ابراهیم مجاب مدفون در حائر حسینی

مشخصات کتاب

سرشناسه:فقیه بحرالعلوم، محمدمهدی، 1351 -

عنوان و نام پديدآور:ابراهیم مجاب مدفون در حائر حسینی/ محمدمهدی فقیه بحرالعلوم؛ تدوین پژوهشکده حج و زیارت.

مشخصات نشر:تهران: نشر مشعر، 1393.

مشخصات ظاهری:87 ص.: مصور؛14×21س م.

شابک:22000 ریال:978-964-540-561-6

یادداشت:کتابنامه: ص. 79- 87؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع:ابراهیم بن موسی کاظم (ع)

موضوع:امامزادگان -- سرگذشتنامه

آرامگاه ها -- عراق -- کربلا

رده بندی کنگره:BP53/5/الف18 ف7 1393

رده بندی دیویی:297/984

شماره کتابشناسی ملی:3701938

اطلاعات رکورد کتابشناسی:فاپا

ص: 1

اشاره

ابراهیم مجاب

مدفون در حائر حسینی

محمدمهدی فقیه بحرالعلوم

ص: 2

بسم الله الرحمن الرحیم

ص: 3

ص: 4

فهرست

ديباچه...7

سخن مؤلف ...9

موقعيت آرامگاه ابراهيم مجاب...11

ابراهيم مجاب كيست؟...13

احترام به مادر...15

مجاب يا مجان؟ ...16

هجرت به ايران...17

صحّت انتساب ...19

مدفونين در جوار ابراهيم مجاب...21

دو زيارتگاه منسوب...22

1. امامزاده ابراهيم بابلسر...23

2. امامزاده ابراهيم شيراز...27

تعداد فرزندان ابراهيم مجاب ...28

1. احمد بن ابراهيم مجاب ...28

2. على بن ابراهيم مجاب ...33

ص: 5

3. محمد بن ابراهيم مجاب...41

فرزندان محمد بن ابراهيم مجاب...42

اختلاف در مدفن محمد بن ابراهيم مجاب...43

توصيف آرامگاه محمد بن ابراهيم در كرمان...45

4. موسى بن ابراهيم مجاب ...47

نقباى حائر شريف از نسل ابراهيم مجاب ...47

نوادگان ابراهيم مجاب...48

محمد عابد، پدر بزرگوار...49

مزارات منسوب به محمد بن موسى(علیه السلام) ...52

الف) قمشه اصفهان...52

ب) كاخك گناباد...53

ج) هفتادُر اردكان...53

د) مشهد ميقان اراك...54

ه) رودان ...54

و) عراق...55

مدفن محمد بن مو سى(علیه السلام) در شيراز...59

كتابنامه...79

ص: 6

ديباچه

سعادت واقعى انسان و شرط پويايى جوامع بشرى در سايه شناخت و كارآمد كردن سيره اولياى الهى است. پر آشكار است كه سيره اولياى الهى به ويژه اهل بيت خاندان وحى(عليهم السلام) به عنوان متقن ترين آموزه هاى تربيتى و اساسى ترين مؤلفه در فرهنگ اسلامى است. شناخت واقعيت هاى زندگى آنان و بهره گيرى از روش و منش و رفتار و گفتارشان مى تواند زمينه هاى تعالى و سعادت واقعى انسان را فراهم سازد، از اين رو پژوهش در آثار اولياى الهى به ويژه جست وجو در احوال خاندان پاك نبوت كه در دامان پرمهر آنان كامل ترين انسان ها پرورش يافته اند به منظور الگوگيرى از آنان ضرورت انكارناپذير مراكز پژوهشى است.

گروه تاريخ و سيره پژوهشكده حج و زيارت در راستاى ايفاى رسالت خود براى ترويج فرهنگ اصيل اهل بيت(عليهم السلام)، به شرح حال شمارى از چهره هاى تأثيرگذار جهان اسلام در قالب

ص: 7

تك نگارى هايى مستقل پرداخته و در اين كتاب ها براى دسترسى آسان علاقمندان، زندگينامه تفصيلى هر فرد و معرفى زيارتگاه هاى منسوب به وى و تاريخچه و اعتبار آن ارائه شده است.

در پايان پژوهشكده حج و زيارت لازم مى داند كه از تلاش مؤلف محترم و ارزيابان و همه دوستانى كه در واحد آماده سازى پژوهشكده در به ثمر رسيدن اين اثر تلاش نموده اند، سپاسگزارى نمايد.

انه ولى التوفيق

گروه تاريخ و سيره

پژوهشكده حج و زيارت

ص: 8

سخن مؤلف

شيعيان از ديرباز به عنوان شيفتگان و دلدادگان خاندان پيامبر(صلی الله علیه و آله) شناخته شده و توصيه هاى پيامبر(صلی الله علیه و آله) را در تمسّك به ثقلين (قرآن و عترت) به جان و دل پذيرفته اند. از سويى خاندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به دليل انحراف كلام، ستم، تعقيب و شكنجه هاى هولناكى كه به آنان روا مى شد، به ستوه آمده بودند و عرصه زندگى، در مدينة الرسول(صلی الله علیه و آله) و حجاز، لحظه به لحظه براى آنان تنگ تر مى شد. ازاين رو به ديگر سرزمين هاى اسلامى پناه مى آوردند يا عليه ستم، دست به شمشير مى بردند تا با برپايى حكومتى اسلامى، اهداف ائمه(عليهم السلام) را تحقق بخشند.

ابراهيم مجاب، فرزند محمد بن امام موسى كاظم(علیه السلام) اولين علوى دلباخته اباعبدالله الحسين(علیه السلام) بود كه در كربلا اقامت گزيد باعث رفت وآمد و اسكان ديگر علويان در اين شهر مقدس شد. او چون به زهد و تقوا آراسته بود، پس از شنيدن جواب سلام از ضريح امام حسين(علیه السلام) به مجاب ملقب شد و اكثر نسل

ص: 9

او در كربلا سكونت دارند. در اين كتاب سعى شده تا چهره شفافى از اين نواده بزرگوار امام هفتم(علیه السلام) در ذهن خوانندگان و زوار محترم عتبات عاليات ترسيم شود. اميد است اين اثر مورد توجه خوانندگان عزيز قرار گيرد و خطاهاى احتمالى آن را بر نگارنده ببخشايند.

محمدمهدى فقيه بحرالعلوم

قم/1391

ص: 10

موقعيت آرامگاه ابراهيم مجاب

آرامگاه ابراهيم مجاب، در قسمت شمال غربى حرم امام حسين(علیه السلام)، در رواقى به نام خود وى واقع شده است. از اين رواق، دو در به صحن مطهر اباعبدالله الحسين(علیه السلام) گشوده مى شود كه يكى باب حبيب بن مظاهر و كفشدارى آن، متعلق به آل شريح است. باب ديگر، باب سيد ابراهيم مجاب است كه كفشدارى آن به سيد جعفر، فرزند سيد حسن، فرزند سيد جعفر آل طعمه تعلق دارد. براى اين رواق، درِ سومى نيز به در مقابل باب سلطانيه گشوده شده كه كفشدارى متعلق به سيد هادى محمد مصطفى آل طعمه در آن واقع شده است. (1)

در گذشته اين رواق، يكى از صحن هاى حرم مطهر امام حسين(علیه السلام) بود و مقابر علويين نام داشت. (2) بعدها با توسعه حرم مطهر و افزوده شدن به مساحت بناى حرم، مرقد سيد

ص: 11


1- . كربلا و حرم هاى مطهر، صص 158 و 159.
2- . الشجرة الطيبة فى ارض المخصبة، ص 25.

ابراهيم مجاب در رواق غربى حرم قرار گرفت و چون اين رواق بزرگ شد، قبر سيد ابراهيم مجاب در شمال رواق غربى واقع شد. (1)

روى مرقد سيد ابراهيم، صندوقى از چوب ساج مرغوب و ضريحى از فولاد سبز قرار داشت كه چندى پيش ضريحى از برنز جايگزين ضريح قبلى شد. (2)

تمام ديوارهاى حرم مطهر، آيينه كارى و ازاره آن با سنگ مرمر نفيس، تزيين شده است. ضريحى از طلا و نقره بر مرقد ابراهيم مجاب قرار داشت، ولى پروژه ساخت ضريح جديد سيد ابراهيم مجاب، از سال 1390 شمسى، با همت هنرمندان اراكى آغاز و در نيمه اول سال 1392 در حرم مطهر نصب شد. اين ضريح از دو سازه تشكيل شده كه سازه نخست آن، شامل بدنه اصلى و از چوب طراحى شده و «استاد محمد نورى»، گره چينى آن را برعهده داشته است. بخش دوم ضريح، از مس و طلاست و قلم زنى روى آن، هنر دست «استاد محمدمهدى باباخانى» است. طول و عرض ضريح 1/20*3 و ارتفاع آن 3 متر است و 9 پنجره و يك در طلايى دارد. در ساخت اين ضريح، 50 كيلوگرم طلا، يك هزار و 150 كيلوگرم نقره و 300 كيلوگرم مس به كار رفته است. (3)2.

ص: 12


1- . كربلا و حرم هاى مطهر، ص 158.
2- . مراقد المعارف، ج 1، ص 42؛ معجم المراقد والمزارات فى العراق، ص 26.
3- . سايت خبرى تحليلى بولتن، تاريخ 13 اسفند 1391، كد خبر: 128532.

ابراهيم مجاب كيست؟

اشاره

نسب شريف ابراهيم مجاب با يك واسطه، به امام هفتم شيعيان، امام موسى بن جعفر(علیه السلام) مى رسد: ابراهيم بن محمد العابد بن امام موسى كاظم(علیه السلام). كنيه وى «ابومحمد» (1) و به «تاج الدين» (2) و «مجاب» (3)، ملقب و به «ضرّير» (4)، «مكفوف» (5) و «كوفى» (6) مشهور است. ازاين رو، به او ضرير و مكفوف مى گويند؛ زيرا در آخر عمرش نابينا و زمين گير شد. (7)

وى سيدى جليل القدر، عظيم الشأن و بزرگوار بود. ابراهيم مجاب، نخستين علويى است كه در سال 247ه .ق پس از مرگ متوكل عباسى، از كوفه به كربلا آمد و آنجا سكونت گزيد. (8) در اين دوران، «محمد منتصر»، پسر «متوكل»، امور خلافت را در دست گرفته بود. او از رفتار متوكل با علويان، اندوهگين و آزرده خاطر بود و براى دلجويى از علويان، به آنها اجازه داد

ص: 13


1- . تحفة الازهار، ج 3، ص 280؛ الشجرة الطيبة فى ارض المخصبة، ص 25؛ الكواكب المنتشرة، ج 1، ص 70.
2- . الشجرة الطيبة فى ارض المخصبة، ص 25؛ المشاهد المشرفة، ج 1، ص 63.
3- . عمدة الطالب، ص 263؛ النفحة العنبرية، ص 90؛ مناهل الضرب، ص 474؛ الاساس لأنساب الناس، ص 205؛ الدر المنثور، ص 228.
4- . المجدى، ص 313؛ الشجرة المباركة، ص 103؛ النفحة العنبرية، ص 90.
5- . الشجرة الطيبة فى ارض المخصبة، ص 25.
6- . المجدى، ص 313؛ الشجرة المباركة، ص 103.
7- . انجاز العدات، ص 115.
8- . المشاهد المشرفة، ج 1، ص 63.

قبر امام حسين(علیه السلام) را زيارت كنند. در اين دوران بود كه سيد ابراهيم، مرقد امام را زيارت كرد و هنگام زيارت، رو به مرقد امام حسين(علیه السلام) با عبارت «السلام عليك يا جدّاه» به ايشان سلام كرد و از درون ضريح با عبارت «و عليك السلام يا ولدي» پاسخ شنيد. ازاين رو به «مُجاب» شهرت يافت. (1)

«ابن فوطى» از ابراهيم مجاب چنين ياد مى كند:

او از زاهدان و عابدان بود. زياد به نيايش و اوراد و اذكار مى پرداخت. از خانه اش مگر براى ضرورت و احتياج خارج نمى شد. او مواظب عبادت خود در شب و روز بود.

روايت مى كنند روزى ابراهيم مجاب، به حرم مطهر حضرت امام على(علیه السلام)، و برخى نيز گفته اند به حرم امام حسين(علیه السلام)، وارد شد و از داخل قبر به وى سلام داده شد. (2)

«ابن طقطقى»، مورخ و نسب شناس متوفاى 709ه .ق، اين واقعه را در حرم امام حسين(علیه السلام) مى داند و مى نويسد: ابراهيم، داخل حرم سيدالشهدا(علیه السلام) شد و گفت: «السلام عليك يا ابة». در آن هنگام از داخل قبر پاسخ آمد: «وعليك السلام يا ولدي». (3)

يكى از نوادگانش در اين باره مى گويد: (4)4.

ص: 14


1- . كربلا و حرم هاى مطهر، ص 158.
2- . مجمع الآداب، ج 4، صص 356 و 357.
3- . الاصيلى، ص 183؛ غاية الاختصار، ص 89.
4- . مرقدها و مكان هاى زيارتى كربلا، ص 102؛ معجم المراقد والمزارات فى العراق، ص26؛ مشاهد العترة الطاهرة، ص 184؛ المشاهد المشرفة، ج 1، ص 64.

