عده اى از كاركنان اين مديريت، جهت اداى نماز در اين مكان موقوفه با شرايط فوق الذكر، نظر حضرت امام را به طور وضوح اعلام فرماييد.

بسمه تعالى، اگر متولى شرعى با مراعات جهت و مصلحت وقف، زمين را اجاره داده، تصرف و نماز در آن اشكال ندارد.

[سؤال 8417] 4544

بسمه تعالى 26 / 4 / 1361

دفتر حضرت امام خمينى

اين جانب ساكن دهى به نام جوستان، در طالقان مى باشم. دو قطعه زمين وقفى در دست من و برادرم مى باشد. اين دو قطعه زمين از طرف اوقاف در اجارۀ پدربزرگ و سپس پدرم و بعد از او نيز به من واگذار گرديده است. من كه 36 سال دارم و سيزده سال پيش كه پدرم مرحوم شد، چون برادر بزرگم در تهران كارمند بود، اوقاف آن را به من اجاره داد. چند سال، سالى بيست تومان و چند سال، سالى پنجاه تومان و قبل از انقلاب اسلامى كشورمان، سالى صد تومان بابت اجاره از من مى گرفت كه قبوض آن

ص: 252

موجود است. ولى بعد از انقلاب، ديگر كسى براى گرفتن اجاره، به بنده رجوع نكرده است ولى من سالانه، چيزى به حساب خودم، در راه واقف خرج مى كنم.

اين دو قطعه زمين يكى در دست برادرم مى باشد كه در حدود 700 مترمربع و يك قطعه در دست خودم مى باشد كه در حدود 1500 مترمربع است. زمين دست برادرم يونجه مى باشد و زمين دست خودم را نه سال پيش، تبديل به باغ سيب كرده ام كه تمام كار و زحمت و خرج آن را خودم متحمل شده ام و خرج زيادى نيز براى آن كرده ام و حالا دو سال است كه به ثمر رسيده و بار مى دهد. چون ديگر مأمور اوقاف رجوع نمى كند و اجارۀ آن را نمى گيرد، خواهشمند است در زير همين نوشته، آن امام عزيز، تكليف شرعى اين جانب را معين فرمايند تا زحمتى كه مى كشم و محصولى كه برمى دارم حلالم باشد.

بسمه تعالى، به متولى شرعى و با نبود شخص خاص، به اوقاف محل مراجعه كنيد و نسبت به دو سال گذشته كه اجاره نكرديد، به مقدار متعارف بپردازيد.

[سؤال 8418] 4545

بسمه تعالى

محضر مقدس منور نايب الامام آيت الله العظمى خمينى، ادام الله ايام افاضاته العاليه

محترماً؛ عرض مى شود: زمين موقوفۀ مخروبه اى كه قبلاً مستراح مسجد بوده، سال هاى متمادى مخروبه مانده و از انتفاع خارج شده. شخصى از متولى شرعى شفاهاً اجازه گرفته تا طبقه پايين آن را مستراح و وضوخانه بسازد و فوقانى آن را به خرج خود چند درب دكان بسازد. متولى آن نيز شفاهاً تشويق و ترغيب بر آن نموده است؛ آيا كسى ديگر حق اعتراض دارد؟ آيا متولى مى تواند بگويد: اعيان را طبق نظر من وقف نماييد يا به حكم صحيح «للزارع زرعه و لصاحب الأرض كراء أرضه» اعيان، ملك سازنده است و فقط كرايه زمين مخروبه موقوفه را بايدبدهد؟ مستدعى آن كه

ص: 253

حكم الله را بيان بفرماييد. اگر كسى پيدا شود كه مخارج اعيانى آن را بدهد كه سازنده واگذار به وقف نمايد، نسبت به وجه سرقفلى كه سازنده گرفته چه صورت دارد؟ لطفاً جواب صريح فرماييد.

بسمه تعالى، اگر متولى شرعى با مراعات صلاح وقف اجازه داده كه شخص براى خودش ساختمان كند و اجاره زمين را بپردازد، صاحب ساختمان، اجاره زمين را ضامن است. و زمين در حالى كه ساختمان روى آن است ملاحظه مى شود نه مخروبه.

[سؤال 8419] 4546

بسمه تعالى 8 / 2 / 1361

محضر مبارك مرجع عالى قدر و رهبر انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى

به استحضار مى رساند: بعضى از موقوفات هست كه عرصه و اعيان موقوفه بوده و به مرور زمان، اعيان از بين رفته و فعلاً زمين تنها به اجاره واگذار مى شود كه مستأجر ايجاد اعيان براى خود بنمايد؛ آيا موقوفه به اعتبار اعيان سابق، حقى بر اعيان مستحدثه پيدا مى كند يا خير؟ و آيا مى شود مستأجر را مقيد كرد كه قسمتى از اعيان را به موقوفه تمليك كند يا اين كه مى توان بدون چنين قيدى فقط عرصه را به اجاره داد؟

نمايندگان امام در سازمان اوقاف: مهدى جمارانى و محمدعلى نظام زاده

بسمه تعالى، اجاره جايز است و به اعتبار اعيان سابقه موقوفه حقى پيدا نمى كند؛ و تمليك يا عدم تمليك نيز تابع قراردادى است كه با مستأجر منعقد مى كنند و نمى توان مستأجر را ملزم به اين كار نمود.

[سؤال 8420] 4547

بسمه تعالى 6 / 7 / 1358

محضر مبارك پيشواى عالى قدر ملت ايران، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى،

ص: 254

مدّ ظله، به شرف عرض مى رساند:

رقبۀ موقوفه اى مخروبه بوده، متولى شرعى و قانونى آن با رعايت ضوابط عرفى با شخصى قرارداد اجاره منعقد مى نمايد. مستأجر تعهد مى كند كه در محل به نفع و مالكيت موقوفه، ساختمان دو اشكوبه (طبقه) نمايد و در مدت مقرره به قرارى كه فيما بين گذاشته شده، مال الاجاره را مى پردازد. با اين كه مستأجر، تمام تعهدات خود را حتى به نحو شايسته ترى انجام داده، آيا شرعاً و عرفاً، عقد اجاره را كه در اصل يا نسبت باقيمانده، مى توان باطل دانست يا خير؟ از مقام شامخ آن حضرت استدعا مى شود حكم شرعى و عرفى را مزين فرماييد، سرافراز خواهم شد.

بسمه تعالى، اگر اجاره از متولى شرعى و موافق جهت وقف واقع شده و مدت باقى است، باطل نمى شود.

[سؤال 8421] 4548

بسمه تعالى

حضور محترم رهبر عالى قدر جهان تشيع، حضرت آيت الله العظمى، امام خمينى

اين جانبان، اهالى روستاى ايراء بخش لواسان، احتراماً به عرض عالى مى رسانند: حمام ايراء به طور كلى قابل استفاده نمى باشد، و زمينى كه مناسب ساختن حمام باشد نيست. يك ملك موقوفه هست كه فعلاً هيچ استفاده اى از آن نمى شود. كسى كه ملك را وقف نموده، قيد كرده: اگر درآمدى از ملك نامبرده حاصل شود؛ در محرّم در حسينيه اطعام بشود. خواهشمند است به اين سؤال اهالى جواب عنايت بفرماييد: آيا مى شود در اين ملك موقوفه براى اهالى روستاى ايراء، حمام عمومى احداث بشود يا خير؟ والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، اگر با مراعات مصلحت وقف از متولى شرعى اجاره كنند براى ساختن حمام، و مال الاجاره را در جهت وقف صرف نمايند مانع ندارد.

ص: 255

[سؤال 8422] 4549

بسمه تعالى 12 / 8 / 1358

محضر مقدس رهبر عالى قدر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، ضمن تقديم سلام، با نهايت ادب و احترام به عرض مى رساند كه:

قريب صد سال قبل، زمينى وقف مسجدى در اين شهر شده كه عوايدش صرف مسجد گردد. زمين فوق به صورت باغ درآمده بود و به مرور زمان رعيت باغ را تصاحب كردند. بعداً باغ به خيابان برخورد نمود و مقدارى از آن كه باقيمانده بود با مقدارى از راه قديم را شهردارى سابق تصاحب نموده و يك نانوايى ساخته و مقدارى را به بانك تعاون روستايى فروخته - كه فعلاً وسايل زندگانى مردم در بانك تعاونى توزيع و به فروش مى رسد - و مردم از نانوايى نان خريدارى و از بانك هم خريدارى مى نمايند. با توجه به اصل زمين اين دو مؤسسه كه قبلاً وقف بوده است؛ در حال حاضر اجازه مى فرماييد كه ما از بانك تعاون روستايى و از نانوايى فوق وسايل خريدارى نماييم. مستدعى است حكم شرعى را صادر فرماييد.

بسمه تعالى، در هر صورت خريد و فروش از مؤسسه و نانوايى صحيح است، ولى تصرف در آن در صورتى جايز است كه به متولى شرعى مراجعه و از او زمين مؤسسه و نانوايى اجاره شود.

[سؤال 8423] 4550

بسمه تعالى

محضر مبارك قائد اعظم و رهبر كبير انقلاب و مرجع عالى قدر عالم تشيع، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى

پس از مراتب دعاگويى، از خداوند عالم خواستارم كه وجود آن مرجع بزرگ را از جميع حوادث حفظ بفرمايد و از جوار حضرت ثامن الائمه خدمت آن رهبر بزرگ و مرجع عالى قدر سلام عرض مى كنم. از خدمت آن رهبر عالى قدر تقاضا دارم رأى

ص: 256

خود را در اين مسأله شرعيه بيان فرماييد كه خيلى مشكل است.

1. زمينى مزروعى، وقف عزادارى حضرت سيد الشهدا عليه السلام بود. در زمان طاغوت زمينى براى بهدارى و دبستان و كارخانه برق مطالبه كردند و مردم بدون اين كه از حاكم شرع اجازه بگيرند بدون اجبار، زمين فوق را در اختيار دولت گذاشتند و آن ها آن بناها را ساختند؛ اما در زمان دولت جمهورى اسلامى تمام شد. البته هنوز هم مشغول مى باشند.

بسمه تعالى، بايد به متولى شرعى مراجعه و زمين وقف را از او اجاره كنند و با نظر او مال الاجاره صرف در جهت وقف شود.

[سؤال 8424]

2. در زمان دولت جمهورى اسلامى يعنى در تابستان گذشته به همين محل آمدند و براى ساختن حمام زمينى مطالبه كردند. مردم محل زمين مزروعى ديگرى كه وقف عزاداراى حضرت سيد الشهدا بود براى ساختن حمام معرفى كردند. بنده اهل آن محل مى باشم و مشغول تحصيل در مشهد مقدس هستم و در آن موقع در محل بودم. تازه پايه حمام را كنده بودند كه تذكر دادم تا در اين زمين حمام درست نشود؛ اما اعتنا نكردند و مشغول ساختن شدند. موقعى كه بنده تذكر دادم، گفتند: «اگر جايز نبود زمين را مى خريم». بيان فرماييد كه غسل مردم در اين حمام چطور است؟

بسمه تعالى، اگر آب مباح باشد، غسل صحيح است و براى جواز تصرفات زمين، حمام را از متولى شرعى اجاره كنند و با نظر او مال الاجاره صرف در جهت وقف شود.

[سؤال 8425] 4551

بسمه تعالى

زمين مزروعى با مقدارى آب، وقف شده براى طلاب مدرسۀ علميه، بود و نبود اين زمين در ازدياد اجاره بها مدخليتى ندارد بلكه مستأجر، زمين هم باشد، فقط اجاره

ص: 257

آب را مى دهد و در زمين خودش كشت مى كند. اين زمين متصل به شهر واقع شده، آيا مى شود اين زمين را به مؤسسات دولتى يا به مستضعفين، جهت ساختن خانه مسكونى اجاره داد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر متولى شرعى اجاره مى دهد و اجاره آن موافق جهت وقف باشد مانع ندارد.

[سؤال 8426] 4552

بسمه تعالى 28 / 6 / 1358

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى دام ظله العالى

به شرف عرض عالى مى رساند اراضى موقوفه . . . وقف خاص نسلاً بعد نسل طبقاً بعد طبقه و منافع آن مخصوص اولاد ذكور تا زمان حيات مى باشد، كه پس از چندين سال زحمت در آن تفكيك جهت خانه سازى با اجاره ناقابل به افراد واگذار و سكونت دارند. لكن از روزى كه سر و صداى زمين بلند شد، مستأجرين از پرداخت اجاره و بدهى خوددارى نمودند و اظهار مى دارند (امام فرمودند اجاره ندهيد و زمين مال خودتان است) استدعا دارم با توجه به مراتب معروضه نظريات خود را به شرح ذيل در اين باره اعلام فرماييد.

بسمه تعالى، اجاره وقف به نظر متولى شرعى و مراعات جهت وقف مانع ندارد و مستأجرين بايد اجرت را بپردازند.

[سؤال 8427] 4553

بسمه تعالى

محضر انور سرورنا الاعظم، استادنا المعظم، حضرت آيت الله العظمى حاج آقا روح الله خمينى، مدّ ظله

پس از ابلاغ سلام و اظهار ارادت، مدت شش سال تمام است كه در سنجان اراك امام جماعت و اشتغال به تبليغ احكام و ارشاد دارم. تا به حال ميزبانم والده بوده است،

ص: 258

لكن چون فعلاً والده ام را از دست داده ام، بودن در آن جا و ادامۀ تبليغ موقوف به داشتن خانه مى باشد و شرايط زندگى هم اجازه نمى دهد زمينى خريدارى و بسازم. در محل مذكور خانه اى است مخروبه كه صاحب آن مسمّى به سيدرحيم فوت كرده و وارثى هم نداشت و طبق گزارش محل، وقف شناخته شده است و مدت سى سال است كه در آن جا افتاده و از آن بهره بردارى نشده است. از آن استاد محترم انتظار مى رود در صورتى كه صلاح بدانيد اجازه فرموده خرابۀ مذكور را اجاره و مال الاجاره را به مصرف موقوف عليه كه حمام است برسانم. البته به طورى كه بعد از نوسازى، اعيان مال خودم و زمين به وقفيت خود باقى باشد. مثل زمين هايى كه در آستانۀ مقدسه اجاره داده شده است. مخفى نماند كه اين اقدام لعلّ بر نفع موقوفه باشد؛ چون خانه هاى مجاور و بعضى ديگر در آن تصرف عدوانى كرده و حقير تا به حال جلوگيرى كرده ام و مبلغ شش هزار و پانصد تومان به جهت رفع يد عدوانى داده ام. الامر امركم. خداوند متعال وجود حضرت آيت اللهى را از جميع بليات ارضى و سماوى محفوظ و بيش از پيش توفيق عنايت بفرمايد.

بسمه تعالى، بايد بعد از معلوم شدن خصوصيات زمين و مال الاجاره نزد متولى شرعى، از او اجاره نماييد.

[سؤال 8428] 4554

بسمه تعالى 31 / 5 / 1361

تهران، دفتر حضرت امام، استدعا دارد به مسأله زير از نظر فقهى جواب دهند:

اگر خرده مالكين دهى 30 سال پيش دور هم جمع شده باشند و زمين هاى كوچك و مشاع خود را جهت سهولت عمران در قطعات بزرگ مشاع يك كاسه كرده و در اين تقسيم سهم يكى از مالكين كه مساوى ديگران است بعد از گذشت مدت فوق كه همگام با سايرين زمين خود را تبديل به باغ نموده و درختان تنومندى دارد و به ثبت رسانده و حتى به ديگرى واگذار كرده است، معلوم شود كه چند قطعه از زمين هاى

ص: 259

مشاع ملكى او جزو سهم وقفى شده و در عوض چند قطعه از زمين هاى وقفى نيز جزو سهم ملكى او كه باغ شده است گرديده، حال چه بايد بكند و حكم اين مسأله چيست؟ با توجه به اين كه وضع زمين هاى ده بعد از 30 سال به كلى به هم خورده، و وقف، وقف اولاد بوده است، متولى خود از خرده مالكين بوده و در تقسيم نظارت داشته است و اكنون مدعى هم ندارد.

با تقديم احترام و دعا به امام

بسمه تعالى، به متولى شرعى زمين هاى موقوفه مراجعه نمايند و اگر متولى خاص ندارد به حاكم شرع رجوع كنند و با صلاح ديد او و مراعات جهت وقف، قسمت وقف را از او اجاره كنند و بايد مال الاجاره صرف در جهت وقف شود.

[سؤال 8429] ‘ 4640

3. كسى زمين موقوفه اى را غصب كرده و بر روى آن ساختمان نموده است. حكم اين ساختمان و زمين چه مى باشد؟

بسمه تعالى، بايد به متولى شرعى مراجعه كند و اگر متولى شرعى، باقيماندن ساختمان را - ولو با گرفتن اجاره - مصلحت وقف نداند و اجازه ندهد، بايد ساختمان را از آن زمين بردارد.

[سؤال 8430] 4555

بسمه تعالى 25 / 10 / 1358

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، با كمال ادب و با عرض درود معروض مى دارد:

مقدار هشت سهم و نيم از ملك نصرت آباد كه وقف خاص است در اجاره شخصى بوده است كه در اثناى مدت اجاره، مستأجر و مؤجر كه موقوف عليهم مى باشد، هر دو فوت كرده اند. مستدعى است حكم اين اجاره را بيان فرمايند كه آيا

ص: 260

اين اجاره به حال خود باقى است، يا فسخ شده و امر موكول به طبقه بعدى مى شود يا خير؟ با تقديم احترام

بسمه تعالى، بعد از مردن موجر موقوف عليه، اجارۀ وقف باطل است، مگر آن كه بطن بعدى آن را اجازه كند و يا آن كه اجاره دهنده، متولّى باشد و مراعات مصلحت وقف و بطون لاحقه را هم كرده باشد.

[سؤال 8431] 4556

بسمه تعالى

حضور محترم رهبر اسلام پيشواى تشيع حضرت آيت الله امام خمينى زيد توفيقه

محترماً معروض مى دارم: اين فدوى يك زمين موقوفه اجاره نمودم به مدت معيّن 30 سال گندم، چون جهت وقف استفاده قابلى نبوده جهت ازدياد استفاده وقف، بنده اشجاركارى نمودم به عنوان آن كه پس از مدت، نصف حاصل اشجار عايدى مال موقوفه به خرج، نصف حاصل مال بنده، بنده ام سهم خودم را با ائمه اطهار وقف نهفته نموده ام به خرج خودم، حال كه مدت منقضى شده موجر فوت نموده ديگران ادعا دارند به آن كه اين موقوفه ها مال اجداد ما است متعلق به ما مى باشد بدون مدرك توليت شرعى سالى چهار، پنج هزار تومان حاصل اشجار را مى برند قسمت بنده را جواب نمى دهند، آيا بنده شرعاً ذى حق هستم قسمت خودم را ببرم به مصرف خودم برسانم يا خير؟ مستدعى است احكام را مرقوم فرماييد.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، هر مقدار از درخت ها كه جزء وقف درنيامده متعلق به مالك درخت ها است و حاصل آن هم بدو اختصاص دارد.

[سؤال 8432] 4557

بسمه تعالى 30 / 5 / 1361

حضور محترم حضرت آيت الله العظمى، امام خمينى، سلام عليكم، اميدوارم خدا

ص: 261

سايۀ بلند پايۀ شما را از سر مسلمين جهان كوتاه نكند، و طول عمر با سلامتى و موفقيت به شما عطا فرمايد، و اين دعاى هر روز ما مسلمانان است.

امام عزيز! پدرم در سال 1340 به رحمت ايزدى پيوست. مغازه اى داشت كه خودم روى آن بقالى داشتم. ماهى 90 تومان اجاره مى دادم و او هم خرج خانواده مى كرد. پدرم وصيت كتبى نداشت و بارها شفاهاً وصيت متعدد مى كرد. از جمله، هميشه مى گفت: اين مغازه وقف امام حسين عليه السلام است، ولى صيغۀ وقف نامه نخوانده بود و مى گفت: بعد از من، اجاره آن را بدهيد براى كسر خرج فقراى طايفه، و اگر در اقوام فقير نبود، كسى را بگيريد تا در دهات يا مسجد، مسألۀ دينى بگويد. بعد از پدرم پانزده سال روى مغازه بودم، كه دولت مغازه را براى خيابان خراب كرد و پانزده هزار تومان پول ملك مغازه را به من داد. جايى نبود كه با اين پول بتوانم خريدارى كنم و وقف كنم، و در اين مدت هم چون كاسبى من ضعيف بود و بدهكار بودم، اجارۀ مغازه را ندادم و خودم را مستحق مى دانستم. آيا اجاره را مديونم يا نه؟ در صورتى كه بعد از خراب شدن مغازه - كه سنه 1355 بود - تا به حال بيكارم، و ملكى داشتم كه چند ماه قبل فروختم، كه اگر بخواهم مغازه بگيرم، فقط سرقفلى مى شود. در دست سرمايه ندارم. اگر مغازه نگيرم، بايد از اين پول خرج كنم، تا تمام شود. ولى گاهى يك معاملات جزئى مى كنم و به قناعت مخارج منزلم اداره مى شود. اين است مسأله زندگيم، تا ببينم پانزده سال اجاره را مديونم يا نه؟

اگر طبق وصيتى كه پدرم شفاهاً مى گفت: ثلث از مال براى خودم، و درآمدش طبق همان وصيت بالا - كه عرض كردم - مصرف شود. منزلى داشت كه محل زندگى تمام خانوادۀ ما و خودش بود. آن را ثلث پدر كرديم، كه تا سنه 1355 - يعنى پانزده سال بعد از پدرم - در آن زندگى مى كرديم و هيچ اجاره نداديم و قادر هم نبوديم. بعد از اين كه منزلى خريديم، منزل پدرى را اجاره داديم و درآمدش هم در دست من و خواهرانم خرج شد. از اين اجاره، فقط بيست سال نماز و روزه كه وصيت كرده بود، خريديم، و

ص: 262

ديگر كارى انجام نداديم. و اين منزل قدرى تعمير لازم دارد، كه ما نه پول داريم، نه مى توانيم. درآمد هم دارد، ولى دست ما جمع نمى شود. واين مسأله شب و روز مرا رنج مى دهد و مى ترسم بميرم و مديون پدر باشم. نتيجه از مزاحمت اين كه:

1. با اين شرايطى كه از زندگى خود عرض كردم، آيا اجارۀ مغازه و منزل را مديونم يا نه؟ (ضمناً از اين اجاره ها، فقط شش هزار تومان براى جبهۀ جنگ پول دادم، گاهى هم خودم چيزى دادم).

بسمه تعالى، با فرض محرز بودن وقف مغازه، وجه اجارۀ آن را در مدتى كه متصرف بوديد، ضامن هستيد. بايد آن را در جهت مقرّره صرف نماييد.

وجه اجارۀ ثلث را متصرفين ضامن هستند. بايد به دست وصى، در جهتى كه ميت تعيين كرده، مصرف نماييد.

[سؤال 8433]

2. پانزده هزار تومان پول مغازه را چه كنم؟ به هر كس يا هر جا دستور فرماييد بدهم.

بسمه تعالى، اگر با وجه مزبور نمى توانيد ملكى تهيه كنيد، تا به جاى مغازه وقف باشد، بايد عين پول را در جهتى كه واقف تعيين كرده صرف نماييد.

[سؤال 8434]

3. منزل را كه ثلث پدر قرار داديم، در سند به نام خودمان است. هر كار، يا به هر كس دستور فرماييد، يا براى طلاب يا مدرسه علوم دينى، در محضر انتقال دهم، كه به دست من نباشد، كه درآمدش خرج شود و موفق به انجام وظيفه ام نشوم.

بسمه تعالى، ثلث بايد تحت اختيار وصى باقى بماند، و عوايد آن را طبق وصيت ميت، در جهت تعيين شده صرف كند.

در انتظار ابلاغ فتواى مرجع بزرگ جهان و رهبر كبير و نور چشمان ملت ستمديدۀ ايران و جهان مى باشم.

ص: 263

تفكيك وقف مشاعى

[سؤال 8435] 4558

بسمه تعالى 24 / 10 / 1361

با سلام و درود به رهبر كبير انقلاب اسلامى، حضرت امام خمينى و با سلام به تمامى شهداى انقلاب اسلامى و با آرزوى موفقيت و پيروزى براى كليه رزمندگان اسلام. از دفتر حضرت امام، سؤالى در زمينۀ مسائل احكام دارم و اميدوارم كه به اين سؤال حقير جواب دهيد ان شاء الله.

دهى در شهر ملاير، استان همدان مى باشد كه ازنامر نام دارد. اين ده به شش دانگ تقسيم شده است. ساكنان اين ده، معترف به اين گفته مى باشند: كه از مردان و بزرگان قديم اين قريه رسيده است: كه از شش دانگ اين قريه، دو دانگ آن وقف آستان قدس رضوى شده و مشخص نشده، كه اين دو دانگ از كدام قسمت اين ده مى باشد و هم اكنون بر روى اين زمين ها، خانه هاى مسكونى و زراعى و در حال خريد و فروش زمين مى باشند. لطفاً بفرماييد كه از نظر شرعى اين مسأله به چه صورتى مى باشد؟

بسمه تعالى، چنانچه اصل وقف بودن دو دانگ محرز باشد، محكوم به اشاعه است و بايد با مراجعه به توليت آستانه مقدسه، به وظيفه عمل شود.

[سؤال 8436] ‘ 4920

3. باغى را چند نفر شريكند، مقدارى از باغ هم وقف است فعلاً ساير شركا مى خواهند باغ را تقسيم كنند، ناچار براى سهميه هر كدام مقدارى از زمين باغ جاده خواهد شد سهميه وقف هم مقدارى از زمينش جاده خواهد شد اگرچه در اثر اين افراز ممكن است قيمت سهام زيادتر از اول شود ولى چون مقدارى از مساحت زمين باغ در اثر افراز و جاده انداختن كم مى شود آيا اين تقسيم و افراز جايز است يا خير؟ و

ص: 264

در صورت عدم جواز چنانچه ساير شركا حاضر نيستند كه باغ به اشاعه باقى باشد تكليف چيست؟

بسمه تعالى، با مراعات نظر ولىّ وقف و رعايت مصلحت تقسيم جايز است.

[سؤال 8437] 4559

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله امام خمينى، مدّ ظله العالى، سلام عليكم

قسمتى از يك زمين مشاع وقف بوده؛ پس از اين كه مى خواهند زمين ها را تفكيك و سهم وقف را جدا كنند، قطعه اى از آن را كه غير مرغوب است براى وقف وا مى گذارند و هم اكنون آن زمين با وضع خاص 4×200 متر استفاده معتدّبه ندارد؛ كسى حاضر است زمين را كه براى وقف واگذار نموده اند، عوض كند و در مقابل، زمين ديگرى بدهد كه استفادۀ آن زمين براى وقف بهتر است؛ آيا اين عمل جايز است يا نه؟

بسمه تعالى، تفكيك سهم وقف بدون نظر متولى شرعى و مراعات مصلحت وقف صحيح نيست؛ و تبديل و تعويض وقف جايز نيست.

[سؤال 8438] 4560

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله، با تقديم صميمانه ترين سلام و درود به جناب عالى

عرض مى شود چه مى فرماييد راجع به اين كه عبارت وقف نامه اى چنين است: وقف نموده شخصى نصف مشاع از كل باغ بر اين كه متولى هر سال يك تومان فضّى كه يك هزار دينار است در روز عيد غدير خرما بخرد و به مصرف خويشان و همسايگان و اهل آبادى برساند آيا در زمان فعلى اين يك تومان فضّى چند تومان است و چقدر خرما بايد متولى بخرد؟

ص: 265

اين نصف مشاع باغ موقوفه از نصف ديگر كه ملك است و در صورتى كه بخواهد جدا كند آيا احتياج به اذن حاكم شرع دارد و يا اذن متولى فعلى كافى است براى افراز و جدا كردن؟

بسمه تعالى، احوط آن است كه هر مقدار خرما كه در زمان وقف معادل يك تومان فضّى بوده بخرند و به مورد مذكور برسانند و براى افراز نظر متولى شرعى با مراعات مصلحت وقف كافى است.

[سؤال 8439] 4561

بسمه تعالى

محضر مبارك آيت الله العظمى امام خمينى، مرجع و رهبر عالى قدر

1. دو دانگ مشاع از شش دانگ حمام قديمى و مخروبه كه از حيّز انتفاع افتاده، وقف است. چهاردانگ ملك شخصى است. صاحب چهار دانگ، به علت وقف دو دانگ و عدم استطاعت مالى قادر نيست تعميرات اساسى نموده تا استفاده شود. آيا مى توان دو دانگ را كه قابل تفكيك است، تفكيك و مجزا نمود؟

2. دودانگ وقف را ادارۀ اوقاف مى تواند به فروش رسانده و معامله نمايد يا نه؟ در اين صورت، با وجه آن مى توان در جاى ديگرى ملك مستقل ديگرى ابتياع كرده، تقاضا مى شود نظرتان را راجع به اين دو مسأله فوق بيان فرماييد.

بسمه تعالى، با فرض قابليت تفكيك، با موافقت متولى شرعى وقف مانع ندارد و اگر از اوقاف عامه است، قابل فروش و تبديل نيست.

توليت وقف

[سؤال 8440] 4562

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

پس از تقديم مراتب ارادت و دعاگويى از طرف خود و قاطبۀ اهالى شهر بردسكن

ص: 266

و حومه، آبى است وقف بر اولاد و چند سال است كه در اثر اختلاف در تعيين متولى و مشخص نبودن آن و دخالت دو نفر به عنوان متولى كه هر دو از موقوف عليهم هستند و سال ها است مدعى توليت ملك مزبور مى باشند؛ هنوز مقامات مسئول نتوانستند تكليف اين ملك را، چنان كه بايد روشن نمايند. با توجه به اين كه آب ملك نامبرده در داخل شهر مورد استفاده مردم قرار مى گيرد و غسل و وضوى مردم نيز از آن تأمين مى شود، بلا تكليفى آن ضرر دينى بزرگى نيز دارد. اكنون تمام موقوف عليهم - طى يك نامه - عدم لياقت و امانت و عدم رضايت از مدعيان توليت را به اين جانب اعلام داشته اند. با اين كه در وقف نامه ارشد اولاد به عنوان متولى معرفى شده است؛ هيچ يك از افراد نام بردۀ به عنوان ارشد، مورد تأييد تمام موقوف عليهم نيستند. از آن رهبر عالى قدر استدعا مى شود: تكليف ملك مزبور و متولى آن و وظيفه مردم را نسبت به آن روشن فرماييد. ضمناً ملك مزبور در حال حاضر در اجارۀ شهردارى بردسكن است و به مصرف آب لوله شهر مى رسد. در خاتمه وقف نامه و شكايت موقوف عليهم به پيوست تقديم مى گردد.

ضمناً، ملكى به نام سعدآباد مشابه و نظير همين ملك است. مستدعى است تكليف آن را نيز روشن فرماييد.

بسمه تعالى، به هر نحو جعل توليت براى وقف شده بايد عمل شود و چنانچه اختلافى در تشخيص آن هست به محاكم صالحه در دولت اسلامى مراجعه شود.

[سؤال 8441] 4563

بسمه تعالى

قم، دفتر امام خمينى

احتراماً؛ مستدعى است با ملاحظه اين قسمت از وقف نامه سال 1254 در انتخاب متوليان نظر خود را بيان كنيد. واقف موفق، توليت اشياى موقوفه مزبوره را مادام

ص: 267

الحيات به خود و بعد از خود به پسر ارجمند سعادتمندش آقا يوسف و بعد از او به اولاد ذكور او الاكبر فالاكبر، نسلاً بعد نسل، بطناً بعد بطن كذلك واگذار كرده و بعد از انقراض اولاد ذكور آقا يوسف - العياذ بالله - به اولاد اناث او نسلاً بعد نسل، بطناً بعد بطن، كذلك واگذار كرده و بعد از انقراض، امر توليت مزبوره واگذار و موكول است به ساير اولادان ذكور واقف الاكبر فالاكبر، بطناً بعد بطن، نسلاً بعد نسل، و بعد از انقراض اولادان ذكور، اولاد اناث واقف متولى مى باشند به طريق مذكور، بطناً بعد بطن، نسلاً بعد نسل الى ما شاء الله و بطن اول، مقدم بر بطن ثانى مى باشد. اما يوسف بلا عقب بود و از ساير اولادِ اناثى از طبقۀ پنجم متصل به واقف با بطنى مؤخر، خود را متلقى از اعقاب ذكور معرفى كرده و مدعى توليت است. از طرفى ذكورى از اناث از طبقۀ چهارم متصل به واقف خود را بطناً مقدم بر اناث مذكور و اقرب به جامع نسب معرفى كرده و مدعى است كه توليت با او است. استدعا دارد با توجه به نحوۀ توليت در مندرجات مفاد وقف نامه و با عنايت به منظور واقف در مورد الاكبر فالاكبر و بطن اول مقدم بر بطن ثانى كتباً نظر خود را مرقوم فرماييد كه اليوم توليت با كدام يك از اين دو نفر است.

بسمه تعالى، بعد از فرض اين كه اولاد ذكور نيست، با وجود نسل متقدم از اولاد اناث واقف، نوبت به نسل متأخر نمى رسد.

[سؤال 8442] 4564

بسمه تعالى 12 / 4 / 1361

حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، متّع الله المسلمين بطول بقائه

بعد الصلاة والسلام، استفتا مى شود كه واقف موقوفه اى در متن وقف نامه مربوطه، توليت موقوفه را چنين تفويض نموده است: «ارشد و اتقى اولاد و اولاد اولاد اولاد ذكور، بطناً بعد بطن و نسلاً بعد نسل، بدون ملاحظۀ اقربيت الى قيام الساعة، متولى شرعى زمان خود خواهد بود».

ص: 268

با توجه به نص فوق، به نظر آن حضرت:

1. راه تشخيص ارشديت و اتقائيت اولاد چيست؟

2. آيا مى توان اثبات ارشديت و اتقائيت را فقط به شهادت چهار نفر مشخص با اسم و رسم منحصر ساخت و شهادت كتبى و شفاهى ساير علما و ثقات مؤمنين را اعتبار نداد؟

3. با توجه به متن مذكور، آيا مى توان توليت را - با موجود بودن اولاد ذكور از نسل وقف - از آن ها سلب و به جاى انتخاب ارشد و اتقى، موقوفه را بدون متولى گذاشت؟ استدعا دارم نظر مبارك را ذيلاً مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، متولى شرعى كسى است كه اوصاف شرط شده در وقف را دارا باشد و در صورت اختلاف، بايد به حاكم شرع مراجعه و حل و فصل شود.

[سؤال 8443] 4565

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى و زعيم الملة والدين الامام خمينى، مدّ ظله

پس از تقديم درود و سلام به پيشگاه و محضر جناب عالى؛ عرض مى شود كه عبارت وقف نامه اى چنين است كه: «توليت موقوفات مزبور، مادام الحيات با خود واقف موقوفه است و بعد اصلح اولاد ذكور، متولى خواهد بود و بعد اصلح اولاد ايشان، نسلاً بعد نسل و چنانچه اولاد ذكور منقرض شد، به اصلح اولاد اناث، از واقف يا متولى و چنانچه اولاد اناث هم منقرض شد، توليت، با عدول مؤمنين قريه است».

سؤال اين كه بعد از فوت واقف كه توليت به اصلح اولاد ذكور واقف مى رسد، چنانچه بعداً اين اصلح اولاد ذكور كه متولى است، فوت كرد؛ آيا توليت موقوفۀ مزبور به اصلح از برادران اين متولى مى رسد كه اولاد واقف هستند، نسلاً بعد نسل، يا اين كه توليت به اصلح اولاد ذكور همين متولى - كه مرده است - مى رسد، نسلاً بعد نسل.

ص: 269

همچنين اين سؤال در بطون بعدى هم مى آيد؟

بسمه تعالى، توليت، با اصلح اولاد متولى است و به برادران نمى رسد.

[سؤال 8444] 4566

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر انقلاب اسلامى حضرت مستطاب آيت الله العظمى امام خمينى متع الله المسلمين بطول بقائه الشريف

به شرف عرض عالى مى رساند: ساختمان و باغى است كه به عنوان مدرسه علميه دينى و كتابخانه و مجالس مذهبى و آنچه موجب ترويج دين مبين اسلام است وقف شده و از سال 1353 كه سال تنظيم وقف نامه بوده تا به حال در تصرف وقف است. مالك يا مالكين، ساختمان و باغ را در همان سال - يعنى 1353 - به تصرف وقف داده اند و در همان وقف نامه توليت آن وقف براى پنج نفر معين شده و از آن زمان تا كنون به نظر همان متوليان به عنوان وقف، ساختمان هاى جديدى در اين محل احداث شده كه قسمتى از آن به صورت مدرسه علميه است و قسمتى ديگر كه براى استفادۀ عموم در وقف نامه به صورت حوضخانه (و مستراح عمومى) معين شده در همان سال ها از 53 به اين طرف مورد استفاده قرار گرفته و قسمت ديگر آن براى مجالس مذهبى عمومى به طور مكرر مورد استفاده واقع شده. و در ضمن از حق آب باغ مذكور در مصرف وقف استفاده شده است و به طور كلى از همان سال 53 (سال وقف) به اين طرف در تصرف وقف بوده.

سپس يكى از متوليان در غياب سايرين به عنوان اين كه وقف نامه جديدى تنظيم كند تحت عنوان اين كه آن وقف نامه مسودّه بوده (در سال 59 و پس از آن كه شش الى هفت سال و يا بيشتر در تصرف وقف بوده) وقف نامه را تغيير داده و توليت آن را منحصر در خود و نسل هاى ذكور پس از خود و يا عنوان ديگرى كه خود انتخاب نموده، قرار داده است.

ص: 270

و پس از آن كه بقيه متوليان اطلاع پيدا كردند اعتراض بر اين عمل نموده اند و سه نفر آن ها صريحاً معترض هستند كه چرا اين وقف نامه را تغيير داده است، در حالى كه در طول اين شش الى هفت سال يا بيشتر در تصرف وقف بوده است و همۀ متوليان متفق اند كه اين شش الى هفت سال يا بيشتر در تصرف وقف بوده و تمام كارهاى ساختمانى جديد آن به حساب وقف بوده و استفاده هاى عمومى از قسمت حوض خانه و مستراح هم به جهت وقف بوده و سه نفر آن ها هم صريحاً شهادت مى دهند به اين كه در سال 53 (سال تنظيم وقف نامه) صيغۀ وقف به طور كامل هم عربى و فارسى جارى شده است.

مخفى نماند كه در همان سال 53 زمين و باغ مذكور با جميع متعلقات آن به تصرف وقف درآمده و بدين جهت وقف نامۀ مذكور تنظيم شده بود، لكن به علت اين كه در زمان طاغوت بوده به امضاى ادارۀ اوقاف وقت نرسانده بودند كه مبادا ادارۀ اوقاف آن را زير نظر افراد طاغوتى به مصرف برساند.

اوّلاً: اكنون حكم وقف به چه صورت است و ثانياً توليت متوليان چگونه است؟ مستدعى است حكم را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، ثبت در دفتر اوقاف ميزان نيست، بلكه بعد از تحقق وقف از مالك و تسليم عين موقوفه در جهت وقف، وقفيت لازم مى شود و تغيير آن حتى از واقف هم جايز نيست و متولى شرعى همان كسانى هستند كه واقف در هنگام وقف تعيين كرده است.

[سؤال 8445] 4567

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت مستطاب آيت الله العظمى امام خمينى رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، دام ظله، پس از عرض سلام و ادب، گزارش مى شود:

ص: 271

جناب سيد العلماء حجت الاسلام و المسلمين آقاى حاج سيد يوسف موسوى كشميرى رحمه الله كه در رأس علماى كشمير بودند، سال گذشته دهم ماه ذوالقعده 1402ه. ق فوت كردند. ايشان سى ودوسال قبل، يك مدرسۀ دينى در قصبۀ بدگام، به اسم جامعۀ باب العلم، براى طلاب علوم دينى تأسيس نموده و با ساير املاك كه من جمله آن ها، دو خروار زمين كه از ملك طلق خود او بود، وقف كردند. چون بانى و واقف مدرسه بودند؛ توليت آن را مادام الحيات براى خودشان قرار دادند و بعد از فوت خود اخوى زادۀ خويش را براى توليت تعيين نمودند. سپس از اولاد و احفاد آن مرحوم يا از اولاد اخويشان، هر كه قابليت اين امر را داشته باشد. به جهت انجام وظيفۀ توليت، نامزد نمودند. چنان كه آن مرحوم در كتاب «ايقاظ العباد» نوشته اند كه در سال 1370 هجرى چاپ شده است.

در عين حال، پس از ارتحال آقاى مرحوم، پسر بزرگ ايشان وصيت نامۀ مفصلى راجع به امور شخصى و خانوادگى آن مرحوم ادعا و ارائه نمود، كه اگرچه امضا ندارد و تكميل نشده است، ولى بدون ترديد خط آن مرحوم مى باشد، و هيچ كس نمى تواند آن را انكار بكند. از محتويات و لابه لاى آن پيدا است كه آن مرحوم وصيت نامۀ مزبور را در اواخر زندگى به سلك تحرير درآورده اند. وقتى كه از فرزندشان - كه وصى آن مرحوم نيز هست - پرسيديم اين وصيت نامه چرا تكميل نشده است؟ وى گفت: آن مرحوم اين را مى خواستند تكميل كنند، در عين حال، ايشان مريض شدند و ضعف و ناتوانى بر ايشان چنان چيره شد كه ديگر نتوانستند به پايان برسانند و امضا نمايند. ولى به عنوان وصيت فرمودند، من هرچه وصيت دارم در ضمن وصيت نامه نوشته ام. بايد در انفاذ آن ها طبق همان مرقوم كه در دفتر است عمل شود.

اينك صورت وصيت نامه تقديم محضر است. در اين وصيت نامه در ضمن وصاياى ديگر، آنچه در خصوص مورد توليت مدرسه مزبور آمده است اين است كه آن مرحوم از توليت اخوى زاده براى مدرسه رجوع نموده اند و به جاى ايشان، فرزند مزبور را نسلاً بعد نسل، متولى مدرسه و ساير موقوفات آن قرار داده اند و از طرف

ص: 272

ديگر، در حيات خود عملاً وظايف مدرسه را به وى تحويل و تفويض نموده بودند. چنان كه واضح است.

نظر به اين كه وصيت نامۀ مزبور، واقعاً نوشتۀ آن مرحوم هست، و اين كه ايشان، بالاتفاق صاحب درايت و داراى تقوا و تفقه بودند و هيچ گمان نمى رود كه در نوشتن چنين مرقومى موازين شرعى را رعايت نكرده باشند به هرحال، در هر دو صورت قضيه كه شهد الله و رسوله كه مطابق واقع مى باشند و هيچ گونه شائبۀ نفسانى در تفسير آن ها نيست؛ حكم شرعى را بيان فرماييد كه آيا صورت سابقى كه در كتاب مزبور مى باشد درست است يا صورت لاحقى كه در وصيت نامه آن مرحوم نوشته اند صحيح خواهد بود؟ تا تكليف وصى آن مرحوم معين شود.

ثانياً: آن مرحوم و مبرور متولى اوقاف كثيره بودند. ايشان چند سال قبل از فوت خود، يك هيأت هفت نفرى براى انتظام و انصرام آن موقوفات، تحت نظارت خود تشكيل داده اند و يك مرقومى نيز مربوط به وظايف اعضاى هيأت نوشتند - كه صورت آن به پيوست تقديم مى شود - از اين مرقوم ظاهر مى شود كه اين هيأت، بايد در حيات متولى و هم بعد از فوت او به وظايف خود عمل كند و قراين ديگرى نيز بر اين دو جهت مزبور دلالت دارند.

پس در اين صورت، هيأت نامۀ وقفى، عنوان و مصداق وصيت پيدا مى كند يا خير؟ در صورت بودن آن به عنوان وصيت نامه، آيا پس از فوت آن مرحوم، متولى ديگر مى تواند از آن وصيت نامه تخلف و تخطى نمايد، به اين كه آن هيأت را كلاً يا بعضاً بشكند؟

يا اشخاصى كه اعضا آن قرار داده شده اند، بدون صدور خيانت و تخلف شرعى از آنان، مى توان كنار گذارد يا نه؟

بسمه تعالى، متولى وقف، كسى است كه در صيغۀ وقف معين شده است و اگر شخصى معين نشده، توليت با حاكم شرع است.

ص: 273

[سؤال 8446] 4568

بسمه تعالى

مردم عوام از مؤمنين كشمير، اموال و اجناس و قطعات اراضى و درختان را بر حسينيه و مدرسۀ باب العلم وقف نموده بودند و آقاى حجت الاسلام الحاج سيد يوسف الموسوى مرحوم را، فقط تا حياتشان متولى قرار داده بودند، براى اين كه حاضر نبودند كه آن جناب، توليت آن اوقاف را، بدون ارضا و استرضاى عوام و بدون استحقاق به كسى بسپارد. بيان فرماييد كه ما واقفين، اين حق را داريم يا خير؟ و اگر متولى مرحوم، از حدود گذشته، تعرض كرده باشد، صحيح است يا خير؟ واضح فرماييد. بيّنوا توجروا

بسمه تعالى، توليت وقف، با كسى است كه در قرارداد وقف، متولى شده و بعد از فوت او واقفين، اختيار تعيين متولى ندارند و با نبود متولى خاص، اختيار با حاكم شرع است.

[سؤال 8447] 4569

بسمه تعالى

محضر انور حضرت آيت الله العظمى ناصر المستضعفين، امام خمينى، ادام الله ظله الشريف، جعلنا الله فداك

سيدنا! شخصى از روحانيين كه به صلاح و ديانت در مردم معروف بود و نزدشان به اين وجه نافذالقول هم بود، مدرسه اى دينى را تعمير نمود و از اموال شخصى خود هم بر آن چيزى بذل نموده و از مؤمنين هم اموالى جمع آورى كرد و پسر برادرش هم كه از روحانيين معتمد بذل كنندگان بود در جمع آورى اموال از مؤمنين معاونش بود. چون از تعمير اين مدرسه به فراغت رسيد وقف نامه اى در يك كتابى از مؤلّفات خودش انتشار داد و نوشت كه «اين مدرسه و موقوفاتش را وقف نموده و توليتش را تا دم حيات براى خودم و بعد از خود، براى پسر برادرم، فلانى گذاشتم» و تا مدتى

ص: 274

همان طور بود. آن مدرسه اكنون تحت كار است و باذلانِ بر آن مدرسه به دست هر دوشان مال مبذول خودشان را مى دادند و متولى تعيين شده، بعد از بانى هرچه به دستش مى آمد به واقف و بانى مى سپرد. الآن كه خود بانى وفات نموده پسرهايش مدعى اند كه پدر ما وصيت نامه اى تحرير كرده و در آن نوشته است كه «توليت اين مدرسه را به پسرم تفويض نمودم، اگر چه قبلاً براى توليت بعد از خود، پسر برادرم فلانى را تعيين نموده بودم، لكن چون او پسرهايش را از اين مدرسه بيرون آورده و به مدارس ديگر فرستاده لذا نزد من از اعتبار ساقط شده و از توليتش عزل نمودم و با وجود آن، او را ناظر گذاشتم». بيان فرماييد: در صورت ثبوت شرعاً، همچو وصيتى نافذ است؟ متولّى تعيين شده در حين وقف و در عبارت وقف يا اين وصيت عزل خواهد شد يا خير؟ در صورت نفوذ و عزل متولّى بنابر وصيت، پسر مُوصى مى تواند با وجود لاپروايى از نظارت پسر عمويش عمل كند يا خير؟

بسمه تعالى، هر كس در ضمن صيغه وقف به عنوان توليت معيّن شده، متولّى شرعى است و با وصيت واقف توليت عزل نمى شود.

[سؤال 8448] 4570

بسمه تعالى 12 / 4 / 1983 م

حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى

زيد مدرسه اى تأسيس كرده كه توليت آن را مادام العمر براى خود قرار داده و پس از مدتى كه تحت توليتش آن مدرسه اداره مى شده، وصيت كرده كه بعد از مرگش عمرو متولى آن مدرسه باشد و در اواخر عمرش وصيت نامۀ ديگرى نگاشته كه در آن نوشته: «بايد بعد از مرگش عمرو متولى آن مدرسه نباشد و بكر متولى باشد». مرقوم بفرماييد كه آيا عمرو متولى شرعى آن مدرسه است يا بكر؟

بسمه تعالى، چنانچه در وقت وقف كردن مدرسه، حق تعيين متولى بعد از خود را براى خود قرار نداده باشد، وصيت او نافذ نيست و توليت مدرسه بعد از او با حاكم شرع است.

ص: 275

[سؤال 8449] 4571

بسمه تعالى 17 / 1 / 1361

پيشگاه معظم رهبر عالى قدر، حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

محترماً به عرض مى رساند:

اين جانبان در سال 1352 ملكى را وقف حضرت خامس آل عبا نموديم و متولى نيز جهت آن تعيين كرده ايم، كه درآمد آن را صرف عزادارى و اطعام نمايد. در حال حاضر متولى طى نامه اى به اين جانبان و سازمان اوقاف اعلام استعفا نموده است. با توجه به اين كه واقفين در قيد حيات بوده و چنين موردى در قانون پيش بينى نشده است، از آن محضر محترم تقاضا مى شود فتوا بفرمايند آيا اين جانبان مى توانيم شخص ديگرى را به توليت انتخاب نموده و يا رأساً نسبت به عهده داشتن توليت، اقدام نماييم يا خير؟

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، متولى مستعفى به حاكم شرع مراجعه كند، تا او را براى توليت نصب نمايد على الاحوط.

[سؤال 8450] ‘ 4302

5. در وقف نامه هايى كه توليت آن بر اعلم و اصلح قرار داده شده، اگر دو نفر باشند؛ يكى اعلم است و غيرفعال در موقوفه و ديگرى اصلح است و فعال در موقوفه، توليت تعلق به كدام نفر دارد؟

بسمه تعالى، احوط، رعايت نظر هر دو است.

[سؤال 8451] 4572

بسمه تعالى

بعضى از شهردارى ها - به خصوص شهردارى تهران - قسمت هايى از اراضى موقوفات را بدون كسب نظر و اخذ موافقت متولّيان به عنوان طرح فضاى سبز و غيره سال ها معطّل نموده و عملاً موقوفات را مسلوب المنفعه مى نمايند.

ص: 276

با عنايت به اين كه متولّيان و ادارات اوقاف موظّف هستند رقبات موقوفات را با رعايت غبطۀ وقف به اجاره واگذار و مورد بهره بردارى قرار دهند، آيا اين عمل شهردارى مجوّز شرعى دارد يا خير؟

و در صورتى كه لازم باشد اين قبيل اراضى مورد استفادۀ طرح ها قرار گيرد، آيا شهردارى ها موظّف به پرداخت اجرت المثل و مال الاجارۀ اراضى مزبور از تاريخى كه طرح را اعلام مى دارند هستند يا خير؟

بسمه تعالى، همان گونه كه قبلاً پاسخ داده شده وقف از وقفيت خارج نمى شود، و تصرّف در آن منوط به اجازۀ متولّى شرعى با مراعات مصلحت وقف است. و در مورد سؤال دوّم نيز چنانچه خواستند استفاده كنند بايد اجرت المثل بپردازند.

[سؤال 8452] 4573

بسمه تعالى

نظر حضرت عالى دربارۀ زمين هاى موقوفه اى كه دولت زمان طاغوت تصرف كرده و براى كارمندان خودش ادارات و خانه ساخته است چيست؟

بسمه تعالى، بدون نظر متولى شرعى و مراعات جهت وقف جايز نيست.

[سؤال 8453] 4574

بسمه تعالى 9 / 12 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى مدّ ظله العالى

با ابلاغ سلام به عرض مى رساند يكى از مالكين قريه حسين آباد قزوين مقدار چهار دانگ از شش دانگ قريه مزبور را كه ملك وى بوده وقف كرده و براى آن متولى تعيين كرده. متولى قبل از تصرف موقوفه با مخالفت مالك دو دانگ مشاع قريه مزبور روبرو شده و به وقف عمل نشده است و واقفه حاجيه خانم در كربلا فوت شده است. فعلاً املاك وقف شده كما فى السابق در تصرف زارعين است، از نظر شرعى مباح

ص: 277

بودن اين زمين را و حكم آن را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، تصرف در وقف بايد با نظر متولى شرعى و مراعات جهت وقف باشد.

[سؤال 8454] 4575

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت مستطاب آيت الله العظمى امام خمينى مدّ ظله العالى

محترماً به عرض مى رساند: زمينى است مزروعى كه پنجاه سال قبل وقف گرديده كه منافع آن به وسيلۀ توليت آن برنج خريدارى و در شب عيد نوروز بين افراد اين روستا توزيع شود. نظر به اين كه در حال حاضر تعداد افراد محل افزايش يافته و منافع زمين فوق ناچيز است و متولى زمين فوت كرده است ورثه متولى منافع زمين فوق را در نهار روز عاشورا به مصرف مى رسانند. توضيح اين كه يك عدد درخت بادام كه حدوداً پنجاه سال داشته باشد داخل زمين است كه در حال حاضر خشك شده و ورثه توليت زمين فوق مقلد شما هستند. تقاضا داريم تكليف حكم شرعى ما را نسبت به مصرف برنج و درخت معين فرماييد كه چه كنيم؟

بسمه تعالى، در فرض سؤال بايد به همان طور توزيع شود به مقدار ميسور و در مورد درخت خشك شده با موافقت متولى فروخته شود و صرف تعمير زمين گردد.

[سؤال 8455] 4576

بسمه تعالى

پيشگاه رهبر عظيم الشأن امام خمينى دامت بركاته

از اين كه با چند پرسش اوقات گران بهايتان را تضييع مى نمايم از محضرتان پوزش مى طلبم.

1. آيا مى توان درآمد حاصل از اوقاف را جهت بازسازى مناطق جنگى اختصاص

ص: 278

داد و به حساب هايى كه دولت اعلام نموده است واريز نمود.

بسمه تعالى، بستگى به جهت وقف دارد و عوائد موقوفه بايد تحت نظر متولى شرعى در جهت وقف صرف شود.

2. بين برادر و خواهرى ساليان درازى ارث پدرى تقسيم نشده است تا اين كه اين برادر و خواهر هر دو فوت مى نمايند، اگر بعضى از بازماندگان آنان با صلح و سازش و اعلام رضايت، سهميه ارثيه خود را به ديگرى ببخشند آيا اين توافق از نظر شرع مقدس اسلام اشكال دارد؟

بسمه تعالى، اشكال ندارد.

[سؤال 8456] 4577

بسمه تعالى 28 / 7 / 1361

قم، دفتر امام خمينى، محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى، رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى، مدّ ظله العالى

بعد التحية و الثناء، موقوفات سلسلۀ سادات رضوى در مشهد، خاص و داراى وقف نامه اى است كه منصوص التوليه مى باشد. در متن وقف نامه، واقف توليت را به اولاد ذكور خود نسلاً بعد نسل و بطناً بعد بطن، تفويض كرده است، با شرط: اسنّ و اصلح و ارشد بودن. همچنين واقف تمام مسئوليت ها را متوجه شخص متولى دانسته و شرط كرده است كه: هيچ آفريده اى را حق مداخله در كار موقوفه و توليت وقف نيست، و توليت در همۀ موارد، مسئول عند الله است.

در اين صورت، با وجود متولى واجد شرايط و با عنايت به مفهوم: «وأمّا الوقوف على حسب مايوقفها أهلها»، آيا امكان دارد متولى اين موقوفات را از سمت توليت عزل، و ديگرى را به جاى وى منصوب نمود؟ استدعا دارد حكم الله، در ذيل نامه بيان و مرقوم فرماييد، مزيد تشكر است. ضمناً فتوكپى وقف نامه به منظور صحت گفتار، ضميمه مى گردد. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، در مورد نزاع، بايد به محكمۀ شرعيه مراجعه شود.

ص: 279

[سؤال 8457] 4578

بسمه تعالى

محضر مقدس زعيم عالى قدر و مرجع تقليد مسلمانان، حضرت آيت الله العظمى خمينى، ضمن عرض سلام، از خداوند متعال خواهانم كه سايۀ جناب عالى بر سر كليۀ مسلمانان مستدام باشد و در ظل توجهات حضرت ولى عصر عليه السلام از كليه آفات مصون و محفوظ باشيد.

يكى از رقبات موقوفه عبارت از يك قطعه زمين است كه حسب نظر واقف درآمد آن براى پرداخت به اولاد مستحق خودش وقف گرديده است. متولى وقت، در هنگام انعقاد قرارداد رسمى اجارۀ زمين به مستأجرين، شرط نموده كه مستأجر مى تواند در زمين مورد اجاره ساختمان نموده و اعيانى آن را به نام خود سند مالكيت اخذ نمايد و هرگاه بخواهد اعيانى ملك مورد اجاره را به ديگرى بفروشد، ده درصد بهاى اعيانى ملك مورد اجاره را بابت استناد آن به خاك زمين مورد اجاره بايد در هنگام معامله به متولى بپردازد. چون مستأجرين زمين هاى مذكور اظهار مى دارند كه با اين شرط مندرج در سند به ما اجحاف شده است و اضطراراً چنين شرطى را قبول نموده ايم، خواهشمند است نظر حضرت عالى را در اين مورد اعلام فرماييد كه اين شرط مندرج در سند لازم الاجرا است يا متولى مى تواند از نظر رعايت حال مستأجرين به آن ها تخفيف دهد؟

بسمه تعالى، شرط نافذ است و متولى اگر موقوف عليه نباشد، نمى تواند تخفيف دهد.

[سؤال 8458] 4579

بسمه تعالى 14 / 9 / 1361

محضر رهبر كبير انقلاب، و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، امام خمينى، دام ظله

پس از ابلاغ سلام، اميدوارم - ان شاء الله تعالى - در ظل توجهات ولى عصر - ارواحنا له الفداء - از جميع بليّات ارضى و سماوى مصون و محفوظ بوده باشيد.

ص: 280

منظور از تصديع، آن كه روستايى است به نام روشناوند (گناباد)، كه قنات و نهر اين روستا، شرعاً وقف آستان قدس رضوى عليه السلام مى باشد و در مسير نهر اين روستا، روستايى است به نام مقيم آباد، كه آن هم داراى قنات و چند سهم وقف بر آستانه است، كه در اطراف روستا زراعت مى شود، و سابق اهالى اين روستا، طبق قراردادى كه با اهالى روشناوند و يا در زمانى كه مستأجر يك نفر بوده است داشته اند، حمّام خود را آب مى كرده اند و آب بها را پرداخت مى كرده اند، و قراردادها هم موجود است. الحال پس از پيروزى انقلاب، ادارۀ كشاورزى براى اين كه آب در مسير طولانى شرب نشود، و نيز ادارۀ بهداشت، نظر داده است كه قنات بايد پوشش شود، تا اهالى امكان استفادۀ بهداشتى را از آب داشته باشند. آيا اهالى مقيم آباد اين حق را دارند كه بدون اجازۀ مستأجرين روستاى مذكور، از آب آن استفاده كنند، مثل اين كه براى استفاده شيرى نصب كنند، يا سر نهر و قنات را بردارند، و احياناً كثافات خود را در آب قنات بريزند. با توجه به اين كه مقيم آباد قناتى دارد و امكان استفادۀ از آن هست؛ زيرا اطراف روستا زراعت مى شود، و حمام قبل اين روستا، از آب مقيم آباد استفاده مى كرده است. توضيح اين كه آب قنات روشناوند، در سابق حدوداً هشت اينچ بوده است، و در زمان حال، در مظهر قنات - طبق نظر كارشناسى - حدوداً چهار اينچ بيشتر نيست و حال كه ادارۀ كشاورزى آن را پر كرده است، به مزرعه كه مى رسد سه و نيم اينچ مى باشد، و از اين آب، 135 نفر استفادۀ زراعتى و بالغ بر 2300 نفر استفاده شربى مى نمايند، و روستاى مقيم آباد، حدوداً داراى 24 زارع، و 170 نفر مى باشد، و حرف مقيم آبادى ها اين است كه اگر بنا شود از آب خود مصرف كنيم، كم مى شود. خواهشمند است حكم شرعى را بيان فرماييد، و آيا آنچه را كه در اين موضوع، در شرايط آب وضو در تحرير الوسيله فرموده ايد، و نيز حاشيه اى را كه بر كتاب عروة الوثقى زده ايد، آيا صحيح است يا خير؟ أدام الله ظلّكم على رؤوس المسلمين

بسمه تعالى، بايد به مسئولين امور آستان قدس مراجعه، و طبق وقف و ضوابط آستانه عمل شود.

ص: 281

[سؤال 8459] 4580

بسمه تعالى 22 / 8 / 1358

دفتر محترم حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

به استحضار برساند: رقباتى موقوفه از اراضى مزروعى و باغ مركبات واقع در شهرك شهسوار، از موقوفات مرحوم حجت الاسلام حاج شيخ فضل الله تنكابنى به توليت احقر - طبق مدارك قديمه و جديده - مدت ها مورد عمل قرار داشته است؛ هر چند اراضى مزروعى طبق قانون اصلاحات اراضى به زارعين فروخته شده، ليكن باغات مركبات به حال خود باقى و برقرار است. حال استفسار مى گردد كه احقر در خصوص وصول بهرۀ باغات مركبات، طبق معمول و عرف محل - كمافى السابق - مجاز مى باشد، يا آن كه طبق گفتار عده اى از حضرات گويندگان روحانى و غيرهم مى بايد رقبات، در اختيار زارعين باغ دار گذاشته شود؟

بسمه تعالى، تصرف در وقف، منوط به نظر متولّى شرعى و مراعات جهت وقف است.

[سؤال 8460] 4581

بسمه تعالى

محضر رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى، مدّ ظله العالى، سلام عليكم

زمين راه آهن دامغان وقف اولاد ذكور است؛ نماز شخصى كه در آن جا كارمند است و در خانۀ ادارى سكونت دارد و مسافرى كه با قطار مسافرت مى كند و در مسجد راه آهن نماز مى خواند، چه صورتى دارد؟

بسمه تعالى، اگر احتمال داده شود كه با نظر متولى شرعى است مانع ندارد.

[سؤال 8461] 4582

بسمه تعالى 24 / 9 / 1361

قم، دفتر استفتاى امام خمينى، مدّ ظله، السلام عليكم

ص: 282

محل كسب اين جانب متعلق به ادارۀ اوقاف مى باشد. مدتى است اجارۀ اين جا اضافه نشده. آيا مكلف به پرداخت ميزان اجاره محل مشابه هستم يا صبر كنم هر موقع اوقاف اجاره را اضافه بكند، پرداخت نمايم؟ والسلام

بسمه تعالى، شما تكليفى نداريد، وظيفه متولى است كه رعايت مصلحت وقف و موقوف عليه را بنمايد.

[سؤال 8462] 4583

بسمه تعالى 5 / 11 / 1361

محضر مبارك زعيم عالى قدر، رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

محترماً به عرض اقدس عالى مى رساند: زمين موقوفه اى است كه بيش از يك صد سال است كه در تصرف يك خانواده بوده است، از بزرگ خانواده تا فرد آخرى كه الآن متصرف است و عمل به وقف هم مى نمايد. اخيراً شخص متصرف و متولى، زمين نامبرده را غرس اشجار نموده و به صورت يك باغ درآمده. البته تمام مخارج و هزينۀ درخت كارى و غيره از طرف خود متولى بوده، فقط زمين موقوفه است و قبلاً هم زمين مزبور بدون درآمد بوده است.

آيا متولى و متصرف و آن كسى كه اين باغ را با هزينه شخصى به وجود آورده، مى تواند باغ را بفروشد و در سند، مسأله وقفيت زمين ذكر شود و اجرت المثل زمين را درنظر بگيرد يا خير؟ مستدعى است نظر مبارك را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، بستگى به نظر متولى شرعى و مراعات جهت وقف دارد.

[سؤال 8463] 4584

بسمه تعالى 1 / 6 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى و رهبر عظيم الشأن، نايب الامام، امام خمينى، متّع الله المسلمين بطول بقاء وجوده الشريف

ص: 283

با نهايت احترام؛ به استحضار مى رساند: سال هاى متمادى است راهى از قريۀ قودجان خوانسار به منظور حمل ماشين آلات سنگين و غيره جهت ساختن سد اختخوان گلپايگان در اين قريه احداث شده و موجب رفت و آمد همه روزه انواع ماشين ها تا به امروز به قراء پشت كوه گلپايگان و بالعكس بوده است. اخيراً ادارۀ كل راه و ترابرى استان اصفهان بدون نظرخواهى از اهالى اين قريه در نظر دارد مسير فعلى را تغيير دهد. متأسفانه علاوه بر اين كه حدود دويست جريب از بهترين املاك و باغات مشجر از بين مى رود، قطعاتى از موقوفات حضرت خامس آل عبا عليه السلام را نيز در بر خواهد گرفت؛ در صورتى كه امكان تعريض جادۀ فعلى و يا احداث خط كمربندى بيابانى از هر جهت مى باشد. مستدعى است ذيلاً مرقوم فرمايند: چنانچه جادۀ جديد احداث گردد نظر حضرت مستطاب عالى در مورد ازبين رفتن املاك مزروعى و موقوفات خاص و عام چيست؟ آيا متوليان موقوفات در اين مورد مسئوليتى خواهند داشت يا خير؟

بسمه تعالى، اگر در انجام وظيفه توليت خود كوتاهى نكنند مسئوليت ندارند.

[سؤال 8464] 4585

بسمه تعالى 25 / 4 / 1362

دفتر رهبر عالى قدر، مرجع مسلمين جهان، امام امت، أرواحنا فداه

قريه اى از توابع سبزوار - كه مركز بخش هم مى باشد و حدود يك هزار خانوار در آن ساكن مى باشند - بر اثر گسترش قريه موصوف، اهالى از آب شرب بهداشتى محروم هستند. از طرف مقامات ذى صلاح و مسئول، تا كنون بررسى جهت تأمين آب شرب بهداشتى به عمل آمده، كه به دليل وضع نامتناسب طبيعى، و فقدان آب هاى تحت الارضى، و اين كه ذخايرى كه از آن طريق بتوانند آب شرب بهداشتى اهالى را تأمين نمايند، وجود ندارد. پس از تحقيقات توسط كارشناسان و مشورت با معتمدين محل، مقامات دولتى مزبور، به اين نتيجه رسيده اند كه راهى جز استفاده از قنات موجود

ص: 284

نيست. مقام بخش دارى - كه مسئول تهيه آب اهالى مى باشد - به دو نفر از متوليان آب هاى موقوفه مراجعه كرده و رضايت آن ها - در صورت تحصيل مجوز شرعى - حاصل گرديده است. موارد وقف منظور، از موقوفات مرحوم حجت الاسلام حاج ميرزا ابراهيم شريعتمدار است، كه بالغ بر دو رقبه مى باشد: يكى وقف خاص بر فقراى اولاد، و ديگرى وقف عام بر فقراى محل مزبور مى باشد. رقبۀ وقف خاص - طبق شرايط وقف نامه - تحت توليت متولى اداره مى شود و رقبه ديگر - كه در موقوفات عام مى باشد - فعلاً طبق قوانين زمان طاغوت، به اشخاص واگذار گرديده، و متولى آن در قيد حيات مى باشد. با امام جمعه محترم سبزوار تماس، و مذاكره به اين نتيجه منتهى شده كه مجوز شرعى، جهت استفاده موقوفات تحصيل گردد. موقوفات مزبور - طبق وضعى كه تا كنون در محل جريان داشته - به طور جداگانه آب اراضى آن، از طرف متوليان، سالانه به اجاره، به اشخاص واگذار مى گرديده. چنانچه اجارۀ معمول در محل، به رقبات مزبور داده شود، آيا از نظر شرعى مى توان از موقوفات مذكور براى آب شرب اهالى استفاده نمود؟ موضوع به ساحت مقدس رهبر عالى قدر و مرجع مسلمين جهان، امام امت - دامت بركاته - عرضه گردد، تا حكم الله را بيان فرمايند، كه مورد عمل قرار گيرد.

بسمه تعالى، با نظر متولى شرعى و مراعات جهت وقف، مانع ندارد، ولى بايد پول آب از مورد معيّن در وقف صرف شود.

[سؤال 8465] 4586

بسمه تعالى 3 / 12 / 1361

چنانچه متولى موقوفه اى در قسمتى از زمين موقوفه با پول خود مبادرت به احداث دكان نمايد؛ به هنگام واگذارى دكان به شخص غير، آيا سرقفلى كه گرفته مى شود متعلق به متولى است يا به موقوفه؟

بسمه تعالى، متولّى بايد مطابق صلاح وقف آن را واگذار كند و چنانچه وقف، عرفاً سرقفلى دارد؛ بايد به حساب وقف هم سرقفلى بگيرد.

ص: 285

[سؤال 8466]‘ 1651

2. زمين هاى موقوفه اى كه در زمان محمدرضا خان، نود ساله با اجرتى كم، به مردم داده مى شد. حال بعضى از افراد به همان نرخ قبلى، زمين هاى موقوفه را اجاره مى كنند. در صورتى كه بعضى از افراد هستند كه با نرخ عادلانه برمى دارند، ولى صاحب و مستولى اوليه، حاضر به پس دادن، و يا اجرت بيشتر نمى شود. فتواى خود را بيان نماييد.

بسمه تعالى، تصرف در موقوفه، بايد با نظر متولى شرعى باشد.

[سؤال 8467] ‘ 1325

7. حمام وقف را شهردارى و اوقاف گرفته و اجاره داده است. غسل كردن در اين حمام چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، بدون اجازه متولّى شرعى صحيح نيست.

[سؤال 8468] ‘ 4814

3. در صورتى كه وصى نتواند ناظر ديگرى به وصيت اضافه كند و اضافه كرد و با چنين عمل خساراتى به موقوفه وارد شد؛ آيا وصى ضامن است يا خير؟

بسمه تعالى، امر وقف با متولّى شرعى آن است و چنانچه تعدّى يا تفريطى در رسيدگى به آن نكرده باشد خسارت را ضامن نيست.

[سؤال 8469] ‘ 4495

3. اراضى آستان قدس رضوى را به عنوان خريد و فروش نقل و انتقال مى نمايند، آيا اين كار صحيح است و نماز و غسل در آن ها جايز است يا نه؟

بسمه تعالى، رسيدگى به اراضى آستان قدس با متصدى شرعى آن است.

[سؤال 8470] 4587

بسمه تعالى

در زمان طاغوت، توليت آستان قدس رضوى پنج تخته قالى حضرت رضا عليه السلام را

ص: 286

جهت مسجد اسفراين فرستاده بود، لطفاً بفرماييد اين فرش ها بايد مطابق وقف صاحبش به مشهد عودت داده شود و يا در همان مسجد باقى بماند و يا حكم ديگرى دارد؟

بسمه تعالى، به متصدّى شرعى آستانۀ مقدّسه مراجعه شود.

[سؤال 8471] 4588

بسمه تعالى

محترماً معروض مى دارد كه نصف آب قنات اين قريه با مقدارى از اراضى آن متعلّق به آستان قدس رضوى مى باشد، اين آب به تناسب و مقدار احتياج هر يك از زارعين قريه در اجارۀ آن ها بوده، و كسى كه كشت و كار بيشترى داشته آب بيشترى را اجاره كرده، و كسى كه زراعتى كمتر داشته آب كمتر مى برده است. در سنۀ 1350 به وسيله ادارۀ اصلاحات ارضى دولت طاغوتى براى همه سند يكنواخت تنظيم شده و اين خود باعث اختلاف در محلّ گرديده است؛ (چون كه در سند براى هر يك از مستأجرين يك ساعت و ربع آب فروشى شده، آنان كه كمتر دارند مى گويند: «بايد به اندازۀ سند به ما آب بدهند» آنان كه بيشتر دارند مى گويند: ما اجارۀ آستانه را مى دهيم و آب براى خودمان لازم است) آيا برابر تقسيم اسناد رفتار بشود؟ و يا هر كسى هرچه در گذشته آب مى برده حال هم ببرد؟

لازم به تذكّر است كه هنوز «آب» برابر سيرۀ گذشته در تصرّف زارعين است، ضمناً اجارۀ هر فنجان آب در سندهاى طاغوتى ساليانه مبلغ هفتاد ريال تعيين شده و حال هر فنجان اجارۀ عادلانه اش پنجاه ريال است و متصرّفين آب حاضرند با كمال ميل اجارۀ وقت را به آستانه پرداخت نمايند. لطفاً جواب مسأله را مرقوم فرماييد؟

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، تصرّف در موقوفات مربوط به آستان قدس بايد طبق نظر متصدّى شرعى آستانۀ مقدّسه باشد.

ص: 287

[سؤال 8472] 4589

بسمه تعالى

شخصى سند يك قطعه زمين كوى طلاب از اراضى آستانه قدس رضوى را در يكى از محاضر رسمى به عنوان اجاره تنظيم و اخذ مى نمايد و بعد از آن اين سند اجاره به دست شخص ديگر مى افتد و در آن قطعه زمين ساختمانى احداث مى كند آيا نگاه داشتن يا پاره كردن آن سند بدون اجازۀ مستأجر جايز است يا نه؟

بسمه تعالى، جايز نيست، ولى امر اراضى آستان قدس با متصدى شرعى آن است.

[سؤال 8473] ‘ 4223

3. تغيير آب آشاميدنى از محل مذكور به محل نوساز با توضيح ذيل جايز است؟

توضيح: تأمين آب آشاميدنى اين محل، به وسيلۀ لوله با طرح آبرسانى از چشمه اى كه در بالاى درّۀ پشت قنات قريه جارى بوده، طبق يك «واگذارى كشاورزان» انجام شده - مشروط بر اين كه مازاد آن متعلق به خود كشاورزان بوده - و توسط يك لوله روى استخر ده مى ريزد كه به مصرف كشاورزى مى رسد؛ و چند طاقه از همين آب، متعلق به اماكن مسجد و حسينيه و حمام و دو امامزاده بوده و آب اين قنات، مالك خصوصى نداشته و همه در آن شريك و سهيم بوده، و موقوفات ديگر - مانند وقف اولاد و غيره - نيز دارد و بر اثر خشكسالى هاى پى درپى و كمبود آب كشاورزى، با كمى آب مواجه مى باشيم. قطع كلى لوله و تغيير آن به محل تازه تأسيس چه صورتى خواهد داشت؟ بيان فرماييد.

توضيح ديگر: اين روستا تقريباً داراى دويست و چهل خانۀ مسكونى بوده كه بيست خانۀ آن در معرض سيل و از كل آن، دوسوم آن، ذى قيمت و نوساز و قابل زيست مى باشد.

بسمه تعالى، آب مذكور اگر ملك باشد، اختيار آن با مالكين است و اگر

ص: 288

وقف باشد، موكول به نظر متولى شرعى با مراعات جهت و مصلحت وقف است.

[سؤال 8474] 4590

بسمه تعالى

حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى

در خصوص ملكى كه وقف يك عدۀ خاص (متعلق به خانواده واقف) و در داخل ملك مسجد باشد، آيا امام جماعت يا شخص ديگر مى تواند در آن تصرف كند يا خير؟

بسمه تعالى، چنانچه احداث مسجد در وقف خاص شده، تصرف بايد با نظر متولى شرعى باشد و رعايت جهت وقف بشود والاّ حكم ساير مساجد را دارد.

[سؤال 8475] 4591

بسمه تعالى 10 / 6 / 1361

حضور محترم حضرت آيت الله العظمى، رهبر عظيم الشأن، امام خمينى

به عرض مى رساند: پدر اين جانب املاكى را كه با دسترنج خود از كسب مشروع خريدارى و آباد نموده بود، وقف عزادارى حضرت سيدالشهدا نموده، كه از درآمد آن در محرم و ماه رمضان، عزادارى و اطعام گردد. اين زمين ها حدود ده قطعه مى باشد كه كلاً ده هزار متر، و به حساب محلى، پنجاه رى تخم افشان است، كه اجارۀ هر يك رى تخم افشان، مبلغ بيست تومان مى باشد. ولى متولى زمين ها، چندين برابر درآمد حاصله را خرج عزادارى و اطعام مى نمايد. چون اين جانب پيرمرد شده ام و شخصاً قوۀ كار ندارم، به صورت اجاره يا نصفه كار براى مدت دو سال واگذار مى نمايم. پس از مدت دو سال، شخص مستأجر يا شريك كار او ادعا مى كند، توليت و وقف از بين رفته، ملك متعلق به من است كه چند سال كاشته ام. در صورتى كه قريب صد سال است كه پدر من اين ملك را وقف، و توليت آن با اولاد ذكور نسل به نسل، مى باشد و

ص: 289

به همين نحو، اهالى قريه، هر ساله موقوفات محلى و مراتعى كه وقف است را جمع آورى و در ماه هاى محرم و رمضان خرج عزادارى مى نمايند، و كسرى آن را اهالى به فراخور حال خودشان مى پردازند. متمنّى است دستور فرماييد جواب مرقوم گردد، تا تكليف اراضى موقوفۀ حضرت سيدالشهدا عليه السلام مشخص و معلوم گردد.

بسمه تعالى، تصرّف در وقف، موكول به اجازۀ متولى شرعى با مراعات جهت و مصلحت وقف است، و بدون اجازه، غصب و حرام است.

[سؤال 8476] 4592

بسمه تعالى 7 / 7 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى، امام خمينى، مدّ ظله العالى، ضمن عرض سلام به استحضار مى رساند:

مسجد جامع گوهرشاد كه به وسيلۀ ادارۀ اوقاف مشهد، اداره مى گردد، داراى موقوفاتى است كه قسمتى از آن، شامل باغات و اراضى مزروعى مى باشد و از گذشته به طريق امانى اداره مى شده، و پيوسته مورد چپاول واقع گشته، و حاتم بخشى هاى بى حد و حصرى از آن، صورت گرفته است و مسئولين امر - به لحاظ فقدان وجدان دينى - منافع موقوفه را فداى سوء استفاده ها و خوش گذرانى هاى خويش نموده اند.

از جمله املاك مسجد مزبور، مزرعه اى است به نام فيانى كه داراى هفده هكتار باغ، و هفتاد هكتار زمين مزروعى است، كه منحصراً بايد از آب قنات آن مشروب گردد، و آب قنات فقط باغات و قسمتى از اراضى مزروعى را تكافو مى نمايد.

پس از بررسى هاى دقيق، مشخص گرديد كه به طريق امانى هزينه هاى ساليانه آن از درآمدش بيشتر است، و ادامه اين روش برخلاف منافع وقف مى باشد؛ لذا صلاح و صرفۀ موقوفه ايجاب مى نمود كه به اجاره واگذار گردد، تا بدون صرف هزينه، عايدى خالص حاصل گردد. بنابراين پس از اختصاص ده هكتار از اراضى با آب مورد لزوم، براى پنج نفر از افراد محلى - كه از گذشته به طور نصفه كارى آن را در اختيار داشتند -

ص: 290

باغات و بقيۀ اراضى، از طريق مزايده ساليانه به مبلغ 3500000 ريال به اجاره واگذار گرديد و مستأجر تعهد نموده است با هزينۀ شخصى و به نفع موقوفه، قنات را لايروبى، باغات موجود را بازسازى، و پنج هكتار باغ جديد، براى موقوفه احداث نمايد، كه اين عمليات منافع قابل توجهى را براى موقوفه دربر خواهد داشت.

حال هيأت واگذارى زمين به اقدام اوقاف - كه صرفاً در جهت حفظ منافع وقف، و كوتاه كردن دست موقوفه خواران، صورت گرفته است - معترض و مدعى است كه اراضى مزروعى، مى بايست به افراد ديگر واگذار مى گرديد.

باتوجه به اين كه زمين و آب افراد محلى تأمين شده، و هيأت واگذارى زمين تا آن تاريخ، كشاورزى براى بقيۀ اراضى معرفى نكرده است و اگر قرار بود اراضى سواى باغات به ديگران واگذار گردد، يا اصلاً كسى حاضر به اجارۀ باغات نمى شد و روش زيان بخش گذشته همچنان استمرار مى يافت، و يا اين كه در اجارۀ ساليانه تقليل حاصل مى گشت و اقدام اوقاف در جهت رعايت صرفۀ وقف و رضايت حق تعالى بوده است، استدعا دارد نظر شرعى مبارك را اعلام فرمايند.

بسمه تعالى، تصرف در وقف، موكول به موافقت متولى شرعى، با مراعات جهت و مصلحت وقف است.

