بسم الله الرحمن الرحیم

ص :2

‫المواعظ العددیة (نصایح شمارشی)

علی مشکینی

‫ترجمه و تحقیق: سیدمرتضی موسوی قافله باشی

ص :3

سرشناسه : مشکینی اردبیلی ، علی ‫، 1300 - 1386.

عنوان قراردادی : المواعظ العددیة. فارسی - عربی

عنوان و نام پديدآور : ‫المواعظ العددیة (نصایح شمارشی) [کتاب]/ ‫ [علی مشکینی] ؛ ‫ترجمه و تحقیق سیدمرتضی موسوی قافله باشی.

مشخصات نشر : ‫قم : ‫ موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر ‫، 1392 -

مشخصات ظاهری : ‫3ج.

فروست : ‫مجموعه آثار آیةالله علی مشکینی قدس سره ‫؛ ‫13 ‫، 14 ‫، 15

شابک : ‫دوره ‫ ‫: ‫ ‮ 978-964-493-726-2 ؛ ‫ 160000 ریال: ‫ج.1 ‫ ‫: ‫ ‮ 978-964-493-727-9 ؛ ‫ج.2 ‫ ‫: ‫ ‮ 978-964-493-728-6 ؛ ‫110000 ریال ‫ : ‫ج.3 ‫ : ‫ 978-964-493-748-4

وضعیت فهرست نویسی : فاپا

يادداشت : فارسی - ‫عربی.

يادداشت : ‫این کتاب به شالوده ی اصلی کتاب "الاثنی عشریة" تالیف محمد عاملی ملحق شده است.

يادداشت : ج.3 (چاپ اول: 1392) (فیپا).

یادداشت : ‫کتابنامه. به صورت زیرنویس.

موضوع : احادیث اخلاقی

موضوع : اخلاق اسلامی

شناسه افزوده : موسوی قافله باشی، سیدمرتضی، مترجم

شناسه افزوده : موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث ‫. سازمان چاپ و نشر

رده بندی کنگره : ‫ ‮ BP249 ‫ ‮ /م5م8041 1392

رده بندی دیویی : ‫ ‮ 297/218

شماره کتابشناسی ملی : ‫ ‫3330012

ص :4

تصویر

ص :6

تصویر

ص :7

2917. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: كسى كه به خدا و روز قيامت ايمان دارد بر سر سفره اى كه در آن شراب است ننشيند و كسى كه خدا و قيامت ايمان دارد بدون لنگ وارد حمام نشود، و كسى كه به خدا و قيامت ايمان دارد اجازه ندهد همسرش به حمام [عمومى] و استخرى برود [كه در معرض فساد است.]

2918. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: بعد از خودم براى سه خصلت اين امت نگرانم: تأويل نادرست قرآن، پيروى از لغزش عالم، مال زياد كه موجب طغيان و عياشى شود. پس راه نجات را به شما خبر مى دهم: اما قرآن، به آيات محكم عمل كنيد و به آيات متشابه ايمان داشته باشيد. اما عالم، منتظر بازگشت او به حق باشيد و از لغزش او پيروى نكنيد. اما مال، راه نجات در شكر نعمت و پرداخت حقوق واجب است.

2919. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: ايمان عبارت است از: عقيده و معرفت قلبى، و اقرار با زبان، و عمل كردن با اعضاء.

2920. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: يا انس، وضو را كامل بگير تا از صراط به سرعت ابرها عبور كنى. بلند سلام كن تا خانه ات بركت داشته باشد. مخفيانه زياد صدقه بده كه غضب و خشم پروردگار را فرو مى نشاند.

2921. پيامبر صلى الله عليه و آله به اباذر فرمودند: اى ابوذر، مبادا از كسى چيزى طلب كنى، چون اين خود ذلت فعلى است، و در آينده فقر بدنبال دارد، و روز قيامت حسابش طول مى كشد. يا اباذر، به تنهايى زندگى مى كنى و به تنهائى مى ميرى و به تنهائى وارد بهشت مى شوى.

و گروهى از اهل عراق بوسيلۀ تو سعادتمند شوند چون ترا غسل و كفن و دفن مى كنند.

ص:9

يا أباذرٍّ، لا تَسأَل بِكَفِّكَ، وإن أتاكَ شَيءٌ فَاقبَلهُ.(1)

2922. ثُمَّ قالَ صلى الله عليه و آله لأصحابه: ألا اخبِرُكُم بِشِرارِكُم ؟ قالوا: بَلى يا رَسولَ اللّهِ، قالَ: المَشّاؤونَ بِالنَّميمَةِ، المُفَرِّقونَ بَينَ الأَحِبَّةِ، الباغونَ لِلبُرَآءِ(2) العَيبَ(3).(4)

2923. وقالَ صلى الله عليه و آله في حَديثٍ طَويلٍ: طوبى لِمَن ذَلَّ في نَفسِه ِ، وأنفَقَ الفَضلَ مِن مالِه ِ، وأمسَكَ الفَضلَ مِن كَلامِه ِ.(5)

2924. وقالَ صلى الله عليه و آله: بَينا ثَلاثَةُ نَفَرٍ مِمَّن كانَ قَبلَكُم يَمشونَ إذا أصابَهُم مَطَرٌ، فَآوَوا إلى غارٍ فَانطَبَقَ عَلَيهِم.

فَقالَ بَعضُهُم لِبَعضٍ: يا هؤُلاءِ! مايُنجيكُم إلَّاالصِّدقُ؛ فَليَدَع كُلُّ رَجُلٍ مِنكُم ما يَعلَمُ اللّهُ عز و جل أنَّهُ قَد صَدَقَ فيه ِ.

فَقالَ أحَدُهُم: اللّهُمَّ إن كُنتَ تَعلَمُ أنَّهُ كانَ لي أجيرٌ عَمِلَ لي عَمَلاً عَلى فَرَقٍ(6) مِن أرُزٍّ، فَذَهَبَ وتَرَكَهُ، فَزَرَعتُهُ، فَصارَ مِن أمرِهِ أنِّي اشتَرَيتُ مِن ذلِكَ الفَرَقِ بَقَراً، ثُمَّ أتاني فَطَلَبَ أجرَهُ، فَقُلتُ اعمَد إلى تِلكَ البَقَرِ فَسُقها فَإِنَّها مِن اجرَتِكَ، فَساقَها؛ فَإن كُنتَ تَعلَمُ أنّي فَعَلتُ ذلِكَ مَن خَشيَتِكَ فَفَرَّج عَنّا.

فَانساخَت عَنهُمُ الصَّخرَةُ.

وقالَ آخَرُ: اللّهُمَّ إن كُنتَ تَعلَمُ أنَّهُ كانَ لي أبَوانِ شَيخانِ كَبيرانِ كُنتُ آتيهِما كُلَّ لَيلَةٍ بِلَبَنِ غَنَمٍ لي، فَأَبطَأتُ عَلَيهِما ذاتَ لَيلَةٍ، فَأَتَيتُهُما وقَد رَقَدا، وأهلي وعِيالي يَتَضاغَونَ(7) مِنَ الجوعِ، وكُنتُ لا أسقيهِم حَتّى يَشرَبَ أبَوايَ، فَكَرِهتُ أن اوقِظَهُما مِن رَقدَتِهِما، وكَرِهتُ أن أرجِعَ فَيَستَيقِظا لِشُربِهِما، فَلَم أزَل انتَظِرُهُما حَتّى طَلَعَ الفَجرُ؛ فَإِن كُنتَ تَعلَمُ أنّي فَعَلتُ ذلِكَ مِن خيفَتِكَ فَفَرَّج عَنّا. فَانساخَت عَنهُمُ الصَّخرَةُ حَتّى نَظَروا إلَى السَّماءِ.

ص:10

يا اباذر، دست خود نزد مردم دراز نكن، اما اگر كسى به تو نيكى كرد رد نكن.

2922. پيامبر صلى الله عليه و آله به اصحاب خود فرمودند: آيا شرورترين افراد را به شما معرفى نمايم ؟ گفتند: بلى يا رسول اللّه. حضرت فرمودند: آنان كه با سخن چينى ميان دوستان تفرقه مى اندازند، و از بيگناهان عيب جويى مى كنند.

2923. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: خوشا به حال كسى كه خود را كوچك شمارد. زيادى مال خود را انفاق كند. و سخن اضافه نگويد.

2924. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: سابقاً سه نفر در بيابان مى رفتند، باران باريدن گرفت، به شكاف كوهى پناهنده شدند، شكاف كوه با تخته سنگى بسته شد. با هم گفتند: اينجا جز صداقت چيزى ما را نجات نمى دهد. هر يك دعا كنيم و كارى را كه خدا مى داند براى او انجام داده ايم ذكر كنيم.

يكى از آنها گفت: خدايا تو مى دانى كه من كارگرى داشتم كه يك پيمانه برنج اجرت او بود.

او اجرت خود را نگرفت و رفت، من آن را كاشتم و از محصول آن گاوى خريدم. پس از مدتى آن كارگر آمد و اجرت خود را مطالبه كرد. به او گفتم: اين گاو از اجرت توست، او گاو را برد. خدايا اگر تو مى دانى كه من راست مى گويم و آن كار را از ترس تو انجام داده ام ما را نجات ده. صخره اندكى كنار رفت.

ديگرى گفت: خدايا تو مى دانى كه پدر و مادرم در كهولت سن بودند و من هر شب براى آنان شير گوسفند خود را مى آوردم. شبى دير كردم آنها خوابيده بودند و همسر و فرزندانم از گرسنگى ناله مى كردند. من از آن شير تا پدر و مادرم را سير نمى كردم به فرزندانم نمى دادم. از طرفى هم نمى خواستم آنان را از خواب بيدار كنم و باز نمى خواستم به خانه خود بروم و آنها وقتى بيدار شدند گرسنه باشند، تا صبح انتظار كشيدم. خدايا اگر مى دانى اين كار را از ترس تو انجام داده ام گشايشى در كار ما بفرما. صخره كمى كنار رفت بطورى كه آسمان ديده مى شد.

ص:11

وقالَ الآخَرُ: اللّهُمَّ إن كُنتَ تَعلَمُ أنَّهُ كانَت لِيَ ابنَةُ عَمٍّ أحَبَّ النّاسِ إلَيَّ، وأنّي راوَدتُها عَن نَفسِها فَأَبت عَلَيَّ إلّاأن آتِيَها بِمِئَةِ دينارٍ، فَطَلَبتُها حَتّى قَدَرتُ عَلَيها، فَجِئتُ بِها فَدَفَعتُها إلَيها، فَأَمكَنَتني مِن نَفسِها، فَلَمّا قَعَدتُ بَينَ رِجلَيها قالَت: اتَّقِ اللّهَ ولا تَفُضَّ الخاتَمَ إلّابِحقِّه ِ! فَقُمتُ عَنها وتَرَكتُ لَهَا المِئَةَ؛ فَإِن كُنتَ تَعلَمُ أنّي فَعَلتُ ذلِكَ مِن خَشيَتِكَ فَفَرِّج عَنّا. فَفَرِّجَ اللّهُ عز و جل عَنهُم فَخَرَجوا. (ورَوَتهُ العامَّةُ) أيضاً.(1)

2925. وقال صلى الله عليه و آله: إنَّ أحَبَّ الأَعمالِ إلَى اللّهِ عز و جل: الصَّلاةُ، وَالبِرُّ، وَالجِهادُ.(2)

ص:12

سومى گفت: خدايا تو مى دانى كه دختر عموى خود را بسيار دوست داشتم. وقتى خواستم از او كامجويى كنم، قبول نكرد مگر به شرط اينكه صد دينار بپردازم. با زحمت زياد آن مبلغ را تهيه كردم و به او دادم. وقتى كه آماده شد و در مقابل او نشستم گفت: از خدا بترس.

و دست به ناحق مگشا. من از جا برخاستم و از آن صد دينار صرف نظر كردم. اگر اين كار از ترس تو بود ما را نجات بده. خداوند آنان را نجات داد و از غار خارج شدند. [اين روايت را اهل تسنن هم نقل كرده اند]

2925. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: محبوب ترين كارها نزد خداوند، نماز و نيكى كردن و جهاد است.

ص:13

الفصل الخامس: مِمّا رَوَتهُ الخاصَّةُ عَن أميرِالمُؤمِنينَ عليه السلام

2926. قالَ عَلِيٌّ عليه السلام: الرِّجالُ ثَلاثَةٌ: عاقِلٌ وأحمَقُ، وفاجِرٌ؛ فَالعاقِلُ: الدّينُ شَريعَتُهُ، وَالحِلمُ طَبيعَتُهُ، وَالرَّأيُ(1) سَجَيَّتُهُ، وإن سُئِلَ أجابَ، وإن تَكَلَّمُ أصابَ، وإن سَمِعَ وَعى(2) ، وإن تَحَدَّثَ صَدَقَ، وإنِ اطمَأَنَّ إلَيه ِ أحَدٌ وَفى.

وَالأَحمَقُ: إنِ استُنبِهَ بَجميلٍ غَفَلَ، وإن استُنزِلَ عَن حَسَنٍ نَزَلَ، وإن حُمِلَ عَلى جَهلٍ جَهِلَ، وإن حَدَّثَ كَذَبَ، لايَفقَهُ، وإن فُقِّهَ لَم يَتَفَقَّه.

وَالفاجِرُ: إنِ ائتَمَنتَهُ خانَكَ، وإن صاحَبتَهُ شانَكَ، وإن وَثِقتَ بِه ِ لَم يَنصَحكَ.(3)

2927. وعَن عَلِيٍّ عليه السلام قالَ: العَقلُ شَجَرَةٌ أصلُهَا التُّقى، وفَرعُها الحَياءُ، وثَمَرَتُهَا الوَرَعُ؛ فَالتَّقوى تَدعو إلى خِصالٍ ثَلاثٍ: إلَى الفِقه ِ فِي الدّينِ، وَالزُّهدِ فِي الدُّنيا، وَالِانقِطاعِ إلَى اللّهِ تَعالى.

وَالحَياءُ يَدعو إلى ثَلاثِ خِصالٍ: إلَى اليَقينِ، وحُسنِ الخُلُقِ، وَالتَّواضُعِ.

وَالوَرَعُ يَدعو إلى خِصالٍ ثَلاثٍ: إلى صِدقِ اللِّسانِ، وَالمُسارَعَةِ إلَى البِرِّ، وتَركِ الشُّبُهاتِ(4).

ص:14

2928. و قالَ عَلِيٌّ عليه السلام (في كِتابِ الحِكَمِ): ثَلاثَةٌ مُهلِكَةٌ: الجُرأَةُ عَلَى السُّلطانِ، وَ الأَمانَةُ لِخَوّانٍ(1) ، وشُربُ السَّمِّ لِلتَّجرِبَةِ.(2)

2929. وقالَ عليه السلام: تُحِلُّ الفُروجُ بِثَلاثَةِ وُجوهٍ: نِكاحٍ بِميراثٍ(3) ، ونِكاحٍ بِلا ميراثٍ(4) ، ونِكاحٍ بِمِلكِ يَمينٍ.(5)

2930. وقالَ عَلِيٌّ عليه السلام: ثَلاثٌ بِهِنَّ يَكمُلُ المُسلِمُ: التَّفَقُّهُ فِي الدّينِ، وَالتَّقديرُ فِي المَعيشَةِ، وَالصَّبرُ عَلَى النَّوائِبِ.(6)

2931. وقالَ عليه السلام: كانَتِ الحُكَماءُ وَالفُقَهاءُ إذا كاتَبَ بَعضُهُم بَعضاً كَتَبوا بِثَلاثٍ لَيسَ مَعَهُنَّ رابِعَةٌ: مَن كانَتِ الآخِرَةُ هِمَّتَهُ كَفاهُ اللّهُ هَمَّهُ مِنَ الدُّنيا، ومَن أصلَحَ سَريرَتَهُ أصلَحَ اللّهُ عَلانِيَتَهُ، ومَن أصلَحَ فيما بَينَهُ وبَينَ اللّهِ عز و جل أصلَحَ اللّهُ فيما بَينَهُ وبَينَ النّاسِ.(7)

ثَلاثَةٌ مُهلِكاتٌ: بُخلٌ وهَوىً وعُجبٌ(8).(9)

ثُلُثُ الإيمانِ الحَياءُ، وثُلُثُهُ وَفاءٌ، وثُلُثُهُ سَخاءٌ.

2932. وقالَ عليه السلام في وَصِيَّتِه ِ لِابنِه ِ مُحَمَّدِ ابنِ الحَنَفِيَّةِ: إيّاكَ وَالعُجبَ، وسوءَ الخُلُقِ، وقِلَّةَ الصَّبرِ؛ فَإِنَّهُ لايَستَقيمُ لَكَ عَلى هذِهِ الخِصالِ الثَّلاثِ صاحِبٌ، ولا يَزالُ لَكَ عَلَيها مِنَ النّاسِ مُجانِبٌ(10) ، وألزِم نَفسَكَ التَّوَدُّدَ، وَالصَّبرَ (11)[وصَبِّر] عَلى مَؤوناتِ النّاس نَفسَكَ، وَابذُل لِصَديقِكَ نَفسَكَ ومالَكَ، ولِمَعرِفَتِكَ(12) رِفدَكَ ومَحضَرَكَ، ولَلعامَّةِ بِشرَكَ(13) ومَحَبَّتَكَ، ولِعَدُوِّكَ عَدلَكَ وإنصافَكَ، وَاضنُن(14) بِدينِكَ وعِرضِكَ مِن كُلِّ أحَدٍ؛ فَإِنَّهُ أسلَمُ لِدينِكَ ودُنياكَ.(15)

2933. و فِي الخَبَرِ: لَمّا قُتِلَ عُثمانُ بنُ عَفّانٍ جَلَسَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام مَقامَهُ، فَجاءَ أعرابِيٌّ فَقالَ: يا أميرَ المُؤمِنينَ! إنّي مَأخوذٌ بِثَلاثِ عِلَلٍ: عِلَّةِ النَّفسِ، وعِلَّةِ الفَقرِ، وعِلَّةِ الجَهلِ. فَأَجابَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام

ص:16

2928. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: سه چيز كشنده است: جرأت در برابر سلطان، امانت دار خائن بودن و خوردن زهر براى آزمايش.

2929. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: زن از سه راه بر مرد حلال مى شود: ازدواج دائم، ازدواج موقت و ازدواج از راه مالك شدن كنيز.

2930. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: با سه چيز مسلمان به كمال مى رسد: فهميدن دين و اندازه گيرى در معاش و زندگى، و صبر در مصيبتها.

2931. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: حكيمان و فقيهان وقتى به يكديگر مكاتبه مى كنند، سه چيز مى نويسند:

كسى كه تمام همتش آخرت است، خداوند دنياى او را كفايت مى كند.

و كسى كه باطن خود را اصلاح كند، خداوند امور ظاهرى او را اصلاح مى كند.

و كسى كه رابطه بين خود و خدا را اصلاح كند، خداوند رابطۀ او با مردم را اصلاح مى كند.

- سه چيز كشنده است: بخل، هوسرانى، خودخواهى.

- ثلث ايمان حياء است و ثلث ديگرش وفا و ثلث باقيمانده، سخاوت است.

2932. اميرالمؤمنين على عليه السلام در وصيت به فرزندش محمد حنفيه فرمودند: از خودخواهى و بداخلاقى و كم صبر بودن اجتناب كن. چون با اين سه صفت براى تو دوست و همراه نمى ماند.

و خود را به دوست داشتن مردم و صبر بر نيازهاى مردم تمرين ده. و براى دوست جان و مال خود را فدا كن. و براى آشنايان هديه و حضور خود و براى عموم مردم خوشروئى و محبت را بذل كن. و با دشمن عدل و انصاف داشته باش. اما دين و آبروى خود را از همه كس حفظ كن. تا دين و دنياى تو سلامت بماند.

2933. پس از مرگ عثمان اميرالمؤمنين على عليه السلام به مقام خلافت رسيد. شخصى آمد و گفت: يا اميرالمؤمنين من سه مرض دارم: بيمارى بدن، فقر و جهل.

ص:17

وقالَ: يا أخَا العَرَبِ! عِلَّةُ النَّفسِ تُعرَضُ عَلَى الطَّبيبِ، وعِلَّةُ الفَقرِ تُعرَضُ عَلَى الكَريمِ، وعِلَّةُ الجَهلِ تُعرَضُ عَلَى العالِمِ، فَقالَ الأَعرابِيُّ: يا أميرَ المُؤمِنينَ! أنتَ الطَّبيبُ، وأنتَ الكَريمُ، وأنَت العالِمُ.

فَأَمَرَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام بِأَن يُعطى لَهُ مِن بَيتِ المالِ ثَلاثَةَ آلافِ دِرهَمٍ، وقالَ: تُنفِقُ ألفاً بِعِلَّةِ النَّفسِ، وألفاً بِعِلَّةِ الفَقرِ، وألفاً بِعِلَّةِ الجَهلِ.(1)

2934. ورُوِيَ عَن عَلِيٍّ عليه السلام أنَّهُ دَعاهُ رَجُلٌ، فَقالَ لَهُ: عَلى أن تَضمَنَ لي ثَلاثَ خِصالٍ، قالَ: وما هِيَ يا أميرَالمُؤمِنينَ؟ قالَ: لاتُدخِل عَلَينا شَيئاً مِن خارِجٍ، ولا تَدَّخِر(2) عَنّا شَيئاً فِي البَيتِ، ولا تَجحَف(3) بِالعِيالِ. قالَ: ذلِكَ لَكَ. فَأَجابَهُ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام.(4)

2935. ورَوى ابنُ بابَويهِ في أماليهِ حَديثاً طَويلاً نَقَلتُ مِنهُ ما يُناسِبُ هذَا البابَ:

قالَ عَلِيٌّ عليه السلام: سَلوني قَبلَ أن تَفقِدوني، فَقامَ إلَيه ِ رَجُلٌ مِن أقصَى المَسجِدِ مُتَوَكِّياً عَلى عُكّازِهِ، فَلَم يَزَل يَتَخَطَّى النّاسَ حَتّى دَنا مِنهُ، فَقالَ: أي أميرَ المُؤمِنينَ! دُلَّني عَلى عَمَلٍ إذا أنَا عَمِلتُهُ نَجّانِي اللّهُ مِنَ النّارِ. فَقالَ لَهُ: اسمَع يا هذا ثُمَّ افهَم، ثُمَّ استَيقِن:

قامَتِ الدُّنيا بِثَلاثَةٍ: بِعالِمٍ ناطِقٍ مُستَعمِلٍ لِعِلمِه ِ، وبِغَنِيٍّ لايَبخَلُ بِمالِه ِ على أهلِ دينِ اللّهِ عز و جل، وبِفَقيرٍ صابِرٍ؛ فَإِذا كَتَمَ العالِمُ عِلمَهُ، وبَخِلَ الغَنِيُّ، ولَم يَصبِرِ الفَقيرُ، فَعِندَهَا الوَيلُ وَالثُّبورُ،(5) وعِندَها يَعرِفُ العارِفونَ بِاللّهِ أنَّ الدّارَ قَد رَجَعَت إلى بَدئِها؛ أي إلى الكُفرِ بَعدَ الإيمانِ.

أيُّهَا السّائِلُ! فَلا تَغتَرَّنَّ بِكَثرَةِ المَساجِدِ، وجَماعَةِ أقوامٍ أجسادُهُم مُجتَمِعَةٌ وقُلوبُهُم شَتّى.

أيُّهَا النّاسُ! إنَّمَا النّاسُ ثَلاثَةٌ: زاهِدٌ، وراغِبٌ، وصابِرٌ؛ فَأَمَّا الزّاهِدُ فَلا يَفرَحُ بِشَيءٍ مِنَ الدُّنيا أتاهُ، ولا يَحزَنُ عَلى شَيءٍ مِنها فاتَهُ. وأمَّا الصّابِرُ فَيَتَمَنّاها بِقَلبِه ِ، فَإِن أدرَكَ مِنها شَيئاً صَرَفَ عَنها نَفسَهُ لِما يَعلَمُ مِن سوءِ عاقِبَتِها. وأمَّا الرّاغِبُ فَلا يُبالي مِن حِلٍّ أصابَها أم مِن حَرامٍ.

قالَ: يا أميرَ المُؤمِنينَ! فَما عَلامَةُ المُؤمِنِ في ذلِكَ الزَّمانِ؟

ص:18

اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: اى برادر عرب، براى بيمارى به طبيب و براى فقر به كريم و براى جهل به عالم مراجعه مى كنند.

عرب گفت: يا اميرالمؤمنين تو طبيب و كريم و عالم هستى.

حضرت دستور دادند از بيت المال سه هزار درهم به او بدهند و فرمودند: هزار درهم براى معالجه و هزار درهم براى رفع فقر و هزار درهم براى مداواى جهل مصرف كن.

2934. شخصى حضرت على عليه السلام را براى صرف غذايى دعوت كرد، حضرت فرمودند: به شرط اينكه سه كار را تضمين كنى. پرسيد: يا اميرالمؤمنين كدام كار؟

حضرت فرمودند: چيزى از خارج خانه تهيه نكنى. هرچه در خانه دارى مضايقه نكنى. و اهل خانه را به زحمت نيندازى. آن شخص قبول كرد و حضرت دعوت او را پذيرفتند.

2935. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: پيش از آنكه مرا از دست بدهيد از من هرچه مى خواهيد بپرسيد. شخصى از انتهاى مسجد بلند شد و عصا زنان از ميان جمعيت خود را نزديك حضرت رساند و گفت: يا اميرالمؤمنين، به من عملى بياموز كه با انجام آن از آتش دوزخ نجات يابم.

حضرت فرمودند: درست گوش كن و بفهم و يقين كن، دنيا بر سه شخصيت استوار است:

عالمى كه عملش را بكار برد. و ثروتمندى كه از مصرف كردن اموالش براى مسلمانان دريغ نكند. و فقيرى كه صبر كند.

اگر عالم دانش خود را كتمان كند و ثروتمند بخل ورزد و فقير صبر نكند، نابودى و هلاك در پيش است. و آن زمان مردم خداشناس در مى يابند كه جامعه حركت قهقرائى دارد.

يعنى بعد از ايمان دوباره به كفر روى آورده اند.

اى پرسشگر! آن گاه به فراوانى مساجد و جماعتهاى زياد كه بدنها نزديك هم و دلها از هم فاصله دارند مغرور نشويد. اى مردم؛ انسانها سه دسته اند: زاهد و راغب و صابر.

زاهد كسى است كه اگر از دنيا چيزى بدست آورد خرسند نشود، و اگر چيزى از دست داد غمگين نشود.

صابر كسى است كه در دل دنيا را آرزو مى كند، اگر چيزى يافت از آن روى بر مى گرداند چون عاقبت بد دنيا را مى شناسد.

راغب كسى است كه از بدست آوردن حلال و حرام باكى ندارد.

آن شخص پرسيد: يا اميرالمؤمنين، نشانۀ مؤمن در آن زمان چيست ؟

ص:19

قالَ: يَنظُرُ إلى ما أوجَبَ اللّهُ عَلَيه ِ مِن حَقٍّ فَيَتَوَلّاهُ، ويَنظُرُ إلى ما خالَفَهُ فَيَتَبَرَّأُ مِنهُ وإن كانَ حَبيباً قَريباً.

قالَ: صَدَقتَ - وَاللّهِ - يا أميرَ المُؤمِنينَ.

ثُمَّ غابَ الرَّجُلُ فَلَم نَرَهُ، فَطَلَبَهُ النّاسُ فَلَم يَجِدوهُ، فَتَبسَّمَ عَلِيٌّ عليه السلام عَلَى المِنبَرِ ثُمَّ قالَ: ما لَكُم ؟! هذا أخِيَ الخِضرُ عليه السلام... ثُمَّ ذَكَرَ الحَديثَ إلى آخِرِهِ.(1)

2936. وقالَ عليه السلام: ثَلاثَةٌ تَنقُصُ النَّفسَ: الفَقرُ، وَالخَوفُ، وَالحُزنُ. وثَلاثَةٌ تُحييها: كَلامُ العُلَماءِ، ولِقاءُ الأَصدِقاءِ، [و] مَرُّ الأَيّامِ بِقِلَّةِ البَلاءِ.(2)

2937. وقالَ عليه السلام: طُلّابَ العِلمِ عَلى ثَلاثَةِ أصنافِ فَاعرِفوهُم بِصِفاتِهِم ونُعوتِهِم: طائِفَةٌ طَلَبَتهُ لِلمِراءِ وَالجَدَلِ(3) ، وطائِفَةٌ طَلَبَتهُ لِلاِستِطالَةِ وَالحِيَلِ(4) ، وَطائِفَةٌ لِلفِقه ِ والعَمَلِ.

أمّا صاحِبُ المِراءِ وَالجَهلِ مُؤذٍ، مُمارٍ، مُتَصَدٍّ لِلمَقالِ في أندِيَةِ(5) الرِّجالِ، فَهُوَ كاسٍ السَّجعَ، عارٍ مِنَ الوَرَعِ(6) ، فَأَعمَى اللّهُ مِن هذا خَبَرَهُ(7) ، وقَطَعَ مِن آثارِ العُلَماءِ أثَرَهُ(8).

وأمّا صاحِبُ الِاستِطالَةِ وَالحِيَلِ(9) فَذو حُبٍّ(10) ومَلَقٍ، مائِلاً إلى أشكالِه ِ، مُضاهٍ لِأَمثالِه ِ(11) ، وهُوَ

ص:20

حضرت فرمودند: با دقت نظر مى كند به حقى كه خدا واجب فرموده است و آن را [امام حق] ولى خود مى گيرد و از آنكه مخالف آن است برائت مى جويد اگر چه آن مخالف دوست و خويشاوندش باشد.

آن شخص گفت: بخدا قسم راست گفتى يا اميرالمؤمنين. سپس آن شخص آنجا را ترك كرد و ديگر ديده نشد و مردم بدنبالش جستجو كردند ولى او را نيافتند. حضرت على عليه السلام بالاى منبر تبسّم فرمودند و پرسيدند: دنبال چه مى گرديد؟ او برادرم خضر عليه السلام بود.

2936. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: سه چيز باعث نقصان شخصيت مى شود: فقر، خوف و اندوه.

و سه چيز شخصيت را احياء مى كند: سخن علما و ديدار دوستان، و سپرى كردن روزگار با بلاهاى اندك.

2937. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: جويندگان علم سه گروه هستند آنها را با صفات و ويژگيهايشان بشناسيد: يك گروه علم را براى جدل و خودنمايى مى آموزند. يك گروه براى فريب ديگران و كسب موقعيت خود و گروه سوم براى فهميدن و عمل كردن مى آموزند.

اما كسى كه براى مجادله و جهل مى آموزد انسان موذى، جر و بحث كننده، پرحرف در مجامع است، و واژه هاى متنوع بكار مى گيرد ولى تقوى ندارد. خداوند او را از بين ببرد و ذكرش را از ميان علماء محو كند.

اما موقعيت طلب و فريبكار، چاپلوس است و با افراد مانند خود نشست و برخاست

ص:21

لِحَلوائِهِم هاضِمٌ(1) ، و لِدينِه ِ حاطِمٌ، فَهَشَمَ اللّهُ مِن هذا خَيشومَهُ، وقَطَعَ مِنهُ حَيزومَهُ(2).

وأمّا صاحِبُ التَّفَقُّه ِ وَالعَمَلِ فَذو حُزنٍ(3) وكَآبَةٍ، كَثيرَ الخَوفِ وَالبُكاءِ، طَويلَ الِابتِهالِ(4) وَالدُّعاءِ، عارِفاً بِزَمانِه ِ(5) ، مُقبِلاً عَلى شَأنِه ِ، مُستَوحِشاً مِن أوثَقِ إخوانِه ِ، قَد خَشَعَ في بُرنُسِه ِ(6) ، وقامَ اللَّيلَ في حِندِسِه ِ(7) ، فَشَدَّ اللّهُ(8) مِن هذا أركانَهُ، وأعطاهُ مِمّا يَخافُ أمانَهُ.(9)

2938. وقالَ أميرُالمُؤمِنينَ عَلِيٌّ عليه السلام: مَن لَم يَكُن عِندَهُ سُنَّةُ اللّهِ وسُنَّةُ رَسولِه ِ وسُنَّةُ أولِيائِه ِ فَلَيسَ في يَدِهِ شَيءٌ.

قيلَ: وما سُنَّةُ اللّهِ؟ قالَ: كِتمانُ السِّرِّ. قيلَ: وما سُنَّةُ رَسولِه ِ؟ قالَ: المُداراةُ. قيلَ: وما سُنَّةُ أوليائِه ِ؟ قالَ: احتمالُ الأَذى.

2939. وقالَ عليه السلام: جُمِعَ الخَيرُ كُلُّهُ في ثَلاثٍ: النَّظَرِ، وَالسُّكوتِ، وَالكَلامِ؛ فَكُلُّ نَظَرٍ لَيسَ فيه ِ اعتبارٌ فَهُوَ سَهوٌ، وكُلُّ سُكوتٍ لَيسَ فيه ِ فِكرَةٌ فَهُوَ غَفلَةٌ، وكُلُّ كَلامِ لَيسَ فيه ِ ذِكرٌ فَهُوَ لَغوٌ.(10)

2940. وقالَ عليه السلام: لا يَكونُ الصَّديقُ صَديقاً حَتّى يَحفَظَ أخاهُ فِي ثَلاثٍ: في نَكبَتِه ِ(11) ، وغَيبَتِه ِ، و وَفاتِه ِ.(12)

2941. وكانَ عليه السلام يَقولُ: إنّا أهلُ بَيتٍ امِرنا أن نُطعِمَ الطَّعامَ، ونُؤَدّي فِي النّاسِ النّائِبَةَ(13) ، ونُصَلّي إذا نامَ النّاسُ.(14)

2942. وقالَ عليه السلام: كُن عِندَ اللّهِ خَيرَ النّاسِ، وكُن عِندَ نَفسِكَ شَرَّ النّاسِ، وكُن عِندَ النّاس واحِداً مِنَ النّاسِ.

ص:22

دارد و از غذاى لذيذ مردم مى خورد و دين آنها را از بين مى برد. خداوند اين گروه را ذليل و پست نمايد.

اما اهل فهم و عمل، داراى حزن و وقار، اشك و آه بسيار و دعا و مناجات طولانى است، آگاه به زمان خود، وظيفه شناس است و از دوستان مورد اعتماد خود وحشت دارد، تاج خشوع بر سر دارد و در ظلمت شب به عبادت بر مى خيزد. خداوند او را حفظ كند و از هر چه مى ترسد ايمن دارد.

2938. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: كسى كه سنّت خدا و سنّت پيامبر و سنّت اولياء خدا را ندارد، هيچ ندارد. پرسيدند: سنّت خدا چيست ؟ حضرت فرمودند: رازدارى و حفظ اسرار. پرسيدند:

سنّت پيامبر چيست ؟ حضرت فرمودند: مدارا با مردم. پرسيدند: سنّت اولياء خدا چيست ؟ حضرت فرمودند: تحمّل اذيّت.

2939. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: همۀ خير در سه چيز است: نگاه، سكوت، سخن. نگاه بدون عبرت آموزى خطاست. سكوت بدون تفكر غفلت است. و سخن خالى از ياد خدا بيهوده است.

2940. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: دوست واقعى آن است كه دوست خود را در سه حال حفظ كند: در مصيبت، در غيبت، در وفات.

2941. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: ما اهل بيت موظفيم: اطعام طعام كنيم، به مردم درمانده يارى رسانيم، و چون مردم به خواب روند نماز بخوانيم.

2942. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: نزد خدا بهترين بنده باش. و نزد خود بدترين كس. و نزد مردم يكى از آنها باش.

عبداللّه مسعود از آن حضرت نقل كرده است: واجبات الهى را انجام ده تا از همه عابدتر

ص:23

(وأخَذَ هذَا المَعنى عَبدُ اللّهِ بنُ مَسعودٍ) فَقالَ: أدِّ ما افتَرَضَ اللّهُ عَلَيكَ تَكُن أعبَدَ النّاسِ، وَاجتَنِب عَن مَحارِمِ اللّهِ تَكُن أزهَدَ النّاسِ، وَارضَ بِما قَسَمَ اللّهُ لَكَ تَكُن أغنَى النّاسِ.

2943. وقالَ عليه السلام: تَفَضَّلَ عَلى مَن شِئتَ فَأَنتَ أميرُهُ، وَاستَغنِ عَمَّن شِئتَ فَأَنتَ نَظيرُهُ، وَ اسأَل مَن شِئتَ فَأَنتَ أسيرُهُ.(1)

2944. وعَنهُ عليه السلام: ثَلاثٌ يَزِدنَ فِي الحِفظِ ويُذهِبنَ البَلغَمَ: السِّواكُ، وَالصَّومُ، وقِراءَةُ القُرآنِ.(2)

2945. وقالَ عليه السلام: الدُّنيا تَغُرُّ وتَضُرُّ وتَمُرُّ.(3)

وقالَ الشّاعِرُ:

كُن غَريباً وَاجعَلِ الدُّن - يا سَبيلاً لِلعُبورِ

وَارفُضِ الدُّنيا ولاتَس - كُن إلى دارِ الغُرورِ(4)

2946. وقالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام: يا طالِبَ العِلمِ! لِكُلِّ شَيءٍ عَلامَةٌ بِها يَشهَدُ لَهُ وعَلَيه ِ؛ فَلِلدّينِ ثَلاثُ عَلاماتٍ:

الإيمانُ بِاللّهِ، وبِكُتُبِه ِ، وبِرُسُلِه ِ.

ولِلعِلمِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: المَعرِفَةُ بِاللّهِ، وما يُحِبُّ، ويَكرَهُ.

ولِلعَمَلِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: الصَّلاةُ، وَالزَّكاةُ، وَالصَّومُ.

ولِلمُتَكَلِّفِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يُنازِعُ مَن فَوقَهُ، ويَقولُ ما لايَعلَمُ، ويَتَعاطى ما لايَنالُهُ.

ولِلمُنافِقِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يُخالِفُ لِسانُهُ قَلبَهُ، وقَولُهُ فِعلَهُ، وسَريرَتُهُ عَلانِيَتَهُ.

ولِلظّالِمِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَظلِمُ مَن فَوقَهُ بِالمَعصِيَةِ، ولِمَن دونَهُ بِالغَلَبَةِ، ويُظاهِرُ الظَّلَمَةَ.

ولِلمُرائي ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَكسَلُ إذا كانَ وَحدَهُ، ويَحرِصُ إذا كان مَعَهُ غَيرُهُ، ويَحرِصُ عَلى كُلِّ أمرٍ يَعلَمُ فيه ِ المِدحَةَ.

ولِلغافِلِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: السَّهوُ وَاللَّهوُ وَالنِّسيانُ.(5)

ص:24

باشى. و از حرام دورى كن تا زاهدترين مردم باشى. و به آنچه خدا قسمت تو كرده راضى باش تا بى نيازترين مردم باشى.

2943. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: به هر كه نيكى كنى سرور او هستى. از هر كس بى نياز باشى نظير او هستى. از هر كس درخواست كنى اسير او هستى.

2944. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: سه چيز حافظه را تقويت و خلط را رفع مى كند: مسواك، روزه و قرائت قرآن.

2945. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: دنيا فريب مى دهد، زيان مى رساند و مى گذرد.

شاعر مى گويد:

غريب باش و از دنيا عبور كن دنيا را كوچك شمار و در آن ساكن مشو

2946. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: اى جوينده علم؛ هر چيز نشانه اى دارد كه براى آن چيز يا بر عليه آن گواهى مى دهد:

دين سه نشانه دارد: ايمان به خدا، ايمان به رسول خدا، ايمان به كتاب خدا.

علم سه نشانه دارد: شناخت خدا، شناخت آنچه خدا دوست دارد و آنچه دوست ندارد.

عمل سه نشانه دارد: نماز، زكات، روزه.

انسان متكلّف سه علامت دارد: با مافوق خود نزاع مى كند. بدون آگاهى سخن مى گويد.

بدنبال چيزهايى مى رود كه به آنها نمى رسد.

منافق سه علامت دارد: زبان او مخالف قلب اوست. گفتارش با كردارش و باطن او با ظاهرش متفاوت است.

ستمگر سه علامت دارد: به مافوق خود با سرپيچى و به زيردست خود با زورگويى ستم مى كند و با ستمگران هميارى مى كند.

ريا كار سه علامت دارد: در تنهائى كسل است. در ميان مردم تحرك دارد. و هر كارى را كه بداند مردم مى ستايند انجام مى دهد.

غافل سه علامت دارد: بى توجهى، سرگرمى، فراموشى.

ص:25

2947. وقالُ عليه السلام: للّهِِ عز و جل في كُلِّ لَيلَةٍ ثَلاثَةُ عَساكِرَ: فَعَسكَرٌ يَنزِلُ مِنَ الأَصلابِ إلَى الأَرحامِ، وعَسكَرٌ مِنَ الأَرحامِ إلى الأَرضِ، وعَسكَرٌ يَرتَحِلُ ِمنَ الدُّنيا إلَى الآخِرَةِ.(1)

2948. وقالَ عليه السلام في كَلامٍ لَهُ طَويلٍ في ذَمِّ الدُّنيا: الدُّنيا ثَلاثَةُ أيّامٍ: يَومٌ مَضى بِما فيه ِ فَلَيسَ بِعائِدٍ، ويَومٌ أنتَ فيه ِ يَحِقُّ عَلَيكَ اغتِنامُهُ، ويَومٌ لاتَدري مَن أهلُهُ ولَعَلَّكَ راحِلٌ فيه ِ؛ فَأَمّا أمسِ فَحَكيمٌ مُؤَدِّبٌ، وأمَّا اليَومَ فَصَديقٌ مُوَدِّعٌ، وأمّا غَدٌ فَإِنَّما في يَدَيكِ مِنهُ الأَمَلُ.(2)

2949. وقالَ عليه السلام: خِيارُ خِصالِ النِّساءِ شِرارُ خِصالِ الرِّجالِ: الزَّهوُ، وَالجُبنُ، وَالبُخلُ.(3)

2950. وقالَ عليه السلام: استَعِن عَلَى العَدلِ بِحُسنِ النِّيَّةِ فِي الرَّعِيَّة، وقِلَّةِ الطَّمَعِ، وكَثرَةِ الوَرَعِ.(4)

2951. وقالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام: سَيَكونُ زَمانٌ لايَستَقيمُ لَهُمُ المُلكُ إلّابِالقَتلِ وَالجَورِ، ولايَستَقيمُ لَهُمُ الغِنى إلّا بِالبُخلِ، ولا يَستَقيمُ لَهُمُ الصُّحبَةُ فِي النّاسِ إلّابِاتِّباعِ أهوائِهِم وَالِاستِخراجِ مِنَ الدّينِ؛ فَمَن أدرَكَ ذلِكَ الزَّمانَ فَصَبَرَ عَلَى الفَقرِ وهُوَ يَقدِرُ عَلَى الغِنى، وصَبَرَ عَلَى الذُّلِّ وهُوَ يَقدِرُ عَلَى العِزِّ، وصَبَرَ عَلَى بِغضَةِ النّاسِ وهُوَ يَقدِرُ عَلَى المَحَبَّةِ؛ أعطاهُ اللّهُ تَعالى ثَوابَ خَمسينَ صِدّيقاً.(5)

2952. وقالَ عليه السلام: مَن أرادَ البَقاءَ - ولا بَقاءَ - فَليُباكِرِ الغَداءَ، وَليُخَفِّفِ الرِّداءَ(6) ، وَليُقِلَّ غِشيانَ النِّساءِ.(7)

2953. وقالَ عَلِيٌّ عليه السلام: كُن لِما لا تَرجو أرجى مِنكَ لِما تَرجو؛ فَإِنَّ موسَى بنَ عِمرانَ خَرَجَ يَقتَبِسُ لِأَهلِه ِ ناراً فَكَلَّمَهُ اللّهُ عز و جل فَرَجَعَ نَبِيّاً، وخَرَجَت مَلِكَةُ سَبَاً فَأَسلَمَت مَعَ سُلَيمانَ عليه السلام، وخَرَجَ سَحَرَةُ فِرعَونَ يَطلُبونَ العِزَّةَ لِفِرعَونَ فَرَجَعوا مُؤمِنينَ.(8)

2954. وقالَ عَلِيٌّ عليه السلام في وَصِيَّتِه ِ لِكُمَيلِ بنِ زيادٍ: يا كُمَيلُ، إنَّ هذِهِ القُلوبَ أوعِيَةٌ وخَيرُها أوعاها، احفَظ عَنّي ما أقولُ لَكَ: النّاسُ ثَلاثَةٌ: عالِمٌ رَبّانِيٌّ، ومُتَعَلِّمٌ عَلى سَبيلِ النَّجاةِ، وهَمَجٌ رُعاعٌ(9) أتباعُ كُلِّ ناعِقٍ،

ص:26

2947. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: خداوند در هر شب سه لشگر دارد: يك لشگر از صلب پدران به رحم مادران مى روند، يك لشگر از رحم به روى زمين، و يك لشگر از دنيا به آخرت كوچ مى كنند.

2948. اميرالمؤمنين عليه السلام در نكوهش دنيا فرمودند: دنيا سه روز است: روزى كه با همه كارهاى انجام شده در آن گذشت و بر نمى گردد. روزى كه در آن هستى و آن را غنيمت شمار. و روزى كه نمى دانى تو زنده هستى شايد نباشى.

پس ديروز حكيمى ادب آموز است. و امروز دوستى در حال وداع. و فردا آرزويى بيش نيست.

2949. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: بهترين خصلتهاى زنان، بدترين خصلت مردان است: تكبّر، و ترس، و بخل.

2950. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: براى عدالت به زيردستان، از نيت خوش و كاستن طمع و پرهيزكارى فراوان، يارى بجوى.

2951. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: زمانى مى رسد كه حكومتها جز با كشتار و ستم تداوم نمى يابند. و ثروت ها جز با بخل باقى نمى ماند. و دوستى ها جز با هواپرستى و خروج از دين باقى نمى ماند كسى كه آن زمان را درك كند و در فقر صبر كند گرچه قدرت ثروت اندوزى دارد، با خوارى زندگى كند گرچه امكان تحصيل عزت نامشروع دارد، و بر خشم مردم صبر كند گر چه جلب محبت مردم برايش ممكن است، خداوند پاداش پنجاه صدّيق را به او بدهد.

2952. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: هر كس زندگى جاويد خواهد - گرچه امكان ندارد - صبح زود غذا بخورد، لباس سبك بپوشد [منظور آن است كه قرض كم تر بگيرد]، و با زنان كمتر بياميزد.

2953. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: به آنچه نااميدى اميدوارتر باش تا آنچه اميد دارى. موسى بن عمران به قصد آوردن آتش براى همسرش رفت كه خدا با او سخن گفت و با مقام پيامبرى برگشت. و ملكۀ سبا [به ملاقات سليمان] رفت و ايمان آورد. و ساحران فرعون براى عزّت فرعون رفتند اما با ايمان به خدا بازگشتند.

2954. اميرالمؤمنين على عليه السلام در وصيت به كميل فرمودند: يا كميل، اين قلبها ظرف هستند و بهترين آنها با ظرفيت ترين آنهاست. آنچه مى گويم به خاطر بسپار:

ص:27

يَميلونَ مَعَ كُلِّ ريحٍ، لَم يَستَضيؤوا بِنورِ العِلمِ، ولَم يَلجَؤوا إلى رُكنٍ وَثيقٍ.(1)

2955. و رُوِيَ عَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام قالَ: كانَ أميرُالمُؤمِنينَ عليه السلام يَقولُ: إنَّ لِلعالِمِ ثَلاثَ عَلاماتٍ: العِلمَ، وَالحِلمَ، وَالصَّمتَ، ولِلمُتَكَلِّفِ ثَلاثَ عَلاماتٍ: يُنازِعُ مَن فَوقَهُ بِالمَعصِيَةِ، ويَظلِمُ مَن دونَه بِالغَلَبَةِ، ويُظاهِرُ الظَّلَمَةَ.(2)

2956. و رُوِيَ عَنهُ عليه السلام أنَّهُ قالَ: الأَعمالُ عَلى ثَلاثَةِ أحوالٍ: فَرائِضُ، وفَضائِلُ، ومَعاصي؛ فَأَمَّا الفَرائِضُ فَبِأَمرِ اللّهِ، وبِرِضاءِ اللّه، وبِقَضاءِ اللّهِ ومَشِيَّتِه ِ وعِلمِه ِ، وأمَّا الفَضائِلُ فَلَيسَت بِأَمرِ اللّهِ ولكِن بِرِضاءِ اللّهِ، وبِقَضاءِ اللّهِ ومَشِيَّتِه ِ وعِلمِه ِ، وأمَّا المَعاصي فَلَيسَت بِأَمرِ اللّهِ ولا بِقَضاءِ اللّهِ وقَدَرِهِ ولابِمَشِيَّتِه ِ، ولكِن بِعِلمِه ِ، ثُمَّ يُعاقِبُ عَلَيها.(3)

2957. النّاسُ ثَلاثَةُ أصنافٍ: زاهِدٌ مُعتَزِمٌ، وصابِرٌ عَلى مُجاهِدَةِ هَواهُ، وراغِبٌ مُنقادٌ لِشَهَواتِه ِ.(4)

2958. يابن آدم، هل تَنتَظِرُ إلّاهَرَماً حائِلاً، أو مَرَضاً شاغِلاً، أو مَوتاً نازِلاً!

قَد أصبَحتُم في زَمَنٍ لا يَزدادُ الخَيرُ فيه ِ إلّاإدباراً، ولَا الشَّرُّ فيه ِ إلّاإقبالاً، ولَا الشَّيطانُ في هَلاكِ النّاسِ إلّاطَمَعاً.(5)

2959. العاقلُ إذا سَكَتَ فَكَّرَ، وإذا نَطَقَ ذَكَرَ، وإذا نَظَرَ اعتَبَرَ.(6)

2960. قَد بُصِّرتُم إن أبصَرتُم، وقَد هُديتُم إِنِ اهتَدَيتُم، واُسمِعتُم إنِ استَمَعتُم.(7)

2961. هَلَكَ مَن باعَ اليَقينَ بِالشَّكِّ، وَالحَقَّ بِالباطِلِ، وَالآجِلَ بِالعاجِلِ.(8)

2962. يا كُمَيلُ، العِلمُ خَيرٌ مِنَ المالِ؛ العِلمُ يَحرُسُكَ وأنتَ تَحرُسُ المالَ، وَالمالُ تُفنيه ِ النَّفَقَةُ، وَالعِلمُ يَزكو عَلَى الإِنفاقِ، العِلمُ حاكِمٌ وَالمالُ مَحكومٌ عَلَيه ِ.(9)

2963. يا كُمَيلَ بنَ زِيادٍ، إنَّ(10) هذِهِ القُلوبَ أوعِيَةٌ، فَخَيرُها أوعاها(11) ، فَاحفَظ(12) عَنّي ما أقولُ لَكَ؛ النّاسُ ثَلاثَةٌ:

ص:28

مردم سه گروهند: عالم ربّانى، و جويندۀ علم در طريق نجات، و آدم هاى بى ارزش كه به دنبال هر صدائى مى رود. و به هر بادى ميل مى كند. و با نور علم روشن نشود. و به ستون استوار تكيه نزند.

2955. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: عالم سه علامت دارد: علم و بردبارى و سكوت. عالم نما سه علامت دارد: با مافوق خود مخالفت كند. و به زير دست با قهر و غلبه ستم كند. و با ستمگران همكارى كند.

2956. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كردار انسان در سه حال است: واجبات، و فضائل، معاصى.

واجبات به امر خداوند و با رضاى او و به حكم و خواست و علم خداست.

فضائل به امر خداوند نيست. اما با رضاى او و به حكم و خواست و علم خداوند است.

معاصى نه به امر خداوند است. و نه به رضا و حكم و خواست او وليكن به علم خداوند است و بر معاصى مؤاخذه مى فرمايد.

2957. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: مردم سه گروه هستند: پارساى كوشا، صابر در جهاد با نفس، و مايل به دنيا و شهوتران.

2958. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: اى فرزند آدم آيا در انتظار چيزى جز پيرى پيش رو يا بيمارى مبتلا كننده يا مرگ فرا رس هستى ؟

در زمانى زندگى مى كنيد كه كارهاى خير از شما رويگردان و شرارت به شما روى كرده و شيطان به نابودى شما طمع كرده است.

2959. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: عاقل اگر سكوت كند تفكر مى نمايد. و اگر سخن بگويد به ياد خداست و اگر نظر كند عبرت گيرد.

2960. به شما نشان داده اند اگر بنگريد و راهنماييتان كرده اند اگر هدايت شويد و به گوشِتان خوانده اند اگر بشنويد.

2961. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كسى كه يقين را به شك و حق را به باطل و آخرت را به دنيا بفروشد، نابود مى شود.

2962. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: يا كميل؛ دانش بهتر از ثروت است. دانش ترا حفظ مى كند ولى تو بايد مال را حفظ كنى. مال با خرج كردن نابود مى شود اما علم با انفاق رشد مى كند.

علم حاكم است ولى مال محكوم.

2963. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: يا كميل؛ اين قلبها ظرف هستند بهترين آنها، نگهدارنده ترين

ص:29

فَعالِمٌ(1) رَبّانِيٌّ، ومُتَعَلِّمٌ عَلى سَبيلِ نَجاةٍ، وهَمَجٌ رُعاعٌ، أتباعُ كُلِّ ناعِقٍ(2) ، يَميلونَ مَعَ كُلِّ ريحٍ، لَم يَستَضيؤوا بِنورِ العِلمِ، ولَم يَلجَؤوا إلى رُكنٍ وَثيقٍ.(3)

2964. لا بُدَّ لِلعاقِلِ مِن ثَلاثٍ: أن يَنظُرَ في شَأنِه ِ، ويَحفَظَ لِسانَهُ، ويَعرِفَ زَمانَهُ.(4)

2965. هَمُّ الكافِرِ لِدُنياهُ، وسَعيُهُ لِعاجِلَتِه ِ(5) ، وغايَتُهُ شَهوَتُهُ.(6)

2966. العاقِلُ مَن يَملِكُ نَفسَهُ إذا غَضِبَ، وإذا رَغِبَ، وإذا رَهِبَ(7).(8)

2967. الوَرَعُ يُصلِحُ الدّينَ، ويَصونُ النَّفسَ، ويَزينُ(9) المُروءَةَ.(10)

2968. يَحتاجُ الإِمامُ إلى قَلبٍ عَقولٍ، ولِسانٍ قَؤولٍ، وجَنانٍ عَلى إقامَةِ الحَقِّ صَؤولٍ(11).(12)

2969. قَد قَسَمَ اللّهُ أرزاقَكُم، وعَلِمَ أعمالَكُم، وكَتَبَ آجالَكُم.(13)

2970. فِعلُ المَعروفِ وإغاثَةُ المَلهوفِ وإقراءُ الضُّيوفِ، آلَةُ السِّيادَةِ.(14)

2971. (إنَّ الدَّهرَ) يَرمِي الشَّبابَ بِالهَرَمِ، وَالصَّحيحَ بِالسَّقَمِ، وَالحَياةَ بِالمَوتِ.(15)

2972. يُستَدَلُّ عَلَى الإيمانِ بِكَثرَةِ التُّقى، ومِلكِ الشَّهوَةِ، وغَلَبَةِ الهَوى.(16)

2973. العامِلُ بِالظُّلمِ وَالمُعينُ عَلَيه ِ وَالرّاضي بِه ِ، شُركاءُ ثَلاثَةٌ.(17)

2974. يُستَدَلُّ عَلَى اللَّئيمِ بِسوءِ الفِعلِ، وقُبحِ الخُلُقِ، وذَميمِ البُخلِ.(18)

2975. عامِلُوا الأَحرارَ بِالكَرامَةِ المَحضَةِ، وَالأَوساطَ بِالرَّغبَةِ وَالرَّهبَةِ(19) ، وَالسَّفِلَةَ بِالهَوانِ.(20)

ص:30

آنهاست. آنچه مى گويم به خاطر بسپار، مردم سه گروه هستند: عالم ربّانى، و كسى كه علم را براى نجات مى آموزد، و هرزه گرد كه از آوازى پيروى مى كنند، و به هر سو منحرف مى شوند، از نور علم نورانيّت نمى جويند، و به پناهگاه محكم پناه نمى برند.

2964. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: عاقل بايد در سه چيز دقت كند: مقام خود را درك كند. و زبانش را نگه دارد. و زمانش را بشناسد.

2965. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: اهتمام كافر براى دنيا و تلاش او براى كارهاى زودگذر و هدف او شهوت است.

2966. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: عاقل كسى است كه هنگام خشم و هنگام تمايل و هنگام ترسيدن، خود را كنترل كند.

2967. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: پرهيزكارى، دين را اصلاح و نفس را مصون و جوانمردى را زينت مى كند.

2968. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: امام، به قلب متفكر و زبان گويا و روحيه اى با پشت كار براى برقرارى حق نياز دارد.

2969. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: خداوند، روزى شما را تقسيم كرده و از اعمال شما آگاه و اجل شما را معين كرده است.

2970. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كار نيكو و يارى درمانده و پذيرائى از ميهمان، وسايل بزرگوارى هستند.

2971. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: دنيا، جوانى را به پيرى و سلامتى را به بيمارى و زندگى را به مرگ مى رساند.

2972. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: براى وجود ايمان، به تقواى زياد و مالكيت شهوت و غلبه بر هواى نفس، استدلال مى شود.

2973. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: ستمگر و يارى رسان او و راضى به ستم، هر سه شريك هستند.

2974. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: بد رفتارى و بداخلاقى و بخل، نشانه فرومايگى است.

2975. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: با آزادگان به كرامت و با مردم متوسط با ميل و رغبت و با مردم پست با پستى رفتار كنيد.

ص:31

2976. يُستَدَلُّ عَلَى اليَقينِ بِقَصرِ الأَمَلِ، وإخلاصِ العَمَلِ، وَالزُّهدِ فِي الدُّنيا.(1)

2977. عِبادَ اللّهِ! احذَروا يَوماً تُفحَصُ فيه ِ الأَعمالُ، ويَكثُرُ فيه ِ الزِّلزالُ، وتَشيبُ فيه ِ الأَطفالُ.(2)

2978. لا تُجالِسوا إلاّ مَن يُذَكِّرُكُمُ اللّهَ رُؤيَتُهُ، ويَزيدُ في عَمَلِكُم مَنطِقُهُ، ويُرَغِّبُكُم فِي الآخِرَةِ عَمَلُهُ.(3)

2979. قَدِّر ثُمَّ اقطَع، وفَكِّر ثُمَّ انطُق، وتَبَيَّن ثُمَّ اعمَل.(4)

2980. كُرورُ الأَيّامِ أحلامٌ، ولَذّاتُها آلامٌ، ومَواهِبُها فَناءٌ وأسقامٌ.(5)

2981. يُضِرُّ النّاسُ أنفُسَهُم في ثَلاثَةِ أشياءَ: الإِفراطِ فِي الأَكلِ اتِّكالاً عَلَى الصِّحَّةِ، وتَكَلُّفِ حَملِ ما لا يُطاقُ اتِّكالاً عَلَى القُوَّةِ، وَالتَّفريطِ فِي العَمَلِ اتِّكالاً عَلَى القَدَرِ.(6)

2982. الكَريمُ إذا قَدَرَ صَفَحَ(7) ، وإذا مَلَكَ سَمَحَ، وإذا سُئِلَ أنجَحَ.(8)

2983. قَصِّرُوا الأَمَلَ، وخافوا بَغتَةَ الأَجَلِ، وبادِروا صالِحَ العَمَلِ.(9)

2984. يَكتَسِبُ الصّادِقُ بِصِدقِه ِ ثَلاثاً: حُسنَ الثِّقَةِ بِه ِ، وَالمَحَبَّةَ لَهُ، وَالمَهابَةَ مِنهُ.(10)

2985. يَكتَسِبُ الكاذِبُ بِكِذبِه ِ (ثَلاثاً): سَخَطَ اللّهِ سُبحانَهُ عَلَيه ِ، وَاستِهانَةَ النّاسِ بِه ِ، ومَقتَ(11) المَلائِكَةِ لَهُ.(12)

2986. فِي القُرآنِ نَبَأُ ما قَبلَكُم، وخَبَرُ ما بَعدَكُم، وحُكمُ ما بَينَكُم.(13)

2987. فِي المالِ ثَلاثُ خِصالٍ مَذمومَةٌ: إمّا أن يُكتَسَبَ مِن غَيرِ حِلِّه ِ، أو يُمنَعَ إنفاقُهُ في حَقِّه ِ، أو يُشغَلَ بِإِصلاحِه ِ عَن عِبادَةِ اللّهِ تَعالى.(14)

2988. يَنبَغي أن يَكونَ الرَّجُلُ مُهَيمِناً(15) عَلى نَفسِه ِ، مُراقِباً قَلبَهُ، حافِظاً لِسانَهُ.(16)

ص:32

2976. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: آرزوى كم و اخلاص در عمل و وارستگى در دنيا، علامت يقين است.

