مناسک حج (امام و مراجع)

مشخصات کتاب

سرشناسه:خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368.

عنوان و نام پديدآور:مناسک حج (امام و مراجع)/ تهیه و تنظیم پژوهشکده حج و زیارت، [حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت].

مشخصات نشر:تهران: نشر مشعر، 1397.

مشخصات ظاهری:767 ص.

شابک:978-964-540-450-3

وضعیت فهرست نویسی:فیپا

یادداشت:کتابنامه به صورت زیرنویس.

موضوع:حج

فقه جعفری -- رساله عملیه

شناسه افزوده:حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت. پژوهشکده حج و زیارت

رده بندی کنگره:BP188/8/خ8م8 1392

رده بندی دیویی:297/357

شماره کتابشناسی ملی:3216257

ص: 1

اشاره

ص: 2

بسم الله الرحمن الرحیم

ص: 3

ص: 4

فهرست

ديباچه...... 11

مقدمه...... 17

شرايط وجوب حَجة الاسلام...... 19

مسائل متفرقه استطاعت...... 45

استفتائات استطاعت...... 52

نيابت در حج...... 78

استفتائات نيابت...... 87

حج استحبابى...... 111

اقسام عمره...... 113

اقسام حج...... 115

صورت حج افراد و عمره مفرده...... 116

صورت حج تمتع اجمالاً...... 119

استفتائات اقسام عمره و حج...... 121

بخش اول: اعمال عمره تمتع

فصل اول: احرام...... 131

محل احرام عمره تمتع...... 131

ص: 5

مسائل متفرقه ميقات...... 142

استفتائات ميقات...... 149

واجبات احرام...... 158

استفتائات احرام...... 174

مستحبات احرام...... 179

مكروهات احرام...... 182

مُحرّمات احرام...... 183

مسائل متفرقه محرّمات احرام...... 241

استفتائات محرّمات احرام...... 243

مستحبات دخول حرم...... 255

مستحبات دخول مكه معظمه...... 256

آداب دخول مسجدالحرام...... 256

فصل دوم: طواف واجب و بعضى از احكام آن...... 261

واجبات طواف...... 264

مسائل متفرقه طواف...... 304

استفتائات طواف...... 308

آداب و مستحبات طواف...... 366

فصل سوم: نماز طواف...... 369

استفتائات نماز طواف...... 376

مستحبات نماز طواف...... 388

فصل چهارم: سعى و بعضى از احكام آن...... 389

مسائل متفرقه سعى...... 398

استفتائات سعى...... 399

مستحبات سعى...... 409

فصل پنجم: تقصير و بعض احكام آن...... 415

استفتائات تقصير...... 418

فصل ششم: احكام بين عمره و حج تمتع...... 423

استفتائات احكام بين عمره و حج تمتع...... 425

ص: 6

فصل هفتم: تبدّل حج تمتع به إفراد...... 431

استفتائات تبدّل حج تمتع به إفراد...... 434

بخش دوم: اعمال حج تمتع

فصل اول: احرام حج...... 441

استفتائات احرام حج...... 445

مستحبات احرام حج تا وقوف به عرفات...... 447

فصل دوم: وقوف به عرفات...... 449

استفتائات وقوف به عرفات...... 454

مستحبات وقوف به عرفات...... 457

فصل سوم: وقوف به مشعرالحرام...... 463

استفتائات وقوف به مشعرالحرام...... 473

مستحبات وقوف به مشعرالحرام...... 475

فصل چهارم: واجبات منا...... 477

رمى جمره عقبه...... 477

مستحبات رمى جمرات...... 485

قربانى...... 486

بدل قربانى...... 499

مسائل متفرقه قربانى...... 505

استفتائات قربانى...... 507

مستحبات قربانى...... 518

تقصير يا حلق...... 519

مسائل متفرقه حلق و تقصير...... 527

استفتائات حلق و تقصير...... 529

مستحبات حلق...... 538

فصل پنجم: اعمال مكه...... 539

استفتائات اعمال مكه...... 547

ص: 7

مستحبات طواف حج و نماز آن و سعى...... 556

فصل ششم: بيتوته در منا...... 557

مسائل متفرقه بيتوته در منا...... 564

استفتائات بيتوته در منا...... 565

فصل هفتم: رمى جمرات سه گانه...... 571

مسائل متفرقه رمى...... 581

استفتائات رمى جمرات ثلاث...... 583

فصل هشتم: مستحبات...... 591

مستحبات منا...... 591

مستحبات ديگر مكه معظمه...... 592

استحباب عمره مفرده...... 593

استحباب طواف وداع...... 594

فصل نهم: مسائل متفرقه...... 595

استفتائات مسائل متفرقه...... 605

فصل دهم: مصدود و محصور...... 621

استفتائات مصدود و محصور...... 636

استفتائات جديد

تقليد...... 641

بقاء بر تقليد ميت...... 641

رجوع به فالاعلم...... 644

استطاعت...... 645

نيابت...... 647

وظيفه نايب نسبت به مستحبات حج...... 647

محل احرام براى نايب...... 649

عمره مفرده به نيابت از خود و ديگران...... 650

ص: 8

احرام...... 651

احرام از جده...... 651

احرام از حديبيه...... 652

لباس احرام بانوان...... 653

وقف به حركت و وصل به سكون در تلبيه...... 655

محرمات احرام...... 655

خوردن سبزى هاى خوشبو...... 655

استفاده از بوى خوش براى كسى كه حس بويايى ندارد...... 656

پوشيدن دمپايى دوخته...... 657

بند دوخته ساعت مچى...... 657

طواف...... 658

شكيات طواف...... 658

بطلان طواف...... 659

نجاست معفو در طواف...... 660

غسل مستحب طواف...... 661

هل خوردن در طواف...... 662

طواف معذورين...... 663

سعى...... 665

سعى در مسعاى جديد...... 665

خروج از مكه...... 666

خروج از مكه پس از عمره تمتع...... 666

خروج از مكه پيش از اتمام اعمال حج...... 668

تجاوز از ميقات...... 669

رمى...... 671

رمى در طبقات فوقانى...... 671

رمى جمرات توسعه يافته...... 672

ص: 9

قربانى...... 673

ذبح با استيل...... 673

حلق...... 674

حلق با ماشين اصلاح...... 674

لزوم رعايت ترتيب اعمال منا...... 675

بيتوته...... 676

بيتوته در منا...... 676

نماز...... 677

نماز جماعت با اهل سنت...... 677

نماز در اماكن تخيير...... 680

نماز در مشاعر...... 681

نماز در هواپيما...... 683

متفرقه...... 684

فيش حج متوفى...... 684

خمس سپرده حج يا عمره...... 688

مصدود...... 690

حج كودك...... 693

ديوانه و حج مستقر...... 696

روزه مستحب در مدينه...... 697

اعتكاف در مسجدالحرام...... 698

آوردن قرآن از مسجدالحرام...... 699

نذورات...... 701

فهرست تفصيلى مناسك حج...... 703

ص: 10

ديباچه

ألحمدلله رب العالمين، الذي جعل الحج تشييداً للدين، و الصّلاة و السّلام على مُحي الحجّ بسيرة إبراهيم، أشرف الأنبياء و المرسلين، أبي القاسم المصطفى محمّد و على آله الطيّبين الطاهرين سيما خير مَن يحجّ و يلبّي في عصرنا بقية الله الأعظم أرواحنا له الفداء.

حج از اركانِ ركين اسلام و داراى ابعاد مختلف فردى، اجتماعى، عبادى، سياسى، اخلاقى و عرفانى است. عبادتى حيرت انگيز، دشوار و طولانى، آكنده از راز و رمز و اشارات اسرارآميز كه توأم با انجام مناسك خاص مى باشد.

مناسك حج، مناسك بندگى و زندگى است، حج از يك سو چگونه با خدا زيستن را به انسان مى آموزد و از ديگر سو چگونه زيستن با بندگان خدا را. حاجيان در سفر الهى و معنوى حج مى كوشند خود را به خدا نزديك كنند، حجاب ها و موانع قرب به حق را از سر راه بردارند، رنگ خدايى به خود بگيرند و جز رضاى او چيزى طلب نكنند.

آنان در اين تمرين زيباى عبوديت، ضمن اينكه لذت ها را بر خويشتن حرام كرده، تمرين مى كنند كه با هم نوعانِ خويش زندگى مسالمت آميز داشته باشند و با اهتمام به حفظ محيط زيست؛ متعرض امنيت حيوانات و گياهان نيز نشوند.

نتيجۀ اين اعمال روح بخش، به ويژه همراه ساختن آن با زيارت قبور رسول اكرم صلى الله عليه و آله

ص: 11

و اولياى الهى در مدينه منوره، كسب نورانيت و رهايى از تيرگى گناه و حفظ صفا و نورانيت حاصل از آن است، چنانچه از امام صادق عليه السلام نقل است:

«الحَاجُّ لايَزالُ عَليه نُورُ الحَجِّ مَالَم يُلِمَّ بِذَنبٍ».(1)

گام نخست براى دستيابى به اين هدف بزرگ، فراگيرى و انجام صحيح مناسك است. حج گزار وظيفه دارد كه با اين مناسك آشنا شود و عمل خويش را بر آن منطبق سازد؛ و در گام دوم به اسرار و معارف هر يك از آنها پى ببرد.

مناسك حج از چنان گستردگى و اهميتى برخوردار است كه زراره گويد: «روزى خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم و گفتم مولاى من، چهل سال است از حضور شما و پدر بزرگوارتان مسائل حج را مى آموزم، آيا هنوز تمام نشده است؟ حضرت فرمود: «خانه اى كه دو هزار سال قبل از حضرت آدم عليه السلام، فرشتگان پيرامون آن طواف مى كرده اند انتظار دارى مسائل آن در چهل سال تمام شود؟»(2)

از آنجا كه روحانيون محترم كاروان ها كه وظيفۀ خطير ارشاد زائران به مسائل شرعى را بر عهده دارند نيازمند مناسكى جامع هستند تا بر اساس آن بتوانند با سهولت از جديدترين فتاواى مراجع عظام تقليد مطلع شوند، و به زائرين منتقل كنند؛ و از سوى ديگر لازم است در هر سال كتاب مناسك محشى حج مورد بازنگرى قرار گيرد تا نواقص چاپ هاى پيشين برطرف و تغييرات فتاواى مراجع و مسائل مستحدثه در آن طرح گردد. تهيه و تنظيم اين مناسك با حواشى دوازده تن از مراجع بزرگوار تقليد (آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، خامنه اى، زنجانى، سبحانى، سيستانى، صافى، فاضل، گلپايگانى، مكارم، نورى)، توسط بعثه مقام معظم رهبرى، گامى بزرگ در جهت آگاهى و آموزش مناسك حج همراه با جديدترين فتاواى مراجع و مسائل مستحدثه محسوب مى شود. قابل ذكر است حواشى مراجع معظم بر اساس حروف الفبا تنظيم شده است.1.

ص: 12


1- . اصول كافى، ج 4، ص 255.
2- . الحج فى السنة، ص 51.

در پايان از زحمات حجت الاسلام والمسلمين استاد منصور مظاهرى كه تهيه، تنظيم و تصحيح نهايى كتاب را بر عهده داشتند، و همكاران محترمى كه در تايپ، مقابله و تصحيح آن نقش آفرين بودند، كمال تشكر را داريم.

ومن الله التوفيق

گروه فقه و حقوق

پژوهشكده حج و زيارت

ص: 13

ص: 14

تصاوير

تصویر

ص: 15

تصویر

ص: 16

تصویر

مقدمه

اشاره

بدان كه بر هر مكلف كه جامع شرايط باشد، وجوبِ حج به دليل قرآن و احاديث وارده از نبى اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام ثابت است. حج يكى از اركان دين است و از ضروريات آن به شمار مى رود. ترك حج، با اقرار به وجوب، يكى از گناهان كبيره و با انكار، موجب كفر است.(1) خداوند متعال در قرآن مجيد فرمود: (وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ) .

شيخ كلينى رحمه الله به طريق معتبر از حضرت صادق عليه السلام روايت نموده كه: هر كس از دنيا برود و حجة الاسلام به جا نياورد، بدون اينكه او را حاجتى ضرورى باشد يا آنكه به

ص: 17


1- . آية الله بهجت: در صورت منافات با بقاى تصديق به وحدانيت خالق يا بقاى تصديق به نبوّت و عدم استناد به شبهه خاصه به شخص. آيات عظام تبريزى، خويى و سيستانى: در صورتى كه مستند به شبهه نباشد. آية الله خامنه اى: اگر انكار هر يك از ضروريات دين به انكار رسالت يا تكذيب پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله يا وارد كردن نقصى به شريعت منجر شود، باعث كفر و ارتداد است. آية الله زنجانى: و انكار آن از كسى كه در محيط اسلامى نشو و نما كرده نشانه كفر است و بر اساس احاديث معتبر به همين جهت خداوند متعال... آية الله سبحانى: منكر آن مرتد و تارك آن مستحق عقاب و عذاب الهى است. آية الله فاضل: چنانچه به انكار رسالت برگشت كند. آية الله مكارم: در صورتى كه علم به ضرورى بودن آن داشته باشد.

جهت بيمار شدن از آن باز ماند يا آنكه پادشاهى از رفتن آن جلوگيرى نمايد، چنين كسى در حال مردن، به يهوديت يا نصرانيت از دنيا خواهد رفت.

اين آيه و اين روايت، در اهميت حج و وجوب آن كافى است و روايات بسيارى در اين دو قسمت وارد شده كه اين مختصر، گنجايش ذكر آنها را ندارد و چون كه مستحبات حج بيش از آن است كه در اين رساله بيان شود، لذا به بيان مقدارى از آنها اكتفا كرده و بقيه را به كتب مفصله وامى گذاريم كه به جا آوردن آنها(1) به اميد ثواب اشكالى ندارد.

و نظر به اينكه اين مناسك براى فارسى زبانان مى باشد و تكليف آنها عمره و حج تمتع است، اكتفا به بيان احكام آنها شد و قبل از شروع در مناسك، كه مشتمل است بر دو باب و چند فصل و مسائلى چند، بعض مسائل و شرايط وجوب حَجة الاسلام و بعض مسائل نيابت و وصيت به حج و چند مسئله ديگر بيان مى شود:

[1] م - حَجة الاسلام كه حج واجب بر شخص مستطيع است، بيش از يك مرتبه در تمام عمر واجب نيست.

[2] م - وجوب حج، بر شخص مستطيع فورى(2) است؛ يعنى واجب است در سال اول استطاعت به جا آورد و تأخير آن جايز نيست و در صورت تأخير، واجب است در سال بعد انجام دهد و همچنين....

[3] م - اگر درك حج، بعد از حصول استطاعت، متوقف بر مقدماتى مثل سفر و تهيه اسباب آن باشد، تحصيل آن واجب است؛ به طورى كه در همان سال به حج برسد و در صورتى كه شخص كوتاهى كند و به حج در آن سال نرسد، حج بر او مستقر مى شود(3) كه بايد در هر صورت بعداً به حج برود، هرچند استطاعت از بين برود.د.

ص: 18


1- . آية الله زنجانى: هرچند استحباب بسيارى از آنها ثابت نيست، ولى به جا آوردن آنها...
2- . آية الله سيستانى: در اين فوريت دو وجه است. اول: اينكه شرعى باشد و گويا مشهور هم همين باشد. دوم: اينكه عقلى باشد، از باب احتياط، تا مبادا تأخير آن منجر به ترك واجب بدون عذر شود كه در اين صورت مستحق عقوبت خواهد بود. وجه اول احوط است و دوم اقوى. پس اگر آن را از سالِ اول استطاعت تأخير انداخت، بدون اينكه اطمينان داشته باشد كه بعداً مى تواند آن را انجام دهد ولى بعداً موفق به انجام آن شود متجرى مى شود، و اگر اصلاً موفق نشود مرتكب گناه بزرگى شده است.
3- . آية الله بهجت: در صورت اعتماد و وثوق به اينكه با تأخير نيز حج را حتماً درك خواهد كرد،اظهر عدم وجوبِ خروج در اولين فرصت است. پس اگر اتفاقاً درك نكرد حج بر او مستقر نشده است و اما با عدم اعتماد مذكور، پس مورد تأمّل است و عدم حرمتِ تفويتِ احتمالى، با تأخير يا غير آن از مقدّمات مفوَته در واقع بعد از اشتغال ذمه يا قبل از آن، در موردى كه دليل خاص نباشد خالى از وجه نيست. آية الله تبريزى، آية الله خويى: مگر اينكه حرجى باشد كه در اين صورت بر خودش واجب نيست ولى بعد از مرگ وى بايد از تركه او حج به جا آورند. آية الله زنجانى: و در اثر كوتاهى به حج در آن سال نرسد، ظاهراً حج بر او مستقر مى شود و كسى كه حج بر او مستقر شده است بايد در اولين فرصت به حج برود هرچند استطاعت او از بين رفته باشد؛ بلى در صورتى كه بدون اختيار انجام حج بر او حرجى شود تأخير حج تا رفع حرج جايز است و اگر از رفع حرج مأيوس باشد، بايد در اولين سال ممكن با قصد قربت براى حج نايب بگيرد، هرچند در هر دو صورت مى تواند خودش با تحمل حرج، حج به جا آورد. آية الله سيستانى: اگر تأخير، به علت اطمينان به درك حج در همين سال باشد و اتفاقاً نرسد، حج بر او مستقر نخواهد شد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورتى حج مستقر مى شود كه معلوم شود اگر مى رفت به حج مى رسيد. آية الله فاضل: در صورتى حج بر او مستقر مى شود كه اگر مى رفت به حج مى رسيد و اگر انجام حج براى او حرجى باشد، حج از خودش ساقط است ولى بايد خودِ او بعداً، در صورت قدرت، انجام دهد و يا بعد از فوتش از تركه او حج نيابى ولو از ميقات انجام دهند.

شرايط وجوب حَجة الاسلام

با چند شرط، حج واجب مى شود و بدون وجود تمامى آنها حج واجب نيست:

اول و دوم - بلوغ و عقل. پس بر كودك و ديوانه حج واجب نيست.

[4] م - اگر غير بالغ حج به جا آورد صحيح است، هرچند از حَجة الاسلام كفايت نمى كند.

[5] م - اگر كودك مميز براى حج مُحرم شود و در وقت درك(1) مشعرالحرام بالغ باشد كفايت از حَجة الاسلام مى كند(2)، و همچنين اگر مجنون قبل از

ص: 19


1- . آية الله بهجت: كفايت ادراك آنچه با آن حج ادراك مى شود، اگرچه اضطرارى مشعر باشد، با انجام واجب از اضطرارى عرفه خالى از وجه نيست.
2- . آية الله بهجت: با ساير شروط و با اداى واجبات لاحقه، بدون نياز به تجديد نيت حجة الاسلام يا تجديد نيت احرام يا نيت وجوب به مجرد كمال، و معتبر است از زمان كمال نه قبل از آن استطاعت او به قدر فراغ از واجبات حج بنا بر اظهر، و در صورت ادراك حج به نحو صحيح در إجزاء عمره سابقه بر كمال از متمتع تأمل است، و احوط اعاده عمره است به قصد وظيفه بعد از اتمام حج اگر در اشهُر حج باشد و اگر نباشد در سال آينده به قصد وظيفه انجام دهد عمره را با حج تمتع بنا بر احوط. آية الله تبريزى: كفايت از حجة الاسلام نمى كند. بلكه اگر متمكن بود، براى عمره تمتع احرام ببندد و اعمال عمره و حج را اتيان كند، كفايت مى كند. و در غير اين صورت بايد آن حج را تمام كند و در سال هاى آينده، چنانچه مستطيع بود، حجة الاسلام را به جا آورد و اگر مجنون قبل از فوت زمان عمره تمتع عاقل شود بر فرض استطاعت محرم شده و اعمال را انجام مى دهد و در غير اين فرض اتمام حج بر او واجب نيست. آية الله خويى: كفايت از حجة الاسلام نمى كند. آية الله زنجانى: بايد به قصد انجام امر فعلى حج را تمام كند و چنانچه در آينده مستطيع بود حجة الاسلام خود را به جا آورد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: احوط بلكه اقوى عدم كفايت از حجة الاسلام است و همچنين نسبت به مجنون، بنابراين اگر سال هاى بعد مستطيع بودند حجة الاسلام را به جا آورند. آية الله مكارم: احتياط واجب در هر دو، اعاده بعد از آن است، در صورتى كه مستطيع شوند.

درك مشعر عاقل شود.(1)

[6] م - كسى كه گمان مى كرد بالغ نشده و قصد حج استحبابى كرد و بعد معلوم شد بالغ بوده، حج او كفايت از حجة الاسلام نمى كند(2) مگر در صورتى كه قصد وظيفه فعليه را نموده و آن را بر حج ندبى اشتباهاً تطبيق كرده باشد.د.

ص: 20


1- . آية الله زنجانى: اگر مجنون، قبل از مشعر، عاقل شود و مستطيع باشد، چنانچه بتواند احرام ببندد و پس از انجام اعمال عمره تمتع و احرام حج، مشعر را درك كند، بايد به احرام عمره تمتع محرم گردد و اگر وقت براى عمره تمتع ندارد، به حج افراد محرم مى گردد و كفايت از حجة الاسلام مى كند؛ در غير اين دو صورت بايد در اولين سالى كه مى تواند حج به جا آورد. آية الله فاضل: اگر كسى در ميقات مجنون بود، همراهان او مى توانند او را رجائاً مثل كودك غير مميز محرم كنند و چنانچه قبل از درك مشعر عاقل شود كفايت از حجة الاسلام مى كند. و احتياط اين است كه به اذن ولى شرعى، او را محرم كنند. و احتياط مستحب آن است كه در سال هاى بعد اگر مستطيع شد حجة الاسلام را اعاده كند.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، صافى: اين حج كافى از حجة الاسلام مى باشد. آية الله زنجانى: مگر در صورتى كه در نيت احرام انجام وظيفه فعليه را انشاء كرده و آن را اشتباهاً بر حج استحبابى تطبيق كرده باشد.

[7] م - از براى بچه مميز، مستحب است حج رفتن و صحيح است حج او اگرچه ولى او اذن ندهد(1)، لكن بعد از بالغ شدن، اگر استطاعت داشت بايد حج برود و حج زمان كودكى كافى نيست.

[8] م - مستحب است ولى طفلِ غير مميز مُحرم كند او را(2) و لباس احرام به او بپوشاند، و نيت كند كه اين طفل را مُحرم مى كنم براى حج، يا اين طفل را مُعْتَمِرْ مى كنم به عمره تمتع، و اگر مى شود تلبيه را تلقين كند به او، والاّ خودش به عوض او بگويد.

[9] م - بعيد نيست كه ولى در اين امر كسى باشد كه كفيل بچه و نگهدار او است، اگرچه ولى شرعى نباشد.(3)ت.

ص: 21


1- . آية الله بهجت: احرام صبى مميز صحيح است و احوط در صورت استلزام تصرف در مال، اذنِ ولى است در صحت آن. آية الله خويى: در صورتى كه مستلزم تصرف در اموال طفل نباشد والا اذن ولى شرعى لازم است. آية الله زنجانى: ولى اگر انجام حج، مستلزم تصرف در اموال كودك باشد، پس چنانچه ولى، مصلحت كودك نداند بايد مانع حج رفتن كودك گردد، و در هر حال اگر حج به جا آورد صحيح است، لكن كفايت از حجة الاسلام نمى كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: حج براى غير مكلف مميز مستحب است ولى كفايت از حجة الاسلام نمى كند و اذن ولى در صحت حج او شرط نيست، اگرچه در مواردى كه حج او موجب تصرف در اموالش مى شود، براى تصرّف، اذن ولى لازم است. آية الله سيستانى: بعيد نيست كه در صحت آن اذن ولى معتبر باشد. آية الله مكارم: ولى اگر تصرف در مال خود مى كند، بايد به اذن ولى باشد.
2- . آية الله تبريزى: استحباب احجاج، اختصاص به طفل غير مميز ندارد بلكه احجاج طفل مميز هم بر ولى او مستحب است. آية الله زنجانى: كودكى كه در تحت سرپرستى كسى به سفر حج آمده است و خودش نمى تواند مستقلاً اعمال را به جا آورد، مستحب است كه سرپرستش او را محرم كند و اگر كودك با تلقين هم نمى تواند به شكل صحيح تلبيه بگويد، آن شخص از طرف او تلبيه مى گويد.
3- . آية الله بهجت: ولى در اين مقام عبارت است از ولى در مال؛ مثل اب وجدّ ابى و وصى ايشان و حاكم و امين حاكم. و ولايت مادر در احرام طفل و ساير اعمال حج خالى از وجه نيست. آية الله زنجانى: ولى در اين امر كسى است كه شرعاً اختيار دارد كودك را به سفر حج ببرد؛ خواه پدر يا جد باشد يا غير آنها. آية الله سبحانى: علاوه بر ولى، مادر و همچنين كسى كه متكفل امور كودك غير مميز است مى تواند كودك را محرم نمايد. و در مورد اخير احتياطاً از ولى كودك اجازه بگيرد. آية الله سيستانى: ولى طفل در اين امر كسى است كه حق حضانت و سرپرستى او را دارد، چه پدر و مادر او باشند و چه غير آنها. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: قدر متيقن از ولى در اين امر نسبت به بچه غير مميز، ولى شرعى است؛ مانند پدر و جد و يا وصى يكى از آن دو، و همچنين حاكم و امين از طرف حاكم و يا وكيل يكى از آنها، و اما غير ولى شرعى مانند عمو و دايى و برادر، محل اشكال است، اگرچه كفيل و نگهدار بچه باشد، لكن مادر در اين مورد ملحق به ولى شرعى است زيرا نسبت به او دليل خاصى داريم، و اما در بچه مميز در مواردى كه اجازه ولى لازم است اجازه غير ولى شرعى كفايت نمى كند. آية الله فاضل: مقصود از ولى، همان ولى شرعى است، ولى مادر در اين مورد ملحق به ولى شرعى است. آية الله مكارم: ولى به اذن ولى شرعى انجام مى دهد. آية الله نورى: در غير ولى شرعى، محل اشكال است.

[10] م - بعد از آنكه طفل مُحرم شد يا او را مُحرم كردند بايد ولى، او را از محرّمات احرام باز دارد(1)، و اگر مميز نيست خود ولى حفظ كند او را از محرّمات.

[11] م - بعد از اينكه طفل محرم شد، اگر محرّمات احرام را به جا آورد يا ولى، او را از آنها باز نداشت كفاره بر ولى طفل است نه بر مال طفل بنا بر اقوى در صيد(2) و بنات.

ص: 22


1- . آيات عظام بهجت، خويى، سيستانى: اين حكم در مورد احجاج صبى غير مميز است و همين گونه است حكم مذكور در مسئله 11 و 12 و 13. آية الله تبريزى: اين حكم در مورد احجاج صبى است. آية الله زنجانى: در مورد كودكى كه مستقلاً محرم شده است ولى وظيفه خاصى ندارد، اما در مورد كودكى كه ولى او را محرم كرده است موظف است كه با نهى خود يا ممانعت عملى او را از محرمات احرام باز دارد؛ و در اين امر فرقى بين مميز و غير آن نيست.
2- . آية الله بهجت: فداء صيد مولى عليه بر ولى است (كه با مباشرت او عمل مولى عليه صحيح است) و كفاره موجب هدى بر ولى است در آنچه عمد و خطا كفاره دارد بلكه در آنچه عمد فقط كفاره دارد و صبى عمداً مرتكب شد ثبوت كفاره بر ولى كه سبب است خالى از وجه نيست. آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى: ظاهراً كفارات ديگر، در غير صيد نه بر ولى واجب است و نه در مال طفل، ولى كفاره صيد بر ولى واجب است. آية الله خامنه اى: اگر غير بالغ يكى از مُحرّمات احرام را مرتكب شود، چنانچه آن عمل حرام، شكار باشد، كفاره آن بر عهده ولى اوست، اما در مورد كفارات ديگر، ظاهر آن است كه پرداخت آن واجب نيست نه بر ولى و نه از مال خود غير بالغ. آية الله زنجانى: در غير صيد كفاره ندارد و در صيد، چنانچه ولى كودك، او را محرم كرده باشد، كفاره بر عهده اوست و در غير اين صورت بر عهده خود طفل است. آية الله سيستانى: كفاره صيد غير مميز بر ولى اوست و در غير آن، بر نابالغ كفاره نيست؛ نه در مال او و نه در مال وليش. آية الله مكارم: اين احتياط مستحب است.

بر احتياط واجب در غير آن نيز.

[12] م - گوسفند قربانى براى حج، بر عهده ولى طفل است.(1)

[13] م - تمام اعمال حج و عمره را بايد ولى، طفل را وادار كند كه به جا آورد و اگر نمى تواند، ولى او به نيابت طفل به جا آورد.(2)ت.

ص: 23


1- . آية الله بهجت، آية الله خويى: اگر كودك مستقلاً حج به جا مى آورد قربانى بر عهده خود اوست و اگر ولى يا مأذون از طرف او، كودك را به حج آورده است، پول گوسفند بر عهده ولى اوست آية الله تبريزى: قربانى بچه غير مميز بر ولى او است كه او را به حج برده و چنانچه پول آن را نداشت و خود بچه مالى داشت، از مال او قربانى تهيه مى كند وگرنه ولى روزه مى گيرد. آية الله زنجانى: اگر كودك مستقلاً حج به جا مى آورد قربانى بر عهده خود اوست و اگر ولى يا مأذون از طرف او، كودك را به حج آورده است، پول گوسفند بر عهده ولى اوست، هرچند كودك، مميز باشد و پول داشته باشد، و اگر ولى پول ندارد از مال كودك، قربانى تهيه مى كند و اگر كودك هم ندارد از طرف او روزه مى گيرد. آية الله سبحانى: و اگر مادر طفل را محرم كند هزينه قربانى بر عهده ولى است مگر اينكه خود مادر قبول كرده باشد. آية الله سيستانى: پول قربانى بچه غير مميز بر ولى اوست. آية الله فاضل: و اگر تمكن نداشت از طرف طفل روزه بگيرد، و چنانچه خود ولى نيز حج تمتع انجام داده و فقط تمكن از يك قربانى دارد، آن را براى طفل قربانى كند و براى خودش روزه بگيرد.
2- . آية الله بهجت: در صورت تمكن، احوط آن است كه در حال طواف، هر دو طاهر باشند و نماز طواف را هر دو بخوانند و سنگ ريزه را در دست طفل يا مجنون بگذارد و ولى با آن كيفيت رمى و نيت نمايد و در تمام افعال آنچه در غير نيت مى تواند انجام دهد، ولى متصدّى نيت مى شود. آيات عظام تبريزى، سبحانى، صافى: در وقتى كه مى خواهد طفل را طواف دهد، واجب است او را وضو دهد، اگرچه به صورت وضو باشد. آية الله خويى: در كودك غير مميز وضو لازم نيست. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: براى طواف دادن كودك غير مميز لازم نيست كه كودك يا ولى او با وضو بوده و بدن و لباسشان پاك باشد. آية الله فاضل: در اعمالى كه نياز به وضو دارد، احتياطاً طفل را وضو بدهد و خودش هم وضو بگيرد. آية الله مكارم: در كودك غير مميز، وضو لازم نيست و در بچه هاى شيرخوار، طهارت هم لازم نيست.

[14] م - اگر طفل نابالغ قبل از اينكه در ميقات محرم شود بالغ شد، حج او حَجة الاسلام است، اگر از همان جا كه محرم مى شود مستطيع باشد.

سوّم: حرّيت.

چهارم: استطاعت از جهت مال و صحت بدن و توانايى و باز بودن راه و آزادى آن و وسعت وقت و كفايت آن.(1)

[15] م - استطاعت از جهت مال؛ يعنى داشتن زاد و راحله كه توشه راه و مَركب سوارى است(2)، و چنانچه عين آنها را ندارد كافى است چيزى مثل پول يا متاع ديگر داشته باشد كه ممكن است آن را صرف در تهيه آنها نمايد(3)، و شرط است كه مخارج برگشتن را نيز داشته باشد.(4) و امور ديگرى در استطاعت معتبر است كه در مسائل آينده بيان مى شود.د.

ص: 24


1- . آية الله زنجانى: و امنيت داشتن در سفر و اينكه تشرف به حج زندگيش را مختل نكند و مستلزم هتك حيثيت او نيز نباشد.
2- . آية الله سبحانى: ضروريات و نيازمندى هاى زندگى را در حد شأن خود داشته باشد مانند خانه مسكونى و وسيله نقليه و... و مسلماً شئون افراد و محيط زندگى در تعيين حدود ضروريات مؤثر است. آية الله سيستانى: اگر به آن نياز داشته باشد.
3- . آية الله بهجت: و نيز اظهر وجوب حج و تحقق استطاعت است بر كسى كه فعلاً زاد و راحله را ندارد ولى مى تواند به مناسبت موقعيت شغلى خود، بدون استيجار كه بعداً ذكر مى شود در بين راه كسب كند، و با كسب لايق به شأن، حوايج مناسب هر وقت را تحصيل نمايد بدون خطر و با اطمينان به حصول، مثل خدمت كردن در كاروان به اعمالى كه در غير سفر، شغل او همان هاست.
4- . آيات عظام بهجت، صافى، فاضل، گلپايگانى: داشتن هزينه بازگشت هنگامى معتبر است كه مكلف قصد بازگشت به وطن خود را داشته باشد. (آية الله بهجت: به نحوى كه به واسطه حج ناچار به تبديل محل اقامت و مسكن نشود) اما اگر نخواسته باشد برگردد، يا خواسته باشد در جاى ديگر غير از وطن خود ساكن شود، بايد هزينه رفتن به آنجا را داشته باشد، و دارا بودن هزينه بازگشت به وطن لازم نيست. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: داشتن هزينه بازگشت هنگامى معتبر است كه مكلف قصد بازگشت به وطن خود يا جايى كه دورتر از وطن نباشد را داشته باشد ولى اگر قصد رفتن به جايى دورتر از وطن خود را داشته باشد، داشتن هزينه برگشت به وطن كافى است (البته مقصود جايى است كه از نرفتن به آنجا به حرج نمى افتد). آية الله خامنه اى: (وجوب حج) مشروط بر آن است كه هزينه بازگشت به وطن خود يا محل ديگرى كه مى خواهد به آنجا برود را در اختيار داشته باشد. آية الله زنجانى: داشتن هزينه بازگشت در صورتى معتبر است كه مكلف، نياز به برگشت داشته باشد. آية الله سبحانى: و پس از بازگشت از حج آبرومندانه زندگى كند و به اصطلاح فقها رجوع او به كفايت باشد و اگر پس از بازگشت با عسرت و سختى زندگى كند، چنين فردى مستطيع نمى باشد.

[16] م - شرط است در وجوب حج، علاوه بر مصارف رفتن و برگشتن، اينكه ضروريات زندگى(1) و آنچه را در معيشت به آن نياز دارد داشته باشد(2)، مثل خانه مسكونى و اثاث خانه و وسيله سوارى و غير آن، در حدى كه مناسب با شأن او باشد(3)، و چنانچه عين آنها را ندارد، پول يا چيزى كه بتواند آنها را تهيه كند، داشته باشد.

[17] م - اگر ضروريات زندگى يا پول آنها را در حج صرف كند از حَجة الاسلام كفايت نمى كند.(4)

[18] م - كسى كه نياز به ازدواج دارد و براى آن پول لازم دارد، در صورتى مستطيعد.

ص: 25


1- . آية الله بهجت: ضرورت شخصيه يا شأنيه.
2- . آية الله زنجانى: داشتن ضروريات زندگى در استطاعت معتبر نيست، البته كسى كه بعضى از ضروريات زندگى خود را ندارد و مالى به مقدار مخارج حج به دست آورده كه اگر آن را در راه سفر حج هزينه كند براى تهيه لوازم زندگى به مشقت شديد مى افتد يا در تهيه آنها با آبروريزى مواجه مى شود مستطيع نمى باشد؛ البته در صورتى كه اگر حج هم نرود اين مال را در تهيه ضروريات زندگيش مصرف نمى كند مستطيع مى باشد.
3- . آية الله خامنه اى: شئون عرفى اشخاص با هم متفاوت است. كسى كه داشتن مسكن شخصى از ضروريات زندگى او يا عرفاً مناسب با شأن او است، و يا سكونت در منزل استيجارى يا عاريه اى و يا وقفى براى او حرج و مشقت دارد و يا موجب وهن او مى شود، براى تحقق استطاعت او، داشتن خانه ملكى شرط است. آية الله سبحانى: مسلماً شئون افراد و محيط زندگى در تعيين حدود ضروريات مؤثر است. آية الله سيستانى:... و نداشتن آن موجب حرج باشد. آية الله صافى: و نداشتن آن حرجى باشد.
4- . آية الله خويى: اگر بنا دارد آن مال را در نياز خود صرف نكند، حج بر او واجب است. آية الله زنجانى: كسى كه براى سفر حج بايد لوازم زندگى خود را بفروشد و پس از بازگشت براى تهيه آن با مشكل روبه رو مى شود مستطيع نيست والاّ با داشتن ساير شرايط مستطيع است و به هر شكلى حج به جا آورد كافى است؛ هرچند ضروريات اوليه زندگيش را خرج سفر حج كند.

مى شود كه علاوه بر مخارج حج، مصارف ازدواج را هم داشته باشد.(1)

[19] م - كسى كه از ديگرى طلب دارد و بقيه شرايط استطاعت را نيز دارا است، اگر وقت طلب او رسيده يا حالّ است و مى تواند بدون واقع شدن در حَرَج و مشقت، آن را بگيرد واجب است مطالبه كند و بگيرد و به حج برود(2)، مگر مديون نتواند بپردازدت.

ص: 26


1- . آية الله بهجت: اگر در ترك نكاح مشقت غير قابل تحمّل به حسب عادت بود يا خوف مرض يا خوف وقوع در حرام بود، اظهر جواز صرف در نكاح است و همچنين اگر قبل از رسيدن وقت سير كاروان حج، صرف در نكاح كند، اما بعد از رسيدن وقت سير نمى تواند صرف در نكاح نمايد، به نحوى كه متمكن از حج در آن سال نمى شود نه در صورت تمكن از جمع بين آن دو. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: در صورتى كه صرف آن پول در راه حج سبب ناراحتى و مشقت در زندگى وى شود، حج بر او واجب نمى شود، و چنانچه سبب ناراحتى نشود واجب مى شود. آية الله خويى: و چنانچه بنا بر صرف نكردن آن مال در نياز خود داشت حج بر او واجب است. آية الله خامنه اى: و ترك ازدواج موجب مشقت يا حرج او شود و بتواند ازدواج كند. آية الله زنجانى: چنانچه انجام حج باعث شود كه براى تهيه مخارج ازدواج به مشقت شديد بيفتد يا به كارهايى كه موجب وهن اوست، مجبور شود مستطيع نمى باشد؛ البته اگر اين مال را در امر ازدواج مصرف نكند مستطيع است. آية الله سبحانى: كسى كه امكان مالى براى حج دارد ولى ازدواج نكرده و به آن نيازمند است ازدواج او مقدم بر حج است خواه زندگى بدون ازدواج براى او سخت باشد يا نباشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر ترك تزويج مستلزم حرج باشد به نحوى كه عرفاً بگويند مستطيع نيست واجب نمى شود والاّ حج بر او واجب و مقدم است. آية الله فاضل: به طورى كه ترك ازدواج موجب مشقت يا ضرر باشد. آية الله مكارم: منظور از نياز اين نيست كه به خاطر ترك آن به عسر و حرج بيفتد بلكه همين اندازه كه ازدواج از شئون زندگى او باشد كافى است. علاوه بر اين اگر خودش نياز ندارد؛ اما يكى از افراد تحت تكفّلش نياز دارد، همين حكم جارى است. آية الله نورى: به طورى كه اگر متأهل نشود به زحمت مى افتد يا به حرام افتد در صورتى...
2- . آية الله بهجت: اگر تحصيل آن، متوقف بر مراجعه به دادگاه اگرچه حاكم جور باشد، لازم است مراجعه نمايد در صورتى كه موجب ضرر و حرج فوق حد مسامحه نباشد، و در تضرّر مالى غير مجحف و نيز ضرر حالى مثل ذلت نفس و نقص جاه نزد حاكم جور تأمّل است و اقرب وجوب مطالبه است با عقلائى بودن تن دادن به اين ضرر با قطع نظر از تكليف به حج. آية الله زنجانى: كسى كه تمام هزينه حج را ندارد ولى از ديگرى به مقدار مورد نياز حج طلبى دارد كه وقت پرداخت آن است چنانچه مديون بتواند بدهى خود را بپردازد و طلبكار نيز بتواند بدون مشقت و آبروريزى به طلب خود برسد مستطيع بوده حج بر او واجب مى شود و اگر انجام حج متوقف بر مطالبه قرض باشد مطالبه آن نيز واجب مى گردد و چنانچه بتواند طلب خود را به مبلغ كمترى بفروشد و پول آن به مقدار مورد نياز حج باشد، چنانچه اين كار بر او مشقت شديد نداشته باشد مستطيع بوده حج بر او واجب مى گردد؛ هرچند در اين فروش ضرر كند. آية الله سيستانى: مستطيع است و واجب است حج برود هرچند با مطالبه و صرف آن مال در حج باشد و همچنين است اگر بدهكار دارا باشد و نپردازد ولى بتواند هرچند با رجوع به حاكم جور حق خود را بگيرد يا بدهكار منكر باشد ولى بتواند آن را اثبات كند و بگيرد يا بتواند از اموال او از باب تقاص بردارد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و نيز مى تواند ولو با كمك غير و اقامه دعوى در نزد حاكم شرع و يا با رجوع به حاكم غير شرعى - در صورتى كه استيفاى حق، موقوف بر آن باشد، بنا بر اقوى - آن را وصول نمايد، گرفتن و رفتن به حج واجب است.

كه در اين صورت مطالبه جايز نيست و استطاعت حاصل نمى شود(1) و همچنين اگر وقت طلب او نرسيده و مديون بخواهد بپردازد لازم است طلبكار آن را بگيرد و مستطيع مى شود، ولى اگر مديون نمى خواهد بپردازد مطالبه واجب نيست(2)، هرچند باد.

ص: 27


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر بتواند دَين را بفروشد و پول آن به تنهايى و يا به ضميمه مال ديگر وافى هزينه حج باشد و براى او مشقت نداشته باشد، در اين صورت مستطيع است و بايد به حج برود. آية الله سيستانى: اگر بتواند دَين را بفروشد به نحوى كه اجحاف در حق او نباشد، و پول آن به تنهايى و يا به ضميمه مال ديگر وافى هزينه حج باشد، در اين صورت مستطيع است و بايد به حج برود. آية الله صافى: حكم مسئله در صورتى كه فروش دين مؤجّل به نقد ممكن نباشد والاّ فروش آن مانند فروش ساير اموال واجب است. آية الله فاضل: اگر بتواند دَينش را به مقدار كمتر بفروشد در صورتى كه موجب ضرر و مشقت نباشد. و اين مقدار براى حج كافى باشد مستطيع است و بايد حج انجام دهد.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: در صورتى كه اگر مطالبه كند بدهكار خواهد پرداخت، بايد مطالبه كند و به حج برود. آية الله سيستانى: اگر مهلت داشتن قرض به نفع بدهكار باشد همچنان كه معمولاً چنين است. آية الله فاضل: مگر آنكه يقين باشد كه اگر مطالبه كند مديون حاضر به پرداخت آن مى شود، كه در اين صورت مطالبه لازم است. آية الله گلپايگانى: و اگر شك داشته باشد كه مديون با مطالبه مى پردازد يا نه، به جهت آنكه احتمال استطاعت مى دهد، و تمكن از فحص دارد، احتياط در مطالبه است، و مطالبه در اين فرض فحص از استطاعت است، نه تحصيل استطاعت. آية الله مكارم: اگر مطالبه محذورى ندارد بايد مطالبه كند.

مطالبه حاضر به پرداخت شود.

[20] م - اگر غير مستطيع، مصارف حج را قرض كند، مستطيع نمى شود، هرچند بتواند بعداً به سهولت قرض را ادا كند(1) و اگر با آن حج به جا آورد از حَجة الاسلام كفايت نمى كند.

[21] م - كسى كه مخارج حج را دارد و بدهى نيز دارد، چنانچه بدهى او مدت دار باشد و مطمئن است كه در وقت اداى بدهى، تمكن از اداى آن را دارد، واجب است به حج برود، و همچنين در صورتى كه وقت اداى بدهى رسيده، لكن طلبكار راضى بهت.

ص: 28


1- . آية الله بهجت: قرض گرفتن براى حج تحصيل استطاعت است و واجب نيست. مگر آنكه مالى داشته باشد بالفعل كه مى تواند پس از حج با فروش و استبدال آن اداى دين كند كه در اين صورت قرض گرفتن واجب است با عدم تمكن از فروش آن قبل از حج و اگر مالى كه با آن اداى دين مى نمايد بعد از حج تحصيل مى شود، پس در وجوب حج فعلاً تأمّل است. آية الله تبريزى: هرگاه كسى مقدارى پول قرض كند كه آن پول به مقدار مخارج حج باشد و در وقت قرض كردن مالى داشته باشد كه بتواند با آن قرض خود را ادا كند ولى فعلاً نمى تواند آن را بفروشد يا در آن تصرف كند حج بر او واجب خواهد بود آية الله خامنه اى: كسى كه هزينه رفتن به حج را در اختيار ندارد، اما مى تواند قرض بگيرد و سپس به سادگى قرض خود را ادا كند، واجب نيست كه خود را با قرض گرفتن مستطيع كند، اما اگر بگيرد، حج بر او واجب مى شود. آيات عظام خويى، زنجانى، صافى، فاضل، گلپايگانى: هرگاه كسى مقدارى پول قرض كند كه آن پول به مقدار مخارج حج باشد، و قدرت پرداخت آن را بدون مشقت (آية الله زنجانى: مشقت شديد) بعد از آن داشته باشد، حج بر او واجب خواهد بود. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 21 مراجعه شود. آية الله سيستانى: مگر آنكه وقت پرداخت قرض آنقدر دور باشد كه اصلاً عقلا به آن توجه نكنند. كه در اين صورت حج بر او واجب خواهد شد. آية الله مكارم: اگر معادل قرض، اموالى داشته باشد كه از محل آن بتواند بدهى خود را به آسانى بدهد، مستطيع است.

تأخير ادا باشد و بدهكار مطمئن است كه در وقت مطالبه مى تواند بدهى را ادا نمايد(1) و در غير اين دو صورت حج واجب نيست.(2)

[22] م - كسى كه خمس يا زكات(3) بدهكار است، در صورتى مستطيع مى شود كه علاوه بر آنها مخارج حج را داشته باشد.(4)ت.

ص: 29


1- . آية الله تبريزى: در صورتى حج واجب مى شود كه بدون حرج و مشقت قادر به ادا باشد. آية الله خويى: بلى اگر دين خود را ادا نكند حج بر او واجب است و به هر حال اگر چنين فردى حج به جا آورد مجزى از حجة الاسلام مى باشد. آية الله زنجانى: چنانچه هزينه كردن اين پول در سفر حج باعث مى شود كه نتواند بدهى خود را بپردازد، يا پرداخت بدهى با مشقت شديد يا با وهن او همراه مى گردد، مستطيع نيست والاّ مستطيع مى باشد؛ و فرقى بين بدهى مدت دار و غير آن نيست. و در هر حال اگر بدهى خود را نمى پردازد حج بر او واجب مى گردد و كفايت از حجة الاسلام مى كند. آية الله سبحانى: حج بر او واجب نمى شود مگر اينكه بدهى او مدت دار باشد و مدت آن به قدرى طولانى باشد كه اطمينان عرفى به تمكن از اداى بدهى در مدت ياد شده را داشته باشد مثل كشاورزى كه بدهى مدت دار براى پنج سال بعد دارد و مى داند كه با درآمد يك سال كشاورزى خود به راحتى بدهى خود را مى تواند ادا كند. آية الله سيستانى: اگر انسان مال وافى به هزينه حج را داشته، و به همان مقدار هم مقروض باشد، بنا بر اظهر حج بر او واجب نخواهد بود، و همچنين اگر كمتر از آن مقدار، مقروض باشد، به طورى كه اگر مقدار قرض برداشته شود، باقيمانده آن وافى به هزينه حج نباشد، كه در اين صورت هم حج بر او واجب نخواهد بود، و فرقى نيست بين اينكه وقت پرداخت بدهى رسيده باشد يا نه، مگر اينكه آنقدر، وقت پرداخت دور باشد كه اصلاً عقلا به آن توجه نكنند؛ مانند پنجاه سال. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و اگر مى داند كه طلبكار از طلب خود خواهد گذشت، و يا بنا بر مسامحه دارد (مثل مهريه بعض زنان) چنين دَينى مانع استطاعت نيست.
2- . آية الله فاضل: يعنى مخير است بين انجام حج و اداى دين و در صورت انجام حج كفايت از حجة الاسلام مى كند.
3- . آية الله بهجت: يا كفاره يا نذر.
4- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: حكم ساير ديون را دارد الاّ اينكه عين مال متعلَق خمس و زكات باشد، كه در صورتى مستطيع مى شود كه غير از آنها مخارج حج را داشته باشد. آية الله زنجانى: البته اگر خمس يا زكات در اموالش نباشد بلكه بر عهده او آمده در صورتى كه خمس و زكات را نپردازد يا علاوه بر آنها هزينه حج را نيز داشته باشد، مستطيع است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: حكم ساير ديون را دارد، الاّ اينكه عين مال متعلَق خمس و زكات باشد كه مقدم بر ساير ديون است.

[23] م - كسى كه از جهت مالى مستطيع است و از جهت صحت بدن يا باز بودن راه مستطيع نيست(1) مى تواند در مال تصرّف كند و خود را از استطاعت مالى هم خارج كند(2) ولى اگر از آن جهات هم استطاعت دارد و فقط وسايل رفتن را تهيه نكرده يات.

ص: 30


1- . آية الله تبريزى: اگر مى داند در همان سال ساير شرايط استطاعت حاصل مى شود، حفظ استطاعت مالى لازم است وگرنه لزوم ندارد و اگر اطمينان به زوال عذر تا آخر عمر ندارد، بنا بر احتياط در همان سال نايب بگيرد و چنانچه عذرش زايل شد و استطاعت مالى باقى بود بنا بر احتياط دوباره خودش حج به جا آورد. آية الله خويى: اگر دارا و ثروتمند است و توانايى مباشرت اعمال حج را ندارد يا دشوار و با مشقت است بايد نايب بگيرد. و وجوب نايب گرفتن، مانند وجوب حج فورى است. آية الله زنجانى: اگر احتمال مى دهد كه بتواند در آينده همزمان با متعارف مردم منطقه، به حج مشرف شود - ولو با تحصيل استطاعت طريقى و بدنى و... - فوريت حج از او ساقط است، ولى بايد استطاعت از جهات غير مالى را تحصيل كند تا بتواند به حج مشرف گردد و اگر راه انجام حج منحصر به استفاده از اين پول باشد تا نياز مبرمى پيش نيامده نبايد آن را مصرف كند؛ لكن اگر ضرورتى پيش آمد و مال را مصرف كرد از استطاعت مى افتد، لذا در كشورهايى كه - مانند ايران - باز شدن راه حج، منحصر به ثبت نام است بر كسى كه استطاعت مالى دارد ثبت نام واجب است. و كسى كه استطاعت مالى دارد چنانچه از پيدا كردن استطاعت از جهات ديگر نااميد است بايد با قصد قربت براى حج در اولين سال ممكن نايب بگيرد و اين حج كفايت از حجة الاسلام مى كند، هرچند بعد از حج عذر او برطرف شود؛ و فرقى بين بيمارى و غير آن نيست؛ و در هر حال كسى كه استطاعت مالى دارد اگر با تحمل حرج، خودش حج به جا آورد مجزى است. آية الله سبحانى: استطاعت بدنى شرط مباشرت است اين افراد با يأس از بهبودى بايد نايب بگيرند. آية الله سيستانى: كسى كه تمكن مالى دارد ولى توانايى مباشرت حج را ندارد و اميد اينكه بتواند در آينده انجام دهد ندارد، واجب است نايب بگيرد و اگر مباشرت براى او حرج و مشقت داشته باشد، مى تواند نايب بگيرد، گرچه مباشرت افضل است و به هر حال همچنان كه وجوب مباشرت فورى است، وجوب استنابه نيز فورى است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر از جهت مالى قدرت دارد و از جهت صحت بدن استطاعت ندارد و اميد خوب شدن ندارد واجب است نايب بگيرد، بلكه احوط نايب گرفتن است براى كسى كه اميد خوب شدن دارد، پس اگر رفع عذر شد، خودش نيز به حج برود، مگر اينكه پس از رفع عذر استطاعت مالى نداشته باشد.
2- . آية الله بهجت: در صورتى كه موضوع وجوب استنابه، كه يأس از رفع مانع است، محقّق نشده باشد و با فرض يأس از زوال عذر اظهر وجوب فورى استنابه است. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله بعد مراجعه شود. آية الله گلپايگانى: بلى اگر علم داشته باشد كه در آن سال متمكن از رفتن به حج است، جواز مصرف كردن وجه در غير حج (خصوصاً در اوان خروج مردم براى حج) مشكل است، و اگر استطاعت مالى بعد از استطاعت طريقى حاصل شده باشد، تصرف در آن مال در زمانى كه مردم آماده براى حج مى شوند جايز نيست.

وقت حج نرسيده، نمى تواند خود را از استطاعت خارج كند(1) و اگر كرد، حج بر او مستقر مى شود و بايد به هر نحو است به حج برود.

[24] م - اگر در سالى كه استطاعت مالى دارد از جهت صحت بدن يا باز بودن راه استطاعت ندارد و در سال هاى ديگر از آن جهات استطاعت پيدا مى كند، مى تواند در مال تصرف كند و خود را از استطاعت خارج نمايد.(2)د.

ص: 31


1- . آية الله بهجت: هرگاه انسان مالى داشته باشد كه كفاف هزينه حج را بدهد، مى تواند قبل از وقت حركت قافله آن را در مصارف خود خرج كند هرچند ديگر نتواند به حج برود ولى در صورتى كه آن مال را به طور نسيه تا زمان بعد از حج بفروشد و منظور فرار از استطاعت باشد، احتياط اين است كه اقدام به اين عمل ننمايد. و اگر نموده با خود معامله مستطيع كند به اينكه سال آينده به حج برود با احتياطاتى كه سبب قطع به اجزاء از حجة الاسلام است (يعنى احتياطاً سعى در تحصيل و حفظ استطاعت شرعيه براى خود در وقت سير كاروان در سال آينده بنمايد نه صرف استطاعت عقليه) و اگر معامله نه براى فرار است بلكه براى حاجت فعلى است كه متمكن از برآورده شدن آن نمى شود، مگر بعد از وقت سير يا وقت حج اظهر جواز آن است. آية الله خويى: هرگاه انسان مالى داشته باشد كه كفاف هزينه حج را بدهد، حج بر او واجب مى شود و جايز نيست در آن مال تصرفى كند كه از استطاعت خارج شود و نتواند تدارك كند. و اين تصرف خواه پيش از تمكن از سفر باشد يا بعد از آن فرقى ندارد، بلكه ظاهر اين است كه قبل از ماه هاى حج تصرف جايز نيست. آية الله سبحانى: نمى تواند در مال تصرف كند و نمى تواند خود را از استطاعت خارج كند حتى اگر ماه هاى حج نرسيده باشد زيرا استطاعت بدنى شرط مباشرت است نه شرط وجوب و اگر اميد بهبودى ندارد بايد استنابه كند. آية الله سيستانى: در تفصيل تمكن از مسير مى فرمايند: اگر در آن تصرفى كند كه از استطاعت خارج شود و نتواند تدارك كند، و براى او مشخص شده باشد كه قدرت رفتن به حج در روزهاى آن را داشته باشد، بنا بر اظهر حج در ذمه او مستقر است، ولى اگر قدرت رفتن براى او مشخص نشده باشد، حج در ذمه او مستقر نيست. آية الله فاضل: حتى اگر اول ماه محرم باشد كه هنوز چندين ماه به موسم حج باقى است.
2- . آية الله خامنه اى: كسى كه مستطيع شده، نمى تواند بعد از رسيدن زمانى كه بايد مال را براى رفتن به حج، صرف كند، خود را از استطاعت خارج نمايد. بلكه احتياط واجب آن است كه قبل از آن زمان نيز خود را از استطاعت خارج نكند. آية الله خويى، آية الله سيستانى: تصرف در مال جايز نيست و واجب است مال را حفظ كند و خود را از استطاعت خارج نكند. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله سبحانى: نمى تواند در مال تصرف كند و خود را از استطاعت خارج كند. آية الله صافى: اگر اطمينان دارد كه در سال هاى ديگر از آن جهات استطاعت پيدا مى كند بنا بر احتياط نمى تواند در مال تصرف كند. آية الله گلپايگانى: اگر اطمينان دارد در سال هاى بعد از آن جهات استطاعت پيدا مى كند نمى تواند در مال تصرف كند.

[25] م - كسى كه استطاعت حج دارد بايد خرج هاى مقدماتى را؛ از قبيل خرج تذكره و ويزا و وديعه و آنچه مربوط به حج است بدهد، و اين خرج ها موجب سقوط حج نمى شود، ولى اگر استطاعت اين نحو مخارج را نداشته باشد مستطيع نيست.

[26] م - اگر اجرت ماشين يا هواپيما زياد باشد يا زيادتر از حد معمولى باشد و همين طور قيمت اجناس در سال استطاعت زياد باشد يا زيادتر از حد متعارف باشد بايد حج برود، و جايز نيست تأخير از سال استطاعت مگر آنكه به قدرى زياد باشد كه موجب حرج و مشقت در زندگانى شود.(1)

[27] م - شخص مستطيع اگر پول ندارد لكن ملك دارد(2) بايد بفروشد و به حجد.

ص: 32


1- . آية الله بهجت: اگر هزينه و مخارج حج بالا برود و به حد غير عقلايى نرسد و مثلاً كرايه ماشين در سال استطاعت گران تر از سال بعد باشد تأخير جايز نيست و بايد همان سال برود. آية الله خامنه اى: ولى اگر توانايى پرداخت مازاد را ندارد يا پرداخت آن اجحاف بر او باشد واجب نيست آن را بپردازد و مستطيع نيست. آية الله خويى، آية الله سبحانى: اگر ضرر زايد بر مقدار متعارف و موجب اجحاف باشد، ولو موجب حرج و مشقت هم نشود، حج واجب نيست و اما اگر هزينه و مخارج حج بالا برود و مثلاً كرايه ماشين در سال استطاعت گران تر از سال بعد باشد تأخير جايز نيست و بايد همان سال برود. آية الله زنجانى: به قدرى زياد باشد كه در تهيه آن مشقت شديد يا هتك حيثيت باشد... آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: مگر آنكه ضرر به نحوى باشد كه عرفاً بگويند مستطيع نيست. آية الله مكارم: به طورى كه در عرف بگويند مستطيع نيست.
2- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر خانه وقفى و يا غير وقفى در اختيار اوست؛ به طورى كه كسر شأن او نبوده و بدون سختى و حرج، از داشتن خانه ديگر بى نياز است و احتمال از دست رفتن آن خانه نيست، اگر خانه ملكى اى دارد كه قيمت آن وافى به مخارج حج و يا تتميم آن باشد، واجب است خانه ملكى خود را فروخته و صرف مخارج حج كند، و همچنين است نسبت به ديگر چيزهايى كه مورد نياز بوده، و از غير راه ملكيت رفع احتياجش شده باشد.

برود اگرچه به واسطه مشترى نداشتن، به كمتر از قيمت معمولى بفروشد، مگر آنكه فروش به اين نحو موجب حرج و مشقت براى او شود.(1)

[28] م - كسانى كه كتب زياد دارند و محل احتياج آنها نيست و اگر زايد را بفروشند به قدر مؤونه حج مى شود و ساير شرايط را نيز دارا باشند واجب است به حج بروند، بلكه اگر از كتب موقوفه رفع احتياج مى شود(2) و كتاب ملكى به قدر حج هست واجب است حج بروند، به شرط آنكه كتاب هاى موقوفه در معرض زوال نباشد.

[29] م - اگر شك كند كه مالى كه دارد به اندازه استطاعت هست يا نه، احتياط واجب آن است كه تحقيق كند(3)، و فرقى نيست در وجوب تحقيق، ميان آنكه مقدار مالد.

ص: 33


1- . آية الله بهجت: مگر به گونه اى كه باعث ضرر زياد بر او شود. آية الله تبريزى: اگر بخواهد حج نمايد بايد آن را به مقدار زيادى كمتر از قيمت بفروشد، فروشش واجب نيست. آية الله خامنه اى: حكم مسئله قبل را دارد. آية الله خويى: اگر باعث ضرر كلى شود فروشش واجب نيست. آية الله زنجانى: مشقت شديد يا هتك حيثيت. آية الله سبحانى: مگر اينكه اجحاف بر او باشد و يا تفاوت قيمت به قدرى زياد باشد كه عرفاً تحمل آن براى او حرجى به شمار آيد. آية الله سيستانى: مگر اينكه اجحاف بر او باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اجحاف و ضرر به حدى باشد كه عرفاً بگويند مستطيع نيست. آية الله مكارم: به طورى كه در عرف بگويند مستطيع نيست.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: و استفاده از آنها بر او حرجى نباشد. آية الله سبحانى: هرگاه فردى كتابخانه ارزشمندى دارد كه از آن استفاده نمى كند و اگر آن را بفروشد، با پول آن مى تواند هزينه حج خود را تأمين كند، چنين فردى مستطيع است و بايد به حج برود. آية الله فاضل، آية الله نورى: و منافات با شأن او نداشته باشد و موجب حرج بر او نباشد. آية الله مكارم: به طورى كه هر ساعت نياز داشته باشد، بدون زحمت در اختيار او قرار بگيرد.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، زنجانى: لازم نيست فحص و تحقيق كند هرچند احوط است. (آية الله بهجت: مگر اينكه عسر و حرج باشد). آية الله خامنه اى: ملاك استطاعت براى حج، توانايى اداى آن به نحو متعارف بين مردم است و اگر كسى اعتقاد دارد كه به اين نحو استطاعت ندارد لكن احتمال مى دهد كه اگر تحقيق و تلاش كند بتواند راهى بيابد كه با وضع مالى فعلى اش مستطيع از انجام حج شود، واجب نيست تحقيق نمايد. ولى اگر شك در استطاعت داشته باشد و بخواهد بداند كه آيا مستطيع شده يا خير، ظاهراً واجب است وضعيت مالى خود را بررسى كند. آية الله سبحانى: در صورتى كه احراز استطاعت آسان باشد بايد در اين مورد تحقيق كند تا وضع خودش را روشن كند.

خود يا مقدار مخارج حج را نداند.

[30] م - اگر نذر كند كه در روز عرفه كربلاى معلّى يا يكى از مشاهد ديگر را زيارت كند، نذرش صحيح است، لكن اگر مستطيع بوده يا در اين سال مستطيع شد بايد حج برود(1)، و نذر مانع از حج نمى شود، و اگر نرفت حج بر او مستقر مى شود، و بايد به نذر عمل كند(2)، و اگر حج رفت تخلف نذر موجب كفاره نمى شود، ولى اگر حج نرفت و به نذر هم عمل نكرد كفاره نذر را بايد بدهد.

[31] م - اگر رفتن حج موجب ترك واجب يا فعل حرامى مى شود(3) بايد ملاحظه اهميت حج يا حرام و واجب را كرد، اگر حج اهميتش بيشتر است(4) بايد برود والاّ نبايدت.

ص: 34


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى، صافى، گلپايگانى: نذر منحل مى شود و بايد به حج برود. آية الله زنجانى: اگر عمل به نذر باعث شود كه ديگر نتواند حج به جا آورد حتى در آينده، نذر منعقد نمى شود، ولى اگر عمل به نذر تنها باعث تأخير حج مى شود، چنانچه قبل از حصول استطاعت، نذر كرده باشد بايد به نذر عمل نمايد و اگر عمل نكرد حج بر او واجب مى شود و چنانچه قبل از نذر، استطاعت مالى پيدا كرده باشد بايد حج به جا آورد، ولى اگر حج به جا نياورد بايد به نذرش عمل كند. آية الله سبحانى: اگر پس از نذر مستطيع شود بايد عمل به نذر را بر حج مقدم بدارد ولى اگر مستطيع بود و بعداً نذر كرد در اين صورت حج بر نذر مقدم مى باشد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: در اين صورت عمل به نذر واجب نيست، بنابراين تخلف از نذر موجب كفاره نمى شود. آية الله سبحانى: در صورتى كه نذر قبل از استطاعت بوده و تخلف كرده، بايد كفاره نذر بدهد. آية الله مكارم: نذر منعقد نيست و كفاره ندارد.
3- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و يا موجب از بين رفتن مال معتد به (قابل توجه) بدون عوض شود.
4- . آية الله تبريزى: اگر فقط احتمال اهمّيت در حج باشد حج مقدم است وگرنه بايد حرامى را كه حج بر آن توقّف دارد ترك كند و چنانچه ارتكاب حرام بعد از شروع در حج باشد مجزى از حجة الاسلام نيست و اگر حج متوقف بر ترك واجب باشد نظر ايشان موافق نظر آية الله خويى است. آية الله خويى: در فرض تساوى و يا احتمال اهمّيت در هر يك مخير بين آنها است و اگر در يكى از آنها احتمال اهمّيت مى دهد آن مقدم است. آية الله زنجانى: بايد حج به جا آورد؛ مگر آنكه انجام تكليف ديگر تنها موجب تأخير حج مى شود نه از بين رفتن اصل آن، كه در اين صورت، اول آن تكليف و سپس حج را به جا مى آورد و اگر هر دو مساوى باشند يا اهميت حج كمتر باشد چنانچه آن تكليف را به جا آورد و بعد از آن استطاعت حج را نداشته باشد مستطيع نيست والاّ مستطيع مى باشد. آية الله سيستانى: در صورت تساوى مخير است.

برود، لكن اگر رفت و حرامى به جا آورد يا واجبى را ترك كرد معصيت كار است ولى حج او صحيح است.

[32] م - اگر با اعتقاد به اينكه مستطيع نيست، قصد حج استحبابى كند و بعد معلوم شود كه مستطيع بوده كفايت از حَجة الاسلام نمى كند.(1) مگر در صورتى كه قصد وظيفه فعليه نموده باشد و اشتباهاً آن را بر حج استحبابى تطبيق كرده باشد.

[33] م - اگر شخص زاد و راحله ندارد ولى به او گفته شد كه حج به جا آور و نفقه تو و عائله ات بر عهده من، با اطمينان به وفا و عدم رجوع باذل، حج واجب مى شود(2) و اين حج را بذلى مى گويند(3) و در آن رجوع به كفايت كه از شرايط وجوبد.

ص: 35


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، مكارم: كفايت مى كند. آية الله زنجانى: مگر در صورتى كه احتمال وجوب مى داده و در نيت احرام، انجام وظيفه فعليه را انشاء كرده و آن را اشتباهاً بر حج استحبابى تطبيق كرده باشد. آية الله سبحانى: و اگر بعد از اعمال عمره تمتع يعنى در اثنا معلوم شود كه مستطيع بوده، هرگاه به نيت امر فعلى محرم شده است از عمره تمتع حجة الاسلام كفايت مى كند و در غير اين صورت احتياط كند به اين صورت كه طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و آن را عمره مفرده قرار دهد و سپس به يكى از ميقات ها و اگر نشد به ادنى الحل برود و براى عمره تمتع واجب محرم شود و اعمال آن را انجام دهد و سپس اعمال حج تمتع را به جا آورد. آية الله صافى: در صحت آن اشكال است و احتياط ترك نشود. آية الله گلپايگانى: اگر به طور جزم، قصد حج استحبابى كرده است كفايت آن از حجة الاسلام خالى از اشكال نيست.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر نمى تواند نفقه عيال را تأمين كند، چه به حج برود و چه نرود، بذل نفقه عيال شرط نيست و اطمينان به وفا و عدم رجوع باذل، شرط نيست، ولى اگر وثوق و اطمينان به رجوع و عدم وفاى باذل دارد حج واجب نمى شود. آية الله سيستانى: مگر اينكه نفقه عائله اش را تا زمان برگشت داشته باشد يا اينكه فرق نمى كند، چه حج برود و چه نرود نفقه آنها را نمى تواند تأمين كند يا از عدم تأمين نفقه آنها در حج نمى افتد يا عائله واجب النفقه او نيستند كه در اين موارد بذل نفقه عائله شرطِ وجوب حج نيست.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: در اين مسئله فرقى بين اباحه (در اختيار گذاشتن) و تمليك و دادن عين مال و يا قيمت آن نيست. آية الله سيستانى: اباحه اى كه براى اباحه كننده آن قابل برگشت باشد شرعاً، و تمليك متزلزلى كه از طرف مقابل قابل فسخ بوده باشد شرعاً، موجب حصول استطاعت نمى شود مگر اينكه اطمينان داشته باشد كه از اباحه اش صرف نظر نمى كند يا تمليكش را فسخ نمى نمايد. آية الله فاضل: تعهد نسبت به عائله و اطمينان به وفا و عدم رجوع باذل شرط نيست. آية الله نورى: به شرطى كه قبول اين بذل براى او مستلزم ذلّت و منّت نباشد.

است شرط نيست(1)، بلى اگر قبول بذل و رفتن به حج موجب اخلال در امور زندگى او شود(2) واجب نيست.

[34] م - اگر مالى كه براى حج كفايت مى كند را به او ببخشند براى اينكه حج به جاد.

ص: 36


1- . آية الله بهجت: بلى داشتن مؤونه عيال تا وقت رجوع شرط است مگر آنكه با نرفتن حج نيز عيال او در مضيقه به سر برند و رفتن حج تأثيرى در اين جهت نداشته باشد. آية الله زنجانى: حج بذلى مانند حج استطاعتى است؛ يعنى اگر كسى تنها مخارج حج را بذل كند - نه مخارج عائله را - چنانچه انجام حج مستلزم اختلال در تأمين زندگى خود يا كسانى كه شرعاً يا عرفاً واجب النفقه او هستند نباشد مستطيع است. بلى، كسى كه به باذل، مطمئن نيست و احتمال مى دهد كه از بذل برگردد يا به عهد خود وفا نكند چنانچه مى ترسد كه اين امر باعث بروز مشكلى براى او شود مستطيع نيست و اگر نمى ترسد از نظر حكم ظاهرى مستطيع است. آية الله سيستانى: ولى اگر خودش مقدارى از مصارف حج را داشته باشد و بقيه را به او بذل كنند در اين صورت رجوع به كفايت شرط است.
2- . آية الله سبحانى: با پرداخت هزينه عائله از طرف باذل به مبذول له اين قيد منتفى است، بنابراين لازم نيست كه پس از برگشتن تمكن مالى بر اداره امور زندگى خود داشته باشد، تنها شرط اين است كه پذيرفتن چنين حجى پس از بازگشت، مايه گسستن رشته زندگى او نشود. آية الله سيستانى: بلى اگر درآمدش در خصوص روزهاى حج باشد و با درآمد آن در بقيه روزهاى سال يا بعضى از آنها زندگى مى كند، به طورى كه اگر به حج برود قدرت تأمين هزينه زندگى در بقيه يا بعضى از روزهاى ياد شده نداشته باشد. در اين صورت حج بر او واجب نخواهد بود، مگر اينكه مخارج زندگيش را در بقيه روزهاى سال هم بدهند كه در اين صورت واجب خواهد بود. آية الله مكارم: يا مستلزم منّت و هتك او باشد.

آورد، بايد قبول كند و حج به جا آورد(1) و همچنين اگر واهب بگويد مخيرى بين اينكه حج آورى يا نه.(2) ولى اگر اسم حج را نياورد و فقط مال را به او ببخشد قبول واجب نيست.(3)

[35] م - باذل مى تواند از بذلش برگردد، ولى اگر در بين راه باشد(4) بايد نفقه برگشتن او را بدهد،(5) و اگر بعد از احرام رجوع كند بايد نفقه اتمام حج را نيز بپردازد.(6)د.

ص: 37


1- . آية الله بهجت: واجب نيست قبول نمايد و در صورت قبول، استطاعت بذليه محقّق است و استطاعت ماليه است در دو صورت بعد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: چنانچه مال كافى براى مؤونه حج باشد و يا به مقدارى است كه به ضميمه اموال خود شخص استطاعت حاصل مى شود، حج بر او واجب و كافى از حجة الاسلام است. آية الله نورى: مگر اينكه در قبول، ذلّت و مهانت براى او باشد كه در اين صورت قبول واجب نيست.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: و اگر واهب (بخشنده) اختيار را به انسان بدهد و بگويد مى خواهى با اين مال حج برو و نمى خواهى به حج نرو و يا مالى را ببخشد و نامى از حج نبرد، قبولش واجب نيست.
3- . آية الله خامنه اى: لكن اگر قبول كرد، حج بر او واجب مى شود. آية الله زنجانى: در هر سه صورت با داشتن ساير شرايط مستطيع است. آية الله سبحانى: اگر مالى را به او ببخشد و اسمى از حج نياورد بايد بپذيرد و به حج برود. آية الله مكارم: بلكه قبول واجب است به شرط اينكه به هنگام بازگشت، زندگى او تأمين باشد.
4- . آية الله زنجانى: و بدون اتمام سفر نتواند به وطن بازگردد، باذل بايد مخارج اتمام سفر را بپردازد.
5- . آية الله بهجت: و بنا بر اظهر، نفقه بازگشت از محل اعلام رجوع كه زايد بر نفقه وطن است، بر باذل است.
6- . آية الله بهجت: اظهر عدم جواز رجوع است. آية الله تبريزى: باذل ضامن نفقه برگشتن او نيست همان طور كه در صورت رجوع بعد از احرام، نفقه اتمام حج را هم ضامن نمى باشد گرچه اتمام بر او واجب است مطلقاً. آية الله خويى: در صورتى كه اتمام آن بر مبذول له واجب باشد. و آن در جايى است كه آنچه تاكنون به او بذل شده و او صرف نموده، با ضميمه به اموال خود موجب استطاعت او باشد. آية الله سبحانى: بعد از شروع سفر نمى تواند از تعهد خود باز گردد. آية الله سيستانى: اگر بعد از احرام باذل رجوع كند، مبذول له بايد حج را تمام كند، اگر بر او حرجى نباشد هرچند فعلاً مستطيع نباشد و باذل ضامن مصرف اتمام حج او و بازگشتش مى باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بعد از احرام احوط ترك رجوع است و نسبت به رجوعِ به عينِ مبذوله، تفصيلى در مناسك عربى موجود است. آية الله فاضل: اگر اتمام واجب باشد بايد نفقه اتمام حج را نيز بپردازد، اما وجوب اتمام در اين فرض محل تأمّل است. آية الله مكارم: احتياط واجب آن است كه بعد از احرام رجوع نكند.

[36] م - پول قربانى در حج بذلى بر عهده باذل است(1) ولى كفارات بر عهده او نيست(2) و اگر پول قربانى را بذل نكند حج واجب نمى شود، مگر در صورت وجود شرايط ديگر استطاعت.(3)

[37] م - كسى كه در راه حج براى خدمت اجير شود، به اجرتى كه با آن مستطيع مى شود، حج بر او واجب مى شود؛ هرچند اجاره بر او واجب نبوده است، ولى بعد ازت.

ص: 38


1- . آية الله زنجانى: به حسب ظاهر وعده بذل حج، پول قربانى و كفاراتى كه ارتكاب سبب آن از لوازم متعارف حج است - مانند استظلال در روزهاى بسيار سرد - بر عهده باذل است؛ مگر آنكه تصريح به خلاف كرده باشد، ولى داشتن پول قربانى و ديگر كفارات، شرط استطاعت نيست، و اگر پول قربانى را بذل نكند چنانچه مبذول له تمكن از قربانى را نداشت بايد روزه بگيرد، ولى در صورتى كه روزه، برايش مشقت شديد يا از آن خوف ضرر دارد، مستطيع نيست. آية الله سبحانى: و اگر نپرداخت و فرد قادر بر قربانى باشد بايد قربانى كند و در غير اين صورت حكم او حكم كسانى خواهد بود كه قادر نيستند قربانى كنند بنابراين حتى در صورتى كه باذل به تعهد خود در مورد قربانى عمل نكند باز حج بر مبذول له واجب مى شود.
2- . آية الله مكارم: احتياط در غير عمد، آن است كه باذل بپردازد. آية الله نورى: اگر عملِ موجبِ كفاره را از روى عمد و اختيار انجام داده باشد، و در غير اين صورت به عهده باذل است على الأحوط.
3- . آية الله بهجت، آية الله خويى: مگر در صورتى كه خود توانايى خريد آن را از مال خود داشته باشد، بلى اگر پرداخت پول قربانى موجب ناراحتى مالى او شود، قبول بر او واجب نخواهد بود. آية الله تبريزى: مگر در صورتى كه بتواند بدون حرج بدل هدى روزه بگيرد. آية الله سبحانى: مگر در صورتى كه خود توانايى خريد آن را از مال خود داشته باشد، و در غير اين صورت حكم او حكم كسانى خواهد بود كه قادر بر قربانى نيستند [يعنى بايد بدل قربانى كه روزه است را بياورد]. آية الله سيستانى: در وجوب حج بر گيرنده، در اين صورت اشكال است، مگر در صورتى كه خود توانايى خريد آن را از مال خود داشته باشد، بلى اگر پرداخت قيمت قربانى موجب حرج و مشقت باشد قبول بر او واجب نخواهد بود. آية الله فاضل: واجب مى شود لكن پول قربانى بر عهده باذل است.

آن مستطيع مى شود و بايد حج به جا آورد.(1)

[38] م - كسى كه براى نيابت از ديگرى اجير شد و با اجرت آن مستطيع گشت در صورتى كه استيجار براى سال اول باشد بايد حج نيابى را مقدم بدارد(2) و چنانچه استطاعت او تا سال بعد باقى بماند براى خودش در سال بعد حج به جا آورد.

[39] م - شرط است در استطاعت كه مخارج عائله اش را تا برگشت از حج داشته باشد هرچند عائله واجب النفقه او نباشند.(3)د.

ص: 39


1- . آية الله بهجت: و همچنين اگر در اجاره براى او شرط شد تأمين زاد و راحله و نفقه عيال، قبول واجب نيست، ولى اگر قبول كرد مستطيع مى شود به استطاعت ماليه در هر دو صورت، نه بذليه، پس دَين مانع از آن است مگر آنكه على اى تقدير متمكن از اداى دين نباشد و فقط به اين اجاره مشروطه، مالك گذراندن امور خود در مصاحبت اهل حج باشد كه در حكم استطاعت بذليه است ولى باز قبول استيجار واجب نيست. آية الله خامنه اى: به شرط آنكه انجام مناسك حج مزاحم با خدماتى كه براى آن اجير شده نباشد. آية الله زنجانى: مگر در صورتى كه نتواند با انجام خدمت اعمال حج را به جا آورد. آية الله سبحانى: در صورتى كه آن مبلغ براى اداره زندگى او و خانواده اش در مدت حج كافى باشد؛ همچنين است كسانى كه حج آنها در برابر خدمتشان عرضه مى شود مانند طبيب كاروان، خدمه و مدير و روحانى و ساير عوامل، حج چنين افرادى از حجة الاسلام كفايت مى كند، هرچند قبول بر آنها واجب نيست.
2- . آية الله بهجت: اما اگر حج نيابتى مقيد به همان سال نباشد، حج خود را مقدم بدارد. آية الله تبريزى: اما اگر مقيد به همان سال نباشد و براى او محرز است كه مى تواند حج نيابى را در سال هاى بعد به جا آورد، حج خودش را مقدم كند والاّ بايد حج نيابى را مقدم بدارد. آية الله زنجانى: و بعد از آن در اولين سالى كه مى تواند براى خودش حج به جا آورد و اگر راه انجام حج خود منحصر به حفظ اين اجرت باشد نمى تواند آن را در كار ديگرى مصرف كند مگر آنكه نياز مبرمى پيش آيد پس اگر پول را در آن خرج كرد از استطاعت خارج مى شود و اما اگر حج نيابى مقيد به همان سال نباشد چنانچه براى او محرز است كه مى تواند حج نيابى را در سال هاى بعد به جا آورد، حج خودش را مقدم كند والاّ بايد حج نيابى را مقدم بدارد. آية الله سيستانى: و اما اگر حج نيابى مقيد به همان سال نباشد، بايد حج خود را مقدم بدارد، مگر اينكه براى او وثوق حاصل شود كه در سال هاى آينده حج را انجام خواهد داد، كه در اين صورت واجب نيست حج خود را مقدم بدارد.
3- . آية الله بهجت: در عيال غير واجب النفقه و مصارف لازمه براى حفظ شأن، احوط رعايت عسر و حرج است؛ يعنى نه اقتصار بر فقط مقدارى كه بر او واجب شرعى است مى كند و نه انتظار تمكن از هرچه عرفيت دارد مى كشد. پس تحقق استطاعت منوط به دارا بودن مقدارى است كه اگر نباشد لازمه اش عسر و حرج است. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: داشتن مخارج عائله غير واجب النفقه شرعى، شرط نيست مگر اينكه با ترك انفاق بر آنها خودش به حرج مى افتد. آية الله زنجانى: در استطاعت شرط است كه انجام حج سبب اختلال در تأمين زندگى كسانى كه عرفاً يا شرعاً واجب النفقه او هستند، نباشد و لازم نيست مخارج آنها را بالفعل داشته باشد بلكه كافى است كه بتواند بدون آنكه به حرج بيفتد آن را تأمين نمايد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و عرفاً ملتزم به پرداخت نفقه آنها شده باشد؛ مثل خواهر و برادر، بايد نفقه آنها را هم داشته باشد.

[40] م - شرط است در استطاعت، رجوع به كفايت(1)؛ يعنى بعد از برگشت از حج، تجارت يا زراعت يا صنعت يا منفعت ملك، مثل باغ و دكان داشته باشد به طورى كه براى زندگانى به شدت و حرج نيفتد و اگر قدرت بر كسب لايق به حالش هم داشته باشد كافى است، و اگر بعد از مراجعت، نياز به مثل زكات و خمس و ساير وجوه شرعيه داشته باشد كفايت نمى كند(2)، بنابراين بر طلاب و اهل علمى كه در بازگشت ازد.

ص: 40


1- . آية الله بهجت: اظهر اعتبار رجوع به كفايت است؛ به اين معنا كه به سبب حج، از غنا به فقر يا از فقر به اوسع از آن، واقع نشود. آية الله زنجانى: رجوع به كفايت به اين معنى در استطاعت شرط است كه حج، مستلزم اختلال در زندگى او نباشد مثلاً اگر حج باعث از دست دادن تنها محل درآمد زندگى كسى شود مستطيع نيست. آية الله سبحانى: يعنى حج گزار گذشته از داشتن هزينه هاى سفر حج، پس از بازگشت آبرومندانه زندگى كند و اگر پس از بازگشت با عسرت و سختى زندگى كند، چنين فردى مستطيع نمى باشد.
2- . آية الله بهجت: اگر زندگى آنها با وجوهات، بر حسب عادت بدون مشقت مضمون و حتمى باشد. در صورتى كه داراى مقدارى پول گردد كه وافى به هزينه حج و مخارج عيالش باشد حج بر او واجب است. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: كسى كه از وجوه شرعيه، مانند خمس و زكات و امثال اينها زندگى خود را اداره مى كند و بر حسب عادت مخارجش بدون مشقت، مضمون و حتمى باشد، در صورتى كه داراى مقدارى پول گردد كه وافى به هزينه حج و مخارج عيالش باشد، بعيد نيست حج بر او واجب باشد، و همچنين است كسى كه شخص ديگر در تمام مدت زندگى او، مخارجش را متكفل باشد و همچنين كسى كه اگر آنچه دارد در راه حج صرف كند زندگى بعد از حجش با قبل از آن تفاوتى نكند. آية الله خامنه اى: طلاب علوم دينى اگر بعد از مراجعت از حج زندگى آنها با شهريه حوزه هاى علوم دينى اداره يا تكميل مى شود، كافى است. آية الله زنجانى: نياز به وجوه شرعيه، مانع استطاعت نيست؛ مگر در مورد كسانى كه انجام حج، آنها را مجبور به ارتزاق از وجوه شرعيه مى كند و اين امر، مناسب شأن آنها نبوده يا وجوه شرعيه به مقدار كافى در اختيار آنها نباشد. آية الله سبحانى: كسى كه زندگى او با وجوه شرعيه اداره مى شود در صورتى كه داراى مقدارى پول گردد كه براى هزينه حج و مخارج عيالش تا زمان مراجعت كافى باشد، حج بر او واجب مى شود و كفايت از حجة الاسلام مى كند. آية الله صافى: ولى رعايت احتياط به اينكه به نحوى خود را واجد شرط استطاعت نمايد، ترك نشود. آية الله فاضل: و همچنين اگر از طريق زكات يا خمس و يا استعطا، امور خود را اداره كند، كافى است و همچنين كسى كه آنچه دارد در راه حج خرج كند زندگى او قبل و بعد از حج تفاوتى نكند، حج بر او واجب مى شود و نيز بر طلاب كه با شهريه اداره مى شوند؛ چنانچه هزينه حج و مخارج خانواده خود را داشته باشند يا به عنوان روحانى مشرّف شوند حج واجب است و از حجة الاسلام كفايت مى كند. آية الله گلپايگانى: افرادى كه از وجوه خاصى مثل سهم سادات و وجوهات شرعيه و نذورات استفاده مى كنند؛ مانند طلاّب و سادات و اشخاص ديگرى كه مورد توجه مردم هستند، در صورتى كه هزينه حج و مخارج عيالات را تا بازگشت داشته باشند، بعيد نيست كه حج بر آنان واجب باشد. آية الله مكارم: براى طلاب و مانند آنها حج واجب مى شود.

حج نياز به شهريه حوزه هاى علميه دارند، حج واجب نيست.

[41] م - شرط است در وجوب حج، استطاعت بدنى و استطاعت از جهت باز بودن راه و استطاعت زمانى، پس بر مريضى كه قدرت رفتن به حج [را] ندارد يا بر او حرج و مشقت زياد دارد، واجب نيست(1) و بر كسى كه راه براى او باز نيست يا وقت تنگد.

ص: 41


1- . آية الله بهجت: در صورت يأس از خوب شدن، استنابه مى كند، به نحو فورى بنا بر اظهر. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط بايد نايب بگيرد و وجوب آن فورى است مگر اينكه اطمينان به تمكن از مباشرت در سال هاى بعد داشته باشد. آية الله خويى: بر مريض يا شخصى كه استطاعت مالى دارد ولى از تمكن از رفتن به حج نااميد است يا بر او حرجى است واجب است نايب بگيرد و وجوب آن فورى است. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 23 مراجعه شود. آية الله سبحانى: بر مريض در صورت يأس از خوب شدن، واجب است نايب بگيرد و وجوب آن فورى است و اگر پس از انجام حج توسط نايب، حال منوب عنه خوب شد، حج نيابتى كفايت مى كند و نياز به اعاده حج ندارد (استطاعت بدنى شرط مباشرت است نه شرط وجود). آية الله سيستانى: اگر اميد به تمكن از حج بدون حرج و مشقت بعد از آن هم نداشته باشد در اين فرض گرفتن نايب واجب است و وجوب آن فورى است. آية الله صافى: اگر از جهت مالى قدرت دارد و از جهت صحت بدن استطاعت ندارد و اميد خوب شدن ندارد، واجب است نايب بگيرد. آية الله گلپايگانى: اگر از جهت مالى قدرت دارد و از جهت صحت بدن استطاعت ندارد و اميد خوب شدن ندارد، واجب است نايب بگيرد در صورتى كه حج بر او مستقر شده، و اگر حج بر او مستقر نشده باشد، نايب گرفتن مطابق احتياط است، اگرچه اميد به زوال عذر هم وجود داشته باشد.

است؛ به طورى كه نمى تواند به حج برسد نيز واجب نيست.

[42] م - اگر با وجود شرايط استطاعت، حج را ترك كرد، حج بر او مستقر مى شود و بايد بعداً به هر نحو كه مى تواند به حج برود.(1)

[43] م - مستطيع بايد خودش به حج برود و حج ديگرى از طرف او كفايت نمى كند، مگر در مورد مريض يا پير، به شرحى كه بعداً بيان مى شود.(2)

[44] م - كسى كه خودش مستطيع است نمى تواند از طرف ديگرى براى حج نايب شود يا حج استحبابى به جا آورد، و اگر حج نيابى يا استحبابى به جا آورد باطل است.(3)د.

ص: 42


1- . آية الله بهجت: هر وقت قدرت پيدا نمود، فوراً بايد به جا آورد ولو استطاعت شرعيه زايل شده باشد. آية الله تبريزى: مگر جاهل قاصر بوده باشد و در صورت استقرار هم اگر رفتن به حج حرجى شود واجب نيست. آية الله خويى: مگر غافل از وجوب حج بوده و در غفلت خود معذور باشد كه در اين صورت حج بر او مستقر نيست و در صورت استقرار بايد به هر نحو كه ممكن باشد حج برود مگر اينكه حرجى باشد. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 3 مراجعه شود. آية الله سبحانى: چنانچه شرايط استطاعت در او جمع باشد هرچند مشقت زا و حرجى باشد، ولى اگر فعلاً استطاعت بدنى ندارد مثلاً مريض است و يا آن گونه حرجى است كه از حالت استطاعت بدنى خارج است، بايد نايب بگيرد. آية الله سيستانى: مگر اينكه جاهل به حصول استطاعت يا غافل از آن باشد، يا جاهل به وجوب حج يا غافل از آن باشد، و در اين جهل و غفلت معذور باشد. آية الله فاضل: چنانچه تا پايان اعمالِ حج، شرايط استطاعت باقى باشد، در اين صورت بايد حج را انجام دهد مگر اينكه انجام حج حرجى باشد، كه در اين فرض از خودش ساقط است، و در اين صورت بايد از تركه او - ولو از ميقات - نايب بگيرد، يا شخصى تبرعاً حج او را انجام دهد.
2- . آية الله زنجانى: به شرحى كه در ذيل مسئله 23 گذشت. آية الله سبحانى: مگر اينكه بيمارى داشته باشد كه از بهبودى آن مايوس باشد و يا ناقص العضوى كه انجام اعمال و مناسك براى او حرجى باشد و يا پير باشد كه انجام حج براى او غير ممكن يا مشقت زا و حرجى باشد.
3- . آية الله بهجت: حج نايب، صحيح و ذمه منوب عنه برى مى شود. آية الله تبريزى: اگر حج نيابى به جا آورد، حجش صحيح است و ذمه منوب عنه برى مى شود ولى در فرضى كه واقعاً بر او حج واجب بوده ولو نسبت به آن جاهل باشد، اجاره باطل است و نايب استحقاق اجرة المثل را دارد مگر بيشتر از اجرة المسمّى باشد و اگر حج استحبابى براى خودش انجام دهد، در صورت علم به استطاعتِ خود و عدم صحت حج استحبابى، حج او باطل است و در غير اين صورت حجش صحيح و مجزى از حجة الاسلام مى باشد. آية الله خامنه اى: اما اگر نايب از واجب بودن حج بر خود بى خبر باشد، بعيد نيست كه حج نيابى او صحيح باشد. آية الله خويى: در صورت تنجّزِ وجوب حج بر نايب اجاره باطل است، مگر اينكه اجاره مطلق باشد كه بتواند اول براى خودش حج به جا آورد و بعد از آن حج منوب عنه را و در فرض بطلان اجاره، اجير مستحق اجرة المثل است مگر اينكه اجرة المثل بيشتر از اجرة المسمّى باشد و اگر مستطيع، حج استحبابى براى خودش انجام دهد، با اينكه مى داند مستطيع است، گرچه حجش صحيح است ولى مجزى از حجة الاسلام نمى باشد. آية الله زنجانى: و اگر حج نيابى به جا آورد باطل است مگر در صورتى كه انجام حجة الاسلام خود در امسال بر او واجب نباشد به تفصيلى كه در ذيل مسئله 38 گذشت و اگر حج استحبابى به جا آورده باطل است. آية الله سبحانى: كسى كه خودش مستطيع است جائز نيست در همان سال نيابت بپذيرد و اگر حج نيابى انجام داد باطل است و ذمه منوب عنه فارغ نمى شود، ولى در صورت جهل به استطاعت ذمه منوب عنه فارغ شده و در مورد اجرت با مستأجر مصالحه كند. آية الله سيستانى: كسى كه ذمه اش مشغول به حج واجب است و متوجه است، جايز نيست در همان سال نيابت بپذيرد ولى اگر حج نيابى انجام داد صحيح است و ذمه منوب عنه فارغ مى شود، اما اجاره باطل است و مستحق اجرت المثل است و قصد حج استحبابى براى خودش اثرى ندارد و حجة الاسلام محسوب مى شود مگر قصدش به نحوى باشد كه به قصد قربت خلل ايجاد كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صحت آن اشكال است و احتياط ترك نشود، عالم باشد و يا جاهل. آية الله فاضل: حج او صحيح است هرچند معصيت كرده است. آية الله مكارم: حج نيابتى او صحيح است، هرچند گناه كرده است و حج استحبابى او حج محسوب مى شود.

[45] م - كسى كه حج بر او مستقر شد و به جا نياورد تا فوت شد، بايد از تركه او برايش حج بدهند و حج ميقاتى كفايت مى كند و تا حج او را ندهند، ورثه نمى توانند در تركه تصرف نمايند(1) و لازم است در همان سالِ فوت، حج را ادا نمايند و تأخير از آنت.

ص: 43


1- . آية الله بهجت: ورثه پيش از استيجار براى حج، مى توانند در تركه تصرف كنند در صورتى كه قصد استيجار داشته باشند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: كسى كه مرده و حجة الاسلام بر او بوده، ورثه پيش از استيجار براى حج نمى توانند در تركه تصرف كنند، خواه هزينه حج برابر تركه باشد يا كمتر از آن، بنا بر احتياط، بلى اگر تركه خيلى زياد باشد و ورثه ملتزم به اداى حج شوند، مى توانند تصرف كنند. آية الله زنجانى: البته اين در صورتى است كه بترسند با تصرف در تركه استيجار حج فوت شود يا به تأخير افتد. آية الله سيستانى: براى ورثه جايز نيست تا زمانى كه ذمه او به حج مشغول است؛ به طورى در ميراث تصرف نمايند كه منافى با قضاى حج ميت از ميراث باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: حتى در صورتى كه تركه بيش از مخارج حج باشد، بنا بر احتياط واجب تصرّف در اموال ميت جايز نيست. آية الله فاضل: بلى اگر تركه بيشتر از مخارج حج باشد بهتر است تصرف نكنند. آية الله مكارم: مگر اينكه بناى قطعى بر اداى حج داشته باشد، در اين صورت تصرف جايز است.

جايز نيست(1)، و چنانچه در آن سال استيجار ممكن نباشد مگر از بلد، لازم است از بلد اجير بگيرند و از اصل تركه خارج مى شود(2)، و همچنين اگر در آن سال از ميقات نتوانند اجير بگيرند مگر به زيادتر از اجرت متعارف، لازم است اجير بگيرند و تأخير نيندازند(3)،د.

ص: 44


1- . آية الله سبحانى: هزينه حج او را از تركه قبل از تقسيم بردارند و كافى است در اين مورد به هزينه حج ميقاتى اكتفا كنند مگر اينكه وصيت به حج بلدى كرده باشد و بر ورثه او لازم است كه در همان سال نخست براى او حج نيابى بگيرند و هزينه مازاد بر حج نيابى را از ثلث تركه ميت بردارند. آية الله سيستانى: احوط اين است كه فوراً براى فارغ شدن ذمه او اقدام نمايند، هرچند با استيجار از تركه، و اگر در همان سال استيجار از ميقات ميسر نشد، به احتياط واجب بايد از بلد استيجار كنند و تأخير نيندازند هرچند بدانند در سال بعد، از ميقات ميسر مى شود، ولى در اين صورت مازاد بر اجرت حج از ميقات را، از سهم صغار ورثه به حساب نياورند.
2- . آية الله خامنه اى: مگر آنكه وصيت كرده باشد كه مخارج حج از ثلث پرداخت شود، و در اين صورت عمل به آن، بر وصاياى مستحب اولويت دارد و اگر ثلث مالش براى انجام آن كافى نباشد، كمبود آن از اصل مال برداشت مى شود. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: مگر اينكه وصيت كند از ثلث خارج شود و ثلث كافى باشد و اگر كافى نباشد از ساير تركه بايد تكميل شود. آية الله سبحانى: مگر آنكه وصيت كرده باشد كه براى او حج بلدى بگيرند كه در اين صورت هزينه مازاد بر حج ميقاتى را از ثلث ميت بپردازند. آية الله مكارم: مگر اينكه وصيت كند از ثلث خارج شود.
3- . آية الله بهجت: دين مقدم است حتى بر وصيت ولى در زايد بايد با اجازه ورثه باشد و بنا بر احتياط زايد را بين غير صغار تقسيم نمايند. آية الله سبحانى: در هر صورت مازاد بر حج ميقاتى را از ثلث بدهند مگر اينكه ورثه راضى نشوند از اصل داده شود. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب، ولى مازاد بر اجرتِ متعارف را از سهم صغار ورثه به حساب نياورند.

و اگر وصى يا وارث اهمال كنند و تأخير بيندازند و تركه از بين برود ضامنند،(1) بلى اگر ميت تركه نداشته باشد، بر وارث، حج او واجب نمى شود.

مسائل متفرقه استطاعت

[46] م - اگر زنى شوهرش از دنيا برود و در حيات شوهرش استطاعت مالى نداشته باشد و بعد از مردن او، از ارث شوهر، استطاعت مالى پيدا كند ولى از جهت مرض نتواند به حج برود، در صورتى كه مرض او به نحوى است كه قدرت بر رفتن به حج ندارد، مستطيع نشده و حج بر او واجب نيست(2) و همچنين اگر بعد از مردنِ شوهر، شغل يا زراعت يا صنعتى كه بتواند بعد از برگشتن از حج، زندگى خود را اداره كند نداشته باشد، مستطيع نمى شود، هرچند ارثى كه برده، براى رفتن به حج و برگشتن كافى باشد.(3)

[47] م - زنى كه مهريه اش وافى براى مخارج حج هست و آن را از شوهر خود طلبكار است، اگر شوهرش تمكن از اداى آن را ندارد، زن حق مطالبه ندارد و مستطيع نيست و اگر تمكن دارد و مطالبه آن براى زن مفسده اى ندارد، با فرض اينكه شوهر نفقه و مخارج زندگى زن را مى دهد(4)، لازم است زن مهريه را مطالبه كند و به حج برود و چنانچه براى او مفسده دارد؛ مثل اينكه ممكن است مطالبه، به نزاع(5) و طلاق منجر

ص: 45


1- . آية الله زنجانى: و اگر كسى كه تركه در اختيار اوست اهمال كند و تركه از بين برود ضامن است، هرچند وصى يا وارث نباشد...
2- . تفضيل نظر آيات عظام در اين مسئله، در ذيل مسئله 41 گذشت. آية الله زنجانى: بايد طبق تفصيلى كه در ذيل مسئله 23 گذشته نايب بگيرد.
3- . حكم رجوع به كفايت، در مسئله 40 گذشت.
4- . آية الله زنجانى: مستطيع است و بايد به حج برود و اگر بدون مطالبه مهريه نمى تواند حج به جا آورد بايد مهريه را مطالبه نمايد و به حج برود.
5- . آية الله بهجت: در صورتى كه مطالبه مهر از شوهر ناراحتى و يا مشكلاتى در زندگى ايجاد نكند وى مستطيع است و مطالبه مهر منعى ندارد بلكه لازم است، ولى اگر موجب دردسر و ناراحتى براى وى شود و يا مراجعه به حاكم باعث منقصت شأن او گردد مطالبه لازم نيست. آية الله تبريزى: اگر مطالبه مهريه موجب ناراحتى هايى شود كه زن در زندگى اش به حرج و مشقت بيفتد، حج بر او واجب نيست. آية الله خويى، آية الله سبحانى: يعنى مطالبه بر او حرجى يا در آن خوف ضرر باشد. حج بر او واجب نيست. آية الله زنجانى: و همچنين در صورتى كه مطالبه مهريه، موجب حرج يا آبروريزى زن مى شود مستطيع نيست.... آية الله سيستانى: اگر به حدى باشد كه براى زن تحمّلش مشكل باشد. آية الله گلپايگانى: مجرد طلاق باعث عدم وجوب حج نيست. بله اگر صرف مهريه در حج موجب شود كه زندگى او مختلّ شود حج بر او واجب نيست. آية الله مكارم: حتى اگر منجرّ به طلاق نشود ولى مشكلات مهمّى در زندگى او حاصل گردد حج لازم نيست.

شود كه براى زن مفسده دارد، مستطيع نشده است.

[48] م - با وجوه شرعيه؛ مثل سهم امام و سهم سادات، شخص مستطيع نمى شود و اگر به مكه برود، كفايت از حَجة الاسلام نمى كند.(1)

[49] م - اگر كسى منزل گران قيمتى دارد و در صورتى كه آن را بفروشد و منزل ارزان تر بخرد و با تفاوت قيمت آن بتواند به حج برود، چنانچه منزلى كه دارد زايد بر شئون او نباشد لازم نيست آن را بفروشد و با اين فرض مستطيع نيست(2) و اگر زايد برد.

ص: 46


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى: كسى كه مالى را كه بتواند با آن حج به جا آورد، در اختيار دارد هرچند ملك او نباشد ولى تصرفش در آن جايز باشد با تحقق ساير شرايط مستطيع است. آية الله سبحانى: افرادى كه سهم امام و سهم سادات از ديگران نزد آنها هست، بايد اين نوع اموال را به مصرف خود برسانند و نمى توانند هزينه حج را با آنها تامين كنند ولى اگر تملك او يا تصرف او در وجوه شرعيه به وجه صحيح صورت گرفته باشد مثل اينكه فقيه جامع الشرايط سهمى را در اختيار او قرار داده باشد با تحقق ساير شرايط، مستطيع مى شود و حج او از حجة الاسلام كفايت مى كند. آية الله فاضل: چنانچه به عنوان شهريه يا از روى استحقاق و خدمات دينى از طريق حاكم شرع به او داده شده، مالك مى شود و اگر به مقدار حج باشد مستطيع است و بايد حجة الاسلام به جا آورد. آية الله مكارم: هرگاه در شأن او باشد مانعى ندارد و حج او صحيح است. نظريه ساير آيات عظام در ذيل مسئله 40 گذشت.
2- . آية الله بهجت: اگر استبدال ضررى يا حرجى باشد لازم نيست. آية الله خامنه اى: كسى كه ضروريات زندگى از قبيل مسكن، لوازم خانه، وسيله نقليه و ابزار كار و مانند آن را بيشتر از شأن خود دارد، اگر مى تواند با فروش آنها و خريد مايحتاج زندگى اش، مقدار زائد را صرف مخارج حج كند و اين كار موجب حرج و وهن و منقصت او نمى شود، و مقدار مازاد به اندازه مخارج حج و يا مكمّل آن است، بايد اين كار را انجام دهد و مستطيع است. آية الله خويى، آية الله سيستانى: اگر فروش خانه سبب حرج و مشقت او نيست حج بر او واجب است. آية الله زنجانى: چنانچه تبديل آن به منزل ارزان تر مستلزم حرج و هتك حيثيت او نباشد، مستطيع است هرچند منزل كنونى، زائد بر شئون او نباشد. آية الله سبحانى: اگر به حسب شأن او مورد نياز او باشد لازم نيست آن را بفروشد ولى بهتر است اين كار را انجام دهد و با تفاوت قيمت به حج برود، البته چنانچه اقدام به فروش كرد و با تفاوت قيمت مى تواند به حج برود و هم خانه مناسب شأن خود تهيه كند، در اين صورت بايد با باقيمانده پول به حج برود.

شئون او باشد(1)، با وجود ساير شرايط، مستطيع است.

[50] م - كسى كه از راه كسب يا غير كسب مخارج رفتن و برگشتن حج را دارد و بعد از برگشتن از حج، مقدارى از مؤونه زندگى خود را از درآمد كسب؛ مثل منبر و بقيه را از شهريه اى كه از وجوه شرعيه است تأمين مى كند، اگر در راه اداره زندگى بعد از مراجعت از حج، نياز به شهريه داشته باشد مستطيع نيست.(2)

[51] م - اگر كسى زمين يا چيز ديگرى را بفروشد كه منزل مسكونى تهيه كند،(3) در صورت نياز به منزل مسكونى مستطيع نمى شود، هرچند پولى كه به دست آورده، براى مخارج حج كافى باشد.د.

ص: 47


1- . آية الله سبحانى: بهتر است بفروشد، ولى تا نفروخته حج بر او واجب نمى شود، مگر اينكه اقدام به فروش كند و خانه مناسب شأن تهيه نمايد و سپس با باقيمانده پول به حج برود.
2- . تفصيل نظر آيات عظام در ذيل مسئله 40 بيان شد. آية الله سبحانى: قسمتى را كه از طريق حقوق شرعى مانند زكات، سهم امام، سهم سادات در اختيار دارد اگر تصرف و تملكش به وجه صحيح صورت گرفته باشد، با تحقق ساير شرايط مستطيع مى شود و اگر حج برود از حجة الاسلام كفايت مى كند.
3- . آيات عظام بهجت، خويى، سيستانى: در صورتى كه صرف آن پول در راه حج سبب ناراحتى و مشقت در زندگى وى شود، حج بر او واجب نمى شود، و چنانچه سبب ناراحتى نشود واجب مى شود. آية الله خامنه اى: در صورتى كه منزل شخصى جزء نيازهاى ضرورى او باشد و يا مالكيت آن با موقعيت عرفى او مناسب است، با گرفتن پول زمين مستطيع نمى شود هرچند به مقدار مخارج حج و يا مكمّل آن باشد. آية الله زنجانى: در صورتى كه رفتن به حج مستلزم آن باشد كه در تهيه منزل مسكونى مورد نيازش به حرج يا هتك حيثيت بيفتد، مستطيع نيست. آية الله مكارم: و قصد تهيه آن را داشته باشد.

[52] م - اگر شخصى از سال هاى قبل مستطيع بوده و فعلاً مسافرت با هواپيما، به جهت كسالت، براى او مقدور نباشد و غير از هواپيما وسيله ديگرى براى او فراهم نباشد، نمى تواند نايب بگيرد(1) و بايد در وقت تمكن به حج برود و اگر متمكن نشد تا فوت شد، بايد از تركه اش براى او حج بدهند و اگر از سال هاى قبل استطاعت نداشته، در فرض مزبور مستطيع نشده است.(2)

[53] م - هرگاه زنى با كسب مى تواند مخارج خويش را متكفل شود و مخارج حجش را نيز دارد و در صورت رفتن او به حج، شوهرش براى مخارج به زحمتت.

ص: 48


1- . آية الله بهجت: در صورت استقرار حج، با فرض يأس از زوال عذر، واجب است استنابه نمايد و با اميد زوال عذر، احوط جمع بين استنابه فورى و لوازم مناسب با احتياط در آن است، و با زوال عذر احوط اعاده با مباشرت است و با تبديل اميد زوال عذر به يأس از آن احوط تجديد استنابه است و با استمرار عذر تا وقت وفات، احوط براى غير مأيوس قضاى از او با تكرار استنابه است. و اما در صورت عدم استقرار حج، پس با فرض يأس از زوال عذر، اظهر وجوب فورى استنابه است و با اميد زوال عذر، احتياط مستحب اين است كه فوراً استنابه كند كه با زوال عذر اعاده با مباشرت مى نمايد و احتياط در بقيه بر همان نحو است كه ذكر شد. آية الله تبريزى: اگر اطمينان به تمكن از مباشرت نداشته باشد، بنا بر احتياط واجب است كه براى خود نايب بگيرد و چنانچه مى داند متمكن از مباشرت نمى شود بايد نايب بگيرد و همچنين در فرض بعدى بايد بنا بر احتياط نايب بگيرد و وجوب نايب گرفتن مانند وجوب حج فورى است. آية الله خامنه اى: كسى كه حج بر او مستقر شده، اگر بر اثر پيرى يا بيمارى قدرت رفتن به حج را ندارد و يا براى او حرج و مشقت دارد و اميدى به بهبودى و قدرت پيدا كردن بر اداى حج بدون مشقت را - هرچند در سال هاى آينده - نداشته باشد، واجب است نايب بگيرد. ولى كسى كه حج بر او مستقر نشده، واجب نيست نايب بگيرد. آيات عظام خويى، سبحانى، سيستانى: اگر اميد به تمكن از مباشرت نداشته باشد، واجب است كه براى خود نايب بگيرد. آية الله زنجانى: اگر اميد بهبودى ندارد بايد براى انجام حج در اولين سال نايب بگيرد والاّ بايد خودش حج به جا آورد ولى فوريت آن ساقط است و مى تواند حج را تا خوب شدن به تأخير بيندازد و در هر حال اگر انجام نداد تا فوت شد بايد براى او حج بدهند و اگر وصيت نكرده باشد از اصل تركه او برداشته مى شود و همچنين است حكم كسى كه از سال هاى قبل استطاعت نداشته است. آية الله مكارم: اگر اميد بهبودى نداشته باشد بايد نايب بگيرد.
2- . تفصيل اين مسئله در ذيل مسئله 41 استطاعت گذشت.

مى افتد، اگر به زحمت افتادن شوهر، موجب حرج براى زن نباشد(1) مستطيع است و بايد به حج برود و به زحمت افتادن شوهر مانع استطاعت زن نمى شود.

[54] م - كسى كه در محل خودش مستطيع نيست، واجب نيست به حج برود، هرچند استطاعت حج ميقاتى را داشته باشد، ولى اگر رفت و وقتى به ميقات رسيد استطاعت حج از آنجا را با همه شرايط ديگر داشت مستطيع مى شود و كفايت از حَجة الاسلام مى كند.

[55] م - كسى كه بعد از استطاعت مالى بدون تأخير، سعى در رفتن به حج داشته و در قرعه كشى شركت نموده و از جهت اينكه قرعه به نامش اصابت نكرده نتوانسته به حج برود، مستطيع نشده و حج بر او واجب نيست(2)، ولى اگر مسامحه كرد و تأخير نمود و در سال هاى بعد در قرعه كشى شرك كرد، حج بر او مستقر شده است هرچند قرعه به نام او اصابت نكند.(3)د.

ص: 49


1- . آية الله زنجانى: موجب حرج يا آبروريزى براى زن نباشد... آية الله سبحانى: اگر به حج برود و شوهرش از نظر هزينه زندگى به زحمت مى افتد بايد به حج برود و به زحمت افتادن شوهر مانع از حج نمى شود. آية الله سيستانى: به حدى كه تحمّلش براى او مشكل باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به نحوى كه زندگى او مختلّ شود.
2- . آية الله تبريزى: در صورتى كه از رفتن به حج به صورت آزاد متمكن نباشد. آية الله خامنه اى: ولى اگر رفتن به حج در سال هاى بعد از آن منوط به نام نويسى و پرداخت مبلغى در اين سال باشد، بنا بر احتياط واجب بايد به اين كار اقدام كند. آية الله زنجانى: چنانچه احتمال بدهد كه بتواند راه حج را بر خود باز كند بايد در اولين سال ممكن خودش حج به جا آورد و هرگاه از بازشدن راه حج نااميد شد بايد نايب بگيرد. آية الله سبحانى: اگر راه معمول تشرف به حج، نام نويسى به روش مذكور و در نوبت ماندن باشد، بايد ثبت نام كند و عدم اصابت قرعه رافع استطاعت نيست. آية الله مكارم: در صورتى كه راهِ مشروع، منحصر به شركت در قرعه كشى باشد.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى، مكارم: مشروط بر اينكه مطمئن بوده كه در مرحله قبل قرعه به نامش اصابت مى كرده. آية الله زنجانى: و در صورتى كه تأخير او از روى مسامحه نبوده - مثلاً از ثبت نام براى قرعه كشى اصلاً اطلاع نداشته است - حج بر او مستقر نشده است، مگر آنكه معلوم گردد كه اگر مى خواست مى توانست حج به جا آورد. آية الله سيستانى: چنانچه مى دانست در همان سال ثبت نام، قرعه به نام او اصابت مى كرد، حج بر او مستقر است و چنانچه مى دانست سال هاى بعد، قرعه به نام او اصابت مى كرد، در فرضى كه احتمال عروضِ مانع ديگرى، از انجام حج را در سالى كه قرعه به نام او اصابت مى كرد، نمى داد، بنا بر احتياط واجب، لازم بود ثبت نام كند و در اين فرض كه ثبت نام نكرده، بنا بر احتياط واجب حج بر او مستقر مى شود.

[56] م - كسى كه براى حج نيابتى اجير شده و بعد در همان سال استطاعت مالى پيدا كرده؛ چنانچه براى حج در آن سال اجير شده باشد، بايد حج نيابتى را به جا آورد(1) و اگر استطاعت او باقى ماند، حج خودش را در سال بعد انجام دهد.

[57] م - در حصول استطاعت فرقى نيست بين اينكه در ماه هاى حج يعنى شوال و ذى قعده و ذى حجه مال پيدا كند يا قبل از آن، بنابراين اگر استطاعت مالى پيدا شود و استطاعت بدنى و ساير شرايط موجود باشد نمى تواند خود را از استطاعت خارج كند، حتى در اوائل سال و قبل از ماه هاى حج.(2)ت.

ص: 50


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: اگر استطاعت به سبب اجير شدن براى حج نيابتى پيدا كرد، مطابق متن عمل كند، ولى اگر از راه ديگر استطاعت پيدا كرد كشف از بطلان اجاره مى شود و بايد حج خود را به جا آورد. آية الله خامنه اى: كسى كه استطاعت مالى ندارد، اگر براى نيابت از ديگرى اجير شود و سپس بعد از عقد اجاره به واسطه مالى غير از مال الاجاره مستطيع شود، بايد در آن سال حج را براى خود انجام دهد و اگر عقد اجاره او براى همين سال بوده، اجاره باطل است، و در غير اين صورت، بايد حج استيجارى را در سال بعد به جا آورد. آية الله زنجانى: بايد مطابق مسئله 38 و ذيل آن عمل نمايد. آية الله سيستانى: اگر وثوق داشته باشد كه در سال آينده مى تواند براى خود به جا آورد يا استطاعت او به مال الاجاره باشد، پس اجاره صحيح است و به مقتضاى آن عمل نمايد. و اگر وثوق ندارد و استطاعت او به غير مال الاجاره، است در اين صورت اجاره باطل است و بايد براى خودش حج نمايد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 23 و 24 گذشت.

[58] م - خدمه كاروان ها كه وارد جده مى شوند، اگر ساير شرايط استطاعت را دارند؛ از قبيل داشتن وسايل زندگى بالفعل يا بالقوه و رجوع به كفايت، مثلاً كار و صنعت و غير آن، كه با آنها مى توانند پس از مراجعت ادامه زندگى مناسب خود را بدهند، مستطيع هستند(1) و بايد حَجة الاسلام به جا آورند و كفايت از حج واجب آنان مى كند و چنانچه ساير شرايط را ندارند به مجرد امكان حج، براى آنان استطاعت حاصل نشده است و حج آنان استحبابى است و چنانچه بعداً استطاعت پيدا كردند، بايد حج واجب را به جا آورند و حكم روحانى كاروان نيز همين است ليكن اگر بعد از مراجعت از مكه نياز به شهريه حوزه دارند مستطيع نمى شوند.(2)

[59] م - پزشكان يا كسان ديگرى كه با مأموريت به ميقات آمده اند و در ميقات جامع شرايط استطاعت هستند، واجب است حجة الاسلام به جا آورند(3)، هرچند كه لازم است مأموريت خود را نيز انجام دهند.د.

ص: 51


1- . آية الله خويى: اگر حج موجب تفاوت در زندگى آنان نباشد وجوب آن بعيد نيست. آية الله زنجانى: كارگزاران حج بعد از قبول مأموريت چنانچه تشرف به حج، زندگى آنها را مختل نكند و با مأموريت آنها منافات نداشته باشد، با داشتن ساير شرايط مستطيع هستند. آية الله سبحانى: كسانى كه حج بر آنها در برابر خدمتشان عرضه مى شود مانند طبيب كاروان، خدمه، مدير، روحانى و ساير عوامل، حج چنين افرادى از حجة الاسلام كفايت مى كند. هرچند قبول بر آنها واجب نيست.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 40 گذشت. آية الله مكارم: در تمام مواردى كه افراد به عنوان خدمه يا روحانى يا غير آن به حج مى روند، چنانچه زندگى خانواده آنها در همان مدت تأمين باشد حجشان حجة الاسلام و تأمين زندگى آنها در بازگشت شرط نيست.
3- . آية الله بهجت، آية الله زنجانى: بايد حجة الاسلام به جا آورند، مگر آنكه مأموريت به گونه اى باشد كه نتوانند به وظايف عمل كنند. آية الله خامنه اى: به شرط آنكه اداى مناسك حج مزاحم با خدماتى كه براى آن اجير شده اند نباشد. آية الله فاضل: مگر اينكه مأموريت آنها مشروط به عدم احرام براى حج تمتع باشد، يا عمل به مأموريت مانع از انجام اعمال حج باشد كه در اين دو صورت حج واجب نيست، بلى اگر مخالفت كردند و حج انجام دادند هرچند مرتكب معصيت شده اند ولى حج آنها صحيح است و كفايت از حجة الاسلام مى كند.

استفتائات استطاعت

[60] س - كسى در مدينه مريض شده (سكته كرده) و فعلاً در بيمارستان است و دكترها گفته اند كه بايد تا دو هفته استراحت كند، آيا بعد از مدت استراحت در صورتى كه حمل او براى انجام دادن اعمال مشكل باشد، اگر او را به مكه ببرند وظيفه اين شخص چيست؟

ج - اگر سال اول استطاعت او است و قدرت اعمال، حتى به نحو اضطرارى را ندارد، از استطاعت افتاده و حج بر او واجب نيست(1)، ولى براى دخول مكه بايد مُحرم شود و با انجام اعمال عمره مفرده ولو اضطرارى آن، از احرام خارج مى شود، و چنانچه سال اول استطاعت او نباشد و حج بر او مستقر شده، اگر مأيوس از خوب شدن باشد بايد نايب بگيرد كه برايش عمره و حج تمتع انجام دهد و خودش براى دخول مكه مُحرم شود و عمره مفرده به طورى كه ذكر شد به جا آورد، و چنانچه براى

ص: 52


1- . آية الله بهجت: گذشت حكم استنابه در مسئله 52. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط بايد نايب بگيرد و وجوب آن فورى است مگر اينكه اطمينان به تمكن از مباشرت در سال هاى بعد داشته باشد. آية الله خويى: اگر توانايى مباشرت اعمال حج را ندارد ولو به اينكه براى بعض اعمال نايب بگيرد، از استطاعت افتاده است. ولى اگر ثروتمند است و ديگر هيچ گاه توانايى مباشرت اعمال حج را ندارد و يا مشقت دارد، بايد براى حج نايب بگيرد و وجوب نايب گرفتن، مانند وجوب حج، فورى است. آية الله زنجانى: در صورت حرج يا ضرر شديد فعلاً وظيفه اى ندارد و بايد مطابق ذيل مسئله 64 عمل نمايد. آية الله سبحانى: اگر تمكن مالى براى استنابه ندارد از استطاعت خارج شده ليكن اگر متمكن است واميد بهبودى او نيست بايد استنابه كند. آية الله سيستانى: اگر توانايى مباشرت اعمال حج را ندارد و نايب هم نمى تواند بگيرد، از استطاعت افتاده است ولى اگر تمكن مالى دارد و توانايى مباشرت اعمال حج را ندارد يا دشوار و با مشقت است و اميد به بهبودى ندارد بايد نايب بگيرد. آية الله صافى: اگر ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بكند، بنا بر اظهر بايد نايب بگيرد. آية الله گلپايگانى: اگر ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بكند، بنا بر احتياط بايد نايب بگيرد.

اين شخص انجام اعمال حج تمتع ممكن باشد، ولو به نحو اضطرار و انجام اضطرارى اعمال، لازم است مُحرم شود و هر مقدار از اعمال را كه مى تواند ولو با كمك گرفتن از ديگرى انجام دهد، و هر مقدار را كه نمى تواند، نايب بگيرد ولى در وقوفين، گرفتن نايب كافى نيست.

[61] س - كسى كه احتمال مى دهد حجى كه در سال هاى قبل انجام داده، صحيح نبوده يا مستطيع نبوده است و فعلاً شرايط استطاعت را دارد و بخواهد احتياط كند، حج را به چه نيتى به جا آورد؟

ج - مى تواند قصد ما فى الذمه؛ يعنى قصد امتثال مطلقِ امرِ متوجه به او را كند(1) و مى تواند قصد حَجة الاسلام احتياطاً نمايد.

[62] س - شخصى كه حج واجب خود را انجام داده است آيا مى تواند آن را به قصد ما فى الذمه اعاده كند؟

ج - مانع ندارد(2) ولى اعاده حج كفايت از اجزاء - در صورت صحّت حج سابق و بطلان اجزاء - نمى كند و بايد خود آن جزء تدارك شود.

[63] س - كسى كه با وجود تقليد صحيح، قبلاً به حج مشرف شد و چون رجوع به كفايت را مجتهد او شرط استطاعت نمى دانسته حَجة الاسلام قصد نموده و به جا آورده است با اينكه رجوع به كفايت نداشته است، فعلاً همه شرايط استطاعت براى او موجود است و از حضرت امام تقليد مى كند آيا بايد حج سابق را اعاده كند يا خير؟

ج - اعاده لازم است.(3)ت.

ص: 53


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، سبحانى: در اين مسئله و مسئله بعد، قصد امتثال امر فعلى را بنمايد.
2- . آية الله مكارم: اگر حج خود را به طور صحيح انجام داده وجهى براى اعاده آن نيست. آية الله نورى: مانع ندارد مطلقاً.
3- . آية الله بهجت: به معنايى كه براى رجوع به كفايت، در ذيل مسئله 40 گذشت مراجعه فرماييد. آيات عظام تبريزى، زنجانى، سبحانى، سيستانى، فاضل، گلپايگانى، مكارم، نورى: اعاده لازم نيست.

[64] س - شخصى بعد از انجام عمره تمتع مريض شد و از انجام حج منصرف شد و به ايران رفت و در مكه كسى را وكيل كرده كه براى فراغ ذمه او اقدام نمايد، وظيفه در اين مورد چيست و آيا محرمات احرام بر چنين شخصى چه وضعى دارد؟

ج - در فرض مسئله، وكيل گرفتن بى فايده است و چنانچه سال اوّل استطاعت او بوده است و در اثر مرض از قدرت انجام حج افتاده باشد در اين صورت وجوب حج بر او موقوف است به بقاى استطاعت تا سال هاى بعد(1)، ولى در صورتى كه سال اول استطاعت نبوده و حج بر او از قبل واجب بوده است، چنانچه مأيوس از خوب شدن باشد بايد در همان سال(2) يا سال بعد براى حج و عمره تمتع نايب بگيرد، و در صورتىد.

ص: 54


1- . آية الله بهجت: براى حكم استنابه، به مسئله 52 مراجعه شود. و عمره او مفرده مى شود و احتياطاً بايد طواف نساء به جا آورد. آية الله تبريزى، آية الله گلپايگانى: مگر آنكه ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بكند، پس بنا بر احتياط بايد نايب بگيرد. آية الله خويى: مگر آنكه ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بكند يا براى او مشقت داشته باشد و اميد به بهبودى نداشته باشد كه در اين صورت بايد براى حج نايب بگيرد. و وجوب نايب گرفتن مانند وجوب حج فورى است. آية الله زنجانى: اگر براى حج مجدد نيز استطاعت مالى داشته يا از سال هاى قبل استطاعت مالى داشته باشد بايد در اولين فرصت حج به جا آورد، و اگر از بهبودى مأيوس است نايب بگيرد؛ ولى چنانچه به مصرف كردن اين مال، نياز مبرمى پيدا كرد و مال را مصرف نمود از استطاعت مى افتد. آية الله سبحانى: اگر بازگشت براى او مقدور نيست احتياطاً بايد براى طواف نساء نايب بگيرد و در صورتى كه ثروتمند باشد و اميد به بهبودى نداشته باشد براى حج نيز نايب بگيرد. آية الله سيستانى: اگر از انجام حج متمكن نبوده، وظيفه او بنا بر احتياط واجب اين بوده است كه عمره تمتع را بدل به عمره مفرده كند و طواف نساء را انجام دهد، و اكنون اگر بازگشت براى او مقدور نيست احتياطاً بايد براى طواف نساء نايب بگيرد. آية الله صافى: مگر آنكه ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بكند، پس بنا بر اظهر بايد نايب بگيرد.
2- . آية الله فاضل: و اگر نشد سال بعد. آية الله مكارم: در همان سال و اگر ممكن نشد در سال هاى بعد.

كه مأيوس از خوب شدن نباشد(1) نمى تواند نايب بگيرد و بايد خودش حج و عمره تمتع را مجدداً انجام دهد، و در هر صورت فعلاً از احرام خارج و محرمات احرام بر او حلال شده است.

[65] س - در حال حاضر، كه هر كسى بخواهد حج مشرف شود بايد قبلاً براى ثبت نام و مقدمات حج اقدام نمايد، اگر كسى ثبت نام كرد ولى نوبت او را براى چند سال ديگر اعلام نمودند، اگر قبل از رسيدن آن نوبت، از راه ديگر وسيله رفتن براى او فراهم شد و پول قرض كرد و به مكه رفت، آيا حج او حَجة الاسلام است يا خير؟

ج - اگر قبلاً حج بر او مستقر نشده و فعلاً هم نمى تواند به حج برود مگر با قرض، حج بر او واجب نشده است، و حج او حَجة الاسلام نيست.(2)

[66] س - اگر كسى به خيال اينكه استطاعت دارد، به قصد عمره تمتع مُحرم شد و به ترتيب كليه اعمال حج تمتع حَجة الاسلام را انجام داد و بعد از تمام شدن اعمال معلوم شد كه مستطيع نبوده است، بفرماييد احرام و اعمال گذشته اش چگونه است و نسبت به آينده اگر مستطيع شد، آيا حجة الاسلام بر او واجب است يا نه؟

ج - مُحرم نيست(3)، ولى اگر مستطيع شد بايد حَجة الاسلام به جا آورد.ت.

ص: 55


1- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط در اين صورت هم نايب بگيرد و اگر بعداً رفع عذر شد و داراى شرايط بود احتياطاً خودش نيز حج را انجام دهد.
2- . تفصيل نظر آيات عظام نسبت به حكم قرض گرفتن در ذيل مسئله 20 گذشت.
3- . آية الله بهجت: اگر به قصد انجام وظيفه فعليه بوده حج صحيح استحبابى هم مى باشد. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى: حجش صحيح است ولى كفايت از حجة الاسلام نمى كند. آية الله خامنه اى: اگر به قصد انجام وظيفه فعليه بوده، حج صحيح و استحبابى است. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 32 مراجعه شود. آية الله سيستانى، آية الله مكارم: احرام او صحيح و حج او مستحبّى است و كفايت از حجة الاسلام نمى كند. آية الله نورى: اگر به قصد تقييد بوده احرام واقع نشده، و اگر خطا در تطبيق بوده احرام حج مستحب واقع شده و احرام صحيح بوده و از آن خارج شده، ولى مجزى از حجة الاسلام نيست.

[67] س - كسى خيال مى كرد، مستطيع نيست، به نيت استحباب مُحرم شد و اعمال عمره تمتع را انجام داد، بعد در مكه پرسيد، معلوم شد مستطيع بوده است، آيا مجدداً بايد به نيت وجوب مُحرم شود يا كافى است؟

ج - كفايت نمى كند، و در صحت حج ندبى او تأمل است.(1)

[68] س - شخصى براى زيارت سوريه ثبت نام كرده و فعلاً سه هزار روپيه به دست آورده است و خرج حج بيت الله هم همين مقدار مى شود، آيا رفتن حج واجب است يا مى تواند به زيارت سوريه برود؟د.

ص: 56


1- . آية الله بهجت: اگر به قصد امر فعلى بوده، اگرچه اعتقاد ندبيت آن را داشته، اظهر صحت و اجزاء از حجة الاسلام است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: مجزى از حجة الاسلام است و نياز به احرام جديد نيست. آية الله خامنه اى: اگر شخص مستطيع با اعتقاد به اينكه مستطيع نيست قصد حج استحبابى كند، و بعد معلوم شود كه مستطيع بوده، كفايت آن از حجة الاسلام محل اشكال است و بنا بر احتياط، واجب است در سال بعد حج را به جا آورد، مگر آنكه به توهّم اينكه وظيفه فعليه او امتثال امر استحبابى است، قصد امتثال امر فعلى شارع مقدس را داشته باشد كه در اين صورت كفايت از حجة الاسلام مى كند. آية الله زنجانى: حج استحبابى او صحيح است و بايد در اولين فرصت، حجة الاسلام خود را به جا آورد. آية الله سبحانى: هرگاه به نيت امر فعلى محرم شده باشد از عمره تمتع كفايت مى كند و در غير اين صورت احتياط كند بدين گونه كه طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و آن را عمره مفرده قرار دهد و سپس به يكى از مواقيت رفته و اگر نشد به ادنى الحل و سپس براى عمره تمتع واجب محرم شود و اعمال آن را انجام دهد سپس اعمال حج تمتع را به جا آورد. آية الله سيستانى: چنانچه كسى به اعتقاد اينكه مستطيع نيست به عنوان استحباب، به حج رفت و قصد اطاعت امرى كه فعلاً متوجه او است را نمود و بعداً معلوم شد مستطيع بوده، حجش كفايت مى كند و حج ديگرى بر او واجب نيست. آية الله صافى: در صحت آن اشكال است و احتياط ترك نشود. آية الله فاضل، آية الله نورى: اگر تقييد به استحباب داشته، و اگر به نحو خطا در تطبيق بوده، صحيح و كافى است. آية الله گلپايگانى: مگر اينكه قصد كرده باشد حجى را كه بر اوست و اشتباهاً گمان كرده استحبابى است، كه در اين صورت بعيد نيست كفايت كند. آية الله مكارم: بلكه كفايت مى كند.

ج - اگر ساير شرايط استطاعت را داشته باشد بايد به حج برود.(1)

[69] س - در قباله هاى كنونى براى ازدواج، مبلغ زيادى نوشته مى شود، آيا زنى كه مى خواهد ازدواج كند طبق برنامه مذكور واجب الحج مى شود يا خير؟ ضمناً مشخص فرماييد مبلغ چقدر باشد بهتر است؟

ج - اگر بدون مفسده بتواند مهر را بگيرد و به حج برود مستطيع است، و مهرالسنه بهتر است و استحباب دارد.(2)

[70] س - اگر پدرى بعد از ثبت نام براى حج، فوت كرده است و چند پسر دارد و اجازه حج به يكى از پسران داده مى شود، آيا در چنين موردى استطاعت طريقى براى كدام حاصل مى شود؟

ج - با فرض وجود ساير شرايط استطاعت، به هر كدام اجازه داده شود مستطيع مى شود.(3)د.

ص: 57


1- . آية الله خويى، آية الله سيستانى: و اگر ساير شرايط را ندارد بايد براى سال هاى آينده استطاعت مالى خود را حفظ كند و اگر از تحقق ساير شرايط نااميد است، نايب بفرستد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 47 گذشت.
3- . آية الله زنجانى: اگر لازم باشد كه با آن فيش براى پدر، حج به جا آورند هيچ كدام مستطيع نيستند والاّ هر پسرى كه استطاعت مالى دارد اگر مى تواند بايد رضايت ورثه را در استفاده خودش از فيش متوفى جلب كند و اگر نكند حج بر عهده اش مستقر مى شود. آية الله سبحانى: اگر كسى براى حج ثبت نام نمود و قبل از رسيدن ذى حجه فوت كرد و در همان سال استطاعت مالى پيدا كرده بود، حج بر او مستقر نشده است و فيش ثبت نام از تركه ميت به حساب مى آيد و اگر ورثه توافق كردند و فيش را به يكى از ورّاث مجاناً و يا به عنوان سهم الارث و يا با فروختن به او واگذار كردند و او ساير شرايط استطاعت به جز استطاعت طريقى را داشت، مستطيع مى شود و در غير اين صورت اگر همه ورّاث در شرايط مساوى بودند بايد قرعه بكشند و انجام حج را براى يك نفر از بين خود ميسر كنند و اگر ورثه توافق ننمودند فيش فروخته مى شود و بهاى آن بين ورثه تقسيم مى شود. آية الله صافى: اگر به عنوان نيابت پدر است بر هيچ يك از آنها رفتن به حج و قبول نيابت واجب نيست مگر آنكه بالخصوص مورد وصيت باشد و اگر منظور اين است كه يكى از آنها مى تواند با استفاده از فيش پدر براى خود حج به جا آورد، در صورت داشتن ساير شرايط استطاعت، بر هر كدام كه مى داند با استفاده از فيش مورد مزاحمت ديگران قرار نمى گيرد حج واجب است و اگر همه در اين جهت مساوى باشند بر همه لازم است اقدام كنند و چنانچه يكى از آنها بدون مسامحه ديگران موفق به استفاده شد حج از ديگران ساقط است ولى با مسامحه، حكم به استقرار حج بر او خالى از وجه نيست. اين در صورتى است كه فيش از تركه ميت محسوب نشود و اگر از تركه محسوب شود در صورتى كه هيچ يك از ورثه از حق خود نسبت به آن صرف نظر نكند، بايد به فروش برسد و بهاى آن بين ورثه - كما فرض الله - تقسيم شود و بنابراين، هر يك از ورثه يا غير ورثه بايد اقدام به خريد فيش نمايد، هركس برايش فراهم شد حج بر او واجب است و چنانچه پدر واجب الحج بوده است بايد براى او استيجار نمايند هرچند به فروش فيش باشد. آية الله گلپايگانى: اگر به عنوان نيابت پدر است بر هيچ يك از آنها رفتن به حج و قبول نيابت واجب نيست، مگر آنكه بالخصوص مورد وصيت باشد، و اگر منظور اين است كه يكى از آنها مى تواند با استفاده از فيش پدر براى خود حج به جا آورد، در صورت داشتن ساير شرايط استطاعت، بايد هر كدام سعى كنند كه خودشان به حج بروند و در صورت مشاجره بين آنها، با قرعه تعيين شود، و در هر صورت ارزش فيش را به ورثه مديون است، و چنانچه پدر واجب الحج بوده است، بايد براى او استيجار نمايند. آية الله مكارم: ولى ورثه بايد بر آن توافق كنند و حج واجبى هم بر عهده پدر نباشد.

[71] س - پدرى براى حج ثبت نام كرده و در وصيتش گفته است كه برايش حج مستحبى به جا آورند و پسر بزرگتر چون ديده خودش استطاعت بدنى و مالى دارد و فقط استطاعت طريقى نداشته كه آن هم با فوت پدر برايش حاصل شده، به نيت خود حج را انجام داده، نه به نيابت از پدر، آيا حج او صحيح است يا نه؟ چون استطاعت طريقى نداشته مگر از طريق نيابت؟

ج - فرض مزبور نيابت نيست، و حج خودش صحيح و مُجزى است.(1)

[72] س - مسلمينِ بعضى از كشورهايى كه حكومتشان كمونيستى است، اگر بخواهند حج بروند بايد مبلغ زيادى به آن حكومت كمك كنند و قهراً اين پول براىد.

ص: 58


1- . آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله سبحانى: حج او صحيح است، ولى بايد براى پدر استنابه كند. آية الله سيستانى: وصيت پدر در حج نسبت به او نافذ است و پسر استطاعت طريقى نداشته كه بتواند براى خودش حج به جا آورد. آية الله مكارم: ولى به خاطر ترك وصيتِ پدر، گناه كرده و بايد حج مستحبى او را انجام دهد و يا كسى را بفرستد تا به جا آورد.

تقويت چنين حكومتى مصرف مى شود، در صورتى كه راه منحصر به اين كار باشد آيا اولاً: حج بر چنين اشخاصى واجب است يا نه؟ و ثانياً: اگر اين مقدار پول را بدهند و به حج بروند از حجة الاسلام كفايت مى كند يا نه؟

ج - آنچه ذكر شد موجب سقوط حج نمى شود.(1)

[73] س - زنى براى حج ثبت نام كرده است، ولى شوهرش كه او هم استطاعت داشته، به عللى ثبت نام ننموده است، آيا زن مى تواند شرعاً نوبت خود را به شوهرش بدهد به اين اميد كه در آينده هر دو با هم ثبت نام نمايند يا نه؟ت.

ص: 59


1- . آية الله بهجت: ضررهاى مالى غير مجحف، كه از ظالمين در طريق و از حكومت هاى ظالمه صورت مى گيرد، داخل در استطاعت است و با قدرت تحمّل موجب سقوط نمى شود بلكه واجب است و همچنين قراردادهاى حكومت هاى ظلم. و اگر ضرر مالى، مجحف و موجب عسر باشد مانع از استطاعت شرعيه است. آية الله تبريزى: هرگاه در راه حج دشمنى باشد كه دفع او جز به پرداخت مال زياد ممكن نباشد، پرداخت مال واجب نيست و وجوب حج ساقط خواهد شد مگر اينكه بذل مال، امر متعارف باشد، مثل اينكه حكومت از كسانى كه وارد كشور مى شوند مالى را اخذ مى كند كه در اين صورت بذل واجب است و از مؤونه حج حساب مى شود. آية الله خويى: اگر جزو مخارج حج در آن كشور باشد حج واجب است و اگر اتفاقاً اين مبلغ را از او مى گيرند، اگر مستلزم ضرر مالى معتد به مى باشد حج بر او واجب نيست. البته اگر موجب فساد بر مسلمين باشد طبعاً جايز نيست. آية الله سبحانى: چنانچه ضرر مالى معتدّ به وخسارت مالى غير قابل تحمل نباشد و هم چنين حاكم شرع آن را تحريم نكرده باشد، پرداخت مال مانع ندارد و اين امر موجب سقوط حج نمى شود. آية الله سيستانى: هرگاه در راه حج دشمنى باشد كه دفع او جز به پرداخت مال به او ممكن نباشد، پس اگر پرداخت آن نسبت به حال شخص ضرر زيادى داشته باشد، واجب نخواهد بود و وجوب حج ساقط مى شود، والاّ واجب خواهد بود. بلى پرداخت پول جهت جلب رضاى او تا آنكه راه را باز كند واجب نيست. آية الله صافى: اگر موجب تقويت كفر در برابر اسلام محسوب شود كه عرفاً آن بر ضرر اسلام و خلاف مصلحت مسلمين شمرده شود استطاعت حاصل نيست ولى اگر پول را پرداخت و استرداد آن ممكن نبود، پس از پرداخت، اگرچه معصيت كرده، استطاعت حاصل مى شود و بايد به حج برود. آية الله گلپايگانى: اين گونه پرداخت ها منافات با استطاعت ندارد و در صورت امكان بايد مبلغ را پرداخته و به حج برود و آن حج از حجة الاسلام كفايت مى كند. آية الله مكارم: و حج او مجزى است.

ج - اگر زن مستطيعه است نمى تواند نوبت خود را به شوهرش بدهد، ولى اگر نوبت را به او داد حج شوهر صحيح است.

[74] س - من با داشتن بيست هزار تومان قرض و گرفتن يك ماه حقوق قبل از پرداخت آن، موفق به سفر حج شدم، با توجه به اينكه شخص طلبكار از اين سفر حج كاملاً راضى و به پولش احتياج ندارد، آيا اين حج واجب محسوب مى شود يا نه؟

ج - اگر استطاعت مالى براى شما محقق بوده، در فرض مزبور حج شما صحيح و حج واجب محسوب است، به شرط آنكه امكان اداى بدهى بعداً به سهولت براى شما فراهم باشد. ولى اگر با قرض براى حج استطاعت مالى پيدا كرده ايد، مستطيع نشده ايد و از حَجة الاسلام محسوب نمى شود.(1)

[75] س - اگر كسى مستطيع شد، آيا مى تواند مال خودش را به پدر يا مادر ببخشد و خرج سفر حج ايشان نمايد و اگر چنين كرد تكليفش چيست؟

ج - اگر شخصاً مستطيع است بايد حج به جا آورد و با بخشش پول به والدين، تكليف از او ساقط نمى شود و در صورتى كه با بخشش پول به والدين نتواند حج واجب بر خود را به جا آورد بخشش جايز نيست، اگرچه صحيح است.

[76] س - اشخاصى كه در وقت اسم نويسى براى حج، استطاعت مالى دارند و از طرف دولت براى پنج سال يا بيشتر اسم مى نويسند، آيا براى اين گونه اشخاص اسم نويسى واجب است يا نه؟ و بر فرض وجوب، اگر مسامحه كردند و ننوشتند و بعد از مدت پنج سال مردند يا از استطاعت مالى افتادند، فقط ترك واجب كرده اند يا اينكه حج هم بر آنان مستقر است؟

ج - اگر احتمال دهند كه قرعه در همان سال اول به نامشان بيرون مى آيد لازم است شركت كنندو اگر شركت نكردند بايد به حج بروند و حكم كسى را دارند كهت.

ص: 60


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 20 و 21 گذشت.

حج بر او مستقر است.(1)

[77] س - اينجانب با شرايط زير، طبق قرعه كشى سازمان حج و زيارت - ان شاء الله - در سال 1366 عازم بيت الله الحرام هستم:

1. هزينه كامل زيارت خود و همسرم از پول مُخَمَّس تهيه شده است.

2. معلم آموزش و پرورش بوده و حقوق مستمر در حد معمول زندگى با قناعت را دريافت مى دارم.

3. فاقد مسكن و اتومبيل شخصى بوده و در هر شهرى كه شاغل باشم، مستأجر هستم.ت.

ص: 61


1- . آية الله تبريزى: اگر اطمينان داشته باشد كه در سال اول نامش بيرون مى آيد لازم است در قرعه كشى شركت كند. آية الله خامنه اى: بلكه اگر رفتن به حج در سال هاى بعد منوط به نام نويسى و پرداخت مبلغى در اين سال باشد بنا بر احتياط واجب بايد به اين كار اقدام كند. آية الله خويى: به هر حال بايد در قرعه كشى شركت كنند. آية الله زنجانى: اسم نويسى واجب است و اگر نكردند و در اولين سال به حج نرسيدند طبق ذيل مسئله 3 عمل نمايند. آية الله سبحانى: و همچنين در صورتى كه رفتن به حج بر اساس قوانين كشور منحصر به ثبت نام براى پنج سال آينده باشد در اين صورت نيز واجب اين است كه بايد ثبت نام بكند و اگر ثبت نام نكرد و به خاطر ثبت نام نكردن استطاعت طريقى پيدا نكرد، حج بر او مستقر مى شود. آية الله سيستانى: چنانچه توقع عروض مانع ديگرى از رفتن به حج در سالى كه قرعه به نام او اصابت مى كند، ندارد، بنا بر احتياط واجب لازم است ثبت نام كند وگرنه حج بر او بنا بر احتياط واجب مستقر مى شود. آية الله صافى: در مورد سؤال، وجوب نام نويسى محل تأمّل است و چنانچه با ترك آن، بعد از پنج سال فوت كرد استقرار حج بر او معلوم نيست اگرچه احتياط آن است كه براى او، با بقاى استطاعت تا سال پنجم، استيجار حج نمايند. آية الله گلپايگانى: در مورد سؤال، نام نويسى واجب است و چنانچه مسامحه كرد و بعد از پنج سال فوت نمود، چون على الظاهر در طول پنج سال متمكن از رفتن به حج بوده است حج بر او مستقر شده، و بايد براى او استيجار نمايند. آية الله مكارم: اسم نويسى براى اين اشخاص واجب است و اگر يقين به اصابت قرعه داشته باشند حج بر آنها مستقر مى شود ولى احتمال كافى نيست.

4. وسائل زندگى را در حد معمول دارا مى باشم.

با توجه به شرايط فوق و شبهاتى كه نسبت به وجوب حج و عدم آن از اطراف القا مى شود، آيا حج اينجانب و همسرم از حج واجب، كفايت مى كند يا خير؟

ج - در فرض مرقوم چنانچه همسر شما به مقدار رفتن و برگشتن براى حج پول دارند و مى توانند بروند، مستطيع هستند، و شما در صورتى استطاعت داريد كه لوازم زندگى خود و عائله را به مقدار شأنتان دارا باشيد، و بعد از برگشتن بتوانيد با درآمد كسب خودتان، زندگى خود و عائله را اداره كنيد.(1)

[78] س - اگر شخصى مستطيع بود و در رفتن به حج مسامحه كرد تا نوبت او از دست رفت، حال كه اسم نمى نويسند، آيا با واسطه و سفارش در ايران يا خارج از ايران و با صرف مبالغى زياد، جايز است به حج مشرف شود يا خير؟ زيرا در غير اين صورت سال ها فريضه او تأخير مى افتد و خوف اين را دارد كه خداى ناكرده از تاركين حج به حساب آيد؟

ج - بايد به هر نحو هست و بر خلاف مقررات جمهورى اسلامى نيست به حج مشرف شود.(2)..

ص: 62


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: اگر از جهت صرف هزينه حج، در ناراحتى و مشقت نشوند واجب است حج بروند. آيات عظام زنجانى، سبحانى، سيستانى، مكارم: در فرض سؤال مذكور، حج بر شما و همسرتان واجب است.
2- . آية الله بهجت: قبل از استقرار حج استطاعت شرعيه شرط است و بعد از آن استطاعت عقليه و مقدوريت ميزان است البته با مراعات ساير احكام شرعيه. آية الله تبريزى: بايد به هر نحو ممكن، مادامى كه حرج نبوده و مستلزم ارتكاب حرام نباشد، به حج مشرف شود. آية الله خويى: اگر حرجى نباشد و نيز متوقف بر ارتكاب حرام اهم يا مساوى نباشد حج واجب است. آية الله زنجانى: به هر نحو كه حرجى و موجب مهانت نباشد بايد اقدام كند و اگر مستلزم معصيت باشد حج را تا رفع مشكل، تأخير بيندازد؛ ولى اصل وجوب حج باقى است و به هر شكل، حج به جا آورد مجزى است. آيات عظام سبحانى، سيستانى، صافى، گلپايگانى: در صورت تمكن، اگرچه با صرف مبلغ زيادتر، لازم است به حج برود. آية الله فاضل: اگر حرجى نباشد بايد به هر نحو...

[79] س - شخصى قبلاً حج بر او مستقر نشده، اما در موقع ثبت نام جهت حج تمتع مستطيع بوده و ثبت نام نموده، ولى بعداً از نظر مالى محتاج شده و احتياج به پول سپرده شده در بانك را دارد، بفرماييد مى تواند پول را پس بگيرد يا خير؟ و چنانچه در سال اول يا سال هاى بعد قرعه به نام او اصابت كند، فرق دارد يا نه؟

ج - با فرضى كه ذكر شده مستطيع نيست و مى تواند پول را بگيرد و فرق ندارد.(1)

[80] س - پدرم در سال 1360 براى زيارت خانه خدا مستطيع شد و در سال 1362 جهت زيارت خانه خدا به مكه مشرف شد، ولى بعد از احرام بستن، بين راه سكته و فوت كرد و هيچ گونه عملى را انجام نداد، آيا حج به گردنش مى باشد يا خير؟

ج - اگر بعد از دخول حرم مرده(2)، حج از او ساقط شده است و اگر قبل از دخول حرم فوت كرده(3)، در صورتى حج واجب نيست كه سال اول استطاعت او باشد.(4)د.

ص: 63


1- . آية الله تبريزى: اگر در سال اول قرعه به نام او اصابت كند، نمى تواند پول را بگيرد مگر آنكه در حرج بيفتد. آية الله خويى، آية الله سبحانى: اگر اولين سال استطاعت بوده و تا قبل از ذى حجه براى مؤونه به آن پول محتاج شد از استطاعت خارج شده و مى تواند پول خود را پس بگيرد هرچند كه همان سال نوبت اعزام او برسد. آية الله زنجانى: اگر احتياج مبرم به پول حج داشته باشد مى تواند پس بگيرد و اگر گرفت و مصرف كرد مستطيع نيست؛ و فرقى بين سال اول و بعد نيست. آية الله سيستانى: اگر پول را براى نفقات لازم نياز داشته و غير از آن پولى نداشته است.
2- . آية الله سيستانى: ظاهر سؤال اين است كه حج بر او مستقرّ بوده است و در اين صورت و در فرض سؤال، حج از او ساقط نيست و بايد از او قضا كنند و اگر فوت بعد از احرام و دخول حرم بوده به مسئله 110 رجوع شود. آية الله مكارم: اگر بعد از احرام فوت كند حج از او ساقط است. خواه در حرم فوت كرده باشد و يا در خارج حرم.
3- . آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب.
4- . آية الله خويى: بلكه در اين فرض كه حج بر ذمه اش مستقر بوده ولى قبل از احرام يا دخول حرم بميرد، ظاهراً قضا از او واجب شود. آية الله زنجانى: اگر در سال 60 فقط استطاعت مالى داشته - نه طريقى - انجام قضا از طرف او لازم نيست و اگر از تمام جهات مستطيع بوده در صورتى انجام قضا از طرف او واجب نيست كه بعد از دخول حرم فوت كرده باشد.

[81] س - دارايى شخصى قريب هفتصد و پنجاه هزار تومان از اصل ملك و خانه كه ارث از پدرش به او رسيده مى باشد، به اضافه اينكه يك باب منزل مسكونى هم دارد، اكنون كه نامبرده در اثر سانحه اى از دنيا رفته است، داراى يك همسر و دو بچه صغير مى باشد كه معاش آنان از درآمد همين املاك مذكور تأمين مى شود، آيا شخص مُتَوفى مستطيع بوده يا خير؟ و در صورت وجوب حج، آيا حج بَلَدى گرفته شود يا ميقاتى كفايت مى كند؟ و آيا مى شود مخارج حج، از كل تركه پرداخت گردد؟

ج - چنانچه شخص متوفى در حال حيات، خرج رفت و برگشت خود و عيالاتش را داشته و در برگشتن هم درآمد لايق به حال خود و خانواده را داشته و مى توانسته به مكه برود و تأخير انداخته، مستطيع بوده و چنانچه وصيت نكرده، حج ميقاتى از اصل تركه خارج مى گردد.(1)

[82] س - شخصى كه حج به جا آورده، ليكن چون امرار معاش او از وجوه و امثال آن بوده و آن زمان نيز متذكر مسئله مربوط به عدم استطاعت چنين شخصى نشده ود.

ص: 64


1- . آية الله بهجت: و اگر نمى توانسته ولى مى توانسته استنابه كند، حكم آن در مسئله 52 گذشت و نيز براى «مراد از رجوع به كفايت» به مسئله 40 مراجعه شود. آية الله تبريزى: و همچنين بنا بر احتياط اگر ثروتمند بوده و توانايى مباشرت اعمال حج را نداشته يا دشوار بوده و در نايب گرفتن تأخير كرده، حج بر ذمه اش مى باشد. آية الله خويى: بلكه اگر دارا و ثروتمند بوده و توانايى مباشرت اعمال حج را نداشته يا دشوار و با مشقت بوده و در نايب گرفتن تأخير كرده حج بر ذمه اش مى باشد مگر اينكه احتمال داده شود در حال حيات در مورد استطاعت خود غافل قاصر بوده كه در اين صورت لازم نيست براى او حج به جا آورند. آية الله زنجانى: چنانچه بدون اختلال در زندگى مى توانسته به حج برود، مستطيع بوده و حج ميقاتى كافى است و چنانچه وصيت نكرده از اصل تركه خارج مى شود. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: بلكه اگر تمكن مالى داشته و توانايى مباشرت اعمال حج را نداشته يا دشوار و با مشقت بوده و در نايب گرفتن تأخير كرده است حج بر ذمه اش مى باشد.

گمان كرده كه حج واجب خود را انجام داده است، پس از آن و در حال استطاعت قطعى نيابتاً حج به جا آورده است، آيا حج نيابتى وى صحيح است يا بايد پس از انجام حج واجب مستقر خودش، نيابت را تكرار كند؟

ج - چنانچه در وقت انجام حج اوّلى مستطيع نبوده، با فرض حصول استطاعت در زمان حج ثانى، حج نيابتى باطل است(1) و حج خود را بايد انجام دهد و حج نيابتى را اگر وقت آن موسّع بوده، بعد از حج خودش انجام دهد و در غير اين صورت به صاحب پول مراجعه كند.

[83] س - كسى كه واجب الحج بوده، از پاكستان عازم حج شد و در مدينه منوره بيمار گرديد و در حال بيمارى به طرف مكه رهسپار شد و در بيمارستان مكه قبل از حج وفات نمود، تمام دارائيش در وقت فوت، مقدارى پول و قطعه زمينى در پاكستان بوده است، با توجه به اينكه پول موجودش براى نيابت حج او كفايت نمى كند، آيا ورثه اش بايد زمين را بفروشند و برايش نايب بگيرند، و يا اينكه با فوت او حج ساقط مى شود؟ اجركم على الله.

ج - اگر با احرام عمره تمتع داخل مكه شده و پيش از انجام يا اكمال اعمال عمره يا بعد از انجام آن فوت نمود، همان مقدار عمل او مُجزى و حج از او ساقط است، ولى اگر بدون احرام عمره وارد مكه شد(2) و در آنجا فوت نمود، در صورتى كه حج بر او قبلاً مستقر بوده، بايد از اصل تركه او برايش نايب بگيرند و حج ميقاتى كفايت مى كند.

[84] س - اينجانب در موقع ازدواج، يك سفر حج به زوجه ام وعده داده ام، آيا ادائش چگونه مى باشد؟

ج - اگر مجرد وعده بوده است(3)، لازم نيست اداى آن. و اگر مهر قرار داده شده باشدت.

ص: 65


1- . نظر آيات عظام در اين مسئله ذيل مسئله 38 و 40 گذشت و در ذيل مسئله 107 در شرط 6 خواهد آمد.
2- . تفصيل نظر آيات عظام در ذيل سؤال 80 گذشت.
3- . آية الله بهجت: تنها وعده سفر موجب استطاعت نمى شود ولى بر مرد لازم است كه به وعده خود وفا كند، اگر هنگام عقد ازدواج به او وعده داده است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر شرط ضمن العقد باشد، وفا واجب است و در غير آن، تخلف از وعده كراهت شديده دارد. آية الله زنجانى: اگر تعهد كرده ايد مديون هستيد؛ پس چنانچه بتوانيد بايد به آن عمل كنيد. آية الله سيستانى: به احتياط واجب بايد به آن وفا كنيد. آية الله مكارم: ولى بدون شك عمل به آن مستحب مؤكد است.

بايد به آن عمل كند.(1)

[85] س - اينجانب كه به علت كهولت سن و بالا بودن قند خون و امراض ديگر قادر به انجام فريضه حج نمى باشم، آيا مى توانم نيابتاً از طرف خود كسى را به حج بفرستم يا خير؟

ج - اگر قبلاً از جميع جهات مستطيع بوده ايد، وليكن اقدام بر انجام حج نكرده ايد و در نتيجه حج بر شما مستقر شده و فعلاً در اثر پيرى يا بيمارى كه اميد خوب شدن نباشد تمكن از سفر حج نداريد واجب است كسى را نايب بگيريد تا براى شما حج به جا آورد.(2)

[86] س - شخصى پدرش وصيت كرده است كه فرزندش از جانب او حج به جا آورد، بعد از مرگ پدر، فرزند مستطيع مى شود. آيا لازم است حج خود را بر حج پدر مقدم بدارد و اگر حج خود را مقدم بدارد آيا صحيح است يا نه؟

ج - اگر قبل از آنكه پسر مستطيع شود، پدر او را اجير كرده كه بعد از فوت او در سال اول حج براى پدر انجام دهد يا نسبت به مدت، مطلق بوده كه منصرف به سال اول است و پسر قبل از استطاعتِ خود اجاره را قبول كرده، لازم است سال اول بعد ازد.

ص: 66


1- . آية الله سبحانى: اگر شرط ضمن العقد يا مهر بوده بايد به آن عمل كند و اگر تنها وعده بوده نيز بنا به احتياط واجب بايد به وعده خود وفا كند. آية الله مكارم: يا شرط ضمن العقد بوده است.
2- . نظر آيات عظام در اين مسئله در ذيل مسئله 41 گذشت. آية الله بهجت: بر چنين شخصى واجب نيست به حج برود ولى نايب گرفتن بر او واجب است على الأظهر و تفصيل آن در ذيل مسئله 52 گذشت. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 23 مراجعه شود.

فوت پدر حج نيابى براى پدر انجام دهد.(1) و در غير اين صورت بايد براى خودش حج كند. و در صورت اول، اگر براى خودش حج به جا آورد صحيح است، گرچه در مخالفت اجاره معصيت كرده است. ولى در صورت دوم، اگر حج نيابى به جا آورد صحيح نيست(2)، و نه براى خودش واقع مى شود و نه براى پدرش، و حج بر خودش مستقر مى شود كه بايد به هر نحو شده در سال بعد اتيان كند و اگر به جا نياورد در سال هاى بعد، با مراعات فوراً ففوراً، انجام دهد. و بايد معلوم باشد كه مجرد وصيت(3) به حج بدون استيجار فرزند، نيابت را بر او واجب نمى كند هرچند وصيت را قبول كردهد.

ص: 67


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: در صورتى كه استطاعت او توقّف بر قبول استيجار داشته باشد، لازم است اول براى پدر حج انجام دهد والاّ استطاعتِ بعد، كاشف از بطلان اجاره است. آية الله خامنه اى: اگر بعد از عقد اجاره به واسطه مالى غير از مال الاجاره مستطيع شود بايد در آن سال حج را براى خود انجام دهد و اگر عقد اجاره او براى همين سال بوده اجاره باطل است و در غير اين صورت بايد حج استيجارى را در سال بعد به جا آورد. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 151 مراجعه شود. آية الله سيستانى: اگر با پول نيابت مستطيع شده باشد. ولى اگر با پول ديگرى مانند ارث مستطيع شده باشد، پس اگر مطمئن باشد كه سال بعد مى تواند حج خود را انجام دهد، اجاره صحيح است و بايد در سال اول، حج پدر را انجام دهد و اگر مطمئن نباشد اجاره باطل است و بايد حج خود را انجام دهد. آية الله فاضل: هر كدام از دو حج را سال اول انجام دهد، محكوم به صحت است هرچند در بعضى از صور عصيان كرده است.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 44 گذشت.
3- . آية الله سبحانى: اگر در وصيت قيد مباشرت شده و فرزند قبول كرده و ظاهر وصيت فوريت باشد، بايد براى پدر حج انجام دهد. آية الله سيستانى: اگر اجرت را معين كرده و او در حيات پدر قبول كرده، اجاره است و در صورتى كه صحيح باشد بايد انجام دهد. آية الله مكارم: اگر وصيت كرده خودِ فرزند به جا آورد و او قبول كرده لازم است عمل كند. بنابراين استطاعت براى او حاصل نمى شود. آية الله نورى: اگر در وصيت قيد «مباشرت» شده و فرزند وصيت را قبول كرده، نيابت واجب مى شود، هرچند استيجار هم محقق نشده باشد.

باشد. بنابراين در فرض استطاعت فرزند بعد از فوت پدر بايد براى خودش حج به جا آورد و نيابت صحيح نيست.(1)

[87] س - خانم خانه دارى كه حج بر او واجب شده است و شوهرش اجازه مسافرت به تنهايى را نمى دهد و مى گويد چون براى حج اسم مرا ننوشته اى من اجازه نمى دهم، وظيفه اش چيست؟ و آيا بدون اجازه شوهر مى تواند به حج برود يا نه؟

ج - در سفر حج واجب، براى زن اجازه شوهر شرط نيست و زن بايد حج واجب خود را به جا آورد ولو اينكه شوهر او راضى به مسافرت او براى حج نباشد.(2)

[88] س - شخصى طبق وصيت پدر، كه پول به حساب سازمان حج واريز كرده است، به نيابت او به مكه آمده درحالى كه خود فرزند نيز استطاعت مالى داشته است، آيا به نيابت پدر حج به جا آورد يا حج خود را انجام دهد؟

ج - اگر راه براى پسر باز نبوده و از جهت نوبت پدر و نيابت از او، راه براى او باز شده است، بايد براى پدرش حج كند(3)، مگر آنكه تبرّعاً و بدون اجاره به نيابت پدر آمدهد.

ص: 68


1- . تفصيل اين مسئله و نظر آيات عظام در مسئله 38 و 70 گذشت. آية الله زنجانى: اگر انجام حج نيابى باعث مى شود كه ديگر نتواند - حتى در سال هاى بعد - حجة الاسلام خود را به جا آورد، حج خودش مقدم است و اگر چنين نباشد، پس چنانچه براى نيابت قراردادى الزامى در كار نيست در اين صورت نيز بايد حج خود را به جا آورد و اگر قرارداد الزامى باشد بايد حج نيابى به جا آورد؛ هرچند اگر مخالفت كرده حج خود را به جا آورد صحيح و مجزى از حجة الاسلام است.
2- . آية الله خامنه اى و آية الله مكارم: اما اگر رفتن به حج بدون كسب اجازه شوهر موجب عسر و حرج براى زن شود، مستطيع نخواهد بود و حج بر او واجب نيست. آية الله زنجانى: ولى اگر در مخالفت با شوهر، حرج يا هتك حيثيت زن باشد رفتن به حج فعلاً واجب نيست. آية الله سبحانى: ولى شايسته است رضايت او را جلب كند.
3- . آيات عظام تبريزى، صافى، گلپايگانى: بايد براى خود حج به جا آورد و براى پدر نايب بگيرد. آية الله خويى: در صورتى كه وصيت پدر اين بوده كه او خودش حج نيابى را به جا آورد، فتواى ايشان معلوم نيست. آية الله زنجانى: چنانچه فرزند بتواند از اين فيش براى خودش استفاده كند بايد حج خود را به جا آورد ولى اگر به جهتى مثلاً قبول وصيت پدر يا اجير شدن براى ورثه يا رضايت نداشتن ورثه نتواند با استفاده از اين فيش براى خودش حج به جا آورد، بايد براى پدرش حج به جا آورد. آية الله سبحانى: اگر از جهت نوبت پدر، راه براى او باز باشد و در وصيت قيد مباشرت شده و فرزند قبول كرده و ظاهر وصيت فوريت باشد، بايد براى پدر حج انجام دهد ولى به دو شرط بايد حج را براى خود به جا آورد 1. قبل از وصيت پدر مستطيع شده و يا حج بر گردن او مستقر باشد 2. وصيت به استيجار نباشد بلكه مقصود اين باشد كه تبرعا از طرف پدر انجام دهد كه در اين صورت بايد حج را براى خود انجام داده و با استجازه از بقيه ورثه براى پدر استنابه كند.

باشد، كه در اين صورت مستطيع شده و بايد براى خودش حج به جا آورد(1)، و گذشت كه به مجرد وصيت و قبول فرزند، نيابت واجب نمى شود مگر آنكه قبل از استطاعت اجير شود.(2)

[89] س - شخصى به جز براى هَدْى، استطاعت حج را دارا است، آيا حج براى او واجب است؟

ج - بلى مستطيع است و پول هَدْى، جزو استطاعت نيست.(3)د.

ص: 69


1- . آية الله سيستانى: در اين صورت نيز بايد براى پدرش حج كند. آية الله فاضل: در اين صورت نيز بايد براى پدرش حج به جا آورد هرچند اگر براى خودش نيز حج انجام دهد صحيح است.
2- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 44 مراجعه شود. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله 86 مراجعه شود. آية الله سبحانى: اگر پسر وصيت پدر را قبل از استطاعت خود پذيرفته، حج نيابى مقدم است. آية الله سيستانى: و گذشت كه اگر اجرت معين شده باشد و او در حيات پدر وصيت را قبول كرده باشد، اجاره است و بايد انجام دهد. آية الله مكارم: اگر وصيت را قبول كرده واجب العمل است. آية الله نورى: اگر در وصيت قيد «مباشرت شده» و فرزند وصيت را قبول كرده، نيابت واجب مى شود و استيجار لازم نيست.
3- . آية الله تبريزى: در صورتى كه بتواند بدون حرج و مشقت بدل هدى روزه بگيرد. آية الله خويى، آية الله فاضل: چنين شخصى مستطيع نيست مگر با تمكن از جميع مصارف حج و از جمله ثمن هدى. آية الله زنجانى: و به جاى آن روزه مى گيرد مگر در صورتى كه روزه گرفتن براى او مشقت شديد يا خوف ضرر داشته باشد كه در اين صورت مستطيع نيست. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: استطاعت حاصل است و به جاى هدى روزه مى گيرد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: مستطيع نمى شود و پول هدى جزو استطاعت است. آية الله مكارم: زيرا به جاى آن روزه مى گيرد و چنين كسى عرفاً استطاعت براى حج دارد.

[90] س - اينجانب سال گذشته به حج مشرف شدم و با توجه به فتواى حضرت عالى كه فرموده ايد طلابى كه به شهريه حوزه نياز دارند مستطيع نيستند و در صورتى مستطيع مى شوند كه از وجوه شرعيه مستغنى باشند، لذا اينجانب مقدار پولى با افراد ذى حق (پدر و همسايه) مبادله و دست گردان كردم و به عنوان اينكه نسبت به بنده ذى حق هستند، به آنان بخشيدم و ايشان آن را جهت مخارج حج به من برگرداندند، من هم در تمام اعمال و مناسك حج نيت حجة الاسلام كردم، آيا اين حج براى اينجانب كفايت از حجة الاسلام مى كند يا نه؟ ضمناً لازم به تذكر است كه در ثبت نام عمومى سال 1360 پول به حساب ريختم و آن موقع فتواى فوق را نديده بودم و پولى كه دست گردان شده بود جايگزين آن پولى كه در حساب واريز كرده بودم قرار گرفت، بفرماييد آيا عين پول مبذول بايد هزينه باشد يا بذل آن كافى است؟

ج - در فرض سؤال احوط آن است كه بعداً اگر استطاعت پيدا كرديد حج را اعاده نماييد.(1)

[91] س - شخصى قدرت مسافرت حج را ندارد و از قادر شدن بعد هم مأيوس است و استطاعت مالى هم ندارد، اگر به او بذل نفقه حج نمايند، آيا بايد قبول كند و نايب بگيرد يا اينكه قبول واجب نيست، و نيز اگر او را مهمان كنند، حج واجب مى شود تا استنابه كند يا خير؟

ج - در فرض مرقوم حج واجب نيست.(2)د.

ص: 70


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 40 گذشت.
2- . آية الله بهجت: در اين صورت استنابه مى كند على الأحوط. آية الله تبريزى، آية الله سبحانى: اگر مالى را به او اباحه كنند، به اندازه اى كه با آن مى تواند حج برود و مجاز در نايب گرفتن هم باشد، بنا بر احتياط واجب نايب بگيرد. آية الله خويى: اگر مالى را به او اباحه كنند، به اندازه اى كه با آن مى تواند حج برود و مجاز در نايب گرفتن هم باشد، نايب گرفتن بر او واجب مى شود. آية الله زنجانى: اگر هزينه حج يا مكمّل آن را به او تمليك يا اباحه كنند و مجاز در نايب گرفتن هم باشد بايد بدون تأخير نايب بگيرد.

[92] س - اگر در ميقات مستطيع شد و حَجة الاسلام به جا آورد، مُجزى است يا نه؟ و آيا در فرض مسئله، رجوع به كفايت شرط است يا نه؟

ج - اگر مستطيع شده، مُجزى است، ولى رجوع به كفايت شرط است.(1)

[93] س - شخصى كه استطاعت رفتن به حج را پيدا كرده، آيا مى تواند پول حج را به مصرف لازمى در غير مؤونه خود و افراد واجب النفقه اش خرج كند و خود را از استطاعت بيندازد؟ مثلاً آيا مى تواند در شرايط كنونى كشور خرج جبهه كند؟

ج - مستطيع بايد به حج برود(2)، و دادن پول در مصارف مذكور كافى از حج واجب نيست، و اگر خرج كند و از استطاعت بيفتد، بايد به هر نحو هست به حج برود.(3)

[94] س - در مواردى كه نهاد يا ارگانى فردى را به حج مى فرستد، بدون اينكه ملزم باشد كارى انجام دهد، آيا از موارد حج بذلى است يا خير؟ و قبول آن واجب است؟ت.

ص: 71


1- . آية الله بهجت: در مسئله 40 معناى رجوع به كفايت گذشت كه زندگى او از يسر به عسر تغيير نكند. آية الله تبريزى: مگر براى كسى كه اگر آنچه دارد در راه حج خرج كند به حرج نمى افتد. آيات عظام خويى، زنجانى، سيستانى: به شرحى كه در ذيل مسئله 40، شرايط وجوب گذشت. آية الله سبحانى: اگر حج موجب تغيير زوال زندگى او نباشد (از نظر مالى وضعش بدتر نشود) حجة الاسلام محسوب مى شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: مگر براى كسى كه اگر آنچه دارد در راه حج خرج كند زندگى او قبل و بعد از حج تفاوتى ندارد. آية الله مكارم: اگر چنانچه انجام حج در اين شرايط تأثير چندانى در وضع و حال او نداشته باشد حج او صحيح است و رجوع به كفايت شرط نيست.
2- . آية الله بهجت: هرگاه انسان مالى داشته باشد كه كفاف هزينه حج را بدهد، مى تواند قبل از وقت حركت قافله آن را در مصارف خود خرج كند، هرچند ديگر نتواند به حج برود. ولى در صورتى كه آن مال را نسيه تا زمان بعد از حج بفروشد و منظور فرار از استطاعت باشد، احتياط اين است كه اقدام به اين عمل نكند و تفصيل آن در ذيل مسئله 23 گذشت.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 3 گذشت.

ج - با فرض مشروعيت آن بدون تعهد به هيچ كارى، حكم حج بذلى دارد.(1)

[95] س - مقدارى پول دارم كه براى رفت و آمد به سفر مكه كافى است، ولى هنوز از طرف دولت جمهورى اسلامى وقتى براى ثبت نام اعلام نشده است، آيا نگهدارى آن پول لازم است و من مستطيع هستم؟

ج - اگر ساير شرايط را داريد و در همين سال هم ثبت نام مى شود، بايد ثبت نام كنيد. و در غير اين صورت مستطيع نيستيد و نگهدارى پول لازم نيست.(2)

[96] س - همسر شهيدى كه داراى دو بچه چهار ساله مى باشد و عملاً سرپرستى اين دو بچه را دارد و به عنوان خانواده شهيد قرعه حج هم به نام او در آمده است، آيا مشار اليها مى تواند مخارج را از مال اين دو صغير بردارد و مناسك حج را انجام دهد يا خير؟

ج - نمى تواند مصارف حج را از اموال صغير بردارد.

[97] س - كسى كه چهار پسر دارد و زن براى همه شان گرفته است، و خرج سالانه خود را هم دارد و قرض هم ندارد، و با پسرانش درآمدشان يك جا است، الآن خرج دو نفر را دارند كه به حج بروند، آيا حج واجب است يا نه، و اگر واجب شده است آيا تنها بر پدر واجب شده يا بر پسر هم واجب شده است و اگر بر پسر هم واجب شدهت.

ص: 72


1- . آية الله خويى: در صورتى كه ولايت شرعيه بر بذل داشته باشد يا حاكم شرع آن را اجازه نمايد.
2- . آية الله تبريزى: در صورتى كه فقط از طريق ثبت نام مى توانيد به حج برويد، چنانچه در اين سال ثبت نام مى شود و اطمينان داريد با ثبت نام مى توانيد در همين سال به حج برويد، بايد ثبت نام كنيد و به حج برويد، و همچنين اگر توانايى رفتن به حج از طريق آزاد را داريد، مستطيع هستيد و بايد به حج برويد، و در غير اين دو صورت مستطيع نيستيد و نگهدارى پول لازم نيست. آية الله خامنه اى، آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 24 مراجعه شود. آية الله خويى: به هر حال بايد آن را تا زمان ثبت نام حفظ كنيد. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 23 مراجعه شود. آية الله سيستانى: اگر احراز كند كه در سال بعد واجد شرايط خواهد شد لازم است پول را نگه دارد. آية الله صافى: اگر اصل اعلام وقت و اجازه از طرف دولت معلوم نباشد نگهدارى آن لازم نيست و اگر ثبت نام براى حج در امسال معلوم باشد هرچند تاريخ آن هنوز معين نشده باشد جواز صرف آن در راه ديگر، محل تأمّل است.

است كدامشان حق اولويت دارند؟

ج - كسى كه از مال خودش به مقدار حج دارد و مى تواند به مكه برود و بعد از برگشت زندگانى لايق شأنش را داشته باشد مستطيع است و بايد حج برود.(1)

[98] س - كسى كه واجد شرايط حج باشد و نوه اى دارد كه شرعاً و عرفاً به زن احتياج دارد كه اگر زن نگيرد به حرام مى افتد، آيا كدام مقدم است و وظيفه پدربزرگ چيست، ازدواج براى نوه اش يا حج؟

ج - حج خودش مقدم است، مگر اينكه ازدواج نوه، از مخارج عرفى او محسوب شود و نتواند هم براى او ازدواج كند و هم به مكه برود.(2)د.

ص: 73


1- . آية الله بهجت: چون پنج نفر شريك و مالك اين درآمد هستند بر هيچ كدام واجب نيست. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر پس از برگشت در زندگى به حرج نمى افتد حج بر او واجب است. آية الله زنجانى: و رفتن به حج زندگى او را مختل نمى كند، مستطيع است. آية الله سبحانى: در صورتى كه حصّه پدر يا هر كدام از پسرها كافى براى مخارج حج باشد، حج بر خصوص آن شخص واجب مى شود. آية الله مكارم: يعنى اگر فرضاً مال مزبور را تقسيم كنند و حق هر كدام را بدهند، هر كدام مستطيع است بايد حج برود و اگر هيچ كدام مستطيع نمى شوند بعضى مى توانند حق خود را به ديگرى واگذار كنند تا مستطيع شود.
2- . آية الله بهجت: حكم آن در مسئله 39 گذشت. آية الله تبريزى، آية الله خويى: و ترك آن بر پدربزرگ مستلزم وقوع در حرج باشد. آية الله زنجانى: اگر مخارج ازدواج نوه، شرعاً يا عرفاً بر او لازم باشد يا تشرف به حج و ترك ازدواج نوه، موجب هتك حيثيت يا حرج بر پدربزرگ شود، مستطيع نيست. آية الله سبحانى: خصوصاً اگر نوه پسرى و پدر از دست داده باشد. آية الله سيستانى: اگر صرف مال در حج و ترك تزويج نوه براى او (پدربزرگ) حرجى باشد، حج واجب نيست وگرنه واجب است. آية الله صافى: اگر عرفاً مخارج ازدواج نوه به عهده پدر بزرگ باشد كه ترك اداى آن حرجى باشد، عدم حصول استطاعت بعيد نيست. آية الله گلپايگانى: مخارج ازدواج نوه از نفقات واجبه بر پدربزرگ نيست و اگر مستطيع است بايد به حج برود. بلى اگر از جهت ترك تزويج نوه، پدربزرگ در عسر و حرج واقع مى شود مخارج ازدواج او را مقدم دارد.

[99] س - اينجانب با داشتن استطاعت مالى و هفتاد و دو سال سن، چون معتاد به خوردن ترياك هستم طبق مقررات كشورى، اداره بهداشت از رفتن حج جلوگيرى مى كند، از نظر شرع تكليف حج چيست؟

ج - اگر قبلاً مستطيع بوده ايد و با امكان، حج نرفته ايد حج بر شما مستقر شده است، و اگر قبلاً استطاعت نداشته ايد در فرض مذكور مستطيع نيستيد، مگر آنكه بتوانيد، ولو با ترك ترياك، تحصيل اجازه كنيد و به مكه برويد.(1)

[100] س - آيا از منافع خمس و زكات، كسى مستطيع مى شود يا نه، و آيا خمس و زكات جزو تركه ميت است يا نه؟

ج - چنانچه به عنوان مصرف از طرف ولى امر به او داده شده، مالك شده و جزو تركه او محسوب است، و از منافع آن هم با وجود ساير شرايط، مستطيع مى شود.(2)

[101] س - هرگاه كسى سرمايه يا ابزار كار دارد كه اگر مقدارى از آن را بفروشدت.

ص: 74


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 23 و 41 گذشت. آية الله بهجت: حكم آن در مسئله 52 بيان شد. آية الله تبريزى: و اگر نتوانيد بنا بر احتياط بايد نايب بگيريد. آية الله زنجانى: اگر از ترك اعتياد مأيوس هستيد بايد نايب بگيريد هرچند سال اول استطاعت باشد، والاّ بايد اقدام به ترك اعتياد كرده حج به جا آوريد. آية الله سبحانى، آية الله مكارم: و اگر مأيوس از ترك اعتياد هستيد بايد نايب بگيريد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله سبحانى: كسى كه در زمان اخذ زكات و سهم سادات و سهم امام، مستحق آن باشد، آن را مالك مى شود و جزو تركه او حساب مى شود. و اگر با آن كسب كند و از راه كسب يا نماء منافعى داشته باشد، با وجود ساير شرايط مستطيع مى شود. آية الله خويى: عين سهم امام كه به اهل علم براى ارتزاق داده مى شود ملك آنها نيست. آية الله زنجانى: و اگر مالك آن نباشد ولى خمس و زكات در اختيارش بوده و شرعاً هم بتواند با استفاده از آن حج به جا آورد مستطيع است، ولى جزء تركه محسوب نمى شود. آية الله سيستانى: در مورد سهم امام عليه السلام اگر فقط مجاز در تصرف باشد مالك نمى شود و جزو تركه نيست و موجب استطاعت نمى باشد و اگر از سوى حاكم شرع تمليك شده باشد جزو تركه است و موجب استطاعت و اما سهم سادات و زكات، اگر مستحق بوده مالك است و جزو تركه است و موجب استطاعت.

مى تواند با آن زندگى كند بدون زحمت، و با تفاوت آن قادر بر حج است آيا اين شخص مستطيع است؟

ج - با وجود ساير شرايط، مستطيع است.(1)

[102] س - شخصى باغى دارد كه چند سال است درآمدى نداشته، اما از نظر قيمت براى سفر حج كافى بوده، صاحب باغ عرفاً اطمينان دارد وقتى باغ ثمر بدهد او هم از كار افتاده خواهد شد و بايد از درآمد باغ امرار معاش نمايد، آيا اين شخص مستطيع است؟

ج - اگر تمكن از امرار معاش به غير از درآمد آن باغ نداشته باشد مستطيع نيست.

[103] س - شخصى كه بعد از عمره تمتع ديوانه شده، آيا لازم است كه او را براى حج محرم كنند و وظيفه چيست؟

ج - لازم نيست و بر ديوانه تكليفى نيست.(2)

[104] س - اگر دختر بچه سه ساله را مادرش در سفر مكه معظمه همراه ببرد و در ميقات نيت احرام و تلبيه را از جانب دخترش انجام بدهد و در طواف عمره و سعى بين صفا و مروه و طواف زيارت و طواف نساء و وقوف عرفات و مشعر و منا، مادر از طرف دختر نيت نموده و خود دختر را طواف و سعى و توقف بدهد و آنچه از اعمال حج كه دختر قادر نيست مادرش از جانب او انجام دهد، آيا آن دختر بعد از بلوغ و رشد مى تواند شوهر نمايد يا خير؟

ج - با فرض اينكه تمام اعمال را مطابق وظيفه انجام داده اند از احرام خارج شده و مى تواند شوهر كند.(3)د.

ص: 75


1- . آية الله مكارم: در صورتى كه فروختن آن مخالف شئون او نباشد.
2- . آية الله سبحانى: ليكن ولى يا متكفل امر او به نيابت از او طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و اگر مستلزم مخارجى شد ولى يا متكفل امرش از مال مجنون بپردازد.
3- . آية الله سيستانى: و در غير اين صورت هم، چنانچه به اركان حج خلل وارد نشده باز از احرام خارج شده است، ولى اگر فقط به طواف نساء خلل وارد شده بايد طواف نساء را به جا آورد.

[105] س - اگر اطفال غير مميز - پسر يا دختر - را پدر و يا مادر در سفر مكه معظمه همراه ببرند، آيا واجب است كه پدر يا مادر در صورت تمكن اطفال، خود اطفال را وادار به انجام اعمال حج و عمره و طواف نساء نمايند و يا خود پدر و مادر و يا نايب ايشان اعمال عمره و حج و طواف نساء را از جانب اطفال به جا آورند، و اگر هيچ كدام از كارهاى مذكور فوق را پدر و مادر و اطفال عملى نكنند آيا اين اطفال بعد از بلوغ و رشد مى توانند ازدواج كنند و يا بايد به مكه بروند و عمره و حج و طواف نساء را انجام دهند و بعد ازدواج نمايند و يا تنها طواف نساء بر گردن آنان است؟

ج - بر ولى طفل واجب نيست او را مُحرم كند يا از طرف او حج انجام دهد، ولى اگر او را مُحرم كرد بايد وظايف و اعمال را مطابق وظيفه اى كه در مناسك و در رساله ذكر شده است انجام دهند، وگرنه در بعض صور، طفل در احرام باقى مى ماند و تا تدارك نكند نمى تواند ازدواج نمايد.(1)

[106] س - اولاً با وجود دَين چه مقدار پول براى استطاعت كافى است؟ و ثانياً در صورتى كه پول باشد ليكن به علت بيمارى قلب، مقامات پزشكى سازمان حج و زيارت تشرف را خالى از خطر ندانسته و تجويز ننمايند، آيا بايستى يك نفر براى انجام حج اعزام گردد؟

ج - شما اگر قبل از آنكه استطاعت پيدا كنيد مريض شده ايد، كه قدرت رفتن به مكه را از جهت مرض نداشته ايد، مستطيع نشده ايد(2) و نايب گرفتن لازم نيست و نيزت.

ص: 76


1- . آية الله زنجانى: بنا بر احتياط بايد طفل را محرم كنند. آية الله سيستانى: تنها در صورتى بر احرام باقى مى ماند كه اعمال عمره مفرده را درست انجام ندهند ولى در حج اگر خلل به اركان آن بزند با گذشت وقت حج احرام آن فاسد مى شود، بلى اگر فقط طواف نساء را به طور صحيح به جا نياورند استمتاع از زن بر او حرام است، مگر با اتيان طواف نساء، ولى ازدواج صحيح است.
2- . آية الله بهجت: به مسئله 52 مراجعه شود. نظر ساير آيات عظام در ذيل مسئله 23 گذشت.

استطاعت مالى در صورتى موجود است كه پول به مقدار رفتن و برگشتن داشته باشيد و پس از برگشت، امكان پرداخت دين به سهولت براى شما باشد.(1)ت.

ص: 77


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 21 گذشت.

نيابت در حج

[107] م - در نايب امورى شرط است:

1. بلوغ، بنا بر احتياط واجب.(1)

2. عقل.

3. ايمان.(2)

4. وثوق و اطمينان(3) به انجام دادن او، و اما بعد از اجراى عمل نايب، لازم نيست اطمينان به صحت آن، و در صورت شك در صحت، حكم به صحت مى شود و استنابه صحيح است هرچند قبل از عمل شك داشته باشد.(4)

ص: 78


1- . آية الله بهجت: نيابت طفل غير مميز صحيح نيست و اگر بچه مميز باشد و قائل به شرعيت عبادت صبى مميز باشيم، خالى از رجحان نيست كه نيابت وى صحيح باشد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: نايب بايد بالغ باشد، پس حج بچه نابالغ به جاى ديگرى كفايت نمى كند، البته در حجة الاسلام و حج هاى واجب ديگر، هرچند آن بچه مميز باشد كه خوب و بد را تشخيص دهد. بلى بعيد نيست كه نيابت وى در حج مستحبى با اذن ولى صحيح باشد. آية الله زنجانى: مميز بودن نايب كافى است. آية الله سبحانى: نايب بايد بالغ باشد ولى بچه مميز مى تواند حج ندبى به جا آورد و ثواب آن را به كسى هديه كند. آية الله سيستانى: بلوغ شرط است و بنا بر احتياط بچه مميز نمى تواند نايب شود، مگر در حج مندوب به اذن ولى. آية الله مكارم: بلكه بنا بر اقوى در حج واجب.
2- . آية الله خامنه اى، آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: و اگر نايب ثقه باشد اخبار او كافى است. آية الله زنجانى: وثوق به انجام عمل، شرط واقعى صحت نيابت نيست، لكن براى امتثال واجب نمى توان به مجرد نايب گرفتن بدون داشتن حجت شرعى بر انجام دادن عمل، اكتفا كرد. البته اگر نايب ثقه باشد اخبار او بر انجام عمل كافى است. آية الله سيستانى: اگر خبر داد كه از طرف او انجام داده و از خبرش وثوق و اطمينان حاصل نشد، در اين صورت اكتفا به خبر دادن او اشكال دارد. آية الله فاضل: اين شرط در استنابه معتبر است نه در اصل نيابت.
4- . آية الله بهجت: وقتى ذمه منوب عنه فارغ و برى مى شود كه يقين حاصل شود كه نايب عمل را به طور صحيح به جا آورده يا آنكه اماره معتبره باشد بر به جا آوردن. آية الله زنجانى: اگر احتمال بدهيم كه نايب به رعايت شرايط عمل توجه داشته و همچنين سهل انگار نيست، حكم به صحت عمل او مى شود. آية الله مكارم: احتياط واجب عدم استنابه در اين دو مورد است.

5. معرفت نايب به افعال و احكام حج(1) ولو با ارشاد كسى در حال عمل.

6. ذمه نايب، مشغول به حج واجبى در آن سال نباشد.(2)

7. معذور(3) در ترك بعض افعال حج نباشد.د.

ص: 79


1- . آية الله زنجانى: اگر نايب بخشى از افعال حج را كه نمى داند مطابق احتياط به جا آورد كافى است.
2- . آية الله بهجت، آية الله سيستانى: (با اختلاف تعابير): مگر در صورتى كه جاهل به وجوب باشد؛ يعنى نداند كه حج بر خودش واجب است يا مى دانسته ولى غافل است و فراموش كرده، كه در اين دو صورت نيابت وى عيبى ندارد. و اين شرط «شرط صحت اجاره» است نه «شرط صحت حج نايب». آية الله بهجت: اضافه مى فرمايد: پس هرگاه درحالى كه حج بر خودش واجب بوده و از قبل ديگرى و به نيابت او حج نمايد اظهر آن است كه حج او صحيح است و ذمه منوب عنه برى شده است ولى بنا بر اينكه اجاره را به نحو ترتّب تصحيح نكنيم، نايب اجرتى را كه قرار داده شده مستحق نخواهد شد بلكه مستحق اجرة المثل خواهد بود (اجرة المثل يعنى نرخ متعارف). آية الله تبريزى، آية الله خويى: ذمه نايب مشغول به حج واجب منجز نباشد و اين شرط صحت اجاره است، و اگر غافل از استطاعت بود اجاره او صحيح است. آية الله خامنه اى: اما اگر نايب از واجب بودن حج بر خود بى خبر باشد بعيد نيست كه حج نيابى او صحيح باشد. آية الله زنجانى: در سال نيابت انجام حجة الاسلام خودش، بر او واجب نباشد و اگر غير حجة الاسلام خودش، حج ديگرى بر او واجب بود، نيابت باطل نمى شود، و اين شرط در مورد نيابت در حج است نه اجزاء آن مانند نيابت در طواف يا سعى. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 44 رجوع شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صحت حج غافل و جاهل اشكال است و احوط عدم اكتفا به حج آن دو است. آية الله فاضل: اين شرط معتبر نيست. آية الله مكارم: اگر ذمه او مشغول باشد نيابت او صحيح است هرچند گناه كرده است.
3- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط، با تمكن از استيجار غير معذور، نمى توان معذور را اجير نمود، بلكه اگر چنين شخصى تبرّعاً به نيابت ديگرى حج نمود، اكتفا كردن به عملش مشكل است [بلى اگر در به جا آوردن كارهايى كه بر محرم حرام است معذور باشد مثل اينكه مضطر به تظليل (زير سايه رفتن) باشد، اجير گرفتن يا نايب گرفتنِ چنين شخص عيبى ندارد]. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اجاره كردن معذور براى حج جايز نيست بلكه اگر خودش تبرعاً حج نيابى به جا آورد اجزاء آن از منوب عنه مشكل است ولى نيابت معذور به عذر طارى مجزى است. آية الله زنجانى: كافى است بتواند به شكل صحيح محرم شود و هنگام محرم شدن، اطمينان داشته باشد كه از انجام مناسك اختيارى حج و عمره معذور نيست و اگر در ضمن اعمال عذرى پيش آمد، ضررى به نيابتش نمى زند و همچنين معذور بودن نسبت به محرمات احرام، مانع صحت نيابت نيست و در بطلان نيابت معذور، فرقى نيست كه عمل نايب، تبرعى باشد يا با اجاره، ولى مخصوص حج يا عمره واجب است. آية الله سبحانى: كسى كه از انجام عمل اختيارى حج در اعمالى كه ترك عمدى آنها موجب بطلان حج است معذور مى باشد، او نمى تواند نيابت از حجة الاسلام را بپذيرد و در اين موارد نيز بنا بر احتياط واجب نيابت صحيح نيست: الف) كسى كه معذور از وضو و غسل است و به جاى آن تيمم مى كند. ب) كسى كه با وضوى جبيره اى يا غسل جبيره اى، طواف و نماز آن را به جا مى آورد. ج) كسى كه با ويلچر طواف و سعى را به جا مى آورد. د) كسى كه نشسته نماز مى خوانده لازم به ذكر است، تمام اين موارد در عذر طارى اشكال ندارد. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب نمى شود كسى را كه از پيش، عجز او از عمل اختيارى معلوم است اجير كرد، بلكه اكتفا به تبرّع او در نيابت نيز محل اشكال است و در مورد عذرهايى كه بعداً عارض مى شود حكم نايب همان حكم منوب عنه است كه در بعضى موارد حج صحيح است و گاهى باطل است و استيجار و نيابت كسى كه در انجام بعضى واجبات حج كه ترك عمدى آنها هم موجب بطلان نيست، مانند طواف نساء و بيتوته و رمى روز يازده و دوازده اشكال ندارد. آية الله صافى: نيابت كسى كه از اتيان بعض اعمال عمره و حج معذور است اگر ترك عمدى آن عمل، از غير معذور موجب بطلان حج يا عمره نباشد به اينكه ترك آن عمل يا فقط حرمت تكليفى دارد و يا علاوه بر آن موجب كفاره هم هست ولى ترك آن موجب بطلان عمل عمره يا حج نيست، اشكال ندارد و حتى اگر مى داند كه اجير بعضى از اعمالى كه ترك آن موجب بطلان حج و عمره نيست عمداً بدون عذر ترك مى كند استيجار او مانعى ندارد و مبرى ذمه منوب عنه مى باشد، بلى نسبت به استحقاق اجرت اگر موقع عقد اجاره، مستأجر اطّلاع از معذور بودن اجير در امور مذكوره نداشته باشد، اجير استحقاق اجرت ندارد ولو اينكه عمل او مبرى ذمه منوب عنه است. آية الله فاضل: نيابت معذور، براى حج واجب حتى اگر تبرعاً و بدون وكالت باشد، صحيح نيست. آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط نيابت معذور صحيح نيست. آية الله مكارم: نيابت معذور صحيح است. هرچند احتياط مستحب آن است كه در عذرهايى كه در خود حج پيش نيامده نايب نشوند. البته كسى كه قرائتش اشكال دارد از اين حكم مستثنى است. آية الله نورى: در نايب معذور به عذر طارى اشكال ندارد.

[108] م - در منوب عنه امورى شرط است:

ص: 80

1. اسلام.(1)

2. در حج واجب شرط است كه منوب عنه فوت شده باشد يا اگر زنده است حج بر او مستقر شده(2) و خودش از جهت مرضى كه اميد خوب شدن آن نيست يا از جهت پيرى نتواند به حج برود(3) و در حج استحبابى اين شرط نيست و در منوب عنه بلوغ و عقل شرط نيست(4) و مماثله بين نايب و منوب عنه نيز شرط نيست و جايز است كسى كه تاكنون به حج نرفته و مستطيع نيست براى ديگرى نايب شود.(5)د.

ص: 81


1- . آية الله بهجت: نيابت از كافر به احتمال حصول تخفيف عذاب، محل تأمّل است. آية الله زنجانى: در منوب عنه علاوه بر اسلام امورى معتبر است: 1. بلوغ؛ 2. عقل، مگر در مورد ديوانه اى كه قبلاً حج بر عهده او مستقر شده است؛ 3. منوب عنه ناصبى نباشد، البته در صورتى كه منوب عنه، پدر نايب باشد مسلمان بودن كافى است؛ 4. در حجة الاسلام، شرط است كه منوب عنه فوت شده باشد مگر در موردى كه ذيل مسئله 23 گذشت و در حج كفاره اى، نيابت صحيح نيست و صحت حج نيابى در حجى كه با نذر يا قسم يا شرط و مانند آن واجب شده بستگى به كيفيت التزام آنها دارد. آية الله فاضل: در منوب عنه، اسلام و ايمان شرط است، پس حج به نيابت كافر و مخالف صحيح نيست. آية الله نورى: اسلام و ايمان در نايب و منوب عنه شرط است.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 23 گذشت.
3- . آية الله خامنه اى: يا براى او حرج و مشقت داشته باشد و اميدى به رفع مشقت حتى در سال هاى بعد نداشته باشد.
4- . آية الله بهجت: در غير صبى مميز مشكل است. آية الله سبحانى: نيابت تبرعى از مجنونى كه قبل از جنون حج بر او مستقر شده و اميدى به بهبودى او نيست، اشكال ندارد و در صورت نيابت استيجارى ولى او بايد از اموال مجنون هزينه حج را بپردازد و در مورد غير بالغ در حج مستحبى اشكالى ندارد كه استنابه شود به شرطى كه در ايام حج در مكه نباشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در نيابت از مجنون اشكال است مگر آنكه به قصد رجا آورده شود. آية الله فاضل: شرط هست ولى اگر حج قبل از جنون بر او مستقر شده، عقل شرط نيست و در صورت يأس از بهبودى يا بعد از فوت او بايد از مالش - ولو از ميقات - براى او استنابه كنند. آية الله مكارم: نيابت از بچه و ديوانه اى كه حج بر او مستقر نشده خالى از اشكال نيست.
5- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: بلكه اگر منوب عنه مرد و زنده باشد كه به خاطر عدم تمكن نمى تواند حجة الاسلام را به جاى آورد، احتياط لزومى آن است كه مردى را كه تاكنون به حج نرفته، به نيابت خود به حج بفرستد.

[109] م - نايب بايد در عمل قصد نيابت نمايد و منوب عنه را در نيت تعيين كند ولو اجمالاً و شرط نيست اسم او را ذكر كند، گرچه مستحب است.

[110] م - ذمه منوب عنه فارغ نمى شود مگر به اينكه نايب، عمل را صحيحاً انجام دهد. بلى اگر نايب بعد از احرام و دخول حرم بميرد از منوب عنه مجزى است و در اجراى اين حكم در حج تبرعى اشكال است، بلكه در غير حَجة الاسلام خالى از اشكال نيست.(1)

[111] م - لباس احرام و پول قربانى در حج نيابى بر اجير است مگر در صورتى كه شرط شده باشد كه مستأجر بدهد و همچنين اگر اجير موجبات كفاره را انجام دهد كفاره بر عهده خود او است نه مستأجر.(2)د.

ص: 82


1- . آيات عظام بهجت، سبحانى، صافى، گلپايگانى: بعد از احرام و پس از دخول حرم كافى است و در اين حكم بين حجة الاسلام و غير آن و بين نيابت به مزد و اجرت و تبرّع فرقى نيست. آية الله تبريزى، آية الله خويى: چنانچه نايب بعد از احرام بميرد كفايت از منوب عنه مى كند هرچند مردنش قبل از دخول حرم باشد بنا بر اظهر، و در اين مورد فرقى بين حجة الاسلام و غير آن نيست، و همچنين فرقى نيست بين اينكه نيابت به اجرت باشد يا به تبرع. آية الله خامنه اى: و تفاوتى ندارد كه نيابت او مجانى بوده يا با اجرت، و براى حجة الاسلام بوده يا حج واجب ديگر. آية الله زنجانى: اگر بعد از استنابه نايب براى حج حركت كرد وقتى آثار مرگ در او ظاهر شد براى حج منوب عنه نايب مى گيرد و اگر نتوانست براى آن وصيت مى كند و حج نايب دوم از منوب عنه كفايت مى كند و چنانچه قبل از آنكه اين امر فراهم شود نايب فوت كرد، حج از ذمه منوب عنه ساقط مى گردد و در اين مورد فرقى بين حجة الاسلام و حج واجب ديگر نيست و فرقى نيست كه نايب بعد از احرام بميرد يا قبل از آن، ولى اگر نايب بدون درخواست كسى به قصد حج نيابتى حركت كرد و در راه فوت نمود مجزى نيست. آية الله سيستانى: اگر بعد از احرام و قبل از دخول حرم بميرد محل اشكال است و اگر بعد از دخول حرم باشد مجزى است و در اين حكم فرقى بين حجة الاسلام و غير آن نيست ولى در مورد حج تبرعى اشكال است. آية الله مكارم: در حكم مذكور فرقى بين حجة الاسلام و غير آن و اقسام نيابت نيست. آية الله نورى: مجزى است مطلقاً.
2- . آية الله زنجانى: مگر قرار گذاشته باشند كه مستأجر بپردازد در اين صورت بر ذمه مستأجر است كه با پرداخت كفاره ذمه اجير را فارغ كند.

[112] م - نايب در طواف نساء نيز بايد قصد منوب عنه نمايد و احتياط استحبابى آن است كه به قصد ما فى الذمه به جا آورد.

[113] م - اگر نايب طواف نساء را صحيحاً انجام ندهد زن بر او حلال نمى شود و بر منوب عنه چيزى نيست.

[114] م - استيجار كسى كه وقتش از اتمام حج تمتع ضيق شده و وظيفه او عدول به افراد است براى كسى كه وظيفه او حج تمتع است صحيح نيست، بلى اگر در سعه وقت او را اجير كرد و بعد وقت ضيق شد بايد عدول كند و بنا بر احتياط از منوب عنه مجزى نيست.(1)

[115] م - در حج واجب نيابت يك نفر از چند نفر در يك سال جايز نيست(2) و در غير واجب مانع ندارد.

[116] م - كسى كه حج بر او مستقر شده، يعنى سال اول استطاعت حج نرفته، اگر به واسطه مرض يا پيرى، قدرت رفتن ندارد يا رفتن براى او حرج و مشقت دارد واجب استد.

ص: 83


1- . آية الله بهجت: از منوب عنه مجزى است. در صورتى كه نيابت بر فراغ ذمه او باشد. آية الله خامنه اى: كفايت از حج تمتع مى كند و مستحق اجرت هم هست. آيات عظام خويى، تبريزى، سيستانى: ذمه منوب عنه برى مى شود ولى در صورتى كه اجاره بر اعمال عمره و حج تمتع بوده، اجير استحقاق اجرت را نخواهد داشت، بلى اگر اجاره بر تفريغ ذمه منوب عنه بوده مستحق اجرت خواهد بود. آية الله زنجانى: و چنانچه بدون كوتاهى كردن نايب در اثناى سفر امورى پيش آمده كه وقت عمره تمتع ضيق شده، از منوب عنه كفايت مى كند، خواه هنگام احرام عمره تمتع وقت ضيق بوده و از ابتدا به حج افراد محرم شده باشد يا اول به عمره تمتع محرم شده ولى بعد از احرام وقت ضيق شده يا معلوم شده كه از اول وقت تنگ بوده است لذا به حج افراد عدول كرده است. آية الله سبحانى: از منوب عنه مجزى است مگر اينكه بدون عذر فرصت سوزى مى كند كه در اين حالت، كفايت چنين حجى از منوب عنه اشكال دارد. آيات عظام صافى، گلپايگانى، نورى: از منوب عنه مجزى است.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، زنجانى، سبحانى، سيستانى، فاضل: مگر اينكه به نحو شركت بر آنها واجب شده باشد؛ مثل اينكه دو نفر يا بيشتر نذر كنند كه با شركت يكديگر كسى را اجير نمايند كه در اين صورت مى توانند يك نفر را براى حج اجير نمايند.

نايب بگيرد، در صورتى كه اميد خوب شدن و قدرت پيدا كردن نداشته باشد و به احتياط واجب(1) بايد فوراً نايب بگيرد و اگر مستقر نشده باشد بر او، اقوى عدم وجوب است.(2)

[117] م - بعد از آنكه نايب عمل را به جا آورد، حج از معذور ساقط مى شود و لازم نيست خودش حج كند اگرچه عذرش برطرف شود(3) و اما اگر قبل از اتمام حج عذر برطرف شد، چه قبل از احرام يا بعد، بايد خودش حج برود.(4)

[118] م - كسى كه حج بر او واجب باشد چه سال استطاعتش باشد و چه حج بر او مستقر شده باشد، جايز نيست نيابت كند از غير و اگر نيابت كند باطل است؛ چه عالم به حكم باشد يا نباشد.(5)

[119] م - اگر اجير براى حَجة الاسلام بعد از احرام بستن و داخل شدن در حرم بميرد كفايت مى كند از حج كسى كه براى او به جا آورده است و لازم نيست حج كردند.

ص: 84


1- . آية الله خامنه اى: بايد فوراً به آن مبادرت شود.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 23 گذشت.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى: بنا بر احتياط واجب، در صورت حصول تمكن، بايد خودش حج را به جا آورد. آية الله گلپايگانى: مگر اينكه در وقت نايب گرفتن، اميد خوب شدن و رفع عذر داشته باشد كه در اين صورت بنا بر احتياط، اگر رفع عذر شد و استطاعت داشت بايد خودش هم حج را انجام دهد. آية الله صافى: در صورتى كه حج بر او مستقر بوده، با تمكن بايد خودش حج به جا آورد و همچنين اگر مستقر نبوده ولى استطاعتش باقى باشد، بايد حج به جا آورد.
4- . آية الله سبحانى: اما اگر عذر او موقعى بر طرف شد كه نايب هنوز در نيمه راه است در چنين صورتى احتياط مستحب آن است كه خود شخص نيز به حج برود. آية الله سيستانى: گرچه احتياط واجب است كه نايب نيز عمل حج را تمام نمايد. آية الله صافى: اگر بعد از احرام عذر مرتفع گردد كه امكان انجام حج براى منوب عنه در همان سال يا سال بعد باشد ارتفاع عذر كاشف از بطلان اجاره و بلكه بطلان احرام نايب است. آية الله گلپايگانى: مگر اينكه در اثناى عمل بعد از احرام عذر برطرف شد ولى منوب عنه تمكن از انجام عمل كامل نداشته باشد كه در اين صورت حج نايب مجزى است. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب بايد خودش حج برود.
5- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 107 گذشت. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 44 مراجعه شود.

براى او و اگر قبل از احرام يا بعد از آن و قبل از داخل شدن در حرم بميرد بايد دو مرتبه اجير بگيرند(1)، و همين حكم را دارد كسى كه براى خودش به حج برود.(2)

[120] م - اگر كسى را براى حج اجير كردند و قرار نگذاشتند كه اجرت براى خصوص عمل باشد يا در مقابل عمل و رفت و آمدها باشد، پس اگر قبل از داخل شدن در حرم مرد، ظاهراً مستحق اجرت رفتن تا محل موت مى باشد و همين طور اگر بعد از احرام و دخول حرم بميرد، بيشتر از آن چه ذكر شد و اجرت احرام مستحق نيست(3)، اگرچه حج از ميت ساقط مى شود، و اگر بعض اعمال را به جا آورد و مُرد،د.

ص: 85


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى: چنانچه بعد از احرام بميرد كفايت از منوب عنه مى كند هرچند مردنش قبل از دخول حرم باشد. آية الله خامنه اى: اگر بعد از احرام و قبل از دخول در حرم بميرد بنا بر احتياط واجب مجزى نيست. آية الله سيستانى، آية الله مكارم: اگر بعد از احرام و قبل از دخول حرم بميرد اين حكم احتياطى است.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 80 و 110 گذشت. آية الله زنجانى: حكم فوت نايب در سفر حج در ذيل مسئله 110 گذشت و كسى كه براى خودش حجة الاسلام به جا مى آورد چنانچه بعد از احرام و دخول حرم بميرد حج از عهده اش ساقط مى شود و اگر قبل از آن بميرد كفايت نمى كند پس اگر قبلاً حج بر عهده او مستقر شده بايد برايش حج بدهند و كسى كه براى خودش حج واجب ديگرى - مانند حج نذرى - را به جا مى آورد چنانچه در سفر حج بميرد كفايت نمى كند، به استثناء حج كفاره اى كه قضاى آن واجب نيست حتى اگر قبل از احرام حج بميرد. آية الله سيستانى: كسى كه حج بر او مستقر شده است اگر بعد از احرام حج در حرم بميرد حجة الاسلام از او ساقط است؛ چه تمتع باشد چه قِران و چه افراد و اگر در عمره تمتع بميرد نيز ساقط است و اگر قبل از آن بميرد؛ چه بعد از احرام قبل از دخول حرم و چه بعد از دخول حرم بدون احرام ساقط نمى شود و بايد از او قضا كند و اين حكم در حج واجب غير از حجة الاسلام و در عمره مفرده جارى نيست و اما كسى كه حج بر او مستقر نشده است، اگر بعد از احرام بميرد قضا واجب نيست هرچند قبل از دخول حرم باشد.
3- . آية الله بهجت: اگر تصريح به خلاف متعارف نباشد، بر حسب معلوم از داعى استيجار كه برائت ذمه منوب عنه است چيزى از اجرت پس گرفته نمى شود وقتى كه وفات نايب پس از احرام و دخول حرم باشد و اگر قبل از احرام باشد استحقاق اجرت المثل مقدار راهى كه پيموده است بعيد نيست و نيز توزيع اجرة المسمّى بى وجه نيست در صورتى كه بعض عمل را مثل احرام انجام داده باشد و يا سير از طريق خاص در اجاره قيد شده باشد. آيات عظام تبريزى، سيستانى، خويى: هرگاه اجير بعد از محرم شدن بميرد، تمام اجرت را مستحق خواهد شد، در صورتى كه بر تفريغ ذمه ميت اجير شده باشد. و اما اگر اجير بر به جا آوردن اعمال به نحو تعدد مطلوب شده باشد، اجرتِ مقدارى را كه به جا آورده مستحق مى شود و چنانچه قبل از احرام بميرد چيزى مستحق نخواهد بود. بلى اگر مقدّمات عمل داخل اجاره باشد، هر مقدار از مقدّمات را كه انجام داده باشد اجرت همان مقدار را مستحق مى شود. آية الله خامنه اى: هرگاه نايب پس از احرام و ورود به حرم بميرد، اگر نايب گرفتن براى برى شدن ذمه منوب عنه باشد، كما اينكه ظاهر حال اطلاق قرار داد اجاره چنين است اجير مستحق تمام اجرت خواهد بود كه بايد آن را به ورثه اش بپردازند. آية الله زنجانى: ولى اگر براى برى شدن ذمه منوب عنه نايب گرفته باشند و نايب در سفر حج فوت كند، حج از ذمه منوب عنه ساقط مى شود و نايب مستحق تمام اجرت است هرچند مرگ نايب قبل از احرام باشد. آية الله سبحانى: كسى كه براى انجام حج نيابتى اجير شود و در نيمه راه پيش از عمل بميرد، براى دريافت اجرت سه حالت دارد: الف) اگر مبلغ در مقابل عمل حج قرار گرفته، چيزى به او تعلق نمى گيرد. ب) اگر مبلغ در مقابل برى الذمه شدن منوب عنه پرداخت شده و نايب پس از دخول حرم فوت كند، همه مبلغ به او تعلق مى گيرد. ج) هرگاه مبلغ در مقابل رفت و برگشت و عمل، معين شده؛ به مقدارى كه كار انجام شده تعلق مى گيرد. آية الله صافى، آية الله فاضل: مگر آنكه اجير براى تفريغ ذمه شده باشد، كه در اين صورت تمام اجرت را مى برد. آية الله گلپايگانى: ظاهراً مستحق تمام اجرت مى باشد على الاقوى و همچنين است حكم صورت بعد. آية الله مكارم: معمولاً اجاره براى اداى تكليف منوب عنه است. بنابراين مستحق تمام اجرت مى باشد.

مستحق اجرت آن اعمال نيز مى باشد، و اگر اعمال را به نحوى به جا آورده است كه در عرف گفته شود كه عمره و حج را به جا آورد، مستحق تمام اجرت است، اگرچه بعض اعمال را كه مضر به صحت حج نيست و محتاج به اعاده نيست نسياناً ترك كرده باشد.

[121] م - كسى كه به عنوان نيابت رفت به مكه و خودش حج واجب به جا نياورد، احتياط آن است كه بعد از عمل نيابت(1)، براى خودش عمره مفرده به جا آورد و اينً.

ص: 86


1- . آية الله زنجانى: احتياط مستحب آن است كه پيش از عمره تمتع يا بعد از انجام حج و گذشتن ايام تشريق براى خودش عمره مفرده به جا آورد، خصوصاً اگر استطاعت انجام عمره مفرده از وطن خود را داشته باشد. آية الله سبحانى: مستحب است كه نايب پس از حج نيابى براى خود نيز عمره مفرده انجام دهد. آية الله فاضل: يا قبل از آن. آية الله گلپايگانى: رجائاً.

احتياط واجب نيست(1) ليكن خيلى مطلوب است.

[122] م - كسى كه اجير شده براى حج تمتع، مى تواند اجير ديگرى شود براى طواف يا ذبح يا سعى يا عمره مفرده بعد از عمل حج، چنانچه مى تواند براى خودش طواف و عمره مفرده به جا آورد.(2)

[123] م - كسى كه عذر داشته باشد از بعض اعمال حج، نمى شود او را اجير كرد براى حج(3)، و اگر شخص معذور از بعض اعمال، تبرّعاً از غير، حج بكند اكتفا كردن به آن اشكال دارد.(4)

استفتائات نيابت

[124] س - كسى مستطيع بوده و در ميقات به نيابت ديگرى مُحرم شده و به مكه آمده و عمره تمتع را از طرف منوب عنه انجام داده است، وظيفه او چيست؟

ج - با اينكه خودش مستطيع است نيابت او صحيح نيست و احرام او باطل است(5) و بايد برگردد به ميقات و از آنجا براى خودش مُحرم شود.(6)

ص: 87


1- . آية الله مكارم: اين احتياط واجب است.
2- . نظر آيات عظام در مورد فاصله بين عمره مفرده با عمره تمتع در ذيل مسئله 173 خواهد آمد.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 107 گذشت.
4- . آية الله خامنه اى: در عدم كفايت حج نايبى كه معذور است، فرقى نيست بين اينكه نايب اجير باشد و يا نيابت مجّانى و تبرعى انجام شود. و نيز فرقى نيست بين اينكه نايب جاهل به عذر باشد يا نايب گيرنده جاهل به آن باشد، و همچنين فرقى نيست بين اينكه نايب يا نايب گيرنده جاهل باشد به اينكه آن عذر از عذرهايى است كه نيابت با آن صحيح نيست، مانند آنكه نايب جاهل باشد كه نمى تواند به وقوف اضطرارى در مشعرالحرام اكتفا كند.
5- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 107 گذشت.
6- . آية الله زنجانى: به مسئله هاى 44، 215، 219 و حواشى آنها مراجعه شود. آية الله سبحانى: بعد از انجام يك طواف نساء به عنوان وظيفه فعلى به ميقات و اگر ممكن نشد به ادنى الحل رفته و جهت عمره تمتع براى خودش محرم شود و چنانچه وقت كافى نيست و به عرفات نمى رسد بعيد نيست كه بدل به حج افراد شود و حج او صحيح است مگر اينكه با علم به استطاعت خود نايب شده باشد و خود را دچار تنگى وقت كرده اكتفا به حج افراد مشكل است و بايد توجه داشت كه اگر استطاعت و يا استقرار حج بر او قبل از قبول نيابت بوده و الآن در ميقات متوجه شد، نيابت باطل و بايد براى خود حج به جا آورد و چنانچه از فيش منوب عنه استفاده كرده با اجازه ورثه براى متوفى حج ميقاتى استنابه كند و به خاطر تفاضل قيمت هر يك از حج ميقاتى و فيش مصرف شده با ورثه بر اساس قاعده عدل و انصاف به توافق برسند و يا مصالحه كنند. آية الله سيستانى: اگر مطمئن باشد در سال بعد حج خود را انجام مى دهد، حج نيابى را تمام كند و اگر مطمئن نيست بايد به يكى از مواقيت رفته و براى خود احرام ببندد ولى اگر حج نيابى را تمام كند حجش صحيح است و اگر استيجارى باشد اجاره باطل است و مستحق اجرت المثل است. آية الله نورى: مگر آنكه به نحو خطا در تطبيق باشد، كه در اين صورت از خودش واقع مى شود.

[125] س - اگر كسى كه نيابت از ديگرى گرفته و به حج آمده، از بعض اعمال معذور است، آيا مى تواند در اين اعمال نايب بگيرد و آيا مى تواند پول نيابت را به ديگرى بدهد كه اصل حج را به جا آورد؟

ج - نايب شدن معذور صحيح نيست(1) و بايد پول را به صاحبش برگرداند، مگر اينكه از طرف صاحب پول مجاز در نايب گرفتن باشد كه در اين صورت مى تواند ديگرى را در اصل عمل حج نايب كند و در صورتى كه بدون اجازه، نيابت را به ديگرى واگذار كرد و او عمل را انجام داد، حج از طرف منوب عنه واقع مى شود، ولى پول را بايد به صاحبشد.

ص: 88


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 107 گذشت. آية الله بهجت: اگر بدون توجه محرم شده، احتياطاً در موارد عذر نايب بگيرد تا عمل را صحيحاً به جا آورد و خود نيز آن عمل را انجام دهد نيابتش صحيح است هرچند از اول نمى توانسته نايب شود و اما قبل از احرام پس با احراز رضايت منوب عنه حج ميقاتى براى او بدهد چون اطلاق اجاره قيد مباشرت را برمى دارد. آية الله سبحانى: لكن كسى كه از رمى روز يازدهم و طواف نساء و بيتوته هاى منا معذور است، مى تواند براى اداى حج نايب شود و بايد رمى را در شب انجام داده و به جاى بيتوته ها در مسجدالحرام به عبادت بپردازد و در طواف نساء ديگرى را نايب كند همچنين زنان كه معمولاً در مشعر وقوف اختيارى نمى كنند و رمى در شب براى آنها پس از نيمه شب جايز است و يا ممكن است در طواف و نماز به علت عادت ماهانه به استنابه نياز داشته باشند و يا ممكن است حج آنها به جهت عادت ماهانه به افراد تبديل شود، اشكال ندارد همين طور است در مواردى كه در اثناى عمل عذر طارى پيش مى آيد اما در رابطه با اصل حج نمى توان بدون اجازه منوب عنه زنده و يا ورثه منوب عنه مرده براى او استنابه كند و بايد اجازه بگيرد.

برگرداند(1) و صاحب پول ضامن چيزى نيست و اجرت نايب را بايد امركننده بپردازد.

[126] س - از هر كاروان نوعاً چند نفر از خدمه به نيابت آمده اند و بناچار بايد نيمه شب از مشعر براى انجام كارهاى لازم در منا يا همراه ضعفا، به منا بروند، سؤال اين است كه آيا اجير شدن و نيابت آنان صحيح است يا خير؟

ج - با توجه به اينكه از معذورين هستند و نمى توانند وقوف اختيارى در مشعر را درك كنند، نيابت آنان صحيح نيست(2) و اگر قبل از استخدام اجير شده اند بايد حج را به جا آورند و وقوف اختيارى را درك نمايند.

[127] س - آيا شخص زنده در موردى كه مى تواند نايب بگيرد، بايد از بَلَد نايب بگيرد يا از ميقات، و اگر ديگرى براى او نايب بگيرد كفايت مى كند يا خير؟

ج - نايب گرفتن از ميقات كفايت مى كند و خودش بايد نايب بگيرد و نايب گرفتن ديگرى براى او كافى نيست مگر از طرف او وكالت داشته باشد.(3)

[128] س - آيا عمره مفرده يا طواف استحبابى را مى توانيم به نيابت چند نفر انجام دهيم و در اعمال آن؛ از جمله طواف نساء، نيت همه بايد بشود يا نيت بعضى كافى است؟د.

ص: 89


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى: اگر منوب عنه زنده است نيابت بدون اذن او (آية الله زنجانى: در حج واجب) مجزى نيست. آية الله مكارم: مگر اينكه صاحبش راضى گردد.
2- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط، با تمكن از استيجار غير معذور، نمى توانند اجير شوند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: نيابت آنان محل اشكال است مگر اينكه بتوانند براى درك مسمّاى وقوف اختيارى به مشعر برگردند. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: نيابت آنها صحيح است. آية الله سبحانى: كسانى كه حج نيابى انجام مى دهند اگر همراه معذورين به منا بروند، لازم است به مشعر برگردند و وقوف ركنى مشعر را درك كنند و اگر عالماً و عامداً ترك وقوف اختيارى كنند و برنگردند حجشان باطل است و بايد اعمال عمره مفرده انجام دهند و از احرام خارج شوند. آية الله سيستانى: صحت نيابت همراه ضعفا كه به آنها نيازمند مى باشند بعيد نيست. آية الله صافى: به ذيل شرط هفتم از مسئله 107 مراجعه شود. آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط.
3- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 129 مراجعه شود.

ج - مى توانيد به نيابت چند نفر انجام دهيد و بايد نيت همه بشود.

[129] س - كسى را روز عيد، قبل از حلق دستگير كرده اند و او را به ايران فرستاده اند، آيا رفقاى او مى توانند از او نيابت كنند و بقيه اعمال را انجام دهند يا خير و چگونه از احرام خارج مى شود؟

ج - بدون اينكه خودش نايب بگيرد نيابت صحيح نيست(1)، و براى خارج شدن از احرام بايد به منا بيايد و حلق يا تقصير كند و اعمال مترتّبه را انجام دهد و اگر نمى تواند برود در محل خودش حلق يا تقصير نمايد و بنا بر احتياط موهاى خود را به منا بفرستد و بايد براى اعمال مترتبه نايب بگيرد.(2)

[130] س - افرادى كه هر سال به حج مى روند؛ مانند خدمه كاروان ها، در محل خود از كسى نيابت قبول مى كنند، ولى در ميقات بر اثر اشتغال زياد از نيابت غافل و مُحرم مى شوند، بعد كه متوجه شدند دوباره نيت نيابت مى كنند، آيا حج نيابتى آنان درست است يا حج براى خودشان حساب مى شود؟

ج - بايد عمره و حج را به همان نيت اول اتمام كنند(3) و احرام دوم صحيح نيست مگرت.

ص: 90


1- . آية الله بهجت: چنانچه احراز رضايت شود و شاهد حال هم بر رضايت بود؛ به طورى كه اگر او بفهمد راضى است، نيابت صحيح است با مراعات ساير جهات. آية الله سبحانى: نيابت در صورتى تحقق مى پذيرد كه طرف رسما او را نايب خود قرار دهد و يا به اصطلاح به او وكالت دهد كه اين كار را از طرف او انجام دهد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: چنانچه از دخول به مكه جلوگيرى شده، مى تواند در محل خودش قربانى نمايد و احتياط اين است كه حلق يا تقصير نيز بنمايد و اگر وارد مكه شده و تنها اجازه اعمال را به او نداده اند حلق يا تقصير نموده و در صورت امكان موى خود را به منا بفرستد و براى بقيه اعمال نايب بگيرد. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: در صورت امكان بايد موى خود را به منا بفرستد. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 1378 مراجعه شود. آيات عظام صافى، گلپايگانى، مكارم: بنا بر احتياط مستحب.
3- . آية الله بهجت: در صورتى كه قصد انجام وظيفه داشته، مخل به نيابت نيست و عمل مجزى است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر ارتكازاً قصد منوب عنه را داشته اند؛ به طورى كه اگر كسى مى پرسيد جواب مى دادند براى منوب عنه حج به جا مى آوريم كفايت مى كند و حج نيابت آنها صحيح است. آية الله سبحانى: اگر كسى در ميقات از نيابت غافل شد و براى خود محرم گرديد، در صورتى نيابت صحيح است كه انگيزه او براى رفتن به ميقات انجام نيابت باشد و در حقيقت انگيزه او ارتكازا نيابت از منوب عنه بوده و در نيت نوعى سبق لسان پيش آمده و يا سهو و مسامحه در گذراندن نيت از قلب صورت گرفته باشد كه اينها مخل به نيابت نيست ولى اگر به شكلى فراموش كرده كه اگر از او مى پرسيدند براى چه كسى محرم شده، مى گفت براى خودم در اين صورت پس از توجه به اشتباه خود، آن را به عمره مفرده تبديل كند و مجدداً از ميقات و در صورت عدم امكان از ادنى الحل براى منوب عنه محرم شود. آية الله سيستانى: اگر محرك آنان در احرام، حج نيابى باشد كافى است ولى اگر به كلى غافل باشند كه اگر از آنها پرسيده شود، جواب مى دهند كه براى خود احرام مى بنديم بايد حج را به نيت خود تمام كنند ولى اگر پس از انجام عمره از مكه خارج شوند و در ماه بعد به مكه برگردند؛ مثلاً آخر ذى قعده خارج و اول ذى حجه وارد شوند عمره آنها باطل مى شود و مى توانند از يكى از مواقيت به نيت منوب عنه احرام ببندند، گرچه باطل كردن عمره تمتع عمداً گناه است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: با فرض آنكه مستطيع نبوده و از قبل اجير براى انجام حج شده است نيت احرام براى خود او منعقد نشده است و در صورتى كه مجدداً به نيت منوب عنه محرم شده است حج نيابى او صحيح است. آية الله فاضل، آية الله نورى: اگر شخص غافل، ارتكازاً قصد منوب عنه را داشته، و داعى و انگيزه او منوب عنه بوده، هرچند قصد خودش را اخطار كرده، قصد ارتكازى بر اخطار فعلى مقدم است و براى منوب عنه واقع مى شود، و حج نيابتى صحيح است. آية الله مكارم: همين اندازه كه نيت نيابت در عمق ذهن او باشد كافى است.

آنكه احرام اول باطل باشد؛ مثل اينكه حج بر او واجب نبوده و نيت حجة الاسلام كرده باشد.(1)

[131] س - شخصى در ميقات براى خودش مُحرم مى شود و تلبيه مى گويد، بعد به فكر مى افتد كه چون خودش حج واجب را در سال هاى گذشته به جا آورده، براى پدر يا مادر يا يكى از خويشاوندان ديگرش حج تبرعى به جا آورد، آيا مى شود با نيت عدول كند و يا دوباره به نيت شخص مورد نظر مُحرم شود يا خير؟

ج - اگر به احرام صحيحى مُحرم شده، نمى تواند نيت را عوض كند و بايد عملش را به همان نيتى كه در احرام داشته، اتمام كند.

[132] س - نايبى در احرام عمره تمتع، بعد از اينكه وارد مكه شد شك مى كند كهد.

ص: 91


1- . آية الله سيستانى: در اين مثال احرام اول او صحيح است. آية الله مكارم: نيت حجة الاسلام تأثيرى ندارد.

نيت نيابت كرده يا نه، آيا بايد به ميقات برگردد و مجدداً به نيابت مُحرم شود، يا اصلاً حج براى خودش حساب مى شود و ديگر نمى تواند نايب باشد؟

ج - در نيت خطور لازم نيست، اگر انگيزه او در حال احرام نيابت بوده، عمل را به نيابت انجام دهد، و اگر در داعى و انگيزه هم شك دارد، بايد اعمال را به نيت اجمالى (همان نيت در احرام) اتمام كند، و در نيابت به آن اكتفا نمى شود.(1)

[133] س - زنى در عرفات، در روز نهم ديوانه شد، او را به بيمارستان بردند و تا آخرين وقتى كه مى توانستند همراهان او در مكه بمانند باقى ماندند، خوب نشد، آيا شوهرش كه با او است مى تواند براى او نايب بگيرد و يا خودش باقى اعمال را انجام دهد يا نه؟

ج - مجنون تكليف ندارد و نمى توانند براى او نايب بگيرند، و اگر عاقل شد حكم اشخاص مُحرم ديگر را دارد.(2)د.

ص: 92


1- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 130 مراجعه شود. آية الله تبريزى: بايد به ميقات برگردد و مجدداً به نيابت از غير محرم شود. آية الله خويى: اگر احتمال بدهد كه نه قصد خود و نه ديگرى را كرده، احرام او باطل است. مگر اينكه در حال طواف؛ مثلاً نيت معينى دارد كه به همان نيت اعمال را تمام مى كند. آية الله زنجانى: مى تواند مناسك را به نيت خود به جا آورد؛ هرچند احتياط مستحب آن است كه به قصد اجمالى «آن عمره اى كه به آن محرم شده ام» اعمال را به پايان برساند و كفايت از منوب عنه نمى كند. آية الله سبحانى: كسى كه شك كند آيا نيت نيابت كرده يا نه به شك خود اعتنا نكند و حمل بر صحت نمايد و خود را از زمان احرام تا آخر نايب بداند. آية الله سيستانى: اگر احتمال مى دهد در ميقات به كلى از ذهنش نيت نيابت از غير پاك شده بوده، بنا مى گذارد كه احرامش براى خودش بوده و اگر اين احتمال را نمى دهد همان طور كه متعارف است در كسى كه عازم بر نيابت بوده است بنا مى گذارد كه احرامش براى غير بوده است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورتى كه فعلاً خود را نايب مى داند و شك در نيت احرام گذشته خود دارد، وظيفه او حمل به صحت است و به عنوان نيابت، بقيه اعمال را به جا آورد.
2- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 8 و 129 و 989 مورد هشتم كه كفايت ادراك اختيارى عرفه به تنهايى است (اگر بعد از زوال ديوانه شده باشد) مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: مجنون تكليف ندارد و نمى توانند برايش نايب بگيرند و بنا بر اظهر، احرام او باطل مى شود. آية الله زنجانى: چنين كسى محصور است و اگر عاقل شد بايد به وظيفه اى كه در ذيل مسئله 1381 گفته مى شود عمل نمايد. آية الله سبحانى: ولى يا متكفل امر او اعمال او را به صورت عمره مفرده تمام كند و نسبت به حج وظيفه اى ندارد و در مورد عمره اگر مستلزم مخارجى شد ولى او از اموالش بپردازد ولى اگر حج قبل از جنون و يا در سال هاى قبل از آمدن به مكه بر او مستقر شده و اميدى به بهبودى او نيست، تبرعاً يا استيجاراً حج او را استنابه كنند و اگر استنابه استيجارى بود، ولى او بايد از اموال او هزينه حج را بپردازد. آية الله سيستانى: اگر پس از درك مسماى وقوف، در عرفات ديوانه شده باشد و سپس به قدرى به عقل بيايد كه اختيارى مشعر را درك كند، يا اضطرارى مشعر با اختيارى يا اضطرارى عرفه، پس حج او صحيح است، و اگر به عقل نيايد، بايد براى تكميل اعمال شوهر براى او نايب بگيرد. آية الله فاضل: در فرض سؤال، نايب گرفتن مجزى و صحيح نيست و ظاهراً احرام او باطل مى شود. آية الله مكارم: اين در صورتى است كه سال اول استطاعت او باشد.

[134] س - هرگاه كسى مريض شود، به طورى كه بعد از احرام عمره قادر به انجام اعمال نباشد، آيا كسى كه براى عمره تمتع مستحبى مُحرم شده و عمره را انجام داده است مى تواند در حج نايب او شود يا خير؟

ج - كسى كه براى عمره تمتع مُحرم شده ولو مستحبى، نمى تواند در اصل عمره يا حج براى ديگرى نايب شود و بايد عملش را اتمام كند، ولى اگر مريض فقط قادر به انجام طواف و سعى نباشد و بتواند وقوفين را درك كند و بقيه اعمال را نايب بگيرد، جايز است ديگران را در طواف و سعى و اعمال ديگر نايب قرار دهد، هرچند خودشان هم حج يا عمره به جا مى آورند.(1)

[135] س - بنده چون مسئول گروه حج بودم، به استناد وظيفه ام، كه مراقبت از بيماران و عاجزهاى گروه بود، وقوف اضطرارى انجام دادم، لطفاً وظيفه شرعى اينجانب را بيان فرماييد.د.

ص: 93


1- . آية الله زنجانى: به استثناى بيتوته در منا كه قابل نيابت نيست، پس اگر بيتوته براى آنها حرجى نباشد بيتوته مى كنند والاّ بيتوته بر آنها واجب نيست؛ هرچند ترك بيتوته در برخى از صورت ها كفاره دارد. آية الله سبحانى: با گرفتن نايب براى تمام و يا قسمتى از اعمال، عمره و حج را تمام كند و چنانچه تمكن مالى براى نايب گرفتن ندارد از استطاعت خارج شده و حج بر او مستقر نيست، در اين صورت بنا بر احتياط با گرفتن نايب اعمال خود را به صورت عمره مفرده به پايان برساند اما اگر اين شخص سال هاى قبل مستطيع شده و حج بر او مستقر گرديده حج بر ذمه اوست و بايد چنانچه متمكن گرديد به جا آورد و يا اگر از دنيا رفت از تركه او حج برايش به جا آورند.

ج - اگر همراه عجزه بوده ايد كه لازم بوده با آنان باشيد و آنان از وقوف اختيارى معذور بوده اند براى شما هم اشكالى نداشته، بلى اگر نايب كسى شده ايد نيابت شما درست نبوده است.(1)

[136] س - اگر كسى دفعه اول به صورت خدمه، حج به جا آورده و در دفعه دوم دوباره به مأموريت خدمه عازم مكه معظمه است، آيا مى تواند به عنوان پدر يا مادر كه فوت شده اند نيابت نمايد، و در چنين صورتى آيا حج از عهده پدر و مادرش برداشته مى شود؟

ج - مانع ندارد و حج از منوب عنه كافى است، مگر آنكه سال اول، مستطيع نبودهت.

ص: 94


1- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 107 و 139 مراجعه شود. آية الله تبريزى: نيابت شما محل اشكال است. آية الله خويى: كسانى كه ناچارند همراه زنان و بيماران باشند، اگر بتوانند ولو يك لحظه از وقوف اختيارى مشعر را درك كنند بايد برگردند و اگر نمى توانند بايد قبل از ظهر روز عيد به آنجا برگردند و در فرض عجز از آن هم حج آنان صحيح است و چنانچه اين وظيفه را از روى جهل به حكم ترك كرده باشند حجشان صحيح است ولى بايد يك گوسفند كفاره بدهند. و در ذيل مسئله 107 «حكم نيابت معذور به عذر طارى» گذشت. آية الله زنجانى: بلكه اگر نايب هم بوده ايد عمل شما صحيح و كفايت از منوب عنه مى كند. آية الله سبحانى: بايد به مشعر جهت درك وقوف اختيارى ركنى برمى گشتيد و اگر عمداً برنگشتيد، نيابت شما باطل است به غير از دو صورت: 1. جهل شما نسبت به وظيفه؛ يعنى برگشتن به مشعر قصورى باشد 2. عذر شما طارى باشد و در هر حال بايد وقوف اضطرارى ليلى يا نهارى مشعر را انجام داده باشيد. آية الله سيستانى: صحت نيابت شما بعيد نيست. آية الله فاضل، آية الله گلپايگانى: اگر عذر شما طارى بوده نيابت صحيح است. آية الله صافى: به ذيل شرط هفتم از مسئله 107 مراجعه شود. آية الله مكارم: نيابت شما هم درست است.

و امسال مستطيع باشد.(1)

[137] س - اينجانب حدود شانزده سال قبل نيابتاً به مكه معظمه مشرف شدم و در منا چون سفر اول بوده است، و مى دانستم كه طبق تقليد حضرت عالى بايد در سفر اول حلق كنم، و ليكن نمى دانستم كه ماشين ته زن با تيغ فرق دارد و به جاى تيغ با ماشين ته زن سر خود را تراشيدم و بعد از آن سفر هم دو سفر ديگر مشرف شدم و در سفرهاى بعدى سر خود را ماشين نموده و ناخن هم گرفته ام، لطفاً بفرماييد در سفر اول كه به جاى تيغ با ماشين سر را تراشيدم، در مقابل اين كار وظيفه ام چيست؟ و آيا اين عملِ سفرِ اول در سفرهاى بعدى خللى وارد مى آورد يا ذمه ام برى شده است؟

ج - شما در صورت امكان بايد(2) به مكه برويد و در منا حلق كنيد(3) و بعد از آن طواف و نماز و سعى و طواف نساء و نماز آن را به جا آوريد و در اين اعمال نيت اتمام حج سفر اول را بكنيد و بعد از آن چيزى بر شما نيست، و اگر خودتان نمى توانيد برويد يا رفتن براى شما حرجى است در محل خود حلق كنيد و بنا بر احتياط موى آنت.

ص: 95


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: حج نيابى او صحيح است. آية الله سبحانى، آية الله فاضل: در اين صورت حج نيابى صحيح است اما معصيت كرده. آية الله مكارم: خدمه در حكم مستطيع هستند به علاوه مستطيع اگر قصد نيابت كند حج براى منوب عنه كافى است هرچند گناه كرده است.
2- . نسبت به متن و وظيفه حلق براى صروره به (مسئله 11120 طائفه دوم) مراجعه شود. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب.
3- . آيات عظام بهجت، خويى، فاضل، مكارم: صروره (كسى كه بار اول حج اوست) بين حلق و تقصير مخير است، گرچه احتياط اين است كه حلق كند. آية الله تبريزى، آية الله نورى: چون حلق براى صروره (كسى كه بار اول حج اوست) متعين نيست، بنابراين حج هاى شما هر سه صحيح است و چيزى بر شما واجب نمى باشد. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: حلق با ماشين ته زن كافى است، گرچه احتياط مستحب با تيغ است. آية الله سبحانى: حلق با ماشين ته زن كافى است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: چون عدم جواز تراشيدن سر به عنوان تقصير بنا بر احتياط است، اگر در اين مسئله به كسى كه تقصير را كافى مى داند مراجعه نماييد تكليفى بر شما نيست.

را به منا بفرستيد و در بقيه اعمال فوق نايب بگيريد، و نسبت به دو سفر ديگر كه آيا صحيح و كافى بوده يا نه احتياط را مراعات نماييد.