[سؤال 8477] 4593

بسمه تعالى

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

هرگاه واقف و بانى، كل امور موقوفه اى مثل مسجد و مدرسه را به شخص معين واگذار نمايد، آيا ديگرى حق مزاحمت و يا دخالت در آن را بدون اذن آن شخص دارد يا خير؟

بسمه تعالى، بعد از تماميت وقف و حصول قبض، امر وقف با متولى شرعى است و ديگران حق دخالت و مزاحمت ندارند.

ص: 291

[سؤال 8478] 4594

بسمه تعالى 12 / 3 / 1361

محضر مبارك حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى، احتراماً؛ استدعا دارد جواب سؤال زير را مرقوم فرمايند:

شخصى رقباتى را وقف نموده و در وقف نامۀ مربوطه مصارفى را از جمله قرآن خوانى و تأمين روشنايى بر سر مقبره واقف و رد مظالم و كمك به فقرا و غيره تعيين كرده است. مضافاً در متن وقف نامه قيد كرده است كه در تغيير و تبديل هر يك از مصارف مقرره اختيار در صورت مصلحت با متولى است. آيا با توجه به قيد اين اختيار، متولى موقوفه مجاز است كه با اطلاع ناظر از محل عايدى موقوفه، وجوهى را در اختيار نهضت سوادآموزى قرار دهد تا به مصرف تعليم و تربيت برسد يا خير؟

بسمه تعالى، در صورت صلاح، مجاز است.

[سؤال 8479] 4595

بسمه تعالى 9 / 11 / 1361

قم، دفتر آيت الله العظمى، امام خمينى، دام ظله

بعد از سلام، يك جلد كتاب «فصول» شيخ محمدحسين، به دست حقير افتاده، كه موقوفه است على كافة العلماء والمسلمين، و توليتش به اعلم علماء البلد قرار داده شده، آيا مى توانم از اين كتاب استفاده كنم، و الاّ بايد به كجا تسليم نمايم؟

بسمه تعالى، با اجازۀ متولى شرعى، مى توانيد استفاده كنيد.

[سؤال 8480] 4596

بسمه تعالى 13 / 7 / 1361

محضر مبارك حضرت نايب الامام آيت الله العظمى امام خمينى ادام الله اقباله، احتراماً به عرض مى رساند:

ص: 292

جادۀ جديد مشهد - نيشابور، از يك كيلومترى جنوب قدمگاه مى گذرد و با بهره بردارى از آن، بقعۀ قدمگاه كه منسوب به تشريف فرمايى هشتمين پيشواى شيعيان جهان، حضرت امام رضا عليه السلام است و همه روزه زائران و مشتاقان فراوان دارد، از رونق خواهد افتاد و مركز بخش نيز ارتباط مستقيم با جادۀ جديد و بعضى از روستاهاى تابعه مگر به صورت نيم بندى نخواهد داشت.

اين بخشدارى جهت پيش بينى آتى، در نظر دارد پس از طى مراحل قانونى، بلوار فعلى قدمگاه را كه مشرف به بقعه است، مستقيماً تا جادۀ جديد كه جمعاً 960 متر طول و 35 متر عرض است، امتداد بدهد. اراضى اى كه در مسير بلوار واقع مى شود، كلاً موقوفۀ مربوط به بقعۀ رضوى مى باشد و تحت نظر اوقاف نيشابور اداره مى شود و قبلاً جهت كشت و زرع، با اجاره، به مستأجر واگذار شده است.

ادارۀ اوقاف جهت خريد اراضى - طبق قانون توسعه معابر- درخواست بهاى آن را نموده تا بعداً نسبت به خريد زمين ديگر براى موقوفه اقدام كند. بخشدارى در نظر داشته به دليل نداشتن اعتبار ويژه، جهت خريد اراضى موقوفه، به صورت اخذ حق مرغوبيت از باقيمانده اراضى - پاياپاى - عمل كند. به عبارت ديگر، با گرفتن حق مرغوبيت، بهاى اراضى مسير در بلوار را بدهد و چون در دو قسمت زمين، چه در مسير و چه در حاشيۀ بلوار آتى، زمين موقوفه هست، بدون گرفتن حق مرغوبيت و پرداختن بهاى زمين، پروژه را اجرا كند. طبق اطلاع واصله حق مرغوبيت جنبه شرعى ندارد و از طرفى بخشدارى خيابانى كه قصد احداث آن هم جهت امتداد دارد براى عموم خواهد بود و در حقيقت جزو بيت المال محسوب خواهد شد و جنبه استفاده اختصاصى ندارد. با عنايت به مراتب فوق، استدعاى ارشاد و راهنمايى دارد و در صورتى كه اجازه فرمايند، زمين وقفى، به طول 960 متر و عرض 35 متر جهت اجراى پروژۀ مذكور، مورد بهره بردارى عموم قرار گيرد.

بسمه تعالى، تصرّف در موقوفات آستانه مباركه حضرت رضا - سلام الله عليه - بايد، زير نظر سرپرست امور آستانه باشد.

ص: 293

[سؤال 8481] 4597

بسمه تعالى 22 / 4 / 1361

دفتر امام امت خمينى كبير، سلام، پس از عرض سلام و عرض تسليت به پيشگاه آن رهبر عظيم به مناسبت شهادت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب، سلامتى و طول عمر حضرت امام خمينى، رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى را از خداوند قادر و توانا مى خواهم. ان شاء الله كه در عيد فطر در كربلا به امامت امام خمينى، نماز عيد را خواهيم خواند و از آن جا راهى قدس خواهيم شد.

در شب بيست ويكم، همه ساله دعا و روضه خوانى در مسجد جامع برگزار مى شده است. حال اگر واقف وقف كند كه همه ساله در مسجد جامع، در شب بيست ويكم ماه مبارك رمضان، مراسم دعاى جوشن كبير و روضه خوانى برقرار باشد يا وقف هايى كه به اين صورت است، مى توان اين كار را انجام نداد و به جاى ديگرى موكول كرد؟ - البته در صورتى كه واقف مرده باشد - و به طور كلى غير گفته واقف كرد؟به اميد پيروزى نيروهاى اسلام بر عليه كفر جهانى

بسمه تعالى، منافع وقف بايد با نظر متولى، در جهت وقف صرف شود و خلاف آن جايز نيست.

[سؤال 8482] 4598

بسمه تعالى

مسئول محترم دفتر پرسش و پاسخ سؤالات شرعى امام امت

به استحضار مى رساند كه حمام بزرگى ساخته شده است در رستمكلا، به اين شرح كه: در گذشته در محل اين حمام، يك حمام قديمى بود به نام حمام حاج حسن در جنب تكيۀ حاج حسن، كه اجارۀ آن به تكيۀ حاج حسن پرداخت مى شد و جزو موقوفات تكيۀ حاج حسن بود. در دورۀ رژيم طاغوت، يك بودجۀ يك ميليون ريالى به وسيلۀ انجمن محل، در اختيار بازسازى اين حمام قرار گرفت. حمام را تخريب

ص: 294

كردند و با اين بودجه ساختمان حمام تا سقف ساخته شد و به واسطه عدم بودجه، ساختمان حمام ناتمام ماند.

بعد از پيروزى شكوهمند انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمينى، چهار ميليون ريال بودجه از طرف جهاد سازندگى (دفتر عمران امام) در اختيار اين حمام قرار گرفت و كسرى بودجه براى تعميرات هم از طرف دفتر عمران امام بهشهر تأمين شد.

سؤال ما اين است كه ادارۀ اين حمام، با مشخصات فوق، بايد زير نظر هيأت امناى تكيۀ حاج حسن اداره شود و يا در اختيار شهردارى رستمكلا قرار گيرد؟

بسمه تعالى، اختيار موقوفه با متولى شرعى است. اگر متولى خاص دارد، بايد زير نظر او با مراعات جهت و مصلحت وقف، اداره شود و اگر متولى خاص ندارد، بايد زير نظر حاكم شرع اداره شود.

[سؤال 8483] 4599

بسمه تعالى 29 / 1 / 1358

محضر مبارك زعيم عالى قدر حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

پس از عرض سلام، استدعا دارم نظر عالى را نسبت به زمين هاى موقوفه كه جنگلبانى و غير آن، تصرف نموده اند، مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، جواز تصرف در وقف، مشروط است به نظر متولى شرعى آن.

[سؤال 8484] 4600

بسمه تعالى

محضر زعيم عالى قدر و رهبر مسلمين، آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

مسجدى است در اصفهان (چهار راه باب الدشت) مجاور با خيابان محلى است. در اين مسجد سابقاً حوض خانه و وضوخانه بوده، اما فعلاً متروكه شده؛ چون وضوخانۀ جديدى ساخته شده و استفاده مى شود. فقط گاهى براى روضه خوانى يا فاتحه در اين محل چايى درست مى كنند. و محل نماز هم هيچ وقت نبوده و نيست؛

ص: 295

چون از محل نماز جدا است. آيا اجازه مى فرماييد كه اين محل را دو طبقه بسازند، طبقۀ زيرين همان چاى خانۀ مسجد و طبقۀ روى آن را مغازه نمايند كه تبديل به احسن و انفع براى مسجد شده باشد و درآمدى براى مخارج مسجد و خادم باشد. خداوند نعمت وجود مقدستان را براى همۀ مسلمانان جهان مستدام فرمايد.

بسمه تعالى، با نظر متولى خاص يا حاكم شرع در صورت نبودن متولى خاص، و مراعات جهت وقف مانع ندارد.

[سؤال 8485] 4601

بسمه تعالى

حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، محترماً؛ به عرض سلام و سلامتى شما، مصدّع و معروض مى دارد:

مقدار سه ساعت آب و ملك در دستجرد خلجستان، دو نفر زن و يك مرد بلاعقب، وقف بر عزادارى اباعبدالله الحسين نموده اند. اين جانب به وكالت از طرف متولى، طبق معمول محل، در هر سالى دو خروار گندم اجاره دادم و پس از دو سال از طرف اوقاف و اصلاحات ارضى با شكايت مستأجر، اين جانب را احضار و با طرفدارى اصلاحات ارضى، دو خروار گندم را تبديل به نقد و به سيصد تومان، نود و نه ساله اجاره داده اند. و حاليه در سال جارى كه قانون نود و نه سال ملغى شده و قانون به هم خورده؛ بايستى مستأجر مبلغ يك هزار تومان بدهد، ولى حاضر نيست و مى خواهد همان سيصد تومان آن زمان طاغوت را بدهد كه من هم نگرفتم. روضه خوانى هم تا حال انجام شده و مستأجر مزبور كه زارع و ساكن دستجرد خلجستان، در دادن مال الاجاره متمرّد مى باشد. تكليف بنده چيست؟ هر نوع كه دستور فرمايند انجام شود.

بسمه تعالى، بايد مال الاجارۀ متعارف موقوفه با نظر متولى شرعى، صرف در جهت وقف شود و اگر مستأجر حاضر به پرداخت مال الاجارۀ متعارف نيست، بايد متولى شرعى موقوفه را از او بگيرد و به ديگرى اجاره دهد.

ص: 296

[سؤال 8486] 4602

بسمه تعالى 6 / 4 / 1361

حضور مبارك رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

پس از مراسم سلام و دست بوسى ذيلاً به استحضار مى رساند كه شخصى در حدود يك هزار هكتار از اراضى مزروعى و يك باب خانه در شهرستان كازرون به توليت نسل بعد از نسل وقف خامس آل عبا نموده و در متن وقف نامه مقرر گرديده كه از درآمدساليانه املاك اول تعميرات خانه و الباقى مانده درآمد پنج يك حق توليه متولى و باقيمانده آن هم در ماه هاى محرم و صفر جهت عزادارى حضرت سيدالشهدا عليه السلام مصرف گردد. در اين جا بايد عرض كنم كه افراد زمين خوار به دست يارى اوقاف آن وقت با استفاده از صغيرى متولى كه در آن موقع بيشتر از شش سال نداشته است، كليه املاك مزروعى موقوفه را از بين برده اند و در حال حاضر باقيمانده موقوفات خانه اى بيش نيست كه آن هم متولى از طريق دادگاه به دست آورده است و درآمد ساليانه اين خانه هم جهت تعميرات كافى نيست اكنون سؤال مى شود كه آيا با نبودن املاك مزروعى متولى مى تواند كه حق توليه خود را از درآمد خانه قبل از انجام تعميرات برداشت كند يا خير؟ متمنى است دستور پاسخ حقير طبق دستور اسلام صادر فرماييد.

بسمه تعالى، اگر از درآمد خانه هم حق التوليه منظور شده مى تواند بردارد ولى خرج تعميرات لازمه مقدّم است.

[سؤال 8487] 4603

بسمه تعالى

محضر مقدس، رهبر كبير انقلاب حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، با احترامى شايسته به عرض عالى مى رساند چند مسأله در رابطه با وقف به

ص: 297

وجود آمده كه نياز به دستور آن رهبر عالى قدر دارد.

1. معمولاً موقوفات مخارجى به عنوان بهره بردارى و حفظ عين و منافع موقوفات دارد كه طبق ماده 12 آيين نامۀ اجرايى سازمان اوقاف، مى بايست از محل درآمد وقف پرداخت گردد. سپس از درآمد خالص درصدى به عنوان حق التوليه و حق النظاره ناظر برداشت گردد. آيا در اين مورد مى توان متولى را مجبور نمود كه مخارج فوق را از محل حق التوليه مربوط به خود پرداخت نمايد؟ با توجه به اين كه در اغلب موقوفات، مخارج مذكور مازاد بر ميزان حق التوليه است.

بسمه تعالى، اگر حق معينى براى متولى تعيين شده، از حق او كسر نمى شود.

[سؤال 8488]

2. امور بهره بردارى موقوفات و انتخاب مستأجر معمولاً به عهده متولى و با هيأت ها و افرادى كه به عنوان وكيل و قائم مقام متولى عمل مى نمايند مى باشد و ناظر در صحت عمل متولى مى تواند نظارت داشته باشد در صورتى كه اين وظيفه را اكنون ناظر عمل نموده و متولى مجبور به تأييد و تصويب آن است، آيا دخالت مسئولين امر در وظايف متوليان اشكال شرعى ندارد؟ و دخالت ديگران را در امور وقف بدون رضايت متولى مى توان پذيرفت.

3. براى تفكيك و قباله بندى اراضى موقوفات در بعضى جاها شهردارى مى خواهد براى زيبايى شهر مقدارى از زمين را مبدل به فضاى سبز نمايد، با عنايت بر اين كه آن مقدار اراضى از موقوفيت خارج و به قباله موقوف نمى باشد چه مى فرماييد.

4. درباره جاده سازى و خيابان بندى از اراضى موقوفات به وسيله وزارت راه و شهردارى نسبت به باقى بودن وقف به وقفيت و نگهدارى و حفظ موقوفات چه تكليفى صادر مى فرماييد.

بسمه تعالى، امر وقف موكول به نظر متولى شرعى و مراعات جهت وقف است و هرگونه تغيير و تبديل منافى جهت وقف جايز نيست.

ص: 298

[سؤال 8489] 4604

بسمه تعالى 8 / 6 / 1364

محضر مبارك آيت الله العظمى امام خمينى، رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران دامت بركاته

با تقديم سلام و اداء تحيّت به استحضار حضرت عالى مى رساند:

بعضى از متولّيان موقوفات - به جهات مختلف - قادر به انجام وظايف در مورد ادارۀ شؤون موقوفات تحت توليت خود نيستند و از سازمان حج و اوقاف و امور خيريّه درخواست دارند كه وكالتاً از جانب آنان، نسبت به ادارۀ امور موقوفات قيام و اقدام نمايد. ليكن سازمان مزبور به لحاظ امكان احقاق حقوق موقوفه و رعايت مصلحت وقف، با قبول وكالت دائم و بلا عزل، آمادگى انجام امور مربوطه به ادارۀ موقوفه را دارد. آيا مى توان شرط بلا عزل بودن وكالت را ضمن عقد لازم بين متولّى و سازمان قيد نمود. و در هر حال آيا راه شرعى ديگرى براى انجام وكالت بلا عزل وجود دارد يا خير؟ موضوع مورد ابتلا بوده و نظر مبارك آن حضرت را خواستارم.

محمد على نظام زاده

بسمه تعالى، واگذارى امور اجرايى موقوفه از سوى متولّى شرعى آن به ديگرى يا به سازمان اوقاف به صورت نيابت و وكالت در انجام امور موقوفه اشكال ندارد، ولى وكالت و نيابت از طرف متولّى شرعى قابل فسخ است و با تعيين مدّت براى وكالت و نيابت اختيار متولّى در فسخ آن سلب نمى شود، مگر آن كه در ضمن عقد خارج لازم، بر او شرط شود كه وكالت را فسخ نكند كه در اين صورت بر متولّى لازم است از باب وفاى به شرط از فسخ وكالت و عزل وكيل خوددارى نمايد، ليكن اگر اقدام بر فسخ نمود وكالت منفسخ مى شود. ولى اگر اصل وكالت بلا عزل را- به صورت شرط فعل يا شرط نتيجه - در ضمن عقد خارج لازم، شرط نمايند، مثل اين كه

ص: 299

بگويد فروختم اين متاع را به شما به كذا- مبلغ - و شما را وكيل بلا عزل نمودم در امر كذايى. و يا فروختم اين متاع را به شما به كذا- مبلغ- با اين شرط كه شما وكيل بلا عزل باشيد در امر كذايى، و طرف مقابل قبول نمايد، چنين وكالتى ديگر قابل فسخ و عزل نيست.

[سؤال 8490] 4605

بسمه تعالى 16 / 3 / 1361

محضر مبارك زعيم عالى قدر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى مدّ ظله العالى

با كمال احترام به استحضار مى رساند: در روستايى به نام دونا از حومه نور مقدارى زمين مزروعى به شرح زير وقف شده و وقف نامه نيز موجود است: 1 - زمين وقف مسجد 2 - زمين وقف امام حسن عليه السلام 3 - زمين وقف امام حسين عليه السلام 4 - زمين وقف حضرت على عليه السلام 5 - زمين وقف مطلق خيرات 6 - زمين حبس به مدّت طولانى 7 - زمين امام زاده به فاصله 14 كيلومتر. آيا اين زمين ها را مى شود در دفتر اوقاف ثبت كرد؟ اداره اوقاف تا محل مزبور مسافت 20 فرسنگ مى باشد و در امور اين زمين ها اگر اوقاف مداخله نمايد موقوفات به وجه احسن خرج نمى شود. خواهشمندم كه جواب را مرقوم بفرماييد.

بسمه تعالى، اگر متولى شرعى خاص دارد بايد زير نظر او با رعايت جهت وقف عمل شود، ولى چنانچه متولى شرعى خاص ندارد، بايد به حاكم شرع مراجعه شود.

[سؤال 8491] 4606

بسمه تعالى 2 / 11 / 1361

حضور رهبر كبير انقلاب امام خمينى، حفظه الله تعالى

پس از سلام، در قريۀ ورآباد در شش كيلومترى خمين 12 شجر ملك و آب موقوفه مى باشد، كه يك شجر آب و ملك از آن فعلاً تحت توليت اين جانب اداره

ص: 300

مى شود، كه طبق ضوابط موقوفه، توليت آن به عهدۀ نسل بعد از نسل ذكور بزرگ تر است. در سال 1355 املاك موقوفه فروش رفته، سندى هم به اسم كشاورز صادر شده است، ولى دو قسط بيشتر نگرفته اند و سازمان اوقاف اين كار را مسكوت گذاشته است. بنابراين توليت ملك به اسم اين جانب - كه فعلاً مدت سى سال است در تهران و كارگر دولت مى باشم - هست، ولى ملك را برادر من كه در ده است و به كار كشاورزى مشغول است، اداره مى نمايد. با اين توصيف، آيا من مى توانم توليت ملك را شرعاً به ايشان واگذار نمايم وظيفۀ من چيست؟ والسلام

بسمه تعالى، توليت قابل واگذارى نيست، ولى متولى شرعى مى تواند براى خود وكيل بگيرد.

[سؤال 8492] 4607

بسمه تعالى

پس از عرض سلام محترماً معروض مى دارم: آيا متولى شرعى مى تواند وكيل بگيرد؟ و اگر كسى را وكيل خود نموده باشد، وكالت وكيل اعتبار شرعى دارد يا خير؟

طول عمر حضرت را از خداوند متعال خواستارم.

بسمه تعالى، جايز است وكيل بگيرد، مگر در صورتى كه بر او شرط مباشرت شده باشد.

[سؤال 8493] 4608

بسمه تعالى 19 / 12 / 1361

پيشگاه محترم و ساحت مقدس حضرت آيت الله العظمى آقاى خمينى، مدّ ظله العالى، با كمال احترام به عرض مى رساند:

حمامى است در شهميرزاد كه ساختمان آن قبلاً نيز حمام بوده و شخصى آن را خريدارى نموده و بنا بود بناى آن با خوديارى و كمك اهالى انجام گردد كه با هزينۀ مبلغى در حدود دو ميليون و پانصد هزار ريال خرج، مع الوصف نيمه كاره مانده است و

ص: 301

حمام را وقف كرده اند و يكى از روحانيون، را متولى نموده اند. اينك شخص متولى به عللى ميل دارد كه سمت توليت را از خود سلب كند. بدين وسيله از حضور حضرت آيت اللهى استفتا مى شود كه متولى مى تواند توليت آن را به شهردارى محل واگذار نمايد كه شهردارى ساختمان آن را به اتمام برساند؟ استدعا مى شود كه نظر مبارك را اعلام فرمايند.

بسمه تعالى، متولى نمى تواند خود را عزل يا توليت را به ديگرى واگذار كند و مى تواند براى خود كمك بگيرد.

[سؤال 8494] 4609

بسمه تعالى 1 / 8 / 1358

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

با كمال احترام؛ معروض مى دارد: موقوفه اى است كه اراضى آن در محدودۀ شهر واقع شده؛ حدود چهار سال پيش قنات آن مزرعه، در اثر سيل، باير و هم اكنون مالكين و متوليان وقف، مشغول آبادانى آن قنات مى باشند؛ چندى است بعضى افراد و سازمان هاى دولتى و بنيادى، به نام بنياد مسكن بدون مراجعه به ادارۀ اوقاف و متولّى، به آن اراضى تجاوز مى نمايند؛ متولى شرعى و قانونى آن موقوفه قادر به حفظ اراضى وقف نيست و در نظر دارد از خود، سلب توليت نموده و آن موقوفه را به ادارۀ اوقاف واگذار نمايد. از حضور مبارك استدعا دارد ذيلاً مرقوم فرمايند: از نظر شرع مقدس اسلام متولّى مى تواند سلب توليت از خود نمايد يا نه؟ از دور دست مبارك را مى بوسم.

بسمه تعالى، بنا بر احتياط نمى تواند سلب توليت از خود كند و مى تواند نايب يا كمك بگيرد.

[سؤال 8495] ‘ 4302

6. قبلاً سؤال شده بود از حضرت عالى كه به اكثريت آرا، طلاب يكى از مدرّسين را

ص: 302

طبق وقف نامه به نظارت انتخاب مى كنند. آيا تدريس، شرط انتخاب است يا شرط بقاى نظارت؟ فرموده ايد: اگر كسى را كه مدرس بوده انتخاب كرده اند و فعلاً مدرس نيست؛ احتياط را مراعات نمايند. اولاً مقصود از احتياط، مربوط به ناظر است كه بايد تدريس نمايد يا به انتخاب كنندگان و يا هر دو احتياط نمايند و اگر انتخاب كنندگان فعلاً وجود ندارند، ولى عده اى هستند كه با تصويب و موافقت ناظر، به مدرسه نيامده اند و بر خلاف مفاد وقف نامه رفتار مى نمايند، در اين صورت كه اين عده از انتخاب كنندگان نيستند چه صورت دارد؟ و احتياط مربوط به چيست؟

بسمه تعالى، با فرض انتخاب ناظر طبق وقف نامه به احتياط واجب، بايد موافقت او در امور وقف تحصيل شود.

[سؤال 8496] 4610

بسمه تعالى 16 / 9 / 1358

حضور مبارك رهبر عالى قدر اسلامى ايران حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

محترماً؛ به عرض مى رساند: يك قطعه زمين موقوفۀ امام حسين عليه السلام بدون متولى و سرپرست هست و كسى نمى تواند در تعمير و آبادى آن مداخله بنمايد. تكليف چيست؟ و آنچه نظر آن رهبر عالى قدر است؛ در اين موضوع مرقوم فرماييد تا عمل شود. ضمناً يك قطعۀ ديگر كه شامل نخيلات است و آن هم در مسير سيلاب واقع شده - متولى آن خود فدوى هستم - مستلزم مخارجاتى است براى ساختن سدى كه جلو سيلاب را سد نمايد؛ چون محصول زيادى ندارد كه از مخارجات تعمير كفايت نمايد. مستدعى است: تكليف آن را معين بفرماييد تا عمل شود.

بسمه تعالى، توليت موقوفاتى كه متولى خاص ندارد با حاكم شرع است و بايد عين موقوفه حفظ شود، ولو به صرف منافع آن در ساختمان سد مذكور.

ص: 303

[سؤال 8497] 4611

بسمه تعالى 16 / 1 / 1362

حضور محترم حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

به محضر مقدس معروض مى دارد: چند سال قبل عده اى از مسلمين به كمك همديگر، يك باب ساختمان خريدارى كرده اند كه به نام حسينيه تكميل شده و اتمام يافته، و قباله به نام يك عضو هيأت، ثبت سند شخصى شده بود؛ فعلاً همه از زيد متعرض شده اند و مى گويند: بايد قباله وقف شود؛ بعد از تشكيل جلسۀ عمومى و رأى گيرى، عمرو را انتخاب كرده اند؛ زيد بدون رضايت و اجازۀ مردم، سند را وقف كرده و توليت را به نام خودش نموده؛ باز هم مردم ناراحتند. آيا شرعاً اجازۀ مردم شرط است يا نه و چنين وقفى صحيح است يا نه؟ جوابش را به مهر مبارك، مزيّن فرموده، اين جانبان را راحت بفرماييد.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، اگر در حين وقف ساختمان، تعيين متولى نشده، توليت آن با حاكم شرع است؛ و چنانچه پس از انجام وقف شرعى، اقدام به تعيين متولى، در ثبت سند وقفى نموده باشند اعتبار ندارد؛ و در مثل مفروض سؤال، اصل وقف كردن و تعيين متولى شرعى، موكول به توافق تمام شركا است.

[سؤال 8498] 4612

بسمه تعالى 15 / 8 / 1358

حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى

به عرض عالى مى رساند: سقاخانه اى در نبش خيابان سى مترى و كيكاوس اهواز در همسايگى بنده موجود است كه چهل سال است ساخته شده و تا سال قبل، در تصرف شخصى بوده كه علاوه بر اين كه درآمد آن را صرف امور واهى مى كرده و

ص: 304

اصولاً درآمدى نشان نمى داده، موجب هتك حرمت سقاخانه نيز شده بود؛ لذا مؤمنين و منازل اطراف سقاخانه، از اول سال 1358 امور آن را به دست اين جانب سپرده اند. در اين مدت، مؤمنين براى سقاخانۀ مذكور وجوه نقدى و پارچه و چراغ و تصاوير به رسم هديه و نذورات آورده و داخل آن مى گذارند. وقف نامه اى نيز در دست نيست و لذا نمى دانم پس از خرج و اجرت خادم سقاخانه، وجوه نقدى را در چه جهت خرج نمايم و يا به چه حسابى واريز نمايم و آيا پارچه و چراغ و تصاوير كه مورد حاجت نيست را مى توانم به وجه نقد تبديل نمايم يا خير؟ و بالاخره وجوه نقدى را چه كنم؟ درآمد سقاخانه نيز از دو تا سه هزار ريال، كم و بيش در روز مى باشد. چندى قبل به زيارت عتبات عاليات مشرف شده و خدمت حضرت آيت الله خويى رسيده بودم؛ از ايشان استفسار نمودم. دستورى دادند كه فتوكپى آن را به پيوست تقديم مى نمايم؛ و در اهواز نيز خدمت فرزند آيت الله بهبهانى رسيده و ايشان هم دستورى داده اند كه رونوشت آن نيز به پيوست تقديم مى گردد. ليكن اين جانب در اين مورد نظر حضرت امام را تكليف شرعى خود دانسته و تقاضا مى نمايد در اين مورد، تكليف شرعى اين جانب را تعيين فرمايند. در انتظار امر مبارك مى باشم.

بسمه تعالى، متولى خاص و با نبود او، حاكم شرع يا منصوب از طرف او مى تواند زايد بر مقدار مخارج سقاخانه را در مطلق خيرات و مصالح مسلمين صرف كند.

[سؤال 8499] ‘ 3772

3. اگر متولى يا منتظم وقف خيانت كند و ملكيت وقف را خلاف شرع استعمال كند براى حاكم شرع، آن متولى يا منتظم را معطل كردن و بيرون كردن و به جاى آن متولى و منتظم شخصى ديگر يا صالحين را معين كردن اختيار داده و مجاز كرده يا نه؟

بسمه تعالى، در هر مورد كه خيانت متولى به وجه شرعى ثابت شود حاكم شرع مى تواند در ادارۀ شؤون وقف دخالت كند.

ص: 305

[سؤال 8500] 4613

بسمه تعالى

حضور مبارك پيشواى بزرگ عالم اسلام، حضرت آيت الله العظمى خمينى، با تقديم شايسته ترين احترامات به خاك پاى مبارك آن حضرت، استدعا دارم در ذيل اين عريضه مرا روشن فرماييد:

اگر فردى مال خود را وقف نمايد و توليت آن را بر اولاد ذكور خود بدين طريق قيد نمايد: (واگذار مى كنم مقام توليت را به ارشد و اعلم اولاد ذكور خود و اگر چنين فردى در خانواده من موجود نباشد بر علماى بزرگ اسلامى محول مى گردد). آيا اگر ارشد اولاد او فاقد اعلميت باشد، به نظر مبارك آن حضرت شايستۀ مقام توليت مى باشد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر در اولاد او كسى كه جامع هر دو وصف اعلم و ارشد باشد موجود نيست، توليت با اولاد نيست و با علماى بزرگ اسلام است؛ يعنى مجتهد جامع الشرايط.

[سؤال 8501] 4614

بسمه تعالى

حضور محترم حضرت آيت الله العظمى آقاى موسوى خمينى، دامت بركاته العالى

پس از عرض سلام و ارادت از محضر مبارك سؤال مى كنم: اگر متولى شرعى در طى هشت سال يا ده سال هيچ گونه وظيفه اى در مورد ملك يا خيريه كه نسبت به آن توليت دارد، عمل نكرده؛ تكليف و تعيين نسبت به متولى چيست؟ آيا توليت متولى بر قوّت خودش باقى است يا خير؟

در خاتمه سعادت و بقاى عمر جناب عالى را از خداوند متعال خواستارم.

بسمه تعالى، تا خيانت متولى به طريق شرعى ثابت نشود، به توليت باقى است و در فرض مسأله بايد به حاكم شرع مراجعه شود.

ص: 306

[سؤال 8502] 4615

بسمه تعالى 8 / 1 / 1361

دفتر محترم امام خمينى

شخصى رقباتى را وقف و توليت آن را پس از خود با شخص معين و پس از آن با اولاد ذكور و در صورت انقراض نسل ذكور، با اولاد اناث و در صورتى كه مقطوع النسل باشد، با يك نفر حاكم شرع متبع عادل بلد طيبۀ قم قرار داده است. آيا ادارۀ اوقاف مى تواند به عنوان متولى نسبت به وظايف توليت قيام نمايد؟ در غير اين صورت توليت رقبات به عهده كيست؟

بسمه تعالى، اگر نوبت توليت به حاكم شرع رسيده، اداره اوقاف مطابق مقررات مجاز است.

[سؤال 8503] 4616

بسمه تعالى 11 / 2 / 1362

محضر مبارك حضرت امام امت، دامت بركاته

شخصى وقفى داشته براى روضه خوانى ايام ماه صفر كه در زمان زنده بودنش به پسر ارشدش تحويل داده و اين شخص پسر ندارد، آيا بعد از مرگش توليت آن به دخترش مى رسد يا به برادرش؟ اصل وقف نامه مفقود شده است.

بسمه تعالى، تابع قرارداد واقف در حين وقف است، اگر در وقف راهى پيش بينى نشده، توليت وقف در اين صورت با حاكم شرع خواهد بود.

[سؤال 8504] 4617

بسمه تعالى 26 / 7 / 1361

محضر مبارك حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

محترماً با ارسال فتوكپى وقف نامه كه در آن شرايط توليت، به شرح اعلم، افقه، اورع، ازهد و اتقاى اولاد اولاد ذكور از نسل واقف است، آيا مراد از اعلم و افقه اين

ص: 307

است كه بالنسبه به سايرين با مسائل دينى بيشتر آشنايى داشته باشد ولو اين كه طلبه و روحانى نباشد و عوام و يا تحصيل كردۀ علوم جديد باشد، و يا اين كه از آن فهميده مى شود كه حتماً روحانى و عالم باشد؟ كه اگر اين طور باشد، در حال حاضر از نسل واقف، كسى كه متصف به صفات مذكوره باشد نيست؛ ولى در ميان فرزندان كه موقوفٌ عليهم مى باشند، دكتر و آموزگار و تحصيل كرده جديد مى باشند. متمنى است اعلام دارند توليت موقوفه به چه طريقى اعمال شود؟

بسمه تعالى، اگر بين اولاد ذكور، عالم به فقه نباشد، متولى ندارد و توليت با حاكم شرع است.

مخارج وقف

[سؤال 8505] 4618

بسمه تعالى 8 / 12 / 1361

احتراماً خواهشمند است با عنايت به مسائل مطروحه ذيل كه مبتلا به شهردارى رستم كلا مى باشد حكم شرعى آن را اعلام فرماييد.

در رستم كلا يك باب حمام كه موقوفه تكيه مخروبه بود وجود داشت كه براى احداث مجدد حمام، قبل از انقلاب انجمن ده سابق با توافق هيئت امناى تكيه عمليات آن را شروع كرده و مقدارى از عمليات آن را انجام داد و در زمان انقلاب عمليات متوقف شد و بعد از انقلاب بقيه هزينه احداث اعيانى حمام مذكور را دفتر عمران امام شهرستان بهشهر و شهردارى رستم كلا مشتركاً پرداخت نموده اند و اكنون ادارۀ اوقاف مال الاجاره حمام را كلاً مطالبه مى نمايد. با شرح مشروحۀ فوق:

1. آيا شهردارى مى بايست تمام اجاره حمام را پرداخت نمايد و يا به نسبت هزينه انجام شده بپردازد؟

2. آيا شهردارى مى تواند اجاره ماهيانه تعيين شده را بابت طلب خودش كه براى احداث حمام هزينه كرده برداشت نمايد؟

ص: 308

3. آيا شهردارى مى تواند تمام طلب خودش را كه قريب به دويست هزار تومان مى باشد از ادارۀ اوقاف و هيئت امنا دريافت نمايد و حمام را تحويل دهد؟

4. و بالاخره در مورد هزينه اى كه دفتر عمران امام در حمام كرده به چه نحو بايد عمل شود؟

بسمه تعالى، تجديد بناء حمام موقوفۀ مخروبه اگر با اجازۀ متولى شرعى وقف و به حساب قرض دادن هزينۀ آن به وقف نبوده، نمى توانند هزينه را از متولى يا ديگرى مطالبه كنند و حمام بايد از متولى شرعى اجاره شود و اجاره بها صرف جهت وقف گردد.

[سؤال 8506] 4619

بسمه تعالى 14 / 10 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، رهبر بزرگ انقلاب اسلامى ايران، مدّ ظله، بعد الحمد و التصليه؛ مستدعى است حكم شرعى و فتواى فقهى مسأله ذيل را مرقوم فرماييد:

اين جانب در مقام مستأجر يك باب بالا خانۀ موقوفه جهت سكونت، در طول 25 سال متحمل مخارجى براى احداث حمام، دستشويى، حوضچه، فاضلاب، موزاييك كف، نصب درب آهنى، سيم كشى برق و غيره شده ام؛ آيا شرعاً حق مطالبه و وصول آن را از متولى موقوفه كه تا كنون كمترين خرجى ننموده است دارم يا خير؟

بسمه تعالى، اگر بدون دستور متولى خرج كرده ايد، حق نداريد به او رجوع كنيد.

[سؤال 8507] 4620

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب و مرجع عالى قدر، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، ادام الله عمره الشريف، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته

ص: 309

با آرزوى سلامتى و طول عمر امام عزيز و پيروزى اسلام بر كفر جهانى و به اهتزاز در آمدن پرچم مقدس لا إله إلاّ الله در سراسر جهان به رهبرى امام امت روحى له الفداء، لطفاً دستور فرمايند جواب مسائل زير را مرقوم فرمايند.

1. موقوفاتى كه عوايد آن پس از كسر مخارج، طبق وقف نامه، در محرم الحرام در مساجد، در راه ابا عبد الله الحسين عليه السلام اطعام و احسان مى شود، در رژيم گذشته به موقوفاتى كه براى اطعام است ماليات مقرر كرده اند كه هر سال پرداخت مى شود. حال از نظر شرعى پرداخت ماليات به موقوفات چه صورت دارد؟ آيا اين هم جزو مخارجات موقوفه است يا خير؟

بسمه تعالى، اگر مطابق مقررات است، جزو مخارج محسوب مى شود.

2. در نماز جماعت اگر مأموم به خيال اين كه امام سر از ركوع برداشته، بلند شود و ببيند امام در ركوع است، بايد به ركوع برگردد و زيادى ركوع هم در اين صورت اشكال ندارد. آيا در ركعت دوم نماز جمعه كه قنوت بعد از ركوع است، اگر شخصى اشتباهاً بعد از قنوت به ركوع رود، اين اضافۀ ركوع چه صورت دارد؟

بسمه تعالى، اشكال ندارد.

3. زكات فطره كه به نانخور علاقه مى كند و اگر مهمانى هم قبل از غروب آفتاب، به كسى وارد شود، زكات فطره آن هم به عهدۀ صاحب خانه است، در چنين صورت اين همه رزمنده ها كه نانخور دولت جمهورى اسلامى هستند، زكات فطرۀ آنان به عهدۀ دولت اسلامى است يا خودشان بايد بدهند؟

بسمه تعالى، بر عهدۀ خودشان است.

[سؤال 8508] 4621

بسمه تعالى

مقام محترم دفتر امام عظيم الشأن، حضرت آيت الله العظمى رهبر كبير انقلاب، امام خمينى، مدّ ظله العالى

با نهايت احترام به عرض عالى مى رساند: اين جانب وكيل متولى و متصدى تكيۀ شاه خراسان، ابتداى سال 1360 براى ساختمان وضوخانه، دستشويى، انبار، قهوه خانه تكيه محتاج به 50 شاخه آهن سى بوده؛ لذا تقاضا از شوراى آهن شد. متأسفانه به

ص: 310

علت كمبود آهن براى ساختمان، به موقع حاضر نشد؛ لذا اين جانب چون وكيل متولى و متصدى بودم حقيرتعداد 50 شاخه آهن به عنوان قرض الحسنه براى ساختمان تكيه دادم تا اين كه متوقف نگردد. الحمد لله با نظر حضرت ابا عبد الله الحسين - سلام الله عليه - ساختمان تمام گرديد؛ تا اين كه شوراى آهن، آهن مورد تقاضا شده را تحويل بدهد دريافت و تحويل بگيرم؛ لذا اشكالى از لحاظ شرع ندارد؟ مرقوم بفرماييد.

بسمه تعالى، اگر آهن را به حساب تكيۀ مورد نظر مى دهند و مخالف مقررات دولت اسلامى نيست، مى توانيد تحويل بگيريد و بابت قرض خود برداريد.

[سؤال 8509] 4622

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر انقلاب حضرت آيت الله العظمى امام خمينى دام ظله

زمين موقوفه اى است در اراضى قريه مجن از شهرستان شاهرود شامل چندين هكتار، كه وقف آن براى طعام در ماه محرم و صفر براى عزادارى سيد الشهدا است كه فردى حاضر است در داخل زمين موقوفه چاهى براى آب بزند كه سه دانگ آن را براى خود تكيّه بوده و سه دانگ ديگر آن را براى خود، شخص باشد كه مى خواهد بفروشد يا براى آبيارى زمين خودش استفاده نمايد، آيا اين شخص با شرايط مذكور مى تواند چاه براى جبران كمبود آن بزند يا نه؟ لطفاً جواب را مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، چاه در زمين موقوفه از خود وقف مى شود و شركت جايز نيست.

[سؤال 8510] 4623

بسمه تعالى

حضرت آيت الله العظمى رهبر كبير انقلاب، ادام الله ظله العالى

شخصى زمينى را در اختيار عموم محل براى گرمابه گذاشت و از آن چندين سال

ص: 311

بهره بردارى شده. آيا شرعاً مى تواند بگويد كه اين مكان مال من است؛ ولو بعد از خراب شدن آن و يا ورثۀ او و يا طبقۀ بعدى، و يا آن كه وقف معاطاتى است، كه افراد ذكر شده مالك نمى شوند و يا نمى باشند؟

بسمه تعالى، اگر براى حمام واگذار كرده و حمام ساخته اند، از ملك او خارج است و ورثۀ او در آن حقى ندارند.

ثبوت و عدم ثبوت وقف

[سؤال 8511] 4624

بسمه تعالى 28 / 6 / 1361

محضر مقدس امام خمينى، متّع الله المسلمين بطول بقائه

استفتا مى شود از جناب عالى راجع به اين كه اگر تقاضاى ثبت زمين موقوفه اى را به عنوان ملك شخصى بنمايند و سند مالكيت به نام شخص يا اشخاص صادر شود، اين ثبت و اين سند باطل است يا نه؟ و آيا در مقابل اين تأسيس عالى اسلامى - كه قانون هيچ كشور متمدنى، اين نوع ملى شدن و تسبيل منافع به نفع مردم را ندارد - مقررات پوچ و اوهن من بيوت العناكب از قبيل اعتراض به موقع و غيره، ياراى عرض وجود و برهم زدن وقف را دارد يا نه؟ و اصلاً تمليك و تملك ملك موقوفه، به هيچ عنوان و هيچ كيفيتى جز در مورد تبديل به احسن كه موضوعى على حده است، جايز است يا فاسد و باطل؟ از اظهار لطف امام و جواب اين استفتا متشكر مى شوم.

بسمه تعالى، سند ميزان نيست، اگر وقفيت به وجه شرعى ثابت باشد، تمليك و تملك آن جايز نيست و تصرف در وقف، منوط به اجازۀ متولى شرعى با مراعات جهت و مصلحت وقف است.

[سؤال 8512] ‘ 822

7. در بعضى از روستاها پاره اى مستغلات بين مردم، شهرت وقف بودن را دارد

ص: 312

ولى سند وقف نامه ملحوظ نيست كه كم و كيف آن روشن باشد تكليف چيست؟

بسمه تعالى، اگر معروف به وقف است احكام وقف را دارد.

[سؤال 8513] 4625

بسمه تعالى

پيشگاه رهبر عالى قدر شيعيان حضرت آيت الله العظمى امام خمينى دامت بركاته

با عرض سلام، دوام عزت و طول عمر امام امت را از خداوند متعال مسألت داريم. مشكلى كه هم اكنون در يكى از روستاهاى دورافتاده و كوهستانى در منطقۀ شهرستان نوشهر - كه در حدود دويست خانوار هستند - پيش آمده و باعث نگرانى ساكنين آن گرديده به شرح زير مى باشد:

در اين روستا به علت نداشتن ساختمان مدرسه، دانش آموزان آن ساليان متمادى را اجباراً در زيرزمين مسجد كه تنگ و تاريك است به تحصيل اشتغال داشتند تا اين كه قطعه زمينى كه در جوار قبرستان اين روستا بوده از مالك آن به منظور احداث مدرسه خريدارى شد و براى ساختن مدرسه در آن به ادارۀ آموزش و پرورش نوشهر پيشنهاد گرديد. مكرراً مراجعه مى شد مجريان وقت در ادارۀ آموزش و پرورش اظهار مى داشتند در صورت تأمين اعتبار اقدام خواهد شد. چندين سال طول كشيد تا اين كه اعتبار مدرسه اين روستا از طريق آموزش و پرورش استان مازندران به شهرستان نوشهر ابلاغ شد. بعد از انتظار طولانى كه ساكنين اين روستا در آن به سر مى بردند، مهندس و پيمانكار از طريق ادارۀ آموزش و پرورش جهت پياده ساختن نقشه مدرسه به روستاى مذكور مراجعه مى نمايند و با مشاهده زمين مساحت آن را كافى ندانسته و با عجله و تهديد به اين كه چنانچه زمين به اندازۀ كافى ارائه نگردد اعتبار مدرسه اين روستا را به جاى ديگر خواهند برد، قسمتى از قبرستان را كه در جوار زمين مدرسه قرار داشت و در آن ميت دفن نشده بود ضميمۀ مدرسه كردند و نقشه ساختمان را در داخل آن پياده و با هزينه قابل توجهى ساختمان مدرسه را ساختند و الآن دو سال است

ص: 313

كه دانش آموزان در آن تحصيل مى نمايند. در سال جارى جهت ديواركشى محوطه مدرسه اقدام شد كه در حال پايان رسيدن ديواركشى بوده كه ساكنين اين روستا متوجه شدند زمين قبرستان ساختن مدرسه در آن اشكال داشت و بايد مدرسه خراب گردد. درحال حاضر از يك سو با وضع كنونى كشور، تأمين اعتبار مجدد جهت ساختن مدرسه مشكل به نظر مى رسد و از سوى ديگر افراد مستضعف اين روستا كه دامدار و كشاورز مى باشند، نگران تحصيل بچه هاى خود هستند. آيا مى شود به جاى زمين قبرستان كه براى مدرسه تصرف شد زمين ديگرى را در اين روستا به قبرستان اختصاص داد يا خير بايد مدرسه را خراب نمايند؟ خواهشمند است نظر مبارك را در اين مورد مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن قبرستان محرز نيست اشكال ندارد.

[سؤال 8514] 4626

بسمه تعالى 26 / 10 / 1361

1. اگر ملكى در تصرف و دست شخصى باشد، بعداً يك نفر يا چند نفر مدعى شوند كه اين ملك وقف است و نوشته اى هم داشته باشند كه در آن نوشته مرقوم شده فلان ملك مثلاً وقف است. با ارائه اين گونه نوشته ها و ادعاها، وقف بودن ثابت مى شود يا خير؟

بسمه تعالى، با ادّعا و نوشته وقف ثابت نمى شود، مگر موجب اطمينان باشد.

2. قاضى منصوب كه مجتهد نباشد، به علم خود مى تواند در امور قضايى عمل كند يا خير؟

بسمه تعالى، نمى تواند و بايد مطابق مقرراتى كه براى آن نصب شده، عمل كند.

3. بعد از اين كه شخصى زنى را براى خود عقد كرد، قبل از تصرف - طبق فتواى حضرت آيت اللهى - زن حق دارد كه تمكين نكند تا مهر خود را بگيرد. بعد از تصرف و تمكين زن، آيا زن اين حق را دارد كه تمكين نكند تا مهر خود را بگيرد يا خير؟

بسمه تعالى، بعد از تمكين، حق امتناع ندارد.

ص: 314

[سؤال 8515] 4627

بسمه تعالى

بانويى زمينى از ارثيّۀ پدرى خودش را وقف سيد الشهدا عليه السلام نموده است، بعد از فوت آن مرحومه پسران او در ثبت آن اعتراض كردند و گفتند ما اطلاعى از اين موضوع نداريم. از حضرت عالى تقاضا داريم كه جواب مسأله را مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، اگر به طريق شرعى ثابت است كه زمين را وقف كرده و در زمان حيات تحويل جهت وقف داده است به ارث نمى رسد، و در غير اين صورت حكم سائر تركه را دارد، و همۀ ورثه در آن حقّ دارند.

[سؤال 8516] 4628

بسمه تعالى

حدود هفتاد سال قبل شخصى به نام اكبر مسعود (معروف به صارم الدوله، حاكم وقت اصفهان كه از شاهزادگان قاجاريّه بوده) مقدار زيادى از املاك و ابنيه متعلّق به خود را وقف نموده كه در همان زمان نيز به ثبت رسيده است. در وقف نامه قيد گرديده كه «عوائد حاصلۀ از موقوفات به مصرف پيشرفت آموزش و پرورش استان اصفهان و نشر معارف اسلامى برسد، و توليت موقوفه در هر زمان با استاندار وقت اصفهان باشد» در رژيم طاغوت بسيارى از اماكن متعلّق به اين موقوفه تصرّف شده كه پس از پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى ايران مقدارى از آن ها بازگشته است، ولى عدّه اى ديگر از متصرّفين به عنوان اين كه واقف شاهزادۀ قاجار بوده و اين اموال را به ستم تملّك نموده تمكين نمى كنند. اينك با تقديم وقف نامۀ موقوفه استدعا دارد نظر مبارك را مرقوم فرماييد تا تكليف متولّى معلوم گردد.

بسمه تعالى، در فرض سؤال وقف مزبور محكوم به صحت است، و اگر مدّعى بر املاك و ابنيۀ مذكور پيدا شود بايد آن را ثابت كند، و پس از ثبوت اگر ورثه موجود است به آن ها داده شود، وگرنه با اذن فقيه به فقرا بدهند.

ص: 315

[سؤال 8517]‘ 1284

6. طايفه اى در يك آبادى حدود پانصد سال است تقريباً زندگى نموده و مى نمايند از يك طرف اين قريه معروف به وقفيت است ولى چون وقف نامه اى در دست نيست خصوصيات آن را طبقه فعلى اطلاع ندارند. از طرف ديگر مداركى حدود صد سال اخير در دست است كه چون قريه وقف اولاد ذكور سادات سه قريه بوده اين طايفه مستأجر سادات بوده اند به چيز بسيار ناچيزى و آن سادات هم چون املاك ديگرى هم دست مستأجرين ديگر بوده با هم نشسته اند توافق كرده اند زيد از فلان مستأجر و عمرو از مستأجر ديگر و بكر از مستأجر آخر اين قليل مال الاجاره را دريافت نمايد در حالى كه اين حق بر ايشان نبوده، زيرا هر طبقه اى از سادات مادام الحياة حقّ استفاده از اين املاك را داشته اند نه زياده. علاوه موارد زيادى املاك را هم سادات بين خودشان تعويض و تبديل كرده اند. در اثر كثرت سادات و متفرق شدن آن ها به اطراف و اكناف رضايت خاطر عموم غير ميسور است و آن عده اى هم كه در اين سه محل سكونت دارند نه آن ها يقين دارند كه حقشان در نزد اين طايفه غير سادات پانصد ساله است و نه اين غير سادات يقين به مالكيت اين دسته دارند. حال بعد از همه تصديعات بفرماييد تكليف اين طبقۀ فعلى چيست و تصرفات آن ها چگونه است و راه حل چيست اميد است جواب را مرقوم و جمعى را از پريشانى نجات دهيد، توضيح بر اين كه موجرين اصلاً در اين آبادى سكونت ندارند. متع الله المسلمين بطول بقائكم الشريف

بسمه تعالى، هر مقدار از اين املاك كه در دست اشخاص است و معامله ملكيت مى كنند و اقرار به وقف ندارند محكوم به ملكيت آن ها است و هر مقدار كه صاحبان يد مى گويند وقف است بايد به اذن حاكم شرع اجاره متعارفه شود و مال الاجاره را اگر موقوف عليهم معلوم است به آن ها ردّ شود و إلا حكم مجهول المالك دارد.

ص: 316

[سؤال 8518] 4629

بسمه تعالى 7 / 12 / 1361

محضر مبارك حضرت امام خمينى مدّ ظله العالى، سلام عليكم

زمينى به مساحت حدود دو هزار متر در يك روستا مشهور است به وقفيت براى حمام و در قسمتى از آن حمامى مخروبه موجود است. با توجه به اين كه معمولاً در يك روستا اين مقدار زمين براى حمام لازم نمى شود، آيا جايز است مقدارى از آن فروخته شده و صرف تعمير و نوسازى حمام در همان زمين يا محلى ديگر شود؟ ضمناً در حال حاضر كسى حاضر به اجاره كردن آن نيست و در گذشته از اين زمين گاهى حمام چى استفاده مى نموده است.

بسمه تعالى، اگر معروف است به وقف بودن براى حمام، فروش آن جايز نيست.

[سؤال 8519] 4630

بسمه تعالى 11 / 12 / 1361

محضر مبارك حضرت مستطاب، رهبر انقلاب اسلامى ايران، آيت الله العظمى، امام خمينى، دام عزّه العالى

اگر مكانى را از قديم الايّام مى گفتند: مسجد است، و الآن هم همۀ ساكنين آن محل مى گويند: مسجد بوده، و ديوارى كه در صحن آن بوده، نشانه و علائم سه محراب داشته و از سابق، بناى سالن مسجد در همان محل بوده است. و دليل بارزتر آن كه در كتاب «روضات الجنات فى أحوال العلماء و السادات» جلد 1، صفحۀ 7 چاپ قديم، نقل كرده در اين مكان - يعنى در تخت فولاد اصفهان، جنب تكيۀ لسان الارض - مسجدى است به نام مسجد لسان الارض، و به فاصلۀ نزديكى مسجد، صورت قبر ميت به نام قبر شعياء پيغمبر عليه السلام است، و اين محل با حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام صحبت كرده، تا آخر قضيه، و باز مدرك زندۀ ديگر، در كتاب «تتمة المنتهى» صفحۀ

ص: 317

272 چاپ قديم، و صفحۀ 361 چاپ جديد، از مرحوم محدث قمى رحمه الله با تفاوت كمى همين جريان را نقل كرده و مى گويد: مسجدى است در همان مكان، به نام مسجد لسان الارض، و در نزديكى همان مسجد، قبر شعياء پيغمبر عليه السلام مى باشد، كه مبعوث بر طايفۀ يهود بوده است. آيا با وجود اين شواهد و مدارك، به نظر حضرت عالى مسجديت آن محرز است يا خير؟ از حضرت عالى تقاضامندم نظر مبارك را مرقوم داريد. والسلام على عبادالله الصالحين

بسمه تعالى، با فرض معروفيت آن به مسجد بودن، محكوم به مسجديت است.

[سؤال 8520] 4631

بسمه تعالى 23 ذوالقعده 1399 ق

محضر مبارك حضرت آيت الله خمينى، دام ظله، سلام عليكم ورحمة الله وبركاته

و بعد، شخصى در تهران جايى - كه فعلاً شهر شده - زمينى را خريده و ساخته است. بعد معلوم شده كه قبلاً آن زمين قسمتى از قبرستان بچه هاى مردم ده بوده، حال او نمى تواند تعيين نمايد كه آيا اين زمين وقف قبرستان بوده يا اختصاص داده بوده اند. تكليف او چيست؟ حكم الله را بيان فرماييد. والسلام

بسمه تعالى، اگر وقف بودن آن محرز نيست، سكونت مانع ندارد و اگر وقف است با نبود متولى خاص به حاكم شرع مراجعه نمايد.

[سؤال 8521] 4632

بسمه تعالى 7 / 11 / 1361

محضر مبارك رهبر عزيز ايران، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، با نهايت احترام استدعا دارم؛ مقرر فرمايند پاسخ استفتائيه زير را به اين جانب امر به ابلاغ فرمايند.

1. از شش دانگ قريه اى - طبق پرونده ثبتى - از 50 سال قبل تا كنون، مقدارى به

ص: 318

عنوان وقف عمل مى گرديد و عدّه اى از افراد غيرروحانى كه كمتر از 50 سال سن دارند، ادّعا مى نمايند كه مقدار موقوفه در قريه مذكور، بيشتر از موقوفه فعلى است. توضيح اين كه: ادّعاى افراد، بدون سند وقف وقف نامه و عمل به آن مى باشد آيا شرعاً عمل افراد جايز است؟

2. قريه منظور، داراى چند قطعه ملك مجزا بوده كه مالكين اوليه آن، مالكين مشاع قريه نمى باشند و در صدها سال قبل ملك اشخاص بوده و سند مالكيت ملك مجزا صادر گرديد. ادعاى افراد شرح فوق، از اين كه در ملك مجزا، ملك وقف موجود است ارزش شرعى دارد يا خير؟

3. فرضاً در ملك مشاع قريه، ميزان موقوفه بيشتر باشد، هر مالك بر مبناى مالكيت خود بايستى سهم موقوفه را محاسبه نمايد يا خير؟ و گرفتن ملك اضافى به عنوان موقوفه جايز است يا خير؟ تقاضاى توشيح استعلام را دارم.

بسمه تعالى، تنها پروندۀ ثبتى ميزان نيست هر مقدار از قريه كه به طريق شرعى وقف بودنش ثابت است، بايد در آن طبق مقررات وقف عمل شود و تبديل و تعويض وقف جايز نيست. ولى افراز آن از ملك اشكال ندارد و اگر نزاعى در بين است به محاكم صالحه مراجعه نمايند.

[سؤال 8522] 4633

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

محترماً به اطلاع مى رسانم: در حدود بيست سال پيش، چند سرمايه دار محلۀ ما از همۀ قشرها پولى را جمع كردند. با همين پول زمينى را براى آرامگاه مسلمان ها خريدارى نمودند و در اختيار يك سرمايه دار غير مسئول قرار داده اند. البته از تاريخ خريد تا الآن زير كشت مى باشد. با اين كه آرامگاه قديمى اگر از روى برنامه صحيح استفاده شود تقريباً براى پنجاه سال آينده كافى مى باشد. از طرف ديگر در سال هاى

ص: 319

آينده احتمال مى رود ادارۀ شهردارى، اجازۀ آرامگاه به اين زمين را ندهد. با اين خصوصيات مذكور، زمين معامله شده را تحت عنوان وقف آرامگاه، براى استفادۀ هرگونه كارهاى عام المنفعۀ لازم باز مى دارند؛ در حالى كه اين محله با كثرت جمعيت، فاقد درمانگاه و بيمارستان مى باشد و احتياج وافر به زمينى دارد كه تأسيسات بهداشتى درست كنند. ما انتظار داريم حكم شرعى را دربارۀ چنين زمينى، با توجه به عدم تمكّن مردم به تهيۀ زمين ديگر مورد لزوم، بيان فرماييد.

بسمه تعالى، اگر زمين وقف براى آرامگاه نشده، اختيار آن با صاحبان پول است.

[سؤال 8523] 4634

بسمه تعالى چهاردهم شعبان 1402 ق

محضر مبارك حضرت مستطاب، آيت الله العظمى، مرجع عظيم الشأن عالم تشيع، امام خمينى، مدّ ظله العالى

1. زيدى نصف مغروسات و اشجار مركبات اعيانى خود را وقف نموده، بدون آن كه مالكيت آن وقف شده باشد. به علت حوادث سماوى و يا ارضى و يا كهولت سن، تمام اشجار و مغروسات موقوف عليه از بين رفته است. بعد از چند نسل آينده، اين زمين مجدداً تجديد غرس و اشجار شده. آيا باز هم كلمۀ وقفيت در آن صدق مى كند يا خير و مغروسات آن وقف است؟

بسمه تعالى، اشجارى كه جديداً غرس شده، اگر نهال آن از موقوفه نبوده، وقف نيست.

2. در شهر و يا شهرستان و روستا عالم روحانى سكونت دارد؛ آيا افراد عامى و شخصى و كلاهى جايز است امام جماعت باشد و اقتداى به آن جايز است يا خير؟

بسمه تعالى، چنانچه به روحانى واجد شرايط دسترسى دارند، به غير روحانى اقتدا نكند.

از درگاه خداى تبارك و تعالى، طول عمر آن رهبر عظيم الشأن اسلام و مسلمين، و پيروزى ملت شهادت طلب كشور اسلامى ايران را خواستار است.

ص: 320

[سؤال 8524] 4635

بسمه تعالى 12 / 10 / 1358

پيشگاه مبارك رهبر بزرگوار انقلاب امت اسلام، آيت الله العظمى امام خمينى، متّع الله المسلمين بطول بقاء الشريف

احتراماً؛ معروض مى دارم: فدوى اهل شهرستان زنجان هستم. مسجدى در محل ما واقع در شهرستان مزبور وجود دارد كه از ساختمان هاى خيلى قديمى بوده و خيابان را از طرف شهردارى در زمان طاغوت كشيده اند و مسجد را به كلى از بين برده اند به گونه اى كه آثارى باقى نيست. در ايام خيلى گذشته بنده و پدرانم مقدارى زمين به طور مجاناً به طور تقريبى يك متر الى چهل متر طول براى توسعه محوطه مسجد داده ايم. حال آيا در جايى كه اثرى از مسجد باقى نمى باشد و زمين نامبرده وقفى نيست از نظر اسلام حق داريم در آن تصرف كنيم يا خير؟ در اين جريان اوقاف مزاحمت مى كند و ادعاى قيمتش را از ما مى كند!

اين موضوع را به عنوان مسأله اى واجب از پيشگاه آن رهبر بزرگوار سؤال داريم و استدعاى عاجزانه آن است كه طبق موازين و قوانين قرآن و اسلام فتواى مباركتان را در اين موضوع مرقوم فرماييد؛ مزيد تشكر است.

بسمه تعالى، اگر وقف نشده، ولو به اين نحو كه به قصد وقف تحويل مسجد داده شده باشد، باقى بر ملك مالك است و مى تواند در آن تصرف كند.

[سؤال 8525] 4636

بسمه تعالى

گورستان قديمى بوده در يكى از دهات اصفهان و در آن زمان آثار قبر در گورستان مزبور نبوده و جديداً هم كسى در آن دفن نشده بوده واقف و وقف نامه اى هم در دست كسى نبوده كه در حدود 25 سال قبل شخص مسلمانى براى آباد كردن زمين مزبور كه به صورت موات درآمده بوده، اشجار كشت كرده و موتور آبى هم در آن

ص: 321

نصب كرده است كه حاليه به صورت درختستان ميوه درآمده است، نسبت به زمين مذكور از حيث شرع چه صورتى دارد، منتظر دستورات شما در ذيل نامه هستم توضيحاً مكان مزبور به صورت لانه هاى خزنده و گزنده درآمده بود.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن قبرستان معلوم و ثابت نيست شرعاً ملك احيا كننده است و رسيدگى موكول به دولت اسلامى است.

[سؤال 8526] 4637

بسمه تعالى 3 / 8 / 1361

محضر مبارك زعيم عالى قدر و رهبر انقلاب اسلامى ايران نايب بر حق امام زمان عجل الله تعالى امام خمينى، مدّ ظله العالى

در قبرستانى كه تا دو سال قبل نعش دفن مى كردند. در يك گوشۀ همين قبرستان - فوقش 12 سال است كه ميت دفن نشده - احداث حمام نمودند با كمك دولت و خوديارى محل، در صورتى كه حمام خزانه قديمى موجود و قابل استفادۀ عموم هست و پهلوى همين حمام يك دستگاه حمام دوش چند سال قبل بنا كردند فعلاً خوابيده ولى امكان تعمير و توسعه دادن داشت و براى روستا هم امكان خريدن زمين در جاى ديگر بود كه احداث حمام نمايند با اين امكانات روستا و اشاره به مسأله 641 كه مى فرماييد نبش قبر حرام است مگر از بين رفته و خاك شده باشد در همين قبرستان كه ذكر شده موقع كندن چند كيسه گونى استخوان مرده بيرون آمد حتى موى سر دختر بچه متلاشى نشده بود استدعا دارد بفرماييد در اين حمام غسل هاى واجب و نظافت كردن چه صورت دارد؟ از خداى بزرگ تقاضاى سلامت و طول عمر آن حضرت را مى نمايم.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، در صورتى كه وقف بودن قبرستان ثابت نباشد غسل و ساير تصرفات اشكال ندارد.

ص: 322

[سؤال 8527] 4638

بسمه تعالى 2 / 3 / 1361

محضر مقدس حضرت مستطاب، آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

محترماً به عرض مبارك مى رساند: در سراب محلى است خرابه كه قبلاً حمام بوده است و حالا همان محل را مى خواهيم براى بناى فاطميه خريدارى نماييم؛ ولى دو - سه نفر با نقل قول مى گويند: اين جا وقف بوده است و آن ها هم مى گويند: شنيده ايم؛ لكن براى صحت و حقّيت آن ها مدركى موجود نيست و حتى ادارۀ اوقاف سراب نيز مى گويد: قضيه را حالا از شما مى شنويم؛ اگر وقف بود وصيت نامه و وقف نامه مى شد. ولى صاحبان محل كه اباً عن جد به اين جا مالك و متصرّف هستند و ملك موروثى ايشان است كه مى فروشند، سند مالكيت در دست دارند. آيا اين زمين را مى توانيم خريدارى نماييم و فاطميه احداث نماييم يا خير؟

بسمه تعالى، در فرض مسأله مانع ندارد.

[سؤال 8528] ‘ 7186

2. قبرستان متروكه اى در گوشه اى از شهر وجود داشته؛ در رژيم طاغوت يكى از ادارات دولتى آن را تملك و ساختمان بنا نموده. آيا مى شود در اين مكان نماز گزارد؟ نظر مبارك را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن قبرستان معلوم نباشد، نماز در آن مكان مانع ندارد.

[سؤال 8529] 4639

بسمه تعالى 11 / 4 / 1361

دفتر امام خمينى

آيا مى شود در قبرستان، غسّالخانه درست كرد براى همان قبرستان؟ آيا اشكالى ندارد؟ خواهشمندم جواب نامه ام را بدهيد كه مى خواهند اگر مى شود غسّالخانه

ص: 323

درست كنند؛ البته در يكى از روستاهاى استان فارس.

بسمه تعالى، محلى كه براى بناى غسّال خانه در نظر گرفتند اگر وقف بودنش براى دفن اموات، محرز نباشد و موجب نبش قبر يا هتك قبور مسلمين نشود، اشكال ندارد.

[سؤال 8530] 4640

بسمه تعالى 15 / 12 / 1361

محضر مبارك امام امت، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

1. آب انبارهايى است وقفى كه به وسيلۀ زمين هاى مجاور آن، مشروب مى گردد؛ آيا زمين هاى مجاور و اطراف آن جزء موقوفه مى باشد؟ و اگر موقوفه نيست، اين زمين ها چه حكمى دارد و متعلق به كيست؟

بسمه تعالى، اگر زمين اطراف، جزو اراضى موات اصلى است و آب گيرى آب انبار، منوط به اين است كه آن زمين ها به حال خود باقى بماند تا آب باران از آن زمين ها به طرف آب انبار سرازير شود، در اين صورت آن زمين ها جزو حريم آب انبار محسوب مى شود و حكم موقوفه را دارد.

[سؤال 8531]

2. آب انبارى است وقفى كه به وسيلۀ زمين هاى مجاور خود مشروب نمى گردد؛ بلكه به وسيله رودخانۀ كوچكى كه از بيابان تا آب انبار كشيده شده و در هنگام باريدن باران پر مى شود و مشروب مى شود. آيا زمين هاى مجاور آن، موقوفه است؟ و اگر موقوفه نيست، حكم آن چه مى باشد؟

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، زمين هاى مجاور، حكم موقوفه ندارد مگر آن كه وقفيت آن به وجه شرعى ثابت شود.

3. كسى زمين موقوفه اى را غصب كرده و بر روى آن ساختمان نموده است. حكم اين ساختمان و زمين چه مى باشد؟

ص: 324

بسمه تعالى، بايد به متولى شرعى مراجعه كند و اگر متولى شرعى، باقيماندن ساختمان را - ولو با گرفتن اجاره - مصلحت وقف نداند و اجازه ندهد، بايد ساختمان را از آن زمين بردارد.

[سؤال 8532]

4. زمينى است كه در بين مردم، مشهور به موقوفه است؛ اما سند وقفيت آن موجود نمى باشد. آيا اين زمين موقوفه است و يا خير؟

بسمه تعالى، اگر شياع در ميان مردم، در حد مفيد اطمينان باشد، حكم به وقفيت مى شود.

[سؤال 8533]

5. زمينى است كه وقفيت آن محرز و مشخص نمى باشد؛ بعضى از مردم مى گويند: موقوفه است و بعضى ديگر مى گويند: موقوفه نيست و سند وقفيت آن هم موجود نمى باشد. آيا اين زمين، موقوفه است يا خير؟

بسمه تعالى، اگر يقين به وقفيت حاصل نيست و به وجه شرعى هم به اثبات نرسيده، حكم به وقفيت نمى شود.

[سؤال 8534]

6. كسى زمينى را چند سالى در ملكيت خود داشته، سپس معلوم مى شود كه مالك زمين نبوده و آن را غصب كرده است. اگر بعضى از مردم بگويند كه اين زمين موقوفه است، آيا به حرف مردم مى توان استناد كرد و آن زمين را موقوفه دانست؟ و اگر موقوفه نيست، چه حكمى دارد؟

بسمه تعالى، اگر يقين به وقفيت حاصل نشود و به وجه شرعى هم به اثبات نرسد، حكم به وقفيت نمى شود و در صورتى كه زمين، سابقۀ آثار مالكيت غير داشته باشد، در فرض مرقوم، حكم مجهول المالك بر آن مترتّب است.

ص: 325

[سؤال 8535] 4641

بسمه تعالى 19 / 11 / 1361

محضر رهبر عالى قدر عالم تشيع حضرت آيت الله العظمى امام خمينى دام ظله

احتراماً به استحضار مى رساند: در مسير خيابان شهيد باهنر روبه روى اداره آموزش و پرورش مدرسه اى است به نام بهشت، سال هاى قبل يكى از كلاس هاى مدرسه را توسعه دادند و ساختمان بانك فرهنگيان احداث گرديد. پس از پيروزى انقلاب و ادغام بانك فرهنگيان با بانك ملت، محل مذكور متروك گرديده. در سال جارى با كوشش و فعاليت هيئت اين صندوق و پى گيرى هاى يكى از نمايندگان مجلس شوراى اسلامى ساختمان مورد بحث در اختيار صندوق قرض الحسنه قرار گرفت كه مورد تأييد سازمان اقتصاد اسلامى نيز قرار گرفته است و موجبات توسعه صندوق در هر جهت فراهم شده است، سؤال اين است كه چون محل موصوف قبرستان بوده، وقفيت آن محرز و مسلم نيست، بلكه مظنه بر عدم وقفيت است، آيا استفاده از اين محل را براى صندوق قرض الحسنه كه در خدمت محرومين و مستضعفان است تجويز مى فرماييد؟

از خداوند بزرگ پيروزى اسلام و رزمندگان پرتوان و ظفرمند اسلام را در مبارزه با كفر جهانى به ويژه جرثومه كثيف استعمار صدام حسين مسئلت داريم.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن آن محرز نيست و ملك كسى هم نيست با رعايت مقررات دولت اسلامى مانع ندارد.

[سؤال 8536] ‘ 4240

2. حمامى چند سال قبل در اين شهر ساخته شد. روزى امام جماعت مسجدى فرمودند: اين مكان قبرستان بوده است. اكنون هم اين مكان در وسط شهر قرار گرفته و وقف نامه اش هم مشخص نيست. آب آن هم از آب شهر و چاه حفر شده در آن مكان مى باشد. در هر دو صورت، اگر داراى وقف نامه باشد و يا نباشد

ص: 326

تكليف مسلمين چيست؟

بسمه تعالى، اگر وقف بودن محل حمام براى دفن اموات محرز نباشد، استفاده از آن اشكال ندارد.

[سؤال 8537] 4642

بسمه تعالى

دفتر امام خمينى، مدّ ظله العالى، احتراماً، ذيلاً مرقوم فرمايند:

1. آيا هر قبرستانى موقوفه مى باشد؟

2. احتمال وجود قبرستان كه موقوفه نباشد هست يا خير؟

بسمه تعالى، مجرد وجود قبور مسلمين در زمينى، دليل بر وقف بودن آن زمين براى دفن اموات نيست؛ بلكه تا به طريق شرعى وقفيت زمين ثابت نشود، حكم به وقفيت نمى شود. ولى تصرف در قبرستان مسلمين، اگر موجب نبش قبر يا هتك قبور مسلمين شود، جايز نيست.

[سؤال 8538] 4643

بسمه تعالى

دفتر امام خمينى مدّ ظله العالى، احتراماً؛ ذيلاً مرقوم فرمايند:

خانه و زمينى است به مساحت تقريبى 1800 متر مربع كه نزديك به 40 سال است كه سند مالكيت دارد. اكنون قريب به يك سال است كه چند نفر مى گويند كه آن ملك قبرستان و وقف مى باشد. با توجه به اين كه هيچ گونه مدركى هم در اين مورد ندارند از لحاظ شرع مقدس اسلام حق اين جانب نسبت به آن ملك چيست؟

بسمه تعالى، سند مالكيت ميزان نيست. كسى كه بر آن زمين يد مالكانه دارد حكم به مالكيت او مى شود و مجاز در تصرفات مالكانه است؛ مگر آن كه شخصاً علم به وقفيت داشته باشد يا آن كه به طريق شرعى وقفيت آن ثابت شود.

ص: 327

[سؤال 8539] 4644

بسمه تعالى 16 / 9 / 1361

دفتر امام خمينى سلام عليكم ورحمة الله، محترماً؛ به طور خلاصه معروض مى داريم:

ما اهالى قصبۀ آريكان تويسركان همدان، در ده اقدام به بناى حمامى عمومى با كمك دولت نموده ايم، كه كار ساختمان نيمه تمام شده است. وليكن محل احداث، قبلاً - به طورى كه مى گويند - قبرستان بوده، كه شايد حدود صد سال يا بيشتر است كه در آن كسى دفن نشده است، و در سؤالى كه از آيت الله گلپايگانى پرسش شده - كه از چگونگى و نحوۀ سؤال و جواب اطلاع درستى در دست نيست - گويا ايشان فرموده است كه از انجام ادامۀ كار، خوددارى نماييد. لذا، با در نظر گرفتن اين كه قبور مخروبه بوده است، و كسى از ما و شايد پدران ما ياد ندارند كه كسى در آن جا دفن شده باشد، و با در نظر گرفتن اين كه حمام عمومى است و اكثريت كار ساختمان آن و تمام بناى آن به انجام رسيده است از آن امام معظم مى خواهيم حكم شرعى مسأله را ابلاغ نموده، تا ما از شك بيرون آمده و تكليف خود را بدانيم.

در خاتمه، پيروزى اسلام و نصرت تمام مجتهدين اسلام، خصوصاً قلب تپندۀ امت اسلام، و دشمن مستكبرين جهان و يار تمام مستضعفين را، از درگاه احديت قادر و متعال، خواستار و خواهانيم. والسلام

بسمه تعالى، اگر وقف بودن قبرستان معلوم نيست، ساختمان حمام عمومى در آن مانع ندارد.

[سؤال 8540] 4645

بسمه تعالى 5 / 11 / 1361

سماحة آيت الله العظمى، رهبر عالى قدر، امام امت، أدام الله ظلّكم الوارف

احتراماً؛ به عرض مى رسانم كه شخصى مقدارى از زمين و مزرعه خود را به

ص: 328

امامزاده سلطان ابراهيم - كه در شهر كهنۀ قوچان است - وقف نموده است، و متولى وموقوف عليهم را معين كرده و در وقف نامه اضافه كرده است كه هشت نفر از سادات و خدام امام زادۀ فوق، هر روز در اول صبح، دو جزء قرآن و يك دوره دوازده بند خواجه را قرائت و تلاوت نمايند، و در سال، مقدار شش خروار گندم از محصول مزرعۀ يادشده را، تسليم سادات مزبوره نمايند. در چند سال قبل، مزرعۀ مزبوره، مشمول قانون اصلاحات ارضى گرديده و از طريق ادارۀ مربوطه به زارعين واگذار شده است؛ حتى براى بعضى از آن ها، سند رسمى تنظيم نموده و فعلاً در اختيار زارعين است. از اين طرف سادات شهر كهنه و خدام امامزاده، از زارعين و متولى، طى شكايتى درخواست شش خروار گندم دارند. زارعين جواب مى دهند كه زمين ها را از دولت خريدارى نموده ايم، و چند سال است كه به دولت قسط مى دهيم، و سفته هاى پرداخت اقساط را به دادگاه ارائه دادند.

رهبر عظيم الشأن! در اين صورت، تكليف شرعى بنده - در دادگاه مدنى خاص قوچان - با اين گونه موارد چيست؟ جواب مرحمت فرماييد.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن محرز است، بايد بر طبق وقف عمل شود، و رسيدگى موكول به دادگاه هاى مربوطه، در دولت اسلامى است.

[سؤال 8541] 4646

بسمه تعالى 1 / 12 / 1361

محضر مقدس امام بزرگوارمان، حضرت آيت الله العظمى خمينى بت شكن، روحى لك الفداء

سلام عليكم، با عرض ارادت و اخلاص كامل، ساختمانى كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامى شهرستان خوى، مدتى است در آن اقامت دارد، قبلاً قبرستان بوده است و در رژيم طاغوتى، تصرف و به عنوان كاخ جوانان، ساختمان را درست كرده بودند. سپاه از هلال احمر اجاره نموده و نواقصش را به تدريج ترميم كرده و استفاده

ص: 329

مى نمايد. آيا اشكالى از نظر شرعى متوجه نماز و اقامت سپاه مى شود يا خير؟

بسمه تعالى، اگر وقف بودن قبرستان محرز نباشد، تصرف و نماز در آن، مانع ندارد.

[سؤال 8542] 4647

بسمه تعالى 8 / 11 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

در خصوص احداث يك باب غسال خانه، زمين متروكه اى در قريه برنطين از توابع ميناب كه قبل از خرابى آن، سه نسل در آن خانه زندگى كرده و پس از متروكه شدن، مالك اصلى، آن را با رضايت در اختيار اهل محل، براى احداث يك باب غسال خانه، آن مكان را اهدا نموده و با نظارت شوراى اسلامى برنطين و بودجه جهاد سازندگى و همّت اهالى دو سال قبل غسال خانه احداث شده و مورد بهره بردارى قرار گرفت. اخيراً شايعه اى به وجود آورده اند: كه اين زمين موقوفه حضرت سيدالشهدا عليه السلام براى انجام مراسم تعزيه خوانى بوده و ايجاد شبهه براى اهالى نموده است. در صورتى كه مدركى در موقوفه بودن زمين در دست نيست و اهدا كننده زمين هم اعتراف مى كند: كه اين محل، ملك شخصى بوده و با رضايت كامل تقديم شده است. حكم شرعى آن را مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، در صورت عدم ثبوت وقف بودن زمين، اشكال ندارد.

[سؤال 8543] 4648

بسمه تعالى 6 / 10 / 1361

محضر مبارك رهبر عزيز ايران و اميد مستضعفان جهان، حضرت آيت الله العظمى، امام خمينى، مدّ ظله العالى

با نهايت احترام، به عرض عالى مى رساند: اين جانب از آن ساحت مقدس تقاضا مى نمايم كه با صدور دستور شرع اسلامى، ان شاء الله اختلافات فيما بين به شرح زير حل و فصل گردد:

ص: 330

1. شش دانگ ملك مشاعى توسط مالكين مربوطه - كه پدرم يكى از مالكين بوده و دو نفر ديگر هم به عنوان متصدى موقوفه - در پنجاه سال قبل تقاضاى ثبت نموده اند و هيچ گونه اعتراضى نرسيده است. پدرم در چهل سال قبل فوت نموده و اين جانب با سهم خريدارى شده از ساير وراث پدرم، يك دانگ مشاع از شش دانگ ملك مذكور را مالك و متصرف بودم و دو نفر متصديان وقف هم به مقدار موقوفه، متصرّف و عمل به وقف مى نمودند و موقوفۀ ديگرى در ملك مذكور وجود نداشت.

