أم المؤمنین حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)
ص: 1
سُورَةُ الأَحزَابِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ
ص: 2
امُّ المومِنِین خدِیجَةَ الکُبری سلام الله علیها
«أم المؤمنین » حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)
ص: 3
ص: 4
«أمّ» در لغت به معناي مرجع، أس و أساس، اصل و جوهره یک شيء مي باشد(1). حضرت خدیجه کبری (سلام الله عليها) در جوامع حدیثی به «أمّ المؤمنین» توصیف شده اند. و اطلاق این لقب بر آن حضرت سلام الله عليها)، مبتني بر مقدمات حکمت بلاقيد بوده، بلکه قراین موجود در أدله که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد، مُثبِت اطلاق مي باشد. لذا مصداق اتم و اکمل کلي معناي أم المؤمنین به صورت انحصاري براي آن حضرت ثابت مي باشد.
ص: 5
ص: 6
استفاده از صیغه جمع و اراده معناي مفرد در آیات حضرت قرآن در مقام «أم المؤمنین» بودن حضرت خدیجه کبري (سلام الله عليها) مانند آنچه در آیات مباهله، ولایت و بسیاری دیگر بکار رفته، علاوه بر اینکه دلالت بر تعظیم و توقیر جایگاه آن حضرت دارد، دال بر مصداق اتم و اکمل کلي معناي أم المؤمنین به صورت انحصاري براي آن حضرت نیز می باشد.
ص: 7
عبارت آیه 6 سوره مبارکه أحزاب «أَزواجُهُ أمَّهاتُهُم» در شأن حضرت خدیجه کبری (سلام الله عليها) نازل شده است. چنانچه ذیل آن، عنوان «پدر امت» به رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) و عنوان «مادر امت» به حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)» اختصاص داده شده است.(1) نیز در جاي دیگر «أزواج» در هیئت جمع نیز به آن حضرت (عليها السلام) نسبت داده شده؛ «أن أزواجنا خديجة».(2)
ص: 8
مشابه آن، در فرازي از خطبه مفاخره از حضرت زهرا (سلام الله عليها) مرویست که فرمودند: «أنابِنْتُ اَلصَّالِحَاتِ وَ اَلْمُؤْمِنَاتِ » (1). در اینجا نیز استعمال جمع و اراده معناي مفرد واقع شده است. به بیان دیگر آن حضرت فرمودند من دختر مؤمنه صالحه مي باشم، بلکه فرمودند من دختر مؤمنات صالحات مي باشم. چرا که تمام فضائل و شئون بانوان اهل بهشت همچون مریم بنت عمران و آسیه و حواء در وجود مقدس حضرت خدیجه کبری (سلام الله عليها) اجتماع یافته و لذا ایشان بر تمام آنان، سرور و أم مي باشند.
ص: 9
چنین استعمالی که در لسان حضرت قرآن شایع مي باشد (مانند آیه مباهله، آیه ولایت و بسیاری دیگر) علاوه بر اینکه دلالت بر تعظیم و توقیر جایگاه فرد دارد، دال بر مصداق اتم و اکمل کلي معنا به صورت انحصاري براي آن فرد نیز می باشد. بنابراین مصداق انحصاري و اتم و اكمل «أم المومنین»، وجود مبارک حضرت خدیجه کبری (سلام الله عليها) مي باشند.
ص: 10
ص: 11
فضائل و خصائص بیشمار حضرت خدیجه کبری (سلام الله عليها) در نصوص که مؤید مقام انحصاري ام المؤمنيني آن حضرت مي باشند.
ص: 12
حضرت خدیجه کبري (عليها السلام) در نصوص به صفات متكثري توصيف شدند که به أهم آنها در اینجا اشاره شده است. هر یک از این صفات قرینه اي بر اثبات انحصار این صفت براي آن حضرت مي باشد.
«اُمَّ الْأَئِمَّهِ الطَّاهِرینَ،اُمَّ المُؤْمِنینَ،اُمَّ الْمُؤْمِناتِ»(1): در فرازهای زیارت مخصوص آن حضرت (عليها السلام) به تعدادي از القاب ایشان و از جمله لقب «أم الأئمة الطاهرين و أم المؤمنين و المؤمنات» تصریح شده است.
«خَیرُ اُمَّهَاتِ المُؤمِنِینَ و المؤمنات»(2): رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) در وصف همسرشان فرمودند: یا خديجة أنت خير أمهات المؤمنین و افضلهن»؛ اي خديجه! همانا تو بهترین مادران مؤمنان و بافضیلت ترین آنان هستي.