من اين للناس مثل جدّي ***

كجا در ميان مردم مانند جدم موسى و پسرش مجاب يافت مى شود؛ آن گاه كه سبط پيامبر را درحالى كه در قبرش مدفون بود، مخاطب قرار داد (سلام كرد) و بهترين پاسخ را دريافت كرد.

با وجود آنكه بيشتر علماى انساب به سكونت و وفات ابراهيم مجاب در حائر اعتراف دارند، برخى پژوهشگران، در لقب، نسب و محل دفن او ترديد دارند كه در اينجا به آن اشاره مى كنيم.

احترام به مادر

گفته شده كه ابراهيم مجاب، مادرى پير و فرتوت داشت. هر هفته شب هاى جمعه به رسم ادب او را بر دوش خود سوار مى كرد و به زيارت قبر امام حسين(علیه السلام) مى برد، هرچند در اين راه بسيار اذيت مى شد.

در يكى از شب هاى جمعه كه ابراهيم خسته بود، مادرش به او گفت: ابراهيم پسرم، به دلم برات شده كه هفته ديگر از دنيا خواهم رفت؛ بيا و مرا به حرم مولايم ببر. ابراهيم كه از شدت درد كمر و نابينايى رنج مى برد به رسم ادب، مادر را بر دوش گرفت و راهى حرم شد و در مسير از شدت درد به نجوا با امام مشغول مى شود كه آقا اين خدمت را از من قبول كن. مادرش نيز در گوش فرزندش

ص: 15

نجوا مى كرد كه جدت جواب اين زحمت و خوبى تو را بدهد.

ابراهيم با مادر در حالى كه او را بر دوش داشت وارد حرم شد و در مقابل مضجع شريف ايستاد و سلام داد، السلام عليك يا جدّى يا اباعبدالله. همه آنهايى كه در حرم بودند به گوش خود شنيدند كه از داخل ضريح مطهر صدايى بس دلنواز پاسخ مى گويد: السلام عليك يا ولدى.

پس از اين واقعه، عده اى از مردم در حرم به انتظار ابراهيم مى نشستند تا وارد شود و سلام دهد و جواب امام را بشنوند. (1)

مجاب يا مجان؟

بى شك، لقب مجاب يكى از افتخارات ابراهيم بن محمد بن امام موسى كاظم(علیه السلام) است و به اين دليل كه سيدالشهداء(علیه السلام) پاسخ سلام او را داده، به اين نام ملقب شده است. ولى در برخى از منابع متأخر، نقل شده كه وى ملقب به «مجان»، از ماده «مجن» و به معناى «سپرساز» است. (2) نخستين بار مرحوم آيت الله العظمى مرعشى نجفى(رحمه الله) از قول پدرش آيت الله سيد محمود تبريزى مرعشى(رحمه الله) (متوفاى 1338ه .ق) اين ديدگاه را نقل مى كند و مى گويد: «لقب ابراهيم، مجان بوده؛ زيرا شغل او سپرسازى بوده است». (3)

ص: 16


1- . اگرچه داستان فوق با اقتباس از گفتار آقاى نيرحيدرى نقل شده و مطابق با لقب ابراهيم است، اما سند اين نقل قول به دست نيامده است.
2- . منار الهدى فى الانساب، ص 28.
3- . مصباح الفقيه، ج 1، ص 217؛ تاريخ سيرجان، ص 157.

گفتنى است اين ادعا صحيح نيست و بر خلاف اجماع علماى انساب است. از ديگر سو با زهد و تقواى ابراهيم كه پيش از اين گفته شد، منافات دارد. افزون بر اين، منابع انساب، از وى با عنوان «ضرير» و «مكفوف»، به معناى «نابينا» ياد مى كنند. بنابراين، او چگونه مى توانسته سپرساز باشد. در حالى كه چشمى براى ديدن نداشت؟! از ديگر سو اين شغل براى سادات، آن هم در دوره متوكل عباسى ممنوع بود؛ زيرا آنان تصور مى كردند كه اين سلاح عليه آنان به كار مى رود. (1) بنابراين، اين ديدگاه خلاف حقيقت است و اعتبارى ندارد. (2)

هجرت به ايران

بيهقى گفته است: در سال 285ه .ق ابراهيم مجاب در نيشابور حاضر شده و در آنجا حديث نقل كرده است. (3) بر همين اساس، برخى گفته اند سيد ابراهيم مجاب، پس از شهادت امام رضا(علیه السلام) با پدر و برخى ديگر از پسرعموهايش، به همراه عمويشان، احمد بن موسى(علیه السلام)، به ايران سفر كردند و ابراهيم پس از درگيرى با حاكم شيراز، نابينا شد و فرار كرد. سپس با پشت سر گذاشتن وضعيتى دشوار و گذشتن از سرزمين هاى

ص: 17


1- . انجاز العدات، ص 117.
2- . امامزاده محمد و سيد ابوالوفاى كوهدشت، صص 50 و 51.
3- . لباب الانساب، ج 2، ص 716. «ابراهيم بن محمد، حضر بنيسابور وروى بها الاحاديث سنة خمس وثمانين ومائتين.»

بسيار (1)، به كوفه رسيد و در آنجا ساكن شد. (2) شيرازى ها بر اساس مدارك ضعيف متأخر، معتقدند كه سيدابراهيم مجاب در شيراز وفات كرده و در كنار پدرش، محمد عابد، مدفون شده است. (3) عده اى ديگر نيز معتقدند او به طبرستان متوارى شده و در شهر آمل در گذشته است و به ابوجواب شهرت دارد. (4)

ادعاى حضور ابراهيم مجاب در ايران، به كلى مردود است؛ زيرا بيهقى تاريخ حضور او را در نيشابور، سال 285ه .ق نوشته است. در حالى كه به گفته ديگر مورخان، او در سال 248ه .ق در حائر حسينى ساكن شد، در همان جا وفات كرد و دفن شد. (5)

«سيد محمد كاظم يمانى موسوى» نيز تصريح مى كند كه سيد ابراهيم مجاب، در مشهد امام حسين(علیه السلام) مدفون است. (6)

«سيد حسين صدر» در كتاب «نزهة اهل الحرمين في عمارة المشهدين» آورده است: (7)

تا آنجا كه من اطلاع دارم، خاندان ابراهيم مجاب نخستين كسانى بودند كه در كربلا سكونت كردند و تاكنون كسى را نيافته ام كه پيش از آنان در كربلا ساكن شده باشد.1.

ص: 18


1- . برخى آمل و شيراز و نيشابور را بيان مى كنند.
2- . مرقدها و مكان هاى زيارتى كربلا، ص 100.
3- . دانشنامه بقاع و اماكن متبركه، ج 1، صص 184 و 185.
4- . همان، ج 1، صص 99 و 100.
5- . المشاهد المشرفة، ج 1، ص 63؛ بغية النبلاء فى تاريخ كربلاء، ص 122.
6- . النفحة العنبرية، 90.
7- . نزهة اهل الحرمين فى عمارة المشهدين، ص 21.

صحّت انتساب

متأسفانه در برخى منابع متأخر، سيد ابراهيم مجاب، فرزند «محمد عابد بن امام موسى كاظم(علیه السلام)» با «ابراهيم المرتضى» فرزند امام كاظم(علیه السلام)، خلط شده و اين دو را با هم اشتباه گرفته اند. نخستين بار اين اشتباه را سيد ضامن بن شدقم حسينى متوفاى پس از سال 1090 ه ق. مرتكب شده و مى نويسد: «ابراهيم المرتضى المجاب بن الامام موسى الكاظم». (1)

«علامه حرزالدين»، نخستين پژوهشگر متأخرى است كه اين اشتباه را مرتكب شده و نوشته است: (2)

ابراهيم اصغر، ملقب به مرتضى و مجاب، فرزند امام موسى كاظم(علیه السلام) است كه مادرش ام ولد نوبيه بود و «نجيّه» نام داشت و در جانب شرقى بغداد وفات كرد و بدن او را به حائر حسينى منتقل كردند. مرقد او در حائر حسينى، در كربلاى مقدسه، پشت قبر جدش امام حسين(علیه السلام) در زاويه رواق در جهت شمال غربى است. برروى قبر، ضريح مشبكى قرار دارد كه آن را زيارت مى كنند و به سيد ابراهيم مجاب معروف است.

به ظاهر، اين اشتباه به دليل هم نام بودن ابراهيم مجاب با ابراهيم مرتضى و پيوند نسبشان به امام موسى كاظم(علیه السلام) و اتصاف هر دو به زهد و تقوا بوده است. از سويى، حرزالدين اين مطلب را از سيد بحرالعلوم نقل مى كند؛ زيرا او نيز مى نويسد: «ابراهيم

ص: 19


1- . تحفة الازهار، ج3، ص124.
2- . مراقد المعارف، ج 1، ص 42.

مجاب، صاحب ابوالسرايا است» (1) و اين اشتباه آشكارى است؛ زيرا صاحب ابوالسرايا، ابراهيم مرتضى فرزند امام هفتم(علیه السلام) است.

مامقانى نيز همين اشتباه را تكرار مى كند و مى گويد: (2)

با توجه به تصريح علماى انساب، امام موسى كاظم(علیه السلام) دو فرزند به نام ابراهيم داشته كه يكى ابراهيم اكبر و دومى ابراهيم اصغر بوده است.

در «عمدة الطالب» نيز با اشاره به دو فرزند به نام ابراهيم براى امام موسى كاظم، 23 فرزند براى ايشان بيان شده است. پنج نفر از آنان فرزند نداشته اند كه يكى از آنان ابراهيم است و اختلافى در اين مورد نيست. در اين كتاب از سه نفر نيز نام برده شده كه فرزند دختر از خود بر جاى گذاشته و پنج تن ديگر فرزندانى داشته اند كه درباره آنان اختلاف است؛ از جمله آنان ابراهيم اكبر است. ده نفر از آنان نيز فرزندانى داشته اند كه درباره آنان اختلافى نيست؛ از جمله آنان ابراهيم اصغر است كه لقب او مرتضى و مادرش كنيزى از «نوبه» به نام «نجيه» بوده است. اين ابراهيم فرزندان بسيارى داشته و قبرش در رواق سيدالشهداء(علیه السلام) است و سيد رضى و مرتضى از نسل او هستند.

مامقانى در جاى ديگرى از كتاب خود، به اين موضوع اشاره و سپس اشتباه خود را اين گونه تصحيح مى كند: (3)9.

ص: 20


1- . نزهة اهل الحرمين فى عمارة المشهدين، ص 21.
2- تنقيح المقال فى علم الرجال، ج 4، ص 412.
3- . همان، ج 4، ص 49.

برخى بر اين اعتقادند قبرى كه در گوشه شمال غربى رواق حرم مطهر امام حسين(علیه السلام) است، قبر ابراهيم اصغر، جد سيد رضى و سيد مرتضى است و من نيز پيش تر بر اين اعتقاد بوده ام، ولى با بررسى دقيق دريافتم كه قبر مذكور، متعلق به ابراهيم مجاب، فرزند محمد عابد، فرزند امام موسى كاظم(علیه السلام) است و افراد زيادى به اين موضوع اشاره كرده اند.

مدفونين در جوار ابراهيم مجاب

چنان كه پيش تر گفته شد، مكان كنونى مرقد ابراهيم مجاب، به عنوان «تربة العلويين» يا مقابر علويان مشهور است (1) و جمع كثيرى از سادات و علما در اين مكان آرميده اند؛ از جمله آنان مى توان به شخصيت هاى زير اشاره كرد:

1. «ابواحمد حسين بن موسى بن محمد بن موسى بن ابراهيم مرتضى بن امام موسى كاظم(علیه السلام)»؛ پدر سيد رضى و سيد مرتضى. «ابن عنبه» در عمدة الطالب نقل مى كند كه او در سال 400ه .ق در سن نود و اندى در بغداد درگذشت و نخست در خانه خود به خاك سپرده شد. سپس جنازه وى به حرم مطهر امام حسين(علیه السلام) منتقل و در نزديكى قبر امام حسين(علیه السلام) دفن شد و قبر وى آشكار و معروف است. (2) «قبر وى به فاصله شش ذرع، در پشت سر امام حسين(علیه السلام) قرار گرفته و در كنار

ص: 21


1- . منار الهدى فى الانساب، ص 26.
2- . عمدة الطالب، ص 249.

جدش ابراهيم مرتضى، فرزند امام موسى كاظم(علیه السلام) (ابراهيم مجاب) به خاك سپرده شده است». (1)

برخى قبر دو فرزند ابواحمد حسين، يعنى سيد رضى و سيد مرتضى را در كنار پدر و جوار ابراهيم مجاب مى دانند. (2)

2. «سيد عبدالله بحرانى»؛ صاحب كتاب هاى گرانسنگى چون «الافاضات الحسينيه» و «شرح مختصر النافع محقق حلى در فقه».

3. «سيد محسن بن عبدالله بحرانى»؛ او تقريرات درس استاد خود «شيخ خلف بن عسكر» را نوشته است.

4. «سيد محمد بن سيد محسن بحرانى»؛ او آثارى از جمله «الفصول البهية في بعض اخبار الحجج المرضية» و «هداية العباد» (در فقه) دارد.

5. «سيد محمد زينى حسنى»؛ عالم و شاعر.