2. در سال 1360 چند نفر عليه اين جانب، در ملك مذكور ادعاى وقفيت بيشترى را نمودند؛ بدين توضيح كه مقدار موقوفه را از دوازده به چهل و سه اضافه مى دانند و دليل آن ها شهادت چندين نفر افراد غير روحانى و داراى سن كمتر از پنجاه سال است؛ آن هم بدون وقف نامۀ مسجّل كه تا كنون عمل به وقف نشده و تصرف هم نداشتند. آيا چنين ادعاى طرف مقابل در ملك موروثى اين جانب، ارزش شرعى و قانونى اسلامى دارد يا خير؟

3. فرضاً اگر ارزش شرعى و قانونى دارد، آيا ملك هاى مجاور كه پلاك على حده دارد و در پنجاه سال قبل، به نام اشخاص سند مالكيت صادر شده و اصولاً موقوفه در آن متصور نبوده، شامل دعوى موقوفه شرح فوق مى باشد؟ و آيا ملك جداگانه مذكور شرعاً و قانوناً، جزو ملك مشاع محسوب مى شود يا خير؟

4. چنانچه فرضاً طبق ادعاى طرف مقابل، در يك دانگ ملك اين جانب و ساير ورثه - كه چندين صغير هم در آن مالكيت دارند - شرعاً و قانوناً وقف باشد، اجور سنواتى موقوفۀ ادعايى، بر مبناى چه اصل شرعى، بايد محاسبه بشود؟

5. اگر فرضاً ادعاى مدعى، شرعى و قانونى تشخيص داده شود، محاسبه سهم وقف فقط به مقدار مالكيت اين جانب در ملك مشاع مى باشد يا خير؟

استدعا دارم مقرر فرمايند در موارد تقاضاى فوق جواب شرعى و قانونى صادر، تا هرگونه ادعاى طرفين رفع بشود. ان شاء الله

ص: 331

بسمه تعالى، كسى كه ملك در دست او است، شرعاً مالك شناخته مى شود، مگر به دليل معتبر، وقفيت آن اثبات شود.

[سؤال 8544] 4649

بسمه تعالى

محضر حضرت مستطاب نايب الامام آيت الله العظمى امام خمينى، دامت تأييداته

به عرض آن رهبر عالى قدر مى رساند: معمولاً مهرهايى كه در مساجد براى نمازگزاران، مردم خيّرى مى آورند، پس از مدتى اين مهرها به واسطۀ اين كه پيشانى مؤمنين عرق داشته و يا به واسطۀ آب وضو تر مى شود و موقع سجده، روى مهرها مى گذارند؛ مهرها كثيف، چرك، سياه و اغلب شكسته مى شود كه ديگر به هيچ وجه، قابل استفاده نمى گردد؛ لذا مهرهاى ديگرى آورده مى شود و آن مهرها را كنار مى گذارند و به علاوۀ مهرهايى هم كه در خانه ها، براى افراد آن خانه قابل استفاده نبوده و همچنين قرآن و مفاتيح پاره شده به مساجد مى آورند.

در نتيجه پس از مدتى، تعداد زيادى از اين گونه مهرها و همچنين قرآن و مفاتيح پاره در مساجد جمع آورى كه چون قابل استفاده نبوده؛ آن ها را يا به رودخانه ريخته و يا زير خاك و زمين دفن مى نمايند. لذا چنانچه افرادى حاضر شوند براى استصواب، اين گونه مهرها را مجدداً آب ريخته و از صورت اوليه خارج و در قالب هاى ديگرى و به شكل مهرهاى ديگرى درآورده كه هم در از بين بردن آن ها جلوگيرى و هم قابل استفاده مجدد براى نمازگزاران گردد، آيا مى توانند از اين قبيل مهرهاى جديد ساخته، در تكايا و يا هتل ها و مسافرخانه ها و در ادارات و ارگان هاى مذهبى و خانه ها و مساجد و اشخاص براى با خود داشتن در نمازهاى جمعه از آن استفاده كنند يا خير؟ مستدعى است نظر مبارك را مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، در صورتى كه احراز وقف شدن مهرها نباشد با علم به رضايت صاحبان آن ها، ولو به شاهد حال، مى توانند در جاهاى ديگر هم استفاده كنند.

ص: 332

[سؤال 8545] 4650

بسمه تعالى 28 محرم الحرام 1403 ق

محضر مبارك رهبر عظيم الشأن انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، السلام عليكم

قسمتى از زمين هاى قبرستان هاى شهر خوى را در رژيم طاغوتى، بدون اين كه پولى بدهند تصرف كرده و چند مدرسه، دبستان و دبيرستان ساخته اند؛ اكنون در حكومت اسلامى نماز خواندن و تصرف ديگر در آن مدارس چطور است؟

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، اگر وقف بودن زمين براى قبرستان معلوم نباشد، اشكال ندارد.

[سؤال 8546] 4651

بسمه تعالى 29 / 9 / 1361

دفتر محترم امام، روحى و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء و لمقدم الامام المهدى سلام الله عليه و على آبائه

پس از عرض سلام؛ بنياد شهيد لنگرود تصميم گرفته است تا يك قطعه زمين را در مزار به شهدا اختصاص دهد و با ديواركشى و تزئينات، نسبت به شهداى عزيز عرض ادب نمايد؛ ولى به وسيله يكى از روحانيون محترم شكى ايجاد شده است. اگرچه به نظر حقير واضح بود؛ ولى براى رفع هرگونه شبهه از آن دفتر محترم استفتا مى شود.

1. آيا بدون اجازه حاكم شرع اختصاص قطعه اى به شهدا و محروم كردن ديگران از آن قطعه جايز است يا نه؟

2. بر فرض كه جايز باشد، ديواركشى جايز است يا نه؟

3. در صورتى كه اين ديوار زير بنايش قبرى باشد كه هيچ آسيبى به قبر نرسد؛ آيا كندن سنگ قبر براى اين هدف مهم احتياج به اجازه صاحبان قبر دارد؟ لطفاً جوابش را

ص: 333

به آدرس لنگرود، دادگاه انقلاب، حاكم شرع بفرستيد.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن قبرستان محرز نيست، اشكال ندارد، و اگر وقف است، با نظر متولى شرعى مى توانند محلى را براى شهدا اختصاص دهند؛ ولى از كشيدن ديوار اجتناب كنند.

[سؤال 8547] ‘ 2227

4. بيتى كه قبرستان بوده ولى وقف بودن آن معلوم نيست و فعلاً هم متروكه شده جايز است كه آن را جزء مسجد يا امامزاده همجوار آن زمين يا حسينيه يا مركز ديگرى از مراكز خيريه قرار داد يا خير؟

بسمه تعالى، در فرض مذكور مانع ندارد.

[سؤال 8548] 4652

بسمه تعالى هفتم محرم الحرام 1403 ق

دفتر استفتا حضرت امام خمينى، محترماً معروض داشته:

در يك روستاى آمل، كه سال هاى متمادى كه از سيصد سال هم تجاوز نموده قبرستانى واقع است؛ يعنى تا اين جا مسلّم است و اين كه آيا خود قبرستان از نظر ماهيت وقف چه جورى است روشن نيست و وقف نامه فعلاً ندارد. حدود هجده سال قبل، آقايى در حريم قبرستان كارخانۀ شالى كوبى زده و موتورخانه اش را در خود قبرستان گذاشته و سيصد متر قبرستان بر اثر اين موتورخانه، از كار افتاده است. علاوه بر آن سبوس ها (پوستۀ شالى) را در خود قبرستان مى ريزد. در ضمن گاهى مى شود كه سبوس ها مقدار بيشترى از اين قبرستان را اشغال مى كند. جواب را به طور وضوح بفرماييد.

ضمناً چهل سال قبل، در اطراف همين قبرستان يعنى خود قبرستان، چهار ساختمان درست كرده اند و در آن سكونت دارند. و اخيراً - يعنى چهار سال قبل - مغازه اى درست كرده اند. وظيفه اين ها چيست؟ با اين كه دو خانوار از اين چهار

ص: 334

خانوار، بسيار فقر مادى دارند، كه انتقال براى ايشان ميسور نيست.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن قبرستان معلوم نيست و ملك يا حريم ملك يا قريه هم نيست، تصرفات مزبور با مراعات مقررات دولت اسلامى مانع ندارد.

[سؤال 8549] 4653

بسمه تعالى 30 / 10 / 1361

مدير محترم دفتر امام خمينى، مدّ ظله العالى، خواهشمند است سؤال ذيل را از محضر مبارك امام - روحى له الفدا - استفتا فرموده، فتواى معظم له را اعلام فرماييد، كه محل حاجت است.

شهردارى اليگودرز در سال 1317 به استناد شهادت چند نفر از مالكين و بزرگان شهر، مبنى بر متروكه بودن چهار قطعه قبرستان متروكه عمومى را به ثبت رسانده و پس از صدور اسناد مالكيت متمادياً جهت احداث ساختمان به ادارات دولتى منتقل نموده است، من جمله در سال 1338 پنج هزار متر مربع از يكى از آن ها را جهت احداث ساختمان به ادارات دادگسترى و ثبت اسناد رسماً صلح محاباتى كرده، كه ساختمان دادگسترى در سال هاى قبل از پيروزى انقلاب اسلامى ساخته شده ومورد استفاده است و اعتبار لازم - جهت احداث ساختمان ثبت اسناد - در سال آتى در نظر گرفته شده است.

حاليه با عنايت به اين كه هيچ گونه سابقه اى دال بر اين كه زمين مذكور - كه به صورت تپه اى است - از طرف كسى براى قبرستان وقف شده باشد، وجود ندارد، احداث بناى اين اداره و بناهاى احداث شده قبلى از نظر شرعى چگونه است؟

درود خداوند به شهداى راه اسلام و رزمندگان و با سلام به امام خمينى

بسمه تعالى، اگر وقف بودن قبرستان، معلوم نبوده و مورد حق كسى نيست، اشكال ندارد.

ص: 335

[سؤال 8550] 4654

بسمه تعالى 6 / 2 / 1362

محضر مقدس حضرت امام، مدّ ظله العالى

پس از اهداى تحيات خالصانه؛ معروض مى دارد: بعضى از شهدا در جبهه كشته مى شوند و يا مفقود الاثرند يا در جبهه و در شهر ديگر دفن مى شوند؛ اما در قبرستان وطنشان صورت قبرى درست مى كنند و سنگ سرتاسرى روى آن مى گذارند و در واقع جاى يك مرده را مى گيرند. اين كار چه صورت دارد؟

در پايان سلامتى آن وجود مقدس را از بارى تعالى مسئلت دارم.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن قبرستان محرز نيست يا در صورت وقف، مزاحمت با دفن اموات در قبرستان نشود، مانع ندارد.

[سؤال 8551] 4655

بسمه تعالى 15 / 5 / 1358

رهبر نيكوكار و خيرانديش جامعه، امام خمينى، دامت بركاته

محترماً؛ ضمن سلام، با نهايت احترام؛ اين جانب منزلى را از شخصى براى رفاه و آسايش خانواده ام در اسدآباد خريدارى نمودم. هنگام خريد، به علت غريب بودن خود در اين شهر از معايب منزل اطلاعى نداشتم و فروشنده هم به من چيزى نگفت. حال مدت يك ماه و نيم است در اين منزل سكونت داريم و هم اكنون خود و خانواده ام از اهالى اسدآباد اطلاع حاصل نموده ايم كه اين منزل قبلاً زمينش - به مدت تقريبى شصت الى شصت و پنج سال پيش - قبرستان بوده است. اكنون با اين وضعيت، مى بينم كليه زندگى خود را فروختم تا اين منزل را خريدارى نمودم و مقدارى هم وام بانكى براى منزل بدهكار هستم. در زمان طاغوت از خدمت در ژاندارمرى استعفا دادم و حال مدت هشت ماه تمام است بيكار مى باشم و به طور دائم تقاضا براى كار نموده ام؛ زيرا داراى هشت سر عيال و اولاد از خود و يتيم از پدر هستم. نماز و روزه ما

ص: 336

در اين منزل هم نمى دانم حلال است يا حرام! و خانواده ام خيلى سخت دچار ترس و يك نوع حالت روحى شده اند. شخص فروشنده پولش را گرفته و رفته و آدرس هم از ايشان در دست ندارم. حال دست نياز به سوى شما دراز مى كنيم كه براى حلال بودن آن تكليفى صادر شود و خانواده اى را به ساحل نجات برسانيد كه بتوانيم با خيال آسوده عمرى را در اين منزل زندگى كنيم. در پايان از مساعدت شايان آن مرجع برجسته عالم روحانيت بى نهايت سپاس گزارم. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، اگر وقف بودن آن ثابت نيست، تصرف شما در آن خانه مانع ندارد و نماز در آن خانه صحيح است.

[سؤال 8552] 4656

بسمه تعالى 10 / 3 / 1361

سؤال از دفتر رهبر كبير انقلاب حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

1. قبرستانى در قريه خرم آباد قزوين قرار دارد كه در رژيم طاغوت حمامى در آن قبرستان ساخته شده و حالا مى خواهيم آن حمام را راه بيندازيم. غسل كردن و نماز خواندن در آن حمام چه حكمى دارد؟

بسمه تعالى، اگر وقف بودن قبرستان محرز نباشد، تصرفات ذكر شده مانع ندارد و اعمال عبادى در آن جا صحيح است.

2. محصول زكات چاه عميق موتورى چه حكمى دارد؟

بسمه تعالى، آبيارى زراعت اگر به وسيله موتور از آب چاه است، زكات يك بيستم است.

[سؤال 8553] 4657

بسمه تعالى 28 / 12 / 1359

محضر رهبر انقلاب، آيت الله العظمى، حضرت امام خمينى، مدّظله العالى

زمينى است در وسط شهر خوى كه در زمان اسبق، قبرستان بوده و در زمان سابق، متروك شده بود، و در اوايل رژيم طاغوتى، ساختمان دولتى در محلش بنا كرده بودند،

ص: 337

و اكنون هم مدتى است مخروبه شده و بلا استفاده مانده است، آيا جايز است در عرصۀ مزبوره، شهردارى محل، مغازه احداث نموده و پول زمين آن را در مصارف عمومى شهر مصرف نمايد؟ و يا بايد از طرف حكومت شرعيه، آن جا را فروخته و وجه آن را در اماكن عمومى شهر، مثل قبرستان جديدى صرف نمايد؟

بسمه تعالى، اگر وقفيت آن محرز نباشد، استفاده از آن در مصارف عمومى مانع ندارد.

[سؤال 8554] 4658

بسمه تعالى 4 / 10 / 1361

حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، قائد اعظم و رهبر كبير انقلاب اسلامى

قطعه زمينى باير، حدود ده سال قبل با سند رسمى خريدارى شده است كه پولش بلافاصله پرداخت گرديده و بعد از تحويل زمين و حفر چاه به كشاورزى و تأسيس دامدارى اقدام گرديد. حالا بعد از گذشت حدود ده سال، مى گويند زمين مزبور موقوفه است و بايد اجاره پرداخت كنيد، در حالى كه در سند هيچ نامى از موقوفه بودن برده نشده است. تكليف ما شرعاً چيست؟

بسمه تعالى، اگر شرعاً وقف بودن ثابت نشود احكام ملك بر آن مترتّب مى شود.

[سؤال 8555] 4659

بسمه تعالى 15 / 11 / 1361

محضر مبارك حضرت مستطاب، حجت الاسلام والمسلمين، آيت الله العظمى فى الأرضين، امام خمينى، مدّ ظله العالى

محترماً؛ پس از ابلاغ سلام و مسئلت صحت و سلامت وجود مبارك از درگاه خداوند متعال، به عرض مى رساند: در زمان طاغوت، اداراتى از قبيل فرماندارى و دادگسترى و شهردارى و مخابرات و استاديوم ورزشى و مدرسه و دبيرستان در شهر

ص: 338

اليگودرز، در محل قبرستان هايى كه تا حدودى كهنه بوده، يا به علت ساخته شدن خانه هايى در نزديكى آن ها، چند سالى است كه امواتى در آن ها دفن نشده، بنا گرديده. در اين دو - سه سالۀ اخير در همان قبيل قبرستان ها يكى - دو دبيرستان و مدرسه هم بنا شده است. اينك براى كارمندان اين گونه ادارات و دبيرستان ها، كه در بسيارى از اوقات شب و روز، و در سرما و گرما ناچارند در چنين ساختمان هايى نماز بخوانند، آيا اجازه مى فرماييد در اين قبيل ادارات و مدرسه ها، كاركنان و دانش آموزان، وضو بگيرند و نماز بخوانند يا خير؟ استدعا دارد تكليف كاركنان فعلى و آيندگان اين ادارات و مدرسه ها را - كه ابتلايى بزرگ براى آن ها شده - تعيين فرمايند. أجركم على الله و أدام الله ظلّكم على رؤوس الأنام. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، اگر وقف بودن زمين - در مورد سؤال - براى دفن اموات محرز نيست، تصرفات اشكال ندارد.

[سؤال 8556] 4660

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى الامام خمينى، خواهشمند است نظر مبارك را در مورد سؤال شرعيه، زير اين ورقه مرقوم فرماييد.

در يكى از روستاهاى فراهان اراك، مسجد فعلى از نظر جا و مكان و نوع بنا، به طورى است كه لازم است يك مسجد، مطابق شؤونات اسلامى ايجاد گردد و اين امر مورد اتفاق نظر مردم است؛ لذا پيش بينى شده است كه مسجد جديد در گورستان متروك روستا - كه حدود ده سال است كلاً در آن تدفين صورت نمى گيرد - احداث شود. ان شاء الله! حال، نظر آن جناب مستطاب چيست؟ البته گورستان فعلى نيز در خارج روستا مى باشد.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن گورستان معلوم نيست، مانع ندارد. ولى بايد از نبش قبور اجتناب شود.

ص: 339

[سؤال 8557] 4661

بسمه تعالى 28 / 8 / 1361

مسئول محترم دفتر امام در جماران، بعد از تقديم سلام و آرزوى موفقيت شماها در امر خير، مسأله اى راجع به زمين قبرستان دارم كه بدين شرح مى باشد:

زمين قبرستانى است در بخش فراشبند فارس كه بيرون از بخش فراشبند قرار دارد كه حدوداً يك و نيم هكتار مى باشد. اين قبرستان كلاً متروكه شده و استفاده اى از آن نمى شود؛ ولى از نظر اين كه نزديك به كوه واقع شده و زمين سفت و شنى مى باشد، جهت حفر چاه بسيار مناسب است.

اين جانب حدود دو سال قبل يعنى در سال 1359 در قسمتى از زمين كه مسير عبور آب باران بوده و در آن قطعه زمين قبرى نبود، اقدام به حفر چاه جهت آب دادن به نخيلات خود نمودم. (و ان شاء الله اگر ميسّر شد جهت كشاورزى هم از آن استفاده نماييم) و روى آن تلمبه گذاشته حتى يك اتاق هم براى اين كه در زمستان باران روى تلمبه نبارد و يا جهت وسايل ديگر از آن استفاده كنيم نزديك به چاه درست كرده ام. لطفاً جريان را روشن نماييد كه آيا مى شود زمين قبرستان متروكه را آباد نمود يا خير؟ به چه طريق؟ همچنين اين كارى را كه بنده انجام داده ام چه صورت دارد؟ شرايط آن را بنويسيد. از خداوند متعال آرزوى طول عمر جهت رهبر كبير انقلاب را دارم.

بسمه تعالى، اگر وقف بودن قبرستان محرز نباشد و موجب نبش قبر نشود، با مراعات مقررات دولت اسلامى مانع ندارد.

[سؤال 8558] 4662

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت امام، مدّ ظله العالى، سلام عليكم، ضمن آرزوى طول عمر براى آن امام بزرگوار، به عرض شريف مى رساند:

ساختمان آموزش و پرورش ورامين، در مكانى واقع گرديده كه بنا به اظهار جمعى از كاركنان اين اداره، قبلاً وقفى و محوطۀ قبرستان بوده كه توسط رژيم طاغوت به زور

ص: 340

غصب و در آن ساختمان سازى شده است. ولى طبق نظر ادارۀ اوقاف شهرستان ورامين اين محل، فاقد وقف نامه بوده و توسط ادارۀ اوقاف، به عنوان وقف، درخواست ثبت به عمل آمده، كه پذيرفته شده و بعدها تفكيك گرديده و به دو قطعه تقسيم، كه يك قطعه آن محل فعلى دبيرستان دخترانه فاطميه و يك قطعه آن محل اداره آموزش و پرورش است. به موجب اسناد رسمى، از بابت هر دو قطعه، اجاره پرداخت مى شود و اين مكان در حال حاضر، در مركز شهر واقع و آباد است. با توجه به مراتب فوق، استدعا مى شود راهنمايى بفرماييد كاركردن و نماز خواندن در اين اداره، چه صورتى دارد و در صورت داشتن اشكال؛ تكليف، نسبت به نمازهايى كه قبلاً خوانده شده چيست؟

خداوند تبارك و تعالى حافظ آن امام بزرگوار باشد، ان شاء الله.

بسمه تعالى، اگر به وجه شرعى ثابت نيست كه زمين ذكر شده، وقف شرعى براى دفن اموات باشد؛ تصرفات و نماز در آن اشكال ندارد.

[سؤال 8559] 4663

بسمه تعالى 13 / 11 / 1361

قم، دفتر استفتائات امام خمينى

با ابلاغ تحيّت و سلام، به استحضار مى رساند: قبرستانى كه احيا بوده و در زمان رژيم طاغوت در داخل شهر به وسيلۀ شهردارى دماوند غصب و تبديل به فضاى سبز و خيابان و قسمتى نيز ساختمان گرديده است و حدود يازده سال از عمر اين ساختمان - كه محل استقرار فرماندارى مى باشد - مى گذرد.

1. آيا اقامۀ نماز در آن جايز مى باشد؟

2. با توجه به اين كه خانۀ مسكونى فرماندار نيز در همين ساختمان مى باشد، آيا سكونت در آن جايز است؟

بسمه تعالى، در صورتى كه وقف بودن قبرستان محرز نباشد و ملك كسى نباشد، تصرفات و نماز در آن مانع ندارد.

ص: 341

كيفيت عمل به وقف

[سؤال 8560] 4664

بسمه تعالى 29 / 11 / 1360

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى، پس از عرض سلام

مزرعۀ موقوفه اى است كه طبق وقف نامه هاى مربوطه، حدود آن مشخص است و تقريباً دو سوم آن، تحت كشت و بقيه اش زمين موات است كه كشاورزان مزرعه، جهت دامدارى و تعليف گوسفند از آن استفاده مى كرده و اجاره اش را به موقوفه پرداخته اند. آيا اراضى موات مذكور از نظر شرعى، حريم مزرعۀ موقوفه است و بايد عمل به وقف شود يا خير؟

از خداوند متعال، پيروزى اسلام و طول عمر رهبر عزيزمان را خواستارم.

بسمه تعالى، بايد به همان نحو كه عمل مى شده عمل شود.

[سؤال 8561] 4665

بسمه تعالى 29 / 9 / 1361

حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

زمينى در ميان مردم مشهور است به وقفيت براى سيدالشهدا و معمول است كه عائدش را در ماه محرّم در مسجد خرج مى كنند، اما اصل مورد استفاده وقف به طور كامل مشخص نيست. حاليه بفرماييد: آيا بايد مثل گذشته صرف مجلس سيدالشهدا عليه السلام در مسجد بكنيم يا اين كه صرف ساير مخارج مسجد و تعمير مسجد هم مى شود كرد؟

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، مثل گذشته عمل نمايند.

ص: 342

[سؤال 8562] 4666

بسمه تعالى 8 / 8 / 1361

ساحت مقدس نايب الامام، آيت الله العظمى خمينى، ادام الله ظله على رؤوس المسلمين و روحى فداك

با كمال احترام به عرض عالى مى رساند: موازى يك حبه آب از قنات ده نو ميرزا هادى با يك قطعه زمين مربوط به آن، واقع در محدودۀ شهر شهربابك، حدود سى و شش سال قبل كه اين جانب به ياد دارم، به عنوان وقف بر حمام گودگز به اجاره داده مى شد و حدود سى سال است كه آب و زمين مزبور در اجارۀ فدوى قرار گرفت و اين جانب اجاره بهاى آن را به نحوى كه به اين جانب گفته شده بود، به صرف تعمير حمام و يا كمك معاش حمامى پرداخت مى كردم و امسال اجارۀ آن را به عهدۀ شخص ديگرى محوّل نمودم. تقريباً در سال 1348 شمسى، حمام جديدى از طرف عمّال دولت وقت با پولى از محل صدى پنج درآمد اهالى و غيره ساخته شد و حمام قديمى خراب و بى استفاده ماند. از آن زمان تا كنون، وجه اجاره بهاى آب و زمين مزبور كه بهاى مقدار پنجاه من تبريز گندم در هر سال است، نزد اين جانب مانده است. ضمناً اين طور كه تنها يكى از معمرين محل مى گويد، اين آب و زمين از زنى باقيمانده است كه وارثى نداشته و خودش در زمان حيات مى گفته است كه وقف روضه خوانى باشد، ولى تا زنده بوده است صيغه اى نخوانده و به تصرف وقف نداده و اكنون زمين و آب مزبور هيچ نوع وقف نامه اى ندارد. بعد از حيات او احتمالاً مستأجر آن، دو سه سالى روضه خوانى را انجام داده است تا در زمان رضا شاه پهلوى كه از يك طرف، املاك مى بايست به ثبت برسند و از طرفى دولت به غصب، جلوى وقفيات را مى گرفته است، حمام گودگز كه قبلاً وقف بوده، به اسم ملكى شخصى به ثبت رسيده و موقوفات آن حمام، من جمله زمين و آب مذكور، به نام وقف بر اين حمام ثبت شده است. با توجه به اين كه حمام جديد، كوچك است و اكنون از نظر خرج تعمير و يا كمك معاش

ص: 343

حمامى خودكفا است ولى جهت توسعۀ آن (كه تا حدى لازم است) جز وقفيات حقيقى آن، محلى براى پرداخت مخارج ندارد و وقفيات حقيقى آن طبق قانون اصلاحات ارضى دورۀ طاغوت با بهاى بسيار ناچيزى به مستأجر فروخته شده و مستأجر مزبور امروز از اين بابت كسى را نمى شناسد و اجاره بهايى نمى پردازد، مستدعى است تعيين فرمايند كه زمين و آب مزبور آيا مجهول المالك است و در اين صورت، اجاره بهايى كه نزد اين جانب است به كجا بايد تحويل شود و يا وقف روضه خوانى است و در اين صورت، متولى و مأمور اجراى وقف كه تا كنون هيچ گاه معلوم نبوده است چه كسى است و يا از موقوفات حمام محسوب مى شود و در اين صورت، متولى چه كسى است و اجاره بها تحويل چه كسى شود و يا چگونه بر خرج حمام برسد؟ و ضمناً عملى كه اين جانب تا سال 1348 در مورد خرج اجاره بها انجام داده ام، چه حكمى دارد؟

زياده عرضى نيست؛ التماس دعا دارم. والسلام

بسمه تعالى، به هر نحو متعارف بوده عمل شود و چنانچه متولى خاص ندارد، اختيار آن با حاكم شرع است.

[سؤال 8563] 4667

بسمه تعالى 6 / 1 / 1362

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب اسلامى، حضرت امام خمينى دامت بركاته

احتراماً معروض مى دارد تعداد سه باب دكان متعلق به پدر اين جانب بوده كه اخيراً برادران ناتنى اين جانب با در آوردن وقف نامه اى ادعا نموده اند كه دكاكين فوق به توليت اين جانب وقف گرديده است، آيا مجرد وقف نامه دليل بر وقف شرعاً مى باشد يا خير؟

بسمه تعالى، مجرد وقف نامه اعتبار شرعى ندارد، مگر آن كه موجب اطمينان باشد.

ص: 344

حبس و نظاير آن

[سؤال 8564] 4668

بسمه تعالى

اگر شخصى ملكى را تا مدت هفده سال حبس موقت نمود كه منافع ملك بعد از هزينه خود ملك، صرف صوم و صلاة و غيره بشود و در اثناى اين هفده سال حابس ملك را فروخت آيا اين حبس صحيح است يا نه؟

بسمه تعالى، بر فرض صحت حبس به فروش حبس باطل نمى شود ولى حبس براى صوم و صلاة خود حابس اشكال دارد.

[سؤال 8565] 4669

بسمه تعالى 1 / 9 / 1361

محضر انور و مقدس حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى، مستدعى است نظر مبارك را نسبت به مسألۀ زير مرقوم و امر به ابلاغ فرماييد:

شخصى، تنها ملك مزروعى خود را حبس مؤبّد و مخلّد كرده و حبس نامه را به ثبت رسانده است و سپس شش سال بعد، طبق وكالت نامۀ رسمى و محضرى، يكى از فرزندان خود را وكيل در فروش تمام يا قسمتى از ملك كرده است. علاوه بر اين، قانون اصلاحات ارضى سابق در اين ملك اجرا شده است؛ 67 شعير به كشاورزان صاحب نسق واگذار و 33 شعير سهم مالك به جاى مانده است. آيا حبس اوليه، با صدور وكالت نامۀ فروش و تقسيم زمين به قوت خود باقى است يا خير؟ البته اين تغييرات در زمان حيات حابس انجام شده و چند سال بعد، او فوت نموده است.

بسمه تعالى، با فرض اين كه زمين را حبس مؤبّد نموده، حكم وقف دارد و فروش آن و توكيل در فروش، صحيح نبوده است.

ص: 345

[سؤال 8566] 4670

بسمه تعالى 21 / 5 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى

قطعه زمينى است كه مالك آن در زمان طاغوت، به عنوان فضاى سبز، در اختيار شهردارى قرار داده است و در حال حاضر شهردارى صلاح دانسته كه در آن جا مسجدى بنا كند؛ آيا اجازۀ مالك شرط است؟

بسمه تعالى، اگر زمين را داده كه فضاى سبز باشد، بايد به همان نحو باشد و اگر تخلف شود، مالك مى تواند آن را به ملك خود برگرداند.

[سؤال 8567] 4671

بسمه تعالى 21 / 1 / 1361

محضر مقدس زعيم عالى قدر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

احتراماً به عرض مى رساند: شخصى ملكى را به منظور خانۀ عالم محل در اختيار عالمى گذاشت. و در اين ملك ساختمانى براى سكونت اين عالم بنا نموده و به آن شخص عالم اختيار داده هر طور صلاح مى داند در بابت اين ملك و خانه سرا، خودش انجام دهد و آن عالم پس از سكونت در اين ساختمان براى كمبودهاى اين حياط و ساختمان مقدارى مخارج به عنوان سهم امام از اشخاص گرفته و خرج كرده است. پس از مدتى آن عالم فوت نموده و از آن عالم، پس از فوت، نه وصيت نامه و نه وقف نامه كه بابت اين ساختمان باشد، در دست نيست كه آيا آن عالم اين ملك مذكور را وقف كرده است يا خير؟ و از خودش اولادى نه ذكور و نه اناث نداشته است، تكليف اين خانه سرا چيست؟ مستدعى است جواب را ذيلاً مرقوم فرماييد كه مورد حاجت است.

بسمه تعالى، چنانچه زمين و ساختمان را، شخص مذكور به عالم تمليك نكرده، در ملك صاحب اولى باقى است و بعد از فوت عالم، بايد از خود مالك و يا ورثه او كسب تكليف نمود.

ص: 346

[سؤال 8568] 4672

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، امام خمينى، مدّ ظله العالى

منزلى است مسكونى كه شخصى در حيات خود آن را براى مدت سى سال حبس موقت نموده كه نزديكان وى هنگام مسافرت به قم سالى ده روز در آن خانه ساكن باشند. از تاريخ فوت آن مرحوم كه قريب بيست و پنج سال است كسى از نزديكان او، با وجود اطلاع از حبس و وصيت مزبور، و آمادگى ورثه براى قرار دادن منزل در اختيار آن ها، در مسافرت هايشان به قم به آن خانه نيامده اند. از اين رو ورثه اقدام به فروش آن نموده اند و مشترى حاضر شده كه در صورت آمدن بستگان آن مرحوم به آن خانه، طبق وصيت نامه به آن ها اجازۀ ده روز سكونت بدهد. بفرماييد اين معامله چه صورت دارد؟ توضيح اين كه نظر واقف كه سكونت اقوام او است، تا پايان مدت منظور (سى سال) در معامله شرط مى شود و خريدار با كمال اشتياق قبول مى كند؛ و توضيح ديگر اين كه فروش خانۀ مرقوم هم بر صلاح وراث و هم بر صلاح موقوف عليهم است؛ چون كلنگى است و در شرف خرابى مى باشد.

بسمه تعالى، تا مدت حبس سر نيامده، ورثه نمى توانند منزل را در اختيار ديگرى قرار دهند، ولى فروش آن با محفوظ نگه داشتن حق سكنا براى موصى لهم مانع ندارد.

صدقه

[سؤال 8569] 4673

بسمه تعالى

محضر مبارك مرجع عالى قدر اسلام حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، با عرض سلام به پيشگاه مباركتان

ص: 347

اين كه معمول است در محلات سرتاسر كشور و نيز در روستاها كه بسيج مستضعفين در مساجد و يا ديگر اماكن مقرى به عنوان ناحيۀ بسيج و يا پايگاه مقاومت دارد، و نظر به اين كه كليه مخارج آن را، مردم محلۀ مربوطه تأمين مى نمايند، و با جمع آورى كمك هاى مردمى، وسيلۀ نقليه و ديگر وسايل خريده مى شود. البته اكثر وسايل مورد نياز را سپاه پاسداران با اخذ وجه به آن ها تحويل مى دهد. آيا بازپس گرفتن وسيلۀ نقليۀ فوق و جزء اموال سپاه پاسداران نمودن، جايز است يا خير؟

بسمه تعالى، با فرض اين كه مردم پول مى دهند كه وسيله براى مقر مزبور تهيه شود، پس گرفتن و به جاى ديگر بردن آن، جايز نيست.

[سؤال 8570] 4674

بسمه تعالى

حضرت امام خمينى، دام ظله العالى، محترماً مستدعى است جواب مسائل شرعيه زير را كتباً مرقوم فرماييد.

1. در زمان طاغوت محلى به عنوان دبستان مهديه، تهيه كه پول آن را اشخاص دادند، ولى سند آن به اسم سه نفر ثبت است؛ در حال حاضر با اين محل چه كار و به چه ارگانى واگذار كنيم؟

بسمه تعالى، اگر دبستان است، بايد دبستان باقى بماند، ولو به واگذارى آن به فرهنگ.

2. سهمى با دفتر امام حساب نشده و به دفتر آيت الله منتظرى واريز شده؛ اشكال دارد يا نه؟

بسمه تعالى، اشكال ندارد.

3. خانه اى خريدارى شده به مبلغ 150 هزار تومان؛ ولى خمس صد تومان آن داده شده و بقيه خمس مانده است؛ در موقع فروش به چه صورت عمل بشود؟

بسمه تعالى، نسبت به مقدارى كه خمس آن داده نشده، پول فروش خانه خمس دارد.

4. خانه اى در دست ساختمان است؛ آيا سهمين آن برابر پولى است كه از ابتدا تا كنون خرج مى گردد يا به قيمت فعلى محاسبه مى شود؟

بسمه تعالى، با فرض تعلق خمس، بايد به قيمت فعلى پرداخت شود.

ص: 348

5. شخصى پولى را از دولت طلب دارد و دولت مى خواهد پول را يكجا به ايشان بپردازد؛ اگر شخص بخواهد پول را در كارهاى خير مثل تعمير مساجد يا قبرستان يا جبهه خرج كند، آيا بايد خمس آن را بپردازد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر از درآمد كسب و حقوق است، بايد خمس آن را بپردازد. مگر آن كه در بين سال صرف خيرات شود.

6. شخصى كه در بيمارستان به طورى مصدوم است كه قادر به حركت از روى تخت نيست و لذا در موقع قضاى حاجت نمى تواند خود را تطهير كند، آيا بعد از چند ماه كه خوب شد، بايد نمازهايش را قضا نمايد يا نه؟

بسمه تعالى، اگر به وظيفه عمل كرده، قضا لازم نيست.

7. در روز جمعه در تهران كه صداى امام جمعه از راديو پخش مى شود، آيا شخص قبل از شروع نماز جمعه مى تواند نماز ظهر و عصر بخواند يا بايد صبر كند تا امام جمعه نماز جمعه را شروع كند يا همزمان با نماز ايشان مى تواند نمازش را بخواند؟

بسمه تعالى، مختار است و نماز صحيح است.

8. كسى كه وظيفه اش خواندن نماز به طور خوابيده است، اگر شك بين سه و چهار كند، بايد يك ركعت نماز احتياط بخواند يا دو ركعت يا بستگى به نيت دارد؟

بسمه تعالى، مخير است بين يك ركعت خوابيده به جاى يك ركعت ايستاده يا دو ركعت خوابيده به جاى دو ركعت نشسته.

9. در تيمم بدل از وضو براى كسى كه اطمينان دارد تا چندين روز ديگر نمى تواند وضو بگيرد، آيا قبل از اذان مى تواند تيمم كند يا بايد بعد از اذان تيمم كند؟

بسمه تعالى، تيمم قبل از وقت، براى نماز بعد از وقت صحيح نيست بنابر احتياط.

[سؤال 8571] ‘ 816

2. مورد صدقۀ مستحبه يا نذرى آيا فقط فقير است يا مطلق فى سبيل الله است؟

بسمه تعالى، احوط، اقتصار بر فقير است.

[سؤال 8572] 4675

بسمه تعالى

حضرت امام خمينى! با عرض سلام، غرض از مزاحمت اين بود كه در مورد

ص: 349

كشاورزى كه داراى شرايط زير است، سؤال نمايم:

كشاورزى است از اهالى آرشت آقا بابا، كه ساكن قزوين است. اين كشاورز حدود بيست عدد باغ در آرشت دارد. اين فرد براى بيل زدن باغ در فصل بهار، با عملگى كردن در زمستان، ده هزار تومان كنار مى گذارد، البته مخارج روزانۀ او، از همين راه تأمين مى شود. در مدت بيل زدن، روزانه حدود چهار صد تومان، خرج خورد و خوراك كارگرها مى شود. و انگور، بادام و گردويى كه محصول اين باغ ها است، بين مردم تقسيم مى كند، البته به فقرا هم مى دهد، ولى به مقدار خيلى كم. بايد بگويم كسى كه بيشتر دارد، بيشتر مى خورد. حال سؤال من اين است كه آيا اين كار از نظر شرعى درست است كه زمستان كار كند، آذوقه براى بهار كند و تابستان بين مردمى كه به اندازۀ كافى يا شايد هم بيشتر دارند، تقسيم كند؟ خواهش مى كنم اين كشاورز را روشن نماييد؛ چون هر كس به او مى گويد كه تو اشتباه مى كنى، او قبول نمى كند، و مى گويد اگر آقا بگويد كه اين كارم اشتباه است، من آن را كنار مى گذارم. البته اين كار او، حدود پانزده سال است كه بر اين روال مى گذرد. التماس دعا دارم.

پيروزى اسلام و مسلمين و طول عمر رهبر عزيز را آرزومندم.

بسمه تعالى، انفاق در راه خدا به نيازمندان، عمل خوبى است و در انفاق و كمك، شرط نيست كه گيرنده فقير باشد.

[سؤال 8573] 4676

بسمه تعالى 2 ربيع الاولى 1400 ق

محضر مبارك نايب الامام، امام خمينى، دام عزّه العالى

خاطر شريف را مستحضر مى دارد مؤسسه اى است كه با كمك مردم اداره مى شود و كار اين مؤسسه، رسيدگى به حال مستضعفين و كمك به زندگى آن ها مى باشد. در اين بين، عده اى به ما مراجعه مى كنند و ما مى دانيم كه وجه نقدى كه از ما مى گيرند، به مصرف مواد مخدر مى رسانند. با اين توضيح كه سابقاً اين ها معتاد بوده اند، آيا كمك به

ص: 350

اين گونه افراد از صندوق فوق الذكر، از نظر شرعى جايز است يا خير؟

بسمه تعالى، با علم به اين كه پول به مصرف مواد مخدر مى رسد، نبايد بدهند.

[سؤال 8574] ‘ 1724

2. اگر به فقير غير مسلمان كمك كنيم و ندانيم بعد بفهميم؛ يا بدانيم، از نظر دين اشكالى دارد؟

بسمه تعالى، اگر صدقۀ مستحبه بوده مانع ندارد.

[سؤال 8575] 4677

بسمه تعالى

مدت چند سال است كه از فاميل صدقه امام زمان جمع مى كنم و به اشخاصى كه از نزديك آن ها را مى شناسم مى دهم، خانواده اى هستند كه از نظر غذا و تا حد خيلى كم از حيث پوشاك مى توانند خود را اداره كنند، ولى به علت حدود 200000 تومان قرض كه دارد نمى تواند آن طور كه در شأنش هست ظاهر زندگيش را درست كند و هيچ كس هم جز من و شوهرم كه برادرش مى شود از زندگى او خبر ندارد و تا آن جايى مى توانيم خودمان كمك مى كنيم ولى چون وضع مالى خودمان هم خيلى خوب نيست آيا مى توانم از اين صدقه ها به مقدارى كه آبروى آن ها از نظر ظاهر حفظ شود خرج كنم؟

بسمه تعالى، اگر صدقه است و فقير هستند مى توانيد به آن ها بدهيد و اگر سهم امام است بايد اجازه بگيريد.

[سؤال 8576] 4678

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر عالى قدر جهان آيت الله العظمى امام خمينى دام ظله العالى

چه مى فرماييد در اين مسأله شرعيه كه در دهات و غيرها در ايّام محرّم و عزادارى

ص: 351

هيئت حركت مى كند در محلات و كوچه ها و علم بزرگ حمل مى كنند و در ضمن مردم پول مى بندند به علم و مبلغ زيادى پول جمع مى شود و تعيين نمى كنند كه در كجا مثلاً مصرف كنند، آيا در مسجد و حمام مى توانند از اين مبالغ كه با اين وضع جمع شده مصرف كنند يا خير؟ در غير اين صورت موارد مصرف را تعيين فرماييد.

بسمه تعالى، در عزادارى سيد مظلومان صلوات الله عليه صرف شود و در صورت زياد آمدن و علم به رضايت صاحبان پول ولو به شاهد حال، در ساير امور خيريه عام المنفعه صرف آن مانع ندارد.

[سؤال 8577] 4679

بسمه تعالى 6 / 12 / 1361

مرجع عالى قدر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

ضمن عرض سلام و آرزوى طول عمر آن بزرگوار محترماً به عرض مى رساند اظهار لطف فرموده جواب مسائل ذيل را بيان فرماييد.

1. شخصى و يا عده اى تصميم گرفته اند عملى را به طور رايگان انجام بدهند؛ مثلاً نمايشى و يا تئاترى در بياورند كه هم جنبه تبليغاتى به نفع انقلاب اسلامى و هم جنبۀ مادّى به نفع جنگ زدگان داشته باشد، اما مطلقاً بدون قيد و شرط ديگرى اين تصميم را گرفته اند، آيا شرعاً مجاز هستند از آن وجه حاصله از اين كار در حين اجرا، غذاى مصرفى خودشان را در محل كار تهيه نمايند يا نه؟

بسمه تعالى، اگر پول به خود آن ها تمليك مى شود مى توانند مصرف كنند و در غير اين صورت با علم به رضايت صاحبان آن ها صرف در غذا مانع ندارد.

2. وسايل مورد نياز از قبيل لباس و غيره به عنوان امانت و رايگان از اشخاص براى استفاده از آن در زمان انجام كار گرفته اند، البته آنچه لازمه سعى و كوشش در مواظبت و نگهدارى بوده كوتاهى ننمايند و نكرده اند، ولى اين لباس پاره شده و يا چيزى شكستنى بوده شكسته شده و يا مفقود شده، آيا اين ها شرعاً موظفند خود آن چيز را و يا قيمتش را به صاحب آن بپردازند يا نه؟

ص: 352

بسمه تعالى، اگر خودش تلف شده و آن ها اتلاف نكرده اند و كوتاهى در حفظ آن ننموده اند ضامن نيستند.

3. در صورت وجوب تأديه آن شى ء و يا قيمت، آيا مى توانند از مبلغ درآمد اين كار آن را بدهند.

بسمه تعالى، در صورت ضمان بايد از مال خودشان بدهند.

4. فقيهى در رساله اش مسأله را يك نوع نوشته است مثلاً نوشته تسبيحات اربعه را سه بار واجب است در نماز بخوانند، ولى موقعى كه از خودش سؤال شد، فرمودند مستحب است، مقلد موظف است به كدام يكى از اين ها عمل بنمايد.

بسمه تعالى، مى تواند دو مرتبه استفتا كند.

[سؤال 8578] 4680

بسمه تعالى 28 / 9 / 1361

دفتر استفتاى حضرت آيت الله العظمى، نايب الامام خمينى، دامت بركاته، سلام عليكم، با احترام، بدين وسيله متقاضى است پاسخ استفتاى زير را كتباً اعلام فرماييد.

به منظور چاپ يك سرى نمايشگاه هاى نهضت هاى اسلامى در صد سال اخير، توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامى منطقۀ 9 و امور تربيتى آموزش و پرورش قم، به مبلغ هشت ميليون ريال وام نياز مى باشد. آيا برداشت اين مبلغ از كمك هاى مالى فرهنگيان به جبهه هاى نبرد حق عليه باطل براى مدت سه ماه، به عنوان قرض الحسنه، مجزى است؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

[سؤال 8579] 4681

بسمه تعالى 13 / 9 / 1361

محضر مبارك زعيم عالى قدر، رهبر جهان اسلام، حضرت امام خمينى، روحى له الفداء، سلام عليكم، پس از مراتب سلام، از خداى تبارك و تعالى سلامتى كامل، و طول عمر تا انقلاب حضرت مهدى (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را براى آن مرجع عالى قدر مسئلت دارم:

غرض از مزاحمت اين كه از افرادى كه در كتابخانه عضو مى شوند، مبلغى به عنوان

ص: 353

حق عضويت، جهت توسعۀ كتابخانه مى گيريم، و به افراد نيز مطلب را متذكر مى شويم. آيا مجاز هستيم در امور ديگرى صرف نماييم؟

بسمه تعالى، با اجازۀ صاحبان وجه، مانع ندارد.

[سؤال 8580] ‘ 800

3. موضوع سفره هاى متعدد در خرامه در شهرين محرم و صفر؛ چنانچه امام اجازه فرمايد به مصرف كمك به ضعفاى محل برسد.

بسمه تعالى، مجازيد.

[سؤال 8581] 4682

بسمه تعالى 7 / 9 / 1358

محضر مبارك رهبر عالى قدر عالم تشيع حضرت آيت الله العظمى حاج آقا روح الله خمينى، دامت بركاته، دوام و بقاى عمر آن جناب را از خالق جهان خواستارم.

لطفاً به مسأله ذيل جواب بفرماييد.

در زمان طاغوت عده اى افراد خيّر جهت تأسيس حسينيه اى در تهران به نام حضرت على اكبر عليه السلام، پولى جمع آورى نمودند كه بنايى ساخته و از آن بهره بردارى نمايند. ولى به عللى كه ممكن است دولت آن را تصاحب كند؛ از اين عمل منصرف شدند. تصميم گرفتند پولى كه از افراد گرفته بودند به آن ها برگردانند و همين كار را كردند؛ ولى چون در محلات مختلف تهران قبض هاى حسينيه به فروش رفته بود، امكان اين كه همه افرادى كه پول داده بودند شناسايى و پول آن ها به خودشان مسترد شود نبود؛ لذا مقدارى از اين پول باقيمانده و هم اكنون در صندوق قرض الحسنه مسجد اكباتان موجود مى باشد و مردم به طور دائم از آن استفاده مى نمايند. نظر جناب عالى دربارۀ اين پول چيست؟ در پايان پيروزى حضرت عالى را كه پيروزى و عظمت اسلام و مسلمين است از خداى بزرگ خواهانم.

بسمه تعالى، در صورت امكان پول را در تأسيس حسينيه يا هر راهى كه

ص: 354

احراز رضاى صاحبان پول بشود صرف كنند و در غير اين صورت معامله مجهول المالك با آن بنمايند.

[سؤال 8582] ‘ 2211

2. اخيراً در سرخس، شخصى مدعى شد كه مثلاً در مكانى امام امير المؤمنين على عليه السلام را در خواب ديده است و عده اى از ضعفا و مردمانى كه به اين مطالب زود مى گروند، به محلى كه خواب ديده شده بود مراجعه و به تدريج صندوقى در آن جا گذارده شده بود؛ با اين كه از طرف اين جانب چند مرتبه تذكر داده شد كه چنين كارى نكنند ولى توجه نكردند. و موجودى صندوق مزبور شمرده شده كه مبلغى در حدود بيست هزار تومان دارد؛ خواهشمند است مرقوم دارند كه در چه مورد وجه مزبور مخارج شود؟

بسمه تعالى، اگر مصرف خاصى براى پول واريز شده تعيين نكرده اند، مى توانيد به نيت آن حضرت عليه السلام به مصارف امور خيريه برسانيد. ان شاء الله موفق باشيد.

[سؤال 8583] ‘ 2509

4. به عنوان مخارج منظورۀ مسجد از مردم محل به طور ماهانه مبالغى در برابر قبض دريافت مى شود و براى گراميداشت شهيدان جنگ تحميلى، مجلس ترحيمى و تذكرى از طرف مسجد گاه گاهى منعقد مى شود، آيا هزينۀ مجلس ترحيم را مى شود از همان پول مسجد خرج كرد يا نه؟

بسمه تعالى، تابع نظرِ دهندگان پول است؛ اگر مخارج مذكوره را هم منظور نموده باشند اشكال ندارد.

[سؤال 8584] ‘ 224

3. عده اى افراد خيّر پولى براى خريدن اجناسى كه مورد احتياج مسجد مى باشد، مى دهند و به نام مسجد اجناس خريدارى مى شود؛ آيا مى توان در خارج از مسجد،

ص: 355

براى كارهاى خير استفاده نمايند؟

بسمه تعالى، اگر براى خصوص مسجد مزبور داده اند، بايد در خصوص آن مسجد از آن استفاده شود.

[سؤال 8585] ‘ 4020

2. يكى از افراد كليمى در درمانگاه، براى نمازخانه پولى پرداخته اند. استفاده از اين پول، جايز است يا خير؟ در صورت جايز نبودن، به خودش برگردانيم يا خير؟

بسمه تعالى، استفاده از پول او براى اين امر، اشكال ندارد.

[سؤال 8586] ‘ 5419

2. مبالغى كه امت حزب الله به عنوان كمك به جبهه، به كميتۀ امداد امام خمينى مى دهند، آيا جايز است مبلغى از آن را به مصرف پادگان هاى آموزشى بسيج - كه آماده رفتن به جبهه مى باشند - درآورد؟

بسمه تعالى، بايد در همان راهى صرف كنند كه مردم براى آن پول داده اند.

[سؤال 8587] 4683

بسمه تعالى 28 / 10 / 1361

دفتر محترم امام خمينى، مدّ ظله العالى

سنديكاى سابق شركت ارج در زمان طاغوت، از هر كس كه در اين شركت استخدام مى شده، براى هر يك ماه، 20 ريال از حقوقش جهت سنديكا كسر مى نمود و پول جمع شده، صرف خريد ميوه و شيرينى جهت عيادت از بيماران شركت و پرداخت وام بلاعوض مى شد. و باقيمانده اين مبلغ كه 000/57 تومان مى باشد، اكنون توسط اعضاى سنديكاى سابق، تحويل انجمن اسلامى شده است و از بدو تأسيس اين شركت تا پايان زمان سنديكا در حدود 000/11 نفر در اين جا استخدام و اخراج شده اند؛ آيا صحيح است كه از پول مربوطه، به عنوان صندوق قرض الحسنه استفاده

ص: 356

شود يا صرف امور ديگرى شود؟ لطفاً جواب دهيد. والسلام

بسمه تعالى، اين پول، براى هر چه جمع شده بايد صرف در همان شود؛ و چنانچه براى مطلق خيرات گرفته شده، صرف در قرض الحسنه مانع ندارد.

[سؤال 8588] 4684

بسمه تعالى 19 / 7 / 1367

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّظله العالى، با تقديم سلام

احتراماً؛ ضمن ارسال كپى متن نامۀ مورخ 31 / 1 / 1364 وزارت آموزش و پرورش و پاسخ حضرت عالى در خصوص استفاده از كمك هاى مردمى براى تجهيز مجتمع هاى آموزشى رزمندگان در جبهه ها، به استحضار مى رساند كه با توجه به شرايط جديد كشور، تعدادى از مجتمع هاى رزمندگان در جبهه ها تعطيل و در مقابل، چندين مجتمع آموزشى خاص رزمندگان در چند شهر بزرگ، تشكيل گرديده است تا ان شاء الله امور مربوط به تحصيل رزمندگان عزيز، به نحو مطلوب و با كيفيت بهتر پيگيرى شود.

مستدعى است اعلام فرماييد كه آيا مى توان از امكانات و تجهيزات موجود در مجتمع هاى آموزشى رزمندگان در جبهه ها، جهت مجتمع هاى آموزشى رزمندگان در شهرها كه نياز مبرم به اين امكانات و تجهيزات دارند استفاده نمود؟

با آرزوى طول عمر حضرت عالى و پيروزى اسلام و مسلمين

محمد على نجفى، وزير آموزش و پرورش

بسمه تعالى، مشكل است.

[سؤال 8589] ‘ 2389

2. در سال پنجاه و هشت، دو نفر سياه پوست جهت بررسى انقلاب اسلاميمان به

ص: 357

ايران آمدند و روز اول با بنده - كه رشته ام ادبيات انگليسى است - اتفاقى برخورد كرده و چون زبان مى دانستم، جهت راهنمايى خود انتخاب كردند. پس از تحقيقات، تصميم گرفتند نتيجۀ سفرشان را به صورت كتابى بيرون آورند و انقلاب اسلامى و اسلام را به هموطنان خود بشناسانند. چون پول نداشتند، با همين عنوان كه قرار است آنان كتابى در سودان براى معرفى انقلاب اسلامى و اسلام به چاپ برسانند از برادران دانشجو و ديگران مقدارى پول جمع آورى كرديم. پس از اين كه كارشان در ايران پايان يافت، با مراجعه به وزارت امور خارجه متوجه شديم به هيچ عنوان نمى توانيم ارز خارج كنيم. آن ها رفتند و پول كه حدود پنج هزار و پانصد تومان است نزد اين جانب ماند كه به حساب جداگانه اى در بانك واريز نموده ام. خود بنده نيز به فكر بودم به خارج بروم، بلكه بتوانم با آن دو سياه پوست تماس گرفته و پول را در راهى كه جهت آن، جمع آورى شده به مصرف برسانيم كه تا كنون موفق نشده ام. استدعا دارم دستور فرماييد: آيا در راه ديگرى مى توان آن را به مصرف رساند و اگر جواب مثبت است چه راهى؟ از جانب آيت الله منتظرى قبلاً حسابى جهت تبليغات خارجى باز شده است. آيا مى توانم پول را به آن حساب واريز نمايم؟

بسمه تعالى، در مورد مذكور، با احراز رضايت صاحبان آن مى توانيد بدهيد.

[سؤال 8590] 4685

بسمه تعالى 24 / 10 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى، امام خمينى، دام ظله العالى

دو روز به محرم مانده بود، در منزل آقاى پسنديده، زنى اظهار فقر و بى سرپرستى مى كرد: سه بچه يتيم دارم و سى هزار تومان قرض دارم، منزل خريدم. رفتم منزلش را ديدم. در روز عاشورا به مردم گفتم، مردم چهار هزار تومان كمك كردند. بعد كشف شد كه زن شوهردار بوده و شوهرش معتاد است و به قول آن شخص كه از او منزل را خريده، قرضش را هم داده است.

ص: 358

بعد كه او را ديدم، گفت: شوهرم آن وقت جبهه بوده، و من متعه بودم و شوهرم معتاد نيست. تكليف بنده را نسبت به اين پول روشن بفرماييد.

با اين كشف خلاف، آيا پول را به آن زن بدهم، يا بايد به مستحق ديگر داد؟ و يا اين كه به وكيل شما بدهم؟

بسمه تعالى، پول را يا بايد به صاحبانش رد كنيد، و يا به مصرفى كه يقين داريد صاحبان آن راضى هستند، برسانيد.

[سؤال 8591] 4686

بسمه تعالى 15 / 9 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله امام خمينى، پس از سلام

مقدارى حدود بيست هزار تومان پول جهت احداث ساختمان كتابخانه اى در روستاى سويز، از بين مردم جمع شده و چون اين پول جهت ساختن ساختمان كم مى باشد و حدود دو سال است كه راكد مى باشد:

1. آيا جناب عالى اجازه مى فرمايند در تعميرات حمام روستا يا موتور آب لوله كشى مصرف شود؟

2. آيا جناب عالى اجازه مى فرمايند به حساب هلال احمر جمهورى اسلامى جهت جبهۀ جنگ واريز گردد؟

بسمه تعالى، به هر مصرف كه معلوم باشد صاحبان پول راضى هستند، مى توانند صرف كنند.

[سؤال 8592] 4687

بسمه تعالى 23 / 12 / 1361

دفتر محترم استفتاى امام خمينى، با آرزوى سلامت و طول عمر براى امام امت و پيروزى رزمندگان جبهه هاى حق عليه باطل به استحضار مى رساند:

مردم مسلمان ايران همه ساله مبالغى به امامزاده ها و بقاع متبركه اهدا و كمك

ص: 359

مى نمايند. آيا سازمان اوقاف مى تواند ده درصد اين گونه وجوه را صرف تبليغ و نشر معارف اسلام، تعمير و تكميل مساجدى كه بانى ندارد، خريد كتب مذهبى و اهدا به روستاها و مصارفى از اين قبيل نمايد؟ والسلام

بسمه تعالى، چنانچه براى مصرف خاصى اهدا نشده و تعمير و ساير نيازهاى بقعه رفع شده باشد، صرف در امور مذكوره با رعايت مقررات دولت اسلامى مانع ندارد.

[سؤال 8593] 4688

بسمه تعالى 3 / 3 / 1362

خدمت حضرت آيت الله العظمى، امام خمينى، رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، خواهشمند است به سؤالات ذيل پاسخ مرقوم فرماييد:

1. چنانچه شخصى تصميم بر آن داشته باشد كه از دارايى خودش، يك باب منزل مسكونى را، به عنوان صدقات به مصرف برساند. باتوجه به شرايط جامعه، از ميان صدقات، چه نوع از آن از اهمّيت و پاداش بيشترى برخوردار است؟

بسمه تعالى، مى توانيد كسى را كه نياز به مسكن دارد، در آن اسكان دهيد، به خصوص اگر از صلحا باشد.

[سؤال 8594]

2. در رابطه با سؤال فوق، آيا شخص مذكور مى تواند آن را به صورت شرطى، مشروط بر اين كه مادام الحيات، حق استفاده و فسخ را داشته باشد انتقال دهد؟

بسمه تعالى، مانع ندارد.

[سؤال 8595] 4689

بسمه تعالى 16 / 6 / 1361

دفتر محترم حضرت آيت الله، امام خمينى، مدّ ظله

احتراماً؛ به عرض مى رساند: شخص مؤمن و خيّرى - كه اغلب اوقات به صوم و

ص: 360

صلاة مشغول است - مبلغ دويست هزار ريال وجه نقد، در اختيار يكى از اعضاى هيأت امناى موقوفات رينه لاريجان قرار داده، تا در راه خيرى مصرف كند. شخص خيّر ديگرى در جنب تكيۀ رينه، در طبقۀ تحتانى سقّاخانه تكيه، ساختمانى را براى سكونت امام جماعت يا ديگر اهل علم بنا نموده، كه چند سال است همچنان نيمه تمام است. لذا بدين وسيله استفتا مى شود كه آيا مى شود اين وجه را در راه تعميرات اين بنا هزينه نمود يا خير؟ والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، اگر اجازۀ صرف در مطلق خيرات را، صاحب پول داده، در فرض مرقوم، اشكال ندارد.

[سؤال 8596] 4690

بسمه تعالى 20 / 11 / 1361

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى دام ظله العالى

در ابتداى جنگ مبلغى براى كمك به جنگ زده هايى كه به قم وارد شده بودند از حضرت آيت الله آقاى پسنديده اخذ و خرج شده است و تتمه اين مبلغ 745020 ريال موجود است آيا اجازه مى فرماييد به حساب 7788 بانك ملى قم كه براى تأمين سه روز جنگ، قابل پرداخت با امضاى حضرت آيت الله آقاى مشكينى افتتاح شده است واريز كنيم.

بسمه تعالى، بايد به همان مصرفى كه براى آن پول گرفته ايد برسانيد.

ص: 361

ص: 362

وصيت

لزوم وصيت كردن

ص: 363

ص: 364

احكام وصيت

[سؤال 8597] 4691

بسمه تعالى 18 / 10 / 1361

خدمت رهبر انقلاب و امام عزيز، مدّ ظله، سلام عليكم، اميد از خالق سبحان دارم كه وجود مباركت را از جميع بليّات محفوظ نگهدارد، لطفاً به دو سؤال زير جواب مرحمت بفرماييد.

1. آيا رزمندگان حزب الله حق شرعى دارند وصيت نامه بنويسند و يا به دوستان خود وصيت كنند كه در وطن نماز نخوانده اند و يا روزه نگرفته اند و مديون هستند تا خانواده شان از اموالشان شخصى را وكيلِ به جا آوردن كنند يا پس از شهادت، همۀ اين ها مستهلك مى شود؟ جواب مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، اگر مال داريد لازم است وصيت نماييد.

2. اشتهار پيدا كرده است كه بعضى از آقايان نهى فرموده اند از اين كه افراد، بين الصلاتين براى قرائت دعاى وحدت، دست در دست يكديگر دهند. نظر مباركتان را مرقوم بفرماييد.

بسمه تعالى، مانع ندارد.

خداوند متعال سايۀ حضرت مستطاب عالى را تا انقلاب حضرت مهدى(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بر سر مستضعفين جهان قائم بدارد، آمين، بحق محمد و آله الطاهرين.

ص: 365

[سؤال 8598]‘ 1756

2. اشخاصى كه قضاى روزه بر ذمه آن ها بوده و نگرفته اند و فعلاً از گرفتن روزه معذورند و عذر آن ها هم برطرف شدنى نيست تكليف آن ها چيست؟

بسمه تعالى، بايد وصيت كنند.

[سؤال 8599] 4692

بسمه تعالى

سلام عليكم، حضور محترم دفتر امام، پس از عرض سلام، اين جانب چند مسأله شرعى به عرض مبارك مى رسانم:

1. از زمان بلوغ تا به حال به ياد ندارم كه نماز يا روزه اى از حقير فوت شده باشد، آيا لازم است وصيت نمايم كه از ثلث مالم، اعمال ياد شده را برايم انجام دهند يا خير؟

بسمه تعالى، لازم نيست.

2. مبلغى از بابت خمس و سهم مبارك امام بر ذمۀ اين جانب مى باشد، لطفاً دستور فرماييد كه به چه مقامى تقديم نمايم؟ البته قسمت غرب تهران ساكن مى باشم.

بسمه تعالى، مى توانيد به حساب شمارۀ هزار مؤسسه تعاون اسلامى قم حواله نماييد.

3. بفرماييد ثلث مالم را در چه راهى وصيت نمايم، كه خشنودى و رضاى خدا در آن باشد؟

بسمه تعالى، مى توانيد در مطلق خيرات وصيت نماييد.

[سؤال 8600] ‘ 687

13. وصيت نمودن براى برادران رزمنده و كسانى كه در مناطق جنگى مشغول فعاليتند واجب است يا نه؟ در چه صورتى واجب مى شود؟

بسمه تعالى، اگر دين يا واجبى بر عهده او است و مال دارد و احتمال مى دهد كه شهيد شود، لازم است وصيت كند و در غير اين صورت وصيت كردن واجب نيست

ص: 366

[سؤال 8601]‘ 2994

7. آيا نوشتن وصيت نامه واجب است يا مستحب؟

بسمه تعالى، واجب نيست، مگر در مواردى كه حق واجبى بر عهدۀ شخص باشد و نتواند ادا نمايد كه واجب مى شود وصيت نمايد.

[سؤال 8602] ‘ 1909

3. كسى كه نماز و روزه بدهكار است و الآن در جبهه است و مقدارى كه نماز و روزه بدهكار است نمى داند؛ چه بايد بكند؟ البته مقدارى از روزه ها را به طور عمد نگرفته است و آيا اگر اين شخص در جبهه كشته شد، پدر و مادرش مى توانند خودشان به جاى فرزندشان ادا كنند يا نه؟

بسمه تعالى، كسى كه نماز و روزۀ قضا دارد، اگر نمى تواند خودش انجام دهد، بايد وصيت نمايد به مقدارى كه يقين به فوت آن دارد. و روزه هايى كه عمداً افطار نموده، علاوه بر قضا كفاره هم دارد.

[سؤال 8603] 4693

بسمه تعالى 11 / 10 / 1358

دفتر امام خمينى! با درود فراوان و عرض سلام، محترماً؛ به عرض مى رسانم:

مسأله مهمى براى اين جانب پيش آمده كه فقط با جوابگويى شما صحت آن مشخص مى گردد، چون اين گروه فقط با تأييد مهر دفتر امام مسأله را قبول مى كنند. اين موضوع عبارت از وصيت و درست كردن اموال است. بايد عرض كنم اين شخصى كه مى خواهد اموال خويش را درست نمايد در ابتداى زندگى اش ازدواج او تحميلى بوده است و با همۀ تلخى غير گذرانده و فقط يك لقمه نان بخور و نمير به دست آورده، چون يك كارگر ساده و هميشه بيمار بوده كه حقوق روزانه اش 300 ريال بوده و در يك مغازۀ تعويض روغن، نظافتچى بوده است. چون اين شخص بى سواد و مسأله ندان بوده، عمداً نماز و روزۀ خويش را به جاى نياورده و حال به

ص: 367

مرض سرطان مرى مبتلا شده است و يك پسر 6 ساله دورۀ ابتدايى و يك پسر ديگر 8 ساله كلاس دوم و يك دختر كلاس چهارم و فرزند ديگرى در سال سوم راهنمايى دارد و خانمش با شستن لباس ديگران تا اندازه اى به امور زندگى كمك مى نمايد.

دارايى او يك اتاق 4×3 و يك آشپزخانه است كه در محوطه اى 50 مترى بنا شده است و در كنار شهر چالوس واقع مى باشد. همچنين در يك روستاى دورافتاده فقط 2500 متر زمين دارد كه شايد مترى 50 يا 60 ريال بخرند! آن هم خريدارى بدين منوال پيدا نمى شود. حال چون اطمينان پيدا كردند كه دردش علاج پذير نيست از او مى خواهند كه وصيت كند و توبه نمايد. لطفاً در مورد توبۀ دم مرگ توضيحاتى بنويسيد كه بنده در انظار همه، در يك مجلس عمومى قرائت نمايم.

از دفتر امام خواستارم توضيحات لازم را هر چند كه موجب زحمت بيش از حد شما است، بنويسيد تا اين جانب در مقابل گروه عظيم مردم بى سواد ولى معتقد به اسلام آسوده خاطر شوم. چون همۀ ايشان گفته اند، از دفتر امام آنچه در اين مورد صلاح ببينند مى پسنديديم و ديگران هرچند كه دليل بياورند مورد پذيرش نيست!

حال اگر از مال ناچيز اين شخص هيچ چيز نگيريم اشكالى دارد؟ اين جانب معتقدم كه بچه هاى كوچك او مستحق تر مى باشند. همچنين در مورد اين موضوع به آن ها بفهمانيد كه عبادت و نماز و روزه را با پول نمى شود خريد! چون اين ها معتقدند كه با فروختن (قيمت گذارى) اموال و آن را به يك نفر سپردن تا نماز و روزه به پا دارد، خداوند متعال از گناهان فرومى گذرد و او را به بهشت مى فرستد و او در آخرت آسوده خاطر خواهد بود!!

حال مسأله ديگرى كه براى اين جانب پيش آمده اين است كه اهالى اين روستا هر سال چند گوسفند و گاو و مقدار زيادى برنج و غيره نذر امام حسين مى نمايند. آيا بهتر نيست كه اين مخارج را در مورد جاده سازى، حمام، مدرسه، برق و آب كه هيچ يك از اين ها را ندارند به كار ببرند تا نزد خداوند پسنديده تر باشد؟

بسمه تعالى، كسى كه امارات موت بر او ظاهر شد و نماز و روزه بر عهدۀ او

ص: 368

است بايد وصيت كند كه بعد از او از تركه اش داده شود و اگر يقين ندارد كه خمس بر ذمه او است وصيت به دادن خمس لازم نيست و بر ورثه هم چيزى نيست و نذر اگر با صيغۀ شرعيه شده، بايد بر طبق آن عمل شود.

[سؤال 8604] ‘ 3387

9. اگر شخصى در مورد ثلث مالش وصيت نكند، آيا ورثه مجازند آن را تقسيم كنند، يا اين كه بايد به مصرف امور خير برسانند؟

بسمه تعالى، در فرض عدم وصيت، مى توانند تمام مال را كما فرض الله تقسيم نمايند.

[سؤال 8605] ‘ 728

2. شخصى به عنوان بسيج و داوطلب به جهاد با كفر جهانى به جبهه قدم گذاشته و شربت شهادت را نوش جان كرده، وصيت كرده است كه شش ماه برايش نماز قضا به جا آورند، رفيق اين شهيد مى گويد: من از اين شهيد در حين وصيت پرسيدم اين نماز چه نمازى است كه وصيت مى نمايى؟ گفت: در گذشته مدتى نمازهايم را آن طور كه بايد انجام دهم، انجام نداده ام، ولى وصيت نامه اش مطلق مى باشد؛ آيا بايد برايش احتياطاً هم نماز قضاى شكسته و هم تمام به جا آورند (چون مدتى در جبهه بوده است) و يا انجام دادن نماز قضاى تمام براى شهيد كافى خواهد بود؟

بسمه تعالى، نمازها را تماماً از طرف شهيد انجام دهيد.

[سؤال 8606] 4694

بسمه تعالى 31 / 3 / 1361

سرور محترم، رهبر عزيز، نايب امام قربانت شوم امام خمينى

محترماً عرض مى شود: يك نفر مريض شده، در ماه مبارك روزه نگرفته و نماز هم نخوانده مرحوم شده، وصيت كرده: «سه هزار تومان وجه براى نماز - روزۀ ماه مبارك بدهيد»، اين وجه را چطور خرج كنيم كه مديون ميت نشويم؟ رهبر عزيزم منتظر

ص: 369

دستور اجازۀ شما هستيم. جواب را مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، اگر همان مرض ادامه يافت تا فوت نمود و نتوانست روزه بگيرد، قضاى روزه واجب نيست و پول را صرف قضاى نماز نمايند ولى اگر مى توانست روزه را قضا كند ليكن انجام نداد، بايد پول بين قضاى نماز و روزه تقسيم شود.

ثبوت وصيت

[سؤال 8607] 4695

بسمه تعالى 3 / 12 / 1361

محضر مبارك فقيه عالى قدر حضرت امام خمينى مدّ ظله العالى

با ابلاغ سلام و احترام، بعضى از اشخاص براى تنظيم وصيّت نامه خود به دفترخانه اسناد رسمى مى روند دفترخانه از تنظيم وصيت نامه خوددارى و چنين مى گويد: در خارج وصيت نامه را بنويسيد، آن وصيت نامه عادى را به دفترخانه بياوريد، البته با همراه وارثين. در حضور ما آن ورثه ها اين برگ را گواهى مى كنند بعد دفترخانه امضاى شما و ايشان را تصديق و با چسباندن تمبر رسمى مى شود. حضرت آقا! پدرى نمى خواهد به بچه بى تربيت كه تمام و كمال از او ناراضى است حقى بدهد و يا مى خواهد از ورثه هاى ديگر كمتر بدهد، حتماً بايد ورثه ها همه اين وصيت نامه را گواهى كنند اگر نكنند اين برگ متن آن صحيح نيست؟ مثلاً بنده نمى خواهم ورثه ها بدانند كه چه نحوه وصيت مى كنم مايلم در كاغذ عادى تنظيم كنم با امضاى معتمدين، و همچنين چند نفر از علما و فضلاى محل سكونت اين وصيت نامه را گواهى كنند، آيا اين عمل صحيح است يا خير؟

با آرزوى طول عمر شما و پيروزى رزمندگان اسلام، والسلام

بسمه تعالى، وصيت صحيح است و نسبت به ثلث تركه نافذ و در بقيه موقوف به اجازه ورثه است.

ص: 370

[سؤال 8608] 4696

بسمه تعالى

رهبر كبير انقلاب اسلامى و مرجع عالى قدر حضرت امام خمينى دامت بركاته

ملتمساً استدعا دارد در مورد مسألۀ ذيل جواب مرقوم فرمايند:

در بيست و يك سال قبل زنى با تنظيم وصيت نامۀ رسمى خواهر خودش را وصى نموده كه پس از فوتش دو سوم از يك سوم ماتركش را كه عبارت از (دو سوم از يك سوم خانۀ مسكونى اوست) به پسر شوهرش بدهد (اين زن در همان زمان مطلّقه بوده و فرزندى هم نداشته)،لكن وصى پانزده سال قبل از موصى فوت كرده. تاريخ فوت وصى 3 / 8 / 1342 هجرى شمسى، ولى تاريخ فوت موصى 25 / 5 / 1357 هجرى شمسى است، آيا اين وصيت نامه در حال حاضر طبق قوانين و احكام شرعى بر وفق فتواى آن مرجع عالى قدر، داراى اعتبار و قابل اجراست، يا آن كه باطل و آن را كأن لم يكن بايد دانست؟ امرتان متبع و مطاع است.

بسمه تعالى، بر فرض ثبوت وصيت شرعاً نافذ و لازم العمل است.

[سؤال 8609] 4697

بسمه تعالى

محضر رهبر كبير و اميد مستضعفان جهان حضرت آيت الله العظمى امام خمينى

اى قلدر كش و مظلوم پرست! به داد من پيرمرد هفتاد ساله با داشتن دو پسر و نه دختر برس، اى كوبنده منافقين سلام عليكم، به عرض مى رساند:

مرحوم پدرم اهل و ساكن سعدآباد گرگان در محضر رسمى در مورخه 18 / 3 / 1351 وصيت نموده كه ثلث اموالش جهت صوم و صلاة و رد مظالم داده شود و مازاد بر ثلث به دخترها غير از نساء مبلغ هفتاد هزار ريال داده شود اكنون از آن جايى كه شوهر خواهرهاى من افرادى ناباب هستند نسبت به اين وصيت نامه بى اعتنا بوده و مى گويند ما كارى به گفتار مرحوم نداريم. بنده مقلد شما و خدمتگزار دين اسلام شيعه

ص: 371

اثنى عشرى هستم و به خاطر خدا با داشتن هفتاد سال سن و يازده فرزند كه اولى آن ها اكنون چهل سال دارد پدرم را كه زمان فوت درست صد سال داشت نگهدارى كردم. دستور بفرماييد از نظر شرعى اين وصيت نامه كه تنها و آخرين وصيت پدرم مى باشد چه صورتى پيدا خواهد كرد و من كه تنها فرزند پسر و همچنين اولاد ارشد او هستم چه كنم؟ آيا طبق اين وصيت مراجع قانونى بايد عمل كنند يا خير؟ خدا به شما طول عمر عنايت فرمايد.

بسمه تعالى، وصيت اگر به وجه شرعى ثابت باشد عمل به آن لازم است و تغيير آن جايز نيست و بدون عمل به وصيت ورثه نمى توانند در تركه تصرف كنند.

[سؤال 8610] 4698

بسمه تعالى 5 / 10 / 1979 م

سماحة الامام الخمينى، دام ظله العالى، بعد از سلام، از خداوند متعال مى خواهم كه وجود با خير و بركت شما را از شر اشرار مصون بدارد. در ثانى اين كه تقاضا مى شود به طور عوام فهم به دو مسأله ذيل جواب مرحمت فرماييد:

1. منزلى است كه بالاشتراك مال زيد و اخوه اش و عمويش مى باشد. طبق مدارك كتبى، زيد و اخوه اش مالك دو ثلث منزل مذكور و عمويش مالك يك ثلث آن مى باشد؛ ليكن زيد مى گويد: «پدرم در حيات خود به من گفته كه چون عمويت خيلى به من خدمت كرده، بايد نصف منزل را به او بدهى». بنابراين بفرماييد كه آيا بايد نصف منزل مذكور به پسر عموى نامبرده داده شود يا ثلث آن؟

بسمه تعالى، مجرد تعبير مذكور تكليف نمى آورد؛ ولى چنانچه پدر وصيت كرده و از ثلث تركه بيشتر نيست بايد بر طبق آن عمل شود.

2. بيست و دو سال قبل زيد از پول شخصى خودش، براى جلوگيرى خانه از خرابى، شيروانى روى خانه كشيده است. اكنون كه شركا مى خواهند منزل را قسمت كنند مخارج شيروانى را به زيد مى دهند؛ ولى مى خواهند بدانند كه آيا بايد به قيمت مصالح آن روز حساب شود يا به قيمت امروز؟ اگر به قيمت

ص: 372

آن روز حساب شود، آيا بايد اين طور حساب شود كه با مبلغى كه آن روز به مصرف شيروانى رسيده و همان روز مثلاً 5 متر زمين خريدارى مى شد و اين وقت قيمت آن 5 متر مثلاً 100 روپيه است، بايد همان صد روپيه را به زيد بدهند يا طور ديگرى بايد حساب كنند؟

بسمه تعالى، به قيمت فعلى داده شود يا به قيمتى كه مورد رضايت صاحب شيروانى باشد.

[سؤال 8611] 4699

بسمه تعالى 5 / 4 / 1361

دفتر مبارك حضرت امام خمينى

احتراماً؛ متمنى است جواب مسأله زير را بيان فرماييد:

وصيت نامه اى كه فاقد امضاى موصى و شاهد يا شاهدان عادل باشد و در آن به بيش از ثلث وصيت شده باشد و وصيت نامه را در حال مرض موت نوشته باشند، اين وصيت نامه شرعاً چگونه است؟

بسمه تعالى، نوشته ميزان نيست. اگر اطمينان به وصيت حاصل باشد ولو در حال مرض موت، در ثلث نافذ است.

[سؤال 8612] ‘ 2685

4. اگر از پدرى بعد از مرگش نوشته اى به اين صورت به دست آيد: (طلب گواهى مى نمايم اين جانب... ولايتاً و قيومتاً از طرف فرزندم... از آقايانى كه اطلاع دارند بر اين كه مقدار... ملك ابتياعى و موروثى اين جانب است) مستدعى است مرقوم فرمايند كه آيا اين نوشتۀ دليل بر ملكيت فرزند مشاراليه هست يا خير؟

بسمه تعالى، مجرد نوشته اعتبار ندارد.

[سؤال 8613] 4700

بسمه تعالى 2 / 9 / 1359

پيشگاه مبارك حضرت آيت الله العظمى نايب الامام، امام خمينى، مدّ ظله العالى، پس از اهداى تحيّات فائقه متمنّى است فتواى مبارك را در مورد مسألۀ ذيل با عنايت

ص: 373

به شقوق متصوّره آن مرقوم فرماييد:

به طورى كه حضرات فقها رضوان الله عليهم تصريح فرموده اند كه: اگر نوشته اى به خط و امضاى شخصى كه فوت شده به دست آيد كه حاكى از وصيت و وقف باشد و شاهدى در كار نباشد با علم به اين كه خط و امضا جعلى نيست موضوع وقف و وصيت اثبات نمى شود، لطفاً مرقوم فرماييد، اولاً: نظريه حضرت مستطاب عالى در اين مورد چيست؟

ثانياً: دربارۀ نوشته هاى ديگر از قبيل قبض رسيد و يا قبالۀ معامله و قرض، فتواى جناب عالى چه مى باشد؟

و فقها كه فرموده اند چون احتمال خلاف در اين گونه نوشته ها مى باشد به آن اعتنا نمى شود. به ظواهر و الفاظ ديگر كه اصالة الجدّ در آن جارى مى شود چه فرقى دارد؟

بسمه تعالى، مجرد نوشته اعتبار ندارد مگر موجب علم يا اطمينان شود.

[سؤال 8614] 4701

بسمه تعالى 17 / 1 / 1362

حضور مسئولين محترم دفتر امام - جماران، چه مى فرماييد در اين مسأله شرعيه:

شخصى چون خودش سواد نداشت، به شخص ديگر دستور داد كه شما براى من وصيت بنويس، به اين شرح كه يك حج بلد براى من بفرستند و بقيۀ زمين را وقف كردم و اثاثيۀ منزل و خود منزل را مظالم عباد بدهند؛ شخص مذكور را وصى خود قرار داد و به وصيت نامه اثر انگشت خود را نهاد؛ وصى چون در رساله امام ديدند كه اگر مهر و امضاى شخص وصيت كننده باشد، وصيت صحيح است، ديگر به فكرش نرسيد كه شهودى بگيرد و وصيت نامه همان طور مانده است؛ وصى مى گويد: ميت تمام تكليف را به عهدۀ من گذاشته است؛ اگر اشتباه كردم من كردم. آيا به اين وصيت نامه مى شود عمل كرد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر محرز است شرعاً كه وصيت كرده، نافذ است و بايد به آن عمل شود؛ هر چند شاهد نگرفته باشد.