2977. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: بندگان خدا از روزى بر حذر باشيد كه كردار شما بررسى مى شود. و زلزله در آن زياد است. و اطفال در آن روز پير مى شوند.

2978. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: همنشينى نكنيد مگر با كسى كه ديدارش شما را به ياد خدا بيندازد. و گفتارش بر عمل شما بيفزايد. و كردارش شما را به آخرت متمايل كند.

2979. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: اندازه بگير، بعد قطع كن. و فكر كن، بعد سخن بگو. و بررسى كن، بعد انجام بده.

2980. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: تكرار روزها رؤيا است. و لذت آن درد است. و موهبت هاى آن نابودى و بيمارى است.

2981. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: مردم در سه چيز به خود ضرر مى زنند: زياده روى در خوردن با اعتماد به سلامتى. و برداشتن بار سنگين با اعتماد به قدرت. و كوتاهى در عمل با اعتقاد به قضا و قدر.

2982. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كريم، هنگام قدرت گذشت دارد، در توانگرى سخاوتمند است، و به هنگام درخواست بخشنده است.

2983. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: آرزوهارا كم كنيد. و از مرگ ناگهانى بترسيد. و به رفتار صالح شتاب كنيد.

2984. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: راستگو از صداقت سه چيز بدست مى آورد: جلب اطمينان، محبّت، شخصيت.

2985. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: دروغگو از دروغ سه چيز بدست مى آورد: خشم خدا، بى احترامى مردم، و بُغض فرشتگان.

2986. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: در قرآن خبر قبل از شما و خبر بعد از شما و آنچه كه در ميان شما اتفاق مى افتد بيان شده است.

2987. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: در مال سه صفت زشت است: يا از راه نامشروع بدست مى آيد، يا در جاى خود مصرف نمى شود. يا مشغول شدن به آن از عبادت خدا باز مى دارد.

2988. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: شايسته است انسان، مسلط برخود و مراقب قلب و نگهبان زبانش باشد.

ص:33

2989. ما خافَ امرُؤٌ عَدَلَ في حُكمِه ِ، وأطعَمَ مِن قوتِه ِ، وذَخَرَ مِن دُنياهُ لِآخِرَتِهِ.(1)

2990. عَداوَةُ الضُّعَفاءِ لِلأَقوياءِ، وَالسُّفَهاءُ لِلحُلَماءِ، وَالأَشرارُ لِلأَخيارِ، طَبعٌ لا يُستَطاع تَغييرُهُ.(2)

2991. يَنبَغي لِلوالي أن يَعمَلَ بِخِصالٍ ثَلاثٍ: تَأخيرِ العُقوبَةِ مِنهُ في سُلطانِ الغَضَبِ، وَ الأَناةِ فيما يَرتَئيه ِ(3) مِن رَأيٍ، وتَعجيلِ مُكافَأَةِ المُحسنِ بِالإِحسانِ؛ فَإِنَّ في تَأخيرِ العُقوبَةِ إمكانَ العَفوِ، وفي تَعجيلِ المُكافَأَةِ بِالإِحسانِ طاعَةَ الرَّعِيَّةِ، وفِي الأَناةِ انفساحَ الرَّأيِ، وحَمدَ العاقِبَةِ، ووُضوحَ الصَّوابِ.(4)

2992. لا تَسأَلِ الحَوائِجَ غَيرَ أهلِها، (ولا تَسأَلها في غَيرِ حينِها)، ولا تَسأَل ما لَستَ لَهُ مُستَحِقّاً فَتَكونَ لِلحِرمانِ مُستَوجِباً.(5)

2993. عَرَفتُ اللّهَ سُبحانَهُ بِفَسخِ العَزائِمِ، وحَلِّ العُقودِ، ونَقضِ الهِمَمِ.(6)

2994. ما لِابنِ آدَمَ ولِلعُجبِ وأوَّلُهُ نُطفَةٌ مَذِرَةٌ، وآخِرُهُ جيفَةٌ قَذِرَةٌ، وهُوَ بَينَ ذلِكَ يَحمِلُ العَذَرَةَ!(7)

2995. قِوامُ الشَّريعَةِ الأَمرُ بِالمَعروفِ، وَالنَّهيُ عَنِ المُنكَرِ، وإقامَةُ الحُدودِ.

ما كُلُّ ذي قَلبٍ بِلَبيبٍ، ولا كُلُّ ذي سَمعٍ بِسَميعٍ، ولا كُلُّ ناظِرٍ بِبَصيرٍ.(8)

2996. لا تَشتَغِل بِما لا يَعنيكَ، ولا تَتَكَلَّف فَوقَ ما يَكفيكَ، وَاجعَل كُلَّ هَمِّكَ لِما يُنجيكَ.(9)

2997. لا تَصحَب إلّاعاقِلاً (تَقِيّاً)، ولا تُعاشِر إلاّ عالِماً زَكِيّاً، ولا تودِع سِرَّكَ إلّامُؤمِناً وَفِيّاً.(10)

2998. العَقلُ مَنفَعَةٌ، وَالعِلمُ مَرفَعَةٌ، وَالصَّبرُ مَدفَعَةٌ.(11)

ص:34

2989. كسى كه در قضاوتش [يا حكومتش] عدالت ورزد و از روزيش اطعام كند و از دنيايش براى آخرت خود ذخيره كند هيچ جاى ترسى [در قيامت] ندارد.

2990. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: دشمنى ضعيفان با قدرتمندان، و دشمنى سفيهان با مردم بردبار و دشمنى مردم شرور با نيكان سرشتى است كه قابل تغيير نيست.

2991. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: سران حكومت شايسته است با سه خصلت رفتار كنند: در هنگام خشم، مجازات را به تأخير بيندازند. در هنگام نظر دادن تفكر و درنگ كند، و در پاداش و جوايز نيكان عجله كنند. چون با تأخير مجازات امكان عفو وجود دارد. و با تعجيل پاداش، افراد مطيع مى شوند. و با درنگ كردن نظرات دقيق تر و سرانجام كار پسنديده تر و نتيجه بخش تر خواهد شد.

2992. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: نيازهاى خود را از كسانى كه شايستگى ندارند و در غير زمان مناسب و بيشتر از حق خود درخواست نكنيد. چون موجب محروميت مى شود.

2993. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: خدا را با بر هم خوردن تصميم ها و قراردادها و نقض شدن همّت ها شناختم.

2994. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: آدميزاد چگونه است كه خودپسند مى شود؟ اولش نطفۀ متعفن، آخرش مردار نجس و در اين ميان حامل نجاست است.

2995. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: پايدارى شريعت، به امر به معروف و نهى از منكر و بپاداشتن حدود است.

هر صاحب قلبى صاحب دل نيست. و هر صاحب گوش شنوا نيست. و هر صاحب چشمى بصير نيست.

2996. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: به آنچه براى تو اهميت ندارد مشغول نشو. و بيشتر از قدر كفايت خود را به زحمت نينداز. و همت خود را براى نجات خود بكار گير.

2997. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: عقل منفعت و علم وسيلۀ رفعت و صبر وسيلۀ دفع بلاست.

2998. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: جز با عاقل باتقوا همنشينى مكن. و جز با عالم خود ساخته معاشرت نكن. و اسرار خود را جز به مؤمن وفادار مگو.

ص:35

2999. العِلمُ ثَلاثَةٌ: الفِقهُ لِلأَديانِ، وَالطِّبُّ لِلأَبدانِ، وَالنَّحوُ لِلِّسانِ.(1)

3000. العِلمُ قائِدٌ، وَالعَمَلُ سائِقٌ، وَالنَّفسُ حَرونٌ.(2)

3001. العِلمُ وِراثَةٌ كَريمَةٌ، وَالآدابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَالفِكرُ مِرآةٌ صافِيَةٌ.(3)

3002. المَرءُ يَتَغَيَّرُ في ثَلاثٍ: القُربِ مِنَ المُلوكِ، وَالوِلاياتِ، وَالغَناءِ بَعدَ الفَقرِ، فَمَن لَم يَتَغَيَّر في هذِهِ فَهُوَ ذو عَقلٍ قَويمٍ وخُلُقٍ مُستَقيمٍ.(4)

3003. لا تَكونَنَّ عَلَى الإِساءَةِ أقوى مِنكَ عَلَى الإِحسانِ، ولا عَلَى البُخلِ أقوى مِنكَ عَلَى البَذلِ، ولا عَلَى التَّقصيرِ أقوى مِنكَ عَلَى الفَضلِ.(5)

3004. المُروءَةُ العَدلُ فِي الإِمرَةِ، والعَفوُ مَعَ القُدرَةِ، وَالمُواساةُ فِي العُسرَةِ.(6)

3005. المُروءَةُ بِلا مالٍ كَالأَسَدِ الَّذي يُهابُ ولَم يَفتَرِس، وكَالسَّيفِ الَّذي يُخافُ وهُوَ مُغمَدٌ؛ وَالمالُ بِلا مُروءَةٍ كَالكَلبِ الَّذي يُجتَنَبُ عَقراً ولَم يَعقِر.(7)

3006. كُن بَطيءَ الغَضَبِ، سَريعَ الفَيء(8) ، مُحِبّاً لِقَبولِ العُذرِ.(9)

3007. لا تَنفَكُّ المَدَنِيَّةُ مِن شَرٍّ حَتّى يَجتَمِعَ مَعَ قُوَّةِ السُّلطانِ قُوَّةُ دينِه ِ وقُوَّةُ حِكمَتِه ِ.(10)

3008. لا تَنكِحُوا النِّساءَ لِحُسنِهِنَّ، فَعَسى حُسنُهُنّ أن يُردِيَهُنّ، ولا لِأَموالِهِنَّ، فَعَسى أموالُهُنَّ أن تُطغِيَهُنَّ، وَانكِحوهُنّ عَلَى الدّينِ، ولَأَمَةٌ سَوداءُ خَرماءُ(11) ذاتُ دينٍ أفضَلُ.(12)

3009. كُن كَالنَّحلَةِ؛ إذا أكَلَت أكَلَت طَيِّباً، وإذا وَضَعَت وَضَعَت طَيِّباً، وإن وَقَعَت عَلى عودٍ لَم تَكسِرهُ.(13)

ص:36

2999. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: علم سه نوع است: شناخت كامل دين، علوم پزشكى و ادبيات زبانها.

3000. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: علم، پيشوا است. و عمل، راننده است. و نفس، سركش است.

3001. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: علم، ميراث گرانقدر و آداب، لباس فاخر و فكر، آئينه شفاف است.

3002. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: انسان در سه حال تغيير مى كند: نزديك شدن به سران حكومت، و در پست و مقام، و ثروت بعد از فقر. و هر كس در اين سه حالت تغيير نكند صاحب عقل استوار و اخلاق پايدار است.

3003. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: چنان نباش كه بدى تو بيشتر از نيكى، و بخل تو بيشتر از بذل و كمبود تو بيشتر از فضيلت تو باشد.

3004. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: جوانمردى عبارت است از: عدل در حكومت، عفو با داشتن قدرت، در ميان گذاشتن مال با ديگران در حال تنگدستى.

3005. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: جوانمردى بدون مال، چون شير با هيبت است كه حمله نكند.

و چون شمشير ترسناك كه در قلاف است. و مال بدون جوانمردى مانند سگ نگهبان است كه نگهبانى نمى كند.

3006. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: دير خشمگين شو. سريع به حال عادى بازگرد. پذيرفتن عذر را دوست داشته باش.

3007. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: تمدّن از شرارت جدا نمى شود مگر اينكه حكومت با دين و حكمت تقويت شود.

3008. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: با زنان فقط به دليل زيبائى ازدواج نكنيد چه بسا زيبائى زن باعث نكبت و سقوط او شود. براى مال آنان هم ازدواج نكنيد چون مال باعث طغيان زن مى شود. و به خاطر دين زنان با آنان ازدواج كنيد. زن سياه زشت بينى بريده ولى متدين [از زن زيباى بى دين] بهتر است.

3009. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: همچون زنبور عسل باش كه اگر مى خورد، بهترين خوراك را بر مى گزيند. و اگر از خود چيزى بر زمين مى نهد بهترين اثر [عسل] باقى مى گذارد. و اگر بر شاخه اى مى نشيند آن را نمى شكند.

ص:37

3010. عَلَيكُم بِالأَدَبِ، فَإِن كُنتُم مُلوكاً بَرَزتُم، وإن كُنتُم وَسَطاً فُقتُم، وإن أعوَزَتكُمُ(1) المَعيشَةُ عِشتُم بأدَبِكُم.(2)

3011. كُن مِنَ الكَريمِ عَلى حَذَرٍ إن أهَنتَهُ، ومِنَ اللَّئيمِ إن أكرَمتَهُ، ومِنَ الحَليمِ إن أحرَجتَهُ.(3)

3012. عَلَيكُم بِالعِلمِ وَالأَدَبِ، فَإِنَّ العالِمَ يُكرَمُ وإن لَم يَنتَسِب، ويُكرَمُ وإن كانَ فَقيراً، ويُكرَمُ وإن كانَ حَدَثاً.(4)

3013. كُنتُ أنا َوالعَبّاسُ وعُمَرُ نَتَذاكَرُ المَعروفَ، فَقُلتُ أنا: خَيرُ المَعروفِ سَترُهُ. وقالَ العَبّاسُ: خَيرُهُ تَصغيرُهُ.

وقالَ عُمَرُ: خَيرُهُ تَعجيلُهُ، فَخَرَجَ عَلَينا رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقالَ: فيمَ أنتُم ؟ فَذَكَرنا لَهُ، فَقالَ: خَيرُهُ أن يَكونَ هذا كُلُّهُ فيه ِ.(5)

3014. مَعاشِرَ النّاسِ! إنَّ النِّساءَ نَواقِصُ الإيمانِ، نَواقِصُ العُقولِ، نَواقِصُ الحُظوظِ؛ فَأَمّا نُقصانُ إيمانِهِنَّ فَقُعودُهُنَّ في أيّامِ الحَيضِ عَنِ الصَّلاةِ وَالصِّيامِ، وأمّا نُقصانُ حُظوظِهِنَّ فَمَواريثُهُنُّ عَلى نِصفِ مَواريثِ الرِّجالِ، وأمّا نُقصانُ عُقولِهِنَّ فَشَهادَةُ امرَأَتَينِ كَشَهادَةِ رَجُلٍ؛ فَاتَّقوا شِرارَ النِّساءِ، وكونوا مِن خِيارِهِنَّ عَلى حَذَرٍ.(6)

3015. عَمَلُ الرَّجُلِ بِما يَعلَمُ أنَّهُ خَطَأٌ هَوىً؛ وَالهَوى آفَةُ العَفافِ، وتَركُ العَمَلِ بِما يَعلَمُ أنَّهُ صَوابٌ تَهاوُنٌ، وَالتَّهاوُنُ آفَةُ الدّينِ، وإقدامُهُ عَلى ما لا يَدري أصَوَابٌ هُوَ أم خَطَأٌ لَجاجٌ؛ وَاللَّجاجُ آفَةُ العَقلِ.(7)

3016. لا خَيرَ في عِبادَةٍ لَيسَ فيها تَفَقُّهٌ، ولا خَيرَ في عِلمٍ لَيسَ فيه ِ تَفَكُّرٌ، ولا خَيرَ في قِراءَةٍ لَيسَ فيها تَدَبُّرٌ.(8)

3017. لا خَيرَ في قَلبٍ لا يَخشَعُ، وعَينٍ لا تَدمَعُ، وعَمَلٍ لا يَنفَعُ.(9)

ص:38

3010. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: ادب داشته باشيد اگر از سران جامعه باشيد جلوه گر مى شويد. و اگر متوسط باشيد سرور مى شويد. و اگر در تنگدستى گرفتار شديد با ادب خود زندگى مى كنيد.

3011. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: بر حذر باشى از كريم اگر به او توهين كردى. و از فرومايه اگر به او نيكى كردى. و از بردبار اگر او را در تنگنا قرار دادى.

3012. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: علم و ادب بياموزيد، چون عالم مورد احترام است گر چه به خاندان بزرگى نسبت نداشته باشد. و گرچه فقير باشد. و گرچه معروف نباشد.

3013. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: من و عباس و عمر در بارۀ معروف [كار خير] مذاكره مى كرديم، من گفتم: بهترين معروف مخفى كردن آن است. و عباس گفت: بهترين معروف، كوچك شمردن آن است. عمر گفت: بهترين معروف عجله كردن در انجام آن است.

پيامبر صلى الله عليه و آله بر ما گذر كرد و پرسيد: چه مى كنيد؟ براى او توضيح داديم، حضرت فرمودند:

بهترين معروف آن است كه هر سه اينها در آن باشد

3014. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: اى مردم: تكليف و عقل و سهم زنان، كمتر است. اما تكاليف شرعى آنان كمتر است چون در ايام حيض نماز و روزه بر آنان واجب نيست.

سهم آنان در ارث، نصف سهم مردان است. و كمبود عقل آنان به خاطر شهادت دادن دو زن، به جاى شهادت يك مرد است. از زنان شرور دورى كنيد و مراقب زنان خوب باشيد.

3015. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: انجام دادن كارى كه انسان مى داند خطاست، هوسرانى است.

و هوسرانى آفت پاكدامنى است.

ترك كردن عملى كه انسان مى داند درست است، سبك شمردن است. و سبك شمردن آفت دين است.

اقدام كردن به كارى كه نمى داند درست است يا خطا، لج بازى است. و لج بازى آفت عقل است.

3016. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: خيرى در عبادت بدون فهم و علم بدون تفكّر و قرائت بدون تدبّر نيست.

3017. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: خيرى در قلب بدون خشوع و چشم بدون اشك و عمل بدون نفع نيست.

ص:39

3018. المَعروفُ لا يَتِمُّ إلَّابِثَلاثٍ: بِتَصغيرِهِ، وتَعجيلِه ِ، وسَترِهِ؛ فَإِنَّكَ إذا صَغَّرتَهُ فَقَد عَظَّمتَهُ، وإذا عَجَّلتَهُ فَقَد هَنَّأتَهُ، وإذا سَتَرتَهُ فَقَد تَمَّمتَهُ.(1)

3019. لا شَيءَ أحسَنُ مِن عَقلٍ مَعَ عِلمٍ، وعِلمٍ مَعَ حِلمٍ، وحِلمٍ مَعَ قُدرَةٍ.(2)

3020. لا كَثيرَ مَعَ إسرافٍ، ولا قَليلَ مَعَ احتِرافٍ، ولا ذَنبَ مَعَ اعتِرافٍ.(3)

3021. مَن أخَذَ بِالتَّقوى عَزَبَت(4) عَنهُ الشَّدائِدُ بَعدَ دُنُوِّها، وَاحلَولَت لَهُ الاُمورُ بَعدَ مَرارَتِها، وَانفَرَجَت عَنهُ الأَمواجُ بَعدَ تَراكُمِها.(5)

3022. مَن أرادَ البَقاءَ ولا بَقاءَ: فَليُباكِرِ الغَداءَ، وَليُقِلَّ غِشيانَ النِّساءِ، وليُخَفِّفِ الرِّداءَ(6).(7)

3023. لا يُخطِئُ المُخلِصُ فِي الدُّعاءِ إحدى ثَلاثٍ: ذَنبٌ يُغفَرُ، أو خَيرٌ يُعَجَّلُ، أو شَرٌّ يُؤَجَّلُ.(8)

3024. مَن أصبَحَ وَالآخِرَةُ هَمُّهُ؛ استَغنى بِغَيرِ مالٍ، وَاستَأنَسَ بِغَيرِ أهلٍ، وعَزَّ بِغَيرِ عَشيرَةٍ.(9)

3025. لا يَستَقيمُ قَضاءُ الحَوائِجِ إلَّابِثَلاثٍ: بِتَصغيرِها لِتَعظُمَ، وسَترِها لِتَظهَرَ، وتَعجيلِها لِتَهنُؤَ.(10)

3026. لا يَضِلُّ مَن تَبِعَنا، ولا يَهتَدي مَن أنكَرَنا، ولا يَنجو مَن أعانَ (عَلَينا) عَدُوَّنا.(11)

3027. مَن اعجِبَ بِرَأيِه ِ ضَلَّ، ومَنِ استَغنى بِعِلمِه ِ زَلَّ، ومَن تَكَبَّرَ عَلَى النّاسِ ذَلَّ.(12)

3028. لا يَكونُ الصَّديقُ صَديقاً حَتّى يَحفَظَ أخاهُ في غَيبَتِه ِ، ونَكبَتِه ِ، و وَفاتِه ِ.(13)

ص:40

3018. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كار نيكو با سه ويژگى كامل مى شود: كوچك شمردن آن، با سرعت انجام دادن و مخفى نگه داشتن آن. پس اگر كار خوب خود را كوچك شمردى آن را عظمت داده اى. و اگر به سرعت انجام دادى آن را گوارا كرده اى. و اگر مخفى كنى كامل نموده اى.

3019. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: چيزى بهتر از عقل همراه با علم و علم همراه با بردبارى و بردبارى همراه با قدرت نيست.

3020. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: فراوانى با اسراف و كمبود با حرفه داشتن و گناه با اعتراف باقى نمى ماند.

3021. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كسى كه تقوا پيشه كند دشوارى ها كه به او نزديك شده اند دور مى شوند. و كارهاى سخت و تلخ بر او شيرين مى شود. و امواج بلا پس از تراكم دفع مى شوند.

3022. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كسى كه مى خواهد باقى بماند كه باقى نمى ماند، صبحانه را زود بخورد. كمتر با زن همبستر شود. و لباس خود را كم كند [كمتر قرض بگيرد].

3023. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كسى كه خالصانه دعا كند يكى از اين سه مورد را بدست مى آورد: يا گناهش بخشيده مى شود يا در رسيدن خير به او سرعت داده مى شود يا در رسيدن شرّ به او تأخير مى افتد.

3024. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كسى كه همّت او آخرت باشد؛ بدون مال ثروتمند است.

بدون خانواده انس مى گيرد. و بدون بستگان عزيز مى شود.

3025. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: برطرف كردن نيازها در سه صورت زير به درستى انجام شده است: كوچك شمردن آن تا در نزد خداوند بزرگ شود و پنهان كردن تا خداوند خودش آن را ظاهر كند و زود انجام دادن تا بر گيرنده گوارا شود.

3026. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كسى كه از ما پيروى كند گمراه نخواهد شد. و كسى كه ما را انكار كند هدايت نخواهد شد. و كسى كه دشمن ما را يارى كند، نجات نمى يابد.

3027. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كسى كه از نظر خودش خوشش بيايد، گمراه مى شود. كسى كه به علم خود اكتفا كند، دچار لغزش مى شود. و كسى كه بر مردم تكبّر ورزد، ذليل شود.

3028. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: دوست صميمى كسى است كه حق دوست را در غياب او و گرفتارى او و بعد از مرگ او رعايت كند.

ص:41

3029. لا يَنتَصِفُ ثَلاثَةٌ مِن ثَلاثَةٍ: بَرٌّ مِن فاجِرٍ، وعاقِلٌ مِن جاهِلٍ، وكَريمٌ مِن لَئيمٍ.(1)

3030. لَقَد بُصِّرتُم إن أبصَرتُم، واُسمِعتُم إن سَمِعتُم، وهُديتُم إنِ اهتَدَيتُم.(2)

3031. لِلظّالِمِ مِنَ الرِّجالِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَظلِمُ مَن فَوقَهُ بِالمَعصِيَةِ، ومَن دونَهُ بِالغَلَبَةِ، ويُظاهِرُ القَومَ الظَّلَمَةَ.(3)

3032. لِلمُتَّقي ثَلاثُ عَلاماتٍ: إخلاصُ العَمَلِ، وقَصرِ الأَمَلِ، وَاغتِنامُ المَهلِ.(4)

3033. مَن حَسُنَت (نِيَّتُهُ، كَثُرَت) مَثوبَتُهُ، وطابَت عيشَتُهُ، ووَجَبَت مَوَدَّتُهُ.(5)

3034. لَولا ثَلاثٌ لَم يُسلَل سَيفٌ: سِلكٌ أدَقُّ مِن سِلكٍ، ووَجهٌ أصبَحٌ مِن وَجهٍ، ولُقمَةٌ أسوَغُ(6) مِن لُقمَةٍ.(7)

3035. لَيسَ المُسلِمُ بِالكَذوبِ إذا نَطَقَ، ولا بِالمُخلِفِ إذا وَعَدَ، ولا بِالخائِنِ إذا اؤتُمِنَ.(8)

3036. لَيسَ لِلعاقِلِ أن يَكونَ شاخِصاً إلّافي ثَلاثٍ: خُطوَةٍ(9) في مَعادٍ، أو مَرَمَّةٍ لِمَعاشٍ، أو لَذَّةٍ في غَيرِ مُحَرَّمٍ.(10)

3037. مَن شَبِعَ عوقِبَ فِي الحالِ ثَلاثَ عُقوباتٍ: يُلقَى الغِطاءُ عَلى قَلبِه ِ، وَالنُّعاسُ عَلى عَينِه ِ، وَالكَسَلُ عَلى بَدَنِه ِ.(11)

3038. لِيَكُن سُرورُكَ بِما قَدَّمتَ، وأسَفُكَ عَلى ما خَلَّفتَ، وهَمُّكَ فيما بَعدَ المَوتِ.(12)

3039. مَن صَبَرَ فَنَفسَهَ وَقَّرَ، وبِالثَّوابِ ظَفِرَ، وللّهِِ سُبحانَهُ أطاعَ.(13)

3040. مَن قَلَّ حَزمُهُ ضَعُفَ عَزمُهُ.(14)

ص:42

3029. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: سه نفر از سه نفر انصاف نخواهند ديد: نيكوكار از گناهكار، و عاقل از نادان، و كريم از فرومايه.

3030. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: به درستى كه بينا شديد اگر ببينيد، به گوشتان رسيد اگر بشنويد، راهنمايى شديد اگر بخواهيد هدايت شويد.

3031. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: ستمگر سه علامت دارد: به مافوق با نافرمانى ظلم مى كند. و به زير دست با زور رفتار مى كند. و به ستمگران يارى مى رساند.

3032. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: شخص با تقوا سه علامت دارد: اخلاص در عمل، و كوتاهى در آرزو، و غنيمت شمردن فرصتها.

3033. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كسى كه خوش نيت باشد: ثوابش بسيار، زندگى او پاكيزه، و دوستى او واجب مى شود.

3034. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: اگر سه چيز نبود شمشيرى كشيده نمى شد: دقيقتر بودن رشته اى از رشته اى، زيباتر بودن چهره اى از چهره اى، لذيذتر بودن لقمه اى از لقمۀ ديگر.

3035. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: مسلمان، هنگام سخن گفتن دروغ گو و هنگام وعده دادن خلاف كار و هنگام امانت دارى خيانت كار نيست.

3036. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: عاقل فقط براى سه هدف به مسافرت مى شود: گام برداشتن در راه براى معاد، يا تلاش براى معاش يا براى لذّت بردن از راه حلال.

3037. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كسى كه پرخورى كند به سه عقوبت نقد گرفتار شود: حجاب بر قلب و خواب آلودگى بر چشم و كسالت بر بدن او غلبه مى كند.

3038. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: بكوش شادى تو براى آنچه از پيش فرستاده اى و تأسف تو بر خطاهاى گذشته و همّت تو براى پس از مرگ باشد.

3039. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كسى كه صبر كند: با وقار شود. و به ثواب دست يابد. و خداوند سبحان را اطاعت نمايد.

3040. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: هر كه دورانديشى اش كم باشد، اراده اش ضعيف است.

ص:43

3041. مَن كانَ فيه ِ ثَلاثٌ سَلِمَت لِهُ الدُّنيا وَالآخِرَةُ: يَأمُرُ بِالمَعروفِ ويَأتَمِرُ بِه ِ، ويَنهى عَنِ المُنكَرِ ويَنتَهي عَنهُ، ويُحافِظُ عَلى حُدودِ اللّهِ جَلَّ وعَلا.(1)

3042. مَن كُنَّ فيه ِ ثَلاثُ خِصالٍ سَلِمَت لَهُ الدُّنيا وَالآخِرَةُ: مَن أمَرَ بِالمَعروفِ وَائتَمَرَ بِه ِ، ونَهى عَنِ المُنكَرِ وَانتَهى عَنهُ، وحافَظَ عَلى حُدودِ اللّهِ.(2)

3043. مَن لَم يَتَدارَك نَفسَهُ بِإِصلاحِها أعضَلَ(3) داؤُهُ، وأعيا شِفاؤُهُ، وعَدِمَالطَّبيبَ.(4)

3044. مِنَ الحِكمَةِ طاعَتُكَ لِمَن فَوقَكَ، وإجلالُكَ مَن في طَبَقَتِكَ، وإنصافُكَ لِمَن دونَكَ.(5)

3045. مِنَ الخَيطِ الضَّعيفِ يُفتُلُ الحَبلُ الحَصيفُ(6) ، ومِن مِقدَحَةٍ صَغيرَةٍ تَحتَرِقُ مَدينَةٌ كَبيرَةٌ، ومِن لَبِنَةٍ لَبِنَةٍ تُبنى قَريَةٌ حَصينَةٌ.(7)

3046. مِن كَرَمِ المَرءِ بُكاؤُهُ عَلى ما مَضى مِن زَمانِه ِ، وحَنينُهُ(8) إلى أوطانِه، وحِفظُهُ قديمَ إخوانِه ِ.(9)

3047. الموقِنونَ وَالمُخلِصونَ والمُؤثِرونَ مِن رِجالِ الأَعرافِ.(10)

3048. المُؤمِنُ أخُو المُؤمِنِ، فَلا يَغشُّهُ ولا يَعيبُهُ ولا يَدَعُ نُصرَتَهُ.(11)

ص:44

3041. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: هر كس سه ويژگى داشته باشد دنيا و آخرت او سلامت خواهد شد: امر به معروف مى كند و امر به معروف مى پذيرد. و نهى از منكر مى كند و نهى از منكر مى پذيرد. و حدود خداوند را رعايت مى كند.

3042. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كسى كه سه ويژگى دارد دنيا و آخرت او محفوظ است: امر به معروف كند و امر به معروف را بپذيرد. و نهى از منكر كند و نهى از منكر را بپذيرد. و حدود خداوند را مراعات كند.

3043. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: كسى كه خود را اصلاح نكند بيمارى او شدت يابد. و شفا يافتن او دور شود. و طبيب نمى يابد.

3044. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: از نشانه هاى حكمت: اطاعت از مافوق، و تجليل از هم رديف و انصاف با زير دست است.

3045. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: از نخ هاى نازك ريسمان محكم تابيده مى شود. و از جرقۀ كوچك شهر بزرگى دچار حريق مى شود. و از خشت خشت سازه هاى مقاوم بنا مى شود.

3046. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: از نشانه هاى كرامت انسان: گريستن بر زمان از دست رفته، و اشتياق به وطن و حفظ كردن دوستان قديمى است.

3047. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: اهل يقين و اهل اخلاص و اهل ايثار از اعرافيان اند.

3048. اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: مؤمن برادر مؤمن است. پس او را فريب نمى دهد. و او را معيوب نمى كند. و از يارى او دست بر نمى دارد.

ص:45

الفصل السّادس: مِمّا وَرَدَ عَنِ الإمامِ جَعفَرٍ الصّادِقِ عليه السلام

3049. قالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام: ثَلاثَةٌ يُدخِلُهُمُ اللّهُ الجَنَّةَ بِغَيرِ حِسابٍ: إمامٌ عادِلٌ، وتاجِرٌ صَدوقٌ، وشَيخٌ أفنى عُمُرَهُ في طاعَةِ اللّهِ عز و جل. وأمّا الثَّلاثَةُ الَّذينَ يُدخِلُهُمُ اللّهُ عز و جل فِي النّارِ بِغَيرِ حِسابٍ: فَإِمامٌ جائِرٌ، وتاجِرٌ كَذوبٌ، وشَيخٌ زانٍ.(1)

3050. وقالَ عليه السلام: ثَلاثَةُ أشياءَ لايُحاسِبُ اللّهُ عَلَيهَا المُؤمِنَ: طَعامٌ يَأكُلُهُ، وثَوبٌ يَلبَسُهُ، وزَوجَةٌ صالِحَةٌ تُعاوِنُهُ وتُحصِنُ فَرجَهُ.(2)

3051. وقالَ عليه السلام: ثَلاثَةٌ في ظِلِّ عَرشِ اللّهِ عز و جل يَومَ لاظِلَّ إلّاظِلُّهُ: رَجُلٌ أنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِه ِ، ورَجُلٌ لَم يُقَدِّم رِجلاً ولَم يُؤخِّر اخرى حَتّى يَعلَمَ أنَّ ذلِكَ للّهِِ عز و جل رِضىً أو سَخطٌ، ورَجُلٌ لَم يَعِب أخاهُ بِعَيبٍ حَتّى يَنفيَ ذلِكَ العَيبَ مِن نَفسِه ِ؛ فَإِنَّهُ لايَنفي مِنها عَيباً إلّابَدا لَهُ عَيبٌ آخَرُ، وكَفى بِالمَرءِ شُغُلاً بِنَفسِه ِ عَنِ النّاسِ.(3)

3052. ورَوى زُرارَةُ قالَ: سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ عليه السلام يَقولُ: ثَلاثةٌ إن تَعَلَّمَهُنَّ المُؤمِنُ كانَت زِيادَةً في عُمُرِهِ، وبَقاءِ النِّعمَةِ عَلَيه ِ. فَقُلتُ: وما هُنَّ؟ قالَ: تَطويلُهُ في رُكوعِه ِ وسُجودِهِ في صَلاتِه ِ، وتَطويلُهُ بِجُلوسِه ِ عَلى طَعامِه ِ إذا أطعَمَ عَلى مائِدَتِه ِ، وَاصطِناعُهُ المَعروفَ(4) إلى أهلِه ِ.(5)

ص:46

3053. وقالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام: ثَلاثَةٌ هُم أقرَبُ الخَلقِ إلَى اللّهِ يَومَ القِيامَةِ حَتّى يُفرَغَ مِنَ الحِسابِ: رَجُلٌ لَم تَدَعهُ قُدرَتُهُ في حالِ غَضَبه ِ إلى أن يَحيفَ(1) عَلى مَن تَحتَ يَدَيه ِ، ورَجُلٌ مَشى بَينَ اثنَينِ فَلَم يَمِل مَعَ أحَدِهِما عَلَى الآخَرِ بِشُعَيرَةٍ، ورَجُلٌ قالَ الحَقَّ فيما لَهُ وعَلَيه ِ.(2)

3054. وعَنهُ عليه السلام قالَ: إذَا اقشَعَرَّ جِلدُكُ، ودَمِعَت عَيناكَ، ووَجِلَ قَلبُكَ، فَدونَكَ دونَكَ(3) فَقَد قَصَدَ قَصدُكَ(4).(5)

3055. وقالَ عليه السلام: لايُؤمِنُ رَجُلٌ فيه ِ الشُّحُّ(6) وَالحَسَدُ وَالجُبنُ، ولا يَكونُ المُؤمِنُ جَباناً ولا حَريصاً ولا شَحيحاً.(7)

3056. وقالَ عليه السلام: ثَلاثٌ مَن كُنَّ فيه ِ زَوَّجَهُ اللّهُ مِنَ الحورِ العينِ كَيفَ شاءَ: كَظمُ الغَيظِ، وَالصَّبرُ عَلَى السُّيوفِ للّهِِ عز و جل، ورَجُلٌ أشرَفَ عَلى مالٍ حَرامٍ فَتَرَكَهُ للّهِِ عز و جل.(8)

3057. وقالَ عليه السلام: إنّي أرحَمُ ثَلاثَةً - وحَقٌّ لَهُم أن يُرحَموا -: عَزيزٌ أصابَتهُ المذَلَّةُ بَعدَ العِزِّ، وغَنِيٌّ أصابَتهُ حاجَةٌ بَعدَ الغِنى، وعالِمٌ يَستَخِفُّ بِه ِ أهلُهُ وَالجَهَلَةُ.(9)

3058. وقالَ عليه السلام: إنَّ اللّهَ عز و جل يُبغِضُ الغَنِيَّ الظَّلومَ، وَالشَّيخَ الفاجِرَ، وَالصُعلوكَ(10) المُختالَ. ثُمَّ قالَ: أتَدري مَا الصُّعلوكُ المُختالُ؟ قالَ: فَقُلتُ: القَليلُ المالِ، قالَ: لا، هُوَ الَّذي لا يَتَقرَّبُ إلَى اللّهِ بِشَيءٍ مِن مالِه ِ.(11)

3059. قالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام: مَن صَدَقَ لِسانُهُ زَكا عَمَلُهُ، ومَن حَسُنَت نِيَّتُهُ زادَ اللّهُ في رِزقِه ِ، ومَن حَسُنَ بِرُّهُ بِأَهلِه ِ زادَ اللّهُ في عُمُرِهِ.(12)

3060. وقالَ عليه السلام: مَن تَعَلَّقَ قَلبُهُ بِالدُّنيا تَعَلَّقَ مِنها بِثَلاثِ خِصالٍ: هَمٍّ لايَفنى، وأمَلٍ لايُدرَكُ، ورَجاءٍ لايُنالُ.(13)

ص:48

3053. امام صادق عليه السلام فرمودند: روز قيامت سه گروه تا پايان حساب از همه به خدا نزديكترند: كسى كه با وجود قدرت داشتن به زير دست خود ستم نكند. و كسى كه در ميانجيگرى به اندازۀ حبۀ جو به يك طرف تمايل نداشته باشد. و كسى كه در صورت سود يا زيان خود حق را بگويد.

3054. امام صادق عليه السلام فرمودند: هنگامى كه از ترس خدا بدن تو لرزيد و اشك تو جارى شد و قلب تو ترسيد، مقصد تو نزديك شده است [پس در اين هنگام درخواست هاى خود را از خدا بطلبيد].

3055. امام صادق عليه السلام فرمودند: كسى كه بخل و حسد و ترس دارد ايمان ندارد. و مؤمن ترسو و حريص و بخيل نمى شود.

3056. امام صادق عليه السلام فرمودند: هر كس سه صفت دارد خداوند هر حورالعين را كه او بخواهد نصيبش كند: خشم خود فرو برد. و در جنگ براى خدا صبر كند. و هنگامى كه مال حرام به چنگ او آمد، براى خدا در آن تصرف نكند.

3057. امام صادق عليه السلام فرمودند: من به سه كس ترحم مى كنم - و ترحم حق آنان است -: عزيزى كه بعد از عزّت دچار ذلت شود. ثروتمندى كه پس از ثروت نيازمند شود. عالمى كه اطرافيان و مردم نادان قدر او را نشناسند.

3058. امام صادق عليه السلام فرمودند: خداوند از ثروت مند ظالم و پيرمرد زنا كار و صعلوك متكبر متنفر است. سپس فرمودند: آيا مى دانى صعلوك كيست ؟ راوى گفت: كسى كه مال ندارد. امام فرمود: نه، كسى است كه مالش را در راه خدا مصرف نكند.

3059. امام صادق عليه السلام فرمودند: كسى كه زبانش راست بگويد، عملش پاك شود. و كسى كه نيّت خود را خوب كند، خداوند رزقش را زياد كند. و كسى كه به خاندانش نيكى كند، خدا عمرش را زياد كند.

3060. امام صادق عليه السلام فرمودند: كسى كه دل به دنيا بندد، گرفتار سه چيز شود: غصۀ بى پايان. آرزوى غير قابل درك و اميد واهى.

ص:49

3061. وقالَ عليه السلام: ثَلاثُ خِصالٍ فيهِنَّ المَقتُ مِنَ اللّهِ تَبارَكَ وتَعالى: نَومٌ مِن غَيرِ سَهَرٍ، وضِحكٌ مِن غَيرِ عَجَبٍ، وأكلٌ عَلَى الشِّبَعِ.(1)

3062. وقالَ عليه السلام: الهَدِيَّةُ عَلى ثَلاثَةِ أوجُهٍ: هَدِيَّةُ مُكافَأَةٍ، وهَدِيَّةُ مُصانَعَةٍ، وهَدِيَّةٌ للّهِِ عز و جل.(2)

3063. وقالَ عليه السلام: اصولُ الكُفرِ ثَلاثَةٌ: الحِرصُ وَالِاستِكبارُ وَالحَسَدُ؛ فَأَمَّا الحِرصُ فَآدَمُ حينَ نُهِيَ عَنِ الشَّجَرَةِ حَمَلَهُ الحِرصُ عَلى أن أكَلَ مِنها، وأمَّا الِاستِكبارُ فَإِبليسُ حينَ امِرَ بِالسُّجودِ فَأَبى، وأمَّا الحَسَدُ فَابنا آدَمَ حينَ قَتَلَ أحَدُهُما صاحِبَهُ حَسَداً.(3)

3064. وقالَ الصّادِقُ عليه السلام: ثَلاثَةٌ لايُسَلِّمونَ: الماشي مَعَ الجَنازَةِ، وَالماشي إلى جُمُعَةٍ، وفي بَيتِ حَمّامٍ.(4)

3065. وقالَ عليه السلام: ثَلاثٌ مِن سُنَنِ المُرسَلينَ: العِطرُ، وإحفاءُ الشَّعرِ، وكَثرَةُ الطَّروقَةِ(5). وقيلَ لَهُ عليه السلام: أيُّ الخِصالِ بِالمَرءِ أجمَلُ؟ قالَ: وَقارٌ بِلا مَهابَةٍ، وسَماحٌ(6) بِلا طَلَبِ مُكافَأَةٍ، وتَشاغُلٌ بِغَيرِ مَتاعِ الدُّنيا.(7)

3066. وقالَ عليه السلام: السَّرَفُ في ثَلاثَةٍ: ابتذالِكَ ثَوبَ صَونِكَ، وإلقائِكَ النَّوى يَميناً وشِمالاً، وإهراقِكَ فَضلَةَ الماءِ.(8)

3067. وعَنهُ عليه السلام قالَ: تَذاكَرُوا الشُّؤمَ عِندَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقالَ صلى الله عليه و آله: الشَّؤمُ في ثَلاثَةٍ: فِي المَرأَةِ وَالدّابَّةِ وَالدّارِ؛ فَأمّا شُؤمُ المَرأةِ فَكَثرَةُ مَهرِها وعُقوقُ زَوجِها، وأمَّا الدّابَّةُ فَسوءُ خُلُقِها ومَنعُها ظَهرَها، وأمَّا الدّارُ فَضيقُ ساحَتِها وسوءُ جيرانِها وكَثرَةُ عُيوبِها.(9)

3068. وقالَ عليه السلام: ثَلاثَةٌ في حِرزِ اللّهِ تَعالى إلى أن يَفرُغَ اللّهُ مِنَ الحِسابِ: رَجُلٌ لَم يَهُمَّ بِزِنىً قَطُّ، ورَجُلٌ لَم يَشُب(10) مالَهُ بِرِبا قَطُّ، ورَجُلٌ لَم يَسعَ فيهِما قَطُّ.(11)

3069. وقالَ عليه السلام: مَن اعطِيَ ثَلاثَةً لَم يُحرَم ثَلاثَةً: مَن اعطِيَ الدُّعاءَ اعطِيَ الإِجابَةَ، ومن اعطِيَ الشُّكرَ اعطِيَ الزِّيادَةَ، ومَن اعطِيَ التَّوَكُّلَ اعطِيَ الكِفايَةَ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل يَقولُ في كِتابِه ِ: «وَ مَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ

ص:50

3061. امام صادق عليه السلام فرمودند: در سه صفت غضب خداوند است: خوابى كه شب زنده دارى ندارد و خندۀ بدون سبب، و خوردن در حال سيرى.

3062. امام صادق عليه السلام فرمودند: هديه سه نوع است: يكى هديه در مقابل هديه، هديه براى سازش طرف، هديه براى رضاى خدا.

3063. امام صادق عليه السلام فرمودند: اساس كفر سه چيز است: حرص و تكبر و حسد. حرص، كه حضرت آدم را وادار كرد از درخت ممنوعه بخورد. تكبر، كه شيطان را از سجده به امر خدا بازداشت. حسد، كه قابيل پسر آدم را به قتل برادر واداشت.

3064. امام صادق عليه السلام فرمودند: به سه نفر سلام نمى كنند: كسى كه همراه جنازه حركت مى كند. كسى كه در نماز جمعه است. و كسى كه در حمام است.

3065. امام صادق عليه السلام فرمودند: سه خصلت از سنت پيامبران است: عطر، شانه كردن موها، زياد نزديكى كردن.

از آن حضرت پرسيدند: چه صفتى براى انسان برازنده تر است ؟ فرمودند: وقار بدون ترساندن، و بخشش بدون توقع، و پرداختن به غير دنيا.

3066. امام صادق عليه السلام فرمودند: سه كار اسراف است: لباس رسمى را در وقت كار پوشيدن، هسته [قابل كشت] را دور انداختن، اضافۀ آب را دور ريختن.

3067. امام صادق عليه السلام فرمودند: در حضور رسول اللّه صلى الله عليه و آله دربارۀ شوم و نحس بودن صحبت شد.

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: نحسى در سه چيز است: زن و حيوان و خانه. نحسى زن مهر زياد و اذيت شوهر است. نحسى حيوان رفتار بد و بار نكشيدن، و نحسى خانه كوچك بودن و همسايۀ بد و عيب زياد آن است.

3068. امام صادق عليه السلام فرمودند: سه گروه در پناه خدا هستند تا از حساب فارغ شوند: كسى كه هرگز فكر زنا نكرده باشد. و كسى كه هيچوقت مالش به ربا آلوده نشده باشد. و كسى كه براى زنا و ربا ميانجيگرى نكرده باشد.

3069. امام صادق عليه السلام فرمودند: به هر كس سه چيز داده شود از سه چيز محروم نيست: به كسى كه دعا داده شود اجابت هم داده شده است. به كسى كه شكر داده شود، زيادى نعمت داده شده است. و به كسى كه توكل داده شود، كفايت خدا داده شده است. خداوند در قرآن

ص:51

حَسْبُهُو»، ويَقولُ: «لَل - ِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ» ويَقولُ: «ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ».

وقالَ عليه السلام: يُعتَبَرُ عَقلُ الرَّجُلِ في ثَلاثَةٍ: طولِ لِحيَتِه ِ، وفي نَقشِ خاتَمِه ِ، وفي كُنيَتِه ِ.(1)

3070. وقالَ عليه السلام: ثَلاثٌ مَن كُنَّ فيه ِ استَكمَلَ خِصالَ الإيمانِ: مَن صَبَرَ عَلَى الظُّلمِ، وكَظَمَ غَيظَهُ، وَاحتَسَبَ وعَفا وغَفَرَ؛ كانَ مِمَّن يُدخِلُهُ اللّهُ عز و جل الجَنَّةَ بِغَيرِ حِسابٍ، ويُشَفِّعُهُ في مِثلِ رَبيعَةَ ومُضَرَ.(2)

3071. وقالَ عليه السلام: مَن رَقَعَ جَيبَهُ، وخَصَفَ نَعلَهُ، وحَمَلَ سِلعَتَهُ؛ فَقد أمِنَ مِنَ الكِبرِ.(3)

3072. وقالَ عليه السلام: قالَ إبليسُ - لَعَنَهُ اللّهُ - لِجُنودِهِ: إذَا استَمكَنتُم مِنِ ابنِ آدَمَ في ثَلاثَةٍ لَم ابالِ ما عَمِلَ؛ فإنَّهُ غَيرُ مَقبولٍ مِنهُ: إذَا استَكثَرَ عَمَلَهُ، ونَسِيَ ذَنبَهُ، ودَخَلَهُ العُجبُ.(4)

3073. وقالَ أبو عَبدِاللّهِ عليه السلام: إنَّ اللّهَ عز و جل يَقولُ: إنّي قَد تَطَوَّلتُ عَلى عِبادي بِثَلاثٍ: ألقَيتُ عَلَيه ِ الرّيحَ(5) بَعدَ الرّوحِ؛ ولَولا ذلكَ ما دَفَنَ حَميمٌ(6) حَميماً، وألقَيتُ عَلَيهِمُ السَّلوَةَ بَعدَ المُصيبَةِ؛ ولَولا ذلِكَ لَم يَتَهَنَّ أحَدٌ بِعَيشِه ِ، وخَلَقتُ هذِهِ الدّابَّةَ وسَلَّطتُها عَلَى الحِنطَةِ وَالشَّعيرِ؛ ولَولا ذلِكَ لَكَنَزَها مُلوكُهُم كَما يَكنِزونَ الذَّهَبَ وَالفِضَّةَ.(7)

3074. وقالَ عليه السلام: أوحىَ اللّهُ عز و جل إلى موسى عليه السلام: إنَّ عِبادي لَم يَتَقَرَّبوا إلَيَّ بِشَيءٍ أحَبَّ إلَيَّ مِن ثَلاثِ خِصالٍ. قالَ:

يا رَبِّ، وما هِيَ؟ قالَ: يا موسى، الزُّهدُ فِي الدُّنيا، وَالوَرَعُ عَنِ المَعاصي، وَالبُكاءُ مِن خَشيَتي. قالَ موسى: يا رَبِّ، ما لِمَن صَنَعَ ذا؟ فَأَوحَى اللّهُ عز و جل إلَيه ِ: يا موسى، أمَّا الزّاهِدونَ فَي الدُّنيا فَفِي الجَنَّةِ، وأمَّا البَكّاؤونَ مِن خَشيَتي فَفِي الرَّفيعِ الأَعلى لايُشارِكُهُم فيه ِ أحَدٌ، وأمَّا الوَرِعونَ عَن مَعاصِيَّ فَإِنّي افَتِّشُ النّاسَ ولا افَتِّشُهُم.(8)

ص:52

مى فرمايد: كسى كه به خدا توكل كند خدا او را كفايت مى كند. و مى فرمايد: اگر شكر كنيد، بر نعمت شما مى افزايم. و مى فرمايد: مرا بخوانيد، شما را اجابت كنم.

حضرت فرمودند: عقل انسان با سه چيز آزموده مى شود: بلندى ريش، نقش انگشتر و كنيه و لقب او. [انتخاب متعارف، نشانه عقل است.]

3070. امام صادق عليه السلام فرمودند: سه خصلت در هر كس باشد صفات ايمان او كامل است: صبر كردن بر ظلم. فرو بردن خشم، عفو كردن و بخشيدن خطاى ديگران. خداوند چنين كسى را بدون حساب به بهشت مى برد. و شفاعت او را دربارۀ [جمعيت هاى فراوان] به اندازۀ قبيله ربيعه و مضر قبول مى كند.

3071. امام صادق عليه السلام فرمودند: كسى كه لباسش را وصله زند و كفش خود را پينه زند و متاع خود را خودش حمل كند از تكبر در امان است. [يعنى كسى كه كارهاى شخصى را خودش انجام دهد و به ديگران تحميل نكند.]

3072. امام صادق عليه السلام فرمودند: شيطان - خدا لعنتش كند - به لشكريانش گفت: اگر در سه چيز بر انسان غلبه كنيد ديگر باكى ندارم و عمل او در درگاه خداوند قبول نمى شود: كار خيرش را بزرگ شمارد. و گناهش را فراموش كند. و مغرور شود.

3073. امام صادق عليه السلام فرمودند: خداوند متعال مى فرمايد: من بر بندگانم سه لطف نموده ام: بوى بد را بعد از مرگ بر آنان مسلط كرده ام. كه اگر چنين نبود كسى نزديكان خود را دفن نمى كرد. و فراموشى بعد از مصيبت، كه اگر چنين نبود زندگى بر آنان دشوار مى شد. و حشرات را بر گندم و جو مسلط كرده ام، كه اگر چنين نبود قدرتمندان آن را ذخيره مى كردند. همانطور كه طلا و نقره را ذخيره مى كنند.

3074. امام صادق عليه السلام فرمودند: خداوند عزّ و جل بر موسى عليه السلام وحى فرمود: بندگان من با هيچ چيزى به اندازۀ اين سه خصلت نمى توانند به من تقرّب جويند. موسى گفت: پروردگارا! آنها چيست ؟ فرمود: اى موسى، زهد در دنيا، دورى از گناه، و گريه از ترس من.

موسى گفت: پروردگارا! كسى كه چنين كند چه پاداشى دارد؟

خداوند وحى فرمود: يا موسى، زاهد در دنيا وارد بهشت مى شود. گريه كنندگان در بالاترين مقام هستند كه كسى به آن دست نيابد. و پرهيزكاران را هنگامى كه اعمال مردم را در قيامت حسابرسى مى كنم از آنان حساب رسى نمى كنم.

ص:53

3075. وعَنهُ عليه السلام عَن أبيه ِ، قالَ: إنَّ الإِمامَةَ لا تَصلُحُ إلّالِرَجُلٍ فيه ِ ثَلاثُ خِصالٍ: وَرَعٌ يَحجُزُهُ عَنِ المَحارِمِ، وحِلمٌ يَملِكُ بِه ِ غَضَبَهُ، وحُسنُ الخِلافَةِ عَلى مَن وَلِيَ حَتّى يَكونَ لَهُ كَالوالِدِ الرَّحيمِ.(1)

3076. وعَنهُ عليه السلام قالَ: كانَ في قَميصِ يوسُفَ عليه السلام ثَلاثُ آياتٍ: قَولُهُ عز و جل: «وَ جَاءُو عَلَى قَمِيصِهِ ى بِدَمٍ كَذِبٍ»، وقَولُهُ عز و جل: «إِن كَانَ قَمِيصُهُ و قُدَّ مِن قُبُلٍ» الآيَة، وقَولُهُ تَعالى: «اذْهَبُوا ْ بِقَمِيصِى هَذَا».(2)

3077. وعَنهُ عليه السلام قالَ: مَكتوبٌ في حِكمَةِ آلِ داودَ: لايَظعَنُ(3) الرَّجُلُ إلّافي ثَلاثٍ: زادٍ لِمَعادٍ، أو مَرَمَّةٍ(4) لِمَعاشٍ، أو لَذَّةٍ في غَيرِ مُحَرَّمٍ. ثُمَّ قالَ: مَن أحَبَّ الحَياةَ ذَلَّ.(5)

3078. وعَنهُ عليه السلام أنَّهُ نَظَرُ إلى فِراشِ دارِ رَجُلٍ، فَقالَ: فِراشٌ لِلرَّجُلِ، وفِراشٌ لِأَهلِه ِ، وفِراشٌ لِضَيفِه ِ، وَالفِراشُ الرّابِعُ لِلشَّيطانِ.(6)

3079. وعَن أبي عَبدِ اللّهِ صلى الله عليه و آله قالَ: قالَ لُقمانُ لِابنِه ِ: يا بُنَيَّ، لِكُلِّ شَيءٍ عَلامَةٌ يُعرَفُ بِها ويَشهَدُ عَلَيها، وإنَّ لِلدّينِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: العِلمُ والإيمانُ وَالعَمَلُ.

ولِلإيمانِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: العِلمُ بِاللّهِ وبِما يُحِبُّ وما يَكرَهُ.(7)

3080. ولِلعاقِلِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: الصَّلاةُ وَالصِّيامُ وَالزَّكاةُ.(8)

3081. ولِلمُتَكَلِّفِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يُنازِعُ مَن فَوقَهُ، ويَقولُ ما لَم يَعلَم، ويَتَعاطى ما لَم يَنَل.(9)

3082. ولِلظّالِمِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَظلِمُ مَن فَوقَهُ بِالمَعصِيَةِ، ومَن دونَهُ بِالغَلَبَةِ، ويُعينُ الظَّلَمَةَ.(10)

3083. ولِلمُنافِقِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يُخالِفُ لِسانُهُ قَلبَهُ، وقَلبُهُ فِعلَهُ، وعَلانِيَتُهُ سَريرَتَهُ.(11)

3084. ولِلآثِمِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَجورُ، ويَكذِبُ، ويُخالِفُ ما يَقولُ.(12)

3085. ولِلمُرائي ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَكسَلُ إذا كانَ وَحدَهُ، ويَنشَطُ إذا كانَ النّاسُ عِندَهُ، ويَتَعَرَّضُ في كُلِّ أمرٍ لِلمَحمَدَةِ.(13)

ص:54

3075. امام صادق عليه السلام فرمودند: پدرم فرمودند: رهبرى، زيبنده نيست مگر بر كسى كه سه صفت داشته باشد: پرهيزكارى كه او را از گناه باز دارد. و بردبارى كه بر خشم خود غلبه كند. و خوشرفتارى بر مردم چون پدر مهربان.

3076. امام صادق عليه السلام فرمودند: در لباس يوسف سه علامت بود [كه در قرآن ذكر شده است]: خون دروغين در پيراهن او، پاره شدن پيراهن يوسف از پشت، و و آورده شدن آن براى شفاى حضرت يعقوب.

3077. امام صادق عليه السلام فرمودند: در حكمت آل داود نوشته شده است، كسى سفر نكند جز براى سه كار: ره توشۀ آخرت، اصلاح امور زندگى، لذت بردن حلال. سپس حضرت امام صادق عليه السلام فرمودند: كسى كه دلبستگى به زندگى داشته باشد. ذليل شود.

3078. امام صادق عليه السلام نگاهش به فرشهاى خانه مردى افتاد و فرمودند: فرشى براى مرد، فرشى براى خانواده اش، فرشى براى ميهمان، فرش چهارم براى شيطان.

3079. امام صادق عليه السلام فرمودند: لقمان به پسرش گفت: پسرم، هر چيزى نشانه اى دارد كه آن را معرفى مى كند، و دين سه نشانه دارد: علم و ايمان و عمل. ايمان هم سه نشانه دارد:

شناختن خدا و آنچه خدا دوست دارد و آنچه خدا نفرت دارد.

3080. امام صادق عليه السلام فرمودند: عاقل سه علامت دارد: نماز و روزه و زكات.

3081. امام صادق عليه السلام فرمودند: متكلّف سه علامت دارد: با مافوق خود درگير مى شود. و آنچه نمى داند مى گويد. و بدنبال چيزى مى رود كه به آن نمى رسد.

3082. امام صادق عليه السلام فرمودند: ظالم سه علامت دارد: با نافرمانى به مافوق ظلم مى كند. و با اعمال قدرت به زير دست ستم مى كند. و با ستمگران همكارى دارد.

3083. امام صادق عليه السلام فرمودند: منافق سه علامت دارد: زبانش با قلب او و قلبش با رفتارش و ظاهر او با باطنش فرق دارد.

3084. امام صادق عليه السلام فرمودند: گناهكار سه علامت دارد: ستم مى كند. دروغ مى گويد. رفتارش خلاف گفتار اوست.

3085. امام صادق عليه السلام فرمودند: رياكار [دو رو] سه علامت دارد: در تنهائى كسل است. وقتى مردم نزد او هستند با نشاط است. و هر كارى را براى ستايش ديگران از خودش انجام مى دهد.