[138] س - كسانى كه مجاز هستند در شب عيد قربان، بعد از درك اضطرارى مَشعر، به منا بروند، آيا همه آنان از ذوى الأعذار مى باشند كه نيابت ولو تبرعاً مورد اشكال است يا نسبت به بعضى استثناء شده است؟

ج - در فرض سؤال، زن ها مى توانند نايب شوند و نيابت در ساير ذوى الأعذار صحيح نيست.(1)

[139] س - شخصى در حج از ميتى نيابت كرد و در وقت عقد اجاره براى انجام مناسك، هيچ عذرى نداشت، ولى چند سال بعد از انجام حج متوجه شد كه در وقوف مشعرالحرام، با زن ها و مريض ها به عنوان راهنما، وقوف اضطرارى كرده و به منا رفته است و غافل بوده كه نايب بايد وقوف اختيارى بكند، آيا وظيفه اش چيست؟

ج - عمل مزبور مُجزى از حج نيابتى استيجارى نيست(2)، و از جهت اجرت بايد بهد.

ص: 96


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: نيابت زنان و ضعفا كه مى توانند به وقوف در شب، در مشعر اكتفا كنند مانعى ندارد. آية الله زنجانى: در فرض سؤال، بانوان و كودكان مميز و همراهان آنان و مسئولين تدارك حجاج و بدهكار و خائف مى توانند نايب شوند. آية الله سبحانى: مگر نايبى كه جهل او به وظيفه در مورد درك وقوف اختيارى ركنى مشعر قصورى باشد و نيابت زنان در اين مورد و مواردى كه مربوط به عذر طارى مانند عادت ماهيانه است، اشكال ندارد. آية الله سيستانى: چون وقوف ركنى را درك كرده اند نيابت آنها صحيح است. آية الله مكارم: نيابت در اين گونه موارد صحيح است. نظر ساير آيات عظام در ذيل مسئله 107 گذشت.
2- . آية الله بهجت: اتمام عمل طبق وظيفه عذرى نايب (عذر طارى) كفايت مى كند و مضر به صحت نيابت نيست. آية الله تبريزى: اگر از روى جهل به مسئله قبل از طلوع فجر از مشعر كوچ كرده، حج نيابتى او بنا بر اظهر صحيح است و بايد يك گوسفند كفاره دهد و در اجرت با مستأجر خود، تراضى كند. آية الله خويى: نيابت معذور اشكال دارد و حكم نيابت معذور به عذر طارى در مسئله 107 گذشت. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: عمل مزبور كفايت مى كند و اجير حق اجرت دارد. آية الله سبحانى: چنانچه جهل آنها قصورى باشد مانع ندارد و از منوب عنه كفايت مى كند. آية الله سيستانى: عمل مزبور مجزى است حتى اگر از ابتدا چنين عذرى داشته باشد؛ زيرا درك مقدار ركن از وقوف كافى است. آية الله صافى: حج صحيح و مبرى ذمه منوب عنه است و نسبت به اجرت، رضايت مستأجر را تحصيل نمايد. آية الله فاضل: در عذر طارى حج نيابتى صحيح و مستحق اجرت هم مى باشد. آية الله گلپايگانى: بعيد نيست در عذر طارى حج نيابتى صحيح و مستحق اجرت هم باشد.

اجيركننده مراجعه نمايد و يا در صورتى كه اجاره، موقت به زمان مخصوصى كه منقضى شده نباشد، دوباره حج نيابتى صحيح به جا آورد.

[140] س - آيا مى توانم براى مادرم و براى خودم فريضه حج را انجام دهم؟

ج - در يك سال بيش از يك حج واقع نمى شود.

[141] س - شخصى به عنوان نيابت در مسجد شجره مُحرم شد و به مكه آمد، در مكه فهميد كه خودش مستطيع بوده است؟ آيا بايد اعمال عمره را به قصد خود به جا آورد يا به قصد نيابت، و اگر بايد حج را به قصد خود به جا آورد، نسبت به حج نيابى چه وظيفه اى دارد و آيا مى تواند براى آن نايب بگيرد يا نه؟

ج - احرام او صحيح نبوده است(1) و بايد برگردد و براى عمره تمتع براى خودشت.

ص: 97


1- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 107 مراجعه شود. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط بايد اعمال عمره را تمام كند و طواف نساء هم به جا آورد و لازم است پس از آن به ميقات برگشته و براى خود محرم شود و وظيفه خودش را انجام دهد. آية الله خويى: اگر حج نيابى را تمام كند صحيح است گرچه وظيفه اش رها كردن حج نيابى و احرام بستن براى حج خودش بوده است. آية الله زنجانى: اگر از تمام جهات (مالى و غيره) مستطيع بوده احرامش باطل است و بايد حجة الاسلام خود را به جا آورد. آية الله سبحانى: اگر اين شخص قبل از اعمال عمره متوجه استطاعت خود شده است، حال چنانچه استطاعت اين شخص قبل از پذيرفتن نيابت بوده و نمى توانسته نايب شود، بايد عمره را به صورت عمره مفرده براى خود به جا آورد و تمام كند، سپس به ميقات برگشته و اگر نشد از ادنى الحل براى حج تمتع خود محرم شود و با استجازه از منوب عنه يا وارث او براى او استنابه كند لكن اگر اجازه نگرفت و استنابه نمود، ميت برى الذمه شده ولى اين شخص بدهكار ورثه است، حال آنها ببخشند يا مبلغ را پس بگيرند. آية الله سيستانى: اگر مطمئن است كه سال ديگر مى تواند حج خود را انجام دهد، حج نيابى را تمام كند وگرنه آن را رها كند و به ميقات برگردد و براى خود احرام ببندد. آية الله فاضل: احرام او صحيح است و تبدّل نيت براى شخص محرم صحيح نيست. آية الله مكارم: احتياطاً عمره را تمام كند و طواف نساء به جا آورد و به ميقات برگردد و محرم شود. اين در صورتى است كه اجير نشده باشد والاّ اجاره او صحيح است و در آن سال مستطيع نيست.

مُحرم شود و وظيفه خودش را انجام دهد و راجع به حج نيابى نمى تواند نايب بگيرد، مگر اجازه داشته باشد يا استيجار او براى مطلق تحصيل حج باشد.

[142] س - كسى كه نايب بوده و عمره تمتع را انجام داده و بعد ناچار شده است كه به ايران بازگردد، آيا مى تواند بقيه اعمال را به ديگرى واگذار نمايد كه حج تمتع را انجام دهد؟

ج - نمى تواند.

[143] س - آيا شرط ايمانِ نايب، كه در اصل نيابت حج(1) و همچنين در ذبح شرط است(2)، در ساير اعمالى كه نيابت در آن جايز است، مثل رمى و طواف هم شرط است يا خير؟

ج - در ساير اعمال نيز شرط است.(3)

[144] س - شخصى تمام اختيارات اموال پدرش را دارد و پدر نمى تواند بالمباشره حج را به جا آورد، پسر بدون تذكر دادن به پدر شخصى را اجير براى حج پدر نموده و خودش هم براى حج خود مشرف شده، در اين فرض آيا حج اجير براى حج پدر، مجزى است يا خير؟ و هرگاه در مدينه تصميم بگيرد كه آنچه را از مال پدر به اجيرد.

ص: 98


1- . آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب.
2- . نظر آيات عظام در شرطيت ايمان در ذبح در «مسئله 1042» خواهد آمد.
3- . آيات عظام خامنه اى، سيستانى، مكارم: بنا بر احتياط واجب. آية الله زنجانى، آية الله سبحانى: در تمام اعمال عبادى بنا بر مشهور ايمان نايب، شرط است؛ ولى ذابح و كسى كه مو يا ناخن محرم را مى زند معمولاً نايب نيست تا ايمان در او معتبر باشد.

داده است با پدر حساب نكند و از مال خودش باشد، رفع اشكال مى شود يا نه؟

ج - در فرض مزبور استنابه در مورد پدر صدق نمى كند(1)، و حَجة الاسلام از طرف پدر واقع نمى شود و فرقى بين دو صورت فوق نيست.

[145] س - شخصى پس از آنكه به مدينه مشرف شد جنون پيدا كرد، با توجه به اينكه سابقاً حج بر او مستقر شده است، آيا مى شود براى او نايب گرفت يا خير، و اگر نشود، تبرع حج از او چه صورت دارد؟

ج - نيابت و تبرع در فرض سؤال صحيح نيست.(2)

[146] س - فردى پس از استطاعت مالى براى حج اسم نويسى كرد و براى دو سال بعد اسمش در آمد، ولى چند ماه قبل از حركت، فوت كرد درحالى كه پسرش را نايبد.

ص: 99


1- . آية الله بهجت: با احراز رضايت پدر اشكال ندارد و تبرّع از حى در حج واجب، با عدم قدرت او، اظهر جواز آن است و با اذن باشد احوط است در تفريغ ذمه. آية الله زنجانى: استنابه از شخص زنده در حج واجب - حجة الاسلام و غير آن - بدون درخواست يا اذن منوب عنه صحيح نيست و در حج مستحب مانعى ندارد. آية الله سبحانى: نيابت براى منوب عنه زنده بدون اجازه و يا وكالت از طرف او كفايت نمى كند هرچند فرد اختياردار اموال او باشد. آية الله سيستانى: اگر اختيارات او شامل نايب گرفتن در حج هم بوده كافى است وگرنه عمل نايب كافى نيست مگر اينكه قبل از احرام، پدر مطلع شود و موافقت نمايد. آية الله فاضل، آية الله نورى: مگر وكالت مطلقه از پدر داشته باشد. آية الله گلپايگانى: اجير گرفتن براى پدر از مال او بدون اطّلاع پدر صحيح نيست بلى در صورتى كه مبلغ اجاره را از مال خود تبرّعاً بپردازد در فرض سؤال كه پدر عاجز از انجام حج است مانعى ندارد و مجزى از حجة الاسلام پدر مى باشد.
2- . آية الله زنجانى، آية الله مكارم: اگر اميد به بهبودى او نباشد گرفتن نايب براى او مانعى ندارد. آية الله سبحانى: نيابت تبرعى از مجنونى كه قبل از جنون حج بر او مستقر شده و اميدى به بهبودى او نيست اشكال ندارد و در صورت نيابت استيجارى ولى او بايد از اموالش هزينه حج را بپردازد. آية الله سيستانى: بايد پس از مرگ براى او نايب بگيرند. آية الله فاضل: در فرض سؤال كه زنده است صحيح نيست، بلى در صورت يأس از بهبودى او نيابت صحيح است. آية الله نورى: فقط حاكم شرع مى تواند براى او نايب بگيرد.

قرار داده بود كه براى او حج به جا آورد، درحالى كه پسر خود استطاعت مالى داشته ولى در اسم نويسى مسامحه كرده و ننوشته است، در صورتى كه اگر اسم مى نوشت، شايد در همان سال اول، قرعه به نامش در مى آمد و شايد هم سال هاى بعد، اكنون پسر به مدينه آمده به عنوان نيابت حج بلدى از جانب پدر و هنوز محرم نشده، چه وظيفه اى دارد؟

ج - در فرض مرقوم نيابت صحيح نيست و بايد براى خودش حج نمايد.(1)ت.

ص: 100


1- . آية الله بهجت: نيابت شخص مستطيع جايز نيست ولو اگر انجام دهد صحيح است. آية الله تبريزى: در فرض مزبور براى خودش حج به جا آورد و براى پدرش نايب بگيرد. آية الله خامنه اى: در فرض سؤال كه راه با فيش مورد وصيت براى پسر باز شده و وصيت نسبت به زائد بر حج ميقاتى، از ثلث بيشتر نيست، يا ورثه اجازه كرده اند، بايد پسر حج را به نيابت از پدر به جا آورد. آية الله خويى: حج نيابى او صحيح است و در صورتى كه رفتن به حج منحصر به استفاده از سهميه پدر بوده و استفاده از آن بنا به وصيت پدر يا نظر ورثه موقوف به اين باشد كه خود او براى پدر حج نيابى انجام دهد، اينكه لازم باشد پسر باز براى خود حج به جا آورد، فتواى ايشان روشن نيست. آية الله زنجانى: اگر فرزند قبل از استطاعت، نيابت را قبول كرده باشد بايد براى پدر حج به جا آورد وگرنه حج بر عهده اش مستقر شده نمى تواند نايب شود و بايد حج خود را به جا آورد. البته اگر تنها با استفاده از اين فيش مى تواند حج به جا آورد، بايد مطابق ذيل مسئله 88 عمل نمايد. آية الله سبحانى: حال كه اين شخص با فيش پدر به مدينه رسيده دو حالت دارد: 1. اگر براى انجام حج پدر اجير شده و بدون اين فيش نمى توانست به مكه بيايد چه استطاعت او قبل از پذيرش نيابت و اجاره باشد و چه بعد درحالى كه بدون اين فيش نمى توانست به مكه بيايد، بايد براى پدر حج به جا آورد؛ 2. اگر همين شخص كه با فيش منوب عنه آمده، در برابر عمل خود هيچ مزدى دريافت نمى كند (تبرعى) و قبل از ميقات متوجه استطاعت خود شده و فعلاً طريق براى او مهيا گرديده، بايد حج را براى خود انجام دهد و براى پدر حج نيابى خريدارى نمايد و تفاضل قيمت فيش را نسبت حج نيابى ميقاتى به ورثه بپردازد ولى اگر قيمت نيابت زيادتر از فيش بود بايد از جيب خود بپردازد مگر اينكه ورثه قبول كنند. آية الله سيستانى: اگر مطمئن باشد كه در سال هاى آينده مى تواند براى خودش حج به جا آورد مى تواند امسال به نيابت از پدر حج به جا آورد، و اگر مطمئن نباشد وظيفه اش اين است كه براى خود حج به جا آورد، ولى به هر حال حج نيابى او صحيح است. آية الله فاضل: حج خودش مقدم است، ليكن اگر مخالفت كرد حج نيابى صحيح است اگرچه مرتكب گناه شده است. آية الله مكارم: نيابت او صحيح است و استطاعت خودش ثابت نيست، هرچند به خاطر كوتاهى كردن در اسم نويسى گناه كرده است.

[147] س - شخصى اجير حج بَلَدى از قم شده و خودش ساكن اراك است، بعد از اجير شدن در نظر داشته كه به قم برود و از آنجا حركت كند، پس از چند روز درحالى كه از موضوع غافل شده، براى انجام كار ديگرى به قم و بعد از آنجا به تهران رفته است، آيا همان نيت قبلى براى حركت از قم كافى است يا بايد برگردد به قم، و بر فرض خروج از ايران چه حكمى دارد؟

ج - اگر مى تواند بايد برگردد(1)، و چنانچه برنگشت ولو در صورت تمكن و حج را انجام داد، حج صحيح است و بالنسبه استحقاق اجرت دارد.

[148] س - آيا بر نايب واجب است اعمال حج را طبق فتواى مرجع تقليد منوب عنه انجام دهد يا مطابق وظيفه خودش عمل نمايد؟

ج - ميزان، وظيفه خود اوست(2) ولى اگر اجير شده به كيفيت خاصى، بايد طورىل.

ص: 101


1- . آية الله بهجت: لازم نيست برگردد. آية الله سبحانى: و اگر عمل نكرد يا فراموش كرد حج او صحيح است ولى اجرة المثل بالنسبه كم مى شود و اگر به نيت نيابت حتى چند ماه قبل به آن بلد رفته باشد و بعداً از غير آن بلد به حج برود كافى است. آية الله سيستانى: حج او صحيح است مطلقاً، ولى اگر اجاره بر حج بلدى به نحو تقييد باشد مستحق اجرت نيست، و اگر شروع از بلد منوب عنه جزو عمل مورد اجاره باشد مستحق اجرت مى باشد ولى مستأجر مى تواند اجرت المثل آن قسمت را كه به جا نياورده از او بگيرد و مى تواند اجاره را فسخ كند ولى بايد اجرت المثل حج او را بدهد، و اگر شروع از بلد از باب شرط ضمن العقد باشد مستأجر فقط مى تواند اجاره را فسخ كند و در اين صورت اجرت المثل او را بايد بدهد. آية الله مكارم: مگر اينكه نيت در اعماق ذهنش وجود داشته باشد. آية الله نورى: اگر داعى ارتكازى داشته، گرچه اخطارى نبوده و غافل شده، برگشتن لازم نيست؛ زيرا در نيت خطور لازم نيست و اگر بالمرّه غافل شده و از ارتكاز هم محو شده، بايد برگردد.
2- . آية الله بهجت: در نيابت از ميت به وظيفه خودش عمل مى كند و در نيابت صحيح از زنده فى الجمله احتياط مى كند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: چنانچه منوب عنه حى باشد، بايد طبق تقليد منوب عنه عمل كند و چنانچه منوب عنه مرده باشد، اگر وصيت كرده، بايد به تقليد منوب عنه عمل كند. در غير اين دو صورت، مراعات تقليد منوب عنه لازم نيست. آية الله تبريزى اضافه فرموده اند: و بنا بر احتياط لازم است آن عمل بنا به تقليد وصى و ورثه هم صحيح باشد و اگر وصيتى نكرده، نايب به حسب تقليد خودش عمل كند و طورى باشد كه به حسب وظيفه ورثه هم مجزى باشد. آية الله زنجانى: در مورد محرمات احرام، نايب بايد فتواى مرجع تقليد خودش را رعايت كند و در مورد مناسك و اعمال حج چنانچه به فتواى مقلَّد نايب نتواند بدون احرام از ميقات بگذرد بايد در احرام و اعمال حج، فتواى مرجع تقليد خود را رعايت كند تا به شكل صحيح، محرم شده و از آن بيرون آيد و كسى كه براى حج يا عمره واجب خودش، كسى را اجير مى كند يا براى آن وصيت مى نمايد بايد رعايت فتواى مقلَّد خود را در اعمال حج بر نايب شرط نمايد و بر ولى ميت كه براى حج واجب ميت، نايب مى گيرد و همچنين بر وصى كه براى حج وصيت شده - مستحب يا واجب - نايب مى گيرد، واجب است كه علاوه بر رعايت تقليد منوب عنه در اعمال حج، رعايت فتواى مقلَّد خودشان را نيز بر نايب شرط كنند و به دنبال آن نايب بايد تقليد شرط شده را نيز رعايت كند و اگر مستطيع يا ولى يا وصى او در نايب گرفتن چنين قيدى ننمايند، نايب بايد در اعمال حج فتواى مقلَّد منوب عنه و همچنين مقلَّد ولى يا وصى را نيز رعايت نمايد. آية الله سيستانى: بايد طبق تقليد خودش عمل كند ولى اگر اجير شده باشد كه طبق نظر منوب عنه يا مستأجر عمل كند، چه به صراحت ذكر شده باشد و چه اطلاق منصرف به آن باشد، بايد به همان نحو عمل كند، مگر در صورت يقين به فساد عمل.

عمل كند كه مراعات وظيفه خودش و كيفيت ذكر شده، بشود.

[149] س - آيا در اجاره براى اعمال حج لازم است اجير و مستأجر از يكديگر سؤال كنند كه مقلّدِ چه كسى هستند يا نه؟

ج - لازم نيست و اجير مطابق تقليد خودش عمل مى كند.(1)

[150] س - نايب چند ماه قبل از حج به بلد منوب عنه مى رود و به عنوان نيابت حج حركت مى كند و به وطن خودش يا محل ديگرى مى رود و در ماه ذى حجه، كه عازم حج مى شود، ديگر به بلد منوب عنه نمى رود، كافى است يا نه؟ و چه وقت بايد برود؟ت.

ص: 102


1- . آية الله بهجت: به مسئله قبل مراجعه شود. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط مراعات تقليد منوب عنه را بنمايد. آية الله خويى: اگر اجير بتواند اعمال را به نحوى انجام دهد كه بداند مطابق تقليد منوب عنه واقع مى شود، و در صورتى كه عمل طبق فتواى مقلَّد منوب عنه به نظر نايب باطل باشد، بايد عمل به احتياط كند. آية الله زنجانى: به تفصيلى كه در پاسخ سؤال قبل گذشت مستأجر بايد رعايت فتواى مقلَّد خود و منوب عنه را شرط كند مگر بداند كه نايب رعايت مى كند و نايب نيز بايد سؤال كند كه منوب عنه و نايب گيرنده، مقلّد چه كسى هستند، مگر آنكه بخواهد احتياط كند. آية الله سبحانى: فحص از تقليد منوب عنه لازم نيست.

ج - كافى است.

[151] س - در موردى كه مرحوم پدرم فرموده بود پسر بزرگ نيابتاً به مكه برود و من كه پسر بزرگ هستم به وسيله ارث مستطيع شده ام اما تاكنون نتوانسته ام سهم خود را به پول مبدل كنم، آيا مى توانم با اين حال به جاى پدر حج به جا آورم يا نه؟

ج - با فرض حصول استطاعت مالى براى خودتان(1) ولو از بابت ارثيه، اگر امكان فروش و صرف قيمت در حج را داريد بايد اول براى خودتان حج به جا آوريد و براى پدر بعداً انجام دهيد يا ديگرى را نايب بگيريد.(2)

[152] س - آيا جايز است براى نايب در طواف عمره تمتع يا طواف حج كه طواف را در غير موسم حج به جا آوَرَد يا نه؟

ج - مانع ندارد.(3)د.

ص: 103


1- . آية الله خامنه اى: مگر اينكه استطاعت طريقى (باز بودن راه) براى فرزند جز به لحاظ نيابت از پدر حاصل نشود. آية الله خويى: به ذيل مسئله 146 مراجعه شود. آية الله زنجانى: اگر قبل از استطاعت، وصيت را قبول كرده باشيد حج نيابى مقدم است، والاّ در صورتى كه بتوانيد بدون حرج و آبروريزى با فروش سهم الارث، مخارج حج را تأمين كنيد مستطيع مى باشيد و بايد حج خودتان را به جا آوريد. آية الله سبحانى: اگر پسر وصيت پدر را قبل از استطاعت خود پذيرفته باشد حج نيابى مقدم است و در غير اين صورت بايد حج خود را مقدم دارد و چنانچه حج پدر مقيد به همان سال است كسى را براى او نايب بگيرد. آية الله سيستانى: مگر اينكه وصيت شده باشد كه حج را همان سال استطاعت انجام دهيد، در اين صورت اگر مطمئن باشيد كه سال بعد مى توانيد حج خود را انجام دهيد به وصيت عمل كنيد وگرنه در آن سال حج خود را انجام دهيد و حج از جانب پدر را سال بعد انجام دهيد.
2- . آيات عظام صافى، گلپايگانى، نورى: اگر حج واجب بر عهده پدر بوده، در همان سال نايب بگيريد تا تأخير در انجام وصيت نشود. آية الله مكارم: اگر ميت شرط مباشرت كرده نمى تواند نايب بگيرد.
3- . آية الله بهجت: در حكم، با منوب عنه مشترك است. آية الله خامنه اى: وقت طواف حج و نماز آن ماه ذى حجه است، ولى طواف نساء و نماز آن وقت معينى ندارد. آية الله زنجانى: نايب بايد مطابق وظيفه منوب عنه عمل نمايد پس اگر در طواف عمره تمتع نايب شده باشد بايد طواف را در زمانى انجام دهد كه منوب عنه بتواند بقيه اعمال را انجام داده عرفات را در قبل از غروب روز نهم درك كند و اگر بعد از احرام حج، نايب گرفته نايب بايد قبل از طواف حج، طواف عمره را به جا آورد و اگر ذى حجه گذشته، هر وقت به جا آورد كافى است و اگر در طواف حج نايب شده بايد وقتى انجام دهد كه منوب عنه بتواند - ولو بالاستنابه - سعى و طواف نساء را در ذى حجه به جا آورد و اگر ذى حجه گذشته هر وقت به جا آورد كافى است. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: بايد عمل را در وقتى انجام دهد كه بر منوب عنه تأخير از آن جايز نيست. پس اگر نايب در طواف عمره تمتع باشد، بايد در وقتى انجام دهد كه منوب عنه بتواند بقيه اعمال را قبل از فوت وقوف در عرفات انجام دهد و اگر طواف حج باشد تأخير آن از ذى حجه جايز نيست، ولى اگر ماه ذى حجه تمام شد، در هر زمان كافى است و اگر منوب عنه طواف را فراموش كرده و به وطن بازگشته است، نايب در هر زمان مى تواند آن را انجام دهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: طواف عمره تمتع را در اشهر حج و طواف حج را در ذى حجه، روز عيد و بعد از آن، بايد به جا آورد مگر اينكه منوب عنه طواف را فراموش كرده باشد و بعد از گذشتن موسم متذكر شود كه در اين صورت خود او و در فرض عدم تمكن، نايب او مى تواند طواف را در غير اشهر حج به جا آورد. آية الله مكارم: طواف حج تمتع را بايد تا آخر ذى حجه به جا آورد و طواف عمره تمتع را بايد در اشهُر حج، قبل از عرفات به جا آورد.

[153] س - شخصى قبلاً مستطيع بوده و به حج نرفته و الآن هيچ گونه قدرت مالى جهت انجام حج را ندارد، آيا فرزندش مى تواند تبرعاً از طرف او حج نيابى انجام دهد؟

ج - نيابت در حج از حى صحيح نيست، مگر در صورتى كه شخص از جهت پيرى نتواند به حج برود يا مريض باشد و از جهت مرض نتواند برود و مأيوس از خوب شدن تا آخر عمر باشد.(1)د.

ص: 104


1- . آية الله بهجت: مگر در صورتى كه از غيرِ جهتِ مال، استطاعت نداشته باشد؛ به طورى كه مباشرت مقدور او نباشد و تفصيل صور آن در مسئله 52 گذشت. آية الله تبريزى: يا عذر ديگرى داشته باشد و اطمينان به زوال عذر و مرض نداشته باشد. آية الله خويى: يا عذر ديگرى داشته باشد و عذر و مرض تا آخر عمر باقى بماند. آية الله زنجانى: و همچنين است اگر عذر ديگر مستمرّى غير از پيرى و مرض داشته باشد. و در هر حال عمل نايب در حج واجب از حى، بايد با اذن منوب عنه باشد. آية الله سيستانى: مرض و مانند آن. آية الله فاضل: يا عذر ديگرى داشته باشد و عذر و مرض تا آخر عمر باقى بماند؛ مثل اينكه محكوم به حبس ابد باشد.

[154] س - حج به نيابت حضرت ولى عصر - ارواحنا له الفدا - چون در موسم حج تشريف دارند جايز است يا نه؟

ج - اشكال ندارد.(1)

[155] س - زنى كه واجب الحج است وصيت كرده كه از اصل تركه اش براى او حج بَلَدى توسط وصيش انجام شود، حال استطاعت جانى و مالى و غيره براى وصى او فراهم است، فقط از حيث عدم شركت در نام نويسى براى حج، آن هم با عذرى، استطاعت راهى ندارد، آيا مى تواند حج نيابى را انجام دهد؟

ج - وصى اگر قبلاً استطاعت نداشته و فعلاً هم راه براى او باز نيست الآن هم مستطيع نيست و مى تواند براى حج نيابى اجير شود(2)، ولى اگر بدون اينكه اجير شود خود را به ميقات برساند، نمى تواند حج نيابى به جا آورد و بايد براى خودش حج به جا آورد.

[156] س - كسى كه حج نيابى انجام مى دهد، اگر در قربانى شخص ثالثى را وكيل كرد، ذابح چگونه نيت كند، آيا بايد نيت كند كه به وكالت از ميت قربانى مى كنم يا بايد وكالت از نايبِ ميت كند؟ در هر صورت آيا بايد نام ميت را هم ببرد؟

ج - نام ميت بردن لازم نيست، بلكه چنانچه نيت كند آنچه بر عهده نايب استد.

ص: 105


1- . آية الله بهجت: مانع ندارد و احتياط در حج از نفس (خود) و اهداى ثواب براى آن حضرت است.
2- آية الله سبحانى، آية الله مكارم: به اميد مطلوبيت اشكال ندارد. . آية الله تبريزى: در فرض مزبور، وصى براى خود حج به جا آورد و براى حج بلدى ميت نايب بگيرد. آية الله خويى: به مسئله 146 رجوع شود. آية الله زنجانى: ولى اگر بدون تعهّد الزامى براى حج نيابى، استطاعت طريقى پيدا كند - ولو با جلب رضايت ورثه - بايد براى خودش حج به جا آورد و حج نيابى او صحيح است. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 88 و مسئله 146 مراجعه شود. آية الله گلپايگانى: با فرض استطاعت در ميقات، نيابت صحيح نيست. آية الله مكارم: اگر از نام نويسى آن زن استفاده كند، بايد براى او حج نمايد.

انجام دهد صحيح است.(1)

[157] س - كسى كه براى حج اجير مى شود، اگر شرط كند كه مثلاً براى طواف نساء يا يك عمل ديگرى كه نيابت بردار است نايب مى گيرم، آيا اين شرط نافذ است و مى تواند عمل نمايد يا نه؟

ج - اگر عذر دارد(2) نمى تواند قبول كند، بلى در قربانى مانع ندارد و شرط لازم نيست.

[158] س - كسى احتمال قوى عقلايى مى دهد كه نتواند اعمال را به نحو عادى انجام دهد، و ممكن است حج تمتع را بدل به افراد كند، آيا مى تواند از حج واجب نيابت كند؟

ج - مى تواند نيابت كند، ولى اگر وظيفه او عدول به افراد شد، بنا بر احتياط منوب عنه نبايد اكتفا به آن كند.(3)د.

ص: 106


1- . آية الله تبريزى: نايب بايد نيت كند كه براى حج نيابتى كه انجام مى دهد قربانى مى كند و ذابح لازم نيست كه نيت كند هرچند احوط و اولى اين است كه نيت كند آنچه را كه بر عهده نايب است انجام مى دهد. آية الله زنجانى: نايب بايد نيت كند كه براى حج نيابى كه انجام مى دهد قربانى مى كند و ذابح لازم نيست نيت كند مگر آنكه بر خلاف معمول در امر قربانى، نايب شده و اين كار به طور كامل به او واگذار شده باشد.
2- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط نمى تواند قبول كند. آية الله تبريزى، آية الله گلپايگانى: نيابت او محل اشكال است. آية الله خويى: بنا بر احتياط نيابت او مجزى نيست. (در خصوص طواف نساء فتواى ايشان در دست نيست) آية الله زنجانى: اگر حج يا عمره واجب باشد صحيح نيست و اگر مستحب باشد صحيح است. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: در عملى مانند طواف نساء، كه صحت حج بر آن متوقف نيست، اگر از ابتدا هم عذر او معلوم باشد نيابت صحيح است. آية الله صافى: نيابت او محل اشكال است. آية الله فاضل: معذور نبايد نيابت كند و شرط اجازه در استنابه صحيح نيست مگر در قربانى كه آن هم نياز به شرط ندارد و اگر شرط كنند استيجار صحيح است ليكن شرط قابل عمل نيست.
3- . آية الله بهجت: نظر ايشان ذيل مسئله بعد (159) خواهد آمد. آية الله تبريزى: مى تواند نيابت كند اگر وقت وسعت داشته باشد و احتمال عذر طارى بدهد و چنانچه عذر طارى شد حج او كفايت از منوب عنه مى كند. آية الله خامنه اى: اجير كردن كسى كه وظيفه او به سبب كمى وقت عدول به حج افراد است، صحيح نيست. اما اگر نايب را در وسعت وقت اجير كنند و سپس اتفاقاً وقت بر او تنگ شود، واجب است كه [به حج افراد] عدول كند و عمل او از حج تمتع منوب عنه كفايت مى نمايد و مستحق دريافت اجرت نير هست. آية الله خويى: هرگاه شخصى را براى حج تمتع اجير نمايد و وقت هم زياد باشد و اتفاقاً (يعنى پس از احرام عمره تمتع) وقت براى حج تمتع تنگ شد و اجير عدول به حج افراد كرد ذمه منوب عنه برى مى شود. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 114 مراجعه شود. آية الله سبحانى: فردى كه قبل از شروع عمل احتمال جدى مى دهد كه حجش به إفراد تبديل مى شود نبايد براى حج تمتع اجير شود و اگر اجير شد از حج منوب عنه كفايت نمى كند مگر اينكه از اول احتمال جدى نمى داد كه چنين عذرى پيش آيد و بدون اهمال كارى و فرصت سوزى وقت او مضيق گردد و ناچار به آوردن حج إفراد شود، چنين حجى كافى و صحيح است. آية الله سيستانى: اگر از ابتدا علم يا اطمينان به عروض عذر ندارد نيابت و حج صحيح است هرچند بعداً عذر عارض شود و حج او بدل به افراد شود. آية الله صافى: اگر وضع به طورى است كه نايب عند العرف استطاعت حج تمتع را دارد، از حج منوب عنه مجزى است والاّ در صورت عدول، مجزى از منوب عنه نيست. آية الله فاضل: اگر از ابتدا علم يا اطمينان به عروض عذر نداشته باشد نيابت و حج صحيح است هرچند بعداً به واسطه عذر يا تنگى وقت كه اتفاقاً عارض شده، حج او بدل به افراد مى شود و در اين صورت ذمه منوب عنه برى مى شود. آية الله گلپايگانى: در عذرِ طارى، اجزاء بعيد نيست. آية الله مكارم: مگر اينكه از عذرهايى باشد كه در حج احياناً پيش مى آيد. كه در اين فرض اكتفا به آن، بى اشكال است. آية الله نورى: در اين صورت نمى تواند نيابت كند.

[159] س - نايبى كه در وقت قبول نيابت براى حج معذور نبوده است، و بعد از عقد اجاره در موقع عمل يا قبل از محرم شدن، جزو معذورين شد و در هر عذرى كه پيش آمده طبق وظيفه معذورين رفتار نمود، آيا حج او از منوب عنه كافى است؟ و آيا نسبت به نحوه عذر فرقى هست يا نه؟

ج - محل اشكال است.(1)د.

ص: 107


1- . آية الله بهجت: اتمام عمل طبق وظيفه عذرى نايب كفايت مى كند و مضر به صحت نيابت نيست. آية الله تبريزى: در عذر طارى نيابت معذور صحيح است و حج او از منوب عنه كافى است و در اجرت با مستأجر خود تراضى كند. آية الله خامنه اى: نايبى كه در وقت قبول نيابت براى حج معذور نبوده است، ليكن بعد از عقد اجاره، در موقع عمل يا قبل از محرم شدن، جزو معذورين شده، اگر عذر او منجر به نقص بعضى از اعمال حج نشود نيابت او صحيح است؛ مثل اينكه در ارتكاب بعضى از تروك معذور شود ولى اگر عذر منجر به نقص در اعمال حج شود در اين صورت بطلان اجاره بعيد نيست و احوط آن است كه حج براى منوب عنه اعاده شود و بين نايب و منوب عنه در مورد اجرت مصالحه صورت گيرد. آية الله خويى، آية الله مكارم: حكم آن در مسئله 107 گذشت. آية الله سبحانى: در عذر طارى هرگاه به وظيفه معذور عمل كند حج او صحيح است. آيات عظام سيستانى، گلپايگانى، نورى: در عذر طارى اشكال ندارد. آية الله صافى: اگر قبل از احرام، معذور از انجام حج به نحوى كه براى آن اجير شده است گرديده، مستحق اجرت نيست اگرچه در بعض صور، حج او كفايت از منوب عنه مى كند.

[160] س - كسانى كه در حال اجير شدن، از معذورين نبوده اند و بعداً در اثناى عمل عذر عارض شده است، آيا نيابتشان صحيح است و مستحق تمام اجرت مى باشند يا نه؟

ج - اشكال دارد.(1)

[161] س - خدمه اى كه از روى جهل به مسئله اجير شده اند و وقوف اختيارى مشعر را درك نكرده اند، فعلاً تكليفشان چيست و همچنين ساير معذورينى كه حج ناقص از اين قبيل انجام داده اند؛ تبرعاً يا با اجرت؟ت.

ص: 108


1- . آية الله بهجت: مسئله نيابت، در سؤال 159 گذشت و مسئله اجرت در صورت صحت نيابت و اجزاء مستحق، تمام اجرت است، اگر شرطى بر خلاف نباشد نظير مسئله 120 كه گذشت. آية الله تبريزى: در عذر طارى، نيابت معذور صحيح است و حج او از منوب عنه كافى است و در اجرت با مستأجر خود تراضى كند. آية الله خامنه اى: از مسئله قبل معلوم شد. آية الله خويى، آية الله مكارم: به ذيل مسئله 107 مراجعه شود. آية الله زنجانى: استحقاق اجرت، وابسته به كيفيت قرارداد است و براى حكم صحت و كفايت عمل نايب به ذيل شرط هفتم مسئله 107 مراجعه شود. آية الله سبحانى: در عذر طارى نيابت معذور صحيح است و مستحق تمام اجرت است آيات عظام سيستانى، گلپايگانى، نورى: عذر طارى اشكال ندارد. آية الله صافى: عذر طارى اشكال ندارد و به مقدار عذر، از اجرت مستحق نيست.

ج - نيابت ايشان صحيح نيست(1) و كفايت از منوب عنه نمى كند و بايد پول را برگردانند و خودشان با عدم عذر نسبت به درك اختيارى مشعر، بايد با انجام عمره مفرده(2)، از احرام خارج شوند.

[162] س - در مناسك آمده است كه معذور نمى تواند نايب شود، معذور به چه كسى گفته مى شود؟ لطفاً حد آن را معين كنيد؛ مثلاً كسى كه نمى تواند نماز طواف را صحيح بخواند، يا نمى تواند خودش رمى جمرات كند و يا نمى تواند قربانى نمايد و يا نمى تواند يكى ديگر از واجبات حج را؛ اعم از اركان و غير اركان، انجام دهد معذور است يا خير؟د.

ص: 109


1- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 984 مراجعه شود. آية الله تبريزى: چنانچه شب در مشعر وقوف كرده اند و از روى جهل به مسئله قبل از طلوع فجر، از آنجا كوچ كرده اند و در وقت دانستن مسئله امكان برگشت به مشعر و درك وقوف نبود، حج آنها صحيح است و بايد يك گوسفند كفاره بدهند و اگر در حج اجير بوده اند، در اجرت با مستأجر خود تراضى كنند و همچنين ساير معذورينى كه در اثناى عمل عذر پيدا كرده اند و از اول نمى دانسته اند، اگر به وظيفه معذور عمل كنند حج نيابى آنها صحيح است ولى احتياطاً در اجرت با مستأجر خود تراضى كنند. آية الله خويى، آية الله صافى: به ذيل مسئله 107 مراجعه شود. آية الله زنجانى: در مورد سؤال اگر عمره و حج واجب باشد نيابت بانوان و كودكان مميز و همراهان آنها و مسئولين تداركات حجاج، كه به جهت تأمين تداركات بايد شبانه وقوف كنند و شخص بدهكار و خائف، صحيح و مجزى است و همچنين نيابت كسانى كه در هنگام احرام اطمينان داشته اند كه معذور نخواهند شد و هنگام عمل، عذر برايشان پيش آمده است و در حج و عمره مستحب، نيابت معذورين به طور كلى صحيح و مجزى است. آية الله سبحانى: اگر عذر آنها طارى بوده، نيابت صحيح است و كفايت مى كند و همچنين اگر جهل ايشان نسبت به درك وقوف اختيارى مشعر قصورى باشد، در هر حال بايد وقوف اضطرارى ليلى يا نهارى مشعر را درك كنند. آية الله سيستانى: اگر معذورند، هرچند از ابتدا معلوم باشد، چون درك وقوف ركنى مى كنند كافى است و نيابت صحيح است، بلكه حتى اگر غير معذور هم به آن اكتفا كند حجش صحيح است، ولى در صورت علم كفاره دارد. آية الله فاضل، آية الله نورى: اگر عذر آنها طارى بوده، نيابت صحيح است و كفايت مى كند. آية الله گلپايگانى: اگر عذر آنان طارى نبوده صحت حج و كفايت آن از منوب عنه محل اشكال است. آية الله مكارم: صحيح است.
2- . آية الله فاضل: احتياطاً از ادنى الحل تجديد نمايد و عمره مفرده انجام دهد.

ج - هر كس نتواند اعمال اختيارى حج را انجام دهد معذور است(1) و نمى تواند نايب شود(2)، ولى مباشرت در ذبح در حال اختيار هم لزوم ندارد و لذا كسى كه نمى تواند ذبح كند مى تواند براى حج نايب شود و براى ذبح نايب بگيرد.

[163] س - كسى كه نماز او صحيح نيست و براى حج به نيابت آمده است، آيا نيابت او صحيح است؟ و مفروض اين است كه به عنوان نيابت مُحرم شده است؟

ج - اگر از قرائت صحيح معذور است(3)، نيابت و احرام او باطل است(4) و اگر معذور نيست صحيح است و بايد قرائت خود را درست كند.ب.

ص: 110


1- . آية الله بهجت: با علم و اطلاع از معذور بودن، قبول نيابت خلاف احتياط است. آيات عظام خويى، سبحانى، صافى: به ذيل مسئله 107 مراجعه شود. آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط.
2- . آية الله تبريزى: نيابت او اشكال دارد. آية الله زنجانى: و در حج و عمره واجب نمى تواند نايب شود ولى مباشرت در ذبح... آية الله سيستانى: اگر از انجام عمل اختيارى در حج معذور باشد، هرچند مانند قرائت نماز طواف يا تلبيه باشد، بنا بر احتياط واجب، نيابتِ او مجزى از منوب عنه نيست، ولى اگر از انجام اعمالى كه در صحت حج دخالت ندارند، مانند طواف نساء يا بيتوته يا رمى روز 11 و 12، معذور است نيابت صحيح است و همچنين اگر در وقوف، در بيش از مقدار ركن معذور باشد نيابت صحيح است. آية الله مكارم: به ذيل مسئله 107 مراجعه شود.
3- . آية الله زنجانى: در عمره و حج واجب نمى تواند نايب شود و اگر معذور نيست...
4- آية الله سبحانى: به احتياط واجب نيابتش صحيح نيست مگر اينكه قبل از عمل، قرائت خود را تصحيح كند و اگر گمان مى كرد مى تواند تصحيح كند ولى موفق نشد ولو با تلاش زياد، علاوه بر نماز خود، استنابه نيز بنمايد هرچند نبايد از اول نايب مى شد ولى مستحق اجرة المثل است. . آية الله بهجت: اگر احتياطاً در موارد عذر نايب بگيرد تا عمل را صحيحاً به جا آورد و خود نيز آن عمل را انجام دهد، نيابتش صحيح است هرچند از اول نمى توانسته نايب شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: نيابت او اشكال دارد. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب نيابتش مجزى نيست ولى احرامش صحيح است و بايد عمل را تمام كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر از قرائت صحيح معذور است، نيابت او محل اشكال است، و بنا بر احتياط به قصد منوب عنه محرم به احرام حج شود و اعمال را به جا آورد و نسبت به اجرت مصالحه نمايند و بنا بر احتياط واجب، حج ديگرى براى منوب عنه استيجار نمايند. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.

[164] س - اگر مستنيب يا منوب عنه در وقت نيابت بدانند كه نايب جزو معذورين است و او را نايب كنند؛ اولاً آيا اجرت نيابت براى نايب حلال است يا نه؟ و ثانياً آيا حج نيابتى او صحيح و از حجة الاسلام يا غير حَجة الاسلام منوب عنه كفايت مى كند يا نه؟

ج - با فرض اينكه معذور بوده و استيجار شده استحقاق اجرت ندارد و كفايت نمى كند.(1)

حج استحبابى

[165] م - مستحب است كسى كه شرايط وجوب حج را ندارد؛ از بلوغ و استطاعت و غير آنها، در صورت امكان حج به جا آورد و همچنين بر كسى كه حج واجبش را انجام داده است مستحب است دو مرتبه به حج برود و مستحب است تكرار حج در هر سال. بلكه مكروه است پنج سال متوالى آن را ترك كند

ص: 111


1- . آية الله بهجت، آية الله صافى: به ذيل مسئله 107 مراجعه شود. آية الله تبريزى: در فرض مزبور استحقاق اجرت را دارد ولى اكتفا به عمل او مشكل است. آية الله خويى: اجير مى تواند اجرة المثل عملش را از كسى كه او را اجير كرده بگيرد، مگر اينكه بيشتر از اجرة المسمّى باشد. آية الله زنجانى: با تفصيلى كه در ذيل مسئله 107 گذشت نيابت معذور در حج و عمره واجب صحيح نيست و از حجة الاسلام و غير آن كفايت نمى كند و در مورد اجرت در صورتى كه نايب، جاهل به مسئله باشد و مستنيب با علم به مسئله او را اجير كند نايب پس از انجام عمل، مستحق اقلّ الامرين از اجرت المثل عمل و اجرت تعيين شده مى باشد. آية الله سبحانى: در فرض مزبور استحقاق اجرت را دارد ولى اكتفا به عمل او مشكل است زيرا معذور خود نبايد نيابت را بپذيرد. آية الله سيستانى: اجاره در فرض مذكور صحيح است و اجير مستحق تمام اجرت است و حكم اكتفا به حج او، در مسئله 107 گذشت. آية الله گلپايگانى: احوط استرضا از مستأجر است يا اجرت را مسترد دارد و بنا بر احتياط كفايت نمى كند. آية الله مكارم: اگر نايب نمى دانسته و مستنيب مى دانسته، بنا بر احتياط بايد اجرة المثل او را بپردازد.

و مستحب است در وقت خارج شدن از مكه نيت برگشتن نمايد و مكروه است قصد برنگشتن داشته باشد.(1)

[166] م - مستحب است از طرف خويشاوندان يا غير آنها حج به جا آورد تبرّعا؛ چه زنده باشند يا مرده و همچنين از طرف معصومين و نيز طواف از طرف آنها و غير آنها مستحب است به شرط آنكه در مكه نباشند(2) يا معذور(3) باشند.

[167] م - كسى كه زاد و راحله ندارد مستحب است قرض كند و به حج برود، در صورتى كه مى تواند قرض را ادا كند.(4)

[168] م - با مال حرام جايز نيست به حج برود و اگر مال او مشتبه است و علم به حرمت آن ندارد، مى تواند آن را صرف كند.(5)

[169] م - بعد از فارغ شدن از حج استحبابى مى تواند ثواب آن را به ديگرى هديه كند، همچنان كه در وقت شروع مى تواند آن را نيت كند.

[170] م - كسى كه مال ندارد تا با آن حج به جا آورد مستحب است ولو با اجارهد.

ص: 112


1- . آية الله زنجانى: البته اگر استطاعت نداشتن شخص به جهت آن باشد كه حج، مستلزم امر حرامى چون ضرر شديد يا هتك حيثيت يا سلب امنيت است انجام حج، مستحب نيست. آية الله مكارم: ولى اگر انجام حج هاى مستحبى پى درپى سبب محروميت انجام دهندگان حج واجب شود، بهتر است مجال را به آنها بدهند.
2- . آية الله زنجانى: به شرط آنكه در مكه و اطراف آن تا فاصله ده ميلى (حدود 18 كيلومترى) مكه نباشند و چون بر حسب روايات معتبر، حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف همه ساله در موسم حج حضور دارند، انجام طواف مستحبى به نيابت از آن حضرت در موسم حج، خالى از اشكال نيست و به جاى آن بسيار مناسب است كه طواف مستحبى، انجام داده، ثواب آن را به محضر مبارك حضرت، تقديم نمايند.
3- . آية الله زنجانى، آية الله فاضل: استحباب و مشروعيت طواف مستحبّى براى حاضر در مكه، هرچند معذور باشند، ثابت نشده است.
4- . آية الله خامنه اى: كسى كه هزينه رفتن به حج را در اختيار ندارد، اما مى تواند قرض بگيرد و سپس به سادگى قرض خود را ادا كند، واجب نيست كه خود را با قرض گرفتن مستطيع كند، اما اگر بگيرد، حج بر او واجب مى شود.
5- . آية الله زنجانى، آية الله مكارم: به شرط آنكه از نظر ظاهر محكوم به حلال بودن باشد.

دادن خودش و نيابت از ديگرى به حج برود.

اقسام عمره

[171] م - عمره هم مانند حج دو قسم است: «واجب» و «مستحب» و بر كسى كه شرايط استطاعت را داشته باشد يك مرتبه در عمر واجب مى شود و وجوب آن مانند حج فورى است و در وجوب آن(1) استطاعت حج معتبر نيست بلكه اگر براى عمره مستطيع باشد واجب مى شود(2)، هرچند براى حج مستطيع نباشد همچنان كه عكس اين هم همين طور است كه اگر شخص براى حج استطاعت داشته باشد و براى عمره مستطيع نباشد بايد حج به جا آورد ليكن بايد معلوم باشد كه براى كسانى كه از مكه دور هستند؛ مثل ايرانيان كه وظيفه آنها حج تمتع است، هيچ گاه استطاعت حج از استطاعت عمره و استطاعت عمره از استطاعت حج جدا نيست؛ چون حج تمتع مركب از هر دو عمل است، به خلاف كسانى كه در مكه يا قريب به آن هستند كه وظيفه آنها حج و عمره مفرده است كه نسبت به آنها استطاعت براى يكى از دو عمل تصور مى شود.(3)

[172] م - واجب است بر كسى كه مى خواهد داخل مكه شود با احرام وارد شود(4) و براى احرام بايد نيت عمره يا حج داشته باشد و اگر وقت حج نيست و مى خواهد وارد مكه شود واجب است عمره مفرده انجام دهد و از اين حكم كسانى كه مقتضاى شغلشان

ص: 113


1- . آية الله زنجانى: اگر از اهالى مكه يا حوالى آن باشد استطاعت حج معتبر نيست بلكه...
2- . آية الله سبحانى: براى نائى هميشه مستحب است. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب براى كسانى كه اهل مكه هستند يا دور از آن.
3- . آية الله سيستانى: ولى اگر وظيفه آنها بدل به حج افراد شد واجب است در صورت تمكن، بعد از آن عمره مفرده انجام دهند و اگر در آن سال نشد در سال بعد وجوب آن فورى است.
4- . آية الله زنجانى: ورود به مكه يا حرم بدون احرام جايز نيست و كسى كه قصد ورود مكه يا حرم را دارد نبايد بدون احرام از مواقيت يا نزديكى آنها عبور كند و براى احرام.... آية الله سيستانى: ورود به مكه بلكه در حرم بدون احرام جايز نيست.

اين است كه زياد وارد مكه مى شوند و از آن خارج مى شوند استثنا شده است.(1)

[173] م - تكرار عمره مانند تكرار حج مستحب است و در مقدار فاصله بين دو عمره اختلاف فرموده اند و احوط آن است كه در كمتر از يك ماه، به قصد رجا به جا آورده شود.(2)د.

ص: 114


1- . آية الله بهجت: و همچنين كسى كه بعد از تمام نمودن اعمال حج يا بعد از عمره مفرده از مكه خارج شده و بيرون رفته باشد چنين شخصى مى تواند در همان ماه خروج بدون گذشتن سى روز بدون احرام وارد مكه شود و در غير اين صورت حكم آن در مسئله 241 مى آيد. آية الله خامنه اى: همچنين كسانى كه پس از اعمال حج يا عمره مفرده از مكه خارج شده اند و مى خواهند در همان ماهِ اداى حج يا عمره، دوباره وارد مكه شوند، احرام و عمره مجدّد واجب نيست. آية الله زنجانى: همچنين كسانى كه پس از اعمال عمره مفرده يا حج از مكه خارج شده بدون فاصله سى روز از احرام قبلى باز مى گردند و نيز در مورد مريضى كه احرام و مناسك براى او مشقت دارد. آيات عظام سبحانى، سيستانى، فاضل: و همچنين كسانى كه پس از اعمال حج يا عمره مفرده از مكه خارج شوند و در همان ماه باز گردند. آيات عظام تبريزى، خوئى، صافى، گلپايگانى، مكارم، نورى: همچنين در مورد كسانى كه در همان ماه كه عمره را به جا آورده اند خارج شده و سپس در همان ماه داخل مى شوند احرام و عمره مجدّد واجب نيست.
2- . آية الله بهجت: فاصله بين دو عمره لازم نيست بنا بر اظهر، اگرچه افضل در عمره ثانيه اين است كه در ماه ديگرى غير از ماه عمره سابقه باشد و يا فاصله ده روز بين دو احرام بد، بلكه احد الفصلين احوط است و چنانچه بخواهد يك عمره براى خود و يك عمره براى ديگرى به جا آورد، فاصله يك ماه لازم نيست و همچنين است اگر هر دو عمره براى ديگرى باشد. آية الله خامنه اى: تكرار عمره مانند تكرار حج مستحب است، و بين دو عمره وجود فاصله معين شرط نيست. ولى بنا بر احتياط در هر ماه قمرى فقط يك عمره براى خود مى تواند به جا آورد. و اگر دو عمره براى افراد ديگر انجام دهد يا يك عمره براى خود و يك عمره هم براى ديگرى به جا آورد، فاصله مذكور شرط نيست. بنابراين اگر عمره دوم را به نيابت از ديگرى انجام دهد، جايز است نايب در برابر آن اجرت بگيرد و از عمره مفرده منوب عنه هرچند واجب باشد، كفايت مى كند. آيات عظام خويى، سيستانى، صافى، فاضل، مكارم: (با اختلاف در تعبير): فاصله يك ماه شرط نيست، بلكه در هر ماه قمرى مى توان يك عمره انجام داد؛ مثلاً يك عمره در آخر ماه رجب و عمره دوم در اول ماه شعبان واقع گردد. و تفصيل مسئله خواهد آمد. آية الله زنجانى: رعايت فاصله بين دو عمره لازم نيست، ولو هر دو براى يك نفر باشد، ولى انجام عمره مفرده در ايام تشريق (11 تا 13 ذى حجه) مشروع نيست و نبايد بين عمره و حج تمتع، عمره مفرده به جا آورد و اگر انجام دهد هرچند صحت آن عمره مفرده خالى از اشكال نيست ولى عمره تمتع را باطل مى كند و لذا اگر انجام داده بايد از حرم خارج گردد (هرچند نبايد از مكه خارج شود لذا مى تواند به تنعيم برود) و رجائاً به عمره تمتع محرم شده، اعمال آن را رجائاً به جا آورد و كفايت مى كند. آية الله سبحانى: فاصله ميان دو عمره به صورت يك ماه و يا ده روز مستحب است و شخص مى تواند بدون رعايت اين فاصله براى خود و يا ديگران كراراً عمره مفرده انجام دهد. آية الله گلپايگانى: فاصله انداختن بين دو عمره مفرده لازم نيست، بلكه مى توان در يك روز چندين عمره مفرده به جا آورد. آية الله نورى: مى تواند هر روز يك عمره به جا آورد. فاصله بين عمره تمتع با عمره مفرده: اما در فاصله بين عمره تمتع با عمره مفرد، نظر آيات عظام چنين است: آيات عظام بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، زنجانى، سبحانى، فاضل، گلپايگانى، نورى: كسى كه مى خواهد حج تمتع به جا آورد، مى تواند قبل از عمره تمتع و يا بعد از حج تمتع، عمره مفرده به جا آورد و بين اين دو عمره فاصله معتبر نيست. آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: در اعتبار فاصله بين عمره تمتع و عمره مفرده، اگر به نيت يك شخص باشد اشكال است و احتياط نبايد از جهت ماه قمرى ترك شود. آية الله صافى: اگر هر دو را براى خود و يا براى ديگرى مكرراً انجام مى دهد، در عمره مفرده قصد رجا نمايد. آية الله مكارم: در يك ماه قمرى اشكال دارد و به قصد رجا انجام شود.

اقسام حج

حج سه قسم است: «تمتع»، «قِران» و «اِفراد».

تمتع، وظيفه كسانى است كه چهل و هشت ميل - كه شانزده فرسخ است - از مكه دور باشند.(1)

قِران و افراد بر غير آنها واجب مى شود و اين تفصيل در حَجة الاسلام است.

ص: 115


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: از مسجدالحرام 16 فرسخ دور باشد. آية الله زنجانى: كه بيشتر از 48 ميل است و اين مقدار - بر خلاف مشهور - حدود 80 كيلومتر است. آية الله سبحانى: محل زندگى آنها از ابتداى مكه جديد حداقل 16 فرسنگ شرعى دور باشد، يعنى 86/400 كيلومتر. آية الله مكارم: يعنى حدود 86 كيلومتر.

صورت حج افراد و عمره مفرده

[174] م - صورت حج افراد، كه گاهى مورد ابتلاى متمتع مى شود، از اين قرار است كه: زن حائض(1) يا كسى كه به واسطه ضيق وقت نمى تواند عمره تمتع را به جا آورد، بايد قصد كند حج افراد را، و به همان احرامِ عمره تمتع، كه عدول به افراد كرده، برود به عرفات و مثل ساير حجاج وقوف كند، بعد از آن برود به مشعر و وقوف كند، بعد برود به منا و اعمال منا را به جا آورد مگر هدى را كه واجب نيست بر او. بعد برود به مكه و طواف زيارت و نماز و سعى و طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. پس در اين وقت از احرام خارج مى شود، بعد از آن برگردد به منا براى بيتوته و اعمال ايّام تشريق؛ به همان نحو كه ساير حجاج به جا مى آورند. پس صورت حج افراد عين صورت حج تمتع است با يك(2) فرق كه در حج تمتع هدى بايد ذبح كند و در حج افراد

ص: 116


1- . آية الله زنجانى: زنى كه هنگام احرام بستن مى داند كه بر اثر حيض يا نفاس نمى تواند اعمال عمره تمتع را انجام داده، احرام حج تمتع ببندد و خود را قبل از غروب روز نهم به عرفات برساند و همچنين زنى كه به حكم استصحاب بقاء حيض، قدرت چنين كارى را ندارد، به حج افراد محرم مى گردد، پس چنانچه قبل از گذشتن وقت، پاك شد عدول به عمره تمتع مى كند و اگر پاك نشد حج افراد و عمره مفرده به جا مى آورد و مجزى از حجة الاسلام است. و زنى كه فكر مى كند كه حيض يا نفاس، مانع انجام عمره تمتع او نخواهد شد و همچنين اگر پاك باشد و شك داشته باشد كه بروز حيض يا نفاس، مانع عمره تمتع خواهد شد يا خير، در اين دو صورت به عمره تمتع محرم مى شود و چنانچه حيض يا نفاس عارض شد مى تواند تا آخر وقت صبر كند كه اگر پاك شد اعمال عمره تمتع را به جا آورد والاّ سعى و تقصير كرده، احرام حج تمتع مى بندد و طواف عمره و نماز آن را قبل از طواف حج قضا مى كند و مى تواند براى پاك شدن صبر نكند بلكه طواف را رها كرده سعى و تقصير نمايد، پس اگر قبل از احرام حج، پاك شد طواف و نماز را به جا آورد والاّ آنها را قبل از طواف حج قضا كند، و اين حج نيز مجزى از حجة الاسلام است؛ و در هر صورت مى تواند به نيت آنچه فعلاً خداوند از او مى خواهد - عمره تمتع يا حج افراد - محرم شود پس اگر قبل از گذشتن وقت عمرة تمتع پاك شد اعمال عمره و حج تمتع را به جا آورد والاّ اعمال حج افراد و پس از آن و گذشتن روز سيزدهم عمره مفرده را به جا آورد و مجزى از حجة الاسلام است.
2- . آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: حج افراد با حج تمتع در تمام اعمال مشترك هستند و در 6 جهت با هم فرق دارند. آية الله زنجانى: در برخى از احكام مانند تقديم اعمال مكه و انجام طواف مستحبى بين حج تمتع و حج افراد، تفاوت هست. آية الله سبحانى: و در تقديم اختيارى اعمال مكه و استعمال بوى خوش بعد از تقصير يا حلق و حليت همسر در صورتى كه طواف نساء را ضرورتاً مقدم داشته بعد از حلق يا تقصير در روز عيد در منا و انجام طواف مستحب قبل از انجام طواف واجب حج در حج إفراد.

واجب نيست ولى استحباب دارد.

[175] م - صورت عمره مفرده - كه بايد كسى كه حج تمتع او بدل به حج افراد شد، بعد از حج به جا آورد(1) - آن است كه خارج شود به ادنى الحل و افضل آن است كه از «جِعرانه» يا «حُديبيه» يا «تنعيم» كه از همه نزديك تر به مكه است، محرم شود و بيايد به مكه و طواف كند و نماز آن را بخواند و سعى بين صفا و مروه بكند و تقصير كند يا سر بتراشد و طواف نساء به جا آوردو نماز طواف بخواند.

[176] م - «عمره مفرده» با «عمره تمتع» كه تفصيلاً خواهد آمد، در صورت فرق ندارد، مگر در سه چيز:(2)

اول - آنكه در عمره تمتع بايد تقصير كند؛ يعنى از مو يا ناخن خود بايد بگيرد(3) و سر تراشيدن جايز نيست و در عمره مفرده مخير است بين سر تراشيدن و تقصير.

دوم - آنكه در عمره تمتع طواف نساء ندارد و در عمره مفرده دارد.

سوم - آنكه ميقات عمره تمتع يكى از مواقيت پنج گانه است كه ذكر آن مى آيد.

و ميقات عمره مفرده ادنى الحل است(4) و جايز است از يكى از مواقيت پنج گانه محرم شود.(5)د.

ص: 117


1- . آية الله زنجانى: بايد بعد از حج و گذشتن روز سيزدهم به جا آورد، هرچند حج تمتع او استحبابى باشد و بهتر است آن را در اوائل محرّم به جا آورد و ميقات آن هر نقطه اى خارج از حرم است. آية الله سيستانى: در صورت تمكن.
2- . آيات عظام فرق هاى بيشترى را متذكر شده اند كه به مناسك آنان مراجعه شود. آية الله خامنه اى: در مناسك معظّم له اين فرق نيز وجود دارد: عمره تمتع بايد در يكى از ماه هاى حج يعنى شوّال يا ذى قعده يا ذى حجه به جا آورده شود، درحالى كه انجام عمره مفرده در همه ايام سال صحيح است.
3- . به ذيل مسئله 1120 مراجعه شود.
4- . [براى كسانى كه در مكه هستند].
5- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 222 و 229 خواهد آمد.

[177] م - كيفيت افعال حج افراد؛ از احرام و وقوفين و اعمال منا و اعمال مكه، عين كيفيّت حج تمتع است و در احكام، مشترك هستند(1) و كيفيت افعال عمره تمتع؛ از احرام و طواف و ساير اعمال، عين كيفيتِ عمره مفرده است.

[178] م - عمره تمتع را اگر كسى به جا بياورد، كافى است از عمره مفرده.

[179] م - كسى كه وظيفه اش حج تمتع است؛ مثل اشخاصى كه از مكه شانزده فرسنگ شرعى دور باشند، اگر استطاعت براى عمره داشته باشند و براى حج نداشته باشند، عمره مفرده بر آنها واجب نيست مثل اشخاصى كه به نيابت حج مى كنند، گرچه احتياط آن است كه به جا آورد.(2)

[180] م - كسى كه محرم شد به احرام عمره مفرده، حرام مى شود بر او جميع چيزهايى كه در احرام تمتع گفته شد و بعد از آنكه تقصير كرد يا سر تراشيد، همه چيز بر او حلال مى شود مگر زن ها و بعد از آنكه طواف نساء را با نمازش به جا آورد، زن هم بر او حلال مى شود.

[181] م - طواف نساء را در عمره مفرده، بايد بعد از تقصير يا سرتراشى به جا آورد.(3)

[182] م - كسى كه به احرام عمره مفرده وارد مكه شد، اگر احرامش در ماه هاى حج بوده، جايز است كه آن را عمره تمتع قرار دهد(4) و دنبال آن، حج تمتع به جا آوردد.

ص: 118


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 174 گذشت.
2- . آية الله زنجانى: مخصوصاً بر كسى كه استطاعت عمره مفرده را از وطن خود داشته باشد. آية الله مكارم: اين احتياط واجب است.
3- . آية الله بهجت: در عمره مفرده، تقديم طواف نساء بر تقصير، در صورت ضرورت يا نسيان يا جهل، مجزى است.
4- . آية الله بهجت: جواز عدول به عمره تمتع، محل تأمل و احتياط است، مگر اينكه متمكن از انجام عمره تمتع نباشد. (به ذيل مسئله 1322 مراجعه شود). آية الله تبريزى: تا وقت حج در مكه باقى ماند. آية الله زنجانى: بر كسى كه در ماه هاى حج، براى خودش يا ديگرى عمره مفرده مستحبى به جا آورده و از مكه خارج نشده، جايز بلكه مستحب است كه آن را عمره تمتع مستحبى قرار بدهد و بعد از آن حج تمتع به جا آورد و براى حج واجب نمى تواند عمره مفرده را تبديل به عمره تمتع كند. پس اگر حج تمتع بر او واجب بود تبديل عمره مفرده صحيح نبوده بايد با خروج از حرم، محرم به عمره تمتع گشته و عمره تمتع به جا آورد. آية الله سبحانى: و در مكه باقى بماند مى تواند آن را عمره تمتع قرار دهد و پس از آن حج تمتع مستحبى به جا آورد، اما در حج تمتعِ واجب، عدول جايز نيست. آية الله سيستانى: اگر عمره مفرده را در ماه هاى حج انجام دهد و در مكه تا روز هشتم ذى حجه بماند و قصد حج كند عمره او عمره تمتع به حساب مى آيد.

و در اين صورت هدى بر او واجب مى شود.

صورت حج تمتع اجمالاً

بدان كه حج تمتع مركب است از دو عمل: يكى «عمره تمتع»، و ديگرى «حج تمتع» و عمره تمتع مقدم است بر حج.

و عمره تمتع مركب است از پنج جزء:

اول - احرام.

دوم - طواف كعبه.

سوم - نماز طواف.

چهارم - سعى بين كوه صفا و مروه:

پنجم - تقصير؛ يعنى گرفتن قدرى از مو يا ناخن.(1)

و چون محرم از اين اعمال فارغ شد، آنچه بر او به واسطه احرام بستن حرام شده بود حلال مى شود.(2)

ص: 119


1- . آية الله سبحانى: به گرفتن ناخن قناعت نكند. آية الله سيستانى، آية الله مكارم: احتياط آن است كه تنها به گرفتن ناخن قناعت نكند.
2- . به مسئله 893 و ذيل آن مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: به جز تراشيدن سر، و اما سر تراشيدن تفصيلى دارد كه از اين قرار است: هرگاه عمره تمتع در ماه شوال به جا آورده شود، سر تراشيدن تا سى روز از عيد فطر گذشته جايز است و اما بعد از آن احتياط اين است كه سر تراشيده نشود و چنانچه تراشيده شد و از روى علم و عمد بود، احتياط اين است كه يك گوسفند كفاره داده شود. آية الله سبحانى: نبايد بعد از فراغت از اعمال عمره تمتع و تقصير سر خود را حلق كند و يا با ماشين ته زن بزند ليكن اگر اين كار را كرد حرمت تكليفى است نه وضعى و فقط معصيت كرده و كفاره ندارد و به حج يا عمره او ضرر نمى زند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: ولى تراشيدن سر جايز نيست و اگر سر بتراشد بايد يك گوسفند كفاره بدهد، بنا بر احتياط، هرچند جاهل يا ناسى باشد.

و حج تمتع مركب است از سيزده عمل:

اول - احرام بستن در مكه.

دوم - وقوف به عرفات.

سوم - وقوف به مشعرالحرام.

چهارم - انداختن سنگ ريزه به جمره عقبه در منا.

پنجم - قربانى در منا.

ششم - تراشيدن سر يا تقصير كردن در منا.

هفتم - طواف زيارت در مكه.

هشتم - دو ركعت نماز طواف.

نهم - سعى بين صفا و مروه.

دهم - طواف نساء.

يازدهم - دو ركعت نماز طواف نساء.

دوازدهم - ماندن به منا، شب يازدهم و شب دوازدهم، و شب سيزدهم براى بعضى از اشخاص.

سيزدهم - در روز يازدهم و دوازدهم رمى جمرات، و اشخاصى كه شب سيزدهم در منا ماندند، روز سيزدهم بايد رمى جمرات كنند.(1)

آنچه ذكر شد صورت اجمالى اين دو عمل است و تفصيل آنها بعد ذكر مى شود.ط.

ص: 120


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، مكارم: بنا بر احتياط.

[183] م - لازم نيست مكلف اين اعمال را قبل از ورود به عمره و حج بداند ولو اجمالاً، و كافى است كه نيت كند عمره تمتع را؛ يعنى عبادتى را كه خداوند بر او واجب كرده و همين طور حج تمتع را به نحوى كه واجب است بر او، و كيفيت و تفصيل هر يك را از رساله در وقت عمل ياد بگيرد و عمل كند، ولى ياد گرفتن اجمالى آن بهتر و موافق احتياط است.

استفتائات اقسام عمره و حج

[184] س - شخصى در اثناى عمره مفرده، در شوط پنجم سعى، مريض شده و نتوانسته است عمره را تمام كند، او را به ايران برده اند و بعد از بهبودى هم نتوانسته به مكه بيايد، فعلاً وظيفه او چيست؟ توضيح آنكه كسى نايب شده كه وظيفه او را انجام دهد و عملى را كه وظيفه او است و او را از احرام خارج مى كند به جا آورد.

ج - با فرض اينكه خود شخص نمى تواند مراجعت كند، نايب براى خروج منوب عنه از احرام، سعى را تمام(1) كند و آن را اعاده نمايد(2) و به منوب عنه خبر دهد كه تقصير نمايد و بعد از تقصير براى طواف نساء نايب بگيرد(3) و توضيح آنكه مسئله از موارد حصر نيست، چون شخص مريض فعلاً خوب شده و اينكه نمى تواند به مكه بيايد از جهت مرض نيست.

[185] س - كسى عمره مفرده به جا آورده و بدون انجام طواف نساء به مدينه آمده

ص: 121


1- . آية الله تبريزى: احتياطاً سعى را تمام كند. آية الله خويى، آية الله سيستانى: اعاده كافى است.
2- . آية الله سبحانى: اگر مقدار باقيمانده بيشتر از نصف است نايب سعى را اتمام و اعاده مى كند و اگر مقدار باقيمانده كمتر از نصف است فقط اعاده مى كند.
3- . آية الله سبحانى: واحتياطاً خود او نيز در هر كجا هست نماز طواف را بخواند. آية الله سيستانى: ولى نماز طواف را بايد خودش بعد از طواف نايب بخواند.

است، فعلاً مى خواهد براى عمره تمتع مُحرم شود، آيا جايز است بدون انجام طواف نساء مُحرم شود و بعد از انجام عمره تمتع، طواف نساء را به جا آورد؟

ج - مانع ندارد.(1)

[186] س - اگر فاصله بين دو عمره كمتر از يك ماه باشد، فرموده ايد بايد عمره دوم را به قصد رجا به جا آورد، آيا فرقى هست بين دو عمره مفرده از خودِ شخص و بين دو عمره مفرده اى كه هر دو يا يكى از آنها به نيابت از ديگران باشد يا نه؟

ج - فرق نمى كند.(2)

[187] س - اينكه حضرت عالى فرموده ايد: اگر فاصله ميان دو عمره كمتر از يك ماه باشد، عمره دوم رجائاً قصد شود، مقصود يك ماه است يا سى روز كامل؟

ج - ميزان يك ماه است، و اگر در بين ماه عمره به جا آورده، احتياط مذكور را تا سى روز مراعات كنند.(3)

[188] س - اگر بين دو عمره كمتر از يك ماه فاصله باشد بايد عمره دوم را به قصد رجا انجام دهد، چنانچه عمره دوم نيابت باشد نايب مى تواند براى آن اجرت بگيرد يات.

ص: 122


1- . آية الله تبريزى: صحت احرام جديد، قبل از طواف نساى عمره مفرده، محل اشكال است. آية الله سبحانى: بايد محرم شود و آن گاه طواف نساء را انجام دهد و سپس اعمال عمره تمتع را به جا آورد. آية الله فاضل: احتياط آن است كه تا طواف نساء عمره مفرده يا حج تمتع را انجام نداده، براى عمره تمتع يا عمره مفرده محرم نشود، هرچند اگر قبل از انجام طواف نساء محرم به عمره و حج شد باطل نيست، ولى پس از اتمام آنها، طواف نساء را بنا بر احتياط انجام دهد. آية الله نورى: و همچنين كسى كه پس از انجام حج تمتع، طواف نساء را ترك كرده، مى تواند براى عمره مفرده محرم شود.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 173 گذشت. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، صافى، فاضل: در يك ماه قمرى نمى تواند دو عمره براى خود و يا يك نفر ديگر انجام دهد. ولى انجام دو عمره، يكى براى خود و يكى براى ديگرى و يا دو عمره براى دو نفر متفاوت جايز است.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 173 گذشت.

خير، و چنانچه بر منوب عنه انجام عمره مفرده واجب باشد كفايت مى كند يا خير؟

ج - لازم است احتياط مراعات شود و چنانچه با تذكر به اجيركننده اجرت بگيرد اشكال ندارد.(1)

[189] س - اگر زنى به نيت عمره مفرده محرم و بعد از آن عادت شود و در همه روزهايى كه مى تواند در مكه باشد حيض است، براى عمره مفرده بايد چه كند؟ و اگر آنجا اعمالى انجام نداده و فعلاً به ايران آمده، چه وظيفه اى دارد؟

ج - در فرض سؤال بايد براى طواف و نماز نايب بگيرد و بقيه اعمال عمره را خودش به جا آورد و چنانچه به ايران آمده، اقدام كند و برگردد و اگر نمى تواند، براى اعمال عمره نايب بگيرد ولى بايد خودش تقصير كند(2) و ترتيب بين آن و ساير اعمال مراعات شود و تا اعمال را به جا نياورد، آنچه به وسيله احرام بر او حرام شده، بر او حلال نمى شود.

[190] س - آيا طواف در عمره مفرده استحبابى، حكمِ طواف واجب را دارد كه بايد نماز آن خلف مقام باشد يا حكم طواف استحبابى را دارد و در هر جاى مسجدالحرام مى توان نماز آن را خواند؟د.

ص: 123


1- . آية الله تبريزى: نيابت مانعى ندارد و نايب مى تواند براى آن اجرت بگيرد و كفايت از منوب عنه مى كند. آية الله خامنه اى: نظر معظم له ذيل مسئله 173 گذشت. آية الله خويى، آية الله سيستانى: در فرض سؤال نيابت مانعى ندارد. آية الله زنجانى، آية الله نورى: رعايت فاصله بين دو عمره لازم نيست. آية الله سبحانى: با قصد جدّى انجام دهد چون كه فاصله معتبر نيست و در فرض سؤال نيابت مانعى ندارد و كفايت مى كند و چنانچه در زمان اجاره مبلغى تعيين شده باشد مستحق اجرت مى باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اجرت گرفتن مانعى ندارد. آية الله فاضل: كفايت از منوب عنه مى كند و اجرت گرفتن اشكال ندارد. آية الله مكارم: و كفايت كردن آن محل اشكال است.
2- . آية الله سبحانى: ليكن احتياط مستحب است كه خودش نيز در محل خودش دو نماز دو ركعتى بخواند يكى براى طواف عمره و ديگرى براى طواف نساء. آية الله سيستانى: و نيز نماز طواف را خودش در محل خودش به جا آورد.

ج - حكم طواف واجب را دارد و بايد نماز آن، خلف مقام باشد.(1)

[191] س - انجام عمره مفرده در ماه هاى حج، پيش از عمره تمتع جايز است يا خير؟ و در اين مسئله فرقى بين صَرُوره و غير صروره هست يا نه؟

ج - مانع ندارد و فرق نمى كند.(2)

[192] س - تأخير عمره مفرده در حج افراد، تا چه وقتى بلا عذر جايز است؟

ج - بايد مبادرت نمايد عرفاً على الأحوط و تأخير نشود.(3)

[193] س - زنى كه احتمال مى دهد خون حيض ببيند و نتواند داخل مسجدالحرام شود، آيا مى تواند براى عمره مفرده مستحبى مُحرم شود و اگر خون ديد براى طواف و نماز نايب بگيرد و همچنين مريض اگر احتمال مى دهد نتواند اعمال عمره مفرده را انجام دهد؟ج.

ص: 124


1- . آية الله نورى: خلف مقام لازم نيست هرچند در صورت امكان اولى است.
2- . آية الله سيستانى: و احوط آن است كه اين دو عمره در يك ماه قمرى نباشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: براى كسى كه نايب در حج بلدى نباشد و بر خودش حج واجب نشده يا حج واجب خود را انجام داده اشكال ندارد.
3- . آية الله تبريزى: گرچه اقوى عدم وجوب مبادرت است. آية الله زنجانى: اهالى مكه و حوالى آنكه وظيفه آنها حج افراد است، هرگاه استطاعت عمره مفرده پيدا كردند بايد بدون تأخير عمره مفرده به جا آورند، قبل از حج باشد يا بعد از آن و گذشتن ايام تشريق و كسانى كه از مكه دور هستند و به جهتى مثل حيض يا ضيق وقت، وظيفه آنها تبديل به حج افراد شده است و همچنين كسانى كه پس از احرام عمره تمتع، عمره آنها به حج افراد تبديل شده است، بعد از انجام حج و گذشتن روز سيزدهم بايد عمره مفرده به جا آورند - هرچند عمره تمتع آنها استحبابى باشد - و بهتر است عمره مفرده را در اوائل محرم به جا آورند. و كسانى كه بعد از حج افراد مستحبى مى خواهند عمره مفرده انجام دهند بعد از گذشتن ايام تشريق مى توانند عمره مفرده به جا آورند و تأخير آن جايز است بلكه اصل به جا آوردن آن واجب نيست و در هر حال انجام عمره مفرده در ايام تشريق (روز يازدهم تا سيزدهم ذى حجه) مشروع نيست. آية الله سبحانى: بايد فوراً عمره مفرده را بعد از حج انجام دهد ولى اگر تأخير انداخت در ماه هاى ديگر مى تواند انجام دهد. آية الله سيستانى: وجوب آن فورى است، مانند وجوب حج.

ج - اشكال ندارد و چنانچه وظيفه او نايب گرفتن شد عمل به وظيفه نمايد.

[194] س - همچنان كه عمره مفرده را قبل از عمره تمتع ولو با كمتر از فاصله شدن يك ماه تجويز فرموده ايد، آيا بعد از عمره تمتع هم با كمتر از يك ماه فاصله تجويز مى فرماييد يا بايد رجائاً انجام شود؟

ج - به قصد رجا انجام شود.(1)

[195] س - كسى كه وظيفه او عمره تمتع است و ندانسته به نيت عمره مفرده مُحرم شده است تكليف او چيست؟

ج - اگر قصد عمره مفرده كرده، بايد عمره مفرده انجام دهد(2) و بعد عمره تمتع را به جا آورد(3) و چنانچه اشتباه در تطبيق بوده، تمتع واقع مى شود و صحيح است.

[196] س - اگر تقصير را در عمره مفرده جهلاً يا نسياناً به جا نياورد و طواف نساء را نيز ترك كرده و بعد رفته است به مسجد شجره و براى عمره تمتع مُحرم شده و عمره تمتع را به جا آورده و بعد متوجه نقص كار خود شده است، تكليف اين شخص با داشتن فرصت براى اعاده عمره تمتع و نداشتن فرصت چيست؟د.

ص: 125


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 173 گذشت.
2- . آية الله تبريزى: چنان كه بعد از انجام عمره مفرده تا وقت حج در مكه باقى ماند، مى تواند عمره مفرده اى را كه انجام داده عمره تمتع قرار دهد و براى حج محرم شود. آية الله خويى: اگر كسى در ماه هاى حج عمره مفرده انجام دهد و اتّفاقاً در مكه تا موسم حج بماند مى تواند آن را عمره تمتع قرار دهد. آية الله سبحانى: اگر قصد واقعى او عمره مفرده باشد و در غير اين صورت خطا در تطبيق است و اشكال ندارد. آية الله سيستانى: ولى اگر در مكه تا روز هشتم ذى حجه بماند و قصد حج كند عمره مفرده او عمره تمتع به حساب مى آيد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: عمره مفرده او باطل است، بلى چنانچه اشتباه در تطبيق بوده، تمتع واقع مى شود و صحيح است. آية الله فاضل: عمره مفرده او مبدل به عمره تمتع شده و كافى است. آية الله مكارم: مى تواند عمره مفرده انجام دهد و مى تواند عدول به تمتع كند، اگر در ماه هاى حج باشد.
3- . آية الله زنجانى: و براى احرام عمره تمتع مى تواند از حرم خارج گشته و محرم شود.

ج - در فرض مرقوم(1) چنانچه عمره مفرده را در اشْهُر حج به جا آورده و مى خواهد حج مستحبى(2) به جا آورد، مى تواند عدول به عمره تمتع كند؛ چه وقت براى اعاده عمره تمتع داشته باشد يا نه. ولى اگر حج واجب باشد كفايت نمى كند على الأحوط و بايد پس از تقصير صحيح به ميقات برود(3) و براى عمره تمتع مجدداً محرم شود.

[197] س - كسى كه حجش بدل به افراد شده و بايد بعد از حج، عمره مفرده به جا آورد، اگر سال بعد كه به حج مى رود بعد از اعمال حج، عمره مفرده را به جا آورد كافى و مُجزى است يا نه؟

ج - احوط(4) آن است كه تا عمره مفرده را انجام نداده، براى عمره و حج ديگر مُحرم..

ص: 126


1- . آية الله بهجت: چون از احرام عمره مفرده هنوز بيرون نيامده، احرام عمره تمتع صحيح نيست بايد ابتدا تقصير كند تا از احرام عمره مفرده بيرون آيد؛ چنانچه وقت داشته باشد كه براى عمره تمتع محرم شود مى تواند به ميقات برگردد و محرم شود و در صورت عدم امكان در خارج حرم محرم شود. آية الله زنجانى: چون از احرام عمره مفرده بيرون نيامده احرام عمره تمتع صحيح نيست و چون از مكه خارج شده نمى تواند عمره مفرده را تبديل به عمره تمتع كند، پس بايد اعمال عمره مفرده را تمام كند و براى احرام عمره تمتع كافى است از حرم بيرون برود. آية الله سيستانى: احرام عمره تمتع او باطل است و بايد براى عمره مفرده تقصير نمايد و اگر بعد از انجام عمره تمتع متوجه شد حكم كسى را دارد كه جهلاً يا نسياناً احرام عمره تمتع را انجام نداده است كه احتياط واجب بطلان عمره تمتع است.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، فاضل: (با اختلاف در تعبير): در تبدّل عمره مفرده به عمره تمتع، فرقى بين حج واجب و مستحب نيست.
3- . آية الله سبحانى: اگر حج واجب باشد كفايت نمى كند و بايد پس از تقصير و انجام طواف نساء و نماز آن به ميقات برود و در صورت عدم امكان، از ادنى الحل محرم شود.
4- . آية الله بهجت، آية الله خويى: مانعى ندارد. آية الله تبريزى: احتياط مستحب آن است... آية الله زنجانى: و در مورد جواز تأخير به ذيل مسئله 192 مراجعه شود. آية الله سبحانى: تا عمره مفرده را انجام نداده نمى تواند براى حج و عمره ديگرى محرم شود. آية الله سيستانى: وجوب آن فورى است ولى اگر تأخير انداخت مجزى است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله مكارم: بايد توجه داشت كه عمره مفرده واجب را در هر ماه از سال مى توان انجام داد ولى چون وجوب آن ظاهراً فورى است بايد تأخير نيندازد و احوط آن است كه....

نشود، هرچند اگر خلاف كرد، ضرر به صحت عمره و حج او نمى زند.(1)

[198] س - كسانى كه از هند و پاكستان به عربستان مى آيند و در مكه معظمه مقيم مى شوند، آيا حجشان تمتع است يا وظيفه ديگرى دارند؟

ج - چنانچه به قصد مجاورت در مكه بمانند و بعد از دو سال مستطيع شوند حكم اهل مكه را پيدا مى كنند(2)، و در غير اين صورت، صور مختلفه اى است كه در تحريرالوسيله ذكر شده است.

[199] س - كيفيت حج قِران را بيان فرماييد، و آيا اين حج بركدام اشخاص واجب مى شود؟

ج - حج قِران واجب تعيينى نيست و چون مورد ابتلا نيست، مى توانيد به كتب مفصله مراجعه نماييد.(3)ت.

ص: 127


1- . آية الله سبحانى: تا انجام نداده، نمى تواند براى حج يا عمره ديگر محرم شود.
2- . آية الله بهجت: شخصى كه وظيفه او در حجة الاسلام تمتع است با اقامت در مكه و اطراف نزديك آن، بدون قصد توطّن دائم، فريضه او مادامى كه داخل سال سوم اقامت نشده باشد تغيير نمى كند چه قبل از اقامت مستطيع شده باشد و يا بعد از آن، بلكه بايد در صورت اراده حجة الاسلام به سوى يكى از مواقيت خارج شود و آنجا محرم گردد و اگر نتوانست به يكى از مواقيت برود، در خارج حرم محرم شود و اگر در خارج حرم هم نتوانست از محل خودش محرم شود. آية الله سبحانى: اگر نائى به قصد توطن در مكه بماند به آن اندازه كه بگويند اهل مكه است وظيفه او هنگام استطاعت وظيفه اهل مكه است و لازم نيست دو سال بگذرد ولى اگر نائى مقيم شد و از اقامت او دو سال گذشت و وارد سال سوم شد و مستطيع گرديد، وظيفه او وظيفه اهل مكه است. آية الله نورى: مگر در صورتى كه از ابتدا قصد توطّن داشته باشد كه پس از گذشتن مدتى كه وطن صدق كند حكم اهل مكه را دارد هرچند دو سال نگذشته باشد. ساير آيات عظام نيز چون حضرت امام رحمه الله در مسئله تفصيلاتى دارند كه بايد به مناسك آنها مراجعه شود.
3- . آية الله خامنه اى: حج قِران مانند حج افراد است با اين تفاوت كه در حج قِران بايد در حال احرام قربانى همراه محرم باشد بنابراين در اين صورت قربانى بر او واجب است. همچنين در حج قِران احرام هم با لبيك گفتن محقق مى شود و هم با اشعار يا تقليد ولى در حج افراد فقط با لبيك گفتن محقق مى شود. آية الله سيستانى: تفصيل آن در مسئله 158 و 161 مناسك آمده است.

ص: 128

بخش اول: اعمال عمره تمتع

اشاره

ص: 129

ص: 130

فصل اول: احرام

محل احرام عمره تمتع

[200] م - بدان كه محل احرام بستن براى عمره تمتع، كه آن را ميقات مى نامند، مختلف مى شود به اختلاف راه هايى كه حجاج از آنها به طرف مكه مى روند و آن پنج محل است:

اول - مسجد شجره است كه آن را «ذُوالحُلَيفه» مى نامند(1) و آن ميقات كسانى است كه از مدينه منوره به مكه مى روند.

[201] م - جايز است در صورت ضرورت، احرام را از مسجد شجره تأخير بيندازد تا ميقات اهل شام.(2)

[202] م - احتياط واجب(3) آن است كه در داخل مسجد شجره محرم شود نه خارج

ص: 131


1- . آية الله خامنه اى: مسجد شجره در منطقه ذوالحليفه در نزديكى مدينه منوره واقع شده است.
2- . آية الله بهجت: جواز احرام با اين فرض از مسجد شجره و انجام دادن كار ضروى و سپس كفاره دادن محل تأمل است؛ پس احتياط ترك نشود.
3- . آية الله بهجت: جايز نيست در بيرون مسجد به طورى كه محاذى و برابر آن از طرف راست يا چپ باشد احرام بسته شود و اختياراً بايد در صورت امكان از درون مسجد احرام بسته شود. آية الله تبريزى: جايز است در بيرون مسجد به طورى كه محاذى آن از طرف راست يا چپ باشد احرام بسته شود و احوط اين است كه در صورت امكان از درون مسجد احرام بسته شود و احتياط واجب آن است كه از پشت مسجد قديم احرام نبندند. آية الله خامنه اى: احرام خارج از مسجد شجره كفايت نمى كند و واجب است داخل مسجد مُحرم شوند. آية الله خويى: احرام از منطقه ذوالحليفه، مانعى ندارد. آية الله زنجانى: كسى كه از مدينه منوره عازم مكه است بايد در مسجد شجره - هرچند قسمت هاى جديد آن باشد - نيت احرام را انشاء كند؛ يعنى از قلب خود بگذارند كه «خود را - مثلاً - به عمره تمتع، محرم قرار مى دهم» ولى مكان تلبيه واجب، منطقه ذوالحليفه است، پس اگر داخل مسجد نيت كرد ولى تلبيه واجب را خارج مسجد هم بگويد كفايت مى كند. آيات عظام سبحانى، صافى، گلپايگانى، مكارم: بلكه همين اندازه كه محاذى مسجد از طرف راست يا چپ باشد كفايت مى كند، هرچند از داخل مسجد مستحب است.

آن، هرچند نزديك به آن باشد.

[203] م - شخص جنب و حائض مى توانند در حال عبور از مسجد محرم شوند(1) و نبايد در مسجد توقف كنند.

[204] م - اگر جنب به واسطه زيادى جمعيت نتواند در حال عبور از مسجد احرام ببندد و آب براى غسل نباشد و نتواند صبر كند تا آب پيدا شود بايد تيمم كند و داخل مسجد شود و احرام ببندد.(2)ت.

ص: 132


1- . آية الله تبريزى: شخص جنب و حائض در خارج مسجد محرم مى شود و تجديد تلبيه در جُحفه لزومى ندارد و نيز اگر در حال عبور از مسجد محرم شوند مانعى ندارد. آية الله خويى: اين مسئله و دو مسئله بعد، مبنى بر لزوم احتياط است و در مسئله قبل گفته شد كه احتياط واجب نيست و احرام در خارج مسجد مانع ندارد. آية الله سبحانى: فرد جنب نمى تواند داخل مسجد بشود و بايد از بيرون مسجد سمت راست يا چپ آن محرم شود و اگر بخواهد داخل مسجد محرم شود بايد حالت عبورى داشته باشد و لبيك را در حال عبور بگويد و اگر درب دوم بسته باشد احتياط آن است كه بيرون مسجد محرم شود. آية الله سيستانى: براى حائض و نفساء احرام بستن بيرون مسجد شجره كافى است. آية الله مكارم: مى توانند در خارج مسجد يا در حال عبور از مسجد محرم شوند.
2- . تفصيل نظر آيات عظام در ذيل مسئله 202 و 203 گذشت. آية الله فاضل: و همچنين است حائض و نفساء كه پاك شده اند. آية الله نورى: و چنين است حائض كه از حيض پاك شده است.

[205] م - اگر حائض نتواند تا وقت پاك شدن صبر كند احتياط آن است كه نزديك مسجد محرم شود و در «جحفه» يا محاذى آن احرام را تجديد كند.(1)

دوم - وادى عقيق است، كه اوايل آن را «مسلخ» و اواسط آن را «غمره» و اواخر آن را «ذات عرق» مى گويند كه محل احرام عامه است و آن ميقات كسانى است كه از راه عراق و نجد به مكه مى روند.(2)

سوم - قرن المنازل است، و آن ميقات كسانى است كه از راه طائف حج مى روند.(3)

چهارم - يَلَمْلَمْ است، كه اسم كوهى است و آن ميقات كسانى است كه از راه يمن مى روند.(4)د.

ص: 133


1- . آية الله بهجت: اگر نتواند وارد مسجد شود در خارج مسجد محاذى آن محرم مى شود و در جحفه يا محاذى آن تجديد احرام مى كند بنا بر احتياط. آية الله خامنه اى: زنى كه داراى عذر است، مى تواند در حال عبور از مسجد مُحرم شود، به شرطى كه مستلزم توقف در مسجد نباشد. ولى اگر مستلزم توقف در مسجد هرچند بر اثر ازدحام و مانند آن باشد و نتواند احرام را تا برطرف شدن عذر به تأخير بيندازد، بايد از جُحفه يا محاذات آن مُحرم شود. و جايز است با نذر از هر مكان ديگرى قبل از ميقات مُحرم شود. آية الله زنجانى، آية الله فاضل: اگر حائض نتواند تا وقت پاك شدن صبر كند، بايد نزديك مسجد محرم شود و نياز به تجديد احرام از جحفه ندارد. و همين طور است حكم زنى كه در حال نفاس باشد. آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى، سيستانى، صافى، گلپايگانى، مكارم: مى تواند در كنار مسجد محرم شود و تجديد احرام لازم نيست. آية الله نورى: اگر به واسطه زيادى جمعيت، از عبور از مسجد هم عاجز باشد، احتياط آن است كه از نزديك مسجد محرم شود.
2- . آية الله خامنه اى: و احرام بستن از همه قسمت هاى آن صحيح است. آية الله سبحانى: وادى عقيق وسيع ترين ميقات در ميان مواقيت پنج گانه است كه در 180 كيلومترى مكه قرار دارد و احتياط واجب آن است كه از نقطه مسلخ تا نقطه غمره محرم شوند.
3- . آية الله خامنه اى: و مُحرم شدن از قَرن المَنازل خواه از داخل مسجد باشد يا خارج آن در ساير مواضع قَرن المنازل كافى است.
4- آية الله سبحانى: نزديك ترين ميقات به مكه همين است كه از جاده جديد 94 كيلومتر با مكه فاصله دارد. . آية الله خامنه اى: و احرام بستن از همه قسمت هاى آن صحيح است. آية الله سبحانى: يلملم 100 كيلومتر با مكه فاصله دارد.

پنجم - جُحْفه است و آن ميقات كسانى است كه از راه شام مى روند.(1)

[206] م - اگر بيّنه شرعيه قائم شد؛ يعنى دو شاهد عادل(2) شهادت دادند(3) كه فلان مكان ميقات است، تفتيش و تحصيل علم لازم نيست(4) و اگر علم و بيّنه(5) ممكن نشود مى تواند اكتفا كند به ظن حاصل(6) از پرسيدن از كسانى كه اهل اطلاع به آن مكان ها مى باشند.ت.

ص: 134


1- . آية الله بهجت: اهل مدينه مى توانند از جحفه اختياراً محرم شوند. آية الله خامنه اى: و احرام بستن از داخل مسجد و يا ساير مواضع جُحفه صحيح است. آية الله سبحانى: و نيز ميقات كسانى است كه به هر علتى در مسجد شجره محرم نشده اند و همين طور كسانى كه از طريق دريا عازم حج شده و پس از بستن احرام در آنجا عازم بندر جده مى شوند. آية الله سيستانى: و كسانى كه از مسجد شجره گذشته و محرم نشده اند هرچند بدون عذر.
2- . آية الله سبحانى: يك شاهد عادل و اگر شاهد عادلى در كار نباشد بايد از اهل محل پرسيد و در صورت اطمينان به آن اعتماد كرد ولى امروزه مواقيت پنج گانه به وسيله تابلوهايى معين شده و طبعاً مفيد اطمينان است. آية الله سيستانى: شهادت دو عادل در صورتى مفيد است كه مستند به حس يا مانند آن باشد. آية الله مكارم: رسيدن به ميقات با حداقل شهادت يك نفر عادل نيز ثابت مى شود، ولى در زمان ما ميقات ها مشخص است و احتياجى به اين امور نيست.
3- . آية الله خامنه اى: يا شهرتى كه موجب اطمينان است قائم شد.
4- . آية الله بهجت: احوط و اقوى لزوم تحصيل علم است به اين اماكن و اگر علم ممكن نباشد بعيد نيست اكتفا به ظن حاصل از پرسيدن اهل معرفت به اين اماكن. آية الله زنجانى: بلكه براى ميقات گواهى كسى كه خبر او براى شخص حاجى يا نوع مردم اطمينان آور است و همچنين گواهى اهل محل - ولو اطمينان بخش نباشد - كافى است.
5- . آية الله خامنه اى: يا شهرت موجب اطمينان.
6- . آية الله تبريزى: بر مكلف واجب است يقين يا اطمينان به رسيدن به ميقات پيدا نموده و احرام ببندد و يا حجت شرعيه داشته باشد و افرادى كه آنجا زندگى مى كنند، گفته آنها حجت شرعيه محسوب مى شود، بلكه شهادت يك نفر ثقه كافى است، اگر بدانيم مستند او سؤال از عرف محل است. آية الله خويى: تحصيل اطمينان لازم است و گمان كافى نيست، بلى اگر ثقه خبره از محل خبر بدهد كافى است. آية الله سيستانى: تحصيل علم يا اطمينان يا حجت شرعيه لازم است. آية الله فاضل: تحصيل اطمينان لازم است.

[207] م - هرگاه از راهى برود كه به هيچ يك از ميقات ها عبورش نيفتد، بايد از محاذات ميقات احرام ببندد.(1)

[208] م - اگر عبور او طورى است كه محاذات با دو ميقات پيدا مى كند احتياط واجب(2) آن است كه از جايى كه اول، محاذات پيدا مى كند احرام ببندد و در محاذات ميقات بعد، تجديد نيت احرام كند...

ص: 135


1- . آية الله بهجت: بايد از محاذات اولين ميقات نزديك به خود محرم شود. آية الله خويى: كسى كه تقريباً يك ماه يا بيشتر در مدينه منوره اقامت نموده و عازم حج باشد و بخواهد از غير راه متعارف مدينه تا مكه برود، همين كه شش مايل از مدينه دور شود محاذى و برابر مسجد شجره خواهد بود و همان جا ميقاتش خواهد بود و از همان جا احرام مى بندد. و در تجاوز نمودن از محاذات مسجد شجره و احرام بستن از محاذات يكى از مواقيت ديگر، بلكه از خصوص مورد مذكور نيز مشكل است. آية الله زنجانى: كسى كه از مدينه منوره عازم مكه است بايد از مسجد شجره محرم شود، البته اگر از غير راه متعارف، عازم مكه باشد بايد پس از آنكه به مقدار فاصله مسجد شجره از مدينه قديم (حدود ده كيلومتر) دور شد محرم شود و كسانى كه از غير مدينه، عازم مكه هستند چنانچه از يكى از مواقيت يا حوالى نزديك آن مى گذرند بايد از ميقات محرم شوند و محاذات ميقات كفايت نمى كند و نذر، مجوز احرام بستن در غير ميقات نيست و اگر از مواقيت و حوالى آنها عبور نمى كنند، هر كجاى خارج حرم محرم شوند صحيح است و در اين صورت احرام از محاذات ميقات، مطابق احتياط استحبابى است و در اين مسئله فرقى بين عمره مفرده و تمتع و حج افراد نيست. آية الله سبحانى: هرگاه از راهى برود كه هرگز از ميقات عبور نمى كند مانند كسى كه از ايران و غيره وارد جده مى شود، مى تواند به دو صورت محرم شود: الف) به مدينه منوره برود و از مسجد شجره محرم شود و يا به جحفه برود و از آنجا محرم شود. ب) به حديبيه برود چه از راه قديم و چه از راه جديد و در آنجا محرم شود و اصلاً كسى كه از يكى از مواقيت عبور نمى كند، رفتن او به ميقات واجب نيست و مى تواند به يكى از دو گونه اخير محرم شود.
2- . آية الله بهجت: اقوى كفايت احرام اول است؛ به نحوى كه در مسئله قبل بيان شد. آية الله تبريزى، آية الله فاضل: بايد از جايى كه اول محاذات پيدا مى كند، احرام ببندد و تجديد نيت در محاذات ميقات بعد لازم نيست. آية الله خويى، آية الله زنجانى: با ملاحظه مسئله سابق، اين مسئله منتفى است. آية الله سبحانى: اگر از محاذات ميقات اول احرام ببندد و سپس به محاذات ميقات دوم برسد، تجديد احرام لازم نيست. آية الله سيستانى: مخير است از محاذى هر كدام احرام ببندد، گرچه احتياط مستحب احرام در محاذى اول است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: واجب است كه از جايى كه....

[209] م - كسانى كه از محاذات غير مسجد شجره عبور مى كنند، احتياط مستحب(1) آن است كه قبل از رسيدن به محاذات، به نذر محرم شوند و بهتر آن است كه در محاذات، تجديد احرام كنند.

[210] م - شخص مستطيع اگر احرام را از ميقات تأخير بيندازد از روى علم و عمد(2) و ممكن نشود برگردد به ميقات، به واسطه عذرى، و ميقات ديگرى در پيش نداشته باشد حج او باطل است(3)، و بايد سال ديگر حج به جا آورد.د.

ص: 136


1- . آية الله خويى: اگر فاصله زياد باشد، ظاهراً نذر لازم است و اگر فاصله كم باشد، بنا بر احتياط واجب بايد نذر كند يا اينكه به يكى از مواقيت برود. آية الله زنجانى: كسى كه از مواقيت و نزديكى آنها نمى گذرد هر كجا خارج حرم، محرم شود، صحيح است هرچند قبل از محاذات مواقيت باشد و نيازى به نذر نيست، البته اگر نذر كند كه قبل از حرم از مكان معينى، مثلاً جده، محرم شود بايد به نذر خود عمل كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: متعرض مسئله استحباب نذر نشده اند.
2- . آية الله زنجانى: و اختيار و نتواند به ميقات برگردد بايد به يكى ديگر از مواقيت پنج گانه رفته و از آنجا محرم شود والاّ احرام و عمره و حج او باطل است و نبايد وارد حرم يا مكه شود. آية الله سيستانى: واجب است برگردد به همان ميقات، در صورت امكان، هرچند ميقات ديگرى در پيش باشد، به جز كسى كه از ذوالحُلَيفه گذشته باشد هرچند عمداً و بدون عذر كه مى تواند از جحفه محرم شود.
3- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط واجب بايد احرام ببندد از هر مكانى كه ممكن باشد، به تفصيلى كه در ناسى احرام مذكور است. و عمره را به جا آورد و قضاى آن بعد از آن. آية الله تبريزى: احتياط واجب اين است كه در صورت امكان در خارج حرم محرم شود و در صورت عدم امكان در حرم محرم شود و اگر حج واجب باشد سال آينده آن را اعاده كند. آية الله خويى: اگر در صورت امكان در خارج حرم محرم شود و در صورت عدم امكان در حرم محرم شود، اگرچه به واسطه تأخير مرتكب معصيت شده است ليكن صحت آن خالى از وجه نيست. ولى در صورت تمكن احتياط مستحب اين است كه حج را اعاده كند. آية الله سبحانى: هرچند احتياط مستحب است كه از مرز حرم، احرام ببندد و اعمال خود را انجام دهد و سال ديگر نيز بايد حج را قضا كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگرچه احوط آن است كه از هر مكانى كه ممكن باشد محرم شود و عمره را انجام دهد و بعد هم قضاى آن را به جا آورد.

[211] م - شخصى كه مى خواهد از محاذى ميقات محرم شود، اگر محاذات را نداند(1) بايد از اهل اطلاع مورد وثوق بپرسد(2)، و قول مجتهد كه اهل اطلاع به آن مكان ها نيست اعتبار ندارد، و اگر نتواند محاذات را بفهمد(3) قبل از رسيدن به محلى كه احتمال مى دهد از محاذات گذشته است به نذر محرم شود(4)، بلكه اگر از محل معينى پيش از رسيدن به محاذات، به نذر محرم شود احوط است.(5)

[212] م - كسانى كه با هواپيما به حج مى روند و مى خواهند بعد از حج به مدينه مشرف شوند، احتياط آن است كه بدون احرام بروند «جده»(6) و از اهل اطلاع موردت.

ص: 137


1- . آية الله بهجت: اگر علم به محاذات ممكن نباشد، ظاهراً كفايت مظنّه است در صورتى كه موجب اطمينان يا حاصل از سؤال اهل آن محل باشد على الأحوط.
2- . آية الله سيستانى: اگر دو خطّ متقاطع را فرض كنيم كه زاويه قائمه اى را تشكيل مى دهند و يكى از آنها از مكه مى گذرد و ديگرى از ميقات، نقطه تقاطع، محل محاذات با ميقات است و معيار در اين امر صدق عرفى است نه دقت عقلى.
3- . آية الله بهجت: اگر در طريق او محاذات علميه با ظنّيه نباشد احوط رفتن به سوى ميقاتى يا محاذات آن است و محتمل است جواز احرام از اول احتمال و تجديد آن در مقدار اقرب مواقيت به مكه.
4- . آية الله مكارم: بنا بر احتياط.
5- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 207 و 209 مراجعه شود. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 205 و 207 مراجعه شود.
6- . آية الله بهجت: احوط در مورد كسى كه از جده به حج مى رود اين است كه از محاذى ميقاتى كه اقرب به وى است احرام ببندد. كسانى كه با هواپيما به جده مى روند، در صورتى كه رفتن به جحفه يا ميقات ديگر همراه با مشقت و دشوارى باشد مى توانند با نذر در جده محرم شوند و كفايت مى كند. آية الله تبريزى: محاذات جده با يكى از مواقيت ثابت نيست بلكه اطمينان به عدم محاذات آن است، پس احرام از جده مجزى نيست و بر حاجى لازم است از محل خود يا در راه قبل از رسيدن به جده، به مقدارى كه قابل ملاحظه - باشد هرچند در هواپيما باشد - نذر احرام نموده و از محل نذر احرام ببندد و يا به يكى از مواقيت رفته، احرام ببندد و يا به رابغ برود و آنجا با نذر احرام، محرم شود. آية الله خامنه اى: نمى توانند در جده براى عمره تمتع اختياراً محرم شوند، زيرا جده نه ميقات است، نه محاذى ميقات؛ بلكه براى احرام بايد به يكى از ميقات ها، مثل جُحفه بروند. و در صورتى كه نتوانند به يكى از ميقات ها بروند، احتياط واجب اين است كه با نذر از جده احرام ببندند. آية الله خويى: احرام از جده، حتى با فرض محاذى بودن آن با ميقات، مجزى نيست و بر حاجى لازم است كه در صورت امكان به يكى از مواقيت برود يا از وطن خود يا در راه، قبل از رسيدن به جده به مقدارى كه قابل ملاحظه باشد هرچند در هواپيما باشد، نذر احرام نموده و از محل نذر احرام ببندد و يا اينكه پس از ورود به جده، به محلى كه رابغ نام دارد برود و از آنجا با نذر احرام، قبل از ميقات احرام ببندد. آية الله زنجانى: اگر بدون رفتن به ميقات مستقيم به مكه مى روند مى توانند از جده محرم شوند؛ بلكه هر كجا خارج حرم - مانند حديبيه - محرم شوند صحيح است. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 207 مراجعه شود. آية الله سيستانى: با ملاحظه نقشه هاى جغرافيايى، نقطه محاذى جحفه، در جنوب شرقى جده واقع است ولذا با نذر مى شود در فرودگاه جده احرام بست؛ زيرا قبل از ميقات واقع است و اما نذر احرام در هواپيما يا قبل از آن، با علم به اينكه به ناچار زير سايه خواهد رفت مورد اشكال است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: جايز نيست از جده با نذر محرم شوند بلكه بايد به جحفه رفته، از آنجا محرم شوند. آية الله فاضل: محاذات جده با هيچ يك از ميقات ها ثابت نيست. بنابراين بايد يا به ميقات يا محاذات ميقات برود ولى براى عمره مفرده مى تواند از ادنى الحل محرم شود. آية الله مكارم: محاذات جده با هيچ يك از ميقات ها ثابت نيست. بنابراين بايد يا به ميقات يا به محاذات ميقات برود و يا اگر نمى تواند احتياطاً نذر كند و در ابتداى حرم تجديد احرام كند. آية الله نورى: اگر از جده مستقيماً عازم مكه شوند ميقات آنان «جحفه» است.

اعتماد تحقيق كنند(1) اگر جده يا «حده» معلوم شد، محاذى با يكى از ميقات ها است، از آنجا محرم شوند والاّ بروند به ميقات ديگر؛ مثل جحفه و از آنجا محرم شوند، و اگر نتوانستند به جحفه يا به ميقات ديگر بروند با نذر(2) از جده محرم شوند و بهتر آن است كه در «حده» تجديد احرام كنند اگرچه لازم نيست.

[213] م - مراد از «محاذات» آن است كه كسى كه مى رود به طرف مكه، به جايى برسد كه ميقات به طرف راست يا چپ او واقع شود به خط راست(3)؛ به طورى كه اگرت.

ص: 138


1- . بر اساس كارشناسى سازمان جغرافيايى نامه فرودگاه جده و حتى شهر جده از محاذى ميقات جحفه گذشته و محاذى ميقات از آن سمت در درياى سرخ واقع مى شود.
2- . آية الله تبريزى: در صورتى كه رفتن به يكى از مواقيت ممكن نباشد و قبل از ميقات هم به نذر محرم نشده، لازم است از جده با نذر احرام بسته و بعداً در خارج حرم قبل از دخول آن تجديد احرام كند.
3- . آية الله سبحانى: و اين يك امر عرفى است كه هرگاه بگويند اين نقطه عبور شما محاذى با فلان ميقات است، كافى است.

از آنجا بگذرد ميقات متمايل به پشت او شود.

[214] م - محاذات ثابت مى شود به علم و به دو شاهد عادل و اگر اينها ممكن نشود، اگر گمان حاصل شد(1) از قول كسانى كه مطلع به آن مكان ها هستند ظاهراً كافى است، بلكه از قول كسانى كه اهل خبره هستند و از روى قواعد علميه محاذات را تعيين مى كنند، اگر گمان حاصل شد ظاهراً كافى است.(2)

[215] م - كسى كه به واسطه فراموشى يا ندانستن مسئله و عذر ديگر(3) بدون احرام از ميقات عبور كرد پس اگر امكان داشت برگشتن به ميقات و به اعمال عمره مى توانست با برگشتن برسد واجب است برگردد و از ميقات احرام ببندد،(4) چه داخلد.

ص: 139


1- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 211 مراجعه شود. آية الله خامنه اى: يا شهرتى كه موجب اطمينان شود. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 206 مراجعه شود. آية الله فاضل: اگر اطمينان حاصل شد.
2- . آية الله تبريزى: محاذات با ميقات، به علم و اطمينان ثابت مى شود و نيز به گفته كسانى كه به آن مكان ها رفت و آمد مى كنند، اما گفته كسى كه از روى قواعد علميه محاذات را تعيين مى كند، اعتبارى ندارد. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 207 و 209 مراجعه شود. آية الله سبحانى، آية الله فاضل: به ذيل مسئله 206 مراجعه شود. آية الله سيستانى: معيار در تشخيص محاذات، در ذيل مسئله 211 گذشت و بايد علم يا اطمينان يا حجت شرعى بر آن قائم باشد.
3- . آية الله بهجت: عذرى كه مسوّغ ترك باشد ولو ظاهراً؛ از قبيل مرض و جهل به موضوع، بدون تقصير، و ظاهر لحوق جهل به حكم است با عدم تقصير در آنچه مذكور شد (و اين در مسئله بعدى نافع است).
4- . آية الله زنجانى: و از همان ميقات احرام ببندد و اگر نمى تواند به همان ميقات برگردد چنانچه ميقات ديگرى سر راه اوست، از آن ميقات محرم مى شود - و در هر دو صورت اگر از يكى ديگر از مواقيت پنج گانه احرام ببندد صحيح است - والاّ از هر جا كه هست محرم مى گردد مگر داخل حرم شده باشد كه در صورت امكان بايد براى احرام از حرم خارج شود. آية الله سيستانى: اين حكم در غير مورد مسجد شجره است و كسى كه از آن عبور كند هرچند عمدى باشد مى تواند از جحفه محرم شود، گرچه گناه كرده است. آية الله مكارم: مى تواند از همان جا محرم شود.

حرم شده باشد يا نه و اگر ممكن نيست،(1) به نحوى كه گفته شد، پس اگر داخل حرم نشده، از همان جا احرام ببندد و احتياط مستحب(2) آن است كه هر مقدارى مى تواند به طرف ميقات برگردد و آنجا محرم شود و اگر داخل حرم شده، واجب است اگر مى تواند و به اعمال عمره مى رسد، از حرم خارج شود(3) و محرم گردد و اگر نمى تواند به نحوى كه گفته شد همان جا محرم شود و احتياط مستحب آن است كه هر قدر مى تواند به طرف خارج حرم برگردد و آنجا محرم شود.

[216] م - زن حائض اگر مسئله نمى دانست و عقيده داشت كه نبايد در ميقات محرم شود و احرام نبست، حكمش همان است كه در مسئله قبل گفته شد.(4)د.

ص: 140


1- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: پس اگر از ميقات ديگرى عبور مى كند، از ميقات بعدى محرم شود و اگر ميقات ديگرى در مسير نيست، به مقدارى كه مى تواند به طرف ميقات برگردد و اگر هيچ يك از اين طرق ممكن نيست از همان محل محرم شود.
2- . آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب، به مقدارى كه ممكن است به طرف ميقات برگردد و محرم شود. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب. آية الله سبحانى: احتياط مستحب آن است كه چند قدم به سمت ميقات برود و از آنجا احرام ببندد.
3- . آية الله بهجت: و احتياط به دور شدن از حرم، به مقدار عدم فوت حج ترك نشود. آية الله سبحانى: واجب است از حرم خارج شود و از مرز حرم محرم شود و اگر به خاطر تنگى وقت يا عدم امكان نتواند از حرم خارج شود، لازم است به مقدارى كه مى تواند، عقب برود، هرچند به مرز حرم نرسد و از آنجا احرام ببندد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به طرف ميقات به مقدارى كه ممكن است برود و الاّ از ادنى الحل محرم شود و در صورت عدم تمكن از رفتن به ادنى الحل در مكه محرم شود. آية الله مكارم: هرچند به تنعيم رود.
4- . آية الله خويى: ولى بنا بر احتياط بايد به مقدار ممكن از حرم دور شود و احرام ببندد. آية الله سيستانى: در صورتى كه داخل حرم شده باشد احتياط واجب اين است كه در صورتى كه نتواند به ميقات برگردد به بيرون حرم رفته و از آنجا احرام ببندد، بلكه احوط آن است كه در اين صورت از حرم، به مقدار ممكن دور شود و اگر ممكن نشد حكم ديگران را دارد كه در مسئله 215 گذشت. آية الله مكارم: اين زن اگر مى تواند بايد به ميقات برگردد.

[217] م - جايز نيست احرام بستن پيش از رسيدن به ميقات و اگر احرام ببندد صحيح نيست ولى اگر نذر كند كه از محلى كه پيش از ميقات است احرام ببندد جايز است(1) و بايد از همان جا محرم شود؛ مثلاً اگر نذر كرد كه از «قم» محرم شود واجب است عمل كند، و بهتر آن است كه به ميقات يا محاذات ميقات كه رسيد احرام را تجديد كند.(2)

[218] م - جايز نيست احرام را از ميقات تأخير بيندازد اختياراً(3)، بلكه احتياط واجب آن است كه از محاذات ميقات، بدون احرام عبور نكند(4)، اگرچه ميقات ديگرى بعد از آن باشد.ت.

ص: 141


1- . آية الله سيستانى: اگر بداند مستلزم ارتكاب محرّم مى شود؛ مانند استظلال، انعقاد نذر مورد اشكال است. آية الله فاضل: صحت نذر براى كسى كه مى داند ناچار مى شود در روز با وسيله مسقف حركت كند محل اشكال است، بلى اگر بداند كه براى احرام عمره تمتع نمى تواند به يكى از مواقيت معروفه برود نذر اشكال ندارد و معصيت هم نكرده است. ولى احتياط آن است كه در ادنى الحل تجديد احرام كند و در هر دو صورت كفاره استظلال را بايد بدهد.
2- . آية الله بهجت: نيازى به تجديد احرام در ميقات نيست بلكه مى تواند از راهى به مكه برود كه بر ميقات نگذرد. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 207 و 209 مراجعه شود. آية الله سبحانى: و ديگر تجديد احرام در ميقات لازم نيست. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و در اين صورت احتياط مستحب است كه در هنگام عبور از ميقات تلبيه را تجديد كند. آية الله فاضل: تجديد احرام لازم نيست.
3- . آية الله زنجانى: بر كسى كه عازم مكه يا حرم است گذشتن از مواقيت پنج گانه و نزديك آنها بدون احرام، اختياراً جايز نيست و گذشتن از محاذات دور مانعى ندارد؛ ولى براى ورود مكه يا حرم بايد قبل از حرم، احرام ببندد.
4- . آية الله بهجت: اقرب جواز عدول اهل مدينه است از مرور به ذوالحليفه براى احرام از جحفه اختياراً. آية الله خويى: به ذيل مسئله 209 مراجعه شود. آية الله خامنه اى: هرگاه فردى از راهى برود كه به هيچ يك از ميقات ها عبورش نيفتد و به مكانى برسد كه محاذى يكى از ميقات ها است، بايد از محاذات ميقات محرم شود. آية الله سبحانى: چنان كه عبور از محاذات ميقات هم بدون احرام حرام مى باشد ولى اگر اين حرام را مرتكب شد و از ميقات دوم احرام بست، حج او صحيح است. آية الله سيستانى: و احوط اين است كه مكلف از محاذى ميقات نگذرد، مگر با احرام، اگرچه بعيد نيست كه گذشتن جايز باشد، در صورتى كه در پيش روى مكلف ميقاتى يا محاذى ميقاتى باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بلكه واجب است. آية الله فاضل: اين احتياط مستحب است.

[219] م - اگر از ميقات بدون احرام(1) عبور كرد واجب است در صورت امكان برگردد و از آن ميقات محرم شود(2)، بلكه اگر ميقات ديگرى بعد از آن ميقات باشد بايد به احتياط واجب(3) برگردد به ميقاتى كه از آن گذشته و محرم شود.

مسائل متفرقه ميقات

[220] م - احتياط واجب(4) آن است كه از خود مسجد شجره احرام بسته شود نه اطراف آن و احتياط مستحب آن است كه در محلّ اصلى مسجد محرم شود،(5) اگرچه از مسجد مطلقاً جايز است، حتى در قسمتى كه مسجد توسعه پيدا كرده است.(6)

[221] م - اگر زن در ميقات حائض باشد و يقين كند كه نمى تواند عمره تمتع را

ص: 142


1- . آية الله بهجت: در حال اختيار. آية الله سبحانى، آية الله فاضل: و بدون عذر.
2- . آية الله زنجانى: چنانچه بدون عذر از ميقات گذشته به مسئله 210 و ذيل آن و چنانچه با عذر عبور كرده به مسئله 215 و ذيل آن مراجعه شود.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سبحانى، صافى، گلپايگانى: در صورت امكان بايد برگردد. آية الله خامنه اى: واجب است. آية الله سيستانى: و هرگاه بدون احرام، از ميقات گذشته، در صورت امكان بايد به ميقات برگردد، مگر كسى كه بدون عذر از ذوالحليفه گذشته و به جحفه رسيده باشد، كه چنين شخصى بنا بر اظهر، برايش كافى است كه از جحفه احرام ببندد، اگرچه گناهكار است. آية الله مكارم: اين احتياط واجب نيست.
4- . آية الله بهجت: واجب است در صورت امكان از داخل مسجد محرم شود. آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى، صافى، گلپايگانى، مكارم: اين احتياط مستحبى است. آية الله خامنه اى، آية الله زنجانى: تفصيل آن در مسئله 202 گذشت.
5- . آية الله سبحانى: فرق بين مسجد قديم و جديد نيست.
6- . آية الله بهجت: احتياطاً احرام از مسجد قديمى شجره باشد و با فحص از اهل اطّلاع، توسعه از يمين و يسار و خلف است و قسمت محراب از مسجد قديمى محسوب مى شود و در صورت عدم امكانِ دخول به قسمت قديمى، از محاذى آنجا محرم شوند. آية الله تبريزى: احتياط واجب اين است كه از پشت مسجد قديم احرام نبندد.

در وقت خود انجام دهد، بايد نيت حج افراد كند(1) و براى حج افراد محرم شود، ولى اگر بعد از آن كشف خلاف شد(2) در صورتى كه براى حَجة الاسلام محرم شده، احرامد.

ص: 143


1- . آية الله تبريزى: مى تواند به قصد ما فى الذمه احرام ببندد و چنانچه قبل از گذشتن وقت عمره تمتع پاك شد، عمره تمتع به جا آورد و بعد حج آن را انجام دهد. و اگر پاك نشد به همان احرام حج افراد به جا آورد و سپس عمره مفرده انجام دهد بلكه اگر به قصد حج افراد احرام بست، و قبل از گذشتن وقت عمره پاك شد، با همان احرام اعمال عمره تمتع را انجام داده و سپس حج تمتع را انجام دهد، گرچه احتياط مستحب در اين صورت تجديد احرام براى عمره تمتع مى باشد. آية الله خامنه اى: مى تواند به نيت حج افراد محرم شود و نيز مى تواند به قصد ما فى الذّمه داخل احرام شود ولى در صورت اول اگر زودتر از موعد مقررّ پاك شود، لازم است براى عمره تمتع بار ديگر محرم شود و اما در صورت دوم اگر پيش از موعد پاك نشد، احرام او براى حج خواهد بود و اگر پيش از موعد پاك شد با همان احرام مى تواند عمره تمتع به جا آورد. آية الله خويى: اگر به نيت ما فى الذمه محرم شود اشكالى نيست ولى اگر به نيت حج افراد محرم شود و بعد پاك شود احرامش باطل است. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 174 مراجعه شود. آية الله سبحانى: همچنين اگر بعد از احرام و قبل از طواف و نماز عمره تمتع حائض و نفساء نشد مثلاً جنين او سقط شد و خونريزى كرد، اين شخص بايد صبر كند اگر تا قبل از رسيدن به مسمّاى وقوف در عرفات پاك گرديد و توانست اعمال خود را انجام دهد، به وظيفه خود عمل نموده است ولى اگر صبر كرد و در ساعات آخر متوجه شدكه اگر بخواهد صبر كند به وقوف اختيارى عرفه ولو مسمّاى آن نمى رسد در اين صورت نيت حج افراد كرده و به عرفات مى رود و اعمال را تا آخر انجام مى دهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: جمعى فرموده اند : «واجب است از ميقات محرم به حج افراد شود»، ليكن چون اين يقين بر حسب عادت است و امكان دارد بر خلاف عادت پاك شود، احتياط آن است كه در وقت احرام قصد كند محرم مى شوم به احرامى كه بر من واجب است از عمره تمتع يا حج افراد، پس اگر قبل از گذشتن وقت عمره پاك شد اعمال عمره را تمام كند و مُحِلّ شود و بعد اعمال حج را به جا آورد، و حج تمتع او صحيح است، و اگر پاك نشد به همان احرام اعمال حج افراد را به جا آورد و بعد عمره مفرده به جا آورده و حج افراد صحيح است. آية الله مكارم: بهتر است در موقع احرام قصد كند احرامى را كه بر او واجب است انجام مى دهد، تا مشكلى براى او پيش نيايد.
2- . آية الله سبحانى: اگر گمان او به حيض از روى موازين شرعى بوده و در ضيق وقت كشف خلاف شد و اگر بخواهد اعمال عمره تمتع را به پايان برساند به وقوف اختيارى عرفات نمى رسد، به نيت تكليف فعلى اعمال حج را انجام دهد لكن به احتياط واجب در منا قربانى نموده و بعد از اتمام اعمال مكه، يك عمره مفرده به جا آورد. آية الله سيستانى: عدول كند به عمره تمتع و اعمال آن را انجام دهد و بايد رعايت كند كه پس از انجام سعى تلبيه نگويد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: لازم است اين حج افراد را عدول به عمره تمتع كند؛ يعنى طواف و نماز آن و سعى را به جا آورد و تقصير كند و بعد براى حج محرم شود و اعمال حج را به جا آورد. و اين مخصوص كسى است كه مكلف به حج تمتع باشد و اما كسى كه حج افراد هم از او صحيح است، مختار است كه عدول نمايد به تمتع يا حج افراد را تمام نمايد. ساير آيات عظام متذكر مسئله كشف خلاف نشده اند و در نيت افراد، با حضرت امام رحمه الله موافق هستند.

او باطل است و بايد براى عمره تمتع مجدداً محرم شود.

[222] م - كسانى كه با هواپيما به جده مى روند نمى توانند از جده يا حديبيه محرم شوند(1) بلكه بايد به يكى از مواقيت، مثل جحفه(2) بروند و از آنجا محرم شوند و اگر از مدينه بروند بايد از مسجد شجره محرم شوند و در اين حكم فرقى بين اينكه قصد عمره تمتع يا مفرده داشته باشند نيست و حديبيه ميقات عمره مفرده است(3) براى كسانى كه در مكه هستند.(4)د.

ص: 144


1- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 207 و 212 مراجعه شود.
2- . آية الله بهجت: مثل جحفه يا محاذات آن. به ذيل مسئله 212 مراجعه شود. آية الله سيستانى: مى تواند از جده با نذر محرم شود؛ زيرا جنوب شرقى آن محاذى با جحفه است.
3- . آية الله سبحانى: و همچنين ميقات عمره تمتع است براى كسى كه به هيچ يك از مواقيت عبور نمى كند.
4- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: و نيز كسى كه بدون قصد دخول مكه، از ميقات عبور كرده و به نزديك حرم رسيده است، مى تواند از ادنى الحل براى عمره مفرده محرم شود. آية الله زنجانى: كسانى كه در مكه هستند براى احرام لازم نيست به مواقيت بروند، بلكه از هر نقطه خارج حرم محرم شوند صحيح است. آية الله سبحانى: كسانى كه براى عمره مفرده به مكه مشرف مى شوند اگر در مسيرشان ميقات و يا محاذات آن نيست، مى توانند از مرز حرم كه در اصطلاح فقها ادنى الحل نام دارد احرام ببندند. مرزهاى حرم به وسيله تابلوهايى مشخص شده و نزديك ترين و آسان ترين نقطه براى زائران تنعيم و حديبيه است. آية الله سيستانى: ميقات عمره مفرده براى كسى كه مى خواهد وارد حرم شود همان ميقات هاى معروف است، ولى اگر كسى براى كار ديگرى غير از عمره در آن محل بوده و قصد دخول حرم هم نداشته و از ميقات گذشته و سپس تصميم بر انجام عمره گرفته است مى تواند از ادنى الحل محرم شود. آيات عظام صافى، فاضل، گلپايگانى: در عمره مفرده احرام از ادنى الحل كفايت مى كند، اگرچه با عبور از ميقات بدون احرام گناه كرده است. آية الله مكارم: براى عمره مفرده مى توانند از حديبيه يا محاذى آن در جاده جديد محرم شوند.

[223] م - كسانى كه ميقات(1) براى آنها مشخص نيست نمى توانند به گفته راهنما (بلد) يا حمله دار كه مى گويد فلان محل ميقات است محرم شوند، مگر از گفته او اطمينان پيدا كنند والاّ بايد به عرف محل مراجعه نمايند.(2)

[224] م - در صورتى كه ثابت نيست كه رابغ محاذى جحفه است احرام از آن جايز نيست.(3)

[225] م - كسى كه در غير ماه هاى حج به مكه رفته و عمره مفرده به جا آورده و در مكه مانده تا ماه هاى حج براى احرام عمره تمتع، بايد به يكى از مواقيت پنج گانه معروفه برود و نمى تواند از تنعيم محرم شود.(4)د.

ص: 145


1- . آية الله خامنه اى: يا محاذات آن.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: و يا اينكه آنها ثقه باشند و مستندشان اخبار عرف محل باشد. آية الله خامنه اى، آية الله مكارم: ظن حاصل از گفته اهل اطلاع كافى است. آية الله زنجانى: مگر آنكه گفته او براى شخص حاجى يا نوع حجاج، اطمينان آور باشد؛ و در هر حال، گفته اهل محل، معتبر است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر ظن از اين طريق هم ممكن نشود در اولين نقطه اى كه احتمال محاذات با يكى از مواقيت را مى دهد رجائاً محرم شود و تلبيه بگويد و بعد در هر جا كه احتمال محاذات مى دهد تجديد نيت كند و تلبيه را تكرار نمايد تا يقين كند كه در محاذات به ميقات احرام بسته است. نظر ساير آيات عظام در ذيل مسئله 206 گذشت.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: احرام از رابغ با نذر صحيح است به اعتبار اينكه رابغ قبل از جحفه است. آية الله زنجانى: مگر براى كسى كه از مواقيت پنج گانه و نزديكى آنها عبور نمى كند.
4- . آية الله زنجانى: لازم نيست به مواقيت برود بلكه مى تواند از حرم بيرون رفته، از آنجا محرم شد. آية الله سبحانى: و اگر در مكه اقامت دارند بايد از مرز حرم (ادنى الحل) براى عمره تمتع احرام ببندد همچنين است كسى كه در ماه هاى حج به مكه رفته و عمره مفرده انجام داده ولى اگر بخواهد به ميقات برود نمى گذارند به ميقات برگردد و يا خوف دستگيرى دارد مى تواند از حديبيه محرم شود. آية الله سيستانى: به احتياط واجب حتى اگر حج تمتع استحبابى باشد.

[226] م - كسانى كه براى عمره مفرده به مكه مشرف مى شوند و بايد به يكى از مواقيت معروفه بروند، نمى توانند بدون احرام از ميقات تجاوز كنند و در صورت تجاوز، واجب است به ميقات برگردند(1) و از آنجا محرم شوند و اگر كسى نتوانست برگردد هر جا كه هست مُحرم شود.(2)

[227] م - اگر شخص در مكه باشد و بخواهد عمره تمتع به جا آورد و به عللى از رفتن به ميقات عمره تمتع معذور باشد لازم است به خارج حرم برود(3) و از آنجا محرم شود و از ادنى الحل كافى است.(4)

[228] م - ميقات براى شاغلين در جده؛ از ايرانيان و غير آنها، در عمره تمتع و عمرهد.

ص: 146


1- . آية الله بهجت: عبور از ميقات بدون احرام جايز نيست و در صورت تجاوز، احرام از ادنى الحل براى قاصد عمره مفرده كافى است. آية الله خامنه اى: واجب است برگردد و از همان ميقاتى كه از آن عبور كرده است محرم شود، چه ميقات ديگرى در جلو باشد يا نه. آية الله زنجانى: اگر در تأخير احرام معذور بوده اند مطابق ذيل مسئله 215 و اگر معذور نبوده اند مطابق ذيل مسئله 210 عمل كنند. آية الله سبحانى: بايد به يكى از مواقيت خمسه برود و احرام ببندد و در صورت عدم توانائى براى عمره تمتع يا مفرده از ادنى الحل محرم شود و اعمال عمره را انجام دهد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 210 و 215 و 222 گذشت. آية الله خامنه اى: مگر اينكه داخل مكه شده باشد كه در اين صورت وظيفه اى ندارد ولى اگر از روى عمد بدون احرام وارد مكه شده عمل حرام انجام داده و بايد توبه كند. آية الله سبحانى: مى توانند از ادنى الحل محرم شوند.
3- . آية الله بهجت، آية الله تبريزى: احوط اين است كه هر مقدار ممكن است به طرف ميقات برود و محرم شود. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 225 مراجعه شود. آية الله سيستانى: اولى اين است كه تا حد ممكن به طرف ميقات رفته و محرم شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: واجب است به خارج حرم رفته و هر مقدار ممكن است به طرف ميقات برود و محرم شود.
4- . آية الله خامنه اى: مگر نايب باشد كه بايد به ميقات برود، والاّ نمى تواند نايب شود.

مفرده(1) همان مواقيت معروفه است و نمى توانند از جده يا ادنى الحل مُحرم شوند و اگر از روى جهل(2) به مسئله در جاى ديگر محرم شوند، احرام آنها صحيح نيست و محرمات احرام بر آنها حرام نمى شود، چنانچه در صورت علم و عمد هم حُكم همين است هرچند در صورت جهل، اگر بعد از اعمال، مسئله را فهميدند عمل آنان صحيح است.(3)

[229] م - خدمه كاروان ها كه مى خواهند به مكه بروند و بعد از آن بايد از مكه خارج شوند بنا بر احتياط نبايد عمره تمتع انجام دهند،(4) بلكه براى دخول مكه بايد بهد.

ص: 147


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 222 گذشت. آية الله خويى: اگر حدود سه سال در جده مى ماند كه صدق مقرّ و منزل بر آن بكند، مى تواند از جده محرم شود. آية الله زنجانى: اگر بدون رفتن به مواقيت به مكه مى روند مى توانند در جده يا هر نقطه از خارج حرم - مانند حديبيه - محرم شوند و فرقى بين عمره مفرده و تمتع نيست. آية الله سبحانى: كسانى كه در جده شاغل هستند چه در عمره تمتع و چه در عمره مفرده مى توانند از ادنى الحل (مرزهاى حرم) احرام ببندند و چه بهتر كه از حديبيه كه محل بيعت رضوان است محرم شوند. آية الله سيستانى: مى توانند از جده با نذر محرم شوند و كسى كه منزلش از ميقات به مكه نزديك تر باشد مى تواند از منزل احرام ببندد. آية الله فاضل: در عمره مفرده چون ميقات ادنى الحل است مى تواند از جده با نذر محرم شود. آية الله مكارم: براى عمره مفرده، مى توانند مانند سايرين از حديبيه كه در 50 كيلومترى مكه است محرم شوند.
2- . آية الله بهجت: از روى جهل يا عدم تقصير.
3- . آية الله بهجت، آية الله سيستانى: عمل آنان خالى از اشكال نيست و احتياطاً در صورت امكان عمره را اعاده نمايند و اين احتياط نبايد ترك شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: صحت عمره محل اشكال است. آية الله فاضل: در صورت جهل و نسيان، اگر بعد از اعمال حج متوجه شوند حج صحيح است و اگر بعد از عمره تمتع يا عمره مفرده متوجه شوند عمره باطل است و در عمره تمتع اگر وقت دارد و ممكن باشد، جبران كند و اگر وقت ندارد حج تمتع بدل به حج افراد مى شود و در اين صورت نيز كفايت از حجة الاسلام مى كند.
4- . آية الله بهجت: خروج از مكه بعد از عمره تمتع جايز نيست براى كسى كه اگر خارج شود فوت مى شود حج از او در آن سال، و اظهر عدم اعتبار فاصله بين دو عمره است، اگرچه احوط و افضل است، و اگر بعد از عمره خارج از مكه و حرم و ميقات شد و برگشت در غير ماه احرام اولى، پس محتاج به احرام عمره است كه آن را عمره تمتع قرار مى دهد و براى عمره سابق انجام طواف نساء موافق احتياط است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: متعرض اين احتياط نشده اند. آية الله خامنه اى: اين احتياط واجب نيست. آية الله زنجانى: بهتر است با احرام عمره مفرده وارد مكه شوند و پس از انجام عمره مفرده مى توانند از مكه بيرون بروند و تا سى روز از احرام عمره مفرده نگذشته مى توانند بدون احرام وارد مكه شوند؛ و فرقى بين جده و مدينه نيست و در زمانى كه ديگر لازم نيست از مكه خارج شوند از خارج حرم - مانند تنعيم - احرام عمره تمتع مى بندند. آية الله سيستانى: اگر بين اين عمره و حج، عمره ديگرى فاصله نشود مى توانند عمره تمتع انجام دهند و پس از آن اگر خوف فوت اعمال حج نداشته باشند مى توانند براى كارى هرچند غير ضرورى خارج شوند. پس اگر در همان ماه قمرى برگردند احرام مجدّد لازم نيست و اگر ماه بعد باشد و نخواهند دوباره خارج شوند و در ماه بعد وارد شوند بايد با احرام عمره تمتع وارد شوند و اگر باز هم بخواهند در ماه بعد وارد شوند بايد اكنون با احرام عمره مفرده وارد شوند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر حج تمتع بر آنها واجب باشد بايد به قصد عمره تمتع محرم شوند و انجام عمره مفرده قبل از حج براى كسى كه حج بر او واجب است يا نايب در حج بلدى است اشكال دارد. آية الله فاضل: اگر بخواهند در ماهى كه عمره انجام داده خارج شوند و در همان ماه برگردند، مى توانند عمره تمتع انجام دهند، در اين صورت فرقى نمى كند كه بخواهند به مدينه بروند يا جده. و در اين فرض بايد بدون احرام مجدّد به مكه وارد شوند. اما اگر بخواهند در ماه بعد برگردند نبايد عمره تمتع انجام دهند، بلكه عمره مفرده انجام دهند و براى آخرين بار كه به مكه رجوع مى كنند عمره تمتع انجام دهند. آية الله مكارم، آية الله نورى: خدمه كاروان ها مى توانند عمره تمتع را به جا آورند و از احرام خارج شوند و بعد براى انجام كارهاى ضرورى به جده يا مدينه و مانند آن بروند به شرطى كه مطمئن باشند كه به موقع به حج برسند.

يكى از مواقيت معروفه بروند و از آنجا براى عمره مفرده مُحرم شوند. و ادنى الحل، ميقات اين اشخاص نيست(1)، و پس از انجام اعمال عمره مفرده مى توانند از مكه خارج شوند، و در صورت خارج شدن از مكه، اگر فقط به جده بيايند براى ورود به مكه در مرتبه دوم و سوم و بعد از آن، احرام واجب نيست(2)، ولى اگر به مدينه بروند و از آنجات.

ص: 148


1- . آية الله سبحانى: در صورت عدم مرور از ميقات يا محاذى آن، مى توانند از ادنى الحل محرم شوند. آيات عظام صافى، فاضل، گلپايگانى، مكارم: همان طور كه گذشت، براى عمره مفرده اگر از ادنى الحل محرم شود عمره اش صحيح است.
2- . آيات عظام خويى، سبحانى، صافى: حكم جده و مدينه يكى است و تا ماه هلالى كه عمره مفرده را در آن انجام داده تمام نشود، مى تواند بى احرام وارد مكه شود. (آية الله سيستانى: اگر عمره مفرده را به نيابت از ديگران به جا آورده اند، بنا بر احتياط براى دخول در مكه يا حرم، دو مرتبه محرم شوند). آية الله تبريزى، آية الله نورى: در ماهى كه محرم شده اند تجديد احرام لازم نيست ولو به مدينه بروند و از آنجا بخواهند به مكه بروند. آية الله خامنه اى: چنانچه بخواهد در همان ماه كه عمره را انجام داده به مكه مراجعه نمايد، نياز به احرام مجدّد ندارد. آية الله گلپايگانى: اگر سى روز از احرام قبل نگذشته، احرام لازم نيست و اگر فاصله كمتر از سى روز بوده و در غير آن ماهى است كه احرام بسته، احتياط واجب آن است كه محرم شود. آية الله مكارم: اگر در همان ماه قمرى كه محرم شده وارد شود تجديد احرام لازم نيست.

بخواهند به مكه بروند بايد در مسجد شجره مُحرم شوند براى عمره مفرده ديگر و چون بين اين عمره مفرده و عمره مفرده اول يك ماه فاصله نشده عمره دوم را رجائاً به جا آورند(1) و در هر صورت اين اشخاص آخرين مرتبه اى كه به مكه مى روند بايد به يكى از مواقيت معروفه، مثل مسجد شجره يا جُحفه بروند و از آنجا براى عمره تمتع مُحرم شوند.

استفتائات ميقات

[230] س - كسانى كه به علت عادت ماهانه نمى توانند داخل مسجد شجره مُحرم شوند بايد در خارج آن مُحرم شوند(2) و در مُحاذى جُحْفه تجديد احرام نمايند، با توجه به اينكه مُحاذى جُحْفه نقطه مشخصى نيست، وظيفه چيست؟

ج - مى توانند به جُحفه بروند و در آنجا تجديد احرام كنند، و چنانچه حدود محاذات را تشخيص دهند و در تمام آن حد، با بقاى نيت، تلبيه را تكرار كنند كفايت مى كند.

[231] س - جماعتى از راه طائف عازم مكه بودند، قبل از رسيدن به قَرن المَنازل، آنان را از راه وادى عقيق فرستادند و از راه قرن المنازل منع كردند و لذا در وادى عقيق مُحرم شدند، آيا احرام آنان چه صورت دارد؟

ص: 149


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 173 و سوال 186 گذشت.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 205 گذشت.

ج - صحيح است.

[232] س - در مناسك مرقوم است كه زن هاى حائض بايد(1) عبوراً از مسجد شجره مُحرم شوند و اگر نمى توانند، در خارج مُحرم شوند و در مُحاذى جُحفه تجديد احرام كنند، چون اين كار مشكل است و محاذى جحفه معلوم نيست، آيا حضرت امام اجازه مى فرمايند كه اين گونه اشخاص در مدينه با نذر مُحرم شوند؟

ج - چون احرام قبل از ميقات با نذر صحيح است، زن هاى حائض كه عذر شرعى از دخول مسجد دارند، مى توانند در مدينه با نذر براى عمره محرم شوند. و در اين صورت لازم نيست به مسجد شجره بروند، ولى نذر زن بايد با اذن شوهر باشد.(2)

[233] س - زن حائضى كه از مدينه عازم مكه بود، گمان مى كرد كه در حال عبور در مسجد شجره مى تواند محرم شود و وظيفه اش را انجام دهد، ولى وقتى كه به محوطه حياط مسجد رسيد، ديد به جهت ازدحام نمى تواند با عبور محرم شود، لذا از شوهرش كه حاضر بود اجازه نذر گرفت و چند قدمى از مسجد فاصله گرفت و با نذر محرم شد، آيا كفايت مى كند يا خير؟

ج - اگر احراز كند كه قبل از ميقات، با نذر محرم شده است مانع ندارد.(3)

[234] س - زن در حال حيض، به خيال اينكه مى تواند در حال عبور، در مسجد شجره احرام ببندد وارد مسجد شد و بلافاصله احرام بست و تلبيه را هم گفت و چند قدمى هم به طرف درى كه مى خواست خارج شود رفت، ولى چون ديد نمى شود عبورد.

ص: 150


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 205 گذشت.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سبحانى، سيستانى، مكارم: اگر نذر زن مزاحم حق شوهر نباشد، اجازه لازم نيست. آية الله خامنه اى: در صحت نذر زوجه براى احرام پيش از ميقات در صورتى كه شوهر او غايب باشد، اذن شوهر شرط نيست. ولى اگر حضور داشته باشد، احتياط واجب آن است كه از او اذن بگيرد. و اگر بدون اذن شوهر نذر كند، نذر او منعقد نمى شود. آية الله زنجانى: احرام در خارج مسجد كافى است و نذر مجوز احرام در غير ميقات نيست.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 205 گذشت. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود.

كرد برگشت و از همان درى كه وارد شده بود خارج شد، آيا احرامش چگونه است؟

ج - صحيح است.(1)

[235] س - يك نفر از حجاج به كلى شنوايى خود را از دست داده و زبان او هم لكنت دارد كه قادر بر تكلم صحيح نيست، مسئولين و ساير حجاج همراه، به اين موضوع توجه نداشته اند و اين آقا بدون نيت و تلبيه وارد مكه شده است، تكليف او و همراهانش چيست؟

ج - بايد به ميقات برگردد و با نيت و تلبيه محرم شود، هرچند با بردن همراه باشد و اگر نمى تواند به ميقات برود بايد در خارج حرم محرم شود(2) و اگر نمى تواند تلبيه را صحيح بگويد، ولو با تلقين، احوط آن است كه به هر نحو مى تواند بگويد و ترجمه اش را نيز بگويد.(3)د.

ص: 151


1- . آية الله تبريزى: صحت احرامش محل اشكال است. آية الله سبحانى: احتياط اين است كه بيرون مسجد محرم شود.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 215 گذشت.
3- . آية الله بهجت: مى تواند احتياط كند به جمع بين اين و استنابه اگرچه جواز اكتفا به همان مقدارى كه مى تواند با ضمّ ترجمه عبارت صحيحه خالى از وجه نيست مثل اكتفا به ترجمه در صورت عدم توانايى به هيچ مقدار و نيز اكتفا به استنابه با عدم قدرت بر ترجمه هم، كما اينكه لال اكتفا به تحريك لسان و اشاره به انگشت با عقد قلب مى نمايد و اگر ممكن نباشد استنابه مى كند. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط مستحب نايب هم بگيرد. آية الله خامنه اى: به هر نحو كه مى تواند بگويد و احتياط آن است كه علاوه بر گفتن خودش نايب هم بگيرد. آية الله خويى: اگر كسى قدرت بر تصحيح تلبيه ولو با تلقين نداشته باشد مى تواند به ملحون اكتفا كند، گرچه احوط جمع بين ترجمه و استنابه نيز هست و نيز اخرس (گنگ و لال) كافى است با اشاره تلبيه بگويد، گرچه احوط استنابه نيز هست. آية الله زنجانى: بايد براى گفتن تلبيه، نايب بگيرد و بنا بر احتياط مستحب، خود نيز به كامل ترين شكلى كه مى تواند - ولو با تلقين - تلبيه بگويد. آية الله سيستانى: اگر تلقين ميسور نبود كافى است به نحوى كه مى تواند بگويد، اگر عرفاً تلبيه صدق كند و اگر صدق نكند به احتياط واجب هم مرادف عربى آن را و هم ترجمه آن را بگويد و هم نايب بگيرد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: ترجمه اش را بگويد و نايب هم بگيرد رجائاً كه از طرف او به طور صحيح تلبيه را بگويد و نايب هم بگيرد رجائاً. آية الله فاضل: و بهتر آن است كه علاوه بر آن نايب هم بگيرد. آية الله مكارم: احوط اين است كه در اين صورت نايب هم بگيرد. آية الله نورى: به هر نحو كه مى تواند بگويد و ترجمه اش را هم بگويد.

[236] س - نظر به اينكه مسجد جحفه و مسجد تنعيم اخيراً تخريب و بازسازى شده و وسعت يافته است، آيا حجاج يا مُعْتَمِرين بايد حتماً در حدود مسجد قبلى محرم شوند و يا محرم شدن در تمام مسجد فعلى معتبر است؟

ج - ميقات در جحفه، خصوص مسجد نيست و از هر جاى جحفه مى توانند محرم شوند و همچنين مسجد تنعيم خصوصيت ندارد و احرام از ادنى الحل صحيح است(1) هرچند در مسجد نباشد. بنابراين در صورت توسعه مسجد با صدق جحفه در اول، و ادنى الحل در دوم، احرام اشكال ندارد.

[237] س - در مناسك فرموده ايد خدمه اى كه مى خواهند به مكه بروند و از مكه خارج شوند، در صورت خارج شدن از مكه، اگر فقط به جده مى روند، براى ورود به مكه در مرتبه دوم و سوم و بعد از آن احرام واجب نيست، ولى اگر به مدينه بروند و از آنجا بخواهند به مكه بروند بايد در مسجد شجره محرم شوند براى عمره مفرده ديگر چنانچه ميسر است، نكته علمى فرق ميان جده و مدينه را بيان فرماييد؟

ج - فارق، عبور از ميقات و عدم عبور است.(2)

[238] س - كسى كه وسايلش در جحفه مانده است، آيا مى تواند براى آوردن وسايل خود، از احرام خارج گردد، درحالى كه براى عمره تمتع محرم شده و وارد حرم گرديده است؟

ج - مى تواند قبل از خروج(3) از احرام عمره، برود و وسايل خود را بياورد و اگرد.

ص: 152


1- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 207 و 212 مراجعه شود.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 229 گذشت.
3- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 229 مراجعه شود. آية الله تبريزى: در اثناى عمره، بنا بر احتياط نمى تواند خارج شود، مگر حاجتى داشته باشد. آية الله خويى: در اثناى عمره نمى تواند خارج شود مگر از روى حاجت. آية الله سبحانى: به احتياط واجب در اثناى عمره خارج نشود بلى مثلاً بعد از احرام عمره در مسجد شجره مى تواند به مدينه برگردد و با حالت احرام حوائج خود را برآورده كند ليكن اگر به مكه وارد شد و يا در اثناى عمره بدون ضرورت جدى خارج نشود مگر اينكه يقين به قدرت بر برگشتن و فاصله نشدن بيش از يك روز بين طواف و سعى داشته باشد. آية الله سيستانى: مى تواند قبل از اتمام عمل، از مكه بيرون برود در صورتى كه قدرت برگشتن به مكه را داشته باشد. آية الله فاضل: بنا بر احتياط واجب در اثناى عمل نيز نبايد خارج شود. بلى اگر يقين يا اطمينان داشته باشد كه خروج از مكه به حج او لطمه نمى زند مانعى ندارد كه حتى بدون احرام نيز خارج شود، اگرچه احتياط مستحب عدم خروج بدون احرام است. و در هر صورت چنانچه بدون احرام خارج شد و در همان ماه برگشت حج تمتع او صحيح است، اما اگر ماه بعد برگشت عمره اولش فاسد شده و بايد مجدداً عمره تمتع انجام دهد والاّ حج تمتع او صحيح نيست. آية الله نورى: اگر اعمال عمره تمتع را انجام داده و مطمئن است كه به حج در موقع خود مى رسد، مى تواند از مكه خارج شود و برگردد.

اعمال عمره تمتع را انجام داده و مُحِلّ شده است، نمى تواند از مكه خارج شود مگر در حال ضرورت، مُحرماً به احرام حج على الأحوط.(1)

[239] س - كسى از جده محرم شده و اعمال عمره تمتع را انجام داده است، تكليف او چيست؟د.

ص: 153


1- . آية الله بهجت، آية الله مكارم: با اطمينان از عدم فوت اعمال حج، جايز است. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى: مگر در فرض حاجت كه بايد محرم به احرام حج شده آن گاه خارج شود. آية الله خامنه اى: جايز است براى كسى كه اطمينان دارد با خارج شدن از مكه حج او فوت نمى شود، بعد از انجام عمره تمتع و قبل از احرام حج از مكه بيرون رود اگرچه احتياط مستحب آن است كه فقط در مورد ضرورت و نياز خارج شود. و براى ورود به شهر مكه نياز به تجديد احرام عمره تمتع ندارد مگر اينكه در غير ماهى كه عمره تمتع را انجام داده است برگردد كه در اين صورت بايد از ميقات مجدداً براى عمره تمتع محرم شود، و عمره تمتع وى كه متصل به حج مى شود همين عمره تمتع دوم خواهد بود و اگر عمره تمتع دوم را انجام ندهد حج تمتع وى صحيح نيست. آية الله سيستانى: اگر بداند كه مى تواند به مكه برگردد و از آنجا احرام براى حج ببندد، اظهر جواز بيرون رفتنش از مكه بدون احرام است، و اگر نداند با احرام حج از مكه بيرون رود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بلى اگر رفتن به آنجا با احرام، براى او حرج باشد جايز است بدون احرام خارج شود.

ج(1) - اگر از رفتن به ميقات معذور نبوده(2) و وقت براى انجام عمره تمتع هست بايد به ميقات برود و محرم شود و عمره تمتع را اعاده كند، و اگر رفتن به ميقات ممكن نيست به خارج حرم برود و از آنجا محرم شود.(3)

[240] س - آيا جايز است كسى كه به احرام عمره تمتع در يكى از ميقات ها محرم شده است به طرف خلاف مكه برود و بعد از چند روز بيايد مكه؛ مثلاً از مسجد شجره به مدينه و بعد، از همان راه يا راه ديگر به مكه برود؟

ج - مانع ندارد.

[241] س - بعد از اتمام حج تمتع؛ اگر شخص از مكه خارج شود و بخواهد مراجعت كند آيا لازم است محرم شود يا خير؟

ج - در صورتى كه از وقت احرام عمره تمتع يك ماه نگذشته(4) است لازم نيست محرم شود و مى تواند بدون احرام وارد مكه شود.د.

ص: 154


1- . نسبت به متن و نظر آيات عظام به مسئله 228 مراجعه شود. آية الله زنجانى: اگر از ميقات و حوالى آن عبور نكرده احرامش صحيح است.
2- . آية الله خامنه اى: و يا در صورت عذر، بنا بر احتياط واجب بدون نذر از جده محرم شده.
3- . آية الله بهجت: با رعايت احتياطى كه گذشت در فاصله گرفتن از حرم به مقدار ممكن در جاهل غير مقصر و يا سائر اعذار. آية الله سبحانى: بايد به حديبيه يا تنعيم برود و دوباره احرام ببندد و اعمال عمره را مجدداً به جا آورد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به طرف ميقات به مقدارى كه ممكن است برود والاّ از ادنى الحل محرم شود.
4- . آية الله بهجت: در اين صورت عدم فاصله اگر ماه خروج با ماه مراجعت تغاير دارد احوط اين است كه با احرام براى عمره وارد مكه شود، اگرچه خروج در آخر ماهى و ورود در اول ماه ديگر باشد و همچنين است گذشتن سى روز با عدم تغاير ماه. آيات عظام تبريزى، سبحانى، صافى، فاضل، گلپايگانى، مكارم: در همان ماهى كه محرم شده مراجعت كند لازم نيست محرم شود. آية الله خامنه اى: اگر در همان ماهى كه اعمال حج را انجام داده است وارد شود احرام مجدد لازم نيست. آية الله خويى: در همان ماهى كه عمره تمتع انجام داده، اگر برگردد لازم نيست محرم شود. آية الله زنجانى: اگر از احرام حج تمتع سى روز نگذشته لازم نيست محرم شود. آية الله سيستانى: اگر در همان ماه قمرى باشد كه عمره تمتع را انجام داده است، لازم نيست محرم شود.

[242] س - كسى كه عمره مفرده انجام داده است، آيا مى تواند در فاصله كمتر از يك ماه، بدون احرام از ميقات تجاوز كند؟

ج(1) - احتياط آن است كه به قصد رجا براى عمره مفرده ديگر محرم شود و بدون احرام تجاوز نكند.(2)

[243] س - كسى كه در جده و يا مدينه حالت روانى پيدا مى كند، آيا لازم است مُحرِماً وارد مكه شود يا بدون احرام نيز جايز است؟

ج - مجنون تكليف ندارد و احرام بر او واجب نيست و اگر بدون احرام وارد مكه شود اشكالى ندارد.

[244] س - زن حائضى كه نمى توانست صبر كند تا پاك شود، نزديك مسجد شجره محرم شد و بنا داشت محاذى جحفه احرام را تجديد كند، در ماشين خوابش برد و وارد مكه شد، آيا احرام او درست است؟

ج - در صورت امكان بايد برگردد و از جحفه يا محاذى آن محرم شود على الأحوط، و اگر ممكن نيست از حرم خارج شود و از آنجا احرام ببندد.(3)

[245] س - اگر بعد از خروج از ميقات، در بين راه متوجه شود كه تلبيه را نگفته يا نيت نكرده و يا به جهت ديگر احرامش درست نيست، و چنانچه بخواهد از همان جا به ميقات برگردد ميسر نيست ولى اگر بيايد مكه امكان دارد برگردد، آيا مى تواند بيايدد.

ص: 155


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 173 و 229 گذشت. آية الله سيستانى: مانند مسئله قبل است. بلى اگر عمره مفرده او به نيابت از ديگران بود، احتياط واجب احرام بستن براى دخول به مكه يا حرم است.
2- . آية الله خامنه اى: اگر در همان ماهى كه احرام و اعمال عمره را انجام داده است وارد مكه شود عبور از ميقات بلامانع است اما اگر احرام در ماهى و اعمال در ماه ديگر باشد پس اگر احرام وى در ماه رجب بوده و اعمال را در ماه شعبان انجام داده بنا بر احتياط واجب اگر در ماه شعبان مجدداً وارد مكه شود بايد احرام ببندد. و رعايت اين احتياط در ماه هاى ديگر هم خوب است.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 205 گذشت. آية الله بهجت: در صورتى كه نتواند به ميقات برگردد، همان احرام كفايت مى كند.

مكه و به ميقات برگردد يا بايد از همان جا محرم شود؟

ج(1) - اگر مى تواند به ميقات برگردد ولو از مكه، نمى تواند براى عمل واجب از غير ميقات محرم شود، ولى براى دخول مكه از ادنى الحل به نيت عمره مفرده محرم شود و بعد از اعمال آن، به يكى از مواقيت معروف برود و براى عمره تمتع احرام ببندد.(2)

[246] س - زن بدون اذن شوهرش نذر مى كند و با نذر محرم مى شود، آيا احرامش درست است و چنانچه با همان احرام اعمالش را به جا آورده باشد چگونه است؟

ج - اگر قبل از ميقات محرم شده، احرام او صحيح نيست(3)، اگرچه در صورتى كه بعد از تمام شدن حج فهميد عملش صحيح است، ولى اگر بعد از عمره متوجه شد، در صورتى صحيح است كه قابل جبران(4) نباشد و در صورتى كه مى تواند، بايد به ميقاتت.

ص: 156


1- . آية الله زنجانى: هر كجا كه متوجه شد محرم مى شود.
2- . آية الله تبريزى: بنا بر احتياط اگر هر دو عمره در يك ماه انجام مى شود به نيت يك شخص به جا نياورد. آية الله سبحانى: اگر بازگشت ممكن نيست اگر داخل حرم نشده در همان جا لبيك بگويد و محرم شود و اگر داخل حرم شده به مرز حرم (ادنى الحل) برگردد و در آنجا لبيك بگويد و محرم شود و اگر آن هم ممكن نيست از همان جا كه مسئله را ياد گرفته يا به يادش آمده لبيك بگويد و محرم شود. آية الله سيستانى: در اين صورت لزوم رفتن به ميقات براى احرام عمره تمتع و عدم كفايت احرام از ادنى الحل مبنى بر احتياط است.
3- . آية الله بهجت، آية الله سبحانى: در صورتى كه نذر او منافاتى با حق شوهر نداشته باشد مانعى ندارد. آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: اگر قبل از ميقات محرم شده، چنانچه صحت حج توقف بر آن داشته يا آنكه منافى حق شوهر نبوده، احرامش صحيح است. آية الله خامنه اى: نذر زن براى احرام بستن قبل از ميقات در غياب شوهرش، موقوف بر اذن او نيست ولى در صورت حضور شوهر احتياط واجب آن است كه از او اذن بگيرد و اگر بدون اذن شوهر نذر كند نذر او منعقد نمى شود. آية الله خويى، آية الله مكارم: اگر نذر زن منافى حق شوهر باشد اذن معتبر است والاّ معتبر نيست.
4- . آية الله زنجانى: اگر قابل جبران نباشد بايد احتياطاً حج تمتع نيز به جا آورد ولى به اين عمره و حج در حج واجب اكتفا نكند. آية الله فاضل: در صورتى كه قابل جبران نباشد عمره تمتع صحيح نيست و بايد حج افراد انجام دهد. آية الله مكارم: اگر بعد از اتمام حج و يا عمره بفهمد، عمل او صحيح است.

برود و از آنجا محرم شود و اگر نمى تواند به ميقات برود، از خارج حرم احرام ببندد.(1)

[247] س - آيا نذر احرام قبل از ميقات براى نايب هم جايز است يا نه؟

ج - اشكال ندارد.(2)

[248] س - هرگاه حائض يا جنب عصياناً وارد مسجد شجره شود و مانند ديگران توقف نمايد و محرم شود، آيا احرام او صحيح است يا نه؟

ج - احرام صحيح است.(3)

[249] س - كسانى كه در مكه اقامت پذيرفته اند، موقتاً نه دائماً، آيا ميقاتشان همان مواقيت خمسه معروفه است يا ادنى الحل؟

ج(4) - اگر فريضه آنها تبديل نشده، بايد از مواقيت معروفه محرم شوند و اگر تبديل شده ميقات آنها مكه است.

[250] س - شخصى بدون احرام، عمداً يا جهلاً يا سهواً، وارد مكه شده و بعداً از جهت گرانى بيش از حد كرايه يا ممنوعيت از طرف دولت، نتوانست به ميقات برگردد، وظيفه اش چيست؟د.

ص: 157


1- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 207 مراجعه شود.
2- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 207 مراجعه شود.
3- . آية الله تبريزى: صحت احرام او محل اشكال است و بايد تلبيه را به قصد احرام تجديد كند. آية الله سبحانى: اگر درب ديگر براى خروج بسته بود و نتوانست در حال عبور محرم شود احتياطاً بيرون مسجد محرم شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: چنانچه قصد قربت از او متمشّى شود احرام صحيح است. آية الله مكارم: اگر عمداً باشد خالى از اشكال نيست.
4- . آية الله سبحانى: اگر نائى در مكه مقيم شد (مقيم آن كسى است كه بخواهد بعد از مدتى اقامت به وطن بازگردد بر خلاف متوطن) و قبل از اينكه دو سال از اقامتش بگذرد، مستطيع شد وظيفه او حج تمتع است و او مى تواند از هر كدام از مواقيت محرم شود گرچه سزاوارتر آن است كه از ميقات اهل بلد خود محرم شود و در صورت عدم تمكن از ادنى الحل محرم مى شود و در غير اين صورت از مكه محرم به احرام عمره تمتع مى شود.

ج - اگر ممكن نيست به ميقات برود، از ادنى الحل بايد محرم شود(1) مگر اينكه ترك احرام از ميقات بدون عذر باشد، كه در اين صورت نمى تواند حج به جا آورد(2) و اگر مستطيع است، سال بعد بايد حج انجام دهد و گرانى بيش از حد عذر نيست مگر موجب حَرَج باشد.

واجبات احرام

[251] م - واجبات در وقت احرام سه چيز است:

اول - نيت(3)، يعنى انسان درحالى كه مى خواهد محرم شود به احرام عمره تمتع، نيت

ص: 158


1- . آية الله بهجت: لازم است از حرم بيرون رفته و از خارج حرم محرم شود، و احتياط واجب در اين صورت، اين است كه هرچه بتواند از حرم دور شود و احرام ببندد. آية الله تبريزى: در اين صورت لازم است از حرم بيرون رفته و از خارج حرم مُحرم شود و احوط در اين صورت اين است كه هرچه بتواند از حرم دور شود و احرام ببندد و اگر نتواند از حرم بيرون برود در همان مكانى كه هست محرم شود. آية الله زنجانى: چنانچه در ترك احرام معذور بوده خارج حرم محرم مى شود و اگر معذور نبوده نمى تواند عمره و حج به جا آورد. آية الله سبحانى: در مورد عمد به ذيل مسئله 210 و در مورد جهل و سهو به ذيل مسئله 215 مراجعه شود. آية الله سيستانى: در اين صورت لازم است از حرم بيرون رفته و از خارج حرم محرم شود و اولى در اين صورت اين است كه هرچه بتواند از حرم دور شود و احرام ببندد و اگر نتواند از حرم خارج شود هر جا هست محرم شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: واجب است تا حد امكان به سمت ميقات برود. آية الله فاضل: پس از زوال عذر و يادآورى، اگر برگشتن به ميقات ممكن باشد برمى گردد والاّ احرام از همان جا ببندد، اگرچه احوط آن است به هر مقدار كه مى تواند به ميقات برگردد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 210 گذشت.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: در نيت چند چيز معتبر است: الف) قصد قربت (نزديكى به خدا) مانند عبادات ديگر غير از احرام. [آية الله بهجت: قصد قربت يعنى به جهت اطاعت و امتثال فرموده خداوند عالم.] ب) همزمان بودن با شروع در احرام. ج) تعيين احرام كه براى عمره است يا براى حج و تعيين حج كه تمتع است يا قران يا افراد، و تعيين اينكه براى خود است يا براى ديگرى و تعيين اينكه حجش حجة الاسلام است كه براى اولين بار به استطاعت بر او واجب شده يا حج نذرى است كه به سبب نذر بر او واجب شده يا حجى است كه به سبب فاسد بودن حج قبل بر او واجب شده يا حجى مستحبى است. خلاصه هر يك از اينها كه باشد بايد در نيت مشخص شود. پس اگر بدون تعيين نيت، احرام نمود، احرامش باطل خواهد بود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: حجة الاسلام عنوان قصدى نيست و اگر مكلف مستطيع براى خود حج به جا آورد حجة الاسلام است مگر با علم و عمد قصد حج استحبابى نمايد. آية الله خامنه اى: اول - نيت، كه شرايط و كيفيت آن به شرح ذيل است: الف) قصد انجام اعمال حج يا عمره، بنابراين كسى كه مى خواهد براى عمره تمتع محرم شود. بايد از زمان احرام قصد انجام آن را داشته باشد. ب) قصد قربة الى الله و نيت خالص براى اطاعت خداوند داشته باشد، زيرا عمره و حج و همه اعمال و مناسك آنها عبادت هستند و بايد به قصد تقرّب و نزديكى به خداوند تبارك و تعالى به جا آورده شوند. ج) كسى كه مى خواهد محرم شود بايد هنگام احرام قصد و نيت خود را تعيين كند يعنى معين كند كه آيا قصد انجام حج دارد يا عمره، و همچنين مشخص كند كه آيا حج تمتع است يا افراد يا قِران، حج را براى خود به جا مى آورد يا به نيابت از ديگرى، حجة الاسلام است يا حج نذرى و يا حج مستحب. - نيت بايد همراه با احرام بستن باشد، بنابراين نيت قبلى كفايت نمى كند مگر آنكه تا زمان احرام استمرار داشته باشد. آية الله زنجانى: در نيت احرام، سه امر معتبر است: الف) قصد احرام؛ ب) تعيين نوع عمره و حجى كه براى آن احرام مى بندد ولو به نحو اجمال، و اگر نيابى باشد قصد نيابت و تعيين منوب عنه نيز لازم است؛ ج. قصد قربت خالصانه. در نيت احرام رعايت چند امر ديگر نيز لازم است: 1. وجود ارتكازى نيت، كافى نيست بلكه لازم است چنين معنايى را از قلب خود بگذارند كه «خود را محرم مى كنم - مثلاً - به عمره تمتع»؛ 2. در نيت احرام عمره تمتع، لازم است قصد انجام مناسك عمره و حج را داشته باشد و عمره تمتع را به عنوان بخشى از مجموعه عمره و حج به جا آورد. و در صحت احرام مردها و پسرهاى مميز شرط است كه ختنه كرده باشد. آية الله سبحانى: عمره و حج دو عمل عبادى هستند كه نزد خداوند داراى منزلت و احترام خاصى مى باشند و احرام دروازه ورود به اين مناسك است بنابراين نيت احرام اين است كه قصد كند. ورود در اين عبادتى كه نزد خدا از احترام خاصى برخوردار است و نيت قلبى كفايت مى كند و ترك يك رشته امور به نام محرمات احرام براى حفظ حريم اين عبادات؛ به هنگام نيت قصد ترك آنها لازم نيست و اگر بخواهد به زبان بياورد بگويد محرم مى شوم به احرام عمره تمتع يا حج تمتع از حجة الاسلام قربة الى الله و اگر در همه موارد به عنوان وظيفه فعلى محرم شود كافى است. آية الله سيستانى: در نيت معتبر است قصد قربت و وقوع آن در ميقات و مانند آن و مشخص نمودن عبادتى كه قصد احرام براى آن دارد، كه آيا حج است و يا عمره و تعيين حج كه تمتع است يا قِران يا افراد و در صورت نيابت بايد آن را قصد كند و اگر براى خودش باشد كافى است كه قصد انجام آن از غير ننمايد و در عمل نذرى كافى است كه آنچه نذر نموده بر عملش منطبق باشد و لزومى ندارد قصد كند حجى را كه انجام مى دهد - مثلاً - حج نذرى است، همچنان كه براى اينكه حجى كه انجام مى دهد حجة الاسلام باشد، كفايت مى كند كه حجة الاسلام كه بر او واجب شده بر عملش منطبق باشد و نياز به قصد زايدى نيست.

ص: 159

كند عمره تمتع را و لازم نيست(1) قصد كند ترك محرماتى را كه بر محرم پس از احرام، حرام مى شود، بلكه كسى كه به قصد عمره تمتع يا حج تمتع لبيك هاى واجب را گفت، محرم مى شود؛ چه قصد بكند احرام را يا نكند و چه قصد بكند ترك محرمات را يا نكند. پس كسى كه مى داند ارتكاب مى كند بعضى محرمات را؛ مثل زير سايه رفتن در حال سفر، احرام او صحيح(2) است. ولى احتياط آن است كه قصد كند ترك محرمات را.

[252] م - آنچه ذكر شد كه: لازم نيست(3) قصد كند ترك محرمات را، در غيرِ آن محرماتى است كه عمره يا حج را باطل مى كند؛ مثل اكثر محرمات و اما آنچه عمره يا حج را باطل مى كند؛ مثل نزديكى با زن در بعضى از صور كه ذكر خواهد شد پس با قصد ارتكاب آن، احرام باطل است بلكه غير ممكن است.(4)ت.

ص: 160


1- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى: لازم است قصد كند ترك كارهايى را كه بر محرم حرام است. آية الله مكارم: نيت احرام اين است كه قصد مى كند تروك احرام را بر خود حرام كند و قصد اجمالى كافى است.
2- . آية الله مكارم: احرام او خالى از اشكال نيست مگر در حال ضرورت.
3- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى، مكارم: قصد ترك جميع محرمات لازم است.
4- . آية الله خامنه اى: زيرا قصد انجام اين امور با قصد انجام مناسك حج قابل جمع نيست، بلكه با قصد احرام منافات دارد. آية الله زنجانى: بنابراين هنگام احرام عمره مفرده اگر مكلف، قصد داشته باشد كه قبل از فارغ شدن از سعى با همسر خود نزديكى كند يا در اين كار ترديد داشته باشد احرامش باطل است. آية الله سيستانى: فقط در حين احرام عمره مفرده، اگر مكلف قصد داشته باشد كه قبل از فارغ شدن از سعى با همسر خود نزديكى كند يا ترديد دارد كه اين كار را بكند يا نه، ظاهر اين است كه احرامش باطل است و بنا بر احتياط حكم استمنا هم همين است.

[253] م - عمره و حج و اجزاى آنها از عبادات است و بايد با نيت خالص براى طاعت خداوند تعالى به جا آورد.(1)

[254] م - اگر عمره را به ريا يا غير آن باطل كند(2)، احتياط واجب آن است كه حج افراد به جا آورد و پس از آن عمره مفرده به جا آورد و در سال ديگر حج را اعاده كند.

[255] م - اگر حج را به نيت خالص به جا نياورد و به ريا و غير آن باطل كند(3)، بايد سال ديگر عمره و حج را اعاده كند.

[256] م - اگر بعضى از اركان عمره يا حج را به نيت خالص نياورد و به ريا و غيرد.

ص: 161


1- . آية الله سيستانى: بلكه براى تذلل در پيشگاه خداوند. آية الله نورى: و بايد نيت آن را داشته باشد كه بعد از عمره تمتع حج تمتع را انجام بدهد.
2- . آية الله بهجت: اگر وقت تنگ باشد و نتواند پيش از حج اعاده و يا جبران كند، حج او افراد مى شود و عمره مفرده پس از حج به جا مى آورد و احوط اعاده حج است در سال آينده. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: اگر عمره را باطل كند، در صورت امكان واجب است اعاده آن و اگر ممكن نبود حجش باطل مى شود و بايد سال ديگر عمره و حج را اعاده كند. آية الله زنجانى: كسى كه «احرام را باطل كند» اصلاً محرم نشده است و كسى كه «به عمره مفرده محرم شده» و با مباشرت قبل از پايانِ سعى، عمره را باطل كرده است، بايد يك شتر قربانى كند و تا اول ماه بعد در مكه بماند و به ميقات منطقه خويش برود و عمره مفرده ديگرى به جا آورد. و كسى كه «به عمره تمتع محرم شده» ولى وقت عمره تمتع، تنگ شده، بايد نيت خود را به حج افراد برگرداند و اعمال حج افراد و پس از گذشتن روز سيزدهم، عمره مفرده به جا آورد - هرچند عمره تمتع او استحبابى بوده است - و اگر در اين تأخير، معذور نباشد كفايت از حجة الاسلام نمى كند. آية الله سبحانى: بايد عمره تمتع را مجدداً به جا آورد و اگر انجام دوباره عمره تمتع ممكن نباشد بايد حج خود را به حج افراد تبديل كند و همچنين بايد سال بعد حج تمتع خود را قضا كند و اما اگر برخى از اجزاء عمره خود را به عنوان ريا يا انگيزه هاى غير الهى انجام دهد همان جزء باطل و بايد با رعايت ترتيب آن را انجام دهد و جبران كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به وظيفه اى كه بعداً براى باطل كننده عمره يا حج خواهد آمد عمل نمايد. آية الله فاضل: و جبران آن ممكن نشود و وقت نباشد.
3- . آية الله زنجانى: اگر احرام حج را باطل كرده كه اصلاً محرم نشده است و اگر بعد از محرم شدن با ترك اركان حج يا ريائى انجام دادن، حج را باطل كرده است مطابق مسئله 987 و ذيل آن عمل كند.

آن باطل كند و نتواند آن را جبران كند، پس در عمره حكم بطلان عمره را دارد و در حج حكم بطلان حج را، ولى اگر محل جبران باقى است و جبران كرد، عملش صحيح مى شود، گرچه معصيت كار است.(1)

[257] م - اگر به واسطه ندانستن مسئله يا جهت ديگر، به جاى نيتِ عمره تمتع، حج تمتع را قصد كند، پس اگر در نظرش آن است كه همين عمل را كه همه به جا مى آورند او هم به جا آورد و گمان كرده جزء اول از دو جزء حج، اسمش: حج تمتع است ظاهراً عمل او صحيح است و عمره تمتع است و بهتر آن است كه نيت را تجديد كند.

[258] م - اگر به واسطه ندانستن مسئله يا جهت ديگر، گمان كند كه حج تمتع بر عمره تمتع مقدم است و نيت حج تمتع كند به عزم اينكه پس از احرام برود به عرفات و مشعر و حج به جا آورد و عمره را پس از آن به جا آورد، احرام او باطل است(2) و بايد در ميقات تجديد احرام كند و اگر از ميقات گذشته است بايد در صورت امكان برگردد به ميقات و محرم شود والاّ از همان جا محرم شود و اگر وارد حرم شده و ملتفت شد بايد در صورت امكان از حرم خارج شود و محرم شود، والاّ در همان جا محرم شود.(3)

[259] م - دوم - تلبيه؛ يعنى لبيك گفتن، و صورت آن بنا بر اصح، آن است كه بگويد:

«لَبَّيْك، اللّهُمَّ لَبَّيْك، لَبَّيْك لا شَرِيك لَك لَبَّيْك».

و به اين مقدار اگر اكتفا كند محرم شده و احرامش صحيح است و احتياط مستحب آن است(4) كه پس از آنكه چهار «لبيك» را به صورتى كه گفته شدهد.

ص: 162


1- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل و ذيل مسئله 987 مراجعه شود.
2- . آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 215 گذشت.
4- . آية الله بهجت: احتياط واجب اين است. آية الله زنجانى: و به اين مقدار اكتفا نكند؛ بلكه بايد پس از آن بگويد: «إِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَك وَ الْمُلْك، لا شَرِيك لَك» و گفتن «لَبَّيك» پنجم واجب نيست هرچند ضرر هم نمى زند، و شخص با گفتن مقدار واجب از تلبيه، محرم مى شود و بر او واجب مى شود عمره تمتع را تكميل كرده، پس از آن حج تمتع را به جا آورد؛ هرچند عمره و حج او استحبابى باشد. آيات عظام سبحانى، صافى، گلپايگانى: صورت تلبيه واجب، كه به وسيله آن احرام واقع مى شود اين است: «لَبَّيك اللّهُمَّ لَبَّيك لَبَّيك لا شَريك لَك لَبَّيك» و احتياط در اين است اين جمله اضافه شود: «إنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَك وَالمُلك لا شَريك لَك». آية الله سيستانى: لبيك پنجم جايز است ولى جزو اين احتياط استحبابى نيست. آية الله مكارم: احتياط واجب است كه بگويد:... اما لبّيك پنجم را نگويد.

گفت، بگويد:

«إِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَك وَالْمُلْك، لا شَرِيك لَك لَبَّيْك(1)».

و اگر بخواهد احتياط(2) بيشتر بكند، پس از گفتن آنچه ذكر شد، بگويد:

«لَبَّيْك اللّهُمَّ لَبَّيْك لَبَّيْك(3) إِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَك وَالْمُلْك لا شَرِيْك لَك لَبَّيْك».

و مستحب است بعد از آن بگويد:

«لَبَّيْك ذَا الْمَعارِج لَبَّيْك داعياً إلى دارِ السَّلامِ لَبَّيْك، لَبَّيْك غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّيْك، لَبَّيْك أهْلَ الْتَلْبِيَةِ لَبَّيْك، لَبَّيْك مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً إلَيْك لَبَّيْك، لَبَّيْك إلهَ الْحَقِّ لَبَّيْك، لَبَّيْك ذَا النَّعْمِاءِ وَالْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمَيلِ لَبَّيْك، لَبَّيْك كشَّافَ الْكرَبِ الْعِظامِ لَبَّيْك، لَبَّيْك عَبْدُك وَ ابْنُ عَبْدَيْك لَبَّيْك، لَبَّيْك يا كرِيمُ لَبَّيْك».

و اين جملات را نيز بگويد خوب است:

«لَبَّيْك، أتَقَرِّبُ إلَيْك بِمُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد لَبَّيْك، لَبَّيْك بِحَجَّة و عُمْرَة لَبَّيْك، لَبَّيْك وَ هذِهِ عُمْرَةُ مُتْعَة إلي الْحَجِّ لَبَّيْك، لَبَّيْك أهْلَ التَّلْبَيَةِ لَبَّيْك، لَبَّيْك تَلْبِيَةً تَمامُها وَ بَلاغُها عَلَيْك».

[260] م - واجب است صحيح گفتن قدر واجب از لبيك را كه گذشت، همان طور كه صحيح گفتن تكبيرة الاحرام در نماز واجب است.(4)د.

ص: 163


1- . آية الله سبحانى: احتياط مستحب اين است كه اين جمله را به دو صورت يعنى هم با اضافه كردن «لبيك» به آخر آن و هم بدون كلمه «لبيك» در آخر بگويد.
2- . آية الله فاضل: احتياط مستحب آن است كه به جاى صورت اول بگويد.
3- . آية الله خامنه اى: لبّيك اللّهم لبّيك إنّ الحمد... آية الله سبحانى: در اين فقره اقوى اين است كه جمله «لا شريك لك لبيك» گفته شود.
4- . آية الله خامنه اى: در مناسك معظّم له اين دو مسئله نيز مطرح شده است: - هرگاه كسى عمداً تلبيه را نگويد، حكم كسى را دارد كه عمداً احرام بستن از ميقات را ترك كرده باشد. - هرگاه كسى تلبيه را به طور صحيح نگويد و عذرى نيز نداشته باشد، حكم كسى را دارد كه عمداً تلبيه را ترك كرده باشد.

[261] م - اگر تلبيه را به قدر واجب كه ذكر شد، نداند بايد آن را ياد بگيرد يا كسى او را در وقت گفتن تلقين كند؛(1) يعنى كلمه كلمه آن شخص بگويد و شخصى كه مى خواهد احرام ببندد دنبال او به طور صحيح بگويد.

[262] م - اگر نتواند ياد بگيرد يا وقت ياد گرفتن نباشد و با تلقين هم نتواند بگويد، احتياط آن است كه به هر نحو كه مى تواند بگويد(2)، و ترجمه اش را هم بگويد و بهتر آن است كه علاوه بر آن نايب هم بگيرد.

[263] م - اگر لبيك گفتن را فراموش كرد يا به واسطه ندانستن حكم نگفت، واجب است برگردد به ميقات در صورت امكان و احرام ببندد و لبيك بگويد و اگر نتواند برگردد، همان جا بگويد اگر داخل حرم نشده است، و اگر داخل حرم شده واجب است برگردد به خارج حرم و احرام ببندد و لبيك بگويد(3) و اگر ممكن نيست همان جا(4) محرم شود و لبيك بگويد، و اگر بعد از گذشتنِ وقتِ جبران، يادش آمده.

ص: 164


1- . آية الله زنجانى: چنانچه وقت احرام بستن وسعت دارد - در صورت امكان - بايد احرام را تا تنگى وقت به تأخير بيندازد تا آن را ياد بگيرد يا لااقل با تلقين تلبيه را به طور صحيح ادا كند و اگر ياد نگرفت براى گفتن تلبيه نايب بگيرد و بنا بر احتياط مستحب خود نيز به بهترين شكلى كه مى تواند تلبيه بگويد. آية الله سبحانى: اگر هيچ كدام از آنها ممكن نيست هر مقدار كه مى تواند بگويد.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: به ذيل مسئله 235 مراجعه شود. آية الله خامنه اى: بايد به هر نحو كه مى تواند بگويد و بنا بر احتياط نايب هم بگيرد. آية الله زنجانى، آية الله سبحانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله سيستانى: كافى است به نحوى كه مى تواند بگويد، اگر عرفاً صدق تلبيه كند و اگر صدق نكند به احتياط واجب، هم مرادف عربى و هم ترجمه آن را بگويد و نيز نايب بگيرد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر تلقين ممكن نشد به هر طورى كه مى تواند بخواند و ترجمه اش را به فارسى يا زبان ديگر بگويد و نايب هم بگيرد رجائاً، كه از طرف او به طور صحيح بخواند. آية الله فاضل: و ظاهراً همين مقدار كافى است و احتياط مستحب آن است كه ترجمه را بگويد و نايب نيز بگيرد. آية الله نورى: به هر نحو كه مى تواند بگويد و ترجمه اش را هم بگويد.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 215 گذشت.
4- . آية الله سبحانى: از همان جا كه مسئله را ياد گرفته.

بعيد نيست صحت عمل.(1)

[264] م - اگر كسى لبيك واجب را نگفت، چه به واسطه عذرى و چه بدون عذر، چيزهايى كه بر محرم حرام است بر او حرام نمى شود و اگر آنچه در احرام موجب كفاره مى شود به جا آورد، كفاره ندارد و همچنين اگر لبيك را به ريا باطل كند.

[265] م - اگر بعد از گفتن لبيك واجب در ميقات، فراموش كند كه نيت عمره تمتع كرده يا نيت حج تمتع، بنا بگذارد كه نيت عمره تمتع كرده و عمره او صحيح است و همچنين اگر بعد از لبيك گفتن در روز هشتم كه بايد براى حج تمتع بگويد، فراموش كرد كه لبيك را براى حج گفت يا براى عمره، بنا بگذارد كه براى حج تمتع گفته و حج او صحيح است(2) و احتياط مستحب در تجديد تلبيه است.

[266] م - جايز نيست(3) لبيك واجب را از ميقات تأخير بيندازد و اگر تأخيرد.

ص: 165


1- . آية الله بهجت: محل تأمّل است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: صحت عمل خالى از اشكال نيست. آية الله زنجانى: اگر در عمره تمتع باشد بايد احتياطاً حج تمتع نيز به جا آورد و براى حج واجب به اين عمل اكتفا نكند و اگر در حج تمتع باشد مطابق مسئله 947 تا 949 و حواشى آن عمل كند. آية الله سيستانى: اگر در عمره باشد صحت عمل مورد اشكال است. آية الله فاضل: اگر بعد از اعمال حج يادش آمد حج او صحيح است. ولى اگر بعد از عمره تمتع يا عمره مفرده يادش آمد عمره باطل است، و در عمره تمتع اگر فرصت دارد و امكان جبران دارد بايد به ميقات ولو به ادنى الحل برگردد و جبران كند و اگر امكان جبران نبود حج افراد انجام دهد، و در اين صورت كفايت از حجة الاسلام مى كند. آية الله مكارم: اگر بعد از اتمام حج يا عمره يادش بيايد، عمل او صحيح است.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: در هر دو صورت اگر داخل در عمل مترتب مثل طواف عمره تمتع يا وقوف به عرفات شده، حكم به صحت مى شود و در غير اين صورت بايد اعاده نمايد. آية الله زنجانى: اگر احتمال مى دهد هنگام احرام، متوجه وظيفه خود بوده بنا بگذارد كه مطابق وظيفه خود نيت كرده است، و همچنين است حكم احرام حج تمتع.
3- . آية الله خويى: كسى كه مى خواهد از راه مدينه به حج برود، بهتر است گفتن تلبيه را تا رسيدن به بيداء (جايى كه يك ميل با ذوالحليفه به طرف مكه فاصله دارد) تأخير بيندازد و در آنجا تلبيه بگويد و كسى كه از راه ديگر به حج مى رود تلبيه را پس از قدرى راه رفتن بگويد.

انداخت، بايد به دستورى كه در مسئله 215 ذكر شد، عمل كند.(1)

[267] م - واجب در لبيك بيش از يك مرتبه نيست، ولى مستحب است تكرار آن و زياد گفتن آن هرچند مى تواند و براى هفتاد مرتبه گفتن ثواب زيادى ذكر شده است، و لازم نيست آنچه را در حال احرام بستن گفته است تكرار كند، بلكه كافى است(2) بگويد

«لَبَّيْك اللّهُمَّ لَبَّيْك» يا تكرار كند

«لَبَّيْك» را فقط.

[268] م - احتياط واجب آن است كه كسى كه براى عمره تمتع محرم شد، در وقتى كه خانه هاى مكه پيدا مى شود لبيك را ترك كند و ديگر لبيك نگويد(3) و مراد از خانه هاى مكه خانه هايى است كه در زمانى كه عمره به جا مى آورد، جزو مكه باشد(4)، هرچند مكه بزرگ شود و احتياط واجب(5) براى كسى كه احرام حج بسته آن است كه لبيك را تا ظهر روز عرفه بيشتر نگويد.

[269] م - سوم - پوشيدن دو جامه احرام براى مردان(6) كه يكى «لنگ» است ود.

ص: 166


1- . آية الله زنجانى: در تأخير با عذر به مسئله 215 و ذيل آن و در تأخير بدون عذر به مسئله 210 و ذيل آن عمل كند.
2- . آية الله مكارم: به قصد رجا.
3- . آيات عظام تبريزى، خامنه اى، خويى، سبحانى، فاضل، مكارم: واجب است. آية الله زنجانى: در عمره تمتع براى كسى كه از مواقيت محرم شده بعد از مشاهده خانه هاى مكه، ديگر تكرار تلبيه، مستحب نيست و منظور از مكه در اين مسئله محدوده مكه زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است و در احرام حج، تكرار تلبيه تا ظهر روز عرفه مستحب است و بعد از آن مستحب نيست.
4- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى: بلكه مراد خانه هاى قديمى مكه است.
5- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، سبحانى، فاضل، مكارم: بايد قطع نمايد.
6- . آية الله سبحانى: و احتياط لازم آن است كه زنان نيز علاوه بر جامه هايى كه بر تن دارند اين دو جامه را بپوشند و طواف و سعى را با آن دو انجام دهند. آية الله صافى: احتياط مستحب آن است كه زن ها نيز دو جامه احرام را در وقت محرم شدن بپوشند و در طواف و سعى نيز همراه داشته باشند. آية الله فاضل: احتياط مستحب آن است كه زن ها نيز دو جامه احرام را هنگام محرم شدن بپوشند. آية الله گلپايگانى: پوشيدن دو جامه احرام اختصاص به مردان ندارد و احتياط واجب آن است كه زن ها نيز دو جامه را بپوشند، اگرچه كندن لباس دوخته بر آنها واجب نيست و جايز است بعد از احرام دو جامه احرام را بيرون بياورند و با همان لباس خودشان باشند و بهتر آن است كه در حال سعى و طواف دو جامه احرام را در برداشته باشند.

ديگرى «ردا» كه بايد آن را به دوش بيندازند. و احتياط واجب(1) آن است كه اين دو جامه را قبل از نيت احرام و لبيك گفتن بپوشد و اگر بعد از لبيك پوشيد احتياط(2) آن است كه لبيك را دوباره بگويد.

[270] م - لازم نيست(3) كه لنگ، ناف و زانو را بپوشاند و كفايت مى كند كه به نحو متعارف باشد، ولى مستحب است كه ناف و زانو را بپوشاند.

[271] م - در پوشيدن دو جامه احرام ترتيب خاصى معتبر نيست، بلكه به هر ترتيبى(4) بپوشد مانع ندارد، فقط بايد يكى را لنگ قرار دهد به هر كيفيتى كه مى خواهد ود.

ص: 167


1- . آية الله بهجت: واجب است پوشيدن دو جامه در حال احرام، و محل پوشيدن، از باب مقدمه قبل از نيت و تلبيه است و احتياط در صورت تاخير پوشيدن در اعاده نيت و تلبيه است. آية الله زنجانى: پوشيدن لباس احرام، شرط صحت احرام نيست، هرچند بنا بر مشهور، پوشيدن آن هنگام لبيك گفتن لازم است. و در هر حال اگر لباسى را كه پوشيده شرايط لباس احرام را نداشته باشد به احرام و ساير اعمال حج، ضررى نمى رساند. آية الله سبحانى: مى بايست قبل از نيت و تلبيه دو جامه را بپوشند و اگر پس از گفتن لبيك اين دو لباس را بر تن كنند احتياط آن است كه دو مرتبه لبيك بگويد. آيات عظام صافى، گلپايگانى، نورى: مى بايست قبل از نيت و تلبيه دو جامه را بپوشند.
2- . آية الله سيستانى: احتياط مستحب اعاده نيت و تلبيه است. آية الله فاضل: احتياط مستحب است.
3- . آية الله بهجت: ازار از ناف تا زانو را بايد بپوشاند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بايد به اندازه اى باشد كه ناف تا زانو را بپوشاند. آية الله سبحانى: يكى به صورت لنگ باشد و از ناف تا زانو را بپوشاند و ديگرى به صورت ردا كه از شانه تا كمر را پوشش دهد. آيات عظام سيستانى، صافى، گلپايگانى، مكارم: بنا بر احتياطِ واجب، لازم است.
4- . آية الله بهجت: واجب است پوشيدن دو جامه احرام كه يكى از آنها ستر كند ما بين ناف و زانو را كه آن را ازار گويند و ديگرى كه ردا باشد آنقدر باشد كه بپوشاند دو شانه را؛ به نحوى كه ردا و تردّى به آن صادق باشد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: احتياط آن است كه پوشيدن به نحو متعارف باشد. آية الله خامنه اى: اگر به كيفيت متعارف باشد كفايت مى كند. آية الله سيستانى: احتياط مستحب اين است كه پوشيدن به نحو متعارف باشد.

يكى را ردا قرار دهد به هر كيفيتى كه مى خواهد و احتياط مستحب(1) آن است كه ردا شانه ها را بپوشاند.

[272] م - احتياط واجب آن است كه در حال اختيار اكتفا نكند(2) به يك جامه بلند كه مقدارى از آن را لنگ كند و مقدارى را ردا قرار دهد، بلكه بايد دو جامه جدا باشند.

[273] م - در پوشيدن جامه احرام احتياط واجب آن است كه نيت كند و قصد امر الهى و اطاعت او كند(3) و احتياط مستحب آن است كه در كندن جامه دوخته هم نيت و قصد اطاعت كند.

[274] م - شرط است در اين دو جامه كه نماز در آنها صحيح باشد، پس كفايتم.

ص: 168


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، صافى، گلپايگانى: بايد ردا به قدرى باشد كه شانه ها را بپوشاند. آية الله سبحانى: در مسئله قبل گذشت. آية الله سيستانى: احتياط واجب اين است كه ردا به اندازه اى باشد كه دو شانه و دو بازو و مقدار قابل توجهى از كمر را بپوشاند. آية الله فاضل: بلكه واجب است علاوه بر آن، قسمتى را بپوشاند؛ به گونه اى كه صدق ردا بكند. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
2- . آية الله بهجت: احرام صحيح است. آية الله سبحانى: دو جامه احرام بايد از هم جدا و به صورت دوتكه جداگانه باشند پس اگر با يك پارچه بلند از شانه تا زانو را بپوشاند صحيح نيست. آية الله سيستانى: بلكه ظاهر اين است كه كافى نباشد.
3- . آية الله بهجت: در پوشيدن لباس احرام قصد قربت لازم است. (متذكر نيتِ كندن لباس مخيط نشده اند). آيات عظام تبريزى، خامنه اى، خويى: پوشيدن دو جامه احرام واجب تعبّدى است. آية الله زنجانى: رعايت اين احتياط، مستحب است. آية الله سبحانى: يكى از واجبات احرام است و طبعاً بايد قصد قربت كند ولى در كندن و در آوردن لباس دوخته نيت لازم نيست. آية الله سيستانى: بعيد نيست اعتبار قصد قربت در پوشيدن لباس احرام.

نمى كند جامه حرير و غير مأكول(1) و جامه اى كه نجس باشد به نجاستى كه در نماز عفو از آن نشده باشد.

[275] م - لازم است جامه اى را كه لنگ قرار مى دهد نازك نباشد، به طورى كه بدن نما باشد و احتياط مستحب آن است كه ردا هم بدن نما نباشد.(2)

[276] م - احتياط واجب(3) آن است كه لباس احرام زن، حرير خالص نباشد، بلكه احتياط آن است كه تا آخر احرام حرير نپوشد.

[277] م - دو جامه اى كه ذكر شد كه بايد محرم بپوشد مخصوص به مرد است(4)، ولى زن مى تواند در لباس خودش به هر نحو هست محرم شود؛ چه دوخته باشد يا نباشد، ولى حرير محض نباشد(5) چنانچه گذشت.د.

ص: 169


1- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط در مجموع موانع نماز خواندن در لباس. آية الله سبحانى: كليه چيزهايى كه در لباس نمازگزار شرط شده، در لباس احرام نيز شرط است. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب در غير درندگان
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، زنجانى، صافى، فاضل، مكارم، نورى: احتياط واجب است. آية الله خامنه اى: بدن نما بودن ردا مانع ندارد، مشروط بر اينكه ردا بر آن صدق كند. آية الله سبحانى: جامه هاى احرام بايد به قدرى ضخيم باشند كه بدن از پشت آنها نمايان نباشد و اگر به قدرى نازك باشد كه در حال عرق كردن يا چسبيدن به تن، بدن نمايان گردد، طواف و نماز با آن اشكال دارد. آية الله سيستانى: احتياط اين است كه هيچ قسمتى از إزار بدن نما نباشد، ولى اين شرط در ردا معتبر نيست. آية الله گلپايگانى: جامه احرام نبايد به قدرى نازك باشد كه حاكى از بشره باشد.
3- . آية الله بهجت: اما زنان بنا بر اقوى جايز است در جامه حرير احرام ببندند، گرچه احتياط در ترك آن است. و همچنين است جواز پوشيدن آن در جميع احوال احرام. آيات عظام تبريزى، خامنه اى، خويى، زنجانى، صافى، گلپايگانى: بايد از حرير خالص نباشد.
4- . آيات عظام سبحانى، صافى، فاضل، گلپايگانى: حكم آن در سوم از واجبات احرام (پوشيدن لباس) گذشت.
5- . آية الله بهجت: در مسئله قبلى جواز آن گذشت. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى: زنان مى توانند در لباس هاى عادى خود، در صورتى كه داراى شرايط ذكر شده در لباس احرام باشد، احرام ببندند.

[278] م - احتياط واجب(1) آن است كه هر وقت در بين اعمال يا غير آن در احوال احرام اين دو جامه(2) نجس شود، تطهير يا تبديل نمايد و احوط مبادرت به تطهير بدن است در حال احرام اگر نجس شود.(3)

[279] م - اگر تطهير نكند جامه احرام يا بدن را، كفاره ندارد.

[280] م - احتياط آن است كه جامه احرام از پوست نباشد،(4) لكن ظاهراً اگر به آن جامه گفته شود مانع ندارد.د.

ص: 170


1- . آية الله زنجانى: هرگاه بدن يا لباس محرم - مرد باشد يا زن -، نجس شود بايد بدون تأخير آن را تطهير كند يا لباس را عوض نمايد و اگر نامحرم نباشد آن را درآورد. آية الله سبحانى: بايد لباس را تطهير و يا عوض كند ولى اگر به خاطر نبودن امكانات در مسلخ و يا بُعد مسافتى كه مجبور است طى كند تا جامه را عوض يا تطهير كند مقدارى طول كشيد به صحت احرام لطمه نمى زند و اگر تطهير نكرد تا زمان حلق وتقصير، به صحت ذبح و احرام ضرر نمى زند و كفاره ندارد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر لباس احرام در بعض حالات احرام نجس شود، احتياط مستحبّ آن است كه آن را عوض كند و يا تطهير نمايد، بلكه احوط و اولى آن است كه اگر محرم بدنش نجس شود نجاست را از آن زايل كند. آية الله مكارم، آية الله نورى: واجب است.
2- . آية الله فاضل: يا لباسى كه زنِ محرم پوشيده.
3- . آية الله بهجت: و چنانچه بدن نجس شود تطهير آن از جهت محرم بودن واجب نيست بنا بر اظهر. آية الله سبحانى، آية الله فاضل: احتياط استحبابى است. آية الله سيستانى: وجوب مبادرت به تطهير بدن ثابت نيست.
4- . آية الله بهجت: اقوى جواز احرام است در لباس هايى كه مى تواند در نماز بپوشد، هرچند پوست يا غير بافتنى باشد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بنا بر احتياط، بافتنى باشد و از قبيل چرم و پوست و نمد نباشد. آية الله خامنه اى، آية الله سبحانى: چنانچه جامه احرام از پوست يا نايلون و مانند آن باشد، اگر عرفاً به آن جامه گفته مى شود و پوشيدن آن متعارف است مانع ندارد. آية الله سيستانى: احتياط مستحب در دو جامه احرام اين است كه بافتنى باشد و از قبيل چرم و پوست و نمد نباشد. آية الله مكارم: اين احتياط ترك نشود.

[281] م - لازم نيست كه جامه احرام منسوج و بافتنى باشد،(1) بلكه اگر مثل «نمد» ماليده باشد و جامه به آن گفته شود(2) مانع ندارد.

[282] م - افضل آن است كه محرم اگر جامه احرام را عوض كرده، وقتى كه وارد مكه مى شود براى طواف همان جامه اى را كه در آن محرم شده است بپوشد، بلكه موافق احتياط استحبابى است.(3)

[283] م - اگر محرم اضطرار پيدا كند به پوشيدن قبا يا پيراهن براى سردى هوا يا غير آن مى تواند قبا و پيراهن بپوشد، ليكن بايد قبا را پايين و بالا كند و به دوش بيندازد و دست از آستين آن بيرون نياورد و احوط آن است كه پشت و رو نيز بكند و پيراهن را نيز بايد به دوش بيندازد و نپوشد(4) و اگر اضطرار رفع نمى شود مگر به پوشيدن قبا و پيراهن، مى تواند بپوشد.(5)د.

ص: 171


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: احوط در دو جامه احرام اين است كه بافتنى باشد و از قبيل چرم و پوست و نمد نباشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به احتياط واجب جامه احرام بافته باشد و از پوست و يا مثل نمد ماليده نباشد. آية الله مكارم: احتياط در آن ترك نشود.
2- . آية الله خامنه اى: و پوشيدن آن متعارف باشد.
3- . آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله سبحانى: مستحب است.
4- . آية الله خامنه اى: اگر بر اثر سرما و مانند آن ناگزير از پوشيدن جامه دوخته باشد مى تواند از لباس هاى معمولى مانند پيراهن استفاده كند اما نبايد آن را بپوشد بلكه آن را به صورت برعكس بالا به پايين يا پشت و روبه روى خود بياندازد. آية الله سبحانى: هرگاه براى ضرورتى ناچار به پوشيدن لباس دوخته شد بايد كفاره بدهد و بنا بر احتياط در صورت ضرورت قبا و پالتو و كت را پشت و رو كرده بر دوش بيندازد و دست در آستين نكند. آية الله سيستانى: واجب اين است كه پشت و رو كند و دست از آستين آن بيرون نياورد و يا اينكه آن را پايين و بالا كند و بپوشد. آية الله فاضل: احتياط استحبابى است؛ و واجب است پيراهن را نيز بالا و پايين كند. آية الله گلپايگانى: ولى بايد براى آن كفاره بدهد و متعرض بقيه مسئله نشده اند.
5- . آيات عظام تبريزى، سبحانى، سيستانى: و بنا بر احتياط كفاره هم بدهد. آية الله خامنه اى: و بنا بر احتياط واجب بايد يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله زنجانى: ولى بايد كفاره بدهد. آية الله صافى: ولى بايد براى آن كفاره بدهد.

[284] م - لازم نيست جامه احرام را هميشه در برداشته باشد، بلكه جايز است آنها را عوض كند و براى شستن بيرون بياورد و براى حمام رفتن آنها را بِكند، بلكه جايز است براى حاجت(1) هر دو را بيرون بياورد و لخت شود.

[285] م - شخص محرم مى تواند از دو جامه احرام بيشتر بپوشد، مثل دو سه ردا و دو سه لنگ براى حفظ از سرما يا غرض ديگر.(2)

[286] م - اگر لباس احرام را عمداً نپوشد(3) يا لباس دوخته درحالى كه مى خواهد محرم شود بپوشد معصيت كرده است، ولى به احرام او ضرر نمى رساند(4) و احرامش صحيح است، و اگر از روى عذر باشد معصيت هم نكرده و احرامش صحيح است.

[287] م - گره زدن لباس احرام اشكال ندارد(5) ولى احتياط واجب آن است كه آن راد.

ص: 172


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى: و غير حاجت. آية الله سبحانى: و امثال اينها جائز است و در غير اين صورت لازم است همواره دو لباس احرام را بر تن داشته باشد.
2- . آية الله زنجانى، آية الله فاضل: ليكن همه آنها بايد شرايط لباس احرام را داشته باشند.
3- . آية الله زنجانى: يا لباسى را كه بر محرم حرام است درحالى كه مى خواهد محرم شود بپوشد...
4- . آية الله خامنه اى: اگر در حين احرام، از روى علم و عمد لباس دوخته را از تن بيرون نياورد، صحت احرامش خالى از اشكال نيست و احتياط واجب آن است كه پس از بيرون آوردن آن نيت و تلبيه را تكرار كند. آية الله سبحانى: پوشيدن دو جامه احرام وجوب نفسى دارد و اگر عمداً نپوشد و لبيك گويد معصيت كرده و بايد هرچه زودتر لباس دوخته را از تن بيرون آورد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط بايد لباس را بكند و محرم شود تا قطع به صحت احرام نمايد. آية الله مكارم: در صورت عمد خالى از اشكال نيست.
5- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى: احوط اين است كه ازار (لنگ) خويش را به گردن خود بلكه مطلقا گره نزند، ولو بعض آن را به بعض ديگر و با چيزى مانند سنجاق نيز آن را به هم وصل نكند. و احوط اين است كه ردا نيز گره زده نشود، ولى فرو كردن سوزن يا سنجاق در آن عيبى ندارد. آية الله زنجانى: بر مرد محرم، گره زدن لباس احرام و بستن آن با دكمه و كش و سنجاق و سنگ گذاشتن و مانند آن در صورت لزوم، جايز است و در غير اين صورت بايد از اين امور اجتناب كند و در هر حال، اين كار به احرام و عمره و حج، ضرر نمى زند. آية الله سبحانى: احتياط آن است كه لباس احرام را با سنجاق قفلى به هم وصل نكند ولى در حال ضرورت كه مثلاً گاهى در مشعرالحرام پيش مى آيد مانعى ندارد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: سنجاق زدن و گره زدن حوله احرام و سنگ گذاشتن بين دو طرف حوله، به نحوى كه حوله به صورت يقه پيراهن در آيد جايز نيست، و نيز نبايد پارچه احرام را چاك داده و مانند پيراهن بپوشد، بلى قرار دادن سنگ كوچك، در جامه احرام براى آنكه آن را سنگين كرده، و ردا را حفظ نمايد مانعى ندارد.

كه لنگ قرار داده به گردن گره نزند(1) و اگر از روى جهل يا نسيان گره زد احتياط آن است كه فوراً باز كند، ولى به احرامش ضرر نمى رساند و چيزى هم بر او نيست و سنگ در جامه احرام گذاشتن و بانخ بستن نيز جايز است.(2)

[288] م - شرط نيست در احرام بستن پاك بودن از حدث اصغر و اكبر، پس جايز است در حال جنابت و حيض و نفاس محرم شود، بلكه غسل احرام براى حائض و نفساء مستحب است.

[289] م - اگر پيراهن بپوشد بعد از آنكه محرم شد، لازم است كه پيراهن را شكاف دهد(3) و از پايين بيرون آورد، ولى اگر در پيراهن محرم شود، لازم نيستد.

ص: 173


1- . آية الله خامنه اى: گره زدن لنگ به گردن جايز نيست ولى سنجاق زدن و امثال آن و گره زدن بعض آن به بعض ديگر مانعى ندارد مادامى كه از صدق عنوان إزار خارج نشود. و همچنين در ردا گره زدن آن با سنجاق يا گيره يا با گذاشتن سنگ ريزه در دو طرف آن، بستن آن با نخ به نحو متعارف تا زمانى كه عنوان ردا بر آن صدق كند، جايز است.
2- . آية الله گلپايگانى: اگر بدون گِره باشد مانعى ندارد، به شرط آنكه دو طرف ردا را روى يكديگر نگذارد كه مثل گريبان شود. آية الله نورى: چنان كه جايز است بعضى از لباس احرام را به بعضى ديگر با سوزن و غير آن وصل كند.
3- . آية الله زنجانى: شكافتن پيراهن براى اين است كه بتواند پيراهن را از پايين بيرون آورد و اگر بدون شكافتن پيراهن بتواند آن را از پايين بيرون آورد شكافتن پيراهن لازم نيست، و در اين صورت كه بعد از احرام پيراهن پوشيده فرقى نيست كه عالم به مسئله بوده يا از روى جهل به مسئله پيراهن پوشيده باشد.

شكاف دهد(1) و از پايين بيرون آورد، و همين قدر لازم است آن را بكند و لباس احرام بپوشد و در هر دو صورت احرامش صحيح است.

[290] م - اگر فراموش كند احرام را و به خاطرش نيايد مگر بعد از اتمام همه واجبات و نتواند جبران كند احتياط در بطلان عمره او است، اگرچه صحت آن به نظر بعيد نيست،(2) ولى اگر اعمال حج را هم تمام كرد و يادش آمد عملش صحيح است.

استفتائات احرام

[291] س - كسى در وقت احرام اين طور قصد مى كند: محرم مى شوم يا احرام مى بندم، براى عمره تمتع يا غير آن، با توجه به اين مسئله كه فرموده ايد نيت

ص: 174


1- . آية الله بهجت: در هر دو صورتِ نزع، مخيط بايد بدون پوشاندن سر باشد. آية الله خامنه اى: در صورت علم و عمد، نظر معظّم له در ذيل مسئله 286 بيان شد. آية الله زنجانى: اين مطلب در صورتى است كه از روى جهل به مسئله در پيراهن محرم شده باشد و اگر از روى علم به مسئله در پيراهن محرم شده باشد، بايد آن را از پايين بيرون آورد و اگر لازم شد آن را بشكافد. آية الله سبحانى: اگر در پيراهن و مانند آنكه جلو بسته است محرم شود بايد آن را بشكافد و از پايين بيرون آورد و بايد كفاره دهد هرچند مضطر بوده باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: حكم آن در فرض عمد، در مسئله 286 گذشت.
2- . آية الله بهجت: محل تأمّل است صحيح بودن غير حج. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: صحت عمره او خالى از اشكال نيست و بايد احتياط ترك نشود. آية الله زنجانى: در عمره تمتع به ذيل 263 و در حج تمتع به ذيل 947 تا 949 عمل نمايد. آية الله سبحانى: اگر كسى احرام را فراموش كرد و تا بعد از همه واجبات عمره تمتع به خاطرش نيامد، چنانچه وقت و فرصت دارد به ميقات رفته و محرم مى شود و اگر امكان و يا وقت ندارد، از ادنى الحل محرم مى شود و عمره تمتع را مجدداً انجام مى دهد و اگر امكان رفتن به ادنى الحل نيست و درك وقوف اختيارى عرفه از دست مى رود، حج او به حج إفراد بدل مى شود ولى اگر بعد از اعمال حج متوجه شد كه محرم نشده، حج او صحيح است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: عمره او صحيح است. آية الله فاضل: عمره اش باطل است و بايد عدول به غير حج تمتع كند و همين طور است اگر ترك احرام از روى جهل باشد. آية الله مكارم: عمره و حج او صحيح است.

احرام لازم نيست، بلكه ممكن نيست، اين احرام چه صورت دارد؟

ج - به احرام ضرر نمى زند هرچند قصد احرام لازم نيست(1) و احرام امر قصدى نيست، بلكه اگر شخص به قصد حج يا عمره تلبيه بگويد محرم مى شود هرچند قصد احرام نكند.

[292] س - زنى قبل از احرام براى عمره تمتع، مى دانست كه عادت ماهانه او ده روز است و قبل از احرام حج، اعمال عمره تمتع را نمى تواند انجام دهد، مع ذلك، نيت عمره تمتع كرد، آيا در برگرداندن نيت احرام عمره تمتع به حج افراد، بايد چه كند؟

ج - نيت را به حج افراد برگرداند(2) و اشكال ندارد، بلى اگر با التفات به اينكهد.

ص: 175


1- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى، مكارم: لازم است و تفصيل اين مسئله در ذيل بحث نيت در واجبات احرام گذشت. آية الله تبريزى، آية الله خويى: همين كه به قصد عمره و يا حج تمتع تلبيه واجب را گفت، محرم مى شود و قصد احرام، همين است. آية الله نورى: قصد احرام به اين است كه قصد احرام حج يا عمره كند و لازم است كه احرام را به اين قصد انجام دهد.
2- . نظر آيات عظام در مسئله 221 گذشت. آية الله بهجت: در صورتى كه قصدش انجام وظيفه بوده كفايت مى كند و حج افراد به جا مى آورد. آية الله تبريزى: اين در صورتى است كه در حال احرام حائض باشد چنان كه ظاهر سؤال است ولى اگر بعد از احرام حائض شد مخير است بين اينكه حج افراد به جا آورد و بعد از فراغت، عمره مفرده به جا آورد و بين اينكه اعمال عمره تمتع را بدون طواف و نمازش به جا آورد به اين ترتيب كه سعى و تقصير نموده و براى حج احرام بسته به عرفات و منا برود و پس از فراغ از اعمال منا قضاى طواف عمره و نماز آن را قبل از طواف حج به جا آورد. آية الله زنجانى: اگر به قصد انجام وظيفه، محرم شده و خيال كرده وظيفه اش عمره تمتع است، احرامش احرام حج افراد خواهد بود؛ و در غير اين صورت احرامش باطل است و بايد مطابق ذيل مسئله 215 رفتار نمايد. آية الله خويى: اگر در حال احرام تا آخرين زمان ممكن براى اتيان اعمال عمره تمتع حائض بوده، فتواى ايشان در دست نيست كه آيا احرامش براى عمره تمتع باطل است يا مى تواند آن را به عنوان حج افراد قرار دهد، گرچه در استفتائات حكم به بطلان احرام براى حج افراد شده، اگر زن در وقت احرام حائض بود و گمان مى كرد تا آخر وقت پاك نمى شود و بعداً كشف خلاف شد. آية الله سبحانى: و اگر قصدش انجام وظيفه بوده باشد، كفايت مى كند و در صورت التفات اگر به نيت عدول، قصد حج افراد كند اشكال ندارد.

نمى تواند عمره تمتع را انجام دهد و اگر انجام دهد صحيح نيست به نيت عمره تمتع محرم شود، صحت اين احرام، بلكه حصولِ جدّ به آن، محل اشكال است.

[293] س - مردها معمولاً براى احرام، يك حوله به عنوان لنگ به كمر مى بندند و يكى هم بر روى شانه ها مى اندازند، ولى بعضى افراد براى اينكه موقع وزش باد و يا سوار شدن ماشين عورت آنها ظاهر نشود اضافه بر آن دو حوله، يك متر چلوار ندوخته از وسط پا عبور مى دهند به نحوى كه دو طرف پارچه از جلو و عقب زير حوله قرار مى گيرد، آيا اين عمل صحيح است يا اشكال دارد؟

ج - اشكال ندارد.(1)

[294] س - آيا مى شود براى كسى كه قادر بر تلبيه گفتن نيست نايب گرفت يا خير؟

ج - اخْرَس (لال) بايد با انگشت به تلبيه اشاره كند و زبانش را هم حركت دهد، و نايب گرفتن كافى نيست.(2)

[295] س - كسى كه در گذشته حج واجبش را انجام داده و بنا دارد حج مستحبىد.

ص: 176


1- . آية الله سبحانى، آية الله مكارم: ولى بهتر اجتناب از اين گونه كارهاست.
2- . آية الله بهجت: شخص گنگ و لال با انگشت خود همراه با نيت قلبى به تلبيه اشاره نموده و زبان خود را حركت دهد و اگر ممكن نباشد كه اين كار را خودش انجام دهد نايب بگيرد كه به جاى او تلبيه بگويد. آيات عظام تبريزى، خويى، فاضل، مكارم: بهتر است نايب هم بگيرد. آية الله سبحانى: لال و كر مادرزاد زبان خود را مانند كسانى كه «لبيك» مى گويند حركت دهد و با انگشت اشاره كند و اگر براى عارضه اى زبان او بند آمده باشد با اخطار در قلب به شيوه اى كه گفته شد عمل كند. آية الله سيستانى: اگر در اثر عارضه اى لال شده است و الفاظ تلبيه را مى داند، به مقدارى كه مى تواند تلفظ كند و اگر نتواند زبان و لب را به آن حركت دهد و همراه با آن در قلب اخطار نمايد و با انگشت به آن اشاره كند و اگر لال و كر مادرزاد است و مانند آن، پس زبان و لب را مانند كسانى كه تلفظ مى كنند حركت دهد و با انگشت اشاره كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: نايب هم بگيرد رجائاً كه از طرف او به طور صحيح بگويد.

به جا آورد، ولى از روى ناآگاهى و يا فراموشى در نيت احرام عمره مى گويد «احرام عمره تمتع از حج تمتع از حجة الاسلام مى بندم قربة الى الله»، آيا آوردن و در نيت داشتن حجة الاسلام، درحالى كه حج مستحبى است، اشكال دارد يا خير؟

ج - اشكال دارد(1)، مگر آنكه اشتباه لفظى باشد و قصدش اين بوده عمره اى كه وظيفه او است انجام دهد و اسمش را حجة الاسلام گذاشته باشد.

[296] س - اگر كسى بداند در صورت صحيح نگفتن تلبيه، محرم نمى شود و تلبيه را غلط بگويد و اعمال حج را انجام دهد، آيا اعمالش صحيح است يا نه؟

ج - چنانچه از روى عمد بوده صحيح نيست و اگر عمدى نبوده و از روى فراموشى يا ندانستن مسئله بوده، در فرض مرقوم بعيد نيست صحت عمل.(2)

[297] س - اگر كسى تلبيه را غلط بگويد و بعد از وقوفين و قبل از اتمام اعمال حج فهميد كه صحيحاً محرم نشده است، آيا وظيفه او نسبت به ساير اعمال، و همچنينت.

ص: 177


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى: مانعى ندارد. آية الله سبحانى: نيت عمدى اشكال دارد.
2- . آية الله بهجت: به مسئله 290 مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر در احرام عمره بوده، صحت عمل او خالى از اشكال نيست و بايد احتياط كند. آية الله زنجانى: اگر خيال مى كرده تلبيه را صحيح مى گويد در عمره تمتع مطابق ذيل مسئله 263 و در حج تمتع به حواشى مسئله 947 تا 949 عمل كند. آية الله سبحانى: اگر كسى تلبيه را غلط بگويد و محرم شود و اعمال عمره را انجام دهد، چنانچه از روى عمد باشد عمره او باطل است و در صورت فراموشى يا ندانستن مسئله احتياطاً عمره را دوباره انجام دهد و اگر در احرام حج است چنانچه در اثنا متوجه شود آن را صحيح بگويد و چنانچه در پايان عمل ملتفت شود بعيد نيست كه عمل او صحيح باشد. آية الله سيستانى: اگر به مقدار تمكن تلبيه را گفته است و غلط بودن آن به حدى نبوده است كه صدق تلبيه نكند، چيزى بر او نيست. در غير اين صورت، اگر در احرام عمره باشد بنا بر احتياط واجب عمل باطل است و اگر در احرام حج باشد صحيح است. آية الله فاضل: با توجه به اينكه عالم به حكم بوده، اگر نسبت به موضوع جاهل بوده؛ يعنى نمى دانسته تلبيه را غلط مى گويد، حكم ترك احرام از روى جهل و سهو را دارد كه حكم آن در مسئله 290 گذشت.

عمره قبلى او چگونه است؟

ج - با فرض اينكه بعد از وقت جبران متوجه شده بعيد نيست صحت عمل، لكن احوط عدم اكتفا به اين حج است و اين احتياط ترك نشود.(1)

[298] س - ترجمه تلبيه

«لبَّيك، اللّهُمَّ لَبَّيك، لَبَّيك لا شَريك لَك لَبَّيك» چيست؟

ج - ترجمه جمله مذكور چنين است:(2) «اجابت مى كنم دعوت تو را، خدايا! اجابت مى كنم دعوت تو را، اجابت مى كنم دعوت تو را، شريكى نيست مر تو را، اجابت مى كنم دعوت تو را». و اگر كلمه «دعوت» را هم نگويد كفايت مى كند در مواردى كه بايد ترجمه را بگويد.

[299] س - لباس احرامى كه معلوم نيست از درآمد منبر است يا وجوهات شرعيه، آيا لازم است خمس آن را بدهد؟

ج - با فرض شك، لازم نيست، هرچند احتياط مطلوب است.(3)د.

ص: 178


1- . آية الله بهجت: به مسئله 290 مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: صحت عمل خالى از اشكال نيست و بايد احتياط نمايد. آية الله زنجانى: حكم مسئله قبل را دارد. آية الله فاضل، آية الله گلپايگانى: اين احتياط استحبابى است. آية الله سيستانى: اگر تلبيه را به مقدار تمكن ادا كرده است و غلط بودن آن به اندازه اى نيست كه صدق تلبيه نكند، عمل صحيح است. در غير اين صورت، اگر تلبيه عمره را غلط گفته است عمل او بنا بر احتياط باطل است و اگر تلبيه احرام حج باشد همان جا تلبيه بگويد و عملش صحيح است.
2- . آية الله نورى: با كمال ميل و شوق اجابت مى كنم دعوت تو را، خدايا! با كمال ميل و شوق اجابت مى كنم، اجابت مى كنم دعوت تو را با كمال ميل و شوق، شريكى نيست مر تو را، با كمال ميل و شوق اجابت مى كنم، اجابت مى كنم تو را.
3- . آية الله بهجت: در هر دو مورد به زايد از مؤونه سنه، خمس تعلّق مى گيرد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر سال بر آن گذشته باشد، لازم است خمس آن را بدهد. آية الله سبحانى: اما اگر با مقدارى تفحص وضع آن پولى كه با آن لباس احرامى را خريده و يا مى خواهد بخرد مشخص مى شود بايد تفحص كند. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب بايد با حاكم شرع به نسبت احتمال مصالحه كند. آية الله فاضل: و اين در صورتى است كه وجوهات شرعيه را به عنوان شهريه گرفته باشند، اما اگر به عنوان استحقاق يا خدمات دينى گرفته اند و سال بر آن گذشته است بايد خمس آن را بدهند.

[300] س - كسى كه به ديگران تلقين نيت و تلبيه مى كند و خودش فراموش كرده است كه نيت نمايد، وظيفه اش چيست؟

ج - اگر به قصد انجام عمره يا حج تلبيه نگفته، محرم نشده است و بايد در صورت امكان به ميقات برگردد و اگر ممكن نيست به خارج حرم برود و مجدداً محرم شود.(1)

[301] س - آيا لباس احرام منحصر در دو جامه است و بيشتر نبايد باشد؟

ج - مقدار واجب آن دو جامه است و زيادتر مانع ندارد.

مستحبات احرام

[302] م - مستحبات احرام چند چيز است:(2)

1. آنكه قبلاً بدن خود را پاكيزه نموده و ناخن و شارب خود را بگيرد و موى زير بغل و عانه را با نوره ازاله نمايد.

2. كسى كه قصد حج دارد از اول ماه ذى قعده و شخصى كه قاصد عمره مفرده است پيش از يك ماه موى سر و ريش را رها كند.(3)

3. آنكه پيش از احرام در ميقات غسل احرام بنمايد(4) و اين غسل از زن حائض و

ص: 179


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 215 گذشت.
2- . آية الله سيستانى: پاره اى از مستحبات و مكروهاتى كه اينجا ذكر شده مبتنى بر قاعده تسامح است، پس بايد رعايت آنها به قصد رجا باشد نه ورود. آية الله مكارم: اين امور و امور مربوط به ترك مكروهات را به قصد رجا به جا مى آورد.
3- . آية الله مكارم: و بعضى از فقها به وجوب آن قائل شده اند و اين قول گرچه ضعيف است احوط است.
4- . آية الله خامنه اى: مستحب است كه پيش از مُحرم شدن در ميقات و يا پيش از رسيدن به ميقات مثلاً در مدينه غسل كند و احوط آن است كه اين غسل را ترك نكند. آية الله زنجانى: بنا بر احتياط مستحب موكد، كسى كه مى خواهد محرم شود، براى احرام، غسل نمايد و انجام آن قبل از ميقات نيز صحيح است، چهار چيز غسل احرام را باطل مى كند: الف) پوشيدن پيراهن و به سربستن دستمال و روسرى و مقنعه براى مردان و زدن نقاب براى بانوان؛ ب) خوردن غذاى معطر؛ ج) اگر در ميقات يا حوالى آن غسل كرده چنانچه قبل از تلبيه گفتن بخوابد غسل او باطل مى شود؛ د) فاصله انداختن به مقدار يك روز... و ساير مبطلات وضو و غسل، غسل احرام را باطل نمى كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و كسى كه به خاطر عذر تمكن از غسل ندارد، رجائاً بدل از غسل تيمم نمايد.

نفساء نيز صحيح است و تقديم اين غسل به خصوص در صورتى كه خوف آن باشد كه در ميقات آب يافت نشود جايز است و در صورت تقديم، اگر در ميقات آب يافت شد مستحب است غسل را اعاده نمايد و بعد از اين غسل، اگر مكلف لباسى را پوشيد يا چيزى را خورد كه بر محرم حرام است(1) باز هم اعاده مستحب است و اگر مكلف در روز غسل نمود از غسل تا آخر شب آينده كفايت مى كند و همچنين اگر غسل در شب نمود تا آخر روز آينده كافى است ولى اگر بعد از غسل و پيش از احرام به حدث اصغر محدث شد غسل را اعاده نمايد.(2)

4. آنكه دو جامه احرام از پنبه باشد.(3)

5. آنكه احرام را به ترتيب ذيل ببندد، در صورت تمكن بعد از فريضه ظهر و در صورت عدم تمكن بعد از فريضه ديگر(4) و در صورت عدم تمكن از آن، بعد از شش يات.

ص: 180


1- . آية الله سبحانى: پوشيدن لباسى كه بر محرم حرام است يا خوردن چيزى كه بر محرم حرام است و استعمال طيب و روپوش زدن براى خانم ها و خوابيدن.
2- . آية الله بهجت: در انتقاض غسل سابق به غير نوم، تأمّل است و اظهر در نوم، عدم انتقاض است، و آنكه اعاده، شبيه به مستحب در مستحب است.
3- . آية الله سبحانى: سفيد و از پنبه باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و بهتر آن است كه در پارچه سفيد محرم شود و نيت احرام و نيت پوشيدن جامه احرام بلكه نيت كندن لباس دوخته را نيز بر زبان آورد.
4- . آية الله بهجت، ية الله فاضل: در صورت عدم تمكن از فريضه ادا، بعد از فريضه قضا محرم شود. آية الله خامنه اى: مستحب است كه بعد از نماز ظهر، يا بعد از هر نماز واجب ديگر و يا بعد از دو ركعت نماز مستحبى محرم شود و در برخى احاديث آمده است كه [پيش از احرام] شش ركعت نماز مستحب است و فضيلت بيشترى دارد. آية الله زنجانى: بنا بر احتياط مستحب موكد بعد از خواندن نماز - واجب يا مستحب - نيت كرده تلبيه بگويد؛ ولى خواندن نماز از زن در حال حيض و نفاس، مشروع نيست.

دو ركعت نماز نافله، در ركعت اول پس از حمد سوره توحيد و در ركعت دوم سوره جحد را بخواند و شش ركعت افضل است و بعد از نماز حمد و ثناى الهى را به جا آورد و بر پيغمبر و آل او صلوات بفرستد، آن گاه بگويد:

«أللّهُمَّ إنِّي أسْأَلُك أنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنِ اسْتَجابَ لَك، وَ آمَنَ بِوَعْدِك، وَ اتَّبَعَ أمْرَك، فَاِنِّي عَبْدُك، وَ في قَبْضَتِك، لا اوْقي إلّا ما وَقيتَ، وَ لا آخُذُ إلّا ما أعْطَيْتَ، وَقَدْ ذَكرْتَ الْحَجَّ، فَأسْألُك أنْ تَعْزِمَ لِي عَلَيْهِ عَلى كتابِك، وَ سُنَّةِ نَبِيِّك صَلَواتُك عَلَيْهِ وَآلِه، وَتُقَوِّيَنِي عَلى ما ضَعُفْتُ، وَ تُسَلِّمَ لِي مَناسكي في يُسْرٍ مَنْك وَ عافِيَة، وَ اجْعَلْنِي مِنْ وَفْدِك الّذي رَضِيتَ وَ ارْتَضَيْتَ وَ سَمَّيْتَ وَكتَبْتَ.

أللّهُمَّ إنِّي خَرَجْتُ مِنْ شُقَّة بَعيدَة، وَ أنْفَقْتُ مالِي ابْتِغاءَ مَرْضاتِك. أللّهُمَّ فَتَمِّمْ لِي حَجَّتِي وَ عُمْرَتِي. أللّهُمَّ إنّي اريْدُ التمتع بِالْعُمْرَةِ إلَى الْحَجِّ عَلى كتابِك، وَ سُنَّةِ نَبِيِّك صَلَواتُك عَلَيْهِ وَ آلِهِ، فَاِنْ عَرَضَ لِي عارِضٌ يَحْبِسُنَي، فَخَلِّنِي حَيْثُ حَبَسْتَنِي بَقَدَرِك الَّذي قَدَّرْتَ عَلَيَّ. أللّهُمَّ إنْ لَمْ تَكنْ حَجَّةً فَعُمْرَةً، أحْرَمَ لَك شَعْرِي وَ بَشَرِي وَ لَحمِي وَ دَمِي وَ عِظامِي وَ مُخّي وَ عَصَبِي مِنَ النِّساءِ وَ الثِّيابِ وَ الطِّيْبِ، أبْتَغِي بِذلِك وَجْهَك وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ».

6. هنگام پوشيدن دو جامه احرام بگويد:

«اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذِي رَزَقَنِي مَا اواري بِهِ عَوْرَتي، وَ اؤَدِّي فِيْهِ فَرْضِي، وَ أعْبُدُ فِيْهِ رَبِّي، وَ أنْتَهِي فِيْهِ إلى ما أمَرَنِي، الْحَمْدُ للهِِ الَّذِي قَصَدْتُهُ فَبَلَّغَنِي، وَ أردْتُهُ فَأعانَنِي وَ قَبِلَنِي وَ لَمْ يَقْطَعْ بِي، وَ وَجْهَهُ أرَدْتُ فَسَلَّمَنِي فَهُوَ حِصْنِي وَ كهْفِي وَ حِرْزِي وَ ظَهْرِي وَ مَلاذِي وَ مَلاذِي وَ رَجائي وَ مَنْجايَ وَ ذُخْرِي وَ عُدَّتِي في شِدَّتِي وَ رَخائِي».

7. آنكه تلبيه ها را در حال احرام تكرار كند؛ خصوصاً در موارد آينده:

الف) وقت برخاستن از خواب.

ب) بعد از هر نماز واجب و مستحب.

ج) وقت رسيدن به سواره.

د) هنگام بالا رفتن از تلّ يا سرازير شدن از آن.

ص: 181

ه) وقت سوار شدن يا پياده شدن.

و) آخر شب.

ز) اوقات سحر.

زن حائض و نفساء(1) نيز اين تلبيه ها را بگويند.

و شخص متمتع، تلبيه گفتن او در عمره مستمر خواهد بود تا آنكه خانه هاى مكه را ببيند و اما تلبيه حج تا ظهر روز عرفه مستمر است.(2)

مكروهات احرام

[303] م - مكروهات احرام چند چيز است:

1. احرام در جامه سياه(3)، و افضل احرام در جامه سفيد است.

2. خوابيدن محرم بر رخت(4) و بالش زرد رنگ.

3. احرام بستن در جامه چركين و اگر جامه در حال احرام چرك شود بهتر آن است كه مكلف مادامى كه در حال احرام است آن را نشويد.

4. احرام بستن در جامه راه راه.(5)

5. استعمال حنا پيش از احرام، در صورتى كه اثر آن تا حال احرام باقى بماند.(6)

ص: 182


1- . آية الله بهجت، آية الله فاضل:... و جنب.
2- . آية الله بهجت: و همچنين بر مردان مستحب است تلبيه را بلند بگويند.
3- . آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: بلكه احوط ترك آن است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بلكه اولى ترك پوشيدن هر پارچه رنگ شده است مگر رنگ سبز كه در بعضى روايات معتبره استثنا شده است.
4- . آية الله بهجت: بر بالش سياه رنگ.
5- . آية الله سيستانى: احرام بستن در جامه نقشه دار و مانند آن.
6- . آية الله بهجت: اظهر جواز استعمال حنا است قبل از احرام، هرگاه اثر آن باقى بماند تا حال احرام. آية الله سبحانى: بستن حنا و رنگ كردن موها قبل از احرام به رنگى كه براى زنان آرايش به حساب بيايد و رنگ آن تا وقت احرام باقى بماند ولى رنگى كه مطابق رنگ طبيعى موى زن مى باشد مكروه نيست و احتياط آن است كه در حال احرام از آن رنگ نيز استفاده نكند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: با قصد زينت خلاف احتياط است. آية الله مكارم: اگر قصد زينت داشته باشد اشكال دارد و فرقى ميان حنا و رنگ هاى امروز نيست.

6. حمام رفتن، و اولى آن است كه محرم بدن خود را با كيسه و مثل آن نسايد.(1)

7. لبيك گفتن محرم در جواب كسى كه او را صدا نمايد.(2)

مُحرّمات احرام

اول - شكار صحرايى كه وحشى باشد، مگر در صورتى كه ترس داشته باشد از آزار آن.(3)

[304] م - خوردن گوشت شكار بر محرم حرام است؛ چه خودش شكار كند يا غير خودش، چه مُحرم شكار كند يا غير مُحرم.(4)

[305] م - نشان دادن شكار به شكارچى حرام است و همين طور اعانت او به هر نحوى حرام است.

[306] م - اگر مُحرمى صيد را ذبح كند در حكم ميته خواهد بود بنا بر مشهور و به

ص: 183


1- . آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: اولى بلكه احوط آن است كه محرم بدن خود را با كيسه و مثل آن نسايد. آية الله خامنه اى: رفتن به حمام و شستن بدن با كيسه و مانند آن نيز در حال احرام مكروه است. آية الله سبحانى: رفتن به حمام هاى عمومى كه شرايط خاصى داشته باشد. آية الله مكارم: كراهت حمام رفتن ثابت نيست ولى بدن خود را با كيسه و مثل آن نمالد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: بلكه احوط ترك آن است. آية الله فاضل: و همچنين ساييدن صورت، چنانچه نداند موجب بيرون آمدن خون مى شود و همچنين كشتى گرفتن.
3- . آية الله سيستانى: حيوانى كه در اصل وحشى باشد، هرچند بالعرض اهلى شده باشد و فرقى نمى كند كه حلال گوشت باشد يا حرام گوشت و علاوه بر شكار كردن، كشتن و مجروح ساختن بلكه هرگونه ايذاى آن حرام است.
4- . آية الله سبحانى: اگر محرمى شكار را سر ببرد بر محرم و غير محرم خوردن آن حرام است ولى اگر با تير يا سگ هاى شكارى در غير حرم شكار كند خوردن آن بر محرم حرام است ولى بر غير محرم حرام نمى باشد. آية الله سيستانى: حتى اگر غير محرم آن را در غير حرم شكار كرده باشد. آية الله مكارم: خواه قبل از احرام خودش شكار كرده باشد يا نه.

احتياط واجب هم درباره مُحرم و هم مُحِل.(1)

[307] م - شكار دريايى مانع ندارد و آن حيوانى است كه تخم و جوجه، هر دو را در دريا كند.(2)

[308] م - ذبح و خوردن حيوانات اهلى، مثل مرغ خانگى و گاو و گوسفند و شتر مانع ندارد.

[309] م - پرندگان،(3) جزو شكار صحرايى مى باشند و ملخ نيز در حكم شكار صحرايى است.(4)د.

ص: 184


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: صيدى را كه محرم ذبح كرده بر محرم و محل حرام است. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله قبلى مراجعه شود. آية الله سيستانى: اگر محرم در بيرون حرم صيد را با شكار كردن يا پس از آن كشته باشد، بنا بر احتياط خوردن آن گوشت بر مُحلّ نيز حرام است و همچنين حرام است بر مُحل صيدى كه آن را محل يا محرم در حرم شكار يا ذبح كرده باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر محرم صيدى را شكار كند و يا آن را ذبح كند ميته خواهد بود، پس بر محرم و غير محرم حرام است خوردن آن، بلكه نماز خواندن در پوست آن نيز جايز نيست. آية الله فاضل: اگر محرمى صيد را ذبح كند، از نظر خوردن در حكم ميته خواهد بود، در صورتى كه ذبح يعنى بريدن رگ هاى چهارگانه، به دست محرم باشد اما چنانچه با پرتاب تير صيد كرده باشد، به احتياط واجب در حكم ميته است. بدون فرق بين آنكه محرم از آن استفاده نمايد يا مُحل.
2- . آيات عظام تبريزى، سيستانى، گلپايگانى: حيوان دريايى آن است كه فقط در آب زندگى كند. آية الله زنجانى، آية الله نورى: و در آن هم زندگى كند. آية الله سبحانى: مقصود از آن حيوانى است كه زير آب زندگى مى كند بنابراين پرندگان دريايى كه گاهى در آب و گاهى در خشكى زندگى مى كنند از گروه حيوانات دريايى به شمار نمى آيند. آية الله فاضل: زندگى او در دريا باشد به نظر عرف. آية الله مكارم: و زندگى در دريا كند بنا بر احتياط واجب.
3- . آية الله سبحانى: پرندگان وحشى.
4- . آية الله سبحانى: محرم نبايد به قصد كشتن پا روى ملخ بگذارد و در راه رفتن مواظب باشد حتى الامكان پا روى آنها نگذارد مگر اينكه (به واسطه ى زياد بودن ملخ در سطح شهر) اين كار موجب اختلال در حركت شود و حرجى گردد، در اين صورت كفاره ندارد ولى اگر بى مبالاتى و سهل انگارى نمود براى كشتن به تعداد انگشتان دست مقدارى آرد گندم و اگر زياد بود يك گوسفند كفاره بدهد.

[310] م - احتياط واجب آن است كه زنبور را نكشد، اگر قصد اذيت او را نداشته باشد.(1)

[311] م - نگاه داشتن صيد حرام است، اگرچه خودش مالك آن باشد.(2)

[312] م - اگر پرنده اى كه نزد اوست «پر» در نياورده يا پر او را چيده اند، واجب است(3) آن را حفظ كند تا پر درآورد و آن را رها كند، بلكه بعيد نيست كه واجب باشد(4) حفظ بچه صيد را؛ مثل آهو بره، تا بزرگ شود و رها كند آن را.

[313] م - هر شكارى كه حرام است، جوجه و تخم آن نيز حرام است.(5)د.