ص: 13
«سرچشمه اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)»(1): حضرت خديجه (سلام الله عليها)، سرچشمه اهل بیت پیامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) مي باشند. چنانچه در تفسیر آیه شريفة «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) رسیده که فرمودند:
بارخدایا! اینها اهل بیت من هستند، و همه اینها از خدیجه (عليها السلام) نشأت گرفته اند؛ زیرا حسن و حسین، فرزندان فاطمه و فاطمه دختر خدیجه است و علی نیز در کودکی در خانه خدیجه تربیت شده و در بزرگی، داماد او شده است؛«قالت أُمُّ سلمه : لمّا نزلت دعا النبیُّ (صلّی اللّه علیه وآله وسلّم) ، فاطمه وعلیّاً والحسن والحسین ، فجلّلهم بکساء ، فقال لهم : هؤلاء أهل بیتی - الحدیث . ومرجع أهل البیت هؤلاء إلی خدیجه ، لأنّ الحسنین من فاطمه ، وفاطمه بنتها ، وعلیّ نشأ فی بیت خدیجه وهو صغیر ، ثمّ تزوّج بنتها بعدها ، فظهر رجوع أهل البیت النبویّ إلی خدیجه دون غیرها».
«وعاء امامت»(2): وجود مبارک حضرت خدیجه (سلام الله عليها)، ظرف و جایگاه انوار امامت بوده اند. چنانچه از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) روایت شده که خطاب به حضرت زهرا (عليها السلام) فرمودند: «إِنَّ بَطْنَ أُمِّکِ کَانَ لِلْإِمَامَهِ وِعَاءً»
ص: 14
«سيدة نساء العالمین» و «سیَّدة نساء قريش»(1): وجود مقدس امام صادق (عليه السلام) در کلامي ضمن تعظیم و توقیر جده مکرمه شان حضرت خدیجه کبري (عليها السلام) چنین فرمودند: « وَ هِیَ سَیِّدَهُ نِسَاءِ قُرَیْشٍ وَ قَدْ خَطَبَهَا کُلُّ صِنْدِیدٍ وَ رَئِیسٍ قَدْ أَبَتْهُمْ فَزَوَّجَتْهُ نَفْسَهَا بِالَّذِی بَلَغَهَا مِنْ خَبَرِ بَحِیرٍاء»؛ او همان بانويي است که سالار بانوان قریش است. او به خواستگاري زمامداران و امیران روزگار خویش پاسخ منفي داد. پس همانا خود را به همسري پیامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) در آورد، همان کسي که (کتب انبیاء گذشته او را وصف نموده بود) و حضرت خدیجه (سلام الله عليها) اوصاف او را از طریق بحيراء شنیده بود.
«أفضل از زنان امت»(2): رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) در حديثي حضرت خدیجه کبري (عليها السالم) را أفضل زنان امت توصیف نمودند؛ «فضلت خديجة على نساء أمتي كما فضلت مريم على نساء العالمين [عن أبي جعفر (عليه السلام): أي عالمي زمانک] »
ص: 15
«أفضل زنان بهشت»(1): در حدیث دیگری ایشان از افضل زنان بهشتي توصیف شده اند؛ «أفضَلُ نِساءِ أهلِ الجَنّهِ: خَدیجَهُ بِنتُ خُوَیلدٍ، وفاطِمَهُ بِنتُ محمّدٍ، ومَریمُ بِنتُ عِمرانَ، وآسِیَهُ بِنتُ مُزاحِمٍ »؛ حضرت فاطمه (عليها السلام) و حضرت خدیجه (سلام الله عليها) و مریم و آسیه با فضیلت ترین زنان اهل بهشت هستند.
«أشرف زوجات الرسول» (2): امام صادق (عليه السلام) درباره جده مکرمه شان فرمودند: «تَزَوَّجَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)... فَأَوَّلُهُنَّ خَدِيجَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ... اَفْضَلُهُنَّ خَدیجَهُ بِنْتُ خُوَیْلَدٍ؛ ». .
«سيَّدة حرم» و «مليكة بطحاء» (3): «سيَّدة حرم» و «مليكة بطحاء» از دیگر القاب آن حضرت است که دلالت بر متمایز بودن ساحت مقدس آن حضرت دارد.