ص:55

3086. ولِلحاسِدِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَغتابُ إذا غابَ، ويَتَمَلَّقُ(1) إذا شَهِدَ، ويَشمَتُ بِالمُصيبَةِ.(2)

3087. ولِلمُسرِفِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَشتَري ما لَيسَ لَهُ، ويَلبَسُ ما لَيسَ لَهُ، ويَأكُلُ ما لَيسَ لَهُ(3).(4)

3088. ولِلكَسلانِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَتَوانى حَتّى يُفَرِّطَ، ويُفَرِّطُ حَتّى يُضَيِّعَ، ويُضَيِّعُ حَتّى يَأثَمَ.(5)

3089. ولِلغافِلِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: اللَّهوُ وَالسَّهوُ وَالنِّسيانُ.(6)

3090. قالَ حَمّادُ بنُ عيسى: قالَ أبو عَبدِاللّهِ عليه السلام: ولِكُلِّ واحِدٍ مِن هذِهِ العَلاماتِ شُعَبٌ يَبلُغُ العِلمُ بِها أكثَرَ مِن ألفِ بابٍ وألفِ بابٍ وألفِ بابٍ؛ فَكُن يا حَمّادُ طالِباً لِلعِلمِ في آناءِ اللَّيلِ وَالنَّهارِ؛ فَإِن أرَدت أن تَقَرَّ عَينُكَ وتَنالَ خَيرَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ فَاقطَعِ الطَّمَعَ مِمّا في أيدِي النّاسِ، وعُدَّ نَفسَكَ فِي المَوتى، ولاتُحَدِّث نَفسَكَ أنَّكَ فَوقَ أحَدٍ مِنَ النّاسِ، وَاخزُن لِسانَكَ كَما تَخزُنُ مالَكَ.(7)

3091. وقالَ أبو عَبدِاللّهِ عليه السلام ثَلاثَةٌ لا عُذرَ لِأَحَدٍ فيها: أداءُ الأَمانَةِ إلَى البَرِّ وَالفاجِرِ، وبِرُّ الوالِدَينِ بَرَّينِ كانا أو فاجِرَينِ، وَالوَفاءُ بِالعَهدِ لِلبَرِّ وَالفاجِرِ.(8)

3092. وقالَ عليه السلام: مَا ابتُلِيَ المُؤمِنُ بِشَيء أشَدَّ عَلَيه ِ مِن خِصالٍ ثَلاثٍ يُحرَمُها. قيلَ: وما هيَ؟ قالَ: المُواساةُ في ذاتِ يَدِهِ، وَالإِنصافُ مِن نَفسِه ِ، وذِكرُ اللّهِ كَثيراً؛ أما إنّي لا أقولُ لَكُم: «سُبحانَ اللّهِ وَالحَمدُ للّهِِ ولا إلهَ إلَّا اللّهُ وَاللّهُ أكبَرُ» ولكِن ذِكرُ اللّهِ عِندَ ما أحَلَّ لَهُ، و ذِكرُ اللّهِ عِندَ ما حَرَّمَ عَلَيه ِ.(9)

3093. وقالَ عليه السلام: إنَّ للّهِِ عز و جل في كُلِّ يَومٍ ولَيلَةٍ مَلَكاً يُنادي: مَهلاً مَهلاً عِبادَ اللّهِ عَن معاصِي اللّهِ! فَلَولا بَهائِمُ رُتَّعٌ، وصِبيَةٌ رُضَّعٌ، وشُيوخٌ رُكَّعٌ؛ لَصُبَّ عَلَيكُمُ البَلاءُ صَبّاً تُرَضّوَن بِه ِ رَضّاً.(10)

3094. وقالَ أبو عَبدِاللّهِ عليه السلام: ثَلاثٌ لايُطيقُهُنَّ النّاسُ: الصَّفحُ عَنِ النّاسِ، ومُواساةُ الأَخِ أخاهُ في مالِه ِ، وذِكرُ اللّهِ كَثيراً.(11)

ص:56

3086. امام صادق عليه السلام فرمودند: حسود سه علامت دارد: پشت سر غيبت مى كند. و در حضور تملّق مى گويد. و در مصيبت شماتت مى كند.

3087. امام صادق عليه السلام فرمودند: اسراف كار سه علامت دارد: چيزى كه نياز ندارد مى خرد. و لباسى كه مناسب او نيست مى پوشد. و غذايى كه مناسب او نيست مى خورد.

3088. امام صادق عليه السلام فرمودند: تنبل سه علامت دارد: تا حد تقصير و كوتاهى سستى مى كند. و آنقدر كوتاهى مى كند تا ضايع مى كند. و آنقدر ضايع مى كند تا گناه مى كند.

3089. امام صادق عليه السلام فرمودند: غافل سه علامت دارد: سرگرمى بيهوده، اشتباه، فراموشى.

3090. حماد بن عيسى گفت: امام صادق عليه السلام فرمودند: هر كدام از اين علامتها شعبه هايى دارد كه علم به آنها به هزار باب و هزار باب و هزار باب مى رسد. اى حماد: شب و روز بدنبال علم باش. و اگر آرامش و خير دنيا و آخرت مى خواهى به اموال مردم طمع نداشته باش. و خود را از مردگان بحساب آور [بزودى خواهى مُرد.] و گمان مبر كه از مردم برتر هستى. و زبانت را چون مال خود حفظ كن.

3091. امام صادق عليه السلام فرمودند: سه چيز است كه كسى در آن عذر ندارد: رد امانت به نيكوكار يا گنه كار. نيكى به پدر و مادر خوب باشند يا بد. وفاى به عهد با مردم خوب يا بد.

3092. امام صادق عليه السلام فرمودند: گرفتارى براى مؤمن شديدتر از اين نيست كه به اين سه خصلت گرفتار شود [و نتواند انجام دهد]. پرسيدند: كدام خصلتها؟ حضرت فرمودند: مالى كه دارد با ديگران در ميان گذارد. و با ديگران انصاف داشته باشد. و هميشه به ياد خدا باشد. ياد خدا فقط گفتن سبحان اللّه والحمدللّه و لا اله الّا اللّه واللّه اكبر نيست. بلكه هنگام مواجه شدن با حلال و حرام به ياد خدا باشد [و حرام را ترك كند].

3093. امام صادق عليه السلام فرمودند: خداوند فرشته اى دارد كه هر روز صدا مى زند: بندگان خدا دست از گناه برداريد كه اگر حيوانات چرنده و اطفال شير خوار و پيران خميده نبودند بلايى بر شما فرود مى آمد كه درهم شكنيد.

3094. امام صادق عليه السلام فرمودند: مردم طاقت سه چيز ندارند: گذشت با مردم، تقسيم كردن اموال با ديگران، ذكر خدا در هر حال.

ص:57

3095. وعَن جارودِ بنِ المُنذِرِ قالَ: سَمِعتُ أبا عَبدِاللّهِ عليه السلام يَقولُ: سَيِّدُ الأَعمالِ ثَلاثَةٌ: إنصافُ النّاسِ مِن نَفسِكَ حَتّى لاتَرضى بِشَيءٍ إلّارَضيتَ لَهُم مِثلَهُ، ومُواساةُ الأَخِ فِي المالِ، وذِكرُ اللّهِ عَلى كُلِّ حالٍ؛ لَيسَ «سُبحانَ اللّهِ وَالحَمدُ للّهِِ ولا إلهَ إلَّااللّهُ وَاللّهُ أكبَرُ» فَقَط، ولكِن إذا وَرَدَ عَلَيكَ شَيءٌ أمَرَ اللّهُ تَعالى بِه ِ أخَذتَ بِه ِ، وإذا وَرَدَ عَلَيكَ شَيءٌ نَهَى اللّهُ عز و جل عَنهُ تَرَكتَهُ.(1)

3096. وقالَ عليه السلام: رَأَيتُ المَعروفَ لايَصلُحُ إلّابِثَلاثِ خِصالٍ، تَصغيرِهِ، وتَستيرِهِ، وتَعجيلِه ِ؛ فَإِنَّكَ إذا صَغَّرتَهُ عَظَّمتَهُ عِندَ مَن تَصنَعُهُ إلَيه ِ، وإذا سَتَرتَهُ تَمَّمتَهُ، وإذا عَجَّلتَهُ هَنَّأتَهُ، فَإِن كانَ غَيرَ ذلِكَ سَخَّفتَهُ(2) ونَكَّدتَهُ.(3)

3097. وقالَ أبو عَبدِاللّهِ عليه السلام: إنَّ رَجُلاً مَرَّ بِعُثمانَ وهُوَ قاعِدٌ عَلى بابِ المَسجِدِ، فَأَمَرَ لَهُ بِخَمسَةِ دَراهِمَ، فَقالَ لَهُ الرَّجُلُ: أرشِدني، فَقالَ لَهُ عُثمانُ: دونَكَ الفِتيَةُ الَّذينَ تَرى - وأومَأَ بِيَدِهِ إلى ناحِيَةٍ مِنَ المَسجِدِ فيهَا الحَسَنُ وَالحُسَينُ وعَبدُ اللّهِ بنُ جَعفَرٍ عليهم السلام، فَمَضَى الرَّجُلُ نَحوَهُم حَتّى سَلَّمَ عَلَيهِم وسَأَلَهُم، فَقالَ لَهُ الحَسَنُ عليه السلام: يا هذا! إنَّ المَسأَلَةَ لا تَحِلُّ إلّافي إحدى ثَلاثٍ: دَمٍ مُفجِعٍ، أو دَينٍ مُقرِحٍ(4) ، أو فَقرٍ مُدقِعٍ(5) ، فَفي أيِّها تَسأَلُ؟ فَقالَ: في وَجهٍ مِن هذِهِ الثَّلاثَةِ، فَأَمَرَ لَهُ الحَسَنُ عليه السلام بِخَمسينَ ديناراً، وأمَرَ لَهُ الحُسَينُ عليه السلام بِتِسعَةٍ وأربَعينَ ديناراً، وأمَرَ لَهُ عَبدُ اللّهِ بنُ جَعفَرٍ بِثَمانِيَةٍ وأربَعينَ ديناراً.

وَانصَرَفَ الرَّجُلُ، فَمَرَّ بِعُثمانَ فَقالَ لَهُ: ما صَنَعتَ؟ فَقالَ: مَرَرتُ بِكَ فَسَأَلتُكَ فَأَمَرتَ لي بِما أمَرتَ ولَم تَسأَلني فيما أسأَلُ، وإنَّ صاحِبَ الوَفرَةِ(6) لَمّا سَأَلتُهُ فَقالَ لي: يا هذا فيما تَسأَلُ؟ فَإِنَّ المَسأَلَةَ لا تَحِلَّ إلّافي إحدى ثَلاثٍ، فَأَخبَرتُهُ بِالوَجه ِ الَّذي لَهُ أسأَلُ مِنَ الثَّلاثَةِ، فَأَعطاني خَمسينَ ديناراً، وأعطانِي الثّاني تِسعَةً وأربَعينَ ديناراً، وأعطانِي الثّالِثُ ثَمانِيَةً وأربَعينَ ديناراً.

ص:58

3095. امام صادق عليه السلام فرمودند: برترين كارها سه چيز است: انصاف با مردم بطورى كه هر چه براى خود مى پسندد براى ديگران بپسندد. تقسيم كردن اموال با برادر دينى، و ذكر خدا در هر حال نه اينكه فقط بگويد سبحان اللّه والحمدللّه و لا اله الا اللّه واللّه اكبر بلكه هر چه خدا امر كرده بپذيرى و هر چه نهى فرموده ترك كنى.

3096. امام صادق عليه السلام فرمودند: به نظر من كار نيكو جز با سه خصلت اصلاح نمى شود: كوچك شمردن، مخفى كردن و با سرعت انجام دادن. چون اگر آن را كوچك شمردى نزد كسى كه برايش كارى كرده اى در واقع آن را بزرگ كرده اى. و اگر مخفى كنى، كامل كرده اى. و اگر با سرعت انجام دهى، گوارا كرده اى. و اگر جز اين باشد ضعيف و كم فايده است.

3097. امام صادق عليه السلام فرمودند: عثمان در كنار در مسجد نشسته بود، فقيرى عبور كرد. دستور داد پنج درهم به او بدهند. فقير گفت: مرا راهنمايى كن. عثمان گفت: برو نزد جوانانى كه در گوشه مسجد نشسته اند. به امام حسن و امام حسين و عبداللّه جعفر اشاره كرد. نزد آنها رفت و درخواست كرد: امام مجتبى عليه السلام فرمود: درخواست روا نيست مگر در سه حال:

خون بها، و قرض سنگين يا فقر طاقت فرسا.

تو به كدام درخواست مى كنى ؟ گفت: يكى از همين سه مورد.

حضرت دستور دادند، پنجاه درهم به او دادند. امام حسين دستور داد: چهل و نه دينار به او دادند. و عبداللّه جعفر دستور داد چهل و هشت دينار به او دادند. وقتى فقير برگشت عثمان پرسيد: چه كردى ؟ گفت: من از تو درخواست كردم بدون سؤال پنج درهم دادى. اما از آن جوان صاحب گيسوان درخواست كردم چنين پرسيد و ماجرا را توضيح داد.

ص:59

فَقالَ عُثمانُ: ومَن لَكَ بِمِثلِ اولئِكَ الفِتيَةِ؟! اولئِكَ فَطَمُوا العِلمَ فَطماً(1) ، وحازُوا الخَيرَ وَالحِكمَةَ.(2)

قالَ ابنُ بابَويه ِ فِي الخِصالِ: مَعنى قَولِه ِ: «فَطَمُوا العِلمَ فَطماً» أي قَطَعوهُ عَن غَيرِهِم قَطعاً، أو جَمَعوهُ لِأَنفُسِهِم جَمعاً.(3)

3098. وعَنِ الحُسَينِ بنِ حَمّادٍ، عَمَّن سَمِعَ أبا عَبدِاللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ: إيّاكُم وسُؤالَ النّاسِ؛ فَإِنَّهُ ذُلٌّ فِي الدُّنيا، وفَقرٌ تُعَجِّلونَهُ، وحِسابٌ طَويلٌ يَومَ القِيامَةِ.(4)

3099. وقالَ أبو عَبدِاللّه عليه السلام: ثَلاثَةٌ يُسمِنَّ، وثَلاثَةُ يُهزِلنَ: فَأَمَّا الَّتي يُسمِنَّ فَإِدمانُ الحَمّامِ، وشَمُّ الرّائِحَةِ الطَّيِّبَةِ، ولُبسُ الثِّياتِ اللَّيِّنَةِ، وأمَّا الَّتي يُهزِلنَ فَإِدمانُ أكلِ البَيضِ وَالسَّمَكِ وَالطَّلعِ.(5)

قالَ ابنُ بابَوَيه ِ رَحِمهَ اللّهُ: يَعني بِإِدمانِ الحَمّامِ أن يَدخُلَهُ يَومٌ ويَومٌ لا؛ لِأَنَّهُ إن دَخَلَهُ كُلَّ يَومٍ نَقَصَ مِن لَحمِه ِ.(6)

3100. وقالَ عليه السلام: كُلُوا البَصَلَ؛ فَإِنَّ فيه ِ ثَلاثَ خِصالِ: يُطَيِّبُ النَّكهَةَ، ويَشُدُّ اللِّثَّةَ، ويَزيدُ فِي الماءِ وَالجِماعِ.(7)

3101. وقالَ عليه السلام: مَن كَسَبَ مالاً مِن غَيرِ حِلِّه ِ سُلِّطَ عَلَى البِناءِ وَالماءِ وَالطّينِ.(8)

3102. وقالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام: ثَلاثٌ لِلمُؤمِنِ فيهِنَّ راحَةٌ: دارٌ واسِعَةٌ تُواري عَورَتَهُ وسوءَ حالِهِ مِنَ النّاسِ، وَامرَأَةٌ صالِحَةُ تُعينُهُ عَلى أمرِ الدُّنيا وَالآخِرَةِ، وابنَةٌ أو اختٌ يُخرِجُها مِن مَنزِلِهِ بِمَوتٍ أو تَزويجٍ.(9)

3103. وعَنِ الوَليدِ بنِ صَبيحٍ عَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام، قالَ: كُنتُ عِندَهُ وعِندَهُ جَفنَةٌ(10) مِن رُطَبِ، فَجاءِ سائِلٌ فَأَعطاهُ، ثُمَّ جاءَ سائِلٌ فَأعطاهُ، ثُمَّ جاءَ آخَرُ فَقالَ: وَسَّعَ اللّهُ عَلَيكَ، ثُمَّ قالَ: إنَّ رَجُلاً لَو كانَ لَهُ مالٌ يَبلُغُ ثَلاثينَ أو أربَعينَ ألفاً ثُمَّ شاءَ أن لايَبقى مِنهُ شَيء إلّاقَسَمَهُ في حَقٍّ فَعَلَ فَيَبقى لا مالَ لَهُ، فَيَكونُ مِنَ الثَّلاثَةِ الَّذينَ يُرَدُّ دُعاؤُهُم عَلَيهِم.

ص:60

عثمان گفت: كجا مثل اين جوانمردان پيدا مى كنى ؟ اينها صاحبان علم و خير و حكمت هستند.

ابن بابويه در كتاب خصال گويد: معناى عبارت آخر حديث اين است كه علم فقط نزد آنان است و بس.

3098. امام صادق عليه السلام فرمودند: در خواست كمك از مردم نكنيد. چون ذلت در دنيا و فقر زودرس و حساب طولانى در قيامت است.

3099. امام صادق عليه السلام فرمودند: سه كار انسان را چاق مى كند: حمام مستمر، بوئيدن رايحۀ خوش و پوشيدن لباس نرم. و سه كار لاغر مى كند: هر روز خوردن تخم مرغ و ماهى و خرماى تازه به بار نشسته.

ابن بابويه رحمه الله گويد: حمام مستمر يعنى يك روز در ميان حمام كنى. چون استحمام روزانه باعث لاغرى مى شود.

3100. امام صادق عليه السلام فرمودند: پياز بخوريد كه سه خاصيت دارد: بوى دهان را برطرف مى كند. لثه را محكم مى كند. قدرت جماع را زياد مى كند.

3101. امام صادق عليه السلام فرمودند: كسى كه مال حرام بدست آورد، خداوند آن را گرفتار مى كند كه در ساختن و آب و خاك مصرف كند [و او را گرفتار خانه سازى مى كند].

3102. امام صادق عليه السلام فرمودند: سه چيز آرامش مؤمن است: خانۀ وسيع كه ناموس و بى پولى او را بپوشاند. همسر شايسته كه در كار دنيا و آخرت به او كمك كند. دختر يا خواهر كه به خانۀ بخت بفرستد يا به قبر.

3103. وليد بن صبيح گويد: خدمت امام صادق عليه السلام بودم، ظرف خرما نزد حضرت بود، فقيرى آمد، حضرت مقدارى به او داد. سپس فقير ديگرى آمد، حضرت مقدارى به او داد، فقير سوم آمد، حضرت فرمود: خدا بر تو گشايش دهد.

سپس فرمودند: اگر كسى سى يا چهل هزار درهم داشته باشد و بخواهد همه را در راه حق تقسيم كند مى تواند ولى دعايش در ميان سه نفر مستجاب نمى شود.

ص:61

قالَ: قُلتُ: جُعِلتُ فِداكَ! مَن هُم ؟

قالَ: رَجُلٌ رَزَقَهُ اللّهُ عز و جل مالاً فَأَنفَقَهُ في وُجوهِه ِ، ثُمَّ قالَ: يا رَبِّ ارزُقني، فَيَقولُ الرَّبُّ: ألَم أرزُقكَ؟ ورَجُلٌ دَعا عَلَى امرَأَتِه ِ وهُوَ ظالِمٌ لَها، فَيُقالُ ألَم أجعَل أمرَها بِيَدِكَ؟ ورَجُلٌ جَلَسَ في بَيتِه ِ وتَرَكَ الطَّلَبَ، يَقولُ: يا رَبِّ ارزُقني، فَيَقولُ الرَّبُّ عز و جل: أوَ لَم أجعَل لَكَ السَّبيلَ إلَى الطَّلَبِ لِلرِّزقِ؟(1)

3104. وعَن عَلِيِّ بنِ حَمزَةَ عَن أبيه ِ، قالَ: سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ عليه السلام عَمّا جَرَت بِه ِ السُّنَّةُ فِي الصَّومِ مِن رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله، قالَ: ثَلاثَةُ أيّامٍ في كُلِّ شَهرٍ: خَميسٌ فِي العَشرِ الاُوَلِ، وأربِعاءُ فِي العَشرِ الأَوسَطِ، وخَميسٌ فِي العَشرِ الآخِرِ، تَعدِلُ صِيامَ مَن صامَ الدَّهرَ، لِقولِ اللّهِ عز و جل: «مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ و عَشْرُ أَمْثَالِهَا»، فَمَن لَم يَقدِر عَلَيها لِضَعفٍ فَصَدَقَةُ دِرهَمٍ أفضَلُ مِن صِيامِ يَومٍ.(2)

3105. كانَ مالِكُ بنُ أنَسِ بنِ عامِرٍ فَقيهُ المَدينَةِ يَقولُ: كُنتُ أدخُلُ عَلَى الصّادِقِ عليه السلام فَيُقَدِّمُ إلَيَّ مِخَدَّةً ويَعرِفُ لي قَدراً، ويَقولُ: يا مالِكُ، إنّي احِبُّكَ، فَكُنتُ اسَرُّ بِذلِكَ وأحمَدُ اللّهَ عَلَيه ِ، وكانَ عليه السلام لا يَخلو مِن إحدى ثَلاثِ خِصالٍ: إمّا صائِماً، وإمّا قائِماً، وإمّا ذاكِراً. وكانَ مِن عُظَماءِ العُبّادِ وأكابِرِ الزُّهّادِ الَّذينَ يَخشَونَ اللّهَ عز و جل، وكانَ كَثيرَ الحَديثِ، طَيِّبَ المُجالَسَةِ، كَثيرَ الفَوائِدِ، فَإِذا قالَ: «قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله» اصفَرَّ مَرَّةً وَاخضَرَّ اخرى حَتّى يُنكِرَهُ مَن يَعرِفُهُ.

ولَقَد حَجَجتُ مَعَهُ سَنَةً، فَلَمَّا استَوَت بِه ِ راحِلَتِهِ عِندَ الإِحرامِ كانَ كُلَّما هَمَّ بِالتَّلبِيَةِ(3) انقَطَعَ الصَّوتُ في حَلقِه ِ، وكادَ أن يَخِرَّ عَن راحِلَتُهُ، فَقُلتُ: قُل يَابنَ رَسولِ اللّهِ، فَلا بُدَّ لَكَ مِن أن تَقولَ، فَقالَ: يَابنَ أبي عامِرٍ! كَيفَ أجسُرُ أن أقولَ: لَبَّيكَ اللّهُمَّ لَبَّيكَ، وأخشى أن يَقولَ لي عز و جل: لا لَبَّيكَ ولا سَعدَيكَ!(4)

3106. وعَن سُفيانَ الثَّورِيِّ، قالَ: لَقيتُ الصّادِقَ بنَ الصّادِقِ مُحَمَّدٍ عليهما السلام، فَقُلتُ لَهُ: يَابنَ رَسولِ اللّهِ، أوصِني،

ص:62

گفتم: كدام سه نفر؟ حضرت فرمودند: يكى آنكه خدا مالى به او عطا كند و همه را خرج كند و بگويد خدايا به من روزى بده. جواب آيد: مگر روزى تو را ندادم.

دوم: كسى كه همسرش را نفرين كند و بر او ستم كند. خداوند مى فرمايد: مگر طلاق او را در اختيار تو قرار ندادم ؟

سوم: مردى كه در خانه بنشيند و كارى نكند و بگويد: خدايا روزى مرا برسان.

خداوند مى فرمايد: مگر راه بدست آوردن روزى را براى تو باز نكرده ام ؟

3104. على بن حمزه مى گويد: از امام صادق عليه السلام دربارۀ روش پيامبر صلى الله عليه و آله در روزه پرسيدم. حضرت فرمودند: سه روز در هر ماه، پنج شنبه اى از ده روز اول ماه و چهار شنبه اى از ده روز دوم و پنج شنبه اى از ده روز سوم، كه معادل روزۀ يك عمر است. چون خداوند مى فرمايد: «هر كس كار نيكو انجام دهد ده برابر پاداش دارد». پس هر كس به علت ضعف جسمانى قدرت روزه گرفتن ندارد يك درهم صدقه دادن بهتر از يك روز روزه گرفتن است.

3105. مالك بن انس فقيه مدينه مى گفت: به حضور امام صادق عليه السلام شرفياب مى شدم، حضرت بالش برايم مى آورد و از من پذيرايى مى نمود. و مى فرمود: اى مالك من تو را دوست دارم. من از اين رفتار آن حضرت مسرور مى شدم. و خداى را شكر مى گذاردم.

امام صادق عليه السلام هميشه در يكى از اين سه ويژگى بودند: يا روزه يا نماز يا ذكر خداوند. و آن حضرت از بزرگترين عبادت كنندگان و سرآمد زاهدان كه از خدا مى ترسند، بود. حديث بسيار مى فرمود. همنشينى با او لذت بخش بود. و فايدۀ بسيار داشت.

هنگامى كه امام صادق عليه السلام مى فرمودند: پيامبر صلى الله عليه و آله چنين فرمود. [با ياد و نام پيامبر] گاهى چهرۀ آن حضرت زرد و گاهى كبود مى شد بطورى كه تغيير مى كرد و شناخته نمى شد. يك سال در سفر حج همراه آن حضرت بودم هنگامى كه حضرت مى خواستند احرام بپوشند و لبيك بگويند صدا در گلوى آن حضرت قطع مى شد و نزديك بود از مركب به زمين بيفتند.

به او گفتم: يابن رسول اللّه، ناچار بايد لبيك بگوئيد.

حضرت فرمودند: اى پسر ابى عامر چگونه جسارت كنم و بگويم: لبيك اللّهم لبيك. در حالى كه مى ترسم خدا در جوابم بگويد: لا لبيك و لا سعديك.

3106. سفيان ثورى گويد: امام صادق عليه السلام را زيارت كردم وگفتم: يابن رسول اللّه به من توصيه اى بفرمائيد.

ص:63

فَقالَ: يا سُفيانُ، مَن أراد عِزّاً بِلا عَشيرَةٍ، وغِنىً بِلا مالٍ، وهَيبَةً بِلا سُلطانٍ فَليَنتَقِل مِن ذُلِّ مَعصِيَةِ اللّهِ إلى عِزِّ طاعَتِه ِ.

فَقُلتُ: زِدني يَابنَ رَسولِ اللّهِ، فَقالَ لي: يا سُفيانُ، أمَرَني والدي عليه السلام بِثَلاثٍ ونَهاني عَن ثَلاثٍ، وكانَ فيما قالَ لي: يا بُنَيَّ، مَن يَصحَب صاحِبَ السّوءِ لا يَسلَم، ومَن يَدخُل مَداخِلَ السّوءِ يُتَّهَم، ومَن لايَملِك لِسانَهُ يَأثَم، ثُمَّ أنشَدَني:

عَوِّد لِسانَكَ قَولَ الحَقِّ تَحظَ بِهِ إنَّ اللِّسانَ لِما عَوَّدتَ مُعتادُ

مُوَكَّلٌ يَتَقاضى ما سَنَنتَ لَهُ فِي الخَيرِ وَالشَّرِّ فَانظُر كَيفَ تَعتادُ(1)

3107. وقال أبو عبد اللّه عليه السلام: أيُّما ثَلاثَةِ مُؤمِنينَ اجتَمَعوا عِندَ أخٍ لَهُم يَأمَنونَ بِوائِقَهُ(2) ، ولا يَخافونَ غَوائِلَهُ(3) ، ويَرجونَ ما عِندَهُ؛ إن دَعَوُا اللّهَ أجابَهُم، وإن سَأَلوا أعطاهُم، وإنِ استَزادوا زادَهُم، وإن سَكَتُوا ابتَدَأَهُم.(4)

3108. وقالَ عليه السلام: مَن غَضِبَ عَلَيكَ ثَلاثَ مَرّاتٍ ولَم يَقُل فيكَ سوءاً، فَاتَّخِذهُ لِنَفسِكَ خَليلاً.(5)

3109. وقالَ عليه السلام لِبَعضِ إخوانِه ِ: أقلِل مِن مَعرِفَةِ النّاسِ، وَانكُر مَن عَرَفتَ مِنهُم، وإن كانَ لَكَ مِئَةُ صَديقٍ فَاطَّرِح تِسعَةً وتِسعينَ، و كُن مِنَ الواحِدِ عَلى حَذَرٍ.(6)

3110. وقالَ عليه السلام: كَمالُ المُؤمِنِ ثَلاثٌ: تَفَقُّهٌ في دينِه ِ، وَالصَّبرُ عَلَى النّائِبَةِ(7) ، وَالتَّقديرُ فِي المَعيشَةِ.(8)

3111. وقالَ عليه السلام: ثَلاثَةٌ لايَرفَعُ اللّهُ لَهُم عَمَلاً: عَبدٌ آبِقٌ، وَامرَأَةٌ زَوجُها عَلَيها ساخِطٌ، وَالمُذَيِّلُ إزارَهُ.(9)

3112. وقالَ عليه السلام: ثَلاثَةٌ قَليلَةُ في كُلِّ زَمانٍ: الإِخاءُ فِي اللّهِ، وَالزَّوجَةُ الصّالِحَةُ الأَليفَةُ في دينِ اللّهِ، وَالوَلَدُ

ص:64

فرمودند: اى سفيان كسى كه مى خواهد بدون داشتن اقوام عزّت و بدون داشتن مال ثروت و بدون سلطنت، هيبت داشته باشد از ذلت گناه به عزّت طاعت خدا منتقل شود.

گفتم: توصيۀ بيشترى بفرمائيد. حضرت فرمودند: اى سفيان پدرم مرا به سه چيز امر فرمود. و از سه كار بازداشت. پدرم فرمود: پسرم كسى كه دوست بد داشته باشد سالم نمى ماند. و كسى كه به مكان بد برود متهم مى شود. و كسى كه زبانش را نگه ندارد، گناه مى كند.

سپس امام صادق عليه السلام فرمودند: زبان را به سخن حق عادت ده، و بهره ببر. چون زبان به هر چه عادت داده شود معتاد مى شود. و هر خير يا شر را بخواهى همان كند. پس دقت كن كه زبان را چگونه عادت مى دهى.

3107. امام صادق عليه السلام فرمودند: هرگاه سه نفر مؤمن نزد كسى روند كه از شرّ او در امان باشند و از فتنۀ او نهراسند و اميد به نيكى او داشته باشند، چنين افرادى اگر دعا كنند خدا آنان را اجابت كند. و اگر از او كمك بخواهند دريغ نكند. و اگر بيشتر بخواهند بدهد. و اگر خودشان چيزى نطلبند خود خدا به آنان [نعمت] مى دهد.

3108. امام صادق عليه السلام فرمودند: هر كس سه بار از تو خشمگين شد و حرف بدى به تو نگفت، او را بهترين دوست خود بدان.

3109. امام صادق عليه السلام فرمودند: آشنايى با مردم را كم كن. و آشنايان را هم نشناخته بحساب آور. اگر صد نفر دوست دارى نود و نه نفر را كنار بگذار. و از آن يكى هم بر حذر باش.

3110. امام صادق عليه السلام فرمودند: كمال مؤمن در سه چيز است: شناخت [معارف] دين، صبر در حوادث، و اندازه گيرى در مخارج زندگى.

3111. امام صادق عليه السلام فرمودند: خداوند عمل سه نفر را نمى پذيرد: بندۀ فرارى، زنى كه شوهرش از او خشمگين است. و متكبر.

3112. امام صادق عليه السلام فرمودند: سه چيز در هر زمان كمياب است: برادرى در راه خدا و همسر شايسته كه در دين با شوهر تفاهم داشته باشد. و فرزند رشيد.

ص:65

الرَّشيدُ؛ فَمَن أصابَ أحَدَ الثَّلاثَةِ فَقَد أصابَ خَيرَ الدُّنيا وَالحَظَّ الأَوفَرَ.(1)

3113. وقالَ عليه السلام: ثَلاثٌ مَن لَم تَكُن فيه ِ فَلا يُرجى خَيرُهُ أبَداً: مَن لَم يَخشَ اللّهَ فِي الغَيبِ، ولَم يَرعَوِ عِندَ الشَّيبِ، ولَم يَستَحِ مِنَ العَيبِ.(2)

3114. وقالَ عليه السلام: كُلُّ عَينٍ باكِيَةٌ يَومَ القِيامَةِ إلّاثَلاثُ عُيونٍ: عينٌ غَضَّت عَن مَحارِمِ اللّهِ، وعَينٌ سَهَرَت في طاعَةِ اللّهِ، وعَينٌ بَكَت في جَوفِ اللَّيلِ مَن خَشيَةِ اللّهِ.(3)

3115. وقالَ الصّادِقُ عليه السلام: نَجوَى العارِفينَ تَدورُ عَلى ثَلاثَةِ اصولٍ: الخَوفِ، وَالرَّجاءِ، وَالحُبِّ؛ فَالخَوفُ فَرعُ العِلمِ، وَالرَّجاءُ فَرعُ اليَقينِ، وَالحُبُّ فَرعُ المَعرِفَةِ؛ فَدَليلُ الخَوفِ الهَرَبُ، ودَليلُ الرَّجاءِ الطَّلَبُ، ودَليلُ الحُبِّ إيثارُ المَحبوبِ عَلى ما سِواهُ، فَإِذا تَحَقَّقَ العِلمُ فِي الصَّدرِ خافَ، وإذا صَحَّ الخَوفُ هَرَبَ، وإذا هَرَبَ نَجا، وإذا أشرَقَ نورُ اليَقينِ فِي القَلبِ شاهَدَ الفَضلَ، وإذا تَمَكَّنَ منه [مِن] رُؤيَةِ الفَضلِ رَجا، وإذا وَجَدَ حَلاوَةَ الرَّجاءِ طَلَبَ، وإذا وُفِّقَ لِلطَّلَبِ وَجَدَ، وإذا تَجَلّى ضِياءُ المَعرِفَةِ فِي الفُؤادِ هاجَ ريحُ المَحَبَّةِ، وإذا هاجَ ريحُ المَحَبَّةِ استَأنَسَ فِي ظِلالِ المَحبوبِ، وإذَا استَأنَسَ في ظِلالِ المَحبوبِ آثَرَهُ عَلى ما سِواهُ وباشَرَ أوامِرَهُ واجتَنَبَ نَواهِيَهُ وَأختارَهُما عَلى كُلِّ شَيءٍ غَيرِهِما، فَإذَا استَقامَ عَلى بِساطِ الاُنسِ بِالمَحبوبِ مَعَ أداءِ أوامِرِهِ وَاجتِنابِ نَواهيه ِ وَصَلَ إلى روحِ المُناجاةِ وَالقُربِ.

ومِثالُ هذِهِ الاُصولِ الثَّلاثَةِ كَالحَرَمِ وَالمَسجِدِ وَالكَعبَةِ؛ فَمَنَ دَخَلَ الحَرَمَ أمِنَ مِنَ الخَلقِ، ومَن دَخَلَ المَسجِدَ أمِنَت جَوارِحُهُ أن يَستَعمِلَها فِي المَعصِيَةِ، ومَن دَخَلَ الكَعبَةَ أمِنَ قَلبُهُ مِن أن يُشغَلَ بِغَيرِ ذِكرِ اللّهِ تَعالى.

فَانظُر أيُّهَا المُؤمِنُ فَإِن كانَت حالَتُكَ حالَةً تَرضاها لِحُلولِ المَوتِ فَاشكُرِ اللّهَ تَعالى عَلى تَوفيقِهِ وعِصمَتِهِ، وإن تَكُنِ الاُخرى فَانتَقِل عَنها بِصِحَّةِ العَزيمَةِ، وَاندَم عَلى ما سَلَفَ مِن عُمُرِكَ فِي الغَفلَةِ، وَاستَعِن بِاللّهِ عَلى تَطهيرِ الظّاهِرِ مِنَ الذُّنوبِ، وتَنظيفِ الباطِنِ مِنَ العُيوبِ، وَاقطَع زِيادَةَ الغَفلَةِ عَن

ص:66

هر كس يكى از اين سه نعمت را يافت، خير دنيا و خوشبختى را يافته است.

3113. امام صادق عليه السلام فرمودند: سه صفت در هر كس نباشد هرگز به خير او اميد نيست: در خلوت از خدا نترسد. و در پيرى رعايت تقوى نكند. و از عيب حيا نكند.

3114. امام صادق عليه السلام فرمودند: همۀ چشمها روز قيامت گريانند جز سه چشم: چشمى كه به حرام نگاه نكرده، و چشمى كه در طاعت خدا نخوابيده و چشمى كه در نيمۀ شب از ترس خدا گريسته است.

3115. امام صادق عليه السلام فرمودند: نجواى عارفين سه محور دارد: خوف، رجاء، محبّت. خوف از علم ناشى مى شود. و رجاء از يقين بدست مى آيد. و محبّت شاخه اى از معرفت است.

علامت خوف، فرار كردن [به سوى خداست] و علامت رجاء، طلبيدن، و علامت حبّ هم ايثار كردن همه چيز براى محبوب است.

پس اگر علم در سينه اى جا مى گيرد، آن شخص خوف دارد. و اگر خوف صحيح باشد، فرار كند. و وقتى فرار كرد، نجات يابد.

و هنگامى كه نور يقين بر قلب بتابد شاهد فضيلت شود. و همينكه توانست فضيلت را رؤيت كند اميدوار شود. و چون لذت اميد را چشيد طلب كند. و وقتى توفيق طلب يابد، پيدا كند.

و هنگامى كه روشنى معرفت در دل تجلى كند، رايحۀ محبت استشمام كند. و وقتى رايحۀ محبت استشمام كرد، در سايۀ محبوب انس گيرد. و وقتى در سايه محبوب انس گرفت، او را بر همه چيز برگزيند. و اوامر او را اطاعت كند. و از نواهى او دورى گزيند. و امر و نهى او را بر همه چيز ترجيح دهد.

هنگامى كه بر سفرۀ انس محبوب نشست و امر و نهى او را اطاعت كرد، به روح مناجات و قرب مى رسد. و دايرۀ اين سه اصل مانند حرم و مسجد الحرام و كعبه است. كسى كه داخل حرم شود از مردم در امان است. كسى كه وارد مسجد الحرام شد اعضاى بدنش از حرام دورى مى كنند. و كسى كه وارد كعبه شد قلبش از اشتغال به غير خدا در امان خواهد شد.

پس اى مؤمن؛ دقت كن اگر حال تو حالتى است كه به رسيدن مرگ راضى است، خدا را شكر كن بر اين توفيق و عصمت. و اگر حالت ديگرى است پس به حالت صحيح تصميم گيرى [جديد] تغيير ده. و از عمرى كه در غفلت گذرانده اى پشيمان شو. و از

ص:67

قَلبِكَ، وأطفِ نارَ الشَّهوَةِ مِن نِفسِكَ.(1)

3116. عَن زُرارَةَ قالَ: سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ جَعفَر [اً] الصّادِقَ عليه السلام يَقولُ: ثَلاثَةٌ إن يعلمهنّ(2) المُؤمِنُ كانَ زِيادَةً في عُمُرِهِ وبَقاءَ النِّعَمِ عَلَيه ِ. فَقُلتُ: وما هُنَّ؟ قالَ: تَطويلُهُ في رُكوعِهِ وسُجودِهِ في صَلاتِهِ، وتَطويلُهُ بِجُلوسِهِ عَلى طَعامِهِ إذا طَعِمَ عَلى مائِدَتِهِ، وَاصطِناعُهُ المَعروفَ إلى أهلِهِ.(3)

(بيان) الضَّميرُ في أهلِهِ إن عادَ إلَى المَعروفِ - وهُوَ الظّاهِرُ - فَالمُرادُ الإِحسانُ إلى مَن يَستَحِقُّ الإِحسانَ، وإن عادَ إلَى الرَّجُلِ فَالمُرادُ أقارِبُهُ وعَشيرَتُهُ.

3117. وقالَ عليه السلام: عَلاماتُ وَلَدِ الزِّنا ثَلاثٌ: سوءُ المَحضَرِ(4) ، وَالحنينُ إلَى الزِّنا، وبُغضُنا أهلَ البَيتِ.(5)

3118. وقالَ الصّادِقُ عليه السلام: التَّقوى عَلى ثَلاثَةِ أوجُهٍ: تَقوى بِاللّهِ فِي اللّهِ؛ وهُوَ تَركُ الحَلالِ فَضلاً عَنِ الشُّبهَةِ، وهُوَ تَقوى خاصِّ الخاصِّ، وتَقوى مِنَ اللّهِ؛ وهُوَ تَركُ الشُّبُهاتِ فَضلاً عَنِ الحَرامِ، وهُوَ تَقوى الخاصِّ، وتَقوى مِن خَوفِ النّارِ وَالعِقابِ؛ وهُوَ تَركُ الحَرامِ، وهُوَ تَقوى العامِّ.

ومَثلُ التَّقوى كَماءٍ يَجري في نَهرٍ، وَمَثَلُ هذِهِ الطَّبَقاتِ الثَّلاثِ في مَعنى التَّقوى كَأَشجارٍ مَغروسَةٍ عَلى حافَّةِ ذلِكَ النَّهرِ مِن كُلِّ لَونٍ وجِنسٍ، كُلُّ شَجَرةٍ منها تَستَمِصُّ الماءَ مِن ذلِكَ عَلى قَدرِ جَوهَرِهِ وطَعمِه ِ ولَطافَتِه ِ وكَثافَتِه ِ، ثُمَّ مَنافِعُ الخَلقِ مِن ذلِكَ الأَشجارِ وَالثِّمارِ عَلى قَدرِها وقيمَتِها.(6)

3119. وقالَ الصّادِقُ عليه السلام: المَرضى ثَلاثَةٌ: عَنِ النَّفسِ، وعَنِ القَلبِ، وعَنِ الرّوحِ؛ فَمَرَضُ المُنافِقِ عَنِ النَّفسِ، ومَرَضُ المُؤمِنِ عَنِ القَلبِ، ومَرَضُ العارِفِ عَنِ الرّوحِ؛ فَدَواءُ المُنافِقِ دارُ جَهَنَّمَ، ودَواءُ المُؤمِنِ مَعرِفَتُهُ وحُبُّهُ، ودَواءُ العارِفِ لِقاؤُهُ وقُربُهُ، وقُربَةُ المُنافِقِ في دَرَكَةِ الشَّقاوَةِ وَالمَطبوعُ عَلَيهَا اللَّعنَةُ، وَالمُؤمِنُ في دَرَجَةِ السَّلامَةِ وَالمَختومُ عَلَيهَا السَّعادَةُ، وَالعارِفُ في دَرَجَةِ الوَلايَةِ المَختومُ بِالرُّؤيَةِ(7) وَالكَرامَةِ.

ص:68

خداوند كمك بخواه براى پاك كردن ظاهر از گناهان و باطن از عيبها. و غفلت را از قلب خود بيرون كن. و آتش شهوت را از خود خاموش كن.

3116. امام صادق عليه السلام فرمودند: اگر مؤمن سه چيز را مى دانست، عمرش طولانى و نعمتهايش پايدار مى شد.

زراره پرسيد: آن سه چيست ؟ امام فرمودند: طولانى كردن ركوع و سجود در نماز. و طول دادن مدت نشستن بر سفره غذا. و نيكى كردن به خويشان.

3117. امام صادق عليه السلام فرمودند: علامت ولد زنا سه چيز است: بد مجلس بودن [يعنى همنشينى با او به علت رفتار و گفتار زشت آزار دهنده است]. تمايل به زنا. و دشمنى با ما اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله.

3118. امام صادق عليه السلام فرمودند: تقوى سه نوع است: 1 - براى خدا و در راه خدا؛ كه عبارت است از ترك كردن قسمتى از كارهاى حلال چه رسد به شبهه ناك. اين تقواى خاص الخاص است.

2 - تقوا از خدا؛ يعنى ترك كردن شبهات چه رسد به حرام. اين تقواى خاص است.

3 - تقواى از ترس آتش و عذاب؛ يعنى فقط ترك كردن حرام. اين تقواى عام است.

مَثَل تقوا چون نهر جارى است. و اين درجات مانند درختان رنگارنگ كاشته شده در كنار نهر است. همه از يك آب سيراب مى شوند. اما جوهر و طعم و لطافت و ضخامت آنها متفاوت است. وبهره بردارى مردم از اين درختان و ميوه ها به اندازه و ارزش آنها بستگى دارد.

3119. امام صادق عليه السلام فرمودند: بيمارى و مرض سه دسته است: از نفس، از قلب، از روح. مرض منافق از نفس، و مرض مؤمن از قلب و مرض عارف از روح است. داروى منافق دوزخ است، درمان مؤمن معرفت و محبّت است. و دواء عارف ملاقات و قرب خداست.

جايگاه منافق در درك بدبختى و سهم او لعنت است. و مؤمن در سلامت است. و به سعادت ختم مى شود. و عارف در مرتبۀ ولايت است. و به رؤيت و كرامت ختم مى شود.

ص:69

3120. وقالَ أبو عَبدِاللّهِ عليه السلام: الشّيعَةُ ثَلاثٌ: مُحِبٌّ وادٌّ فَهُو مِنّا، ومُتَزَيِّنٌ بِنا؛ ونَحنُ زَينٌ لِمَن تَزَيَّنَ بِنا، ومُستَأكِلٌ بِنَا النّاسَ؛ ومَنِ استَأكَلَ(1) بِنَا افتَقَرَ.(2)

3121. وعَنهُ عليه السلام قالَ: امتَحِنوا شيعَتَنا عِندَ ثَلاثٍ: عِندَ مَواقيتِ الصَّلاةِ كَيفَ مُحافَظَتُهُم عَلَيها، وعِندَ أسرارِهِم كَيفَ حِفظُهُم لَها مِن عَدُوِّنا، وإلى أموالِهِم كَيفَ مُواساتُهُم لإِِخوانِهِم فيها.(3)

3122. وعَنِ الصّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ عليهما السلام: ثَلاثٌ قَليلُهُنَّ كَثيرٌ: النّارُ، وَالفَقرُ، وَالقَرضُ.(4)

ص:70

3120. امام صادق عليه السلام فرمودند: شيعيان سه دسته اند: 1 - دوست دلباخته، اين گروه از ما هستند. 2 - كسانى كه خود را با ما زينت كرده اند. و ما زينت كسانى هستيم كه خود را به ما تزيين كنند.

3 - كسانى كه بوسيلۀ ما از مردم كسب مى كنند و روزى مى خورند. و هر كس چنين كند فقير مى شود.

3121. امام صادق عليه السلام فرمودند: شيعۀ ما را در سه مورد بيازماييد: وقت نماز چگونه مراقبت مى كنند كه وقت نماز نگذرد. و حفظ اسرار از دشمنان ما. و بهره مند كردن برادران دينى از اموال او چگونه است.

3122. امام صادق عليه السلام فرمودند: سه چيز است كه كم آن هم زياد است: آتش، فقر، قرض.

ص:71

الفصل السّابع: فيما وَرَدَ عَنِ الأَئِمَّةِ الأطهارِ عليهم السلام

3123. قالَ الحَسَنُ عليه السلام: هَلاكُ النّاسِ في ثَلاثٍ: الكِبرِ وَالحِرصِ وَالحَسَدِ؛ فَالكِبرُ هَلاكُ الدّينِ؛ وبِه ِ لُعِنَ إبليسُ، وَالحِرصُ عَدُوُّ النَّفسِ؛ وبِه ِ اخرِجَ آدَمُ مِنَ الجَنَّةِ، وَالحَسَدُ رائِدُ السّوءِ؛ ومِنهُ قَتَلَ قابيلُ هابيلَ.(1)

3124. وعَنِ الرِّضا عليه السلام قالَ: خَرَجَ أبو حَنيفَةَ ذاتَ يَومٍ مِن عِندِ الصّادِقِ عليه السلام فَاستَقبَلَهُ موسَى بنُ جَعفَرٍ عليه السلام، فَقالَ لَهُ: يا غُلامُ مِمَّنِ المَعصِيَةُ، فَقالَ عليه السلام: لاتَخلو مِن ثَلاثَةٍ: إمّا أن تَكونَ مِنَ اللّهِ عز و جل ولَيسَت مِنهُ؛ فَلايَنبَغي لِكَريمٍ أن يُعَذِّبَ عَبدَهُ بِما لَم يَكتَسِبهُ، وإمّا أن تَكونَ مِنَ اللّهِ عز و جل ومِنَ العَبدِ؛ فَلايَنبَغي لِلشَّريكِ القَوِيِّ أن يَظلِمَ الشَّريكَ الضَّعيفَ، وإمّا أن تَكونَ مِنَ العَبدِ وهِيَ مِنهُ، فَإن عاقَبَهُ اللّهُ فَبِذَنبِه ِ، وإن عَفا عَنهُ فَبِكَرَمِه ِ و جودِهِ.(2)

3125. وعَنِ الرِّضا عَلِيِّ بنِ موسى عليهما السلام، قالَ: لايَكونُ المُؤمِنُ مُؤمِناً حتّى يَكونَ فيه ِ ثَلاثُ خِصالٍ: سُنَّةٌ مِن رَبِّه ِ، وسُنَّةُ مِن نَبِيِّه ِ، وسُنَّةٌ مِن وَلِيِّه ِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِن رَبِّه ِ فَكِتمانُ سِرِّهِ، قالَ اللّهَ عز و جل: «عَلِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِى أَحَدًا * إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ».

وأمَّا السُّنَّةُ مِن نَبِيِّه ِ فَمُداراةُ النّاسِ؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل أمَرَ نَبِيَّهُ صلى الله عليه و آله بِمُداراةِ النّاسِ فَقالَ: «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَهِلِينَ».

وأمَّا السُّنَّةُ مِن وَلِيِّه ِ فَالصَّبرُ فِي البَأساءِ وَالضَّرّاءِ وحينَ البَأسِ (3)«أُوْلَل - ِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُوْلَل - ِكَ

ص:72

هُمُ الْمُتَّقُونَ».(1)

وقد تقدّم مثل هذا الحديث عن عليّ عليه السلام غير أنّه اقتصر على ثلاث الخصال، ولم يذكر فيه الآيات المذكورة هنا.

3126. وعَنِ الباقِرِ عليه السلام: إنَّ اللّهَ عز و جل أعطَى المُؤمِنَ ثَلاثَ خِصالٍ: العِزَّةَ فِي الدُّنيا، وَالفَلَحَ(2) فِي الآخِرَةِ، وَالمَهابَةَ في صُدورِ الظّالِمينَ.(3)

3127. وقالَ عليه السلام: إنَّ للّهِِ جَنَّةً لايَدخُلُها إلّاثَلاثَةٌ: رَجُلٌ حَكَمَ عَلى نَفسِه بِالحَقِّ، ورَجُلٌ زارَ أخاهُ المُؤمِنَ فِي اللّهِ، ورَجُلٌ آثَرَ أخاهُ المُؤمِنَ فِي اللّهِ.(4)

3128. وقالَ أبُو الحَسَنِ موسى عليه السلام: يا هِشامَ بنَ الحَكَمِ، مَن سَلَّطَ ثَلاثاً عَلى ثَلاثٍ فَكَأَنَّما أعانَ عَلى هَدمِ عَقلِه ِ: مَن أظلَمَ نورَ تَفَكُّرِهِ بِطولِ أَمَلِه ِ، ومَحا طَرائِفَ حِكمَتِه ِ بِفُضولِ كَلامِه ِ، وأطفَأَ نورَ عِبرَتِه ِ(5) بِشَهَواتِ نَفسِه ِ؛ فَكَأَنَّما أعانَ هَواهُ عَلى هَدمِ عَقلِه ِ، ومَن هَدَمَ عَقلَهُ فَسَدَ عَلَيه ِ دينُهُ ودُنياهُ.(6)

3129. وقالَ مُحَمَّدٌ الباقِرُ ابنُ عَلِيٍّ عليهما السلام: ثَلاثٌ دَرَجاتٌ، وثَلاثٌ كَفّاراتٌ، وثَلاثٌ موبقاتٌ، وثَلاثُ مُنجِياتٌ.

فَأَمَّا الدَّرَجاتُ: فَإِفشاءُ السَّلامِ، وإطعامُ الطَّعامِ وَالصَّلاةُ بِاللَّيلِ وَالنّاسُ نِيامٌ.

والكَفّاراتُ: إسباغُ الوُضوءِ فِي الشَّتَواتِ(7) ، وَالمَشيُ بِاللَّيلِ وَالنَّهارِ إلَى الصَّلَواتِ، وَالمُحافَظَةُ عَلَى الجَماعاتِ.

وَالموبِقاتُ: فَشُحٌّ مُطاعٌ(8) ، وهَوىً مُتَّبَعٌ، وإعجابُ المَرءِ بِنَفسِه ِ.

وَالمُنجِياتُ: خَوفُ اللّهِ فِي السِّرِّ وَ العَلانِيَةِ، وَالقَصدُ فِي الغِنى وَ الفَقرِ، و كَلِمَةُ العَدلِ فِي الرِّضى وَالغَضَبِ.(9)

ص:74

تقوى هستند».

مشابه اين حديث از امير المؤمنين عليه السلام گذشت. فقط در آن حديث آيات قرآن ذكر نشده است.

3126. امام باقر عليه السلام فرمودند: خداوند به مؤمن سه خصلت داده است: عزت در دنيا و رستگارى در آخرت و مهابت در دل ستمكاران.

3127. امام باقر عليه السلام فرمودند: خداوند بهشتى دارد كه جز سه گروه وارد آن نمى شوند: كسى كه به عليه خود قضاوت بر حق كند. و كسى كه برادر مؤمن را براى خدا ملاقات كند. و كسى كه برادر مؤمن خود را به خاطر خدا بر خود مقدم دارد.

3128. امام كاظم عليه السلام فرمودند: اى هشام بن حكم كسى كه سه چيز را بر سه چيز مسلط كند گويا به نابودى عقل خود كمك كرده است: كسى كه نور تفكرش را با آرزوى دراز تيره كند. و مطالب حكمت آميز را با سخن گزافه باطل كند. و نور عبرت را با شهوت خود خاموش كند. گويا هوس او بر نابودى عقلش كمك كرده است. و كسى كه عقل خود را نابود كند، دين و دنياى او فاسد مى شود.

3129. امام باقر عليه السلام فرمودند: سه چيز امتياز است و سه چيز كفارۀ گناه و سه چيز كشنده و سه چيز نجات بخش است:

امتياز در سلام كردن به همه، و غذا دادن، و نماز در نيمۀ شب وقتى مردم خوابند.

كفاره: وضو گرفتن در زمستانهاى سرد، شب و روز به مسجد رفتن، و مواظبت بر نماز جماعت.

اما سه چيز كشنده است: بخلى كه از آن پيروى شود. و هوس كه از آن تبعيت شود. و خودپسندى.

اما سه چيز نجات بخش: ترس از خدا در نهان و آشكار، اعتدال در ثروتمندى و فقر، سخن عادلانه در حال خشنودى و خشم.

ص:75

3130. وقالَ عليه السلام: العَبدُ بَينَ ثَلاثَةٍ: بَلاءٍ وقَضاءٍ(1) ونِعمَةٍ، فَعَلَيه ِ فِي البَلاءِ مِنَ اللّهِ الصَبرُ فَريضَةً، وعَلَيه ِ فِي القَضاءِ مِنَ اللّهِ التَّسليمُ فَريضَةً، وعَلَيه ِ فِي النِّعمَةِ مِنَ اللّهِ عز و جل الشُّكرَ فَريضةً.(2)

3131. وقالَ أبو الحَسَنِ موسَى بنُ جَعفَرٍ عليهما السلام: إنَّ الأَنبِياءَ وأولادَ الأَنبِياءَ وأتباعَهُم خُصّوا بِثَلاثِ خِصالٍ: السُّقمِ فِي الأَبدانِ، وخَوفِ السُّلطانِ، وَالفَقرِ.(3)

3132. وقالَ أبُو الحَسَنِ الرِّضا عليه السلام: إنَّ أوحَشَ ما يَكونُ هذَا الخَلقُ في ثَلاثَةِ مَواطِنَ: يَومَ يولَدُ ويَخرُجُ مِن بَطنِ امِّه ِ فَيَرَى الدُّنيا، ويَومَ يَموتُ ويَرَى الآخِرَةَ وأهلَها، ويَومَ يُبعَثُ فَيَرى أحكاماً لَم يَرَها في دارِ الدُّنيا، وقَد سَلَّمَ اللّهُ عَلى يَحيى في هذِهِ المَواطِنِ الثَّلاثَة ِ وآمَنَ رَوعَتَهُ، فَقالَ: «وَ سَلَمٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا»، وقَد سَلَّمَ عيسَى بنُ مَريَمَ عَلى نَفسِه ِ في هذِهِ المَواطِنِ الثَّلاثَة ِ وآمَنَ رَوعَتَهُ، فَقالَ: «وَالسَّلَمُ عَلَىَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا».(4)

3133. وقالَ عَلِيُّ بنُ موسَى الرِّضا عليه السلام: مَن زارَني عَلى بُعدِ داري أتَيتُهُ يَومَ القِيامَةِ في ثَلاثَةِ مَواطِنَ حَتّى اخَلِّصَهُ مِن أهوالِها: إذا تَطايَرَتِ الكُتُبُ يَميناً وشِمالاً، وعِندَ الصِّراطِ، وعِندَ الميزانِ.(5)

3134. قالَ عَلِيُّ بن الحُسَينِ عليهما السلام: العامِلُ بِالظُّلمِ، وَالمُعينُ لَهُ، وَالرّاضي بِه ِ؛ شُرَكاءُ ثَلاثَةٌ.(6)

3135. وعَنهُ عليه السلام قال: كانَ مِمّا أوصى بِه ِ الخَضِرُ موسَى بنَ عِمرانَ عليهما السلام أن قالَ: لا تُعَيِّرَنَّ أحَداً بِذَنبٍ. وإنَّ أحَبَّ الاُمورِ إلَى اللّهِ عز و جل ثَلاثَةٌ: القَصدُ فِي الجِدَةِ(7) ، وَالعَفوُ فِي القُدرَةِ، وَالرِّفقُ بِعِبادِ اللّهِ، وما رَفَقَ أحَدٌ بِأَحَدٍ فِي الدُّنيا إلّارَفَقَ اللّهُ عز و جل بِه ِ يَومَ القِيامَةِ. ورَأسُ الحِكمَةِ مَخافَةُ اللّهِ تَبارَكَ وتَعالى.(8)

3136. وعَن أبي مالِكٍ قالَ: قُلتُ لِعَلِيِّ بنِ الحُسَينِ عليهما السلام: أخبِرني بِجَميعِ شَرائِعِ الدّينِ، قالَ: قَولُ الحَقِّ والحُكمُ بِالعَدلِ وَالوَفاءُ بِالعَهدِ جَميعُ شَرائِعِ الدّينِ.(9)

3137. وقالَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليهما السلام: أشَدُّ ساعاتِ ابنِ آدَمَ ثَلاثُ ساعاتٍ: الَّتي يُعايِنُ فيها مَلَكَ المَوت ِ، وَالسّاعَةُ الَّتي يَقومُ فيها مِن قَبرِهِ، وَالسّاعَةُ الَّتي يَقومُ فيها بَينَ يَدَيِ اللّهِ عز و جل فَإِمّا إلَى الجَنَّةِ وإمّا إلَى النّارِ.(10)

ص:76

3130. امام باقر عليه السلام فرمودند: بنده هميشه بين سه رويداد است: بلا، قضا و قدر، نعمت. در برابر بلائى كه از خدا مى رسد صبر كردن واجب است. و در برابر قضاى خداوند تسليم واجب است. و در برابر نعمت خدا هم شكر واجب است.

3131. امام كاظم عليه السلام فرمودند: پيامبران و فرزندان و پيروان آنان به سه خصلت ويژه شده اند:

بيمارى بدن، ترس از سلطان و فقر.