ص: 185


1- . آية الله بهجت، آية الله زنجانى: در اين صورت نبايد بكشد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: كشتن عمدى زنبور مقدارى طعام كفاره دارد و در صورتى كه كشتن به جهت دفع اذيت باشد كفاره ندارد. آية الله سبحانى: كشتن زنبورى كه احتمال دارد به انسان آسيب برساند اشكال ندارد و در غير اين صورت حرام است و در هر حال (چه قصد اذيت داشته يا نداشته) كفاره دارد و كفاره آن دادن مقدارى آرد گندم به فقير است؛ ولى كشتن حيواناتى مانند مار و مورچه و موش و رتيل و عنكبوت و انواع سوسك ها و جيرجيرك ها و امثال اينها از محرمات احرام حساب نمى شود. ليكن اگر محرم از ناحيه آنها اذيتى نمى شود نبايد آنها را بكشد و يا به آنها اذيت برساند و چنانچه اين كار را انجام داد استغفار كند. آية الله سيستانى: نظر ايشان در مسئله 313 خواهد آمد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: متعرض حكم مسئله نشده اند. آية الله فاضل: زنبور عسل باشد يا زنبورهاى ديگر.
2- . آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: چه خودش آن را شكار كرده باشد، پيش از احرام يا بعد از آن، و چه ديگرى شكار كرده باشد و چه شكار در حرم صورت گرفته باشد، چه در بيرون آن، اگر با خود همراه داشته باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر صيد را با خود آورده باشد وقتى محرم شد از ملك او بيرون مى رود و بايد آن را رها كند. آية الله فاضل: اگر قبل از احرام با خود آورده باشد بايد آن را رها كند و با خود نگاه ندارد.
3- . آية الله بهجت: در موردى كه دليل خاص نباشد واجب نيست. آية الله خويى، آية الله گلپايگانى: متعرض اين مسئله نشده اند.
4- . آية الله تبريزى، آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
5- . آية الله سيستانى: بعيد نيست حرمت برداشتن، شكستن و خوردنِ تخم آنها بر محرم، و به احتياط واجب نبايد ديگرى را در اين امر كمك كند.

بدان كه در شكار احكام بسيارى است و چون محلِ حاجتِ چندان نيست، از بيان آنها خوددارى شد.(1)

دوم - جماع كردن با زن، و بوسيدن و دست بازى كردن(2) و نگاه به شهوت،(3) بلكه هر نحو لذت و تمتعى بردن.(4)

[314] م - اگر كسى در احرام عمره تمتع از روى علم و عمد، با زن، چه در قُبُل و چه در دُبر و يا با مرد جماع كند، ظاهراً عمره اش باطل نشود(5) وليكن موجب كفارهت.

ص: 186


1- . آية الله سيستانى: همان گونه كه شكار حيوانات صحرايى حرام است، كشتن همه حيوانات حرام است به جز: الف) حيوانات اهلى هرچند وحشى شده باشند. ب) مرغى كه قادر بر پرواز نيست مانند مرغ خانگى. ج) آنچه كه مُحرِم از آن بر خود مى ترسد يا قصد جان او را داشته باشد از درندگان و مارها و غير آنها پس كشتن اينها بر محرم جايز است. د) پرندگان شكارى اگر كبوتران حرم را اذيت كنند. ه) مار بد و عقرب و موش و همچنين تيراندازى و سنگ انداختن به كلاغ و لاشخور جايز است.
2- . آية الله سيستانى: و همچنين بلند كردن يا در آغوش گرفتن با شهوت.
3- . آية الله سيستانى: در صورتى كه نگاه كردن به همسر از روى شهوت موجب خروج منا شود، لازم است از آن پرهيز كند و احتياط مستحب آن است كه اگر موجب خروج منا هم نشود پرهيز كند.
4- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: محرم مى تواند به غير از جماع و بوسيدن و لمس و نگاه به شهوت و ملاعبه، از عيال خود لذت برد بنا بر اظهر (مانند التذاذ از صدا و يا سخن گفتن با او) گرچه احوط ترك استمتاع است مطلقاً. آية الله زنجانى: جماع كرد با زن و بوسيدن او از روى شهوت و ملامسه او در صورتى كه با قصد لذت يا خروج منا همراه باشد و همچنين نگاه كردن به او چنانچه با قصد لذت و خروج منا همراه باشد، بر محرم حرام است و احتياط مستحب در ترك مطلق تمتعات است. آية الله سيستانى: محرم مى تواند از همنشينى و صحبت و مانند آن با عيال خود لذت ببرد ولى احتياط مستحب ترك استمتاع است مطلقا. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: براى زنان، همين حكم نسبت به مردان صادق است اگرچه از محارم زن باشند. آية الله فاضل: مرد نسبت به زوجه خودش. آية الله مكارم: نگاه و لمس بدون قصد لذت مانعى ندارد و احتياط آن است كه بوسيدن بدون قصد لذت را نيز ترك نمايد.
5- . آية الله بهجت: عمره اش باطل است لكن بايد عمره را تمام كند و دوباره اعاده نمايد و بعد حج تمتع به جا آورد و اگر وقت تنگ باشد حج او مبدل به افراد مى شود و بايد از حج، عمره مفرده به جا آورد و احوط اعاده حج است در سال آينده. آية الله خويى: ايشان متعرض جماع با مرد نشده اند. آية الله سيستانى: اگر بعد از تمام شدن سعى باشد و همچنين در عمره مفرده. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر پيش از سعى باشد عمره او فاسد است و بايد احتياطاً آن را تمام كند و بعد از تمام كردن عمره پيش از حج، واجب است عمره را اعاده نمايد و يك شتر كفاره بر او واجب است و اگر وقت اتمام و اعاده ندارد آن عمره فاسد را قطع كند و اعاده نمايد و اگر نتواند به واسطه تنگى وقت آن را پيش از حج اعاده كند حج او افراد مى شود و بايد بعد از حج عمره مفرده به جا آورد، ولى بايد به همان احرام عمره باقى بماند و احتياطاً به يكى از مواقيت خارج مكه برود و تجديد نيت جهت حج افراد بنمايد و احوط اعاده حج است در سال آينده. آية الله فاضل: حرمت نفسى و ذاتى وطى با مرد گرچه خيلى شديد و موجب حد است ليكن ارتباط آن با احرام محل اشكال است.

است كه بيان آن مى آيد(1) و احتياط آن است كه اگر اين عمل پيش(2) از سعى واقع شد عمره را تمام كند و آن را دو مرتبه به جا آورد(3) و اگر وقت تنگ است حج افراد(4) به جا آورد و بعد از آن عمره مفرده(5) به جا..

ص: 187


1- . آية الله فاضل: بنا بر احتياط موجب كفاره است. آية الله مكارم: كفاره آن بنا بر احتياط يك شتر است.
2- . آية الله سيستانى: احتياط واجب اين است كه عمره اش را تمام كند و پس از آن حج به جا آورد و در سال آينده هر دو را دوباره به جا آورد و اگر در عمره مفرده باشد نيز عمره اش باطل است و واجب است در مكه بماند تا ماه ديگر قمرى و برود از يكى از مواقيت پنج گانه محرم شود و عمره را اعاده كند و به احتياط واجب احرام از خارج حرم كافى نيست.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: از اينجا تا آخر در مناسك ايشان نيست بلكه به جاى آن آمده است: «و در صورت عدم امكان سال ديگر حج را اعاده نمايد».
4- . آية الله سبحانى: عدول به حج إفراد خلاف احتياط است لذا عمره را اتمام كند و اگر وقت دارد اعاده نمايد و اگر وقت ندارد براى حج محرم شود و حج خود را با همان عمره به پايان ببرد و احتياط مستحب سال بعد حج را اعاده نمايد و در هر صورت كفاره بر او يك شتر واجب شده است كه مخير است در مكه و يا در منا و در صورت تأخير در محل خود انجام دهد. آية الله فاضل: ظاهراً عمره باطل نمى شود، لذا اگر وقت تنگ است حج تمتع را به جا آورد و احتياط مستحب آن است كه سال بعد حج را اعاده كند. و اگر اين عمل در عمره مفرده قبل از سعى واقع شده بايد اين عمره را تمام كند و يك شتر كفاره بدهد و در ماه بعد نيز يك عمره مفرده ديگر انجام دهد. (اگرچه اصل آن مستحب بوده) و محل احرام عمره دوم در صورتى كه در عمره اول از يكى از مواقيت معروفه محرم شده همان جاست والاّ از ادنى الحل است. همان طور كه در صورت عدم تمكن از رفتن به مواقيت مى تواند از ادنى الحل محرم شود. آية الله مكارم: اگر وقت تنگ است عمره را اعاده نكند و حج تمتع را ادامه دهد.
5- . آية الله زنجانى: و بعد از حج و گذشتن ايام تشريق عمره مفرده....

آورد و احتياط بيشتر آن است كه سال ديگر حج را اعاده كند.

[315] م - اگر در عمره تمتع اين عمل را از روى علم و عمد پس از سعى مرتكب شود، كفاره بر او واجب مى شود و كفاره(1) بنا بر احتياط واجب يك شتر است؛ چه ثروتمند باشد يا نباشد.

[316] م - اگر در احرامِ حج اين عمل را از روى علم و عمد به جا آورد، اگر قبل از وقوف به عرفات بوده حج او فاسد است مسلّماً، و اگر بعد از وقوف به عرفات و قبل از وقوف به مشعرالحرام بوده، حج او فاسد است بنا بر اقوى(2)، و در هر دو صورتك.

ص: 188


1- . آية الله بهجت: كفاره اش يك شتر است. آية الله تبريزى: كفاره اش يك گوسفند است و بنا بر احتياط يك شتر و يا يك گاو. آية الله خامنه اى: كفاره اش يك شتر است. آية الله خويى، آية الله نورى: بنا بر احتياط واجب يك شتر است براى كسى كه بتواند شتر تهيه كند، و يك گاو است اگر متوسط باشد و نتواند شتر تهيه كند، و يك گوسفند است اگر مُعْسِر باشد و نتواند گاو تهيه كند. آية الله زنجانى: در كفاره بين شتر و گاو و گوسفند، مخير است؛ و اگر قبل از اتمام سعى، مرتكب شود در اين صورت نيز عمره او فاسد نمى شود و كفاره آن يك شتر است. آية الله سبحانى: كفاره اش يك شتر است و فرقى بين فقير و ثروتمند نيست و اگر از آن عاجز باشد ساقط مى شود. آية الله سيستانى: كفاره اش بنا بر احتياط يك شتر و يا يك گاو است. آية الله صافى: كفاره آن اگر متمكن است يك شتر والاّ يك گاو است. آية الله فاضل: كفاره اش يك شتر و يا يك گاو و يا يك گوسفند است به اختيار خودش اگرچه بهتر آن است كه شتر را كفاره دهد. آية الله گلپايگانى: و كفاره او اگر ثروتمند باشد يك شتر، و اگر فقير باشد يك گوسفند، و در متوسط الحال يك گاو است، و اظهر تخيير بين سه چيز است مطلقاً.
2- . آية الله بهجت، آية الله گلپايگانى: در اين صورت حج او فاسد است على الأشهر. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: اگر اين عمل قبل از وقوف در مزدلفه صورت گرفته باشد، بايد حج در سال آينده اعاده شود. (و آية الله سيستانى اضافه مى فرمايد: چه حج واجب باشد چه مستحب). آية الله زنجانى: در هيچ يك از دو صورت، حج، فاسد نمى شود، ليكن سه امر واجب مى گردد: الف) اگر قبل از درك ركن مشعر باشد سال آينده حجى كه از نظر نوع مانند حج امسال باشد به جا آورد، هرچند حج اول او استحبابى باشد؛ ب) يك شتر قربانى كند؛ ج) از يكديگر جدا شوند و در سال بعد نيز اگر از همان مسير سال قبل به عرفات مى روند پس از رسيدن به محل معصيت از يكديگر جدا شوند. و زن در صورتى كه محرم بوده و اين عمل از روى علم و عمد و اختيار از او صادر شده بايد شتر قربانى كند و سال بعد حج به جا آورد و اگر شوهرش او را مجبور كرده بايد قربانى زن را نيز بپردازد و در اين صورت حج سال بعد بر زن واجب نيست. و در هر حال براى وجوب جدايى كافى است كه در اين معصيت يكى از آنها علم و عمد و اختيار داشته باشد. كفاراتى كه در باب جماع مى آيد مخصوص به جماع با همسر است. آية الله سبحانى: اگر اين عمل تا قبل از وقوف مشعر واقع شود احكام چهارگانه مترتب است: الف) حج او صحيح است (ولى به شرحى كه مى آيد هم عقوبت و هم كفاره دارد). ب) بايد اعمال حج را پايان برساند و بايد زن و مرد با هم خلوت نكنند تا اعمال حج را تمام كنند. ج) در سال آينده دوباره حج را به عنوان عقوبت انجام دهد و در صورتى كه از همان راه قبلى قصد حج كنند پس از رسيدن به محل معصيت از هم جدا شوند تا اتمام مناسك. د) بايد يك شتر كفاره بدهد و در صورت عجز يك گوسفند كفاره بدهد و از اينجا حكم مسئله بعد هم بيان شد. آية الله فاضل: ظاهراً حج او در هر دو صورت صحيح است ولى بايد يك شتر و در صورت عجز يك گاو كفاره بدهد و بايد زن و شوهر با هم خلوت نكنند تا اعمال مناسك خود را تمام كنند و سال بعد بايد حج تمتع به عنوان عقوبت انجام دهند. و همچنين در سال بعد در صورتى كه از همان راه قبلى قصد حج كنند، پس از رسيدن به محل معصيت بايد از هم جدا شوند تا اتمام مناسك. و زن هم اگر در احرام بوده و به عمل راضى شده همين حكم را دارد و اگر مجبور شده كفاره اش به عهده شوهر است. آية الله نورى: و بايد زن و شوهر با هم خلوت نكنند تا اعمال مناسك خود را تمام كنند و همچنين در سال بعد، در صورتى كه از همان راه قبلى قصد حج كنند، پس از رسيدن به محل معصيت بايد از هم جدا شوند تا اتمام مناسك.

كفاره آن يك شتر است.(1)

[317] م - در اين دو صورت كه حج فاسد شد بايد حج را تمام كند و در سال ديگر نيز حج به جا آورد.(2)ت.

ص: 189


1- . آية الله بهجت: كفاره اين عمل در صورت تمكن يك شتر و در صورت عجز يك گاو و در صورت عجز يك گوسفند مى باشد. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: در صورت تمكن يك شتر و در صورت عجز يك گوسفند كفاره بدهد.
2- . آيات عظام در مناسك خود، اضافه بر كلام حضرت امام رحمه الله متعرّض تفريق و جدايى بين زن و شوهر در حج امسال و سال آينده شده اند. آية الله زنجانى: گذشت كه حج فاسد نشده است هرچند در برخى صورت ها بايد سال بعد حج به جا آورد. آية الله سبحانى، آية الله فاضل: گذشت كه حج فاسد نشده است.

[318] م - اگر اين عمل بعد از وقوف به عرفات و مشعر واقع شد دو صورت دارد: يكى آنكه: قبل از تجاوز از نصفِ طواف نساء مرتكب شده، در اين صورت حج او صحيح است، و فقط بايد كفاره بدهد.(1)

دوم آنكه: بعد از تجاوز از نصف طواف نساء(2) مرتكب شده، پس حج او صحيحء.

ص: 190


1- . آية الله بهجت: اگر اين عمل در دور سوم طواف نساء باشد و همچنين اگر در دور چهارم باشد، بنا بر احتياط و اگر بعد از دور پنجم طواف نساء بوده كفاره نيز ندارد على الأظهر الأشهر اگرچه احوط كفاره است. آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: اگر اين عمل پيش از طواف نساء و يا قبل از تمام شدن شوط پنجم باشد، حج او صحيح است ولى بايد كفاره بدهد. آية الله خامنه اى: ما بين مشعر و اتمام طواف نساء اگر آميزش جنسى شود حج صحيح است و فقط بايد كفاره بدهد، ولى اگر پس از طواف نساء باشد كفاره هم ندارد. در باب حكم اثناى طواف نساء و اينكه آيا عبور از نصف در حكم تمام طواف است يا عبور از شَوط پنجم، ميان فقها بحث است كه محل ابتلا نيست. آية الله سيستانى: اگر اين عمل قبل از طواف نساء و يا قبل از اتمام شوط چهارم طواف نساء باشد، حجش صحيح و كفاره دارد و اگر بعد از آن باشد كفاره هم ندارد. آية الله فاضل: اگر قبل از تمام شدن شوط سوم باشد حج او صحيح و كفاره دارد. آية الله مكارم: اگر قبل از طواف نساء اين عمل صورت گيرد، حجش صحيح ولى گناه كرده است و كفاره آن يك شتر است.
2- . آية الله بهجت، آية الله مكارم: حكم آن در صورت اول گذشت. آية الله تبريزى، خويى: بعد از شوط پنجم كفاره ندارد. آية الله زنجانى: اگر اين عمل بعد از اتمام شوط چهارم طواف نساء باشد كفاره ندارد و اگر قبل از آن و بعد از مشعر باشد قربانى شتر و جدايى زن و مرد واجب مى شود و تكرار حج واجب نمى شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بعد از تجاوز از 5 شوط اگر مرتكب شود، حج او صحيح و كفاره نيز ندارد، اگرچه احوط است. آية الله فاضل: اگر اين عمل بعد از تمام شدن شوط سوم باشد كفاره نيز ندارد. آية الله نورى: بعد از تمام شدن شوط پنجم طواف نساء.

است و كفاره هم ندارد بنا بر اقوى.(1)

[319] م - اگر زنى را از روى شهوت ببوسد، كفاره آن يك شتر است(2) و اگر بدون شهوت ببوسد كفاره آن يك گوسفند است(3) و احتياط مستحب آن است كه يك شتر كفاره بدهد.د.

ص: 191


1- . آية الله نورى: على الأظهر الاشهر، گرچه احوط كفاره است.
2- . آية الله بهجت: اگر او را از روى شهوت ببوسد يك شتر كفاره بدهد اگر منى خارج شود و اگر خارج نشود نيز بنا بر احوط يك شتر كفاره دارد. آية الله تبريزى: اگر زنش را با شهوت ببوسد و منى خارج شود يك شتر كفاره بدهد و اگر منى خارج نشود يا از روى شهوت نباشد يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله خويى: اگر زنش را با شهوت ببوسد و منى از او خارج شود يك شتر بايد كفاره بدهد و اگر منى از او خارج نشود، بنا بر احتياط يك شتر بايد بدهد. آية الله زنجانى: اگر محرم، همسرش را با قصد لذت ببوسد كفاره آن يك شتر است مگر اين عمل بعد از اتمام سعى عمره يا حج تمتع باشد كه گوسفند كافى است و اگر بدون قصد لذت ببوسد كفاره ندارد مگر منى خارج شود كه بايد يك گوسفند قربانى كند و اگر غير همسر را ببوسد - مَحرم باشد يا نامَحرم - كفاره ندارد. آية الله سبحانى: خواه منى از او خارج بشود يا نشود. آية الله سيستانى: اگر مرد محرم همسرش را از روى شهوت ببوسد و منى خارج شود لازم است يك شتر كفاره بدهد، ولى اگر منى خارج نشود بعيد نيست كه يك گوسفند كفاره دادن كافى باشد و اگر مردى كه محرم نيست همسر محرم خود را ببوسد، به احتياط واجب بايد يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله فاضل: اگر زنش را با شهوت ببوسد و منى خارج شود كفاره آن يك شتر است و اگر منى خارج نشود كفاره آن يك گوسفند است. و بوسيدن بدون شهوت كفاره ندارد، چون حرام نيست. و زن هم در اين مسئله حكم مرد را دارد. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
3- . آية الله بهجت، آية الله سيستانى: در اين صورت بنا بر احتياط واجب يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله خامنه اى: كفاره بوسيدن همسر اگر با شهوت باشد، شتر است و اگر بدون شهوت باشد گوسفند و ظاهراً بوسيدن غير همسر مانند مادر و فرزند حرام نيست و كفاره هم ندارد. آية الله صافى، آية الله نورى: در اين صورت بنا بر احتياط واجب يك شتر بايد كفاره بدهد. آية الله گلپايگانى: در اين صورت خالى از قوّت نيست كه يك شتر كفاره بدهد. آية الله مكارم: احتياط آن است كه بوسيدن بدون قصد لذت را ترك كند و اگر ببوسد يك گوسفند كفاره بدهد.

[320] م - اگر عمداً نگاه كند به غير زن خود(1) و انزالش شود، احوط آن است كه اگر مى تواند يك شتر كفاره بدهد و اگر نمى تواند يك گاو و اگر آن را هم نمى تواند يگ گوسفند كفاره بدهد.(2)

[321] م - اگر محرم نگاه كند به زن خود از روى شهوت و انزالش شود، مشهور آن است كه يك شتر كفاره است،(3) ولى اگر از روى شهوت نباشد كفاره ندارد.(4)د.

ص: 192


1- . آية الله بهجت: به نحو حرام، و اما اگر انزال نشود پس جز اينكه گناه كرده چيزى بر او نيست بنا بر اظهر.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: چه با شهوت باشد و چه بدون شهوت اگر انزال شود كفاره اش يك شتر است در صورت دارا بودن و يك گاو است اگر متوسط باشد و يك گوسفند است اگر فقير باشد. آية الله زنجانى: اگر به غير همسر خود نگاه كند - با شهوت يا بى شهوت - و انزالش شود، اگر به دست و پاى او و مانند آن نگاه كرده، بايد يك شتر يا گاو و اگر نمى تواند يك گوسفند قربانى كند، و اگر به ساق و عورت و مانند آن نگاه كرده، چنانچه ثروتمند است بايد يك شتر و اگر متوسط الحال است يك گاو و اگر فقير است يك گوسفند قربانى كند. آية الله سبحانى: اگر محرم با شهوت به غير زن خود نگاه كند و انزال شود، واجب است كه اگر متمول است يك شتر و اگر نمى تواند يك گاو و اگر به آن هم توانايى ندارد يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله سيستانى: اگر محرم به غير همسر خود نگاه حرام كند اگر منى خارج نشود كفاره ندارد و اگر خارج شود كفاره واجب است و احتياط واجب آن است كه اگر وضع مالى او خوب است يك شتر و اگر متوسط الحال است يك گاو كفاره بدهد و نسبت به فقير يك گوسفند كافى است. آية الله فاضل: اقوى آن است كه اگر متمول است يك شتر و اگر متوسط الحال است يك گاو و اگر فقير است يك گوسفند كفاره بدهد.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سبحانى، صافى، گلپايگانى: بايد يك شتر كفاره بدهد. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب يك شتر بدهد. و اما اگر منى بيرون نيايد و يا بدون شهوت به او نگاه كرد و منى بيرون آمد، كفاره واجب نيست. آية الله فاضل: بنا بر اقوى يك شتر كفاره بدهد.
4- . آية الله بهجت: ولى اگر از روى شهوت نگاه كند و منى از او بيرون نيايد يا بدون شهوت نگاه كند و منى بيرون بيايد كفاره ندارد. آية الله تبريزى: و يا از روى شهوت باشد و انزال نشود... آية الله سبحانى: ولى اگر به صورت عادى نگاه كند كفاره ندارد هرچند حالتى پيش آيد كه منى از او خارج شود.

[322] م - اگر كسى با زن دست بازى كند به شهوت و انزالش نشود، يك گوسفند كفاره آن است(1) و اگر انزالش شود احتياط آن است كه يك شتر كفاره بدهد،(2) اگرچه كفايت گوسفند خالى از قوت نيست.

[323] م - هر يك از اين امور كه موجب كفاره است، اگر با جهل به مسئله يا از روى غفلت يا از روى نسيان واقع شود، به عمره و حج او ضرر نمى رساند و بر شخص كفاره نيست.(3)

[324] م - اگر مردى با زن خود كه مُحرم است، از روى اجبار جماع كند، بر زن چيزى نيست و مرد بايد علاوه بر كفاره خود كفاره زن را هم بدهد(4)، و اگر زن از روى رضايت جماع دهد كفاره بر خود اوست و مرد بايد كفاره خودش را بدهد و كفاره اىد.

ص: 193


1- . آية الله بهجت: اگر با شهوت همسر خود را لمس نمايد يك گوسفند بايد بدهد و اگر با او ملاعبه كند و انزال شود لازم است يك شتر كفاره بدهد و احوط قضاى حج است در موردى كه اين ملاعبه با انزال و امثال آن به نحو حرام بر غير محرم صورت بگيرد؛ مثل اينكه با اجنبيه باشد و در ملاعبه بدون انزال يك گوسفند است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر محرم زن خود را با شهوت لمس كند بايد يك گوسفند كفاره دهد و اگر با همسر خود ملاعبه كند و انزال شود لازم است يك شتر كفاره دهد. آية الله سبحانى: كفاره آن يك گوسفند است خواه منى از او خارج شود يا نشود و اگر بدون شهوت دست بزند كفاره ندارد هرچند حالتى پيش آيد كه منى از او خارج شود. آية الله سيستانى: اگر زن خود را با شهوت لمس نمايد يا بلند كند يا در آغوش بگيرد بايد يك گوسفند كفاره بدهد. چه انزال شود و چه نشود و اگر بدون شهوت باشد كفاره ندارد و اگر با زن خود ملاعبه نمايد و انزال شود بايد يك شتر كفاره بدهد و اگر نمى تواند بايد يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله فاضل: اگر محرم زن خود را با شهوت لمس كند و يا با او بازى كند، اگر انزال نشود يك گوسفند كفاره بدهد، و اگر انزال شود بنا بر احتياط واجب يك شتر كفاره دارد.
2- . آية الله خامنه اى: كفاره ملاعبه منتهى به امناء در حال احرام، يك شتر است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورت انزال واجب است يك شتر كفاره بدهد. آية الله مكارم، آية الله نورى: بنا بر احتياط واجب يك شتر كفاره دارد.
3- . به مسئله 1187 مراجعه شود.
4- . آية الله سيستانى: اگر مرد زنش را مجبور به جماع كند، بنا بر احتياط واجب بايد كفاره او را نيز بدهد.

كه بايد بدهند گذشت.

سوم - عقد كردن زن از براى خود يا غير، چه آن غير، احرام بسته باشد يا نبسته باشد و مُحِلّ باشد.

[325] م - جايز نيست(1) شخص محرم شاهد شود براى عقد، گرچه آن عقد براى غير محرم باشد.

[326] م - احتياط آن(2) است كه شهادت ندهد بر عقد، اگرچه شاهد عقد شده باشد، در حال محرم نبودن، اگرچه جايز بودن آن خالى از قوت نيست.

[327] م - اقوى آن است كه خواستگارى كردن در حال احرام جايز است و احتياط(3) در ترك است.

[328] م - رجوع كردن به زنى كه طلاق رجعى داده است مانع ندارد.

[329] م - اگر زنى را در حال احرام براى خود عقد كند، با علم به مسئله، آن زن بر او حرام دائمى مى شود.(4)

[330] م - اگر زنى را با جهل به مسئله براى خود عقد كند، عقدى كه كرده است باطل است، ليكن حرام دائمى نمى شود،(5) ولى احتياط آن است كه آن زن را نگيرد؛ خصوصاً اگر با او نزديكى كرده باشد.د.

ص: 194


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: شاهد شدن بر عقد، بنا بر قول مشهور، بر محرم حرام است و اين قول موافق احتياط است. آية الله مكارم، آية الله نورى: احتياط واجب.
2- . آية الله بهجت، آية الله مكارم: احتياط واجب اين است كه محرم. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: شهادت بر عقد جايز نيست، اگرچه پيش از احرام شاهد شده باشد.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، فاضل، گلپايگانى، مكارم، نورى: بنا بر احتياط واجب محرم نبايد خواستگارى نمايد. آية الله سبحانى: خواستگارى در حال احرام مكروه است.
4- . آية الله سبحانى: چه آن زن محرم باشد يا نباشد و خواه عالم به مسئله باشد يا نباشد.
5- . آية الله بهجت: اگر جاهل بود حرام ابدى نمى شود، اگرچه دخول بنمايد، بنا بر اظهر و اشهر. آية الله سبحانى: و بعداً مى تواند او را براى خود عقد كند. آية الله نورى: در صورت عدم دخول، و در صورت دخول حرام دائمى مى شود.

[331] م - ظاهراً فرقى بين زن عقدى و صيغه اى نيست در احكامى كه ذكر شد.

[332] م - احتياط آن است كه زن اگر احرام بسته باشد و مرد محرم نباشد و او را عقد كند، با او نزديكى نكند و او را طلاق دهد، و در صورت علم به مسئله، او را طلاق دهد و با او هيچ وقت ازدواج نكند.(1)

[333] م - اگر كسى عقد كند زنى را براى محرمى و محرم دخول كند، پس اگر هر سه عالم به حكم(2) باشند بر هر يك آنها يك شتر كفاره است و اگر دخول نكند كفاره نيست و در اين حكم فرق نيست بين آنكه زن و عاقد مُحِلّ باشند يا مُحرم و اگر بعضى از آنها حكم(3) را مى دانند و بعضى نمى دانند؛ بر آنكه مى داند كفاره است.

[334] م - چهارم - استمناء؛ يعنى طلب بيرون آمدن منى، به دست يا غير آن، هرچند به خيال باشد يا به بازى كردن با زن خود يا كس ديگر، به هر نحو باشد. پس اگر منىع.

ص: 195


1- . آية الله بهجت: احوط اتحاد حكم مرد و زن است بلكه خالى از وجه نيست. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: در صورتى كه زن محرم باشد و مردى كه محرم نيست او را به عقد خود درآورد، اين عقد باطل است و چنانچه زن عالم به حكم بوده است موجب حرمت ابدى هم مى شود. (آية الله سيستانى: حكم اخير مبنى بر احتياط است). آية الله زنجانى: در احكامى كه در مسائل پيشين گفته شد بين مرد و زن محرم فرقى نيست. آية الله سبحانى: اگر يكى از آنان از حكم مسئله آگاه باشد و بداند كه عقد در حال احرام حرام است چنين عقدى باطل و آن زن براى آن مرد حرام ابدى مى شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر زوجه محرم، عالم به حرمت عقد باشد و مرد محرم نباشد و عقد كند، احتياط واجب آن است كه ديگر با او ازدواج نكند، بلكه عدم جواز خالى از قوت نيست. آية الله فاضل: اگر زنى احرام بسته باشد و مردى كه محرم نيست او را به عقد خود درآورد، اين عقد باطل است و چنانچه زن عالم به حكم بوده، عقد باطل است و براى هميشه بر يكديگر حرام مى شوند.
2- . آية الله بهجت: و نيز عالم به موضوع در موردى كه محلّى براى جهل آن هست. آيات عظام زنجانى، سيستانى، فاضل: عالم به حكم و موضوع (يعنى اينكه بدانند مرد مُحرم است) باشند. آية الله سبحانى: البته در مورد زنى كه محرم نيست علاوه بر آگاهى از حكم شرعى به موضوع يعنى محرم بودن زوج نيز آگاهى داشته باشد و اگر برخى از حكم شرعى آگاه بوده و برخى نبودند كفاره تنها بر كسانى واجب است كه حكم شرعى را مى دانسته اند.
3- . آية الله زنجانى: و موضوع.

خارج شود كفاره آن يك شتر است(1) و احتياط واجب آن است كه در جايى كه جماع موجب بطلان است، استمنا نيز موجب بطلان باشد(2) به نحوى كه در جماع گفته شد.

پنجم - استعمال عطريات؛ از قبيل مشك و زعفران و كافور و عود و عنبر، بلكه مطلق عطر، هر قسم كه باشد.(3)د.

ص: 196


1- . آية الله خامنه اى: و اگر نتواند شتر بدهد، قربانى كردن يك گوسفند كافى است. البته وجوب كفاره در صورت علم به حكم و عمد مى باشد و علاوه بر آن اگر استمناء با كارى است كه او با خود انجام مى دهد و پيش از مزدلفه است، لازم است حج را تمام كند و در سال بعد آن را دوباره به جا آورد و اگر استمناء به وسيله همسرش انجام شده، احتياط واجب آن است كه باز هم اين گونه عمل كند. آية الله زنجانى: اگر محرم با آلت خود بازى كند و منى از او خارج شود كفاره آن يك شتر و انجام حج در سال آينده است - هرچند قصد او خروج منى نباشد - و اگر با همسر خود به قصد خروج منى، ملاعبه نمايد و منى از او خارج شود بايد يك شتر قربانى كند. و استمناء در غير اين دو صورت كفاره ندارد.
2- . آية الله بهجت: و بدان كه انزال منى با استمناء، بعضى او را مفسد حج دانسته اند، مثل جماع كردن و اين قول احوط است در استمناء به مثل عبث با آلت خود و مانند آن از محرّم بر غير محرم. پس ترك نشود احتياط به قضاى حج. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر محرم با آلت خود بازى كند و منى از آن بيرون بيايد حكم كسى است كه با زن خود نزديكى كرده و مسئله آن گذشت. و اگر بدون بازى با آلت استمنا نمود، كفاره بر او واجب مى شود و بنا بر اظهر حج و عمره اش فاسد نخواهد شد. هرچند رعايت احتياط در اعاده آنها بهتر است. آية الله سيستانى: استمناء با عضو تناسلى؛ چه با دست و غير آن، مطلقا حرام است و حكم آن در حج حكم جماع است كه گذشت و همچنين در عمره مفرده به احتياط واجب. و استمنا به وسيله بوسيدن زن و يا دست زدن و يا ملاعبه و نگاه، حكمش در مسائل قبل گذشت. و استمنا به وسيله شنيدن صحبت زن و يا اوصاف و مشخصات او و يا به وسيله تصوّرات او در خيال و مانند آن، بر محرم حرام است ولى موجب كفاره نيست. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورتى كه با آلت خود بازى كند و منى بيرون بيايد كفاره آن يك شتر است و اگر اين عمل قبل از موقفين باشد سال ديگر بايد اعاده حج نمايد. آية الله فاضل: ظاهراً استمنا موجب بطلان نمى شود و حكم آن مثل جماع است كه گذشت. و ظاهراً زن نيز همين حكم را دارد.
3- . آية الله بهجت: حرمت در غير طيب مسلم الحرمه؛ مانند مشك و زعفران و عنبر و كافور و ورس، معلوم نيست، بلكه جواز آن شمّاً و استعمالاً خالى از وجه نيست، اگرچه احتياط در اجتناب عامه بوى خوش است. آية الله تبريزى: اين حكم در غير زعفران و عود و عنبر و مشك و ورس، مبنى بر احتياط مستحب است. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط، استعمال صابون و شامپوى معطر [در حال احرام] جايز نيست. آية الله خويى: احوط اجتناب از هر بوى خوشى غير از اينهاست. آية الله زنجانى: بوييدن مطلق اشياء خوشبو، خواه از عطريات باشد يا گل ها و سبزيجات خوشبو، بلكه بوييدن ميوه جات خوشبو بر محرم حرام است؛ لكن حرمت انواع ديگر استعمال عطريات مانند ماليدن آنها به بدن و لباسى كه پوشيده مخصوص زعفران و مشك و عود و عنبر و ورس و عطرهايى است كه در اين سطح يا قوى تر از آنهاست و لذا هرگونه استفاده از عطرهايى كه امروزه متداول است بر محرم حرام است. آية الله سبحانى: استعمال عطريات چه به عنوان بوييدن و يا ماليدن به لباس و بدن و يا خوردن باشد و استعمال صابون ها و شامپوهاى معطر نيز براى محرم جايز نيست. آية الله سيستانى: بر محرم حرام است استعمال هر ماده اى كه براى خوشبو كردن بدن يا لباس يا خوراك يا غير آنها مورد استفاده واقع مى شود چه استعمال به بوييدن باشد يا خوردن يا ماليدن يا رنگ كردن يا بخور دادن و احتياط واجب آن است كه از شامپو و صابون و سيگارى كه بوى خوش دارد نيز اجتناب كند. آية الله نورى: اگر صابون و شامپو داراى بوى خوش باشد، بايد مُحرم از آن اجتناب كند.

[335] م - ماليدن عطر بر بدن و لباس جايز نيست و همين طور پوشيدن لباسى كه بوى عطر مى دهد، اگرچه قبلاً به آن عطر ماليده شده باشد.(1)

[336] م - خوردن چيزى كه در آن چيزى است كه بوى خوش مى دهد؛ مثل زعفران، جايز نيست.(2)

[337] م - اگر به پوشيدن لباس يا خوردن غذايى كه بوى خوش مى دهد اضطرار پيدا كند، بايد دماغ خود را بگيرد كه بوى خوش به آن نرسد.(3)

[338] م - از گل ها يا سبزى هايى كه بوى خوش مى دهد بايد اجتناب كند(4)، مگرد.

ص: 197


1- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله مكارم: يا پراكندن در فضا به وسيله اسپرى و مانند آن.
2- . آية الله خامنه اى: خوردن غذايى كه در آن زعفران وجود دارد، براى محرم جايز نيست. آية الله زنجانى: خوردن چيزهاى خوشبويى كه در سطح زعفران يا قوى تر از آن است جايز نيست؛ بنابراين خوردن گل ها و سبزيجات و ميوه جات خوشبو بر محرم جايز است، ولى بايد مواظبت كند - ولو با گرفتن بينى - كه بوى خوش آنها به مشامش نرسد.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: بنا بر احتياط لازم. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: مگر اينكه موجب عسر و حرج باشد.
4- . آية الله بهجت، آية الله خويى: به ذيل قبل از مسئله 335 [پنجم: استعمال عطريات] مراجعه شود. آية الله تبريزى: چنان كه گذشت حكم در غير زعفران و عود و عنبر و ورس و مشك، مبنى بر احتياط مستحب است. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب، بايد محرم از بوييدن هر چيز معطر اجتناب كند، هرچند به آن عطر اطلاق نشود، مانند گل ها و سبزيجات و ميوه هاى خوشبو. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 336 و ذيل قبل از مسئله 335 مراجعه شود. آية الله سبحانى: بايد از گل هايى كه براى عطرگيرى كاشته مى شوند مانند گل محمدى، ياسمن، نيلوفر پرهيز كرد ولى در غير اين نوع گل ها اجتناب لازم نيست و از بوييدن نعنا و كليه سبزى هاى خوشبو خوددارى شود، ولى استفاده از آنها براى خوراك اشكال ندارد. آية الله سيستانى: اين حكم مخصوص گياهانى است كه براى بوييدن مورد استفاده واقع مى شود، چه از آن عطر گرفته شود و چه نشود. آيات عظام صافى، گلپايگانى، مكارم: بنا بر احتياط واجب از تمام گل ها اجتناب كند.

بعضى انواع كه صحرايى است؛ مثل «بومادران» و «درمنه» و «خزامى» كه مى گويند از خوشبوترين گل هاست.

[339] م - احتياط آن است كه از «دارچين» و «زنجبيل» و «هل» و امثال آنها اجتناب كند، اگرچه اقوى حرام نبودن آنهاست.(1)

[340] م - از ميوه هاى خوشبو؛ از قبيل سيب و بِه، اجتناب لازم نيست و خوردن آنها و بوييدن آنها مانع ندارد، ليكن احتياط(2) آن است كه بوييدن را ترك كند...

ص: 198


1- . نظر آيات عظام در مسئله قبل گذشت. آية الله سبحانى: از بوييدن و خوردن چيزهاى خوشبويى مثل زنجبيل و دارچين خوددارى شود. آية الله سيستانى: حرمت شامل آنها نيز مى شود.
2- . آية الله تبريزى: اولى اين است كه از بوييدن آنها هنگام خوردن خوددارى شود. آية الله خامنه اى، آية الله فاضل: بنا بر احتياط واجب از بوييدن آنها خوددارى كند. آية الله خويى، آية الله سيستانى: بنا بر احتياط از بوييدن آنها هنگام خوردن بايد خوددارى شود. آية الله زنجانى: بايد مواظبت كند كه بوى خوش آنها به مشامش نرسد. آية الله سبحانى: بهتر است از بوييدن آنها خوددارى شود. آية الله صافى: بنا بر احتياط واجب. آية الله گلپايگانى: نهايت احتياط در آن....

[341] م - اقوى حرمت گرفتن دماغ است از بوى بد،(1) لكن فرار كردن از بوى بد به تند رفتن عيب ندارد.

[342] م - خريد و فروش عطريات اشكال ندارد ليكن نبايد آنها را براى امتحان بو كند يا استعمال كند.(2)

[343] م - كفاره استعمال بوى خوش يك گوسفند است بنا بر احتياط واجب.(3)

[344] م - مشهور آن است كه استعمال خلوق كعبه و آن چيزى است كه كعبه را به آن خوشبو مى كنند حرام نيست، لكن چون معلوم نيست كه خلوق چيست(4) احتياط(5) آند.

ص: 199


1- . آية الله بهجت: بنا بر احوط بلكه اقوى. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط واجب. آية الله سبحانى: كسانى كه حس بويايى ندارند و يا به علت زكام و يا سرماخوردگى بويى را احساس نمى كنند نمى توانند به بدن و لباس خود عطر بزنند و يا غذاى معطر ميل كنند و چنين كسانى بنا بر احتياط، بينى خود را از بوى بد نگيرند. آية الله فاضل: و اگر گرفت معصيت كرده ولى كفاره ندارد.
2- . آية الله زنجانى: همچنين رفتن محرم در اماكن خوشبو مانند مغازه هاى عطرفروشى جايز نيست. آية الله سبحانى: حتى براى آزمايش.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: كفاره اش بنا بر مشهور يك گوسفند است، ولى ثبوت كفاره در غير خوردن، محل اشكال است هرچند احوط كفاره دادن است. آية الله خامنه اى: احتياط واجب آن است كه براى استفاده عمدى از عطريات و بوى خوش، چه آنهايى كه در خوراك از آن استفاده مى شود مانند زعفران و چه غير آنها، يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله زنجانى: كفاره خوردن زعفران و مانند آن، يك گوسفند است و ساير انواع استفاده از عطريات، كفاره ندارد. آية الله سبحانى: كفاره بوى خوش در صورت استفاده خوردنى يك گوسفند است و در استعمالات ديگر مانند ماليدن به لباس و بدن و بوييدن بنا بر احتياط بايد گوسفند كفاره داده شود. آية الله سيستانى: هرگاه محرم عمداً مقدارى از چيزهاى خوشبو را بخورد و يا چيزى را بپوشد كه اثر بوى خوش از سابق در آن مانده باشد، بنا بر احتياط واجب بايد يك گوسفند كفاره بدهد، ولى در غير اين دو مورد، در استفاده از بوى خوش، كفاره واجب نيست، هرچند احوط كفاره دادن است.
4- . آية الله فاضل: ماده خوشبوى مخصوصى است كه براى نظافت كعبه استعمال مى شود.
5- . آية الله بهجت: اين احتياط در صورتى است كه معلوم باشد دخول آنچه جايز نيست بوييدن آن (ولو به حسب احتياط ممنوع باشد) در آن، و معلوم نباشد ناميده شدن آن به خلوق كعبه كه خوشبوكننده كعبه است با خصوصيتى در ساخت آن) والاّ اقوى عدم حرمت است. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، فاضل: اين احتياط لازم نيست. آية الله سبحانى: اين احتياط لازم نيست و رسيدن بوى خوش پرده كعبه اشكال ندارد و اجتناب از آن لازم نيست و همچنين اگر بدن و يا لباس محرمى در طواف و يا صف جماعت و يا غير آن بر اثر تماس با ديگران بوى خوش گرفت، اشكال ندارد ولى اختيارا نبايد آن را ببويد و اگر در حال احرام كسى به او عطر و يا گلاب پاشيد، چون خارج از اختيار است، مانع ندارد ولى نبايد اختيارا آن را ببويد. آية الله سيستانى: خلوق كعبه عطرى است كه از زعفران و غير آن گرفته مى شده است، ولى بعيد نيست كه اجتناب از بوى خوش كعبه لازم نباشد و بتوان آن را استشمام كرد.

است كه اجتناب كند از بوى خوشى كه در كعبه است.

[345] م - اگر بوى خوش را مكرر استعمال كرد در وقتِ واحد، بعيد نيست يك گوسفند كفايت كند،(1) ليكن احتياط در تعدد است، و اگر در اوقات متعدده استعمال كرد احتياط ترك نشود(2)، و اگر بعد از استعمال كفاره داد و باز استعمال كرد واجب است كه باز كفاره بدهد.د.

ص: 200


1- . آية الله بهجت: با تخلل تكفير كفاره دارد و بدون آن احتياط است. آية الله تبريزى: چنانچه گذشت كفاره در غير خوردن مبنى بر احتياط وجوبى است و در صورت تكرار احتياط در تعدد كفاره است. آية الله خامنه اى: تكرر استعمال طيب در يك زمان تا حدى كه عرفاً آن را يك بار استعمال كردن بدانند، كفاره را متعدد نمى كند و در غير آن على الظاهر بايد كفاره را به تعداد استعمال تكرار كند و عدم تخلل كفاره تأثيرى ندارد. آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله سبحانى: كفاره استعمال بوى خوش در صورتى كه خوردنى باشد يك گوسفند است و در استعمالات ديگر مانند ماليدن به لباس و بدن و بوييدن آنها احتياطاً يك گوسفند است؛ اگر در يك وقت چند بار بوى خوش استفاده كرد يك كفاره واجب است و اگر در اوقات مختلف اين كار را انجام داد كفاره مكرر مى شود و اگر غذاى خوشبويى را خورد و فوراً كفاره را داد و سپس دوباره از آن استفاده كرد كفاره تكرار مى شود و اين حكم در بوييدن تنها بنا بر احتياط است. آية الله گلپايگانى: در صورت تكرار كفاره هم تكرار شود.
2- . آية الله زنجانى: اگر در يك احرام باشد يك كفاره كافى است، مگر در خوردن غذاى معطر كه چنانچه بعد از كفاره دادن، دوباره غذاى معطر بخورد بايد دوباره كفاره بدهد. آية الله سيستانى: كفاره با تعدد لبس يا خوردن طيب مكرر مى شود چه در بين آن كفاره داده باشد يا نداده باشد. آية الله فاضل: بنا بر اقوى كفاره را بايد متعدد بدهد.

ششم - پوشيدن چيز دوخته(1)؛ مثل پيراهن و زير جامه و قبا و امثال آنها.

[346] م - چيزهايى كه شبيه به دوخته است؛ مثل پيراهن هايى كه با چرخ يا با دست مى بافند يا چيزهايى را كه با نمد به شكل بالاپوش مى مالند؛ مثل كليجه و پستك و كلاه و غير آن، جايز نيست پوشيدن آنها.(2)د.

ص: 201


1- . آية الله خويى: پوشيدن پيراهن و قبا و شلوار و زيرشلوارى و جامه دكمه دار با بستن دكمه آن و درع (زره) و هر جامه اى كه آستين دار باشد كه دست در آن برود بر محرم حرام است. آية الله زنجانى: دوخته بودن لباس، از محرمات احرام نيست؛ ولى پوشيدن لباس هاى معمولى؛ مانند پيراهن و قبا و شلوار و زيرپوش و هر لباسى مانند آنها كه عرض بدن را مى پوشاند، بر مرد محرم جايز نيست، و در اين امر فرقى بين لباس دوخته و بافته و غير آن نيست، و پوشيدن حوله و لنگ و پتو و مانند آن مانعى ندارد - هرچند دوخته باشد -؛ همچنان كه مى تواند پتوى دوخته روى خود بيندازد يا داخل كيسه خواب بخوابد هرچند خلاف احتياط مستحب است. آية الله سبحانى: پوشيدن لباس هاى دوختنى مانند پيراهن و شلوار و قبا و امثال آن براى مردان و دست كش براى زنان در حال احرام جايز نيست و بنا بر احتياط از چيزهاى بافتنى يا آنچه كه به شكل پيراهن يا شلوار درآيد پرهيز كند. آية الله سيستانى: براى محرم جايز نيست كه جامه دكمه دار يا آنچه فايده دكمه را داشته باشد بپوشد در صورتى كه دكمه آن را ببندد و همچنين جايز نيست جامه اى بپوشد كه يقه و آستين داشته باشد و سر را از يقه و دست ها را از آستين بيرون بياورد و همچنين جايز نيست شلوار و زيرشلوارى و آنچه را كه در ستر عورتين مانند آنها باشد مگر اينكه ازار (لنگ) نداشته باشد كه در اين صورت پوشيدن آن جايز است و بنا بر احتياط واجب بايد از پوشيدن لباس هاى متعارف؛ مانند پيراهن و قبا و لبّاده و كت و پيراهن عربى، بپرهيزد، هرچند دكمه آنها را نبندد يا دست از آستين و سر از يقه بيرون نياورد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: احوط اجتناب از هر جامه دوخته بلكه شبيه دوخته است؛ مانند نمدى كه چوپانان آن را مى پوشند. آية الله خامنه اى: و همچنين لباس هاى دكمه دار، كه با بستن دكمه هاى آن به صورت پيراهن و مانند آن درمى آيد گرچه مخيط نباشد، پوشيدن آن براى مردان حرام است. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله سبحانى: بنا بر احتياط از چيزهاى بافتنى يا آنچه كه به شكل پيراهن يا شلوار درآيد نيز پرهيز كنند ولى همراه داشتن هميان و كيف پول و ساك دوخته و قمقمه آب و كيسه هايى كه براى حفاظت از دمپايى و وسايل زائر است و امثال اينها مانند گهواره هاى كوچكى كه براى بچه ها روى دست مى گيرند، اشكال ندارد. آية الله سيستانى: فرقى نيست در آنچه در ذيل مسئله قبل گفته شد كه لباس دوخته باشد يا بافتنى يا نمد مالى يا غير آن. آية الله مكارم: همچنين لباس هايى كه قطعات آن را به هم مى چسبانند.

[347] م - احوط اجتناب از مطلق دوخته است، هرچند كم باشد؛ مثل كمربند دوخته و شب كلاه.(1)د.

ص: 202


1- . آية الله تبريزى: پوشيدن شب كلاه جايز نيست و كمربند مانعى ندارد. آية الله خامنه اى: كمربند و هَميان كه در آن پول مى گذارند و به كمر مى بندند و بند ساعت و امثال اينها كه لباس محسوب نمى شود اگرچه دوخته باشد اشكال ندارد. همچنين نشستن و خوابيدن بر روى فرش دوخته يا لباس هاى ممنوع يا به عنوان روانداز از آنها استفاده كردن مانعى ندارد. همين طور انداختن پتو و امثال آن بر روى دوش هرچند حاشيه آن دوخته باشد اشكال ندارد. و نيز دوختن حاشيه پارچه احرام بلامانع است. آية الله خويى: احوط اجتناب از مطلق جامه دوخته و شبيه دوخته است ولى انداختن پتوى حاشيه دار كه طرفين آن را با نخ دوخته اند مانع ندارد. آية الله زنجانى: به سر گذاشتن كلاه و هرچه سر را مى پوشاند و بستن كمربند و هميان و مانند آن جايز نيست مگر در صورت لزوم، و محرمى كه براى حفظ پول يا نگاه داشتن لنگ احرامش بايد از هميان يا كمربند استفاده كند مى تواند كمربند يا هميان ببندد، هرچند دوخته باشد و كفاره هم ندارد. آية الله سبحانى: پوشيدن شب كلاه جايز نيست اما كمربند در صورتى كه پهن نباشد و پوشش حساب نشود اشكال ندارد. آية الله سيستانى: معلوم شد كه معيار لباس، دوخته نيست، بلكه انواع خاصى از لباس حرام است و به احتياط واجب لباس هاى متعارف هم حرام است و اما كمربند و بند ساعت و دمپايى و امثال آن اگر دوخته باشد اشكال ندارد، گرچه كمربند مكروه است و همچنين اشكال ندارد اگر حاشيه لباس احرام دوخته باشد يا بر آن ماركى باشد كه دوخته باشند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: استفاده از اين اشياء براى محرم جايز است، هرچند دوخته باشد: الف) هميان و كمربند كه براى حفظ پول به كمر مى بندند. ب) فتق بند. ج) كفشى كه تمام روى پا را نپوشاند. آية الله فاضل: ظاهراً حرمت و ثبوت كفاره مخصوص به پوشيدن لباس دوخته؛ مانند پيراهن، قبا، شلوار و ساير لباس هاى متعارف است. اما پوشيدن و استفاده از دمپايى و كفش دوخته كه تمام روى پا را نپوشاند و كمربند و هميان و فتق بند و بند ساعت و ساير اشياى كوچك دوخته ديگر كه به آن لباس گفته نمى شود و همچنين حمل قمقمه دوخته اشكال ندارد و كفاره هم ندارد. و از اين، حكمِ مسئله بعد نيز روشن مى شود. آية الله مكارم: بستن كمربند هرچند دوخته باشد، مانعى ندارد.

[348] م - هميانى را كه در آن پول مى گذارند، اشكال ندارد به كمر ببندد(1)، هرچند دوخته باشد و بهتر آن است كه قسمى كند كه بى گره باشد.

[349] م - فتق بند، اگر دوخته باشد براى ضرورت جايز است ببندد، ليكن احتياط آن است كه كفاره بدهد.(2)

[350] م - اگر به لباس دوخته احتياج پيدا كرد جايز است بپوشد، ولى كفاره بايد بدهد.(3)

[351] م - جايز است گره زدن لباس احرام را، ولى احتياط در گره نزدن است و احتياط واجب آن است كه لنگ را به گردن گره نزنند.(4)

[352] م - جايز است كه لباس احرام را با سوزن يا چيز ديگر، بعضى را به بعضى وصل كند، گرچه احتياط در ترك است.(5)

[353] م - از براى زن ها جايز است لباس دوخته، هر قدر مى خواهند بپوشند و كفاره ندارد، بلى جايز نيست از براى آنها پوشيدن «قفازين» و آن چيزى بوده كه زن هاى عرب در آن پنبه مى گذاشتند و دست مى كردند براى حفظ از سرما.(6)ت.

ص: 203


1- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود.
2- . آية الله تبريزى: كفاره هم ندارد. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله 347 مراجعه شود. آيات عظام زنجانى، سيستانى، مكارم: ضرورت لازم نيست و كفاره هم ندارد. آية الله سبحانى: در صورت دوخته بودن كفاره دارد. آية الله صافى، آية الله فاضل: اولى اين است كه كفاره بدهد.
3- . آية الله بهجت: الاّ در صورتى كه إزار نداشته و شلوار بپوشد كه در وجوب فديه تامّل است. آيات عظام تبريزى، خامنه اى، خويى، سيستانى: بنا بر احتياط واجب بايد يك گوسفند بدهد. آية الله زنجانى: اگر لنگ ندارد جايز است شلوار بپوشد و كفاره هم ندارد؛ و در غير اين مورد، پوشيدن لباس هايى كه در ذيل مسئله 354 گفته شده، كفاره دارد، هرچند مضطر باشد.
4- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 287 گذشت.
5- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 287 گذشت.
6- . آيات عظام تبريزى، زنجانى، سيستانى، مكارم: منظور از قفازين هر نوع دستكش است. آية الله خامنه اى: پوشيدن دستكش براى زنان جايز نيست. آية الله سبحانى: هر نوع دستكش خواه براى حفظ از سرما يا آفتاب يا حجاب و يا زينت و يا مقاصد ديگرى مثل رعايت بهداشت در كار در حال احرام باشد براى زنان جايز نيست ولى اگر پوشيد كفاره ندارد. آية الله صافى، آية الله فاضل: بلكه بنا بر احتياط واجب پوشيدن هرگونه دستكش بر زن ها جايز نيست.

[354] م - كفاره پوشيدن لباس دوخته، يك گوسفند است.(1)

[355] م - اگر مُحرم چند قسم لباس دوخته بپوشد؛ مثل پيراهن و قبا و عبا، براى هر يك بايد كفاره بدهد(2) و احتياط واجب آن است كه اگر آنها را توى هم كرد و يك دفعه پوشيد باز براى هر يك كفاره بدهد.(3)

[356] م - اگر از روى اضطرار لباس هاى متعدد پوشيد كفاره ساقط نمى شود.(4)د.

ص: 204


1- . آية الله زنجانى: اگر مرد محرم پيراهن يا شلوار يا قبا و زيرپوش و مانند آنكه عرض بدن را مى پوشاند بپوشد يا جوراب به پا كند يا عمامه و كلاه و دستار بر سر بگذارد بايد يك گوسفند قربانى كند؛ هرچند دوخته نباشد. و زن محرم اگر دستكش دست كند يا نقاب و پوشيه و مانند آن بپوشد بايد يك گوسفند قربانى كند و پوشاندن سر و صورت با چيزهاى غير پوششى مانند بار و حنا كفاره ندارد.
2- . آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: ظاهر آن است كه اگر براى پوشيدن جنس دوخته يك كفاره بدهد كافى است.
3- . آية الله بهجت: ظاهر تعدد كفاره است به تعدد صنف ها مطلقاً، چه على الترتيب بپوشد و چه در يك دفعه بپوشد. آية الله زنجانى: اگر محرم چند عدد از لباس هايى كه در ذيل مسئله قبل گفته شد را پوشيد چنانچه همه از يك نوع باشند - مانند دو پيراهن يا دو پوشيه - تنها يك كفاره واجب مى شود و اگر از چند نوع باشد - مانند يك پيراهن و يك شلوار - بايد چند كفاره بدهد؛ به خصوص اگر اختلاف نوع آنها از قبيل پيراهن و كلاه يا پوشيه و دستكش باشد. آية الله سيستانى: در اين صورت اگر نوع اين لباس ها مختلف باشد، به تعداد هر لباس بايد كفاره بدهد و اگر نوع لباس ها يكى باشد، بنا بر احتياط به تعداد هر لباس بايد كفاره بدهد.
4- . آية الله تبريزى: بنا بر احتياط در صورت اضطرار به پوشيدن لباس هم كفاره دارد. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب در صورت اضطرار به پوشيدن لباس هم بايد كفاره بدهد. آية الله خويى، آية الله سيستانى: بنا بر احتياط. آية الله سبحانى: و بنا بر احتياط در صورت ضرورت قبا و پالتو و كت را مقلوب كند (پشت و رو) و بر دوش خود انداخته و دست در آستين آن نكند. آية الله مكارم: مگر اينكه موجب عسر و حرج شود.

[357] م - اگر يك قسم لباس بپوشد، مثل پيراهن، و كفاره بدهد و باز پيراهن ديگر بپوشد يا آن را كه پوشيده بكند و باز بپوشد بايد براى دفعه ديگر نيز كفاره بدهد.(1)

[358] م - احتياط واجب آن است كه اگر چند لباس از يك نوع بپوشد مثل چند قبا يا چند پيراهن، چه در مجلس واحد يا در مجالس عديده، براى هر يك كفاره بدهد.(2)

[359] م - هفتم - سرمه كشيدن به سياهى كه در آن زينت باشد، هرچند قصد زينت نكند.(3) و احتياط واجب اجتناب از مطلق سرمه است كه در آن زينت باشد(4)، بلكهت.

ص: 205


1- . آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند.
2- . آية الله بهجت: اگر يك دفعه پوشيدن صدق كند. آية الله تبريزى: در صورتى كه چند لباس بپوشد ولو از يك نوع باشد، بايد به تعداد آنها كفاره بدهد. آية الله زنجانى: احتياط مستحب آن است كه... آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله سبحانى: اگر مرد محرم چند لباس دوخته را در يك مجلس و يك زمان با هم بپوشد يك كفاره دارد ولى اگر چند لباس دوخته را در دو مجلس يا بيشتر بپوشد كفاره آن متعدد خواهد بود. آية الله فاضل: چنانچه چند لباس از يك نوع را يك دفعه (يعنى پشت سر هم و بدون فاصله) بپوشد، فقط يك كفاره واجب مى شود. آية الله گلپايگانى: براى پوشيدن جنس دوخته در احرام عمره، يك كفاره و در احرام حج نيز يك كفاره كافى است. آية الله مكارم: مگر اينكه موجب عسر و حرج شود.
3- . آية الله بهجت: اگر سرمه سياه بكشد و قصد زينت نداشته باشد بلكه براى علاج مرض باشد اشكال ندارد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: سرمه سياه به قصد زينت كردن حرام است قطعاً. و بنا بر احتياط يك گوسفند كفاره بدهد و از سرمه سياه بدون قصد زينت و غير سياه با قصد زينت بنا بر احتياط واجب اجتناب كند. آية الله خويى: و بنا بر احتياط مستحب، كفاره هم دارد ولى سرمه غير سياه بدون قصد زينت مانع ندارد و كفاره نيز ندارد. آية الله زنجانى: كشيدن سرمه سياه و سرمه معطر و هر سرمه اى كه زينت محسوب شود بر محرم حرام است، هرچند قصد زينت نداشته باشد؛ لكن در صورت لزوم مانند مواردى كه معالجه، متوقف بر سرمه كشيدن باشد جايز است. آية الله سيستانى: سرمه سياه و هر سرمه اى كه زينت حساب شود، اگر به قصد زينت باشد حرام و اگر به قصد زينت نباشد احتياط واجب در ترك است و اما سرمه اى كه نه سياه باشد و نه زينت شمرده شود، اگر به قصد زينت نباشد جايز و اگر به قصد زينت باشد احتياط واجب در ترك است، بلى در هر صورت براى معالجه در حال اضطرار اشكال ندارد. آية الله مكارم: فرقى بين سرمه سياه و غير سياه نيست، ملاك در حرمت زينت و عدم زينت است.
4- . آية الله بهجت: احوط اجتناب از مطلق سرمه است، اگر به قصد زينت باشد يا بوى خوش در آن باشد. آية الله خامنه اى: سرمه كشيدن اگر زينت محسوب شود، بر محرم جايز نيست، همچنين خط كشيدن به دور چشم ها كه زنان انجام مى دهند، جايز نمى باشد و در اين مورد تفاوتى ميان رنگ سياه و ديگر رنگ ها وجود ندارد. آية الله سبحانى: احتياط واجب آن است كه از مطلق سرمه كه در آن جنبه زيبايى هست، اجتناب كند و اگر سرمه ماده خوشبويى داشته باشد، هرچند براى زيبايى نباشد حرام است.

اگر بوى خوش(1) داشته باشد بنا بر اقوى حرام است.

[360] م - حرام بودن سرمه كشيدن، به زن اختصاص ندارد و براى مرد نيز حرام است.

[361] م - در سرمه كشيدن كفاره نيست(2) ليكن اگر در سرمه بوى خوش باشد(3) احتياط كفاره دادن است.

[362] م - در صورتى كه احتياج داشته باشد(4) به سرمه كشيدن مانعى ندارد.

هشتم - نگاه كردن در آينه.(5)د.

ص: 206


1- . نظر آيات عظام در قسم پنجم از محرمات احرام گذشت.
2- . آية الله تبريزى: اگر سرمه سياه را به قصد زينت بكشد بنا بر احتياط يك گوسفند كفاره دارد و در سرمه سياه كه به قصد زينت نباشد يا سرمه اى كه به قصد زينت مى كشد ولى سياه نيست احتياط استحبابى در كفاره دادن است. آية الله خويى: بنا بر احتياط بايد گوسفند كفاره دهد. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: بنا بر احتياط مستحب يك گوسفند كفاره بدهد.
3- . نظر آيات عظام در قسم پنجم از محرمات احرام گذشت. آية الله سبحانى: كفاره دارد. آية الله فاضل: اگر بوى خوش آن در لحظه سرمه كشيدن قابل استشمام باشد، اقوى كفاره دادن است، ولى چنانچه بوى خوش از آن استشمام نشود، احتياط مستحب در كفاره دادن است. آية الله مكارم: يك گوسفند اگر عمداً باشد.
4- . آية الله سبحانى: و چيزى جايگزين آن نباشد.
5- . آية الله بهجت: در صورتى كه براى عذرى، از قبيل مرض نباشد، كه صدق تزيّن نمى كند. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: نگاه كردن در آينه جهت زينت بر مُحرم حرام است. آية الله خامنه اى: نگاه كردن در آينه بدون قصد زينت؛ مانند راننده و امثال آن، اشكال ندارد. آية الله زنجانى: نگاه كردن در آينه و همچنين در ديگر اجسامى كه عكس محرم در آنها پيداست اگر براى آرايش يا در معرض آرايش باشد حرام است؛ اما نگاه كردنى كه هيچ ارتباطى با آرايش ندارد مانند نگاه كردن راننده براى ديدن اطراف، اشكال ندارد. آية الله سبحانى: مقصود اين است كه انسان در آينه نگاه كند تا چهره خود را ببيند و يا خود را بيارايد ولى مثلاً اگر براى رفع خون از بينى و صورت مينگرد و همچنين اگر راننده براى آگاهى از پشت سر به آينه مى نگرد اشكالى ندارد. آية الله مكارم: در صورتى كه براى تزيين خود و اصلاح سر و وضع خود باشد.

[363] م - در اين حكم فرقى بين زن و مرد نيست.

[364] م - نگاه كردن به اجسام صاف صيقل داده شده كه عكس در آن پيداست و نگاه كردن در آب صاف اشكال ندارد.(1)

[365] م - عينك زدن اگر زينت نباشد(2) اشكال ندارد، ولى اگر زينت محسوب شود(3) جايز نيست.(4)

[366] م - در نظر كردن به آينه كفاره نيست، ليكن مستحب است كه بعد از نگاه كردن لبيك بگويد.(5)ت.

ص: 207


1- . آية الله خامنه اى: نگاه كردن در آب صاف يا در اجسام صيقلى كه تصاوير در آن ديده مى شود نيز همانند نگريستن در آينه است، اگر براى زينت باشد، جايز نيست. آية الله زنجانى: مگر به منظور آرايش يا در معرض آرايش باشد. آية الله سبحانى: اگر به قصد آرايش باشد حرام است. آية الله سيستانى: اجسام صيقلى ديگرى كه خاصيت آينه را داشته باشند حكم آينه را دارند. آية الله مكارم: هرگاه براى تزيين و اصلاح خود باشد اشكال دارد.
2- . آية الله بهجت: اگر به قصد زينت نباشد بنا بر اقوى عيبى ندارد.
3- . آية الله فاضل: و به قصد زينت استفاده كند.
4- . آية الله خامنه اى: احتياط واجب اجتناب از هر چيزى است كه عرفاً زينت محسوب مى شود. آية الله سيستانى: در صورتى كه عينك زدن عرفاً زينت باشد، احوط پرهيز از آن است.
5- . آية الله تبريزى: كفاره اش بنا بر احتياط استحبابى يك گوسفند است. آية الله خامنه اى: احتياط واجب است. آية الله خويى: كفاره اش بنا بر احتياط يك گوسفند است. آية الله سبحانى: اگر كسى عمداً براى زينت به آينه نگاه كند، بايد لبيك بگويد؛ ولى جاهل و ناسى و مانند اين دو لازم نيست تلبيه را تكرار كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: كفاره اش استغفار است.

[367] م - اگر در اطاقى كه ساكن است آينه باشد و بداند كه گاهى چشم او سهواً به آينه مى افتد اشكال ندارد، ليكن احتياط آن است(1) كه آن را بردارد يا چيزى روى آن بيندازد.

[368] م - احتياط آن است كه به آينه نگاه نكند، اگرچه براى زينت نباشد.(2)

نهم - پوشيدن موزه و چكمه و گيوه و جوراب و هرچه تمام روى پا را مى گيرد.(3)

[369] م - اين حكم اختصاص به مردان دارد و براى زن مانع ندارد.(4)

[370] م - اگر مرد محتاج شود(5) به پوشيدن چيزى كه روى پا را مى گيرد احتياط واجب آن است كه روى آن را شكاف دهد.(6)د.

ص: 208


1- . آية الله خامنه اى: اما بهتر آن است. آية الله سبحانى: و براى جلوگيرى از احتمال حرام پارچه اى روى آن بياندازد.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، سيستانى، مكارم: نگاه به آينه بدون قصد زينت اشكال ندارد. آية الله زنجانى: به ذيل قبل از مسئله 363 مراجعه شود. آية الله سبحانى: مقصود از حرمت اين است كه در آينه نگاه نكند تا چهره خود را ببيند و يا خود را بيارايد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: نظر در آينه مطلقاً جايز نيست، چه به قصد زينت باشد و چه نباشد.
3- . آية الله بهجت: و مانند چكمه و جوراب است بلكه مطلقاً با صدق لبس و پوشيدن على الأحوط. آية الله تبريزى: احوط نپوشيدن هر چيزى است كه تمام پشت پا را بپوشاند. آية الله خامنه اى: مرد محرم نبايد چكمه و جوراب بپوشد و احتياط واجب آن است كه از پوشيدن هر چيزى كه تمام روى پا را مى پوشاند مانند كفش و گيوه و امثال آن اجتناب كند. لكن اگر لباس احرام يا پتو و امثال آن را روى پا بيندازد اشكال ندارد. آية الله زنجانى: و كفش و هرگونه پاپوشى كه تمام روى پا را مى پوشاند و نيز هر پاپوشى كه تمام پشت پا را مى پوشاند بر مرد محرم حرام است. ولى پوشيده شدن پا با حوله احرام يا پتويى كه روى خود مى اندازد اشكال ندارد. آية الله سبحانى: و به بدن مى چسبد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و احتياط آن است كه از پوشيدن چيزى كه قسمتى از روى پا را هم بپوشاند نيز خوددارى كند ولى بند نعلين اشكال ندارد.
4- . آية الله خامنه اى: اما احتياط مستحب آن است كه زنان نيز آن را مراعات كنند.
5- . آيات عظام زنجانى، سبحانى، سيستانى: بلكه مضطر شود.
6- . آية الله بهجت، آية الله مكارم: احتياط مستحب اين است. آية الله خويى، آية الله فاضل: احتياط مستحب. آية الله سبحانى: و حالت يكپارچگى آن را از بين ببرد.

[371] م - در پوشيدن آنچه روى پا را مى گيرد كفاره نيست.(1)

دهم - فسوق.

[372] م - فسوق اختصاص به دروغ گفتن ندارد(2) بلكه فحش دادن و فخر(3) به ديگران كردن نيز فسوق است و از براى فسوق كفاره نيست، فقط بايد استغفار كند و مستحب است چيزى كفاره بدهد و اگر گاو ذبح كند بهتر است.

يازدهم - جدال(4)؛ و آن گفتن «لا وَالله» و «بَلى وَالله» است.ر.

ص: 209


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، فاضل: احوط ثبوت كفاره گوسفند است. آية الله خامنه اى: احتياط مستحب در مورد خصوص جوراب آن است كه يك گوسفند به عنوان كفاره قربانى كند. آية الله زنجانى: كفاره پوشيدن جوراب، يك گوسفند است و پوشيدن چكمه و كفش، كفاره ندارد. آية الله سبحانى: مستحب است يك گوسفند قربانى كند. آية الله سيستانى: در پوشيدن چكمه و مانند آن كفاره اى واجب نيست، ولى بنا بر احتياط، اگر عمداً جوراب و مانند آن را بپوشد بايد يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله نورى: كفاره پوشيدن آنچه كه روى پا را مى گيرد يك گوسفند است.
2- . آية الله بهجت: اظهر مقيد بودن دروغ گفتن و دشنام دادن و مفاخرت است به آنكه بر غير مُحرم حرام باشند. آية الله سبحانى: مقصود از آن سه چيز است: دروغ گفتن، دشنام دادن، فخرفروشى بر يكديگر، لذا اينكه ديده شده گاهى به زبان جدّ يا شوخى، انسانى، مردم شهرى يا قبيلهاى و يا ايل و عشيره اى و يا لهجهاى را با تمسخر ياد ميكنند و يا بر آنها مفاخره ميكنند اين عمل فى نفسه حرام و در حال احرام حرمتش مؤكد است.
3- . آية الله تبريزى: فخر كردن بر ديگران، اگر براى اثبات فضيلت و برترى براى خود باشد كه توهين ديگرى را در برداشته باشد، اين عمل فى نفسه حرام است. آية الله خويى: مراد از فسوق در آيه مباركه (فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ) دروغ و دشنام است و فخر كردنِ حرام هم ملحق به فسوق است، فخر، در صورتى كه مستلزم اهانت به ديگران نباشد، حرام نيست. آية الله سيستانى: فخر كردن اگر مستلزم اهانت و تحقير مؤمن باشد هميشه حرام است و در حال احرام حرمتش مؤكد است و اگر چنين نباشد اشكالى ندارد حتى در حال احرام. آية الله فاضل: خواه موجب نقص ديگران باشد و يا نباشد. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب فخرفروشى نيز از فسوق است.
4- . آية الله زنجانى: و آن قسم خوردن به خداوند متعال در مقام اثبات يا ابطال مطلبى است، راست باشد يا دروغ، همراه با نزاع و ستيزه جويى باشد يا نباشد. آية الله سبحانى: جدال آن است كه براى اثبات يا رد سخنى به خدا سوگند بخورد خواه با لفظ جلاله «الله» باشد يا معادل آن در زبانهاى ديگر.

[373] م - گفتن كلمه «لا» و كلمه «بَلى» و در ساير لغات، مرادف آن؛ مثل «نه» و «آرى»، دخالتى در جدال ندارد بلكه قَسَم خوردن در مقامِ اثبات مطلب يا ردّ غير، جدال است.(1)

[374] م - قَسَم اگر به لفظ «الله» باشد يا مرادف آن؛ مثل «خدا» در زبان فارسى، جدال است،(2) و اما قَسَم به غير خدا، به هر كسى باشد، ملحق به جدال نيست.

[375] م - احتياط واجب الحاق ساير اسماء الله است به لفظ جلاله، پس اگر كسى قَسَم بخورد به «رحمان» و «رحيم» و «خالق سموات و ارض»، جدال محسوب مى شود به احتياط واجب.(3)ت.

ص: 210


1- . آية الله تبريزى: و احتياط در اين است كه به غير اين دو كلمه نيز قسم نخورد و همچنين با الفاظى كه مترادف آنهاست از هر لغتى كه باشد. ظاهر فرمايش آية الله خويى: اين است كه: كلمه «لا» و «بلى» دخالت در مطلب دارد. آية الله فاضل: در مرادف اشكال است و ظاهراً در جدال محرّم خصوص لفظ «لا» و «بلى» دخالت دارد. آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط لازم، گفتن كلمه «آرى والله» و «بله والله» و «نه والله» ملحق به آن است. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب در حال احرام از هر نوع مجادله و خصومت بپرهيزند، هرچند جمله هاى قسم در آن نباشد.
2- . آية الله بهجت: اگر قسم به لفظ جلاله نباشد اظهر عدم الحاق است و اگر به لفظ جلاله باشد ظاهر تحقق حرام به مجرد آن است. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب لفظ مرادف «الله» به هر زبانى كه باشد ملحق به جدال است. آية الله خويى: بنا بر احتياط واجب لفظ مرادف «الله» به هر زبانى كه باشد ملحق به جدال است. آية الله فاضل: ظاهراً لفظ «الله» بدون «لا» و «بلى» جدال محرّم نيست و مرادف «الله» نيز به هر زبانى كه باشد جدال محرّم نمى باشد.
3- . آية الله بهجت: به مسئله قبلى مراجعه شود. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: در جدال كافى است كه قسم به خداى متعال باشد ولو به لفظ جلاله نباشد. آية الله سبحانى: ساير اسماء الله به لفظ جلاله محلق مى باشد. آية الله فاضل: در صورتى كه مشتمل بر كلمه «لا» و يا «بلى» باشد در اين صورت نيز احتياط مستحب الحاق است.

[376] م - در مقام ضرورت، براى اثبات حقى با ابطال باطلى جايز است قَسَم بخورد به جلاله و غير آن.(1)

[377] م - اگر در جدال راستگو باشد، در كمتر از سه مرتبه چيزى بر او نيست مگر استغفار(2)، و در سه مرتبه(3) كفاره بايد بدهد و كفاره آن يك گوسفند است.(4)

[378] م - اگر در جدال دروغگو باشد احتياط واجب آن است كه در يك مرتبه يك گوسفند كفاره بدهد و در دو مرتبه يك گاو و در سه مرتبه يكد.

ص: 211


1- . آية الله بهجت: و در صورت جواز كفاره اى نيست على الاظهر. آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: و همچنين براى اظهار مودت و دوستى و اكرام مؤمن نيز جايز است. آية الله زنجانى: بلكه قسم خوردن براى اظهار دوستى مؤمن يا تكريم او جايز است. آية الله سبحانى: و همچنين اظهار و اثبات مودت و دوستى، يكى دو بار قسم خوردن اشكال ندارد ولى اگر مكرر و پى درپى شد جدال محسوب مى شود و احتياط مستحب آن است كه در حال احرام اصلاً قسم نخورد. آية الله سيستانى: استثنا مى شود از حرمت جدال موردى كه ترك آن مستلزم ضررى بر مكلف باشد، مثلاً حق او را پايمال كند.
2- . آية الله سيستانى: به گفته بعضى از فقها جدال با قسم راست محقّق نمى شود مگر اينكه سه بار پى درپى باشد و اين گفته خالى از وجه نيست، گرچه احتياط ترك آن است حتى يك بار.
3- . آية الله خامنه اى: و در بيش از دو بار.
4- . آية الله بهجت: اگر سه مرتبه پى درپى باشد، و در حكم غير صورت تتابع با عدم تخلل تكفير تأمل است در صادق و كاذب. آية الله سبحانى: دركفاره در مرتبه سوم كفاره آن يك گوسفند و اگر بار ديگر سه مرتبه يا بيشتر قسم راست بخورد كفاره آن نيز يك گوسفند است ولى اگر در مقام جدال سوگند دروغ ياد كند در مرتبه نخست يك گوسفند و در مرتبه دوم يك گاو و در مرتبه سوم يك شتر است و اگر كفاره آن را بپردازد براى مرتبه چهارم يك گوسفند است و براى مرتبه پنجم يك گاو است و براى مرتبه ششم دوباره شتر است و تمامى موارد ياد شده در صورت علم به حكم شرعى و عمد است ولى اگر از روى فراموشى و يا جهل به مسئله قسم ياد كرد و جدال نمود چه دروغ و چه راست كفاره ندارد. آية الله سيستانى: اگر سه بار پى درپى باشد.

شتر بلكه خالى از قوت نيست.(1)

[379] م - اگر در جدال به دروغ، در دفعه اول يك گوسفند كفاره ذبح كرد، بعيد نيست كه اگر بعد از آن جدال كند به دروغ، كفاره آن يك گوسفند باشد نه گاو.(2)

[380] م - اگر در جدال به دروغ، دو مرتبه جدال كرد و يك گاو(3) ذبح كرد براى كفاره و بعد يك مرتبه ديگر جدال كرد به دروغ، ظاهراً يك گوسفند كفاره است(4) و اگرد.

ص: 212


1- . آية الله بهجت: در يك مرتبه يك گوسفند و در دو مرتبه، بنا بر احتياط يك گاو كفاره بدهد، بلكه خالى از وجه نيست و در سه مرتبه تخيير ميان گاو و شتر خالى از وجه نيست. (مناسك شيخ، ص 22). آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: در مرتبه اول يك گوسفند و در مرتبه دوم يك گوسفند ديگر (آية الله تبريزى: در مرتبه دوم يك گوسفند ديگر بنا بر احتياط) و در مرتبه سوم يك گاو كفاره بدهد. آية الله خامنه اى: اگر سوگند دروغ ياد كند، در مرتبه اول و دوم بايد يك گوسفند كفاره دهد، و احوط آن است كه در مرتبه دوم، دو گوسفند بدهد، اما اگر بيش از دوبار چنين كند، در مرتبه هاى بعد بايد يك گاو كفاره بدهد. آية الله زنجانى: اگر از روى عمد و علم به دروغ بودن مطلبى براى آن قسم بخورد، كفاره آن يك شتر است و اگر در دروغ بودن آن ترديد داشته و بعد از قسم معلوم شد كه دروغ بوده كفاره آن در بار اول گوسفند و بار دوم گاو و بار سوم و بيشتر شتر يا گاو است و اگر از دروغ بودن خبر غفلت داشته، كفاره جدال صادق، واجب مى شود. آية الله سبحانى: حكم آن در مسئله قبل گذشت. آية الله فاضل: واجب است كه در مرتبه اول گوسفند كفاره بدهد و احتياط واجب آن است كه در مرتبه دوم يك گاو و در مرتبه سوم يك شتر كفاره بدهد و احتياط كامل به آن تحقق پيدا مى كند كه در مرتبه دوم بين گوسفند و گاو و در مرتبه سوم بين گاو و شتر جمع نمايد. آية الله مكارم: اين قول موافق احتياط است.
2- . آية الله سبحانى: كفاره آن يك گاو است. آية الله سيستانى: و اگر كفاره را داد و دوباره قَسَم دروغ خورد، بايد به ترتيبى كه گذشت كفاره بدهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: متعرض اين فرع و فروع بعدى نشده اند. آية الله فاضل: بلكه بعيد نيست كفاره اش يك گاو باشد. آية الله مكارم: بعيد است.
3- . نظر آيات عظام در مسئله 378 گذشت.
4- . آية الله تبريزى: اگر بعد از اينكه دو مرتبه بر دروغ جدال كرد و دو گوسفند كفاره داد، براى مرتبه سوم فقط يك گوسفند بايد بدهد و اگر بعد از دادن دو گوسفند دو مرتبه ديگر جدال به دروغ كرد بايد دو گوسفند و اگر سه مرتبه يا بيشتر جدال به دروغ كرد يك گاو بايد ذبح كند. آية الله خويى: در جدال دروغ، بار اول يك گوسفند و بار دوم گوسفندى ديگر و بار سوم به بعد، هر بار يك گاو است و دادن كفاره در اثنا، تأثيرى در حكم ندارد. آية الله سبحانى: كفاره آن يك شتر است و اگر پس از ذبح شتر دوباره به دروغ جدال كرد كفاره آن يك گوسفند است و احكام كفاره در مسئله 377 گذشت. آية الله فاضل: بعيد نيست كفاره اش يك شتر باشد.

بعد از ذبح گاو دو مرتبه دروغ گفت و جدال كرد ظاهراً يك گاو كفاره آن است.(1)

[381] م - اگر به راست جدال كرد بيشتر از سه مرتبه، هرچند باشد يك گوسفند كفاره است مگر آنكه بعد از سه مرتبه كفاره بدهد، در اين صورت اگر سه مرتبه ديگر جدال كند به راست بايد يك گوسفند ذبح كند.(2)

[382] م - اگر به دروغ ده مرتبه يا بيشتر جدال كند، كفاره يك شتر است ظاهراً،(3) مگر آنكه پس از سه مرتبه يا زيادتر، كفاره را ذبح كند كه در اين صورت در دفعه اول گوسفند و در دفعه دوم گاو و در دفعه سوم شتر است.(4)د.

ص: 213


1- . آية الله فاضل: بعيد نيست كفاره اش دو شتر باشد. آية الله مكارم: مانند مسئله سابق است.
2- . آية الله تبريزى: به مسئله قبلى مراجعه شود. آية الله خويى: در جدال راست از بار سوم به بعد هر بار يك گوسفند دارد و دادن كفاره در اثنا تأثيرى در اين حكم ندارد. آية الله سيستانى: اگر بعد از سه بار يا بيشتر قسم راست خوردن پى درپى كفاره بدهد و يا سه بار پشت سر هم قسم بخورد و پس از فاصله دوباره سه بار يا بيشتر پشت سر هم قسم بخورد، در اين دو صورت بايد يك كفاره ديگر بدهد. آية الله فاضل: ثبوت كفاره محل اشكال است.
3- . آية الله زنجانى: كفاره آن يك شتر يا گاو است و اگر براى برخى از جدال ها كفاره داده، مازاد به نحو مستقل كفاره دارد.
4- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 377 و 378 مراجعه شود. آية الله تبريزى: چنانچه به دروغ بيش از سه مرتبه جدال كرد كفاره آن يك گاو است مگر اينكه پس از مراتب سابق كفاره را ذبح كرده باشد كه در اين صورت بايد آنچه را كه بعد از دادن كفاره محقق شده ملاحظه نمايد چنانچه يك مرتبه جدال به دروغ كرد يك گوسفند و اگر دو مرتبه جدال به دروغ كرد دو گوسفند و اگر سه مرتبه يا بيشتر بود بايد يك گاو كفاره بدهد. آية الله خويى: در جدال دروغ، بار اول يك گوسفند و بار دوم گوسفندى ديگر و بار سوم به بعد، هر بار يك گاو است و دادن كفاره در اثنا، تأثيرى در حكم ندارد. آية الله سبحانى: براى هر جدال زايد بر سه مرتبه يك شتر واجب است و اگر كفاره آن را بپردازد براى مرتبه چهارم يك گوسفند و مرتبه پنجم يك گاو و براى مرتبه ششم مجدداً يك شتر كه حكم آن در مسئله 377 گذشت. آية الله سيستانى: كفاره قسم دروغ در بار سوم و بعد از آن، هرچه باشد يك گاو است ولى اگر كفاره داد و دوباره قسم دروغ خورد يك گوسفند است و بار دوم نيز گوسفند و سوم گاو است. آية الله فاضل: بعيد نيست كه براى هر جدال زايد بر سه مرتبه يك شتر واجب باشد.

دوازدهم - كشتن جانورانى كه در بدن ساكن مى شوند؛ مثل شپش و كيك(1) و كنه كه در بدن حيوان است.(2)

[383] م - جايز نيست انداختن شپش و كك را از بدن.(3)د.

ص: 214


1- . كيك يا كك: حشره اى است به اندازه شپش، بال ندارد و چون پاهاى عقب او بلند است به آسانى مى جهد، خرطومى دارد كه با آن خون انسان را مى مكد و گاهى باعث سرايت بيمارى طاعون مى شود. «فرهنگ عميد».
2- . آية الله بهجت: بنا بر مشهور و موافق با احتياط و در خصوص شپش حرمت قتل و القاء از جسد يا ثوب خالى از وجه نيست. آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: كشتن شپش و انداختن او از بدن براى محرم جايز نيست، اما پشه و كك احتياط در نكشتن آنهاست، در صورتى كه ضررى متوجه محرم نشود اما تا راندن آنها ظاهراً جايز است هرچند احوط ترك است. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب. آية الله زنجانى: كشتن شپش، مطلقاً و كشتن پشه و كك و ساير جاندارانى كه در بدن ساكن مى شوند، در صورتى كه آزار نرسانند جايز نيست. آية الله سيستانى: در مورد پشه و كك فرموده اند: اگر ضرر از آنها متوجه شخص نباشد احتياط واجب اين است كه آنها را نكشد و اما راندن آنها جايز است.
3- . آية الله بهجت: حرمت القاى غير شپش دليلى ندارد و شهرت هم بر آن ثابت نيست، بلى دور انداختن كنه خود يا كنه شتر خود، مورد احتياط است. آية الله زنجانى: انداختن شپش از بدن يا لباس، جايز نيست و انداختن حشرات ديگر اشكالى ندارد. آية الله سيستانى: به احتياط واجب انداختن شپش از بدن و لباس جايز نيست. آية الله فاضل: در غير شپش احتياط واجب در نينداختن است. آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط واجب جايز نيست كه شپش را از روى لباس و بدن بيفكند اما راندن پشه و كك و مانند آنها ظاهراً جايز است هرچند احوط ترك آن است. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب در اين مسئله و مسئله بعد.

[384] م - جايز نيست(1) نقل كردن آن را از مكانى كه محفوظ است به جايى كه از آن ساقط شود و بيفتد و احتياط آن است كه به محلى كه در معرض آن است كه بيفتد نقل ندهد.

[385] م - احتياط مستحب(2) آن است كه آن را از محلى به محل ديگر از بدن نقل ندهند اگر مكان اول محفوظتر باشد.

[386] م - بعيد نيست كه در كشتن يا انتقال دادن، كفاره نباشد، ليكن احتياطاً يك كف از طعام صدقه بدهد.(3)

سيزدهم - انگشتر به دست كردن؛ به جهت زينت و اگر براى استحباب باشد مانع ندارد.(4)ت.

ص: 215


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: به صورت اطلاق فرموده اند كه جابه جا كردن آنها ايرادى ندارد. آية الله زنجانى: نقل شپش به مكانى كه مى داند از آنجا ساقط مى شود جايز نيست، ولى نقل آن به جايى كه در معرض افتادن است - مانند مطلق نقل ساير حشرات - جايز است، هرچند جاى اول محفوظتر باشد. آية الله سبحانى: انتقال آنها از نقطهاى به نقطه ديگر از بدن مخصوصاً اگر در معرض افتادن از بدن قرار گيرد. آية الله فاضل: در غير شپش احتياط واجب در عدم نقل است.
2- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: نبايد آن را از محلى... آية الله مكارم: اين احتياط ترك نشود. آية الله نورى: احتياط واجب.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، نورى: بنا بر احتياط واجب بايد يك مشت از طعام به فقير كفاره بدهد. آية الله زنجانى: كفاره انداختن شپش از بدن يا لباس و كفاره كشتن آن هم يك مشت طعام است و ساير موارد كشتن و انداختن و انتقال حشرات، كفاره ندارد. آية الله سبحانى: اگر كسى جانوران ساكن در بدن مثل شپش و يا تخم آن را كه به «رشك» معروف است بكشد مستحب است يك كف طعام (گندم) كفاره بدهد. آية الله سيستانى: در صورت كشتن و يا انداختن شپش، احتياط مستحب آن است كه يك مشت از طعام كفاره بدهد. آية الله فاضل: اين احتياط در كشتن يا انداختن شپش ترك نشود. آية الله مكارم: اين احتياط واجب است خواه عمداً باشد يا از روى خطا.
4- . آية الله خامنه اى: احتياط واجب آن است كه فرد محرم از به دست كردن انگشتر - اگر زينت به شمار آيد - اجتناب كند. آية الله سبحانى: زينت نمودن دو قسم است: الف) قسمى كه مشترك بين زن و مرد است؛ ب) مخصوص بانوان كه در آينده ميآيد؛ در قسم اول مرد و زن بايد از هر چيزى كه زينت شمرده مى شود اجتناب كنند خواه به قصد زينت باشد يا نباشد مثل انگشتر زينتى و يا حنا بستن اما اگر انگشترى جنبه زينت ندارد مثلاً براى حرز يا ثواب آن استفاده ميشود اشكال ندارد. آية الله سيستانى: انگشتر به دست كردن براى زينت به احتياط واجب جايز نيست ولى براى امر ديگرى مانند استحباب و يا نگهدارى آن اشكال ندارد. آية الله مكارم: انگشتر زينتى به هر قصد باشد حرام است.

[387] م - اگر انگشتر به دست كند، نه براى زينت و نه براى استحباب؛ مثل آنكه براى خاصيتى به دست كند، اشكال ندارد.

[388] م - احتياط واجب آن است كه محرم «حنا» براى زينت نبندد، بلكه اگر زينت باشد ولو قصد نكند احتياط در ترك است، بلكه حرمت آن، در هر دو صورت، خالى از وجه نيست.(1)

[389] م - اگر قبل از احرام «حنا» ببندد، چه به قصد زينت باشد يا نباشد و چه اثرش تا زمان احرام بماند يا نماند، مانع ندارد ولى احتياط خوب است.(2)د.

ص: 216


1- . آية الله بهجت: حنا بستن اگر براى زينت باشد جواز آن مورد تأمل است. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، مكارم: حنا بستن در صورتى كه زينت گفته شود بر محرم حرام است. آية الله خامنه اى: احتياط واجب آن است كه فرد محرم از استعمال حنا و رنگ مو - اگر زينت به شمار آيد - بلكه از هر كارى كه زينت محسوب مى شود اجتناب كند. آية الله سبحانى: استعمال حنا اگر در عرف زينت حساب شود براى محرم حرام است هرچند قصد زينت نكند لكن به شرط اينكه بعد از حنا بستن، اثر آن در محل باقى بماند. آية الله سيستانى: احتياط واجب براى زن و مرد محرم ترك هر چيزى است كه عرفاً زينت شمرده شود چه قصد زينت كردن داشته باشد چه نداشته باشد و از اين قبيل است حنا ماليدن به روش معمول ولى استعمال آن به نحوى كه زينت نباشد در موارد علاج و مانند آن اشكال ندارد. آية الله فاضل: حرمت محل اشكال است.
2- . آية الله سبحانى: اگر اثرش تا زمان احرام بماند احتياط مستحب آن است كه استفاده نكند و همچنين است رنگ كردن مو قبل از احرام ولى پاك كردن آن به هنگام احرام لازم نيست. آية الله صافى: در صورتى كه اثرش تا حال احرام باقى مى ماند بنا بر احتياط بايد خوددارى كند. آية الله گلپايگانى: بهتر آن است كه ترك شود. آية الله مكارم: اگر قصدش ادامه زينت براى حال احرام باشد اشكال دارد.

[390] م - انگشتر به دست كردن و حنا بستن كفاره ندارد.(1)

چهاردهم - پوشيدن زيور است براى زن به جهت زينت.(2)

[391] م - اگر زيور زينت باشد احتياط واجب آن است كه ترك كند هرچند قصد تزيين نداشته باشد بلكه حرمت آن خالى از قوت نيست.(3)

[392] م - زيورهايى را كه عادت داشته به پوشيدن آن، قبل از احرام لازم نيست براى احرام بيرون بياورد.(4)د.

ص: 217


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: بنا بر احتياط استحبابى كفاره اش يك گوسفند است.
2- . آية الله زنجانى: حرمت اين امر، اختصاص به بانوان ندارد. آية الله سبحانى: زينت مانند پوشيدن دستبند و گردنبند و گوشواره و النگوى طلا و يا آرايشى سر و صورت به شكلى كه بين بانوان مرسوم است در حال احرام جايز نيست.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: پوشيدن زيور براى زينت بر بانوان مُحرِم حرام است. آية الله زنجانى: پوشيدن هرگونه زيورآلات بر مرد محرم حرام است ولى به دست كردن انگشتر در صورتى كه به قصد زينت نباشد اشكال ندارد و در مورد بانوان حرمت پوشيدن زيور، اختصاص به گوشواره و گردنبند دارد. و اين دو نيز در دو مورد مستثنى است: الف) عادت به پوشيدن آنها داشته باشد؛ ب) هنگام احرام در تن او باشد و پوشيدن ساير زيورآلات بر بانوان مكروه است؛ و در هر حال اگر زيورى را پوشيد نبايد آن را به مردان نشان دهد. آية الله سبحانى: مرد و زن محرم از هر چيزى كه زينت شمرده ميشود بايد اجتناب كنند خواه به قصد زينت باشد يا نباشد و در خصوص زن محرم لباسش ساده و بيپيرايه باشد لذا نبايد چادر و پيراهن و مقنعه و جوراب خود را با توردوزى و امثال آن به شكلى جلوه دهد كه از سادگى و بيپيرايگى خارج شود و شكل زينت به خود بگيرد مگر اينكه در ميان بعضى اقوام و كشورها فرم و شكل لباسشان اين گونه باشد و زينت قابل توجه حساب نشود و ابروهايى كه بين خانمها به صورت خالكوبى رايج شده در حال احرام و غير احرام نبايد نامحرم ببيند گرچه به صحت احرام ضرر نميرساند و همچنين زن نبايد در حال احرام سر و صورت خود را آرايش نمايد. آية الله سيستانى: اگر زيور به قصد زينت باشد حرام است و اگر به قصد زينت هم نباشد ولى عرفاً زينت حساب مى شود احتياط واجب در ترك است. آية الله فاضل: احتياط مستحب.
4- . آية الله فاضل: اگر قصد زينت به آنها را نداشته باشد.

[393] م - زيورهايى را كه عادت داشته به پوشيدن آن، نبايد به مرد نشان دهد، حتى به شوهر خود.(1)

[394] م - پوشيدن زيور حرام است ولى كفاره ندارد.(2)

پانزدهم - روغن ماليدن به بدن.(3)

[395] م - احوط بلكه اقوى حرام بودن ماليدن روغن است، اگرچه بوى خوش در آن نباشد.(4)

[396] م - جايز نيست روغنى كه بوى خوش در آن است استعمال كند پيش از احرام، اگر اثرش باقى مى ماند تا وقت احرام.(5)

[397] م - اگر از روى اضطرار و احتياج روغن بمالد عيبى ندارد.(6)

[398] م - خوردن روغن مانع ندارد اگر در آن بوى خوش مثل زعفران نباشد.ت.

ص: 218


1- . آية الله سبحانى:: و بايد آنها را از ديد نامحرم و حتى شوهر خود حفظ كند. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط مستحب آنها را براى شوهرش و مردانى كه با او مَحرم اند ظاهر نسازد و نشان ندهد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: كفاره اش بنا بر احتياط مستحب، يك گوسفند است.
3- . آية الله زنجانى: روغن ماليدن به بدن خود. آية الله سبحانى: روغن ماليدن به بدن حرام است و اگر بوى خوش داشته باشد كفاره هم دارد ولى اگر بوى خوش نداشت مستحب است كه گوسفندى قربانى نمايد.
4- . آية الله خامنه اى: روغن ماليدن به بدن و مو براى فرد محرم جايز نيست، خواه با روغن هايى باشد كه براى زينت استعمال مى شود يا با غير آن، و خواه معطر باشد يا نباشد.
5- . نظر آيات عظام در قسم پنجم از محرمات احرام گذشت. آية الله بهجت: به نحو قطع و در صورت ارتكاب، تأخير احرام با امكان، تا زمان زوال رايحه لازم است. آية الله سيستانى: ولى اگر در آن عطر نباشد بلكه خودش خوشبو باشد اشكال ندارد.
6- . آية الله زنجانى: ولى چنانچه با روغن غير معطر، مشكل برطرف شود نبايد روغن معطر بمالد. آية الله سبحانى: استفاده از كرم هاى مختلف، نرم كننده، ضد آفتاب، و برطرف كننده خشكى لب و ضد عرق سوز و به جهت تاول و نرم كننده دست و صورت در حال احرام به جهت مداوا و ضرورت جايز است به شرط آنكه بوى خوش نداشته باشد ولى بهتر است در حال احرام اگر براى او حرجى نباشد تحمل كند. آية الله سيستانى: محرم مى تواند روغنى كه بوى خوشى ندارد براى مداوا استعمال كند و جايز است در حال ضرورت استعمال روغنى كه خوشبو است يا بوى خوش در آن است.

[399] م - اگر در روغن بوى خوش نباشد در ماليدن آن كفاره نيست.(1)

[400] م - اگر در روغن بوى خوش باشد كفاره آن يك گوسفند است اگرچه از روى اضطرار باشد.(2)

شانزدهم - ازاله مو از بدنِ خود يا غير خود، چه مُحرم باشد چه مُحِلّ.

[401] م - در حرمت ازاله مو، فرقى نيست ميان كم و زياد، بلكه ازاله يك مو نيز حرام است.(3)و.

ص: 219


1- . آية الله تبريزى: كفاره روغن مالى در صورتى كه از روى علم و عمد باشد، يك گوسفند است، چه در روغن بوى خوش باشد يا نباشد و اگر از روى نادانى باشد، كفاره اش اطعام يك فقير است بنا بر احتياط در هر دو مورد. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله بعد مراجعه شود. آية الله خويى: كفاره روغن مالى در صورتى كه از روى علم و عمد باشد، يك گوسفند است و اگر از روى نادانى باشد، كفاره اش اطعام يك فقير است بنا بر احتياط در هر دو مورد. آية الله زنجانى: كفاره ماليدن روغن در صورتى كه از روى علم و عمد باشد يك گوسفند است؛ و اگر از روى نادانى باشد غذا دادن يك فقير است، و فرقى بين روغن خوشبو و غير آن و حالت اختيار و اضطرار نيست. و كفاره خوردن روغنى كه در آن زعفران و مانند آن باشد يك گوسفند است. آية الله سبحانى: احتياط مستحب يك گوسفند است. آية الله مكارم: احتياطاً يك گوسفند است. آية الله نورى: كفاره ماليدن روغن به بدن، يك گوسفند است، اگرچه از روى اضطرار باشد.
2- . آية الله بهجت، آية الله تبريزى: كفاره اش يك گوسفند است حتى در صورت ضرورت، على الأحوط. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط، كفاره ماليدن روغن خوشبو به بدن، يك گوسفند است، و در مورد روغن هاى غير خوشبو، سير كردن يك فقير است، اگرچه بعيد نيست در هر دو مورد واجب نباشد. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله سيستانى: اگر مُحرم با علم و آگاهى و از روى عمد، بدن خود را با روغن خوشبو روغن مالى نمايد، بنا بر احتياط بايد يك گوسفند كفاره بدهد، هرچند از روى اضطرار باشد و اگر بدون علم و آگاهى اين كار را كرده باشد، بنا بر احتياط كفاره آن اطعام يك فقير است. آية الله فاضل: اگر در روغن بوى خوش باشد كفاره خوردن آن بنا بر اقوى يك گوسفند است و در غير مصرف خوردن هم احتياطاً كفاره را بدهد و در حال اضطرار كفاره ثابت نيست.
3- . آية الله سيستانى: بلكه حتى جزئى از يك مو.

[402] م - ازاله مو، اگر از روى ضرورت باشد عيب ندارد(1)؛ مثل زيادى شپش و درد سر و موى چشم كه اذيت مى كند.

[403] م - اگر در وقت غسل يا وضو(2) مويى بدون قصد كنده شود اشكال ندارد.

[404] م - در ازاله مو فرقى نيست(3) بين تراشيدن يا نوره ماليدن يا كندن يا قيچى كردن و غير آن.

[405] م - كفاره سر تراشيدن، اگر به جهت ضرورت(4) باشد، دوازده «مُدّ» طعام است كه بايد به شش مسكين بدهد، يا سه روز روزه بگيرد، يا يك گوسفند قربانى كند.(5) و «مُد» يك چارك (ده سير) است تقريباً.

[406] م - اگر تراشيدن از روى ضرورت نباشد احتياط واجب آن است كه يك گوسفند كفاره بدهد،(6) بلكه تعيّن گوسفند در اين صورت بعيد نيست.د.

ص: 220


1- . آيات عظام سبحانى، صافى، گلپايگانى: گناه ندارد ولى كفاره دارد.
2- . آية الله خامنه اى: يا تيمم. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: يا تيمم يا تطهير از خبث يا ازاله مانع از رسيدن آب وضو و غسل و مانند آن. آية الله سبحانى: محرم ميتواند حمام برود ولى اگر بداند با كشيدن كيسه مويى از بدن جدا مى شود نبايد اين كار را بكند.
3- . آية الله زنجانى: در حرام بودن ازاله مو بين انواع مذكور فرقى نيست ولى در كفاره فرق دارد.
4- . آية الله بهجت: اگر محرم با ضرورت و بدون ضرورت سر خود را بتراشد كفاره اش يك گوسفند يا سه روز روزه يا اطعام ده مسكين است كه به هر يك يك مد داده شود بلكه بنا بر احتياط به هر كدام به مقدارى كه سير شوند اگرچه بيش از يك مد باشد طعام داده شود. احتياط در رعايت اكثر از مدّ و اشباع است. آية الله زنجانى: اين كفاره، مخصوص بيمارى و سردرد است و تراشيدن تمام سر براى ضرورت هاى ديگر مانند تراشيدن قسمتى از سر، كفاره ندارد. (مدّ حدود نهصد گرم است). آية الله گلپايگانى: كفاره ازاله مو از بدنِ خود، چه در حال ضرورت و چه در غير ضرورت ثابت است الاّ در ازاله مو از بدنِ ديگرى كه در حال ضرورت كفاره ندارد.
5- . آية الله گلپايگانى: صدقه دادن ده مدّ به ده مسكين كفايت مى كند اگرچه دوازده مد به شش مسكين بهتر است.
6- . آية الله بهجت: رعايت اين احتياط لازم نيست. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سبحانى، سيستانى، مكارم، نورى: كفاره آن يك گوسفند است. آية الله خامنه اى: اگر سر را عالماً عامداً بتراشد بايد يك گوسفند كفاره بدهد.

[407] م - اگر از زير هر دو بغل خود ازاله مو كند بايد يك گوسفند ذبح كند براى كفاره،(1) بلكه احتياط آن است كه اگر از زير يك بغل هم ازاله مو كند يك گوسفند كفاره بدهد.(2)

[408] م - احتياط واجب آن است كه اگر موى سر را ازاله كند به غير تراشيدن، كفاره تراشيدن را بدهد.(3)ت.

ص: 221


1- . آية الله نورى: اگر از زير هر دو بغل ازاله مو كند احتياط آن است براى هر يك از بغل ها يك گوسفند كفاره بدهد.
2- . آية الله بهجت: اگر موى زير هر دو بغل خود را بكند كفاره اش يك گوسفند است بنا بر اقوى و در كندن موى يك طرف، سه مسكين را طعام بدهد. آية الله زنجانى: اگر موى زير هر دو بغل را بكند بايد يك گوسفند قربانى كند، و در غير كندن و همچنين در ازاله موى زير يك بغل، كفاره گوسفند بنا بر احتياط مستحب است. آية الله سيستانى: اگر موى زير بغل را بكند حكم همين است و همچنين بنا بر احتياط واجب اگر به وسيله ديگرى، غير از كندن، موى آن را ازاله نمايد و اگر موى ريش يا غير آن را بكند كفاره آن يك مشت طعام است و اگر مُحرِم سر ديگرى را تراشيد چه مُحرم باشد چه غير مُحرم كفاره ندارد. آية الله صافى: كفاره تراشيدن سر و ازاله موى هر دو بغل، بلكه زير يك بغل، اگر ناچار شود يك گوسفند يا سه روز روزه، يا صدقه دادن ده مدّ به ده مسكين است و بعضى دوازده مدّ به شش مسكين فرموده اند و اين مطابق با احتياط است و ترك نشود و اگر ناچار نشود بايد كفاره دهد و بنا بر احتياط كفاره كشتن گوسفند است. آية الله فاضل: سه فقير را اطعام كند. آية الله گلپايگانى: كفاره ازاله مو از زير بغل، يك گوسفند است. آية الله مكارم: اين حكم واجب است.
3- . آية الله بهجت: فرقى بين كندن و ماشين كردن و نوره گذاشتن نيست، چه از سر باشد يا صورت يا مواضع ديگر. آية الله خويى: بلكه واجب است. آية الله زنجانى: رعايت اين احتياط، مستحب است. آية الله سبحانى: حكم آن از نظر كفاره با تراشيدن يكى است.

[409] م - اگر دست بكشد به سر يا ريش خود و يك مو يا بيشتر بيفتد، احتياط آن است كه يك كف طعام صدقه بدهد.(1)

هفدهم - پوشانيدن مرد سر خود را، به هرچه او را بپوشاند.(2)

[410] م - احتياط واجب آن است كه سر را به چيزهايى غير پوششى هم نپوشاند؛

مثل گل و حنا و دوا و پوشال و غير اينها.(3)

[411] م - احتياط واجب آن است كه چيزى بر سر نگذارد؛ مثل بار براى حمل، كه سر به آن پوشيده شود.(4)د.

ص: 222


1- . آية الله بهجت: يك كف از طعام صدقه بدهد و ساقط شدن مو به اين سبب با عدم اطمينان به ساقط شدن، غير از ازاله غير عمدّيه است كه فديه ندارد، اگرچه هر دو جايز است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بايد يك مشت طعام بدهد. آية الله خامنه اى: احتياط مستحب آن است كه به قدر يك مشت گندم و آرد و امثال آن صدقه بدهد. آية الله زنجانى: بايد يك مشت طعام، كفاره بدهد و كشيدن اعضاى ديگر حكم كشيدن دست را دارد. آية الله سبحانى: اگر در حال التفات به احرام عمداً دست خود را بر سر يا ريش خود بكشد و تار مويى كنده شود بايد يك مشت آرد گندم كفاره دهد. آية الله سيستانى: خاراندن سر و بدن اشكال ندارد اگر مويى را نكند و خون خارج نشود و اگر بى جهت محرم دست به سر و ريش خود بكشد و مويى يا بيشتر بيافتد بايد يك مشت طعام كفاره بدهد ولى اگر در وضو و مانند آن باشد چيزى بر او نيست. آية الله فاضل: در غير وضو و غسل. آية الله مكارم: مقصود از يك كف طعام، مقدارى غذاست.
2- . آية الله سبحانى: هر وسيله اى كه باشد بنابراين پوشاندن سر به وسيله گِل و حنا و دارو و بار براى حمل جايز نيست و احتياط واجب است كه مرد محرم سر خود را به وسيله اعضا بدن مثل دست نپوشاند از اينجا حكم سه مسئله بعد روشن شد (م 411 تا 413).
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى: محرم نبايد سر خود را بپوشاند حتى با گِل و مانند آن. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: پوشاندن سر و گوش ها براى مردان حرام است و در اين امر تفاوتى بين پوشاندن تمام يا قسمتى از سر نيست، و تفاوتى بين پوشاندن سر با پارچه و يا با حنا، گِل، گذاشتن بار بر روى سر، و يا روى دوش به طورى كه قسمتى از سر را بپوشاند، و يا ارتماس در آب و امثال آن نمى باشد.
4- . آية الله زنجانى: مرد محرم نبايد با گذاشتن بار بر سر، سرش را بپوشاند، هرچند كفاره ندارد.

[412] م - جايز است به بعض بدن خود، سر را بپوشاند؛ مثل آنكه دست ها را روى سر بگذارد، ليكن احتياط در ترك آن است.(1)

[413] م - جايز نيست سر را زير آب كند، بلكه جايز نيست زير مايع ديگرى؛ مثل گلاب و سركه و غيرآن، كند.(2)

[414] م - در حكم سر است بعض سر،(3) پس نبايد بعض سر را هم بپوشاند و نه زير آب يا مايع ديگرى كند.(4)

[415] م - گوش ها ظاهراً از سر محسوب است پس نبايد آنها را پوشانيد.(5)

[416] م - پوشانيدن رو براى مردان مانع ندارد و از سر محسوب نيست، پس در وقت خواب مانعى از پوشاندن آن نيست.

[417] م - گذاشتن بند خيك آب بر سر، از حكم پوشش استثنا شده و مانع ندارد.

[418] م - دستمالى را كه براى سردرد به سر مى بندند عيب ندارد.(6)د.

ص: 223


1- . آية الله نورى: از لكن احتياط... در مناسك ايشان نيامده است.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى، فاضل: بنا بر احتياط.
3- . آية الله خامنه اى: پوشاندن قسمتى از سر به نحوى كه عرفاً مصداق پوشاندن سر باشد - مانند گذاشتن كلاه كوچك در وسط سر - جايز نيست، اما در غير اين صورت - مانند گذاشتن قرآن و مانند آن بر روى سر و يا خشك كردن تدريجى بخشى از سر - اشكال ندارد، هرچند احوط آن است كه از آن نيز اجتناب نمايد. آية الله فاضل: بنا بر اقوى در تغطيه، لكن در حمل، بنا بر احتياط. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب، ولى ريختن آب بر سر مانعى ندارد.
4- . آية الله خامنه اى: حرمت زير آب بردن نسبت به بعض سر معلوم نيست. آيات عظام خويى، سبحانى، سيستانى: زير آب بردن بعض سر جايز است.
5- . آية الله سبحانى: گوشها از سر محسوب نميشوند ولى بنا بر احتياط واجب گوش ها را نيز نپوشاند اما گذاشتن سمعك يا پنبه داخل سوراخ گوش اشكالى ندارد. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب. آية الله فاضل: ولى پوشاندن مقدارى از گوش مانعى ندارد.
6- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى: گناه ندارد ولكن كفاره دارد. آية الله زنجانى: و كفاره هم ندارد. آية الله مكارم، آية الله نورى: ولى بنا بر احتياط واجب بايد كفاره بدهد.

[419] م - گذاشتن سر روى بالش براى خوابيدن مانع ندارد.

[420] م - اگر پارچه اى را روى كمانى بيندازند؛ به نحوى كه بالاى سر باشد و سر را زير آن كند براى حفظ از پشه، مانع ندارد و همچنين رفتن در پشه بند اشكال ندارد.

[421] م - زير دوش حمام رفتن براى مُحرِم مانع ندارد، ليكن زير آبشارى كه سر را فرو گيرد جايز نيست.(1)

[422] م - اگر سر را شست نبايد با حوله و دستمال خشك كند(2) و بعض سر هم در حكم همه است.

[423] م - در وقت خوابيدن، مرد نبايد سر خود را بپوشاند(3) و اگر بدون التفات پوشانيد بايد فوراً آن را باز كند و همين طور اگر از روى فراموشى پوشانيد واجبد.

ص: 224


1- . آية الله زنجانى: بلكه رفتن زير آبشارى كه سر را فرا گيرد نيز مانع ندارد.
2- . آية الله بهجت: مرد مى تواند سر خود را با حوله خشك كند و زن صورتش را در صورتى كه اين كار به تدريج انجام گيرد. آية الله خامنه اى: خشك كردن تدريجى سر با حوله اشكال ندارد مگر در صورتى كه حوله را بر روى تمام سر بيندازد و سر را با آن خشك كند. آية الله زنجانى: خشك كردن سر با حوله و مانند آن اشكال ندارد مگر در صورتى كه براى خشك كردن حوله را روى سر يا بعض آن قرار دهد. آية الله سبحانى: مگر اينكه به صورت تدريجى انجام بگيرد. آية الله سيستانى: هرچند به نحو كشيدن پارچه بر سر باشد بنا بر احتياط واجب و اگر وقت نماز تنگ است گوشه حوله يا پارچه را بگيرد و به مقدارى كه در مسح سر واجب است خشك كند. آية الله گلپايگانى: خشك نمودن سر به وسيله حوله و دستمال مانع ندارد ولى بايد طورى خشك كند كه سر پوشيده نشود. آية الله مكارم: خشك كردن مانع ندارد به شرط اينكه سر را با آن نپوشاند.
3- . آية الله زنجانى: بر مرد محرم، مكروه است كه هنگام خوابيدن، روانداز را روى سر خود بكشد و احتياط استحبابى در ترك آن است، ولى نبايد سر را با كلاه و دستمال و مانند آن بپوشاند. آية الله سبحانى: ابتدائاً جايز نيست ولى اگر در خواب بى اختيار سر او پوشيده شد مانعى ندارد و ديگران نيز تكليفى ندارند تا او را باخبر سازند ليكن وقتى بيدار شد و يا ملتفت شد بايد فوراً پتو و امثال آن را كنار بزند و احتياطاً تلبيه بگويد.

است فوراً سر را باز كند و مستحب است تلبيه بگويد بلكه احوط است گفتن آن.(1)

[424] م - اگر سر را بپوشاند؛ به نحوى از انحا، كفاره آن يك گوسفند است(2) و احتياط واجب(3) كفاره است براى پوشاندن بعض سر.

[425] م - احوط آن است كه اگر مكرر سر را پوشانيد، مكرر كفاره بدهد؛(4) يعنى براى هر دفعه يك گوسفند كفاره است، گرچه تعدد كفاره معلوم نيست و به نظر بعيد نمى آيد واجب نبودن.د.

ص: 225


1- . آية الله زنجانى: بلكه گفتن تلبيه واجب است و گفتن يك «لبيك» كافى است. آية الله گلپايگانى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله نورى: از «مستحب است تلبيه...» در مناسك ايشان نيامده است.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى، سيستانى، فاضل، مكارم: بنا بر احتياط واجب كفاره اش يك گوسفند است. آية الله خامنه اى: كفاره پوشاندن سر، بنا بر احتياط واجب، يك گوسفند قربانى كردن است. و بعض سر حكم تمام سر را ندارد مگر عرفاً بر آن صدق كند كه سر را پوشانده است؛ مثل اينكه كلاه كوچكى كه فقط قسمت وسط سر را مى پوشاند بر سر بگذارد و اگر تمام سر را در آب فرو برد، كفاره اى بر عهده اش نخواهد بود. آية الله زنجانى: اگر عمداً با كلاه يا عمامه يا دستار و مانند آن تمام يا قسمتى از سر را بپوشاند بايد يك گوسفند كفاره بدهد و اگر با گذاشتن غير لباس مانند بادبزن و حنا سر را بپوشاند كفاره ندارد.
3- . آية الله فاضل: احتياط مستحب.
4- . آية الله بهجت: احوط تعدد فديه است به تعدد پوشانيدن، خصوصاً هرگاه بى عذر باشد، خصوصاً هرگاه مجلس متعدد باشد و اقوى تعدد فديه است در صورت تخلل تكفير. آية الله تبريزى: اين احتياط ترك نشود. آية الله خامنه اى: احتياط تكرر كفاره در صورت تكرر ستر است مطلقاً. آية الله سبحانى: بنا بر احتياط بايد كفاره مجدد بدهد و حتى اگر سر را در دو مجلس بپوشاند هرچند در وسط كفاره پرداخته باشد احتياط آن است كه دو كفاره بدهد. آية الله سيستانى: بعيد نيست يك كفاره كافى باشد. آية الله صافى: احتياط آن است كه اگر بيش از يك بار سر را بپوشاند، براى هر بار جداگانه كفاره بدهد خصوصاً اگر بدون عذر باشد و مخصوصاً اگر مجلس آن هم متعدد شود. آية الله گلپايگانى: در صورت تعدد پوشانيدن سر، بايد كفاره متعدد بدهد. آية الله مكارم: اين احتياط در اين مسئله و مسئله بعد، وجوبى است. آية الله نورى: با تكرار در پوشاندن سر، كفاره نيز مكرّر مى شود.

[426] م - اگر سر را پوشانيد و گوسفند را براى كفاره ذبح كرد و باز سر را پوشانيد احتياط به كفاره دادنِ دوباره خيلى مطلوب است گرچه وجوبش معلوم نيست.(1)

[427] م - كفاره در صورتى واجب است كه از روى علم به مسئله و عمد سر را بپوشاند، پس اگر از روى ندانستن مسئله يا غفلت و سهو و نسيان بپوشاند كفاره ندارد.(2)

هيجدهم - پوشانيدن زن روى خود را به نقاب و روبند و برقع.(3)

[428] م - پوشانيدن رو را به هر چيز، اگرچه چيزهاى غير متعارف باشد(4)؛ مثل پوشال و گل و چيزهاى ديگر، جايز نيست بنا بر احتياط، و جايز نيست با بادبزن روى خود را بپوشاند.

[429] م - بعض رو در حكم تمام آن است و نبايد آن را بپوشاند.(5)ت.

ص: 226


1- . آيات عظام بهجت، خامنه اى، سبحانى، صافى، گلپايگانى، مكارم: حكم آن در ذيل مسئله قبل گذشت. آيات عظام تبريزى، زنجانى، سيستانى: در اين صورت دوباره بايد كفاره بدهد. آية الله نورى: احتياط، واجب است.
2- . آيات عظام خويى، سيستانى: بلكه ظاهر اين است كه در موارد جواز ستر و اضطرار نيز كفاره واجب نيست. آية الله سبحانى: اما در صورت ضرورت نيز احتياط واجب در كفاره است.
3- . آية الله بهجت: در غير حال ضرورت، مانند تحفّظ از مگس و نحو آن در حال خوابيدن.
4- . آية الله زنجانى، آية الله نورى: پوشاندن رو هرچند به چيزهاى غير متعارف؛ مثل پوشال و گل نيز جايز نيست و جايز نيست با بادبزن روى خود را بپوشاند.
5- . آية الله تبريزى: بنا بر احتياط. آية الله خامنه اى: پوشاندن صورت در حال احرام به گونه اى كه متعارف زنان در حجاب از نامحرم يا خوددارى از شناخته شدن است براى زنان جايز نيست. بنابراين پوشاندن بخشى از صورت به نحوى كه پوشاندن صورت بر آن صدق كند، مانند پوشاندن گونه ها و بينى و دهان و چانه جهت حجاب يا شناخته نشدن، مانند پوشاندن تمام صورت است و جايز نمى باشد. [اما] استفاده از ماسك براى پوشش بينى و دهان براى زنان در حال احرام مانع ندارد. آية الله سيستانى: به احتياط واجب، و لذا پوشيدن مقنعه كه اطراف صورت را مى گيرد خلاف احتياط است و همچنين جايز نيست بنا بر احتياط خشك كردن صورت با حوله يا دستمال، هرچند همه صورت را نپوشاند، ولى تميز كردن بينى و مانند آن اشكال ندارد. آية الله فاضل: بعض رو در حكم تمام است. و بنا بر اقوى پوشاندن صورت در قسمت پايين آن؛ يعنى از بينى تا چانه جايز نيست و در قسمت بالايى آن به احتياط واجب. آية الله مكارم: پوشانيدن بعض صورت، به طورى كه نقاب و برقع به آن نگويند جايز است. آية الله نورى: با توجه به حرمت پوشيدن صورت براى زنان در حال احرام، چون چانه جزو صورت محسوب مى شود، بايد مقنعه را طورى ببندد كه زير چانه قرار بگيرد، چون زير چانه جزو صورت نيست.

[430] م - اگر دست هاى خود را روى صورت بگذارد مانع ندارد.

[431] م - اگر روى خود را براى خوابيدن روى بالش بگذارد مانع ندارد.(1)

[432] م - واجب است براى نماز سر را بپوشاند و مقدمتاً براى پوشانيدن سر كمى از اطراف رو را بپوشاند(2)، ليكن واجب است بعد از نماز فوراً آن را باز كند.(3)

[433] م - جايز است براى روگرفتن از نامحرم(4) چادر يا جامه را كه به سرت.

ص: 227


1- . آية الله زنجانى: بلكه براى خواب مى تواند روانداز را روى صورتش بكشد، هرچند خلاف احتياط استحبابى است.
2- . آية الله بهجت: پوشانيدن رو به مقدارى كه مقدمه پوشانيدن سر مى باشد، در حال نماز عيبى ندارد و مى تواند سراندازش را آويزان نمايد در نماز و بعد از آن. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، گلپايگانى: پوشانيدن رو كه مقدمه پوشانيدن سر مى باشد، در حال نماز عيبى ندارد.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: احتياط اين است كه پس از فراغت از نماز آن را بردارد. آية الله خامنه اى: پوشاندن اطراف صورت از بالا يا پايين و يا دو طرف آن، به طورى كه زنان هنگام پوشيدن مقنعه به نحو متعارف و يا هنگام پوشاندن سر در نماز انجام مى دهند و پوشاندن صورت بر آن صدق نمى كند، اشكال ندارد، چه در نماز باشد و چه در حال ديگر. آية الله سيستانى: احتياط واجب اين است كه پس از فراغت از نماز آن را بردارد. آية الله مكارم: واجب نيست.
4- . آية الله بهجت: بلكه مطلقاً و اختياراً و تا حد نحر على الأظهر. آية الله خامنه اى: جايز است زن در حال احرام، چادر يا جامه اى را كه بر سر انداخته طرف آن را بر روى صورت بياويزد، به نحوى كه بخشى از صورت و پيشانى اش را تا بالاى بينى بپوشاند، اما احوط آن است كه اگر مرد اجنبى او را نمى بيند، از اين كار اجتناب نمايد. آية الله زنجانى: بلكه مطلقاً جايز است. آية الله سيستانى: و در جايى كه نامحرم نيست اين گونه پوشش نيز جايز نيست.

افكنده پايين بيندازد تا محاذى بينى، بلكه چانه، بلكه در صورت احتياج تا گردن و چيزى بر او نيست.

[434] م - بهتر آن است كه آن چيزى را كه در موقع حاجت از سر پايين مى اندازد، با دست يا چيز ديگر دور از رو نگه دارد كه به صورت نچسبد، بلكه اين كار احوط است.(1)

[435] م - بعضى براى دور نگه نداشتن جامه از صورت، كفاره لازم دانسته اند و آن احوط است، گرچه اقوى واجب نبودن آن است.(2)

[436] م - در نقاب انداختن و پوشاندن رو، به هر نحو كه باشد، كفاره لازم نيست،(3) گرچه موافق احتياط است.

نوزدهم - سايه قرار دادن مرد بالاى سر خود:(4)ت.

ص: 228


1- . آية الله بهجت، آية الله مكارم: تحفظ آن از رسيدن به صورت لازم نيست. آية الله تبريزى: اين احتياط ترك نشود. آية الله خامنه اى: احوط آن است كه پوشش مذكور با صورت تماس نداشته باشد. آية الله خويى: احوط آن است كه از صورت دور نگه دارد. آيات عظام سبحانى، صافى، گلپايگانى: بايد با دست يا چيز ديگرى آن را از صورت دور نگه دارد. آية الله نورى: زن ها در حال احرام بايد سعى كنند كه مقنعه در حال درآوردن و پوشيدن صورتشان را نپوشاند.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: احتياط واجب آن است كه يك گوسفند كفاره دهد.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: بنا بر احتياط واجب بايد يك گوسفند بدهد. آية الله زنجانى: كفاره پوشاندن رو با چيزهاى پوششى مانند نقاب و پوشيه، يك گوسفند است و با غير لباس ظاهراً كفاره ندارد، البته به جهت حاجتى چون بيمارى، پوشاندن صورت جايز است و كفاره نيز ندارد. آية الله سيستانى: احتياط مستحب آن است كه يك گوسفند بدهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بايد يك گوسفند كفاره بدهد.
4- . آية الله زنجانى: حركت كردن با وسيله نقليه سقف دار براى مرد محرم جايز نيست، روز باشد يا شب، هوا آفتابى باشد يا ابرى، همچنين جايز نيست در هواى آفتابى يا بارانى در پناه سايبان متحرك مانند چتر حركت كند. آية الله فاضل: بنا بر احتياط واجب سايه قراردادن براى بدن نيز در حال سير و پيمودن راه جايز نيست. بنابراين نشستن در ماشين و بيرون نگهداشتن سر از شيشه يا سقف آن، خلاف احتياط وجوبى است.

[437] م - سايه قراردادن جايز نيست از براى مردان، و براى زن ها و بچه ها جايز است و كفاره هم ندارد.

[438] م - حرام بودنِ سايه قرار دادن بالاى سر، مختص به حال منزل طى كردن است و اما درحالى كه در محلى منزل كرد در منا باشد يا غير آن، زير سايه رفتن مانع ندارد و با چتر و مثل آن سايه بر سر قرار دادن مانع ندارد اگرچه در حال راه رفتن باشد، پس مانع ندارد كه در منا از چادر خود تا محلى كه ذبح مى كنند يا محلى كه رمى جمرات مى كنند با چتر برود؛ گرچه احتياط مستحب ترك است در حال راه رفتن.(1)ست

ص: 229


1- . آية الله بهجت: احتياط واجب ترك سايه انداختن است در وقت تردد براى حوائج غير خانه و خيمه و نحو آنها، چه در مكه و چه در عرفات و منا. آية الله تبريزى: رفتن زير سايه ثابت مانعى ندارد، ولى بنا بر احتياط نمى تواند در حال حركت، براى خود سايه بان درست كند؛ مثل آنكه چتر بردارد و يا سوار ماشين سقف دار شود. آية الله خامنه اى: احوط آن است كه شخص محرم پس از رسيدن به مكه پيش از انجام مناسك عمره و همچنين در حال احرام در عرفات و منا، از قرار گرفتن در زير سايه هاى متحرك مانند اتوبوس مسقف و چتر، اجتناب كند. ولى قرار گرفتن در سايه ديوار و درخت و مانند آنها و نيز عبور از زير سقف هاى ثابت مانند پل و تونل، حتى در روز اشكال ندارد. آية الله خويى: و در قسمت جديد شهر مكه بنا بر احتياط، سوار ماشين سقف دار نشوند. آية الله زنجانى: مى تواند در پناه سايبان ثابت مانند ديوار و پل و خيمه و تونل هاى كوتاه حركت كند ولى با وسيله سقف دار و چتر نمى تواند به قربانگاه يا جمرات برود، همچنان كه اگر هوا آفتابى يا بارانى باشد اگر مشقت شديد نداشته باشد نبايد از تونل هاى طولانى استفاده كند و در اين حكم فرقى بين مكه و عرفات و مشعر و منا و مسيرهاى بين راه نيست. آية الله سبحانى: بنا بر احتياط واجب پس از ورود به مكه براى رفتن به مسجدالحرام و همچنين در منا و عرفات براى حركت از نقطهاى به نقطه ديگر از سايبانهاى متحرك مانند چتر و اتومبيل سقف دار استفاده نكند. آية الله سيستانى: اما پس از پياده شدن و جايى را منزل خود قراردادن، اگر محرم بخواهد جهت انجام كارهايش به اينجا و آنجا برود؛ مانند اينكه در مكه منزل كند و بخواهد جهت انجام طواف و سعى به مسجدالحرام برود و يا به منزل خود در منا وارد شود و بخواهد به قربانگاه يا جمرات برود، حكم به جواز سايه قرار دادن بالاى سر خود، چون به وسيله چتر و چه سوار شدن ماشين سقف دار خيلى مشكل است، و احتياط نبايد ترك شود. آية الله نورى: حرمت سايه قرار دادن، اختصاص به سايه اى دارد كه با شخص حركت مى كند مثل چتر و ماشين مسقف و هواپيما و اما سايه ثابت مثل پل و تونل هر قدر طولانى باشد جواز عبور از زير آنها بدون اشكال است

[439] م - فرق نيست در حرام بودن سايه قرار دادن در وقت طى كردن منزل، بين آنكه در محملى باشد كه روپوش دارد يا در اتومبيل سرپوشيده باشد يا در هواپيما باشد يا زير سقف كشتى باشد.

[440] م - احتياط آن است كه در وقت طى منزل، به پهلوى محمل يا هر چيزى كه بالاى سر او نباشد، استظلال نكند،(1) اگرچه جايز بودنِ آن خالى از قوت نيست.

[441] م - كسانى كه از تهران يا جاى ديگر مى خواهند به مكه مشرف شوند يا هواپيما، اگر نذر كنند براى احرام بستن از تهران، نذر آنها صحيح است و بايد محرم شوند(2) و اگر راه ديگرى نباشد جز هواپيما، بايد بروند به حج، ليكن براى زير سقفد.

ص: 230


1- . آية الله بهجت: احوط ترك سايه انداختن از آفتاب است، اگرچه منحرف از بالاى سر باشد با چيزى كه در سر ممنوع است. آية الله تبريزى: حرمت و ثبوت كفاره در تظليل جانبى مبنى بر احتياط است. آية الله خويى: و احوط بلكه اظهر اين است كه زير سايه چيزى كه روى سر نباشد نيز نرود، پس اگر از طرف چپ و راست چيزى بر او سايه بيفكند؛ به نحوى كه تأثير در كم شدن گرما يا سرما يا باد و نحو آن داشته باشد، جايز نيست و كفاره دارد. آية الله زنجانى: محرم نمى تواند در سايه سايبان متحركى كه بالاى سر او نباشد نيز حركت كند، ولى قرار گرفتن در سايه صندلى ها و ديوارهاى ماشين، اشكال ندارد، و فرقى بين ماشين خود و ديگرى نيست. آية الله سبحانى، آية الله مكارم: گذشتن از زير پل هاى وسط راه مانعى ندارد و همچنين بودن در سايه اى كه از ديوارهاى اتومبيل سر باز و مانند آن به وجود مى آيد. آية الله سبحانى اضافه فرموده اند به شرطى كه مانع از تابش مستقيم خورشيد نشود. آية الله سيستانى: سايه هاى متحرك كه بالاى سر محرم قرار نگرفته براى پياده مطلقاً جايز است و سواره احتياطاً اجتناب كند مگر اينكه كوتاه باشد كه سر و سينه را فرا نگيرد. آية الله نورى: استظلال، اختصاص به بالاى سر دارد و شامل سايه حاصل از ديوار ماشين نمى شود.
2- . آية الله زنجانى، آية الله مكارم: نذرى كه سبب مى شود محرم ناچار گردد با وسيله سرپوشيده سفر كند باطل است. آية الله سبحانى: احتياطاً اين شخص در ميقات يا اگر نشد در ادنى الحل تجديد احرام كند. آية الله سيستانى: نذرِ احرام قبل از ميقات، براى كسى كه مى داند ناچار مى شود زير سقف برود محل اشكال است. آية الله فاضل: صحت نذر براى كسى كه مى داند بايد در روز با وسيله مسقف حركت كند محل اشكال است. بلى اگر بداند كه براى احرام عمره تمتع نمى تواند به يكى از مواقيت معروفه برود، نذر اشكال ندارد و معصيت هم نكرده است، ولى احتياط آن است كه در ادنى الحل تجديد احرام كند. و در هر صورت كفاره زير سقف رفتن را بايد بدهد.

بودن در حال طى منزل بايد كفاره بدهند.

[442] م - كسى كه نذر كرد از تهران يا جاى ديگر محرم شود، بايد محرم شود(1) و حتى الامكان بايد از راهى برود كه زير سايه - در طى منزل - قرار نگيرد(2) و اگر راهى نباشد كه زير سقف قرار نگيرد در صورت التفات به اين مطلب پيش از نذر معصيت كار است براى آنكه خود را از روى عمد مبتلاى به معصيت كرده است.(3)

[443] م - كسانى كه مى خواهند با هواپيما به مكه بروند، لازم است با هواپيما به مدينه بروند و از آنجا در مسجد شجره محرم شوند و با اتومبيلى كه سقف ندارد به مكه بروند و يا آنكه بروند جده به قصد رفتن به جحفه و در صورت امكان بروند به جحفه و از آنجا محرم شوند و با اتومبيل بى روپوش بروند به مكه معظمه، و اگر رفتن به ميقات امكان نداشت از جده(4) محرم شوند و بهتر آن است كه در «حده» هم كه بين جده و مكه است تجديد احرام كنند.(5)ت.

ص: 231


1- . آيات عظام زنجانى، سبحانى، سيستانى، فاضل، مكارم: به ذيل مسئله 441 مراجعه شود.
2- . آيات عظام سبحانى، فاضل، نورى: مى تواند از راهى برود كه زير سايه قرار بگيرد، مانند تونل و پل و زير درخت، از سايه هاى ثابت.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: ظاهر اين است كه معصيت نكرده است، ولى براى استظلال اضطرارى كفاره بايد بدهد. آية الله مكارم: معصيتى نكرده است.
4- . [با نذر]
5- . نظر آيات عظام در مسئله 212 گذشت.

[444] م - نشستن در زير سقف در حال طى منزل در شب خلاف احتياط است،(1) گرچه جايز بودن آن به نظر بعيد نيست، بنابراين بعيد نيست جايز بودن نشستن محرم در هواپيمايى كه شب حركت مى كند.

[445] م - در جايز نبودنِ سايه بالاى سر قرار دادن، فرق نيست(2) بين سواره و پياده.

[446] م - كسانى كه كشتى سوار مى شوند در حال احرام، زير سقفِ آن نبايد بروند، ليكن در كنار ديوار كشتى كه سايه است، ظاهراً نشستن جايز است.(3)

[447] م - استظلال در وقت طى منزل براى عذرى، مثل شدت گرما يا شدت سرمات.

ص: 232


1- . آية الله بهجت: استظلال در شب نيست و مانع ندارد و ظاهرِ مجموعِ روايات و مقتضاى اصل، اختصاص ممنوعيت به سايه انداختن از آفتاب است. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط در حرمت استظلال فرقى بين شب و روز نيست. آية الله خامنه اى: احوط آن است كه در شب هاى بارانى و سرد از سوار شدن به اتوبوس مسقف و مانند آن اگر براى فرار از باران و سرما باشد اجتناب كند. آية الله خويى: مراد از استظلال تحفظ از آفتاب و سرما و گرما و باران و باد و مانند آنهاست. پس اگر هيچ كدام از آنها نباشد، به نحوى كه وجود و عدمِ سايبان يكسان باشد اشكال ندارد، و در اين حكم بين شب و روز فرقى نيست و در فرض شك در اينكه آيا مظله وجود و عدمش يكسان است يا نه استظلال جايز است. آية الله زنجانى: حركت با وسيله نقليه سقف دار در شب نيز جايز نيست مگر در صورت ضرورت، و در هر حال اگر با علم و عمد مرتكب شود كفاره دارد، هرچند لزوم كفاره در بين الطلوعين و شب غير بارانى؛ بنا بر احتياط است. آية الله سبحانى: حركت با وسايط نقليه سرپوشيده به هنگام شب اشكال ندارد مگر اينكه باد شديد يا باران در كار باشد و همچنين حركت در روز ابرى با ماشين مسقف مانع ندارد و همچنين بين الطلوعين و پس از غروب خورشيد تا زوال حمره جزء شب است. آية الله سيستانى: سوار شدن در ماشين سقف دار و مانند آن در شب و بين الطلوعين و روزهايى كه ابر غليظ مانع تابش خورشيد باشد، در صورتى كه بارانى نباشد اشكال ندارد و اگر بارانى باشد كفاره دارد و به احتياط واجب جايز نيست. آية الله مكارم: جايز است مگر در شب هاى بارانى كه بايد كفاره بدهد و در روزهاى كاملاً ابرى و بين الطلوعين نيز استفاده از ماشين سرپوشيده مانعى ندارد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: بنا بر احتياط.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 440 و 441 گذشت.

يا بارندگى جايز است، ليكن بايد كفاره بدهد.

[448] م - كفاره سايه قرار دادن در حال طى منزل يك گوسفند است، چه با عذر سايه افكنده باشد چه با اختيار، بنا بر احتياط واجب.(1)

[449] م - اقوى كفايت يك گوسفند است در احرام عمره، هرچند بيش از يك مرتبه سايه قرار داده باشد و يك گوسفند است در احرام حج هرچند بيش از يك مرتبه استظلال كرده باشد.(2)

بيستم - بيرون آوردن خون از بدن خود:(3)

[450] م - بيرون آوردن خون از بدنِ ديگرى؛ مثل حجامت كردن او، يا دندان او را كشيدن حرام نيست.(4)

[451] م - جايز نيست(5) به مثل خراشيدنِ بدن، خون از آن بيرون آورد و همين طور به مسواك نمودن،(6) خون از بن دندان ها بيرون آورد.د.

ص: 233


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، زنجانى، سبحانى، سيستانى، فاضل، صافى، گلپايگانى، مكارم، نورى: كفاره آن يك گوسفند است و فرقى بين اختيار و اضطرار نيست.
2- . آية الله سيستانى: ولى احتياط مستحب اين است كه براى هر روزى يك كفاره بدهد.
3- . آية الله خامنه اى، آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب. آية الله مكارم: مكروه است در غير حال احتياج و ضرورت.
4- . آية الله زنجانى: لكن اگر اين كار، باعث نجس شدن بدن يا لباس محرم شود بدون عذر جايز نيست. آية الله سيستانى: اگر آن ديگرى محرم باشد احتياط مستحب ترك است.
5- . آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب.
6- . آية الله بهجت، آية الله خويى: بنا بر احتياط واجب. آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: مسواك كردن عيبى ندارد، گرچه بداند خون خارج مى شود و كفاره ندارد. آية الله زنجانى: اگر بتواند با احتياط مسواك بزند نبايد در مسواك زدن بى احتياطى كند؛ ولى اگر لثه هاى او طورى است كه معمولاً با مسواك زدن از آن خون بيرون مى آيد مسواك زدن معمولى جايز است؛ هرچند خون بيايد. و در هر حال از خميردندان معطر كه بوى آن به مشامش مى رسد نبايد استفاده كند.

[452] م - جايز است در حال احتياج(1) خون بگيرد به حجامت و غير آن و همين طور خون دمل را بيرون آوردن در حال احتياج و جَرَب را خاريدن در صورتى كه موجب آزار است، اگرچه از آن خون درآيد.

[453] م - خون از بدن در آوردن كفاره ندارد.(2)

بيست و يكم - ناخن گرفتن:

[454] م - جايز نيست بعض ناخن را هم بگيرد مگر آنكه موجب آزار شود(3)؛ مثل آنكه بعض آن افتاده باشد و بعض ديگر موجب آزار او باشد.

[455] م - جايز نيست ناخن پا را هم بگيرد؛ چنانچه جايز نيست ناخن دست را بگيرد.

[456] م - فرقى نيست بين آلات ناخن گيرى، قيچى باشد يا چاقو يا ناخن گير و احتياط واجب آن است كه ازاله ناخن نكند به هيچ وجه، حتى به سوهان و دندان.(4)ت.

ص: 234


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: در حال ضرورت يا رفع ناراحتى. آية الله سبحانى: در مواردى كه ضرورت عرفى صدق مى كند، جايز است ولى در غير ضرورت حتى نبايد بدن را جورى بخاراند كه خون بيايد يا مويى كنده شود.
2- . آية الله تبريزى: كفاره اش بنا بر احتياط يك گوسفند است. آية الله خامنه اى: اما مستحب است كه يك گوسفند كفاره دهد. آية الله خويى، آية الله سيستانى: بنا بر احتياط مستحب كفاره اش يك گوسفند است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بنا بر احوط و اولى كفاره آن يك گوسفند است. آية الله نورى: احتياط واجب آن است كه در حال اختيار اگر خون از بدن خود درآورد يك گوسفند كفاره بدهد.
3- . آية الله بهجت: ليكن محتمل است فديه بعضى از ناخنِ آزار رساننده، قبضه اى از طعام باشد نه مدّ. آية الله تبريزى: در اين صورت گرفتن ناخن جايز است و از هر ناخنى يك مشت طعام كفاره بدهد. آية الله زنجانى: مگر در صورت حرج و در هر حال گرفتن قسمتى از ناخن كفاره ندارد. آية الله سبحانى: اگر براى گرفتن ناخن ضرورتى پيدا كند ميتواند ناخن بگيرد ولى بايد كفاره بدهد و كفاره آن يك مدّ طعام است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و كفاره آن يك مدّ طعام است.
4- . آيات عظام بهجت، خامنه اى، زنجانى، سبحانى، سيستانى: فرقى نيست و ازاله ناخن به هيچ وسيله جايز نيست.

[457] م - اگر انگشت زيادى داشته باشد جايز نيست ناخن آن را بگيرد احتياطاً، و همچنين اگر دست زيادى داشته باشد احتياط آن است كه ناخن آن را نگيرد،(1) اگرچه بعيد نيست جواز، اگر معلوم شد آن انگشت يا آن دست زيادى است.

[458] م - اگر يك ناخن از دست يا پا بگيرد يك مد طعام بايد كفاره بدهد و براى هر ناخنِ دست تا به ده نرسيده بايد يك مد طعام بدهد و همچنين در ناخن هاى پا.

[459] م - اگر تمام ناخن دست ها و پاها را در يك مجلس بگيرد يك گوسفند كفاره آن است.(2)

[460] م - اگر ناخن دست ها را تماماً بگيرد، در يك مجلس يا چند مجلس،(3) و در محل ديگر يا چند محل ديگر ناخن پاها را بگيرد دو گوسفند كفاره آن است.

[461] م - اگر تمام ناخن دست ها را بگيرد و ناخن پاها را كمتر از ده ناخن بگيرد يك گوسفند براى ناخن دست و براى هر يك از ناخن هاى پا يك مد طعام بايد بدهد(4) و همچنين اگر ناخن پاها را بگيرد تماماً و ناخن دست ها را كمتر از ده بگيرد.(5)ت.

ص: 235


1- . آية الله بهجت: در صورت زيادتى، احوط مدّ است براى هر يك ناخن. آية الله تبريزى: گرفتن ناخن انگشت زيادى جايز نيست و گرفتن ناخن از دست زيادى چنانچه معلوم شود آن دست زيادى است، خلاف احتياط است. آية الله خويى، آية الله گلپايگانى: متعرض اين فرع نشده اند. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: گرفتن ناخن زيادى يا ناخن انگشت زيادى جايز نيست. آية الله صافى: در هر دو مورد احتياط ترك نشود. آية الله فاضل: اين احتياط و احتياط قبلى ترك نشود، چه زيادى آن معلوم باشد چه نباشد. آية الله مكارم: فرقى ميان انگشت زيادى و غير آن نيست بنا بر احتياط واجب.
2- . آية الله بهجت: با عدم تخلل تكفير براى هر ناخنى، در اثناى هر يك از دست ها و پاها وگرنه متّجه كفايت مدّ است براى هر يك از ناخن هاى باقيمانده در دست ها يا در پاها.
3- . آية الله بهجت: مجالس متعدد باشد، بعد از تكفير لازم و قبل از تكفير احتياط است. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
4- . آية الله فاضل: در اين فرض كفاره براى پا ثابت نيست.
5- . آية الله فاضل: در اين فرض براى ناخن هاى دست كفاره اى ثابت نيست.

[462] م - اگر پنج ناخن از پا بگيرد و پنج ناخن از دست، براى هر يك بايد يك مد طعام كفاره بدهد(1) و همچنين است اگر كمتر از ده، در هر يك از دست و پا، بگيرد براى هر يك بايد كفاره بدهد.(2)

[463] م - اگر بيشتر از ده ناخن داشته باشد، پس اگر تمام را بگيرد بايد يك گوسفند بدهد، و احتياط مستحب(3) آن است كه براى ناخن زيادى از ده تا، كفاره بدهد براى هر يك، يك مد.

[464] م - اگر كسى كه بيشتر از ده ناخن دارد، ده ناخن اصلى را بگيرد، احتياط واجب(4) آن است كه يك گوسفند بدهد و اگر بعضى از ناخن هاى اصلى را و بعضى از ناخن هاى زيادى را بگيرد براى ناخن هاى اصلى يك مد بدهد و براى زيادى ها احتياط مستحب آن است كه كفاره بدهد.(5)

[465] م - اگر تمام ناخن هاى دست را گرفت و كفاره آن را داد و بعد در همان مجلس ناخن هاى پا را تماماً گرفت بايد يك گوسفند ديگر كفاره بدهد.(6)ط.

ص: 236


1- . آية الله زنجانى: بايد احتياطاً ده مد طعام (حدود 900 گرم) و يك گوسفند كفاره بدهد.
2- . آية الله سبحانى: اگر ده ناخن از دست يا پا و يا هر دو تلفيقاً بگيرد، بايد يك گوسفند كفاره بدهد و در كمتر از آن براى هر ناخن يك مد كفاره بدهد. آية الله فاضل: در كفاره دم مماثله لازم نيست. و لذا اگر ده ناخن از دست يا پا و يا هر دو تلفيقاً بگيرد، بايد يك گوسفند كفاره بدهد و در كمتر از آن براى هر ناخن يك مد كفاره بدهد.
3- . آية الله بهجت: در اين مسئله و مسئله بعدى به ذيل مسئله 457 مراجعه شود. آية الله خويى: تصريحى به اين فرع و فرع 464 و 466 نكرده اند و آنچه در مناسك، مسئله 276 آمده اين است كه كفاره گرفتن ناخن هاى دست در يك مجلس يك گوسفند است و همچنين پا. آية الله نورى: اين احتياط واجب است.
4- . آيات عظام تبريزى، زنجانى، سيستانى: اگر ده ناخن از ناخن هايش را بگيرد احتياط واجب اين است كه يك گوسفند بدهد و تفاوتى بين اينكه همه آن ناخن ها اصلى يا بعضى زيادى باشد نيست، و اگر كمتر از ده ناخن را بگيرد بايد براى هر كدام يك مد بدهد.
5- . آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله سبحانى: بنا بر احتياط واجب.
6- . آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب. آية الله نورى: بنا بر احتياط.

[466] م - اگر كسى كمتر از ده ناخن داشت و تمام آن را گرفت براى هر يك، يك مد طعام بايد بدهد و احتياط مستحب(1) آن است كه يك گوسفند ذبح كند.

[467] م - اگر محتاج شد به گرفتن ناخن، احتياط واجب آن است كه كفاره به همان نحو كه ذكر شد بدهد.(2)

[468] م - بيست و دوم - كندن دندان است؛ هرچند خون نيايد بنا بر احتياط(3) وت.

ص: 237


1- . آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله زنجانى، آية الله فاضل: بايد يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله سبحانى، آية الله نورى: بنا بر احتياط واجب.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: در صورتى كه بقاى ناخن ضرر نداشته باشد؛ مثل اينكه ناخن كنده شده و ماندنش سبب ناراحتى شود، گرفتن ناخن جايز است و از هر ناخنى يك مشت طعام كفاره بدهد. آية الله زنجانى: بايد براى هر ناخن يك مشت طعام بدهد و كفاره ده ناخن نيز ده مشت طعام است. آية الله سبحانى: كفاره آن براى هر ناخن يك مشت طعام است. آية الله سيستانى: بايد كفاره بدهد. آية الله فاضل: و مى تواند براى هر ناخن يك كف از طعام كفاره بدهد.
3- . آية الله بهجت: كندن دندان در صورتى كه موجب خون آمدن شود حرام است ولى كفاره ندارد و اگر موجب خون آمدن نشود و يا كندن دندان ضرورت داشته باشد، مانعى ندارد. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: جمعى از فقها نظرشان اين است كه كندن دندان هرچند خون در نيايد، از محرمات احرام است و كفاره اش را يك گوسفند دانسته اند، ولى دليلش تأمل دارد و بعيد نيست اين عمل جايز باشد. آية الله خامنه اى: احتياط واجب آن است كه از كشيدن دندان - اگر موجب بيرون آمدن خون مى شود - جز در موارد ضرورت و نياز خوددارى كند. آية الله زنجانى: در صورتى كه خون بيايد كشيدن دندان بر محرم حرام است و كشيدن دندان شخص ديگر بر محرم جايز است مگر باعث نجس شدن بدن يا لباس او شود و در هر حال كفاره ندارد. آية الله سبحانى: كندن دندان در حال اختيار براى محرم حرام است هرچند خون نيايد و در صورت ضرورت مانعى ندارد، ولى اگر خون بيايد بايد كفاره بدهد و محرم مى تواند دندان ديگرى را بكشد هرچند او نيز محرم باشد و اگر خون آمد صاحب دندان بايد كفاره بدهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بر محرم حرام است كه دندان خود را بكند هرچند خون نيايد. آية الله مكارم: اين احتياط و احتياط بعد مستحب است.

احتياط آن است كه يك گوسفند كفاره بدهد.(1)

بيست و سوم - كندن درخت يا گياهى كه در حرم روييده باشد:(2)

[469] م - اگر گياهى يا درختى در منزل مُحرم روييده باشد، بعد از آنكه منزل او شده، پس اگر آن را خودش كاشته باشد جايز است آن را بكند.(3)

[470] م - اگر درختى در منزل او روييده، بعد از آنكه منزل او شده ليكن خودش آن را نكاشته باشد، احتياط(4) آن است كه آن را قطع نكند گرچه اقوى جواز است.

[471] م - اگر گياهى كه در منزل او روييده، بعد از آنكه منزل او شده و خودش آن را نكاشته باشد احتياط واجب(5) آن است كه آن را قطع نكند.

[472] م - اگر منزلى خريده باشد كه داراى درخت و گياه است، نبايد آن را قطع كند.(6)د.

ص: 238


1- . آية الله خامنه اى: بيرون آوردن خون از بدن كفاره ندارد، اما مستحب است كه يك گوسفند كفاره دهد. آية الله سبحانى: اين احتياط مستحب است.
2- . آية الله بهجت: و بريدن و نحو آنها. آية الله خامنه اى: قطع كردن و بريدن و شكستن درختان و گياهان روييده در حرم، براى محرم و غير محرم حرام است. آية الله سبحانى: كندن و بريدن گياه و درخت حرم، حرام است. آية الله سيستانى: حتى اگر اصل آن در خارج حرم و شاخه آن در حرم يا به عكس باشد. آية الله فاضل، آية الله نورى: و بريدن آن.
3- . آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: اختصاص به محرم ندارد و فرقى بين كاشتن خود شخص و ديگرى در اين صورت نيست، ولى اگر گياه يا درختى را خود شخص كاشته باشد (آية الله زنجانى: يا آبيارى كرده باشد) مى تواند قطع كند، هرچند در ملك ديگرى باشد. آيات عظام سبحانى، فاضل، نورى: و يا قطع كند.
4- . آية الله بهجت: كندن و بريدن اين گونه درخت ها و گياه ها اشكال ندارد. آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى، گلپايگانى: مانعى ندارد كندن درخت و گياه در اين صورت.
5- . آيات عظام بهجت، فاضل، مكارم: اين احتياط واجب نيست، بلكه مستحب است. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى، صافى، گلپايگانى، نورى: قطع آنها اشكال ندارد. آية الله سبحانى: قطع آنها جايز نيست.
6- . آية الله سبحانى: اگر منزلى را براى استفاده مثلاً يا در ايام حج در مكه خريد و يا اجاره كرد به احتياط واجب درخت و گياه خودروى آن را نكند و يا شاخه هاى درختان را نشكند. آية الله گلپايگانى: متعرض اين فرع نشده اند. آية الله مكارم: تنها قطع درختان و گياهان خودرو كه قبل از بنا، در آن بوده حرام است و غير آن حرام نيست. آية الله نورى: منزلى كه در آن سكونت كرده ولو نخريده باشد.

[473] م - درخت هاى ميوه و درخت خرما از اين حكم بيرون است و مى تواند آنها را قطع كند(1) و در گياه ها (اذخر) كه گياه معروفى است از حكم مستثنى است و قطع آن مانع ندارد.

[474] م - اگر درختى را كه جايز نيست كندنش، بكند، احتياط آن است كه اگر بزرگ باشد يك گاو كفاره بدهد و اگر كوچك باشد يك گوسفند.(2)ر.

ص: 239


1- . آية الله فاضل: ميوه هاى آنها و شاخه هايى از آنها را كه در كمّيت يا كيفيت ميوه تأثير مى گذارد مى تواند قطع كند اما خود آنها را نبايد قطع كند. آية الله مكارم: قطع درختان ميوه اگر خودرو باشد خالى از اشكال نيست.
2- . آية الله بهجت: اگر درختى را بكند كفاره دادن يك گاو در درخت بزرگ و يك گوسفند در كوچك و اگر بعض درخت باشد قيمت آن را، موافق احتياط است در صورتى كه در درخت كوچك و در بعض درخت رعايت عدم نقصان از قيمت بشود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: كفاره كندن درخت از بيخ، قيمت همان درخت است و كفاره قطع مقدارى از آن، قيمت همان مقدار است. و كندن علف يا قطع آن كفاره ندارد. آية الله خامنه اى: اگر درختى را كه بريدن آن حرام است ببرد بنا بر احتياط واجب بايد يك گاو كفاره بدهد. آية الله زنجانى: بايد يك گاو كفاره بدهد، درخت كوچك باشد يا بزرگ. آية الله سبحانى: و از ريشه درآورد اگر بزرگ باشد بايد يك گاو و اگر كوچك باشد بايد يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط كفاره كندن هر درختى قيمت همان درخت و كفاره قطع آن، قيمت همان مقدارى است كه قطع كرده است و در كندن و قطع گياه كفاره نيست. آية الله صافى: و ظاهر آن است كه اگر گاو يا گوسفند را به قصد ما فى الذمه، از عين آنها يا قيمت درخت بدهد و قيمت درخت بيشتر نباشد كافى است. آية الله مكارم: در هر دو صورت احتياط يك گاو است. آية الله نورى: اگر درختى را بكند، اگر بزرگ باشد بايد يك گاو كفاره بدهد و اگر كوچك باشد يك گوسفند و اگر بعض درخت را بكند قيمت آن را كفاره بدهد و در قطع گياه كفاره نيست به جز استغفار.

[475] م - اگر بعض درخت را قطع كند، اقوى(1) آن است كه قيمت آن را كفاره بدهد.

[476] م - در قطع گياه ها كفاره نيست به جز استغفار.(2)

[477] م - جايز است شتر خود را بگذارد كه علف بخورد(3)، ولى خودش براى او قطع نكند.(4)

[478] م - آنچه ذكر شد از قطع درخت و گياه حرم، مختص به مُحرم نيست، بلكه براى همه كس ثابت است.

[479] م - اگر به نحو متعارف راه برود و گياهى از راه رفتن او قطع شود اشكالى ندارد.(5)

[480] م - بيست و چهارم - سلاح در برداشتن، بنا بر احوط(6) مثل شمشير و نيزه وى.

ص: 240


1- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله قبلى مراجعه شود. آية الله سيستانى: بلكه احوط است.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: كفاره ندارد. آية الله سبحانى: در كندن گياهان كوچك.
3- . آية الله سيستانى: همچنين چهارپايان ديگر.
4- . آيات عظام تبريزى، خويى، فاضل: اين كار جايز است. آية الله خامنه اى: گياهانى كه به عنوان علوفه حيوانات از آن استفاده مى شود از حكم مذكور مستثنى است. آية الله سبحانى: مى تواند حيوانات اهلى را براى چريدن در حرم رها كند.
5- . آية الله بهجت: اطلاق حكم به صورت علم به قطع و عدم ضرورت مورد تأمّل است آية الله سبحانى: اگر قصد اين كار را نداشته باشد مانعى ندارد.
6- . آية الله بهجت: بر محرم حرام است سلاح برداشتن، مگر به جهت ضرورت، كه در اين صورت كفاره هم ندارد و منصوص پوشيدن است يا آنكه صدق كند سلاح بر اوست، پس همراه داشتن سلاح حرمت ندارد على الأظهر. آية الله تبريزى، آية الله خويى: حمل سلاح بر محرم حرام است و الحاق آلات تحفظ به سلاح احوط است و كفاره حمل سلاح بنا بر احتياط يك گوسفند است، آية الله تبريزى: ولى بودن سلاح نزد محرم اگر حملش نكند مانعى ندارد هرچند احوط ترك آن است. آية الله خامنه اى: حمل سلاح براى محرم جايز نيست؛ اما اگر براى حفظ جان خود و ديگران نياز به حمل سلاح داشته باشد، حمل آن جايز است. آية الله زنجانى: مسلح بودن بر محرم جايز نيست مگر براى ضرورت، و مكروه است سلاح را همراه داشته باشد. آية الله سبحانى: بستن سلاح گرم يا سرد بر خود در غير حال ضرورت حرام است ولى حمل سلاح در بار و اثاث مانعى ندارد. آيات عظام سيستانى، صافى، فاضل، گلپايگانى: در برداشتن و پوشيدن سلاح حرام است. آية الله مكارم: بنا بر اقوى.

تفنگ و هرچه از آلات جنگ باشد،(1) مگر براى ضرورت و مكروه است سلاح را همراه بردارد در صورتى كه به تن او نباشد اگر ظاهر باشد(2) و احوط ترك آن است.(3)

مسائل متفرقه محرّمات احرام

[481] م - اگر حاجى در حال احرام براى سردرد دستمالى به دور سر ببندد، اگرچه تمام سر را بگيرد كفاره ندارد.(4)

[482] م - آنچه در حال احرام حرام است، سايه بر سر قرار دادن است. بنابراين اگر ماشين از زير پل هايى كه در مسير واقع شده برود و به ناچار مُحرمين از زير پل ها عبور

ص: 241


1- . آية الله سيستانى: ولى پوشيدن و حمل وسايل دفاع؛ مانند زره و سپر اشكال ندارد.
2- . آية الله مكارم: خواه ظاهر باشد و يا نباشد.
3- . آية الله سبحانى: حمل سلاح اگر طورى باشد كه او را مسلح بدانند، جايز نيست و حمل آن به طورى كه او را مسلح ندانند مكروه است ولى پوشيدن و حمل وسايل دفاع مانند زره اشكال ندارد. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط حمل آن هم به طورى كه او را مسلح بدانند جايز نيست. ولى بودن سلاح نزد محرم و حمل آن اگر به طورى باشد كه او را مسلح ندانند، اشكال ندارد، ولى احوط ترك آن است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط واجب. آية الله مكارم: بنا بر احتياط مستحب.
4- . آية الله بهجت: اگرچه جايز است ولى كفاره دارد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: مانعى ندارد ولى يك گوسفند كفاره دارد. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب كفاره دارد. آية الله نورى: احوط ثبوت كفاره است.

كنند و يا در محل بنزين در زير سقف متوقف شوند و محرمين زير سقف قرار گيرند اشكالى پيدا نمى شود و كفاره ندارد.

[483] م - شخصى كه با ماشين مسقف رانندگى مى كند بايد در هر احرام يك گوسفند كفاره بدهد و با تكرار پياده و سوار شدن، كفاره تكرار نمى شود و همچنين در ساير موارد سايه بر سر قرار دادن.

[484] م - پوشيدن نعلينى كه بندهاى عريضى داشته باشد ولى تمام روى پا را نگيرد، در حال احرام مانعى ندارد.

[485] م - در شب، استظلال نيست.(1) بنابراين، جايز است محرم در شب با ماشين سقف دار به مكه برود، ولى در هواى ابرى در روز جايز نيست، مگر ابر به طورى تيره باشد كه استظلال صدق نكند.(2)

[486] م - جايز است از جاهاى دور مثل تهران با نذر محرم شود(3)، ولى اگر زير سقف سفر مى كند بايد كفاره بدهد.

[487] م - تزريق آمپول در حال احرام مانع ندارد ولى اگر موجب بيرون آمدن خون از بدن مى شود تزريق نكند،(4) مگر در مورد حاجت و ضرورت.ت.

ص: 242


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 444 گذشت.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: استظلال در روز ابرى هم جايز نيست. آية الله سبحانى: بين الطلوعين و همچنين پس از غروب خورشيد تا زوال حمره جزء شب است و حركت در روز ابرى با ماشين مسقف مانع ندارد. آية الله سيستانى: اگر ابر تيره باشد كه اشعه آفتاب را به كلى پوشانده باشد و باران نباشد اشكال ندارد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: استظلال در هواى ابرى در روز جايز نيست. آية الله مكارم: تيره بودن ابرها لازم نيست، منظور نبودن سايه است.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 441 گذشت.
4- . آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب تزريق نكند مگر در صورت نياز. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط جايز نيست مگر در حال ضرورت. آية الله فاضل: و در هر صورت كفاره ندارد. آية الله مكارم: مكروه است.

[488] م - در حرام بودنِ سايه بر سر قرار دادن، فرقى بين سايه اى كه با شخص حركت كند، مثل چتر و ماشين مسقف و سايه ثابت مثل پل و غيره نيست(1) و فرقى بين اجبار و اختيار نيست(2) ولى بر عبور از زير پل هايى كه در جاده ها هست صادق نيست.

[489] م - كسى كه حجش را باطل كند، اگر حج فاسد شده را به اتمام رسانده از احرام خارج شده وگرنه در احرام باقى است.(3)

[490] م - بعد از آنكه محرم به منزل رسيد ولو در محله هاى جديد مكه، كه از مسجدالحرام دور هستند، مى تواند براى رفتن به مسجدالحرام در ماشين هاى مسقف سوار شود يا زير سايه برود.(4)

استفتائات محرّمات احرام

[491] س - آيا كشتن مارمولك و از اين قبيل جانوران، در حال احرام اشكال دارد؟

ج - از محرمات احرام محسوب نيست.(5)

ص: 243


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، سبحانى، سيستانى، صافى، گلپايگانى، فاضل، مكارم، نورى: عبور از زير سايبانِ ثابت اشكال ندارد. آية الله زنجانى: عبور محرم از زير سايبان هاى ثابت كوتاه مانع ندارد؛ و عبور از طول سايبان ها و تونل هاى طولانى در هواى آفتابى يا بارانى، جايز نيست، مگر در حال اجبار يا مشقت شديد.
2- . آية الله سيستانى: در فرض اجبار قطعاً حرام نيست.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: اگر حج خود را باطل كند احرامش باطل مى شود. آية الله زنجانى: و با انجام اعمال عمره مفرده از احرام بيرون مى رود. آية الله مكارم: يا در بعضى از موارد كه وظيفه او تبديل به عمره مفرده است، عمره مفرده را به پايان برساند.
4- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 438 گذشت.
5- . آية الله بهجت: اشكال دارد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: جايز نيست مگر او را اذيت كند. كشتن يك نوع مارمولك (عظاية) كفاره آن يك مشت طعام است. آية الله زنجانى: اشكال دارد مگر از آن بر خود بترسد. آية الله سبحانى: كشتن حيواناتى مانند مارمولك، مار، مورچه، موش، رتيل، عنكبوت، انواع سوسك ها و جيرجيرك ها و امثال اينها از محرمات احرام حساب نمى شود ليكن اگر محرم از ناحيه آنها اذيتى نمى شود نبايد آنها را بكشد و يا به آنها اذيت برساند و چنانچه اين كار را انجام داد استغفار كند. آية الله سيستانى: حرام است. به ذيل مسئله 313 مراجعه شود. آية الله صافى: اگر اذيت كند، از محرمات محسوب نيست. آية الله مكارم: كشتن هيچ حيوانى جايز نيست بنا بر احتياط واجب مگر حيوانات موذى.

[492] س - اگر از روى علم و عمد در احرام حج، قبل از وقوف عرفه، با زوجه خود جماع نمايد مسلماً حج او باطل است، و قبل از وقوف مشعرالحرام هم بنا بر اقوى باطل است و كفاره دارد و بعد از اتمام در سال آينده اعاده كند، آيا در صورت جهل چه وظيفه اى دارد؟

ج - در صورت جهل، عمل او صحيح است و كفاره هم ندارد.(1)

[493] س - آيا شوهر پس از مُحل شدن مى تواند زوجه مُحرِم خود را از روى التذاذ دست بزند؟

ج - بر مرد مزبور منعى نيست ولى اگر زن نيز لذت مى برد، در فرض سؤال نبايد حاضر شود، على الأحوط.(2)

[494] س - فردى كه از احرام در آمده، زنش را كه محرم است مى بوسد، اگرچه زن راضى نيست، آيا اين كار نسبت به مرد و زن چه حكمى دارد؟

ج - اگر زن اختيار نداشته، چيزى بر او نيست. و بر مرد هم كفاره واجب نشده است.(3)د.

ص: 244


1- . آية الله زنجانى: براى حكم صورت علم و عمد به ذيل مسئله 316 مراجعه شود.
2- . آية الله بهجت: اگر زن احتمال مى دهد كه متلذذ شود احتياط در ترك است. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: در اين صورت تمكين زن حرام است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بل الاقوى.
3- . آية الله بهجت: اگر زن مى داند كه متلذذ مى شود بايد مانع شود و مرد بنا بر احتياط بايد يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: هرگاه شخص بعد از طواف نساء زن خود را كه در حال احرام است ببوسد، بايد بنا بر احتياط يك گوسفند بكشد. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب بايد مرد يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله فاضل: تحقق حرمت بر هيچ كدام ثابت نيست و كفاره هم بر هيچ يك از آنها لازم نيست. آية الله گلپايگانى: متعرض مسئله نشده اند.

[495] س - صابون و بعضى از شامپوها كه بويى دارد، آيا مى شود براى بدن استعمال كرد يا خير؟ ضمناً خيلى بوى خوشى هم نيست.

ج - اگر صدق بوى خوش مى كند، از آن اجتناب كنند(1) و در غير اين صورت مانع ندارد.

[496] س - حمل قمقمه آب كه در محفظه دوخته نگهدارى مى شود، براى محرم چه صورت دارد؟

ج - احتياط آن است كه آن را به دوش نيندازد(2) و دست گرفتن آن مانع ندارد.

[497] س - در مورد نظر كردن در آينه، گاهى نگاه مى كند كه خود را ببيند و گاهى براى ديدن ماشين و غيره و يا مثلاً براى علاج دردى، آيا براى محرم فرق مى كند و يا يكسان است؟

ج - احوط، اجتناب است در همه موارد ذكر شده در سؤال.(3)ت.

ص: 245


1- . آية الله بهجت، آية الله خويى: بنا بر احتياط. آية الله خامنه اى: استفاده مُحرم از صابون عطرى و شامپوى معطر بنا بر احتياط جايز نيست. آية الله زنجانى: محرم نمى تواند با صابون معطر، صورت خود را بشويد و شستن اعضاى ديگر با صابون معطر در صورتى جايز است كه بوى خوش آن به مشام او نرسد. آية الله سيستانى: احتياط واجب اجتناب از استعمال آنهاست، در صورتى كه بوى خوش داشته باشند.
2- . آية الله بهجت: اگر مثل هميان باشد و صدق لبس نكند اشكال ندارد. آيات عظام تبريزى، زنجانى، سيستانى، فاضل: مانعى ندارد. آية الله خامنه اى: پوشيدن چيز دوخته كه به آن لباس گفته نمى شود مانند كمربند و هميان و بند ساعت و مانند آن اشكال ندارد. آية الله سبحانى: همراه داشتن هميان و كيف و ساك دوخته شده و قمقمه آب و كيسه هايى كه براى حفاظت از كفش و دمپايى و وسايل زائر است و امثال اينها مانند گهواره هاى كوچكى كه براى بچه ها روى دست مى گيرند، اشكالى ندارد. آية الله مكارم: حمل كيف ها و ساك هاى دوخته، هرچند به شانه و گردن بيندازد مانعى ندارد.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 368 گذشت.

[498] س - در حال احرام عده اى از همديگر عكس مى گيرند و در دوربين عكاسى كه آينه است و يا حالت شفاف و آينه مانندى دارد نظر مى كنند، بفرماييد اشكال دارد يا خير؟

ج - اگر معلوم نيست كه در آينه نظر مى شود، اشكال ندارد.(1)

[499] س - آيا سوگند معمولى به حال احرام اشكال دارد، همانند سوگندهاى روزمره مردم كوچه و بازار؟

ج - قسم به غير خدا از محرمات احرام نيست.(2)

[500] س - بعضى به علت عرق سوز شدن بدن، احتياج به پمادى دارند كه چربى دارد، آيا مُحرِم مى تواند از اين پماد به بدن خود بمالد يا خير؟

ج - نمى تواند مگر در مورد ضرورت، ولى كفاره ندارد ولو در غير مورد ضرورت مگر آنكه بوى خوش داشته باشد، كه كفاره آن يك گوسفند است، اگرچه از روى اضطرار باشد.(3)

[501] س - در موردى كه كنده شدن مو با كشيدن دست به سر و صورت كفاره دارد، آيا فرقى بين عمد و سهو و غفلت هست؟ت.

ص: 246


1- . آية الله بهجت: چون براى تزيين نيست اشكال ندارد. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: بر فرض آينه بودن و نظر كردن به آن، چون غرض غير زينت است، مانعى ندارد. آية الله خامنه اى، آية الله سبحانى: در حال احرام تصويربردارى با دوربين عكاسى يا فيلم بردارى اشكال ندارد. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: اشكال ندارد. آية الله فاضل: نظر در آينه صدق نمى كند و اشكال ندارد.
2- . آية الله زنجانى: و قسم هايى كه بدون توجه، از محرم صادر مى شود اشكال ندارد. آية الله سبحانى: لكن الفاظى مانند «خدا شاهد است»، «خدا وكيلى» و امثال اينها كه برخى به هنگام سخن گفتن به آن عادت دارند، بعيد نيست كه جدال باشد لذا احتياط واجب در ترك اين گونه الفاظ است ولى سهوا مانعى ندارد.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 399 و 400 گذشت.

ج - فرق نمى كند به شرط آنكه دست كشيدن عمدى باشد.(1)

[502] س - اگر غير مُحرم از محرم ازاله مو كند يا يكى از كارهايى كه بر محرم حرام است و كفاره دارد انجام دهد، چه حكمى دارد؟

ج - اگر محرم به اختيار خود حاضر شود كه مثلاً مُحلّى سر او را بتراشد حرام است و بايد كفاره بدهد،(2) ولى چنانچه بدون اختيار او باشد كفاره ندارد، حتى بر مُحلّ مزبور.

[503] س - محرم سرش تر است، اگر بخواهد صبر كند تا خودش خشك شود و وضو بگيرد آفتاب طلوع مى كند و نمازش قضا مى شود، آيا وظيفه اش تيمم است؟

ج - اگر نمى تواند ولو با دست سر را خشك كند، احوط جمع بين وضو با اين حال و تيمم است.(3)د.

ص: 247


1- . آية الله زنجانى: يعنى اگر عمداً دست بكشد و مو كنده شود كفاره دارد، خواه به كنده شدن مو توجه داشته باشد يا نه. آية الله سبحانى: اگر در حال التفات به احرام عمداً دست خود را به سر يا ريش خود بكشد و تار مويى كنده شود، يك مشت آرد گندم، كفاره بدهد. آية الله سيستانى: و بى هدف.
2- . آية الله سبحانى: اگر در عمره تمتع محرم به اختيار خود حاضر شود كه شخص محل قبل از سعى او را تقصير كند يا سر او را بتراشد و يا در حج قبل از اعمال روز عيد او را حلق يا تقصير نمايد مرتكب حرام شده و بايد كفاره دهد لكن كفاره تقصير قبل از سعى در عمره تمتع يك گاو است. آية الله فاضل: نسبت به مُحلّ مطلقاً كفاره اى نيست و نسبت به محرم اگر در موقع ازاله بى اختيار بوده و يا اسناد ازاله به محرم ولو تسبيباً محرز نباشد كفاره ندارد.
3- . آية الله بهجت: مرد مى تواند قسمت جلوى سر را تدريجاً خشك كند به طورى كه حوله تمام سر را نپوشاند و وضو بگيرد. آية الله تبريزى: با دست و يا جاى ديگر بدن، سر را به مقدار مسمّاى مسح، خشك كند. آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: با حوله خشك كند مانعى ندارد. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: مى تواند با گوشه حوله، مقدار لازم از سر را خشك كند. آية الله فاضل: در فرض سؤال، با دست يا با حوله - به طورى كه سر پوشانده نشود - جاى مسح را خشك كند.

[504] س - كسى كه موى مصنوعى دارد و با همين حال براى عمره و حج محرم شده و اعمال خود را انجام داده است آيا اشكال دارد؟

ج - ضرر به عمره و حج ندارد، ولى اگر مرد آن را بر سرش گذاشته است بايد كفاره بدهد.(1)

[505] س - با توجه به حرمت پوشيدن صورت براى زنان در حال احرام، آيا چانه هم جزو صورت محسوب مى شود و بايد باز باشد يا اينكه اگر مقنعه اى بر سر گذاشته شود كه چانه را تا لب ها بپوشاند مانعى ندارد؟

ج - زير چانه جزو صورت محسوب نمى شود ولى پوشاندن به نحوى كه در سؤال ذكر شده اشكال دارد.(2)

[506] س - آيا زن محرم مى تواند صورت خود را با حوله پاك كند يا حكم سر مرد را دارد كه نمى تواند روى آن را بپوشاند؟د.

ص: 248


1- . آية الله بهجت: در صورت توجه و نيز عدم جهل به مسئله، در غافل و جاهل كفاره نيست. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر از روى اضطرار باشد ظاهراً كفاره ندارد. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله زنجانى: در صورت اضطرار يا غفلت از حكم شرعى يا جهل به آن كفاره ندارد. آية الله سبحانى: موى مصنوعى انواعى دارد مثل كلاه گيس يا كاشتن پياز مو كه حالت طبيعى مو را پيدا مى كند و گره زدن دسته هايى از موى مصنوعى به ريشه مو، بنابراين مرد محرم نبايد سر خود را با كلاه گيس و يا گره زدن كه سر و يا قسمتى از آن را در بر مى گيرد، بپوشاند اما اگر پيوند و كاشتن مو به گونه اى باشد كه جزو بدن خود انسان شود و مانند موى خود انسان رشد و نمو داشته باشد، اشكال ندارد و در استفاده از موارد ممنوعه بايد كفاره بدهد. آية الله سيستانى: اگر از روى ضرورت باشد كفاره ندارد و در غير اين صورت بنا بر احتياط يك گوسفند كفاره دارد.
2- . آية الله بهجت: چانه جزو صورت است كه نبايد پوشانده شود و بعض صورت نيز در حكم تمام آن است، ولى دست گذاشتن روى صورت مانعى ندارد. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله 429 مراجعه شود. آية الله مكارم: اشكال ندارد.

ج - احتياط، مراعات شود.(1)

[507] س - زن ها كه در حال احرام براى پوشيدن و در آوردن مقنعه، صورتشان پوشيده مى شود، چه صورت دارد؟

ج - بايد سعى كنند پوشيده نشود(2)، و اگر عامداً و از روى علم پوشيده نشود مانع ندارد.

[508] س - فرموده ايد كه محرم از منزل تا مسجدالحرام مى تواند زير سقف برود، آيا كسانى كه در مسجدالحرام براى حج محرم مى شوند مى توانند در مكه زير سقف باشند؟

ج - تا عرفاً در منزل و مكه هستند و در حال سير براى خارج شدن از مكه نيستند مى توانند استظلال نمايند.(3)د.

ص: 249


1- . آية الله بهجت: اگر تدريجى باشد مانعى ندارد. آية الله خامنه اى: اگر حوله را بر روى همه صورت بيندازد اشكال دارد و در غير اين صورت مانع ندارد. آية الله خويى، آية الله فاضل: جايز نيست. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: پاك كردن صورت با حوله مانعى ندارد. آية الله سبحانى: به صورت تدريجى كه تمام صورت پوشيده نشود، مانعى ندارد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به نحوى كه صورت پوشيده نمى شود خشك كند. آية الله نورى: زن محرم نمى تواند صورت خود را با حوله خشك و يا پاك كند؛ چنان كه مرد محرم نمى تواند سر خود را با آن پاك يا خشك كند.
2- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 434 مراجعه شود. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: اين مقدار مانعى ندارد. آية الله سيستانى: پوشيدن مقنعه كه مقدارى از اطراف صورت را مى پوشاند به احتياط واجب جايز نيست.
3- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط نمى توانند استظلال نمايند. آية الله تبريزى، آية الله سبحانى: در حال حركت و سير احتياطاً نبايد استظلال بكنند. آية الله خامنه اى: احوط آن است كه از قرار گرفتن زير سايه هاى متحرك مثل اتوبوس مسقف و چتر اجتناب كند. آية الله خويى: در قسمت جديد شهر مكه بنا بر احتياط سوار ماشين سقف دار نشود. آية الله زنجانى: استظلال در مكه نيز - در حال اختيار و عدم حرج - جايز نيست و فرقى نمى كند كه براى رفتن به مسجدالحرام باشد يا منزل يا عرفات، در منزل مستقر شده باشد يا نه. آية الله سيستانى: احتياط نبايد ترك شود. آية الله مكارم: در مكه مانعى ندارد هرچند در حال حركت به سوى عرفات باشد.

[509] س - كسى كه از تنعيم محرم مى شود، استظلال براى او چه حكمى دارد؟

ج - چون تنعيم جزو مكه شده و مكه منزل است، استظلال در فرض سؤال مانع ندارد.(1)

[510] س - ميقات عمره مفرده در خود مكه واقع شده است، آيا كسى كه در آنجا براى عمره مفرده احرام بست مى تواند در اتوبوس سقف دار سوار شود يا خير، با توجه به اينكه محل سكونت او مكه است؟

ج - در فرض مذكور مانع ندارد.(2)

[511] س - افرادى از مسجد شجره محرم شدند و شبانه براى مكه حركت نمودند ولى نزديك طلوع آفتاب در ماشين سقف دار به خواب رفتند و بعد از طلوع آفتاب بيدار شدند و ماشين را نگاه داشتند، آيا براى مدتى كه در حال سير در زير سقف بودند، كفاره دارد يا خير، و الآن كه ايستاده اند و مى خواهند پياده شوند، چه حكمى دارد؟

ج - براى مدتى كه خواب بوده اند، يا ماشين ايستاده، كفاره واجب نيست، ولى اگر بعد از بيدار شدن و التفات و قبل از ايستادن ماشين، استظلال شده ولو اضطراراً، كفاره واجب است.(3)ت.

ص: 250


1- . آية الله بهجت: به احتياط واجب تظليل جايز نيست. آية الله تبريزى: احتياط لازم ترك استظلال در تنعيم و در حركت از آنجا تا مسجدالحرام يا محل اقامت است. آية الله خامنه اى: به ذيل سؤال 508 مراجعه شود. آية الله خويى: بنا بر احتياط، استظلال نكند تا دخول مكه متيقّن سابق. آية الله زنجانى: جايز نيست، مگر آنكه مشقت شديد داشته يا از اختيار محرم خارج باشد. آية الله سبحانى: استظلال جايز نيست. آية الله سيستانى: حكم به جواز استظلال در مفروض سؤال بسيار مشكل است و احتياط ترك نشود.
2- . در مسئله قبل گذشت.
3- . نسبت به استظلال در شب نظر آيات عظام در ذيل مسئله 444 گذشت. آية الله مكارم: در اين صورت كفاره اى لازم نيست.

[512] س - در حال احرام وقتى ماشين هاى بى سقف حركت مى كند و سفر انجام مى شود، آيا پياده و سوار شدن از ماشين درحالى كه ايستاده است، در صورتى كه مستلزم گذشتن از زير سقف قسمت جلو ماشين است، چه حكمى دارد؟

ج - مانع ندارد.

[513] س - كسانى كه از مسجدالحرام براى حج محرم مى شوند و از مسجدالحرام در ماشين سقف دار سوار مى شوند و مثلاً در عزيزيه كه منزل ايشان است پياده مى شوند، آيا سوار شدن در اتومبيل سقف دار از مسجدالحرام به منزل چه صورت دارد، و اگر پياده نشوند و از اول قصد عرفات داشته باشند حكم چيست؟

ج - در فرض اول مانع ندارد و در فرض دوم احتياط كنند.(1)

[514] س - اينجانب يكى از خدمه كاروان حج هستم، امسال (1365) بعد از درك عرفات به اتفاق مدير كاروان و معاون و اينجانب و بانوان كاروان در يك اتوبوسى سربسته قرار گرفتيم و براى درك اضطرارى به مشعرالحرام رفته و چون در مسير مزدلفه به منا به راه بندان برخورديم، لذا در هواى آفتابى در اتوبوس سربسته بودم، ناگاه به يادم آمد كه نبايد در زير طاق اتوبوس قرار بگيرم، چند دقيقه اى با علم به اينكه اتوبوس سرپوشيده است مانده و پس از توقف اتوبوس بر اثر راه بندان پياده شدم، و مابقى راه را تا محل چادر كاروان در منا پياده طى نمودم، لذا از محضر آن بزرگوار تقاضا دارم بفرماييد:

1. آيا كفاره تعلق مى گيرد يا نه؟

2. در صورتى كه تعلق گرفته باشد بايد حتماً در منا ذبح گردد؟

3. درحالى كه اكنون در تهران هستم آيا مى توانم قربانى را در محل اقامتم ذبح نمايم؟د.

ص: 251


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 508 گذشت. آية الله سبحانى: در فرض دوم جايز نيست. آية الله فاضل، آية الله مكارم: در هر دو فرض مانعى ندارد.

4. در صورتى كه خدمه كاروان بودم و به دستور مديرگروه براى كمك نمودن به بانوان مسن براى رمى جمره عقبه عازم منا بودم و از خود استقلال نداشتم، آيا وجه اين گوسفند را چه كسى بايد بپردازد؟ ستاد حج، مديرگروه يا اينجانب؟

5. چنانچه ستاد حج تقبل نموده باشد ذبح را، آيا از گردن اينجانب ساقط مى گردد يا نه؟

ج - بايد قربانى كنيد و اگرچه بايد در منا ذبح نماييد،(1) ليكن ذبح در محل خودتان هم براى كفاره كفايت مى كند و مى توانيد به مسئولين در ستاد نيابت دهيد كه براى شما ذبح كنند و در اين صورت ذبح آنها هم كافى است، ولى بدون نيابت صحيح نيست.

[515] س - آيا استظلال، مربوط به سايه حاصل از تابش عمودى خورشيد است يا حاصل از تابش مايل خورشيد را هم شامل مى شود؟

ج - فرق نمى كند.(2)د.

ص: 252


1- . آية الله تبريزى: كفاره اى كه بر محرم براى غير از شكار واجب شده است، اظهر اين است كه مى تواند كشتنش را تا بازگشت از حج تأخير انداخته و هر جا بخواهد بكشد و بهتر اين است كه كفاره را در حج خود بكشد. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب در منا ذبح كند. آية الله خويى، آية الله زنجانى: ذبح در منا لزومى ندارد. آية الله سيستانى: جاى اين كفاره بنا بر احتياط واجب منا است ولى اگر نكشت هرچند بدون عذر باشد ذبح در هر جاى ديگر كافى است. آية الله فاضل: احتياط اين است كه كفاره محرّمات احرام عمره در مكه ذبح شود و كفاره محرّمات حج در منا، ولى فعلاً كه گوشت آن در آن دو مكان مصرف فقراى مؤمن نمى شود ذبح در وطن جايز بلكه مطابق احتياط است تا به مصرف فقراى مؤمن برسد.
2- . آية الله بهجت: احوط اين است كه زير سايه چيزى كه روى سر نباشد نيز نرود. آية الله زنجانى: ولى سايه ديوار ماشين ها و سايه صندلى ها و همسفران، مانعى ندارد. آية الله سبحانى: اگر شخص پياده در سايه ماشين و يا حيوانات و يا هر وسيله متحرك ديگر در حال احرام حركت كند اشكال ندارد. به شرطى كه مانع از تابش مستقيم خورشيد نشود بنابراين نمى توان زير سايه چتر ولو اينكه در دست ديگرى باشد حركت كرد. آية الله مكارم: سايه ديوارهاى ماشين بدون سقف و مانند آن مانعى ندارد. آية الله نورى: استظلال اختصاص به بالاسر دارد و شامل سايه حاصل از ديوار ماشين نمى شود.

[516] س - آيا استظلال، مربوط به سايه بر سر مى باشد يا اگر سايه فقط بر شانه بيفتد استظلال صدق مى كند؟

ج(1) - صدق نمى كند.

[517] س - آيا استظلال فقط مربوط به سقف مى باشد يا شامل سايه حاصل از ديوار ماشين هم مى شود؟

ج - شامل نمى شود.(2)

[518] س - آيا در عرفات هم مثل منا مى شود زير چتر حركت كرد يا حكم عرفات غير از حكم منا است؟

ج - زير چتر حركت كردن در عرفات اشكال ندارد.(3)

[519] س - در شهر مكه تونل هايى احداث كرده اند كه طولش بيش از 1500 قدم مى باشد آيا بعد از احرام حج مى شود داخل آن با اتومبيل سفر كرد، با علم به اينكه مسقف است؟

ج - مانع ندارد، بلى اگر خودش آن راه را اختيار كند و از زير آن سقف برود اشكال دارد.(4)

[520] س - آيا محرم به محض وصول به مكه مى تواند استظلال نمايد و يا بايستى به منزل برسد و بعد از اتخاذ منزل جايز است؟

ج - مكه منزل است و با رسيدن به آن استظلال مانع ندارد.(5)ت.

ص: 253


1- . آية الله بهجت: فرق نمى كند. آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب صدق مى كند. آية الله خويى، آية الله زنجانى: صدق مى كند. آية الله فاضل: گذشت كه بنا بر احتياط واجب براى بدن نيز نبايد سايبان قرار دهد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 440 گذشت.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 438 گذشت.
4- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، سبحانى، سيستانى، صافى، گلپايگانى، فاضل، مكارم، نورى: اشكال ندارد. آية الله زنجانى: در صورتى كه انتخاب راه روباز با مشقت شديد همراه باشد، مانع ندارد.
5- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 508 گذشت.

[521] س - اخيراً از حدود كشتارگاه تا نزديك جمرات، مسقفى را درست كرده اند، آيا عبور از اين راه براى محرمى كه هنوز منزل نكرده و از مشعر مستقيم به جمرات مى رود جايز است يا نه؟

ج - مانع ندارد.(1)

[522] س - آيا گرفتن ناخن توسط مُحرِم از غير مُحرم جايز است؟

ج - اشكال ندارد.

[523] س - آيا محرم مى تواند ناخن محرم ديگر را به قصد تقصير بگيرد يا نه؟

ج - اشكال ندارد.(2)

[524] س - كندن دندان كه بر محرم حرام است(3)، مقصود دندان خودش مى باشد يا شامل دندان غير هم مى شود؟ و در تقدير حرمت در صورت خون آمدن است يا مطلقاً؟

ج - شامل دندان غير نمى شود، هرچند خون از آن بيرون آيد.(4)

[525] س - آيا در حال احرام مى توان دندانى را كه شديداً درد دارد و دكتر سفارش مى كند كه آن را بكشيد، كشيد، گرچه باعث خونريزى شود؟

ج - اگر ضرورت دارد مانع ندارد، ولى كفاره دارد على الأحوط.(5)د.

ص: 254


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 438 گذشت.
2- . آيات عظام سبحانى، سيستانى، مكارم: ولى ناخن گرفتن در تقصير بنا بر احتياط واجب كافى نيست.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 468 گذشت.
4- . آية الله سبحانى: هرچند شخص ديگر نيز محرم باشد و اگر خون آمد صاحب دندان بايد كفاره بدهد.
5- . آية الله بهجت: ولى كفاره ندارد على الأظهر، حتى در صورت غير ضرورت، با خون انداختن اگرچه حرام است چنان كه گذشت. آية الله تبريزى: كشيدن دندان، اگر خون در نيايد، مانع ندارد و كفاره هم ندارد و در صورتى كه خون بيايد، اگر براى رفع ناراحتى بوده كفاره ندارد. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله 468 مراجعه شود. آيات عظام زنجانى، سيستانى، فاضل: كفاره لازم نيست. آية الله سبحانى: اگرخون آمد بايد كفاره بدهد. آية الله مكارم: مطلقاً مانعى ندارد و كفاره هم ندارد.

[526] س - هرگاه محرم سر خود را با چيز دوخته بپوشاند، آيا يك كفاره بايد بدهد يا دو كفاره؟

ج - بايد دو كفاره بدهد(1) مگر در صورت جهل و نسيان.

[527] س - در بين مردم معروف است كه محرم نبايد به كسى دستور بدهد؛ مثلاً نبايد به كسى بگويد يك ليوان آب يا چاى يا چيز ديگر به من بدهيد و بايد خودش بردارد، آيا اگر در حال احرام چنين درخواستى از دوست خود بكند گناه كرده است يا نه؟ و در صورت گناه آيا كفاره هم دارد يا نه؟

ج - اشكال ندارد.

مستحبات دخول حرم

مستحبات دخول حرم(2)

[528] م - 1. همين كه حاجى به حرم رسيد، پياده شده و به جهت دخول حرم، غسل نمايد.(3)

ص: 255


1- . آية الله بهجت: احتياطاً. آية الله تبريزى، آية الله زنجانى: يك كفاره كافى است. آية الله خويى: حرمت لبس اين گونه مخيط به نظر ايشان مبنى بر احتياط است و لذا احتياط در دو كفاره است. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب، در صورتى كه چيزى كه پوشيدن آن حرام است را بپوشد؛ مثل عمامه و كلاه، ولى اگر مثلاً پيراهن خود را بر سر بگذارد، بيش از يك كفاره لازم نيست. آية الله مكارم: در مثل پارچه دوخته شده يك كفاره دارد، ولى كلاه دوخته و مانند آن، بنا بر احتياط واجب دو كفاره دارد.
2- . آية الله مكارم: به قصد رجا انجام دهد.
3- . آية الله سبحانى: آنچه از غسل هاى مستحب بيان شده است، يكى غسل ورود به حرم است كه اگر كسى تا ورود به مكه آن را تاخير انداخت مانعى ندارد، سپس غسل ورود به مكه است كه اين غير از غسل ورود به حرم است و رجائاً مى شود هر دو را به يك نيّت انجام داد و اگر كسى اين دو غسل را انجام نداد و تاخير انداخت تا موقعى كه منزل گرفت، چنانچه در منزل و قبل از رفتن به مسجدالحرام غسل كند، كفايت مى كند و غسل ديگر غسل ورود به خانه كعبه است.

2. از براى تواضع و فروتنى نسبت به حضرت حق - جلَّ و علا - پابرهنه شده و نعلين خود را در دست گرفته داخل حرم شود و اين عمل ثواب زيادى دارد.

3. وقت دخول حرم اين دعا را بخواند:

«اَللّهُمَّ إنَّك قُلْتَ فِي كتابِك وَقَوْلُك الحَقُّ: (وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ)

. اللّهُمَّ إنّي ارْجُو انْ اكونَ مِمَّنْ اجابَ دَعْوَتَك، وَقَدْ جِئْتُ مِنْ شُقّة بَعيدة وَ فَجٍّ عَميق سامِعاً لِنِدائِك وَ مُستَجِيباً لَك مُطيعاً لأِمْرِك وَكلُّ ذلِك بِفَضْلِك عَليَّ وَ احْسانِك إِلَيَّ فَلَك الْحَمْدُ عَلى ما وَفَّقْتَنِي لَهُ أبْتَغِيْ بِذْلِك الزُّلْفَةَ عِنْدَك وَالْقُرْبَةَ إلَيْك وَالْمَنْزِلَةَ لَدَيْك وَالْمَغْفِرَةَ لِذُنُوبِي وَالتَّوْبَةَ عَلَيَّ مِنْها بِمَنِّك، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَحَرِّمْ بَدَنِي عَلَى النَّارِ وَ آمِنِّي مِنْ عَذابِك وَ عِقْابِك بِرَحْمَتِك يَا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

4. وقت دخول حرم مقدارى از علفِ (اذخر) گرفته آن را بجود.

مستحبات دخول مكه معظمه

[529] م - براى دخول مكه معظمه نيز مستحب است مكلف غسل بنمايد و هنگامى كه وارد مكه مى شود با حالت تواضع وارد شود و كسى كه از راه مدينه برود، از بالاى مكه داخل شده و وقت بيرون آمدن از پايين آن بيرون آيد.

آداب دخول مسجدالحرام

[530] م - مستحب است مكلف براى دخول مسجدالحرام غسل نمايد(1) و همچنين مستحب است با پاى برهنه و با حالت سكينه و وقار وارد شود و هنگام ورود از در «بنى شيبه»(2) وارد شود و گفته اند كه باب بنى شيبه در حال كنونى مقابل باب السلام

ص: 256


1- . آية الله سيستانى: استحباب اين غسل ثابت نيست، مگر اينكه براى طواف باشد.
2- . آية الله سبحانى: باب اصلى بنى شيبه محاذى مقام ابراهيم روبه روى ركن كه مشهور به ركن عراقى و قبل از ورود به محدوده مطاف بوده است و كسى كه از باب السلام وارد مى شده مى توانسته از آن به مطاف وارد شود و وجه آن در ح 1 باب 9 ابواب مقدمات طواف ج 9 وسايل آمده است. كه زمانى كه على عليه السلام «بت هُبَل» را از بام كعبه به زمين انداخت نزد باب بنى شيبه دفن شد و كسى كه از اين در وارد مى شود پا روى آن مى گذارد.

است بنابراين نيكو اين است كه شخص از باب السلام وارد شده و مستقيماً بيايد تا از ستون ها بگذرد.

و مستحب است بر در مسجدالحرام ايستاده بگويد:

«السَّلامُ عَلَيْك أَيُّها النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، بَسْم الله وَبِاللهِ وَما شاءَ اللهُ، السَّلامُ عَلى أنْبَياءِ اللهِ وَرُسُلِهِ، السَّلامُ عَلى رَسُولِ اللهِ، السَّلامُ عَلى إبْراهِيمَ خَلِيْلِ اللهِ، وَالحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَمِينَ».

و در روايت ديگر وارد است كه نزد در مسجد بگويد:

«بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَمِنَ اللهِ وَإلَى اللهِ وَما شاءَ اللهُ وَعَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَخَيْرُ الْأَسْماءِ للهِِ، وَالْحَمْدُللهِِ وَالسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللهِ، السَّلامُ عَلى مُحَمَّدِ بِنِ عَبْداللهِ، السَّلامُ عَلَيْك أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، السَّلامُ عَلى أنبِياءِ اللهِ وَرُسُلِهِ، السَّلامُ عَلى خَلِيْلِ اللهِ الرَّحْمنِ، السَّلامُ عَلَى الْمُرسَلِينَ وَالحَمْدُللهِِِ رَبِّ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْنا وَعَلى عِبادِاللهِ الصَّالِحينَ، أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَبارِك عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ كما صَلَّيْتَ وَبارَكتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلى إبْراهِيمَ وَآلِ إبْراهيمَ إنَّك حَمِيدٌ مَجِيْدٌ، أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَبْدِك وَرَسُولِك، أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى إبْراهِيْمَ خَلِيلِك وَعَلى أَنْبِيائِك وَرُسُلِك وَسَلِّمْ عَلَيْهِمْ، وَسَلامٌ عَلَى المُرْسَلِينَ وَالْحَمْدُللهِِ رَبِّ الْعالَمِينَ، أللَّهُمَّ افْتَحْ لِي أبْوابَ رَحْمَتِك وَاسْتَعْمِلْنِي في طاعَتِك وَمَرْضاتِك وَاحْفَظْنِي بِحِفْظِ الْاِيمانِ أبَداً ما أبْقَيْتَني جَلَّ ثَناءُ وَجْهِك، الْحَمْدُللهِِ الَّذي جَعَلَني مِنْ وَفْدِهِ وَزُوّارِهِ وَجَعَلَني مِمَّنْ يَعْمُرُ مَسَاجِدَهُ، وَجَعَلَني مِمَّنْ يُناجِيهِ، أللَّهُمَّ إنِّي عَبْدُك وَزائِرُك في بَيْتِك وَعَلى كلِّ مَأتِيٍّ حَقٌّ لِمَنْ أتاهُ وَزارَهُ، وَأَنْتَ خَيْرُ مَأتِيٍّ وَأكرَمُ مَزُورٍ فَأَسْأَلُك يا اللهُ يا رَحْمنُ بِأَنَّك أنتَ اللهُ لا إلهَ إلَّا أَنْتَ وَحْدَك لا شَرِيك لَك بِأنَّك واحِدٌ احَدٌ صَمَدٌ لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ وَلَمْ يَكنْ لَهُ (لك خ ل) كُفُواً أحَدٌ، وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُك وَرَسُولُك صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَعَلى أهْلِ بَيْتِهِ يا جَوادُ يا كرِيمُ يا ماجِدُ يا جَبَّارُ يا كَريمُ أسْأَلُك أنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَك إيّايَ بِزِيارَتي إيَّاك أوَّلَ شَيْ ءٍ تُعْطِيَنِي فَكاك رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ».

پس سه مرتبه مى گويد:

«أَللَّهُمَّ فُكَّ رَقَبَتي مِنَ النَّارِ».

پس مى گويد:

ص: 257

«وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِك الْحَلالِ الطَّيِّبِ وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ شَياطِيْنِ الْجِنِّ وَالْاِنْسِ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».

پس داخل مسجدالحرام شود و رو به كعبه دست ها را بلند نموده و بگويد:

«اَللَّهُمَّ إنّي أَسْأَلُك في مَقامي هذا وَفي أوَّلِ مَناسِكي أنْ تَقْبَلَ تَوْبَتِي وَأنْ تَتَجاوَزَ عَنْ خَطِيئَتي وَأنْ تَضَعَ عَنِّي وِزْري، الَحمْدُللهِِِ الَّذي بَلَّغَنِي بَيْتَهُ الْحَرامَ أللَّهُمَّ إنّي أشْهَدُ أنَّ هذا بَيْتُك الْحَرامُ الَّذي جَعَلْتَهُ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَأمْناً مُبارَكاً وَهُدىً لِلْعالَمينَ أللَّهُمَّ إنَّي عَبْدُك وَالْبَلَدَ بَلَدُك وَالْبَيْتَ بَيْتُك جِئْتُ أطْلُبُ رَحْمَتَك وَأؤُمُّ طاعَتَك مُطِيْعاً لِأَمْرِك راضياً بِقَدَرِك أَسْأَلُك مَسْألَةَ الْفَقِيْرِ إلَيْك الْخائِفِ لِعُقُوبَتِك أللَّهُمَّ افْتَحْ لِي أبْوابَ رَحْمَتِك واسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِك وَمَرْضاتِك».

بعد خطاب مى كند به سوى كعبه و مى گويد:

«أَلْحَمْدُللهِِ الَّذي عَظَّمَك وَشَرَّفَك وَكرَّمَك وَجَعَلَك مَثابَةً لِلنّاسِ وَاَمْناً مُبارَكاً وَهُدىً لِلْعالَمِيْنَ».

و مستحب است وقتى كه محاذى حجرالاسود شد بگويد:

«أشْهَدُ أنْ لاإلهَ إلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيك لَهُ وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ آمَنْتُ بِاللهِ وَكفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَاللاَّتِ وَالْعُزّى وَبِعِبادَةِ الشَّيْطانِ وَبِعِبادَةِ كلِّ نِدٍّ يُدْعى مِنْ دُونِ اللهِ».

و هنگامى كه نظرش به حجرالاسود افتاد متوجه به سوى او شود و بگويد:

«أَلْحَمْدُللهِِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَما كنّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أنْ هَدانَا اللهُ سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُ للهِ وَلا إلهَ إلَّا اللهُ وَاللهُ أكبَرُ، اللهُ أكبَرُ مِنْ خَلْقِهِ وَاللهُ أكبَرُ مِمّا أخْشى وَاَحْذَرُ، لا إلهَ إلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيْك لَهُ، لَهُ المُلك وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَيُمِيتُ وَيُحْيِي وَهُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الخَيْرُ وَهُوَ عَلى كلِّ شَيء قَدِيرٌ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمّد وَآلِ مُحَمَّد وَبارِك عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ كأفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَبارَكتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلى إبْراهِيمَ وَآلِ إبْراهِيمَ إنَّك حَمِيْدٌ مَجيدٌ، وَسَلامٌ عَلى جَميعِ النَّبِيِّينَ وَالمُرْسَلِينَ وَالحَمْدُللهِ رَبِّ الْعالَمِينَ أللَّهُمَّ إنَّي اومِنُ بِوَعْدِك وَأُصَدِّقُ رُسُلَك وَأتَّبِعُ كتابَك».

و در روايت معتبر وارد است كه وقتى كه نزديك حجرالاسود رسيدى، دست هاى خود را بلند كن و حمد و ثناى الهى را به جا آور و صلوات بر پيغمبر بفرست و از

ص: 258

خداوند عالم بخواه كه حج تو را قبول كند. پس از آن، حجر را بوسيده و استلام نما و اگر بوسيدن ممكن نشد استلام نما و اگر آن هم ممكن نشد اشاره به آن كن و بگو:

«أَللَّهُمَّ أمانَتِي أدَّيْتُها وَمِيثاقِي تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِي بِالمُوافاةِ أللَّهُمَّ تَصْدِيقاً بِكتابِك وَعَلى سُنَّةِ نَبِيِّك صَلَواتُك عَلَيْهِ وَآلِهِ أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيك لَهُ وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ آمَنْتُ بِاللهِ وَكفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطاغُوتِ وَاللاَّتِ وَالْعُزّى وَعِبادَةِ الشَّيْطانِ وَعِبادَةِ كلِّ نِدٍّ يُدْعى مِنْ دونِ اللهِ».

و اگر نتوانى همه را بخوانى بعضى را بخوان و بگو:

«أَللَّهُمَّ إليْك بَسَطْتُ يَدِي وَفِيما عِنْدَك عَظُمَتْ رَغْبَتِي فَاقْبَلْ سُبْحَتي وَاغْفِرْ لِي وَارْحَمْنِي، أَللَّهُمَّ إنّي أعُوذُ بِك مِنَ الْكُفْرِ وَالْفَقْرِ وَمَواقِفِ الْخِزْيِ في الدُّنيا وَالْآخِرَةِ».

ص: 259

ص: 260

فصل دوم: طواف واجب و بعضى از احكام آن

اشاره

كسى كه محرم شد به احرام عمره تمتع و وارد مكه معظمه شد، اول چيزى كه از اعمال عمره بر او واجب است، آن است كه طواف كند به دور خانه كعبه براى عمره تمتع.

[531] م - طواف عبارت است از هفت مرتبه دور خانه كعبه گرديدن؛ به نحوى كه خواهد آمد و هر دورى را شوط مى گويند، پس طواف عبارت از هفت شوط است.

[532] م - طواف از اركان عمره است و كسى كه آن را از روى عمد ترك كند تا وقتى كه فوت شود وقت آن، عمره او باطل است؛ چه عالم به مسئله باشد و چه جاهل باشد.(1)

ص: 261


1- . آية الله بهجت: و وجوب ذبح يك شتر مطلقاً، حتى در حال علم و عمد، موافق احتياط است. آية الله زنجانى: چه عالم به اصل وجوب طواف باشد و چه جاهل به آن، ولى كسى كه به خاطر ندانستن برخى از احكام فرعى طواف، طواف صحيح را ترك كرده، در برخى صورت ها عمره اش باطل نمى شود و تفصيل آن در ضمن مسايل طواف خواهد آمد. آية الله سبحانى: معنى ركن در نماز غير از ركن در حج است، ترك ركن در نماز عمداً و سهواً موجب بطلان نماز است ولى ترك ركن در حج در صورت عمد مايه بطلان است نه در صورت سهو. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط، جاهل به حكم بايد يك شتر كفاره بدهد.

[533] م - چنين كسى كه عمره خود را باطل كرد، احوط آن است كه حج افراد به جا آورد،(1) و پس از آن عمره به جا آورد و حج را در سال بعد اعاده كند.

[534] م - وقت فوت طواف، وقتى است كه اگر بخواهد آن را با بقيه اعمال عمره به جا آورد، نتواند وقوف به عرفات كند.(2)

[535] م - اگر از روى سهو ترك كرده طواف را،(3) لازم است آن را به جا آورد هر وقت كه باشد(4)، و اگر برگشته به محل خود و نتواند برگردد به مكه يا مشقت داشته باشد برگشتن، بايد شخص مورد اطمينانى را نايب بگيرد.

[536] م - اگر سعى را به جا آورده، پيش از آنكه طواف را به جا آورد، احتياطد.

ص: 262


1- . آية الله بهجت: و ظاهراً حج او مبدل به حج افراد مى شود و وجوب قضاى حج بر او در سال آينده قوى است. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: عمره اش باطل مى شود و احرام او نيز باطل مى شود و بايد حج را در سال بعد اعاده كند و احتياط مستحب اين است عدول به حج افراد نموده و آن را به قصد اعم از حج و عمره مفرده تمام نمايد. آية الله زنجانى: بايد حج افراد و پس از انجام حج و گذشتن ايام تشريق عمره مفرده به جا آورد، هرچند حج او استحبابى باشد و اگر در اين كار معذور نبوده كفايت از حج واجب نمى كند. آية الله سبحانى، آية الله گلپايگانى: حج او مبدل به حج افراد مى شود و در سال بعد هم بايد حج را قضا كند.
2- . آية الله بهجت: ميزان در تنگى وقت... بيم از دست رفتن وقوف اختيارى عرفات است. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سبحانى، فاضل: يعنى نتواند خود را به اندازه درك مقدار ركن از وقوف - مسمّاى وقوف اختيارى - به عرفات برساند. آية الله سيستانى: آخرِ زمان آن وقتى است كه بتواند اعمال عمره را تا ظهر روز عرفه تمام كند.
3- . آية الله سيستانى: يا آن را به طور صحيح انجام نداده.
4- . آية الله زنجانى: و اگر به محل خود برگشته بايد به مكه رفته طواف نمايد و اگر نتواند يا اين كار ضرر جانى شديد داشته باشد بايد براى طواف نايب بگيرد و اگر اين كار مشقت داشته باشد مخير است كه خودش به جا آورد يا نايب بگيرد و در هر صورت بعد از طواف بايد نماز آن را نيز به جا آورد. آية الله فاضل: و سعى را نيز بنا بر احتياط اعاده كند. آية الله مكارم: و در اين مدت چيزى بر او حرام نيست و احتياط آن است كه يك گوسفند قربانى به مكه بفرستد و اگر فرستادن به مكه ممكن نيست در محل خود قربانى كند.

واجب(1) آن است كه سعى را هم به جا آورد و اگر نماز طواف را به جا آورده، بايد آن را هم بعد از طواف اعاده كند.

[537] م - اگر شخص محرم به واسطه مرض، خودش قدرت نداشته باشد كه طواف كند و تا وقت تنگ شود قدرت حاصل نكند، اگر ممكن است، خودِ او را به يك نحو ببرند و طواف دهند؛(2) اگرچه به دوش گرفتن يا بر تخت گذاشتن باشد(3)، و اگر ممكن نشود بايد براى او نايب بگيرند.(4)

[538] م - شخص مريض را كه طواف مى دهند بايد مراعات شرايط و احكام طواف را، به مقدارى كه براى او ممكن است، بكنند.د.

ص: 263


1- . آية الله خامنه اى: اگر طواف را فراموش كند و پيش از فوت وقت به ياد آورد، بايد طواف و نماز طواف را به جا آورد و سپس سعى انجام دهد. آية الله زنجانى: بايد بعد از طواف و نماز، سعى و تقصير نمايد و تا تقصير نكرده از محرمات احرام اجتناب كند. البته اگر بعد از بازگشتن به وطن متوجه شود، انجام طواف و نماز كافى است. آية الله سبحانى: بايد علاوه بر طواف و نماز سعى را نيز مجدداً به جا آورد. آية الله سيستانى: بايد سعى را اعاده نمايد، مگر در صورتى كه طواف را فراموش كند تا وقت آن بگذرد؛ مثل اينكه طواف عمره را تا وقوف در عرفات يا طواف حج را تا پايان ذى حجه فراموش كند، كه اعاده سعى لازم نيست گرچه بهتر است. آية الله فاضل: بنا بر اقوى سعى را نيز بعد از طواف اعاده كند. آية الله مكارم: اين احتياط در مورد سعى مستحب است.
2- . آية الله سيستانى: احتياط مستحب آن است كه به طورى او را طواف دهند كه پاهايش به زمين كشيده شود. آية الله فاضل: و بهتر است در صورت امكان پاهاى او به زمين كشيده شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و طورى طواف دهند كه پاهايش بر زمين كشيده شود و اگر ممكن نشود، او را توسط دوش يا چيز ديگر طواف دهند و اگر هيچ گونه ممكن نشود نايب بگيرد كه براى او طواف كند. آية الله مكارم: و لازم نيست پاهاى او به زمين كشيده شود.
3- . آية الله زنجانى: و اگر اين كار ممكن نباشد يا با ضرر جانى همراه باشد بايد نايب بگيرد و اگر طواف بر او مشقت شديد دارد مخير است كه خود طواف نمايد يا نايب بگيرد.
4- . آية الله خامنه اى: بايد نايب بگيرد.

واجبات طواف

واجبات طواف دو قسم است:

قسم اول - چيزهايى كه شرط طواف است و آن پنج امر است:(1)

اول - نيت است؛ يعنى بايد طواف را با قصد خالص براى خدا به جا آورد.(2)

[539] م - نيت را لازم نيست به زبان بياورد و لازم نيست به قلب بگذراند، بلكه همان كه بنا دارد اين عمل را به جا آورد و با اين بنا به جا آورد، كفايت مى كند و به عبارت ديگر، نيت در عبادت و كارهاى ديگر، در اين جهت فرق ندارد. پس همان طور كه انسان با قصد آب مى خورد و راه مى رود عبادت را اگر همان طور به جا آورد با نيت به جا آورده.

[540] م - بايد عبادت را براى اطاعت خدا به جا آورد و در اين جهت با كارهاى ديگر فرق پيدا مى كند. پس بايد طواف را براى اطاعت خداوند به جا آورد.(3)

ص: 264


1- . آية الله خامنه اى: شرايط صحت طواف چند چيز است: 1. نيت؛ 2. طهارت از حدث اكبر و اصغر؛ 3. طهارت از نجاست؛ 4. ختنه بودن براى مردان؛ 5. پوشاندن عورت؛ 6. غصبى نبودن جامه طواف؛ 7. موالات. آية الله زنجانى: علاوه بر چيزهايى كه در اين دو قسمت مى آيد، امور ديگرى نيز در طواف واجب، معتبر است: 1. موالات بين اجزاى طواف؛ 2. ترتيب بين اجزاى طواف؛ 3. اختيارى بودن طواف؛ 4. معلوم بودن عدد اشواط؛ 5. اجتناب زنان از زدن نقاب. و چون طواف كننده در معرض ديد ناظر محترم است بايد خود را بپوشاند، خواه طواف واجب باشد يا مستحب، اما اين امر، جزء واجبات معتبر در صحت طواف نيست.
2- . نظر آيات عظام در مسائل مربوط به كيفيت نيت در بحث نيت در احرام گذشت. آية الله خامنه اى: در نيت طواف بايد تعيين كند كه طواف عمره مفرده است يا طواف عمره تمتع. و همچنين تعيين كند كه طواف حجة الاسلام است يا حج نذرى يا حج استحبابى. و در صورتى كه طواف را به نيابت از ديگرى به جا مى آورد، آن را نيز قصد كند. آية الله سبحانى: و بايد نوع آن را مشخص كند و اينكه طواف حج است يا طواف عمره يا طواف نساء در حجة الاسلام يا حجى مستحبى و يا اگر نايب است به نيت منوب عنه؛ البته اگر انجام وظيفه فعلى را نيت كند كافى است.
3- . آية الله زنجانى: در طواف مانند ساير عبادات، قصد طواف و تعيين نوع آن و قصد قربت همراه با اخلاص لازم است. آية الله سيستانى: در عبادت معتبر است كه براى تذلّل و كرنش در پيشگاه خداوند انجام داده شود؛ خواه اطاعت صدق كند يا نكند.

[541] م - اگر در به جا آوردن طواف يا ساير اعمال عمره و حج كه عبادى است ريا كند؛ يعنى براى نشان دادن و به رخ ديگرى كشيدن و عمل خود را خوب جلوه دادن به جا آورد، طواف او و همين طور هرچه را اين طور به جا آورده باطل است و در اين عمل معصيت خدا را هم كرده است.

[542] م - ريا بعد از عمل و تمام كردن طواف يا ديگر اعمال، باعث بطلان عمل نمى شود.

[543] م - كفايت مى كند در صحيح بودن عمل، آنكه براى خدا بياورد يا براى اطاعت امر خدا، يا براى ترس از جهنم يا براى رسيدن به بهشت و ثواب.(1)

[544] م - اگر در عملى كه براى خدا مى آورد، رضاى ديگرى را هم شركت دهد و خالص براى خدا نباشد عمل باطل است.

دوم - آن است كه طاهر باشد از حدث اكبر؛ مثل جنابت و حيض و نفاس و از حدث اصغر؛ يعنى بايد با وضو باشد.

[545] م - طهارت از حدث اكبر و اصغر در طوافِ واجب شرط است؛ چه طواف عمره باشد يا طواف حج يا طواف نساء، حتى در عمره و حج مستحب، كه پس از احرام بستن واجب است آن را تمام كند.

[546] م - طهارت از حدث اكبر و اصغر، در طواف مستحبى شرط نيست(2)، ليكنت.

ص: 265


1- . آية الله زنجانى: براى قصد قربت، كافى است كه آن عمل «براى خدا» آورده شود و فرق نمى كند كه انگيزه «انجام عمل براى خدا» محبت خداوند باشد يا ترس از جهنم يا شوق به بهشت و ثواب يا غير آن. آية الله سيستانى: در فرض صدق معيار مذكورِ در ذيل مسئله 540.
2- . آية الله خامنه اى: در طواف مستحب لازم نيست وضو بگيرد ولى بنا بر احتياط واجب طواف در حال جنابت يا حيض يا نفاس صحيح نيست. آية الله سبحانى: در طواف مستحب، طهارت از حدث اكبر شرط است ولى طهارت از حدث اصغر شرط نيست. آية الله سيستانى: در طواف مستحب طهارت از حدث اصغر شرط نيست و بنا بر مشهور طهارت از حدث اكبر شرط نيست.

كسى كه جنب يا حائض است جايز نيست در مسجدالحرام وارد شود، ولى اگر غفلتاً يا نسياناً(1) طواف مستحب كرد صحيح است.

[547] م - طواف - يعنى هفت دور اطراف خانه كعبه گرديدن - مستحب است و بلكه هرچه شخص بتواند طواف كند خوب است.(2) و در اين طواف طهارت شرط نيست.(3)

[548] م - اگر شخصى كه حدث اكبر يا اصغر داشته طواف كند، باطل است؛ چه از روى عمد باشد يا از روى غفلت يا نسيان يا ندانستن مسئله باشد.

[549] م - اگر در اثناى طواف، حدث عارض شود، پس اگر پس از تمام شدن دور چهارم(4) است، بايد طواف را قطع كند و طهارت تحصيل كند و از همان جا كه طواف را قطع كرده تمام كند.(5)ت.

ص: 266


1- . آية الله فاضل: يا جهلاً.
2- . آية الله زنجانى، آية الله مكارم: بهتر است هنگام ازدحام جمعيت براى طواف واجب، طواف مستحب را ترك كنند.
3- . آيات عظام خامنه اى، سبحانى، سيستانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود.
4- . آية الله مكارم: نصف طواف كه همان سه و نيم دور است.
5- . آية الله بهجت: آنكه حدث بعد از تجاوز از نصف از روى سهو و غفلت باشد، كه در اين صورت طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همان جا كه قطع نموده ادامه مى دهد و در صورتى كه بعد از تجاوز از نصف و از روى عمد باشد حكم به ادامه طواف بعد از قطع آن مورد تأمل است. آية الله تبريزى: اگر حدث قبل از بلوغ نصف ولو از روى عمد نباشد طواف باطل است و در غير اين صورت، احتياط واجب اين است كه آن را اتمام كرده، سپس اعاده نمايد، و مى تواند يك طواف كامل به نيت اعم از تمام و اتمام به جا آورد. آية الله خامنه اى: اگر پيش از تمام شدن نصف دور چهارم حدث اصغر عارض شود، واجب است كه قطع كند طواف را و بعد از طهارت آن را اعاده كند و در صورتى كه بعد از نصف دور چهارم - قبل از پايان آن و يا بعد از آن - عارض شود طواف را قطع نموده و پس از تحصيل طهارت اگر موالات عرفيه به هم نخورده طواف را تكميل كند و اگر موالات به هم خورده بنا بر احتياط طواف قبلى را تكميل و يك طواف كامل جديد نيز به جا آورد، و مى تواند به جاى آن يك طواف كامل به قصد اعم از اتمام طواف ناقص گذشته يا طواف مستقل جديد به جا آورد و در هر صورت مى تواند طواف قبلى را رها نموده و از نو طواف كند. آية الله خويى: اگر حدث بعد از تمامى دور چهارم و بدون اختيار باشد، در اين صورت طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همان جا كه قطع نموده ادامه مى دهد. و اگر حدث بعد از نصف و پيش از تمامى دور چهارم طواف، يا بعد از تمامى دور چهارم و اختيارى باشد، احوط در اين دو صورت اين است كه طواف خود را پس از طهارت از جايى كه قطع نموده تمام كرده سپس اعاده اش نمايد. و به جاى اين احتياط اگر اين كار را بكند كافى است كه پس از قطع طواف و طهارت، يك طواف كامل به قصد اعم از تمام كردن طواف پيش و يك طواف كامل جديد به جا آورد. آية الله زنجانى: حدث اختيارى طواف را باطل مى كند و غير اختيارى سه صورت دارد، اول: قبل از رسيدن به نيمه شوط چهارم، در اين صورت بايد پس از تحصيل طهارت، طواف را از سرگرفت. دوم: پس از پايان شوط چهارم كه بايد بعد از طهارت، طواف قبلى را از جايى كه محدث شده تكميل كند. سوم: پس از رسيدن به نصف طواف و قبل از اتمام شوط چهارم، كه بايد بعد از طهارت، طواف قبلى را تكميل كرده نماز آن را بخواند و دوباره يك طواف كامل به جا آورد. در اين تفصيل فرقى بين حدث اصغر و اكبر نيست. آية الله سبحانى: اگر بدون اختيار پس از تجاوز از نصف محدث شود بايد طواف را قطع كند و پس از تحصيل طهارت از همان جا كه طواف را قطع كرده، تمام كند و اگر حدث از روى اختيار باشد احتياط واجب اين است كه طوافش را قطع نمايد و بعد از تحصيل طهارت از همان جا كه قطع كرده ادامه دهد و به اتمام برساند و سپس طواف را اعاده كند و مى تواند يك طواف كامل به نيت اعم از تمام يا اتمام به جا آورد. آية الله سيستانى: اگر بدون اختيار پس از تمام شدن شوط چهارم محدث شود، بايد طوافش را قطع نمايد و بعد از تحصيل طهارت از همان جا كه قطع كرده ادامه دهد و به اتمام برساند. و اگر از روى اختيار باشد احتياط واجب اين است كه طوافش را قطع نمايد و بعد از تحصيل طهارت از همان جا كه قطع كرده ادامه دهد و به اتمام برساند، و سپس طواف را اعاده نمايد. آية الله فاضل: اگر در بين طوافِ واجب، حدث عارض شود مى تواند طواف را رها كند و پس از تحصيل طهارت، آن را از سر بگيرد و اگر بخواهد احتياط كند، مسئله چهار صورت دارد: اول: حدث قبل از رسيدن به نصف طواف باشد، در اين صورت طواف باطل مى شود كه بايد بعد از تحصيل طهارت، آن را از سر بگيرد؛ خواه محدث شدن اختيارى باشد يا بدون اختيار. دوم: پس از رسيدن به نصف و قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، كه در اين صورت پس از وضو طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند و دوباره طواف ديگر كند و نماز آن را نيز بخواند، خواه حدث با اختيار باشد يا بدون اختيار. سوم: بعد از تمام شدن دور چهارم اختياراً خود را محدث كند، كه در اين صورت نيز مثل صورت دوم عمل كند. چهارم: پس از تمام شدن دور چهارم بى اختيار محدث شود، در اين صورت پس از تحصيل طهارت، طواف را از آنجايى كه محدث شده تمام كند، و صحيح است و در اين مسئله فرقى بين حدث اصغر و اكبر نيست.

ص: 267

[550] م - اگر در فرض سابق پيش از تمام شدن دور چهارم(1)، حدث عارض شود احتياط واجب آن است كه تمام كند طواف را و اعاده كند و اين حكم در حدث اصغر است.(2)

[551] م - اگر در اثناى طواف حدث اكبر؛ مثل جنابت يا حيض عارض شود، بايد فوراً از مسجدالحرام بيرون رود، پس اگر پيش از تمامى دور چهارم(3) بود، پس از غسلد.

ص: 268


1- . آية الله بهجت: اگر پيش از تمام شدن نصف طواف، حدث عارض شود طواف را قطع كند، پس از تحصيل طهارت آن را اعاده كند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر حدث پيش از رسيدن به نصف طواف باشد، در اين صورت طواف باطل و لازم است پس از طهارت اعاده شود. آيات عظام خامنه اى، زنجانى، فاضل: وظيفه همان است كه در مسئله سابق بيان شد. آية الله سبحانى، آية الله مكارم: پيش از نصف يعنى سه و نيم شوط باشد پس از تحصيل طهارت طواف را از سر گيرد. آية الله سيستانى: اگر قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است و بايد پس از تحصيل طهارت، آن را دوباره انجام دهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: پس اگر به سه شوط و نيم نرسيده، طواف او باطل است و بايد بعد از وضو يا غسل يا بعد از رفع عذر، طواف را از سر بگيرد و اگر از سه شوط و نيم گذشته و به 4 شوط نرسيده احتياط به اتمام و اعاده طواف با نمازهاى آن ترك نشود.
2- . در نظر آيات عظام فرقى بين حدث اصغر و جنابت نيست.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: احوط در هر دو صورت (قبل و بعد از شوط چهارم) اين است كه بعد از پاكى يك طواف كامل به نيت اعم از تمام و اتمام به جا آورد. آيات عظام خامنه اى، زنجانى، فاضل، مكارم: به ذيل مسئله 549 مراجعه شود. آية الله سبحانى: اگر در بين طواف حيض عارض شود، اگر پيش از گذشتن از نصف طواف بوده طواف او باطل مى شود، بايد پس از غسل اعاده كند و اما اگر پس از گذشتن از نصف طواف باشد، بايد پس از پاك شدن و غسل، از همان جا كه طواف را قطع كرده، تمام كند. آية الله سيستانى: اگر زن در حال احرام، حين انجام طواف حائض شود، پس اگر قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است پس اگر وقت وسعت داشته باشد بايد صبر كند تا پاك شود و طواف و اعمال بعدى را انجام دهد و اگر وقت تنگ باشد مى تواند بر عمره تمتع خود باقى بماند، و اعمال آن را به جز طواف و نماز آن انجام دهد؛ يعنى اينكه سعى و تقصير نمايد، و بعد از آن احرام حج ببندد، و پس از فارغ شدن از اعمال منا و بازگشتن به مكه، قبل از اينكه طواف حج را انجام دهد طواف عمره و نماز آن را انجام دهد و احتياط مستحب اين است كه به حج افراد عدول نمايد و اگر بعد از تمام شدن شوط چهارم باشد، مقدارى كه انجام داده صحيح است و باقى آن را بايد بعد از پاك شدن از حيض و انجام غسل به جا آورد و اگر وقت تنگ باشد سعى و تقصير را انجام دهد و براى حج محرم شود و پس از فارغ شدن از اعمال منا و بازگشتن به مكه، قبل از طواف حج، آنچه از طوافش باقى مانده است و نماز آن را انجام دهد.

طواف را اعاده كند.

[552] م - اگر عذر داشته باشد از وضو و غسل،(1) واجب است تيمم كند بدل از وضو يا بدل از غسل.

[553] م - اگر تيمم كرد بدل از غسل و حدث اصغر عارض شد، براى حدث اكبر لازم نيست تيمم كند، بلكه براى حدث اصغر بايد تيمم كند و تا حدث اكبر براى او حاصل نشده و عذرش باقى است همان تيمم اول كافى است، ليكن احتياط مستحب(2) آن است كه تيمم بدل از غسل هم بكند.ت.

ص: 269


1- . آية الله تبريزى: در صورت معذور بودن از غسل و مأيوس شدن از توانايى بر غسل، واجب است با تيمم طواف كند و احوط اولى اين است كه نايب نيز بگيرند. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: اگر عذر داشته باشد و نتواند صبر كند تا عذر برطرف شود... آية الله فاضل: و وقت طواف تنگ شود.... آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در غسل غير جنابت، علاوه بر تيمم بدل از غسل در صورت تمكن، بايد وضو هم بگيرد وگرنه بايد يك تيمم ديگر به جاى وضو به جا آورد و جنب متيمم بنا بر احتياط مستحب نايب هم بگيرد.
2- . آية الله بهجت: احوط جمع بين وضو يا تيمم بدل از آن و تيمم بدل از حدث اكبر است. آية الله تبريزى: اگر بدل از غسلِ جنابت، تيمم كرد و بعد حدث اصغر عارض شد، چنانچه عذرش باقى است، بايد بدل از غسل تيمم كند و احتياط مستحب آن است كه بين تيمم و وضو جمع كند و اگر براى حدث اكبرِ ديگر غير از جنابت تيمم كرد و بعد حدث اصغر عارض شد بايد بدل از غسل تيمم كند و بنا بر احتياط وضو هم بگيرد و اگر متمكن از وضو هم نبود بايد تيمم ديگرى بدل از وضو بنمايد. آية الله خامنه اى: احتياط واجب. آية الله خويى: لازم است تيمم بدل از غسل بكند. آية الله سبحانى: استحباب تكرار تيمم بدل از غسل در جايى است كه آب براى غسل ندارد و يا غسل حرجى است ولى براى حدث اصغر آب هست و وضو مى تواند بگيرد و حدث اكبر ديگرى رخ نداده در عين حال تكرار تيمم بدل از غسل در مورد حدث اكبر مستحب است.

[554] م - احتياط واجب آن است كه اگر اميد دارد كه عذرش از وضو يا غسل مرتفع شود، صبر كند تا وقتى كه وقت تنگ شود يا اميدش قطع شود.(1)

[555] م - اگر با وضو بوده و شك كند كه حدث عارض شده است يا نه، بنا بر وضو داشتن بگذارد و لازم نيست وضو بگيرد و همچنين اگر از حدث اكبر پاك بوده و شك كند كه حدث عارض شده.

[556] م - اگر مُحدِث به حدث اصغر يا اكبر بوده و شك كند كه وضو گرفته يا نه يا غسل كرده يا نه، بايد در فرض اول وضو بگيرد و در فرض دوم غسل كند.

[557] م - اگر بعد از تمام شدن طواف شك كند كه با وضو آن را به جا آورده يا نه يا شك كند با غسل آن را به جا آورده يا نه، طواف او صحيح است(2)، ليكن براى اعمالد.

ص: 270


1- . آية الله بهجت: افضل و احوط تأخير است ولى اظهر جواز مبادرت است. آية الله خامنه اى: و اگر مى داند عذر او تا آخر وقت برطرف مى شود، بايد صبر كند. آية الله خويى: اگر احتمال بقاى عذر تا آخر وقت مى دهد مى تواند صبر نكند ولى اگر بعداً كشف خلاف شد بايد اعاده نمايد بلى اگر عذرش نبودِ آب باشد بايد فحص كند، به تفصيلى كه در رساله عمليه مذكور است. آية الله زنجانى: ولى محدث به حدث اصغر اگر در وسعت وقت، رجائاً تيمم كرده بعد معلوم شود كه تا تنگى وقت عذرش باقى بوده، كفايت مى كند. آية الله سبحانى: انجام تيمم بدون يأس از قدرت بر انجام وضو و يا غسل به احتياط واجب جايز نيست و چنانچه با يأس از برطرف شدن عذر انجام داد و عذر در وقت برطرف شد اعاده لازم نيست. آية الله سيستانى: اگر وقت تنگ نباشد، تيمم جايز نيست مگر اينكه از بر طرف شدن عذر مأيوس باشد يا احتمال دهد در صورت تأخير از انجام تيمم نيز عاجز شود. آية الله گلپايگانى: با علم به بر طرف شدن عذر، انتظار واجب است و در غير اين صورت تأخير بنا بر احتياط مستحب است. آية الله مكارم: احتياط مستحب آن است كه تا آخرين فرصت صبر كند ولى اگر يقين دارد برطرف مى شود، بايد صبر كند.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر بعد از حدث اصغر شك كند در اينكه قبل از طواف غسل كرده يا نه، بايد غسل كرده و طواف را اعاده كند و براى اعمال آتيه وضو بگيرد. آية الله زنجانى: چنانچه احتمال مى دهد در حال طواف به رعايت طهارت، توجه داشته طواف او صحيح است. آية الله سبحانى: و سابقه او از جهت تقدم طهارت و حدث قبل از شروع به طواف روشن نباشد به شك خود اعتنا نكند ولى بايد براى اعمال بعد طهارت لازم را تحصيل نمايد.

بعد بايد طهارت تحصيل كند.

[558] م - اگر در اثناى طواف شك كند كه وضو داشته يا نه(1)، پس اگر بعد از تمامى دور چهارم است طواف را رها كند و وضو بگيرد و از همان جا تتمه طواف را به جا آورد(2) و اگر قبل از تمام شدن دور چهارم(3) است احتياط واجب آن است كه طواف را تمام كند و اعاده كند.(4)د.

ص: 271


1- . آية الله بهجت: حكم شك در طهارت در اثناى طواف هم همان حكم شك است در طهارت در اثناى نماز. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر سابقه طهارت داشته، به شك خود اعتنا نكند والاّ واجب است طهارت گرفته و طواف را از سر بگيرد. آية الله خامنه اى: اگر سابقه طهارت داشته، به شك خود اعتنا نكند والاّ واجب است طهارت گرفته و طواف را از سر بگيرد و فرقى بين تمام شدن چهار دور و قبل از آن نيست. آية الله زنجانى: چنانچه حالت سابقه را بداند طبق آن عمل نمايد وگرنه بايد پس از وضو طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند و دوباره آن را اعاده كند، خواه بعد از دور چهارم باشد يا قبل از آن. آية الله سبحانى: در صورتى كه سابقه او حدث باشد يا سابقه او از نظر طهارت يا حدث روشن نباشد طواف او در هر دو صورت يعنى چه شك وى قبل از نيمه طواف بوده و چه بعد از آن، باطل است. آية الله سيستانى: و سابقه طهارت نداشته باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در اين صورت بايد وضو بگيرد و بعد طواف را از سر بگيرد، چه قبل از تمام شدن چهار دور باشد يا بعد از آن. آية الله فاضل: اگر در بين طواف شك كند كه وضو داشته يا خير، مسئله سه صورت دارد، اول: حالت سابق خود را بداند كه طاهر بوده در اين فرض جايز است طواف را تمام كند و براى اتمام آن وضو واجب نيست و اعاده طواف نيز لازم نيست و در اين صورت فرقى نيست كه شك بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن. دوم: حالت سابق خود را بداند كه مُحدِث بوده، در اين فرض ظاهراً هر مقدار طوافى كه انجام داده، محكوم به بطلان است؛ چه شك بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن و بايد بعد از وضو از نو طواف كند. سوم: حالت سابق خود را نداند، كه در اين صورت به احتياط واجب پس از وضو طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند و پس از آن طواف و نماز آن را اعاده كند و در اين صورت فرقى نيست كه شك بعد از دور چهارم يا قبل از آن عارض شده باشد. آية الله مكارم: و حالت سابقه خود را از وضو و حدث نداند.
2- . آية الله مكارم: و سپس احتياطاً آن را اعاده كند.
3- . آية الله مكارم: قبل از تمام شدن سه و نيم دور طواف او باطل است.
4- . آية الله سيستانى: اتمام لازم نيست بلكه اعاده كند.

[559] م - در تمام صورت هايى كه در شك گفته شد كه «بنا بر طهارت بگذارد» يا «طوافش صحيح است» بهتر آن است كه تجديد وضو كند و رجائاً غسل به جا آورد، چون ممكن است كه بعد معلوم شود وضو يا غسل نداشته و اشكال پيدا مى شود.

[560] م - اگر در اثناى طواف شك كند كه غسل كرده است از جنابت يا حيض يا نفاس يا نه، بايد فوراً از مسجدالحرام بيرون برود(1)، پس اگر شوط چهارم را تمام كرده بوده و شك كرده، بعد از غسل برگردد و تتمه را به جا آورد(2) والاّ بعد از غسل اعاده كند طواف را و احتياط آن است كه در صورت اول نيز اعاده كند.

[561] م - اگر آب و چيزى كه به آن جايز است تيمم كند، موجود نباشد(3)، حكم آن حكم غير متمكن از طواف است، پس با مأيوس بودن از پيدا شدن يكى از آن دو، بايد نايب بگيرد. و احتياط وجوبى(4) آن است كه اگر جنب و حائض و نفساء نيست خودش نيز طواف كند و چون مستحاضه بدون به جا آوردن غسل هايى كه بر او لازم استت.

ص: 272


1- . آية الله بهجت: اگر متمكن است تطهير مى نمايد و سپس اعاده مى كند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بايد غسل كرده و طواف را اعاده نمايد. آية الله خامنه اى: و پس از غسل برگردد و طواف را اعاده كند. آية الله زنجانى: و پس از غسل، طواف را تمام كرده و نماز آن را بخواند و سپس آن را اعاده كند، خواه قبل از شوط چهارم شك كرده يا بعد از آن. آية الله سبحانى: و پس از طهارت، طواف را از سر بگيرد و چه قبل از نصف طواف باشد و يا بعد از آن. آية الله سيستانى: اگر امكان تيمم باشد و تيمم كردن كمتر از خارج شدن از مسجد وقت مى گيرد بايد تيمم كند و سپس خارج شود و اگر بيشتر وقت مى گيرد بايد فوراً خارج شود. (و در بقيه مسئله، نظريه ايشان موافق متن است). آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و پس از طهارت، طواف را از سر بگيرد و چه قبل از شوط چهارم باشد و يا بعد از آن.
2- . آية الله فاضل: و به احتياط واجب طواف را اعاده كند.
3- . آية الله مكارم: فرض فاقد الطهورين در مسجدالحرام وجود ندارد.
4- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى: و احتياط مستحب آن است.