ص: 374

[سؤال 8615] ‘ 6949

3. شخصى پولى نزد شخص ديگرى داشته به طور امانت. آن شخص به صاحب پول گفته: بيا پول خود را بگير؛ گفته: باشد اگر من مُردم (يا هر وقت مُردم) اين پول را به ديوار بزن. بعداً هم آن شخص صاحب پول فوت شده. اين عبارت مذكور وصيت حساب مى شود و معناى آن اين است كه هر كارى مى خواهى با اين پول بكنى در امور خيريه يا معناى ديگرى دارد؟ تكليف او را معيّن فرماييد.

بسمه تعالى، از عبارت ذكر شده وصيت ثابت نمى شود.

[سؤال 8616] 4702

بسمه تعالى

دفتر رهبر انقلاب اسلامى حضرت امام خمينى كبير، دام عزه

طول عمر آن امام بزرگ و نايب ولى عصر امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را از درگاه ايزد منان مسئلت دارم. سؤالى براى ما پيش آمده كه به دست مبارك شما حل خواهد شد، دو نفر در مال و اموال از هر لحاظ با هم شريك بوده اند، يكى از آن ها بدون وصيت در غربت فوت نموده و از آن مرحوم پنج دختر باقيمانده و شريك ديگر چند سال بعد فوت نموده و وصيتى نموده كه به دست وارث خود مى باشد و بعد از چند سال كه وارثين شريك اولى ادعاى مال پدرى خود را كرده اند ورثۀ دومى گفته اند كه پدر شما نوكرى بيش نبوده، بعد از چند شكايت به دادگاه بخش و دادگاه انقلاب وصيت نامه را رد كرده اند و تقريباً پنجاه درصد از اموال را براى دختران تعيين نموده اند و ورثه دوم مى گويند ما طبق وصيت پدرمان عمل مى كنيم. آيا وصيت يك طرفه بدون هيچ وكالت يا امضايى از جانب دختران يا پدر و مادرشان پاى وصيت، صحيح است يا خير؟ از محضر حضرت عالى تقاضا داريم تكليف مال دختران را براى رضاى خدا در ذيل اين ورقه معلوم بفرماييد.

بسمه تعالى، مسأله مورد اختلاف و نزاع است و بايد در دادگاه هاى اسلامى حل شود.

ص: 375

وصيت كردن نسبت به اموال ديگران

[سؤال 8617] ‘ 4888

2. شوهرم هنگام فوتش به من گفت كه بايد نذر شربتى را كه هر ساله در روز عاشورا به ياد سرور شهيدان حسين بن على عليهماالسلام انجام مى دهم، شما بعد از مرگم انجام دهيد. من نيز پس از فوتش حدود دوازده سال اين عمل را هر ساله انجام داده ام؛ حال خواهشمندم نظر مبارك را نيز در اين مورد اعلام فرماييد.

بسمه تعالى، اگر وصيت كرده كه از مال خودش شربت داده شود، بايد به آن عمل شود؛ ولى چنانچه وصيت كرده كه شما از مال خودتان شربت بدهيد لازم نيست به آن عمل نماييد.

[سؤال 8618] 4703

بسمه تعالى 30 / 8 / 1361

حضور محترم مرجع عالى قدر و رهبر انقلاب، حضرت آيت الله، امام خمينى، مدّ ظله، پس از عرض سلام و درود فراوان به رهبر كبير انقلاب و دعا براى سلامتى و طول عمر امام عزيز، مسأله اى كه براى بنده و ورثۀ مرحوم ابوى پيش آمده را به عرضتان مى رسانم. خواهشمندم حكم آن را بفرماييد.

پدرم زمين ها و محل هايى را براى فرار از ماليات در زمان حياتش به نام بچه هايش كرده و بعد هم وصيت نموده كه بعد از فوتش ورثه، همه را روى هم بريزند و تقسيم نمايند. اما بنده در اوايلى كه به سن تكليف رسيدم، مختصر پولى از حقوق خود را جمع كرده بودم و با آن پول، در مغازۀ ايشان مشغول كاسبى بودم. ايشان از اين موضوع خوشحال شدند و گفتند: شما پول هايت را به حساب دفتر بريز و من برايت كاسبى مى كنم و ايشان در عرض دو يا سه سال با چند معامله و با پشتكار بنده در فروش آن كالاها، منفعت قابل توجهى بردند كه در حدود 60 تا 70 هزار تومان نصيب

ص: 376

بنده شد. تا اين كه بنده به علت درسى و مدرسه رفتن، ديگر نمى توانستم به مغازۀ ابوى بروم و سرمايۀ بنده كه با لطف خداى منان و مرحمت پدرم جمع شده بود بدون مثمر ثمر دست ايشان مانده بود. ايشان يك قطعه زمين انبارى خريدارى كردند و بنده به ايشان گفتم: اكنون خوب است در مقابل حساب بنده كه در دفتر ثبت است، اين زمين كه وجهش در همان حدود شده را به نام بنده بنماييد. ايشان هم به دفتردار خود دستور داده و اين كار در همان زمان انجام شد و تمام عرايض بنده در دفتر مرحوم ابوى نشانگر اين حقيقت مى باشد. اكنون ورثۀ مرحوم ابوى مى گويند كه چون مرحوم ابوى وصيت كرده كه من هرچه به نام هركس كردم بايد تقسيم شود، اين هم بايد تقسيم شود؛ در صورتى كه همان طور كه عرض شد، وجه اين انبار با مختصر پول و زحمت دو - سه سالۀ بنده جمع آورى شده كه در مقابل وجه، به نام بنده شد. و وقتى ايشان بنده را داماد كردند، قسمتى هم از اين زمين را قبالۀ زنم كردند. ضمناً زمين هايى كه مرحوم ابوى به اسم بچه ها كردند، هيچ كدام در دفاتر ايشان ثبت نشده، ولى چون اين زمين پولش از حساب بنده پرداخت شده، همۀ اين نقل و انتقالات زمين در حساب بنده در دفتر ايشان ثبت مى باشد. حال براى رضاى خدا هرچه حكم بفرماييد و توجيه بفرماييد كه چه بايد بكنيم و حق با كيست، قبول مى نماييم.

بسمه تعالى، اگر متوفى چيزى را در زمان حيات به كسى در مقابل وجهى منتقل نموده جزء اموال او نمى باشد.

جايز بودن متعلق وصيت

[سؤال 8619] 4704

بسمه تعالى

محضر مقدس رهبر عالى قدر انقلاب اسلامى، آيت الله العظمى امام خمينى، ارواحنا له الفداء

متمنى است مسائل ذيل را جواب و به مهر مبارك ممهور فرماييد.

ص: 377

1. اگر كسى در زمان حيات خود سهم الارث بعضى از وراث خود را تخمين زده و بپردازد و بعد در وصيت نامه او را از ارث محروم نمايد جايز است يا خير؟

بسمه تعالى، وصيت ذكر شده بى اثر است و وارث مذكور مثل بقيه ارث مى برد.

2. اگر چيزى را براى غير ورثه وصيت كرد و موصى له آن چيز را دوباره به ورثه بخشيد و برگردانيد آيا بايد على السويه تقسيم شود يا للذكر مثل حظّ الاُنثيين

بسمه تعالى، اگر به ميت برگردانده حكم بقيۀ تركه را دارد و اگر به ورثه بخشيده تابع نحوۀ بخشش است.

[سؤال 8620] 4705

بسمه تعالى

حضور محترم جناب حجت العظمى، امام امت، آقاى خمينى، دامت بقاؤه، بعد از عرض سلام و احترام، سلامتى وجود آن جناب را از درگاه احديت قادر متعال خواستار مى باشم. اميد است كه هميشه در پناه ايزد تعالى بوده باشيد. اين جان نثار هميشه به دعاگويى مشغول مى باشم، عزت و سلامتى وجود مباركتان را از خداوند بزرگ مسئلت دارم. بارى استدعا و تقاضا دارم، لطف و مرحمت فرموده دستور فرماييد جواب مسأله و سؤال فدوى را مرقوم فرمايند:

از يك پدر و مادر، دو پسر و سه دختر مى باشند. پدر در تاريخ 25 / 10 / 1357 به رحمت ايزدى پيوست؛ به پاس احترام مادر، ارث را كه از قبيل اثاثيۀ منزل بوده تقسيم نكرده ايم؛ بعد از چندى متجاوز از دو سال، برادرم فوت نمود؛ البته كارمند ارتش بوده و داراى خانه و ماشين هم بوده است. بازماندگان او - عيال و فرزندانش - از حقوق ادارى او استفاده مى نمودند. آن ها از ارث او و حقوقش، سهم مادرش را نداده اند؛ مادر پس از چندى - حدود چهار سال بعد از آن - به رحمت ايزدى پيوست. پس از فوت مادر، سه خواهرم اظهار مى دارند كه مادر در زنده بودن، به آن ها گفته است: چون سهم و حق و حقوق مادر را آن ها نداده اند، از ارث پدر و مادر چيزى به آن ها نمى رسد. حال

ص: 378

چون در بودن برادرم، پدر فوت كرده، باگفته سه خواهرم كه از قول مادر مى گويند، نمى دانم چه عملى انجام دهم كه فرداى قيامت براى اين جانب مسئوليتى نداشته باشد.

بسمه تعالى، وصيت به ندادن ارث به وارث نافذ نيست و ارث هر يك از پدر و برادر، و مادر به وارث شرعى آن ها كما فرض الله مى رسد.

[سؤال 8621] 4706

بسمه تعالى 2 / 10 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله الوارف، پس از ابلاغ سلام

زيدى از دنيا رفته و در وصيت نامه اش چنين نوشته: «...و مهريۀ عيال موصى را از كل تركه ادا نمايند و ربع سهم عيال موصى را از كل تركه از منقول و غير منقول بدهند، مطابق فتواى حضرت آيت الله بروجردى...». آيا آنچه از اين عبارت وصيت نامه استظهار مى شود اين است كه موصى وصيت خاص كرده و ربع كل مال را بايد به او داد و يا اين كه به قرينه انضمامش به فتواى حضرت آيت الله بروجردى، مطابق فتواى ايشان بايد1/4 از قيمت هوايى منزل را به او داد؟ ضمناً لازم به تذكر است كه عيال موصى فرزند نداشته است. أدام الله ظلّكم الوارف

بسمه تعالى، بايد در ربع كه سهم عيال است، مطابق قانون ارث عمل شود و وصيت در اين جهت اثر ندارد.

[سؤال 8622] 4707

بسمه تعالى

محضر مقدس رهبر عالى قدر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته

شخصى وصيت كرده كه بعد از وفات او از ما ترك او مبلغ يك هزار تومان را خرج خودش نمايند، و مبلغ چهارصد تومان به دو دخترش هر يكى دويست تومان بدهند و

ص: 379

باقى تركه هر چه باشد زوجه اش با پسرش بالمناصفه تقسيم نمايند. دخترها اين وصيت را قبول نكرده اند. ورثه سهم خودشان را از دو ثلث اصل مال متصاحب شده اند و مبلغ يك هزار تومان را كه براى خودش وصيت كرده بود از ثلث خرج كرده اند. لطفاً حكم بقيه ثلث را بيان فرماييد. آيا تمامى بقيه را به زوجه بدهند، علاوه از ثُمنى كه از دو ثلث بوده است و يا از ثلث روى ثُمنيه مى گذارند تا به مقدار سهم پسر برسد. و ديگر اين كه نسبت به چهارصد تومان دخترها كه وصيت كرده بود چه مى فرماييد؟ آيا چون وصيت را قبول نكرده اند و سهم خودشان را هم از دو ثلث اصل تركه برده اند نسبت به چهار صد تومان حق ندارند و يا بايد از ثلث او به ايشان هم بدهند؟

بسمه تعالى، مبلغى كه وصيت كرده خرج خودش بشود از ثلث تركه خارج مى شود و بقيه بين همه ورثه على ما فرض الله تقسيم مى شود و وصيت در اين جهت اثر ندارد.

[سؤال 8623] ‘ 2685

2. در وصيت نامه شهيدى آمده است: ... و تا مى توانيد از اموال من در راه خدا انفاق كنيد. مستدعى است مراد از عبارت فوق را بيان فرماييد تا رفع شبهه گردد.

بسمه تعالى، حتى الامكان احتياط مراعات شود.

[سؤال 8624] ‘ 4692

3. بفرماييد ثلث مالم را در چه راهى وصيت نمايم، كه خشنودى و رضاى خدا در آن باشد؟

بسمه تعالى، مى توانيد در مطلق خيرات وصيت نماييد.

[سؤال 8625] 4708

بسمه تعالى

دفتر محترم حضرت امام خمينى، دام ظله العالى

محترماً به عرض مى رساند كه در حدود شصت سال قبل، مرحوم پدر اين جانب

ص: 380

زمينى را به مرحوم مادرم واگذار نموده و مبلغ سيصد ريال مادرم را به خود بدهكار كرده است. در مقابل سيصد ريال را، خرج كفن و دفن نموده و نعش آن را از قريۀ بازرجان تفرش به قم حمل و در صحن جديد حضرت معصومه عليهاالسلام دفن نمايد.

و مادرم هم سواد نداشته، نمى دانم جريان را او اطلاع داشته يا نه، ولى مرحوم مادرم مى گفت اين زمين مال من مى باشد. در حدود پانزده روز قبل مادرم مرحوم شده و اين كاغذ از جوف كاغذهايش بيرون آمده و ما تكليف خودمان را در مقابل اين وصيت پدر به مادرم نمى دانيم. در ضمن جنازه مرحوم پدرم را حدود چهل سال قبل در همان قريۀ بازرجان تفرش به خاك سپرده اند. خواهشمند است تكليف شرعى اين جانب را معلوم فرماييد كه پدر و مادرم از يكديگر رضايت داشته باشند. از خداوند متعال سلامتى وجود امام عزيز را تا ظهور امام زمان خواستارم. والسلام

بسمه تعالى، در مفروض مسأله، شما تكليفى نداريد.

[سؤال 8626] 4709

بسمه تعالى

حضور محترم رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، امام خمينى

اين جانب مادرى داشتم حدود 80 ساله كه وصيت كرده بودند بعد از فوت، ايشان را در بهشت زهرا دفن كنند؛ ولى مادر اين جانب در منزل برادرم در ورامين (قرچك) فوت مى كنند كه برادرم و اقوام، بدون اطلاع اين جانب جنازۀ مادرم را به قم برده و دفن مى كنند؛ حالا وصيت نامه در دست ما مانده و نمى دانيم چه كار كنيم. از حضور مبارك تمنا داريم راهنمايى بفرماييد. در ضمن مخارجى كه براى دفن و كفن و حمل به قم شده، از اموال خودشان مى توانيم برداشت كنيم يا نه؟

تذكر: آيا اموالى كه متوفى دارند، مى توان در امور خيريه يا خريد نماز و روزه به مصرف رساند يا خير؟

بسمه تعالى، اگر از دفن مدتى گذشته و بدن تغيير كرده، عمل به وصيت

ص: 381

مورد ندارد و مصارفى كه براى حمل جنازه بر خلاف وصيت ميت پرداخته شد، نمى توانند از تركۀ ميت بردارند و نسبت به اموال، اگر وصيت نكرده اختيار آن با ورثه است.

[سؤال 8627] 4710

بسمه تعالى

1. اگر فرزندى وصيت كند كه او را در جاى مخصوصى دفن نمايند؛ آيا پدر و مادر مى توانند به اين وصيت عمل نكنند و او را در جاى ديگر دفن نمايند؟

بسمه تعالى، بايد به وصيت عمل شود.

2. نگاه كردن زن به سر و صورت و دست اجنبى (كفّين) بدون شهوت جايز است يا خير؟

بسمه تعالى، مانع ندارد.

3. نگاه كردن زنان به دست و صورت مردانى كه در تلويزيون ظاهر مى شوند، بدون شهوت جايز است يا خير؟

بسمه تعالى، مانع ندارد.

4. نگاه كردن مردان به صورت و دست زنانى كه در تلويزيون ظاهر مى شوند جايز است يا خير؟

بسمه تعالى، مانع ندارد.

5. فردى از منافع و درآمد خود پولى را به عنوان قرض مى دهد و خانه اى را براى نشستن رهن مى كند و سر سال خمس او مى رسد؛ آيا اين پولى را كه قرض داده، بايد خمسش را بدهد يا خير؟

بسمه تعالى، هر وقت وصول كرد، خمس بدهد.

[سؤال 8628] 4711

بسمه تعالى

محضر مقدس مرجع عالى قدر و رهبر انقلاب حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

به عرض عالى مى رساند: اگر وصيت نامه به اين عنوان نوشته شود:

«اين جانب وصيت خود را به شرح زير براى ورثه ام مى نويسم كه به عنوان سند

ص: 382

رسمى در بين فرزندانم حكمفرما باشد و هر كدام خلاف اين رفتار نمايند مسئول خدا مى باشند. چون به اصلاحات ارضى در زمان انقلاب در شهر سنقر آتش زده بودند و هر جا مراجعه كردم موفق نشدم به طور رسمى اموال را به نام فرزندان مورد نظر ثبت نمايم، لذا بدين وسيله از تمام مراجع ذى صلاح تقاضا دارم اين وصيت نامه را به عنوان سند ثبتى قبول فرمايند.

1. دخترم، كه تا حد توانايى براى تحصيل ايشان مضايقه نكرده ام و صاحب حقوق هم شده است و سهم او را از قريه جوبكبود معلوم كرده ام و ديگر هيچ نوع حقى از اموال منقول وغير منقول كه از اين جانب جا بماند، ندارد.

2. پسرم، چون چندين بار خانه و زندگى برايش درست كردم و از بين برده، مجبور شدم از مزرعه بيگلر آباد به اسم فرزندان نام برده صلح نموده كه نتواند آن را بفروشد؛ لذا ايشان از اموال كه به نام من است هيچ حقى ندارند وهر چه اموال منقول و غير منقول به نام من بوده باشد متعلق به بچه هاى زوجه ام است و زوجه ام هم حق خودش را مى برد».

آيا اين هبه است يا وصيت؟ در صورت وصيت بودن چه حكم را دارا است؟

بسمه تعالى، آنچه را در حيات خود صلح نموده، ملك مصالح لهم شده است و وصيت او نسبت به اين كه بعض ورثه ارث نبرند باطل است و تركه او به همه ورثه مى رسد.

[سؤال 8629] ‘ 3663

3. شخصى مى گويد: بعد از مردنم ارث دخترم را مطابق پسرم بدهيد؛ اين وصيت صحيح است به نحوى كه از ثلث برداشته شود، يا اصلاً وصيت صحيح نيست؟

بسمه تعالى، باطل است.

[سؤال 8630] ‘ 6836

3. اگر كسى در زمان حيات خود مقدارى از زمين مزروعى خود را (چه مالك عين

ص: 383

و چه مالك منفعت) به پسر بزرگ خود بدهد و وصيت كند كه بعد از مرگش از آن زمين چيزى به آن پسر ندهند، آيا اين وصيت نافذ است؟

بسمه تعالى، اين وصيت كه به معناى منع وارث است از سهمش، نافذ نيست.

[سؤال 8631] 4712

بسمه تعالى 12 / 4 / 1361

رهبر عالى قدر معظم، حضرت آيت الله امام خمينى، دام ظله العالى، اماما! با كمال احترام به عرض مبارك مى رساند:

اين جانب داراى سه پسر و سه دختر هستم. يكى از پسرهايم به افتخار شهادت نايل گرديد و خدا را شكر مى كنم، اما يكى ديگر از پسرهايم انتظار آن را داشتم كه ايشان هم مؤمن و معتقد به دين اسلام و به ولايت فقيه و قانون جمهورى اسلامى مى شد، ولى متأسفانه هرچه نصيحت و تقاضا كردم؛ به هيچ وجه قبول نكرد. صريحاً جواب منفى داده، بر اثر معاشرت با رفقاى گمراه، گمراه شده است از هر راهى آمدم، حتى با تشويق و نصايح كه لااقل نماز بخواند، حاضر نشد و قلبم را سوزاند. به ناچار از آمدن خانۀ خودم مانع شدم.

خود من قريب دو سال است مريض و فلج شده ام. از طرفى بر هر مسلمان، وصيت كردن، جزو واجبات است ولى اين پسرم من را ناراضى كرده و به قلبم آتش زده، حاضر نيستم بعد از فوت من، دينارى از ماتركم را به ارث برده، با رفقايش هزينۀ نامشروع نمايد. هر مالى كه انسان به دست بياورد، طبق آيۀ قرآن كه مى فرمايد: (فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ)، بايد جوابگو باشد. آيا از انصاف و از عقل دور نيست، ورثه ارث را هزينۀ نامشروع نموده و پدر در قيامت مسئول عمل ايشان باشد؟ مسئوليت پدر براى خودش كافى است. در خاتمه، ماترك اين جانب كه ارث پدرى است، مقدارى زمين است كه اشكالات قانونى ثبتى دارد، به علاوه با قانون

ص: 384

جمهورى اسلامى وفق ندارد. نمى شود ثبتى ماترك خود را ثبتى انجام داده و پسرم را از ماترك خود بى بهره نمايم. بالاتر از همه خودم افليج و خانه نشين و توان حركت ندارم و كسى را ندارم كه كمك نمايد در تهران وصيت رسمى نوشتم و اسم پسرم را جزو اولاد خود ننوشته و بقيۀ ورثۀ خود را ذكر كرده ام كه ماتركم را - كما فرض الله -تقسيم نمايند. رونوشت آن به پيوست تقديم است. حالا مى فهمم، اين هم قانونى نيست؛ و بعد از فوت من، مى تواند وراثت خود را ثابت كرده و شريك باشد.

لذا از مقام محترم استدعاى عاجزانه دارم، حكمى با اقرار خودم عنايت فرموده تا بتوانم پسرم را از ارث بى بهره نمايم اگر چنين عملى انجام نشود؛ هر عملى غير مشروع انجام مى دهد، اين جانب در قيامت مسئول نخواهم بود. منتظر جواب نامۀ شريف مى باشم. قبلاً هم نامه اى توسط دفتر نخست وزيرى تقديم شده و به پاسخ آن نايل نشدم. امر مبارك مطاع مى باشد.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، شخص نمى تواند وارث شرعى را با وصيت، از ارث محروم نمايد، ولى مى تواند با انتقال دارايى خود در حال حيات به ديگرى، زمينه ى ارث را از بين ببرد.

[سؤال 8632] ‘ 277

2. شخصى در نظر دارد كه وصيت نمايد مبلغ پنجاه هزار تومان جهت حق دفن در صحن مقدس امام رضا عليه السلام به آستان قدس تعلق گيرد؛ آيا دفن در صحن مقدس بهتر است، يا اين كه اين مبلغ را در امور دامادى سادات مصرف نمايد و محل دفن را در گورستان عمومى قرار دهد؟

استدعا دارم نظر مبارك امام را مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، اختيار با خود شخص است و فضيلت دفن در جوار حضرت رضا عليه السلام روشن است.

ص: 385

[سؤال 8633] 4713

بسمه تعالى

محضر حضرت آيت الله العظمى خمينى مدّ ظله العالى

شخصى چند تا دختر دارد و چند تا هم پسر دارد، آيا مى تواند دارايى و ملك خود را براى پسران خود هبه كند يعنى ببخشد و دختران را حق ندهد؟ ايشان در حيات خود كه هنوز مريض هم نشده اين طور وصيت كرده جايز است؟ شما بيان فرماييد.

بسمه تعالى، اگر در زمان حيات خود مال را به يكى از فرزندان هبه كند و تحت قبض او در آورد در صورتى كه اين عمل موجب برانگيخته شدن بغض و عداوت بين ورثه نشود اشكال ندارد و موهوب له مالك مال مى شود و ساير ورثه پس از فوت شخص در آن مال حقى ندارند ولى اگر وصيت كند كه پس از فوت او تركه مختص به پسران باشد و دختران در آن حق نداشته باشد اين وصيت باطل و بى اثر است.

[سؤال 8634] 4714

بسمه تعالى

محضر محترم حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، با عرض سلام و آرزوى طول عمر تا ظهور حضرت مهدى (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) براى حضرت عالى از پروردگار متعال، خواهشمند است نظر مبارك را در اين مسأله كه عنوان مى شود اعلام فرماييد.

در شهرستان صومعه سرا انجمنى است به نام انجمن اسلامى شهيد مطهرى كه عده اى از جوانان در آن عضويت داشته و فعاليت مى نمايند. در داخل شهر قبرستانى است قديمى با يك بقعۀ متبرك و مسجد كه نماز جمعه هم در آن جا برگزار مى گردد؛ شهردارى دفن مردگان را در اين قبرستان ممنوع اعلام كرده است؛ جوانى وصيت

ص: 386

نموده بود كه اگر شهيد شوم مرا در اين قبرستان دفن نماييد؛ اما پدر و مادر شهيد مى گويند كه ما به فرزندمان گفتيم كه اگر شهيد شوى على رغم وصيت نوشته شده، تو را در گورستان عمومى شهر كه در خارج از شهر است دفن خواهيم نمود. پس از اين گفت و شنود، جوان نه نوشته اى از خود به جاى گذاشته و نه به كسى هم چيزى گفته است. يادآور مى شود كه چند نفر از اعضاى انجمن اسلامى شهيد مطهرى فوق الذكر كه شهيد شده اند را در قبرستان داخل شهر كه ممنوع اعلام شده است دفن نموده اند و نمى گذارند كه ديگر شهدا را كه عضو آن انجمن نيستند در آن جا دفن نمايند. پدر شهيد، وصيت نامۀ او را عمل ننموده اند و شهيد خود را در گورستان عمومى خارج از شهر دفن نموده اند. حال بفرماييد: آيا از نظر شرعى عدم اجراى وصيت نامه شهيد مذكور اشكالى داشته يا خير؟ راهنمايى فرماييد.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، با فرض اين كه دفن در گورستان مورد وصيت ممنوع بوده اشكال ندارد.

[سؤال 8635] 4715

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، رهبر و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، مدّ ظله العالى، توقيراً از حضور آن قائد بزرگ استفتا مى شود:

برادر اين جانب كه در بسيج مستضعفان بوده و در جبهه زخمى مى شود، به بيمارستان تهران منتقل و سپس شهيد مى شود و بدون اطلاع ما، در بهشت زهرا مدفون مى شود. با توجه به وصيت آن شهيد كه خواسته است در مسجد سليمان، كنار قبر مادرمان مدفون شود، تكليف شرعى ما را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، در صورتى كه وصيت ثابت باشد و بدن طورى نباشد كه موجب هتك باشد، بايد به موجب وصيت عمل شود.

ص: 387

[سؤال 8636] 4716

بسمه تعالى

پيشگاه مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، رهبر كبير انقلاب اسلامى

پدر بزرگم (پدر پدرم) حدود پانزده سال پيش فوت و قبل از فوت، وصيت نموده است كه جسدش به امانت سپرده شود تا در موقع مناسب جهت تدفين، به كربلاى معلاّ برده شود. تا كنون به علت عدم اجازۀ مقامات دولتى و مناسب نبودن اوضاع سياسى و ديگر مشكلات، جسد ميت به كربلا حمل نگرديده و در موطن خودش به امانت سپرده شده است.

عاجزانه استدعا دارم فتواى آن بزرگوار در مورد دفن ميت در موطن خودش و يا حمل جسد در زمان مناسب به كربلا شرف صدور يابد. ضمناً آيا امكان دارد كه ميت در موطنش به خاك سپرده شود و هزينۀ دفن وى در كربلا به يكى از سازمان هاى خيريه كه آن بزرگوار تعيين مى فرمايند داده شود؟

با آرزوى طول عمر براى آن حضرت و پيروزى اسلام و مسلمين

بسمه تعالى، بايد ميت را دفن كنند و با فرض اين كه فعلاً نمى توانند به كربلا ببرند، در همان محل خودش دفن كنند.

[سؤال 8637] ‘ 3372

2. شهدايى كه وصيت مى كنند كه مثلاً ما را در جبهه به خاك بسپاريد، آيا عمل به اين وصيت واجب است يا نه؟ و چنانچه او را در محلش دفن نمودند، اكنون وظيفه چيست؟

بسمه تعالى، اگر وصيت مزبور ثابت باشد، عمل بر طبق آن لازم است و نبش اگر بعد از متلاشى شدن بدن باشد و يا آن كه موجب هتك شود جايز نيست.

ص: 388

وصيت در امور مالى و غيره و شرط نفوذ آن و محاسبۀ ثلث

[سؤال 8638] 4717

بسمه تعالى

اين جانبان ورثۀ كسى هستيم كه در مهرماه 1355 فوت نموده و در وصيت نامۀ عادى آن مرحوم ذكر شده است كه: 1 - مبلغ پنجاه هزار تومان براى نماز و روزه و امور خيريه پرداخت شود. 2 - مبلغ ده هزار تومان ردّ مظالم با مشورت مجتهد ذى صلاح پرداخت گردد. با توجه به اين كه دو مورد نماز و روزه و امور خيريه از هم تفكيك نشده، خواهشمنديم ما را راهنمايى فرماييد.

در ضمن چون آن مرحوم در موقع فوت پول نقد نداشته است از آن سال (1355) تا حال، سه سال نماز و روزه در اصفهان با نظر عالم محلّ خريده شده است (از پول كرايۀ خانه آن مرحوم) و حالا يك قطعه ملك در حدود كمى بيش از 50000 تومان از املاك آن مرحوم به فروش رسيده است كه نصف پول آن موجود و نصف ديگر به صورت چك مى باشد، خواهشمنديم با توجّه به مراتب فوق اين جانبان را در اداى وصيت نامه، راهنمايى فرماييد؟

بسمه تعالى، وصيّت در ثلث تركۀ ميت نافذ است، و پس از دادن مقدار واجب از نماز و روزه بقيّه بايد در امور خيريّه مصرف شود، و اگر مقدار واجب معلوم نيست هر مقدار در نماز و روزه و خيرات صرف كنند مانع ندارد، و اگر بدانند مظالم به عهدۀ او است بايد ادا كنند.

[سؤال 8639] 4718

بسمه تعالى

دفتر حوزۀ استفتائات حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

پس از ابلاغ سلام، فردى كه چند ماه قبل در جبهه به شهادت رسيد، در متن

ص: 389

وصيت نامه ميزان بدهى و حقوق مربوط به همسر و پدر خود را مشخص نموده كه چندى است اختلافى در اين رابطه ايجاد شده و همسر شهيد كه فرزندى داشته و قبل از شهادت شوهرش فوت نموده، صرف نظر از آنچه در وصيت نامه قيد شده، به پدر شوهر خود مى گويد: ماشين همسرم و مبلغ ده هزار تومان پول دستى هم كه قبلاً به او داده بودم و همچنين مهريه ام را مى خواهم.

براى حل اين مشكل، پدر شهيد خواستار عرض استفتا به محضر حضرت امام شد، كه آيا آنچه در وصيت نامه آمده ملاك و صحيح است و يا آنچه همسر شهيد مطالبه مى كند؟

بسمه تعالى، از تمام دارايى شهيد تمام بدهى وى كه از آن جمله مهريۀ زوجه است برداشت و پرداخت مى شود. از باقيمانده ثلث بر حسب وصيت مصرف مى شود و شهيد اگر در زمان شهادت فرزند نداشته زوجه وى از يك چهارم باقيمانده تركه ارث مى برد و بقيه به پدر شهيد مى رسد.

[سؤال 8640] 4719

بسمه تعالى

همسر اين جانب فوت كرده، قبل از فوتش كه بيمار بود با هم صحبت مى كرديم زبانى به من وصيت كرد كه مبلغ بيست هزار تومان مى دهى به پسر كوچكم كه زندگى تشكيل بدهد. او داراى سه دختر و دو پسر است و قبلاً هم وصيت نامه نوشته كه حج و پنج سال روزه و نماز و خمس و كفاره براى او بخرند و كلاً پول نقد او چهل هزار تومان است كه براى حج و نماز و روزه هم كافى نيست و سه دانگ هم خانه دارد و مرا قيّم قرار داده، حالا من به وصيت زبانى كه گفته عمل كنم يا به وصيت نامه نوشته شده، و پول نقد او در بانك است، اگر وراث بخواهند به وصيت عمل شود تكليف من چيست؟ بنده را راهنمايى كنيد، از لطف شما تشكر مى كنم.

بسمه تعالى، از كل دارايى ميت اعم از پول نقد و خانه و اثاث البيت پس از

ص: 390

برداشت مقدار بدهى ميت وصيت در يك سوم باقيماندۀ تركه نافذ است و در زايد بر آن منوط به اجازۀ ورثه است و ورثه تا ثلث ميت را تعيين نكنند نمى توانند در تركه تصرف نمايند.

[سؤال 8641] 4720

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى مدّ ظله العالى

شخصى وصيت نموده، در صدر وصيت نامه تصريح مى نمايد كه امورات واجبه، از قبيل نماز و روزه و مظالم و خمس و زكات و حج، بر ذمّه ندارم و در ذيل وصيت نامه به عنوان تبصره مى نويسد: نماز و روزه و رد مظالم و زكات و خمس بملاحظه الأهم فالأهم به جا آورند و همچنين وصيت كرده اند نيابتاً از او زيارت كربلا به جا آورند و چهارده شبانه روز قرآن بر سر قبر بخوانند و در متن وصيت نامه مشخص نكرده اند كه آيا اين امورات از عين المال برداشته شود، فقط نسبت به ديون تصريح كرده اند از عين المال برداشته شود و لذا اكنون چند سؤال مطرح است:

با توجه به تضاد بين صدر و ذيل وصيت نامه، آيا طبق مقتضاى صدر عمل شود يا ذيل؟ بر فرض لزوم عمل به ذيل با توجه به اين كه اسمى از ثلث برده نشده، آيا ثلث بايد ملاك عمل قرار گيرد و يا اين كه امورات واجبه از عين المال و امورات مستحبه از ثلث ادا شود؟ در صورتى كه امور واجبه از عين المال بايد استخراج شود، با توجه به اين كه مقاديرى كه بايد در اين امور مصرف شود مشخص نشده، چه مقدار بايد از اصل تركه برداشته شود؟ انتظار داريم جواب تمام صور مسأله را به طور تفصيل مرقوم فرماييد كه ابهامى باقى نماند.

خداوند سايه شريف آن وجود مقدس را بر سر مسلمين جهان مستدام بدارد.

بسمه تعالى، تضادى نيست و در غير دين بقيه وصايا از ثلث ما ترك خارج مى شوند.

ص: 391

[سؤال 8642] 4721

بسمه تعالى 1 / 10 / 1361

محضر مبارك رهبر گران قدر، حضرت آيت الله العظمى جناب آقاى حاج آقا روح الله الموسوى الخمينى، داعى، كه يكى از مقلدين آن جناب مى باشم، چند مسأله شرعى برايم پيش آمده كه محتاج به رأى و فتواى آن جناب مى باشم، تا آن كه خداى نخواسته عملى انجام ندهم كه در قيامت گرفتار شوم. قبل از اين كه شرح واقعه را به عرض برسانم، اجازه مى خواهم سلام و تحيّات حقير را بپذيريد.

1. شخصى براى اين كه بعد از فوتش، ورثۀ خود را از ارث محروم كند و يا اين كه براى خود، در قيامت حسناتى به جا آورده باشد، مبلغى را در زمان حياتش به من مى داد و گاهى هم مى گرفت و مى گفت: من اين پول را به تو مى بخشم به دو شرط: الف. هر موقع اين پول را خواستم، به خودم برگردانى ب. بعد از فوتم، اين پول را به دو نفر (كه تعيين كرده بود)، به يكى از آن ها بدهى و آن ها مخيّرند هر طور كه صلاح دانستند خرج كنند. آخرين دفعه به اتفاق رفتيم در بانكى كه حساب جارى داشت و كليۀ موجودى خود را از حساب جارى در همان بانك، به حساب پس انداز به نام من ريخت و از آن تاريخ، اين پول قانوناً و عرفاً در اختيار من قرار گرفت و از اختيار خودش بيرون آمد و دو روز قبل از فوتش، مبلغى از آن پول را براى حجّى كه خريده بود خواست، كه من از بانك گرفتم و به او دادم؛ بقيۀ پول در بانك موجود است و من هيچ گونه تصرفى در آن نكرده ام و چون اين شخص فوت كرده است، تكليف من چيست؟

بسمه تعالى، اگر پول را به ملك شما در نياورده، به ورثه مى رسد.

[سؤال 8643]

2. آيا اين پول را - كه تقريباً كليۀ دارايى او است - بايد به ورثه او بدهم، يا آن كه طبق وصيت شفاهى و كتبى او، به اشخاص نامبرده؟ و اگر ورثه از اين موضوع،

ص: 392

ناراضى باشند چه صورتى دارد؟

بسمه تعالى، وصيت در زايد بر ثلث منوط به اجازۀ ورثه است.

[سؤال 8644]

3. اگر پول را به اشخاص مورد نظر بدهم، آيا مديون ورثۀ او نيستم و از ورثه حقى ضايع نمى شود؟ و اگر اشخاصى كه پول را بايد به آن ها بدهم، از گرفتن پول خوددارى كنند، كما اين كه يكى از آن ها - كه از ائمۀ جماعت است و با سوابق و اخلاق و رفتار و خانواده متوفى آشنايى دارد - پول را نپذيرفت و گفت: من مرد ميدان نيستم، در اين صورت تكليف من چيست؟

ضمناً آيا اين بخشش كه چيزى عايد من جز زحمت نشده و نفع مادى نداشته، نوعى كلاه شرعى براى فرار از رسيدن ارث به وراث نمى باشد و اين بخشش، شرعى است؟

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، اگر قصد جدّى بخشش نداشته، پول به ورثه مى رسد و در مورد وصيت، در زايد بر ثلث، موكول به اجازۀ ورثه است.

[سؤال 8645]

4. چون وصيت نامه، از نوع وصيت نامه هاى چاپى است و متوفى در مورد اين كه نوشته: (ثلث مال خود را تعيين نمود)، چيزى از ثلث تعيين نكرده و جلوى آن خط كشيده، آيا مى شود ثلث اين پول را در راه نيات او خرج كرد يا نه؟

در خاتمه، بعضى از روحانيون عقيده دارند كه چون پول را به حساب شما ريخته و در قبض شما نيست بخشش درست نيست، در صورتى كه اين پول در اختيار من است.

بسمه تعالى، ثلث را بايد بدهيد به كسانى كه تعيين كرده تا با نظر خود در خيرات براى ميت صرف كنند.

ص: 393

[سؤال 8646] 4722

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت امام خمينى، مرجع عالى قدر و رهبر شيعيان جهان، سلام عليكم، خداوند به شما سلامت و طول عمر عنايت فرمايد، اين جانب دو مسأله دارم:

1. پدرم در سال 1334 هجرى قمرى وصيت نموده كه دو دانگ از يك ملك و دو دانگ از ملك ديگر به عنوان ثلث قرار داده شود و درآمد آن صرف خيرات و موارد عام المنفعه گردد و پس از سى سال، دو دانگ ملك اول را وقف نمايند - كه وصى ها پس از سى سال وقف مسجد جامع نمودند - و دو دانگ ملك دوم را تا سى سال به همان طريق مصرف نمايند و پس از سى سال، به هفت فرزند صغيرى كه در زمان خود داشته بدهند. وصى ها هم طبق وصيت نامه عمل نمودند و در دفترخانۀ رسمى به نام همان هفت نفر واگذار نمودند. آيا در اين خصوص، موافقت و امضاى ورثۀ ديگر لازم است يا خير؟

بسمه تعالى، اگر ملكِ موضوع وصيت به مقدار ثلث مجموع دارايى شخص وصيت كننده بوده، اجازۀ ساير ورثه شرط نيست.

[سؤال 8647]

2. يكى از ورثۀ صغار به نام رضا قبل از انقضاى سى سال فوت نمود و ورثۀ او مادرش بود. آيا سهم رضا ارث مادر است يا به شش نفر ديگر مى رسد؟

بسمه تعالى، اگر منظور، انتقال ملك به ورثه بعد از سى سال بوده، وارثى كه در خلال سى سال فوت كرده، از آن سهمى ندارد.

[سؤال 8648] 4723

بسمه تعالى

مدتى است كه شوهرم فوت كرده است هرچه داشتم بر سر بنايى و تعمير خانه اى كه داشتيم گذاشتم و در اوايل فوت شوهرم انحصار وراثت به دارايى و دادسرا دادم و

ص: 394

تحقيق شد كه غير از من شوهرم وارثى ندارد و اجازه دادند كه به ثبت بروم و اين خانه را به نام خودم سند بگيرم و چون احتياج داشتم گفتم حتماً به ثبت برسد و پولى از بانك بگيرم و تعميرش كنم اما ادارۀ ثبت به من مى گويد كه اين خانه يك ثلثش به شما مى رسد بقيه را بايد دولت بگيرد، من كه تمام دارايى و اميدم همين به اصطلاح سايۀ بالا سر است متحير و پريشان دست به دامان شما امامم شدم، اگر واقعاً حق من نيست كه نمى خواهم اين دو روز عمر در جايى كه حق من نيست زندگى كنم، اما خدا خودش مى داند كه نصف پول اين خانه از زحمت خودم و ارث پدرم بوده است، حالا شما هر امرى مى فرماييد به ديده منّت دارم چون ادارۀ ثبت يك آقايى مرا بستوه آورده كه اين حق دولت است و بايد به نام مستضعفين ثبت شود به عقيدۀ پزشكان بر اثر نداشتن اسپرم همسرم، ما بچه دار نشديم فتوكپى وصيت نامه را كه از دادسرا گرفته ام ضميمۀ نامه است كه شما ملاحظه بفرماييد. اين جانب تمنّا دارم كه من مدت چهار سال و نيم است سرگردانم هر چه زودتر جواب بدهيد.

بسمه تعالى، بر فرض ثبوت وصيت در تمام خانه و نبود وارثى در هيچ يك از طبقات، نفوذ وصيت در زايد بر ثلث مربوط به اجازه حاكم شرع است و شما مجازيد در تمام خانه تصرف كنيد.

[سؤال 8649] 4724

بسمه تعالى 14 / 12 / 1361

حضور مبارك فقيه و دانشمند عالى قدر عالم تشيع و رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى، محترماً به عرض عالى مى رسانيم:

پدر ما در سن 87 سالگى در دو سال قبل فوت مى كند. از او دو پسر و همسر مجدد باقيمانده است. برادر همسرش وصيت نامه اى پس از فوتش ارائه داده است كه طبق آن: پدر ما تمام اموالش را براى مدت پانزده سال بعد از فوتش حبس شرعى كرده كه عوايد آن به مصارف متعدد و عمومى برسد.

ص: 395

پدرمان در زمان حياتش - چه خودش شخصاً و چه با دادن وكالت به شخص وصى - كليه اموال خويش را كه حبس شرعى كرده بود فروخته است. فقط يك قطعه زمين زراعتى ديمى در تاكستان قزوين باقيمانده كه آن را هم يك سال قبل از فوتش (با وكالتى كه براى فروش به وصى داده بوده) قول نامه كتبى مى كند كه بفروشد، ولى موفق نمى شود و خريدار هم تقاضاى خسارت كرده است. حال وصى ادعا مى كند كه اين قطعه زمين هم بايستى مدت پانزده سال در اختيار او باشد؛ در صورتى كه با توجه به مسأله 2707، احكام وصيت رسالۀ شريفۀ عمليه كه مى فرمايد: «اگر موصى كارى كند كه معلوم شود از وصيت خود برگشته - مثلاً خانه اى را كه وصيت كرده به كسى بدهند، بفروشد يا ديگرى را براى فروش آن وكيل نمايد - وصيت باطل مى شود».

استدعا داريم از نظر شرعى معين فرمايند:

1. چون پدرمان تمام آن چيزهايى را كه وصيت كرده بعد از فوتش پانزده سال حبس شرعى باشد فروخته است؛ فقط اين قطعه زمين باقيمانده كه آن را هم قول نامه كتبى براى فروشش تنظيم كرده بود كه موجود است؛ آيا وصيت نامه با معاملاتى كه رويش انجام داده - با توجه به مسأله 2707 - باطل است يا نافذ مى باشد؟

2. آيا موصى مى توانسته كليه اموالش را وصيت كند يا فقط تا ثلث مالش حق داشته؟

بسمه تعالى، وصيت در ثلث تركه نافذ است و در بقيه موقوف است به اجازۀ ورثه و چنانچه موصى در مال مورد وصيت تصرف كرده - به طورى كه با وصيت منافى است - وصيت باطل شده است.

[سؤال 8650] 4725

بسمه تعالى 29 / 9 / 1361

محضر مبارك رهبر عظيم الشأن مستضعفان جهان، حضرت آيت الله العظمى نايب الامام، امام خمينى

احتراماً؛ به استحضار مى رساند: پدرمان در سال 1343 قبل از فوت - كه داراى

ص: 396

همسر و چهار پسر و سه دختر بود - در حضور همسر، فرزندان و بستگان شفاهاً فرزند ارشد خود را وصى و فرزند ديگر را وكيل تعيين و ضمن وصيت، ثلث از ماترك خود را جهت مخارج كفن و دفن و ايام ثلاث و نماز و روزه اختصاص داد كه با تأييد وراث - ضمن تنظيم صورت جلسه مورخ 25 / 3 / 1343 به خط و گواهى روحانى محل - مطابق شرع مقدس، دو هكتار از زمين متصرفى متوفى به مبلغ (شصت هزار ريال) آن روز، تحويل چهار فرزندان آن مرحوم داده شد و بقيۀ ماترك بين ورثه - يازده سهم - تقسيم گرديد؛ اكنون پس از گذشت نوزده سال، يكى از دختران وصيت پدرش را نفى نموده و مطالبه دو هكتار زمين كه به عنوان ثلث، تعيين و طبق قانون اسلامى براى متوفى در 19 سال قبل خرج شده، از وصى و ساير ورثه مطالبه مى كند؛ اينك از محضر مبارك آن امام استدعا داريم با توجه به فرمان اخير آن رهبر مبنى بر اجراى قوانين اسلامى در مورد وصيت مرحوم پدرمان و همچنين هزينه هايى كه انجام شده، آيا خوشايند خدا و موافق شرع انور است كه يكى از دخترها هزينۀ كفن و دفن و ايام ثلاث را كه از محل ماترك متوفى صرف شده است، نفى و موجب بى حرمتى آن مرحوم را فراهم نمايد؛ با وجودى كه در ذيل صورت جلسه، اثر انگشت او موجود است؟ تقاضا داريم دستور صريحى در مورد وصيت و هزينه هاى انجام شده با توجه به عرايض فوق مرقوم فرمايند كه محل حاجت است.

بسمه تعالى، با فرض اين كه وصيت نموده و براى مورد وصيت، ثلث تعيين كرده و بيش از ثلث نبوده، وصيت نافذ است و وارث حق مزاحمت ندارد.

[سؤال 8651] 4726

بسمه تعالى

حضور مبارك رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران امام خمينى، دام ظله، بدين وسيله از محضر آن حضرت استفتا مى نماييم:

شخصى مصارفى را معين نموده كه از ثلث مالش خرج شود، پس از انجام تمام

ص: 397

موارد وصيت، مقدارى از ثلث باقيمانده كه ميت مطلبى در اين مورد نفرموده. آيا اين مقدار باقيمانده از ثلث جزو ماترك محسوب مى شود و به ورثه مى رسد يا خير؟

والسلام على عباد الله الصالحين

بسمه تعالى، اگر در تمام ثلث وصيت نكرده به ورثه مى رسد.

[سؤال 8652] 4727

بسمه تعالى 14 / 4 / 1361

مقام والاى ولايت فقيه، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

با تقديم فتوكپى دو برگ وصيت نامۀ يكى از اعضاى جمعيت خيريه و يك طومار تنظيم شده به وسيلۀ اعضاى جمعيت خيريۀ اسلامى، توجه حضرت عالى را به مطالب زير معطوف مى دارد:

1. پس از فوت آن مرحوم بلافاصله مراسم اوليه انجام و امضا كنندگان زير براى پياده كردن و اجرا نمودن مطالب مندرج از طرف نامبرده - با در نظر گرفتن خدا و شرع مقدس اسلام - اقدام نموده ايم.

2. مرحوم، به جز همسرش، وارث درجۀ يك ندارد، ولى وارث درجه دو دارد.

3. وراث نامبرده در بند دو براى انجام نيات متوفى، مشكلاتى پيش پاى امضا كنندگان قرار داده اند.

4. سعى و كوشش فراوان به عمل آمده كه هرچه زودتر خواسته متوفى اجرا شود. به علت مشكلات مذكور تا به امروز توفيقى حاصل نشده است.

5. متوفى پس از تنظيم وصيت نامه در حضور پانزده نفر، بعد از برگشت از قم، در جلسۀ عمومى جمعيت خيريۀ اسلامى - كه خود نيز يكى از اعضاى آن جمعيت بوده - اقرار و اعتراف داير به تأييد وصيت نامه و تكميل دقيق آن در حضور حدود پانصد نفر اظهار داشته است: چون اين جانب اولاد ندارم؛ همه اعضا ورثۀ بنده هستند. كل ماترك خودم را در اختيار جمعيت خيريۀ اسلامى قرار مى دهم. خيريه در نگهدارى آن ها

ص: 398

كوشش نموده، درآمد آن را در راه هاى خير عمل نمايند.

استدعاى امضا كنندگان اين است: تكليف شرعى ما را در مورد اظهارات و وصيت متوفى روشن فرمايند.

بسمه تعالى، شخص متوفى اگر در حال حيات دارايى و اموال را از ملك خود خارج كرده و در ملك شخص يا اشخاص يا جهتى درآورده و به دنبال آن قبض و اقباض در خارج هم متحقق شده، ورثه در آن حقى ندارند، ولو اين كه در اسناد رسمى انتقال حاصل نشده باشد. ولى اگر نقل و انتقال شرعى و قبض و اقباض خارجى در حيات نامبرده متحقق نشده باشد، فقط وصيت مشاراليه در ثلث مجموع تركه نافذ است و امر بقيۀ اموال با ورثه است.

[سؤال 8653] 4728

بسمه تعالى

شوهر اين جانب فوت نموده و وصيت كاملى ننموده است؛ او با توجه به داشتن شش فرزند و با توجه به اين كه سه دانگ خانه را به ما داده، در وصيت گفته است كه دو دانگ را خرج من كنيد؛ كه يك دانگ آن براى من و فرزندانم خيلى كم است. آيا اشكال ندارد كه ما كمتر خرج ايشان كنيم؟

خداوند سايه مباركتان را بر سر همه مسلمين جهان مستدام بدارد.

بسمه تعالى، وصيت اگر به وجه شرعى ثابت باشد، در مقدار يك سوم مجموع تركه نافذ است؛ و در زايد بر آن، موكول به اجازۀ ورثه است.

[سؤال 8654] ‘ 6408

4. آيا موصى مى تواند از سهم ثلث، بيشتر وصيت نمايد؟ چون وصيت كرده 20 سال نماز و روزه براى وى خريدارى شود، اما ثلث وى كفاف نمى دهد.

بسمه تعالى، در زايد بر ثلث، موقوف بر اجازۀ ورثه است.

ص: 399

[سؤال 8655] 4729

بسمه تعالى

با سلام و درود خدمت رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران مى خواستم سؤالى را مطرح كنم و جواب بشنوم:

ما پنج برادر و چهار خواهر هستيم و پدرمان در موقع رفتن، هيچ وصيتى نكرد و فقط وصيت نامه اى پيدا كرديم كه مربوط به چندين سال قبل است؛ يعنى از ده سال هم بيشتر مى باشد؛ و وقتى اين وصيت نامه را مى نوشت، يك برادر و دو خواهر بودند و اموالش را بين اين سه نفر تقسيم كرد؛ تعجب اين جا است كه آن مرحوم، اموال يكى از خواهرانمان را كه قطعه اى زمين بوده فروخته است و الآن نزديك به چهار سال از فوت آن مرحوم مى گذرد، ولى هنوز اموالش رسيدگى نشده؛ البته ما با چند روحانى تماس گرفته ايم و حتى جلسه اى در منزل تشكيل داديم، ولى هيچ نتيجه اى حاصل نشده. لطفاً جواب را برايم بفرستيد.

بسمه تعالى، وصيت مزبور اگر به تقسيم تركه برگردد، اعتبارى ندارد و بايد طبق موازين شرعى بين ورثه تقسيم شود؛ و اگر نسبت به مقدارى يا تمام مال وصيت نموده كه به كسى داده شود، به مقدار ثلث نافذ است و مابقى بين ورثه تقسيم مى شود.

[سؤال 8656] 4730

بسمه تعالى 1 / 7 / 1361

محضر مقدس رهبر كبير انقلاب اسلامى و سرور محترم حضرت مستطاب نايب الامام، الامام خمينى ادام الله ظلاله الشارفه

اگر انسانى در جبهه شهيد شود و در وصيت نامه خود قيد فرمايد كه مثلاً بنده پنج سال تمام نماز و روزه قضا دارم و به جا بياوريد و از او تنها دو فرزند باقيمانده باشد و يك همسر و در ضمن دارايى هم نداشته باشد و فقط مثلاً ماهيانه از طرف دولت

ص: 400

اسلامى، مبلغى به عنوان مخارج روزانۀ همسر شهيد و دو فرزند ايشان به ايشان بدهند و از طرفى فقط مقدارى وسايل خانه از قبيل فرش، يخچال، گاز و غيره دارد و آن نيز چون فرزندانش خردسال مى باشند و احتياج به وسايل خانه دارند مورد نياز است. حال اگر بعضى از بستگان او بخواهند كه وسايل خانه را بفروشند و نماز و روزۀ او را ادا نمايند آيا چنين كارى امكان دارد و درست است يا خير؟ حال با اين وضعيت چگونه اين پنج سال روزه و نماز را ادا نمايد و تكليف در اين مورد چيست؟ والسلام

بسمه تعالى، وصيت او نسبت به ثلث تركه اش نافذ است و اگر بر ثلث اضافه اى دارد بر عهده پسر بزرگ تر است.

[سؤال 8657] 4731

بسمه تعالى 2 / 12 / 1361

محضر مبارك امام امت ياور مستضعفان جهان

مستحضر مى دارد: شخصى كه در وصيت نامۀ ثبتى اقرار نمايد كه من خودم شاه پرست هستم و به فرزندانم نيز توصيه مى كنم كه در تحت امر شاه باشند؛ در غير اين صورت از املاك من چيزى به آنان تعلق نمى گيرد، و آن ها فرزندان من نيستند و اقرار نمايد كه براى من پنجاه سال اُجرت بگيريد نماز و روزه بخوانند و از سران حكومت طاغوتى دستور العملى داشته باشد كه هرچه املاك به دست بياورد تعلق به خودش است، قانون شرع اسلام در مورد املاك ايشان چه حكمى را صادر مى نمايد؟

بسمه تعالى، هرچه از اموال شرعاً مال او بوده، بعد از عمل به وصيت، اگر بيش از ثلث نباشد، بين ورثه او تقسيم مى شود و توصيۀ خلاف شرع او اثرى ندارد.

[سؤال 8658] 4732

بسمه تعالى

محترماً معروض مى دارد: اين جانبه طبق يك برگ فتوكپى وصيت نامۀ مرحوم پدرم

ص: 401

كه به امضاى چهار نفر از علماى وقت بروجرد ممهور شده است و به پيوست تقديم مى شود، چهار دانگ از خانۀ مسكونى اش را در حيات خود هنگام تقسيم اموال بين فرزندانش به اين جانبه داد و دو قطعه از املاكش را ثلث خود معين نموده است؛ و چون دو برادر اين جانبه در آن وصيت نامه وصى معين شده اند، براى اين كه حق اين جانبه را به نفع خود كنند و ثلث را هم از بين ببرند، آن را كأن لم يكن نموده اند، به اين عنوان كه چون اين وصيت نامه محضرى نيست قبول نمى باشد؛ و حال اين كه سهميۀ خود آن ها و ساير ورثه - از خانه و مستغلات - در زمان حيات پدر، محضرى به آن ها انتقال داده شد، اين وصيت نامه جهت تكميل آن انتقال ها بوده. چون اين مسأله شرعى است، از محضر مبارك استدعاى عاجزانه دارم كه در جواب اين جانبه مرقوم فرماييد: اين وصيت نامه - كه مدرك اين كمينه باشد - شرعى و صحيح است يا نه؟ و به دادگسترى شهرستان بروجرد هم امر فرماييد كه به اين موضوع رسيدگى كنند تا حق را به صاحب حق برگرداند، كه اين جانبه با چهار سر عايله حقّم تضييع و درمانده نگردم. در خاتمه، از درگاه خداوند يكتا خواستارم كه سايۀ بلند پايۀ مستطاب عالى را از سر مستضعفين، مخصوصاً مستضعفين ايران كم و كوتاه نفرمايد.

بسمه تعالى، هر چه كه محرز شده شخص در زمان حيات به فرزندش واگذار نموده و تسليم او كرده، ساير ورثه در آن حقى ندارند؛ ولى اگر وصيت نموده كه بعد از وفات، چيزى از مالش به يكى از فرزندانش برسد وصيت در ثلث تركه نافذ و در زايد بر آن موقوف بر اجازۀ ورثه است. و در لزوم عمل به وصيت اگر ثابت باشد، ثبت در محضر دخالت ندارد.

[سؤال 8659] 4733

بسمه تعالى

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

چه مى فرماييد در اين مسأله كه شخصى فوت نموده و وصيت مى نمايد كه بعد از

ص: 402

فوت، املاك و مجارى آن تحويل همسرش باشد و از درآمد آن بهره بردارى نمايد تا فوت نمايد. حال با توجه به اين كه سنّ آن خانم كمتر از شصت سال نيست و آن مرحوم، يك پسر بزرگ و چند دختر داشته و خود بانوى نامبرده توانايى دخالت كردن در املاك را ندارد مگر اين كه ادارۀ آن به وسيلۀ چند كارگر انجام شود - چون احتمال مى دهد دامادان قصد دارند در املاك و مجارى تصرف نموده و بعد از او حق پسر بزرگش را تضييع نمايند - آيا پسر بزرگ مى تواند سهميۀ ارث پدرى خود را با نظر كارشناس محلى و روحانى محل، تصرف نمايد و تا مادرش حيات دارد، درآمد آن ملك و مجارى را طبق وصيت به مادرش بدهد - كه بعداً باعث اختلاف نباشد - يا بايد در تصرف مادر بوده باشد؟ استدعا مى شود مشروحاً مرقوم فرماييد تا روشن گردد.

بسمه تعالى، پسر سهم الارث خود را مى تواند مطالبه نمايد.

[سؤال 8660] 4734

بسمه تعالى 21 / 4 / 1361

محضر مقدس رهبر عالى قدر انقلاب امام خمينى، در تاريخ 29 / 2 / 1361 نامه اى به آن محضر مقدس ارسال گرديد تا به حال جواب نفرموده ايد و به اين جانب نرسيده. پيرمردى هستم 84 ساله، پسرى داشتم كه در جبهه شهيد شده و حاليه وصيت نامه از طرف برادرانش و مادرش درآورده و مى گويند هرچه ارث دارد به مادر حلال كرده چون مادر شريك ما نيست و ما با زن ديگر زندگى مى كنم آيا اين وصيت نامه صحيح است يا پدر هم از ارث حقى مى برد؟ و در اين جا كسانى بوده اند كه جواب مى دهند و يكى رساله خود امام هم در اين جا است ولى به اين ها اعتنا نمى كنم مگر از دفتر امام.

بسمه تعالى، اگر شهيد اموال خود را در زمان حيات به مادر بخشيده و به قبض او درآورده ديگران در آن حقى ندارند ولى اگر وصيت كرده اموال او را بعد از فوت به مادرش بدهند وصيت در ثلث تركه نافذ است و بقيه به ورثه مى رسد.

ص: 403

[سؤال 8661] 4735

بسمه تعالى 20 / 12 / 1360

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله

با نهايت احترام و ادب به عرض مى رسد: اين جانب ساكن يكى از محله هاى شهرستان سارى هستم، در آن جا پيرمردى سكونت داشت كه از طبقات سه گانه وارثى نداشت. قبل از فوت، من را كه روحانى محل بودم وصىّ خود قرار داد و وصيت نامه اى نيز تنظيم كرد كه بعد از فوت او طبق آن وصيت رفتار نمايم. وصيت موصى به شرح زير بود: 1 - مراسم كفن و دفن سوم و چهلم معمول شود. 2 - از اموال موجود داده شود. 3 - پنج سال صوم و صلاة داده شود. بقيه اموال او به مصرف خيرات و مبرّات برسد. بنده با حضور عدول مؤمنين اموال منقول و غير منقول متوفى را صورت بردارى كردم بجز مقدارى از اثاث البيت و خانه و زمين خانه سرا و مقدارى از زمين مزروعى. و از آن جايى كه زمين هاى مزروعى متوفى در حال حيات - چون خودش پيرمرد بود قدرت كاركردن نداشت - به صورت مزارعه اى و نصفه كارى در دست چند نفر از اهل همان محل بود هر ساله طبق قرارداد مقدارى از محصول را به او و مقدارى را خود برمى داشتند، بعد از فوت بنا شد تا ده سال اموال مرحوم نگهدارى شود، پس از آن در معرض فروش قرار گيرد چند نفرى كه قبلاً زمين متوفى را داشتند آمدند درخواست كردند به همان صورت سابق زمين را به صورت مزارعه اى زراعت نمايند، در دادستانى شهرستان سارى قراردادنامه اى از آن ها اخذ شد آن ها يكى دو سال مقدارى از محصول را دادند، سپس از استرداد زمين و محصول خوددارى مى كنند و اظهار مى نمايند كه در زمين حق تصرف پيدا كردند و مال آن ها شده نظريه حضرت عالى در اين مورد چيست؟ اگر حق پيدا كردند مال آن ها محسوب مى شود وظيفه بنده در قبال وصيت چيست؟ و اگر حق پيدا نمى كنند باز هم وظيفه بنده چيست؟ از محضر آن رهبر عزيز تقاضا مى شود نظرات خود را كتباً مرقوم فرماييد.

ص: 404

عظمت اسلام و مسلمين و طول عمر آن رهبر عالى قدر را از خداوند مسئلت دارم.

بسمه تعالى، وصيت در ثلث تركه ميت نافذ است و در مورد نزاع مذكور به محاكم صالحه مراجعه نمايند.

[سؤال 8662] 4736

بسمه تعالى 28 / 9 / 1361

محضر مقدس رهبر عالى قدر انقلاب جمهورى اسلامى ايران

1. شخصى فوت شده است و قليل املاكى دارد در مرض موتش وصيت نموده است و يكى از دخترانش را وصى خود قرار داده، آيا وصيت بر ثلث بدون رضايت وارث صحيح است و يا خير؟

بسمه تعالى، وصيت در مقدار ثلث مجموع تركه نافذ است و در زايد بر آن موقوف بر اجازۀ ورثه است.

2. در ضمن وصيت نامه مقدارى از اموال خودش كه نخيله به عنوان بخشش و حق خدمت در مرض موتش به همان وصىّ داد آيا اين بخشش و حق خدمت در مرض موت صحيح است و يا خير؟

بسمه تعالى، اگر در حال حيات مالى به كسى بخشيده و در زمان حيات خود تحويل موهوب له داده هبه صحيح است.

3. باز همان شخص موصى در مرض موتش پنج اصله نخل وقف ابا عبدالله الحسين عليه السلام نموده است، آيا اين وقف در مرض موت بدون رضايت وارث صحيح است؟ حكم الله جارى فرماييد.

بسمه تعالى، اگر وقف و تحويل جهت وقف در زمان حيات شخص انجام گرفته صحيح است و رضايت وارث شرط نيست.

[سؤال 8663] ‘ 6138

5. شهيد از خود اموالى بر جاى گذاشته و در ضمن مقدارى هم مقروض است؛ آيا اين اموال (كه شامل مقدارى وسايل زندگى و يك اتومبيل است) به ورثه تعلق مى گيرد يا بايد به فروش برسد و قرضش ادا شود؟

بسمه تعالى، اول بايد قرض او از اموالش ادا شود و اگر وصيتى كرده به آن عمل شود و آنچه باقى بماند به ورثه مى رسد.

ص: 405

[سؤال 8664] 4737

بسمه تعالى 14 / 1 / 1362

جناب مستطاب، نايب الامام، حاج سيد روح الله الموسوى الخمينى، دامت افاضاته، محترماً به عرض مى رساند كه:

رونوشت وصيت نامه اى خدمتتان ارسال مى گردد. موصى در تاريخ 7 / 11 / 1361 فوت نموده است و داراى دو زن و سه پسر و هفت دختر مى باشد كه دو پسر و يك دختر صغير مى باشند. اين وصيت نامه، سه هفته بعد از فوت موصى، توسط زن هاى ايشان ظاهر شده، كه غير از زن ها و يك پسر، هيچ يك از فرزندان از اين وصيت نامه اطلاعى نداشته اند و به آن راضى نيستند. پس از مطالعه موارد مندرج در وصيت نامه، واضح گرديد كه چند مورد از موارد موجود در وصيت نامه را فروخته، و يا كارهايى انجام داده كه روى آن قسمت ها شماره گذارى شده، كه به اطلاع مى رساند: سؤال اين است كه:

1. آيا وصيت نامه كلاً باطل مى شود، يا اين كه همان قسمت هاى فروخته باطل مى شود، و يا اين كه به قوت خود باقى است؟ حكم شرعى آن را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، بر فرض ثبوت وصيت شرعاً، نسبت به مقدارى كه يقين به فروش آن دارند، وصيت باطل، و در بقيه باقى است.

[سؤال 8665]

2. آن مواردى كه وصيت شده، تقريباً دو ثلث از بهاى كل ثروت موصى را تشكيل مى دهد؛ حكم شرعى اين سؤال را هم بيان داريد.

بسمه تعالى، وصيت، در ثلث تركه نافذ است.

[سؤال 8666] 4738

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر عظيم الشأن، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى

ص: 406

پس از تقديم سلام و عرض ادب، به عرض مى رسد كه زن پدرى داشتم كه بدون اولاد بوده؛ او در زمان حيات خودش وصيت كرده كه چهار تكه فرش كه زير پايش بوده، به مسجد حاج عباس در آستانه داده شود؛ البته ناگفته نماند كه اين فرش ها پنجاه يك ثروتش هم به شمار نمى آمده است؛ كه ما طبق گفتۀ خودش، بعد از او آن ها را به مسجد تحويل داده ايم و الآن دو - سه سال است كه تحويل مسجد است؛ حاليه خواهرزاده اش اظهار مى دارد كه مى بايستى آن قالى ها به ما داده شود؛ ما چون طبق وصيت خودش عمل كرده ايم مى خواهيم بدانيم كه حقيقت امر از نظر شرعى چيست؟ اگر كار ما بر خلاف بوده، قالى ها را از مسجد گرفته و به ورّاث تحويل دهيم؟ مى خواهيم دين مرحومه بر گردن نباشد.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، وصيت نافذ است و بايد به آن عمل شود.

[سؤال 8667] 4739

بسمه تعالى 14 / 5 / 1361

مديريت محترم دفتر امام خمينى، رهبر عظيم الشأن انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، السلام عليكم، ضمن آرزوى طول عمر امام امت و تداوم انقلاب اسلامى تا انقلاب جهانى حضرت مهدى(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، يك سؤال شرعى از محضر شريفتان داشتم؛ اميدوارم عنايت فرموده و پاسخ آن را مرقوم فرماييد.

پدر مرحوم اين جانب در وصيت نامه اى كه نوشته اند، ابتدا اين جانب را قيّم و ناظر تعيين كرده؛ سپس در وصيت نامه شان اين جمله را مى نويسند: «... و بعد، ثلث ماترك خود را به خود اختصاص مى دهم كه از آن، پنج سال قضاى ماه رمضان و ده سال قضاى نماز يوميه و دويست نماز آيات و مبلغ پانصد تومان ردّ مظالم و يك دوره حزب يك صد و بيست جلدى براى قرائت در تعزيه هاى مسلمين در مسجد خانگاه و همچنين مدت چهار روز تعزيۀ حضرت سيدالشهدا در محرم الحرام در مسجد خانگاه

ص: 407

برپا دارند و ...». و اما سؤال بنده از محضرتان اين است كه آيا وقتى موارد ذكر شده در بالا انجام گرفت، مابقى ثلث را مى توان به پسران و يا در حالت كلى به فرزندانى كه جهت تأمين زندگى و حفظ آبرو نياز دارند بخشش كرد؟ (البته با نيت اين كه اين بخشش از جانب مرحوم پدرم است).

و ديگر اين كه چهار روز تعزيۀ حضرت سيدالشهدا بايد فقط يك بار صورت گيرد يا هر سال بايد تكرار شود؟ مجدداً با عرض معذرت از مزاحمت و سلامتى براى رهبر كبيرمان، منتظر دستورات شما هستم.

بسمه تعالى، در برپا كردن مجلس روضه خوانى، تابع كيفيت وصيت است و چنانچه در وصيت، تكرار قيد نشده باشد، يك بار كفايت مى كند و مازاد ثلث، با اجازۀ ورثه صرف خيرات شود.

[سؤال 8668] 4740

بسمه تعالى 14 / 1 / 1362

حضور محترم حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمين، رهبر عزيز جناب آقاى روح الله الموسوى الخمينى، زيد عمره

فدايت شوم، مقدارى كتاب مذهبى و غير مذهبى، بعد از فوت مرحوم پدرم موجود بود؛ آيا اين كتاب ها جزء اموالى است كه بين ورثه تقسيم مى شود؟ و اگر تقسيم مى شود، اول بايد ثلث مرحوم را جدا كنيم؟

ناگفته نباشد پنج ساعت قبل از فوت كه كاملاً حالش خوب به نظر مى رسيد، در حضور يكى از روحانيون و يكى از فرزندان خود وصيت نمود كه از جمع اموال خود، ثلث اموالم را خرج خيرات نماييد و دستورى در اين مورد اظهار نمود؛ مشكل ورثه اين است: آيا كليۀ كتاب ها به پسر ارشد مرحوم مى رسد يا اين كه جزء اموال به حساب مى آيد؟

بسمه تعالى، ثلث از كتاب هم خارج مى شود.

ص: 408

[سؤال 8669] 4741

بسمه تعالى 12 / 6 / 1361

محضر مرجع عالى قدر جهان، رهبر انقلاب، حضرت امام خمينى، دامت بركاته

پس از ابلاغ سلام و تحيّت، معروض مى دارد: مردى در حال صحت و اختيار، به صورت وصيت مى نويسد: «چون وارثى ندارم، تمام اموالم - از منقول و غير منقول - مادام الحيات مربوط به خودم و اگر زودتر از عيالم مردم، همۀ اموالم را به همسرم بدهيد»؛ آيا پس از مرگ او، تمام اموال، مال عيالش مى شود يا خير؟ حكم الله را مرحمت فرماييد و فتوكپى وصيت نامه را ضميمۀ نامه كردم.

بسمه تعالى، وصيت در ثلث مجموع تركه نافذ است؛ و در زايد بر آن، موقوف بر اجازۀ ورثه است.

[سؤال 8670] 4742

بسم الله الرحمن الرحيم

سماحة آية الله العظمى الإمام القائد، السيد روح الله الموسوى الخمينى، دام ظله، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، نرجو من سماحتكم الجواب على الاستفتاء مشكورين:

أوصى رجل قبل وفاته بسنين لوصيّه أن يخمّس جميع ما ترك، وفي الحادي عشر من المحرّم وفي مجلس عزاء الحسين عليه السلام فجأةً انتقل إلى رحمة الله...؛ وبعد وفاته قال أحد السادة بأن ليس على المرحوم خمس؛ لأنّه كان يعطي كلّ شهر ألف دينار ووصولاته موجودة ويدّعي السيّد أنّ بعد إتمام خمسه أعطى ألف دينار هدية؛ فما هو تكليف الوصيّ؟ وإن تعيّن الإعطاء، فهل يعطى لمقلَّد الموصي أم لمقلّد الوصيّ؟ وهل يعطى من أصل التركة أم من الثلث؟

بسمه تعالى، لابدّ للوصيّ من العمل بالوصية إلاّ إذا علم بعدم اشتغال ذمّة الموصي بالخمس، وفي فرض عدم العلم يخرج من أصل التركه ويعطى للمجتهد الذي يجب تقليده أو وكيله.

ص: 409

[سؤال 8671] 4743

بسمه تعالى 22 / 10 / 1361

پيشگاه مبارك و مبارز عالى قدر و پيشواى بزرگ شيعيان و رهبر انقلاب اسلامى، امام خمينى

به عرض آن مقام مى رسانم: اين جانب پدرم در سال 1351 فوت نموده و اموال مرحوم طبق دستور شرع اسلام رسيدگى شده و يك قطعه زمين - تقريباً يك قفيز و نيم - ثلث مرحوم شده و به مبلغ دو هزار تومان در سال 1351 قيمت شده و با رضايت كليۀ وارثين، تحويل وصى مرحوم گرديده است؛ ولى من وصى تا اين ساعت، بيش از مبلغ بيست هزار تومان بابت دو هزار تومان ثلث مرحوم خرج نموده ام و مدرك هم در دست دارم. آيا من - از لحاظ شرع اسلام - باز هم بابت ثلث اين مرحوم بدهكار هستم يا خير؟ تقاضا دارم فتواى خود را در اين موضوع به اين جانب اعلام داريد تا من از شك درآيم.

بسمه تعالى، اگر در وقت تحويل زمين با نظر وصى و ساير ورثه معامله اى به قيمت معيّن واقع شده همان قيمت تعيين شده را بايد بدهيد و در غير اين صورت زمين به قيمت فعلى آن، ثلث محسوب است.

[سؤال 8672] 4744

بسمه تعالى

محضر حضرت آيت الله العظمى رهبر عظيم الشأن امام خمينى، دامت بركاته

اگر كسى نسبت به ثلث ماترك خود وصيت كند كه آن را از اصل مال، اخذ و به مساكين بدهند، آيا وصىّ شرعى و قانونى مى تواند بعد از او بدون عذر از اين امر منصرف بشود؟ و آيا براى ورّاث جايز است بدون اداى حق موصى لهم، كلّ مال را بين خود تقسيم كنند؟ تقاضا از آن فقيه العصر، اين كه حكم مسأله را مرقوم و با مهر شريف مزيّن فرمايند. أطال الله بقاء حضرتكم

بسمه تعالى، تا به وصيت عمل نشده، ورثه حق تصرف در تركه را ندارند؛ و بر وصى لازم است بر طبق وصيت عمل نمايد.

ص: 410

[سؤال 8673] 4745

بسمه تعالى 12 / 9 / 1361

خدمت حضرت امام خمينى، با عرض سلام

پدرم مدت يك سال پيش فوت نموده و اموال او شصت هزار تومان است كه بيست هزار تومان، خرج نماز و روزۀ او گرديده است و چهل هزار تومان مانده است؛ او دو فرزند دارد؛ يكى نوزده ساله كه ازدواج نكرده و ديگرى ده ساله كه به مدرسه مى رود. آيا مبلغ مانده را مى توانم خرج مدرسۀ فرزند ديگر نمايم؟ در ضمن مادرم سيده است؛ آيا مى شود خمس را حساب كرد و به او داد؟ و آيا مى توانم مبلغ باقيمانده را به راه خير، مثلاً پل سازى و جاده سازى خرج نمايم؟ كدام راه را از نظر شرعى اجازه دارم؟ عمر طولانى رهبر انقلاب را خواستارم.

بسمه تعالى، اگر ميت وصيت كرده، ثلث تركه بايد در مصارفى كه تعيين كرده مصرف شود؛ و چنانچه مصرف به خصوصى تعيين نكرده باشد، صرف در مطلق خيرات مانع ندارد.

[سؤال 8674] 4746

بسمه تعالى 21 / 1 / 1362

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى، سلام عليكم ورحمة الله، خداوند متعال وجود مقدس شما را براى ملّت مسلمان و مستضعفين تا قيام حضرت مهدى عليه السلام سلامت بدارد.

شخصى فوت نموده و داراى زن و دو دختر در منزل مى باشد؛ وصيت نموده است كه ثلث مالم را به امور خيريه اختصاص دهيد؛ اگر به وصيت ايشان عمل شود، بايستى منزل مسكونى به فروش برسد و در تهران با عيال و دو دختر باقيمانده، اجاره نشينى و خرج زندگى خيلى مشكل است. آيا مى توانند مبلغ ثلث را به طور اقساط بپردازند؟

بسمه تعالى، اگر ميت مال ديگرى دارد، مى توانند ثلث را از آن مال بدهند و

ص: 411

اگر غير از خانه، مال ديگرى ندارد و اگر بخواهند ثلث را از خانه بدهند، ورثه در حرج واقع مى شوند، مى توانند در خانه تصرف كنند و ثلث قيمت را به اقساط بدهند.

[سؤال 8675] 4747

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

به عرض عالى مى رساند: وصيت نامه اى از شخصى باقيمانده؛ مواردى چند از وصيت نامه، در زمان حيات فروخته شده؛ در حال فوت، از آن مرحوم يك قطعه زمين زراعتى به مساحت تقريبى صد هكتار و يك باب خانه كه در وصيت نامه قيد شده باقيمانده؛ زمين زراعتى در زمان حيات قولنامۀ عادى شده، ولى به فروش نرفته و خانه هم باقى است؛ از طرفى از آن مرحوم اموال ديگرى هم هست كه در وصيت نامه قيد نشده. حال از محضر مبارك، فتواى شرعى مى خواهم:

1. با قولنامه شدن زمين و به فروش نرفتن آن و بودن يك باب خانه آيا وصيت نامه مى تواند باطل باشد و آيا به زمين قولنامه شده ثلث تعلق مى گيرد يا خير؟

2. آيا به اموال ديگر هم كه در وصيت نامه قيد نشده و در حال فوت موجود بوده، ثلث تعلق مى گيرد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر در وقت قولنامه معامله تمام نشده و مجرد قولنامه بوده، زمين و خانۀ مورد وصيت از ثلث ميت محسوب مى گردد.

[سؤال 8676] 4748

بسمه تعالى

با عرض سلام خدمت كارگزاران دفتر امام، محترماً به عرض شما مى رسانم: مطلبى دربارۀ شهيد براى ما مشكل شده است كه از شما آقايان مى خواهيم راه حل آن را براى ما روشن سازيد.

ص: 412

مشكل دربارۀ وصيت شهيد است كه وصيت كرده: براى من دو ماه و نيم روزه بگيريد؛ و او گفته است كه روزه ها را مادرم بگيرد، ولى مادر شهيد مريض است و روزه هاى خودش را هم نمى تواند بگيرد؛ راهنمايى فرماييد. و ديگر، يك ماه نماز وصيت كرده است؛ آيا مادرش مى تواند انجام دهد يا نه؟

يك مسأله ديگر: شهيد پنج هزار تومان از مادرش مى خواهد كه او گفته: به حساب دولت واريز كنيد، ولى ما نمى دانيم كه آن پول را به چه كسى و چه ارگانى بدهيم. خواهش مى كنم راهنمايى فرماييد.

در ضمن، چون دست ما خالى است آيا مى شود هر موقعى كه پول داشتيم، به هر جايى كه شما راهنمايى فرماييد پرداخت كنيم؟

بسمه تعالى، بر مادر كه نمى تواند روزه بگيرد، عمل به وصيت واجب نيست و اصولاً اگر شهيد بابت قضاى روزه پولى از مال خود تعيين نكرده، چنين وصيتى وجوب عمل ندارد؛ و مادر مى تواند نماز قضاى فرزندش را به جا آورد؛ و پول مورد وصيت را هر وقت توانستيد مى توانيد به حساب جارى نخست وزيرى مربوط به بازسازى مناطق جنگى واريز نماييد.

[سؤال 8677] 4749

بسمه تعالى

1. شخصى وصيت مى كند خمس و سهم امام عليه السلام تمام اموالم را بدهيد؛ بعضى از ورثه مدعى هستند كه متوفى خودش خمس و سهم امام را داده و بعضى بدون مدرك، مدعى هستند كه متوفى نداده است. تكليف وصى متوفى چيست؟ آيا موظف است تمام سهمين اموال را بدهد يا وظيفۀ ديگرى دارد؟

بسمه تعالى، با فرض ثبوت وصيت به خمس، بايد خمس را ادا كنند و از اصل تركه خارج مى شود؛ و اگر شرعاً ثابت شود كه بدهكار خمس نيست و وصيت نموده، وصيت او در ثلث تركه اش نافذ است.