3132. امام رضا عليه السلام فرمودند: وحشتناك ترين مرحلۀ زندگى انسان سه وقت است:

روز تولد كه چشم به دنيا مى گشايد. زمان مرگ كه دنياى ديگر و اهل آن را مى بيند. و روز قيامت كه چيزهايى را مشاهده مى كند كه در دنيا نديده است.

خداوند در اين سه زمان بر حضرت يحيى سلام فرستاده است و او را از ترس آن ايمن كرده است: «سلام بر او هنگام ولادت، و هنگام مرگ و هنگامى كه از قبر بر مى خيزد» و حضرت عيسى هم بر خودش در اين سه زمان سلام فرستاده است: «سلام بر من هنگامى كه به دنيا آمده ام و روزى كه مى ميرم و روزى كه زنده مبعوث مى شوم».

3133. امام رضا عليه السلام فرمودند: كسى كه مرا در غربت زيارت كند روز قيامت در سه جا به كمك او خواهم آمد: زمانى كه نامه هاى عمل را به دست چپ يا راست افراد مى دهند. هنگام عبور از صراط، و هنگام سنجش اعمال.

3134. امام سجاد عليه السلام فرمودند: ظالم و كسى كه او را يارى كند و كسى كه به ظلم او راضى باشد، هر سه در ظلم شريك هستند.

3135. امام سجاد عليه السلام فرمودند: از سفارشهاى حضرت خضر به حضرت موسى عليه السلام اين بود كه فرمود:

كسى را به گناه سرزنش مكن. و محبوب ترين كارها نزد خدا سه كار است: اعتدال در توانگرى، و عفو در قدرتمندى، و ارفاق به بندگان خدا. و كسى كه در دنيا به ديگرى ارفاق كند خداوند در قيامت به او ارفاق خواهد كرد. مهمترين حكمت، ترس از خداست.

3136. ابومالك از امام سجاد پرسيد: همۀ برنامه هاى دين را بيان كنيد. حضرت فرمودند: گفتار حق، حكم عادلانه، و وفاء به عهد.

3137. امام سجاد عليه السلام فرمودند: دشوارترين لحظات انسان سه وقت است: لحظه اى كه عزرائيل را مى بيند. و لحظه اى كه از قبر بر مى خيزد. و لحظه اى كه در برابر خدا مى ايستد تا فرمان بهشت يا جهنم صادر شود.

ص:77

3138. وقالَ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ عليهما السلام: إنّي لَأَرجُو النَّجاةَ لِهذِهِ الأُمَّةِ لِمَن عَرَفَ حَقَّنا مِنهُم، إلّالِأَحَدِ ثَلاثَةٍ: صاحِبِ سُلطانٍ جائِرٍ، وصاحِبِ هَوىً، وَالفاسِقِ المُعلِنِ.(1)

3139. وعَن أبي جَعفَرٍ عليه السلام قالَ: للّهِِ عز و جل جَنَّةٌ لايَدخُلُها إلّاثَلاثَةٌ: رَجُلٌ حَكَمَ نَفسَهُ بِالحَقِّ، ورَجُلٌ زارَ أخاهُ المُؤمِنَ فِي اللّهِ عز و جل، ورَجُلٌ آثَرَ أخاهُ المُؤمِنَ فِي اللّهِ عز و جل.(2)

3140. وعَنهُ عليه السلام قالَ: لَمّا دَعا نوحٌ عليه السلام رَبَّهُ عز و جل عَلى قَومِه أتاهُ إبليسُ فَقالَ: يا نوحُ، إنَّ لَكَ عِندي يَداً اريدُ أن اكافِئَكَ عَلَيها، فَقالَ لَهُ نوحٌ: وَاللّهِ إنّي لَبَغيضٌ إلَيَّ أن يَكونَ لَكَ عِندي يَدٌ؛ فَما هِيَ؟

قالَ: بَلى، دَعَوتَ اللّهَ عَلى قَومِكَ فَأَغرَقَهُم فَلَم يَبقَ أحَدٌ اغويه ِ(3) ، فَأَنا مُستَريحٌ حَتّى يَنشَأَ قَرنٌ آخَرُ فَاُغويهِم.

قالَ لَهُ: فَمَا الَّذي تُريدُ أن تُكافِئَني بِه ِ؟

قالَ لَهُ: اذكُرني في ثَلاثِ مَواطِنَ؛ فَإِنّي أقرَبُ ما أكونُ مِنَ العَبدِ إذا كانَ في إحداهُنَّ: اذكُرني عِندَ غَضَبِكَ، وَاذكُرني إذا حَكَمتَ بَينَ اثنَينِ، وَاذكُرني إذا كُنتَ مَعَ امرَأَةٍ جالِساً لَيسَ مَعَكُما أحَدٌ.(4)

3141. وعَن أبي جَعفَرٍ عليه السلام قالَ: إنَّ اللّهَ تَعالى يَقولُ: ابنَ آدَمَ: تَطَوَّلتُ عَلَيكَ بِثَلاثٍ: سَتَرتُ عَلَيكَ ما لَو يَعلَمُ بِه ِ أهلُكَ ما واروكَ، وأوسَعتُ عَلَيكَ فَاستَقرَضتُ مِنكَ فَلَم تُقَدِّم خَيراً، وجَعَلتُ لَكَ نَظرةً عِندَ مَوتِكَ في ثُلُثِكَ(5) فَلَم تُقَدِّم خَيراً.(6)

3142. وعَنهُ عليه السلام قالَ: إنَّ اللّهَ عز و جل أعطَى المُؤمِنَ ثَلاثَ خِصالٍ: العِزَّةَ فِي الدُّنيا، وَالفَلَحَ فِي الآخِرَةِ، وَالمَهابَةَ في صُدورِ العالَمينَ. ثُمَّ قَرَأَ: «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ ى وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» وقَرَأَ: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» إلى قَولِه ِ:

«هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ».(7)

3143. وعَن أبِي الحَسَنِ الرِّضا عليه السلام قالَ: إنَّ اللّهَ عز و جل أمَرَ بِثَلاثَةٍ مَقرونَةً بِثَلاثَةٍ اخرى: أمَرَ بِالصَّلاةِ وَالزَّكاةِ؛ فَمَن صَلّى ولَم يُزَكِّ لَم تُقبَل مِنهُ صَلاةٌ، وأمَرَ بِالشُّكرِ لَهُ ولِلوالِدَينِ؛ فَمَن لَم يَشكُر والِدَيه ِ لَم يَشكُرِ اللّهَ، وأمَرَ

ص:78

3138. امام صادق عليه السلام فرمودند: هر كس از اين امت كه حق ما را بشناسد اميد نجات او هست مگر سه نفر: پادشاه ستمگر، و هوسران، گناهكار علنى.

3139. امام باقر عليه السلام فرمودند: خداوند سه بهشت دارد كه جز سه نفر وارد آن نمى شوند: كسى كه بر عليه خود به حق قضاوت كند، و كسى كه براى خدا، به ديدار برادر مؤمن برود. و كسى كه به برادر مؤمن در راه خدا ايثار كند.

3140. امام باقر عليه السلام فرمود: زمانى كه نوح قوم خود را نزد خدا نفرين كرد، شيطان نزد نوح آمد و گفت:

تو به من نيكى كرده اى و مى خواهم پاداش تو را بدهم.

نوح گفت: به خدا قسم كه من بدم مى آيد به تو كمك كنم. من چه خدمتى به تو كرده ام ؟ شيطان گفت: آرى تو نفرين كرده اى خدا قوم تو را غرق كرد و ديگر كسى نماند كه من رنج گمراه كردن او را تحمل كنم. و من راحت هستم و تا قوم ديگرى به دنيا بيايد و رشد كند تا من گمراهش كنم.

نوح گفت: چه پاداشى مى خواهى به من بدهى ؟ شيطان گفت: در سه حال به ياد من باش.

من در اين سه حال به انسان نزديك هستم:

هنگام خشم به ياد من باش. هنگام داورى بين دو نفر به ياد من باش. هنگام خلوت كردن با زن نامحرم به ياد من باش.

3141. امام باقر عليه السلام فرمودند: خداوند مى گويد: اى آدميزاده من به تو سه لطف كرده ام: گناهان تو را پوشاندم كه اگر بستگان تو مى فهميدند جسد تو را دفن نمى كردند. به تو نعمت دادم سپس از تو قرض خواستم، اما تو خيرى را ذخيره نكرده اى. هنگام مرگ تو ثلث اموال را براى تو قرار دادم اما تو خيرى از پيش نمى فرستى.

3142. امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند به مؤمن سه خصلت عطا كرده است: عزت در دنيا و رستگارى در آخرت و ترس در دلهاى جهانيان. در قرآن فرموده: «عزت براى خدا و رسول خدا و مؤمنان است». و «قد أفلح المؤمنون» را قرائت كردند تا اينجاى آيه: «هم فيها خالدون».

3143. امام رضا عليه السلام فرمود: خداوند سه چيز را همراه سه چيز واجب فرمود: نماز را با زكات، پس كسى كه نماز بخواند و زكات ندهد نمازش قبول نمى شود.

ص:79

بِاتِّقاءِ اللّهِ وصِلَةِ الرَّحِمِ؛ فَمَن لَم يَصِل رَحِمَهُ لَم يَتَّقِ اللّهَ عز و جل.(1)

3144. وعَن أبي جَعفَرٍ عليه السلام قالَ: لَهوُ المُؤمِنِ في ثَلاثَةِ أشياءَ: التَّمَتُّعُ بِالنِّساءِ، ومُفاكَهَةُ الإِخوانِ، وَالصَّلاةُ بِاللَّيلِ.(2)

3145. وعَنهُ عليه السلام قالَ: الظُّلمُ ثَلاثَةٌ: ظُلمٌ يَغفِرُهُ اللّهُ، وظُلمٌ لايَغفِرُهُ اللّهُ، وظُلمٌ لايَدَعُهُ اللّهُ؛ فَأَمَّا الظُّلمُ الَّذي لايَغفِرُهُ اللّهُ فَالشِّركُ، وأمَّا الظُّلمُ الَّذي يَغفِرُهُ اللّهُ ظُلمُ الرَّجُلِ نَفسَهُ فيما بَينَهُ وبَينَ اللّهِ، وأمَّا الظُّلمُ الَّذي لايَدَعُهُ فَالمُدايَنَةُ بَينَ العِبادِ.(3)

ص:80

شكر خدا به همراه تشكر از پدر و مادر، كسى كه از پدر و مادرش تشكر نكند خدا را شكر نكرده است. تقوا با صلۀ رحم، كسى كه با خويشان ارتباط ندارد تقوا ندارد.

3144. امام باقر عليه السلام فرمود: سرگرمى و تفريح مؤمن در سه چيز است: لذت بردن از همسر، شوخى با دوستان و نماز شب.

3145. امام باقر عليه السلام فرمود: ظلم سه نوع است: ظلمى كه خدا نمى آمرزد كه شرك است. ظلمى كه خدا مى آمرزد ظلم به خود است. يعنى بين خود و خدا گناهى مرتكب شود. ظلمى كه خدا از آن صرف نظر نمى كند حقوق مردم است.

ص:81

الفصل الثّامن: كَلامُ الأَنبِياءِ وَالزُّهّادِ وَالحُكَماءِ

3146. عَن لُقمانَ الحَكيمِ أنَّهُ قالَ لِابنِه ِ: يا بُنَيَّ، النّاسُ ثَلاثَةُ أثلاثٍ: ثُلُثٌ للّهِِ، وثُلُثٌ لِنَفسِه ِ، وثُلُثٌ لِلدّودِ؛ فَأَمّا ما هُوَ للّهِِ فَروحُهُ، وأمّا ما هُوَ لِنَفسِه ِ فَعِلمُهُ، وأمّا ما هُوَ لِلدّودِ فَجِسمُهُ.

3147. وقالَ بَعضُهُم: الإِخوانُ ثَلاثُ طَبَقاتٍ: طَبَقَةٌ كَالغِذاءِ الَّذي لايَستَغني عَنهُ؛ وهُم إخوانُ الدّينِ، وطَبَقَةٌ كَالدَّواءِ الَّذي يَحتاجُ إلَيه ِ في وَقتٍ ويَستَغني عَنهُ في أوقاتٍ كَثيرَةٍ، وهُم إخوانُ المُعاشَرَةِ عَلى أحوالِ الدُّنيا، وطَبَقَةٌ لاتُرادُ ولا يُحتاجُ إلَيهِم؛ وهُم إخوانُ الطَّمَعِ.(1)

3148. وقالَ سَهلُ بنُ عَبدِاللّهِ: لايَستَحِقُّ الإِنسانُ الرِّئاسَةَ حَتّى يَجتَمِعَ فيه ِ ثَلاثُ خِصالٍ: صَرفُ جَهلِه ِ عَنِ النّاسِ، ويَتَحَمَّلُ جَهلَ النّاسِ، ويَترُكُ ما في أيديهِم ويَبذُلُ ما في يَدِهِ لَهُم.

3149. وقالَ بَعضُ الحُكَماءِ: إذا أرَدتَ أن تَعرِفَ وَفاءَ الرَّجُلِ فَانظُر إلى حَنينِه إلى إخوانِه ِ، وشَوقِه ِ إلى أوطانِه ِ، وبُكائِه ِ عَلى ما مَضى مِن زَمانِه ِ.

3150. وقالَ آخَرُ: حُسنُ السَّمتِ وطُولُ الصَّمتِ ومَشيُ القَصدِ(2) مِن أخلاقِ الأَنبِياءِ. وسوءُ السَّمتِ وقِلَّةُ الصّمتِ ومَشيُ الخُيَلاءِ(3) مِن أخلاقِ الأَشقِياءِ.(4)

3151. وقالَ بَعضُ العُقَلاءِ:

ثَلاثَةٌ لَيسَ لَها نِهايَة الأَمنُ وَالصِّحَّةُ وَالكِفايَة

ص:82

3152. وقالَ بَعضُ الحُكَماءِ: ثَلاثَةٌ لايَنبَغي لِشَريفٍ أن يَأنَفَ(1) مِنها وإن كانَ مَلِكاً: قِيامُهُ مِن مَجلِسِه ِ لِوالِدَيه ِ، وَالعالِمُ يَستَفيدُ مِنهُ لِآخِرَتِه ِ، وخِدمَتُهُ لِلضَّيفِ.(2)

3153. وقالَ ابنُ عَبّاسٍ: لِجَليسي عَلَيَّ ثَلاثٌ: أن أرمِيَهُ بِطَرفي إذا أقبَلَ، واُوَسِّعَ لَهُ إذا جَلَسَ، وأُصغي لَهُ إذا حَدَّثَ. ومُجالَسَةُ الأَحمَقِ خَطَرٌ، وَالقِيامُ عَنهُ ظَفَرٌ.(3)

3154. وقالَ أيضاً: لَم يَرِنَّ(4) إبليسٌ مِثلَ ثَلاثِ رَنّاتٍ قَطُّ: رَنَّةٍ حينَ لُعِنَ فَاُخرِجَ مِن مَلَكوتِ السَّماواتِ، ورَنَّةٍ حينَ وُلِدَ مُحَمَّدٌ صلى الله عليه و آله، ورَنَّةٍ حينَ انزِلَتِ الحَمدُ و فِي ابتِدائِها «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ».(5)

3155. وقالَ بَعضُهُم: ثَلاثَةٌ تُذهِبُ البَلغَمَ وتَزيدُ فِي الحِفظِ: الصَّومُ، وَالسِّواكُ، وقراءَةُ القُرآنِ.(6)

3156. وقالَ الغَزالِيُّ: التَّوبَةُ لاتَستَقيمُ ولا تَتِمُّ إلّابِثَلاثَةٍ: التَّركِ فِي الحالِ، وَالعَزمِ فِي الِاستِقبالِ، وَالتَّدارُكِ وَالإِصلاحِ فِي الماضي.

3157. وقالَ أرِسطاطاليسَ: السَّعادَةُ ثَلاثَةٌ: إمّا فِي النَّفسِ؛ وهِيَ المَعرِفَةُ وَالحِكمَةُ وَالشَّجاعَةُ، وإمّا فِي البَدَنِ؛ وهِيَ المالُ وَالجاهُ وَالحَسَبُ.

3158. عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله سَأَلَ طائِفَةً مِن أصحابِه ِ: ما أنتُم ؟ قالوا: مُؤمِنونَ، فَقالَ: ما عَلامَةُ إيمانِكُم ؟ قالوا: نَصبِرُ عَلَى البَلاءِ، ونَشكُرُهُ عِندَ الرَّخاءِ، ونَرضى بِمَواقِعِ القَضاء، قالَ: مُؤمِنونَ ورَبِّ الكَعبَةِ!(7)

3159. وعَنهُ صلى الله عليه و آله يَقولُ: أيُّما رَجُلٍ قَدَّمَ ثَلاثَةَ أولادٍ لَم يَبلُغُوا الحِنثَ، أوِ امرَأَةٍ قَدَّمَت ثَلاثَةَ أولادٍ؛ فَهُم جُنَّةٌ لَهُ يَستُرونَهُ مِنَ النّارِ.(8)

3160. وعَن أبي ذَرٍّ رحمه الله قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: ما مِن مُسلِمَينِ يُقَدِّمانِ لَهُما ثَلاثَةَ أولادٍ لَم يَبلُغُوا الحِنثَ إلّا أدخَلَهُمَا اللّهُ الجَنَّةَ بِفَضلِه ِ.

(الحِنثَ - بكسر الحاء المهملة وآخره مثلثة -: الإثم والذّنب، والمعنى أنّهم لم يبلغوا السنّ الّذي يكتب عليهم فيه الذنوب).(9)

ص:84

3152. حكيم گفته: آدم شريف حتى اگر پادشاه باشد نبايد از سه چيز خوددارى كند: برخاستن جلوى پاى پدر و مادر، بهره مندى از عالم و دانشمند براى آخرت، پذيرايى و خدمت مهمان.

3153. ابن عباس گفت: همنشين سه حق بر من دارد: چون رو به من كند به او بنگرم. و چون بنشيند به او جاى دهم. و چون سخن گويد گوش دهم. و همنشينى با احمق خطر است. و برخاستن از كنار او پيروزى است.

3154. ابن عباس گفت: هرگز شيطان مانند سه لحظه ناله نكرده است: لحظۀ لعنت خدا و اخراج از ملكوت آسمانها. هنگام تولد حضرت محمد صلى الله عليه و آله. و هنگام نزول بسم اللّه الرحمن الرحيم در ابتداى سورۀ حمد.

3155. فرزانه اى گفته است: سه چيز بلغم را از بين مى برد و حافظه را تقويت مى كند: روزه، و مسواك، و قرائت قرآن.

3156. غزالى گفت: توبه جز با سه شرط حاصل نمى شود: ترك گناهان در حال حاضر، و تصميم بر انجام ندادن در آينده، و جبران گذشته.

3157. ارسطاطيس گفت: سعادت روح و بدن سه چيز است: سعادت روح؛ معرفت و حكمت و شجاعت است. و سعادت بدن، مال و مقام و موقعيت است.

3158. پيامبر صلى الله عليه و آله از گروهى از يارانش پرسيدند شما كه هستيد؟ گفتند: مؤمن هستيم. حضرت فرمودند: علامت ايمان شما چيست ؟ گفتند: صبر بر بلا، شكر در رفاه، و رضايت به قضاء.

حضرت فرمودند: به خداى كعبه مؤمن هستيد.

3159. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: هر مردى كه سه فرزند نا بالغ او بميرد و هر زنى كه داغ سه فرزند ببيند، از آتش جهنم در امان است.

3160. ابوذر گفت: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: هر پدر و مادر مسلمانى كه سه فرزند خود را قبل از رسيدن به سنّ تكليف از دست بدهند، خداوند آنان را به فضل خود وارد بهشت خواهد كرد.

ص:85

3161. وقالَ آخَرُ: مَن خافَ اللّهَ لَم يُشفِ غَيظَهُ(1) ، ومَنِ اتَّقَى اللّهَ لَم يَصنَع ما يُريدُ، ومَن حَذِرَ المُحاسَبَةَ لَم يَطعَم كُلَّ ما يَشتَهي.(2)

3162. وعَنِ الأَحنَفِ بنِ قَيسٍ لَمّا سَأَلَهُ مُعاوِيَةُ عَن أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام، فَقالَ: كانَ آخِذاً بِثَلاثٍ تارِكاً لِثَلاثٍ:

آخِذاً بِقُلوبِ الرِّجالِ إذا حَدَّثَ، حُسنِ الِاستِماعِ إذا حُدِّثَ، أيسَرِ الأَمرَينِ عَلَيه ِ إذا حَلَفَ(3) ؛ تارِكاً لِمُقارَبَةِ اللَّئيمِ، تارِكاً لِما يُعتَذَرُ مِنهُ، تارِكاً لِلمِراءِ.(4)

3163. وقالَ مُعاوِيَةُ لِخالِدِ بنِ مَعمَرٍ: عَلى ما أحبَبتَ عَلِيّاً عليه السلام ؟ فَقالَ: عَلى ثَلاثِ خِصالٍ: عَلى حِلمِه ِ إذا غَضِبَ، وعَلى صِدقِه ِ إذا قالَ، وعَلى عَدلِه ِ إذا وَلِيَ.(5)

3164. وقالَ الحَسَنُ البَصرِيُّ: إنَّ في مُعاوِيَةَ لَثَلاثاً مُهلِكاتٍ موبِقاتٍ: غَصَبَ هذِهِ الاُمَّةَ أمرَها و فيهِم بَقايا مِن أصحابِ رسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله، ووَلّى عَلَيهِمُ ابنَهُ يَزيدَ سِكّيراً خِمّيراً يَلبَسُ الحَريرَ ويَضرِبُ بِالطُّنبورِ، وَادَّعى زِياداً و وَلّاهُ العِراقَ.(6)

3165. وقالَ حَكيمٌ: تُطلَبُ الدُّنيا لِثَلاثَةِ أشياءَ: لِلغِنى وَالعِزِّ وَالرّاحَةِ؛ فَمَن زَهِدَ فيها عَزَّ، ومَن قَنِعَ استَغنى، ومَن قَلَّ سَعيُهُ استَراحَ.(7)

3166. وقالَ الأَحنَفُ بنُ قَيسٍ: ما نازَعَنى أحَدٌ إلّاأخَذتُ في أمري بِإِحدى ثَلاثٍ: إن كانَ فَوقي عَرَفتُ قَدرَهُ، وإن كانَ دوني أكرَمتُ نَفسي عَنهُ، وإن كانَ مِثلي تَفَضَّلتُ عَلَيه ِ.

3167. وقالَ مُحَمَّدُ بنُ السِّماكِ: طَلَبتُ المالَ سِنينَ فَتَفَكَّرتُ بِقارونَ، فَما رَأَيتُ شَيئاً يُقَرِّبُني إلَى اللّهِ أفضَلَ مِن ثَلاثٍ: مِن قَلبٍ وَرِعٍ، ولِسانٍ صادِقٍ، وبَدَنٍ صابِرٍ.

3168. وقالَ يَحيَى بنُ مُعاذٍ: الحِرصُ أسَدٌ، وَالنّاس فيه ِ ثَلاثُ رِجالٍ: رَجُلٌ أسَدُهُ مُطلَقٌ؛ وهُم أبناءُ الدُّنيا، ورَجُلٌ أسَدُهُ مَربوطٌ بِالسَّلاسِلِ؛ وهُمُ الزُّهّادُ، ورَجُلٌ أسَدُهُ مَذبوحٌ؛ وهُم أولِياءُ اللّهِ وَالصِّدّيقونَ.

ص:86

3161. بزرگى گفت: هر كس از خدا بترسد، خشم خود فرو برد. و كسى كه از خدا پروا كند، به خواهش خود عمل نمى كند. و آنكه از محاسبه حذر مى كند، هرچه دلش بخواهد نمى خورد.

3162. وقتى كه معاويه از احنف بن قيس دربارۀ حضرت على عليه السلام پرسيد، احنف گفت: او سه كار مى كرد و سه كار نمى كرد: وقتى سخن مى گفت قلبها را مى ربود. سخنانش گوش نواز بود. و آسان ترين كار را انتخاب مى كرد. با فرومايه معاشرت نمى كرد. هر كارى كه باعث معذرت خواهى شود انجام نمى داد و رياكارى نمى كرد.

3163. معاويه به خالد بن معمر گفت: على عليه السلام را براى چه دوست دارى ؟ گفت: براى سه خصلت:

بردبارى او هنگام خشم، صداقت او هنگام سخن گفتن، و عدالت او در حكومت.

3164. حسن بصرى گفت: معاويه سه كار هلاكت آور و بدبخت كننده انجام داد: حكومت را در حالى غصب كرد كه از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله افراد شايسته اى بودند. پسرش يزيد را كه هميشه مست و اهل تشريفات و نوازنده بود جانشين خود كرد. و «زياد» را برادر خود خوانده و به فرماندارى عراق نصب كرد.

3165. حكيمى گفت: دنيا را براى سه چيز مى خواهند: بى نيازى، عزت، راحتى. پس هر كه در دنيا زاهد باشد عزيز است. و هر كه قانع باشد بى نياز است. و هر كه كمتر رنج دنيا برد راحت تر است.

3166. احنف بن قيس گفت: هر كس با من در افتاد با او يكى از اين سه كار را كردم: اگر بالاتر از من بود قدر او را دانستم. و اگر پايين تر از من بود خود را از شر او حفظ كردم. و اگر مثل من بود به او نيكى كردم.

3167. محمد بن سماك گويد: چند سال دنبال مال بودم تا وقتى كه به ياد قارون افتادم، ديدم چيزى بهتر از اين سه مرا به خدا نزديك نمى كند: قلب پرهيزكار، زبان راستگو، بدن صابر.

3168. يحيى بن معاذ گفت: حرص، شير درنده است، و مردم نسبت به آن سه دسته اند: گروهى آن را رها كرده اند اينها دنيا پرستانند. گروهى آن را زنجير كرده اند اينها زاهد هستند. گروهى آن را از پاى در آورده اند اينها اولياء خدا و صدّيقان هستند. و به سه چيز توصيه مى كردند و مى نوشتند: كسى كه براى آخرتش تلاش كند خداوند دنياى او را تأمين مى كند. و كسى

ص:87

وكانوا مَن قَبلُ يَتَواصَونَ بِثَلاثَةِ أشياءَ ويُكاتِبونَ بِها: مَن عَمِلَ لِآخِرَتِه ِ كَفاهُ اللّهُ أمرَ دُنياهُ، ومَن أحسَنَ سَريرَتَهُ أحسَنَ اللّهُ عَلانِيَتَهُ، ومَن أصلَحَ ما بَينَهُ وبَينَ اللّهِ أصلَحَ اللّهُ ما بَينَهُ وبَينَ النّاسِ.

3169. وعَنِ ابنِ عَبّاسِ: الزُّهدُ ثَلاثَةُ أحرُفٍ: زاءٌ وهاءٌ ودالٌ؛ فَالزّاءُ زادُ المَعادِ، وَالهاءُ هُدىً فِي الدّينِ، وَالدّالُ الدَّوامُ عَلى طاعَةِ اللّهِ تَعالى.

3170. وعَن بَعضِ الحُكَماءِ: ثَلاثَةٌ مِن كُنوزِ اللّهِ تَعالى لايُعطيها إلّالِمَن يُحِبُّ: الفَقرُ، وَالمَرَضُ، وَالصَّبرُ.

3171. وعَنِ ابنِ عَبّاسٍ حينَ سُئِلَ: ما خَيرُ الأَيّامِ، وما خَيرُ الشُّهورِ، وما خَيرُ الأَعمالِ؟ فَقالَ: خَيرُ الأيّامِ الجُمُعَةُ، وخَيرُ الشُّهورِ شَهرُ رَمَضانَ، وخَيرُ الأَعمالِ الصَّلَواتُ الخَمسُ لِوَقتِها.

فَبَلَغَ ذلِكَ عَلِيّاً عليه السلام فَقالَ: لَو سُئِلَ العُلَماءُ وَالحُكَماءُ مِنَ المَشرِقِ إلَى المَغرِبِ لَما أجابوا إلّابِمِثلِها، ألا إنّي أنا أقولُ: خَيرُ الأَعمالِ ما يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنكَ، وخَيرُ الشُّهورِ ما تَتوبُ فيه ِ، وخَيرُ الأيّام ماتَخرُجُ فيه ِ إلَى اللّهِ مُؤمِناً.

3172. وعَن بَعضِ حُكَماءِ اليونانِ: ثَلاثَةٌ لا عارَ فيهِنّ: المَرَضُ، وَالفَقرُ، وَالمَوتُ.

3173. وقالَ وَهبٌ: مَكتوبٌ فِي التَّوراةِ: الحَريصُ فَقيرٌ وإن مَلَكَ الدُّنيا، وَالمُطيعُ مُطاعٌ وإن كانَ مَملوكاً، وَالقانِعُ غَنِيٌّ وإن كانَ جائِعاً.

3174. ومِمّا أوحاهُ اللّهُ إلى بَعضِ أنبِيائِه ِ: هَب لي مِن قَلبِكَ الخُشوعَ، ومِن نَفسِكَ الخُضوعَ، ومِن عَينِكَ الدُّموعَ، وَاسأَلني؛ فَإِنّي قَريبٌ مُجيبٌ.(1)

3175. وقالَ بَعضُهُم: عَلامَةُ المُنافِقِ ثَلاثَةٌ: إذا اؤتُمِنَ خانَ، وإذا حَدَّث كَذَبَ، وإذا وَعَدَ أخلَفَ.(2)

3176. ورُوِيَ أنَّ رَجُلاً زارَ حَكيماً، فَلَمّا لَقِيَهُ ذَكَرَ لَهُ عَن بَعضِ أصحابِه ِ مَقالاً فيه، فَقالَ المَزورُ: يا أخي! قَد أبطَأتَ فِي الزِّيارَةِ وأتَيتَني بِثَلاثِ جِناياتٍ: بَغَّضتَ الَيَّ أخِيَ الحَبيبَ، وأشغَلتَ قَلبِيَ الفارِغَ، وَاتَّهَمتَ نَفسَكَ الأَمينَةَ فيما أتَيتَ بِه ِ.

3177. وقالَ بَعضُ الحُكَماءِ: ثَلاثٌ مَن كُنَّ فيه ِ استَكمَلَ عَقلَهُ: أن يَكونَ مالِكاً لِلِسانِه ِ، عارِفاً بِزَمانِه ِ، مُقبِلاً عَلى شَأنِه ِ.

ص:88

كه باطن خود را نيكو گرداند، خداوند ظاهر او را نيكو نمايد. و كسى كه رابطه خود و خدا اصلاح كند، خداوند رابطه او با مردم را اصلاح مى نمايد.

3169. ابن عباس گفت: زهد سه حرف است: ز: يعنى زاد و توشه براى معاد و قيامت. ه: هدايت در دين، د: دوام طاعت خدا.

3170. حكيمى فرمود: سه چيز از گنجهاى خداوند است و فقط به كسى كه دوست دارد عطا مى كند:

فقر، مرض، صبر.

3171. از ابن عباس پرسيدند: بهترين روز و بهترين ماه و بهترين عمل كدامند؟

گفت: بهترين روز جمعه، بهترين ماه رمضان و بهترين عمل نماز در اول وقت است.

اين جواب به حضرت على عليه السلام رسيد حضرت فرمودند: اگر از دانشمندان و حكيمان مشرق تا مغرب مى پرسيدند، جز مثل او جواب نمى داد. اما من مى گويم: بهترين عمل آن است كه خداوند بپذيرد. و بهترين ماه آن است كه در آن توبه كنى. و بهترين روز، روزى است كه با ايمان به سوى خدا بروى.

3172. حكيمى از يونان گفته است: سه چيز ننگ ندارد: مرض، فقر، مرگ.

3173. وهب گفت: در تورات آمده است: حريص گرچه مالك همۀ دنيا شود فقير است. مطيع خدا، فرمانرواست گرچه غلام باشد. و قانع، بى نياز است گرچه گرسنه باشد.

3174. خداوند به يكى از پيامبران وحى فرمود: با قلب خاشع و روح متواضع و چشم گريان به درگاه من بيا و از من درخواست كن، من نزديك و اجابت كننده ام.

3175. گفته اند: علامت منافق سه چيز است: امانت نزد او بگذارند خيانت مى كند. و زمانى كه سخن بگويد دروغ مى گويد. و هنگامى كه وعده دهد تخلف مى كند.

3176. مردى به ديدار حكيمى رفت و گفت: دوست تو سخن ناشايست دربارۀ تو گفته است. حكيم گفت: پس از مدتى كه به ملاقات من آمدى سه جنايت در حق من مرتكب شدى: دوست مرا در نظرم منفور كردى. قلب پاك مرا آلودى. خودت را كه امين بودى با اين سخنان متهم كردى.

3177. حكيمى گفت: هر كس سه چيز داشته باشد عقل او كامل است: كنترل زبان، شناختن زمان، و سرگرم كار خود باشد.

ص:89

3178. وقالَ بَعضُهُم: إلهي! أجَلُّ الطّاعاتِ في قَلبي رَجاؤُكَ، وأعذَبُ الكَلامِ عَلى لِساني ثَناؤُكَ، وَأحَبُّ السّاعاتِ إلَيَّ ساعَةُ لِقائِكَ.

3179. ورُوِيَ أنَّ جَبرَئيلَ عليه السلام قالَ: يا مُحَمَّدُ، لَو كانَت عِبادَتُنا عَلى وَجه الأَرضِ لَعَمِلنا ثَلاثَ خِصالٍ: سَقيَ الماءِ لِلمُسلِمينَ، وإعانَةَ أصحابِ العِيالِ، وسَترَ الذُّنوبِ.(1)

3180. وعَن بَعضِ الرَّبّانِيّينَ: وقالَ [تعالى]: التُّقى وَالعِلمُ وَالعَقلُ ثَلاثُ مَراتِبَ، وما جَعَلتُ واحِدَةً مِنهُنَّ في أحَدٍ مِن خَلقي وأنا اريدُ هَلاكَهُ.(2)

3181. ورُوِيَ أنَّهُ جاءَ رَجُلٌ إلَى الحَسَنِ بنِ عَلِيٍّ عليهما السلام فَقالَ: يَابنَ رَسولِ اللّهِ، رُوِيَ عَن جَدِّكَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله أنَّهُ قالَ: إذا كانَ لِأَحَدِكُم حاجَةٌ فَليَطلُبها مِن ثَلاثَةِ نَفَرٍ: مِن رَجُلٍ قُرَشِيٍّ، أو مِن رَجُلٍ حامِلٍ كِتابَ اللّهِ، أو مِن رَجُلٍ صَبيحِ الوَجه ِ، وقَد جُمِعَت فيكَ هذِهِ الخِصالُ.

قالَ: وكانَ مُتَّكِئاً فَاستَوى جالِساً فَقالَ: إنَّهُ قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: أنزِلُوا النّاسَ مَنازِلَهُم، وأنا أسأَلُكَ عَن ثَلاثِ خِصالٍ إن أجَبتَني أعطَيتُكَ ثَلاثَمِئَةِ دينارِ، قالَ: سَل ولا قُوَّةَ إلّابِاللّهِ.

فَقالَ لَهُ: ما زينَةُ المَرءِ؟ قالَ: عِلمٌ مَعَهُ حِلمٌ، قالَ: فَإِن فَاتَهُ ذلِكَ؟ قالَ: كَرَمٌ مَعَهُ وَرَعٌ، قالَ: فَإِن فاتَهُ ذلِكَ؟ قالَ: فَقرٌ مَعَهُ صَبرٌ، قالَ: فَإِن فاتَهُ ذلِكَ؟ قالَ: صاعِقَةٌ مِنَ السَّماءِ تَهشِمُ جِلدَهُ وعَظمَهُ! فَتَبَسِّمَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيه ِ وضاعَفَ لَهُ ما طَلَبَ.

3182. وقالَ بَعضُ الحُكَماءِ: مَنِ ادَّعى ثَلاثاً بِغَيرِ ثَلاثٍ فَاعلَم بِأَنَّ الشَّيطانَ يَسخَرُ مِنهُ: أوَّلُها: مَنِ ادَّعى حَلاوَةَ الذِّكرِ مَعَ حُبِّ الدُّنيا، وَالثّاني: مَنِ ادَّعى رِضى خالِقِه ِ مِن غَيرِ سَخَطِ نَفسِه ِ، وَالثّالِثُ: مَنِ ادَّعى الإِخلاصَ مَعَ حُبِّ ثَناءِ المَخلوقينَ.(3)

3183. وقيلَ لِإِبراهيمَ بنِ أدهَمَ: بِما وَجَدتَ الزُّهدَ؟ قالَ: بِثَلاثَةِ أشياءَ: رَأَيتُ القَبرَ موحِشاً ولَيسَ لي مُونِسٌ، ورَأيتُ الطَّريقَ طَويلاً ولَيسَ مَعي زادٌ، ورَأيتُ الجَبّارَ قاضِياً ولَيس مَعي حُجَّةٌ.

3184. وقيلَ لِإِبراهيمَ عليه السلام: بِأَيِّ شَيءٍ اتَّخَذَكَ اللّهُ خَليلاً؟ قالَ: بِثَلاثَةِ أشياءَ: اختَرتُ أمرَ اللّهِ عَلى أمرِ غَيرِهِ، ومَا

ص:90

3178. ديگرى گفت: خدايا بزرگترين طاعت در قلب من اميد به توست. و شيرين ترين سخن من مدح و ثناى توست. و بهترين ساعت ها نزد من ساعت ديدار توست.

3179. جبرئيل عليه السلام گفت: يا محمد، اگر عبادت ما فرشتگان، روى زمين بود سه كار را ترك نمى كرديم: آب دادن به مسلمانان، كمك به مردم عيالوار، پوشاندن گناه ديگران.

3180. شخصى ربّانى گفت: خداوند فرمود: پرهيزكارى و علم و عقل سه رتبه است. و كسى را كه بخواهم هلاك كنم هيچ يك از آنها را در او قرار نخواهم داد.

3181. شخصى نزد امام حسن مجتبى عليه السلام آمد و گفت: از جدّ تو روايت شده است كه اگر نيازى داريد از كسى درخواست كنيد كه از سادات باشد يا حامل كتاب خدا باشد يا خوش سيما باشد.

هر سه خصلت در تو وجود دارد.

حضرت كه تكيه كرده بود، نشست و فرمود: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كس را در جايگاه خودش قرار دهيد. من از تو سه سؤال مى پرسم اگر جواب دادى سيصد دينار به تو مى دهم.

گفت: بپرس ولا قوة الا باللّه. [يعنى به حول و قوۀ خدا جواب مى دهم]

حضرت فرمودند: زينت انسان چيست ؟ گفت: علم كه با بردبارى همراه باشد.

حضرت فرمودند: اگر آن را نداشت چه ؟ گفت: كرم كه با پرهيزكارى باشد.

حضرت فرمودند: اگر آن را نداشت چه ؟ گفت: فقر كه با صبر همراه باشد.

حضرت فرمودند: اگر آن را نداشت چه ؟ گفت: صاعقه اى از آسمان بيايد و پوست و استخوانش را در هم بريزد.

حضرت تبسّمى فرمودند و دو برابر خواسته اش به او عطا كردند.

3182. حكيم گفت: هر كس سه برترى را بدون سه چيز ادعا كند، بدان كه شيطان او را مسخره مى كند.

اول: ادعاى چشيدن شيرينى ذكر خدا بدون ترك محبت دنيا.

دوم: ادعاى رضايت خدا بدون خشم بر خود.

سوم: ادعاى اخلاص با تمايل به ستايش كردن مردم.

3183. از ابراهيم ادهم پرسيدند: زهد را از چه بدست آوردى ؟ گفت: سه چيز: ديدم قبر وحشتناك است و من مونس ندارم. راه طولانى است و توشه ندارم. خداوند قاضى است و من دليل و مدرك ندارم.

3184. از ابراهيم خليل عليه السلام پرسيدند: براى چه خدا تو را خليل خود برگزيد؟ گفت: براى سه چيز:

ص:91

اهتَمَمتُ بِما تَكَفَّلَ اللّهُ لي، وما تَعَشَّيتُ ولا تَغَدَّيتُ إلّامَعَ الضَّيفِ.

3185. وقيلَ: أسعَدُ النّاسِ مَن لَهُ قَلبٌ عالِمٌ، وبَدَنٌ صابِرٌ، وقَناعَةٌ بِما في يَدِهِ.

3186. وقيلَ: ثَلاثَةٌ مَن لَم تَكُن فيه ِ فَلَيسَ بِفاضِلٍ؛ وهي: حِلمٌ يَرُدُّ بِه ِ جَهلَ مَن جَهِلَ عَلَيه ِ، و وَرَعٌ يَحجُزُهُ عَنِ المَحارِمِ، وحُسنُ خُلُقٍ يُداري بِه ِ النّاسَ.

3187. وقيلَ: ثَلاثَةٌ لايُعرَفونَ إلّافي ثَلاثَةِ مَواطِنَ: لايُعرَفُ الجَوادُ إلّافِي الجَدبِ(1) ، ولَا الشُّجاعُ إلّافِي الحَربِ، ولَا الحَليمُ إلّاعِندَ الغَضَبِ.(2)

3188. وقيلَ: جاءَ رَجُلٌ إلَى ابنِ عَبّاسٍ فَقالَ لابنِ عَبّاسٍ: إنّي اريدُ أن آمُرَ بِالمَعروفِ وأنهى عَنِ المُنكَرِ، قالَ:

أبَلَغتَ ذلِكَ؟ قالَ: أرجو، قالَ: إن لَم تَخشَ أن تُفتَضَحَ بثَلاثِ آياتٍ في كِتابِ اللّهِ تَعالى فَافعَل، قالَ:

وما هُنَّ؟ قالَ: قَولُهُ تَعالى: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ»، أحكَمتَ هذِهِ الآيَةَ؟ قال:

لا، قالَ: فَالحَرفُ الثّاني ؟ قالَ: قَولُهُ تَعالى: «لِمَ تَقُولُونَ مَا لَاتَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا ْ مَا لَاتَفْعَلُونَ» أحكَمتَ هذِهِ الآيَةَ؟ قالَ: لا، قالَ: فَالحَرفُ الثّالِثُ؟ قالَ: قَولُ العَبدِ الصّالِحِ شُعَيبٍ عليه السلام: «وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَل - كُمْ عَنْهُ» أحكَمتَ هذِهِ الآيَةَ؟ قالَ: لا، قالَ: فَابدَأ بِنَفسِكَ.(3)

3189. وقيلَ: عَلامَةُ العَقلِ ثَلاثَةٌ: تَقوَى اللّهِ، وصِدقُ (الحَقِّ) الحَديثِ، وتَركُ ما لايَعني.

3190. وقيلَ: يا رَسولَ اللّهِ، بِمَ يُعرَفُ المُؤمِنُ؟ فَقالَ: بِوَقارِهِ، ولينِه ِ، وصِدقِ حَديثِه ِ.(4)

3191. وقيلَ: دَخَلَ بَعضُ الاُدَباءِ عَلى مَلِكٍ فَاستَأذَنَهُ فِي الكَلامِ، فَقالَ: بِشَرطٍ، فَقالَ: وما هُوَ؟ قالَ: عَلى أن لاتَمدَحَني في وَجهي؛ فَإِنّي أعرَفُ مِنكَ بِنَفسي، وعَلى أن لاتُكَذِّبني عَن ضَميرِكَ، وعَلى أن لاتَغتابَ عِندي أحَداً.(5)

ص:92

من فرمان خدا را بر فرمان غير خدا اختيار كردم. به دنبال روزى اى را كه خدا بر عهده گرفته نرفتم و هرگز بدون مهمان نگذراندم و غذا نخوردم.

3185. گفته اند: خوشبخت ترين مردم كسى است كه قلب دانا، بدن شكيبا، و قناعت بر آنچه كه در دست دارد.

3186. گفته شده است: هر كه سه صفت ندارد فضيلت ندارد: بردبارى كه نادانى جاهلان را تحمل كند. پرهيزكارى كه او را از حرام باز دارد. رفتار خوش كه با مردم مدارا كند.

3187. گفته اند: سه كس را جز در سه جا نمى توان شناخت: سخاوتمند را در قحطى، شجاع را در جنگ، بردبار را به هنگام خشم.

3188. شخصى نزد ابن عباس رفت و گفت: مى خواهم امر بمعروف و نهى از منكر كنم.

ابن عباس گفت: آيا معروف و منكر را مى شناسى ؟ گفت: اميدوارم.

ابن عباس گفت: اگر نمى ترسى كه با سه آيه از آيات قرآن مفتضح شوى انجام بده. پرسيد:

كدام آيات ؟ ابن عباس گفت: اين آيه: «آيا ديگران را امر به نيكى مى كنيد و خود را فراموش كرده ايد؟» به اين آيه عمل كرده اى ؟ گفت: نه.

پرسيد: آيۀ دوم چيست ؟ ابن عباس گفت: «چرا چيزى مى گوييد كه خود عمل نمى كنيد.

گناه بزرگى است نزد خدا آنچه را كه انجام نمى دهيد بگوئيد». آيا به اين آيه عمل كرده اى ؟ گفت: نه.

پرسيد: آيۀ سوم چيست ؟ ابن عباس گفت: سخن بندۀ صالح شعيب عليه السلام است: «من قصد مخالفت با شما ندارم در آنچه كه شما را از آن نهى مى كنم». آيا به اين آيه عمل كرده اى ؟ گفت: نه. ابن عباس گفت: ابتدا از خودت شروع كن.

3189. گفته اند: علامت عقل سه چيز است: پرهيزكارى، راست گويى، ترك كردن هرزگى.

3190. از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيدند: مؤمن با چه چيزى شناخته مى شود؟ فرمودند: وقار، نرمخويى، و راستگويى.

3191. اديبى نزد سلطان رفت و اجازۀ سخن خواست. سلطان گفت: به يك شرط. گفت: چه شرطى ؟ سلطان گفت: در مقابل مرا ستايش نكنى چون خود را بهتر از تو مى شناسم. و در دل خود از من بد نگوئى. و نزد من از كسى غيبت نكنى.

ص:93

3192. وقيلَ: لا تَتَقَدَّمُ الأَصاغِرُ عَلَى الأكابِرِ في ثَلاثٍ: إذا ساروا لَيلاً، وخاضوا سَيلاً، و واجَهوا خَيلاً.

3193. وقيلَ: صِفاتُ الأَولِياء الكامِلينَ ثَلاثَةٌ: فَأَوَّلُهَا: الصَّمتُ وحِفظُ اللِّسانِ؛ الَّذي هُو بابُ النَّجاةِ، وثانيها:

الجوعُ؛ وهُوَ مِفتاحُ الخَيراتِ، وثالِثُها: إتعابُ النَّفسِ فِي العِباداتِ وصِيامُ النَّهارِ وقِيامُ اللَّيلِ.

3194. وقيلَ: الصُّحبَةُ مَعَ الخَلقِ ضَلالٌ، وَالِاشتِغالُ بِالحَقِّ كَمالٌ، وطَلَبُ العِلمِ بِلا عَمَلٍ وَبالٌ(1).

3195. وقيلَ: مِنَ الحِكمَةِ الإِعراضُ عَن ثَلاثَةٍ: سَفاهَةِ الجاهِلِ(2) ، وزَلَّةِ العاقِلِ، وجَهلَةِ الغافِلِ.

3196. وقيلَ فِي الأَمثالِ: ثَلاثَةٌ تَجلُو البَصَرَ: النَّظَرُ إلَى الخُضرَةِ، وَالماءِ الجاري، وإلَى الوَجه ِ الحَسَنِ.

3197. وقيلَ فيه ِ شِعراً:

ثَلاثَةٌ تَجلو عَنِ القَلبِ الحَزَن الماءُ وَالخُضرَةُ وَالوَجهُ الحَسَن

3198. وقيلَ: ثَلاثَةٌ لاتَعرِفُهُم إلّاعِندَ ثَلاثٍ: الحَليمُ عِندَ الغَضَبِ، وَالشُّجاعُ عِندَ الخَوفِ، وَالأَخُ عِندَ حاجَتِكَ إلَيه ِ.(3)

3199. و عَن عيسى عليه السلام: مَن عَلِمَ وعَمِلَ وعَلَّمَ، عُدَّ فِي المَلَكوتِ الأَعظَمِ عَظيماً.(4)

3200. وقالَ عيسى عليه السلام: بِحَقٍّ أقولُ لَكُم: كَما يَضطَرُّ المَريضُ إلَى الطَّعامِ فَلا يَلتَذُّ بِه ِ مِن شِدَّةِ الوَجَعِ، كَذلِكَ صاحِبُ الدُّنيا لا يَلتَذُّ بِالعِبادَةِ ولايَجِدُ حَلاوَتَها مَعَ ما يَجِدُهُ مِن حَلاوَةِ الدُّنيا.(5)

3201. بِحَقٍّ أقولُ لَكُم: إنَّ الدابَّةَ إذا لَم تُركَب تَصَعَّبَت وتَغَيَّرَ خُلُقُها، كَذلِكَ القُلوبُ إذا لَم تُرَقَّق بِذِكرِ المَوتِ وبِنَصَبِ(6) العِبادَةِ تَقسو وتَغلُظُ.(7)

3202. بِحَقٍّ أقولُ لَكُم: إنَّ الزِّقَّ(8) إذا لَم يَتَخَرَّق يوشِكُ أن يَكونَ وِعاءَ العَسَلِ، كَذلِكَ القُلوبُ ما لَم تَخرِقهَا الشَّهَواتُ ويُدَنِّسهَا الطَّمَعُ أو يُقسِهَا النَّعيمُ فَسَوفَ تَكونُ أوعِيَةَ الحِكمَةِ.(9)

ص:94

3192. گفته اند: كودكان در سه جا از بزرگان سبقت نگيرند: حركت شبانه، ورود در سيل و مواجه شدن با سپاه دشمن.

3193. گفته اند: صفات اولياء كامل سه چيز است: اول: سكوت و نگه داشتن زبان كه درِ نجات است.

دوم: گرسنگى كه كليد خوبيهاست. سوم: تحمل سختى در عبادتها و روزه دارى در روز و نماز در شب.

3194. گفته اند: همراهى با مردم گمراهى است. ارتباط و پيوستگى با خدا كمال است. و آموختن علم بدون بكارگيرى آن عذاب است.

3195. گفته اند: دورى از سه چيز نشانه حكمت است: رفتار زشتِ مردم نادان، و لغزش عاقل و نادانى غافل.

3196. ضرب المثلى مى گويد: سه چيز باعث جلاى چشم مى شود: نگاه كردن به سبزه و آب روان و صورت زيبا.

3197. در شعر آمده است: سه چيز اندوه را از قلب مى برد: آب، سبزه، چهرۀ زيبا.

3198. گفته اند: سه كس را در سه جا مى توان شناخت: انسان بردبار را هنگام خشم. شجاع را هنگام ترس. و دوست را هنگام احتياج.

3199. حضرت عيسى عليه السلام فرمود: كسى كه ياد بگيرد و بكار برد و به ديگران هم بياموزد، در ملكوت اعظم بزرگ شمرده مى شود.

3200. حضرت عيسى عليه السلام فرمود: به حق مى گويم: همانطور كه مريض از شدت درد از غذا خوردن لذت نمى برد. همانطور دنياپرست هم از عبادت لذت نمى برد. و با چشيدن شيرينى دنيا، شيرينى عبادت را نخواهد چشيد.

3201. حضرت عيسى عليه السلام: به حق مى گويم: همانطور كه اگر از حيوان سوارى نگيرى چموش و نافرمان مى شود. قلب هم اگر با ياد مرگ و سختى عبادت نرم نشود، سخت و سنگدل مى شود.

3202. حضرت عيسى عليه السلام: به حق مى گويم: اگر مشك پاره نباشد ممكن است ظرف عسل شود.

همچنين اگر قلب با شهوت دريده نشود و با طمع آلوده نشود و يا نعمتها آن را سرسخت نكند، جايگاه حكمت خواهد شد.

ص:95

3203. ورُوِيَ أنَّ عيسى عليه السلام اشتَدَّ بِه ِ المَطَرُ وَالرَّعدُ وَالبَرقُ يَوماً، فَجَعَلَ يَطلُبُ شَيئاً يَلجَأُ إلَيه ِ، فَرُفِعَت لَهُ خَيمَةٌ مِن بَعيدٍ، فَأَتاها فَإِذا فيهَا امرَأَةٌ، فَجازَ عَنها فَإِذا هُوَ بِكَهفٍ في جَبَلٍ، فَأَتاهُ فَإذا فيه ِ أسَدٌ، فَوَضَعَ يَدَهُ عَلَيه ِ فَقالَ: إلهي! لِكُلِّ شَيءٍ مَأوىً، ولَم تَجعَل لي مَأوىً!

فَأَوحَى اللّهُ إلَيه ِ: مَأواكَ في مُستَقَرِّ رَحمَتي، ولَاُزَوِّجَنَّكَ يَومَ القِيامَةِ بِمِئَةِ حَوراءَ خَلَقتُها بِيَدي، ولَاُطعِمَنَّ في عُرسِكَ أربَعَةَ آلافِ عامٍ، يومٌ مِنها كَعُمُرِ الدُّنيا، ولَآمُرَنَّ مُنادياً يُنادي: أينَ الزُّهّاُد فِي الدُّنيا؟ هَلُمّوا إلى عُرسِ الزّاهِدِ عيسَى بنِ مَريَمَ.(1)

3204. وقيلَ: الدَّيِّنُ يَخافُ النّارَ، وَالكَريمُ يَخافُ العارَ، وَالعاقِلُ يَخافُ الشَّرَّ؛ فَمَن جُمِعَ فيه ِ الدّينُ وَالكَرَمُ وَالعَقلُ فَقَد أمِنَ مِنَ النّارِ وَالعارِ وَالشَّرِّ.

3205. وقالَ جالينوسُ: إذا سَلِمَ بَدَنُ الإِنسانِ مِنَ الأَمراضِ الَّتي تَعوقُهُ مِنَ الكِتابَةِ والقِراءَةِ وَالتَّعليمِ، وسَلِمَ عَقلُهُ، و رُزِقَ كِفايَتَهُ، فَحُزنُهُ عَلى ما سِوى ذلِكَ في غَيرِ مَوضِعِه ِ.

3206. (وقالَ آخَرُ): عَلامَةُ العاقِلِ أكثَرُ مِن أن تُحصى وتُعَدُّ، أمّا عَلامَةُ الأَحمَقِ عِندَنا ثَلاثُ خِصالٍ: أوَّلُها: لا يُبالي مِن تَضييعِ عُمُرِهِ، وَالثّاني: لايَشبَعُ عَن فُضولِ أقاويلِه ِ، وَالثّالِثُ: لايُطيقُ صُحبَةَ مَن يَرى عَيبَهُ.

3207. مِن كَلامِ بَعضِ العارِفينَ: ثَلاثَةُ أشياءَ تُقسِي القُلوبَ: الضِّحكُ بِغَيرِ عَجَبٍ، وَالأَكلُ مِن غَيرِ جوعٍ، وَالكَلامُ مِن غَيرِ حاجَةٍ.

3208. وقالَ أفلاطونُ: لاتَزُر مَن يَستَثقِلُكَ(2) ، ولا تُحَدِّث مَن يُكَذِّبُكَ، ولا تُخاطِب مَن لايَسمَعُ مِنكَ.

3209. وقالَ أفلاطونُ: إنَّ المَرءَ يَتَغَيَّرُ في ثَلاثِ مَواطِنَ: فِي القُربِ مِنَ المُلوكِ، وفِي الإِناثِ إذاتَوَلّاها، و فِي المالِ إذا جَمَعَهُ؛ فَمَن لَم يَتَغَيَّر خُلُقُهُ في واحِدَةٍ مِن هذِهِ الثَّلاثِ فَهُوَ صَحيحُ الحُكمِ صَحيحُ المُعامَلَةِ.

3210. وقالَ بَعضُ الحُكَماءِ: العِلمُ لَهُ ثَلاثَةُ أشبارٍ: مَن دَخَلَ في شِبرِهِ الأَوَّلِ تَكَبَّرَ، ومَن دَخَلَ في شِبرِهِ الثّاني تَواضَعَ، ومَن دَخَلَ في شِبرِهِ الثّالِثِ عَلِمَ أنَّهُ لا يَعلَمُ.

ص:96

3203. روزى حضرت عيسى عليه السلام در باران و رعد و برق شديد گرفتار شد. و بدنبال پناهگاه مى گشت. از دور خيمه اى ديد خود را به آن رسانيد كه در آن زنى بود. از آن خيمه عبور كرد. به غارى در كوه رسيد. ديد شيرى در آن پناه گرفته است. دست بر غار نهاد و گفت:

خداى من براى هر چيزى پناهى قرار دادى، براى من پناه قرار نداده اى ؟

خداوند به او وحى كرد: پناهگاه تو در سايۀ رحمت من است. و روز قيامت صد فرشته اى كه بدست خود آفريده ام به تو تزويج كنم. و در جشن عروسى تو چهار هزار سال كه هر روز آن به اندازۀ عمر دنياست غذا بدهم. و فرمان دهم فرشته اى ندا دهد: كجاييد كسانى كه در دنيا زاهد زيستيد. به جشن عروسى عيسى بن مريم زاهد بياييد.

3204. گفته اند: دين دار از جهنم و كريم از ننگ و عاقل از شر بيم دارد. كسى كه اهل دين و كرم و عقل باشد از جهنم و ننگ و شر ايمن است.

3205. جالينوس گفت: اگر بدن انسان از بيماريهايى كه مانع نوشتن و خواندن و آموختن است سلامت باشد و عقل سالم و رزق كافى داشته باشد، غصه خوردن براى چيزهاى ديگر بى مورد است.

3206. كسى گفته است: علامت عاقل بيشتر از آن است كه قابل شمردن باشد اما علامت احمق سه ويژگى است: اول، از ضايع شدن عمرش نگران نيست. دوم، از زياده گويى سير نمى شود.

سوم، طاقت كسى كه عيب او را بگويد ندارد.

3207. عارفى گفته است: سه چيز قلب را سر سخت مى كند: خندۀ بدون دليل، خوردن بدون گرسنگى، و سخن گفتن غير لازم.

3208. افلاطون گفت: به ديدار كسى كه ديدارت برايش سنگين است، نرو. و با كسى كه سخن تو را تكذيب مى كند سخن مگو. و با كسى كه به تو گوش فرا ندهد حرف نزن.

3209. افلاطون گفت: انسان در سه جا تغيير مى كند: نزديكى سلطان، دوست داشتن زنان و هنگام ذخيره كردن مال. كسى كه اخلاقش در يكى از اين سه مورد تغيير نكند قضاوت و معامله اش صحيح است.

3210. حكيمى گفت: علم سه وجب است: كسى كه وارد وجب اول آن شود تكبر كند. كسى كه به وجب دوم برسد فروتن شود. و كسى كه به وجب سوم دست يابد مى داند كه چيزى نمى داند.

ص:97

3211. أقولُ: ثَلاثُ اعجوباتٍ ذَكَرَهَا اللّهُ سُبحانَهُ في ثَلاثِ سُوَرٍ مِنَ القُرآنِ - وهِيَ سورَةُ بَني إسرائيلَ، وَالكَهفُ، ومَريَمُ - مُتَعاقِبَةً؛ فَسورَةُ بَني إسرائيلَ اشتَمَلَت عَلَى الإِسراءِ بِجَسَدِ خَاتَمِ النَّبِيّينَ صلى الله عليه و آله مِن مَكَّةَ إلَى المَسجِدِ الأَقصى، وَالسّورَةُ الثّانِيَةُ اشتَمَلَت عَلى قِصَّةِ أهلِ الكَهفِ ونَومِ القَومِ فيه ِ مُدَّهَ ثَلاثِمِئَة ِ سَنَة ٍ ونَيِّفٍ(1) ، وسورَةُ مَريَمَ اشتَمَلَت عَلى حُدوثِ الوَلَدِ مِن دونِ أبٍ.