مى تواند(1) وارد مسجدالحرام شود و طواف كند، بنابراين به احتياطى كه در غير جنب و حائض و نفساء گفته شد بايد عمل كند، گرچه دخول مسجدالحرام نيز براى او خلاف احتياط استحبابى است.

سوم - طهارت بدن و لباس است از نجاست(2)؛

[562] م - احتياط واجب(3) آن است كه از نجاساتى كه در نماز عفو شده - مثل خون كمتر از درهم(4) و جامه اى كه با آن نتوان(5) نماز خواند؛ مثل عرقچين و جوراب حتىد.

ص: 273


1- . آية الله بهجت: مستحاضه متوسطه و كثيره بدون غسل هايى كه بر آنها واجب است نمى تواند وارد مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله شوند. آية الله زنجانى: مستحاضه كثيره بدون غسل هايى كه بر او واجب است نمى تواند وارد مسجدالحرام شود. آية الله سبحانى: مستحاضه متوسطه و كثيره اگر وظايف خود را براى نماز انجام داده باشند مى توانند وارد مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله شوند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بدون به جا آوردن غسل هايى كه بر او لازم است، بنا بر احتياط نمى تواند وارد مسجد شود. آية الله مكارم: و مستحاضه هم نمى تواند داخل مسجدالحرام شود.
2- . آية الله خامنه اى: بدن و لباس طواف كننده بايد از خون - و نيز از ساير نجاسات بنا بر احتياط واجب - پاك باشد.
3- . آية الله خامنه اى: خونى كه از يك درهم كمتر باشد؛ و نيز خون جراحت ها و زخم ها كه موجب بطلان نماز نمى شود، به صحت طواف نيز خللى وارد نمى كند. و پاك بودن جوراب و دستمال و انگشتر و مانند آنها شرط نيست. آية الله زنجانى: رعايت اين احتياط، واجب نيست، به خصوص در خون قروح و جروح. آية الله سبحانى: بايد بدن محرم و جامه هاى احرام طواف كننده از هر نوع نجاست پاك باشد حتى از برخى از نجاساتى كه در حال نماز عفو شده مانند خون كمتر از درهم نيز اجتناب كنند لكن چيز نجسى كه ساتر عورت نيست مانند جوراب و دستمال كوچك حمل آنها در نماز جايز است و در حال طواف نيز بى اشكال است. آية الله فاضل: ظاهر آن است كه....
4- . آية الله زنجانى: از خون بدن انسان يا حيوان حلال گوشت، نه دماء ثلاثه يا خون حيوان حرام گوشت.
5- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: طواف در جامه اى كه با آن نتوان نماز خواند [يعنى ساتر نباشد؛ مانند مثال هاى مذكور در متن] اگر نجس باشد مانع ندارد. و همچنين بودن چيز نجس همراه انسان در طواف مانعى ندارد. آية الله سيستانى: همراه داشتن چيز متنجس در طواف مانع ندارد. آية الله مكارم: نجس بودن اين لباس هاى كوچك ضررى ندارد.

انگشتر(1) نجس - اجتناب كند.

[563] م - در خون قروح و جروح اگر تطهير آن مشقت داشته باشد لازم نيست تطهير كند.(2)

[564] م - در خون قروح و جروح، تا آن اندازه اى كه مى شود تطهير كرد و لباس را عوض كرد، احتياط واجب(3) آن است كه تطهير كند يا جامه را عوض كند.

[565] م - احتياط آن است(4) كه اگر مى تواند تأخير بيندازد طواف را تا بشود بى مشقت تطهير كرد، تأخير بيندازد به شرطى كه وقت تنگ نشود.

[566] م - اگر طواف كند و بعد از آنكه از طواف فارغ شد علم پيدا كند به نجاست در حال طواف، اظهر آن است كه طوافش صحيح است.

[567] م - اگر شك داشته باشد كه لباسش يا بدنش نجس است، مى تواند با آن حالد.

ص: 274


1- . آية الله سبحانى: انگشتر صدق ثوب نمى كند و محمول متنجس اگر ساتر نباشد اشكال ندارد. آية الله فاضل: در انگشتر و مانند آنكه ثوب صدق نمى كند براى صحت طواف طهارت آنها شرط نيست همچنين همراه داشتن چيز متنجس در صورت جهل به مسئله مانعى ندارد.
2- . آية الله زنجانى: اگر زخم يا جراحت يا دملى است كه خوب نشده است، لازم نيست براى طواف و نماز آن زخم يا دمل و قسمت هايى از بدن و لباس را كه معمولاً از آن خون نجس مى شود تطهير كند و اگر خوب شده بايد بدن و لباس را تطهير كند، مگر اين كار براى او ضرر داشته يا حرجى باشد و از اينجا حكم مسئله بعد نيز روشن مى شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و احتياط آن است كه هم خودش با آن حال طواف كند و هم نايب بگيرد تا براى او طواف نمايد.
3- . آية الله سبحانى: بدن را براى طواف تطهير كند و جامه آلوده به خون را بشويد و يا عوض كند.
4- . آية الله خامنه اى: واجب است. آية الله زنجانى: رعايت اين احتياط، لازم نيست، بلكه مى توان بدون تأخير با تحمل مشقت، تطهير كرده طواف نمود. آية الله سبحانى: اگر وقت طواف وسيع است بايد صبر كند تا به نحو آسان بدن را تطهير نمايد و در صورت ضيق وقت مى تواند با همان حالت طواف نمايد.

طواف كند و صحيح است؛ چه بداند كه پيش از اين پاك بوده يا نداند، ليكن اگر بداند كه پيشتر نجس بوده و نداند كه تطهير شده است، نمى تواند با آن حال طواف كند بلكه بايد تطهير كند و طواف كند.

[568] م - اگر در بين طواف نجاستى به بدن يا لباس او عارض شود، اظهر آن است كه دست از طواف بردارد و جامه يا بدن را تطهير كند و طواف را از همان جا تمام كند و طواف او صحيح است.(1)

[569] م - اگر در بين طواف نجاستى در بدن يا لباس خود ببيند و احتمال بدهد كه در اين حال نجاست حاصل شده، ظاهراً حكم مسئله قبل را دارد.

[570] م - اگر در بين طواف علم پيدا كند كه نجاست به بدن يا لباس او از اول بوده، احتياط(2) آن است كه طواف را رها كند و تطهير كند و از همان جا بقيه طواف رات.

ص: 275


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: هرگاه نجس بودن بدن يا لباس خود را نمى دانسته و در اثناى طواف دانست يا آنكه پيش از فراغت از طواف، بدن يا لباسش نجس شد، اگر جامه پاكى داشته باشد همان جا جامه نجس را كنده و با جامه پاك طواف خود را تمام نمايد و چنانچه جامه پاك همراه نداشته باشد. اگر اين حادثه بعد از تمام شدن شوط چهارم بوده، طواف را قطع نموده و پس از ازاله نجاست از بدن يا لباس باقيمانده طواف را به جا آورد. و چنانچه علم به نجاست يا حدوثش پيش از تمام شدن شوط چهارم باشد، باز هم طواف را قطع و نجاست را ازاله نموده و بنا بر احتياط يك طواف كامل به قصد اعم از تمام يا اتمام به جا آورد. آية الله خامنه اى، آية الله سبحانى: اگر بدون رها كردن طواف تطهير ممكن نباشد بايد دست از طواف بردارد و جامه يا بدن را تطهير كند و فوراً برگردد و طواف را [آية الله خامنه اى اضافه نموده اند: اگر موالات به هم نخورده] از همان جا تمام كند و طواف او صحيح است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر در بين طواف لباس يا بدنش نجس شود يا بفهمد كه از پيش نجس بوده و بدون رها كردن طواف، شستن آن ممكن نباشد، طواف را رها نمايد، و اگر چهار دور طواف كرده، بعد از تطهير بدن يا لباس بقيه طواف را تمام كند و اگر به سه دور و نيم نرسيده طواف او باطل است و بايد بعد از تطهير از سر بگيرد و اگر از سه دور و نيم گذشته و چهار دور را تمام نكرده احتياط آن است كه بعد از تطهير از همان جا كه رها كرده طواف را تمام كند و نماز طواف را بخواند و دوباره طواف و نماز آن را به جا آورد.
2- . آية الله زنجانى: بايد طواف را رها كند و تطهير كند و از همان جا بقيه طواف را تمام كند و بنا بر احتياط مستحب، طواف و نماز را اعاده نيز بنمايد. آية الله سبحانى: حكم اين مسئله با حكم مسئله 568 يكسان است. البته در صورت فوت موالات احتياط مستحب حكم به اتمام و اعاده است. آية الله سيستانى، آية الله مكارم: حكم آن همان حكم مسئله 568 است. آية الله فاضل: ظاهراً طوافش صحيح است، اگرچه احتياط استحبابى آن است كه.... نظر ساير آيات عظام ذيل مسئله 568 گذشت.

تمام كند و بعد از آن طواف را اعاده كند؛ خصوصاً اگر تطهير زياد طول بكشد و در اين صورت بعد از اتمام، نماز طواف را بخواند و پس از آن طواف را اعاده كند و نماز طواف را نيز اعاده كند و در اين احتياط فرقى نيست بين آنكه بعد از چهار دور علم پيدا كند يا قبل از آن، گرچه در صورت دوم احتياط شديدتر است.

[571] م - اگر فراموش كند نجاست را و طواف كند، احتياط واجب اعاده است،(1) و همين طور است اگر در بين طواف يادش بيايد.(2)

چهارم - ختنه كردن است در حق مردان و اين شرط در زن ها نيست، و احتياط واجب آن است كه درباره بچه هاى نابالغ مراعات شود.(3)ت.

ص: 276


1- . آية الله بهجت: صحت طواف خالى از وجه نيست و در صورت تذكر در اثنا، تطهير مى كند و سپس اتمام مى نمايد. آية الله خامنه اى: طوافش صحيح است، ولى اگر نماز طواف را هم با بدن و لباس نجس خوانده بايد آن را دوباره بخواند و احتياط استحبابى آن است كه در اين مسئله طواف را نيز بار ديگر به جا آورد. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى، فاضل: طوافش صحيح است. آية الله سبحانى: طواف او باطل و بايد دوباره اعاده كند. وظيفه جاهل به حكم نيز مانند ناسى است. آية الله گلپايگانى: اقوى اعاده طواف است. آية الله مكارم: اعاده ندارد.
2- . آية الله خامنه اى: وظيفه همان است كه ذيل مسئله 568 گذشت.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: احوط بلكه اظهر اين است كه بچه مميز كه خوب و بد را تشخيص مى دهد، اگر شخصاً محرم شود بايد ختنه كرده باشد و اما اگر بچه مميز نباشد، اعتبار ختان در او ظاهر نيست، اگرچه اعتبارش احوط است. آية الله خامنه اى، آية الله سبحانى: و در اين حكم فرقى بين بالغ و غير بالغ نيست. آية الله زنجانى: در صحت احرام پسر بچه مميز ختنه شرط است، بنابراين چنانچه چنين كودكى بدون ختنه احرام ببندد محرم نمى شود، و در صحت طواف او نيز ختنه شرط مى باشد، پس اگر بخواهد طواف مستحب انجام دهد بايد ختنه كرده باشد و همچنين اگر قبل از مميز شدن او را - مثلاً به عمره مفرده - محرم كرده باشند و تا زمان تميز او را طواف نداده باشند نمى تواند بدون ختنه طواف كند، و اگر از ختنه معذور باشد براى طواف نايب مى گيرد و بنا بر احتياط مستحب خودش نيز طواف مى كند. آية الله سيستانى: اگر مميز باشد ختنه معتبر است و اگر نباشد احتياط مستحب است. آية الله گلپايگانى: واجب است. آية الله مكارم: ختان در صبى شرط نيست و طواف و نماز طواف هاى بچه اى كه ختنه نشده صحيح است.

[572] م - اگر بچه را كه ختنه نشده وادار به احرام كنند يا او را محرم كنند، احرام او صحيح است ولى طواف او صحيح نيست.(1) پس اگر محرم به احرام حج شود، چون طواف نساء او باطل است(2) بنا بر احوط حلال شدن زن بر او مشكل مى شود(3) مگر آنكه او را ختنه كنند و طواف دهند، يا خودش بعد از ختنه شدن طواف كند، يا آنكه نايب براى او بگيرند تا طواف كند.(4)

[573] م - اگر بچه ختنه كرده به دنيا بيايد طواف او صحيح است.ت.

ص: 277


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: در مميزى كه خودش محرم شده باشد. آية الله سيستانى: اگر مميز باشد. آية الله فاضل: طواف طفل مميزى كه ختنه نشده صحيح نيست، و از غير مميز بنا بر احتياط صحيح نيست هرچند احرام آنها صحيح است.
2- . آية الله سبحانى: تمام طواف هاى او اشكال دارد.
3- . آية الله خامنه اى، آية الله مكارم: به ذيل شرط چهارم مراجعه شود. آية الله سيستانى: اگر مميز باشد بنا بر احتياط واجب حكم كسى را دارد كه طواف را ترك كرده است مگر اينكه پس از ختنه طواف را اعاده كند.
4- . آية الله سبحانى: اگر چنين كودكى بعدها ازدواج كرد، نمى تواند با همسر خود نزديكى كند مگر اينكه ختنه شود و شخصاً طواف كند و يا نايب بگيرد. آية الله سيستانى: فتواى ايشان در مورد كفايت نيابت در اين فرض، يافت نشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: گرفتن نايب در اين صورت (قبل از ختنه) مشكل است.

پنجم - ستر عورت است،(1) پس اگر بدون ساترِ عورت طواف كند باطل است(2) و معتبر است در آن اباحه(3)، پس با ساتر غصبى طواف صحيح نيست بلكه با لباس غصبى غير ساتر نيز بنا بر احتياطِ واجب،(4) و احتياط آن است كه مراعات شرايط لباس نمازگزار را بنمايند.(5)

[574] م - احتياط واجب آن است كه مراعات موالات عرفيه را در طواف بكند(6)؛ت.

ص: 278


1- . آيات عظام تبريزى، خامنه اى، خويى، سيستانى: بنا بر احتياط واجب ستر عورت معتبر است.
2- . آية الله زنجانى: اگر مرد يا زنى پوشش لازم را در حال طواف رعايت نكرد، طواف او باطل نمى شود هرچند احتياط مؤكد استحبابى در آن است كه براى طواف واجب به آن طواف اكتفا نكند. آية الله سبحانى: بلكه لازم است علاوه بر ستر عورت عريان و برهنه نيز نباشد. آية الله مكارم: حتى اگر فقط ستر عورت كند و برهنه و عريان بر او صدق كند طوافش باطل است.
3- . آية الله بهجت: طواف در لباس غصبى جايز نيست و در صحت آن تأمل و احتياط است؛ خصوصاً در ساتر. آية الله خامنه اى: لباس طواف كننده بايد غصبى نباشد و طواف با لباس غصبى بنا بر احتياط واجب باطل است. آية الله زنجانى: طواف در لباس غصبى - ساتر باشد يا غير ساتر - حرام و بنا بر احتياط باطل است و لباسى را كه در حال طواف واجب مى پوشند علاوه بر طهارت بنا بر احتياط مستحب ساير شرايط لباس نمازگزار را داشته باشد. آية الله سيستانى، آية الله فاضل: بنا بر احتياط واجب.
4- . آية الله سبحانى: بايد جامه و كفش و ديگر لباس هاى طواف كننده مباح باشد بنابراين طواف در جامه و كفش غصبى باطل است. آية الله سيستانى، آية الله فاضل: اين احتياط واجب نيست. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر جامه احرام، كفش و يا لباس هاى ديگرِ شخصِ طواف كننده غصبى باشد طواف باطل است. آية الله نورى: بلكه با لباس غصبى غير ساتر نيز صحيح نيست.
5- . آية الله سبحانى: طواف در لباس غصبى صحيح نيست و شرايط لباس نمازگزار بايد در آن مراعات شود.
6- . آية الله بهجت: مراعات موالات عرفيه، در غير موارد عذرِ حاصل بعد از شوط چهارم، لازم است. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: مراعات موالات لازم است. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب، بايد ميان اجزاء طواف، موالات عرفى وجود داشته باشد، بدين معنا كه ميان دورهاى طواف به اندازه اى فاصله نباشد كه آن را از شكل طواف واحد خارج كند، البته اگر بعد از نصف طواف (سه و نيم دور)، آن را براى اقامه نماز و مانند آن قطع كند، اشكال ندارد. آية الله زنجانى: به تفصيلى كه ذيل مسئله 616 به بعد مى آيد رعايت موالات عرفى در طواف واجب، لازم است. آية الله سبحانى: هفت شوط طواف و سعى هر كدام يك عمل واحدى است كه بايد آن را به صورت واحد به جا آورد از اين جهت: اولاً نبايد آنقدر طول داد كه از صورت يك عمل در آيد و ثانياً هفت دور را بايد پشت سر هم انجام داد و موالات را حفظ كرد و از خواندن نماز مستحبى در اثناى اشواط و ديگر اعمال كه از نظر عرف با موالات سازگار نيست خوددارى نمود. لكن براى رفع خستگى استراحت كردن و نشستن و مانند اينها به اندازه اى كه موالات به هم نخورد چه در طواف و چه در سعى اشكالى ندارد. آية الله مكارم: در طواف واجب موالات لازم است و در مستحب شرط نيست.

يعنى در بين دورهاى طواف آنقدر طول ندهد كه از صورت يك طواف خارج شود.

قسم دوم، [از واجبات طواف] - چيزهايى است كه گفته اند داخل در حقيقت طواف است، اگرچه بعضى از آنها نيز شرط است از براى طواف، ليكن در عمل فرقى نمى كند و آن هفت چيز است:

اول - آنكه ابتدا كند به حجرالاسود؛

[575] م - در ابتدا كردن به حجرالاسود، لازم نيست كه تمام اجزاى بدن طواف كننده به تمام اجزاى حجرالاسود عبور كند،(1) بلكه واجب آن است كه انسان از حجرالاسود،ت.

ص: 279


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى: احوط و اولى اين است كه تمام بدن خود را بر تمام حجرالاسود بگذراند و براى انجام اين احتياط، كمى قبل از حجر بايستد و نيت كند كه طواف را از محاذات واقعى انجام مى دهم و زايد بر آن، از باب مقدمه علميه است. آية الله خامنه اى: و مانعى ندارد از باب احتياط اندكى زودتر وارد مسير طواف شود با اين نيت كه طواف او از مقابل حجرالاسود باشد. آية الله سبحانى: در محاذات كافى است كه در نظر عرف دقيق بگويند عمل خود را از محاذى حجرالاسود آغاز كرده و با رسيدن به محاذى آن پايان داد. براى اين منظور هنگام كثرت جمعيت كه مانع از تشخيص محاذات است، لازم است كه كمى قبل از رسيدن به حجرالاسود نيت كند كه طواف را از محاذات واقعى آغاز مى كنم و با رسيدن به آن نقطه نيز پايان مى دهم. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: طواف را در هر دور واجب است از حجرالاسود شروع كند و به آن ختم كند و چون تحقق اين معنا بر وجه حقيقت متعسّر و بلكه متعذّر است، در تحقق آن اكتفا مى شود به اينكه پيش از رسيدن به حجرالاسود نيت كند و قصد كند كه ابتداى طواف در هر دور از محاذى اولين جزء حجر باشد و انتهاى آن همان موضعى كه واقعاً انتهاى دور است باشد و زايد، از باب مقدمه علميه باشد. و اين نيت را در ذهن باقى بدارد تا وقتى كه محاذى حَجَر شود و اين كافى خواهد بود و با همين نيت هفت دور طواف كند. آية الله فاضل: آنچه كه براى صحت طواف لازم است، آن است كه شروع و ختم طواف نزد عرف از حَجَر و محاذى حَجَر باشد و مى تواند براى يقين به حصول اين معنا از باب مقدمه علميه كمى قبل از حجر نيت كند و در پايان كمى پس از حجر ختم كند. آية الله مكارم: دقت در محاذى بودنِ اجزاى بدن با اجزاى حجرالاسود لازم نيست همين اندازه كه عرفاً محاذات صدق كند كافى است.

هر جاى آن باشد شروع كند و به همان جا ختم كند.

[576] م - آنچه واجب است آن است كه در عرف گفته شود: از حجرالاسود شروع به طواف كرد، و ختم كرد به حجرالاسود؛ چه از ابتداى آن شروع كند، چه از وسطش، چه از آخرش.

[577] م - از هر جاى حجرالاسود كه شروع كرد، بايد در دور هفتم به همان جا ختم كند، پس اگر از اولش شروع كرد بايد به اولش ختم شود و همچنين اگر از وسط يا آخر شروع كرد بايد به همان جا ختم شود.(1)

[578] م - در طواف بايد به همان طورى كه همه مسلمين طواف مى كنند، از محاذات «حجرالاسود»، بدون دقت هاى صاحبان وسوسه شروع كنند، و در دورهاى ديگر، بدون توقف دور بزنند(2) تا هفت دور تمام شود.

[579] م - گاهى ديده مى شود كه اشخاص نادان در هر دورى كه مى زنند، مى ايستند و عقب و جلو مى روند كه محاذات را درست كنند و اين موجب اشكال است و گاهى حرام است.ت.

ص: 280


1- . آية الله خامنه اى: و البته مى تواند اندكى بيش از اين مقدار با نيت احتياط طى نمايد تا يقين حاصل كند كه در همان نقطه آغاز طواف را پايان داده است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: ولى اقوى شروع به طواف است از جزء اول حَجَر. آية الله مكارم: اين دقت ها لازم نيست و محاذات عرفيه با حجرالاسود كافى است. نظر ساير آيات عظام در مسئله 575 گذشت.
2- . آية الله خامنه اى: يعنى لازم نيست كه در هر دور مقابل حجرالاسود بايستد. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: يعنى توقف لازم نيست.

دوم - ختم نمودن هر دورى است به حجرالاسود و اين حاصل مى شود به اينكه بدون توقف هفت دور را ختم كند و در دور هفتم به همان جا كه شروع كرده ختم شود(1) و لازم نيست در هر دورى بايستد و باز شروع كند و كارهاى جهال را نبايد بكنند.

سوم - آنكه در طواف كردن، خانه كعبه در طرف چپ طواف كننده واقع شود.

[580] م - لازم نيست در تمامِ حالاتِ طواف، خانه را حقيقتاً به شانه چپ قرار دهد، بلكه اگر در موقع دور زدن به حِجر اسماعيل عليه السلام خانه از طرف چپ قدرى خارج شود مانع ندارد، حتى اگر خانه متمايل به پشت شود، ليكن دور زدن به نحو متعارف باشد اشكال ندارد.(2)د.

ص: 281


1- . آية الله بهجت: و اين از حيث مطاف كافى است و از حيث طائف در ابتدا كافى است محاذاتِ معظمِ بدنِ شخص، و تمام بدن محاذات آن احوط است و همچنين در ختم محاذات معظم بدن يا تمام بدن با بعضى از حجر، با رعايت وصول به موضع ابتدا موافق احتياط است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: و در شوط آخر احتياطاً قدرى از حجر بگذرد و زيادى را مقدمه علميه محسوب دارد. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله 577 مراجعه شود. آية الله سبحانى: لازم است كه كمى قبل از رسيدن به حجرالاسود نيت كند كه طواف را از محاذات واقعى حجر آغاز مى كنم و با رسيدن به آن نقطه پايان مى دهم، بنابراين دقت هاى صاحبان وسوسه در پيدا كردن محاذات و توقف و عقب و جلو رفتن جهت احراز محاذات لازم نيست و گاهى چه بسا موجب اشكال در طواف هم مى شود.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: خانه خدا در جميع احوالِ طواف، بايد در طرف چپ قرار گيرد. پس اگر مقدارى اين چنين نبود، آن مقدار، از طواف شمرده نمى شود. آية الله تبريزى در ادامه مى فرمايند: و ميزان در قرار دادن كعبه در طرف چپ، صدق عرفى است و بهتر اين است كه دقت شود به خصوص در دو دهانه حجر اسماعيل و در نبش هاى خانه خدا كه در اينجاها بايد مواظب بود كه به چپ يا راست منحرف نگردد. آية الله زنجانى: در حال طواف، لازم نيست روى طواف كننده به طرف جلو و شانه چپ او به سمت خانه كعبه باشد، بنابراين طواف كننده مى تواند درحالى كه رويش به سوى كعبه است طواف كند، بلكه اگر همان مسير طواف را عقب عقب برود يا گاهى پشت او به كعبه شود طوافش صحيح است ولى بايد در هر حال از حجرالاسود به سمت در خانه طواف نمايد؛ پس اگر كودك يا ناتوانى را كه طواف مى دهند در همان مسير طواف دهند كافى است، هرچند شانه راستش به طرف كعبه باشد. آية الله سبحانى: چنين حالتى كه لازمه طبيعت طواف است اشكالى ندارد فقط بايد مواظب باشد پشت به كعبه يا رو به كعبه نشود. آية الله سيستانى: خانه بايد در همه حالات طواف در طرف چپ باشد، پس اگر رو به آن كند براى بوسيدن و مانند آن يا فشار جمعيت او را ناچار به پشت كردن يا رو كردن به آن كند، آن مقدار از طواف شمرده نمى شود ولى معيار صدق عرفى است و لازم نيست در دو دهانه حجر اسماعيل و در نبش هاى خانه بدن را منحرف سازد.

[581] م - اگر در موقع رسيدن به گوشه هاى خانه، شانه از محاذات كعبه خارج شود هيچ اشكالى ندارد، اگر به طور متعارف دور زند، حتى اگر خانه متمايل به پشت شود.(1)

[582] م - گاهى ديده مى شود كه بعضى از نادانان، براى احتياط، ديگرى را وادار مى كنند كه او را طواف دهد و خود طواف كننده اختيار را از خود سلب مى كند و به دست ديگرى مى دهد و تكيه به دست او مى دهد و او را، آن شخص ديگر با فشار دور مى دهد، اين طواف باطل است(2) و اگر طواف نساء را اين طور به جا آورد، زن ها يا مردها بر او حرام خواهند بود.

[583] م - احتياط به اينكه خانه در تمام حالاتِ طواف، حقيقتاً به طرف چپ باشد، گرچه خيلى ضعيف است و قابل اعتنا نيست و بايد اشخاص جاهل و اهل وسوسه ازت.

ص: 282


1- . نظر آيات عظام، در مسئله قبل گذشت.
2- . آية الله بهجت: باطل نيست. آية الله خامنه اى: اگر با اختيار خود مى رود ولى در اثر فشار جمعيت ممكن است گاهى به جلو يا به اين طرف و آن طرف برود مانعى ندارد ولى اگر ديگرى او را ببرد به طورى كه اراده از او سلب گردد اشكال دارد. آية الله زنجانى: اگر با اراده خودش قدم برمى دارد طوافش صحيح است. آية الله سبحانى: طواف كننده مى تواند با تكيه دادن به ديگرى طواف كند، مشروط به اينكه قصدش سلب اراده از خود نباشد و قصد طواف را براى خود حفظ كند. آية الله مكارم: اين طواف باطل نيست. و در بسيارى از مواقع ازدحام طواف ظاهراً اختيار سلب مى شود و چون از اول مختاراً اين راه را انتخاب مى كند منافات با اختيار ندارد، اما كارهاى افراد نادان بسيار بد و زننده است.

آن احتراز كنند و به همان ترتيب كه ساير مسلمين دور مى زنند بزنند، لكن اگر شخص عاقل عالمى بخواهد احتياط كند و قدرى شانه را چپ كند، در موقع رسيدن به حجر اسماعيل يا اركان كعبه به طورى كه خلاف متعارف(1) و موجب انگشت نمايى نشود مانع ندارد.(2)

[584] م - اگر به واسطه مزاحمتِ طواف كنندگان، مقدارى از دور زدن به خلاف متعارف شد؛ مثل آنكه روى طواف كننده به كعبه واقع شد يا پشتش واقع شد و يا عقب عقب طواف كرد بايد آن مقدار را جبران كند و از سر بگيرد.(3)

[585] م - اگر به واسطه كثرت جمعيت، انسان را بدون اختيار خود بردند و دور دادند كفايت نمى كند(4) و بايد آن دور را از سر بگيرد، اگرچه خانه هم طرف چپ او بوده.د.

ص: 283


1- . آية الله فاضل: و خلاف تقيه نباشد و موجب...
2- . آية الله فاضل: احتياط در ترك آن است. آية الله مكارم: بهتر است به جاى اين گونه كارهاى غير متعارف، مانند همه مسلمين طواف كند و حضور قلب داشته باشد و با خداوند راز و نياز كند.
3- . آية الله زنجانى: چنانچه ذيل مسئله 580 گفته شد، طواف در تمام اين صورت ها صحيح است. آية الله سبحانى: چون بازگشت به عقب ممكن نيست، بقيه شوط را بدون نيت برود تا نقطه اى برسد كه طواف او آسيب ديده و يا محاذى آن برسد و از آنجا شوط را تكميل كند و اگر آن نقطه و يا محاذى را به دقت به ياد ندارد، بدون نيت به حركت ادامه دهد و يك بار ديگر از حجرالاسود اين شوط را تكرار كند به قصد اينكه هر مقدار قبلاً پيموده را تكميل كند و تا رسيدن به آن نقطه جزء طواف نباشد. آية الله سيستانى: و اگر نتواند در اثر ازدحام برگردد و جبران كند مى تواند تا حجرالاسود بدون قصد طواف برود و از آنجا شوط را كاملاً اعاده نمايد.
4- . آية الله بهجت: البته با ملاحظه اينكه بردن غير از سلب اختيار است. آية الله تبريزى: مجرد بردن جمعيت موجب بطلان نمى شود مادامى كه ساير شرايط موجود باشد. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله 582 مراجعه شود. آية الله زنجانى: اگر با اراده خودش قدم برمى دارد طوافش صحيح است در غير اين صورت مثلاً اگر او را از جا بلند كرده به جلو بردند بايد آن مقدار را تدارك كند. آية الله سبحانى: مجرد بردن جمعيت موجب بطلان نمى شود مشروط بر اينكه نيت كند كه خود را در ميان جمعيت قرار مى دهم كه طواف كنم و آنچه را بر اثر فشار به جاى مى آورم جزء طواف باشد. آية الله سيستانى: اگر به طور كلى اختيار از او سلب شده باشد و در اين صورت اگر بتواند آن مقدار را جبران نمايد و اگر نتوانست همان گونه كه در مسئله قبل گفته شد عمل كند و شوط را از سر بگيرد. آية الله مكارم: هرگاه با توجه به اين امر و با اختيار خود وارد طواف شود و او را ببرند ضررى ندارد.

[586] م - در طواف كردن هر طور برود مانع ندارد، مى تواند آهسته برود و مى تواند تند برود و مى تواند بدود و مى تواند سواره طواف كند يا با دوچرخه طواف كند.(1) ليكن بهتر آن است كه به طور ميانه روى برود.

چهارم - داخل كردن حِجر اسماعيل عليه السلام است در طواف؛ و حجر اسماعيل محلى است كه متصل به خانه كعبه است و بايد طواف كننده دور حجر اسماعيل نيز بگردد.

[587] م - اگر دور حجر اسماعيل نگرديد و(2) از داخل آن طواف كرد، طوافش باطل است و بايد اعاده كند.

[588] م - اگر عمداً اين كار را بكند حكم ابطال عمدى طواف را دارد كه گذشت.

[589] م - اگر سهواً اين كار را بكند حكم ابطال سهوى را دارد.

[590] م - اگر در بعضى از دورها حجر اسماعيل را داخل در دور زدن نكرد احتياط واجب آن است كه آن دور را از سر بگيرد(3) و اعاده كند طواف را، اگرچه ظاهر آن استد.

ص: 284


1- . آية الله زنجانى: لكن در اين صورت تا مى تواند بايد خود طواف كننده اين وسايل را حركت بدهد و كسى كه پياده طواف مى كند در حال اختيار بايد ايستاده طواف كند.
2- . [در تمام دورها]
3- . آية الله بهجت: بايد آن دور اعاده شود در صورتى كه در ابتداى طواف، نيت طواف بر بيت محض نكرده باشد والاّ اعاده اصل طواف موافق احتياط است؛ اگرچه عملاً در يك شوط اختصار نمايد. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: بايد آن دور اعاده شود. آية الله خامنه اى: اگر از داخل حِجر اسماعيل عليه السلام طواف كند و يا از روى ديوار آن بگذرد، طوافش باطل است و بايد آن را اعاده كند، و اگر در يكى از دورهاى طواف از داخل حجر بگذرد، فقط همان دور باطل است. آيات عظام زنجانى، صافى، گلپايگانى: بايد آن دور را اعاده نمايد و احوط اعاده كل طواف است بعد از اتمام آن. آية الله سبحانى: اگر سهواً و يا از روى جهل به حكم شرعى برخى از دورها را از داخل حجر اسماعيل انجام دهد دو صورت دارد: الف) اگر در همان اثناى طواف متوجه شد بايد شوط و يا اشواطى را كه به طور غير صحيح انجام داده تصحيح كند و يا اعاده نمايد تصحيح نسبت به اولين دورى كه وارد حجر شده و اعاده نسبت به دورهاى بعدى و شيوه تصحيح در ذيل مسئله 585 بيان شد؛ ب) اگر پس از پايان يافتن عمل طواف متوجه شود در صورتى كه ورود به حجر در شوط هفتم رخ داده باشد شيوه تدارك به همان نحو است كه گفته شد و اگر شوط آخر درست انجام شد و شوطهاى قبلى اشتباه انجام شده در اين صورت نماز طواف را بخواند و با صدق به هم خوردن موالات عرفى طواف ديگرى به نيت اعم از اتمام (تصحيح) و اعاده انجام دهد و نماز طواف را به جا آورد. آية الله فاضل: اظهر اين است كه آن شوط را اعاده نمايد. آية الله مكارم: فقط آن دور باطل مى شود و چون برگشتن غالباً مشكل است مى تواند همراه جمعيت برود و نزد حجرالاسود نيت كند و ادامه بدهد. آية الله نورى: آن مقدار از شوط را كه حجر اسماعيل را داخل در دور زدن نكرده است اعاده كند، چنان كه اگر كسى از روى ديوار حجر اسماعيل رفته باشد بايد شوط را اعاده نمايد.

كه اعاده طواف لازم نيست.

[591] م - اگر كسى در بعضى از دورها، از روى ديوار حجر اسماعيل عليه السلام برود، احتياط آن است كه به دستور مسئله قبل عمل كند(1) و در اين فرض نيز به احتياط واجب كفايت نمى كند تمام كردن دور را از آنجايى كه از روى ديوار رفته است.(2)

پنجم - بودن طواف است بين خانه كعبه و مقام حضرت ابراهيم عليه السلام از همه اطراف.(3)ت.

ص: 285


1- . آية الله زنجانى: طواف كند بايد احتياطاً آن دور را از سر بگيرد و بعد از اتمام طواف و خواندن نماز، طواف و نماز آن را اعاده كند.
2- . آية الله بهجت: اعاده همان جزء از طواف، كه به بالا رفتن بر ديوار حجر باطل شده است، لازم مى باشد. آية الله سبحانى: در حكم رفتن در حجر است، بالا رفتن بر ديوار حجر، بنا بر احتياط. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله مكارم: اگر همان مقدار را اعاده كند كافى است.
3- . آية الله بهجت: ليكن ظاهر اين است كه طواف در دورتر از اين مسافت - بيست و شش ذراع و نيم - نيز كافى باشد براى كسانى كه در اين مسافت نتوانند طواف كنند يا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتياط با قدرت و تمكن متعين است و با تحرى اوقات خلوت نسبى و عدم تمكن از طواف در حد لازم، اقرب جواز طواف از اقرب به حد است با رعايت اختلاف اطراف در مانع. آية الله تبريزى: در صورت امكان بنا بر احتياط طواف بايد در محدوده فاصله بين كعبه و مقام ابراهيم عليه السلام باشد ولى در موارد ازدحام طواف در خارج اين محدوده هم كافى است. آية الله خامنه اى: بنا بر مشهور، طواف بايد در فاصله ميان كعبه و مقام ابراهيم عليه السلام و در جهت هاى ديگر نيز در همين فاصله انجام شود، اما اقوى آن است كه طواف كردن در اين فاصله شرط نيست و مى تواند در خارج از اين فاصله و در ساير بخش هاى مسجدالحرام نيز طواف را به جا آورد، به ويژه هنگامى كه ازدحام شديد مانع از طواف در آن فاصله باشد، البته بهتر آن است كه در صورت عدم ازدحام، در فاصله مذكور طواف كند. آية الله خويى: و ليكن ظاهر اين است كه طواف در دورتر از اين مسافت بيست و شش ذراع و نيم نيز كافى باشد؛ خصوصاً براى كسانى كه در اين مسافت نتوانند طواف كنند يا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتياط با قدرت و تمكن بهتر است و از اين مسئله حكم چهار مسئله بعد هم معلوم مى شود. آية الله زنجانى: يعنى در همه اطراف كعبه، مقدار محلّى كه در شرايط عادى مى توان در آن طواف كرد، همين مقدار است؛ بنابراين در سمت ديوار حجر، محدوده طواف از بيرون ديوار حجر محاسبه مى گردد نه از خانه كعبه، و كسى كه نمى تواند و يا براى او مشقت شديد دارد كه در محدوده، طواف كند، نايب مى گيرد و اگر از آن هم معذور است مى تواند در فاصله دورتر طواف كند و رعايت الاقرب فالاقرب لازم نيست؛ ولى در ايامى از سال - مانند ايام شلوغ حج و ماه رمضان - كه محدوده مقام با ازدحام جمعيت روبه روست و طواف كردن در اين محدوده، در شب و روز براى معمول مردم، مشقت شديد دارد، طواف در فاصله دورتر صحيح است، هرچند براى شخص او طواف كردن در محدوده، مشقت نداشته باشد و فرقى بين طواف عمره و حج، و يا طواف واجب و مستحب نيست و احكام چند مسئله بعد، مربوط به شرايط عادى است كه محدوده طواف، توسعه ندارد. آية الله سبحانى: يعنى در شعاع تقريباً 12 متر. آية الله سيستانى: ولى بعيد نيست كه در بيش از مقدار ذكر شده هم - هرچند كه كراهت دارد - طواف جايز باشد؛ خصوصاً براى كسى كه در فاصله ذكر شده توانايى طواف را ندارد يا موجب حرج و مشقت زياد براى او مى شود و در صورت توانايى رعايت احتياط اولى است و از اين جا حكم مسائل بعد نيز روشن مى شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: با عدم تمكن از طواف در محدوده به خاطر ازدحام، طواف از پشت مقام به شرط اتصال به جمعيت طواف كننده كافى است. آية الله فاضل: ولى چنانچه ضرورت عرفى اقتضا كند، طواف در خارج از محدوده، با رعايت الأقرب فالأقرب صحيح است. آية الله مكارم: رعايت اين شرط لازم نيست ولى بهتر است. آية الله نورى: اقوى اين است كه در طواف، همين قدر كه «طواف دور خانه خدا» صدق كند كافى است و مراعات اينكه طواف بين خانه خدا و مقام ابراهيم عليه السلام است لازم نيست و مستحب است.

ص: 286

[592] م - مراد از اينكه: طواف بين كعبه و مقام باشد، آن است كه ملاحظه شود مسافتى را كه ميان خانه و مقام ابراهيم عليه السلام است و در همه اطراف خانه كعبه، طواف كننده از آن مقدار دورتر نباشد از خانه كعبه (و ما بين مقام و خانه چنانچه گفته اند تقريباً بيست و شش ذراع و نصف است) پس در همه اطراف بايد همين قدر بيشتر دور نباشد.

[593] م - اگر شخص از پشت مقام ابراهيم طواف كند(1) كه مقام ابراهيم هم داخل در طوافش شود طوافش باطل است و بايد اعاده كند.(2)

[594] م - اگر بعضى از دورها را از پشت مقام طواف كند بايد آن دور را با اعاده همان جزء تمام كند(3) و احوط آن است كه طواف را هم اعاده كند اگرچه ظاهراً اعاده لازم نباشد، بلكه بعيد نيست كفايت اعاده همان جزء.

[595] م - چون در طرف حجر اسماعيل عليه السلام محل طواف تنگ مى شود(4)، زيرا كهد.

ص: 287


1- . آية الله زنجانى: يعنى تمام اشواط طواف را پشت مقام ابراهيم طواف كند.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله قبل گذشت. آية الله تبريزى: اگر ازدحام بوده و طواف در فاصله بين كعبه و مقام ابراهيم عليه السلام ميسور نبود، طوافى كه انجام داده صحيح است و اعاده ندارد. آية الله سبحانى: اگر به جهت ازدحام، طواف در فاصله ياد شده موجب حرج و مشقت باشد، طواف در خارج محدوده با ملاحظه الاقرب فالاقرب صحيح است و صبر كردن تا اينكه مطاف خلوت شود لازم نيست هرچند موافق احتياط است.
3- . آية الله زنجانى: آن مقدار كه از مطاف خارج بوده و بعد از آن تا در شوط بعد به همان مكانى كه از مطاف خارج شده برسد، باطل است، بنابراين اگر اين اشكال در شوط هفتم پيش آمده بايد از جايى كه از مطاف خارج شده تا حجرالاسود را اعاده كند و اگر در يكى از اشواط قبل رخ داده بايد يك دور كامل ديگر بزند تا طوافش تكميل شود؛ و در هر حال، اعاده همان جزء كفايت نمى كند. آية الله سبحانى: اگر طواف كننده بدون عذر از پشت مقام ابراهيم طواف كرد، طواف او باطل است و اگر بعضى دورها را از آنجا عبور كرد، اگر محل تصحيح در اثنا باقى است بايد در همان دور تصحيح نمايد و اگر محل آن گذشته، بايد بعد از خواندن نماز طواف باطل شده و فوت موالات، طواف خود را از سرگيرد و اگر اعمال مترتبه را نيز انجام داده، آنها را نيز بياورد.
4- . آيات عظام زنجانى، سبحانى، صافى، فاضل، گلپايگانى: در طرف حجر فاصله از ديوار حجر محاسبه مى شود.

مقدار حِجْر از آن كاسته مى شود و چنانچه گفته اند تقريباً شش ذراع و نيم براى محل طواف باقى مى ماند بايد در طواف از آن جانب بيشتر از شش ذراع و نيم دور نشود.

[596] م - اگر از جانب حجر اسماعيل عليه السلام بيشتر از شش ذراع و نيم(1) در دور زدن دور شد اظهر آن است كه آن جزء را اعاده كند و از مطاف دور بزند.

ششم - خروج طواف كننده است از خانه و آنچه از آن محسوب است.

[597] م - در اطراف ديوار خانه، يك پيش آمدگى است كه آن را «شاذروان» گويند و آن جزو خانه كعبه است و طواف كننده بايد آن را هم داخل قرار دهد.(2)

[598] م - اگر كسى در بعضى از احوال به واسطه كثرت جمعيت يا غير آن بالاى شاذروان برود و دور بزند آن مقدار كه دور زده باطل است(3) و بايد اعاده كند.

[599] م - دست به ديوار خانه كعبه گذاشتن، در آنجايى كه شاذروان است جايز است و به طواف ضرر نمى رساند،(4) گرچه احتياط مستحب در ترك آن است.د.

ص: 288


1- . آيات عظام زنجانى، سبحانى، صافى، فاضل، گلپايگانى: به ذيل مسئله 595 مراجعه شود.
2- . آية الله زنجانى: به اين معنى كه اگر از روى شاذروان طواف كند، آن مقدار از طوافش باطل است، و بايد مطابق ذيل مسئله 594 طوافش را تكميل كند و همچنين است حكم مسئله بعد.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: و احتياط اين است كه آن مقدار را تدارك نموده و طواف خود را تمام، سپس طواف را اعاده نمايد. آية الله سبحانى: بايد آن مقدار را اعاده كند و چه بهتر كه پس از اتمام طواف و خواندن نماز آن را نيز اعاده نمايد. آية الله صافى: حكم راه رفتن روى ديوار حجر را دارد كه حكم آن گذشت. آية الله مكارم: امروز شاذروان طورى ساخته شده كه عملاً طواف روى آن ممكن نيست و در صورت امكان احتياط در ترك آن است.
4- . آية الله بهجت، آية الله سبحانى: احوط آن است كه در اثناى طواف دست خود را دراز نكند از طرف شاذروان به ديوار خانه به جهت استلام اركان يا غير آن و همچنين دست بر روى ديوار حجر نگذارد و اگر بخشى از شوط را با همين حالت انجام دهد به احتياط واجب آن مقدار را اعاده كند و چون عقب رفتن مشكل است راه خود را به حجرالاسود ادامه دهد و از آنجا شوط را آغاز كند، هر مقدار را كه قبلا صحيح انجام داده بدون نيت طواف برود بقيه را به قصد تكميل شوط ناتمام به جا آورد. آية الله زنجانى: بلكه طواف كردن در حال بوسيدن كعبه نيز جايز است، گرچه... آيات عظام صافى، فاضل، گلپايگانى، نورى: بنا بر احتياط واجب جايز نيست و بايد همان قسمت را اعاده كند.

[600] م - در حال طواف، دست گذاشتن روى ديوار حجر اسماعيل عليه السلام جايز است(1) و به طواف ضرر نمى رساند، گرچه احتياط مستحب در ترك است.

هفتم - آنكه هفت شوط يعنى هفت دفعه دور بزند نه كمتر و نه زيادتر.

[601] م - اگر از روى عمد، طواف كننده از اول قصد كند كمتر از هفت دور به جا آورد و يا بيشتر به جا آورد، طوافش باطل است(2) اگرچه به هفت دور تمام كند و احتياط واجب آن است كه اگر از روى ندانستن حكم بلكه از روى سهو و غفلت باشد طواف را اعاده كند.(3)ت.

ص: 289


1- . آية الله بهجت، آية الله سبحانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آيات عظام فاضل، صافى، گلپايگانى: بنا بر احتياط واجب جايز نيست و بايد همان قسمت را اعاده كند. آية الله نورى: جايز نيست و بايد همان قسمت را اعاده نمايد.
2- . آية الله تبريزى: بنا بر احتياط اصل طواف باطل است. آية الله خويى: با فرض تحقق قصد قربت طواف او صحيح است. آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط در هر حال طوافش باطل است.
3- . آية الله بهجت، آية الله زنجانى: اشكال ندارد اگر به هفت دور تمام كند. آيات عظام تبريزى، سيستانى، فاضل: در صورت ندانستن مسئله و در صورت سهو و غفلت، چنانچه به هفت دور تمام كند، اعاده طواف لازم نيست گرچه احتياط مستحب اعاده آن است. آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله سبحانى: اگر از روى سهو و غفلت و يا عدم آگاهى از حكم شرع با چنين قصدى وارد طواف شود اگر در دور هفتم ختم كند طواف او صحيح است و اگر در كمتر از هفت دور طواف كند و تا موالات به هم نخورده متوجه شود و آن را تكميل كند طواف او نيز صحيح است والاّ احتياطاً طواف قبل را تكميل كند و نماز آن را بخواند سپس طواف و نماز را اعاده كند و مى تواند يك طواف به نيت اعم از اتمام و تمام به جا آورد و بعيد نيست كه در صورت فوت موالات اعاده مطلقاً كافى باشد و اگر در بالاتر از هفت شوط به پايان برساند طواف او نيز صحيح است و مضر نيست مشروط بر اينكه از نخست تصميم به اطاعت امر الهى داشته باشد و تصور مى كرد كه كاهش و افزايش مضر نيست.

[602] م - اگر در اثناى طواف،(1) از قصد هفت دور آوردن برگردد به قصد زيادتر آوردن يا كمتر آوردن، از آنجا كه اين قصد را كرده و هرچه به اين عمل كرده باطل است و بايد اعاده كند(2) و اگر با اين قصد زيادتر آورد(3) اصل طواف باطل مى شود.

[603] م - اگر از اول قصد كند كه هشت دور به جا آورد، ليكن قصدش آن باشد كه هفت دور آن طواف واجب باشد و يك دور قدم زدن دور خانه براى تبرك يا مقصد ديگر باشد طواف او صحيح است.

[604] م - اگر گمان كند كه يك دور نيز مستحب است همان طور كه هفت دور مستحب است و قصد كند كه هفت دور واجب را بياورد و يك دور مستحب هم دنبال آن بياورد طواف او صحيح است.

[605] م - اگر بعد از طواف واجب كه هفت دور است به خيال آنكه يك دور نيز مستحبى جداگانه است هشت دور به جا آورد طوافش صحيح است.

[606] م - اگر كم كند از طواف واجب، چه يك دور يا كمتر يا بيشتر از يك دور ازت.

ص: 290


1- . آية الله زنجانى: از روى علم و عمد....
2- . آية الله تبريزى: بنا بر احتياط اصل طواف باطل مى شود، اگر از روى علم و عمد، قصد زيادتر آوردن يا كمتر آوردن را كرده باشد. آية الله خويى: اگر قصد قربت مختل شود اصل طواف اشكال پيدا مى كند. آية الله سبحانى: طواف او باطل است. آيات عظام سيستانى، فاضل، گلپايگانى، نورى: بنا بر احتياط اصل طواف باطل مى شود. آية الله مكارم: احتياط آن است كه طواف را به نيت صحيح تمام كرده و بعد اعاده كند.
3- . آية الله بهجت: آنچه كه مصادف با نيت زياده بوده است، باطل مى باشد. آية الله زنجانى: و يا در كمتر از هفت شوط، طواف را رها كند به نحوى كه موالات اجزاء سابق از بين برود اصل طواف، باطل مى شود؛ و اگر عدول از قصد هفت شوط، از روى سهو يا جهل باشد آنچه با اين نيت، انجام داده صحيح است، مگر بيشتر از هفت شوط طواف كرده باشد. آية الله سبحانى: و اگر از روى غفلت و سهو و يا عدم آگاهى از حكم شرعى باشد حكم آن در مسئله قبل گذشت.

روى عمد، واجب است آن را اتمام كند(1) و اگر نكند حكمش حكم كسى است كه طواف را عمداً ترك كرده - كه در مسائل فصل چهارم گذشت - به احتياط واجب(2) و حكم جاهل به مسئله حكم عالم است.(3)

[607] م - اگر بعد از كم كردن از طواف كارهاى بسيارى كند(4) كه موالات فوت شود حكمش حكم قطع طواف است كه مى آيد.

[608] م - اگر سهواً(5) از طواف كم كند، پس اگر تجاوز از نصف كرده باشد اقوى آنت.

ص: 291


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: هرگاه طواف كننده پيش از تجاوز از نصف طواف، بدون عذر از مطاف خارج شود، اگر موالات عرفيه از او فوت شود طوافش باطل و اعاده اش لازم است و چنانچه موالات فوت نشود يا خروجش بعد از تجاوز نصف باشد، احتياط اين است كه آن طواف را تمام نموده سپس اعاده كند. آية الله زنجانى، آية الله صافى: اگر به قصد هفت شوط، مشغول طواف واجب شود و آن را ناقص بگذارد بايد قبل از فوت موالات، آن را اتمام كند و اگر نكند طوافش باطل مى شود. آية الله سبحانى: اگر موالات به هم نخورده آن را تمام كند و اگر موالات به هم خورده است طواف را تمام كند و نماز به جا آورد سپس طواف را از سر بگيرد و نماز آن را نيز بخواند و اگر هيچ كدام را انجام ندهد بسان كسى خواهد بود كه عمداً طواف را كه ركن است را ترك كرده باشد. آية الله سيستانى: اگر طواف كننده در طواف واجب بى دليل طواف خود را قطع كرد به اين معنى كه از مطاف خارج شود و مشغول به كارى شود كه عرفاً صدق كند طوافش را قطع كرده است پس اگر قبل از تمام نمودن شوط چهارم باشد، طواف باطل است و بايد آن را دوباره انجام دهد و اگر بعد از آن باشد، احتياط واجب اين است كه آن را تمام كند و دوباره انجام دهد. مگر اينكه فوت موالات شود كه مى تواند از سر بگيرد. آية الله مكارم: اگر قبل از فوت موالات اتمام كند صحيح است.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، زنجانى، سبحانى، سيستانى، نورى: بلكه بنا بر اظهر.
3- . آية الله زنجانى، آية الله سبحانى: جهل به مسئله، حكم سهو را دارد، كه حكم آن در مسئله 608 خواهد آمد.
4- . آية الله زنجانى، آية الله مكارم: يا فاصله زيادى بدهد.
5- . آية الله بهجت: اگر سهواً از طواف كم كرده پس تمام كردن آن در صورت تجاوز از نصف؛ يعنى با تمام شدن چهار شوط على الأحوط، و از سرگرفتن آن در صورت عدم، خالى از وجه نيست. آية الله تبريزى: نظرشان عيناً مانند آية الله خويى در حكم ذيل است، الاّ اينكه معظم لّه در مقدار فراموش شده كه اگر بيش از يك و كمتر از چهار باشد به جاى عبارت: «بايستى برگشته» مى فرمايند: بنا بر احتياط بايستى برگشته و كمبود را شخصاً به جا آورد و پس از به جا آوردن، كمبود طواف را اعاده نمايد و همچنين اگر مقدار فراموش شده چهار يا بيش از چهار شوط باشد احوط اتمام سپس اعاده است. آية الله خويى: هرگاه مقدارى از طواف را سهواً كم كند، اگر پيش از فوت موالات يادش آمد و از مطاف بيرون نرفته باشد كمبود را به جا آورد و طوافش صحيح خواهد بود و چنانچه پس از فوت موالات يا بيرون رفتن از مطاف يادش بيايد و مقدار فراموش شده يك شوط باشد يك شوط را به جا آورد و طوافش صحيح است و چنانچه شخصاً نتواند كمبود را انجام دهد، بايد ديگرى را نايب بگيرد كه آن شوط را به جا آورد و چنانچه مقدار فراموش شده بيش از يك و كمتر از چهار شوط باشد بايستى برگشته و كمبود را شخصاً به جا آورد و بهتر اين است كه پس از به جا آوردن كمبود طواف را اعاده نمايد و اگر مقدار فراموش شده چهار يا بيش از چهار شوط باشد احوط اتمام سپس اعاده است. آية الله زنجانى: اگر سهواً يا به خاطر ندانستن مسئله، مقدارى از طواف را ترك كند يا آن را به شكل باطل انجام دهد هر وقت متذكر شود طواف را تكميل مى كند، هرچند از نصف طواف نگذشته باشد يا موالات از بين رفته باشد و اعاده اعمال بعدى لازم نيست. آية الله سبحانى: اگر از روى غفلت و فراموشى كمتر از هفت مرتبه كعبه را دور بزند اگر پيش از آنكه موالات به هم بخورد به خاطر بياورد بايد باقيمانده را به جا آورد و اگر پس از به هم خوردن موالات توجه كند هرگاه آنچه آورده كمتر از سه و نيم شوط باشد طواف را از سر بگيرد و اگر بيش از آن باشد باقيمانده را به جا آورد و بهتر است علاوه بر آن طواف و نماز آن را اعاده كند. آية الله سيستانى: در صورتى كه از روى اشتباه يا فراموشى، بعضى از شوطهاى طواف يا قسمتى از يك شوط را انجام نداده باشد، پس اگر پيش از فوت موالات عرفى به يادش آمد، باقيمانده آن را به جا آورد و طواف صحيح است و اگر پس از آن باشد، در صورتى كه مقدار فراموش شده، يك يا دو يا سه شوط باشد، آن را به جا آورد و طواف باز هم صحيح است... و در صورتى كه مقدار فراموش شده بيش از سه شوط باشد، بنا بر احتياط واجب باقيمانده را به جا آورد و طواف را اعاده كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر چهار دور تمام شده باشد لازم است طواف را تمام كند و اگر كمتر از نصف باشد اعاده نمايد و در فاصله بين 3/5 تا چهار دور احتياط در تكميل اشواط و اعاده است.

است كه از همان جا تمام كند طواف را در صورتى كه فعل كثير نكرده باشد، والاّ احتياط واجب اتمام و اعاده است.(1)

[609] م - اگر سهواً كم كرده و تجاوز از نصف نكرده طواف را اعاده نمايد،(2) لكن سزاوار نيست ترك احتياط در همه موارد سهو، به تمام كردن طواف ناقص و اعاده كردن.د.

ص: 292


1- . آية الله فاضل، آية الله مكارم: بلكه حتى در صورت فوت موالات نيز وظيفه اش اتمام است و احتياط لازم نيست.
2- . نظر آيات عظام در مسئله قبل گذشت. آية الله مكارم: اگر موالات به هم نخورده، مى تواند آن را تكميل كند، وگرنه بايد از نو شروع كند.

[610] م - اگر متذكر نشود كه ناقص كرده است طواف را مگر بعد از مراجعت به وطن خود، احتياط آن است كه خودش برگردد(1) و اگر نتوانست يا مشكل بود مراجعت، نايب بگيرد.(2)

[611] م - در طواف واجب، قران جايز نيست؛ يعنى جايز نيست طواف واجب را با طواف ديگر دنبالِ هم آورد، بدون آنكه بين دو طواف، نماز طواف فاصله شود(3) و در طواف مستحب مكروه است.

[612] م - اگر زياد كند دورى را - يا كمتر يا بيشتر از دور - بر طواف، و قصدش آن باشد كه زياده را جزو طوافِ ديگر قرار دهد، داخل در قران ميان دو طواف است كه حرام است.(4)ت.

ص: 293


1- . آية الله بهجت: و اگر متذكر نشود مگر بعد از مراجعت به وطن خود، پس نايب مى گيرد. آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، فاضل، گلپايگانى: بايد برگردد. آية الله سبحانى: اگر بتواند بايد برگردد و اگر نصف طواف را انجام نداده، بايد طواف را اعاده كند و اگر نيمه اول آن را انجام داده بنا بر احتياط اتمام و اعاده كند و اگر خود نمى تواند، نايب بگيرد و نايب نيز بايد علاوه بر اتمام طواف و انجام نماز، مجدداً طواف و نماز را اعاده كند و علاوه بر نماز طواف نايب، خودش نيز هر كجا هست نماز طواف را بخواند. آية الله سيستانى: اگر نتواند باقيمانده را خود به جا آورد، اگرچه به اين علت باشد كه پس از رجوع به وطن يادش آمده ديگرى را نايب خود قرار دهد و به هر حال نماز طواف را بايد خودش هر جا هست بعد از طواف نايب بخواند.
2- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و در اين صورت نيز بنا بر احتياط واجب هدى بفرستد و احوط آن است كه شتر باشد. آية الله مكارم: و احتياط آن است يك گوسفند در مكه قربانى كند و اگر نتوانست در شهر خودش قربانى كند.
3- . آية الله زنجانى: خواه طواف دوم، واجب باشد يا مستحب، و اين كار، طواف را باطل مى كند، ولى اعاده احتياطى طواف، قران نيست و مبطل طواف نيز نمى باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط واجب سبب بطلان طواف مى شود.
4- . آية الله بهجت: اگر طواف ديگر را به آخر نرساند، نه زيادى در طواف است و نه قران. آية الله تبريزى: اگر قصد جزئيت زيادى را براى طواف ديگر بنمايد و اتفاقاً نتواند طواف ديگر را به آخر برساند، در اين صورت نه زيادى است و نه قران، ولى گاهى طواف در اين صورت به جهت عدم تحقق قصد قربت باطل مى شود و آن در صورتى است كه مكلف هنگام شروع به طواف يا در اثناى آن، با اينكه مى داند قران حرام و مبطل طواف است آن را قصد نمايد كه قصد قربت با قصد حرام جمع نمى شود، هرچند از باب اتفاق آن حرام انجام نشود. آية الله خويى، آية الله زنجانى: اگر طواف دوم كمتر از هفت شوط باشد داخل در قران نيست، بلى اگر از ابتدا قصد هفت شوط دارد و مى داند قران مبطل است ديگر قصد قربت در طواف اول از او متمشى نمى شود. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: اگر طواف دوم را تمام نكند قران نيست ولى اگر قصد قران را داشته باشد با علم به اينكه مبطل است قصد قربت محقّق نمى شود و طواف باطل است. آية الله مكارم: ولى طواف اول باطل نيست، مگر از آغاز چنين قصدى داشته باشد، كه در اين صورت صحيح بودن طواف اول نيز مشكل است.

[613] م - در فرض سابق، اگر از اول قصد داشته يا در اثناى طواف قصد زياده كرده باشد، احتياط واجب آن است كه طواف اول را اعاده كند(1) و اگر بعد از تمام شدن، قصد به جا آوردن طواف ديگر براى او حادث شد و به دنبال طواف اول، زياده را آورد، اقوى صحّت طواف اول است و احوط اعاده است.(2)د.

ص: 294


1- . آية الله بهجت: كلام ايشان مطلق است و تفاوتى بين اينكه از ابتدا قصد اضافه كردن را داشته باشد يا در اثنا، نگذاشته اند. آية الله زنجانى: اگر از ابتدا يا اثنا قصد زياد كردن طواف كامل ديگرى بنمايد هرچه با اين قصد طواف كند باطل است. و اگر بعد از تمام شدن... آية الله سيستانى: اگر از ابتدا قصد قران داشته باشد باطل است. آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط واجب سبب بطلان طواف مى شود، چه از اول اين قصد را داشته باشد و يا در بين آن و يا آخر آن.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: بلكه در فرض اتيان به طواف كامل، اظهر بطلان طواف اول است مطلقاً. آية الله زنجانى: مگر آنكه اين كار باعث فوت موالات بين طواف واجب و نمازش شود. آية الله سبحانى: اگر از اول و يا در اثنا يا در پايان طواف در اين تصميم عامد باشد طواف باطل است ولى نماز آن را احتياطاً بخواند لكن بايد بعد از فوت موالات طواف و نماز آن را اعاده كند و در هر صورت اكتفا به طواف اولى نكند. آية الله سيستانى: اگر طواف دوم را تمام كند طواف اول باطل است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: احتياط آن است كه نماز طواف را بخواند و بعد اصل طواف و نماز آن را اعاده كند.

[614] م - اگر سهواً زياد كند بر هفت دور، پس اگر كمتر از يك دور است قطع كند آن را و طوافش صحيح است و اگر يك دور يا زيادتر است، احوط(1) آن است كه هفت دور ديگر را تمام كند به قصد قربت، بدون تعيين مستحب يا واجب و دو ركعت نماز قبل از سعى و دو ركعت بعد از سعى بخواند و دو ركعت اول را براى فريضه قرار دهد بدون آنكه تعيين كند براى طواف اول يا طواف دوم است.(2)

[615] م - جايز است قطع طواف نافله را بدون عذر و اقوى كراهت قطع طواف واجب است بدون عذر و به مجرد خواهش نفس(3)، و احوط قطع نكردن آن است؛ بها.

ص: 295


1- . آية الله زنجانى: واجب است كه... آية الله سبحانى: بنا بر احتياط واجب آن را به هفت دور برساند و بعد از اتمام، دو ركعت نماز به عنوان طواف واجب و بعد از سعى دو ركعت هم براى طواف مستحب به جا آورد. نيت هفت دور دوم فقط به قصد قربت و مطلوبيت باشد نه واجب و نه مستحب اگرچه ظاهر اين است كه هفت دور دوم طواف واجب محسوب مى شود و نماز آن بعد از طواف است و هفت دور اول مستحب و نماز آن بعد از سعى. آية الله سيستانى: اگر از روى اشتباه چيزى بر شوطهاى طواف خود بيافزايد، پس اگر بعد از رسيدن به ركن عراقى يادش آمد، مقدار افزوده را تا يك طواف كامل به اتمام برساند و احتياط واجب اين است كه طواف دوم را در اين هنگام به قصد قربت بدون اينكه واجب يا مستحب بودن آن را قصد كند به اتمام برساند، و پس از آن چهار ركعت نماز بخواند و احتياط مستحب اين است كه بين آنها فاصله اى بيندازد؛ به اين معنا كه دو ركعت قبل از سعى جهت طواف واجب به جا آورد و دو ركعت پس از سعى جهت طواف مستحبى به جا آورد. و همچنين است بنا بر احتياط واجب اگر پيش از رسيدن به ركن عراقى يادش بيايد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اين احتياط مستحب است.
2- . آية الله بهجت: احتياط در اين است كه دو ركعت فريضه قبل از سعى به جا آورد و دو ركعت نافله را مى تواند بعد از سعى به جا آورد. آية الله خويى: حكم نماز طواف در مناسك ايشان مذكور نيست. آية الله فاضل: و احتياط مستحب آن است كه دو ركعت نماز بعد از سعى براى غير فريضه انجام دهد.
3- . آية الله بهجت: احوط عدم قطع طواف واجب است؛ يعنى ترك بقيه آن، به نحوى كه موالات عرفيه فوت شود بدون عذر و به مجرد خواهش نفس. آية الله خامنه اى: قطع طواف مستحبى و حتى طواف واجب، جايز است؛ هرچند احوط آن است كه طواف واجب را به اندازه اى كه عرفاً موالات از ميان برود، قطع نكند. آية الله خويى: قطع طواف و سعى جايز نيست. آية الله زنجانى: قطع عمدى طواف واجب در غير موارد خاصه، جايز نيست؛ و مراد از قطع در اين مسئله و اكثر مسائل بعدى اين است كه طواف كننده با ايجاد فاصله يا انجام كارهاى زياد، موالات عرفيه بين اشواط را از بين ببرد. موارد خاصه عبارتند از: استراحت، وضو و غسل و تيمم، آب كشيدن بدن يا لباس، تنگى وقت نماز واجب يا نماز وتر يا نماز جماعت، رسيدن به نماز اول وقت، برآوردن احتياج ديگرى، بيمارى، عيادت بيمار، و هر كارى كه مطلوب شارع مقدس است و وقت آن مى گذرد مانند تطهير مسجد و تشييع جنازه مؤمن. در تمام مواردى كه طواف را رها مى كند اگر موالات از بين نرفته بايد آن را تكميل كند و اگر از بين رفته به حكم قطع طواف كه در مسائل بعدى مى آيد رفتار نمايد. آية الله سبحانى: قطع طواف واجب بدون عذر جايز نيست. آية الله سيستانى: قطع طواف واجب براى كارى ضرورى بلكه بنا بر اظهر قطع آن مطلقاً گرچه براى كارى يا ضرورتى نباشد جايز است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: طواف واجب را نبايد بدون عذر قطع كند. آية الله فاضل: احتياط مستحب آن است كه قطع نكند، ولى چنانچه به هر جهت قطع كرد و از نو يك طواف كامل انجام داد، مجزى و صحيح است، هرچند موالات به هم نخورده، و فرقى نيست كه دور دوم را مثلاً رها كند يا غير آن را.

اين معنى كه قطع نكند به طورى كه ترك بقيه را كند تا موالات عرفيه به هم بخورد.

[616] م - اگر بدون عذر طواف را قطع كرد، احوط(1) آن است كه اگر چهار دور به جا آورده(2) باشد طواف را تمام كند و بعد اعاده كند و اين در صورتى است كه منافى به جا آورده باشد حتى مثل زياد فاصله دادن كه موالات عرفيه به هم بخورد...

ص: 296


1- . آية الله بهجت: احوط بلكه اقوى استيناف آن است هرچند كه چهار شوط به جا آورده باشد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: هرگاه طواف كننده پيش از تجاوز از نصف طواف، بدون عذر از مطاف خارج شود، اگر موالات عرفيه از او فوت شود طوافش باطل و اعاده اش لازم است و چنانچه موالات فوت نشود يا خروجش بعد از تجاوز نصف باشد، احتياط اين است كه آن طواف را تمام نموده سپس اعاده كند. آية الله زنجانى: بايد طواف را از سر بگيرد و احتياط مستحب در آن است كه اگر قطع بعد از نيمه شوط چهارم بوده، قبل از اعاده، طواف قبلى را تكميل كرده نماز آن را بخواند. آية الله گلپايگانى: اقوى آن است كه در اين صورت اگر چهار دور به جا آورده باشد، طواف را تمام كند و بعد احتياطاً اعاده كند. نظر ساير آيات عظام در اين مسئله و مسئله بعد، در ذيل مسئله 606 گذشت.
2- . آية الله سبحانى، آية الله مكارم: اگر از نصف تجاوز كرده...

[617] م - اگر طواف را قطع كند(1) و منافى به جا نياورده باشد، اگر برگردد و تمام كند طواف صحيح است.

[618] م - اگر در بين طواف عذرى براى اتمام آن پيدا شد(2)؛ مثل مرض يا حيض يا حدث بى اختيار(3) پس اگر بعد از تمام شدن چهار دور بوده، بعد از رفع عذر برگردد(4) وت.

ص: 297


1- . آية الله زنجانى: و موالات به هم نخورده باشد، بايد قبل از فوت موالات آن را كامل كند.
2- . آية الله زنجانى: قطع طواف واجب به جهت عذر چند صورت دارد: 1. قطع طواف به خاطر حدث اصغر يا اكبر (جنابت و حيض) حكم آن ذيل مسئله 549 گذشت؛ 2. قطع طواف براى عروض بيمارى در اثناى طواف: اگر قبل از نصف (3/5 شوط) قطع كرد، بايد خودش و اگر نمى تواند نايبش آن را از سر بگيرد و اگر بعد از اتمام شوط چهارم قطع كرده بايد بدون تأخير براى تكميل طواف، نايب بگيرد و كافى است والاّ باطل مى شود و بايد آن را از سر بگيرد و اگر بين نيمه و پايان شوط چهارم بود بايد بدون تأخير براى تكميل آن نايب بگيرد و همچنين خودش و اگر نمى تواند نايبش يك طواف كامل به جا آورد؛ 3. قطع طواف براى استراحت يا تطهير بدن و لباس يا مسجد يا براى تنگى وقت نماز يا رسيدن به نماز اول وقت يا شركت در نماز جماعت، در تمام اين موارد پس از رفع عذر طواف قبلى را هرچند كمتر از نصف باشد تكميل مى كند؛ 4. قطع طواف به جهت موانع خارجى مانند تشكيل صفوف جماعت و نظافت مسجد، حكم آن در ذيل مسئله 646 خواهد آمد. در تمام صورت هاى چهارگانه اگر طواف را از سر بگيرد طوافش صحيح است.
3- . نظر آيات عظام در بحث حدث اصغر و جنابت در مسئله 549 و 550 و راجع به حيض در مسئله 551 گذشت. و اما در مورد مرض: آية الله بهجت: هرگاه طواف كننده به علت عذر ناچار طواف خود را قطع نمود و از مطاف بيرون رفت، چنانچه قبل از تمامى شوط چهارم باشد طوافش باطل و اعاده اش لازم است و چنانچه بعد از آن بوده، اگر قادر بر اتمام نباشد احوط آن است كه صبر كند تا وقت آن طواف تنگ شود، اگر قادر نشد او را دوش مى گيرند و طواف مى دهند و اگر ممكن نباشد نايب از براى او مى گيرند در اتمام. آية الله تبريزى، آية الله خويى: در اين فرض اگر ناچار به قطع طواف شد و از مطاف خارج گرديد، چنانچه قبل از تمامى شوط چهارم باشد، طوافش باطل و اعاده اش لازم است و چنانچه بعد از آن بوده، احتياط اين است كه براى باقيمانده نايب بگيرد و شخصاً بعد از زوال عذر احتياطاً باقيمانده را به جا آورده و طواف را اعاده نمايد. آية الله سيستانى، نظريه ايشان مطابق با متن است ولى اضافه فرموده اند: اين در طوافِ واجب بود و اما در طواف مستحبى، از هر جا كه قطع كند مادامى كه موالات عرفى فوت نشده است مى تواند برگردد و تمام نمايد و همچنين در مورد عذر، علاوه بر مرض قضاى حاجتى براى خود يا برادر دينى ذكر فرموده اند.
4- . آية الله سبحانى، آية الله مكارم: اگر بعد از تمام شدن سه دور و نيم باشد، و بعد از تحصيل طهارت.

از همان جا تمام كند و اگر قبل از آن بوده(1)، طواف را اعاده كند و احتياط مستحب در فرض اول در غير حيض آن است كه اتمام كند و اعاده نمايد.

[619] م - اگر شخصى كه با عذر طواف را قطع كرده، نتوانست به جا آورد تا آنكه وقت تنگ شد، اگر ممكن است، او را حمل كنند و طواف دهند و اگر ممكن نيست نايب(2) براى او بگيرند.(3)

[620] م - اگر مشغول طواف است و وقت نماز واجب تنگ شود واجب است طواف را رها كند و نماز بخواند(4)، پس اگر بعد از چهار دور(5) رها كرد از همان جاف.

ص: 298


1- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: پس اگر به نصف نرسيده اعاده كند و اگر در فاصله بين 3/5 و 4 بوده احتياط به اتمام و اعاده طواف است. آية الله فاضل: اگر از نصف تجاوز نكرده عذر پيدا شد طواف را اعاده كند و اگر از نصف گذشته و دور چهارم را تمام نكرده است، احتياط آن است كه طواف را تمام كند و اعاده نمايد و يا از نو يك طواف كامل انجام دهد.
2- . آية الله سبحانى: و نايب يك طواف كامل به نيت اعم از اعاده و اتمام و يا به عنوان تكليف فعلى منوب عنه انجام دهد و نماز آن را بخواند و احتياطاً منوب عنه هم در هر كجا هست اگر امكان دارد نماز طواف را خودش نيز بخواند. آية الله سيستانى: اگر قبل از تمام كردن شوط چهارم عاجز شود و نتوانند او را طواف دهند بايد نايب بگيرد كه طواف را از اول به نيابت او انجام دهد و اگر بعد از تمام كردن شوط چهارم باشد، نايب در مقدار باقيمانده نيابت مى كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و چون بعيد نيست گفته شود كه: «طواف حكم نماز را دارد و تبعيض در اشواط آن در نيابت محتاج به دليل است» نايب همه طواف را انجام دهد. نظر ساير آيات عظام در مورد نيابت در مسئله قبل گذشت.
3- . آية الله خامنه اى: بايد خودش نايب بگيرد.
4- . آية الله خامنه اى: اگر طواف واجب را براى اقامه نماز واجب قطع كند، در صورتى كه پس از انجام نيمى از طواف چنين كند، پس از نماز ادامه آن را انجام داده و هفت دور كامل مى كند، و اگر پيش از اتمام نصف طواف چنين كند، در صورتى كه فاصله زيادى ايجاد شود، احوط آن است كه طواف را از ابتدا انجام دهد، ولى اگر فاصله زياد حاصل نشده باشد، عدم وجوب رعايت احتياط در اين مورد، بعيد به نظر نمى رسد، اما رعايت احتياط در هر حال پسنديده است. در اين مورد، تفاوتى ندارد كه نماز جماعت باشد يا فرداى؛ و وقت نماز تنگ باشد يا نباشد و از اين مسئله حكم مسئله بعد نيز روشن مى شود. آية الله زنجانى: و پس از آن بدون تأخير، طواف را اتمام نمايد، هرچند قبل از شوط چهارم باشد.
5- . آية الله سبحانى: بعد از نيمه طواف.

طواف را تمام كند، والاّ(1) اعاده كند.(2)

[621] م - جايز است بلكه مستحب است قطع كند طواف را براى رسيدن به نماز جماعت يا رسيدن به وقت فضيلت نماز واجب، و از هر جا قطع كرد از همان جا بعد از نماز اتمام كند(3)، و احتياط آن است كه به دستور مسئله قبل عمل كند، و سزاوار نيست اين احتياط ترك شود.(4)

[622] م - اگر بعد از تمام شدن طواف و انصراف از آن شك كند كه آيا طواف را زيادتر از هفت دور به جا آورده يا نه يا شك كند كمتر به جا آورده يا نه، اعتنا نكند و طوافش صحيح است، لكن در صورت دوم خالى از اشكال نيست(5) و احتياط ترك نشود.د.

ص: 299


1- . آية الله بهجت: اگر موالات عرفيه به هم بخورد.
2- . آية الله تبريزى: اعاده لازم نيست، گرچه احتياط مستحب آن است كه طواف را بعد از طواف اول و نماز آن اعاده كند. آية الله سيستانى: بايد اتمام كند و احتياط مستحب آن است كه طواف را بعد از طواف اول و نماز آن اعاده كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: ولى اگر از نصف گذشته و چهار شوط هم تمام نشده، احتياطاً طواف را تمام كند و بعد اعاده كند. آية الله مكارم: در هر دو صورت طواف را كامل كند.
3- . آية الله بهجت: اگر موالات عرفيه به هم نخورد و اگر به هم بخورد و قبل از اكمال شوط چهارم باشد احتياط مراعات شود با اكمال آن طواف و اعاده آن..
4- . آية الله تبريزى: بنا بر احتياط مستحب طواف را بعد از طواف اول و نماز آن اعاده كند. آية الله زنجانى: رعايت اين احتياط واجب نيست و اگر در جماعت شركت نكند، ولى صفوف جماعت، طواف را قطع كند حكم آن ذيل مسئله 646 خواهد آمد. آية الله سبحانى: اگر به خاطر اقامه نماز جماعت نتواند به طواف خود ادامه دهد و ناچار است آن را قطع كند، پس از پايان يافتن نماز جماعت از همان نقطه و يا محاذى آن در هر شوطى كه باشد، طواف خود را تكميل كند. آية الله مكارم: اين احتياط واجب نيست.
5- . آية الله بهجت: هرگاه بعد از فراغ از طواف شك نمايد كه آيا طوافم هفت شوط يا كمتر يا بيشتر بوده، اعتنا به شك ننمايد، مانند كسى كه بعد از شروع به نماز طواف چنين شكى بكند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: در صورت دوم طواف باطل است مگر اينكه بعد از دخول در نماز طواف شك بكند كه به شكش اعتنا نمى كند. آية الله خامنه اى: نبايد به شك خود اعتنا كند، بلكه بنا را بر صحت بگذارد. آية الله زنجانى: اگر احتمال بدهد هنگام طواف نسبت به رعايت عدد اشواط، التفات داشته است، در هيچ يك از دو صورت اعتنا به شكش نكند والاّ بايد طواف را اعاده كند. آية الله سبحانى، آية الله نورى: به شك پس از فراغ عمل اعتنا نكند. آية الله سيستانى: اگر در عدد شوطها يا در صحت آنها بعد از تمامى طواف يا بعد از تجاوز از محل شك كند نبايد به شك اعتنا نمايد؛ مثلاً پس از فوت موالات يا بعد از وارد شدن در نمازِ طواف شك نمايد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: احتياط واجب نيست. آية الله فاضل: اين اشكال در صورت عدم انصراف از طواف است، اما اگر شك بعد از انصراف و دخول در نماز طواف باشد اعتنا نكند و طواف او صحيح است بلكه ظاهراً به محض انصراف هم، طواف محكوم به صحت است و لازم نيست اعتنا كند.

[623] م - اگر بعد از طواف شك كند كه صحيح به جا آورده آن را يا نه، مثلاً احتمال بدهد كه از طرف راست طواف كرده يا محدث بوده يا از داخل حجر اسماعيل عليه السلام طواف كرده اعتنا نكند(1)، و طوافش صحيح است اگرچه باز در محل طواف باشد و از آنجا منصرف نشده يا مشغول كارهاى ديگر نشده باشد، در صورتى كه هفت دور بودن معلوم باشد بى زياده و نقيصه.

[624] م - اگر در آخر دور كه به حجرالاسود ختم شد شك كند كه هفت دور زده يا هشت دور يا زيادتر، اعتنا به شك نكند و طوافش صحيح است.(2)

[625] م - اگر قبل از رسيدن به حجرالاسود و تمام شدن دور، شك كند كه آنچه را دور مى زند دور هفتم است يا هشتم طوافش باطل است.(3)ت.

ص: 300


1- . آية الله زنجانى: حكم مسئله قبل را دارد.
2- . آية الله زنجانى: حكم شك بعد از تمام شدن طواف در مسئله 622 گذشت.
3- . آية الله بهجت: احوط بطلان طواف است. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: ظاهر اين است كه طوافش باطل است و احتياطاً به قصد رجا تمام و اعاده طواف نمايد. آية الله زنجانى: ولى اگر اطمينان دارد تا پيش از پايان طواف، نسبت به تعداد اشواط، حجت شرعى پيدا مى كند - مثلاً از رفيقى كه اشواط او را مى شمرد مى پرسد - مى تواند طواف را در حال شك ادامه دهد و اگر حجت شرعى پيدا كرد طوافش صحيح است، والاّ باطل است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: لكن احوط اتيان نماز طواف و اعاده طواف و نماز است. آية الله فاضل، آية الله مكارم: آن دور را تمام كند و طوافش صحيح است.

[626] م - اگر در آخر دور يا اثناى آن شك كند ميان شش و هفت و هرچه پاى نقيصه در كار است، طواف او باطل است.(1)

[627] م - اگر در طواف مستحب شك كند در عدد دورها، بنا بر اقل گذارد و طوافش صحيح است.

[628] م - شخص كثير الشك در عدد دورها اعتنا به شكش نكند(2) و احتياط آن است كه كسى را وادار كند كه عدد را حفظ كند.د.

ص: 301


1- . آية الله بهجت: بطلان طواف او و لزوم استيناف خالى از قوت نيست با آنكه فى الجمله احوط است و احوط از آن بنا بر اقلّ بگذارد و اتمام و بعد از آن اعاده طواف نمايد. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله سبحانى: در شك بين 6 و 7، بايد آن شوط را تكميل و نماز طواف را به جا آورد و يك بار ديگر طواف و نماز را مجدداً اعاده كند؛ البته در تمام موارد اعاده طواف بهتر است مقدارى بين طواف قبل و بعد فاصله بيندازد. آية الله سيستانى: اگر شك در نقيصه در غير 6 و 7 باشد، طوافش باطل است. و اگر شك در پايان شوط بين 6 و 7 باشد، بنا بر احتياط واجب طواف را اعاده كند ولى اگر در اين صورت بنا بر 6 گذاشت و از روى جهل به مسئله طواف را تمام كرد و متوجه مسئله نشد تا وقت اعاده گذشت طوافش صحيح است و اگر شك در زياده و نقصان باشد؛ مثل اينكه شك كند بين 6 و 7 و 8 و يا شك بين 6 و 8 طوافش باطل است. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
2- . آية الله خويى: كثير الشك در طواف تا به حد وسواس نرسد بايد به شكش اعتنا كند. آية الله زنجانى: بنا بر اقل، گذاشته طواف را تمام مى كند و سپس دوباره اعاده مى كند؛ البته مى تواند به شمارش ديگرى اكتفا كند هرچند از گفته او اطمينان پيدا نكند، و همچنين اگر كثرت شك به حد وسواس برسد اعتنا نكند. آية الله سبحانى: بنابراين بنا را به طرفى نمى گذارد كه موجب بطلان طواف او باشد اما در رمى بايد آنقدر پرتاب كند كه يقين نمايد. آية الله مكارم: و بنا را بر آنچه به نفع اوست بگذارد.

[629] م - گمان در عدد دورها اعتبار ندارد(1) و حكم شك را دارد.

[630] م - اگر مشغول سعى بين صفا و مروه شد و يادش آمد كه طواف به جا نياورده، بايد رها كند و طواف كند و پس از آن سعى را اعاده كند.(2)

[631] م - اگر در حال سعى يادش آمد كه طواف را ناقص به جا آورده، بايد برگردد و طواف را از همان جا كه ناقص كرده تكميل كند و برگردد تتمه سعى را به جا آورد و طواف و سعيش صحيح است. ليكن احتياط آن است كه اگر كمتر از چهار دور به جا آورده طواف را تمام كند و اعاده نمايد(3) و همچنين اگر سعى را كمتر از چهار بار انجام داده تمام كند و اعاده كند.د.

ص: 302


1- . آية الله بهجت: حكم آن مانند حكم ظن در نماز (يقين) است.
2- . آية الله سبحانى: بايد هر كجاى سعى هست آن را رها كند و برگردد و طواف و نماز آن را به جاى آورد و سپس احتياطاً سعى را اتمام و اعاده كند.
3- . به نظر آيات عظام، كه در مسئله قطع طواف سهواً در ذيل مسئله 608 و 609 مفصلاً ذكر شد؛ مراجعه شود. آية الله بهجت: احتياط در اتمام و سپس اعاده سعى است. آية الله تبريزى: اين احتياط در اتمام و اعاده طواف ترك نشود و همچنين است نسبت به سعى. ولى اگر سعى فراموش شده يك شوط باشد، اعاده لازم نيست و اتمام كافى است. آية الله خويى: اگر مقدار باقيمانده از طواف، بيش از يك شوط و كمتر از چهار شوط باشد، طواف را تكميل و بهتر است اعاده هم نمايد و اگر بيش از آن بود، به احتياط واجب طواف را پس از اتمام اعاده نمايد. آية الله سبحانى: و طريقه تكميل بدين گونه است: هرگاه تعداد شوطهايى كه انجام داده نصف يا بيشتر از آن باشد در اين صورت طواف را تكميل مى كند و پس از خواندن نماز براى تكميل سعى بر مى گردد و احتياطاً سعى را تكميل و سپس از سر بگيرد و اگر تعداد شوطهاى طوافى كه انجام داده كمتر از نصف باشد در اين صورت طواف را از سر مى گيرد و نماز مى خواند و سعى را احتياطاً اتمام و اعاده مى كند. آية الله سيستانى: اگر قبل از فوت موالات متذكر شود يا بعد از آن باشد ولى سه شوط يا كمتر باقى مانده باشد اتمام طواف كافى است ولى اگر بيش از آن باشد به احتياط واجب طواف را پس از اتمام اعاده كند و نسبت به سعى اتمام كافى است گرچه احتياط مستحب اعاده آن است پس از اتمام. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر قبل از شوط چهارم سعى يادش بيايد كه طواف را ناقص انجام داده، سعى را رها كند و اگر طواف او بيش از نصف كمبود دارد، مى بايست طواف را از اول اعاده نمايد و سپس سعى را از نو انجام دهد و اگر بعد از اتمام شوط چهارم بوده، آن را قطع كند و بعد از اكمال طواف به نحوى كه در مسائل طواف ذكر شده، سعى را تكميل نمايد. آية الله فاضل، آية الله مكارم: اين احتياط ترك نشود.

[632] م - اگر سهواً يا غفلتاً يا جهلاً طواف را بى وضو به جا آورد طوافش باطل است و همين طور اگر با حال جنابت يا حيض و نفاس به جا آورد.

[633] م - اگر كسى مريض يا طفلى را حمل كند و طواف دهد و خودش نيز قصد طواف كند طواف هر دو صحيح است.(1)

[634] م - در حال طواف تكلم كردن و خنده نمودن و شعر خواندن اشكال ندارد لكن كراهت دارد و مستحب است در حال طواف مشغول دعا و ذكر خدا و تلاوت قرآن باشد.

[635] م - واجب نيست در حال طواف روى طواف كننده طرف جلو باشد بلكه جايز است به يمين و يسار نگاه كند و صفحه صورت را برگرداند بلكه به عقب نگاه كند(2) و مى تواند طواف را رها كند و خانه را ببوسد(3) و برگردد از همان جا اتمام كند.

[636] م - جايز است در بين طواف براى رفع خستگى و استراحت بنشيند يا دراز بكشد و بعد از همان جا اتمام كند، ولى نبايد آنقدر طول دهد كه موالات عرفيه به هم بخورد و اگر آنقدر نشست، احتياط آن است كه اتمام كند و اعاده نمايد.(4)ت.

ص: 303


1- . آية الله زنجانى: و لازم نيست در حال طواف، شانه چپ آنها به طرف كعبه باشد.
2- . آية الله سبحانى: بوسيدن كعبه و يا لمس آن و استلام حجر و يا ركن يمانى به احتياط واجب در حال حركت و چرخيدن نباشد و اگر بخشى از شوط را با همين حال انجام دهد به احتياط واجب اعاده كند و اگر محل جبران گذشته است، طواف را پس از اتمام و خواندن نماز اعاده كند و اگر اعمال مترتبه را انجام داده، دو مرتبه انجام دهد، ولى قطع طواف و انجام اين كارها و بعد ادامه از محلى كه قطع كرده اشكالى ندارد مشروط بر اينكه بين اشواط موالات و وحدت عرفى آن به هم نخورد. آية الله سيستانى: احتياط واجب آن است كه به حدى رو نگرداند كه بتواند مقدارى از پشت سر را نگاه كند.
3- . آية الله زنجانى: بلكه مى تواند در حال بوسيدن خانه كعبه طواف نمايد.
4- . آية الله بهجت: اگر در موردى است كه عذر صدق نمى كند حكم آن در مسئله 615 و 616 گذشت، و با فرض تحقق عذر از ادامه، قبل از اكمال شوط چهارم، در حدى كه موالات عرفيه به هم نخورد مانعى ندارد و اگر به هم بخورد احتياط مراعات شود به اكمال آن طواف و اعاده آن، و بعد از شوط چهارم مطلقاً مانعى ندارد. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: در اين صورت طوافش باطل است، و لازم است از نو شروع كند. آية الله خامنه اى: كما اينكه مى تواند آن طواف را به طور كلى رها كرده و طواف را دوباره از سربگيرد. آية الله زنجانى: بايد طواف را از سر بگيرد البته اگر خستگى شديد بوده و براى رفع خستگى نياز به اين مقدار استراحت داشته اتمام طواف كفايت مى كند. آية الله سبحانى: اگر قبل از نيمه طواف بوده اعاده كند و اگر بعد از نيمه طواف بوده، اتمام و نماز و سپس احتياطاً طواف و نماز آن را اعاده كند. آية الله فاضل: و مى تواند آن را رها كند و از نو يك طواف كامل انجام دهد. آية الله مكارم: احتياط به اتمام لازم نيست.

مسائل متفرقه طواف

[637] م - در طواف در مقابل حجر اسماعيل بايد طورى حركت كند كه طواف بيت صادق باشد و به نحو متعارف باشد و مخفى نماند كه حجر اسماعيل از بيت نيست هرچند بايد در خارج آن طواف كرد.

[638] م - در صورت امكان ولو در وقت خلوت بايد طواف در حد بين مقام ابراهيم و خانه كه مسافت بيست و شش ذراع و نيم است باشد و دورتر از آن حد، كفايت نمى كند و در صورت عدم امكان ولو در وقت خلوت، طواف در خارج حد مزبور مانع ندارد با مراعات الأقرب فالأقرب.(1)

[639] م - هرگاه در طواف خانه خدا، مثلاً در چند قدم از طواف اشكالى پيش آمد؛ مثل اينكه او را بى اختيار بردند، همان چند قدم را بايد از سر بگيرد و اگر از حجرالاسود به قصد طواف شروع كند، اشكال دارد.(2)

ص: 304


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 592 گذشت.
2- . آية الله بهجت: اگر بتواند برگردد و از همان جا طوافش را ادامه دهد بايد اين كار را بكند وگرنه بدون نيت دور مى زند تا به محلّى كه بدون اختيار برده شده برسد تا از همان جا به طواف ادامه دهد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: ولى چنان كه سابقاً گفته شد، مجرد بردن جمعيت موجب بطلان نمى شود مادامى كه ساير شرايط موجود باشد. آية الله خامنه اى: اگر طواف را از سر بگيرد اشكال ندارد، ولى جواز از سر گرفتنِ شَوط محل اشكال است گرچه ضررى براى صحت طواف ندارد. آية الله زنجانى: به طورى كه بدون اراده، قدم برداشت بايد همان چند قدم را از سر بگيرد و نبايد طواف را قطع كرده از سر بگيرد، هرچند اگر طواف را از سر بگيرد طوافش صحيح است. آية الله سبحانى: نحوه تصحيح طواف در مسائل 585، 590 و سؤال 659 و 660 آمده است، لكن در خصوص اين مسئله اگر در موقع ازدحام احياناً انسان را ناخواسته به جلو ببرند اين كار ضررى به طواف نمى زند مشروط بر اينكه نيت كند كه خود را در ميان جمعيت قرار مى دهم كه طواف كنم و آنچه كه بر اثر فشار به جا مى آورم جزء طواف باشد و اگر بخواهد احتياط كند چون بازگشت به عقب مشكل است بقيه شوط را بدون نيت برود تا به محلى برسد كه او را بدون اختيار برده اند و از همان جا به طواف خود ادامه دهد. آية الله سيستانى، آية الله فاضل: اگر نتواند برگردد و جبران كند مى تواند بدون قصد طواف تا حجرالاسود برود و آن دور را از سر بگيرد. آية الله مكارم: هرگاه با توجه به اين امر و با اختيار خود وارد طواف شود و او را ببرند، ضررى ندارد.

[640] م - اگر در طواف بى اختيار او را ببرند، اعاده آن مقدار لازم است(1) و بايد طواف را صحيح انجام دهد و خودش به اختيار طواف كند و چنانچه ممكن نيست بايد در وقت خلوت طواف نمايد(2) ولى بايد دانست كه منظور از بى اختيار شدن اين نيست كه در اثر فشار جمعيت تندتر برود بلكه در اين صورت اگر قدم ها را به اختيار خود برمى دارد ضرر ندارد و طوافش صحيح است.

[641] م - اگر در حال طواف در اثر فشار و ازدحام جمعيت پشت به خانه شود و قسمتى از طواف به اين صورت انجام گيرد يا در اثر فشار جمعيت، شخص را مقدارى جلو ببرند بايد مقدارى از طواف كه پشت به خانه يا بدون اختيار بوده، اعاده شود(3) ود.

ص: 305


1- . آيات عظام تبريزى، سبحانى، مكارم: مانند مسئله سابق است. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله 582 مراجعه شود.
2- . آية الله فاضل: و اگر وقت خلوت پيدا نكند و اعاده نيز مستلزم عسر و حرج باشد به همين مقدار اكتفا كند، و طواف در اين فرض صحيح است.
3- . آية الله خامنه اى: ذيل مسئله 582 مراجعه شود. آية الله زنجانى: در مورد فشار جمعيت مثل مسئله سابق است و اگر در مقدار خيلى كمى از طواف، پشت به خانه شود مانعى ندارد. آية الله سبحانى، آية الله مكارم: در مورد فشار جمعيت مثل مسئله سابق است، اما اگر پشت به خانه شود بايد آن مقدار را اعاده كند.

اگر نمى تواند برگردد با جمعيت بدون قصد طواف برود تا به جايى كه بايد از آنجا طواف را اعاده كند برسد و از آنجا تدارك نمايد.(1)

[642] م - اگر حاجى در حال طواف، پول خمس نداده همراه داشته باشد طوافش اشكال پيدا نمى كند.(2)

[643] م - اگر كسى پس از انجام اعمال حج تمتع فهميد كه در طواف عمره يا حج چند شوط از هفت شوط را از داخل حجر اسماعيل دور زده(3)، حج او صحيح است و بايد طواف را اعاده كند.(4)د.

ص: 306


1- . آية الله سيستانى: همان گونه كه گذشت مى تواند بدون قصد طواف تا حجرالاسود برود و آن شوط را اعاده كند و نمى تواند بدون قصد طواف برود تا جايى كه طوافش نادرست بوده است و از آنجا اعاده نمايد. آية الله فاضل: همان گونه كه گذشت مى تواند بدون قصد طواف تا حجرالأسود برود و آن شوط را اعاده كند.
2- . آية الله بهجت: همان حكم محمول غصبى در نماز را دارد. آية الله سبحانى: چنانچه ذمه خود را بدهكار اهل خمس نداند همراه داشتن و بردن مال غير مخمس تصرف در مال غير مخمس مى شود و طواف را دچار مشكل مى كند مگر اينكه ذمه خود را مشغول اهل خمس بداند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورتى كه طواف موجب حركت اضافى نشود. آية الله نورى: طوافش اشكال پيدا مى كند.
3- . آية الله بهجت: در صورت سهو و بطلان اصل طواف. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر در عمره بوده حج او بدل به افراد شده، بايد عمره مفرده به جا آورده و در سال بعد نيز حج تمتع را انجام دهد و اگر در طواف حج باشد مسئله صورى دارد. آية الله مكارم: يعنى از روى سهو.
4- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: چون از روى جهل به حكم، طواف صحيح را ترك كرده با فرض انقضاى وقت، حجش باطل است. آية الله خامنه اى: حج او صحيح است و بايد طواف و نماز آن را اعاده كند. آية الله زنجانى: بايد آن چند شوط و نماز طواف را اعاده كند. آية الله سبحانى: اگر پس از اعمال حج تمتع مثلاً روزهاى دوازدهم و سيزدهم معلوم شود كه برخى از شوطهاى طواف عمره تمتع را از داخل حجر انجام داده است اگر اين كار سهواً و از روى غفلت انجام گرفته، بايد طواف خود را به ضميمه نماز اعاده كند وحج او نيز صحيح است؛ و اگر عمداً به خاطر مسامحه يا جهل به حكم شرعى اين كار انجام گرفته باشد، عمره تمتع او باطل و حج او به حج افراد تبديل مى شود، از اين جهت بايد براى تكميل حج افراد، عمره مفرده به جا آورد و در سال بعد حج واجب را به عنوان حج تمتع اعاده كند [البته اين حكم در صورت عمد به معنى مسامحه در انجام تكليف، فتوا و در صورت جهل به حكم شرعى، احتياط است] و اگر پس از حج تمتع متوجه شد كه بعضى از شوطهاى طواف حج را داخل حجر رفته است، تا آخر ذى حجه وقت دارد كه خود و يا در صورتى كه خودش در مكه نيست، نايبش آن را جبران كند ولى اگر در طواف نساء بوده، زمان تدارك آن در طول سال وجود دارد و اگر آنچه را كه داخل حجر رفته، بعد از سه شوط و نيم طواف باشد اگر با همسر خود هم بستر شده باشد، اشكال ندارد و فقط اتمام طواف به گردن اوست و اگر قبل از نصف طواف باشد، هنوز همسر بر او حلال نشده است و بايد از زمان اطلاع، از امورى كه در مورد همسر بر او حرام است، بپرهيزد. آية الله سيستانى: اگر سهواً باشد و در سه شوط يا كمتر چنين شده باشد بايد همان سه شوط را انجام دهد و اگر بيشتر باشد احتياطاً طواف را نيز اعاده كند و در اين صورت اگر طواف حج باشد و در ماه ذى حجه متذكر شود، اعمال مترتبه را نيز احتياطاً اعاده كند و اگر بعد از ماه ذى حجه باشد يا مربوط به طواف عمره باشد، اعاده بقيه اعمال لازم نيست و اگر جهلاً و در طواف حج باشد و در ماه ذى حجه متوجه شود بايد طواف و اعمال مترتبه را انجام دهد و اگر بعد از ماه ذى حجه متوجه شود يا مربوط به طواف عمره باشد حجش باطل است و احتياطاً بايد يك شتر قربانى كند. آية الله فاضل: بنا بر احتياط آن چند شوط را اعاده كند و نماز را نيز اعاده كند و پس از آن اصل طواف و نماز را اعاده كند. آية الله مكارم: بايد آن طواف را تكميل كند و بعد نماز طواف را اعاده نمايد.

[644] م - زنى كه در غير ايام عادت لك ديده و به اعتقاد پاكى، طواف و نماز را انجام داده و شب بعد خون ديده، با شرايط حيض(1)، اگر يقين كند كه بعد از ديدن لك، خون در باطن فرج بوده و قطع نشده، حيض بوده است و طواف و نمازشت.

ص: 307


1- . آية الله زنجانى: اگر ثابت شود كه بعد از قطع شدن لك در باطن، طواف و نماز را انجام داده، طواف و نمازش صحيح است، و اگر ثابت نشده باشد در دو صورت بايد طواف و نماز را اعاده كند، اول آنكه: اين لك، دو روز يا كمتر قبل از ايام عادت باشد كه محكوم به حيض است، دوم آنكه: عادت عدديه وقتيه داشته و به جهت تكميل عدد مى بايست لك ديده شده و ما بعد آن را تا زمانى كه احتمال مى دهد در باطن خون باشد حيض قرار دهد مثلاً كسى كه عادت او هفت روزه است چنانچه سه روز قبل از عادت، لك ببيند و احتمال بدهد كه اين لك نصف روز ادامه داشته - ولو در باطن - و بعد پاك شود و در ايام عادت شش روز و نيم خون ببيند نصف روز اول نيز محكوم به حيض است، پس اگر در آن وقت طواف و نماز انجام دهد، محكوم به بطلان است و بايد اعاده شود و در غير اين دو صورت طواف و نماز خوانده شده، صحيح است.

صحيح نيست(1) و اگر شك دارد يا يقين كند كه خون قطع شده، حيض نبوده است و اعمالش صحيح است و در صورت اول حج او صحيح است و بايد طواف و نماز را اعاده كند(2) و اگر در عمره بوده در صورت ضيق وقت احتياطاً بعد از حج، يك عمره مفرده نيز به جا آورد.(3)

استفتائات طواف

[645] س - جوان 17 ساله غير مختون، كه به تشخيص شوراى پزشكى ختنه براى او خطر دارد، مستطيع شده و فعلاً در مدينه است، آيا تكليف او نسبت به حج چيست؟

ج - بايد محرم شود و خودش طواف كند و نايب هم بگيرد(4) براى طواف و بعد از

ص: 308


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر لك داراى صفات حيض بوده، در اين صورت حكم كسى را دارد كه قبل از طواف حائض شده و چنانچه به وظيفه خود عمل نكرد تا زمان تدارك گذشت، حجش باطل است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و بايد اعاده نمايد و اگر در عمره بوده و وقت اعاده ندارد حج او مبدل به افراد مى شود.
2- . آية الله سبحانى: اگر قبل از رفتن به عرفات پاك شد، بعد از غسل بايد طواف و نماز و سعى و تقصير را اعاده كند و اگر تا رفتن به عرفات پاك نشد حج او به حج افراد تبديل مى شود و پس از حج يك عمره مفرده به جا آورد. آية الله فاضل: و سعى را نيز احتياطاً اعاده كند.
3- . آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: اگر در عمره تمتع بوده، بايد طواف عمره و نماز آن را قبل از طواف حج قضا نمايد. آية الله خامنه اى: اگر در حين احرام عمره تمتع پاك بوده عمره تمتع وى صحيح است و نيازى به عمره مفرده نمى باشد و انجام طواف و نماز آن كافى است. آية الله فاضل: حج تمتع مبدل به افراد مى شود و اگر واجب بوده بايد بعد از آن عمره مفرده به جا آورد و اگر مستحب بوده بعد از آن عمره مفرده واجب نيست
4- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى، صافى، گلپايگانى: اگر بتواند ختنه كند ولو با تأخير حج تا سال آينده، بايد اين كار را بكند، پس اگر اصلاً متمكن از ختنه نباشد؛ يعنى برايش ضرر و مشقت دارد لازم است حج را همان سال به جا آورد ليكن احتياط اين است كه در عمره و حج شخصاً طواف نموده و براى طواف، نايب نيز بگيرد، ولى خودش نماز طواف را به جا آورد. آية الله سبحانى: بنا بر احتياط مستحب براى طواف و نماز آن نايب هم بگيرد. آية الله مكارم: گرفتن نايب لازم نيست.

طواف، خودش يك نماز بخواند و بعد از طواف نايبش نيز، خودش نماز ديگر بخواند، و در صورتى كه دو طواف با هم انجام شود خودش يك نماز بخواند كفايت مى كند.

[646] س - اگر در اثناى طواف نماز جماعت برقرار شد و شخص از ادامه طواف معذور شد تكليف چيست، و اگر در اثناى سعى باشد وظيفه چيست؟

ج -(1) اگر بعد از شوط چهارم طواف يا سعى قطع شده، از همان جايى كه قطع شدهت.

ص: 309


1- . آية الله بهجت: در طواف اگر موالات عرفيه به هم نخورد اشكالى ندارد و اگر به هم بخورد و قبل از اكمال شوط چهارم باشد احتياط مراعات شود با اكمال آن طواف و اعاده آن، ولى در سعى چون موالات معتبر نيست با فرض عذر كه مورد سؤال است مانعى ندارد. آية الله تبريزى: حكم قطع طواف، در صورتى كه در اثناى طواف نماز جماعت اقامه شود، در مسئله 621 گذشت، و اما نسبت به سعى، احوط در هر دو صورت اتمام و اعاده است. آية الله خامنه اى: در رابطه با طواف به ذيل مسئله 620 مراجعه شود. آية الله خويى: اگر موالات فوت شود طواف باطل است و اعاده لازم است. آية الله زنجانى: اگر در نماز جماعت شركت كند طواف يا سعى را تكميل مى كند، هرچند قبل از شوط چهارم باشد، و اگر شركت نكند ولى تشكيل صفوف جماعت، مانع ادامه طواف او شود اگر بعد از شوط چهارم بوده طواف قبلى را اتمام مى كند، مگر بيش از نايب گرفتن افراد بيمار فاصله شود كه طواف را اعاده مى كند، و اگر قبل از نيمه شوط چهارم بوده است طواف را اعاده مى كند مگر فقط به مقدار استراحت افراد ضعيف، فاصله شود كه بايد آن را تكميل كند و در بين سه و نيم و چهار شوط، طواف قبلى را اتمام و سپس اعاده مى كند. و اين تفصيل حكم تمام مواردى است كه به جهت موانع خارجى مانند نظافت مسجد، طواف واجب قطع گردد. آية الله سبحانى: پس از پايان يافتن نماز جماعت از همان نقطه كه قطع كرده يا محاذى آن در هر شوطى كه باشد طواف و يا سعى خود را تكميل كند و اين در صورتى است كه با جماعت همراهى كرده و نماز بخواند در غير اين صورت اگر موالات به هم بخورد اگر قبل از تجاوز از نصف باشد اعاده طواف و سعى و بعد از آن اتمام طواف و يا سعى نمايد و احوط در تمام صور اتمام طواف و نماز و اعاده آن و همچنين اتمام سعى و اعاده آن است. آية الله سيستانى: اگر در نماز جماعت شركت كند پس از نماز از همان جا كه قطع شده است ادامه دهد چه در طواف باشد چه در سعى و احتياط مستحب اتمام و اعاده است و اگر شركت نكند، پس اگر قبل از پايان شوط چهارم باشد و فوت موالات عرفى نشده باشد از همان جا كه قطع شده است ادامه دهد و اگر موالات فوت شده است از سر بگيرد و اگر بعد از پايان شوط چهارم باشد در هر حال اتمام آن كافى است و در سعى اگر موالات از بين برود به احتياط واجب، بايد سعى را تمام و اعاده كند. آية الله فاضل: در تمام صور مى تواند طواف يا سعى را از سر بگيرد و صحيح است، اما اگر بخواهد احتياط كند پس اگر طواف قبل از سه دور و نيم قطع شده و فصل طويل شده، طواف را از سر بگيرد، اما اگر بعد از نصف و قبل از تمام شدن دور چهارم بوده و فاصله هم شده طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند و بعد طواف و نماز را اعاده كند و سعى را اگر بعد از دور چهارم قطع شده تمام كند. ولى اگر قبل از دور چهارم قطع شده و فاصله هم زياد شده بنا بر احتياط لازم اعاده كند. آية الله مكارم: بعد از نماز جماعت، طواف يا سعى را از همان جا كه قطع شده ادامه دهد و صحيح است.

طواف يا سعى را تمام كند، و اگر قبل از شوط چهارم طواف بوده(1) و فصل طويل شده، طواف را از سر بگيرد، هرچند احتياط آن است كه طواف را اتمام و پس از خواندن نماز آن، طواف را اعاده كند و نماز طواف ديگرى بخواند و در سعى(2) نيز احتياط در اتمام و اعاده است.

[647] س - اگر كسى بعد از تقصير در عمره تمتع متوجه شود كه وضوى او باطل بوده يا وضو نداشته و با اين حال طواف كرده و نماز طواف خوانده است، وظيفه او چيست؟

ج - طواف و نماز را اعاده كند و عمره او صحيح است.(3)د.

ص: 310


1- . آية الله نورى: طواف را از سر بگيرد و در سعى نيز اگر بعد مرتبه چهارم است، بعد از قطع كردن سعى و خواندن نماز، از همان جا كه قطع كرده بود سعى را به آخر برساند و اگر قبل از مرتبه چهارم است سعى را از سر بگيرد.
2- . [در جواب سؤال 884 فرموده اند: در سعى موالات معتبر نيست، مگر آنكه شوط اول تمام نشده باشد، كه در صورت فوات موالات، احتياطاً از سر بگيرد].
3- . آية الله بهجت، آية الله تبريزى: و بنا بر احتياط، بعد از آن سعى و تقصير را نيز اعاده كند و تا تقصير نكرده احكام مُحرم را مراعات كند. [و آية الله بهجت اضافه مى فرمايد: و در صورتى كه بطلان از جهت جهل به حكم نبوده، تقصير قبلى كفاره ندارد]. آية الله خويى: بايد لباس دوخته را بيرون بياورد و سعى و تقصير را نيز اعاده كند و در فرض گذشت زمان تدارك، حجش باطل است. آيات عظام زنجانى، صافى، گلپايگانى: در مفروض سؤال (كه بعد از تقصير و قبل از شروع اعمال حج فهميده) بايد پس از وضو طواف و نماز و سعى و تقصير را اعاده كند. آية الله سبحانى: بايد وضو بگيرد و تمام اعمال (طواف، نماز طواف، سعى و تقصير) را با لباس احرام انجام دهد و اگر زمان براى انجام عمره تمتع كافى نيست و بيم آن مى رود كه وقوف اختيارى عرفه را از دست مى دهد بنابراين براى حج محرم مى شود و اعمال حج را به عنوان وظيفه فعليه اعم از افراد يا تمتع انجام مى دهد و بعد از اعمال روز عيد و يا بازگشت از منا، طواف و نماز و سعى عمره تمتع را به جا مى آورد و سپس بقيه اعمال حج را و پس از اعمال حج يك عمره مفرده به جا مى آورد. همچنين است حال كسى كه در اثناى حج فهميد وضوى طواف عمره تمتع او باطل بوده است ولى در صورتى كه از روى جهل يا عمد طواف عمره را بدون وضو انجام داده و وقت تدارك گذشته باشد بايد يك عمره تمتع به جا آورد و حج را در سال بعد اعاده كند و اگر كسى بعد از حج فهميد كه طواف عمره تمتع او از روى سهو باطل بوده بايد خودش يا نايبش طواف و نماز آن و سعى را اعاده كند و علاوه بر نايب خودش هم نماز را هر كجا هست بخواند و اگر در مكه هست خودش و اگر نيست نايبش يك عمره مفرده به عنوان تكليف فعلى او انجام دهد و به احتياط مستحب حج را سال بعد اعاده كند. آية الله سيستانى: اگر قبل از گذشتن وقت يادش آمد بايد آن را جبران كند و بعد از آن سعى و تقصير را نيز اعاده كند و تا اعمال را انجام نداده است از محرّمات احرام اجتناب نمايد و اگر بعد از گذشتن وقت تدارك متوجه شود، در صورت سهو و نسيان، اعاده طواف كافى است و در صورت جهل حجش باطل است و به احتياط واجب بايد يك شتر قربانى بدهد.

[648] س - شخصى در حال طواف، كعبه را بوسيده است و احتمال مى دهد كه در آن حال چند قدم راه هم رفته باشد، فعلاً وظيفه او چيست و البته اين شك بعد از عمل براى او حادث شده است؟

ج - طواف او صحيح است.(1)

[649] س - اگر در اثناى طواف، شك در صحت شوط سابق يا جزئى از شوطى كه مشغول است و محل آن گذشته است بكند، چه حكمى دارد؛ مثلاً نمى داند كه از مقابل حِجْر كه عبور كرده از حد مطاف خارج بوده است يا نه؟

ج - اگر مسئله را مى دانسته و مى خواسته است عمل صحيح را انجام دهد؛ يعنى غافل نبوده، طواف صحيح است.(2)).

ص: 311


1- . آية الله زنجانى: طواف در حال بوسيدن كعبه صحيح است. آية الله سبحانى: اگر اين شخص آگاه به مسئله بوده و بنا بر آوردن طواف صحيح داشته به شك خود اعتنا نكند والاّ حكم او مانند مسئله 601 است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورتى كه توجه به حكم و بنا بر اتيان طواف صحيح داشته است.
2- . آية الله بهجت: شك در صحت محل اعتنا نيست. آية الله تبريزى، آية الله فاضل: و در غير اين صورت طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند و پس از آن احتياطاً طواف و نماز آن را اعاده نمايد. آية الله خامنه اى: با احتمال التفات، بنا بر صحت مى گذارد مطلقاً. آية الله خويى: با احتمال التفات، بنا بر صحت مى گذارد مطلقاً. آية الله زنجانى: اگر صحيح بودن قطعه سابق بر قطعه مشكوك، محرز باشد طواف او صحيح است، والاّ چنانچه احتمال مى دهد كه در قطعه مشكوك، به رعايت شرايط طواف، توجه داشته بايد احتياطاً طواف را تمام كرده و پس از خواندن نماز، آن را اعاده كند، و اگر چنين احتمالى نمى دهد بايد طواف را اعاده كند. آية الله سيستانى: در هر صورت عمل صحيح است. (بنا را بر صحت بگذارد مطلقاً).

[650] س - اگر طواف يا سعى يا نماز طواف در عمره، به جهتى باطل شده باشد و شخص بدون توجه به آن، تقصير نموده باشد و لباس پوشيده و بعد متوجه شده كه عمل مزبور باطل بوده است وظيفه او چيست و كفاره دارد يا نه؟

ج - بايد عمل باطل شده را جبران كند و ظاهر اين است كه از احرام خارج شده و كفاره ندارد.(1)

[651] س - كسى در شوط ششمِ طواف، نجاستى در بدن ديده و يقين كرده كه از شوطهاى قبل، اين نجاست در بدن او بوده است، بدون توجه به مسئله طواف را تكميل كرده و بعداً بدن را تطهير نموده و طواف را اعاده كرده است و عمره را تمام كرده است، آيا عمل او صحيح است يا خير؟ت.

ص: 312


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 647 گذشت. آية الله زنجانى: اگر طواف يا سعى به طور كلى باطل بوده بايد آن عمل و اعمال بعدى را به جا آورد و تا تقصير نكرده از محرمات احرام اجتناب كند، و اگر وقت جبران گذشته عمره اش تبديل به حج افراد مى شود و بايد پس از آن عمره مفرده به جا آورد و اگر برخى از اشواط طواف يا سعى، باطل بوده، آن را اتمام مى كند و اگر تنها نماز، باطل بوده نماز مى خواند و در اين سه صورت اعاده اعمال بعدى و اجتناب از محرمات احرام، لازم نيست و در تمام صورت ها پوشيدن لباس، كفاره ندارد. آية الله سبحانى: بايد عمل باطل شده را پوشيدن لباس احرام و با رعايت ترتيب در اعمال مترتبه جبران كند و تقصير نمايد و اگر محرم به احرام حج شده در بازگشت از منا قبل از اعمال حج با رعايت ترتيب آنها را اعاده كند ولى اعاده تقصير لازم نيست. آية الله سيستانى: اگر طواف يا سعى باطل بوده است، بايد عمل را با رعايت ترتيب جبران كند و تقصير نمايد و از تروك احرام قبل از آن اجتناب كند و پوشيدن لباس چون عمدى نبوده است كفاره ندارد و اگر فقط نماز طواف باطل بوده است فقط آن را انجام دهد و لازم نيست لباس احرام بپوشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در مورد بطلان طواف و سعى از احرام خارج نشده است.

ج - بايد مقدارى از طواف را كه بعد از يقين به نجاست باقى مانده اعاده كند و بعد نماز طواف را بخواند(1) و ظاهر اين است كه از احرام خارج شده و با اتمام طواف و نماز طواف مذكور، عمل صحيح است.

[652] س - كسى در اثناى طواف آن را قطع كرده و از اول شروع كرده است، آيا طواف او صحيح است يا خير و چنانچه اعمال مترتبه و تقصير را انجام داده وظيفه او چيست؟

ج - اگر بعد از دور چهارم بوده به احتياط واجب آن را تمام كند(2) و بعد يك طوافد.

ص: 313


1- . آية الله بهجت: بايد طواف را از موضع علم به نجاست تمام كند و بقيه اعمال را اعاده نمايد و احوط استيناف طواف بعد از اتمام آن است. آية الله تبريزى: اگر طواف را به نيت وظيفه فعليه اعاده كرده نياز به اتمام طواف اول نيست. آية الله خامنه اى: اگر از طواف قبل دست برداشته و لذا طواف را از اول اعاده نموده است، همان طواف اعاده شده صحيح است. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: عملش صحيح است. آية الله سبحانى، آية الله فاضل: اگر طواف دوم را به قصد ما فى الذمه (اعم از اتمام و اعاده) و به عنوان مقدمه علميه براى يقين به برائت ذمه بوده باشد صحيح است و در غير اين صورت احتياطاً بايد نقص طواف قبلى را تكميل و نماز آن را خوانده، و پس از آن بنا بر احتياط واجب سعى و تقصير را اعاده كند و تا تقصير نكرده احكام محرم را مراعات كند. آية الله سيستانى: اگر طواف دوم را پس از فوت موالات عرفى انجام داده صحيح است و در غير اين صورت اگر جاهل قاصر بوده صحيح است وگرنه بنا بر احتياط واجب، اعمال عمره را اعاده كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط سعى و تقصير را هم اعاده نمايد.
2- . آية الله بهجت: صحيح است. آية الله خامنه اى: اين احتياط واجب نيست بلكه همان طوافى كه از سرگرفته كفايت مى كند. آية الله خويى: در فرض اعتقاد به جواز از سرگرفتن طواف، طواف مزبور مجزى است. آية الله تبريزى: در هر دو صورت اگر يك طواف كامل به نيت وظيفه فعليه؛ اعم از تمام و اتمام به جا آورد كافى است. آية الله زنجانى: اگر استيناف طواف از روى عذر چون سهو يا جهل باشد يا بعد از فوت موالات، طواف و اعمال مترتبه صحيح است. آية الله سبحانى: در صورتى كه پيش از تجاوز از نصف بدون عذر طواف را رها كرده و پس از فوت موالات طواف را سرگرفته باشد طواف او و اعمال بعد از آن صحيح است و در غير اين صورت بنا بر احتياط واجب طواف قبلى را تمام كند و نماز آن را بخواند و سپس طواف را از سر بگيرد و اعمال مترتبه را اعاده نمايد. آية الله سيستانى: اگر قبل از اتمام شوط چهارم باشد و قطع به اين صورت باشد كه از مطاف خارج شده و مشغول كارى شده باشد كه عرفاً بگويند طوافش را قطع كرده است، سپس از سرگرفته باشد طواف صحيح است و اگر بعد از شوط چهارم باشد در صورتى كه استيناف پس از فوت موالات عرفيه بوده صحيح است وگرنه مشكل است مگر اينكه جاهل قاصر باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بنا بر اقوى طواف و اعمال مترتبه صحيح است. آية الله فاضل: طواف در تمام صور صحيح است. آية الله مكارم: طواف او و اعمال بعد از آن، در هر دو حال صحيح است. آية الله نورى: اين احتياط واجب نيست بلكه همان طوافى كه از سرگرفته كفايت مى كند.

ديگر به جا آورد و اگر قبل از دور چهارم بوده در فرض سؤال بايد يك طواف ديگر به جا آورد و با فرض جهل، ظاهر اين است كه اعمال مترتبه صحيح و از احرام خارج شده است.

[653] س - كسى در شوط آخر محدث شده است و بدون طهارت شوط را اتمام كرده و بعد وضو گرفته و طواف را اعاده نموده است و نماز و سعى و تقصير را انجام داده است، آيا صحيح است و وظيفه او چيست؟

ج - بايد قسمتى از طواف را كه بى وضو انجام داده، با وضو به جا آورد و بعد از آن نماز طواف بخواند.(1)د.

ص: 314


1- . آية الله بهجت: اگر سهواً و از روى غفلت محدث شده است، بايد پس از تجديد طهارت طواف را از همان جايى كه قطع شده ادامه دهد و در صورتى كه عمداً بوده است حكم به ادامه طواف از محل قطع، مورد تأمل است و بايد طواف را از سر بگيرد و احتياطاً نماز و سعى و تقصير را اعاده كند. آية الله تبريزى: در مسائل سابق توضيح داده شد. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله 651 مراجعه شود. آية الله خويى: حكم آن در مسئله سابق گذشت. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: طواف دوم و اعمال بعد از آن صحيح است، هرچند مى توانست طواف اول را پس از وضو هم تكميل و به آن قناعت كند. آية الله سبحانى: باقيمانده طواف اول را بياورد و سپس نماز و سعى و تقصير را به جا آورد و اگر بعد از تقصير در عمره تمتع و يا مفرده متوجه اين موضوع شد آنچه انجام داده كفايت نمى كند و بايد برگردد طواف خود را تكميل كند و نماز و سپس بقيه اعمال را بياورد همين طور است اگر اين امر در طواف حج اتفاق بيافتد بايد طواف را تكميل و سپس نماز آن و سعى را به جا آورد و اگر طواف نساء را نيز انجام داده بايد آن را همراه با نمازش اعاده كند و اگر زمان تدارك گذشته باشد در ذيل سؤال 647 و 1362 صور مختلف آنها بيان شده است. و در تمام صور گذشته اگر فقط طواف نساء را با وضوى باطل انجام داده است فقط بايد آن را همراه با نمازش مجدداً بياورد. آية الله سيستانى: اگر پس از موالات عرفيه اعاده كرده، صحيح است وگرنه مشكل است. آية الله فاضل: و سعى و تقصير را احتياطاً اعاده كند.

[654] س - كسى توهّم كرده است كه در طواف، مقدارى در اثر فشار جمعيت برده شده ولى براى او جزمى نيست و چون نمى توانسته برگردد و تدارك كند، بقيه شوط تا محل تدارك را به قصد احتياط و رجا انجام مى دهد كه اگر شوط او باطل است زيادى لغو باشد و اگر شوط او صحيح است زياده از طواف باشد و بعد بقيه اشواط طواف را به جا آورده و اين شوط را به حساب نياورده است، آيا اين طواف صحيح است يا خير؟

ج - صحيح نيست.(1)

[655] س - كسى در وقت طواف، شك در اشواط پيدا كرد و چون گمانش به يك طرف بيشتر بود بنا را بر آن طرف گذاشت و بعد از انجام اعمال يقين به صحت طواف خود پيدا كرد، آيا طواف او صحيح است؟

ج - صحيح است.(2)ت.

ص: 315


1- . آية الله بهجت: با تداوم احتياط و قصد وظيفه فعليه، تا پايان آخرين شوط، صحيح است. آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله سبحانى: هرگاه قصد طواف كردن داشته و اين نيت تا آخر در قلب او محفوظ است ولى فشار جمعيت او را مقدارى جلو ببرد، اشكال ندارد و طوافش صحيح است. آية الله سيستانى: صحت آن مشكل است مگر اينكه جاهل قاصر باشد. آية الله مكارم: اشكال ندارد.
2- . آية الله تبريزى: بنا بر احتياط لازم طواف را اعاده نمايد. آية الله خويى: بنا بر احتياط صحيح نيست. آية الله زنجانى: بايد طواف و اعمال بعدى را به جا آورد و اگر وقت گذشته چنانچه در عمره تمتع بوده، عمره اش تبديل به حج افراد مى شود و بايد پس از آن عمره مفرده به جا آورد و اگر در حج بوده بايد اعمال عمره مفرده به جا آورد. آية الله سبحانى: در صورتى طواف او درست است كه به قصد رجا و كشف حال طواف را ادامه داده باشد ولى اگر صرفاً به ظن خود اعتماد كرده طواف صحيح نيست و بايد بعد از نماز آن طواف و نماز را اعاده و اگر اعمال مترتبه را آورده مجدداً انجام دهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر به قصد رجا و كشف حال طواف را ادامه داده صحيح است. آية الله فاضل: اگر با اطمينان به يك طرف ادامه داده صحيح است. والاّ بايد احتياطاً طواف و نماز طواف و سعى و تقصير را اعاده كند. آية الله مكارم: اگر به قصد رجا و كشف حال، طواف را ادامه داده، صحيح است.

[656] س - كسى در شوط چهارم از حجرالاسود تا اول حجر اسماعيل را پيمود و فكر كرده است كه چون اول شوط چهارم نيت جدا در اين شوط نداشته بايد اين قسمت شوط را اعاده كند، لذا بقيه شوط را بدون نيت رفته و از حجرالاسود به قصد شوط چهارم طواف كرده است، آيا اشكالى در طواف حاصل مى شود؟

ج - اشكال دارد.(1)

[657] س - كسانى در طواف بعد از انجام مقدارى از آن، آن را رها مى كنند و بلافاصله از نو شروع مى كنند، طواف آنها چه صورت دارد و چنانچه در سعى بوده حكم چيست؟

ج - اشكال دارد(2) و اگر بعد از شوط چهارم طواف بوده، بايد آن را اتمام كنند و نمازت.

ص: 316


1- . آيات عظام بهجت، زنجانى، فاضل: اشكال ندارد. آية الله تبريزى: اشكال دارد و احتياط اين است كه آن طواف را تمام كرده و نماز طواف را بخواند و طواف و نماز آن را اعاده كند. آية الله خامنه اى: اشكال ندارد. آية الله سبحانى: نيت هفت شوط اوليه او كافى بوده و به خاطر پيمايش مجدد از حجرالاسود تا حجر با نيت جديد، احتياطاً بعد از نماز طواف، دوباره طواف و نماز را اعاده كند و چنانچه اعمال مترتبه را انجام داده، احتياطاً مجدداً به جا آورد. آية الله سيستانى: مگر اينكه جاهل قاصر باشد.
2- . آيات عظام بهجت، مكارم، نورى: اشكال ندارد. آية الله تبريزى، آية الله سبحانى: حكم آن در سؤال 652 گذشت. آية الله خامنه اى: مطلقاً اشكال ندارد. آية الله خويى: در صورت اعتقاد به جواز از سرگرفتن طواف، عمل مزبور مجزى است. آية الله زنجانى: اگر استيناف طواف از روى عذر چون سهو يا جهل باشد يا بعد از فوت موالات، طواف و اعمال مترتبه صحيح است. آية الله سيستانى: مگر اينكه جاهل قاصر باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اقوى صحت طواف است، و اگر بعد از شوط چهارم بوده نقصان طواف قطع شده را واجب است به جا آورد و نماز آن را نيز بخواند. آية الله فاضل: اشكال ندارد به تفصيلى كه در مسئله 646 گذشت.

بخوانند و دو مرتبه طواف و نماز آن را اعاده نمايند.

[658] س - درباره اشخاصى كه قادر به طواف نيستند، آيا نايب گرفته شود يا خودشان در تخت روان طواف داده شوند، با در نظر گرفتن اينكه متصديان وسيله نامبرده، در خارج محدوده مطاف طواف مى دهند؟

ج - احتياطاً هر دو را انجام دهند. اگرچه طواف دادن در خارج مطاف كفايت مى كند.(1)

[659] س - شخصى در حال طواف اشتباهاً به قصد طواف وارد حجر اسماعيل عليه السلام مى شود و بعد كه متوجه شد برمى گردد و از همان جا كه وارد حجر شده بود طواف را شروع و شوط را كامل مى نمايد، آيا طوافش صحيح است يا نه؟

ج - اشكال دارد.(2) بلى، اگر پس از تذكر در حجر اسماعيل از حجرالاسود به قصدد.

ص: 317


1- . نظر آيات عظام در محدوده مطاف در ذيل مسئله 592 گذشت. آية الله بهجت: اگر مى تواند به كمك ديگرى مباشرتاً در محدوده طواف كند بايد اين كار را بكند و در غير اين صورت واجب است نايب بگيرد كه در محدوده طواف كند و طواف با تخت روان در خارج محدوده كفايت نمى كند. آية الله خامنه اى: براى مَطاف حد خاصى نمى باشد و در هر جاى مسجدالحرام صحيح است. آية الله زنجانى: در شرايط كنونى كه نمى گذارند ناتوانان را در صحن مسجدالحرام طواف دهند، نايب بگيرند، و بنا بر احتياط مستحب، خودشان هم در طبقه دوم طواف داده شوند. آية الله سبحانى: اگر با ويلچر يا امثال آن در زمان ازدحام از پشت مقام طواف داده شدند استنابه لازم نيست مگر اينكه از طبقه دوم طواف داده شوند كه در ذيل سؤال 1417 به نحوه انجام آن اشاره شده است. آية الله سيستانى: همه مسجدالحرام مطاف است. آية الله مكارم: اين احتياط لازم نيست و طوافش صحيح است.
2- . آية الله بهجت: مستفاد از آنچه در ذيل مسئله 590 گذشت آن است كه با اتمام آن به يك شوط، طواف صحيح است. آية الله خامنه اى: آن دور باطل است و بايد آن را از حجرالاسود اعاده كند. آية الله زنجانى: طواف او صحيح است. آية الله سبحانى: اگر در همان شوطى كه وارد حجر شده متوجه اشتباه شود و برگردد و به نيت تصحيح از همان جايى كه وارد حجر شده به صورت صحيح طواف را ادامه دهد و براى احتياط از يكى دو قدم جلوتر از باب مقدمه علميه طواف قطع شده را ادامه دهد طواف او صحيح است و اگر در همان شوط متوجه نشد تصحيح مشكل است بايد با به هم خوردن موالات، طواف از نو اعاده شود و صور ديگر نيز در مسئله 590 آمده است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و در فرض اخير هم، چون احتمال باطل شدن اصل طواف مى رود احتياط لازم آن است كه پس از تمام كردن طواف و خواندن نماز دوباره طواف كند و نماز آن را بخواند. آية الله فاضل: شوط فاسد را اتيان كند و بنا بر احتياط مستحب طواف را اعاده كند.

احتياط شوط را اعاده مى كرد، و از محلى كه وارد حجر شده، قاصد جدى طواف بود، طوافش اشكال نداشت.

[660] س - اگر در حال طواف يا سعى يا در نماز شك كند كه شوط چندم و يا ركعت چندم است و با همين حال طواف و سعى و نماز را ادامه دهد، بعد به يك طرف شك يقين كند و اعمال را تمام نمايد، آيا عملش به نحوى كه ذكر شد صحيح است؟

ج - اگر طواف يا سعى را در حال شك ادامه داد و بعد يقين به صحت پيدا كرد اشكال ندارد و طواف و سعى صحيح است(1)، ولى در نماز بدون تروى محل اشكالى.

ص: 318


1- . آية الله تبريزى: (طواف يا سعيش) اشكال دارد. آية الله خويى: بنا بر احتياط صحيح نيست. آية الله زنجانى: اگر اطمينان دارد كه در ادامه عمل نسبت به تعداد اشواط به اطمينان يا حجت شرعى (مانند شمارش همراهان) مى رسد مى تواند در حال شك طواف يا سعى را ادامه دهد و اگر چنين اطمينانى ندارد، نمى تواند طواف يا سعى را ادامه دهد و در صورت استقرار شك، طواف و سعى او باطل است. آية الله سبحانى: اگر با علم به عدم زيادى در حال طواف در شماره طواف ها شك كند ولى به قصد رجا و به اميد اينكه در آينده واقع روشن شود به طواف خود ادامه دهد و سپس سرانجام به يك طرف يقين پيدا كند طواف او صحيح است و همچنين اگر كسى در حال سعى در عدد اشواط شك كند و طرف شك نقيصه باشد نه زيادى مثلاً شك كند دور پنجم است يا هفتم سعى او صحيح است و چه سعى و چه طواف در هر دو اگر در آخر به نتيجه نرسيد آنها باطل هستند و بهتر است براى طواف و يا سعى دوم صبر كند تا موالات به هم بخورد و با صرف نظر از آنچه از طواف و يا سعى انجام داده طواف و يا سعى خود را مجدداً بياورد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر در حال سعى شك كند و در حال شك به قصد رجاى كشف حال ادامه دهد و بعد يقين به صحت پيدا كند سعى او صحيح است و در طواف، اگر از دليل طواف لزوم حفظ هر شوط استفاده شود حكم به صحت مشكل است والاّ بعيد نيست. آية الله فاضل: ادامه دادن طواف و نماز و سعى در حالِ شك اشكال دارد. لذا در فرض سؤال بايد از ادامه اعمال خوددارى كند و تروى كند و اگر به يك طرف اطمينان پيدا كرد طبق آن عمل كند والاّ عمل را از نو انجام دهد و در اين مسئله فرقى بين طواف و نماز و سعى نيست. آية الله مكارم: به اميد انجام وظيفه شرعى.

است، و احوط اعاده آن است.(1)

[661] س - زنى با شوهرش كه يك دور طواف را انجام داده بود، نيت طواف كرد و با او ادامه داد و بعد از شوط آخرِ مرد كه شوط ششم زن است، او به جاى اينكه يك شوط ديگر بياورد تا طوافش كامل شود، طواف را از سرگرفت، آيا طواف اول و دوم زن چگونه است؟

ج - احتياط آن است كه يك شوط ديگر به قصد احتياط به جا آورد كه مجموعاً چهارده شوط مى شود و بعد از انجام نماز طواف، طواف و نماز را اعاده نمايد.(2)

[662] س - در مطاف چيزهايى از افراد مى افتد؛ از قبيل ساعت، احرامى و غيره و كسانى كه طواف مى كنند پا روى آن مى گذارند، آيا براى طواف ضرر ندارد و موجب بطلان آن نمى شود؟

ج - موجب بطلان طواف نمى شود.(3)

[663] س - اگر انسان مى داند كه پا گذاشتن روى احرامى ديگران موجب اذيت و عدم رضايت او مى گردد، آيا اين عدم رضايت او به طواف ضرر ندارد؟

ج - به طواف ضرر نمى زند.(4)د.

ص: 319


1- . آية الله مكارم: همه شك ها احتياج به مختصرى فكر دارد تا مشمول ادله شك گردد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 652 گذشت.
3- . آيات عظام زنجانى، صافى، گلپايگانى، مكارم: ولى عمداً پا روى آن نگذارد. آية الله سبحانى: ولى عمداً پا روى آن نگذارد و اگر گذاشت موجب بطلان طواف نمى شود.
4- . آية الله زنجانى، آية الله گلپايگانى: ولى نبايد اذيت ديگران را فراهم آورد. آية الله مكارم: ولى عمداً اين كار را نكند مگر اينكه مانع عبور باشد.

[664] س - اگر كسى قبل از شوط چهارم طوافش را قطع و از نو طواف كند، گفته شده در صورتى كه فاصله زياد نشده باشد احتياط اين است كه طواف قطع شده را تمام كند و اعاده هم بنمايد، مراد از تمام كردن چيست، آيا فقط شوطى را كه قطع كرده تمام كند يا ما بعدش را هم به جا آورد؟

ج - طواف مزبور اشكال دارد(1) و اتمام موضوع ندارد و بايد طواف را بعد از نماز طواف اول، اعاده كند احتياطاً.

[665] س - شخصى طواف را از حجرالاسود شروع كرد و در هر شوط به ركن يمانى كه مى رسيد نيتِ ختم مى كرد و از حجرالاسود نيت شوط بعد را مى نمود و هفت شوط طواف را اين گونه تمام كرد به گمان اينكه ختم طواف و اشواط آن بايد در ركن يمانى باشد، آيا وظيفه اش چيست؟

ج - اين طواف اشكال دارد(2)، و بايد اعاده شود.

[666] س - گاهى مأمورين نظافت مسجدالحرام از كنار كعبه دست به دست هم مى دهند و همان طور توسعه مى دهند تا انسان از مَطاف خارج مى شود، آيا به همين مقدار بيرون كردن از مطاف، ضرورت حاصل است كه طوافش در خارج از مَطاف صحيح باشد يا بايد صبر كند تا نظافت تمام شود، و اگر افرادى گمان مى كردند كه ضرورت است و طواف را انجام دادند حال تكليفشان چيست؟ت.

ص: 320


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سبحانى: به ذيل مسئله 652 مراجعه شود. آية الله خامنه اى: همان طوافى را كه از سرگرفته صحيح است. آية الله سيستانى: اگر قطع به اين صورت بوده كه از مطاف خارج شده و مشغول كارى شده است كه عرفاً گفته شود طوافش را قطع كرده است، طواف دوم صحيح است وگرنه مشكل است مگر اينكه جاهل قاصر باشد. آية الله زنجانى: اگر استيناف طواف از روى عذر چون سهو يا جهل باشد، يا بعد از فوت موالات، طواف دوم صحيح است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در فرض مذكور صحت طواف بعيد نيست. آية الله مكارم: طوافى كه از سرگرفته كافى است.
2- . آية الله سيستانى، آية الله مكارم: طواف او باطل است.

ج - اگر امكان دارد كه در حد، طواف كند بايد صبر كند و در حد طواف كند و در اين صورت طواف در خارج حد صحيح نيست.(1)

[667] س - كسى كه از اول بلوغ، سال خمسى براى خود قرار نداده است، اگر به حج مشرف شود و با همان پول كه دارد احرامى تهيه و قربانى و مصارف در حج بكند، آيا براى حج او ضرر ندارد؟

ج - اگر پول او از درآمد كسب و حقوق است و معلوم نيست كه ربح بين سال است، بدون تخميس حكم غصب را دارد كه طواف و قربانى صحيح نيست.(2)ت.

ص: 321


1- . آية الله بهجت: مى تواند در كنارى قرار بگيرد تا بعد از تمام شدن كار آنها، از آنجا كه طوافش را قطع كرده بود به طوافش ادامه بدهد و صحيح است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: در فرض مزبور، طواف صحيح است. آية الله خامنه اى، آية الله نورى: به ذيل مسئله 592 مراجعه شود. آية الله زنجانى: ولى در ايام شلوغ (مانند ايام شلوغِ حج و ماه رمضان) كه طواف در محدوده در شب و روز براى معمول حجاج، مشقت شديد دارد، رعايت محدوده مقام، لازم نيست. آية الله سبحانى، آية الله فاضل: افرادى كه به طريق مذكور عمل كرده و صبر ننموده تا در محدوده طواف نمايند بايد طواف و نماز را اعاده كرده و احتياطاً سعى و تقصير را نيز اعاده كنند و اگر كيفيت مذكور در طواف نساء واقع شده زن بر آنها حلال نشده است. بلى اگر در چنين حالاتى ضرورت عرفى اقتضا كرده و صبر كردن براى انجام طواف در محدوده مستلزم عسر و حرج بوده و در خارج حد با رعايت الاقرب فالاقرب انجام شده صحيح است و از احرام خارج شده است. آية الله سيستانى: بعيد نيست كه در بيشتر از مقدار ذكر شده [فاصله بين مقام ابراهيم و كعبه] هرچند كراهت دارد، طواف جايز باشد. آية الله مكارم: طواف حد معينى ندارد.
2- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى: ولكن اگر همان طور كه متعارف است به ذمه خريدارى كرده باشد، حجش صحيح است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بنا بر احتياط واجب اگر ساترش متعلق خمس باشد، ولى اگر همان طور كه متعارف است به ذمه خريده، حجش اشكال ندارد. آية الله خامنه اى: اعمال او اشكالى ندارد. آية الله زنجانى: تصرف در مالى كه متعلق خمس است بدون اذن مجتهد جامع الشرايط، جايز نيست، و همچنين است اگر اين اموال با ديگر اموالش مشتبه شود و همه اموال، محل ابتلاى او باشد؛ و در هر دو صورت اگر بدون عذر با آن اموال، لباس احرام يا قربانى بخرد، در مورد صحت اعمالش اگر با ثمن كلى خريده، اعمالش صحيح است ولى اگر با شخص مال خمس نداده خريده بنا بر احتياط به طواف و سعى اى كه با آن انجام داده يا قربانى كه خريده اكتفا نكند. آية الله سبحانى: اگر كسى سال خمسى ندارد چنانچه به حج يا عمره مشرف شود بايد اموال خود را تخميس كند و لااقل خمس تمام هزينه هاى حج و يا عمره را بپردازد و يا از حاكم شرع اجازه بگيرد ليكن اگر خمس مبالغ مذكور را به ذمه بگيرد و سپس مبالغ ياد شده را خرج كند و توان پرداخت خمس را داشته باشد از حجة الاسلام كفايت مى كند و طواف و قربانى او هم صحيح است. آية الله سيستانى: در فرضى كه خمس واجب باشد اگر همان طور كه متعارف است به ذمه خريدارى كرده باشد اشكال ندارد. آية الله فاضل: به احتياط واجب با مجتهد جامع الشرايط مصالحه كند و در همين فرض چنانچه بداند پول از درآمد همان سال است و در همان سال خرج شود، خمس واجب نيست.

[668] س - شخصى كه با پول خمس نداده لباس احرام بخرد و با آن محرم شده، و طواف و نماز به جا آورد، وظيفه اش چيست؟

ج - اگر از روى علم و عمد نبوده، اصل عمره و حج او صحيح است، ولى در صورتى كه جاهل مقصر باشد بايد طواف و نماز را اعاده كند.(1)

[669] س - اگر با پولى كه معلوم نيست متعلق خمس است يا نه لباس احرام بخرد، آيا لازم است خمس آن را بدهد و اگر نداد طواف با آن، چه صورت دارد؟

ج - با فرض شك لازم نيست خمس بدهد و طواف صحيح است هرچند احتياط مطلوب است.(2)د.

ص: 322


1- . نظر آيات عظام در ذيل سؤال قبلى گذشت.
2- . آية الله تبريزى: اگر احتمال مى دهد از ربحى مى خرد كه سال بر آن نگذشته اشكال ندارد. آية الله خويى: صور مسئله مختلف است و احتياط به مصالحه با حاكم شرع ترك نشود. آية الله زنجانى: چنانچه سابقه تعلق خمس نداشته و همچنين با اموال متعلق خمس، مشتبه نشده است، لازم نيست خمس آن را بدهد و... آية الله سبحانى: اما اگر با مقدارى تفحص وضع آن پولى كه با آن لباس احرامى را خريده و يا مى خواهد بخرد، مشخص مى شود، بايد تفحص كند. آية الله سيستانى: اگر احتمال مى دهد خمس به آن متعلق باشد به احتياط واجب بايد با حاكم شرع به نسبت احتمال مصالحه كند ولى طواف با فرض خريد به نحو كلى فى الذمه صحيح است. آية الله فاضل: با مجتهد جامع الشرايط مصالحه كند.

[670] س - شخصى در سال گذشته كه حج تمتع واجب خود را انجام مى داده، تنها نماز طواف را، به گمان اينكه كفايت مى كند بدون طواف، انجام داده است و سپس باقى اعمال را انجام داده، آيا چه وظيفه اى دارد؟

ج - با فرض اينكه طواف حج(1) را از روى جهل به مسئله ترك كرده و به محلش برگشته است، بايد حج را اعاده كند و يك شتر قربانى نمايد.(2)

[671] س - تعدادى مشغول طواف عمره يا زيارت بودند كه شروع كردند مسجد را نظافت كنند، ناچار طواف كننده ها از مَطاف خارج شدند، مدتى طول كشيد خيال كردند موالات عرفيه به هم خورده است، طواف را از سرگرفته اند، بفرماييد در صورتى كه به هم خوردن موالات مشكوك باشد، طوافشان درست است يا نه؟

ج - اشكال دارد.(3)ت.

ص: 323


1- . آية الله خويى، آية الله فاضل: بلكه در صورتى كه طواف عمره را هم، از روى جهل ترك كرده باشد عمره باطل مى شود ولى كفاره ندارد و بايد حج را در سال بعد اعاده كند. آية الله سبحانى: طواف حج را عمداً يا از روى جهل ترك كرد تا آخر ذى حجه فرصت جبران با انجام اعمال مترتبه را دارد والاّ با توجه به اينكه حج او فاسد شده است يك شتر در مكه قربانى كند و حج را در سال بعد قضا نمايد.
2- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط. آية الله زنجانى: و اگر در طواف عمره تمتع بوده چون وقت تدارك آن گذشته احرامش تبديل به حج افراد شده و بايد پس از انجام حج افراد و گذشتن ايام تشريق عمره مفرده انجام دهد و چنانچه اعمال حج تمتع را انجام داده كفايت از حج افراد مى كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: متعرّض كفاره نشده اند ولى قبل از انجام عمره مفرده احتياطاً از نزديكى با زن خوددارى نمايد. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
3- . نظر آيات عظام در ذيل سؤال 652 گذشت.

[672] س - زنى است كه قادر بر طواف كردن نيست، امر دائر است بين اينكه با تخت در خارج مَطاف طوافش دهند و يا نامحرم او را پشت كند و در مَطاف طواف دهد، وظيفه چيست؟

ج - بايد او را در مَطاف طواف دهند، هرچند نامحرم او را پشت كند.(1)

[673] س - كسى كه وظيفه اش اتمام و اعاده طواف است، اتمام كرد و مشغول اعاده بود كه دوباره در يكى از شوطهاى طواف قطع شد مثل اول، آيا اين طواف را نيز بايد اتمام و اعاده نمايد؟

ج - فرقى نيست.

[674] س - شخصى در حال طواف افتاد و غش كرد و چند ساعت بعد به هوش آمد، آيا مى تواند از همان جا كه طواف را قطع كرده بود شروع كند و باقى اعمال را ادامه دهد يا نه؟

ج(2) - اگر قبل از شوط چهارم بوده، وضو بگيرد و طواف را اعاده نمايد و اگر بعد از شوط چهارم بوده، بايد وضو بگيرد و طواف را اتمام كند.

[675] س - آيا بعض شوطهاى طواف و سعى، براى كسانى كه قادر نباشند خودشان انجام دهند، قابل نيابت است يا نه؟د.

ص: 324


1- . آية الله تبريزى: با تخت در خارج از حد او را طواف دهند. آية الله خامنه اى: او را در پشت مقام ابراهيم طواف دهند. آية الله سبحانى: اگر با ويلچر يا امثال آن در زمان ازدحام از پشت مقام طواف داده شود، استنابه لازم نيست مگر اينكه از طبقه دوم طواف داده شود همان گونه كه در مسئله 1415 مى آيد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: با توجه به اينكه طواف با اتّصال به طواف كنندگان از هر فاصله صحيح است، با تخت طواف دهند. آية الله مكارم: با توجه به اينكه مطاف حد معين ندارد، او را با تخت در پشت مقام ابراهيم طواف دهند. نظر ساير آيات عظام در ذيل مسئله 592 گذشت.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 549 و 550 گذشت. آية الله زنجانى: طواف را از سر بگيرد.

ج - بلى، قابل است.(1)

[676] س - با وضعيت فعلى كه جمعيت حجاج خيلى زيادند و عده اى از ضعفا نمى توانند در مطاف طواف كنند، آيا توسعه در مطاف هست و نيز خلف مقام كه يا نمى شود نماز خواند و يا مصادف با اذيت طواف كنندگان است و اطمينان از تمام كردن نماز؛ مخصوصاً براى ضعفا نيست، نماز خواندن در دورتر چه حكمى دارد؟ و آيا شخصى كه وارد مكه شد مى تواند فوراً به اعمال طواف و نماز، هر جور كه ممكن باشد، مشغول شود يا بايد در حال احرام بماند كه وقت ضيق شود؛ مثلاً تا شب نهم و آن وقت چنين كند و معلوم است براى همه كس ميسر نيست؟د.

ص: 325


1- . آيات عظام تبريزى، خويى: براى تمام عمل نايب بگيرد، مگر بعد از شوط چهارم، كه در اين صورت احتياط آن است كه براى باقيمانده نايب بگيرد و بعد از زوال عذر خودش باقيمانده را به جا آورده و آن را اعاده نمايد. آية الله زنجانى: نيابت در بعض اشواط، ثابت نيست، مگر در مورد كسى كه در اثناى طواف يا سعى بعد از تجاوز از نصف، بيمار شده است. آية الله سبحانى: كسى كه مى تواند با مختصر استراحت، طواف را كامل كند، نمى تواند براى بقيه شوطها نايب بگيرد و اگر در اثنا ناتوان شد و نايب گرفت هرگاه پيش از تجاوز از نيمه طواف، نايب بگيرد، بايد نايب طواف را از سر بگيرد و اگر بعد از تجاوز از آن نايب گرفت بايد آن را اتمام كند ولى نماز طواف را علاوه بر نايب، خودش نيز بخواند. آية الله سيستانى: اگر از ابتدا بداند كه نمى تواند طواف را تمام كند بايد براى همه آن نايب بگيرد و همچنين اگر قبل از اتمام شوط چهارم عاجز شود، ولى اگر بعد از آن باشد مى تواند براى باقيمانده نايب بگيرد، ولى در سعى اگر از يك شوط هم عاجز باشد بايد براى همه آن نايب بگيرد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بعيد نيست طواف حكم نماز را داشته باشد و تبعيض در اشواط آن در نيابت محتاج دليل است، پس بايد در همه طواف نيابت كند. آية الله فاضل: اگر از ابتدا از انجام طواف مأيوس باشد و امكان طواف دادن او نباشد، بايد براى همه آن نايب بگيرد و اگر بعد از دور چهارم از انجام بقيه آن عاجز شده است مى تواند براى بقيه نايب بگيرد و در اين فرض خودش نماز طواف را بخواند و احتياطاً نايب نيز نماز بخواند و اگر كمتر از چهار دور به جا آورده نيابت در بقيه صحيح نيست. آية الله مكارم: در صورتى كه بشود در باقيمانده، آنها را طواف داد بايد چنين كنند، و در غير اين صورت براى تمام طواف نايب بگيرند.

ج(1) - اگر مى توانند ولو در وقت خلوت در مطاف طواف كنند بايد در حد آن طواف نمايند و نماز خواندن در مكان دور در مورد ضرورت مانع ندارد و صبر لازم نيست.(2)

[677] س - دخترى در كودكى و يا اوايل سنين بلوغ، جنب شده و تاكنون هم ازدواج نكرده است، با توجه به اينكه در سنين بالاتر نمى دانسته به واسطه فعلى كه در كودكى انجام شده جنب گشته است و در نتيجه غسل جنابت را تا حال انجام نداده است و با اين كيفيت به حج نيز رفته است، تكليف او چيست؟ آن غسل هايى كه يقيناً انجام داده است، حيض و جمعه بوده است، با توجه به موارد ياد شده فوق، اين سؤال ها مطرح است:

1. وضع نماز و روزه و كليه عباداتى كه بعد از بلوغ تاكنون انجام داده است چيست؟

2. آيا در زمان حال، محرم است و به صورت احرام وارد مكه و خارج شده است؟ و در صورت محرم بودن، آيا تا زمانى كه اعاده حج نكند، جميع محرمات كه در آن ايام حرام است بر اين شخص حرام مى باشد يا خير؟

3. در صورتى كه فقط حجش باطل باشد ولى مُحرم نباشد، چگونه مى تواند با وضع اعزامِ حجاج به بيت الله الحرام، كه چند سال يك بار اين توفيق حاصل مى شود، اعاده حج كند؟

ج - اگر يقين دارد كه جنب شده، بدون غسل جنابت نماز و طواف او صحيح نيست و غسل هاى ديگر كفايت از غسل جنابت نمى كند(3) و در فرض مسئله، نمازهايى را كهت.

ص: 326


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 592 گذشت.
2- . براى مسئله نماز به مسئله 778 تا 780 مراجعه شود.
3- . آية الله بهجت: كفايت غسل واجب كه انجام داده است از آن بعيد نيست، اگرچه احوط خلاف آن است و در كفايت غسل مستحب از آن اشكال است احتياط ترك نشود. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى، مكارم: بلكه اگر غير از جنابت نيز، يكى از آنها را قصد كرده باشد اقوى كفايت است. بنابراين، اعمالى كه بعد از غسل حيض يا جمعه انجام داده، تمام آنها صحيح است و فقط نمازهايى كه بعد از جنب شدن و قبل از اولين غسل حيض يا جمعه خوانده باطل و قضا دارد. آية الله سبحانى، آية الله فاضل: اگر غسل واجبى انجام داده، از غسل جنابت كفايت مى كند. بنابراين، همه اعمالى كه بعد از غسل انجام داده، صحيح است. آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط، غسل مستحبى كفايت از غسل واجب نمى كند و در اين مسئله مى تواند رجوع كند به كسى كه غسل مستحبى را كافى از غسل واجب مى داند و در اين صورت حج او صحيح است و چيزى بر او نيست.

با اين حال خوانده بايد قضا كند و اگر نمى دانسته جنب است و روزه گرفته روزه هاى او صحيح است و قضا ندارد و حج در مفروض سؤال صحيح است، ولى طواف هاى عمره و حج و نساء و نمازهاى آنها را بايد دو مرتبه به جا آورد(1) و اگر خودش نمى تواند برود، براى آنها نايب بگيرد و تا طواف حج و طواف نساء و نماز آنها را انجام نداده يا با عدم قدرت، نايب او به جا نياورده، بايد از بوى خوش و ازدواج و محرماتى كه با طواف نساء حلال مى شود، اجتناب نمايد.

[678] س - شخصى در اثناى طواف محدث شده و خجالت كشيده بگويد و با همين حالت اعمال را تمام كرده و به ايران بازگشته، مستدعى است بفرماييد:

1. حجش چه صورت دارد؟

2. اگر اعاده لازم است، آيا مى تواند نايب بگيرد يا بايد شخصاً انجام دهد؟

ج - اگر با اعتقاد صحت، اعمال را تمام كرده حجش صحيح است(2) و بايد طواف ود.

ص: 327


1- . آية الله بهجت: و به احتياط واجب در صورت امكان، عمره مفرده به جا آورد، با فرض بقاى حالت جنابت او. آية الله سبحانى: با فرض بقاى حالت جنابت، حكم كسى را دارد كه از روى جهل با وضوى باطل طواف خود را انجام داده است و حكم آن در سؤالات 647، 653 و 1362 آمده است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: با فرض بقاى حالت جنابت، حج او باطل است و شخص مذكور بايد با اعمال عمره مفرده از احرام خارج شود.
2- . آية الله خويى: اگر وقت طواف و اعمال بعد از آن باقى است، تدارك مى كند وگرنه حجش باطل است. آية الله زنجانى: مطابق پاسخ مسئله 670 و ذيل آن عمل كند. آية الله سبحانى: اگر وقت طواف و اعمال باقى است تدارك مى كند، اگر وقت عمل گذشته است حج او باطل است. البته اگر حدث در طواف نساء بوده حج او صحيح است ولى طواف نساء را بايد طبق مسئله 549 انجام دهد. آية الله سيستانى: اگر وقت عمل گذشته است در هر صورت حجش فاسد است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: طواف باطل است و تفصيل آن در محل خود ذكر شده است. آية الله فاضل: اگر حدث بعد از شوط چهارم باشد حج او مطلقاً صحيح است ولى بايد خودش و اگر نتواند نايبش بقيه اشواط را به جا آورد و اگر بعد از سه دور و نيم و قبل از تمام شدن دور چهارم محدث شده، بايد احتياط كند، همان طور كه در مسئله 549 گذشت و چنانچه كار او عمدى بوده يا با ترديد و عدم اعتقاد به صحّت، انجام داده يا جاهل مقصر بوده است، صورى دارد كه در بعضى از آن صور حج باطل است. تفصيل آن در ذيل مسئله 549 گذشت. بلى اگر حدث در طواف نساء بوده، حج مطلقاً صحيح است ولى طواف نساء را بايد طبق مسئله 549 انجام دهد.

نماز آن را اعاده كند و اگر خودش نمى تواند برود بايد نايب بگيرد و اگر در فرض مزبور، حدث بعد از شوط چهارم باشد به تفصيل مذكور در مناسك(1)، طواف را تدارك كند و چنانچه كار او عمدى بوده يا با ترديد و عدم اعتقاد به صحت انجام داده، شقوق و صورى دارد كه در بعض آنها صحت حج مشكل است.(2)

[679] س - ما در شب، ساعت 9 از مسجد شجره براى زيارت و انجام اعمال به سوى مكه حركت كرديم، در نزديكى اذان صبح به كعبه رسيديم و چون زائران قبلى مشغول نماز صبح بودند، سرپرست كاروان از ما تقاضا كرد مقدار كمى صبر كنيم تا پس از نماز ما را طواف دهد، ولى در اين مهلت به علت خستگى زياد، چند بار من خوابم برد، چون آب در دسترس خود نمى ديدم و جايى را نمى شناختم، روى ريگ هاى اطراف باغچه تيمم كردم و طواف و نماز آن را انجام دادم، آيا عمل حج من با اين توصيف صحيح است يا نه؟

ج - با اينكه براى شما امكان داشته كه وضو بگيريد ولو به اين نحو كه به منزل برويد و مثلاً براى روز بعد اعمال را انجام دهيد، تيمم صحيح نبوده است و اگر عمل شما با اعتقاد به صحت بوده از احرام خارج شده ايد(3) و فقط بايد طواف و نماز را اعادهد.

ص: 328


1- . به مسئله 549 رجوع شود.
2- . آية الله تبريزى: حجش فاسد است. آية الله مكارم: در تمام صور حج او مشكل است.
3- . آية الله بهجت: اگر بعد از تقصير بفهمد كه طوافش باطل بوده، لازم است اعاده كند و احتياطاً سعى و تقصير را نيز اعاده كند و اگر بعد از اعمال حج فهميد، غير از تدارك، در صورت امكان عمره مفرده هم به جا مى آورد على الأحوط. آية الله تبريزى: اگر تدارك نكرده ايد، حج شما اشكال دارد. آية الله خويى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله زنجانى: چون وقت تدارك گذشته بايد حج افراد و پس از آن و گذشتن ايام تشريق عمره مفرده انجام مى داديد هرچند عمره تمتع شما مستحبى باشد و چنانچه اعمال حج تمتع را به جا آورده ايد كفايت از حج افراد مى كند. آية الله سبحانى: حكم كسى را دارد كه از روى جهل با وضوى باطل طواف خود را انجام داده و حكم آن با صور مختلفه اش در ذيل سؤالات 647، 653 و 1362 آمده است. آية الله سيستانى: حج باطل است و به احتياط واجب بايد يك شتر كفاره بدهيد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و در هر صورت، از احرام خارج نشده ايد و اگر قبل از وقوفين باشد پس از طهارت، طواف و نماز و سعى و تقصير عمره تمتع را انجام دهيد و سپس محرم شويد براى حج تمتع و اگر بعد از وقوفين يا بعد از حج بفهمد، حج او مبدل به حج افراد مى شود و بعد از اعمال حج احتياطاً عمره مفرده انجام دهد و سال بعد ثانياً، عمره و حج تمتع را به جا آورد.

كنيد و اگرخودتان نمى توانيد برويد، بايد نايب بگيريد.

[680] س - اگر كسى قبل از حجرالاسود طواف را شروع نمود و به همان جا ختم كرد، آيا طوافش باطل است؟

ج - بلى، طواف باطل است.(1)

[681] س - اگر در هنگام خروج از مطاف، بعد از پايان هفت شوط، مقدارى مسافت را به قصد جزئيت به جا بياورد، آيا مبطل طواف است؟

ج - اگر عمدى باشد مبطل است و در صورت سهو قطع كند، و طوافش صحيح است.(2)د.

ص: 329


1- . آية الله بهجت: اگر كمبود طواف؛ يعنى از موضع شروعش تا حجرالاسود را جبران كند طوافش صحيح است. آية الله سبحانى: ولى اگر نيت واقعى او اين باشد كه طواف را از نقطه واقعى شروع و به آنجا كه تكليف اوست ختم مى كند و شوط هفتم را محاذى حجرالاسود ختم كرد و مقدار كسرى را جبران كرد صحيح است.
2- . به ذيل مسئله 614 مراجعه شود. آية الله سيستانى: در مورد سهو، رجوع شود به ذيل مسئله 614، و اگر جاهل باشد، صحت طواف او مورد اشكال است مگر اينكه جاهل قاصر باشد.

[682] س - شخصى بيش از چهار شوط از طواف انجام نداد و بدون اينكه نماز طواف را بخواند سعى را شروع كرد و يكى دو شوط از سعى را انجام نداده تقصير نمود و از احرام خارج شد، تكليف او چيست؟

ج - اگر اين شخص قصد هفت شوط طواف يا سعى را نداشته، عملش باطل است و بايد تمام اعمال را اعاده كند.(1)

[683] س - كسى نتوانسته است بيش از دو شوط از طواف خود را انجام دهد و بقيه اشواط را ديگرى به جاى او انجام داده است، وظيفه او چيست؟

ج - با فرض عذر حتى در آينده، عمل مزبور صحيح است و نماز را بخواند.(2)

[684] س - آيا مى شود قبل از شوط چهارم، طواف را بدون عذر به هم زد و آن را كأن لم يكن دانست و يا مانند نماز قطع كردن آن جايز نيست؟

ج - قطع مانع ندارد(3) ولى قبل از فوات موالات نمى توان آن را از سرگرفت.(4)

[685] س - كسى كه از طواف، حتى در خارج مطاف، عاجز است و به خاطر گرانى طواف با تخت روان، انجام آن براى او مشكل است، آيا طواف نيابى در محدوده از او كفايت نمى كند؟د.

ص: 330


1- . آية الله خويى: بنا بر احتياط بايد طواف را اتمام و اعاده نموده و ساير اعمال را تدارك نمايد. آية الله سبحانى: بايد طواف را اتمام و بنا بر احتياط اعاده نموده و ساير اعمال را تدارك نمايد. آية الله فاضل: اگر قصد هفت شوط را هم در ابتدا داشته باشد و عمداً و يا با جهل تقصيرى، طواف را به اين كيفيت انجام داده باشد باطل است و بايد تمام اعمال را اعاده كند.
2- . نظر آيات عظام در ذيل سؤال 675 گذشت.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 615 گذشت.
4- . آيات عظام بهجت، مكارم، نورى: از سرگرفتن آن مانعى ندارد. آية الله خامنه اى: اگر از طواف قبل صرف نظر كرده و از سر بگيرد نيز صحيح است. آية الله زنجانى: اگر قبل از فوت موالات بدون عذر استيناف كند، طواف دوم بنا بر احتياط باطل است. آية الله سبحانى: و اگر از نيمه گذشته باشد، بايد اتمام كند و نماز بخواند و سپس از نو شروع كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: صحت آن بعيد نيست. آية الله فاضل: قبل از فوات موالات نيز مى توانند آن را از سر بگيرند و فرقى نيست كه دور دوم را رها كنند يا غير آن را. و اگر بخواهند احتياط كنند به ذيل مسئله 646 مراجعه كنند.

ج - اگر از طواف با تخت روان نيز معذور است نايب بگيرد.(1)

[686] س - اگر كسى يك شوط طواف را از درون حجر به جا آورده و بقيه اعمال را انجام داده است تكليف او چيست؟

ج - بايد يك شوط طواف و نماز طواف را اعاده كند(2) و اگر با اعتقاد صحّت بوده بقيه اعمال صحيح است.

[687] س - در مواردى كه شخصى شك در اشواط كند، حكم به بطلان طواف مى فرماييد، حالا اگر كسى تجديد طواف نمود و در اين ميان كشف شد كه طواف اول شش شوط داشته و از طواف جديد نيز سه شوط انجام داده است، تكليف او چيست؟

ج - اشكال دارد و بايد احتياط كند.(3)د.

ص: 331


1- . به ذيل مسئله 658 مراجعه شود.
2- . آية الله بهجت: آن شوط و نماز طواف را اعاده كند و احتياطاً سعى و تقصير را نيز اعاده نمايد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر طواف كننده داخل حجر اسماعيل عليه السلام شود، آن شوط باطل مى شود و بايد آن را اعاده كند و بهتر اعاده طواف است بعد از اتمام آن، و اين در صورت بقاى موالات است، و در صورت فوت موالات، طواف محكوم به بطلان است، اگرچه از روى جهل يا نسيان باشد و اگر وقت تدارك گذشته باشد، عمراش باطل است. آية الله سبحانى: طواف و اعمال بعدى را تجديد نمايد. آية الله سيستانى: در فرض جهل و فوت موالات بايد طواف و ساير اعمال را اعاده كند و اگر وقت تدارك گذشته باشد عمره او باطل است و به احتياط واجب بايد يك شتر كفاره بدهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر چهار شوط را تمام كرده و داخل حجر شده هر وقت فهميد ناقص را تمام كند و نماز طواف و اعمال مترتبه را به جا آورد و اگر قبل از سه شوط و نيم بوده شوطهاى گذشته باطل است و بايد طواف را از سر بگيرد و بعد از آن نماز طواف و سعى و تقصير را به جا آورد و اگر از سه شوط و نيم گذشته و به چهار نرسيده آن را تمام كند با دو ركعت نماز و بعد يك هفت شوط طواف و نماز و سعى و تقصير را به جا آورد. آية الله فاضل: احتياط آن است كه سعى و تقصير را نيز اعاده كند.
3- . آية الله بهجت: اشكال ندارد، طواف دوم را تمام كند. آيات عظام تبريزى، زنجانى، سيستانى، فاضل: طواف دوم محكوم به صحت است همان را به اتمام برساند. آية الله خامنه اى: با توجه به اينكه از طواف اول دست برداشته اتمام همان طواف دوم كفايت مى كند. آية الله خويى: فتواى ايشان در دست نيست و لذا طبق مبناى ايشان، براى عمل به احتياط، كافى است چهار شوط ديگر به نيت اعم از اتمام طواف اول، در صورتى كه وظيفه اش اتمام آن باشد و اتمام طواف دوم در غير آن صورت به جا آورد. آيات عظام سبحانى، صافى، گلپايگانى: بايد احتياط كند به اينكه طواف دوم را رها كند و طواف قبلى را تكميل نمايد و پس از نماز طواف قبلى طواف و نماز آن را به طور كامل اعاده نمايد. آية الله مكارم: صبر مى كند تا موالات طواف دوم به هم بخورد سپس طواف اول را تكميل كند.

[688] س - بعضى به تصوّر اينكه طواف 14 دور است با اين كيفيت طواف انجام داده اند، آيا مخلِ به طواف است؟

ج - اگر به قصد 14 شوط طواف كرده، طوافش باطل است.(1)

[689] س - اگر كسى طواف عمره را فراموش كرد و يا آن را ناقص انجام داد و در عرفات به ياد آورد، تكليف چيست و آيا انجام و يا تتميم آن فوريت دارد؟

ج - مى تواند بعد از اعمال منا آن را تدارك كند و فوريت ندارد.(2)

[690] س - اگر كسى جهلاً طواف را بيش از هفت شوط آورد و بقيه اعمال بعد از آن را به جا آورد، تكليف او چيست؟د.

ص: 332


1- . آية الله سبحانى: جاهل به حكم بنا بر احتياط واجب بعد از نماز طواف انجام شده طواف را از سر بگيرد و نماز آن را به جا آورد و اگر اعمال مترتبه را انجام داده مجدداً آنها را نيز انجام دهد. آية الله سيستانى: اگر جاهل قاصر باشد صحيح است وگرنه مشكل است. آية الله فاضل: اگر جاهل قاصر بوده، طوافش صحيح و اعاده مستحب است.
2- . آية الله بهجت: و اگر سعى را انجام داده، سعى را بنا بر احتياط اعاده كند. آية الله زنجانى: اگر طواف را فراموش كرده مطابق ذيل مسئله 679 عمل نمايد و اگر آن را ناقص گذاشته قبل از طواف حج آن را اتمام نمايد و اعاده سعى و تقصير لازم نيست. آية الله سبحانى: نمى تواند بين ظهر عرفه تا غروب جهت تدارك از عرفات خارج شود و فوريت لازم نيست بلكه بعد از اعمال روز عيد در منا و قبل از طواف حج طواف فراموش شده و يا نقصان آن را تكميل نمايد و اگر ناقص بيشتر از سه شوط و نيم باشد طواف را كامل اعاده نمايد و اگر كمتر از سه شوط و نيم است احتياط در اتمام و اعاده است و به احتياط واجب سعى را نيز اعاده كند سپس اعمال حج خود را انجام دهد. آية الله سيستانى: به احتياط واجب قبل از طواف حج، آن را تدارك كند. پس اگر كسرى آن سه شوط يا كمتر است تكميل نمايد و اگر بيشتر است تكميل كند و به احتياط واجب اعاده كند.

ج - اگر از اول قصد بيش از هفت شوط داشته، طواف و نمازش صحيح نيست و بايد آنها را اعاده كند و ظاهراً اعاده بقيه اعمال لازم نيست(1)، ولى اگر قصد هفت شوط داشته و بعد از تمام شدن زياد كرده(2)، پس اگر چهار شوط يا بيشتر زياد كرده، احتياط آن است كه بقيه را تا چهارده شوط تتميم كند و يك نماز ديگر هم به جا آورد و طواف و نماز را اعاده كند(3)، و اگر كمتر از چهار شوط زياد كرده و موالات عرفيه به هم خورده است، احتياط واجب اعاده طواف و نماز است و اگر موالات عرفيه به هم نخورده، حكم صورت قبل را دارد.

[691] س - شخصى طواف حج واجب خود را غلط انجام داده و پس از آن چندين بار حج نيابى انجام داده است، تكليف او در مورد حج خود و ديگر حج ها چيست؟

ج - مانع ندارد و بايد طواف حج خود را تدارك و كند حج هاى نيابى كه انجامت.

ص: 333


1- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط بقيه اعمال را اعاده كند. آية الله خويى: بنا بر احتياط طواف باطل است و بقيه اعمال بعد از آن را هم اعاده نمايد. آية الله زنجانى: سپس اعمال بعدى را اعاده كند و اگر وقت جبران گذشته، عمره تمتع او تبديل به حج افراد مى شود و بايد پس از انجام آن و گذشتن ايام تشريق، عمره مفرده به جا آورد و چنانچه حج تمتع انجام داده كفايت از حج افراد مى كند البته اگر پس از بازگشت به وطن متوجه شده، نماز آن كفايت مى كند. آية الله سبحانى: حكم جاهل ذيل سؤال 688 و حكم زيادى از روى سهو در مسئله 614 بيان شد. آية الله سيستانى: در هر صورت، اگر جاهل قاصر باشد طوافش صحيح است وگرنه مشكل است و به احتياط واجب بايد آن را و اعمال پس از آن را اعاده كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اعاده بقيه اعمال لازم است. آية الله فاضل: بنا بر احتياط بقيه اعمال را اعاده كند, مگر اينكه جاهل قاصر باشد.
2- . آية الله فاضل: اگر سهواً اضافه كرده و قبل از يك دور متوجه شده، آن را قطع كند و طواف صحيح است و اگر بعد از يك دور متوجه شود بايد طواف را به احتياط واجب تا چهارده دور به قصد قربت تمام كند و دو ركعت نماز براى طواف واجب قبل از سعى بخواند و به احتياط مستحب دو ركعت براى طواف مستحب نيز بعد از سعى بخواند. آية الله مكارم: اين صورت هم مانند صورت اول است؛ بايد زياده را رها كرده از سر بگيرد.
3- . آية الله بهجت: اعاده لازم نيست به نحوى كه در مسئله 614 گذشت.

داده صحيح هستند.(1)

[692] س - شخصى طواف خود را انجام داده است و بعداً دو شوط طواف رجائاً براى جبران نقص احتمالى به جا مى آورد، آيا اين عمل خللى به طواف او مى رساند؟

ج - ضرر ندارد ولى جبران نقص نمى كند.(2)

[693] س - شخصى در دور پنجم طواف عذرى برايش پيش آمد، آيا بعداً بايد همين طواف را تكميل كند يا طواف ديگرى انجام دهد؟د.

ص: 334


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: در فرض عمد يا جهل حجش باطل است, ولى حج هاى نيابى صحيح است. آية الله زنجانى: اگر طوافش را ناقص به جا آورده بايد طواف را اتمام كند و نمازش را بخواند و اگر همه طواف باطل بوده چنانچه بعد از مراجعت به وطن متوجه شده طواف و نمازش را به جا آورد كافى است و در اين دو صورت حج هاى نيابى او صحيح است. آية الله سبحانى: كسى كه عمداً و يا از روى جهل به حكم، طواف حج را باطل كند، تا آخر ذى حجه فرصت جبران با اعمال مترتبه را دارد و اگر نكرد حج او باطل و بايد يك شتر در مكه قربانى كند و حج را در سال بعد قضا كند. آية الله سيستانى: در فرض جهل به مسئله، حج او باطل است و به احتياط واجب بايد يك شتر كفاره بدهد و ساير حج ها صحيح است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر از روى عمد ولو با جهل به مسئله بوده، حج هايى كه انجام داده اشكال دارد و اگر از روى نسيان بوده طواف حج خود را به جا آورد و سعى را احتياطاً انجام دهد و حج هاى نيابى او صحيح است. آية الله فاضل: و اگر عمداً چنين كرده بايد حج خودش را اعاده كند و ساير حج ها اگر خللى در آنها ايجاد نكرده باشد محكوم به صحت است. آية الله مكارم: اگر از روى سهو و فراموشى باشد حج او صحيح است و اگر عمداً باشد يا جهلاً، حج او اشكال دارد.
2- . آية الله سبحانى: به صحت طواف ضرر نمى زند و با قصد اتيان به وظيفه فعلى (اتمام يا تمام) نقص احتمالى را جبران مى كند و اين در صورتى است كه شك در تعداد اشواط نداشته باشد البته احتياط واجب آن است كه در موارد حصول نقص و عدم جبران، نقص در همان شوط طواف را پس از تكميل و خواندن نماز طواف، مجدداً طواف و نماز آن را اعاده كند. آية الله سيستانى: طواف او اشكال دارد مگر اينكه جاهل قاصر باشد.

ج - بايد همين طواف را تكميل كند.(1)

[694] س - شخصى در حين طواف، اندكى خون در بينى خود مى بيند و آن را با دستمال پاك مى كند و طواف خود را تمام مى نمايد، آيا اين طواف صحيح است؟

ج - اگر بينى او نجس شده بايد بينى خود را آب بكشد و طواف را تكميل كند(2) و اگر بدون تطهير بينى، طواف را ادامه داده، احتياط آن است كه بعد از تكميل و نماز، طواف و نماز را اعاده كند و همچنين اگر دستمال نجس همراه او بوده است.(3)

[695] س - شخصى در شوط دومِ طواف شك مى كند كه آيا طواف را به نيت منوب عنه آغاز كرده يا به نيت خودش وظيفه او چيست؟

ج - احتياط آن است كه طواف را به نيت منوب عنه اتمام كند و پس از نماز، دو مرتبه آن را با نماز ديگر اعاده كند.(4)د.

ص: 335


1- . به مسئله 618 مراجعه شود. آية الله خامنه اى: تكميل لازم نيست و مى تواند از آن صرف نظر كرده و از سر بگيرد. آية الله زنجانى، آية الله فاضل: تكميل لازم نيست و مى تواند از سر بگيرد همان طورى كه گذشت.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 568 گذشت.
3- . آية الله بهجت، آية الله خويى: محمول متنجس و همچنين لباس كمتر از مقدار ساتر در طواف عيبى ندارد. آية الله خامنه اى: به مسئله 562 و 568 مراجعه شود. آية الله زنجانى: اگر ظاهر بدن و لباس، نجس نشود يا نجاست آن كمتر از مقدار درهم باشد طواف صحيح است و همراه داشتن متنجس، ضرر ندارد. آية الله سبحانى: حمل دستمال نجس كوچك و هر محمول متنجس اگر ساتر نباشد در حال طواف اشكال ندارد. آية الله سيستانى: اگر ظاهر بدن و لباس نجس نشود طواف صحيح است و همراه داشتن چيز متنجس ضرر ندارد. آية الله مكارم: لباس هاى كوچك كه به تنهايى ستر عورت نمى كنند، اگر نجس باشند ضررى ندارند؛ خواه به صورت محمول باشند يا لباس.
4- . آية الله بهجت: مى تواند طواف را به نيت منوب عنه تمام كند. آية الله خامنه اى: مى تواند از طواف مزبور صرف نظر كرده و طوافى را به قصد منوب عنه از سر بگيرد. آية الله زنجانى، آية الله فاضل: در فرض سؤال به نيت آنچه نيت كرده آن را اتمام كند و نماز طواف را بخواند. اما نمى تواند به آن اكتفا كند و بايد طواف و نماز آن را به نيت منوب عنه اعاده كند. آية الله سبحانى: البته اگر هنوز طواف به نصف نرسيده مى تواند آن را رها كند و كمى صبر كند تا موالات به هم بخورد و به نيت منوب عنه از سر بگيرد. آية الله سيستانى: بايد طواف را به نيت نيابت از سر بگيرد.

[696] س - شخصى در اثناى طواف، به خاطر تقبيل و لمس بيت الله الحرام از مسير خود منحرف شده و نمى داند در بازگشت، طواف را از همان نقطه كه رها كرده بود ادامه داده است يا نه، آيا طوافش صحيح است؟

ج - اگر ملتفت بوده كه از همان محلى كه طواف را رها كرده شروع كند و بعداً شك عارض شده، حكم به صحت نمايد و در غير اين صورت، اكتفا به طواف مزبور محل اشكال است.(1)

[697] س - شخصى در اثناى طواف، بر اثر فشار جمعيت، چند گام به جلو رانده شده است، پس از آن، به جاى اينكه همان مقدار را جبران كند، شوط ديگرى آورده، كه مجموعاً هفت شوط تمام و يك شوط ناقص مى شود، آيا اين طواف صحيح است؟

ج - طواف او اشكال دارد و بايد آن را اعاده كند.(2)

[698] س - شخصى بعد از اتمام طواف، سهواً يك شوط زياد كرده است و بعد مردّد است كه سه يا چهار شوط ديگر به جا آورده است و سپس همه اعمال عمره را نيز انجام داده است، آيا طواف او باطل است و آيا ترديد در عدد اشواطِ اضافى مضر نيست؟د.

ص: 336


1- . آية الله بهجت: حمل بر صحت مى شود. آية الله خامنه اى: احتمال التفات كافى است. آية الله خويى، آية الله زنجانى: احتمال التفات كافى است. آية الله سيستانى: در هر دو فرض عمل صحيح است. آية الله مكارم: اگر شك بعد از طواف بوده، طوافش صحيح، والا بايد از سر بگيرد.
2- . آية الله بهجت، آية الله زنجانى: ظاهراً به طواف ضرر ندارد. آية الله خامنه اى: طواف او صحيح است. آية الله سبحانى، آية الله فاضل: اگر آن شوط را رها كرده و از نو يك شوط ديگر آورده است، صحيح است. آية الله سيستانى: مگر اينكه جاهل قاصر باشد.

ج - مضر است و بايد طواف و نماز را اعاده كند.(1)

[699] س - شخصى بر اثر شلوغى، مقدارى از طواف را در خارج مطاف انجام داده و بعد نيز بقيه اعمال را انجام داده است، تكليف او چيست؟

ج - اگر ممكن نبوده، ولو در وقت ديگر، كه در حد، طواف كند اشكال ندارد وگرنه بايد طواف و نماز اعاده شود.(2)

[700] س - كسى كه وظيفه او وضوى جبيره اى و تيمم است، اما از روى جهل، بدون تيمم، اعمال عمره را انجام داده است، وظيفه او چيست؟

ج - طواف و نماز آن، بايد اعاده شود.(3)

[701] س - شخصى شوط اول طواف را خارج از مطاف و به قصد طواف انجام داده، بعد متوجه شده است كه طواف بايد در محدوده معينى باشد، لذا مجدداً طواف را در مطاف آغاز نموده و بعد از طواف، اعمال ديگر را انجام داده است، آيا اشكال دارد؟

ج - مانع ندارد.(4)د.

ص: 337


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: بنا بر احتياط بايد شوط زايد را به نيت قربت مطلقه تمام مى نمود و براى رعايت احتياط، اعاده سعى و تقصير هم لازم است. آية الله زنجانى: و بايد طواف و اعمال بعدى را اعاده كند. آية الله سبحانى: و اعمال مترتبه را نيز اگر انجام داده، انجام دهد. آية الله سيستانى: مانند سؤال قبل است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: طواف واجب او صحيح است.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 592 گذشت.
3- . به سؤال 647 مراجعه شود. آية الله زنجانى: و مطابق پاسخ مسئله 670 و ذيل آن عمل شود. آية الله سيستانى: اگر وقت تدارك باقى است بايد طواف و سعى و تقصير را اعاده كند و اگر وقت تدارك گذشته است حجش محكوم به بطلان است مگر اينكه در كفايت وضو، به غير رجوع كند، با رعايت الأعلم فالأعلم، اگر از موارد رجوع باشد.
4- . آية الله خويى: ظاهراً طواف در خارج از حد تعيين شده صحيح است، ولى اگر استيناف طواف از روى اعتقاد به جواز بوده، طواف دوم صحيح است. آية الله سيستانى: اگر طواف اول را قطع كرده است، به اين نحو كه از مطاف خارج شده و به كارى مشغول شده باشد كه عرفاً صدق كند طواف را قطع كرده است يا طواف دوم را پس از فوت موالات عرفى انجام داده باشد صحيح است وگرنه مشكل است مگر اينكه جاهل قاصر باشد.

[702] س - كسى كه اشتباهاً طواف را از ركن يمانى شروع و به همان جا ختم كرده و نماز طواف را خوانده و پس از آن متوجه شده، حكمش چيست؟ و چنانچه در اثناى طواف متوجه شد و طوافش را به حجرالاسود ختم كرد، مقدارِ زيادى، مُضر به طوافش مى باشد يا خير؟

ج - طواف و نماز را بايد اعاده كند و فرقى بين دو صورت نيست.(1)

[703] س - كسى كه مى داند يا احتمال مى دهد كه مقدارى از طوافش را بدون اختيار انجام مى دهد؛ يعنى جمعيت او را مى برند، آيا مى تواند از اول نسبت به آن مقدارى كه جمعيت او را مى برند نيز قصد طواف كند و آن مقدار را مثل طواف سواره حساب كند؟

ج - بايد طواف را شروع كند و اگر در اثنا، بدون اختيار او را بردند، همان مقدار را جبران كند و طواف را ادامه دهد.(2)د.

ص: 338


1- . آية الله بهجت: اگر كمبود طواف؛ يعنى از ركن يمانى تا حجرالاسود را جبران كند، طوافش صحيح است. آية الله سبحانى: در فرض دوم اگر قصد او شروع از موضع معتبر شرعى است ولى در تطبيق اشتباه كرده است، در صورتى كه كسرى دور آخر را تا حجرالاسود به قصد طواف تمام كند، صحيح است. آية الله سيستانى: در فرض اول باطل و در فرض دوم صحيح است. آية الله فاضل: به ذيل سوال 762 مراجعه شود. آية الله مكارم: طواف و نماز آن را در هر دو صورت بايد اعاده كند.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، مكارم: جبران لازم نيست و طوافش صحيح است. آية الله زنجانى: البته همين مقدار كه به اختيار خود دور مى زند كافى است. آية الله سبحانى: در موقع ازدحام اگر احياناً انسان را ناخواسته به جلو مى برند، اين كار ضررى به طواف نمى زند، مشروط به اينكه نيت كند كه خود را در ميان جمعيت قرار مى دهيم كه طواف كنم و آنچه بر اثر فشار انجام مى دهم، جزء طواف باشد. آية الله سيستانى: اگر به كلى سلب اختيار از او نشود، طواف صحيح است وگرنه بايد طواف را در وقتى انجام دهد كه بتواند همه آن را با اختيار انجام دهد و قصد مذكور در پايان سؤال وجهى ندارد. آية الله فاضل: اگر به كلى سلب اختيار از او نشود طواف صحيح است وگرنه بايد طواف را در وقتى انجام دهد كه بتواند همه آن را با اختيار انجام دهد و قصد مذكور در پايان سؤال وجهى ندارد، بلى اگر وقت ندارد و جبران آن مقدار نيز مستلزم عسر و حرج باشد به همان مقدار اكتفا كند.

[704] س - مواردى كه بايد احتياطاً طواف را تمام كند و نماز طواف بخواند و طواف را با نمازش اعاده كند، آيا اگر يك طواف به قصد اعم از تمام و اتمام (يعنى چنانچه آن مقدارِ انجام شده باطل بوده، تمام هفت شوط را قصد طواف داشته باشد و چنانچه صحيح بوده به متمم آن قصد طواف داشته باشد) انجام دهد و دو ركعت نماز بخواند كافى است يا خير؟

ج - اين عمل صحيح نيست و ترديد در نيت است.(1)

[705] س - شخصى در عمره تمتع، بعد از تقصير فهميد طواف و سعيش باطل بوده، مجدداً طواف و سعى را با لباس دوخته انجام داد، آيا مجزى و صحيح است يا نه؟ و در فرض مذكور آيا بايد تقصير را هم تكرار كند يا نه؟

ج - طواف و سعى او صحيح است و اعاده تقصير لازم نيست، اگرچه احوط است.(2)

[706] س - شخصى چند مترى از يك شوط را خراب كرده است و چون دقيقاً اول و آخر آن معلوم نيست، يك شوط كامل از حجرالاسود شروع و به آنجا ختم مى كند به قصد اينكه آنچه خراب شده به نحو صحيح انجام شود و زيادى قبلى و بعدى مقدمه علميه باشد، آيا اين طواف صحيح است؟ت.

ص: 339


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، سبحانى، فاضل، نورى: كفايت مى كند و صحيح است. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط. آية الله مكارم: بهتر آن است كه طواف اول را رها كرده، طواف ديگرى را شروع كند.
2- . آية الله بهجت: لازم است طواف و نماز اعاده شود و پوشيدن لباس احرام لازم نيست و احتياطاً سعى و تقصير را اعاده كند و در صورتيكه بطلان از جهت جهل به حكم نبوده كفاره ندارد. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سبحانى، سيستانى، صافى، فاضل، گلپايگانى: اعاده تقصير لازم است.

ج - صحيح است، مگر بعد از خراب شدن آن قسمت طواف را ادامه داده باشد كه در اين صورت طواف اشكال دارد.(1)

[707] س - كسى كه به حدود مطاف آگاهى ندارد، بعد از فراغ از طواف شك مى كند كه در مطاف بوده است يا نه، آيا طوافش صحيح است يا نه؟

ج - اگر از اول در مطاف بود و شك در خارج شدن دارد، طوافش صحيح است و اگر از اول شك دارد، با جهل مذكور در سؤال، نمى تواند به طواف مزبور اكتفا كند.(2)

[708] س - شخصى در شوط اول طواف بود كه نماز جماعت شروع شد، طواف را قطع مى كند و مشغول نماز مى شود و پس از نماز، طواف را از سر مى گيرد و هفت شوط كامل به جا مى آورد، آيا طواف او صحيح است؟

ج - اشكال دارد و بايد طواف را اعاده نمايد.(3)

[709] س - شخصى با علم به حرمت تماس با بدن زن در حين طواف، از روى شهوت با بدن زنى تماس مى نمايد و از اين تماس متلذذ مى گردد، آيا طواف او اشكال پيدا مى كند يا نه، تكليف او چيست؟ت.

ص: 340


1- . آية الله بهجت، آية الله زنجانى: اشكال ندارد. آية الله سبحانى: هر مقدار از هر شوط طواف كه خراب شد بايد در همان شوط تصحيح شود و اگر از محل آن گذشت و اصلاح نكرد و طواف را به پايان برد و با اضافه كردن يك شوط به آخر به نحو مذكور در متن تدارك كرد و نماز خواند اكتفا به اين طواف مشكل است به احتياط واجب طواف و نماز را اعاده كند. آية الله سيستانى: در اين فرض اگر جاهل قاصر باشد صحيح است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: صحيح نيست، مگر آنكه چند قدم جلوتر از محلى كه طواف خراب شده، به عنوان مقدمه علميه طواف را شروع كند و ادامه آن را به عنوان وظيفه واجب طواف به جا آورد. آية الله فاضل: طواف مزبور صحيح است ولكن اگر پس از خرابى، اشواط ديگرى را هم اتيان كرده باشد صورى دارد كه در بعضى از آنها اقوى بطلان است.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 592 طواف گذشت.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 652 طواف گذشت. آية الله سبحانى: بايد نماز طواف دوم را بخواند و سپس اعاده كند. آية الله سيستانى: اگر با اعتقاد به بطلان طواف اول، طواف دوم را انجام داده، صحيح است.

ج - مضر به طواف نيست و اگر كارى كه موجب كفاره است انجام داده، بايد كفاره بدهد.(1)

[710] س - اگر كسى طواف را فراموش كند يا باطل انجام دهد، آيا مى تواند در ماه هاى غير حج انجام دهد؟

ج - مانع ندارد.(2)د.

ص: 341


1- . آية الله تبريزى: چنانچه موجب تماس، مشى در حال طواف باشد، طوافش اشكال دارد. آية الله فاضل: اما اگر اين عمل با علم و عمد انجام شده و موجب انزال شده، علاوه بر گناه، طواف باطل و بايد يك شتر كفاره بدهد و نسبت به طواف، حكم محدث شدن در اثناى طواف را دارد كه در مسئله 549 گذشت. آية الله مكارم: اگر لمس از روى لباس باشد گناه كرده ولى كفاره ندارد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر طواف باطل باشد با گذشت زمان تدارك، حجش باطل است. آية الله خامنه اى: وقت طواف حج و نماز آن ماه ذى حجه است، ولى طواف نساء و نماز آن وقت معينى ندارد و در صورت نسيان تا زمانى كه خود يا نايبش طواف را به جا نياورده چيزهايى كه حلال شدنش مشروط به انجام طواف بوده بر او حلال نمى گردد. آية الله زنجانى: اگر در عمره تمتع بوده و وقت تدارك گذشته، عمره اش مبدل به حج افراد مى شود و بايد پس از آن عمره مفرده به جا آورد و اگر در حج تمتع بوده چنانچه در مكه و حوالى آن متوجه شده بايد طواف حج و سعى و طواف نساء را قضا كند و اگر در وطن فهميده انجام طواف حج كافى است. آية الله سبحانى: چه اصالتاً و چه نيابتاً. پس از ماه ذى حجة الحرام هم مى تواند آنها را قضا كند و يا در صورت عدم امكان مباشرت استنابه نمايد ولى كسى كه عمداً يا از روى جهل به حكم طواف حج را باطل كند تا آخر ذى حجه فرصت جبران با انجام اعمال مترتبه را دارد و اگر نكرد حج او باطل و بايد يك شتر در مكه قربانى كند و حج را در سال بعد قضا كند. آية الله سيستانى: اگر بطلان نيز در اثر فراموشى بعضى از شروط باشد، پس اگر طواف عمره باشد و در وقت متذكر شود بايد در وقت انجام دهد و اگر بعد از آن و قبل از طواف حج باشد به احتياط واجب قبل از طواف حج انجام دهد و اگر بعد از آن باشد هر وقت قضا كند جايز است و در صورتى كه طواف حج باشد و در ماه ذى حجه متذكر شود بايد قبل از پايان ماه انجام دهد وگرنه هر وقت قضا كند كافى است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورتى كه طواف را فراموش كرده باشد و بعد از گذشتن موسم متذكر شود مانعى ندارد. آية الله فاضل: اگر بطلان در اثر فراموشى بعضى از شروط يا از جهت جهل به برخى از شرايط و خصوصيات باشد پس اگر طواف عمره تمتع است و در وقت متوجه شد بايد آن را تدارك و نماز آن را اعاده كند، و چنانچه بعد از تقصير متوجه شود از احرام خارج شده و فقط طواف و نماز آن را تدارك كند (اين حكم در عمره مفرده نيز جارى است) و اگر بعد از محرم شدن به احرام حج و قبل از طواف حج متوجه شد احتياط مستحب آن است كه قبل از طواف حج تدارك كند. هرچند اگر بعد از آن هم انجام دهد صحيح است، و چنانچه بعد از اعمال حج و در همان ماه ذى حجه متذكر شد در همان ماه انجام دهد والا هر وقت كه مقدور بوده ولو با استنابه قضا كند و عمره و حج او صحيح است. بلى اگر طواف باطل انجام شده پس از متوجه شدن از بوى خوش اجتناب كند و اگر طواف نساء باطل بوده از زن اجتناب كند تا طواف را تدارك كند.

[711] س - شخصى شوط اول طواف را درحالى كه ناقص بوده رها مى كند و پس از آن شش شوط ديگر به جا مى آورد و بعد از آن نقيصه شوط اول را به جا مى آورد، آيا طواف او صحيح است؟

ج - صحيح نيست.(1)

[712] س - اگر كسى در عدد اشواط طواف و سعى و عدد سنگ هاى رمى، به ديگرى اعتماد كند كافى است؟

ج - اگر اطمينان به عدد پيدا كند(2) مانع ندارد.

[713] س - شخصى به علت مريضى يا مسن بودن، در دورِ اول طواف خسته شده و از مطاف بيرون آمد و بعد از كمى استراحت، از همان جا كه طواف را قطع نموده بود شروع مى كند، آيا چون به دور چهارم نرسيده است، طوافش چه حكمى دارد؟د.

ص: 342


1- . آية الله بهجت: اگر شوط آخرى را كه به عنوان تكميل شوط اول به جا آورده، يك شوط كامل باشد هرچند به نظر او بعض آن تكميل شوط اول بوده طوافش صحيح است. آية الله فاضل: اگر هنوز موالات عرفيه به هم نخورده، بايد نقصان شوط اول را جبران و اتمام كند و بنا بر احتياط اعاده هم بنمايد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: يا آن شخص ثقه باشد. آية الله زنجانى: مى تواند به شمارش ديگرى اعتماد كند و لازم نيست از حرفش اطمينان پيدا كند. آية الله سيستانى: و در خصوص طواف مى توان بر او اعتماد كرد، اگر خود او يقين به عدد اشواط داشته باشد.

ج - اگر موالات به هم نخورده صحيح است.(1)

[714] س - آيا واجب است براى درك خلوتى مطاف و طواف در محدوده بيت و مقام، طواف را تأخير بيندازد يا مستحب است يا رجحان دارد خصوصاً اگر پس از ايام تشريق مطاف خلوت نشود؟

ج - در صورت امكانِ طوافِ در حد، ولو در وقت خلوت، بايد در حد طواف كند ولو با تأخير.(2)

[715] س - آيا مُحرم قبل از انجام طوافِ واجبِ خود، چه طواف عمره يا حج و چه طواف نساء، مى تواند همين طواف ها را براى معذور نيابت كند؟

ج - مانع ندارد.(3)

[716] س - شخصى در طواف عمره تمتع، در اثر فشار، احساس مى كند كه لنگ احرامش تر و نجس شده ولى اعتنا نمى كند و با همان حال طواف را تمام مى كند و نماز طواف و سعى و تقصير را انجام مى دهد و به منزل مى رود، بعد از بررسى مى بيند مقدارى نجاست خارج شده و احرامش را آلوده كرده است، يقين پيدا مى كند كه در همان حالِ طواف چنين شده است، بعد از اعمال حج و مراجعت به وطن به او مى گويند باطل است، مستدعى است حكم الله را با توجه به اينكه نماز و سعى را هم با همان حال انجام داده، درباره اين شخص بفرماييد و اگر اعمالش باطل باشد آيا هنوز در حال احرام است يا خير؟د.

ص: 343


1- . آية الله زنجانى: طوافش صحيح است. آية الله مكارم: رفع خستگى اگر طولانى نباشد موالات را به هم نمى زند.
2- . به مسئله 592 مراجعه شود. آية الله سبحانى: صبر كردن تا اينكه مطاف خلوت شود لازم نيست هرچند موافق احتياط است.
3- . آية الله تبريزى: احتياط اين است كه پس از انجام اعمال خود، آن را براى منوب عنه انجام دهد. آية الله سبحانى: احتياط مستحب اين است كه بعد از انجام اعمال خود براى منوب عنه انجام دهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در طواف عمره احوط آن است كه بعد از اداى مناسك خود طواف نيابتى را قبل از تقصير و خروج از احرام انجام دهد.

ج - اگر در حال طواف شبهه داشته و يقين نداشته كه نجس شده و وضوى او باطل شده، از احرام خارج شده است و فقط بايد طواف و نماز را اعاده كند(1)، هرچند بعد از اعمال يقين پيدا كرده باشد.

[717] س - آيا يقين به هل خوردن در حين طواف، مصداق عدم امكان طواف در محدوده معين و مجوز براى تجاوز به غير اين محدوده مى شود يا خير؟

ج - شامل نيست.(2)

[718] س - در صورتى كه يقين دارد در حال طواف در محدوده معين با اجنبى يا اجنبيه برخورد مى كند باز هم واجب است در محدوده معين طواف كند؟

ج - آنچه ذكر شده عذر نيست.(3)

[719] س - اگر صاحب عادت وقتيه و عدديه كه عددش مثلاً هفت روز است، روز هفتم پاك شد و غسل كرد و اعمال حج را به جا آورد ولى بعداً لك ديد، اعمالش چگونه است؟د.

ص: 344


1- . آية الله تبريزى: حجش بنا بر احتياط باطل است. آيات عظام خويى، سبحانى، سيستانى: چون بعداً يقين پيدا كرده وضويش با خروج آن رطوبت باطل شده بوده در فرض مذكور حجش باطل است. آية الله زنجانى: اگر بعد از شوط چهارم بوده بعد از تطهير بايد طواف را تكميل كند و اعاده سعى و تقصير، لازم نيست و اگر قبل از سه و نيم شوط بوده بايد طواف و سعى و تقصير را دوباره انجام دهد و اگر بين سه و نيم تا چهار شوط بوده بايد ابتدا طواف قبلى را تكميل كند و نماز آن را بخواند و سپس طواف و سعى و تقصير را دوباره انجام دهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: حكم حدث در اثناى طواف را دارد و طواف باطل است و تفصيل آن در محل خود ذكر شده است. آية الله فاضل: در فرض مذكور حج او باطل است، بلى اگر جاهل قاصر بوده حج او صحيح است و بايد طبق ذيل مسئله 678 عمل كند. آية الله مكارم: و اگر شخصاً نمى تواند، بايد نايب بگيرد.
2- . به مسئله 592 رجوع شود.
3- . به مسئله 592 رجوع شود.

ج - اگر خون ديده و از روز دهم تجاوز نكرده، محكوم به حيض است كه در وسعتِ وقت بايد طواف و نماز را اعاده كند و در ضيق وقت، محل اشكال است كه مراعات احتياط بايد بشود.(1)

[720] س - بعضى از زنان به جهت خوردن قرص، نظم عادت ماهانه شان به هم مى خورد؛ به طورى كه گاهى در مدت طولانى مرتب خون و لك مى بينند، آيا وظيفه اين گونه زنان در حج چيست؟

ج - اگر خون سه روز استمرار داشته باشد، ولو به اين نحو كه پس از خروج تات.

ص: 345


1- . آية الله تبريزى: اگر آن لك، صفات حيض را داشت و قبل از گذشت ده روز از ابتداى حيض قطع شد بايد طواف و نماز طواف را كه خوانده اعاده نمايد و اگر بعد از آن سعى يا تقصير كرده آنها را هم اعاده نمايد و در غير اين صورت اعمالى را كه انجام داده صحيح است. آية الله خامنه اى: اگر از ده روز تجاوز نكرده محكوم به حيض است و چنانچه طواف حج بوده در سعه وقت طواف و نماز آن را اعاده نمايد و در ضيق وقت نايب بگيرد. و چنانچه در طواف عمره تمتع بوده در سعه وقت بايد طواف و نماز آن را اعاده نمايد و در ضيق وقت اگر در حين احرام پاك بوده پس از مراجعت از منا به مكه جهت اعمال حج، قبل از طواف حج و نماز آن و يا بعد از طواف حج و نماز آن، طواف عمره تمتع و نماز آن را قضا نمايد و اگر در موقع احرام عمره ناپاك بوده حج او تبديل به حج افراد شده، و در صورت واجب بودن حج بايد از حج، عمره مفرده به جا آورد. آية الله خويى: اگر به صفات حيض ادامه يافت و از ده روز نگذشت، اعمال گذشته باطل بوده و اگر از ده روز گذشت و يا به غير صفات ادامه يافت اعمالش صحيح واقع شده. آية الله زنجانى: چنانچه هنگام طواف و نماز در باطن هم پاك بوده، اعمال انجام شده صحيح است، هرچند خون از روز دهم تجاوز نكرده باشد. آية الله سبحانى: حج او به افراد بدل مى شود. آية الله سيستانى: پاكى بين دو خون كه حيض واحد شمرده مى شوند محل اشكال است و به احتياط واجب بايد طواف و نماز را اعاده كند. آية الله فاضل: اگر در طواف حج واقع شده، بايد طواف و نماز را اعاده كند و احتياطاً سعى را نيز اعاده كند و اگر در عمره تمتع بوده، اگر فرصت دارد طواف و نماز را اعاده كند و احتياطاً سعى و تقصير را نيز اعاده كند و اگر فرصت نداشت حج تمتع مبدل به افراد مى شود و اگر حج واجب بوده بعد از حج افراد يك عمره مفرده انجام دهد والاّ انجام عمره مفرده واجب نيست. آية الله مكارم: اگر اعمال در حال پاكى واقع شده صحيح است.

سه روز باطن فرج آلوده باشد، حكم حيض دارد(1) وگرنه بايد به وظايف مستحاضه عمل كند.

[721] س - اگر زن در عمره تمتع بعد از سه شوط و نيم و قبل از چهار شوط، حائض شد و تا قبل از رفتن به عرفات، پاك نمى شود، وظيفه او چيست؟

ج - مورد عدول به افراد است.(2)د.

ص: 346


1- . آية الله زنجانى: لازم نيست سه روز اول حيض، پشت سر هم باشد ولى بايد اين سه روز در يك دهه واقع شود؛ يعنى اگر دو روز خون ببيند و هفت روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند هر دو خون حيض، است ولى اگر بعد از دو روز خون ديدن، هشت روز پاك شود و دوباره خون ببيند، خون ديده شده حيض نمى باشد؛ مگر پاك بودن وى به جهت مانعى همچون قرص خوردن باشد كه لازم نيست سه روز اول در يك دهه واقع شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و اگر سه روز اولِ خون ديدنِ او پشت سر هم نباشد، تفصيلى دارد كه ذيل مسئله 728 بيان مى شود.
2- . آية الله بهجت: مخير است بين اينكه اول حج افراد را به جا آورده و بعد از فراغت، عمره مفرده به جا آورد و بين اينكه اعمال عمره تمتع را بدون طواف و نمازش به جا آورد بدين معنى كه سعى و تقصير نموده و براى حج احرام بسته و به حج رفته و پس از فراغت از حج و بازگشت به مكه، قضاى طواف عمره را پيش از طواف حج به جا آورد. آية الله تبريزى: طواف را رها نموده، سعى و تقصير مى كند و براى حج محرم مى شود و بعد از برگشتن از منا، قبل از طواف حج، يك طواف كامل به قصد اعم از تمام يا اتمام به جا مى آورد و نماز آن را مى خواند. آية الله خامنه اى: مى تواند عدول به حج افراد نموده و بعد از اعمال حج، عمره مفرده انجام دهد و مى تواند سعى و تقصير عمره تمتع را انجام داده و از احرام خارج شود و طواف عمره تمتع و نماز آن را در موقع مراجعت به مكه جهت انجام طواف و نماز و سعى حج تمتع قبل از آنها و يا بعد از آنها به جا آورد. آية الله خويى: مخير است بين عدول به حج افراد و بقا بر حج تمتع، به اين نحو كه سعى و تقصير مى كند و بعد از رجوع از منا، قبل از طواف حج، يك طواف به نيت اعم از اتمام و تمام به جا مى آورد. آية الله زنجانى: سعى و تقصير را انجام مى دهد و بعد از بازگشت از منا و قبل از طواف حج بايد طواف عمره تمتع را اتمام كند و نمازش را بخواند و سپس طواف و نماز را اعاده كند. آية الله سبحانى، آية الله مكارم: اگر قبل از سه شوط و نيم خون ديد حج او تبديل به افراد مى شود و اگر پس از سه شوط و نيم خون ديد باقيمانده اعمال عمره را مانند سعى و تقصير انجام مى دهد سپس براى حج تمتع محرم مى شود و در بازگشت از منا پيش از طواف حج بقيه طواف عمره با نمازش را به جا مى آورد سپس به اعمال حج مى پردازد. آية الله سيستانى: احتياط مستحب اين است كه به حج افراد عدول نمايد، گرچه مى تواند در عمره تمتع خود باقى بماند و اعمال آن را به جز طواف و نماز آن انجام دهد و پس از فراغت اعمال منا قبل از طواف حج، طواف عمره و نماز آن را به جا آورد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: طواف را رها نموده، سعى و تقصير را احتياطاً انجام دهد و تروك احرام را ترك نمايد، و رجائاً محرم به احرام حج تمتع شود و اعمال آن را به قصد ما فى الذمه از تمتع و افراد انجام دهد و پس از پاك شدن، ابتدا طواف ناقص عمره را تكميل نموده، نماز بخواند و بعد بقيه طواف ها را به جا آورد و احتياطاً عمره مفرده نيز انجام دهد. آية الله فاضل: اگر قبل از سه شوط و نيم حائض شده، مورد عدول به افراد است و اگر بعد از آن و قبل از تمام شدن دور چهارم حائض شده، طواف را رها كند و سعى و تقصير را احتياطاً و رجائاً انجام دهد و احتياطاً محرمات احرام را رعايت كند و وقت رفتن به عرفات احتياطاً و رجائاً محرم به احرام حج تمتع شود و اعمال آن را به قصد ما فى الذمه - اعم از تمتع و افراد - انجام دهد. و پس از پاك شدن، بنا بر احتياط ابتدا طواف و نماز عمره را تكميل كند و احتياطاً سعى و تقصير را نيز اعاده كند و بقيه اعمال حج را به جا آورد و اگر حج تمتع بوده احتياطاً عمره مفرده را انجام دهد.

[722] س - اگر زنى بعد از شوط چهارم در طواف عمره تمتع حائض شد و تا وقت وقوف به عرفه پاك نشد وظيفه اش چيست؟

ج - بايد سعى و تقصير عمره تمتع را انجام دهد و محرم شود براى حج تمتع و در وقت انجام طواف حج، قبل يا بعد(1) از آن، بقيه طواف عمره تمتع و نماز آن را هم به جا آورد.د.

ص: 347


1- . آية الله بهجت: بايد قضاى طواف عمره را به نحوى كه گذشت، قبل از طواف حج به جا آورد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: و بعد از برگشتن از منا، قبل از طواف حج يك طواف كامل به قصد اعم از تمام و اتمام به جا آورد و نماز آن را بخواند. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله 549 مراجعه شود. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: بايد سعى و تقصير كند و پس از اعمال منا و قبل از طواف حج، باقيمانده طواف را انجام دهد و احتياط مستحب اين است كه پس از اتمام، طواف و نمازِ آن را اعاده كند. آية الله سبحانى: بايد سعى و تقصير كند و محرم شود براى حج تمتع و پس از اعمال منا پيش از طواف حج بقيه طواف عمره تمتع با نمازش به جا آورد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: آنچه از طواف عمره باقى مانده و نماز آن را بعد از اعمال مكه به جا آورد و احتياطاً سعى را هم اعاده كند هرچند لازم نيست. آية الله فاضل: و سعى و تقصير را نيز احتياطاً اعاده كند.

[723] س - زنى عمره تمتع را انجام داد، بعد متوجه شد كه طواف او باطل بوده است، پس از اينكه متوجه شد، ديد عذر زنانه دارد، تكليف او چيست؟

ج - هر وقت عذر او مرتفع شد، طواف و نماز را اعاده كند(1) و اگر قبل از وقوف پاك نمى شود، براى حج محرم شود و پس از آمدن به مكه و رفع عذر(2)، آنها را انجام دهد.(3)

[724] س - زنى مسئله را نمى دانست، بعد از پاك شدن از حيض، خيال مى كرده جنب است و لذا غسل جنابت را نيت مى كرد و با همين حال حج انجام داد، بفرماييد حج او چگونه است؟

ج - اگر منظور او غسل براى حدثى كه از خون داشته است باشد و اسم آن را جنابت گذاشته، عملش صحيح است.د.

ص: 348


1- . آية الله بهجت: و احتياطاً سعى و تقصير را اعاده كند و در صورت ضيق وقت بعداً تدارك كند و عمره مفرده هم به جا آورد به احتياط واجب. آية الله سبحانى: طواف و نماز و سعى و تقصير را اعاده كند و اگر وقت تنگ باشد حج او به حج افراد بدل مى شود و پس از حج يك عمره مفرده به جا بياورد. آية الله فاضل: سعى و تقصير را نيز احتياطاً اعاده كند.
2- . نظر آيات عظام نسبت به پيش از به جا آوردن طواف حج، در ذيل مسئله قبل گذشت.
3- . آية الله تبريزى: بنا بر احتياط در هر دو صورت سعى و تقصير را اعاده كند. آية الله خويى: در هر دو صورت سعى و تقصير را اعاده نمايد. آية الله زنجانى: اگر تقصير نكرده مى تواند تقصير كند، پس اگر قبل از گذشتن وقت عمره تمتع پاك شود طواف را به جا مى آورد والاّ قبل از طواف حج، طواف عمره تمتع را قضا مى كند. آية الله سبحانى: اگر پس از پاك شدن از حيض براى انجام طواف و نماز و سعى وقت باقى است بايد اعمال گذشته را اعاده كند و اگر باقى نيست حج او به حج افراد تبديل مى شود و پس از اعمال حج يك عمره مفرده به جا مى آورد. آية الله سيستانى: اگر قبل از فوت وقت وقوفين پاك شود بايد همه اعمال را انجام دهد و اگر پاك نشود به وظيفه اى كه در ذيل مسئله 721 آمده است عمل كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر بطلان طواف از جهت جهل به مسئله باشد، حج او قهراً مبدل به افراد شده و پس از حج بايد عمره مفرده به جا آورد و احتياطاً حج را اعاده كند.

[725] س - آيا مستحاضه كثيره، بايد براى طواف يك غسل و براى نمازِ طواف غسلى ديگر بكند يا يك غسل براى هر دو كافى است؟

ج - براى هر يك، غسل لازم است مگر آنكه از وقت غسل براى طواف تا آخر نماز خون قطع باشد.(1)ط.

ص: 349


1- . آية الله تبريزى: بنا بر احتياط براى طواف و نماز آن يك غسل كند و براى هر يك از آن دو يك وضو بگيرد. آية الله خويى: غسل كند براى هر كدام و محتاج به وضو نيست، مگر اينكه محدث به حدث اصغر باشد، كه در اين صورت احوط ضم وضو است به غسل. آية الله زنجانى: مستحاضه كثيره بايد براى هر طواف علاوه بر غسل، وضو هم بگيرد و بدون تأخير طواف كند و در مورد نمازِ طواف، چنانچه آن را بدون فاصله قابل توجهى از طواف به جا آورده باشد لازم نيست براى آن مجدداً اعمال مستحاضه را به جا آورد والاّ بايد براى نماز طواف هم وظايف مستحاضه را تكرار كند، مگر در صورتى كه اطمينان داشته باشد كه پس از طواف تا پايان نماز، از وى خون بيرون نيامده است. آية الله سبحانى: مستحاضه اى كه براى انجام نماز يوميه مثلاً ظهر غسل كرده و وضو گرفته و به مسجد آمده و مصادف شد با انجام فريضه مى تواند بعد از انجام فريضه به همان طهارت براى طواف و سپس نماز آن اكتفا كند، و مستحاضه كثيره اگر وظايف روزانه خود را براى نماز انجام داده براى طواف و نماز آن وظيفه جداگانه اى ندارد ولى احتياط مستحب است كه براى طواف و نماز آن غسلى جداگانه نمايد. آية الله سيستانى: اگر خون مستمر باشد كه بيرون آمدن خون از پنبه منقطع نشود يك غسل كافى است، اگرچه احتياط مستحب براى هر كدام يك غسل است و اگر چنين نباشد و به نحوى باشد كه بتواند پس از طواف با غسلى ديگر نماز را انجام دهد درحالى كه خون بيرون نزده باشد در اين صورت اگر پس از غسل و انجام طواف خون بيرون نيامده بود مى تواند با همان غسل نماز را بخواند و اگر بيرون آمده بود به احتياط واجب براى نماز دوباره غسل كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر بعد از غسل براى نماز يوميه خون نبيند تجديد غسل لازم نيست و اگر خون ببيند براى هر كدام از طواف و نماز طواف يك غسل احتياطاً به جا آورد و اگر فاصله بين غسل و طواف زياد مى شود، مثل اينكه در نزديك مسجدالحرام نتواند غسل كند، احتياطاً در موقع ورود به مسجدالحرام تيمم بدل از غسل هم بنمايد. آية الله فاضل: احتياط واجب آن است كه مستحاضه كثيره علاوه بر اغسال يوميه، يك غسل براى طواف و نماز آن انجام دهد و براى طواف يك وضو و براى نماز طواف هم يك وضو بگيرد. و متوسطه بنا بر احتياط واجب يك غسل براى طواف و نماز طواف و براى هر كدام يك وضو بگيرد. آية الله مكارم: مستحاضه كثيره هنگامى كه غسل هاى نماز خود را به موقع به جا آورد، غسل ديگرى براى طواف بر او واجب نيست، تنها وضو بگيرد بنا بر احتياط.

[726] س - زنى به حساب شناسنامه، بيش از پنجاه سال شمسى دارد و يك سال و نيم خون نديده است ولى در عرفات خون مى بيند، بنابراين آيا در يائسگى او مى توان ترديد داشت يا نه و وظيفه او چيست؟

ج - اگر اطمينان دارد كه پنجاه سال قمرى او تمام شده و سيّده(1) نيست، حكم مستحاضه را دارد.(2)

[727] س - آيا نماز و طواف براى زن مستحاضه يك حكم دارند يا هر كدام از طواف و نماز جدا و مستقل هستند؟

ج - مستقل هستند.(3)

[728] س - زنى بعد از وقوفين حيض مى شود، با مصرف قرص، خون قطع مى گردد و اعمال را انجام مى دهد ولى بعد از آن لك مى بيند، وظيفه او چيست؟ط.

ص: 350


1- . آية الله زنجانى: و قرشيه هم نيست حكم مستحاضه را دارد و اگر اطمينان دارد كه قرشيه است يا در آن شك دارد چنانچه در عادت يا يكى دو روز قبل از آن خون ديده يا خون او اوصاف حيض را دارد، حكم حيض را دارد و سيده قسمى از اقسام قرشيه است.
2- . آية الله تبريزى، آية الله نورى: زن هاى غير سيده به اتمام پنجاه سال قمرى است و زن هاى سيده، اگر بين پنجاه سال و شصت سال قمرى، خون به صفات حيض باشد و يا در ايام عادت باشد، بنا بر احتياط بايد بين احكام حائض و مستحاضه جمع كنند و بعد از شصت سال قمرى، خون محكوم به استحاضه است. آية الله خامنه اى: تعيين سن يائسگى محل تأمل و احتياط است؛ بانوان مى توانند در اين مسئله به مجتهد جامع الشرايط ديگر مراجعه نمايند. آية الله خويى: اگر به صفات حيض باشد و يا در ايام عادت باشد، بنا بر احتياط جمع بين احكام حائض و مستحاضه نمايد. آية الله سيستانى: يائسگى در مسئله حيض در سيده و غير سيده، با اتمام شصت سال قمرى شروع مى شود. آية الله مكارم: فرقى بين سيده و غير سيده نيست و يائسگى با تمام شدن پنجاه سال شروع مى شود. مگر اينكه خون صفات حيض و شرايط آن را داشته باشد.
3- . آيات عظام زنجانى، سبحانى، مكارم: در مسئله 725 گذشت. آية الله سيستانى: مستحاضه قليله، براى هر يك از نماز و طواف، به احتياط واجب يك وضو بگيرد و در متوسطه بنا بر احتياط واجب يك غسل و براى هر كدام يك وضو لازم است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط.

ج - اگر خون سه روز مستمر نبوده و حتى در باطن فرج هم قطع شده، حيض نبوده است و با انجام وظيفه مستحاضه، عمل او صحيح است.(1)

[729] س - زنى در حال طواف، مستحاضه قليله مى شود، وظيفه او چيست؟

ج - اگر بعد از تمام شدن دور چهارم بوده پس از تجديد وضو و تطهير بدن و لباس، طواف را تمام كند و اگر قبلاً بوده، به احتياط واجب پس از تجديد وضو و تطهير، آن را اتمام و سپس اعاده نمايد.(2)

[730] س - زن مستحاضه اى بعد از غسل و وضو مشغول طواف مى شود، در اثناى طواف لك مى بيند، وظيفه او چيست؟

ج - اگر خون او مستمر است و به وظيفه عمل كرده، با تحفظ از خروج خون، چيزى بر او نيست و در غير اين صورت حكم حدث جديد را دارد.(3)د.

ص: 351


1- . آية الله زنجانى: اگر هنگام طواف و نماز در باطن هم پاك بوده اعمال او صحيح است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورتى كه سه روز اول پشت سر هم نباشد؛ مثل آنكه دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره يك روز خون ببيند، بنا بر احتياط لازم در روزهايى كه خون مى بيند بايد جمع كند ميان كارهاى مستحاضه و تروك حائض و در روزهايى كه خون نمى بيند هم كارهايى را كه بر حائض حرام است ترك كند و عبادت هاى خود را به جا آورد.
2- . به مسئله 549 و 550 مراجعه شود. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله 549 مراجعه شود. آية الله زنجانى: پس از تجديد وضو و تطهير بدن و لباس به تفصيل مسئله بعدى عمل كند. آية الله سبحانى، آية الله مكارم: اگر بعد از نيمه طواف باشد پس از تجديد وضو و تطهير بدن و لباس طواف را تمام كند و اگر قبل از آن اين حالت رخ دهد پس از وضو و تطهير بدن و لباس طواف را از سر بگيرد و نماز طواف را بخواند.
3- . آية الله زنجانى: اگر بلافاصله مشغول طواف شده باشد ضررى به طوافش نمى زند و مى تواند با همان حال بدون فاصله عرفى، نماز طواف را هم بخواند، ولى اگر بين غسل و طواف، فاصله عرفى افتاده باشد با خروج خون، غسل و وضويش باطل مى شود و پس از تجديد غسل و انجام ساير وظايف، چنانچه خون پس از 4 شوط آمده طواف را اتمام مى كند و اگر قبل از 3/5 شوط آمده طواف را از سر مى گيرد و اگر خون بين 3/5 تا 4 شوط آمده طواف را اتمام كرده، دوباره از سر مى گيرد. آية الله سبحانى: اگر وظايف خود را براى نمازهاى يوميه انجام داده تكليفى ندارد. آية الله مكارم: يعنى اگر خون قطع شده و غسل كرده سپس خون جارى شده، حكم حدث جديد دارد.

[731] س - زنى به تصور اينكه پاك شده است، طواف انجام مى دهد و در اثناى سعى متوجه مى شود كه هنوز پاك نشده است، آيا سعى او نيز باطل است و اگر بعد از سعى متوجه شود چگونه است؟

ج - در فرض اول سعى را قطع كند و پس از پاك شدن از حيض، طواف و نماز را اعاده كند و احتياط آن است كه پس از اعاده طواف و نماز، سعى را اتمام و اعاده نمايد(1) و در فرض دوم نيز اعاده طواف و نماز لازم و اعاده سعى مبنى بر احتياط است.(2)

[732] س - زن مستحاضه كه بايد غسل كند و وضو بگيرد و با اين كار فاصله اى بين اعمال پيش مى آيد كه شايد طولانى هم باشد؛ مثلاً بايد برود منزل غسل كند و برگردد، آيا اين فاصله اشكال ندارد؟

ج - اگر خون قطع نمى شود براى هر يك از طواف و نماز بايد غسل كند و وضو بگيرد(3) و بايد طورى باشد كه بعد از غسل و وضو مبادرت به عمل نمايد، بنابراين اگر با رفتن به منزل نتواند مبادرت كند، نزديك مسجدالحرام غسل كند و وضو بگيرد.(4)ت.

ص: 352


1- . آية الله بهجت: اتمام سعى لازم نيست و اعاده كافى است. آية الله زنجانى: اگر هنگام طواف و نماز در باطن هم پاك بوده اعمالش صحيح است و اگر ناپاك بوده در هر دو فرض پس از پاكى و غسل، طواف و سعى و تقصير را انجام مى دهد، و تا تقصير نكرده از محرمات احرام پرهيز مى نمايد. آية الله سبحانى: تكليف او با تكليف كسى كه پس از انجام همه عمره متوجه شده كه حائض بوده است فرقى نمى كند كه در مسائل قبل بيان شد.
2- . به سؤال 647 مراجعه شود.
3- . نظر آيات عظام در ذيل سؤال 725 گذشت.
4- . آية الله زنجانى: در صورتى كه خون قطع نمى شود اگر ممكن است در نزديكى مسجدالحرام غسل كرده بدون فاصله عرفى طواف و نماز را به جا آورد و اگر ممكن نيست بايد احتياط كند به اين نحو كه در منزل غسل كند و قبل از طواف هم تيمم بنمايد. آية الله سبحانى: اگر وظايف خود را براى نماز انجام داده براى طواف و نماز آن وظيفه جداگانه اى ندارد ولى احتياط مستحب است كه براى طواف و نماز آن غسل جداگانه اى بنمايد و لازم نيست هنگام شروع به طواف و يا در اثناى آن خون قطع باشد ولى كسى كه مى خواهد به اين احتياط مستحب عمل كند مبادرت عرفى به عمل بعد از غسل لازم است و لازم نيست در اطراف مسجدالحرام غسل كند بلكه غسل از هتل و طى مسافت آن با ماشين لطمه اى به اين مبادرت نمى زند. آية الله سيستانى: اگر فاصله بين غسل يا وضو يا هر دو و انجام طواف يا نماز طواف زياد باشد و تيمم بدون فاصله ميسر باشد، به احتياط واجب قبل از نماز يا طواف يك تيمم بدل از غسل يا وضو كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و اگر از نزديك مسجدالحرام نتواند غسل كند احتياطاً در موقع ورود به مسجد تيمم بدل از غسل هم بنمايد. آية الله مكارم: چنان كه قبلاً گذشت هنگامى كه مستحاضه وظيفه غسل خود را براى نمازها انجام دهد به حكم طاهر است و غسل ديگرى براى طواف لازم نيست.

[733] س - زن مستحاضه كه بايد براى هر نماز و طواف غسل كند طبق وظيفه اش غسل كرد و يا وضو گرفت و طواف را شروع كرد، بين طواف نماز ظهر شروع شد، نماز را خواند، و با همان طهارت اول، بعد از نماز، طواف را ادامه داد، آيا طوافش صحيح است؟

ج - اگر از هنگام غسل تا آخر طواف، خون قطع بوده، طواف صحيح است و در غير اين صورت احوط آن است كه اين طواف را تمام كند(1) و پس از غسل اعاده نمايد.

[734] س - زنى كه حيض نمى شود ولى هر دو ماه يك بار، دو سه روزى لك و ترشحات مى بيند، وظيفه اش چيست؟

ج - اگر خون استمرار تا سه روز ندارد، ولو به اين نحو كه پس از خارج شدن تا اين مدت باطنِ فرج آلوده باشد، حكم استحاضه را دارد.(2)د.

ص: 353


1- . آية الله بهجت: اتمام لازم نيست. آية الله تبريزى: بعيد نيست تمام كردنِ طوافِ سابق كافى باشد و احتياط به اعاده آن پس از غسل نباشد. آية الله سبحانى: به ذيل سؤال 725 رجوع شود. آية الله سيستانى: صحيح نيست و با انجام غسلى براى نماز، نمازش را اعاده كند و طواف را با غسلى ديگر از سر بگيرد، اگر قطع قبل از پايان شوط چهارم بوده است و اتمام كند اگر بعد آن بوده است. آية الله مكارم: مانند مسئله سابق است.
2- . آية الله زنجانى: اگر مجموع لك هايى كه در ضمن ده روز مى بيند و مقدارى پس از آن لك ها كه احتمال مى دهد باطن آلوده باشد بر روى هم به اندازه سه روز نباشد، احكام حيض را ندارد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به ذيل سؤال 728 مراجعه شود.

[735] س - هرگاه زن قُرَشيه پس از شصت سال و غير قرشيه پس از پنجاه سال، چند روز متوالى خون ببيند كه همه به اوصاف حيض باشد در طوافها و نماز چه كند؟

ج - حكم مستحاضه را دارد و حكم حيض بر خون مزبور مترتب نيست، حتى در صورت توالى يا داشتن صفات.(1)

[736] س - زن هايى كه براى جلوگيرى از قاعدگى از قرص استفاده مى كنند كه موقع طواف گرفتار حيض نباشند و ايام عادت ممكن است يك يا دو لكه كم رنگ ببينند، آيا اين خون استحاضه حساب است يا خون قروح و جروح، و در هر صورت به طواف ضرر مى زند يا خير؟

ج - حكم استحاضه را دارد(2) و بايد به وظيفه مستحاضه عمل كنند و اگر در اثناى طواف لك ديده، تفصيلى بين ما قبل از تمام شدن دور چهارم(3) و ما بعد آن هست كه در مناسك ذكر شده است.(4)

[737] س - شخصى غسل مس ميت به گردنش بوده ولى بعد از اعمال حج متذكر مى شود، وظيفه او چيست؟

ج - اگر بعد از مس ميت غسل جنابت كرده باشد - چون جنب هم بوده يا بعداً جنب شده - غسل جنابت كفايت مى كند و عملش صحيح است(5) والاّ بايد طواف و نماز آن را اعاده كند.(6)

[738] س - محرمى است كه مبتلا به خروج ريح است؛ يعنى مرتب ريح از او جداد.

ص: 354


1- . نظر آيات عظام در ذيل سؤال 726 گذشت.
2- . آية الله زنجانى: خونى كه در ايام عادت مى بينند، هرچند سه روز مستمر نباشد و صفات حيض را نيز نداشته باشد حكم حيض را دارد.
3- . آية الله سبحانى، آية الله مكارم: سه شوط و نصف و ما بعد آن.
4- . به مسئله 549 و 550 مراجعه شود.
5- . به سؤال 677 مراجعه شود.
6- . به سؤال 647 و 1362 مراجعه شود.

مى شود و در عرض سال شايد يكى دو ماه، فى الجمله تخفيف پيدا مى كند، ولى نوعاً به فاصله يكى دو دقيقه وضويش باطل مى شود، تكليف چنين شخصى در طواف و نماز چيست؟ چند وضو بايد بگيرد؟

ج - حكم مبطون را دارد كه از تحريرالوسيله (جلد اول، صفحه 30، مسئله 3) استفاده مى شود و على اى حال چنانچه نتواند در اثناى طواف وضو بگيرد يا حرجى باشد اكتفا به يك وضو براى طواف كافى است، ولى اگر بتواند ولو با حمل آب در اثناى طواف وضو بگيرد واجب است تجديد وضو كند(1) و همچنين است حكم در نماز طواف.

[739] س - مدتى است كه به علت ابتلاى به بيمارى و در اثر عمل جراحى، خروج مدفوع را احساس نمى كنم و از كيسه مخصوص استفاده مى كنم، البته براى وضو و نماز فتواى حضرت امام مشخص و معين است كه بدان عمل مى كنم، ولى چون سال آينده به اميد خدا تصميم دارم خانه خدا را زيارت كنم، مستدعى است در رابطه با انجام مراسم حج، تكليف شرعى بنده را مرقوم فرماييد؟ت.

ص: 355


1- . آية الله بهجت: مانند مسلوس است و همان وظيفه را دارد. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط حكم مبطون را دارد. آيات عظام تبريزى، خوئى، سيستانى: در فرض مذكور يك وضو براى طواف و نماز كافى است مگر اينكه حدثى غير از آنچه مستند به بيمارى اوست از او سر بزند آية الله زنجانى: وضوى مبطون با اين گونه خارج شدن باد، باطل نمى شود و مى تواند طواف و نماز آن را به جا آورد. آية الله سبحانى: به ذيل سؤال 739 مراجعه شود. آية الله فاضل: بنا بر احتياط واجب مثل مبطون بايد نايب هم بگيرد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و مبطون براى طواف نايب بگيرد و احتياطاً خودش هم طواف كند بدين گونه كه براى طواف يك وضو بگيرد و چهار شوط آن را به جا آورد و بعد تجديد وضو كرده و سه شوط ديگر آن را انجام دهد. آية الله مكارم: اگر نماز را بلافاصله بعد از طواف بخواند، همان وضوى اول كافى است.

ج - اگر در طواف و نماز آن، رعايت وظيفه اى كه براى وضو و نماز داريد، بنماييد، عمل حج شما صحيح است.(1)

[740] س - شخصى عمل جراحى انجام داده است، و فعلاً كيسه اى بسته است كه بول او قطره قطره در آن كيسه مى ريزد، ليكن نه از مجراى بول، بلكه از موضع جراحى كه در پهلو قرار داده اند، آيا اين شخص حكم مسلوس را دارد؟

ج - حكم مسلوس را دارد.(2)د.

ص: 356


1- . آية الله بهجت: بايد براى طواف نايب بگيرد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: مبطون، احوط اين است كه در صورت ممكن، هم خود طواف نموده و هم نايب بگيرد. آية الله زنجانى: اگر نتوانيد در اثناى طواف، وضو بگيريد يا حرجى باشد با يك وضو مى توانيد طواف كنيد، و اگر بتوانيد بدون حرج در اثناى طواف وضو بگيريد ولو به اين شكل كه همراه خود آب ببريد، بايد تجديد وضو كنيد، و همين طور است حكم در نماز طواف، و براى نماز طواف نمى توانيد به وضويى كه براى طواف گرفته ايد اكتفا كنيد بلكه بايد دوباره وضو بگيريد. آية الله سبحانى: مبتلا به خروج بول يا غائط و يا ريح چنانچه تا آخر وقت عذر آنها برطرف مى شود و يا اينكه فرصتى براى آنها پيش مى آيد كه مى توانند وضو بگيرند و طواف و نماز را بدون حدث به جا آورند بايد صبر كنند اما اگر ظن قوى دارند كه مشكل آنها رفع نمى شود دو حالت دارد: الف (اگر در بين طواف و نماز فقط چند مرتبه انگشت شمار حدث سر مى زند به طورى كه اگر بخواهد براى هر بار وضو بگيرد مشكل نيست ظرف آبى همراه داشته باشد و وقتى حدث سر زد اگر مى تواند در مطاف و يا اينكه از مطاف خارج شود و وضو بگيرد و سريع برگردد و طواف را ادامه دهد. ب (ولى اگر حدث پى درپى ايجاد مى شود به شكلى كه وضو گرفتن براى هر دفعه بسيار مشكل است براى طواف يك وضو و براى نماز وضوى ديگر بگيرد و بنا بر احتياط واجب براى طواف و نماز نايب هم بگيرد. نظر ساير آيات عظام در ذيل سؤال قبل گذشت.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى: براى طواف و نماز يك وضو كافى است، مادامى كه خروج بول به شكل متعارف نباشد. آية الله سبحانى: به ذيل سؤال قبلى مراجعه شود. آيات عظام صافى و گلپايگانى: براى طواف يك وضو بگيرد و چهار شوط آن را به جا آورد و بعد تجديد وضو كرده، سه شوط ديگر آن را انجام دهد. آية الله فاضل: بنا بر احتياط واجب نايب هم بگيرد. آية الله مكارم: براى طواف و نماز يك وضو كافى است، اگر نماز را بلافاصله بعد از طواف مى خواند؛ در غير اين صورت براى هر يك، وضو بگيرد.

[741] س - كسى نيت طواف را در دل گذرانده و به قصد طواف حركت مى كند، مقدارى كه مى آيد گمان مى كند نيت طواف را بايد به زبان بگويد، لذا برمى گردد و نيت را با زبان مى گويد و طواف را از نو شروع مى كند، آيا طوافش صحيح است يا خير؟

ج - اشكال دارد.(1)

[742] س - به خاطر اهميت زيادى كه در اعمال حج داده مى شود و به خصوص در طواف ها و نماز آن، غالباً يك عملى را به عنوان احتياط و رجا، چندين بار به جا مى آورند ولو اينكه عمل نزد خودشان نقصى ندارد، البته به حد وسواس هم نمى رسد، آيا اين گونه تكرار در اعمال، اشكالى دارد؟

ج - وسواس همين است و نبايد به وسوسه اعتنا شود، بلى انجام عمل احتياطى بدون وسوسه مانع ندارد.(2)

[743] س - كسى به جهتى، طواف يا سعيش قطع مى شود و به جلو مى رود، مى خواهد از همان جا كه قطع شده شروع كند ولى در اثر ازدحام نمى تواند خود را به آنجا برساند و در محاذى آنجا به طرف چپ يا راست قرار مى گيرد، آيا مى تواند از محاذى جايى كه قطع شده شروع كند، يا بايد همان نقطه باشد؟

ج - لازم نيست همان نقطه باشد، بلكه محاذات كافى است و بايد طواف تكميل شود.

[744] س - قران، كه در طواف حرام است، آيا طواف را باطل مى كند يا خير؟

ج - اگر از اول يا در اثناى طواف اول، قصد قران داشته، احتياط در اعاده طواف است و اگر بعد از تمام شدن طواف اول قصد قران كرده، طواف باطل نمى شود.(3)د.

ص: 357


1- . نظر آيات عظام در ذيل سؤال 652 و 657 گذشت.
2- . آيات عظام خويى، زنجانى، سبحانى، فاضل: ليكن در طواف و سعى، تكرار در اعمال در برخى از صور موجب بطلان است، اگرچه بدون وسوسه هم باشد.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 613 گذشت. آية الله فاضل: به ذيل سوال 688 مراجعه شود.

[745] س - آيا يك شوط و دو شوط طواف هم استحباب دارد يا بايد طواف هفت شوط باشد و اگر كسى گمان داشت كه مستحب است و بعد از هفت شوط طواف واجب، يكى دو شوط طواف مستحبى به جا آورد و بعد نماز طواف را خواند، آيا طوافش اشكال دارد؟

ج - استحباب آن ثابت نيست،(1) ولى طواف مزبور صحيح است.

[746] س - معيار در كثير الشك بودن در طواف چيست؟

ج - عرفى است.(2)

[747] س - طواف كردن در محدوده 26/5 ذراع و نماز خواندن پشت مقام، هرچه نزديك تر به مقام، آن طور كه در مناسك بيان شده، گويى نزد آنان بدعت است، آيا بايد همان گونه كه آنان در خارج از حد طواف مى كنند و دور از مقام نماز مى خوانند انجام شود؟

ج - چنين چيزى نيست و بايد به وظيفه عمل شود.(3)

[748] س - اينكه فرموده ايد در بعضى موارد بايد طواف و سعى را اتمام و اعاده كند، بفرماييد كه ترتيب هم لازم است يا نه؟

ج - بلى، احتياط به اين است كه قبلاً اتمام كند طواف را و نماز بخواند و سپس اعاده نمايد.(4)

[749] س - كسى كه در سعى يا طواف عمره تمتع يا عمره مفرده، نياز به نايب پيدا كرده است، آيا نايب بايد درحالى كه محرم است، نيابت كند يا خير؟ بر فرض عدم لزومد.