2. اموال و ماترك متوفى كه بايد تخميس گردد، معيار پرداخت سهمين، برحسب قيمت روز خريد

ص: 413

شخص متوفى است يا بر حسب قيمت روز فوت متوفى است يا بر حسب قيمت روز تقسيم ماترك مى باشد؟

بسمه تعالى، ميزان، قيمت روز اداى خمس است.

3. اگر متوفى قبل از فوت، ملكى را خريده و در هنگام خريد، قبالۀ عادى يا محضرى را به نام شخصى ديگر - از قبيل زن يا فرزند خود - كرده، آيا به صرف قباله به نام ديگرى كردن، آن ديگرى مالك خواهد بود يا نه؟

بسمه تعالى، مجرد اين كار موجب ملكيت نيست و اگر اختلافى هست، بايد در محكمۀ شرعيه حل شود.

[سؤال 8678]

4. شخصى در وصيت خود ذكر مى كند كه حضرت ابا الفضل عليه السلام در اموال من شريك است و يك سوّم آن، مال حضرت ابا الفضل عليه السلام است و بعداً مواردى ديگر را ذكر مى كند؛ سؤال اين است: ثلث مال كه وصيت در او نافذ است، آيا به حضرت عليه السلام اختصاص دارد يا با موارد ديگر تقسيم مى شود يا حضرت ابا الفضل در اين وصيت، حقى ندارد؟

بسمه تعالى، اگر در مقام وصيت به نحو مذكور بيان نموده، ثلث مال او متعلق به حضرت است كه بايد صرف در امور مربوط به ايشان بشود و مى توانند در مطلق خيرات، به قصد اهداى ثواب آن به حضرت صرف نمايند و نفوذ ساير وصايا موقوف است به اجازۀ ورثه.

[سؤال 8679] 4750

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

محترماً به استحضار مى رساند كه شوهر اين جانب در تاريخ 22 / 11 / 1351 وصيت نامه اى تنظيم نموده، كه از جملۀ آن اين است كه مبلغ هفتاد هزار ريال بابت نماز و روزه به مدت ده سال و اعمال حج عمره پس از فوتش از محل ثلث ماترك

ص: 414

پرداخت شود؛ نامبرده در سال 1355 به رحمت ايزدى پيوسته و در زمان وصيتش، خانه اى به ارزش تقريبى پانصد هزار ريال داشته، و امروزه خانۀ مذكور بيش از آن موقع ارزش دارد؛ با توجه به اين كه اين جانب از متوفى داراى اولاد نبوده و زنى مسن و بدون كار و شغل و درآمد مى باشم و هيچ گونه امرار معاشى ندارم و پسرى دارم از شوهر قبلى كه خودش جداگانه زندگى مى كند و قادر به كمك اين جانب نيست و در حقيقت شخصاً مستحق هستم، لذا از محضر امام بزرگوار استدعا دارد در اين مورد، نظر شرعى صادر فرمايند.

ضمناً با توجه به مراتب بالا و وضع زندگى خودم، پول نماز و روزه و حج از ثلث ماترك، به ارزش زمان وصيت و حيات متوفى است يا به نرخ فعلى؟

بسمه تعالى، اگر ثلث اخراج نشده، بايد به وصيت متوفى به قيمت فعلى تركه عمل شود.

[سؤال 8680] 4751

بسمه تعالى 22 / 12 / 1361

حضور رهبر انقلاب اسلامى، امام خمينى، دامت بركاته، با سلام و درود

در قسمتى از وصيت نامۀ شوهرم نوشته شده: عايد سه دانگ ديگر دكان، براى معاش و تحصيل ورثۀ صغير و بدون سرپرست اين حقير مى باشد. آيا اين قسمت، طبق قوانين اسلام قابل اجرا است يا نه؟ خواهشمند است مرا راهنمايى فرماييد.

بسمه تعالى، اگر مجموع وصاياى مالى ميت به مقدار ثلث مجموع تركه باشد، وصيت نافذ و لازم الاجرا است؛ وگرنه در زايد بر ثلث، منوط به اجازۀ ورثه است.

[سؤال 8681] 4752

بسمه تعالى 13 / 10 / 1361

دفتر استفتائات آيت الله العظمى حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

به عرض مى رساند: برادرى شهيد شده و در وصيت نامه اعتراف كرده است: «هر

ص: 415

آنچه از منقول و غير منقول متعلق به من مى باشد؛ در موقع تقسيم، ابتدا دو نصف كرده، نصف آن متعلق به همسرم است كه به او تعلق دارد و از نصف بقيه، ديونم را پرداخت نماييد...» پس از شهادت، پدر و همسر شهيد هم وصيت نامه را امضا كرده اند و فعلاً در موقع تقسيم ماترك، پدر شهيد منكر مالكيت همسر شهيد نسبت به نصف اموال مى باشد. اكنون با ارسال فتوكپى وصيت نامه استدعا مى شود مرقوم فرماييد، آيا اين انكار مسموع است يا خير؟ و اموال موجود - با توجه به وصيت نامه - به چه نحوى بايد تقسيم گردد؟ من الله التوفيق

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، بر نصف مزبور حكم وصيت مترتب است كه پس از اخراج ديون با بقيه وصايا در ثلث تركه نافذ است. مگر آن كه به طريق شرعى اثبات شود كه متوفى اعتراف به ملكيت مقرّلها نموده است.

[سؤال 8682] 4753

بسمه تعالى 28 / 9 / 1361

حضور مبارك حضرت امام، دام ظله

محترماً به عرض مى رساند: از مرحوم ابوى، وصيت نامه اى موجود است كه در آن ثلث ماترك وى و چگونگى مصرف آن تعيين گرديده. علاوه بر ثلث، موصى بخشش هايى به دختر و دو پسر خود نموده كه در آن نوشته گرديده: دختر وى از ماترك او سهم پسرى ببرد و به دو پسر خود نيز مبلغ هفتصد هزار ريال به احدى و مبلغ يك ميليون ريال به احد ديگرى - علاوه بر سهم الارث - بخشش نموده است. لطفاً وظيفۀ شرعى ما نسبت به عمل به اين وصيت نامه را بيان فرماييد. ضمناً در وصيت نامه اسمى از وصى برده نشده است و معلوم نيست وصى چه كسى است.

بسمه تعالى، بخشش هايى كه در وصيت نامه مرقوم شده، چنانچه مورد آن را به موهوب له تحويل نداده، صحيح نيست و وصيت در ثلث تركه نافذ است و چنانچه وصى معلوم نشده به حاكم شرع مراجعه شود و وصيت به اين كه دختر سهم پسر ببرد، نافذ نيست.

ص: 416

[سؤال 8683] 4754

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت مستطاب آيت الله العظمى امام خمينى، جعلت فداه

شهيدى در وصيت نامه اش ثلث كلّيه ماترك خود را وصيت نموده كه براى خودش خرج كنند. در حالى كه ماترك او تنها يك منزل كوچك و حداقل اثاثيه لازم زندگى است. و نيز وصيت نموده كه والده و همسرش هم تا وقتى خودشان مايلند در همان منزل بمانند و كسى متعرض آن ها نشود، در صورتى كه ورثه - كه عبارتند از مادر و همسر و يك پسر بالغ و يك دختر - هيچ يك وجه نقد براى خريدن ثلث ماترك را ندارند تا از اين طريق به وصيت عمل كنند. وظيفۀ شرعى در قبال وصيت مذكور چيست؟

بسمه تعالى، بايد به ثلث مورد وصيت عمل شود و در غير اين صورت نمى توانند در تركه تصرف كنند.

[سؤال 8684] 4755

بسمه تعالى

محترماً از حضور آن حضرت طلب فتوا و استعلام مى نماييم كه بعد از فوت شخصى بين وراث سؤالاتى مطرح مى باشد.

1. آيا ثلث ذكر شده در وصيت نامه، مقدارى از ثلث را در برمى گيرد يا شامل تمام ماترك مى شود؟

2. آيا وراث مى توانند بعد از انجام دادن بقيۀ وصايا، باقيماندۀ ثلث را بين خود تقسيم نمايند؟

3. اگر بايد تمام ثلث به مصرف برسد، وارث مى توانند اين مصرف را خود برعهده گيرند؟

توضيح اين كه وصاياى آن مرحوم، در موارد ثلث كه شامل بيست سال نماز و روزه

ص: 417

و نماز آيات، رد مظالم و اطعام به فقرا انجام گرفته و تنها قسمت باقيمانده از وصيت نامۀ آن مرحوم، كمك به تعمير سه مسجد و يك حمام داير واقع در قريۀ زادگاه آن مرحوم مى باشد.

در پايان، طول عمر و سلامتى آن حضرت را از خداوند متعال خواستاريم.

بسمه تعالى، پس از برداشت مخارج كفن و دفن از اصل تركه و همچنين كسر بدهى ميت از اصل تركه، ثلث مورد وصيت از تمام باقيماندۀ تركه ميت برداشته مى شود و وصى موظف است ثلث را در مصارفى كه تعيين شده به مصرف برساند.

[سؤال 8685] 4756

بسمه تعالى 4 / 5 / 1361

حضور مبارك امام امت، حضرت آيت الله العظمى آقاى خمينى، مدّ ظله العالى

شخصى به طور مطلق وصيت كرد كه شش هزار متر تقريبى باغ مركبات خودش - كه يك طرف آن وصل به باغ اخوى زادگان او مى باشد - از بابت ثلث مصرف شود، درصورتى كه كل باغ در سه وهله به فاصله پنج يا شش سال درخت كارى شده و هر قطعه با درخت هاى تبريزى كه دور هر قطعه مى باشد منفك شده. باتوجه به اين كه مساحت قطعۀ اولى و دومى كه يك طرف آن طبق وصيت متوفى مشخص شده، كمتر از شش هزار متر است، آيا مى شود اين مقدار را فقط براى ثلث خرج كرد يا براى تكميل شش هزار متر بايد مقدارى از قطعۀ سوم بر آن افزود؟ چون مسأله يك بار به وسيلۀ نامه سؤال شد و جواب نرسيد، متمنى است جهت رفع مشكل جواب را مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، اگر شش هزار متر باغ مركبات از ثلث كل دارايى شخص متوفى بيشتر نباشد، بايد از مجموع سه قطعه آن را جدا كنند و به مصرف مورد وصيت برسانند.

ص: 418

[سؤال 8686] ‘ 3169

3. من در حدود سه سالم بوده كه مادرم فوت كرده است. براى دايى هاى من از پدرشان زمين هايى به ارث مانده و تا چندى قبل، اين زمين ها همين طور تقسيم نكرده مانده بود. الآن كه تقسيم كرده اند، به ما مى گويند كه وصيت نامه داريم كه به خواهرتان

مبلغ صد تومان پول و مقدارى زمين (كه به نسبت زمين هاى آن ها بسيار كمتر است) بدهيد. ما وصيت نامه را نديده ولى خودشان مى گويند 27 سال پيش نوشته شده. آيا اين وصيت نامه بعد از 27 سال به اين صورت قابل اجرا است.

بسمه تعالى، اگر وصيت محرز است، شرعاً بايد به آن عمل شود. و بعد از عمل به وصيت در ثلث تركه باقى تركه بايد بين تمام ورثه مطابق قانون ارث تقسيم شود.

[سؤال 8687] 4757

بسمه تعالى 8 / 11 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، روحى له الفداء، محترماً متمنى است پاسخ مسأله ذيل را مرقوم فرماييد.

شخصى فوت كرده و در وصيت نامه اش كه حدود دو سال قبل از فوتش تنظيم نموده، نوشته است: مبلغ يك صد و بيست هزار تومان بابت سهم امام و سهم سادات و رد مظالم بدهكار است؛ و همسرش مى گويد: حدود چهار ماه قبل از فوتش به من گفته: پنجاه هزار تومان حق الله بدهكارم و پنج هزار تومان داده كه به يك سيد مستحق داده ام و مى گويد: وقت اظهار اين حرف كسى پيش ما نبوده است. ضمناً يك ماه قبل از وفاتش در قم به محضر شريف شما مشرف و مبلغى را تقديم نموده است، ولى اولاً، معلوم نيست چه مبلغى تقديم كرده و ثانياً، نظر به اين كه وى شخصى روحانى بوده، محتمل است آنچه خدمت شما داده از مردم - يعنى از مقلدين حضرت عالى - باشد. اكنون لطفاً مرقوم فرماييد - باتوجه به مبلغى كه در وصيت نامه نوشته و باتوجه به

ص: 419

اظهارات همسر متوفى و باتوجه به شرفيابى آن مرحوم خدمت حضرت مستطاب عالى - : چه مقدار از ماترك وى را بابت وجوهات شرعيه بايد جدا كرد؟

بسمه تعالى، اگر ثابت است كه به مبلغ مرقوم وصيت كرده، نافذ است و بايد به آن عمل كنند، مگر اين كه بدانند ذمه او به اين مبلغ مشغول نبوده است كه در اين صورت، در ثلث تركه نافذ است.

[سؤال 8688] ‘ 586

2. برادر اين جانب در جنگ تحميلى شهيد شده است و وصيت كرده كه براى او نماز و روزۀ استيجارى به جاى آورده شود. با توجه به اين كه در منطقه كسى نيست كه نماز و روزۀ استيجارى به جاى آورد و ضمناً در شهرهاى ديگر، نماز و روزۀ هر سال، تقريباً 6 هزار تومان مى باشد و اگر بخواهيم براى هر سال اين مبلغ را پرداخت نماييم، حدود 60 هزار تومان مى شود كه امكان پرداخت اين مبلغ وجود ندارد - زيرا شهيد داراى سه فرزند و همسر مى باشد - وظيفه چيست؟ لازم به يادآورى است كه تا جايى كه من مى دانم، شهيد نماز و روزه را به جاى آورده است. خواهشمند است در اين مورد هم وظيفۀ ما را روشن فرماييد.

بسمه تعالى، مقدارى كه شهيد از ثلث تركۀ خود براى نماز و روزه تعيين كرده، بايد بر طبق وصيت در آن عمل شود.

[سؤال 8689] 4758

بسمه تعالى هفدهم ربيع الاول 1403 ق

محضر مبارك حضرت نايب الامام، روح الله الموسوى الخمينى، مرجع عالى قدر و رهبر انقلاب اسلامى ايران، دام عمره الشريف، سلام عليكم

حدود هشت سال پيش برادر دينى ما به رحمت ايزدى پيوسته و ارشد اولاد ذكور خود را وصى خود قرار داده و وصيت نموده كه ثلث مال او را از منقول و غير منقول براى وى به مدت 45 سال نماز و روزه بخرند. وصى تا كنون مدت شش سال نماز و

ص: 420

روزه جهت او خريده است.

متوفى داراى سه اولاد ذكور و شش نفر اناث و همسر متوفى است. منزلى از مرحوم به جا مانده كه بعد از فوت وى ابتدا برادر ميت و خانواده اش در آن سكونت داشتند و يك نفر زن و مرد - كه با اجازۀ ميت در زمان حياتش - در آن منزل ساكن بوده اند و اينك قريب به سى ماه است كه فرزندان آن مرحوم كه ساكن آبادان بوده و به علت جنگ عزيمت نموده اند، در آن منزل سكونت دارند. عده اى از وراث حقوق بگير بوده و تمكن اجارۀ منزل را دارند. با عرض كليات فوق، استدعاى صدور فتاوى آن مقام در موارد زير را دارد.

1. عبادت برادر متوفى و خانواده اش - بعد از فوت مالك - در ملكى كه ثلث آن جدا نشده چگونه است؟

2. شخصى كه در حيات متوفى اجازۀ سكونت در ملك را از ميت داشته، اجازۀ براى اقامت، بعد از فوت هم معتبر است يا خير؟

3. ورثه مى توانند تمامى منزل را كه ثلث آن جدا و مفروض نشده اجاره نموده و اجاره بها را به وصى بدهند تا نماز و روزه بخرد؟

4. ورثه مى توانند به منظور رفاه زندگى، در ملك تصرف و لوله كشى، چاه كنى و تعريض شارع نمايند يا خير؟

5. اجاره كنندۀ تمامى منزل - كه ثلث آن تفكيك و جدا نشده - مى تواند در تمامى ملك، اعمال واجب و مستحبى انجام دهد؟

6. در صورتى كه حدود و ثغور ثلث ميت مشخص نيست، اجارۀ آن از وصى ممكن است يا بايد حدود تعيين و سپس اجاره شود؟

7. چنانچه وصى ثلث را از منزل جدا نكند و قيمت آن در زمانى كه بايستى مى فروخته گران بوده و اگر در اثر عدم فروش، قيمت ملك پايين بيايد، وصى نسبت به تفاوت بها مسئول است يا خير؟

ص: 421

8 . رضايت وراث به منظور انجام عمل مستحبى در ملك مذكور، لازم است يا خير؟

بسمه تعالى، لازم است وصى، بر طبق وصيت عمل كند و تا عمل نشده، هيچ گونه تصرف در تركه، براى هيچ كس جايز نيست.

[سؤال 8690] ‘ 4274

2. شخصى از دنيا مى رود و وصيت مى كند يك مقدار از اموالش براى نماز و روزه باشد و در ضمن، همين شخص متوفى اهل ربا و سود بوده است كه هرگاه كسى محتاج او مى شد، قرض او همراه با ربا بوده است و ديگر اين كه وجوهات هم نمى پرداخته؛ آيا از اين مقدار اموال بايست وجوهات و يا اين كه رد مظالم اخراج شود يا خير؟

بسمه تعالى، بايد اوّلاً ديون او كه از جملۀ آن، وجوه شرعيه و مظالم عباد است، داده شود و در باقيمانده به وصيت عمل شود و وصيت در ثلث نافذ است.

[سؤال 8691] 4759

بسمه تعالى 24 / 5 / 1361

محضر مبارك دفتر امام خمينى، مدّ ظله العالى

احتراماً؛ با عرض سلام، به پيوست وصيت نامۀ شهيد دكتر محمدعلى فياض بخش تقديم مى گردد. بنابر وصيت ايشان1/4 ثلث بايد خرج كفن و دفن و ايام ثلاثه كه هفت و چهلم ذكر شده گردد. كل مخارج مبلغ 50000 تومان شده است كه 1/4ثلث بسيار بيشتر از آن مى شود. آيا وصى مى تواند مازاد ثلث را براى مخارج سال شهيد و يا خيرات ديگرى با نظر خود، مصرف كند؟ و اصولاً پدر شهيد - بنابر ولايتى كه دارد - اجازۀ تصرف در اين مازاد ثلث را دارد. در غير اين صورت تكليف چيست؟

بسمه تعالى، در مطلق خيرات صرف كنند و احتياطاً از ورثه اجازه بگيرند.

ص: 422

[سؤال 8692] ‘ 3387

3. اگر شخصى وصيت كند كه مثلاً 40 سال براى او نماز و روزه بخوانند و اتفاقاً زودتر فوت نمود، بايد به اين وصيت عمل شود؟ (قبل از 40 سال فوت كرده) آيا زمانى كه بالغ نبوده و نماز و روزه بر او نبوده، بايد به حساب آورد؟

بسمه تعالى، وصيت در ثلث نافذ و بايد به آن عمل شود.

[سؤال 8693] 4760

بسمه تعالى 29 / 3 / 1361

حضور مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله الشريف

شخصى شهيد شده كه وصيت نامه ايشان پيوست عريضه است؛ آيا ثلث كه وصيت كرده، ثلث صد هزار تومان است كه نقد داشته يا ثلث تمام اموال؟ چون غير از اين صد هزار تومان كه وصيت كرده وجوه شرعيۀ آن داده شود، اموال ديگرى هم از قبيل منزل و اثاث منزل دارد؛ لذا چون عبارت وصيت نامه خوب روشن نيست و شهيد، صغير هم دارد، تقديم حضور مبارك شد كه هر طور بايد عمل شود دستور فرماييد.

بسمه تعالى، ميزان، ظاهر الفاظ وصيت است؛ اگر نسبت به مبلغ خاصى از اموال خود وصيتى نموده، وصيت در مورد همان مال بايد تنفيذ شود.

[سؤال 8694] 4761

بسمه تعالى

محضر آيت الله العظمى رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران دامت بركاته

لطفاً به سؤالات اين جانب جواب مرحمت فرماييد:

1. فرزند شهيدم وصيتى نموده كه فتوكپى آن تقديم مى گردد، كه چند سال نماز و روزه استيجار و نود روز كفاره روزه عمد برايش پرداخت گردد، اولاً چند سال چقدر است؟

وصيت نموده كه از حقوقش استيجار و كفاره فوق پرداخت شود، و حقوق بعد از

ص: 423

شهادت مربوط به ورثه است كه از طرف اداره مربوطه خود تقسيم نموده و به حسابى كه براى افراد تحت تكفل آن شهيد واريز مى نمايد، آيا با اين حقوق مى شود آن نماز و روزه و كفاره را انجام داد؟ و در صورتى كه بشود هرگاه بعضى از وراث مكلف مثل زن او موافقت نكند آيا مى توان از سهميه صغار نماز و روزه را استيجار و كفاره را پرداخت نمود يا نه؟ در صورتى كه از اين حقوق نشود، شهيد مقدارى ما ترك دارد كه به اندازه اى است كه تكافوى استيجار نماز و روزه و كفاره را مى نمايد، آيا مى شود از آن پرداخت نمود يا نه و در صورتى كه نشود اين بنده كه امكانات نداشته و نمى توانم به وصيت او عمل نمايم چه وظيفه اى براى من منظور مى نماييد. تكليف نماز و روزه و كفاره چه مى شود؟

بسمه تعالى، وصيت او در حقوقى كه بعد از شهادت او به خانواده داده مى شود نافذ نيست و در تركه او در مقدار ثلث آن نافذ است و اگر ثلث وافى به همه نيست تقسيط مى شود و قدر متيقن از چند سال دو سال است.

[سؤال 8695]

2. فرزند شهيد ديگرم وصيت نموده كه يك ماه و نيم روزه برايش استيجار شود ولى ايشان نظر به اين كه بسيجى بوده و ماتركى نداشته و ندارد و اين جانب هم فاقد امكانات مالى هستم تكليفم در اين مورد چيست و در رابطه با روزه هايى كه نگرفته چيست؟

بسمه تعالى، با فرض اين كه ماترك ندارد وصيّت او نافذ نيست.

[سؤال 8696] 4762

بسمه تعالى 20 / 9 / 1358

دفتر حضرت آيت الله امام خمينى، رهبر جمهورى اسلامى

شخصى در حيات خود مبالغى پول كه كمتر از يك سوم مال خود مى باشد براى مخارج ضرورى، نماز و روزه در اختيار شخص سيدى گذاشته كه تاريخ فوت سيد

ص: 424

27 / 4 / 1336 و تاريخ گواهى فوت آن شخص 29 / 4 / 1336 مى باشد. آيا عيال ايشان كه شوهر چهارم او مى باشد و از او اولادى ندارد از آن پولى كه براى مخارج ضرورى و نماز و روزه در حيات خود جدا نموده، حقى دارد يا خير؟

بسمه تعالى، در صورتى كه مجموع وصاياى او زايد بر ثلث نباشد وصيت مذكور نافذ است و مبلغ مزبور به ورثه نمى رسد.

[سؤال 8697] 4763

بسمه تعالى

محضر آيت الله العظمى خمينى مدّ ظله العالى

اشخاصى كه در مستشفى فوت مى كنند بدون وصيت، آن ميت را مى شود از مال او كفن، و صرف خرج ديگر بكند.

بسمه تعالى، مصارف متعارفى غسل و كفن و دفن از اصل تركه برداشته مى شود و احتياج به وصيت ندارد.

[سؤال 8698] 4764

بسمه تعالى 5 / 1358

محضر مرجع بزرگ عالم اسلام و تشيع حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، مسائلى است به شرح ذيل:

1. شخصى در حالت مريضى، طى يادداشتى در حضور چند نفر كه به امضاى آنان نيز رسيده است، مبلغ كل موجودى پول خود را كه بالغ بر سى و يك هزار تومان بوده است؛ با كسر مخارج كفن و دفن، بقيۀ پول را پس از حيات به عيال خود داده و توضيح داده است كه ورّاث ديگر حقى به اين پول ندارند. در صورتى كه شخص متوفى داراى مادر و يك دختر از زن ديگرى مى باشد. آيا اين ورّاث، از اين پول حقى دارند يا خير؟

بسمه تعالى، حكم وصيت را دارد كه اگر پول مذكور از ثلث تركه بيشتر نباشد نافذ است و در زايد بر ثلث، موقوف به اجازۀ ورثه است.

ص: 425

[سؤال 8699]

2. شخص متوفى، حدود پانزده روز پس از اين كه در محل كشاورزى خود، حالش به هم مى خورد؛ مجدداً در حضور چند نفر ديگر، شفاهاً وصيت مى كند و باز عيال خود را به عنوان وصى معلوم مى كند و مبلغ دو هزار تومان جهت مصرف در حسينيه و مسجد محله آن جا اختصاص مى دهد كه وصى بپردازد. ولى شخص متوفى اسمى از ثلث خود را نمى برد و ثلث خود را معلوم نمى كند. آيا متوفى حق ثلث خود را دارد؟ و اگر دارد، ثلث به دست كدام يك از وراث بايد قرار گيرد: مادر، همسر، يا دختر؟ احكام شرعى را در اين مورد بيان فرماييد.

بسمه تعالى، وصايايى كه شخص كرده؛ در ثلث تركۀ او نافذ است. چه اسم ثلث را ذكر كرده باشد يا نه.

[سؤال 8700] 4765

بسمه تعالى 10 / 10 / 1361

محضر مقدس رهبر بزرگوار و نايب عالى قدر امام زمان و پيشواى مسلمانان جهان، حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى با تقديم ادب و احترام؛ به عرض آن پيشواى معظم مى رساند:

شخصى در سال 1342 به خط و امضاى خودش وصيت مى كند كه پس از وفاتش ثلث از اموالش به مصرف خيريه برسد ودر ذيل همان وصيت نامه اثاث خانه اش را به پسر منحصر به فردش واگذار مى كند و دخترانش را از اثاث خانه اش كه نسبتاً قابل توجه مى باشد محروم نموده است. آيا ساير ورّاث و يا يكى دو نفر از آن ها مى توانند ثلثيه مذكور را قبول و بر طبق وصيت نامه به مصرف برسانند و واگذار كردن اثاث خانه اش را به برادرشان رد نمايند و قبول نكنند؟

بسمه تعالى، بعيد نيست صحت هر دو وصيت در ثلث تركه، و توقف هر دو وصيت نسبت به زايد بر ثلث تركه بر اجازۀ ورثه. اگر چه مسأله خالى از اشكال نيست و احتياط ترك نشود.

ص: 426

[سؤال 8701] 4766

بسمه تعالى 16 / 3 / 1361

زيدى در بيست و سه سال قبل، وصيت كرده بود و فرزند خود را وصى و عيال خود را ناظر قرار داده و از ماترك خود، بعد از پرداخت تمام ديون، مبلغ هفتصد تومان را ثلث خود قرار داده تا با اين مبلغ، اجير گرفته و يك ماه و نيم روزه و سه سال نماز به جا آورند؛ متأسفانه الى حال به وصيتش عمل نشده و ماليه اش تقسيم نشده؛ اگر وارث بخواهند طبق وصيتش عمل بكنند، با وضع زمان، مبلغ تعيين شدۀ هفتصد تومان در برابر يك ماه و نيم روزه و سه سال نماز ناچيز است. آيا بايد تمام نماز و روزه را بدهند يا فقط به اندازۀ هفتصد تومان عمل نمايند؟ حكم آن را مرقوم فرموده كه محل حاجت است.

بسمه تعالى، اگر به ثلث وصيت كرده، هر مقدار از نماز و روزۀ مورد وصيت كه ثلث فعلى به آن وافى است، بايد داده شود.

[سؤال 8702] 4767

بسمه تعالى 1 / 2 / 1361

احتراماً؛ ضمن تقديم فتوكپى وصيت نامۀ (غير رسمى) همسرم كه در تاريخ 1 / 8 / 1359 در جبهه هاى نبرد حق عليه باطل به افتخار شهادت نايل آمده؛ خواهشمند است سؤالات زير را به نحو مقتضى به عرض حضرت امام خمينى رسانده و نظر مباركشان را امر به ابلاغ فرماييد.

1. به دليل وجود اختلافات و مشكلات عديده، اين جانب به اتفاق فرزندم ناگزير به ترك خانه اى كه متعلق به همسرم بوده است، هستم و لذا قصد آن دارم تا با رعايت حق شفعه نسبت به فروش بى قيد و شرط سهم الارث خود و فرزندم (كه قيمومت آن را به حكم قانون به عهده دارم) اقدام نمايم. با عنايت به مراتب فوق خواهشمند است نظر مبارك امام را در اين مورد اعلام فرماييد كه آيا فروش خانۀ مذكور به صرف وجود

ص: 427

جملۀ: «خانه ام را تا زمان حيات مادرم نبايستى بفروشيد؛ زيرا او حق اين را دارد كه تا آخر عمرش در آن زندگى كند» در وصيت نامه - صرف نظر از شرايط روانى زمان تحرير آن - بر خلاف موازين شرع مقدس اسلام است يا تنها براى اين جانب تعهد اخلاقى ايجاد مى نمايد؟ آيا كل وصيت نامه و براى كليۀ وراث لازم الاجرا مى باشد يا تنها براى اين جانب و در اين مورد لازم الرعايه مى باشد؟

2. در صورتى كه فروش خانه بر خلاف شرع باشد و چنانچه مادر شهيد مادامى كه در قيد حيات است حق داشته باشد در آن خانه سكونت نمايد و با عنايت به اين كه قسمت اعظم آن خانه متعلق به طفل صغير (5/2 ساله) شهيد مى باشد يا در صورتى كه خانه در تصرف كامل مادر شهيد باشد و يا اين جانب ناگزير به فروش غيرعادلانۀ آن به مادر شهيد گردم (مثلاً با اقساط 25 ساله) كه مآلاً در دراز مدت منجر به تضييع حق فرزند شهيد شود؛ مسئوليت شرعى آن به عهدۀ چه كسى خواهد بود و تكليف شرعى من در اين ميان چيست؟

3. با توجه به اين جملۀ از وصيت نامه: «تمام اموال جزئى (خانه و ماشين و غيره) كه دارم، متعلق به فرزندم مى باشد كه بايستى فقط همسرم به عنوان قيّم عمل كند تا بزرگ شود»؛ اصولاً اين جانب حق دارم به نحوى كه مصلحت آتى صغير ايجاب نمايد، در مورد اموال مذكور تصميم گيرى نمايم يا خير؟

4. آيا اين جانب حق دارم مهريۀ خود را نقداً درخواست نمايم يا خير؟ و با توجه به اين كه در وصيت نامه تصريح گرديده: كليه اموالم متعلق به فرزندم مى باشد؛ از محل فروش كدام اموال بايد مهريۀ اين جانب پرداخت گردد و آيا مى شود ملزومات و مايحتاج زندگى را براى تأمين آن فروخت يا خير؟

بسمه تعالى، وصيت سكناى منزل براى مادر و واگذارى اموال به فرزند در ثلث مجموع تركه نافذ و در زايد بر آن موقوف بر اجازۀ ورثه است.

بدهى شهيد بابت مهريۀ زوجه و غيره مقدم بر وصيت است و از اصل تركه خارج مى شود و زن از قيمت ساختمان منزل و از اعيان منقولات ارث

ص: 428

مى برد. و قيّم صغير، مكلف است اموال صغير را حفظ كند تا پس از بلوغ و رشد او تحويل وى دهد، مگر آن كه مصلحت صغير ايجاب كند كه تمام يا قسمتى از اموال او را برايش بفروشد و وصيت سكناى منزل براى مادر مانع از فروش منزل نيست، ولى مشترى حق ندارد موصى لها را از سكونت منع كند.

[سؤال 8703] 4768

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر اسلام، حضرت امام خمينى، پس از عرض سلام

اين بندۀ خدا در دو مسأله دينى به مشكل برخوردم. مشكل اول آن كه ما دو برادر و دو خواهر از يك پدر و مادر هستيم. پدر ما نود و هفت سال عمر كرد و من كه برادر كوچك هستم و 65 سال از عمر من رفته، خدمتگزار پدر بودم. چون مادرم 30 سال قبل فوت كرد من براى خدمت پدر انجام وظيفه كردم تا پدر فوت كرد. پدرم وصيت نامه رسمى نوشت و تمام ملك و مال هر چه داشت در وصيت نامه قيد كرد و دو قفيز ملك خود را ثلث براى خود قرار داد كه پس از فوتش وصى كه پسر بزرگ است و وكيل كه پسر كوچك است، براى آن مرحوم پنج سال نماز بخوانند و مابقى را در عزاى امام حسين خرج كنند. ولى محضر، قباله اى كه به فروش برسد نمى نويسد. مشكل ديگر آن كه يك خواهر داريم كه شوهرش اهل قمار و عرق و ترياك مى باشد وى خواهر ما را وادار نموده كه مانع شود كه زمين ثلث پدر به فروش برسد و براى آن مرحوم خرج شود. وى مدعى است كه زمين ثلث پدر را به جاى مال پدر به من بدهيد. در صورتى كه يك پنجاهم قيمت ثلث مال پدر به او نمى رسد. متمنى است حكم شرعى را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، ثلث مورد وصيت اگر مشخص باشد بايد در مصرف تعيين شده صرف شود و هيچ يك از ورثه حقى نسبت به آن ندارد.

ص: 429

[سؤال 8704] 4769

بسمه تعالى

حضور مبارك رئيس الملّة والدين آيت الله العظمى، حضرت امام خمينى دام ظله العالى، با كمال توقير و اداى سلام همواره اوقات توفيقات روزافزون آن زعيم عالى قدر را از درگاه بارى تعالى مسئلت مى نمايم:

1. شخصى فوت نموده و دارايى و متروكات متوفى عبارت از دو باب خانه على حده و نُه باب مغازه و مبلغى وجه در بانك مى باشد و در وصيت نامه شرعى، ارشد اولاد خود را وصى قرار داده كه پس از فوت تمام دارايى و متروكات موصى را به حيطۀ تصرف درآورده و پس از اداى ديونات، تقسيم و كما فرض الله بين وراث تسهيم گردد از جمله يك باب از مغازه هاى موصى با خانۀ ارشد اولاد خود كه وصىّ نامبرده مى باشد، در سند مشترك و مشاع است و در واقع امر 8 باب مغازه مزبور براى موصى قرار گرفته كه در وصيت نامه هم درآمد مغازه ها را تا مدت بيست سال قيد شده بابت ثلثيه موصى به صرف استيجار سى سال نماز و روزه و ساير خيرات كه در وصيت نامه قيد شده رساند و بعد از بيست سال تقسيم و كما فرض الله بين وراث تسهيم گردد، حال در اثر عدم سازش و عدم متابعت بعضى از وراث، موصى مى تواند خانه خود و 8 باب مغازه را كه مشترك است به فروش برساند و طبق وصيت نامه از عين المال فروش ثلثيه عمل كند و بقيه را تقسيم كند. زيرا در مدت بيست سال معلوم نيست وصىّ زنده باشد و متحمل همه گونه ناملايمات گردد و همچنين دو باب خانه على حده كه وراث در آن سكونت ندارند موصى مى تواند به اجارۀ اشخاصى كه مستضعف مى باشند بدهد و از مال الاجاره آن ها پس از خرج تعميرات و ساير جهاتى كه موجب ويران شدن آن نشود بابت سهم امام محسوب دارد، و در صورت عدم رضايت بعضى از وراث وصىّ مى تواند در آن ها نماز بخواند، زيرا مدت ها طول مى كشد كه انحصار وراثت شود.

بسمه تعالى، بدون اجازه همه ورثه فروش صحيح نيست و با اجازه، در صورتى صحيح است كه قبلاً به وصيت عمل شود به اين نحو كه سى سال

ص: 430

نماز و روزه و ساير اعمال مورد وصيت را از جاى ديگر بدهند و بعد املاك را بفروشند و مقدارى كه صرف وصيت شده را از آن بردارند و بقيه را تقسيم كنند و تا دين ميت ادا نشود، تصرف در تركه جايز نيست.

2. يك نفر كاسب پيرمرد خياط كه مستأجر 2 باب مغازه فوق الذكر بوده در مدت 8 سال در حدود مبلغ دوازده هزار تومان بابت كرايه مغازه و مخارج مربوط به دادگسترى و حق الوكاله و ساير مخارج مربوطه دو فقره حكم صادر شدۀ

دادگسترى، مديون و در اثر عدم توانايى تخليه كرده است و چنانچه اجرائيه صادر گردد محكوم به پرداخت وجوه نامبرده مى گردد و چون توانايى ندارد محكوم به زندان است، براى جلوگيرى از تعقيب نامبرده و برائت ذمه از مستأجر اجازه فرماييد مبلغ نامبرده بابت سهم امام عليه السلام محسوب گردد كه در نتيجه برائت ذمه از مستأجر و موجر حاصل شده و اداى دين طرفين گردد.

بسمه تعالى، اگر تمكّن از اداى دين خود ندارد بايد به او مهلت داده شود.

3. در تاريخ 7 / 6 / 1358 مبلغ يك هزار و دويست تومان به حساب 100 آن امام واريز كردم بعداً متوجه شدم كه بابت ساختمان مستضعفين است اما خمس واجب و بر ذمه است. مستدعى است اجازه فرماييد بابت سهم امام عليه السلام محسوب گردد.

بسمه تعالى، اجازه دادم.

[سؤال 8705] 4770

بسمه تعالى 26 / 5 / 1361

حضور مبارك رهبر عظيم الشأن، آيت الله العظمى حضرت مستطاب حاج آقا روح الله موسوى خمينى، دام ظله العالى، اماما! چه مى فرماييد در اين مسأله:

شخصى ده سال قبل به رحمت ايزدى پيوسته و وصيت كرده كه دارايى را فوراً جمع آورى كرده پس از دادن قروض محقّقه اگر چيزى از كل دارايى باقيماند از محل ثلث دارايى، اين پنج فقره را ادا كند. روزه (ده سال)، نماز (ده سال)، حج (يك)، زغال (50 خروار) و يك صد ختم قرآن بدهند و چنانچه پنج فقره داده شد و چيزى ماند، براى خود موصى ده سال روزه و نماز بدهند، والسلام.

در اثر اختلافات جزئى بين ورّاث، ماترك تا كنون تقسيم نشده؛ ولى در عين حال از جمع دارايى مقدارى به دفعات به فروش رسيده و وجوهى هم از مال الاجاره

ص: 431

دريافت گرديده كه ثلث آن جهت انجام مصارف معينه خواسته شده در بالا تحويل اوصيا شده است؛ ولى حاليه طبق محاسبه اى كه به عمل آمده با فروش قسمتى ديگر از ماترك و دادن ثلث آن به اوصيا كليه خواسته ها انجام و برآورده مى شود و ديگر تعهدى از موارد وصيت باقى نخواهد ماند.

اماما! با عنايت به عرايض بالا و اين كه ديگر مورد مصرفى جهت وصيت باقى نخواهد ماند؛ آيا ورثه مى توانند بدون جدا كردن ثلث مازاد، ماترك را كه باقى مى ماند كما فرض الله بين خود تقسيم نمايند؟ تمنا دارد ورّاث را ارشاد و به خاتم شريف ذيلاً مزين فرموده كه عندالحاجه حجت بوده باشد.

بسمه تعالى، اگر نسبت به ثلث وصيت نموده، مقدار باقيمانده از موارد وصيت را در وجوه برّ صرف نمايند و تا ثلث را اخراج نكرده اند، نمى توانند تركه را تقسيم نمايند.

[سؤال 8706] 4771

بسمه تعالى 4 / 7 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله

شخصى وصيت نموده است كه ثلث اموال او را به مصارف معينى از قبيل صوم و صلاة و خمس و زكات و ردّ مظالم صرف نمايند و در وصيت نامه مشخص نموده است كه چند سال نماز و روزه و چه مبلغى به عنوان خمس و زكات و ردّ مظالم بپردازند. همچنين از همان ثلث، يك قطعه باغ را به عنوان قرآن خواندن بر سر قبرش مشخص نموده است و بعد از انجام همۀ اعمال و امورات مذكورۀ در وصيت نامه، اكنون مقدارى از ثلث، باقيمانده كه اضافه مى باشد؛ لذا استدعا داريم تكليف ما را روشن فرماييد كه آيا اين مقدار اضافى به وراث برمى گردد؟ يا اين كه بايد صرف در امور خيريه بشود؟

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، مبلغ اضافى را صرف خيرات براى ميت نمايند.

ص: 432

[سؤال 8707] 4772

بسمه تعالى

دفتر حضرت امام خمينى

احتراماً؛ پاسخ فرماييد: زنى وصيت نموده است ثروتى كه از پسرم به من يك ششم مى رسد و من از روز اول در منزل شخصى ايشان بوده ام و تمامى زحمات من با فرزندان ايشان بوده و براى بنده هم نوه محسوب مى شوند. تقاضا مى نمايم، بعد از مرگ من ثروت مرا بين دو نوۀ پسرى و يك فرزند خودم تقسيم نماييد.

بفرماييد: آيا اين وصيت از نظر شرع مقدس نافذ مى باشد يا نه؟

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، وصيت در ثلث تركه نافذ است؛ به اين نحو كه ثلث تركه را به دو نوه او مى دهند و بقيه، به فرزندش به ارث مى رسد.

[سؤال 8708] 4773

بسمه تعالى 15 / 3 / 1361

مسئول محترم دفتر امام خمينى

احتراماً؛ به عرض مى رساند كه شخصى داراى سه همسر و تعدادى فرزند از دو همسر قبلى و فاقد فرزند از همسر سوم مى باشد، ولى در موقع فوت و وصيت، دارايى خود را به سه قسمت تقسيم كرده. قسمت اول را به يك دخترش و قسمت دوم را براى خرج كفن و دفن كه آن هم در اختيار دختر مزبور مى باشد و قسمت سوم را به همسر سوم مصالحه كرده، و بقيۀ اولاد و وراث را از ارث محروم كرده. لازم به تذكر است كه حاجىِ مرحوم داراى دو فرزند پسر و دو فرزند دختر مى باشد كه همۀ اولاد خود را از ارث محروم و فقط به دختر نامبرده و زن سوم مصالحه كرده. از آن دفتر محترم خواهشمند است اين جانب را در اين مورد ارشاد فرماييد.

بسمه تعالى، اگر اموال را در حيات خود به وجه شرعى از ملك خود خارج ساخته، ديگران در آن اموال حقى ندارند؛ ولى اگر وصيت نموده كه بعد از

ص: 433

فوت، امور مذكوره را انجام دهند، وصيت فقط در يك سوم مجموع تركه نافذ است و در بقيه چنانچه ورثه اجازه نكنند، ارث مى شود.

[سؤال 8709] 4774

بسمه تعالى

حضرت مستطاب آيت الله العظمى امام خمينى، مرجع تقليد شيعيان و بنيان گذار جمهورى اسلامى، مدّ ظله العالى

شخصى چهار زن دارد كه سه تاى آن ها داراى فرزند و يكى از آن ها نازا است. آنچه دارايى از زمين داشته، به پسرهايش صلح و منتقل كرده. به عيال چهارم كه نازا است مى تواند خانۀ مسكونى خود را به عنوان وصيت بدهد؟

بسمه تعالى، اگر وصيت كند، نسبت به ثلث تركه اش نافذ است و در بقيه، موقوف به اجازۀ ورثه است؛ ولى مى تواند درحيات خود، خانه را به او صلح كند؛ در اين صورت از تركۀ او محسوب نمى شود و ورثه در آن حق ندارند.

[سؤال 8710] 4775

بسمه تعالى 15 / 1 / 1361

خدمت امام خمينى، و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، مدّ ظله العالى

استحضاراً به عرض مى رساند: اين جانب داراى دوازده اولاد از دو زن مى باشم (هشت دختر و چهار پسر)؛ از دوازده اولاد، يازده نفر همگى بزرگ بوده و صاحب زندگى و اهل و عيال مى باشند، كه من در حد توانايى و در حد مقدورات خودم به آن ها كمك نموده و دخترها را نيز به اندازۀ وسعم جهيزيه داده و به خانۀ بخت رفته اند؛ در حال حاضر يك پسر هفت سالۀ صغير دارم و چون خودم مريض احوال هستم و سنى از من گذشته است، وصيت نموده و چيزهايى را براى مخارج دفن و كفن خودم معيّن نموده ام؛ من از مال دنيا فقط هفتاد هزار تومان آب و ملك در جاسب و يك حياط شصت مترى كوچك در تهران دارم كه داراى چهار اتاق كوچك و يك زيرزمين

ص: 434

ده مترى مى باشد كه فعلاً در آن ساكن هستم؛ چون اولادهاى ديگر من صاحب زندگى هستند، مى خواهم بعد از خودم حياط فوق را به پسر صغير هفت ساله ام واگذار نمايم؛ اما اولادهاى بزرگ تر مانع از اين كار مى شوند و از لحاظ شرعى هم كه به حاكم شرع مراجعه نموده ام، اظهار مى دارند: حق ندارى بيشتر از ثلث مالت را به پسر كوچكت واگذار كنى. از آن امام بزرگوار استدعاى عاجزانه دارم اين جانب را راهنمايى فرمايند كه آيا من مى توانم شرعاً اين حياطم را بعد از خودم به پسر صغير هفت ساله ام واگذار كنم يا خير؟ ضمناً حق دو عيالم را تمام و كمال ادا نموده ام.

بسمه تعالى، وصيت در ثلث نافذ است؛ ولى اگر در زمان حيات خود تمام آنچه را مى خواهى، به كسى ببخشى، نافذ، و مانع ندارد.

[سؤال 8711] 4776

بسمه تعالى 28 / 8 / 1361

دفتر محترم امام خمينى، با عرض سلام

زوجى كه فاقد اولاد مى باشند، طى نامه اى به اين جانب نوشته اند: منزل كوچكشان كه حدود 150 متر مربع مى باشد، با مبلغ حدود دويست هزار تومان، بعد از فوتشان به مسجدى تبديل شود؛ اين جانب به علت تعدد مساجد - كه حدوداً صد متر به مسجد جامع جديد و 150 متر به مسجد جامع قديم فاصله بيش نيست - نمايندگانى به منزل زوج فرستادم و گفتم: از وصيت براى مسجد صرف نظر كنند و پيام فرستادم دستور فرمايند چيز ديگرى كه مورد استفادۀ بهتر عموم باشد ساخته شود؛ اين مرد و زن گفته اند: هر چه من صلاح بدانم بسازم؛ اكنون مرد فوت شده و زن زنده است؛ آيا با اجازۀ زن كه نصف منزل متعلق به او است مى شود اين منزل گلى كه در حال خراب شدن است، به صورت تكيه اى كه اين محل نياز دارد - مانند زينبيه، مهديه، اكبريه - ساخته شود يا خير؟

بسمه تعالى، اگر اختيار تعيين آن، به نظر و صلاح ديد شما موكول شده و ورثه راضى هستند، به هر نحو صلاح بدانيد مى توانيد عمل كنيد.

ص: 435

[سؤال 8712] 4777

بسمه تعالى

رئيس محترم دفتر امام خمينى، رهبر بزرگ انقلاب اسلامى، محترماً؛ مراتب جهت استحضار و راهنمايى به شرح زير اعلام مى گردد. فدوى داراى همسر و خواهر و خواهرزاده بودم كه همسرم در ده سال قبل و خواهرزاده، شش سال قبل و خواهرم امسال فوت شده اند. همسرم وجهى نداشته و در اثر مرض سرطان در گذشته كه كاهل الصلاة و وصيتى از خود باقى نگذاشته ولى روزه را به واسطه ضعف، عمل نمى نمودند. خواهرزاده ام نيز در اثر سكته فوت نموده و غالباً نماز ايشان فوت مى شد، ولى از گرفتن روزه به واسطۀ ضعف اعصاب نمى توانستند عمل نمايند و وصيتى هم ننموده اند. خواهرم كه در اثر كبر سن مرحوم گشته، نماز را به جا مى آوردند، ولى به واسطۀ كسالت روزه را نمى توانستند به جا بياورند و دارايى او يك منزل قديمى به مساحت چهارصد متر مى باشد. فعلاً خودم و فرزند و عيال و اطفال فرزندم در آن محل زندگى مى كنند. ايشان وصيّت نموده اند كه مدت سى سال نماز و روزه برايش خريدارى شود و خود حقير كه مدت هشتاد سال از سنم مى گذرد؛ توانسته ام با زحمت زياد مبلغ صد و پنجاه هزار تومان كه فعلاً دست تاجرى مى باشد، تهيه نمايم و تاجر مزبور وجه را در ارديبهشت ماه سال آينده بايد بدهد. و مدت ده سال براى همسرم كه فوت شده به علاوه يك فقره حج كه مستطيع بوده و انجام نداده بايد تهيه نمايم. يك فقره حج نيز بر من واجب بوده كه در اثر كسالت، انجام آن به تعويق افتاده و بايد انجام شود و وصيت نامه رسمى هم نموده ام. و يكى از پنج فرزندانم را وصى و دامادم را ناظر بر وصى قرار داده ام، ولى آنان قبول اين مسئوليت را نمى نمايند. مستدعى است، بنده را راهنمايى فرموده و ترتيبى اتخاذ فرمايند كه رفع اين نگرانى فراهم شود. ضمناً همشيره ام كه فوت شده و منزل او به اسم بنده مى باشد؛ مبلغى ردّ مظالم و خمس بايد بدهد كه آن هم بايد پرداخت كرده و منزل فعلى هم قديمى و خريدارى مانند سابق ندارد كه بتوانم با فروش آن وصاياى آن ها را انجام بدهم و اگر به فروش برسد خودم و

ص: 436

بچه هايم بى سامان خواهيم بود. منتظر پاسخ آن دفتر امامت مى باشم كه مرا از اين نگرانى نجات فرمايند. اگر صبر كنم تا وجهى كه نزد شخص تاجر است وصول شود، ممكن است فوت شوم و مسئول انجام وصاياى آنان در دنيا و آخرت واقع گردم.

بسمه تعالى، ديون و حج واجب ميت از اصل تركۀ او خارج مى شود و وصاياى او در ثلث بقيه نافذ است و آنچه باقيماند به ورثۀ ميت مى رسد و تا اخراج دين و عمل به وصيت نشده، حق تصرّف در تركه ميت را ندارند.

[سؤال 8713] 4778

بسمه تعالى

محضر مقدس ولى فقيه، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

1. در وصيت نامه اى تكليف خرج ثلث دارايى اعم از منقول و غير منقول به طور جداگانه تعيين گرديده و ذكرى هم از بدهى يا قروض متوفى در آن نشده است. اكنون اشخاصى به موجب اسناد عادى بر تركه اقامه دعوا نموده كه رسيدگى به آن در محاكم عدليه جريان دارد. با اين وصف، آيا وصى ملزم است تا تعيين تكليف قطعى اين دعاوى، اجراى وصيت نامه را به تأخير اندازد يا خير؟

بسمه تعالى، با فرض احتمال دين براى ميت، لازم است تا تعيين تكليف صبر كند.

[سؤال 8714]

2. در صورت ذيحق شناخته شدن مدعيان، آيا طلب آن ها از مال منقول (وجه نقد) يا از غير منقول بايد پرداخت شود تا لطمه اى به اجراى وصيت نامه از نظر كميت حادث نشود؟

بسمه تعالى، دين ميت از اصل تركه خارج مى شود و چنانچه مال مورد وصيت معيّن شده و زيادتر از ثلث تركه بعد از اخراج دين نباشد؛ دين از مالى كه مورد وصيت نيست خارج مى شود.

ص: 437

[سؤال 8715] 4779

بسمه تعالى نهم صفر المظفر 1400 ق

حضور مبارك مرجع عالى قدر، نايب الامام عليه السلام آقاى امام خمينى، دامت بركاته، پس از عرض سلام و تقديم تحيّات، تقاضاى جواب سؤال ذيل را داريم:

شخصى فوت نموده و چند نفر فرزند پسر و دختر و يك زن باقى گذاشته است و ما ترك او دو دانگ خانه است كه حدود بيست هزار تومان ارزش دارد و يك جريب زمين مى باشد كه حدود پنجاه هزار تومان ارزش دارد و قسمتى آب و اثاث خانه كه حدود ده هزار تومان ارزش دارد و نسبت به نيم جريب زمين وصيتى نموده شفاهاً براى بعض ورثه كه عده اى از ورثه وصيت را قبول دارند و بعضى انكار دارند و دو مهريه بدهكار بوده است كه فتوكپى يك قطعه ضميمه، و يك قطعه هم مفقود شده و در دفتر موجود است. و پول يك جريب زمين در آن مهرنامه مفقود شده، پنجاه تومان پول نقره آن زمان نوشته شده است. مستدعى است حكم الله را مرقوم فرماييد كه ورثه بر طبق آن عمل نمايند و نزاع و اختلاف مرتفع شود.

بسمه تعالى، اگر عينى در مهريه زوجه باشد به او اختصاص دارد، و هر مقدار ثابت است كه ميت دين داشته و ادا نكرده، از تركه خارج مى شود و وصاياى ميت در صورت ثبوت شرعى نسبت به ثلث تركه نافذ است و بقيه بر طبق موازين شرعيه ارث مى شود و نزاع بايد در محاكم شرعيه فيصله شود.

[سؤال 8716] 4780

بسمه تعالى 5 / 12 / 1361

مسئولين محترم دفتر امام

پس از عرض سلام و دعا به جان امام، اين جانب سؤالاتى در زمينۀ ديون واجبات مرحوم پدرم دارم كه در صورت امكان، تقاضاى راهنمايى از مسئولين محترم آن دفتر را دارم.

ص: 438

مسئولين محترم دفتر امام؛ اين جانب در طول حيات پدرم مكرراً به ايشان تأكيد مى كردم كه اگر احياناً ديونى در زمينۀ واجبات خويش از جمله (نماز، روزه، خمس، زكات و غيره...) دارند تماماً ادا نمايند؛ ولى پدرم ادعا داشتند كه هيچ گونه دينى از اين بابت ندارم؛ البته من از واجب الحج بودن ايشان آگاهى داشتم و از طرفى از نوع مرض ايشان هم آگاه بودم كه از نوع سرطان و غيرقابل علاج است. به همين دليل در اواخر حيات ايشان دوباره موضوع را با پدرم در ميان گذاشتم ولى همان جواب قبلى را دريافت نمودم و از طرفى بعد از فوت پدرم هيچ گونه ارثى از ايشان به بنده تعلق نگرفته است مگر شش من آب و زمين كه دو برابر همان مقدار - شايد بيشتر - در طول حيات خويش، با قيد كردن در قبالۀ عقد خانم برادرم منتقل كرده اند و به خاطر اين كه اين امر باعث ناراحتى نگردد مقدار متذكره را به من منتقل نموده اند (همان شش من زمين و آب) و بقيه مايملك ايشان از قبيل پول و زمين و آب و گوسفند و گاو و هرچه موجودى داشتند، بنابر وصيت پدرم به مادرم منتقل شده است.

لطفاً اين جانب را راهنمايى فرماييد كه آيا مى توانم از ارثيۀ منتقله به مادرم، براى اداى دين ايشان استفاده كنم يا نه؟ البته متذكر مى شوم كه پدرم داراى دو پسر و چهار

دختر مى باشد كه من پسر بزرگ خانواده هستم و آيا اصلاً ديون پدر مرحومم به اين جانب تعلق مى گيرد يا نه؟ چون من همان طور كه در بالا عرض كردم، مكرراً اداى واجبات را به ايشان متذكر شده ام. از مسئولين آن دفتر تقاضا دارم در صورت امكان، بنده را در اين زمينه ارشاد و آگاه نمايند.

بسمه تعالى، بر ورثه واجب نيست از مال خودشان دين متوفى را بپردازند، ولى اگر دينى برعهده ميت باشد و مال از او باقيمانده باشد بايد دين را كه يكى از آن ها حج واجب است، از آن مال ادا نمود و اگر پدر شما در زمان حيات، تمليك به مادرتان نكرده بلكه وصيت نموده، بايد اولاً ديون مالى او را ادا نمود و بعد وصيت او در ثلث باقى، نافذ و بقيه، بين ورثه تقسيم مى شود.

ص: 439

[سؤال 8717] 4781

بسمه تعالى 9 / 12 / 1361

دفتر محترم حضرت امام خمينى، مدّ ظله، پس از احترامات لازمه؛ مسئلت مى شود در مورد تخميس اموال، شرعاً:

1. آيا بدهى شخص بايد از كليۀ ماترك او كسر شود يا خير؟

بسمه تعالى، بدهى ميت از اصل تركه برداشته مى شود، ولى لازم نيست از هر مالى به نسبت كسر شود.

2. آيا عمارت و خانۀ مسكونى و اثاث البيت معمولى از دادن خمس مستثنا است يا خير؟

بسمه تعالى، اگر از درآمد بين سال تهيه شده، تا مدتى كه جزو مؤونه محسوب است خمس ندارد.

3. قبلاً به سادات مستحق محلى تدريجاً وجوهى بابت خمس داده شده، آيا بايد محسوب شود يا خير؟

بسمه تعالى، آنچه را كه قبلاً بابت اداى بدهى سهم سادات، به سادات فقير عفيف متديّن داده ايد قبول است ان شاء الله.

4. املاكى به عنوان ارث از پدر به شخص رسيده و با علم به اين كه در حال حيات، خمس آن داده شده است، آيا فعلاً خمس به آن تعلق مى گيرد يا خير؟

بسمه تعالى، ارثيه در فرض مرقوم، خمس ندارد.

5. قطعه ملك در حال حاضر جزء صداق و مهريۀ لاوصولى عيال دائمى شخصى مى باشد كه عندالمطالبه ادا نمايد، ولى زوجه تقاضاى وصول آن را ننموده است، آيا خمس به بهاى ملك فرض است يا خير؟

بسمه تعالى، ملك اگر در وقت صداق قرار دادن متعلَّق خمس نبوده، خمس ندارد.

6. املاكى قبلاً خريدارى شده به بهاى روز، ولى فعلاً از حيث قيمت، بهاى آن چندين برابر است؛ در مورد خمس، آيا بهاى امروز بايد محسوب گردد و يا اين كه خريد ملك؟

بسمه تعالى، اگر با درآمد كسب غير مخمس خريدارى شده، در صورت اجازۀ حاكم شرع، به قيمت فعلى خمس دارد.

خدايا، خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار، از عمر ما بكاه و به عمر او بيفزا

ص: 440

[سؤال 8718] 4782

بسمه تعالى

شخصى كه روزۀ ماه مبارك را عمداً افطار كرده و در كفاره آن، بين عتق و صوم و اطعام، مخير است اگر فوت شد، تكليف ورثه - با علم به اين كه متوفى ذمه اش مشغول بوده - چيست؟ همچنين اگر متوفى ذمه اش مشغول به مطلق كفارات بوده، بر عهدۀ ورثه چيزى هست يا خير؟

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، كفارات ماليه از اصل تركه خارج مى شود و در كفاره مخيره، در صورتى كه ممكن باشد اخراج از تركه - به اين نحو كه همه ورثه كبير و راضى باشند - اطعام از تركه مانع ندارد و در غير اين صورت، احوط آن است كه براى پدر، پسر بزرگ تر روزه بگيرد و در غير اين فرض واجب نيست كفاره را بدهند.

[سؤال 8719] 4783

بسمه تعالى 6 / 7 / 1361

محضر مبارك امام خمينى، زيد عزّه، احتراماً؛ ضمن عرض سلام، قبل از هر چيز از خداوند متعال عزت و سربلندى براى آن جناب و تمام آنان كه در پيشبرد اهداف عالى اسلام مى كوشند خواهانم. اميد است با عنايات الهى و حضرت مهدى عليه السلام جامعۀ كفر در سراسر جهان بيش از پيش زبون و خوار گردد و پرچم مقدس اسلام در سراسر جهان به اهتزاز درآيد. غرض از مصدع اوقات شدن، چند سؤالى است كه تقاضاى جواب را دارم.

1. عموى اين جانب سال گذشته كه عازم حج بودند وصيتى را كتباً نمودند و چون سال مشخصى نداشته اند، خمس كل مبلغى را كه براى حج برداشته بودند حساب نمودند كه 74000 ريال شد، كه مبلغ سى هزار ريال را اين جانب طى حواله اى به

ص: 441

خدمت آن مرجع، ارسال و مابقى را وعده كرده بود كه پس از بازگشت بپردازد كه موفق نشد تا فوت نمود. مبلغ 44،000 ريال مابقى طى حوالۀ پيوست تقديم مى گردد كه استدعا دارم كل مبلغ تقديمى به مبلغ 74،000 ريال را براى تأييد ورثه كتباً اعلام داريد.

2. در حالى فوت نمودند كه قادر به وصيت دومى نبودند. فقط اظهار داشته اند: همان وصيت قبلى به قوت خود باقى است، ولى هنوز سال نرسيده بود و چون كاسب بود و قادر به كسب نبود و كشاورزى هم داشته، كليۀ درآمد خود و فرزندانش را به حساب دفترچۀ بانك كه در حدود 1،300،000 مى باشد گذارده. در وصيت اعلام نموده به سه فرزندم كه هر يك ازدواج نكرده اند و دوتاى آن ها كه هنوز به سن قانونى نرسيده، مبلغ 300،000 ريال بپردازيد و ده هزار تومان بابت نماز و روزۀ احتمالى فراموش شده بدهيد و ده هزار تومان مخارج كفن و دفن بدهيد؛ ولى هيچ يك عملى نشده و بعد از دوازده روز فوت، سال خمس هم فرا رسيده. آيا اين مبلغ خمس دارد يا خير؟

بسمه تعالى، آنچه كه آن مرحوم از درآمد كسب مالك شده و لازم بود خمس آن را بپردازد و نپرداخته، بايد خمس آن، خواه پول پس انداز شده باشد يا اموال ديگر، بايد پيش از عمل به وصيت، از اصل تركه برداشت و ادا شود.

3. آيا وجوهى كه از متوفى در بانك مى باشد و با توجه به وصيت و مخارج دفن و كفن و دولت، از آن ماليات بر مى دارد، از نظر حكم اسلامى با توجه به وصيت هاى متوفى چه حالتى دارد؛ در صورتى كه ورثه هيچ گونه رضايتى به برداشت ماليات از طرف دولت ندارند؟

بسمه تعالى، ماليات تابع مقررات دولت اسلامى است.

4. متوفى دو ماه قبل از مرگ، قادر به حركت نبود و نتوانسته نمازهاى واجب خود را به جا آورد و در اين مورد هم وصيتى نكرده. تكليف چيست؟

بسمه تعالى، بر پسر بزرگ تر واجب است نمازهاى قضا شدۀ پدر را به جا آورد.

ص: 442

[سؤال 8720]

5. در مورد خمس و زكات چون در مسأله جاهل بوده، طبق سال انجام نمى داده، ولى در امور خيريه و كارهاى خير و نذورات تا حد توان شركت داشته. ورثۀ مرحوم از محضر آن مرجع عالى قدر، تقاضاى گذشت و طلب مغفرت را درباره اين كوتاهى، از طرف متوفى دارند.

بسمه تعالى، ورثه بايد تمام بدهى مالى او را از تركۀ او پيش از عمل به وصيت و تقسيم ارث ادا نمايند و براى آمرزش مرحوم، اميدوار به عفو و غفران خداوند متعال باشند.

[سؤال 8721] 4784

بسمه تعالى

حضور مبارك رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، امام خمينى، دام ظله، بدين وسيله از محضر آن حضرت، طلب استفتا مى نماييم.

شخصى مصارفى را معيّن نموده كه از ثلث مالش خرج شود. پس از انجام تمام موارد وصيت، مقدارى از ثلث باقيمانده كه ميت مطلبى در اين مورد نفرموده. آيا اين مقدار باقيمانده از ثلث، جزو ماترك محسوب مى شود و به ورثه مى رسد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر در تمام ثلث وصيت نكرده، به ورثه مى رسد.

[سؤال 8722] 4785

بسمه تعالى سوم ذى القعده 1402 ق

محضر مقدس رهبر عظيم الشأن انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى روحى فداه، پس از تقديم بهترين تحيات و عرض سلام، در اين مسائل حضرت عالى حكم خداوند تعالى را بيان فرماييد.

1. شخصى مرحوم شده و وراث او دوازده پسر و چهار دختر و يك زن مى باشد.

ص: 443

چهار پسر و سه دختر از يك زن - كه سابقاً مرحومه شده - و بقيه كه اكثراً صغير مى باشند، از زن فعلى هستند.

شخص متوفى اموالش عبارت است از: چند باغ مشجر؛ قريب 200 رأس گوسفند؛ قريب 150 هزار تومان پول نقد و يك خانۀ مسكونى. در ضمن در حال صحت وصيت كرده كه بعد از فوتش به او عمل شود كه آن وصيت نامه پيش شخص مورد اعتماد ثالثى بوده است. در آن كاغذ عادى نوشته است كه: «مبلغ 50 هزار تومان خرج خودم نماييد و بقيه پولهايم و تمام گوسفندان، مال اولادهاى زن فعلى باشد و اثاثيۀ خانه مال زنم باشد و اولادهاى زن اول - كه مرحوم شده - چيزى از پول ها و گوسفندان نبرند و اما باغ هاى مشجر را بين تمام وراث كما فرض الله تقسيم كنند».

در صورتى كه اكثر اولادهاى كبير، اين وصيت نامه را قبول نكردند و مى گويند ما هم اولادهاى اين پدر هستيم و حق خود را مى خواهيم. لذا از آن مقام معظم تقاضا مى شود نظر مبارك خود را دربارۀ اموال مذكور و طريقۀ تقسيم آن ها و اين كه اين وصيت نامه تا چه حد اعتبار دارد و چه مقدار بايد به آن عمل شود تا ان شاء الله حق كسى از بين نرود، بيان فرماييد.

بسمه تعالى، تنها نوشته و سند ميزان نيست، اگر وصيت به وجه شرعى ثابت باشد، در مقدار ثلث مجموع تركه نافذ است و بايد بر طبق آن عمل نماييد. و در زايد بر ثلث، موقوف بر اجازۀ تمام ورثه است و مازاد بر ثلث مورد وصيت، به تمام ورثه مى رسد.

[سؤال 8723]

2. شخص فوق الذكر، مهريۀ زن پسر خود را به عهده گرفته كه مبلغ هشت هزار تومان پول و چند گوسفند و مقدارى طلا بوده و در دفتر عقد، اقرار كرده كه به ذمۀ من مى باشد و هم در آن دفتر اقرار كرده كه تا مدت يك سال بعد از عقد و ازدواج، پول مهريه را بدهد. و اگر به صورت خانه مسكونى و باغ در نياورد و به زن پسر خود

ص: 444

واگذار نكرد، مبلغ ده هزار تومان به دولت وقت بدهكار باشد. مع الوصف كارى انجام نداد تا مرحوم شد. در صورتى كه اگر آن پول را، در موقع معين شده، خانه و باغ خريده بود؛ الآن چند برابر ارزش داشت. لذا خواهشمند است بيان فرماييد تكليف اين زن چيست؟ در صورتى كه در وصيت نامۀ عادى فوق الذكر هيچ ذكرى از مهريۀ اين زن نشده. البته شايع است كه گاهگاهى به پسر خود مى گفته كه من ندارم خودت مهريۀ زنت را بده.

بسمه تعالى، اگر ثابت شود كه مهريۀ زن پسر خود را به عهده گرفته و بدهكار شده و نپرداخته، بايد مقدار مهريۀ تعيين شده از اصل تركه، پيش از عمل به وصيت و تقسيم ارث، برداشته شود و به طلبكار پرداخت گردد. اگرچه در وصيت نامه اسمى از چنين بدهى نبرده باشد.

[سؤال 8724] 4786

بسمه تعالى 8 / 2 / 1361

محضر مبارك رهبر انقلاب حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

ضمن عرض تحيّت و سلام، وصيت نامه اى رسمى تنظيم گرديده و وصى و ناظر تعيين شده اند. وصى قبل از موصى درگذشته و موصى نيز پس از مدتى فوت كرده است، ولى ناظر در قيد حيات است. با عنايت به اين كه موضوع وصيت نامه مربوط به حق الارث دو سوم از ثلث سهم شرعى متوفى است، آيا از نظر شرع مقدس اسلام وصيت نامه مذكور نافذ مى باشد يا خير؟ و آيا حاكم شرع مى تواند به جاى وصى به وصيت نامه عمل نمايد؟ خداوند وجود مبارك را براى اسلام و مسلمين حافظ باشد.

درود خداوند به شهداى راه اسلام و رزمندگان و با سلام به امام خمينى

بسمه تعالى، وصيت در ثلث تركه نافذ است. و در فرض مسأله حاكم شرع ولايت دارد.

ص: 445

[سؤال 8725] 4787

بسمه تعالى 27 / 1 / 1361

محضر مبارك رهبر انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى مدّ ظله، رهبر انقلاب ايران

محترماً به عرض مى رسانم: اين جانب فرزندى 23 ساله داشتم. خودم ايشان را با بودجۀ خودم فرستادم دبى. مدتى كار كرد در اثر تصادف ماشين جان خودش را از دست داد. مبلغ قابل توجهى وجه، از ايشان باقيمانده است. اين فرزند عيال نداشته و وجهى كه به دست آورده، به نام خودش دفترچه بانكى باز كرده؛ آيا اين وجه ملك خودش مى باشد يا ملك پدرش؟ اگر به ملك خودش مى باشد، مى توانم از جهت ايشان مكه بخرم؟ يا مى توانم اين چند سالى كه تكليف شرعى بر عهده او بوده - از قبيل نماز و روزه - از گردن او ادا كنم؟ خواهش دارم به طور واضح مرقوم فرماييد تا تكليف روشن بشود.

بسمه تعالى، وجه مذكور جزو تركه ميت است و اگر حج بر عهدۀ او بوده بايد از آن داده شود و اگر براى نماز و روزه وصيت كرده از ثلث باقيمانده خارج مى شود و بقيه مربوط به پدر و مادر ميت است و در هر صورت اگر ورثه بخواهند مى توانند نماز و روزه را بدهند.

[سؤال 8726] 4788

بسمه تعالى

مقام معظم دفتر امام خمينى، محترماً به عرض عالى مى رسانم:

اين جانب الآن مدت دو ماه است پسرم به اتفاق همسرش در دريا غرق شده و فوت كردند. پسرم دو سال پيش ازدواج نموده و بچه هم ندارد، پسرم و همسرش پيش هم زندگى مى كردند و كار پسرم در مغازۀ من بود. الآن هم اين نامه را تقديم اين دفتر مى نمايم كه بعد از فوت آن ها، چطور و به چه طريقى بايد مهريه، جهازيه، نماز و روزۀ آن ها را انجام بدهم؟

ص: 446

اميدوارم بعد از خواندن اين نامه، هر چه زودتر طبق قانون قرآن و اسلام اين مسأله را جواب بدهيد تا هم پيش خداوند متعال مسئول نباشم و هم طبق شرع اسلام، اين كار را انجام داده باشم.

بسمه تعالى، مهريۀ زن، از تركه شوهر بايد داده شود. و جهيزيه اى را كه با خود آورده، اگر تمليك به ديگرى نكرده، مى تواند با خود ببرد و در فرض مسأله، نماز و روزه بر عهدۀ كسى نيست، مگر وصيت كرده باشد كه در اين صورت وصيت او در ثلث تركه اش نافذ است.

[سؤال 8727] ‘ 4831

2. كسى وصيت به ثلث مال خود كرده، ولى نمى دانيم براى چه مصرفى وصيت كرده و نظرش را نسبت به مصرف آن نمى دانيم. آيا مى شود اين ثلث را هم صرف كتابخانه هاى حوزۀ علميۀ اصفهان كرد يا نه؟ و همچنين سهم امام را؟

بسمه تعالى، صرف سهم امام بدون اجازۀ مرجع تقليد جايز نيست و ثلث مرقوم كه به آن وصيت شده و مصرفش معلوم نيست را مى توانند در مطلق خيرات، از جمله كتابخانه صرف كنند.

[سؤال 8728] 4789

بسمه تعالى 18 / 11 / 1361

اين جانب برادرى داشتم به نام سيدحسن كه در سال 1356 فوت كردند. پدرم به علت پيرى، قادر نبودند امور صغار و انجام حج واجبى را كه بر عهده ميت بوده، شخصاً متصدى شوند؛ لذا بنده را به جاى خود وكيل نموده و به اين جانب اذن داده تا در امور صغار دخالت نموده و حج واجب را خودم به جاى برادرم انجام دهم. اينك كه اين جريان به دادسرا كشيده شده، دادگاه اجازۀ برداشت مخارجى كه تا كنون براى صغار شده و پول مكه را، از اموال متوفى نمى دهد. اگر شرعاً، پولى كه براى حج و مخارج صغار، به اذن پدر خرج كرده ام طلبكار هستم، به دادسراى ملاير حكم شرعى

ص: 447

را مرقوم فرماييد كه حق اين جانب تضييع نگردد.

بسمه تعالى، خصوصيت مطلب بر ما روشن نيست و چنانچه حج واجب بر ذمه ميت بوده، از اصل تركه خارج مى شود و مخارجى كه براى صغار شده، اگر به مصلحت آن ها و با نظر ولى شرعى بوده، جايز بوده و كسى ضامن آن نيست و الاّ كسى كه خرج كرده، عهده دار آن است.

[سؤال 8729] 4790

بسمه تعالى 15 / 4 / 1361

آيت الله العظمى امام خمينى، دامت افاضاته

نظر به اين كه بين ورّاث گفت وگو از اين جهت كه عمل به مفاد وصيت نامه، دارايى زمان فوت متوفى و يا منحصراً دارايى زمان تنظيم وصيت نامه ملاك عمل است بالا گرفته است، در هر حال وصيت نامه مذكور قابل اجرا و عمل در زمان فوت و نسبت به كل دارايى است و يا زمان تحرير وصيت نامه و دارايى آن زمان؟ نظر شرعى آن جناب را امر به ابلاغ فرماييد.

بسمه تعالى، ملاك اموال حين فوت است مگر در صورتى كه وصيت به قسمتى از اموال شده باشد.

[سؤال 8730] 4791

بسمه تعالى 2 / 12 / 1361

محضر رهبر كبير انقلاب، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

بعد التحية والسلام، مستدعى است مسأله زير را پاسخ عنايت فرماييد.

شخصى بر اثر تصادف در گذشته است و در قبال فوتش مبلغى به عنوان ديه دريافت گرديده است و متوفى داراى ديون متفرقه نيز هست و ماتركى كه بتواند ديونش را ادا كند ندارد، بفرماييد قيم مى تواند از اين پول كه براى ورثه صغير دريافت شده ديون متوفى را بپردازد يا خير؟ چون اين پول جزء ماتركش نبوده و قيم نيز از

ص: 448

طرف دادسراى عمومى فعلى تعيين شده است.

بسمه تعالى، پول دريافتى اگر بابت ديۀ مقتول باشد حكم تركۀ ميت را دارد و بايد بدهى ميت از آن ادا شود و اگر چيزى از آن بعد از اداى بدهى باقيمانده به ورثه مى رسد.

[سؤال 8731] 4792

بسمه تعالى

اگر شخصى در حال مريضى قطعه اى از زمين خودش را در عوض زيارت نمودن كربلاى معلاّ و عتبات، براى شخصى ديگر، غير از ورثۀ خودش وصيت نمايد، آيا ورثه مى توانند بعد از مرگش وصيت را به هم زده و بدون رضايت شخص موصى له زمين ديگرى غير از زمين وصيت شده را به او بدهند يا خير؟

بسمه تعالى، اگر وصيت در زايد بر ثلث نباشد، ورثه حق ندارند.

[سؤال 8732] 4793

بسمه تعالى

شخصى وصيت نموده كه ثلث ماترك او را مصرف كنند و موارد مصرف را تعيين كرده كه عبارت است از واجبات و مستحبات، مثل نيابت حج و خمس و زكات و صوم و صلاة و مخارج مجلس ترحيم و امثال اين ها، همچنين وصيت كرده كه باقيمانده ثلث با نظريه وصىّ و قيّم در امور خيريه مصرف شود. طبق وصيت مرحوم عمل شده و آنچه باقيمانده، از نظر حساب بيست هزار تومان است و از ماترك يك منزل مسكونى باقيمانده كه وارثين در آن زندگى مى كنند. وصى مى گويد: اين منزل را فروخته و در مكان ديگر به قيمت نازل تر مى خرم براى صغار ميت تا در نتيجه طبق وصيت، بيست هزار تومان در امور خيريه مصرف شود. قيّم كه جدّ مادرى صغار است، مى گويد: صغار مخارج يوميه ندارند و بعضى شان به مرض سل مبتلا است و منزل مسكونى وارثين در جنب منزل قيّم است. اگر بچه ها خصوصاً صغارشان در مكان ديگر بروند،

ص: 449

مبتلا به فساد اخلاق و عدم تربيت دينى مى شوند، لذا ورثه صغار در همين منزل به اجازه كبار بمانند. در ضمن سنّ صغار متجاوز از پانزده و شانزده سال نمى باشد و اگر تحت نظر قيّم و در جوار قيّم باشند به حالشان اصلح است. اگر شرع مقدس اجازه بدهد، دو اتاق از منزل اجاره داده شود و صرف اعاشه صغار و مريضيشان بشود به عنوان صرف امور خيريه حسب الوصيه مرحوم. ضمناً دوازده هزار تومان از قيمت منزل را بعضى از وارثين كه حق خودشان هست مى خواهند، كه جمعاً با شرح بالا كه امور خيريه باشد و همچنين حق يك فرد از وارث كه طالب است، سى و دو هزار تومان مى شود. از مقام اقدس آيت اللهى درخواست داريم حكم الله را بيان فرماييد.

بسمه تعالى، در صورتى كه صغار ورثه نياز داشته باشند، جايز است باقيماندۀ ثلث به عنوان خيرات به آن ها داده شود. و در هر صورت، فروش خانه بدون رضايت ورثه يا ولىّ شرعى آن ها جايز نيست.

[سؤال 8733] ‘ 6337

3. براى پرداخت بدهى هاى مرد مرحوم و زن مرحومه چگونه بايد اقدام كرد؟

پدر و مادر مرد مرحوم و پدر و مادر زن مرحومه مى توانند با فروش اثاثيه آن ها ديون آنان را تأمين و پرداخت كنند؟

بسمه تعالى، بدهى هر يك از تركه او خارج مى شود.

[سؤال 8734] ‘ 6437

3. احتمالاً امكان دارد نماز و روزه هم برگردن زن شهيده باشد؛ با توجه به اين كه اين شخص شهيد، وصيت نامه ندارد و معلوم نيست مهريۀ زن ها را داده يا نه تكليف چيست؟

بسمه تعالى، چنانچه به طريق شرعى اداى مهر زن ها ثابت نباشد، بايد آن را مثل ساير ديون، قبل از تقسيم ارث شهيد به ورثه حين موت زن ها پرداخت نمود.

ص: 450

[سؤال 8735] ‘ 6338

3. بهترين هديه براى جوان بدون وصيت در اين مرحله از زمان چيست؟

بسمه تعالى، اگر قضاى واجبى بر عهدۀ او بوده انجام دهند خوب است و چنانچه دين و بدهى دارد، بايد بدهند و بدهى از اصل تركه خارج مى شود؛ اگرچه ميت وصيت نكرده باشد.

[سؤال 8736] ‘ 6371

2. اگر زن بخواهد ارث ببرد - همان گونه كه در رسالۀ عمليه هم فرموده ايد - از هوايى، آن هم از قيمت آن ارث مى برد؛ در صورتى كه متوفى يك صد و چهل هزار تومان مقروض باشد و قرض او را بيمه يا بنياد شهيد - مثلاً - بپردازد، آيا منهاى يك صد و چهل هزار تومان، ارث مى برد زن يا نه قرضى كه از ناحيۀ بيمه يا بنياد شهيد داده مى شود به زن هم تعلق مى گيرد؟ به صورت واضح تر، هنگام شهادت يا فوت شوهر از هرچه هست - غير از زمين - ارث او بايد داده شود يا صبر كنند تا قرض داده شود و بعداً بدون منها كردن قرض ارث به او بدهند؟

بسمه تعالى، اگر بدهى ميت از راه ديگر ادا شود تمام تركه به ترتيب بالا ارث مى شود.