ص: 16
«أول المؤمنات»(1): حضرت اباعبدالله الحسين (عليه السلام) در روز عاشورا براي معرفي خود خطاب به دشمنان، به جده مکرمه شان مفاخره نموده و فرمودند: «قَالَ أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ جَدَّتِی خَدِیجَهُ بِنْتُ خُوَیْلِدٍ أَوَّلُ نِسَاءِ هَذِهِ الْأُمَّهِ إِسْلَامّا قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَمْ»؛ شما را به خدا قسم مي دهم آیا می دانید جده من خدیجه کبري دختر خویلد (سلام الله عليها) است که اولین زن بود از این امت که ایمان آورد؟! آن گروه دشمن، همگي گفتند: بلي
نیز در کلامی دیگر آمده است: «أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مِنَ الرِّجَالِ عَلِیٌّ وَ مِنَ النِّسَاءِ خَدِیجَهُ »؛ اول نفری که به حضرت رسول الله (صلي الله عليه و آله) ایمان آورد از میان مردان حضرت امیر المومنین (عليه السلام) و از میان زنان حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بود.
«امرأة كاملة ميمونة فاضلة تخشى العار و تحذر الشنار»(2): به راستي حضرت خدیجه (سلام الله عليها) بانويي کامل و مبارک و صاحب فضل است. او از هر گونه عیب و عار پرهیز می کند و از هر نوع بدنامي و رسوايي دوري مي گزیند.
ص: 17
«الكريمة الموصوفة بالسخاء و العفة ... المعروفة المذكور فضلها الشامخ»(1)
«أحسَن النِّساء جَمالاً و أكملهُنَّ عقلاً و أتمهُنَّ عِفَّةً وَ دیناً وَ مُروَّةً وَ مالاً» (2)
«صفية»(3): ذیل آیه 33 سوره مبارکه آل عمران «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ» از رسول خدا (صلي الله عليه و اله و سلم) روایت شد که فرمودند: «أَ وَ مَا عَلِمْتِ أَنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ وَ عَلِیّاً وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ حَمْزَهَ وَ جَعْفَراً وَ فَاطِمَهَ وَ خَدِیجَهَ عَلَی العالمین»؛ آیا نمي داني که خداوند در ردیف انبیاء و آل ایشان، شیعیان به ولایت، همچون حمزه و جعفر و خدیجه (سلام الله عليهم) را بر عالمین برگزیده است. لذا از القاب ایشان «صفية» مي باشد.
«الأحياء»(4): ذیل سوره مبارکه فاطر، آیه شریفه 22 «وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ» آمده است: «فالأحياء ...... خديجة».
ص: 18
«سور»(1): ذیل سوره مبارکه اعراف، آیه شریفه 46 «وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ ...» آمده است: « سُورٌ بَيْنَ الْجَنَّةِ والنَّارِ قَائِمٌ عَلَيْهِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِى وَ الحَسَنِ وَالحُسَينِ وَ فَاطِمُهُ وَ خَدِيجَةُ»؛ آن دژ بلندی که میان بهشت و دوزخ قرار دارد، قائم است بر حضرت محمد، علي، حسن، حسین، فاطمه و خدیجه (صلوات الله عليهم اجمعین).
«ولود» (2): پیامبر اکرم (صلي الله عليه و اله و سلم) در تمجید حضرت خدیجه (سلام الله عليها) مي فرمودند: «صَدَّقَتْنی اِذا کَذَّبْتُمْ وَ آمَنَتْ بی اِذْ کَفَرْتُمْ وَ وَلِدَتْ لی اِذْ عَقِمْتُمْ.»؛ خدیجه (سلام الله عليها) مرا تصدیق کرد زمانی که شما مرا تکذیب کردید، به من ایمان آورد آن هنگام که شما کافر بودید و براي من فرزنداني آورد در حالي که شما دارای این ویژگی نبودید و نازا بودید.
ص: 19
خصائص آن حضرت (عليها السلام) در کتب آسمانی نیز آمده از آن جمله است:
«آب؛ سرچشمه حیات»(1): خداوند در کتاب هاي آسماني پیشین حضرت خدیجه (عليها السلام) را به نهر آبي تشبیه نموده است که آب آن، آب حیات است و بر دو کرانه آن، درختان حیا سر کشیده اند و داراي دوازده نوع میوه اند و برگ های آن درختان، موجب شفاي امت هاست. در این نص حضرت خدیجه (عليها السلام) به سه شيء تشبیه شدند:
1. آب حیات: یعني همانگونه که آب مایه حیات همه موجودات است، اسلام هم بموجب ایثار، انفاق، گذشت و فداکاري هاي حضرت ام المومنین (سلام الله عليها) حیات پیدا کرد که پیامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) حق مطلب را در این مورد ادا نموده و فرمودند: «ما قام ولا استقام الدين الا بسيف علي و مال خدیجه».