3212. وقالَ الشَّيخُ نَجمُ الدّينِ: الفَقرُ عَلى ثَلاثَةِ أصنافٍ: فَقرٌ إلَى اللّهِ دونَ غَيرِهِ، و فَقرٌ إلَى اللّهِ مَعَ غَيرِهِ، و فَقرٌ إلَى الغَيرِ دونَ اللّهِ، وقَد أشارَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله إلَى الأَوَّلِ بِقَولِه: «الفَقرُ فَخري»، وإلَى الثّاني: «كادَ الفَقرُ أن يَكونَ كُفراً»، وإلَى الثّالِثِ: «الفَقرُ سَوادُ الوَجه ِ فِي الدّارَينِ».

3213. وقالَ بَعضُ الحُكَماءِ: لاتَفتَكِر في ثَلاثَةِ أشياءَ: لاتَفتَكِر فِي الفَقرِ فَيَكثُر هَمُّك، ولا تَفتَكِر في طولِ البَقاءِ فِي الدُّنيا فَتُحِبَّ الجَمعَ وتُضَيِّعِ العُمُرَ، ولا تَفتَكِر في ظُلمِ مَن ظَلَمَكَ فَيَغلُظ قَلبُك ويَزيدَ غَضَبُكَ.

3214. وقالَ أرِسطاطاليسَ: ثَلاثَةٌ إن لَم تَظلِمهُم ظَلَموكَ: وَلَدُكَ، وعَبدُكَ، وزَوجَتُكَ؛ فَسَبَبُ صَلاحِ حالِهِمُ التَّعَدّي عَلَيهِم(2).

3215. وقالَ آخَرُ: أيّامُ الدَّهرِ ثَلاثَةٌ: يَومٌ مَضى لايَعودُ إلَيكَ، ويَومٌ أنتَ فيه لايَدومُ عَلَيكَ، ويَومٌ مُستَقبَلٌ لَم تَدِر ما حالُهُ، ولا تَدري مَن أهلُهُ.

3216. وقالَ أبوذَرٍّ رحمه الله: الدُّنيا ثَلاثُ ساعاتٍ: ساعَةٌ مَضَت، وساعَةٌ أنتَ فيها، وساعَةٌ لا تَدري أتُدرِكُها أم لا، فَلَستَ تَملِكُ فِي الحَقيقَةِ إلّاساعَةً واحِدةً؛ إذِ المَوتُ يُدرِكُ ساعَةً فَساعَةً.(3)

3217. (ومِن كَلامِ بَعضِ الحُكَماءِ): أفضَلُ الاُمورِ ثَلاثَةٌ: الحَياةُ، وضِعفُ الحَياةِ، وما هُوَ خَيرٌ مِنَ الحَياةِ؛ فَأَمَّا الحَياةُ فَالرّاحَةُ وحَسنُ العَيشِ، وأمّا ضِعفُ الحَياةِ فَالمَحمَدَةُ وحُسنُ الثَّناءِ، وأمّا ما هُوَ خَيرٌ مِنَ الحَياةِ فَرِضوانُ اللّهِ تَعالى وَالجَنَّةُ.

وشَرُّ الاُمورِ ثَلاثَةٌ: المَوتُ، وضِعفُ المَوتِ، وما هُوَ شَرٌّ مِنَ المَوتِ؛ أمَّا المَوتُ فَالفاقَةُ وَالفَقرُ، وأمّا ضِعفُ المَوتِ فَالمَذَمَّةُ وسوءُ الثَّناءِ، وأمّا ما هُوَ شَرٌّ مِنَ المَوتِ فَسَخَطُ اللّهِ نَعوذُ بِاللّهِ مِنهُ!

ص:98

3211. مؤلف گويد: خداوند سه مطلب عجيب را در سه سورۀ پى در پى قرآن يعنى سوره هاى بنى اسرائيل و كهف و مريم بيان فرموده است: در سورۀ بنى اسرائيل سفر جسمانى پيامبر صلى الله عليه و آله به معراج از مكه به مسجد الاقصى را بيان فرموده است. در سورۀ كهف رويداد اصحاب كهف و خواب سيصد و چند ساله آنان را ذكر كرده است. و در سورۀ مريم تولد فرزند بدون پدر را بيان كرده است.

3212. شيخ نجم الدين گويد: فقر سه نوع است: فقر به خدا نه ديگران؛ پيامبر صلى الله عليه و آله به اين فقر اشاره فرمود: فقر افتخار من است. فقر به خدا و غير خدا؛ كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: فقر نزديك است كه سبب كفر شود؛ فقر به غير خدا كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: فقر روسياهى دنيا و آخرت است.

3213. حكيمى گفته است: در سه چيز فكر نكن: در فقر نينديش كه غصه ات را زياد مى كند. به زندگانى طولانى در دنيا فكر نكن كه عمر را با دوست داشتن جمع آورى مال تباه مى كند. در ظلم كردن به كسى كه به تو ستم كرده است فكر نكن كه قلب ترا سخت و بر خشم تو مى افزايد.

3214. ارسطاطاليس گويد: به سه نفر اگر ظلم نكنى بر تو ظلم مى كنند: فرزند، غلام، همسر براى اصلاح حال آنان بايد بر آنان غلبه كرد.

3215. ديگرى گفته است: روزگار سه روز است: روزى كه گذشت و بر نمى گردد. روزى كه در آن هستى و دائمى نيست. روز آينده كه معلوم نيست تو در آن باشى.

3216. ابوذر فرمود: دنيا سه ساعت است: ساعتى كه گذشت و ساعتى كه در آن هستى. و ساعت بعد كه نمى دانى به آن خواهى رسيد يا نه. و در حقيقت تو فقط يك ساعت را در اختيار دارى.

چون مرگ ساعت به ساعت فرا مى رسد.

3217. از سخنان حكميان: بهترين ها سه چيز است: زندگى، دو برابر زندگى، و چيزى كه بهتر از زنده بودن است.

زندگى عبارت است از آسايش و رفاه [در دنيا]. دو برابر زندگى، نام نيك است. [در زندگى و پس از آن]. بهتر از زنده بودن، رضايت خدا و بهشت است.

بدترين ها سه چيز است: مرگ كه عبارت از فقر و تنگدستى است. دو برابر مرگ يعنى بدنامى. بدتر از مرگ، غضب و خشم خداوند است. پناه بر خدا.

ص:99

3218. وقالَ لُقمانُ لِابنِه ِ: يا بُنَيَّ، إذَا امتَلَأَتِ المَعِدَةُ نامَتِ الفِكرَةُ، وخَرَسَتِ الحِكمَةُ، وقَعَدَتِ الأَعضاءُ عَنِ العِبادَةِ.(1)

3219. وقالَ المُحَقِّقُ فِي الأَخلاقِ النّاصِرِيَّةِ: قالَ بَعضُ الحُكَماءِ: عِبادَةُ اللّهِ تَعالى عَلى ثَلاثَةِ أنواعٍ:

الأَوَّلُ: مايَجِبُ عَلَى الأَبدانِ؛ كَالصَّلاةِ وَالصِّيامِ وَالسَّعيِ فِي المَواقِفِ الشَّريفَةِ لِمُناجاتِه ِ جَلَّ ذِكرُهُ.

الثّاني: مايَجِبُ عَلَى النُّفوسِ؛ كَالِاعتِقاداتِ الصَّحيحَةِ مِنَ العِلمِ بِتَوحيدِ اللّهِ وما يَستَحِقُّهُ مِنَ الثَّناءِ وَالتَّمجيدِ، وَالفِكرِ فيما أفاضَهُ اللّهُ سُبحانَهُ عَلَى العالَمِ مِن وُجودِهِ وحِكمَتِه ِ، ثُمَّ الِاتِّساعِ في هذِهِ المَعارِفِ.

الثّالِثُ: ما يَجِبُ عِندَ مُشارَكاتِ النّاسِ فِي المُدُنِ؛ وهِيَ المُعامَلاتُ، والمُزارَعاتُ، وَالمَناكِحُ وتَأدِيَةُ الأَماناتِ، ونُصحُ البَعضِ لِلبَعضِ بِضُروبِ المُعاوَناتِ، وجِهادُ الأَعداءِ، وَالذَّبُّ عَنِ الحَريمِ، وحِمايَةُ الحَوزَةِ(2).

3220. اعلَم أنَّ الصَّبرَ فِي اللُّغَةِ حَبسُ النَّفسِ عَنِ الفَزَعِ مِنَ المَكروهِ، وهُوَ ثَلاثَةُ أنواعٍ: الأَوَّلُ: صَبرُ العَوامِّ؛ وهُوَ حَبسُ النَّفسِ فِي النائِباتِ لِتَكونَ حالُهُ عِندَ النّاسِ مَرضِيَّةً، الثّاني: صَبرُ الزُّهّادِ وَالعُبّادِ لِتَوَقُّعِ ثَوابِ الآخِرَةِ، وَالثّالِثُ: صَبرُ العارِفينَ؛ وإنّ لِبَعضِهِمُ التِذاذاً بِالمَكروهِ لِتَصَوُّرِهِم أنَّ مَعبودَهُم خَصَّهُم بِه ِ مِن دونَ النّاسِ.

3221. اعلَم أنَّ اللّهَ وَصَفَ الصّابِرينَ في نَيِّفٍ وسَبعينَ مَوضِعاً، وَالأَخبارُ أكثَرُ مِن أن تُحصى.

3222. وعَنِ ابنِ مَسعودٍ قالَ: قالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: ثَلاثٌ مَن رُزِقَهُنَّ فَقَد رُزِقَ خَيرَ الدّارَينِ: الرِّضى بِالقَضاءِ، وَالصَّبرُ عَلَى البَلاءِ، وَالدُّعاءُ فِي الرَّخاءِ.(3)

3223. وعَن عَلِيٍّ عليه السلام قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: الصَّبرُ ثَلاثَةٌ: صَبرٌ عِندَ المُصيبَةِ، وصَبرٌ عَلَى الطّاعَةِ، وصَبرٌ عَنِ المَعصِيَةِ؛ فَمَن صَبَرَ عَلَى المُصيبَةِ حَتّى يَرُدَّها بِحُسنِ عَزائِها كَتَبَ اللّهُ لَهُ سِتَّمِئَةِ دَرَجَةٍ؛ ما بَينَ الدَّرَجَةِ إلَى الدَّرَجَةِ كَما بَينَ السَّماءِ إلَى الأَرضِ.

ص:100

3218. لقمان به پسرش گفت: فرزندم، وقتى معده پر شود، فكر به خواب رود. و حكمت از كار مى افتد. و اعضاى بدن از عبادت فروماند.

3219. محقق در اخلاق ناصرى گويد: حكيمى گفت: عبادت خدا سه نوع است:

اول: عبادت بدن يعنى: نماز، روزه و رفتن به عبادتگاه براى مناجات با خدا.

دوم: عبادت روح: مثل اعتقاد صحيح به توحيد و صفات خدا و فكر دربارۀ وجود و حكمت خدا و توسعه در معارف.

سوم: عبادات اجتماعى يعنى معاملات و مزارعه و ازدواج و امانت دارى، خير خواهى، كمك به مسلمانان، جهاد با دشمنان، دفاع از ناموس، و حمايت از حوزۀ دين.

3220. بدان صبر در لغت به معناى خوددارى از بى تابى و مقاومت در ناملايمات است كه بر سه قسم است: صبر مردم عادى يعنى خوددارى در ناملايمات به منظور حفظ آبرو نزد مردم. صبر زاهدان و عابدان به منظور ثواب در آخرت. صبر عارفان كه گاه از سختى لذت مى برند.

چون تصور مى كنند خداوند آنان را از بين مردم برگزيده و مبتلا كرده است.

3221. خداوند صابران را در هفتاد و چند مورد توصيف فرموده است و روايات قابل شمارش نيست.

3222. ابن مسعود گفت: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: به هر كس سه چيز داده اند خير دنيا و آخرت داده اند:

رضايت به قضا و قدر خداوند. صبر در بلا. دعا در حال رفاه.

3223. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: صبر سه نوع است: صبر در مصيبت. صبر در اطاعت از خدا. صبر براى خود دارى از گناه.

كسى كه در مصيبت صبر كند تا بخوبى سپرى شود خداوند براى او ششصد درجه عنايت فرمايد. كه فاصله هر دو درجه به اندازۀ فاصلۀ زمين تا آسمانهاست.

كسى كه در طاعت خدا صبر كند خداوند به او ششصد درجه بدهد. كه فاصله آن از اعماق زمين تا عرش است.

ص:101

ومَن صَبَرَ عَلَى الطّاعَةِ كَتَبَ اللّهُ لَهُ سِتَّمِئَةِ دَرَجَةٍ؛ ما بَينَ الدَّرَجَةِ إلَى الدَّرَجَةِ كَما بَينَ تُخومِ الأَرضِ إلَى العَرشِ.

ومَن صَبَرَ عَلَى المَعصِيَةِ كَتَبَ اللّهُ لَهُ سَبعَمِئَةٍ دَرَجَةٍ؛ ما بَينَ الدَّرَجَةِ إلَى الدَّرَجَةِ كَما بَينَ تخُومِ الأَرضِ إلى مُنتَهَى العَرشِ.(1)

3224. وقالَ عيسَى بنُ مَريَمَ عليهما السلام: البِرُّ ثَلاثَةٌ: المَنطِقُ، وَالنَّظَرُ، وَالصَّمتُ؛ فَمَن كانَ مَنطِقُهُ في غَيرِ ذِكرٍ فَقَد لَغا، ومَن كانَ نَظَرُهُ في غَيرِ اعتِبارٍ فَقَد سَها، ومَن كانَ صَمتُهُ في غَيرِ فِكرٍ فَقَد لَها.

3225. وقالَ خالِدُ بنُ صَفوانَ: لَيسَ لِثَلاثٍ حيلَةٌ: فَقرٌ يُخالِطُهُ كَسَلٌ، وخُصومَةٌ يُداخِلُها حَسَدٌ، ومَرَضٌ يُمازِجُهُ هَرَمٌ.

3226. وقالَ بَعضُهُم: صَفاءُ العَيشِ في ثَلاثَةٍ: سَعَةِ المَنزِلِ، وكَثرَةِ الخَدَمِ، ومُوافَقَةِ الأَهلِ.

3227. ثَلاثَةٌ تَجِبُ مُداراتُهُم: السُّلطانُ، وَالمَريضُ، وَالمَرأَةُ.

3228. وقالَ الخَليلُ: إنَّما يَجمَعُ المَرءُ المالَ لِأَحَدِ ثَلاثَةٍ كُلُّهُم أعداؤُهُ: إمّا زوجُ امرَأَتِه ِ، أو زَوجَةُ ابنِه ِ، أو زَوجُ ابنَتِه ِ.

3229. وقالَ: قالَ الحارِثُ المحاسِبِيُّ: ثَلاثَةُ أشياءَ عَزيزَةٌ أو مَعدومَةٌ: حُسنُ الوَجه ِ مَعَ الصِّيانَةِ، وحُسنُ الخُلُقِ مَعَ الدِّيانَةِ، وحُسنُ الإِخاءِ مَعَ الأَمانَةِ.

3230. وقالَ بَعضُ الحُكَماءِ: أوَّلُ الفُروضِ الفَلسَفِيَّةِ طاعَةُ اللّهِ تَعالى، ثُمَّ بِرُّ الوالِدَينِ، ثُمَّ إكرامُ أهلِ الفَضلِ؛ فَمَن عَمِلَ ذلِكَ جَعَلَهُ اللّهُ تَعالى كَريماً جَليلاً عَظيماً.

3231. ورُويَ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله أنَّهُ قالَ: مَن أرادَ الدُّنيا فَليَتَّجِر، ومَن أرادَ الآخِرَةَ فَليَتَزَهَّد، ومَن أرادَهُما فَليَتَعَلَّم.

3232. ورُوِيَ فِي الحَديثِ: إنَّ اللّهَ تَعالى خَبَأَ ثَلاثَة أشياءَ تَحتَ ثَلاثَةٍ؛ خَبَأَ رَحمَتَهُ تَحتَ طاعَةٍ مِن طاعاتِه ِ؛ فَلايَستَقِلَّ الإِنسانُ شَيئاً مِن طاعَتِه ِ كَيما تَكونَ هِيَ الَّتي تَحتَها رَحمَةُ اللّهِ.

وخَبَأَ عِقابَهُ تَحتَ مَعصِيَةٍ مِن مَعاصيه ِ؛ فَلايَستَقِلَّ الإِنسانُ شَيئاً مِن مَعاصِي اللّهِ كَيما يَكونَ عِقابُهُ تَحتَ تِلكَ المَعصِيَةِ.

ص:102

كسى كه بر گناه صبر كند خداوند به او ششصد درجه بدهد. كه فاصلۀ هر درجه تا درجۀ بعدى از اعماق زمين تا انتهاى عرش است.

3224. حضرت عيسى عليه السلام فرمود: نيكى سه نوع است: گفتار، كسى كه گفتارش غير از ياد خدا باشد بيهوده است.

نگاه، كسى كه نگاهش عبرت آموزى نباشد غافل است.

سكوت، كسى كه سكوتش در غير تفكر باشد هرزه است.

3225. خالد بن صفوان گفت: سه چيز چاره ندارد: فقر آميخته به تنبلى. دشمنى آميخته به حسد. و بيمارى همراه پيرى.

3226. بعضى گفته اند: صفاى زندگى در سه چيز است: خانۀ وسيع، و خادم بسيار، و تفاهم خانوادگى.

3227. گويند: با سه نفر بايد مدارا كرد: سلطان، بيمار، زن.

3228. خليل گويد: مال را براى سه نفر جمع مى كنند كه هر سه دشمن هستند: شوهر زن [يعنى پس انداز را زن ارث برده و به خانه شوهر مى برد]، همسر پسر و همسر دختر.

3229. حارث محاسبى گفت: سه چيز كمياب يا ناياب هستند: زيبايى همراه با عفت، خوشرفتارى همراه با ديانت و وظيفه شناسى و برادرى همراه با امانت.

3230. حكيمى گويد: نخستين واجب از نظر فلسفه، اطاعت خداست. سپس نيكى به پدر و مادر، و سرانجام احترام به مردم با فضيلت. كسى كه اين سه واجب را ادا كند، خداوند او را كريم و جليل و بزرگوار كند.

3231. از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده است كه فرمودند: هر كه دنيا خواهد تجارت كند. هر كه آخرت خواهد زهد داشته باشد. و هر كه دنيا و آخرت خواهد علم بياموزد.

3232. در حديث آمده است: خداوند سه چيز را در سه چيز پنهان فرموده است: رحمت خود را در طاعتى از طاعات پنهان كرده است. پس انسان نبايد هيچ طاعتى را كوچك شمارد چون ممكن است همان موجب رضايت خدا شود.

عذاب را در گناهى از گناهان پنهان كرده است. پس نبايد هيچ گناهى را كوچك شمارد چرا كه شايد عذاب الهى در همان باشد.

ص:103

وخَبَأَ عَبدَهُ الصّالِحَ بَينَ عِبادِهِ؛ فَلايَستَحقِرَنَّ بِأَحَدٍ مِن خَلقِ اللّهِ كَيما يَكونَ ذلِكَ وَلِيُّ اللّهِ، فَتَكونَ قَد ذَلّيتَ(1) وَلِيَّ اللّه وَاستَحقَرتَ بِه ِ.(2)

3233. وقيلَ لِمُحَمَّدِ بنِ إدريسَ الشّافِعِيٍّ: ما تَقولُ في عَلِيٍّ عليه السلام ؟ فَقالَ: ما أقولُ في شَخصٍ اجتَمَعَت لَهُ ثَلاثَةٌ مَعَ ثَلاثَةٍ لايَجتَمِعنَ قَطُّ لِأَحَدٍ مِن بَني آدَمَ: الجودُ مَعَ الفَقرِ، وَالشَّجاعَةُ مَعَ الرَّأيِ، وَالعَمَلُ مَعَ العِلمِ!

ص:104

خداوند بندۀ صالح خود را در ميان بندگان مخفى كرده است. پس هيچكس را تحقير نكنيد. شايد او ولى خدا باشد. و شما ولى خدا را تحقير و ملامت كرده باشيد.

3233. به شافعى [رئيس يكى از چهار مذهب اهل تسنن] گفتند: دربارۀ على عليه السلام چه مى گويى ؟ جواب داد: چه بگويم در حق كسى كه سه خصلت در وجودش با سه صفت جمع شده بود كه در هيچ انسانى جمع نمى شود: سخاوت و فقر، شجاعت و عقل، علم و عمل.

ص:105

ص:106

البابُ الرابع: فِي المَواعِظِ الرُّباعيّاتِ

الفصل الأوّل: مِمّا رَوَتهُ الخاصَّةُ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله

3234. قالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: أربَعَةٌ أنَا الشَّفيعُ لَهُم يَومَ القِيامَةِ ولو أتَوني بِذُنوبِ أهلِ الأَرضِ: مُعينُ أهلِ بَيتي، وَالقاضي لَهُم حَوائِجَهُم عِندَما اضطُرّوا إلَيه ِ، وَالمُحِبُّ لَهُم بِقَلبِه ِ ولِسانِه ِ، وَالدّافِعُ عَنهُم بِيَدِهِ. رَواهُ عَلِيٌّ عليه السلام.(1)

3235. ورُوِيَ أيضاً عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله أنَّهُ قالَ في وَصِيَّتِه ِ: يا عَلِيُّ، مَن أطاعَ امرَأَتَهُ أكَبَّهُ اللّهُ عَلى وَجهِه ِ فِي النّارِ.

فَقالَ عَلِيٌّ عليه السلام: وما تِلكَ الطّاعَةُ؟ قالَ: يَأذَنُ لَها فِي الذَّهابِ إلَى الحَمّاماتِ، وَالعُرُساتِ، وَالنِّياحاتِ، ولُبسِ الثِّيابِ الدِّقاقِ (2)(الرِّقاقِ خ ل).(3)

3236. وعَنهُ عليه السلام: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله في وَصِيَّتِه لَهُ: يا عَلِيُّ، أربَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُم دَعوَةٌ: إمامٌ عادِلٌ، و والِدٌ لِوَلَدِهِ، وَالرَّجُلُ يَدعو لِأخيه ِ بِظَهرِ الغَيبِ، وَالمَظلومُ؛ يَقولُ اللّهُ عز و جل: وعِزَّتي وجَلالي! لَأنتَصِرَنَّ لَكَ ولَو بَعدَ حينٍ(4).(5)

ص:108

3237. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: دَعائِمُ الإيمانِ أربَعَةٌ: الاُولى: أن تَعرِفَ رَبَّكَ. الثّانِيَةُ: أن تَعرِفَ ما صَنَعَ بِكَ(1). الثّالِثَةُ: أن تَعرِفَ ما أرادَ مِنكَ. الرّابِعَةُ: أن تَعرِفَ مايُخرِجُكَ مِن دينِكَ.(2)

3238. قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: لايُؤمِنُ عَبدٌ حَتّى يُؤمِنَ بِأَربَعَةٍ: حَتّى يَشهَدَ أن لا إلهَ إلَّااللّهُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وأنّي رَسولُ اللّهِ بَعَثَني بِالحَقِّ، وحَتّى يُؤمِنَ بِالبَعثِ بَعدَ المَوتِ، وحَتّى يُؤمِنَ بِالقَدَرِ(3).(4)

3239. وعَنِ ابنِ عَبّاسٍ قالَ: قالَ أبوبَكرٍ: يا رَسولَ اللّهِ، أسرَعَ إلَيكَ الشَّيبُ! قالَ: شَيَّبَتني هودٌ، وَالواقِعَةُ، وَالمُرسَلاتُ، وعَمَّ يَتَساءَلونَ(5).(6)

3240. وعَن أبي اسامَةَ قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله فُضِّلتُ بِأَربَعٍ: جُعِلَت لِيَ الأَرضُ مَسجِداً وطَهوراً؛ وأيُّما رَجُلٍ مِن امَّتي أرادَ الصَّلاةَ فَلَم يَجِد ماءً و وَجَدَ الأَرضَ فَقَد جُعِلَت لَهُ مَسجِداً وطَهوراً، ونُصِرتُ بِالرُّعبِ مَسيرَةَ شَهرٍ يَسيرُ بَينَ يَدَيَّ، واُحِلَّت لِاُمَّتِيَ الغَنائِمُ، واُرسِلتُ إلَى النّاسِ كافَّةً.(7)

3241. وعَن أبي امامَةَ قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: أربَعَةٌ لايَنظُرُ اللّهُ إلَيهِم يَومَ القِيامَةِ: عاقٌّ، ومَنّانٌ، ومُكَذِّبٌ بِالقَدَرِ(8) ، ومُدمِنُ خَمرٍ.(9)

3242. وعَنِ ابنِ عَبّاسٍ قالَ: خَطَّ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله أربَعَ خُطَطٍ فِي الأَرضِ، وقالَ: أتَدرونَ ما هذا؟ فَقُلنا: اللّهُ ورَسولُهُ أعلَمُ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: أفضَلُ نِساءِ أهلِ الجَنَّةِ خَديجَةُ بِنتُ خُوَيلِدٍ، وفاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَّدٍ، ومَريَمُ بِنتُ عِمرانَ، وآسِيَةُ بِنتُ مُزاحِمٍ امرَأَةُ فِرعَونَ.(10)

3243. وقالَ صلى الله عليه و آله في وَصِيَّتِه ِ لِعَلِيٍّ: يا عَلِيُّ، أربَعَةٌ مِن قَواصِمِ الظَّهرِ(11): إمامٌ يَعصِي اللّهَ ويُطاعُ أمرُهُ، وزَوجَةٌ يَحفَظُها زَوجُها وهِيَ تَخونُهُ، وفَقرٌ لايَجِدٌ صاحِبُهُ لَهُ مُداوِياً، و جارُ سوءٍ في دارِ مُقامٍ.(12)

ص:110

3237. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: اساس ايمان چهار چيز است: خداى خود را بشناسى. بدانى با تو چه كرده است [چه نيروهايى در تو به وديعت نهاده و خلقت تو را كامل ترين قرار داده است] بدانى از تو چه مى خواهد. بدانى چه چيزى تو را از دين خارج مى كند.

3238. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: انسان تا به چهار چيز ايمان نياورد مؤمن نيست: شهادت به يگانگى خداوند و شهادت به اينكه من رسول خدا هستم و مرا به حق مبعث كرد. و ايمان به عالم بعد از مرگ. و ايمان به قضا و قدر.

3239. ابوبكر گفت: يا رسول اللّه زود پير شديد. حضرت فرمودند: سوره هاى هود و واقعه و المرسلات و عمّ يتسائلون مرا پير كرد.

3240. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: خداوند چهار امتياز به من داده است: زمين را برايم سجده گاه و پاك كننده قرار داده و هر كس از امت من بخواهد نماز بپا دارد و آب پيدا نكند روى زمين تيمم كند و سجده كند. خداوند مرا با ترس در قلب دشمنانم يارى كرده است به هر طرف حركت كنم به اندازۀ مسير يك ماه جلوتر ترس در دلها مى افتد. غنائم جنگى براى امت من حلال است. مرا پيامبر براى همۀ مردم قرار داده است.

3241. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: خداوند در قيامت به چهار گروه نظر نمى كند: عاق پدر و مادر. كسى كه به ديگران منّت نهد. كسى كه قضا و قدر را تكذيب كند. شراب خوار.

3242. ابن عباس گويد: پيامبر صلى الله عليه و آله روى زمين چهار خط كشيد و فرمود: آيا مى دانيد اينها چيست ؟ گفتيم: خدا و رسولش مى دانند.

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: بهترين زنان اهل بهشت خديجه دختر خويلد و فاطمه دختر محمد و مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم همسر فرعون هستند.

3243. پيامبر صلى الله عليه و آله در وصيت فرمودند: يا على، چهار چيز پشت انسان را مى شكند: پيشواى گناهكار كه مردم از او اطاعت كنند. و زنى كه شوهرش از او مراقبت كند ولى او به شوهر خيانت كند. فقرى كه راه حل نداشته باشد. همسايۀ بد در محل سكونت.

ص:111

3244. وعَن عَلِيٍّ عليه السلام: قالَ النَّبِيُّ عليه السلام في وَصِيَّتِه لَهُ: يا عَلِيُّ، إنَّ اللّهَ عز و جل أشرَفَ عَلَى الدُّنيا فَاختارَني مِنها عَلى رِجالِ العالَمينَ، ثُمَّ اطَّلَعَ الثّانِيَةَ فَاختارَكَ عَلى رِجالِ العالَمينَ بَعدي، ثُمَّ اطَّلَعَ الثّالِثَةَ فَاختارَ الأَئِمَّةَ مِن وُلدِكَ عَلى رِجالِ العالَمينَ بَعدَكَ، ثُمَّ اطَّلَعَ الرّابِعَةَ فَاختارَ فاطِمَةَ عَلى نِساءِ العالَمينَ.(1)

3245. وعَن عَلِيٍّ عليه السلام: أنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله قالَ في وَصِيَّتِه ِ لَهُ: يا عَلِيُّ، إنّي رَأيتُ اسمَكَ مَقروناً إلَى اسمي في أربَعَةِ مَواطِنَ، فَأَنِستُ بِالنَّظَرِ إلَيه ِ: إنّي لَمّا بَلَغتُ بَيتَ المَقدِسِ في مِعراجي إلَى السَّماءِ وَجَدتُ عَلى صَخرَةٍ مَكتوباً: لا إلهَ إلَّااللّهُ، مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ، أيَّدتُهُ بِوَزيرِهِ، ونَصَرتُهُ بِوَزيرِهِ، فَقُلتُ لِجَبرَئيلَ: مَن وَزيري ؟ فَقالَ: عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ.

فَلَمَّا انتَهَيتُ إلى سِدرَةِ المُنتَهى وَجَدتُ مَكتوباً عَلَيها: إنّي أنَا اللّهُ لا إلهَ إلّاأنَا وَحدي، مُحَمَّدٌ صَفوَتي مِن خَلقي، أيَّدتُهُ بِوَزيرِهِ، ونَصَرتُهُ بِوَزيرِهِ، فَقُلتُ لِجَبرَئيلَ: مَن وَزيري ؟ فَقالَ: عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام.

فَلَمّا جاوَزتُ السِّدرَةَ انتَهَيتُ إلى عَرشِ رَبِّ العالَمينَ جَلَّ جَلالُهُ، فَوَجَدتُ مَكتوباً عَلى قَوائِمِه ِ:

أنَا اللّهُ لا إلهَ إلّاأنَا وَحدي، مُحَمَّدٌ حَبيبي، أيَّدتُهُ بِوَزيرِهِ، ونَصَرتُهُ بِوَزيرِهِ.

فَلَمّا رَفَعتُ رأسي نَظَرتُ إلى بُطنانِ العَرشِ(2) مَكتوباً: أنَا اللّهُ لا إلهَ إلّاأنا، مُحَمَّدٌ عَبدي ورَسولي، أيَّدتُهُ بِوَزيرِهِ، ونَصَرتُهُ بِوَزيرِهِ.(3)

3246. وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: أربَعٌ مَن كُنَّ فيه ِ كانَ في نورِ اللّهِ الأَعظَمِ: مَن كانَت عِصمَةُ أمرِهِ شَهادَةَ أن لا إلهَ إلَّا اللّهُ وأنّي رَسولُ اللّهِ، ومَن إذا أصابَتهُم مُصيبَةٌ قالوا: إنّا للّهِِ وإنّا إلَيه ِ راجِعونَ، ومَن إذا أصابَ خَيراً قالَ:

الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمينَ، ومَن إذا أصابَتهُ خَطيئَةٌ قالَ: أستَغفِرُ اللّهَ وأتوبُ إلَيه ِ.(4)

3247. ورُوِيَ عَن أبي عَبدِاللّهِ أنّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله قالَ لِأَصحابِه: ألا اخبِرُكُم بِشَيءٍ إن أنتُم فَعَلتُموهُ تَباعَدَ الشَّيطانُ مِنكُم كَما تَباعَدَ المَشرِقُ مِنَ المَغرِبِ؟ قالوا: بَلى، قالَ: الصَّومُ يُسَوِّدُ وَجهَهُ، وَالصَّدَقَةُ تَكسِرُ ظَهرَهُ،

ص:112

3244. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: يا على؛ خدا نظرى به دنيا انداخت و مرا بر همۀ مردم جهان برگزيد.

بار ديگر نظر فرمود و تو را پس از من بر مردم عالم برگزيد. و بار سوم نظر فرمود و امامان از نسل تو را بعد از تو بر مردم دنيا برگزيد. بار چهارم نظر فرمود و فاطمه را بر زنان جهان برگزيد.

3245. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: ياعلى؛ در چهار جا اسم تو را در كنار اسم خودم ديدم و با ديدن آن انس گرفتم: زمانى كه براى معراج حركت مى كردم به بيت المقدس رسيدم و ديدم بر صخره نوشته شده است: لا اله الا اللّه، محمد رسول اللّه، او را به كمك وزيرش يارى و پيروزى داديم. از جيرئيل عليه السلام پرسيدم وزير من كيست ؟ گفت: على بن ابيطالب عليه السلام.

زمانى كه به سدرة المنتهى رسيدم و ديدم بر آن نوشته شده است: همانا من خداوند يگانه هستم و جز من خدايى نيست، محمد برگزيدۀ من از مخلوقات من است. او را به وزيرش يارى و نصرت دادم. به جبرئيل گفتم: وزير من كيست ؟ گفت: على بن ابيطالب عليه السلام.

وقتى از سدرة گذشتم و به عرش پروردگار عالم جلّ جلاله رسيدم ديدم بر ستونهاى عرش نوشته است: من خداى يگانه هستم جز من خدايى نيست. محمد حبيب من است، او را به كمك وزيرش يارى و نصرت دادم.

زمانى كه سرم را بلند كردم و وسط عرش را ديدم نوشته بود: من خداوند يگانه هستم. جز من خدايى نيست، محمد بنده و رسول من است، او را به وزيرش تأييد كردم و نصرت بخشيدم.

3246. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار صفت در هر كس باشد او در نور خداى بزرگ بسر مى برد: كسى كه با شهادت لا اله الا اللّه و رسالت من از گناه دورى كند. كسى كه هنگام مصيبت بگويد: انّا للّه و انّا اليه راجعون [ما از خدا هستيم و بسوى او باز مى گرديم]. كسى كه هنگام رسيدن به نعمت بگويد: الحمدللّه رب العالمين. كسى كه اگر گناهى از او سر زد توبه كند و بگويد:

استغفر اللّه ربّى و اتوب اليه.

3247. پيامبر صلى الله عليه و آله به يارانش فرمودند: آيا مى خواهيد كارى به شما بياموزم كه اگر انجام دهيد شيطان به اندازۀ فاصله ميان مشرق از مغرب از شما دور شود؟ گفتند: آرى.

پيامبر فرمودند: روزه روى شيطان را سياه مى كند. و صدقه كمر او را مى شكند.

ص:113

وَالحُبُّ فِي اللّهِ وَالمُوازَرَةُ عَلَى العَمَلِ الصّالِحِ يَقطَعُ دابِرَهُ، وَالِاستِغفارُ يَقطَعُ وَتينَهُ(1). ولِكُلِّ شَيءٍ زَكاةٌ وزَكاةُ الأَبدانِ الصِّيامُ.(2)

3248. وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: مَن سَلِمَ مِن رِجالِ امَّتي مِن أربَعِ خِصالٍ فَلَهُ الجَنَّةُ: مِنَ الدُّخولِ فِي الدُّنيا، وَاتِّباعِ الهَوى، وشَهوَةِ البَطنِ، وشَهوَةِ الفَرجِ.

ومَن سَلِمَ مِن نِساءِ امَّتي مِن أربَعِ خِصالٍ فَلَهَا الجَنَّةُ: إذا حَفِظَت ما بَينَ رِجلَيها، وأطاعَت زَوجَها، وصَلَّت خَمسَها، وصامَت شَهرَها.(3)

3249. وقالَ صلى الله عليه و آله: إنَّ اللّهَ - تَبارَكَ وتَعالى - اختارَ مِن كُلِّ شَيءٍ أربَعَةً:

اختارَ مِنَ المَلائِكَةِ جَبرَئيلَ، وميكائيلَ، وإسرافيلَ، ومَلَكَ المَوتِ عليهم السلام.

وَاختارَ مِنَ الأَنبِياءِ أربَعَةً لِلسَّيفِ: إبراهيمَ، وداودَ، وموسى، وأنا.

وَاختارَ مِنَ البُيوتِ أربَعَةً: فَقالَ عز و جل: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى ءَادَمَ وَنُوحًا وَءَالَ إِبْرَ هِيمَ وَءَالَ عِمْرَ نَ عَلَى الْعَلَمِينَ».

وَاختارَ مِنَ البُلدانِ أربَعَةً: فَقالَ عز و جل: «وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ * وَ طُورِ سِينِينَ * وَ هَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ»، فَالتّينُ: المَدينَةُ، وَالزَّيتونُ: بَيتُ المَقدِسِ، وطورُ سينينَ: الكوفَةُ، وهذَا البَلَدُ الأَمينُ: مُكَّةُ.

وَاختارَ مِنَ النِّساءِ أربَعَةً: مَريَمَ، وآسِيَةَ، وخَديجَةَ، وفاطِمَةَ.

وَاختارَ مِنَ الحَجِّ أربَعَةً: العَجَّ، وَالثَّجَّ، وَالإِحرامَ، وَالطَّوافَ؛ فَأَمَّا الثَّجُّ: فَالنَّحرُ، وَالعَجُّ: ضَجيجُ النّاسِ بِالتَّلبِيَةِ.

وَاختارَ مِنَ الأَشهُرِ أربَعَةً: رَجَباً، وشَوّالاً، وذَا القِعدَةِ، وذَا الحِجَّةِ.

وَاختارَ مِنَ الأَيّامِ أربَعَةً: يَومَ الجُمُعَةِ، ويَومَ التَّروِيَةِ، ويَومَ عَرَفَةَ، ويَومَ النَّحرِ.(4)

3250. وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: أربَعٌ يُمِتنَ القَلبَ: الذَّنبُ عَلَى الذَّنبِ، وكَثرَةُ مُناقَشَةِ النِّساءِ؛ يَعني مُحادَثَتَهُنَّ، ومُماراةُ الأَحمَقِ؛ يَقولُ وتَقولُ ولايَرجِعُ إلى خَيرٍ أبَداً، ومُجالَسَةُ المَوتى. فَقيلَ: يا رَسولَ اللّهِ، ومَا المَوتى؟ فَقالَ: كُلُّ غَنِيٍّ مُترَفٍ.(5)

ص:114

و دوستى در راه خدا و همكارى در كار خير ريشۀ او را قطع مى كند. و استغفار رگ قلب او را قطع مى كند. و هر چيز زكات دارد زكات بدن روزه است.

3248. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: هر مردى از امت من از چهار خصلت ايمن باشد بهشت پاداش اوست:

فرو رفتن در دنيا، و پيروى از خواهش نفسانى و شكم پرستى، و شهوترانى.

و هر زنى از امت من چهار خصلت داشته باشد بهشت پاداش اوست: حفظ عفت و پاكدامنى، اطاعت شوهر، نمازهاى پنج گانه، روزه ماه رمضان.

3249. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: خداوند تبارك و تعالى از هر چيز چهار مورد را برگزيد: از فرشتگان جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل را برگزيد.

از پيامبران چهار نفر را براى غلبه برگزيد: ابراهيم و داود و موسى و من.

از خاندان ها چهار مورد برگزيد و فرمود: خدا آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر عالميان برگزيد.

از شهرها چهار مورد برگزيد و فرمود: والتّين والزيتون و طور سينين و هذا البلد الامين.

تين مدينه است، زيتون بيت المقدس و طور سينين كوفه و هذاالبلد الامين مكه است.

از زنان چهار نفر برگزيد: مريم و آسيه و خديجه و فاطمه.

از حج چهار چيز برگزيد: عجّ و ثجّ و احرام و طواف. ثج يعنى قربانى كردن شتر. عجّ يعنى ضجه و ناله مردم هنگام لبيك گفتن.

از ماهها چهار ماه را برگزيد: رجب، شوال، ذى قعده و ذى حجة.

از روزها هم چهار روز را برگزيد: جمعه و هشتم ذى حجه، نهم ذى حجه كه روز عرفه است و دهم ذيحجه كه عيد قربان است.

3250. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار چيز قلب را هلاك مى كند: گناه روى گناه و گفتگوى زياد با زنان و بحث كردن با احمق او بگويد و تو بگويى و هرگز به نتيجه نرسد. و همنشينى با مردگان.

پرسيد: يا رسول اللّه مردگان چه كسانى هستند؟ فرمود: ثروتمندان عياش.

ص:115

3251. وعَن عَلِيٍّ عليه السلام: أنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله قالَ في وَصِيَّتِه ِ لَهُ: يا عَلِيُّ، أربَعَةٌ أسرَعُ شَيءٍ عُقوبَةً: رَجُلٌ أحسَنتَ إلَيه ِ فَكافَأَكَ بِالإِحسانِ إلَيه ِ إساءَةً، ورَجُلٌ لا تَبغي عَلَيه ِ وهُوَ يَبغي عَلَيكَ، ورَجُلٌ عاهَدتَهُ عَلى أمرٍ فَوَفَيتَ لَهُ وغَدَرَ بِكَ، ورَجُلٌ وَصَلَ قَرابَتَهُ وقَطَعوهُ.(1)

3252. ثُمَّ قالَ صلى الله عليه و آله: يا عَلِيُّ، مَنِ استَولى عَلَيه ِ الضَّجَرُ رَحَلَت عَنهُ الرّاحَةُ.(2)

3253. وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: يَلزَمُ الحَقُّ لِاُمَّتي في أربَعٍ: يُحِبّونَ التّائِبَ، ويَرحَمونَ الضَّعيفَ، ويُعينونَ المُحسِنَ، ويَستَغفِرونَ لِلمُذنِبِ.(3)

3254. وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: النِّساءُ أربَعٌ: جامِعٌ مُجمِعٌ، ورَبيعٌ مُربِعٌ، وكَربٌ مُقمِعٌ، وغُلٌّ قَمِلٌ.(4)

3255. (قالَ ابنُ بابَويه ِ رحمه الله): جامِعٌ مُجمِعٌ: أي كَثيرَةُ الخَلَفِ مُخصِبةٌ، ورَبيعٌ مُربِعٌ: الَّتي في حِجرِها وَلَدُ وفي بَطنِها آخَرُ، وكَربٌ مُقمِعٌ: أي سَيِّئَةُ الخُلُقِ مَعَ زَوجِها، وغُلٌّ قَمِلٌ: أي هِيَ عِندَ زَوجِها كَالغُلِّ القَمِلِ، وهُوَ غُلٌّ مِن جِلدٍ يَقَعُ فيه ِ القُمَّلُ فَيَأكُلُهُ ولايَتَهَيَّأُ لَهُ أن يَحُلّ مِنهُ شَيءٌ. وهُوَ مَثَلٌ لِلعَرَبِ.(5)

3256. وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: أربَعٌ مِن سُنَنِ المُرسَلينَ: العِطرُ، وَالنِّساءُ، وَالسِّواكُ، وَالحِنّاءُ.(6)

3257. وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: عَلاماتُ الشَّقاءِ: جُمودُ العَينِ، وقَسوَةُ القَلبِ، وشِدَّةُ الحِرصِ في طَلَبِ الرِّزقِ، وَالإِصرارُ عَلَى الذَّنبِ.(7)

3258. وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: يا عَلِيُّ لا تُماكِس في أربَعَةِ أشياءَ: في شِراءِ الاُضحِيَّةِ، وَالكَفَنِ، وَالنَّسَمَةِ(8) ، وَالكِراءِ إلى مَكَّةَ.(9)

3259. وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: لِلمَريضِ أربَعُ خِصالٍ: يُرفَعُ عَنهُ القَلَمُ، ويَأمُرُ اللّهُ المَلَكَ فَيَكتُبُ كُلَّ فَضلٍ كانَ يَعمَلُهُ في صِحَّتِه ِ، ويَتَّبِعُ مَرَضُهُ كُلَّ عُضوٍ مِن جَسَدِهِ فَيَستَخرِجُ ذُنوبَهُ مِنُه؛ فَإِن ماتَ ماتَ مَغفوراً لَهُ، وإن عاشَ عاشَ مَغفوراً لَهُ.(10)

ص:116

3251. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: يا على؛ كيفر چهار كس به سرعت مى رسد: كسى كه به او نيكى كردى در مقابل بدى كرد. كسى كه به او ظلم نكنى و او به تو ظلم كند. كسى كه با او عهد و پيمان بسته اى و تو وفا كنى او وفا نكند. كسى كه با خويشان صله رحم كند ولى آنان با او قطع رابطه كنند.

3252. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: يا على؛ كسى كه كم تحمّلى بر او غلبه كند آرامش از كف بدهد.

3253. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: امت من چهار حق را رعايت كنند: توبه كننده را دوست دارند. و بر ضعيف ترحم كنند. و به نيكوكار يارى دهند. و براى گناهكار استغفار كنند.

3254. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: زنان چهار گروهند: زن پر خير و خوش روزى. زن شير ده كه بلافاصله باردار شود. بداخلاق و بدرفتار با شوهر. آزار دهنده و مزاحم.

3255. ابن بابويه در شرح حديث قبلى گويد: جامع مجمع يعنى زنى كه روزى فراوان دارد. ربيع مربع يعنى زنى كه يك بچه در دامن دارد و يك بچه در رحم. كرب مقمع يعنى بداخلاق با شوهر. و غلّ و قمل يعنى زن نسبت به شوهرش مثل شپش است كه به پوست انگل مى شود و اذيت مى كند.

3256. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار چيز از سنّت هاى پيامبران است: عطر، ازدواج، مسواك و حناء.

3257. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: بدبختى چهار علامت دارد: خشكى چشم [گريه نكند]، سنگدلى، حرص و طمع زياد براى بدست آوردن روزى. اصرار بر گناه.

3258. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: يا على؛ در چهار چيز چانه نزن: خريد قربانى، خريد كفن، غلام و كرايه سفر مكه.

3259. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: بيمار چهار ويژگى دارد: تكليفش آسان است. خداوند به فرشتگان دستور مى دهد عبادتى كه در سلامتى انجام مى داده برايش بنويسند. بيمارى در هر عضو باشد گناه آن عضو بخشيده مى شود. پس اگر بميرد، آمرزيده شود. و اگر زنده بماند گناهش بخشيده شده است.

ص:117

3260. وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: لا تَزولُ قَدَما عَبدٍ يَومَ القِيامَةِ حَتّى يُسأَلَ عَن أربَعٍ: عَنْ عُمُرِهِ فيما أفناهُ، وعَن شَبابِه ِ فيما أبلاهُ، وعَن مالِه ِ مِن أينَ كَسَبَهُ وفيما أنفَقَهُ، وعَن حُبِّنا أهلَ البَيتِ.(1)

3261. وعَن بُرَيدَةَ، عَن أبيه ِ، قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: إنَّ اللّهَ عز و جل أمَرَني بِحُبِّ أربَعَةٍ مِن أصحابي وأخبَرَني أنَّهُ يُحِبُّهُم، فَقُلنا: يا رَسولَ اللّهِ، فَمَن هُم ؟ فَكُلُّنا نُحِبُّ أن نَكونَ مِنهُم، فَقالَ: ألا إنَّ عَلِيّاً مِنهُم، ثُمَّ سَكَتَ، ثُمَّ قالَ: ألا إنَّ عَلِيّاً مِنهُم، وأبو ذَرٍّ، وسَلمانُ الفارِسِيُّ، وَالمِقدادُ بنُ الأَسوَدِ الكِندِيُّ.(2)

3262. وعَن زَيدِ بنِ عَلِيٍّ، عَن آبائِه ِ، عَن عَلِيٍّ عليهم السلام، قالَ: شَكَوتُ إلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله حَسَدَ مَن يَحسِدُني، فَقالَ:

يا عَلِيُّ، أما تَرضى أنّ أوَّلَ أربَعَةٍ يَدخُلونَ الجَنَّةَ أنا وأنتَ، وذَرارينا(3) خَلفَ ظُهورِنا، وشيعَتُنا عَن أيمانِنا وعَن شَمائِلِنا؟(4)

3263. ورَوَتِ العامَّةُ هذا الحَديثَ عَن عَلِيٍّ عليه السلام، قال: شَكَوتُ إلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله حَسَدَ النّاسِ لي، فَقالَ: أما تَرضى أن تَكونَ رابِعَ أربَعَةٍ أوَّلَ مَن يَدخُلُ الجَنَّةَ؛ أنا وأنتَ والحَسَنُ والحُسَينُ، وأزواجُنا عَن أيمانِنا وشَمائِلِنا، وذُرِّيَّتُنا خَلفَ أزواجِنا؟(5)

3264. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: أربَعَةٌ يَخرُجونَ مِنَ القُبورِ ويَدخُلونَ فِي النّارِ بِغَيرِ حِسابٍ: النّائِمونَ فِي الغَداةِ، وَالغافِلونَ فِي العَشِيّاتِ(6) ، وَالمانِعونَ الزَّكاةَ، وَالمُصِرّونَ فِي السَّيِّئاتِ.(7)

3265. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: أربَعَةٌ قَليلُها كَثيرُ: الفَقرُ، وَالوَجَعُ، وَالعَداوَةُ، وَالنّارُ.(8)

3266. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: قِوامُ الدّينِ أربَعَةٌ: عالِمٌ مُستَعمِلٌ لِعِلمِه ِ، وجاهِلٌ لايَستَنكِفُ أن يَتَعَلَّمَ، وجَوادٌ لايَمُنُّ بِمَعروفِه ِ، وفَقيرٌ لايَبيعُ آخِرَتَهُ بِدُنياهُ.

ورَوَتِ العامَّةُ مِثلَ هذا، وسَيَجيءُ.(9)

3267. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: سوءُ الخُلُقِ شُؤمٌ، وطاعَةُ المَرأَةِ نَدامَةٌ، وحُسنُ المَلَكَةِ بَهاءٌ(10) ، وَالصَّدَقَةُ تَمنَعُ ميتَةَ السّوءِ.(11)

ص:118

3260. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: روز قيامت كسى قدم از قدم برنمى دارد تا چهار سؤال از او بپرسند: عمر را در چه راهى مصرف كردى ؟ جوانى را چگونه گذراندى ؟ مال خود را از چه راهى بدست آوردى و در چه راهى مصرف كردى ؟ از محبت ما اهل بيت عليهم السلام ؟

3261. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: خداوند به من دستور داد چهار نفر از اصحاب خود را دوست داشته باشم و خبر داد كه خود آنها را دوست مى دارد. پرسيدند: يا رسول اللّه آنها كيستند؟ همه دوست داشتيم از آنها باشيم. حضرت فرمودند: على از آنهاست. ساكت شدند دوباره فرمودند:

على از آنهاست و ابوذر و سلمان فارسى و مقداد بن اسود كندى.

3262. على عليه السلام فرمود: از حسد كسانى كه به من حسادت مى كردند به پيامبر شكايت كردم.

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: يا على؛ تو خرسند نيستى كه اولين چهار گروهى كه وارد بهشت مى شوند من و تو هستيم و فرزندانمان پشت سرما و شيعيان در طرف راست و چپ ما هستند؟

3263. اين روايت را اهل سنت هم چنين نقل كرده اند: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند [در جواب شكايت حضرت على عليه السلام از حسودان]: آيا خشنود نيستى از اينكه تو چهارمين نفر از اولين گروهى كه وارد بهشت مى شوند هستى. من و تو و حسن و حسين. و همسران ما از راست و چپ و فرزندان نسل ما در پى همسران ما.

3264. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار كس از قبر خارج مى شوند و بدون حساب به دوزخ مى روند: آنان كه صبح بخوابند [نماز صبح را از دست بدهند]. آنانكه شب در غفلت باشند [نماز عشاء را از دست بدهند]. كسانى كه زكات ندهند. كسانى كه بر گناه كردن اصرار ورزند.

3265. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار چيز اندكش بسيار است: فقر، درد، دشمنى، آتش.

3266. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: پايدارى دين بر چهار چيز استوار است: عالمى كه به عمل خود عمل كند. و جاهلى كه از ياد گرفتن خوددارى نكند. و سخاوتمندى كه منّت نگذارد. و فقيرى كه آخرت خود را به دنيا نفروشد.

3267. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: بدرفتارى شوم است. اطاعت از زن پشيمانى دارد. خوب سرپرستى كردن شخصيت مى آورد. صدقه از مرگ بد جلوگيرى مى كند.

ص:119

3268. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: الرِّجالُ أربَعَةٌ: سَخِيٌّ، وكَريمٌ، وبَخيلٌ، ولَئيمٌ؛ فَالسَّخِيُّ الَّذي يَأكُلُ ويُعطي، وَالكَريمُ الَّذي لايَأكُلُ ويُعطي، وَالبَخيلُ الَّذي يَأكُلُ ولايُعطي، وَاللَّئيمُ الَّذي لايَأكُلُ ولايُعطي.

3269. وعَنِ ابنِ مَسعودٍ، عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله، قالَ: أربَعٌ مَن كُنَّ فيه ِ أو كانَت فيه واحِدَةٌ مِنهُنَّ كانَت فيه خَصلَةٌ مِنَ النِّفاقِ حَتّى يَدَعَها: مَن إذا حَدَّثَ كَذَبَ، وإذا وَعَدَ أخلَفَ، وإذا عاهَدَ غَدَرَ، وإذا خاصَمَ فَجَرَ(1).(2)

ص:120

3268. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: مردان چهار گروه هستند: سخى، كسى است كه مى خورد و مى بخشد.

كريم، كسى است كه نمى خورد و مى بخشد. بخيل كسى كه مى خورد و نمى بخشد. لئيم، كسى كه نمى خورد و نه مى بخشد.

3269. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار خصلت است كه اگر يكى از آنها در وجود كسى باشد شعبه اى از نفاق است تا زمانى كه آن را ترك كند: كسى كه هنگام سخن گفتن دروغ بگويد. زمانى كه وعده دهد تخلف كند. زمانى كه عهد بندد نيرنگ كند. و هنگام دشمنى كردن مرتكب گناه شود.

ص:121

الفصل الثاني: مِمّا رَوَتهُ العامَّةُ عَنِ النَبيِّ صلى الله عليه و آله

3270. قالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: قامَتِ الدُّنيا بِأَربَعَةٍ: بِعالِمٍ يَستَعمِلُ عِلمَهُ، وبِغَنِيٍّ لايَبخَلُ بِمالِه ِ، وبِجاهِلٍ لايَستَنكِفُ عَنِ التَّعَلُّمِ، وبِفَقيرٍ لايَبيعُ آخِرَتَهُ بِدُنياهُ.(1)

3271. وقال صلى الله عليه و آله َ: أفضَلُ الكَلامِ أربَعٌ: سُبحانَ اللّهِ، وَالحَمدُ للّهِِ، ولا إلهَ إلَّااللّهُ، وَاللّهُ أكبَرُ.(2)

3272. وفي رِوايَةٍ اخرى: أحَبُّ الكَلامِ إلَى اللّهِ تَعالى أربَعٌ: سُبحانَ اللّهِ، وَالحَمدُ للّهِِ، ولا إلهَ إلَّااللّهُ، واللّهُ أكبَرُ؛ لايَضَرُّكُ بِأَيِّهِنَّ بَدَأتَ.(3)

3273. وقالَ صلى الله عليه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالى وَضَعَ أربَعاً في أربَعٍ: بَرَكَةَ العِلمِ في تَعظيمِ الاُستاذِ، وبَقاءَ الإيمانِ في تَعظيمِ اللّهِ، ولَذَّةَ العَيشِ في بِرِّ الوالِدَينِ، وَالنَجاةَ مِنَ النّارِ في تَركِ إيذاءِ الخَلقِ.

3274. وَقالَ صلى الله عليه و آله: أربَعَةٌ يُبغِضُهُمُ اللّهُ تَعالى: البَيّاعُ الحَلّافُ، وَالفَقيهُ المُختالُ، وَالشَّيخُ الزّاني، وَالإِمامُ الجائِرُ.(4)

3275. وقالَ صلى الله عليه و آله: مَن كانَت فيه ِ أربَعُ خِصالٍ بَنَى اللّهُ لَهُ بَيتاً فِي الجَنَّةِ: مَن كانَت عِصمةُ أمرِهِ شهادَةَ أن لا إلهَ إلَّا اللّهُ، وإذا أصابَتهُ نِعمَةٌ حَمِدَ اللّهَ، وإذا أذنَبَ ذَنباً استَغفَرَ اللّهَ، وإذا أصابَتهُ مُصيبَةٌ استَرجَعَ اللّهَ.(5)

3276. وقالَ صلى الله عليه و آله: أربَعَةٌ يَنظُرُ اللّهُ إلَيهِم يَومَ القِيامَةِ ويُزَكّيهِم: مَن فَرَّجَ عَن لَهفانَ(6) كُربَةً(7) ، ومَن أعتَقَ نَسمَةً مُؤمِنَةً، ومَن زَوَّجَ عَزباً، ومَن حَجَّ صَرورَةً(8).(9)

ص:122

3277. وقالَ صلى الله عليه و آله: أربَعٌ مَن عَمِلَ بِهِنَّ أجرَى اللّهُ لَهُ نَهراً فِي الجَنَّةِ: مَن أصبَحَ صائِماً، وعادَ مَريضاً، وشَيَّعَ جَنازَةً، وتَصَدَّقَ عَلى مِسكينٍ.(1)

3278. وقالَ صلى الله عليه و آله: أربَعٌ مَن كُنَّ فيه ِ لَم يَهلِك(2) عَلَى اللّهِ بَعدَهُنَّ إلّاهالِكٌ: يَهُمُّ العَبدُ بِالحَسَنَةِ لِيَعمَلَها؛ فَإِن هُوَ لَم يَعمَلها كَتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً بِحُسنِ نِيَّتِه ِ، وإن هُوَ عَمِلَها كَتَبَ اللّهُ لَهُ عَشراً، ويَهُمُّ بِالسَّيِّئَةِ؛ فَإِن لَم يَعمَلها لَم يُكتَب عَلَيه ِ شَيءٌ، فَإِن عَمِلَها اجِّلَ سَبعَ ساعاتٍ، وقالَ صاحِبُ الحَسَناتِ لِصاحِبِ السَّيِّئاتِ - وهُوَ صاحِبُ الشِّمالِ -: لا تَعجَل عَسى أن يُتبِعَها بِحَسَنَةٍ تَمحوها؛ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل يَقولُ: «إِنَّ الْحَسَنَتِ يُذْهِبْنَ السَّيَِّاتِ»، فَاِن قالَ: «أستَغفِرُ اللّهَ الَّذي لا إلهَ إلّاهُوَ عالِمُ الغَيبِ وَالشَّهادَةِ العَزيزُ الحَكيمُ الغَفورُ الرَّحيمُ ذُو الجَلالِ وَالإِكرامِ وأتوبُ إلَيه ِ» لَم يُكتَب عَلَيه ِ شَيءٌ، وإن مَضَت سَبعُ ساعاتٍ ولَم يُتبِعها بِحَسَنَةٍ ولَا استِغفارٍ قالَ صاحِبُ الحَسَناتِ لِصاحِبِ السَّيِّئاتِ: اكتُب عَلَى الشَّقِيِّ المَحرومِ.(3)

3279. وعَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله أنَّهُ قالَ: اتَّقُوا اللّهَ فِي الرِّياءِ؛ فَإِنَّهُ شِركٌ بِاللّهِ؛ لِأَنَّ المُرائي يُدعى يَومَ القِيامَةِ بِأَربَعَةِ أسماءٍ:

يا كافِرُ! يا فاجِرُ! يا غادِرُ! يا خاسِرُ! حَبِطَ عَمَلُكَ، وبَطَلَ أجرُكَ، ولا خَلاقَ(4) لَكَ يَومَ القِيامَةِ، فَالتَمِس أجرَكَ مِمَّن كُنتَ تَعمَلُ لَهُ.(5)

3280. وقالَ صلى الله عليه و آله: أربَعٌ مِن سَعادَةَ المَرءِ: زَوجَةٌ صالِحَةٌ، و وُلدٌ أبرارٌ، وخُلطَاءُ(6) صالِحونَ، ومَعيشَةٌ في بِلادِهِ.(7)

3281. وقالَ صلى الله عليه و آله: عَلامَةُ الشَّقاوَةِ أربَعَةٌ: نِسيانُ الذُّنوبِ الماضِيَةِ وهِيَ عِندَ اللّهِ مَحفوظَةٌ، وذِكرُ الحَسَناتِ الماضِيَةِ ولا يَدري قُبِلَت أو رُدَّت، ونَظَرُهُ إلى مَن هُوَ فَوقَهُ فِي الدُّنيا، و إلى مَن هُوَ دونَهُ فِي الدّينِ.