[سؤال 8737] 4794

بسمه تعالى

محضر مبارك زعيم عالى قدر و رهبر كبير انقلاب اسلامى، امام امت، حضرت آيت الله العظمى خمينى، أدام الله ظله الوارف، بعد از سلام و تحيّات وافره

شخص كاسبى، اولِ شروع به كارش متعهد شده كه از سرمايه و سودش، به اصطلاح با حضرت اباالفضل العباس عليه السلام شريك باشد و روى همين حساب، در زمان حيات خود در راه آن حضرت، مخارجى را متحمل گرديده؛ مثلاً يك حسينيه ساخته كه شب هاى ايام عاشورا مجلس خامس اصحاب كساء را منعقد و روز عاشورا، به اهل

ص: 451

عزا و مجلس اطعام نموده؛ تا اين كه داعى حق را لبيك گفته؛ هم اكنون در وصيت نامه اش در حالى كه نوشته: يك سوم ماترك اين جانب متعلق به حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام است، اضافه كرده كه مواد و موارد ديگرى را از مابقى ماترك برداشته و خرج كنند؛ از طرفى بين ورثه، صغار هم وجود دارد؛ غرض از زحمت اين است كه تعهدى كه با حضرت اباالفضل عليه السلام داشته، اگر آن حضرت را - به اصطلاح - فعلاً به عنوان يك مالك بشناسيم، مى بايد يك سوم ماترك را جدا كرده و باقيماندۀ آن را مجدداً تثليث كرده و به ساير مواد وصيت، عمل و دو ثلث را كما فرضه الله تقسيم نمود؛ و اگر سهمى كه در راه آن حضرت بايد مصرف شود را جداى از كل ماترك ندانيم، لازم مى شود كه يك سوم از مال، متعلق به راه آن حضرت بوده و عمل به ساير مواد وصيت نفوذ نداشته باشد، مگر به اذن كبار از ورثه، آن هم نسبت به سهم خود. مستدعى است نظر مبارك را بيان فرماييد تا اين مشكل، حل و طبق نظر مبارك عمل گردد. حفظكم الله من حوادث الدهر

بسمه تعالى، در مورد سؤال، وصيت از ثلث برداشته مى شود؛ و با فرض اين كه ترتيب در وصيت هست، وصيت دوم كه زايد بر ثلث است نافذ نيست.

[سؤال 8738] 4795

بسمه تعالى

شخصى وصيت كرده كه مبلغ معينى مثلاً سه هزار تومان را بابت خمس و زكات بپردازند ولى مقدار خمس و زكات را كه چه اندازه است تعيين نكرده، البته به طور معلوم مقدار زكات كمتر بوده، لطفاً كيفيت هر يك از مقدار خمس و زكات را تعيين فرماييد؟

بسمه تعالى، مقدار متيقن از هر يك را بايد بپردازند و در بقيه مخيرند بين صرف در هر يك و تقسيم به طور مساوى يا اختلاف.

ص: 452

[سؤال 8739] ‘ 3707

2. در وصيت نامۀ پدرى ذكر شده است، كه يكى از حياط مسكونى من ماترك خود قرار دادم، و آن را به دو فرزندش بخشيده است. در جاى ديگر اين وصيت نامه نوشته است: همان حياط را اجاره بدهيد و اجاره اش را بين تمام ورثه قسمت كنيد. وصيت اول تاريخ دارد، ولى دومى تاريخ ندارد، و نشان داده نمى شود كدام ماقبل و مابعد هستند. خواهشمند است در اين زمينه نيز ما را ارشاد فرماييد و تكليف ورثه هاى ديگر چيست؟

بسمه تعالى، منظور از سؤال دوم معلوم نيست، اگر ملك خود را به فرزندان بخشيده و تحت قبض آن ها درآورده، حياط مزبور به آن دو فرزند اختصاص دارد، و وصيت دربارۀ آن حياط مورد ندارد و ساير ورثه هم در آن ملك حقى ندارند.

[سؤال 8740] 4796

بسمه تعالى

خدمت مرجع و امام عزيز سلام، خواهشمندم در مورد مسائل ذيل تكليف مرا روشن فرماييد.

1. در مورد ارثى كه از ميت مى رسد و به طور شفاهى متوفى وصيت كرده است ثلث مال از نقدينه را جهت نماز و روزه بدهيم و از آن جا كه ارث قانوناً تقسيم مى شود و احتمال دارد يكى، دو نفر از فرزندان ثلث را بابت نماز و روزه نپردازند تكليف چيست؟

بسمه تعالى، اگر وصيت محرز است تا به آن عمل نشده حق تقسيم تركه و تصرف در آن را ندارند.

[سؤال 8741]

2. آيا مى توان قبل از پرداخت ثلث مال جهت نماز و روزه از ارث استفاده

ص: 453

نماييم، البته به علت احتياج شديد، و اگر از مال فوق الذكر استفاده شده باشد تكليف چيست؟

بسمه تعالى، حكم همان است كه در مسأله قبل ذكر شد و تصرف قبل از اخراج ثلث در مقدار ثلث غصبى است.

3. آيا مى توان ثلث مالى را كه بابت نماز و روزه مى باشد به جبهه جنگ يا به بازسازى جبهه ها كمك كنيم؟

بسمه تعالى، جايز نيست و بايد در همان مورد وصيت صرف شود.

4. نماز جمعه مسافر به جاى نماز ظهر حساب مى شود يا نه؟

بسمه تعالى، محسوب است.

5. اگر در ركوع اول نماز جمعه انسان به نماز برسد نماز جمعه درست است يا نه و نماز ظهر را بايد اعاده نمايد؟

بسمه تعالى، صحيح است.

6. آيا نماز ظهر را به نماز جماعت عصر مى توان اقتدا كرد و يا نماز عصر را به جماعت ظهر؟

بسمه تعالى، مانع ندارد.

7. شخصى مقدارى گردو از درختى خارج از شهر تهران با سنگ مى زند و گردوها را به من مى دهد، من هم با علم به اين كه گردوها چگونه به دست آمده با همسرم كه حامله بوده است مى خوريم، اكنون شنيده ايم گويا ميوه درخت گردو را بايد با اجازۀ صاحب درخت خورد، حتى اگر درخت در خيابان باشد، وگرنه خوردن آن ميوه حرام است. و از آن جا كه زن حامله نبايد حرام بخورد و هم چنين فرد مسلمان، بنابراين تكليف چيست به خصوص تكليف زن حامله؟

بسمه تعالى، موجب ضمان است و بايد قيمت گردوها به صاحب آن داده شود و اگر او را نتوانيد شناسايى كنيد از طرف او صدقه دهيد.

8 . مى گويند دهان زنى كه تازه وضع حمل كرده است تا مدتى نجس است آيا اين درست است؟

بسمه تعالى، غلط است.

9. فرزندى كه ختنه كرده به دنيا مى آيد آيا باز هم لازم است ختنه شود؟

بسمه تعالى، لازم نيست.

از خداوند بزرگ، موفقيت و سلامتى شما را آرزومندم.

ص: 454

[سؤال 8742] 4797

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى دام بقائه، پس از عرض سلام

1. زمينى را ميت براى ثلث خود وصيت كرده است و بايد به فروش برسد تا بتوانند به مصرف موارد وصيت برسانند. آيا براى فروش اين زمين تنها امضاى فروش با وصى است يا ديگران هم (يعنى ساير ورثه) بايد اجازه بدهند؟

بسمه تعالى، اختيار فروش در فرض سؤال با وصى است.

2. آيا در خريدن اين زمين، ورثه مقدم بر ديگران هستند شرعاً، به طورى كه اگر به ديگرى كه از ورثه نيست فروخته شود معامله باطل باشد يا نه؟

بسمه تعالى، فروش به قيمت عادله به ديگرى اشكال ندارد، ولى بهتر است در صورت تمايل ورثه وارث را مقدم بدارد.

[سؤال 8743] 4798

بسمه تعالى 4 / 7 / 1361

دفتر محترم حضرت امام خمينى، ضمن سلام و آرزوى سلامتى براى امام و پيروزى براى رزمندگان اسلام غرض از مزاحمت يك سؤال و راهنمايى از دفتر امام داشتم:

يكى از بستگان ما چند روز پيش به لقاء الله پيوست؛ ايشان در وصيت نامۀ خود به منظور اين كه برايشان نماز و روزه خوانده شود، مبلغ 500،000 ريال ذكر كردند؛ در حال حاضر، مبلغ ذكر شده نقداً موجود نيست و دست مردم است؛ حال آيا اين مبلغ بايد يك جا تهيه شود و يا مى شود در چند نوبت تهيه نمود؟ و ما اين كار را به چه كسى بايد محول كنيم؟ خواهشمند است در اين مورد، راهنمايى لازم را عنايت فرماييد.

بسمه تعالى، عمل به وصيت بايد زير نظر وصى باشد و لازم نيست همه را يك جا و يك مرتبه انجام دهد؛ ولى اهمال در عمل به وصيت جايز نيست.

ص: 455

[سؤال 8744] 4799

بسمه تعالى دهم محرم الحرام 1400 ق

محضر مبارك زعيم عالى قدر و رهبر انقلاب اسلامى ايران، حضرت امام خمينى ارواحنا فداه، اجازه مى خواهد با تهنيت عرض سلام به شرف عرض حضور برساند طبق فرمان خداوند متعال در قرآن مجيد سورة الدهر آيۀ (7) )يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً( و دستور شريف امام در رساله توضيح المسائل از مسأله عهد و نذر مسأله شماره (2663) كه فرموديد: هر كسى نذر معين كرده بايد به همان مصرف معين برساند و در مسأله شمارۀ (2669 - 2654) كه فرموديد: و اگر بخواهد خلاف نذر كند، بايد كفاره بدهد و كفاره آن هم مثل كفاره روزه خوردن عمدى ماه مبارك رمضان است، لذا ما اين جانبان از دوستان و شيعيان حضرت امام حسين بر اثر عهد و نذر و وصيت پدرى كه نذر دارند هر سال عزادارى خامس آل عبا را به طور شبيه خوانى و تعزيه گردانى به پا نموده، و همه ساله در عزاى سالار شهيدان اشتغال داشته ايم و اينك به جهت كسب اجازه از فرامين حضرت امام يكى از دوست داران امام عريضه اى تقديم داشتند جواب مرقوم فرموده بوديد كه «اگر روضه بخوانند بهتر است» و حاليه طبق آيۀ شريفه فوق و دستور شريف توضيح المسائل در موضوع خلاف نذر براى اين جانبان شك و ترديد فراهم شد، مجدداً در اين موضوع عريضه تقديم گرديد كه خلاف نذر و تبديل تعزيه به روضه يا روضه به تعزيه چه صورت دارد، آيا مى توان خلاف نذر كرد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر وصيت باشد بايد بر طبق آن عمل شود و نذر پدر نسبت به فرزند وجوب وفا ندارد.

[سؤال 8745] 4800

بسمه تعالى 18 / 12 / 1361

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب اسلامى و مرجع تقليد، آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله على رؤوس المسلمين، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، پس از

ص: 456

عرض سلام، سلامتى وجود مبارك را از درگاه بارى تعالى خواهانم و اميدوارم در ظل توجهات حضرت بقية الله الاعظم، ارواحنا فداه، صحيح و سالم و مؤيد و منصور باشيد، ان شاء الله.

اين جانب پاسدار انقلاب اسلامى به عرض مى رساند: پدرم، نماز و روزۀ استيجارى قبول مى كردند. ايشان در سال پنجاه و هشت - يك روز قبل از وفاتشان - به بنده به عنوان وصيت، فرمودند كه چند سال نماز و روزۀ استيجارى مقروض هستم و چون اطمينان ندارم كه شخص ديگرى به جاى آورد؛ شما اين چند سال نماز و روزه را به جاى آوريد. مدت دقيق آن نماز و روزه و نام كسى كه بايد به نيابت او خوانده شود را

در فلان دفتر نوشته ام. بنده هم آن دفتر را نشناختم، ولى چون ديدم پدرم در حال احتضار است، به خاطر اين كه بدون نگرانى در اين ساعات آخر عمر، قبض روح شود؛ به پدرم قول دادم كه مابقى صلات و صوم استيجارى ايشان را به جاى آورم. در صورتى كه برادر بزرگ تر موجود است. پس از درگذشت پدرم، تصادفاً ديدم آن دفتر پدرم كه در آن، مدت و نام موجر نوشته شده بچه هاى خردسال پاره كرده اند. حالا از حضور مبارك شما خواهشمندم بنده را در مسائل ذيل راهنمايى فرماييد:

1. آيا اين نماز و روزۀ پدرم فقط به گردن بنده است يا برادر بزرگم يا هر دو؟

بسمه تعالى، اگر شما وصيت را قبول كرده ايد، بايد به آن عمل كنيد، ولى مخارج آن از تركه خارج مى شود.

[سؤال 8746]

2. حالا كه آن دفتر گم شده به نيابت چه كسى و براى چه مدتى خوانده شود؟ اين را هم توضيحاً عرض كنم كه حدس مى زنم، در حدود سه الى چهار سال ايشان مقروض بوده اند.

بسمه تعالى، مى توانيد به نيابت كسى كه اسم او در دفتر نوشته شده، به طور اجمال انجام دهيد و بيش از مقدارى كه يقين داريد، بر شما واجب نيست.

ص: 457

3. آيا مى توانم به شخص ديگرى واگذار كنم يا خير؟

بسمه تعالى، مانع ندارد، مگر اين كه وصيت كرده باشد كه خود شما بخوانيد و شما قبول كرده باشيد.

[سؤال 8747] 4801

بسمه تعالى 25 / 4 / 1361

دفتر محترم حضرت امام خمينى، زيد عمره

محترماً به عرض مبارك مى رساند بر اين كه شخصى بوده و زوجه داشته است كه يك نفر اولاد از او داشته و زوجۀ نامبرده - به طور وصيت يا صلح - تمام اموال خود را به فرزندش داده و شوهر خود را از اموال خود محروم كرده و بعداً مرحومه شده. آيا با وجود اين وصيت يا صلح نامه، شوهر از اموال زوجه محروم مى شود يا نه؟

و در صورتى كه شوهر هم فوت شده باشد، آيا اولاد شوهر - كه از زن ديگر باشند - حق دارند مطالبۀ ارث پدر خود را از اموال زوجه مزبوره بكنند يا خير؟

بسمه تعالى، در فرض صلح كردن زن تمام مال را، زوج و ورثه حقى ندارند و چنانچه زن وصيت به تمام مال كرده و شوهر در زايد بر ثلث امضا نكرده، حق شوهر از اموال زوجه به تمام ورثه او مى رسد.

[سؤال 8748] 4802

بسمه تعالى

حضرت آيت الله العظمى، بنده راجع به وصيت نامه يك مرحوم از حضرت عالى سؤالى دارم.

آن مرحوم تمام اموال و دارايى خويش را به همسرش كه يك پسربچه هشت ماهه دارد واگذار نمود در ضمن وارثان ديگرى نيز دارد. از نظر شرع مقدس اسلام رسميت دارد يا نه؟

بسمه تعالى، اگر در حيات خود اموال را به او بخشيده و به قبض او هم

ص: 458

داده، مالك شده است و ورثه ديگر حق ندارند، ولى اگر قبض محقق نشده، به همۀ ورثه مى رسد و در صورتى كه وصيت بوده، در ثلث تركه نافذ است و بقيه مربوط به همۀ ورثه است.

[سؤال 8749] 4803

بسمه تعالى 5 / 12 / 1361

محضر مبارك حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

به عرض مى رساند: شخصى دارايى خود را براى مدت پانزده سال حبس نموده، تا عايدى آن به مصارف خيريه و خريد نماز و حج برسد. در زمان حياتش، چون سال ها مريض بوده، مواردى چند از اين دارايى فروخته شده و به مصرف دوا و دكتر رسيده است حال ورثۀ او در وصيت نامۀ رسمى او - كه از خود به جا گذاشته - ترديد دارند؛ لذا بدين وسيله از محضر امام تقاضاى فتوا دارم و نظر مباركشان را در ذيل همين ورقه خواستارم كه آيا اجراى اين وصيت نامه، به ثلث باقيماندۀ دارايى تعلّق مى گيرد، يا اين كه مى تواند براى مدت پانزده سال در حبس باقى بماند؟

بسمه تعالى، حبس بعد از مردن صحيح نيست، ولى اگر وصيت كرده كه بعد از او، دارايى او را حبس كنند، وصيت او نسبت به ثلث موجودى حال فوت، نافذ و در بقيه موقوف است به اجازۀ ورثه و چنانچه در حال حيات حبس كرده باشد، آن حبس نافذ است و بعد از تمام شدن مدت پانزده سال، ثلث در باقيمانده نافذ مى باشد.

[سؤال 8750] 4804

بسمه تعالى

محضر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، رهبر جهان اسلام، حفظه الله تعالى

1. شخصى چند پسر داشته و زمين خود را به بعضى از پسرانش هبۀ با عوض نموده، و تقريباً بعد از يك سال، وصيت كرده و ثلث خود را به بعضى از پسرانش

ص: 459

فروخته در مقابل مصارف خيريۀ معيّنى در هر سال براى خودش. آيا هبه درست است و وصيت غلط، يا بالعكس؟ مسأله احتياج به توضيح دارد.

بسمه تعالى، اگر در زمان حيات مالى را كه بخشيده، تحت قبض موهوب له هم درآورده، هبه صحيح و لازم است و وصيت بعدى، در باقيماندۀ دارايى او در مقدار ثلث نافذ است.

2. افق ايران و افغانستان يكى است يا دو تا؟ يعنى اگر در ايران رؤيت هلال ثابت شود و از راديوى جمهورى اسلامى اعلام شود مردم افغانستان مى توانند ترتيب اثر بدهند يا نه؟

بسمه تعالى، اگر ثابت شود هلال ماه رمضان يا شوال در ايران رؤيت شده، براى محيط مثل افغانستان اعتبار ندارد، مگر در مناطقى كه با محل رؤيت هلال، هم افق يا متقارب در افق باشند.

3. كارگران افغانستان كه در كشور ايران كار مى كنند و در ايام ماه مبارك رمضان به جهت سنگينى كارشان - مثلاً درست كردن دانه مرغ و كار كردن در آسياب كه لازم دارد كيسه هاى صد كيلويى يا هفتاد كيلويى را به سر بازو گرفته و به ماشين بار بزنند يا از ماشين پايين كنند و امثال اين كارها هر ده روز، جهت قصر شدن روزه، مسافت شرعى را بروند و شب در آن جا بمانند و فردا به كارخانه حاضر شوند. آيا روزه اى را كه به اين طريق خورده، كفاره دارد يا تنها قضا كافى است؟ البته اين سفر تنها در ماه مبارك رمضان مى باشد.

بسمه تعالى، روزه اى كه در مسافرت افطار شده، فقط قضا دارد، كفاره ندارد و سفر در فرض مرقوم، اشكال ندارد.

4. طالب علمى از افغانستان در ايران كه خانواده اش در افغانستان باشد مى تواند شهريۀ معيل بگيرد يا نه؟ در صورتى كه زنش خانۀ پدر خود باشد و اين طالب درآمد ديگرى نداشته باشد، آيا مى تواند

مصرفش را از پول شهريه بفرستد يا جايز نيست؟

بسمه تعالى، تابع مقررات دفتر شهريه است.

5. اگر شهريۀ طالب علم از مصرف برج زياد بيايد، زيادى را مالك مى شود يا نه؟

بسمه تعالى، زايد بر مقدار احتياج نبايد بگيرد.

6. اربابان كه در افغانستان از بى سوادى مردم استفاده مى كنند و دعوى مالى و غير مالى شان را فيصله مى كنند و رشوه مى گيرند و مردم را فشار مى دهند و جرم مى كنند و چوب مى زنند و آب يا علف بعضى

ص: 460

را گرفته به بعضى ديگر مى دهند و مخالف روحانيت هستند و آن ها را به باد مسخره مى گيرند، حتى در فرصت، بعضى از اراذل را فرستاده اند و خانۀ يكى از روحانيون را تيرباران كرده اند ولى بحمد الله به مقاومت آن روحانى و دفاعش شكست خورده اند، آيا بدون حاكم شرع و حكمش، ترور آن ها جايز است يا خير؟

بسمه تعالى، جايز نيست؛ مگر براى كسى كه در مقام دفاع از جان و مالش باشد و راهى در دفاع به جز مقاتله نداشته باشد.

7. علف صحرايى نسبت به زمين داران چگونه تقسيم مى شود؛ آيا نسبت به ماليه اى كه صاحب زمين به دولت مى دهد حق دارد يا اين كه در اثر دورى و نزديكى بعضى شان حريم، حق دارد؟ و اگر حريم، حق داشته باشد، حد دارد اين اندازۀ حريم يا خير؟ خلاصه، طرز استفاده چگونه است؟

بسمه تعالى، علف اگر در حريم ملك يا در ملك نباشد اختصاص به كسى ندارد و هر كس هر مقدار را حيازت كند مالك مى شود.

[سؤال 8751] 4805

بسمه تعالى

1. اگر پدرى وصيت نمايد و در وصيت خود، مقدارى از سرمايه را به دختران و الباقى را به پسرش بذل نمايد، آيا وارث هاى ديگر (دختران) مى توانند اعتراض نمايند؟

بسمه تعالى، اگر در حال حيات پدر، هبه انجام گرفته و قبض محقّق شده، ساير ورثه حق ندارند.

2. اگر مسافت مسير كار هميشگى يك انسان، چهار فرسنگ بيشتر باشد و اين مسافت و كارش دائمى

باشد، وضعيت نماز و روزۀ او چه خواهد بود؟

بسمه تعالى، سفر اگر شغل نباشد، با پيمودن مسافت شرعى حكم مسافر دارد.

3. آيا زن حق دارد بدون اجازۀ شوهر، تصميمات خانوادگى در مورد اطرافيان خود بگيرد و بدون اجازۀ شوهر به مرحلۀ اجرا گذارد؟

بسمه تعالى، اختيار خانه و اموال شوهر و ولايت بر اولاد با شوهر است.

4. آيا مرتعى كه متعلق به شخصى است و مدت زيادى از آن استفاده مى نمود؛ و قرار شده كه جاده و شهرك و مراكز دولتى در آن جا واقع شود و در موقعيتى است كه افراد عموم، قصد تجاوز به آن، جهت

ص: 461

منزل مسكونى يا كارگاه دارند، آيا مالك در مقابل عموم مى تواند ادعايى نمايد؟

بسمه تعالى، اگر مالك شرعى دارد، تصرفات منوط به اجازۀ مالك است.

5. كسى كه مقدارى برنج، ذرّت غذايى و بعضى از لوازم زندگى دارد كه در سال استفاده نشده، يا محصول قبل، بعد از به دست آمدن محصول سال جديد، باقيمانده و طرف مقدارى بدهكارى دارد، آيا به اين اموال خمس تعلق مى گيرد؟

بسمه تعالى، باقيماندۀ اجناس خمس دارد و اگر بدهى براى مؤونه سال باشد كسر مى شود.

[سؤال 8752] 4806

بسمه تعالى 25 / 10 / 1361

جناب آيت الله حاج آقا روح الله خمينى دامت بركاته، اميدوارم وجود شريف از جميع بليات محفوظ بوده باشد، ان شاء الله.

مردى دو زن دارد كه با زن دوم زندگى مى كند و از زن دوم بچه هم دارد، از زن اول دو دختر دارد كه هر دو دختر را شوهر داده است، مدت هشت ماه پيش اين زن آمده و نسبت به مقدارى از مهريه خود براى نماز، روزه، كفن و دفن خود وصيت كرده و بقيه مهريه خود را براى دو دختر خود گذاشته است. حالا مدت ده روز است فوت نموده، مقدارى از پول نماز و روزه و غيره اضافه مى باشد، دو دختر مى توانند بين خود اضافه را تقسيم كنند يا اين كه بايد در كارهاى خيريه و غيره خرج كنند؟ والسلام

بسمه تعالى، اگر به وصيت عمل شده و چيزى زياد آمده در خيرات صرف شود.

[سؤال 8753] 4807

بسمه تعالى 23 / 10 / 1361

دفتر محترم مرجع عالى قدر حضرت امام خمينى مدّ ظله العالى

با تقديم احترام و ادعيه خالصانه، سلامتى وجود مبارك حضرت امام بزرگوار از درگاه حضرت احديت مورد مسئلت مى باشد. مسائلى مطرح مى باشد كه فتواى حضرت امام لازم مى باشد، لذا خواهشمند است عين فتواى حضرت امام را مرقوم

ص: 462

فرماييد، تا رفع ابهام و اشكال گردد.

1. به طورى كه در وصيت نامه مطرح است در زمان طاغوت يك دانگ از يك قريه را كه ثلث آباء و اجدادى بوده در زمان تقسيم اراضى، دولت به نفع زارعين ضبط نموده و مبلغ چهارصد و پنجاه هزار ريال وجه آن را داده و طبق وصيت نامه، موصى خواهان آن شده كه مبلغ مزبور را ملك خريدارى نموده به جاى ملك فوق الذكر ثلث قرار دهند. حاليه با مبلغ مذكور هيچ گونه ملكى نمى توان خريدارى نمود، تكليف براى وصى چيست كه رفع مسئوليت شرعى شود؟

2. موصى طبق وصيت نامه تعداد ده قطعه باغ و خانه و اثاثيه خود را به عنوان ثلث خويش در سهم چهار پسر خود قرار داده كه طبق رسيدگى، مبلغ باغ ها و خانه و اثاثيه بيش از ثلث ما ترك مى باشد، شايد در حدود دو ثلث مى شود و مورد اختلاف وراث مى باشد، ساير وراث ثلث را به همان مبلغ ثلث قبول دارند نه بيشتر، حاليه خواهشمند است براى رفع اشكال شرعى و تكليف شرعى وراث فتواى حضرت امام را مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، اگر مال مورد وصيت را نمى توانند برگردانند و نتوانند با پول، چيزى كه عايدى آن را در جهت وصيت صرف كنند تهيه نمايند، خود پول را به مصرف وصيت برسانند و وصيت نسبت به زايد بر ثلث موقوف به اجازه ورثه است.

[سؤال 8754] 4808

بسمه تعالى

محضر مقدس مرجع تقليد عالم تشيع حضرت امام خمينى دام ظله، سلام عليكم

شخصى در طول حيات خود با اخذ مبالغى پول متعهد مى گردد كه چند سال نماز قضاى افراد را نيابتاً به جاى آورد و در ازاى هر سال نماز مبلغ ده دينار عراقى كه در آن زمان برابر با بيست تومان وجه رايج ايران مى شده دريافت داشته، لكن به علت فرا

ص: 463

رسيدن مرگ موفق به اداى بيست و دو سال از نمازهايى كه به منظور اداى آن ها مزد دريافت داشته است نمى شود و هنگام مرگ فرزند ارشد خود را وصى و داماد خود را وكيل قرار داده، عليرغم آن كه دينارى از مال دنيا نداشته است وصيّت مى نمايد كه اين افراد نمازهاى مزبور را ادا نمايند. اينك با توجه به مراتب فوق، خواهشمند است نظر مبارك را در خصوص موارد زير ذيلاً مرقوم فرماييد:

1. آيا اصولاً با توجه به وضعيت مالى موصى، دو نفر وصى و وكيل وى موظف به انجام مورد وصيت هستند يا خير؟

2. در صورتى كه موظف به اجراى مورد وصيّت مى باشند، آيا بايد الزاماً نمازها را ادا كنند و يا ممكن است كه وجه دريافتى را به نحو ديگرى خرج كنند؟ با توجه به اين كه پرداخت كنندگان وجوه مجهول مى باشند.

3. در صورتى كه امكان بازپرداخت وجوه دريافتى مى باشد، آيا بايد همان مبلغ دريافتى را بازپرداخت نمود و يا اين كه با توجه به ترقى دينار عراقى در قبال ريال ايران، ارزش پولى آن را در زمان براى بازپرداخت وجه مدّ نظر داشت.

4. در حالى كه در زمان حيات متوفى براى هرسال اداى نماز قضا ده دينار پرداخت مى شده و در حال حاضر اين مبلغ افزايش يافته است در صورت امكان بازپرداخت، وجوه دريافتى كدام يك از روش قديم يا جديد ملاك بازپرداخت خواهد بود؟

5 . آيا علاوه بر دو نفر وصى مزبور ساير ورّاث نيز در قبال اين دين متوفى مسئوليت شرعى دارند يا نه؟ و آيا ورّاث مى توانند اين نمازها را بين خود تقسيم كرده و هر كدام به سهم خود ادا نمايند و در صورتى كه چنين كارى امكان پذير است، فرزندان و عيال ورّاث مى توانند آنان را مدد نمايند؟

6. چنانچه وصى و وكيل وى و ورّاث استطاعت مالى نداشته باشند، تكليف دين متوفى چگونه است؟

بسمه تعالى، با فرض اين كه متوفى تركه ندارد بر كسى لازم نيست عمل به وصيّت نمايد.

ص: 464

[سؤال 8755] ‘ 4797

2. آيا در خريدن اين زمين، ورثه مقدم بر ديگران هستند شرعاً، به طورى كه اگر به ديگرى كه از ورثه نيست فروخته شود معامله باطل باشد يا نه؟

بسمه تعالى، فروش به قيمت عادله به ديگرى اشكال ندارد، ولى بهتر است در صورت تمايل ورثه وارث را مقدم بدارد.

[سؤال 8756] 4809

بسمه تعالى 12 / 12 / 1361

محضر محترم حضرت آيت الله پسنديده دامت بركاته

پدرى فوت نموده، 9 نفر اولاد دارد، در وصيت نامه خود نوشته: ثلث خود را اگر اولادم مستحق باشد به نفع خود بردارند و در صورت عدم استحقاق، مصرف ثلث را به مستحقين ارحام، ثمّ اهل العلم، ثمّ فقرا، بملاحظه الأهم فالأهم مصرف كنيد. ثلث در حدود پانصد هزار تومان مى باشد و در ارحام، اهل علم وجود ندارد و ورثه به نفع خود برنمى دارند از نوه هاى موصى كه متأهل و صاحب چند اولاد و كارمند دولت مى باشد، خانه ندارد، آيا وصى مجاز است به نوه موصى براى خريد خانه مصرف نمايد يا خير؟ و در صورت مجاز نبودن، تكليف وصى در اين برهه زمان چيست؟

بسمه تعالى، اگر اولاد مستحق ندارد با فرض اين كه مصرف ثلث، مستحقين ارحام تعيين شده مى توانند ثلث را در خريد خانه مرقوم صرف كنند و اگر اولاد مستحق هستند و بر نمى دارند اگر از آن ها اجازه بگيرند و با اجازه آن ها صرف در خانه ذكر شده نمايند مانع ندارد.

[سؤال 8757] 4810

بسمه تعالى 8 / 1358

محضر مقدس حجت الاسلام والمسلمين، ملاذ الانام، نايب الامام، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

ص: 465

شخصى كه حدود پنجاه سال قبل فوت شده، در زمان حيات خود دارايى غير منقول خود را طى يك وصيت نامه اى كه به وسيله پيشواى روحانى محل تحرير و تسجيل يافته به طور متفاوت بين ورّاث خود يعنى يك زوجه، دو دختر و چهار پسر تقسيم نموده است و پس از فوت او جمع ورّاث طى تنظيم سند رسمى وصيت نامه، مورث خود را تنفيذ و بر اساس آن ميراث را بين خود تقسيم و تسهيم نموده و تا كنون هم بدان نحو معمول مى شده است. آيا در شرايط معروض و پس از طى اين مراحل، ورّاث يا احد از آن ها مى توانند نسبت به آنچه شده ايراد و اظهارى داشته باشند؟

استدعا دارد نظريه مبارك را ذيلاً مرقوم فرماييد كه فى الحاجة حجت باشد.

بسمه تعالى، چنانچه ايراد و اظهارى داشته باشند، بايد به محاكم صالحه مراجعه و رسيدگى شود.

احكام وصى

[سؤال 8758] 4811

بسمه تعالى

اگر كسى دو نفر را با هم وصى خود قرار داده باشد و در زمان حيات موصى يك نفر از آن ها فوت كرده باشد و موصى هم عالم به فوت بوده و وصيت جديدى ننموده باشد، آيا وصى حىّ، وصى است مستقل، يا وصى نمى باشد.

بسمه تعالى، در صورتى كه توجه به وصيت داشته است و تغيير نداده است وصى حىّ مستقل است.

[سؤال 8759] 4812

بسمه تعالى

از دفتر حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى، در مورد مسأله ذيل استفتا مى نمايد.

موصى براى ادارۀ اموال و سرپرستى اولاد خود، يك وصى منصوب مى نمايد و در

ص: 466

وصيت نامه نيز به او اذن مى دهد كه پس از فوتش، براى سرپرستى اولاد و ادارۀ ماترك، وصى تعيين نمايد. آيا شرعاً وصىِّ منصوب از طرف موصى (متوفى)، حق تعيين وصى براى ادارۀ اموال و سرپرستى اولاد متوفى را دارد يا خير؟

بسمه تعالى، وصى نمى تواند در كار وصيت، ديگرى را وصى خود قرار دهد.

[سؤال 8760] ‘ 6039

5. پدرى وصيت نموده و يكى از فرزندانش را وصى خود قرار داده و مقدارى پول جهت مخارج حج تعيين كرده و با آن كه پدر مستطيع بوده، پول را در اختيار وصى قرار داده و وصى از رفتن حج امتناع نموده و مى گويد: جهت نماز و روزه، پول به مصرف رسيده است. تكليف الباقى وارث ها در اين امر چه خواهد بود؟

بسمه تعالى، بر عهده وصى است كه حج را انجام دهد.

[سؤال 8761] ‘ 1284

5. زيدى وصى ميتى است كه ورثه او حاضر به پرداخت مال الوصاية نمى شوند مگر به شكايت و رجوع به مأمورين دولت، آيا وظيفه وصى شكايت نمودن است يا حال كه ورثه حاضر نمى شوند بر وصى بأسى نيست؟

بسمه تعالى، واجب است وصى به انجام وصيت اقدام كند و در صورت ممانعت ورثه مى تواند به محاكم مراجعه كند.

[سؤال 8762] 4813

بسمه تعالى 14 / 1 / 1362

حضور محترم حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

محترماً به عرض مبارك مى رساند: پدر اين جانب در سال 1352 خورشيدى فوت نموده است. طبق وصيت نامه عادى بنده را وصى شرعى خود نموده است. پدرم در وصيت نامه، سى سال نماز و سه ماه روزه، خواسته است كه براى او بدهيم. بنده

ص: 467

خواستم طبق وصيت پدرم عمل كنم كه وراث پدرم حاضر نشدند كه سى سال نماز و سه ماه روزه براى پدرم بدهم. وصيت نامه هم فعلاً مفقود شده است و در دسترس نيست. بعد از پيروزى انقلاب، ساير وراث پدرم از بنده جدا شده و سهم الارث خودشان را گرفته اند. بنده هم امكان اين كه به تنهايى روزه و نماز استيجارى بدهم ندارم؛ زيرا كارگر و مستضعف مى باشم. بنده تقاضا دارم كه تكليف بنده را طبق قانون شرع روشن بفرماييد كه بنده همان طور عمل كنم. منتظر جواب هستم.

بسمه تعالى، ورثه بايد به وصيت عمل كنند و در غير اين صورت، حق تصرف در تركه ندارند و بر وصى لازم است در صورت امكان، ورثه را وادار به عمل به وصيت نمايد و اگر ممكن نيست معذور است.

[سؤال 8763] 4814

بسمه تعالى

لطفاً پاسخ سؤالات ذيل را مرقوم فرماييد:

1. آيا وصى بدون اذن ناظر، خودسرانه مى تواند ناظر ديگرى بر وصيت اضافه كند يا خير؟

بسمه تعالى، نمى تواند.

[سؤال 8764]

2. هرگاه وصىّ مطلق فوت نمود، آيا امر آن ارجاع به حاكم شرع است يا كه عنوان ارث را داشته است و به وراث وصى به ارث مى رسد؟

بسمه تعالى، در فرض نبودن وصىّ ديگر، ولو مترتّباً، امر آن مربوط به حاكم شرع است.

3. در صورتى كه وصىّ نتواند ناظر ديگرى به وصيت اضافه كند و اضافه كرد و با چنين عمل خساراتى به موقوفه وارد شد؛ آيا وصى ضامن است يا خير؟

بسمه تعالى، امر وقف با متولّى شرعى آن است و چنانچه تعدّى يا تفريطى در رسيدگى به آن نكرده باشد خسارت را ضامن نيست.

ص: 468

[سؤال 8765] 4815

بسمه تعالى 9 / 1 / 1361

پيشگاه مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، رهبر كبير انقلاب اسلامى، مدّ ظله العالى، با تقديم عرض سلام

پدر پدرم در زمان حيات خودش دو فرزند داشته: يكى پدرم و ديگرى عمه ام؛ و در وصيت نامه اش، پدرم را وصى خود قرار مى دهد تا وصيت نامه اش را اجرا نمايد و وصى خود را پس از فوت پدرم تعيين نمى نمايد؛ پدرم پس از مدتى فوت مى نمايد، بدون اين كه وصيت كند و وصى براى خود قرار دهد؛

از آن بزرگوار استدعا دارم اعلام فرمايند: از نظر شرع مقدس اسلام چه كسى هم اكنون وصى پدر بزرگم مى باشد و بايستى وصيت پدر بزرگم را اجرا نمايد؟ من كه فرزند بزرگ پدرم هستم و يا عمه ام كه هم اكنون زنده و در قيد حيات مى باشد و يا شخص ثالثى كه آن حضرت تعيين مى فرمايند؟ و چه كسى وصى پدرم مى باشد؟

طول عمر حضرت عالى را از خداوند خواستارم. خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار

بسمه تعالى، وصى ايشان حاكم شرع است، يا كسى كه او را حاكم شرع تعيين كند.

[سؤال 8766] ‘ 4274

3. شخصى است كه وصيت كرده يك قطعۀ باغ براى خودم باشد و ثمن او به مصرف نماز و روزه ام رسانده شود و توليت اين كار را بر عهدۀ يك نفر از روحانيون مى گذارد و بعد از وفات شخص موصى، شخص متولّى آن باغ را به فروش مى رساند و مشترى خريدارى مى كند كه در سه قسط بپردازد، در طول سه سال و بعد از خريد، يك قسط به شخص متولّى مى پردازد ولى در حال حاضر متولّى - كه آقاى روحانى باشد - وفات كرده است و شخص خريدار دو قسط بدهكار است و الآن متحيّر است

ص: 469

به چه كسى تحويل دهد و در ضمن مشروط به اين است كه هر كس اين پول را تحويل گرفت بايد قبالۀ شخص خريدار را امضا و تأييد كند؛ آيا تكليف چيست؟

بسمه تعالى، بايد كسى براى اين كار از طرف حاكم شرع (مجتهد جامع شرايط) تعيين شود.

[سؤال 8767] 4816

بسمه تعالى 25 / 9 / 1361

دفتر محترم حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

احتراماً؛ به استحضار مى رساند: شخصى مطابق وصيت نامۀ مورخ شهر ذى قعدة الحرام 1342 هجرى قمرى، پنج جريب مشاع در پانزده جريب زمين مزروعى در محدودۀ شهرستان بروجرد را ثلث موقت قرار داده كه منافع آن به مدت سى سال به مصارف روضه خوانى، اطعام، صوم و صلاة، ختم قرآن، نيابت مشاهد مشرفه برسد و پس از انقضاى مدت، پنج جريب زمين موصوف را فروخته، به مصرف تعمير و بناى مسجد و پل و سرداب نمايند؛ در طول اين مدت، وصى موصى نيز فوت و ادارۀ محل ثلث، در اختيار ادارۀ اوقاف بوده؛ پس از انقضاى مدت ثلث تا كنون - در اثر طرح دعوا با كشاورزان مربوط در دادگسترى كه هنوز به نتيجه نرسيده - عوايدى هم حاصل نگرديده و منظور نظر موصى همچنان مسكوتٌ عنه باقيمانده؛ مستدعى است از نظر ابقا و يا فروش محل ثلث، اين اداره را امر به هدايت فرمايند تا اقدام گردد.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، بايد با نظر حاكم شرع به وصيت عمل شود.

[سؤال 8768] ‘ 2388

5. وصيت نامه اى كه عمل نشده، و وصى فوت شده است آيا بر ورثۀ وصى تكليفى هست؟

بسمه تعالى، بر ورثۀ وصى تكليفى نيست.

ص: 470

[سؤال 8769] 4817

بسمه تعالى 15 / 2 / 1362

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى و ولى فقيه، امام خمينى، مدّ ظله العالى

آيا وصى مى تواند به علت كهولت و طولانى بودن مدت اجراى وصيت نامه و اين كه ممكن است در اثر ناتوانى، مورد وصيت به طور كامل انجام نگيرد، براى جلوگيرى از اتلاف مال ميت، از سِمت خود استعفا نمايد؟

بسمه تعالى، نمى تواند كناره گيرى كند؛ ولى مى تواند كمك بگيرد.

[سؤال 8770] 4818

بسمه تعالى 29 / 10 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

به عرض مبارك مى رساند اين جانب كه وصى اثلاث مرحومان پدر و پدربزرگ خود هستم و چندى قبل به موجب ورقۀ استفتايى كه از محضر مبارك سؤال شد كه آيا ثلث و وقف و عهد و نذر اين ها در يك صورت هستند؟ به موجب دست خط مبارك كه مرقوم فرموده بوديد: «ثلث جزو وقف نيست و كسى حق دخالت ندارد، مگر وصى او».

لذا به ادارۀ اوقاف همدان رجوع و به ايشان دست خط مبارك را ارائه دادم و به آن ها سواد وصيت نامه را هم دادم، كه آن ها به ادارۀ اوقاف تهران فرستادند. در جواب طبق گزارش مى گويند: دخالت اوقاف را هيأت امنا تصديق كرده اند كه امر در ثلث دخالت نمى باشد؛ لذا تكليف اين جانب را كه به سن 84 سالگى رسيدم و از كار افتاده ام و به هر كس اين وصايت را مى خواهم بدهم؛ هيچ كس به واسطه دخالت اوقاف قبول نمى كند. مرحمت فرموده تكليف اين جانب را معين نماييد و مرقوم داريد.

بسمه تعالى، شما وصايت را نمى توانيد واگذار بكنيد و مى توانيد براى خودتان كمك بگيريد.

ص: 471

[سؤال 8771] 4800

3. آيا مى توانم به شخص ديگرى واگذار كنم يا خير؟

بسمه تعالى، مانع ندارد، مگر اين كه وصيت كرده باشد كه خود شما بخوانيد و شما قبول كرده باشيد.

لزوم عمل بر طبق وصيت

[سؤال 8772] 4819

بسمه تعالى 3 / 12 / 1361

سرپرست محترم دفتر امام خمينى

ضمن سلام، تقاضا دارد از حضور رهبر انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى استفتا گردد كه: شهيدى وصيت كرده كه كتاب هاى موجود او را به كتابخانۀ مسجدى اهدا نمايند و به اين وصيت عمل شده است. حال كتابخانۀ مزبور هيچ فعاليت ندارد و كتاب هاى مذكور همان طور در قفسۀ كتابخانۀ مسجد خاك مى خورد، آيا مى شود كتاب هاى مزبور را به كتابخانۀ مركز تربيت معلم شهيد رجايى اردبيل كه به تازگى افتتاح شده تحويل داد تا مورد استفاده قرار گيرد يا نه؟

بسمه تعالى، بايد مطابق وصيت عمل شود و تبديل جايز نيست.

[سؤال 8773] ‘ 4796

3. آيا مى توان ثلث مالى را كه بابت نماز و روزه مى باشد به جبهه جنگ يا به بازسازى جبهه ها كمك كنيم؟

بسمه تعالى، جايز نيست و بايد در همان مورد وصيت صرف شود.

[سؤال 8774] ‘ 1689

3. شخصى در زمان حيات مبلغى به عنوان امانت نزد شخص ديگرى گذارده كه پس از فوت او مصرف دفن و قبر او نمايد، شخص مورد نظر تقريباً 20 سال پيش

ص: 472

فوت نموده و به وسيله كس ديگرى دفن شده ولى قبر وى را جمع نكرده اند؛ يعنى روى آن سنگ نيانداخته اند، و مشخصات او معلوم نيست و منظور متوفى هم همان سنگ و مشخصات بوده، ولى امانتدار به عللى در آن زمان اين كار نكرده است. آيا در حال حاضر براى رضاى خدا و متوفى مى تواند مبلغ مذكور را به نيت آن مرحوم مزبور به حساب هاى مذكور بالا واريز نمايد يا خير؟ چنانچه امكان ندارد محل آن را معين فرماييد. ضمناً مزار متوفى را در حال حاضر نمى داند كجاست.

بسمه تعالى، بايد بر طبق وصيت عمل كند و اگر عمل به وصيت مورد ندارد پول به ورثه مى رسد.

[سؤال 8775] 4820

بسمه تعالى 19 / 10 / 1361

مقام محترم دفتر استفتائات امام خمينى، پس از عرض سلام، از آن مقام محترم درخواست مى شود در مورد سؤالات ذيل اقدام نماييد.

1. شخصى شفاهاً به ورثۀ خود وصيت نموده است كه سود باغ را روضه و مصيبت بخوانند؛ در حال حاضر باغ سود ندارد؛ آيا ورثه ها مى توانند باغ را بفروشند؟ و اگر مى توانند، در چه مورد خرج و مصرف نمايند؟

بسمه تعالى، با احتمال اين كه در آينده سود پيدا كند، اگر وصيت تا مدت معيّنى است مى توانند بفروشند و اگر بفروشند، مسلوب المنفعه است؛ و اگر به تمام منافع آن دائماً وصيت شده، فروش صحيح نيست.

[سؤال 8776]

2. اگر احتمال داده شود كه باغ مزبور بعد از چند سال سود خواهد داد، حكم آن چگونه است؟ و در اين مدتى كه سود ندارد، چه حكمى دارد؟

بسمه تعالى، حكم آن در مسأله قبل ذكر شد.

ص: 473

[سؤال 8777] 4821

بسمه تعالى 18 / 5 / 1362

حضرت آيت الله العظمى و مرجع عالى قدر، امام خمينى، دامت بركاته

شخصى وصيت كرده كه حاصلات يك قطعه زمين آبى را براى خودم مصرف كنيد؛ آيا به نظر مبارك شما صحيح است كه زمين مذكور را وارثينش بخرند و قيمت زمين را مصرف شخص مذكور كنند يا خير؟

بسمه تعالى، تغيير و تبديل وصيت جايز نيست.

[سؤال 8778] 4822

بسمه تعالى 10 / 8 / 1361

محضر مبارك مرجع عالى قدر و رهبر كبير انقلاب اسلامى، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، با عرض سلام و درود خالصانه، به استحضار عالى مى رساند:

شخصى وصيت كرده و به مقدار ثلث يا كمتر از ثلث ماترك خود را مال الوصيّه قرار داده و وصى را نيز مكلف و ملزم نموده كه بعد از فوتش براى او كارهايى انجام دهد و مال الوصيّه را در موارد ذكر شده در وصيت نامه صرف نمايد؛ ادارۀ دارايى بر اساس قوانين طاغوتى خلاف شرع، نسبت به مال الوصيّه، از وصى مطالبۀ ماليات مى نمايد؛ اگر وصى ماليات مزبور را پرداخت كند، نخواهد توانست به تمام وصاياى موصى عمل كند و نتيجتاً به مقدارى از وصاياى موصى عمل نخواهد شد؛ ضمناً مقدارى از مال الوصيّه را براى دو فرزند پسر سابق الفوت خويش قرار داده است و آن دو نفر (نوه) شديداً احتياج به آن مال دارند كه ضروريات زندگى شان را تأمين نمايند؛ استدعا دارد وظيفۀ شرعى وصى را در اين مسأله بيان فرماييد.

بسمه تعالى، وصى در مورد وصيت موصى، بيش از مقدار ممكن وظيفه اى ندارد.

ص: 474

[سؤال 8779] 4823

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى

با عرض سلام و با درود بر شهداى گلگون كفن جمهورى اسلامى ايران، برادر اين جانب شهيد شده و وصيت كرده است: مبلغى به حساب مبارزه با اسرائيل صهيونيست واريز گردد؛ لذا خواهشمند است، شمارۀ حساب فوق را اعلام فرماييد و در صورت نبود چنين حسابى، مبلغ مورد نظر به كدام حساب واريز گردد؟

بسمه تعالى، اگر شماره خاصّى در اين جهت نيست، مى توانند در مطلق خيرات، از جمله جبهه هاى جنگ ايران صرف كنند.

[سؤال 8780] 4824

بسمه تعالى

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّظله العالى، ضمن عرض سلام، متمنى است نظر مبارك را در مورد واقفى كه وصيت نموده كه يك باب منزل را بعد از فروش به مصرف توسعه و ترميم مسجد محل برسانند. پس از فوت واقف، مسجد از طرف اهالى محل توسعه و تعمير گرديده است. اينك با توجه به موجود بودن پول خانه در صندوق قرض الحسنه، و نيازمندى شديد بعضى افراد خانواده و وراث واقف، آيا اجازه بهره بردارى از پول مذكور به نفع منسوبين واقف با رعايت تقدم محتاج ترين ايشان هست يا نيست؟

بسمه تعالى، در صورت انتفاء مورد وصيت، اگر معلوم است كه نظر موصى به خصوص آن مسجد بوده است، مال به ارث مى رسد و اگر معلوم نيست، بنابر احتياط صرف در مسجد ديگر كنند.

[سؤال 8781] ‘ 4842

3. آيا ثلث دارايى متوفى را - كه وصى بر طبق وصيت نامه، قرار است در طريق

ص: 475

خيرات و مبرات و خمس و سهم امام و خلاصه جهاتى كه ميت تعيين نموده به مصرف برساند - در صورتى كه وصى، شوهر ميت بوده باشد و اين وصى (شوهر متوفى) خود از تمكن مالى برخوردار باشد، آيا مى تواند ثلث دارايى ميت را به بهانۀ آن كه يكى از فرزندانشان بيكار است، به آن فرزند بيكار بدهد و اجراى وصيت ميت را ناديده بگيرد. در حالى كه آن فرزند هم، اهل تقوا و نماز و ديندارى نباشد؟

بسمه تعالى، ثلث مورد وصيت را واجب است در مواردى كه متوفى معين نموده صرف كنند و در غير آن جايز نيست.

[سؤال 8782] 4825

بسمه تعالى 15 / 10 / 1361

محضر مبارك زعيم عالى قدر امام خمينى، مدّ ظله العالى، پس از تبليغ سلام و آرزوى طول عمر مبارك خاطر شريف را به مسأله اى معطوف مى دارم:

موصى يكى از فرزندانش را وصى قرار داده و يكى از املاك خود را وقف نموده كه در مواردى عايدات اين ملك (باغچه) صرف و خرج شود و گفته وصىّ يا كسى ديگر اگر زراعت يا درختكارى نمايد يك ثلث عوايدش مال زارع و بقيه دو ثلث در مواردى از نماز و روزه و نقل جنازه به نجف اشرف و ... خرج شود كه اين اعمال جابه جا شده و بعد يك سال عوايدش در ردّ مظالم و يك سال در سهم سادات و سهم امام عليه السلام خرج شده ولى وصىّ با دو اشكال مواجه است 1. زارع كه سابقاً به ثلث حاصل راضى مى شدند حالا به نصف نيز راضى نمى شوند 2. وصى با توجه به اولاد خود يقين دارد چون وصيت نامه با سند عادى است بعد از فوتش اولاد او باغچه را فروخته يا خودشان تصاحب و تملك خواهند كرد و مراجعه به ادارۀ اوقاف سبب خواهد شد كه منافع باغچه نفله شده از بين برود، اگر تجويز بفرماييد باغچه فروخته شود نصف آن در ردّ مظالم و نصف ديگر در سهمين خرج شود، و يا زمين را به اسم قبرستان در اختيار مسلمان ها براى دفن اموات بگذارد يا بفروشد پول آن را در خريد

ص: 476

قبرستانى خرج كند و يا راهى ديگر كه خود حضرت آيت اللهى تجويز مى فرمايند زيرا وصى اطمينان دارد كه با فوت وى باغچه به وسيله وراث تملك خواهد شد.

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، فروش و تبديل باغچه جايز نيست و بايد طبق وصيت عمل شود.

[سؤال 8783] 4826

بسمه تعالى

حضور مبارك نايب الامام، حضرت امام خمينى، دام ظله، با عرض سلام لطفاً به دو سؤال زير جواب مرحمت فرماييد.

شخصى وصيت به ثلث كرده و پس از وضع مصارفى كه تعيين كرده، چنين نوشته است: «آنچه از ثلث مى ماند، نيمى صرف در عزادارى حضرت خامس آل عبا عليه السلام در منزل گردد و نيمى ديگر بابت خمس احتياطى داده شود». حال مرقوم فرماييد:

1. با توجه به اين كه نصف باقيماندۀ ثلث در حدود 750،000 تومان است و خانۀ مورد وصيت، گنجايش آن چنانى ندارد كه مبلغ فوق به طور معمول صرف عزادارى شود - زيرا ده ها سال طول خواهد كشيد - آيا وصى مى تواند در مساجد متعدد شهر اقامۀ عزا كند تا تأخير بيش از حد معمول در انجام وصيت را ندهد؟

بسمه تعالى، لازم است طبق وصيت عمل نمايند.

2. پرداخت خمس احتياطى به يك مرتبه براى وصى مقدور نيست؛ اگر ممكن است اجازه فرماييد به تدريج پرداخت كند تا ضرر محسوسى متوجه ورّاث نشود.

بسمه تعالى، اگر نمى توانند يك جا پرداخت كنند، مجازند به تدريج ادا نمايند؛ ولى تأخير بدون عذر جايز نيست.

[سؤال 8784] 4827

بسمه تعالى 5 / 2 / 1362

حضور مقدس نايب الامام، حضرت آيت الله العظمى آقاى سيد روح الله خمينى، دام ظله العالى

ص: 477

مسائلى است كه بعد از توضيح كوتاهى به عرض عالى مى رسانم و آن، اين است: دو قطعه زمين گندم زارى از شخص متوفايى به عنوان ثلث باقيمانده كه مصرف عوايد آن را در مطلق خيرات قرار داده و دو قطعه زمين گندم زار ديگرى كه قيد ثلث حبس دارد را فرزند همين مرحوم كه او نيز متوفى است، به همين عنوان مذكور مقرّر داشته و توليت را به اولاد ذكور با رعايت عدل و تقوا معيّن نموده؛ ولى محل حاجت مسأله ما به يكى از دو قطعه زمينى است كه مرحوم... آن را ثلث قرارداده؛ زمينى است موسوم به «باغ بن»؛ در حاشيۀ اين زمين خانه سازى شده، و در حواشى ديگر اين زمين مى خواهند خانه بسازند و نياز شديد هم دارند؛ و مهمترين مشكلشان نداشتن راه است؛ لذا در رابطه با اين زمين، به اين چند مسأله جواب بفرماييد:

1. با اين كه قضاى حاجت تعدادى از مسلمين منوط به باز شدن راه از اين زمين است و از طرفى هم صاحب ثلث، مصرف آن را در مطلق خيرات مجاز نموده و خود متولّى هم مايل به كارگشايى مسلمين است، اجازه مى فرماييد به مقدار راه از متولّى، زمين - ولو باضعاف مضاعف - خريدارى شود و صرف اين امر خير كه راه است بشود؟

2. آيا مى شود اصل زمين بدون هيچ عوضى، به نيت صاحب ثلث واگذار شود تا براى راه استفاده كنند؟

3. آيا مى شود چندين سال اجاره شود؟ كه واضح است اگر بشود شرعاً واگذار شود، چون مطلب هميشگى است، راحت تر است. در هر حال نياز به جواب مسأله داريم.

سلامتى و سعادتمندى جناب عالى را در خدمت به اسلام و مسلمين از خداوند متعال خواستاريم. والسلام على عباد الله الصالحين

بسمه تعالى، تبديل وصيت جايز نيست و بايد طورى عمل شود كه با بقاى مورد وصيت، عوايد آن صرف در جهت وصيت شود.

ص: 478

[سؤال 8785] 4828

بسمه تعالى 8 / 11 / 1361

محضر مقدس حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى، پس از عرض سلام و تحيّت، به عرض مبارك مى رساند:

شخصى وصيتى نموده و نوشته و دو نفر را به عنوان وصى و وكيل تعيين نموده كه بعد از مرگش مايملك او را وقف حضرت ابوالفضل نمايند؛ و مايملك او عبارت است از باغ و مقدارى پول نقد؛ فعلاً وكيل و وصى عذر مى آورند بر اين كه چون ما با آن قريه كه باغ در آن مى باشد فاصله داريم، نمى توانيم از عهده برآييم؛ لطفاً دو سؤال را جواب مرقوم فرماييد:

1. آيا مى توانند آن ملك را كه فروخته نشده، در جاى ديگر كه مناسبشان باشد خريده و آن را وقف نمايند؛ با توجه به اين كه هنوز وقف نيست و فقط وصيت نموده كه وقف بنمايند؟

2. آيا مى توان با پول موجود چيزى از قبيل فرش مسجد و غيره خريده و آن را وقف نمايند يا اين كه لازم است پول را صرف مصارف خيريه بنمايند؟

توضيح اين كه وصيت، به كل مايملك بوده؛ ولى چون نسبت به مازاد ثلث صحيح نبوده، وارث دو ثلث را گرفته و فقط ثلث باقيمانده، و مسأله دربارۀ ثلث است كه بايد وصى وقف نمايد.

بسمه تعالى، بايد در باغ بر طبق وصيت عمل كنند و تبديل جايز نيست؛ و نسبت به پول، وصيت به وقف باطل است.

[سؤال 8786] 4829

بسمه تعالى 8 / 8 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى، مرجع الشيعة الإماميه، امام خمينى، دام بقاؤه، پس از عرض سلام، سلامتى حضرت عالى را از خداوند متعال خواستار است.

ص: 479

كاروان سرايى است در اصفهان كه سه دانگ آن به عنوان ثلث مال، از طرف موصى معيّن شده است؛ بفرماييد: آيا متولى فعلى اين مال مى تواند قسمتى از اين ملك را به عنوان حسينيه قرار دهد و مابقى را به صورت مغازه قرار دهد و صرف موارد ثلث نمايد يا خير؟ خداوند سايۀ حضرت عالى را مستدام بفرمايد.

بسمه تعالى، اگر وصيت شده كه محل مزبور كاروان سرا باشد، نمى توانند تغيير دهند؛ و در غير اين صورت، متصدى شرعى با مراعات مصلحت و جهت وصيت مى تواند تصرف مذكور را بنمايد.

[سؤال 8787] 4830

بسمه تعالى

محضر مبارك بزرگ مرجع تقليد شيعيان جهان، حضرت مستطاب آيت الله العظمى امام خمينى، دام عزّه و زيد فى عمره، از محضر شما استدعاى پاسخ به سؤالات زير را دارد:

1. شخصى فوت كرده و داراى يك برادر و يك همسر مى باشد و يك حياط مسكونى دارد و به وصى خود وصيت نموده: مادامى كه همسرش زنده است، در دو دانگ از حياط مذكور حق سكونت داشته باشد و بعد از فوت همسر، آن دو دانگ را فروخته و نصف قيمت آن براى شخص متوفى و نصف ديگر براى همسرش در راه خدا مصرف شود. اينك سؤال مى شود كه آيا جايز است با رضايت همسر متوفى كه الآن زنده است، وصىّ متوفى يك دانگ از دو دانگ مزبور را قبل از فوت همسر متوفى فروخته، و عندالمعامله با خريدار شرط كند كه حق سكونت همسر متوفى مادام الحياة، در آن يك دانگِ معامله شده محفوظ بماند و قيمت آن براى متوفى خرج گردد يا نه؟

بسمه تعالى، بايد به هر نحو وصيت كرده عمل شود.

2. لباس هاى نظامى يا انتظامى كه در جبهه ها به افراد بسيج مى دهند، اگر با خودشان بياورند جايز است يا نه؛ در حالى كه مسئولين جبهه ها مانع نمى شوند؟

بسمه تعالى، اگر خلاف مقررات نباشد اشكال ندارد.

ص: 480

[سؤال 8788] 4831

بسمه تعالى

محضر مبارك آيت الله العظمى امام خمينى، دام بقائه العالى، پس از عرض سلام:

1. شخصى وصيت كرده است كه ثلث مال او صرف مدرسۀ مرحوم آيت الله بروجردى در كربلاى مقدسه بشود و اكنون كه چنين كارى ممكن نيست، آيا مى شود صرف كتابخانه هاى حوزۀ علميۀ اصفهان بشود يا نه؟

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، بايد مال مورد وصيت را حفظ كنند تا عمل به وصيت ممكن شود.

2. كسى وصيت به ثلث مال خود كرده، ولى نمى دانيم براى چه مصرفى وصيت كرده و نظرش را نسبت به مصرف آن نمى دانيم. آيا مى شود اين ثلث را هم صرف كتابخانه هاى حوزۀ علميۀ اصفهان كرد يا نه؟ و همچنين سهم امام را؟

بسمه تعالى، صرف سهم امام بدون اجازۀ مرجع تقليد جايز نيست و ثلث مرقوم كه به آن وصيت شده و مصرفش معلوم نيست را مى توانند در مطلق خيرات، از جمله كتابخانه صرف كنند.

[سؤال 8789] 4832

بسمه تعالى

محضر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، ضمن عرض سلام

1. شخصى يك ماه قبل از فوتش مبلغ صد هزار تومان نزد فردى مى گذارد و وصيت مى كند كه از اين پول ده سال نماز و روزۀ احتياطى بخريد و بقيه را خرج مسجد كنيد. در همان لحظه از شخصى غير از وصيت شده مى پرسد: نماز و روزه ده سال چند است؟ مى گويد ده سال چهل هزار تومان. وصيت كننده مى گويد پس بقيه (شصت هزار تومان) براى مسجد. حالا پنج ماه بعد از مرگ او سؤال مى كنند ده سال چند است؟ جواب داده اند: شصت هزار و هفتاد هزار تومان در اين حال، آيا بايد ده سال خواند و از مسجد پس بگيريم (درحالى كه پنجاه هزار تومان به مسجد داده ايم) يا

ص: 481

كمتر و به اندازۀ چهل هزار تومان بخوانيم و ده هزار تومان مانده را به مسجد بدهيم؟ و آيا مى شود كمتر از ده سال با سالى هفت هزار تومان خواند؟

بسمه تعالى، بايد بر طبق وصيت ده سال نماز اجير بگيرند، بقيه را صرف مسجد نمايند.

2. وصيت كننده مطلق وصيت كرده، آيا مى شود خلاصه خواند (بدون اذان و اقامه و مستحبات) و آيا نماز آيات هم لازم است؟

بسمه تعالى، بايد به نحو متعارف بخوانند و نماز آيات جزو آن نيست.

3. وصيت كننده مطلق وصيت كرده، آيا وقتش موسّع يا موقت است؟ در صورت موقت، چند سال شود؟

بسمه تعالى، موقت نيست، ولى نبايد در عمل به وصيت تهاون و اهمال كنند.

4. كسى كه خود نماز و روزۀ قضايى دارد، آيا مى تواند استيجارى قبول كند درصورت موافقت آيا براى دو نفر را مى تواند قبول كند؟

بسمه تعالى، مانع ندارد.

[سؤال 8790] 4833

بسمه تعالى 29 محرم الحرام 1403 ق

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى، محترماً معروض مى دارد:

1. زيدى در يكى از دهات فوت نموده، وصيت نموده كه اثاثيۀ منزلش را در مجالس تعزيۀ ابا عبدالله عليه السلام استعمال نمايند و زوجه اش را متولى قرار داده. فعلاً زوجۀ مزبوره، منتقل به شهر شده. آيا مى تواند اثاثيۀ مزبوره را در يكى از تكاياى شهر بسپارد كه در اوقات عزادارى استعمال نمايند يا خير؟ اگر محتاج به اجازه است، اجازه بفرماييد. تا كنون سه مرتبه استفتا شده، جواب نيامده.

بسمه تعالى، مانع ندارد؛ مگر آن كه در وصيت، تكيۀ معيّنى تعيين شده باشد.

ص: 482

2. شخصى ماشين باربرى دارد و دائم در حركت و مسافرت است؛ ليكن شب به خانه بر مى گردد؛ يا دو سه روز مى گذرد و به خانه مى آيد. آيا اين شخص، دائم السفر محسوب مى شود يا خير؟ حكم الله را مرقوم بفرماييد.

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، نماز او تمام است.

[سؤال 8791] 4834

بسمه تعالى

محضر آيت الله العظمى نايب الامام سيد روح الله الموسوى الخمينى، دام ظله

دو برادر، اموالشان مشترك بوده، برادر بزرگ، وقت مردنش به برادر كوچك وصيت مى كند كه از عين مال مشترك، اول مبلغ پنجاه هزار تومان سهم امام عليه السلام و سهم سادات بدهد و بعداً مابقى مال بين ورثه تقسيم شود. البته اين برادر بعد از فوت برادرش چند وقتى سهل انگارى نموده تا پسرهاى برادر متوفى، يك سرى مخالفت ها و نزاع هايى را راه مى اندازند و بعضى از اموال را تقسيم مى كنند و بعضى ديگر تلف مى شود و از بين مى رود. تا آن كه اين برادر كه وصى بوده، وقت مرگش به پسرش وصيت مى كند كه همۀ اين پنجاه هزار تومان را بايد به وكيل مجتهد بپردازد، ولى پسر قبول نكرده و گفته چون مال مشترك بوده، الآن من نصف اين پول را مى پردازم و نصف ديگرش را پسرعموهايم بايد بپردازند چون مال در حين وصيت برادر بزرگ شما، مشترك بوده و الآن قسمت شده است. از طرفى فرزندان برادر بزرگ - به واسطه عداوت هايى كه در بين آمده - اين وصيت را قبول ندارد. در اين صورت، اين باقيماندۀ پول ها به ذمه كدام شخص خواهد بود؟ والسلام عليكم ورحمة الله

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، بايد به همان كيفيت وصيت عمل شود و مبلغ مذكور، از همان ملك مورد وصيت داده شود.

[سؤال 8792] ‘ 7314

6. پدرم وصيت كرده منزلى كه در تربت جام دارد را به آقاى توسلى واگذار نمايم تا

ص: 483

درآمد آن را براى امام زمان عليه السلام مصرف كنند؛ آيا شما اجازه مى فرماييد اين منزل را به ايشان واگذار نمايم يا خير؟

بسمه تعالى، بر طبق وصيت بايد عمل شود.

[سؤال 8793] 4835

بسمه تعالى 11 / 7 / 1361

حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، بعد السلام و التحية و الاكرام

چه مى فرماييد در مورد مؤسّسه خيريه اى كه درآمدش از محل مال الوصيه ها و صدقات مردم تأمين مى شود و در وصيت نامه ها محلى براى حق بيمۀ كاركنان مؤسسه در نظر گرفته نشده، ولى نسبت به اجرتى كه به كاركنان مؤسسه داده مى شود، سازمان بيمۀ محل، مطالبۀ حق بيمه مى نمايد؟ آيا مى توان حق مزبور را از درآمدهاى فوق الذكر پرداخت و وجه شرعى آن چگونه است؟

متّع الله المسلمين بطول بقائك الشريف

بسمه تعالى، وصايا بايد در مورد خودش كه جهت وصيت است صرف شود و صرف در غير آن جايز نيست.

[سؤال 8794] 4836

بسمه تعالى

موصى بعد از بيان مصارفى از براى ثلث مى نويسد: «چنانچه از ثلث موصى بعد از مخارج مقرر فوق اضافه بماند، مى توانند (يعنى وصى و منصوب) از اموال غير منقول، به عنوان بقيۀ ثلث برداشت نموده و عوايد او را هر ساله در ماه محرم روضه خوانى نمايند». وصى به همين منظور، مقدارى زمين زراعتى و باغ از ماترك، افراز كرده و سال هايى عايدات آن را به مصرف رسانيد ولى فعلاً ابقاى آن را صلاح نمى داند؛ با توجه به اين كه عبارت وصيت نامه، لفظ «مى توانند» مى باشد كه ظهور در الزام ندارد، آيا وصى مى تواند زمين و باغ را فروخته و ثمن آن را به مصرف منظور برساند

ص: 484

و يا به جاى آن چيز ديگرى خريدارى نموده و عايدات آن را طبق وصيت، به مصرف رساند؟

بسمه تعالى، نمى تواند آن را بفروشد.

[سؤال 8795] 4837

بسمه تعالى

محضر مبارك آيت الله العظمى امام خمينى، متّع الله المسلمين بطول بقائه

1. شخصى در وصيت شفاهى خود، ملك معين و وجه معينى را ثلث خود قرار داده كه آن وجه صرف تعمير يا تجديد بناى آن ملك شود و درآمد آن ملك را صرف امور خير بنمايند. ورثه بدون توجه به حكم شرع، ملك ثلث را با موافقت يكديگر فروخته و وجه آن را يكى از ورثه از بابت سهم الارث خود برمى دارد و ملك ديگرى را از تركۀ ميت با موافقت يكديگر كه قيمتش معادل ثلث بوده، ثلث ميت قرار مى دهند و درآمد آن را صرف امور خير مى كنند. پس از بيست سال متوجه مى شوند كه شرعاً حق فروختن ملك متعلق ثلث را نداشتند. اكنون استرداد ملك متعلق ثلث، عادتاً ممكن نيست و در حكم تالف است. سؤال مى شود: آيا قيمت ملك ثلث فروخته شده بر عهدۀ ورثه است يا نه؟ و بر فرض ضمان قيمت، آيا قيمت، يوم التلف است يا زمان ادا؟ و در هر دو صورت، آيا تكليف ورثه، خريد ملك ديگر است و صرف درآمد آن در امور خيريه يا بايد قيمت تالف صرف امور خيريه شود؟ و سؤال ديگر اين كه وجوهى كه تا به حال به عنوان درآمد ثلث داده اند شرعاً محسوب است يا نه؟ و آيا ورثه ضامن منافع ملك ثلث معين شدۀ تالف، تا به حال هستند يا نه؟

بسمه تعالى، فروش ملك مورد وصيت باطل است و به هر نحو امكان دارد؛ بايد ملك را برگردانند و اگر استرداد امكان ندارد، نسبت به آن ضامنند و ميزان، قيمت يوم التلف است كه با آن ملكى تهيه شود و عوايد آن در جهت وصيت صرف شود و آنچه بعد از تلف در جهت وصيت

ص: 485

صرف كرده اند، محسوب است و ضمان منافع بر مشترى است و بر ورثه نيست.

2. زنى حامله به جنين هفت ماهه بوده، در اثر تصادف با ماشين خودش بلافاصله و جنينش پس از دو ساعت تلف شده اند. ورثۀ آن زن شوهرش و فرزند صغير هشت ساله و چهار ساله (غير از جنين فوت شده) مى باشد. آيا بر رانندۀ قاتل به قتل خطئى دو ديه است يا فقط ديۀ زن بر عهده او است؟ تكليف ديۀ جنين كه پسر بودن و دختر بودن او معلوم نيست، چه مى شود؟ و در هر حال مقدار اين ديه از لحاظ پول كشور چقدر است؟ و جواز مطالبه چنين دينى مانند ساير ديون در صورتى است كه قاتل زايد از مستثنيات دين چيزى داشته باشد يا نه؟

بسمه تعالى، بايد اضافه بر ديۀ زن، ديۀ جنين هم داده شود. و اگر پسر بودن و دختر بودن جنين مشتبه است، بايد نصف مجموع ديۀ پسر و دختر را بدهند. و تعيين قيمت آن با عرف بازار است. و از جهت مستثنيات دين، حكم ساير ديون را دارد و ديه قتل خطايى بر عاقله است.

[سؤال 8796] 4838

بسمه تعالى

در آبادى اى كه هر قسمت از زمين زراعت را به اصطلاح كشاورزان محل «ييلاق» مى نامند، به واسطۀ وجود خطر از قبيل طغيان رودخانه و از بين بردن زمين هاى نزديكش، يكسره و به قول معروف «هميشگى» تقسيم نمى كنند؛ بلكه هر ساله زمين ها تقسيم و با قرعه معلوم مى گردد.

1. شخصى از زمين هاى زراعتى با وصف مزبور به اندازه دو ييلاق به عنوان وقف وصيت مى كند كه به نصفه كارى كاشته شده و عايداتش در دستگاه حضرت سيد الشهدا عليه السلام خرج شود؛ البته از قبيل قند و چايى و پول جزئى معمولى روضه خوانى كه از انصراف كلمات خرج در دستگاه حضرت فهميده مى شود. پس از پايان نيمه اول ماه محرم مقدارى از همان عايدات زياد مى ماند:

الف. در چه مصارفى خرج شود؟ بيان فرماييد.

ب. تا حال مبلغى در مصارف مسجد خرج شده است، حكمش چيست؟

ص: 486

ج. اين گونه وقفيّات چه صورت دارد؟ صحيح است يا نه؟

بسمه تعالى، قرارداد مزبور وصيت است نه وقف، و بايد عوايد مورد وصيت در همان جهتى كه براى آن وصيت شده صرف شود.

2. اگر ملاك مطلق و مضاف بودن آب، عرف باشد، به آب درياچۀ شور رضاييه از كثرت شورى و تلخى اسيد مى گويند؛ آيا مطهر است يا نه؟

بسمه تعالى، اگر عرف عام به آن آب مى گويند، مطهر است و اعتبارى به اسيد گفتن اشخاصى كه نظر به خواص شيميايى آن دارند نيست.

[سؤال 8797] 4839

بسمه تعالى 2 / 9 / 1361

محضر مبارك رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامى ايران، حضرت امام خمينى، دامت افاضاته، سلام عليكم

احتراماً؛ ضمن عرض ادب و دست بوسى، به عرض مى رساند كه يكى از اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى كوهبنان (منطقۀ 6)، خانۀ نيمه تمامى داشته است كه در وصيت نامه اش قيد شده كه آن را در اختيار اتحاديۀ انجمن هاى اسلامى دانش آموزان قرار دهند، ولى با توجه به اين كه اتحاديۀ فوق الذكر در كوهبنان فعاليت ندارد و مى توان گفت وجود ندارد. از طرفى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى كوهبنان، جهت روابط عمومى يا واحد بسيج و يا پايگاه مقاومت، احتياج مبرم به اين خانه دارد. لذا چنانچه از نظر شرعى، واگذارى اين خانه به سپاه پاسداران اشكالى ندارد، مراتب را امر به ابلاغ فرماييد.

بسمه تعالى، عين مورد وصيت، بايد در مورد و جهت آن صرف شود و تغيير آن جايز نيست و با فرض تماميت شرايط، وصيت در ثلث تركه نافذ است و در زايد بر آن، موقوف است به اجازۀ ورثه. و اگر وصيت متعذرالمصرف است، نسبت به ثلث تركه در مطلق خيرات صرف مى شود.

ص: 487

[سؤال 8798] 4840

بسمه تعالى 4 صفر المظفر 1404 ق

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى على رؤوسنا و رؤوس الأنام، سلام عليكم

شخصى وصيت كرده كه خانۀ او بعد از مرگش تا مدت بيست سال حبس شود و درآمد آن به مصرف نماز و روزه و امور خيريه برسد و بعد از بيست سال، ميان ورثۀ آن روز قسمت شود، در حالى كه موقع مرگ فقط يك خواهر داشته و برادرش قبل از او فوت شده؛ اكنون بعد از بيست سال خواهر هم فوت شده؛ لطفاً بفرماييد: آيا اكنون خانه به فرزندان خواهر كه وارث منحصر به فرد روز مرگ بوده، مى رسد يا با توجه به اين عبارت وصيت نامه (بعد از بيست سال، ميان ورثۀ آن روز قسمت شود)، برادرزادگان هم سهم الارثى دارند؟ ادام الله ظلّكم العالى

بسمه تعالى، به ترتيبى كه نوشته ايد، وارث فعلى پس از بيست سال ميزان است و بايد ميان همۀ آن ها تقسيم شود.

[سؤال 8799] 4841

بسمه تعالى 7 / 10 / 1361

محضر مبارك رهبر شيعيان جهان حضرت آيت الله العظمى امام خمينى دام بقائه العالى على رؤوس المسلمين

پس از تقديم عرض سلام محترماً معروض مى دارد. شخصى جز وصيت نامه شان تعيين نموده اند كه مبلغى از ثلث مالشان را صرف تعميرات مدرسه آيت الله بروجردى در كربلا بشود چون فعلاً دست رسى نيست كه اين وصيت عمل بشود آيا اجازه مى فرماييد اين مبلغ صرف كتابخانه هاى حوزه علميه اصفهان بشود يا خير؟

بسمه تعالى، تا از امكان صرف مال در مورد وصيت مأيوس نشدند بايد صبر نمايند.

ص: 488

احكام ناظر بر وصيت

[سؤال 8800] 4842

بسمه تعالى 10 / 11 / 1361

حضور محترم حضرت آيت الله العظمى امام خمينى رهبر عالى قدر جهان اسلام سلام عرض مى كنم. اميدوارم كه هميشه سالم باشيد و رهبريت اسلام را همچنان تا ظهور مهدى عليه السلام در كف با كفايت خود حفظ فرماييد. ان شاء الله

خواهشمند است دستور فرماييد، به سؤال هاى زير جواب مرحمت فرمايند.

1. در مورد ثلث دارايى ميت كه طبق وصيت نامه مقرر شده است: به مصرف خيرات و مبرات و ساير طرقى كه ميت معين نموده، برسد. اگر وصى نسبت به اجراى وصيت نامه بى اعتنايى و يا سرپيچى كند، آيا شخص ناظر - كه از طرف ميت معين شده است - مى تواند خود رأساً و شخصاً مقدارى از ثلث ميت را كه در اختيار دارد به مصارفى كه از جانب ميت معين شده برساند و مدارك و اسناد آن را ارائه دهد يا خير؟

2. اگر از دارايى وصى، مقدارى در دسترس ناظرى باشد - كه ميت او را تعيين نموده - و وصى از اجراى وصيت نامه امتناع كند، آيا ناظر مى تواند به ميزان ثلث ميت يا هر چقدر كمتر از دارايى وصى برداشت كرده و به مصرف مشخص شده از طرف ميت برساند و مدارك و اسناد آن را ارائه دهد يا خير؟

بسمه تعالى، 1 و 2، ناظر نمى تواند مستقلاً عمل به وصيت نمايد و در صورت خيانت وصى، با مراجعه به حاكم شرع، تعيين تكليف نمايد.

3. آيا ثلث دارايى متوفى را - كه وصى بر طبق وصيت نامه، قرار است در طريق خيرات و مبرات و خمس و سهم امام و خلاصه جهاتى كه ميت تعيين نموده به مصرف برساند - در صورتى كه وصى، شوهر ميت بوده باشد و اين وصى (شوهر متوفى) خود از تمكن مالى برخوردار باشد، آيا مى تواند ثلث دارايى ميت را به بهانۀ آن كه يكى از فرزندانشان بيكار است، به آن فرزند بيكار بدهد و اجراى وصيت ميت را ناديده بگيرد. در حالى كه آن فرزند هم، اهل تقوا و نماز و ديندارى نباشد؟

ص: 489

بسمه تعالى، ثلث مورد وصيت را واجب است در مواردى كه متوفى معين نموده صرف كنند و در غير آن جايز نيست.

[سؤال 8801] 4843

بسمه تعالى 7 / 11 / 1361

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مرجع تقليد شيعيان، أدام الله افاضاته، خواهشمند است با بررسى جملۀ: «مصرف تتمۀ ثلث در انجام امور خيريه، به هر نحوى كه وصى و ناظر صلاح و مقتضى بدانند». نظر فقهى و شرعى اعلام فرمايند كه آيا وصى به تنهايى مى تواند براى خرج ثلث، اتخاذ تصميم و عمل كند و يا اين كه امضا و تصويب و موافقت قبلى ناظر هم لازم است؟

بسمه تعالى، طبق عبارت مرقومه، وصى و ناظر بايد با موافقت هم، اقدام به انجام وصيت نمايند.

[سؤال 8802] 4844

بسمه تعالى 22 / 3 / 1361

مسئول دفتر استفتائات امام خمينى، پس از اهداى سلام، به استحضار عالى مى رساند:

1. وصى، قبل از انجام دستورات وصيت شخصى كه وصيت نموده، از دنيا رفته؛ آيا ناظر مى تواند كار وصى را انجام بدهد؟

2. موصى، وصيت به نماز و روزه كرده، ولى مدت آن را معلوم نكرده. چه مقدار از سهم موصى بايد براى نماز و روزه داده شود؟ در ضمن يك درگيرى در مورد خريد خانه موصى پيدا شده است و در آن دفتر اگر قيد شود كه ما چگونه اين درگيرى را رفع كنيم، صلاح است.