2. درختي که دوازده نوع میوه دارد: همانگونه که پیامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) خود را بسان درختي معرفي کرده و فرمودند: «أنا شجره و فاطمه أصلها و على لقاحها و الحسن والحسين ثمرها»؛ «من درختم و فاطمه (عليها السلام) اصل و ریشه آن و علي عليه السلام عامل باروري آن و حسن و حسین (عليهما السلام) میوه هاي آن مي باشند». حضرت خدیجه (سلام الله عليها) نیز این چنین بوده است و با پیوند ازدواجی که بین آن حضرت و رسول خدا (صلي الله عليه و آله
ص: 20
و سلم) صورت گرفت، ثمره آن امامان معصومی که تعداد آنها دوازده نفر مي باشد، شد. يعني آن حضرت علاوه بر اینکه ام المؤمنین» بودند، «ام الأئمة المعصومین» نیز بوده اند. و حضرت امیر المؤمنين علي (عليه السلام) که اولین امام از این دوازده نفر است، حضرت خدیجه (عليها السلام) مادر خویش را مي دانستند، زیرا که عمري در خانه آن حضرت زندگي کردند و تحت حمایت و تربیت ایشان قرار گرفتند. یازده امام دیگر هم مولود این شجره طیبه هستند که خداوند در قرآن اهل بیت عصمت و طهارت (عليهم السلام) را تشبیه به شجره طیبه کرده است و مي فرمايد: «الم تر كيف ضرب الله مثل کلمه طیبه کشجره طیبه، أصلها ثابت و فرعها في السماء تؤتي أكلها كل حين باذن ربها». و پیامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و حضرت خدیجه (عليها السلام) مثل أعلي و حقيقي این شجره طیبه مي باشند.
3. برگ های درخت موجب شفاي امتهاست: مراد از برگها در اینجا، فرزندان و ذراري حضرت خدیجه (عليها السلام) هستند که در طول تاریخ منشأ خیرات و برکات بوده و با ارشاد و رهنمودهاي خود موجب شفاي امتها شدند، و مردم را از وادي ضلالت و گمراهي به شاهراه هدایت، رهبري نمودند.
ص: 21
«مبارکه»(1): در انجیل درباره صفات پیامبر آخر الزمان (صلي الله عليه و آله) این چنین بیان شده است که «...نَکَّاحُ النِّسَاءِ ذُو النَّسْلِ الْقَلِیلِ إِنَّمَا نَسْلُهُ مِنْ مُبَارَکَهٍ لَهَا بَیْتٌ فِی الْجَنَّهِ لَا صَخَبَ فِیهِ وَ لَا نَضبَ ... ؛ پیامبر آخر الزمان (صلي الله عليه و آله وسلم) همسراني خواهد داشت و تعداد فرزندان او کم مي باشد. اما در عین حال؛ قطعة نسل او از مبار که اي است که در بهشت خانه اي يکپارچه بدون شکستگی دارد ....
«منشأ خیر کثیر»(2): آن حضرت (سلام الله عليها) همچنین به منشأ خیر کثیر توصیف شده اند.
تدبر در هر یک از این القاب و اوصاف که در اینجا به أهم آنها اکتفا شد، بیانگر مقام ممتاز أميت آن حضرت براي ائمه اطهار (عليهم السلام) و مومنین و مومنات مي باشد.
ص: 22
ص: 23
مباهات استمراري ذات اقدس الهي به حضرت أم المؤمنین خدیجه کبری (سلام الله عليها) دلالت بر تجلیل و تعظیم دائمي از مقام ممتاز حضرت خدیجه کبری (سلام الله عليه) دارد.
ص: 24
یا خديجه (عليها السَّلام) ... فانّ الله عزّوجلّ ليباهی بک کرام ملائكته كلّ يوم مراراً) (1)
«اي خديجه (عليها السلام)! خداوند عز و جل روزي چندین بار به عظمت تو در نزد ملائکه مقربش مباهات مي کند».