وعَلامَةُ السَّعادَةِ أربَعَةٌ: ذِكرُ الذُّنوبِ الماضِيَةِ، ونِسيانُ الحَسَناتِ الماضِيَةِ، ونَظَرُهُ إلى مَن هُوَ فَوقَهُ فِي الدّينِ، وإلى مَن هُوَ دونَهُ فِي الدُّنيا.

ص:124

3277. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار عمل است كه هر كس انجام دهد خداوند برايش نهرى در بهشت جارى مى كند: روزه گرفتن، عيادت از مريض، تشييع جنازه، و صدقه به فقير.

3278. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: خداوند چهار لطف به بندگان فرموده كه با وجود آن كسى جز تبهكار هلاك نشود: كسى كه به كار خير همت گمارد اگر موفق به انجام نشد خداوند براى نيت او يك ثواب بدهد. و اگر انجام دهد خداوند ده ثواب بدهد.

كسى كه به گناه همت گمارد اگر انجام نداد چيزى ننويسد و اگر انجام داد تا هفت ساعت مهلت مى دهد كه توبه كند. فرشته جمع آورى حسنات به فرشته جمع آورى گناهان مى گويد: عجله نكن شايد كارى بكند كه زشتى گناه را محو كند. خداوند مى فرمايد:

«نيكى بدى ها را از بين مى برد». حال اگر توبه كرد به درگاه خداوند يگانه آگاه به غيب و شهادت خداى عزيز و حكيم و بخشنده و مهربان و صاحب جلال و كرامت، چيزى براى او نوشته نمى شود و اگر هفت ساعت گذشت و كار خيرى انجام نداد و توبه نكرد فرشته خوبيها به فرشته مأمور گناهان مى گويد: گناه اين بندۀ بدبخت را ثبت كن.

3279. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: به خدا پناه ببريد از ريا كه شرك به خداوند است. چون در قيامت رياكار را به چهار نام صدا مى زنند: اى كافر، اى گنه كار، اى خيانت كار، اى زيانكار. عمل تو ضايع شد و پاداش تو باطل گرديد. و روز قيامت بهره اى ندارى. و پاداش خود را از كسى بگير كه براى او عمل را انجام دادى.

3280. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار چيز از سعادت مرد است: همسر خوب، فرزندان شايسته، دوستان صالح، شغل مناسب در وطن.

3281. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار چيز نشانۀ بدبختى است: فراموشى گناهان گذشته در حالى كه نزد خدا محفوظ است. يادآورى خوبيهاى گذشته كه انسان نمى داند قبول شده يا رد شده است. در امور دنيا به مافوق نظر كردن. و در امور دين به پائين تر از خود نظر كردن.

ص:125

3282. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: الخَلقُ أربَعَةُ أصنافٍ: المَلائِكَةُ، وَالشَّياطينُ، وَالجِنُّ، وَالإِنسُ، ثُمَّ جَعَلَ الأَصنافَ الأَربَعَةَ عَشَرَةَ أجزاءٍ؛ فَتِسعَةٌ مِنهَا المَلائِكَةُ وجُزءٌ مِنها الشَّياطينُ وَالجِنُّ والإِنسُ، ثُمَّ جَعَلَ هؤُلاءِ الثَّلاثَةَ: عَشَرَةَ أجزاءٍ؛ فَتِسعَةٌ مِنها الشَّياطينُ وجُزءٌ واحِدٌ الجِنُّ وَالإِنسُ، ثُمَّ جَعَلَ الجِنَّ وَالإِنسَ عَشَرَةَ أجزاءٍ؛ فَتِسعَةٌ مِنهَا الجِنُّ وجُزءٌ واحِدٌ الإِنسُ.(1)

3283. وعَنهُ صلى الله عليه و آله أنَّهُ قالَ: أربَعَةٌ تُفسِدُ(2) الصَّومَ وأعمَالَ الخَيرِ: الغيبَةُ، وَالكَذِبُ، وَالنَّميمَةُ، وَالنَّظَرُ إلَى الأَجنَبِيِّ.(3)

3284. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: الطَّعامُ إذَا اجتَمَعَ فيه ِ أربَعُ خِصالٍ فَقَد تَمَّ: إذا كانَ مِن حَلالٍ، وكَثُرَتِ الأَيدي، وسُمِّيَ في أوَّلِه ِ، وحُمِدَ اللّهُ عز و جل في آخِرِهِ.(4)

3285. وقالَ صلى الله عليه و آله: إذا فَرَغَ أحَدُكُم مِنَ التَّشَهُّدِ الآخِرِ فَليَتَعَوَّذ بِاللّهِ مِن أربَعٍ: مِن عَذابِ جَهَنَّمَ، ومِن عَذابِ القَبرِ، ومِن فِتنَةِ المَحيا وَالمَماتِ، ومِن شَرِّ المَسيحِ(5) الدَّجّالِ.(6)

3286. وعَنِ ابنِ عَبّاسٍ: أنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله كانَ يُعَلِّمُهُم هذَا الدُّعاءَ كَما يُعَلِّمُهُمُ السّورَةَ مِنَ القُرآنِ؛ يَقولُ: قولوا: اللّهُمَّ إنّي أعوذُ بِكَ مِن عَذابِ جَهَنَّمَ، وعَذابِ القَبرِ، وأعوذُ بِكَ مِن فِتنَةِ المَسيحِ الدَّجّالِ: وأعوذُ بِكَ مِن فِتنَةِ المَحيا وَالمَماتِ.

وقيلَ: فِي المَسيحِ الدَّجّالِ أربَعَةُ مَعانٍ، قيلَ: المَسيحُ لَقَبُ الدَّجّالِ مَأخوذٌ مِن مَساحَةِ الأَرضِ.

وقيلَ: الدَّجّالُ: الكَذّابُ. وقيلَ: مَمسوحُ العَينِ؛ أي إحدى عَينَيه ِ ذاهِبَةٌ. وقيلَ: ابعِدَ عَن كُلِّ خَيرٍ.(7)

3287. وقالَ صلى الله عليه و آله: أكرَمُ البُيوتِ عَلى وَجه ِ الأَرضِ أربَعَةٌ: الكَعبَةُ، وبَيتُ المَقدِسِ، وبَيتٌ يُقرَأُ فيه ِ القُرآنُ، وَالمساجِدُ؛ وأفضَلُها مَسجِدُ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله ومَسجِدُ الكوفَةِ.

وأكرَمُ الرِّجالِ عِندَ اللّهِ: الأَنبِياءُ، وَالأَوصِياءُ، وَالتّائِبونَ النّادِمونَ.

وأكرَمُ النِّساءِ بَعدَ الأَنبِياءِ: المُؤمِناتُ، المُطيعاتُ لِأَزواجِهِنَّ، الجالِساتُ في بُيوتِهِنَّ.

ص:126

3282. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: آفريدگان چهار گروه هستند: فرشتگان، شيطانها، جن و انسان. چهار گروه به ده دسته تقسيم مى شوند كه نُه قسمت آنها فرشته و يك دهم باقى مانده شيطانها و جنّ و انسانها هستند. از اين سه گروه نُه قسمت شيطان و يك قسمت جن و انسان و از جن و انسان نُه قسمت جنّ و يك قسمت انسان است.

[از هزار موجود 900 عدد فرشته + 90 عدد شيطان + 9 عدد جن + 1 نفر انسان است]

3283. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار چيز روزه و اعمال خير را تباه مى كند: غيبت و دروغ و سخن چينى و نگاه به نامحرم.

3284. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: اگر در غذا چهار نكته رعايت شود تغذيه كامل است: از حلال تهيه شود.

و افراد زيادى از آن بخورند. و با بسم اللّه الرحمن الرحيم شروع شود. و در پايان شكر خدا بجا آورده شود.

3285. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: پس از اتمام نماز از چهار چيز به خدا پناه بريد: عذاب جهنم و عذاب قبر و فتنه در زندگى و مرگ. و از شر مسيح دجّال.

3286. ابن عباس گفت: پيامبر صلى الله عليه و آله همچنان كه قرآن مى آموخت اين دعا را به مردم مى آموخت:

خدايا به تو پناه مى برم از عذاب جهنم و عذاب قبر. و به تو پناه مى برم از فتنه در زندگى و مرگ و به تو پناه مى برم از مسيح دجال.

براى مسيح دجال چهار معنا گفته اند: بعضى گفته اند دجال يعنى دروغ گو.

بعضى گفته اند: مسيح لقب دجال است كه از مساحت زمين گرفته شده است.

بعضى گفته اند: مسيح يعنى كسى كه يك چشم او نابينا است. و بعضى گفته اند: مسيح يعنى تبهكارى كه از هر خيرى به دور است.

3287. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: گرامى ترين خانه ها روى زمين چهار خانه است: كعبه و بيت المقدس و خانه اى كه در آن قرآن خوانده مى شود. و مساجد كه برترين مسجد، مسجد النبى صلى الله عليه و آله و مسجد كوفه است.

و گرامى ترين مردان نزد خدا، پيامبران و اوصياء و توبه كنندگان و كسانى كه از بدى پشيمانند. و گرامى ترين زنان بعد از پيامبران، زنان مؤمن و مطيع شوهر و و آنهايى كه در خانه هاى خود مى مانند هستند.

ص:127

وَالنَّدَمُ عَلى فِعلِ الذَّنبِ تَوبَةٌ مَعَ الِاستِغفارِ وَالعَزمِ عَلى تَركِ المُعاوَدَةِ إلَيه ِ.

ومَن بَكى عَلى نَفسِه ِ خَشيَةً مِنَ اللّهِ تَعالى وخَوفاً مِن لِقائِه ِ دَخَلَ الجَنَّةَ.

3288. وكانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ: اللّهُمَّ إنّي أعوذُ بِكَ مِنَ الأَربَعِ: مِن عِلمٍ لايَنفَعُ، ومِن قَلبٍ لايَخشَعُ، ومِن نَفسٍ لا تَشبَعُ، ومِن دُعاءٍ لايُسمَعُ.(1)

3289. وقالَ صلى الله عليه و آله: أربَعَةٌ تَزيدُ فِي العُمُرِ: التَّزويجُ بِالأَبكارِ، وَالِاغتِسالُ بِالماءِ الحارِّ، وَالنَّومُ عَلَى اليَسارِ، وأكلُ التُّفّاحِ بِالأَسحارِ.

3290. وقالَ صلى الله عليه و آله: المُؤمِنُ لايَنجو مِن عَذابِ اللّهِ حَتّى يَترُكَ أربَعَةً: البُخلَ، وَالكَذِبَ، وسوءَ الظَّنِّ بِاللّهِ، وَالكِبرَ.

3291. وقالَ صلى الله عليه و آله: أربَعَةُ جَواهِرٍ تُزيلُها أربَعَةٌ: أمَّا الجَواهِرُ فَالعَقلُ، وَالدّينُ، وَالحَياءُ، وَالعَمَلُ الصّالِحُ؛ أمَّا الغَضَبُ فَيُزيلُ العَقلَ، وأمَّا الحَسَدُ فَيُزيلُ الدّينَ، وأمَّا الطَمَعُ فَيُزيلُ الحَياءَ، وأمَّا الغيبَةُ فَيُزيلُ العَمَلَ الصّالِحَ.

3292. وقالَ صلى الله عليه و آله: أربَعٌ مَن كُنَّ فيه ِ أمِنَ يَومَ الفَزَعِ الأَكبَرِ: إذا اعطِيَ شَيئاً قالَ: الحَمدُ للّهِِ، وإذا أذنَبَ ذَنباً قالَ:

استَغفِرُ اللّهَ، وإذا أصابَتهُ مُصيبَةٌ قالَ: إنّا للّهِِ وإنّا إلَيه ِ راجِعونَ، وإن كانَ لَهُ حاجَةٌ سَأَلَ رَبَّهُ، وإذا خافَ شَيئاً لَجَأَ إلى رَبِّه ِ.(2)

3293. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: امَّتي عَلى أربَعَةِ أصنافٍ: صِنفٌ يُصَلّونَ ولكِنَّهُم في صَلاتِهِم ساهونَ(3) ، فَكانَ لَهُمُ الوَيلُ؛ وَالوَيلُ اسمُ دَرَكَةٍ مِن دَرَكاتِ جَهَنَّمَ، قالَ اللّهُ تَعالى: «فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ».

وصِنف يُصَلّونَ أحياناً ولايُصَلّونَ أحياناً، فَكانَ لَهُمُ الغَيُّ؛ وَالغَيُّ اسمُ دَرَكَةٍ مِن دَرَكات جَهَنَّمَ، قالَ اللّهُ تَعالى: «فَخَلَفَ مِن م بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا ْ الصَّلَوةَ وَ اتَّبَعُوا ْ الشَّهَوَ تِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا».

وصِنفٌ لايُصَلّون أبَداً، فَكانَ لَهُم سَقَرُ؛ وسَقَرُ اسمُ دَرَكَةٍ مِن دَرَكاتِ جَهَنَّمَ، قالَ اللّهُ تَبارَكَ وتَعالى: «مَا سَلَكَكُمْ فِى سَقَرَ * قَالُوا ْ لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ».

وصِنفٌ يُصَلّون أبَداً وهُم في صَلاتِهِم خاشِعونَ، قالَ اللّهُ تَبارَكَ وتَعالى: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِى صَلَاتِهِمْ خَشِعُونَ».

ص:128

و ندامت از گناه يعنى توبه كردن به همراه استغفار و عزم بر تكرار نكردن گناه است. و كسى كه از ترس خدا و خوف ملاقات او بر حال خويش گريه كند، وارد بهشت شود.

3288. پيامبر صلى الله عليه و آله بسيار مى فرمودند: خدايا، من از چهار چيز به تو پناه مى برم: علمى كه نفع ندارد. و قلبى كه خشوع ندارد. و بدنى كه سير نمى شود. و دعايى كه شنيده نشود.

3289. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار چيز عمر را زياد مى كند: ازدواج با دوشيزه، غسل با آب گرم، و خوابيدن به چپ و خوردن سيب در سحر.

3290. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: مؤمن تا چهار خصلت را ترك نكند از عذاب نجات نمى يابد: بخل و دروغ و گمان بد به خدا و خود پسندى.

3291. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار گوهر را چهار صفت از بين مى برد: خشم عقل را از بين مى برد.

حسد دين را از بين مى برد. طمع حياء را از بين مى برد. غيبت عمل صالح را از بين مى برد.

3292. پيامبر صلى الله عليه و آله: چهار خوى در هر كس باشد روز قيامت در امان است: وقتى چيزى به او مى دهند بگويد: الحمدللّه. وقتى گناه كرد بگويد: استغفراللّه. وقتى مصيبت ديد بگويد: انا للّه و انا اليه راجعون. وقتى حاجت داشت از پروردگارش درخواست كند. و اگر از چيزى مى ترسد به پروردگارش پناه برد.

3293. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: امت من چهار گروه هستند: كسانى كه نماز بجا مى آورند، اما به اول وقت اهميت نمى دهند. كه ويل بر آنان باد. ويل اسم دره اى در جهنم است. خداوند فرمودند:

«ويل بر نمازگزارانى كه به آن اهتمام ندارند».

«گروهى كه گاهى نماز مى خوانند، و گاهى ترك مى كنند. غىّ بر آنان باد. غىّ اسم دره اى از جهنم است. خداوند مى فرمايد: گروهى نماز را ضايع مى كنند و از شهوت پيروى مى كنند اينان بزودى با غىّ مواجه مى شوند».

كسانى كه اصلاً نماز نمى خوانند، كه سقر جاى آنان است. سقر اسم دره اى از جهنم است.

خداوند مى فرمايد: «از آنان مى پرسند: چه چيز شما را به سقر كشاند؟ مى گويند: نماز بجا نياورديم».

گروهى كه هميشه نماز بجا مى آورند، و در نماز خاشع هستند. خداوند تعالى مى فرمايد:

«مؤمنان رستگارند. آنان در نماز خاشع هستند».

ص:129

3294. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: مَن اعطِيَ أربَعَ خِصالٍ فَقَد اعطِيَ خَيرَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ وفازَ بِحَظِّه ِ مِنهُما: وَرَعٌ يَعصِمُهُ عَن مَحارِمِ اللّهِ، وحُسنُ خُلُقٍ يَعيشُ بِه ِ فِي النّاسِ، وحِلمٌ يَدفَعُ بِه ِ جَهلَ الجاهِلِ، وزَوجَةٌ صالِحَةٌ تُعينُهُ.(1)

3295. وقالَ صلى الله عليه و آله: مَن جُمِعَ لَهُ أربَعُ خِصالٍ فَقَد جُمِعَ لَهُ خَيرُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ: قَلبٌ شاكِرٌ، ولِسانٌ ذاكِرٌ، وبَدَنٌ صابِرٌ، وزَوجَةٌ صالِحَةٌ.(2)

3296. وقالَ صلى الله عليه و آله: إنَّ اللّهَ سُبحانَهُ يَحتَجُّ بِأَربَعَةِ أنفُسٍ عَلى أربَعَةِ أجناسٍ مِنَ النّاسِ: عَلَى الأَغنِياءِ بِسُلَيمانَ، وعَلَى الفُقَراءِ بِعيسى، وعَلَى العَبيدِ بِيوسُفَ، وعَلَى المَرضى بِأَيّوبَ عَلَيهِم أفضَلُ الصَّلاةِ وَالسَّلامِ.

3297. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: خُلِقَ أربَعَةٌ لِأَربَعَةٍ: المالُ لِلإِنفاقِ لا لِلإِمساكِ، وَالعِلمُ لِلعَمَلِ لا لِلمُجادَلَةِ، وَالعَبدُ لِلتَّعَبُّدِ لا لِلتَّنَعُّمِ، وَالدُّنيا لِلعِبرَةِ لا لِلعِمارَةِ.

3298. وعَنه صلى الله عليه و آله يَقولُ: ثَلاثٌ اقسِمُ عَلَيهِنّ، واُحَدِّثُكُم حَديثاً فَاحفَظوهُ؛ فَأَمَّا الَّذينَ اقسِمُ عَلَيهِنَّ: فَإِنَّهُ ما نَقَصَ مالُ عَبدٍ مِن صَدَقَةٍ، ولا ظُلِمَ عَبدٌ مَظلَمَةً صَبَرَ عَلَيها إلّازادَهُ اللّهُ بِها عِزّاً، ولا فَتَحَ عَبدٌ بابَ مَسأَلَةٍ إلّا فَتَحَ اللّهُ عَلَيه ِ بابَ فَقرٍ.

وأمَّا الَّذي احَدِّثُكُم فَاحفَظوهُ فَقالَ: إنَّما الدُّنيا لِأَربَعَةِ نَفَرٍ:

عَبدٍ رَزَقَهُ اللّهُ مالاً وعِلماً، فَهُوَ يَتَّقي فيه ِ رَبَّهُ، ويَصِلُ رَحِمَهُ، ويَعمَلُ للّهِِ فيه ِ بِحَقِّه ِ؛ فَهذا بِأَفضَلِ المَنازِلِ.

ورَجُلٍ رَزَقَهُ اللّهُ عِلماً ولَم يَرزُقهُ مالاً، فَهُوَ صادِقُ النِّيَّةِ يَقولُ: لَو أنَّ لي مالاً لَعَمِلتُ بِعَمَلِ فلانٍ، فَأَجرُهُما سَواءٌ.

وعَبدٍ رَزَقَهُ اللّهُ مالاً ولَم يَرزُقهُ عِلماً، فَهُوَ يَتَخَبَّطُ في مالِه ِ بِغَيرِ عِلمٍ؛ لايَتَّقي فيه ِ رَبَّهُ، ولا يَصِلُ فيه ِ رَحِمَهُ، ولا يَعمَلُ فيه ِ بِحَقٍّ؛ فَهذا بِأَخبَثِ المَنازِلِ.

وعَبدٍ لَم يَرزُقهُ اللّهُ مالاً ولا عِلماً، فَهُوَ يَقولُ: لَو أنَّ لي مالاً لَعَمِلتُ فيه ِ بِعَمَلِ فُلانٍ، فَهُوَ كَذا نِيَّتُهُ، ووِزرُهُما سَواءٌ.(3)

ص:130

3294. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: به هر كس چهار ويژگى بدهند خير دنيا و آخرت داده اند. و بهره خود را از دنيا و آخرت برده است: ورع كه او را از حرام بازدارد. رفتار خوش كه با مردم زندگى كند.

بردبارى كه نادانى مردم را تحمل كند. همسر صالح كه او را يارى رساند.

3295. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: در هر كس چهار خصلت باشد خير دنيا و آخرت دارد: قلب شاكر و زبان ذاكر و بدن صابر و همسر صالح.

3296. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: خداوند سبحان چهار كس را حجت بر چهار گروه قرار داده است:

سليمان حجت بر ثروتمندان، عيسى حجت بر فقيران، يوسف حجت بر بندگان و ايوب حجت بر بيماران. صلوات خداوند بر اين چهار نفر.

3297. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار چيز براى چهار كار آفريده شده است: مال براى خرج كردن نه ذخيره كردن. علم براى عمل نه جدل. بنده براى بندگى نه خوشگذرانى. دنيا براى عبرت نه براى آباد كردن.

3298. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: بر سه چيز قسم مى خورم و يك حديث مى گويم آن را حفظ كنيد: قسم مى خورم كه مال كسى با صدقه كم نشود. كسى كه بر ستمى صبر كند خداوند عزّت او را زياد كند. كسى كه در گدايى باز كند، خداوند در فقر را به روى او باز خواهد كرد.

اما حديث: فرمودند: دنيا براى چهار نفر است: كسى كه خدا به او مال و علم داده است و او از خدا پروا دارد و به خويشان خود رسيدگى مى كند و حق خدا را بجا مى آورد. اين برترين جايگاه است. كسى كه خدا به او علم داده ولى مال نداده است و با نيّت صادق مى گويد اگر مال داشتم فلان كار را انجام مى دادم در پاداش آن عمل شريك است. كسى كه خدا به او مال داده است و علم ندارد مالش را با نادانى تلف مى كند و از خدا پروا ندارد و به نزديكان خود رسيدگى نمى كند و حق خدا را بجا نمى آورد. اين پست ترين جايگاه است.

كسى كه خدا نه مال به او داده است و نه علم و مى گويد اگر مال داشتم مثل آن پول دار نادان رفتار مى كردم و اين نيت اوست و او در گناه همانند اوست.

ص:131

3299. وقالَ صلى الله عليه و آله: لا يُؤمِنُ عَبدٌ حَتّى يُؤمِنَ بِأَربَعٍ: يَشهَدُ أن لا إلهَ إلَّااللّهُ وأنّي رَسولُ اللّهِ بَعَثَني بِالحَقِّ، ويُؤمِنُ بِالمَوتِ وبِالبَعثِ بَعدَ المَوتِ، ويُؤمِنُ بِالقَدَرِ.(1)

3300. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: لابُدَّ لِلمُؤمِنِ مِن أربَعَةِ أشياءَ: دابَّةٍ فارِهَةٍ(2) ، ودارٍ واسِعَةٍ، وثِيابٍ جَميلَةٍ، وسِراجٍ مُنيرٍ.

قالوا: يا رَسولَ اللّهِ، لَيس لَنا ذلِكَ، فَما هِيَ؟

قالَ صلى الله عليه و آله: أمَّا الدّابَّةُ الفارِهَةُ فَعَقلُهُ، وأمَّا الدّارُ الواسِعَةُ فَصَبرُهُ، وأمَّا الثِّيابُ الجَميلَةُ فَحياهُ، وأمَّا السِّراجُ المُنيرُ فَعِلمُهُ.

3301. وقالَ صلى الله عليه و آله: أربَعٌ لايَدخُلَ بَيتاً واحِدَةٌ مِنها إلّاخَرِبَ ولَم يَعمُر بِالبَرَكَةِ: الخِيانَةُ، وَالسَّرقَةُ، وشُربُ الخَمرِ، وَالزِّنا.(3)

3302. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله في وَصِيَّتِه ِ لِأَبي ذَرٍّ رضى الله عنه: يا أبا ذَرٍّ، أربَعٌ لايُصيبُهُنَّ إلّامُؤمِنٌ: الصَّمتُ؛ وهُوَ أوَّلُ العِبادَةِ، وَالتَّواضُعُ للّهِِ عز و جل، وذِكرُ اللّهِ عَلى كُلِّ حالٍ، وقِلَّةُ الشَّيءِ - يَعني قِلَّةَ المالِ -.(4)

3303. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: إنَّ الاُمَّهاتِ أربَعَةٌ: امُّ الأَدوِيَةِ، واُمُّ الآدابِ، واُمُّ العِباداتِ، واُمُّ الأَمانِيِّ(5) ؛ أمّا امُّ جَميعِ الأَدوِيَةِ قِلَّةُ الأَكلِ، وأمّا امُّ جَميعِ الآدابِ قِلَّةُ الكَلامِ، وأمّا امُّ جَميعِ العِباداتِ قِلَّةُ الذُّنوبِ، وأمّا امُّ جَميعِ الأَمانِيِّ الصَّبرُ.

3304. ورُوِيَ أنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله قالَ لِأَبي ذَرٍّ الغِفارِيِّ: جَدِّدِ السَّفينَةَ فَإِنَّ البَحرَ عَميقٌ، وخُذِ الزّادَ كاملاً فَإِنَّ السَّفَرَ بَعيدٌ، وخَفِّفِ الحِملَ فَإِنَّ العَقَبَةَ شَديدٌ، وأخلِصِ العَمَلَ فَإِنَّ النّاقِدَ(6) بَصيرٌ.

3305. وعَن أبي امامَةَ، عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله: أربَعَةٌ لَعَنَهُمُ اللّهُ مِن فَوقِ عَرشِه ِ فَأَمَّنَت عَلَيه ِ مَلائِكَتُهُ: الَّذي يَحصُرُ نَفسَهُ(7) فَلايَتَزَوَّجُ ولايَتَسَرّى(8) لِئَلّا يولَدَ لَهُ، وَالرَّجُلُ يَتَشَبَّهُ بِالنِّساءِ وقَد خَلَقَهُ اللّهُ ذَكَراً، وَالمَرأَةُ تَتَشَبَّهُ

ص:132

3299. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: كسى تا به چهار چيز ايمان نداشته باشد مؤمن نيست: شهادت به يگانگى خدا و اينكه من رسول خدا هستم و مرا به حق مبعوث كرد. ايمان به مرگ. ايمان به رستاخيز. و ايمان به قضا و قدر.

3300. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: مؤمن از چهار چيز بايد برخوردار باشد: مركب سر حال و قوى و خانۀ وسيع و لباس زيبا و چراغ روشن.

مردم گفتند: يا رسول اللّه ما اينها را نداريم. مراد شما چيست ؟

حضرت فرمودند: مركب قوى عقل است. و خانۀ وسيع صبر است. و لباس زيبا حياء است.

و چراغ روشن علم است.

3301. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار چيز است كه اگر يكى از آنها وارد خانه اى شود آن را ويران مى كند.

و بركت را مى برد: خيانت، سرقت، شراب، زنا.

3302. پيامبر صلى الله عليه و آله در وصيت به اباذر فرمودند: يا اباذرّ، چهار صفت فقط در مؤمن است: سكوت كه اولين عبادت است. تواضع براى خدا. ياد خدا در همه حال. تنگدستى.

3303. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار چيز مادر است: مادر داروها كم خورى است. مادر همه ادب ها كم حرفى است. مادر همه عبادات گناه نكردن است. مادر همه آرزوها صبر است.

3304. پيامبر صلى الله عليه و آله به ابوذر فرمودند: كشتى را آماده كن كه دريا عميق است. توشه بردار كه سفر طولانى است. بار را سبك كن كه گردنۀ سختى در پيش است. عمل را خالص گردان كه بازرس دقيق و آگاه است.

3305. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: خداوند از فوق عرش چهار كس را لعنت مى كند و فرشتگان آمين مى گويند: مردى كه از ترس بچه ازدواج نكند. مردى كه خودش را شبيه زنان كند، با اينكه خدا او را مرد آفريده است. زنى كه خود را شبيه مردان كند، با اينكه خدا او را زن آفريده

ص:133

بِالرِّجالِ وقَد خَلَقَهَا اللّهُ انثى، ومُضَلِّلُ النّاسِ - يُريدُ الَّذي يَهزَأُ بِهِم - يَقولُ لِلمُسلِمِ: هَلُمّ اعطيكَ، فَإِذا جاءَ يَقولُ: لَيسَ مَعي شَيءٌ، ويَقولُ لِلمَكفوفِ: اتَّقِ الدّابَّةِ، ولَيسَ بَينَ يَدَيه ِ شَيءٌ، وَالرَّجُلُ يَسأَلُ عَن دارِ القَومِ فَيُضَلِّلُهُ.(1)

3306. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: مَن آنَسَهُ اللّهُ بِقُربِه ِ أعطاهُ أربَعَ خِصالٍ: عِزّاً مِن غَيرِ عَشيرَةٍ، وعِلماً مِن غَيرِ طَلَبٍ، وغِنىً مِن غَيرِ مالٍ، واُنساً مِن غَيرِ جَماعَةٍ.(2)

3307. وقالَ صلى الله عليه و آله: مَن فَرِحَ بِأَربَعَةٍ حَزِنَ في أربَعَةٍ: مَن فَرِحَ بِطولِ البَقاءِ حَزِنَ عِندَ المَوتِ، ومَن فَرِحَ بِسَعَةِ البَيتِ حَزِنَ عِندَ ضيقِ القَبرِ، ومَن فَرِحَ عِندَ المَعصِيَةِ حَزِنَ عِندَ العُقوبَةِ، ومَن فَرِحَ بِأَكِل الحَرامِ حَزِنَ عِندَ الحِسابِ.

3308. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: أربَعٌ إذا كُنّ فيكَ فَلا عَلَيكَ ما فاتَكَ مِنَ الدُّنيا: حِفظُ أمانَةٍ، وصِدقُ حَديثٍ، وحُسنُ خَليقَةٍ(3) ، وعِفَّةٌ في طُعمَةٍ.(4)

3309. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: يَكونُ الغُرَباءُ فِي الدُّنيا أربَعَةً: قرُآنٌ في جَوفِ ظالِمٍ، ومَسجِدٌ بَينَ قَومٍ لايُصَلّون فيه ِ، ومُصحَفٌ في بَيتٍ لايُقرَأُ فيه ِ، ورَجُلٌ صالِحٌ في قَومِ سوءٍ.

وقيلَ: يا رَسولَ اللّهِ، أخبِرنا بِالخِصالِ الَّتي تَعرِفُ بِهَا المُنافِقينَ، قالَ صلى الله عليه و آله: مَن حَلَفَ فَفَجَرَ، ومَن عاهَدَ فَغَدَرَ، وحَدَّثَ فَكَذَبَ، ووَعَدَ فَأَخلَفَ.(5)

3310. وقالَ صلى الله عليه و آله: أربَعَةٌ لاتَبلى: الأَنبِياءُ، وَالشُّهَداءُ، وَالعُلَماءُ، وحَمَلَةُ القُرآنِ.

3311. وقالَ صلى الله عليه و آله: مَن أكثَرَ مِنَ الِاستِغفارِ جَعَلَ اللّهُ لَهُ مِن كُلِّ هَمٍّ وغَمٍّ فَرَجاً، ومِن كُلِّ ضيقٍ مَخرَجاً، ومِن كُلِّ خَوفٍ أمناً، ورَزَقَهُ مِن حَيثُ لايَحتَسِبُ(6).(7)

ص:134

است. و كسى كه مردم را مسخره كند. مثل كسى كه به مردم بگويد: بيا چيزى به تو بدهم وقتى آمد، بگويد چيزى ندارم. يا به آدم كور بگويد: مواظب باش حيوان تو را نيازارد، در حالى كه حيوان نيست. يا كسى كه آدرس اشتباه به مردم بدهد، و آنان را گمراه كند.

3306. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كسى كه خدا او را به قرب خود مأنوس كند چهار خصلت بدهد: عزت بدون فاميل. علم بدون رنج تحصيل. ثروت بدون مال. آرامش بدون داشتن همراه و انيس.

3307. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: كسى كه با چهار چيز شادمان شود با چهار چيز غمگين مى شود: كسى كه به عمر طولانى شاد شود، هنگام مرگ غمگين مى شود. كسى كه با خانۀ وسيع شاد شود، با تنگى قبر غمگين مى شود. كسى كه با گناه خوشحال شود با عذاب غمگين مى شود. كسى كه با خوردن مال حرام شاد شود، با حسابرسى غمگين مى شود.

3308. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: هر گاه چهار خصلت در تو باشد هر چه از دنيا از دست بدهى باك نداشته باش: حفظ امانت، راست گويى، اخلاق خوش، عفت در غذا. [غذاى حلال و پاك خوردن]

3309. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار كس در دنيا غريب هستند: قرآن در سينۀ ستمگر. مسجد در ميان مردم بى نماز. قرآن در خانه اى كه قرائت نشود. مرد صالح در ميان مردم بد.

پرسيدند: يا رسول اللّه علامتهاى منافق چيست ؟ حضرت فرمودند: كسى كه قسم بخورد و تخلف كند. عهد ببندد و پيمان شكنى كند. سخن دروغ بگويد. خلف وعده كند.

3310. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چهار كس پوسيده نشوند: پيامبران. شهيدان. علما و حاملان قرآن.

3311. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: كسى كه زياد استغفار كند، خدا از هر غم و غصه اى او را رها كند. و از هر تنگنا نجات دهد. و از هر خوف ايمن گرداند. و از جايى كه فكر نمى كند، او را روزى دهد.

ص:135

3312. وقالَ صلى الله عليه و آله: لاتَصلُحُ عَوامُّ امَّتي إلّابِخَواصِّها. قيلَ: ما خَواصُّ امَّتِكَ يا رَسولَ اللّهِ؟ فَقالَ: خَواصُّ امَّتي أربَعَةٌ: المُلوكُ، وَالعُلَماءُ، وَالعُبّادُ، وَالتُّجّارُ. قيلَ: كَيفَ ذلِكَ؟

قالَ صلى الله عليه و آله: المُلوكُ رُعاةُ الخَلقِ؛ فَإِذا كانَ الرّاعي ذِئباً فَمَن يَرعَى الغَنَمَ؟ وَالعُلَماءُ أطِبّاءُ الخَلقِ؛ فَإِذا كانَ الطَّبيبُ مَريضاً فَمَن يُداوِي المَريضَ؟ وَالعُبّادُ دَليلُ الخَلقِ؛ فَإِذا كانَ الدَّليلُ ضالّاً فَمَن يَهدِي السّالِكَ؟ وَالتُّجّارُ امَناءُ اللّهِ فِي الخَلقِ؛ فَإِذا كانَ الأَمينُ خائِناً فَمَن يُعتَمَدُ؟

ص:136

3312. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: عوام امت مرا جز خواص اصلاح نمى كنند. پرسيدند: خواص امت شما چه كسانى هستند؟ حضرت فرمودند: خواص امت من چهار گروه هستند: فرمانروايان، علما و عابدان و تاجران.

پرسيدند: چگونه غير از اينها كسى اصلاح نمى كند؟ فرمودند: فرمانروايان نگهبان مردم هستند. اگر نگهبان گرگ باشد، چه كسى از گوسفند مراقبت كند؟

علما طبيب مردم هستند. اگر طبيب بيمار باشد، چه كسى بيمار را معالجه كند؟

عابدان راهنماى مردم هستند. اگر راهنما گمراه باشد، چه كسى رهرو را راهنمايى كند؟ تجّار امين خدا در بين مردم هستند. اگر امين خائن باشد، بايد به چه كسى اعتماد كرد؟

ص:137

الفصل الثالث: مِمّا رَوَتهُ الخاصَّةُ عَن أميرِالمُؤمِنينِ عليه السلام

3313. قالَ عليه السلام: قِوامُ الدّينِ بِأَربَعَةٍ: بِعالِمٍ ناطِقٍ مُستَعمِلٍ لَهُ، وبِغَنِيٍّ لايَبخَلُ بِفَضلِه ِ عَلى أهلِ دينِ اللّهِ، وبِفَقيرٍ لايَبيعُ آخِرَتَهُ بِدُنياهُ، وبِجاهِلٍ لايَتَكَبَّرُ عَن طَلَبِ العِلمِ؛ فَإِذا كَتَمَ العالِمُ عِلمَهُ، وبَخِلَ الغَنِيُّ، وباعَ الفَقيرُ آخِرَتَهُ بِدُنياهُ، وَاستَكبَرَ الجاهِلُ عَن طَلَبِ العِلمِ؛ رَجَعَتِ الدُّنيا عَلى تُراثِها قَهقَرى(1) ، فَلا تَغُرَّنَّكُم كَثرَةُ المَساجِدِ وأجسادُ قَومٍ مُختَلِفَةٌ.

قيلَ: يا أميرَالمُؤمِنينَ، كَيفَ العَيشُ في ذلِكَ الزَّمانِ؟ فَقالَ: خالِطوهُم بِالبَرّانِيَّةِ (2)- يَعني فِي الظّاهِرِ - وخالِفوهُم فِي الباطِنِ، لِلمَرءِ مَا اكتَسَبَ وهُوَ مَعَ مَن أحَبَّ، وَانتَظِروا مَعَ ذلِكَ الفَرَجَ مِنَ اللّهِ عز و جل.(3)

3314. وقالَ عليه السلام: إنَّ اللّهَ - تَبارَكَ وتَعالى - أخفى أربَعَةً في أربَعَةٍ: أخفى رِضاهُ في طاعَتِه ِ؛ فَلا تَستَصغِر شَيئاً مِن طاعَتِه ِ فَرُبَّما وافَقَ رِضاهُ وأنتَ لاتَعلَمُ. وأخفى سَخَطَهُ في مَعصِيَتِه ِ؛ فَلا تَستَصغِرَنَّ شَيئاً مِن مَعصِيَتِه ِ فَرُبَّما وافَقَ سَخَطَهُ وأنتَ لاتَعلَمُ. وأخفى إجابَتَهُ في دَعوَتِه ِ؛ فَلا تَستَصغِرَنَّ شَيئاً مِن دُعائِه ِ فَرُبَّما وافَقَ إجابَتَهُ وأنتَ لا تَعلَمُ. وأخفى وَلِيَّهُ في عبادِهِ؛ فَلا تَستَصغِرَنَّ عَبداً مِن عَبيدِ اللّهِ فَرُبَّما يَكونُ وَلِيَّهُ وأنتَ لا تَعلَمُ.(4)

ص:138

3315. وقالَ عليه السلام: لِلدُّعاءِ شُروطٌ أربَعَةٌ: الأَوَّلُ: إحضارُ النِّيَّةِ. الثّاني: إخلاصُ السَّريرَةِ. الثّالِثُ: مَعرِفَةُ المَسؤولِ. الرّابِعُ: الإِنصافُ فِي المَسأَلَةِ(1).(2)

3316. وعَنِ الأَصبَغِ بنِ نُباتَةَ، قالَ: قالَ أميرُالمُؤمِنينَ عليه السلام: قالَ اللّهُ - تَبارَكَ وتَعالى - لِموسى عليه السلام: يا موسى، احفَظ وَصِيَّتي إلَيكَ بِأَربَعَةِ أشياءَ: أوَّلُهُنَّ: ما دُمتَ لا تَرى ذُنوبَكَ قَد غُفِرَت فَلا تَشتَغِل بِعُيوبِ غَيرِكَ.

وَالثّانِيَةُ: ما دُمتَ لا تَرى كُنوزي قَد نَفَدَت فَلاتَغتَمَّ بِسَبَبِ رِزقِكَ. وَالثّالِثَةُ: مادُمتَ لا تَرى زَوالَ مُلكي فَلا تَرجُ أحَداً غَيري. وَالرّابِعَةُ: ما دُمتَ لا تَرَى الشَّيطانَ مَيِّتاً فَلا تَأمَن مَكرَهُ.(3)

3317. وقالَ أميرُالمُؤمِنينَ عَلِيٌّ عليه السلام: الإيمانُ أربَعَةُ أركانٍ: الرِّضى بِقَضاءِ اللّهِ، وَالتَّوَكُّلُ عَلَى اللّهِ، وتَفويضُ الأَمرِ إلَى اللّهِ، وَالتَّسليمُ لِأَمرِ اللّهِ.(4)

3318. وقالَ عليه السلام: أصعَبُ الأَعمالِ أربَعَةٌ: العَفوُ عِندَ الغَضَبِ، وَالجودُ مِنَ اليَسيرِ، وَالعِفَّةُ فِي الخَلوَةِ، وقَولُ الحَقِّ عِندَ مَن تَخافُهُ وتَرجوهُ.(5)

3319. وعَنِ ابنِ المُسَيَّبِ قالَ: خَرَجَ عَلِيٌّ عليه السلام يَوماً مِنَ البَيتِ، فَاستَقبَلَهُ سَلمانُ فَقالَ لَهُ: كَيفَ أصبَحتَ يا أبا عَبدِ اللّهِ؟ قالَ: أصبَحتُ في غُمومٍ أربَعَةٍ: غَمِّ العِيالِ يَطلُبونَ الخُبزَ وَالشَّهَواتِ، وَالخالِقِ يَطلُبُ الطّاعَةَ، وَالشَّيطانِ يَأمُرُ بِالمَعصِيَةِ، ومَلَكِ المَوتِ يَطلُبُ الرّوحَ.

فَقالَ لَهُ: يا أبا عَبدِ اللّهِ، فَإِنَّ لَكَ بِكُلِّ خَصلَةٍ دَرَجاتٍ.(6)

3320. وسُئِلَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام عَنِ العِلمِ، فَقالَ: أربَعُ كَلَماتٍ: أن تَعبُدَ اللّهَ بِقَدرِ حاجَتِكَ إلَيه ِ، وأن تَعصِيَهُ بِقَدرِ صَبرِكَ عَلَى النّارِ، وأن تَعمَلَ لِدُنياكَ بِقَدرِ عُمُرِكَ فيها، وأن تَعمَلَ لِآخِرَتِكَ بِقَدرِ بَقائِكَ فيها.(7)

3321. وقالَ عَلِيٌّ عليه السلام: أربَعَةُ أشياءَ لايَعرِفُ قَدرَها إلّاأربَعَةٌ: الشَّبابُ؛ لايَعرِفُ قَدرَهُ إلَّاالشُّيوخُ، وَالعافِيَةُ؛ لايَعرِفُ قَدرَها إلّاأهلُ البَلاءِ، وَالصِّحَّةُ؛ لايَعرِفُ قَدرَها إلَّاالمَرضى، وَالحَياةُ؛ لايَعرِفُ قَدرَها إلَّاالمَوتى.

ص:140

3315. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: دعا چهار شرط دارد: حضور قلب، اخلاص، شناختن خدا، انصاف در خواهش.

3316. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: خداوند متعال به موسى فرمود: يا موسى توصيه من دربارۀ چهار چيز را به خاطر بسپار: تا زمانى كه آمرزش گناه خود را نديده اى، به عيب ديگران نپرداز.

تا زمانى كه گنجهاى مرا پايان يافته نديدى، غصه روزى مخور. تا زمانى كه پايان حكومت مرا نديده اى، به غير من اميدوار مشو. تا زمانى كه مرگ شيطان را نديده اى، از نيرنگ او ايمن مباش.

3317. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: ايمان چهار ركن است، راضى شدن به قضا و حكم خدا. توكل بر خدا. و واگذارى كار به خدا. و تسليم امر خدا.

3318. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: دشوارترين كارها چهار كار است: عفو كردن در حال خشم، بخشيدن از مال اندك، پاكدامنى در خلوت، و گفتن حق نزد كسى كه از او مى ترسى يا به او اميد دارى.

3319. اميرالمؤمنين عليه السلام از خانه خارج شد و با سلمان مواجه شد و از او پرسيد: در چه حالى ؟ سلمان گفت: چهار غم دارم: اهل و عيال، نان و چيزهاى ديگر مى خواهند. خداوند، اطاعت مى خواهد. شيطان، گناه مى خواهد. و عزرائيل، جان مرا مى خواهد. حضرت فرمودند: يا اباعبداللّه؛ براى هر خصلت درجاتى دارى.

3320. از اميرالمؤمنين عليه السلام دربارۀ علم پرسيدند. حضرت فرمودند: چهار كلمه است: خدا را به اندازۀ نيازت به او عبادت كن. خدا را به اندازۀ صبرت بر آتش نافرمانى كن. براى دنيا به مقدار عمر خود تلاش كن. براى آخرت به مقدار بقاء خود در آن تلاش كن.

3321. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: قدر چهار چيز را فقط چهار نفر مى دانند: قدر جوانى را غير از پيران نمى داند. قدر آسايش را غير از گرفتار نمى داند. قدر سلامت را غير از بيمار نمى داند. قدر زندگى را غير از مردگان نمى داند.

ص:141

3322. وقالَ عليه السلام لِوَلَدِهِ الحَسَنِ عليه السلام: لا تَلُم إنساناً يَطلُبُ قوتَهُ؛ فَمَن عُدِمَ قوتَهُ كَثُرَت خَطاياهُ.

يا بُنَيَّ، الفَقيرُ حَقيرٌ لا يُسمَعُ كَلامُهُ، ولا يُعرَفُ مَقامُهُ، لَو كانَ الفَقيرُ صادِقاً يُسَمّونَهُ كاذِباً، ولو كانَ زاهِداً يُسَمّونَهُ جاهِلاً.

يا بُنَيَّ، مَنِ ابتُلِيَ بِالفَقرِ فَقَدِ ابتُلِيَ بِأَربَعِ خِصالٍ: بِالضَّعفِ في يَقينِه ِ، وَالنُّقصانِ في عَقلِه ِ، وَالرِّقَّةِ في دينِه ِ(1) ، وقِلَّةِ الحَياءِ في وَجهِه ِ، نَعوذُ بِاللّهِ مِنَ الفَقرِ!(2)

3323. وقالَ عَلِيٌّ عليه السلام لِوَلَدِهِ الحَسَنِ عليه السلام: يا بُنَيَّ، إذا نَزَلَت بِكَ شِدَّةٌ فَاذكُرها لِبَعضِ إخوانِكَ، إنَّكَ لَم تُعدَم مِنهُم خَصلةً مِن أربَعَةٍ: إمّا كِفايَةً، أو مَعونَةً، أو مَشورَةً، أو دَعوَةً مُستَجابَةً.

3324. وقالَ عليه السلام لِوَلَدِهِ الحَسَنِ عليه السلام: يا بُنَيَّ، احفَظ عَنّي أربَعاً وأربَعاً. قالَ الحَسَنُ: قُلتُ: يا أبَتِ، وما هُنَّ؟ قالَ:

إنَّ أغنَى الغِنى العَقلُ، وأكبَرَ الفَقرِ الحُمقُ(3) ، وأوحَشَ الوَحشَةِ العُجبُ، وأكرَم َالحَسَبِ حُسنُ الخُلُقِ.

قُلتُ: يا أبَتِ فَهذِهِ أربَعٌ فَأَعطِنِي الأَربَعَ الاُخَرَ.

قالَ: يا بُنَيَّ، إيّاكَ ومُصادَقَةَ الأَحمَقِ؛ فَإِنَّهُ يُريدُ أن يَنفَعَكَ فَيَضُرَّكَ، وإيّاكَ ومصادَقَةَ الكَذّابِ؛ فَإِنَّهُ يُقَرِّبُ عَلَيكَ البَعيدَ ويُبَعِّدُ عَلَيكَ القَريبَ، وإيّاكَ ومُصادَقَةَ البَخيلِ؛ فَإِنَّهُ يَقعُدُ بِكَ عِندَ أحوَجِ ما تَكونُ إلَيه ِ، وإيّاكَ ومُصادَقَةَ الفاجِرِ؛ فَإِنَّهُ يَبيعُكَ في نِفاقِه ِ(4).(5)

3325. وقالَ عليه السلام لِابنِه ِ الحَسَنِ عليه السلام: ألا اعَلِّمُكَ أربَعَ خِصالٍ تَستَغني بِها عَنِ الطِّبِّ؟ فَقالَ: بَلى يا أميرَ المُؤمِنينَ، فَقالَ: لا تَجلِس عَلَى الطَّعامِ إلّاوأنتَ جائِعٌ، ولا تَقُم عَنِ الطَّعامِ إلّاوأنتَ تَشتَهيه، وجَوِّدِ المَضغَ، وإذا نِمتَ فَاعرِض نَفسَكَ عَلَى الخَلاءِ، فَإِذَا استَعمَلتَ هذِهِ استَغنَيتَ.(6)

ص:142

3322. اميرالمؤمنين عليه السلام به فرزندش حسن عليه السلام فرمودند: كسى را كه براى روزى خود تلاش مى كند، ملامت مكن. كسى كه خرج روزش را نداشته باشد، خطايش زياد شود.

فرزندم؛ فقير بى مقدار است. و به سخن او گوش ندهند. و ارزش او را نمى دانند. اگر راستگو هم باشد، او را دروغگو مى پندارند. اگر دانا هم باشد، او را نادان مى نامند.

فرزندم؛ كسى كه به فقر مبتلا شود، به چهار خصلت مبتلا مى شود: در يقين ضعيف مى شود.

عقلش كم مى شود. دينش سست مى شود. حياء در چهره اش كم مى شود.

از فقر به خدا پناه مى بريم.

3323. اميرالمؤمنين عليه السلام به فرزندش حسن عليه السلام فرمودند: فرزندم وقتى گرفتار سختى شدى آن را با بعضى از دوستانت در ميان بگذار، يكى از اين چهار فايده را دارد: يا آن را به عهده مى گيرد. يا كمك مى كند. يا مشورت مى دهد، يا دعايش براى تو مستجاب مى كند.

3324. اميرالمؤمنين عليه السلام به فرزندش حسن عليه السلام فرمودند: پسرم چهار چيز و چهار چيز از من به خاطر بسپار. پرسيد: پدر جان آنها چيستند؟

حضرت فرمودند: بالاترين ثروت، عقل است. بزرگترين فقر، حماقت است. و بدترين وحشت، خود پسندى و گرامى ترين حسب، اخلاق خوش است.

گفت: پدر جان اين چهار مورد بود چهار مورد ديگر را بفرماييد.

حضرت فرمودند: پسرم، از دوستى با احمق بر حذر باش. چون مى خواهد سود برساند ولى زيان مى رساند. از دوستى با دروغگو بپرهيز. چون دور را نزديك و نزديك را دور جلوه مى دهد. از دوستى با بخيل دورى كن. چون در موقع نياز تو را تنها مى گذارد. و از دوستى با گناهكار و سركش اجتناب كن. چون در اثر نفاق تو را خواهد فروخت.

3325. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: پسرم آيا مى خواهى چهار چيز به تو بياموزم تا از دكتر بى نياز شوى ؟ فرمود: بله يا اميرالمؤمنين.

حضرت فرمودند: تا گرسنه نشدى، سر سفره منشين. و تا ميل به غذا دارى، از غذا خوردن دست بردار. غذا را خوب بجو. و قبل از خواب به دستشويى برو. اگر به اينها عمل كنى از دكتر بى نياز مى شوى.

ص:143

3326. وقيلَ: جاءَ رَجُلٌ إلى أميرِ المُؤمِنينَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام فَقالَ: أسأَلُكَ عَن أربَعِ مَسائِلَ، فَقالَ: سَل وإن كانَت أربَعينَ. فَقالَ: مَا الواجِبُ، ومَا الأَوجَبُ؟ ومَا القَريبُ، ومَا الأَقرَبُ؟ ومَا العَجيبُ، ومَا الأَعجَبُ؟ ومَا الصَّعبُ، ومَا الأَصعَبُ؟(1)

قالَ عليه السلام: أمَّا الواجِبُ فَطاعَةُ اللّهِ تَعالى، وأمَّا الأَوجَبُ فَتَركُ الذُّنوبِ. وأمَّا القَريبُ فَالقِيامَةُ، وَالأَقرَبُ مِنهَا المَوتُ. وأمَّا العَجيبُ فَالدُّنيا، وَالأَعجَبُ مِنها حُبُّ الدُّنيا. وأمَّا الصَّعبُ فَالقَبرُ، وَالأَصعَبُ مِنهُ الذَّهابُ بِلا زادٍ.(2)

3327. قالَ عليه السلام: قَدرُ الرَّجُلِ عَلى قَدرِ هِمَّتِه ِ، وصِدقُهُ عَلى قَدرِ مُرُوَّتِه ِ، وشَجاعَتُهُ عَلى قَدرِ أنَفَتِه ِ(3) ، وعِفَّتُهُ عَلى قَدرِ غيرَتِه ِ.(4)

3328. وعَنِ الحُسَينِ (الحَسَنِ خ ل) بنِ عَلِيٍّ عليه السلام قالَ: كانَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام بِالكوفَةِ فِي الجامِعِ، إذ قامَ إلَيه ِ رَجُلٌ مِن أهلِ الشّامِ، فَسَأَلَهُ عَن مَسائِلَ، فَكانَ فيما سَأَلَهُ أن قالَ لَهُ: أخبِرني عَنِ النَّومِ عَلى كَم وَجهٍ هُوَ؟ فَقالَ:

النَّومُ عَلى أربَعَةِ أوجُهٍ: الأَنبِياءُ عليهم السلام تَنامُ عَلى أقفِيَتِها(5) مُستَلقِيَةً؛ وأعيُنُها لا تَنامُ مُتَوَقِّعَةً لِوَحيِ اللّهِ عز و جل، وَالمُؤمِنُ يَنامُ عَلى يَمينِه ِ مُستَقبِلَ القِبلَةِ، وَالمُلوكُ وأبناؤُها تَنامُ عَلى شَمائِلِها لِيَستَمرِئوا(6) ما يَأكُلونَ، وإبليسُ وإخوانُهُ وكُلُّ مَجنونٍ وذي عاهَةٍ يَنامُ عَلى وَجهِه ِ مُنبَطِحاً.(7)

3329. وقالَ عَلِيٌّ عليه السلام: مَن يَضمَن لي خَصلَةً واحِدَةً أضمَن لَهُ أربَعَةً: مَن يَضمَن لي صِلَةَ الرَّحِمِ أضمَن بِحُبِّ أهلِه ِ، وبِكَثرَةِ مالِه ِ، وبِطولِ عُمُرِهِ، وبدُخولِه ِ جَنَّةَ رَبِّه ِ.(8)

3330. وكَتَبَ [أميرُالمُؤمِنينَ عليه السلام] كِتاباً لِشُرَيحٍ القاضي لَمَّا ابتاعَ داراً بِالكوفَةِ:

هذا مَا اشتَرى عَبدٌ ذَليلٌ مِن مَيِّتٍ قَد ازعِجُ لِلرَّحيلِ داراً مِن دارِ الغُرورِ مِن جانِبِ الفانينَ وخِطَّةِ الهالِكينَ(9).

ص:144

3326. شخصى به اميرالمؤمنين عليه السلام گفت: چهار سؤال دارم. حضرت فرمودند: بپرس حتى اگر چهل سؤال باشد. گفت: واجب چيست ؟ و چه چيزى از آن واجب تر است ؟ نزديك چيست ؟ و نزديكتر كدام است ؟ عجيب چيست ؟ و عجيب تر چيست ؟ دشوار چيست ؟ و دشوارتر چيست ؟

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: واجب اطاعت خداست. و ترك گناه واجب تر است. قيامت نزديك است. و مرگ نزديكتر از آن است. دنيا عجيب است. و علاقه به دنيا عجيب تر است. و دشوار قبر است. و دشوارتر از آن رفتن بدون توشه است.

3327. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: ارزش انسان به قدر همت اوست. و صداقت او به اندازۀ جوانمردى او و شجاعتش به قدر مناعت او و پاكدامنى او به مقدار غيرت اوست.

3328. امام حسين عليه السلام فرمودند: اميرالمؤمنين عليه السلام در مسجد كوفه بودند، مردى از اهل شام بلند شد و چند سؤال پرسيد، يكى از سؤالها اين بود: خواب چند صورت دارد؟ حضرت فرمودند:

خواب چهار نوع است: خواب پيامبران كه به قفا مى خوابند. و چشمها نمى خوابند. و منتظر وحى هستند. خواب مؤمن كه به پهلوى راست مى خوابد. و رو به قبله است. خواب شاهان و فرزندانشان به پهلوى چپ است. تا آنچه خورده اند هضم شود. شيطان و دوستانش و ديوانگان و فجّار به رو مى خوابند.

3329. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: هر كس به يك عمل متهد شود من براى او چهار خصلت را تضمين مى كنم: كسى كه براى من متعهد شود با خويشان خود صلۀ رحم كند، من تضمين مى كنم كه خويشان او وى را دوست بدارند. مالش بسيار شود. عمرش طولانى شود. و وارد بهشت گردد.

3330. وقتى كه شريح قاضى خانه اى در كوفه خريد اميرالمؤمنين عليه السلام به او نامه اى نوشت:

اين خانه اى است كه بنده اى ذليل از كسى كه در چنگال مرگ است، خريده است. اين خانه در سرزمين مرگ و وادى هلاكت است. چهار ضلع آن عبارتند از:

ص:145

ويَجمَعُ هذِهِ الدّارَ حُدودٌ أربَعَةٌ: الأَوَّلُ يِنتَهي إلى دَواعِي(1) الآفاتِ، وَالثّاني إلى دَواعِي المُصيباتِ، وَالثّالِثُ إلَى الهَوَى المُردي(2). وَالرّابِعُ إلَى الشَّيطانِ المُغوي.

يَشرَعُ بابُهُ إلى كواذِبِ الآمالِ، وأسيرِ الغُرورِ المُزعَجِ(3) بِالخُروجِ مِن عِزِّ القَناعَةِ، وَالدُّخولِ في ذُلِّ الطَّلَبِ، شَهِدَ بِذلِكَ العِلمُ وَالعَقلُ إذا خَرَجَ مِن أسرِ الهَوى، وسَلِمَ مِن عَلائِقِ الدُّنيا.(4)

3331. وقالَ عَلِيٌّ عليه السلام: اغدُ عالِماً أو مُتَعَلِّماً أو مُستَمِعاً أو مُحِبّاً، ولا تَكُنِ الخامِسَ فَتَهلِكَ.

أقولُ: المُرادُ مِن قَولِه ِ عليه السلام: «ولا تَكُنِ الخامِسَ» هُوَ مَن عادَى العُلَماءَ وأبغَضَهُم، وهُوَ مأخوذٌ مِن كلامِه ِ عليه السلام الَّذي ذَكَرَ؛ وهُوَ قَولُهُ عليه السلام: «إنِ استَطَعتَ فَكُن عالِماً، فَإِن لَم تَستَطِع فَكُن مُتَعَلِّماً، وإن لَم تَستَطِع فَأَحِبَّهُم، وإن لَم تَستَطِع فَلا تُبغِضهُم».(5)

3332. ورُوِيَ عَنهُ عليه السلام: القُلوبُ أربَعَةٌ: صَدرٌ، وقَلبٌ، وفُؤادٌ، ولُبٌّ؛ فَالصَّدرُ مَوضِعُ الإِسلامِ: «أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ و لِلْإِسْلَمِ»، وَالقَلبُ مَوضِعُ الإِيمانِ: «أُوْلَل - ِكَ كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الْإِيمَنَ»، وَالفُؤادُ مَوضِعُ المَعرِفَةِ: «مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى»، وَاللُّبُّ مَوضِعُ الذِّكرِ: «وَ لِيَذَّكَّرَ أُوْلُوا ْ الْأَلْبَبِ»(6).