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، ناظر بدون مراجعه به حاكم شرع نمى تواند تصرف كند؛ و در مورد وصيت به نماز و روزه، بايد مقدارى كه يقيناً نماز و روزه بر عهدۀ او است انجام شود.

ص: 490

احكام قيّم بر صغار

[سؤال 8803] 4845

بسمه تعالى

محضر مقدس حضرت آيت الله العظمى، نايب الامام، امام خمينى، دام ظله العالى

شهيدى در وصيت نامۀ خود، براى قيمومت فرزندانش يكى از برادران خود را معيّن كرده است. همسر شهيد، به توهم اين كه اگر اين برادر، قيّم فرزندان باشد بايد با اين برادر ازدواج كند و چون به اين امر (ازدواج) مايل نيست، اختلاف شديدى بين طرفين (همسر شهيد و برادر شهيد) ايجاد شده است و همسر شهيد مى گويد: قيّم فرزندان خودم باشم يا برادرم. و اگر قيمومت كه شهيد در وصيت نامۀ خود، قيّم آن را معيّن كرده است به شخصى ديگر انتقال يابد، رفع اختلاف مى شود.

با در نظر گرفتن خصوصيات مسأله فوق، آيا حضرت امام، انتقال قيمومت را به فرد ديگرى اجازه مى فرمايند يا نه؟

بسمه تعالى، بايد بر طبق وصيت عمل شود و قيمومت در فرض سؤال، قابل انتقال به ديگرى نيست.

[سؤال 8804] 4846

بسمه تعالى 19 / 11 / 1361

حضور مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مرجع تقليد شيعيان جهان و رهبر مستضعفان، دامت بركاته، با عرض سلام و طلب سلامتى و طول عمر و موفقيت روزافزون بر دشمنان اسلام و انسانيت، از خداوند متعال براى آن رهبر عظيم الشأن به استحضار مى رساند:

پسر اين جانب در سال 1358 در سن 23 سالگى در حادثۀ تصادف با اتومبيل به رحمت ايزدى پيوست و از او يك دختربچه كه در آن موقع هشت ماهه بود باقيماند و

ص: 491

مقدارى قرض نيز دارد. فرزند آن مرحوم تا مدت يك سال نزد مادر خودش بود كه البته بنا به ميل خودش، از طريق دادگسترى به عنوان قيّم طفل تعيين شده بود؛ تا اين كه پس از يك سال، مادر بچه از نگهدارى فرزند خود استنكاف نمود و به ناچار اين جانب - كه پيرزنى با سن 65 سال مى باشم - سرپرستى اين بچه يك و نيم ساله را از اواسط سال 1359، طبق دستور دادگسترى كه به عنوان قيّم طفل معين شده بودم، عهده دار گرديدم و چون در آن تاريخ هنوز قوانين دادسراها در دادگسترى كاملاً اسلامى نشده بود، خواهشمند است وظيفۀ شرعى اين جانب را تعيين فرماييد كه قيّم بودن اين جانب شرعى است يا خير؟

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، از حاكم شرع محل اجازه بگيريد، مانع ندارد.

[سؤال 8805] ‘ 4477

6. آيا وصى صغار مى تواند بدون در نظر گرفتن غبطۀ صغير، اقربا را در اموال و يا املاك او شريك قرار بدهد؟

بسمه تعالى، تصرفات وصى اگر مطابق غبطۀ صغار نباشد باطل است.

[سؤال 8806] 4847

بسمه تعالى 21 / 5 / 1361

حضور محترم قلب تپندۀ امت در جماران، سلام عليكم، با آرزوى سلامت و طول عمر براى شما رهبر عزيز، تقاضا مى كنم كه به مسأله شرعى ذيل پاسخ دهيد:

خانوادۀ ما يازده نفر هستند كه از بين اين يازده نفر، دو نفر صغير هستند؛ بعد از فوت پدرم، مادرم از نظر شرعى و قانونى قيّم ما شدند؛ تكليف مادرم براى استفاده از اموال افراد خانواده براى كارهايى از قبيل خيرات براى پدرم، ميهمانى در منزل، برگزارى مراسم دعا در منزل و... چگونه است؟ والسلام

بسمه تعالى، با مراعات مصلحت صغار مانع ندارد.

ص: 492

[سؤال 8807] 4848

بسمه تعالى 20 / 1 / 1359

محضر اقدس حضرت مستطاب كهف الأرامل و الأيتام ملاذ الإسلام آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

شخصى وفات كرده بود، دخترش شيرخواره بود، مادرش با بودن چند نفر عدول مؤمنين براى غبطۀ صغير، عمارت مسكونى و يك باب انبار را به عموى صغيرۀ مزبوره به مبلغ چهارصد تومان فروخته است. چهارصد تومان را مادرش به دختر صغيره خورانيده بزرگش كرده و شوهرش داده، هفده سال از مابين گذشته است امروز، دختر نامبرده را تحريك نموده اند به مقام ادّعا برآمده است مى گويد قيّم بودن مادرم را من قبول نمى كنم. در آن تاريخ يكى از علماى وقت و چند نفر از روى ايمان با احقاق حق قيمت گذاشته و قباله نوشته اند، حتى عموى دختر مزبوره وصى بود، آن روز زحمت كشيده وصيت پدرش را عمل نمود. در ضمن مادر دختر مدعيه است آن روز قيّم بود و بر عهدۀ خود كشيده اگر دختر بعد از بلوغ به مقام ادّعا آيد بر عهدۀ خودم است و دختر فرزند ناپدرش را شوهر اختيار كرده، مادرش ديگر نمى تواند دخترش جواب بگويد، مى خواهند در اين زمان كه بحمدالله حكم قرآن پاى گرفته است، زورگويى كنند و فرمايش علماى فعلى را گوش نمى دهند. آيا در اين خصوص چارۀ فدوى سائل كه عموى دختر مدّعيه مى باشم چيست؟ بيان فرماييد و با مهر شريف مزيّن فرماييد. عمركم طويل و عدوّكم ذليل، خدام امام خمينى مدّ ظله

بسمه تعالى، اگر وصىّ طبق وصيت پدر قيّم صغير هم بوده و با مراعات مصلحت طفل ملك را براى او فروخته طفل پس از بلوغ حق اعتراض ندارد و در غير اين صورت معامله موقوف است به اجازه ولىّ شرعى صغير يا خود او بعد از بلوغ و هرگاه نزاعى در بين است به محاكم صالحه مراجعه كنند.

ص: 493

رجوع از وصيت

[سؤال 8808] 4849

بسمه تعالى 3 / 3 / 1361

محضر مبارك امام امت، رهبر انقلاب، خمينى كبير

به عرض مى رساند كه مادرى تعداد ده رأس گاو به پسرش داد كه تا حيات دارد، او را نگهدارى كند. و لباس و خوراك و بقيۀ ضروريات او را برآورده كند. و بعد از حيات او هزينۀ هفته و چهلم و سال را بدهد. و مبلغ 25،000 ريال براى نماز و روزۀ قضا به مصرف برساند. او وصىّ مادر هم مى باشد. با اين شروط مدارك نوشته شد، ولى پسر پس از يك سال مادر را از خانه بيرون كرد. مادر به منزل فرزند ديگرش رفت و مال را از او مطالبه كرد. پسرش گفت مدارك وصيت نامه با اين شروط اجرا مى شود، لذا به هيچ عنوان مال را نمى دهم؛ مگر اين كه بنويسيد به محضر مبارك امام؛ اگر فرمودند اين مدارك باطل شده، اموال را، مى دهم. از محضر مبارك مرجع كبير تقاضا مى شود روى اين ورقه حكم صادر فرماييد. والسلام

بسمه تعالى، اگر به شرط عمل نشده، مادر مى تواند گاوها را پس بگيرد و نيز مى تواند از وصيت خود برگردد و آن را به هم بزند.

ص: 494

يمين و نذر

احكام يمين (قسم)

ص: 495

ص: 496

[سؤال 8809] ‘ 87

6. اگر انسان در برخورد با خانم هاى وسواسى (در آب و آب كشى مبتلا به وسواس هستند) به ناچار در بعضى از مواقع، قسم هاى دروغين ياد كند (مثلاً اصلاً دستگيرۀ فلان درب نجس نبوده؛ اما ايشان سؤال مى كند كه شما كه به دستگيرۀ در دست زده بوديد، دستتان را آب كشيديد يا نه و امثالهم؛ اگر بگويد: نكشيدم، مسلّماً در اين رابطه خيلى چيزهاى ديگر، بى جهت آب كشى مى شود؛ اگر هرچه بگويد آب كشيدم ولى قبول نشود، به ناچار قسم دروغ ياد كند و خانم وسواسى هم قبول كند) ياد كردن اين قسم هاى دروغ در اين مورد خاص از نظر شرع مقدس چه وضعيتى دارد؟ (توضيح اين كه چون واقعاً دستگيره نجس نبوده، ايشان دستش را آب نكشيده؛ ولى به دروغ قسم ياد مى كند كه آب كشيدم).

بسمه تعالى، قسم دروغ جايز نيست؛ ولى سعى كند طورى قسم ياد كند كه دروغ نباشد؛ مثل اين كه قسم بخورد كه نجس نيست.

[سؤال 8810] ‘ 1172

6. مسلمانى در صورت ناشزه بودن زنش قسم خورد بر ازدواج مجدد آيا ازدواج واجب است يا نه و آيا متعه هم كافى خواهد بود در صورت وجوب يا نه؟

بسمه تعالى، واجب است و اگر قصد او مطلق ازدواج بوده ازدواج موقت كافى است.

ص: 497

[سؤال 8811]‘ 1172

5. مسلمانى قسم خورد به لفظ والله كه عيالش هر ساعت كه اذيت كند و بدون اجازه از منزل خارج شود او را طلاق دهد آيا واجب مى شود طلاق يا نه؟

بسمه تعالى، واجب است.

[سؤال 8812] ‘ 1428

5. اگر فرزندى بدون اجازۀ پدر، قسم بخورد كه كارى را كه انجام ندادنش بهتر است، انجام ندهد و بعد به قسم خود وفادار نماند، كفاره بر او واجب مى شود؟ (چون امام در رسالۀ عمليه مرقوم فرموده اند كه: قسم فرزند بدون اجازۀ پدر بعيد نيست كه صحيح نباشد؛ ليكن احتياط را نبايد ترك كرد).

بسمه تعالى، قسم فرزند، بدون اذن پدر، صحيح نيست و كفاره ندارد.

[سؤال 8813] ‘ 637

2. اگر كسى بدون اجازۀ پدرش قسم بخورد كه كار حرامى را انجام ندهد و بعد انجام دهد، كفاره بر او واجب مى شود؟ و آيا بار اول، كفاره واجب است يا دفعات بعد هم بايد كفاره بدهد؟

بسمه تعالى، اجازه شرط نيست و اگر قسم شرعى بوده، كفاره دارد و بعد از مخالفت قسم، براى مرتبۀ بعد كفاره واجب نيست.

[سؤال 8814] ‘ 147

6. كسى كه قسم بخورد و بعد بشكند، اول كفاره را بدهد و قسم را بشكند يا بايد بشكند بعد كفاره بدهد؟ كفارۀ قسم، بعد از شكستن قسم واجب مى شود يا هنگامى كه تصميم مى گيرد قسم را بشكند بايد كفاره بدهد؟

بسمه تعالى، بعد از مخالفت، كفاره واجب مى شود.

ص: 498

احكام نذر

كيفيت صيغه نذر

[سؤال 8815] ‘ 6605

3. صيغه نذر را چطور بايد خواند؟ شما بيان فرماييد.

بسمه تعالى، بايد صيغه نذر مشتمل باشد بر كلمۀ لله عليّ يا معنى آن به هر لغتى باشد.

لزوم صيغه معتبره شرعيه براى وجوب وفاى به نذر

[سؤال 8816] 4850

بسمه تعالى 25 / 10 / 1358

پيشگاه مبارك رهبر عالى قدر و زعيم عظيم الشأن، مرجع عالى قدر شيعيان، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته

محترماً؛ شخصى پيش از تشريف فرمايى حضرت آيت الله از پاريس به ايران گوسفندى نذر كرده كه اگر حضرت آيت الله صحيح و سالم به ايران برگردند، وى در سر سال دوم بازگشت به ايران، گوسفند مزبور را به قم آورده و در زير قدم آن وجود معظم قربانى بنمايد و به جهت بركت خانه اش هم تبرك جويد ولى به علت بودن برف، راه ها مسدود و وسايل ماشين هم در كوهستان پيدا نمى شود و وقت هم تنگ است. شخص مزبور به نذر خود به چه نحو عمل نمايد؟ عمركم طويل و عدوّكم ذليل

از خداوند بزرگ، موفقيت و سلامتى شما را آرزومندم.

بسمه تعالى، در صورتى كه صيغه معتبره شرعيه خوانده نشده، اختيار با خود نذر كننده است.

ص: 499

[سؤال 8817] 4851

بسمه تعالى 19 / 11 / 1361

محضر مبارك رهبر عالى قدر آيت الله العظمى امام خمينى مدّ ظله العالى

پس از دعاگويى به شرف عرض عالى مى رساند:

1. اين جانب مبلغ 1000 تومان نذر جد حضرت عالى كرده ام، حاجتى داشته ام برآورده شده است. گفتم: يا جد امام خمينى ولى نگفتم قربةً الى الله، آيا اين نذر را واجب است ادا كنم يا خير؟ و آيا حضورتان بفرستم؟ و يا براى سلامتى شما به فقرا و سادات فقير بدهم؟ تمنا دارم مرقوم فرماييد تا به فتواى شما عمل كنم. نوعاً ما بيرونى ها يعنى عشاير قصد قربت نمى كنيم، مى گوييم يا حضرت عباس اگر فلان حاجت ما برآورده بشود 100 تومان در راه تو مى دهيم، آيا اين نذر واجب مى شود يا خير؟ جواب مرقوم فرماييد. والسلام.

بسمه تعالى، وفاى به نذر مرقوم واجب نيست.

2. آيا به چيزهايى كه زينت زن ها حساب مى شود، مانند النگو و گلوبند و چيزهاى ديگر زكات تعلق مى گيرد؟ جواب مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، به غير مسكوك از طلا زكات تعلق نمى گيرد و همچنين طلايى كه براى زينت استعمال مى شود زكات ندارد.

[سؤال 8818] 4852

بسمه تعالى

محضر عالى قدر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، اميد مستضعفان جهان

لطفاً در سؤال هاى زير ما را راهنمايى و ارشاد فرماييد.

1. يك پسر بچه از پشت بام (سوراخ بام) كه در منازل روستايى معمولاً هست به پايين مى افتد، مادر و خواهر و خويشانش بر حالش گريه مى كنند، در اين حال پدرش مى رسد و اين صحنه را مى بيند با متوسل شدن به قمر بنى هاشم يا ابوالفضل يا ابوالفضل گويان يك گوسفند يا قوچ را به عنوان نذرى گوشش را مى برد، ديگر نيت

ص: 500

نمى كند كه در چه راهى خرج يا احسان خواهد كرد؟ آيا مى شود در ماه محرم همان گوسفند را خرج عزادارى سلطان مظلومان كرد؟ يا قربانى را بفروشند و پولش را براى جنگ زدگان بفرستند؟ آيا مى شود پول همان گوسفند را براى عمران و آبادى ده خرج كرد؟

بسمه تعالى، اختيار با خود صاحب گوسفند است، مى تواند در هر كدام كه مايل باشد صرف نمايد.

2. يك مسجد را كه ساخت قديم بوده، ما چند خانواده همسايه مسجد آن را از نو ساخته ايم و دامنه و شيروانى مسجد را به ساختمان همسايه گذاشته ايم و از اين لحاظ در مضيقه هستند. آيا مى توان دامنه يا شيروانى مسجد را به طرف ساختمان همسايه مسجد گذاشت؟ يا اين كه بايد شيروانى يا دامنه مسجد را عوض كرد؟

بسمه تعالى، بدون رضايت همسايه جايز نيست و بايد عوض نمود.

3. آيا مى توان با رضايت صاحبش همان چند ساختمان را براى مسجد خريد و به حياط يا آشپزخانه اختصاص داد.

بسمه تعالى، مانع ندارد.

4. اگر سگ درب چوبى داخل مسجد را با دهان و دندانش خرد كند. و درب چندان خراب نشده باشد، آيا درب بايد توسط صاحب سگ يا اهالى ده عوض شود؟ يا آن كه با شستن يا رنده نمودن همان جايى كه سگ دهان زده پاك مى شود؟

بسمه تعالى، اگر كوتاهى از صاحب سگ نبوده به او چيزى نيست و لازم است به هر نحو ممكن تطهير نمايند.

[سؤال 8819] 4853

بسمه تعالى 27 / 11 / 1361

با درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامى

مطلبى براى اين جانب پيش آمده كه خواستار جواب گويى آن مرجع والا مقام هستم. مقدارى پول در اختيار اين جانب مى باشد كه نذر حضرت ابوالفضل مى باشد. موضوعى كه در نظر دارم آن است كه آيا مى توان اين مبلغ را به حساب جبهه واريز

ص: 501

نمايم يا نه؟ خواهشمند است جواب اين جانب را اعلام فرماييد. توضيح اين كه قصد چگونه خرج كردن را هم نكرده ام.

بسمه تعالى، چنانچه صيغه مخصوص به نذر خوانده نشده است اختيار با خود شما است.

[سؤال 8820] ‘ 692

3. در مورد نذر و عهد كردن اگر شخص صيغۀ آن را به آن صورتى كه در رساله هاى عمليه است ادا نكند آيا نذر منعقد مى شود يا خير؟

بسمه تعالى، منعقد نمى شود.

[سؤال 8821] 4854

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، حضرت نايب الامام، امام خمينى، دامت افاضاته، با عرض سلام و آرزوى سلامتى براى آن رهبر عالى قدر انقلاب اسلامى، مسأله اى شرعى به صورت زير براى اين جانب مطرح است:

اگر كسى نذر كند كه مقدارى طلا يا پول را شخصاً به صندوق حضرت ابوالفضل عليه السلام بريزد حال شخص نذر كننده چه بايد بكند؟

با عرض معذرت؛ در سال 1357 ازدواج كرده ام و در اوايل ازدواج به علت سر درد همسرم گوشواره هاى او را به صورت بالا نذر نموديم، چه بايد بكنيم؟

ان شاء الله خداوند تبارك و تعالى طول عمر به جناب عالى عطا بفرمايد و صدام و صداميان را سرنگون و نابود سازد. با تقديم احترام و عرض ادب

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، در نذر صيغه مخصوص لازم است. اگر صيغه مخصوص به نذر خوانده نشده، عمل به آن لازم نيست.

ص: 502

[سؤال 8822] 4855

بسمه تعالى

با سلام و درود به رهبر عزيز و روح خدا و پيشواى اعلا

هشت سال پيش نذر كرده بودم كه هر وقت پول دستم آمد، براى سقّاخانۀ حضرت ابوالفضل در محلمان يك چهل چراغ هديه كنم؛ الآن مصرفش در آن محل خيلى كم است؛ آيا طبق فتواى امام مى توانم به جاى آن شى ء، پول آن - به قيمت پنج هزار تومان - را براى ساختن مسجد يا چيز ديگرى كه قابل استفادۀ بيشترى مى باشد، بدهم؟

با عرض معذرت مرا راهنمايى كنيد.

بسمه تعالى، اگر در نذر، صيغۀ مخصوص به نذر را نخوانده ايد، اختيار با خود شما است؛ ولى اگر صيغۀ نذر خوانده شده، در صورت امكان بايد به نذر عمل شود.

[سؤال 8823] 4856

بسم الله الرحمن الرحيم

إلى المرجع الأعلى والإمام المفدي، روح الله الموسوي الخميني دام ظله الوارف، أتقدّم إليكم بهذه المسألة؛ فافتونا مأجورين

نذر شخص إنفاق أربعة آلاف تومان، لإقامة مراسم تعزية الإمام الحسين عليه السلام في شهر محرّم. ولكن الشهر انقضى ولم يتمّ إنفاق المبلغ بكاملة وبقي منه النصف وهو ألفي تومان. فهل له ينفقها في سائر وجوه البرّ كالتبرّع بها للجبهة أو إقامة مراسم الأئمّة في غير شهر محرّم؟ أفتونا مأجورين ودمتم حصناً وملاذاً.

بسمه تعالى، لا مانع من صرفها في مطلق وجوه البرّ، إذا لم ينعقد النذر بالصيغة الخاصّة بالنذر وهكذا إذا كان المنذور الإنفاق في خصوص المحرّم السابق.

ص: 503

[سؤال 8824] 4857

بسمه تعالى

كسى نذر كرده كه مبلغى در موردى نظير اطعام و غيره صرف نمايد آيا مى تواند اين مبلغ را به يكى از حساب هاى ضرورى تر نظير جبهه يا جنگ زدگان واريز نمايد؟

بسمه تعالى، اگر نذر با صيغه معتبره شرعيه بوده بايد بر طبق نذر عمل شود و اگر صيغه نداشته اختيار با خود شما است.

[سؤال 8825] ‘ 4970

4. آيا اداى عين نذرى كه مبتنى بر انداختن سفره ابوالفضل براى شفاى مريض باشد در شرايط كنونى (جنگ) لازم است يا اگر مقدار پولى كه بايد در آن راه خرج شود، براى جنگ زدگان يا غيره پرداخته شود كافى است؟

بسمه تعالى، در صورتى كه صيغۀ مخصوص به نذر خوانده نشده اشكال ندارد.

[سؤال 8826] ‘ 1201

2. شخصى سفرۀ حضرت ابوالفضل عليه السلام نذر دارد؛ ولى به علت كمى جا در محل سكونت نمى تواند نذر خويش را ادا نمايد. بنابر اين آيا مى تواند وجه خرجى سفره را به حساب جنگ زدگان و يا ساير مواردى كه براى دولت جمهورى اسلامى ايران داراى اهميت است واريز نمايد؟

بسمه تعالى، اگر صيغۀ مخصوص نذر را نخوانده نذر وجوب وفا ندارد و اختيار با خود شخص است؛ ولى چنانچه صيغۀ نذر را خوانده باشد، بايد بر طبق آن عمل كند؛ مگر آن كه قدرت بر وفا نداشته باشد.

[سؤال 8827] 4858

بسمه تعالى 24 / 4 / 1361

محضر مبارك امام عزيزمان حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله، پس از سلام و

ص: 504

درود فراوان خواهشمند است در مورد مسائل شرعى زير فتواى كامل مرقوم بفرماييد:

1. آيا كسى در مورد حاجتى نذر نمايد و آن حاجت بعد از مدت ها صبر و ناراحتى به كمك خداوند متعال تمام بشود ولى به نحوى كه طبق گفته و نيت حاجتمند نباشد مسأله چگونه است؟

مثلاً كسى نذر نمايد كه خدايا فلان حاجت شرعى من قبول بشود نذر مى كنم سفره حضرت ابوالفضل عليه السلام و سفره خانم رقيه عليه السلام را انجام دهم. در موقع نذر كردن هيچ فكرى از ضرر و زيان (مادى و معنوى) و دادن پول براى انجام كار و اين كه در حق حاجتمند نبود كه در مقابل كارش پول بدهد. البته براى اين كه از بدبختى و ناراحتى خلاص شود مجبور مى شود براى رضايت طرف مقابل پول اضافى بدهد. بايد متذكر شوم مسألۀ ما مسأله طلاق بود كه حاجتمند نذر كرده بود كه اگر خلاص شوم تمام نذرهاى ذكر شده را انجام دهم ولى در موقع نذر كردن هيچ نيّتى از پول دادن در مقابل مهريه (براى رضايت همسر به طلاق) و گذشتن از تمام جهيزيه و مهريه قانونى و شرعى خود و تحمل ناراحتى ها و شكنجه ها در دل نبود و حتى به فكرمان هم نرسيده بود كه موقع طلاق پول خواهيم داد و از تمام حقوق حقه خود گذشت خواهيم كرد. حالا به كمك خداوند تمام شده و طلاق گرفتم البته (با دادن پول مقابل مهريه و گذشت از جهيزيه و مهريه خود) مسأله شرعى در اين مورد چگونه مى باشد؟ بايد نذرهايم را انجام دهم يا نه؟

بسمه تعالى، اگر صيغه شرعى نذر خوانده نشده وجوب وفا ندارد.

2. وسواس در مورد طهارت و وضو و غسل و ساير مسائل شرعى چگونه مى باشد؟ انسان چه كار بايد بكند تا بدون گناه ترك كند و خلاص شود؟

بسمه تعالى، واجب است اعتناى به وسوسه نكنيد.

3. دختر يا زنى كه از حيض پاك مى شود نوع لكه و ترشحى كه در آخرين روز حيض بايد ببيند و پاك شود و غسل و نماز گزارد چگونه مى باشد؟

بسمه تعالى، پاك شدن منوط به اين است كه خون بند بيايد و هيچ نوع لكه و ترشحى از خون نبيند.

ص: 505

[سؤال 8828] 4859

بسمه تعالى

با درود و سلام خدمت پدر عزيزم، آيت الله خمينى

اميدوارم كه حالتان خوب باشد. اگر خواهان حال دختر حقيرتان باشيد، بحمدالله سالم هستم. پدر عزيز! لطف فرموده به سؤال اين جانب جواب مرحمت فرماييد:

در جايى خواندم كه اگر شخصى - چه دختر و چه پسر - نذرى كنند و پدر و مادر ندانند، اين نذر قبول نيست. حال من نذرى كرده ام و بدان چيزى كه مى خواستم رسيده ام. آيا من بايد نذرم را بدهم يا نه؟

و در آخر از شما مى خواهم كه برايم دعا كنيد تا به شهادت برسم.

بسمه تعالى، اگر صيغۀ مخصوص به نذر را نخوانده ايد، عمل به آن لازم نيست.

[سؤال 8829] 4860

بسمه تعالى 4 / 1 / 1362

حضور برادران دفتر استفتائات امام، با سلام و دعا و آرزوى موفقيت براى برادران، در خدمت به اسلام و مسلمين

بارى چند سال قبل، مقدارى پول از كسى طلبكار بودم و با خود گفتم كه اگر پول به دستم رسيد، آن را جهت كمك به سازمان اسلامى أمل بفرستم و خدا خواست و پول به دستم رسيد و در آن خصوص، فراموش نمودم كه پول را بفرستم. با توجه به اين كه اين نذر را بدون نيت، براى رضاى خدا بوده، آيا بايستى پول را بفرستم؟ حكم شرعى آن چطور است؟ و اگر واجب است، با توجه به وضع كنونى لبنان، مى توانم پول را جهت كمك به رزمندگان اسلام اختصاص دهم؟ من الله التوفيق

بسمه تعالى، در صورتى كه صيغۀ نذر را نخوانده ايد، وفاى به آن واجب نيست و اختيار، با خود شما است.

ص: 506

[سؤال 8830] 4861

بسمه تعالى 19 / 8 / 1361

ساحت مقدس رهبر عظيم الشأن و مرجع عالى قدر، حضرت امام خمينى، مدّ ظله العالى، با تقديم سلام و درود به آن رهبر كبير؛ جواب مسائل مشروحۀ زير از ساحت مقدس مورد استدعا مى باشد:

1. شخصى نذر كرده تا فرزند خود را به زيارت حضرت ثامن الائمه عليهم السلام ببرد ولى وضع مالى وى ايجاب ننموده تا نذر خود را عملى سازد. فعلاً فرزند به حد بلوغ شرعى رسيده است؛ آيا باز مخارج زيارت به عهدۀ پدر است كه نذر نموده و يا به عهدۀ فرزند؟ و در صورت قبول فرزند، مخارج مسافرت زيارت را فرزند مى تواند پرداخت نمايد؟ نظريۀ عالى را بيان فرمايند.

بسمه تعالى، اگر نذر با صيغۀ مخصوص آن انجام گرفته و مقيد به زمان خاصى نبوده، وفاى به آن واجب است و چنانچه فرزند، مخارج سفر را متبرعاً بدهد مانع ندارد.

2. نوجوانى كه به حد بلوغ شرعى نرسيده است و در تحت الولايه پدر مى باشد، براى رفتن به جبهۀ جنگ جهت مقابله با دشمن اسلام اجازۀ ولى لازم است يا خير؟

بسمه تعالى، رفتن بر غير بالغ لازم نيست.

3. شخصى در زمان طاغوت، عضو خانۀ انصاف بوده و يا رئيس خانۀ انصاف؛ شخصى و يا اشخاصى را جريمه نموده و به طريق و تأييد دادگاه، جريمه از مجرم اخذ و به صندوق دولت پرداخت شده و به نظر اعضا جريمه به حق بوده، آيا به نظر آن حضرت اعضاى خانۀ انصاف ضامن جريمه هستند يا تأييد كننده كه دادگاه است يا ژاندارمرى كه وصول كننده است يا هيچ كدام؟

بسمه تعالى، كسى كه به دستور او خسارت جريمه از طرف گرفته شده ضامن است اگر مأمور تخلف نمى تواند بكند.

4. بنده جهت تحصيل فرزندانم از اول مهر تا پايان سال تحصيلى در ميانه اقامت نموده و در تابستان در روستاى احمد آباد گروس - محل سكونتم - ساكن مى باشم؛ آيا در ايامى كه در ميانه هستم، در صورت مسافرت به روستاى ياد شده ام، وضع نماز و روزه ام چيست؟ ضمناً از روستا اعراض ننموده ام.

ص: 507

بسمه تعالى، در غير وطن، بدون قصد اقامت ده روز، نماز شكسته است و با قصد اقامت ده روز، اگر سفر شرعى پيش بيايد اقامت به هم مى خورد.

5. فدوى در ماه محرم الحرام (در موقع اقامت در شهر ميانه) جهت روضه خوانى و مسأله گويى به روستاى خود رفته و در مدت ايام سوگوارى به سه روستاى اطراف مى روم و حد شرعى مسافت را طى مى نمايم كه مانع از قصد اقامه مى شود، در اين صورت نماز بنده به چه صورت خوانده شود؟

بسمه تعالى، با طى سفر شرعى حكم مسافر داريد.

[سؤال 8831] 4862

بسمه تعالى 2 / 6 / 1358

يك دانه گوسفند ماده به نام حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام نذر كرده ام كه گوسفند نر ذبح شود و در همين راه به مردم بخشيده شود و مادۀ آن نگهدارى شود. چون حفاظت و نگهبانى آن ها مشكل است راه مصرف شرعى آن چيست؟ ذيلاً جواب عنايت فرمايند.

همچنين يك دانه گوسفند ماده به نام حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام به شرح بالا نذر شده است. اكنون هزينۀ نگهدارى آن ها بيش از قيمتشان مى باشد استدعا است: شرعاً اجازۀ فروش و پرداخت بهاى گوسفندان را به هر محلى كه صلاح است، ذيلاً مرقوم فرمايند.

بسمه تعالى، در نذر صيغۀ معتبره لازم است. اگر با صيغۀ شرعيه نذر شده، كسى كه نذر كرده، در صورت قدرت بايد بر طبق نذر خود وفا كند و حفاظت و نگهبانى گوسفندان بر عهدۀ نذر كننده است و اگر صيغه نداشته نذر لازم العمل نيست.

[سؤال 8832] 4863

بسمه تعالى

حضور محترم امام خمينى، محترماً؛ خاطر مبارك را مستحضر مى دارد:

مدت 17 سال است كه عزادارى سيد الشهدا در خانه من برقرار است و عيالم نذر

ص: 508

كرده تا هر چقدر زنده هستيم در منزل برقرار كنيم. حاليه بچه ها بزرگ شده و اظهار مى دارند: «بهتر است اين مخارج 17 روزه را به كسى كه احتياج دارد، بدهيد» و ما در جواب بچه ها مى گوييم: «نذر كرده ايم تا هر چقدر زنده هستيم در منزل برقرار كنيم». حاليه قرار بر اين شد كه جريان را به استحضار حضرت عالى جهت راهنمايى برسانيم كه كدام يك مصلحت است و چه دستورى مى فرماييد تا اقدام گردد؟ منتظر جواب و دست خط مبارك حضرت آيت الله امام خمينى مى باشيم.

بسمه تعالى، در عزادارى حضرت سيدالشهدا عليه السلام صرف نماييد.

[سؤال 8833] 4864

بسمه تعالى 26 / 10 / 1358

پس از سلام، به عرض عالى مى رساند:

اين جانب چند سال قبل نذر نمودم كه دهه فاطميه هر سال در محل خودمان يك مجلس روضه خوانى برگزار نمايم؛ ولى چون در حال حاضر واعظى متعهد و مسئول در آن محل نداريم، خواهشمند است بفرماييد آيا ممكن است در همان ايام در تهران مجلس را برگزار كنم يا پول آن را به فقرا بدهم؟

بسمه تعالى، اگر نذر شرعى كرده ايد، در همان محل اقامه روضه خوانى نماييد.

[سؤال 8834] 4865

بسمه تعالى 16 / 3 / 1361

دفتر مرجع عالى قدر رهبر انقلاب اسلامى ايران و جهان امام امت خمينى كبير

با عرض سلام احتراماً اين جانب معروض مى دارم نظر به اين كه از سال هزار و سيصد و پنجاه و چهار يك باب كارگاه چوب برى كوچك در محل سكونت خود احداث نموده و مشغول به كار شدم و درآمد برش چوب را تومانى يك ريال (10%) نذر حضرت ابوالفضل نموده ام و تا كنون مسجدى در احمد سرگوراب توسط جهاد

ص: 509

سازندگى ساخته اند به نام مسجد ابوالفضل ده درصد (10%) پول نذرى را جهت ساختن مسجد مزبور پرداخت نموده ام در حال حاضر به علت بدهكارى كارخانه خودم را چهل و پنج درصد به بخشدارى شفت و چهل و پنج درصد به جهاد سازندگى اين دو نهاد انقلابى فروخته و ده درصد كارخانه متعلق به من است از مسئول دفتر امام امت خواستارم مرا راهنمايى نماييد كه تمام ده درصد (10%) نذرى را پرداخت نمايم يا به نسبت ده درصد سهام كارخانه كه متعلق به من است والسلام.

بسمه تعالى، بيش از ده درصد سهم خودتان بدهكار نيستيد و اگر در نذر صيغه شرعيه نخوانده ايد چيزى بر شما نيست.

[سؤال 8835] 4866

بسمه تعالى

1. اگر كسى نذر كرده باشد كه هيأتى را شام دهد يا مدت چند سال، شب معيّنى (مثلاً 21 رمضان) خرج بدهد؛ آيا مى تواند بهاى آن را يكدفعه يا هر ساله در راه خير (مثل حساب امام براى كمك به جنگ زدگان و غيره) خرج كند يا نه؟

بسمه تعالى، اگر نذر با صيغه معتبره بوده، بايد بر طبق نذر عمل شود و در غير اين صورت، اختيار با خود شخص است.

2. براى حفظ و نگهدارى اموال ورثۀ صغير آيا مى توان از درآمد اموال او استفاده كرد يا خير؟ در ضمن اگر پدر صغير براى او سرپرستى معيّن نكرده باشد؛ چه كسى مى تواند شرعاً سرپرستى او و نگهدارى اموالش را به عهده بگيرد؟

بسمه تعالى، اگر پدر يا جدّ پدرى ندارد، ولايت بر صغير مذكور با حاكم شرع است و حاكم مى تواند كسى را قيّم بر صغير نمايد و قيّم شرعى مجاز است در تصرّفات مطابق مصلحت صغير.

3. در مواردى كه ورثه هاى كبير به توافق مى رسند و با رضايت هم، مثلاً مالى را به يكى مى بخشند، در صورتى كه در اين مال سهم ورثۀ صغير هم باشد رضايت او را چگونه بايد جلب كرد؟ آيا مى توان بعد از رسيدن به بلوغ از او رضايت گرفت يا خير؟

بسمه تعالى، بايد به قيّم شرعى صغير مراجعه كنند.

ص: 510

[سؤال 8836] ‘ 5185

3. اگر شخصى ثواب هاى نماز شب را خيلى شنيده باشد و هر زمانى كه خود را وادار مى كرده به خواندن نماز شب، نمى توانسته تا مدت زمان مديدى اين عمل را ادامه دهد، تا اين كه طى اين زمان، مشكلى برايش پيش مى آيد و او براى اين كه بتواند خود را حداقل مجبور كرده و براى خود، خواندن نماز شب را به صورت يك عمل واجب درآورد، براى حل اين مشكل، نذر مى كند كه نماز شب را تا آخر عمر هر شب بخواند و بر خود واجب گرداند؛ اما بعد كه نذر او ادا شد، نتواند نماز شب را هميشه و به طور پيوسته ادامه دهد، آيا معصيت كرده؟ در اين صورت، چه بايد بكند؟

بسمه تعالى، اگر نذر بدون صيغۀ مخصوص به آن بوده، وفا واجب نيست.

[سؤال 8837] ‘ 1862

3. خداوند سه فرزند به من داده كه هر سه فداى راه حق. از اين سه فرزند، يكى پسر دوازده ساله اى است كه حدود سه سال پيش در يك روز برفى از سه طبقۀ ساختمان سقوط كرد و مغز او آسيب ديد. وقتى من به بيمارستان رفتم، يكى از نذرهايى كه كردم تا شفاى او را خداوند بدهد، اين بود كه او خوب شود و با دست خودش هزار تومان به شما بدهد. مى دانم كه شما نه به اين پول ها نياز داريد و نه استفاده مى كنيد، ولى چه كنم، به هرحال نذر كرده ام. شما را به جان امام زمان قسم مى دهم كه اگر ممكن است، پنج دقيقه به من وقت بدهيد كه فرزندم را نزد شما بياورم كه هم نذرم ادا شود و هم شما دستى به سر او بكشيد تا او شفاى كامل يابد. رهبرم اين را بدانيد كه - حتماً مى دانيد - شما بر قلب هاى ما حاكم هستيد و خدا مى داند كه همين فرزند من مى گويد كه شما را خواب ديده و شما او را شفا داده ايد؛ با اين كه اين بچه هم اكنون مقدارى فراموشى و حواس پرتى دارد ولى خدا مى داند كه بارها به من گفته كه مادر چرا مرا نمى برى كه من شفا بگيرم؟! شما را به خدا اگر امكان دارد، با اين كه مى دانم وقت شما بسيار تنگ و مهم تر از آن است كه ما مزاحم شويم، ولى از

ص: 511

شما خواهش مى كنم كه دل يك مادر را نشكنيد و پنج دقيقه به من وقت بدهيد. البته اگر شما نخواهيد، من جلو نمى آيم؛ فقط پسرم را مى فرستم تا شما دستى به سر او بكشيد و دعا كنيد كه اين بچه يك انسان مفيد به حال اسلام و جامعه اسلامى باشد و دعا كنيد كه همه ما را - من و فرزندانم را - شهيد از دنيا ببرد. ضمناً دعا كنيد كه خداوند پسرى به ما عطا بفرمايد كه وجودش مفيد و ما را نزد امام زمان روسفيد گرداند.

بسمه تعالى، در صورتى كه صيغۀ شرعى نذر را نخوانده ايد، عمل به آن واجب نيست. خداوند منّان به فرزند شما و همه مرضى شفا عنايت فرمايد؛ ان شاء الله.

[سؤال 8838] ‘ 2960

2. من چند وقت پيش، نذر كرده بودم به زيارت امام رضا عليه السلام بروم، ولى هر نوبت كه از جبهه برمى گشتم، دو مرتبه قصد رفتن جبهه را مى كرده ام و وقت نداشته ام به زيارت بروم و حال كه سه روز است از جبهه برگشته ام؛ دو مرتبه چند روز ديگر مى خواهم به جبهه بروم.

آيا اگر نذر به عقب بيفتد اشكال ندارد. البته وصيت كرده ام - در صورت شهادت - برايم به زيارت بروند. خواهشمندم كه مرا راهنمايى كنيد.

بسمه تعالى، اگر نذر با صيغۀ مخصوص به نذر نبوده عمل به آن لازم نيست و چنانچه صيغه داشته، هر وقت امكان داشت به آن عمل كنيد.

[سؤال 8839] 4867

بسمه تعالى

1. شخصى نذر كرده است هر سال، خرج سيد الشهدا در ماه محرم بدهد ولى امسال برنج گير نمى آيد و صيغۀ نذر هم نخوانده است و قصد قربت هم نكرده است، آيا مى تواند اين خرج را به فقرا بدهد يا خرج مسجد - يعنى بناى مسجد - كند يا خير؟

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، اختيار با خود او است.

ص: 512

2. شخصى در شهرى زندگى مى كند و كارگر شركت نفت است، شايد سى سال در اين شهر است ولى قصد ندارد كه تا آخر عمر بماند، خانه در اهواز خريد كرده است كه وقتى بازنشسته شد آن جا رود. حال هشت روز مى رود در 20 فرسخى كار مى كند و هشت روز هم در منزل است؛ تكليف نماز و روزۀ او را معيّن فرماييد.

بسمه تعالى، در شهر و محل كار حكم مسافر داريد.

[سؤال 8840] ‘ 1718

6. اگر شخصى نذر نموده كه درس دينى بخواند و به دنبالش هم رفت، ولى ذوق و شوق آن را پيدا نكرد و نتوانست بخواند، آيا بايد كفاره بدهد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر در نذر صيغۀ شرعيه خوانده نشده يا قدرت بر انجام آن نباشد، چيزى بر شما نيست.

[سؤال 8841] ‘ 2222

7. نذرى كه انسان مى كند، آيا مى شود به جاى آن پولش را به جبهه پرداخت و از اين دين رها شد؟ مثلاً نذر مى كند كه در فلان امامزاده گوسفندى را بكشد و به مردم بدهد؛ آيا مى شود پول اين گوسفند را به جبهه داد؟

بسمه تعالى، اگر صيغۀ شرعى نذر را نخوانده اختيار با خودش است.

[سؤال 8842] ‘ 4693

2. حال مسأله ديگرى كه براى اين جانب پيش آمده اين است كه اهالى اين روستا هر سال چند گوسفند و گاو و مقدار زيادى برنج و غيره نذر امام حسين مى نمايند. آيا بهتر نيست كه اين مخارج را در مورد جاده سازى، حمام، مدرسه، برق و آب كه هيچ يك از اين ها را ندارند به كار ببرند تا نزد خداوند پسنديده تر باشد؟

بسمه تعالى، نذر اگر با صيغه شرعيه شده بايد بر طبق آن عمل شود.

[سؤال 8843] ‘ 3242

4. إنّي نذرت لله سبحانه عليّ صيام وصلاة في الوقت الذي كنت اُقلّد فيه المرجع

ص: 513

السابق، ولكن لا أعلم هل نذرتها بالصيغة الصحيحة أم لا.

أي أنّه لا أعلم هل تلفّظت بالصيغة المطلوبة لانعقاد النذر أم لا. مع العلم أنّي لم أكن أعرف الصيغة الصحيحة ولم أكن أعرف أنّ هناك صيغة معيّنة يجب أن يتلفّظ بها الذي يريد أن يعقد على نفسه نذراً معيّناً، بل كنتُ أعتقد أنّ مجرّد النية تكفي أو أيّ صيغة بالتلفّظ مع النيّة تكفي أيضاً، وقمتُ بأداء الصلاة والصيام بإعتبار أنّها واجبة، فكيف تكليفي في ذلك هل أرجع بالمسألة لفتوى سماحتكم أم لفتوى المرجع السابق؟ وإذا كنتُ أرجع بالفتوى لسماحتكم فهل انعقد عليّ نذر واجب أم لا؟ وإذا كان واجباً فهل أنّ الصلاة والصيام التي أدّيتها بنيّة الواجب صحيحة أم اُعيدها؟

بسمه تعالى، ما لم يحرز أنّه أوقع النذر بالصيغة الخاصّة به لا شيء عليه.

[سؤال 8844] 4868

بسمه تعالى 1 / 3 / 1361

اگر كسى نذر كرده باشد؛ هر هفته مقدارى پول بدهد و برايش روضه خوانى كنند آيا مى تواند نذر خود را انجام نداده و به جاى نذر مذكور، مقدار پول آن را در راه خير واجب ترى مصرف نمايد؟

بسمه تعالى، اگر با صيغۀ معتبر نذر واقع شده، بايد در همان جهت نذر صرف شود؛ و اگر صيغه نداشته، اختيار با خود شخص است.

[سؤال 8845] ‘ 2084

4. دختر در خانۀ پدر نذر كرده به جهت حاجت شرعى، و حاجت برآمد، اما به نذر عمل ننمود و تمكّن بر كفاره ندارد غير از گوشوارۀ طلا و دستبند طلا، آيا واجب است كه آن ها را فروخته و اداى كفاره نمايد يا خير؟

بسمه تعالى، گوشواره و دستبند اگر ملك خود او است و نذر با صيغۀ شرعى بوده، لازم است كفاره بدهد ولو به فروش آن ها و در غير اين صورت، فروش لازم نيست.

ص: 514

[سؤال 8846] ‘ 2104

2. چون در چند نذر به من لازم شده مقدارى خرما بگيرم و تقسيم كنم، آيا اجازه مى فرماييد وجه آن را به جنگ زدگان يا جبهه واريز نمايم؟

بسمه تعالى، اگر در نذر، صيغۀ مخصوص به نذر را نخوانده ايد اختيار داريد.

[سؤال 8847] ‘ 1751

2. كسى كه نذر كند هر روز چند ركعت نماز - مثلاً نمازهاى نافله - را بخواند، بعد چون فكر مى كرده پدر مى تواند نذر فرزند را فسخ كند، به پدر مى گويد: نذر مرا فسخ كن؛ بعد دوباره نذر مى كند كه هر روز فقط نافلۀ صبح را بخواند، آيا حالا دو نذر بر گردن او است يا يكى از اين دو نذر بر گردن او است؟

بسمه تعالى، اگر صيغۀ مخصوص نذر را خوانده و نذر شرعى شده، بايد به هر دو نذر عمل نمايد.

[سؤال 8848] ‘ 1751

3. وقتى كه شخصى بگويد: براى خدا بر خودم واجب مى كنم فلان نماز مستحبى را، آيا اين جمله كفايت مى كند بر واجب شدن نماز مستحبى يا خير؟

بسمه تعالى، عبارت مزبوره كافى نيست.

[سؤال 8849] ‘ 659

5. آيا وقتى كه نذر كرديم و يك مدتى از نذر گذشت، مى توانيم آن را عوض كنيم؟ مثلاً نذر كرديم كه تا آخر عمر اگر فلان كار مكروه را انجام داديم، دو ركعت نماز بخوانيم؛ آيا بعداً مى توانيم اين دو ركعت را كم يا زياد و يا مثلاً تبديل به روزه، وضو، غسل كنيم يا به يكى از اين ها؟

بسمه تعالى، بعد از تحقق نذر نمى توان آن را تغيير داد.

ص: 515

[سؤال 8850] 4869

بسمه تعالى 16 / 6 / 1361

حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، رهبر بزرگ و فقيه اعلم، بت شكن كبير، مدّ ظله العالى

محترماً اين جانب يك جوان مسلمان زادۀ اثناعشرى و عاشق دين و انقلاب اسلامى مى باشم و از اولين روز تظاهرات انقلابى، جاناً و مالاً فعاليت داشته و با مبارزه با طاغوتيان و طاغوت پرستان، از هر نوع دفاع از اسلام و قرآن مضايقه ننموده و خود را از پيروان خط مستقيم امام بزرگ مى دانم. در نتيجه، هنوز كه رهبر بزرگ و فقيه اعلم، بت شكن كبير، با قدوم نازنين، خاك ايران را مزيّن نفرموده بودند، من با خداى خود عهد و پيمان بستم كه هر دقيقه اى كه قدم فتوّت افزاى امام بر ايران نزول اجلال فرمود، هر سال يك رأس گوسفند قربانى نمايم و تا امروز هم به نذر شرعى خود وفا نموده ام. اينك برحسب موقعيت، ذبح گوسفند گاهى به ديركرد مى كشد و گاهى هم مورد قال قال اهالى محلى مى شود - همه را نمى شود يكسان به حساب آورد و هر كسى زادۀ يك فرد ديگرى است - على هذا اگر امكان شرعى داشته باشد (امام بزرگ در رساله ها بر چنين امر، فتوايى نبخشيده) و اگر شرع اجازه مى دهد، كتباً مرقوم فرماييد تا بهاى گوسفند را به صندوق جنگ زده ها واريز نمايم.

ثانياً: با همان نذر، عهد بسته بودم به زيارت و پابوسى امام بزرگ توفيق يابم. در قبولى اين نذر هم اجازۀ شرفياب شدن حضورى را مرحمت فرمايند.

بسمه تعالى، اگر عهد با خواندن صيغۀ مخصوص آن بوده، بايد برطبق آن عمل نمايد و مى تواند گوشت آن را به جنگ زدگان بدهد.

[سؤال 8851] 4870

بسمه تعالى

اگر شخصى نذر كند كه در صورت برآورده شدن حاجتش، چهل شب نماز غفيله بخواند و پس از گرفتن حاجت، متوجه شود كه چهل شب را نمى تواند بخواند، به

ص: 516

علت عادت ماهانه، حكم شرعى آن چيست؟ آيا معصيت كرده و مى كند؟

بسمه تعالى، اگر نذر او با صيغۀ معتبر بوده، هر مقدار قدرت دارد انجام دهد.

[سؤال 8852] 4871

بسمه تعالى 4 / 7 / 1361

دفتر امام خمينى، سلام، با درود به رهبر كبير انقلاب اسلامى و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران و درود به همۀ شهيدان راه حق و آزادى، ضمن سلام و سلامتى خواستم مطلبى خدمت امام برسانم و جواب بگيرم:

چنانچه گوسفندى را نذر حضرت ابوالفضل كرده باشيم، آيا مى شود آن گوسفند را براى جبهه - براى رزمندگان - يا جنگ زدگان و غيره فرستاد يا خير؟

بسمه تعالى، اگر در نذر، صيغۀ مخصوص آن خوانده نشده، لزوم وفا ندارد و اختيار با خودتان است.

[سؤال 8853] 4872

بسمه تعالى 23 / 4 / 1361

حضور محترم حضرت آيت الله امام خمينى، رهبر انقلاب جمهورى اسلامى، دامت بركاته، اميد است وجود مبارك هميشه صحيح و سالم باشد و در پناه خداوند متعال بوده و باشيد.

با كمال عرض ادب؛ اين جانب نظر به اين كه همه ساله هفتاد كيلو برنج و خورشت در عاشوراى حسينى تهيه و به ساكنين هيأت سينه زنى آن محل ذكرشده داده ام، آيا مى شود نذر همه ساله را تغيير و به جنگ زدگان داد يا اين كه بايد ادامه بدهم؟ اميدوارم آن حضرت به دست خط مبارك، اين جانب را راهنمايى فرماييد.

بسمه تعالى، اگر صيغۀ مخصوص نذر خوانده شده، واجب است بر طبق آن عمل شود.

ص: 517

[سؤال 8854] 4873

بسمه تعالى

محضر مبارك امام و رهبر عزيز، با درود و سلام فراوان، به عرض عالى مى رساند:

بنده نذر كردم يك گوسفند، در امامزاده هاشم قربانى كنم و بين جنگ زدگانى كه در آن جا هستند تقسيم نمايم؛ آيا امكان دارد در قزوين، اين كار را انجام داده يا پول آن را به حساب جنگ زدگان بريزم و يا بايد مطابق نذر عمل كنم و در محل، قربانى نمايم؟

بسمه تعالى، اگر صيغۀ شرعى نذر را نخوانده ايد، چنين نذرى وجوب وفا ندارد و اختيار با خودتان است؛ ولى چنانچه هنگام نذر، صيغۀ مخصوص آن را خوانده باشيد، بايد بر طبق آن به همان نحو كه نذر نموديد عمل نماييد.

[سؤال 8855] 4874

بسمه تعالى 21 جمادى الثانى 1403 ق

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، متّع الله المسلمين و المستضعفين بطول بقاء وجوده الشريف، سلام عليكم

اگر كسى نذر نمايد كه دختر خود را به سيد بدهد، آيا نذرش منعقد و لازم العمل مى باشد؟ و در صورت انعقاد و لزوم، آيا جارى نمودن صيغۀ نذر، به عربى و غيرعربى شرط است و يا صرف گفتار و عقيده كافى است؟ والسلام

بسمه تعالى، اگر سيد پيدا نشود، نذر مذكور منعقد نيست و در صورتى كه سيد پيدا شود و حاضر باشد دختر را بگيرد، لازم است پدر به نذر خود وفا كند.

[سؤال 8856] 4875

بسمه تعالى 2 / 3 / 1361

محضر مبارك رهبر عالى قدر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران، امام

ص: 518

خمينى، ضمن عرض سلام و آرزوى اين كه در زير ظلّ رحمت الهى هميشه سالم و تندرست بوده باشيد.

اين حقير جنگ زدۀ اهل شهر قهرمان خرمشهر مى باشم كه هم اكنون در شهرك صباغان سربندر زندگى مى كنم؛ اين حقير داراى نُه فرزند مى باشم كه چهار تن از آن ها دختر مى باشند؛ من براى يكى از دخترانم كه هم اكنون موقع ازدواجش فرا رسيده است، از كودكى نذر كرده بودم كه در صورتى كه بزرگ شود او را به عقد و ازدواج سيدى از آل محمد برسانم؛ وليكن هم اكنون كه موقع ازدواج اين دختر فرا رسيده است، پسر برادرم با توجه به اين كه به دخترم علاقه دارد و دخترم نيز به او علاقه دارد، درخواست ازدواج با او را كرده است؛ وليكن چون پسر برادرم عامى است و سيد نيست، من نمى دانم كه آيا جايز است كه اين ازدواج صورت گيرد يا خير؟ اى امام عزيز! در اين موقعيت تنها راه را در اين ديدم كه نامه اى به محضر شما نوشته و از محضر شما درخواست كمك و يارى نمايم كه مرا راهنمايى كنيد تا در اين باره كارى كنم كه از نظر اسلام و شرع مقدس درست و قابل قبول باشد. والسلام،

بسمه تعالى، مى توانند با هم ازدواج كنند و اشكال ندارد.

[سؤال 8857] 4876

بسمه تعالى 6 / 5 / 1361

«دفتر امام»؛ حضرت امام حتماً بخوانيد.

شخصى نذر كرده - در زمانى كه امام امت، در بيمارستان قلب بسترى شده بودند - كه 5 روز روزه بگيرد و پاى پياده از محل اقامت خود (آمل) تا مشهد مقدس برود. نذر روزه را به جا آورده؛ حال مى خواهد نذر دوم را به جا آورد و مى تواند آن را عمل كند؛ چون هم نيرو دارد و هم از نظر مالى تأمين است؛ با چند نفر مشورت نموده؛ آن ها در جواب ايشان اين جواب را دادند كه در راه، احتمال دزد، مرض و چند چيز ديگر است؛ پس ناچار شديم از دفتر، استفتا نماييم.

اين آقا مى گويد كه حضرت امام حتماً بايد مهر كنند و الاّ من قبول نمى كنم و اين آقا

ص: 519

اهل يكى از روستاهاى شهرستان آمل است. با خط مباركتان مرقوم فرماييد.

بسمه تعالى، اگر در نذر، صيغۀ مخصوص به آن را نخوانده، لازم نيست برود و همچنين در صورتى كه خوف خطر، در رفتن پياده باشد نبايد برود، هر چند صيغۀ نذر را خوانده باشد.

[سؤال 8858] 4877

بسمه تعالى 10 / 4 / 1361

عرض سلام خدمت كاركنان دفتر امام، پس از عرض سلام و طول عمر پر بركت براى رهبرمان، امام خمينى و پيروزى هر چه زودتر براى رزمندگان در جبهه ها و با عرض تشكر از شما، چند سؤال نوشته ام كه اگر هرچه زودتر جواب آن ها را بنويسيد خيلى ممنون مى شوم؛ چون نياز مبرمى به اين جواب ها دارم و مى دانم كه نامه ها زياد و كار شما هم مشكل است، ولى هرچه زودتر جواب نامه ها را بدهيد؛ يك دنيا تشكر و سپاس فراوان دارم.

1. كسى است كه 50 تومان نذر كرده است كه در حرم حضرت زينب - در شام - بيندازد و الآن كسى نيست كه اين پول را ببرد؛ آيا مى توانيم اين نذر را در ايران ادا كنيم؟ شما راهنمايى كنيد در چه راهى كه شما مى دانيد، اشكالى ندارد؟

بسمه تعالى، اگر صيغۀ مخصوص نذر را نداشته، اختيار با خود او است و اگر صيغه داشته، بايد صبر كند تا به نذر عمل كند.

[سؤال 8859]

2. يك نفر است كه انگشترى طلا دارد كه نذر شاه عبدالعظيم است. آيا مى تواند پول اين انگشتر - كه قيمت آن موقعِ آن، ارزش داشته است - را بيندازد يا بايد انگشتر را بدهد؟ شما راهنمايى كنيد.

بسمه تعالى، حكم مسأله قبل را دارد و اگر صيغۀ مخصوص داشته، بايد خود انگشتر را بيندازد.

ص: 520

[سؤال 8860] 4878

بسمه تعالى

حضور رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران

نذر كرده ام كه هر سال روز تاسوعا جلوى دستۀ سينه زنان، يك گوسفند براى شادى روح حضرت ابوالفضل قربانى نمايم؛ امسال بر اثر عدم بضاعت مادى نتوانسته ام نذر را ادا نمايم. تكليف شرعى چيست؟ و آيا مى توانم نذر را به چيز ديگرى كمتر يا مشابه تغيير دهم؟

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، لازم نيست تغيير دهيد؛ و چنانچه نذر شما صيغۀ شرعيه نداشته، وفا واجب نيست.

[سؤال 8861] 4879

بسمه تعالى 27 / 4 / 1361

محضر مبارك قائد عظيم الشأن، امام امت، حضرت آيت الله العظمى خمينى كبير، مدّ ظله العالى

بعد از تحيات و سپاس بر خداى بزرگ و درود نامحدود به ختمى مرتبت و اهل بيتش و سلام بر آن مرجع عالى قدر و بت شكن عصر حاضر، وجود ذى جود، از جميع خطرات ارضى و سماوى، در حفاظت باد.

در ايام تبليغ ماه مبارك رمضان و محرم و صفر، خطبا و گويندگان و سخنرانان بعد از خاتمۀ بحث و سخن، مصيبتى از خامس آل عبا حضرت امام حسين عليه السلام مى خوانند در همين هنگام شخصى - خواه زن باشد خواه مرد - مبلغى به اندازۀ پنج تومان و ده تومان يا كمتر و يا مقدارى زيادتر كه مبلغش به ندرت از بيست تومان تجاوز مى كند، در حين روضه - به نيت حضرت ابوالفضل عليه السلام و يا حضرت على اصغر و يا جهت يادآورى اموات خود - در سر منبر مى دهند. چه صورت دارد؟ آيا اين نذر و توسل با

ص: 521

مبلغ پنجاه و صد ريال و يا خيرات جهت اموات، مجاز و مباح است و يا حرام و خلاف است؟

توضيحاً: شخصى جهت مريضى طفلش و يا گرفتارى ديگر، پنج تومان و يا ده تومان براى حضرت عبّاس نذر كرده است. اگر اين شخص قدرت نداشته باشد يك نفر گوينده و يا روضه خوان پيدا كند كه با همين ده تومان او را جوابگوى شود و ندهد، تكليف نذر او چيست؟ خواهش و تمنا دارد فتواى حضرت مستطاب را در اين زمينه بيان فرماييد تا نگرانى اى كه در بين مردم به وجود آمده مرتفع گردد.

بسمه تعالى، اگر با رضايت مى دهند اشكال ندارد و نذر اگر با صيغۀ معتبره بوده، بايد برطبق آن عمل شود.

[سؤال 8862] 4880

بسمه تعالى 27 / 4 / 1361

با سلام حضور امام محترم و رهبر كبير انقلاب و با آرزوى طول عمر براى ايشان از خداوند متعال و پاينده بودن رهبر عزيزمان تا قيام دوازدهمين امام شيعيان، حضرت مهدى (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و با آرزوى موفقيت براى رزمندگان اسلام در جبهه هاى حق عليه باطل

غرض از مزاحمتم، مسأله اى بود در رابطه با نذرى كه برايم پيش آمده بود، و چون منبع موثقى براى برطرف كردن مشكل خود نداشتم، لذا مزاحم وقت گران بهاى شما گشتم.

اگر كسى چيزى را نذر كند ولى پس از برآورده شدن حاجتش، آن چيز در دسترسش نباشد، بايد چگونه نذر خود را ايفا كند؟ بگذاريد روشن تر بيان كنم: بنده خدايى كاسه هايى درست كرده بود كه بابت درست كردنش مقدار زيادى قرض داشت. با كمك چند تن از افراد خيرخواه تصميم بر اين گرفتيم كه كاسه ها را بين اقوام و آشنايان تقسيم نماييم. من نيز با خدا چنين پيمان بستم كه اگر خدا صلاح ديد و حاجت مرا برآورده ساخت، من مقدارى از اين كاسه ها را به مجالسى كه زينبيه در آن جا برگزار مى شود هديه نمايم، ولى متأسفانه بعد از برآورده شدن حاجت خود،

ص: 522

تمام كاسه ها فروخته شده بود. حال آيا مى توانم مبلغى را كه مى خواستم بابت كاسه ها بدهم، به حساب جنگ زدگان واريز نمايم يا خير؟

بسمه تعالى، اگر صيغۀ مخصوص به نذر و عهد خوانده نشده، مانع ندارد و اختيار با خود شما است.

[سؤال 8863] ‘ 7102

2. در صورتى كه جواب بالا منفى بود، چون اين جانب قبل از استخدام در خبرگزارى نذر كردم كه به محض پيدا كردن شغلى، تا پايان جنگ 20% از حقوق دريافتى را به حساب جنگ زدگان بريزم و بحمدالله تاكنون ريخته ام؛ آيا از اين پس مى توانم از كل حقوقم از خبرگزارى استفاده نمايم و پول نذر كرده را از جهاد بگيرم و

به حساب جنگ زدگان بريزم؟

بسمه تعالى، اگر در نذر، صيغۀ مخصوص آن خوانده شده باشد، لزوم وفا دارد؛ وگرنه لزوم وفا ندارد؛ و در وفاى به نذر از پولى مى توانيد استفاده كنيد كه حق گرفتن آن را داشته باشيد.

[سؤال 8864] ‘ 17

2. از سال هاى قبل تعداد 15 رأس گوسفند نذر حضرت ابوالفضل عليه السلام داشتم كه تاكنون به علت عدم وضع مالى قادر به اداى دين خود نبوده ام؛ اجازه مى فرمايند پول آن ها را به حساب شماره 100 تقديم نمايم؟

بسمه تعالى، اگر با صيغه شرعيه نذر كرده ايد بايد بر طبق نذر عمل كنيد و در غير اين صورت، اختيار با خود شما است.

[سؤال 8865] ‘ 30

2. همه ساله دهه آخر ماه رجب مجلس تذكرى در يكى از مساجد بر پا مى نمايم كه نذر مى باشد و شب 25 كه مصادف با شهادت حضرت موسى بن جعفر عليه السلام مى باشد اطعام مى نمايم آيا مى توانم هزينه اطعام را به جنگ و جبهه كمك كنم يا همان

ص: 523

برنامه همه ساله را تعقيب نمايم.

بسمه تعالى، اگر نذر با صيغه شرعيه بوده بايد بر طبق آن عمل شود و در غير اين صورت اختيار با خود شما است.

[سؤال 8866] ‘ 2795

2. در صيغه نذر اگر بگويند: «خدايا اگر حاجتم برآورده شد، فلان كار را مى كنم» يا بگويند: «نذر كردم كه چنين كنم»، در انعقاد نذر كافى است يا اين كه حتماً بايد لله علىّ كذا و الفاظ مترادف آن باشد؟

بسمه تعالى، كافى نيست و بايد صيغه مخصوصه خوانده شود.

[سؤال 8867] ‘ 5782

5. نذر كرده ايم كه يك سفرۀ حضرت عباس پهن كنيم در جاى مشخصى، ولى حال كه شما مى فرماييد جبهه ها را تقويت كنيد، مى شود پول سفره را به حساب جنگ زدگان بپردازيم؟

بسمه تعالى، در صورتى كه نذر با صيغه نبوده، اختيار با خودتان است.

[سؤال 8868] 4881

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت مستطاب آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته العالى

پس از عرض سلام، پيوسته سلامتى شما را خواهانم. بارى عرض مى شود: در محل ما مرسوم است علم هايى در محرم، ايام عاشورا مى بندند. و مردم پارچه هايى نذر آن ها مى كنند و آن پارچه ها را به آن علم ها مى بندند و رفته رفته زياده مى شود. آيا جايز هست كه آن پارچه ها را بفروشند و به مصرف عزادارى برسانند يا خير؟ زياده عرض نبوده، سلامتى شما را خواهانم.

بسمه تعالى، با رضايت نذر كنندگان اشكال ندارد؛ چون اين گونه نذرها عاميانه و صحيح نيست؛ چون صيغه خوانده نشده.

ص: 524

[سؤال 8869] 4882

بسمه تعالى

با سلام و درود فراوان، موفقيت هرچه بيشتر شما را از خداوند متعال خواستارم.

غرض از نوشتن اين نامه، طرح سؤالى است كه اين روزها بسيار مطرح است و آن مسأله نذر است. همان طور كه مى دانيد در دو ماه محرم و صفر، مردم نذورات بسيارى دارند؛ از جمله در روز شهادت امام حسن مجتبى عليه السلام كه بسيارى از مردم در اين روز، شله زرد مى پزند. پختن آن به حدى است كه مردم اشباع شده و در جوى ها و خيابان ها نيز ظرف هاى شله زرد را خالى مى كنند و در حقيقت نوعى اسراف در اين امر به چشم مى خورد. به همين دليل، خواهشمندم كه از محضر مبارك امام خمينى اين سؤال پرسيده شود: بنا به شرايط خاص زمانى آيا وجوه اين نذرها را كه خود رقم قابل توجهى مى گردد مى شود به حساب هاى كمك به مستضعفين واريز كرد؟ و به جاى اين كه مثلاً شله زرد و آش و شربت پخته شود كه شايد كمتر كسى از روى استحقاق و يا ميل آن را تناول نمايد و به جاى اين كه در خيابان ها و ظروف زباله سرازير گردد، پول آن كمك كوچكى به مستضعفين نمايد. متشكر مى شوم كه هرچه زودتر جواب اين نامه را بدهيد؛ چرا كه اين جواب را به ديگران نيز بايد بدهم. در ضمن اين كه خود نيز داراى يكى از اين نذرها هستم.

بسمه تعالى، اگر با صيغۀ معتبرۀ شرعيه نذر شده، بايد بر طبق آن عمل شود و اگر صيغه نداشته اختيار با صاحبان آن ها است.

[سؤال 8870] 4883

بسمه تعالى 3 / 8 / 1358

حضور محترم رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامى ايران، با درود فراوان به آن رهبر عزيز و بزرگ، مى خواستم از آن رهبر عزيز سؤالى كنم و آن سؤال اين است:

اگر شخصى مثلاً در ده سال پيش نذر كرده باشد كه يك من برنج پخت نمايد و هر

ص: 525

ساله بر مقدار آن افزوده است وحالا مثلاً به بيست و پنج من رسيده است. مى خواستم سؤال كنم كه آيا مى شود همان يك من را پخت نمايد و بقيه را به ازاى آن، پول به حساب مستضعفين (حساب 100) پرداخت نمايد.

بسمه تعالى، اگر نسبت به زيادتر از يك من نذر نكرده باشد و يا نذر او با صيغۀ شرعيه نباشد مانع ندارد.

[سؤال 8871] 4884

بسمه تعالى 11 / 6 / 1358

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى

با عرض سلام و ارادت بسيار، اين جانب چندى قبل، نذر نمودم كه پس از انجام خواسته، گوسفندى را بين فقرا تقسيم نمايم. آيا مى توانم به جاى آن مطابق قيمت آن به حساب دويست واريز نمايم يا خير؟ متمنى است جواب ارسال فرماييد.

بسمه تعالى، اگر با صيغۀ شرعيه نذر كرده ايد، بايد بر طبق نذر عمل كنيد و اگر صيغه معتبره نداشته، مانع ندارد به حساب مزبور بدهند.

[سؤال 8872] 4885

بسمه تعالى

دفتر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، بعد از عرض سلام و آرزوى موفقيت و تداوم عمر شريف رهبر انقلاب كه به حق مى توان گفت زندگى خود را در اختيار خدمت به اسلام و اشاعۀ حقيقت و آسايش به محرومان جامعه كرده اند. و در راه رهايى خلق ستمديدۀ ايران از زير يوغ استبداد و استثمار زحمات زيادى را تقبل كرده اند. مى خواستم از حضور اقدستان يك سؤال كرده باشم:

1. ما دو نذر داريم كه يكى به وسيلۀ طبخ برنج و ديگرى پختن حليم مى باشد و در بين همسايگان تقسيم مى كنيم. چون امسال كسى را نداريم كه آن ها را طبخ كند، لذا مى خواهيم اگر اجازه فرماييد پولش را به وسيلۀ رهبر مذهبى خود، آن طور كه صلاح

ص: 526

بدانند، در اختيار امور خيريه و مستضعفين بگذاريم.

بسمه تعالى، اگر با صيغۀ شرعيه نذر كرده ايد، بايد بر طبق آن عمل كنيد و در غير اين صورت اختيار با خود شما است.

2. امام مهربان اگر ما نذر پول يا سفره يا روزه و نماز بكنيم در مشكلاتمان و اين نذرها بدون اجازۀ پدر ومادر باشد آيا اين نذرها حرام است و اشكال دارد؟ چون بعضى ها مى گويند نذرها كلاً بايد با اجازۀ پدر و مادر باشد.

بسمه تعالى، اجازۀ پدر و مادر در نذر فرزند شرط نيست.

[سؤال 8873] 4886

بسمه تعالى 16 / 4 / 1361

پيشگاه زعيم عالى قدر، مرجع شيعيان جهان، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى

پس از تقديم عرض سلام؛ استدعا دارد نظر حضرت عالى را در مورد مطالب زير بيان فرماييد:

1. آيا مى توان سفرۀ نذرى حضرت ابوالفضل عليه السلام را تغيير داد و مخارج آن را به حساب جنگ زدگان يا حساب صد امام واريز نمود.

بسمه تعالى، اگر در نذر، صيغۀ مخصوص به آن خوانده نشده، اختيار با خود شخص است.

2. آيا به تمبرهاى يادگارى كه از طرف وزارت پست و تلگراف نشر شده يا مى شود و بعد از گذشت مدتى بر اثر بورس بازى، قيمت آن تا چندين برابر قيمت اصلى مى رسد، خمس تعلق مى گيرد يا نه؟ در ثانى، بعد از گذشت مدتى و پرداخت خمس، مجدداً قيمت آن تغيير بكند، باز هم بايد خمس مابه التفاوت آن را پرداخت يا نه؟

بسمه تعالى، اگر براى تجارت تهيه نشده و قبلاً خمس آن داده شده، ترقّى قيمت خمس ندارد. و آلبوم در حد شأن بدون قصد تجارت خمس ندارد.

سلامتى و سعادتمندى جناب عالى را در خدمت به اسلام و مسلمين از خداوند متعال خواستاريم. والسلام على عباد الله الصالحين

ص: 527

[سؤال 8874] 4887

بسمه تعالى

محضر مقدس مرجع تقليد شيعيان جهان، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

1. چه مى فرماييد دربارۀ كسانى كه در ايام سال، مخصوصاً ايام محرّم و صفر كه سفره مى دهند، چه به واسطۀ نذر و يا براى ثواب، آيا مى شود پول سفره را براى كمك به رزمندگان اسلام و يا به مردم جنگ زده و يا براى ساختن شهرهاى جنگ زده پرداخت نمايند يا خير؟

بسمه تعالى، اگر نذر شرعى نموده بايد طبق آن وفا نمايد وگرنه اختيار با خود شخص است.

2. معظّم له سهم سادات را مقيد كرده كه به دست مرجع برسد، به سادات نمى شود داد؛ سادات مظلوم كه در لباس روحانيت هستند و هيچ كار ديگرى نمى توانند انجام بدهند و اكثراً ائمۀ جماعتمى باشند دسترسى به معظّمٌ له ندارند كه اجازه بگيرند. چگونه ارتزاق نمايند؟ مِن باب مثال، حقير در شوال سال شصت اجازه نامه كه از هشت نفر داشتم به محضر مقدس ارسال نمودم كه اجازه به قدر روزمره دريافت نمايم، از لطف و مرحمت بى پايان، محروم شدم، جواب نشنيدم؛ مردم مسلمان كه مقلد جناب عالى باشند يا نباشند، الآن به دستور حضرت عالى عمل مى كنند، تا كنون چندين مرتبه اين سؤال را كرده اند.

بسمه تعالى، افرادى كه مى خواهند سهم سادات بپردازند بايد خودشان استجازه نمايند.

3. روستاها و عشاير - كه اگر قريه اى يك صد نفر جمعيت داشته باشد، ثلث آن مردم فقير هستند كه زير ستم شاهنشاهى خرد شده اند - اين افراد فقير (كه سيد باشند يا نباشند) هميشه از طرف مردم مسلمان آن قريه كمك مى شدند؛ بابت سهم سادات به سادات فقير، مانند پنج من گندم يا جو يا لباس يا اجناس ديگر؛ اگر غير سيد بودند از بابت سهم مبارك امام عليه السلام همين مقدار كمك مى كردند؛ ولى الآن نه براى آن كه خمس بدهكار است ممكن است كه اين مبلغ يك صد تومان پول را يا پنج من گندم را به جناب عالى برساند و آن فقير هم در مضيقه و تنگ دستى به سر مى برند؛ مستدعى است تكليف هر دو دسته را روشن نماييد.

بسمه تعالى، حكم همان است كه در بالا ذكر شد.

ص: 528

[سؤال 8875] 4888

بسمه تعالى 23 / 9 / 1361

محضر مبارك مقام معظم رهبرى، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته الشريف، پس از اهداى بهترين درودها و آرزوى سلامتى براى آن امام بزرگوار و پيروزى روزافزون اسلام در تمام جبهه هاى مبارزۀ حق با باطل، دو مسأله شرعى براى اين حقير به وجود آمده كه اميدوارم با پاسخ آن فقيه بزرگ حل گردد.

1. حدود چهل سال پيش با استغاثه از درگاه پروردگار بارى تعالى خواستار فرزندى شدم و نذر كردم كه در صورت صاحب فرزند شدن، هر ساله براى سالار شهيدان و در روز عاشورا آشى بپزم؛ در ضمن، پيش خود و خداى خود عهد كردم كه اگر فرزندم پسر شود، پس از به بلوغ رسيدنش و صاحب كار شدنش، خودش (فرزندم) اقدام به پخت اين آش نمايد و اگر فرزندم دختر شود پس از شوهر دادنش، شوهرش (در صورتى كه هنگام عقد اين مسأله را قبول كند) اقدام به پخت آش مذكور در هر سال نمايد؛ مشيت خداوند بر اين قرار گرفت كه فرزند دخترى صاحب شوم؛ در هنگام ازدواج دخترم نيز همين شرط را با شوهرش كردم و وى نيز قبول كرد، اينك پس از گذشت بيست و شش سال از اين ماجرا از يك روحانى اين مسأله را پرس و جو كردم و وى پاسخ داد كه نبايد نذر را به گردن ديگرى واگذار كرد؛ لذا خواهشمند است نظر مبارك را اعلام فرماييد.

بسمه تعالى، چنانچه در نذر، صيغۀ شرعيه خوانده نشده لزوم وفا ندارد و نيز عهدى كه پيش خود نموده ايد چنانچه بدون صيغۀ مخصوص به عهد بوده اثر ندارد و همچنين تعهد به اين كه اگر فرزند پسر است خودش عمل كند باطل است. بلى، با شرط كردن پدر بر شوهر دختر كه هر ساله آش بپزد لازم است شوهر دختر به شرط عمل كند هر چند نذر و عهد مزبور باطل باشد.

2. شوهرم هنگام فوتش به من گفت كه بايد نذر شربتى را كه هرساله در روز عاشورا به ياد سرور شهيدان

ص: 529

حسين بن على عليهماالسلام انجام دهيد. شما بعد از مرگم انجام دهيد، من نيز پس از فوتش حدود دوازده سال اين عمل را هر ساله انجام داده ام؛ حال خواهشمندم نظر مبارك را نيز در اين مورد اعلام فرماييد.

بسمه تعالى، اگر وصيت كرده كه از مال خودش شربت داده شود، بايد به آن عمل شود؛ ولى چنانچه وصيت كرده كه شما از مال خودتان شربت بدهيد لازم نيست به آن عمل نماييد.

نذر مادر نسبت به فرزند

[سؤال 8876] 4889

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر عظيم الشأن، حجت الله بعد از امام زمان - عجل الله تعالى فرجه الشريف - سيف الله بر منافقان و كافران، حفظ الله الملك المنان، آيت الله الاعظم، جناب حاج آقا روح الله الموسوى الخمينى، ايّده الله تعالى

به عرض عالى مى رساند: اين جانب به واسطۀ مريضى سختى كه در طفوليت عارضم گرديده، مادر مكرمۀ بنده، نذرى به محضر حضرت ابوالفضل العباس علمدار صحراى كربلا نموده؛ به اين طريقه كه از ده انگشت، يك انگشت بنده را نذر نموده كه تا كنون ده يك از درآمد خود را در روز عاشوراى حسينى خرج مى نمودم. حال، مى توانم مبلغ مزبور را براى جنگ زدگان ارسال نمايم يا خير؟ استدعا دارد دستور فرماييد كه جواب مثبت يا منفى، به اين جانب ابلاغ فرماييد تا از نظر شرعى مسئول خدا و رسول نشوم.

بسمه تعالى، بر فرزند لازم نيست به نذر مادر عمل كند و در فرض مسأله، اختيار داريد.

نذر زن بدون اذن شوهر

[سؤال 8877] 4890

بسمه تعالى

استفتا از محضر مبارك قائد اعظم، امام خمينى، سلمه الله

ص: 530

مادرى نوزادش را نذر سيد كرده و آن دختر، حالا مكلفه شده است و از اقوامشان فردى كه سيد نيست به خواستگارى او آمده است. پدر و مادر دختر گفته اند: «اگر امام خمينى اجازه بفرمايند، حاضرند كه جواب مثبت بدهند» و خود دختر هم تابع پدر و مادرش است. متمنى است كه جواب عنايت فرماييد.

بسمه تعالى، نذر مذكور صحيح نيست.

[سؤال 8878] 4891

بسمه تعالى 18 / 11 / 1360

سلام به محضر مبارك و وجود مقدس امام و مرجع شيعيان انقلابى از امت مسلمان ايران و جهان.

موضوع نامه درخواست جواب براى يك مسأله شرعى است كه در خانواده ما مطرح مى باشد. خانم بنده نذر كرده بود جهت نيل به هدفى شرعى، يك روز سفرۀ حضرت ابوالفضل در خانه پهن نمايد. من به ايشان گفتم كه بهتر است هزينۀ لازم براى وفاى به اين عهد را برآورد نماييم و نقداً به حساب برادران و خواهران جنگ زده واريز نماييم. بالاخره توأماً تصميم گرفتيم كه از دفتر امام در اين رابطه استفسار نموده و جواب آن را دريافت نماييم.

بسمه تعالى، نذر زن بدون اذن شوهر باطل است.

[سؤال 8879] 4892

بسمه تعالى 23 / 12 / 1361

خدمت رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى سلام عرض مى كنم و سلامتى شما را از خداوند تعالى خواستارم.

من يك زن مسلمان هستم و از امام خمينى تقليد مى كنم. مشكلى برايم پيش آمده كه آن را بازگو مى كنم و اميدوارم به اين مشكل رسيدگى شود و جواب قانع كننده اى داده شود. چند ماه پيش، من از خدا خواستم كه اگر يك آرزوى مرا برآورده كند، نذر

ص: 531

كردم كه چقدر پول را در كجاها به مصرف برسانم، چند ركعت نماز بخوانم و روزه بگيرم و... تمام اين نذرها را بدون اجازۀ شوهرم كردم و راستش از اول مى دانستم چه اجازه بگيرم و چه نگيرم او راضى است. خلاصه چند هفته پيش كه رسالۀ امام را مطالعه مى كردم، ديدم در مسأله (2644) آمده است كه: «نذر زن بدون اجازۀ شوهرش باطل است». ناراحت شدم و ماجرا را به شوهرم گفتم كه نذر كرده ام. شوهرم گفت من راضى هستم ولى من حالا مانده ام كه آيا نذر من قبول است يا نه؟ و من نذرم را انجام دهم يا نه؟ خواهش مى كنم مرا راهنمايى كنيد.