مباهات از ریشه (بهي) به معناي مفاخره به وجود و جود و حسن شيء است و «إنَّ اللَّهَ لَيُبَاهِي بالعبد» يعني قرار دادن شيء در محل قرب و کرامت خویش؛ و تجلیل شخص و تعظیم او به سبب مقام ممتاز از مکارم و مناقبي که آن شخص واجدش شده است.(2) ذات اقدس الهي در کلام نورانیش به مباهات خویش بر حضرت أم المؤمنین حضرت خدیجه کبری (سلام الله عليها) با لسان تأكيدي (ل + يباهي) تصريح مي فرمايد و در این کلام الله عزوجل نکاتي نهفته است:
ص: 25
فاعل فعل مباهات، ذات اقدس الهي است.
مخاطب این کلام نوراني و ابلاغ این حدیث قدسي از جانب وجود ذي وجود حضرت ختم رسل، لولاک لما خلقت الافلاک، محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله و سلم) است.
و خداوند متعال در این حدیث شریف بر حضرت ام المومنین، نزد کرام ملائکه اش (یعني ملائکه مقربش) مباهات مي ورزد.
و این مباهات استمراري و دائمي است؛ «كلّ يوم مراراً».
جميع این موارد قرایني است تا مخاطب را به مقام قرب حضرتشان عندالله دلالت کند. به خصوص مباهات تاکيدي و استمراري ذات اقدس الهي به آن حضرت، دلالت بر تجلیل و تعظیم دائمي از مقام ممتاز ایشان مي باشد.
ص: 26
ص: 27
حضرت أم المؤمنین خدیجه کبری (سلام الله علیها) در نصوص به مقرب سابق مدح شدند؛ يعني وجود مقدس آن حضرت از ذوي القربي مي باشند و لذا مرجعیت و أمّیّت در قرب مومنین دارند.
ص: 28
«يقول اللهُ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ
رسول الله (صلى الله عليه و آله) وَ خَدِیجَةً وعلى بن أبي طالب (عليه السلام)وَ ذُرِّیَّاتُهُمْ تَلْحَقُ بِهِمْ»
مقربین سابق پیامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) و حضرت خدیجه کبری (سلام الله عليها) و حضرت علي بن ابي طالب (عليه السلام) و ذراري ایشان هستند که ملحق به ایشان می شوند. نیز در جای دیگر آمده است: «إن خدِیجَةَ قَرَابَتُنَا».(1)
ص: 29
حضرت أم المؤمنین خدیجه کبری (سلام الله علیها) در نصوص به مقرب سابق مدح شدند. از آنجا که بنا به مستندات وارده، قرب جز با معرفت مقرب بدست نمی آید، معلوم مي شود که وجود مقدس آن حضرت، از ذوي القربي بوده و حقوق حقة رسالت در خصوص «مودة في القربي» نیز براي آن حضرت محقق مي باشد. در حقیقت آن حضرت مرجعیت و أمّيّت در قرب مومنین دارند؛ به این معنا که هر مؤمني با معرفت به وجود مبارک آن حضرت، ملحق به ایشان شده و در درجات نسبي قرب قرار می گیرد. پس دلیل اخیر اشارتیست به اینکه معرفت حضرتشان، موجب قرب مي شود و مؤمنین و مؤمنات به میزان معرفتي که به ساحت مقدس حضرت أم المؤمنین و المؤمنات (عليها السلام) تحصیل می کنند، مقربون معنون مي شوند.
ص: 30
ص: 31
اختصاص مقام «سلام» به حضرت أم المؤمنین خدیجه غراء (سلام الله عليها) دلالت بر تخصیص ملک عظیم الهي به حضرتشان دارد. این ملک عظیم در حقیقت همان مقام أميت آن حضرت مي باشد که مؤمنین و مؤمنات با مراجعه به این مرجع و قرار گرفتن در حصن حصین مادر مي توانند در ملک عظیم الهي مستقر و متنعم شوند.
ص: 32
« تَقْرَأَ عَلَی خَدِیجَهَ مِنَ اَللَّهِ وَ مِنِّی اَلسَّلاَمَ»(1)
اي رسول خدا! سلام خدا و سلام مرا (جبرئيل عليه السلام) به أم المؤمنین حضرت خدیجه کبري (عليها السلام) برسان.