ص: 358


1- . آية الله سيستانى: استحباب دارد.
2- . آية الله زنجانى: و كثير الشك، كسى است كه در مواردى شك مى كند كه متعارف مردم، شك نمى كنند و كثير الشك غير از وسواس است و بايد مطابق احتياط عمل نمايد. آية الله سيستانى: معيار اين است: شكى كه براى او حاصل مى شود، نسبت به كسانى كه در موجبات حواس پرتى مانند او هستند، به مقدار معتنابه بيشتر باشد.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 592 گذشت.
4- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، سبحانى، فاضل، نورى: كافى است يك طواف يا سعى به نيت اعم از تمام و اتمام انجام دهد.

احرام، آيا بايد با لباس احرام طواف كند يا در لباس مَخيط هم جايز است؟

ج - هيچ يك از احرام يا لباس احرام در نايب لزوم ندارد.(1)

[750] س - شخصى مسلوس است، براى طواف و نماز آن، وظيفه اش چيست؟

ج - اگر وقتى دارد كه بتواند طواف را با وضو و نماز را با وضو انجام دهد، بايد آن وقت را انتخاب كند و طواف و نماز را با وضو و بدن پاك به جا آورد و بقيه اعمال را بعد از آن اتيان نمايد و اگر چنين وقتى ندارد، در صورتى كه مشقت نداشته باشد، براى هر بار كه حدث از او صادر شود يك وضو بگيرد و اگر مشقت دارد براى طواف يك وضو و براى نماز هم يك وضو بگيرد.(2)

[751] س - آيا در مواردى كه طواف و نماز بايد اعاده شود، لازم است با لباس احرام باشد؟

ج - لازم نيست.(3)ت.

ص: 359


1- . آية الله بهجت: احتياط در احرام نايب است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: احوط آن است كه در عمره، نايب بعد از فراغ از اداى مناسك خود، طواف و سعى نيابتى را قبل از تقصير و خروج از احرام انجام دهد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 740 گذشت.
3- . آية الله بهجت، آية الله تبريزى: اگر طواف عمره باشد و از مواردى باشد كه بنا بر احتياط بايد سعى و تقصير نيز اعاده شود، احتياطاً محرمات احرام رعايت شود. آية الله خويى: اگر طواف را از روى جهل ترك كرده و يا آنها را باطل انجام داده تا محل تدارك آن باقى است، باقى در احرام مى باشد و لباس دوخته را بايد در بياورد و بعد از گذشت زمان، تدارك حجش باطل است و بعيد نيست احرامش هم باطل باشد. آية الله زنجانى: در صورتى كه تقصير يا حلق او محكوم به صحت باشد اجتناب از پوشيدن لباس هاى معمولى و ديگر محرمات احرام، واجب نيست؛ و در هر حال اگر در لباس هاى معمولى، طواف يا سعى را به جا آورد صحيح است. آية الله سبحانى: اگر كسى عمره تمتع و يا عمره مفرده را انجام دهد و بعد از تقصير بفهمد كه طواف و سعى او باطل بوده چنين فردى در احرام خود باقى است و بايد از محرمات احرام دورى جويد و طواف و نماز و سعى را با جامه احرام انجام دهد و با تقصير مجدد از احرام خارج شود و به خاطر تقصير بى جا چيزى بر او نيست. آية الله سيستانى: او بر احرام خود باقى است و بايد از محرّمات احرام اجتناب كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در طواف عمره تمتع و عمره مفرده احرام واجب است و در طواف حج لازم نيست.

[752] س - هرگاه محرم لباس احرام را كنار بگذارد و با لباس دوخته، اعمال عمره را؛ از طواف و سعى، انجام دهد؛ جهلاً يا عمداً، آيا طواف و سعى او صحيح است؟ و عمره او مجزى است يا نه؟

ج - طواف و سعى مزبور صحيح و عمره مذكور مجزى است.(1)

[753] س - هرگاه محرم به احرام عمره تمتع جنب باشد و آب براى او ضرر دارد يا آب ندارد و يا وقت عمره مى گذرد، آيا طواف و نماز، با تيمم كافى و مجزى است؟ يا بايد نايب هم بگيرد؟

ج - نايب گرفتن لازم نيست.(2)

[754] س - آيا حجاب زن در طواف مثل حجاب او در نماز است يا فرق مى كند؟

ج - فرق مى كند(3) و فقط وجه و كفين در طواف مستثنى است على الأحوط.د.

ص: 360


1- . آية الله تبريزى: اگر ساتر منحصر به لباس هاى دوخته اى كه پوشيده است باشد، طواف اشكال دارد مگر اعتقاد داشته كه اين عمل بر او جايز است. آية الله مكارم: در صورت عمد، خلاف احتياط است، گناه كرده و يك گوسفند كفاره دارد.
2- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط نايب هم بگيرد.
3- . آية الله تبريزى: فرق نمى كند بنا بر احتياط واجب، هرچند در حال احرام جايز نيست صورت خود را با نقاب و مانند آن بپوشاند. آية الله خويى: فرق نمى كند بنا بر احتياط واجب و پوشاندن صورت براى زن از نامحرم، بنا بر احتياط واجب است ولكن بايد به نحوى باشد كه ساتر به صورت زن مسّ نشود. آية الله زنجانى: داشتن ساتر بنا بر احتياط مستحب در صحت طواف، معتبر است و از آنجا كه معمولاً طواف كننده در معرض ديد ناظر محترم است پوشاندن عورت بر مردها و تمام اندام - به جز وجه و كفّين - بر بانوان، تكليفاً واجب است. آية الله سبحانى: بايد در حال طواف روى پا و كف پا را بپوشاند هرچند در حال نماز پوشاندن آنها لازم نيست و همچنين در حال نماز مى تواند صورت خود را بپوشاند ولى در حال احرام به جز براى حفظ از نامحرم جايز نيست صورت خود را بپوشاند البته در اين حال هم بايد حجاب به صورت نچسبد. آية الله سيستانى: فى الجمله فرق مى كند، گرچه احتياط اين است كه همان مقدار كه در نماز پوشاندن واجب است در طواف نيز واجب است ولى اگر قسمتى از موها يا بازو و ساق پا پيدا باشد طواف صحيح است همچنين به احتياط واجب نبايد صورت خود را با نقاب و مانند آن بپوشاند حتى اگر مُحل باشد. آية الله مكارم: در حال نماز پشت پا و كف آن نيز مستثنى است ولى در طواف احتياط پوشاندن آن است. همچنين در نماز نقاب ضررى ندارد ولى در طواف جايز نيست. آية الله نورى: فرق مى كند؛ چون در نماز مى تواند صورت خود را بپوشاند ولى در طواف واجب است صورت خود را نپوشاند.

[755] س - اگر مقدارى از موهاى سر زن يا جاهاى ديگر بدن او، كه بايد در حال طواف بپوشاند، ظاهر باشد آيا به طواف او ضرر مى رساند يا نه؟ و اگر با ظاهر بودن موى سر، طواف را انجام داده، طواف او باطل است يا نه؟

ج - اگر عمدى باشد، طواف صحيح نيست على الأحوط(1) و در غير مورد عمد، صحيح است، مگر در جاهل مقصر على الأحوط.

[756] س - شخصى در عمره تمتع طواف را تمام كرده است، ولى مى گويد دلچسب نشد لذا يك طواف ديگر بدون خواندن نمازِ طوافِ اول، به جا مى آورد و نماز و سعى به جا مى آورد و تقصير مى كند، آيا عملش صحيح است يا نه؟

ج - عمل او صحيح است(2)، هرچند داخل در قِران حرام است.د.

ص: 361


1- . آية الله بهجت: در صورتى كه علم نداشته باشد اشكال ندارد. آية الله خامنه اى: طواف او صحيح است، اگرچه مرتكب فعل حرام شده است. آية الله سبحانى: در مورد احرام بانوان بايد بدن نما نباشد و اگر به قدرى نازك باشد كه در حال عرق كردن با چسبيدن به تن بدن نمايان گردد طواف و نماز با آن اشكال دارد. آيات عظام سيستانى، فاضل، مكارم: طواف صحيح است هرچند گناه كرده است. آية الله خويى: در فرض جهل به حكم، طواف صحيح است.
2- . آية الله بهجت: چون جنبه احتياطى دارد، اشكالى ندارد و طواف احتياطى، طوافِ ديگر نيست تا قران حاصل شود. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى: اعاده طواف به عنوان احتياط قران نيست. آية الله سبحانى: چنانچه نماز طواف دوم را خوانده احتياطاً دو ركعت نماز طواف اول را بخواند و سپس بايد از اول طواف واجب را انجام دهد و نماز آن را بخواند. آية الله سيستانى: صحت عمل مورد اشكال است، از جهت فاصله بين طواف و نماز، مگر اينكه جاهل قاصر باشد. نسبت به نظر ساير آيات عظام، به مسئله 611 و 613 مراجعه شود.

[757] س - اكل و شرب در حال طواف جايز است يا نه؟

ج - مانع ندارد.

[758] س - كسى كه در حال طواف شخصى را از روى زمين بلند مى كند و ممكن است در اين حال گامى به طرف جلو بردارد و در اين حال توجه به طواف ندارد، در نتيجه نمى داند كه آيا مقدارى از مسافت را بدون قصد طواف آمده است يا نه، تكليف او چيست؟

ج - بايد آن مقدار را احتياطاً تدارك كند.(1)

[759] س - كودك نابالغى با اذن پدر محرم شد و طواف را نيمه كاره به تصور اينكه همين مقدار كافى است رها كرد و سعى را نيز از طبقه دوم انجام داده، تكليف چيست؟

ج - اگر از اول قصد هفت شوط نداشته، طواف او باطل است و بايد طواف و نماز و سعى را اعاده كند و بعد تقصير نمايد.(2)

[760] س - كسى كه در شوط ششم، طواف خود را رها كرد و نتوانست ادامه دهد و ديگرى به جاى او بقيه را به جا آورد، وليكن نماز طواف را خودش خواند و بعداًت.

ص: 362


1- . آيات عظام بهجت، سيستانى، فاضل: به شك خود اعتنا نكند. آية الله تبريزى، آية الله مكارم: اگر قصد طواف ولو اجمالاً داشته باشد كافى است. آية الله سبحانى: به شك خود اعتنا نكند و به طواف خود ادامه دهد.
2- . آية الله بهجت: حكم قطع طواف را دارد به مسائل قطع طواف مراجعه شود. آية الله تبريزى: اگر بخواهد عملش صحيح شود بايد طواف و اعمال بعد از آن را اعاده كند. آية الله خويى: حكم قطع طواف را دارد و پس از تصحيح طواف، سعى را در طبقه اول اعاده نمايد. آية الله زنجانى: و چنانچه در عمره تمتع اين اتفاق افتاده و وقت تدارك گذشته، مطابق ذيل مسئله 679 رفتار نمايد. آية الله سبحانى: به جهت فوت موالات بايد طواف را اعاده كند و نماز بخواند و سعى را در طبقه اول دوباره انجام دهد و تقصير نمايد. آية الله سيستانى: در هر صورت بايد طواف و نماز و سعى را اعاده كند و بعد تقصير نمايد و اگر وقت عمره تمتع گذشته، احرامش باطل شده و چيزى بر او نيست. آية الله فاضل: و تا اعمال را به صورت صحيح انجام نداده در احرام باقى است.

متوجه شد كه استراحت در خلال طواف، به طواف ضرر نمى رساند و او با استراحت مى توانست خودش طواف خود را تمام نمايد، اكنون تكليف او چيست؟

ج - بقيه طواف را تمام كند و نماز را اعاده نمايد.(1)

[761] س - شخصى طواف خود را به هم مى زند و طواف دوم را شروع مى كند، آن را نيز به هم مى زند و طواف سوم را آغاز كرده به اتمام مى رساند، وظيفه او چيست؟

ج - اشكال دارد(2) و موارد احتياط مختلف مى شود.

[762] س - اگر شخصى ركن مستجار (ركن يمانى) را يقين كرد كه ركن حجرالاسود است، لذا طواف را از مستجار به عنوان حجرالاسود شروع كرد و هفت شوط كامل به جا آورد، بعداً فهميد كه يقين او خطا بوده است، تكليف او چيست؟

ج - طواف مزبور باطل است(3) و بايد تدارك شود.

[763] س - گاهى انسان شك مى كند كه اين شوط طوافم به هم خورده يا نه، آياد.

ص: 363


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: خودش احتياطاً بقيه طواف را به جا آورد و بعد از خواندن نمازِ طواف، طواف و نماز آن را اعاده كند. آية الله خامنه اى: اگر بنا بر احتياط واجب موالات به هم نخورده باشد و به هر حال مى تواند از طواف قبل صرف نظر كرده و مجدداً طواف و نماز را اعاده كند. آية الله سبحانى: و اگر در اثنا ناتوان شد و نايب گرفت هرگاه پيش از تجاوز از نيمه طواف نايب بگيرد بايد نايب طواف را از سر بگيرد و اگر پس از تجاوز از آن نايب گرفت بايد آن را اتمام كند ولى نماز طواف را خود شخص نيز علاوه بر نايب بخواند. آية الله سيستانى: ولى اگر موالات به هم خورده باشد بايد طواف و نماز را اعاده كند.
2- . نظر آيات عظام در ذيل سؤال 652 و 657 گذشت.
3- . آية الله بهجت: اگر كمبود طواف، يعنى از ركن يمانى تا حجرالاسود را جبران كند، طوافش صحيح است. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: اگر قصد او شروع از موضع معتبر شرعى است ولى در تطبيق اشتباه كرده است، در صورتى كه كسرى دور آخر را تا حجرالاسود به قصد طواف تمام كند طواف صحيح است در غير اين صورت باطل است. آية الله فاضل: ظاهراً قصد او شروع از موضع معتبر شرعى بوده و در تطبيق اشتباه كرده است لذا كسرى دور آخر را تا حجرالاسود تمام كند و طواف صحيح است ولى احتياطاً پس از نماز طواف، طواف و نماز را اعاده كند.

مى شود بعد از طواف يك شوط هم به عنوان احتياط، اضافه بر هفت شوط آورد و بعد نماز بخواند يا خير؟

ج - به وسوسه نبايد اعتنا كرد و اگر قسمتى از طواف اشكال پيدا كند، همان قسمت بايد تصحيح شود و ادامه بعد از آن به قصد طواف، بدون تصحيحِ آن قسمت، موجب اشكال در طواف مى شود و با آوردن يك شوط بعد از طواف احتياطاً، اشكال رفع نمى شود.

[764] س - شخص درحالى كه مشغول طواف است، در شوط پنجم يقين كرد كه 5 متر در شوط اول و 5 متر در شوط سوم بى اختيار طواف كرده است، تكليف او چيست؟

ج - اين طواف قابل تصحيح نيست(1) و بايد اعاده شود.

[765] س - شرايطى كه در طواف واجب، لازم الرعاية است، آيا در طواف مستحبى نيز معتبر است يا نه؟

ج - ظاهر آن است كه آنچه در مناسك استثنا نكرده معتبر است.(2)د.

ص: 364


1- . آية الله بهجت: دو شوط كامل انجام دهد بما أنّه يحتمل من السبعه. آية الله تبريزى: بى اختيار شدن، مانع صحت طواف نيست، وقتى كه شروع به اختيار بوده است. آية الله خويى: حركت به سبب ازدحام مبطل طواف نيست. آية الله زنجانى: همين مقدار كه با اختيار خودش دور مى زند كفايت مى كند و اگر اين مقدار هم نبوده، بايد دو شوط ديگر انجام دهد. آية الله سبحانى: دو شوط ديگر به قصد جبران نقص انجام دهد و احتياطاً پس از نماز طواف را اعاده كند. آية الله سيستانى: اگر به كلى از او سلب اختيار شده است، دو شوط ديگر انجام دهد. آية الله فاضل: بايد از همان جايى كه در شوط اول طواف را خراب كرده، طواف را تصحيح و اتمام و احتياطاً اعاده هم بنمايد. اگر موالات عرفيه به هم نخورده باشد والاّ اعاده كافى است ظاهراً. آية الله مكارم: اگر از اول قصد كرده خود را در ميان طواف كنندگان قرار دهد و با آنها بچرخد، آنچه را با فشار جمعيت به جا مى آورد جزء طواف است و صحيح مى باشد.
2- . آية الله سبحانى: و اينكه در طواف مستحبى وضو شرط نيست و نماز آن را مى توان در همه جاى مسجدالحرام خواند. آية الله سيستانى: به حسب اختلاف شرايط و احكام، موارد متفاوت مى شود. براى شناخت آن به مناسك مراجعه شود. آية الله فاضل: مانند اينكه در طواف مستحبى موالات، طهارت از حدث و خواندن نماز طواف معتبر نيست و قطع آن حتى بدون عذر جايز است و شك در عدد دورهاى آن، موجب بطلان نمى شود و بنا را بر اقل مى گذارند و صحيح است و قران بين دو طوافِ مستحب، حرام نيست بلكه مكروه است و خواندن نماز آن در هر جاى مسجدالحرام در حال اختيار صحيح است. آية الله مكارم: مانند موالات و وضو كه در طواف مستحبى معتبر نيست و نماز كه در همه جاى مسجدالحرام مى توان خواند.

[766] س - در طواف مستحبى، زنان مى دانند كه به بدن مردان نگاه مى كنند و احياناً هم در بين فشار مردان قرار مى گيرند، از نظر شرع اشكال ندارد؟

ج - اگر اختياراً نگاه به نامحرم نكنند اشكال ندارد، ولى در ازدحام بهتر است مراعات كنند و در هر صورت طواف صحيح است.

[767] س - آيا در طواف هاى مستحبى هم ختنه شرط است يا نه؟

ج - بلى شرط است.

[768] س - محرم وارد مكه شد، آيا مى تواند قبل از اعمال عمره تمتع يا قبل از اعمال عمره مفرده و همچنين پس از محرم شدن به احرام حج تمتع و قبل از رفتن به عرفات، طواف مستحبى به جا آورد يا خير؟ و اگر به جا آورد، به عمره و حجش ضرر مى زند يا نه؟

ج - احوط ترك طواف مستحبى است(1) در فرض سؤال، ولى به عمره و حج ضرر نمى زند.ت.

ص: 365


1- . آية الله بهجت: اشكالى ندارد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: احوط اين است شخصى كه احرام حج تمتع بسته، پس از احرام و پيش از رفتن به عرفات، طواف مستحبى ننمايد و چنانچه طواف نمود، بنا بر احتياط بعد از طواف تلبيه را تجديد كند. آية الله زنجانى: در عمره و حج تمتع كسى كه طواف واجبش - ولو طواف نساء - را انجام نداده نمى تواند طواف مستحب انجام دهد و اگر بعد از احرام حج و قبل از رفتن به عرفات، طواف مستحب كرد، بنا بر احتياط مستحب، احرام را تجديد كند. آية الله سبحانى: كسى كه محرم به احرام حج شده، تا طواف حج و طواف نساء را انجام نداده، نمى تواند طواف مستحب انجام دهد و اگر انجام داد، بايد به نيت محرم شدن براى حج تمتع «لبيك» را تجديد كند. آية الله سيستانى: طواف مستحبى قبل از طواف عمره و حج اشكال ندارد ولى پس از احرام و قبل از رفتن به عرفات، به احتياط واجب نبايد طواف مستحبى كند و اگر كرد به احتياط مستحب تلبيه بگويد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اقوى جواز و احوط ترك آن است.

[769] س - آيا مى شود هر شوط از طواف مستحب را به نيت يكى از مؤمنين به جا آورد، يا بايد مجموع هفت شوط را براى يك نفر به جا آورد؟

ج - نيابت در يك شوط صحيح نيست، ولى مى تواند مجموع را به نيت چند نفر انجام دهد.(1)

[770] س - آيا جايز است طواف مستحبى را خارج از حد طواف واجب به جا آورديا نه؟

ج - جايز نيست، مگر در مورد ضرورت.(2)

[771] س - اگر حاجى از منا برگشته و هنوز طواف واجب را به جا نياورده است، آيا مى تواند طواف مستحبى به جا آورد يا نه؟

ج - احوط آن است كه تا اعمال واجب را انجام نداده، طواف مستحبى نكند.(3)

آداب و مستحبات طواف

آداب و مستحبات طواف(4)

[772] م - در حال طواف، مستحب است بگويد:

«أللَّهُمَّ إنِّي أسْأَلُك بِاسْمِك الَّذِي يُمْشى بِهِ عَلى طَلَلِ الْماءِ كما يُمْشى بِهِ عَلى جُدَدِ الْأَرْضِ وَأَسْأَلُك بِاسْمِكَ الَّذِي يَهْتَزُّ لَهُ عَرْشُكَ وَأَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي تَهْتَزُّ لَهُ اقْدامُ مَلائِكَتِكَ وَأَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي دَعاكَ بِهِ مُوسى مِنْ جانِبِ الطُورِ فاسْتَجَبْتَ لَهُ وَألْقَيْتَ عَلَيْهِ مَحَبَّةً مِنْكَ وَأَسْأَلُكَ

ص: 366


1- . آية الله سبحانى: يك شوط طواف مستحب نيز چنانچه به قصد تقرب و رضاى الهى باشد مانعى ندارد و مى شود حتى آن را به نيابت از ديگرى انجام داد ولى نمى توان هر يك شوط از يك طواف كامل را به نيابت كسى انجام داد ولى مى توان مجموع آن را به نيابت چندين نفر انجام داد و يا ثوابش را به آنها هديه كرد. آية الله سيستانى: نيابت در يك شوط نيز صحيح است ولى در اين صورت نبايد مجموع هفت شوط را به عنوان يك طواف انجام دهد. آية الله مكارم: و نيز مى تواند ثواب هر شوط را به يك نفر اهدا كند.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 592 گذشت.
3- . به سؤال 768 مراجعه شود.
4- . آية الله مكارم: اين مستحبات را به قصد رجا به جا آورد.

بِاسْمِكَ الَّذي غَفَرْتَ بِهِ لِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَما تَأخَّرَ وأتْمَمْتَ عَلَيْهِ نِعْمَتَك أنْ تَفْعَلَ بِي كذا وَكذا».

و به جاى كذا و كذا حاجت خود را بطلبد.

و نيز مستحب است در حال طواف بگويد:

«أللَّهُمَّ إنِّي إلَيْك فَقِيْرٌ وَإنِّي خائِفٌ مُسْتَجِيْرٌ فَلا تُغَيِّرْ جِسْمِي وَلا تُبَدِّلْ إسْمِي».

و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد به خصوص وقتى كه به در خانه كعبه مى رسد و بخواند اين دعا را:

«سائِلُك، فَقِيْرُكَ، مِسْكيْنُكَ بِبابِكَ، فَتَصَدَّقْ عَلَيْهِ بِالجَنَّةِ، ألَّلهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُكَ وَالحَرَمُ حَرَمُكَ وَالْعَبْدُ عَبْدُكَ وَهذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ المُسْتَجِيرِ بِكَ مِنَ النَّارِ فَأعْتِقْنِي وَوَالِدَيَّ وَأهْلِي وَوُلْدِي وَإخْوانِيَ المُؤْمِنِينَ مِنَ النَّارِ يا جَوادُ يا كريمُ».

و وقتى كه به حجر اسماعيل رسيد رو به ناودان و سر را بلند كند و بگويد:

«أللَّهُمَّ أدْخِلْنِي الْجَنَّةَ وَأجِرْنِي مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ وَعافِنِي مِنَ السُّقْمِ وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الجِنِّ وَالْإِنْسِ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».

و چون از حجر بگذرد و به پشت كعبه برسد، بگويد:

«يا ذَا الْمَنِّ وَالطَّوْلِ ياذَا الجُودِ وَالْكرَمِ إنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي وَتَقَبَّلْهُ مِنِّي إنَّك أَنْتَ السَّمِيْعُ الْعَلِيْمُ».

و چون به ركن يمانى برسد دست بردارد و بگويد:

«يا أللهُ يا وَلِيَّ الْعافِيَةِ وَخَالِقَ الْعافِيَةِ وَرَازِقَ الْعافِيَةِ وَالمُنْعِمُ بِالْعافِيَةِ وَالمَنّانُ بِالعافِيَةِ والمُتَفَضِّلُ بِالْعافِيَةِ عَلَيَّ وَعَلى جَمِيعِ خَلْقِكَ يا رَحْمانَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَرَحيْمَهُما صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنَا الْعافِيَةَ وَتَمامَ الْعافِيَةِ وَشُكْرَ الْعافِيَةِ في الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِيْنَ».

پس سر به جانب كعبه بالا كند و بگويد:

«اَلحَمْدُ للهِ الَّذي شَرَّفَكِ وَعَظَّمَكِ، وَالحَمْدُ للهِ الَّذي بَعثَ مُحَمَّداً نَبِيّاً وَجَعَلَ عَليّاً اماماً. أَللَّهُمَّ اهْدِ لَهُ خِيارَ خَلْقِكَ وَجَنَّبْهُ شِرارَ خَلْقِكَ».

ص: 367

و چون ميان ركن يمانى و حجرالاسود برسد، بگويد:

«رَبَّنا آتِنا في الدُّنيا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ».

و در شوط هفتم وقتى كه به مستجار(1) رسيد مستحب است دو دست خود را بر ديوار خانه بگشايد و شكم و روى خود را به ديوار كعبه بچسباند و بگويد:

«أَللَّهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُك وَالْعَبْدُ عَبْدُكَ وَهذا مَكانُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ النَّار».

پس به گناهان خود اعتراف نموده و از خداوند عالم آمرزش آن را بطلبد كه ان شاء الله تعالى مستجاب خواهد شد، بعد بگويد:

«أَللَّهُمَّ مِنْ قِبَلِك الرَّوْحُ وَالْفَرَجُ وَالْعافِيَةُ. أَللَّهُمَّ إنَّ عَمَلِي ضَعيْفٌ فَضاعِفْهُ لِي وَاغْفِرْ لي مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنِّي وَخَفِيَ عَلى خَلْقِكَ أسْتَجِيرُ بِاللهِ مِنَ النَّارِ».

و آنچه خواهد دعا كند و ركن يمانى را استلام كند و به نزد حجرالاسود آمده و طواف خود را تمام نموده و بگويد:

«أللَّهُمَّ قَنِّعْنِي بِما رَزَقْتَني وَبارِكْ لِي فِيما آتَيْتَني».

و براى طواف كننده مستحب است در هر شوط، اركان خانه كعبه و حجرالاسود را استلام نمايد و در وقت استلام حجر بگويد(2):

«أمانَتي أدَّيْتُها وَ مِيثاقي تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِي بِالمُوافاةِ».د.

ص: 368


1- . مستجار در پشت كعبه در نزديك ركن يمانى برابر در خانه كعبه قرار دارد.
2- . آية الله مكارم: انجام بعضى از اين مستحبات در زمان ما و در ازدحام جمعيت براى بسيارى از مردم غير ممكن است، بنابراين آنچه را ممكن است انجام مى دهد و آنچه را نمى توان انجام داد، هرگاه نيت انجام آن را داشته باشد، خداوند مطابق نيتش پاداش به او خواهد داد، بنابراين اصرار بر مزاحمت ديگران نبايد داشته باشد.

فصل سوم: نماز طواف

اشاره

[773] م - واجب است بعد از تمام شدن طواف عمره، دو ركعت نماز بخواند؛ مثل نماز صبح.

[774] م - مى تواند نماز طواف را با هر سوره اى كه خواست بخواند، مگر سوره هاى سجده(1)، و مستحب است در ركعت اول، بعد از «حمد»، سوره «قل هو الله احد» را بخواند و در ركعت دوم، سوره «قل يا أيها الكافرون» را بخواند.

[775] م - جايز است نماز طواف را بلند بخواند مثل نماز صبح يا آهسته مثل نماز ظهر.

[776] م - شك در ركعات نماز طواف موجب بطلان نماز است(2) و بايد اعاده كند و

ص: 369


1- . آية الله زنجانى: قرائت سوره هاى سجده در نماز، مانعى ندارد ولى نبايد آيه سجده را بخواند. آية الله سيستانى: قرائت سوره هاى سجده در نماز جايز است، ولى اگر سجده را انجام داد نماز باطل مى شود مگر اينكه سهواً سجده كند و اگر سجده نكند نماز صحيح است ولى گناه كرده است و اگر قبل از آيه سجده، به سوره اى ديگر عدول كند اشكال ندارد هرچند عمداً شروع كرده باشد.
2- . آية الله بهجت: بعد از استقرار آن به تروّى على الأحوط، و اظهر اعتبار ظن در ركعات است مثل ظن در افعال؛ چه ظن به وجود باشد يا عدم به مصحّح باشد يا مبطل به ركن باشد يا غير آن، در محل شك و يا نسيان باشد يا خارج از محل. پس لوازم آن از تدارك يا بطلان يا عدم تدارك را مترتّب مى كند، اگرچه احتياط در اعاده است فى الجمله، در صورت تعلّق ظن به فعل كه تدارك نمى كند مگر در موردى كه انجام دادن آن مبطل نباشد يقيناً.

بعيد نيست اعتبار ظن در ركعات(1) و در ظن در افعال احتياط كند.(2) و در احكام، اين نماز با نماز يوميه مساوى است.

[777] م - احوط آن است(3) كه بعد از طواف مبادرت به نماز كند و زود به جا آورد.

[778] م - واجب است كه اين نماز نزد مقام ابراهيم واقع شود(4) و احتياط واجب آن است كه پشت مقام به جا آورد(5) [به طورى] كه سنگى كه مقام است بين او و خانه كعبهد.

ص: 370


1- . آية الله مكارم: احتياط واجب اعاده بعد از اتمام است.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: ظن در افعال حكم شك را دارد. آيات عظام سبحانى، گلپايگانى، فاضل: ظن در افعال معتبر است.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: بايستى بعد از طواف مبادرت به نماز كند، كه در عرف نگويند بين آنها فاصله شده. آية الله خامنه اى: نبايد بين طواف و نماز آن فاصله ايجاد شود. آية الله زنجانى: نماز طواف وقت معينى ندارد ولى چون از توابع و ملحقات طواف است موالات بين طواف واجب و نماز معتبر است، يعنى نبايد بدون عذر بين آن و طواف، فاصله بيندازد به قدرى كه عرفاً از توابع آن به حساب نيايد؛ ولى اگر به جهت عذرى مانند تشكيل صفوف جماعت يا تجديد وضو به تأخير بيفتد اشكال ندارد و اگر بدون عذر، نماز را به تأخير بيندازد بايد بعد از خواندن نماز، طواف و نماز را اعاده كند. آية الله سبحانى: بايستى بعد از طواف مبادرت به نماز كند و فاصله آن دو زياد نباشد كه موالات به هم بخورد و اين يك امر عرفى است. آية الله سيستانى: به اين معنى كه به نظر عرف بين آن دو فاصله اى نباشد ولى فاصله به مقدار ده دقيقه براى استراحت يا يافتن جاى مناسب و مانند آن اشكال ندارد ولى كارى ديگر مانند نماز قضا به احتياط واجب نبايد انجام دهد. آية الله فاضل: اقوى مبادرت به نماز است و در صورتى كه عالماً و عامداً اخلال به فوريت كند، بنا بر احتياط طواف باطل مى شود.
4- . آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط واجب نزد مقام واقع شود.
5- . آية الله تبريزى، آية لله خويى: احوط بلكه اظهر آن است.... آية الله خامنه اى: واجب است كه نماز [طواف] پشت مقام ابراهيم عليه السلام و - در صورت عدم ايجاد زحمت براى ديگران - نزديك به مقام اقامه شود؛ و در صورتى كه اين امر ميسر نشود، مى تواند آن را در مسجدالحرام، پشت مقام و با فاصله از آن، به جا آورد. آية الله زنجانى: نماز طواف واجب را بايد «پشت مقام» به جا آورد و همچنين بايد نزديك مقام باشد به قدرى كه مردم بگويند «نزد مقام» نماز مى خواند. آية الله سبحانى: جايگاه نماز طواف نزد مقام ابراهيم است بنابراين پشت مقام و يا دو جانب او مادامى كه جلوتر از مقام نباشد از نظر صحت نماز يكسان است. هرگاه به خاطر ازدحام جمعيت نتواند نزد مقام نماز بخواند، نماز را در نزديك ترين نقطه به مقام به جا آورد خواه اين نقطه پشت مقام محسوب شود يا دو جانب آن، و لازم نيست براى خلوت شدن مقام صبر كند چه بسا صبر كردن موجب از بين رفتن موالات بين طواف و نماز آن بشود و اگر جمعيت طواف كننده چنان كه در ايام حج و يا بعضى ايام عمره تا شعاع خيلى زياد از كعبه ادامه دارد، موجب شود نماز را در فاصله دور بخواند، بايد جورى بايستد كه مقام بين او و خانه باشد نه يكى از دو طرف آن. آية الله سيستانى، آية الله فاضل: اظهر آن است.... آية الله نورى: در هر نقطه اى از مسجدالحرام نماز طواف را بخواند مجزى است، هرچند بهتر است كه نسبت به مقام حضرت ابراهيم، الأقرب فالأقرب (هرچه نزديك تر باشد بهتر است) را مراعات كند.

واقع شود و بهتر آن است كه هرچه ممكن باشد نزديك تر بايستد، ليكن نه به طورى كه مزاحمت با سايرين كند.

[779] م - اگر به واسطه زيادى جمعيت نتوانست پشت مقام بايستد؛ به طورى كه گفته شود نزد مقام نماز مى كند به واسطه دورى زياد، در يكى از دو جانب به جا آورد(1)د.

ص: 371


1- . آية الله تبريزى: نماز بايد پشت مقام باشد و در نزديكى آن و در صورت عدم تمكن از نزديكى مقام، با مراعات الأقرب فالاقرب به مقام بنا بر احتياط، پشت مقام مى تواند به جا آورد. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله خويى: در صورت عدم تمكن از نماز نزديك مقام، مى تواند با رعايت الأقرب فالأقرب دورتر نماز بخواند ولى به هر حال بايد پشت مقام باشد. آية الله زنجانى: در مواقع ازدحام طواف كنندگان، لازم نيست نماز طواف واجب را نزد مقام بخواند، هرچند بتواند با محافظت همراهان، نزديك مقام نماز بخواند؛ بنابراين مى تواند تا جايى كه مزاحمت طواف كنندگان نباشد عقب برود، اما بايد پشت مقام بايستد به طورى كه عرفاً رو به مقام و كعبه باشد و نماز در قسمت هاى راست و چپ مقام، صحيح نيست، هرچند به مقام نزديك تر باشد. آية الله سبحانى: در اين مسئله و مسئله بعدى طبق ذيل مسئله 778 عمل شود. آية الله سيستانى: و اگر نتواند پشت مقام و نزديك به آن به جا آورد، احتياط واجب آن است كه هم آن را در نزديكى اش؛ چه در سمت راست باشد و يا چپ، و هم دور از آن ولى پشت مقام به جا آورد و اگر نتواند آن دو را به جا آورد، هر كدام كه ممكن است انجام دهد و اگر نتواند هيچ كدام را انجام دهد، در هر جاى مسجد كه شده انجام دهد و بنا بر احتياط مستحب رعايت كند هرچه به مقام نزديك تر باشد و اگر پس از آن، تا زمانى كه وقت سعى تنگ شود توانست نزديك به مقام و پشت آن نماز را اعاده كند، احتياط مستحب اعاده آن است. آية الله فاضل: اگر نتواند پشت مقام و نزديك آن نماز بخواند، احتياطاً در يكى از دو طرف مقام و هم پشت مقام و دور از آن، نماز بخواند. آية الله مكارم: مى تواند در جايى از دو طرف مقام يا عقب تر از مقام نماز بخواند.

در جايى كه گفته شود نزد مقام نماز مى خواند.

[780] م - اگر ممكن نشد در دو جانب نزد مقام نماز را به جا آورد بايد ملاحظه نزديك تر را بكند از ميان دو جانب و پشت مقام،(1) و اگر سه طرف مساوى باشند، در پشت نماز بخواند و در دو طرف كافى نيست(2) و اگر دو طرف نزديك تر از پشت باشند به مقام ولكن هيچ كدام نزد مقام نباشد بعيد نيست جايز بودن اكتفا به پشت لكن احتياط آن است كه يك نماز در پشت مقام بخواند و يك نماز در يك طرف با ملاحظه نزديك ترى و احوط اعاده نماز است(3) در صورت امكان در پشت مقام تا وقتى كه وقت تنگ نشده براى سعى.

[781] م - جايز است نماز طواف مستحب را در هر جاى مسجدالحرام كه بخواهد به جا آورد، اگرچه در حال اختيار، بلكه گفته اند كه آن را مى تواند عمداً ترك كند.(4)ت.

ص: 372


1- . آية الله بهجت: و اگر آن هم ممكن نباشد، مراعات مى كند الأقرب فالأقرب به سوى خلف مقام و دو جانب آن را، با رعايت احتياط، در صورت دوران امر بين بعض مراتب خلف و احَد جانبين به جمع در نماز بلكه به اعاده، پس از تمكن از نماز در پشت سر، اگرچه در آخر وقت امكان باشد و نماز طواف مستحب در هر جاى مسجد باشد جايز است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: حكم آن در مسئله قبل گذشت. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله 778 مراجعه شود. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله فاضل: احوط نماز خلف مقام است.
2- . آية الله سبحانى: كافى است.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى: اعاده لازم نيست. آية الله فاضل: اولى اعاده نماز است. آية الله گلپايگانى: بهتر آن است كه هر وقت توانست نماز را دوباره پشت مقام رجائاً بخواند.
4- . آية الله بهجت: مورد تأمّل است. آية الله سبحانى: نبايد عمداً ترك كند. آية الله سيستانى: ظاهر آن است كه نماز طواف مستحب، مستحب است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: سزاوار نيست ترك كنند. آية الله مكارم: ترك آن مشكل است.

[782] م - اگر كسى نماز طواف واجب را فراموش كند بايد هر وقت كه يادش آمد در مقام ابراهيم به جا آورد و به همان دستورى كه در مسئله 778 به بعد ذكر شده عمل نمايد.(1)

[783] م - اگر نماز طواف را فراموش كند و در بين سعى بين صفا و مروه يادش بيايد، از همان جا سعى را رها كند و برگردد، دو ركعت نماز را بخواند، بعد از آن، سعى را از همان جا(2) تمام كند.

[784] م - شخصى كه نماز را فراموش كرده و ساير اعمال را كه بعد از نماز بايد عمل كند، عمل كرده، اعاده آنها ظاهراً لازم نباشد، اگرچه احتياط استحبابى در اعاده است.

[785] م - اگر برگشتن به مسجدالحرام مشكل باشد از براى شخصى كه نماز را فراموش كرده، بايد هر جا يادش آمد نماز را به جا آورد، اگرچه در شهر ديگر باشد و برگشتن به حرم لازم نيست، اگرچه آسان باشد.(3)ت.

ص: 373


1- . آية الله زنجانى: اين در صورتى است كه در مكه يا حوالى آن يادش بيايد، ولى اگر بعد از دور شدن از مكه يادش آمد مى تواند همان جا نماز بخواند. آية الله سبحانى: بايد نماز طواف را به جا بياورد ولى اعاده اعمال مترتبه واجب نيست و اگر در مكه است بايد نماز را در مسجدالحرام نزد مقام ابراهيم به جا آورد و اگر از مكه خارج شده است و بازگشت به مكه مشكل نباشد بايد به مكه برگردد و در نزد مقام ابراهيم نماز بخواند و در صورت مشكل بودن، هر كجا متذكر شد، مى تواند آن را به جا آورد و در اين صورت احتياطاً براى نماز نايب نيز بگيرد كه در نزد مقام نيز بخواند.
2- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورت تجاوز از نصف، بقيه سعى را و در كمتر از نصف، همه آن را مجدداً به جا آورد.
3- . آية الله بهجت: و احوط آن است برگردد به حرم اگر دشوار نباشد و آنها را به جا آورد و بعضى در صورت تعذر برگشتن به مقام، استنابه را لازم دانسته اند بنابراين احوط جمع است ميان قضاى آنها، در هر جا كه متذكر شود و گرفتن نايب كه آنها را در مقام به جاى آورد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: احوط و اولى اين است برگشته و نماز را در حرم به جا آورد. آية الله خامنه اى: اگر پيش از خروج از مكه به ياد آورد و برگشت به مسجدالحرام براى او حرجى نباشد، بايد برگردد به مسجدالحرام براى انجام نماز طواف، و اگر پس از خروج از مكه مكرمه به يادش آمد كه نماز طواف را نخوانده است، بايد آن را در همان محلى كه به ياد آورده اقامه كند. آية الله زنجانى: مطابق ذيل مسئله 782 عمل شود. آية الله سبحانى: مطابق ذيل مسئله 782 عمل شود و اگر بازگشت مشكل نباشد بايد برگردد. آية الله سيستانى: اگر بعد از بيرون رفتن از مكه يادش بيايد، احتياط واجب آن است كه برگردد و نزد مقام نماز به جاى آورد و اگر برگشتن براى او مشقت دارد نماز را در همان موضعى كه يادش آمده انجام دهد و لازم نيست براى انجام نماز به حرم برگردد، گرچه ميسور باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و بهتر است نايب هم بگيرد تا خلف مقام براى او به جا آورد. آية الله فاضل: اگر در منا باشد مخير است بين خواندن نماز در منا و استنابه والاّ در هر جا كه هست همان جا نماز بخواند گرچه جوازِ گرفتنِ نايب هم بعيد نيست. آية الله مكارم: منظور برگشتن به حرم، خارج از مسجدالحرام است.

[786] م - اگر كسى اين نماز را به جا نياورد و بميرد، واجب است بر پسر بزرگِ(1) او، كه آن را قضا كند؛ به نحوى كه در كتاب «صلاة» تفصيل داده شده است.

[787] م - جاهل به مسئله، در احكامى كه براى ناسى ذكر شد، شريك است با او.

[788] م - واجب است بر هر مكلفى كه نماز خود را ياد بگيرد و قرائت و ذكرهاى واجب را پيش كسى درست كند كه تكليف الهى را به طور صحيح به جا آورد، خصوصاً كسى كه مى خواهد به حج برود بايد نماز را تصحيح كند(2)، چون بعضى گفته اند اگر نمازد.

ص: 374


1- . آية الله بهجت: بر ولى او لازم است آن را قضا كند. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب بايد پسر بزرگترش، آن را از طرف پدر قضا كند.
2- . آية الله تبريزى: اگر با فرض تمكن به طور ملحون نماز بخواند نمازش باطل است مگر اينكه جاهل قاصر يا معتقد به صحت قرائت باشد و در فرض تعمّد حجش باطل مى شود. آية الله خويى: اگر در زمانى كه نماز خواند مى توانست صبر كند و قرائتش را تصحيح نمايد و مع ذلك با قرائت ملحون نماز بخواند نمازش باطل است مگر جاهل قاصر باشد و در فرض تعمّد حجش باطل مى شود. آية الله زنجانى: كسى كه مى تواند همه يا برخى از اشتباه هاى نمازش را تصحيح كند بايد طواف را به تأخير بيندازد و پس از تصحيح قرائت، طواف و نماز آن را به جا آورد، ولى اگر بدون اطلاع از اين امر طواف و اعمال بعدى را به جا آورد، هر وقت متوجه شود بايد قرائتش را ياد بگيرد و نماز طوافش را به تفصيلى كه در مسئله 782 گذشت بخواند، ولى طواف و اعمال بعدى او صحيح است. آية الله سبحانى: اگر كسى با احرام عمره وارد مكه شد و عمداً از يادگيرى قرائت صحيح سرباز زد، معصيت كار است و در صورتى كه براى او حرجى نباشد بايد در احرام بماند و قرائت نماز را اصلاح كند و در صورت حرجى بودن طواف و نماز را به جا آورده و سپس نماز را ياد بگيرد و به طور صحيح اعاده كند و اگر نتوانست ياد بگيرد احتياطاً نايب بگيرد.

او درست نباشد عمره او باطل است و همچنين حج نيز باطل است. پس علاوه بر آنكه به اين قول، از حجة الاسلام برائت ذمه پيدا نمى كند، ممكن است چيزهايى كه در احرام بر او حرام شده بود؛ مثل زن و چيزهايى كه گذشت، بر او حلال نشود.

[789] م - اگر شخصى نتوانست قرائت يا ذكرهاى واجب را ياد بگيرد بايد نماز را به هر ترتيبى كه مى تواند خودش به جا آورد و كافى است و اگر ممكن است، كسى را بگمارد كه نماز را تلقين او كند(1) و احتياط آن است كه در مقام ابراهيم به شخص عادلى اقتدا كند، ليكن اكتفا به نماز جماعت نكند؛ چنان كه نايب گرفتن نيز كافى نيست.(2)ت.

ص: 375


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، مكارم: قرائت به همين مقدار كه عربى صحيح بر آن صدق كند كافى است و كسى كه اصلاً امكان صحيح خواندن برايش وجود ندارد، مثل كسى كه لكنت زبان دارد، به همان نحو اگر بخواند صحيح است و تكليف ديگرى ندارد. آية الله سبحانى: و اگر موفق نشد، كسى را وادار كند كه قرائت صحيح را به او تلقين كند و اگر امكان نداشت به هر نحو كه مى تواند به جا آورد و احتياطاً نايب هم بگيرد.
2- . آية الله بهجت: و اگر ممكن شود نماز طواف را در مقام به جماعت بخواند و در صورت عدم امكان جماعت، عمل به وظيفه يوميّه كافى است. آية الله خامنه اى: جايز بودن اقامه نماز طواف به جماعت معلوم نيست. آية الله زنجانى: نماز جماعت و گرفتن نايب لزومى ندارد. آية الله سيستانى: اگر نتواند قرائت خود را تصحيح كند، هرچند در اثر مسامحه و سهل انگارى، ولى مقدار زيادى از سوره حمد را بتواند به طور صحيح بخواند، خواندن حمد به همين صورت كافى است و اگر نتواند، به احتياط واجب مقدارى از قرآن را كه مى تواند صحيح بخواند به آن اضافه كند و اگر نتواند، تسبيح بگويد و اگر وقت براى يادگرفتن همه حمد نباشد اگر به مقدار معتنابه ياد بگيرد كافى است و اگر نتواند، مقدارى از قرآن را بخواند كه عرفاً قرآن خواندن صدق كند و اگر نتواند، تسبيح بگويد و اما سوره از جاهلى كه نتواند ياد بگيرد ساقط است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر ياد گرفتن قرائت و احكام واجبه نماز ممكن نشود، نماز طواف را به جماعت بخواند ولى اكتفا به آن اشكال دارد و واجب است به طور فرادى نيز بخواند و اگر نايب هم بگيرد جهت نماز، بهتر و مطابق با احتياط است. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب، جماعت در نماز طواف مشروع نيست.

[790] م - نماز طواف را در همه اوقات مى شود خواند مگر آنكه مزاحمت كند با وقت نماز واجب، كه اگر نماز طواف بخواند موجب فوت يوميه شود، پس بايد اول نماز يوميه را بخواند.(1)

[791] م - اگر كسى از روى بى مبالاتى مسامحه كرد در ياد گرفتن قرائت و ذكر واجب نماز تا وقت تنگ شد، نماز را به هر نحو كه مى تواند بايد بخواند و صحيح است، ليكن معصيت كار است و احتياط آن است كه به دستور مسئله 789 عمل كند و اگر ممكن است كسى را وادار كند كه تلقين او كند.(2)

[792] م - نماز طواف استحبابى لازم نيست در نزد مقام ابراهيم باشد بلكه در هر جاى مسجدالحرام جايز است، به خصوص در موقع ازدحام مناسب است مراعات ساير حجاج را بنمايند.

استفتائات نماز طواف

[793] س - كسى نماز طوافِ عمره را در داخل حِجر اسماعيل به جا آورده و بعد از تقصير متوجه شده است، وظيفه او چيست؟

ج - بايد نماز را اعاده كند.(3)

ص: 376


1- . آية الله زنجانى: و همچنين است اگر مزاحمت كند با واجب اهم ديگرى، و در هر حال اگر نافرمانى كرده نماز طواف را بخواند صحيح است.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 789 گذشت. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بنا بر احتياط واجب به هر نحوى كه خودش مى تواند بخواند و با جماعت هم بخواند و نايب هم بگيرد. آية الله زنجانى: به كامل ترين شكلى كه مى تواند - ولو با تلقين - بخواند و كفايت مى كند و به جماعت خواندن، مطابق احتياط استحبابى است. آية الله سيستانى: احتياط مستحب در صورت مقصر بودن، اين است كه هم نماز را به كيفيتى كه بيان آن گذشت به جا آورد و هم آن را به جماعت بخواند و هم نايب جهت انجام آن از طرفش بگيرد.
3- . آية الله سبحانى: نزد مقام ابراهيم اعاده كند و اعاده اعمال مترتب بر آن لازم نيست و اگر از مكه بيرون رفته چنانچه بتواند برگردد و نماز را نزد مقام بخواند وگرنه به احتياط براى خواندن نماز نزد مقام نايب بگيرد و خود نيز هر كجا هست بخواند.

[794] س - شخصى بعد از طواف، وضويش باطل شد و خجالت كشيد كه بگويد، نمازش را بى وضو خواند و بعد از آن، سعى و تقصير را انجام داد و مُحل شد، وظيفه او چيست؟

ج - بايد نماز و سعى و تقصير را اعاده كند.(1)

[795] س - زنى نماز طواف خود را در حجر اسماعيل خواند و چون به منزل آمد، ملتفت شد كه حائض شده است و تا وقوف به عرفات پاك نمى شود، وظيفه او نسبت به نماز چيست و آيا عمل او صحيح است يا خير؟

ج - عمره او صحيح است و بايد براى حج تمتع محرم شود و وقتى خواست طواف و نماز حج را انجام دهد، قبل يا بعد از آن، نماز طواف عمره تمتع را به جا آورد.(2)

[796] س - كسى كه هرچه سعى نمود موارد غير صحيحِ قرائتِ خود را تصحيح كند نتوانست و نيز شخصى ديگر را جهت اقتدا كردن و يا تلقين نمودن قرائت صحيح پيدا نكرد وظيفه اش چيست؟

ج - به هر نحو قدرت دارد بخواند و به جماعت خواندن حتى در فرض امكان واجب نيست.(3)

[797] س - در موقعى كه شخص طواف مى كرده جمعيت زياد بوده و بعد از آن در اثر ازدحام، نتوانسته است كه نزديك مقام نماز بخواند و در آن وقت چاره اى به غير از نماز خواندن دور از مقام نداشته، آيا نماز او صحيح است يا خير؟ت.

ص: 377


1- . آيات عظام تبريزى، سيستانى، فاضل: به احتياط واجب بايد طواف را نيز اعاده كند. آية الله خويى، آية الله سبحانى: بايد طواف را نيز اعاده كند. آية الله زنجانى: بايد نماز طواف را بخواند و سپس طواف و نماز و اعمال بعدى را اعاده كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بايد نماز را اعاده كند و احتياط در اعاده سعى و تقصير نيز مى باشد.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، مكارم: احتياط آن است كه نماز سابق را قبل از طواف حج به جا آورد. آيات عظام خويى، زنجانى، سبحانى، سيستانى: قضاى نماز را بايد قبل از طواف حج بخواند.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 789 گذشت.

ج - اگر امكان نداشته با فرض اضطرار مانع ندارد.(1)

[798] س - آيا در صورت ازدحام كه نشود پشت مقام يا احد الجانبين آن نماز طواف خواند تا حدود منبر و نماز در قسمت راست يا چپ منبر خوانده شد، باز هم نماز در مقام، در صورت امكان، همان روز يا روزهاى ديگر لازم است؟

ج - در صورتى كه تا بعد از فوات موالات عرفيه بين طواف و نماز آن عذر باقى بوده اعاده واجب نيست.(2)

[799] س - در مسئله شش نماز طواف، در تحريرالوسيله فرموده ايد: «و الأحوط الإقتداء بشخص عادل» و در مسئله اول نماز جماعت همان كتاب فرموده ايد:

«بَل مشروعية الجماعة في صلاة الطواف و كذا صلاة الإحتياط محلّ اشكال» بفرماييد منظور چيست؟

ج - منظور از مشروعيت، صحت است و احتياط مزبور استحبابى است و نبايد به جماعت اكتفا شود.(3)

[800] س - براى كسانى كه قرائتشان درست نيست و مى خواهند نماز طوافشان را به جماعت بخوانند، آيا مى توانند نماز طواف حج را به نماز طواف نساء يا بالعكس و يات.

ص: 378


1- . آية الله بهجت: در ذيل مسئله 780 رعايت احتياط گذشت. آية الله زنجانى: در اين مسئله و مسئله بعد به ذيل مسئله 779 مراجعه شود. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 780 رجوع شود. آية الله نورى: با فرض نبود اضطرار هم مانع ندارد.
2- . آية الله بهجت: در ذيل مسئله 780 رعايت احتياط گذشت. آية الله سيستانى: در هر صورت اعاده لازم نيست. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگرچه خوب است.
3- . آية الله بهجت: جماعت در نماز طواف واجب، مستحب است. آية الله سبحانى: احتياط وجوبى است كه به آن اكتفا نشود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: خواندن نماز به جماعت، احوط است ولى نبايد به آن اكتفا شود. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب، جماعت در نماز طواف مشروع نيست.

كسى كه نايب است به كسى كه نايب نيست و يا نماز طواف واجب را به مستحب و بالعكس اقتدا كنند يا نه؟

ج - اكتفا به جماعت نبايد بكنند و احتياط در همه موارد سؤال حاصل مى شود.(1)

[801] س - كسى كه قرائتش درست نيست، آيا مى تواند تبرعاً از كسى كه حج واجب بر عهده دارد نيابت كند و حج انجام دهد؟

ج - نيابت چنين شخصى صحيح نيست(2) هرچند تبرعى باشد، مگر آنكه بتواند قرائت خود را تصحيح كند و از ذوى الأعذار محسوب نباشد، كه در اين صورت مى تواند نيابت را قبول نمايد، ولى بايد قرائت خود را درست كند.

[802] س - افرادى با اينكه قرائتشان درست نيست و كلمات نماز را نمى توانندت.

ص: 379


1- . آية الله بهجت: گذشت استحباب جماعت در نماز طواف واجب، و همچنين مى تواند اقتدا كند در طواف مستحب با طواف واجب امام. آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: براى رعايت احتياط بايد به نماز طواف واجب اقتدا كند. آية الله خامنه اى: جايز بودن اقامه نماز طواف به جماعت معلوم نيست. آية الله خويى: جماعت در هيچ يك از نمازهاى مستحبى بالاصاله مشروع نيست. و همچنين بنا بر احتياط وجوبى نماز طواف را به نمازهاى يوميه و بالعكس جايز نيست اقتدا كند و نماز طواف به نماز طواف واجب مانعى ندارد. آية الله زنجانى: در نماز طواف نمى توان به جماعت اكتفا كرد و حكم كسى كه قرائتش درست نيست در ذيل مسئله 788 گذشت و نيابت چنين كسى در حج و عمره واجب، صحيح نيست. آية الله سبحانى: نماز طواف را مى شود به جماعت خواند ولى احتياطاً به آن اكتفا نشود و در هر صورت نمى توان در نماز طواف به نماز يوميه اقتدا كرد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: جماعت در نماز مستحبى مشروع نيست و اگر امكان داشت به نماز طواف واجب اقتدا كند والاّ به نماز يوميه به رجا مطلوب واقع شدن. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب، جماعت در نماز طواف مشروع نيست.
2- . آية الله بهجت: اكتفا به عملش مشكل است. آية الله سيستانى، آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب. آية الله صافى: به مسئله 107 مراجعه شود. آية الله گلپايگانى: نيابت چنين شخصى خلاف احتياط است.

درست بگويند، در حج نايب مى شوند و عمره را به نيت منوب عنه انجام مى دهند، بعد متوجه مى شوند كه نمى توانند نايب شوند، آيا چگونه از احرام خارج مى شوند و براى حج چه وظيفه اى دارند؟

ج - در صورت امكان بايد قرائت خود را درست كنند و عمل نيابى خود را تصحيح نمايند تا از احرام خارج شوند، بلى اگر ممكن نيست و معذور هستند احرام آنها صحيح واقع نشده و از احرام خارج هستند.(1)

[803] س - كسى كه مطمئن باشد قرائتش يا ذكرى كه در نماز مى گويد درست است و نماز طواف را؛ اعم از طواف زيارت و نساء، همان گونه بخواند، بعد معلوم شود كه اشتباه بوده است، آيا بايد چه كند؟

ج - اگر احتمال غلط بودن آن را نمى داده، نمازش صحيح است.(2)د.

ص: 380


1- . آية الله بهجت: كسى كه قرائتش درست نبوده و يا از جهات ديگر معذور بوده و بدون توجه به اين عذر به نيابت از ديگرى محرم شده و در وسط اعمال و يا بعد از عمره تمتع متوجه نقص كار خود شده، احتياطاً در موارد عذر نايب بگيرد تا عمل را صحيحاً به جا آورد و خود نيز آن عمل را انجام دهد و نيابتش صحيح است هرچند از اول نمى توانسته نايب شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: احتياط اين است كه حج را به نيت نيابى تمام كند. آية الله زنجانى: مگر آنكه نيابت در عمره يا حج مستحب باشد. آية الله سبحانى: بايد حج را به نيت منوب عنه تمام كند ولى بنا بر احتياط واجب مجزى از منوب عنه نيست و اگر گمان مى كرد مى تواند تصحيح كند، ولى موفق نشد هرچند با تلاش زياد علاوه بر نماز خود استنابه نيز بنمايد، هرچند نبايد از اول نايب مى شد، ولى در مورد اجرت با اجير مصالحه كند. آية الله سيستانى: احرام صحيح است و بايد حج (را) به نيت منوب عنه تمام كنند هرچند به احتياط واجب مجزى از منوب عنه نيست. آية الله فاضل: نيابت صحيح نيست، ولى احرام صحيح است. آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط به قصد منوب عنه اعمال را به جا آورد ولكن صحت عمره مذكور براى منوب عنه محل اشكال است و نسبت به اجرت نيز با مستأجر مصالحه نمايند. آية الله مكارم: نيابت و احرام او بنا بر احتياط باطل است.
2- . آية الله بهجت: باطل است و بايد نماز را به طور صحيح اعاده كند. آية الله خويى: اگر جاهل قاصر باشد صحيح است. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: اگر در اشتباه خود معذور بوده، نمازش صحيح است و اگر معذور نبوده بايد اعاده نمايد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: حج او صحيح است ولكن نماز طواف را قضا كند و در قضاى نمازِ طوافِ عمره و حج و طواف نساء رعايت ترتيب شود.

[804] س - چند روزى كه اطراف كعبه به قدرى شلوغ است كه صف طواف تا پشت مقام ابراهيم عليه السلام مى آيد و نماز خواندن پشت مقام و نزديك آن ممكن نيست مگر اينكه چند نفرى اطراف انسان بايستند تا انسان نماز طوافش را بخواند، بفرماييد آيا حتماً نماز بايد خَلْف مقام و نزديك آن باشد ولو به اين صورت، يا دورتر تا هر جا كه مى تواند به تنهايى نماز بخواند، كافى است؟

ج - اگر امكان دارد و محذورى در بين نيست، بايد خلف و نزد مقام نماز بخواند و در مورد ضرورت، تأخير مانع ندارد با مراعات الأقرب فالأقرب.(1)

[805] س - در نماز طواف كه انسان مشغول ذكر بود، او را حركت دادند، ذكر را تكرار كرد، دوباره تكان دادند و تكرار كرد، آيا مانعى ندارد؟

ج - اگر طورى حركت كرده كه استقرار او از بين رفته، مانع ندارد و در غير اين صورت تكرار نكند مگر به قصد احتياط، به شرط آنكه وسوسه نباشد.

[806] س - آيا محمول نجسى كه در طواف معفو نيست، در نماز طواف مثل نمازهاى يوميه معفو است يا نه؟ت.

ص: 381


1- . آية الله زنجانى: در موقع ازدحام لازم نيست نماز نزد مقام باشد، بلكه مى توانند تا جايى كه مزاحمت طواف كنندگان نباشد عقب بروند، ولى بايد رو به مقام و كعبه باشد. آية الله سبحانى: بايد نماز طواف را به تأخير نياندازد كه موجب فوت موالات شود و بايد با مراعات الاقرب فالاقرب به مقام اتيان شود. آية الله فاضل: ولو با كمك ديگران. آية الله مكارم: يعنى دورتر به جا آورد و از اينكه چند نفر در اطراف او حلقه بزنند اجتناب كند كه موجب مزاحمت براى طواف كنندگان است و نماز او خالى از اشكال نيست. آية الله نورى: نماز طواف در خلف مقام لازم نيست. نظر ساير آيات عظام در ذيل مسئله 778 تا مسئله 780 گذشت.

ج - در نماز طواف حكم نمازهاى يوميه را دارد.(1)

[807] س - بين طواف و نماز آن، اگر نماز مستحبى يا عبادت مستحبى ديگر به جا آورد، اشكال دارد يا نه؟

ج - احتياط در ترك آن و مبادرت به نماز طواف است.(2)

[808] س - گاهى در پشت مقام ابراهيم عليه السلام جمعيت زياد است و چون زن و مرد كنار هم قرار مى گيرند، احياناً مورد فشار ازدحام واقع مى شوند، بدون اينكه ريبه و فسادى در بين باشد، آيا به نماز طواف ضرر نمى رساند؟

ج - براى نماز ضرر ندارد.(3)ت.

ص: 382


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى: محمول متنجس در طواف نيز اشكال ندارد. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله 562 مراجعه شود. آية الله سبحانى: نماز طواف از حيث احكام نجاست و محمول نجس و متنجس حكم نمازهاى يوميه را دارد. آية الله فاضل: هرگاه متنجسى باشد كه نمى تواند با آن ستر عورت كند معفو است. و اگر مى تواند با آن ستر عورت كند و يا اعيان نجسه باشد محل اشكال است و به احتياط واجب اجتناب كند. آية الله مكارم: لباس هايى كه به تنهايى ستر عورت نمى كند، در طواف و نماز آن اشكالى ندارد و نيز محمول نجس و متنجس.
2- . آية الله بهجت: اشكال ندارد اگر مخل به فوريت عرفيه نباشد. آية الله خامنه اى: نبايد ميان طواف و نماز آن فاصله ايجاد شود، و معيار تشخيص ايجاد فاصله يا عدم آن بر مبناى عرف است. آية الله زنجانى: اگر متابعت عرفى طواف و نماز را به هم بزند، انجام آن در طواف واجب بدون عذر جايز نيست و طواف را باطل مى كند. آية الله سبحانى: نبايد نماز مستحبى بخواند و يا كارهاى مستحبى ديگر مثل استلام حجر و... انجام دهد.
3- . آية الله خويى: اگر حداقل يك وجب بين زن و مرد فاصله باشد، تقدم زن بر مرد يا محاذات اشكال ندارد. آية الله زنجانى: و اين امر اختصاص به نماز طواف ندارد، بلكه در مسجدالحرام و اطراف آن بانوان مى توانند نمازهايشان را مساوى يا جلوتر از مردها بخوانند و كراهت هم ندارد. آية الله سبحانى: در صورت امكان، زن جلوتر از مرد و يا محاذى او و يا مرد پشت سر زن و محاذى او نباشد و اگر رعايت اين شرط حرجى باشد و يا لازمه آن به هم خوردن موالات بين طواف و نماز گردد رعايت اين شرط لازم نيست. آية الله سيستانى: عدم رعايت فاصله مرد با زن در صورت ازدحام، ضررى به صحت نماز نمى زند. آية الله فاضل: بايد رعايت عدم تقدّم زن از مرد و عدم محاذى بودن آنان بشود. بلى چنانچه زن از اهل سنّت باشد يا تأخير نماز طواف موجب به هم خوردن موالات عرفيه شود يا مستلزم عسر و حرج باشد رعايت اين شرط لازم نيست.

[809] س - احياناً انسان مى داند كه اگر نماز طواف را شروع كند، طواف كننده ها مى آيند و او را حركت مى دهند و جابه جا مى كنند، در عين حال نماز را شروع مى كند، آيا اگر اين نماز را تمام كند، صحيح است؟

ج - اگر صحيحاً تمام كند مانع ندارد.(1)

[810] س - در مناسك فرموده ايد بر هر مكلفى واجب است قرائت نمازهاى يوميه اش را ياد بگيرد، خصوصاً براى حج، حال اگر حاجى كوتاهى كرد و براى تعلم و يادگيرى قرائت نماز اقدام ننمود، آيا همين نماز باطل كفايت مى كند و يا اينكه بايد نايب بگيرد و در صورتى كه نيابت را لازم نمى دانيد، آيا همين نماز كافى است يا خير؟

ج - اگر وقت ضيق شود؛ به طورى كه اگر بعد از طواف بخواهد نماز را ياد بگيرد موالات بين نماز و طواف فوت مى شود، خودش هر طور مى تواند بخواند.(2)

[811] س - زنى مُحرم به احرام عمره تمتع شده و پس از ورود به مكه و انجام طواف، قبل از اينكه نماز طواف بخواند حائض گرديده، چه وظيفه دارد؟

ج - اگر وقت وسعت دارد صبر كند تا پاك شود و نماز را بخواند و بقيه اعمال را انجام دهد و چنانچه وقت تنگ باشد سعى و تقصير عمره تمتع را انجام دهد و مُحرمد.

ص: 383


1- . آيات عظام زنجانى، سبحانى، صافى، فاضل، گلپايگانى، مكارم: اگر به اميد اينكه بتواند نماز را صحيحاً انجام دهد شروع نمايد و صحيحاً تمام كند مانعى ندارد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 789 و 791 گذشت و در سؤال 822 نيز خواهد آمد. آيات عظام تبريزى، خويى، مكارم: ملاك در ضيق وقت آن است كه با تأخير، نتواند به اعمال حج برسد. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 788 مراجعه شود. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط لازم است عمره را تأخير بياندازد تا قرائت را بياموزد.

شود به حج تمتع و بعد از طواف حج يا قبل از آن(1)، نماز را بخواند و سپس بقيه اعمال را انجام دهد.

[812] س - كسى كه نمازش را غلط مى خواند و وقت تصحيح آن را ندارد، مى فرماييد نماز طواف را به همان كيفيت كه مى تواند خودش بخواند، آيا چنين كسى مى تواند عمره مفرده مستحبى به جا بياورد؟

ج - اشكال ندارد.(2)

[813] س - شخصى طواف عمره را به جا آورده و بدون نماز و سعى، تقصير كرده است، تكليف او چيست؟

ج - بايد نماز و سعى را به جا آورد و با فرض جهل يا نسيان، اعاده تقصير لازم نيست اگرچه احوط است.(3)د.

ص: 384


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، مكارم: احتياط آن است كه نماز طواف گذشته را قبل از طواف حج به جا آورد. آيات عظام خويى، زنجانى، سبحانى، سيستانى: بايد آن را قبل از طواف حج قضا كند.
2- . آية الله بهجت: اگر بتواند استنابه هم بكند، اگرچه در امر تصحيح خلاف شرع كرده باشد. آية الله سبحانى: بايد آن را تصحيح كند و اگر بعد از تلاش موفق نشد مى تواند براى خود عمره مفرده و يا حج به جا آورد ولى نمى تواند براى ديگران عمره تمتع استيجارى انجام دهد ولى تبرعاً اشكال ندارد و چنين شخصى علاوه بر اينكه خود نماز طواف را مى خواند فردى را براى خواندن نماز نايب بگيرد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و بنا بر احتياط، براى نماز نايب هم بگيرد.
3- . آية الله بهجت: احتياطاً تقصير را هم اعاده كند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اعاده تقصير نيز لازم است. آية الله زنجانى: اگر در اين كار معذور بوده بايد نماز و سعى و تقصير را به جا آورد و اگر معذور نبوده بايد نماز طواف را بخواند و سپس طواف و نماز و سعى و تقصير را دوباره به جا آورد و در هر دو صورت تا تقصير نكرده بايد از محرمات احرام اجتناب كند. آية الله سبحانى: و با فرض جهل و نسيان اعاده طواف لازم نيست ولى تقصير را اعاده كند و براى تقصير بى جايى كه كرده در عمره مفرده كفاره واجب نيست ولى در عمره تمتع علاوه بر اعاده تقصير بعد از نماز طواف و سعى بايد يك گاو قربانى كند. آية الله سيستانى: اگر فاصله زياد شده است، به احتياط واجب بايد طواف را اعاده كند و در عمره مفرده بايد پس از سعى، تقصير را نيز اعاده كند و همچنين در عمره تمتع در صورت جهل بلكه در صورت نسيان نيز بنا بر احتياط و در فرض نسيان سعى در عمره تمتع به احتياط واجب بايد يك شتر كفاره بدهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و تقصير نمايد و با فرض جهل و نسيان كفاره ندارد.

[814] س - آيا مقصود از «نماز طواف نزد مقام» پشت مقام است يا شامل دو طرف مقام نيز مى شود؟

ج - بايد خلف مقام باشد.(1)

[815] س - اگر كسى نماز را در غير از مقام ابراهيم بخواند و با اعتقاد به صحت آن بقيه اعمال را انجام دهد، وظيفه او چيست؟

ج - فقط نماز را بايد اعاده كند.(2)

[816] س - اگر پشت مقام ابراهيم دو طبقه شود، آيا نماز در طبقه بالا يا زير زمين صحيح است؟

ج - در صورتى كه احراز نشود خلف مقام نماز خوانده، صحيح نيست.

[817] س - شخصى نماز طواف را، به اعتقاد اينكه حِجر اسماعيل مقام ابراهيم است، در حجر اسماعيل خوانده، چه بايد بكند؟

ج - بايد نماز را اعاده كند.

[818] س - آيا نماز طواف واجب را مى توان با نماز جماعت يوميه به جا آورد؟

ج - صحت آن محل اشكال است.(3)ت.

ص: 385


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 778 گذشت. آية الله زنجانى: و همچنين نزديك مقام باشد به طورى كه بگويند «نزد مقام» نماز مى خواند.
2- . آية الله نورى: اعاده نماز هم لازم نيست.
3- . آية الله خامنه اى: جايز بودن اقامه نماز طواف به جماعت معلوم نيست. آية الله زنجانى: در نماز طواف - مطلقاً - نمى توان به جماعت اكتفا كرد. آية الله سبحانى: نمى توان در نماز طواف به نماز يوميه اقتدا كرد. آية الله مكارم: مشروعيت جماعت در نماز طواف مطلقاً محل اشكال است.

[819] س - پشت مقام تا چه اندازه اى صادق است و آيا حد معينى نمى توان براى آن فرض كرد؟

ج - عرفى است.

[820] س - آيا فاصله انداختن بين طواف و نماز به مقدار دو ركعت نماز اشكال دارد و اصولاً چه مقدار فاصله مُخل است؟

ج - مانع ندارد، و ميزان مبادرت عرفيه است. و در هر صورت با تأخير نماز، اعاده طواف لازم نيست.(1)

[821] س - گاهى طواف تا نزديك تالارهاى مسجد مى رسد، آيا در اين صورت مى شود نماز طواف را پشت سر طواف كنندگان به جا آورد و آيا صدق پشت مقام مى نمايد؟

ج - صدق خَلْف، به نظر عرف است.(2)ت.

ص: 386


1- . آية الله تبريزى: با فوت موالات عرفى، احتياطاً نماز را بخواند و بعد طواف و نماز را اعاده كند. آية الله خويى: بايد اعاده نمايد. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 777 مراجعه شود. آية الله سبحانى: نبايد بين طواف و نماز آن، نماز مستحبى بخواند و يا كارهاى مستحب ديگر مثل استلام حجر و... انجام دهد البته تأخير غير عمدى مشكلى ندارد و اگر كسى عمداً بين طواف و نماز فاصله زياد انداخت بايد علاوه بر نماز، طواف و نماز آن را اعاده كند و اگر عمداً نماز نخواند و اعمال مترتبه را انجام دهد از احرام خارج شده و بايد به ترتيبى كه گفته شد نماز را بخواند و سپس طواف و نماز آن و اعمال مترتبه را اعاده كند و اگر وقت تدارك گذشته باشد عمره او باطل است. آية الله سيستانى: فاصله انداختن به مقدار ده دقيقه براى استراحت يا تحصيل جاى مناسبى براى نماز، مُخل به مبادرت نيست ولى به كارهايى جداى از نماز طواف، مثل خواندن نماز قضا و مانند آن مشغول نشود و اگر عمداً اخلال به مبادرت نمود، احتياطاً طواف را هم اعاده كند. آية الله فاضل: ظاهراً مقدار فاصله مخل به موالات عرفيه نسبت به افراد و هنگام ازدحام و غير آن فرق مى كند. و به طور كلى فاصله از ده تا پانزده دقيقه براى استراحت و رفع خستگى و تطهير مخل نيست. و اگر عمداً موالات را به هم زد احتياطاً طواف را هم اعاده كند. آية الله مكارم: احتياط در ترك آن و مبادرت به نماز طواف است.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 778 و 779 گذشت.

[822] س - شخصى محرم به احرام عمره تمتع، وارد مكه شده است و هفت روز مثلاً در مكه توقف دارد و نماز او غلطهاى زيادى دارد، آيا واجب است كه تا آخر وقت در احرام بماند و نمازش را اصلاح كند و بعد شروع به طواف كند يا وظيفه ديگرى دارد؟

ج - لازم نيست تا آن وقت صبر كند، و اگر بعد از طواف تا قبل از فوات موالات عرفيه بين طواف و نماز نتواند غلطهاى خود را درست كند، به هر نحو مى تواند نماز بخواند.(1)

[823] س - اينجانب چند سال قبل به مكه معظمه مشرف شدم و در آنجا اولاً نماز طواف نساء و نماز طواف براى هر دو طواف واجب را كه يكى عمره مفرده و ديگرى حج مى باشد نخوانده ام و ثانياً در تعداد اشواط طواف دوم هم در شك مى باشم، لطفاً مرا راهنمايى كنيد.

ج - اگر بعد از طواف و انصراف از آن، شك در عدد اشواط كرده ايد به شك اعتنا نكنيد و نمازهايى را كه نخوانده ايد، اگر نمى توانيد به مكه برويد در محل خود بخوانيد و تا نخوانده ايد حرمت نساء باقى است.(2)د.

ص: 387


1- . آية الله بهجت: اگر عسر و حرج ندارد صبر كند و يا به جماعت بخواند، چنان كه در ذيل 789 گذشت. آيات عظام تبريزى، خويى، صافى: اگر براى او امكان داشته باشد كه قرائت را تصحيح نمايد لازم است تا آخر وقت صبر كند. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 788 مراجعه شود. آية الله سبحانى: اگر براى او امكان داشته باشد كه قرائت را تصحيح كند بايد در احرام بماند و قرائت خود را تصحيح كند مگر اينكه بقاء در احرام موجب عسر و حرج شود، در اين صورت به وظيفه اى كه در ذيل مسئله 789 گذشت عمل كند. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب بايد تأخير بيندازد تا قرائتش را تصحيح نمايد. آية الله فاضل: اگر مى تواند قرائتش را تصحيح كند بايد طواف را تا ضيق وقت تأخير بيندازد مگر اينكه بقاى در احرام موجب عسر و حرج شود و ملاك در ضيق وقت آن است كه حتى به مقدار واجب ركنى عرفه نرسد. آية الله مكارم: لازم است صبر كند مگر آنكه عسر و حرج باشد. نظر ساير آيات عظام در ذيل مسئله 789 گذشت.
2- . آية الله بهجت: و احوط جمع است ميان قضاى آنها در هر جا كه متذكر شود و گرفتن نايب كه آنها را در مقام به جا مى آورد. آية الله سبحانى: در صورتى كه ترك نماز طواف از روى عمد نباشد. آية الله مكارم: همسر او حرام نمى باشد.

مستحبات نماز طواف

* مستحبات نماز طواف(1)

[824] م - در نماز طواف، مستحب است بعد از حمد در ركعت اول سوره توحيد و در ركعت دوم سوره جحد را بخواند و پس از نماز، حمد و ثناى الهى را به جا آورد و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و از خداوند عالم طلب قبول نمايد و بگويد(2):

«أللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّي وَلا تَجْعَلْهُ آخِرُ الْعَهْدِ مِنّي. أَلحَمْدُ للهِ بِمَحامِدِهِ كُلِّها عَلى نَعْمائِهِ كُلِّها حَتّى يَنْتَهِي الحَمْدُ إلى ما يُحِبُّ وَيَرْضي، أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَقَبَّلْ مِنّي وَطَهِّرْ قَلْبِي وَزَكِّ عَمَلي».

و در روايت ديگر است:

«أللَّهُمَّ ارْحَمْنِي بِطاعَتي ايَّاكَ وَطاعَةِ رَسُولِكَ صلى الله عليه و آله أللَّهُمَّ جَنِّبْنِي أنْ أتَعَدّى حُدُودَكَ وَاجْعَلْنِي مِمَّنْ يُحِبُّكَ وَيُحِبُّ رَسُولَكَ وَمَلائِكتَكَ وَعِبادَكَ الْصّالِحِينَ».

و در بعضى از روايات است كه حضرت صادق عليه السلام بعد از نماز طواف به سجده رفته و چنين مى گفت:

«سَجَدَ لَك وَجهِي تَعَبُّداً وَرِقّاً لا إلهَ إلَّا أَنْتَ حَقّاً حَقّاً الأوَّلُ قَبْلَ كلِّ شَيءٍ وَالْآخِرُ بَعْدَ كلِّ شَيءٍ وَهاأنَاذا بَيْنَ يَدَيْكَ ناصِيَتي بِيَدِكَ فاغْفِرْ لي إنَّهُ لا يَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظيمَ غَيْرُكَ فَاغْفِرْ لِي فإنّي مُقِرٌّ بِذُنُوبي عَلى نَفْسي وَلا يَدْفَعُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ غَيْرُكَ».

و بعد از سجده، روى مبارك آن حضرت از گريه چنين بود كه گويا در آب فرو رفته باشد.

ص: 388


1- . آية الله مكارم: اين مستحبات را به قصد رجا به جا آورد.
2- . آية الله بهجت، آية الله سيستانى: دعاى اول و دوم در مناسك ايشان موجود نيست و در دعاى آخر نيز تفاوت در عبارت وجود دارد.

فصل چهارم: سعى و بعضى از احكام آن

اشاره

[825] م - واجب است بعد از به جا آوردن نماز طواف، سعى كند بين صفا و مروه، كه دو كوه معروف اند.

[826] م - مراد از «سعى» آن است كه از كوه صفا برود به مروه و از مروه برگردد به صفا.

[827] م - واجب است سعى بين صفا و مروه هفت مرتبه باشد كه به هر مرتبه شوط گويند؛ به اين معنا كه از صفا به مروه رفتن يك شوط است و از مروه به صفا برگشتن نيز يك شوط است.

[828] م - واجب است اول از صفا شروع كند و بايد در دور هفتم به مروه ختم شود، و اگر از مروه شروع كند، هر وقت فهميد بايد اعاده كند و اگر در بين سعى بفهمد بايد از سر بگيرد و از صفا شروع كند.(1)

[829] م - احتياط آن است(2) كه ابتدا كند از جزء اول صفا و از آنجا شروع به سعى كند

ص: 389


1- . آية الله مكارم: اگر آن دور را كه از مروه شروع كرده ناديده بگيرد و بقيه را تكميل كند، بعيد نيست كفايت كند.
2- . آية الله بهجت: واجب است كه ابتدا كند از جزء اول صفا به آنكه پاشنه پا را بچسباند، در غير سوار و محمول، به جزء اول مسافت. آية الله تبريزى، آية الله خويى: لازم و واجب است كه ابتدا كند از اول جزء صفا. آية الله زنجانى: بايد در هر شوط، از جزء اول كوه، شروع و به جزء اول كوه مقابل، ختم كند. آية الله سبحانى: سعى از بيخ كوه صفا به بيخ كوه مروه در قالب هفت شوط مى باشد كه فعلاً مبدأ و منتهاى سعى را با سنگ مفروش كرده اند جزو مسعى نيست لكن در جانب مروه احتياط واجب اين است كه سربالايى را نيز به عنوان سعى بپيمايد.

و در صورتى كه روى كوه برود(1) و همان طور به نحو متعارف سعى كند كفايت مى كند.

[830] م - در سعى ما بين صفا و مروه جايز است سواره و بر روى محمل(2)، چه در حال اختيار و چه با عذر ليكن راه رفتن افضل است.

[831] م - طهارت از حدث و خبث و ستر عورت در سعى معتبر نيست، گرچه احوط مراعات طهارت از حدث است.(3)

[832] م - واجب است سعى را بعد از طواف و نماز آن به جا آورد و اگر عمداً پيش از آنها به جا آورد بايد بعد از طواف و نماز، آن را اعاده كند.ت.

ص: 390


1- . آية الله خامنه اى: در هر دور بايد تمام فاصله ميان صفا و مروه را بپيمايد اما بالا رفتن از بلندى صفا و مروه لازم نيست. آية الله سيستانى: بايد تمام مسافت بين دو كوه پيموده شود و بالا رفتن از كوه لازم نيست گرچه احتياط مستحب است و احتياط واجب اين است كه فاصله مذكور دقيقاً همه آن پيموده شود؛ يعنى اينكه شوط اول را - مثلاً - از اولين جزء پايين كوه صفا آغاز كند و حركت كند تا برسد به اولين جزء كوه مروه و به همين ترتيب بقيه شوطها را انجام دهد. آية الله مكارم: واجب است فاصله ميان دو كوه را طى كند و بايد توجه داشت كه هم اكنون قسمتى از كوه صفا و مروه را مفروش كرده اند و تنها قسمتى از كوه نمايان است و لازم نيست به قسمت نمايان كوه برود بلكه همين اندازه كه به قسمت سربالايى برسد كافى است.
2- . آيات عظام خامنه اى، زنجانى، سبحانى، صافى، فاضل: ولى در صورت توانايى و امكان بايد وسيله را خود ببرد. آية الله خويى: اگر با اختيار خود نشسته، جايز است. آية الله سيستانى: اگر خودش وسيله را حركت مى دهد و يا اينكه مى تواند وسيله را نگه دارد بدون اينكه براى نگه داشتن از شخصى كه حركتش مى دهد درخواست كند، جايز است.
3- . آية الله مكارم: ستر عورت بنا بر احتياط واجب معتبر است.

[833] م - اگر از روى فراموشى مقدم بدارد سعى را بر طواف، اقوى آن است كه آن را اعاده كند(1) و همچنين است اگر از روى ندانستن مسئله مقدم بدارد.

[834] م - واجب است رفتن و برگشتن از راه متعارف باشد(2)، پس اگر از راه غير متعارف به صفا برود يا به مروه، سعيش باطل است.

[835] م - اگر بين صفا و مروه را دو طبقه يا چند طبقه كنند و تمام طبقات بين دو كوه باشد، از هر طبقه جايز است سعى كند(3)، گرچه احوط سعى از همان راهى است كه از اول متعارف بوده.

[836] م - اگر طبقه زيرزمينى درست شد و كوه صفا و مروه ريشه دار بود و سعى بين آن دو واقع شد صحيح است على الظاهر(4) و احوط سعى از طبقه روى زمينى است.د.

ص: 391


1- . آيات عظام بهجت، صافى، مكارم، گلپايگانى: بنا بر احتياط واجب. آية الله خويى، آية الله تبريزى: اگر مقدم داشتن سعى از جهت فراموشى طواف بوده باشد، باز احوط اين است كه سعى را پس از طواف اعاده نمايد. آية الله سيستانى: اگر قبل از فوت وقت متذكر شود، ولى اگر طواف عمره تمتع را پس از وقوف به عرفات يا طواف حج را پس از پايان ذى حجه متذكر شد اعاده سعى لازم نيست گرچه بهتر است.
2- . آية الله زنجانى: واجب نيست سعى از راه متعارف باشد پس اگر از راهى كه معمولاً به طرف صفا مى روند به طرف مروه برود سعيش باطل نمى شود و همين مقدار كه از راهى برود كه متعارف مردم بگويند مسير بين دو كوه را پيموده است، كافى است هرچند احتياط مستحب آن است كه در حال سعى از بين دو كوه خارج نشود.
3- . آية الله بهجت: سعى در طبقه دوم با توجه به اينكه از بالاى كوه صفا شروع و به بالاى كوه مروه ختم مى شود، در صورتى كه احراز شود كه سعى بين صفا و مروه واقع مى شود، كفايت مى كند. آية الله خامنه اى: سعى در طبقه دوم مسعى صحيح نيست مگر آنكه برايش محرز باشد كه طبقه دوم ميان دو كوه واقع است نه بالاتر از آن. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: سعى در طبقه دوم و سوم فعلى، صحيح نيست. آية الله سبحانى، آية الله مكارم: طبقه دوم كه فعلاً وجود دارد ميان دو كوه نيست و سعى در آنجا اشكال دارد. آية الله فاضل: جايز نيست.
4- . آية الله صافى: اشكال دارد.

[837] م - واجب است در وقت رفتن به طرف مروه، متوجه به آنجا و وقت رفتن رو به صفا متوجه به آن باشد.(1) پس اگر عقب عقب برود يا پهلو را به طرف صفا يا مروه كند و برود باطل است، ليكن نگاه كردن به چپ و راست بلكه گاهى به پشت سر اشكال ندارد.

[838] م - جايز است به جهت استراحت و رفع خستگى، نشستن يا خوابيدن بر صفا يا مروه و همين طور جايز است نشستن يا خوابيدن بين آنها براى رفع خستگى و لازم نيست عذرى داشته باشد بنا بر اقوى.(2)

[839] م - جايز است تأخير سعى از طواف و نماز آن، براى رفع خستگى يا تخفيف گرمى هوا و جايز است بدون عذر تأخير بيندازد تا شب، گرچه احتياط در تأخير نينداختن است.

[840] م - جايز نيست تأخير انداختن تا فردا بدون عذر؛ از قبيل مرض.(3)ت.

ص: 392


1- . آية الله زنجانى: لازم نيست سعى به صورت متعارف باشد و مى تواند مسير سعى را به پهلو يا عقب عقب برود، هرچند سعى بر خلاف متعارف، خلاف احتياط استحبابى است.
2- . آية الله بهجت: احوط ترك جلوس است در ما بين صفا و مروه بدون عذر. آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى، فاضل، مكارم: بنا بر احتياط بايد به مقدارى باشد كه موالات عرفيه به هم نخورد. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: هرچند رفع خستگى، طولانى شود، ولى بايد پس از رفع خستگى، بلافاصله سعى را ادامه دهد.
3- . آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: و اگر تأخير عمدى و بدون عذر بوده احتياطا بايد طواف و نماز آن را اعاده كند. آية الله خويى: اگر تأخير انداخت طواف و نماز را اعاده نمايد. آية الله زنجانى: بلكه تا بين الطلوعين روز بعد هم به تأخير نيندازد، اما كسى كه كمى قبل از طلوع فجر، طواف كرده مى تواند سعى را تا اوائل روز به تأخير بيندازد؛ و در هر حال اگر بدون عذر، سعى را به فردا به تأخير بيندازد طواف و نماز آن را قبل از سعى اعاده كند. آية الله سبحانى: اگر كسى طواف را روز انجام داد و نماز خواند مى تواند سعى را شب انجام دهد مشروط بر اينكه پيش از طلوع فجر از سعى فارغ شود و همچنين اگر طواف را در شب انجام داد تا قبل از طلوع فجر سعى را به جا آورد و نمى تواند به فردا موكول كند و اگر چنين كرد، بايد طواف و نماز را اعاده كند مگر به خاطر بيمارى و خستگى (عذر) اين مقدار به تأخير اندازد كه اشكال ندارد و اعاده طواف و نماز لازم نيست. آية الله مكارم: ولى اگر تأخير انداخت، سعى او باطل نخواهد شد هرچند گناه كرده است.

[841] م - سعى از عبادات است و بايد آن را با نيت خالص براى فرمان خداى تعالى بياورد.(1)

[842] م - سعى مثل طواف ركن است و حكم ترك آن از روى عمد يا سهو چنان است كه در طواف گذشت.

[843] م - زياد كردن در سعى بر هفت مرتبه از روى عمد موجب باطل شدن آن است به تفصيلى كه در طواف گذشت.

[844] م - اگر از روى فراموشى زياد كند بر سعى؛ چه كمتر از يك مرتبه يا بيشتر، سعى او صحيح است و بهتر آن است كه زايد را رها كند، گرچه بعيد نيست كه بتواند آن را به هفت مرتبه برساند.(2)

[845] م - اگر سعى را كم كند سهواً، واجب است آن را اتمام كند هر وقت يادش بيايد(3) و اگر به وطن خود مراجعت كرده و براى او مشقت ندارد، بايد مراجعت كند ود.

ص: 393


1- . آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: به ذيل مسئله 540 مراجعه شود.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سبحانى: اگر زيادى يك شوط باشد مستحب است آن را به هفت برساند. آية الله خامنه اى: و بايد از زمان يادآورى بقيه مقدار اضافه را ادامه ندهد. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: اگر زايد يك شوط يا بيشتر باشد مستحب است آن را به هفت برساند. آية الله مكارم: احتياط در ترك اين كار است.
3- . آية الله خويى، آية الله تبريزى: به ذيل مسئله بعدى مراجعه شود. آية الله زنجانى: و اگر تقصير كرده بايد آن را اعاده كند و تا تقصير نكرده از محرمات احرام پرهيز كند و فرقى بين شوط چهارم و قبل از آن نيست، ولى چنانچه تنها شوط هفتم يا قسمتى از آن را سهواً كم كرده است اعاده تقصير و اجتناب از محرمات احرام لازم نيست. آية الله سبحانى: اگر پيش از آنكه يك دور از هفت دور را تكميل كند، ديگر دورها را فراموش نمايد بايد سعى را از سر بگيرد، و اگر پس از يك دور كامل يا بيشتر ديگر دورها را فراموش نمايد هر موقع متذكر شد باقيمانده را به جا مى آورد ولى احتياط مستحب آن است كه اگر قبل از تجاوز از نصف سعى باقيمانده را فراموش كرد سعى را از سر بگيرد. آية الله سيستانى: چه يك شوط فراموش كرده باشد يا بيشتر، بنا بر اقوى و اگر پس از گذشتن زمان سعى يادش بيايد؛ مثلاً در عرفات يادش بيايد سعى عمره اش ناقص بوده يا پس از انتهاى ذى حجه به ياد آورد سعى حجش ناقص بوده، احتياط آن است كه كمبود را جبران كند و سپس سعى را از سر بگيرد و اگر نتواند برگردد يا مشقت دارد، بايد نايب بگيرد و احتياط واجب آن است كه نايب هم جمع نمايد بين تدارك مقدار كمبود و بين اعاده سعى كامل. آية الله فاضل: چنانچه قبل از تمام كردن شوط چهارم باشد بنا بر احتياط واجب سعى را از سر بگيرد ولى اگر شوط چهارم را تمام كرده است مى تواند آن را اتمام كند يا از سر بگيرد.

اگر نمى تواند يا مشقت دارد بايد نايب بگيرد.

[846] م - اگر كمتر از يك مرتبه سعى كرد و بقيه را فراموش كرد بياورد، احتياط واجب آن است كه سعى را از سر بگيرد(1) و اگر بعد از تمام كردن يك مرتبه يا بيشتر فراموش كرد به هفت مرتبه برساند جايز است از همان جا سعى را تمام كند، ليكن احتياط آن است كه اگر چهار مرتبه را تمام نكرده، تمام كند و از سر بگيرد.(2)د.

ص: 394


1- . آية الله زنجانى: هر وقت متوجه شد سعى را تكميل مى كند و اگر تقصير هم كرده دوباره تقصير مى كند و تا تقصير نكرده از محرمات احرام پرهيز مى كند. آية الله سبحانى: بايد سعى را از سر بگيرد. آية الله سيستانى: در صورتى كه پس از فوت موالات باشد.
2- . آية الله بهجت: و اگر كمبود سعى از روى فراموشى و بعد از شوط چهارم بوده، واجب است باقى را هر وقت يادش آمد، هرچند بعد از فراغت اعمال حج باشد، تدارك نمايد و در صورتى كه خود نتواند تدارك كند يا تدارك سخت باشد واجب است نايب بگيرد و اگر كمبودش پيش از شوط چهارم و از روى فراموشى بوده، احتياط اين است كه شخصاً يك سعى كامل به جا آورد و در صورت دشوارى آن نايب بگيرد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: چنانچه كمبود سعى از روى فراموشى و بعد از شوط چهارم بوده، واجب است باقى را هر وقت يادش آمد، هرچند بعد از فراغت از اعمال حج باشد، تدارك نمايد. و اگر خود نتواند تدارك كند يا تدارك آن مشقت داشته باشد واجب است نايب بگيرد و در اين صورت احتياط اين است كه نايب به نيت فراغ ذمه منوب عنه از اتمام يا تمام يك سعى كامل به جا آورد. و اگر كمبودش پيش از شوط چهارم و از روى فراموشى بوده، احتياط اين است كه شخصاً يك سعى كامل به قصد اعم از تمام يا اتمام به جا آورد. آية الله سبحانى: اگر سهواً كمتر از هفت دور سعى كند، اگر در مكه است بايد آن را تكميل كند و اگر از مكه خارج شده و بازگشت به مكه مشكل نيست برگردد آن را تكميل نمايد و اگر بازگشت حرجى و پر مشقت باشد نايب بگيرد و نايب پس از تكميل سعى ناقص يك سعى كامل به جا آورد. آية الله فاضل: اگر كمتر از يك مرتبه سعى كرد و بقيه را فراموش كرد كه انجام دهد، احتياط واجب آن است كه سعى را از سر بگيرد و همين طور است اگر كمتر از چهار مرتبه را انجام داده باشد و بقيه را فراموش كرده باشد.

[847] م - با تمام كردن سعى، حلال نمى شود بر او آنچه حرام شده بود به واسطه احرام.

[848] م - اگر فراموش كرد بعض سعى را در عمره تمتع، پس به گمان اينكه اعمال عمره تمام شده، از احرام خارج شد و بعد از آن نزديكى با زنان كرد، واجب است برگردد و سعى را تمام كند و احتياط واجب آن است كه يك گاو براى كفاره ذبح كند.(1)

[849] م - اگر فراموش كرد بعض سعى را در عمره تمتع و تقصير كرد و بعد از آن نزديكى با زنان كرد، احتياط واجب آن است كه به دستور مسئله سابق عمل كند(2)، بلكهو.

ص: 395


1- . آية الله بهجت: كفاره جماع واجب است و در ناخن گرفتن احتياط واجب. آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: و به اعتقاد اينكه از سعى فارغ شده مُحل شود، در اين صورت احوط اين است كه يك گاو كفاره بدهد و لازم است سعى را به نحوى كه گفته شد تمام نمايد. آية الله خويى: در اين صورت به اعتقاد اينكه از سعى عمره تمتع فارغ شده مُحل شده، در اين صورت احوط بلكه اظهر اين است كه يك گاو كفاره دارد. آية الله زنجانى: در دو صورت كفاره گاو واجب است، صورت اول آنكه بعد از خروج از احرام به گمان خود، با زنان نزديكى كند، صورت دوم آنكه با ناخن گرفتن از احرام خارج شده باشد و پس از آن يكى از محرمات احرام را مرتكب شود. آية الله سبحانى: اگر با تقصير گمان كرده از احرام خارج شده بايد براى تقصير بى جا يك گاو كفاره بدهد چه جماع كرده باشد و چه نكرده باشد؛ اگر كسى مقدارى از سعى را در عمره تمتع فراموش كند و به گمان اينكه سعى را تكميل كرده تقصير كند و از احرام خارج شود واجب است برگردد سعى را تمام كند و سپس تقصير كند و به جهت تقصير بى جا يك گاو ذبح كند. آيات عظام صافى، گلپايگانى، مكارم: يك گاو كفاره دارد بنا بر احوط براى جماع و نيز ناخن گرفتن. آية الله فاضل: و اقوى آن است كه يك گاو براى كفاره ذبح كند و در وجوب كفاره فرق نمى كند كه شش شوط انجام داده باشد و از احرام خارج شده باشد يا كمتر از آن.
2- . آية الله سبحانى: بايد در صورت تقصير همان كفاره را بدهد اگرچه با زن نزديكى نكرده باشد. آية الله فاضل: احتياط واجب آن است كه طبق مسئله سابق عمل كند و همان كفاره را بدهد، اگرچه با زن نيز نزديكى نكرده باشد و در تقصير فرقى نيست كه ناخن گرفته باشد يا مو.

احتياط واجب آن است كه در اين دو حكم سعى در غير عمره تمتع را نيز ملحق به تمتع كند در كفاره و اتمام.(1)

[850] م - اگر شك كند در عدد رفت و آمدها بعد از تقصير، اعتنا نكند(2) و اگر شك كند بعد از آنكه از عمل فارغ شد و منصرف شد، چون بناگذارى بر اتمام و اعتنا نكردن به شك خالى از اشكال نيست(3)، احتياط آن است كه آنچه احتمال نقص مى دهد اتمامد.

ص: 396


1- . آية الله بهجت: حكم مختص به عمره تمتع است. آية الله تبريزى: اين حكم مختص است به سعى در عمره تمتع. آية الله سبحانى: ذبح گاو به عنوان كفاره در تقصير بى جا مربوط به عمره تمتع است و در عمره مفرده نيست. آية الله سيستانى: اگر در عمره تمتع باشد به احتياط واجب بايد يك گاو كفاره بدهد چه جماع كند و چه نكند و سعى را تمام كند و تقصير را احتياطاً اعاده نمايد ولى در عمره مفرده و حج كفاره لازم نيست بلكه بايد سعى را تمام و تقصير را در عمره مفرده اعاده نمايد. آية الله فاضل: اولى الحاق اين دو حكم است در غير عمره تمتع به تمتع. آية الله گلپايگانى: متعرض مسئله الحاق اين حكم در غير تمتع به تمتع نشده اند.
2- . آية الله زنجانى: همچنين اگر شك او در اشواط بعد از آن باشد كه خود را از سعى فارغ شده يافت و مشغول كارهايى شده كه متعارفاً بعد از اتمام سعى انجام مى دهند در اين دو صورت چنانچه احتمال بدهد هنگام سعى متوجه تعداد اشواط بوده به شك خود اعتنا نكند، خواه شك در زياده باشد يا نقيصه. آية الله سبحانى: چه شك در زياده كند و چه شك در نقيصه و همين طور است اگر بعد از هر دور در صحت آن شك نمايد، به آن اعتنا نكند. آية الله فاضل: چه شك در زياده كند و چه شك در نقيصه و همين طور است اگر بعد از فراغ از عمل شك در زياده كند.
3- . آية الله بهجت، آية الله نورى: اعتنا به شك نكند و عملش صحيح است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اظهر اين است كه بايد به اين شك اعتنا شود و شك در عدد اشواط سعى را باطل مى كند. آية الله سيستانى: اگر احتمال زياد بودن آنها را بدهد، بنا بر صحت بگذارد و اگر احتمال كم بودن آنها را مى دهد در صورتى كه شك او قبل از به هم خوردن موالات باشد سعى باطل است و بنا بر احتياط اگر بعد باشد نيز باطل است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر بعد از منصرف شدن از سعى، شك در عدد آن كند به آن شك اعتنا نكند و سعيش صحيح است، ليكن اگر احتمال مى دهد كه كمتر از هفت مرتبه سعى كرده، احتياط آن است كه دوباره سعى كند. آية الله مكارم: بايد سعى را از اول اعاده كند.

كند خصوصاً اگر شك در ناقص گذاشتن در اين باشد كه عمداً براى حاجتى ترك كرده است سعى را، كه برگردد و اتمام كند كه در اين صورت وجوب اتمام بعيد نيست و اگر شك در زياده دارد و مى داند ناقص نشده اعتنا نكند.

[851] م - اگر بعد از فارغ شدن از سعى يا از هر دورى، در درست آوردن آن شك كند، اعتنا نكند و سعيش صحيح است(1) و همين طور اگر در بين رفت و آمد، شك در صحيح به جا آوردن جزء پيش كند، اعتنا نكند.

[852] م - اگر در مروه شك كند كه هفت دفعه رفت و آمد كرده يا زيادتر؛ مثل اينكه شك كند بين هفت و نُه اعتنا نكند و اگر قبل از رسيدن به مروه شك كند كه اين دور هفت است يا كمتر(2)، ظاهراً سعى او باطل است و همچنين است هر شكى كه به كمتر از هفت تعلق بگيرد؛ مثل شك بين يك و سه يا دو و چهار و هكذا.

[853] م - اگر طواف را در روزى به جا آورد و روز بعد شك كرد كه سعى كرده است يا نه، بعيد نيست بناگذارى بر آوردن، گرچه احتياط در آوردن است(3)، مگر آنكهت.

ص: 397


1- . آية الله زنجانى: چنانچه صحيح بودن قطعه سابق متصل به قطعه مشكوك، محرز باشد اعتنا نكند و در غير اين صورت اگر در اثناى سعى شك كرده، بايد سعى را اتمام و دوباره اعاده كند و اگر بعد از فارغ شدن از سعى يا بعد از تقصير شك كرده، چنانچه احتمال بدهد هنگام سعى به رعايت شرايط صحت توجه داشته اعتنا نكند.
2- . آية الله زنجانى: چنانچه اطمينان دارد كه در ادامه سعى، نسبت به تعداد اشواط، حجت شرعى پيدا مى كند مى تواند سعى را ادامه دهد كه اگر تا پايان سعى، حجت شرعى پيدا كرد سعى او صحيح است و اگر چنين اطمينانى ندارد سعى او باطل است. آية الله سبحانى: خود را به مروه برساند سپس سعى را از صفا مجدداً شروع كند.
3- . آية الله بهجت: شك بعد از وقت است. آية الله تبريزى: احوط اعاده طواف و نماز و اتيان به سعى است. آية الله خويى: فتواى ايشان در اين مسئله روشن نيست و لذا احتياط به اعاده طواف و نماز و اتيان سعى است. آية الله زنجانى: رعايت اين احتياط مستحب است. آية الله سبحانى: احتياطاً سعى را به عنوان ما فى الذمه انجام دهد و انجام ديگر اعمال مترتبه لازم نيست گرچه احوط است. آية الله سيستانى: احتياط واجب اتيان به سعى است، ولى اعاده طواف و نماز آن لازم نيست، مگر احتمال بدهد عمداً سعى را تأخير انداخته كه در اين صورت احتياط واجب اعاده طواف و نماز هم هست. آية الله فاضل: اگر چيزى كه مشكوك است، تأخير انداختن سعى بدون عذر است، بعيد نيست بناگذارى بر آوردن، اگرچه احتياط مستحب در آوردن است و اگر چيزى كه مشكوك است، تأخير با عذر باشد. در اين صورت وجهى براى بناگذارى بر اينكه آورده شده نيست.

بعد از تقصير شك كند كه در اين صورت لازم نيست سعى كند.

مسائل متفرقه سعى

[854] م - كسى كه مى دانسته بايد هفت مرتبه بين صفا و مروه سعى كند و با همين نيت از صفا شروع كرده ولى رفت و برگشت را يك مرتبه حساب كرده و در نتيجه چهارده مرتبه سعى نموده، احتياط آن است كه سعى را اعاده كند،(1) اگرچه اقوى كفايت همان سعى است.

[855] م - كسى كه بعدازظهر، طواف و نماز را به جا مى آورد و سعى را شب انجام مى دهد، اگر بدون تأخير عرفى، سعى در شب واقع شود، مانع ندارد و احتياط آن است كه تا شب تأخير نيندازد(2)، اگرچه اقوى كفايت است.

ص: 398


1- . آية الله بهجت، آية الله خامنه اى: سعى صحيح است. آية الله سبحانى: و در نتيجه چهارده مرتبه سعى نموده است سعى او صحيح است ولى بنا بر احتياط مستحب پس از فوت موالات سعى را اعاده كند و همچنين تقصير را. آية الله سيستانى: اگر جاهل «قاصر» بوده سعيش صحيح است و اگر «مقصر» بوده صحّتش اشكال دارد. آية الله مكارم: سعى او باطل است.
2- . آية الله خامنه اى: به تأخير انداختن سعى پس از طواف و نماز طواف تا روز بعد از آن جايز نيست، اما تأخير در انجام آن تا شبِ [همان روز] مانعى ندارد. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: تأخير عرفى اشكال ندارد و مبادرت لازم نيست ولى تأخير به فردا جايز نيست و اگر عمداً و بدون عذر تا فرداى آن روز تأخير بياندازد، به احتياط واجب بايد طواف را اعاده كند. (آية الله زنجانى: در صورت اخير اعاده واجب است). آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 840 مراجعه شود. آية الله مكارم: هرگاه طواف و نماز آن را در هر موقع از روز انجام دهد سعى را تا شب مى تواند به تأخير بياندازد. ولى تأخير تا فردا جايز نيست و اگر تأخير انداخت گناه كرده ولى اعمال او صحيح است.

[856] م - سعى در طبقه فوقانى، اگر محرز نيست كه بين صفا و مروه است، جايز نيست.(1)

استفتائات سعى

[857] س - كسى كه در اثناى سعى متوجه شود كه طواف او بيش از هفت شوط بوده تكليف او چيست؟

ج - مى تواند به اين نحو احتياط كند كه سعى را تمام نمايد و بعد از فوت موالات عرفيه بين شوط زايد طواف و مقدار باقيمانده تا 14 شوط، طواف و نماز و سعى را اعاده كند و بعد تقصير نمايد.(2)

ص: 399


1- . به مسئله 835 مراجعه شود.
2- . آية الله بهجت: اگر عمد بوده به همان نحو كه گذشت اشكال دارد و در غير عمد، احتياط در اتمام تا چهارده شوط اگر ممكن است. آية الله خامنه اى: مى تواند از طواف و سعى خود دست برداشته و مجدداً طواف و نماز طواف و سعى را از سر بگيرد. آية الله زنجانى، آية الله سبحانى: اگر زياده طواف كمتر از يك شوط بوده، وظيفه اى ندارد و سعى را تكميل مى كند و اگر بيشتر بوده بايد سعى را رها كند و شوطهاى زائد طواف را به قصد قربت مطلقه تا هفت شوط تكميل كند و نماز طواف بخواند بدون آنكه تعيين كند كه براى طواف اول است يا دوم، سپس سعى را تكميل كند و پس از سعى دو ركعت نماز ديگر بخواند. آية الله سبحانى اضافه فرموده اند: و بعد از سعى دو ركعت هم براى طواف مستحب به جا آورد و نيت هفت دور طواف فقط به قصد قربت و مطلوبيت باشد نه واجب و نه مستحب اگرچه ظاهر اين است كه هفت دور دوم طواف واجب محسوب مى شود و نماز آن بعد از طواف است و هفت دور اول مستحب و نماز آن بعد از سعى است. آية الله سيستانى: احتياط آن است كه برگردد به مسجدالحرام و شوط اضافى را تا يك طواف كامل به قصد قربت مطلقه تكميل نمايد و براى آن نماز طواف بخواند، سپس سعيش را تمام كند و احتياط مستحب اين است كه آن را اعاده نمايد. آية الله فاضل: احتياطاً سعى را رها كند تا موالات عرفيه از بين برود. پس از آن همه را اعاده كند.

[858] س - اگر از مروه شروع و به صفا ختم كرده و بعد فهميده است، وظيفه او چيست، به خصوص اگر تقصير كرده باشد؟

ج - بايد سعى را اعاده كند و اگر تقصير نكرده تقصير كند.(1)

[859] س - كسى بعد از اتمام شوط ششمِ سعى در صفا، گمان تمام شدن هفت شوط را كرد و تقصير نمود ولى فوراً به او گفتند كه بايد يك شوط ديگر بياورى، او هم انجام داد و بعد بار ديگر تقصير نمود، آيا عمل او صحيح است يا خير و كفاره دارد يا نه؟

ج - عمل صحيح است و كفاره ندارد.(2)د.

ص: 400


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سبحانى، سيستانى: در فرض تقصير هم بايد دو مرتبه تقصير كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و تقصير نمايد (اگرچه قبلاً تقصير كرده باشد) تا از احرام خارج شود. آية الله فاضل: اگر با اعتقاد به صحت تقصير كرده، تقصير اعاده ندارد مگر از باب احتياط و در غير اين صورت بايد تقصير را اعاده كند. آية الله مكارم: اگر به خاطر ندانستن مسئله باشد، بايد سعى را از نو به جا آورد و اگر از روى سهو و فراموشى باشد، كافى است يك دور از صفا به مروه برود و احتياط مستحب آن است كه هفت دور به قصد ما فى الذمه به جا آورد.
2- . آية الله بهجت: مگر آنكه در عمره تمتع ناخن هايش را گرفته باشد كه احوط است. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط يك گاو كفاره دهد. آية الله خويى: اگر در عمره تمتع باشد بايد بنا بر اظهر يك گاو كفاره بدهد. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: اگر در عمره تمتع باشد و كمبود به جهت فراموشى باشد بنا بر احتياط (آية الله سبحانى: اقوى) يك گاو كفاره بدهد و اما اگر كمبود به جهت ندانستن تعداد شوطهاى سعى بوده است مثلاً، يا در عمره مفرده يا حج بوده، كفاره ندارد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر ناخن گرفته كفاره دارد. آية الله فاضل: عمل صحيح است ولى اگر در عمره تمتع بوده است بنا بر احتياط واجب بايد يك گاو كفاره بدهد.

[860] س - كسى در اثناى سعى براى آب خوردن از مسير منحرف شده و پس از خوردن آب ادامه داده است چه صورت دارد؟

ج - اگر سعى را قطع نكرده و به نيت سعى حركت را ادامه داده است و در بين راه آب خورده يا اگر قطع كرده، از جايى كه سعى را قطع كرده يا مُحاذى آن سعى را تمام كرده صحيح است.(1)

[861] س - كسى كه طواف و نماز آن را انجام داده و سعى را به روز بعد يا روزهاى بعد به تأخير انداخته است، آيا طواف و نماز را بايد اعاده كند؟

ج - لازم نيست ولى اختياراً نبايد سعى را به روز بعد تأخير بيندازد.(2)

[862] س - آيا زن هايى كه از جهت عادت ماهانه براى طواف نايب مى گيرند در سعى هم مى توانند نايب بگيرند؟

ج - محل سعى مسجد نيست و سعى را بايد خودشان به جا آورند با مراعات ترتيب بين طواف و سعى.

[863] س - اگر كسى يقين كند كه هفت شوط سعى بين صفا و مروه را تمام كرده است ولى بعد از تقصير متوجه مى شود كه پنج شوط بوده، اولاً آيا كل سعى را بايد از سر بگيرد يا دو شوطى را كه ناقص بوده است بايد تكميل كند؟ و ثانياً آيا تقصير هم بايد بكند، يا تقصير اول كافى است؟د.

ص: 401


1- . آية الله زنجانى: بلكه اگر اشتباه كرده و قبل از محل قطع شده، سعى را ادامه داده، سعى او صحيح است و اگر بعد از محل قطع شده، سعى را ادامه داده اگر شوط ششم يا هفتم بوده، از محل قطع تا پايان سعى را بايد اعاده كند و اگر در اشواط ديگر بوده دو شوط از سعيش ناقص مانده و بايد شوط ششم و هفتم را به جا آورد.
2- . آيات عظام تبريزى، سيستانى: چنانچه عمداً و بدون عذر بوده احتياطاً بايد طواف و نماز آن را اعاده كند. آيات عظام خويى، زنجانى، سبحانى: اگر بدون هيچ عذرى تأخير انداخته، بايد قبل از سعى طواف و نماز را اعاده كند.

ج - بايد سعى را اتمام كند و احتياطاً تقصير را اعاده نمايد، گرچه وجوب اين احتياط معلوم نيست.(1)

[864] س - شخصى بعد از طواف عمره تمتع گم شده و بعد از پيدا شدن به رفقايش گفته است كه سعى صفا و مروه را به جا آورده ام و تقصير نمود و محرم شد براى حج تمتع، ولى بعد از مراجعت از عرفات و منا و موقع طواف و سعى صفا و مروه و اعمال حج اظهار كرد؛ مثل اينكه من در اعمال عمره به صفا نيامده ام، همين طور گفته اند ان شاء الله آمده اى، بعد از مراجعت به ايران چند بار به پسرانش گفته اعمال من ناقص شده و قبل از فوتش وصيت نموده است كه براى او نايب بگيرند، اگر عمل شخص فوق الذكر باطل باشد وُرّاث او حاضرند اينجانب را بفرستند تا اعمال حج او را انجام بدهم، آيا نظر حضرت عالى چيست؟

ج - ورثه مى توانند شما را نايب كنند براى عمل حج تمتع، ولى بايد نايب سعى را جداگانه به نيابت آن مرحوم انجام دهد. گرچه در فرض مرقوم بيش از نايب گرفتن براى سعى لازم نيست.(2)ت.

ص: 402


1- . آية الله بهجت: و تقصير را هم اعاده مى نمايد. آية الله تبريزى، آية الله فاضل: اگر در عمره تمتع بوده احتياطاً تقصير را اعاده كند و بنا بر احتياط واجب يك گاو كفاره بدهد. آية الله خويى، آية الله سبحانى: و تقصير را بايد اعاده نمايد و اگر در عمره تمتع بوده يك گاو كفاره بدهد. آية الله زنجانى: و سپس تقصير نمايد و تا تقصير نكرده از محرمات احرام اجتناب كند و در مورد كفاره مطابق مسئله 848 و 849 و ذيل آنها عمل كند. آية الله سيستانى: اين احتياط واجب است و اگر تقصير از روى فراموشى كمبود باشد و در عمره تمتع باشد احتياطاً بايد يك گاو كفاره بدهد. آيات عظام صافى، گلپايگانى، مكارم: اين احتياط ترك نشود.
2- . آية الله تبريزى: احتياط اين است كه براى حج تمتع نايب بگيرند، و احوط اين است كه نايب يك سعى جداگانه اى هم به نيت ميت به جا آورد. آية الله خويى: حج او باطل است مگر اينكه سعى را فراموش كرده بوده كه براى او قضا مى كنند. آية الله زنجانى: و اگر احتمال مى دهد سعى را به جا آورده باشد به شك خود اعتنا نكند. آية الله سبحانى: حج او باطل است و اگر كسى آن را در عمره تمتع فراموش كرد و تقصير نمود اگر تا قبل از احرام حج يادش آمد بايد برگردد و به جا آورد و تقصير را اعاده كند و يك گاو كفاره بدهد ولى اگر بعد از احرام حج يادش آمد چنانچه بتواند، قبل از وقوف عرفات به جا آورد و اگر نتوانست وقتى از منا برگشت سعى را بر اعمال حج مقدم بدارد و يك گاو را براى تقصير بى جا ذبح كند، لذا با توجه به اينكه اين شخص اصرار دارد كه سعى را انجام نداده و تدارك نكرده حج او باطل است. آية الله سيستانى: اگر از روى جهل به موضوع يا حكم، سعى را ترك كند حجش باطل است، لذا در فرض سؤال بر ورثه لازم است براى كل حج تمتع از طرف ميت نايب بگيرند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: با فرض ترك سعى از جهت ندانستن مسئله، بايد احتياطاً عمره مفرده براى او به جا آورند و بعد از آن حج او را اعاده نمايند. آية الله فاضل: در فرض سؤال كه اعمال بعدى را با جزم به صحت انجام داده است لذا صحيح است و گرفتن نايب براى سعى كفايت مى كند. آية الله مكارم: گرفتن نايب براى كل حج تمتع لازم نيست.

[865] س - بين صفا و مروه طورى است كه از يك طرف مى روند و از طرف ديگر آن برمى گردند يعنى بين رفت و برگشت دو سه مترى فاصله است، آيا اگر امكان باشد از همان مسيرى كه به صفا رفته، به مروه برود اشكال دارد؟

ج - اشكال ندارد، ولى نبايد مزاحم ديگران شود.

[866] س - شخصى در حال سعى كردن بود، يك وقت ديد مقدارى را كه براى هروله علامت گذارى كرده اند به طور عادى سير كرده است، گمان مى كرد لازم است هروله كند و لذا برگشت و مقدارى را كه عادى رفته بود، با هروله تكرار كرد، آيا سعيش اشكال دارد؟

ج - اشكال دارد.(1)د.

ص: 403


1- . آية الله بهجت: ظاهراً اشكال ندارد. آية الله تبريزى: اگر به قصد انجام وظيفه واقعيه باشد، اشكالى ندارد. آية الله خامنه اى: در حال اختيار نبايد چنين كند ولى در فرض مذكور سعى او درست است و چيزى بر او نيست، اگرچه احتياط در اتمام و اعاده سعى است. آية الله خويى: بنا بر اظهر اشكال ندارد. اگرچه اعاده سعى مطابق احتياط است. آيات عظام زنجانى، صافى، فاضل، گلپايگانى، مكارم: اشكال ندارد. آية الله سبحانى: چنانچه نيت او انجام وظيفه واقعى باشد يعنى اگر كسى او را متوجه مى كرد، هرگز انجام نمى داد در اين صورت سعى او صحيح است لكن احتياط در اتمام و اعاده سعى از اول است (و اين احتياط اگر در عمره تمتع باشد مؤكد است تا گرفتار محذور كفاره بى جا نشود). آية الله سيستانى: صحت سعيش اشكال دارد مگر آنكه جاهل قاصر باشد.

[867] س - شخصى در سعى بين صفا و مروه، از جايى كه به صفا يا مروه رسيد براى شوط بعدى شروع نمى كند، بلكه تقريباً مقدار دو سه متر هلالى شكل و يا مستقيم به شكل عرضى مى آيد و شروع مى كند، و در اين مقدار متوجه نيست كه با نيت سعى است يا نه، ولى اگر از او سؤال شود چه مى كنى جواب مى دهد سعى مى كنم، آيا مضر نيست؟

ج - راه رفتن مزبور روى كوه مضر به سعى نيست، و در فرض مسئله سعى صحيح است.

[868] س - آيا سعى كردن از همان جا كه مريض ها را با چرخ مى برند و برمى گردانند (يعنى حدود دو متر بالاتر از ابتداى سراشيبى شروع مى كنند) صحيح و كافى است؟ يا حتماً بايد از اول كوه صفا شروع و در مروه هم به سنگ هاى سياه بعد از سنگ هاى صاف كه بقاياى كوه است برسند؟

ج - سعى بايد بين دو كوه باشد و احراز شود و لازم نيست بالا برود.(1)

[869] س - در مناسك فرموده ايد كسى كه بين صفا و مروه سعى مى كند، واجب است در هنگامى كه به طرف مروه در حركت است توجهش به مروه باشد وبالعكس، آيا اين وجوب توجه، تكليفى است و يا وضعى و تكليفى؟

ج - وضعى است.(2)

[870] س - گاهى انسان در اثر ازدحام جهت رفتن براى سعى ناچار است از مسجدالحرام عبور كند، در اين صورت تكليف حائض و نفساء چيست، و آيا براى سعى هم مثل طواف نايب بگيرند؟د.

ص: 404


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 829 گذشت.
2- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 837 مراجعه شود.

ج - اگر امكان نداشته باشد كه از راه ديگرى بروند بايد تأخير بيندازند، و اگر آن هم ممكن نيست نوبت به نيابت مى رسد و بر فرض مخالفت چنانچه از آن راه رفت و خودش سعى كرد سعيش صحيح است هرچند گناه كرده است.

[871] س - زيادى در سعى جهلاً، آيا حكم زيادى سهوى را دارد يا عمدى را؟

ج - محل اشكال است.(1)

[872] س - كسى كه نمى تواند بدون سوار شدن در چرخ هاى معمولى در مَسعى سعى كند ليكن تمكن مالى ندارد، چون ارز خود را صرف سوغات كرده، وظيفه اش چيست؟

ج - اگر مى تواند با چرخ سعى كند ولو با فروش چيزى يا قرض بايد خودش سعى كند و استنابه صحيح نيست مگر آنكه مشقت و حرج در كار باشد.

[873] س - شخصى شوط سوم سعى را به هم زد و با فاصله اندكى هفت شوط ديگر به جا آورد و تقصير نمود، آيا اين سعى صحيح است؟

ج - اشكال دارد و بايد سعى را اعاده كند.(2)ت.

ص: 405


1- . آية الله بهجت: ظاهراً جهلاً مانعى ندارد. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: زيادى از روى جهل به حكم بنا بر اظهر موجب بطلان سعى نمى باشد، اگرچه احتياط در اعاده است. آيات عظام خامنه اى، سبحانى، صافى، گلپايگانى: حكم زيادى سهوى را دارد و سعى او صحيح است. آية الله زنجانى: حكم زياده سهوى را دارد؛ بنابراين اگر از روى ندانستن مسئله مقدار كمى از اثناى سعى را دوباره سعى نمايد سعيش صحيح است، ولى اگر در شروع سعى قبل از رسيدن به كوه صفا شروع كند (مثلاً از محل هروله شروع كند) سعيش باطل است. آية الله مكارم: حكم زيادى عمدى را دارد و بايد از نو به جا آورد، مگر آنكه كمتر از يك دور باشد.
2- . آيات عظام تبريزى، خامنه اى، زنجانى، فاضل، مكارم، نورى: اشكال ندارد. آية الله خويى: در فرض اعتقاد به جواز مانعى ندارد. آية الله سبحانى: اگر از آنچه انجام داده منصرف شده و پس از فوت موالات از اول شروع كرد اشكال ندارد ليكن اگر نصف سعى را انجام داده احتياطاً آن را به هفت دور برساند و سعى را مجدداً به عنوان تكليف فعلى انجام دهد. آية الله سيستانى: اگر پس از فوت موالات عرفيه سعى را از سرگرفته باشد صحيح است و اگر قبل از آن باشد اشكال دارد مگر آنكه جاهل قاصر باشد كه در اين صورت نيز صحيح است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: صحت آن بعيد نيست.

[874] س - شخصى به اعتقاد اينكه هر شوط سعى، رفت و برگشت از صفا به مروه است، سعى را شروع مى كند و در شوط سوم متوجه مسئله مى شود و سعى خود را به هفت شوط خاتمه مى دهد، آيا سعى او چه حكمى دارد؟

ج - سعى او صحيح است.

[875] س - شخصى در حال سعى گاهى عقب عقب به طرف مروه و يا صفا رفته است، تكليف او چيست؟

ج - بايد آن مقدار را تدارك كند و اگر از آن محل گذشته سعى او اشكال دارد و احتياط در اتمام و اعاده است.(1)

[876] س - سعى از طبقه دوم فعلى، كه بالاتر از كوه صفا و مروه مى باشد، جايز است يا نه؟

ج - اشكال دارد.(2)

[877] س - شخصى به جهت كنترل همراهان خود در حين سعى، گاهى به عقب برمى گشته و بدون توجه مجدداً همان مسافت را طى مى كرده، آيا سعى او صحيح است؟

ج - اشكال دارد و بايد سعى را اعاده كند.(3)د.

ص: 406


1- . آية الله خامنه اى: و مى تواند سعى سابق را رها كرده و مجدداً سعى را از سر بگيرد. آية الله زنجانى: سعى او صحيح است، هرچند احتياط استحبابى آن است كه آن مقدار و نقص ما بعد آن را تدارك كند. آية الله سبحانى: برگردد و جبران كند و اگر از آن محل گذشته يعنى وارد شوط يا اشواط بعدى شده و نمى تواند برگردد و تدارك كند سعى او اشكال دارد و احتياط در اتمام و اعاده است. آية الله مكارم: مى تواند برگردد و جبران كند و سعى او اشكال ندارد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 835 گذشت.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى: اشكال ندارد. آية الله سبحانى: براى مثال چند متر از مسافت مسعى را كه سعى نموده براى كنترل همراهان به عقب برگشته حالا كه مى خواهد دوباره آن چند متر را برگردد تا به محل قطع برسد بايد به قصد سعى طى نكند در اين صورت سعى او صحيح و در غير اين صورت سعى او به جهت زيادى عمدى باطل است. آية الله سيستانى: مگر اينكه جاهل قاصر باشد يا مقدار اضافى را به قصد سعى انجام ندهد. آية الله مكارم: اشكال ندارد و اعاده لازم نيست ولى بهتر است اين كار را نكند.

[878] س - شخصى سعى بين صفا و مروه را، پنج دور رفت و برگشت كه مجموعاً ده شوط مى شود، انجام داده است و آن گاه كه متوجه مسئله شد سعى را از همان جا قطع نمود و تقصير كرد، تكليف چيست؟

ج - در فرض سؤال احوط اعاده سعى است.(1)

[879] س - شخصى به تصور اينكه رفتن بالاى كوه صفا يا مروه لازم است، چون اين مقدار مسافت را تحت فشار جمعيت رفته لذا براى اعاده آن مقدارى وارد سعى شده و بعد به نيت سعى برگشته است و در واقع مقدارى مسافت را دوبار طى كرده است، آيا سعى او درست است؟

ج - اگر به نيت احتياط عمل كرده باشد ضرر ندارد.(2)

[880] س - شخصى به تصور اينكه سعى نيز نياز به وضو دارد بعد از يك شوط و نيم سعى خود را قطع مى كند و وضو مى گيرد و هفت شوط ديگر سعى مى نمايد، تكليف او چيست؟

ج - اشكال دارد و بايد سعى را اعاده كند.(3)

[881] س - كسى كه قدر متيقن عدد اشواط را مى داند، اما ترديد دارد كه شوط بعدى را انجام داده يا نه؛ مثلاً مى داند پنج شوط انجام داده، ولى شك دارد كه بقيه را انجام داده يا نه، تكليف او چيست؟

ج - فرض مزبور شك در اشواط است و مبطل است.(4)

[882] س - اگر كسى سعى را به طور كلى فراموش كرد و تقصير نمود، تكليف او چيست؟د.

ص: 407


1- . نظر آيات عظام در ذيل سؤال 871 گذشت.
2- . آية الله زنجانى: سعيش صحيح است.
3- . نظر آيات عظام در ذيل سؤال 873 گذشت.
4- . آية الله زنجانى: و اين در صورتى است كه در اثناى سعى شك كرده وگرنه مطابق مسئله 850 و ذيل آن عمل كند.

ج - از احرام خارج شده و هر وقت يادش آمد سعى را به جا آورد.(1)

[883] س - اگر كسى قبل از رسيدن به مروه، در آوردن هفت و نُه شك كرد، تكليف او چيست؟

ج - مبطل است و بايد سعى را اعاده كند.(2)

[884] س - آيا موالات در تمام اشواط سعى معتبر است و يا اختصاص به بعض دارد؟

ج - در سعى موالات معتبر نيست مگر شوط اول تمام نشده باشد، كه در صورت فوات موالات احتياطاً از سر بگيرد.(3)د.

ص: 408


1- . آية الله بهجت: احتياطاً تقصير را هم اعاده كند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: از احرام خارج نشده و تقصير را اعاده نمايد. آية الله زنجانى: بايد سعى كرده دوباره تقصير كند و اگر وقت تدارك گذشته مطابق ذيل مسئله 679 عمل كند. آية الله سبحانى: اگر كسى آن را در عمره تمتع فراموش كرد و تقصير نمود اگر تا قبل از احرام حج يادش آمد بايد برگردد و به جا آورد و تقصير را اعاده كند و يك گاو كفاره بدهد ولى اگر بعد از احرام حج يادش آمد چنانچه بتواند قبل از وقوف به عرفات به جا آورد و اگر نتوانست وقتى از منا برگشت سعى را بر اعمال حج مقدم بدارد و يك گاو براى تقصير بى جا ذبح كند اما اگر سعى حج را فراموش كرد اگر خود او در مكه است و يا مكانى است كه مى تواند برگردد، بايد برگردد و انجام دهد و طواف نساء و نماز آن را نيز مجدداً به جا آورد و اگر برگشتن براى او مشقت دارد استنابه كرده و نايب او سعى و سپس طواف نساء و نماز را براى او به جا آورد. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط تقصير را پس از سعى اعاده كند و يك گاو كفاره بدهد. آية الله فاضل: بنا بر احتياط تقصير را پس از سعى اعاده كند، و بنا بر احتياط قبل از اعاده تقصير، محرمات احرام را مراعات كند ولى كفاره ثابت نيست.
2- . آية الله زنجانى: مگر آنكه اطمينان داشته باشد كه در ادامه سعى نسبت به تعداد اشواط به علم يا حجت شرعى مى رسد.
3- . آية الله بهجت: دليلى بر اعتبار موالات در سعى در غير شوط اول نيست. آية الله تبريزى، آية الله خويى: احوط اعتبار موالات عرفيه بين اشواط سعى است. آية الله زنجانى: در غير موارد خاص كه قطع سعى جايز است، رعايت موالات عرفيه در سعى، لازم بوده و قطع آن جايز نيست و چنانچه بدون عذر، سعى را قطع كند باطل مى شود. آية الله سبحانى: سعى يك عمل واحد عبادى است، بايد به صورت يك عمل واحد به جا آورده شود ولذا فاصله زياد ميان اشواط كه مضر به موالات باشد بر خلاف احتياط است. آية الله سيستانى، آية الله فاضل: بنا بر احتياط واجب موالات عرفيه لازم است. آية الله صافى: موالات معتبر است. آية الله گلپايگانى: موالات در سعى معتبر نيست. آية الله مكارم: احتياط واجب آن است كه در غير موارد استثنا شده موالات عرفيه رعايت شود.

[885] س - اگر در سعى، بعضى مواضع بدن زن غير از وجه و كفّين پيدا باشد آيا به سعى او ضرر مى زند يا نه؟

ج - ضرر نمى زند.

[886] س - شخصى در حال سعى در عدد اشواط شك مى كند و با حال ترديد به سعى خود ادامه مى دهد و در فكر است كه عدد را ضبط كند، پس از تأمل و بعد از آنكه صد متر سعى كرد يا وارد شوط بعدى شد، يقين به عدد حاصل مى شود و با يقين، باقى سعى را هم انجام مى دهد، آيا اين سعى صحيح است يا نه؟

ج - صحيح است.(1)

مستحبات سعى

* مستحبات سعى(2)

[887] م - مستحب است بعد از فراغ از نماز طواف و پيش از سعى، به نزد چاه زمزم رفته يك يا دو دلو آب بكشد و آن را بياشامد و به سر و پشت و شكم خود بريزد

ص: 409


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: وظيفه اش تجديد و از سرگرفتن سعى بوده و سعى در حال شك و ادامه آن صحيح و مجزى نبوده، لذا احتياط اعاده سعى است. آية الله زنجانى: با شك در عدد اشواط سعى باطل مى شود و بايد سعى را اعاده كند مگر آنكه اطمينان داشته باشد كه در ادامه سعى نسبت به تعداد اشواط به علم يا حجت شرعى مى رسد. آيات عظام سبحانى، صافى، گلپايگانى، مكارم: در صورتى كه به رجاى كشف حال ادامه داده باشد. آية الله فاضل: در فرض سؤال صحت سعى محل اشكال است و احتياط واجب در اعاده است.
2- . آية الله مكارم: اين مستحبات را به قصد رجا به جا آورد و بايد توجه داشت كه بعضى از مستحبات مربوط به زمان هاى گذشته است و در عصر ما موضوع ندارد و يا عملاً ممكن نيست، آنچه را مى توان، انجام دهد. و خداوند به نيت او پاداش مى دهد.

و بگويد:

«أَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَرِزْقاً واسِعاً وَشِفاءً مِنْ كُلِّ داءٍ وَسُقْمٍ».

پس از آن، به نزد حجرالاسود بيايد، و مستحب است از درى كه محاذى حجرالاسود است به سوى صفا متوجه شود و با آرامى دل و بدن بالاى صفا رفته و به خانه كعبه نظر كند و به ركنى كه حجرالاسود در او است رو نمايد و حمد و ثناى الهى را به جا آورد و نعمت هاى الهى را به خاطر بياورد، آن گاه اين اذكار را بگويد:

«اللهُ أكبَرُ» هفت مرتبه.

«ألحَمدُ للهِ» هفت مرتبه.

«لا إلهَ إلّا اللهُ» هفت مرتبه.

«لا إلهَ إلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيك لَهُ، لَهُ المُلْك وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيْتُ وَهُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الخَيْرُ وَهُوَ عَلى كلِّ شَيْ ء قَدِيرٌ» سه مرتبه.

پس صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد، پس بگويد:

«اللهُ أكبَرُ عَلى ما هَدانا وَالحَمْدُ للهِ عَلى ما أبْلانا وَالحَمْدُ للهِ الحَيِّ الْقَيُّومِ وَالحَمْدُ للهِ الحَيِّ الدَّائِمِ» سه مرتبه.

پس بگويد:

«أَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلَّا اللهُ وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ لا نَعْبُدُ إلَّا إيّاهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كرِهَ المُشْرِكونَ». سه مرتبه.

پس بگويد:

«أَللَّهُمَّ إنِّي أسْأَلُك الْعَفْوَ وَالْعافِيَةَ وَالْيَقينَ في الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ» سه مرتبه.

پس بگويد(1):

«أَللَّهُمَّ آتِنا في الدُّنْيا حَسَنَةً وَفي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ» سه مرتبه.

پس بگويد:

«اللهُ أكبَرُ» صد مرتبه.ت.

ص: 410


1- . آية الله خويى: اين دعا و همچنين بعضى از دعاهاى آخر اين قسمت در مناسك ايشان مذكور نيست.

«لا إلهَ إلّا الله» صد مرتبه.

«ألحَمْدُ للهِ» صد مرتبه.

«سُبحانَ اللهِ» صد مرتبه.

پس بگويد:

«لا إلهَ إلّا اللهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ، أنْجَزَ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَغَلَبَ الأحْزابَ وَحْدَهُ، فَلَهُ المُلْكُ وَلَهُ الحَمْدُ وَحْدَهُ، أَللَّهُمَّ بارِكْ لِي فِي المَوْتِ وَفِيما بَعْدَ المَوْتِ، أَللَّهُمَّ إنَّي أعُوذُ بِكَ مِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَوَحْشَتِهِ أَللَّهُمَّ أظِلَّني في ظِلَّ عَرْشِك يَوْمَ لا ظِلَّ إلّا ظِلُّكَ».

و بسيار تكرار كند سپردن دين و نفس و اهل و مال خود را به خداوند عالم.

پس بگويد:

«أسْتَوْدِعُ اللهَ الرَّحْمنَ الرَّحِيمَ الَّذي لا تَضِيعُ وَدائِعُهُ دِيني وَنَفْسي وَأَهْلي، أَللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْني عَلى كتابِكَ وَسُنَّةِ نَبِيِّكَ وَتَوَفَّني عَلى مِلَّتِهِ وَأعِذْني مِنَ الْفِتْنَةِ».

پس بگويد:

«اللهُ أكبَرُ» سه مرتبه.

پس دعاى سابق را دو مرتبه تكرار كند، پس يك بار تكبير بگويد و باز دعا را اعاده نمايد و اگر تمام اين عمل را نتواند انجام دهد، هر قدر كه مى تواند بخواند.

و مستحب است كه رو به كعبه نمايد و اين دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي كلَّ ذَنْبٍ أذْنَبْتُهُ قَطُّ فَاِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَيَّ بِالمَغْفِرَةِ فَاِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ، أللَّهُمَّ افْعَلْ بي ما أَنْتَ أَهْلُهُ فَاِنَّكَ انْ تَفْعَلْ بِي ما أَنْتَ أَهْلُهُ تَرْحَمْني وَإنْ تُعَذِّبْني فَأَنْتَ غَنيٌّ عَنْ عَذابي وَأَنَا مُحْتاجٌ إلى رَحْمَتِك. فَيامَنْ أَنَا مُحْتاجٌ إلى رَحْمَتِهِ ارْحَمْني، أَللَّهُمَّ لا تَفْعَلْ بي ما أَنَا أَهْلُهُ، فَاِنَّكَ إنْ تَفْعَلْ بي ما أَنا أهْلُهُ تُعَذِّبْني وَلَمْ تَظْلِمْني أصْبَحْتُ أتَّقي عَدْلَك وَلا أخافُ جَوْرَكَ فَيامَنْ هُوَ عَدْلٌ لا يَجُورُ ارْحَمْني».

پس بگويد:

«يا مَنْ لا يَخيبُ سائِلُهُ وَلا يَنْفَدُ نائِلُهُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأجرْني مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ».

ص: 411

و در حديث شريف وارد شده است: هركس كه بخواهد مال او زياد شود، ايستادن بر صفا را طول دهد و هنگامى كه از صفا پايين مى آيد بر پله چهارم بايستد و متوجه خانه كعبه شود و بگويد:

«أَللَّهُمَّ إنَّي أعُوذُ بِك مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ وَفِتْنَتِهِ وَغُرْبَتِهِ وَوَحْشَتِهِ وَظُلْمَتِهِ وَضِيقِهِ وَضَنْكهِ، أَللَّهُمَّ أَظِلَّني في ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لا ظِلَّ إلَّا ظِلُّكَ».

پس از پله چهارم پايين رود و احرام را از روى كمر خود بردارد و بگويد:

«يا رَبَّ الْعَفْوِ يا مَنْ أمَرَ بِالْعَفْوِ يا مَنْ هُوَ أوْلى بِالْعَفْوِ، يا مَنْ يُثِيبُ عَلى الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ، يا جَوادُ يا كريمُ يا قَريبُ يا بَعيدُ، ارْدُدْ عَلَيَّ نِعْمَتَك وَاسْتَعْمِلْني بِطاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ».

و مستحب است پياده سعى نمايد و از صفا تا به مناره ميانه راه رود و از آنجا تا جايى كه محل بازار عطاران است مانند شتر تند رود و اگر سوار باشد اين حد را فى الجمله تند نمايد و از آنجا تا به مروه نيز ميانه رود و در وقت برگشتن نيز به همان ترتيب مراجعت نمايد و از براى زن ها هروله نيست و مستحب است در هنگامى كه مى رسد به مناره ميانه بگويد:

«بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ، وَاللهُ أكبَرُ، وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ، أَللَّهُمَّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمْ إنَّكَ أَنْتَ الْأَعَزُّ الْأَجَلُّ الْأَكرَمُ، وَاهْدِني لِلَّتي هِيَ أقْوَمُ، أَللَّهُمَّ إنَّ عَمَلي ضَعيفٌ، فَضاعِفْهُ لي وَتَقَبَّلْهُ مِنّي، أَللَّهُمَّ لَكَ سَعْيي، وَبِكَ حَوْلي وَقُوَّتي تَقَبَّلْ مِنّي عَمَلي يا مَنْ يَقْبَلُ عَمَلَ المُتَّقينَ».

و همين كه از محل بازار عطاران گذشت بگويد:

«يا ذَاالمَنِّ وَالْفَضْلِ وَالْكرَمِ وَالنَّعْماءِ وَالجُودِ، اغْفِرْ لي ذُنُوبي، انَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّاأَنْتَ».

و هنگامى كه به مروه رسيد برود بالاى آن و به جا آورد آنچه را كه در صفا به جا آورد و بخواند دعاهاى آنجا را به ترتيبى كه ذكر شد.

و پس از آن بگويد:

«أَللَّهُمَّ يا مَنْ أَمَرَ بِالْعَفْوِ يا مَنْ يُحِبُّ الْعَفْوَ يا مَنْ يُعْطي عَلَى الْعَفْوِ، يا مَنْ يَعْفُو عَلَى الْعَفْوِ يا رَبَّ الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ».

ص: 412

و مستحب است در گريه كردن كوشش كند و خود را به گريه وادارد و در حال سعى دعا بسيار كند و بخواند اين دعا را:

«أللَّهُمَّ إنِّي أَسْأَلُك حُسْنَ الظَّنِّ بِك عَلى كلِّ حالٍ وَصِدْقِ النِّيَّةِ في التَّوَكلِ عَلَيْكَ».

ص: 413

ص: 414

فصل پنجم: تقصير و بعض احكام آن

اشاره

[888] م - واجب است بعد از آنكه سعى كرد، تقصير كند؛ يعنى قدرى از ناخن ها يا قدرى از موى سر يا شارب يا ريش را بزند و بهتر آن است كه اكتفا به زدن ناخن نكند و از موى قدرى بزند، بلكه موافق احتياط است(1) و تراشيدن سر در تقصير كفايت نمى كند بلكه حرام است.

[889] م - اين عمل نيز از عبادات است و بايد با نيت پاك و خالى از قصد غير اطاعت خدا بياورد و اگر ريا كند(2) موجب باطل شدن عمره اش مى شود مگر آنكه جبران كند.

ص: 415


1- . آية الله زنجانى: و بنا بر احتياط مؤكد استحبابى، براى تقصير، كوتاه كردن مو را انتخاب كند. آية الله سبحانى: به ناخن گرفتن اكتفا نشود و اگر خواست ناخن بگيرد، پس از كوتاه كردن مو باشد. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب اكتفا به آن نكند و اگر خواست ناخن بگيرد پس از كوتاه كردن مو باشد. آية الله گلپايگانى: اين قيد را ندارند. آية الله مكارم: بلكه احتياط واجب است.
2- . آية الله زنجانى: باطل مى شود و اگر تا آخر وقت، جبران نكند عمره اش تبديل به حج افراد مى شود و بايد مطابق ذيل مسئله 891 عمل نمايد. آية الله سبحانى: حكم آن در ذيل سؤال 905 آمده، مگر آنكه وقت براى تدارك تقصير او باقى باشد كه بايد تدارك كند.

[890] م - اگر تقصير را فراموش كند تا وقتى كه احرام حج را ببندد عمره اش صحيح است و مستحب است فديه يك گوسفند(1) و احتياط آن است كه فديه بدهد.

[891] م - اگر عمداً(2) تقصير را ترك كند تا احرام بستن به حج، عمره او باطل مى شود بنا بر اقوى و ظاهراً حج او حج افراد شود، و احتياط واجب آن است كه پس از تمام كردن حج افراد، عمره مفرده به جا آورد(3) و در سال بعد حج را اعاده كند.(4)

[892] م - در عمره تمتع طواف نساء واجب نيست و اگر بخواهد احتياط كند طواف و نماز آن را رجائاً(5) به جا آورد.ت.

ص: 416


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: بنا بر احتياط يك گوسفند بدهد. آية الله زنجانى: بنا بر احتياط مؤكد استحبابى، يك قربانى - گوسفند يا گاو و يا شتر - ذبح كند و تقصير فراموش شده، قضا ندارد. آيات عظام صافى، فاضل، گلپايگانى، نورى: بنا بر احتياط واجب يك گوسفند فديه بدهد.
2- . آية الله خامنه اى: يا از روى ندانستن مسئله.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: لازم است بعد از حج، عمره مفرده به جا آورد. آية الله زنجانى: و بايد پس از انجام حج افراد و گذشتن روز سيزدهم عمره مفرده به جا آورد هرچند عمره تمتع او استحبابى باشد و اگر بدون توجه به مسئله حج تمتع انجام دهد، كفايت از حج افراد مى كند و در هر حال چون بدون عذر بوده كفايت از حجة الاسلام نمى كند. آية الله سيستانى: در صورت تمكن، بعد از حج افراد بايد عمره مفرده به جا آورد. به احتياط واجب حج را در سال ديگر نيز اعاده كند.
4- . آية الله خامنه اى: و اگر حج او حج واجب بوده بايد در سال بعد، عمره و حج به جا آورد. آية الله سبحانى: و بايد بعد از اعمال حج، عمره مفرده به جا بياورد و مستحب است به اين حج اكتفا نكند و در صورت امكان در آينده حج تمتعى به جا آورد. آية الله مكارم: به جا آوردن حج در سال بعد احتياط مستحب است.
5- . آية الله خامنه اى: قبل از تقصير. آية الله سبحانى، آية الله مكارم: ضرورتى ندارد طواف نساء را به قصد رجا به جا آورد. آية الله فاضل: در عمره تمتع طواف نساء واجب نيست بلكه انجام آن موافق احتياط است و اگر بخواهند احتياط كنند محل انجام آن قبل از تقصير است.

[893] م - بعد از آنكه شخص محرم تقصير كرد، حلال مى شود بر او به غير از تراشيدن سر(1) هرچه حرام شده بود بر او به واسطه احرام، حتى نزديكى با زن.

[894] م - در تقصير، كندن مو كافى نيست بلكه ميزان كوتاه كردن است به هر وسيله اى باشد و اكتفا به كوتاه كردن موى زير بغل و نحو آن مشكل است(2) و احوط در تقصير، گرفتن ناخن يا چيدن ريش يا شارب يا موى سر است.(3)

استفتائات تقصيرب.

ص: 417


1- . آية الله بهجت: ظاهر عدم حرمت احرامى آن است و حرمت به جهت منافات با وجوب توفير محل تأمّل است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر عمره تمتع در ماه شوال انجام داده شود، تراشيدن سر تا سى روز بعد از عيد فطر جايز است، ولى بعد از آن بنا بر احتياط واجب، نبايد سر تراشيده شود، و اگر از روى علم و عمد باشد، بنا بر احتياط يك گوسفند كفاره دارد. آية الله زنجانى: بنا بر احتياط مؤكد استحبابى، سر نتراشد و از ماشين كردنى كه مثل تراشيدن است پرهيز كند؛ ولى هيچ كدام كفاره ندارد. آية الله سبحانى: بين عمره تمتع و حج نبايد حلق كند و يا موى سر را با ماشين ته زن بزند، ليكن اگر چنين كرد فقط معصيت كرده و كفاره ندارد و به عمره و حج او ضرر نمى زند. آية الله سيستانى: سر تراشيدن نيز حلال مى شود. اگرچه احتياط مستحب ترك آن است پس از گذشت سى روز از عيد فطر و احتياط مستحب اين است كه در صورت انجام آن از روى علم و عمد يك قربانى كفاره بدهد. آية الله فاضل: تراشيدن سر بين عمره تمتع و حج تمتع مانعى ندارد.
2- . آية الله زنجانى: بلكه نبايد براى تقصير، موى زير بغل و مانند آن را كوتاه كند و به طور كلى تقصير از غير موى سر و ريش و شارب، كفايت نمى كند، بلكه حرام است و در صورت علم و عمد، كفاره دارد.
3- . آية الله سبحانى: به ناخن گرفتن اكتفا نشود و اگر خواست ناخن بگيرد، پس از كوتاه كردن مو باشد. آية الله سيستانى: در تقصير بنا بر احتياط واجب بايد موى سر يا ريش يا سبيل خود را كوتاه كند و بنا بر احتياط واجب گرفتن ناخن به تنهايى كافى نيست بلكه احتياط واجب اين است كه ناخن گرفتن بعد از كوتاه كردن مو باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اقوى است. آية الله فاضل: احتياط مستحب آن است كه به گرفتن ناخن اكتفا نكند. آية الله مكارم: گرفتن ناخن به تنهايى كافى نيست بنا بر احتياط واجب.

استفتائات تقصير

[895] س - آيا كسى كه تقصير او محكوم به بطلان است و بعد از آن محرمات احرام را به جا آورده و جاهل به مسئله بوده كفاره دارد يا خير؟

ج - با جهل كفاره ندارد مگر در صيد(1)؛ به تفصيلى كه در كتب ذكر شده است.

[896] س - كسى كه بعد از سعى در عمره تمتع تقصير كرد، بعد به شك افتاد كه آيا تقصيرى كه كردم صحيح است يا نه، آيا اشكال دارد يا نه؟

ج - اگر در حال عمل عالم به مسئله و ملتفت بوده، اشكال ندارد.(2)

[897] س - يكى از خدمه كاروان ها به احرام عمره مفرده از ميقات محرم مى شود و به مكه مى آيد و طواف و نماز آن و سپس سعى بين صفا و مروه را به همان عنوان به جا مى آورد، ولى براى تقصير، گمان مى كرد نتف؛ يعنى كندن مو كافى است و چند نخ مو را به عنوان تقصير كَنْد و به حساب خودش از احرام خارج شد، سپس براى عمره تمتع كه وظيفه اش بود به ميقات رفت و محرم شد و به مكه آمد و كليه اعمال، از طواف تا تقصير، را انجام داد، آيا اعمالش چگونه است و در آينده وظيفه اش چيست؟

ج - كندن مو در تقصير كافى نيست و عمره تمتع او صحيح نيست مگر آنكه قبل از احرام براى آن، از احرام عمره مفرده با تقصير صحيح خارج شود.

[898] س - اگر كسى تقصير عمره مفرده را فراموش كرد، آيا مى تواند در هر جايى تقصير كند يا نه؟ زيرا به ايران بازگشته است و آيا نيازى به طواف نساء مجدد هست؟

ص: 418


1- . آية الله زنجانى: در صيد و ماليدن روغن. به ذيل مسئله 1320 مراجعه شود.
2- . آيات عظام تبريزى، خامنه اى، خويى، زنجانى، سبحانى: در صورتى كه احتمال التفات در حال عمل را بدهد، اعتنا نكند. آية الله سيستانى: به هر حال اشكال ندارد. آية الله مكارم: بايد بنا را بر صحت بگذارد.

ج - تقصير را در هر جا مى تواند انجام دهد، ولى بايد طواف نساء را اعاده كند(1) و اگر خودش نمى تواند برود، نايب بگيرد.

[899] س - هرگاه سنى براى شيعه تقصير نمايد چه صورت دارد؟

ج - اشكال ندارد.

[900] س - شخصى در حج به عوض تقصير در عمره تمتع يك مو از بدن كنده است و الآن كه متوجه شده است، آيا حج او اشكال دارد يا نه؟ و در صورتى كه مرتكب خلاف شده باشد تكليف چيست؟

ج - اگر حج را انجام داده، با عمل مزبور از احرام فعلاً خارج شده است و چنانچه حج واجب بوده احتياط آن است كه يك عمره مفرده به جا آورد و بعداً عمره و حج تمتع را انجام دهد.(2)ت.

ص: 419


1- . آية الله بهجت: اكنون كه قبل از تقصير متذكر شده است، تقصير مى كند و طواف نساء را بعد از آن اعاده مى نمايد بنا بر احوط و مقدم شدن طواف نساء بر تقصير در عمره مفرده در صورت ضرورت يا نسيان يا جهل مجزى است. آية الله تبريزى: احتياط واجب در صورت امكان تقصير در مكه است. آية الله سبحانى: و احتياطاً علاوه بر نايب نماز طواف نساء را خودش نيز در هر كجا هست بخواند. آية الله سيستانى، آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
2- . آية الله بهجت: اعاده عمره و حج لازم نيست. آية الله خامنه اى: اگر به علت ندانستن مسئله، به جاى تقصير، موى خود را بكند و سپس حج به جا آورد، عمره اش باطل است و حجى كه به جا آورده، حج إفراد خواهد بود. در اين صورت اگر حج واجب بر عهده اش بوده، بنا بر احتياط واجب بايد بعد از انجام مناسك حج، عمره مفرده به جا آورد، و در سال بعد، عمره تمتع و حج را اعاده كند. آيات عظام خويى، صافى، گلپايگانى: حجش مبدل به افراد مى شود و لازم است بعد از حج عمره مفرده به جا آورد و احتياط اين است كه سال ديگر حج را اعاده نمايد. آية الله زنجانى: و بايد بعد از ايام تشريق، عمره مفرده به جا آورد و اگر در اين اشتباه معذور بوده كفايت از حج واجب مى كند. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: ظاهراً حج او منقلب به افراد مى شود و پس از آن بايد در صورت تمكن عمره مفرده به جا آورد و احتياط مستحب آن است كه حج را در سال ديگر اعاده كند. آية الله مكارم: احتياط آن است كه در حج واجب يا غير آن عمره مفرده را انجام دهد و اعاده عمره و حج تمتع لازم نيست.

[901] س - شخصى بعد از طواف و نماز طواف تقصير كرد و سپس سعى را به جا آورد و دوباره تقصير كرد، وظيفه اش چيست؟

ج - اگر جاهل يا ساهى بوده چيزى بر او نيست.(1)

[902] س - كسانى كه اعمال حج را بر وقوفين مقدم مى دارند، اگر بعد از سعى تقصير نمودند، آيا موجب مُحل شدن و يا كفاره مى گردد؟

ج - مُحلّ نمى شوند و اگر جاهل يا ساهى بوده اند كفاره ندارد.

[903] س - اگر كسى به جاى تقصير حلق نمود، آيا كفايت مى كند؟

ج - در عمره تمتع كفايت نمى كند.(2)

[904] س - كسى كه بعد از انجام اعمال عمره، در منزل تقصير كرده است، وظيفه اش چيست؟

ج - مانع ندارد.

[905] س - حضرت عالى در مسئله دوم تقصير مى فرماييد: اگر كسى تقصير را به ريا انجام دهد عمره اش باطل است، مقصود از بطلان عمره چيست؟ ديگر اينكه وظيفه او چه مى شود؟ت.

ص: 420


1- . به ذيل سؤال 882 مراجعه شود.
2- . آية الله بهجت: بايد كفاره بدهد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: در صورت علم و عمد يك گوسفند كفاره دارد بلكه بنا بر احتياط در غير صورت علم و عمد نيز كفاره دارد. آيات عظام خامنه اى، زنجانى، سبحانى، سيستانى: و در صورت علم و عمد بايد يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و يك گوسفند كفاره دارد و بنا بر احتياط اگرچه جاهل يا ناسى بوده باشد. آية الله مكارم: اين كار اگر عمداً باشد و در ماه ذى قعده به بعد باشد، بنا بر احتياط واجب يك گوسفند كفاره دارد و در غير عمد كفاره نيست.

ج - مقصود اين است كه در تقصير ريا كند و بدون تدارك تقصير، براى حج محرم شود و حج انجام دهد، كه در اين صورت حكم كسى را دارد كه بدون تقصير وارد اعمال حج شده است و در هر صورت لازم است حج تمتع را سال بعد به جا آورد.(1)

[906] س - اگر كسى در اثناى سعى تقصير نمود، وظيفه او چيست؟

ج - بايد سعى را تمام كند و تقصير را اعاده كند، بلى اگر از روى نسيان يا جهل تقصير كرده، اعاده تقصير لازم نيست(2) و اگر از اول سعى قصد هفت شوط نداشته سعى اعاده دارد.

[907] س - اگر كسى از روى جهل، تقصير را ترك نمود چه حكمى دارد؟

ج - در اين مسئله جهل حكم عمد را دارد.(3)

[908] س - در عمره مفرده اگر كسى تقصير را عمداً يا از روى جهل و نسيان ترك نمود و طواف نساء را انجام داد، چه وظيفه اى دارد؟

ج - بايد تقصير نمايد و طواف نساء را اعاده نمايد و فرقى بين صور عمد و سهو و علم و جهل نيست على الأحوط.(4)د.

ص: 421


1- . به ذيل مسئله 891 مراجعه شود.
2- . آيات عظام بهجت، صافى، فاضل، گلپايگانى، مكارم: احتياطاً تقصير را اعاده كند. آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى: بايد بعد از اتمام سعى تقصير را نيز اعاده كند. آية الله سيستانى: اعاده تقصير در هر صورت لازم است و اگر تقصير از روى فراموشى بقيه اشواط سعى باشد بايد به احتياط واجب تقصير را اعاده كند و يك گاو كفاره بدهد. نظر آيات عظام نسبت به كفاره، در ذيل مسئله 848 گذشت.
3- . آية الله زنجانى: و عمره اش تبديل به حج افراد مى شود و بايد مطابق ذيل مسئله 891 عمل كند.
4- . به ذيل سؤال 898 مراجعه شود.

ص: 422

فصل ششم: احكام بين عمره و حج تمتع

اشاره

[909] م - بعد از انجام عمره تمتع و قبل از حج تمتع نبايد عمره مفرده به جا آورده شود(1) و اگر به جا آوردند صحت عمره مفرده محل اشكال است، ولى براى عمره و حج تمتع اشكالى ايجاد نمى شود.(2)

ص: 423


1- . آية الله بهجت: اشكال ندارد. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب.
2- . آية الله تبريزى: عمره مفرده بين عمره تمتع و حج تمتع مشروع نيست مگر اينكه از حرم خارج شود و در ماه ديگر غير از ماهى كه محرم براى عمره تمتع شده با احرام عمره مفرده داخل مكه شود كه در اين صورت عمره مفرده او صحيح است و عمره تمتع او تبديل به عمره مفرده مى شود. آية الله خويى، آية الله گلپايگانى: فقط فرموده اند كه به جا آوردن عمره مفرده بين عمره تمتع و حج تمتع جايز نيست. آية الله زنجانى: ولى عمره تمتع را باطل مى كند. آية الله سبحانى: ولى بعيد نيست كه عمره قبل باطل شود و اين عمره مفرده به عمره تمتع مبدل گردد و در اين صورت احتياطاً يك طواف نساء و نماز آن را به عنوان ما فى الذمه جهت تكميل عمره قبل بياورد. آية الله سيستانى: اگر بين عمره تمتع و حج، عمره مفرده به جا آورد، ظاهر اين است كه موجب بطلان عمره تمتع خواهد شد و لازم است كه آن را اعاده نمايد. ولى اگر تا روز هشتم ذى حجه در مكه بماند و قصد حج كند عمره مفرده اش تمتع به حساب مى آيد و مى تواند براى حج محرم شود. آية الله فاضل: اين در صورتى است كه عمره مفرده را در همان ماهى كه عمره تمتع انجام داده به جا آورده شود، اما اگر در ماه ديگر انجام داده، عمره تمتع او باطل شده و اگر تا هشتم ذى حجه در مكه بماند اين عمره مفرده عمره تمتع محسوب مى شود و حج تمتع او با همين عمره صحيح خواهد بود.

[910] م - خدمه كاروان هاى حج اگر عمره مفرده به جا آورده باشند هر دفعه كه از مكه خارج مى شوند و به جده مى روند و برمى گردند لازم نيست محرم شوند(1) ولى اگر عمره تمتع به جا آورده اند، بنا بر احتياط نبايد از مكه خارج شوند(2) مگر در صورتد.

ص: 424


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 229 گذشت.
2- . آية الله بهجت: در صورتى كه اعمال حج تفويت نشود، خروج از مكه مانعى ندارد، مى توانند مانند حطّاب و حَشّاش بدون احرام بروند و برگردند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: جايز نيست، مگر در مورد حاجت و با احرام حج. آية الله خامنه اى: خروج از مكه مكرمه بعد از عمره تمتع و قبل از اعمال حج براى كسى كه مطمئن است كه مى تواند براى انجام حج تمتع به مكه برگردد جايز است. هرچند احتياط مستحب آن است كه از مكه مكرمه خارج نشود مگر براى نياز و كار ضرورى. كما اينكه در اين صورت بنا بر احتياط بايد ابتدا در مكه براى حج محرم شود و بعد خارج شود. و اگر محرم شدن براى او مشقت داشته باشد، جايز است براى انجام كار خود بدون احرام خارج شود. و افرادى كه قصد عمل به اين احتياط را دارند و ناچار هستند يك يا چند مرتبه به مكه وارد و از آن خارج شوند مانند خدمه كاروان ها، مى توانند براى ورود به مكه مكرمه، اول عمره مفرده انجام دهند و عمره تمتع را به تأخير بيندازند تا زمانى كه بتوانند در آن وقت عمره تمتع را قبل از اعمال حج به جا آورند، در اين صورت بايد از ميقات براى عمره تمتع محرم شوند و هنگامى كه از عمره تمتع فارغ شدند از مكه براى حج محرم شوند. آية الله زنجانى: جايز نيست از مكه و حوالى نزديك آن خارج شوند مگر در صورت نياز، در اين صورت هم - اگرحرجى نباشد - بايد با احرام حج بيرون بروند و چنانچه بدون نياز و عذر خارج شوند، عمره تمتعشان باطل مى شود. آية الله سبحانى: اگر بخواهند پس از عمره تمتع به عرفات و يا بيرون از توابع مكه بروند بايد محرم به احرام حج بشوند مگر اينكه احرام موجب حرج و مشقت باشد كه مى توانند بدون احرام خارج شوند ولى در هرحال اگر بدانند براى احرام حج از مكه قبل از عرفات با مشكل روبه رو مى شوند در اين صورت بايد با احرام حج از مكه بيرون بروند. آية الله سيستانى: اگر مكلف اعمال عمره تمتع را به جا آورد، بنا بر احتياط واجب نبايد از مكه بيرون برود مگر براى حج، مگر آنكه بيرون رفتنش جهت انجام كارى باشد، اگرچه آن كار غير ضرورى باشد و ترس از اينكه اعمال حجش فوت گردد نداشته باشد، كه در اين صورت اگر بداند كه مى تواند به مكه برگردد و از آنجا احرام حج ببندد، اظهر جواز بيرون رفتنش از مكه بدون احرام است. آية الله فاضل: اگر يقين يا اطمينان دارد كه خروج از مكه لطمه به حج او وارد نمى كند، مانعى ندارد كه حتى بدون احرام هم از مكه خارج بشود و براى احرام از مكه و مناسك به مكه برگردد لكن احتياط استحبابى بر خلاف آن است. آية الله مكارم: حرام است خارج شوند مگر اينكه مطمئن باشند كه به موقع برمى گردند و حج خود را انجام مى دهند و همچنين در صورت حاجت. آية الله نورى: اگر اطمينان داشته باشد كه مى تواند به مكه برگردد و براى اعمال حج محرم شود، مى تواند از مكه خارج شود. و نيز به مسئله 944 و ذيل آن، كه نظر آيات عظام است، مراجعه شود.

حاجت درحالى كه محرمند به احرام حج.

استفتائات احكام بين عمره و حج تمتع

[911] س - خدمه كاروان ها كه پس از انجام عمره تمتع بايد به عرفات و منا بروند، براى ديدن چادرها و كارهاى ديگر و برگردند به مكه، وظيفه آنان چيست؟

ج - بنا بر احتياط واجب نمى توانند از مكه خارج بشوند، مگر در مورد ضرورت(1) و در اين صورت بايد براى حج محرم شوند و بيرون بروند. بلى اگر احرام براى آنان حَرَجى باشد و رفتن به عرفات و منا بر آنان ضرورت دارد مى توانند بدون احرام به آنجا بروند.

[912] س - آيا بين عمره تمتع و حج تمتع ماشين كردن سر جايز است؟

ج - ماشين كردن مانع ندارد ولى نبايد سر را بتراشد و از ماشين كردنى كه مثل تراشيدن است بايد اجتناب شود على الأحوط.(2)

[913] س - بين عمره تمتع و حج تمتع كه جايز نيست سر بتراشد، آيا سر تراشيدن كفاره دارد يا خير؟

ص: 425


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله قبل گذشت.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 893 گذشت.

ج - كفاره ثابت نيست.(1)

[914] س - زنى كه حيض بود و نمى دانست و اعمال عمره را كلاً به جا آورد، بفرماييد بايد دوباره به جا آورد يا كافى است؟

ج - اگر در وسعت وقت است بايد طواف و نماز را اعاده كند،(2) ولى اگر وقت ندارد، در اينكه وظيفه مبدل شده يا نه، اشكال است و احتياط را مراعات نمايد.(3)د.

ص: 426


1- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 893 مراجعه شود. آيات عظام تبريزى، خويى: اگر از روى علم و عمد باشد، بنا بر احتياط يك گوسفند كفاره دارد. آية الله سيستانى: احتياط مستحب آن است كه در صورت انجام آن از روى علم و عمد، يك قربانى كفاره بدهد. آية الله صافى: بايد يك گوسفند كفاره بدهد بنا بر احتياط، هرچند جاهل يا ناسى باشد. آية الله گلپايگانى: در صورت علم به مسئله يك گوسفند كفاره دارد و در صورت جهل و نسيان كفاره ندارد. آية الله مكارم: كفاره آن يك گوسفند است بنا بر احتياط.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، فاضل: و احتياطاً سعى و تقصير را نيز اعاده كند. آية الله خويى، آية الله سيستانى: و سپس سعى و تقصير را اعاده نمايد. آية الله سبحانى: بايد همه اعمال عمره را اعاده نمايد و اگر تا قبل از وقوف اختيارى عرفه پاك نشد وظيفه اش به إفراد مبدل شده است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و سعى و تقصير را اعاده نمايد و اگر پس از پاكى، وقت براى انجام اعمال عمره ندارد حج او مبدل به افراد مى شود.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: پس از تمام شدن ايام حيض و غسل، اگر وقت باقى است بايد طواف و نماز آن و (آية الله تبريزى و بنا بر احتياط) سعى و تقصير را در عمره تمتع اعاده نمايد و اگر وقت ندارد حتى براى سعى و تقصير حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج به جا مى آورد، و چنانچه متمكن است سعى و تقصير كند، ولو آنكه مسماى وقوف اختيارى عرفات را درك كند، اگر حيض او بعد از احرام بود مخير است بين اينكه سعى و تقصير كرده سپس براى حج محرم شود و بعد از رجوع از منا، طواف عمره تمتع و نماز آن را قبل از طواف حج قضا كند و بين اينكه حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج به جا آورد و اگر حيض او قبل از احرام بستن يا هنگام احرام بستن بوده بايد حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج به جا آورد. آية الله خامنه اى: اگر در موقع احرام پاك نبوده وظيفه تبديل شده و اما اگر پاك بوده تنها لازم است بعد از مراجعه از منا به مكه طواف عمره تمتع و نماز آن را - قبل از طواف و نماز و سعى حج و يا بعد از آن - قضا كند. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 174 مراجعه شود. آية الله سيستانى: اگر وقت موسع نباشد، پس اگر در حال احرام حائض بوده است، حجش مبدل به افراد مى شود و پس از فراغ از حج، اگر مى تواند بايد عمره مفرده انجام دهد و اگر حيض او بعد از احرام بوده در فرض سؤال بايد پس از فارغ شدن از اعمال منا و بازگشتن به مكه، قبل از اينكه طواف حج را انجام دهد طواف عمره و نماز آن را قضا كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر بطلان طواف از جهت جهل به مسئله باشد، حج او قهراً مبدل به افراد شده و پس از حج، بايد عمره مفرده به جا آورد و احتياطاًٌ حج را اعاده نمايد. آية الله فاضل: پس از تمام شدن ايام حيض و غسل، اگر وقت باقى است بايد طواف و نماز آن و سعى و تقصير را در عمره تمتع اعاده كند، و اگر وقت ندارد حج افراد انجام داده و عمره مفرده را بعد از حج به جا آورد. آية الله مكارم: اشكالى نيست، حج او مبدل به حج افراد مى شود و عمره مفرده بعد از حج به جا آورد.

[915] س - همچنان كه تراشيدن سر بعد از عمره تمتع و قبل از احرام حج حرام است، آيا تراشيدن صورت نيز همين حكم را داراست؟

ج - غير از حكم تراشيدن ريش در غير اين مورد، حكم خاصى ندارد.

[916] س - آيا غار حِرا جزو محدوده مكه است؟ و بنابراين، آيا مى توان قبل از وقوف به آنجا رفت و صدق خروج از مكه نمى كند؟

ج - بايد از اهل محل تحقيق شود.(1)

[917] س - كسى كه از كارمندان سازمان حج است و به ناچار بايد بعد از عمره تمتع و قبل از حج از مكه خارج و به عرفات برود، با توجه به اينكه حج او نيابتى است، آيا لطمه به حج او نمى زند؟د.

ص: 427


1- . آية الله تبريزى، آية الله زنجانى: رفتن به غار حِرا و امثال آن از مناطق نزديك ضررى ندارد، خواه جزو مكه باشد يا نه. نظر آيات عظام نسبت به اصل خروج در ذيل مسئله 910 ملاحظه شود. آية الله خويى: خارج شدن به اطراف و توابع مكه مانع ندارد. آية الله سبحانى: رفتن به غار حرا مشكل ندارد. آية الله سيستانى: به احتياط واجب نبايد خارج شود اين احتياط شامل غار حِرا نيز مى شود. آية الله فاضل: با توجه به توسعه شهر مكه، رفتن به اطراف آن تا جايى كه صدق كند از مكه است مانعى ندارد.

ج - ضرر به حج و نيابت نمى زند، ولى در صورت امكان بايد محرم شود به احرام حج و از مكه خارج شود على الأحوط.(1)

[918] س - بعضى از حجاج منزلشان از مكه خارج است، بعد از عمره تمتع و قبل از احرام به حج تمتع، خارج شدن آنان از مكه چه حكمى دارد؟

ج - خروج از مكه بعد از عمره تمتع جايز نيست على الأحوط، مگر در مورد ضرورت كه در اين صورت هم بايد محرم شوند به احرام حج و خارج شوند.(2)

[919] س - اخيراً خط كمربندى در اطراف مكه از پاى جبل النور و جبل ثور مى گذرد، كه غار حِرا و غار ثور در اين دو جبل است، بين عمره و حج رفتن براى زيارت اين دو مكان مقدس، چه صورت دارد؟

ج - حكم كلى مسئله معلوم است(3) و در مسئله قبل نيز بيان شد و تشخيص موضوعد.

ص: 428


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 910 گذشت. آية الله زنجانى: ولى اگر برايش مشقت شديد نداشته باشد بايد با احرام حج، خارج گردد و در هر صورت اين شخص از ذوى الاعذار است و تنها در صورتى نيابتش براى حج واجب، صحيح است كه در هنگام احرام، اطمينان داشته چنين مشكلى برايش پيش نخواهد آمد. آية الله سبحانى: در احكام خروج بين عمره و حج فرقى بين نايب و اصيل نيست كه در مسائل قبل احكام آن گذشت.
2- . به ذيل مسئله 910 مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله زنجانى: بيرون رفتن از مكه بعد از عمره يا در اثناى آنكه حرام شده، بيرون رفتن به جاى ديگر است و اما رفتن به اطراف و نواحى تابع مكه مانعى ندارد، پس كسى كه منزلش بيرون مكه است مى تواند در اثنا يا بعد از فراغت از اعمال عمره، به منزل خود برگردد. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: منظور از مكه همه شهر توسعه يافته است پس رفتن به مناطق جديد اشكال ندارد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و اگر محرم بودن براى چنين شخصى حرجى باشد، بدون احرام نيز مى تواند خارج شود. آية الله مكارم: اين مقدار ضرر ندارد و احرام لازم نيست.
3- . به ذيل مسئله 910 و 916 مراجعه شود. آية الله سبحانى: اشكال ندارد و همچنين است اگر اتوبوس هاى حمل مسافر در بين عمره تمتع و حج تمتع، زائرين را به بيرون شهر مكه بردند و سپس وارد شهر شدند و يا رفتن مختصر زائرين به توابعى مثل منا و جمرات و برگشت فورى آنها به مكه، ضررى به حج نمى زند، حتى اگر عمره قبلى را در ماه هلالى ديگرى به جا آورده باشند، ولى احتياط مستحب است كه همين مقدار هم بيرون نروند. ولى چنانچه از حد مختصر تجاوز كنند و از مكه و يا توابع آن بيرون رفته و يا از حرم خارج شوند و عمره تمتع خود را در ماه ديگرى غير از ماه خروج از مكه انجام داده باشند، بايد با احرام جديد وارد شوند. آية الله مكارم: اشكال ندارد.

با خود مكلف است.

[920] س - خروج از مكه براى كسى كه عمره تمتع انجام داده، براى كار غير ضرورى جايز است يا نه و ملاك ضرورت چيست؟

ج - بنا بر احتياط واجب جايز نيست(1) و ضرورت عرفى است.د.

ص: 429


1- . به ذيل مسئله 910 مراجعه شود.

ص: 430

فصل هفتم: تبدّل حج تمتع به إفراد

اشاره

[921] م - اگر شخصى كه احرام عمره بسته است، به واسطه عذرى، دير وقت وارد مكه شد؛ به طورى كه اگر مى خواست عمره به جا بياورد وقت وقوف به عرفات مى گذشت يا خوف داشت كه بگذرد، بايد عدول كند به حج افراد و پس از به جا آوردن آن(1) عمره مفرده به جا آورد و حج او صحيح و كافى از حَجة الاسلام است.(2)

[922] م - اگر زنى احرام بست و وقتى به مكه وارد شد، به واسطه حيض يا نفاس نتوانست طواف به جا آورد و اگر مى خواست بماند تا پاك شود ترس آن داشت كه وقت وقوف به عرفات بگذرد، به دستورى كه در مسئله قبل گفته شد بايد عمل كند.(3)

ص: 431


1- . آية الله زنجانى: و گذشتن روز سيزدهم، عمره مفرده به جا آورد و مجزى از حجة الاسلام است.
2- . آية الله خامنه اى: كسى كه وظيفه اش حج تمتع است و مى داند كه به علت تنگى وقت نمى تواند عمره را تمام كند و حج را درك نمايد، واجب است از حج تمتع به حج افراد عدول كند و سپس بعد از تمام كردن اعمال حج، عمره مفرده به جا آورد.
3- . به مسئله 221 مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: چنانچه حيض قبل از بستن احرام يا هنگام احرام بستن بود، به دستورى كه در مسئله قبل گفته شد بايد عمل كند و اگر بعد از احرام بود مخير است بين اينكه به دستور مسئله قبل عمل كند و بين اينكه سعى و تقصير كند و براى حج احرام ببندد و پس از برگشتن از منا، قبل از طواف حج، طواف عمره و نماز آن را قضا كند. آية الله خامنه اى: اگر در موقع احرام پاك بوده هم مى تواند به دستور مسئله قبل عمل نمايد و هم مى تواند سعى و تقصير عمره تمتع را انجام داده و از احرام خارج شود و بعداً مُحرم به احرام حج تمتع شده و بعد از انجام اعمال منا، قضاى طواف عمره تمتع و نماز آن را قبل از طواف و نماز و سعى حج و يا بعد از آنها به جا آورد. آية الله زنجانى: بايد به دستورى كه در ذيل مسئله 174 گفته شد عمل كند. آية الله سيستانى: در فرض مسئله اگر در حال احرام حائض بوده است، حجش بدل به افراد مى شود و در صورت تمكن بايد بعد از حج عمره مفرده انجام دهد و اگر بعد از احرام حائض شده است احتياط مستحب اين است كه عدول كند ولى مى تواند به احرام خود باقى باشد و سعى و تقصير را انجام دهد و پس از اعمال منا، قبل از طواف حج، طواف عمره و نماز آن را قضا كند.

[923] م - اگر بدون احرام وارد مكه شد و نبستن احرام به واسطه عذرى بوده و وقت هم تنگ باشد، بايد در مكه احرام حج افراد ببندد و به دستور سابق عمل كند.(1)

[924] م - اگر از روى عمد و بى جهت احرام نبسته و عمره خود را باطل كرده و وقت تنگ شده از عمره تمتع، احتياط واجب آن است كه حج افراد به جا آورد و پسد.

ص: 432


1- . آية الله بهجت: اگر ممكن نباشد غير مكه والا احتياط در رعايت احتمالات در محل احرام اوست. آية الله تبريزى، آية الله خويى: نمى تواند عدول به حج افراد يا قران نمايد؛ بلكه اگر حج در ذمه اش مستقر بوده، بايد حج تمتع خود را در سال هاى آينده انجام دهد. آية الله زنجانى: بايد از خارج حرم و اگر نمى تواند هر كجا كه هست احرام حج افراد ببندد و پس از انجام حج و گذشتن روز سيزدهم عمره مفرده به جا آورد و مجزى از حجة الاسلام است. آية الله سبحانى: و يا با احرام اشتباه و باطل وارد مكه شود و وقت تنگ باشد بايد به ادنى الحل برود و براى حج إفراد محرم گردد و اگر اين كار را نيز نتوانست انجام دهد از همان مكه به عنوان حج إفراد محرم شده و براى وقوف به عرفات برود وحج او به عنوان حجة الاسلام محسوب مى گردد؛ ولى اگر بدون عذر يا عمداً اين كار را كرد بايد به احتياط واجب حج إفراد به جا آورد و آن از حجة الاسلام او كفايت نمى كند و بايد حج خود را در سال هاى بعد بياورد. آية الله سيستانى: كسى كه وظيفه اش حج تمتع است، اگر قبل از احرام عمره بفهمد كه وقت او براى اتمام عمره قبل از زوال روز عرفه تنگ است، نمى تواند عدول به حج افراد يا قران نمايد، بلكه اگر حج در ذمه اش مستقر بوده، بايد حج تمتع خود را در سال هاى آينده انجام دهد. آية الله صافى: اگر متمكن نيست كه به ميقات برگردد، هرچند ادنى الحل باشد، بايد هر كجا هست محرم شود به احرام حج افراد.

از آن عمره مفرده و در سال ديگر حج را اعاده كند.(1)

[925] م - مراد از تنگى وقت در مسئله هاى پيش، خوف نرسيدن به وقوف اختيارى عرفه است(2) كه از ظهر نهم ماه ذى حجه است تا غروب.

[926] م - كسى كه حج مستحب به جا مى آورد و پس از ورود به مكه ديد وقت تنگ است، عدول به افراد كند و حج افراد به جا آورد(3) و عمره مفرده بر او واجب نيست.

[927] م - كسى كه محرم شد به احرام عمره تمتع از حج واجب و عمداً تأخير انداخت تا وقت تنگ شد، بايد به دستورى كه در مسئله 924 ذكر شد عمل نمايد.(4)د.

ص: 433


1- . رجوع شود به ذيل مسئله 254 و 533. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: حكم آن مانند مسئله قبل است و در اين صورت حج بر او مستقر است و بايد در آينده انجام دهد. آية الله خامنه اى: هرگاه كسى از روى علم و عمد احرام بستن از ميقات را ترك كند و به جهت تنگى وقت يا عذر ديگر نتواند به ميقات برگردد و ميقات ديگرى نيز در پيش رو نداشته باشد و در نتيجه وقت براى انجام عمره تنگ شود، عمره او فوت شده و حجش باطل مى شود. و در صورتى كه حج بر او مستقر شده يا مستطيع باشد، بايد سال ديگر حج به جا آورد. آية الله زنجانى: مى تواند حج افراد و عمره مفرده به جا آورد ولى كفايت از حجة الاسلام نمى كند. آية الله سبحانى: اين حج كفايت نمى كند و بعيد نيست كه چنين شخصى حكم كسى را دارد كه حج بر او مستقر شده بنابراين اگر از استطاعت هم خارج شده باشد بايد در اولين فرصت حج تمتع به جا آورد و اگر از دنيا رفت از تركه او برايش حج انجام دهند.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى: ميزان در تنگى وقت آن است كه نتواند وقوف اختيارى عرفات را، ولو به اندازه مسمّاى آن درك كند. آية الله زنجانى: ميزان تنگى وقت، آن است كه نتواند قبل از غروب روز نهم، در عرفات، وقوف كند. آية الله سيستانى: حد تنگى وقت آن است كه نتواند قبل از زوالِ روز عرفه اعمال عمره را به اتمام رساند. آية الله فاضل: درك نكردن جزء ركنى از وقوف اختيارى عرفه مى باشد.
3- . آية الله زنجانى: و بايد پس از حج افراد و گذشتن روز سيزدهم، عمره مفرده به جا آورد.
4- . آية الله بهجت: كسى كه محرم شد به احرام عمره تمتع ولى عمداً به جا آوردن اعمال آن را به تأخير انداخت تا وقت تنگ شد، هرچند در ابطال عمره معصيت كرده ولى واجب است نيت حج افراد كند و بعداً عمره مفرده را به جا آورد و در سال آينده حج تمتع به جا آورد بنا بر احوط. آية الله تبريزى، آية الله خويى: هرگاه در سعه وقت براى عمره تمتع احرام بست و طواف و سعى خود را عمداً تا زمانى كه نتواند آنها را به جا آورد و حج را درك نمايد به تأخير انداخت، عمره وى باطل است و نمى تواند بنا بر اظهر به حج افراد عدول نمايد. لكن احوط اين است كه عدول به افراد نموده و عمره را به قصد اعم از حج افراد يا عمره مفرده به جا آورد. آية الله زنجانى: بايد به وظيفه اى كه در ذيل مسئله 533 آمده عمل نمايد. آية الله سيستانى: هرگاه در سعه وقت براى عمره تمتع احرام بست و طواف و سعى خود را عمداً تا زوال آفتاب روز عرفه به تأخير انداخت، عمره وى باطل است، نمى تواند به حج افراد عدول نمايد، اگرچه احتياط مستحب اين است كه اعمال حج افراد را به قصد رجا انجام دهد، بلكه احوط اين است كه طواف و نماز آن و سعى و حلق يا تقصير در عمره اش را به قصد اعم از حج افراد و عمره مفرده به جا آورد.

[928] م - كسى كه وظيفه اش حج تمتع است و در وقت احرام بستن علم پيدا كند كه اگر بخواهد عمره تمتع به جا آورد، به وقوف عرفات نمى رسد، مى تواند از اول مُحرم شود به حج افراد و آن را به جا آورد و پس از آن، عمره مفرده به جا آورد و عملش صحيح است.(1)

استفتائات تبدّل حج تمتع به إفراد

[929] س - كسى قصد بيرون رفتن از مكه را داشت، به همين جهت از اول در ميقات به نيت عمره مفرده مُحرم و وارد مكه شد و عمره مفرده را به جا آورد، بعداً از خارج شدن از مكه منصرف شد، آيا اين عمره، از عمره تمتع كفايت مى كند، يا بايد

ص: 434


1- . آية الله بهجت: در جايى كه عمره تمتع به واسطه حيض يا تنگى وقت امكان نداشته باشد، بايد از اول، حج افراد را نيت كند. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: به ذيل مسئله 923 مراجعه شود. آية الله خامنه اى: زن حائض اگر اطمينان دارد تا وقت احرام براى حج و درك وقوف عرفات پاك نمى شود، يا اگر پاك شود وقت كافى براى انجام عمره تا درك وقوف عرفات را نخواهد داشت، در اين صورت بايد در همان ميقات به حج افراد محرم شود و پس از انجام اعمال حج، عمره مفرده به جا آورد، و عمل وى مجزى از حج تمتع خواهد بود. آية الله زنجانى: و در صورتى كه در اين تأخير، معذور بوده كفايت از حجة الاسلام مى كند. آية الله سبحانى، آية الله نورى: و همچنين اگر زن در ميقات علم دارد كه نمى تواند اعمال تمتع را طاهراً انجام دهد و به وقوف نمى رسد بايد از اول محرم شود به حج افراد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: نمى تواند محرم به حج افراد شود. آية الله فاضل: جواز احرام بستن او به احرام حج افراد، از همان ابتداى كار مشكل است، بلكه عدم جواز بعيد نيست.

برگردد به ميقات و براى عمره تمتع مُحرم شود؟

ج - اگر حج او استحبابى است مى تواند عمره مفرده را تبديل به عمره تمتع كند(1) ولى چنانچه حج واجب يا نيابى باشد، جواز تبديل محل اشكال است.

[930] س - اگر بعد از نيت عمره و احرام، مجدداً براى عمره ديگر مُحرم شود، مثلاً به نيت عمره مفرده مُحرم شده بعداً نيت عمره تمتع كند و تلبيه بگويد، آيا كدام عمره صحيح است؟

ج - اگر نيت كرده و تلبيه گفته، محرم شده است و تجديد احرام موضوع ندارد و نمى تواند براى نوع ديگر عمره نيت كند(2) و احرام دوم باطل است.

[931] س - زنى كه عادت ماهانه وقتيه و عدديه داشت و مثلاً روز هفتم ماه پاك مى شد، همان روز هفتم پاك شد و غسل كرد و اعمال عمره اش را به جا آورد، روز بعدد.

ص: 435


1- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 1322 و 182 مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: كسى كه عمره مفرده را در ماه هاى حج به جا آورده و اتفاقاً تا وقت حج در مكه باقى مانده، مى تواند عمره مفرده خود را عمره تمتع قرار داده و حج را به جا آورد و فرقى در اين حكم بين حج واجب و حج مستحبى نيست. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 182 مراجعه شود. آية الله سيستانى: كسى كه عمره مفرده را در ماه هاى حج به جا آورده و در مكه مانده است تا روز ترويه (هشتم ذى حجه) و قصد حج دارد، عمره او عمره تمتع محسوب مى شود و بايد حج تمتع انجام دهد و در اين حكم فرقى بين حج واجب و مستحب نيست. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: كسى كه در اشهر حج به نيت عمره مفرده وارد مكه شود، چنانچه عمره مفرده بر او واجب نباشد و همچنين حج استحبابى باشد، مى تواند آن را عمره تمتع قرار دهد و بعد از آن حج به جا آورد و لازم مى شود او را قربانى حج تمتع. آية الله فاضل: اگر احرام او در ماه هاى حج بوده، در تمامى صور مى تواند همان عمره را تبديل به عمره تمتع كند و در حج نيابى هم اگر عمره را به نيت منوب عنه انجام داده باشد مى تواند تبديل به عمره تمتع كند. آية الله مكارم، آية الله نورى: مشروط به اينكه عمره او در ماه هاى حج (شوال، و ذى قعده و ذى حجه) واقع شده باشد.
2- . آية الله فاضل: با فرض اينكه هر دو عمره در ماه حج و از شخص واحد باشد فقط تمتع واقع مى شود. آية الله مكارم: ولى مى تواند نيت عمره خود را به عمره تمتع برگرداند به شرط اينكه عمره مفرده به نذر و مانند آن بر او واجب نشده باشد.

لك ديد، باز غسل كرد و اعمال را انجام داد تا روز دهم و براى عرفات حركت كرد، روز يازدهم هم لك ديد، آيا حجش افراد است يا تمتع؟

ج - در فرض مزبور وظيفه او تمتع است.(1)

[932] س - زنى روز هشتم خون ديد، خيال كرد حيض است، احرامش را تبديل به حج افراد كرد، بعد كه به عرفات رفت متوجه شد كه استحاضه است، وظيفه او چيست؟

ج - اگر وقت عمره ضيق شده و طواف را عمداً تأخير نينداخته حج افراد را تمام كند(2) و اگر حج واجب است سپس عمره مفرده به جا آورد.د.

ص: 436


1- . آية الله زنجانى: اگر هنگام اعمال عمره تمتع در باطن نيز پاك بوده است اعمال عمره تمتع او صحيح است و بايد حج تمتع به جا آورد. آية الله سيستانى: اگر مجموع آن روزها از ده روز بگذرد، لك هايى كه ديده محكوم به استحاضه اند و حج تمتع خود را تمام كند و اگر از ده روز نگذرد لك ها محكوم به حيضند و احتياطاً بايد در اوقات پاكى جمع نمايد بين احكام طاهر و حائض و به موجب اين احتياط، بايد طواف عمره و نمازش را پيش از طواف حج احتياطاً قضا نمايد.
2- . آية الله تبريزى: اگر وقت برگشتن به مكه را داشته باشد، به نحوى كه اگر برگردد اعمال عمره تمتع را انجام دهد مى تواند مسمّاى وقوف اختيارى عرفات را درك كند، بايد برگردد و اعمال عمره تمتع را انجام دهد و اگر وقت نداشته باشد به قصد اعم از حج افراد و عمره مفرده، اعمالش را تمام مى كند و چنانچه استطاعتش باقى بود يا بعد از اين مستطيع شد بايد در سال هاى آينده حج به جا آورد. آيات عظام خويى، صافى، گلپايگانى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله زنجانى: بايد اعمال حج افراد و پس از روز سيزدهم عمره مفرده به جا آورد و كفايت از حجة الاسلام مى كند. آية الله سبحانى: اعمال حج را به نيت تكليف فعلى تمام كند ليكن به احتياط واجب در منا قربانى نموده و بعد از اتمام اعمال مكه يك عمره مفرده به جا آورد و اگر اين ظن و گمانش به حيض از روى موازين شرعى بوده و در ضيق وقت كشف خلاف شد، و اعمال را آن گونه كه گفته شد انجام داد از حجة الاسلام كفايت مى كند ولى اگر اعتقاد او از روى سهل انگارى بوده اكتفا به اين حج مشكل است و بايد در سال يا سال هاى بعد حج تمتع را انجام دهد و اگر فوت كرد از تركه او استنابه كنند و همچنين است اگر اين زن نايب بوده باشد. آية الله سيستانى: اگر وقت عمره تنگ باشد، پس اگر اعتقاد او به حيض از روى موازين شرعيه باشد؛ مثلاً خونى كه ديده در ايام عادتش بوده ولى قبل از سه روز قطع شود، در اين صورت احتياط واجب آن است كه اعمال حج افراد را تمام كند و اگر حج در ذمه او مستقر بوده و يا اگر مستقر نبوده بعداً مستطيع شود، احتياطاً بايد دوباره حج نمايد ولى اگر مستقر نبوده و مستطيع هم نشود، چيزى بر او نيست و اگر اعتقاد او به حيض از روى موازين شرعيه نبوده، حج و احرام او باطل است و بايد اعاده نمايد.

[933] س - اينجانب مديرگروه حج مى باشم، اعمال حجى كه انجام مى دهم مستحبى است، آيا مى شود به جاى حج تمتع، نيت حج افراد نمود و به جاى عمره تمتع، عمره مفرده انجام داد؟ و همچنين ساير خدمه، واجب الحج نيستند آيا مى توانند چنين كنند؟

ج - مى توانند عمره مفرده انجام دهند و براى حج محرم نشوند و مى توانند حج افراد به جا آورند، ولى ميقات حج افراد مواقيت معروفه است.(1)

[934] س - كسى كه حج افراد بر او واجب و متعين است و به قصد حج افراد در يكى از ميقات ها محرم شده است، آيا مى تواند نيت حج افراد خود را به عمره تمتع تبديل نمايد و بعد از انجام آن، حج تمتع به جا آورد و همچنين آيا مى تواند حج افراد را به عمره مفرده تبديل نمايد و بعد از انجام آن، براى عمره تمتع محرم شود؟

ج - نمى تواند عدول كند و تبديل نمى شود.(2)د.

ص: 437


1- . آية الله زنجانى: و اين در صورتى است كه از مواقيت پنج گانه يا نزديكى آن مى گذرند. آية الله سيستانى: و لازم نيست بعد از آن عمره مفرده انجام دهد. آية الله مكارم: و انجام عمره مفرده بر آنها واجب نيست هرگاه حج تمتع واجب را قبلاً انجام داده باشد.
2- . آية الله بهجت: جواز عدول مورد تأمل است. آية الله سبحانى: عدول صحيح نيست مگر در موردى كه قبل از ضيق وقت كشف خلاف شود مثل زن حائض كه يقين داشت به جهت حيض نمى تواند اعمال عمره را انجام دهد ولى پس از نيت حج افراد پاك شد در اين صورت لازم است عدول به عمره تمتع كند؛ ولى شايسته است اين افراد در ميقات نيت احرام به عنوان تكليف فعلى و واقعى بكنند و محرم شوند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: تبديل حج افراد به عمره مفرده جايز نيست و اما در تبديل حج افراد به عمره تمتع، اگر اول حج افراد بر او متعيّن بود و بعد كشف خلاف شد (مانند زن حائض كه چون يقين داشت براى عمره تمتع پاك نيست به قصد حج افراد محرم شد و اتفاقاً در مكه بر خلاف عادت پاك بود) لازم است از حج افراد عدول به عمره تمتع كند و بعد از انجام آن حج تمتع به جا آورد و اما كسى كه حج افراد هم از او صحيح است مختار است كه عدول نمايد به تمتع يا حج افراد را تمام كند.

[935] س - شخصى با احرام عمره تمتع وارد مكه شده و بعد از اعمال عمره، براى حج افراد محرم شده است، آيا حج او صحيح است؟(1)

ج - اگر از مكه خارج شده(2) و از ميقات براى حج افراد محرم شده بعيد نيست صحت حج،(3) ولى تمتع واقع نمى شود و اگر از مكه محرم شده، در صورت اشتباه در تطبيق، حج او صحيح و تمتع است، و در غير اين صورت حج او صحيح نيست.

[936] س - شخصى(4) در حرم براى حج افراد محرم شده و بعضى از اعمال را انجام داده، وظيفه او چيست؟

ج - اگر از روى جهل بوده، چنانچه ممكن نيست كه به ميقات برود و از آنجا محرم شود و به وقوف برسد، در همان محلى كه هست محرم شود(5) و اعمالى كه امكان تدارك آن با احرام هست تدارك كند و چنانچه تمام اعمال را با همان احرام انجام داده و بعد متوجه شده، حج او صحيح است.(6)د.

ص: 438


1- . آية الله بهجت: بلى و قصد افراد لغو بوده است.
2- . آية الله زنجانى: اگر بدون عذر از مكه و حوالى آن خارج شده عمره تمتعش را باطل كرده، و احرام حج افرادش صحيح است و اگر از مكه محرم شده، در صورت... آية الله نورى: كسى كه حج واجب ندارد، اگر از مكه خارج شده....
3- . آية الله سبحانى: وظيفه نائى حج تمتع است و نمى تواند اختياراً و عمداً وظيفه خود را تغيير دهد مگر اينكه حج واجب در ذمه اش نباشد و بخواهد حج إفراد مستحبى انجام دهد كه بايد براى عمره قبلى هم احتياطاً طواف نساء و نماز آن را انجام دهد. ليكن اگر از باب خطا و سهو در ميقات براى إفراد محرم شده و بعداً اگر در اثناى عمل و حتى تا مشعر اگر به ياد آورد بگويد: لبيك «أَللّهُمَّ عَلى كِتابِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ» و محرم به احرام حج شود و اگر بعد از اتمام اعمال فهميد بعيد نيست كه حج او صحيح باشد. آية الله سيستانى: عدول جايز نيست ولى اگر از باب اشتباه در تطبيق باشد اشكال ندارد. آية الله مكارم: صحت حج او خالى از اشكال نيست.
4- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: شخصى نائى.
5- . آيات عظام زنجانى، سيستانى، مكارم: و اگر مى تواند، به خارج حرم برود و از آنجا محرم شود.
6- . به مسئله 947 و 948 مراجعه شود.

بخش دوم: اعمال حج تمتع

اشاره

ص: 439

ص: 440

فصل اول: احرام حج

اشاره

[937] م - واجب است بر مكلف كه بعد از تمام شدن اعمال عمره، احرام ببندد براى حج تمتع.

[938] م - اگر نيت كند حج تمتع را و لبيك هاى واجب را به طورى كه در احرام عمره ذكر شد بگويد، محرم مى شود و لازم نيست قصد كند احرام بستن را و همچنين لازم نيست قصد كند ترك محرمات را، چنان كه در احرام عمره گذشت.(1)

[939] م - نيت بايد خالص براى اطاعت خداوند باشد(2) و ريا موجب بطلان عمل است.

[940] م - كيفيت احرام بستن و لبيك گفتن همان نحو است كه در احرام عمره ذكر شد.

[941] م - تمام چيزهايى كه در محرمات احرام بيان شد، در اين احرام هم حرام است و آنچه كفاره داشت كفاره دارد، به همان ترتيب.

[942] م - وقت احرام موسّع است و تا وقتى كه بتواند بعد از احرام به وقوف

ص: 441


1- . به ذيل مسئله 251 مراجعه شود.
2- . آية الله سيستانى: به مسئله 540 رجوع شود.

اختيارى عرفه برسد، مى تواند تأخير بيندازد و از آن وقت نمى تواند عقب بيندازد.(1)

[943] م - احتياط واجب آن است كه كسى كه از عمره تمتع فارغ شد و مُحلّ گرديد، از مكه خارج نشود بدون حاجت(2) و اگر حاجتى براى بيرون رفتن پيش آمد، احتياط واجب آن است كه محرم شود به احرام حج و بيرون رود و به همان احرام براى اعمال حج برگردد.

[944] م - اگر بدون حاجت و بدون احرام بيرون رفت از مكه، ليكن برگشت و احرام بست و حج به جا آورد، عملش صحيح است.(3)د.

ص: 442


1- . آية الله زنجانى: بنابراين تأخير احرام تا وقتى كه بتواند مقدارى قبل از غروب روز نهم در عرفات، وقوف كند جايز است. آية الله سيستانى: كسى كه مى تواند وقوف اختيارى عرفه را درك كند، جايز نيست احرام را از وقت مذكور تأخير بيندازد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 910 گذشت.
3- . آية الله بهجت: اگر خارج از حرم و مكه و ميقات شد و عود نمود در غير ماه احرام اولى، پس محتاج به احرام عمره است و عمره ثانيه را عمره تمتع قرار مى دهد و لازمه آن، عدم ترتّب حكم متمتع بها بر عمره سابقه است و احتياج آن به طواف نساء موافق با احتياط است. آية الله تبريزى: اگر از ميقات گذشته و در ماهى كه عمره را انجام داده بود برنگشته باشد، بايد دوباره محرم شود و عمره را به جا آورد و همان عمره تمتع او محسوب مى شود و براى عمره سابق احتياطا طواف نساء به جا آورد. آية الله خامنه اى: اگر بعد از انجام عمره تمتع از شهر مكه بدون احرام خارج شود، پس اگر در همان ماهى كه عمره انجام داده به مكه برگردد، نياز به تجديد احرام براى ورود به شهر مكه ندارد، ولى اگر در ماه بعد از ماه انجام عمره به مكه برگردد، مثل اينكه عمره را در ذى قعده انجام دهد و خارج شود، و در ماه ذى حجه به مكه برگردد و يا در ذى قعده عمره انجام دهد و ذى الحجه خارج شده و مجدداً برگردد واجب است با احرام جديد براى عمره جهت دخول مكه مُحرم شود، و عمره تمتع وى كه متصل به حج مى شود همين عمرة تمتع دوم خواهد بود. و اگر مجدداً محرم نشود و عمره دوم را انجام ندهد حج تمتع وى صحيح نيست و احرام عمره تمتع جديد بايد از يكى از مواقيت خمسه باشد. آية الله خويى: اگر از ميقات ها گذشت و در ماهى كه عمره را انجام داده بوده برنگشته باشد، اعاده عمره لازم است، ولى اگر قبل از گذشت ماهى كه عمره را انجام داده باشد اعاده عمره لازم نيست. آية الله زنجانى: چون بدون نياز و عذر از مكه و حوالى آن خارج شده عمره تمتعش باطل مى شود. آية الله سبحانى: اگر در غير ماهى كه عمره انجام داده برگردد بايد با احرام جديد وارد شود و عمره دوم او عمره تمتع است و محتمل است كه عمره اول او به عمره دوم تبديل شده باشد بنابراين احتياطاً طواف نساء با نماز آن را به عنوان ما فى الذمه بياورد. آية الله سيستانى: اگر در ماه بعد وارد شود و دوباره نخواهد بيرون برود و در ماه بعد از آن وارد شود، بايد با عمره تمتع وارد شود و اگر باز هم بخواهد خارج شود و در ماه بعد وارد شود، بايد با عمره مفرده وارد شود؛ مانند اينكه در ماه شوال عمره تمتع انجام داده و خارج شده و در ماه ذى قعده وارد شده و باز هم مى خواهد خارج شود و ماه ذى حجه وارد شود در اين صورت عمره ماه ذى قعده او بايد عمره مفرده باشد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر در همان ماهى كه محرم به عمره تمتع شده و عمره را انجام داده از مكه بيرون رفتند و در همان ماه برگشتند، احرام لازم نيست و اگر يك ماه فاصله شده، بايد مجدداً براى عمره تمتع محرم شود و عمره اولى، مفرده مى شود و اگر يك ماه فاصله نشده، ولى در غير ماهى كه محرم به عمره تمتع شده بود، دوباره به مكه وارد مى شود، احتياطاً براى عمره تمتع دوباره محرم شود. آية الله فاضل: مگر آنكه در ماه بعد وارد مكه شود، كه در اين صورت بايد مجدداً عمره تمتع به جا آورد و بعد محرم به احرام حج تمتع بشود و عمره اول فاسد شده است، و اگر مجدداً محرم نشود حج تمتع او نيز باطل مى شود. آية الله مكارم: اگر در همان ماه قمرى برگردد چيزى بر او نيست ولى اگر در ماه بعد برگردد و از ميقات هم گذشته باشد (مثلاً در ذى قعده به مدينه رفت و در ذى حجه برگشت) بايد دوباره محرم شود و عمره به جا آورد و همان عمره تمتع او حساب مى شود و براى عمره سابق احتياطاً طواف نساء به جا آورد.

[945] م - مستحب است احرام بستن در روز ترويه بلكه احوط است.(1)

[946] م - محل احرام حج، شهر مكه است(2) هر موضع كه باشد، گرچه درت.

ص: 443


1- . آية الله خامنه اى: بهترين زمان احرام بستن، هنگام زوال (ظهر) روز ترويه (هشتم ذى حجه) است. آية الله زنجانى: بلكه احوط استحبابى آن است كه از روز ترويه به تأخير نيندازد. آية الله صافى: و پيش از روز ترويه نيز احرام بستن جايز است و احتياط آن است كه بيشتر از سه روز پيش از ترويه احرام نبندد؛ چنان كه احتياط آن است كه اگر محرم شده، پيش از روز ترويه از مكه خارج نشود.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، صافى: بنا بر احتياط احرام حج بايد از مكه قديم باشد. آية الله خامنه اى: ميقات احرام حج تمتع، مكه مكرمه است، و بهتر آن است كه براى حج تمتع از مسجدالحرام مُحرم شود، و مُحرم شدن در همه جاى مكه، حتى بافت جديد شهر، صحيح است، اما احوط آن است كه در مناطق قديمى آن مُحرم شود، و در صورتى كه شك كند كه محلى جزء شهر است يا نه، مُحرم شدن در آن محل صحيح نيست. آية الله سبحانى: از نقاطى از شهر مكه كه به علت توسعه خارج حرم واقع شده، نبايد احرام ببندد. آية الله سيستانى: و احوط و اولى احرام بستن از مكه قديم است كه در زمان رسول الله صلى الله عليه و آله بوده است، اگرچه اظهر جواز احرام بستن از قسمت هاى جديد شهر است، مگر قسمت هايى كه بيرون حرم باشد. آية الله مكارم: ولى از بيرون حرم (مانند مناطقى كه بعد از مسجد تنعيم است و اكنون جزو مكه شده) خالى از اشكال نيست.

محله هاى تازه ساز، ولى مستحب است در مقام ابراهيم عليه السلام يا حجر اسماعيل عليه السلام واقع شود.(1)

[947] م - اگر فراموش كند احرام بستن را و بيرون رود به منا و عرفات، واجب است برگردد به مكه و احرام ببندد و اگر ممكن نشد به واسطه تنگى وقت يا عذر ديگر، از همان جا كه هست مُحرم شود.(2)

[948] م - اگر يادش نيايد كه احرام نبسته، مگر بعد از تمامى اعمال، حجش صحيح است ظاهراً و احتياط مستحب آن است كه اگر يادش آمد، بعد از وقوف به عرفات وت.

ص: 444


1- . آية الله فاضل، آية الله نورى: در مسجد يا در مقام ابراهيم. آية الله مكارم: مستحب است در مسجدالحرام احرام ببندد.
2- . آية الله زنجانى: و همچنين است اگر برگشتن به مكه برايش مشقت داشته باشد؛ البته اين در صورتى است كه به عرفات نرسيده باشد، اما اگر در عرفات يادش بيايد مى تواند در همان جا محرم شود و بايد قبل يا بعد از تلبيه بگويد: «أللَّهُمَّ عَلى كتابِك وَ سُنَّةِ نَبِيك» و احتياط مستحب آن است كه در اين صورت نيز اگر مى تواند به مكه برگردد و از آنجا محرم شود و اگر بعد از عرفات و قبل از حلق يا تقصير نيز يادش بيايد همين گونه عمل كند و اگر بعد از حلق و تقصير بفهمد حجش بى ترديد صحيح است و اين حج در تمام صورت ها كفايت از حجة الاسلام مى كند مگر صورت سوم (كه بعد از عرفات يادش بيايد) كه كفايت نمى كند. آية الله سبحانى: اگر بازگشت غير ممكن يا حرجى باشد در همان نقطه اى كه متوجه شد محرم مى شود اگرچه آن نقطه عرفات باشد و پس از لبيك بگويد «اللهم على كتابك و سنة نبيك» و اگر در مشعر به خاطر آورد، در همان جا محرم مى شود و خوب است جمله ياد شده را نيز بگويد. حكم خروج بدون احرام از روى ندانستن مسئله نيز همين است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: احتياط آن است كه هر قدر مى تواند برگردد و اگر نتوانست برگردد واجب است از همان جا كه هست محرم شود. آية الله مكارم: در عرفات يا مشعر يا منا، قبل از رمى جمرات و ذبح، ولى اگر بعد از آن متوجه شود وقت احرام گذشته و حجش صحيح است.

مشعر يا قبل از فارغ شدن از اعمال(1)، تمام كند حج را و در سال بعد اعاده كند(2).

[949] م - جاهل به مسئله اگر احرام نبندد، در حكم كسى است كه به واسطه فراموشى احرام نبسته.(3)

[950] م - اگر كسى از روى علم و عمد ترك كند احرام را تا زمان فوت وقوف به عرفه و مشعر، حج او باطل است.(4)

استفتائات احرام حج

[951] س - فاصله بعضى از محلات جديد الاحداث مكه تا مسجدالحرام بيش از 18 كيلومتر است و شايد عرفاً از «توابع» مكه حساب شوند نه اينكه «جزو» مكه باشند؛ چرا كه تابلوهاى راهنمايى با فلش، جهت مكه را مشخص نموده اند، با اين كيفيت آيا مى توان براى حج در محلات فوق الذكر محرم شد؟

ص: 445


1- . آية الله بهجت، آية الله نورى: احرام ببندد و تمام كند حج را. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: اگر بعد از وقوف به عرفات يادش بيايد يا حكم را ياد بگيرد، بايد از جايى كه هست احرام ببندد، هرچند متمكن از بازگشت به مكه و احرام از مكه باشد. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله سبحانى، آية الله فاضل: فوراً همان جا محرم شود و حج را تمام كند و احتياط مستحب آن است كه سال آينده دوباره به جا آورد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: فوراً همان جا محرم شود و حج را تمام كند و احتياط آن است كه سال آينده دوباره به جا آورد، اگرچه بعيد نيست جواز اكتفا به حج اول.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: و در صورتى كه يادش نيامد و يا حكم را نداند تا بعد از فارغ شدن از اعمال حج، حجش صحيح است.
3- . آية الله زنجانى: جاهل به مسئله مانند دو مسئله قبل عمل كند، ولى اين حج، كفايت از حجة الاسلام نمى كند.
4- . آية الله زنجانى: اگر از روى علم و عمد، احرام حج را ترك كند تا وقتى كه نتواند محرم شده و قبل از غروب روز نهم، عرفات را درك كند حجش باطل است. آية الله سيستانى: اگر ترك كند احرام را از روى علم و عمد تا زمان فوت وقوف اختيارى عرفات، حجش باطل است و اگر به مقدار ركن درك كند، حجش صحيح است گرچه گناه كرده است.

ج - اگر از محلات مكه است مانع ندارد(1) و اگر از محلات آن نيست يا مورد شك است كفايت نمى كند.

[952] س - اشخاص معذورى كه مى توانند اعمال مكه را بر وقوفين مقدم بدارند، اگر جهلاً بدون احرام، اعمال مكه را قبل از وقوفين انجام دادند، چه صورتى دارد؟

ج - كفايت نمى كند(2) و بايد يا قبل از وقوفين آنها را با احرام اعاده كنند يا بعد از وقوفين و اعمال آنها را به جا آورند.

[953] س - حاجى در عرفات يا منا فهميد كه در احرامِ حج، تلبيه نگفته است، آيا در لحظه التفات، تلبيه كافى است و تكليف او چيست؟

ج - اگر مى تواند به مكه برود و محرم شود و بقيه اعمال را - كه بايد با احرام انجام دهد - به جا آورد، بايد چنين كند و اگر ممكن نيست، همان جا لبيك بگويد و اگر بعد از تقصير يا حلق متذكر شده، عملش صحيح است و لازم نيست لبيك بگويد.(3)

[954] س - شهر مكه را چند رشته كوه هاى طولانى و مرتفع فرا گرفته و هر دو جانب كوه ساختمان شده است، گاهى چند كيلومتر بايد از اينجانب كوه رفت تا به جانب ديگر رسيد و ساكنين احد الجانبين، جداى از جانب ديگرند؛ مثل شعب بنى عامر كه نزديك مسجدالحرام است و عزيزيه كه 9 كيلومتر يا بيشتر در جانب ديگر است و به حسب مسامحه عرفى، به همه اين قطعات مكه گفته مى شود، آيا احرام حج تمتع از تمام اين نقاط و نقاط مشابه صحيح است يا نه؟

ج - اگر در مكه است، احرام حج از آنجا صحيح است، هرچند از ساختمان هاى جديد الإحداث باشد.(4)د.

ص: 446


1- . به ذيل مسئله 946 مراجعه شود.
2- . آية الله بهجت: به آن اكتفا نكند و احتياطاً طواف و نماز و سعى را اعاده كند. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
3- . به ذيل مسئله 947 و 948 مراجعه شود.
4- . به ذيل مسئله 946 مراجعه شود.

مستحبات احرام حج تا وقوف به عرفات

* مستحبات احرام حج تا وقوف به عرفات(1)

[955] م - امورى كه در احرام عمره مستحب بود، در احرام حج نيز مستحب است و پس از اينكه شخص، احرام بسته و از مكه بيرون آمد، همين كه بر ابطح مشرِف شود به آواز بلند تلبيه بگويد و چون متوجه منا شود بگويد:

«أَللَّهُمَّ ايّاكَ أَرْجُو وَاِيّاكَ أَدْعُو فَبَلِّغْني أمَلِي وَأصْلِحْ لي عَمَلي».

و با تن و دل آرام با تسبيح و ذكر حق تعالى برود و چون به منا رسيد بگويد:

«اَلحَمْدُ للهِ الَّذي أقْدَمَنِيها صالِحاً في عافِيَة وَبَلَّغَني هذا المَكانِ».

پس بگويد:

«أَللَّهُمَّ هذِهِ مِني وَهِيَ مِمّا مَنَنْتَ بِهِ عَلَيْنا مِنَ المَناسِك فَأَسْأَلُكَ أنْ تَمُنَّ عَلَيَّ بِما مَنَنْتَ عَلى أَنْبِيائِكَ فَإنَّما أَنَا عَبْدُكَ وَفي قَبْضَتِكَ».

و مستحب است(2) شب عرفه را در منا بوده و به اطاعت الهى مشغول باشد و بهتر آن است كه عبادات و خصوصاً نمازها را در مسجد خِيف به جا آورد و چون نماز صبح را خواند تا طلوع آفتاب تعقيب گفته پس به عرفات روانه شود و اگر خواسته باشد بعد از طلوع صبح روانه شود مانعى ندارد، ولى سنت(3) آن است كه تا آفتاب طلوع نكرده از وادى مُحَسِّر رد نشود و روانه شدن پيش از صبح مكروه(4) است و چون به عرفات متوجه شود اين دعا را بخواند:

ص: 447


1- . آية الله مكارم: اين مستحبات را به قصد رجا به جا آورد.
2- . آية الله مكارم: انجام بعضى از اين مستحبات در حال حاضر ممكن نيست يا مشكل است، بنابراين نبايد اصرارى بر آن داشته باشد و دردسر براى خود و ديگران ايجاد كند، هرگاه نيتش انجام آن باشد خداوند به فضل خود به او ثواب مى دهد.
3- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى: بلكه احوط.
4- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بلكه خلاف احتياط است مگر از جهت ضرورتى مثل بيمار و يا خائف از ازدحام.

«أَللَّهُمَّ الَيْكَ صَمَدْتُ وَاِيّاكَ اعْتَمَدْتُ وَوَجْهَكَ أَرَدْتُ أَسْأَلُكَ أنْ تُبارِكَ لِي في رِحْلَتي وَأنْ تَقْضِيَ لِي حاجَتي وَأنْ تَجْعَلَني مِمَّنْ تُباهي بِهِ اليَوْمَ مَنْ هُوَ أفْضَلُ مِنّي».

ص: 448

فصل دوم: وقوف به عرفات

اشاره

[956] م - واجب است وقوف به عرفات - كه محلى است معروف و محدود است به حدود معروفه(1) - به قصد قربت و خالص مثل ساير عبادات.

[957] م - مراد از وقوف، بودن در آن مكان است؛ چه سواره و چه پياده يا نشسته يا خوابيده يا در حال راه رفتن، به هر حال كه باشد كافى است.

[958] م - اگر در تمام وقت بى هوش باشد يا خواب وقوف او باطل است.(2)

ص: 449


1- . آية الله خامنه اى: و محدوده آن از درّه عُرنه و ثويّه و نمره تا ذى مجاز؛ و از دو «مأزم» تا آخرين حد موقف است و اين محدوده ها خارج از عرفات قرار دارند.
2- . آية الله تبريزى: اگر قبل از خواب قصد وقوف كرده، ولو در هنگام وقوف خواب باشد، مانعى ندارد. آية الله زنجانى: مگر آنكه قبل از زمان وقوف، نيت وقوف كرده باشد درحالى كه احتمال مى داده، تمام مدت وقوف به خواب برود يا بى هوش باشد. آية الله سبحانى: بايد دقايقى پيش از نيت وقوف بيدار باشد، بنابراين تمام وقت بدون نيت و يا بدون دقايقى بيدارى، بى هوش يا خواب باشد وقوف باطل است. آية الله سيستانى: اگر در اول وقت وقوف مثلاً آن را قصد كند و بعد از آن بخوابد يا بى هوش شود، تا آخر وقت كفايت مى كند و اگر بدون اينكه قصد وقوف كرده باشد در تمام وقت در حال خواب يا بى هوش باشد وقوف از او حاصل نشده است و اما اگر قبل از وقت قصد وقوف كرده ولى در تمام وقت خواب يا بى هوش باشد، كفايت اين وقوف محل اشكال است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: ولى اگر پيش از وقت در عرفات باشد و قصد وقوف كند و به همين قصد بخوابد و اتفاقاً در تمام وقت بيدار نشود صحت وقوف او بعيد نيست و اگر بعد از قصد وقوف و دخول وقت بخوابد ضرر ندارد و وقوف او صحيح است. آية الله مكارم: هرگاه قبلاً به عرفات آمده و نيت كرده باشد صحيح است. آية الله نورى: بدون آنكه قبلاً قصد وقوف كرده باشد خواب باشد، وقوف او باطل است.

[959] م - به احتياط واجب لازم است در عرفات باشد از بعد از زوال(1) روز نهم تا غروب شرعى(2) كه وقت نماز مغرب است، پس جايز نيست تأخير بيندازد و در وقت عصر بيايد و توقف كند.

[960] م - تأخير انداختن از اول ظهر اگر كم باشد مثلاً به مقدار نماز ظهر و عصر كه جمع بين آنها كند، معلوم نيست حرام باشد(3)، ولى احتياط آن است كه تأخير نيندازد.(4)د.

ص: 450


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: وقوف در عرفات براى شخص مختار بنا بر احتياط از اول ظهر روز نهم ذى حجه تا غروب است، و اظهر اين است كه مى تواند تا يك ساعت بعدازظهر وقوف را تأخير نمايد. آية الله خامنه اى: جواز تأخير از اول وقت، به اندازه خواندن نماز ظهر و عصر (به صورت جمع) و مقدمات آن، بعيد نيست آية الله زنجانى: تأخير وقوف، از اول زوال به مقدار اداى نماز ظهر و عصر، بدون ترديد جايز است، بلكه تأخير آن تا قبل از غروب، به مقدار مسمّاى عرفى وقوف، جايز مى باشد، هرچند خلاف احتياط استحبابى است و منظور از غروب در اين مسئله، زوال حمره مشرقيه است. آية الله سبحانى: فقط مى تواند به مقدار اداى نماز ظهر و عصر و انجام مقدمات آن در منطقه نمره كه فعلاً مسجد نمره در آنجاست و خارج از عرفات مى باشد بماند و به اين مقدار وقوف را به تأخير بيندازد. آية الله سيستانى: واجب بودن وقوف از اول ظهر مبنى بر احتياط است و اظهر اين است كه جايز است آن را از اول ظهر به مقدار انجام يك غسل و خواندن نماز ظهر و عصر پشت سر هم به تأخير اندازد.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، مكارم: تا غروب آفتاب. آية الله سيستانى: با شك در سقوط قرص، غروب شرعى (زوال حمره مشرقيه) و در صورت اطمينان به سقوط قرص خورشيد بنا بر احتياط واجب غروب شرعى (زوال حمره مشرقيه) است.
3- . به ذيل مسئله قبل مراجعه شود.
4- . آية الله بهجت: اين احتياط لزومى است. آيات عظام صافى، فاضل، گلپايگانى، مكارم، نورى: اين احتياط ترك نشود.

[961] م - بودن در مجموع بعدازظهر تا مغرب(1) گرچه واجب است چنانچه گذشت لكن تمام آن ركن نيست كه حج به ترك آن باطل شود، پس اگر مقدار كمى توقف كند و برود يا طرف عصر بيايد و توقف كند حج او صحيح است اگرچه توقف نكردن از روى عمد و علم باشد.

[962] م - آنچه در وقوف ركن است مسماى وقوف است به اين معنى كه گفته شود قدرى در عرفات بوده، هرچند خيلى كم باشد مثل يك دقيقه يا دو دقيقه(2) پس اگر هيچ به عرفات نرود ركن را ترك كرده.

[963] م - اگر از روى عمد و علم(3)، وقوف ركنى را ترك كند يعنى در هيچ جزء از بعدازظهر تا مغرب در عرفات نباشد حجش باطل است، و كفايت نمى كند براى او وقوف در شب عيد كه وقوف اضطرارى است.

[964] م - اگركسى عمداً پيش از غروب شرعى از عرفات كوچ كند و از حدود عرفات بيرون رود و پس از آن نادم شود و برگردد و تا غروب توقف كند چيزى بر او نيست بنا بر اقوى(4)، لكن احتياط در كفاره است به يك شتر، و همچنين اگر بدون آنكهت.

ص: 451


1- . آية الله زنجانى: گذشت كه بيش از مسماى وقوف، واجب نيست، لكن بعد از حضور در عرفات نمى تواند قبل از غروب، از عرفات كوچ كند، و اگر كوچ كند به تفصيلى كه در مسائل بعد مى آيد كفاره دارد؛ ولى حجش باطل نمى شود.
2- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به قدرى كه عرفاً بگويند در عرفات توقّف كرده است. آية الله مكارم: بهتر است به اين مقدار قناعت نكند.
3- . آية الله زنجانى: اگر بدون عذرى مانند فراموشى و ضيق وقت وقوف ركنى را ترك كند... آية الله سبحانى: و با اين فرض اگر تمام وقوف هاى اضطرارى ليلى عرفات و اختيارى مشعر و يا اضطرارى ليلى آن را درك كند حج او باطل است و احرام او به عمره مفرده بدل مى شود و اگر حج بر او مستقر بوده و يا سال اول استطاعت او بوده فرقى نمى كند بايد در سال بعد حج را انجام دهد. آية الله سيستانى: يا جهل تقصيرى.
4- . آية الله بهجت: احوط ثبوت كفاره است در صورت برگشتن نيز. آية الله نورى: احوط كفاره يك شتر است.

پشيمان شود از كار خود، براى حاجتى برگردد لكن بعد از رسيدن با قصد قربت توقف كند چيزى بر او نيست.(1)

[965] م - اگر در فرض سابق مراجعت نكرد كفاره آن يك شتر است كه بايد در راه خدا قربانى كند هر جا بخواهد(2)، و احتياط مستحب آن است كه در مكه قربانى كند، و اگر متمكن از قربانى نباشد هيجده روز روزه بگيرد(3)، و احتياط مستحب(4) آن است كه پشت سر هم روزه بگيرد.ب.

ص: 452


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: در صورتى كه پشيمان شده و برگردد چيزى بر او نيست. آيات عظام خامنه اى، سيستانى، مكارم: بيرون رفتن از عرفات قبل از غروب از روى عمد حرام است، ولى حج را باطل نمى كند و در صورت مراجعت كفاره ندارد. آية الله زنجانى: بر كسى كه از عرفات بيرون رفته واجب است برگردد؛ ولى اگر برنگشت حج او باطل نمى شود و اگر برگشت (براى پشيمانى يا به جهت ديگر) كفاره ندارد، هرچند بعد از مراجعت در وقوفش تا غروب قصد وقوف يا قصد قربت نكند.
2- . آية الله بهجت: ظاهر اين است كه در منا بايد نحر كند در روز عيد. آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى، صافى، گلپايگانى: بايد در منا شتر را قربانى كند. آية الله خامنه اى: بعيد نيست عدم تعين ذبح در منا، اگرچه احتياط ذبح در منا است و بنا بر احتياط واجب ذبح بايد روز عيد باشد. آية الله سيستانى: بايد در روز عيد قربان و احوط آن است كه در منا بكشد نه در مكه. آية الله فاضل: طبق ذيل مسئله 514 عمل شود. آية الله مكارم: در منا و احتياطاً در روز عيد باشد. آية الله نورى: در راه خدا در روز عيد قربانى كند.
3- . آية الله سبحانى: و اين روزه را مى تواند در مكه يا پس از بازگشت از مكه بگيرد. آية الله سيستانى: و مى تواند روزه را در مكه يا در راه يا پس از بازگشت به وطن بگيرد.
4- . آية الله بهجت، اظهر عدم وجوب توالى است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بنا بر احتياط.... آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: واجب است. آية الله مكارم: اين احتياط ترك نشود. آية الله نورى: احتياط واجب.

[966] م - اگر سهواً كوچ كرد و بيرون رفت، پس اگر يادش آمد بايد مراجعت كند و اگر مراجعت نكرد گناهكار است، لكن كفاره ندارد بنا بر اقوى،(1) گرچه احوط است و اگر يادش نيامد چيزى بر او نيست.

[967] م - اگر كسى از روى ندانستن مسئله، آنچه ذكر شد بكند، حكم او حكم كسى است كه سهواً كرده است.(2)

[968] م - اگر كسى به واسطه عذرى، مثل فراموشى و تنگى وقت و مثل آن(3)، از ظهر نهم تا غروب شرعى در عرفات نباشد و هيچ جزئى از زمان را درك نكند، كافى است كه مقدارى از شب(4) عيد را هرچند اندك باشد در عرفات باشد(5) و اين زمان را وقت اضطرارى عرفه مى گويند.

[969] م - اگر كسى كه به واسطه عذر، روز نهم را وقوف نكرده و شب دهم را عمداً و بى عذر در عرفات وقوف نكند، ظاهراً حج او باطل مى شود(6)، اگرچه درك كندط.

ص: 453


1- . آية الله بهجت: اگر مراجعت نكرد در حكم عامد است على الأحوط. آية الله تبريزى، آية الله خويى: كسى كه از روى فراموشى و يا ندانستن حكم كوچ كند حكم آن حكم عامد است؛ يعنى اگر پس از به ياد آمدن و يا دانستن حكم برنگشت، بنا بر احتياط بايد يك شتر كفاره دهد. آية الله سبحانى: بنا بر احتياط بايد يك شتر قربانى كند. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط بايد كفاره بدهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط كفاره بدهد. آية الله مكارم: بنا بر احتياط كفاره دارد. آية الله نورى: لكن كفاره دارد بنا بر اقوى.
2- . نظر آيات عظام در مسئله قبل گذشت.
3- . آية الله سيستانى: و همچنين جاهل قاصر. آية الله فاضل: مثل جهل به موضوع يا حكم يا مريضى يا شدّت گرما و سرما.
4- . آية الله زنجانى: و شب در اين مسئله، از زوال حمره مشرقيه تا طلوع فجر است.
5- . آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: و اگر خوف اين باشد كه با درك وقوف اضطرارى عرفه، وقوف مشعر قبل از طلوع آفتاب از او فوت بشود واجب است اكتفا كند به وقوف مشعر و حجش صحيح است.
6- . آية الله بهجت: موجب بطلان حج است تعمّد ترك وقوف اضطرارى عرفه، كه از شب عيد تا طلوع فجر است، على الأحوط.

وقوف به مشعر را.

[970] م - اگر كسى به واسطه فراموشى يا غفلت يا عذر ديگر ترك كند وقوف به عرفات را در روز نهم، كه وقت اختيارى است و در شب دهم كه وقت اضطرارى است، كفايت مى كند در صحيح بودن حج او كه وقوف اختيارى مشعر را درك كند چنانچه خواهد آمد.(1)

استفتائات وقوف به عرفات

[971] س - حدودى كه براى عرفات و مُزدَلَفه و منا مشخص شده است جهت انجام مناسك، اعتبار دارد يا نه؟

ج - چنانچه مورد اطمينان يا تصديق اهل محل باشد معتبر است.(2)

[972] س - كراهت صعود به جبل الرحمة، آيا قبل از نيت وقوف به عرفات است يا بعد از آن؟

ج - در وقت وقوف كراهت دارد كه از جبل بالا رود.(3)

[973] س - شخصى وقوف اختيارى عرفات را درك كرده و قبل از رفتن به مَشعَر، مُغمى عليه شده است، بفرماييد اگر به همين حال تا آخر اعمال باقى باشد وظيفه اش

ص: 454


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى: حكم آن بعداً خواهد آمد.
2- . آية الله سيستانى: اگر اين حدود دست به دست از قديم اخذ شده باشد معتبر است، مادام كه اطمينان در خطاى آن پيدا نشود. آية الله مكارم: معمولاً مورد قبول اهل محل است، بنابراين تابلوها يا علاماتى كه گذارده اند معتبر است.
3- . آية الله زنجانى: بنا بر احتياط مستحب، در ساعات وقوف، روى جبل الرحمة، وقوف ننمايد؛ ولى كراهت آن ثابت نيست. آية الله سبحانى: وقوف در دامنه جبل الرحمة در صحراى عرفات مستحب است و بهتر است از وقوف بر روى كوه و بالارفتن از جبل الرحمة در ساعات وقوف خوددارى شود. آية الله سيستانى: جبل الرحمة جزو موقف است ولى افضل ايستادن در دامنه كوه از طرف چپ آن است.

چيست و اگر بعد از اغما او را به ايران آورده باشند چه حكمى دارد و نيز اگر بعد از ايام تشريق در ماه ذى حجه به هوش بيايد، در مكه باشد يا در ايران، چه بايد كرد؟

ج - با فرض اينكه عذر او فقط اغما است، پس از به هوش آمدن، اگر ممكن است اعمال حج را اتمام كند(1) و در هر صورت سال بعد حج را اعاده كند و براى احراز خروج از احرام بعد از اتمام حج، عمره مفرده اى اتيان نمايد.

[974] س - زنى كه عادت ماهانه اش مثلاً شش روز بوده است، در حال عادت زنانه براى عمره تمتع مُحرم مى شود و در روز هشتم ذى حجه كه روز ششم عادت او است پاك مى گردد و غسل مى كند و اعمال عمره تمتع را انجام مى دهد و براى حج تمتع مُحرم مى شود، ولى ظهر روز نهم در عرفه لك مى بيند و نمى داند كه آيا ادامه دارد تا پس از ده روز، تا استحاضه حساب شود و اعمال قبلى او صحيح باشد يا قبل از تمامد.

ص: 455


1- . آية الله تبريزى: حج او باطل است و از احرام خارج شده و اگر استطاعت وى تا سال بعد باقى باشد حج بر او واجب است. آية الله خويى: اگر فقط وقوف اختيارى عرفات را درك نمايد، اظهر بطلان حج و انقلاب آن به عمره مفرده است. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: حجش باطل است و احرامش بدل به عمره مفرده شده است و بايد مناسك عمره را انجام دهد. آية الله سبحانى: پس از به هوش آمدن، آنچه از اعمال كه زمان انجامش باقى مانده را به قصد فراغ ذمه به جا آورد و نيز عمره مفرده اى اتيان كند و اگر حج بر او مستقر بوده يا استطاعتش تا سال بعد باقى ماند، حج را اعاده كند. آية الله صافى: به ذيل مسئله 987، صورت هشتم مراجعه شود. آية الله فاضل: در فرض مرقوم رمى روز عيد را نيابتاً از طرف او انجام دهند و پس از به هوش آمدن، بقيه اعمال را خودش انجام دهد و بنا بر احتياط واجب عمره مفرده اى به جا آورد و اگر حج بر او مستقر بوده و يا استطاعتش تا سال بعد باقيمانده حج را اعاده كند. آية الله گلپايگانى: با درك وقوف اختيارى عرفه اگر بقيه اعمال را انجام دهد حج او صحيح است. آية الله مكارم: درك وقوف اختيارى عرفى براى صحت حج كافى است، پس اگر به هوش آيد بقيه اعمال را به جا مى آورد و اگر نتواند به جا آورد نايب مى گيرد به شرط آنكه وقت اعمال باقى باشد در غير اين صورت صحت حج او مشكل است و براى خروج از احرام احتياطاً عمره مفرده به جا آورد.

شدن ده روز از اول عادت قطع مى شود تا حكم حيض را داشته باشد، وظيفه او چيست؟ و در همين فرض اگر در مشعر لك ديد چه كند؟

ج - عمل به احتياط كند(1) و راه احتياط، انجام اعمال بدون قصد تمتع و افراد بلكه به قصد مافى الذمه، با قربانى در منا(2) و اتيان عمره مفرده بعد از آن است، و چنانچه قصدت.

ص: 456


1- . آية الله تبريزى: چنانچه آن لك كه در عرفات ديده به وصف حيض نباشد، زن مزبور مستحاضه است (و همچنين است اگر لك زرد رنگ در مشعر ببيند) احكام مستحاضه را رعايت مى كند و اعمال حج تمتع را به جا مى آورد و چنانچه لك به وصف حيض باشد، بايد اعمال را به قصد اعم از حج افراد و تمتع ادامه دهد، اگر خون قبل از ده روز قطع شد كشف مى شود كه وظيفه او حج افراد بوده و بايد بعد از حج، عمره مفرده اتيان كند و اگر قطع نشد و پس از ده روز هم ديد، اعمال حج تمتع او صحيح است. آية الله خامنه اى: عمل به احتياط كند و راه احتياط، انجام اعمال به قصد وظيفه فعليه بدون قصد خصوص تمتع و افراد است و قربانى نيز انجام دهد پس اگر خون از ده روز تجاوز كرد اعمالش صحيح بوده و اگر تجاوز نكرد، حجش تبديل به افراد شده و واجب است عمره مفرده نيز اگر حج واجب بوده است به جا آورد. آية الله خويى: اين احتياط در صورتى است كه آن خون داراى صفات حيض باشد و اگر داراى صفات حيض نباشد حكم استحاضه را دارد و احتياط لازم نيست. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: چنانچه كاملاً پاك شده باشد، عمره او صحيح است و ديدن لك بعد از آن ضررى به آن نمى زند؛ زيرا طهر متخلل بنا بر اقوى حكم حيض را ندارد، بنابراين منظور از ده روز، مجموع دو خون است نه با ضميمه كردن طهر واقع در ميان دو خون و اگر ديدن لك نشانه ادامه مستمر خون باشد به دستور متن عمل كند. آية الله سبحانى: بايد اعمال خود را به نيت تكليف فعلى اعم از حج تمتع يا إفراد انجام دهد و بنا بر احتياط واجب در منا قربانى نموده و بعد از اعمال مكه عمره مفرده به جا آورد ولى اگر در نيت هاى خود به جاى ما فى الذمه يا تكليف فعلى، حج تمتع را قصد كرد چنانچه قصد حقيقى او اين بوده كه آنچه خداوند بر او واجب گردانيده دارد انجام مى دهد اين از باب خطا در تطبيق است و حج او صحيح مى باشد؛ ولى اگر عامداً و عالماً قصد حج تمتع كرد و عمره مفرده انجام نداد اكتفا به اين حج مشكل است و احتياط در اعاده آن در سال يا سال هاى بعد است.
2- . آية الله سيستانى: قربانى را به قصد رجا انجام دهد و همچنين عمره مفرده، اگر ممكن بود به قصد رجا انجام دهد. آيات عظام صافى، فاضل، گلپايگانى: و پس از گذشت ده روز از اول حيض وظيفه اش روشن مى شود كه اگر از ده روز تجاوز نكرد و خون قطع شد حج بدل به افراد شده و لازم است عمره مفرده به جا آورد و اگر از ده روز تجاوز كرد كشف از استحاضه بودن مى كند و حج تمتع او صحيح است.

تمتع كرده و بعد از انجام بعض اعمال حج كشف خلاف شده، اكتفا به اين حج نكند.(1)

[975] س - در فرض مسئله فوق، اگر در عرفات يا مشعر لك ديد و همان وقت يقين پيدا كرد كه خون حيض است و قبلاً پاك نبوده، بايد چه كند با توجه به اينكه وقت وقوفين اختيارى و يا اضطرارى آن باقى است ولى وقت برگشتن به مكه و انجام اعمال عمره تمتع را ندارد؟

ج - مورد عدول به افراد است.(2)

[976] س - وقوف اضطرارى عرفه آيا از اول شب تا طلوع فجر است، يا طلوع آفتاب؟

ج - وقوف اضطرارى عرفه در شب عيد است و شب تا طلوع فجر است.(3)

مستحبات وقوف به عرفات

مستحبات وقوف به عرفات(4)

[977] م - در وقوف به عرفات چند چيز مستحب است:

1. با طهارت بودن در حال وقوف.

ص: 457


1- . آيات عظام بهجت، سبحانى، سيستانى، صافى، گلپايگانى، مكارم (با اختلاف در تعبير): هرگاه قصدِ انجامِ وظيفه فعلى داشته باشد كافى است. آية الله زنجانى: در صورت عذر حج افراد و عمره مفرده كفايت از حجة الاسلام مى كند. آية الله نورى: مگر آنكه قصد وظيفه فعليه نموده و اشتباهاً قصد تمتع كرده باشد.
2- . آية الله خويى: زنى كه به گمان اينكه تا آخر وقت پاك نمى شود، نيت حج افراد نمود و بعد كشف خلاف شد، احرام او باطل است و لذا مناسب است زنان حائض به نيت ما فى الذمه محرم شوند و به هر حال در فرض سؤال با فرض عدم تمكن از رفتن به ميقات و ادنى الحل و يا گذشت وقوف به عرفات از همان جا كه هست احتياطاً به نيت حج افراد تجديد تلبيه نمايد. آية الله سيستانى: حكمش همان حكم فرض سابق است. آية الله صافى: بقيه اعمال را به قصد ما فى الذمه از تمتع و افراد به جا آورد و بنا بر احتياط واجب عمره مفرده به جا آورد.
3- . آية الله خويى: و شب تا طلوع آفتاب است.
4- . آية الله مكارم: اين مستحبات را به قصد رجا انجام مى دهد.

2. غسل نمودن و بهتر آن است كه نزديك ظهر(1) باشد.

3. آنچه موجب تفرق حواس است از خود دور سازد تا آنكه قلب او متوجه جناب اقدس الهى گردد.

4. نسبت به قافله اى كه از مكه مى آيد، وقوفِ شخص در طرف دست چپ كوه واقع گردد.

5. وقوف او در پايين كوه و در زمين هموار بوده باشد و بالا رفتن كوه مكروه است.(2)

6. در اول وقت، نماز ظهر و عصر را به يك اذان و دو اقامه به جا آورد.

7. قلب خود را به حضرت حق جلّ و علا متوجه ساخته و حمد الهى و تهليل و تمجيد نموده و ثناى حضرت حق را به جا آورد، پس از آن، صد مرتبه «اللهُ أكبَرُ» و صد مرتبه سوره «توحيد» را بخواند و آنچه خواهد دعا نمايد و از شيطان رجيم به خدا پناه ببرد و اين دعا را نيز بخواند:

«أللَّهُمَّ رَبَّ الْمشَاعِرِ كلِّها فُك رَقَبَتي مِنَ النَّارِ وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِك الْحَلالِ وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنَّ وَالْاِنْسِ، أَللَّهُمَّ لا تَمْكرْ بِي وَلا تَخْدَعْني وَلا تَسْتَدْرِجْني يا أسْمَعَ السَّامِعينَ وَيا أبْصَرَ النَّاظِرينَ وَيا أسْرَعَ الْحاسِبِينَ وَيا أرْحَمَ الرَّاحِمينَ أسْأَلُك أنْ تُصَلّيَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَأنْ تَفْعَلَ بي كذا وَكذا».