6. «سيد محمدمهدى سيد سليمان آل طعمه»؛ وى از سادات آل طعمه و از نوادگان ابراهيم مجاب است.

دو زيارتگاه منسوب

اشاره

با وجود آنكه به دفن ابراهيم مجاب در حائر حسينى تصريح شده، دو زيارتگاه ديگر با نام او در ايران است كه به بررسى آن ها مى پردازيم.

ص: 22


1- . مرقدها و مكان هاى زيارتى كربلا، ص 104.
2- . نزهة الحرمين فى عمارة المشهدين، ص 22؛ آرامگاه هاى خاندان پاك پيامبر9، صص 230 و 231.

1. امامزاده ابراهيم بابلسر

مرقد امامزاده ابراهيم، در جنوب شرقى شهر بابلسر قرار دارد و به «امامزاده ابراهيم ابوجواب» معروف است. ساختمان بقعه به صورت هشت ضلعى با گنبد كلاه درويشى هشت ترك و ارتفاع 20 متر است كه در چهار جهت درهايى دارد. اضلاع خارجى بنا با طاق نماها و قاب بندى مستطيل شكل و در بالا با تزئينات طاق نمايى شكل، نماسازى شده است. در دوره هاى بعدى، بناهايى از جمله مسجد و كفش كن به بناى اصلى افزوده شده است. داخل بناى اصلى و بر ديوار مسجد، گچ برى هاى ظريفى ديده مى شود كه در نوع خود بى نظير است. در اين امامزاده، چهار در و يك صندوق قديمى با كتيبه هاى تاريخى وجود دارد.

درِ دولنگه ورودى مسجد امامزاده، 2/38 متر ارتفاع و 82 سانتى متر پهنا دارد. هر لنگه شامل سه قسمت اصلى و دو بائو در طرفين و قاب، گره و حاشيه هاى كنده كارى شده است. بر پاسار بالاى لنگه سمت راست اين در، نام بانى: «بى بى فضّه خاتون بنت امير صاعد» و بر پاسار پايين لنگه سمت راست: «عمل استاد على بن استاد على بن استاد فخرالدين بن استاد على نجّار كتبه احمد ابن حسين سياه پوش» و بر پاسار پايين لنگه سمت چپ، «تمّت في شهر محرم الحرام في سنة ست و تسعمائه هجرة النبويه(علیه السلام)» (906ه .ق) نگاشته شده است.

ص: 23

درى كه به صحن حرم امامزاده ابراهيم گشوده مى شود، دو لنگه است و 2/48 متر ارتفاع و 89 سانتى متر پهنا دارد. هر لنگه از اين جفت در، شامل سه قسمت اصلى با دو بائو در طرفين است. بائوى سمت راست و چپ كنده كارى است. در قسمت وسط، قاب و گره و در بالا و پايين، كتيبه اى با اين مضمون قرار دارد:

امر هذه الباب المزار المتبرّك مرتضى الاعظم سيد عزيز بن سيد شمس الدّين المعروف ببابلكان عمل استاد محمد بن استاد علي النجّار الرازي في التاريخ شهر محرم سنة احدى اربعين و ثمانمائه. (841ه .ق)

بالاى اين در، پنجره نورگير مشبك بزرگى قرار دارد كه زير آن، كتيبه اى به خط «تقى آملى» و كار «على بن استاد اسماعيل نجار آملى»، معروف به رازى، مشتمل بر صلوات كبيره حك شده است. در غربى حرم، دو لنگه به ارتفاع 179 و پهناى 49 سانتى متر است كه اين كتيبه بر آن حك شده:

امر هذه العمارة الش-ريفه سيد السادات والاشراف سيد شمس الدّين بن سيد عبدالعزيز بابلكان عمل استاد محمد بن استاد على نجّار رازي في تاريخ ذوالحجة سنة تسع و خمسين و ثمانمائه هجرية. (859ه .ق)

در طرف شمالى حرم نيز درى با كنده كارى هاى ظريف، شامل كتيبه ذيل است.

امر هذه العمارة الشريفه سيد السادات سيد شمس الدّين

ص: 24

بن سيد عبدالعزيز بابلكان في تاريخ جمادي الاول سنة ثمان و خمسين و ثمانمائه (858 ه .ق) عملى استاد محمد بن استاد على نجّار رازي.

در وسط حرم، صندوقى چوبى قرار دارد كه اين عبارت تاريخى بر بدنه آن حك شده است:

امر هذه الروضة الميمون المبارك الشريف المنوّر المطهّر المقدّس سيد الاعظم سلالة السادات سيد مرتضى بن المرتضى الاعظم افتخار آل طاها و ياسين سيد شمس الدّين ادام الله سيادتهما ابن سادات المرحوم سيد حسين كيا بن سيد عبدالله بن سيد علي كيا بابلكان طاب ثراهم عمل استاد فخر الدّين و اخوه محمد بن علي بن اسماعيل بن علي النجّار الآملي المعروف بالرازي في تاريخ شهر رمضان المبارك سنة خمس ثلثين و ثمانمائه». (835ه .ق)

براساس تاريخ كتيبه هاى بيان شده، سيد شمس الدين بابلكانى، اين بنا را در قرن نهم ه .ق ساخته است؛ بنا به روايتى گويا سر امامزاده ابراهيم آمل يا امامزاده ابراهيم قريه «ماجر كجور» - از اولاد امام كاظم(علیه السلام) - در اين بنا مدفون است. ازاين رو محل مجاور آن را مشهد سر مى خوانند. اين بنا به شماره 343 به ثبت تاريخى رسيده است. (1)3.

ص: 25


1- . از آستارا تا استرآباد، ج4، ص 260-270؛ فهرست بناهاى تاريخى ايران، ص116؛ بناهاى آرامگاهى، ص93.

چنان كه اشاره شد، اهالى، امامزاده را ابوجواب و فرزند امام موسى كاظم(علیه السلام) مى دانند كه به يقين، اين ادعا درست نيست.

«سيد مهدى بن مصطفى تفرشى» در اين باره مى گويد:

ابراهيم بن حسين بن على بن عبيدالله (1) بن حسين الاصغر بن امام زين العابدين على بن الحسين(علیه السلام)، در طبرستان مقتول شد. در مشهد سر مازندران امامزاده ابراهيم است. برخى مى گويند سر اوست و بدنش در ناجر كجور است. محتمل است اين ابراهيم باشد... . (2)

به ظاهر تفرشى اين مطلب را از ابوالحسن عمرى نقل كرده است؛ زيرا او مى نويسد:

وولد علي بن عبيدالله بن حسين الاصغر... عدّة من الولد كثيرة. و منهم: محمد المحدّث الجليل ابن الحسن قتل هو و اخوه ابراهيم ولم يعقبا. (3)

على بن عبيدالله بن حسين اصغر، صاحب فرزندان زيادى بوده كه از جمله آنان، محمد بن حسن كه محدّثى جليل القدر است كه به همراه برادرش ابراهيم به شهادت رسيد و نسلى از ايشان باقى نمانده است.7.

ص: 26


1- . از آستارا تا استراباد، ج4، صص 260 - 270؛ فهرست بناهاى تاريخى ايران، ص116؛ معمارى تيمورى در ايران و توران، صص 626 - 628 و 997؛ فهرست بناهاى تاريخى و اماكن باستانى ايران، ص 180؛ بناهاى آرامگاهى، ص 92.
2- . بدايع الأنساب فى مدفن الأطياب، صص 8 و 9.
3- . المجدى فى انساب الطالبيين، ص 197.

ابوالفرج اصفهانى، شهادت اين دو بزرگوار را در واقعه و كارزار «يعقوب بن ليث صفّارى» و «حسن بن زيد» در طبرستان بيان كرده است (1) كه در اين صورت، بايد سال 261ه .ق باشد؛ زيرا يورش يعقوب به طبرستان كه به شهادت برخى از اطرافيان حسن بن زيد داعى انجاميد، در اين سال اتفاق افتاد و حسن بن زيد داعى به ديلم گريخت.

ابوالحسن بيهقى، قبر اين دو بزرگوار را در طبرستان مى داند و مى نويسد: «ابراهيم در روزى كه به شهادت رسيد، 45 سال داشت». (2) بنابراين، ثابت مى شود كه اين مزار، متعلق به نواده امام سجاد(علیه السلام) است، نه فرزندزاده امام موسى كاظم(علیه السلام).

2. امامزاده ابراهيم شيراز

در پشت مرقد محمد عابد در شيراز، ضريح خاتم كارى زيبايى از دوره زنديه وجود دارد كه به ابراهيم المجاب، فرزند محمد عابد منسوب است. (3) البته اين ادعا درست نيست و به عقيده برخى از پژوهشگران اين احتمال وجود دارد كه اين مكان، مدفن ابراهيم المجاب بن محمد بن ابراهيم المجاب بن محمد العابد بن امام موسى كاظم(علیه السلام) باشد. (4)

ص: 27


1- . مقاتل الطالبيين، ص 538.
2- . لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، ج1، ص 428؛ الكواكب المشرقه، ج1، ص 30.
3- . مهاجران موسوى، ص642.
4- . الشجرة المباركة، ص104؛ الفخرى، ص16؛ دانشنامه بقاع واماكن متبركه، ج2، ص123.

تعداد فرزندان ابراهيم مجاب

اشاره

علماى انساب، براى ابراهيم مجاب چهار فرزند پسر ذكر كرده اند (1) كه هر يك اعقاب و نسل هاى بسيارى داشته اند. در ادامه به آنها اشاره مى شود:

1. احمد بن ابراهيم مجاب

احمد، مكنّى به ابوجعفر و به زاهد مشهور بود. (2) «ضامن بن شدقم حسينى» درباره او مى نويسد:

امّه خديجة بنت عمه علي بن احمد. كان صيناً خيراً وجيهاً، له ولد منتشر بالحائر وغيره، يعرفون ببني احمد. (3)

مادرش خديجه، دخترِ عمويش على بن احمد بن امام موسى كاظم(علیه السلام) است. او مردى خويشتن دار، دين مدار، نيكوكار و محترم بود. فرزندان او در حائر و غير از آن، به «بنى احمد» مشهورند.

«ابوسعيده موسوى»، احمد را نقيبى سرشناس و عابدى زاهد معرفى مى كند. (4) «صاحب الشجرة المباركة» از سكونت احمد در سيرجان خبر مى دهد. (5) «ابوطالب مروزى»، از علماى انساب

ص: 28


1- . الشجرة المباركة، ص 103؛ النفحة العنبرية، ص 90.
2- . تحفة الازهار، ج 3، ص 281؛ التذكرة، ص 146.
3- . تحفة الازهار، ج 3، ص 281.
4- . المشجر الوافى، ج 1، ص 296. «يكنى السيد احمد بأبى جعفر، كان نقيباً وجيهاً وعابداً زاهداً».
5- . الشجرة المباركة، ص 103.

قرن هفتم هجرى نيز با صراحت مى نويسد: «احمد بالسيرجان، عقبه ببغداد والكوفة»؛ «احمد در سيرجان سكونت داشت و نسلش در بغداد و كوفه پراكنده بودند». (1)

«سلطان الواعظين شيرازى»، انگيزه مهاجرت احمد به سيرجان را به همراه برادرش على، تبليغ دين و ارشاد مسلمانان مى داند. (2) در حومه شهر سيرجان، آرامگاه باشكوهى به امامزاده احمد بن ابراهيم المجاب منسوب است كه بين اهالى به كمال الدين مشهور است. (3)

«آيت الله شيخ محمد رحمتى» كه خود اهل سيرجان و از علماى انساب است، در اين باره مى نويسد: (4)

قبرى در حومه متصل به سيرجان به نام امامزاده احمد داريم كه قابل انطباق بر احمد بن ابراهيم المجاب است. بى مناسبت نيست كه يكى دو برادر با هم به سيرجان هجرت كرده و بقيه بعداً به آنان پيوسته اند.

با وجود آنكه ورود احمد بن ابراهيم به سيرجان مسلم بوده و در سيرجان قبرى به او منسوب است، ابن عنبه او را از مهاجران به قصر ابن هبيره ذكر مى كند و قبر وى را در آنجا مى داند. (5) ديگر علماى انساب پس از ابن عنبه نيز5.

ص: 29


1- . الفخرى، ص 16.
2- . شبهاى پيشاور، ص 130.
3- . مزارات كرمان، ج 2، صص 188 و 189.
4- . انجاز العدات، ص 128.
5- . عمدة الطالب، ص 245.

همين ديدگاه را پذيرفته اند. (1) گويند قبرى در نواحى «مسيّب» از توابع استان كربلا به او منسوب است كه پيش از اين، به «قصر بن هبيره» شهرت داشته است. (2) با اين حال، اين ادعا صحيح به نظر نمى رسد؛ زيرا قبر موجود در نواحى مسيب از آنِ ابوجعفر احمد بن ابراهيم بن محمد بن حمزة بن احمد بن ابراهيم مجاب بن محمد عابد بن امام موسى كاظم(علیه السلام) است كه در نام پدر و جد با احمد مورد بحث ما تشابه اسمى و نسبى دارد. (3) اين شخص مدتى نقابت حائر را برعهده داشته است. (4)

سيد احمد بن ابراهيم مجاب پنج فرزند دارد كه عبارتند از:

الف) ابوعبدالله جعفر: به گفته «ابن شدقم»، سيدى جليل القدر، عالمى فاضل، دانشمندى كامل و نيكوخصال بود. «تلعكبرى» در سال 360 از وى سماع حديث و اجازه روايت كسب كرده است. برخى بزرگان شيعه روايت او را حَسَن مى دانند و باكى از نقل آن ندارند.