3333. وقالَ أميرُالمُؤمِنينَ عليه السلام: قَرَأتُ التَّوراةَ وَالإِنجيلَ وَالزَّبورَ وَالفُرقانَ، وَاختَرتُ مِن كُلِّ كِتابٍ كَلِمَةً؛ فَمِنَ التَّوراةِ: مَن صَمَتَ نَجا. ومِنَ الإِنجيلِ: مَن قَنَعَ شَبِعَ. ومِنَ الزَّبورِ: مَن تَرَكَ الشَّهَواتِ سَلِمَ مِنَ الآفاتِ. ومِنَ الفُرقانِ: «وَ مَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ».(7)

3334. ومِمّا يُنسَبُ إلَيه ِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيه ِ:

ص:146

ضلع اول به اسباب آفت منتهى مى شود. ضلع دوم به سرزمين مصيبت و ضلع سوم به خواهشهاى مهلك و ضلع چهارم به ناحيۀ شيطان گمراه كننده منتهى مى شود. درب خانه بسوى آرزوهاى كاذب باز مى شود. و قيمت آن خارج شدن خريدار اسير غرور، از عزت قناعت و وارد شدن به ذلت حرص است.

گواه و شاهد اين كلام علم و عقلى است كه اسير هوس نباشد. و از وابستگى هاى دنيا خلاص شده باشد.

3331. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: يا عالم باش يا جويندۀ علم و يا شنونده و يا دوستدار اين گروه و نفر پنجم نباش كه هلاك مى شوى.

مؤلف گويد: نفر پنجم يعنى كسى كه با علما دشمنى دارد. اين معنا از سخن آن حضرت استفاده مى شود كه در جاى ديگر فرمودند: اگر مى توانى عالم باش اگر نمى توانى دنبال تحصيل علم برو. و اگر نمى توانى آنها را دوست بدار. و اگر نمى توانى با آنان دشمنى نكن.

3332. از اميرالمؤمنين عليه السلام روايت شده: قلب چهار نوع است: سينه و قلب و دل و لبّ. سينه جايگاه اسلام است. قرآن مى فرمايد: «آن كسى كه خدا سينه اش را براى اسلام وسعت داد».

قلب جايگاه ايمان است: «در قلوب آنان ايمان نوشته شده است».

دل جايگاه معرفت است: «دل دروغ نمى گويد و اشتباه نمى كند».

لبّ و فهم جايگاه ياد خداست: «صاحبان لبّ خدا را ياد كنند».

3333. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: تورات و انجيل و زبور و قرآن را قرائت كردم و از هر كتاب يك جمله برگزيدم. از تورات: كسى كه سكوت كرد نجات يافت. از انجيل: كسى كه قانع بود، سير شد. از زبور: كسى كه شهوت را ترك كرد، از آفت سالم ماند. از فرقان: «كسى كه به خدا توكل كرد، خدا براى او بس است».

3334. جملاتى به آن حضرت نسبت داده شده است كه اشعار عربى است:

ص:147

أربَعَةٌ فِي النّاسِ مَيَّزتُهُم أحوالُهُم مَكشوفَةٌ ظاهِرَة

فَواحِدٌ دُنياهُ مَذمومَةٌ يَتبَعُها آخِرَةٌ فاخِرَة

و واحِدٌ دُنياهُ مَسرورَةٌ لَيسَ لَهُ مِن بَعدِها آخِرَة

و واحِدٌ قَد حازَ كِلتَيهِما قَد حَصَّلَ الدُّنيا مَعَ الآخِرَة

و واحِدٌ قَد ضاعَ مِن بَينِهِم لاحَصَّلَ الدُّنيا ولَا الآخِرَة

3335. ومِمّا يُنسَبُ أيضاً إلى عَلِيٍّ عليه السلام:

حُسنُ الخِصالِ مِنَ الصَّلصالِ(1) مَقصودٌ وَالمَرءُ بِالفِعلِ مَمدوحٌ ومَردودُ

وإنَّما يَرفَعُ الإِنسانَ أربَعَةٌ الحِلمُ وَالعِلمُ وَالإِحسانُ وَالجودُ

3336. قالَ عَلِيٌّ عليه السلام: لِلمُرائي أربَعُ عَلاماتٍ: يَكسَلُ إذا كانَ وَحدَهُ، ويَنشَطُ إذا كانَ فِي النّاسِ، ويَزيدُ فِي العَمَلِ إذا اثنِيَ عَلَيه ِ، ويَنقُصُ مِنهُ إذا لَم يُثنَ عَلَيه ِ.

3337. رُوِيَ أنَّ أربَعَةً مِنَ الرَّهبانِيَّةِ أتَوا عَلِيّاً عليه السلام لِيَمتَحِنوهُ، فَقالوا: نَسأَلُهُ عَن مَعنىً واحِدٍ بِلَفظٍ واحِدٍ، فَإِن أجابَ بِجَوابٍ واحِدِ فَهُوَ ناقِصٌ.

فَدَخَلَ واحِدٌ وقالَ: أجَمعُ المالِ أفضَلُ أم جَمعُ العِلمِ؟ فَقالَ: بَل جَمعُ العِلمِ؛ لِأَنَّ المالَ يَنقُصُ بِالإِنفاقِ وَالعِلمُ يَزدادُ.

ثُمَّ دَخَلَ الثّاني فَسَأَلَهُ مِثلَ ذلِكَ، فَقالَ: بَلِ العِلمُ؛ إذِ العِلمُ يَحفَظُ صاحِبَهُ، وصاحِبُ المالِ يَحفَظُ مالَهُ.

ثُمَّ دَخَلَ الثّالِثُ فَسَأَلَهُ كَذلِكَ، فَقالَ: بَلِ العِلمُ؛ لِأَنَّ مَن جَمَعَ العِلمَ يَزدادُ تَواضُعُهُ، ومَن جَمَعَ المالَ يَزدادُ تَكَبُّرُهُ.

ثُمَّ دَخَلَ الرّابِعُ وسَأَلَهُ كَذلِكَ، وقالَ: بَلِ العِلمُ؛ لِأَنَّ مَن جَمَعَ العِلمَ يَزدادُ أحِبّاؤُهُ، ومَن جَمَعَ المالَ يَزدادُ أعداؤُهُ.(2)

ص:148

مردم را در چهار گروه متمايز ديدم كه احوال آنان روشن است:

يك گروه دنيايش ناپسند است و آخرت فاخر بدنبال دارند.

گروه ديگر در دنيا مسرورند ولى آخرت ندارند.

گروه ديگر هم دنيا دارند و هم آخرت كه هر دو را با هم بدست آورده اند.

گروه چهارم كسانى هستند كه هم دنيا و آخرت خود را ضايع كرده اند، و چيزى ندارند.

3335. اين جملات نيز به شكل رباعى عربى است به آن حضرت نسبت داده شده است:

هدف از خلقت، اخلاق و صفات نيكوست. و انسان به رفتار خود نكوهش يا ستايش مى شود.

و چهار چيز انسان را بالا مى برد: بردبارى، علم، نيكوئى و بخشندگى.

3336. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: رياكار چهار علامت دارد: در تنهايى كسل است. در ميان مردم با نشاط است. اگر او را تعريف كنند، بيشتر كار مى كند. و اگر تمجيد نكنند، كم كارى مى كند.

3337. چهار راهب نصرانى براى آزمايش كردن نزد آن حضرت رفتند. و با هم تبانى كردند كه از يك مسئله سؤال كنند. و گفتند: جداگانه هر كدام از او مى پرسيم، اگر به همه يك جواب داد، علم او ناقص است.

اولى رفت و پرسيد: جمع كردن مال بهتر است يا اندوختن علم ؟ حضرت فرمودند:

اندوختن علم بهتر است. چون مال با خرج كردن كم مى شود. ولى علم بيشتر مى شود.

دومى رفت و پرسيد: حضرت جواب دادند: علم بهتر است. چون علم صاحبش را حفظ مى كند. ولى صاحب مال بايد از مال محافظت كند.

سومى پرسيد: حضرت جواب دادند: علم بهتر است. چون اندوختن علم تواضع و فروتنى را بيشتر مى كند، اما اندوختن مال تكبّر را زياد مى كند.

چهارمى پرسيد: حضرت جواب دادند: علم برتر است. چون اندوختن علم دوستان انسان را زياد مى كند، اما مال دشمنان انسان را بيشتر مى كند.

ص:149

3338. وعَن كُمَيلِ بنِ زِيادٍ، قالَ: سَأَلتُ مَولانا أميرَالمُؤمِنينَ عَلِيّاً عليه السلام قُلتُ: يا أميرَ المُؤمِنينَ، اريدُ أن تُعَرِّفَني نَفسي، قالَ: يا كُمَيلُ، أيَّ الأَنفُسِ تُريدُ أن اعَرِّفَكَ؟ قُلتُ: يا مَولايَ، وهَل هِيَ إلّانَفسٌ واحِدَةٌ؟! فَقالَ: يا كُمَيلُ، إنَّما هِيَ أربَعَةٌ: النّامِيَةُ النَّباتِيَّةُ، وَالحِسِّيَّةُ الحَيوانِيَّةُ، وَالنّاطِقَةُ القُدسِيَّةُ، وَالمَلَكَةُ(1) الإِلهِيَّةُ؛ ولِكُلِّ واحِدَةٍ مِن هذِهِ خَمسُ قُوىً وخاصِّيَّتانِ:

فَالنّامِيَةُ النَّباتِيَّةُ لَها خَمسُ قُوىً: ماسِكَةٌ، وجاذِبَةٌ، وهاضِمَةٌ، ودافِعَةٌ، ومُرَبِّيَّةٌ. ولَها خاصِّيَّتانِ:

الزِّيادَةُ وَالنُّقصانُ، وَانبِعاثُها(2) مِنَ الكَبِدِ، وهِيَ أشبَهُ الأَشياءِ بِأَنفُسِ الحَيوانِ.

وَالحِسِّيَّةُ الحَيوانِيَّةُ لَها خَمسُ قُوىً: سَمعٌ، وبَصَرٌ، وشَمٌّ، وذَوقٌ، ولَمسٌ. ولَها خاصِّيَّتانِ: الرّضى وَالغَضَبُ، وَانبِعاثُها مِنَ الكَبِدِ، وهِيَ أشبَهُ الأَشياءِ بِأَنفُسِ السِّباعِ.

وَالنّاطِقَةُ القُدسِيَّةُ لَها خَمسُ قُوىً: فِكرٌ، وذِكرٌ، وعِلمٌ، وحِلمٌ، ونَباهةٌ(3) ، ولَيسَ لَها انبِعاثٌ، وهِيَ أشبَهُ الأَشياءِ بِأَنفُسِ المَلائِكَةِ. ولَها خاصِّيَّتانِ: النَّزاهَةُ وَالحِكمَةُ.

وَالمَلَكَةُ الإِلهِيَّةُ لَها خَمسُ قُوىً: بَقاءٌ في فَناءٍ، ونَعيمٌ في شَقاءٍ، وعِزٌّ في ذُلٍّ، وفَقرٌ فِي غَناءٍ، وصَبرٌ في بَلاءٍ. ولَها خاصِّيَّتانِ: الحِلمُ وَالكَرَمُ، وهذِهِ الَّذي مَبدَؤُها مِنَ اللّهِ تَعالى وإلَيه تعَودُ؛ لِقَولِه ِ تَعالى:

«فَنَفَخْنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا»، وأمّا عَودُها فَلِقَولِه ِ تَعالى: «يَأَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَل - ِنَّةُ * ارْجِعِى إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً»، وَالعَقلُ وَسَطاً(4) لِكَيلا يَعقَلُ أحَدُكُم شَيئاً مِنَ الخَيرِ وَالشَّرِّ إلّابِقِياسٍ مَعقولٍ.(5)

3339. يَأتي عَلَى النّاسِ زَمانٌ لا يَبقى مِنَ القُرآنِ إلّارَسمُهُ، ومِنَ الإِسلامِ إلَّااسمُهُ، مَساجِدُهُم يَومَئِذٍ عامِرَةٌ مِنَ البِناءِ، خالِيَةٌ مِنَ الهُدى. غارَ(6) الصِّدقُ، وفاضَ(7) الكَذِبُ، وَاستُعمِلَتِ المَوَدَّةُ بِاللِّسانِ، وتَشاجَرَ النّاسُ بِالقُلوبِ. الكافِرُ: الدُّنيا جَنَّتُهُ، وَالعاجِلَةُ هِمَّتُهُ، وَالمَوتُ شَقاوَتُهُ، وَالنّارُ غايَتُهُ.(8)

ص:150

3338. كميل از حضرت پرسيد: يا اميرالمؤمنين نفس مرا به من معرّفى فرمائيد. حضرت فرمودند: يا كميل؛ كدام نفس را مى خواهى به تو معرّفى كنم ؟ كميل پرسيد: مگر بيشتر از يك نفس داريم ؟

حضرت فرمودند: اى كميل چهار نفس وجود دارد. و هر كدام پنج قدرت و دو خاصيت دارند.

نفس ناميه و روينده است كه پنج قدرت دارد. قدرت نگه دارى، جاذبه، هضم كننده و دفع كننده و پرورش دهنده. و اين نفس دو خاصيت افزايش و نقصان دارد. و منشاء اين نفس از كبد است و به حيوان بيشترين شباهت را دارد.

نفس حسى و حيوانى كه قواى پنج گانۀ آن عبارتند از: گوش، چشم و بويايى و ذائقه و لامسه. دو خاصيت آن عبارتند از خشنودى و خشم. از كبد منبعث مى شود. و به نفس درندگان بيشترين شباهت را دارد.

نفس ناطقه قدسى قواى پنج گانۀ آن عبارتند از: فكر و ذكر و علم و بردبارى و زكاوت. اين نفس انبعاث ندارد. و به فرشتگان بيشترين شباهت را دارد. و دو خاصيت آن عبارتند از:

پاكيزگى و حكمت.

نفس الهى، قواى پنج گانۀ آن عبارتند از: بقاء در فنا، و نعمت در بدبختى، و عزّت در خوارى، و فقر در ثروت، و صبر در بلا.

دو خاصيت آن بردبارى و كرامت است. مبداء اين نفس از خداوند متعال است. كه خدا فرمود: «از روح خود در آن دميديم»، و بازگشت آن هم به سوى خداست كه فرمود: «اى نفس مطمئن، بسوى پروردگارت بازگرد. در خشنودى و رضايت».

و عقل وسط است تا كسى از شما، جز با مقياس عقلى چيزى از خير و شر را نداند.

3339. زمانى خواهد آمد كه براى مردم از قرآن جز رسم آن و از اسلام جز اسم آن باقى نماند.

ساختمان مسجدها آباد است، ولى از هدايت خالى مى شوند. راستگوئى مى رود، و دروغگويى فراوان مى شود. بر زبان دوستى جارى است، و در دلها مردم از هم متنفرند.

براى كافر دنيا بهشت است، و همتش صرف دنيا مى شود، و مرگ بدبختى او و عاقبتش دوزخ است.

ص:151

3340. عادَةُ النُّبَلاءِ(1) السَّخاءُ وَالكَظمُ وَالعَفوُ وَالحِلمُ.(2)

3341. ما أراكُم إلّاأشباحاً بِلا أرواحٍ، وأرواحاً بِلا فَلاحٍ، ونُسّاكاً بِلا صَلاحٍ، وتُجّاراً بِلا أرباحٍ.(3)

3342. نَحْنُ امَناءُ اللّهِ سُبحانَهُ عَلى عِبادِهِ، ومُقيمو الحَقِّ في بِلادِهِ، بِنا يَنجُو المُوالي، وبِنا يَهلِكُ المُعادي.(4)

3343. لا إلهَ إلَّااللّهُ، عَزيمَةُ الإيمانِ، وفاتِحَةُ الإِحسانِ، ومَرضاةُ الرَّحمنِ، ومَدحَرَةُ(5) الشَّيطانِ.(6)

3344. ما أسرَعَ السّاعاتِ فِي الأَيّامِ، وأسرَعَ الأَيّامِ فِي الشُّهورِ، وأسرَعَ الشُّهورِ فِي السَّنَةِ، وأسرَعَ السَّنَةِ فِي العُمُر.(7)

3345. قَد تَواخَى النّاسُ عَلَى الفُجورِ، وتَهاجَروا عَلَى الدّينِ، وتَحابَبوا عَلَى الكَذِبِ، وتَباغَضوا عَلَى الصِّدقِ.

قَد خاضوا بِحارَ الفِتَنِ، وأخَذوا بِالبِدَعِ دونَ السُّنَنِ، وتَوَغَّلُوا الجَهلَ، واطَّرَحُوا العِلمَ.(8)

3346. (لا تَكُن مِمَّن) يُبالِغُ إذا سَأَلَ، ويُقَصِّرُ إذا عَمِلَ، يَخشَى المَوتَ، ولا يُبادِرُ الفَوتَ.(9)

3347. قَد ظَهَرَ أهلُ الشَّرِّ، وبَطَنَ أهلُ الخَيرِ، و فاضَ الكَذِبُ، و غاضَ(10) الصِّدقُ.(11)

3348. لا تَأمَن عَدُوَّكَ، ولا تَقرَع إلى صَديقِكِ(12) ، وَاقبَلِ العُذرَ وإن كانَ كَذِباً، ودَعِ الجَوابَ عَن قُدرَةٍ وإن كانَ لَكَ.(13)

3349. هُوَ هُدىً لِمَنِ ائتَمَّ بِه ِ، وزينَةٌ لِمَن تَحَلّى بِه ِ، وعِصمَةٌ لِمَنِ اعتَصَمَ بِه، وحَبلٌ لِمَن تَمَسَّكَ بِه ِ.(14)

3350. ما أقبَحَ القَطيعَةَ بَعدَ الصِّلَةِ، وَالجَفاءَ بَعدَ الإِخاءِ، وَالعَداوَةَ بَعدَ الصَّفاءِ، وزَوالَ الاُلفَةِ بَعدَ استِحكامِها.(15)

3351. يَستَدَلُّ عَلى إِدبارِ الدُّوَلِ بِأَربَعٍ: تَضييعِ الاُصولِ، وَالتَّمَسُّكِ بِالفُروعِ، وتَقديمِ الأَراذِلِ، وتَأخيرِ الأَفاضِلِ.(16)

ص:152

3340. عادت مردم نجيب و زيرك، سخاوت و فرو بردن خشم و عفو و بردبارى است.

3341. شما را جز شبح بدون روح و روح بدون رستگارى و عابدانى بدون صلاح و تجارت شما را بدون سود، نمى بينم.

3342. ما [اهل بيت] امين خداوند سبحان بر بندگان او و برپا دارنده حق در جوامع هستيم. دوستان ما نجات مى يابند. و دشمنان ما نابود مى شوند.

3343. ذكر لا اله الّا اللّه سررشتۀ ايمان و سرآغاز احسان و موجب رضايت خداوند و دور كنندۀ شيطان است.

3344. ساعت ها در روز و روزها در ماه و ماهها در سال و سالها در عمر با سرعت مى گذرند.

3345. مردم براى انجام دادن گناهان برادرى مى كنند. و به خاطر دين از هم دور مى شوند. همديگر را براى دروغ گفتن به هم دوست دارند. و از صداقت بيزارند.

در درياهاى فتنه شناورند. و بجاى سنّتها بدعتها را مى پذيرند، و در جهالت فرو رفته اند و علم را كنار مى زنند.

3346. چنان مباش كه هنگام درخواست، مبالغه و هنگام عمل، كوتاهى كنى و از مرگ بترسى و نگران از دست دادن فرصت نباشى.

3347. اهل شرارت، آشكار و اهل خير، پنهان و دروغ، فراوان و صداقت، كمياب شده است.

3348. از دشمن ايمن مباش. و به دوست خود مكر نكن. و عذر را بپذير. گرچه دروغ باشد. و در هنگام قدرت جواب مده. گرچه حق با توست.

3349. او هدايت است براى كسى كه به او اقتدا كند. و زينت است براى كسى كه خود را به او بيارايد.

و نگه دارنده است براى كسى كه به او چنگ زند. و رشته محكم است براى كسى كه به او بياويزد.

3350. چقدر زشت است قطع رابطه بعد از ارتباط و ستم بعد از برادرى و دشمنى بعد از صفاء و نابودى الفت بعد از برقرارى آن.

3351. دليل افول دولتها چهار چيز است: ضايع كردن اصول، دست آويختن به فروع و مقدم كردن اراذل و كنار زدن نخبگان.

ص:153

3352. يُستَدَلُّ عَلَى الإِدبارِ بِأَربَعٍ: سوءِ التَّدبيرِ، وقُبحِ التَّبذيرِ، وقِلَّةِ الِاعتِبارِ، وكَثرَةِ الِاغتِرارِ.(1)

3353. يُستَدَلُّ عَلَى العاقِلِ بِأَربَعٍ: بِالحَزمِ، وَالِاستِظهارِ، وقِلَّةِ الِاغتِرارِ، وتَحصينِ الأَسرارِ.

3354. لا تَتِمُّ مُروءَةُ الرَّجُلِ حَتّى يَتَفَقَّهَ في دينِه ِ، ويَقتَصِدَ في مَعيشَتِه ِ، ويَصبِرَ عَلَى النّائِبَةِ إذا نَزَلَت بِه ِ، ويَستَعذِبَ مَرارَةَ إخوانِه ِ.(2)

3355. قَدرُ الرَّجُلِ عَلى قَدرِ هِمَّتِه ِ، وصِدقُهُ عَلى قَدرِ مُروءَتِه ِ، وشَجاعَتُهُ عَلى قَدرِ أنَفَتِه ِ(3) ، وعَفَّتُهُ عَلى قَدرِ غيرَتِه ِ.(4)

3356. (قال عليه السلام في وَصفِ النّارِ:) غَمرٌ(5) قَرارُها، مُظلِمَةٌ أقطارُها، حامِيَةٌ قُدورُها، فَظيعَةٌ امورُها.(6)

3357. يُعجِبُني أن يَكونَ الرَّجُلُ حَسَنَ الوَرَعِ، مُتَنَزِّهاً عَنِ الطَّمَعِ، كَثيرَ الإِحسانِ، قَليلَ الِامتِنانِ.(7)

3358. الكَريمُ (مَن) يَعفو مَعَ القُدرَةِ، ويَعدِلُ مَعَ الإِمرَةِ، ويَكُفُّ إساءَتَهُ، ويَبذُلَ إحسانَهُ.(8)

3359. (لا تَكُن مِمَّن) يَقولُ فِي الدُّنيا بِقَولِ الزّاهِدينَ، ويَعمَلُ فيها بِعَمَلِ الرّاغِبينَ، إن اعطِيَ مِنها لَم يَشبَع، وإن مُنِعَ مِنها لَم يَقنَع.(9)

3360. يَنبَغي لِلعالِمِ أن يَكونَ صَدوقاً لِيُؤمَنَ عَلى ما قالَ، وأن يَكونَ شَكوراً لِيَستَوجِبَ المَزيدَ، وأن يَكونَ حَمولاً لِيَستَحِقَّ السِّيادَةَ، وأن يَعمَلَ بِعِلمِه ِ لِيَقتَدِيَ النّاسُ بِه ِ.(10)

3361. قِوامُ الدُّنيا بِأَربَعٍ: عالِمٍ يَعمَلُ بِعِلمِه ِ، وجاهِلٍ لا يَستَنكِفُ أن يَتَعَلَّمَ، وغَنِيٍّ يَجودُ بِمالِه ِ عَلَى الفُقَراءِ، وفَقيرٍ لا يَبيعُ آخِرَتَهُ بِدُنياهُ؛ فَإِذا لَم يَعمَلِ العالِمُ بِعِلمِه ِ استَنكَفَ الجاهِلُ أن يَتَعَلَّمَ، وإذا بَخِلَ الغَنِيُّ بِمالِه ِ باعَ الفَقيرُ آخِرَتَهُ بِدُنياهُ.(11)

3362. ما كَذَبتُ ولا كُذِبتُ، ولا ضَلَلتُ ولا ضُلَّ بي.(12)

ص:154

3352. دليل عقب ماندگى چهار چيز است: تدبير بد، زشتى اسراف، عبرت نگرفتن و غرور زياد.

3353. به چهار چيز براى عاقل بودن استدلال مى شود: دورانديشى، پشت گرمى و فريب نخوردن و راز دارى.

3354. جوانمردى كسى كامل نمى شود مگر با فهميدن و آموختن دين، و ميانه روى در معاش و صبر در مشكلاتى كه پيش مى آيد و شريك شدن در غم برادر دينى او.

3355. ارزش انسان به اندازۀ همّت او و صداقتش به قدر جوانمردى او و شجاعتش به مقدار مناعتش و پاكدامنى او به قدر غيرت اوست.

3356. اميرالمؤمنين عليه السلام در توصيف دوزخ فرمودند: دامنه اش گسترده، زوايايش ظلمانى و شعله هايش فراگير و عذابش جانكاه است.

3357. خوشم مى آيد از كسى كه پرهيزكارى او زيبا و از طمع پيراسته و نيكوكارى او بسيار و منت نهادنش كم باشد.

3358. انسان كريم با وجود قدرت عفو مى كند. و در حكومت عادل است. و از بدى خوددارى مى كند. و نيكى خود را به ديگران بذل مى نمايد.

3359. چنان مباش كه دربارۀ دنيا چون زاهد سخن گويد، و در عمل شيفتۀ دنياست. و اگر از دنيا هرچه به او بدهند سير نمى شود. و اگر به او ندهند قانع نيست.

3360. شايسته است كه عالم راستگو باشد. تا مردم در آنچه مى گويد اعتماد كنند. و شكرگزار باشد تا بر نعمت او افزوده شود. و تحمل او زياد باشد تا سزاوار بزرگى شود. و به علم خود عمل كند تا مردم به او اقتدا كنند.

3361. استوارى دنيا به چهار چيز است: عالمى كه علم خود را بكار گيرد، و جاهلى كه از آموختن خوددارى نكند. و ثروتمندى كه از مال خود به فقرا ببخشد. و فقيرى كه آخرتش را به دنيا نفروشد. اگر عالم به علم خود عمل كند، جاهل از آموختن استنكاف مى كند. و اگر ثروتمند از مال خود بخل ورزد، فقير آخرتش را به دنيا مى فروشد.

3362. دروغ نگفتم، و دروغ به من گفته نشده. و گمراه نشدم. و كسى را هم گمراه نكردم.

ص:155

3363. عَقلُ المَرءِ نِظامُهُ، وأدَبُهُ قِوامُهُ، وصِدقُهُ إمامُهُ، وشُكرُهُ تَمامُهُ.(1)

3364. العَقلُ خَليلُ المُؤمِنِ، وَالحِلمُ وَزيرُهُ، وَالرِّفقُ والِدُهُ، وَاللّينُ أخوهُ.(2)

3365. العِلمُ أفضَلُ الكُنوزِ وأجمَلُها؛ خَفيفُ المَحمَلِ، عَظيمُ الجَدوى(3) ، فِي المَلأَِ جَمالٌ، وفِي الوَحدَةِ انسٌ.(4)

3366. لا تَغضِبوا ولا تُغضِبوا، أفشُوا السَّلامَ، وأطيبُوا الكَلامَ.(5)

3367. كُن بِالمَعروفِ آمِراً، وعَنِ المُنكَرِ ناهِياً، وبِالخَيرِ عامِلاً، ولِلشَّرِّ مانِعاً.(6)

3368. كُن بِالمَعروفِ آمِراً، وعَنِ المُنكَرِ ناهِياً، ولِمَن قَطَعَكَ واصِلاً، ولِمَن حَرَمَكَ مُعطِياً.(7)

3369. المُصطَنِعُ إلَى اللَّئيمِ كَمَن طَوَّقَ الخِنزيرَ تِبراً، وقَرَّطَ(8) الكَلبَ دُرّاً، وألبَسَ الحِمارَ وَشياً، وألقَمَ الأَفعى شَهداً.(9)

3370. مَنِ اتَّبَعَ هَواهُ؛ أعماهُ وأصَمَّهُ وأذَلَّهُ وأضَلَّهُ.(10)

3371. مَن أحَبَّ أن يَكمُلَ إيمانُهُ فَليَكُن حُبُّهُ للّهِِ، وبُغضُهُ للّهِِ، (ورِضاهُ للّهِِ)، وسَخَطُهُ للّهِِ.(11)

3372. مَنِ استَطاعَ أن يَمنَعَ نَفسَهُ مِن أربَعَةِ أشياءَ فَهُوَ خَليقٌ بِأَن لايَنزِلَ بِه ِ مَكروهٌ أبَداً. قيلَ: وما هُنَّ يا أميرَ المُؤمِنينَ؟ قالَ: العَجَلَةُ، وَاللَّجاجَةُ، وَالعُجبُ، والتَّواني(12).(13)

3373. مَنِ اشتاقَ خَدَمَ، ومَن خَدَمَ اتَّصَلَ، ومَنِ اتَّصَلَ وَصَلَ، ومَن وَصَلَ عَرَفَ.(14)

3374. لا يَزولُ قَدَمُ ابنِ آدَمَ يَومَ القِيامَةِ حَتّى يُسأَلَ عَن عُمُرِهِ فيمَ أفناهُ، وعَن شَبابِه ِ فيمَ أبلاهُ، وعَن مالِه ِ مِن أينَ اكتَسَبَهُ وفيمَ أنفَقَهُ، وعَمّا عَمِلَ فيما عَلِمَ.(15)

3375. مَن أعطى فِي اللّهِ، ومَنَعَ فِي اللّهِ، (وأحَبَّ فِي اللّهِ)، (وأبغَضَ فِي اللّهِ)؛ فَقَدِ استَكمَلَ الإِيمانَ.(16)

ص:156

3363. عقل انسان نظام اوست. و ادب قوام او. و صداقت امام او. و شكرگزارى تمام او.

3364. عقل، دوست صميمى مؤمن است. بردبارى، وزير او و مدارا كردن، پدر او و ملايمت، برادر اوست.

3365. علم برترين و زيباترين گنجهاست، جابجايى آن آسان، نفع آن بسيار، و در آشكار زيبايى و در خلوت مونس انسان است.

3366. خشمگين نشويد. و ديگران را خشمگين نكنيد. بلند سلام كنيد. و سخن سنجيده بگوييد.

3367. به كارهاى خوب امر كن. و از كارهاى بد نهى بنما. و به كار خير مشغول باش. و از شرارت منع كن.

3368. به واجبات امر كنيد. و از كارهاى بد نهى نماييد. و با كسى كه از شما بريده پيوند برقرار كنيد.

و به كسى كه شما را محروم كرده عطا كنيد.

3369. كسى كه به فرومايه احسان نمايد چون كسى است كه گردنبند به گردن خوك انداخته. و گوشواره دُر به گوش سگ كند. و لباس فاخر به الاغ بپوشاند. و انگشت عسل به دهان افعى كند.

3370. كسى كه بدنبال هوس خود باشد، او را كور و كر و ذليل و گمراه مى كند.

3371. كسى كه دوست دارد ايمانش را كامل كند، بايد براى خدا دوست بدارد. براى خدا متنفر باشد. براى خدا خشنود شود. و براى خدا خشمگين گردد.

3372. كسى كه بتواند خودش را از چهار چيز بازدارد شايسته است كه هيچوقت گرفتار نشود.

پرسيدند: آن چهار چيز كدام است ؟ فرمودند: عجله و لجاجت و خود پسندى و تنبلى.

3373. كسى كه مشتاق است خدمت مى كند. و كسى كه خدمت مى كند متصل مى شود. و كسى كه متصل مى شود مى رسد. و كسى كه برسد معرفت يابد.

3374. در قيامت كسى قدم برندارد مگر اينكه از او سؤال شود: عمرش را چگونه گذرانده ؟ جوانى را چگونه سپرى كرده ؟ و مالش را از كجا بدست آورده و چگونه مصرف كرده ؟ و به آنچه مى دانست عمل كرده است يا نه ؟

3375. كسى كه براى خدا عطا كند و براى خدا منع كند و براى خدا دوست بدارد و براى خدا نفرت دارد، ايمانش كامل است.

ص:157

3376. مَن تَوكَّلَ عَلَيه ِ كَفاهُ، ومَن سَأَلَهُ أعطاهُ، ومَن أقرَضَهُ قَضاهُ، ومَن شَكَرَهُ جَزاهُ.(1)

3377. لِلمُؤمِنِ عَقلٌ وَفِيٌّ، وحِلمٌ مَرضِيٌّ، ورَغبَةٌ فِي الحَسَناتِ، وفَرارٌ مِنَ السَّيِّئاتِ.(2)

3378. مِن كُنوزِ الجَنَّةِ: البِرُّ، وإخفاءُ العَمَلِ، وَالصَّبرُ عَلَى الرَّزايا، وكِتمانُ المَصائِبِ.(3)

3379. المَنَجِّمُ كَالكاهِنِ، وَالكاهِنُ كَالسّاحِرِ، وَالسّاحِرُ كَالكافِرِ، وَالكافِرُ فِي النّارِ.(4)

3380. (قالَ عليه السلام في ذِكرِ الآمِرينَ بِالمَعروفِ وَالنّاهينَ عَنِ المُنكَرِ): مِنهُمُ المُنكِرُ لِلمُنكَرِ بِيَدِهِ ولِسانِه ِ وقَلبِه ِ؛ فَذلِكَ المُستَكمِلُ لِخِصالِ الخَيرِ، ومِنهُمُ المُنكِرُ بِلِسانِه ِ وقَلبِه ِ وَالتّارِكُ بِيَدِهِ؛ فَذلِكَ المُتَمَسِّكُ بِخَصلَتَينِ مِن خِصالِ الخَيرِ ومُضَيِّعٌ خَصلَةً، ومِنهُمُ المُنكِرُ بِقَلبِه ِ وَالتّارِكُ بِلِسانِه ويَدِهِ؛ فَذلِكَ مُضَيِّعٌ أشرَفَ الخَصلَتَينِ مِنَ الثَّلاثِ ومُتَمَسِّكٌ بِواحِدَةٍ، ومِنهُم تارِكٌ لِإِنكارِ المُنكَرِ بِقَلبِه ولِسانِه ِ ويَدِهِ؛ فَذلِكَ مَيِّتٌ [بَينَ] الأَحياءِ.(5)

3381. المُؤمِنُ: الدُّنيا مِضمارُهُ، وَالعَمَلُ هِمَّتُهُ، وَالمَوتُ تُحفَتُهُ، وَالجَنَّةُ سُبقَتُهُ(6).(7)

3382. المُؤمِنُ بَينَ نِعمَةٍ وخَطيئَةٍ، لا يُصلِحُهُما إلَّاالشُّكرُ وَالِاستِغفارُ.(8)

3383. المُؤمِنُ حَيِيٌّ، غَنِيٌّ، موقِنٌ، تَقِيٌّ.(9)

3384. المُؤمِنُ قَريبٌ أمرُهُ، بَعيدٌ هَمُّهُ، كَثيرٌ صَمتُهُ، خالِصٌ عَمَلُهُ.(10)

3385. المُؤمِنُ مَن كانَ حُبُّهُ للّهِِ، وبُغضُهُ للّهِِ، وأخذُهُ للّهِِ، وتَركُهُ للّهِِ.(11)

3386. المُؤمِنونَ أنفُسُهُم عَفيفَةٌ، وحاجاتُهُم خَفيفَةٌ، وخَيراتُهُم مَأمولَةٌ، وشُرورُهُم مَأمونَةٌ.(12)

ص:158

3376. كسى كه به خدا توكل كند، خدا او را كفايت كند. و كسى كه از خدا طلبد، او عطا كند. و كسى كه از خدا قرض بخواهد، خدا حاجتش را روا كند و كسى كه شكر كند، خدا پاداش دهد.

3377. مؤمن عقل جامع و بردبارى پسنديده و تمايل به حسنات دارد. و از بديها فرار مى كند.

3378. از گنجهاى بهشت، نيكوكارى و پنهان داشتن عمل [خوب] و صبر در ناملايمات و كتمان مصيبت هاست.

3379. منجّم مثل كاهن است. و كاهن مثل جادوگر. و جادوگر مثل كافر. و كافر هم در دوزخ است.

3380. اميرالمؤمنين عليه السلام دربارۀ كسانى كه امر به معروف و نهى از منكر مى كنند فرمودند: بعضى از آنها كار زشت را با دست و زبان و قلب خود انكار مى كنند. اينان خصلتهاى خير را بطور كامل دارند. بعضى با زبان و قلب انكار مى كنند اما در عمل ترك مى كنند. اينان دو خصلت از خصلتهاى خير را دارند و يك خصلت را ضايع كرده اند. بعضى فقط با قلب انكار مى كنند اما با زبان و عمل كارى انجام نمى دهند. اينان دو خصلت برتر را ضايع كرده اند و فقط يك خصلت را نگه داشته اند. بعضى نهى از منكر را با قلب و زبان و عمل ترك كرده اند. اينان مرده هايى در بين زندگان هستند.

3381. براى مؤمن دنيا چون ميدان مسابقه است. و همت او عمل كردن و مرگ برايش تحفه و بهشت جايزه است.

3382. مؤمن ميان نعمت و خطاست. كه جز شكر و استغفار آن را اصلاح نمى كند.

3383. مؤمن با حيا و بى نياز و اهل يقين و پرهيزكار است.

3384. كار مؤمن نزديك و همت او بلند و سكوت او بسيار و عمل او براى خداست.

3385. مؤمن كسى است كه دوست داشتن او براى خدا و بغض او براى خدا و حركت او براى خدا و ترك كردن او براى خدا باشد.

3386. مؤمنان خودشان پاكدامن هستند. و نيازشان اندك است. و اميد به خيرات آنان هست. و از شرارت آنان ايمنى وجود دارد.

ص:159

الفصل الرابع: مِمّا وَرَدَ عَنِ الإمامِ جَعفَرٍ الصّادِقِ عليه السلام

3387. قالَ: مَن اعطيَ أربَعاً لَم يُحرَم أربَعاً: مَن اعطِيَ الدُّعاءَ لَم يُحرَمِ الإِجابَةَ، ومَن اعطِيَ الِاستِغفارَ لَم يُحرَمِ التَّوبَةَ، ومَن اعطِيَ الشُّكرَ لَم يُحرَمِ الزِّيادَةَ، ومَن اعطِيَ الصَّبرَ لَم يُحرَمِ الأَجرَ.(1)

3388. وعَنهُ عليه السلام قالَ: أربَعَةٌ اوتوا سَمعَ الخَلائِقِ: النَّبِيُّ، وَالحورُ العينُ، وَالجَنَّةُ، وَالنّارُ؛ فَما مِن عَبدٍ يُصَلّي عَلَى النَّبِيِّ وآلِه ِ أو يُسَلِّمُ عَلَيه ِ إلّابَلَغَهُ ذلِكَ وسَمِعَهُ، وما مِن أحَدٍ قالَ: اللّهُمَّ زَوِّجني مِنَ الحورِ العينِ إلّاسَمِعنَهُ وقُلنَ: يا رَبَّنا، إنَّ فُلاناً قَد خَطَبَنا إليكَ فَزَوِّجنا مُنهُ، وما مِن أحَدٍ يَقولُ: اللّهُمَّ أدخِلنِي الجَنَّةَ إلّاقالَتِ الجَنَّةُ: اللّهُمَّ أسكِنهُ فِيَّ، وما مِن أحَدٍ يَستَجيرُ بِاللّهِ مِنَ النّارِ إلّاقالَتِ النّارُ: يا رَبِّ أعِذُه مِنّي.(2)

3389. وعَن أبي عَبدِاللّه عليه السلام قالَ: ثَلاثٌ مَن كُنَّ فيه ِ أوجَبنَ لَهُ أربَعاً عَلَى النّاسِ: إذا حَدَّثَهُم لَم يَكذِبهُم، وإذا خالَطَهُم لَم يَظلِمهُم، وإذا وَعَدَهُم لَم يُخلِفهُم؛ وَجَبَ أن يَظهَرَ فِي النّاسِ عَدالَتُهُ، وتَظهَرَ فيهِم مَوَدَّتُهُ، وأن يَحرُمَ عَلَيهِم غيبَتُهُ، وأن يَجِبَ عَلَيهِم اخُوَّتُهُ.(3)

3390. وعَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام قالَ: أربَعٌ مِن كُنوزِ الجَنَّةِ: كِتمانُ المُصيبَةِ، وكِتمانُ الوَجَعِ، وكِتمانُ الصَّدَقَةِ،

ص:160

وكِتمانُ الحاجَةِ.(1)

3391. وعَنه عليه السلام قالَ: لِأَهلِ الجَنَّةِ أربَعُ عَلاماتٍ: وَجهٌ مُنبَسِطٌ، ولِسانٌ لَطيفٌ، وقَلبٌ رَحيمٌ، ويَدٌ مُعطِيَةٌ.(2)

3392. وعَنهُ عليه السلام قالَ: أربَعٌ لاتَجوزُ في أربَعَةٍ: الخِيانَةُ، وَالغُلولُ، وَالسَّرِقَةُ، وَالرِّياءُ، لايَجُزنَ في حَجٍّ، ولا عُمرَةٍ، ولا نِكاحٍ، ولا صَدَقَةٍ.(3)

3393. وقالَ عليه السلام: مَن لَم يُبالِ بِما قالَ وما قيلَ فيه ِ (لَهُ خ ل) فَهُوَ شِركُ الشَّيطانِ(4) ، ومَن [لَم](5) يُبالِ أن يَراهُ النّاسُ مُسيئاً فَهُوَ شِركُ شَيطانٍ، ومَن شُعِفَ(6) بِمَحَبَّةِ الحَرامِ وَالزِّنا فَهُوَ شِركُ الشَّيطانِ، ومَنِ اغتابَ أخاهُ المُؤمِنَ مِن غَيرِ تِرَةٍ(7) بَينَهُما فَهُوَ شِركُ شَيطانٍ.(8)

3394. ثُمَّ قالَ عليه السلام: إنَّ لِوَلَدِ الزِّنا عَلاماتٍ: أحَدُها: بُغضُنا أهلَ البَيتِ، وثانيها: أنَّهُ يَحِنُّ إلَى الحَرامِ الَّذي خُلِق مِنهُ، وثالِثُها: الِاستِخفافُ بِالدّينِ، ورابِعُها: سوءُ المَحضَرِ(9) لِلنّاسِ؛ ولا يُسيءُ مَحضَرَ إخوانِه ِ إلّامَن لَم يولَد عَلى فِراشِ أبيه ِ أو مَن حَمَلَت بِه ِ امُّهُ في حَيضِها.(10)

3395. وعَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام قالَ: أربَعَةٌ لا يَشبَعنَ مِن أربَعَةٍ: الأَرضُ مِنَ المَطَرِ، وَالعَينُ من النَّظَرِ، وَالاُنثى مِنَ الذَّكَرِ، وَالعالِمُ مِنَ العِلمِ.(11)

3396. وعَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام قالَ: مَن يَضمَن لي أربَعَةً أضمَن لَهُ بِأَربَعَةِ أبياتٍ فِي الجَنَّةِ: مَن أنفَقَ ولَم يَخَف فَقراً، وأنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِه ِ، وأفشَى السَّلامَ فِي العالَمِ(12) ، وتَرَكَ المِراءَ وإن كانَ مُحِقّاً.(13)

3397. وعَنهُ عليه السلام قالَ: أربَعُ خِصالٍ لاتَكونُ في مُؤمِنٍ: لا يَكونُ مَجنوناً، ولا يَسأَلُ أبوابَ النّاسِ، ولا يولَدُ مِنَ الزِّنا، ولا يُنكَحُ في دُبُرِهِ.(14)

ص:162

كردن درد، و صدقه دادن پنهانى، و مخفى كردن احتياج.

3391. امام صادق عليه السلام فرمودند: اهل بهشت چهار علامت دارند: چهره اى گشاده، و زبان لطيف، و قلب مهربان، و دست بخشنده.

3392. امام صادق عليه السلام فرمودند: چهار كار درچهار مورد جايز نيست: خيانت و فريب و سرقت و رياء در حج و عمره و ازدواج و صدقه، جايز نيست.

3393. امام صادق عليه السلام فرمودند: كسى كه اهميت ندهد چه مى گويد و ديگران دربارۀ او چه مى گويند و كسى كه اهميت ندهد كه مردم او را گناهكار بشناسند و كسى كه از رابطه حرام و زنا خوشحال شود و كسى كه بدون سابقه از ديگرى غيبت كند، شيطان در نطفه اش شركت كرده است.

3394. امام صادق عليه السلام فرمودند: ولد زنا چهار علامت دارد: دشمن با اهل بيت پيامبر عليهم السلام. تمايل به زنا. سبك شمردن دين. بدرفتارى با مردم. و با مردم بدرفتارى نمى كند مگر كسى كه فرزند پدرش نباشد يا مادرش در ناپاكى به او حامله شود.

3395. امام صادق عليه السلام فرمودند: چهار چيز از چهار چيز سير نمى شود: زمين از باران، چشم از نگاه، زن از مرد و عالم از علم.

3396. امام صادق عليه السلام فرمودند: كسى كه چهار عمل را براى من تضمين كند، من چهار قصر در بهشت برايش ضامن شوم: انفاق كند و از فقر نهراسد. و در حق مردم نسبت به خود انصاف دهد. و به همه سلام كند. و جدال نكند گرچه بر حق باشد.

3397. امام صادق عليه السلام فرمودند: چهار خصلت در مؤمن نيست: ديوانه نشود. از مردم گدايى نكند. و از زنا متولد نشود. و از لواط بر حذر است.

ص:163

3398. وعَنهُ عليه السلام قالَ: أخَذَ اللّهُ ميثاقَ المُؤمِنِ عَلى أن لايُقبَلَ قَولُهُ، ولا يُصَدَّقَ(1) حَديثُهُ، ولا يَنتَصِفَ(2) مِن عَدُوِّهِ، ولا يَشفِيَ غَيظَهُ إلّابِفَضيحَةِ نَفسِه ِ(3) ؛ لِأَنَّ كلَّ مُؤمِنٍ مُلجَمٌ.(4)

3399. وعَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام أنَّهُ قالَ: يا سَماعَةُ، لايَنفَكُّ المُؤمِنُ مِن خِصالٍ أربَعٍ: مِن جارٍ يُؤذيه ِ، وشَيطانٍ يُغويه ِ، ومُنافقٍ يَقفو أثَرَهُ، ومُؤمِنٍ يَحسُدُهُ. ثُمَّ قالَ: يا سَماعَةُ، أما إنَّهُ أشَدُّهُم عَلَيه ِ. قُلتُ: كَيفَ ذلِكَ؟ قالَ: إنَّهُ يَقولُ فيه ِ القَولَ فَيُصَدَّقُ عَلَيه ِ.(5)

3400. قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: ألا اخبِرُكُم مَن تَحرُمُ عَلَيه النّارُ؟ قيلَ: بَلى يا رَسولَ اللّهِ، قال: الهَينُ(6) اللَّينُ القَريبُ السَّهلُ.(7)

3401. وعَن صالِحٍ يَرفَعُهُ بِإِسنادِهِ: أربَعَةٌ القَليلُ مِنها كَثيرٌ: النّارُ؛ القَليلُ مِنها كَثيرٌ، وَالنَّومُ؛ القَليلُ مِنهُ كَثيرٌ، وَالمَرَضُ؛ القَليلُ مِنهُ كَثيرٌ، وَالعَداوَةُ؛ القَليلُ مِنها كَثيرٌ.(8)

3402. وعَن سُفيانَ بنِ عُيَينَةَ قالَ: سَمِعتُ أبا عَبدِاللّهِ عليه السلام يَقولُ: وَجَدتُ عِلمَ النّاسِ كُلِّهِم في أربَعٍ: أوَّلُها: أن تَعرِفَ رَبَّكَ. وَالثّاني: أن تَعرِفَ ما صَنَعَ بِكَ. وَالثّالِثُ: أن تَعرِفَ ما أرادَ مِنكَ. وَالرّابِعُ: أن تَعرِفَ مايُخرِجُكَ عَن دينِكَ.(9)

3403. وعَن فُضيلِ بن عِياضٍ، عَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام، قالَ: سَأَلتُهُ عَنِ الجِهادِ أسُنَّةٌ هُوَ أم فَريضَةٌ؟ فَقالَ: الجِهادُ عَلى أربَعَةِ أوجُهٍ: فَجِهادانِ فَرضُ(10) اللّهِ، وجِهادٌ سُنَّةٌ لايُقامُ إلّامَعَ فَرضٍ، وجِهادٌ سُنَّةٌ.

فَأَمّا أحَدُ الفَرضَينِ فَمُجاهَدَةُ الرَّجُلِ نَفسَهُ عَن مَعاصِي اللّهِ عز و جل، وهُوَ مِن أعظَمِ الجِهادِ. ومُجاهَدَةُ الَّذين يَلونَكُم مِنَ الكُفّارِ فَرضٌ.

ص:164

3398. امام صادق عليه السلام فرمودند: خداوند از مؤمن پيمان گرفته كه سخنش را نپذيرند و خبرش را تصديق نكنند و دشمن او با او با انصاف برخورد نكند و خشم او فرو نشانده نشود مگر با خوارى خودش چون هر مؤمنى دهان بسته است.

3399. امام صادق عليه السلام فرمودند: اى سماعه، مؤمن از چهار بلا آسوده نمى شود: از همسايه موذى، و شيطان گمراه كننده، و منافق عيب جو، و مؤمن حسود. اى سماعه، مؤمن حسود از همه بدتر است.

سماعه پرسيد: چگونه ؟ حضرت فرمودند: چون سخنى كه مؤمن مى گويد همه مى پذيرند.

3400. امام صادق عليه السلام فرمود: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: آيا خبر بدهم كه آتش بر چه كسى حرام است ؟ گفتند: آرى يا رسول اللّه. حضرت فرمودند: بر آدم ملايم و نرم خوى و صميمى و سهل گير.

3401. از چهار چيز مقدار كم هم زياد است: آتش، خواب، بيمارى، دشمنى.

3402. امام صادق عليه السلام فرمودند: علم مردم در چهار چيز خلاصه مى شود: اول: پروردگارت را بشناسى. دوم: بدانى با تو چه كرده است. سوم: بدانى از تو چه مى خواهد. چهارم: بدانى چه چيزى تو را از دين خارج مى كند.

3403. فضيل بن عياض از امام صادق عليه السلام پرسيد: جهاد واجب است يا مستحب ؟ امام عليه السلام فرمودند:

جهاد چهار قسم است: دو قسم را خدا واجب فرمود. يك قسم مستحب است، اما با واجب انجام مى شود. يك قسم هم مستحب است.

جهاد با نفس كه از گناه خوددارى كند، بزرگترين جهاد و واجب است. جهاد با كافران [كه مسلمين را به خطر مى اندازند] واجب است.

ص:165

وأمَّا الجِهادُ الَّذي هُو سُنَّةٌ لايُقامُ إلّامَعَ فَرضٍ؛ فَإِنَّ مُجاهَدَة العَدُوِّ فَرضٌ عَلى جَميعِ الاُمَّةِ، ولَو تَرَكُوا الجِهادَ لَأَتاهُمُ العَذابُ، وهذا هُوَ مِن عَذابِ الاُمَّةِ، وهُوَ سُنَّةٌ عَلَى الإِمامِ أن يَأتِيَ العَدُوَّ مَعَ الاُمَّةِ فَيُجاهِدَهُم.

وأمَّا الجِهادُ الَّذي هُوَ سُنَّةٌ؛ فَكُلُّ سُنَّةٍ أقامَهَا الرَّجُلُ وجاهَدَ في إقامَتِها وبُلوغِها وأحياها، فَالعَمَلُ وَالسَّعيُ فيها مِن أفضَلِ الأَعمالِ؛ لِأَنَّهُ أحيا سُنَّةً.(1)

3404. قالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: مَن سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أجرُها وأجرُ مَن عَمِلَ بِها مِن غَيرِ أن يُنتَقَصَ مِن اجورِهِم شَيءٌ(2).(3)

3405. وعَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام قالَ: أربَعَةٌ لاتُقبَلُ لَهُم صَلاةٌ: الإِمامُ الجائِرُ، وَالرَّجُلُ يَؤُمُّ القَومَ وهُم لَهُ كارِهونَ، وَالعَبدُ الآبِقُ مِن مَواليه ِ مِن غَيرِ ضَرورَةٍ، وَالمَرأَةُ تَخرُجُ مِن بَيتِ زَوجِها بِغَيرِ إذنِه ِ.(4)

3406. وعَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام قالَ: إذا فَشَت أربَعَةٌ ظَهَرَت أربَعَةٌ: إذا فَشَا الزِّنا ظَهَرَتِ الزَّلازِلُ، وإذا امسِكَتِ الزَّكاةُ هَلَكَتِ الماشِيَةُ، وإذا جارَ الحُكّامُ فِي القَضاءِ امسِكَ القَطرُ مِنَ السَّماءِ، وإذا حُقِرَتِ(5) الذِّمَّةُ نُصِرَ المُشرِكونَ عَلَى المُسلِمينَ.(6)

3407. وعَنهُ عليه السلام قالَ: القُضاةُ أربَعَةٌ: قاضٍ قَضى بِالحَقِّ وهُوَ لايَعلَمُ أنَّهُ حَقٌّ؛ فَهُوَ فِي النّارِ، وقاضٍ قَضى بِالباطِلِ وهُوَ لا يَعلَمُ أنَّهُ باطِلٌ؛ فَهُوَ فِي النّارِ، وقاضٍ قَضى بِالباطِلِ وهُوَ يَعلَمُ أنَّهُ باطِلٌ؛ فَهُوَ فِي النّارِ، وقاضٍ قَضى بِالحَقِّ وهُوَ يَعلَمُ أنَّهُ حَقٌّ؛ فَهُوَ فِي الجَنَّةِ.(7)

3408. وعَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام قالَ: إنَّ الصَّبرَ وَالبِرَّ وَالحِلمَ وحُسنَ الخُلُقِ مِن أخلاقِ الأَنبِياءِ عليهم السلام.(8)

3409. سُئِلَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام عَنِ الكُرّاثِ، فَقالَ: كُلهُ؛ فَإِنَّ فيه ِ أربَعَ خِصالٍ: يُطَيِّبُ النَّكهَةَ(9) ، ويَطرُدُ الرِّياحَ، ويَقطَعُ البَواسيرَ، وهُوَ أمانٌ مِنَ الجُذامِ لِمَن أدمَنَ عَلَيه ِ.(10)

ص:166

قسم سوم: جنگ با كفار بر همه مردم واجب است و اگر ترك كنند عذاب خدا نازل مى شود و اين عذاب امت است و آن بر امام مستحب است كه همراه مردم شود با دشمن جهاد كند.

قسم چهارم كه مستحب است: برپا داشتن سنّت و تلاش براى برپايى و تبليغ و زنده نگه داشتن و كوشش در راه آن، برترين اعمال است. چون زنده كردن سنّت پيامبر است.

3404. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: كسى كه سنّت نيكويى بنا نهد از پاداش آن و پاداش تمام كسانى كه به آن عمل كنند برخوردار مى شود. بدون اينكه از پاداش آنان چيزى كاسته شود.

3405. امام صادق عليه السلام فرمودند: نماز از چهار نفر پذيرفته نمى شود: پيشواى ستمگر و امام جماعتى كه مردم از او راضى نباشند. و غلامى كه بى جهت فرار كند. و زنى كه بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود.

3406. امام صادق عليه السلام فرمودند: هرگاه چهار گناه فراوان شود چهار عذاب ظاهر مى شود: زمانى كه زنا آشكار شود، زلزله ها ظاهر مى شود. زمانى كه زكات پرداخت نشود چهارپايان تلف مى شوند. زمانى كه قضات در قضاوت ستم كنند باران قطع مى شود. و هنگامى پيمان شكنى و خيانت رواج پيدا كند مشركان بر مسلمين غلبه مى كنند.

3407. امام صادق عليه السلام فرمودند: قضات، چهار گروه هستند: قاضى كه بدون آگاهى به حق حكم كند.

اين شخص اهل دوزخ است. قاضى كه بدون آگاهى به باطل حكم كند. او هم در آتش است. قاضى كه با آگاهى به باطل حكم كند. اهل آتش است. قاضى كه با آگاهى به حق حكم كند. اين شخص اهل بهشت است.

3408. امام صادق عليه السلام فرمودند: صبر و نيكوكارى و بردبارى و خوش رفتارى از اخلاق پيامبران است.

3409. از امام صادق عليه السلام دربارۀ تره [سبزى] پرسيدند: حضرت فرمودند: آن را بخور كه چهار خاصيت دارد: بوى دهان را خوش مى كند. نفخ را از بين مى برد. بواسير را درمان مى كند. و كسى كه دائماً از آن استفاده كند از جزام در امان است.

ص:167

3410. وعَنهُ عليه السلام قالَ: مِن مَخزونِ عِلمِ اللّهِ عز و جل الإِتمامُ في أربَعَةِ مَواطِنَ: حَرَمِ اللّهِ عز و جل، وحَرَمِ رَسولِه ِ، وحَرَمِ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام، وحَرَمِ الحُسَينِ عليه السلام.(1)

3411. وعَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام قالَ: إنَّ العَزائِمَ أربَعٌ: «اقرَأ بِاسمِ رَبِّكَ الَّذي خَلَقَ»، والنَّجمُ، وتَنزيلُ السَّجدَةِ، وحم السَّجدَةُ.(2)

3412. وعَنهُ عليه السلام قالَ: رَنَّ(3) إبليسُ أربَعَ رَنّاتٍ: أوَّلُهُنَّ يَومَ لُعِنَ، وحينَ اهبِطَ إلَى الأَرضِ، وحينَ بُعِثَ مُحَمَّدٌ صلى الله عليه و آله عَلى حينِ فَترَةٍ(4) مِنَ الرُّسُلِ، وحينَ انزِلَت امُّ الكِتابِ.

ونَخَرَ(5) نَخرَتَينِ: حينَ أكَلَ آدَمُ مِنَ الشَّجَرَةِ، وحينَ اهبِطَ مِنَ الجَنَّةِ.(6)

3413. وعَنهُ عليه السلام قالَ: أربَعَةٌ يَذهَبنَ ضَياعاً: البَذرُ فِي السَّبخَةِ، وَالسِّراجُ فِي القَمَرِ، وَالأَكلُ عَلَى الشِّبَعِ، وَالمَعروفُ إلى مَن لَيسَ بِأَهلِه ِ.(7)

3414. وعَنَ المُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ قالَ: قُلتُ لِأَبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام: كَم لِلمُسلِمينَ مِن عيدٍ؟ فَقالَ: أربَعَةُ أعيادٍ. قالَ:

قُلتُ: قَد عَرَفتُ العيدَينِ وَالجُمُعَةَ، فَقالَ لي: أعظَمُها وأشرَفُها يَومُ الثّامِنِ عَشَرَ مِن ذِي الحِجَّةِ؛ هُوَ الَّذي أقامَ فيه ِ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام ونَصَبَهُ لِلنّاسِ عَلَماً.