و به جاى كذا و كذا حاجت خود را نام ببرد پس دست به آسمان بردارد و بگويد:

«أَللَّهُمَّ حاجَتي إلَيْك الَّتي انْ أعْطَيْتَنِيها لَمْ يَضُرَّني ما مَنَعْتَني وَإنْ مَنَعْتَنيها لَمْ يَنْفَعَني ما أعْطَيْتَني، أَسْأَلُك خَلاصَ رَقَبَتي مِنَ النَّارِ أَللَّهُمَّ إنّي عَبْدُك وَمِلْك ناصِيَتي بِيَدِك وَأجَلي بِعِلْمِك، أَسْأَلُك أنْ تُوَفِّقَني لِما يُرْضيك عَنِّي وَأنْ تُسَلِّمَ مِنِّي مَناسِكيَ الَّتي أرَيْتَها خَلِيلَك ابْراهيمَ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ وَدَلَلْتَ عَلَيْها نَبِيِّك مُحَمَّداً صلى الله عليه و آله أَللَّهُمَّ اجْعَلْني مِمَّنْ رَضِيتَ عَمَلَهُ وَأطَلْتَ عُمْرَهُ وَأحْيَيْتَهُ بَعْدَ المَوْتِ».ت.

ص: 458


1- . آية الله نورى: هنگام ظهر.
2- . آية الله سبحانى: وقوف در دامنه «جبل الرحمة» در صحراى عرفات مستحب است و بهتر است از وقوف بر روى كوه و بالا رفتن از جبل الرحمة در ساعات وقوف خوددارى شود. آية الله سيستانى: وقوف در پايين كوه افضل است.

8. اين دعا را بخواند:

«لا إلهَ إلّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَريك لَهُ، لَهُ الْمُلْك وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيي وَيُمِيتُ وَهُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَهُوَ عَلى كلِّ شَيء قَدِيرٌ، أَللَّهُمَّ لَك الْحَمْدُ كالَّذي تَقُولُ وَخَيْراً مِمّا نَقُولُ وَفَوْقَ ما يَقُولُ الْقائِلُونَ، أَللَّهُمَّ لَك صَلاتي وَنُسُكي وَمَحْيايَ وَمَماتي وَلَك تُراثي (بَراءَتي خل) وَبِك حَوْلي وَمِنْك قُوَّتي، أَللَّهُمَّ إنّي أعُوذُ بِك مِنَ الْفَقْرِ وَمِنْ وَساوِسِ الْصُّدورِ وَمِنْ شَتاتِ الأمْرِ وَمِنْ عَذابِ الْقَبْرِ، أَللَّهُمَّ إنّي أَسْأَلُك خَيْرَ الرِّياح وَأعُوذُ بِك مِنْ شَرِّ ما يَجيءُ بِهِ الرِّياحُ وَأَسْأَلُك خَيْرَ اللَّيْلِ وَخَيْرَ النَّهارِ، أَللَّهُمَّ اجْعَلْ في قَلْبي نُوراً وَفي سَمْعي وَبَصَري نُوراً وَفي لَحْمي وَدَمي وَعِظامي وَعُرُوقِي وَمَقْعَدي وَمَقامي وَمَدْخَلي وَمَخْرَجي نُوراً وَأعْظِمْ لي نُوراً يا رَبِّ يَوْمَ أَلْقاك إنَّك عَلى كلِّ شَيء قَديرٌ».

و در اين روز تا مى تواند از خيرات و صدقات كوتاهى نكند.

9. آنكه كعبه را استقبال نموده و اين اذكار را بگويد:

«سُبْحانَ اللهِ» صد مرتبه

«اللهُ أكبَرُ» صد مرتبه

«ما شاءَ اللهُ لا قُوَّةَ إلَّا بِاللهِ» صد مرتبه

«أشْهَدُ أنْ لا الهَ الَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيك لَهُ لَهُ المُلْك وَلَهُ الحَمْدُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَيُمِيتُ وَيُحْيي وَهُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الخَيْرُ وَهُوَ عَلى كلَّ شَيء قَدِيرٌ» صد مرتبه.

پس، از اولِ سوره بقره ده آيه بخواند، پس سوره توحيد سه مرتبه و آية الكرسى را بخواند تا آخر پس اين آيات سوره اعراف را بخواند:

(إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَكَ اللّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ (54) اُدْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (55) وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ (5(6) .

پس سوره «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» و سوره «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ» را بخواند.

پس آنچه از نعم الهى بياد داشته باشد، يكايك ذكر نموده و حمد الهى نمايد و همچنين بر اهل و مال و ساير چيزهايى كه حضرت حق به او تفضل نموده، حمد

ص: 459

بنمايد و بگويد:

«اللَّهُمَّ لَك الحَمْدُ عَلى نَعْمائِك الَّتي لا تُحْصي بِعَدَد وَلا تُكافَأُ بِعَمَل».

و به آياتى از قرآن، كه در آنها ذكر حمد شده است، خدا را حمد نمايد و به آياتى كه در آنها ذكر تسبيح شده است خدا را تسبيح نمايد و به آياتى كه در آنها ذكر تكبير شده است خدا را تكبير نمايد و به آياتى كه در آنها ذكر تهليل شده است خدا را تهليل نمايد و بر محمد و آل محمد عليهم الصلاة و السلام زياد صلوات بفرستد و به هر اسمى از اسماء الله كه در قرآن موجود است خدا را بخواند و به آنچه از اسماء الهى كه در ياد دارد خدا را ذكر كند و به اسماء الهى كه در آخر سوره حشر موجود است خدا را بخواند و آنها عبارتند از:

«اللهُ عالِمُ الْغَيْبِ وَالشّهادَةِ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ الْمَلِك الْقُدّوسُ السَّلامُ المُؤْمِنُ المُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الجَبَّارُ المُتَكبِّرُ الخالِقُ الْبارئُ المُصَوِّرُ».

و اين دعا را بخواند:

«أَسْأَلُك يا اللهُ يا رَحْمنُ بِكلِّ اْسْم هُوَ لَك وَأسْأَلُك بِقُوَّتِك وَقُدْرَتِك وَعِزَّتِك وَبِجَميعِ ما أحاطَ بِهِ عِلْمُك وَبِجَمْعِك وَبِأرْكانِك كلِّها وَبِحَقِّ رَسُولِك صَلواتُ اللهِ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَبِاسْمِك الاَْكبَرِ الاَكبَرِ وَبِاسْمِك الْعَظِيمِ الَّذي مَنْ دَعاك بِهِ كانَ حَقّاً عَلَيْك أنْ لا تُخَّيِّبَهُ وَبِاسْمِك الاَْعْظَمِ الاَْعْظَمِ الَّذي مَنْ دَعاك بِهِ كانَ حَقّاً عَلَيْك أنْ لا تَرُدَّهُ وَأنْ تُعْطِيَهُ ما سَأَلَ أنْ تَغْفِرَ لِي جَميعَ ذُنُوبي في جَميع عِلْمِك فِيَّ».

و هر حاجت كه دارى بخواه و از حق سبحانه و تعالى طلب كن كه توفيق حج بيابى در سال آينده و هر سال. و هفتاد مرتبه بگو:

«أَسْأَلُك الجَنَّةَ» و هفتاد مرتبه

«أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّي وَأتُوبُ الَيْهِ».

پس بخوان اين دعا را:

«أَللَّهُمَّ فُكنِي مِنَ النَّارِ وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِك الحَلالِ الطَيِّبِ وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالْاِنْسِ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».

10. آنكه نزديك غروب آفتاب بگويد:

ص: 460

«أللَّهُمَّ انِّي أعُوذُ بِك مِنَ الفَقْرِ وَمِنْ تَشَتُّتِ الْاُمُورِ وَمِنْ شَرِّ ما يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهارِ أمْسي ظُلْمِي مُسْتَجِيراً بِعَفْوِك وَأمْسي خَوْفي مُسْتَجيراً بِأمانِك وَأمْسي ذُنُوبي مُسْتَجِيرَةً بِمَغْفِرَتِك وَأمْسي ذُلِّي مُسْتَجِيراً بِعِزِّك وَأمْسي وَجْهِي الْفانِيَ الْبالِي مُسْتَجيراً بِوَجْهِك الْباقي يا خَيْرَ مَنْ سُئِلَ وَيا أجوَدَ مَنْ أعْطي جَلِّلْنِي بِرَحْمَتِك وَأَلْبِسْني عافِيَتَك وَاصْرِفْ عَنِّي شَرَّ جَمِيعِ خَلْقِك».

و بدان كه ادعيه وارده در اين روز شريف بسيار است و هر قدر كه ميسور باشد خواندن دعا مناسب است و بسيار خوب است كه در اين روز دعاى حضرت سيد الشهداء عليه السلام و دعاى حضرت زين العابدين سلام الله عليه را كه در صحيفه كامله است خوانده شود و بعد از غروب آفتاب بگويد:

«أَللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ هذا المَوْقِفِ وَارْزُقْنِيهِ مِنْ قابِل أبَداً ما أبْقَيْتَني وَاقْلِبْنِيَ الْيَوْمَ مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُستَجاباً لِي مَرْحُوماً مَغْفُوراً لِي بأفْضَلِ ما يَنْقَلِبُ بِهِ الْيَوْمَ أحَدٌ مِنْ وَفْدِك وَحُجّاجِ بَيْتِك الحَرامِ وَاجْعَلْنِيَ الْيَوْمَ مِنْ أكرَمِ وَفْدِك عَلَيْك وَأعْطِني أفْضَلَ ما أعْطَيْتَ أحَداً مِنْهُمْ مِنَ الخَيْرِ وَالْبَرَكةِ وَالرَّحْمَةِ والرِّضْوانِ وَالمَغْفِرَةِ وَبارِك لِي فِيما أرْجِعُ الَيْهِ مِنْ أَهْل أَوْ مال أَوْ قَلِيل أَوْ كثير وَبارِك لَهُمْ فِيَّ».

و بسيار بگويد:

«أَللَّهُمَّ أعْتِقْنِي مِنَ النَّارِ».

ص: 461

ص: 462

فصل سوم: وقوف به مشعرالحرام

اشاره

[978] م - بعد از آنكه از وقوف به عرفات در مغرب شب دهم فراغت حاصل شد، بايد كوچ كند به مشعرالحرام كه محل معروفى است و حدود معينى دارد.

[979] م - احتياط واجب(1) آن است كه شب دهم را تا طلوع صبح در مشعرالحرام

ص: 463


1- . آية الله بهجت: احتياط اين است كه شب عيد را در مزدلفه بيتوته كند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: احتياط اين است كه شب عيد را در مزدلفه بيتوته كند، هرچند وجوب بيتوته ثابت نشده است. آية الله زنجانى: بيتوته شب دهم در مشعرالحرام، واجب نيست؛ لكن كسى كه شب دهم، وارد مشعر مى شود، بنا بر احتياط مؤكد مستحب بيتوته كند يعنى تا طلوع فجر در آنجا بماند قربة الى الله. آية الله سبحانى: پس از وقوف در عرفات واجب است زائر خانه خدا شب را در مشعر بماند تا زمان وقوف اختيارى بين الطلوعين را درك كند و نبايد شب يا قسمتى از آن را در بيرون از مشعر به سر ببرد و سپس براى وقوف ركنى به مشعر بيايد مگر در حال ضرورت ولى در هر صورت اگر عمداً هم نماند ولى وقوف اختيارى را درك كرد حج او صحيح است. آية الله سيستانى: واجب است پس از حركت از عرفات مقدارى از شب عيد را تا صبح در مشعرالحرام بماند و پس از آن تا طلوع آفتاب نيز بايد بماند گرچه كوچ كردن به طرف وادى محسر قبل از طلوع آفتاب به اندكى جايز است و جايز نيست از آن تجاوز كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: واجب است بيتوته در مشعر و احتياط آن است كه در مشعر ذكر خدا را ترك نكند هرچند مختصر و كم باشد.

به سر ببرد(1) و نيت كند اطاعت خدا را در اين به سر بردنِ شب.(2)

[980] م - چون صبح طلوع كرد نيت وقوف به مشعرالحرام كند تا طلوع آفتاب(3) و چون اين وقوف عبادت خداوند است بايد با نيت خالص از ريا و خودنمايى وقوف كند والاّ حج او در صورت ريا كردن با عمد و علم، باطل خواهد شد.(4)

[981] م - اقوى جواز كوچ كردن بلكه استحباب آن است كمى قبل از طلوع آفتاب، به نحوى كه قبل از طلوع آفتاب از وادى «محسّر» تجاوز نكند(5) و اگر تجاوز كرد گناهكار است ولى كفاره براو نيست و احتياط آن است كه وقتى حركت كند كه قبل از طلوع آفتاب وارد وادى محسّر نشود.

[982] م - واجب است از طلوع صبح تا كمى قبل از طلوع آفتاب(6) (به طورى كه درت.

ص: 464


1- . آية الله مكارم: و مقدارى ذكر خدا بگويد.
2- . آية الله سيستانى: معتبر در عبادات قصد تذلّل و كرنش در پيشگاه حق است.
3- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 982 مراجعه شود. آية الله سيستانى: وقوف اختيارى مشعر مقدارى از شب است و وقوف بين الطلوعين.
4- . آية الله مكارم: ترك عمدى وقوف در مشعر ما بين الطلوعين به تنهايى موجب بطلان حج نمى شود و هرگاه شب را به تنهايى در آنجا بماند، براى صحيح بودن حج او كافى است؛ ولى گناه كرده و يك گوسفند بايد كفاره بدهد.
5- . آية الله بهجت: اشهر و احوط وجوب ماندن است تا طلوع آفتاب، پس اگر عمداً پيش از طلوع آفتاب بيرون رود و از وادى محسّر تجاوز كند گناه كار است و بعضى يك گوسفند كفاره واجب دانسته اند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: ماندن تا طلوع آفتاب واجب است و در صورت كوچ قبل از طلوع آفتاب گناه كرده و كفاره ندارد. آية الله خامنه اى: ماندن در مشعر از سپيده دم تا طلوع آفتاب واجب است. آية الله زنجانى: اگر حاجى، شب عيد وارد مشعرالحرام شود، قبل از طلوع خورشيد، نبايد از آنجا كوچ كند. آية الله سبحانى: وقوف بين الطلوعين يك وقوف استيعابى است يعنى براى كسى كه عذر ندارد بايد تمام وقت بين الطلوعين را در مشعر باشد و قبل از طلوع آفتاب از وادى محسَّر عبور نكند. آية الله مكارم: ماندن تا طلوع آفتاب در سرزمين مشعر واجب است و اگر قبل از آن عمداً كوچ كند حج او باطل نيست ولى گناه كرده و يك گوسفند بايد كفاره بدهد.
6- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط ماندن تا طلوع آفتاب روز عيد واجب است. آيات عظام تبريزى، خامنه اى، خويى، مكارم: وقوف در مزدلفه واجب است از طلوع فجر تا طلوع آفتاب روز عيد قربان. آية الله زنجانى: مقدار واجب وقوف اختيارى مشعر، مسمّاى وقوف بين الطلوعين است و مقدار ركن، وقوف مسماى وقوف بين غروب (رحمه الله زوال حمره مشرقيه) روز نهم تا طلوع خورشيد روز عيد است، پس كسى كه بدون عذر، تمام اين مقدار را ترك كند حجش باطل مى شود و اگر مقدارى از شب عيد را در مشعر، وقوف نموده ركن وقوف را درك كرده پس چنانچه هيچ مقدار از وقوف بين الطلوعين را درك نكند حجش باطل نمى شود - هرچند از روى علم و عمد باشد -. دومين واجب مشعر، «گفتن ذكر خداوند متعال» است و ذكر قلبى، كافى نيست، بلكه بايد آن را به زبان آورد و لازم نيست كه ذكر را به عنوان ذكر مشعرالحرام بگويد و به هر صورت (نماز، دعا، تهليل، تسبيح و...) خداوند را به زبان ياد كند كافى است و در هر حال ترك آن وقوف را باطل نمى كند. آية الله سبحانى: نبايد قبل از طلوع از مشعر بيرون رود ولى اگر چنين كرد معصيت كرده لكن حج او صحيح است و كفاره هم ندارد. آية الله سيستانى: بلكه واجب قسمتى از شب است تا كمى قبل از طلوع آفتاب و ركن، وقوف فى الجمله از آن است، پس اگر مقدارى از شب را درك كند و قبل از طلوع فجر با علم و عمد كوچ كند حجش صحيح است ولى گوسفندى را بايد كفاره بدهد و اگر جاهل باشد كفاره ندارد و اگر فقط بخشى از بين الطلوعين بماند و كوچ كند - هرچند عمداً - باز هم حجش صحيح است و كفاره ندارد گرچه گناه كرده است.

مسئله پيش گفته شد) در مشعر بمانند، لكن تمام آن ركن نيست بلكه ركن وقوف كمى از بين الطلوعين است(1) اگرچه به قدر يك دقيقه باشد، پس اگر كسى وقوف بين الطلوعين را يكسره ترك كند به تفصيلى كه مى آيد(2) حج او باطل خواهد شد.

[983] م - جايز است براى كسانى كه عذرى دارند(3)، قدرى كه شب در مشعر توقفد.

ص: 465


1- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به مقدارى كه عرفاً بگويند در آنجا توقّف كرده است.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 984 خواهد آمد.
3- . آية الله بهجت: كسى كه شب را در مشعر به روز آورده، به قصد وقوف با قصد قربت، بنا بر احتياط متقدّم (979) و دشوار باشد بر او ماندن بعد از طلوع فجر، جايز است كه قبل از طلوع فجر از آنجا بيرون رود به سوى منا؛ مثل زن ها و مردهاى پير و بيماران و كسانى كه كار ضرورى دارند. آية الله خامنه اى: زنان، ناتوانان، كودكان و سالمندانى كه عذرى همچون ترس از ازدحام يا بيمارى دارند، و نيز كسانى كه آنان را مراقبت و همراهى مى كنند، مانند پرستار و خدمتكار، مى توانند در شب عيد قربان و پس از اندكى وقوف در مشعر، به منا كوچ كنند. آية الله زنجانى: چند دسته اند كه مى توانند مقدارى از شب عيد را در مشعر، وقوف كرده به منا كوچ كنند - ولو قبل از نيمه شب - مانند: 1 و 2. بانوان و كودكان، هرچند وقوف بين الطلوعين براى آنها مشقت نداشته باشد؛ 3. افراد ناتوان - مانند كهنسالان - در صورتى كه وقوف بين الطلوعين برايشان مشقت (هرچند شديد نباشد) داشته باشد؛ 4. كسانى كه وقوف بين الطلوعين برايشان موجب حرج است؛ 5. كسانى كه مى ترسند اگر بين الطلوعين وقوف كنند مواجه با مشكلى شوند كه دفع آن واجب است مثلاً با ضررى اساسى يا خطرى جدى روبه رو شوند؛ 6. كسى كه اگر وقوف كند برايش مشكلى - مانند مراجعت كاروان - پيش مى آيد كه نتواند اعمال مكه را شخصاً به جا آورد؛ 7. كسانى كه لازم است گروه هاى پيشين را همراهى كنند؛ 8. مأموران تداركات كه بايد براى تأمين احتياجات حجاج، زودتر به منا بروند.

كردند كوچ كنند به منا؛ مثل زن ها و بچه ها و بيماران و پيرمردان و اشخاص ضعيف و اشخاصى كه براى پرستارى يا راهنمايى آنها لازم است همراه باشند(1) و احتياط واجب آن است كه پيش از نصف شب حركت نكنند،(2) بنابراين براى اين اشخاص وقوف بيند.

ص: 466


1- . آيات عظام بهجت، زنجانى، صافى، گلپايگانى، فاضل: لازم است همراهان معذورين و كسانى كه عذر آنها برطرف شد. در صورت امكان براى درك وقوف اختيارى به مشعر برگردند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: كسانى كه ناچارند همراه معذورين باشند، اگر بتوانند ولو يك لحظه قبل از طلوع آفتاب به مشعر برگردند بايد برگردند و در فرض عجز، اگر بتوانند قبل از ظهر روز عيد به آنجا برگردند بايد برگردند. آية الله سبحانى: چنانچه معذورين مستقر شوند و نيازى به اينها ندارند بايد برگردند اما كسانى كه حج آنها نيابى است چنانچه با معذورين به منا رفتند براى درك وقوف اختيارى به مشعر برگردند. آية الله سيستانى: اگر معذورين نيازى به اينها ندارند، بايد برگردند. آية الله مكارم: در صورت امكان، بنا بر احتياط بايد برگردند.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى، فاضل: همين كه مقدارى از شب را در مشعر ماندند، مى توانند تا قبل از طلوع فجر از آنجا بروند. آية الله خامنه اى: مى توانند در شب عيد قربان و پس از اندكى وقوف در مشعر به منا كوچ كنند. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: اين احتياط مستحب است. آية الله سبحانى: واجب است معذورين و زنان و كودكان و... كه وقوف اضطرارى ليلى مشعر را انجام مى دهند و كسانى كه همراه آنان هستند اگر قبل از نيمه شب وارد مشعر شوند آن گاه كه شب از نيمه گذشت از حد مشعر خارج شوند و جمره عقبه را نيز بعد از نيمه شب رمى كنند لكن چنانچه پليس يا مأمورين دولتى عربستان مانع از توقف ماشين معذورين در مشعر شدند و زودتر از نيمه شب از مشعر گذشتند اين وقوف اضطرارى كفايت مى كند ولكن رمى جمره عقبه بايد پس از نيمه شب باشد و زودتر رمى نكنند. آية الله سيستانى: جايز است به توقّف قسمتى از شب عيد در آنجا و حركت كردن قبل از طلوع فجر به طرف منا اكتفا كنند.

الطلوعين لازم نيست و احتياط مستحب آن است كه اگر توقف مشكل نباشد تخلف نكنند.

[984] م - كسى كه شب يا بعض آن را در مشعر بوده است اگر قبل از طلوع صبح عمداً و بدون عذر از مشعر بيرون رود و تا طلوع آفتاب برنگردد، در صورتى كه وقوف عرفه از او فوت نشده است، بنا بر مشهور حج او صحيح است، و بايد يك گوسفند كفاره بدهد، لكن احتياط بر خلاف آن است(1)؛ يعنى بعد از اتمام حج لازم است در سال ديگر حجش را اعاده كند و اين احتياط ترك نشود.

[985] م - كسى كه درك نكند وقوف بين الطلوعين را يا وقوف شب را، در صورتى كه صاحب عذر باشد، اگر مقدارى از طلوع آفتاب تا ظهر در مشعر توقف كند اگرچهد.

ص: 467


1- . آية الله بهجت: اگر بدون عذر بيرون رود پيش از طلوع فجر، به شرطى كه علاوه بر بيتوته مشعر، وقوف عرفه از او فوت نشده باشد، حج او صحيح است ولكن بر او يك گوسفند كفاره لازم است و اين قول مشهور و قوى است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: حجش باطل است و تبديل به عمره مفرده مى شود، بلى اگر جاهل به حكم بوده و پس از علم ممكن نباشد ولو تا قبل از ظهر روز عيد به مشعر برگردد حجش صحيح است و مى بايست يك گوسفند قربانى كند. آية الله خامنه اى: اگر از روى اختيار به اندازه مصداق وقوف نيز توقف نكند حجش باطل است. آية الله زنجانى: حج او صحيح است، ولى چنانچه قبل از نيمه شب، كوچ كند، بايد يك شتر قربانى كند و اگر بين آن و طلوع فجر برود يك گوسفند كفاره دارد و چنانچه بعد از طلوع فجر كوچ كند يا جاهل يا ناسى باشد و يا قبل از طلوع آفتاب برگردد كفاره ندارد. آية الله سبحانى: اگر نگويم اقوى بطلان حج است احتياطاًً اين حج را مبرء ذمه نداند و اعمال حج را به پايان برده و يك گوسفند كفاره بدهد و به احتياط واجب سال بعد حج را اعاده كند. آية الله سيستانى: بنا بر اظهر حجش صحيح مى باشد و بايد در صورتى كه با آگاهى از حكم شرعى اين كار را كرده باشد يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اين احتياط لازم نيست. آية الله فاضل: بنا بر اقوى. آية الله مكارم: كسى كه شب را در مشعر مانده و بين الطلوعين را عمداً ترك كرده، حج او صحيح است هرچند گناه كرده و يك گوسفند كفاره دارد.

كم باشد حج او صحيح است.(1)

[986] م - از آنچه گذشت معلوم شد كه براى وقوف به مشعر سه وقت است:

اول - شب عيد براى كسانى كه عذرى دارند.

دوم - بين طلوع صبح و طلوع آفتاب.(2)

سوم - از طلوع آفتاب تا ظهر روز دهم، كه اضطرارى مشعر است؛ چنان كه قسم اول نيز اضطرارى است.(3)

[987] م - چون معلوم شد كه وقوف به عرفات و مشعر اختيارى و اضطرارى دارند و از براى وقوف به مشعر دو قسم اضطرارى است، پس به ملاحظه ادراك هر دو موقف يا يكى از آنها در وقت اختيارى يا اضطرارى، مفرداً و مركباً، و به ملاحظه ترك عمدى يا جهلى يا نسيانى، اقسام زيادى دارد كه در اينجا آنچه مورد ابتلا ممكن است بشود، ذكر مى شود:(4)د.

ص: 468


1- . آية الله زنجانى: مشروط بر اينكه وقوف اختيارى عرفه يا اضطرارى آن در صورت عذر را درك كرده باشد. آيات عظام سبحانى، سيستانى، صافى، گلپايگانى، مكارم: حج او صحيح نيست مگر اينكه وقوف اختيارى يا لااقل اضطرارى عرفات را نيز درك كرده باشد كه حج او صحيح است. آية الله فاضل: اگر وقوف در عرفات را درك كرده باشد.
2- . آية الله سيستانى: قسمتى از شب تا طلوع آفتاب. آية الله فاضل: براى افراد عادى؛ يعنى افرادى كه عذرى براى ترك وقوفين ندارند.
3- . آية الله سيستانى: و گذشت كه قسم اول اختيارى است.
4- . آية الله زنجانى: حج در موارد ذيل، فاسد مى شود و بايد به دستورى كه در ذيل اين مسئله آمده عمل شود: 1. ترك هر دو وقوف، مطلقاً؛ 2. ترك وقوف اختيارى عرفه، بدون عذر؛ 3. ترك هر دو وقوف ليلى و اختيارى مشعر، بدون عذر؛ 4. فقط اضطرارى نهارى مشعر را درك كند، مطلقاً؛ 5 و 6. فقط اختيارى يا اضطرارى عرفه را درك كند، مطلقاً. البته دو مورد اخير در يك صورت حجشان صحيح است و آن اينكه شبانه از مشعر عبور كرده و در آنجا ذكر خداوند گفته باشند و چون مسئله را نمى دانسته اند قصد وقوف نكرده اند و وقتى متوجه شده اند كه به وقوف نهارى هم نمى رسند. در غير اين چند صورت، ترك وقوف، حج را فاسد نمى كند و از اينجا حكم تمام صور دوازده گانه روشن مى شود. آية الله سيستانى: در بيان صور هشتگانه وقوفين، تفاوت هايى با متن وجود دارد.

اول - آنكه مكلف درك هر دو موقف كند در وقت اختيارى؛ يعنى از ظهر روز عرفه، عرفات را و بين الطلوعين صبح دهم، مشعر را درك كند. پس اشكالى در صحت حج او نيست.

دوم - آنكه هيچ يك از دو موقف را درك نكند، نه اختيارى آنها را و نه اضطرارى را، پس اشكالى نيست در بطلان حج او و بايد به همان احرام حج عمره مفرده(1) كه عبارت است از طواف و نماز آن و سعى و تقصير و طواف نساء و نماز آن، به جا آورد و از احرام محلّ شود و اگر گوسفند همراه داشته باشد احتياطاً ذبح كند(2) و بايد سال ديگر حج به جا آورد، اگر شرايط استطاعت را دارا باشد(3)، در صورتى كه درك نكردن موقف به واسطه عذر باشد.د.

ص: 469


1- . آية الله بهجت: با نيت عدول به عمره مفرده على الأحوط، و وجوب ذبح گوسفند كه همراه داشته باشد محتاج به تأمّل است، بلى موافق احتياط و مروى در خبر داود رقى و صحيح ضُريس به نقل فقيه است و در سال آينده حج مى كند اگر شرايط مقرّره وجوب حج درباره او متحقق بشود. آية الله سبحانى: بايد عدول به عمره مفرده بكند و اعمال عمره مفرده را به جا آورد و در صورتى كه شرايط استطاعت را داشته، حج بر او مستقر شده باشد سال ديگر به حج برود و از آنجا كه در اين موارد عدول خود به خود صورت نمى گيرد به احتياط واجب براى عدول به عمره مفرده نيز نيت كند. آية الله فاضل: و بهتر است قصد عدول به عمره مفرده بنمايد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: متعرض اين فرع نشده اند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: گوسفند را قربانى كند.
3- . آية الله خويى، آية الله سيستانى: واجب است در صورتى كه استطاعتش تا سال بعد باقى بماند و يا حج از سال هاى پيش بر ذمه اش مستقر شده باشد، سال بعد به حج برود. آية الله زنجانى: حج سال بعد در دو صورت واجب مى شود: 1. حج او حج واجب باشد، حجة الاسلام، نذر يا غيره؛ 2. حج او مستحب باشد و هنگام احرام، با خداوند، شرط تحلل نكرده باشد. و در وجوب حج سال بعد به جهت ترك وقوف، فرقى بين صورت عذر و عدم عذر نيست. آية الله سبحانى: در صورت ترك عمدى يا جهل از روى تقصير حج خود را به عمره مفرده عدول و در مشعر و غير مشعر در سال بعد اعاده مى كند ولى در صورت ترك غير عمدى و يا از روى جهل قصورى و يا نسيان حج تبديل به عمره مفرده (عدول) و در مستقر در سال بعد اعاده مى كند و در غير مستقر در صورت بقاء استطاعت حج را اعاده نمايد.

[988] م - اگر درك نكردن دو موقف كه ذكر شد، از روى تقصير بوده حج بر او مستقر مى شود و بايد سال ديگر چه شرايط باشد يا نباشد به حج برود.(1)

[989] م - احتياط مستحب(2) آن است كه اين شخص كه حج او باطل شد و بايد عمره به جا آورد نيت عدول به عمره مفرده بكند.

سوم - آنكه درك كند اختيارى عرفه را با اضطرارى مشعر در روز؛ يعنى اضطرارى نهارى مشعر را، پس اگر اختيارى مشعر را عمداً ترك كرده باشد حج او باطل است(3) والاّ صحيح است.

چهارم - آنكه درك كرده باشد اختيارى مشعر را با اضطرارى عرفه، پس اگر اختيارى عرفه را عمداً ترك كرده، حج او باطل است والاّ صحيح است.

پنجم - آنكه درك كرده باشد اختيارى عرفه را با اضطرارى شب مشعر؛ يعنى قبل از طلوع صبح، پس اگر اختيارى مشعر را با عذر ترك كرده است، چنانچه گفته شد، حج او صحيح است والاّ باطل است بنا بر احتياط واجب.(4)

ششم - آنكه درك كرده باشد اضطرارى ليلى مشعر و اضطرارى عرفه را، پس اگر صاحب عذر(5) باشد و اختيارى عرفه را عمداً ترك نكرده باشد ظاهراً حج او صحيح است و غير صاحب عذر اگر اختيارى يكى را عمداً ترك كرده باشد حجش باطل است بنا بر اقوى در يكى و بنا بر احتياط در ديگرى كه اختيارى مشعر باشد(6)، و اگر به غيرت.

ص: 470


1- . آية الله زنجانى، آية الله سبحانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود.
2- . آيات عظام بهجت، سبحانى، مكارم: بنا بر احتياط واجب.
3- . آية الله سيستانى: چون اختيارى مشعر بخشى از شب است تا طلوع آفتاب، اگر بين الطلوعين را عمداً هم ترك كند حجش صحيح است ولى در صورت علم يك گوسفند كفاره واجب است.
4- . نظر آيات عظام در اين فرض در مسئله 984 گذشت.
5- . آية الله سيستانى: منظور از صاحب عذر كسى است كه از ماندن شب در مشعر معذور است؛ مانند زنان و بيماران و همراهان آنها.
6- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: لكن اگر ترك اختيارى مشعر به اين صورت باشد كه شب وقوف در مزدلفه كرده و از روى جهل به مسئله قبل از فجر از آنجا كوچ كرد و تا ظهر روز عيد هم نتوانست به مشعر برگردد حج او صحيح است و بايد يك گوسفند كفاره دهد. آية الله سبحانى: كسى كه وقوف به عرفات را درك كرده است، لكن شب يا قسمتى از آن را در مشعرالحرام وقوف كرد ولى قبل از طلوع فجر عمدا و بدون عذر از مشعر بيرون رفت و تا طلوع آفتاب ولو به قدر مسماى وقوف ركنى برنگشت بايد يك كفاره (گوسفند) بدهد و به احتياط واجب سال بعد حج را اعاده كند. آية الله سيستانى: اختيارى مشعر از شب است تا طلوع آفتاب و حج او در اين صورت صحيح است، همچنان كه گذشت و اگر در ترك آن جاهل مقصر باشد، حجش باطل است و اگر از روى فراموشى يا جهل قصورى يا هر عذر ديگر، اختيارى را ترك كند و اضطرارى را انجام دهد حجش صحيح است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر عمداً اختيارى عرفه را ترك كرده باشد حجش باطل است ولكن نسبت به ترك اختيارى مشعر، اگر بدون عذر پيش از اذان صبح از مشعر بيرون برود حجش صحيح است به شرط آنكه وقوف به عرفات را انجام داده باشد و شب در مشعر به قصد وقوف مانده باشد ولكن بر آن يك گوسفند كفاره واجب است. آية الله فاضل: اگر اختيارى عرفه باشد حج باطل است و اگر اختيارى مشعر باشد، بنا بر اقوى حج باطل است. آية الله مكارم: اگر اختيارى مشعر را عمداً ترك كرده باشد حج او صحيح است و يك گوسفند كفاره دارد و اگر از روى جهل وقوف عرفه را ترك كرده باشد، حج او بنا بر احتياط واجب باطل است.

عمد باشد احتياط واجب در بطلان است.

هفتم - آنكه درك كرده باشد اضطرارى عرفه و اضطرارى يومى مشعر را، پس اگر ترك يكى از دو اختيارى را عمداً كرده باشد حج او باطل والاّ صحت بعيد نيست، گرچه احتياط اعاده است در سال بعد،(1) با حاصل بودن شرايط وجوب.

هشتم - آنكه درك كند اختيارى عرفه را فقط، احتياط واجب در اين صورت اتمام و اعاده است(2) اگر اختيارى مشعر را عمداً ترك نكرده باشد والاّ حج او باطل است.د.

ص: 471


1- . آية الله سبحانى: متعرض اين احتياط نشده اند.
2- . آية الله بهجت: آنكه فقط وقوف اختيارى عرفات را درك نمايد كه اظهر در اين صورت صحت حج است مگر آنكه اختيارى مشعر را عمداً ترك كرده باشد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اظهر در اين صورت اين است كه حج او باطل و به عمره مفرده منقلب مى شود مگر ترك اختيارى مشعر به اين صورت باشد كه شب وقوف در مزدلفه كرده و از روى جهل به مسئله قبل از فجر از آنجا كوچ كرد و تا ظهر عيد هم نتوانست به مشعر برگردد كه در اين صورت حج او صحيح و بايد يك گوسفند كفاره دهد. آية الله سبحانى: اگر اختيارى مشعر را عمداً و يا به خاطر جهل تقصيرى ترك كرده حج او باطل و احرام تبديل به عمره مفرده مى شود و حج را در مستقر و غير مستقر سال بعد بياورد ولى اگر همين شخص هنگام عبور از مشعر به منا ذكر خدا را گفته است و ترك اختيارى مشعر غير عمدى و يا از روى جهل قصورى و يا نسيان باشد، حج او صحيح است و گرنه باطل است حتى اگر ترك وقوف مشعر غير عمد باشد. آية الله سيستانى: حج او باطل است و به عمره مفرده منقلب مى شود، به جز يك صورت و آن اينكه هنگام عبور از عرفات به منا در مشعر در وقت اختيارى (از شب تا طلوع آفتاب) گذشته باشد و ذكر خدا گفته باشد كه در اين صورت حجش صحيح است هرچند قصد وقوف نكرده باشد از روى جهل به مسئله. آية الله صافى: احتياط در آن ترك نشود به اينكه اعمال را به قصد ما فى الذمه از عمره و حج به جا آورد و در سال بعد نيز در صورتى كه حج بر او مستقر بوده يا استطاعتش باقى باشد حج به جا آورد. آية الله گلپايگانى: اقوى و اشهر صحيح بودن حج است. آية الله مكارم: حج او صحيح است و احتياج به اعاده ندارد.

نهم - آنكه درك كند اضطرارى عرفه را فقط، در اين صورت حج او باطل است.(1)

دهم - آنكه درك كند اختيارى مشعر را، در اين صورت حج او صحيح است اگر وقوف عرفه را عمداً ترك نكرده باشد والاّ حج او باطل است.

يازدهم - آنكه درك كند اضطرارى روز مشعر را فقط، در اين صورت حج او باطل است.(2)

دوازدهم - آنكه درك كند اضطرارى ليلى مشعر را فقط، در اين صورت اگر وقوفت.

ص: 472


1- . آيات عظام سبحانى، سيستانى، مكارم: و بايد عمره مفرده به جا آورد تا از احرام خارج شود.
2- . آية الله بهجت: مورد تأمّل است هر دو اضطرارى مشعر كه اين صورت و صورت بعدى است. آيات عظام تبريزى، خويى، صافى: آنكه فقط وقوف اضطرارى مزدلفه را درك كند، كه در اين صورت بعيد نيست حجش صحيح باشد. ولى احتياط اين است باقى اعمال را به قصد فراغ ذمه از آنچه به او تعلق گرفته چه عمره مفرده و چه حج به جا آورد و در سال بعد حج را اعاده نمايد. آية الله سبحانى: در صورت ترك عمدى و يا از روى جهل تقصيرى حج باطل و به عمره مفرده عدول مى كند و حج را در مشعر و غير مشعر در سال بعد اعاده مى كند لكن اگر ترك غير عمدى و يا از روى جهل قصورى و يا نسيان باشد به احتياط واجب حج او باطل و آن را بدل به عمره مفرده كرده و در مشعر و در سال بعد و در غير مستقر در صورت بقاء استطاعت حج را اعاده مى كند. آية الله سيستانى: حج او باطل است و بدل به عمره مفرده مى شود. آية الله فاضل: اگر اختيارى عرفه را عمداً ترك نكرده باشد، ظاهراً حج او صحيح است.

عرفات را عمداً ترك نكرده باشد و از صاحبان عذر باشد، ظاهراً حج او صحيح است(1) والاّ باطل است.

استفتائات وقوف به مشعرالحرام

[990] س - عده اى در شب دهم ذى حجه عازم مَشعَر بودند، از افرادى كه آنجا بودند سؤال نمودند مشعر كجا است؟ جواب دادند اينجا است، اطمينان پيدا كردند كه مشعر است، نيت بيتوته و قصد وقوف كردند، بعد كه وقت اضطرارى مشعر هم گذشته بود، معلوم شد مشعر نبوده، آيا نسبت به باقى اعمال حج و سال آينده وظيفه چيست؟

ج - احتياطاً اين حج را اتمام كنند و بعد از آن، اعمال عمره مفرده انجام دهند و در صورت استقرار حج يا بقاى استطاعت، سال بعد حج را اعاده كنند.(2)

[991] س - اگر به گفته مديرگروه كه مى گويد درك وقوف اختيارى مشعر براى او مشكل است و نمى تواند آن را درك نمايد، اعتماد كند و وقوف اختيارى را ترك نمايد آيا اشكالى ندارد؟

ص: 473


1- . آية الله سبحانى: حج او صحيح است. آية الله سيستانى: بلكه هرچند از صاحبان عذر نباشد. آية الله صافى: در اين صورت اگرچه صحت حجش بعيد نيست ولى احتياط ترك نشود به انجام اعمال به قصد ما فى الذمّه از عمره و حج و به جا آوردن حج در سال آينده در صورت استقرار حج بر او و بقاء استطاعت و در اين جهت فرقى بين اضطرارى ليلى و نهارى مشعر نيست. آية الله فاضل: در اين صورت اگر وقوف به عرفات را عمداً ترك كرده باشد، حج او باطل است والاّ بنا بر احتياط حج باطل است، اگرچه از ذوى الأعذار نباشد. آية الله گلپايگانى: در اين صورت بعيد نيست حجش صحيح باشد، اگرچه احوط اعاده است. آية الله مكارم: خالى از اشكال نيست.
2- . نظر آيات عظام در فرض هشتم، صور وقوفين، در مسئله 987 گذشت. آية الله زنجانى: به صورت پنجم و ششم ذيل مسئله 987 مراجعه شود. آية الله سبحانى: احتياط اين است كه بقيه اعمال را به قصد ما فى الذمه از عمره و حج به جا آورند و سال بعد حج را اعاده كنند.

ج - اگر براى خود شخص عذر حاصل شده، كفايت مى كند.(1)

[992] س - خدمه اى كه با زن ها، قبل از طلوع فجر، به منا مى روند ولى خود را قبل از طلوع آفتاب به مشعر مى رسانند و وقوف ركنى مشعر را درك مى كنند، آيا نيابت آنان صحيح است يا نه؟

ج - اگر از ذوى الأعذار نبوده اند(2) كه نيابت آنها صحيح است در فرض مرقوم حجشان نيابتاً صحيح است. هرچند مرتكب حرام شده اند.(3)

[993] س - كسى كه نمى دانسته وقوف اختيارى مشعر، بين طلوعين است(4)، پس از آن وقوف اضطرارى را درك كرده، وظيفه او چيست؟

ج - اگر جهل او قصورى و عذرى باشد، نه تقصيرى و ترك وقوف اختيارى از روى عذر شده باشد، مانع ندارد.(5)

[994] س - شخصى وقوف عرفات و مقدارى از وقوفِ لَيلى مشعر را درك كرده و عمداً قبل از طلوع فجر رفته است به منا، براى بردن اثاث و كار ديگرى، و قصد داشته است كه مجدداً به مشعر برگردد ولى در منا خوابش برده، وظيفه چنين حاجى اى چيست؟

ج - با فرض اينكه ترك اختيارى مشعر عمدى نبوده، در فرض مرقوم، اضطرارى كافى است،(6) ولى اگر شب نيت وقوف نداشته، بايد اضطرارى روز را درك كند، ولىت.

ص: 474


1- . آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: اگر مقدارى از شب مانده باشد، حجش صحيح است و چيزى بر او نيست.
2- . آية الله بهجت: و عذر طارى است.
3- . به شرط هفتم نايب مراجعه شود. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: نيابت آنها به هر حال صحيح است. آية الله مكارم: اگر لازم بوده است با زن ها به منا بروند گناهى نكرده اند. آية الله نورى: با فرض ترك عمدى، نيابت محل اشكال است.
4- . آية الله سيستانى: وقوف اختيارى مشعر از شب است تا طلوع آفتاب.
5- . به ذيل مسئله 984 مراجعه شود.
6- . آية الله بهجت: چون عذر طارى است نيابت صحيح است. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط، وقوف اضطرارى روز را درك كند و در فرض مذكور كه عذر طارى است حج او مجزى از منوب عنه است. آية الله خويى: بايد وقوف اضطرارى روز را در فرض تمكن درك كند و حكم نايب معذور به عذر طارى قبلاً گذشت. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: حجش صحيح است و نيابتش مجزى است. آية الله سبحانى: چنانچه در شب نيت بيتوته و يا وقوف داشته، كافى است و اگر نايب مى باشد از منوب عنه كفايت مى كند ولى اگر شب بدون نيت بيتوته و يا وقوف اضطرارى از مشعر گذشته و به منا رفته است بايد اضطرارى نهارى را درك كند در اين صورت حج او صحيح و اگر نايب است از منوب عنه كفايت مى كند. آية الله فاضل: و براى نيابت هم كافى است. آية الله مكارم: حج او صحيح است و اگر مى تواند اضطرارى روز مشعر را به جا آورد احتياط آن است كه به جا آورد و اگر نايب است نيابتش نيز صحيح است. نظر آيات عظام در ذيل مسئله 984 گذشت.

اگرنايب است كافى نيست.

مستحبات وقوف به مشعرالحرام

* مستحبات وقوف به مشعرالحرام(1)

[995] م - بدان كه مستحب است با تن و دلى آرام از عرفات به سوى مشعرالحرام متوجه شده و استغفار نمايد و همين كه از طرف دست راست به تلّ سرخ رسيد بگويد:

«اللَّهُمَّ ارْحَمْ(2) تَوَقُّفِي وَزِدْهُ في عَمَلي وَسَلِّمْ لِي دِيني وَتَقَبَّلْ مَناسِكي».

و در راه رفتن ميانه روى نمايد و كسى را آزار ندهد و مستحب است نماز شام و خفتن را تا مزدلفه به تأخير اندازد اگرچه ثلث شب نيز بگذرد و ميان هر دو نماز به يك اذان و دو اقامه جمع كند و نوافل مغرب را بعد از نماز عشا به جا آورد و در صورتى كه از رسيدن به مزدلفه پيش از نصف شب مانعى رسيد، بايد نماز مغرب و عشا را به تأخير نيندازد و در ميان راه بخواند و مستحب است كه در وسط وادى، از طرف راست راه نزول نمايد و اگر حاجى صروره باشد مستحب است كه در مشعرالحرام قدم بگذارد(3) و مستحب است كه آن شب را به هر مقدار كه ميسور باشد به عبادت و

ص: 475


1- . آية الله مكارم: اين مستحبات را به قصد رجا به جا بياورند.
2- . آية الله بهجت، آية الله نورى: اللهمّ ارحم موقفى و زد فى عملى.
3- . آية الله زنجانى: مشعرالحرام در اين روايات نام كوهى است كه در سرزمين مزدلفه بوده است. آية الله مكارم: اين حكم در روايات متعددى آمده است و احتمالاً منظور از آن با پاى برهنه قدم گذاشتن در سرزمين مشعر است.

اطاعت الهى به سر برد و اين دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ هذِهِ جُمَعُ، اللَّهُمَّ انِّي أَسْأَلُك أنْ تَجْمَعَ لِي فِيها جَوامِعَ الخَيْرِ، اللَّهُمَّ لا تُؤْيِسْني مِنَ الخَيْرِ الَّذي سَأَلْتُك أنْ تَجْمَعَهُ لِي في قَلْبي وَأطْلُبُ الَيْك أنْ تُعَرِّفَني ما عَرَّفْتَ أوْلِياءَك في مَنْزِلِي هذا وَأنْ تَقِيَني جَوامِعَ الشَّرِّ».

و مستحب است بعد از نماز صبح با طهارت حمد و ثناى الهى را به جا آورد و به هر مقدارى كه ميسور باشد از نعم و تفضلات حضرت حق ذكر كند و بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد آن گاه دعا نمايد و اين دعا را نيز بخواند:

«أللَّهُمَّ رَبَّ المَشْعَرِ الحَرام فُك رَقَبَتي مِنَ النَّارِ وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِك الحَلالِ وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنَّ وَالْاِنْس، أَللَّهُمَّ أَنْتَ خَيْرُ مَطْلُوب الَيْهِ وَخَيْرُ مَدْعُوٍّ وَخَيْرُ مَسْؤُول وَلِكلِّ وافِد جائِزَةٌ فَاجْعَلْ جائِزَتي في مَوْطِني هذا أنْ تُقِيلَني عَثْرَتي وَتَقْبَلَ مَعْذِرَتي وَأنْ تُجاوِزَ عَنْ خَطِيئَتي ثُمَّ اجْعَلِ التَّقْوي مِنَ الدُّنيا زادِي».

و مستحب است سنگ ريزه هايى را كه در منا رمى خواهد نمود، از مزدلفه بردارد و مجموع آنها هفتاد دانه است(1) و مستحب است وقتى كه از مزدلفه به سوى منا رفته و به وادى محسِّر رسيد، به مقدار صد قدم مانند شتر تند رود و اگر سواره است سوارى خود را حركت دهد و بگويد:

«أَللَّهُمَّ سَلِّمْ لي عَهْدي وَاقْبَلْ تَوْبَتي وَأجِبْ دَعْوَتي وَاخْلُفْني فِيمَنْ تَرَكتُ بَعْدي».د.

ص: 476


1- . آية الله مكارم: ولى از آنجا كه در شلوغى جمعيت غالباً بعضى از سنگ ها اصابت نمى كند بهتر است بيشتر جمع آورى كند.

فصل چهارم: واجبات منا

رمى جمره عقبه

يعنى ريگ انداختن به جمره، كه نام محلى است در منا.

[996] م - شرط است در سنگى كه مى خواهد بيندازد به آن، «حصى» يعنى ريگ گفته شود،(1) پس اگر آنقدر ريز باشد كه ريگ به آن گفته نشود مثل «شن» كافى نيست و اگر خيلى بزرگ باشد نيز كافى نيست، چنانچه به غير ريگ مثل كلوخ و خزف و اقسام جواهرات نيز جايز نيست و اما اقسام سنگ ها حتى سنگ مرمر مانع ندارد.

[997] م - شرط است كه سنگ ها از حرم باشد(2) و سنگ خارج حرم كافى نيست و در حرم از هر موضعى كه مباح باشد(3) مى تواند بردارد مگر مسجدالحرام و مسجد خِيف

ص: 477


1- . آية الله بهجت: بايد صدق اسم سنگ و سنگ ريزه بر آنها بكند. آية الله سبحانى: مثلاً به اندازه هسته خرما يا فندق باشد. آية الله سيستانى: و مستحب است ريگ ها رنگين و نقطه دار و سست و به اندازه سر انگشت باشند.
2- . آية الله زنجانى: رمى با سنگ هايى كه در اصل خلقت، در حرم آفريده نشده اند، بلكه از بيرون آورده شده و مدتى در حرم باشند و از حرم برداشته شوند صحيح است.
3- . آية الله زنجانى: بايد استفاده از سنگ ها مباح باشد و اگر مباح نباشد بنا بر احتياط نبايد به آن اكتفا كند و در صورت عدم عذر معصيت كرده است؛ مانند رمى با سنگ هايى كه متعلق به مسجدالحرام و مسجد خيف يا ساير مساجد است. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب نسبت به حكم وضعى.

بلكه ساير مساجد بنا بر احوط(1) و مستحب است از مشعر بردارد.

[998] م - شرط است كه سنگ ها بكر باشند؛(2) يعنى آنها را خودش يا كس ديگرى به وجه صحيح نينداخته باشد، اگرچه در سال هاى قبل.

[999] م - شرط است كه مباح باشد، پس با سنگ غصبى يا آنچه كه ديگرى براى خودش حيازت كرده كافى نيست.(3)

[1000] م - وقت انداختن سنگ از طلوع آفتاب روز عيد است تا غروب آن و اگر فراموش كرد(4)، تا روز سيزدهم مى تواند به جا آورد و اگر تا آن وقت متذكر نشد احتياطاً در سال ديگر خودش يا نايبش بيندازد.(5)د.

ص: 478


1- . آية الله سيستانى: اين احتياط را در حكم وضعى ذكر نفرموده اند ولى برداشتن سنگ از مساجد اگر جزو آنها باشد مطلقاً جايز نيست.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: بنا بر احتياط بايد بكر باشد. آية الله زنجانى: رمى جمره با سنگ هايى كه در پاى جمرات، ريخته شده است كافى نيست و اگر از جاهاى ديگر حرم بردارد و رمى كند كافى است، هرچند اين سنگ ها قبلاً براى رمى جمره استفاده شده باشد؛ البته اين كار، خلاف احتياط استحبابى است. آية الله سبحانى، آية الله مكارم: بايد قبلاً از آن براى رمى استفاده نشده باشد....
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر اعتقاد داشت سنگ ها غصبى نيست و يا غصبى بودن آنها را فراموش كرد و خودش غاصب نبود رمى صحيح است و در غير آن بايد اعاده شود. آية الله زنجانى: رمى با ريگ هايى كه متعلق به ديگرى است بدون رضايت او حرام است و بنا بر احتياط نبايد به آن اكتفا كند و در صورت عدم عذر معصيت كرده است. آية الله سيستانى: مشكل است اكتفا به آن مگر آنكه نداند غصبى است يا فراموش كرده باشد و خود غاصب نباشد يا حرمت را فراموش كرده باشد يا جاهل قاصر باشد.
4- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: يا مسئله را نمى دانست.
5- . آية الله بهجت: وقت رمى بعد از طلوع آفتاب روز عيد است تا غروب آن، و اگر فراموش كرد يا ترك كرد عمداً على الأحوط، تا روز سيزدهم، در روزى كه متذكر شود به جا آورد با تقديم قضا بر ادا، و احتياط در رعايت طلوع آفتاب است در قضاء ايضاً با عدم عذر مسوّغ رمى در شب در ادا مانند خوف و مرض، و اگر متذكر نشد يا متذكر شد بعد از انقضاى ايام تشريق يا ترك كرد عمداً تا آن وقت على الأحوط، در سال آينده خود يا نايب او، با ترتب نيابت بر عدم حج در سال آينده يا عدم امكان مباشرت، به جا آورند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: احتياط اين است كه به منا رفته و رمى نموده و در سال بعد رمى را شخصاً خودش و يا نايبش به جا آورد، و اگر بعد از خروج از مكه يادش آمد واجب نيست برگردد بلكه سال ديگر خودش يا نايبش بنا بر احتياط رمى مى كنند. آية الله خامنه اى: اگر از مكه بيرون نرفته احتياط واجب آن است كه به منا رفته رمى نمايد و در سال ديگر نيز خودش يا نايبش قضا كند و اگر از مكه خارج شده احتياط واجب آن است كه در سال بعد خود يا نايبش رمى كند. آية الله زنجانى: ولى اگر كسى از گروه هايى باشد كه در ذيل مسئله 1018 ذكر خواهد شد مى تواند در شب عيد، جمره عقبه را رمى كنند و اگر روز عيد رمى را از روى علم و عمد - اختياراً يا اضطراراً - ترك نمايد بايد قبل از رمى روز يازدهم آن را قضا كند و اگر قضا نكند، رجائاً در طول ذى حجه و همچنين روز عيد سال آينده، قضاى آن را به جا آورد و اگر سال آينده به مكه نمى رود براى رمى، نايب بگيرد و اگر رمى روز عيد را از روى فراموشى يا جهل ترك نمايد چنانچه تا روز سيزدهم متوجه شود قبل از رمى ادايى، آن را قضا مى كند و اگر بعد از آن در مكه يادش بيايد در ذى حجه امسال و روز عيد سال بعد رجائاً قضاى آن را به جا آورد و اگر پس از خروج از مكه متوجه شود قضاى رمى واجب نيست؛ هرچند مطابق احتياط استحبابى است. آية الله سبحانى: هرگاه به خاطر فراموشى يا جهل در روز عيد رمى نكرد تا روز سيزدهم قبل از رمى آن روز انجام دهد و اگر پس از روز سيزدهم متوجه شود، اگر از مكه خارج نشده خود تدارك كند و در سال ديگر نيز خود يا نايبش رمى كنند و اگر از مكه خارج شده، احتياطاً در سال ديگر قضا كنند. آية الله سيستانى: اگر در روز عيد رمى نكرد از روى جهل يا فراموشى يا هر عذر ديگر هرگاه رفع مانع شد بايد جبران كند در منا باشد و يا در مكه حتى اگر بعد از روز سيزدهم ماه باشد، ولى در شب رمى نكند و اگر پس از خروج از مكه مانع برطرف شود لازم نيست برگردد و احتياط مستحب است كه در سال بعد خود يا نايبش رمى كنند. آية الله فاضل:... تا روز سيزدهم مى تواند به نيت قضا به جا آورد و واجب است قضا را قبل از رمى آن روز انجام دهد. آية الله گلپايگانى: در سال بعد خودش يا نايبش بايد رمى نمايد. آية الله مكارم: اگر بتواند بايد خودش در سال آينده در همان موقع قضا كند و اگر نمى تواند نايب بگيرد.

[1001] م - واجب است در انداختن سنگ ها چند امر:

اول - نيت، با قصد خالص، بدون ريا و نمايش دادنِ عمل به غير، كه موجب بطلان مى شود.

ص: 479

دوم - آنكه آنها را بيندازد، پس اگر برود نزديك و با دست بگذارد به جمره، كافى نيست.

سوم - آنكه به انداختن، به جمره برسد. پس اگر سنگ را انداخت و سنگ ديگران به آن خورد و به واسطه آن يا كمك آن به جمره رسيد كافى نيست، لكن اگر سنگ به جايى بخورد و كمانه كند و به جمره برسد كافى است ظاهراً.(1)

چهارم - عدد سنگ ريزه ها بايد هفت باشد.

پنجم - بايد به تدريج يكى يكى عقب هم بيندازد و در اين صورت، اگر با هم به جمره بخورد مانع ندارد ولى اگر همه را يا چند عدد را با هم بيندازد كافى نيست.(2) اگرچه با هم به جمره نرسد و دنبال هم برسد.(3)ت.

ص: 480


1- . آية الله بهجت: ظاهر اين است كه اگر سنگ ريزه در راه به چيزى برخورد نموده و سپس به جمره برسد كافى باشد با بقاى صدق رمى در ابتدا و انتهاى آن. آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: اگر سنگ ريزه در راه به چيز بسيار سفتى مانند سنگ بخورد و در اثر آن جَسته و به جمره برسد كافى نخواهد بود. آية الله خامنه اى: چهارم آنكه ريگ ها به جمره برخورد كند، بنابراين اگر برخورد نكند يا گمان كند كه اصابت كرده، كافى نيست و بايد ريگ ديگرى را به جاى آن بزند، و رسيدن ريگ ها به دايره پيرامون جمره، بدون برخورد با آن، كافى نيست. آية الله سبحانى: اصابت كردن به ديوار شرط نمى باشد بلكه بايد آن فضا را كه حضرت ابراهيم رمى كرده و در سابق به وسيله ستونى كه قسمت پايين آن را حوض كوچكى احاطه كرده بود مورد هدف قرار دهد و رمى كند چه اصابت بكند چه نكند و اگر محل ستون هاى قبلى معلوم نيست هر نقطه از ديوار را مورد هدف قرار دهد و به سوى آن پرتاب كند، كافى است. و البته مقدارى از ديوار كه خارج حدود منا واقع شده رمى نشود و در تمام موارد رمى بايد با هدف گيرى آن فضا توأم باشد و رمى بى هدف بى معنى است ولى اصابت شرط نيست. آية الله فاضل: محل اشكال است. آية الله مكارم: در مورد رمى جمرات فتواى اخير ما اين است كه اصابت به ستون ها لازم نيست بلكه كافى است سنگ را به دايره اطراف جمرات پرتاب كنند و در مسائل آينده نيز به همين صورت عمل شود.
2- . آيات عظام زنجانى، سبحانى، فاضل، مكارم: يعنى مجموعاً يك رمى حساب مى شود.
3- . آية الله زنجانى: رعايت موالات، در زدن شش سنگ اول لازم است.

[1002] م - اگر شك كند كه سنگ را ديگرى استعمال كرده يا نه جايز است به آن بيندازد.(1)

[1003] م - اگر سنگى را كه در حرم است احتمال بدهد از خارج آورده اند، اعتنا نكند.(2)

[1004] م - اگر شك كند به سنگى كه مى خواهد بيندازد «حصى»؛ يعنى ريگ گفته مى شود، بايد به آن اكتفا نكند.

[1005] م - اگر شك كند در عدد انداختن، در وقتى كه مشغول عمل است، بايد چندان بيندازد تا علم به عدد پيدا كند و همچنين اگر شك كند كه سنگى كه انداخت خورد به جمره يا نه، بايد بيندازد تا علم به رسيدن پيدا كند.(3)

[1006] م - اگر سنگى را كه انداخت به جمره نرسيد، بايد دو مرتبه بيندازد، اگرچه در وقت رمى گمانش آن بود كه رسيده است. پس اگر پهلوى جمره چيزهاى ديگرى نصب شده و اشتباهاً به آنها رمى كرده، كافى نيست و بايد اعاده كند، اگرچه در سال ديگر به وسيله نايبش.(4)د.

ص: 481


1- . آية الله زنجانى: گذشت كه بكر بودن سنگ ها شرط نيست. آية الله سبحانى: مثلاً شك كند كه با آن رمى شده يا نه و يا شك كند كه قبلاً در خارج حرم بوده سپس وارد حرم شده است در هر دو صورت به شك خود اعتنا نكند اما با ريگ هايى كه در اطراف جمرات ريخته شده رمى كفايت نمى كند. آية الله سيستانى: مگر اينكه در جايى باشد كه علم داشته باشد بعضى از سنگ هاى آنجا استعمال شده است و احتمال بدهد كه سنگ مورد نظر هم يكى از آنها باشد كه در اين صورت بايد احتياط كند.
2- . آية الله زنجانى: گذشت كه اگر يقين هم دارد كه سابقاً از خارج حرم آورده اند مانعى ندارد. آية الله فاضل: احتياط آن است كه با آن رمى نكند.
3- . آية الله زنجانى: لكن اگر اطمينان پيدا كند كه هفت سنگ زده، يا به حدى بزند كه اگر متعارف مردم اين مقدار مى زدند اطمينان پيدا مى كردند، كافى است.
4- آية الله سبحانى: اصابت شرط نيست. آية الله مكارم: همان گونه كه گفتيم كافى است سنگ به دايره اطراف جمره بيفتد. . آية الله سبحانى: چنانچه فضاى مذكور را رمى كند كافى است و اصابت شرط نيست. آية الله سيستانى: اگر پس از خروج از مكه متوجه شود اعاده لازم نيست گرچه احوط است. آية الله مكارم: همان گونه كه گفتيم كافى است سنگ به دايره اطراف جمره بيفتد.

[1007] م - اگر چند سنگ را با هم بيندازد مانع ندارد لكن يكى حساب مى شود؛ چه يكى از آنها به محل بخورد يا همه.

[1008] م - جايز است سواره و پياده سنگ بيندازد.(1)

[1009] م - بايد سنگ را با دست بيندازد، اگر با پا يا دهان بيندازد كافى نيست، ولى بعيد نيست با «فلاخن» كافى باشد.(2)

[1010] م - اگر بعد از آنكه سنگ را انداخت و از محل منصرف شد، شك كند در عدد سنگ ها، اگر شك در نقيصه كند، احتياط آن است كه برگردد و نقيصه را تمام كند(3) و در شك در زياده اعتنا نكند.

[1011] م - اگر بعد از ذبح يا سر تراشيدن، شك كند(4) در انداختن سنگ يا در عددد.

ص: 482


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، سيستانى: مستحب است در حال پرتاب پياده باشد. آية الله فاضل: اما پياده افضل است.
2- . آية الله بهجت: خلاف احتياط است. آية الله خويى، آية الله گلپايگانى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله زنجانى: رمى با فلاخن، صحيح است و رمى با پا و دهان، خلاف احتياط استحبابى است. آية الله سبحانى: سنگ ها بايد با دست پرتاب شوند و با اعضاى ديگر بدن و يا به وسيله ديگر كافى نيست و كسانى كه دست ندارند و يا هر دو دست آنها فلج است مى توانند نايب بگيرند و رمى با دهن يا پاها كافى نيست. آيات عظام سيستانى، صافى، فاضل، مكارم: بنا بر احتياط واجب كافى نيست.
3- . آية الله بهجت: اشكال ندارد. آيات عظام تبريزى، خويى، سبحانى، صافى، گلپايگانى: اگر شك در نقيصه كند بايد برگردد و نقيصه را تمام كند. آية الله زنجانى: چنانچه احتمال دهد هنگام رمى به حفظ عدد سنگ ها توجه داشته، اعتنا به شكش نكند، هرچند شك در نقيصه باشد. آية الله سيستانى: اگر بعد از صدق عرفى فراغ باشد اعتنا نكند و اگر قبل از آن است بايد تدارك كند. آية الله مكارم: بنا را بر كمتر مى گذارد و چنانچه موالات به هم نخورده، باقيمانده را به جا مى آورد و اگر موالات به هم خورده، احتياط آن است كه آن را تكميل كند و سپس از نو، هفت سنگ بزند؛ مگر آنكه چهار سنگ زده باشد.
4- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: و يا پس از فرا رسيدن شب باشد. آية الله زنجانى: در اصل، بايد رمى كند و اگر در تعدد آن شك داشته باشد اگر احتمال رعايت بدهد، اعتنا نكند و اگر بعد از گذشتن وقت رمى - روز دهم - در اصل رمى يا عدد آن شك كند، و همچنين اگر بعد از گذشتن وقت رمى و رسيدن شب شك كند، اعتنا نمى كند.

آن، اعتنا نكند.

[1012] م - اگر بعد از فارغ شدن شك كند در اينكه درست انداخته يا نه، بنا بر صحت بگذارد،(1) بلى اگر در رسيدن سنگ آخرى به محل شك كند بايد اعاده كند(2)، ولى اگر رسيدن را دانست و احتمال داد كه با پا انداخته باشد يا سنگ مستعمل انداخته باشد، اعتنا نكند.

[1013] م - ظن به رسيدن سنگ و عدد آن اعتبار ندارد.

[1014] م - در انداختن سنگ ها شرط نيست طهارت از حدث(3) يا خبث و در خود سنگها نيز طهارت شرط نيست.(4)

[1015] م - از بچه ها و مريض ها(5) و كسانى كه نمى توانند به واسطه عذرىد.

ص: 483


1- . آية الله زنجانى: چنانچه احتمال بدهد هنگام رمى به رعايت شرايط آن توجه داشته اعتنا نكند.
2- آية الله سبحانى: ولى ظن به پرتاب و يا ظن به صحت در حين رمى اعتبار ندارد و بايد يقين كند كه صحيح پرتاب كرده ولى همان طور كه گذشت اصابت شرط نيست. . آية الله بهجت: گذشت در مسئله 1010. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر شك كند سنگ ريزه به جمره رسيد يا نه بنا بر نرسيدن گذاشته و سنگ ديگرى بزند مگر آنكه شك وى در وقتى باشد كه به واجب ديگرى مشغول شده يا پس از فرا رسيدن شب باشد. آية الله زنجانى: در تمام فروض اين مسئله چنانچه احتمال بدهد هنگام رمى به رعايت شرايط آن توجه داشته يا بعد از روز عيد، شك كند اعتنا نكند. آية الله سبحانى: اگر بعد از ذبح يا سر تراشيدن باشد، به شك خود اعتنا نكند والاّ بايد آن را اعاده كند. آية الله سيستانى: اگر بعد از صدق فراغ باشد عرفاً اعتنا نكند، مطلقاً. آية الله فاضل: براى اين استثناء وجهى به نظر نمى رسد.
3- . آية الله زنجانى: رعايت طهارت از حدث، مطابق احتياط استحبابى است.
4- . آية الله بهجت: خلاف احتياط است.
5- . آيات عظام بهجت، سبحانى، تبريزى، خويى: بيمارى كه اميد ندارد تا مغرب بهبودى حاصل كند. آية الله زنجانى: بانوان و كودكان و كسانى كه از رمى در روز معذورند (به تفصيلى كه در ذيل مسئله 1018 خواهد آمد) شب عيد، رمى مى كنند و چنانچه از رمى در شب و روز، معذور باشند، براى رمى در روز، نايب مى گيرند و رمى در شب قبل، بر نيابت مقدم است و در صورتى كه نتوانند براى رمى در روز نايب بگيرند براى رمى در شب قبل، نايب مى گيرند.

- مثل اغما - خودشان رمى كنند، كسى ديگر نيابت كند.(1)

[1016] م - مستحب است بلكه موافق احتياط است كه اگر بشود مريض را حمل كنند و ببرند نزد جمره و در حضور او سنگ بيندازند.(2)

[1017] م - اگر مريض خوب شد و بى هوش به هوش آمد، بعد از آنكه نايب سنگ ها را انداخت، لازم نيست خودش اعاده كند و اگر در بين سنگ انداختن خوب شد يا به هوش آمد، بايد خودش از سر، سنگ بيندازد و كفايت كردن به مقدارى كه نايب عمل كرده مشكل است.(3)

[1018] م - كسانى كه عذر دارند از اينكه روز رمى كنند، مى توانند شب عمل كنند هر وقت شب كه باشد.(4)د.

ص: 484


1- . آية الله بهجت: و اگر شب مى تواند احتياط در جمع بين استنابه و رمى در شب است. آية الله خامنه اى: كسانى كه از انجام رَمى حتى در شب معذورند (مانند بيماران) مى توانند نايب بگيرند. آية الله مكارم: نيابت احتياج به اذن و اجازه منوب عنه دارد.
2- . آية الله بهجت: و اگر ممكن است مريض سنگ را به دست گيرد كه ديگرى بيندازد او را، و جمع كند بين اين كار و استنابه على الأحوط. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و اگر ممكن است مريض سنگ ها را با دست بگيرد و ديگرى براى او رمى كند.
3- . به مسئله 1270 تا 1272 و حواشى آيات عظام در ذيل آنها مراجعه شود.
4- . آية الله بهجت: معذورين مى توانند شب قبل از آن روز رمى كنند اما در شب بعد، بنا بر احتياط واجب مجزى نيست مگر اينكه فردا مانعى داشته باشند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: شب قبل از آن روز. آية الله خامنه اى: غير از زنان كه رمى شب عيد وظيفه اختيارى آنان است كسانى كه از انجام رمى در روز عيد معذورند مى توانند در شب عيد يا شب پس از آن رمى كنند، همچنين كسانى كه از انجام رمى در روز يازدهم يا دوازدهم ذى حجه معذورند، مى توانند شب قبل يا شب بعد از آن رمى كنند. آية الله زنجانى: چند دسته اند كه مى توانند جمره را در شب قبل رمى كنند: الف) بانوان؛ ب) كودكان؛ ج) ضعيفى كه رمى در روز برايش مشقت دارد، هرچند شديد نباشد؛ د) تمام كسانى كه رمى در روز براى آنها مشقت شديد دارد، ه) كسانى كه به جهت تهيه ارزاق عمومى از رمى در روز معذورند. اين چند گروه در روز هم مى توانند رمى نمايند. چند گروهند كه بايد جمره را در شب قبل رمى كنند: الف) كسانى كه نمى توانند در روز رمى كنند؛ ب) كسانى كه مى ترسند براى رمى در روز با خطر جدى روبه رو شوند؛ ج) كسانى كه رمى در روز برايشان ضرر اساسى دارد، اين سه دسته بايد شب قبل رمى نمايند، و اگر در روز، رمى كردند بنا بر احتياط به آن اكتفا نكند. كسى كه وظيفه او نايب گرفتن است اگر كسى بدون گفته او برايش سنگ زد كافى است. آية الله سبحانى: يعنى شب قبل از هر روز رمى كند نه شب بعد ولى اگر در شب هم نمى تواند بايد نايب بگيرد و در هر سه مورد شب عيد و شب يازدهم و دوازدهم نايب نمى تواند شب رمى كند بلكه بايد در روز رمى نمايد. آية الله سيستانى: كسانى كه شب از ماندن در مشعر معذور بودند مانند زنان و بيماران مى توانند همان شب عيد رمى كنند و اما پرستاران و همراهان آنها بايد روز رمى كنند مگر اينكه آنها نياز به همراهى در طول روز داشته باشند به طورى كه به مقدار رمى هم از آنها مستغنى نشوند و اما رمى در شب بعد كافى نيست و معذور بايد نايب بگيرد مگر چوپانان و كسانى كه از ماندن روز در منا معذورند به جهت ترس يا بيمارى يا غير آن. آية الله مكارم: زنان و پيران مى توانند در شب رمى كنند، همچنين كسانى كه روزها گرفتار كار حجاج هستند و فرق نمى كند در شب قبل يا شب بعد.

مستحبات رمى جمرات

* مستحبات رمى جمرات(1)

[1019] م - در رمى جمرات چند چيز مستحب است:

1. با طهارت بودن در حال رمى.

2. هنگامى كه سنگ ها را در دست گرفته و آماده رمى است، اين دعا را بخواند:

«أللَّهُمَّ هذِهِ حصَيَاتي فَأحْصِهِنَّ لِي وَارْفَعْهُنَّ في عَمَلي».

3. با هر سنگى كه مى اندازد تكبير بگويد.

4. هر سنگى را كه مى اندازد اين دعا را بخواند:

«اللهُ أكبَرُ، أللَّهُمَّ ادْحَرْ عنِّي الشَّيْطانَ أللَّهُمَّ تَصْدِيقاً بِكتابِكَ وَعَلى سُنَّةِ نَبِيِّك أللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِي حَجّاً مَبْرُوراً وَعَمَلاً مَقْبُولاً وَسَعْياً مَشْكوراً وَذَنْباً مَغْفُوراً».

ص: 485


1- . آية الله مكارم: اين مستحبات را به قصد رجا به جا آورد.

5. ميان او و جمره در جمره عقبه ده يا پانزده ذراع فاصله باشد و در جمره اولى و وسطى كناره جمره بايستد.

6. جمره عقبه را رو به جمره و پشت به قبله رمى نمايد و جمره اولى و وسطى را رو به قبله ايستاده رمى نمايد.

7. سنگ ريزه را بر انگشت ابهام گذارده و با ناخنِ انگشتِ شهادت بيندازد.

8. پس از برگشتن به جاى خود در منا، اين دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ بِك وَثِقْتُ وَعَلَيْك تَوَكلْتُ فَنِعْمَ الرَّبُ وَنِعْمَ الْمَوْلي وَنِعْمَ النَّصِيرُ».

قربانى

* قربانى(1)

[1020] م - واجب است بر كسى كه حج تمتع به جا مى آورد، ذبح يك هدى؛ يعنى يك شتر يا يك گاو يا يك گوسفند و شتر افضل است و پس از آن گاو بهتر است.(2)

[1021] م - كفايت نمى كند(3) براى چند نفر به شركت، يك هدى در حال اختيار، بلكه در حال ضرورت نيز محل اشكال است و احتياط واجب جمع بين شركت در ذبح و روزه است كه ذكر مى شود.(4)

ص: 486


1- . آية الله مكارم: در صورتى كه گوشت هاى قربانى مصرف نشود و آن را بسوزانند يا دفن كنند ذبح در آنجا مجزى نيست، بلكه بايد پول آن را كنار بگذارند و در وطن خود يا محل ديگرى كه گوشت ها مصرف مى شود در همان ماه ذى حجه قربانى كنند و اگر تمام گوشت ها مصرف شود باز با توجه به اينكه تمام قربانگاه ها خارج از منا است، مخير است در آنجا قربانى كند يا در وطن خود اگرچه بهتر است در آنجا ذبح شود.
2- . آية الله خامنه اى: كسى كه حج تمتع به جا مى آورد، بايد يكى از چهارپايان سه گانه، يعنى شتر يا گاو يا گوسفند يا بز را قربانى كند، تفاوتى ندارد كه قربانى نر باشد يا ماده و بهتر آن است كه شتر باشد، اما غير از چهارپايان مذكور، قربانى كردن ساير حيوانات كفايت نمى كند. آية الله سبحانى: ذبح شتر از فضيلت بيشترى برخوردار است و پس از آن گاو و در آخر گوسفند و در ميان اقسام گوسفند، قوچ و بره نر افضل است و در مرتبه بعد بز نر و در صورتى كه اينها يافت نشود ميش ثواب بيشترى دارد تا بز ماده.
3- . آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
4- . آية الله زنجانى: بلكه در حال ضرورت نيز كفايت نمى كند و بايد به جاى آن روزه بگيرند. آية الله سبحانى: هر فردى بايد مستقلاً گوسفندى را قربانى كند و قربانى يك گوسفند براى دو نفر صحيح نيست بنابراين هرگاه دو نفر فقط توانايى خريد يك گوسفند داشته باشند بايد به جاى قربانى روزه بگيرند مگر اينكه يكى از دو نفر پول خود را به ديگرى ببخشد يا قرض دهد تا او قربانى كند و خود روزه بگيرد اين كار جايز است. آية الله صافى: در صورت ضرورت مثل اينكه جز يك قربانى پيدا نشود و به واسطه بهاى زيادى كه مالك آن معين كرده هر يك نتوانند آن را بخرند يا اگر بيشتر از يك قربانى پيدا شود به واسطه گرانى قيمت نتوانند خريدارى نمايند به طور شركت خريدارى نمايند و قربانى كنند و احتياطاً بدل آن روزه بگيرند ولى اگر يك قربانى بيشتر پيدا نشود و هر يك بتوانند آن را خريدارى نمايند هر كدام توانستند بايد قربانى نمايند بنابراين اگر يك نفر قربانى داشته باشد نمى تواند ديگران را با خود شريك كند. آية الله فاضل: اگرچه بعيد نيست در حال ضرورت يك هدى براى چند نفر به شراكت كفايت كند و در اين صورت احتياط مستحب جمع بين شراكت در هدى و روزه است.

[1022] م - ساير حيوانات، غير از سه حيوان مذكور، كافى نيست.

[1023] م - در هدى چند چيز معتبر است و بايد مراعات شود:

اول - آنكه اگر شتر باشد سن آن كمتر از پنج سال نباشد و داخل در شش سال شده باشد(1) و اگر گاو است بنا بر احتياط واجب، كمتر از دو سال نباشد و داخل در سه سال شده باشد و همچنين در «بز» كمتر از سن گاو نباشد(2) و در ميش به احتياط واجب كمتر از يك سال نباشد و داخل در سال دوم شده باشد.(3)

دوم - بايد صحيح باشد، پس حيوان مريض كافى نيست(4)، حتى مثل كچلى بنا بر احتياط.د.

ص: 487


1- . آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب.
2- . آية الله زنجانى: گاو و بز يك ساله، كافى است و بنا بر احتياط مستحب، دو ساله باشند. آية الله سبحانى: شتر بايد داخل در شش سال و گاو و بز داخل در سه سال و گوسفند (بره و ميش) وارد در دو سال شده باشد. آية الله فاضل: اگر گاو داخل در سال دوم شده باشد كفايت مى كند ولى بهتر است كمتر از دو سال نباشد و همچنين است اگر قربانى بز باشد و اگر ميش باشد كمتر از يك سال هم كفايت مى كند ولى احتياط مستحب است كه كمتر از يك سال نباشد.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: گوسفند بايستى هفت ماهش تمام و وارد ماه هشتم باشد و كمتر از آن كافى نيست و احتياط اين است كه يك سالش تمام و در سال دوم داخل شده باشد. آية الله زنجانى: ميش شش ماهه، كافى است و بنا بر احتياط مستحب يك ساله باشد.
4- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: احوط اولى اين است كه مريض نباشد. آية الله زنجانى، آية الله صافى: حيوانى كه مبتلا به مرضى است كه گوشتش را فاسد كرده كافى نيست و مجرد كچلى حيوان، مانعى ندارد. آية الله سبحانى: حيوان مريض كه گوشت آن فاسد و خوردن آن موجب بيمارى مى شود مجزى نيست. آية الله فاضل: بنا بر احتياط واجب بايد صحيح باشد. آية الله گلپايگانى، متعرض اين حكم نشده اند.

سوم - بايد خيلى پير نباشد.(1)

چهارم(2) - بايد تام الأجزاء باشد و ناقص كافى نيست. پس اگر واضح باشد كورى يا لنگى آن بنا بر اقوى كافى نيست و اگر واضح نباشد به احتياط واجب كافى نيست(3) ود.

ص: 488


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: احوط اولى آن است كه خيلى پير نباشد يعنى مغز استخوانش آب نشده باشد. آية الله سبحانى: بالا بودن سن قربانى مانع نيست آنچه مانع است اين است كه به خاطر شكستگى مغز استخوانش آب شده باشد. آية الله زنجانى: به طورى كه استخوانش پوك باشد. آية الله فاضل، آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
2- . آية الله بهجت: بايد تام الاجزاء باشد پس كور و يك چشمى و لنگ و گوش بريده حتى اگر قليلى از گوش بريده باشند و آنكه از شاخ اندرونى آن چيزى ناقص است مجزى نيست. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: بايد تام الاعضاء باشد پس كافى نيست كور (هرچند يك چشم باشد) و لنگ و گوش بريده و آنكه شاخ داخلش شكسته است و مانند آن. آية الله خامنه اى: چهارم آنكه اعضا و اندام هاى آن، كامل باشد، بنابراين قربانى كردن حيوان ناقص، مانند حيوانى كه اخته شده يا بيضه اش كشيده شده باشد، كافى نيست، اما اگر بيضه هايش كوفته شده و اخته نشده باشد، قربانى كردن آن كفايت مى كند، و نيز قربانى كردن حيوان دم بريده و كور و شَل و گوش بريده و حيوانى كه قسمت داخلى شاخ آن شكسته باشد، يا از ابتدا با يكى از اين عيوب به دنيا آمده باشد، كافى نيست. بنابراين قربانى كردن حيوانى كه فاقد يكى از اندام هايى باشد كه در ديگر هم نوعان آن وجود دارد، به گونه اى كه فقدان آن عضو يك نقص به شمار آيد، كافى نيست. اما اگر بخش بيرونى شاخ آن (كه مانند غلاف و پوشش بخش داخلى است) شكسته باشد، يا گوش آن شكافته يا سوراخ شده باشد، مانعى ندارد. آية الله زنجانى: بايد تام الاجزاء و سالم باشد پس ناقص و معيوب، كافى نيست. آية الله سبحانى: نبايد قربانى لنگى اش آشكار، كور، لوچ، دم بريده، اخته شده، گوش بريده، و يا دست و پا شكسته باشد همچنين نبايد ريشه شاخ آن شكسته باشد و سر شاخ شكسته باشد اشكال ندارد.
3- . آية الله زنجانى: رعايت اين احتياط مستحب است. آية الله مكارم: لنگى مختصر عيب ندارد.

احتياط واجب آن است كه چشمش سفيد نشده باشد و بايد گوش بريده(1) و دم بريده و شاخ داخل آن شكسته يا بريده نباشد.

پنجم - بايد لاغر نباشد و اگر در گُرده او پيه باشد كافى است، و احتياط آن است كه آن را در عرف لاغر نگويند.(2)

ششم - بايد «خصى» نباشد(3)؛ يعنى بايد خصيتين آن را بيرون نياورده باشند.

هفتم - بايد بيضه آن را نكوبيده باشند به احتياط واجب.(4)

هشتم - بايد در اصل خلقت بى دم نباشد به احتياط واجب و اگر گوش يا شاخ در خلقت اصلى نداشته باشد، بعيد نيست كفايت، اگرچه خلاف احتياط است.(5)د.

ص: 489


1- . آية الله زنجانى: اگر قسمتى از گوش حيوان بريده باشد، اشكال ندارد.
2- . آية الله بهجت: بايد لاغر نباشد و مشهور كفايت بودن پيه در گرده اوست و احوط آنست كه علاوه بر اين او را در عرف لاغر نگويند. آية الله خويى: بايد عرفاً لاغر نباشد و پيه داشتن در گرده ملاك نيست. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: بر كليه آن مقدارى چربى باشد كافى است. آية الله سبحانى: نبايد در عرف لاغر شمرده شود. آية الله سيستانى: معتبر است كه قربانى عرفاً لاغر نباشد.
3- . آية الله تبريزى، آية الله فاضل: بنا بر احوط قربانى نبايد اخته باشد. آية الله سبحانى: با وجود حيوان سالم نبايد قربانى از حيواناتى باشد كه با شكافتن پوست، بيضه هايش را بيرون مى آورند.
4- . آية الله بهجت، آية الله فاضل: اين احتياط مستحب است. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: احوط و اولى آن است كه بيضه آن را نكوبيده باشند. آية الله خامنه اى: به ذيل شرط چهارم مراجعه شود. آية الله زنجانى: بنا بر احتياط مستحب، بيضه آن را نتابيده و نكوبيده و نماليده باشند. آية الله سبحانى: حيوانى كه رگ هاى بيضه هايش را كوبيده باشند و بيضه هايش برجا باشد حتى با وجود حيوان فاقد اين عيب، براى قربانى كافى است ولى در هر حال بهتر است با وجود حيوان سالم اين نوع حيوان را نيز قربانى نكنند. آية الله گلپايگانى، آية الله مكارم: جايز است كشتن حيوانى كه بيضه آن را كوبيده باشند.
5- . آية الله بهجت: باكى نيست اگر گوش او شكافته يا سوراخ باشد اگرچه احوط ترك اين دو و ترك حيوانى كه شاخ يا دم از براى او در اصل خلقت نباشد و همچنين آن حيوان كه عروق و بيضتين او را ماليده باشند كه او را موجوء و مرضوض الخصيتين گويند اگرچه اظهر اجزاء موجوء است. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: احوط و اولى اين است كه قربانى طورى نباشد كه از اصل خلقت شاخ و دُم نداشته باشد. آية الله خامنه اى: به ذيل شرط چهارم مراجعه شود. آية الله زنجانى: ذبح حيوانى كه در اصل خلقت، گوش ندارد و همچنين حيوانى كه دم ندارد و عرفاً ناقص به حساب مى آيد كافى نيست؛ ولى اگر در اصل خلقت، شاخ نداشته باشد اشكال ندارد. آية الله سبحانى: اگر نداشتن دم در برخى از نژادهاى گوسفند طبيعى باشد قربانى كردن آن صحيح است؛ ولى اگر نژاد آن داراى دم باشد و يكى از آنها بى دم به دنيا آمده باشد، آن گوسفند براى قربانى كافى نيست. حيوانى كه در آفرينش فاقد گوش است يا گوش هاى آن را از ته بريده باشند مجزى نيست ولى اگر كمى از گوش را بريده و يا به عنوان علامت گذارى سوراخ كرده اند اشكالى ندارد با اين حال بهتر است غير آن را انتخاب كنند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: احتياط واجب آن است كه حيوانى را كه شاخ يا گوش يا دم در اصل خلقت ندارد قربانى نكند. آية الله مكارم: اگر در اصل خلقت بى دم باشد اشكال ندارد.

نهم - در اصل خلقت بى بيضه نباشد.(1)

[1024] م - اگر غير از خصى يافت نشود، بعيد نيست كفايت ذبح خصى، گرچه احتياط در جمع بين آن و سالم است در ماه ذى حجه همان سال و اگر نشد سال ديگر،(2) يا جمع بين ناقص و روزه.ت.

ص: 490


1- . آية الله مكارم: بنا بر احتياط.
2- . آية الله بهجت: اگر تأخير انداخت و پيدا نشد اشكال ندارد و جمع مى كند بين آن و روزه. آية الله تبريزى: و كسى كه نتواند قربانى را ولو با صبر كردن تا آخر ذى حجه به اين شرايط تهيه كند، هرچه ممكن باشد كافى است. آية الله خويى: و كسى كه نتواند قربانى را به اين شرايط تهيه كند، هرچه ممكنش باشد همان كافى است. آية الله سبحانى: اگر غير از خصى و مرضوض گوسفند يافت نشود، ذبح آن كافى است لكن اگر ناچار شد حيوان ناقصى را كه نقص آن از جهت خصى بودن آن نيست، قربانى كند كفايت كرده ولى احتياط مستحب است كه آن را ذبح كند و يك هدى تامّ هم در بقيه ذى حجه و اگر يافت نشد در سال آينده ذبح كند و احتياط بهتر آن است كه بين ذبح هدى ناقص و هدى تامّ و روزه جمع كند. آية الله سيستانى: اگر تا روز سيزدهم ذى حجه به جز اخته پيدا نشود، همان كافى است. آية الله صافى: احتياط مستحب آنست كه سه روز در حج و هفت روز پس از حج روزه بگيرد و اين حكم در مورد قربانى ناقص است چه خصى باشد و چه غير آن. آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط ناقص را ذبح كند و در سال بعد نيز خودش و يا نايبش بايد حيوان ديگرى را كه واجد شرايط است قربانى كند. آية الله مكارم: اين احتياط واجب نيست.

[1025] م - گاوميش در ذبح واجب، كافى است(1) لكن گفته اند كراهت دارد.

[1026] م - اگر حيوان، شاخ خارجش شكسته يا بريده باشد اشكال ندارد و شاخ خارج؛ شاخ سخت سياهى است كه به منزله غلاف است از براى شاخ داخل كه آن شاخ سفيد است.(2)

[1027] م - شكاف داشتن گوش و سوراخ بودن آن مانع ندارد(3) و احتياط آن است كه چنين نباشد.

[1028] م - بايد ذبح را بعد از رمى جمره عقبه بكند به احتياط واجب.(4)

[1029] م - يك گوسفند، كمتر چيزى است كه كافى است براى ذبح، لكن هرچه بيشتر ذبح كند افضل است و در روايت است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله صد شتر همراه آوردند، سى و چهار تاى آنها را براى حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام نحر كردند و شصت و شش تاى آنها را براى خودشان.

[1030] م - اگر هدى يافت نشود(5)، قيمت آن را پيش شخص امينى بگذارد كه درن.

ص: 491


1- . آية الله خويى، آية الله گلپايگانى: متعرض اين فرع نشده اند.
2- . آية الله سبحانى: حيوانى كه شاخ برون و درون آن هر دو شكسته باشد، براى قربانى كفايت نمى كند اما اگر شاخ بيرون آن شكسته ولى شاخ درون و به اصطلاح ريشه سالم باشد در صورتى كه اين شكستگى عرفاً نقص و عيب محسوب نمى شود كفايت مى كند، بنابراين شكسته شدن سر شاخ گوسفند اشكال ندارد.
3- . آية الله سبحانى: شكاف گوش يا سوراخ كردن آن اگر براى علامت گذارى انجام گرفته باشد مانع ندارد ولى بهتر است غير آن را انتخاب كنند.
4- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سبحانى، صافى، گلپايگانى: واجب است قربانى پس از رمى باشد. آية الله فاضل: بنا بر اقوى بعد از رمى قربانى كند.
5- . آية الله بهجت: در ادامه اين فرع مى فرمايد: و احوط آن است كه در صورت تأخير از ذى حجه همان سال، جمع كند بين آن و صوم ده روز. آية الله زنجانى: و نتواند تا فراهم شدن قربانى، در مكه بماند.... آية الله سيستانى: اگر تا روز سيزدهم يافت نشود بعيد نيست كفايت روزه (كه در بخش بعد، مسئله 1051 خواهد آمد) ولى احتياط مستحب اين است كه جمع كند بين روزه و ذبح در بقيه ذى حجه اگر ممكن باشد هرچند با سپردن به شخص امين.

بقيه ذى حجه بگيرد و در منا ذبح كند و اگر در اين سال ممكن نشود، سال بعد اين كار را بكند.

[1031] م - اگر هدى ناقص يافت شود (از غير جهت خصى بودن كه گذشت) احتياط واجب آن است كه آن را ذبح كند(1) و يك هدى تام هم در بقيه ذى حجه و اگر نشد در سال آينده ذبح كند، و احتياط بهتر آن است كه جمع كند بين هدى ناقص و هدى تام؛ به طورى كه گفته شد و روزه به نحوى كه ذكر شد.

[1032] م - احتياط واجب آن است كه ذبح هدى را از روز عيد تأخير نيندازد.(2)ت.

ص: 492


1- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى: به ذيل مسئله 1024 مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر تا آخر ذى حجه هدى تام پيدا مى كند بايد صبر كند ولى اگر فعلا متمكن نيست و احتمال مى دهد تا آخر ادامه پيدا كند مى تواند هدى ناقص ذبح كند ولى اگر اتفاقاً كشف خلاف شد بايد اعاده كند. آية الله زنجانى: هدى ناقص كافى نيست، بلكه بايد تا آخر ذى حجه صبر كند و هدى تام، قربانى كند و پس از آن حلق و تقصير كرده اعمال بعدى را انجام دهد، البته در صورتى كه اين تأخير، حرجى است يا مجبور است به وطن برگردد بدون قربانى، اعمال بعدى را انجام مى دهد و در باقيمانده ذى حجه و اگر نشد در سال بعد، قربانى مى كند و در هر حال، وظيفه او روزه گرفتن نيست. آية الله سبحانى: در مورد خصى در مسائل قبل متعرض شده ايم لكن اگر ناچار شد حيوان ناقصى را كه نقص آن به خاطر خصى بودن نباشد بلكه از جهات ديگر ناقص باشد را قربانى كند كفايت مى كند و آن چه در متن به عنوان احتياط واجب آمده احتياط مستحب است. آية الله سيستانى: احتياط اين است كه بين ذبح ناقص و روزه اگر در ايام تشريق يافت نشد جمع نمايد. و اگر در بقيه ذى حجه هدى تام يافت شود به احتياط واجب آن را نيز اضافه كنند و همچنين است اگر پول هدى واجد شرايط را ندارد. آية الله فاضل: و بعيد نيست اكتفا به همين هدى. آية الله مكارم: هرگاه صحيح يافت نشود ناقص كافى است و احتياط مزبور لازم نيست.
2- . آية الله بهجت: واجب است ذبح هدى در روز عيد، و اما بعد از عيد پس مجزى است در بقيه ذى حجه اگرچه خلاف احتياط است تكليفاً تأخير از آن بدون عذر خصوصاً تأخير از ايام تشريق سه گانه. آية الله زنجانى: اختياراً مى تواند ذبح را تا روز دوازدهم به تأخير بيندازد و در صورت عذر، تأخير آن تا زمانى كه بتواند بعد از قربانى، حلق و تقصير كرده و اعمال مكه آخر را در ذى حجه به جا آورد، مانعى ندارد ولى در هر حال بايد ترتيب بين اعمال روز عيد و همچنين بين حلق يا تقصير و اعمال مكه رعايت شود، هرچند شرطيت ترتيب بين اعمال منا مخصوص عالم عامد است. آية الله سيستانى: اين احتياط مستحب است و مى تواند در روزهاى تشريق هم قربانى كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بنا بر احتياط اختياراً جايز نيست ذبح هدى را از روز عيد تأخير بيندازد اگرچه اقوى جواز آن است. آية الله مكارم: تا روز سيزدهم جايز است.

[1033] م - اگر به واسطه عذرى مثل فراموشى يا غير آن، ذبح را در روز عيد نكرد، احتياط واجب آن است كه در ايام «تشريق» ذبح كند(1) و اگر نشد در بقيه ماه ذى حجه و در تأخير عمدى نيز همين حكم است.(2)

[1034] م - اگر حيوانى را به گمان آنكه صحيح و سالم است ذبح كرد بعد معلوم شد كه مريض يا ناقص بوده، كافى نيست و بايد دوباره ذبح كند.(3)

[1035] م - اگر حيوانى را به گمان چاقى ذبح كرد بعد معلوم شد لاغر است، كافى است.(4)ت.

ص: 493


1- . آية الله بهجت: حكم آن در مسئله قبل بيان شد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بلكه بدون ترديد لازم است. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله سبحانى: افراد معذور تا غروب روز سيزدهم ذى حجه فرصت دارند قربانى كنند و اگر امكان نپذيرفت، تا آخر ماه مى توانند وظيفه قربانى را انجام دهند ولى رمى خود را در روز يازدهم و دوازدهم انجام دهند هرچند قربانى به تأخير افتاده باشد. آية الله سيستانى: اقوى آن است كه مى تواند در روزهاى تشريق قربانى كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اين احتياط واجب نيست اگرچه مطلوب است ولكن اگر در غير ايام نحر (روز عيد و سه روز بعد از آن) بود بنا بر احتياط قصد ادا و قضا نكند، بلكه به قصد مافى الذمه ذبح كند. آية الله مكارم: تا روز سيزدهم در هر حال جايز است ذبح كند.
2- . آية الله سيستانى: اگر عمداً ذبح را از ايام تشريق تأخير بيندازد حجش باطل است و اگر معذور باشد بايد روزه بگيرد و احتياط مستحب اين است كه ذبح در بقيه ذى حجه را نيز انجام دهد.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، مكارم: چنانچه قربانى را به عقيده اينكه سالم است خريدارى نمود و قيمتش را پرداخت و بعد معلوم شد كه عيبى دارد، ظاهر اين است كه مى تواند به آن اكتفا نمايد و لازم نيست قربانى ديگرى بنمايد. آية الله خامنه اى: در صورت تمكن مالى.
4- . آية الله سيستانى: اگر حيوانى را به گمان چاقى خريد سپس معلوم شد لاغر است كافى است چه قبل از ذبح معلوم شود چه بعد از آن، ولى اگر خودش گوسفندى داشت و آن را به گمان چاقى ذبح كرد سپس معلوم شد لاغر است به احتياط واجب كافى نيست. آية الله مكارم: هرگاه حيوانى را كه به ظاهر چاق است، خريدارى كند و بعد از ذبح كردن يا پس از خريدن و پرداخت وجه و قبل از ذبح معلوم شود لاغر است، كافى است.

[1036] م - اگر حيوانى را به گمان لاغرى خريد و به اميد آنكه چاق درآيد، براى اطاعت خدا رجائاً ذبح كرد و بعد معلوم شد چاق است، كافى است.

[1037] م - اگر احتمال نمى داد كه حيوان چاق است يا احتمال مى داد لكن از روى بى مبالاتى ذبح كرد نه به اميد موافقت امر خداوند، كافى نيست.(1)

[1038] م - اگر لاغرى آن را اعتقاد داشت و به واسطه جهل به مسئله، براى اطاعت خداوند ذبح كرد، بعد معلوم شد چاق است، احتياط واجب در اعاده است.(2)

[1039] م - اگر ناقص بودن را اعتقاد داشت و به واسطه جهل به مسئله، براى اطاعت خداوند ذبح كرد و بعد معلوم شد صحيح است ظاهراً كافى باشد.

[1040] م - احتياط آن است كه ذبيحه را سه قسمت كنند، يك قسمت را هديه بدهند و يك قسمت را صدقه بدهند و قدرى هم از ذبيحه بخورند و صدقه را به مؤمنين بدهند ولكن هيچ يك از اين احتياطها واجب نيست(3) و اگر صدقه را به فقراىت.

ص: 494


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، مكارم: اگر اجمالاً قصد اطاعت امر الهى داشته است كافى است. آية الله سبحانى: اگر معلوم شد گوسفند لاغر نبوده كفايت مى كند ولى اگر لاغر بوده بايد مجدداً قربانى كند.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، زنجانى، سبحانى، سيستانى، صافى، گلپايگانى: در فرض مزبور كفايت مى كند. آية الله فاضل: بهتر است اعاده كند. آية الله نورى: ظاهراً كافى است.
3- . آية الله بهجت: احوط آنست كه قدرى از ذبيحه بخورند و قدرى هديه دهند و قدرى صدقه دهند و لازم نيست بنا بر اظهر كه مقدار هر يك از هديه و صدقه ثلث ذبيحه باشد و نيز در خصوص سهم صدقه احوط آن است كه بر مؤمنين بوده باشد و اگر به اختيار خود به غير مؤمن بدهد احوط ضمان اوست يعنى قيمت قدرى از آن را به عنوان صدقه به فقير مى دهد و همين احتياط در سهم هديه به مثل اتلاف و بيع جاريست و عمل به احتياط به مثل توسيط فقير يا استيكال او ممكن است، و در صورت عدم امكان، اين تكليف ساقط است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اين احتياط واجب است ولى نسبت به صدقه انسان مى تواند از فقير مؤمن و نسبت به هديه از مؤمن ديگرى ولو از شهر خودش وكالت در قبول و اعراض بگيرد و بعد از ذبح از طرف آنها قبول و قبض كرده و بعد اعراض نمايد و در صورتى كه در منا متمكن از تقسيم نيست اخذ وكالت مزبور لازم است و اگر اين عمل را با فرض تمكن انجام ندهد بنا بر احتياط واجب ضامن است. آية الله زنجانى: ولى واجب است حداقل ثلث قربانى را به فقيرى كه در حرم حضور دارد - هرچند زائر باشد - صدقه بدهد و براى اين كار كافى است از فقير وكالت بگيرد و از طرف فقير، سهم او را تحويل بگيرد. آية الله سبحانى: به احتياط واجب قسمت فقرا به آنها داده شود و چون عمل به اين قسمت در شرايط فعلى امكان پذير نيست مى تواند از فقيرى در شهر خود يا نقطه ديگر وكالت بگيرد كه در غياب او به وى تمليك كند و سپس آن را رها كند و اگر اين كار را هم نتواند انجام دهد اذن فقير ساقط است. آية الله سيستانى: در دو قسم اول با متن موافق هستند و اما در قسم سوم مى فرمايند: بنا بر احتياط واجب آن را به فقراى مسلمانان صدقه دهد. و اگر صدقه دادن ممكن نباشد يا موجب مشقت و زحمت زيادى شود وجوب آن ساقط مى شود و رساندن آن به خود فقير لازم نيست بلكه كفايت مى كند به وكيل او داده شود اگرچه وكيل خود قربانى كننده باشد آن گاه وكيل بر حسب اجازه موكل در آن تصرف مى كند به هديه دادن يا فروش يا اعراض از آن و يا غير اينها. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: احتياط واجب آن است كه قدرى از قربانى را خودش بخورد و قدرى را هديه دهد و مقدارى را به فقير مؤمن صدقه بدهد، و احتياط آن است كه هديه را هم به مؤمن بدهد و اينكه هر يك از صدقه و هديه كمتر از ثلث قربانى نباشد و در هديه فقر شرط نيست. آية الله مكارم: تقسيم ذبيحه براى كسى كه متمكن است به سه قسمت واجب است ولى وكالت گرفتن از فقير لازم نيست.

كفار بدهد يا آنكه تمام ذبيحه را به آنها بدهد اشكال ندارد و ضامن حصه فقراء نيست(1) ليكن احتياط؛ خصوصاً در خوردنِ قدرى از ذبيحه، خيلى مطلوب است.

[1041] م - جايز است كه ذبح را كسى ديگر به نيابت انجام دهد و نيت را نايب كند و احتياطاً خود شخص هم نيت كند.(2)د.

ص: 495


1- . آية الله سيستانى: بلكه به احتياط واجب ضامن حصّه فقرا است مگر اينكه قربانى ارزش مالى خود را به دليل فراوانى بيش از حد از دست بدهد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: بايد نيت از صاحب قربانى تا هنگام كشتن مستمر باشد و كشنده لازم نيست نيت كند هرچند احوط و اولى نيت نمودن اوست. آية الله زنجانى: در ذبح قربانى و كفارات، مباشرت، معتبر نيست، پس حاجى مى تواند از كسى بخواهد يا به او اجازه دهد برايش ذبح كند، بلكه مى تواند ديگرى را در اين كار، نايب خود قرار دهد و در صورت اول - كه متعارف موارد است - هنگام ذبح بايد خود حاجى، قصد داشته باشد كه «براى حج تمتع قربانى مى كنم قربة الى الله» و كافى است اين قصد به طور اجمال در ذهن او باشد و لازم نيست ذابح، قصد قربت يا نيت انجام قربانى براى حج داشته باشد؛ بلكه همين كه حيوان او را ذبح مى كند كافى است، هرچند اصلاً كسى را نيت نكرده باشد و چون كار ذابح، نيابت نيست، بدون ترديد، ايمان در او معتبر نمى باشد و حكمى كه در متن مناسك آمده است مربوط به صورت دوم يعنى صورت نيابت است كه به ندرت پيش مى آيد. آية الله سبحانى: هرگاه انسان ديگرى را براى قربانى نايب بگيرد، در اين صورت خود شخص فقط قصد قربت كند ولى نايب بايد عمل را آگاهانه و با تعيين نوع عمل (اينكه قربانى براى حج تمتع است و اينكه براى خود است يا نيابتا و فردى كه حج را براى او انجام مى دهد و يا نايب در ذبح است) انجام دهد، اما هرگاه فقط ذبح را به ديگرى واگذار مى كند، در اين صورت اعمال مربوط به نيت (آگاهانه بودن - تعيين نوع عمل - كار براى خدا انجام شود) مربوط به خود اوست. پس در شق اول حج گزار فقط قصد قربت كند و بقيه بر عهده نايب است و در شق دوم فقط ذبح به ديگرى واگذار مى شود و اعمال مربوط به نيت بر عهده حج گزار است، بنابراين آنچه امروز بيشتر مرسوم است كه نايب بدون واسطه و يا با اذن در توكيل به غير، به قربانگاه مى رود و پس از صورت بردارى از اسامى افراد مختلف به ترتيب نام يك يك افراد را در نظر مى آورد و قصد مى كند آنچه بر ذمه فلانى است، انجام مى دهم خواه حجة الاسلام يا نيابتى يا مستحبى باشد، كافى است و ذبح كلى از طرف موكلين كافى نيست و بايد به هنگام ذبح تك تك افراد را مشخص كند. آية الله صافى: و احوط آن است كه علاوه بر نايب خودش هم اگر در وقت ذبح حاضر باشد نيت كند و اگر حاضر نيست موقعى كه نايب يا وكيلى را كه از طرف او براى ذبح نايب مى گيرد مى فرستد نيت كند و نيت را تا وقت ذبح مستمر بدارد. آية الله گلپايگانى: علاوه بر خودش ذابح نيز بايد نيت كند. آية الله مكارم: نيت را حاجى مى كند.

[1042] م - احتياط واجب آن است كه ذابح مؤمن باشد(1)، بلكه خالى از قوت نيست و همين طور در ذبح كفارات.د.

ص: 496


1- . آية الله بهجت: ايمان شرط نيست ولى شرايط ديگر را بايد دارا باشد. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سبحانى، سيستانى، صافى، گلپايگانى: اگر مسلمان باشد كفايت مى كند و شيعه بودن ذابح لزومى ندارد. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب ذبح كننده بايد شيعه اثنى عشرى باشد اما اگر نيت را خودش انجام دهد و فقط براى اجراى آن نايب بگيرد در اين صورت بعيد نيست كه شيعه بودن ذبح كننده شرط نباشد. آية الله فاضل، آية الله نورى: در صورتى كه ذابح را در انجام قربانى نايب كرده باشد و اما اگر از او خصوص ذبح را خواسته باشد لازم نيست مؤمن باشد و خودش بايد قصد قربانى و قربت را انجام دهد. آية الله مكارم: تمام مسلمانان كه ذبيحه آنان پاك و حلال است مى توانند ذبح كنند.

[1043] م - در صورتى كه قربانى به دست غير مؤمن انجام گيرد، كفايت نمى كند و بايد دو مرتبه قربانى كند، هرچند در وقت قربانى متوجه نشود كه ذابح مؤمن نيست يا جاهل به مسئله باشد.(1)

[1044] م - ذبح هم از عبادات است و در آن نيت خالص و قصد اطاعت خداوند لازم است.

[1045] م - احتياط آن است كه اگر احتمال نقص يا مرض در گوسفند بدهند، آن را معاينه كنند، اگرچه اقوى در احتمال آنكه عيبى حادث شده باشد، مثل آنكه احتمال بدهد گوش يا دمش را بريده اند يا آن را خصى كرده اند، عدم لزوم معاينه است و احتياط در عيب هايى كه محتمل است از حال تولد داشته و مادرزاد بوده، ترك نشود.(2)

[1046] م - اگر بعد از ذبح كردن، احتمال داد ناقص بودن يا نداشتن ساير شرايط را، اعتنا نكند.(3)

[1047] م - اگر به كسى نيابت داد براى خريدارى كردن و ذبح، و نايب انجام داد، و بعد از آن شخص محرم احتمال داد كه نايب به شرايط عمل نكرده باشد، به اين احتمال اعتنا نكند و ذبح كافى است.ر.

ص: 497


1- . نظر آيات عظام از مسئله قبل معلوم مى شود.
2- . آية الله تبريزى: در موارد احتمال نقص و مرض مطلقاً فحص لازم نيست. آية الله خويى: فحص لازم نيست. آية الله زنجانى: اگر احتمال عقلايى عيب يا مرض مادرزادى، داده شود فحص، واجب است. آية الله سيستانى: فحص مطلقاً لازم نيست، گرچه احتياط مستحب آن است كه فحص كند مخصوصاً اگر احتمال نقص از هنگام ولادت در ميان باشد. آية الله مكارم: و بعيد نيست قول فروشنده در مورد سن حيوان و يا اخته نبودن يا ساير عيوب پنهانى كه خريدار نمى داند مقبول باشد.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، فاضل: در صورتى كه احتمال بدهد كه در حال ذبح احراز شرايط كرده بوده. آية الله سبحانى: به شرطى كه هنگام ذبح آن را وارسى كرده باشد. آية الله سيستانى: و همچنين اگر شك در اين باشد كه محل ذبح منا بوده يا جاى ديگر.

[1048] م - اگر كسى را نايب كرد براى خريدارى و ذبح، بايد علم پيدا كند يا اطمينان(1) به اينكه عمل كرده است و گمان كفايت نمى كند.

[1049] م - اگر نايب عمداً بر خلاف دستور شرع، در اوصاف ذبيحه يا در كشتن آن، عمل كرد ضامن است و بايد غرامت آن را بدهد و بايد دو مرتبه ذبح كنند.

[1050] م - اگر نايب از روى اشتباه يا جهل، بر خلاف دستور عمل كند(2)، اگر براى عمل اجرت گرفته است ضامن است والاّ معلوم نيست ضامن باشد(3) و در هر صورت بايد اعاده شود.ت.

ص: 498


1- . آية الله بهجت: احتياطاً اطمينان لازم است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر نايب ثقه باشد و خبر دهد از ذبح كافى است. آية الله زنجانى: يا حجت شرعيه ديگرى مانند شهادت دو عادل يا اخبار كسى كه گفته او در اين مورد براى حاجى يا متعارف مردم، اطمينان آور است وجود داشته باشد. بلكه اگر نايب ثقه باشد و خبر از ذبح دهد كافى است. آية الله سبحانى: چناچه وكيل يا نايب در ذبح مورد وثوق بود وگفت كه حيوان را خريدارى كرده و ذبح نموده، كفايت مى كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر بگويد قربانى كرده ام، در صورتى كه متهم به كذب نباشد، مى توان سخن او را پذيرفت.
2- . آية الله صافى: اين فرع مجمل است و تفصيلى دارد. آية الله گلپايگانى: متعرض اين فرع نشده اند.
3- . آية الله بهجت: اگر خلاف موجب عدم اجزاء شود در هر صورت ضامن است و اعاده لازم است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: مطلقاً مورد ضمان است. آية الله زنجانى: در هر دو صورت ضامن است، مگر شرط عدم ضمان كرده باشد - ولو ارتكازاً -. آية الله سبحانى: چون اتلاف صورت گرفته ضامن است چه براى اين كار اجرت گرفته باشد يا اينكه تبرعا انجام داده باشد ولى بهتر است در مورد تبرع رعايت انصاف شده و مصالحه گردد ولى در هر صورت بايد ذبح اعاده شود. آية الله سيستانى: در هر دو صورت ضامن است. آية الله فاضل: و نيز اگر تلف مستند به ذابح باشد بنا بر احتياط ضامن است اگرچه عمل را تبرعاً انجام داده باشد. آية الله مكارم: اگر مقصر بوده ضامن است.

بدل قربانى

[1051] م - اگر قادر نباشد بر ذبح، بايد سه روز در حج و هفت روز پس از مراجعت از حج روزه بگيرد.

[1052] م - مراد از اينكه قادر بر ذبح نباشد(1)، آن است كه نه هدى را داشته باشد و نه پولش را.

[1053] م - اگر مى تواند بدون زحمت و مشقت قرض كند و در ازاى قرض چيزى كه ادا كند داشته باشد بايد قرض كند و ذبح كند.(2)

[1054] م - اگر مى تواند بدون مشقت چيزى كه زايد از مؤونه سفر است بفروشد، بايد بفروشد، و هدى بخرد، لكن لباس را هرچه باشد لازم نيست بفروشد.(3)

ص: 499


1- . آية الله سبحانى: مراد از عدم قدرت در ذبحى كه به روزه بدل مى شود، عبارت است از اينكه پول خريدن آن را نداشته باشد و يا نتواند بدون زحمت و مشقت قرض كند و يا اينكه ما به ازاى قرض را جهت ادا در مكه يا وطن نداشته باشد و اما اگر پول خريدن قربانى را دارد ولى به هر دليل مثل نبودن گوسفند و يا امر ديگر نتوانست تا غروب روز سيزدهم قربانى كند، حلق يا تقصير را انجام دهد و در مورد قربانى اگر مى تواند تا آخر ذى حجه انجام دهد و در غير اين صورت سال بعد قربانى را ولو با استنابه در منا انجام دهد و در آن صورت كه به خاطر عدم توانايى مالى، نمى تواند قربانى تهيه كند، اگر از اول مى داند بايد سه روز قبل از عيد و هفت روز بعد از برگشتن روزه بگيرد و اگر نتوانست بايد تا آخر ذى حجه سه روز را در مكه و بقيه را در محل بماند، و باز هم اگر نتوانست به عللى در مكه بماند، سه روز را در راه و هفت روز را در محل و باز هم اگر نشد سه روز را در محل و با فاصله هفت روز بعدى را نيز در محل بگيرد.
2- . آية الله زنجانى: واجب نيست پول قربانى را قرض كند، ولى اگر قرض كرد بايد قربانى كند.
3- . آية الله بهجت، آية الله صافى: فرق بين لباس و غير آن در صورتى كه زائد بر مؤونه باشد نيست. آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى: فرقى بين لباس و غير لباس نيست. آية الله سبحانى: ولى در لباسى كه به آن حاجت دارد اگر بفروشد و قربانى تهيه نمايد احتياط آن است كه روزه هم بگيرد. آية الله سيستانى: اگر لباس مورد حاجت او نباشد بنا بر احتياط واجب بايد آن را بفروشد و قربانى تهيه كند. آية الله گلپايگانى: متعرض اين فرع نشده اند. آية الله مكارم: لباسى كه مورد حاجت است.

[1055] م - لازم نيست كسب كند و پول هدى را تهيه كند(1)، ليكن اگر كسب كرد و تهيه كرد، بايد ذبح كند.

[1056] م - اگرچه لباس را لازم نيست بفروشد لكن اگر لباس زايد داشت و فروخت، ظاهراً بايد ذبح كند و احتياط آن است كه روزه هم بگيرد.(2)

[1057] م - اين سه روز روزه را بايد در ماه ذى حجه بگيرد و احتياط واجب آن است كه از هفتم تا نهم بگيرد و جلوتر نگيرد.(3)

[1058] م - بايد اين سه روز دنبال هم باشد.

[1059] م - اگر روز هفتم نتوانست روزه بگيرد، روز هشتم و نهم بگيرد و يك روز ديگر بعد از مراجعت از منا بگيرد و احتياط آن است كه بعد از ايام تشريق، كه يازدهم و دوازدهم و سيزدهم است، بگيرد.(4)د.

ص: 500


1- . آية الله بهجت: اگر مناسب باشد و عسر و حرج نباشد لازم است كسب نمايد.
2- . آية الله بهجت: گذشت كه لباس زائد را بفروشد و ذبح كند و روزه لازم نيست. آيات عظام تبريزى، زنجانى، مكارم: در اين صورت روزه لازم نيست. آية الله گلپايگانى: متعرض اين فرع نشده اند.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: و سه روز اول را مى تواند پس از شروع به اعمال عمره تمتع از اول ماه ذى حجه بگيرد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بايد اين سه روز يا كاملاً قبل از عيد قربان قرار گيرد هفتم و هشتم و نهم. و يا پس از بازگشت از منا و تا آخر ذى حجه. آية الله سبحانى: ليكن اگر قبل از ايام منا يعنى روز هشتم و نهم را روزه گرفت مى تواند يك روز را بعد از ايام تشريق روزه بگيرد كما اينكه اين سه روز را مى تواند از اول ذى حجه روزه بگيرد.
4- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: كسى كه بايد در حج روزه بگيرد چنانچه نتواند روز هفتم را روزه بگيرد هشتم و نهم را روزه گرفته و روز ديگر را پس از بازگشت از منا روزه بگيرد. آية الله زنجانى: و بايد بعد از روز سيزدهم بگيرد، مگر به جهت ضرورت. آية الله سبحانى: روزه در ايام تشريق براى كسى كه در منا است جايز نيست چه حج گزار باشد و چه غير آن لذا اگر قبل از ايام منا روزه نگرفت بايد بعد از ايام تشريق سه روز در مكه روزه بگيرد و هفت روز در محل خود و اگر در مكه نشد در راه بازگشت و اگر آن هم ممكن نشد در محل سه روز و بعد فاصله انداخته و هفت روز را روزه بگيرد و به احتياط واجب هفت روز روزه كه بايد در محل بگيرد متوالياً بگيرد. آية الله سيستانى: مكلفى كه بايد سه روز در حج روزه بگيرد اگر موفق نشود همه سه روز را پيش از روز عيد به جا آورد، بنا بر احتياط كفايت نمى كند آنها را در روز هشتم و نهم و يك روز ديگر پس از برگشت از منا بگيرد، و افضل اين است كه پس از سپرى شدن روزهاى تشريق اين سه روز را روزه بگيرد، اگرچه جايز است كه از روز سيزدهم شروع كند، در صورتى كه قبل از آن از منا برگشته باشد، بلكه بنا بر اظهر اگرچه در خود روز سيزدهم برگشته باشد.

[1060] م - اين سه روز روزه را در ايام تشريق، در منا، جايز نيست بگيرد(1)، بلكه در ايام تشريق در منا روزه براى همه كس حرام است،(2) چه حج به جا بياورد يا نه.

[1061] م - احتياط مستحب براى كسى كه روز هفتم را روزه نگرفته و هشتم و نهم را گرفته، آن است كه بعد از مراجعت از منا، سه روز روزه بگيرد - كه اول آن، روز كوچ كردن است؛ يعنى سيزدهم(3) - و متوالى بگيرد و قصدش آن باشد كه سه روز از پنج روز براى اداى روزه واجب باشد.

[1062] م - اگر روز هشتم را روزه نگرفت، روز نهم را هم نگيرد و بعد از مراجعت از منا(4) سه روز دنبال هم بگيرد.

[1063] م - جايز است اگر از هشتم روزه تعويق افتاد، تا آخر ذى حجه هر وقت بخواهد اين سه روز را روزه بگيرد، اگرچه احتياط آن است كه بعد از ايام تشريق فوراً بگيرد.(5)د.

ص: 501


1- . آية الله زنجانى: مگر براى ضرورتى باشد - مثلاً روز چهاردهم، مجبور است مراجعت كند - در اين صورت روز سيزدهم را روزه مى گيرد.
2- . آية الله بهجت: نسبت به غير ناسك خالى از تأمّل نيست. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
3- . آية الله زنجانى: و اول آن روز چهاردهم است. آية الله صافى: و احتياط آنست كه اول آن روز چهاردهم باشد. آية الله سيستانى: به ذيل مسئله 1059 رجوع شود. آية الله فاضل: مشروط بر اينكه روز سيزدهم در منا نباشد والاّ بايد از روز چهاردهم شروع كند.
4- . آية الله زنجانى، آية الله سبحانى: و گذشتن روز سيزدهم.
5- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: احتياط اين است كه پس از بازگشت هرچه زودتر روزه ها را بگيرد و بدون عذر تأخير ننمايد. آية الله مكارم: اين احتياط ترك نشود.

[1064] م - اين سه روز را در سفر مى تواند روزه بگيرد و لازم نيست در مكه قصد اقامت كند، بلكه اگر براى ماندن سه روز در مكه مهلت نيست بين راه هم جايز است بگيرد.(1)

[1065] م - اگر سه روز روزه را گرفت و بعد از آن متمكن شد از هدى، لازم نيست ذبح كند(2)، ليكن اگر قبل از تمام شدن سه روز متمكن شد بايد ذبح كند.

[1066] م - اگر اين سه روز روزه را نگرفت تا ماه ذى حجه تمام شد بايد هدى را خودش يا نايبش در منا ذبح كند(3) و روزه فايده ندارد.

[1067] م - بايد اين سه روز روزه را، بعد از احرام به عمره به جا آورد و قبل از آن نمى تواند.(4)د.

ص: 502


1- . آية الله سبحانى: به حاشيه مسئله 1059 مراجعه شود.
2- . آية الله بهجت: اگرچه ذبح كردن افضل و احوط است خصوصاً در صورت وجدان هدى قبل از خروج از منا. آية الله تبريزى: اگر تا آخر ايام تشريق متمكن شد، بنا بر احتياط واجب بايد قربانى كند؛ در غير اين صورت روزه كفايت مى كند. آيات عظام خويى، صافى، گلپايگانى: احتياط واجب آن است كه قربانى كند. آية الله زنجانى: اگر در روز دهم تا دوازدهم، متمكن از هدى شد لازم است قربانى كند و نمى تواند به روزه، اكتفا كند و اگر بعد از آن متمكن شد لازم نيست. آية الله سبحانى: اگر تا آخر ايام تشريق متمكن شد بايد ذبح كند و در غير اين صورت، روزه كفايت مى كند. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط قربانى بر او واجب خواهد شد اگر تمكن قبل از گذشت ايام تشريق باشد والاّ روزه كفايت مى كند. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب قربانى كند.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سبحانى، سيستانى، صافى، فاضل، مكارم: در ذى حجه سال آينده. آية الله زنجانى: بايد در سال آينده، خودش يا نايبش در منا ذبح كند و اگر تأخير روزه از روى علم و عمد و اختيار بوده بايد يك گوسفند كفاره بدهد، بلى چنانچه به جهت ضرورتى نتوانسته در ذى حجه روزه بگيرد بايد بعد از ذى حجه روزه بگيرد و قربانى كفايت نمى كند. آية الله گلپايگانى: و در ذبح نيت ما فى الذمه از هدى يا كفاره بكند و سپس بنا بر احتياط هفت روز پى درپى نزد اهلش روزه بگيرد.
4- . آية الله زنجانى: بايد بعد از محرم شدن به احرام حج بگيرد. آية الله فاضل: يعنى تا زمانى كه محرم به احرام عمره تمتع نشده نمى تواند اين سه روز را بگيرد اما بعد از احرام عمره تمتع اگرچه محل هم باشد مى تواند به تفصيلى كه در مسئله 1057 گذشت روزه بگيرد.

[1068] م - هفت روز بقيه را بايد بعد از مراجعت از سفر حج، روزه بگيرد.

[1069] م - احتياط واجب آن است كه پى درپى به جا آورد.(1)

[1070] م - جايز نيست اين هفت روز را در مكه يا در راه روزه بگيرد، مگر آنكه بناى اقامت در مكه داشته باشد،(2) در اين صورت اگر مدتى بگذرد كه در آن مدت مى توانست به وطن خود مراجعت كند، جايز است به جا آورد و همچنين جايز است اگر يك ماه بماند.

[1071] م - در اين ايام كه با هواپيما مراجعت مى كنند، بعيد نيست براى كسى كه در مكه اقامت كرده جايز باشد به همان مقدارى كه هواپيما اشخاص را به محل مى رساند صبر كند و روزه بگيرد ليكن احتياط خلاف آن است(3) و به احتياط واجب جمع بين سه روز و هفت روز را نكند.(4)ت.

ص: 503


1- . آية الله بهجت: اظهر عدم وجوب توالى است. آية الله زنجانى: سه روز روزه و همچنين هفت روز روزه بايد پى درپى باشد، مگر در مواردى كه ذكر شده است. آيات عظام سيستانى، صافى، فاضل، گلپايگانى، مكارم: بنا بر احتياط مستحب....
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: در اين صورت بايد صبر كند تا همراهان او به وطن مراجعت كنند يا يك ماه بگذرد و سپس روزه بگيرد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: متعرض اين مسئله و مسائل بعد تا مسئله 1076 نشده اند.
3- . آية الله زنجانى: بايد به همان مقدارى كه - مثلاً - بايد به فرودگاه برود و با هواپيما به محل بازگردد صبر كند و سپس روزه بگيرد و نبايد بين 3 روز و 7 روز جمع نمايد. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: به ذيل مسئله قبلى مراجعه شود. آية الله مكارم: اين احتياط لازم نيست.
4- . آية الله بهجت: فاصله لازم نيست. آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: نبايد بين 3 روز و 7 روز جمع نمايند. آية الله سيستانى: احتياط مستحب عدم جمع است.

[1072] م - اگر در غير مكه؛ چه در راه يا در بلدى غير از وطن خودش، اقامت كرد ظاهراً نتواند هفت روز روزه را در آنجا بگيرد(1)، اگرچه به مقدارى صبر كند كه اگر راه مى پيمود به وطن مى رسيد.

[1073] م - ابتداى ماهى را كه اگر بماند در مكه جايز است روزه را بگيرد و همين طور ابتداى حساب موقع رسيدن به وطن را ظاهراً بايد از وقتى كه بناى مجاورت يا اقامت به مكه كرد حساب كند.(2)

[1074] م - اگر متمكن از روزه گرفتن شد و قبل از آنكه روزه بگيرد مرد، واجب است ولى او سه روز را قضا كند بنا بر اقوى، و هفت روز ديگر را بنا بر احتياط واجب.(3)

[1075] م - لازم نيست بعد از برگشتن به بلد خود، در همان جا روزه بگيرد، پس اگر در جاى ديگر قصد اقامت كرد مى تواند بگيرد.د.

ص: 504


1- . آية الله بهجت: مانعى ندارد در بلد ديگر روزه بگيرد، البته آنقدر كه مى توانست به وطن برسد صبر كند. آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: بلكه ملاك اين است كه همسفرهايش كه در مكه اقامت نكرده اند به وطن برسند. آية الله زنجانى: مبدأ اين دو مدت پس از انقضاء ايام تشريق و پايان مناسك حج (يعنى انجام طواف نساء) و سه روز روزه گرفتن است. آية الله سبحانى: ابتداى ماه از ما بعد ايام تشريق يعنى روز چهاردهم حساب مى شود. آية الله سيستانى: ابتدا آن زمانى است كه اگر قصد اقامت در مكه نداشت معمولاً از آنجا خارج مى شد. آية الله مكارم: بلكه ملاك آن است كه همسفران او به وطن برسند ولى در يك ماه احتياط واجب محاسبه بعد از قصد اقامت در مكه است.
3- . آية الله بهجت، آية الله زنجانى: واجب است بگيرد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله سبحانى: اگر سه روز را روزه گرفته قضاى بقيه واجب نيست ولى اگر هيچ روزه نگرفته بايد همه را قضا كند. آية الله سيستانى: هيچ كدام واجب نيست. آية الله فاضل: بر ولى واجب است سه روز را قضا كند و هفت روز ديگر را بنا بر احتياط مستحب قضا كند.

[1076] م - اگر متمكن از سه روز روزه نشد، در مكه و برگشت به محل خود، در صورتى كه ماه ذى حجه باقى است مى تواند در محل بگيرد، ليكن با هفت روز روزه فاصله بدهد(1) و اگر ماه گذشته باشد بايد در منى هدى ذبح كند(2)، اگرچه به وسيله شخص امينى باشد.

مسائل متفرقه قربانى

[1077] م - تقسيم قربانى به سه قسم واجب نيست(3)، و فروش يا هبه سهم فقير(4)، قبل از قربانى و بدون قبض آن باطل است.(5) بنابراين، عمل بعضى، كه به ادعاى فقر يا وكالت از فقير، ثلث فقير را از قربانى بخود حاجى مى فروشند يا هبه مى كنند صحيح نيست.

[1078] م - گفته مى شود كه در منا، مسلخ فعلى(6)، كمى در وادى مُحسِّر ساخته شده و در اين صورت، هرچند در صورت امكان ولو تا آخر ذى حجه بايد در منا قربانى كنند لكن قربانى در مسلخ جديد مجزى است.(7)

ص: 505


1- . آية الله بهجت: فاصله لازم نيست. آية الله سيستانى: احتياط مستحب عدم جمع است.
2- . آية الله زنجانى: و بايد روزه بگيرد هرچند ماه ذى حجه گذشته باشد و ذبح هدى، لازم نيست. آية الله سيستانى: البته در سال آينده.
3- . نظر آيات عظام در 1040 گذشت.
4- . آية الله فاضل: توسط فقير يا وكيل او.
5- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سبحانى، سيستانى: جايز است قبل از قبض، از فقيرى در وطنش وكالت بگيرد كه در يك سوم قربانى طبق خواسته او تصرف كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: نسبت به صدقه و اهدا، انسان مى تواند از فقرا و مؤمنين آشنا در شهر خود وكالت در قبول و اعراض بگيرد و بعد از ذبح از طرف آنها قبول كرده و بدون تقسيم اعراض نمايد.
6- . در زمان حاضر به خارج از منا (مكانى به نام معيصم) منتقل شده است.
7- . آية الله بهجت: اگر به علت تغيير محل، ذبح در منا ممكن نباشد و تأخير انداختن آن، ولو تا آخر ماه ذى حجه موجب عُسر و حرج نوعى باشد، در اين صورت ذبح در خارج از منا اشكال ندارد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: پس اگر متمكن از تأخير و ذبح در منا باشد، اگرچه تا آخر ذى حجه، حلق يا تقصير نمايد و مُحل شود و ذبح را تأخير بيندازد و همچنين طواف و نماز طواف و سعى را تأخير بياندازد والاّ جايز است به ذبح در مذبح فعلى اكتفا كند، [لازم به تذكر است اگر در روز عيد متمكن از ذبح در منا نبود و احتمال بقاى عذر تا آخر ذى حجه را بدهد، مى تواند طبق فتواى آية الله خويى در مسلخ هاى جديد ذبح كند ولى اگر اتفاقاً كشف خلاف شد اعاده نمايد.] و آية الله تبريزى اضافه فرموده اند: و جايى كه مشكوك است كه منا باشد مبيت و ذبح و تقصير در حال اختيار هم مجزى است. آية الله خامنه اى: محل انجام ذبح، منا است و در صورتى كه از ذبح در منا ممانعت شود، انجام آن در محل تعيين شده در حال حاضر، بلامانع است. آية الله زنجانى: در شرايط كنونى، قربانى كردن در مسلخ هايى كه در خارج منا و وادى محسَّر ولى نزديك منا احداث شده است مجزى است و تأخير براى ذبح در منا لازم نيست ولى اگر تأخير انداخت اعمال بعدى را هم به تأخير بيندازد. آية الله سبحانى: ذبح در مسلخ جديد مجزى است. آية الله سيستانى: در صورت زياد بودن حجاج و گنجايش نداشتن منا براى همه آنها در وقت اراده ذبح، بعيد نيست كشتن در وادى محسِّر نيز جايز باشد، اگرچه احوط ترك آن است مگر آنكه بداند كه نمى تواند در منا تا روز سيزدهم قربانى كند. و چنانچه ذبح در منا يا وادى محسر تا آخر ايام تشريق ميسور نبود در هر كجاى حرم بخواهد مى تواند ذبح كند و جواز اكتفا در حال اختيار به ذبح در مكانى كه مشكوك است از منا يا وادى محسر مى باشد به علت شك در صحت علائم منصوبه در آن مكان ها محل اشكال است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورت تمكن از ذبح در ايام تشريق، لازم است ذبح را تأخير نمايد بلكه لزوم تأخير تا آخر ذى حجه بعيد نيست ولى حلق را روز عيد انجام دهد و با اين عمل از احرام مخيط خارج مى شود و باقى اعمال را به ترتيب به جا آورد. و اگر به كلى ذبح در منا ممكن نبود ذبح در وادى محسِّر كافى است. آية الله فاضل: اولا خارج بودن مذبح فعلى از منا ثابت نيست بلكه به احتمال قوى قسمتى از آن داخل منا است و بر فرض اينكه مسلخ فعلى خارج از منا باشد، صبر كردن لازم نيست بلكه مى توانند در روز عيد در مذبح فعلى قربانى كنند و بقيه اعمال را انجام دهند. آية الله مكارم: از روز سيزدهم تأخير نيندازد.

[1079] م - كسى كه اجير در حج است، مى تواند براى قربانى شخص ثالثى را وكيل كند و وكيل مزبور، نيت قربانى حجى كه موكلش از طرف موكل خود انجام مى دهد را مى نمايد.(1)د.

ص: 506


1- . به ذيل مسئله 1041 مراجعه شود. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: وكيل بايد نيت كند آن قربانى كه بر موكلش واجب است. آية الله مكارم: نيت قربانى را نايب اصلى مى كند.

[1080] م - تأخير ذبح از روز عيد عمداً، جايز نيست على الأحوط(1)، لكن اگر تأخير شد عمداً يا جهلاً يا نسياناً، ذبح در شب كفايت مى كند.(2)

[1081] م - كسانى كه وكيل ديگرى هستند كه براى او قربانى كنند، مى توانند قبل از اينكه حلق يا تقصير كنند، قربانى ديگرى را ذبح نمايند.(3)

استفتائات قربانى

[1082] س - جمعى از حجاج پول روى هم مى گذارند و كسى با پول مشترك براى همه آنان تعدادى گوسفند مى خرد و در وقت ذبح، هر گوسفند را براى يك نفر قصد مى كند و قربانى مى كند، آيا اين ترتيب ذبح اشكال دارد يا خير و آيا در صورت تفاوت گوسفندان در قيمت با اينكه همه به يك اندازه پول داده اند چه وضعى پيدا مى شود؟

ج - اگر صاحبان پول راضى باشند اشكال ندارد.(4)

ص: 507


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1032 گذشت.
2- . آية الله تبريزى: ذبح در شب، بعد از عيد، خلاف احتياط است. آيات عظام خويى، سبحانى، فاضل: ذبح در شب كفايت نمى كند مگر براى خائف. آية الله زنجانى: تأخير قربانى تا روز دوازدهم جايز است ولى ذبح در شب كفايت نمى كند، مگر براى خائف كه مى تواند شب دهم قربانى كند و اگر از آن هم معذور است، قربانى در شب هاى بعدى كفايت مى كند. آية الله سيستانى: و احتياط واجب اين است كه در شب قربانى نكند، حتى شب روزهاى تشريق، مگر براى خائف. آيات عظام صافى، گلپايگانى، مكارم: بنا بر احتياط كفايت نمى كند.
3- . آية الله زنجانى: البته چون قربانى كردن باعث نجس شدن بدن يا لباس محرم مى شود، تا در منا حلق يا تقصير نكرده نبايد قربانى ديگرى را ذبح كند و در هر حال اگر قربانى كرد، صحيح است.
4- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر صاحبان پول اجازه داده باشند مانعى ندارد ولى رضايت قلبى كافى نيست. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 1041 مراجعه شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر صاحبان پول راضى باشند و ذابح وكالت در افراز داشته باشد اشكال ندارد. آية الله فاضل: ليكن بهتر است كه وكالت بگيرد در مقابل وجه مورد توافق، يك گوسفند به نيابت از او قربانى كند و مجاز باشد كه براى ذبح نايب هم بگيرد.

[1083] س - كسانى كه گوسفند خود را به غير مؤمن داده اند و او ذبح نموده است و بعد، حلق و اعمال مترتبه را انجام داده اند و بعد متوجه شده اند، وظيفه آنان چيست؟

ج - ذبح را اعاده كنند و حلق و اعمال مترتبه صحيح است.(1)

[1084] س - كسى قربانى را به غير مؤمن داده و او كشته است و بعد متوجه شده و در عين توجه، عمداً بدون تجديد قربانى حلق كرده و اعمال مترتبه بر حلق را انجام داده، آيا مُحلّ شده است يا نه و آيا فقط قربانى بايد بكند يا همه اعمال را اعاده نمايد؟

ج - با فرض اينكه احتمال صحّتِ اعمالى را كه بعد از قربانى اتيان كرده مى داده، مُحِلّ شده است و فقط قربانى بر عهده او است و اعمالش صحيح است.(2)

[1085] س - در مسئله قربانى در مسلخ جديد، عبارت نقل شده از حضرت عالى صراحت در حكم ندارد، لطفاً نظر مبارك را مرقوم فرماييد.

ج - ذبح در مسلخ جديد مُجزى است.(3)

[1086] س - آيا در شرايط قربانى، تحقيق لازم است كه يقين به بودن شرايط حاصل شود يا لازم نيست؟

ج - در شرايطى كه مربوط به نقص عارض بر حيوان بعد از تمام بودن آن است، مثل خصى نبودن يا معيوب نبودن حيوان، فحص لازم نيست و در صورت شك مى تواند بدون تحقيق ذبح كند، ولى در شرايط ديگر مثل سن حيوان يا مؤمن بودن ذابح(4)، لازم است يقين حاصل شود.(5)د.

ص: 508


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1042 گذشت. آية الله سبحانى: چنانچه فقط ذبح و حلق را به غير مؤمن واگذار كند ولى خود نيت كند اشكال ندارد و چنانچه نيت ذبح و حلق را به غير مؤمن واگذارد، بايد اعاده كند.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1042 گذشت. آية الله سبحانى: مراجعه به ذيل مسئله قبلى شود.
3- . به ذيل مسئله 1078 مراجعه شود.
4- . به ذيل مسئله 1042 مراجعه شود.
5- . به ذيل مسئله 1045 مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر بايع اهل خبره بود و از سن هدى خبر داد مى توان به قول او اعتماد كرد. آية الله زنجانى: اطمينان يا حجت ديگر شرعى لازم است. آية الله سبحانى: اگر احتمال نقص يا مرض يا كمبود سن در حيوان خريدارى شده براى قربانى وجود دارد احتياطاً فحص كند. آية الله مكارم: در صفات پنهانى حيوان مى توان به قول فروشنده ظاهر الصلاح قناعت كرد.

[1087] س - در مكه جيب كسى را زدند و پولش را بردند، شكايت كرد، بعد [از] طى مراحل قانونى، حاكم آنجا حكم كرد پولش را از دزد بگيرند و به او بدهند، آيا جايز است پول را بگيرد و گوسفند قربانى را با آن بخرد يا نه؟

ج - اگر مى داند كه پول خود او است، مانع ندارد.(1)

[1088] س - شخصى بدون گرفتن وكالت در ذبح، از طرف عيالش يا شخص ديگرى قربانى مى نمايد، به اين خيال كه اذن فحوى از او دارد و مطمئن است كه وقتى به عيالش يا رفيقش بگويد من در قربانگاه براى تو قربانى كرده ام او راضى است و خوشحال هم مى شود، اين نحو قربانى كافيست يا نه؟

ج - كافى نيست مگر او را وكيل كرده باشد.(2)

[1089] س - روز عيد، بعض اشخاص به قربانگاه مى روند و بدون اينكه در قربانى نيابت داشته باشند، خودشان براى رفقايشان قربانى مى كنند، آيا اين قربانى كافى است يا نه؟ و اگر كافى نيست، پول قربانى به عهده چه كسى است؟د.

ص: 509


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى: اگر مى داند آن شخص دزد است مانع ندارد. آية الله سيستانى: و همچنين اگر شرايط تقاص حاصل باشد و به هر حال اگر قربانى را به نحو كلى فى الذمه بخرد و با آن پول، قيمت آن را ادا كند مجزى است.
2- . آية الله بهجت: چنانچه احراز رضايت كرد و شاهد حال هم دالّ بر رضايت بود؛ به طورى كه اگر او بفهمد راضى است كفايت مى كند. آية الله خامنه اى: قربانى كردن بايد به وسيله خود شخص يا با وكالت از سوى او انجام شود، اما اگر شخص ديگرى بدون وكالت گرفتن از او برايش ذبح انجام دهد، صحت آن محل اشكال است و بنا بر احتياط، نمى توان به آن اكتفا كرد. آية الله زنجانى: كافى نيست مگر مأذون در ذبح باشد.

ج - كفايت نمى كند و پول از مال كسى خارج مى شود كه خرج كرده است مگر آنكه غررى در بين باشد.(1)

[1090] س - در قربانگاه، حجاج و صاحب گوسفند يك قرارى با هم مى گذارند كه هر چند رأس گوسفندى كه مى خواهند، هر يكى به فلان مبلغ و نام مى برد، حاجى هم قبول مى كند و يكى يكى را به نيت افرادى كه وكالت دارد مى كشد، بعد مى رود با صاحب گوسفند حساب مى كند، آيا در قربانى اشكالى نيست؟

ج - اشكال ندارد.

[1091] س - در قربانگاه ده نفر حاجى با صاحب گوسفند قرار مى گذارند كه ده گوسفند را جدا مى كنيم و قربانى مى كنيم از قرار يكى دويست ريال سعودى مثلاً، در اين بين چند نفر ديگر از رفقاى آنان مى آيند و بدون قرار جديد با صاحب گوسفند، به تعدادشان گوسفند قربانى مى كنند و بنا دارند كه بعد از قربانى طبق قرارداد ساير افراد، به صاحب گوسفند پول بدهند، آيا قربانى هاى آنان درست است يا خير؟

ج - اگر يقين به رضايت صاحب گوسفند دارند، مانع ندارد.(2)

[1092] س - غير مؤمن مشغول سر بريدن قربانى بود، شخصى كه براى او قربانى مى شد دست گذاشت روى دست ذابح و فشار مى داد در بردن و آوردن چاقو، به نحوى كه بريدن سر گوسفند به هر دو اسناد داده مى شد، آيا اين قربانى صحيح است؟

ج - اگر خودش ذبح نكرده، صحيح نيست.(3)د.

ص: 510


1- . آية الله بهجت: در مسئله قبل بيان شد كه در چه صورتى كفايت مى كند. آية الله خامنه اى: به ذيل سؤال قبل مراجعه شود.
2- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: والاّ رضايت بعدى كافى نيست.
3- . به ذيل مسئله 1042 مراجعه شود. آية الله سبحانى: چنانچه اين شخص خود نيت داشته باشد كه ظاهر حال اين گونه است و فقط ذبح به ذابح غير مؤمن واگذار شده اشكال ندارد.

[1093] س - در روز عيد قربان معمولاً در هر كاروانى چند نفر براى قربانى از طرف ديگران نايب مى شوند و مى آيند قربانگاه، اگر كسى شك كند كه براى فلان شخص هم قربانى كردم يا نه، وظيفه نايب چيست؟

ج - بايد قربانى كند.

[1094] س - آيا ذبح با كاردهاى استيل كه معلوم نيست آهن است يا نه چگونه است؟

ج - صحيح نيست.(1)

[1095] س - اگر انسان مريض نتواند در حج تمتع قربانى كند و به ديگرى نيابت دهد و نايب و وكيل فراموش كند و در مدينه يا در ايران يادش بيايد كه قربانى نكرده است، وظيفه اش چيست؟

ج - بر حج او اشكالى نيست، ولى قربانى بر ذمه اش باقى است كه بايد در سال آيندهت.

ص: 511


1- . آية الله بهجت: اگر در تيزى و حدّت مثل آهن باشد تا انتهاى ذبح، بعيد نيست حكم آهن را داشته باشد به الغاى خصوصيت. آية الله تبريزى: مانعى ندارد، بلى اگر در محل ذبح آهن باشد، احتياط مستحب آن است كه با آن ذبح كند. آية الله خامنه اى: ابزارى كه ذبح با آن انجام مى شود. بايد از آهن باشد، و استيل (كه فولاد مخلوط با ماده ضد زنگ است) در حكم آهن است، اما اگر در مورد آهنى بودن ابزار ذبح ترديد دارد، تا زمانى كه آهنى بودن آن محرز نشده، ذبح كردن با آن كفايت نمى كند. آية الله خويى: ذبح با آن مانعى ندارد. آية الله زنجانى: ذبح با چاقوى استيل، بلكه هر وسيله اى كه در برندگى، از چاقوى آهنى، كمتر نباشد صحيح است. آية الله سبحانى: ذبح با كاردهاى استيل و غير استيل فرق نمى كند و همين كه فلز باشد و تيز كه حيوان را اذيت نكند، كافى است. آية الله سيستانى: خالى از اشكال نيست. آية الله صافى: اگر محرز نباشد كه استيل آهن است صحيح نيست. آية الله فاضل: اشكال ندارد. آية الله مكارم، آية الله نورى: با هر فلز برنده اى صحيح است.

در منا انجام دهد و اگر در ماه ذى حجه فهميد بايد در صورت امكان در همان ماه قربانى كند.(1)

[1096] س - شخصى براى خود و نيابت افرادى به قربانگاه رفت و ده رأس گوسفند خريد و قربانى كرد، بعد از رسيدن به منزل، يقين پيدا كرد پول 9 رأس گوسفند را داده است، وظيفه اش نسبت به پول يك رأس كه نداده چيست؟ ضمناً با مراجعه به قربانگاه صاحب گوسفند را پيدا نكرد، آيا جايز است كه در آن پول تصرف كند و بعد از مراجعت به ايران پول ايرانى به حاكم شرع بدهد و يا صدقه بدهد يا نه؟ و در صورتى كه تصرف در آن جايز باشد اكنون كه به ايران برگشته، آيا بايد ريال سعودى يا قيمت آن به ارز دولتى يا ارز آزاد بدهد؟

ج - با يأس از شناسايى صاحبش، از طرف او به فقير صدقه دهد(2) و بايد يا ريال بدهد و يا قيمت بالا را بدهد.

[1097] س - شخصى قربانى نمى كند به اعتقاد اينكه گوشت گوسفند تلف مى شود و از آنان استفاده اى نمى شود وبا همين كيفيت تقصير كرده، اعمال حج را انجام مى دهد، وظيفه او چيست؟

ج - اگر جاهل بوده و فكر مى كرده كه عملش صحيح است، از احرام خارج شدهد.

ص: 512


1- . آية الله سبحانى: بدين شكل كه اگر وكيل يا نايب هنوز در مكه است سعى كند آن را در منا يا كشتارگاه هاى نزديك به منا انجام دهد وگرنه بايد در سال آينده در منا انجام دهد و اگر پول يا فيش قربانى به هدر رفته است قربانى بر ذمه نايب باقى است و بايد انجام دهد. آية الله سيستانى: اگر پس از ايام تشريق در ماه ذى حجه متوجه شود به احتياط واجب جمع كند بين روزه و ذبح.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: بايد فقير مؤمن باشد. آية الله زنجانى: بايد با اذن حاكم شرع به فقير مؤمن غير سيد صدقه دهد. آية الله سبحانى: به فقير مؤمن غير سيد صدقه بدهد و بهتر است با اذن حاكم شرع اين كار انجام شود. آية الله سيستانى: و به احتياط واجب بايد به اذن حاكم شرع باشد.

ولى قربانى بر ذمه او است.(1)

[1098] س - آيا مُحرم مى تواند قبل از ذبحِ گوسفندِ خود، براى ديگرى ذبح نمايد؟

ج - مانع ندارد.(2)

[1099] س - اگر كسى مؤمن بودن ذابح را قبل از ذبح احراز كرد و بعداً معلوم شد خلاف بوده است، آيا آن قربانى كفايت مى كند؟

ج - كفايت نمى كند.(3)

[1100] س - اگر قربانى از وجه غير مُخَمَّس باشد چه صورت دارد؟

ج - كفايت نمى كند.(4)ت.

ص: 513


1- . آية الله بهجت: قربانى كند و بعد تقصير نمايد و كفاره ازاله شَعر را بدهد. آية الله زنجانى: حلق و تقصير او صحيح بوده و از احرام خارج شده ولى حرمت استمتاع از زنان باقى است و بايد قربانى كرده و اعمال مكه را اعاده كند. آية الله سبحانى: ولى در جاهل مقصر و يا در صورت عمد چنين فردى از احرام خارج نشده و اگر محرم مرد مى باشد بايد فوراً لباس دوخته را از تن خارج كند و حوله هاى احرام را بپوشد و محرمات احرام را ترك نمايد و بعد از قربانى در منا يا قربانگاه هاى موجود اعمال مترتبه را انجام دهد و اگر پايان ايام تشريق ذبح نكند تا آخر ذى حجه بايد ذبح كند و اعمال را انجام دهد و يك عمره مفرده نيز به جا آورد و حج خود را بنا بر احتياط واجب سال بعد اعاده كند. آية الله فاضل: ظاهراً از احرام خارج نشده و لازم است محرمات احرام را رعايت كند و اگر تا پايان ايام تشريق ذبح كند حجش صحيح است والاّ بنا بر احتياط باطل است و بايد با عمره مفرده از احرام خارج شود. آية الله سيستانى: بايد فوراً لباس دوخته را بيرون آورد و محرمات احرام را ترك كند و قبل از پايان ايام تشريق ذبح كند وگرنه حج او باطل است بنا بر احتياط. آية الله مكارم: اگر قربانى در منا از بين مى رود و به هيچ وجه قابل استفاده نيست، بايد پول آن را كنار گذارد و در شهر خودش قربانى كند (در ماه ذى حجه آن سال و اگر نتوانست در سال بعد در ايام تشريق).
2- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 1081 مراجعه شود. آية الله سبحانى: ولى بهتر است نخست قربانى خود را ذبح كند سپس قربانى افراد ديگر را.
3- . به ذيل مسئله 1042 مراجعه شود.
4- . آية الله بهجت: اگر معامله به ذمه باشد، ظاهراً كافى است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: چون متعارف خريد به ثمن كلى است، قربانى صحيح است. آية الله خامنه اى، آية الله سبحانى: كفايت مى كند و فقط ذمه حج گزار به اندازه خمس مشغول است. آية الله زنجانى: به ذيل سؤال 667 مراجعه شود. آية الله سيستانى، آية الله نورى: چون متعارف خريد به ثمن كلى است، قربانى صحيح است ولى ذمه اش به اندازه خمس مشغول است.

[1101] س - در صورت عدم وجود گوسفند سالم، آيا مى توان گوسفند مرضوض الخصيتين (گوسفندى كه تخم هاى آن را كوبيده اند) را ذبح نمود؟

ج - اگر غير خصى و مرضوض يافت نشود، ذبح خصى و مرضوض كافى است.(1)

[1102] س - شخصى به اعتماد نايب خود در رمى، ذبح كرده و حلق نموده است، بعد معلوم شده كه نايب از جانب او رمى ننموده است، آيا ذبح و حلق او صحيح است؟

ج - كفايت مى كند.

[1103] س - شخصى در قربانى كسى را نايب خود كرد و پس از آن به ديگرى نيابت داد، ولى شخص اول ذبح نمود، آيا صحيح است؟

ج - اگر اولى را از وكالت عزل نكرده كافى است و مجرد نيابت دادن به دومى، عزل اولى از نيابت نيست.(2)

[1104] س - شخصى با جهل به اشتراط مؤمن بودن ذابح، قربانى خود را به ديگرى واگذار كرده كه ذبح نمايد، بعد از ذبح متوجه مسئله شده است، وظيفه او چيست؟

ج - اگر مؤمن بودن ذابح معلوم نيست، بايد دو مرتبه قربانى كند.(3)

[1105] س - كسى را وكيل در قربانى نموده، آيا وكيل مى تواند به ديگرى وكالت دهد؟

ج - اگر وكالت داده كه وكيل خودش قربانى كند، نمى تواند به ديگرى بدهد.

[1106] س - اگر ذبح قربانى شخصى توسط غير مؤمن صورت گرفته باشد(4)، آيا تكرار آن بايد در ايام تشريق باشد؟د.

ص: 514


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1024 و 1023 «شرط هفتم» مراجعه شود. آية الله خامنه اى: به ذيل مسئله 1023 «شرط چهارم» مراجعه شود.
2- . آية الله زنجانى: صحيح است.
3- . به ذيل مسئله 1042 مراجعه شود.
4- . به ذيل مسئله 1042 مراجعه شود.

ج - اگر در بقيه ذى حجه، تا آخر آن هم قربانى شود كافى است، اگرچه تأخير آن از ايام تشريق جايز نيست.

[1107] س - مُحرمى كه لباس احرامش بر اثر ذبح نجس شده، مى تواند به مقدارى كه براى ديگران ذبح مى كند، در لباسِ احرام نجس باشد؟

ج - در صورت امكان بايد لباس خود را تطهير كند(1) و اگر نكرد ضررى به احرام يا ذبح ندارد.

[1108] س - در مناسك نوشته شده: واجب است احتياطاً، كه قربانى را از روز عيد تأخير نيندازند، حال اگر كسى بدون عذر تأخير انداخت، به غير از حرمت تكليفى، عواقب ديگرى هم دارد؟

ج - قربانى او صحيح است، ولى بايد ترتيب بين قربانى و حلق و اعمال مكه مراعات شود.(2)ت.

ص: 515


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى: بنا بر احتياط واجب. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: احتياط مستحب تعويض يا تطهير آن است.
2- . آية الله بهجت: على الأحوط الأشهر. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر ذبح را عمداً تأخير بيندازد تا تنگى وقت روز عيد كه ديگر نتواند در آن روز ذبح كند، بايد حلق يا تقصير نمايد، ولى اعمال مكه را تأخير بياندازد. آية الله خامنه اى: كسى كه ذبح قربانى را بنا بر هر دليلى از روز عيد به تأخير انداخته، لازم نيست حلق يا تقصير را هم به تأخير اندازد، بلكه بعيد نيست انجام حلق يا تقصير در روز عيد واجب باشد، و نبايد در اين مورد ترك احتياط كند، اما صحت انجام طواف حج و ديگر اعمال پنج گانه مكه در چنين حالتى (تأخير در انجام قربانى) محل اشكال است و بايد براى انجام آن اعمال تا ذبح قربانى منتظر بماند. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 1031 مراجعه شود. آية الله سبحانى: اگر تا غروب روز سيزدهم تأخير افتاد، بايد حلق و تقصير را انجام دهد. آية الله سيستانى: جايز است مقدم داشتن تقصير يا حلق بر ذبح ولى احتياط واجب اين است كه پس از تهيه قربانى در مكانى كه ذبح در آن براى او جايز است باشد. ولى تا ذبح نكند مُحل نمى شود و تقديم اعمال مكه بر حلق يا تقصير براى كسى كه بايد آنها را بعد از وقوفين انجام دهد جايز نيست و اگر كسى از روى علم و عمد مقدم بدارد بايد يك گوسفند قربانى كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بايد ترتيب بنا بر احتياط مراعات شود و اگر از روى سهو يا جهل ترتيب مراعات نشد اشكال ندارد ولى احكام مكه بايد بعد از قربانى و حلق يا تقصير انجام شود. آية الله مكارم: تأخير تا روز سيزدهم جايز است.

[1109] س - بعد از فرى اوداج اربعه، اگر گردن قربانى را درحالى كه هنوز زنده است قطع نمود، چه صورتى دارد؟

ج - كار حرامى است(1)، لكن ذبيحه حلال است و كفايت از قربانى مى كند.

[1110] س - مى فرماييد اگر ذبح در منا تا آخر ذى حجه ممكن شود بايد ذبح را تأخير بيندازد، آيا اجازه مى دهيد كه حلق را همان روز عيد انجام دهد، يا بايد حلق و تقصير را تا بعد از قربانى تأخير بيندازد، هرچند ده روز طول بكشد؟

ج - بايد مراعات ترتيب شود على الأحوط.(2)

[1111] س - آيا حكم گوسفندى كه تخم هاى آن را كوبيده اند، با گوسفندى كه تخم هايش را تابيده اند يكى است يا نه؟ و در هر صورت، اگر تخم هاى گوسفندى را تابيده باشند، آيا براى هَدى مُجزى است يا نه؟ لطفاً نظر خودتان را بيان فرماييد.

ج - بنا بر احتياط واجب بايد تابيده هم نشده باشد.(3)

[1112] س - حيوانى را كه براى هدى ذبح مى كنند، اگر قطع اوداج اربعه بكنند و آن را رها نمايند و حيوان به خودى خود پشت به قبله شود و يا بعد از قطع اوداج اربعه، قبل از جان دادن، حيوان را روى بقيه اجساد حيوانات ذبح شده پرت نمايند و حيوان در اثر اين كار، از قبله منحرف شود و در آن حال جان دهد، حكمش چيست؟ت.

ص: 516


1- . آية الله بهجت: مانعى ندارد ولى اگر عمداً چنين كند استفاده از گوشت آن مكروه است بلكه خلاف احتياط است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بنا بر احتياط لازم، ذبيحه حلال نيست. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: اين كار حرام نيست ولى بهتر است اين كار را نكند. آية الله سبحانى: گرچه اين كار اگر عمدى باشد حرام است ولى استفاده از گوشت آن مكروه است. آية الله سيستانى، آية الله فاضل: بنا بر احتياط.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1142 خواهد آمد.
3- . آيات عظام خامنه اى، سبحانى، گلپايگانى: به ذيل مسئله 1023، (شرايط هدى) رجوع شود. آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى، فاضل: احتياط مستحب است.

ج - رو به قبله بودن در حال قطع اوداج اربعه كافى است.

[1113] س - اگر كسى پس از ذبح قربانى و انجام باقى مناسك و يا قبل از آن متوجه شد كه سن هَدى كمتر از حد نصاب است وظيفه چيست؟

ج - اعاده لازم است.(1)

[1114] س - اگر روحانى كاروان مى داند كه احرامى او در روز عيد در مسلخ به خون آلوده مى شود و به جهت اينكه روحانى است و بايد بر اعمال حجاج نظارت داشته باشد مدت چند ساعت لباس احرامى او خون آلود است، آيا با علم به نجس شدن و طولانى بودن آن تكليف او چيست؟

ج - اگر معذور از تبديل يا تطهير است اشكال ندارد.(2)

[1115] س - روحانى كاروانى نايب است و مى داند كه براى نظارت بر اعمال حج حجاج در قربانگاه لباس او به خون آلوده مى شود و به جهت مسئوليتى كه دارد در قربانگاه معطل مى گردد، آيا با علم به اين جهت، نيابتش در حج اشكالى دارد؟

ج - نيابت اشكال ندارد.

[1116] س - بعضى از محله هاى جديد مكه، در منا ساخته شده است، آيا در آنجا مى شود قربانى نمود يا خير؟

ج - اگر در منا است مانع ندارد، ولى بدون احراز اينكه در منا است، صحيح نيست.(3)ت.

ص: 517


1- . آية الله سيستانى: اگر در ايام تشريق باشد بايد اعاده كند و اگر بعد از آن باشد به احتياط واجب جمع كند بين اعاده ذبح و روزه. آيات عظام خامنه اى، صافى، گلپايگانى، مكارم: بنا بر احتياط واجب.
2- . آية الله سيستانى: اگر ممكن است، به احتياط واجب بايد مبادرت به تطهير يا تبديل كند يا ابتدا از احرام خارج شود سپس به اين كار بپردازد.
3- . آية الله تبريزى: با فرض شك، مانعى ندارد. آية الله خويى: در مورد شك در منا فتواى ايشان به دست نيامد. آية الله زنجانى: در شرايط كنونى ذبح در اماكن نزديك منا مجزى است.

[1117] س - انسان شك مى كند كه در سال يا سال هاى گذشته ذابحِ قربانى اش مؤمن بوده يا نه، الآن وظيفه اش چيست؟

ج - اگر در حال عمل، مسئله را مى دانسته و ملتفت بوده و شك بعد از عمل است، اعتنا نكند و در غير اين صورت بايد قربانى را اعاده نمايد.(1)

[1118] س - بعضى از مديران كاروان ها يا اشخاص خيّرِ ديگر، كه براى قربانى از اشخاص پول مى گيرند و احياناً خودشان سر بريدن را ياد ندارند لذا قربانى ها را غير مؤمن ذبح مى كند، اولاً آيا از منوب عنه مُجزى است يا نه و ثانياً آيا نايب ضامن است يا خير؟

ج - قربانى مزبور كفايت نمى كند و كسى كه پول را از منوب عنه گرفته ضامن است.(2)

مستحبات قربانى

[1119] م - مستحبات هدى چند چيز است(3):

1. در صورت تمكن، قربانى شتر باشد و در صورت نبودن آن، گاو و در صورت نبودن آن، گوسفند باشد.

2. قربانى بسيار فربه باشد.

3. در صورت شتر يا گاو بودن آن، از جنس ماده و در صورت گوسفند يا بز بودن آن، از جنس نر باشد.

ص: 518


1- . در اين سؤال و سؤال بعد به ذيل مسئله 1042 مراجعه شود. آية الله زنجانى: براى پاسخ اين سؤال و سؤال بعد به ذيل مسئله 1041 مراجعه شود.
2- . آية الله فاضل: به ذيل مسئله 1050 مراجعه شود. آية الله سبحانى: و اگر كسانى كه در كاروان ها از حجاج جهت خريد قربانى و ذبح پول گرفته و نيابت با اذن در توكيل گرفته اند چنانچه فقط ذبح را به غير مؤمن واگذار و خود نيت كند اشكال ندارد ولى هم ذبح و هم نيت را نمى تواند به غير مؤمن واگذار كند.
3- . آية الله مكارم: به قصد رجا و اميد ثواب به جا آورد.

4. شترى كه مى خواهند او را نحر كنند، ايستاده و از سر دست ها تا زانوى آن را ببندند و شخص در جانب راست او بايستد و كارد يا نيزه يا خنجر به گودال گردن او فرو برد و در وقت ذبح يا نحر اين دعا را بخواند:

«وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَالْاَرْضَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَما أَنَا مِنَ المُشْرِكينَ انَّ صَلاتِي وَنُسُكي وَمَحْيايَ وَمَمَاتِي للهِ رَبِّ الْعالَمِينَ لا شَرِيك لَهُ وَبِذلِك امِرْتُ وَأنا مِنَ المُسْلِمِينَ، أَللَّهُمَّ مِنْك وَلَك بِسْمِ اللهِ وَاللهُ أكبَرُ، أللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّي».

5. اينكه خود قربانى را بكشد و اگر نتواند، دست خود را بالاى دست كشنده بگذارد.

تقصير يا حلق

[1120] م - هر مكلفى مختار است كه بعد از ذبح كردن، يا سر بتراشد و يا از ناخن(1) يا موى خود قدرى بچيند، مگر چند طايفه:

اول - زن ها كه بايد از مو يا ناخن(2) خود قدرى بگيرند و كافى نيست ظاهراً براى آنها سر تراشيدن.(3)

دوم - كسى كه سال اول حج او باشد، كه بايد سر بتراشد به احتياط واجب.(4)

ص: 519


1- . آية الله زنجانى: بنا بر احتياط مؤكد استحبابى، براى تقصير، كوتاه كردن مو را انتخاب كند و همچنين است حكم تقصير بانوان. آية الله سبحانى: به ناخن گرفتن اكتفا نشود و اگر خواست ناخن بگيرد، پس از كوتاه كردن مو باشد. آية الله سيستانى، آية الله مكارم: گرفتن ناخن كافى نيست بنا بر احتياط واجب و اگر خواست ناخن بگيرد بايد بعد از كوتاه كردن مو باشد.
2- . آيات عظام سبحانى، سيستانى، مكارم: حكمش گذشت.
3- . آيات عظام بهجت، زنجانى، سبحانى، صافى، گلپايگانى: و جايز نيز نمى باشد. آية الله خامنه اى: زنان حتماً بايد تقصير كنند و براى آنان حلق كفايت نمى كند.
4- . آية الله بهجت: سر تراشيدن در اين مورد دوم و نيز سوم و چهارم مستحبّ مؤكد است. آيات عظام تبريزى، خويى، فاضل: احتياط مستحب اين است كه سر تراشيدن را اختيار كند، هرچند مخير بودنش بين حلق و تقصير خالى از قوت نيست. آية الله زنجانى: مردى كه حجة الاسلام خود را به جا مى آورد بايد سرش را بتراشد - هرچند حج اول او نباشد - و مى تواند با ماشينى كه مانند تيغ از ته مى زند، سرش را بتراشد. آية الله سبحانى: تراشيدن سر براى كسى كه براى اولين بار به حج مى رود خواه حجة الاسلام يا حج نيابى و يا مستحب باشد و همچنين كسى كه حجة الاسلام را به جا مى آورد هرچند قبلاً حج مستحبى يا نيابى به جا آورده باشد و فردى كه موهاى خود را گره زده يا با هم جمع كرده واجب است. آية الله مكارم: چنين كسى نيز مخير است و سر تراشيدن متعين نيست. آية الله نورى: مخير بين تراشيدن سر و كوتاه كردن مو يا چيدن ناخن مى باشد.

سوم - كسى كه موى سر خود را به عسل يا «صمغ» يا نحو آن براى رفع شپش و نحو آن چسبانيده باشد بايد سر بتراشد به احتياط واجب.(1)

چهارم - كسى كه موى خود را جمع كرده و گره زده و درهم پيچيده و بافته است، بايد سر بتراشد به احتياط واجب.(2)

پنجم - خنثاى مشكل اگر از اين سه دسته اخير نباشد، بايد تقصير كند و سر نتراشد.(3)

[1121] م - اگر خنثاى مشكل از اين سه طايفه باشد، واجب است هم تقصير كند و هم سر بتراشد احتياطاً.(4)د.

ص: 520


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، فاضل: احتياط اين است كه سر تراشيدن را اختيار كند. بلكه وجوب آن اظهر است.
2- . مانند طايفه قبل است.
3- . آية الله بهجت: سر تراشيدن براى خنثاى مشكل جايز نيست بنا بر تخيير كه گذشت، و اما بنا بر تعين حلق بر مرد، اگر يكى از قسم متقدّم باشد، احوط جمع است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: خنثاى مشكل اگر موى سر خود را نچسبانده يا نبافته باشد بايد تقصير نمايد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: خنثى در حكم زن است و تقصير بر او متعين است. آية الله مكارم: اگر از دو دسته اخير نباشد مو را كوتاه كند و اگر باشد اول كمى مو را كوتاه كرده بعد سر را مى تراشد (بنا بر احتياط واجب).
4- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى، مكارم: به مسئله قبل مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر از قسم سوم يا چهارم باشد، بايد هم تقصير و هم حلق نمايد و بنا بر احتياط تقصير را بر حلق مقدم بدارد. آية الله زنجانى: بايد احتياطاً اول تقصير كند و سپس سر بتراشد. آية الله سيستانى: بايد اول تقصير نمايد و آن گاه بنا بر احتياط حلق نمايد.

[1122] م - احتياط آن است كه كسى كه سر را مى تراشد تمامش را بتراشد.(1)

[1123] م - در تقصير كفايت مى كند مقدار كمى از موى سر يا ريش يا شارب را چيدن، به هر نحو و با هر آلت كه باشد و يا ناخن گرفتن.(2) و بهتر است(3) كه هم مقدارى از مو بگيرد و هم ناخن را بگيرد.

[1124] م - سر تراشيدن و تقصير چون از عبادات است، بايد با نيت خالص از ريا و براى اطاعت خداوند باشد و بدون آن صحيح نيست و آنچه بايد به آن حلال شود حلال نمى شود.

[1125] م - جايز است سر را خود انسان بتراشد يا به سلمانى بدهد و همچنين در تقصير و بايد خودش نيت كند و بهتر آن است كه سلمانى هم نيت كند.(4)

[1126] م - كسانى كه سر تراشيدن بر آنها متعين است، مثل اشخاصى كه در مسئله اول ذكر شد، اگر سر آنها مو نداشته باشد، بايد تيغ را بكشند به سر آنها و آن كافى است از تراشيدن سر.(5)د.

ص: 521


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سبحانى، سيستانى، گلپايگانى: بلكه بايد تمامش را بتراشد.
2- . به ذيل مسئله 1120 مراجعه شود.
3- . آية الله خامنه اى: و احوط آن است.
4- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: در رابطه با نيت سلمانى مطلبى در دست نيست. آية الله سبحانى: نيازى به نيت سلمانى و يا تقصيركننده نيست.
5- . به ذيل مسئله 1120 در طايفه دوم مراجعه شود. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: بنا بر احتياط تقصير هم بكند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در اين صورت تقصير متعين است و بنا بر احتياط تيغ را به سر بكشند و در صروره اين احتياط ترك نشود. آية الله فاضل: بنا بر احتياط مستحب تقصير هم بكند. آية الله مكارم: احتياط جمع ميان آن و ناخن گرفتن است و اگر ريش يا شارب دارد كمى از آن را نيز احتياطاً كوتاه كند.

[1127] م - كسانى كه مخير هستند ميان تراشيدن سر و گرفتن موى ريش يا شارب و گرفتن ناخن، اگر سرشان مو نداشت بايد تقصير كنند(1) و اگر هيچ مو نداشتند حتى موى ابرو بايد ناخن بگيرند(2) و اگر آن را هم نداشتند تيغ را به سر بكشند كافى است.

[1128] م - تراشيدن ريش كفايت نمى كند از تقصير.

[1129] م - اكتفا كردن به تقصير موى زير بغل يا عانه محل اشكال است.(3)

[1130] م - محل تراشيدن سر و تقصير نمودن منا است(4) و جايز نيست اختياراً در غير آنجا.

[1131] م - احتياط آن است كه در روز عيد باشد،(5) اگرچه بعيد نيست جواز تأخيرد.

ص: 522


1- . آية الله بهجت: احتياط اين است كه به كوتاه كردن موى ابرو اكتفا نكند. آية الله تبريزى: اكتفا به كوتاه كردن موى ابرو محل اشكال است. آية الله خويى، آية الله سيستانى: در كوتاه كردن مو بنا بر احتياط واجب بايد مقدارى از موى سر يا ريش يا سبيل را كوتاه كند. آية الله زنجانى: كوتاه كردن ابرو براى تقصير، كفايت نمى كند. آية الله سبحانى، آية الله مكارم: بايد موى ريش يا سبيل را كوتاه كند. آية الله فاضل: تقصير با موى ابرو و سينه و پا مجزى و صحيح است ولى احتياط مستحب است كه از موى سر يا ريش يا شارب تقصير كنند.
2- . به ذيل مسئله 1120 مراجعه شود.
3- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 894 مراجعه شود.
4- . آية الله زنجانى: مويى كه براى حلق يا تقصير زده مى شود بايد در منا ريخته شود بلكه بنا بر احتياط بايد عمل حلق و تقصير نيز در منا انجام شود.
5- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط در روز عيد انجام گيرد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: احتياط واجب آن است كه در روز عيد باشد و اگر روز عيد نكرد تا آخر ذى حجه وقت دارد. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب، بايد حلق يا تقصير واجب را در روز عيد قربان انجام دهد، و اگر چنين نكند، واجب است كه در شب يازدهم يا پس از آن آن را انجام دهد، و همان كفايت مى كند. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: احتياط مستحب اين است كه از روز عيد تأخير نشود و بعيد نيست تأخير آن تا آخرين زمانى كه بتواند اعمال حج را در ماه ذى حجه به جا آورد. آية الله سبحانى: جواز تأخير عمدى حلق از روز عيد خلاف احتياط است و بايد چنانچه عذرى ندارد آن را به تأخير نيندازد لكن جهت حفظ ترتيب اعمال روز عيد تا قربانى نكرده است جايز نيست حلق يا تقصير كند مگر اينكه تا غروب روز سيزدهم نتواند قربانى كند كه در اين صورت غروب روز سيزدهم حلق مى نمايد و مسائل مربوط به قربانى با اين فرض گذشت. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: تأخير عمدى على الاحوط جايز نيست. آية الله نورى: واجب است تراشيدن سر و تقصير در روز عيد باشد.

تا آخرِ ايام تشريق.

[1132] م - اگر كسى سر نتراشيد و تقصير نكرد در منا و از آنجا كوچ كرد(1) بايد مراجعت كند و عمل را انجام دهد و فرقى نيست در اين حكم بين كسى كه عمداً ترك كرده يا نسياناً(2) و سهواً يا به واسطه مسئله ندانستن.

[1133] م - اگر براى اين شخص ممكن نشود برگشتن به منا، هر جا كه هست سر بتراشد يا تقصير كند و موى خود را بفرستد به منا(3)، در صورت امكان، و مستحب است كه مو را در منا دفن كند در محل خيمه خود.

[1134] م - جايز نيست طواف حج بكند قبل از تقصير يا سرتراشى و همچنين سعى را جايز نيست جلو بيندازد.

[1135] م - اگر قبل از سرتراشى يا تقصير طواف و سعى كند از روى سهو يا جهل به حكم، بايد برگردد و سر بتراشد يا تقصير كند و پس از آن طواف و نماز آن و سعى را به جا آورد(4) و اگر نمى تواند به منا برگردد هر جا هست سر بتراشد و تقصير كند و..

ص: 523


1- . آية الله زنجانى: چنانچه از روى علم و عمد، تقصير را ترك كرده بنا بر احتياط بايد برگردد و در منا حلق يا تقصير كند و اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسئله ترك كرده مى تواند در جايى كه هست حلق يا تقصير كند؛ هرچند احتياط مؤكد مستحب در اين است كه اگر مى تواند، در منا حلق يا تقصير كند و در هر حال اگر بيرون منا، حلق يا تقصير نمود واجب است موى خود را به منا بفرستد.
2- . آية الله سيستانى: ناسى بنا بر احتياط واجب ملحق به عامد است.
3- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: مستحب است موى خود را بفرستد. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
4- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: اعاده طواف و سعى لزوم ندارد، بلكه احتياط استحبابى دارد، البته اگر قبل از خروج از مكه متذكر شود، احتياط در خصوص اعاده طواف نبايد ترك شود. آية الله زنجانى: پس اگر حلق يا تقصير نكرده بايد انجام دهد و موى خود را به منا بفرستد، سپس بايد اعمال مكه را اعاده كند، مگر آنكه تقديم اعمال مكه از روى سهو بوده و پس از كوچ كردن از منا، متوجه شده باشد كه در اين صورت اعاده اعمال مكه، لازم نيست. آية الله سبحانى: و اگر كسى آن را مقدم داشت چهار صورت دارد: الف) اگر عمداً مقدم داشت بايد پس از حلق و تقصير طواف و نماز آن و سعى را اعاده كند و يك گوسفند به عنوان كفاره ذبح كند. ب) اگر سهواً و يا نسياناً مقدم داشت بايد بعد از حلق يا تقصير آنها را به ترتيب اعاده كند و كفاره ندارد. ج) اگر طواف را عمداً مقدم داشت حكم آن نيز مانند فرع الف است. د) اگر فقط سعى را عمداً مقدم داشت حكم آن مانند فرع ب است. آية الله سيستانى: اعاده طواف و سعى لازم نيست گرچه احوط است ولى اگر تقديم طواف براى عذرى غير از جهل و نسيان بوده اعاده لازم است. آية الله فاضل، آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب پس از آن سعى و.....

اعاده كند طواف و نماز و سعى را.

[1136] م - اگر از روى علم و عمد اينكار را كرده، بايد علاوه بر اعاده طواف و نماز و سعى يك گوسفند ذبح كند.(1)

[1137] م - اگر فقط طواف را از روى علم و عمد مقدم داشته گوسفند لازم است(2)، و اگر فقط سعى را مقدم داشته گوسفند لازم نيست، ليكن بايد اعاده كند آن را بعد از حلق يا تقصير و طواف و نماز آن.

[1138] م - اگر از روى علم يا جهل يا نسيان بعد از طواف يا سعى يا هر دو، سر را تراشيد يا تقصير كرد، احتياط آن است كه اعاده كند تا ترتيب حاصل شود و اگر تكليفش سرتراشى بوده تيغ را به سر بكشد احتياطاً.(3)د.

ص: 524


1- . آية الله بهجت: در صورت تعمّد بنا بر احوط گوسفندى كفاره دارد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: گناه كرده، ولى متعرض كفاره نشده اند.
2- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: متعرض كفاره نشده اند.
3- . آيات عظام بهجت، زنجانى، مكارم: مسئله اجمال دارد. آية الله خامنه اى: اگر عمداً يا بر اثر فراموشى يا عدم آگاهى از مسئله، در خارج از منا حلق يا تقصير نمايد و يا حلق يا تقصير نكند و از منا خارج شود و سپس ساير اعمال را انجام دهد، واجب است كه براى حلق يا تقصير به منا باز گردد و بقيه اعمال را نيز اعاده نمايد. آية الله خويى: يعنى طواف و سعى را اعاده كند تا ترتيب حاصل شود. آية الله سبحانى: واجب است طواف زيارت و نماز و سعى را تجديد كند و سپس طواف نساء را انجام دهد لكن اگر حلق را حتى از طواف نساء مؤخر داشته باز همان طور كه گفته شد همه اعمال مكه را تجديد كند و حتى اگر بعد از حلق يا تقصير و قبل از تجديد اعمال بر سر او مو روييده باشد چون كه آن دو در محل خود انجام شده اند نيازى به تجديد و يا كشيدن تيغ بر سر نيست. آية الله سيستانى: اگر منظور اعاده طواف و سعى بعد از حلق يا تقصير باشد در صورتى كه جاهل يا ناسى باشد لازم نيست و اما اعاده حلق يا تقصير كه ذيل عبارت آن را مى رساند لازم نيست حتى در عالم عامد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: لازم است اعاده طواف و نماز و سعى. آية الله فاضل: يعنى احتياطاً طواف و سعى را اعاده كند تا ترتيب حاصل شود و وجهى براى آخر مسئله نمى باشد.

[1139] م - به احتياط واجب بايد در منا اول رمى جمره كند و بعد از آن ذبح كند و بعد تقصير يا حلق.(1)ت.

ص: 525


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: واجب است كه ذبح پس از رمى جمره عقبه باشد و بنا بر احتياط حلق و تقصير بايد پس از آن دو باشد. آية الله خامنه اى: واجب است كه در روز عيد قربان، ابتدا جمره عقبه را رَمى كند، سپس - در صورتى كه ذبح قربانى در روز عيد برايش ميسر است - قربانى نمايد و پس از آن، حلق يا تقصير كند؛ و در صورتى كه عمداً ترتيب اعمال مذكور را رعايت نكند، معصيت كرده؛ اما بنا بر ظاهر، تكرار اعمال به ترتيب فوق بر او واجب نيست، هرچند تكرار آنها در صورت امكان، موافق احتياط است. حكم كسى كه بر اثر ناآگاهى يا فراموشى ترتيب مذكور را رعايت نكرده نيز چنين است. آية الله زنجانى: رعايت ترتيب بين رمى جمره عقبه و ذبح و حلق يا تقصير لازم است، ولى سه گروهند كه مى توانند قبل از ذبح، حلق يا تقصير كنند: الف) كسى كه مى ترسد اگر بخواهد صبر كند كه ذبح انجام شود مشكلى مانند مراجعت كاروان يا حائض شدن برايش پيش آيد كه نتواند شخصاً اعمال مكه را به جا آورد؛ ب) كسى كه مى ترسد تأخير اعمال مكه باعث بروز مشكلى شود كه شرعاً دفع آن لازم است مثلاً خطر جانى داشته باشد؛ ج) كسى كه تأخير اعمال مكه مشقت شديد بيش از متعارفى را براى او ايجاد مى كند، اين سه گروه شبانه از مشعر به منا مى روند و جمره عقبه را رمى مى كنند و به كسى براى قربانى وكالت مى دهند و در شب عيد با حلق يا تقصير از احرام بيرون مى آيند، هرچند قربانى آنها انجام نشده باشد. آية الله سبحانى: ترك عمدى رمى روز عيد مخل به ترتيب است و بايد جورى اعمال را مجدداً انجام دهد كه ترتيب حاصل شود بدين ترتيب بايد قربانى پس از رمى جمره عقبه انجام گيرد و وظيفه حلق و تقصير پس از قربانى مى باشد لكن اگر كسى از روى جهل به حكم شرعى ترتيب را رعايت نكند يا حكم آن را فراموش كند عمل او صحيح است ولى در صورت عمد بايد به نحوى كه ترتيب حاصل شود اعاده كند. آية الله سيستانى: مى تواند قبل از ذبح حلق يا تقصير كند در صورتى كه قربانى را در جايى كه ذبح در آن مكان جايز است تهيه كرده باشد. آية الله مكارم: اگر رعايت نكند گناه كرده و اما عملش صحيح است.

[1140] م - اگر بر خلاف اين ترتيب عمل كند، پس اگر از روى غفلت و سهو بوده، اعاده لازم نيست و اگر از روى جهل به مسئله بوده بعيد نيست كه اعاده نخواهد و احتياط به اعاده است و اگر از روى علم و عمد بوده در صورت امكان احتياط را ترك نكند.(1)

[1141] م - بعد از آنكه مُحرمى كه وظيفه اش سر تراشيدن بود سر تراشيد يا تقصير كردن بود تقصير كرد، حلال مى شود بر او تمام چيزهايى كه حرام شده، به واسطه احرام حج، مگر زن(2) و بوى خوش و اما صيد از دو جهت حرمت داشت: يكى آنكه در حرم صيد جايز نيست نه براى محرم و نه براى غير محرم و اين حرمت باقى است. دوم آنكه بر خصوص محرم نيز صيد جايز نيست، چه در حرم باشد يا غير حرم و بعيد نيست كه به واسطه حلق يا تقصير از جهت دوم حرمت برداشته شود، پس جايز است از براى او صيد در خارج حرم.(3)د.

ص: 526


1- . آية الله بهجت: اگر از روى فراموشى و جهل باشد اعاده آن لازم نيست و همين طور در صورت تعمّد بنا بر مشهور كه اظهر تماميت آنست. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر از روى جهل يا نسيان بوده اعاده لازم نيست. آية الله خامنه اى، آية الله سبحانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله زنجانى: در صورت علم و عمد بايد اعاده كند و در جهل و نسيان لازم نيست. آية الله مكارم: اين احتياط مستحب است.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1182 خواهد آمد.
3- . آية الله بهجت: حليت صيد احرامى به مجرد تماميت مناسك منا، بى وجه نيست. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: بنا بر احتياط واجب صيد بر او حرام است و اين احتياط تا ظهر روز سيزدهم ادامه دارد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: حرمت صيد از جهت دوم هم باقى است و بعد از انجام طواف نساء و نماز آن حلال مى شود. آية الله مكارم: احتياط آن است كه در اين حال صيد را ترك كند.

مسائل متفرقه حلق و تقصير

[1142] م - اگر قربانى، به دليلى از روز عيد تأخير افتاد، بنا بر احتياط نمى تواند حلق كند و از احرام خارج شود و بعد قربانى كند بلكه ترتيب بين قربانى و حلق و اعمال مترتبه بر آن را بايد مراعات كند على الأحوط.(1)

ص: 527


1- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط حلق و تقصير در روز عيد است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بنا بر احتياط، قربانى بايد در روز عيد باشد و چنانچه قربانى در روز عيد ممكن نباشد، مى تواند بعد از رمى حلق يا تقصير را در روز عيد انجام دهد و مُحلّ شود و قربانى را تأخير بيندازد. آية الله خامنه اى: كسى كه ذبح قربانى را بنا بر هر دليلى از روز عيد به تأخير انداخته، لازم نيست حلق يا تقصير را هم به تأخير اندازد، بلكه بعيد نيست بنا بر احتياط واجب انجام حلق يا تقصير در روز عيد واجب باشد، و نبايد در اين مورد ترك احتياط كند، اما صحت انجام طواف حج و ديگر اعمال پنج گانه مكه در چنين حالتى (تأخير در انجام قربانى) محل اشكال است و بايد براى انجام آن اعمال تا ذبح قربانى منتظر بماند. آية الله زنجانى: بلكه نبايد حلق و تقصير كند و رعايت ترتيب بين رمى و ذبح و حلق و تقصير و اعمال مكه، واجب و معتبر است. آية الله سبحانى: اگر نتوانست قربانى را انجام دهد بايد حلق و يا تقصير را به تأخير بيندازد اما رمى روز يازدهم و دوازدهم را انجام دهد ولى نبايد تأخير حلق يا تقصير از غروب روز سيزدهم فراتر رود بنابراين اگر نتوانست تا غروب روز سيزدهم قربانى كند حلق يا تقصير را انجام دهد و تا آخر ذى حجه وقت دارد انجام دهد و در غير اين صورت بايد سال بعد قربانى را ولو در منا انجام دهد. اما چنانچه به خاطر عدم توانايى مالى نتوانست قربانى انجام دهد اگر از اول مى داند بايد روز قبل از عيد و هفت روز بعد از برگشتن از سفر روزه بگيرد و مسئله صور ديگرى دارد كه قبلاً بيان شد. آية الله سيستانى: اگر قربانى را در منا تهيه كرد جايز است تقصير يا حلق. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: مى تواند حلق كند و از احرام خارج شود ولى اعمال مكه بايد بعد از قربانى و حلق انجام شود. آية الله فاضل: بنا بر احتياط نمى تواند حلق يا تقصير كند و از احرام خارج شود و بعد قربانى كند بلكه ترتيب بين قربانى و حلق و اعمال مترتّبه بر آن را بايد مراعات كند على الأحوط مگر در فرض اضطرار و يا حرج كه در اين صورت رعايت ترتيب بين ذبح و حلق يا تقصير لازم نيست و حاجى مى تواند در اواخر روز، حلق يا تقصير كند و از احرام خارج شود، ولى اعمال مكه را بايد پس از اطمينان به ذبح انجام دهد. آية الله مكارم: و اگر رعايت اين احتياط واجب را نكند عمل او باطل نيست. آية الله نورى: بلكه بايد روز عيد حلق كند و تأخير نيندازد.

[1143] م - تأخير حلق، تا آخر ايام تشريق مانع ندارد، هرچند عمدى باشد و حلق در شب هم صحيح است و كفايت مى كند.(1)

[1144] م - اگر حاجى براى قربانى به كسى وكالت دهد، تا وكيل او قربانى نكرده، نمى تواند حلق كند ولى اگر با اعتقاد به اينكه وكيل او براى او قربانى كرده حلق كرد بعد معلوم شد كه وكيل او هنوز قربانى نكرده، حلق مزبور كافى است و اگر بعد از حلق اعمال مكه را هم انجام داده باشد كفايت مى كند و لازم نيست آنها را اعاده كند.(2)ه.

ص: 528


1- . آية الله بهجت: بنا بر احتياط حلق در روز عيد است و در صورت تأخير شب هم مجزى است. آية الله تبريزى: احتياط واجب در عدم تأخير عمدى است. چنان كه گذشت بنا بر احتياط حلق بايد در روز باشد. پس اگر در روز عيد انجام نگرفت بايد در روز بعد انجام گيرد. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب، حلق يا تقصير واجب را در روز عيد قربان انجام دهد، و اگر چنين نكند، واجب است كه در شب يازدهم يا پس از آن، آن را انجام دهد، و همان كفايت مى كند. آية الله خويى: احتياط واجب آن است كه در روز عيد باشد. آية الله زنجانى: حلق و تقصير در شب عيد جايز نيست؛ مگر براى چند گروه كه در ذيل مسئله 1139 گذشت و انجام حلق و تقصير در شب هاى ديگر مانعى ندارد و تأخير آن تا زمانى كه بتوان بعد از آن اعمال مكه را در ذى حجه به جا آورد مانعى ندارد. آية الله سبحانى: حلق و تقصير و ذبح در شب جايز نيست و عمداً هم بنا بر احتياط واجب نمى تواند از روز عيد به تأخير بيندازد. آية الله سيستانى: حلق در شب عيد جايز نيست مگر براى خائف و به احتياط مستحب از روز عيد تأخير نشود ولى بعد از عيد در شب هم كافى است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: حلق در شب خلاف احتياط است و اگر در روز عيد ترك نمود، روز يازدهم بايد حلق كند و تأخير عمدى على الأحوط جايز نيست. آية الله مكارم: احتياط در ترك حلق در شب است. آية الله نورى: به ذيل مسئله 1131 مراجعه شود.
2- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 1140 مراجعه شود. آية الله زنجانى: ولى اعاده اعمال مكه لازم است. آية الله سبحانى: اما اگرچه اعمال انجام شده صحيح است ليكن تا يقين به ذبح قربانى نكرده است هنوز محرم است و اگر لباس دوخته به تن كرده فوراً بيرون آورد. آية الله سيستانى: ولى او هنوز محرم است و بايد لباس دوخته را بيرون آورد و از ساير محرمات احرام اجتناب كند و با ذبح مُحل مى شود و همچنين در قسمت بعد مسئله.

[1145] م - كسانى كه سال اول حج آنها است و وظيفه آنها سر تراشيدن مى باشد، بنا بر احتياط، جايز نيست به واسطه زيادى مو، اول سر را ماشين كنند و بعد آن را بتراشند هرچند فوراً بتراشند و در صورت علم و عمد كفاره دارد.(1)

[1146] م - كسى كه بخواهد ديگرى را حلق نمايد، نمى تواند قبل از اينكه خودش حلق يا تقصير كند سر او را بتراشد ولى مى تواند ناخن ديگرى را براى تقصير بگيرد و ازاله موى ديگرى نيز قبل از خارج شدن از احرام جايز نيست ولو براى تقصير.(2)

استفتائات حلق و تقصير

[1147] س - كسى كه سفر اول حج او است، در وقتى كه سلمانى سر او را براى حلق مى تراشيده، مشغول گرفتن ناخن هاى خود بوده و غافل بوده كه نبايد اين كار را بكند. آيا كفاره دارد يا خير؟

ج - چيزى بر او نيست.

[1148] س - كسى كه در غير منا حلق نموده و اعمال مترتبه را انجام داده و پس از اين عمره مفرده انجام داده، آيا مُحِلّ شده است يا خير و عمره مفرده او صحيح است يا خير؟

ج - مُحِلّ نشده است و عمره او صحيح نيست.(3)

ص: 529


1- . به ذيل مسئله 1120 (طايفه دوم) مراجعه شود. آية الله زنجانى: كسى كه وظيفه اش سر تراشيدن است جايز نيست اول سر را ماشين كند ولى اگر با ماشين ته زن بتراشد جايز و كافى است. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: اگر با ماشين ته زن بتراشند كافى است گرچه احتياط مستحب تراشيدن با تيغ است.
2- . به سؤال 1160 و نظر آيات عظام در ذيل آن مراجعه شود.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: مگر اينكه از جهت جهل به مسئله و غفلت، در غير منا حلق كرده باشد، كه در اين صورت اجزاء بعيد نيست، هرچند احتياط آن است كه در صورت امكان به منا برگردد و حلق كند. همچنين است حكم سه مسئله بعد. آية الله زنجانى: بنا بر احتياط محل نشده است و براى خروج از احرام احتياطاً به نيت انجام وظيفه فعليه حلق كرده طواف و سعى و طواف نساء انجام دهد. آية الله سبحانى: اگر كسى عمداً در غير منا حلق يا تقصير كند و اعمال مترتبه را انجام دهد محل نمى شود بلكه بايد آن را در منا اعاده كند و اعمال مترتبه را نيز بياورد و اگر از مكه بيرون رفته باشد بايد حلق يا تقصير كند و موهاى خود را به منا بفرستد و كسى را نايب كند كه اعمال مكه او را انجام دهد و سال بعد نيز در ايام تشريق رمى روز يازدهم و دوازدهم خود را انجام دهد و يا استنابه كند. تا اين وظايف را انجام ندهد نمى تواند براى عمره يا حج ديگر محرم شود و اگر محرم شود احرام او صحيح نيست بلكه تا حلق و اعمال مترتبه را به نحوى كه گفته شد انجام ندهد در حال احرام باقى مى باشد ولى اگر از روى جهل به موضوع يا نسياناً حلق را بيرون از منا انجام داده اعمال مترتبه درست است فقط بايد حلق يا تقصير كند و موهاى خود را به منا بفرستد. آية الله سيستانى: كافى است هرچند عمداً باشد ولى واجب است در صورت امكان موى خود را به منا بفرستد. آية الله فاضل: مگر اينكه از روى جهل قصورى يا غفلت و نسيان در غير منا حلق كرده باشد كه در اين صورت مُحِلّ شده و عمره او صحيح است، هرچند كه در صورت امكان و عدم عسر و حرج بهتر است به منا برگردد و حلق كند و اعمال مترتبه را اعاده كند. آية الله مكارم: اين حكم در صورت عمد مسلم است و در صورت جهل يا نسيان عمل آنها صحيح است و اگر مى تواند به منا برگردد و سر خود را بتراشد و يا كوتاه كند برگردد.

[1149] س - گفته مى شود كه مسلخ جديد، در منا نيست و اشخاص پس از قربانى در آنجا، و بيرون آمدن، پشتِ همان جا حلق و تقصير كرده اند، وظيفه آنان چيست؟

ج - اگر حلق و تقصير در منا نبوده بايد اعاده شود.(1)

[1150] س - در مسئله سابق، كسانى كه بعد از حلق و تقصير مزبور به مكه آمده اند و اعمال مكه از قبيل طواف و سعى و طواف نساء را انجام داده اند و بعد متوجه شده اند كه حلق و تقصير در منا نبوده، آيا اعمال مكه آنان صحيح است؟

ج - در فرض مزبور صحيح نيست و بايد آن اعمال هم اعاده شود.(2)

[1151] س - كسى كه سال قبل هم به حج مشرف شده و حلق را در خارج منا انجام داده است و امسال هم حلق را در خارج منا نموده چه وظيفه اى دارد و اگر اعمال مكه را انجام داده صحيح است يا خير؟د.

ص: 530


1- . به ذيل سؤال قبل مراجعه شود. آية الله زنجانى: بنا بر احتياط اعاده شود.
2- . به ذيل سؤال 1135 و 1148 مراجعه شود.

ج - حلق را در منا اعاده كند و يك حلق كافى است و بعد طواف و نماز و سعى سال قبل را اعاده كند و احتياطاً طواف ونماز وسعى امسال را نيز به جا آورد و بعد يك طواف نساء و نماز انجام دهد و كفايت مى كند، گرچه ظاهر اين است كه احرام براى عمره و حج امسال صحيح نبوده است.(1)

[1152] س - اگر در موردى كه حاجى بايد حلق كند، به جاى حلق تقصير كرده است وظيفه اش چيست، آيا كفاره دارد يا نه؟

ج - اگر جاهل به مسئله بوده كفاره ندارد و در فرض علم احوط است و در فرض مسئله بنا بر احتياط بايد حلق را انجام دهد و چنانچه اعمال مكه را به جا آورده اعاده كند.(2)

[1153] س - كسى كه سال دوم حج او است و سال قبل براى خودش حج نموده و حلق كرده است و امسال به نيابت ديگرى حج به جا مى آورد، آيا در سفر دوم حكم صروره را دارد كه بايد حلق كند يا تقصير كافى است؟

ج - تقصير كفايت مى كند.

[1154] س - شخصى در سال 60 نايب شخص ديگرى شد و براى اولين بار آمد مكه و در مرز بين وادى مُحَسّر و منا حلق نمود، به اعتقاد اينكه اينجا جزو منا است وت.

ص: 531


1- . به ذيل مسئله 1148 مراجعه شود. آية الله سبحانى: اگر عمدى بوده با توجه به آنچه در سؤال 1148 آمد احرام جديد او صحيح نيست و بايد نسبت به وظايف سال قبل از حلق به بعد اقدام كند لكن چنانچه بخواهد احتياط كند بايد بعد از حلق و يا تقصير همه اعمال از جمله طواف نساء البته به غير از بيتوته و نفر را دوباره انجام دهد، يك بار به عنوان اعمال سال قبل انجام دهد و بار ديگر به عنوان تكليف فعلى. مثلاً اول سه جمره را براى روز يازدهم حج سال گذشته رمى كند و سپس هر سه را مجدداً به عنوان تكليف فعلى در حج امسال و هكذا بقيه اعمال را. آية الله مكارم: اعاده اينها لازم نيست و همچنين احتياط بعد نيز لزومى ندارد.
2- . به ذيل مسئله 1120، 1135 و سؤال 1148 مراجعه شود. آية الله زنجانى: و در فرض علم كفاره واجب است و در هر دو صورت بعد از حلق چنانچه اعمال مكه را به جا آورده اعاده كند. آية الله سيستانى: در فرض جهل، اعاده واجب نيست گرچه احوط است.

يك سال بعد باز به مكه مشرف شد، براى خودش به عنوان حجة الاسلام و در منا تقصير نمود به خيال اينكه حلق قبلى و اعمال حج گذشته او صحيح بوده است، و سال 65 باز به مكه مشرف شد و به عنوان ما فى الذمه مُحرم شد، در اين بين متوجه شد كه حلق سال اول در خارج منا بوده است و در نظر حضرت امام كافى نيست، امسال حلق را در منا به قصد ما فى الذمه انجام مى دهد و بقيه اعمال را نيز به قصد ما فى الذمه به جا آورده است، آيا اين كار كافى است يا نه؟

ج - كفايت مى كند و از منوب عنه واقع مى شود و بايد حجة الاسلام را اعاده كند.(1)

[1155] س - اگر كسى مقدارى از سر خود را با تيغ بتراشد و بقيه را ماشين كند، آيا جايز است و حلق صدق مى كند؟ ضمناً بعد از ماشين، بقيه سر را نيز مى تراشد.

ج - تا حلق تمام نشده كوتاه كردن موى سر جايز نيست، و اگر تمام سر را تراشيده از حلق كافى است.(2)

[1156] س - كسى كه غير از وقوفين اضطرارى را نمى تواند درك كند و براى بقيه اعمال خود نايب مى گيرد، آيا مى تواند حلق را در غير از منا انجام دهد؟د.

ص: 532


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، مكارم: اعاده حجة الاسلام واجب نيست. آية الله زنجانى: بنا بر احتياط حجة الاسلام را اعاده كند. آية الله سبحانى: به ذيل سؤال 1148 مراجعه شود. آية الله سيستانى: حلق اول صحيح است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر جهلاً يا نسياناً در غير منا تقصير كرده است صحت آن بعيد نيست اگرچه احوط و اولى حلق در منا و اعاده اعمال مترتبه است. بنابراين حج نيابى و حجة الاسلام او صحيح است. آية الله فاضل: در فرض سؤال از منوب عنه واقع شده و كفايت مى كند و اعاده حجة الاسلام واجب نيست.
2- . به ذيل مسئله 1120 مراجعه شود. آية الله خويى: ماشين كردن تقصير حساب مى شود و مجزى است. آيات عظام زنجانى، سبحانى، سيستانى: اگر با ماشين ته زن بزند كفايت از حلق مى كند. آية الله فاضل: اگر ماشين ته زن بوده كه مانند حلق كردن است كافى است. آية الله مكارم: كوتاه كردن كافى است و تراشيدن سر با ماشين ته زن نيز كفايت از حلق مى كند.

ج - بايد در منا حلق كند و حلق در غير منا كافى نيست، مگر آنكه نتواند به منا برود.(1)

[1157] س - شخصى دو موضع در سرش شكسته است، ممكن است كه حلق روز عيد باعث پاره شدن پوست گردد اگر تقصير نمايد، مُجزى است يا وظيفه ديگرى دارد؟

ج - اگر اميد خوب شدن در حدى كه بتواند حلقِ تمام نمايد، تا آخر ايام تشريق، دارد تأخير بيندازد و همچنين اعمال مترتبه را، و اگر اميد ندارد يا پس از تأخير خوب نشد، احتياط آن است كه هر مقدار سر را مى تواند بتراشد و تقصير هم بكند.(2)

[1158] س - شخصى سال گذشته قربانى و حلق را در غير منا (خارج از منا) انجام داده و پس از خاتمه اعمال، به ايران برگشته است و امسال نيز به مدينه مشرف شده و قصد حج دارد، بفرماييد وظيفه او چيست؟ و آيا مى تواند براى خود يا ديگرى حج بهت.

ص: 533


1- . آية الله زنجانى: ولى در صورت امكان بايد موى خود را به منا بفرستد. آية الله سبحانى: اگر فردى نمى تواند در منا حلق يا تقصير كند در خارج منا مى تواند انجام دهد ولى بايد موهاى ريخته را به منا برگرداند. آية الله سيستانى: بايد در منا حلق كند ولى حلق در غير منا هم كافى است حتى اگر عمداً باشد و به هر حال در صورت امكان بايد موهاى خود را به منا بفرستد.
2- . آيات عظام بهجت، تبريزى، نورى: چنان كه گذشت، صروره مخير است بين حلق و تقصير و در فرض مذكور كه متمكن از حلق نيست بايد تقصير كند. آية الله خويى: تخيير بين حلق و تقصير حتى براى غير معذور خالى از قوت نيست. بنابراين، اگرچه اميد خوب شدن داشته باشد تقصير كفايت مى كند. آية الله زنجانى: تقصير، كافى است مگر آنكه بدون حرج بتواند با ماشين ته زن، سرش را بتراشد. آية الله سبحانى: اگر اميد خوب شدن در حدى كه بتواند حلق تمام نمايد تا آخر ايام تشريق تأخير بيندازد و پس از حلق به آنها بپردازد ولى اگر اميد بهبودى ندارد و يا تا غروب روز سيزدهم بهبودى حاصل نشود اگر چنانچه با ماشين ته زن مى تواند حلق را انجام دهد و اگر نمى تواند حلق كند تقصير كند و از احرام خارج گردد و مى تواند اعمال مكه را انجام دهد و به احتياط واجب چنانچه تا آخر ذى حجه متمكن از حلق شد، ولو با ماشين حلق نمايد و موهاى خود را به منا بفرستد. آية الله سيستانى: اگر تراشيدن با ماشين ته زن براى او ميسور باشد تقصير كافى نيست، بنا بر احتياط واجب و اگر حلق حرجى بود تقصير كافى است. آية الله فاضل: چون صروره مخير بين حلق و تقصير است لذا اين مسئله موضوعاً منتفى است. آية الله مكارم: حلق واجب نيست و كوتاه كردن قسمتى كافى است.

جا آورد يا نه؟

ج - تا وظيفه سال قبل را از؛ قربانى و حلق و اعمال مترتبه بر آن، انجام نداده و از احرام آن خارج نشده، نمى تواند مُحرم شود.(1)

[1159] س - صبى مميزى تمام اعمال حج را به نحو صحيح انجام داده است، آيا از صَروره بودن، خارج مى شود يا نه؟

ج - بلى، خارج مى شود.(2)

[1160] س - در روز عيد قربان كه حاجى بايد حلق كند و از طرفى تراشيدن و كندن مو بر مُحرم حرام است، آيا حجاج بايد بعد از تقصير افرادى كه مخير بين حلق و تقصير هستند، از وجودشان براى حلق استفاده كنند يا در آن وقت براى شخص جايزد.

ص: 534


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: در صورت جهل به مسئله يا غفلت، اعاده اعمال لازم نيست. آية الله زنجانى: بنا بر احتياط از احرام خارج نشده است پس اگر در حوالى منا قربانى كرده كفايت مى كند وگرنه بايد قربانى را نيز اعاده كند و براى خروج از احرام بايد احتياطاً حلق يا تقصير انجام دهد و پس از آن مى تواند مجدداً محرم شود. آية الله سبحانى: در رابطه با قربانى چون كه فعلاً در منا به نحوى كه در جاى خود گذشت ميسر نيست اعاده لازم نيست لكن به جهت حلق در خارج از منا به ذيل سؤال 1148 مراجعه شود. آية الله سيستانى: حلق سابق مجزى است و نسبت به ذبح اگر جاهل قاصر بوده مجزى است و اگر مقصر بوده است در فرض مذكور به احتياط واجب بايد جمع كند بين ذبح و روزه ده روز و اعاده اعمال ديگر لازم نيست. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: صحت حج سال گذشته بعيد نيست و اگر با عدم تمكن از ذبح در منا قربانى را در مذابح معمول انجام داده اعاده لازم نيست. آية الله فاضل: به ذيل سؤال 1148 مراجعه شود. آية الله مكارم: حلق را در منا اعاده مى كند و قربانى اگر در منا امكان نداشت كافى است والاّ آن را نيز اعاده مى كند اما اعاده اعمال مترتبه لازم نمى باشد.
2- . به ذيل مسئله 1120 مراجعه شود. آية الله زنجانى: وقتى حجة الاسلام خود را به جا آورد بايد حلق نمايد. آية الله سبحانى: اگر پس از بلوغ مستطيع شد و حجة الاسلام به جا آورد بايد حلق كند هرچند نام صروره بر او صدق نكند.

است كه سر خود را بتراشد و آيا فرق است بين تراشيدن سر خود و تراشيدن سر ديگرى و در هر حال تكليف شرعى او چيست؟

ج - خودش مى تواند خود را حلق كند و مى تواند به كسى كه از احرام به حلق يا تقصير خارج شده واگذار كند كه او را حلق نمايد، و در هر صورت اگر ديگرى او را حلق كند كفايت مى كند اگرچه از احرام خارج نشده باشد.(1)

[1161] س - كسى كه در حج وظيفه اش سر تراشيدن است و از اول مى داند كه با تيغ كشيدن سرش خون مى آيد، بفرماييد آيا سرش را بايد بتراشد يا نه؟

ج - بايد سر بتراشد على الأحوط.(2)ت.

ص: 535


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر كسى كه او را حلق مى كند از احرام خارج نشده باشد مجزى نيست. آية الله زنجانى: البته اگر حاجى با توجه به حرمت حلق بر ديگرى، از او بخواهد كه برايش حلق نمايد، بنا بر احتياط اين حلق كفايت نمى كند. آية الله سبحانى: اگر محرم؛ محرم ديگر را سهواً و يا جهلاً حلق و يا تقصير كند كفاره ندارد اما در صورت عمد بايد كفاره دهد و در هر حال به اين حلق يا تقصير اكتفا نشود. آية الله سيستانى: كسى كه از احرام خارج نشده است، جايز نيست براى ديگرى حلق يا تقصير انجام دهد و مجزى هم نيست. آيات عظام صافى، فاضل، گلپايگانى: اگر كسى كه او را حلق مى كند از احرام خارج نشده باشد، مشكل است. آية الله مكارم: خالى از اشكال نيست.
2- . آية الله بهجت: بايستى اول تقصير كند و مقدارى از موى سر خود را چيده، سپس سر بتراشد. آية الله تبريزى: اگر به نحو متعارف حلق انجام شود، جايز است هرچند بداند از سرش خون مى آيد. آية الله خويى: بلكه بايد اول تقصير كند سپس سرش را بتراشد. آية الله زنجانى: واجب است سرش را بتراشد و اگر خون هم بيايد اشكال ندارد. آية الله سبحانى: بايد با ماشين ته زن بزند. آية الله سيستانى: جايز نيست سر خود را با تيغ بتراشد بلكه با ماشين ته زن بتراشد و يا در صورتى كه مخير بين تراشيدن و كوتاه كردن باشد ابتدا موى خود را كوتاه و سپس اگر بخواهد سر خود را با تيغ بتراشد و اگر با آنچه گفته شد مخالفت كند كفايت مى كند اگرچه گنهكار است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورتى كه پس از فحص، حلاّق ماهرى پيدا نكرد كه سر او را خونى نكند، تقصير نمايد و بعد در ماه ذى حجه هر وقت متمكن شد حلق نمايد هرچند به مكه آمده باشد و مو را به منا بفرستد. آية الله فاضل: تراشيدن سر واجب نيست. آية الله مكارم: سر تراشيدن واجب نيست ولى احوط است.

[1162] س - در مناسك آمده است: كسى كه سال اول حج او باشد، بنا بر احتياط واجب بايد سر خود را بتراشد، آيا مى توان در اين احتياط واجب به ديگرى رجوع كرد؟

ج - حكم ساير احتياطات را دارد، ليكن چون امر مهمى است، مراعات كنيد اين احتياط را.(1)

[1163] س - كسى كه حلق را فراموش كرده و به ايران بازگشته است، وظيفه او چيست؟

ج - بايد حلق و اعمال مكه مترتبه بر حلق را انجام دهد و اگر نمى تواند خودش به مكه برود، در محل خودش حلق كند و موى خود را به منا بفرستد على الأحوط و براى اعاده اعمال مكه نايب بگيرد.(2)

[1164] س - كسى كه وظيفه او حلق است وليكن از حلق معذور است، وظيفه او چيست؟

ج - بعيد نيست لزوم و كفايت تقصير در اين مورد، ولى احوط آن است كه احتياط را به غير رجوع كنند.(3)

[1165] س - اگر كسى قربانى را از روى عمد تأخير بيندازد، آيا مى تواند حلق و ياد.

ص: 536


1- . به ذيل مسئله 1120 مراجعه شود.
2- . به ذيل مسئله 1135 مراجعه شود. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: اعاده اعمال لازم نيست ولى فرستادن مو به منا در صورت امكان لازم است.
3- . به ذيل مسئله 1120 مراجعه شود. آية الله زنجانى: تقصير كفايت مى كند. آية الله سبحانى: چنانچه عذر او وجه شرعى يا مصلحت مهم طبى داشته باشد مى تواند تقصير كند لكن احتياط را از كف ندهد و تا محلى براى حلق هست آن را به تقصير بدل ننمايد. آية الله فاضل: رعايت اين احتياط براى كسى كه سال اول او است مطلقاً لازم نيست و نسبت به چند طايفه كه در مسئله 1120 گذشت كه به احتياط واجب بايد سر بتراشند، در فرض سؤال رعايت اين احتياط براى آنها لازم نبوده و تقصير كفايت مى كند.

تقصير نمايد و يا بايد حتماً بعد از قربانى باشد؟

ج - بايد حلق را بعد از قربانى انجام دهد، على الأحوط.(1)

[1166] س - شخصى در روز عيد قربان در حال رَمى جمره عقبه پول خود را گم كرد و چون پول براى هدى نداشت آن را مبدل به روزه كرد و تصميم دارد بعد از ايام تشريق شروع به سه روز روزه نمايد، آيا چنين شخصى تقصير يا حلق را پس از سه روز روزه انجام دهد يا همان روز عيد حلق يا تقصير نمايد؟

ج - مى تواند روز عيد حلق يا تقصير نمايد.(2)

[1167] س - شخصى كه صروره نيست و مى تواند تقصير كند آيا اگر ريش بتراشد، صرف نظر از حرمت، اين كار كفايت از تقصير مى كند يا نه؟

ج - كفايت نمى كند.

[1168] س - عصر عيد قربان، بعد از هَدى، كه دوستان سر مى تراشيدند و من هم به اين فكر كه بايد سر را تراشيد رفتم سر خود را تراشيدم و نگفتم كه سر مى تراشم براى حج تمتع، فقط سرم را تراشيدم، در اين صورت وظيفه من چيست؟

ج - اگر سر را به عنوان اينكه وظيفه شما سرتراشى است و از اعمال حج است تراشيده ايد صحيح است هرچند نيت را نگفته باشيد.

[1169] س - چون من از سر تراشيدن بدم مى آيد، آيا مى توانم به جاى سر تراشيدن تقصير كنم و آيا آن كار گناهى هم دارد يا نه؟

ج - در سفر اول در منا بايد سر بتراشيد على الأحوط و اگر نتراشيد گذشته از معصيت از احرام هم خارج نمى شويد على الأحوط.(3)ت.

ص: 537


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1142 گذشت.
2- . به ذيل مسئله 1131 مراجعه شود. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب حلق يا تقصير را از روز عيد تأخير نياندازد. آية الله سبحانى، آية الله نورى: بلكه بايد روز عيد حلق يا تقصير نمايد.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1120 گذشت.

[1170] س - حاجى در مذبح، بعد از قربانى فوراً تقصير كرده كه دچار تطهير نجاست بدن و لباس احرام نگردد و بعد از رسيدن به چادر حلق كند، از يك طرف صروره است و از طرفى در حلق قصد احلال نكرده، تكليفش چيست؟

ج - تقصير در صورت جهل كفاره ندارد و حلق را اگر به قصد قربت و به حساب يكى از اعمال انجام داده، كافى است وگرنه باقى بر احرام است و بايد در منا حلق كند على الأحوط.(1)

مستحبات حلق

[1171] م - در حلق چند چيز مستحب است:

1. آنكه از جانب راست پيش سر ابتدا كند و اين دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ أعْطِني بِكُلِّ شَعْرَةٍ نُوراً يَوْمَ الْقِيامَةِ».

2. آنكه موى سر خود را در منا در خيمه خود دفن نمايد و اولى اين است كه بعد از حلق، از اطراف ريش و شارب خود گرفته و همچنين ناخن ها را بگيرد.(2)

ص: 538


1- . حكم سؤال قبل را دارد. آية الله خامنه اى: حلق يا تقصير بايد در منا انجام شود.
2- . آية الله بهجت: و مستحب است در وقت سر تراشيدن رو به قبله كند... و احوط آن است كه از اطراف سر و ريش و شارب مو بگيرد و ناخن ها را بگيرد.

فصل پنجم: اعمال مكه

اشاره

واجب است بعد از تمام شدن اعمال منا، كه سه چيز بود، مراجعت به مكه، براى اعمالى كه در آنجا واجب است.

[1172] م - جايز است بلكه مستحب است روز عيد كه از اعمال منا فارغ شد بيايد به مكه براى بقيه اعمال حج و جايز است تأخير بيندازد تا روز يازدهم(1) و بعيد نيست كه جايز باشد تأخير تا آخر ذى حجه(2)؛ به اين معنى كه روز آخر ذى حجه هم اگر آمد و اعمال را به جا آورد مانع ندارد.

[1173] م - اعمالى كه در مكه واجب است به جا بياورد:

اول - طواف حج است كه آن را «طواف زيارت» مى گويند.

دوم - نماز طواف است.

سوم - سعى بين صفا و مروه است.

چهارم - طواف نساء است.

ص: 539


1- . آية الله بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى: و بنا بر احتياط مستحب از روز يازدهم تأخير نيفتد.
2- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگرچه احوط آن است كه تأخير نيندازد. آية الله مكارم: بنا بر احتياط مستحب از روز سيزدهم تأخير نيندازد.

پنجم - نماز طواف نساء است.

[1174] م - كيفيت طواف حج و نماز آن و سعى و طواف نساء و نماز آن، به همان نحو است كه در طواف عمره و نماز آن و سعى گذشت، بدون هيچ تفاوت، مگر در نيت كه اينجا بايد به نيت طواف حج و سعى آن و طواف نساء به جا آورد.

[1175] م - جايز نيست(1) طواف حج و نماز و سعى و طواف نساء و نماز آن را قبل از رفتن به عرفات و به جا آوردن اعمال عرفات و مشعر و اعمال سه گانه منا به جا آورد در حال اختيار.

[1176] م - چند طايفه اند كه براى آنها جايز است طواف حج و نماز و سعى و طواف نساء(2) و نماز آن را، بعد از آنكه محرم به احرام حج شدند(3) قبل از رفتن به عرفات، به جا آورند(4) و عمل آنها مجزى است:د.

ص: 540


1- . آية الله سيستانى: بنا بر احتياط جايز نيست و در صورتى كه از روى ندانستن حكم شرعى مقدم بدارد، اكتفا به آنها مورد اشكال است، اگرچه خالى از وجه نمى باشد.
2- . آية الله بهجت:... طواف نساء و نماز آن على المشهور الأظهر....
3- . آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
4- . آية الله بهجت: اظهر جواز تقديم براى صاحب عذر است و احوط آن است كه تقديم كند و بعد از آن اگر ممكن شود اعاده آن در ايام تشريق كند والاّ در باقى ماه ذى حجه اعاده نمايد و اگر ممكن نشد استنابه نمايد على الأحوط و اگر مى داند (مورد چهارم) كه در تمام ماه ممكن نمى شود، پس بى اشكال تقديم واجب است و احوط جمع بين تقديم و استنابه است. آية الله تبريزى: كسى كه از رفتن به مكه يا از مباشرت به اعمال بعد از رجوع از منا بر جان خود مى ترسد، او فقط مى تواند طواف نساء و نمازش را نيز مقدم بدارد و بقيه طوايف معذورين، طواف حج و نماز آن را مقدم مى كنند و بنا بر احتياط مستحبّ، سعى را هم مقدم كنند و بعد در وقت خودش اعاده كنند و چنانچه سعى را مقدم كردند، احتياط واجب آن است كه در وقتش اعاده كنند. آية الله خويى: تقديم طواف حج و نماز و سعى بر وقوفين در حج تمتع جايز نيست مگر براى پيرمردان يا زنى كه بيم حيض شدن دارد، كه اين دو مى توانند طواف حج و نمازش را قبل از وقوفين به جا آورده و سعى را در وقت خودش بنمايند و احوط اين است كه سعى را نيز مقدم داشته و در وقتش هم اعاده نمايند و اولى و بهتر نيز در صورت امكان، اعاده طواف و نماز است در ايام تشريق يا بعد از آن تا آخر ماه ذى حجه و كسى كه از رفتن به مكه بر جان خود مى ترسد مى تواند طواف حج و نماز و سعى را بر وقوفين مقدم بدارد بلكه مقدم داشتن طواف نساء نيز عيبى ندارد و بعد از اعمال منا هر جا دلش بخواهد برود. آية الله زنجانى: بر كسانى كه مى ترسند نتوانند از منا به مكه بازگردند، واجب است تمام اعمال مكه - حتى طواف نساء - را بر وقوف عرفات، مقدم بدارند و عمل آنها مجزى است، هرچند كشف خلاف شود، اما ساير طوايفى كه ذكر مى شوند نمى توانند طواف نساء را مقدم بدارند و آنها عبارتند از: 1. كسانى كه به جهتى مانند حيض يا پيرى زياد يا بيمارى نمى توانند يا مى ترسند كه نتوانند اعمال مكه را پس از بازگشت از منا انجام دهند، بر اينها تقديم طواف و سعى، واجب و مجزى است؛ 2. كسانى كه طواف و سعى در زمان خودش بر آنها حرجى است؛ بر اين گروه تقديم طواف و سعى، جايز و مجزى است؛ 3. كسانى كه خوف آن دارند كه اعمال مكه در زمان خودش براى آنها ايجاد حرج كند، اين گروه مى توانند طواف حج و سعى را رجائاً مقدم كنند، كه اگر بعداً معلوم شد واقعاً حرجى بوده مجزى است. آية الله گلپايگانى: احوط براى اين چند طايفه تقديم طواف نساء و نماز آن است رجائاً. سپس اعاده بعد از مناسك منا در صورت تمكن والاّ بايد نايب بگيرد.

اول - زن هايى كه ترس آن دارند كه در برگشتن حائض يا نفساء شوند و پاك نشوند و نتوانند بمانند تا پاك شوند.

دوم - پيرمردها يا پيرزن هايى كه عاجز باشند از طواف در موقع مراجعت، براى زيادى جمعيت، يا عاجز از برگشتن به مكه باشند.(1)

سوم - اشخاص مريضى كه بترسند در وقت ازدحام طواف كنند يا عاجز باشند از آن.(2)

چهارم - كسانى كه مى دانند تا آخر ماه ذى حجه، به جهتى براى آنها ممكن نمى شود طواف و سعى.(3)د.

ص: 541


1- . آية الله سبحانى: پيرمرد يا پيرزنى كه نمى توانند خودشان بعد از برگشتن از منا اعمال مكه را در ازدحام انجام دهند. آية الله سيستانى: مناط عسر است نه عجز. آية الله فاضل: و نتواند صبر كند تا ازدحام تمام شود يا صبر كردن مستلزم عسر و حرج باشد.
2- . آية الله سيستانى: مريض يا معلول و هر كسى كه بازگشت به مكه براى او مشكل باشد، يا طواف مشكل باشد در اثر ازدحام و مانند آن. آية الله فاضل: و نتوانند تا رفع ازدحام در مكه بمانند يا با عسر و حرج مواجه مى شوند.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: كسانى كه از رفتن به مكه بر جان خود مى ترسند. آية الله خامنه اى: به جا آوردن اعمال فوق، پيش از وقوف در عرفات و مشعر و اعمال منا در حال اختيار جايز نيست، اما اين كار براى سه گروه جايز است كه عبارتنداز: نخست، زنانى كه مى ترسند با ابتلا به حيض يا نفاس پس از بازگشت به مكه مكرمه از انجام طواف و نماز آن باز بمانند، و نتوانند تا پاك شدن منتظر بمانند؛ دوم: مردان و زنانى كه ناتوان از طواف و نماز آن پس از بازگشت به مكه از جهت زيادى ازدحام باشند، و يا اصولاً ناتوان از بازگشت به مكه باشند؛ سوم: بيمارانى كه پس از بازگشت به مكه مكرمه، بر اثر ازدحام يا ترس از آن، از انجام طواف ناتوانند. آية الله سبحانى: هر كس ديگرى كه عذر عرف پسند داشته باشد از اينكه اعمال را بعد از برگشتن از منا تا آخر ذى حجه و يا زمانى كه در مكه هست خود انجام دهد. آية الله سيستانى: كسانى كه مى ترسند براى آنها بازگشت به مكه ميسر نشود.

[1177] م - سه طايفه اول، اعمالى را كه جلو انداختند، كافى است اگرچه بعد خلاف آن ظاهر شود، مثلاً زن حائض نشود و مريض خوب شود و ازدحام چندان نباشد كه موجب مزاحمت شود، پس بر اينها لازم نيست اعاده اعمال گرچه احوط است.(1)

[1178] م - طايفه چهارم كه عقيده داشت نمى تواند اعمال را به جا آورد، اگر از جهت مرض و پيرى و عليلى بود باز مجزى است، و اما اگر از جهت ديگر بود؛ مثل آنكه اعتقاد داشت سيل مانع مى شود و بعد خلافش ظاهر شد بايد اعاده كند اعمال را، بعد از رجوع.(2)د.

ص: 542


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، زنجانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله صافى: احتياط آن است كه بعد از برگشتن از منا، اگر ممكن شود در ايام تشريق وگرنه تا آخر ذى حجه طواف و سعى را دوباره به جا آورند. آية الله مكارم: احتياط به اعاده در صورت امكان ترك نشود.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: به ذيل مسئله 1176 (طايفه چهارم) مراجعه شود. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 1176 مراجعه شود. آية الله سبحانى: بيمارى و پيرى جزء گروه هاى دوم و سوم هستند كه گذشت و اعتقاد به سيل و امثال آن جزء گروه چهارم كه در صورت كشف خلاف بايد اعمال را اعاده كنند آية الله سيستانى، آية الله گلپايگانى: در همه موارد اعاده را موافق احتياط استحبابى بيان كرده اند. آية الله صافى: احوط آن است كه پس از مراجعت از منا نايب بگيرند كه اعمال آنها را انجام دهد و اگر بعد از مراجعت خلاف يقينى كه داشت ظاهر شد اعاده لازم است بدون تفاوت بين صور مذكوره. آية الله فاضل: و اگر احتمال حدوث مرض را مى داد و بعداً مرض حادث نشد، مجزى نيست. آية الله مكارم: احتياط به اعاده در صورت امكان ترك نشود.

[1179] م - شخص محرم كه به واسطه احرام حج، چيزهايى بر او حرام شد، كه در سابق به تفصيل ذكر شد، در سه موقع و بعد از سه عمل به تدريج آنها بر او حلال مى شود:

اول - بعد از تقصير كردن يا سر تراشيدن در منا، كه به آن همه چيز حلال مى شود مگر بوى خوش و زن چنان كه پيشتر ذكر شد و گفته شد كه صيد از جهت احرام نيز حلال مى شود نه از جهت حرم.(1)

دوم - بعد از به جا آوردن طواف زيارت و نماز آن و سعى بين صفا و مروه، به تفصيلى كه گذشت، حلال مى شود بر او بوى خوش، ولى زن بر او حرام است.(2)

سوم - بعد از به جا آوردن طواف نساء و نماز آن، كه در كيفيّت مثل طواف و نماز عمره است كه گذشت، حلال مى شود بر او زن نيز، پس بعد از اين سه عمل، همه چيز كه به احرام حرام شده بود حلال مى شود(3) و اما صيد كردن در حرم حرام است براى همه كس؛ چه مُحرم و چه مُحِلّ.

[1180] م - كسانى كه به واسطه عذر؛ مثل پيرى و خوف حيض، طواف زيارت و طواف نساء را مقدم داشتند(4)، بوى خوش و زن بر آنها حلال نمى شود و تمام محرّمات بعد از تقصير يا حلق حلال خواهد شد.

[1181] م - طواف نساء اختصاص به مرد ندارد بلكه بر زن و خنثى و خصى و بچه مميز نيز لازم است كه اگر طواف نساء نكنند زن به همان تفصيل كه سابق گفته شد بر آنها حلال نمى شود و نيز اگر زن آن را ترك كند مرد بر او حلال نمى شود، بلكه طفلد.

ص: 543


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1141 گذشت.
2- . آية الله صافى: احوط در حج تمتع آن است كه پيش از طواف نساء و نماز آن از بوى خوش نيز اجتناب نمايد.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: فقط چيزى كه از حرام ها باقى مى ماند شكار است كه تا ظهر روز سيزدهم حرام است، بنا بر احتياط واجب.
4- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى: به ذيل مسئله 1176 مراجعه شود.

غير مميز، اگر ولى او را محرم كرد بايد او را به احتياط واجب طواف نساء بدهد(1) تا بعد از بالغ شدن، زن يا مرد بر او حلال شود.(2)

[1182] م - طواف نساء و نماز آن، اگرچه واجب است(3) و بدون آن زن حلال نمى شود، ليكن ركن نيست و ترك عمدى آن موجب باطل شدن حج نمى شود، بلكه واجب است بر كسى كه حج كرده آن را به جا آورد و اگر به جا نياورد زن بر او حلال نمى شود، بلكه آنچه از زن بر او حرام شده بود؛ مثل عقد كردن و خطبه كردن(4) و شاهد شدن نيز بر او حلال نمى شود، بنا بر احتياط واجب.(5)

[1183] م - جايز نيست مقدم داشتن سعى را بر طواف زيارت يا بر نماز آن اختياراًد.

ص: 544


1- . آيات عظام زنجانى، صافى، گلپايگانى: بر ولى يا كسى كه به اذن او كودك را احجاج كرده واجب است كودك را طواف نساء بدهد وگرنه بعد از بلوغ، همسر بر او حرام خواهد بود. آية الله سبحانى: همه كسانى كه حج و يا عمره مفرده انجام مى دهند بايد به جا آورند و اگر كسى انجام ندهد و بميرد بايد براى او نايب بگيرند و هزينه نايب از تركه برداشته شود.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: بعد از طواف حج و نماز و سعى، ظاهراً عقد حلال مى شود، ولكن بنا بر احتياط استمتاعات جايز نمى شود، گرچه اظهر اختصاص حرمت به جماع است. آية الله سيستانى: همان گونه كه گذشت، با حلق يا تقصير، عقد حلال مى شود و اما حليت استمتاع در صبى هم متوقف است بر طواف نساء، پس اگر بالغ شد و هنوز طواف نساء نكرده، نمى تواند از همسرش استمتاع ببرد. آية الله فاضل: مجنون و مغمى عليه را نيز اگر مُحرِم كرده اند، طواف نساء بدهند تا در صورت افاقه زن يا مرد بر آنها حلال شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و نيز در مورد مجنونى كه وليش او را محرم كرده، طواف نساء لازم است.
3- . آية الله زنجانى: اگرچه از اجزاء واجب حج است و بايد در ذى حجه انجام گيرد، و بدون آن...
4- . [در مسئله 327 فرموده اند: احتياط در حرمت خطبه نمودن استحبابى است]
5- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى: و به احتياط واجب اداى شهادت هم ننمايد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: و ظاهر اين است كه بتواند بعد از طواف و سعى عقد نمايد ولى لذت بردن از زن برايش جايز نيست بنا بر احتياط، اگرچه اظهر جواز غير از جماع است. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: پس از تراشيدن و يا كوتاه كردن مو، بنا بر اقوى جايز است زن عقد كند و شاهد عقد باشد.

و جايز نيست مقدم داشتن طواف نساء را بر طواف زيارت و بر سعى اختياراً و اگر مقدم داشت اعاده كند تا ترتيب حاصل شود.

[1184] م - جايز است طواف نساء را قبل از سعى به جا آورد در حال ضرورت، مثل ترس از حيض و نتوانستن اقامت به مكه تا زمان پاكى، ليكن احتياط در آن است كه نايب بگيرد كه بعد از آن به جا آورد.(1)

[1185] م - اگر سهواً طواف نساء را قبل از سعى به جا آورد يا به واسطه ندانستن حكم مقدم بدارد، طواف و سعيش صحيح است و احتياط در اعاده طواف است.(2)

[1186] م - اگر طواف نساء را سهواً(3) به جا نياورد تا برگشت از حج، پس اگر مى تواند بايد خودش برگردد و به جا بياورد و اگر نمى تواند يا مشقت دارد نايب بگيرد و پس از به جا آوردن، زن به او حلال مى شود.(4)د.

ص: 545


1- . آية الله بهجت: تقديم طواف نساء بر سعى در حال ضرورت و خوف حيض جايز است و همچنين از ناسى و جاهل مجزى است تقديم بر سعى على الأظهر. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: جايز نيست قبل از سعى طواف نساء را انجام دهد و اگر نتوانست تا زمان پاكى در مكه بماند، مى تواند از مكه خارج شود و بنا بر احتياط براى طواف نساء نايب بگيرد. آية الله زنجانى: كسى كه مى ترسد پس از سعى، متمكن از طواف نساء نباشد بايد طواف نساء را مقدم بدارد و بعد از سعى نيز اگر مى تواند، دوباره طواف نساء را به جا آورد و اگر حائض بود نايب بگيرد. آية الله سبحانى: ولى اگر بعداً حائض نشد واجب است خودش طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: متعرض اين مسئله نشده اند.
2- . آية الله بهجت: حكم آن در مسئله قبلى گذشت كه مجزى است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بنا بر احتياط، لازم است آنها را بعد از سعى اعاده كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: طواف زيارت و سعيش صحيح است و اعاده طواف نساء با نمازش بعد از سعى احوط است و اگر خودش نمى تواند اعاده كند نايب بگيرد. آية الله سبحانى: اگر سهواً و يا از روى جهل مقدم داشته اعاده آن بعد از سعى مستحب است.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، سيستانى، صافى، فاضل، گلپايگانى: يا عمداً. آية الله سبحانى: فراموش كرد و يا عمداً و يا جهلاً به جا نياورد؛ و خود نيز احتياطاً نماز آن را در محلى كه هست بخواند.
4- . آية الله مكارم: اگر كسى طواف نساء را به جا آورد ولى نمازش را ترك كرده يا صحيح نخوانده باشد، همسرش بر او حرام نمى شود، ولى بايد نماز طواف نساء را در صورت امكان پشت مقام در مكه مكرمه و اگر نمى تواند در محلى كه هست بخواند.

[1187] م - اگر كسى طواف واجب را - چه طواف عمره و چه طواف حج و چه طواف نساء - فراموش كرد و برگشت و با زن نزديكى كرد، بايد يك هدى در مكه قربانى كند و احتياط آن است كه شتر باشد(1) و اگر مى تواند، خودش برود و طواف و نماز آن را به جا آورد. و احتياطاً در غير طواف نساء سعى را هم به جا آورد(2) و اگر نمى تواند يا مشقت دارد نايب بگيرد.

[1188] م - اگر كسى طواف را - چه طواف عمره يا طواف زيارت - از روى جهل به مسئله به جا نياورد و برگشت به محلِّ خود، بايد حج را اعاده كند و يك شتر قربانى كند.(3)ت.

ص: 546


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى: اگر طواف عمره فراموش شده، در مكه؛ و اگر طواف حج فراموش شده، در منا قربانى نمايد و قربانى نمودن يك گوسفند كفايت مى كند. آية الله سبحانى: بايد يك شتر در مكه نحر كند و هر كدام از اين سه طواف را با نماز آن اعاده نمايد و در طواف حج و عمره اعمال مترتبه را نيز اعاده كند و اگر نمى تواند خود بازگردد و انجام دهد استنابه كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: كسى كه تمام طواف يا بعض آن را فراموش كند و يادش نيايد تا به شهر خود برگردد و براى او مشكل باشد كه به مكه مراجعت نمايد و آنچه را فراموش كرده به جا آورد واجب است نايب بگيرد كه براى او طواف كند و در اين صورت بنا بر احتياط واجب هدى بفرستد و احوط آن است كه شتر باشد. آية الله صافى بعد از «براى او طواف كند» مى فرمايند: و نماز طواف بخواند و بنا بر احتياط لازم سعى هم بنمايد و در اين صورت بنا بر احتياط واجب هدى بفرستد، و احوط آن است كه شتر باشد، و در مواردى كه گفته شد بايد وجوباً يا احتياطاً بعد از اتمام و نماز طواف، اعاده نمايد، نايب نيز به همان شرح عمل كند. آية الله فاضل: و احتياط مستحب. آية الله مكارم: قربانى كردن گوسفند و اعاده سعى احتياط مستحب است.
2- . آية الله سيستانى: اگر قبل از فوت وقت متذكر شود، بايد سعى را اعاده كند و اگر بعد از آن باشد، مثلاً طواف عمره را پس از وقوف در عرفات متذكر شود يا طواف حج را پس از پايان ذى حجه متذكر شود طواف را قضا مى كند و اعاده سعى لازم نيست و تا طواف را خودش يا نايبش انجام نداده اند آنچه بر او حرام شده است حلال نمى شود.
3- . آية الله بهجت: وجوب ذبح يك شتر مطلقاً حتى در حال علم و عمد موافق احتياط است. آية الله تبريزى: كفاره دادن يك شتر در ترك طواف حج از روى جهل به مسئله است، و اما در طواف عمره تمتع چنانچه از روى جهل به مسئله ترك شد، هرچند بايد حج را در سال آينده اعاده كرد ولى كفاره ندارد. آية الله خويى: اگر كسى طواف عمره تمتع را از روى علم يا از روى جهل ترك كند به نحوى كه قبل از وقوف عرفات نتواند آن را تدارك نمايد عمره و حتى احرام عمره اش باطل مى شود و بايد در سال ديگر حج را اعاده نمايد و كفاره مذكوره اختصاص دارد به موردى كه طواف حج را از روى جهل ترك كرده باشد. آية الله سبحانى: اگر طواف حج تمتع را ترك كند بايد يك شتر در مكه قربانى كند و حج را اعاده نمايد ولى اگر طواف عمره تمتع را از روى جهل به حكم و يا عمداً ترك كند بايد حج را در سال بعد اعاده كند ولى كفاره ندارد ولى آنجايى كه طواف عمره تمتع را عمداً يا از روى جهل ترك كرده، عمره او باطل مى شود ولى هنوز به وطن برنگشته و در اثنا آگاه يا پشيمان شده است ولى به خاطر ضيق وقت نمى تواند طواف را انجام دهد حج او به حج افراد تبديل مى شود و در اين صورت اعمال حج را به نيت حج افراد انجام بدهد و بعد از آن عمره مفرده بياورد. آية الله سيستانى: كفاره در مورد طواف عمره مبنى بر احتياط واجب است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: چون احتمال مى دهد در احرام باشد، احتياطاً از نزديكى با زن قبل از انجام عمره مفرده دورى نمايد و يك شتر قربانى كند. آية الله فاضل: كفاره در طواف عمره بنا بر احتياط است. آية الله مكارم: در ترك طواف عمره، قربانى احتياط مستحب است و در طواف حج، احتياط واجب است.