ب) ابومحمد حمزه: او سيدى جليل القدر و بزرگوار بود كه به نقل از برخى پژوهشگران در روستاى تكيه چهارگنبد از توابع سيرجان مدفون است و به حمزة بن موسى(علیه السلام) شهرت دارد.5.

ص: 30


1- . مناهل الضرب، ص 474؛ بدايع الانساب، ص 14؛ المشجر الوافى، ج 1، ص 496؛ اختران تابناك، ج 1، ص566.
2- . المشاهد المشرّفة، ج 1، ص 115.
3- . مزارات كرمان، ج 2، ص 189.
4- . المجدى، ص 315.

ج) ابويحيى محمد: او نيز مانند ديگر برادرانش، به زهد و تقوا معروف و داراى فرزندانى بود و به قول مشهور، در شهرك درب گنبد از توابع شهرستان كوهدشت مدفون است.

د) ابوالفضل احمد: وى به ابوعلى مطهر نيز شهرت دارد.

ه) ابومحمد عبدالله: او بدون فرزند وفات يافت. (1)

توصيف آرامگاه احمد بن ابراهيم در سيرجان

در حومه شهر سيرجان، مزار باشكوهى قرار دارد كه به امامزاده احمد معروف، و به كمال الدين مشهور است. ساختمان بقعه، بنايى تازه ساز و كرسى بلند است كه اصل مرقد در اتاقى به ابعاد 10*10 متر قرار دارد. چهار زاويه اتاق را در ارتفاع 5/5 مترى با ايجاد چهار گوشواره، به دايره تبديل كرده اند و در نتيجه گنبد شلجمى و بلند بقعه را كه قطر آن 10 و ارتفاع آن 15 متر است، بر آن استوار ساخته اند.

در زيارتگاه به سمت غرب باز مى شود كه با چهار پلكان به حرم راه مى يابد. در جانب شرق و شمال نيز درى به نمازخانه راه دارد كه در ساليان اخير به بقعه افزوده شده است. در وسط6.

ص: 31


1- . ر.ك: المجدى، صص 314 و 315؛ تحفة الازهار، ج 2، ص 281؛ المشجّر الوافى، ج 1، ص 496؛ جامع الانساب، صص 23 و 24؛ التذكرة، ص 146؛ انجاز العدات، صص 128 و 129؛ مزارات كرمان، ج 2، صص 188 و 189؛ امامزاده محمد و سيد ابوالوفاء كوهدشت، ص 46.

اتاق، مرقد امامزاده قرار دارد كه ضريحى مطلا و بسيار زيبا به ابعاد 3*4 متر از آن محافظت مى كند. در درِ ورودى ضريح، كتيبه اى قلمزنى شده و بر آن اين متن نوشته شده است: «ضريح مطهّر حضرت امامزاده احمد بن ابراهيم بن محمد بن موسى بن جعفر(علیه السلام)، به همت هيئت امنا و نظارت اداره اوقاف شهرستان سيرجان در سال 1383 ه .ش ساخته و نصب شده است. ساخت و قلمزنى سيد محسن احمدى اصفهان».

در شمال بقعه، زائرسرا و اتاق نگهبانان، سرويس هاى بهداشتى و كشتارگاه و آشپزخانه و انبار ظروف، به مساحت هفتصد متر مربع، قرار دارد. در غرب بقعه نيز ايوان باشكوه و مجللى در سه طبقه در حال ساخت است كه ارتفاع آن به بيش از 18 متر مى رسد. در دو طرف اين ايوان، دو گلدسته به ارتفاع 15 متر در حال ساخت است.

در غرب بقعه، نزديك در ورودى حرم، درخت سرو كهنسالى به قطر 6/5 و ارتفاع سى متر قرار دارد كه به شماره 517/3، به ثبت درخت هاى كهن سازمان ميراث فرهنگى رسيده است. در جنوب غربى بقعه كه مدخل اصلى حرم است، دفتر نگهبانى آستانه قرار دارد. كاشى هاى اين سردر را بانويى خيرانديش اهدا كرده است. زمين زيارتگاه حدود دو هزار متر است كه بخش هايى از آن به تازگى به بقعه افزوده شده است. (1)6.

ص: 32


1- . مزارات كرمان ج2 صص 188 و 189؛ امامزاده محمد و سيد ابوالوفا كوهدشت ص46.

2. على بن ابراهيم مجاب

على بن ابراهيم مجاب، مكنّى به ابوالحسن، سيدى جليل القدر و عظيم الشأن بود. او به سيرجان مهاجرت كرد و در آنجا صاحب يك پسر به نام ابوجعفر محمد و يك دختر به نام ام الحسين شد. (1) «عبيدلى نسّابه»، (متوفاى 435ه .ق) تصريح دارد كه على بن ابراهيم مجاب، به سيرجان كرمان مهاجرت كرد و صاحب يك فرزند معقّب به نام ابوجعفر محمد بود كه از او نيز دو فرزند به نام هاى على و حسين به وجود آمده است. (2)

نويسنده كتاب الشجرة المباركة و ابوطالب مروزى با اشاره به محل سكونت سيد على بن ابراهيم مجاب در سيرجان كرمان مى نويسد: «از نسل او در سيرجان، اشخاصى به وجود آمده اند و نقابت و سرپرستى سادات آنجا را برعهده داشته اند». (3)

آيت الله رحمتى، سيد على را كوچك تر از دو برادرش محمد و موسى مى داند. (4) مشهور است كه وى پس از شكست قيام يحيى بن عمر بن يحيى در سال 248ه .ق به سيرجان گريخت و تا سال 273 در قيد حيات بود. (5)

ص: 33


1- . منتقلة الطالبية، ص 179.
2- . تهذيب الانساب، صص 165 و 166.
3- . الشجرة المباركة، ص103؛ الفخرى، ص 16. همچنين ر.ك: عمدة الطالب، ص 245؛ مناهل الضرب، ص 474؛ النفحة العنبرية، ص 90؛ التذكرة، ص 146؛ بدايع الانساب، ص 41؛ اختران تابناك، ج 1، ص 570.
4- . انجاز العدات، ص 131.
5- . امامزاده محمد و سيد ابوالوفاء كوهدشت، صص 68 و 69.

آيت الله مرعشى نجفى(رحمه الله)، قبر امامزاده على را در سيرجان كرمان مى داند (1) و زيارتگاه با شكوه وى هم اكنون در 9 كيلومترى جنوب شرقى شهر سيرجان، كنار روستاى قلعه سنگ قرار دارد و يكى از معتبرترين زيارتگاه هاى سيرجان و استان كرمان و از زيارتگاه هاى مهم ايران است. (2)

توصيف آرامگاه على بن ابراهيم در سيرجان

زيارتگاه باشكوه سيد على بن ابراهيم مجاب، فرزند بزرگوار امامزاده سيد ابراهيم مجاب، در 9 كيلومترى جنوب شرق شهر سيرجان، كنار قلعه سنگ قرار دارد و از معتبرترين زيارتگاه هاى شهر سيرجان و استان كرمان و جزو بيست مزار مشهور و صحيح النسب ايران است.

اين بقعه تا حدود 35 الى 40 سال پيش به شكل قديمى خود، يعنى يك گنبد كوتاه با كاشى كارى سبزرنگ پابرجا بود تا اينكه در سه دهه پيش، تخريب و به جاى آن ساختمانى بزرگ تر با گنبدى شلجمى، ايوان و ضريح جديد، بنا شد.

تاريخ ساخت بناى اصلى امامزاده سيدعلى، به درستى آشكار نيست، ولى به گمان، در دوران صفوى بنا شده است.2.

ص: 34


1- . تاريخ سيرجان، ص 157.
2- . پيغمبر دزدان، ص 221؛ تاريخ سيرجان، صص 158 و 161؛ فرهنگ جغرافيايى آبادى هاى استان كرمان، شهرستان سيرجان، ص 179؛ امامزاده محمد و سيد ابوالوفاء كوهدشت، صص 59 و 62.

در برخى از سفرنامه ها از وجود چنين مزارى در اين دوران ياد شده است.

دكتر باستانى پاريزى درباره امامزاده على نوشته است:

شهر سيرجان در قديم، در اطراف همين قلعه (قلعه سنگ) بود. در آنجا امامزاده اى قرار دارد به نام امامزاده على كه مورد احترام خاص مردم سيرجان، به خصوص دهات و آبادى هاى بلورد و ايلات بُچاقچى است. در سال 1255ه .ق، يعنى در زمان محمد شاه قاجار، حيدرقلى خان، موفق به تعمير بناى اين بقعه شده است و «موسى بن الياس نامى»، از ياران «حيدر قلى خان» در تعمير بنا شركت داشته است. (1)

شاعرى به نام «مطيعا» تاريخ بناى آرامگاه على بن ابراهيم را در قطعه اى بيان مى كند كه در همان بقعه به صورت كتيبه اى نوشته شده است:

قبّه اى كو جلوه گر اندر نظر پيداست اين ***1.

ص: 35


1- . پيغمبر دزدان، ص221.

زمزم است اين يا مروه يا بيت الحرام ***

اين اشعار كه بر روى كتيبه اى در حرم مقدس امامزاده نوشته شده بود، در حال حاضر ديده نمى شود، ولى دو بيت پنج و شش در نماى خارجى گنبد متبركه امامزاده على موجود است.

بقعه امامزاده على تا 35 سال پيش به شكل قديم، فقط با

ص: 36

يك گنبد كوتاه با كاشى هاى سبز رنگ، باقى و پابرجا بود. ولى طى سخنرانى هاى حجة الاسلام فلسفى در سيرجان، با هدف تشويق مردم به تعمير و بازسازى بقعه متبركه، اهالى، بقعه قبلى را خراب و ساختمان جديدى بنا كردند. سپس ضريحى كه كار هنرمندان اصفهان است، روى قبر آن حضرت نصب شد كه جلوه خاصى به بقعه داده است. اين بقعه موقوفات و رقبات زيادى دارد كه از جمله آنها ساختمان دانشگاه آزاد اسلامى سيرجان، كارخانه يخ سازى، ساختمان سه طبقه اى ديگر و صد هكتار از اراضى قطبيه است كه وارثان مرحوم قطبى آن را به آستان امامزاده على بخشيده اند. ساليانه حدود 200 ميليون تومان درآمد خالص از فروش اقلام كشاورزى، جو، گندم و سيب درختى نيز به نذورات امامزاده عليافزون مى شود. (1)

اصل مرقد فعلى در اتاقى به ابعاد 7*7 متر است كه در وسط آن، ضريح بسيار زيباى مطلا قرار دارد كه روى در آن نوشته است: «ضريح مطهر، به همت و كوشش اهالى سيرجان و به سرپرستى حاج سيد محمد افضل و به زرگرى حسن پرورش و قلمزنى اكبر انصارى در سال 1349 شمسى در اصفهان ساخته و نصب شد. باشد كه اين خدمت ناچيز به ذريه زهراى اطهر، قبول حضرت ربوبيت واقع شده باشد».9.

ص: 37


1- . تاريخ سيرجان ص158 و 161؛ فرهنگ جغرافيايى آبادى هاى استان كرمان، شهرستان سيرجان، ص179.

يك لنگه در بسيار زيبا و مطلا، در جنوب اتاق مرقد قرار و كتيبه اى به اين شرح دارد: «به هزينه امامزاده (از محل نذورات) و مساعى سيد قاسم افضل، نجارى اخوان خالق زادگان، زرگرى اخوان پرورش، قلم زنى سيد على خسروانى و ميناكارى جواد لباف، اشعار احمد طلايى، خط حبيب الله فضائلى در اصفهان به سال 1398 هجرى قمرى نبوى ساخته شد».

اشعار دور تا دور اين در به اين مضمون است:

اين آستان قدس كه چون مهر انور است ***

ص: 38

اين آسمان ز مرقد پاكش عبير زاست ***

ص: 39

اين دَر زسمى سيد افضل در اصفهان ***

«كتبه افضلى»

چهار زاويه، اتاق مرقد را با ايجاد چهار گوشواره، به دايره تبديل كرده اند و در نتيجه، گنبد دوپوش بقعه را بر آن استوار ساخته اند. تمام ديوارهاى مرقد، آيينه كارى، رسمى بندى و مقرنس كارى زيبايى دارد كه بر شكوه و عظمت آستانه افزوده است.

گنبد از داخل، عرق چينى و از خارج، شلجمى به قطر 9 و ارتفاع 10 متر است كه استاد على ابوتراب كرمانى در سال 1356 ساخته و با كاشى هاى معرق تزيين شده است.

در صحن جنوبى بقعه كه مساحت آن حدود چهار هكتار است، بيش از صد حجره در دو طبقه قرار دارد كه به عنوان زائرسرا از آن استفاده مى كنند.