بسمه تعالى، نذر بدون اذن شوهر باطل است و اجازۀ بعدى آن را تصحيح نمى كند.

[سؤال 8880] 4893

بسمه تعالى

با سلام و درود فراوان به رهبر انقلاب امام خمينى

اين جانب دخترى هستم 24 ساله كه در حدود 6 ماه كه ازدواج كرده ام قبل از ازدواج نذر كرده ام اگر زود ازدواج كنم يك روز در ماه ختم انعام و حديث كساء در خانه ام داير كنم كه به حمد الله مرادم حاصل شد و ازدواج كردم هنوز عقد كرده و در خانه پدرم بودم كه باز نذر ديگرى كردم مبنى بر اين كه اگر خداوند در ماه اول ازدواجم صاحب فرزند كرد باز اول هر ماه يك ختم انعام و حديث كساء ديگر بخوانم كه در هر ماه 2 بار مى شود كه در قبال اين جلسات مى بايست پولى بپردازم اما بعد از مدتى از شخصى شنيدم كه شخصى بالاى منبر فرموده است نذر خانم ها بدون اجازه شوهر درست نيست و ناگفته نماند كه شوهر من هم چندان راضى به اين كار نيست خواهش مى كنم مرا راهنمايى فرماييد چون مى بايست پولى كه در قبال جلسات بپردازم از شوهرم درخواست كنم تكليف شرعى من چيست؟

بسمه تعالى، در نذر زن اذن شوهر معتبر است و بدون اذن صحيح نمى شود و همچنين در صحت نذر خواندن صيغۀ مخصوص آن معتبر است.

ص: 532

[سؤال 8881] 1553

3. آيا اجازۀ زن از شوهر در مورد نذر و امثالهم شامل درآمد شخصى زن هم مى شود؟

بسمه تعالى، در نذر زن، اجازۀ شوهر شرط است.

[سؤال 8882] ‘ 7240

2. آيا نذر زنى كه خود، كارمند است و حقوق مى گيرد، بايد با رضايت شوهر باشد يا خير؟

بسمه تعالى، منوط به اذن شوهر است.

[سؤال 8883] ‘ 4267

3. در باب نذر فرموده ايد كه نذر زن بدون اجازۀ شوهر باطل است؛ اگر زن كارمند باشد و حقوق بگيرد از كاركرد خودش، در صورتى كه منافات با حق شوهر هم نداشته باشد؛ باز هم بايد نذرش با رضايت شوهر باشد؟

بسمه تعالى، در اين صورت هم، نذر زن بدون اذن شوهر باطل است.

[سؤال 8884] ‘ 1285

4. زن اگر بدون اذن شوهر نذر كند يا از مال خود چيزى هبه كند صحيح است يا خير و بر فرض صحت با نهى شوهر چه صورتى دارد؟

بسمه تعالى، نذر زن بدون اذن شوهر باطل است و هبه او در مال خودش صحيح است حتى با نهى شوهر.

نذر غير مسلمان

[سؤال 8885] 4894

بسمه تعالى 9 / 8 / 1361

سلام و درود به حضور محترم رهبر مسلمين جهان، امام خمينى، دامت بركاته

ص: 533

پس از تسليت به مناسبت شهادت چهارمين اختر تابناك اسلام، على بن حسين، امام زين العابدين عليه السلام؛ محترماً به عرض مى رسانم كه من شخصى هستم كه خيلى مزاحم وقت شريف شما مى شوم ولى به عرض مى رسانم كه خيلى از مسائل برايم مبهم است و هيچ كس به جز شما رهبر مسلمين جهان، مسائل را برايم روشن نمى سازد:

1. آيا يك شخص ارمنى مى تواند گوسفندى به نذر امام حسين عليه السلام به هيأت عزاداران امام حسين عليه السلام بدهد؟ و آيا خوردن آن گوشت حلال است يا نه؟

بسمه تعالى، اشكال ندارد.

2. آيا يك زن در ماه مبارك رمضان مى تواند از قرص هايى استفاده كند تا بتواند تمام روزه را كامل بگيرد؟ آيا روزۀ آن شخص درست است يا نه؟

بسمه تعالى، اگر ضرر به مزاج نزند اشكال ندارد.

3. آيا يك شخصى، در زمانى كه در حالت عادت ماهانه به سر مى برد، در زمان ضرورى مى تواند داخل مسجد شود و مدت طولانى آن جا بماند؛ مثلاً در زمان رأى گيرى پاى صندوق باشد و چاره اى هم نداشته باشد؟

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، جايز نيست.

در پايان سلامتى و طول عمر آن رهبر عزيز را از درگاه خداوند متعال خواهانم و خواهشمندم در اين مورد مرا راهنمايى فرماييد.

نذر فرزند بدون اذن پدر

[سؤال 8886] ‘ 4885

2. امام مهربان، اگر ما به خاطر مشكلاتمان نذر پول يا سفره يا روزه و نماز بكنيم و اين نذرها بدون اجازۀ پدر و مادر باشد، آيا اين نذرها حرام است و اشكال دارد؟ چون بعضى ها مى گويند: نذرها كلاً بايد با اجازۀ پدر و مادر باشد.

بسمه تعالى، اجازه پدر و مادر در نذر فرزند، شرط نيست.

ص: 534

احكام متعلّق نذر

[سؤال 8887] ‘ 692

2. آيا شخصى كه تحت تكفل پدر خويش است و مالى از خويش ندارد مى تواند نذر كند يا خير؟ و اگر نذرى كرده بايد به آن عمل كند يا خير؟

بسمه تعالى، در صورتى كه متعلق نذر مقدور باشد، نذر صحيح و واجب الوفاء است.

[سؤال 8888] ‘ 4927

2. كسى كه موقع نذر كردن و خواندن صيغه، به تمام جوانب مسأله توجه نداشته، مثلاً توجه نداشته كه وضوى هميشگى در طول اين مدت امكان ندارد و موردى برايش بيايد كه طبق نذر عمل نكند، تكليف چيست؟

بسمه تعالى، اگر نذرى كه كرده، امكان عمل بر طبق آن نبوده، نذر، صحيح نبوده است.

[سؤال 8889] ‘ 4910

2. شخصى نذر كرده چنانچه فرزندش از مرگ نجات يابد، نصف فرزندش براى حضرت ابا الفضل باشد؛ چنانچه نذر صحيح باشد، تكليف ناذر و تكليف فرزند پس از بلوغ چيست؟

بسمه تعالى، نذر مزبور باطل است.

[سؤال 8890] 4895

بسمه تعالى 30 / 6 / 1361

مادر سه فرزند هستم كه وقتى خود طفلى بودم، مادرم به جهت دفع بلايى نذر كرد كه بهاى يك دستم را از پول شيربها به سيدى از اولاد پيامبر صلى الله عليه و آله بپردازند؛ حالا در اين كه بابت اين نذر، چه مبلغ بدهكار هستيم مانده ايم؛ ضمناً كل پول شيربها مبلغ

ص: 535

هفتاد هزار تومان مقرر شد؛ البته فقط در دفتر ثبت گرديد و مبلغى در اين بابت پرداخت نگرديد. متمنى است با توجه به اين كه وضع مادى كنونى مان ضعيف مى باشد، نحوۀ پرداخت مبلغ نذرى از طرف همسرم چگونه مى باشد؟

بسمه تعالى، نذر مزبور وجوب وفا ندارد.

[سؤال 8891] 4896

بسمه تعالى

دفتر امام، مدّ ظله، با عرض سلام؛ اميدوارم كه موفق و مؤيد و پيروز باشيد و مشكلات و سختى ها شما را استوارتر نمايد و همانند آهن در كوره آبديده تر شويد. چند مسأله اى بود كه خواستم سؤال كنم:

1. پوشيدن پيراهن مشكى در ايام سوگوارى سالار شهيدان و ساير سوگوارى ها پايه اى عرفى يا شرعى دارد و به طور كلى چه حكمى دارد؟ چون والدين بنده به عنوان مثال از ايام كودكىِ اين جانب نذر كرده اند كه در ايام ماه محرّم و صفر، پيراهن مشكى به تن داشته باشم.

بسمه تعالى، اشكال ندارد.

2. چون قرار است سال آينده - به حول و قوّۀ الهى - به خانۀ خدا مشرّف شويم (به همراه همسرم) مقدارى پول به حساب مربوطه واريز كرده ام ولى خمس آن را نپرداخته ام، آيا پرداخت خمس، امسال بايد انجام شود يا سال آينده؟ در ثانى آيا مقدارى هم كه سهم همسرم مى باشد خمس به آن تعلق مى گيرد؟

بسمه تعالى، اگر از سال هاى قبل مستطيع بوده ايد و پولى كه در بانك گذاشته ايد از ربح بين سال بوده، خمس واجب نيست و الاّ بايد خمس آن را همين امسال بپردازيد. و حكم خمس در بارۀ همسر شما نيز همين است.

[سؤال 8892]

3. حدود شصت روزه قضا دارم، از زمانى كه در امريكا تحصيل مى كردم و تقريباً جاهل بودم و ده روزه قضا نيز از قبل، ولى سال گذشته حدود 26 روزه براى پدر و

ص: 536

پيروزى رزمندگان و غيره نذر كردم كه قبل از انجام روزه هاى قضا انجام دهم، آيا اين نذر صحيح است يا بايد بعد از انجام روزه هاى قضا انجام دهم؟

بسمه تعالى، نذر مذكور صحيح نيست.

[سؤال 8893] 4897

بسمه تعالى

محضر حضرت آيت الله العظمى خمينى مدّ ظله العالى

1. آدم كم پول كه نمى تواند غذاى خوب بخورد اگر نذر كند شب جمعه براى رضاى خدا گوشت مرغ بخورد با عائله خود و ثواب آن را براى اموات خود هديه كند اين نذر صحيح است؟

بسمه تعالى، صحيح است.

2. يك آدم در حال احتضار است، يك گوسفند نزديك است حرام شود، يك شخصى آن جا است نماز او مى خواهد قضا شود، حالا اين شخص چه بايد بكند به محتضر كلمه بگويد يا گوسفند را سر ببرد يا نماز بخواند، كدام اين ها واجب تر است؟

بسمه تعالى، نماز بخواند.

3. كسى كه ده من گندم از زكات خود قرض كند زراعت كند صد من گندم شود از بالاى صد من، ده من گندم بردارد زكات بدهد صحيح است يا نه اين صد من را همه را زكات بدهد؟

بسمه تعالى، اگر عين گندم زكات را قبل از آن كه ادا كند زراعت كرده تمام حاصل، تابع زكات است.

4. كسى چيزى به كسى هبه كند بعداً پشيمان شود مى تواند از او پس بگيرد؟

بسمه تعالى، اگر هبه به غير خويشاوندان و بدون قصد قربت بوده و عين باقى است مى تواند پس بگيرد.

5. گوسفند را كه گرگ نصف كند آن نصف كه سر و گردن دارد سر ببرند آن نصف كه سر و گردن ندارد خوردن آن جايز است؟

بسمه تعالى، جايز نيست.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

ص: 537

[سؤال 8894] 5209

5. زن نذر كند در راه خدا صيغه مى شوم اين نذر صحيح است؟

بسمه تعالى، صحيح است.

[سؤال 8895] ‘ 433

2. كسى زنش مريضه يا ضعيف باشد نذر كند براى رضاى خدا به او گوشت مرغ بدهد و ثواب آن را براى اموات خود هديه كند آيا اين نذر صحيح است؟

بسمه تعالى، صحيح است.

[سؤال 8896] ‘ 95

4. آيا شمع نذر كردن صحيح است؟ آيا حدى دارد؟ به طور مثال روز عاشوراى امسال در يك حسينيه حدود 1000 شمع سوزانده شد، نظر شما در اين باره چيست؟

بسمه تعالى، موارد مختلف است.

[سؤال 8897] ‘ 1890

10. اگر كسى نذر كرد كه اگر نماز جماعت را ترك كرد ده تومان به فقير بدهد اتفاقاً وقتى نماز را به جماعت نخواند آيا به علاوه ده تومان كفاره حنث نذر را هم بايد بدهد يا نه؟

بسمه تعالى، بايد ده تومان را بدهد و اضافۀ بر آن كفاره ثابت نيست.

[سؤال 8898] ‘ 692

4. كسى كه نذر مى كند يك هفته نافله شب به جا آورد و معين نمى كند كه چه هفته اى، آيا پس از خواندن نافله شب در چند شب مى تواند مابقى را نخواند و از نو از هفته اى ديگر بخواند؟

بسمه تعالى، اختيار هفته ديگر براى عمل به نذر مانع ندارد.

ص: 538

[سؤال 8899] ‘ 7006

4. آيا مى شود براى ديگرى صدقه داد يا از طرف ديگرى نذر كرد؟

بسمه تعالى، صدقه و نذر براى ديگرى مانع ندارد.

[سؤال 8900] 4898

بسمه تعالى

محضر حضرت آيت الله العظمى خمينى مدّ ظله العالى

1. گوسفندى را كه نذر قرار مى دهد بعد از يك سال مى كشد شير و پشم آن هم نذر است يا نه؟

بسمه تعالى، اگر براى گوشت نذر كرده شير و پشم آن نذر نيست و اگر گوسفند را نذر قرار داده كه در جهت معينى صرف شود حكم نذر را دارد.

[سؤال 8901]

2. گاو نر را نذر قرار مى دهد، تا وقتى جوان است كار مى كند هر وقت پير شد مى كشد به نذر، كار جايز است؟

بسمه تعالى، اگر نذر به همين نحو بوده كه بعد از پير شدن آن را بكشد مانع ندارد و گر نه بنابر احتياط با آن كار نكند و تا جوان است به نذر وفا كند.

3. به هيزم غصب كرده آب گرم كند غسل جنابت كند غسل باطل است؟

بسمه تعالى، غسل او صحيح است.

4. شخصى به ملك ديگرى درخت دارد صاحب ملك مى گويد درخت خود را بردار از زمين من و صاحب درخت، درخت خود را از برابر زمين مى برد، بيخ تنه در ميان خاك مى ماند دوباره از بيخ تنه نهال حركت مى كند هم درخت مى شود آن درخت مال صاحب زمين است يا مال صاحب درخت است؟

بسمه تعالى، ملك صاحب درخت است.

5. شخصى زمين خود را گرو مى دهد يا اجاره. شخص مستأجر يك گوشه زمين را ريشقه مى كارد اينريشقه مدت ده سال حاصل مى دهد ولى مدت اجاره دو سال يا چهار سال است تمام مى شود حاصل زمين مال صاحب زمين است يا مال مستأجر؟

بسمه تعالى، ملك صاحب بذر است.

ص: 539

[سؤال 8902] 3506

4. زمان ارزانى نذر كرده بودم گوسفندى با پانصد تومان قيمت، بكشم و گوشت آن را تقسيم نمايم. اكنون كه مى خواهم نذر را عمل كنم، در موقعيت گرانى، تكليف بنده چيست؟

بسمه تعالى، بايد گوسفندى كه حدوداً پانصد تومان در آن زمان ارزش داشته تهيه و عمل به نذر نماييد، هر چند فعلاً گران تر باشد.

[سؤال 8903] ‘ 461

3. كسى كه نذر كرده زيارت برود و غسل زيارت و نماز آن را نذر نكرده آيا لازم است آن ها را به جا آورد؟

بسمه تعالى، لازم نيست.

[سؤال 8904] ‘ 1145

3. موقوفات يا نذوراتى، قيد شده: «جهت استماع مصائب و مناقب ائمه اطهار - صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين - اطعام شود»، حال، مدعوّينى كه موفق به استماع نشده اند مى توانند از آن غذا ميل نمايند يا خير؟ و نيز بعضى اوقات غذا زياد طبخ مى نمايند كه به خانۀ دوستان و آشنايان بفرستند؛ آيا صورت شرعى دارد يا خير؟

بسمه تعالى، بايد مطابق نذر و وقف عمل شود.

جواز مسافرت در زمان روزه نذرى

[سؤال 8905] 4899

بسمه تعالى

حضرت امام خمينى، دام ظله العالى، سلام عليكم بماصبرتم

1. فردى نذر كرده كه از اول ماه تا آخر ماه روزه بگيرد؛ آيا مى تواند به مسافرت برود (ماه را معيّن كرده) تكليف چيست؟

ص: 540

بسمه تعالى، مى تواند به مسافرت برود و افطار كند و بعداً قضاى روزه را به جا آورد.

[سؤال 8906]

2. فردى نذر كرده كه از اول ماه تا آخر ماه روزه بگيرد. فرد، قبل از اين كه نذر كند و قسم بخورد كه فلان ماه روزه بگيرد، مريض بوده؛ آيا مى تواند روزه را افطار كند و بهمعالجه بپردازد؟ تكليف چيست؟ (ماه را معيّن كرده است)

بسمه تعالى، اگر مريض است و براى معالجه بايد افطار كند يا روزه براى او ضرر دارد نبايد روزه بگيرد.

3. شنيدم كه خمس را مى توان به اين صورت داد كه آخر ماه پول اضافه را يادداشت كرده و بگذاريم سال آينده، آخر همان ماه، خمس پولى كه سال گذشته اضافه بود، را بدهيم. آيا مى شود اين كار را كرد؟

بسمه تعالى، اگر بين سال صرف در مؤونه نشده مانع ندارد؛ ولى براى سال، مبدأ آن را زمان گرفتن اولين حقوق قرار دهند و تا يك سال از آن تاريخ آنچه از مؤونه زياد آمده را تخميس نمايند.

نذر متعذّر المصرف

[سؤال 8907] 4900

بسمه تعالى

حضور محترم آيت الله العظمى رهبر انقلاب، دام ظله العالى، مستدعى است جواب مسائل ذيل را مرقوم فرماييد:

1. كسى كه نذر كرده گوشوارۀ خود را در ضريح حضرت ابا الفضل عليه السلام بريزد و در شرايط فعلى ميسور نيست تكليف چيست؟

بسمه تعالى، اگر با صيغۀ شرعى نذر خوانده شده، صبر كند تا به نذر عمل نمايد.

2. اثاث حسينيه اى كه الآن متروكه و مخروبه شده و اگر بماند ضايع مى شود، حكمش چيست؟

ص: 541

بسمه تعالى، اگر در آن حسينيه يا حسينيۀ ديگر قابل استفاده نيست بفروشند و صرف احتياجات حسينيه نمايند.

3. چنانچه اجازه گرفتن از ولىّ شهيد جهت خواندن نماز ميت ميسور نباشد يا غفلت شد، حكمش چيست؟

بسمه تعالى، اگر ميسور نيست، اذن ولى ساقط است و در صورت غفلت، بنابر احتياط نماز را اعاده كنند.

[سؤال 8908] 4901

بسمه تعالى سوم ربيع الاول 1403 ق

محضر مبارك رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامى ايران، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

عده اى از مؤمنين براى امام حسين عليه السلام و حضرت ابوالفضل عليه السلام نذر مطلق يا براى حرم شريف آنان نذر كرده اند و همچنين در بعضى از وصيت نامه ها، به حرم هاى عتبات عاليات نايب الزياره دارند، ولى اكنون كه امكان عمل به وصيت و نذورات نيست، تكليف آنان چيست؟ بفرماييد.

بسمه تعالى، چنانچه نذر با صيغۀ مخصوصه بوده، صبر كنيد تا امكان وفا حاصل شود و همچنين در مورد وصيت لازم است صبر كنند، تا عمل به آن ممكن شود.

تلف نذر

[سؤال 8909] 4902

بسمه تعالى

اگر گوسفند مشخّصى را نذر كرده باشد و قبل از تحقّق نذر، آن گوسفند تلف شود (مثلاً مار آن را بگزد)، آيا نذر از گردنش ساقط مى شود؟ همچنين اگر نذر محقّق شود و قبل از اين كه گوسفند را سر ببرد تلف شود، مثلاً گرگ آن را بخورد، آيا نذر ادا شده يا

ص: 542

بايد گوسفند ديگرى را سر ببرد؟

بسمه تعالى، در مورد سؤال، نذر منحل شده و چيزى بر او نيست.

مصرف نذر

[سؤال 8910] 4903

بسمه تعالى

مقدارى پارچۀ ملبوس به وسيلۀ افرادى به عنوان نذر و غيره از سالهاى متمادى به هيأت حضرت ابوالفضل عليه السلام اهدا گرديده اما از آن جايى كه در هيأت به اين نوع نذورات احتياجى نيست آيا مى شود اين نوع نذورات را فروخت و پول آن را در مصارف ساختمانى و غيره صرف نمود يا خير؟ و نيز آيا امكان دارد اجناس فوق را به مستضعفين اهدا نمود يا نه؟

بسمه تعالى، صرف در مصارف و مصالح هيئت نمايند مگر در صورتى كه معلوم باشد كه نظر ناذر يا اهدا كننده توسعه داشته است.

[سؤال 8911] 4904

بسمه تعالى 12 / 8 / 1361

محضر مقدس آيت الله العظمى المجاهد الاكبر الامام الامة مولانا الامام الموسوى الخمينى، متّع الله المسلمين بطول بقائه

زمين موقوفۀ صحن امامزاده كه در حال حاضر بيمارستان عمومى مى باشد و هيچ آثارى از بقاع متبركه وجود ندارد، فقط يك درخت كهن از قديم موجود است و در كنار آن داخل محوطۀ بيمارستان صندوقى نصب شده و اهالى منطقه برحسب معتقدات، وجوهات و مبالغى قابل توجه به عنوان نذورات در داخل آن مى ريزند. آيا اداره اوقاف محل، با نظارت انجمن اسلامى بيمارستان مى تواند مبالغ داخل صندوق را اخذ و مقدارى از آن را به عنوان كمك به بيماران بى بضاعت بيمارستان، هزينۀ دارويى

ص: 543

نمايد يا خير؟ والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، در صورتى كه نيازى به تعمير امامزاده نيست يا بقعه اى در بين نيست، مى توانند در مطلق خيرات صرف كنند و كمك به بيماران بى بضاعت از آن مانع ندارد.

[سؤال 8912] 4905

بسمه تعالى 12 / 7 / 1358

دفتر محترم امام خمينى، احتراماً؛ بدين وسيله استفسار مى گردد:

مؤسسه اى مبلغى را به عنوان سهم الشركه حضرت ابوالفضل اختصاص داده است كه در اين راه به مصرف برساند. اكنون كه كشور به جهاد سازندگى احتياج دارد؛ آيا از اين مبلغ مى توان در راه ساختن مدرسه، بيمارستان استفاده نمود و يا به حساب شماره 100 واريز نمود؟

بسمه تعالى، مانع ندارد و ثواب آن را به حضرت اهدا نمايند.

[سؤال 8913] 4906

بسمه تعالى 5 / 12 / 1361

محترماً معروض مى دارد: سالن هيأت ابوالفضلى بيرجند، حدود 20 سال پيش به همت اعضاى هيأت و مردم خير محل و همچنين از مازاد پول جمع آورى شدۀ مراسم عزادارى تاسوعا و عاشورا، جهت مراسم بزرگداشت حضرت سيدالشهدا عليه السلام بنا شده است. هم اكنون اين سالن با تمام امكانات - اعم از آب، برق، فرش، بخارى، پنكه، بلندگو، ضبط و ديگر وسايل موجود - جهت مراسم بزرگداشت شهدا و دعاى كميل خانواده محترم شهدا و ديگر برنامه هاى تبليغاتى در راه انقلاب اسلامى مورد استفاده قرار مى گيرد.

با توجه به اين كه جلسات متعدد، باعث ضايعات و استهلاك وسايل هيأت مى شود، آيا از نظر شرعى، درست است مخارج ناشى از موارد فوق، از صندوق هيأت

ص: 544

پرداخت شود؟ لازم به تذكر است كه اموال هيأت، كلاً جهت عزادارى حضرت ابا عبد الله الحسين جمع آورى شده است.

در خاتمه، طول عمر امام عزيزمان را از درگاه خداوند متعال خواهانيم. والسلام،

بسمه تعالى، اموالى كه جهت عزادارى حضرت سيدالشهدا عليه السلام جمع آورى شده، بايد صرف در عزادارى شود و صرف در غير آن جايز نيست، مگر با علم به رضايت صاحبان آن.

[سؤال 8914] 4907

بسمه تعالى

زعيم عالى قدر حضرت آيت الله امام خمينى دام ظله العالى

معصوم زاده اى است در يكى از قراء دماوند به نام امامزاده هاشم كه نذورات نقدى و غير نقدى دارد در زمان حكومت بختيار اهالى ده كه از متوليان اصلى از زمان قاجاريه هستند شورش نموده و سرپرستى اداره اين بقعه متبركه را كه در يد عمّال طاغوت بود خود گرفته و تحت نظر هيأت امناى محلى و حاكم شرع دماوند، خادم آن بقعه نذورات نقدى را پس از مخارج ضرورى امامزاده و حقوق خادم صرف ساختن راه و پل و كتابخانه و مدرسه و ساير امور خيريه مى نمايند فتواى حضرت آيت الله در اين مورد چيست آيا مخارج از اين محل جايز مى دانند يا خير؟ ذيلاً مرقوم فرمايند.

بسمه تعالى، مانع ندارد ولى بايد با نظر متولى شرعى بقعه باشد.

[سؤال 8915] 4908

بسمه تعالى

حدود پنجاه سال قبل در قريه اى يك عده از معتمدين محل صندوق ابوالفضل العباس عليه السلام تأسيس نمودند هر كس نذرى داشت در آن انداخته و ايام وفات و جمعه ها نيز در مسجد محل مجالس سوگوارى خامس آل عبا عليه السلام برقرار مى كنند و هر ساله هفت شب به اهالى سفره (وليمه) بدهند.

ص: 545

1. متصدى صندوق از طرف حضرت آيت الله مرحوم آخوند ملا على رحمة الله عليه و اهالى سرپرستى صندوق را عهده دار مى شود و فردى است دكان دار كه صندوق ابوالفضلى نيز در دكان او بوده و حاليه فرزند ارشدش تصدى آن را به عهده دارد.

2. در سى سال قبل از پول صندوق موصوف در منزل متصدى آن زير نظر حاكم شرع وقت حسينيه اى تأسيس شده كه خانم ها در آن شركت نموده و به مسائل مذهبى خود آشنا شوند. مخارجات روضه خوانى از صندوق تأمين مى شده و مى شود.

3. در بيست سال قبل براى مسجد صندوقى ساختند كه اهالى نذورات خود را در صندوق جديدالاحداث هم مى ريزند و پولش خرج روضه در مسجد مى شود. صندوق قبلى كه در دكان بود به حسينيه انتقال يافت كه هم اكنون در حسينيه و پولش به صرف روضه خوانى و سوگوارى در ايام وفات و شب هاى جمعه و ماه هاى محرم و صفر خرج مى شود.

4. چطور نذر مى كنند: يا خداى ابوالفضل فلان حاجتم برآورده شود مبلغى به صندوق بيندازم نذر از يك تومان هست تا پانصد تومان وقتى هم از بعضى نذر كننده سؤال مى شود منظور شما از انداختن پول نذرى داخل صندوق چيست مى گويد مى بينيم در حسينيه مجالس عزادارى و روضه خوانى برقرار است به آن جهت مى دهيم.

5. حاليه يك عده ايراد مى كنند و مى گويند ابوالفضل عليه السلام بى نياز است وجه موجود صندوق را صرف فقرا و محتاجين و معتادين بنماييم. با توجه به مراتب فوق تقاضامندم براى پاسخ اهالى جواب مسائل فوق را مرقوم فرماييد.

در انتظار ابلاغ فتواى مرجع بزرگ جهان و رهبر كبير و نور چشمان ملت ستمديدۀ ايران و جهان مى باشم.

بسمه تعالى، وجوه صندوق را در مجالس عزادارى كما فى السابق صرف كنند و مخارج فقرا و محتاجين از جاى ديگر تأمين شود.

ص: 546

[سؤال 8916] 4909

بسمه تعالى

محضر مبارك رهبر انقلاب اسلامى، آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

چه مى فرماييد در اين مسأله شرعيه كه در ايام سوگوارى، عَلَم حمل مى كنند و محلاّت را گردش مى كنند و زنجير مى زنند و سينه مى زنند و دسته جمعى عزادارى مى كنند و در حين حركت، مردم پول مى ريزند به صندوق عَلَم تا اين كه چندين هزار تومان پول جمع مى شود. آيا جايز است كه از پول مزبور، براى مسجد فرشى بخرند و هكذا مسجد را تعمير كنند يا اين كه جايز نيست؟ و البته مصارف پول مزبور را تعيين فرماييد.

بسمه تعالى، بايد صرف عزادارى حضرت ابا عبد الله شود.

[سؤال 8917] 4910

بسمه تعالى

حضور محترم امام امت رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران با عرض ادب جواب سؤالات را بفرماييد، ايدكم الله تعالى فى الدارين

1. شخصى نذر كرده به اين ترتيب: چنانچه حاجتش برآورده شود، مبلغ دو هزار تومان براى حضرت اباالفضل عليه السلام بپردازد؛ ولى مصرف، تعيين نشده؛ چنانچه نذر واقع شود، آيا مى شود مبلغ مذكور را جهت اتمام حسينيه خرج نمود؟

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، مانع ندارد مبلغ مذكور را صرف اتمام بناى حسينيه كند و ثواب آن را هديه براى حضرت ابوالفضل عليه السلام نمايد.

2. شخصى نذر كرده چنانچه فرزندش از مرگ نجات يابد، نصف فرزندش براى حضرت اباالفضل باشد؛ چنانچه نذر صحيح باشد، تكليف ناذر و تكليف فرزند پس از بلوغ چيست؟

بسمه تعالى، نذر مزبور باطل است.

[سؤال 8918]

3. شخصى نذر كرده كه در سال، مقدارى برنج و گوشت براى امام حسين عليه السلام

ص: 547

بپردازد و قبلاً هم اين طور عمل مى نموده كه يا مى پخته و اطعام مى نموده و يا به روحانى محل مى داده و مى گفته: خودت مى دانى؛ فعلاً آن روحانى فوت كرده؛ آيا مى شود جهت حسينيه خرج نمود؟

بسمه تعالى، بر همان روال گذشته اطعام كند.

[سؤال 8919] 4911

بسمه تعالى 3 / 9 / 1359

حضور مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دام ظله العالى، پس از عرض سلام، خاطر شريف را مستحضر مى دارد:

سازمان اوقاف در زمان طاغوت قانونى وضع كرده كه به موجب آن صدى ده نذورات بقاع را بگيرد؛ آيا از نظر شرعى جايز است وجوهى را كه مردم به منظور كمك به مخارج و تعمير بقعه اى يا مكانى مى پردازند صدى ده آن را به اوقاف داد؟ آيا در جمهورى اسلامى اين قانون مى تواند صحيح باشد و صورت شرعى داشته باشد يا خير؟

بسمه تعالى، نذورات و هداياى بقاع متبركه بايد در همان جهتى كه ناذر يا هديه كننده منظور نموده مصرف شود.

[سؤال 8920] 4912

بسمه تعالى 4 / 10 / 1361

با درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامى، امام خمينى و سلام بر شهيدان، درود بر رزمندگان جبهه هاى حق بر عليه باطل، سلام بر ملت شهيدپرور و مسلمان ايران

حضور محترم سرپرست دفتر امام خمينى - مركز تهران

عرايض جان نثار انقلاب اسلامى ايران، بر اين است كه مدت چند سال است كه دكانى دارم با حضرت ابوالفضل عليه السلام به صورت شراكت مى باشد و تاكنون سهميۀ آن را به بخشدارى و جهاد جنگ توابع خرم آباد در استان لرستان تحويل داده ام و رسيد

ص: 548

دريافت داشته ام. در رسيد بدين وسيله به اين جانب نوشته اند: مبلغ مثلاً دويست تومان از فلان كس جهت كمك به جبهه هاى جنگ تحويل گرديده. فعلاً كه در شهرستان خرم آباد آن را شرح كردم، گفته اند: شما بايد جريان را با تهران، دفتر امام خمينى در ميان بگذاريد تا شما را راهنمايى كنند. بدين وسيله از برادر بزرگوارم حجت الاسلام جناب آقاى قديرى، سرپرست دفتر امام خمينى تقاضاى مبرم دارم ضمن راهنمايى صحيح و دادن آدرس، مرا راهنمايى كنند كه به چه شماره يا چه مراكزى مى توانم سهميۀ حضرت ابوالفضل عليه السلام را بدهم؟

بسمه تعالى، با فرض اين كه دكان به طور شركت، مربوط به حضرت ابوالفضل عليه السلام است، با اجازۀ متصدى شرعى به قصد اهداى ثواب به حضرت، عوايد يا مال الاجاره آن را مى توانند در مطلق خيرات، از جمله جبهه هاى جنگ صرف كنند.

[سؤال 8921] ‘ 1325

8. در بعضى جاها درخت را نذر اباالفضل كرده اند و درآمد آن را صرف ترويج دين مى كنند، مثل دعوت كردن مبلغ. اين كار چه صورت دارد؟ در حالى كه مورد خرج را معلوم نكرده اند!

بسمه تعالى، اگر جهت خاصه اى در نذر تعيين نشده، مى تواند در مطلق خيرات صرف كند و ثواب آن را به حضرت هديه نمايد.

[سؤال 8922] ‘ 3406

7. پولى كه نذر يكى از امامان معصوم عليهم السلام شده را مى توان به سيد داد؟

بسمه تعالى، اگر فقير باشد، به نيت اهداى ثواب به حضرت، مى توانند به او بدهند.

[سؤال 8923] ‘ 2136

2. شخصى انگشتر طلا نذر حضرت عباس كرده، به چه طريق آن را مصرف كند؟

ص: 549

بسمه تعالى، بايد در عزادارى آن بزرگوار و يا مطلق امور خيريه به قصد اهداى ثواب به آن حضرت، صرف شود.

[سؤال 8924] 4913

بسمه تعالى 23 / 11 / 1361

دفتر عالى قدر رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى، مدّ ظله العالى

با تقديم احترام، به عرض مبارك مى رسانم: اين جان نثار از عشاير خمسه مبنى بر اين كه تعدادى گوسفند (بُز) را جد اين جان نثار يعنى پدر پدرم براى سيدالشهدا نذر كرده بوده كه اكنون در حدود سه پشت گذشته است و بعد از پدرم، تحويل اين جان نثار بوده كه آن را جمع آورى مى نمودم و آنچه مخارج داشته - از قبيل جو و علوفه و اجرت چوپان - تماماً از خود اين گوسفندها داده مى شده و پس از مخارج فوق الذكر، آنچه باقيمانده، به عنوان خرج در راه امام (سيدالشهدا) مى شده. آيا به وظيفه عمل شده است؟

بسمه تعالى، پول گوسفندان را در جهت نذر صرف كنيد، مثل اين كه در عزادارى و اطعام براى حضرت يا خيرات ديگر، به قصد اهداى ثواب آن به حضرت صرف نماييد.

[سؤال 8925] 4914

بسمه تعالى

محضر مرجع عالى قدر و رهبر كبير انقلاب اسلامى، امام خمينى، دامت بركاته

محترماً شهر شوش دانيال داراى بقعۀ متبركۀ حضرت دانيال نبى عليه السلام مى باشد كه زائرين به عنوان نذور، وجوهى در ضريح آن واريز مى نمايند؛ با توجه به اين كه خود بقعه، هزينۀ كارگر و خادمين و تعميرات ساختمانى دارد، آيا جايز است مازاد آن، به مصارف اماكن و موارد ديگر، از جمله موارد ذيل برسد؟

1. احداث مسجد؛ 2. تعميرات مساجد؛ 3. تكميل مساجد نيمه ساخته؛ 4. تنظيفات

ص: 550

و رنگ آميزى مساجد؛ 5. فرش جهت مساجد؛ 6. درب جهت سالن هاى مساجد؛ 7. كولر و پنكه جهت مساجد؛ 8. تعميرات و سفيدكارى و فرش حسينيه.

بسمه تعالى، پس از استثناى مصارف خود بقعه و مخارج مربوطه به آن، صرف در امور ذكر شده مانع ندارد.

[سؤال 8926] 4915

بسمه تعالى

حضور انور و اقدس حضرت آيت الله العظمى، مرجع شيعيان جهان، امام خمينى، مدّ ظله العالى

نذوراتى براى حسينيه يا عَلَم يا تعزيه جمع شده است و خود آن ها احتياج ندارند. حضرت عالى بيان فرماييد: آيا مى شود از اين نذورات مسجد بنا نمود؟ اگر مى شود، ولى منوط به اذن حاكم شرع است، از حضرت عالى تقاضا مى نماييم كه اذن مرحمت فرمايند.

بسمه تعالى، با علم به رضايت صاحبان آن ها، ولو به شاهد حال، مانع ندارد. ولى اگر علم ندارند، بايد به همان مصرفى كه پول براى آن داده شده برسد يا در راهى صرف شود كه صاحبان آن ها راضى باشند.

[سؤال 8927] 4916

بسمه تعالى 16 ذى الحجة الحرام 1401 ق

حضور رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، حضرت نايب الامام، امام خمينى، دام عزه الشريف، پس از تقديم سلام گرم مردم رنج ديده و زحمت كش به شما، خواهشمندم كه به سؤال زير جواب دهيد، و تكليف شرعى ما را معلوم كنيد.

در بعضى از مناطق ايران مال هايى است به نام مال خدا يا ائمه؛ به اين صورت كه كسى چند عدد گوسفند يا گاو از كسى خريدارى مى كند و آن شخص فروشنده مجانى يك گوسفند يا گاو به شخص خريدار مى دهد و مى گويد: اين مال خدا است، يا مال

ص: 551

ابوالفضل يا ائمه است. و اين مال هم - كه بر اثر توليد نسل زياد مى شود - گاه آن قدر زياد مى شود كه شخص صاحب آن مال خدا ديگر به كار خود نمى رسد و بايد دنبال آن گاو و گوسفند باشد. و گاهى هم آن ها را به فقرا و امثالهم مى دهند. و معلوم باشد كه اين اموال، وقف نيست. در اين صورت آيا جايز هست كه اين اموال، به فروش رسد و پول آن در اختيار ولى فقيه وقت گذارده شود و يكى يا چند عدد آن را براى توليد نسل باقى بگذارند، و يا آن ها را گرفت و به ولى فقيه داد تا خود ولى فقيه براى نگهدارى يا مصرف ديگر به هر كس صلاح دانست بدهد يا نه؟

بسمه تعالى، مى توانند با علم به رضايت صاحب اصلى، گوسفندان را به فقرا صدقه دهند.

[سؤال 8928] ‘ 6308

3. كسى كه مثلاً گوسفندى را نذر مى كند، پوست آن را جايز است بفروشند يا بايد به فقير بدهد؟ شما بيان فرماييد.

بسمه تعالى، بايد در جهت نذر صرف كند مگر آن كه گوشت آن را نذر كرده باشد كه در اين صورت مى تواند پوست را بفروشد.

[سؤال 8929] 4917

بسمه تعالى

شخصى نذر كرده كه اگر انقلاب پيروز شد ماشين خود را بفروشد و به امر امام به هر مصرفى كه فرمودند برساند لذا تقاضا دارد كه مصرف آن پول را تعيين فرماييد.

بسمه تعالى، به هر مصرفى خودشان مايلند برسانند.

[سؤال 8930] ‘ 3406

8. نذورات، خيرات، صدقات و كفارات را مى توان به عنوان كمك به جبهۀ جنگ داد؟

بسمه تعالى، از نذور مطلقه و از خيرات مانع ندارد.

ص: 552

[سؤال 8931] 1861

2. آيا حساب شماره 1000 مؤسسۀ تعاون قم صرفاً در مورد وجوهات خمس مى باشد يا خير؟ آيا دربارۀ نذورات و كفارات مى توان به اين حساب وجهى واريز نمود يا خير؟

بسمه تعالى، نذر بايد در جهت نذر صرف شود و كفارات هم بايد به مصارف معينه برسد و دادن به حساب كفايت نمى كند.

[سؤال 8932] ‘ 3585

2. نذرى هم به نام امام شده، نذر برآورده شده. لطفاً بفرماييد به كجا تقديم شود؟

بسمه تعالى، اختيار با ناذر است.

[سؤال 8933] ‘ 2311

5. چنانچه انسان نذر كند براى برآمدن حاجتش پولى را به فقير بدهد، آيا بعد از برآمدن حاجتش مى تواند اين پول را به واجب النفقۀ فقير خود بدهد - مثل پدر و مادر و يا غيره - و يا نمى تواند.

بسمه تعالى، اگر در غير نفقۀ واجبه صرف شود مانع ندارد.

مخارج نذر

[سؤال 8934] 4918

بسمه تعالى

حضور مبارك حضرت امام خمينى بت شكن رهبر عظيم الشأن مسلمانان جهان سلام عليكم، پس از عرض سلام دست شما را مى بوسم و تا انقلاب مهدى اميدوارم نگهدارد. استدعا دارم به چند سؤال زير جواب مرقوم بفرمايند:

1. گاوى است تماماً نذر، حالا زاد و ولد كرده و پنج تا شد و بنده هم مريض هستم و فقير هستم و اين گاوها نذر سيدالشهدا عليه السلام است هر ساله زياد مى شوند ولى چون

ص: 553

گاوها نه ماه بايد دستى بخورند و فقط سه ماه از علف صحرا استفاده مى كنند نگهدارى گاوها بسيار زحمت دارد. خودم بايد با زن و بچه ها خرج آن ها را بدهيم و از پول شخصى براى آن ها طويله بسازيم اين گاوها هميشه نمى زايند بلكه اتفاق مى افتد هر دو سال، سه سال، يك بار مى زايند رسم مالدارى عرف اين است كه هر سالى كه گاو نذرى و يا شراكتى زاييد نه كيلو روغن محصول يا قيمت آن را در مسجد محل خرج حضرت سيدالشهدا مى نمايند، ما هم همين كار را مى كنيم حالا بفرماييد اگر يك گاو پير شد و يا گوساله نر زاييد بفروشم مثلاً چهار هزار تومان، آيا مى توانم با اجازۀ آن رهبر دو هزار تومان آن را براى خودم و خرج زن بچه ام بردارم يا نه؟

2. همچنين اگر خواستم طويله بسازم براى حفاظت آن ها مى توانم با فروش آن گوساله نر و يا گاو پس از آن پول صرف طويله آن ها بكنم اگر مجاز هستم بفرماييد قيمت باقى مانده گاو كه مال سيدالشهدا عليه السلام است را چه كار بكنم؟ آيا مى توانم در سر عزادارى ايام محرم بنمايم؟ اگر بخواهم مجدداً گاو ماده بگيرم چون نگهدارى سخت است نمى شود بفرماييد من كه نگهدار اين گاوها هستم از محصول و فروش آن ها چقدر مى توانم براى خودم برداشت نمايم با توجه به اين كه مريض و عيالوار هم هستم؟

بسمه تعالى، در نتاج و نماء عين منذوره بايد بر طبق نذر عمل شود و چنانچه حفظ عين منذوره نياز به مصرف داشته باشد مى توان از نتاج و نماء به مقدار حاجت در حفظ عين منذوره مصرف نمود.

[سؤال 8935] ‘ 6792

5. بنده كسب خود را با حضرت ابوالفضل شريك هستم و سالى مقدارى پول به او تعلق مى گيرد كه براى او در راه خدا خرج مى كنم و مقدارى ظروف براى او خريده ام كه قبلاً در جايى نگهدارى مى شد و حالا جا براى آن ندارم، آيا با پول خودش مى توانم انبارى در خانه خودم براى ظروف بسازم؟ و اگر مى توانم، بعد از مرگ من كه خانه مال

ص: 554

ورّاث مى شود و شراكت من تمام مى شود، پولى كه براى ساختن انبار خرج شده چطور مى شود؟ جزء كرايه براى نگهدارى ظروف حساب مى شود يا خير؟

بسمه تعالى، اگر به صورت نذر صحيح لازم الوفاء بوده مانع ندارد از پول نذرى جا براى نگهدارى ظروف تهيه نماييد و در پايان زمان نذر قيمت جا بايد صرف در جهت نذر شود.

تعذّر وفاى به نذر

[سؤال 8936] 4919

بسمه تعالى

اين جانب موقعى كه امام خمينى در پاريس بودند نذر كردم كه اگر امام خمينى صحيح و سالم وارد كشور ايران شوند من روز پنج شنبه ها را تا آن جا كه عمرم باشد روزه بگيرم تا حالا اين روزه را مى گرفتم و ليكن قبلاً دوبار تحت عمل جراحى قرار گرفته و عمل شده ام و حالا نيز بيمار مى باشم در اين مورد مى خواهم دستور فرماييد كه اين روز را روزه بگيرم يا نه؟

بسمه تعالى، با اين كه مريض هستيد و خوف ضرر داريد نبايد روزه بگيريد و نيز اگر نذر صيغه معتبره نداشته عمل به آن لازم نيست.

[سؤال 8937] 4920

بسمه تعالى

1. كسى كه نذر كرده آب انبارى بسازد و ساخته، فعلاً كه لوله كشى شده و آن آب انبار از اين استفاده افتاده، آيا آن آب انبار برمى گردد به ملك ناذر، يا اين كه بايد فروخت و پول آن را در يكى از امور خيريه مصرف كرد، و اگر فروش جايز نباشد آيا مى شود اجاره داد و مال الاجاره آن را به مصرف خيريه برسانند و يا خير؟ و در صورتى كه فروش يا اجاره جايز باشد آيا خود ناذر مى تواند متصدى فروش يا اجاره

ص: 555

شود يا اين كه بايد با اجازه حاكم شرع باشد؟

بسمه تعالى، اگر آب انبار وقف يا تصدّق شده بيع آن جايز نيست ولو از انتفاع ساقط باشد و امر آن موكول به حاكم شرع است و در غير اين صورت باقى بر ملك ناذر است و با تعذّر وفاى به نذر هرگونه تصرفى در آن مى تواند بكند.

2. كسى كه دنبال ضاله خود مى رود بعد از اين كه ضاله را پيدا كرد اگر از آن محل تا وطن خود به اندازه مسافت باشد مى فرماييد در مراجعت بايد نماز را قصر بخواند. چنانچه مى خواهد كه سه روزى در آن محل بماند نمازش تمام است يا قصر؟

بسمه تعالى، تا شروع به مراجعت نكرده تمام است.

3. باغى را چند نفر شريكند مقدارى از باغ هم وقف است فعلاً ساير شركا مى خواهند باغ را تقسيم كنند ناچار براى سهميه هر كدام مقدارى از زمين باغ جاده خواهد شد سهميه وقف هم مقدارى از زمينش جاده خواهد شد اگرچه در اثر اين افراز ممكن است قيمت سهام زيادتر از اول شود ولى چون مقدارى از مساحت زمين باغ در اثر افراز و جاده انداختن كم مى شود آيا اين تقسيم و افراز جايز است يا خير؟ و در صورت عدم جواز چنانچه ساير شركا حاضر نيستند كه باغ به اشاعه باقى باشد تكليف چيست؟

بسمه تعالى، با مراعات نظر ولىّ وقف و رعايت مصلحت تقسيم جايز است.

4. چيزهايى كه براى مؤونه زندگى مى خرند مثل منزل و فرش و غيره بعد از چند سال آن ها را مى فروشند كه از پول آن ها منزل يا فرش ديگرى كه از مؤونه زندگى است بخرند، آيا بعد از فروش پول آن ها متعلق خمس است يا خير؟ و در صورتى كه تخميس واجب باشد به مجرد فروش بايد تخميس شود يا اين كه اگر تا آخر سال از آن پول مؤونه لازمه را نخريد بعد از تمام شدن سال بايد خمس آن ها را بدهد.

بسمه تعالى، خمس پول را بدون استثنا مؤونه سال بايد بدهند.

5. اشخاصى كه از وطن اصلى خود مى روند در جاى ديگر براى كسب، و در آن محل كسب، مثل تهران قصد توطن مى كنند، البته از وطن اصلى هم اعراض نكرده اند ولى ممكن است تا زنده هستند به وطن اصلى برنگردند براى ماندن، بلى گاه گاهى مثل ايام عاشورا مثلاً به وطن اصلى مراجعت مى كنند و بعد از ايام سوگوارى مراجعت مى كنند به وطن مستجد، يا اين كه گاهى براى رسيدگى به املاكشان يا براى ميهمانى به وطن اصلى مى روند، الآن در حدود پنجاه سال يا بيشتر است كه از وطن اصلى به وطن

ص: 556

مستجد رفته اند و در خلال اين مدت رفتن آن ها به وطن اصلى به نحو مذكور بود، در اين صورت اين چند روزى كه به وطن اصلى مى روند نمازشان در آن جا تمام است يا قصر؟

بسمه تعالى، تا اعراض نكرده اند تمام است.

[سؤال 8938] 4921

بسمه تعالى 1 / 10 / 1361

به نام تو اى خدايى كه دل ها را منقلب مى كنى و بندگانت را راهنمايى، حضور محترم برادر مسئول در دفتر امام خمينى، سلام، اميدوارم كه حال همگى شما و تمامى رزمندگان غيور اسلام و مخصوصاً امام عزيزمان سلامت باشد و خبرهاى خوش و پيروزى هاى پى درپى براى كربلا و قدس عزيز، به زودى زود به شما برسد.

برادرم اميدوارم كه مرا ببخشيد كه مزاحمتان شدم، ولى چاره اى نداشتم كه از شما راهنمايى بخواهم. من يكى از بندگان حقير و روسياه خدا هستم. برادرم! من در حملۀ شلمچه در جبهه بودم و چون درگيرى خيلى شديد بود، در آن لحظه من به خداى خودم گفتم كه خدايا! اگر اين حمله با موفقيت رزمندگان ما پايان پذيرد و ما تلفات كمتر بدهيم و شلمچه كاملاً به دست بچه هاى ما بيفتد، من يك گوسفند مى گيرم و در مقابل تمامى رزمندگان قربانى مى كنم كه برادران ما با سلامتى كامل باشند و به پيش بروند، و خونشان كمتر ريخته شود. خلاصه در جادۀ آبادان - خرمشهر كه بودم، هرچه در آبادان سراغ يك گوسفند را گرفتم نبود و مى بايستى به ماهشهر يا سر بندر مى رفتم و آن هم چون در سپاه خرمشهر بودم اجازه نداشتم و در آن زمان به من اجازه نمى دادند. خلاصه، الحمد لله شلمچه به دست برادران جان بر كف و غيور اسلام افتاد و از آن زمان تا حال مى دانيد كه چقدر مدت است كه مى گذرد. من چون اين نذر را كرده ام كه مقابل پاى برادران و در آن مكان قربانى مى كنم، حالا چه كار كنم؟ البته اگر بعدها خداوند متعال و منّان به ما فرصتى و توفيقى دهد مى توانم بروم و اداى فرائض كنم، ولى حالا مرا راهنمايى كنيد كه تا حالا كه نذر را ادا نكرده ام، گناه كرده ام و فقط مى توانم در همان جا كه نذر كرده ام قربانى كنم يا مى توانم در جاى

ص: 557

ديگر ادا كنم؟ اين چطور مى شود؟

خواهش مى كنم براى من به وضوح بنويسيد و مرا راهنمايى كنيد كه حداقل مرتكب گناه نشوم و عهدى را كه با خداى خودم بسته ام بتوانم ادا كنم.

خداوند تبارك و تعالى توفيق خدمت به تمامى مسلمين و مستضعفين دنيا را عنايت فرمايد و سايۀ امام عالى قدر و عزيز ما را تا زمان ظهور حضرت مهدى (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از سر مسلمين و مستضعفين جهان برندارد. خدا نگهدار تمامى شماها و رزمندگان باد.

التماس دعا دارم، به اميد فتح كربلا و قدس عزيز

بسمه تعالى، با فرض اين كه در آن موقع نتوانستيد گوسفندى تهيه نماييد، فعلاً بر شما چيزى واجب نيست. ان شاء الله موفق باشيد.

[سؤال 8939] 4922

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله المجاهد، امام خمينى، مدّ ظله العالى

اگر شخصى در زندان از خوف و ترس نذر كند كه اگر امروز از زندان آزاد شوم براى خدا فلان كار را انجام خواهم داد. بعد از آزادى فراموش كند كه چه روزى آزاد شده است، همان روز كه نذر كرد و يا بعد از آن. لطفاً بفرماييد كه عمل كردن به نذر براى آن شخص واجب است يا خير؟ و در صورت وجوب، عمل به نذر براى آن شخص مقدور نيست. تكليف او چيست؟

بسمه تعالى، واجب نيست.

[سؤال 8940] 4923

بسمه تعالى 21 / 3 / 1359

محضر مبارك زعيم و رهبر عالى قدر، حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، دامت بركاته، محترماً؛ مسئلت دارم كه به مسأله ذيل جواب مرقوم فرماييد:

طلبه اى نذر كرد كه اگر انقلاب پيروز شود، هفت رأس گوسفند در راه خدا بكشد و

ص: 558

تقسيم نمايد. او بعد از پيروزى انقلاب شهيد شد. در حالى كه هم در زمان گفتن صيغۀ نذر و هم عند الشهاده، قدرت مالى بر اداى نذر نداشت. آيا بر وصى اداى نذر مذكور لازم است؟

بسمه تعالى، واجب نيست.

[سؤال 8941] ‘ 159

2. شخصى پنج متر پارچۀ سياه براى يك هيأتى نذر كرده است، يك نفر كه خود صاحب آن هيأت بود گفت كه اگر حاجت خود را گرفتى اين نذر را ادا كن، اين جريان بعد از انقلاب بوده است چون آن كس كه راهنمايى كرده است خبرى از او ندارم جز يك آدرس، نمى دانيم آدرس خيابان هاى آن عوض شده است يا نه، آيا مى توانيم كه اين نذر را در هيأتى ديگر و يا در دهات كه دسته هاى عزادارى است ادا كنيم؟ شما راهنمايى كنيد.

بسمه تعالى، اگر به هيأت مورد نذر نمى توانيد برسانيد، اختيار با خود شما است.

[سؤال 8942] 4924

بسمه تعالى

با تقديم بهترين سلام ها به يگانه ولى فقيه زمان، حضرت امام خمينى، ادام الله ظله العالى على رؤوس المسلمين

1. اگر كسى نذر كرده در روز معينى غسل نمايد و اتفاقاً در آن روز آب پيدا نكرد و يا مانعى پيش آمد كه نتوانست غسل كند وظيفه اش چيست؟ اگر وظيفه اش تيمم است، بعد از برطرف شدن مانع، به جا آوردن غسل لازم است و يا همان تيمم مجزى است؟

بسمه تعالى، با فرض صحت نذر، اگر آب ندارد وفا به نذر ساقط است و تيمم لازم نيست.

2. اگر عضوى از ميت مثل دست يا پايش مفقود شود و بقيه بدن را غسل دهند و پس از آن، عضو

ص: 559

مفقود پيدا شود و آب در دسترس نباشد نسبت به اين عضو چه بايد كرد؟

بسمه تعالى، اگر آب ندارند و از مواضع تيمم هم نيست، بدون غسل و تيمم دفن كنند.

3. بچه نابالغى كه مسّ ميت كرده مى تواند با وضوى تنها، مسّ خط قرآن و اسم خدا و... نمايد؟

بسمه تعالى، بچه نابالغ تكليف ندارد.

4. با توجه به اين كه يكى از محرّمات بر شخص جنب، گذاشتن چيزى در مسجد است، اگر اين چيز را به وسيلۀ چوبى يا به وسيله طنابى به داخل مسجد بيندازد باز هم كار حرامى كرده است يا نه؟

بسمه تعالى، فرق نمى كند.

5. آيا شيشه هاى معمولى در و پنجره مانع مطهّريت آفتاب هستند يا نه؟ در صورت منفى بودن جواب، اگر پشت خود شيشه نجس باشد با تابيدن آفتاب بر روى آن پاك مى شود يا خير؟

بسمه تعالى، اگر مانع تابش آفتاب بر جاى نجس نباشد، مانع مطهّر بودن نيست.

[سؤال 8943] ‘ 5985

6. اگر انسان نذرى كرده باشد، مثلاً روزه گرفتن ده روز اول ماه قربان و فراموش كرده باشد كه آيا قيد زمان را مطرح كرده يا نه و منظورش هر سالى كه شد، بوده است يا حتماً اولين سال بعد از اداى نيت مرادش بوده، در صورتى كه در اولين سال فرا رسيدن آن ماه به واسطه كسالت نتواند آن را ادا كند؛ آيا مى تواند اين روزه ها را در سال هاى بعد در همان ماه بگيرد و يا مى تواند روزه ها را در هر روزى قضا كند و آيا بايد كفاره بدهد؟

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، كفاره واجب نيست، ولى سال بعد روزه ها را بگيرد و نيّت ادا و قضا نكند.

مخالفت با نذر و كفارۀ آن

[سؤال 8944] 4925

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، مدّ ظله العالى

اگر شخصى نذر كند: اگر از زندان آزاد شوم مادام العمر پنج شنبه و جمعه را روزه

ص: 560

بگيرم، در صورت تخلف، آيا يك كفاره لازم است يا هر پنج شنبه و جمعه تخلف به شمار مى رود؟

بسمه تعالى، يك كفاره بيشتر لازم نيست و در صورت تخلف در يك روز، حنث نذر شده و بعد از آن عمل به نذر واجب نيست.

[سؤال 8945] 4926

بسمه تعالى

1. حضرت امام چه مى فرمايند در مورد شخصى كه اظهار مى دارد، در ابتداى تكليف با خدا تعهد كرده اصلاً گناه انجام ندهد؛ اما بعداً علم به هم رسانده كه از وى گناه صادر شده؛ با توجه به اين كه تعهد مزبور را هم به صيغۀ عهد و هم به صيغۀ نذر و هم به صورت قسم انجام داده است، وظيفۀ وى را در مورد كفارۀ او بيان فرمايند.

2. آيا در صورت تكرار گناه، چه وظيفه اى خواهد داشت؟

بسمه تعالى، اگر عمداً مخالفت نذر يا عهد يا قسم نموده، كفاره دارد؛ ولى تكرار نمى شود.

3. آيا خانه و مغازه و يا ديگر اشيا كه موروثى باشد، اگر فروخت متعلق خمس است؟

بسمه تعالى، خمس ندارد.

4. آنچه را كه هديه گرفته و مشروط به عوض ناچيزى باشد و يا مورد صلح، مشابه اين مشمول خمس است؟

بسمه تعالى، خمس ندارد.

[سؤال 8946] 4927

بسمه تعالى

1. كسى كه نذر كرده است چند عمل را با هم انجام بدهد، مثلاً سه روز، هم روزه بگيرد، هم با وضو باشد و مثلاً سه جزء قرآن هم بخواند و به فقير اطعام كند، حال اگر يكى از اين ها را انجام ندهد، مثلاً قرآن نخواند يا وضو نگيرد (در حالى كه مى توانسته بخواند) چه كار بايد بكند؟ آيا بايد نذر خود را به هم بزند و كفاره

ص: 561

بدهد؟ كفاره اش چقدر است؟

بسمه تعالى، حنث نذر شده و كفارۀ مخالفت نذر دارد كه در رساله ذكر شده است.

2. كسى كه موقع نذر كردن و خواندن صيغه، به تمام جوانب مسأله توجه نداشته، مثلاً توجه نداشته كه وضوى هميشگى در طول اين مدت امكان ندارد و موردى برايش بيايد كه طبق نذر عمل نكند، تكليف چيست؟

بسمه تعالى، اگر نذرى كه كرده، امكان عمل بر طبق آن نبوده، نذر، صحيح نبوده است.

[سؤال 8947] ‘ 692

5. كسى كه نذر مى كند يك هفته نافلۀ شب به جا آورد اگر نصف شب بيدار شد و صدايى شنيد و به خيال اين كه اين صدا صداى اذان است نافلۀ شب را به جا نياورد ولى بعداً فهميد كه اين صدا صداى قرآنى بوده كه قبل از اذان پخش مى شود، در اين صورت آيا كفاره دارد؟

بسمه تعالى، در فرض مسأله كفاره ندارد.

[سؤال 8948] ‘ 2033

2. زنى كه مقلد حضرت آيت اللهى است، در وقت مريضى نذر كرده كه در هفته، يك نوبت درس مجّانى به افراد بدهد؛ البته صيغۀ نذر را هم جارى كرده و بعد، اداى نذر را نكرده و براى حضرت آيت اللهى نامه فرستاده؛ در جواب نامه دستور فرموديد كه بايد كفاره بدهد. چون اين زن مريض است و نمى تواند روزها را روزه بگيرد، آيا با دادن كفاره، برى ءالذمّه مى شود يا خير بعداً هم هفته اى يك نوبت درس را به افراد بدهد؟

بسمه تعالى، در كفارۀ حنث نذر، مخير است بين روزه گرفتن و اطعام فقير و اگر نمى تواند روزه بگيرد، نوبت به اطعام شصت فقير مى رسد و اگر يك نذر بوده و حنث شده، ديگر وجوب وفا ندارد.

ص: 562

احكام عهد

[سؤال 8949] 4928

بسمه تعالى 20 / 10 / 1361

حضور مسئولين محترم دفتر رهبر كبير انقلاب اسلامى، حضرت امام خمينى ادام الله ظله، محترماً معروض مى دارم:

1. اين جانب در دوران دانشجويى خود تصميم گرفتم كه چند ساعتى در يكى از دبيرستان هاى جنوب شهر تهران تدريس نمايم و در ضمن بتوانم خدمتى به انقلاب اسلامى نمايم و دانش آموزان را تا آن جايى كه بتوانم در جهت انقلاب اسلامى ارشاد نمايم و در ابتدا قصد دريافت حقوقى نداشتم، ولى بعداً به تمام كسانى كه در آن جا به صورت دبير آزاد تدريس مى كردند حقوق دادند، لذا من تصميم گرفتم كه 500 تومان آن را كتاب براى آن دبيرستان بخرم، ولى بعد از تحقيق مشخص شد كه آن جا از نظر كتاب نيازى ندارند، و اين پول صرف نشد، حال سؤالم اين است كه آيا اين 500 تومان را مى توانم براى دبيرستان ديگرى كه بعداً در آن جا مشغول تدريس هستم و در شهر قزوين است صرف نمايم؟

بسمه تعالى، مجرّد تصميم عهد نيست و اختيار با خود شما است.

[سؤال 8950]

2. باقى آن پولى را كه به عنوان حقوق دريافت كرده ام به خاطر ندارم كه عهد كرده باشم كه اين را صرف خودم بكنم، ولى در اين مورد شك دارم آيا من حق تصرف در باقى اين پول را دارم يا خير؟ و اگر حق تصرف ندارم و جاى اشكال است - چون به خاطر ندارم كه موردى را براى صرف آن مشخص كرده باشم - آيا اين پول را مى توانم براى جبهه ها پرداخت نمايم؟

بسمه تعالى، مانع ندارد و تصرف شما جايز است.

ص: 563

[سؤال 8951] 4929

بسمه تعالى 26 / 6 / 1361

محضر مبارك رهبر عالى قدر، حضرت آيت الله امام خمينى، دامت بركاته

محترماً به استحضار آن جناب مى رسانم: اين جانب كارگر شركت توليدى ايران تاير يا جنرال تاير سابق، مركز توزيع لاستيك شيراز كه يكى از مقلدين آن جناب مى باشم، در آن هنگامى كه جناب عالى در كشور فرانسه تشريف داشتيد، با خداى متعال عهد نمودم كه خداوندا، خودت رهبر ما را از هرگونه گزند ارضى و سماوى و از دست دشمنان اسلام محفوظ بدار و صحيح و سالم به وطن عزيزمان ايران برگردان و به دست تواناى ايشان جمهورى اسلامى را برقرار گردان تا بنده جهت شادى و سرور معادل يك برج حقوق خود را شيرينى بگيرم و بين كاركنان شركت توزيع نمايم؛ بحمدالله تعالى خداى بزرگ نه تنها دعاى اين حقير را اجابت فرمودند، بلكه خواست هاى كليه مسلمين و مستضعفين جهان را اجابت فرمودند؛ ولى بنده تاكنون به علت گرفتارى شخصى كه داشتم، نتوانستم دين خود را ادا نمايم و هم اكنون به حسن نيت آن جناب، رفع گرفتارى شده، بحمدالله قادر هستم كه دين خود را ادا نمايم؛ باتوجه به اين كه از محتواى رسالۀ آن جناب با اطلاع هستم، و از طرفى موقعيت حساس كنونى مملكت را دريافته ام كه مورد تهاجم بيگانگان قرار گرفته و مملكت و رزمندگان، نياز به كمك هاى نقدى و جنسى و جانى دارند، تصميم گرفتم از جناب عالى استفسار نمايم كه آيا مى توانم وجه مذكور - كه حدود پنج هزار تومان در ماه مى باشد - را به جبهه ها كمك نمايم يا خير؟

مستدعى هستم - با كمال بى صبرى - جواب را به هر وسيله كه صلاح مى دانيد مرقوم فرماييد. از اين كه مصدّع اوقات شريف شما شدم معذرت مى خواهم.

بسمه تعالى، اگر در عهد، صيغۀ شرعى مخصوص به آن را نخوانده ايد، اختيار با خود شما است؛ والاّ بايد بر طبق عهد عمل كنيد.

ص: 564

[سؤال 8952] 4930

بسمه تعالى 5 / 6 / 1361

جماران، دفتر امام خمينى، حضور محترم حضرت امام خمينى، دام ظله

اين جانب هجده ساله، قبلاً مشكلى برايم پيش آمده بود؛ و لذا با خداى خود عهد بستم كه اگر مشكل من حل شود، روزهاى دوشنبه و پنج شنبه را روزه بگيرم و به يارى خداى مهربان مشكلم حل گرديد؛ ولى متأسفانه بعد از چند ماهى روزه گرفتن، به علت ضعف بينايى و ضعف بدنى نتوانستم اين كار را ادامه دهم و مادرم نيز از اين كار من راضى نيست؛ لازم به تذكر است كه نمى توانم روزه ها را بگيرم؛ لذا از شما به عنوان نايب امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)خواهش مى كنم كه مرا راهنمايى كنيد.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بسمه تعالى، در فرض مرقوم، عهد مزبور، وجوب وفا ندارد.

[سؤال 8953] 4931

بسمه تعالى

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى، با عرض سلام و تحيّات فراوان به حضور آن رهبر عزيز و كليۀ خدمتگزاران اسلام و مسلمين، تمنّا دارم لطف و عنايتى فرموده، به سؤال اين جانب پاسخ گوييد:

من امسال در ماه مبارك رمضان، با خداوند به زبان فارسى عهد كردم كه خدايا با تو عهد مى بندم كه نمازهاى واجبم را در اول وقت بخوانم و اگر نتوانستم، به شرط اين كه اگر عذر شرعى نداشتم، فرداى آن روز را روزه بگيرم؛ حال به سبب مشكلاتى، از انجام اين عهد عاجز شده ام و قادر به انجام آن نيستم؛ بفرماييد: آيا مى شود عهدم را بشكنم و عمل ننمايم؟ و اگر كفاره دارد، مى شود پول مهمانى شصت فقير را حساب كرد و به حساب شما ريخت؟ و بفرماييد چقدر بايد پول پرداخت؟ خلاصه، مرقوم بفرماييد چارۀ اين مسأله به راه آسان چيست؟ قابل توجه است كه من نمى توانم روزه

ص: 565

بگيرم، و بنده اى هم نيست كه بشود آزاد كرد.

بسمه تعالى، اگر قدرت بر وفاى به عهد نداريد، تكليف وفاى به عهد ساقط است.

[سؤال 8954] ‘ 7184

3. اگر كسى در يك حالت معصيت بوده، يك باره با خداوند متعال عهد مى بندد كه اگر از اين تاريخ به بعد از او معصيت سر زند، دو روز روزه بگيرد. اما بعد متوجه مى شود كه مسأله بسيار بزرگ بوده، يعنى هر لحظه ممكن است از او يك گناه كوچك سر بزند اين شخص بايد چه كار كند؟

بسمه تعالى، اگر عهد شرعى نموده، بايد طبق آن وفا نمايد و در عهد صيغۀ مخصوص لازم است.

[سؤال 8955] 4932

بسمه تعالى 2 / 12 / 1361

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى، رهبر بزرگ انقلاب اسلامى ايران امام خمينى، با عرض سلام و آرزوى موفقيت آن جناب و مورد توجه بودن خاصۀ امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، خواهشمند است نظر مبارك را پيرامون مسائلى كه در ذيل خواهد آمد بيان فرماييد:

1. اين كه امام مى فرمايند: نذر يا عهد بايستى از روى اختيار باشد، توضيح دهيد؛ يعنى اگر مثلاً يك فردى خداى نكرده به زن نامحرم نگاه مى كند و وقتى به خانه مى رود فكر مى كند و مى بيند كه اين كار درستى نيست و به فكر آن مى افتد كه يك امرى را پيش بگيرد كه ديگر نگاه نكند و آن قدر فكر مى كند كه آتشى مى شود و مى گويد: بر من است براى هر دفعه كه نگاه كردم، ده شب بيدار بمانم و عبادت كنم و پنج روز آن را روزه بگيرم، آيا با اين نحو كه بيان كردم، مى شود گفت كه از روى غضب نبوده و يا نه، بايستى گفت كه از روى غضب بوده است؟

2. آيا در اين گونه عهد كردنى كه در سؤال 1 مطرح كردم، هيچ راه فرارى هست؟

ص: 566

يعنى مى توان گفت وقتى كه يك دفعه نگاه كرد و ده شب بيدار و پنج روز روزه گرفت، در دفعات بعد، ديگر نبايستى روزه بگيرد و شب بيدار باشد؛ بلكه همين كه يك دفعه به عهد عمل كرد، تكليف ساقط است و حال آن كه در عهد گفته بود: براى هر دفعه كه نگاه كردم، ده شب بيدارى و پنج روز آن را روزه بگيرم؟

3. عهد شكستن در اين گونه مسائلى كه گفته است: براى هر دفعه كه نگاه كردم - يعنى قيد هر دفعه را ذكر كرده - چگونه است؟ يعنى در چه صورت، كفاره بر او واجب مى شود و مى تواند نگاه كند؟ آيا وقتى كه يك دفعه نگاه كرد و طبق عهد خود عمل كرد، اگر بخواهد عهد بشكند، بايستى در دفعۀ بعد كه نگاه كرد، باز عمل را طبق عهد انجام بدهد و كفاره هم بدهد و يا مسأله، طورى ديگر است؟ توضيح دهيد كه خلاصه چگونه مى تواند اين عهد را از بين ببرد و در نگاه كردن آزاد باشد؟

4. اگر كسى عهد كند، طبق عهدى كه در سؤال يك مطرح كردم؛ يعنى قيد كند كه براى هر دفعه كه نگاه كردم، و قيد كند كه اگر نگاه عمدى كردم، بر من فلان عملى واجب مى شود، آيا اگر نگاه عمدى بكند ولى از روى شهوت نباشد، باز بايستى عملى را كه عهد كرده انجام دهد يا نه و حال آن كه الآن ياد ندارد كه منظور از اين كه گفته است: اگر نگاه عمدى كردم، اين عمدى، با شهوت بوده و يا بدون شهوت منظورش بوده، خلاصه تكليف چيست؟

اميدوارم كه به اين سؤالات، پاسخى دقيق دهيد؛ چون بنده در اين گونه مسائل - به قول معروف - وسواس دارم. خداوند ان شاء الله همه را از وسواس شيطان حفظ نمايد. به اميد پيروزى اسلام بر كفر صدامى و طول عمر براى رهبر انقلاب، خواهشمندم جواب را با سؤالاتى كه برايتان ارسال مى دارم ارسال نماييد، تا بتوانم جواب شما و سؤال خود را تطبيق نمايم. والسلام على عباد الله الصالحين

بسمه تعالى، گفتن بر من است كه براى هر دفعه نگاه كردن تا آخر...، صيغۀ عهد نيست و لزوم وفا ندارد و وسوسه حرام است و بايد از آن اجتناب نماييد.

ص: 567

[سؤال 8956] 4933

بسمه تعالى

حضرت نايب الامام جناب آيت الله خمينى، زيد عزّه، سلام عليكم

حمامى احداث نمودم و تعهد نمودم از درآمدِ هر 100 تومان، 5 تومان آن را خرج در راه حضرت ابوالفضل بنمايم. مدتى است هر سال 10 روز روضه به نام آن جناب برپا مى نمايم و بعضى از آن پول در اختيار است؛ آيا مى توانم در راه جنگ زدگان به امام جمعه شهرمان تقديم كنم يا نه؟ هر نوع امر بفرماييد خرج مى نمايم. خداوند به حق محمد صلى الله عليه و آله و آلش عمر و صحت مزاج به جناب عالى عطا نمايد. دست جناب عالى را مى بوسم و انتظار دعا دارم.

بسمه تعالى، در عزادارى صرف نماييد و اگر چيزى زياد بماند مى توانيد در خيرات كه بهترين آن در زمان حاضر كمك به جبهه و جنگ زدگان است، مصرف كنيد.

[سؤال 8957] 4934

بسمه تعالى 6 / 11 / 1361

دفتر محترم حضرت نايب الامام روح الله الموسوى الخمينى

با سلام و دعاى خير، با توجه به اين كه مسأله شرعى مطرح بود كه در رساله عمليه بدان اشاره اى نشده، در مورد آن از محضر مبارك حضرت امام خمينى سؤال بنماييد و جواب را ارسال نماييد. خداوند همه ما را در انجام امور محوّله يارى نمايد. ان شاء الله

در سال 1358 توسط چندين نفر از جمله اين جانب يك دستگاه توليد بلوك سيمانى خريدارى و به مرحله بهره بردارى رسيد. و قبل از شروع كار تصميم گرفتم كه از محل درآمد حاصله از توليد بلوك هاى فوق الذكر نسبت به سهم خودم بر مبناى سود حاصله، به مقدار 10% به ايتام زلزله طبس اختصاص دهم، ولى پس از مدتى نتوانستيم به كار توليد ادامه دهيم و كار تعطيل شد تا كنون كه تصميم به فروش دستگاه

ص: 568

بلوك زنى گرفتيم، ولى به علت وضع بازار به قيمتى بالاتر از قيمت خريد فروخته شده است. و ضمناً در بدو امر به هيچ وجه فكر فروش نداشته و طبعاً در مورد اين كه چنين وضعى پيش آيد فكر نكردم و واضح است كه هيچ گونه نيّتى در مورد 10% فوق الذكر در سود حاصل از فروش دستگاه نكرده بودم، چون كه در شروع، نيّت اصلى از درآمد حاصل از توليد بود حال با توجه به اين وضع جواب بفرماييد كه 10% شامل سود حاصل از فروش دستگاه مى شود يا خير؟

بسمه تعالى، شامل نمى شود.

ص: 569

ص: 570

كفارات

احكام كفارات

ص: 571

ص: 572

[سؤال 8958] 4935

بسمه تعالى

در مظالم يا كفارات و يا ديون مالى ديگر كه احتياج به قصد قربت دارد اگر شخصى بدون توجه به اين كه قصد قربت لازم داشته مدتى پيش پرداخته و بعد متوجه شده آيا مى تواند پس از گذشت مدتى نسبت به آنچه قبلاً پرداخته قصد قربت كند يا خير؟

بسمه تعالى، اگر عين مال در نزد مستحقى كه آن را دريافت كرده موجود نباشد قصد قربت نسبت به گذشته اثر ندارد. ليكن اگر بدهى را با قصد عنوان آن، مثلاً كفاره را به قصد كفاره و زكات را به قصد زكات داده همان كفايت مى كند.

[سؤال 8959] ‘ 6305

3. سه كفاره اى كه به ذمه او مى باشد «بنده آزاد كردن و دو ماه روزه گرفتن و شصت فقير را اطعام كردن» فعلاً كه بنده اى نيست كه آزاد كند چه بايد بكند؟

بسمه تعالى، آزاد كردن بنده در فرض عجز از آن ساقط است.

[سؤال 8960] ‘ 2054

6. كفارۀ روزه را به كسى كه مقلد امام نيست داده ام كه از طرف من وكالت داشته

ص: 573

باشد به مستحق بپردازد. آيا مورد قبول هست يا خير؟

بسمه تعالى، اگر اطمينان داريد كه به طورى كه در شرع مقرر است به مصرف رسانده، كافى است.

[سؤال 8961] ‘ 1876

2. كفاره براى قسم دروغ، چه مقدار مى باشد؟ (ده نفر را كه بايد اطعام نمود، مقدارش چقدر است؟) و آيا همۀ وجه آن را مى توان به يك شخص داد يا حتماً بايد بين ده نفر قسمت نمود؟

بسمه تعالى، اطعام ده مسكين، كفايت از كفاره مى كند و بايد به ده نفر اطعام شود و به يك نفر كافى نيست و حد اطعام، اين است كه آن ها را سير كند و مى تواند به جاى اطعام، به هر فقير يك مد طعام - كه تقريباً ده سير است - بدهد.

[سؤال 8962] ‘ 1875

6. مظالم و كفارات و صدقات واجبه را مى شود به واجب النفقه داد يا نه؟

بسمه تعالى، در مواردى كه در مصرف، فقر شرط است، نمى تواند به واجب النفقۀ خودش بدهد.

[سؤال 8963] ‘ 2279

7. اگر كسى در سابق روزه خوارى مى كرده و اكنون مى خواهد كفاره بدهد و آن همه فقير را هم سراغ ندارد، آيا مى تواند كفاره را به صورت پول به جبهه ها كمك كند؟

بسمه تعالى، دادن پول كافى نيست و بايد به شصت فقير اطعام كند و مى تواند كفاره چند روز را به شصت فقير بدهد.

[سؤال 8964] ‘ 1673

5. در كفارۀ قسم آيا مى تواند به جاى اِطعام ده مسكين، به يك مسكين ده بار اطعام

ص: 574

كند و يا پولش را به او بدهد؟ و اگر دسترسى به چنين مسكينى نداشت آيا مى تواند پول اطعام را صرف مثلاً امور جنگ زدگان بكند يا نه؟ و يا آن كه بايد سه روز روزه بگيرد؟

بسمه تعالى، در صورت امكان بايد به ده نفر بدهد و مصرف كفاره، فقرا هستند و پول كفايت نمى كند.

[سؤال 8965] 4936

بسمه تعالى 1 / 7 / 1358

محضر مبارك حضرت آيت الله العظمى امام خمينى

محترماً، به عرض عالى مى رسانم: اين جانب مى خواهم بدانم آيا مى توانم كفارۀ روزه را به دستور حضرت عالى براى مستضعفين به شمارۀ 200 بانك ملى بدهم يا خير؟ اميدوارم خداوند متعال سايه آن سرور معظم را از سر ما كوتاه نفرمايد.

بسمه تعالى، كفايت نمى كند و بايد صرف در اطعام مسكين شود.

[سؤال 8966] 4937

بسمه تعالى

حضور رهبر عالى قدر انقلاب، حضرت آيت الله خمينى، دام ظله العالى

اين جانب اهل شوشتر هستم؛ من قبل از اين كه وارد جريانات سياسى بشوم، نماز و اين گونه عبادات را به جا مى آورده ام؛ ولى در اثر جريانات سياسى در رابطه با جريان رئيس جمهورى بنى صدر خائن، به دولت بدبين شده بودم و از اين جهت، مدتى را با كفار از خدا بى خبر و منافقين بدتر از كفار دوست بوده ام و با آن ها رفت و آمد و نشست و برخاست داشته ام و من از بابت نشست و برخاست و از بابت خوى زشت اين ديو صفتان، با اين كه در سال 1360 بالغ بوده ام و روزه بر من واجب بوده است، على هذا حدود هفده روز از ماه مبارك رمضان را بدون عذر شرعى روزه نگرفته ام و حال كه كفاره بر گردن من است، به دليل محصل بودن، پولى از خود به جز 3000 تومان در بانك ندارم كه كفارۀ اين ها را بدهم؛ و از لحاظ جسمانى كه خواسته باشم به

ص: 575

جاى پول، روزه بگيرم باز هم نمى توانم؛ حال تكليف من چيست؟ لطفاً ما را راهنمايى بفرماييد. والسلام، مشتاق ديدار امام امت و خدمتگزار جمهورى اسلامى ايران

بسمه تعالى، اگر فعلاً قدرت بر كفاره نداريد، هر وقت قدرت پيدا كرديد انجام دهيد على الاحوط، هرچند اگر در صورت تعذّر به قدر طاقت صدقه دهيد و اگر ممكن نيست استغفار نماييد كفايت مى كند.

ص: 576

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109