استفتائات اعمال مكه

[1189] س - اگر كسى تنها اين ترس را داشته باشد كه بعد از برگشت از منا، در اثر ازدحام نتواند طواف كند يا به مشقت بيفتد، آيا مى تواند اعمال حج را مقدم دارد يا نه؟

ج - موردِ جوازِ تقديم نيست و نمى تواند مقدم بدارد.(1)

ص: 547


1- . آية الله بهجت: تقديم اعمال مكه براى كسى كه پس از بازگشت از منا از ازدحام جمعيت مى ترسد، جايز است ولى احتياطاً بعد از برگشت از منا اعمال را تكرار كند و در صورت عدم امكان نايب بگيرد. آية الله تبريزى، آية الله مكارم: احتياط آن است كه مقدم دارد و بعداً اگر نتوانست براى طواف نايب بگيرد. آية الله زنجانى: در مورد اول تقديم طواف و سعى واجب و مجزى است و در مورد دوم مى توانند رجائاً مقدم كنند ولى اگر كشف خلاف شد مجزى نيست و تقديم طواف نساء در هيچ يك از دو مورد جايز نيست. آية الله سبحانى: افرادى كه داراى روحيه ضعيف هستند و يا حالت وسواسى و ترس از جمعيت دارند اين حالت صرفاً مجوز تقديم اعمال مكه بر وقوفين نمى شود. آية الله سيستانى: كسانى كه بازگشت به مكه براى آنها مشكل است و يا طواف نمودن بعد از بازگشت از منا به علت ازدحام شديد جمعيت يا غير آن براى آنها مشكل است مى توانند مقدم دارند.

[1190] س - اعمال حج را به جهت خوف حيض، بر اعمال منا مقدم داشت، ولى چون طواف يا سعى را قطع كرده بود، به طورى كه مى بايد اتمام و اعاده كند و چنين كرد، آيا بعد از اعمال منا بر او چيزى نيست؟

ج - اگر وظيفه را انجام داده چيزى بر او نيست.(1)

[1191] س - آيا نايب هم، اگر خوف حيض يا مرض داشته باشد، مى تواند اعمال حج را بر وقوفين و اعمال منا مقدم بدارد يا نه؟

ج - مانع ندارد.(2)

[1192] س - كسانى كه اعمال حج را قبل از اعمال منا انجام مى دهند، آيا مى توانند سعى را بعد از برگشتن از منا انجام دهند و باقى اعمال را قبل؟

ج - محل اشكال است.(3)

[1193] س - تقديم اعمال مكه براى ذوى الأعذار جايز است يا لازم؟

ج - جايز است و لازم نيست.(4)د.

ص: 548


1- . آية الله بهجت: به ذيل مسئله 1176 مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: تقديم سعى و طواف نساء بر وقوف مجزى نيست گرچه احوط تقديم سعى و اعاده آن است، بلى كسى كه از بازگشت به مكه مى ترسد همه اعمال مكه را مى تواند مقدم كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: به ذيل مسئله 1177 مراجعه شود.
2- . آية الله زنجانى: اگر هنگام احرام، اطمينان به عدم عذر داشته باشد، حج و نيابتش صحيح است.
3- . آية الله بهجت: بعد از طواف سعى است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: به مسئله 1176 مراجعه شود. آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: جايز نيست. آية الله مكارم: همه را قبلاً انجام مى دهند.
4- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى: مگر براى كسى كه يقين دارد بعد از برگشتن از منا و تا آخر ذى حجه امكان انجام آن را ندارد كه در اين صورت تقديم واجب است. آية الله تبريزى: مگر اينكه بدانند يا اطمينان داشته باشند؛ چنانچه اعمال مكه را بر وقوفين مقدم نكنند، بعد امكان انجام آن را ندارند، كه در اين صورت واجب است طواف و نماز آن را مقدم كنند و بنا بر احتياط مستحب، سعى را نيز مقدم و بعد اعاده كنند. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 1176 مراجعه شود. آية الله سبحانى: مگر براى كسانى كه مى دانند تا زمانى كه در مكه هستند و يا تا آخر ذى حجه عذرشان برطرف نمى شود و مجبور به استنابه مى شوند كه در اين صورت واجب است خود اعمال را تقديماً انجام دهند. آية الله مكارم: احتياط واجب آن است كه ترك نكنند.

[1194] س - كسانى كه اعمال حج را مقدم بر وقوفين مى نمايند، آيا بايد اقرب زمان به موقفين را رعايت كنند؟

ج - لازم نيست.

[1195] س - تشخيص عذر براى كسانى كه اعمال حج را مقدم مى دارند، بر عهده خود آنان است يا بر عهده گردانندگان گروه و مسئولين؟

ج - تشخيص با خود مكلّف است.(1)

[1196] س - كسى كه او را به وسيله تخت طواف مى دهند، آيا مى تواند اعمال حج خود را بر وقوفين مقدم بدارد؟

ج - اگر در هر صورت بايد او را طواف دهند و عذر ديگرى نيست، نمى تواند مقدم بدارد.

[1197] س - كسى كه اعمال حج را بر وقوفين مقدم مى دارد، آيا مى تواند طواف نساء را بعد از وقوفين و اعمال ديگر انجام دهد؟

ج - بنا بر احتياط در موردى تقديم بدارند كه هر سه عمل را مقدماً انجام دهند.(2)

[1198] س - شخصى كه مى تواند اعمال مكه را بر وقوفين مقدم بدارد، اگر جهلاً بدون احرام، اعمال مكه را انجام داد چه صورتى دارد؟

ج - كفايت نمى كند(3) و بايد يا قبل از وقوفين آنها را با احرام اعاده كند و يا بعد ازب.

ص: 549


1- . آية الله زنجانى: يعنى حاجى بايد ببيند معمول مردم، وضعيت وى را عذر مى دانند يا خير و علم وسواس و علم كسى كه كمترين دشوارى را عذر مى داند، ملاك نيست و بايد به متعارف رجوع كند.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، گلپايگانى: به ذيل مسئله 1176 مراجعه شود. آية الله سيستانى: تأخير طواف نساء مانعى ندارد. آية الله مكارم: هر سه عمل را مقدماً انجام دهد.
3- . آية الله بهجت: اگر شخصى به دليل عذر، اعمال مكه را مقدم داشت، بعداً كشف شد كه اعمال را بدون احرام انجام داده، به آن اكتفا نكند و احتياطاً طواف و نماز و سعى را اعاده كند. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.

وقوفين و اعمال منا، آنها را به جا آورد.

[1199] س - آيا مى تواند اعمال مكه را به نايب واگذارد، در صورتى كه مى تواند تأخير بيندازد تا خود به جا آورد؟

ج - با فرض اينكه مى تواند خودش به جا آورد، ولو با تأخير، تا آخر وقت نمى تواند نايب بگيرد.

[1200] س - در مناسك فرموده ايد وقت انجام اعمال حج تا روز يازدهم است و بعيد نيست كه تا آخر ماه ذى حجه نيت كند، در صورتى كه وقت انجام مناسك حج تا روز يازدهم باشد، اگر تأخير انداخت چون محتمل است ظرف وجوب منقضى شده باشد آيا معصيت نموده است؟

ج - معصيت نيست.

[1201] س - كسى كه از منا برگشته و هنوز اعمال واجب مكه را انجام نداده، آيا مى تواند طواف مستحبى انجام دهد و نيز در حال احرام عمره تمتع آيا مى تواند قبل از انجام عمره، طواف مستحبى انجام دهد؟

ج - احتياطاً ترك نمايد.(1)

[1202] س - آيا بعد از انجام اعمال منا، قبل از انجام اعمال مكه، مى توان از مكه خارج شد يا خير؟

ج - مانع ندارد.(2)د.

ص: 550


1- . نظر آيات عظام در ذيل سئوال 768 گذشت.
2- . آية الله بهجت: خلاف احتياط است. آيات عظام تبريزى، خويى، صافى: جايز نيست. آية الله خامنه اى: ولى بايد خروج به نحوى باشد كه بتواند مناسك باقيمانده را در وقت خودش انجام دهد. آية الله سبحانى: احتياط آن است كه تا اعمال را تكميل نكرده خارج نشود. آية الله فاضل: احتياط واجب اين است كه تا اعمال حج تمام نشده از مكه خارج نشود، مگر اينكه اطمينان داشته باشد كه براى اتمام اعمال برمى گردد.

[1203] م - اگر شخص، چندين عمره مفرده به جاى آورده باشد و در هيچ كدام طواف نساء نكرده باشد، يك طواف نساء براى تمام آنها كفايت مى كند.(1)

[1204] م - احتياط آن است كه نايب در طواف نساء، نيت ما فى الذمه كند، گرچه مى تواند به نيت منوب عنه انجام دهد.(2)

[1205] س - آيا پيش از به جا آوردن طواف نساء و بعد از انجام حلق و اعمال بعدى، تمام انواع تلذذ و تمتع از زن حرام است و يا اختصاص به جماع دارد؟

ج - از مطلق تلذذ از زن بايد اجتناب نمايد.(3)

[1206] س - آيا تأخير طواف نساء از سعى تا چند روز، جايز است يا خير؟

ج - مانع ندارد.(4)

[1207] س - شخصى بعد از حج، ازدواج كرد و داراى فرزند شد، بعداً متوجه مى شود كه در حج، طواف نساء را به جا نياورده است، حال كه متوجه شده است، حكمد.

ص: 551


1- . آيات عظام بهجت، سيستانى، فاضل: بنا بر احتياط، براى هر كدام يك طواف نساء انجام دهد. آية الله تبريزى: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد ولى احتياط اين است تا طواف عمره مفرده را انجام نداده، محرم به احرام جديد نشود. آية الله خامنه اى: واجب است براى هر عمره مفرده جداگانه طواف نساء به جا آورد، اگرچه تحلل با طواف نساء واحد بعيد نيست. آيات عظام خويى، زنجانى، سبحانى، صافى: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد.
2- . آية الله خامنه اى: واجب است به نيابت از منوب عنه طواف نساء را انجام دهد. آية الله خويى، آية الله سيستانى: به نيت منوب عنه انجام دهد. آية الله زنجانى، سبحانى: به نيت منوب عنه انجام دهد و انجام به قصد ما فى الذمه نيز صحيح است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: طواف نساء را بايد به نيت منوب عنه به جا آورد. آية الله فاضل: طواف نساء به نيت منوب عنه انجام شود.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: اظهر اختصاص حرمت به جماع است، هرچند احتياط آن است كه از مطلق تلذذ اجتناب شود.
4- . آية الله زنجانى: ولى نبايد از ماه ذى حجه به تأخير بيفتد. آية الله سبحانى: مى تواند تا آخر ذى حجه آن را انجام دهد.

زن و فرزند او چگونه است و نسبت به طواف بايد چه كند؟

ج - با فرض جهل، فرزند او حكم حلال زاده را دارد ولى عقد ازدواج باطل است(1) و بايد طواف نساء را انجام دهد و اگر بخواهد بعد از آن تجديد عقد نمايد.

[1208] س - مردى به زنش گفت وظيفه من طواف نساء است ولى تو بايد طواف رجال به جا آورى! زن به جاى نيت «طواف نساء» «طواف رجال» ذكر كرد، آيا كافى است يا نه؟

ج - اگر منظورش اداى وظيفه است، مانع ندارد.

[1209] س - كسى كه عمره مفرده انجام مى داد، بدون اينكه تقصير كند، طواف نساء را به جا آورد، آيا وظيفه او چيست و عمره او باطل است يا نه؟

ج - عمره باطل نمى شود، ليكن بايد بعد از تقصير، طواف نساء را اعاده(2) نمايد و بدون آن حرمت نساء باقى است.

[1210] س - شخصى پس از مراجعت از مكه شك مى كند كه طواف نساء حج يا عمره مفرده را به جا آورده يا نه، چه وظيفه اى دارد؟

ج - اگر التفات به وجوب طواف نساء نداشته، بايد طواف نساء را انجام دهد و همچنين است در صورت التفات على الأحوط، بلكه خالى از قوت نيست.(3)ت.

ص: 552


1- . آية الله بهجت: تا طواف نساء به جا نياورد زن حلال نيست ولى عقد صحيح است و فرزند حلال زاده است، بنابراين اگر نتواند شخصاً طواف نساء را به جا آورد نايب بگيرد كه طواف نساء و نمازش را انجام دهد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: ظاهراً عقد صحيح است و نياز به تجديد ندارد، ولى مادامى كه طواف نساء و نماز آن را خودش و در صورت تعذر نايبش انجام نداده جماع جايز نيست. آية الله زنجانى: عقد ازدواج آنها صحيح و احتياط استحبابى در اعاده عقد بعد از طواف نساء است. آية الله سبحانى: فرزند او حلال زاده است و بايد طواف نساء را انجام دهد و احتياطاً عقد را تجديد كند. آية الله سيستانى: عقد او صحيح است؛ زيرا آنچه بر حاجى پس از حلق حرام است، استمتاع است نه عقد و اما اولاد به هر حال ملحق به او هستند.
2- . به ذيل سؤال 898 مراجعه شود.
3- . آية الله بهجت: اگر توانست خودش به جا آورد والاّ نايب بگيرد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر شك بعد از عمل مواقعه با زوجه برايش حاصل شد، به آن اعتنا ننموده و بنا بر انجام آن گذارد. آية الله زنجانى: اگر قبل از تمتع از نساء، شك كرده، بايد طواف نساء را انجام دهد و اگر بعد از تمتع، شك كرده چنانچه احتمال بدهد هنگام استمتاع، به رعايت جهات شرعى توجه داشته است اعتنا به شكش نمى كند و اگر احتمال ندهد بايد طواف نساء را به جا آورد، البته در حج اگر بعد از گذشتن ماه ذى حجه، برايش شك پيدا شده مطلقاً اعتنا نمى كند. آية الله سبحانى: چنانچه در انجام طواف نساء در حج شك كند درحالى كه ماه ذى حجة الحرام به پايان نرسيده است چنين فردى بايد خود و در صورت عدم امكان نايب او طواف نساء و نماز آن را انجام دهد و اگر پس از خروج ماه ذى حجه چنين شكى رخ دهد اعتنا نكند ولى در مورد شك در انجام طواف عمره مفرده به متن عمل شود. آية الله سيستانى: بايد طواف نساء را انجام دهد و اگر معذور است يا مشقت دارد نايب بگيرد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: ولى اگر التفات به وجوب آن داشته و شك دارد كه انجام داده يا نه، بعيد نيست انجام آن واجب نباشد، اگرچه احتياط خوب است. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب در صورت اول ولى در صورت بعد، طواف نساء لازم نيست.

[1211] س - اگر كسى بعد از شوط چهارم طواف نساء عمره مفرده، با زوجه خود مواقعه نمايد، آيا مانند طواف نساء حج است كه به حج لطمه اى وارد نكرده و كفاره هم ندارد؟

ج - بلى، عمل صحيح است و كفاره ندارد، اگرچه حرام مرتكب شده است.(1)

[1212] س - به جا نياوردن طواف نساء از روى جهل، همانند طواف حج و عمرهد.

ص: 553


1- . به ذيل مسئله 318 مراجعه شود. آية الله بهجت: قبل از اتمام شوط پنجم كفاره دارد، بنا بر احتياط و بعد از شوط پنجم كفاره ندارد البته اين مسئله را درباره حج دارند نه عمره مفرده. آية الله تبريزى: چنانچه اين عمل بعد از سعى بوده، عمره باطل نمى شود، ولى قبل از شوط پنجم كفاره دارد، بلكه احوط كفاره است مطلقاً. آية الله خويى: بعد از سعى عمره باطل نمى شود ولى كفاره دارد مگر اينكه شوط پنجم را به جا آورده بوده. آية الله سبحانى: بعد از نيمه اول طواف نساء يعنى سه شوط و نيم، و بايد استغفار كند و طوافش را با تحصيل طهارت تمام كند. آية الله سيستانى: استغفار كند و كفاره ندارد و طوافش را تمام كند.

است كه بايد حج را اعاده كند و شتر قربانى نمايد؟ چنان كه در مسئله 17 فصل پنجم حج در مناسك مى فرماييد؟

ج - ترك طواف نساء، حج را باطل نمى كند و كفاره ندارد، ولى حرمت نساء بدون آن باقى است و ارتكاب آن كفاره دارد.(1)

[1213] س - شخصى قبل از طواف نساء با زوجه خود ملاعبه نموده و از روى شهوت به او دست زده است، آيا كفاره دارد؟

ج - كفاره دارد مگر در صورت جهل.(2)

[1214] س - زنى كه اعمال حج خود را بر وقوفين مقدم داشته، بعد از سعى حائض مى شود، شوهرش در همان وقت به نيابت از او طواف نساء را انجام مى دهد، آيا اين نيابت صحيح است؟

ج - صحيح نيست و تقديم براى كسى است كه خودش طواف مى كند و احتياط آن است كه اكتفا به آنچه مقدم داشته هم نكند.(3)

[1215] س - اگر نايب طواف نساء را به جا نياورد، آيا فقط زن بر او حرام است ياد.

ص: 554


1- . در مسئله 323 گذشت كه در صورت جهل و نسيان و غفلت، كفاره ندارد.
2- . در مسئله 323 گذشت كه در مورد نسيان و غفلت هم كفاره ندارد. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب، ولى در صورت فراموشى يا ندانستن مسئله كفاره ندارد. به ذيل مسئله 1182 مراجعه شود.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر به جهت خوف از حيض، اعمال حج را مقدم كرده، اعاده طواف حج لازم نيست لكن بنا بر احتياط واجب بايد سعى را اعاده كند و بايد طواف نساء هم بعد از وقوفين و اعمال حج باشد. آية الله زنجانى: پس از بازگشت از منا اگر پاك شد طواف نساء را خودش به جا مى آورد والاّ نايب مى گيرد. آية الله سبحانى: اگر به جهت خوف از حيض، اعمال حج را مقدم كرده، اعاده طواف حج لازم نيست لكن بنا بر احتياط مستحب بايد سعى را اعاده كند و سپس به سراغ طواف نساء و نماز آن برود. آية الله سيستانى: آنچه مقدم داشته كافى است و طواف نساء را پس از اعمال روز عيد انجام دهد و اگر نتوانست تكليف ساقط است ولى احتياط آن است كه نايب بگيرد.

ذمه اش هم مشغول است، هرچند بعد از مردن باشد، كه بايد براى او قضا كند؟

ج - ذمه او هم مشغول است، ولى خودش بايد در حياتش انجام دهد و اگر نمى تواند نايب بگيرد.(1)

[1216] س - شخصى طواف نساء عمره مفرده را فراموش كرده و بعد براى عمره تمتع محرم شده است، آيا طواف نساء فراموش شده را، بعد از انجام اعمال عمره تمتع به جا آورد يا قبل از آن؟

ج - مى تواند بعد از انجام اعمال عمره تمتع به جا آورد و اگر تأخير بيندازد، طواف نساء حج، كفايت از آن مى كند.(2)

[1217] س - كسى كه طواف نساء عمره مفرده را به جا نياورده و بعد از آن حج افراد به جا مى آورد، آيا طواف نساء حج افراد كفايت مى كند؟

ج - كفايت مى كند.(3)

[1218] س - پيرمردان و پيرزنانى كه عمل زناشويى از آنان ممكن نيست و ازدواج هم نمى كنند و نيز كسى كه عِنّين است، آيا اگر طواف نساء را نياورند اشكال دارد؟ت.

ص: 555


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، فاضل: در صورت عدم تدارك در زمان زنده بودنش، بنا بر احتياط بايد قضاى آن از تركه او به جا آورده شود. آية الله زنجانى: و اگر در زمان حياتش تدارك نكرد واجب است وصيت كند و در هر صورت - وصيت كند يا نه - مسئوليت انجام طواف نساء بر عهده ولى اوست و هزينه آن از اصل تركه خارج مى شود؛ مگر متبرعى پيدا شود يا خودش وصيت نافذى كرده باشد كه از ثلث حساب كنند. آية الله سبحانى: اگر بميرد از تركه او كسى را اجير كنند تا طواف نساء را به نيابت از او و به نيت آنچه بر ذمه نايب بوده است به جا آورد ولى ترك طواف نساء از جانب نايب نسبت به منوب عنه اثرى از جهت حرمت نساء ندارد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1203 گذشت.
3- . مانند سؤال قبل است.

ج - گرچه طواف نساء جزو اعمال نيست، لكن عمل واجبى است كه بايد انجام داده شود.(1)

مستحبات طواف حج و نماز آن و سعى

* مستحبات طواف حج و نماز آن و سعى(2)

[1219] م - آنچه كه از مستحبات در طواف عمره و نماز آن و سعى ذكر شد اينجا نيز جارى است و مستحب است شخصى كه به جهت طواف حج مى آيد، در روز عيد قربان بيايد و بر درب مسجد بايستد و اين دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ اعِنّي عَلى نُسُكِكَ وَسَلِّمْني لَهُ وَسَلِّمْهُ لي أَسْألُكَ مَسْألَةَ الْعَليلِ الذَّلِيلِ المُعْتَرِفِ بذَنْبِهِ أنْ تَغْفِرَ لي ذُنُوبي وَأنْ تُرْجِعَني بِحاجَتَي، أَللَّهُمَّ انِّي عَبْدُك وَالْبَلَدُ بَلَدُك وَالبَيْتُ بَيْتُك جئْتُ أطْلُبُ رَحْمَتَك وَأؤُمُّ طاعَتَك مُتَّبِعاً لِاَمْرِك راضِياً بِقَدَرِك أسْألُك مَسْألَةَ المُضْطَرِّ إلَيْك الْمُطِيعِ لِاَمْرِك المُشْفِقِ مِنْ عَذابِك الْخائِفِ لِعُقُوبَتِك أنْ تُبَلِّغَني عَفْوك وَتُجِيرَني مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِك».

پس به نزد حجرالاسود بيايد و استلام و بوسه نمايد و اگر بوسيدن ممكن نشد، دست به حجر ماليده و دست خود را ببوسد و اگر آن هم ممكن نشد مقابل حجر ايستاده و تكبير بگويد و بعد آنچه در طواف عمره به جا آورده بود به جا آورد.

ص: 556


1- . آية الله زنجانى: طواف نساء از اجزاء واجب حج يا عمره مفرده است و بر عِنّين و كسانى كه نمى تواند زناشويى كنند نيز واجب است.
2- . آية الله مكارم: اين اعمال را به قصد رجا و اميد مطلوبيت به جا آورد.

فصل ششم: بيتوته در منا

اشاره

[1220] م - واجب است بر حاج كه شب يازدهم ذى حجه و شب دوازدهم را در منا بيتوته كند؛ يعنى در آنجا بماند از غروب آفتاب تا نصف شب.(1)

[1221] م - چند طايفه بايد در شب سيزدهم نيز تا نصف شب بمانند:

اول - كسى كه صيد كرده است در احرام، و احتياط واجب آن است كه اگر صيد را گرفته باشد و نكشته باشد شب سيزدهم را بماند،(2) ليكن غير از صيد كردن چيزهاى

ص: 557


1- . آية الله بهجت: تا ما بعد نصف شب. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، مكارم: مى تواند از سر شب تا بعد از نيمه شب و يا از قبل از نيمه شب تا طلوع فجر در آنجا بماند. آية الله خامنه اى: بعيد نيست كه بيتوته كردن در نيمه دوم شب نيز جايز باشد. آية الله زنجانى: حاجى مخير است بين «بيتوته نيمه اول شب» و بين «اصباح» يعنى بايد از غروب تا نيمه شب در منا به سر برد و يا اينكه هنگام طلوع فجر، در منا حضور داشته باشد. آية الله سبحانى: مى تواند از سر شب تا نيمه آن در منا بماند يا اينكه اگر نصف اول در منا نبوده بايد به نحوى به منا برگردد كه پيش از طلوع فجر به منا بيايد تا فجر طلوع كند. آية الله فاضل: و بعيد نيست كه بتوان به نيمه دوم شب اكتفا كرد.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: كسى كه در حال احرام از شكار خوددارى نكرده واجب است شب سيزدهم را نيز در منا بماند. آية الله گلپايگانى: متعرّض اين فرع مسئله نشده اند.

ديگر كه از صيد بر محرم حرام است، مثل خوردن گوشت صيد و نشان دادن صيد به صياد و غير آن را اگر اجتناب نكرده واجب نيست بيتوته شب سيزدهم.

دوم - كسى كه نزديكى با زن كرده در احرام؛(1) چه در قُبُل و چه در دُبُر و چه با زن خود يا اجنبيه، ولى غير از جماع، كارهاى ديگر مثل بوسيدن و لمس و غير آن را اگر اجتناب نكرده، واجب نمى شود بيتوته شب سيزدهم.

سوم - كسى كه در روز دوازدهم كوچ نكرد از منا و غروب شب سيزدهم را درك كرد.(2)

[1222] م - چند طايفه اند كه واجب نيست در شب هاى يازدهم و دوازدهم و سيزدهم در منا بمانند:(3)

اول - بيماران و پرستاران آنها و ديگر كسانى كه براى آنها مشقت داشته باشد ماندن، به هر عذرى كه باشد.د.

ص: 558


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: بنا بر احتياط كسى كه با زن نزديكى كرده بايد شب سيزدهم را در منا بماند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: كسى كه از تمتع از زن ها اجتناب نكرده.
2- . آية الله زنجانى: يعنى هنگام پنهان شدن قرص خورشيد، در منا باشد، بلكه حوالى غروب كه خورشيد، زرد رنگ است در منا باشد. آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: كه در اين صورت بايد تا طلوع فجر در منا باشد.
3- . آية الله زنجانى: اول: كسانى كه نتوانند بيتوته كنند. دوم: كسانى كه بيتوته بر آنها مشقت شديد داشته باشد. سوم: كسانى كه شرعاً موظفند آن شب را در خارج منا به سر ببرد - مانند طبيب يا پرستارى كه بايد در بيمارستان مكه باشد و مأمورينى كه بايد در خارج منا به تأمين نيازهاى حجاج بپردازند -. چهارم: كسانى كه شب يازدهم و يا شب دوازدهم براى اعمال واجب مكه، به مكه مى روند، پس اگر انجام اعمال مكه و مقدمات آن تمام شب را فرا گرفت بيتوته را ترك مى كنند والاّ بايد هنگام طلوع فجر در منا حضور يابند، مگر در صورتى كه بعد از غروب از منا خارج شده و پس از اعمال مكه به سوى منا بازگشته اند، چنين افرادى پس از اينكه از محدوده مكه قديم خارج شدند مى توانند - ولو بدون عذر - در بين راه بيتوته كنند، ترك بيتوته در مورد اول و دوم، كفاره دارد و در مورد سوم و چهارم كفاره ندارد. آية الله سبحانى: معمولاً به جز مورد اول و پنجم امروزه بسيار به ندرت ممكن است مورد ابتلا باشد.

دوم - كسانى كه ترس آن دارند كه اگر شب را بمانند مال آنها در مكه از بين مى رود، به شرطى كه مال مُعتَدٌّ به باشد.(1)

سوم - شبان هايى كه احتياج دارد حيوانات آنها به چرانيدن در شب.(2)

چهارم - كسانى كه متكفل آب دادن به حجاج هستند در مكه.(3)

پنجم - كسانى كه شب را در مكه(4) بيدار باشند و به عبادت مشغول باشند تا صبح و كار ديگر جز آن نكنند، مگر كارهاى ضرورى؛ از قبيل خوردن و آشاميدن به قدر احتياج و تجديد وضو.(5)د.

ص: 559


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: كسى كه در صورت بيتوته نمودن بر جان يا مال خود بترسد. آية الله سيستانى: كسى كه در صورت بيتوته نمودن در منا بر جان يا مال يا آبروى خود بترسد.
2- . آية الله خويى: طائفه سوم و چهارم استثناء نشده اند و در طائفه اول بنا بر احتياط كفاره لازم است. آية الله سبحانى، آية الله مكارم: به طورى كه ترك آن موجب ضرر يا زحمت شديد باشد. آية الله سيستانى: طايفه سوم مستثنى نيست، مگر اينكه داخل در طايفه اول باشد.
3- . آية الله تبريزى: در استثناى اين طايفه تأمّل است. آية الله سبحانى: كسانى كه براى تدارك نيازهاى ضرورى حجاج ناچارند در مكه بمانند. آية الله مكارم: يا متكفل ساير كارهاى لازم براى حجاج هستند.
4- . آية الله بهجت: به نُسُك حج؛ از قبيل طواف و سعى على الأحوط والاّ رجوع به منا نمايد و مشغول به ساير عبادات نشود مگر در صورت خروج از منا بعد از نصف شب على الأحوط، و از امور ضروريه مذكوره، نوم غالب است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: كسى كه در مكه تمام شب و يا باقيمانده از شب، اگر بعد از دخول در شب از منا خارج شده و مشغول به عبادت بوده، به جز حاجت ضرورى؛ مانند خوردن و آشاميدن و تطهير و امثال آنها كار ديگرى نداشته. آية الله زنجانى: و به اعمال مكه (رحمه الله طواف حج و سعى و طواف نساء) مشغول باشند و انجام عبادات مستحب مانند طواف و دعا و نگاه به كعبه مجوز ترك بيتوته نمى باشد. آية الله سبحانى: در مسجدالحرام. آية الله سيستانى: كسى كه از منا، اول شب يا پيش از آن، بيرون رفته و در مكه در تمام مدت نيمه دوم شب تا طلوع فجر، به جز اندك زمانى كه براى حوائج ضرورى مانند خوردن و آشاميدن و امثال آن لازم است، مشغول به عبادت شده و اشتغال به آن، او را از برگشتن به منا بازداشته است.
5- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: اين طايفه را نيز از وجوب بيتوته استثنا كرده اند و آن اين است: كسى كه طواف خانه خدا را نموده و به عبادت خود باقى مانده و سپس از مكه خارج شده و از عقبه مدنيين گذشته باشد، چنين شخصى مى تواند در راه بيتوته كند و به منا نيايد. آية الله سبحانى: و احتياط مستحب اين است كه عبادت خود را به طواف و نماز طواف اختصاص دهند. آية الله سيستانى: طايفه ديگر كسى است كه از مكه به قصد منا خارج شده و از عقبه مدنيين گذشته باشد كه در اين صورت مى تواند در راه پيش از رسيدن به منا بخوابد ولى اگر منزل او بعد از عقبه مدنيين باشد نمى تواند در منزلش بخوابد.

[1223] م - كسى كه در احرام عمره تمتع از صيد و زن(1) اجتناب نكرده بايد شب سيزدهم بماند و اين حكم اختصاص به احرام حج ندارد.

[1224] م - مقدار شب كه واجب است در اين سه شب بيتوته كرد، از اول شب است تا نصف آن(2)، پس كسى كه از غروب بيتوته كرد در منا تا نيمه شب مانع ندارد بعد از آن بيرون برود، و احتياط مستحب آن است كه پيش از طلوع صبح وارد مكه نشود.

[1225] م - كسى كه در اول شب بى عذر در منا نبود، احتياط واجب آن است كه قبل از نيمه شب برگردد و تا صبح بماند.(3)

[1226] م - نيمه شب را بايد از اول غروب تا طلوع آفتاب حساب كنند، بنا برد.

ص: 560


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: بنا بر احتياط. آية الله زنجانى: يعنى از نزديكى با زن اجتناب نكرده.
2- . نظر ساير آيات عظام در ذيل مسئله 1220 گذشت.
3- . آية الله بهجت: اگر حاجى ساعتى از اوايل شب بيتوته در منا را درك نكند كفاره ندارد و احتياطاً قسمت دوم را در منا بماند. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، مكارم: با ترك نيمه اول؛ چه با عذر باشد چه بى عذر، بيتوته نيمه دوم را بايد درك كند. آية الله خامنه اى: واجب است. آية الله زنجانى: كافى است كه طلوع فجر را در منا درك كند. آية الله سبحانى: اگر از اول شب در منا نبوده بايد به نحوى به منا برگردد كه پيش از طلوع فجر در منا باشد و اصباح نمايد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: واجب است برگردد و در صورتى كه بدون عذر قسمتى از اول شب را در منا نبوده احتياط در پرداخت كفاره ترك نشود. آية الله فاضل: بيتوته شب در منا، نسبت به نيمه اول يا دوم شب واجب تخييرى است، لذا اگر از روى عذر هم نيمه اول شب در منا نباشد، بايد نيمه دوم را در منا بيتوته كند.

احتياط واجب(1)، و احتياط آن است كه از مغرب شرعى حساب كنند.

[1227] م - بيتوته در منا از عبادات است و بايد با نيت خالص براى اطاعت خداوند به جا آورد.(2)

[1228] م - جايز نيست در غير مكه(3) مشغول عبادت شود و به منا نرود، حتى در بين راه منا و مكه به احتياط واجب.(4)

[1229] م - كسى كه ترك كند بيتوته به منا را، در شبى كه واجب است بماند، براى هر شبى يك گوسفند بايد قربانى كند.(5)

[1230] م - فرقى نيست در واجب بودن قربانى بين آنكه از روى علم و عمد باشدب.

ص: 561


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، سبحانى، سيستانى، صافى، فاضل، مكارم: نيمه شب در منا از غروب آفتاب تا طلوع فجر حساب مى شود آية الله زنجانى: براى بيتوته نيمه اول شب، راه احتياط در اين است كه شب از غروب شرعى تا طلوع آفتاب حساب شود و براى بازگشتن قبل از نيمه شب به منا، احتياط در اين است كه شب از استتار قرص تا طلوع فجر حساب شود. آية الله نورى: بنا بر احتياط واجب از غروب شرعى تا طلوع آفتاب حساب شود.
2- . آية الله سيستانى: بلكه براى تذلل در پيشگاه خداوند.
3- . آية الله سبحانى: مسجدالحرام.
4- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: كسى كه طواف خانه خدا را نموده و در عبادت خود باقى مانده سپس از مكه بيرون رفته و از عقبه مدنيين گذشته باشد، چنين شخصى مى تواند در راه بيتوته نمايد و لازم نيست خود را به منا برساند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بنا بر احتياط در مكه قديمه بماند. آية الله زنجانى: همچنان كه براى انجام عبادات مستحب در مكه - مانند طواف مستحب و نماز و قرائت قرآن و دعا - نمى تواند بيتوته را ترك كند و اگر ترك كند بايد يك گوسفند قربانى كند. آية الله سيستانى: نظر ايشان در مسئله 1222 ذيل طايفه پنجم گذشت.
5- . آية الله سبحانى: كسى كه عمداً بيتوته در منا را ترك كند بايد براى شب اول يك گوسفند قربانى كند و اگر شب دوم و سوم هم عمداً نبود به احتياط واجب براى هر كدام يك گوسفند قربانى كند. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.

يا از روى نسيان باشد يا از روى ندانستن مسئله.(1)

[1231] م - كسانى كه در مكه تا صبح به عبادت مشغول بودند و نيامده اند به منا، قربانى بر آنها واجب نيست.(2)

[1232] م - چهار طايفه اى كه در مسئله 1222 گفته شد واجب نيست در منا بمانند، در صورتى كه نماندند بايد براى هر شب يك گوسفند كفاره قربانى كنند(3) حتى دسته سوم و چهارم به احتياط واجب.

[1233] م - گوسفندى كه بايد قربانى شود، هيچ يك از شرايط هدى را، كه در منا براى حج بايد ذبح كنند، لازم نيست داشته باشد.(4)د.

ص: 562


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى، صافى، گلپايگانى: احتياط اين است كه در صورت فراموشى و يا ندانستن حكم نيز يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله خامنه اى: و يا معذور و يا غير معذور و تفاوت نداشتن مبنى بر احتياط است. آية الله سبحانى: در صورت جهل و نسيان كفاره ندارد. آية الله فاضل: ثبوت كفاره در جاهل و ناسى و معذور مبنى بر احتياط است. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب در همه صور.
2- . آية الله زنجانى: براى ترك بيتوته، قربانى واجب است مگر در چند مورد: الف) كسانى كه براى انجام اعمال واجب مكه، بيتوته را ترك كرده اند؛ ب) كسانى كه از بيتوته عاجزند؛ ج) كسانى كه شرعاً موظفند خارج منا باشند؛ د) كسانى كه در منا بوده ولى در اين ماندن قصد قربت يا قصد انجام مناسك حج نداشته اند.
3- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى: بنا بر احتياط بايد كفاره بدهد. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط، بر معذور و شبان و متكفّل آب. و نسبت به بقيه طوايفى كه بر آنها واجب نيست، در صورت ترك كفاره لازم نيست. آية الله خويى، آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 1222 مراجعه شود. آية الله سبحانى: بر طائفه پنجم كفاره نيست و ثبوت كفاره بر چهار طائفه ديگر مبنى بر احتياط است. آية الله سيستانى: احتياط واجب آن است كه دسته اول و دوم كفاره بدهند اما دسته چهارم و پنجم و دسته ديگرى كه در مسئله 1222 ذكر شد بر آنها كفاره اى نيست. آية الله مكارم: كسانى كه از بيتوته در منا معاف هستند، كفاره بر آنها واجب نيست.
4- . آية الله بهجت: هرچند احتياط اين است كه آن شرايط در كفاره نيز مراعات شود. آية الله زنجانى: بايد شرايط هدى را داشته باشد.

[1234] م - گوسفندى را كه بايد قربانى كند، محل معينى ندارد حتى مى تواند پس از مراجعت به محل خود قربانى بكند، اگرچه احتياط آن است كه در منا قربانى كند.(1)

[1235] م - اگر قسمتى از اول شب كه بايد در منا بيتوته كرد، درك نشود يا زودتر از نصف شب از منا خارج شوند، احتياط واجب آن است كه يك گوسفند قربانى كنند(2) و فرقى بين صورت عذر و عدم عذر نيست.

[1236] م - كسانى كه جايز است براى آنها كوچ كردن در روز دوازدهم، بايد بعدازظهر كوچ كنند و جايز نيست قبل از ظهر(3)، و كسانى كه در روز سيزدهم كوچ مى كنند مختارند هر وقت را بخواهند كوچ كنند.د.

ص: 563


1- . آية الله بهجت: اين احتياط ترك نشود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: كفاره اى كه بر محرم، براى غير از شكار، واجب شده است، اظهر اين است كه مى تواند كشتنش را تا بازگشت از حج تأخير انداخته و هر جا بخواهد بكشد و بهتر اين است كه كفاره را در حج خود بكشد. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب بايد در منا قربانى كند. آية الله سبحانى: محل خاص براى ذبح اين كفاره ذكر نشده است و آنچه در روايات است، مربوط به اخلال محرمات احرام است نه كفاره ترك هر واجب. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب بايد در منا قربانى كند و اگر نكرد بنا بر اظهر هر جا كه قربانى نمايد مجزى است.
2- . آية الله بهجت، آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 1225 مراجعه شود. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، مكارم: كافى است نصف اول يا نصف دوم شب را بماند. آية الله خامنه اى: مگر آنكه نيمه دوم شب را كاملاً در منا باشد. آية الله زنجانى: مگر از مواردى باشند كه در مسئله 1231 گفته شد يا طلوع فجر را در منا درك كرده باشند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: كسى كه براى انجام اعمال به مكه آمده و نتوانسته خود را تا گذشت قسمتى از شب به منا برساند، بر او كفاره واجب نيست، اگرچه بعد از نيمه شب به منا رسيده باشد و در صورت عذر كفاره واجب نيست. آية الله فاضل: چنان كه بيتوته در منا را در نيمه دوم شب هم ترك كند.
3- . آية الله سيستانى: ولى در مواردى جايز است خارج شوند كه در ذيل مسئله بعد خواهد آمد.

مسائل متفرقه بيتوته در منا

[1237] م - اگر حاجى صبح دوازدهم به مكه بيايد واجب نيست براى نَفْر، بعدازظهر به منا برگردد گرچه رفتن او به مكه قبل از ظهر جايز نيست.(1)

[1238] م - در كوچ كردن بعدازظهر روز دوازدهم، زن ها هم حكم مردان را دارند. بنابراين، اگر با عذر از رمى در روز، شب دوازدهم رمى كردند نمى توانند قبل از ظهر از منا كوچ كنند(2) مگر از ماندن تا بعدازظهر معذور باشند.

ص: 564


1- . آيات عظام بهجت، فاضل، مكارم: بنا بر احتياط برگردد. آيات عظام تبريزى: بايد برگردد براى تحقق نفر بعدازظهر. آية الله خويى: اگر مى تواند قبل از ظهر به منا بيايد تا بعدازظهر برگردد واجب است وگرنه بر او چيزى نيست. آية الله زنجانى: حاجى مى تواند اثاثيه و وسايل خود را در منا گذاشته قبل از ظهر دوازدهم به طور موقّت از منا خارج شود لكن بايد به منا برگردد تا بعدازظهر يا روز بعد كوچ كند و بدون عذر جايز نيست وسايل خود را جمع كرده پيش از ظهر از منا كوچ كند، هرچند اگر كوچ كرد لازم نيست برگردد. آية الله سبحانى: اگر فردى براى اعمال مكه يا كارهاى ديگر روز دوازدهم به مكه بيايد بايد در صورت امكان قبل از ظهر و در غير آن صورت بعدازظهر به منا برگردد تا فريضه نفر و كوچ كردن بعدازظهر انجام دهد خصوصاً افرادى كه نايب هستند به نسبت اين فريضه نيز مديون هستند مگر در صورت اضطرار. آية الله سيستانى: اگر در منا متعلقاتى؛ از قبيل رحل و اثاث به جا گذارد كه مستلزم برگشتن باشد، مى تواند پس از رمى و پيش از ظهر از منا بيرون رود و در اين صورت بايد به منا برگردد؛ چه پيش از ظهر و چه بعدازظهر و قبل از غروب يا روز بعد كوچ كند و اگر متعلقاتى ندارد بنا بر احتياط جايز نيست پيش از ظهر خارج شود گرچه نيت برگشتن داشته باشد و اگر خارج شد به احتياط واجب بايد براى نفر باز گردد چه پيش از ظهر چه بعد از آن. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بايد قبل از ظهر برگردد براى تحقق نفر بعدازظهر.
2- . آية الله سبحانى: خائف از حبس و مريض كه در شب رمى مى كنند مى توانند قبل از ظهر كوچ كنند و در اين حكم فرقى بين زن و مرد نيست ولى اگر جزء اين دو دسته حساب نمى شوند چه زن و چه مرد بايد بعدازظهر دوازدهم كوچ كنند موارد ديگرى نيز استثناء شده كه مبتلا به نيست. آية الله سيستانى: شبان ها و كسانى كه نمى توانند در منا توقف نمايند به سبب خوف يا مرض يا امثال آن، مى توانند رمى جمرات سه گانه را در شب يازدهم و شب دوازدهم انجام دهند و اينان مى توانند پس از رمى شبانه كوچ كنند اما زنان نمى توانند به جز رمى جمره عقبه در شب عيد رمى جمرات را در شب انجام دهند

[1239] م - كسانى كه در زمين هاى متصل به منا، كه از منا نيست، در شب يازدهم و دوازدهم بيتوته مى كنند بايد كفاره بدهند و براى هر شب يك گوسفند قربانى كنند(1) هرچند اعتقاد پيدا كرده باشند كه آنجا از منا است يا به گفته اشخاص محلى، مطمئن شده باشند.

[1240] م - اگرحاجى قبل از غروب آفتاب شب سيزدهم از منا خارج شده و بعد از غروب به منا مراجعت كرده، واجب نيست شب را بماند(2) و رمى روز سيزدهم بر او واجب نمى شود.

استفتائات بيتوته در منا

[1241] س - بيتوته در منا اگر در غير منا انجام شود چه صورت دارد و آيا اشخاص جاهل به موضوع معذورند يا خير؟

ج - بايد قربانى كنند و فرقى بين عالم و جاهل نيست.(3)

ص: 565


1- . آية الله بهجت، آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، فاضل: در ناسى و جاهل و معذور وجوب كفاره مبنى بر احتياط است. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب. آية الله زنجانى: ولى اگر منا گنجايش حجاج را نداشته باشد، مى توانند در وادى محسِّر، بيتوته كنند و كفاره هم ندارد. آية الله سبحانى: احتياطاً براى شب اول يك گوسفند قربانى كنند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورت فراموشى يا ندانستن مسئله، كفاره مبنى بر احتياط است.
2- . آية الله فاضل: و نيز كسى كه بعدازظهر دوازدهم كوچ كند و قبل از غروب براى كارى به منا برگردد و تا غروب بماند واجب نيست شب سيزدهم را بماند و همچنين رمى روز سيزدهم بر او واجب نيست.
3- . به ذيل مسئله 1239 مراجعه شود.

[1242] س - كسانى كه مقدارى از اول شب، با عذر يا بدون عذر، در خارج منا بودند يا قبل از نصف شب خارج شدند، در مناسك احتياط استحبابى است نسبت به كفاره و در تحرير احتياط وجوبى، آيا كفاره واجب است يا خير؟

ج - اين احتياط وجوبى است و ترك نشود.(1)

[1243] س - فرموده ايد كسى كه بدون عذر نصف اول شب را در منا نبود، واجب است نصف دوم را در منا بماند، آيا كفاره ترك مَبيت را نيز بايد بدهد؟

ج - بايد كفاره هم بدهد.(2)

[1244] س - كسى كه در شب يازدهم و دوازدهم بايد در منا باشد يا در مسجدالحرام مشغول عبادت گردد، در مسجدالحرام مشغول عبادت مى شود، ولى در بين آن از خستگى مرتب چرت مى زند و بيدار مى شود، وظيفه او چيست؟ و سؤال ديگر در اين رابطه كه اخيراً پشت بامى وسيع براى مسجدالحرام (زاده الله شرفاً) درست كرده اند، آيا شب هايى كه بايد يا در منا بماند و يا در مسجدالحرام مشغول عبادت باشد، ماندن در آنجا و عبادت كردن كافى است يا نه؟

ج - اگر به قدرى خواب مى رود كه صدق نمى كند كه تمام شب مشغول به عبادت بوده، كافى نيست و بايد كفاره بدهد(3) و عبادت در هر جاى مكه(4) كافى است.م.

ص: 566


1- . به ذيل مسئله 1220 و 1235 مراجعه شود آية الله بهجت، آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 1225 مراجعه شود.
2- . مانند سؤال قبل است.
3- . آية الله بهجت: كسى كه در مكه تمام شب مشغول به عبادت بوده، به جز حاجت ضرورى؛ مانند خوردن و آشاميدن و نوم غالب و تطهير و امثال آنها، كار ديگرى نداشته و مراد از عبادت طواف و سعى است على الأحوط. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 1222 و 1228 مراجعه شود. آية الله سيستانى: بلكه اگر خواب برود هرچند براى مدت كوتاهى باشد، بنا بر احتياط واجب كفاره دارد و آنچه معتبر است عبادت در نصف دوم شب است.
4- . آية الله سبحانى: مسجدالحرام.

[1245] س - اينجانب شغلم حمله دارى است، چندين سال قبل جايى را كه يقين داشتم جزو منا است با حاجى ها بيتوته نموده ام و سال هاى بعد فهميدم و برايم يقين حاصل شد جايى كه سال هاى قبل بيتوته نموده ايم خارج از منا است آيا كفاره بر اينجانب و همه حجاج واجب است يا نه؟ و در صورتى كه كفاره واجب باشد، آيا كفاره حجاج بر عهده خودشان است يا بر عهده من؟ و آيا ابلاغ به حجاج واجب است يا نه؟ و اگر بعضى از آنان مرده باشند يا دسترسى به آنان نباشد، تكليف چيست؟

ج - كفاره ترك بيتوته خود شما بر شما واجب است(1) و كفاره ديگران بر شما واجب نيست و لازم نيست به آنان اعلام نماييد و اگر فهميدند كفاره بر خود آنان واجب است، ولى اگر اجرت عمل صحيح و عملى كه انجام شده تفاوتى دارد، نسبت به تفاوت بايد رضايت حجاج تحصيل شود.

[1246] س - علامت گذارى حدود منا در سال هاى قبل، با علامت گذارى الآن، كه به وسيله حكومت انجام گرفته فرق مى كند، و اينجانب كه شغلم حمله دارى است، در سال هاى قبل با حجاج در قطعه زمينى بيتوته كرده ايم كه اگر تعيين فعلى حكومت صحيح باشد، بيتوته ما در خارج از منا بوده، و اگر تعيين قبلى صحيح باشد كه ما يقين به آن داريم طبق علميت قبلى و نظر پيروان اهل مكه بيتوته ما صحيح است، حال بنا بر اينكه تعيين حكومت صحيح باشد، آيا تكليف ما نسبت به بيتوته سال هاى قبل چيست؟ و در صورت وجوب كفاره آيا ابلاغ به همه حجاج لازم است يا نه؟ و آيا با توجه به اينكه در فرض مسئله بيتوته ترك نشده بلكه اشتباه در مصداق بوده است، نسبت به حجاج ضامن مى باشم يا نه؟

ج - اگر در محلى بيتوته كرده ايد كه يقين به منا بودن آن داشته ايد تا يقين پيدا نكنيدت.

ص: 567


1- . به مسئله 1239 مراجعه شود. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب و اعلام به ديگران، لازم نيست، اما اگر آنها باخبر شوند و كفاره بدهند بايد شما آنها را راضى كنيد ضمناً دامنه هاى كوه هاى اطراف منا جزو منا است.

كه خارج منا بوده، قربانى لازم نيست، و در اين صورت ابلاغ و اعلام لازم نيست.(1)

[1247] س - آيا كسانى كه عذر دارند از رَمى در روز، مى توانند شب دوازدهم براى روز دوازدهم رمى كنند و از منا به مكه بيايند و ديگر برنگردند به منا يا بايد صبر كنند و بعدازظهر با مردم كوچ كنند؟

ج - مى توانند بعد از مَبيت واجب خارج شوند و لازم نيست صبر كنند.(2)

[1248] س - قبلاً سؤال شده است كه آيا كسانى كه خوف مشقت دارند، مى توانند شب دوازدهم رمى جمره نموده به مكه رفته و ديگر به منا برنگردند؛ و حضرت عالى جواب فرموده ايد در صورت عذر اشكال ندارد، ولى قبل از نصف شب نبايد بيرون بروند. با توجه به مسئله فوق اين سؤال مطرح مى شود كه آيا خدمه كاروان ها نيز براى پذيرايى از اين قبيل زائرين مى توانند به همراه آنان در شب رمى نموده و به مكه بروند و براى وقوف تا وقت شرعى روز دوازدهم ديگر به منا برنگردند؟

ج - وقوف در روز دوازدهم واجب نيست و آنچه واجب است كوچ نكردن قبل از زوال است(3) و اشخاص ذكر شده مى توانند بعد از نصف شب از منا بروند و روزد.

ص: 568


1- . آيات عظام زنجانى، سبحانى، سيستانى: بلكه همان گونه كه در مسئله قبل گذشت، در غير اين صورت نيز اعلام لازم نيست.
2- . آيات عظام بهجت، فاضل، مكارم: بنا بر احتياط لازم است قبل از ظهر براى نَفْر بعدازظهر به منا برگردند. آيات عظام خويى، صافى، گلپايگانى: بايد قبل از ظهر براى نَفْر بعدازظهر به منا برگردند. آية الله تبريزى: بايد براى نَفْر بعدازظهر به منا برگردند. آية الله زنجانى: بايد شب قبل، رمى نمايند و تا قبل از ظهر روز دوازدهم كوچ نكنند (يعنى با برداشتن اثاثيه و وسايل) هرچند مى توانند اثاثيه و وسايل خود را در منا گذاشته و به طور موقت از منا خارج شوند لكن بايد به منا برگردند تا بعدازظهر يا روز بعد كوچ كنند. آية الله سبحانى: در صورتى كه از رمى در روز و ماندن تا بعدازظهر دوازدهم عذر داشته باشد، والاّ بايد صبر كنند و بعدازظهر با مردم كوچ نمايند (به ذيل مسئله 1238 نيز مراجعه شود). آية الله سيستانى: بايد - هرچند بعدازظهر - به منا برگردند تا كوچ از منا قبل از غروب روز دوازدهم يا بعد از رمى روز سيزدهم تحقق پيدا كند.
3- . آية الله زنجانى: و اگر همراهى خدمه، لازم است مى توانند همراه معذورين از منا بروند و روز دوازدهم براى رمى برگردند.

دوازدهم براى رمى به منا برگردند ولو بعدازظهر(1) و اگر قبل از ظهر آمدند بعدازظهر بيرون بروند. و رمى شب براى آنها كافى نيست.

[1249] س - حاجى شب دوازدهم، بعد از نصف شب، از منا خارج و به مكه مى رود، روز بعد براى رمى به منا مى آيد، آيا لازم است كه قبل از ظهر به منا بيايد يا چون وظيفه اى غير از رمى ندارد بعدازظهر هم مى تواند بيايد؟

ج - لازم نيست قبل از ظهر به منا بيايد، هرچند اگر قبل از ظهر بيايد نمى تواند قبل از ظهر كوچ كند.(2)

[1250] س - مدير كاروانى زن ها را قبل از ظهر دوازدهم از منا خارج نمود، وظيفه آنان كه از مسئله اطلاع نداشتند و يا اگر متوجه مسئله بودند نمى توانستند بدون مدير كاروان و همراهان در منا بمانند چيست؟

ج - با فرض اينكه عذر داشته اند مانع ندارد.

[1251] س - مقدار شب براى كسى كه در مكه به جاى بيتوته در منا به عبادت مشغول مى شود، چقدر است؟ از مغرب تا طلوع فجر است يا تا طلوع آفتاب؟

ج - تا طلوع فجر حساب مى شود.(3)

[1252] س - بعد از اعمال ثلاثه روز عيد، مى خواهد براى طواف ها به مكه برود، ولى مى داند كه اگر به مكه برود سه ساعت از مَبيت اول شب را درك نمى كند، آيا برود يا نه؟ و اگر رفت كفاره دارد يا خير؟

ج - رفتن از منا به مكه - در فرض مرقوم - مانع ندارد، ولى براى تأخير بايد كفاره بدهد.(4)د.

ص: 569


1- . به ذيل سؤال قبل مراجعه شود.
2- . به ذيل سؤال 1247 مراجعه شود. آية الله زنجانى: بايد در منا مى ماند ولى حالا كه كوچ كرده لازم نيست قبل از ظهر به منا برگردد.
3- . آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 1222 و 1228 مراجعه شود. آية الله سيستانى: از غروب آفتاب است تا طلوع فجر.
4- . به ذيل مسئله 1220 و 1235 مراجعه شود.

ص: 570

فصل هفتم: رمى جمرات سه گانه

اشاره

[1253] م - شب هايى كه واجب است در منا بيتوته كند بايد در روزِ آنها رمى جمرات سه گانه كند؛ يعنى سنگ ريزه بزند به سه محل، كه يكى را جمره اولى و يكى را جمره وُسطى و يكى را جمره عقبه گويند، ولى اگر عمداً همه آن را ترك كند، به حج او ضرر نمى رساند و صحيح است، گرچه در صورت عمد معصيت كار است.

[1254] م - اشخاصى كه بايد شب سيزدهم را در منا بمانند، واجب است روز سيزدهم رمى جمرات كنند.(1)

[1255] م - عدد سنگ ريزه كه بايد به جمره بزند، براى هر يك در هر روزى بايد هفت عدد باشد و كيفيت انداختن و شرايط و واجبات آن به همان نحو است كه سابقاً در جمره عقبه گفته شد.

[1256] م - وقت انداختن سنگ از اول طلوع آفتاب تا غروب آفتابِ روزى است كه شب آن روز را بيتوته كرده است و در شب جايز نيست به جا آورد.

ص: 571


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: اگر بيتوته كند واجب است بنا بر احتياط روز سيزدهم رمى جمرات كند. آية الله زنجانى: اگر بيتوته كردند بايد روز سيزدهم، رمى جمرات كنند.

[1257] م - اگر كسى عذرى داشته باشد از اينكه روز به جا آورد؛ مثل شبان و مريض و عليل و كسى كه ترس داشته باشد از چيزى مثل تزاحم جمعيت، جايز است شب آن روز يا شب بعد انجام دهد.(1)

[1258] م - واجب است ترتيب در سنگ انداختن به اينكه: اول به جمره اولى و بعد از آن به جمره وُسطى و بعد از آن به جمره عقبه سنگ بيندازد.

[1259] م - اگر به ترتيبى كه گفته شد به جا نياورد، بايد دوباره آنچه كه بر خلاف ترتيب كرده به جا آورد، به طورى كه ترتيب حاصل شود، مثلاً اگر اول به جمره وُسطى انداخت و بعد به جمره اولى كفايت مى كند كه جمره وُسطى را دوباره به جا آورد و بعد جمره عقبه را و اعاده جمره اولى لازم نيست.د.

ص: 572


1- . آية الله بهجت: معذورين مى توانند شب قبل از آن روز رمى كنند اما در شب بعد، بنا بر احتياط واجب مجزى نيست مگر اينكه فردا مانعى داشته باشند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: براى چنين كسانى جايز است رمى را شب آن روز انجام دهند و اين بر نيابت مقدم است. آية الله خامنه اى: همچنين زنان و سالمندان و كودكانى هم كه از شدت ازدحام در روز، بيم دارند كه رمى در روز برايشان مشقت داشته باشد، مى توانند شبانه رمى كنند. آية الله زنجانى: عذر، مخصوص كسانى است كه: الف) نمى توانند در روز رمى كنند؛ ب) رمى در روز بر آنها حرجى است؛ ج) به جهتى - مانند خوف خطر جدى يا ضرر اساسى - رمى در روز براى آنها جايز نيست، گروه دوم مى توانند و گروه اول و سوم بايد جمرات را در شب قبل رمى كنند و اگر از رمى در شب قبل معذورند نمى توانند شب بعد رمى كنند و بايد براى رمى در روز نايب بگيرند. آية الله سبحانى: شب قبل رمى كند نه شب بعد و اگر در شب هم نمى تواند، نايب بگيرد كه در روز براى او رمى كند. آية الله سيستانى: واجب است رمى جمرات در روز باشد و از اين حكم چوپانان و هر كسى كه از ماندن روز در منا معذور است، به علت ترس يا مرض يا چيز ديگرى، استثنا مى شود، كه براى آنان جايز است رمى هر روزى را در شب آن روز انجام دهند و اگر اين را هم نتوانند، جايز است رمى همه روزها را در يك شب جمع كنند. و اما زنان، ضعفا، مريض ها و مثل آنان كه در روز به خاطر كثرت جمعيت يا چيز ديگر نمى توانند رمى كنند، بايد براى رمى در روز نايب بگيرند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و اگر اين را هم نتوانند، جايز است رمى همه روزها را در يك شب جمع كنند.

[1260] م - در حكمى كه در مسئله قبل ذكر شد، فرق نيست ميان آنكه از روى علم و عمد خلاف ترتيب كند يا از روى سهو و نسيان يا از روى ندانستن مسئله، در هر صورت بايد اعاده كند.

[1261] م - اگر كسى چهار سنگ به جمره اولى بيندازد و آن را رها كند و مشغول جمره بعدى بشود كافى است و لازم نيست تمام هفت سنگ مقدم باشد پس مى تواند چهار سنگ به جمره اولى بزند و بعد چهار سنگ به جمره وُسطى و بعد مشغول جمره عقبه شود و به هر ترتيب مى خواهد هفت سنگ جمره عقبه و سه سنگ آن دو تاى ديگرى را بيندازد(1)، ليكن احتياط واجب از براى كسى كه از روى علم و عمد اين كارد.

ص: 573


1- . آية الله بهجت: اگر مخالفت ترتيب كند اعاده نمايد آنچه را كه در غير مرتبه خود كرده، بلى اگر چهار سنگ بر جمره انداخت و آن را ترك نمود و مشغول ديگرى شد كفايت مى كند در ترتيب، و سه سنگ را بعد از آن مى زند، اگرچه احوط در اينجا نيز اعاده است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر بعد از اينكه جمره سابق را چهار ريگ زد فراموش نموده و به جمره بعدى رفت، واجب نيست رمى را تماماً اعاده كند بلكه اگر سه ريگ ديگر به جمره قبلى زد كفايت مى كند. آية الله زنجانى: اين در صورت فراموشى يا ندانستن مسئله است ولى اگر از روى علم و عمد، رمى جمره اى را رها كرده، بايد آن جمره را بزند سپس جمرات بعدى را اعاده كند، البته رعايت ترتيب در سنگ هفتم، لازم نيست. آية الله سبحانى: اگر كسى جهلاً و يا سهواً و يا عمداً به هر كدام از جمره ها چهار سنگ پرتاب كرد بايد برگردد و به هر كدام سه سنگ پرتاب كند مثلاً اول چهار سنگ به جمره اولى سپس وسطى و سپس كبرى بزند، همچنين صورت ديگر اينكه اگر به جمره اولى و وسطى چهار سنگ زد و سپس به جمره كبرى هفت سنگ زد بايد آن دو مورد ناقص را تكميل كند و در تكميل ترتيب شرط نيست ولى احتياط مستحب در عامد اين است كه رمى خود را از اول به صورت كامل با رعايت ترتيب اعاده كند. آية الله سيستانى: اگر چهار ريگ را به يك جمره پرتاب كرد و به علت فراموشى يا ندانستن حكم شرعى، آن را رها كرد و جمره ديگرى را پس از آن رمى نمود، براى او كفايت مى كند كه جمره سابق را سه ريگ بزند و اعاده رمى جمره بعد لازم نيست. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر به جمره اولى چهار سنگ ريزه بزند و سپس از روى فراموشى جمره بعدى را هفت سنگ ريزه بزند، اگر كمبود اولى را جبران كند كفايت مى كند. بلى اگر نقص مربوط به جمره سوم باشد اكمال آن كافى است و لازم نيست رمى جمرات قبل را كامل كند. ولى اگر عمداً چهار سنگ به جمره اولى بزند و بعد جمره دوم و سوم را هر يك هفت سنگ بزند احتياط لازم آن است كه رمى تمام جمرات را اعاده نمايد چنانچه احوط الحاق جاهل به عالم است. آية الله مكارم: احتياط آن است كه باقيمانده را نيز با ترتيب بزند.

را كرده، اعاده است.(1)

[1262] م - اگر كسى فراموش كند در يكى از روزها رمى كند واجب است روز بعد آن را قضا كند و اگر دو روز را فراموش كرد بايد در روز بعد هر دو را قضا كند و همچنين است اگر از روى عمد ترك كرده باشد.(2)

[1263] م - واجب است قضا را مقدم بدارد بر ادا(3)، پس در روز يازدهم اگر بخواهد قضاى روز عيد را به جا بياورد، اول قضاى عيد را به جا آورد و بعد رمى روز يازدهم را كه ادا است و همچنين بايد قضاى روز جلو را مقدم بدارد بر قضاى روز بعد، پس اگر در روز سيزدهم مثلاً بخواهد قضاى روز عيد و روز يازدهم و روز دوازدهم را به جا آورد بايد به ترتيب از قضاى روز عيد شروع و به روز سيزدهم ختم كند كه ادا است.ب.

ص: 574


1- . آية الله سبحانى: احتياط مستحب....
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: با ترك رمى، اگرچه عمدى باشد حج باطل نمى شود و بنا بر احتياط بايد قضاى آن را در سال آينده خودش يا نايبش انجام دهد. آية الله سيستانى: و همچنين جاهل به مسئله و بنا بر احتياط متعمد هم همين حكم را دارد.
3- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: احتياط اين است كه بين اداى همان روز و قضاى روز قبل فاصله گذاشته، و قضاى روز قبل را پيش از اداى همان روز به جا آورد و قضاى روز قبل طرف صبح و اداى همان روز هنگام زوال باشد. آية الله زنجانى: و بايد بين قضا و ادا و همچنين بين قضاى دو روز لااقل به مقدار يك دوازدهم روزى كه سنگ مى زند فاصله بيندازد. آية الله سبحانى: مستحب است كه بين آن دو فاصله گذاشته شود، قضاى روز قبل طرف صبح و اداى همان روز هنگام ظهر باشد. آية الله سيستانى: و احتياط واجب اين است كه بين ادا و قضا قدرى فاصله بيندازد و اينكه قضا را بر ادا مقدم بدارد و احتياط مستحب اين است كه قضا در اول روز و ادا هنگام ظهر باشد. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.

[1264] م - چنانچه قضاى رمى جمرات سه گانه واجب است، قضاى رمى بعض از آنها هم، اگر ترك شده باشد، واجب است. پس اگر در روز يازدهم جمره اولى را رمى كرد و دوتاى ديگر را نكرد روز بعد بايد آن را كه نكرده اتيان كند و بعد تكليف اين روز را به جا آورد.(1)

[1265] م - اگر در روز بعد فهميد كه جمرات روز قبل را به خلاف ترتيب انداخته، بايد قضا كند؛ به طورى كه ترتيب حاصل شود و بعد وظيفه اين روز را به جا آورد.

[1266] م - اگر به هر يك از جمرات يا بعض آنها چهار سنگ انداخته باشد و در روز بعد يادش بيايد احتياط واجب(2) آن است كه بقيه روز قبل را قضا كند و بعد وظيفه روز را به جا آورد.

[1267] م - اگر كسى فراموش كند رمى جمرات سه گانه را و خارج شود از منا و به مكه بيايد، پس اگر در ايام تشريق يادش آمد، بايد برگردد و به جا آورد و اگر متمكن نيست بايد نايب بگيرد و اگر بعد از ايام تشريق يادش بيايد يا عمداً تعويق بيندازد تا بعد، احتياط واجب آن است كه خودش يا نايبش از مكه برگردد و به جا آورد و در سال ديگر هم در ايامى كه فوت شده است خودش يا نايبش قضا كند.(3)د.

ص: 575


1- . نسبت به اين مسئله و دو مسئله ى بعدى به ذيل مسئله 1263 مراجعه شود. آية الله زنجانى: و بايد بين رمى قضا و ادا لااقل به مقدار يك دوازدهم روزى كه سنگ مى زند فاصله بيندازد؛ ولى رعايت فاصله و ترتيب در قضاى سنگ هفتم لازم نيست.
2- . آية الله سبحانى: واجب است.
3- . آية الله بهجت: كسى كه فراموش كند رمى را، برمى گردد از مكه به جهت آنها، و اگر متذكر نشد تا بعد از خروج، قضا مى كند در سال آينده در ايام تشريق، خودش يا نايبش در صورت عدم امكان مباشرت على الأحوط. آية الله تبريزى، آية الله خويى: كسى كه رمى را در منا فراموش نموده و پس از كوچ به مكه يادش آمد، واجب است به منا برگشته و رمى نمايد. و چنانچه فراموش شده رمى دو روز يا سه روز باشد، احتياط اين است كه بين وظيفه هر روز و روز ديگر يك ساعت فاصله بگذارد و چنانچه پس از خروج از مكه يادش آمد كه رمى نكرده، واجب نيست به منا برگردد بلكه بنا بر احتياط در سال بعد خود يا نايبش آن را قضا نمايد. آية الله زنجانى: در هر حال رعايت ترتيب بين رمى ها و رعايت فاصله بين رمى هر روز و روز بعد به مقدار يك دوازدهم روزى كه سنگ مى زند لازم است. آية الله سبحانى: تا زمانى كه در مكه است تا آخر ذى حجه به جا آورد و در سال بعد هم در ايام منا به احتياط واجب اعاده نمايد و يا استنابه كند. آية الله سيستانى: كسى كه رمى جمرات را به علت فراموشى و يا جهل به مسئله ترك نمايد و در مكه يادش بيايد يا حكمش را بداند واجب است به منا بيايد و رمى نمايد و اگر رمى در دو روز ترك شده باشد يا سه روز، بنا بر احتياط بايد به ترتيب روزها قضا نمايد و بين قضاى هر روز و روز بعد مقدارى وقت فاصله بياندازد. و چنانچه پس از بيرون رفتن از مكه يادش بيايد يا حكمش را بداند، واجب نيست جهت تدارك آن برگردد و احتياط مستحب اين است كه خودش شخصاً آن را در سال آينده قضا نمايد، در صورتى كه به حج برود و يا توسط نايبش، در صورتى كه به حج نرود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر كسى رمى جمرات سه گانه را جهلاً يا سهواً يا عمداً ترك كرد، بايد اگر به مكه يا خارج مكه هم رفته باشد تا ايام تشريق نگذشته برگردد به منا و رمى را به جا آورد و اگر متمكن نيست نايب بگيرد و اگر تا ايام تشريق خودش يا نايبش به جا نياورد بايد در سال بعد خودش يا نايبش رمى را قضا نمايد در ايام تشريق. آية الله مكارم: اگر از سيزدهم بگذرد به سال بعد مى افتد.

[1268] م - اگر فراموش كرد رمى جمرات را و يادش نيامد مگر بعد از خروج از مكه، احتياط واجب آن است كه در سال ديگر قضا كند آن را، خودش يا نايبش.(1)

[1269] م - كسى كه بعض از جمرات را فراموش كند، حكمش همان است كه در دو مسئله قبل ذكر شد، بلكه كسى كه كمتر از هفت سنگ در تمام جمرات يا بعض آن انداخت همين حكم را دارد بنا بر احتياط واجب.(2)ت.

ص: 576


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله قبل گذشت. آية الله زنجانى: در اين صورت قضاى رمى واجب نيست و رعايت اين احتياط، مستحب است. آية الله مكارم: بايد در سال بعد قضاى آن را خودش به جا آورد و در صورت عدم امكان، نايبش انجام دهد.
2- . آية الله زنجانى: به مسئله 1261 و ذيل آن مراجعه شود. آية الله سبحانى: اگر كمتر از چهار سنگ زده بايد رمى را به ترتيبى كه در مسائل قبلى گفته شد از اول شروع كند و با رعايت عدم تداخل روزها رمى هر روزى را انجام دهد ولى اگر پس از چهار سنگ به خاطر عدم آشنايى به حكم شرعى و يا فراموشى بقيه را به تأخير انداخت بايد عمل را به ترتيب در همان روز تكميل كند و اگر قضا شده غير متداخل هر روزى را مستقل از روز ديگر به طور كامل انجام دهد. آية الله سيستانى: حكم ترك رمى كامل جمرات يا بعض آنها در اين موارد مانند حكم ترك رمى تمام جمرات است.

[1270] م - كسى كه عذرى داشته باشد از انداختن سنگ؛ مثل آنكه مريض باشد يا طفل باشد كه نتواند رمى كند يا عليل باشد مثل آنكه دست يا پايش شكسته باشد يا از شدت بى حالى نتواند يا بى هوش باشد، بايد نايبش به جا آورد(1) و اگر از نايب گرفتن هم عاجز باشد مثل بى هوش و طفل كوچك، ولى او يا شخص ديگرى از طرف او به جا آورد(2) و احتياط واجب آن است كه تا مأيوس نشده از اينكه خودش عمل كند، نايب عمل نكند(3) و بهتر آن است كه اگر مى شود شخص معذور را ببرند و در حضور او رمى كنند و اگر مى شود سنگ را در دست او بگذارند و بيندازند.(4)د.

ص: 577


1- . آية الله زنجانى: اگر بتواند شب قبل، سنگ بزند نوبت به نيابت نمى رسد وگرنه براى رمى در روز نايب مى گيرد؛ البته در اين صورت اگر بدون درخواست او ديگرى برايش سنگ بزند كافى است.
2- . آية الله سبحانى: هرگاه كسى به گونه اى مريض است كه نمى توان از او اذن گرفت در اين صورت اذن گرفتن ساقط است و بايد از طرف او رمى كرد. آية الله مكارم: و در سال بعد نايب بگيرد.
3- . آية الله خامنه اى: قبل از يأس هم مى تواند نايب بگيرد لكن اگر بعداً متمكن از رَمى شد بايد خودش اعاده كند ولى اگر بعد از يأس نايب بگيرد و رفع عذر شود اعاده لازم نيست. آية الله زنجانى: قبل از يأس مى تواند رجائاً نايب بگيرد و اگر معلوم شد كه معذور بوده كافى است و در غير اين صورت كفايت نمى كند. آية الله سبحانى: اگر مريض و معذور از خوب شدن و رفع عذر مأيوس باشند واجب است استنابه نمايند و در اين صورت اگر رفع عذر شد و يا بهبودى پيدا كرد اعاده لازم نيست ولى اگر مأيوس هم نباشد مى توانند نايب بگيرند ولى در اين صورت چنانچه بهبودى حاصل شد و يا رفع عذر گرديد به احتياط واجب آن چه را انجام داده اعاده كند. آية الله سيستانى: قبل از يأس مى شود نايب عمل كند ولى اگر بعداً متمكن شد بايد خودش انجام دهد.
4- . آية الله بهجت: اگر ممكن است مريض سنگ را به دست بگيرد كه ديگرى آن را بيندازد و بين اين كار و استنابه جمع كند على الاحوط. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر ممكن است مريض سنگ را بگيرد و ديگرى براى او رمى كند. آية الله مكارم: در شرايط فعلى اين امور ضرورتى ندارد.

[1271] م - اگر بعد از آنكه نايب عمل را به جا آورد، عذر برطرف شد، آوردن خودش لازم نيست اگرچه احوط است.(1)

[1272] م - اگر شخص مريض مأيوس باشد از خوب شدن يا شخص معذور مأيوس باشد از رفع عذر، واجب است كه نايب بگيرد و اگر مأيوس نيست مى تواند نايب بگيرد، ليكن اگر عذر رفع شد احتياط آن است كه خودش عمل كند.(2)

[1273] م - اگر ديگران مأيوس باشند از رفع عذرِ معذور، لازم نيست از او اذن بگيرند اگرچه احوط است(3) و اگر نتواند اذن بدهد اذن معتبر نخواهد بود.

[1274] م - اگر بعد از گذشتنِ روزى كه واجب بوده در آن رمى كند شك كند كه به جا آورده يا نه اعتنا نكند.د.

ص: 578


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: اگر مأيوس از رفع عذر بوده، بنا بر احتياط واجب اعاده لازم است. آية الله خامنه اى، آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 1270 رجوع شود. آية الله زنجانى: اگر قبل از گذشتن وقت رمى متمكن از رمى شد بايد خودش رمى كند. آية الله فاضل: اگر با يأس از رفع عذر نايب گرفته و يا نايب بعد از يأس از رفع عذر منوب عنه رمى انجام داده باشد اعاده لازم نيست و در غير اين دو صورت اعاده واجب است. آية الله مكارم: اگر قبل از گذشتن وقت رمى، متمكن از رمى شد، بنا بر احتياط بايد خودش رمى كند.
2- . به ذيل مسئله 1270 مراجعه شود.
3- . آية الله بهجت: اگر قطع به رضايت داشته باشد اذن لازم نيست. آية الله تبريزى، آية الله خويى: وظيفه عاجز نايب گرفتن است و استنابه بدون اذن گرفتن تحقق پيدا نمى كند مگر اينكه از نايب گرفتن هم عاجز باشد مثل بى هوش و طفل غير مميز. آية الله زنجانى: احتياط استحبابى در اذن گرفتن است. آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 1270 مراجعه شود. آية الله سيستانى: معذور بايد نايب بگيرد و كسى كه قادر به نايب گرفتن نيست ولى او يا هر كس ديگر به جاى او رمى كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: استنابه بدون اذن گرفتن محقّق نمى شود مگر در مغمى عليه كه گذشت. آية الله مكارم: استنابه بايد با اجازه معذور باشد و اگر نتواند اذن بدهد، ولى يا شخص ديگرى از طرف او به جا آورد و در سال بعد خودش نايب بگيرد.

[1275] م - اگر بعد از انداختن شك كند كه كيفيت آن صحيح بوده يا نه(1)، اعتنا نكند.

[1276] م - اگر در وقتى كه مشغول رمى جمره عقبه است شك كند كه اولى را يا دومى را يا هر دو را رمى كرده يا صحيح انجام داده يا نه اعتنا نكند.(2)

[1277] م - اگر در عدد شك كند كه آيا هفت بوده يا كمتر، قبل از آنكه داخل شود در رمى جمره بعدى، بايد آنچه محتمل است كه كسر شده بياورد تا يقين كند هفت عدد شده، هرچند منصرف از عمل شده باشد و مشغول كارهاى ديگر باشد بنا بر احتياط واجب.(3)

[1278] م - اگر بعد از گذشتن روزى كه بايد رمى كند يقين پيدا كند كه يكى از سه جمره را رمى نكرده ظاهراً جايز است اكتفا به قضاى رمى جمره عقبه كند و احتياط آن است كه هر سه را قضا كند.(4)

[1279] م - اگر بعد از آنكه داخل در جمره بعدى شد شك كند در عدد قبلى، پس اگر بداند چهار سنگ از قبلى را انداخته و شك كند كه بقيه را يا بعض از آنها را انداخته يا نه به احتياط واجب(5) بقيه را اتيان كند اگرچه بعد از اتيان جمره بعدى، ود.

ص: 579


1- . آية الله زنجانى: چنانچه احتمال بدهد هنگام رمى به رعايت شرايط آن توجه داشته اعتنا نكند.
2- . آية الله سبحانى: اگر شك او نسبت به اصل رمى است بايد برگردد جورى رمى كند كه ترتيب رعايت شده و يقين هم حاصل گردد و اين شك اگر در ظرف هر روزى نسبت به رمى جمرات اتفاق افتد كه آيا جمره اى را رمى كرده يا نه هرچند از محيط رمى خارج شده باشد بايد برگردد و جمره مشكوك و سپس آنچه بر آن مترتب است را رمى نمايد و ضمن رعايت ترتيب يقين حاصل گردد ولى اگر شب يا روز بعد شك كرد به شك خود اعتنا نكند.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1010 گذشت. آية الله سبحانى: ولى اگر يك طرف شك او در عدد سنگ ها به كمتر از چهار تعلق گرفته رمى آن جمره را بايد از سر بگيرد و اكتفا به تكميل خلاف احتياط است و در اين صورت اگر جمرات مترتبه را رمى كرده بايد به ترتيب اعاده كند.
4- . آيات عظام بهجت، صافى، گلپايگانى، مكارم: اين احتياط ترك نشود. آية الله سبحانى: بايد رمى هر سه جمره را به ترتيب از سر گيرد. آية الله نورى: رمى سه جمره را به ترتيب به قصد ما فى الذمه انجام دهد.
5- . آية الله سبحانى: بايد بقيه را اتيان كند.

اگر در كمتر از چهار، شك داشته باشد تا مقدار چهار اعتناء نكند و سه سنگ ديگر را بزند.(1)

[1280] م - اگر بعد از انداختن به هر سه جمره يقين پيدا كند كه يك سنگ يا دو سنگ يا سه سنگ از يكى از سه جمره ناقص شده بايد هرچه را احتمال كسرى داده به هر يك از سه جمره بزند.

[1281] م - اگر بعد از انداختن سنگ به هر سه، يقين كند كه يكى از آنها را از چهار كمتر انداخته بعيد نيست جواز اكتفا به كسرى جمره آخرى(2) و احتياط آن است كه جمره اخرى را از سر بگيرد و احتياط بالاتر آن است كه هر سه را از سر بگيرد.(3)د.

ص: 580


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، صافى: در هيچ يك از فروض مسئله به شك خود اعتنا نكند. آية الله گلپايگانى: متعرّض اين فرع نشده اند. آية الله زنجانى: در هر دو صورت اين مسئله، چنانچه احتمال بدهد هنگام رمى جمره بعدى متوجه تكميل جمره قبلى بوده، اعتنا نكند و اگر نه در صورت اول جمره قبلى را تكميل كند و در صورت دوم، آن را از سر بگيرد و بعد از آن جمره بعدى را اگر چهار سنگ زده آن را تكميل مى كند و اگر نه آن را از سر مى گيرد. آية الله سبحانى: اگر بعد از رمى هر سه جمره شك او به كمتر از چهار باشد مثلاً شك كند سه سنگ زده يا بيشتر يا دو سنگ زده يا بيشتر بايد رمى آن جمره را از سر بگيرد و جمرات بعدى را اگر رمى كرده مجدداً اعاده كند تا ترتيب حفظ شود. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
2- . آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله زنجانى: بايد رمى جمره آخرى را از سر بگيرد و احتياط مستحب اين است كه هر سه را از سر بگيرد. آية الله سبحانى: اكتفا به تكميل خلاف احتياط است و اين احتياط نبايد ترك شود، بنابراين بايد رمى هر سه جمره را به ترتيب از سر بگيرد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در اين صورت بايد رمى هر سه جمره را به ترتيب از سر بگيرد. آية الله فاضل: به كسرى جمره آخرى و يا رمى جمره اخرى.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، مكارم: اين احتياط ترك نشود. آية الله سيستانى: اگر بعد از غروب آفتاب شك كند جايز است اكتفا به جمره آخرى و در فرض مسئله كه كمتر از چهار سنگ زده بنا بر احتياط بايد رمى آن را از سر بگيرد و اگر قبل از آن باشد بنا بر احتياط بايد همه را به ترتيب جبران كند.

[1282] م - اگر بعد از گذشتن وقت هر سه روز، يقين كند كه يك روز را رمى نكرده و نداند كدام روز است، بايد هر سه روز را قضا كند با مراعات ترتيب، گرچه به احتمالى اكتفا به قضاى روز آخر جايز است.(1)

مسائل متفرقه رمى

[1283] م - زن ها و مراقبين آنها و افراد ضعيفى كه مجازند بعد از نصف شب از مشعرالحرام به منا وارد شوند، اگر از رمى در روز معذورند مى توانند شب رمى كنند بلكه زن ها مطلقاً مجازند همان شب رمى نمايند.(2)

ص: 581


1- . آية الله بهجت: احتياط در قضاى هر سه روز است. آية الله تبريزى: اظهر اكتفا به قضاى يك روز است به قصد آنچه در عهده اوست؛ اعم از قضاى سه رمى يا يك رمى، بلكه مى تواند اكتفا به رمى جمره عقبه نمايد. آية الله خويى، آية الله سيستانى: قضاى رمى جمره عقبه كافى است. آية الله زنجانى: بايد رمى هر سه جمره را به ترتيب به قصد ما فى الذمه قضا كند. آية الله سبحانى: مى تواند سه روز را با مراعات ترتيب قضا كند يا اينكه روز اول (رمى جمره عقبه) را قضاء كند و سپس يك روز به عنوان ما فى الذمه از دو روز ديگر قضا كند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: احوط آن است كه رمى سه جمره را به ترتيب به قصد ما فى الذمه انجام دهد. اگرچه در صورتى كه شك بعد از روز دوازدهم باشد بيش از قضاى رمى جمره عقبه واجب نيست. آية الله فاضل: بنا بر احتياط واجب بايد هر سه روز را قضا كند با مراعات ترتيب و مى تواند اكتفا كند به رمى سه جمره به ترتيب، به قصد ما فى الذمه. آية الله مكارم: كافى است كه يك روز را به نيت ما فى الذمه انجام دهد.
2- . آية الله بهجت: زنان و كسانى كه كوچ از مشعر در شب برايشان جايز است مى توانند شب عيد رمى جمره نمايند بنا بر اظهر. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بيماران و پيرها و ضعيف ها و كسانى كه از دشمن مى ترسند هم، مى توانند در شب عيد رمى كنند. آية الله خامنه اى: ولى اگر زن بخواهد به نيابت از ديگرى رَمى كند به احتياط واجب رَمى را در روز انجام دهد. آية الله زنجانى: در مورد رمى جمره عقبه روز عيد، بانوان و كودكان مطلقاً مى توانند شب عيد، رمى كنند، هرچند از رمى در روز معذور نباشند و ديگران تنها در صورت عذر مى توانند شب قبل، رمى كنند و در مورد رمى جمرات همه حجاج تنها در صورت عذر مى توانند شب قبل، رمى كنند و فرقى بين بانوان و كودكان و غير آنها نيست. آية الله سبحانى: بانوان و كودكان و بيماران و افراد ناتوان و كليه معذورين كه مى توانند پس از نيمه شب مشعر را به قصد منا ترك كنند، مى توانند پس از نيمه شب رمى نمايند. آية الله سيستانى: كسانى كه از ماندن در شب معذور بودند، مثل زنان و بيماران، مى توانند همان شب عيد رمى كنند؛ ولى پرستاران و همراهان آنان بايد در روز رمى نمايند، مگر آنكه نياز مستمر در طول روز به آنها باشد؛ به طورى كه به مقدار رمى هم از آنها مستغنى نشوند. آية الله مكارم: و نيابت زن از زن معذور در آن شب اشكال ندارد.

[1284] م - در طبقه دوم جمرات رمى جايز است(1) و لازم نيست در طبقه اول رمى نمايند.

[1285] م - كسانى كه عذر دارند از اينكه روز عيد رَمى كنند(2) مى توانند شب قبل از آن، يا شب بعد از آن رمى كنند(3) و اگر از رمى روز يازدهم نيز معذورند مى توانند بعد از رمى به جاى روز عيد، در شب يازدهم رمى روز يازدهم را هم انجام دهند.ت.

ص: 582


1- . آية الله بهجت: رمى در هر دو طبقه جايز و مكفى است. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط مجزى نيست. آية الله خامنه اى: اگرچه احتياط مستحب رمى از مكان متعارف در گذشته است. آية الله خويى، آية الله سيستانى: كفايت نمودن زدن سنگ بر مقدارى كه بر ارتفاع جمره افزوده شده، محل اشكال است و احوط آن است كه مقدار سابق را رمى نمايد. و اگر متمكن نباشد مقدار زيادى را خودش رمى كند و نايب نيز بگيرد براى زدن به مقدار سابق، و فرقى بين عالم و جاهل و ناسى نيست. آية الله زنجانى: رمى جمراتى كه اخيراً احداث شده در تمام طبقات حتى قسمت هايى كه بيرون از محل جمرات سابق يا بيرون از منا است و همچنين رمى هر دو طرف ديوار كافى است، هرچند احتياط مستحب در آن است كه قسمت وسط ديوار رمى شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: رمى در طبقه فوقانى خلاف احتياط است.
2- . آية الله خامنه اى: زن در صورت تمكن بايد در همان شب عيد رمى جمره عقبه نمايد، مخصوصاً اگر حج او حج نيابى باشد و تأخير تا شب يازدهم صحيح نيست.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1257 گذشت.

استفتائات رمى جمرات ثلاث

[1286] س - كسانى كه با عذر از رمى در روز مى توانند شب رمى كنند آيا لازم است شب رمى كنند يا مى توانند همان روز نايب بگيرند؟

ج - مى توانند نايب بگيرند.(1)

[1287] س - چنانچه كسانى صبح روز دهم از رمى كردن معذور باشند ولى اطمينان دارند كه بعدازظهر خلوت است و قادر به رمى هستند، بفرماييد از صبح مى توانند نايب بگيرند يا بايد صبر كنند تا خلوت شود و رمى نمايند؟

ج - اگر مى توانند در روز رمى كنند، نمى توانند نايب بگيرند.(2)

[1288] س - آيا بدون عذر مى توان در شب رمى كرد يا كافى نيست و اگر در شب صحيح است آيا گناهى هم مرتكب شده است و همچنين تأخير ذبح از روز عيد قربان هرچند صحيح است ولى آيا گناهى هم مرتكب شده است؟

ج - بدون عذر، رمى در شب واقع نمى شود و اگر بدون عذر رمى در روز را ترك نمايد گناه كرده است، و همچنين معصيت نموده است على الأحوط(3) اگر ذبح را عمداً از روز عيد تأخير بيندازد، هرچند ذبح صحيح است.

ص: 583


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، زنجانى، سبحانى: بايد شب قبل، رمى كنند، و اگر نمى توانند براى رمى در روز نايب بگيرند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بايد شب رمى نمايند. آية الله خامنه اى: كسى كه از رَمى در روز معذور است اما مى تواند شب رَمى نمايد، جايز نيست نايب بگيرد بلكه بايد خودش در شب پيش و يا شب بعد رَمى نمايد. آية الله سيستانى: چنان كه گذشت كسى كه معذور از رمى در روز است بايد نايب بگيرد و نمى تواند در شب رمى نمايد، مگر چوپانان و كسانى كه از ماندن روز در منا معذور باشند. آية الله فاضل: احتياط واجب آن است كه شب رمى كنند. آية الله مكارم: تا در شب بتواند رمى كند نايب گرفتن مشكل است.
2- . به ذيل مسئله قبل مراجعه شود.
3- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1032 گذشت.

[1289] س - كسى كه در رمى جمرات نايب شده، آيا مى تواند شب رمى كند يا نه و همچنين كسى كه در اصل حج نايب باشد و از ابتدا مى دانسته كه نمى تواند رمى كند، يا نمى تواند روز رمى كند و يا در رمى روز مسامحه و اهمال كند، حكمش چيست؟

ج - نايب بايد اعمال اختيارى حج را انجام دهد و اگر معذور باشد نمى تواند نايب شود(1) و كسى كه در رمى نايب شده بايد روز رمى كند و مسامحه و اهمال موجب بطلان نيابت نيست، هرچند در فرض سؤال جايز نيست.

[1290] س - شخصى كه خود معذور است و نمى تواند رمى جمرات نمايد، آيا مى تواند شخص ديگرى را كه براى او هم رمى در روز مقدور نيست، نايب قرار دهد تا در شب رمى نمايد و آيا در صورت بودن و يا نبودن شخص سومى كه بتواند نايب شود و در روز رمى نمايد، حكم مسئله فرق دارد يا خير؟

ج - در صورت امكان بايد كسى را نايب بگيرد كه در روز رمى نمايد و اگر ممكن نباشد(2) بنا بر احتياط واجب روز بعد خودش قضا كند و اگر در قضا هم امكان مباشرت نيست، نايب بگيرد.د.

ص: 584


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1070 گذشت. آية الله زنجانى: نايبِ در رمى، بايد در روز رمى كند مگر نايب ديگرى پيدا نشود و معذور از رمى در روز، نمى تواند در حج واجب، نايب شود، - مگر در عذر طارى - البته نايب در حج اگر زن يا كودك مميز باشد مى تواند جمره عقبه را شب عيد رمى كند. آية الله سبحانى: شخص معذور نسبت به رمى روز يازدهم و دوازدهم و طواف نساء و بيتوته هاى منا مى تواند براى اداى حج نايب شود. در اين صورت بايد رمى را در شب و به جاى بيتوته ها در مسجدالحرام به عبادت بپردازد و در طواف نساء ديگرى را نايب بگيرد. آية الله سيستانى: عذر در رمى جمرات در روز 11 و 12 مانع نيابت حج نيست.
2- . آية الله زنجانى: اگر استنابه براى روز ممكن نباشد، رمى نايب در شب قبل، كافى است. آية الله سبحانى: و يا كسى حاضر نشد براى او نيابت كند مى تواند رمى را بدهد به كسى كه در شب رمى كند ولى چنانچه خودش خوب شد روز بعد قضا كند و يا اگر نايبى پيدا شد براى روز بعد علاوه بر رمى آن روز قضاى روز قبل را نيز استنابه كند كه در روز رمى كند.

[1291] س - در رمى جمرات، اگر سنگ ريزه اول به ديوار مجاور و بعد به جمره بخورد آيا كافى است، يا بايد سنگ ريزه ديگر بزند؟

ج - ظاهراً كافى است.(1)

[1292] س - شخصى وقت رمى جمرات شك كرد كه چند سنگ زده ام، پس آن مقدار را رها كرد و دوباره از اول شروع نمود، آيا رمى او اشكال دارد يا نه؟

ج - اشكال ندارد هرچند رها نمى شود.

[1293] س - اينكه فرموده ايد كوچ كردن شب دهم و درك كردن وقوف اضطرارى مشعر و رمى در شب دهم براى زنان جايز است و نفس زن بودن عذر است، آيا با اين حال زنان مى توانند نايب شوند؟

ج - مى توانند نايب باشند.

[1294] س - در زمان قديم كه جَمَرات به صورت فعلى نبوده است و يقيناً بعداً بلندتر و قطورتر درست شده است، بنابراين در جمره عقبه چرا رمى كردن مخصوص به آن سنگ چين وسط ديوار سيمانى است و رمى به ديوار سيمانى جايز نيست؟ و اگر جايز مى دانيد بفرماييد؛ زيرا كه اكثر مردم در جمره عقبه اكتفا به ديوار سيمانى دو طرف سنگ چين مى كنند و خلاصه ملاك رمى در جمرات چيست؟

ج - ديوار سيمانى پشت جمره از جمره نيست و رمى آن كافى نيست.(2)

[1295] س - اگر مردى كه مى تواند در روز رمى نمايد، براى رمى زنى نايب شود آيا مى تواند رمى زن را در شب انجام دهد؟

ج - نمى تواند و بايد رمى را در روز انجام دهد.ت.

ص: 585


1- . به ذيل بند سوم از مسئله 1001 مراجعه شود.
2- . به سؤال 1425 مراجعه شود. آيات عظام بهجت، سبحانى، مكارم: در حال حاضر ديوار سيمانى وجود ندارد. آية الله سيستانى، آية الله فاضل: بنا بر احتياط واجب رمى آن قسمت كه سابقاً ديوار بوده است و اكنون برداشته اند كافى نيست.

[1296] س - افرادى كه معذورند از واجباتى كه تركش ولو عمداً مضر به حج نيست؛ مثل رمى جمرات در روز يازدهم و دوازدهم و مَبيت به منا در شب هاى يازدهم و دوازدهم، آيا مى توانند اجير شوند و نيابت كنند يا نمى توانند؟

ج - ذوى الأعذار نمى توانند نايب شوند، حتى اگر از مثل مذكورات عذر داشته باشند.(1)

[1297] س - كسى كه به نيابتِ ديگرى رمى جمره مى كند، آيا كافى است كه اوّل براى خودش هر جمره اى را رمى كند و پس از آن به نيابت ديگران ولو ده نفر باشند يك جا رمى كند، بعد جمره وسطى را هم همين طور و در پايان براى جمره عقبه نيز چنين كند، يا اينكه بايد اوّل هر سه جمره را براى خودش و بعد هر سه را براى دومى و همچنين نسبت به ديگران رمى نمايد؟

ج - هر دو صورت صحيح است.(2)

[1298] س - كسى كه نمى تواند در روز عيد رمى كند، آيا مى تواند قبل از رمى حلق نمايد و روز ديگر رمى كند؟

ج - جايز نيست على الأحوط.(3)ط.

ص: 586


1- . به ذيل مسئله 107 مراجعه شود. آية الله سبحانى: به ذيل سؤال 1289 مراجعه شود.
2- . آية الله سبحانى: ولى در هنگام قضاى رمى روز قبل مثلاً يازدهم و اداى رمى روز دوازدهم كه هر دو در روز دوازدهم انجام مى شود، نبايد متداخلاً انجام دهد، مثلاً به جمره اولى چهارده سنگ بزند، هفت عدد آن براى قضاى روز يازدهم و هفت عدد ديگر براى روز دوازدهم و سپس به سراغ جمره وسطى برود بلكه بايد قضاى روز يازدهم به صورت كامل در هر سه مرتبه جمره انجام شود و سپس براى روز دوازدهم مستقلاً از سر گيرد و بين روزها كمى فاصله بيندازد.
3- . آية الله بهجت: به هر تقدير ترتيب لازم است. آية الله تبريزى، آية الله سبحانى: چنين شخصى بايد شب عيد رمى كند و چنانچه از رمى در شب عيد هم معذور باشد براى رمى در روز نايب مى گيرد و بعد از رمى نايب حلق يا تقصير مى كند. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب حلق را از روز عيد تأخير نيندازد. آية الله زنجانى: بايد براى رمى در روز عيد نايب بگيرد و بعد از رمى قربانى و حلق كند. آية الله سيستانى: وظيفه چنين كسى نايب گرفتن در روز عيد است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بله، مى تواند. آية الله مكارم: لازم است بقيه اعمال خود را روز عيد انجام دهد. آية الله نورى: گذشت كه تأخير حلق از روز عيد جايز نيست على الأحوط.

[1299] س - آيا جمره عقبه را از هر طرف مى توان رمى نمود؟

ج - اگر به جمره بزند كافى است، ولى رمى ديوار كفايت نمى كند.(1)

[1300] س - سنگ ريزه هايى كه در مشعر موجود است و معلوم است كه از خارج از مشعر آورده اند، و معلوم نيست كه از حرم است يا از خارج از حرم، آيا مى توان از آنها براى رمى استفاده نمود؟

ج - اگر معلوم است كه از خارج آورده اند، در مورد سؤال استفاده نكنند مگر آنكه طورى باشد كه جزو مشعر محسوب شود.(2)

[1301] س - شخصى رمى جمره عقبه را در روز عيد غلط انجام داده است و در روز سيزدهم متوجه مى شود، آيا بعد از قضاى جمره عقبه، بايد رمى روز يازدهم و دوازدهم را نيز تكرار كند؟

ج - لازم نيست.ت.

ص: 587


1- . به سؤال 1425 مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله سبحانى: رمى آن از هر طرف كافى است، ولى مستحب است از جلوى آن پشت به قبله رمى شود. آية الله زنجانى: در شرايط فعلى، رمى تمام ديوار جمره از هر دو طرف، كافى است. آية الله سيستانى، آية الله فاضل: به ذيل سؤال 1294 مراجعه شود. آية الله مكارم: فعلاً ديوارى وجود ندارد.
2- . آية الله زنجانى: مانعى ندارد. آية الله سبحانى: هرگاه درباره ريگى كه در اختيار دارد شك كند كه با آن رمى شده يا نه و يا شك كند كه قبلاً در خارج حرم بوده، سپس وارد سرزمين حرم شده است، در هر دو صورت به شك خود اعتنا نكند. آية الله سيستانى: اگر عرفاً جزو مشعر حساب شود مانعى ندارد وگرنه بايد احراز شود از حرم است.

[1302] س - آيا زياده از هفت رَمى، مُخِل به رَمى است؟

ج - اگر از اول قصد زيادتر از هفت داشته باشد صحيح نيست و بايد رمى را اعاده كند، ولى اگر بعد از تمام شدن هفت سنگ ريزه كه به قصد هفت بوده، اضافه زده ضرر ندارد.(1)

[1303] س - كسى كه نتوانسته ذبح كند و حلق يا تقصير نيز ننموده است، آيا مى تواند رمى روز يازدهم را انجام دهد؟

ج - مانع ندارد.

[1304] س - زنى كه احتمال بدهد، رمى باعث قاعدگى او مى شود، آيا كافى است در رمى نايب بگيرد؟

ج - اگر در اثر آن به مشقت مى افتد، عذر محسوب مى شود و مى تواند نايب بگيرد.(2)

[1305] س - آيا مى شود كه زن ها را شب دهم بعد از نصف شب از مَشعَر به منا بياورند و همان شب آنان را به جمره عقبه ببرند و رمى كنند و بعد به خيمه برگردانند و نزديك غروب روز يازدهم مجدداً آنان را به جمرات ببرند تا شب دوازدهم، هم رمى روز يازدهم را انجام دهند و هم رمى روز دوازدهم را، با توجه به ازدحام و خطرهاى احتمالى؟د.

ص: 588


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: مخل به رمى نيست.
2- . آية الله تبريزى: قاعدگى مجوز استنابه براى رمى نيست، بايد خودش انجام دهد و اگر قبل از وقوف به عرفه مى ترسد كه رمى باعث قاعدگى بشود و نتواند طواف كند، بايد طواف و نماز آن را مقدم كند و بنا بر احتياط مستحب سعى را نيز مقدم كند و در وقت خودش اعاده كند. آية الله زنجانى: اگر در اثر آن به مشقت شديد مى افتد، عذر، محسوب مى شود. آية الله سبحانى: اگر زنى احتمال بدهد رمى يا مقدمات آن مثل رفتن به پاى جمرات موجب قاعدگى مى شود و با اينكه پزشك او را از فعاليت زياد منع كرده تا موجب قاعدگى نشود و در اثر قاعدگى به مشقت مى افتد بالأخص آنجا كه پس از برگشتن از منا اعمال حج را در روز دوازدهم به بعد انجام مى دهد، در اين صورت عذر او موجه است و مى تواند براى رمى نايب بگيرد. آية الله سيستانى: مجرد احتمال وقوع در مشقت مجوز استنابه نيست. آية الله گلپايگانى: متعرّض اين فرع نشده اند. آية الله مكارم: اين كار اشكالى ندارد.

ج - براى زن ها رمى جمره عقبه پس از وقوف به مشعر و آمدن به منا در همان شبِ عيد قربان مانع ندارد، ولى رمى روز يازدهم و دوازدهم در صورتى براى آنان در شب صحيح است كه از رمى روز معذور باشند.(1)

[1306] س - اگر كسى مى داند يك روز رمى را ترك كرده است ولى نمى داند كه روز دهم بوده يا يازدهم، يا دوازدهم، وظيفه اش چيست؟

ج - احوط آن است كه رمى سه جمره را به ترتيب، به قصد ما فى الذمه انجام دهد. اگرچه در صورتى كه شك بعد از روز دوازدهم باشد بيش از قضاى رمى جمره عقبه واجب نيست.(2)

[1307] س - شخصى در رمى جمرات چنين تصور مى كرده است كه بايد سنگ ريزه به خود سنگ هاى نصب شده جمرات بخورد، نه به ملات لاى سنگ ها كه به وسيله آن ملات بندكشى شده است، لذا براى اطمينان كه به خود سنگ ها بخورد، يازده سنگ ريزه انداخته و هفت عدد از آنها را رمى صحيح محسوب داشته است، آيا اين رمى صحيح است يا نه؟

ج - اگر مواردى را كه شك داشته احتياطاً زده، مانع ندارد و چنانچه شك نداشته ود.

ص: 589


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1257 گذشت.
2- . در مورد متن و ذيل به مسئله 1282 مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر در روز دوازدهم علم پيدا كند رمى يك روز را انجام نداده و شك داشته باشد آن روز كه رمى آن را انجام نداده، روز دوازدهم است يا روزهاى قبل، بايد هر سه جمره را به ترتيب به قصد مافى الذمّه رمى كند، ولى اگر در روز دوازدهم علم پيدا كرد كه رمى يك روز را ترك كرده و نمى داند كه روز دهم بوده يا يازدهم، مى تواند به رمى جمره عقبه اكتفا كند و اگر بعد از روز دوازدهم علم پيدا كرد كه رمى يك روز را ترك كرده و نمى داند روز دهم بوده يا يازدهم يا دوازدهم، مى تواند به رمى جمره عقبه اكتفا كند. آية الله زنجانى: بايد رمى هر سه جمره را به ترتيب به قصد ما فى الذمه قضا كند. آية الله سيستانى: اگر بعد از گذشت روز دوازدهم باشد قضاى رمى جمره عقبه كافى است و اگر در روز دوازدهم باشد رمى جمرات همان روز را به جا آورد.

قصد زياده هم نداشته است، صحيح است هرچند در اين صورت احتياط مطلوب است.(1)

[1308] س - شخصى روز عيد قربان براى رمى جمره عقبه رفته و انجام داده ولى دو روز بعد را در اثر كسالت وكالت داده و روز سيزدهم خودش براى قضاى رمى جمرات رفته، ولى اول رمى جمره عقبه نموده، بعداً برگشته از جمره اولى شروع كرده و روز يازدهم و دوازدهم را يك مرتبه چهارده سنگ زده، هفت عدد براى روز يازدهم و هفت عدد براى روز دوازدهم و جمره وُسطى را همچنين دوازده سنگ زده و جمره عقبه را نيز دوازده سنگ زده است، و الآن به ايران برگشته است، آيا وظيفه او چيست؟

ج - اگر كسالت داشته و معذور بوده و وكالت داده عمل او صحيح است، و نياز به تكرار نداشته است، و در هر صورت تكرار به نحو مرقوم صحيح نيست.(2)د.

ص: 590


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: بلكه مطلقاً صحيح است.
2- . آية الله سيستانى: به اين نحو نيز صحيح است ولى به احتياط واجب بين قضاى روز يازدهم و قضاى روز دوازدهم بايد قدرى فاصله بيندازد.

فصل هشتم: مستحبات

مستحبات منا

* مستحبات منا(1)

[1309] م - بدان كه براى حاجى مستحب است كه روز يازدهم و دوازدهم و سيزدهم را در منا بماند و حتى به جهت طواف مستحب از منا بيرون نرود و تكبير گفتن در منا بعد از پانزده نماز و در غير منا بعد از ده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز عيد است مستحب مى باشد و بعضى آن را واجب دانسته اند و بهتر در كيفيت تكبير آن است كه بگويد:

«أللهُ أكبَرُ، اللهُ أكبَرُ، لا إلهَ إلّا اللهُ وَاللهُ أكبَرُ، اللهُ أكبَرُ وَللهِِ الحَمْدُ، اللهُ أكبَرُ عَلى ما هَدانَا، اللهُ أكبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهِيمَةِ الْانْعامِ، وَالحَمْدُ للهِ على ما أبْلانا».

و مستحب است مادامى كه در منا اقامت دارد نمازهاى واجب و مستحب را در مسجد خِيف به جا آورد و در حديث است كه صد ركعت نماز در مسجد خِيف، با عبادت هفتاد سال برابر است و هركس در آنجا صد مرتبه «سُبْحانَ اللهِ» بگويد ثواب

ص: 591


1- . آية الله مكارم: مناسب است اين مستحبات و مستحبات آينده به قصد رجا انجام گيرد.

آن برابر ثواب بنده آزاد كردن است و هركس در آنجا صد مرتبه

«لا إلهَ إلاّ اللهِ» بگويد ثواب آن برابر است با ثواب كسى كه احياى نفس كرده باشد و هركس در آنجا صد مرتبه

«ألْحَمْدُ للهِ» بگويد، ثواب آن برابر است با ثواب خراج عراقين كه در راه خدا تصدّق نمايد.

مستحبات ديگر مكه معظمه

[1310] م - آداب و مستحبات ديگر در مكه معظمه از اين قرار است:

1. زياد ذكر خدا نمودن و خواندن قرآن.

2. ختم نمودن قرآن.

3. خوردن از آب زمزم و بعد از خوردن، اين دعا را بخواند:

«أللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً، وَرِزْقاً واسِعاً، وَشِفاءً مِنْ كلِّ داء وَسُقْم».

و نيز بگويد:

«بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَالشُّكرُ للهِ».

4. نظر نمودن به كعبه و بسيار تكرار كردن آن.

5. در هر شبانه روز ده مرتبه طواف نمودن(1)؛ در اول شب سه طواف، در آخر شب سه طواف، پس از دخول صبح دو طواف و بعدازظهر دو طواف.

6. هنگام توقف در مكه، به عدد ايام سال؛ يعنى سيصد و شصت مرتبه طواف نمايد و اگر اين مقدار نشد پنجاه و دو مرتبه و اگر آن هم ميسور نشد هر مقدارى كه بتواند.

7. به خانه كعبه داخل شود(2)؛ خصوصاً كسى كه سفر اول او است و مستحب است قبل از دخول غسل بنمايد و در وقت داخل شدن بگويد:

«أَللَّهُمَّ إنَّك قُلْتَ وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً فَآمِنِّي مِنْ عَذابِ النَّارِ».

ص: 592


1- . آية الله مكارم: ولى در مواقعى كه ازدحام جمعيت براى طواف واجب است، بهتر است طواف هاى مستحب را ترك كنند و مجال را به كسانى كه طواف واجب دارند بدهند.
2- . آية الله مكارم: اين گونه امور در حال حاضر معمولاً امكان ندارد و هرگاه كسى نيت آن را داشته باشد، خداوند به لطفش به او ثواب آن را مى دهد.

پس دو ركعت نماز بين دو ستون بر سنگ قرمز بگزارد. در ركعت اول بعد از حمد، «حم، سجده» و در ركعت دوم بعد از حمد، پنجاه و پنج آيه از ساير جاهاى قرآن بخواند.

8. دو ركعت نماز خواندن در هر يك از چهار زاويه كعبه، و بعد از نماز اين دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ مَنْ تَهَيَّأ أوْ تَعَبَّأ أوْ أعَدَّ أوِ اسْتَعَدَّ لِوِفادَة إلى مَخْلُوق رَجاءَ رِفْدِهِ وَجائِزَتِهِ وَنَوافِلِهِ وَفَواضِلِهِ فَاِلَيْك يا سَيِّدِي تَهْيِئَتِي وَتَعْبِئَتِي وَإعْدادي وَاسْتِعْدادي رَجاءَ رِفْدِك وَنَوَافِلِك وَجائِزَتِك، فَلا تُخَيِّبِ الْيَوْمَ رَجائِي يا مَنْ لا يَخِيبُ عَلَيْهِ سائِلٌ وَلا يَنْقُصُهُ نائِلٌ فَاِنِّي لَمْ آتِك الْيَوْمَ بِعَمَل صَالِح قَدَّمْتُهُ وَلا شَفاعَةِ مَخْلُوق رَجَوْتُهُ وَلكنِّي أتَيْتُك مُقِرّاً بِالظُّلْمِ وَالاْساءَةِ عَلى نَفْسِي فَاِنَّهُ لا حُجَّةَ لِي وَلا عُذْرَ فأسْأَلُك يا مَنْ هُوَ كذلِك أنْ تُصَلِّي عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ وَتُعْطِيَنِي مَسْأَلَتِي وَتَقْلِبَني بِرَغْبَتي وَلا تَرُدَّنِي مَجْبُوهاً مَمْنُوعاً وَلا خائِباً يا عَظِيمُ يا عَظِيمُ يا عَظِيمُ أرْجُوك لِلْعَظِيمِ، أَسْأَلُك يا عَظِيمُ أنْ تَغْفِرَ لِيَ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ لا إلهَ إلّا أَنْتَ».

و مستحب است هنگام خروج از كعبه، سه مرتبه «اللهُ أكبَرُ» بگويد، پس بگويد:

«أَللَّهُمَّ لا تَجْهَدْ بَلاءَنَا رَبَّنا وَلا تُشْمِتْ بِنا أعْداءَنا فَاِنَّك أنْتَ الضَّارُّ النَّافِعُ».

بعداً پايين آمده و پله ها را دست چپ قرار داده كعبه را استقبال نمايد و نزد پله ها دو ركعت نماز بخواند.

استحباب عمره مفرده

[1311] م - بدان كه بعد از فراغ از اعمال حج، در صورتى كه ميسور باشد، مستحب است عمره مفرده به جا آورده شود و در اعتبار فاصله بين اين عمره و عمره سابق، خلاف است و احتياط در اين است كه در فصل كمتر از يك ماه به قصد رجا به جا بياورد(1) و كيفيت اين عمره در صورت حج افراد و عمره مفرده ذكر شد.

ص: 593


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 173 گذشت.

استحباب طواف وداع

[1312] م - بدان كه براى كسى كه مى خواهد از مكه بيرون رود، مستحب است طواف وداع نمايد و در هر شوطى حجرالاسود و ركن يمانى را، در صورت امكان، استلام نمايد و چون به مستجار رسد مستحباتى كه قبلاً براى آن مكان ذكر شد به جا آورد و آنچه خواهد دعا نمايد، بعداً حجرالاسود را استلام نموده و شكم خود را به خانه كعبه بچسباند يك دست را بر حَجَر و دست ديگر را به طرف درب گذاشته و حمد و ثناى الهى نمايد و صلوات بر پيغمبر و آل او بفرستد و اين دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد عَبْدِك وَرَسُولِك وَنَبِيِّك وَاَمِينِك وَحَبِيبِك وَنَجِيِّك وَخِيَرَتِك مِنْ خَلْقِك، أَللَّهُمَّ كما بَلَّغَ رِسالاتِك وَجاهَدَ في سَبِيلِك وَصَدَعَ بِأَمْرِك وَاُوذِي في جَنْبِك وَعَبَدَك حَتّى أتاهُ الْيَقِينُ، أَللَّهُمَّ أقْلِبْني مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجاباً بِأفْضَلِ ما يَرْجِعُ بِهِ أحَدٌ مِنْ وَفْدِك مِنَ الْمَغْفِرةِ وَالْبَرَكةِ وَالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ وَالْعافِيَةِ».

و مستحب است وقت بيرون آمدن از باب حناطين، كه مقابل ركن شامى است، بيرون رود و از خداوند متعال توفيق مراجعت را بطلبد و وقت بيرون رفتن يكدرهم خرما خريده و آن را بر فقرا تصدّق نمايد.

ص: 594

فصل نهم: مسائل متفرقه

اشاره

[1313] م - در وقتى كه در «مسجدالحرام» يا «مسجدالنبى» نماز جماعت منعقد شد، مؤمنين نبايد از آنجا خارج شوند و بايد از جماعت تخلف نكنند و با ساير مسلمين به جماعت نماز بخوانند.(1)

ص: 595


1- . آية الله بهجت: اگر كار ضرورى ندارند خارج نشوند و خوب است شركت كنند و با قصد فرادى و عمل به وظيفه منفرد مى توانند در جماعت حضور يابند؛ ولى اگر امكان رعايت شرايط نماز منفرد نبود، مى توانند در جماعت حضور يابند، ولى نماز را اعاده مى نمايند. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: بلى نماز مجزى است در صورتى كه قرائت حمد و سوره را براى خود آهسته قرائت كند و اگر نمى شود به نحو حديث نفس بخواند و در نماز جمعه بعد از فراغ از آن، با آنها، نماز ظهر را اعاده كند. آية الله زنجانى: حجاج محترم بايد از خارج شدن از مسجد هنگام نماز جماعت كه سبب وهن شيعه مى شود، جداً خوددارى كنند و خوب است در نماز جماعت اهل سنت، شركت كنند؛ ولى در شرايط كنونى مى بايست آن را اعاده كنند. آية الله سبحانى: با آنها جماعت خوانده شود و پس از آن اعاده كند. آية الله صافى: نماز با عامه در حال ضرورت بى اشكال است و در غير حال ضرورت شركت در جماعات آنان اگر موجب تأليف قلوب آنها و دفع اتهام به شيعه باشد خوب است و اعاده آن لازم نيست اگرچه موافق با احتياط است و خروج از مسجد در هنگام اقامه جماعات و يا ايستادن و شركت نكردن شايسته نيست، بلى اگر ضرورتى ايجاب كند مانع ندارد. آية الله گلپايگانى: نماز با عامه در حال ضرورت بى اشكال است و در غير حال ضرورت شركت در جماعت آنان خوب است، لكن با تمكن نماز را با شرايط كامل اعاده كند.

[1314] م - سجده نمودن بر تمام اقسام سنگ ها؛ چه مرمر باشد يا سنگ هاى سياه معدنى يا سنگ گچ و آهك، قبل از آنكه پخته شود(1) جايز است(2) و سنگ هايى كه در «مسجدالحرام» از اين قبيل است سجده بر آنها اشكال ندارد و همين طور در «مسجد رسول الله صلى الله عليه و آله».

[1315] م - در «مكه» و «مدينه» در مسافرخانه و هتل نبايد نماز را به جماعت بخوانند(3) و مى توانند در جماعت ساير مسلمين در مساجد شركت كنند و نماز را به جماعت بخوانند.د.

ص: 596


1- . [در تحرير الوسيلة، ج 2، المقدمة الرابعة فى المكان، مسئله 7 فرموده اند: والاقوى جوازه على الخزف و الآجر و النورة و الجص ولو بعد الطبخ]
2- . آية الله بهجت، آية الله فاضل: بلكه به گچ و آهك پخته و آجر و كوزه گلى و مانند آن هم مى شود سجده كرد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: احتياط مستحب آن است كه در حال اختيار به گچ و آهك پخته سجده نكنند. آية الله خامنه اى: سجده بر آجر و سفال و گچ و آهك و سيمان صحيح است. آية الله زنجانى: احتياط آن است كه به گچ و آهك پخته سجده نكنند. آية الله سيستانى: بلكه بعد از پخته شدن نيز جايز است. آية الله مكارم، آية الله نورى: چه قبل از پخته شدن و چه بعد از آن صحيح است.
3- . آية الله بهجت: برگزار نمودن نماز جماعت در هتل ها و مسافرخانه ها در مكه و مدينه مانعى ندارد اگر مستلزم مفسده نباشد. آية الله خويى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله زنجانى: برگزار كردن نماز جماعت در هتل ها در مكه و مدينه مانعى ندارد، مگر باعث مفسده اى كه دفع آن لازم است شود، و حكم شركت در نماز جماعت عامه، در مسئله 1313 گذشت. آية الله سبحانى: هرگاه اقامه نماز در هتل ها سبب شود كه حضور شيعه در مساجد كم رنگ و ضعيف شود اين كار را انجام ندهند در غير اين صورت اشكالى ندارد. آية الله سيستانى: اگر خلاف تقيه نباشد اشكال ندارد ولى شركت در جماعت مسلمين بهتر است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در صورتى كه مفسده داشته باشد. آية الله فاضل: اگر خلاف تقيه ولو تقيه مداراتى است نماز را به جماعت نخوانند. آية الله مكارم: نماز جماعت هاى كاروانى و بزرگ اشكال دارد ولى نماز چند نفرى اشكال ندارد.

[1316] م - تخيير بين قصر و اتمام در مكه و مدينه اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبى دارد و در تمام مكه و مدينه جارى نيست بلى اختصاص به مسجد اصلى ندارد و در جاهاى توسعه داده شده مسجد هم جارى است، هرچند احتياط اقتصار بر مسجد اصلى است پس در تمام مسجد فعلى مسافر مى تواند نماز را تمام بخواند همان طور كه مى تواند شكسته بخواند.(1)

[1317] م - در تقصيرهايى كه در عمره تمتع كرده است، احتياط واجب آن است كه گوسفند يا غير آن را در مكه سر ببرد و اگر در حج تقصير كرد در منا سر ببرد(2) و اگرد.

ص: 597


1- . آية الله بهجت: مسافر مى تواند در مسجدالحرام و مسجد پيغمبر و... نمازش را تمام بخواند و احتياط در اين است كه نماز را شكسته بخواند ولى اگر بخواهد در جايى كه اول جز و اين مسجد نبوده و بعد به اين مساجد اضافه شده نماز بخواند، احتياط واجب آن است كه شكسته بخواند. آية الله تبريزى، آية الله خويى: در مكه و مدينه قديم مى تواند قصر و تمام بخواند. آية الله خامنه اى: مى تواند در تمامى دو شهر مكه و مدينه حتى محله هاى جديد دو شهر نماز را تمام بخواند و اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبى ندارد. گرچه احتياط استحبابى در اختصاص تخيير به محله هاى قديمى دو شهر بلكه در اختصاص به دو مسجد است. آية الله زنجانى: بنا بر اقوى، تخيير در هيچ يك از اماكن اربعه، ثابت نيست و نسبت به اين اماكن، سفارش اكيد به قصد اقامه كردن شده است (همچنان كه مشهور اصحاب ائمه معصومين عليهم السلام نيز بر اين نظر بوده اند)؛ پس اگر شرايط قصد اقامه، محقّق نباشد - حتى در قسمت قديمى مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله - بايد نماز را شكسته بخوانند. آيات عظام سيستانى، صافى، فاضل، گلپايگانى، مكارم، نورى: مى تواند در تمامى دو شهر مكه و مدينه نماز را تمام بخواند و اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبى ندارد.
2- . آية الله بهجت: در احرام عمره، در مكه ذبح يا نحر مى نمايد و در احرام حج در منا و در صورتى كه خودش قادر بر انجام آن در مكان مشخص شده نباشد، نايب مى گيرد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: جاى كشتن كفاره شكار در احرام عمره، مكه مكرمه است و جاى كشتن كفاره شكار در احرام حج، منا است. كفاره اى كه بر محرم براى غير از شكار واجب شده است، اظهر اين است كه مى تواند كشتنش را تا بازگشت از حج تأخير انداخته و هر جا بخواهد بكشد. و بهتر اين است كه كفاره را در حج، خود بكشد. آية الله خامنه اى: محل ذبح كفاره صيد در عمره مكه است و در حج منا است و احتياط آن است كه در ديگر كفارات نيز به همين نحو عمل كنند، اما اگر در مكه مكرمه يا در منا ذبح نكند و پس از بازگشت از حج، در وطن خود يا در مكان ديگر ذبح نمايد، كفايت مى كند. آية الله زنجانى: كفارات عمره و حج را پس از مراجعت به وطن هم مى توان انجام داد، مگر كفاره صيد و جماع، كه محل ذبح كفاره صيد و جماع در حج، منا و در عمره مفرده، مكه و در عمره تمتع مكه و منا است. آية الله سبحانى: محل ذبح و يا نحر كفاره صيد در عمره تمتع مكه هرچه كه به مسجدالحرام و كعبه نزديك تر باشد و اگر نتواست يا به تأخير انداخت مى تواند در منا ذبح كند و محل ذبح و يا نحر كفاره حج منا است. همچنين محل ذبح و يا نحر كفاره عمره مفرده مكه است و مى تواند آن را تا زمان حج به تأخير بيندازد و در منا قربانى كند و در هر سه مورد (عمره تمتع و حج و عمره مفرده) اگرچه تأخير كفاره از محل خود خلاف احتياط است لكن اگر از منا هم تأخير انداخت و به وطن برگشت مى تواند در محل قربانى كند ولى در عمره تمتع و عمره مفرده حكم اولى مكه است و در حج حكم اولى منا است. آية الله سيستانى: و جاى كشتن كفاره واجب شده به علت شكار در عمره مفرده، مكه مكرمه مى باشد و جاى كفاره واجب شده به علت شكار در احرام حج يا عمره تمتع، منا مى باشد، و همچنين است بنا بر احتياط، كفاره واجب شده به علت ساير محرمات احرام غير شكار. و اگر آن را از روى عذر و يا بدون عذر در منا نكشت تا آنكه برگشت، بنا بر اظهر جايز است آن را در هر جا خواست بكشد. آية الله صافى: محل ذبح يا نحر كفاره صيد، اگر در احرام عمره باشد، مكه و اگر در احرام حج باشد، مناست و بنا بر احتياط، محل ذبح كفاره غير صيد نيز در احرام حج، منا و در احرام عمره مكه است، ولى اگر متمكن از آن در مكه يا منا نشد و يا فقيرى كه آن را به او صدقه بدهد، نبود و يا به هر جهت ديگر ترك شد، در وطنش ذبح كند و به فقير بدهد. آية الله فاضل: احتياط اين است كه كفاره محرمات احرام عمره در مكه ذبح شود و كفاره محرمات احرام حج در منا، ولى فعلاً كه گوشت آن در آن دو مكان مصرف فقراى مؤمن نمى شود، ذبح در وطن جايز بلكه مطابق احتياط است، تا به مصرف فقراى مؤمن برسد. آية الله گلپايگانى: در صورت تمكن بايد كفارات در احرام عمره را در مكه و كفارات احرام حج را بايد در منا ذبح كند و اگر عمداً و يا از روى فراموشى در اين مكان ذبح نكرد، در صورت امكان نايب بگيرد، كه از طرف او در منا يا مكه ذبح نمايد، و در صورت عدم تمكن مالى يا پيدا نشدن فقير مؤمن در بلد خود يا جاى ديگر ذبح كند. آية الله مكارم: احتياط مستحب آن است.... آية الله نورى: در صورت نداشتن قدرت مالى يا پيدا نكردن فقير مؤمن مى تواند در شهر خود يا جاى ديگر ذبح كند.

ترك كرد آن را و برگشت به محل خود، در محل خود بكشد و صدقه بدهد.

ص: 598

[1318] م - كسى كه در ميقات يا محاذى آن يا جاى ديگرى كه تكليف اقتضا مى كرد محرم شد نمى تواند احرام خود را به هم بزند و مُحل شود براى رفتن به مدينه منوره يا براى مقصد ديگرى، و اگر لباس احرام را هم بكند و قصد بيرون آمدن از احرام را بكند، احرامش به هم نمى خورد و آنچه به واسطه احرام بر او حرام شده حلال نمى شود و اگر كارى كه موجب كفاره است به جا آورد بايد كفاره بدهد.

[1319] م - اگر به واسطه عذرى؛ مثل مرض، نتواند لباس دوخته خود را بكند و لباس احرام بپوشد، بايد در ميقات يا محاذات آن(1) نيت عمره و يا حج كند و لبيك بگويد و كافى است، و هر وقت عذرش برطرف شد جامه دوخته را بكند، و اگر لباس احرام نپوشيده بپوشد، و لازم نيست به ميقات برگردد، ولى براى پوشيدن لباس دوخته بايد يك گوسفند قربانى كند.(2)

[1320] م - كسى كه از روى ندانستن مسئله يا نسيان از حكم يا موضوع يا غفلت، بعضى از محرمات احرام را ارتكاب نمود كفاره ندارد مگر صيد كه در هر صورت كفاره دارد، پس در غير صيد ارتكاب از روى عمد و علم موجب كفاره است.(3)ت.

ص: 599


1- . به ذيل مسئله 207 مراجعه شود.
2- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 350 گذشت.
3- . آية الله بهجت: نسبت به موارد فوق، در مورد اول بعد از اينكه مقدارى از سعى را در عمره تمتع فراموش نموده اين اضافه را دارند: يا ناخن هاى خود را بگيرد به خيال اينكه احرامش تمام شده. آية الله تبريزى، آية الله خويى: هر عملى غير از صيد، كه از محرم از روى جهل و نسيان سر بزند كفاره ندارد، مگر موارد ذيل: آنكه طواف فريضه حج يا عمره را فراموش نموده و با عيال خود نزديكى نمايد يا مقدارى از سعى را در عمره تمتع فراموش نموده و به اعتقاد اينكه از سعى فارغ شده، از احرام در آمد و يا آنكه بعد از سعى و قبل از تقصير به جهت ندانستن حكم با زن خود نزديكى كند. كسى كه دست خود را بى خود بر سر يا ريش خود بكشد و يك يا بيشتر مو از آن بيفتد. آنكه بدن خود را روغن مالى كند از روى نادانى. آية الله سيستانى: با حاشيه مذكور موافق اند با اين فرق كه ايشان مورد نزديكى بين سعى و تقصير را ذكر نفرموده اند و در مورد آخر، روغن مالى به روغن خوشبو را موجب دانسته اند. آية الله زنجانى: و همچنين روغن مالى كه در صورت جهل به حكم بايد يك فقير را اطعام كند. آية الله سبحانى: به مسائل و حواشى مربوطه مراجعه شود: 848، 1187 و 1188. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و بعض موارد ديگر كه در مناسك مذكور است.

[1321] م - عمره تمتع و حج تمتع بايد در يك سال واقع شوند، پس اگر در يك سال عمره تمتع به جا آورد و در سال ديگر حج تمتع صحيح نمى باشد.

[1322] م - كسى كه وظيفه اش حج تمتع است، بايد درحالى كه مى خواهد احرام عمره ببندد نيت آن داشته باشد كه عمره تمتع كند و بعد از آن حج تمتع، اگرچه به نيت ارتكازى اجمالى، پس اگر نيت عمره مفرده بكند و بعد بخواهد آن را عمره تمتع قرار دهد حج او اشكال پيدا مى كند.(1)

[1323] م - اگر بعد از مشغول شدن به حج تمتع، شك كند كه عمره تمتع را به جا آورده يا نه يا شك كند كه صحيح به جا آورده يا نه، اعتنا نكند و عملش صحيح است.(2)

[1324] م - در هر يك از اعمال عمره و حج، اگر شك كند بعد از آنكه وارد عملىد.

ص: 600


1- . آية الله بهجت: جواز عدول از عمره مفرده در ماه هاى حج، به عمره تمتع، محل تأمّل و احتياط است، و اگر در اشهر حج به عمره مفرده محرم شد و داخل مكه شد و وقت ضيق باشد از حج تمتع، مى تواند با قصد، عدول به عمره تمتع نمايد در صورتى كه به سببى واجب نشده باشد بقا بر عمره مفرده بر او، با احتياط در اراقه دم. آية الله تبريزى: اگر در ماه هاى حج عمره مفرده انجام دهد مى تواند آن را به جاى عمره تمتع حساب كند. آية الله خويى، آية الله فاضل: اگر در ماه هاى حج، عمره مفرده انجام دهد و تا وقت حج اتفاقاً در مكه بماند، مى تواند آن را عمره تمتع قرار داده و حج تمتع به جا آورد، و در اين حكم بين حج واجب و مستحب فرقى نيست. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله 182 مراجعه شود. آية الله سبحانى: چنانچه عمره مفرده را در ماه هاى حج آورده و مى خواهد حج مستحبى به جا آورد مى تواند عدول به عمره تمتع كند. آية الله سيستانى: اگر در ماه هاى حج عمره مفرده انجام دهد و تا روز هشتم ذى حجه در مكه بماند و قصد حج كند عمره اش تمتع به حساب مى آيد و بايد حج تمتع انجام دهد و فرقى بين حج واجب و مستحب نيست. آية الله مكارم: ولى از عمره مفرده (اگر در ماه هاى حج واقع شده باشد) به عمره تمتع جايز است ولى اين در مورد حج مستحبى است.
2- . آية الله زنجانى: مطابق ذيل مسئله بعدى عمل شود.

شده باشد كه مترتب بر اوست، اعتنا نكند؛(1) چه شك كند كه آورده يا نه، يا شك كند كه صحيح آورده يا فاسد.

[1325] م - بايد عمره تمتع و حج تمتع، هر دو در ماه هاى حج واقع شود و ماه هاى حج؛ شوال و ذى قعده و ذى حجه است. پس اگر كسى در شوال يا ذى قعده عمره تمتع به جا آورد و در موقع حج، حج تمتع به جا آورد صحيح است، و اگر قبل از شوال بخواهد عمره تمتع به جا آورد صحيح نيست، اگرچه بعض اعمال عمره قبل از شوال واقع شود و بقيه در شوال يا ساير ماه هاى حج.

[1326] م - كسى كه به احرام عمره تمتع وارد مكه، شد در صورتى كه حج او فوت شده قصد عمره مفرده كند و به همان احرامى كه بسته، عمره مفرده به جا آورد و از احرام خارج شود، و اگر حج بر او مستقر بوده يا سال ديگر شرايط استطاعت را دارا باشد بايد به حج برود.(2)

[1327] م - شرايطى كه براى هدى است كه در حج تمتع بايد ذبح كند هيچ يك در حيوانى كه براى كفاره تقصير بايد قربانى كند معتبر نيست پس مى تواند گوسفند خصى و معيوب را براى كفاره قربانى كند.(3)

[1328] م - غير از هدى تمتع، از هدى هايى كه براى كفاره يا چيز ديگر بر انسان واجب مى شود، نمى تواند شخص كفاره دهنده از گوشت آنها بخورد و اما از قربانى استحبابى جايز است بخورد.(4)د.

ص: 601


1- . آية الله زنجانى: چنانچه احتمال دهد هنگام شروع در عمل بعدى متوجه انجام عمل قبلى بوده است اعتنا نكند و اگر در صحت عمل قبلى شك كند چنانچه احتمال بدهد هنگام عمل به رعايت شرايط آن توجه داشته، اعتنا نكند.
2- . آية الله زنجانى: به طور كلى بايد در سال آينده حج به جا آورد مگر آنكه عمره تمتع او استحبابى باشد، و در هنگام احرام شرط تحلل كرده باشد.
3- . آية الله بهجت: هرچند احتياط اين است كه آن شرايط در كفاره نيز مراعات شود. آية الله سبحانى: ولى اگر حيوانى را ذبح كند كه گوشت آن قابل استفاده نباشد كفايت نمى كند.
4- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: عيبى ندارد كه مقدارى از آن را خودش بخورد و قيمت آن را براى فقرا به عهده بگيرد. آية الله خامنه اى: كسى كه كفاره بر او واجب شده، نبايد از گوشت آن بخورد، اما خوردن گوشت قربانى واجب يا مستحب و يا نذرى اشكال ندارد. آية الله سيستانى، آية الله فاضل: و احتياط اين است كه خود كفاره دهنده از آن نخورد و اگر خورد احتياط اين است كه قيمت مقدارى را كه خورده به فقرا صدقه بدهد. (و آية الله فاضل اضافه مى فرمايند: و نزديكان او نيز اگر فقير نيستند از آن نخورند). آية الله سبحانى: و اگر تناول كرد معادل آن را به فقرا صدقه دهد.

[1329] م - مصرف كفارات: فقرا و مساكين هستند.(1)

[1330] م - اگر در حرم چيزى پيدا كرد، برداشتن آن كراهت شديد دارد، بلكه احتياط در برنداشتن است.(2)

[1331] م - اگر «لقطه» حرم را برداشت و از يك درهم كمتر باشد مى تواند قصد تملك آن را بكند و آن را مصرف كند و ضامن صاحبش نيست(3) و چنانچه تملك نكردد.

ص: 602


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: بايد مؤمن باشند. آية الله زنجانى: مصرف كفارات فقير مؤمن غير سيد است. آية الله سبحانى: اولويت با فقرا و مساكين مومن مى باشد سپس به ديگران ولى نبايد به ناصبى ها و نازل منزله آنان داده شود. آية الله سيستانى: بايد مسلمان بلكه به احتياط واجب مؤمن باشند مگر اينكه مؤمن مستحق پيدا نشود كه مى توان به ضعفاى غير ناصبى داد. آية الله فاضل: مصرف كفاره، فقير مؤمن غير سيد است. بلى اگر دهنده آن سيد باشد مى تواند كفاره خود را به سيد فقير بدهد. آية الله گلپايگانى: مصرف كفاره، فقير غير سيد است و اگر دهنده كفاره سيد باشد، جايز است كه كفاره خود را به سيد فقير بدهد و بنا بر احتياط واجب بايد فقير مؤمن باشد. آية الله مكارم: احتياط آن است كه كفاره غير سادات به سادات داده نشود.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: متعرض اين فرع نشده اند. آية الله زنجانى: بلكه نبايد بردارد، مگر منظورش اعلان كردن و پيدا كردن صاحبش باشد. آية الله سبحانى: احتياط آن است كه آن را بر ندارد. آية الله فاضل، آية الله مكارم: اين احتياط ترك نشود.
3- . آية الله زنجانى: در لقطه حرم (چه قيمت آن به يك درهم برسد يا نه) بايد تا يك سال آن را اعلان كند؛ پس اگر مالك آن را نيافت، بايد آن را صدقه دهد يا براى صاحب آن تا وقتى كه احتمال دارد صاحب آن پيدا شود نگاه دارد و اگر از بين برود چنانچه كوتاهى نكرده ضامن نيست و اگر بعد از يك سال اعلان، صدقه بدهد و صاحبش پيدا شود، مى تواند به صدقه راضى شود يا عوض مالش را بگيرد و ثواب صدقه براى صدقه دهنده باشد. آية الله سبحانى: بايد آن را از طرف صاحبش به فقير مؤمن صدقه بدهد و در صورتى كه صاحبش پيدا شود و به صدقه دادن راضى نشود عوض آن را به او بدهد. آية الله سيستانى: بنا بر احتياط واجب بايد از طرف صاحبش صدقه بدهد و هر وقت صاحبش پيدا شد چنانچه به صدقه دادن راضى نشود عوض آن را به او بدهد.

و تفريط نكرد ضامن نيست، ولى اگر بدون تملك نگاه داشت و در نگاهدارى كوتاهى و تفريط كرد ضامن است، و اگر قصد تملك كرد و صاحبش قبل از تلف شدن پيدا شد بايد آن را به صاحبش رد كند به احتياط واجب.(1)

[1332] م - اگر لقطه را كه در حرم برداشت يك درهم يا بيشتر ارزش داشت بايد يك سال تعريف كند و از صاحبش جستجو كند، پس اگر نيافت او را بعد از يك سال، مخير است بين دو امر(2): يكى آنكه آن را براى صاحبش حفظ كند، در اين صورت اگر در نگاهدارى كوتاهى نكرد ضامن نيست در صورت تلف. دوم آنكه براى صاحبش صدقه بدهد، لكن اگر صاحبش پيدا شد و راضى به صدقه نشد بايد عوضش را به او بدهد(3) و جايز نيست آن را تملك كند و اگر تملك كند مالك نمى شود و ضامن هم مى شود.

[1333] م - كسى كه بعد از محرم شدن نتوانسته باشد وظيفه اى انجام دهد كه مُحلّب.

ص: 603


1- . آية الله مكارم: بايد آن را به صاحبش باز گرداند.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: احتياط واجب آن است كه آن را صدقه دهد. آية الله زنجانى: به ذيل مسئله قبل مراجعه شود. آية الله سبحانى: و اگر پس از يك سال پيدا نشد از طرف صاحبش صدقه دهد به نحوى كه در مسئله قبل گفته شد و بهتر است كه آن را به حاكم شرع تحويل دهد. آية الله مكارم: هرگاه احتمال قابل توجه در مورد پيدا شدن صاحبش نمى دهد صدقه بدهد.
3- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و همچنين مى تواند آن را تحويل حاكم شرع بدهد. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.

شود، اگر مصدود يا محصور است بايد به وظيفه آنها كه در آخر مناسك ذكر شده عمل نمايد و اگر مصدود يا محصور نيست، در بعض موارد با انجام عمره مفرده مى تواند مُحلّ شود.

[1334] م - در مسجدالنبي صلى الله عليه و آله سجده كردن روى فرش هاى مسجد مانع ندارد و مهر گذاشتن جايز نيست و لازم نيست در جايى كه سنگ است نماز بخوانند(1) و لازم نيست حصير يا نحو آن با خود ببرند، ولى اگر مراعات كنند كه موجب وهن نشود و حصير براى جانماز با خود داشته باشند و روى آن نماز بخوانند، به طورى كه متعارف ساير مسلمين است اشكال ندارد، ليكن تأكيد مى شود از عملى كه موجب هتك و انگشت نما شدن باشد اجتناب نمايند.د.

ص: 604


1- . آية الله بهجت: در صورت امكان سجده بر «ما يصح السجود عليه»، اكتفا به غير آن خلاف احتياط است. آية الله تبريزى: در صورت تمكن لازم است.... آية الله خامنه اى: جايى كه انسان بايد تقيه كند مى تواند بر فرش و مانند آن سجده نمايد و لازم نيست براى نماز به جاى ديگر برود، ولى اگر در همان محل بتواند طورى كه به زحمت نيفتد بر حصير يا سنگ و امثال آن سجده كند، بنا بر احتياط واجب بايد بر اين اشياء سجده نمايد. آية الله خويى: اگر در آن مكان، تمكن از سجود بر آنچه سجود بر آن جايز است ندارد، سجده صحيح است. آية الله زنجانى: سجده كردن بر روى فرش هاى مسجد، مجزى نيست و اگر ضرورتى اقتضا كرد بر روى فرش هاى مسجد نماز مى خواند؛ ولى نبايد به آن اكتفا كند. آية الله سبحانى: در صورت امكان و انگشت نما نشدن جايى را انتخاب كند كه بتواند بر سنگ سجده كند. آية الله سيستانى: نماز مستحبى را مى تواند رجائاً در روضه مقدسه بخواند و در هر صورت اگر تقيه اقتضا كند و در همان جا ما يصحّ السجود عليه نباشد، سجده صحيح است و لازم نيست از آنجا منتقل شود به جاى ديگر. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر فرادى مى خواند و ضرورتى نباشد نبايد به فرش سجده كند و اگر به جماعت مى خواند سجده بر فرش در مواردى كه به خاطر تقيه ضرورت داشته باشد، مانع ندارد و حكم لزوم اعاده و عدم آن در مسئله 1313 گذشت. آية الله فاضل: اگر مخالف تقيه نباشد و موجب هتك و انگشت نما شدن نشود بايد در محلّى كه بتواند پيشانى او در محل سجده بر سنگ هاى مسجد قرار گيرد سجده نمايد. آية الله مكارم: ولى اگر به سهولت به جايى كه براى سجده مناسب است، دسترسى دارد، آن را مقدم دارد.

استفتائات مسائل متفرقه

[1335] س - در مسجدالنبي 9 بعد از اتمام نماز جماعت، آيا مى توان روى فرش هاى مسجد سجده نمود و يا اينكه بايد برود در جايى كه سنگ فرش است و بر سنگ نماز بخواند؟

ج - لازم نيست به جاى ديگر كه سنگ مفروش است برود.(1)

[1336] س - كسى كه نماز را در مسجدالحرام به نحو استداره خوانده است؛ به طورى كه رو در روى امام جماعت و يا طرفين او ايستاده بوده است، آيا اين نماز احتياج به اعاده دارد؟

ج - با وضع فعلى نياز به اعاده ندارد.(2)

ص: 605


1- . به ذيل مسئله 1334 مراجعه شود.
2- . آية الله بهجت: با انحفاظ نسبت در صف مأمومين با امام با انحفاظ نسبت امام به كعبه اگر محفوظ باشد تا تمام دور حتى اطراف حجر اسماعيل عليه السلام و عدم حائل بين هر مأموم و آنكه به او متّصل است، دور نيست تصحيح نماز جماعت به طور استداره در اطراف كعبه يا مسجد و در امام غير مرضى مراعات وظيفه منفرد لازم است. آية الله تبريزى، آية الله سيستانى: در هر صورت بايد قرائت را خود - ولو به نحو حديث نفس - بخواند. آية الله خامنه اى: نماز كسى كه پشت سر امام يا در يكى از دو طرف او بايستد، صحيح است، و بنا بر احتياط مستحب، كسى كه در يكى از دو طرف امام ايستاده بايد فاصله ميان امام جماعت و كعبه را رعايت كند و از امام به كعبه نزديك تر نباشد، اما نماز كسى كه در طرف ديگر كعبه مقابل امام بايستد، صحيح نيست. آية الله خويى: جايز نيست، ولى به هر حال چون اقتدا صورى است بايد قرائت را ولو آهسته و يا اگر نمى شود به نحو حديث نفس بخواند و اين نماز مجزى است. آية الله زنجانى: نماز در مسجدالحرام به نحو استداره مانعى ندارد؛ ولى در حال حاضر كه نماز جماعت آنها شرايط لازم را ندارد بايد نماز را اعاده كرد، هرچند بسيار مناسب است كه شيعيان در نماز جماعت عامه، حاضر گردند. آية الله سبحانى: بايد در صورت اقتدا در تمام دورها از امام عقب تر باشد يعنى فاصله او با كعبه بيش از فاصله امام جماعت باشد ولى نماز كسانى كه روبه روى امام قرار دارند صحيح نيست و در هر حال بايد نماز را اعاده كنند. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: نماز به نحو استداره مانعى ندارد ولى بنا بر احتياط بايد به حسب دايره مقدم بر امام نباشد و همچنين بنا بر احتياط با مراعات قيد قبلى نزديك تر از امام به كعبه هم نباشد. (به ذيل مسئله 1313 مراجعه شود) آية الله فاضل: اگر به جهت تقيه خوانده باشد اعاده ندارد و در غير مورد تقيه استداره جايز نيست. آية الله مكارم، آية الله نورى: بايد به حسب دايره، مقدم بر امام و نزديك تر از امام به كعبه نباشد.

[1337] س - در صورتى كه شخص نمازگزار وارد يكى از مساجد مدينه منوره و يا مكه معظمه شد و مشاهده كرد كه جماعت خاتمه يافته است، ولى نمازگزاران در مسجد هستند، آيا مى تواند نماز را فُرادى بر طبق شرايط موجود به جاى آورد يا بايد بيايد مسافرخانه و يا هتل و نمازش را با چيزى كه سجده بر آن صحيح است انجام دهد؟

ج - مى تواند در همان جا و بر طبق نماز آنان به جا آورد.(1)

[1338] س - حصيرهايى كه در حجاز مورد استفاده حجاج ايرانى و غير ايرانى واقع مى شود، سجده بر آن جايز است يا خير، با ملاحظه اينكه حصير مزبور با نخ مخلوط است؟

ج - اگر عرفاً روى حصير سجده مى شود مانع ندارد.(2)

[1339] س - اگر انجام نماز به كيفيتى باشد كه معلوم نيست موافق نظر اهل سنت باشد، مانند سجده بر پشت نمازگزارانِ صفِ جلو و عدم رعايت اتصال و... آيا نماز در اين گونه موارد بايد اعاده شود؟

ج - اعاده دارد.

[1340] س - آيا حائض و جنب مى توانند از مقدار توسعه يافته مسجدالحرام و مسجدالنبي صلى الله عليه و آله عبور كنند يا خير؟

ج - نمى توانند.(3)

[1341] س - كسانى كه براى شركت در نماز مغرب در مكه و مدينه وارد مساجدد.

ص: 606


1- . به ذيل مسئله 1334 مراجعه شود. آية الله زنجانى: مى تواند رجائاً بخواند، ولى نبايد به آن اكتفا كند.
2- . آية الله بهجت: اگر مجموع آنچه سجده بر آن صحيح است به اندازه كفاف برسد اشكال ندارد. آيات عظام زنجانى، سيستانى، مكارم: سجده بر اين حصيرها مانعى ندارد.
3- . آية الله بهجت: احكام مطلق مساجد را دارند ولى احكام خاصه را ندارند. آية الله تبريزى: بنا بر احتياط بايد عبور ترك شود. آية الله سبحانى: ولى مسعى حكم مسجد را ندارد.

مى شوند و نمازهاى خود را با جماعت مى خوانند، آيا جايز است بلافاصله بعد از نماز جماعت نماز عشا را بخوانند يا نه؟

ج - مانع ندارد و اگر وقت نشده بايد صبر كنند.(1)

[1342] س - كسى خيال مى كرد كه بر سنگ هاى فرش شده در مسجدالحرام - زاده الله شرفاً - سجده صحيح نيست و بر پشت دست سجده مى كرده است، آيا نمازهايى كه به اين نحو خوانده چه حكمى دارد؟

ج - صحيح نيست، مگر جاهل قاصر باشد.(2)

[1343] س - در ليالى مقمره در مكه، كسانى كه نماز صبح را به جماعت با ساير مسلمين مى خوانند، آيا بايد بعد از روشن شدن هم دوباره بخوانند، يا همان نماز كه به جماعت خوانده اند كافى است؟

ج - در فرض مرقوم، جماعت صحيح است و اعاده ندارد.(3)د.

ص: 607


1- . آية الله بهجت: اشكالى ندارد با رعايت وظيفه منفرد، چه آنكه استتار قرص كافى است. آية الله خويى: بنا بر احتياط واجب استتار قرص كفايت نمى كند. آية الله زنجانى: و بايد قبل از نماز عشاء نماز مغرب را اعاده كنند. آية الله سبحانى: در تقيه خوفى وقت مانند بقيه شرايط و اجزاء است، ولى در تقيه مداراتى به ذيل مسئله 1313 مراجعه شود. آية الله سيستانى: اگر قبل از دخول وقت، نماز با آنها بخواند مجزى نيست. آية الله مكارم: وقت وارد شده است.
2- . آية الله بهجت، آية الله سبحانى: نمازهايش را قضا كند و نماز طواف را خود يا نايبش اعاده نمايد. آية الله تبريزى: نمازهايى كه به اين صورت خوانده، باطل است و بايد اعاده كند و اگر نماز طواف را هم به اين صورت خوانده، حكم نسيان نماز طواف بر آن جارى است، چنانچه متمكن است بايد پشت مقام ابراهيم اعاده كند، و اگر متمكن نيست مى تواند در جاى خود اعاده كند. آيات عظام خويى، زنجانى، صافى، گلپايگانى: جاهل قاصر مُستثنى نشده است.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سبحانى، سيستانى، صافى، فاضل، گلپايگانى، مكارم، نورى: فرقى ميان شب هاى مهتابى و غير مهتابى نيست. آية الله خامنه اى: فرقى ميان شب هاى مهتابى و غير مهتابى نيست، هرچند احتياط در اين زمينه خوب است. آية الله زنجانى: تأخير نماز صبح در شب هاى مهتابى، لازم است؛ لذا در فرض سؤال بايد بعد از روشن شدن هوا نماز صبح را اعاده كند.

[1344] س - كسى كه قصد كرده است تا پايان روز ترويه (هشتم ذى حجه) در مكه اقامت نمايد، به تصور اينكه از آغاز ورودش به مكه تا روز ترويه ده روز است و بر اين اساس، چند روز نماز را تمام خواند، بعد خلاف آن ثابت گرديد و معلوم شد ده روز نبوده است، وظيفه او در نماز چيست؟ آيا تمام است يا قصر؟

ج - اگر واقع ده روز را قصد كرده و بعد خلاف آن معلوم شده است، مثل اينكه يقين داشت كه ماه سى روز است و روز ترويه مثلاً سه شنبه است، بعداً معلوم شد ماه 29 روز است و روز ترويه دوشنبه است، بايد نماز را تمام بخواند، و اگر واقع آن را قصد ندارد و فقط خيال مى كند كه ده روز مى ماند، مثل اينكه مى داند ماه 29 روز و ترويه دوشنبه است ولى در حساب اشتباه كرده و خيال مى كند تا آن روز ده روز است درحالى كه واقعاً نيست، بايد بعد از كشف خلاف نمازها را جمع بخواند على الأحوط(1)د.

ص: 608


1- . آية الله بهجت: قصر است و بايد نمازش را احتياطاً قضا كند. آية الله تبريزى: اگر اشتباه منشأ شده كه قصد ده روز نمايد، نمازش تمام است؛ اما اگر قصد كرده تا روز معينى مثلاً جمعه مى ماند و فكر مى كرده كه از امروز تا آن روز ده روز است، نمازش شكسته است، ولى نمازهايى كه قبلاً خوانده، قضا ندارد و در هر دو صورت در مكه قديم مخير است بين قصر و تمام. آية الله خويى: در هر صورت آنچه نماز تمام خوانده و وقت آن گذشته قضا ندارد و در مكه قديمه شخص مخير بين قصر و تمام است. آية الله خامنه اى: در مكه و مدينه در كمتر از ده روز هم مى تواند نماز را تمام بخواند چون بين قصر و اتمام مخير است. آية الله زنجانى: نمازش قصر است. آية الله سبحانى: نماز او قصر است و آنچه را به صورت تمام خوانده، بايد به صورت قصر قضا كند. آيات عظام سيستانى، مكارم، نورى: به هر حال نماز تمام در همه شهر مكه صحيح است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: مسافر مخير است نماز خود را در تمام شهر مكه مكرمه و مدينه منوره به صورت تمام يا شكسته بخواند، بنابراين احتياط آن است كه پس از كشف خلاف نمازهاى خود را تمام بخواند. آية الله فاضل: در فرض اول كه واقع ده روز را قصد كرده است نمازهايى را كه تمام خوانده صحيح است و تا وقتى كه انشاى سفر جديد نكرده است نمازها را حتى در عرفات و منا بايد تمام بخواند، اما در فرض دوم كه در واقع قصد ده روز نداشته و اشتباه كرده است نمازهايى را كه در مكه تمام خوانده صحيح است و مادامى كه در مكه است مخير بين قصر و اتمام است اما در عرفات و منا بايد شكسته بخواند.

و آنچه تمام خوانده را نيز قصراً قضا نمايد.

[1345] س - شخصى مقلد هيچ يك از فقها نبوده؛ مثلاً ده سال، حالا مى خواهد تقليد كند، در اين ده سال مكه هم رفته است، آيا عبادت هاى او مثل نماز و روزه و حجش صحيح است يا نه؟

ج - اگر اعمالش مطابق فتواى كسى كه بايد از او تقليد كند باشد صحيح است.(1)

[1346] س - قرآن هايى كه در مسجدالحرام است بر بعضى نوشته شده كه «وقف است» ولى بر بعضى ديگر نوشته نشده است، شايع است آنها كه كلمه وقف و يا عبارت ديگرى كه مفهم وقف بودن باشد ندارد جايز است بردارند و چنين كارى احياناً شده است، بفرماييد جايز است يا نه؟

ج - برداشتن آنها بدون اينكه از متصدى ذى ربط بگيرند، جايز نيست و بايد برگردانده شود.(2)

[1347] س - آيا مقدارى از سنگ صفا و مروه، يا از مشعر را مى شود با خود آورد يا نه؟د.

ص: 609


1- . آيات عظام، زنجانى، صافى، گلپايگانى: اگر اعمالش مطابق واقع باشد و عبادات را به قصد قربت به جا آورده باشد صحيح است و راه به دست آوردن مطابق شدن آن با واقع اين است كه يا علم پيدا كند كه مطابق با واقع بوده يا آنكه مطابق فتواى مجتهدى كه فعلاً وظيفه اش تقليد از او است واقع شده است. آية الله سبحانى، آية الله مكارم: اگر مطابق فتواى كسى كه الآن از او تقليد مى كند باشد صحيح است. آية الله سيستانى: اگر مطابق فتواى كسى كه الآن بايد از او تقليد كند باشد صحيح است، در غير اين صورت نيز گاهى صحيح است، مانند اينكه جاهل قاصر باشد و اخلال به چيزى شده باشد كه با جهل قصورى ضرر ندارد.
2- . نظر آيات عظام در ذيل سؤال 1450 خواهد آمد.

ج - از صفا و مروه جايز نيست و از مشعر مانع ندارد.(1)

[1348] س - نيت تيمم از حدث اكبر در مَسجِدَين چيست؟

ج - اگر در مسجد جنب شده، بايد فوراً خارج شود و براى خروج از مسجد تيمم بدل از غسل جنابت كند و با اين التفات اگر تيمم كند صحيح و با نيت است.(2)د.

ص: 610


1- . آية الله بهجت: برداشتن خاك و سنگ از مسجدالحرام و صفا و مروه جايز نيست و اگر آورده بايد بر گرداند ولى از ساير اماكن حرام نيست. آية الله تبريزى: برداشتن خاك و ريگ و سنگ از آنچه نام برده شده مانعى ندارد بلى اگر در مسجدالحرام و مسجد خيف و يا ساير مساجد فرض شود، جايز نيست و برگرداندن آن لازم است. آية الله خويى: نسبت به صفا و مروه متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله زنجانى: برداشتن سنگى كه متعلق به صفا و مروه يا مساجد يا ملك اشخاص است - بدون رضايت مالك آن - جايز نيست و از غير آن اشكال ندارد و برگرداندن آن واجب نيست، مگر آنكه پس از برگرداندن، در اين اماكن مورد استفاده قرار گيرد يا مالك آن راضى نباشد. آية الله سبحانى: اگر كسى از منطقه حرم (مكه، مخصوصاً صفا و مروه) مشعر و منا سنگ يا خاكى برداشته و به وطن خود برده است بايد آن را به حرم برگرداند. آية الله سيستانى: اشكال ندارد و برگرداندن واجب نيست. آية الله صافى: بنا بر احتياط از آوردن خاك و ريگ حرم خوددارى شود و اگر آورده، در صورت تمكن به حرم برگرداند. آية الله فاضل: از صفا و مروه جايز نيست. و از غير آن دو مانعى ندارد. و در هر صورت برگرداندن لازم نيست. ولى به طور كلى لازم است مؤمنين از اين قبيل اعمال پرهيز كنند. آية الله گلپايگانى: بيرون بردن خاك و سنگ از حرم ممنوع است على الأحوط. آية الله مكارم: اين كار شرعاً اشكال دارد و احتياط آن است كه آن را برگرداند. آية الله نورى: از عرفات و مشعرالحرام اشكال ندارد ولى از صفا و مروه اشكال دارد و بايد برگرداند.
2- . آية الله بهجت، آية الله سيستانى: مگر اينكه زمان خروج كوتاه تر باشد از زمان تيمم كه بايد بدون آن خارج شود يا مساوى باشد كه مخير است. آية الله تبريزى: نيت در تيمم بدل از غسل جنابت، به جهت خروج از مسجد است. آية الله خويى، آية الله فاضل: مگر اينكه زمان خروج كوتاه تر از زمان لازم براى تيمم و يا مساوى باشد كه در اين صورت واجب نيست. آية الله زنجانى: تيمم با سنگ هاى مسجدالحرام كه از آن چيزى به دست نمى چسبد صحيح نيست. آية الله سبحانى: و حائض نيت تيمم بدل از غسل حيض كند و خارج شود مگر اينكه اگر تيمم نكند، زودتر خارج مى شود. آية الله مكارم: مگر اينكه زمان خروج كوتاه تر از زمان تيمم باشد.

[1349] س - در تطهير مسجدالحرام به نحوى كه عين نجاست را برطرف مى كنند و بعد با ظرف آب مى ريزند و مى شويند و از هر طرف با آب قليل شسته مى شود، انسان به نجاست تمام مسجد علم عادى پيدا مى كند، آيا جواز سجده بر آن سنگ ها از باب عسر و حرج است يا جهت ديگر؟

ج - علم پيدا نمى شود و با فرض شك نبايد اعتنا شود.

[1350] س - شخصى بدون اينكه خمس مال خود را بپردازد به حج رفته است و الآن مى خواهد بپردازد، آيا حج او صحيح است يا خير؟

ج - اگر لباس احرام و قربانى با پول غير مخمس نبوده، عمل او اشكال ندارد و در غير اين صورت تفصيلاتى دارد كه به رساله مراجعه شود.(1)

[1351] س - اينجانب كه تحت تكفل پدرم هستم اگر خدا بخواهد سال آينده به اتفاق مادرم به زيارت خانه خدا مشرف خواهم شد، لازم به يادآورى است كه هزينه اين سفر را از پول هايى كه پدرم طى هفت يا هشت سال به عنوان هفتگى و يا پولى كه براى پس انداز به ما داده پرداخته ايم، قابل ذكر است كه پدرم تا اين تاريخ هيچ گونه وجهى به عنوان خمس نپرداخته است، خواهشمندم مرقوم بفرماييد كه حج ما با اين پول چه صورتى پيدا مى كند؟

ج - اگر يقين به وجود خمس در پول مزبور نداريد حج اشكال ندارد و اگر يقين به وجود خمس در مال داريد لازم است احرام و قربانى را از مال حلال يقينى تهيه نماييد.(2)ت.

ص: 611


1- . نظر آيات عظام در ذيل سؤال 667 گذشت.
2- . به ذيل سؤال 667 مراجعه شود. آية الله بهجت: با توجه به لزوم خمس در هبه، على الأحوط و همچنين اينكه در طول هفت يا هشت سال اين پول جمع شده، بايد خمس به آن تعلّق گرفته باشد. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، فاضل: چنانچه پول هاى جمع شده تا سال تشرف به حج را تخميس نماييد به وظيفه عمل شده و حج اشكالى ندارد. آية الله خامنه اى: حج شما صحيح است. آية الله زنجانى، آية الله مكارم: و ساير هزينه هاى حج. آية الله سبحانى: اگر كسى ماه خمسى ندارد، چنانچه به حج يا عمره مشرف شود، بايد اموال خود را تخميس كند و لااقل خمس تمام هزينه هاى حج يا عمره را بپردازد و يا از احكام شرع اجازه بگيرد، ليكن اگر خمس مبالغ مذكور را به ذمه بگيرد و سپس مبالغ ياد شده را خرج كند و توان پرداخت خمس را داشته باشد، از حجة الاسلام كفايت مى كند و طواف و قربانى او هم صحيح است.

[1352] س - فرموده ايد اگر از طرف قاضى مكه حكم شد كه فلان روز عيد است و ما يقين به خلاف نداشته باشيم متابعت آنان جايز است، آيا اگر در همين فرض بتوان احتياط كرد و وقوف عرفات و مشعر و اعمال منا را بدون محذور انجام داد تا متابعت قطعى واقع شود، آيا اين كار لازم است يا نه؟

ج - بايد تبعيت كنند ولو با علم به خلاف.(1)ف.

ص: 612


1- . آية الله بهجت: آنكه علم به خلاف فرض شود، كه انسان بداند روزى كه به حكم قاضى روز عرفه (نهم) است، واقعاً روز ترويه و هشتم باشد، كه در اين صورت وقوف با آنها كافى نخواهد بود. بلى با عدم علم به خلاف و عدم قيام حجت شرعيه بر خلاف و با صدق تقيه بر نحو معهود متعارف، اقوى كفايت موافقت با عامه است چنان كه سيره قطعيه غير مردوعه بر آن دلالت دارد و عدم مانعيت علم به خلاف از صحت عمل با ناچارى و تقيه، خالى از وجه نيست و عمل به واقع در جميع صور، ظاهراً مجزى است و با عدم شرايط تقيه صحت عمل مورد تأمل است با موافقت عامه، ولو علم به خلاف عمل ايشان بر حسب حكم حاكم ايشان نباشد. آية الله تبريزى: نظر ايشان عيناً نظر آية الله خويى است اما با اين اضافه: و ممكن است در صورت دوم چاره كند به اينكه در روز عيد آنها (روز نهم واقعاً) از طريق منا به مكه برگردد و بعد از راه عرفات و مشعر به منا برود، به نحوى كه قبل از غروب وقوف در عرفات بنمايد ولو آناً ما (ولو يك لحظه) و در حال حركت، و به همين نحو وقوف در مشعر را در شب درك كند و بعد براى اعمال به منا برود. آية الله خويى: آنكه علم به خلاف فرض شود، كه انسان بداند روزى كه به حكم قاضى روز عرفه (نهم) است، واقعاً روز ترويه و هشتم باشد، كه در اين صورت وقوف با آنها كافى نخواهد بود. و در اين حال اگر مكلف تمكن از عمل به وظيفه را داشته باشد ولو به وقوف اضطرارى در مزدلفه بدون محذور حتى محذور مخالفت تقيه، بايد عمل به وظيفه نمايد، و در غير اين صورت حجش بدل به عمره مفرده شده و حجى نخواهد داشت. و چنانچه استطاعتش از همين سال بوده و براى سال هاى بعد باقى نخواهد ماند، وجوب حج از او ساقط خواهد بود، مگر اينكه استطاعت تازه اى پيدا كند كه در اين صورت دوباره حج مى نمايد. آية الله زنجانى: مجزى است ولو با علم به خلاف. آية الله سبحانى: اگر علم قطعى به خلاف نباشد حج صحيح است و به خاطر اختلاف افق علم قطعى به خلاف شكل است اگر علم قطعى به خلاف حاصل شود مثلاً روز نهم حكم مفتى عربستان روز هشتم واقعى باشد و نتواند احتياط كند (مقدارى ولو كم از بعدازظهر روز دهم آنها در عرفات حضور داشته باشد و شب يازدهم پس از طلوع فجر در مشعر باشد) احرام حج او به عمره مفرده تبديل مى شود و اگر او در همان سال مستطيع شده و استطاعت او براى سال هاى بعد باقى نماند حج از او ساقط مى شود مگر اينكه مجدداً مستطيع شود. آية الله سيستانى: اگر براى مكلف ممكن شود كه اعمال حج را در اوقات مخصوص خود، برطبق ضوابط شرعى، در باب ثبوت هلال به جا آورد و آنها را به همين صورت به جا آورد، حجش در هر صورت صحيح است و اگر آنها را به صورت ياد شده به جا نياورد، اگرچه به علت عذرى باشد پس اگر از نظر و حكم قاضى عامه نيز در وقوف در عرفات و مشعر پيروى نكرد، شكى در بطلان حج او نيست ولى اگر از او پيروى كند صحت حج او مورد اشكال است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: هرگاه نزد قاضى عامه، اول ماه ذى حجه ثابت شود و براى شيعه شرعاً ثابت نشده باشد و به اين جهت روز نهم ذى حجه در نزد آنها روز هشتم به نظر شيعه باشد، احتياط واجب آن است كه اگر ممكن است وقوف اختيارى عرفات را در روزى كه نزد شيعه نهم است انجام دهد و اگر ممكن نشد اضطرارى آن را درك كند، و به مشعر رفته و وقوف در آنجا را نيز درك نمايد و اعمال روز عيد را در منا به عمل آورد، و اگر درك اضطرارى عرفات هم ممكن نشد درك اختيارى مشعر كافى است و حجش صحيح است و بنا بر اقوى چنانچه گفته خواهد شد، درك اضطرارى عرفه و اضطرارى مشعر نيز كفايت مى كند و اگر از جهت تقيه ناچار به متابعت باشند و از عمل به وظيفه خود خائف باشند اقوى صحت و كفايت همين حج است از حجة الاسلام، هرچند عالم به خلاف باشند و اگر بدون خوف متمكن از عمل به وظيفه باشند احوط آن است كه با آنها رجا متابعت كند و بعد واجب است عمل به وظيفه خود نمايند حتى با عدم علم به خلاف.

[1353] س - آيا شخص فقير مى تواند گوشت كفاره تقصير خود را به مصرف فقرايى كه نانخور او هستند برساند؟

ج - براى كسانى كه نفقه آنان بر او واجب است نمى شود صرف نمود.

[1354] س - كفاراتى كه در احرام عمره تمتع بر گردن انسان مى آيد، در مكه معلوم است كه فقير مؤمن نيست، آيا بايد صبر كند تا در محل، ذبح كند و به فقير بدهد و اين تأخير عمدى مانع ندارد؟

ج - تأخير عمدى خلاف احتياط است و در هر صورت ذبح در محل و دادن به فقرا كفايت مى كند.(1)ت.

ص: 613


1- . نظر آيات عظام در ذيل مسئله 1317 گذشت.

[1355] س - اگر شخصى در مكه يا مدينه پول سعودى پيدا كند كه نمى داند متعلق به ايرانى است يا غير ايرانى، وظيفه او چيست؟

ج - با يأس از پيدا شدن صاحبش از طرف او به فقير صدقه بدهد على الأحوط.(1)

[1356] س - زنى به همراه شوهرش در روز يازدهم جهت رمى به طرف جمرات حركت مى كند كه بر اثر شدت گرمى هوا و كثرت جمعيت، شوهر خود را گم مى كند، حالت اضطراب و شوكه شدن به او دست مى دهد و به زمين مى افتد، مأمورين او را به بيمارستان منتقل مى كنند، بعد از چهار روز تفحص و جستجوى زياد در بيمارستان پيدا مى شود كه قادر به سخن گفتن نبوده و حتى قادر به انجام بقيه اعمال حج نمى باشد و در فاصله اين مدت همراهان او شوهرش را تكليف مى كنند كه به نيابت از خانواده خودش بقيه اعمال او را انجام دهد، آنچه مسلم است اين بوده كه شوهر در حال ناراحتى و اضطراب و حواس پرتى بوده، ولى از او كه سؤال مى شود اعمال نيابتى را انجام داديد يا نه جواب مى دهد بلى انجام دادم، پس از مراجعت از حج شوهرش قسم جلاله ياد مى كند كه من حالم به جا نبوده، و اعمال نيابتى را انجام ندادم و اظهار مى كند كه اجتماع ما با هم حرام است، آيا حج صحيح است يا نه؟ و در صورت عدم صحت آيا با نيابت كفايت مى كند يا اينكه لازم است خودش بقيه اعمال حج را انجام دهد و قربانى كه به واسطه عدم بيتوته در منا مى باشد، آيا در محل خودش ذبح كند كافى است و يا بايد به منا فرستاده شود؟

ج - اگر اعمال روز عيد را انجام داده و اعمال مكه را انجام نداده در صورتى كه مى تواند خودش به مكه برود بايد خودش آنها را انجام دهد،(2) و اگر معذور است نايب بگيرد(3) و قربانى مورد سؤال در محل خودش هم صحيح است(4) و لازم نيست به منات.

ص: 614


1- . به ذيل مسئله 1330 الى 1332 مراجعه شود.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: در صورتى كه فقط مبيت در منا و رمى جمرات در روز يازدهم و دوازدهم ترك شده، حج او صحيح است و براى رمى جمرات در سال آينده نايب مى گيرد.
3- . آية الله خامنه اى: البته وقت طواف حج و نماز آن ماه ذى حجه است، ولى طواف نساء و نماز آن وقت معينى ندارد.
4- . آية الله زنجانى، آية الله مكارم: در فرض مسئله كه صورت اضطرار است كفاره لازم نيست.

فرستاده شود، و رمى ايامى كه انجام نشده، سال بعد بايد قضا شود و اگر خودش نمى تواند برود، نيابت كافى است.

[1357] س - شخصى در سال 1361 به حج مشرف مى شود و در مغرب روز نهم ذى حجه با وانتِ كارگرى بدون توقف در مشعرالحرام به منا رفته و در خارج منا به دست غير مؤمن قربانى كرده، و در خارج منا سر تراشيده است، تكليف اين شخص چيست، آيا مى تواند به نيت ديگرى يا براى خودش به حج مشرف شود؟

ج - بنا بر احتياط واجب بايد قربانى و سرتراشى و اعمال مكه را اعاده كند و عمره مفرده اى هم به جا آورد و دو مرتبه اصل حج را هم انجام دهد و تا سرتراشى و اعمال بعد از آن انجام نگرفته و عمره مفرده را انجام نداده، باقى بر احرام است.(1)ت.

ص: 615


1- . آية الله بهجت: حجش صحيح است و حلق كند و موى خود به منا فرستد. آية الله تبريزى: در فرض مزبور كه از مشعر عبور كرد ولى توقف نكرد، چنانچه از روى ندانستن مسئله، وقوف به مشعر را ترك كرد، حجش صحيح است و بايد آن اعمال و اعمال بعد از آن را اعاده كند و بعد از اعاده آنها مى تواند به نيت ديگرى يا براى خودش حج به جا آورد. آية الله خويى: اگر ترك وقوف مشعر از روى جهل به حكم بوده حجش صحيح است ولى بايد يك گوسفند كفاره بدهد و ذبح و حلق اگر در روز بوده مجزى است. آية الله زنجانى: اگر هنگام عبور از مشعرالحرام، قصد وقوف كرده يا به جهت ندانستن حكم، قصد وقوف نكرده ولى در مشعر ذكر خدا گفته باشد حج او صحيح است و از احرام خارج شده است ولى بايد قربانى كند، و اگر قصد وقوف نكرده و ذكر خدا هم نگفته حجش باطل است و بايد اعمال عمره مفرده به جا آورد تا از احرام بيرون آيد. آية الله سبحانى: اين شخص چنانچه وقوف اختيارى عرفه را درك كرده باشد نه اضطرارى عرفه را و هنگام مرور از مشعر به منا ذكر خدا را گفته است حجش صحيح است در غير اين صورت حج او باطل است و حج خود را تبديل به عمره كند و در صورت استقرار حج يا بقاى آن حج را در سال بعد اعاده مى كند ولكن در مورد صحت حج و انجام قربانى و حلق به شرحى كه در متن است؛ الان به خاطر محذوراتى كه هست ذبح در خارج منا كفايت مى كند و چنانچه خود نيت قربانى و حلق را داشته مباشرت حلّاق و ذابح غير مومن اشكال ندارد و موهاى خود را به منا بفرستد. آية الله سيستانى: اگر هنگام مرور از مزدلفه قصد وقوف كرده باشد حجش صحيح است و اگر قصد نكرده باشد از روى جهل به مسئله ولى ذكر خدا در حال مرور گفته باشد باز هم حجش صحيح است و قربانى او در خارج از منا از روى غفلت و جهل قصورى صحيح است و حلق او نيز صحيح است ولى اگر در مشعر نه قصد كرده است و نه ذكر خدا گفته است حجش باطل است و بايد اعمال عمره مفرده به جا آورد و طواف و سعى حج او به جاى طواف و سعى عمره كافى است و بايد تقصير كند و براى طواف نساء نايب بگيرد. آية الله گلپايگانى: اگر ترك وقوف مشعر عمدى نبوده و از طرفى وقوف اختيارى عرفات را درك كرده است و همچنين تمكن از قربانى در منا نداشته و در وادى محسر قربانى كرده و از طرف ديگر از جهت جهل به مسئله و غفلت در غير منا حلق كرده، اجزاء بعيد نيست. و در غير صورت فوق، بايد به آنچه در متن آمده عمل نمايد. آية الله مكارم: چنانچه ترك وقوف مشعر عمدى نبوده و كارهاى فوق جهلاً صورت گرفته، حج او صحيح و اعاده قربانى هم لازم نيست.

[1358] س - آيا در عرفات و منا و مشعر و بعد از مراجعت از اماكن مزبور در صورتى كه مسافت شرعى محقق نشود وظيفه حجاجى كه قبلاً در مكه معظمه قصد اقامت كرده اند از حيث قصر و اتمام چيست؟

ج - در فرض مذكور تمام است.(1)

[1359] س - بعضى از حجاج در مكه قصد اقامه كرده اند، چه بطن مكه يا محلات آن مثل شيشه و ريع الذاخر يا مسفله يا حجون، اگر يقين داشته باشند كه تا عرفات چهار فرسخ است، نماز را قصر و اگر شك داشته باشند در مسافت شرعى نماز را تمام مى خوانند، بفرماييد در مراجعت از عرفات و منا، تكليف آنان از نظر قصر و اتمام چيست؟ با توجه به اينكه توقف آنان در مكه يك روز يا سه روز يا نه روز است و بايد به ايران يا مدينه حركت كنند؟ت.

ص: 616


1- . آية الله سيستانى: اگر مجموع مسافت از مكه به عرفات و از آنجا به مشعر و منا تا مكه 44 كيلومتر يا بيشتر باشد نماز شكسته است و اگر كمتر باشد نماز تمام است و در اين صورت اگر از عرفات قصد بازگشت به وطن را داشته باشد و آمدنش به مكه نه از اين جهت باشد كه محل اقامت او است بلكه از اين جهت كه در راه واقع است نمازش در مشعر و منا شكسته است و در مكه مخير است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در فرض مذكور اگر قصد برگشت به وطن ندارد تا در محل اقامه است بايد نمازش را تمام بخواند و اگر قصد مراجعت به وطن قبل از ده روز داشته باشد [در عرفات نماز تمام است] و در برگشت از محلى كه رفته و در محل اقامه [در مشعر و منا و در مكه پس از مراجعت از عرفات] بايد نماز را شكسته بخواند البته در مكه مخير بين قصر و اتمام است.

ج - در صورت عدم مسافت شرعيه يا شك در آنكه در نماز باقى بر تمام هستند، اگر از عرفات كه به مكه برمى گردند، از جهت اينكه محل اقامه است مى روند و بعد از مكه قصد مسافرت مى كنند، در بازگشت به مكه و در خود مكه هم نمازشان تمام است.

[1360] س - اگر موقف دو روز اختلاف داشته باشد، وظيفه چيست؟

ج - فرقى بين يك روز اختلاف و دو روز در حكم مسئله نيست.(1)

[1361] س - در مواردى كه فرموده ايد: اگر مشقت يا حرج داشته باشد... بفرماييد منظور از مشقت و حرج شخصى است يا نوعى؟

ج - بايد خصوص مسئله ملاحظه شود و اگر حكم دائر مدار حرج و مشقت باشد، شخصى آن منظور است.

[1362] س - حاجى تمام اعمال عمره و حج را انجام داد و بعد فهميد وضويش باطل بوده است، آيا با تدارك طواف ها و نماز، حج او صحيح است يا نه؟ و بر فرض فساد چگونه از احرام خارج شود، وظيفه او چيست؟

ج - بلى با تدارك طواف ها و نماز، حج او صحيح است.(2)د.

ص: 617


1- . به ذيل سؤال 1352 مراجعه شود.
2- . آية الله بهجت: غير از تدارك در صورت امكان، بنا بر احتياط عمره مفرده هم انجام دهد. آية الله تبريزى: در فرض مزبور حج تمتع او باطل است و بنا بر احتياط طواف و سعى را به قصد عمره مفرده به جا آورده و تقصير يا حلق نموده طواف نساء را انجام داده از احرام خارج مى شود و سال آينده حج تمتع را به جا آورد. آية الله خويى: اگر زمان تدارك گذشته مانند اينكه وضوى طواف عمره باطل بوده حجش باطل است، احرام او هم باطل است و اگر زمان تدارك باقى باشد مانند اينكه طواف حج باطل بوده و هنوز ماه ذى حجه تمام نشده طواف و اعمال مترتبه را اعاده مى كند و اگر متمكن از مباشرت نيست براى آن اعمال نايب مى گيرد و نبايد اعاده غير از طواف نساء از ماه ذى حجه بگذرد. آية الله زنجانى: اگر بعد از مراجعت به وطن متوجه شده اعاده طواف و نماز آن كافى است و در غير اين صورت مطابق ذيل مسئله 679 و 710 عمل نمايد. آية الله سبحانى: اگر بعد از اعمال حج فهميد كه طواف حج او بى وضو و يا اينكه با وضوى باطلى انجام شده است اين شخص بايد تا آخر ذى حجه طواف و نماز و سعى و چنانچه طواف نساء را نيز بى وضو انجام داده طواف نساء و نمازش را اعاده كند و چنانچه اين شخص از مكه خارج شده باشد و بازگشت حرجى و يا غير ممكن باشد بايد نايب بگيرد و علاوه بر نايب خودش هر كجا كه هست نماز طواف را بخواند ولى اگر بازگشت مشكل نيست خود بايد برگردد و انجام دهد و در اين صورت اعاده حج در سال ديگر لازم نيست ولى چنانچه بعد از ذى حجه متوجه بطلان وضوى خود در طواف حج شد وظيفه او عمره مفرده است و چنانچه خود نمى تواند بايد نايب بگيرد و سال بعد حج واجب خود را به جا آورد و اگر بعد از حج فهميد وضوى طواف عمره تمتع او از روى سهو باطل بوده بايد خود يا نايبش، طواف و نماز آن و سعى را اعاده كند و علاوه بر نايب خودش هم نماز را انجام دهد و يك عمره مفرده به عنوان تكليف فعلى، خود و يا نايبش انجام دهد و به احتياط مستحب، حج را سال بعد اعاده كند. آية الله سيستانى: اگر زمان تدارك گذشته مانند اينكه وضوى طواف عمره باطل بوده حجش باطل است، احرام او هم باطل است و اگر زمان تدارك باقى باشد مانند اينكه طواف حج باطل بوده و هنوز ماه ذى حجه تمام نشده طواف و اعمال مترتبه را اعاده مى كند و اگر متمكن از مباشرت نيست براى آن اعمال نايب مى گيرد و نبايد اعاده غير از طواف نساء از ماه ذى حجه بگذرد و در فرض جهل به حكم بنا بر احتياط واجب بايد يك شتر كفاره بدهد و از احرام خارج شده است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در فرض سؤال طواف او باطل است و احرام او باقى است و اگر در ذى حجه در مكه متوجه شود بعد از وضو، طواف حج و نماز آن و سعى و طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و عمره مفرده نيز به جا آورد با طواف نساء و مُحلّ شود و در سال بعد حج واجب را به جا آورد و اگر بعد از ذى حجه متوجه بطلان طواف شود، عمره مفرده را به جا آورد و چنانچه در خارج از ميقات باشد لازم است، ثانياً در ميقات محرم شود رجائاً و به مكه برود و اعمال عمره مفرده را با طواف نساء به جا آورد تا مُحلّ شود و در سال بعد حج واجب خود را به جا آورد.

[1363] س - اگر شخصى مبلغى ارز به فردى بدهد كه عوض آن را - به قيمت دولتى يا آزاد - پول ايرانى بگيرد، چه حكمى دارد؟

ج - در تبديل پول بايد با هم تراضى نمايند و خلاف مقررات هم نباشد.

[1364] م - پيشاهنگانى كه مى خواهند بدون احرام در عرفات و منا باشند و نمى توانند در آنجا با احرام باشند، مى توانند براى ورود به مكه، عمره مفرده انجام دهند و براى حج محرم نشوند، ولى كسى كه مستطيع است نبايد اين كار را قبول كند و بايد عمره و حج تمتع به جا آورد و در هر صورت اگر مُحرم شد و با لباس مخيط بود حج

ص: 618

او صحيح است و بايد كفاره بدهد.(1)

[1365] س - شخصى بعد از احرام عمره تمتع ديوانه شده است، دوستان او بدون اجازه براى او نايب مى گيرند و يا تبرعاً باقى اعمال او را انجام مى دهند، آيا اين اعمال براى شخص اول مُجزى است و از احرام خارج مى شود يا نه؟ و اگر پولى خرج شد، آيا مى شود از ولى كسى كه ديوانه شده گرفت يا نه؟

ج - نيابت مزبور كفايت نمى كند و شخص اول همچنان در احرام باقى است(2) و پولى كه خرج شده از مال كسى است كه خرج كرده است و نمى تواند به ديگرى رجوع كند، مگر آنكه مغرور شده باشد.

[1366] س - آيا عمره و حج به واسطه جماع، يا ترك طواف، يا ترك احد الموقفين، فاسد مى شود يا نه؟ و بر فرض فساد، چگونه بايد از احرام خارج شد؟

ج - تفصيل موارد فساد به واسطه امور ذكر شده، در مناسك موجود است و جماع در عمره تمتع مفسد نيست و چنانچه در حج فساد به واسطه جماع باشد، بايد عمل حج را تمام كند گرچه حج فاسد است و با اتمام حج از احرام خارج مى شود، ولى در موارد ديگر، اگر فساد به ترك وقوف باشد، بايد به همان احرام حج، عمره مفرده به جا آورد و مُحلّ شود و حكم ترك طواف در عمره تمتع، در مناسك مفصلاً بيان شده استد.

ص: 619


1- . به ذيل مسئله 251 و 286 مراجعه شود. آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب.
2- . آية الله بهجت: حتى در احرام نايب گرفته مى شود احتياطاً. آية الله تبريزى، آية الله خويى: بنا بر اظهر، احرام او نيز باطل مى شود. آية الله سبحانى: اگر كسى بعد از احرام ديوانه شد، به نحوى كه براى انجام حج فاقد قدرت گشت و او را وارد حرم كردند، احتياطاً ولى يا متكفل امر او، اعمالش را به صورت عمره مفرده تمام كند و نسبت به حج وظيفه اى ندارد و در مدت عمره اگر مستلزم مخارجى شد، ولى او از اموالش بپردازد. آية الله سيستانى: اگر احتمال بهبودى و درك وقوفين در او نيست، نيازى به نيابت نيست و حج و احرام او باطل است. آية الله فاضل: ظاهراً احرام و حج او باطل است و احتياط مستحب آن است كه در صورت بهبودى عمره مفرده اى ولو با استنابه انجام دهد.

و ترك طواف در حج صورى دارد كه بعض آنها در مناسك ذكر شده است.(1)

[1367] س - كسى كه حج او به واسطه ترك وقوفين فاسد شده و باقى اعمال را به جا آورده و بدون عمره مفرده به ايران آمده است، تكليف فعلى و آينده اين مُحرم چيست؟

ج - به احرام باقى است و مى تواند براى خروج از احرام عمره مفرده انجام دهد.(2)

[1368] س - آيا قصد ابطال عمره يا حج و يا بعض اجزاء آن، مبطل است يا نه؟

ج - قصد ابطال، مبطل نيست.

[1369] س - آيا مصرف كنسروهاى گوشت و ماهى خارجى، كه در بازار مسلمين به فروش مى رسد، جايز است يا نه؟

ج - اگر ندانند از كجا وارد شده يا بدانند كه از بلاد مسلمين است مانع ندارد(3) و اگر بدانند از بلاد كفر وارد مى شود، در صورتى محكوم به حليت است كه واردكننده مسلمان باشد و احتمال بدهند كه احراز تذكيه آن را كرده و در دسترس مسلمين قرار داده است.(4)ت.

ص: 620


1- . نظر آيات عظام در مفروض سؤال، در مواضع خاص خود آمده است.
2- . آية الله تبريزى: آنچه در متن آمده بنا بر احتياط واجب ترك نشود. آية الله سيستانى: طواف و سعى حج به جاى عمره او كافى است پس بايد تقصير كند و طواف نساء انجام دهد و اگر رفتن براى او مشكل است نايب بگيرد. آية الله مكارم: و اگر شخصاً نمى تواند به مكه برود نايب بگيرد.
3- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: بايد احراز شود كه فلس دارد. آية الله فاضل: چنانچه احراز شود از نوع ماهى فلس دار است و احراز شود زنده و توسط انسان از آب خارج شده يا در تور ماهى گيرى افتاده است مصرف آن مانعى ندارد والا حلال نيست و چنانچه فروشنده مسلمان باشد و احتمال بدهند كه احراز تذكيه و فلس داشتن آن را كرده است كفايت مى كند.
4- . آية الله سيستانى: اگر فروشنده مسلمان باشد و اين احتمال در او داده شود كافى است و ماهى اگر پس از صيد در تور ماهى گيرى بميرد حلال است و اگر اطمينان پيدا شود كه صيد كافر به اين صورت بوده است اگر ماهى فلس دار باشد حلال است.

فصل دهم: مصدود و محصور

اشاره

[1370] م - مصدود عبارت است از كسى كه دشمن او را منع كند(1) از عمره يا حج به تفصيلى كه مى آيد و محصور آن است كه به واسطه مرض(2) ممنوع شود از عمره يا حج.

ص: 621


1- . آية الله زنجانى: كسى كه دشمن يا غير دشمن او را منع كند - به تفصيلى كه مى آيد - بلكه ظاهراً تمام كسانى كه به علتى به جز بيمارى نمى توانند اعمال حج يا عمره را به پايان برسانند «مصدود» مى باشند و اگر مانع آنها بيمارى باشد «محصور» مى باشند (مراد از بيمارى، معناى گسترده اى است كه شامل شكستگى استخوان و مجروح شدن نيز مى شود) - موارد صد و حصر از حج در مسئله 1378 خواهد آمد - صدّ و حصر از عمره در موارد ذيل تحقق مى يابد: 1. در احرام عمره مفرده، ممنوع شده به طورى كه نمى تواند تا يك سال، عمره را تمام كند؛ 2. در احرام عمره تمتع از انجام اعمال عمره، ممنوع شده به طورى كه نمى تواند پس از انجام عمره هيچ مقدار از وقوف اختيارى عرفه را درك كند؛ 3. در احرام عمره مفرده يا عمره تمتع اگر در مدتى از انجام كامل اعمال، بازداشته شده كه در احرام ماندن براى شخص وى يا نوع مردم حرجى است. آية الله سيستانى: مصدود كسى است كه دشمن و مانند او از رسيدن او به اماكن مقدسه براى انجام اعمال عمره يا حج پس از احرام منع كند و محصور كسى است كه بيمارى و مانند آن مانع رسيدن او به اماكن مقدسه براى انجام اعمال حج يا عمره پس از احرام شود.
2- . آية الله سبحانى: كسانى كه بعد از احرام پا يا كمر آنها بشكند و يا سكته كنند و يا تصادف نمايند و به گونه اى زخمى شوند كه از انجام اعمال منع گردند و كلاً هر چيزى كه در بدن عارضه اى ايجاد كند كه آن عارضه مانع از ادامه اعمال شود، حكم محصور را دارد. آية الله مكارم: يا شكستگى اعضا يا مجروح شدن و مانند آن.

[1371] م - كسى كه محرم شد به احرام عمره يا احرام حج، واجب است عمره و حج را تمام كند(1) و اگر نكند به احرام باقى خواهد ماند.(2)

[1372] م - اگر كسى احرام عمره را بست و بعد از آن دشمنى يا كسى ديگر از قبيل عمال دولت يا غير آنها، او را منع كنند از رفتن مكه و راه ديگرى نباشد جز آن راهى كه ممنوع است يا اگر باشد مؤونه آن را نداشته باشد(3) مى تواند در همان محل كه ممنوع شده يك شتر يا يك گاو يا يك گوسفند قربانى كند(4) و از احرام خارج شود و احتياط واجب آن است كه به نيت تحليل قربانى كند(5) و بهد.

ص: 622


1- . آية الله زنجانى: هرچند عمره و حج او مستحبى باشد.
2- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: بقاى احرام در بعضى از صور محل اشكال است. آية الله سيستانى: در بعضى از موارد احرام بدون انجام اعمال باطل مى شود. آية الله فاضل: در بعضى موارد، احرام خود به خود باطل مى شود.
3- . آية الله زنجانى: مكلف است قربانى كند و اين قربانى تنها براى خروج از احرام نمى باشد و براى انجام قربانى مى تواند آن را به محل قربانى (عمره مفرده: مكه و غير آن: منا) بفرستد همچنان كه مى تواند در محلى كه منع شده يا محل ديگر قربانى كند و قصد تحليل لازم نيست و پس از قربانى يا حلق يا تقصيرِ از موى سر، محرمات احرام - حتى زن - بر او حلال مى شود - در عمره مصدود شده باشد يا در حج - و كوتاه كردن ريش و شارب و ناخن گرفتن كفايت نمى كند و چنانچه نتواند قربانى كند ظاهراً در عمره مفرده با حلق يا تقصير از احرام خارج مى شود و در عمره تمتع با انجام حج افراد و اگر از حج هم ممنوع است بايد صبر كند تا حج فوت شود و با عمره مفرده و اگر از آن هم مصدود است با حلق يا تقصير از احرام خارج شود. وظيفه اى كه در اين مسئله براى مصدود گفته مى شود در صورتى است كه مصدود، شرط تحلل نكرده باشد، ولى اگر در هنگام احرام با خداوند متعال قرار گذاشته باشد كه اگر مانعى پيش آمد از احرام بيرون آيد، به مجرد مصدود شدن، از احرام خارج مى شود و قربانى و حلق يا تقصير لازم نيست.
4- . آية الله سيستانى: به احتياط واجب، بدون آن مُحل نمى شود و اگر نتواند قربانى تهيه كند به احتياط واجب ده روز روزه بگيرد. آية الله مكارم: اگر قربانى ميسر نشد نيت خروج از احرام مى كند و احتياطاً به جاى قربانى 10 روز روزه مى گيرد.
5- . آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: قيد تحليل لازم نيست. آية الله سبحانى: و با تقصير از احرام خارج شود و اگر به هر دليلى قربانى ممكن نيست بايد ده روز روزه بگيرد و لازم نيست پس از پايان روزه تقصير كند بلكه همين كه قصد كند به جاى هدى روزه بگيرد كافى است. لذا مى تواند تقصير كند و از احرام خارج شود همچنين كسى كه بعد از قربانى روز عيد مصدود شد نياز به قربانى مجدد ندارد.

احتياط واجب قدرى از مو يا ناخن خود را بگيرد(1) و در اين صورت بر او همه چيز حلال مى شود حتى زن.(2)

[1373] م - اگر كسى به احرام عمره وارد مكه شد و دشمن يا كسى ديگر او را از به جا آوردن اعمال عمره منع كرد، همان حكم مسئله پيش را دارد، بلكه بعيد نيست كه اگر از طواف يا سعى نيز منع كند، همين حكم را داشته باشد.(3)د.

ص: 623


1- . آية الله بهجت: و احتياج به حلق يا تقصير بعد از هدى موافق احتياط است. آية الله تبريزى، آية الله خويى: احتياط اين است كه حلق يا تقصير را به آن (قربانى) ضميمه نمايد، بلكه احتياط اين است كه حلق را اختيار نمايد در صورتى كه قربانى را با خود آورده باشد در عمره مفرده. آية الله سبحانى: به ناخن اكتفا نشود. آية الله سيستانى: گرفتن ناخن بنا بر احتياط واجب كافى نيست و جايز است حلق به جاى تقصير. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: و احتياط آن است كه شخص مصدود علاوه بر قربانى حلق نيز بنمايد و بهتر آن است كه جمع كند بين حلق و تقصير و احتياط آن است كه هنگام ذبح يا نحر قربانى قبل از تقصير نيت تحليل از احرام كند. آية الله فاضل:... و يا به جاى تقصير حلق كند مخصوصاً كسى كه سوق هدى نموده باشد. آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب ناخن به تنهايى كفايت نمى كند.
2- . آية الله سيستانى: حكم مذكور در مورد عمره مفرده است و همچنين عمره تمتع اگر از اعمال حج نيز منع شود ولى اگر فقط از آمدن به مكه قبل از وقوفين منع شود وظيفه او به حج افراد تبديل مى شود.
3- . آية الله بهجت: معتمر به عمره تمتع مصدود مى شود به منع از دخول مكه يا از انجام افعال بعد از دخول و متحلّل به هدى مى شود در صورت عدم امكان استنابه در همان سال، اگرچه بعد از طواف مصدود از سعى بشود و همچنين اگر ممنوع شد در عمره مفرده از خصوص طواف نساء بعد از اتيان به ساير اعمال و تقصير. آية الله زنجانى: در هر سه فرض در صورتى مصدود مى شود كه نتواند نايب بگيرد. آية الله سبحانى: كسى كه در عمره مفرده و يا عمره تمتع بعد از احرام مصدود شود چه داخل حرم شده باشد و يا نشده باشد و به او اجازه ندهند هيچ يك از اعمال عمره را انجام دهد و يا او را از انجام طواف و سعى و يا فقط سعى منع كنند بايد در هر كجا هست گوسفند و يا گاو و يا شترى را ذبح كند و سپس تقصير نمايد در اين صورت از احرام خارج شده و همه محرمات احرام حتى تمتعات از همسر بر او حلال مى گردد.

[1374] م - كسى را كه به واسطه بدهكارى، كه ندارد بدهد، حبس كنند يا به ظلم حبس كنند حكم سابق را دارد.

[1375] م - اگر بعد از احرام براى رفتن به مكه يا اجازه به جا آوردن اعمال، پولى مطالبه كنند، پس اگر داشته باشد بايد بدهد، مگر آنكه حرجى باشد و اگر نداشته باشد يا حرجى باشد ظاهراً حكم مصدود را داشته باشد.

[1376] م - اگر از يك طريق مصدود شد و راه ديگرى هست كه باز است و مخارج رفتن از آن راه را دارد بايد به احرام باقى بماند و از آن راه برود و اگر از آن راه رفت و حج او فوت شد، بايد عمره مفرده به جا آورد و از احرام خارج شود.

[1377] م - اگر شخص مصدود خوف آن داشته باشد كه اگر از راه ديگر برود به حج نمى رسد، نمى تواند عمل شخص مصدود را بكند و مُحلّ شود، بلكه بايد به راه ادامه دهد و صبر كند تا فوت محقق شود و با عمره مفرده متحلل شود.(1)

[1378] م - تحقق پيدا مى كند مصدود بودن در حج به اينكه به هيچ يك از وقوف اختيارى و اضطرارى عرفه و مشعر نرسد، بلكه تحقق پيدا مى كند اگر نرسد به چيزى كه به فوت آن، حج فوت مى شود هرچند از روى علم و عمد نباشد و صور آن [در] سابق ذكر شد، بلكه ظاهراً تحقق پيدا كند به اينكه بعد از وقوفين منع كنند او را از منا و مكه و نتواند نايب بگيرد، بلكه اگر منع كنند از اعمال منا يا اعمال مكه(2)، با عدم امكاند.

ص: 624


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: اين مسئله و مسئله قبل را، متعرض نشده اند.
2- . آية الله بهجت: مصدود از حج چنانچه از موقف عرفات و مشعر باشد، وظيفه اش قربانى در محل صدّ (جلوگيرى) و بيرون آمدن از احرام است و احتياط اين است كه علاوه بر قربانى حلق يا تقصير نيز بنمايد و اگر مصدود از احد الموقفين باشد و متمكن از ديگرى باشد يا بشود اظهر عدم جريان حكم مصدود است بلكه مكلف است در صورت تمشّى حج صحيح اگرچه اضطرارى باشد به اتيان آن، و با تماميت حج به هر نوعى در آن سال باشد محلّى براى صدّ و حكم آنكه تحلل به هدى است، نيست و اگر مصدود از ما بعد الموقفين به جميع اقسام آن باشد در اين صورت حج او صحيح و تمام است و براى آنها عمل به وظيفه؛ يعنى استنابه در رمى و واجب بعدى كه قابل استنابه است مى نمايد و احتياط اين است كه بعد از اين اعمال از احرام خارج شود و همچنين در اعمال بعد از منا؛ چنانچه متمكن از انجام آن شد خود به جاى آوَرَد والاّ نايب بگيرد و بر تقدير عدم تمكن از استنابه در ذى حجه همان سال، در سال آينده در صورت تماميت حج به وقوفين، پس جواز رفع حرج به تحلل به هدى خالى از وجه نيست و كسى كه تمام اعمال حج را به جا آورده و در مكه است و جهت بيتوته در منا و رمى جمرات مى خواهد به منا برود و منع و جلوگيرى شود حجش تمام است و براى رمى در صورت امكان همان سال نايب مى گيرد و در صورت عدم امكان براى سال بعد نايب بگيرد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: مصدود از حج، چنانچه از موقف عرفات و مشعر يا خصوص موقف مشعر مصدود باشد، وظيفه اش قربانى در محل صدّ و بيرون آمدن از احرام است و احتياط اين است كه علاوه بر قربانى، حلق يا تقصير نيز بنمايد و چنانچه مصدود از طواف و سعى بعد از موقفين (قبل از اعمال منا يا بعد از آن) باشد در اين صورت اگر نتواند نايب بگيرد، وظيفه اش قربانى در محل صدّ است و اگر بتواند براى طواف و سعى نايب بگيرد، احوط اين است كه هر دو وظيفه را انجام دهد؛ يعنى هم قربانى كند و هم نايب بگيرد، گرچه اظهر جواز اكتفا به قربانى است در صورتى كه جلوگيرى از دخول در مكه باشد و جواز اكتفا به نايب گرفتن است اگر جلوگيرى بعد از آن باشد و چنانچه فقط از اعمال منا جلوگيرى شده باشد نه از رفتن به مكه، در اين صورت چنانچه بتواند براى رمى و قربانى نايب بگيرد صحيح است و خود حلق يا تقصير نموده و از احرام خارج شده، سپس بقيه مناسك و اعمال را به جا آورد و چنانچه نتواند نايب بگيرد، در اين صورت ظاهراً وظيفه اش اين است كه پول قربانى را نزد كسى بگذارد كه به جاى او قربانى كند و در جاى خود حلق يا تقصير نموده و براى به جا آوردن اعمال مكه به مكه رفته و پس از انجام اعمال آنجا، تمام چيزهايى كه به احرام بر او حرام شده بود، حلال خواهد شد حتى زن و حاجتى به چيز ديگر ندارد و حجش صحيح است و بايستى در سال بعد بنا بر احتياط رمى را اعاده نمايد. آية الله زنجانى: بلكه اگر از رمى جمره عقبه روز عيد يا طواف حج يا سعى، ممنوع شود و نتواند نايب بگيرد مصدود است و مصدود از حج بايد مطابق مسئله 1372، قربانى و حلق يا تقصير كند تا از احرام بيرون آيد. آية الله سبحانى: در صورتى كه شخص بعد از احرام حج از انجام مناسك بعد از احرام ممنوع شد مصدود از حج ناميده مى شود كه براى آن صورى مى باشد و اهم آن عبارت است از: الف) كسى كه بعد از احرام حج از درك وقوفين اختيارى و اضطرارى ممنوع گردد بايد به حكم مصدود عمل كند يعنى بايد گوسفند و يا گاو و يا شترى را ذبح كند و بعد از تقصير از احرام خارج گردد كه در اين صورت همه محرمات احرام براى او حلال است. ب) صورتى كه شخص وقوفين را انجام داده لكن از اعمال منا و مكه مصدود گرديده كه سه صورت دارد: 1) فقط از اعمال منا منع شود ولى بتواند اعمال مكه را انجام دهد. 2) بر عكس صورت قبل يعنى از اعمال مكه منع شود ولى بتواند اعمال منا را انجام دهد. 3) از هر دو منع شود. در هر يك از اين سه صورت يا مى تواند نايب بگيرد و يا نمى تواند بنابراين مى شود شش صورت كه حكم هر كدام عبارت است از: 1) اگر شخصى بعد از وقوفين فقط از آمدن به منا ممنوع شود اگر بتواند براى رمى و ذبح نايب بگيرد و در بيرون منا حلق كند و موى خود را به منا بفرستند، بايد اين كار را انجام دهد و اعمال مكه را خود بياورد و عوض بيتوته هاى منا نيز در مكه به عبادت بپردازد وگرنه براى هر شب يك گوسفند ذبح كند. 2) اگر شخص بعد از وقوفين از آمدن به منا ممنوع شد و نايب هم نمى تواند بگيرد در اين صورت نيز حكم مصدود جارى نمى شود و بايد اعمال را به شرح زير انجام دهد: الف) رمى از او ساقط مى شود زيرا آن فرع تمكن است و نهايتا اينكه سال بعد خود و يا نايبش در ايام تشريق رمى را انجام دهد. ب) در مورد قربانى اگر بتواند پول آن را به شخص مطمئن بدهد تا از طرف او قربانى كند والاّ بايد بدل آن را بياورد يعنى سه روز روزه در ايام حج و هفت روز روزه پس از بازگشت به وطن. ج) حلق را نيز بيرون منا انجام دهد و موى خود را به منا بفرستد و سپس اعمال مكه را خود انجام دهد. د) در مورد بيتوته در منا به نحوى كه گذشت در مكه به عبادت بپردازد يا براى هر شب گوسفندى را به عنوان كفاره ذبح كند و بنا بر احتياط واجب براى شب دوم و شب سوم نيز اگر بيتوته را ترك كرد، يك قربانى انجام دهد. 3) اگر شخصى از اعمال مكه منع شود (طواف و نماز، سعى، طواف نساء و نماز آن) و مى تواند نايب بگيرد دو فرع دارد: الف) اينكه از دخول مكه منع شده اين شخص مشمول ادله نيابت نمى شود و حكم مصدود را دارد و با همان قربانى و حلق و يا تقصير روز عيد به طور كامل از احرام خارج مى شود. ب) اينكه وارد مكه شده ولى از اعمال مسجدالحرام منع گرديده كه در اينجا بايد براى اعمال خود نايب بگيرد چنين شخصى نيز اگر نتواند استنابه كند از موارد مصدود است. 4) و اما اگر شخص از آمدن به مكه منع شده و نمى تواند نايب هم بگيرد به طريق اولى حكم مصدود را دارد البته چنانچه اين شخص قربانى روز عيد را انجام داده ديگر نيازى به قربانى مجدد ندارد و با همان قربانى و حلق و يا تقصير روز عيد از احرام به طور كامل بعد از مصدود شدن و عدم توان در استنابه محل مى گردد. 5 و 6) اگر شخص از ورود به منا و مكه هر دو منع شود چه بتواند نايب بگيرد يا نه حكم مصدود را دارد و بايد به حكم مصدود عمل كند و از احرام خارج شود. آية الله سيستانى: مصدود در حج تمتع اگر از رسيدن به وقوفين يا مشعر به تنهايى منع شده باشد احتياط اين است كه طواف و سعى نمايد و سر خود را بتراشد و گوسفندى را قربانى كند و سپس از احرام بيرون رود. و اگر از طواف و سعى منع شده باشد، در اين صورت اگر نتواند نايب بگيرد و بخواهد از احرام بيرون رود، احتياط اين است كه قربانى كرده و پس از آن حلق يا تقصير نمايد و اگر بتواند نايب بگيرد بعيد نيست كه نايب گرفتن كفايت كند، بنابراين براى طواف و سعى نايب مى گيرد و نماز طواف را خود پس از طواف نايب به جا مى آورد و اگر از رسيدنش به منا جهت به جا آوردن اعمال آنجا جلوگيرى شود، در اين صورت اگر بتواند نايب بگيرد بايد نايب جهت رمى و قربانى كردن بگيرد، و پس از آن سر خود را بتراشد يا كوتاه كند و موى خود را در صورت امكان نيز به منا بفرستد، و باقى مناسك را به جا آورد و اگر نتواند نايب بگيرد، واجب نيست قربانى كند، ولى به جاى آن روزه بگيرد، همچنان كه واجب نيست رمى كند - اگرچه احتياط اين است كه خودش شخصاً رمى را در سال آينده به جا آورد، در صورتى كه به حج برود و يا توسط نايبش، در صورتى كه به حج نرود - سپس باقى مناسك حج را، از سر تراشيدن يا كوتاه كردن و اعمال مكه به جا آورد، و پس از آن همه محرمات احرام بر او حلال مى شوند حتى زن ها، و نيازى به هيچ چيز ديگرى نيست. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر بعد از وقوفين او را از مناسك سه گانه منا - رمى، قربانى و حلق يا تقصير - منع كنند، پس اگر همچنين از داخل شدن مكه و اداى مناسك آن در طول ذى حجه هم منع شده باشد، در اين صورت حكم مصدود را دارد و اگر منع تنها از رجوع به منا است، پس اگر تمكن از نايب گرفتن دارد، شخصى را براى خود نايب مى گيرد تا رمى و قربانى را انجام دهد و پس از آن خودش حلق مى كند و بعد از حلق از احرام خارج مى شود و بقيه اعمال حج را به جا مى آورد و اگر نمى تواند نايب بگيرد بنا بر احتياط هدى را قربانى مى كند و بر احرام باقى مى ماند تا اينكه با عمره مفرده محل شود و در صورتى كه بعد از انجام اعمال مكه او را از برگشتن به منا براى بيتوته و رمى ايام تشريق منع كردند مصدود بودن تحقق پيدا نمى كند و حج او صحيح است و بايد نايب بگيرد براى رمى جمرات در همان سال و اگر امكان نداشت در سال ديگر و در شب هايى كه بايد در منا بيتوته كند در مكه مشغول عبادت شود، و اگر اين كار هم ممكن نشد بنا بر احتياط براى ترك بيتوته در منا كفاره بدهد. آية الله فاضل: ظاهر آن است كه به منع از اعمال منا به تنهايى صدّ محقق نمى شود.

ص: 625

ص: 626

نايب، بلى در صورتى كه تمام اعمال را به جا آورد و منع نمودند از برگشتن به منا براى بيتوته و اعمال ايام تشريق، مصدود بودن تحقق پيدا نمى كند و حج او صحيح است و بايد نايب بگيرد براى اعمال در اين سال و اگر نشد سال ديگر.

[1379] م - كسى كه مصدود شد از آمدن به مكه يا از اتمام اعمال يا از به جا آوردن اعمالى كه به ترك آنها، حتى به غير عمد، حج باطل مى شود و به دستورى كه گفته شد از احرام خارج شد، اگر حج بر او مستقر شده بوده يا آنكه در سال ديگر مستطيع است و حج واجب را به جا نياورده، بايد بعد از رفع منع، دوباره به حج برود(1)د.

ص: 627


1- . آية الله زنجانى: بر مصدود از عمره تمتع يا مطلق حج، تكليفاً واجب است در سال آينده، همان قسم از حج را مجدداً به جا آورد، هرچند عمره يا حجى كه در آن مصدود شده استحبابى باشد يا حج واجب بوده و استطاعت او تا سال بعد باقى نمانده باشد يا هنگام احرام، شرط تحلل كرده باشد؛ البته اگر نتواند سال بعد، حج به جا آورد يا حرجى باشد وجوب آن ساقط مى شود و نيازى به نايب گرفتن نيست و ظاهراً بر كسى كه در عمره مفرده مصدود شده و از احرام بيرون آمده واجب نيست دوباره عمره مفرده به جا آورد.

و اعمالى كه نموده كافى از حَجة الاسلام نيست.

[1380] م - كسى كه مصدود است اگر اميد برطرف شدن مانع را داشته باشد بلكه گمان آن را هم داشته باشد مى تواند به دستورى كه گفته شد از احرام خارج شود.(1)

[1381] م - كسى كه احرام عمره(2) بست و به واسطه مرض نتوانست برود بهت.

ص: 628


1- . آية الله بهجت: احوط تأخير احلال است براى كسى كه اميد زوال صدّ و عذر را دارد و به خوف فوات متحلّل نمى شود بنا بر احوط. آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: متعرض اين مسئله نشده اند. آية الله زنجانى: تا اطمينان نداشته باشد كه از عمره يا حج ممنوع است، نمى تواند احكام مصدود را بار كند. آية الله سبحانى: اگر مصدود ظن عقلائى به عدم رفع منع داشته باشد مى تواند به احكام صد عمل كند و لازم نيست براى روشن شدن اوضاع صبر كند در غير اين صورت براى روشن شدن وضعيت صبر كند. آية الله سيستانى، آية الله مكارم: اگر اميد به برطرف شدن مانع را داشته باشد احتياط آن است كه صبر كنند. آية الله فاضل: در صورت گمان به رفع مانع عمل به احكام صدّ در ابتدا مشكل است.
2- . آية الله زنجانى: يا حج بست و به واسطه مرض و مانند آن نتوانست برود مكه اگر هنگام احرام، شرط تحلل كرده باشد به مجرد حصر، تمام محرمات احرام. - حتى زن - بر او حلال مى شود و اگر شرط نكرده بايد قربانى كند و اين قربانى تنها براى بيرون آمدن از احرام نيست؛ بلكه تكليفاً نيز واجب است و در آن قصد تحليل، لازم نيست و آن را به دو شكل مى تواند انجام دهد: الف) قربانى يا پول آن را توسط فرد امينى به محل ذبح - اگر عمره مفرده باشد به مكه و اگر عمره تمتع يا حج باشد به منا - بفرستد و با او قرار بگذارد كه در وقت معين، قربانى كند و در آن وقت با تقصير، همه محرمات احرام - حتى زن - بر او حلال مى شود؛ ب) در غير محل ذبح (محل بيمارى باشد يا جاى ديگر) قربانى كند، پس از اين قربانى، محرمات احرام - به جز زن - حلال مى گردد، در اين صورت تقصير لازم نيست و اگر نتواند قربانى كند بايد به جاى آن سه روز روزه بگيرد - هرچند اين روزه، دخالتى در بيرون آمدن از احرام ندارد - و بايد اين روزه را در وطن يا جايى كه قصد اقامه كرده بگيرد (و در اين صورت براى حلال شدن زن بايد عمره يا حج به جا آورد و هر نوع حج و عمره كفايت مى كند و اگر انجام حج و عمره يا اجتناب از محرمات احرام تا وقت انجام حج و عمره، حرجى باشد مى تواند نايب بگيرد و پس از حج يا عمره زن نيز حلال مى شود) و در هر دو صورت بر محصور از عمره تمتع يا حج - تمتع يا غير آن - كه از احرام خارج شده، تكليفا واجب است در سال آينده همان قسم از حج و عمره را به جا آورد، به همان تفصيلى كه در ذيل مسئله 1379 گذشت، و همچنين بر كسى كه در عمره مفرده محصور شده و از احرام بيرون آمده، واجب است عمره مفرده ديگرى انجام دهد. آية الله سبحانى: هر كس هنگام عقد احرام در عمره مفرده و يا تمتع و يا حج شرط كند «بار پروردگارا محرم مى شوم به شرط اينكه هرگاه محصور شدم تو مرا محل گردان» در اين صورت لازم نيست كه هدى را به مكه بفرستد پس همان جا قربانى كند و همه چيز حتى لذت بردن از همسر بر او حلال مى شود و ديگر براى تحليل نيازى به آوردن عمره مفرده ندارد. به عبارت ديگر محصور در اينجا مانند مصدود عمل مى كند و اين نوع شرط را مى تواند در عمره مفرده و عمره تمتع و حج تمتع يا افراد و يا قران شرط كند ولى در حج قران در هر صورت بايد قربانى را به منا بفرستد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: شخص محصور اگر حج تمتع و يا حج افراد به جا مى آورد، در صورتى كه موقع احرام با خداوند قرار گذاشته كه اگر محصور شد خداوند او را محل گرداند، بدون فرستادن قربانى به منا، خود به خود محل مى شود - حتى نسبت به زن - و شخص محصورى كه حج قِران به جا مى آورد به مجرد فرستادن قربانى به منا محل مى شود و نيازى به صبر كردن تا زمانى كه قربانى به منا برسد نيست.

مكه، اگر بخواهد مُحلّ شود بايد هدى كند و به احتياط واجب هدى يا پول آن را بفرستد به وسيله امينى به مكه و با او قرارداد كند كه در چه روز و چه ساعتى آن را در مكه ذبح كند و وقتى كه روز و ساعت موعود رسيد تقصير كند. پس از آن، هرچه بر او حرام شده بود حلال مى شود مگر زن(1)، و احتياط آن است كه در ذبح،د.

ص: 629


1- . آية الله بهجت: اگر در عمره مفرده محصور شده، بنا بر احتياط بايد قربانى بفرستد كه در وقت معينى قربانى نمايند... و بعد از اين كار، تمامى محرمات احرام بر او، به جز زن حلال مى شود و اگر محصور در عمره تمتع باشد، حكمش حكم سابق است با اين تفاوت كه زن هم بر او حلال مى شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر در عمره مفرده محصور شد وظيفه اش اين است كه يك قربانى بفرستد و با دوستان خود وقت بگذارد كه در آن وقت معين قربانى نمايند و خود در آن وقت معين با تقصير از احرام خارج مى شود و براى چنين شخصى؛ به خصوص جايز است در جاى خود قربانى نموده و از احرام بيرون بيايد و بر چنين شخصى بعد از اين كار تمام محرّمات احرام حلال مى شود به جز زن و زن بر او حلال نمى شود مگر بعد از آنكه خوب شد و عمره مفرده را به جا آورد (آية الله تبريزى: و اين در صورتى است كه محصور در مكان خودش ذبح يا نحر نمايد و اما اگر هدى را بفرستد، پس براى خروجش از احرام حتى نسبت به زن وجهى هست هنگامى كه هدى به محلش برسد) و كسى كه در عمره تمتع محصور شده حكمش حكم سابق است (آية الله تبريزى: با اين فرق كه فرستادن قربانى بر او تعين دارد) و چنانچه به آنچه گفته شد عمل كند، زن هم بر اين شخص حلال مى شود. آية الله سبحانى: كسى كه در عمره مفرده و يا عمره تمتع بعد از احرام محصور شد بايد به احتياط واجب هدى يا پول آن را به شخص امينى بسپارد و وعده بگذارد در چه موقعى ذبح كند پس از سپرى شدن زمان مشخص تقصير مى كند و از احرام خارج شده و همه محرمات احرام بر او حلال مى شود به جز تمتعات از همسر اين حرمت باقى است تا زمانى كه او و يا در صورتى كه خود نتواند به هيچ وجه به مكه برود نايب وى اعمال عمره و بالطبع طواف نساء را انجام دهد و نماز آن را بخواند. اما اگر بقاء بر احرام تا زمان ذبح در مكه براى محصور حرجى باشد و مخصوصاً علاوه بر حرج در مواردى كه علاج بيمارى به حلق و تراشيدن موى سر باشد مى تواند در عمره مفرده يا عمره تمتع در محل حصر قربانى كند و با تقصير از احرام خارج شود ولى بايد خود يا نايبش بعداً عمره را بياورند و تا عمره را انجام ندهند لذت بردن از همسر حرام است. اما اگر حج گزار بعد از عمره تمتع و قبل از احرام حج چنان بيمار شد كه نتواند براى حج احرام ببندد در اين صورت خود و يا نايب او طواف نساء و نماز آن را بياورند در اينجا در حقيقت عمره او به عمره مفرده تبديل مى شود و چنانچه حج بر او مستقر بوده و يا سال بعد استطاعتش باقى است حج را در سال بعد بياورد. آية الله سيستانى: اگر در عمره تمتع يا عمره مفرده محصور شود و بخواهد از احرام خارج شود بايد قربانى يا قيمت آن را به مكه بفرستد كه در روز معينى آن را ذبح كنند و پس از آن حلق يا تقصير كند تا از احرام بيرون آيد و اگر نتواند قربانى يا قيمت آن را بفرستد جايز است در جاى خود قربانى كند و از احرام بيرون آيد و اگر اين را هم نتواند ده روز روزه بگيرد و در اين دو مورد همه چيز بر او حلال مى شود جز زن. آية الله فاضل: اما در عمره مفرده مخير است بين ارسال هدى به مكه و يا ذبح هدى در محل حصر، و درعمره تمتع به احتياط واجب.... آية الله مكارم: بايد پول يك قربانى را به مكه بفرستد، و با دوستان خود قرار بگذارد كه در فلان روز و فلان ساعت در مكه براى او قربانى كنند، سپس در همان موعد معين تقصير مى كند، و از احرام بيرون مى آيد، و همه چيز بر او حلال مى شود مگر همسر، تا زمانى كه حالش خوب شود، و عمره مفرده به جا آورد، و اگر حالش خوب شد و نتوانست عمره به جا آورد، نايب مى فرستد، و چنانچه كسى نباشد كه براى او در مكه قربانى كند، در همان جا كه هست قربانى مى كند و از احرام خارج مى گردد، و اگر آن هم ممكن نشد، در بازگشت به وطن قربانى مى كند. و هرگاه محرم به احرام «عمره تمتع» باشد، مانند مسئله قبل عمل مى كند، بنا بر احتياط واجب، و اگر حج او واجب بوده، بايد سال بعد به جا آورد.

قصد تحليل منوب عنه كند.(1)..

ص: 630


1- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: متعرض اين احتياط نشده اند. آيات عظام زنجانى، سيستانى، مكارم: اين احتياط لازم نيست. آية الله فاضل: و احتياط مستحب آن است كه نايب...

[1382] م - كسى كه احرام حج بست و به واسطه مرض نتوانست برود براى عرفات و مشعر، بايد هدى كند و به احتياط واجب(1) هدى يا پول آن را بايد بفرستد به منا كه در آنجا ذبح كنند و مواعده كنند كه روز عيد ذبح شود(2) و در آن وقت تقصير كند، پس هرچه بر او حرام شده بود حلال مى شود مگر زن.(3)

[1383] م - كسى كه حج واجب به عهده او است و به واسطه مرض محصور شد، زن بر او حلال نمى شود مگر آنكه خودش بيايد و اعمال حج را به جا بياورد(4) و طوافد.

ص: 631


1- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: حكم محصور در حج، مانند حكم محصور در عمره است ولى راجع به حلال شدن زن بر او احتياط اين است كه زن بر او پس از حلق يا تقصير حلال نمى شود. آية الله زنجانى: طبق ذيل مسئله قبل عمل كند. آيات عظام سبحانى، سيستانى، مكارم، فاضل: بلكه بنا بر اقوى. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: بايد يك قربانى به منا بفرستد و پس از ذبح و نحر قربانى در منا، نسبت به همه تروك احرام - به جز زن - مُحلّ مى شود.
2- . آية الله بهجت: على الأحوط. آية الله مكارم: بايد روز دهم يا بعد از آن تا سيزدهم، وعده قربانى بگذارد.
3- . آية الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
4- . آية الله تبريزى، آية الله خويى: محصور در عمره تمتع زن هم پس از تحلل بر او حلال مى شود و محصور در حج بنا بر احتياط تا وقتى طواف حج و سعى و طواف نساء را در حج و يا عمره مفرده به جا نياورد زن بر او حلال نمى شود. آية الله زنجانى: در مسئله تفصيلى است كه در ذيل مسئله 1381 گذشت. آية الله سبحانى: حلال شدن تمتعات از همسر براى شخص محصور به يكى از سه طرق زير است: الف) اگر در عمره تمتع يا عمره مفرده محصور شده بايد پس از بهبودى عمره مفرده به جا آورد. ب) اگر در حج واجب محصور شده بايد تا سال آينده صبر كند و سال آينده حج خود را اعاده كند تا همسر بر او حلال شود. ج) اگر در حج مستحب محصور شده است با انجام طواف نساء تمتعات از همسر بر او حلال مى شود و در صورتى كه اعمال فوق الذكر توسط خود او ممكن نيست و يا حرجى مى باشد بايد نايب بگيرد. آية الله سيستانى: هرگاه طواف و سعى را در حجى يا عمره اى به جا آورد، زن بر او حلال خواهد شد. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر از انجام مناسك روز عيد و يا بعد از روز عيد محصور شود بايد براى رمى و قربانى نايب بگيرد و خودش حلق نمايد و در صورت امكان اعمال مكه را انجام دهد، وگرنه براى اعمال مكه نيز نايب بگيرد، و اگر در مسجد است نماز طواف را خودش بخواند وگرنه بنا بر احتياط بايد خودش نماز بگزارد و نايب هم بگيرد و در صورت امكان در منا بيتوته كند و در اين صورت حجش صحيح است و در غير اين صورت براى اينكه بيتوته نكرده، بنا بر احتياط كفاره بدهد. در اينكه استنابه جهت طواف نساء براى حليت زن كافى باشد، اشكال است؛ اگرچه در صورتى كه رفتن به مكه براى او حرجى باشد اقوى جواز استنابه است. آية الله مكارم: بايد سال آينده حج انجام دهد تا زن بر او حلال شود، يا قبل از فرا رسيدن سال آينده عمره مفرده به جا آورد؛ و اگر نمى تواند، نايب مى فرستد و بعد از عمره مفرده نايب، همه چيز بر او حلال مى شود.

نساء بكند، ولى اگر عاجز شد از آمدن، بعيد نيست كفايت عمل نايب براى تحليل زن بر او. و اما كسى كه حج او استحبابى بوده، بعيد نيست(1) كفايت طواف نايب از او، وليكن احتياط آن است كه در صورت امكان خودش برود.(2)

[1384] م - اگر كسى كه با او قرار داده بود ذبح كند [ذبح] نكرده بود و شخص محرم در روز موعود محلّ شد و با زن هم نزديكى كرد، معصيت نكرده و كفاره هم ندارد، ليكن بايد باز هدى يا پول را بفرستد و مواعده كند و بايد از زن اجتناب كند(3) و احتياط واجب آن است كه از وقتى كه معلوم شد عمل نشده، اجتناب كند گرچه محتمل است(4) كه وجوب اجتناب از وقتى باشد كه شخص را مى فرستد براى ذبح.ت.

ص: 632


1- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى: حكم محصور كه گفته شد، اختصاص به حج واجب ندارد. آية الله فاضل: و همچنين است كسى كه حج او نيابتى تبرعى يا استيجارى بوده، يا حج او واجب بوده و سال اول استطاعت بوده و استطاعت تا سال بعد استمرار نداشته باشد. و كفايت نيابت در صورتى است كه رفتن براى خود او حرجى باشد.
2- . آية الله فاضل، آية الله مكارم: اين احتياط ترك نشود.
3- . آية الله فاضل: از همه محرمات احرام اجتناب كند.
4- . آية الله بهجت: بلكه اظهر همين است، اگرچه احتياط خوب است و اما امساك نساء پس لزوم آن زايل نمى شود مگر آنكه به مباشرت يا استنابه، طواف نساء را انجام دهد بنا بر اظهر و احوط. آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: اين فرع را متعرض نشده اند. آية الله زنجانى: رعايت اين احتياط، لازم نيست بلكه از وقتى كه شخص را براى قربانى مى فرستد از زن اجتناب مى كند و اجتناب از ساير محرمات احرام، لازم نيست. آية الله سبحانى: و بايد زمانى كه علم به عدم ذبح پيدا كرد از ارتكاب محرمات احرام خوددارى كند و كس ديگر را جهت ذبح تعيين و قرار بگذارد چنين فردى پس از بهبودى بايد عمره مفرده به جا آورد. آية الله سيستانى: كافى است از هنگامى كه شخص دوم را مى فرستد از محرمات احرام اجتناب كند تا زمانى كه با او قرار مى گذارد كه از جانب او ذبح كند، گرچه احتياط مستحب اجتناب از محرمات احرام از زمانى است كه فهميد شخص اول عمل نكرده است.

[1385] م - تحقق محصور بودن، مثل تحقق مصدود بودن است كه گذشت.

[1386] م - اگر مريض بعد از آنكه هدى يا پولش را فرستاد حالش خوب شد(1) به طورى كه توانايى رفتن به مكه را داشت، بايد برود.(2) پس اگر مُحرم به احرام تمتع است(3) و به وقت رسيد، اعمال عمره و حج را به جا مى آورد و اگر وقت تنگ شد به طورى كه اگر بخواهد عمره به جا بياورد وقوف به عرفات فوت مى شود، بايد برود به عرفات و حج افراد به جا بياورد و احتياط آن است كه قصد عدول كند(4) و بعد از آنت.

ص: 633


1- . آية الله سبحانى: اگر محصور در عمره تمتع بعد از فرستادن هدى يا پول آن حالش خوب شد به نحوى كه مى تواند به مكه برود و اعمال را انجام دهد چند صورت دارد: الف) قبل از ذبح هدى به مكه مى رسد و عمره تمتع را انجام مى دهد و سپس براى حج محرم مى شود و مثل ديگران اعمال را انجام مى دهد. ب) از آنجايى كه محل ذبح هدى محصور در عمره تمتع، مكه و قبل از احرام حج است اگر زمانى به مكه رسد كه قربانى ذبح شده و او تقصير نكرده است مثل فرع اول عمره تمتع را انجام مى دهد و سپس براى حج محرم مى شود و اين قربانى به احتياط واجب كفايت از قربانى روز عيد نمى كند و در روز عيد بايد قربانى كند. اما اگر هدى او ذبح شده و خود او نيز تقصير كرده است بايد عمره مفرده انجام دهد و از احرام خارج گردد ليكن اگر زمان براى حج افراد ولو با درك وقوف اختيارى مشعر باقى باشد محرم به حج افراد شده و آن را انجام مى دهد و از حجة الاسلام كفايت مى كند. ج) چنين شخصى اگر به مكه رسيد و هنوز تقصير نكرده و هدى او نيز ذبح نشده ولى اگر بخواهد عمره تمتع انجام دهد به وقوف اختيارى عرفات نمى رسد بايد عدول به قران كند و هدى را با خود به عرفات و سپس به مشعر و بعد به منا ببرد و در آنجا ذبح كند و اين حج نيز از حجة الاسلام كفايت مى كند. آية الله سيستانى: موضوع اين حكم، كسى است كه در احرام عمره پس از فرستادن هدى يا قيمتش يا قبل از آن حالش بهبود يابد، به طورى كه بتواند قبل از ذبح يا نحر هدى به مكه برسد.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، زنجانى، سيستانى: اگر گمان داشته باشد كه مى تواند اعمال حج را در زمان خود به جا آورد بايد برود.
3- . آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: و اگر محرم به احرام عمره مفرده است، اعمال آن را انجام مى دهد و مُحل مى شود.
4- . آية الله زنجانى: قصد عدول مطابق احتياط استحبابى است.

عمره مفرده بكند و كافى است از حَجة الاسلام.

(1) و اگر وقتى رسيد به مكه كه حج فوت شده؛ يعنى به وقت اختيارى(2) مشعر نمى رسد، عمره او مبدلّ مى شود به عمره مفرده(3) و بايد آن را به جا آورد و از احرام خارج شود و احتياط آن است كه قصد عدول به عمره مفرده كند و حج واجب را با وجود شرايط در سال ديگر به جا آورد.

[1387] م - مصدود به دشمن، در حكمى كه براى مريض در مسئله پيش ذكر شده، مانند او است.(4)م.

ص: 634


1- . آية الله زنجانى: و اگر زمانى برسد كه نتواند مقدار ركن از وقوفين را درك كند حج او فوت شده است، پس اگر هدى او را ذبح نكرده باشند، در حال احرام باقى مانده و بايد با همان احرام، اعمال عمره مفرده را به جا آورده و با انجام آن از احرام بيرون مى آيد و هديى هم كه فرستاده بايد ذبح شود و اگر زمانى برسد كه هدى او را در محل قربانى ذبح كرده اند با تقصير از احرام بيرون مى آيد و در هر حال اگر حج وى فوت شد، بايد در سال آينده همان قسم از حج را انجام دهد، هرچند امسال براى حج استحبابى احرام بسته باشد.
2- . آية الله سبحانى، آية الله سيستانى: يا اضطرارى عرفات و اضطرارى مشعر. آية الله فاضل: ادراك اضطرارى نهارى مشعر به تنهايى براى صحت حج كافى است. آية الله گلپايگانى: يا ادراك اضطرارى ليلى مشعر.... آية الله مكارم: اگر يكى از دو وقوف مشعر و عرفات را درك كند كافى است.
3- . آية الله بهجت: در صورت عدم تحلل به ذبح مبعوث قبل از فوت حج بنا بر احوط. آية الله تبريزى، آية الله خويى: در اين صورت اگر قربانى اش كشته نشده، حج او بدل به عمره مفرده مى شود و اگر كشته شده باشد از احرام بيرون آمده است و تمام محرّمات بر او حلال شده مگر زن و بر او واجب است كه طواف حج و نماز و سعى و طواف نساء و نمازش را به جا آورد تا زن نيز بر او حلال شود بنا بر احتياط. آية الله سيستانى: و اگر پس از احرام حج مريض شده باشد و پس از فرستادن هدى بهبود يابد، پس اگر گمان كند كه حج را درك مى كند بايد برود و در اين صورت اگر موقفين يا خصوص مشعر (به نحوى كه گذشت) را درك نكند، اگر قبل از اين قربانى او را بكشند برسد، حج او بدل به عمره مفرده مى شود و اگر قبل از رسيدن او قربانى او را كشته باشند تقصير مى كند و يا سر مى تراشد و از هر چيز به جز زن محل مى شود و براى حلال شدن زن، بايد طواف و سعى را در حج يا عمره به جا آورد.
4- . آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: مصدود بايد همان جا قربانى كند و موردى براى جريان اين حكم ندارد. آية الله سبحانى: احكام مصدود در بخش قبلى (مسائل قبل) گذشت. آية الله مكارم: بايد قربانى را در همان جا كه مصدود شده ذبح كند، به شرطى كه در مناسك نوشته ايم.

[1388] م - كسانى كه مريض نيستند ليكن به علت ديگر، بعد از احرام نتوانستند به مكه بروند؛ مثل كسى كه پايش يا كمرش شكسته يا به واسطه خونريزى ضعف بر او مستولى شده، بعيد نيست حكم مريض را داشته باشند،(1) ليكن مسئله مشكل است. بنابراين، احتياط آن است كه به احرام باقى بمانند تا وقتى كه خوب شوند. پس اگر حج فوت شده، عمره مفرده به جا بياورند و از احرام خارج شوند و حج اگر واجب بوده با وجود شرايط اعاده كنند.

[1389] م - زمانى كه بايد مريض مواعده كند براى ذبح در احرام حج، روز دهم است به احتياط واجب(2) و بايد قرار تأخير تا ايام تشريق ندهد و در احرام عمره تمتعت.

ص: 635


1- . آية الله بهجت: كسى كه نتواند حج خود را ادامه دهد، از جهت پيش آمد مانعى غير از صد و حصر، احتياط اين است كه در جاى خود قربانى نموده و از احرام خارج شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: دو مورد مذكور مصداق محصورند. آية الله زنجانى: موارد مذكور، حكم محصور را دارند و علل ديگر كه به وضعيت جسمى يا روحى محرم، ربطى ندارد حكم مصدود را دارند. آية الله سبحانى: كسانى كه بعد از احرام پا يا كمر آنها بشكند و يا سكته كنند و يا تصادف نمايند و يا به گونه اى زخمى شوند كه از انجام اعمال منع گردند و كلاً هر چيزى كه در بدن عارضه اى ايجاد كند كه آن عارضه مانع از ادامه اعمال شود حكم محصور را دارد. آية الله سيستانى: دو مورد مذكور، مصداق محصورند ولى اگر مانع ديگرى غير از حصر و صد باشد تفصيلى دارند، به مناسك مسئله 453 و 449 مراجعه شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: در موارد مشكوك به حصر، علاوه بر انجام وظيفه محصور، با عمره مفرده از احرام خارج شود. آية الله فاضل: ظاهر اين است كه حكم مريض را دارند. آية الله مكارم: حكم مريض را دارند و نسبت به موانع ديگر، مثل خراب شدن وسيله نقليه حكم مصدود را دارند.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى: اين مسئله را متعرض نشده اند. آية الله زنجانى: در احرام حج يا عمره تمتع بايد روز دهم را وقت كشتن قربانى قرار دهند و در احرام عمره مفرده مى توانند هر زمانى را تعيين كنند. آية الله سبحانى: در عمره تمتع حداكثر زمان صبر اين است كه وقت بستن احرام براى حج به پايان برسد مثلاً يك ساعت قبل از ظهر روز نهم و در احرام حج حداكثر تا قبل از غروب روز دهم. آية الله سيستانى: در احرام حج بايد روز دهم را وقت كشتن قربانى قرار دهند و در احرام عمره زمان معينى ندارد. آية الله مكارم: تا روز سيزدهم جايز است.

احتياط آن است قبل از خروج حاج به عرفات باشد.

استفتائات مصدود و محصور

[1390] س - شخصى به نيت عمره تمتع استحبابى براى يكى از معصومين عليهم السلام يا يكى از شهدا مُحرم شد و طواف و نماز طواف عمره را به جا آورد و قدرت بر اتمام عمل از او سلب شد، آيا همان حكم محصور و مصدود را دارد؟

ج - اگر مريض شده يا دشمن او را منع كرده و نمى تواند اعمال را تمام كند و نايب هم نمى تواند بگيرد، حكم محصور و مصدود را دارد.(1)

[1391] س - آيا تصادف در احرام، حصر است و بايد عملى كه محصور انجام مى دهد به جا آورد؟

ج - بلى، با شرايط معتبره در حصر، حكم حصر بر آن مترتب مى شود.(2)

[1392] س - در مناسك، حكم محصور را كه بيان فرموده ايد، مربوط است به كسى كه مُحرم شده است و قبل از مُحل شدن محصور شود، در اينجا اين سؤال مطرح است كه اگر پس از انجام اعمال عمره تمتع و خارج شدن از احرام آن محصور شود و نتواند براى حج مُحرم شود، آيا حج از او ساقط است يا نه؟ و وظيفه او چيست؟

ص: 636


1- . آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: اگر مريض شده يا دشمن او را منع كرده و نمى تواند اعمال عمره را تمام كند نايب بگيرد و اگر قدرت انجام اعمال حج را ندارد، واجب نيست مُحرم به احرام حج گردد. آية الله سبحانى: مصدود در عمره و حج واجب و استحبابى و نيابى تبرعى و نيابى استيجارى و همچنين در عمره مفرده استحبابى و نيابى تبرعى و يا استيجارى حكمش يكى است و احكام محصور به تفصيل در ذيل مسئله 1386 و مسائل ديگر گذشت.
2- . به ذيل مسئله 1388 مراجعه شود.

ج - از احرام خارج شده است(1) ولى كفايت از حج نمى كند و چنانچه سال اول استطاعت او باشد حج بر او واجب نشده است.

[1393] س - شخصى بعد از آنكه براى حج مُحرم شده، دچار سكته قلبى مى شود؛ به گونه اى كه هر نوع حركت براى او ضرر دارد، وظيفه او چيست؟

ج - اگر نمى تواند وقوفين را درك كند، حكم محصور را پيدا مى كند و چنانچه وقوفين را درك كرده، نسبت به بقيه اعمال(2)، تفصيل بين امكان استنابه و عدم آن است كه در مناسك ذكر شده است.

[1394] س - شخصى در مدينه مصدوم مى شود، او را به مسجد شجره مى آورند و مُحرم مى نمايند آيا احرام او صحيح است و وظيفه بعدى او چيست؟ و اگر نتواند حج انجام دهد تكليف او چيست؟

ج - احرام او صحيح است(3) و اگر مى تواند كه عمره و حج را انجام دهد، ولو با استنابه در طواف و سعى، حج او صحيح است و اگر نمى تواند حج به جا آورد احوط آن است كه وظيفه محصور را انجام دهد(4) و با احرام مزبور عمره مفرده هم انجام دهد.

والحمد لله اوّلاً وآخراً وظاهراً وباطناً

والسلام علي محمد وآله الطّيبين واللّعن علي أعدائهم أجمعينت.

ص: 637


1- . آية الله بهجت، آية الله سيستانى: به احتياط واجب عمره خود را عمره مفرده قرار دهد و طواف نساء انجام دهد و از احرام خارج شود. آية الله سبحانى: در اين صورت خود يا نايب او طواف نساء و نماز آن را بياورند، در اينجا حقيقت عمره او به عمره مفرده تبديل مى شود و چنانچه حج بر او مستقر بوده و يا سال بعد استطاعتش باقى است، حج را در سال بعد بياورد.
2- . با عنايت به مسئله 1385، به ذيل مسئله 1378 مراجعه شود. آية الله سبحانى: صور مسئله در ذيل مسئله 1386 گذشت. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: نسبت به بقيه اعمال نايب بگيرد.
3- . آية الله زنجانى: احرام او در صورتى صحيح است كه خيال مى كرده مى تواند اعمال حج و عمره را ولو با استنابه به جا آورد لذا قصد كرده كه اعمال حج و عمره را به جا آورد.
4- . آية الله زنجانى، آية الله سيستانى: حكم محصور را دارد. آية الله سبحانى: چنانچه بعد از احرام كلاً ناتوان شد حكم محصور را دارد كه احكام آن در مسائل قبل گذشت.