به دليل نياز زوار و كوچكى اين بارگاه، طرح جامع توسعه حرم چند سالى در حال اجراست كه مانند حرم امامزاده جعفر يزد در حال ساخت است و چندين رواق، گنبد مرتفع، ايوان باشكوه، گلدسته، سقاخانه، زائرسرا و ديگر امكانات رفاهى براى آن در نظر گرفته شده است. (1)6.

ص: 40


1- . امامزاده محمد و سيد ابوالوفا كوهدشت، صص 64 و 66.

3. محمد بن ابراهيم مجاب

اشاره

وى ملقب به «حايرى» (1) و مكنى به «ابوالحسن» (2) و به «قشير» يا «عشير» معروف است. (3) او از آن رو به حائرى ملقب شد كه در حائر (كربلا) زاده شد (4) و سپس به همراه برادرانش از حائر به قصر ابن هبيره (5) و از آنجا به ارجان (بهبهان) (6) و سپس به سيرجان مهاجرت كرد (7) و در كرمان از دنيا رفت. (8)

ملامحمد هاشم خراسانى، قبر او را در يك فرسخى شهر كرمان مى داند كه به جناب محمد بن موسى بن جعفر(علیه السلام) معروف است. (9) بى شك، منظور او از اين محمد، همان محمد بن ابراهيم مجاب است كه از نسب وى، دو واسطه را از قلم انداخته است.

آيت الله رحمتى مى نويسد: «به احتمال قوى همان امامزاده

ص: 41


1- . عمدة الطالب، ص 205؛ الفصول الفخرية، ص 128؛ الاصيلى، صص 182 و 183؛ تهذيب الأنساب، ص 167.
2- . تحفة الازهار، ج 3، ص 296.
3- . الشجرة المباركة، ص 103؛ الفخرى، ص 16.
4- . موسوعة القاب السادة العلويين، ج 1، ص 186.
5- . عمدة الطالب، ص 245؛ المشجر الوافى، ج 1، ص 553.
6- . صحاح الاخبار، ص 55؛ معالم انساب الطالبيين، ص 161؛ انجاز العدات، صص 126 و 127.
7- . الشجرة المباركة، ص 103.
8- . مزارات كرمان، ج 2، صص 188 و 189.
9- . منتخب التواريخ، ص 839.

محمد كه صاحب منتخب او را فرزند امام هفتم مى داند، [محمد حايرى] مى باشد». (1)

سلطان الواعظين شيرازى كه نسبش به سيد محمد حايرى مى رسد، درباره وى مى نويسد: «جناب محمد، معروف به حائرى، تشريف فرماى كرمان شدند و از آن جناب سه پسر به وجود آمده است.» (2)

فرزندان محمد بن ابراهيم مجاب

شيخ الشرف عبيدلى نسابه، متوفاى 435 ه .ق است تعداد فرزندان معقب محمد بن ابراهيم مجاب را پنج تن مى دانند كه عبارتند از: «ابوعلى حسن، حسين شيتى، احمد مجدور، ابراهيم و جعفر». (3)

امام فخر رازى نيز همين قول را پذيرفته و كنيه حسين و جعفر را ابوعبدالله و ابراهيم را به مجاب ملقب دانسته است. (4) اين ابراهيم همان است كه به اعتقاد ما در شيراز دفن است. (5) همين مطلب را ابوطالب مروزى بيان كرده است (6)، ولى ابن عنبه نسابه، فرزندان معقب محمد را سه تن به اسامى حسن، حسين و احمد بيان مى كند. (7)

ص: 42


1- . انجاز العدات، ص 126.
2- . شب هاى پيشاور، ص 130.
3- . تهذيب الأنساب، ص167.
4- . الشجرة المباركة، ص105.
5- . دانشنامه بقاع و اماكن متبركه، ج2، ص124.
6- . الفخرى، ص16.
7- . عمدة الطالب، ص264.
اختلاف در مدفن محمد بن ابراهيم مجاب

علماى انساب و مورخان، در محل دفن سيد محمد بن ابراهيم مجاب اختلاف دارند كه در ذيل به همه آن موارد اشاره مى شود.

يك - حاير

محمد به حائرى ملقب است. (1) از اين رو، برخى علماى انساب گمان كرده اند كه او نيز در حائر حسينى دفن شده است (2)، اما اين قول صحيح نيست؛ زيرا اولاً مدارك بسيارى اين قول را تضعيف مى كند؛ ثانياً علت شهرت او به حائرى اين است كه حدود سال 247 ه .ق پدر بزرگوارش از كوفه به حائر حسينى منتقل مى شود و محمد نيز با او همراه بوده است. اما به تصريح مورخان، پس از آنكه متوكل حرم سيدالشهداء(علیه السلام) در كربلا را به آب بست، اين خانواده به ارجان مهاجرت مى كنند كه محمد حايرى از جمله آنهاست. (3)

دو - مسقط

نويسنده «الغيث الزابد فى ذرية محمد العابد» معتقد است او پس از ماجرايى كه بيان شد، به عمان متوارى شد و در دير خابور، نزديك مسقط، درگذشت و در همان جا دفن شد. بنا به

ص: 43


1- . تهذيب الأنساب، ص176؛ تحفة الأزهار، ج3، ص281؛ الأصيلى، ص183؛ عمدة الطالب، ص245.
2- . بدايع الأنساب، ص53.
3- . انجاز العدات، صص126 و 127.

گفته بسيارى از كسانى كه مرقد او را ديده اند، مزارى معروف در آنجا دارد. (1)

سه - واسط

اين قول را نويسنده كتاب «المشجر الوافى» مطرح مى كند و مى نويسد: پس از حوادث خونين در كربلا (كه به آن اشاره شد) محمد حائرى به سمت واسط فرار كرد و در آنجا از دنيا رفت. برخى گفته اند ضربه اى به كمرش وارد آمد و به واسط فرار كرد و در آنجا نزد خاله اش از دنيا رفت. مرقد وى در خابور است (دهى يك فرسخى شهر حى در كوت عراق) و قبه اى قديمى دارد و مشهور به غفار است. (2)

چهار - سيرجان

امام فخر رازى معتقد است وى به همراه برادرانش به سيرجان مهاجرت كرده است. (3) بر اين اساس، آيت الله رحمتى احتمال داده، امامزاده محمد مدفون در روستاى كاظم آباد، در 20 كيلومترى شمال غربى سيرجان، همان محمد حائرى باشد. (4) اين ادعا درست نيست؛ چنان كه در كتاب مزارات كرمان گفته7.

ص: 44


1- . الغيث الزابد فى ذرية محمد العابد، ص 13؛ صحاح الاخبار، ص55.
2- . المشجرالوافى، ج1، ص553.
3- . الشجرة المباركة، ص 102.
4- . انجاز العدات، ص127.

شد، آن محمد، فرزند امامزاده سيدعلى سيرجان، سيد ابوجعفر محمد بن على بن ابراهيم المجاب است.

پنج - بافت

در 20 كيلومترى جنوب غرب شهر ارزوئيه شهرستان بافت، در روستاى پاقلعه، مزارى است كه به سلطان پير غيب شهرت دارد. نقل است كه سيد محمد حائرى در آنجا مدفون است، ولى به اعتقاد برخى پژوهشگران، ابوالغيث محمد اكبر بن محمد حائرى در آن بقعه مدفون است كه فرزند بزرگ محمد حائرى است. (1)

شش - كرمان

چنان كه گفته شد اين قول را علامه نسابه ابوطالب مروزى مطرح مى كند. او مى نويسد: «محمد از ارجان (بهبهان) به كرمان رفت». (2) پس از درخواست اهالى كرمان از او، به اين شهر مهاجرت و در همين جا وفات كرد.

هم اكنون مزار اين سيد جليل القدر، در شهر كرمان به شاهزاده محمد مشهور است و آرامگاه باشكوه او در خيابان 17 شهريور واقع شده است.

توصيف آرامگاه محمد بن ابراهيم در كرمان

مرقد اين امامزاده جليل القدر در يكى از كوچه هاى خيابان 17 شهريور شهر كرمان قرار دارد و وى مورد احترام اهالى اين

ص: 45


1- . امامزاده محمد و سيد ابوالوفا كوهدشت، صص76 و 77.
2- . الفخرى، ص16.

شهر است.

اين بنا كه متعلق به اواسط دوره صفويّه است، به صورت مستطيل و به ابعاد 22*25 متر ساخته شده و سه ايوان، گنبد، رواق، صحن و ضريح دارد.

درِ اصلى بقعه از جانب ايوان شرقى باز مى شود كه خود شامل فضايى به طول 5 و عرض 4 و ارتفاع 6 متر است كه گچ برى و آئينه كارى هاى زيبايى دارد. پس از عبور از ايوان، به اتاقى مى رسيم كه مرقد امامزاده در آن قرار دارد. اين اتاق چهار صفه بلند به ارتفاع 8 متر دارد كه در تلاقى ساقه گنبد عرقچينى و ديوار بقعه، چهار پنجره براى نورگيرى تعبيه شده است. قطر گنبد از داخل، 5 متر و ارتفاع ساقه آن 2 متر است. گنبد از خارج به شكل شلجمى بلند و به ارتفاع بيش از 13 متر است كه بسيار باشكوه و مجلل و عظيم و پر ابهت ساخته شده و دور تا دور ساقه آن، صلوات كبيره در كاشى هاى قهوه اى نقش بسته است. نماى تمام گنبد نيز با كاشى هاى معرق فيروزه اى تزيين شده و در نتيجه، نماى بسيار زيبايى به بقعه داده است.

درست زير گنبد و وسط اتاق، مرقد امامزاده قرار دارد كه ضريحى چوبى به ابعاد 3*2 متر به صورت گهواره اى روى آن نصب شده است. در شمال مرقد، درى است كه به شبستان بزرگ حرم مى رسد كه دو اتاق و يك ايوان و يك سالن

ص: 46

بزرگ دارد. قرينه همين فضا در جنوب بقعه قرار دارد با اين تفاوت كه سر در آن زيبا و باشكوه است و با كاشى هاى لاجوردى منقش به گل و بوته و آيات قرآنى تزيين شده و شكوه خاصى دارد.

زمين زيارتگاه كه حدود 5000 متر مربع است، جدول بندى شده و درختان سرو و كاج بلند و گل هاى زيبا در آن كاشته شده كه به فضاى حرم طراوت بخشيده است. متأسفانه با وجود قدمت و شهرت مزار، به آن توجه و رسيدگى نمى شود. (1)

4. موسى بن ابراهيم مجاب

وى مكنى به ابوعلى است و به دليل سكونت در ارجان (بهبهان)، به ارجانى مشهور يافته است. متأسفانه از تاريخ و محل وفات وى گزارشى به ثبت نرسيده است؛ جز اينكه صاحب الشجرة المباركة مى نويسد او نيز مانند ديگر برادران خود به سيرجان مهاجرت كرده است. (2)

نقباى حائر شريف از نسل ابراهيم مجاب

از نسل ابراهيم مجاب، سادات گران قدر و بزرگوارى برخاسته اند كه هريك چراغ هدايت شيعيان عصر خود و از

ص: 47


1- . مزارات كرمان، ج1، صص 207- 209؛ هزارمزار ايران، استان كرمان، صص110- 114.
2- . الشجرة المباركة، ص 103.

علما و دانشمندان و بزرگان عالى مقام بودند. برخى از آنان نقابت سادات حائر شريف و نيز توليت حرم سيد الشهدا را به عهده داشته اند كه اسامى آنان عبارت اند از:

الف) ابوالحسن موسى بن جعفر بن محمد بن ابراهيم مجاب؛ (1)

ب) ابوجعفر احمد بن ابراهيم بن محمد بن حمزة بن احمد بن ابراهيم مجاب (2)؛

ج) شرف الدين ابراهيم بن ابى جعفر احمد مذكور. (3)

نوادگان ابراهيم مجاب

ابراهيم مجاب نسل بزرگى دارد كه در بسيارى از كشورها پراكنده شده اند. از جمله آنان كه امروزه در كربلا سكونت دارند، مى توان از آل ابى الحارث، آل مزن، آل نصرالله، آل طوسى، آل وهاب، آل جلوخان، آل اشيقر، آل عوج، آل فقطوان، آل طعمه، آل ضياءالدين، آل تاجر، آل ساعد، آل امين، آل بوسعيده و آل خرسان نام برد. (4)

در بحرين نيز مى توان از آل قارون، آل العيبى، آل شخص و آل غريقى ياد كرد. (5) از خاندان هاى سادات از نسل ابراهيم مجاب، در

ص: 48


1- . تهذيب الانساب، ص 167.
2- . تهذيب الانساب، ص168؛ موارد الاتحاف، ج1، ص142.
3- . موارد الاتحاف، ج1، ص143.
4- . الشجرة الطيبة فى ارض المخصبة، ص 26.
5- . همان؛ المشاهد المشرفة، ج 1، ص 64.