در مستندات بسیاری از جانب ائمه اطهار (عليهم السلام) از حضرت خاتم النبيين محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل شده که خداوند تبارک و تعالي و امام ملائک جناب جبرئیل امین (سلام الله عليه) بر حضرت ام المومنین خدیجه کبري (عليها السلام) سلام و بشارت فرستاده اند. سلام از اسماء الله عزوجل مي باشد(2) که در آیات حضرت قرآن به جنت یعنی ملک عظیم الهي تعبير شده است.(3)
ص: 33
پس سلام که خود سلم و امنیت و حصن حصين الهي است، در واقع همان ملک عظیم اوست که در آن هیچ لغو و تاثیمي وجود ندارد. ابلاغ سلام از ساحت قدس الهي به حضرت أم المؤمنین خدیجه غراء (سلام الله عليها) دلالت بر اختصاص این مقام و بعبارت دیگر تخصیص ملک عظیم الهي به حضرتشان دارد. این ملک عظیم در حقیقت همان مقام أميت آن حضرت مي باشد که مؤمنین و مؤمنات با مراجعه به این مرجع و قرار گرفتن در حصن حصین مادر مي توانند در ملک عظیم الهي مستقر و متنعم شوند.
ص: 34
ص: 35
کفائت و قرانت حضرت أم المؤمنين و المؤمنات خدیجه کبری (سلام الله عليها) با أب المؤمنين و المؤمنات رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) دلیل دیگر بر انحصار مقام أم المؤمنين براي آن حضرت است.
ص: 36
*کفائت و قرانت حضرت أم المؤمنین خدیجه کبری (سلام الله علیها) با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) (1)
این کفائت و قرانت در مؤداي ادله بسياري موجود است؛ مانند آنچه در فرازهایی از زیارت حضرت خدیجه کبری (سلام الله عليها) آمده است: «اَلسَّلامُ عَلَیک یا قَرینَهَ حَبیبِ اِلهِ السَّمآءِ ». نیز نداي آسماني که هنگام ازدواج آن حضرت با رسول خدا در آسمان پیچیده شد «إن الله تعالى قد زوج
ص: 37
بالطاهر الطاهرة وبالصادق الصادقة» مؤید این مطلب است.(1) نمونه دیگر اشتراک حضرت خدیجه کبري (عليها السلام) در أصلاب شامخه و أرحام مطهره با رسول الله (صلي الله عليه و آله وسلم) مي باشد. آن حضرت همچون رسول خدا (صلوات الله عليهما) منتسب به خانداني موحد، اصیل، و اهل دانش و حکمت بودند. پس همانگونه که رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)، پدر امت مي باشند، حضرت خدیجه کبری (سلام الله عليها) مادر أمت مي باشند. چنانچه در تفسیر آیه مبارکه «النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ » (2) آمده است که از جمله گناهان کبیره، عاق والدین است
ص: 38
و والدین امت عبارتند از وجود ذي وجود حضرت رسول الله الأكرم و حضرت خدیجه کبری (سلام الله عليهم)؛ « أَکْبَرُ اَلْکَبَائِرِ سَبْعٌ ... وَ أَمَّا عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ فَقَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَي فِي كِتَابِهِ اَلنَّبِيُّ أَوْلي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ فَعَقُّوا رَسُولَ اللَّهِ فِي ذُرِّيَّتِهِ وَ عَقُّوا أُمَّهُمْ خَدِيجَةَ فِي ذُرِّيَّتِهَا . ...» (1)
ص: 39
ص: 40
از بررسي ادله مذکور به دست می آید که شأن «أم المؤمنین» به نحو اطلاقي اختصاص و انحصار به وجود نازنین حضرت زوجة الرسول خدیجه کبری (سلام الله عليها) دارد. مالا اینکه همانطور که مودت اهل بیت عصمت و طهارت (عليهم السلام) و اداي حقوق ایشان که عبارتست از تحصیل معرفت نوراني، بر ذمه خلق به قدر ظرف وجودي مستقر شده، معرفت به وجود مبارک آن حضرت و به ویژه معرفت به معناي «أم المؤمنين و المؤمنات» بودن آن حضرت نیز بر همگان ضروري مي باشد. هر یک از مؤمنین و مؤمنات به میزان آن معرفتي که به ساحت مقدس آن حضرت به دست آورند، مي توانند به درجاتي از كمال و قرب نائل شوند و در آن ملک عظیم الهي که حصن مادر است ملجأ و مأمن یابند.
ص: 41
مدخل...5
دلیل اول...7
دلیل دوم...12
دلیل سوم...24
دلیل چهارم...28
دلیل پنجم...32
دلیل ششم...36
نتیجه گیری...41
ص: 42