ص: 638

استفتائات جديد

اشاره

ص: 639

ص: 640

تقليد

بقاء بر تقليد ميت

م 1395 - تقليد ميت ابتدائاً جايز نيست، ولى بقاء بر تقليد ميت اشكال ندارد و بايد بقاء بر تقليد ميت به فتواى مجتهد زنده باشد و كسى كه در بعضى از مسائل به فتواى مجتهدى عمل كرده، بعد از مردن آن مجتهد مى تواند در همه مسائل از او تقليد كند.

آية الله بهجت: فقها حيات را شرط مى دانند؛ يعنى مى گويند: براى ابتداى تقليد بايد از مجتهد زنده تقليد كرد و اما اگر مرجع تقليد انسان از دنيا رفت، در اينكه آيا مى تواند بر تقليد باقى بماند يا بايد به مجتهد زنده مراجعه نمايد، مورد اختلاف است، پس اگر كسى در اين مسئله مجتهد بود طبق نظر خودش عمل مى كند وگرنه طبق نظر مجتهد زنده عمل مى كند.

باقى ماندن بر تقليد ميت در مسائلى كه در آنها تقليد و عمل كرده است، در صورتى كه مجتهدى كه از دنيا رفته با مجتهد زنده از نظر علمى مساوى باشند، بنا بر اقوى جايز است، هرچند با اجازه مجتهد ديگرى بر تقليد باقى بوده و عمل كرده باشد؛ و اگر

ص: 641

مجتهدى كه از دنيا رفته اعلم باشد، واجب است بر تقليد او باقى بماند و اگر مجتهد زنده بعداً اعلم شد واجب است در تمامى مسائل به او عدول نمايد.

آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند از دنيا برود، در صورتى كه فتواى او در نظر مقلّد بوده و فراموش نكرده باشد، حكم بعد از فوت او حكم زنده بودنش است؛ و اگر فتواى او را ياد نگرفته (آية الله خويى: يا فراموش كرده است) لازم است به مجتهد زنده رجوع كند. (آية الله تبريزى: و بعيد نيست در صورتى كه فراموش كرده است باز بتواند به فتواى او عمل كند.)

آية الله خامنه اى: هرگاه مرجع تقليد از دنيا برود مقلدين او مى توانند همچنان از او تقليد كنند، يعنى به رساله او عمل نمايند. اين را اصطلاحاً بقاء بر تقليد ميت مى گويند. و مكلف در مسئله جواز بقا بر تقليد ميت و حدود آن، بايد از مجتهد زنده و حائز شرايط تبعيت كند.

آية الله زنجانى: اگر انسان مجتهدى را در زمانى كه مى توانسته از او تقليد كند - يعنى در هنگامى كه مميز بوده و خوب و بد را مى فهميده (هرچند بالغ نشده) - درك كند، مى تواند پس از مرگ آن مجتهد از او تقليد كند، خواه در زمان زنده بودن مجتهد از او تقليد كرده باشد يا از او تقليد نكرده باشد، در غير اين صورت، بنا بر احتياط عمل كردن به فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته جايز نيست.

و چنانچه مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند از دنيا برود حكم بعد از فوت او حكم زنده بودنش است، بنابراين اگر مجتهدى كه از دنيا رفته اعلم باشد يا در صورت تساوى به فتواى او عمل كرده باشد، لازم است بر فتواى او باقى بماند و اگر مجتهد زنده اعلم شده باشد، بايد به او مراجعه شود و اگر به فتواى مجتهد متوفى كه با مجتهد زنده مساوى است عمل نكرده باشد، از هر يك از آنها كه بخواهد مى تواند تقليد كند.

و اگر مجتهد پيش از عمل كردن به فتواى او از دنيا برود و انسان به فتواى مجتهد مساوى ديگر عمل كند ديگر نمى تواند به فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته عمل نمايد.

ص: 642

آية الله سبحانى: اگر مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند از دنيا برود، بايد از مجتهد زنده تقليد كند ولى در مسائلى كه آنها را ياد گرفته است، مى تواند بر تقليد قبلى باقى بماند اما تقليد از ميت ابتدائاً جايز نيست.

آية الله سيستانى: اگر مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند از دنيا برود، حكم بعد از فوت او حكم زنده بودنش است. بنابراين، اگر او اعلم از مجتهد زنده باشد بايد - با علم به اختلاف در مسائل محل ابتلا ولو اجمالا - بر تقليد او باقى بماند و چنانچه مجتهد زنده اعلم از او باشد، بايد به مجتهد زنده رجوع كند. و اگر اعلميتى در ميان آنها معلوم نشود يا مساوى باشند مخير است عمل خود را با فتواى هر كدام تطبيق نمايد مگر در موارد علم اجمالى يا قيام حجت اجمالى بر تكليف مانند موارد اختلاف در قصر و تمام كه بنا بر احتياط واجب بايد رعايت هر دو فتوا را بنمايد و مراد از تقليد در صدر اين مسئله صرف التزام به متابعت از فتواى مجتهد معين است نه عمل كردن به دستور او.

آية الله صافى: بلكه جواز بقا بر تقليد او در ساير مسائل نيز بعيد نيست. ولى اگر مجتهد ميتى كه از او تقليد مى كرده، اعلم از حى باشد، بقا بر تقليد او، بنا بر احتياط، واجب است؛ چنان كه اگر مجتهد حى، از ميت اعلم باشد عدول به حى واجب است.

آية الله فاضل: مسئله باقى ماندن بر تقليد ميت جايز است در صورتى كه مجتهد ميت و مجتهد حى مساوى در علم باشند و چنانچه يكى از آن دو اعلم باشد تقليد از اعلم لازم است و در باقى ماندن بر تقليد ميت، فرقى بين مسائلى كه عمل نموده و مسائلى كه عمل ننموده وجود ندارد.

آية الله گلپايگانى: اگر مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند از دنيا برود، بايد از مجتهد زنده تقليد كند. ولى كسى كه در مسئله اى به فتواى مجتهدى عمل كرده يا آن را ياد گرفته و ملتزم به عمل به آن شده باشد، اگر بعد از مردن آن مجتهد در آن مسئله به فتواى مجتهد زنده رفتار نكرده باشد، مى تواند در آن مسئله به فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته باقى باشد.

ص: 643

اگرچه احتياط مستحب آن است كه به فتواى مجتهد زنده رفتار نمايد.

آية الله مكارم: هرگاه مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند از دنيا برود، باقى ماندن بر تقليد او جايز است بلكه اگر اعلم باشد واجب است، به شرط اينكه عمل به فتواى او كرده باشد.

عمل كردن به فتواى مجتهد مرده ابتدائاً جايز نيست هرچند اعلم باشد بنا بر احتياط واجب.

رجوع به فالاعلم

س 1396 - اگر اعلم در مسئله اى فتوا نداده و تنها احتياط واجب كرده است، ولى فالأعلم آن احتياط را ندارد، آيا لازم است مقلِّد اعلم بداند مرجعش احتياط واجب كرده و بايد نيت رجوع به فالأعلم كند، يا همين كه در مقام انجام وظيفه شرعى بوده و عملش طبق فتواى فالأعلم است كافى است؟ به عبارت ديگر، اگر اعلم مثلاً در احرام از مكه قديم احتياط واجب است، ولى فالأعلم چنين احتياطى نداشته، و مقلِّد اعلم از مكه جديد محرم شده و بعد از اعمال حج فهميده است كه اعلم چنين احتياطى داشته، آيا عملش صحيح است يا خير؟ و اكنون چه وظيفه اى دارد؟

آية الله تبريزى: پس از فهميدن فتواى فالأعلم در تصحيح عمل، به فتواى وى استناد مى كند.

آية الله خامنه اى: اگر عمل او در هنگام صدور مطابق با فتواى كسى بوده كه مى توانست شرعاً از او تقليد كند و بناى بر تقليد او بگذارد، صحيح و مجزى است.

آية الله زنجانى: اگر معلوم شود عملش مطابق فتواى فالاعلم است كافى است.

آية الله سبحانى: كافى است عمل او هرچند نداند مطابق فتواى فالأعلم باشد.

آية الله سيستانى: اگر مطابقت با فتواى كسى كه مى تواند از او تقليد كند داشته باشد، الآن مى تواند به او رجوع كند.

آية الله صافى: در فرض سؤال، بعد از خاتمه اعمال نيت كند كه آنچه انجام داده ام بر طبق نظر فالأعلم باشد اشكال ندارد البته مشروط به اينكه هنگام احرام از مكه جديد قصد قربت از او متمشى شده باشد.

ص: 644

آية الله فاضل: همين كه عمل مطابق فتواى مشهور باشد صحيح است و نيت رجوع و حتى گفتن و ارجاع دادن لازم نيست. بلى اگر سؤال كردند بايد گفت و اگر بعد از عمل متوجه آن احتياط شدند اعاده لازم نيست، هرچند اگر بخواهند طبق احتياط اعاده و عمل كنند مانعى ندارد.

آية الله مكارم: بعد از اعمال حج رجوع به فالأعلم مى كند و چون عمل گذشته او با آن هماهنگ است، اعاده لازم نيست.

استطاعت

س 1397 - برخى از زائران ثبت نام شده حج، از معلوليت جسمى به دليل قطع نخاع و يا شيميايى شديد و يا بيمارى اعصاب و روان حاد برخوردارند كه در انجام اعمال حج دچار مشكل مى شوند و برخى اعمال از قبيل طواف و نماز طواف را به ناچار بايد نائب بگيرند و در مواقف، وقوف اضطرارى كنند، امكانات عربستان نيز پاسخگوى آنان خصوصاً در مواقف نيست، [همچنين] ساختمان ها مناسب شرايط آنان نمى باشد، مثلاً ويلچر درون حمام ها نمى رود، از سرويس هاى بهداشتى خصوصاً در عرفات و منا يا نمى توانند استفاده كنند و يا استفاده سخت است. اكنون با توجه به آنچه ذكر شد بفرماييد:

1. آيا با شرايط فوق، اين گونه افراد شرعاً استطاعت دارند يا خير؟

2. در صورت مستطيع بودن، با توجه به اينكه از اول مى دانند كه شخصاً نمى توانند اين اعمال را انجام دهند، تكليف شرعى آنها چيست؟

آية الله خامنه اى: اگر ساير شرائط استطاعت فراهم است و رفتن به حج براى خود آنان موجب حرج و سختى زياد نباشد بايد بروند و در غير اين صورت مستطيع نيستند و در صورتى كه حج بر آنان از قبل مستقر شده باشد و مأيوس از خوب شدن باشند، بايد نايب بگيرند.

آية الله زنجانى: ج 1. در شرايط فوق افراد مذكور در سؤال مستطيع نيستند. ج 2. اگر

ص: 645

حج بر عهده آنها مستقر بوده، بايد بدون تأخير براى انجام حج نايب بگيرند. هرچند اگر انجام حج براى خودشان ضرر اساسى نداشته باشد، شخصاً نيز مى توانند حج خود را به جا آورند. و اگر حج بر آنها مستقر نبوده چنانچه الان استطاعت مالى دارند و از اينكه بعداً نيز بتوانند شخصاً حج به جا آورند، مأيوسند بايد بدون تأخير نايب بگيرند.

والله العالم.

آية الله سبحانى: محروم كردن افراد معلول كه استطاعت مالى براى خود و همراه دارند، جائز نيست. از آنجا كه ركن حج همان وقوف در عرفات و مشعر است، مى توانند از نظر وقوف به اقل اكتفا كنند. دو ساعت قبل از غروب از مكه حركت كرده، مقدارى در عرفات وقوف كنند، سپس به مشعر رفته پس از نيمه شب به سمت منا و از آنجا هم به مكه بروند. اعمال منا را نائب انجام دهد و در اعمال حج، طواف و سعى را خود انجام مى دهند.

آية الله سيستانى: جواب سؤال اوّل: اگر از رفتن به حج به حرج و مشقت زياد مى افتند حج بر آنها واجب نيست ولى بايد براى حج نائب بگيرند. جواب سؤال دوم: حكم آن روشن شد.

آية الله مكارم: با توجه به شرايطى كه ذكر كرديد، اين گونه افراد مستطيع نيستند و در صورت لزوم بايد نايب بگيرند و احتياط آن است كه عمره مفرده را به جا آورند.

آية الله صافى: هر يك از افراد مذكور در سؤال كه براى رفتن به حج در حرج شديد قرار مى گيرند واجب نيست شخصاً به مكه مشرف شوند و در صورتى كه حج بر آنها مستقر بوده و مأيوس از رفع حرج مى باشند بايد نائب بگيرند و اگر حج بر آنها مستقر نشده و فعلاً استطاعت مالى دارند ولى استطاعت بدنى ندارند، بنا بر احتياط واجب نائب بگيرند.

آية الله نورى: در هر دو مورد استطاعت محقق نيست و حج واجب نمى باشد.

1398 س - با توجه به حوادث پيش آمده در حج سال 1394 و خوفى كه برخى از افراد در اين زمينه دارند، آيا شرايط استطاعت محقق است؟

ص: 646

آية الله خامنه اى: مجرد آنچه ذكر شد مانع از تحقق استطاعت نيست.

آية الله زنجانى: چنانچه معلوم شود خطر در اين سفر بيش از مقدار متعارف ساير سفرها نيست، خوف مذكور مانع استطاعت نخواهد بود.

آية الله سبحانى: با توكل به خدا فريضه حج را به جا آوريد و به خود خوف راه ندهيد.

آية الله سيستانى: اگر خوف عقلايى ضرر معتد به باشد حج واجب نيست، ولى اين فرض فعلا مطرح نيست.

آية الله صافى: در مورد سؤال، تبليغات سوء مذكور مانع تحقق استطاعت نمى شود.

آية الله مكارم: كسانى كه نامشان براى حج درآمده، ترس به خود راه ندهند و توكل بر خدا كنند و به حج بروند.

آية الله نورى: براى افراد مستطيع رفتن به حج واجب است و شايعات بى اساس مانع رفتن به حج نمى شود.

نيابت

وظيفه نايب نسبت به مستحبات حج

س 1399 - كسى كه در انجام حج بلدى نيابت دارد، چه مقدار از مستحبات مدينه و مكه را بايد به نيابت از منوب عنه انجام دهد؟

آية الله تبريزى: مستحبات مدينه ومكه اگر در ضمن اجاره ذكر نشود، بر عهده اجير نيست. بلى، آن مستحباتى كه در خود حج وعمره متعارف است بايد اتيان شود، والله العالم.

آية الله سبحانى: كسى كه اجير شده در مورد مستحبات مكه و مدينه مثل زيارت قبرستان ابوطالب، مرقد نورانى پيامبرخدا صلى الله عليه و آله وائمه بقيع وفاطمه زهرا عليهم السلام و شهداى احد،

ص: 647

به هر ميزان كه در قرارداد ذكر شده و يا عرفاً منصرف به آن است عمل كند؛ ليكن اگر در قرارداد چيزى بيان نشده بايد مستحباتى كه معمولاً در اعمال حج نيابتى به جا آورده مى شود و متعارف است، ترك نشود و شايسته است كه او را در مشاهد مشرفه ياد كند.

آية الله سيستانى: بايد طبق عقد اجاره عمل كند مگر اينكه اطلاق نيابت طبق عرف عام يا خاص منصرف به انجام بعضى از اعمال باشد.

آية الله صافى: اگر در ضمن عقد اجاره نسبت به مستحبات، خصوصياتى ذكر نشده باشد، احتياط اين است كه مستحباتى را كه به طور متعارف همه يا اكثر حجاج انجام مى دهند و زحمت معتدّ به ندارد، اقلا يك بار به نيت منوب عنه به جا آورد، والله العالم.

آية الله فاضل: به مقدار متعارف انجام دهد.

آية الله مكارم: به مقدارى كه در نيابت متعارف است انجام مى دهد، مگر اينكه شرط خاصى كرده باشند.

آية الله نورى: مقدارى كه حجاج به طور معمول ومتعارف انجام مى دهند لازم است، مگر اينكه بيش از آن شرط شده باشد.

س 1400 - كسى كه در انجام حج بلدى نيابت دارد، آيا در برگشت از سفر حج نيز بايد به شهر منوب عنه برگردد يا لزومى ندارد؟

آية الله تبريزى، آية الله خامنه اى: لزومى ندارد.

آية الله زنجانى: لازم نيست، مگر قرينه اى بر لزوم آن باشد.

آية الله سبحانى: در برگشت لزومى ندارد كه به شهر منوب عنه برود مگر اين كه در عقد اجاره شرط شده باشد و در اين صورت نيز اگر تخلف كرده به حج نيابى او لطمه اى وارد نمى شود.

آية الله سيستانى: لازم نيست.

آية الله صافى: برگشت به شهر منوب عنه لازم نيست بلكه در استيجار و تحقق نيابت شرط بازگشت از مكه مطلقاً معتبر نيست ولى اگر اجيركننده اجير را براى رفتن

ص: 648

به حج و برگشتن به شهر منوب عنه اجاره كند، اجير بايد طبق قرار اجاره عمل نمايد، والله العالم.

آية الله فاضل: خير، لازم نيست، مگر اينكه در ضمن عقد اجاره شرط شده باشد.

آية الله مكارم: لزومى ندارد.

آية الله نورى: برگشتن به شهر منوب عنه لازم نيست مگر اينكه شرط شده باشد.

محل احرام براى نايب

س 1401 - شخصى در مدينه منوره، ديگرى را اجير مى كند كه براى پدر وى حج ميقاتى به جا آورد ولى مشخص نكرده است كه از مسجد شجره محرم شود يا ميقات هاى ديگر، آيا اجير مى تواند از مسجد شجره به نيت عمره مفرده محرم شود و پس از آن به جحفه يا قرن المنازل برود و براى عمره تمتع استيجارى محرم شود؟

آية الله تبريزى: در صورتى كه قرينه اى ولو از جهت تعارف بر احرام از مسجد شجره احراز نشود مى تواند از خود چهار ميقات ديگر نيز محرم شود، والله العالم.

آية الله خامنه اى: در فرض مذكور اجير مى تواند از هر كدام از مواقيت معروف، به نيابت محرم شود. مگر اينكه اجير گرفتن در مدينه، قرينه باشد بر اينكه مستأجر نظرش مسجد شجره بوده كه در اين صورت بايد از مسجد شجره محرم شود.

آية الله زنجانى: اجير مى تواند از مسجد شجره عمره مفرده انجام دهد. سپس به يكى از مواقيت پنج گانه رفته، به نيابت محرم شود مگر قرينه اى بر خلاف آن باشد.

آية الله سبحانى: در فرض سؤال مى تواند از يكى از مواقيت معروفه براى عمره تمتع استيجارى محرم شود مگر اينكه قرينه يا متعارف براى او احرام از مسجد شجره باشد.

آية الله سيستانى: ظاهراً اين استيجار منصرف است به احرام از مسجد شجره ولى اگر چنين نباشد يا تصريح به عدم تقييد كند اشكال ندارد.

آية الله صافى: اگر منصرف به احرام او از مسجد شجره نباشد مانعى ندارد، والله العالم.

آية الله فاضل: چنانچه عقد اجاره انصراف و يا ظهور عرفى در احرام از خصوص

ص: 649

مسجد شجره را نداشته باشد اشكالى ندارد.

آية الله مكارم: اگر منظور اين است كه عمره مفرده را انجام دهد و بعد به ميقات برگردد براى عمره تمتع استيجارى محرم شود مانعى ندارد، مشروط بر اينكه فاصله ميان دو عمره مطابق فتواى ما حفظ شود.

آية الله نورى: اگر قرينه اى در بين نباشد كه منظور مستأجر احرام از مسجد شجره است مى تواند.

عمره مفرده به نيابت از خود و ديگران

س 1402 - انجام يك عمره مفرده استحبابى، به نيت خود و به نيابت تبرعى ديگران، صحيح است يا نه؟

آية الله تبريزى: صحيح است، والله العالم

آية الله خامنه اى: مانع ندارد و صحيح است.

آية الله زنجانى: صحيح است.

آية الله سبحانى: اشتراك در نيت در عمره مفرده مستحبى يعنى به نيت خود و نيابت ديگران ولو افراد زياد باشند اشكالى ندارد و در تمام اعمال بايد افراد را ولو اجمالاً در نيت مد نظر داشت.

آية الله سيستانى: اشكال ندارد.

آية الله صافى: اشكال ندارد، والله العالم

آية الله فاضل: مانعى ندارد و صحيح است.

آية الله مكارم: اشتراك بين خود و ديگران اعم از احياء و اموات اشكال ندارد.

آية الله نورى: صحيح است.

ص: 650

احرام

احرام از جده

س 1403 - شخصى از روى جهل به مسئله در فرودگاه جده براى عمره مفرده محرم مى شود و پس از انجام طواف و نماز و سعى متوجه مى شود كه مى بايست به يكى از مواقيت برود، تكليف او در اين صورت چيست؟

آية الله تبريزى: احتياطاً به يكى از مواقيت ولو به جحفه برود و براى عمره مفرده احرام ببندد و اعمال عمره مفرده را انجام دهد، والله العالم.

آية الله خامنه اى: فعلاً تكليفى ندارد، بلى اگر از طرف كسى نايب بوده و يا به سبب نذر عمره واجب شده باشد كفايت نمى كند.

آية الله زنجانى: اگر مسيرش از مواقيت و نزديكى آنها نباشد، احرام از جده صحيح است، لذا اگر اين شخص مستقيماً به مكه رود، احرامش صحيح است.

آية الله سبحانى: اگر نيّت احرام او تا مرز حرم ادامه داشته، ظاهرا صحيح است ولى احتياط اين است كه به تنعيم برگردد و دوباره محرم شود گرچه احتياط بالاتر اين است كه بعد از تقصير و طواف نساء و نماز آن به ادنى الحل رفته و محرم شود و اعمال عمره را به عنوان تكليف فعلى انجام دهد.

آية الله سيستانى: عمره او باطل است و اگر نمى تواند به ميقات برود مى تواند از ادنى الحل؛ مانند مسجد تنعيم، دوباره مُحرم شود و اعمال را انجام دهد.

آية الله صافى: در فرض سؤال، احتياطاً بقيه اعمال عمره را اتمام كند و چنانچه عمره مفرده به نذر و غيره واجب بوده اكتفا به آن نكند و از ادنى الحل محرم شود و عمره واجبه خود را انجام دهد، والله العالم.

آية الله فاضل: در فرض سؤال، عمره باطل است و تكليف خاصى ندارد و چنانچه عمره به جهتى بر او واجب بوده است يا بخواهد يك عمره مستحبى انجام دهد بايد

ص: 651

به يكى از مواقيت برگردد ولو به ادنى الحل و محرم شود و اعمال را انجام دهد.

آية الله مكارم: احرام عمره مفرده منحصر به مواقيت معروف نيست. اگر اين شخص توجه مى داشت و نيت احرام را در حديبيه كه نقطه اى است ميان جده و مكه يا محاذات آن تجديد مى كرد، عمره اش صحيح بود و همچنين اگر در جده نذر احرام كرده بود عمره او بى اشكال بود ولى حالا كه هيچ يك از اين دو كار را انجام نداده احرامش باطل است و بايد به تنعيم كه ادنى الحل محسوب مى شود و امروز در كنار شهر مكه قرار گرفته، برود و از آنجا محرم شود و عمره را تجديد كند.

آية الله نورى: اگر بعد از اعمال متوجّه شود عمره او صحيح است.

احرام از حديبيه

س 1404 - خواهشمند است بفرماييد آيا زائران ايرانى بيت الله الحرام در موسم حج و يا عمره مى توانند از ميقات حديبيه محرم شوند؟ و آيا حديبيه نيز مانند ساير مواقيت از قبيل ميقات شجره و جحفه مى باشد يا خير؟

آية الله خامنه اى: حكم مواقيت خمسه را ندارد.

آية الله زنجانى: حديبيه از مواقيت پنج گانه نيست، البته كسى كه از مواقيت و نزديكى آنها عبور نمى كند مى تواند از هر مكانى خارج حرم - مانند حديبيه - محرم شود.

آية الله سبحانى: حديبيه ميقات عمره تمتع است در صورتى كه شخص به يكى از ميقات هاى معروف و محاذات آنها مرور نكند.

آية الله سيستانى: حديبيه مانند تنعيم ميقات عمره مفرده است براى كسانى كه داخل مكه هستند چه اهل مكه باشند و چه حاجيانى كه پس از اعمال حج مى خواهند عمره مفرده انجام دهند.

آية الله صافى: حجاج ايرانى براى انجام عمره تمتع بايد از يكى از مواقيت پنج گانه معروفه محرم شوند مانند مسجد شجره و جحفه و از حديبيه مجزى نيست و همين طور براى عمره مفرده، لكن در عمره مفرده اگر عصياناً از ميقات عبور كرده و از

ص: 652

حديبيه محرم شود عمره صحيح است و چيزى بر او نيست. والله العالم.

آية الله فاضل: ميقات عمره تمتع يكى از مواقيت پنج گانه معروفه است كه در مسئله 98 تا 107 مناسك حج بيان شده است. و در صورت عدم عبور از آنها، لازم است از محاذى يكى از آنها محرم شود. لذا كسانى كه براى حج تمتع از جده به مكه مى روند. بايد به جحفه يا يكى از مواقيت معروفه ديگر بروند و از آنجا محرم شوند والاّ از محاذى يكى از آنها محرم بشوند. و در غير اين صورت احرام عمره تمتع صحيح نيست.

ولى ميقات براى احرام عمره مفرده علاوه بر مواقيت پنج گانه معروفه ادنى الحل نيز مى باشد اما افضل اين است كه در حديبيه يا جِعرانه يا تنعيم محرم شوند. بلى اگر كسى براى عمره مفرده از يكى از مواقيت پنج گانه با تمكن از احرام، بدون احرام عبور كند مرتكب معصيت شده است ولى احرامش از حديبيه يا جعرانه يا تنعيم صحيح است.

بنابراين كسانى كه از جده براى عمره مفرده به مكه مى روند مى توانند از حديبيه يا جعرانه يا تنعيم محرم شوند و معصيتى نيز مرتكب نشده اند چون از مواقيت پنج گانه عبور نكرده اند.

آية الله مكارم: 1. حديبيه ميقات عمره مفرده است (نه ميقات عمره تمتع) براى كسانى كه از جده به سوى مكه مى آيند؛ 2. از جواب بالا معلوم شد.

آية الله نورى: كسانى كه از جده به مكه مى روند لازم است كه به جحفه بروند و از آنجا محرم شوند و افرادى كه از مدينه به مكه مى روند بايد از مسجد شجره محرم شوند. و در اين حكم فرقى بين اينكه قصد عمره تمتع و انجام حج تمتع داشته باشد يا قصد عمره مفرده داشته باشد نيست. بلى كسى كه در مكه است و مى خواهد عمره مفرده انجام دهد مى تواند به حديبيه برود و از آنجا محرم شود.

لباس احرام بانوان

س 1405 - شرايط لباس احرام بانوان چيست؟

آية الله تبريزى: زنان مى توانند در لباس دوخته محرم شوند ولى ساير شرايط لباس احرام مردان را در آن بايد رعايت نمايند، والله العالم.

ص: 653

آية الله خامنه اى: زنان مى توانند در لباس خودشان محرم شوند و لباس احرام زنان شرط خاصى ندارد؛ مشروط به اينكه شرايط لباس نمازگزار رعايت شده باشد و از حرير خالص نباشد.

آية الله زنجانى: بانوان براى احرام لباس خاصى ندارند، ولى لباسى را كه محرم مى پوشد بايد حلال و پاك بوده و از ابريشم خالص نباشد و تمام شرايط لباس نمازگزار را داشته باشد، البته اين امور شرط صحت احرام نيست.

آية الله سبحانى: شرايط آن همان شرايط لباس احرام مرد است و احتياط لازم آن است كه زنان نيز علاوه بر جامه هايى كه بر تن دارند، دو جامه احرامى كه مردان به تن مى كنند بپوشند و طواف و سعى را نيز با آن انجام دهند.

آية الله سيستانى: مى توانند در لباس هاى معمولى خود احرام ببندند، مشروط به اينكه: 1. به احتياط واجب از حرير خالص نباشد. 2. از اجزاى درندگان نباشد بلكه به احتياط واجب از اجزاى حيوانات حرام گوشت نباشد. 3. زربافت نباشد. 4. نجس نباشد مگر نجاستى كه در نماز معفو است؛ مانند خون زخم يا خونى كه كمتر از بندِ سر انگشت ابهام است و زن نبايد دستكش بپوشد.

آية الله صافى: پوشيدن لباس احرام براى بانوان واجب نيست بلى استحباب دارد و اگر بخواهند به استحباب عمل كنند، شرايط آن با لباس احرام مردان تفاوت ندارد، والله العالم.

آية الله فاضل: لباس احرام بانوان شرط خاصى ندارد واحتياط مستحب آن است كه در حال نيت و تلبيه بانوان نيز دو لباس احرام را بپوشند.

آية الله مكارم: براى زن لباس خاصى شرط نيست، خواه دوخته باشد يا غير دوخته و هر رنگى كه باشد، هرچند انتخاب رنگ سفيد بهتر است ولى جنس آن بايد حرير خالص نباشد.

آية الله نورى: بانوان مى توانند در لباس خودشان به هر نحوى كه هست احرام ببندند، چه دوخته باشد يا نباشد ولى حرير خالص نباشد.

ص: 654

وقف به حركت و وصل به سكون در تلبيه

س 1406 - وقف به حركت و وصل به سكون در تلبيه چه حكمى دارد؟

آية الله تبريزى: احتياط مستحب ترك آن است. والله العالم.

آية الله خامنه اى: تلبيه بايد نزد اهل لسان صحيح باشد.

آية الله زنجانى: اشكال ندارد.

آية الله سبحانى: اشكال ندارد، اگرچه احتياط مستحب در عدم وصل به سكون و وقف به حركت است.

آية الله سيستانى: اشكال ندارد.

آية الله صافى: اشكال ندارد اگرچه احوط و اولى مراعات عدم وصل به سكون و وقف به حركت است. والله العالم

آية الله فاضل: مانعى ندارد.

آية الله مكارم: در هر دو صورت، اشكال ندارد.

آية الله نورى: احتياط واجب در مراعات است.

محرمات احرام

خوردن سبزى هاى خوشبو

س 1407 - خوردن نعنا و ساير سبزى هاى خوشبو در حال احرام چه حكمى دارد؟

آية الله تبريزى: مانعى ندارد و احتياط مستحب آن است كه آن را نبويد، والله العالم.

آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط واجب، محرم از بوييدن هرچيز معطر مانند گل ها، سبزيجات و ميوه هاى خوشبو اجتناب كند.

آية الله زنجانى: خوردن سبزيجات خوشبو براى محرم جايز است، ولى بايد مواظبت كند - ولو با گرفتن بينى - كه بوى خوش آن به مشامش نرسد.

آية الله سبحانى: بوييدن حرام است ولى خوردن بدون بوييدن مانع ندارد.

ص: 655

آية الله سيستانى: جايز است ولى به احتياط واجب بايد در وقت خوردن، از بوييدن آنها خوددارى نمايد.

آية الله صافى: بنا بر احتياط از خوردن نعنا وسبزى هاى خوشبو اجتناب شود، والله العالم.

آية الله فاضل: احتياطاً جايز نيست.

آية الله مكارم: اشكالى ندارد.

آية الله نورى: جايز نيست.

استفاده از بوى خوش براى كسى كه حس بويايى ندارد

س 1408 - كسى كه حس بويايى ندارد يا به علت زكام و سرماخوردگى بويى را احساس نمى كند، استعمال طيب و عطر زدن به بدن و لباس و گرفتن بينى از بوى بد بر او حرام است يا نه؟

آية الله تبريزى: استعمال طيب بر او حرام است و نسبت به گرفتن بينى از بو، چنانچه شخص بو را احساس مى كند ولو مختصر، گرفتن بينى از بوى بد جايز نيست.

آية الله خامنه اى: استعمال طيب در هر صورت جايز نيست، اگرچه بوى آن به مشامش نرسد، و در گرفتن بينى حكم ساير مُحرمين را دارد.

آية الله زنجانى: استعمال طيب مانند عطر زدن و خوردن زعفران و... حرام است و بر كسى كه اصلاً بوى بد را احساس نمى كند گرفتن بينى حرام نيست.

آية الله سبحانى: الف) نمى تواند به بدن و لباس خود عطر بزند و يا غذاى معطر ميل كند.

ب) احتياطاً بينى خود را از بوى بد نگيرد.

آية الله سيستانى: استعمال و عطر زدن حرام است ولى اگر احساس بوى بد نمى كند گرفتن بينى حرام نيست.

آية الله صافى: استعمال طيب وگرفتن بينى از بوى بد براى چنين كسى هم حرام است.

آية الله فاضل: بلى، در فرض سؤال نيز استعمال طيب و عطر زدن و بينى را از بوى بد گرفتن حرام است.

ص: 656

آية الله مكارم: استعمال عطر براى او نيز اشكال دارد ولى گرفتن بينى از بوهاى خوب و بد لازم نيست.

پوشيدن دمپايى دوخته

س 1409 - پوشيدن دمپايى دوخته براى مرد محرم چه حكمى دارد؟

آية الله تبريزى: در صورتى كه مقدارى روى پا باز باشد مانعى ندارد، والله العالم.

آية الله خامنه اى: پوشيدن لباس مخيط بر محرم جايز نيست و اگر لباس صدق نكند اشكال ندارد، البته مشروط به اينكه تمام روى پا پوشيده نشود.

آية الله زنجانى: اگر تمامى روى پا را نگيرد اشكال ندارد.

آية الله سبحانى: اشكالى ندارد.

آية الله سيستانى: اشكال ندارد.

آية الله صافى: اشكال ندارد، والله العالم.

آية الله فاضل: مانعى ندارد.

آية الله مكارم: اشكالى ندارد به شرطى كه روى پاى او را نگيرد ولى بهتر است مردان در حال احرام چنين كفشى نپوشند.

آية الله نورى: اشكال دارد.

بند دوخته ساعت مچى

س 1410 - به مچ بستن ساعتى كه بند آن دوخته است چه حكمى دارد؟

آية الله تبريزى: مانعى ندارد، والله العالم.

آية الله خامنه اى: چنانچه گذشت، پوشيدن چيزى كه بر آن لباس صدق نكند، هرچند مخيط باشد اشكالى ندارد.

آية الله زنجانى: اشكال ندارد.

آية الله سبحانى: اشكال ندارد ولى بهتر است در حال احرام نپوشد.

آية الله سيستانى: اشكال ندارد.

ص: 657

آية الله صافى: بنا بر احتياط واجب از بستن آن در حال احرام خوددارى كند، والله العالم.

آية الله فاضل: اشكال ندارد.

آية الله مكارم: اشكالى ندارد.

آية الله نورى: اشكال دارد.

طواف

شكيات طواف

س 1411 - شخصى در پايان يكى از اشواط طواف، آن را رها كرده و لحظه اى استراحت مى كند و هنگامى كه براى تكميل آن برمى گردد، شك مى كند كه شوط پنجم بوده يا ششم، تكليفش چيست؟

آية الله تبريزى: چنانچه طواف واجب بوده باطل است و بايد آن را اعاده نمايد، والله العالم.

آية الله خامنه اى: شك در عدد اشواط طواف بين 5 و 6 در هر صورت مبطل طواف است.

آية الله زنجانى: چنانچه طواف واجب بوده باطل است.

آية الله سبحانى: طواف او باطل است.

آية الله سيستانى: طوافش باطل است و بايد از سر بگيرد.

آية الله صافى: در فرض سؤال، ظاهراً طواف مذكور باطل است بايد از آن طواف صرف نظر كند و طواف ديگر انجام دهد، والله العالم.

آية الله فاضل: طواف وى در فرض سؤال باطل است.

آية الله مكارم: احتياط واجب آن است كه آن را رها كند و از نو شروع كند.

ص: 658

آية الله نورى: طوافش باطل است.

س 1412 - اگر در بين طواف نداند چند شوط به جا آورده، وظيفه اش چيست؟

آية الله تبريزى: شك در عدد اشواط طواف واجب موجب بطلان آن است مگر هنگامى كه به حجرالاسود برسد شك كند، هفت شوط به جا آورده يا بيشتر كه بنا بر هفت مى گذارد و طوافش صحيح است. والله العالم.

آية الله خامنه اى: اگر در بين طواف نداند چند شوط طواف انجام داده طوافش باطل است و بايد اعاده كند.

آية الله زنجانى: طواف او باطل است.

آية الله سبحانى: طواف او باطل است.

آية الله سيستانى: طوافش باطل است.

آية الله صافى: طواف باطل است، والله العالم.

آية الله فاضل: طواف او باطل است، والله العالم.

آية الله مكارم: احتياط واجب آن است كه آن را رها كند و از نو شروع كند.

آية الله نورى: طوافش باطل است و بايد اعاده كند.

بطلان طواف

س 1413 - شخصى عمره مفرده اى به نيابت از پدرش انجام داده و روز بعد به نيابت مادرش محرم مى شود و در اثناى آن، متوجه مى شود كه در عمره اوّل طواف و نماز آن را بدون وضو انجام داده است، وظيفه او در اين صورت چيست؟

آية الله تبريزى: بنا بر احتياط طواف و نماز آن را قضا نمايد و پس از آن تمام اعمال عمره مفرده به قصد ما فى الذمه انجام دهد، والله العالم

آية الله خامنه اى: بايد طواف و نماز عمره اول را اعاده نمايد و احرام دوم نيز صحيح است.

آية الله زنجانى: احرام دوم باطل است و بايد طواف عمره اول و نماز آن را به جا آورد و اعمال بعدى آن را اعاده كند.

ص: 659

آية الله سبحانى: احرام دوم باطل است، بايد با طهارت طواف و نماز و سپس اعمال مترتبه عمره را بياورد و سپس براى مادرش محرم شود و عمره بياورد لكن صورت بهتر اين است كه با همان احرام دوم اعمال را به عنوان وظيفه فعلى بياورد و تقصير نمايد و طواف نساء و نماز آن را نيز به همين نيت بياورد و چنانچه هر كدام از آن دو عمره يا هر دوى آنها با نذر يا استيجار بر او واجب شده بود مجددا به احتياط واجب آنها را بياورد.

آية الله سيستانى: احرام دوم باطل است و بايد همه اعمال عمره اوّل را اعاده كند.

آية الله صافى: در فرض فراموشى وضو، طواف و نماز عمره اى را كه به نيابت پدر انجام داده اعاده نمايد، والله العالم.

آية الله فاضل: ابتدا طواف و نماز طواف عمره سابق را به جا آورد سپس اعمال عمره فعلى را انجام دهد.

آية الله مكارم: طواف و نماز عمره اوّل را اعاده مى كند و عمره دوم را به قصد رجا ادامه مى دهد (توجه داشته باشد كه در يك ماه قمرى بيش از يك عمره نمى توان انجام داد مگر اينكه بر نيت رجا؛ يعنى به اميد اينكه مطلوب باشد).

آية الله نورى: بعد از اتمام عمره دوم طواف و نماز آن را كه از عمره اوّل به جا مانده است به جا بياورد صحيح است.

نجاست معفو در طواف

س 1414 - آيا نجاست معفو در نماز، در طواف نيز معفو است؟ و حكم محمول متنجس در طواف چيست؟

آية الله تبريزى: نجاست معفو در نماز، بنا بر احتياط در طواف معفو نيست و محمول متنجس مضر به طواف نيست، والله العالم.

آية الله خامنه اى: خونى كه از يك درهم كمتر باشد؛ و نيز خون جراحت ها و زخم ها كه موجب بطلان نماز نمى شود، بر صحت طواف نيز خللى وارد نمى كند و پاك بودن جوراب و دستمال و انگشتر و مانند آنها شرط نيست.

ص: 660

آية الله زنجانى: بنا بر احتياط مستحب در طواف از نجاساتى هم كه در نماز بخشيده شده است و همچنين از همراه داشتن متنجس اجتناب شود.

آية الله سبحانى: نجاستى كه در نماز از آن عفو شده در طواف از آن عفو نشده است ولى حمل چيز نجس كه ساتر نباشد مانند دستمال نجس ضررى به صحت طواف نمى زند.

آية الله سيستانى: به احتياط واجب معفو نيست ولى حمل متنجس اشكال ندارد.

آية الله صافى: بنا بر احتياط نجاست معفو در نماز، در طواف معفو نيست اما محمول متنجس اگر ساتر نباشد اشكال ندارد، والله العالم.

آية الله فاضل: احتياط واجب آن است كه از نجاساتى كه در نماز عفو شده و از محمول متنجس اجتناب شود.

آية الله مكارم: نجاسات معفو نيست (بنا بر احتياط واجب) ولى محمول متنجس اشكالى ندارد.

آية الله نورى: در طواف معفو نيست و محمول هم بايد متنجس نباشد.

غسل مستحب طواف

س 1415 - آيا به جز غسل مستحبى براى رفتن به مسجدالحرام، غسل ديگرى براى طواف مستحب است و در صورت وجود چنين استحبابى، آيا يك غسل به نيت هر دو كافى است؟

آية الله تبريزى: براى زيارت بيت الله غسل مستحب است و طواف، زيارت بيت است، والله العالم.

آية الله خامنه اى: براى خصوص طواف هم غسل مستحبى وارد شده است ولى مى توانيد هر دو را در يك غسل نيت كنيد.

آية الله زنجانى: غسل هايى كه در ارتباط با مسجدالحرام مستحب است عبارت است از: 1 - غسل ورود؛ 2 - غسل ورود به مكه؛ 3 - غسل زيارت خانه كعبه؛ 4 - غسل طواف؛ 5 - غسل دخول كعبه و انجام يك غسل به نيت هاى متعدد صحيح است.

آية الله سبحانى: آنچه كه از غسل هاى مستحب بيان شده است يكى غسل ورود به

ص: 661

حرم است كه اگر كسى تا ورود به مكه آن را تأخير انداخت مانعى ندارد سپس غسل ورود به مكه است كه اين غير غسل ورود به حرم است و رجائاً مى شود هر دو را به يك نسبت انجام داد و اگر كسى اين دو غسل را انجام نداد و تأخير انداخت تا موقعى كه منزل گرفت در منزل و قبل از رفتن به مسجدالحرام غسل كند كفايت مى كند و ديگرى غسل ورود به خانه كعبه است.

آية الله سيستانى: غُسل زيارت كعبه مستحب است ولى استحباب غُسل دخول مسجدالحرام و غسلِ طواف ثابت نيست و اگر خواست انجام دهد به قصد رجا اشكال ندارد و مى تواند يك غسل را به نيتهاى متعدد انجام دهد.

آية الله صافى: غسل براى طواف بالخصوص، به نظر نرسيده است، والله العالم.

آية الله فاضل: بلى براى هر دو مورد؛ يعنى دخول در مسجدالحرام و طواف غسل مستحب است و يك غسل به نيت هر دو كفايت مى كند.

آية الله مكارم: ظاهراً طواف، غسلِ مستحب ندارد.

آية الله نورى: به جز غسل مستحبى براى رفتن به مسجدالحرام استحباب غسل ديگرى براى طواف ثابت نيست.

هل خوردن در طواف

س 1416 - شخصى در يكى از اشواط، گام هايى را در اثر فشار جمعيت بى اختيار پيموده و به همان نحو ادامه داده و طواف را پايان برده است، اكنون كه مسئله را فرا گرفته، نه جاى آن مقدار را مى داند و نه شوط را، تكليف او چيست؟

آية الله تبريزى: حركت غير اختيارى در فرض مزبور مضر به طواف نيست، والله العالم.

آية الله خامنه اى: اگر با اختيار خود مى رود ولى در اثر فشار جمعيت ممكن است گاهى به جلو يا به اين طرف و آن طرف برود مانعى ندارد، ولى اگر ديگرى او را ببرد به طورى كه اراده از او سلب گردد اشكال دارد.

آية الله زنجانى: همين مقدار كه با اراده خودش قدم برداشته كافى است. البته اگر فشار

ص: 662

جمعيت او را بلند كرده جلو برده باشند اشكال دارد و مى تواند طواف را از سر بگيرد.

آية الله سبحانى: هرگاه قصد طواف همراه با جمعيت را كرده باشد كافى است وگرنه احتياطاً خودش و اگر مقدور نيست يك طواف كامل به نيت تكليف فعلى انجام دهد و نماز آن را بخواند.

آية الله سيستانى: اگر كاملاً بى اختيار بوده طواف را پس از فوت موالات از سر بگيرد.

آية الله صافى: از طواف مذكور صرف نظر كند و طواف ديگر انجام دهد، والله العالم

آية الله فاضل: احتياطاً خودش و اگر نمى تواند فردى را نايب كند تا يك طواف و نماز طواف براى او به جا آورد.

آية الله مكارم: اگر منظور از بى اختيار بودن اين است كه در وسط جمعيت قرار گرفته و قصد طواف دارد و جمعيت او را پيش مى برند اين وضع ضررى به طواف نمى زند.

آية الله نورى: لازم است طواف را اعاده كند.

طواف معذورين

س 1417، الف - افراد ناتوان كه قبلاً با صندلى چرخ دار (ويلچر) يا سبد (تخت روان) طواف داده مى شدند، در سال جارى از طواف در صحن مسجدالحرام منع شده اند و حتى ممكن است كسى نباشد تا فرد ناتوان را بر دوش خود حمل كند و طواف بدهد يا همين كار نيز ممنوع شود و چنين افرادى بايد در طبقه دوم يا پشت بام مسجدالحرام طواف داده شوند. آيا چنين طوافى كفايت مى كند يا نه، وظيفه آنان چيست؟

آية الله بهجت: در صورت عدم امكان، با رعايتِ الاقرب فالاقرب، كفايت مى كند.

آية الله تبريزى: احتياط واجب آن است كه آنها را از طبقه دوم طواف دهند و نايب هم برايشان بگيرند.

آية الله خامنه اى: هرگاه به هر جهت نتواند در صحن مسجدالحرام طواف كند، و بايد طواف را در طبقه دوم انجام دهد، به احتياط واجب بايد چنين شخصى خودش در طبقه دوم طواف كند و كسى را هم نايب بگيرد كه براى او در صحن مسجد طواف انجام

ص: 663

دهد، و نماز را هم خودش در طبقه دوم، و نائبش در صحن مسجد بخوانند، و اگر خودش بتواند در صحن مسجد نماز بخواند همان نماز او كفايت مى كند

آية الله زنجانى: طواف بر روى طبقه دوم صحيح نيست و اگر نتواند در مطاف (محدوده مقام ابراهيم و در صورت حرج نوعى، در صحن مسجد يا طبقه اول) طواف كند، بايد نايب بگيرد تا در مطاف از طرف او طواف نمايد و اگر از نايب گرفتن نيز معذور است، مى تواند در طبقه دوم طواف كند.

آية الله سبحانى: بايد براى طواف و نماز در پايين نايب بگيرد و علاوه بر نايب، خود در طبقه دوم طواف را انجام دهد و نماز طواف را در پايين، و اگر مشقت دارد، در بالا، به گونه اى كه پشت مقام قرار گيرد، بخواند و خود شخص بايد در طبقه اى كه اقرب به كعبه است، طوافش را به جا آورد، نه در طبقه ابعد. بنابراين تا مى تواند در طبقه دوم طواف كند، به طبقه سوم نرود.

آية الله سيستانى: چنانچه احراز شود كه طبقه دوم بالاتر از كعبه است، طواف از بالا كفايت نمى كند و بايد براى طواف از پايين نايب بگيرند و لازم نيست احتياط كنند و چنانچه مطلب مشكوك باشد، بايد احتياطاً بين طواف از بالا و نايب گرفتن از پايين جمع نمايند.

آية الله صافى: در فرض مذكور اين افراد بايد نايب بگيرند تا نايب در صحن مسجدالحرام طواف كند و بنا بر احتياط مستحب خود در طبقه دوم طواف داده شود.

آية الله فاضل: در فرض سؤال، چنانچه كعبه مقدسه از طبقه دوم پايين تر نباشد، احتياط واجب آن است كه علاوه بر اينكه در طبقه دوم طواف داده مى شوند، استنابه هم بنمايد؛ والله العالم.

آية الله مكارم: در اين گونه موارد كه راهى جز اين نيست، طواف در طبقه بالا كفايت مى كند.

آية الله نورى: طواف در طبقه فوقانى صحيح نيست و اين قبيل افراد بايد به وسيله كول گرفتن طواف خود را انجام بدهند و اگر ممكن نشد، لازم است براى طواف خود نايب بگيرند.

ص: 664

سعى

سعى در مسعاى جديد

س 1418 - نظر به اينكه عرض مسعى را از سمت شرق (بيرون مسجدالحرام) موازى سالن موجود توسعه داده اند و تقريباً عرض راهروى بين صفا و مروه دو برابر شده، لذا خواهشمند است بفرماييد سعى در قسمت افزوده شده جديد چه حكمى دارد؟

شايان ذكر است كه طبق نظر كارشناسان و كسانى كه از سال ها پيش سابقه تشرف دارند، كوه صفا و مروه تا اين قسمت نيز امتداد داشته و هم اكنون نيز ريشه كوه وجود دارد.

آية الله بهجت: اگر ثابت شود كه عرض مسعاى جديد در بين كوه صفا و مروه در سابق بوده كه مانعى ندارد ولى اگر در خارج از حد بين الجبلين باشد، بايد اقرب به مسعاى واقعى رعايت شود.

آية الله خامنه اى: سعى در مقدار توسعه يافته صحيح و مجزى است.

آية الله زنجانى: سعى در قسمت توسعه يافته مسعى كفايت مى كند، ولى بهتر است سعى را از قسمت قديم صفا شروع كرده، به قسمت قديم مروه ختم نمايد، هرچند در ادامه سعى براى رفتن به مروه از قسمت جديد سعى نمايد.

آية الله سبحانى: سعى در قسمت توسعه يافته مسعى مجزى است. والله العالم

آية الله مكارم: با توجه به شهادتى كه به وجود ريشه هاى كوه داده شده، و با توجه به شهادت شهودى كه مى گويند قبلاً برجستگى كوه را در آن سمت ديده اند و بعداً در ساختمان هاى جديد تخريب شده، مشكلى براى سعى حجاج به وجود نمى آورد به خصوص اينكه حجاج مى توانند از سمت مسجدالحرام كه براى سعى مى آيند نيت كنند از كنار كوه صفا بگذرند و وارد مسعاى جديد شوند و در موقع رسيدن به مروه نيز از كنار مروه بگذرند و به اين ترتيب مصداق (أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما) خواهد بود.

آية الله نورى: در فرض سؤال، كه در گذشته اين قسمت كه الان به مسعى اضافه مى شود، جزء صفا و مروه بوده، سعى در قسمت جديد، اشكال ندارد.

ص: 665

خروج از مكه

خروج از مكه پس از عمره تمتع

س 1419 - شخصى از ميقات براى انجام عمره تمتع محرم شده و اعمال عمره را نيز به پايان برده و عمداً يا اضطراراً بين الإحرامين از مكه خارج شده است، بدون آنكه به احرام حج محرم شود، و مثلا به مدينه آمده و بار ديگر به قصد مكه از ميقات مى گذرد، وظيفه او نسبت به احرام در ميقات يا گذشتن از ميقات بدون احرام چيست؟

آية الله تبريزى، آية الله خامنه اى: اگر در همان ماه هلالى كه براى عمره تمتع احرام بسته برگردد نياز به احرام جديد نيست و اگر در ماه ديگر برگردد، بايد بار ديگر محرم به عمره تمتع بشود، والله العالم.

آية الله زنجانى: چنانچه بدون عذر از مكه خارج شده عمره تمتعش باطل مى شود و در مورد گذشتن از ميقات چنانچه از احرام قبلى او سى روز نگذشته، مى تواند بدون احرام از ميقات بگذرد.

آية الله سبحانى: هرگاه پيش از گذشتن يك ماه قمرى از ميقات بگذرد مى تواند بدون احرام وارد مكه شود و در غير اين صورت بايد محرم به عمره تمتع شود و ميزان در عمره تمتع ماه قمرى است.

آية الله سيستانى: اگر در همان ماه برگردد احرام لازم نيست و اگر در ماهِ بعد باشد، پس اگر دوباره نخواهد خارج شود تا زمان حج بايد به قصد عمره تمتع محرم شود و اگر دوباره قصد خروج و بازگشت در ماه بعد دارد بايد به قصد عمره مفرده محرم شود.

آية الله صافى: در فرض سؤال، اگر در همان ماهى كه محرم به عمره تمتع شده و عمره را انجام داده، از مكه بيرون رفته و در همان ماه برگشته، احرام لازم نيست و اگر يك ماه فاصله شده بايد مجدداً جهت عمره تمتع محرم شود و عمره اوّلى مفرده مى شود، و اگر يك ماه فاصله نشده ولى در غير ماهى كه محرم به عمره تمتع شده بوده

ص: 666

دوباره به مكه وارد مى شود، احتياطاً جهت عمره تمتع دوباره محرم شود، والله العالم.

آية الله فاضل: اگردر همان ماهى كه عمره تمتع انجام داده است بخواهد برگردد ديگر لازم نيست محرم شود و حج تمتع او به همان صورت صحيح است. اما اگر در ماه بعد بخواهد وارد مكه شود محرم به احرام عمره تمتع شود و عمره اوليه فاسد مى شود و طواف نساء هم لازم نيست.

آية الله مكارم: هرگاه در همان ماه قمرى كه محرم شده برگردد، احرام ديگر لازم نيست.

آية الله نورى: احتياط واجب آن است كه از ميقات بدون احرام بگذرد و براى دخول مكه احرام ببندد و براى حج خود نيز از مكه محرم شود و هر دو احرام را به قصد قربت مطلقه انجام دهد.

س 1420 - شخصى كه كارمند سازمان حج و زيارت است و به علت مأموريت شغلى ممكن است از مكه خارج شود؛ مثلاً به مدينه برگردد، ولى يقين به اين امر ندارد، آيا وقت احرام در ميقات مى تواند به نيت عمره تمتع محرم شود؟

آية الله تبريزى: مى تواند به نيت عمره تمتع محرم شود و اگر از مكه بخواهد خارج شود احكام خروج از مكه را بايد رعايت نمايد، والله العالم.

آية الله خامنه اى: مى تواند نيت عمره تمتع كند.

آية الله زنجانى: مانعى ندارد، ولى بهتر است بار اول با احرام عمره مفرده وارد شود و در آخرين بارى كه ديگر نمى خواهد از مكه خارج شود از تنعيم احرام عمره تمتع بسته، اعمال آن را انجام بدهد.

آية الله سبحانى: احرام عمره تمتع او صحيح است ولى در صورت خروج از مكه بايد احكام آن را رعايت كند.

آية الله سيستانى: مى تواند بلكه اگر قصد خروج ندارد بايد نيت تمتع كند و خارج شدن براى كارى، هرچند غير ضرورى، اشكال ندارد در صورتى كه مطمئن باشد حج را درك مى كند.

ص: 667

آية الله صافى: بلى مى تواند، والله العالم.

آية الله فاضل: بلى مى تواند و خروج از مكه در صورتى كه اطمينان به رسيدن براى اعمال حج را دارد جايز است.

آية الله مكارم: مى توانند براى عمره تمتع احرام ببندند حتى در صورتى كه يقين داشته باشند كه به خاطر الزام هاى شغلى، بعد از پايان عمره تمتع از مكه خارج مى شوند، مشروط بر اينكه براى انجام حج به موقع برگردند.

خروج از مكه پيش از اتمام اعمال حج

س 1421 - خارج شدن از شهر مكه و منا، مثلا رفتن به جده، مدينه يا طائف در موارد ذيل چه حكمى دارد؟

الف) پس از اعمال روز عيد قربان پيش از اعمال مكه.

ب) در روز يازدهم پس از رمى جمرات

ج) پس از بيتوته نيمه اوّل شب يازدهم يا دوازدهم.

د) پس از اعمال ايام تشريق، پيش از اعمال مكه.

آية الله تبريزى: خارج شدن از مكه و توابع آن، قبل از اعمال مكه و تمام كردن آن جايز نيست.

آية الله خامنه اى: در همه صور ياد شده بى اشكال است، ولى بايد خروج به نحوى باشد كه بتواند مناسك باقيمانده را در وقت خودش انجام دهد.

آية الله سبحانى: احتياط آن است كه تا اعمال را تكميل نكرده است بيرون نرود.

والله العالم

آية الله سيستانى: اشكال ندارد مگر اينكه در ماه ذى قعده مُحرم به احرام عمره تمتع شده بود كه در اين صورت براى برگشت بايد محرم به عمره مفرده شده و داخل مكه بشود.

آية الله صافى: در هيچ يك از موارد مذكور جايز نيست.

ص: 668

آية الله فاضل: احتياط واجب است كه تا اعمال حج تمام نشده از مكه و منا خارج نشود مگر اينكه اطمينان داشته باشد كه براى اتمام اعمال برمى گردد.

آية الله مكارم: اشكال ندارد.

تجاوز از ميقات

س 1422 - كسى كه در فاصله كمتر از يك ماه، كه عمره مفرده انجام داده و به مدينه برگشته و بار ديگر قصد رفتن به مكه دارد، آيا مى تواند بدون احرام از ميقات بگذرد و عمره مفرده اى نيز به جا نياورد؟

آية الله تبريزى: اگر در همان ماه هلالى كه مُحرم براى عمره مفرده شده برگردد، احرام جديد لازم نيست، والله العالم.

آية الله خامنه اى: بر كسانى كه پس از اعمال حج يا عمره از مكه خارج شده و مى خواهند در همان ماهِ انجام حج يا عمره، دوباره وارد مكه شوند، احرام مجدد واجب نيست.

آية الله زنجانى: اگر از احرام قبلى سى روز نگذشته مى تواند بدون احرام وارد شود.

آية الله سبحانى: اگر در همان ماه قمرى به مكه بازگردد نيازى به تجديد احرام نيست.

آية الله سيستانى: معيار فاصله يك ماه نيست بلكه اگر در همان ماه به مكه برگردد احرام لازم نيست و اگر در ماهِ بَعد باشد هرچند فاصله يك روز باشد بايد با احرام وارد شود.

آية الله صافى: اگر در همان ماهى كه محرم شده و اعمال عمره مفرده انجام داده از ميقات عبور مى كند احرام براى عمره مفرده ديگر لازم نيست. والله العالم.

آية الله فاضل: اگر در همان ماه قمرى كه عمره مفرده انجام داده قصد مكه كند، جايز است كه بدون احرام وارد مكه شود. اما اگر در ماه بعد قصد مكه كند بايد محرم به احرام عمره شود و بدون احرام جايز نيست.

آية الله مكارم: اگر در همان ماه قمرى برگردد، احرام و عمره بر او نيست.

آية الله نورى: بلى مى تواند.

ص: 669

س 1423 - يكى از كارمندان سازمان حج و زيارت كه بيش از يك ماه در مكه بوده و همين مدت از عمره قبلى او گذشته، براى كارى به جده مى رود و در برگشت، بدون احرام وارد مكه شده است، وظيفه اش چيست؟

آية الله تبريزى: گرچه دخول در مكه بدون احرام پس از گذشت ماه قمرى كه در آن ماه احرام عمره قبلى را بسته بوده، جايز نيست ولى بعد از دخول مكه تكليفى ندارد، والله العالم.

آية الله خامنه اى: فعلاً وظيفه خاصى ندارد ولى اگر از روى عمد بدون احرام وارد مكه شده، عمل حرام انجام داده و بايد توبه كند.

آية الله زنجانى: اگر بدون عذر بى احرام وارد مكه شده بايد توبه كند و در هرحال تكليف ديگرى ندارد.

آية الله سبحانى: اگر برگشت او به مكه در ماه قمرى ديگر (غير از ماه خروج) است و بخواهد حج تمتع انجام دهد بايد در ادنى الحل احرام ببندد و عمره را اعاده كند و چنانچه قصد عمره تمتع دارد ترجيحا به حديبيه برود و از آنجا محرم به احرام تمتع شود.

آية الله سيستانى: گناه كرده و چيزى بر او نيست ضمناً معيار در لزوم عمره براى ورود به مكه گذشتن يك ماه نيست بلكه ورود در ماه قمرى ديگر است هرچند روز بعد باشد.

آية الله صافى: بر چنين شخصى واجب بوده كه بدون احرام وارد حرم نشود حال كه با علم و عمد و يا از روى جهل وارد حرم شده، اگر موقع حج است و مى خواهد حج تمتع انجام دهد بايد به يكى از مواقيت معروفه؛ مانند جحفه يا مسجد شجره برود و براى عمره تمتع محرم شود و اگر موقع حج نيست يا نمى خواهد حج تمتع به جا آورد فعلاً تكليفى ندارد، والله العالم

آية الله فاضل: بايد با احرام وارد مكه مى شده است ولى در فرض مزبور فعلاً وظيفه اى ندارد.

ص: 670

آية الله مكارم: كار خلاف شرعى انجام داده است و بايد برگردد و محرم شود.

آية الله نورى: لازم است به يكى از مواقيت برگردد و در آنجا احرام براى عمره مفرده ببندد و عمره مفرده انجام بدهد و اگر مى خواهد حج تمتع انجام بدهد احرام عمره تمتع ببندد.

رمى

رمى در طبقات فوقانى

س 1424 - رمى جمرات از طبقه فوقانى جايز و مكفى است يا نه؟ و چنانچه بر اثر ازدحام جمعيت رمى در طبقه پايين مشكل باشد تكليف چيست؟

امام خمينى: جايز است و لازم نيست در طبقه اوّل رمى نمايند.

آية الله بهجت، آية الله زنجانى: رمى در هر دو طبقه جايز و كافى است.

آية الله تبريزى: كفايت رمى مزبور محل اشكال است مگر اينكه از بالا، پايين جمره را بتواند رمى كند و اگر در تمام روز رمى در طبقه پايين مشكل باشد و خوف بر نفس داشته باشد، شب قبل رمى نمايد و چنانچه در روز هم متمكن شد رمى را اعاده مى كند. والله العالم.

آية الله خامنه اى: بنا بر ظاهر، انجام رمى از طبقه بالا (پل جمرات) جايز است، هرچند احوط آن است كه از محل پيشين رمى كند.

آية الله سبحانى: رمى در تمام طبقات جايز است.

آية الله سيستانى: اكتفا به رمى مقدار اضافه شده، محلّ اشكال است اگر رمى مقدار سابق ممكن نباشد هم خود به مقدار جديد اضافه شده رمى كند و هم نايب بگيرد كه به مقدار زايد رمى نمايد.

آية الله صافى: رمى آنچه بر ستون جمره اضافه شده خلاف احتياط است ولى اگر از

ص: 671

طبقه فوقانى به قسمت قبلى جمره رمى كنند اشكال ندارد. والله العالم.

آية الله فاضل، آية الله نورى: رمى از طبقه فوقانى جايز است.

آية الله گلپايگانى: رمى در طبقه بالا خلاف احتياط است و اگر در همان روز متمكن از رمى در طبقه پايين نشدند روز بعد در طبقه پايين رمى كنند. والله العالم.

آية الله مكارم: رمى از طبقات بالا مانع ندارد، مخصوصاً در هنگام ازدحام.

رمى جمرات توسعه يافته

س 1425 - ستون قبلى جمرات در طبقات پايين و بالا، در هر جمره به صورت ديوارى به طول 25 متر و عرض يك متر ساخته شده است كه تشخيص محل قبلى ستون ها و ايستادن در آن محلّ پر ازدحام براى تشخيص آن، كارى دشوار و يا غير ممكن است، از اين رو خواهشمند است بفرماييد تكليف حجاج در رمى جمرات چيست؟ و آيا رمى تمام ديوار 25 مترى كفايت مى كند يا خير؟

آية الله بهجت: اگر ضرورت است، به اينكه ممكن نيست سؤال شود كه از كجا زياد شده، اشكال ندارد.

آية الله تبريزى: با فحص و سؤال از كسانى كه از كيفيت بنا اطلاع دارند، به ديوار جديدى كه مقابل ستون هاى قبلى قرار گرفته رمى كنند و اگر تشخيص محل قبلى ستون ها و ايستادن در محل پر ازدحام براى تشخيص آن، كارى دشوار و يا غير ممكن بود (با توجه به نقشه ارسالى به اين جانب از جمرات جديد) چنانچه وسط ديوار جديد را در نظر بگيرند و رمى كنند، مجزى است ان شاء الله تعالى.

آية الله خامنه اى: اگر بتواند جاى جَمَره قديمى را بشناسد و آن را رمى كند، بايد همان جا را رمى كند، و اگر شناختن جاى جمره قديمى يا رمى آن براى او مشقت داشته باشد، هر جاى جمره فعلى را رمى كند كافى است.

آية الله زنجانى: سنگ زدن به ستون هايى كه اخيراً احداث شده است، حتى قسمت هايى كه از محل جمرات سابق بيرون است و همچنين رمى هر دو طرف ديوار كافى است.

ص: 672

آية الله سبحانى: به ذيل مسئله 1001 مراجعه شود.

آية الله سيستانى: اگر ديوار موجود، مشتمل بر ستون سابق باشد و تشخيص آن هرچند به كمك اهل خبره قبل از رمى ميسور باشد، بنا بر احتياط واجب بايد همان قسمت را رمى كنند و اگر ميسور نباشد، به احتياط واحب، بايد رمى را تكرار كنند، مگر مقدارى كه مستلزم حرج يا ضرر است.

آية الله صافى: در صورت عدم امكان رمى ستون سابق، محاذى ستون سابق رمى شود؛ والله العالم.

آية الله فاضل: بلى، در فرض مزبور رمى جمرات فعلى كفايت مى كند.

آية الله مكارم: پرتاب سنگ به آن حوضچه، هرچند بزرگتر از سابق شده است كافى است، و اگر به ديوار مزبور بزنند تا در حوضچه بيفتد، آن هم كفايت مى كند، و هيچ ضرورتى ندارد كه جاى ستون سابق را پيدا كنند و به آن بزنند.

قربانى

ذبح با استيل

س 1426 - ذبح حيوان با چاقوى استيل چه حكمى دارد؟ با توجه به اينكه اهل خبره استيل را هم نوعى آهن مى دانند.

امام خمينى: اگر معلوم نباشد آهن است يا نه، صحيح نيست.

آية الله بهجت: اگر آهن است صحيح است.

آية الله تبريزى: ذبح حيوان با استيل در صورتى كه آهن پيدا نشود مانع ندارد و ملاك در آهن بودن صدق عرفى است و نظر مبتنى بر نظريات دقيق علمى اعتبارى ندارد. والله العالم.

آية الله خامنه اى: استيل (كه فولاد مخلوط با ماده ضد زنگ است) در حكم آهن است.

آية الله زنجانى: اشكال ندارد هرچند آهن نباشد.

ص: 673

آية الله سبحانى: كاردهاى استيل و غير استيل فرقى نمى كند همين كه فلز باشد و تيز كه حيوان را اذيت نكند كافى است.

آية الله سيستانى: جايز بودن ذبح با چاقوى استيل خالى از اشكال نيست و جاى احتياط است.

آية الله صافى: ذبح بايد با حديد باشد و تشخيص آن با عرف است و اگر كسى يقين كند استيل حديد است براى او اشكال ندارد. والله العالم.

آية الله فاضل: با تحقيقى كه انجام گرفته استيل نوعى از آهن است كه از امتياز خاصى برخوردار است در اين صورت ذبح با آن مانعى ندارد و بر فرض احتمال امتزاج غير آهن به آن، چون مقدار امتزاج شده نسبت بسيار كمى دارد و مضر به صدق آهن نيست، در اين صورت نيز مانعى ندارد.

آية الله گلپايگانى: ذبح بايد با آلت حديدى باشد و حديد بودن آلت مذكوره در سؤال محرز نيست. والله العالم.

آية الله مكارم: با هر فلز برنده اى صحيح است.

حلق

حلق با ماشين اصلاح

س 1427 - آيا در اعمال حج، حلق با ماشين هايى كه مانند تيغ، موى سر را مى تراشد كفايت مى كند يا حتماً بايد با تيغ باشد؟

آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط بايد با تيغ باشد.

آية الله زنجانى: كفايت مى كند.

آية الله سبحانى: ماشين هاى ته زن كه مانند تيغ موى سر را مى تراشند كافى است، زيرا عرفاً حلق صدق مى كند.

ص: 674

آية الله سيستانى: كفايت مى كند.

آية الله صافى: بايد حلق صدق كند يعنى تراشيدن و مجرد ازاله مو مانند تراشيدن، حلق محسوب نمى شود.

آية الله مكارم: كفايت مى كند.

آية الله نورى: در فرض سؤال حلق با ماشين مزبور اشكال ندارد.

لزوم رعايت ترتيب اعمال منا

س 1428 - نظر به محدوديت سرزمين منا، اگر وقوف به منا بر اثر ازدحام جمعيت موجب عسر و حرج گردد و براى محرم به احرام حج خوف خطر جانى در روز عيد قربان وجود داشته باشد، آيا وجوب ترتيب در اعمال منا همچنان لازم است و يا مى شود ترتيب اعمال منا را رعايت نكرد؟

آية الله خامنه اى: اگر اين خوف براى تمام روز باشد، مى تواند ترتيب را رعايت نكند، بلكه در اين صورت احتياط واجب اين است كه ذبح و حلق را از روز عيد به تاخير نيندازد.

آية الله زنجانى: در فرض سؤال، مى تواند شب عيد، رمى جمره عقبه را انجام دهد.

آية الله سبحانى: اعمال منا بايد موقعى انجام بگيرد كه خطرى نباشد و چون اهل سنت روز دهم پيش از ظهر انجام مى دهند، معمولاً ساعت ده به آن طرف خطرى نيست و اگر هم احتمال خطرى باشد، بعدازظهر انجام دهند و روز يازده و دوازده جريان برعكس است، خطر بعدازظهر است، نه پيش از ظهر و در هر حال، ذبح و حلق را بايد بعد از رمى جمره عقبه انجام دهند ولو روز بعد. البته حلق را از روز سيزدهم تاخير نيندازند، هرچند موفق به ذبح نشوند.

آية الله صافى: در فرض مذكور رعايت ترتيب اعمال منا لازم نيست.

آية الله مكارم: مى توانند آنها در شب رمى كنند و اگر آن هم ميسر نشود، مى توانند ترتيب را به هم بزنند.

ص: 675

آية الله نورى: اگر خوف جانى در روز عيد قربان پس از انجام وقوف به عرفات و وقوف به مشعر به وجود بيايد و نتواند براى اعمال منا نايب بگيرد، در همان محل كه ممنوعيت به وجود آمده است يك شتر يا گاو و يا گوسفند به نيت تحليل قربانى كند و قدرى از مو يا ناخن خود را بگيرد. با اين عمل از احرام خارج مى شود و همه چيزهايى كه در نتيجه احرام بر او حرام شده بود، حلال مى شود.

بيتوته

بيتوته در منا

س 1429 - نظر به محدوديت سرزمين منا، اگر وقوف به منا بر اثر ازدحام جمعيت موجب عسر و حرج گردد، حكم شرعى مسائل ذيل را بيان فرماييد:

1. در صورت توسعه سرزمين منا از طرف دولت عربستان آيا بيتوته در محدوده توسعه يافته جايز است؟

2. اگر بيتوته در محدوده فعلى منا (چادرهاى اختصاص يافته) مقدور نباشد و باعث عسر و حرج گردد آيا مى توان در مشعر وقوف نمود؟

3. ملاك عسر و حرج و چگونگى وقوف در محدوده فعلى با توجه به محدوديت چادرهاى اختصاص يافته و عدم امكان وقوف در معابر چيست؟

آية الله خامنه اى: در صورت عدم تمكن از بيتوته در منا، بيتوته در دامنه و بالاى كوهِ مشرف به منا مجزى است و كفاره ندارد.

آية الله مكارم: ج 1. در فرض ضرورت جايز است، ج 2. در صورتى كه باعث عسر و حرج شود مانعى ندارد. ج 3. منظور از عسر و حرج اين است كه وقوف در محدوده فعلى مشقت بسيار زيادى داشته باشد.

آية الله سبحانى: كسانى كه مى توانند به جاى بيتوته در منا به مكه بروند و در

ص: 676

مسجدالحرام به عبادت بپردازند، بايد اين فرض را مقدم بدارند. ولى اگر اين فرض ممكن نشد و يا به حرج مقرون گشت، بايد به اقرب فالاقرب اكتفا كرد. البته مادامى كه سعودى ها چادرهاى ايرانى را اجبار به خروج از منا نكرده اند، بيتوته در نقطه اى ديگر جائز نيست.

آية الله سيستانى: 1. خير مگر در وادى محسر. 2. اگر بيتوته در منا و در فرض ضيق منا بر اثر ازدحام جمعيت در وادى محسر، ممكن نباشد، نسبت به آن وظيفه اى ندارد و بدل آنكه اشتغال به عبادت در مكه است، اتيان كند. 3. عسر و حرج، همان مشقت زياد است.

آية الله صافى: 1. مجزى نيست. 2. وقوف در مشعر هم مجزى نيست. 3. در فرض مذكور كه مبيت به منا ممكن نيست، براى هر شب يك گوسفند كفاره بدهد و يا در اين شب ها در مكه به عبادت مشغول باشد و به كار ديگر غير از عبادت مشغول نباشد مگر كارهاى ضرورى، مانند خوردن و آشاميدن و تجديد وضو كه در اين صورت مبيت به منا واجب نيست. والله العالم.

آية الله نورى: 1. اشكال ندارد. 2. خير، بايد از همان سرزمين توسعه يافته منا استفاده شود. 3. از جواب قبل معلوم شد.

نماز

نماز جماعت با اهل سنت

س 1430 - در ايام عمره كه جمعيت كمترى در نماز جماعت مسجدالحرام شركت مى كنند امام مقابل در كعبه، يا كنار مقام ابراهيم به نماز مى ايستد، و چند صف دور كعبه تشكيل مى شود و بقيه جمعيت داخل شبستان ها هستند و اتصال صفوف برقرار نيست آيا لازم است شيعيان به هنگام شركت در نماز جماعت مسجدالحرام، اتصال صفوف را مراعات كنند و يا به همان مقدارى كه آنان نماز را صحيح مى دانند كافى است، به علاوه بانوان را داخل حياط راه نمى دهند و اتصال آنها به ناچار قطع است، تكليف چيست؟

ص: 677

آية الله بهجت: مراعات آنچه را خود آنها شرط مى دانند بنمايند و در هر صورت نماز را اعاده كنند، على الأحوط.

آية الله تبريزى: اقتدا به آنها صورى است و بايد قرائت را خودش ولو آهسته بخواند و اگر آهسته هم نمى تواند بخواند حديث نفس كند، والله العالم.

آية الله خامنه اى: همان طور كه آنها نماز را صحيح مى دانند كفايت مى كند، والله العالم.

آية الله زنجانى: بسيار مناسب است در نماز جماعت آنها شركت كنند، هرچند بايد آن را اعاده نمايند.

آية الله سبحانى: بايد نماز خوانده شده با آنها را اعاده كند.

آية الله سيستانى: به همان نحو كه آنها نماز مى خوانند مى تواند نماز بخواند ولى بايد قرائتش را آهسته و اگر نمى شود مخفيانه بخواند.

آية الله صافى: با فرض عدم وجود تقيه، نماز خود را اعاده نمايد، والله العالم.

آية الله فاضل: چنانچه هنگام اقامه جماعت اتفاقاً داخل شبستان ها بودند همان جا اقتدا كنند و نماز صحيح است هرچند اتصال برقرار نباشد. ولى اختياراً و با وسعت وقت آنجا نروند و نمانند. و در اين مسئله فرقى بين آقايان و بانوان نيست.

آية الله مكارم: در مورد بانوان كه راه ديگرى ندارند، اشكالى ندارد. ولى در مورد آقايان چنانچه بتوانند اتصال صفوف را رعايت كنند، لازم است.

آية الله نورى: لازم است اتّصال صفوف را مراعات كنند.

س 1431 - گاهى اوقات امام جماعت اهل سنت در نماز، سوره سجده را مى خواند و نمازگزاران در اثناى قرائت به سجده مى روند و برمى خيزند؛

اولاً: تكليف چيست؟

ثانياً: اگر كسى عمداً يا جهلاً يا سهواً سجده را ترك كرد، نمازش چه حكمى دارد؟

و اگر ندانسته به ركوع رفت و سپس به سجده و دوباره به قيام برگشت تكليف چيست؟

آية الله بهجت: در سجده هم با آنها تبعيت كند، و در جميع فروض مسئله نماز را اعاده كند، والله العالم.

ص: 678

آية الله تبريزى: در فرض استماع بايد ايمائاً سجده كرده و احوط اعاده آن بعد از نماز است و با ترك آن نمازش باطل نمى شود و اگر ركوع يا سجده زائده انجام داد بايد نمازى را كه خوانده اعاده كند والله العالم.

آية الله خامنه اى: بايد تبعيت كنند، بلى اگر خلاف تقيه نباشد مى توانند تبعيت نكنند و در هر صورت تبعيت مضر نيست؛ و اگر خلاف تقيه عمل نكرده باشد نمازش صحيح است، گرچه رعايت احتياط خوب است.

آية الله زنجانى: اگر محذورى در كار نبود مانند مواردى كه خود امام در حال نماز سجده مى كند، مأموم هم بايد سجده كند و اگر محذورى از سجده كردن داشت، بايد با اشاره سجده كند و در هرحال بعداً نماز را اعاده كند.

آية الله سبحانى: در سجده با آنها تبعيت كند ولى در هر حال بايد نماز را اعاده كند.

آية الله سيستانى: تكليف اين است كه اگر امام سجده كرد او هم سجده كند و پس از اتمام احتياطاً اعاده كند و اگر امام سجده نكرد او با ايما و اشاره سجده كند و نماز صحيح است و اگر عمداً يا جهلاً يا سهواً سجده نكرد نماز صحيح است و اگر به ركوع رفت نماز بنا بر احتياط واجب باطل است.

آية الله صافى: اگر شركت در نماز عنوان تقيه داشته باشد و ترك موافقت با آنان در سجده مخالف تقيه باشد، در سجده با آنها موافقت كند و نماز او صحيح است و در غير مورد تقيه چون مجرد سماع آيه موجب وجوب نيست ترك سجده بى اشكال و بلكه لازم است و انجام آن به سماع، هرچند به ايما باشد موجب بطلان نماز است، بلى در صورت استماع وعدم تقيه، بايد به ايما و اشاره سجده نمايد. و زياد شدن ركوع در صورت مذكوره موجب بطلان نماز است، والله العالم.

آية الله فاضل: تكليف تبعيت است و نماز صحيح است.

اگر به هر جهت سجده را ترك كرده است به نماز لطمه اى نمى خورد، ولى اگر خلاف تقيه نيست، بعد از نماز احتياطاً سجده را انجام دهد.

ص: 679

اگر ندانسته به ركوع و سپس به سجده رفته و بعداً به قيام برگشته است نمازش باطل است و بايد اعاده كند.

آية الله مكارم: تكليف آن است كه از آنها متابعت شود و احتياطاً نماز را بعداً اعاده نمايد و در دو صورت ديگر هم احتياط اعاده است.

آية الله نورى: 1. نمازش را بخواند و دوباره اعاده كند؛ 2. در صورت ترك سجده عمداً يا جهلا يا سهواً اگر مشغول خواندن ذكر شود تا سكوت طولانى كه محوكننده صورت نماز است به عمل نيامده باشد نمازش صحيح است؛ 3. در صورت اخير نمازش باطل است.

س 1432 - گاهى در نماز جماعت اهل سنت پس از ركوع، قنوت مى خوانند، تكليف شيعيانى كه در نماز جماعت آنها شركت كرده اند چيست؟

آية الله بهجت: تبعيت كنند و احتياط را مراعات نمايند به قصد آنچه جايز است مطلقا.

آية الله تبريزى، آية الله صافى: متابعت كنند. والله العالم.

آية الله خامنه اى: قنوت بعد از ركوع به قصد دعا مانع ندارد و در هر صورت در فرض مرقوم مضر به صحت نماز نيست.

آية الله زنجانى: متابعت كنند، هرچند در هر حال اعاده نماز لازم است.

آية الله سبحانى: متابعت اشكالى ندارد. والله العالم

آية الله سيستانى: اشكال ندارد.

آية الله مكارم: بايد مانند آنها نماز بخوانند.

نماز در اماكن تخيير

س 1433 - آيا مسافر، در اماكن تخيير مجاز است نوافل ظهر و عصر را بخواند؟

آية الله بهجت: اظهر عدم سقوط رواتب نهاريه در اماكن تخيير است اگرچه فريضه را در خارج ايقاع نمايد يا قاصد آن باشد يا قصراً در داخل ايقاع نمايد، بلكه ثابت است نافله با عدم تعين تقصير.

ص: 680

آية الله تبريزى: نوافل ظهر و عصر او ساقط است. والله العالم.

آية الله خامنه اى: نافله نماز ظهر و عصر در سفر ساقط است، حتى در اماكن تخيير.

آية الله زنجانى: مجاز نيست.

آية الله سبحانى: نوافل ظهر و عصر در سفر مطلقاً ساقط است و در اماكن تخيير دليلى بر آن نيست. والله العالم

آية الله صافى: استحباب نوافل ظهر و عصر در اماكن تخيير ثابت نيست؛ والله العالم.

آية الله فاضل: خير، مشروعيت نوافل ظهر و عصر در فرض مزبور ثابت نيست.

آية الله مكارم: مجاز نيست.

آية الله نورى: در صورتى كه تمام را اختيار كرد رجائاً مى تواند بخواند.

نماز در مشاعر

س 1434 - فاصله بين مكه و عرفات كه قبلاً چهار فرسخ بوده امروزه با توجه به توسعه مكه و اتصال شهر به منا كمتر از مسافت شرعى است در اين صورت، كسى كه قصد اقامه ده روز در مكه را نموده و سپس به عرفات و مشعر و منا مى رود و چهار شب يا بيشتر در آنجا بيتوته مى كند نماز او در عرفات و مشعر و منا و پس از مراجعت به مكه قصر است يا تمام؟

آية الله بهجت: بايد نماز را شكسته بخوانند با رعايت تخيير در محلش از مكه.

آية الله تبريزى: چنانچه از آخر خانه هاى مسكونى فعلى مكه تا عرفات كمتر از چهار فرسخ و رفتن به عرفات و مشعر و منا و رجوع به مكه كمتر از هشت فرسخ باشد در صورتى كه شخص بعد از اقامت ده روز - با قصد اقامت از قبل - به عرفات برود و يا اينكه قصد اقامت ده روز در مكه نموده و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى از اقامت در مكه منصرف شده و تصميم گرفت به عرفات برود نمازهاى او در عرفات و مشعر و منا، و در رفتن و برگشتن تمام است و در غير اين دو صورت مسافر است و بايد نمازهاى خود را در غير مكه قديم، قصر بخواند و در خود مكه قديم مخير است بين قصر و تمام. والله العالم.

ص: 681

آية الله خامنه اى: اگر پس از استقرار حكم اقامت عشره در مكه مكرمه به عرفات و مشعر و منا مى رود، با فرض اينكه رفت و برگشت از عرفات و مشعر و منا هشت فرسخ شرعى نيست نمازش در عرفات و منا تمام است.

آية الله زنجانى: كسى كه قصد اقامه ده روز در مكه نموده يعنى تصميم دارد ده روز در خود مكه بماند نماز او در مكه و عرفات و مشعر و منا تمام است، ولى مسافرى كه تصميم دارد در اثناى ده روز براى انجام اعمال خود به عرفات و مشعر و منا برود تمام نمازهاى چهار ركعتى او قصر است.

آية الله سبحانى: هرگاه قصد كند در مكه ده روز بماند و اقامت او محقق شود به اين معنى كه تصميم ندارد در اين ده روز بيرون برود آن گاه پس از ده روز به منا و عرفات برود در تمام مراحل نماز او تمام است و اگر قصد اقامه او محقق نشد، در تمام مراحل نماز او شكسته است. والله العالم

آية الله سيستانى: اگر مسافت مكه تا عرفات و از آنجا تا مشعر و از آنجا تا منا و تا مكه (44) كيلومتر باشد نمازش را در اين اماكن قصر مى خواند والاّ لازم است نمازش را تمام بخواند، بله اگر كمتر از (44) كيلومتر باشد اگر برگشتنِ او به مكه عبورى باشد نه اينكه برگشتن به محلّ اقامت است، پس حكم او در مشعر و منا قصر است ولى در مكه مخير است بين قصر و اتمام.

آية الله صافى: در فرض سؤال نماز شخص مذكور در عرفات و مشعر و منا تمام است همچنين پس از مراجعت به مكه، در مكه هم تمام است. والله العالم.

آية الله فاضل: اگر اقامه ده روزه با قطع نظر از چند شب مذكور باشد در مواضع ذكر شده نماز تمام است و اگر مجموعاً باشد نماز در آن مواضع شكسته، ليكن در مكه و اگرچه بعد از مراجعت باشد مخير بين قصر و اتمام است.

آية الله مكارم: نماز او تمام است.

آية الله نورى: در صورتى كه در مكه قصد اقامت ده روز كرده باشد نمازش در

ص: 682

عرفات و مشعر و منا تمام است والاّ قصر است و در مراجعت در مكه به جهت اينكه در اين شهر مخير است بين قصر و اتمام، اگر قصد اقامت نكرد مخير است و اگر قصد اقامت كرد كه بايد تمام بخواند.

نماز در هواپيما

س 1435 - در برخى موارد، زائران بيت الله الحرام يا ساير مسافران، در وقت نماز داخل هواپيما هستند، با توجه به اينكه نماز در هواپيما معمولاً مانع استقرار و طمأنينه نيست، در صورتى كه ساير شرايط، مثل قيام و قبله و ركوع و سجود مراعات شود، آيا در صورت علم يا احتمال اينكه پيش از اتمام وقت نماز به مقصد مى رسند و مى توانند نماز را پس از پياده شدن از هواپيما بخوانند، نماز در هواپيما كفايت مى كند يا بايد تأخير بيندازند و در صورتى كه نماز را در آن حال خواندند و پيش از اتمام وقت نماز پياده شدند، اعاده نماز لازم است يا نه؟

آية الله تبريزى: چنانچه احتمال بدهند كه تا آخر وقت هواپيما به زمين ننشيند مى تواند در هواپيما نماز بخوانند و اگر پيش از اتمام وقت هواپيما به زمين نشست نمازشان را اعاده كنند.

آية الله خامنه اى: با تمكن از استقرار و استقبال قبله، نماز صحيح و مجزى است، بلكه جهت درك فضيلت اول وقت افضل است.

آية الله زنجانى: در فرض سؤال كه نماز واجد شرايط صحت است نماز صحيح است و اعاده ندارد.

آية الله سبحانى: نماز در هواپيما حتى با علم و با ظن به اين كه قبل از سپرى شدن وقت، هواپيما بر زمين مى نشيند، مجزى و كافى است هرچند تمام شرايط مثل قيام و قبله و ركوع و سجود مراعات نشود ليكن در اين صورت به احتياط واجب وقتى هواپيما بر زمين نشست و وقت باقى است اعاده كند اما اگر در هواپيما شرائط را رعايت كرد مثل اينكه به جهت قبله و رعايت قيام و قعود و ركوع و سجود نماز را

ص: 683

خواند حتى اگر وقت باقى باشد نيازى به اعاده ندارد.

آية الله سيستانى: در فرض مذكور نماز در هواپيما كافى است.

آية الله صافى: در صورت علم بايد تأخير نمايد و در صورت احتمال، احوط خواندن و چنانچه قبل از گذشتن وقت به مقصد رسيد اعاده است.

آية الله فاضل: به طور كلى مكان نمازگزار بايد بى حركت باشد و بايد بتوانند تا پايان نماز شرايط نماز را رعايت كنند لذا در فرض سؤال، در سعه وقت تأخير بيندازند و اگر به واسطه تنگى وقت ناچار باشند نماز بخوانند بايد به قدرى كه ممكن است رعايت شرايط را بنمايند و در اين صورت اعاده لازم نيست.

آية الله مكارم: چنين نمازى صحيح است و اعاده ندارد.

متفرقه

فيش حج متوفى

س 1436 - اگر فيش حج متوفى به مبلغ زيادى در بازار خريدارى مى شود و به كمتر از آن مبلغ، مى توان براى حج ميت نايب گرفت، آيا مى توان از آن فيش براى رفتن به حج استفاده كرد، درحالى كه مازاد قيمت آن متعلق به ورثه است و در صورتى كه ميت وارث صغير داشته باشد، چطور؟

آية الله تبريزى: اگر به مبلغ كمتر مى توان نايب گرفت، بدون اذن همه ورثه نمى توان از فيش براى حج استفاده كرد مگر اينكه ميت وصيت كرده باشد كه در اين صورت ما به التفاوت از ثلث حساب مى شود، والله العالم.

آية الله خامنه اى: اگر وصيت كرده و بيش از ثلث نيست، طبق وصيت عمل شود والاّ اگر همه ورثه كبير بوده و راضى باشند، انجام حج با فيش ياد شده بدون اشكال است.

آية الله سبحانى: ظاهر اينكه فيش را در حال صحت خريده است نوعى وصيت به

ص: 684

حج بلدى است بنابراين ما به التفاوت حج بلدى و ميقاتى از ثلث حساب كنند و پرداخت نمايند و وجه فيش را به عنوان تركه تقسيم كنند البته اگر وارث همگى بالغ باشند با رضايت آنان استفاده از فيش براى حج اشكالى ندارد.

آية الله سيستانى: فيش به ورثه منتقل مى شود و اگر حج بر ميت مستقر باشد يا وصيت كرده باشد بايد براى او نايب بگيرند و اگر بخواهند با آن فيش بروند بايد با رضايت ورثه باشد و اگر صغير در ميانِ آنها هست بايد سهمِ او را بپردازند.

آية الله صافى: نايب گرفتن براى متوفى به كمتر از مبلغ ارزش و فروش فيش حج متوفى مانعى ندارد و زايد بر مبلغ كه صرف استيجار حج شده، متعلق به ورثه است و از خود فيش هم جهت استيجار با توافق ورثه مى شود استفاده كرد.

بلى چنانچه متوفى ورثه صغير داشته باشد، بايد حق او ملاحظه شود. والله العالم.

آية الله فاضل: چنانچه ميت وصيتى نسبت به حج بلدى نداشته باشد. مى توان از ميقات براى ميت در صورت استقرار حج براى او استنابه كرد و فيش را در اختيار ديگرى قرار داده و ما به التفاوت، بين همه ورثه، طبق قانون شرع تقسيم گردد. و در اين فرض فرقى بين داشتن صغير يا نداشتن آن نيست.

و در صورت نبودن وصيت و عدم استقرار حج با وجود صغير، بايد سهم صغير از مجموع فيش به هر صورت رعايت شود و تفصيل اين مسئله در استفتائات آمده است.

آية الله مكارم: در صورتى كه ميت وصيتى نكرده باشد، اين كار جايز است، ولى به اجازه همه ورثه، و سهم صغير را بايد از آن بپردازند.

آية الله نورى: اگر حج بر متوفى واجب بوده است و ورثه كبار نباشند، لازم است براى حج متوفى نايب بگيرند و از آن فيش هم به نحوى كه ذكر شده است، استفاده اشكال ندارد و اگر در بين ورثه صغير وجود دارد نيز با اجازه وصى و يا حاكم شرع اشكال ندارد.

س 1437 - كسانى كه با فيش حج ميت و به نيابت از وى به حج مى روند، اگر خود نيز تمام

ص: 685

شرايط استطاعت را دارا باشند، به جز باز بودن راه، كه آن هم با فيش حج ميت حاصل شده است، در صورتى كه بتوانند مثلاً در مدينه يا جده (قبل از ميقات) براى متوفى نايب بگيرند و خودشان حج واجب خود را انجام دهند، تكليف چيست؟

آية الله تبريزى: اگر بتواند ورثه را راضى كند كه با آن فيش براى خود حج به جا آورد و براى ميت نايب بگيرد، والله العالم.

آية الله زنجانى: اگر لازم باشد كه با آن فيش براى پدر حج به جا آورند، مستطيع نيستند، وگرنه هركسى كه استطاعت مالى دارد اگر بتواند ورثه را راضى كند كه با آن فيش براى خودش حج به جا آورد مستطيع مى باشد.

آية الله سبحانى: بسيار ديده شده كه افرادى به عنوان نيابت از پدر يا ديگران اجير شده و به حج آمده اند و در مدينه و يا ميقات ملتفت شده اند كه خود مستطيع هستند، اگر بقيه ورّاث يا اجيركننده موافقت كنند بايد اين افراد براى خود حج انجام دهند و براى پدر و يا منوب عنه نائب بگيرند و همچنين است اگر تبرعاً با فيش پدر يا منوب عنه به حج آمده و متوجه استطاعت خود شده است در اين صورت بايد تفاضل فيش را نسبت به حج ميقاتى به ورثه بپردازد ولى اگر قيمت نيابت بيشتر از فيش بود بايد خود بپردازد مگر اينكه ورثه ببخشند.

آية الله سيستانى: اگر اجير باشد و نيابت مشروط به آن سال باشد. بايد حج نيابى را مقدم بدارد و اگر مشروط نباشد يا اجير نباشد، بايد حج خود را مقدم بدارد و مى تواند براى ميت نايب بگيرد مگر اينكه مطمئن باشد در آينده مى تواند حج خود را انجام دهد كه در اين صورت مى تواند حج نيابى را انجام دهد.

آية الله صافى: در فرض مرقوم، استيجار شخص مذكور صحيح نيست، بلى اگر براى انجام حج، اعم از مباشرت و تسبيب اجير شده باشد و حج مورد اجاره ميقاتى باشد بايد خودش حجة الاسلام خود را به جا آورد و براى ميت حج ميقاتى استيجار كند. والله العالم.

آية الله فاضل: در فرض سؤال، وظيفه انجام حج نيابى است. گرچه اگر براى خود

ص: 686

حج انجام دهند صحيح است. هرچند معصيت كرده اند. و نايب گرفتن براى متوفى در صورتى صحيح و مجزى است كه مجاز در استنابه باشند. والاّ مجزى نيست.

آية الله مكارم: مانند مسئله سابق است.

آية الله نورى: اين قبيل افراد نمى توانند نايب باشند و حج نيابى انجام بدهند، اين شخص هم لازم است حج خود را انجام بدهد و گرفتن نايب بايد با نظر ورثه و يا وصى و يا حاكم شرع، كه هر يك در مورد خود اختيار دارند، باشد.

س 1438 - در فرض سؤال قبل، اگر ميت يكى از ورثه را (مثلاً پسر بزرگ خود را) براى انجام حج مشخص كرده باشد، يا تمام ورثه اتفاق كنند كه يكى از آنها از طرف ميت به حج برود، تكليف او چيست؟

آية الله تبريزى: به همان نحو كه در مسئله سابقه گذشت عمل شود والله العالم.

آية الله خامنه اى: در فرض سؤال كه راه با فيش مورد وصيت براى پسر باز شده و وصيت نسبت به زائد بر حج ميقاتى، از ثلث بيشتر نيست، يا ورثه اجازه كرده اند، بايد پسر حج را به نيابت از پدر به جا آورد.

آية الله زنجانى: اگر پسر بزرگ قبل از پذيرش وصيت يا قبول اجاره ورثه مستطيع بوده انجام حجة الاسلام خودش مقدم است و در غير اين صورت چنانچه وصيت يا اجاره را قبول كند، بايد از طرف ميت حج به جا آورد.

آية الله سبحانى: اگر منوب عنه يا پدر به حج بلدى وصيت كرده باشد چنانچه نائب هرگاه پس از اجير شدن استطاعت مالى داشته ولى امكان رفتن به حج براى او نبوده در هر دو صورت بايد حج را از طرف منوب عنه انجام دهد..

آية الله سيستانى: در صورتى كه وصيت به يكى ازآنها كرده باشد، بايد به جاى او حج انجام دهد و خودش مستطيع نيست. ولى اگر توافق آنها بر يكى از آنها باشد مصداق مسئله فوق است.

آية الله صافى: كسى كه از براى ميت و يا ورثه جهت انجام حج ميت معين شده

ص: 687

چنانچه خود استطاعت مالى داشته باشد نمى تواند نيابت كند. والله العالم.

آية الله فاضل: حكم آن از جواب قبل معلوم شد.

آية الله مكارم: هرگاه ميت وصيت كرده، بايد به وصيت او عمل شود و اگر ورثه توافق كنند جايز است او به حج برود.

آية الله نورى: اگر خود آن فرزند مستطيع باشد، نمى تواند نيابت را قبول كند.

خمس سپرده حج يا عمره

س 1439 - هم اكنون كسانى كه قصد تشرف به حج يا عمره را دارند، بايد براى حفظ نوبت، مبلغ مقررى را به بانك بسپارند كه اين مبلغ مطابق قرارداد مضاربه است و سودى نيز به آن تعلق مى گيرد و زمانى كه پس از حدود سه سال، نوبت تشرف آنها فرا مى رسد، اصل پول و سود آن را دريافت مى كنند و به سازمان حج و زيارت مى سپارند و به عمره يا حج مشرف مى شوند. حال با توجه به اينكه سپردن پول به بانك، مقدمه رفتن به حج يا عمره است و چنانچه كسى اين پول را به بانك نسپارد نوبتى را براى رفتن به عمره يا حج نخواهد داشت و اكنون طريق رفتن به حج نيز همين است، آيا به اصل پول و سود آن خمس تعلق مى گيرد يا نه؟

آية الله تبريزى: در فرض سؤال چنانچه بر اصل پول سال بگذرد، يعنى از وقت به دست آوردن پولى كه به بانك سپرده اند، سال گذشته بايد خمس آن را بپردازد و نسبت به مقدارى كه زيادتر از اصل پول به آنها، مى دهند اگر در همان سال به حج يا عمره بروند چيزى بر آنها نيست. والله العالم.

آية الله خامنه اى: اصل سپرده اگر از درآمد كسب غير مخمّس بوده، خمس دارد و سود حاصله اگر پيش از سال عزيمت به سفر حج قابل وصول نبوده جزو درآمد سال وصول محسوب است كه اگر در همان سال به حساب هزينه سفر حج محسوب شود خمس ندارد.

آية الله زنجانى: در حج واجب و يا عمره، اگر به وسيله اى واجب كرده خمس پول مورد سؤال واجب نيست و در حج و عمره مستحب واجب است.

ص: 688

آية الله سبحانى: هرگاه سپرده ها از درآمد همان سال باشد كه نام نويسى كرده خمس ندارد هرچند سفر او به خاطر نرسيدن نوبت به تأخير بيفتد ولى اگر درآمد سال هاى قبل باشد كه خمس آن را نپرداخته است بايد خمس آن را بپردازد و اما نسبت به سود اگر اين سود به وسيله يكى از عقود شرعى به صاحب سپرده تعلق گيرد سود مذكور از درآمدهاى سال وصول سود محسوب مى شود و اگر همان سال وصول صرف مؤونه شد خمس ندارد و در غير اين صورت بايد خمس آن را بپردازد و اما اگر كسى سال خمسى ندارد چنانچه به حج يا عمره مشرف مى شود خمس به همه اموال او تعلق مى گيرد و لااقل بايد خمس تمام هزينه هاى حج و يا عمره را بپردازد و يا از حاكم شرع اجازه گرفته و مبالغ مذكور را به ذمه بگيرد و در اين صورت اخير بايد با احتساب اين بدهى به حاكم شرع و اين كه توان پرداخت آن را داشته باشد، از حجة الاسلام كفايت مى كند و طواف و قربانى او هم صحيح است.

آية الله سيستانى: به اصل پول خمس تعلق مى گيرد و نيز به سود آن، اگر از طريق معامله شرعيه ملك صاحب پول شده است، بلى اگر حج بر او مستقر شده و راه ديگرى براى رفتن به حج در سال ثبت نام نداشته باشد، خمس به آن تعلق نمى گيرد.

آية الله صافى: اصل پول و سود آن خمس دارد و تفاوتى بين حج و عمره نيست.

آية الله فاضل: افرادى كه براى تشرف به حج يا عمره ثبت نام مى كنند و در همان سال توفيق تشرف پيدا نمى كنند، بايد خمس اصل پول و سود متعلقه مربوط به سنوات سابق را بپردازند، مگر براى افرادى كه حج بر آنها مستقر شده و تمكن از خريد فيش را ندارند.

آية الله مكارم: هرگاه اين پول از درآمد همان سالى باشد كه نام نويسى كرده است، نه به خودِ آن خمس تعلق مى گيرد و نه به سود آن.

آية الله نورى: اگر همان سالى كه مستطيع شده است، آن پول را براى انجام حج در نوبت خود به حساب ريخته است آن پول جزو مؤونه و مخارج آن سال محسوب مى شود و خمس ندارد، ولى اگر در سال قبل يا سال هاى قبل مستطيع بوده و تأخير انداخته و به حساب نريخته است، بايد خمس آن را بدهد. و در عمره نيز اگر به طور

ص: 689

متعارف يك مرتبه يا در چند سال يك مرتبه باشد، پولى كه به حساب ريخته است خمس ندارد اما سودى كه مى گيرد، از ارباح آن سالى است كه آن را تحويل مى گيرد و اگر تا آخر سال خمسى خود آن را در مخارج لازم زندگى خود خرج كرد، خمس ندارد و اگر بماند و سال بر آن بگذرد خمس دارد.

س 1440 - كسى كه براى عمره مفرده ثبت نام كرده، درحالى كه بردن او به عمره قطعى بوده و براى رفتن نيز به ناچار مى بايست پولى به حساب بريزد ولى در سال بعد نوبت او شد، و به عمره مشرف خواهد شد، آيا سرِ سالِ خمس، به اين پول كه به حساب سازمان حج و زيارت واريز شده، خمس تعلّق مى گيرد يا نه؟

آية الله بهجت: در فرض سؤال خمس واجب نيست.

آية الله تبريزى: بايد آن را تخميس نمايد، والله العالم.

آية الله خامنه اى: در فرض مزبور خمس ندارد.

آية الله زنجانى: چنانچه يك سال از زمان به دست آوردن آن پول گذشته بايد خمس آن را بپردازد.

آية الله سبحانى: به سؤال قبل مراجعه شود.

آية الله سيستانى: خمس دارد.

آية الله صافى: پول مذكور خمس ندارد، والله العالم.

آية الله فاضل: در فرض مذكور خمس پول را بايد بدهد مگر اينكه ديگر نتواند پول را از سازمان حج پس بگيرد كه در اين صورت خمس ندارد.

آية الله مكارم: خمس ندارد.

آية الله نورى: خمس به آن تعلّق نمى گيرد.

مصدود

مصدود

س 1441 - شخصى در ميقات براى عمره تمتع محرم شده است و پس از احرام و قبل از ساير اعمال دستگير و زندانى شده و پس از گذشت ايام تشريق او را آزاد كرده اند، ولى در زمان

ص: 690

صدّ، به وظيفه مصدود عمل نكرده، حال يا جاهل به مسئله بوده يا نمى توانسته عمل كند، ولى اكنون مى تواند عمره مفرده انجام دهد، وظيفه او براى خروج از احرام چيست و در صورتى كه نتواند عمره مفرده انجام دهد، تكليفش چيست؟

آية الله تبريزى: چنانچه متمكن است، بنا بر احتياط بين وظيفه مصدود و اتيان به عمره مفرده جمع نمايد، والله العالم.

آية الله سبحانى: چون حكم مصدود را دارد بايد براى خروج از احرام قربانى و تقصير كند و احتياطاً پس از رفع منع، اعمال عمره مفرده را انجام دهد و اگر نمى تواند، نائب بگيرد.

آية الله سيستانى: به احتياط واجب از احرام خارج نمى شود مگر اينكه هدى تهيه و ذبح يا نحر كند و به احتياط واجب حلق يا تقصير نيز لازم است و اگر متمكن از هدى نباشد ده روز روزه بگيرد.

آية الله صافى: شخص مذكور اگر قدرت بر اعمال عمره مفرده دارد بايد با اعمال عمره مفرده از احرام خارج شود و اگر از انجام عمره مفرده نيز ممنوع است به وظيفه مصدود عمل كند؛ والله العالم.

آية الله فاضل: چنانچه مى تواند عمره مفرده انجام دهد بايد با انجام عمره مفرده از احرام خارج شود و احتياط آن است كه قصد عدول به عمره مفرده كند. و چنانچه نتواند عمره مفرده انجام دهد. اگر علت آن مريضى باشد بايد او را طواف و سعى دهند. و اگر ممكن نشد بايد براى طواف و سعى نايب بگيرد و از احرام خارج شود و اگر علت آن اين باشد كه او را از مكه اخراج كرده اند و نمى تواند برگردد حكم مصدود را دارد.

آية الله مكارم: بايد عمره مفرده انجام دهد و از احرام خارج شود و اگر نمى تواند كسى را نايب بگيرد.

آية الله نورى: اگر نتواند عمره مفرده انجام دهد لازم است به وظيفه مصدود عمل نمايد.

ص: 691

س 1442 - شخصى اعمال عمره تمتع را به پايان برده و اكنون نمى تواند حج تمتع به جا آورد، مثلا براى خدمت به حجاج از سوى سازمان حج و زيارت به حج آمده و اكنون سازمان مذكور او را مأمور كرده كه در ايام تشريق در مكه بماند، وظيفه اش چيست؟

آية الله تبريزى: چنانچه كسى مضطر به ترك حج تمتع بشود احتياط آن است كه عمره تمتع را عمره مفرده قرار داده و براى آن طواف نساء به جا آورد ولى مجرد منع ديگران محقق اضطرار نيست، والله العالم.

آية الله خامنه اى: عمره تمتع استحبابى را مى تواند رها كند و چيزى بر او نيست و احتياط مستحب آن است كه طواف نساء را انجام دهد.

آية الله زنجانى: در فرض اضطرار فعلاً وظيفه اى ندارد. البته احتياط مستحب در آن است كه عمره تمتع را عمره مفرده قرار داده و براى آن طواف نساء به جا آورد.

آية الله سبحانى: چنين فردى با انجام طواف نساء و نماز آن، آن را به عمره مفرده تبديل مى كند و اگر استطاعت او باقى است و يا حج در سال هاى قبل بر ذمه او آمده باشد بايد سال بعد حج را انجام دهد. ولى توجه به اين نكته ضرورى است كه نمى تواند بدون عذر از عمره تمتع حتى استحبابى منصرف شود.

آية الله سيستانى: به احتياط واجب آن را عمره مفرده قرار دهد و طواف نساء به جاى آورد.

آية الله صافى: در فرض سؤال، در حج تمتع واجب (حجة الاسلام، حج واجب به نذر و غيره) ترك حج تمتع جايز نيست، و در حج تمتع مستحبى نيز با عدم ضرورت عرفى يا شرعى احتياط واجب انجام حج تمتع است. والله العالم.

آية الله فاضل: فعلاً مُحِل است و تكليفى ندارد و به مأموريت خود ادامه دهد.

آية الله مكارم: اگر توانايى بر حج ندارد وظيفه اى ندارد.

آية الله نورى: اگر حج بر آن شخص واجب بوده است و به قصد اداى حج واجب عمره تمتع را انجام داده و اكنون قدرت اداى حج را ندارد اين عمره تمتع از عمره

ص: 692

تمتعى كه جزء حج است كفايت نمى كند و لازم است بعداً عمره تمتع و حج تمتع را باهم در يك سال انجام بدهد و اگر از باب استحباب مى خواسته است حج تمتع انجام بدهد و مضطر به ترك حج شده است اشكال ندارد.

حج كودك

س 1443 - كودك مميزى را ولى او به سعى مى برد؛ مثلاً در كالسكه سوار است و خواب است، آيا لازم است در ابتداى سعى او را براى نيت بيدار كند، و چنانچه در آغاز بيدار باشد و در بين راه خواب برود چه حكمى دارد؟

آية الله بهجت: سعى از عبادات است و سعى در حال خواب صحيح نيست بايد او را بيدار كند.

آية الله تبريزى: بنا بر احتياط واجب اين است كه خواب نرود و آن مقدار را كه خواب رفته، به نيت «اتمام ما نقص من سعيه» اعاده كند و اگر قبل از نيت سعى، خواب رفته - بدون اشكال - سعى او باطل است، والله العالم.

آية الله خامنه اى: بايد براى نيت سعى، حدوثاً و بقائاً بيدار باشد، بنابراين در اثنا هم نبايد خواب باشد؛ و همچنين در صورت تمكن خودش بايد سعى كند و سعى دادن او صحيح نيست.

آية الله زنجانى: اگر ابتداى سعى نيت كرده و با توجه به اينكه ممكن است در اثناى سعى خوابش ببرد سعى را شروع كرده است، سعى او صحيح است، هرچند در اثناى سعى خوابش ببرد.

آية الله سبحانى: طفل مميز بايد در تمام اشواط طواف و سعى بيدار باشد و شرايط طواف و سعى را تا جايى كه خارج از طاقت او نباشد بايد مانند افراد بزرگسال رعايت كند و اگر رعايت نكرد بر اساس مسائل گذشته در طواف و سعى اصلاح نمايد ولى در بچه غير مميز چنانچه ابتدائاً بيدار باشد ولى در اثناى هر كدام از طواف و سعى بخوابد اشكال ندارد اما در طواف جورى او را در بغل بگيرد يا اگر توانايى و امكان راه

ص: 693

رفتن دارد راه ببرند كه سمت چپ او به سمت كعبه باشد و در سعى نيز رو به صفا و مروه باشد.

آية الله سيستانى: سعى در حال خواب مُجزى نيست و بايد او را وقتى به سعى ببرد كه بيدار بماند و تا ممكن است او را به راه رفتن وادارد و سعى با كالسكه فقط در حال عدم تمكن از راه رفتن مجزى است.

آية الله صافى: سعى در حال خواب صحيح نيست، والله العالم.

آية الله فاضل: چون سعى از عبادات است و صحت آن منوط به نيت و قصد قربت مستمر است لذا در فرض مذكور اگر قبل از شوط چهارم به خواب رفته است به احتياط واجب سعى را از اول اعاده كند و اگر بعد از شوط چهارم خواب رفته است پس از بيدار شدن و توجه و التفات بايد از جايى كه به خواب رفته سعى را ادامه دهد.

آية الله مكارم: در صورتى كه در ابتداى سعى نيت كرده باشد، اشكالى ندارد.

آية الله نورى: 1. لازم است كه او را براى انجام نيت بيدار كند؛ 2. و آن مقدارى را كه در حال خواب پيش رفته است پس از بيدار شدن اعاده كند.

س 1444 - شخصى كه كودك را در بغل گرفته و طواف مى دهد، آيا بايد شانه چپ كودك نيز به طرف كعبه باشد؟

آية الله تبريزى: لزومى ندارد، والله العالم.

آية الله زنجانى: لازم نيست، بلكه در صحيح بودن طواف كسى كه بچه را طواف مى دهد نيز لازم نيست شانه چپ او به طرف كعبه باشد.

آية الله سبحانى: به سؤال 1441 رجوع شود.

آية الله سيستانى: بايد تا حد امكان سعى كند طورى او را طواف دهد كه عرفاً طرف چپ او به طرف كعبه باشد.

آية الله صافى: بنا بر احتياط شانه چپ كودك نيز به طرف بيت باشد، والله العالم.

ص: 694

آية الله فاضل: بلى بايد تمام شرايط در كودك نيز رعايت شود.

آية الله مكارم: لازم نيست.

آية الله نورى: بلى لازم است.

س 1445 - كودكى را كه محرم كرده اند و طواف مى دهند، آيا طهارت بدن و لباس كودك در حال طواف لازم است، و چنانچه قبل از طواف او را تطهير كنند براى يك طواف كافى است و وارسى بين طواف لازم نيست؟

آية الله تبريزى: آن مقدار كه بتوانند بنا بر احتياط رعايت طهارت او را بكنند ولى وارسى لازم نيست، والله العالم.

آية الله خامنه اى: بنا بر احتياط تطهير شود.

آية الله زنجانى: در مورد كودك كم سن مانند شيرخواره كه نجس شدن لباس يا بدنش متعارف است و نمى تواند از نجس شدن آنها خوددارى كند رعايت طهارت بدن و لباس لازم نيست و در غير آنها رعايت كنند.

آية الله سبحانى: كودك غير مميز را كه طواف مى دهند بايد قبل از طواف، بدن او را طاهر كنند و هرچند به صورت ظاهر او را وضو دهند و پوشك تميز بپوشانند و ديگر تا آخر وارسى لازم نيست و حكم طهارت باقى است و چنانچه بعد از طواف معلوم شود در حين طواف حدث و يا خبث عارض شده، طواف او صحيح است.

آية الله سيستانى: رعايت طهارت بدن و لباسِ او لازم نيست.

آية الله صافى: بايد شرايط طواف و نماز در طفل نيز مراعات شود و در صورت غير مميز بودن طفل، در صورت امكان او را وضو دهند لباس و بدن او را تطهير كنند و در صورت شك در عارض شدن حدث و خبث وارسى لازم نيست و حكم طهارت باقى است، والله العالم.

آية الله فاضل: بلى لازم است و وارسى در بين طواف لازم نيست. ولى اگر متوجه

ص: 695

شدند كه لباس و بدن او نجس شده، احتياط اين است كه آنها را تطهير كنند.

آية الله مكارم: در صورتى كه تطهير بدن او زحمتى نداشته باشد، بايد تطهير نمود، ولى در بچه هاى شيرخوار لازم نيست.

آية الله نورى: بلى لازم است و براى يك طواف كافى است، و وارسى لازم نيست.

ديوانه و حج مستقر

س 1446 - شخصى پس از استقرار وجوب حج ديوانه شده، وظيفه ولى، نسبت به حج او چيست؟

آية الله تبريزى: تا زنده است ولى وظيفه اى ندارد و پس از مردن وى از تركه اش براى وى حج مى گيرد، والله العالم.

آية الله خامنه اى: ولى مجنون نسبت به حج او تكليفى ندارد، اگر تا آخر عمر عاقل شد خودش حج به جا مى آورد وگرنه پس از مرگ از تركه او نايب مى گيرند.

آية الله زنجانى: حجة الاسلام از ديون شخص مستطيع است و در مورد مجنون اگر اميد بهبودى نباشد بايد ولى از مال او براى انجام حج نايب بگيرد و اگر ديوانه هزينه حج را نداشته باشد، ولى وظيفه اى ندارد.

آية الله سبحانى: هرگاه يأس از بهبودى او دارند ولى او مى تواند از اموالش براى او حج نيابى بگيرد يا اين كار را به اميد برطرف شدن عذر تا هنگام مرگ تأخير بيندازد وسپس از تركه او استنابه كند.

آية الله سيستانى: بايد پس از مرگ براى او نايب بگيرد.

آية الله صافى: در فرض سؤال، چنانچه افاقه حاصل شود، بايد حج را به جا آورد و در صورت عدم افاقه تا حين موت، بايد پس از موت برايش حج استيجار شود، والله العالم.

آية الله فاضل: چنانچه اميد افاقه هست صبر كنند والاّ بنا بر احتياط واجب، ولى شرعى او از مال او يك حج نيابى انجام دهد.

ص: 696

آية الله مكارم: ولى او وظيفه اى ندارد، مخصوصاً اگر اميد زوال جنون باشد ولى بعد از مردن او بايد از مال او حج را نيابتاً به جا آورند.

آية الله نورى: اگر مال دارد لازم است ولى اقدام به حج نيابى بكند.

روزه مستحب در مدينه

س 1447 - آيا استحباب سه روز روزه مستحبى در مدينه منوره براى برآمدن حاجت، اختصاص به مسافر دارد يا براى اهالى مدينه و كسى كه قصد عشره دارد نيز مستحب است؟

آية الله تبريزى: حكم مزبور اختصاص به مسافر دارد و شامل اهل مدينه نمى شود و در مسافر بين اينكه نمازش قصر باشد يا به جهت قصد اقامت ده روز نمازش تمام باشد، فرقى نيست، والله العالم.

آية الله خامنه اى: اختصاص به مسافر ندارد، و ذكر مسافر جهت استثناء از صوم در حال مسافر بودن است.

آية الله زنجانى: روزه مستحبى حاجت در مدينه منوره براى مطلق مسافر مستحب است، هرچند قصد ماندن ده روز كرده باشد و استحباب آن در مورد اهالى مدينه ثابت نيست و مى توانند اين روزه را رجائاً به جا آورند.

آية الله سبحانى: مخصوص مسافر است و فرقى بين كسى كه قصد عشره كرده و يا نكرده در اين مسئله نيست.

آية الله سيستانى: براى همه مستحب است.

آية الله صافى: بعيد نيست اختصاص به مسافر نداشته باشد، والله العالم.

آية الله فاضل: استحباب آن به قصد ورود براى غير مسافر ثابت نيست، بلى رجائاً مانعى ندارد.

آية الله مكارم: اين حكم مخصوص مسافر است ولى ديگران بر اساس قانون اوّلى

ص: 697

هر روزى بخواهند مى توانند به قصد حاجت روزه بگيرند. علاوه بر اين مسافرى كه مى تواند براى حاجت سه روز در مدينه روزه مستحبى بگيرد، مى تواند در اين سه روز معتكف هم بشود، هرچند قصد ده روز هم نكرده باشد.

اعتكاف در مسجدالحرام

س 1448 - بسيارى از زائران خانه خدا خواهان اعتكاف در مسجدالحرام هستند باتوجه به فرصت معنوى و تأثير فراوان روحى و روانى آن و لزوم روزه جهت اعتكاف، آيا مى توانند پس از حضور در مكه مكرمه با نذر، به اعتكاف بپردازند؟

آية الله بهجت: مانعى ندارد.

آية الله تبريزى: چنانچه نذر روزه در مكه نمايد تا روزه در سفر صحيح باشد مى تواند معتكف شود. والله العالم.

آية الله خامنه اى: روزه مستحبى در سفر كه با نذر صحيح است، بنا بر احتياط واجب مشروط است به اينكه نذر در حَضَر منعقد شده باشد.

آية الله زنجانى: بلى مى توانند بعد از سفر نذر كنند كه در همان سفر روزه بگيرند و معتكف شوند.

آية الله سبحانى: مى تواند قبل از سفر و يا حضور در مكه نذر كنند كه در سفر سه روز روزه بگيرند و با اين نذر اعتكاف كنند.

آية الله سيستانى: اگر نذر كنند كه در سفر روزه بگيرند اشكال ندارد.

آية الله صافى: صحت نذر روزه بعد از ورود به مكه مكرمه مورد اشكال است.

آية الله فاضل: ظاهر آن است كه صحّت روزه در سفر با نذر در وطن محقّق مى شود.

آية الله مكارم: بدون نيت اقامه ده روز روزه گرفتن و اعتكاف كردن، اشكال دارد.

آية الله نورى: نمى توانند مگر اينكه در وطن نذر روزه كرده باشند.

ص: 698

س 1449 - شخصى قصد اعتكاف در مسجدالحرام را دارد، آيا مى تواند قبل از اذان صبح در تنعيم محرم شود و بقيه اعمال را در حال اعتكاف انجام دهد، با توجه به اينكه محل سعى جزو مسجد نيست؟

آية الله تبريزى: مانعى ندارد و مى تواند همه اعمال را در حال اعتكاف انجام دهد. والله العالم.

آية الله خامنه اى: مى تواند محرم شود و خروج از مسجد براى انجام سعى مانع ندارد.

آية الله سبحانى: بله، اين شخص بايد به نحوى خود را به مسجدالحرام برساند كه هنگام اذان صبح جهت شروع اعتكاف و روزه داخل مسجد باشد و اعمال عمره را در حين اعتكاف انجام دهد. اشكالى ندارد و خارج شدن از مسجد به اندازه انجام سعى بين صفا و مروه به عنوان يك حاجت ضرورى به اعتكاف ضرر نمى زند ليكن شتاب كند كه سعى را زودتر به پايان ببرد و به مسجد برگردد.

آية الله سيستانى: مى تواند ولى لازم است اعمال را تا زمانى تأخير بياندازد كه سعى او پس از پايان اعتكاف باشد، ولى چنانچه صبر كردن تا آن موقع سخت باشد مى تواند از عنوان حاجت ضرورى استفاده نمايد و از مسجد جهت انجام سعى خارج شود.

آية الله صافى: صحت احرام قبل از شروع به اعتكاف، بعيد نيست. والله العالم

آية الله فاضل: مانعى ندارد لكن سعى نمايد تا عمل سعى را زودتر به پايان رساند.

آية الله مكارم: اين مقدار اشكال ندارد.

آية الله نورى: لازم است قبل از اذان صبح در مسجدالحرام باشد.

آوردن قرآن از مسجدالحرام

س 1450 - قرآن هايى در مسجدالحرام به زائران اهدا مى شود كه چند دسته است:

دسته اول: قرآن هاى مستعمل مسجدالحرام، ممهور به مُهر «وقف لله تعالى بالمسجدالحرام».

ص: 699

دسته دوم: قرآن هاى چاپ عربستان، وقف و هديه زائران جهت قرائت در مسجدالحرام، كه متصدّيان اين قرآن ها و قرآن هاى دسته سوم كه چاپ ساير كشورها است و توسط زائران به مسجدالحرام هديه مى شود را به خاطر يك شكل بودن قرآن هاى مسجدالحرام از قفسه ها خارج كرده و به زائران ديگر كه متقاضى قرآن هستند تحويل مى دهند. و دسته چهارم قرآن هايى است كه هديه دولت عربستان و رياست شئون حرمين شريفين است و هيچ گونه مُهرى ندارد. حال: آيا دريافت اين قرآن ها جايز است؟ و برفرض جواز مالك مى شوند يا نه؟ و در صورت عدم مالكيت، آيا جهت استفاده عمومى در غير مساجد يا در مساجد ديگر مى توان آنها را آورد؟

آية الله بهجت: دسته اول و دوم جايز نيست و دسته سوم ممكن است تملّك، ولى احتياط در ترك است و دسته چهارم تملّك آن مانعى ندارد و دسته اوّل و دوم را اگر نمى گذارند در آنجا باشد مى تواند به اقرب آن مساجد بگذارد.

آية الله تبريزى: قرآن هايى كه محرز است زوّار هديه و وقف كرده اند را نمى توان گرفت و تصرف كرد و گرفتن قرآن هاى ديگر جايز است و مى توانند تملّك كنند و يا در مساجد و غيره براى عموم قرار دهند، والله العالم.

آية الله خامنه اى: قرآن هايى كه وقف آن براى مسجدالحرام مُحرز است، دريافت و تملّك آن جايز و صحيح نيست و در صورتى كه عودت و استفاده از آن در مسجدالحرام امكان ندارد، آنها را به مساجد ديگر برده و در آنجا استفاده نمايند.

آية الله زنجانى: گرفتن قرآن هايى كه محرز است زوّار هديه يا وقف كرده اند جايز نيست و گرفتن قرآن هاى ديگر از مسئولين ذى ربط جايز است، هرچند علامت «وقف بالمسجدالحرام» روى آن باشد.

آية الله سبحانى: دسته اول و دوم و سوم جايز نيست فقط دسته چهارم را مى توان گرفت و تملك كرد. والله العالم

ص: 700

آية الله صافى: در فرض سؤال، قرآن هايى كه توسط حجاج و زائرين وقف نشده؛ اعم از آنكه اثرى از وقف بودن در آنها نباشد يا از طرف حكومت سعودى اثر وقف در آنها ديده شود اگر مسئولين ذى ربط از آنها به كسى اهدا نمايند، گرفتن آن اشكال ندارد و گيرنده مالك مى شود. قرآن هايى كه توسط حجاج وقف بشود، گرفتن آنها جايز نيست، والله العالم.

آية الله فاضل: استفاده از قرآن هاى دسته اول و دوم در غير مسجدالحرام اشكال دارد، اما دسته سوم و چهارم اشكالى ندارد و تحقق ملكيت نسبت به دسته چهارم مسلم است.

آية الله مكارم: قرآن هايى كه از طرف مسئولين آن منطقه به زوار داده مى شود اشكالى ندارد و ملك آنها مى شود.

آية الله نورى: در غير مورد اخير، گرفتن آنها اشكال دارد و همچنين نمى توان آنها را به مساجد يا جاهاى ديگر برد.

نذورات

س 1451 - برخى از زائران حرمين شريفين اظهار مى دارند كه فلان مبلغ را به ما داده اند تا در حرم مطهر نبوى يا قبور مطهر بقيع بريزيم با توجه به اينكه ريختن آنها در آن محل ها غير ممكن است يا صرف حرم يا مصرف مقرّر خود نخواهد شد و حاضر نيستند اين وجوه را با خود برگردانند، آيا مى توان آنها را در راه خير؛ مثل كمك به فقراى شيعه صرف كرد؟

آية الله بهجت: مى توان خرج زوّار آنجا از شيعيان كرد و اگر نشد به فقراى شيعه مى توان داد.

آية الله خامنه اى: اگر علم به رضايت صاحبان وجوه باشد يا از قبل كسب اجازه شده باشد، صرف آن در مورد فقراى شيعه اشكال ندارد.

ص: 701

آية الله سبحانى: در مورد زائران فقير مصرف شود و اگر در ميان زائران فقير نباشد در مورد فقراى شيعه مصرف شود. والله العالم

آية الله سيستانى: بايد به صاحبانش برگردانند.

آية الله فاضل: بايد پول هاى مذكور را از طرف صاحبان آن به فقراى شيعه صدقه بدهند.

آية الله مكارم: مجاز هستند كه صرف فقراى شيعه در آنجا كنند

آية الله نورى: در صورتى كه صاحبان پول راضى باشند اشكال ندارد.

ص: 702

فهرست تفصيلى مناسك حج

فهرست تفصيلى زير به منظور تسهيل در دستيابى به مطالب مورد نياز در مناسك حج، توسط استاد منصور مظاهرى و جناب حجة الاسلام آقاى شيخ جواد انوارى تهيّه شده، اميد است براى سروران روحانى مفيد واقع شود.

گفتنى است اين فهرست بر طبق شماره مسائل و سؤالات مى باشد.

الف

احرام از ادنى الحل (محل احرام براى عمره تمتع براى كسى كه در مكه است)...... 227

احرام از جده براى عمره تمتع...... 239

احرام از جحفه و مسجد تنعيم و مقدار توسعه يافته...... 236

احرام از حديبيه براى عمره يا حج...... 1404

احرام از داخل مسجد شجره...... 202

احرام از رابغ...... 224

ص: 703

احرام از محاذى دو ميقات...... 208

احرام از محاذى ميقات...... 207

احرام از مسجد شجره و قسمت هاى توسعه يافته...... 220

احرام از مواقيت خمسه براى كسى كه در غير ماه هاى حج وارد مكه شده...... 225

احرام از وادى عقيق...... 231

احرام اطفال و انجام اعمال حج توسط ولى و ازدواج آنان...... 105

احرام، اگر جامه احرام را عوض كرد هنگام طواف، همان لباس احرام كه در آن محرم شده بپوشد...... 282

احرام با نذر از جده...... 212

احرام با نذر براى كسانى كه ميقات را نمى دانند...... 211

احرام با نذر در صورت عبور از محاذى غير مسجد شجره...... 209

احرام با نذر قبل از ميقات...... 217

احرام بايد از مواقيت خمسه باشد نه از جده و حديبيه...... 222

احرام بستن به گفته حمله دار درباره ميقات...... 223

احرام بستن در حال حدث اصغر و اكبر...... 288

احرام حائض از نزديك مسجد شجره و تجديد احرام در جُحْفه...... 205

احرام حج از شهر مكه و استحباب از مقام ابراهيم 7 يا حجر اسماعيل 7......946

احرام حج از محلات جديد الاحداث مكه - عزيزيه - شعب بنى عامر...... 954-951

احرام حج از مكه بعد از خروج از مكه و بازگشتن به مكه...... 944

احرام حج براى بيرون رفتن از مكه...... 943

احرام حج تمتع با قصد احرام و لبيك گفتن و قصد ترك محرمات احرام...... 938

احرام حج تمتع بعد از عمره تمتع...... 937

احرام حج در روز ترويه مستحب است...... 945

ص: 704

احرام حج را جهلاً ترك كرده است...... 949

احرام حج را عمداً و علماً ترك كند حج باطل است...... 950

احرام حج را فراموش كرد، در منا يا عرفات يادش آمد...... 947

احرام حج مانند احرام عمره تمتع است...... 940

احرام حج و محرمات احرام و كفارات...... 941

احرام حج و وقت آن...... 942

احرام حج يا عمره براى ورود به مكه...... 172

احرام خدمه كاروان كه بايد از مكه خارج شوند...... 237-229

احرام دختر بچه و انجام اعمال حج به كمك مادر - و شوهر كردن دختر...... 104

احرام در لباس دوخته...... 286-289

احرام در لباس دوخته بواسطه عذر...... 1319

احرام در ميقات و حركت بر خلاف جهت مكه...... 240

احرام را از ميقات فراموش كرد و يا به خاطر ندانستن مسئله و يا عذر ترك كرد، وظيفه چيست...... 215

احرام را اگر در ميقات انجام داد نمى تواند به هم بزند...... 1318

احرام را عمداً از ميقات تأخير اندازد حج باطل است...... 210

احرام را فراموش كرد، بعد از تمامى اعمال يادش آمد...... 948

احرام را فراموش كند، بعد از عمره يا حج يادش آيد...... 290

احرام زن حائض اگر از ميقات محرم نشود...... 216

احرام زن حائض در ميقات براى حج افراد...... 221

احرام زنان...... 277

احرام زنى كه مى داند به خاطر حيض نمى تواند اعمال عمره تمتع را انجام دهد...... 292

احرام عمره تمتع را بست پس از احرام دستگير و زندانى شد و بعد از ايام تشريق آزاد شد...... 1441

ص: 705

احرام عمره مفرده از جده...... 1403

احرام قبل از ميقات جايز نيست...... 217

احرام كسانى كه در مكه مقيم شده اند...... 249

احرام كسى كه بدون احرام وارد مكه شده است...... 250

احرام كسى كه تلبيه را فراموش كرده است...... 245

احرام كسى كه شنوايى ندارد و بدون تلبيه به مكه آمده است...... 235

احرام مردان، دوجامه، قبل از نيت احرام بپوشد...... 277-269

احرام و بستن يك پارچه بين پاها...... 293

احرام و پوشيدن چند لباس احرام...... 301

احرام و تأخير آن از ميقات...... 218

احرام و جامه احرام از پوست نباشد...... 280

احرام و قصد احرام لازم نيست...... 291

احرام و قصد ترك محرمات...... 252

احرام و گره زدن لباس احرام، يا سنگ گذاشتن و با نخ بستن...... 352-351-287

احرام و لباس احرام را مى تواند بيرون آورد...... 284

احرام و لباس اگر تطهير نكند كفاره ندارد...... 279

احرام و لباس آن اگر معلوم نيست از درآمد منبر است يا وجوهات شرعيه...... 299

احرام و مستحبات و مكروهات آن...... 303-302

احرام و نجس شدن و آب كشيدن آن...... 278

احرام و نيت خالص...... 939

احرام و واجبات آن...... 251

احرام جنب با تيمم از داخل مسجد شجره...... 204

احرام شخص جنب و حائض در حال عبور از مسجد شجره...... 203

ص: 706

ارتكاب محرمات احرام از روى نسيان و غفلت يا جهل كفاره ندارد...... 1320

ازاله مو توسط غير محرم از شخص محرم و كفاره آن...... 502

ازدواج و وعده حج يا مهر قرار دادن آن...... 84

استحباب عمره مفرده بعد از اعمال حج...... 1311

استطاعت از ارث پدر...... 151

استطاعت از طريق فروش باغ اگر در امرار معاش به آن نياز دارد...... 102

استطاعت از طريق فروش بعض ابزار كار...... 101

استطاعت از طريق منافع خمس و زكات...... 100

استطاعت از نظر مالى...... 15

استطاعت اگر نذر كرده عرفه كربلا باشد...... 30

استطاعت اگر نياز به زكات و خمس و ساير وجوه شرعيه دارد...... 90-50-40

استطاعت با اجير شدن براى خدمت در راه حج...... 37

استطاعت با ارث شوهر و پيش آمدن بيمارى...... 46

استطاعت با بدهكارى خمس و زكات...... 22

استطاعت با بذل زاد و راحله و نفقه عائله...... 94-33

استطاعت با پول نيابت از حج...... 56-38

استطاعت با فروش خانه و خريد خانه ارزان تر...... 49

استطاعت با فروش كتب زياد، و استفاده از كتب موقوفه...... 28

استطاعت با قرض كردن...... 74-65-20

استطاعت با مهريه و مطالبه مهريه زن...... 69-47

استطاعت با وجوه شرعيه مثل سهم امام و سهم سادات...... 48

استطاعت با باز شدن راه از طريق ثبت نام پدر...... 71

استطاعت به جز براى هدى و قربانى...... 89

ص: 707

استطاعت براى معلولين و قطع نخاع ها و بيمارى اعصاب...... 1397

استطاعت پدر و بعضى از پسران كه زندگى مشترك دارند...... 97

استطاعت خدمه و روحانيون كاروان ها و پزشكان...... 90-59-58

استطاعت در صورتى كه بدهكار است...... 106-74-21

استطاعت در صورتى كه نياز به خانه مسكونى دارد...... 51

استطاعت در موقع ثبت نام، و نيازمند شدن به پول سپرده حج...... 79

ااستطاعت زن و اختصاص نوبت به شوهر يا شخص ديگر...... 73

استطاعت زن و اجازه ندادن شوهر براى حج...... 87

استطاعت زن، اگر شوهر در مخارج زندگى به زحمت بيافتد...... 53

استطاعت فرزند بعد از فوت پدر - و وصيت به حج...... 88-86

استطاعت مالى، و تصرف در اموال براى خروج از استطاعت...... 93-57-24-23

استطاعت ميقاتى دارد ولى استطاعت محلى ندارد...... 54

استطاعت و استقرار حج بر كسى كه حج را ترك كند...... 42

استطاعت و بخشش مال به ديگرى...... 75

استطاعت و ثبت نام براى سوريه...... 68

استطاعت و رجوع به كفايت...... 40-63-2

استطاعت و شركت در قرعه كشى و اصابت نكردن نام او...... 55

استطاعت و شك در مقدار اموال كه به اندازه استطاعت هست يا نه...... 29

استطاعت و طلبكار بودن از ديگران...... 19

استطاعت و فوت بر اثر سانحه...... 81

استطاعت و فوت در مكه مكرمه...... 83

استطاعت و مخارج عائله تا برگشت از حج...... 39

استطاعت و مردن بعد از دخول حرم يا قبل از آن...... 80

ص: 708

استطاعت و مصرف مخارج حج از اموال صغير...... 96

استطاعت و اعتياد به خوردن ترياك...... 99

استطاعت و نام نويسى براى حج از طرف دولت و استقرار حج...... 78-77-76

استطاعت و نگهدارى مال...... 95

استطاعت و نياز به ازدواج...... 18

استطاعت و نياز نوه به ازدواج...... 98

استطاعت، اگر خيال كرد، حج خود را انجام داده درحالى كه مستطيع نبوده و در زمان استطاعت قطعى، حج نيابتى انجام داده...... 82

استطاعت، اگر خيال كرد كه مستطيع است و حج انجام داده، بعد كشف خلاف شد...... 66

استطاعت، اگر خيال كرده مستطيع نيست، به نيت استحباب محرم شود...... 67

استطاعت، با فروش املاك به قيمت پايين تر...... 27

استطاعت، بدنى - باز بودن راه - زمانى...... 41

استطاعت، ثبت نام براى حج و فوت و نوبت دادن به يكى از فرزندان...... 70

استطاعت، در صورت گرانى اجرت ماشين و هواپيما...... 26

استطاعت، كهولت سن و امراض ديگر كه قادر به انجام حج نمى باشد...... 85

استطاعت، مصارف رفتن و برگشتن، داشتن ضروريات زندگى...... 16

استطاعت، و كمك كردن به حكومت كمونيستى...... 72

استظلال از تنعيم تا مسجدالحرام...... 509

استظلال از سايه سقف يا ديوار ماشين...... 517

استظلال از مسجدالحرام تا منزل يا عرفات...... 513

استظلال از مشعر و زير سقف رفتن در منا...... 521

استظلال از منزل و محله هاى جديد مكه تا مسجدالحرام...... 508-490

استظلال در احرام حج به هنگام عبور از تونل هاى مكه...... 519

ص: 709

استظلال در سايه عمودى يا تابش مايل خورشيد...... 515

استظلال در شب براى محرم...... 485

استظلال در عرفات و زير چتر رفتن...... 518

استظلال در قسمت جلوى ماشين...... 512

استظلال در مزدلفه و منا و كفاره آن...... 514

استظلال در مكه يا رسيدن به منزل...... 520

استظلال فقط بر سر صدق مى كند نه بر شانه...... 516

استظلال و خواب رفتن در ماشين بعد از طلوع آفتاب...... 511

استنابه بدون اذن پدر...... 144

اعتكاف در مسجدالحرام و شرط روزه آن...... 1448

اعتكاف در مسجدالحرام و احرام از تنعيم قبل از اذان صبح و انجام سعى...... 1449

اعمال حج تمتع را لازم نيست قبل از شروع بداند...... 183

اعمال حج و عمره را انجام داده بعد فهميد وضويش باطل بوده است...... 1362

اعمال حج و عمره، بر عهده طفل است يا بر عهده ولى طفل...... 13

اعمال مكه را بدون احرام قبل از وقوفين انجام داده است...... 952

اعمال مكه را چه كسانى مى توانند قبل از عرفات انجام دهند...... 1176

اعمال مكه را نمى توان قبل از رفتن به عرفات انجام داد...... 1175

اعمال مكه را نمى توان نائب گرفت: در صورتى كه با تأخير خودش مى تواند انجام دهد...... 1199

اعمالى كه در مكه واجب است انجام دهد...... 1173

اقامه و مقيم شدن در مكه و وظيفه آنان نسبت به حج...... 198

اقسام حج...... صفحه 115

انزال با دست بازى كردن با زن...... 322

ص: 710

انزال محرم اگر به غير زن خود نگاه كند...... 320

آوردن قرآن از مسجدالحرام...... 1450

ب

بقاء بر تقليد ميت...... 1395

بلوغ طفل قبل از ميقات و حجة الاسلام طفل...... 14

بلوغ كودك قبل از مشعرالحرام كفايت از حجة الاسلام مى كند...... 5

بوسيدن زن محرم توسط شوهر كه در احرام نيست...... 494

بوى خوش و استعمال آن و عطر زدن به بدن و لباس براى كسى كه بويى را احساس نمى كند...... 1408

بيتوته به منا تا صبح براى كسى كه اول شب بدون عذر در منا نبوده...... 1225

بيتوته به منا در شب سيزدهم براى چند طايفه...... 1221

بيتوته به منا در شب سيزدهم براى كسى كه در عمره تمتع از صيد و زن اجتناب نكرده...... 1223

بيتوته به منا در شب يازدهم و دوازدهم از غروب آفتاب تا نصف شب...... 1224-1220

بيتوته به منا در شب يازدهم و دوازدهم و سيزدهم براى چند طايفه واجب نيست، ولى بايد كفاره بدهند...... 1232-1222

بيتوته به منا را ترك كند بايد كفاره بدهد...... 1232-1230-1229

بيتوته به منا را ترك مى كند ولى تا صبح در مكه عبادت مى كند...... 1231

بيتوته به منا و كوچ كردن بعدازظهر روز دوازدهم - كوچ روز سيزدهم هر وقت باشد...... 1236

بيتوته به منا و محاسبه نيمه شب از غروب تا طلوع آفتاب...... 1226

بيتوته در زمين هاى متصل به منا كفاره دارد...... 1239

بيتوته در قسمت هاى توسعه يافته منا...... 1429

ص: 711

بيتوته در منا را ترك مى كند، تا طلوع فجر در مكه عبادت كند...... 1251

بيتوته عبادت است با نيت خالص انجام شود...... 1227

بيتوته نكند جايز نيست در غير مكه مشغول عبادت شود...... 1228

پ

پماد استفاده كردن محرم، به خاطر عرق سوز شدن بدن...... 500

پوشيدن دمپايى دوخته براى مردان در حال احرام...... 1409

ت

تأخير احرام از مسجد شجره در صورت ضرورت...... 201

تأخير احرام از ميقات...... 219-218

تأخير اعمال مكه تا روز يازدهم...... 1172-1200

تأخير طواف براى تطهير بى مشقت...... 565

تأخير طواف نساء تا چند روز...... 1206

تأخير عمدى احرام از ميقات و بطلان حج...... 210

تأخير قربانى از روز عيد قربان و رمى شبانه بدون عذر...... 1288

تبديل پول ارز به پول ايرانى...... 1363

تبديل حج افراد به عمره تمتع...... 934

تبديل حج تمتع به افراد براى كسى كه حج مستحب انجام مى دهد...... 926

تبديل حج تمتع به حج افراد براى زنى كه به واسطه حيض نمى تواند عمره تمتع انجام دهد...... 922

ص: 712

تبديل حج تمتع به حج افراد براى كسى كه اعمال را عمداً تأخير انداخته است...... 927

تبديل حج تمتع به حج افراد براى كسى كه يقين دارد به وقوف عرفات نمى رسد...... 928

تبديل حج تمتع به حج افراد، براى كسى كه بدون احرام وارد مكه شده است...... 923-924

تبديل حج تمتع به حج افراد، براى كسى كه دير وقت وارد مكه شده است...... 921

تبديل عمره تمتع به حج افراد...... 935

تبعيت از حكم قاضى مكه در خصوص روز عيد...... 1352

تراشيدن صورت بين عمره تمتع و حج تمتع...... 915

ترتيب اعمال منى براى كسى كه خوف خطر جانى در روز عيد قربان دارد...... 1428

تشخيص عذر براى تقديم اعمال حج به عهده خود شخص است...... 1195

تصادف در احرام حكم محصور را دارد...... 1391

تخيير بين قصر و اتمام در مدينه و مكه...... 1316

تقديم اعمال مكه بدون احرام جهلاً كفايت نمى كند...... 1198

تقديم اعمال مكه بدون طواف نساء...... 1197

تقديم اعمال مكه بر منا و عرفات براى كسى كه ترس از ازدحام دارد...... 1189

تقديم اعمال مكه بر وقوفين به جز سعى...... 1192

تقديم اعمال مكه بر وقوفين لازم نيست اقرب زمان به موقوفين باشد...... 1194

تقديم اعمال مكه براى ذوى الاعذار جايز است نه لازم...... 1193

تقديم اعمال مكه براى كسى كه او را با تخت يا ويلچر بايد طواف دهند جايز نيست...... 1196

تقديم اعمال مكه براى نائب به جهت خوف حيض يا مرض...... 1191

تقديم اعمال مكه به جهت خوف حيض...... 1190

تقديم اعمال مكه براى چهار طايفه...... 1176

تقديم اعمال مكه براى كسى كه ترس از سيل داشت و كشف خلاف شدن...... 1178

تقديم اعمال مكه و كشف خلاف شدن...... 1177

ص: 713

تقديم طواف نساء بر سعى در حال ضرورت...... 1184

تقديم طواف نساء بر طواف زيارت يا تقديم سعى بر طواف زيارت جايز نيست...... 1183

تقصير از عبادت است - ريا نباشد...... 889

تقصير با تراشيدن ريش كافى نيست...... 1167

تقصير با كمى موى سر و ريش كفايت مى كند...... 1123

تقصير با كندن مو - اكتفا به كوتاه كردن موى زير بغل نكند...... 894

تقصير به جاى حلق و انجام اعمال مكه...... 1169-1152

تقصير براى زنان در حج...... 1120

تقصير براى كسانى كه هيچ مويى ندارند...... 1127

تقصير براى كسى كه سال دوم است و نيابتاً حج به جا مى آورد...... 1153

تقصير بعد از سعى براى كسى كه اعمال حج را بر وقوفين مقدم مى دارد...... 902

تقصير بعد از سعى مى باشد، اكتفا به ناخن نكند...... 888

تقصير بعد از طواف و قبل از نماز و سعى...... 813

تقصير در عمره تمتع با كندن مو از بدن و حج را نيز انجام داده است...... 900

تقصير در عمره تمتع و فهميدن بطلان طواف، نماز طواف يا سعى...... 650

تقصير در عمره مفرده را با كندن انجام داده و بعد محرم به عمره تمتع شده...... 897

تقصير در عمره مفرده را فراموش كرده و به ايران بازگشته...... 898

تقصير را بعد از نماز طواف انجام داده، بعد، سعى و دوباره تقصير كرده...... 901

تقصير را به ريا باطل كرده چگونه تدارك كند، اگر به حج محرم شده است...... 905

تقصير را ترك كند عمداً يا جهلاً...... 907

تقصير را در اثناى سعى انجام داده است...... 906

تقصير را در عمره مفرده انجام نداده - و طواف نساء را آورده است...... 1209

تقصير را در منزل انجام مى دهد...... 904

ص: 714

تقصير را سهواً يا عمداً يا جهلاً يا نسياناً در عمره مفرده ترك كرده بعد طواف نساء آورده...... 908

تقصير را عمداً ترك كرده و احرام حج بسته است...... 891

تقصير را فراموش كرده و احرام حج بسته است...... 890

تقصير را مى تواند خودش انجام دهد يا ديگرى انجام دهد...... 1125

تقصير سنى براى شيعه...... 899

تقصير عبادت است با نيت خالص انجام شود...... 1124

تقصير كرده بعد شك مى كند تقصير صحيح است يا نه...... 896

تقصير مى كند بعد حلق انجام مى دهد...... 1170

تقصير نمى كند، حلق مى كند...... 903

تقصير و اكتفا به موى زير بغل محل اشكال است...... 1129

تقصير و تراشيدن ريش...... 1128

تقصير و تراشيدن سر و حرمت آن...... 888

تقصير و حلال شدن محرمات به غير از تراشيدن سر...... 893

تقصير يا حلق بايد در منا باشد...... 1130

تقصير يا حلق بعد از ذبح...... 1120

تقصير يا حلق در روز عيد و تأخير آن...... 1131

تقصير يا حلق در محل و هر كجا هستى و فرستادن مو به منا...... 1133

تقصير يا حلق را عمداً و سهواً يا نسياناً ترك كند...... 1132

تقصير يا حلق در شب...... 1143

تقصير يا حلق را اگر عمداً يا جهلاً يا نسياناً بعد از طواف يا سعى انجام دهد...... 1138

تقصير يا حلق را تا آخر ايام تشريق تأخير اندازد...... 1143

تقصير يا حلق نكند نبايد طواف و سعى انجام دهد...... 1135-1134

تقصير يا حلق و حلال شدن محرمات احرام...... 1141

ص: 715

تقليد از كسى نمى كرده و حج انجام داده است...... 1345

تلبيه بايد قدر واجب آن صحيح گفته شود...... 260-296-297

تلبيه را اگر به خاطر عذرى نگويد محرمات احرام بر او حرام نمى شود...... 264

تلبيه را اگر فراموش كرد...... 263

تلبيه را بگويد و فراموش كند نيت عمره تمتع كرده يا حج تمتع...... 265

تلبيه را در احرام حج فراموش كرده در عرفات يا منا يا بعد از حلق متوجه مى شود...... 953

تلبيه گفتن براى كسى كه لال است...... 294

تلبيه و تأخير آن از ميقات...... 266

تلبيه و ترجمه آن...... 298

تلبيه و قطع آن در عمره تمتع و حج تمتع با پيدا شدن خانه هاى مكه...... 268

تلبيه و نائب گرفتن در آن...... 262

تلبيه و واجبات و مستحبات آن...... 259

تلبيه و يادگيرى يا تلقين قدر واجب آن...... 261

تلبيه واجب و تكرار تلبيه مستحب...... 267

تلبيه، وقف به حركت و وصل به سكون در آن...... 1406

تنگى وقت، مراد از آن چيست...... 925

تيمم از حدث اكبر در مسجدالحرام و مسجدالنبي 9 براى شخص جنب...... 1348

ج

جماع - ترك طواف يا ترك احد الموقفين و فساد حج يا عمره...... 1366

جماع در حج تمتع، قبل از وقوف به عرفات و بعد از آن...... 492-318-316

جماع در عمره تمتع...... 315-314

ص: 716

ح

حج استحبابى از معذورين يا كسانى كه در مكه نيستند...... 166

حج استحبابى براى طفل غير مميز...... 8

حج استحبابى براى كسى كه مال ندارد...... 170

حج استحبابى به نيت شخص شروع كند و در پايان اهدا ثواب كند...... 169

حج استحبابى قصد كند، به گمان اينكه بالغ نشده، كفايت از حجة الاسلام نمى كند...... 6

حج استحبابى و قرض كردن زاد و راحله...... 167

حج استحبابى و كراهت ترك آن...... 165-166-170

حج استحبابى، به اعتقاد اينكه مستطيع نيست...... 32

حج افراد از حرم...... 936

حج افراد اگر عمره تمتع را به ريا باطل كند...... 254

حج افراد براى خدمه كاروان ها...... 933

حج افراد و حج تمتع و فرق آن دو...... 174

حج افراد و صورت آن...... 174

حج اگر فاسد شد چه بايد بكند...... 317-489

حج اگر موجب ترك واجب، يا فعل حرام مى شود...... 31

حج انجام دادن بدون اينكه خمس مال خود را بدهد...... 1350-1351

حج انجام داده ولى از كسى تقليد نمى كرده است...... 1345

حج با ترك موقفين فاسد شده و باقى اعمال را انجام داده است...... 1367

حج با مال حرام يا مشتبه...... 168

حج بدل به افراد شده، عمره مفرده را سال بعد انجام دهد...... 197

ص: 717

حج بذلى به كسى كه قادر به انجام حج نمى باشد...... 91

حج بذلى و بازگشتن باذل از بذل...... 35

حج بذلى و پول قربانى بر عهده باذل...... 36

حج بذلى و عدم رجوع به كفايت...... 33-34

حج براى خود و پدر و مادر در يك سال...... 140

حج براى معصومين: و حضرت ولى عصر/...... 166

حج بلدى، اگر فراموش كند از بلد نيت حج كند...... 147

حج به جا آوردن با فيش متوفى...... 1437-1436-1438

حج به جا آوردن در صورت خوف از بيمارى هاى واگيردار...... 1398

حج تمتع به جاى عمره تمتع نيت كند...... 257

حج تمتع را گمان كرده مقدم بر عمره تمتع است...... 258

حج تمتع را مشغول است، شك در انجام عمره تمتع مى كند يا در صحت شك مى كند...... 1323

حج تمتع و حج عمره بايد در يك سال انجام شود...... 1321

حج تمتع و دانستن اعمال آن قبل از ورود...... 183

حج تمتع و صورت اجمالى آن...... صفحه 119

حج تمتع و عمره تمتع بايد در ماه هاى حج انجام شود...... 1325

حج را انجام داده بعد فهميد وضويش باطل بوده...... 1362

حج را با لباس دوخته انجام مى دهد...... 1364

حج را به ريا باطل كند سال بعد اعاده كند...... 255

حجش بدل به افراد شده، عمره مفرده را سال بعد، بعد از اعمال حج به جا آورد...... 197

حج غير بالغ، حجة الاسلام محسوب نمى شود...... 4-7

حج قران...... 199

حج ما فى الذمه در صورت بطلان بعض اجزا حج سابق...... 62

ص: 718

حج ما فى الذمه و احتياطى...... 61

حج نيابتى مقدم بر حج خود است...... 56

حج و محل احرام آن...... 946

حج و مشقت نوعى مراد است يا شخصى...... 1361

حج يا بعض اعمال آن را به ريا باطل كند...... 256

حجاب زن در طواف...... 754-755

حجة الاسلام با صرف ضروريات زندگى در حج...... 17

حجة الاسلام را نيت مى كند با آنكه حج خود را انجام داده است...... 295

حجة الاسلام و شرايط آن...... صفحه 19

حجة الاسلام يك مرتبه در تمام عمر واجب است...... 1

حجر اسماعيل از بيت الله محسوب نمى شود...... 637

حلال شدن محرمات احرام به تدريج بعد از سه عمل...... 1179

حلق، اگر بعض سر را بتراشد، بعض ديگر را ماشين كند...... 1155

حلق با ماشين هايى كه مانند تيغ، موى سر را مى تراشد...... 1427

حلق بايد تمام سر باشد...... 1122

حلق بايد در منى باشد...... 1130

حلق براى چه كسانى واجب است...... 1120

حلق براى خنثاى مشكل...... 1121

حلق براى كسانى كه موى سر ندارند، تيغ به سر بكشند...... 1126

حلق براى كسى كه از حلق كردن معذور است و رجوع كردن به مجتهد ديگر...... 1164

حلق براى كسى كه نيت سر تراشيدن نكرده است...... 1168

حلق توسط سلمانى، خودش هم مشغول ناخن گرفتن بود...... 1147

حلق توسط كسى كه محرم است و از احرام خارج نشده است...... 1160

ص: 719

حلق در خارج منا براى كسى كه نتواند به منا برود...... 1156

حلق در روز عيد براى كسى كه پول قربانى ندارد و مى خواهد روزه بگيرد...... 1166

حلق در شب و تأخير حلق تا آخر ايام تشريق...... 1143

حلق در كنار مسلخ جديد - انجام اعمال مكه بعد از آن...... 1150-1149

حلق ديگرى در صورتى جايز است كه خودش حلق يا تقصير كرده باشد...... 1146

حلق را انجام نداده، به جاى آن تقصير كرده است...... 1152

حلق را در غير منا انجام داده و اعمال مترتبه را به جا آورده...... 1148

حلق را سال قبل و امسال در خارج منا انجام داده است...... 1151-1154

حلق را فراموش كرده و به ايران آمده است...... 1163

حلق را مى تواند خود يا سلمانى انجام دهد...... 1125

حلق قبل از رمى جايز نيست...... 1298

حلق كردن اگر مى داند سرش خون مى آيد...... 1161

حلق كردن به جاى تقصير در عمره تمتع...... 903

حلق كردن سال اول چون احتياط واجب است، رجوع كند به مجتهد ديگر...... 1162

حلق نكردن و به جاى آن با ماشين ته زن سر را تراشيده است...... 137

حلق و تقصير براى كسى كه بعض از سرش شكسته است...... 1157

حلق و قربانى را خارج منا انجام داده، نيابت سال بعد چگونه است...... 1158

حلق و مستحبات آن...... 1171

خ

خروج از عرفات قبل از غروب شرعى جهلاً...... 967

خروج از مشعرالحرام قبل از طلوع صبح عمداً...... 984

ص: 720

خروج از مكه با احرام حج...... 943

خروج از مكه بدون احرام، بدون حاجت و بازگشتن به مكه و احرام بستن و صحت آن...... 944

خروج از مكه بعد از اتمام حج تمتع و ورود به مكه بدون احرام...... 241

خروج از مكه بعد از اعمال منا و قبل از اعمال حج در مكه...... 1202-1421

خروج از مكه بعد از عمره تمتع و رفتن به مدينه، و برگشتن به مكه...... 1419-1420

خروج از مكه بين عمره تمتع و حج تمتع براى كار غير ضرورى...... 920

خروج از مكه بين عمره تمتع و حج تمتع براى كارمندانى كه حج نيابى انجام مى دهند...... 917

خروج از مكه بين عمره تمتع و حج تمتع براى كسانى كه منزلشان از مكه خارج است...... 918

خروج از مكه و رفتن به جده بعد از گذشت يك ماه از عمره...... 1423

خروج از مكه و رفتن به غار حرا بين عمره تمتع و حج تمتع و غار ثور...... 916-919

خروج از منى بعد از مبيت شب دوازدهم براى معذورين از رمى در روز...... 1247-1248-1249

خروج از منا در صبح روز دوازدهم...... 1237-1250

خروج از منا و زنان هم حكم مردان را دارند...... 1238

خروج از منا قبل از غروب شب سيزدهم - بعد از غروب مراجعت كردن...... 1240

خروج خدمه كاروان ها از مكه به عرفات و منا بعد از عمره تمتع...... 911

خروج سهوى از عرفات قبل از غروب شرعى...... 966

خروج عمدى از عرفات قبل از غروب شرعى و كفاره آن...... 964-965

خمس سپرده حج...... 1439

خمس سپره عمره...... 1440

خوردن از گوشت گوسفندى كه براى كفاره قربانى مى كنند جايز نيست...... 1328

خوردن نعنا و سبزى هاى خوشبو در حال احرام...... 1407

ص: 721

د

دمپايى دوخته و پوشيدن آن براى مردان در حال احرام...... 1409

دندان كندن محرم از خود و ديگرى...... 524

دندانى كه درد مى كند در حال احرام مى توان كشيد...... 525

ديوانه و مجنون شدن بعد از احرام عمره تمتع...... 1365

ديوانه و مجنون شدن در عرفات و تكليف بقيه اعمال...... 133

ديوانه و مجنون شدن در مدينه...... 243-145

ديوانه و مجنون شدن كسى كه حج بر او مستقر شده است...... 1446

ذ

ذابح در قربانى بايد مؤمن باشد...... 1083-1042

ذابح نيت نائب را بكند يا نيت منوب عنه...... 156

ر

رجوع به فالاعلم در مسائل و اعمال حج كه اعلم احتياط واجب كرده...... 1396

رضاى ديگرى را هم در نيت طواف داشته باشد...... 544

رفع عذر از رمى در بعدازظهر...... 1287

رمى جمرات سه گانه از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب - در شب جايز نيست...... 1256

رمى جمرات سه گانه و عدد سنگ ها...... 1255

ص: 722

رمى جمرات اگر چند سنگ را با هم بياندازد...... 1007

رمى جمرات با پا يا دهان يا فلاخن...... 1009

رمى جمرات باحضور مريض نزد جمره...... 1016

رمى جمرات پياده يا سواره...... 1008

رمى جمرات در شب براى معذورين در روز...... 1018

رمى جمرات در شب يا نيابت در روز...... 1286

رمى جمرات در طبقات فوقانى...... 1284-1424

رمى جمرات در قسمت توسعه يافته...... 1425

رمى جمرات را اگر نائب انجام داد اعاده ندارد...... 1017

رمى جمرات را انجام داده، يقين مى كند يكى از جمرات را ناقص آورده...... 1280-1281

رمى جمرات را انجام مى دهد، بعد از گذشت، روزى يقين مى كند يكى از جمرات را رمى نكرده...... 1278

رمى جمرات را فراموش كرده بايد روز بعد قضا كند...... 1262

رمى جمرات را فراموش كرده و از منا خارج شده، برگردد قضا كند، يا نائب بگيرد...... 1267

رمى جمرات را فراموش كرده و از مكه خارج شده است...... 1268-1269

رمى جمرات را مى داند يك روز ترك كرده، نمى داند كدام روز است...... 1306

رمى جمرات را نائب انجام داد، عذر برطرف شد، اعاده لازم نيست...... 1271

رمى جمرات را نائب انجام مى دهد براى معذور، اذن لازم نيست...... 1273

رمى جمرات روز يازدهم براى كسى كه هنوز حلق نكرده است...... 1303

رمى جمرات سه گانه در منى...... 1253

رمى جمرات سه گانه براى كسانى كه شب سيزدهم در منا مى مانند...... 1254

رمى جمرات سه گانه در شب براى معذورين...... 1257-1285

رمى جمرات و احتمال اينكه سنگ ها را از خارج حرم آورده اند...... 1003

ص: 723

رمى جمرات و انداختن سنگ ها...... 1001

رمى جمرات و ترتيب آن...... 1259-1258

رمى جمرات و خلاف ترتيب عمداً، سهواً، نسياناً...... 1261-1260

رمى جمرات و سنگ بايد از حرم باشد...... 997

رمى جمرات و سنگ بايد بكر باشد...... 998

رمى جمرات و سنگ بايد به جمره برسد...... 1001

رمى جمرات و سنگ بايد مباح باشد...... 999

رمى جمرات و سنگ ها هفت عدد باشد...... 1001

رمى جمرات و سنگ ها را يكى يكى عقب هم بياندازد...... 1001

رمى جمرات و شرايط سنگ...... 996

رمى جمرات و شك در انداختن سنگ يا عدد بعد از سر تراشيدن و ذبح...... 1011

رمى جمرات و شك در اينكه سنگ ها بكر است يانه...... 1002

رمى جمرات و شك در اينكه سنگ ها حصى هستند يا نه...... 1004

رمى جمرات و شك در درست انداختن بعد از فارغ شدن...... 1012

رمى جمرات و شك در عدد انداختن - يا شك در اصابت كردن...... 1005

رمى جمرات و شك در نقيصه يا زياده بعد از انصراف...... 1010

رمى جمرات و طهارت از حدث يا خبث يا طهارت سنگ ها...... 1014

رمى جمرات و ظن به رسيدن سنگ و عدد آن...... 1013

رمى جمرات و قضاى آن، ابتدا جمره اولى بعد جمره وسطى و......... 1308

رمى جمرات و گذشت وقت هر سه روز - بعد يقين مى كند يك روز رمى نكرده...... 1282

رمى جمرات و مستحبات آن...... 1019

رمى جمرات و مقدم داشتن قضا بر ادا...... 1266-1265-1264-1263

رمى جمرات و نايب در آن بايد روز رمى كند...... 1289-1290-1295

ص: 724

رمى جمرات و نائب گرفتن براى معذور...... 1272-1270

رمى جمرات و نرسيدن سنگ به جمره...... 1006

رمى جمرات و نيابت از بچه ها و مريض ها و حال اغما...... 1015

رمى جمرات و وقت انداختن سنگ از طلوع آفتاب روز عيد تا غروب...... 1000

رمى جمره اگر سنگ ريزه به ديوار مجاور و بعد به جمره بخورد...... 1291

رمى جمره در شب بدون عذر...... 1288

رمى جمره را انجام داده و شك در به جا آوردن مى كند...... 1274

رمى جمره را انجام مى دهد، شك در عدد قبلى مى كند...... 1279

رمى جمره را نمى تواند انجام دهد آيا مى تواند درحج نائب شود...... 1289-1296

رمى جمره را يازده سنگ انداخته...... 1307

رمى جمره عقبه براى زنان در شب عيد و نائب شدن آنها...... 1293

رمى جمره عقبه براى زنان - ضعفا - مراقبين در شب عيد...... 1283

رمى جمره و قصد زياد كردن، از ابتدا يا در اثناى رمى...... 1302

رمى را در روزعيد نمى تواند انجام دهد، آيا حلق جايز است...... 1298

رمى زنان در روز يازدهم و دوازدهم بايد در روز باشد مگر از رمى در روز معذور باشند...... 1305

رمى زنى كه احتمال مى دهد، رمى باعث قاعدگى او شود، نائب بگيرد...... 1304

رمى كردن با سنگ ريزه هايى كه در مشعر هست و معلوم است از خارج مشعر آورده اند...... 1300

روزه سه روز مستحبى در مدينه مخصوص مسافر است يا شامل اهل مدينه هم مى شود...... 1447

روزه سه روز به جاى قربانى در ماه ذى حجه...... 1067-1059-1058-1057

روزه سه روز به جاى قربانى در ايام تشريق در منا حرام است...... 1060

روزه هفت روزه را بعد از سفر حج بگيرد...... 1076-1069-1068

ريا كردن بعد از طواف يا ساير اعمال...... 542

ص: 725

ز

زن از حيض پاك مى شود، اعمال عمره را انجام مى دهد در عرفات لك مى بيند...... 974-975

زن اعمال حج را مقدم مى دارد، بعد از سعى حائض مى شود...... 1214

زن اگر يقين دارد نمى تواند عمره تمتع را به خاطر حيض انجام دهد بايد نيت حج افراد كند...... 221-292

زن با خوردن قرص، نظم عادت ماهانه اش به هم مى خورد...... 720

زن بدون اذن شوهر نذر احرام مى كند...... 246

زن براى جلوگيرى از عادت قرص مى خورد، و ايام عادت يك يا دو لك كم رنگ مى بيند...... 736

زن بعد از پاك شدن به خيال اينكه عادت ماهيانه جنابت است، نيت غسل جنابت مى كند و اعمال حج را انجام مى دهد...... 724

زن بعد از طواف عمره حيض مى شود...... 811

زن بعد از وقوفين حيض مى شود، با مصرف قرص، خون قطع شده و اعمال را انجام مى دهد...... 728

زن به تصور پاكى طواف مى كند، در اثناى سعى متوجه مى شود هنوز پاك نشده است...... 731

زن به خيال اينكه حيض است حج تمتع را تبديل به حج افراد كرد بعد متوجه شد استحاضه است...... 932

زن بيش از پنجاه سال شمسى دارد، پس از يك و نيم سال خون نديدن، در عرفات خون مى بيند...... 726

زن حائض اگر به دليل ندانستن مسئله از ميقات محرم نشود...... 216

زن حائض اگر براى انجام سعى مجبور شود به دليل ازدحام از مسجدالحرام عبور كند...... 870

زن حائض اگر در مسجد شجره محرم شود...... 234-248

زن حائض اگر نتواند وارد مسجد شجره شود...... 230

زن حائض بعد از رمى عمره تمتع را انجام مى دهد دوباره لك مى بيند...... 931

ص: 726

زن حائض به نيت حج افراد محرم مى شود، بعد كشف خلاف مى شود...... 221

زن حائض در سعى نبايد نائب بگيرد...... 862

زن حائض مى تواند با نذر در مدينه محرم شود...... 232-233

زن حائض نزديك مسجد شجره محرم مى شود، چون خوابش برد محاذى جحفه تجديد احرام نكرده است...... 244

زن حائض يا جنب نمى تواند از مقدار توسعه يافته مسجدالحرام و مسجدالنبي 9 عبور كند...... 1340

زن در حال حيض جهلاً اعمال عمره تمتع را انجام داده است...... 914

زن در حال سعى بعض مواضع بدن او غير از وجه و كفين پيدا باشد...... 885

زن در حال طواف مستحاضه قليله مى شود...... 729

زن در حال طواف مستحبى به بدن مردان نامحرم نگاه مى كند...... 766

زن در حال طواف مقدارى از موى سرش باز است...... 755

زن در عمره تمتع بعد از شوط چهارم حيض مى شود و تا رفتن به عرفات پاك نمى شود...... 722

زن در عمره تمتع قبل از شوط چهارم حيض مى شود و تا رفتن به عرفات پاك نمى شود...... 721

زن در غير ايام عادت لك ديده و طواف انجام داده است...... 644

زن، دست بازى كردن با زن، و حكم انزال و عدم انزال...... 322

زن ديگرى را نگاه كند و جنب شود...... 320-321

زن را در حال احرام ببوسد...... 319

زن را در حال احرام عقد كند...... صفحه 194

زن را در حال احرام عقد كند در فرض علم به مسئله و جهل به آن...... 329-330

زن روز يازدهم مريض و به بيمارستان مى رود، شوهرش بقيه اعمالش را نيابتاً انجام مى دهد...... 1356

زن عمره تمتع را انجام داده، بعد متوجه شده طواف باطل بوده و حيض مى شود...... 723

زن قرشيه بعد از شصت سال و غير قرشيه بعد از پنجاه سال چند روز خون مى بيند...... 735

زن كه عادت وقتيه و عدديه دارد بعد از پاك شدن و غسل و انجام اعمال دوباره لك مى بيند...... 719

ص: 727

زن محرم باشد، مرد محرم نباشد و عقد انجام دهند...... 332

زن مُحْرِم است، آيا شوهر مُحل مى تواند از روى التذاذ به او دست بزند...... 493

زن مستحاضه و حكم نماز و طواف وى...... 725-727

زن مستحاضه بعد از غسل و وضو مشغول طواف مى شود، در اثناى طواف لك مى بيند...... 730

زن مستحاضه غسل مى كند و وضو مى گيرد، در اثناى طواف نماز ظهر شروع مى شود...... 733

زن مستحاضه كه بايد غسل كند و وضو بگيرد و فاصله افتادن بين غسل و اعمال...... 732

زن نماز طواف را در حجر اسماعيل خوانده، بعد حيض شده تا وقوف به عرفات پاك نمى شود...... 795

زن نيت طواف رجال مى كند به جاى طواف نساء...... 1208

زن و پوشاندن صورت...... 428-436

زن و پوشاندن صورت و چانه...... 505

زن و پوشيدن زيورآلات...... 391-393

زن و پوشيدن لباس دوخته - قفازين...... 353

زن و پوشيده شدن صورت در حال بيرون آوردن مقنعه...... 507

زن و خشك كردن صورت با حوله...... 506

زن و عقد كردن او را براى محرم...... 333

زنان كه رمى جمره عقبه را در شب انجام مى دهند، مى توانند در حج نائب شوند...... 1293

زنان و شرايط لباس احرام آنان...... 1405

زنان هم حكم مردان را دارند در خروج از منا...... 1238

زنى كه احتمال حيض يا مرض مى دهد مى تواند به احرام عمره مفرده مستحبى محرم شود...... 193

زنى كه حيض نمى شود، ولى هر دو ماه يك بار، دو سه روزى لك مى بيند...... 734

ص: 728

س

ساعت مچى و بند دوخته آن در حال احرام...... 1410

سجده بر سنگ هاى مسجدالحرام، با آنكه در تطهير مسجدالحرام انسان علم به نجاست تمام مسجد پيدا مى كند...... 1349

سجده كردن بر پشت دست در مسجدالحرام...... 1342

سجده كردن بر روى حصير كه با نخ مخلوط است...... 1338

سجده كردن روى سنگ هاى مسجدالحرام - فرش هاى مسجدالنبي 9......1334-1314

سعى از جزء اول صفا...... 829

سعى از صفا شروع مى شود، برعكس باطل است...... 828

سعى از طبقه دوم و سوم...... 835

سعى از طبقه زيرزمين...... 836

سعى از يك طرف، مثلا از راه صفا برود و برگردد...... 865

سعى با چرخ و ويلچر و نبود تمكن مالى...... 872

سعى بايد از راه متعارف باشد...... 834

سعى، به صورت عقب عقب، يا به پهلو، نگاه به چپ و راست كردن، متوجه مروه بودن...... 837

سعى بين كوه صفا و مروه...... 825-826

سعى در طبقه فوقانى...... 856-876

سعى در مسعاى جديد...... 1418

سعى را اگر چهارده دور انجام داده است (رفت و برگشت را يك مرتبه حساب كرده)...... 854

سعى را اگر از مروه شروع كند...... 858

ص: 729

سعى را اگر مقدارى عقب عقب رفته...... 875

سعى را انجام مى داد يادش آمد طواف را ناقص انجام داده...... 631

سعى را بعد از اعمال منى انجام و بقيه اعمال مكه را مقدم نمايد...... 1192

سعى را به اعتقاد اينكه رفت و برگشت يك شوط است شروع ولى به هفت شوط ختم مى كند...... 874

سعى را تمام كند، محرمات احرام حلال نمى شود...... 847

سعى را در روز بعد يا روزهاى بعد انجام مى دهد...... 861

سعى را در شوط سوم به هم مى زند، و با فاصله اندكى هفت شوط مى آورد...... 873

سعى را شب و طواف را بعدازظهر انجام داده است...... 855

سعى را فراموش كرده و تقصير نموده...... 882

سعى را كمتر از چهار مرتبه آورده، بقيه را فراموش كرده...... 846

سعى را كمتر از يك مرتبه آورده، و بقيه را فراموش كرده...... 846

سعى و فراموشى بعضى از آن و نزديكى با زن به گمان خروج از احرام...... 848

سعى را نبايد بر طواف زيارت مقدم نمايد...... 1183

سعى را نياورده و فوت كرده، بايد نائب بگيرند...... 864

سعى را يقين دارد هفت شوط آورده، بعد از تقصير متوجه مى شود 5 شوط بوده...... 863

سعى ركن است...... 842

سعى روى كوه صفا و مروه به صورت هلالى...... 867

سعى زن حائض اگر مجبور شود از مسجدالحرام عبور كند...... 870

سعى سواره يا پياده...... 830

سعى عبادت است با نيت خالص بياورد...... 841

سعى قبل از طواف باطل است...... 5336-630-832-833

ص: 730

سعى كرده بعد تقصير مى كند و شك در عدد رفت وآمدها مى كند...... 850

سعى كرده قبل از انصراف شك در عدد رفت و آمدها مى كند...... 850

سعى كودك و خواب رفتن در حال سعى...... 1443

سعى مى كند و در اثناى سعى متوجه شد طواف را بيش از هفت شوط نموده...... 857

سعى و پنج دور رفت و برگشت و تقصير نمودن...... 878

سعى و استراحت روى كوه صفا و مروه، و بين راه...... 838

سعى و بالا رفتن روى كوه صفا و مروه...... 868

سعى و بالاى كوه صفا و مروه رفتن...... 879

سعى و پيدا بودن بعض مواضع بدن زن...... 885

سعى و تأخير آن تا شب براى تخفيف گرما...... 839

سعى و تأخير آن تا فردا...... 840

سعى و تقديم آن بر طواف از روى فراموشى يا ندانستن مسئله...... 833

سعى و تكرار آن در قسمت هروله...... 866

سعى و توجه به مروه وجوب وضعى دارد...... 869

سعى و زياد كردن از روى فراموشى...... 844

سعى و زياد كردن بر هفت مرتبه عمداً...... 843

سعى و زياد كردن سهواً و جهلاً...... 871

سعى و شك بين هفت و نه قبل از رسيدن به مروه...... 883

سعى و شك در صحت...... 851

سعى و طهارت از حدث و خبث و ستر عورت...... 831

سعى و قطع آن براى آب خوردن...... 860

سعى و قطع آن در يك شوط و نيم و وضو گرفتن و اعاده سعى...... 880

ص: 731

سعى و كم كردن آن سهواً و بازگشتن به وطن و نيابت گرفتن...... 845

سعى و كنترل همراهان و عقب برگشتن...... 877

سعى و مستحبات آن...... 887

سعى و موالات در تمام اشواط سعى يا بعض اشواط...... 884

سعى و نماز جماعت در بين آن...... 646

سعى و يقين به پنج دور و شك در بقيه...... 881

سعى هفت شوط است...... 827

سنگ از صفا - مروه يا مشعرالحرام برداشتن...... 1347

ش

شرايط لباس احرام بانوان...... 1405

شرايط منوب عنه...... 108

شرايط نائب...... 107

شرايط وجوب حجة الاسلام...... 17

شرط ايمان در نائب در تمام اعمال حج...... 143

شرط قربانى در گوسفند كفاره لازم نيست...... 1327

شستن سر و خشك كردن با حوله و دستمال...... 422

شك بين پنج و شش در طواف بعد از كمى استراحت...... 1411

شك بين هفت و نه قبل از رسيدن به مروه...... 883

شك در اشواط سعى بعد از تقصير يا بعد از سعى و انصراف...... 850

شك در اعمال يا صحت اعمال بعد از وارد شدن به عمل بعد...... 1324

ص: 732

شك در انجام رمى جمرات بعد از گذشت آن روز...... 1374

شك در بين طواف كه نداند چند شوط به جا آورده...... 1412

شك در تعداد سنگ مى كند رها مى كند دوباره از اول شروع مى كند...... 1292

شك در رمى جمره اولى و دومى هنگام رمى جمره عقبه يا شك در صحت آنها...... 1276

شك در سعى بعد از طواف انجام شده در روز قبل و بعد از تقصير...... 853

شك در سعى در مروه بين هفت و زيادتر...... 852

شك در سعى قبل از رسيدن به مروه...... 852

شك در صحت تقصير بعد از آن...... 896

شك در صحت سعى بعد از فارغ شدن از سعى...... 851

شك در صحت طواف بعد از فراغ براى كسى كه به حدود مطاف آگاهى ندارد...... 707

شك در كيفيت صحت رمى جمرات بعد از انداختن...... 1275

شك در عدد سنگ ها قبل از آنكه وارد رمى جمره بعد شود...... 1277

شك در عمره تمتع بعد از مشغول شدن به حج تمتع يا شك در صحت...... 1323

ص

صبى مميز تمام اعمال حج را انجام داده، از صروره بودن خارج مى شود...... 1159

ط

طواف هفت شوط است...... 531

طواف از پشت مقام ابراهيم 7 الاقرب فالاقرب...... 638

ص: 733

طواف از پشت مقام ابراهيم 7 حتى در بعضى از دورها...... 593-594

طواف از حجرالاسود و نيت ختم در ركن يمانى و نيت شوط بعد از حجرالاسود...... 665

طواف از داخل حجر اسماعيل باطل است چه سهواً يا عمداً...... 587-588-590

طواف از داخل حجر اسماعيل در بعضى دورها...... 591-590

طواف اگر اميد دارد عذرش از وضو يا غسل مرتفع شود...... 554

طواف اگر با وضو يا غسل بوده و شك در حدث اكبر يا اصغر كند...... 555

طواف اگر در اثنا، شك در صحت شوط يا جزء قبل كند...... 649

طواف اگر شك در طهارت بدن و لباس دارد...... 567

طواف اگر محدث به حدث اصغر يا اكبر بوده، و شك در وضو يا غسل كند...... 556

طواف اول و دوم را رها مى كند و طواف سوم را به اتمام مى رساند...... 761

طواف با تيمم بدل از غسل و عارض شدن حدث اصغر...... 553

طواف با حدث اصغر يا اكبر، عمداً، غفلتاً، نسياناً...... 548

طواف با خون قروح و جروح...... 563-564

طواف بدون اختيار...... 585

طواف بدون اختيار و تدارك آن...... 640-641

طواف بدون وضو اگر بعد از تقصير در عمره تمتع بفهمد...... 647

طواف بدون وضو سهواً، غفلتاً، جهلاً...... 632

طواف براى بچه اى كه ختنه نشده است و نائب گرفتن...... 572-573-645

طواف براى خود و حمل مريض يا طفل براى طواف...... 633

طواف به قصد كمتر يا بيشتر از هفت شوط باطل است...... 601-602

طواف به قصد هشت دور، يك دور به قصد قدم زدن و تبرك...... 603-604-605

طواف حج خود را غلط انجام داده، و چندين مرتبه بعد از آن حج نيابى انجام داده...... 691

طواف خارج از شاذروان...... 597-598

ص: 734

طواف دادن كودك و شانه چپ او به طرف كعبه...... 1444

طواف دادن مريض و رعايت شرائط طواف...... 538

طواف دخترى كه در اوايل سن بلوغ جنب شده و با همان حال حج انجام داده است...... 677

طواف در طرف حجر اسماعيل 7......595-596

طواف در محدوده مطاف ولى در وقت خلوت...... 714

طواف در محدوده 26/5 ذراع و نماز پشت مقام، و بدعت دانستن اهل سنت...... 747

طواف را اعاده مى كرد دوباره قطع شد...... 673

طواف را اگر به خاطر مرض نتواند انجام دهد نائب بگيرد...... 537

طواف را اگر به قصد اعم از تمام و اتمام انجام دهد...... 704

طواف را با ريا انجام دهد باطل است...... 541

طواف را به خاطر دلچسب نشدن دوباره انجام مى دهد...... 756

طواف را در دور ششم رها كرده و نتوانسته تمام كند، ديگرى بقيه را انجام داده است...... 760

طواف را در شوط اول كه ناقص آورده رها كرده، بعد شش شوط ديگر به جا مى آورد...... 711

طواف را در عمره تمتع عمداً ترك كند...... 532

طواف را فراموش يا باطل انجام داده و در ماه هاى غير حج اعاده كرده...... 710

طواف را قطع مى كند بعد از محاذى آن نقطه شروع مى كند...... 743

طواف را قطع مى كند و از اول شروع مى كند...... 652-657-661-664

طواف را ترك نموده و فقط نماز طواف را خوانده بايد حج را اعاده كند...... 670

طواف زنى كه در غير ايام عادت لك ديده...... 644

طواف سواره يا پياده، آهسته يا تند...... 586

طواف عمره را فراموش كند، يا ناقص انجام دهد، و در عرفات متوجه شود...... 689

طواف غير مختون كه ختنه براى او خطر دارد...... 645

طواف كسى كه چهارده شوط طواف كرده...... 688

ص: 735

طواف كسى كه دو شوط انجام داده و بقيه را نائب گرفته...... 683

طواف كسى كه بيش از چهار شوط طواف و دو شوط سعى انجام نداده و بدون نماز طواف تقصير كرده...... 682

طواف كسى كه پنج متر در شوط اول و پنج متر در شوط دوم بى اختيار رفته است...... 764

طواف كسى كه از حجرالاسود تا حجر اسماعيل را تكرار مى كند و فكر مى كند نيت جدا در هر شوط لازم است....... 656

طواف كسى كه از روى شهوت با بدن زنى تماس گرفته...... 709

طواف كسى كه اشتباهاً به قصد طواف وارد حجر اسماعيل شده...... 659

طواف كسى كه با پول خمس نداده لباس احرام خريده...... 668

طواف كسى كه بر اثر فشار جمعيت، چند گام به جلو رانده شده...... 697-1416

طواف كسى كه بعد از اتمام طواف سهواً يك شوط زياد كرده بعد مردد شده كه سه يا چهار شوط ديگر به جا آورده...... 698

طواف كسى كه بعد از پايان، مقدارى به قصد جزئيت به جا آورده...... 681

طواف كسى كه به حدود مطاف آگاهى ندارد، بعد از طواف شك مى كند در طواف بوده يا نه...... 707

طواف كسى كه به خاطر شلوغى، مقدارى از طواف را خارج مطاف انجام داده...... 699

طواف كسى كه توهم كرده در طواف مقدارى بر اثر فشار جمعيت برده شده...... 654

طواف كسى كه جهلاً بيش از هفت شوط آورده، و بقيه اعمال را به جا آورده...... 690

طواف كسى كه چند متر از يك شوط را خراب كرده...... 706

طواف كسى كه در اثناى طواف به خاطر تقبيل و لمس بيت الله الحرام، از مسير منحرف شده...... 696

طواف كسى كه در اثناى طواف محدث شده و خجالت كشيده بگويد و در همان حال اعمال را انجام داده...... 678

طواف كسى كه در حال طواف احساس مى كند لنگ احرامش نجس شده و اعتنا نكند...... 716

ص: 736

طواف كسى كه در حين طواف، اندكى خون در بينى مى بيند...... 694

طواف كسى كه در خارج مطاف هم عاجز است، و طواف با تخت روان براى او مشكل است...... 685

طواف كسى كه در شوط آخر محدث شده و بدون طهارت اتمام كرده است...... 653

طواف كسى كه در شوط دوم شك مى كند، طواف را به نيت منوب عنه آغاز كرده يا به نيت خودش...... 695

طواف كسى كه در مسجدالحرام خوابش برده و با تيمم طواف كرده...... 679

طواف كسى كه دور پنجم عذرى برايش پيش آمده...... 693

طواف كسى كه سال خمسى ندارد...... 667

طواف كسى كه شوط اول را خارج مطاف، انجام داده و بعد رها مى كند و از سر شروع مى شود...... 701

طواف كسى كه طواف را قبل از شوط چهارم، بدون عذر قطع مى كند...... 684

طواف كسى كه غسل مس ميت به گردنش بوده...... 737

طواف كسى كه قادر به طواف نيست، نيابت يا تخت روان...... 658

طواف كسى كه قبل از حجرالاسود شروع و به همان جا ختم كرده...... 680

طواف كسى كه مبتلا به خروج مدفوع است...... 739

طواف كسى كه مبطون و مبتلا به خروج ريح است...... 738

طواف كسى كه مى داند يا احتمال مى دهد مقدارى از طواف را بدون اختيار انجام مى دهد...... 703

طواف كسى كه نيت را در دل گذرانده و قطع مى كند و نيت را به زبان مى آورد و طواف را از نو شروع مى كند...... 741

طواف كسى كه وسواس دارد و اعمال را احتياطاً تكرار مى كند...... 742

طواف كسى كه وظيفه اش وضوى جبيره اى و تيمم بوده، ولى بدون تيمم اعمال عمره را آورده...... 700

طواف كسى كه هنوز طواف خود را انجام نداده براى ديگرى در طواف نائب مى شود...... 715

ص: 737

طواف كسى كه يقين دارد در حال طواف او را هل مى دهند، براى طواف در خارج مطاف...... 717

طواف كسى كه يقين دارد، طواف در محدوده معين موجب برخورد با اجنبيه است...... 718

طواف كسى كه يك شوط را از داخل حجر اسماعيل را به جا آورده و بقيه اعمال را انجام داده است...... 686

طواف كسى كه، اشتباهاً از ركن يمانى شروع و به همان جا ختم كرده است...... 702-762

طواف كسى كه، دو شوط رجائاً براى جبران نقص احتمالى به جا آورده...... 692

طواف كودك و طهارت بدن و لباس كودك در حال طواف...... 1445

طواف كودك و نيمه كاره رها كردن و سعى كردن از طبقه دوم...... 759

طواف مستحبى انجام دادن بعد از احرام بستن...... 768

طواف مستحبى هر شوط به نيت يك نفر...... 769

طواف مستحبى براى كسى كه اعمال عمره يا حج را تمام نكرده است...... 1201

طواف مستحبى به نيابت چند نفر...... 128

طواف مستحبى در خارج از حد مطاف...... 770

طواف مستحبى زنان وقتى كه به بدن مردان نگاه مى كنند...... 766

طواف مستحبى و رعايت شرايط طواف واجب در آن...... 765

طواف مستحبى و شرط ختنه...... 767

طواف مستحبى و طهارت از حدث اصغر و اكبر...... 546-547

طواف مسلوس و كسى كه كيسه به خود بسته است...... 740

طواف معذورين با ويلچر از طبقه دوم و سوم...... 1417

طواف مى كرد غش كرد قبل يا بعد از دور چهارم...... 674

طواف نساء اختصاص به مردان ندارد...... 1181

طواف نساء براى پيرمردها و پيرزنانى كه عمل زناشويى از آنان ممكن نيست...... 1218

طواف نساء براى چند عمره مفرده، يكى كافيست...... 1203

ص: 738

طواف نساء در عمره تمتع...... 892

طواف نساء در عمره مفرده...... 181

طواف نساء در عمره مفرده انجام نداده و محرم به احرام عمره تمتع مى شود...... 185

طواف نساء را اگر نائب انجام ندهد...... 1215

طواف نساء را انجام نداده، ازدواج كرده و داراى فرزند شده...... 1207

طواف نساء را بعد از وقوفين و بقيه اعمال مكه را قبل از وقوفين انجام دهد...... 1197

طواف نساء را به نيت منوب عنه انجام دهد يا به نيت ما فى الذمه...... 1204

طواف نساء را جهلاً ترك كرده حج باطل نيست حرمت نساء باقى است...... 1212

طواف نساء را در عمره مفرده فراموش كرده و بعد محرم به عمره تمتع شده است...... 1216

طواف نساء را سهواً به جا نياورد و به ايران بازگشت...... 1186

طواف نساء را سهواً قبل از سعى انجام دهد...... 1185

طواف نساء را نبايد بر طواف زيارت مقدم كرد...... 1183

طواف نساء را نياورد، بايد از مطلق تلذذ از زن اجتناب كند...... 1207

طواف نساء ركن نيست و ترك عمدى آن حج را باطل نمى كند...... 1182

طواف نساء قبل از سعى در حالت ضرورت...... 1184

طواف نساء و بعد از انجام دور چهارم با زوجه مجامعت كرده...... 1211

طواف نساء و تأخير آن...... 1206

طواف نساء و شك در انجام آن پس از مراجعت از مكه...... 1210

طواف و اباحه لباس، غصبى نبودن آن...... صفحه 278

طواف و ابتدا كردن به حجرالاسود - دقت هاى اهل وسوسه...... 575-579

طواف و استحباب يك شوط يا دو شوط بعد از پايان طواف...... 745

طواف و استراحت در بين طواف...... 636

طواف و استراحت كردن در شوط اول...... 713

ص: 739

طواف و انجام قران در طواف و بطلان طواف...... 744-756

طواف و آداب و مستحبات آن...... 772

طواف و آوردن يك شوط احتياطى...... 763

طواف و بلند كردن شخصى از زمين و چند قدم جلو رفتن...... 758

طواف و بوسيدن كعبه و شك در چند قدم راه رفتن...... 648

طواف و به وجود آمدن عذر مانند مرض، حيض يا حدث در بين طواف و عدم امكان به جا آوردن...... 619

طواف و پا گذاشتن روى احرام و اشياء ديگران...... 662-663

طواف و تأخير آن براى كسى كه بدون مشقت امكان تطهير دارد...... 565

طواف و تجديد آن به خاطر شك در شوطها و كشف 6 شوط بودن طواف اول بعد از سه شوط طواف جديد...... 687

طواف و ترك سهوى آن...... 535

طواف و تعداد دورهاى طواف، سعى، رمى را به ديگرى اعتماد مى كند...... 712

طواف و تكلم، خنديدن، شعر خواندن...... 634

طواف و تنگى وقت نماز واجب...... 620

طواف و توجه به نقص آن، بعد از مراجعت به وطن و نائب گرفتن...... 610

طواف و چند شوط از داخل حجر اسماعيل و فهميدن بعد از انجام اعمال حج...... 643

طواف و حجاب زن در طواف...... 754

طواف و خارج شدن از مطاف به خاطر نظافت مسجدالحرام...... 666-671

طواف و ختم آن به حجرالاسود...... صفحه 281

طواف و ختنه در مردان و پسر بچه ها...... صفحه 276

طواف و خريد لباس احرام با پولى كه شك دارد متعلق خمس است...... 669

طواف و خوردن و آشاميدن...... 757

طواف و دست گذاشتن به ديوار كعبه...... 599

ص: 740

طواف و ديدن نجاست در شوط ششم و يقين دارد از قبل بوده...... 651

طواف و راه رفتن چند قدم بدون اختيار و جبران آن...... 639-640

طواف و رضاى غير خدا را در نيت وارد كردن...... 544

طواف و رعايت موالات عرفيه در طواف...... 574

طواف و زياده سهوى كمتر از يك دور يا زيادتر از يك دور...... 614

طواف و ستر عورت...... صفحه 278

طواف و سعى با لباس دوخته، عمداً يا جهلاً...... 752

طواف و سعى بعد از اعمال منا با طواف عمره فرق ندارد مگر در نيت...... 1174

طواف و سعى را اتمام و اعاده و ترتيب بين آن دو...... 748

طواف و سعى را با لباس دوخته اعاده كرده...... 705

طواف و شروع نماز جماعت در شوط اول...... 708

طواف و شك در اشواط و بعد گمان به يك طرف و يقين به صحت بعد از انجام اعمال...... 655

طواف و شك در دور آخر بين هفت و هشت...... 624

طواف و شك در آن قبل از رسيدن به حجرالاسود بين هفت و هشت...... 625

طواف و شك در زياده يا نقصيه بعد از انصراف از طواف...... 622

طواف و شك در صحت طواف بعد از انصراف از آن...... 623

طواف و شك در طواف مستحبى...... 627

طواف و شك در غسل جنابت يا حيض يا نفاس در اثناى طواف...... 560

طواف و شك در نقيصه...... 626

طواف و شك در وضو در اثناى طواف قبل يا بعد از دور چهارم...... 558

طواف و شك در وضو و غسل و بنا بر طهارت، و احتياطاً وضو و غسل انجام دهد...... 559

طواف و شك در وضو يا غسل بعد از طواف...... 557

طواف و صورت را به چپ و راست گرداندن - بوسيدن كعبه...... 635

ص: 741

طواف و طهارت از حدث اصغر و اكبر...... 545

طواف و طهارت بدن و لباس از خون كمتر از درهم حتى انگشتر و جوراب...... 562

طواف و عارض شدن حدث اكبر قبل از دور چهارم...... 551

طواف و عارض شدن حدث قبل يا بعد از دور چهارم...... 549-550

طواف و عارض شدن يا ديدن نجاست در بدن يا لباس در بين طواف...... 568-569

طواف و علم به بودن نجاست از اول طواف در اثناى طواف...... 570

طواف و علم به نجاست بعد از طواف...... 566

طواف و فراموشى نجاست...... 571

طواف و قرار گرفتن كعبه در طرف چپ طواف كننده...... 580-583

طواف و قران، در طواف واجب و مستحب...... 611-612

طواف و قصد زياده در اثنا يا در پايان طواف...... 613

طواف و قطع آن به خاطر عذر و تنگ شدن وقت طواف و عدم امكان به جا آوردن...... 619

طواف و قطع آن به خاطر نماز جماعت يا وقت فضيلت نماز واجب...... 621

طواف و قطع آن بدون عذر...... 615-616-617

طواف و كثير الشك بودن در آن و معيار آن...... 746

طواف و كثير الشك در عدد دورها...... 628

طواف و كم كردن از آن و فوت موالات عرفيه...... 607

طواف و كم كردن سهوى و تجاوز از نصف يا عدم تجاوز از نصف...... 608-609

طواف و كم كردن يك دور يا بيشتر...... 606

طواف و گمان در عدد دورها...... 629

طواف و محدوده آن بين خانه كعبه و مقام ابراهيم 7......592-638

طواف و مزاحمت طواف كنندگان و دور زدن بر خلاف متعارف...... 584

طواف و نائب گرفتن، اگر آب يا چيزى كه تيمم كند موجود نباشد...... 561

ص: 742

طواف و نجاست معفو در آن و حمل متنجس در طواف...... 1414

طواف و نماز جماعت در بين آن...... 646

طواف و نماز در خارج حد...... 676

طواف و نماز را اعاده مى كند، لازم نيست با لباس احرام باشد...... 751

طواف و نماز طواف با تيمم براى محرمى كه جنب باشد...... 753

طواف و نماز طواف شخص مسلوس...... 750

طواف و نماز در عمره تمتع استحبابى را انجام داده و قدرت بر اتمام عمل ندارد...... 1390

طواف و نيابت گرفتن در بعضى اشواط آن...... 675

طواف و نيت آن...... 539-540-543

طواف و وقت فوت آن...... 534

طواف و همراه داشتن پول خمس نداده...... 642

طواف واجب در عمره يا حج را جهلاً به جا نياورد و به محل برگردد...... 1188

طواف واجب در عمره يا حج را فراموش كرد و با زن نزديكى كرد...... 1187

طواف وداع...... 1312

طواف يا سعى يا نماز در حال شك و ادامه دادن و يقين به صحت پيدا كردن...... 660

طواف يا سعى يا نماز طواف در عمره باطل شده، بعد از تقصير مى فهمد...... 650

طواف، شرايط و واجبات آن...... صفحه 264

ع

عادت شدن زن بعد از احرام عمره مفرده...... 189

عبور از ميقات بدون احرام...... 219-226

عبور از ميقات بدون احرام براى كسى كه عمره مفرده انجام داده...... 1422

ص: 743

عدول از نيت بعد از محرم شدن و تلبيه گفتن...... 131

عرفات و حدود آن...... 971

عرفات و موقف اگر دو روز اختلاف باشد...... 1360

عمره مفرده مستحبى براى كسى كه نمازش غلط است...... 812

عمره انجام داده، بعد از يك ماه از انجام عمره به جده مى رود، بدون احرام به مكه برمى گردد...... 1423

عمره تمتع از ادنى الحل كه به عللى از رفتن به ميقات معذور است...... 227

عمره تمتع استحبابى انجام مى دهد بعد از طواف و نماز قدرت بر اتمام عمل ندارد...... 1390

عمره تمتع را انجام داده، اكنون نمى تواند حج تمتع به جا آورد...... 1442

عمره تمتع را انجام داده نمى تواند از مكه خارج شود مگر براى ضرورت...... 238

عمره تمتع را بعد از عمره مفرده نيت مى كند...... 930

عمره تمتع كفايت از عمره مفرده مى كند...... 178

عمره تمتع نيت كرد وارد مكه شد، حج از او فوت شد، قصد عمره مفرده كند...... 1326

عمره تمتع و حج تمتع بايد در ماه هاى حج باشد...... 1325

عمره تمتع و حج تمتع بايد در يك سال انجام شود...... 1321

عمره تمتع و ديوانه شدن بعد از آن...... 103

عمره تمتع و محل احرام و ميقات آن...... 200

عمره را به ريا يا ترك عمدى ركن باطل كند بايد حج افراد انجام دهد...... 533-254

عمره مفرده از مكه و استظلال در مكه...... 510

عمره مفرده استحبابى براى خود و به نيابت تبرعى از ديگران...... 1402

عمره مفرده انجام داده، به مدينه مى رود، بدون احرام به مكه برمى گردد...... 1422

عمره مفرده اول را براى پدر، دوم را براى مادر - بعد متوجه شد طواف و نماز عمره اول بدون وضو بوده است...... 1413

عمره مفرده به جاى عمره تمتع در حج استحبابى...... 929

ص: 744

عمره مفرده بدون طواف نساء و محرم شدن براى عمره تمتع...... 185

عمره مفرده براى كسانى كه مى خواهند در عرفات و منى بدون احرام باشند...... 1364

عمره مفرده براى كسى كه حج تمتع استحبابى را به حج افراد تبديل كرده واجب نيست...... 926

عمره مفرده براى كسى كه وظيفه اش حج تمتع است واجب نيست...... 179

عمره مفرده براى نائب اگر حج واجب براى خودش انجام نداده...... 121

عمره مفرده به نيابت از چند نفر...... 128

عمره مفرده بين عمره تمتع و حج تمتع...... 909

عمره مفرده در غير ماه هاى حج انجام داده در مكه مانده، بايد براى عمره تمتع به مواقيت خمسه برود...... 225

عمره مفرده در ماه هاى حج جاى عمره تمتع حساب مى شود...... 182

عمره مفرده در ماه هاى حج قبل از عمره تمتع...... 191

عمره مفرده را انجام داده، آيا عبور از ميقات بدون احرام در فاصله كمتر از يك ماه جايز است...... 242

عمره مفرده را بدون تقصير انجام داده و طواف نساء را آورده است...... 1209

عمره مفرده را ندانسته قصد كرده، با آنكه وظيفه اش عمره تمتع بوده است...... 195

عمره مفرده مستحبى براى زنى كه احتمال حيض و مرض مى دهد...... 193

عمره مفرده مستحبى بعد از اعمال حج...... 1311

عمره مفرده نيت كند، نمى تواند به جاى عمره تمتع قرار دهد...... 1322

عمره مفرده و احرام از جده...... 1403

عمره مفرده و استحباب تكرار آن و مقدار فاصله بين دو عمره مفرده...... 173-186-187

عمره مفرده و تأخير آن در حج افراد...... 192

عمره مفرده و حج افراد براى خدمه كاروان ها...... 933

عمره مفرده و حلال شدن محرمات احرام بعد از تقصير يا حلق مگر زن بعد از طواف نساء و نماز آن...... 180

ص: 745

عمره مفرده و زمان انجام طواف نساء...... 181

عمره مفرده و صورت آن...... 175

عمره مفرده و عمره تمتع و خروج از مكه و برگشتن به مكه...... 910

عمره مفرده و فراموش كردن تقصير و ترك طواف نساء و محرم شدن به عمره تمتع...... 196

عمره مفرده و فرق آن با عمره تمتع...... 176

عمره مفرده و مريض شدن در شوط پنجم سعى و عدم امكان اتمام عمره و آمدن به ايران...... 184

عمره و حج بايد به نيت خالص براى خدا انجام دهد...... 253

عمره واجب و مستحب، اقسام عمره...... 171

غ

غار حرا جزء مكه است يا نه؟...... 916

غسل مستحبى براى طواف وارد است...... 1415

غش كردن بعد از وقوف به عرفات و قبل از رفتن به مشعر...... 973

غش كردن در طواف قبل و بعد از دور چهارم...... 674

ف

فاصله بين دو عمره كمتر از يك ماه باشد و عمره دوم را نيابتاً انجام دهد...... 188

فاصله بين عمره مفرده و عمره تمتع بعد از انجام عمره تمتع...... 194

فروختن فيش حج و نيابت گرفتن براى متوفى...... 1436-1437-1438

فساد حج با ترك موقفين و انجام باقى اعمال...... 1367

ص: 746

ق

قرآن را از مسجدالحرام آوردن...... 1346-1450

قربانى از عبادات است و قصد قربت مى خواهد...... 1044

قربانى اگر احتمال نمى داد چاق است...... 1037

قربانى اگر از روز عيد تأخير افتاد نبايد حلق يا تقصير كند - ترتيب رعايت شود...... 1142-1165

قربانى اگر بعد از ذبح احتمال ناقص بودن يا نداشتن شرايط بدهد...... 1046

قربانى اگر تأخير افتاد، حلق را بايد تأخير اندازد...... 1110

قربانى اگر شاخ خارجش شكسته باشد...... 1026

قربانى اگر عمداً يا از روى فراموشى در روز عيد انجام نشد...... 1033

قربانى اگر غير از خصى يافت نشود...... 1024

قربانى اگر گاوميش باشد...... 1025

قربانى اگر گوسفند تخم هايش را كوبيده اند...... 1101-1111

قربانى اگر گوش شكاف يا سوراخ داشته باشد...... 1027

قربانى اگر ناقص يافت شود...... 1031

قربانى اگر نائب شك كند براى كسى قربانى كرده يا نه...... 1093

قربانى اگر نائب عمداً يا جهلاً يا اشتباهاً بر خلاف دستور عمل كند...... 1049-1050

قربانى اگر يافت نشود...... 1030

قربانى با پولى كه به سرقت برده شده و به حكم دادگاه برگردانده شده...... 1087

قربانى با توافق حجاج و صاحب گوسفندان بر قيمت و تعداد مشخص...... 1090-1091

قربانى با فروش چيزى زائد بر مؤونه سفر...... 1054

قربانى با فروش لباس زايد...... 1056

ص: 747

قربانى با كارد استيل...... 1094-1426

قربانى بدون اذن و وكالت از طرف ديگرى...... 1088-1089

قربانى براى چند نفر به شركت، يك قربانى در حال اختيار...... 1021

قربانى براى ديگرى قبل از حلق يا تقصير خود...... 1081

قربانى بعد از ذبح معلوم شد لاغر است...... 1035

قربانى بعد از ذبح معلوم شد مريض يا ناقص بوده...... 1034

قربانى بعد از رمى جمره عقبه باشد...... 1028

قربانى توسط غير مؤمن...... 1042-1043-1083-1084-1092-1099-1104-1106-1117-1118

قربانى توسط يك نفر با پول مشترك براى جمعى از حجاج...... 1082

قربانى در خارج منا به دست غير مؤمن - حلق در خارج منا، بدون توقف در مشعرالحرام...... 1357

قربانى در شب، و تأخير از روز عيد...... 1080-1108

قربانى در محله هاى جديد مكه كه در منا واقع شده است...... 1116

قربانى در مسلخ جديد...... 1078

قربانى در مسلخ جديد و حلق كنار آن...... 1149

قربانى را اگر قادر نباشد، روزه بگيرد...... 1051-1052

قربانى را اگر نائب فراموش كند...... 1095

قربانى را به اعتقاد لاغرى ذبح كرد بعد معلوم شد چاق بوده است...... 1036-1038

قربانى را به اعتقاد ناقص بودن به واسطه جهل، براى اطاعت خداوند ذبح كرد بعد معلوم شد صحيح است...... 1039

قربانى را به كسى نيابت بدهد، بايد علم يا اطمينان پيدا كند به عمل...... 1048

قربانى را تا وكيل انجام نداده نبايد حاجى حلق كند...... 1144

قربانى را نائب انجام دهد، بعد شخص احتمال دهد نائب شرايط را رعايت نكرده...... 1047

قربانى كرد بعد معلوم شد سن گوسفند كم است...... 1113

ص: 748

قربانى كردن با پول غير مخمس...... 1100

قربانى كردن محرم براى ديگران قبل از قربانى خود...... 1098

قربانى كسى كه به دو نفر وكالت داده...... 1103

قربانى كسى كه نائب وى در رمى هنوز رمى نكرده است...... 1102

قربانى كسى كه وكيل مى گيرد، او هم وكيل ديگرى مى گيرد...... 1105

قربانى نكردن به اعتقاد اينكه گوشت تلف مى شود و انجام اعمال بعد از آن...... 1097

قربانى و تحقيق در شرايط آن...... 1086

قربانى و تقسيم آن به سه قسمت...... 1040-1077

قربانى و شرايط آن...... 1023-1024

قربانى و عدم تأخير از روز عيد احتياطاً...... 1032

قربانى و قرض كردن براى آن...... 1053

قربانى و قطع كردن گردن درحالى كه زنده است...... 1109

قربانى و كسب كردن براى آن...... 1055

قربانى و مستحبات آن...... 1119

قربانى و معاينه كردن براى احتمال نقص يا مرض...... 1045

قربانى و نائب گرفتن در آن براى كسى كه حج نيابى انجام مى دهد...... 1079

قربانى و نجس شدن لباس احرام...... 1107-1114-1115

قربانى و يقين پيدا كرد كه پول بعض گوسفندان را نداده...... 1096

قربانى واجب است؛ شتر، گاو يا گوسفند...... 1020-1022

قربانى يك گوسفند كمتر چيزى است كه كافى است براى ذبح...... 1029

قربانى، بر عهده ولى طفل است...... 12

قسم خوردن براى غير خدا براى محرم...... 499

قصد ابطال عمره يا حج يا بعض اجزاء آن مبطل نيست...... 1368

ص: 749

قصر و اتمام نماز در عرفات، مشعر، منا و در مكه براى كسانى كه در مكه قصد اقامت كرده اند...... 1358

قطع طواف قبل از شوط چهارم، بدون عذر...... 684

ك

كسى كه با ماشين مسقف رانندگى مى كند كفاره يكى است براى استظلال در هر احرام...... 483

كفارات و مصرف آن، فقرا و مساكين هستند...... 1329

كفاره را نمى توان به مصرف واجب النفقه رسانيد...... 1353

كفاره استظلال و زير سايه رفتن...... 447-448-449

كفاره استعمال بوى خوش و استعمال مكرر آن...... 343-345

كفاره انگشتر به دست كردن و حنا بستن...... 390

كفاره براى پوشيدن آنچه روى پا را مى گيرد، نيست...... 371

كفاره براى سر تراشيدن بين عمره تمتع و حج تمتع ثابت نيست...... 913

كفاره براى كسانى كه واجب نيست در منا بيتوته كنند...... 1232

كفاره براى كسى كه محرمات احرام را جهلاً يا با نسيان از حكم يا موضوع يا غفلت انجام مى دهد...... 1320

كفاره پوشاندن سر از روى علم و عمد...... 427

كفاره پوشاندن سر و تكرار آن...... 424-425-426

كفاره پوشاندن صورت براى زن...... 435-436

كفاره پوشيدن لباس دوخته...... 354-355-357-358

كفاره ترك بيتوته به منا...... 1229-1232

كفاره تقصير در عمره و حج را كجا انجام دهد...... 1317

ص: 750

كفاره تقصير در عمره و حج لازم نيست شرايط قربانى را داشته باشد...... 1327

كفاره جدال...... 377-378-382

كفاره خروج عمدى از عرفات قبل از غروب شرعى...... 964

كفاره خون بيرون آوردن از بدن...... 453

كفاره در پوشيدن زيورآلات نيست...... 394

كفاره روغن ماليدن داراى بوى خوش و بدون بو...... 399-400

كفاره رئيس كاروان و حجاج كه در غير منا بيتوته كرده اند به عهده كيست...... 1245-1246

كفاره زير سقف رفتن گرچه نذر در كار باشد...... 441-486

كفاره سر تراشيدن و ازاله مو به غير تراشيدن...... 405-406-408-409

كفاره سرمه كشيدن اگر بوى خوش دارد...... 361

كفاره فسوق...... 372

كفاره كسانى كه به خاطر ترك بيتوته بايد قربانى كنند، لازم نيست شرايط هدى را داشته باشد...... 1233

كفاره كسانى كه در زمين هاى متصل به منا بيتوته مى كنند...... 1239-1241

كفاره كسانى كه نيمه اول شب در منا نبوده اند...... 1243

كفاره كسى كه به خاطر ترك بيتوته بايد قربانى كند محل معينى ندارد، در محل خود هم مى تواند...... 1234

كفاره كسى كه به خاطر عذر در لباس دوخته محرم مى شود...... 1319

كفاره كسى كه بيتوته به منا نكرده و در مكه در حال عبادت چرت زده است...... 1244

كفاره كسى كه تقصير را فراموش كرده و احرام حج را بسته است...... 890

كفاره كسى كه تقصيرش باطل بوده و محرمات احرام را انجام داده...... 895

كفاره كسى كه سر خود را با چيز دوخته بپوشاند، دو كفاره است...... 526

كفاره كسى كه سعى را ناقص آورده و با زن نزديكى كرده...... 848-849

كفاره كسى كه طواف واجب در عمره يا حج را جهلاً به جا نياورد و به محل برگردد...... 1188

كفاره كسى كه طواف واجب در عمره يا حج را فراموش كند و با زن نزديكى كند...... 1187

ص: 751

كفاره كسى كه قبل از تقصير يا حلق طواف و سعى انجام داده...... 1136-1137

كفاره كسى كه قبل از طلوع صبح عمداً از مشعرالحرام خارج شده...... 984

كفاره كسى كه قبل از طواف نساء با زوجه خود ملاعبه نموده...... 1213

كفاره كسى كه قسمتى از اول شب در منا نبود يا قبل از نيمه شب خارج شد...... 1235-1242-1252

كفاره كشتن جانورانى كه در بدن ساكن مى شوند...... 386

كفاره كندن درخت يا گياه حرم...... 474-476

كفاره كندن دندان...... 468

كفاره محرمات احرام را نبايد از گوشت آن بخورد...... 1328

كفاره محرمات احرام نسبت به كودك...... 11

كفاره ناخن گرفتن...... 458-467

كفاره نگاه كردن در آينه...... 366

كفاره و مصرف آن در محلّ خود...... 1354

كنده شدن مو با كشيدن دست به سر و صورت عمداً يا سهواً...... 501

كنسرو گوشت و ماهى و مصرف آنها كه در بازار مسلمين به فروش مى رسد...... 1369

كيفيت اعمال حج افراد و حج تمتع...... 177

كيفيت اعمال عمره تمتع و عمره مفرده...... 177

كيفيت طواف حج و سعى با عمره فرق ندارد مگر در نيت...... 1174

ل

لبيك و قدر واجب آن صحيح بايد گفته شود...... 260

لبيك، واجبات و مستحبات آن...... 259

لقطه حرم و برداشتن آن...... 1330-1331-1332

ص: 752

لقطه و پيدا كردن پول سعودى در مكه و مدينه...... 1355

م

ماشين كردن با ماشين ته زن به جاى حلق كردن در سفر اول حج...... 1307

ماشين كردن سر بين عمره تمتع و حج تمتع و كفاره آن...... 912-913

مجنون شدن در مدينه...... 145

مجنون و كودك قبل از مشعرالحرام عاقل يا بالغ شود كفايت از حجة الاسلام مى كند...... 5

محاذات ميقات چيست...... 213

محاذات ميقات و راه ثابت شدن آن...... 214

محرم اگر با زن محرم خود جماع كند از روى اجبار...... 324

محرم اگر به پوشيدن چيزى كه روى پا را مى گيرد محتاج شود...... 370

محرم اگر به پوشيدن قبا و پيراهن اضطرار پيدا كند به خاطر سرما...... 283

محرم اگر به پوشيدن لباس يا خوردن غذاى معطر اضطرار پيدا كند...... 337

محرم اگر به خاطر عذر استظلال كند كفاره بدهد...... 447

محرم اگر به غير از خدا قسم بخورد...... 499

محرم اگر به لباس دوخته احتياج پيدا كرد و عدم سقوط كفاره به خاطر اضطرار...... 350-356

محرم اگر در عمره تمتع با زن جماع كند...... 314

محرم اگر زن را در حال احرام عقد كند، حرام ابدى مى شود...... 329-330

محرم اگر صيد را ذبح كند در حكم ميته است...... 306

محرم اگر محرمات احرام را از روى جهل، غفلت، نسيان انجام دهد...... 323

محرم بايد بچه صيد را حفظ كند...... 312

محرم به احرام عمره و حج مى شود، بايد عمره و حج را تمام كند...... 1371

ص: 753

محرم در حال احرام مى تواند از ديگرى چيزى را درخواست كند...... 527

محرم را غير محرم ازاله مو كند و كفاره آن...... 502

محرم زن اگر دست ها را روى صورت بگذارد...... 430

محرم زن اگر صورت را روى بالش براى خواب بگذارد...... 431

محرم زن براى حفظ از نامحرم و پوشاندن صورت با چادر تا محاذى بينى...... 433-434

محرم زن را عقد دائمى يا موقت نمايد...... 331

محرم زن نبايد بعض صورت را بپوشاند...... 429

محرم زن و پوشيدن كمى از اطراف صورت براى نماز...... 432

محرم سرش تر است صبر كند آفتاب طلوع مى كند وظيفه چيست...... 503

محرم شبانه از مسجد شجره محرم مى شود، طلوع آفتاب استظلال اتفاق افتاده است...... 511

محرم شدن از جده يا حده...... 443

محرم مى تواند از غير محرم ناخن بگيرد...... 522

محرم مى تواند از محرم ديگر براى تقصير ناخن بگيرد...... 523

محرم مى تواند چند لباس احرام به خاطر حفظ از سرما بپوشد...... 285-301

محرم مى تواند حيوانات اهلى را ذبح و بخورد...... 308

محرم مى تواند دندان ديگرى را بكند...... 524

محرم مى تواند شكار دريايى بكند...... 307

محرم مى شود، نمى تواند به وظيفه عمل كند، در بعض موارد با انجام عمره مفرده مُحلّ شود...... 1333

محرم نبايد استمناء كند...... 334

محرم نبايد به بدن روغن بمالد...... 395-396-397

محرم نبايد پرندگان و ملخ را شكار كند...... 309

محرم نبايد چيزى بخورد كه بوى خوش دارد...... 336

ص: 754

محرم نبايد زنبور را بكشد...... 310

محرم نبايد شاهد عقد باشد...... 325

محرم نبايد شكار را به شكارچى نشان دهد...... 305

محرم نبايد شكار، جوجه و تخم آن را بخورد...... 313

محرم نبايد شهادت به عقد بدهد...... 326

محرم نبايد صيد را نگه دارد...... 311

محرم نبايد عطريات استعمال كند...... 335

محرم نبايد گوشت شكار بخورد...... 304

محرم نگاه در آينه مى كند تا ماشين يا چيز ديگر را ببيند...... 497

محرم و اجتناب از خلوق كعبه...... 344

محرم و اجتناب از دارچين، زنجبيل، هل...... 339

محرم و اجتناب از سبزى هاى معطر...... 338-339

محرم و ازاله مو از خود يا غير خود...... صفحه 219

محرم و ازاله مو از روى ضرورت...... 402

محرم و ازاله مو از زير بغل...... 407

محرم و ازاله مو با تراشيدن يا نوره يا كندن...... 404

محرم و استفاده از صابون و شامپو...... 495

محرم و اطاق آينه دار...... 367

محرم و انگشتر به دست كردن...... 390

محرم و بار بر سر گذاشتن...... 411

محرم و بستن دستمال به سر براى سردرد...... 418

محرم و پوشاندن سر در وقت خوابيدن...... 423

محرم و پوشاندن صورت براى مردان...... 416

ص: 755

محرم و پوشاندن گوش ها...... 415

محرم و پوشانيدن سر با گل يا حنا...... 410

محرم و پوشيدن جوراب يا چيزى كه تمام روى پا را مى پوشاند...... 369

محرم و پوشيدن لباس دوخته و شبه دوخته هرچند كم باشد...... 346-347

محرم و پوشيدن نعلين كه بندهاى عريض دارد...... 484

محرم و پوشيدن و بستن دستمال به سر براى سردرد...... 481

محرم و پوشيدن هميان دوخته - فتق بند در ضرورت - حمل قمقمه در محفظه دوخته...... 348-349-496

محرم و تزريق آمپول...... 487

محرم و جدال كردن، لا والله - بلى والله گفتن - قسم در مقام ضرورت...... 373-376

محرم و حرام بودن جماع و هر نوع لذت از زن...... 159

محرم و حنا استفاده كردن...... 388-389

محرم و خراشيدن بدن - مسواك كردن و خون بيرون آمدن...... 451

محرم و خريد و فروش عطريات...... 342

محرم و خشك كردن سر با حوله و دستمال...... 422

محرم و خواستگارى كردن در حال احرام...... 327

محرم و خوردن روغن كه بوى خوش ندارد...... 398

محرم و خوردن سيب و به از ميوه هاى خوشبو...... 340

محرم و خون بيرون آوردن از بدن خود يا ديگران...... صفحه 233

محرم و خون بيرون آوردن در حال احتياج و ضرورت...... 452

محرم و دست روى سر گذاشتن...... 412

محرم و رجوع كردن به زن در طلاق رجعى...... 328

محرم و زير پشه بند يا چادر رفتن...... 420

ص: 756

محرم و زير دوش رفتن...... 421

محرم و زير سايه رفتن در منا - عرفات...... 438

محرم و زير سقف رفتن در حال پياده يا سواره...... 445-446-488

محرم و زير سقف رفتن در شب...... 444

محرم و زير سقف رفتن در ماشين، هواپيما، كشتى يا محمل...... 439-440

محرم و سايه قرار دادن بالاى سر...... 437

محرم و سر روى بالش گذاشتن براى خواب...... 419

محرم و سر زير آب كردن...... 413-414

محرم و سرمه كشيدن...... 359-360-362

محرم و سلاح برداشتن...... 480

محرم و عبور از زير پل ها و تونل ها و توقف ماشين در محل بنزين در زير سقف...... 482-488

محرم و عكس انداختن با دوربين...... 498

محرم و عينك زدن...... 365

محرم و فسوق - دشنام دادن - دروغ گفتن...... 372

محرم و كشتن جانورانى كه در بدن ساكن مى شوند...... صفحه 214

محرم و كشتن مارمولك...... 491

محرم و كندن درخت يا گياه حرم...... 469-479

محرم و كندن دندان...... 468

محرم و كنده شدن مو در وقت وضو غسل...... 403

محرم و گرفتن دماغ از بوى بد - فرار كردن از بوى بد...... 341

محرم و موى مصنوعى...... 504

محرم و ناخن گرفتن از دست و پا و كفاره...... 454-467

محرم و نگاه كردن در اجسام صيقل داده شده و در آب...... 364

ص: 757

محرم و نگاه كردن در آينه، مرد يا زن گرچه براى زينت نباشد...... 363-368

محرمات احرام براى كسانى كه اعمال حج را مقدم داشته اند، بعد از تقصير حلال مى شود...... 1180

محرمات احرام به تدريج در سه موقع حلال مى شود...... 1179

محصور اگر بعد از فرستادن هدى به مكه حالش خوب شد بايد به مكه برود و اعمال را انجام دهد...... 1386

محصور اگر وكيلش در مكه قربانى نكرده، محل شد و با زن نزديكى كرد بايد دوباره هدى يا پول را بفرستد...... 1384

محصور بايد خودش يا نائب، طواف نساء را انجام دهد...... 1383

محصور به خاطر تصادف...... 1391

محصور در عمره بعد از احرام مريض شد و نتوانست به مكه رود...... 1381

محصور شدن بعد از احرام حج تمتع...... 1393

محصور شدن بعد از انجام عمره تمتع...... 1392

محصور، احرام حج بست به واسطه مرض نتوانست به عرفات و مشعر برود...... 1382

محل احرام حج...... 946

محصور و جارى بودن حكم آن براى كسانى كه مريض نيستند ولى به خاطر علت ديگر مثل شكستگى پا، نتوانند به مكه بروند...... 1388

مريض براى ذبح در حج بايد روز دهم و در عمره قبل از خروج به عرفات با وكيل قرار بگذارد...... 1389

مريض شدن در اعمال و نائب گرفتن در بعض اعمال...... 134

مريض شدن در مكه بعد از اعمال عمره تمتع...... 64

مستحبات احرام حج تا وقوف به عرفات...... 955

مستحبات حلق...... 1171

مستحبات دخول حرم - دخول مكه معظمه - دخول مسجدالحرام...... 528-529-530

مستحبات ديگر مكه معظمه...... 1310

مستحبات رمى جمرات...... 1019

ص: 758

مستحبات سعى...... 887

مستحبات طواف حج و نماز آن و سعى...... 1219

مستحبات طواف و آداب آن...... 772

مستحبات قربانى...... 1119

مستحبات منا...... 1309

مستحبات نماز طواف...... 824

مستحبات وقوف به عرفات...... 977

مستحبات وقوف به مشعرالحرام...... 995

مستطيع اگر در مدينه مريض شود...... 60

مستطيع اگر فوت كند بايد از تركه او برايش حج بدهند...... 45

مستطيع اگر فوت كند، كدام يك از فرزندان بايد حج بياورد...... 70

مستطيع اگر نتواند با هواپيما سفر كند، فوت كند بايد از تركه او حج بدهند...... 52

مستطيع نمى تواند حج استحبابى يا نيابى انجام دهد...... 44

مستطيع نمى تواند مال خود را به ديگرى ببخشد...... 75

مستطيع نمى تواند نائب شود...... 124-146-151

مستطيع، بايد خودش حج به جا آورد، حج ديگرى كافى نيست...... 43

مشقت يا حرج، شخصى مراد است يا نوعى...... 1361

مصدود اگر از اعمال منى و اعمال مكه منع شود...... 1378

مصدود اگر اميد يا گمان برطرف شدن مانع را داشته باشد...... 1380

مصدود اگر راه ديگر براى رفتن به مكه دارد، اگر حج فوت شود چه كند...... 1376

مصدود اگر مستطيع باشد سال بعد حج به جا آورد...... 1379

مصدود اگر خوف داشته باشد از راه ديگر برود به مكه، حج فوت شود نمى تواند عمل مصدود انجام دهد و با تحقق فوت مى تواند با عمره مفرده از احرام خارج شود...... 1377

ص: 759

مصدود بعد از احرام دستگير و زندانى شده و بعد از ايام تشريق آزاد مى شود...... 1441

مصدود به دشمن بعد از هدى اگر راه برايش باز شد حكمش مانند مريض است...... 1387

مصدود به خاطر بدهكارى زندانى مى شود...... 1374

مصدود محقق مى شود به اين كه وقوفين اختيارى و اضطرارى را درك نكند...... 1378

مصدود و محصور به چه كسى گفته مى شود و احكام آن چيست...... 1370-1372-1373

مصدود و مطالبه وجه براى دخول مكه يا اجازه انجام اعمال...... 1375

مصدوم در مسجد شجره محرم مى شود، وظيفه اش چيست...... 1394

معذور به چه كسى گفته مى شود...... 162

معذور نمى تواند نائب بشود...... 123-125-126-135-164

معلولين، قطع نخاعى ها، بيماران شيميايى يا بيماران اعصاب چگونه حج به جا آورند...... 1397

مقدمات حج، واجب است...... 3-25

مكروهات احرام...... 303

منا و واجبات - رمى جمره - قربانى، تقصير يا حلق - عمل بر خلاف ترتيب...... 1139-1140

ميقات با بينه شرعيه ثابت مى شود يا حصول اطمينان يا رجوع به عرف محل...... 206-223

ميقات براى شاغلين در جده...... 228

ميقات عمره تمتع...... 200

ميقات كسانى كه در مكه مقيم شده اند موقتاً نه دائماً...... 249

ميقات و محاذى آن...... 207

ن

نائب اگر از بعض اعمال حج معذور باشد...... 123-126

نائب اگر بعد از احرام و داخل شدن در حرم يا قبل از حرم بميرد...... 119-120

ص: 760

نائب اگر بعد از قبول نيابت معذور شود...... 159-160

نائب اگر خودش مستطيع باشد...... 124

نائب اگر در رمى جمرات معذور است نمى تواند در حج نائب شود...... 1289-1296

نائب اگر در ميقات غافل از نيابت باشد و محرم شود...... 130

نائب اگر در يك سال از چند نفر نيابت حج واجب يا مستحب كند...... 115

نائب اگر طواف نساء را انجام ندهد...... 1215

نائب اگر طواف نساء را صحيح انجام ندهد...... 113

نائب اگر قرائت نمازش صحيح نباشد...... 163

نائب اگر معذور باشد نمى تواند در بعض اعمال نائب ديگرى بگيرد...... 125

نائب اگر معذور باشد و منوب عنه در وقت نيابت بداند...... 164

نائب اگر وظيفه اش عدول به حج افراد شود كافى نيست...... 158

نائب اگر وقتش از حج تمتع ضيق شده...... 114

نائب اگر وقوف اضطرارى مشعرالحرام را درك كند وظيفه اش چيست...... 161

نائب آيا لازم است سوال كند منوب عنه مقلِّد چه كسى است...... 149

نائب بايد به قصد منوب عنه عمل را انجام دهد...... 109

نائب چند ماه قبل از حج از بلد منوب عنه نيت حج مى كند...... 150

نائب چه مقدار از مستحبات مدينه و مكه را انجام دهد...... 1399

نائب در بازگشت از حج بايد به شهر منوب عنه برگردد...... 1400

نائب در حج مى تواند در قربانى نائب بگيرد...... 1079

نائب در طواف نساء نيت ما فى الذمه يا نيت منوب عنه بكند...... 1204

نائب در مدينه اجير شده است آيا مى تواند از مواقيت ديگر محرم شود...... 1401

نائب در مسجد شجره محرم مى شود، در مكه متوجه مى شود خودش مستطيع بوده است...... 141

نائب در مكه شك مى كند نيت نيابت كرده يا نه...... 132

ص: 761

نائب شدن براى پدر و مادر...... 136

نائب شدن خدمه كاروان ها اگر نتوانند وقوف اختيارى مشعر را درك كنند...... 126

نائب شدن زن و درك وقوف اضطراى مشعرالحرام...... 138

نائب شدن كسى كه عمره تمتع مستحبى انجام داده است...... 134

نائب شدن محرم براى طواف ديگران قبل از انجام طواف خود...... 715

نائب شدن و درك وقوف اضطرارى مشعرالحرام و همراه بيماران به منا رفتن...... 139-161

نائب طبق فتواى مرجع تقليد خودش عمل كند يا طبق فتواى مرجع تقليد منوب عنه...... 148

نائب طواف عمره تمتع يا طواف حج را در غير موسم حج انجام دهد...... 152

نائب عمره تمتع را انجام مى دهد آيا مى تواند بقيه اعمال را نائب بگيرد...... 142

نائب گرفتن براى اعمال مكه آنجا كه خودش با تأخير مى تواند انجام دهد...... 1199

نائب گرفتن براى تلبيه كسى كه لال است...... 294

نائب گرفتن براى طواف اگر آب يا چيزى كه تيمم كند موجود نباشد...... 561

نائب گرفتن براى كسى كه قبل از حلق در منا دستگير و به ايران فرستاده شده...... 129

نائب گرفتن به خاطر نقص طواف بعد از مراجعت به وطن...... 610

نائب گرفتن در طواف به خاطر مرض...... 537

نائب لازم نيست براى طواف - سعى لباس احرام داشته باشد و محرم باشد...... 749

نائب مى تواند براى خود طواف يا عمره مفرده انجام دهد...... 122

نائب مى تواند براى قربانى نائب و وكيل بگيرد...... 157

نائب نمى تواند در طواف شخص ديگرى را نائب بگيرد...... 157

نائب و اجير شدن او براى عمره مفرده - طواف - سعى براى ديگران...... 122

نائب و انجام عمره مفرده براى خودش اگر حج واجب به جا نياورده...... 121

نائب و پول قربانى و لباس احرام و كفارات...... 111

نائب و شرايط آن...... 107

ص: 762

نائب و شرط ايمان در تمام اعمال حج...... 143

نائب و عمل او و سقوط حج از معذور...... 117

نائب و فارغ شدن ذمه منوب عنه...... 110

نائب و قصد طواف نساء براى منوب عنه...... 112

نذر احرام از جاهاى دور و استظلال و كفاره دادن...... 486

نذر احرام قبل از ميقات براى نايب...... 247

نذر زن بدون اذن شوهر...... 246

نذورات حرمين شريفين...... 1451

نماز جماعت استداره اى در مسجدالحرام...... 1336

نماز جماعت اهل سنت و خواندن سوره سجده دار...... 1431

نماز جماعت اهل سنت و خواندن قنوت بعد از ركوع...... 1432

نماز جماعت در مسجدالحرام و عدم اتصال صفوف جماعت...... 1430

نماز جماعت در هتل و مسافرخانه در مكه و مدينه...... 1315

نماز جماعت و شركت در جماعت اهل سنت...... 1313

نماز در اماكن تخيير و خواندن نافله ظهر و عصر...... 1433

نماز در صورتى كه معلوم نيست موافق نظر اهل سنت باشد...... 1339

نماز در هواپيما و عدم اعاده آن...... 1435

نماز را به خيال اينكه ده روز در مكه مى ماند تمام خوانده بعد كشف خلاف شد...... 1344

نماز صبح در ليالى مقمره در مكه...... 1343

نماز طواف...... 814-773

نماز طواف براى جاهل يا ناسى...... 787

نماز طواف خواندن اگر احتمال دهد او را حركت مى دهند...... 809

نماز طواف در پشت مقام ابراهيم 7 در صورت شلوغى...... 779-780-797-798-804

ص: 763

نماز طواف در پشت مقام، حد آن عرفى است...... 819

نماز طواف در صورت مزاحمت با نماز يوميه...... 790

نماز طواف در طبقه دوم يا زيرزمين پشت مقام ابراهيم 7......816

نماز طواف را اگر تأخير بياندازد، فاصله بيافتد...... 820

نماز طواف را اگر فراموش كرد...... 782

نماز طواف را با هر سوره مى تواند بخواند...... 774

نماز طواف را بايد صحيح بخواند...... 788

نماز طواف را بدون وضو خوانده و اعمال بعد را انجام داده...... 794

نماز طواف را بلند يا آهسته بخواند...... 775

نماز طواف را به جا نياورد و بميرد، پسر بزرگ قضا كند...... 786

نماز طواف را در حجر اسماعيل خوانده است...... 793-817

نماز طواف را در غير مقام ابراهيم 7 خوانده است...... 815

نماز طواف را فراموش كند و ساير اعمال را انجام دهد...... 784

نماز طواف را فراموش كند، برگشتن به مسجدالحرام مشكل باشد، هر جا مى تواند بخواند...... 785

نماز طواف را فراموش كند، در بين سعى يادش بيايد...... 783

نماز طواف را نخوانده است...... 823

نماز طواف زن و مرد كنار هم پشت مقام ابراهيم 7......808

نماز طواف در عمره مفرده مستحبى كجا خوانده شود...... 190

نماز طواف كسى غلط است و وقت تصحيح آن را ندارد آيا مى تواند عمره مستحبى انجام دهد...... 812

نماز طواف كسى كه در ياد گرفتن مسامحه كرده...... 791

نماز طواف كسى كه نمازش غلط است...... 789-796-822

نماز طواف مستحبى در هر جاى مسجدالحرام...... 781-792

نماز طواف و اقتدا به ديگرى...... 799-800-818

ص: 764

نماز طواف و خواندن آن پشت مقام ابراهيم 7......778

نماز طواف و شك و ظن در ركعات نماز...... 776

نماز طواف و مبادرت به نماز بعد از طواف...... 777

نماز طواف و محمول نجس غير معفو...... 806

نماز طواف و مستحبات آن...... 824

نماز عشا و خواندن آن بعد از نماز جماعت مغرب در مكه و مدينه...... 1341

نماز قصر يا اتمام براى كسانى كه در مكه قصد اقامت كرده اند - در عرفات - منا...... 1434-1359-1358

نماز كسى كه او را حركت داده اند در حال نماز...... 805

نماز كسى كه بعداً مى فهمد غلط بوده است...... 803

نماز مستحبى بين طواف و نماز طواف...... 807

نيابت از چند نفر در رمى جمرات...... 1297

نيابت بلدى يا ميقاتى براى شخص زنده...... 127

نيابت حج از حضرت ولى عصر/...... 154

نيابت در حج از شخص زنده...... 153

نيابت در رمى جمرات از بچه ها و مريض ها...... 1015

نيابت در قربانى و چگونگى نيت آن...... 1041

نيابت كسى كه برمى گردد و وقوف ركنى مشعرالحرام را درك مى كند...... 992

نيابت كسى كه حج بر خود او مستقر و واجب شده...... 118

نيابت كسى كه نمازش غلط است...... 801

نيابت كسى كه نمازش غلط است، درحج نائب شده چگونه از احرام خارج شوند...... 802

نيابت هر شوط در طواف مستحبى براى يك نفر...... 769

نيت حج تمتع به جاى عمره تمتع...... 257

نيت حجة الاسلام با آنكه حج واجب خود را انجام داده است...... 295

ص: 765

نيت طواف رجال به جاى طواف نساء...... 1208

نيابت و وجوب آن براى كسى كه حج بر او مستقر شده و مريض يا پير شده...... 116

و

واجبات احرام...... 251

واجبات بعد از اعمال منا و تأخير آنها...... 1172-1173

وجوب احرام براى ورود به مكه و نيت عمره يا حج براى احرام...... 172

وجوب حج، بر شخص مستطيع فورى است...... 2

ورود به مكه بايد به احرام حج يا عمره باشد...... 172

وصى اگر قبلا مستطيع نبوده مى تواند اجير شود...... 155

وضو در طواف مستحبى شرط نيست...... 547

وظيفه كسانى كه مقيم در مكه مى شوند...... 198

وقوف اختيارى عرفات و مقدارى از وقوف ليلى مشعر را درك كرده...... 994

وقوف اختيارى مشعر را جهلاً ترك كرده...... 993

وقوف اختيارى مشعرالحرام را ترك كند به استناد گفته ديگران...... 991

وقوف اختيارى و اضطرارى عرفات را درك نكند حج باطل است ولو مشعر را درك كند...... 969

وقوف اختيارى و اضطرارى عرفات و مشعر و اقسام آن...... 987

وقوف اضطرارى براى كسانى كه مراقبت از بيماران مى كنند...... 135

وقوف اضطرارى عرفات...... 968-976-9702

وقوف اضطرارى مشعرالحرام...... 982-985

وقوف به عرفات از زوال روز نهم تا غروب شرعى - تأخير جايز نيست...... 959-960

وقوف به عرفات، سواره، پياده، نشسته يا خوابيده...... 957

ص: 766

وقوف به عرفات كسى كه تمام وقت خواب يا بى هوش باشد...... 958

وقوف به عرفات و حدود آن...... 971

وقوف به عرفات و كراهت صعود به جبل الرحمة...... 972

وقوف به عرفات و مستحبات آن...... 977

وقوف به عرفات واجب است با قصد قربت باشد...... 956

وقوف به مشعر از طلوع فجر تا طلوع آفتاب...... 980

وقوف به مشعر بعد از عرفات، در شب دهم...... 978-979

وقوف به مشعر سه وقت است...... 986

وقوف به مشعر و حركت قبل از طلوع آفتاب...... 981

وقوف به مشعر و مستحبات آن...... 995

وقوف در جايى كه معلوم شد مشعرالحرام نبوده است...... 990

وقوف ركنى در عرفات...... 961-962

وقوف ركنى در عرفات و ترك عمدى آن حج را باطل مى كند...... 963

وقوف عرفات اگر دو روز اختلاف در آن باشد...... 1360

وقوف مشعرالحرام در شب دهم براى معذورين - زن - بچه - بيماران...... 983

وكيل در ذبح نيت نائب را بكند يا منوب عنه...... 156

ولى طفل كيست...... 9

ص: 767

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109