ايران نيز مى توان به آل سبزوارى، آل كتابچى، آل مشعشعى، آل شيرازى، آل اوليائى، آل افتخارى، آل فقهى، آل ازهد و آل بلادى اشاره كرد. (1)

محمد عابد، پدر بزرگوار

حضرت سيد محمد بن موسى(علیه السلام) معروف به «سيد مير محمد عابد» از فرزندان امام موسى كاظم(علیه السلام) است. وى براساس منابع تاريخى و كتب انساب و رجال، با احمد بن موسى(علیه السلام) و حمزه از يك مادر هستند و مادر گرامى آنها «اُم احمد» است. (2)

سيد مير محمد عابد به همراه برادرش احمد بن موسى(علیه السلام)، براى عزيمت به طوس، از مدينه وارد فارس شد كه با جنگى نابرابر از سوى حاكم فارس روبه رو شد. آنها پس از مقابله و كشمكش هايى، پس از شهادت عده اى از بنى هاشم، متفرق و در زوايايى مخفى شدند. سيد ميرمحمد عابد(علیه السلام) نيز مانند برادرش احمد بن موسى(علیه السلام) به زندگى مخفى روى آورد. منابع تاريخى، جزئياتى از دوران زندگى مخفى و حتى چگونگى رحلت يا شهادت وى بيان نكرده اند.

با توجه به محتواى برخى متون، حضرت سيد محمد عابد(علیه السلام) مخفيانه به كتابت قرآن مشغول شد و از اين راه بندگان بسيارى را آزاد كرد.

ص: 49


1- . عمدة الطالب، صص 267 - 269؛ المشاهد المشرفة، ج 1، ص 64؛ معجم المراقد والمزارات فى العراق، ص27.
2- . رجال الكشى، ص294؛ جامع الانساب، ص77؛ الارشاد، ج2، ص434.

فرصت الدوله در «آثار العجم» مى نويسد:

بقعه مطهره سيد اميرمحمد، مضجع آن حضرت است. پدر بزرگوارش حضرت موسى بن جعفر(عليهما السلام) است و با برادرش حضرت شاهچراغ از يك مادرند. آن حضرت از اهل فضل و تقوا، قائم الليل و صائم النهار بود. در عهد خلفا به شيراز آمد و در آن جا منزوى شد. گويند از حق الكتابه كلام الله مجيد، بسيارى از بندگان را آزاد فرمود. (1)

فرصت الدوله درباره اينكه آن حضرت را شهيد كرده اند يا به مرگ طبيعى از دنيا رفته است، اقوال گوناگونى را كه در منابع به آن برخورده، بيان مى كند، ولى به جزئيات آن اشاره اى نمى كند. (2)

شيخ مفيد در «ارشاد» درباره فضايل سيدمحمد عابد مى نويسد:

وكان محمد بن موسى من اهل الفَضل و الصَلاح أخبرني أبومحمّد الحسن بن محمد بن يحيى، قال، حَدَثني جدّي، قال حَدَثتني هاشمية مولاة رقيه بنت موسى(علیه السلام) قالت: كان محمد بن موسى صاحب وضوء و صلوة و كان ليله كلّه يتوضأُ و يصلي، فَنَسمع سكب الماء والوضوء ثم يصلي ليلا، ثم يَهدأ ساعة فيرقد و يقوم، فنسمع سكب الماء والوضوء ثم يصلي ليلا...، فلايزال ليله كذلك حتّى يصبح و ما رأيته قطّ الّاذكرت قول الله تعالى (كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ ). (3)3.

ص: 50


1- . آثار العجم، ص 448.
2- . همان، ص 449.
3- . الارشاد، ج2، ص 303.

محمد بن موسى(علیه السلام) هميشه با وضو بود. شب ها را به عبادت و نماز مى گذراند و پس از فراغت از نماز، اندكى استراحت مى كرد و آنگاه به پا مى خواست و وضو مى گرفت و مشغول عبادت و نماز مى شد. وى اين كار را تا صبح تكرار مى كرد. هاشميه (كنيز دخت موسى بن جعفر(علیه السلام) همچنين مى گويد: هيچ گاه محمد را نديدم، مگر اينكه اين آيه از قرآن را به خاطر آوردم.

(كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ )؛ «و از شب اندكى را خواب مى كردند». (1)

حضرت سيد مير محمد بن موسى(علیه السلام) به سبب كثرت عبادت به «ميرمحمد عابد» مشهور شد.

صاحب «اعلام الورى» در فضيلت و منقبت وى نوشته است: «او مردى پرهيزكار و صالح بود». (2) علامه مامقانى در «تنقيح المقال»، مير محمد را از جمله راويان احاديث اهل بيت مى داند. (3)

درباره چگونگى رحلت يا شهادت حضرت سيد ميرمحمد عابد، اقوال متفاوتى وجود دارد. برخى منابع بر شهادت وى پس از جدال و كشمكش حاكم فارس با ياران احمد بن موسى(علیه السلام) تأكيد دارند.

نويسنده كتاب «زندگانى سياسى هشتمين امام» به نقل از برخى از3.

ص: 51


1- . نك: ذاريات: 17.
2- . اعلام الورى، ص181.
3- . تنقيح المقال، ج2، ص193.

منابع مى نويسد:

يكى ديگر از برادران امام رضا(علیه السلام) به نام احمد بن موسى، چون از حيله مأمون آگاه شد، همراه سه هزار تن (به روايتى دوازده هزار) از بغداد (مدينه) قيام كرد. كارگزار مأمون در شيراز به نام قتلغ خان، به امر خليفه با او به مقابله برخاست و پس از كشمكش هايى او و برادرش «محمد عابد» و يارانش را به شهادت رساند. (1)

با اين حال، برخى منابع از رحلت و درگذشت سيد مير محمد، به مرگ طبيعى حكايت مى كنند؛ چنان كه صاحب شب هاى پيشاور مى نويسد: «جناب سيد اميرمحمد عابد كه در گوشه انزوا به عبادت اشتغال داشت، به اجل طبيعى از دنيا رفت». (2)

مزارات منسوب به محمد بن موسى(علیه السلام)

اشاره

علماى انساب و مورخان و برخى علماى رجال و سيره، درباره مدفن محمد بن موسى(علیه السلام) اختلاف نظر دارند كه در ادامه به مشهورترين مكان هايى كه به آن استناد شده است، اشاره مى كنيم.

الف) قمشه اصفهان

نويسنده كتاب «الغيث الزابد» كه خود از فرزندزادگان حضرت محمد عابد و از علماى معروف شيعه بوده و در علم

ص: 52


1- . قيام سادات علوى، ص169؛ اعيان الشيعه، ج11، ص286؛ بحارالانوار، ج8، ص308؛ زندگانى سياسى هشتمين امام، ص 214.
2- . شب هاى پيشاور، ص122.

انساب تبحرى داشته، مدفن محمد بن موسى(علیه السلام) را در قمشه دانسته كه داراى زيارتگاه معروفى است. (1)

ب) كاخك گناباد

از ديگر مزارهاى منسوب به محمد عابد، زيارتگاه مشهور امامزاده محمد در كاخك گناباد است كه به ثبت آثار تاريخى و ملى رسيده است. صاحب منتخب التواريخ، مرحوم شيخ ملاهاشم خراسانى در اين باره مى نويسد: «در كاخك گناباد، مقبره اى است كه به جناب محمد بن موسى الكاظم(علیه السلام) منسوب است و بقعه و بارگاه و موقوفات مفصلى دارد». (2)

ج) هفتادُر اردكان

مرحوم علامه مامقانى از قول صاحب تكمله مى گويد: شايد مدفن محمد بن موسى(علیه السلام) در نواحى يزد باشد كه به كرامت مشهور است. اين زيارتگاه با شكوه در حدود 30 كيلومتر بعد از اردكان به سمت نائين، در آبادى هفتادُر واقع شده است. اين مرقد و قبّه به اين نام، در اين منطقه شهرت بسيارى دارد و داراى صحن هاى متعدد و حجره هايى براى زوار آن قبر شريف است و به تازگى بازسازى شده است. (3)

ص: 53


1- . الغيث الزابد، ص46.
2- . منتخب التواريخ، ص839.
3- . جامع الانساب، ص109؛ مزارات يزد، ص476؛ هزار مزار ايران، استان يزد، صص100- 102.

د) مشهد ميقان اراك

در كتاب گنجينه آثار قم با اشاره به آثار تاريخى قم، ساوه و اراك آمده است:

در دهكده ميقان، در دو فرسنگى شمال اراك كه جزء قراء فراهان است، مشهدى مجلل و داراى بقعه اى تاريخى قرار دارد كه اهل محل، آن را مدفن محمد عابد، فرزند بلافصل امام موسى كاظم(علیه السلام) مى پندارند. (1)

با اين حال، نويسنده گنجينه معتقد است كه صاحب قبر، محمد بن احمد بن هارون بن موسى(علیه السلام) يا محمد بن اسماعيل بن موسى(علیه السلام) است. نويسنده كتاب نور العابد با توجه به برخى از قراين و گفتار علماء، اصرار دارد كه مشهد كنونى در ميقان، متعلق به محمد عابد است كه پس از تفرق سپاه شاه چراغ به اراك آمد و مخفيانه زيست تا اينكه از دنيا رفت و در ميقان دفن شد. (2)

ه) رودان

در روستاى «زيارت پير چوگان» كه به زيارت سيد سلطان محمد عابد نيز مشهور است، مرقدى وجود دارد كه مدفن امامزاده جليل القدر سيد محمد عابد، فرزند بلافصل امام هفتم(علیه السلام) خوانده مى شود و اهالى هرمزگان و كرمان نيز، احترام

ص: 54


1- . گنجينه آثار قم، ج2، صص150 - 164.
2- . نورالعابد، صص 55 و 56.

ويژه اى براى اين امامزاده قائل هستند. با وجود شهرت و اجماع مورخان به دفن محمد عابد در شيراز يا كاخك گناباد، انتساب اين مزار به ايشان صحت ندارد و نمى توان پذيرفت كه مكان كنونى در روستاى زيارت در رودان، از آنِ محمد عابد بن امام موسى كاظم(علیه السلام) باشد. در حقيقت، قراين و دلايلى در دست است كه نشان مى دهد، اسم و شهرت و لقب اين امامزاده با محمد عابد تشابه دارد و موجب اين اشتباه شده است. (1)

و) عراق

افزون بر اين زيارتگاه ها دو مكان در عراق نيز به محمد عابد منسوب است كه عبارتند از:

يك- مزار امامزاده محمد عابد در دور

اين زيارتگاه با شكوه در اطراف شهرِ دور از توابع استان صلاح الدين قرار دارد و به «امام محمد دورى» شناخته مى شود و به محمد بن امام موسى كاظم(علیه السلام)، معروف به محمد عابد، منسوب است.

اين زيارتگاه از آثار تاريخى برجسته شمال عراق است و قدمت آن به قرن چهارم و پنجم هجرى مى رسد. ساختمان اين زيارتگاه، به شكل اتاق مربع مرتفعى از خشت و گل با گچ برى هاى زيباست. گنبد بنا به شكل مضرس و در پنج رج و به ارتفاع حدود 2/75 متر است. بر ساقه آن، يك لوح

ص: 55


1- . پير چوگان، ص36.

سنگى، حاوى كتيبه اى به خط نسخ غير منقوط وجود دارد كه اين متن بر آن نوشته شده است:

بسم الله الرحمن الرحيم. هذا المسجد المبارك تربة الامام ابو عبدالله محمد بن موسى بن جعفر بن علي بن الحسين بن علي بن ابي طالب صلوات الله عليهم اجمعين وهو موضع رحمة الله من زاره وأسعده.

در اين كتيبه، شخص مدفون در اين بنا، محمد عابد فرزند امام هفتم(علیه السلام) معرفى شده است. ولى درباره صحت اين انتساب ترديد وجود دارد؛ زيرا مزارهاى ديگرى نيز به محمد عابد منسوب است كه مشهورترين آنها زيارتگاه وى در شيراز است.

محيى الدين بن على بكرى، در سفرنامه خود كه در سال 1139 ه .ق نگاشته است، مى نويسد: «به روستايى به نام دور رسيدم كه در آنجا مزار سيد محمد از فرزندان امام موسى كاظم(علیه السلام) قرار دارد». او سپس اين اشعار را مى سرايد:

عجز الورى من ناثر أو ناظم ***

در كتاب جامع الانوار، درباره محمد دورى چنين آمده است:

شيخ محمد دورى كه نسبش به امام موسى كاظم(علیه السلام) مى رسد، از بزرگان مشايخ بود. او اشارات غريب و كرامات عجيبى داشت و در روستاى دور از روستاهاى بغداد

ص: 56

در فاصله چهار فرسخى «سرّ من رأى» (سامرا) وفات يافت و قبر وى در آنجا آشكار و محل زيارت است.

ثامر عبدالحسن عامرى، از «هرتزفلد» باستان شناس آلمانى، نقل كرده است: «مسلم بن قريش، فرمان ساخت اين بنا را داد و هنگامى كه در سال 478 ه .ق (برابر با سال 1085م) كشته شد، در آغاز، او را در حلب به خاك سپردند. ولى پس از برقرارى امنيت و آرامش، برابر وصيت وى، جسدش را به اين مكان منتقل و دفن كردند».

او نتيجه مى گيرد كه يا مسلم بن قريش اين مكان را ساخته تا پس از مرگ در آنجا دفن شود يا اينكه اين مكان را براى يكى از نوادگان ائمه(عليهم السلام)؛ يعنى محمد بن موسى بن جعفر(علیه السلام) ساخته تا بعداً خودش را نيز در آنجا دفن كنند.

برخى نيز اين مكان را متعلق به ابوالطيب دورى، متوفاى حدود سال 395 ه .ق مى دانند كه خطيب بغدادى در تاريخ بغداد، زندگى نامه مختصرى از وى آورده است.

آنچه اين ادعا را تقويت مى كند، سخن جالب ياقوت حموى ذيل كلمه «دور» است. وى مى نويسد:

دور، هفت مكان در عراق، از نواحى بغداد را شامل مى شود: دور تكريت كه ميان سامرا و تكريت است؛ دور عربانى كه بين سامرا و تكريت قرار دارد؛ در اطراف دجيل، روستايى قرار دارد كه به دور بنى اوقر شناخته

ص: 57

مى شود و به دور وزير عون الدين يحيى بن هبيره معروف است و در آنجا مسجد جامعى قرار دارد؛ در نزديك سميساط، دور ديگرى وجود دارد و در منطقه اى در نيشابور نيز دورى وجود دارد و به هر يك از آنها افرادى منسوب هستند.

دور سامرا، به محمد بن فرخان بن روزبه، ابوالطيب دورى منسوب است. وى از ابى خليفه و ديگران احاديث غريبى نقل كرده و جنيد بغدادى نيز از او حكاياتى در تصوف بيان كرده است.

دور بغداد، به ابوعبدالله محمد بن مخلد دورى و هيثم بن محمد دورى منسوب است. همچنين ابوعبدالله محمد بن عبدالباقى ابن ابى الفرج محمد بن ابى اليسرى بن عبدالعزيز بن ابراهيم بن اسحاق ابن نجيب دورى باغدادى، به دور بغداد مشهور است كه از ابى بكر محمد بن عبدالملك بن بكران و ابومحمد حسن بن على جوهرى و محمد بن فتح عشارى روايت نقل كرده است. وى شيخى صالح و متدين بود و در شعبان سال 434ه .ق به دنيا آمد و در سحر روز چهارشنبه، 17 محرم الحرام سال 513 ه .ق از دنيا رفت.

از اين نقل قول چنين مى توان نتيجه گرفت كه به احتمال قوى، مكان كنونى، به محمد بن فَرّخان بن روزبه، مكنى به ابوالطيب دورى محدث متعلق است، مسلم بن قريش آرامگاهى براى وى ساخته و پس از او، خود نيز در اين مكان دفن شده است. ولى امروزه با عنوان فرزند امام هفتم(علیه السلام) زيارت مى شود.

ص: 58

خطيب بغدادى درباره ابوالطيب دورى نوشته است:

محمد بن فرّخان بن روزبه، ابوالطيب دورى، از دور سامرا و معروف به «فرُّخانى» است. او به بغداد آمد و با صوفيان و اهل حديث (يتعاهد) عهد بست... . وى در بغداد به نقل از پدرش و ابوخليفه فضل بن حباب و ديگران، احاديث ناشناخته اى را روايت مى كرد و در نقل حديث، ثقه و مورد اطمينان نبود. ابوالطيب، همچنين با تعدادى از صوفيان مانند جنيد، ابن عطاء و حريرى ديدار داشت و از آنان حكايت هاى صوفيانه اى را نقل مى كرد.

دو- مرقد محمد عابد در روستاى عواتق

اين مرقد در اطراف استان ديالى است كه ساختمانى مختصر دارد.

مدفن محمد بن مو سى(علیه السلام) در شيراز

مشهورترين و معروف ترين قول مبتنى بر دفن محمد عابد، در شيراز است. اين زيارتگاه باشكوه، در فاصله 200 مترى شرق امامزاده احمد بن موسى شاه چراغ قرار دارد.

صاحب مرقد را برادر سيدميراحمد شاه چراغ مى دانند. مدخل اين بقعه، از سمت جنوب، مزين به كاشى كارى است و درون بقعه، مشتمل بر حرم ساده و وسيعى است كه مرقد در شاه نشين شمالى آن قرار دارد و مسجدى بى پيرايه، قرينه حرم، در سوى ديگر مرقد واقع شده است. ضريح اين مرقد، خاتم كارى هاى زيبايى از عهد زنديه دارد و پشت آن، ضريح مرقد منسوب به

ص: 59

امامزاده ابراهيم - از اولاد امام هفتم(علیه السلام) - قرار دارد كه هر دو ضريح به يكديگر متصل هستند. گنبد كاشى كارى بنا به سبك گنبدهاى ديگرى كه در عهد قاجاريه بر بقاع متبرك شيراز ساخته شده، داراى بدنه باريك و برآمدگى زياد در قسمت پايين گنبد است. به نظر مى رسد بناى اصلى، از آثار قرن دهم هجرى است كه در دوران زنديه و سپس قاجاريه تزيين و تعمير شده است.

جدار حرم، آيينه كارى است و زيرگنبد آن با آيينه، مقرنس كارى شده و خطوط ثلث و نسخ، با آيينه و با قلمى درشت و خوب نوشته شده است. ضريح سيدميرمحمد، از نقره و در سال 1306 ه .ق ساخته شده است. بر روى بدنه جنوبى بقعه كه در ايوان جديدالاحداث قرار گرفته، قدرى كاشيكارى و سه كتيبه به خط ثلث ديده مى شود. (1)

قبر مطهر حضرت سيد ميرمحمد عابد نيز مانند مدفن برادرش احمد بن موسى(علیه السلام)، مدت ها مخفى بود و كسى از محل آن خبر نداشت تا اينكه مزار وى در زمان «اتابك بن سعد زنگى» در محله اى كه به «بازار مرغ» معروف است، در نزديكى مدفن برادرش سيداحمد بن موسى(علیه السلام) كشف شد. (2)

«نعمة الله جزايرى» در «انوار النعمانيه» و «روضاتى» در «جامع الانساب» درباره مدفن محمد بن موسى(علیه السلام) نظريه هاى متفاوتى را2.

ص: 60


1- . بناهاى تاريخى و آثار هنرى جلگه شيراز، صص164 و165؛ اقليم پارس، ص64.
2- . شد الازار، ص292.

طرح كرده اند. با اين حال، آنها و بسيارى از منابع ديگر بر مدفن محمد بن موسى(علیه السلام) در شيراز صراحت و تأكيد بيشترى دارند. (1)

«مجلسى» در «بحارالانوار» به نقل از «حمدلله مستوفى» در «نزهة القلوب» و جزايرى در الانوار النعمانيه، مدفن محمد بن موسى(علیه السلام) را در شيراز بيان مى كند. عبارت او چنين است:

واما محمد بن موسى(علیه السلام) ففي الارشاد أنّه من أهل الفَضل و الصلاح ثُم ذكر ما يدل على مدحه و حسن عبادته و في رجال الشيخ ابي علي نقلاً عن حمد الله المستوفي في نزهة القلوب؛ انّه مدفون كاخيه في شيراز و صرح بذلك ايضا السيد الجزائري في الانوار قال و هما مدفونان في شيراز و الشيعه تتبرك بقبورهما و تكثر زيارتهما و قد زرناهما كثيرا... يقال انه في ايام الخلفاء العباسية دخل شيراز و اختفي بمكان و مِن أجرةِ كتابة القرآن أعتق الف نسمة و اختلف المؤرخون في انه الأكبر او السيد احمد (احمد بن موسى(علیه السلام) و كيف كان فمرقده في شيراز معروف بعد ان كان مخفيا الى زمان اتابك بن سعد بن زنگي، فبنى له قبة في محله باغ قتلغ و قد جدد بناؤه مرات عديدة منهما في زمان السلطان نادرخان و في سنه الف و مأتين و تسع و ستين رمته النواب اويس ميرزا ابن النواب الاعظم العالم الفاضل الشاهزاده فرهاد ميرزا القاجاري. (2)1.

ص: 61


1- . جامع الانساب، ج1، صص180 و 380؛ الانوار النعمانيه، ج1، ص 381؛ امامزادگان معتبر ايران، ص30.
2- . بحار الانوار، ج48، ص311.

«ابوالقاسم جنيد شيرازى» در «شد الازار»، مقبره حضرت سيد امير محمد بن موسى كاظم(علیه السلام) را زيارتگاهى پر بركت و عالى مرتبه توصيف مى كند كه محل وثوق و اعتماد مردم براى نيايش به درگاه الهى است. وى مى نويسد:

مهتران نيكوكار و راستكاران پرهيزكار، آنجا سكونت مى گزينند و بر مرقد مباركش پيمان مى بندند و رجال الغيب، براى نزديكى به خداوند متعال، بر آن تربت شريف حضور مى يابند.

جنيد شيرازى، در پايان درباره تاريخ زندگانى او تأكيد مى كند كه «تاريخ آن را مى توان با توجه به تاريخ برادرش (احمد بن موسى(علیه السلام) با تتبع و دقت به دست آورد، رحمت خدا بر آنان باد». (1)

عين عبارت او چنين است: «السيد محمد بن موسى يقال انه اخوه و هو مزار مبارك متبرك يسكن فيه السادة الاخيار و الصلحاء الابرار بعقد عليه النذور و فيه الرجال الغيب حضور و حبور و تاريخه يعلم من تاريخ اخيه من يتتبعه و يبتغيه رحمة الله عليهم». (2)

آشكار شدن مدفن محمد بن موسى كاظم(علیه السلام) در شيراز

مقبره مطهر سيد محمدبن موسى كاظم(علیه السلام) نيز مانند برادرانش احمد و حسين بن موسى، تا مدت ها از انظار مخفى بود. در2.

ص: 62


1- . شد الازار، ص292.
2- . همان، ص 292.

زمان اتابك بن سعد زنگى، مزار وى نزديك به مدفن احمدبن موسى(علیه السلام) آشكار شد و بر آن بقعه و بارگاه برافراشتند... . به گفته «فرصت الدوله» در «آثارالعجم» در سال 1296 ه .ق، «سلطان نادرخان» و پس از او در سال 1306 ه .ق، «شاهزاده اويس ميرزا» فرزند «فرهاد ميرزا» ضريحى زيبا از نقره براى مقبره ساختند و بروى آن نصب كردند. «فرهنگ»؛ فرزند مرحوم وصال شيرازى، ماده تاريخ ساخت ضريح را به نظم كشيده است و هنرمندان چيره دست قلم زن، آن را بر روى ضريح منقش كرده اند. (1)

از پى تاريخ آن به حلقه احباب ***

فرصت الدوله در كتاب خود درباره ماجراى هديه «اكبر شاه هندى» به حرم مطهر محمد بن موسى كاظم(علیه السلام) گزارشى داده است. وى كه در مراسم نصب اين قنديل بلورين، درحرم سيد ميرمحمد بن موسى حضور داشته، اين اشعار را به سبك هندى در سپاس از اكبرشاه هندى سرود و به رسم تشكر براى وى ارسال كرد:

آمد از هند يكى جار ابا زينت و فر *** بهر ايوان شهنشاه ملايك لشكر

ص: 63


1- . آثار العجم، ص449.

زاده موسی کاظم، مه گردون جلال***حضرت میر محمد، شه کیوان افسر

مخزن علم خدا، معدن اسرار وجود***منبع جود و سخا، پادشه جن و بشر

وه، چه جاری به نظر پاک تر از روح بسيط***وه، چه جاری به صفا، صاف تر از نور بصر

آسمان است تو گویی که بود رنگ به رنگ***گاه أبيض به نظر آید و گاهی أخضر

آسمان راست بسی اختر و این هم به مثل***آسمانی است که دارد ز چراغان اختر

گاه ساکن به فراز است چو خورشید به چرخ***گاه گردنده چوارض است همی بر محور

اندر آن چاه درخشند، حباب از بلور***یک چو ناهید و دگر مشتری و تیر و قمر

چون شعاعی فتد از عکس هوا ز آن به زمین***گویی آمیخته و ریخته هر جنس گهر

آمد از بمبئی این جار چو در ملکت فارس***یافت شیراز زنوزینت و زیب دیگر

آفرین رفت زمردم همه بر آن استاد***که نموده است چنین صنعتی از دست هنر

بنده «فرصت» میان جستم و گفتم کای قوم***آفرین است روا گرچه بر آن صنعت گر

ابراهیم مجاب / صفحه آرایی / مجری: نجف زاده / تاریخ 18-8-93/ شاخه 92070

ص: 64

ليك بايد بستاييد كسى را به ثنا *** كاين چنين هديه فرستاده با زينت و فر(1)

اشعارى در مدح حضرت سيد ميرمحمد بن موسى كاظم(علیه السلام)

ميرزا ابوالحسن شيرازى *** فوق جرم الشمس و القمر

يا حبذا قبه فاقت علي القمر *** و حبذا روضه طابت من العطر

هذا سرادق عرض الله قد رفعت*** قبابه فوق جرم الشمس والقمر(2)

نهان و آشكار (3)

چرا از خامه بوى عود و مشك عنبر آمد ***یقین در وصف گلزار امام هفتمین آمد

شهی کش چرخ از بهر رکوعش تا ابد خم*** مهی کز فرش تا عرشش به تسخیر نگین آمد

محمد عابد آن نسل بلافصل شه کاظم علیه السلام*** که عصر خود چو جدش شاه زین العابدین آمد

حریم او به شیراز پناه دردمندان شد***نگر کحل البصر خاکش به چشم زائرین آمد

هزار افزون گذشته گر ز سال رحلتش نسلش***پی ترویج دین مامور رب العالمین آمد

ص: 65


1- آثار العجم ص450 مهاجران موسوی ص 656
2- فارسنامه ناصری ح2 ص 915
3- . فارسنامه ناصرى، ج2، ص915.

از آن تاریخ فرزندان او سادات شیرازی***علمداران اسلامی یکایک در زمین آمد

بھر دور از تشیع یا تسنن هر یکی از جان***نهان و آشکارا در پی تبلیغ دین آمد(1)

سید ابوالقاسم مشهور به میرزا بابا و متخلص به «راز»

فیض صبوح

قطب جهان شاهباز عالم سرمد***و سید و سالار دهر، میر محمد

سید و سالار دهر، میر محمد***اوست به عزت سلیل دوده احمد

باب وی آمد امام هفتم امت***" قبله هفتم و را برادر اوحد

بوده به تقوی و زهد سرور زهاد***کامده او را لقب: محمد زاهد

خطه شیراز ازوست جنت مأوى***حاجت خلقش رواز تربت مشهد

قبله طاعت بود، به نور ولایت***باب حوائج شود به روضه و مرقد

خاصیت خاک استان شریفش***هست به از توتیا به دیده ارمد

هر که در این روضه شب به روز بیارد***فیض صبوحی برد ز روح مشاهد(2)

ص: 66


1- شبهای پیشاور، ص148. 2. مهاجران موسوی، ص657
2- مهاجران موسوى، ص657

ص: 67

ص: 68

ص: 69

ص: 70

ص: 71

ص: 72

ص: 73

ص: 74

ص: 75

ص: 76

ص: 77

ص: 78

كتابنامه

1. آثار العجم، فرصت الدوله شيرازى، به كوشش على دهباشى، تهران، فرهنگ سرا، 1362ه .ش.

2. آرامگاه هاى خاندان پاك پيامبر(صلی الله علیه و آله) و بزرگان صحابه و تابعين، سيد عبدالرزاق كمونه، ترجمه عبدالعلى صاحبى، مشهد، چاپ دوم، بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى، 1375ه .ش.

3. ارشاد، شيخ مفيد، قم، 1413ه .ق.

4. اصول كافى، محمدبن يعقوب كلينى، قم، 1365ه .ش.

5. الاصيلى فى انساب الطالبين، صفى الدين محمد بن تاج الدين على(ابن طقطقى)، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى، 1418ه .ق.

6. اعيان الشيعة، سيدحسن امين، بيروت 1406ه .ق.

7. اقليم پارس، سيد محمد تقى مصطفى، تهران، انجمن آثار ملى، 1316ه .ش.

8.

ص: 79

انساب الاشراف، بلاذرى، قسم انساب الطالبيين، تحقيق: محمدباقر محمود، بيروت 1399ه .ق و قسم انساب العباس ولده، تصحيح عبدالعزيز الدورى، بيروت، فرانتش شتانير، 1398ه .ق.

9. انوار پراكنده، در ذكر احوال امامزادگان و بقاع متبركه ايران، محمد مهدى فقيه محمدى جلالى بحرالعلوم گيلانى، اعتماد قم، 1376ه .ش، مسجد مقدس جمكران.

10. بحارالانوار، محمدباقر مجلسى، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1403ه .ق.

11. بحرالانساب، موسوم به رياض الانساب و مجمع الالقاب؛ ميرزا ملك الكتاب شيرازى، چاپ بمبئى، 1335ه .ش.

12. بدايع الانساب فى مدفن الأطياب، سيدمهدى بن مصطفى تفرشى (بدايع نگار)، تهران، چاپخانه عالى، 1319ه .ش.

13. بدر فروزان، حاج شيخ عباس فيض نسابه، قم، بنگاه چاپ، 1322ه .ش.

14. بناهاى آرامگاهى، پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامى، چاپ دوم، تهران، انتشارات سوره، سازمان تبليغات اسلامى، 1378ه .ش.

15. بناهاى تاريخى و آثار هنرى جلگه شيراز، على نقى بهروزى، اداره كل فرهنگ و هنر استان فارس، آبان 1349ه .ش.

16. تاريخ الشيعة، محمدحسين مظفر، چاپ اول، 1368، بيروت، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، نشر دارالزهرا، چاپ دوم، 1408ه .ق.

ص: 80

17. تاريخ تشيع در ايران، رسول جعفريان، چاپ قم، انتشارات انصاريان، 1375ه .ش.

18. تاريخ شيراز از آغاز تا ابتداى سلطنت كريم خان زند، دكتر حسن خوب نظر، به كوشش دكتر جعفر مؤيد شيرازى، انتشارات مؤيد، 1380ه .ش.

19. تنقيح المقال، عبدالله ما مقانى، چاپ نجف، 1341ه .ش.

20. تتمه المنتهى در تاريخ خلفاء، شيخ عباس قمى، تصحيح مرحوم على محدّث زاده، تهران، پيام آزادى، 1379ه .ش.

21. تحقة الاحباب فى نوادر آثار الأصحاب، مرحوم حاج شيخ عباس قمى، تحقيق: سيدجعفر حسينى، على محدث زاده، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1370ه .ش.

22. تحفة الازهار و زلال الانهار، ضامن بن شدقم حسينى مدنى، تحقيق: كامل سلمان الجبورى، آيينه ميراث با همكارى كتابخانه تخصصى تاريخ اسلام و ايران، 1378ه .ش.

23. تحفة العالم فى شرح خطبة العالم، سيد جعفر آل بحرالعلوم، چاپ دوم، تهران، مكتبه صادق، 1401ه .ق.

24. تحليلى از زندگانى امام رضا(علیه السلام)، باقر شريف قريشى، ترجمه محمدرضا عطائى، كنگره جهانى حضرت رضا(علیه السلام)، قم، چاپخانه مهر، 1369ه .ش.

25. التذكرة فى أنساب المطهرة، جمال الدين ابى الفضل احمد

ص: 81

ابن محمد بن مهنا حسينى عبيدلى، مكتبة آيت الله العظمى مرعشى نجفى، قم، 1421ه .ق.

26. تهذيب الأنساب و نهاية الأعقاب، ابوالحسن محمدبن ابى جعفر شيخ شرف عبيدى نسابه، تحقيق: شيخ محمدكاظم محمودى، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى، 1413ه .ق.

27. جامع الرواة، محمدبن على الاربيلى الغروى الحائرى، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى، 1403ه .ق.

28. رجال النجاشى، ابوالعباس احمدبن على بن احمد بن العباس النجاشى اسدى كوفى، چاپ ششم، قم، مؤسسه نشر اسلامى وابسته به جامعه مدرسين، 1418ه .ق.

29. رجال شيخ طوسى، محمدبن حسن طوسى، تحقيق: جواد قيومى اصفهانى، چاپ دوم، قم، مؤسسه نشر اسلامى وابسته به جامعه مدرسين، 1420ه .ق.

30. روضة الألباب لمعرفة الأنساب، سيد ابى حسن محمد الحسنى يمانى صنعانى، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى، 1394ه .ق.

31. زندگانى و قيام احمد بن موسى(علیه السلام)، جليل فرمان منش، تصحيح و تعليق و اضافات محمدمهدى فقيه محمدى جلالى بحرالعلوم گيلانى، مشهد، بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى، 1381ه .ش.

32. سر السلسلة العلويه، شيخ ابونصر سهل بن عبدالله بن داوود

ص: 82

ابن سليمان بن ابان بن عبدالله بخارى، تحقيق: سيدمحمد صادق بحرالعلوم، نجف اشرف، منشورات مكتبه حيدريه، 1381ه .ق.

33. سراج الانساب، سيداحمد بن محمدبن عبدالرحمن كياء گيلانى، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى، 1409ه .ق.

34. سفينة البحار، شيخ عباس قمى.

35. شاگردان مكتب ائمّه(عليهم السلام)، محمدعلى عالمى دامغانى، انقلاب سمنان، 1368ه .ش.

36. الشجرة الطيبة، سيدفاضل موسوى خلخالى زاده، قم، چاپ صدر، 1414ه .ق.

37. الشجرة المباركة فى انساب الطالبيه، امام فخر رازى، چاپ دوم، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى، 1419ه .ق.

38. شد الازار فى حظ الأوزار عن زوار المزار، معين الدين ابوالقاسم جنيد شيرازى، تحقيق علامه قزوينى، تهران، انتشارات نويد، 1328ه .ش.

39. شيرازنامه، ابوالعباس معين الدّين احمد بن شهاب الدين ابى الخير زركوب شيرازى، به كوشش اسماعيل واعظ جوادى، بنياد فرهنگ ايران، زمستان 1350ه .ش.

40. عمدة الطالب فى انساب آل ابى طالب، جمال الدين احمدبن على بن الحسين بن على بن مهنا (ابن عنبه اصغرى داوودى

ص: 83

حسينى)، لجنة احياء تراث، بيروت، منشورات دارالكتب الحياة، بى تا.

41. فارسنامه ابن بلخى، ابن بلخى، به كوشش گاى ليسترنج، چاپ دوم، تهران، دنياى كتاب، 1363ه .ش.

42. فارسنامه ناصرى، ميرزا حسن حسينى فسايى، تهران، مؤسسه انتشارات اميركبير، 1367ه .ش.

43. الفخرى فى أنساب الطالبيين، عزيزالدين ابى طالب اسماعيل ابن الحسين بن محمدبن الحسين بن احمد المروزى الازورقاى، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى، 1409ه .ق.

44. الفصول الفخرية؛ جمال الدين احمد بن عنبه، به اهتمام ميرجلال الدين حسينى ارموى محدث، چاپ دانشگاه تهران، ارديبهشت 1347ه .ش.

45. فهرست بناهاى تاريخى و اماكن باستان ايران، نصرت الله مشكات، تهران، اولين نشريه سازمان ملى حفاظت آثار باستانى ايران، وزارت فرهنگ و هنر، اسفند 1349ه .ش.

46. قاموس الرجال، محمدتقى تسترى، قم، انتشارات جامعه مدرسين، 1375ه .ش.

47. قيام سادات علوى براى خلافت، على اكبر تشيد، تهران، بى تا، بى جا.

48. الكرام البررة فى القرن الثالث بعد العشرة، شيخ آقا بزرگ

ص: 84

تهرانى، مشهد، دارالمرتضى، 1404ه .ق.

49. الكنى و الألقاب، شيخ عباس قمى، قم، دارالكتب الإسلاميه.

50. الكواكب المشرقة فى أنساب و تاريخ و تراجم الأسرة العلوية الزاهرة، سيدمهدى رجائى موسوى، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى، 1380ه .ش.

51. لباب الانساب و الألقاب و الاعقاب، ابوالحسن على بن زيد بيهقى (ابن فندق)، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى،1410ه .ق.

52. مجالس المؤمنين، قاضى نورالله شوشترى، چاپ چهارم، تهران، كتابفروشى اسلاميه، 1277ه .ق.

53. المجدى فى انساب الطالبيين، سيد نجم الدين ابوالحسن على بن محمد بن على بن محمد العلوى العمرى، چاپ اول، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى، 1409ه .ق.

54. مراقد المعارف، محمد حرزالدين، قم، انتشارات سعيد بن جبير، افست نجف، 1391ه .ق.

55. مشاهد العترة الطاهرة، سيد عبدالرزاق كمونه حسينى، نجف الاشرف، مطبعة الاداب، 1387ه .ق.

56. المشجر الكشاف لتحقيق اصول السادة الاشراف، محمد بن احمد بن عميدالدين حسينى نجفى، تحقيق: عارف احمد عبدالغنى و عبدالله بن حسين السادة، بيروت، دارالكتب لطباعة والنشر والتوزيع، 1422ه .ق.

ص: 85

57. معالم أنساب الطالبيين فى شرح سر الأنساب العلوية، ابونصر بخارى، تأليف عبدالجواد كليدار آل طعمه، تحقيق: سلمان سيدهادى آل طعمه، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى، 1422ه .ق.

58. معجم رجال الحديث، آيت الله العظمى سيد ابوالقاسم خويى، بيروت، 1403ه .ق.

59. مقاتل الطالبيين، ابوالفرج اصفهانى، تحقيق: سيداحمد صقر، قم، منشورات شريفى رضى، بى تا.

60. مناهل الضرب فى انساب العرب، سيدجعفر الاعرجى نجفى حسينى، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى، 1419ه .ق.

61. منتخب التواريخ، حاج ملاهاشم خراسانى، انتشارات اسلاميه، 1330ه .ش.

62. منتقلة الطالبيه، ابواسماعيل ابراهيم بن ناصر (ابن طباطبا)، تحقيق: سيدمحمد مهدوى سيدحسن خرسان، نجف اشرف، انتشارات مكتبه حيدريه، 1388ه .ق، افست، قم، 1377ه .ش.

63. منتهى الآمال، شيخ عباس قمى، تصحيح: مرحوم على محدث زاده، تهران، پيام آزادى، 1379ه .ش.

64. موارد الاتحاف فى نقباء الاشراف، سيد عبدالرزاق كمونه حسينى، مطبعة الآداب فى النجف الاشرف، 1388ه .ق.

ص: 86

65. النفحة العنبريه فى أنساب خيرالبريه، سيد محمدكاظم بن أبى الفتوح بن سليمان يمانى موسوى، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى، 1419ه .ق.

66. نقد الرجال، سيد مصطفى تفرشى، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء تراث.

ص: 87

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9
آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109