قالَ: قُلتُ: فَما يَجِبُ عَلَينا في ذلِكَ اليَومِ؟ قالَ: يَجِبُ عَلَيكُم صِيامُهُ شُكراً للّهِِ وحَمداً لَهُ، مَعَ أنَّهُ أهلٌ أن يُشكَرَ كُلَّ ساعَةٍ، وكَذلِكَ أمَرَتِ الأَنبِياءُ أوصِياءَها أن يَصوموا(8) اليَومَ الَّذي يُقامُ فيه ِ الوَصِيُّ يَتَّخِذونَهُ عيداً، ومَن صامَهُ كانَ أفضَلَ مِن عَمَلِ سِتّينَ شَهراً.(9)

3415. وعَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام في قَولِ اللّهِ عز و جل: «فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ(10) إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا» الآيَةَ، قالَ: أخَذَ الهُدهُدَ وَالصُّرَدَ(11) وَالطّاووسَ وَالغُرابَ؛ فَذَبَحَهُنَّ، وعَزَل(12) رَأسَهُنَّ، ثُمَّ نَجَرَ(13) أبدانَهُنَّ فِي المِنجارِ بِريشِهِنَّ ولُحومِهِنَّ وعِظامِهِنَّ حَتّى اختَلَطَت، ثُمَّ جَزَّأَهُنَّ أربَعَةَ أجزاءٍ

ص:168

3410. امام صادق عليه السلام فرمودند: در خزانه علم خداست كه نماز در چهار مكان تمام است: حرم خدا و حرم رسول خدا صلى الله عليه و آله و حرم اميرالمؤمنين عليه السلام و حرم امام حسين عليه السلام.

3411. امام صادق عليه السلام فرمودند: سوره هاى عزائم [سجده] چهار سوره اند: سوره اقراء و سوره نجم و سوره الم سجده و سوره حم سجده.

3412. امام صادق عليه السلام فرمودند: شيطان در چهار موقع ناله زد: اول: روزى كه خدا او را از رحمت خود دور كرد. دوم: زمانى كه به زمين آمد، سوم: زمان بعثت حضرت محمد صلى الله عليه و آله بعد از فاصله اى كه از رسالت پيامبران گذشته بود. چهارم: هنگام نزول سوره حمد.

و دو بار باد به دماغ انداخت: يكى هنگام خوردن آدم از درخت. دوم: هنگام اخراج از بهشت.

3413. امام صادق عليه السلام فرمودند: چهار چيز ضايع مى شود: بذر در شوره زار، چراغ در روشنى، خوردن هنگام سيرى، و نيكى كردن به كسى كه شايستگى ندارد.

3414. مفضل بن عمر گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم: مسلمانان چند عيد دارند؟

حضرت فرمودند: چهار عيد. مفضل گويد: گفتم عيد فطر و قربان و جمعه را مى شناسم.

حضرت فرمودند: بزرگترين و شريفت ترين عيدها روز هيجدهم ذى حجة [عيد غدير] است. و آن روزى است كه رسول اللّه صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين عليه السلام را برافراشت. و به رهبرى مردم نصب كرد.

مفضل گويد: گفتم: در اين روز چه چيزى بر ما واجب است ؟

حضرت فرمودند: بر شما روزه اين روز به شكرانه و حمد خدا لازم است. با اينكه خداوند شايسته است در هر ساعت شكر شود.

[همچنين هر روزى كه پيامبران گذشته وصى خود را نصب مى كردند روزه مى گرفتند.] كسى كه عيد غدير روزه بگيرد برتر از عبادت شصت سال است.

3415. امام صادق عليه السلام در تفسير آيه شريفه: «فَخُذْ ارْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ الَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءً».

فرمودند: حضرت ابراهيم عليه السلام هدهد و گنجشك و طاووس و كلاغ را گرفت. و سرهاى آنان را جدا كرد. و بدنهاى آنان را تكه تكه كرد. و حتى پرها و گوشت و استخوان آنها را خرد كرده و با هم مخلوط كرد. آنگاه آن را به چهار قسمت تقسيم كرد. و اجزاء را بر بالاى

ص:169

عَلى عَشَرَةِ أجبُلٍ، ثُمَّ وَضَعَ عِندَهُ حَبّاً وماءً، ثُمَّ جَعَلَ مَناقيرَهُنّ بينَ أصابِعِه ِ، ثُمَّ قالَ: آتينَ سَعياً بِإِذنِ اللّهِ، فَتَطايَرَ بَعضُها إلى بَعضِ اللُّحومِ وَالرّيشِ وَالعِظامِ حَتَّى استَوَتِ الأَبدانُ كَما كانَت، وجاءَ كُلُّ بَدَنٍ حَتَّى التَزَقَ بِرَقَبَتِه ِ الَّتي فيها رَأسُهُ وَالمنقارُ، فَخَلّى إبراهيمُ عليه السلام عَن مَناقيرِهِنَّ، فَوَقَعنَ يَشرِبنَ مِن ذلِكَ الماءِ ويَلقُطنَ مِن ذلِكَ الحَبِّ، ثُمَّ قُلنَ: يا نَبِيَّ اللّهِ، احيَيتَنا أحياكَ اللّهُ! فَقالَ إبراهيمُ عليه السلام: بَلِ اللّهُ يُحيي ويُميتُ. فَهذا تَفسيرُ الظّاهِرِ.

قالَ عليه السلام: وتَفسيرُهُ فِي الباطِنِ: خُذ أربَعَةً مِمَّن يَحتَمِلُ الكَلامَ فَاستَودِعهُنَّ عِلمَكَ، ثُمَّ ابعَثهُنَّ في أطرافِ الأَرَضينَ حُجَجاً لَكَ عَلَى النّاسِ، وإذا أرَدتَ أن يَأتوكَ دَعَوتَهُم بِالِاسمِ الأَكبَرِ يَأتونَكَ سَعياً بِإِذنِ اللّهِ تَعالى.

وقالَ ابنُ بابَويه ِ رحمه الله: الَّذي عِندي في ذلِكَ أنَّهُ عليه السلام امِرَ بِالأَمرَينِ جَميعاً.(1)

3416. ورُوِيَ أنّ اللّهَ عز و جل أمَرَ إبراهيمَ عليه السلام أن يَذبَحَ أربَعَةً مِنَ الطَّيرِ: طاووساً و نَسَراً و ديكاً و بَطّاً؛ فَالطّاووسُ يُريدُ بِه ِ زينَةَ الدُّنيا، وَالنَّسرُ يُريدُ بِه ِ الأَمَلَ الطَّويلَ، وَالبَطُّ يُريدُ بِه ِ الحِرصَ، وَالدّيكُ يُريدُ بِه ِ الشَّهوَةَ؛ يَقولُ اللّهُ عز و جل: إن أرَدتَ أن تُحيِيَ قَلبَكَ ويَطمَئِنَّ مَعي فَأَخرِج عَنهُ هذِهِ الأَشباهَ الأَربَعَةَ؛ فَإنَّهُ إذا كانَت هذِهِ الأَشياءُ في قَلبٍ لايَطمَئِنُّ مَعي.

وسَألَهُ: كَيفَ؟ قالَ: أوَ لَم تُؤمِن ؟ - مَعَ عِلمِه ِ بِسِرِّهِ وحالِه ِ - فَقالَ: إنَّهُ لَمّا قالَ: «رَبِّ أَرِنِى كَيْفَ تُحْىِ الْمَوْتَى» كانَ ظاهِرُ هذِهِ اللَّفظَةِ تَوهيماً أنَّهُ لَم يَكُن بِيَقينٍ، فَقَرَّرَهُ اللّهُ عز و جل بِسُؤالِه ِ عَنهُ إسقاطاً لِلتُّهَمَةِ عَنهُ وتَنزيهاً لَهُ مِنَ الشَّكِّ.(2)

3417. وقالَ الصّادِقُ عليه السلام: كِتابُ اللّهِ عَلى أربَعَةِ أشياءَ: عَلَى العِباراتِ، وَالإِشاراتِ، وَاللَّطائِفِ، وَالحَقائِقِ؛ فَالعِباراتُ لِلعَوامِّ، وَالإِشاراتُ لِلخَواصِّ، وَاللَّطائِفُ لِلأَولِياءِ، وَالحَقائِقُ لِلأَنبِياءِ عليهم السلام.(3)

3418. وقالَ عليه السلام: أوحَى اللّهُ تَعالى إلى آدَمُ عليه السلام: يا آدَمَ، إنّي أجمَعُ لَكَ الحِكمَةَ في أربَعِ كَلَماتٍ: واحِدَةٌ لي، و واحِدَةٌ لَكَ، و واحِدَةٌ فيما بَيني وبَينَكَ، و واحِدَةٌ بَينَكَ وبَينَ النّاسِ.

ص:170

ده كوه قرار داد. آنگاه مقدارى آب و دانه نزد خود گذاشت. و منقارهاى آنها را بين انگشتان خود گرفت. و گفت: به فرمان خدا شتابان بياييد. ناگهان تكه هاى گوشت و پر و استخوان آنها به هم پيوستند تا بدنها كامل شد. و هر بدنى به سر خود متصل شد. آنگاه حضرت ابراهيم سرها را رها كرد. مرغان شروع به خوردن آب و دانه كردند. و گفتند: اى پيامبر خدا ما را زنده كردى. خدا تو را زنده كند. ابراهيم عليه السلام گفت: خداوند زنده مى كند و مى ميراند.

اين تفسير ظاهر آيه است اما تأويل باطن آيه اين است: چهار مردى را كه تحمل سخن دارند پيدا كرده آنان را از علم خود بهره مند كن. سپس به چهار گوشه زمين بفرست. تا حجت تو بر مردم باشند. و زمانى كه خواستى آنها را احضار كنى، اسم اعظم خدا را بخوان و صدا بزن به فرمان خدا. شتابان نزد تو مى آيند.

صدوق رحمه الله گويد: به نظر من حضرت ابراهيم عليه السلام هر دو مأموريت [سر بريدن مرغان و فرستادن نماينده] را داشته است.

3416. روايت شده است: خداوند به ابراهيم عليه السلام دستور داد كه چهار پرنده ذبح كند: طاووس و كركس و خروس و مرغابى. طاووس چون سمبل زيبايى دنياست. و كركس به نشانه آرزوهاى دراز و خروس نماد شهوت و مرغابى نشانۀ حرص است. يعنى اگر خواهى دل را زنده كنى و اطمينان خاطر داشته باشى، از اين چهار خصلت خارج شو. و تا زمانى كه اين خصلتها در قلب باشند، قلب آرامش ندارد.

ابراهيم عليه السلام سؤال كرد: چگونه ؟ خداوند فرمود: مگر ايمان ندارى ؟ [با اينكه ابراهيم عليه السلام علم داشت.] ابراهيم عليه السلام زمانى كه گفت: خداوندا به من نشان ده چگونه مرده را زنده مى كنى. از ظاهر عبارت به نظر مى رسد كه او يقين نداشته است. اما خداوند براى اينكه تهمت و شك را از او دفع كند فرمود: مگر ايمان ندارى ؟ ابراهيم عليه السلام جواب داد: آرى. لكن براى اطمينان قلب من.

3417. امام صادق عليه السلام فرمودند: كتاب خدا چهار جزء است: عبارات، اشارات، لطيفه ها و حقيقت ها.

عبارات براى عموم مردم، اشارات براى علماء و لطائف براى اولياء و حقائق براى پيامبران عليهم السلام است.

3418. امام صادق عليه السلام فرمودند: خداوند به آدم وحى فرمود: اى آدم من حكمت را براى تو در چهار كلمه جمع مى كنم. يكى براى من يكى براى تو يكى ميان من و تو و يكى ميان تو و مردم.

ص:171

فَأَمَّا الَّتي لي؛ فَتَعبُدُني لاتُشرِكُ بي شَيئاً، وأمَّا الَّتي لَكَ؛ فَاُجازيكَ بِعَمَلِكَ أحوَجَ ما تَكونُ إلَيه ِ، وأمَّا الَّتي فيما بَيني وبَينَكَ؛ فَعَلَيكَ الدُّعاءُ وعَلَيَّ الإِجابَةُ، وأمَّا الَّتي بَينَكَ وبَينَ النّاسِ؛ فَتَرضى لِلنّاسِ ما تَرضى لِنَفسِكَ.(1)

3419. و قالَ الصّادِقُ عليه السلام: إنَّ لِأَهلِ الجَنَّةِ أربَعُ عَلاماتٍ: وَجهٌ مُنبَسِطٌ، و لِسانٌ لَطيفٌ، وقَلبٌ رَحيمٌ، ويَدٌ مُعطِيَةٌ.(2)

3420. وعَن صَفوانَ الجَمّالِ قالَ: سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ عليه السلام عَن قَولِ اللّهِ عز و جل: «وَ أَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَمَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِى الْمَدِينَةِ وَ كَانَ تَحْتَهُ و كَنزٌ لَّهُمَا»؟ فَقالَ: أما إنَّهُ ما كانَ ذَهَباً ولا فِضَّةً، وإنَّما كانَ أربَعَ كَلِماتٍ: لا إلهَ إلّا أنا؛ فَمَن أيقَنَ بِالمَوتِ لَم تَضحَك سِنُّهُ، ومَن أيقَنَ بِالحِسابِ لَم يَفرَح قَلبُهُ، ومَن أيقَنَ بِالقَدَرِ لَم يَخشَ إلّااللّهَ، ومَن يَرَى النَّشأَةَ الاُولى فَكَيفَ يُنكِرُ النَّشأَةَ الآخِرَةَ؟

وعَنهُ عليه السلام أنَّهُ قالَ: أربَعَةٌ لايَدخُلونَ الجَنَّةَ: الكاهِنُ، وَالمُنافِقُ، ومُدمِنُ الخَمرِ، وَالقَتّاتُ؛ وهُوَ النَّمّامُ.(3)

3421. وقالَ الصّادِقُ عليه السلام: لا تَطلُب مِنَ الدُّنيا أربَعَةً فَإِنَّكَ لا تَجِدُها، وأنتَ لابُدَّ لَكَ مِنها: عالِماً يَستَعمِلُ عِلمَهُ؛ فَتَبقى بِلا عالِمٍ، وعَمَلاً بِلا رِياءٍ؛ فَتَبقى بِلا عَمَلٍ، وطَعاماً بِلا شُبهَةٍ؛ فَتَبقى بِلا طَعامٍ، وصَديقاً بِلا عَيبٍ؛ فَتَبقى بِلا صَديقٍ.(4)

3422. وقالَ الصّادِقُ عليه السلام: أربَعَةٌ لايُستَجابُ لَهُم دَعوَةٌ: الرَّجُلُ جالِسٌ في بَيتِه ِ يَقولُ: اللّهُمَّ ارزُقني، فَيُقالُ لَهُ ألَم آمُركَ بِالطَّلَبِ؟ و رَجُلٌ كانَت لَهُ امرَأَةٌ(5) فَدَعا عَلَيها، فَيُقالُ لَهُ: ألَم أجعَل أمرَها إلَيكَ؟ و رَجُلٌ كانَ لَهُ مالٌ فَأَفسَدَهُ، فَيَقولُ: اللّهُمَّ ارزُقني، فَيُقالُ لَهُ: ألَم آمُركَ بِالِاقتِصادِ؟ ألَم آمُركَ بِالإِصلاحِ؟ ثُمَّ قالَ:

ص:172

آنكه براى من است: مرا عبادت كن. و براى من شريك تصور نكن.

آنكه براى توست: پاداش عمل تو را در چنان روزى [قيامت] به تو مى دهم كه از هر زمان ديگرى به آن نيازمندترى.

آنكه ميان من و توست: تو دعا كن و من اجابت نمايم.

آنكه ميان تو و مردم است: براى مردم آنچه را پسند كه براى خود مى پسندى.

3419. امام صادق عليه السلام فرمودند: اهل بهشت چهار علامت دارند: چهره گشاده، زبان لطيف، قلب مهربان و دست بخشنده.

3420. صفوان جمال گويد: از امام صادق عليه السلام تفسير آيه شريفه «واَمَّا الْجِدارُ فَكانَ لِغُلامَينِ يَتيمَيْنِ فِي الْمَدينَةِ وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما» را پرسيدم.

حضرت فرمودند: آن گنج طلا و نقره نبود. بلكه چهار كلمه بود: نيست خدائى جز من. پس هر كس به مرگ يقين دارد در عمرش نمى خندد. و كسى كه به حساب يقين دارد شادى نمى كند. و كسى كه يقين به قضا و قدر دارد جز خدا از كسى نمى ترسد. و كسى كه زندگى دنيا را مى بيند چگونه زندگى آخرت را انكار مى كند؟

امام صادق عليه السلام فرمودند: چهار كس وارد بهشت نمى شوند: كاهن و منافق و شراب خوار و سخن چين.

3421. امام صادق عليه السلام فرمودند: در دنيا به دنبال چهار چيز نگرد كه پيدا نخواهى كرد. و تو به آنها نياز دارى. عالم كه علم خودرا بكار گيرد. پس بدون عالم خواهى ماند. عمل بدن ريا، [اگر دنبال آن باشى] بدون عمل خواهى ماند. و اگر بدنبال غذاى بدون شبهه باشى، بدون غذا خواهى ماند. و اگر بدنبال دوست بى عيب باشى، بدون دوست مى مانى.

3422. امام صادق عليه السلام فرمودند: دعاى چهار نفر مستجاب نمى شود:

كسى كه در خانه بنشيند و بگويد خدايا روزى مرا برسان. جواب مى آيد: مگر دستور كسب به تو ندادم ؟

مردى كه زن خود را نفرين كند. جواب مى آيد: مگر طلاق او را به دست تو ندادم.

كسى كه مال خود را تلف كند بعد دعا كند خدايا به من روزى بده. جواب مى آيد: مگر به تو فرمان ميانه روى ندادم ؟ مگر به تو فرمان ندادم اصلاح كنى ؟ سپس حضرت اين آيه

ص:173

«وَ الَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا ْ لَمْ يُسْرِفُوا ْ وَ لَمْ يَقْتُرُوا ْ وَ كَانَ بَيْنَ ذَ لِكَ قَوَامًا»، ورَجُلٌ كانَ لَهُ مالٌ فَأَدانَهُ رَجُلاً ولَم يُشهِد عَلَيه ِ فَجَحَدَهُ، فَيُقالُ لَهُ: ألَم آمُركَ بِالشَّهادَةِ؟!(1)

3423. وقالَ عليه السلام: يُستَجابُ الدُّعاءُ في أربَعِ مَواطِنَ: فِي الوَترِ، وبَعدَ الفَجرِ، وبَعدَ الظُّهرِ، وبَعدَ المَغرِبِ.

وفي رِوايَةٍ: أنَّهُ يَسجُدُ بَعدَ المَغرِبِ، ويَدعو في سُجودِهِ.(2)

3424. وعَنِ الصّادِقِ عليه السلام: إعرابُ القُلوبِ عَلى أربَعَةِ أنواعٍ: رَفعٌ، وفَتحٌ، وخَفضٌ، ووَقفٌ؛ فَرَفعُ القَلبِ في ذِكرِ اللّهِ تَعالى، وفَتحُ القَلبِ فِي الرِّضى عَنِ اللّهِ تَعالى، وخَفضُ القَلبِ فِي الِاشتِغالِ بِغَيرِ اللّهِ تَعالى، ووَقفُ القَلبِ فِي الغَفلَةِ عَنِ اللّهِ سُبحانَهُ وتَعالى.

ألاتَرى إلَى العَبدِ إذا ذَكَرَ اللّهَ بِالتَّعظيمِ خالِصاً ارتَفَعَ كُلَّ حِجابٍ كانَ بَينَهُ وبَينَ اللّهِ تَعالى مِن قَبلِ ذلِكَ؟

وإذَا انقادَ القَلبُ لِمَورِدِ قَضاءِ اللّهِ تَعالى بِشَرطِ الرِّضى عَنهُ كَيفَ يَنفَتِحُ القَلبُ بِالسُّرورِ وَالرّاحَةِ وَالرَّوحِ؟

وإذَا اشتَغَلَ قَلبُهُ بِشَيءٍ مِن أسبابِ الدُّنيا كَيفَ تَجِدُهُ إذا ذَكَرَ اللّهَ تَعالى بَعدَ ذلِكَ وأنابَ مُنخَفِضاً مُظلِماً كَبَيتٍ خَرابٍ لَيسَ فيه ِ عُمرانٌ ولا مُؤنِسٌ؟

فَإِذا غَفَل عَن ذِكرِ اللّهِ تَعالى كيفَ تَراهُ بَعدَ ذلِكَ مَوقوفاً مَحجوباً قَد قَسا وأظلَمَ مُنذُ فارَقَ نورَ التَّعَظُّمِ؟

فَعَلامَةُ الرَّفعِ ثَلاثَةُ أشياءَ: [وُجودُ المُوافَقَةِ، وفَقدُ المُخالَفَةِ، ودَوامُ الشَّوقِ. وعَلامَةُ الفَتحِ ثَلاثَةُ أشياءَ:](3) التَّوَكُّلُ عَلَيه ِ، وَالصِّدقُ، وَاليَقينُ. وعَلامَةُ الخَفضِ ثَلاثَةُ أشياءَ: العُجبُ، وَالرِّياءُ، وَالحِرصُ. وعَلامَةُ الوَقفِ ثَلاثَةُ أشياءَ: زَوالُ حَلاوَةِ الطّاعَةِ، ومَرارَةُ المَعصِيَةِ، وَالتِباسُ عِلمِ الحَلالِ بِالحَرامِ.(4)

ص:174

را تلاوت كردند: «كسانى كه هنگام انفاق كردن، اسراف و سخت گيرى نمى كنند و بين اين دو را بر مى گزينند».

كسى كه مالش را به ديگرى قرض بدهد و شاهد نگيرد و او هم انكار كند. به او مى گويند:

مگر به تو امر نكرديم، شاهد بگيرى ؟

3423. امام صادق عليه السلام فرمودند: در چهار جا دعا مستجاب مى شود: نماز وتر، بعد از اذان صبح، بعد از ظهر و بعد از مغرب. [آن حضرت بعد از مغرب سجده مى كردند و در سجده دعا مى كردند.]

3424. امام صادق عليه السلام فرمودند: قلب چهار اعراب دارد:

رفع قلب در ذكر خداوند است. فتح قلب در خشنودى از خداوند متعال است. و كسر قلب در مشغول شدن به غير خداست. و وقف قلب در غفلت از خداوند سبحان است. آيا نمى بينيد كه هنگامى كه بنده با تعظيم خالصانه خدا را ياد مى كند، تمام حجابها از ميان او و خداوند سبحان برداشته مى شود؟

و زمانى كه قلب در برابر قضاى خداوند تسليم و خشنود باشد، چگونه قلب به سرور و راحتى و آسايش مى رسد؟

و زمانى كه قلب به يكى از امور دنيا مشغول شود. وقتى پس از آن به ياد خدا بيفتد و گريه كند، در هم شكسته است مانند خرابه اى كه آبادى و سكنه ندارد؟

و هنگامى كه از ياد خدا غافل مى شود چگونه قلب را متوقف و راكد مى بينى كه سخت شده و چون از نور عظمت فاصله بگيرد ظلمانى مى شود؟

علامت رفع قلب سه چيز است: داشتن موافقت، نداشتن مخالفت، و اشتياق مداوم. و علامت فتح قلب سه چيز است: توكل بر خدا، صداقت و يقين. و علامت خفض قلب سه چيز است: خود پسندى و ريا و حرص. و علامت وقف قلب سه چيز است: از بين رفتن شيرينى اطاعت، و از بين رفتن تلخى معصيت و اشتباه در شناخت حلال از حرام.

ص:175

3425. وقالَ الصّادِقُ عليه السلام: لا راحَةَ لِمُؤمِنٍ عَلَى الحَقيقَةِ إلّاعِندَ لِقاءِ اللّهِ، وما سِوى ذلِكَ فَفي أربَعَةِ أشياءَ:

صَمتٍ تَعرِفُ بِه ِ حالَ قَلبِكَ ونَفسِكَ فيما يَكونُ بَينَكَ وبَينَ بارِئِكَ، وخَلوَةٍ تَنجو بِها مِن آفاتِ الزَّمانِ ظاهِراً وباطِناً، وجوعٍ تُميتُ بِه ِ الشَّهَواتِ والوَساوِسِ، وسَهَرٍ تُنَوِّرُ بِه ِ قَلبَكَ، وتُصَفّي بِه ِ طَبعَكَ، وتُزَكّي بِه ِ روحَكَ.(1)

3426. وقيلَ: إنَّ المَنصورَ الخَليفَةَ العَبّاسِيَّ أرسَلَ إلى الصّادِقِ عليه السلام وقالَ لَهُ: لِمَ لا تَغشانا(2) كَما يَغشانا سائِرُ النّاسِ؟ فَأَرسَلَ عليه السلام إلَيه ِ فِي الجَوابِ: ما عِندَنا مِنَ الدُّنيا ما نَخافُكَ عَلَيه ِ، ولا عِندَكَ مِنَ الآخِرَةِ ما نَرجوكَ لَهُ، ولا أنتَ في نِعمَةٍ فَنُهَنّيكَ عَلَيها، ولا تَعُدُّها نِقمَةً فَنُعَزّيك عَلَيها، فَلِمَ نَغشاكَ عَلَيها؟

فَأَرسَلَ إلَيه ِ ثانِيَةً: تَصحَبُنا لِتَنصَحَنا. فَأَرسَلَ الإِمامُ عليه السلام: مَن أرادَ الدُّنيا فَلا يَنصَحُكَ، ومَن أرادَ الآخِرَةَ فَلا يَصحَبُكَ.(3)

3427. وقالَ الصّادِقُ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ عليهما السلام: مَطلوباتُ النّاسِ فِي الدُّنيَا الفانِيَةِ أربَعَةٌ: الغِنى، وَالدَّعَةُ(4) ، وقِلَّةُ الِاهتِمامِ، وَالعِزُّ. فَأَمَّا الغِنى فَمَوجودٌ فِي القَناعَةِ؛ فَمَن طَلَبَهُ في كَثرَةِ المالِ لَم يَجِدهُ، وأمَّا الدَّعَةُ فَمَوجودَةٌ في خِفَّةِ المَحمَلِ(5) ؛ فَمَن طَلَبَها في ثِقَلِه ِ لَم يَجِدها، وأمّا قِلَّةُ الِاهتِمامِ فَمَوجودٌ في قِلَّةِ الشُّغُلِ؛ فَمَن طَلَبَها في كَثرَتِه ِ لَم يَجِدها، وأمَّا العِزُّ فَمَوجودٌ في خِدمَةِ الخالِقِ؛ فَمَن طَلَبَهُ في خِدمَةِ المَخلوقِ لَم يَجِدهُ.(6)

3428. وعَنه عليه السلام قالَ: عَجِبتُ لِمَن فَزِعَ مِن أربَعٍ كَيفَ لايَفزَعُ إلى أربَعٍ؟! عَجِبتُ لِمَن يَخافُ شَيئاً مِن سوءٍ كَيفَ لايَفزَعُ إلى قَولِه ِ عز و جل: «حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ»؛ فَإِنّي سَمِعتُ اللّهَ عز و جل يَقولُ بِعَقِبِها: «فَانقَلَبُوا ْ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ».(7)

ص:176

3425. امام صادق عليه السلام فرمودند: مؤمن آسايش حقيقى ندارد مگر در لقاى پروردگار. و در غير آن صورت در چهار چيز آسايش است: سكوتى كه در آن حال قلب و روح خود را در ارتباط با خدا بشناسى. و خلوتى كه از آفتهاى ظاهر و باطن زمان نجات يابى. و گرسنگى كه با آن شهوت و وسوسه را بميرانى. و شب بيدارى كه با آن قلب خود را نورانى و طبع خود را با صفا و روح خود را پاك گردانى.

3426. منصور خليفه عباسى براى امام صادق عليه السلام پيام فرستاد كه چرا شما مثل ديگران به دربار رفت و آمد نمى كنيد؟ حضرت جواب فرستادند: ما از دنيا چيزى نداريم كه براى از دست دادن آن بوسيله تو نگران باشيم. و تو از آخرت چيزى ندارى كه به تو اميدوار باشيم. و تو در نعمت نيستى كه به تو تبريك بگوئيم. و تو حكومت را بدبختى نمى دانى كه به تو تسليت گوئيم. پس براى چه به دربار رفت و آمد كنيم ؟

منصور دوباره پيام فرستاد: براى نصيحت و ارشاد ما بياييد.

امام عليه السلام جواب فرستادند: كسى كه دنيا را بخواهد تو را نصيحت نمى كند. و كسى كه آخرت را بخواهد با تو همنشينى نخواهد كرد.

3427. امام صادق عليه السلام فرمودند: مردم در دنياى فانى در پى چهار چيز هستند: ثروت مى خواهند كه در قناعت است. و كسى كه آن را در مال زياد جستجو كند به آن نمى رسد. آسايش كه در سبك بارى است و كسى كه آن را در بار سنگين بجويد به آن نمى رسد. غصۀ كم كه در كم بودن گرفتارى و شغل است و كسى كه آن را در گرفتارى زياد جستجو كند به آن نمى رسد.

عزت كه در خدمت به خداوند است. و كسى كه آن را در خدمت به مردم جستجو كند نخواهد يافت.

3428. امام صادق عليه السلام فرمودند: عجيب است كسى كه از چهار چيز مى ترسد چرا به چهار چيز پناه نمى برد: كسى كه از بدى مى ترسد چرا به ذكر: حسبنااللّه و نعم الوكيل پناه نمى برد كه پس از آن خداوند مى فرمايد: با «نعمت و فضل الهى بازگشتند و به آنها آسيب نرسيد».

ص:177

وعَجِبتُ لِمَنِ اغتَمَّ كَيفَ لايَفزَعُ إلى قَولِه ِ عز و جل: «لَّآإِلَهَ إِلَّآ أَنتَ سُبْحَنَكَ إِنِّى كُنتُ مِنَ الظَّلِمِينَ»؛ فَإِنّي سَمِعتُ اللّهُ عز و جل يَقولُ بِعَقِبِها: «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ و وَ نَجَّيْنَهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذَ لِكَ نُنجِى الْمُؤْمِنِينَ».(1)

وعَجِبتُ لِمَن مُكِرَ بِه ِ كَيفَ لايَفزَعُ إلى قَولِه ِ: «وَ أُفَوِّضُ أَمْرِى إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرُ م بِالْعِبَادِ»؛ إنّي سَمِعتُ اللّهَ عز و جل يَقولُ بِعَقِبِها: «فَوَقَل - هُ اللَّهُ سَيَِّاتِ مَا مَكَرُواْ».(2)

وعَجِبتُ لِمَن أرادَ الدُّنيا وزينَتَها كَيفَ لايَفزَعُ إلى قَولِه ِ تَبارَكَ وتَعالى: «مَا شَاءَ اللَّهُ لَاقُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»؛ فَإِنّي سَمِعتُ اللّهَ عَزَّ اسمُهُ يَقولُ بِعَقِبِها: «إِن تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنكَ مَالًا وَ وَلَدًا * فَعَسَى رَبِّى أَن يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِّن جَنَّتِكَ» و عَسى موجِبَةٌ(3).(4)

3429. وقالَ عليه السلام: لازادَ أفضَلُ مِنَ التَّقوى، ولا شَيءَ أحسَنُ مِنَ الصَّمتِ، ولا عَدُوَّ أضَرُّ مِنَ الجَهلِ، ولاداءَ أدوَأُ مِنَ الكَذِبِ.(5)

3430. وعَن سُفيانَ الثَّورِيِّ قالَ: لَقيتُ الصّادِقَ بنَ الصّادِقِ مُحَمَّدٍ عليهما السلام فَقُلتُ لَهُ: يَابنَ رَسولِ اللّهِ أوصِني، فَقالَ لي: يا سُفيانُ، لامُرُوَّةَ لِكَذوبٍ، ولا أخَ لِمَلولٍ، ولا راحَةَ لِحَسودٍ، ولا سُؤدَدَ(6) لِسَيِّئِ الخُلُقِ.

فَقُلتُ: يَابنَ رَسولِ اللّهِ، زِدني، فَقالَ لي: يا سُفيانُ، ثِق بِاللّهِ تَكُن مُؤمِناً، وَارضَ بِما قَسَمَ اللّهُ لَكَ تَكُن غَنِيّاً، وأحسِن مُجاوَرَةَ مَن جاوَرَكَ تَكُن مُسلِماً، ولا تَصحَبِ الفاجِرَ فَيُعَلِّمَكَ مِن فُجورِهِ، وشاوِر في أمرِكَ الَّذينَ يَخشَونَ اللّهَ عز و جل.(7)

ص:178

كسى كه غصه دارد چرا پناه نمى برد به اين آيه: «جز تو خدايى نيست تو پاكى و من از ستمكارانم». خداوند بدنبال آن مى گويد: «ما دعاى او را مستجاب كرديم و از غصه نجات داديم و همۀ مؤمنان را اينچنين نجات مى دهيم».

و كسى كه از خدعه و مكر مى ترسد چرا نمى گويد: «كار خود را به خدا واگذار كردم كه او به بندگان بصير است». و خداوند بدنبال آن مى گويد: «خداوند او را ازشر نيرنگها حفظ كرد».

و كسى كه دنيا و زيبائيهاى آن را مى خواهد چرا نمى گويد: «هر چه خدا خواهد همان شود. نيرويى جز خدا نيست». و خداوند بدنبال آن وعدۀ برآوردن حاجات داده است.

3429. امام صادق عليه السلام فرمودند: هيچ توشه اى برتر از تقوى نيست. و هيچ چيز بهتر از سكوت نيست.

و هيچ دشمنى بدتر از جهل و نادانى نيست. و هيچ دردى بدتر از دروغ نيست.

3430. سفيان ثورى به امام صادق عليه السلام گفت: يابن رسول اللّه مرا نصيحت فرماييد.

حضرت فرمودند: اى سفيان دروغگو، جوانمردى ندارد. زود رنج، دوست ندارد. و حسود، آسايش ندارد. و بداخلاق، بزرگوارى ندارد.

سفيان گفت: يابن رسول اللّه باز هم نصيحت فرماييد.

امام عليه السلام فرمودند: اى سفيان به خدا اعتماد كن تا مؤمن شوى. به آنچه خدا داده است راضى باش تا ثروتمند شوى. و با همسايگان خوشرفتارى كن تا مسلمان باشى. با گنهكار بى دين دوستى نكن كه گناه را به تو مى آموزد. در كارهايت با كسانى كه از خدا مى ترسند، مشورت كن.

ص:179

الفصل الخامس: مِمّا وَرَدَ عَنِ الأَئِمَّةَ الأَطهارِ عليهم السلام

3431. ورُوِيَ عَن أبي جَعفَرٍ عليه السلام قالَ: قالَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليهما السلام: أربَعٌ مَن كُنَّ فيه ِ كَمَلَ إسلامُهُ، ومُحِّصَت عَنهُ ذُنوبُهُ(1) ، ولَقِيَ رَبَّهُ عز و جل وهُوَ عَنهُ راضٍ: مَن وَفى للّهِِ عز و جل مِمّا يَجعَلُ عَلى نَفسِه ِ لِلنّاسِ، وصَدَقَ لِسانُهُ مَعَ النّاسِ، وَاستَحيى مِن كُلِّ قَبيحٍ عِندَ اللّهِ وعِندَ النّاسِ، وحَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ أهلِه ِ.(2)

3432. وعَنه عليه السلام قالَ: أربَعٌ مَن كُنَّ فيه ِ بَنَى اللّهُ لَهُ بَيتاً فِي الجَنَّةِ: مَن آوَى اليَتيمَ، ورَحِمَ الضَّعيفَ، وأشفَقَ عَلى والِدَيه ِ، ورَفَقَ بِمَملوكِه ِ.(3)

3433. وعَن أبي جَعفَرٍ عليه السلام قالَ: أربَعَةٌ أسرَعُ شَيءٍ عُقوبَةً: الرَّجُلُ أحسَنتَ إلَيه ِ ويُكافِئُكَ بِالإِحسانِ إلَيه ِ إساءَةً، ورَجُلٌ لاتَبغي عَلَيه ِ ويَبغي عَلَيكَ، ورَجُلٌ عاهَدتَهُ عَلى أمرٍ؛ فَمِن أمرِكَ الوَفاءُ لَهُ ومِن أمرِهِ الغَدرُ بِكَ، ورَجُلٌ يَصِلُ قَرابَتَهُ ويَقطَعونَهُ.(4)

3434. وقالَ الجَوادُ عليه السلام: أربَعُ خِصالٍ تُعينُ المَرءَ عَلَى العَمَلِ: الصِّحَّةُ، وَالغِنى، وَالعِلمُ، وَالتَّوفيقُ.(5)

3435. وقالَ أبو جَعفَرٍ عليه السلام: أربَعُ صَلَواتٍ يُصَلّيهَا الرَّجُلُ في كُلِّ ساعَةٍ: صَلاةٌ فَاتَتكَ؛ فَمَتى ذَكَرتَها أدَّيتَها، وصَلاةُ رَكعَتَي طَوافِ الفَريضَةِ، وصَلاةُ الكُسوفِ، وَالصَّلاةُ عَلَى المَيِّتِ، هؤُلاءِ يُصَلّيهِنَّ الرَّجُلُ فِي السّاعاتِ كُلِّها.(6)

ص:180

3436. وعَنهُ عليه السلام قالَ: إنَّ اللّهَ - تَبَارَكَ وَتَعالى - لَم يَبعَث أنبِياءَ مُلوكاً فِي الأَرضِ إلّاأربَعَةً بَعدَ نوحٍ: ذُو القَرنَينِ؛ وَاسمُهُ عَيّاشٌ، وداودُ، وسُلَيمانُ، ويوسُفُ. فَأَمّا عَيّاشٌ فَمَلَكَ ما بَينَ المَشرِقِ وَالمَغرِبِ، وأمّا داودُ فَمَلَكَ ما بَينَ الشّاماتِ إلى بِلادِ إصطَخرَ(1) ، وكَذلِكَ سُلَيمانُ، وأمّا يوسُفُ فَمَلَكَ مِصرَ وبَراريها ولَم يُجاوِزها إلى غَيرِها.

3437. أربَعَةٌ مِنَ الأَنبِياءِ تَكَلَّموا بِأَربَعِ كَلِماتٍ:

قالَ موسى عليه السلام: مَن قَطَعَ قَرينَ السّوءِ(2) فَكَأَنَّما عَمِلَ بِالتَّوراةِ.

وقالَ داودُ عليه السلام: مَن مَنَعَ نَفسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ فَكَأَنَّما عَمِلَ بِالزَّبورِ.

وقالَ عيسى عليه السلام: مَن رَضِيَ بِقِسمَةِ اللّهِ فَكَأَنَّما عَمِلَ بِالإِنجيلِ.

وقالَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله: مَن حَفِظَ لِسانَهُ فَكَأَنَّما عَمِلَ بِالقُرآنِ.(3)

3438. وعَن أبي بَصيرٍ قالَ: سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ عليه السلام عَنِ الرِّياحِ الأَربَعِ: الشَّمالِ وَالجَنوبِ وَالدَّبورِ(4) وَالصَّبا، وقُلتُ لَهُ: إنَّ النّاسَ يَذكُرونَ أنَّ الشَّمالَ مِنَ الجَنَّةِ، وَالجَنوبَ مِنَ النّارِ، فَقالَ:

إنَّ للّهِِ عز و جل جُنوداً مِن رِياحٍ يُعَذِّبُ بِها مَن يَشاءُ مِمَّن عَصاهُ، ولِكُلِّ ريحٍ مَلَكٌ مُوَكَّلٌ بِها، فَإِذا أرادَ اللّهُ عز و جل أن يُعَذِّب قَوماً بِنَوعٍ مِنَ العَذابِ أوحى إلَى المَلَكِ المُوَكَّلِ بِذلِكَ النَّوعِ مِنَ الرّيحِ الَّتي يُريدُ أن يُعَذِّبَهُم بِها، قالَ: فَيَأمُرُها المَلَكُ فَتَهيجُ كَما يَهيجُ الأَسَدُ المُغضَبُ، ولِكُلِّ ريحٍ مِنهَا اسمٌ، أما تَسمَعُ قَولَهُ تَعالى: «كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِى وَ نُذُرِ» وذَكَرَ رِياحاً فِي العَذابِ، ثُمَّ قالَ: ريحُ الشَّمالِ وريحُ الصَّبا وريحُ الجَنوبِ وريحُ الدَّبورِ أيضاً يُضافُ إلَى المَلائِكَةِ(5).(6)

ص:182

3436. امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند تبارك و تعالى بعد از حضرت نوح به هيچ پيامبرى حكومت و فرمانروايى در روى زمين نداد جز چهار پيامبر: ذوالقرنين كه اسم او عياش بود. و داود و سليمان و يوسف.

عياش فرمانروايى غرب تا شرق زمين را در اختيار داشت. داوود از شام تا اصطخر و همچنين سليمان [از شام تا اصطخر] حكومت كرد. يوسف هم بر سرزمين مصر و صحراى آن حكومت كرد.

3437. چهار نفر از پيامبران چهار سخن گفته اند: حضرت موسى عليه السلام فرمود: كسى كه از دوست بد قطع رابطه كند گويا به تورات عمل كرده است. حضرت داود عليه السلام فرمود: كسى كه از شهوت خوددارى كند گويا به زبور عمل كرده است. حضرت عيسى عليه السلام فرمود: كسى كه به قسمت خدايى خشنود باشد گويا به انجيل عمل كرده است.

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: كسى كه زبان خود را حفظ كند گويا به قرآن عمل كرده است.

3438. ابو بصير گويد: از امام صادق عليه السلام دربارۀ بادهاى چهار گانه پرسيدم: باد شمال، باد جنوب و باد دبّور و باد صبا. و گفتم: مردم مى گويند: باد شمال از بهشت مى وزد. و باد جنوب از جهنّم.

حضرت فرمودند: خداوند لشگريانى از بادها دارد كه بوسيلۀ آن هر گنه كارى را كه بخواهد عذاب مى كند. و براى هر باد يك فرشته اى گمارده است. و زمانى كه اراده كند گروهى را به نوعى عذاب كند به فرشته گمارده آن باد آنان را عذاب مى كند.

هنگامى كه خداوند به آن فرشته فرمان مى دهد، او چون شير خشمگين به هيجان در مى آيد. هر باد نام مخصوصى دارد. آيا اين آيه را نشنيده اى: «قوم عاد كفر ورزيدند. و گرفتار عذاب شدند». و نام بادهاى عذاب ذكر فرمود.

سپس حضرت فرمودند: شمال و جنوب و دبّور و صبا نام چهار فرشته است كه هر باد به نام آن فرشته اضافه شده است.

ص:183

الفصل السادس: مِمّا وَرَدَ مِن كَلامِ العُلَماءِ والحُكَماءِ

3439. قالَ حامِدٌ: أربَعَةٌ طَلَبناها في أربَعَةٍ فَأَخطَأنا طُرُقَها ووَجَدناها في أربَعَةٍ اخرى: طَلَبنَا الغِنى فِي المالِ فَوَجَدناها فِي القَناعَةِ، وطَلَبنَا الجاهَ فِي الحَسَبِ فَوَجَدناهُ فِي التَّقوى، وطَلَبنَا الرّاحَةَ في ثَروَةِ المالِ فَوَجَدناها في قِلَّةِ المالِ، وطَلَبنَا النِّعمَةَ فِي اللِّباسِ وَالطَّعامِ ونَيلِ المُشتَهى فَوَجَدناها فِي البَدَنِ الصَّحيحِ.

3440. وقالَ حاتِمٌ: مَن سَوَّفَ أربَعاً إلى أربَعٍ دَخَلَ الجَنَّةَ: النَّومَ إلَى القَبرِ، وَالفَخرَ إلَى الميزانِ، وَالرّاحَةَ إلَى الصِّراطِ، وَالشَّهوَةَ إلَى الجَنَّةِ.

3441. وقالَ بَعضُ العُلَماءِ: أربَعٌ مِن كُنوزِ البِرِّ: كِتمانُ الفاقَةِ، وكِتمانُ الصَّدَقَةِ، وكِتمانُ الوَجَعِ، وكِتمانُ البَلايا.(1)

3442. وقالَ بَعضٌ آخَرُ: أربَعٌ مِن عَلاماتِ الشَّقاءِ: قَسوَةُ القَلبِ، وجُمودُ العَينِ(2) ، وكَثرَةُ المَنعِ(3) ، وطولُ الأَمَلِ.(4)

3443. وقالَ آخَرُ: أربَعٌ مِن عَلاماتِ الكَرَمِ: بَذلُ النَّدى(5) ، وكَفُّ الأَذى، وتَعجيلُ المَثوبَةِ، وتَأخيرُ العُقوبَةِ.

وأربَعٌ تَرقى بِها إلى أربَعَةٍ: بِالعَقلِ إلَى الرِّئاسَةِ، وبِالرَّأيِ إلَى السِّياسَةِ، وبِالعِلمِ إلَى التَّصديرِ، وبِالحِلمِ إلَى التَّوقيرِ.

وأربَعَةٌ تُعرَفُ بِأَربَعَةٍ: الكاتِبُ بِالكِتابَةِ، وَالعالِمُ بِجَوابِه ِ، وَالحَكيمُ بِأَفعالِه، وَالحَليمُ بِاحتِمالِه ِ.

[و] أربَعَةٌ تَدُلُّ عَلَى السَّعادَةِ: حُبُّ العِلمِ، وحُسنُ الحِلمِ، وصِحَّةُ الجَوابِ، وكَثرَةُ الصَّوابِ.

ص:184

وأربَعَةٌ تَدُلُّ عَلَى الدَّهاءِ: تَجَرُّعُ الغُصَصِ، وَانتِهازُ الفُرَصِ، وَاستِمدادُ الآراءِ، ومُداهَنَةُ(1) الأَعداءِ.

وأربَعَةٌ توصِلُكَ إلى أربَعَةٍ: الصَّبرُ إلَى المَحبوبِ، وَالجِدُّ إلَى المَطلوبِ، والزُّهدُ إلَى التُّقى، وَالقَناعَةُ إلَى الغِنى.

أربَعةُ خِصالٍ إذا اعطيتَها دَفَعَت عَنكَ كَثيراً مِنَ الهَمِّ وَالغَمِّ وَالذَّمِّ: حُسنُ الخُلُقِ، وَالقَناعَةُ، وصِدقُ الحَديثِ، وأداءُ الأَمانَةِ.(2)

3444. وعَن بَعضِ أهلِ المَعرِفَةِ أنَّهُ قالَ: اغسِلوا أربَعاً بِأَربَعٍ: وُجوهَكُم بِماءِ أعيُنِكُم، وألسِنَتَكُم بِذِكرِ خالِقِكُم، وقُلوبَكُم بِخَشيَةِ رَبِّكُم، وذُنوبَكُم بَالتَّوبَةِ إلى مَولاكُم.

3445. وقالَ بَعضُ العُلَماءِ: ثَمَرَةُ العِلمِ أربَعَةٌ: أحَدُها ما بَينَهُ وبَينَ اللّهِ وهُوَ الخَشيَةُ، وَالثّاني ما بَينَهُ وبَينَ الخَلقِ وهُوَ الشَّفَقَةُ، وَالثّالِثُ ما بَينَهُ وبَينَ النَّفسِ وهُوَ الصَّبرُ، وَالرّابِعُ ما بَينَهُ وبَينَ الدُّنيا وهِيَ الزَّهادَةُ.

3446. وقيلَ: الرِّجالُ أربَعَةٌ: فَرَجُلٌ يَدري ولا يَدري أنَّهُ يَدري؛ فَذلِكَ ناسٍ فَذَكِّروهُ، ورَجُلٌ لايَدري ويَدري أنَّهُ لايَدري؛ فَذلِكَ مُستَرشِدٌ فَأَرشِدوهُ، ورَجُلٌ لايَدري ولا يَدري أنَّهُ لايَدري؛ فَذلِكَ جاهِلٌ فَارفُضوهُ، ورَجُلٌ يَدري ويَدري أنَّهُ يَدري؛ فَذلِكَ عالِمٌ فَاتَّبِعوهُ.

3447. وقالَ بقراطُ: البَلاءُ أربَعَةٌ: كَثرَةُ العِيالِ، وقِلَّةُ المالِ، وَالجارُ السّوءُ، وزَوجَةٌ خائِنَةٌ.

3448. وقالَ أيضاً: أربَعَةٌ تَهدِمُ العُمُرَ: إدخالُ الطَّعامِ عَلَى الطَّعامِ قَبلَ الِانهِضامِ، وَالشُّربُ عَلَى الرّيقِ، وَالتَّمَتُّعُ فِي الحَمّامِ، ونِكاحُ العَجوزِ.

3449. وقالَ بَعضُ الحُكَماءِ: لاشَيءَ أضيَعُ مِن أربَعٍ: مَوَدَّةٍ تَمنَحُها مَن لاوَفاءَ لَهُ، وبَلاءٍ تَصطَنِعُهُ عِندَ مَن لاشُكرَ لَهُ، وأدَبٍ تُؤَدِّبُ بِه ِ مَن لايَنتَفِعُ بِه ِ، وسِرٍّ تَستَودِعُهُ مَن لاصِيانَةَ لَهُ.

ص:186

و چهار كس را از چهار صفت مى توان شناخت: كاتب را از نوشتن، عالم را از جواب سؤال و حكيم را از رفتارش و بردبار را از تحملش، مى توان شناخت.

چهار چيز به سعادت رهنمون مى كند: دوست داشتن علم و بردبارى نيكو و جواب صحيح و فراوانى كار صحيح.

چهار چيز نشانه زيركى است: فرو خوردن غصه و استفاده از فرصت و مشورت كردن با صاحبان رأى و مدارا با دشمن.

چهار صفت تو را به چهار چيز مى رساند: صبر به محبوب و كوشش به مطلوب و زهد به پرهيزكارى و قناعت ترا به ثروت مى رساند.

اگر چهار خصلت داشته باشى غم و غصه و اندوه را از تو دور مى كنند: اخلاق خوش و قناعت و راستگويى و امانت دارى.

3444. عارفى گويد: چهار چيز را با چهار چيز بشوئيد: چهره را با اشك چشمان و زبان را با ياد پروردگار و قلب را با ترس از پروردگار و گناهان را با توبه و بازگشت به سوى مولاى خود، بشوئيد.

3445. يكى از علما گويد: ثمرۀ علم چهار چيز است: يكى: خشيت است كه ميان انسان و خداست.

دوم: ملاطفت است كه ميان انسان و مردم است. سوم: صبر است كه ميان انسان و روح خود است. چهارم: زهد است كه ميان انسان و دنياست.

3446. مردان چهار نفرند: كسى كه مى داند و نمى داند كه مى داند. به اين شخص تذكر بدهيد.

دوم: كسى كه نمى داند و نمى داند كه نمى داند. و ارشاد مى خواهد. او را راهنمايى كنيد.

سوم: كسى كه نمى داند و مى داند كه نمى داند. او نادان است. او را رها كنيد.

چهارم: كسى كه مى داند و مى داند كه مى داند. او عالم است. از او پيروى كنيد.

3447. بقراط گويد: چهار چيز بلاء است: زيادى عيال و كمى مال و همسايۀ بد و همسر خائن.

3448. بقراط گويد: چهار چيز عمر را تلف مى كند: خوردن غذا قبل از هضم شدن غذاى قبل، نوشيدن آب در ناشتا و نزديكى كردن در حمام و ازدواج با پير زن.

3449. حكيمى گفته است: چهار چيز از همه چيز بيشتر هدر مى رود: دوست داشتن كسى كه بى وفاء است. و تحمل گرفتارى براى كسى كه قدرشناس نيست. و ادب كردن به كسى كه از ادب سودى نبرد. و راز گفتن به كسى كه رازدار نيست.

ص:187

3450. وقالَ بَعضُ الحُكَماءِ: مَنِ التَمَسَ أربَعاً بِأَربَعٍ التَمَسَ ما لايَكونُ: مَنِ التَمَسَ الجَزاءَ بِالرِّياءِ التَمَسَ ما لايَكونُ، ومَنِ التَمَسَ مَوَدَّةَ النّاسِ بِالغِلظَةِ التَمَسَ ما لايَكونُ، ومَنِ التَمَسَ وَفاءَ الإِخوانِ بِغَيرِ وَفاءٍ لَهُم التَمَسَ ما لايَكونُ، ومَنِ التَمَسَ العِلمَ بِراحَةِ الجَسَدِ التَمَسَ ما لايَكونُ.

3451. وقالَت حُكَماءُ الهِندِ: أربَعَةٌ لاتَشبَعُ مِن أربَعَةٍ: عاقِلٌ مِن أدَبٍ، وعالِمٌ مِن كُتُبٍ، وأصيلٌ مِن نَسَبٍ، وجاهِلٌ مِن لَعِبٍ.

3452. قالَت حُكَماءُ الفُرسِ: أربَعَةٌ لاتَشبَعُ مِن أربَعَةٍ: عَينٌ مِن مَليحٍ(1) ، واُذُنٌ مِن فَصيحٍ، وقَلبٌ مِن نَصيحٍ، ومُسافِرٌ مِن طيبِ ريحٍ.

3453. وقالَت حُكَماءُ الرّومِ: أربَعَةٌ لاتَشبَعُ مِن أربَعَةٍ: عَينٌ مِن نَظَرٍ، واُذُنٌ مِن خَبَرٍ، وأرضٌ مِن مَطَرٍ، واُنثى مِن ذَكَرٍ.

3454. وقالَت حُكَماءُ العَرَبِ: أربَعَةٌ لاتَشبَعُ مِن أربَعَةٍ: شُجاعٌ مِن لِقاءٍ، وسَخِيٌّ مِن عَطاءٍ، وتَقِيٌّ مِن دُعاءٍ، ومُحسِنٌ مِن ثَناءٍ.

3455. وَاختَارَ الحُكَماءُ مِن أربَعِ كُتُبٍ مِنَ السَّماءِ أربَعَ كَلِماتٍ:

مِنَ التَّوراةِ: مَن رَضِيَ بِما أعطاهُ اللّهُ استَراحَ فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ.

ومِنَ الزَّبورِ: مَن تَفَرَّدَ عَنِ النّاسِ نَجا فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ.

ومِنَ الإِنجيلِ: مَن هَدَمَ الشَّهَواتِ عَزَّ فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ.

ومِنَ الفُرقانِ: مَن حَفِظَ اللِّسانَ سَلِمَ فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ.

3456. وقالَ حَكيمٌ: لا تُصاحِب إلّاأحَدَ أربَعَةٍ: رَجُلٌ تَرجو نَوالَهُ، أو تَخافُ شَرَّهُ، أو تَستَفيدُ مِن عِلمِه ِ، أو تَرجو بَرَكَةَ دُعائِه ِ.

3457. وعَن بَعضِ الحُكَماءِ قالَ: إنَّ شِعارَ حُكَماءِ الإِسلامِ أربَعَةٌ: التَّقوى، وَالحَياءُ، وَالشُّكرُ، وَالصَّبرُ.

3458. ومِن وَصايا لُقمانَ لِابنِه ِ: يا بُنَيَّ، اعلَم أنَّكَ سَتُسأَلُ غَداً إذا وَقَفتَ بَينَ يَدَيِ اللّهِ عز و جل عَن أربَعٍ: شَبابِكَ فيمَ أبلَيتَهُ؟ وعُمُرِكَ فيمَ أفنَيتَهُ؟ ومالِكَ مِمَّا اكتَسَبتَهُ؟ وفيما أنفَقتَهُ؟ فَأَعِدَّ لَهُ جَواباً.

ص:188

3450. يكى از حكيمان گفته است: كسى كه براى چهار خصلت به چهار چيز متوسل شود بى بهره ماند: كسى كه براى پاداش، به ريا متوسل شود. و كسى كه براى دوست داشتن مردم، به خشونت متوسل شود. و كسى كه به اميد وفادارى مردم، بيوفائى كند. و كسى كه براى بدست آوردن علم، به تن پرورى متوسل شود.

3451. حكيمان هندى گويند: چهار نفراز چهار چيز سير نمى شوند: عاقل از ادب و عالم از كتاب و اصيل از نسب و نادان از هرزگى.

3452. حكيمان فارس گويند: چهار چيز از چهار چيز سير نمى شود: چشم از زيبايى و گوش از شنيدن و قلب از نصيحت و مسافر از بوى خوش.

3453. حكيمان روم گويند: چهار چيز از چهار چيز سير نمى شود: چشم از ديدن و گوش از خبر و زمين از باران و زن از مرد.

3454. حكيمان عرب گويند: چهار نفر از چهار چيز سير نمى شوند: شجاع از رويارويى، سخى از بخشيدن و پرهيزكار از دعا و نيكوكار از ستايش.

3455. حكيمان از چهار كتاب آسمانى چهار جمله برگزيده اند:

از تورات: كسى كه به آنچه خدا قسمت او كرده خشنود باشد، در دنيا وآخرت آرامش دارد.

از زبور: كسى كه از مردم كناره گيرد، در دنيا و آخرت نجات يابد.

از انجيل: كسى كه شهوت ها را از بين ببرد، در دنيا و آخرت عزيز مى شود.

از قرآن: كسى كه زبانش را حفظ كند، در دنيا و آخرت به سلامت باشد.

3456. حكيمى گويد: همنشينى مكن مگر با يكى از اين چهار نفر: كسى كه به خير او اميدوارى. يا از شر او مى ترسى. يا از علم او بهره ببرى. يا از بركت دعايش برخوردار شوى.

3457. يك حكيم گفته است: شعار حكيمان مسلمان چهار چيز است: تقوى و حياء و شكر و صبر.

3458. از وصيت لقمان به فرزندش: پسرم بدان وقتى كه تو فرداى قيامت در مقابل پروردگار بايستى به چهار سؤال بايد پاسخ دهى: جوانى را در چه راهى گذراندى ؟ عمر را چگونه فنا كردى ؟ مال خود را از كجا بدست آوردى ؟ و در چه كارى مصرف كردى ؟ پس جواب را آماده كن.

ص:189

3459. وقالَ أيضاً لاِبنِه ِ: يا بُنَيَّ، اعلَم أنّي خَدَمتُ أربَعَمِئَةِ نَبِيٍّ وأخَذتُ مِن كَلامِهِم أربَعَ كَلِماتٍ، وهِيَ: إذا كُنتَ فِي الصَّلاةِ فَاحفَظ قَلبَكَ، وإذا كُنتَ عَلَى المائِدَةِ فَاحفَظ حَلقَكَ، وإذا كُنتَ في بَيتِ الغَيرِ فَاحفَظ عَينَكَ، وإذا كُنتَ بَينَ الخَلقِ فَاحفَظ لِسانَكَ.

3460. وسَأَلوا بُقراطَ: مَا الإِنسانِيَّةُ؟ قالَ: التَّواضُعُ عِندَ الرِّفعَةِ، وَالعَفوُ عِندَ القُدرَةِ، وَالسَّخاءُ عِندَ القِلَّةِ، وَالعَطاءُ بِغَيرِ المِنَّةِ.

3461. ويُقالُ: إنَّ أربَعَةً مِنَ الحُكَماءِ ماتوا بِأَربَعَةِ أمراضٍ؛ فَإِنَّ أفلاطونَ ماتَ مُبَرسَماً(1) ، وإنَّ أرِسطاطاليسَ ماتَ مَجذوماً، ويُقالُ: ماتَ بِالسِّلِّ، وبُقراطُ ماتَ مَفلوجاً، وجالينوسُ ماتَ مَبطوناً(2) ، ولَقَد أجادَ الشّاعِرُ حَيثُ قالَ:

ألا يا أيُّهَا المَغرو رُ تُب مِن غَيرِ تَأخيرِ

فَاِنَّ المَوتَ قَد يَأتي ولَو صُيِّرتَ قارونا

فَكَم قَد ماتَ ذو طِبٍّ وكَم قَد ماتَ ذو مالٍ

يُلاقي بَطشَةَ(3) الجَبّا رِ ذا عَقلٍ ومَجنونا

بِسِلٍّ ماتَ أرسطالي سُ أفلاطونُ بِرسام

وبُقراطٌ بِإِفلاجٍ

وجالينوسُ مَبطونا

3462. وقالَ أبو عَلِيٍّ الثَّقَفِيُّ: أربَعَةُ أشياءَ لابُدَّ لِلعاقِلِ مِن حِفظِهِنَّ: الأَمانَةُ، وَالصِّدقُ، وَالأَخُ الصّالِحُ، وَالسَّريرَةُ.

3463. وسُئِلَ ابنُ جُمهورٍ عَن حالِه ِ في نَكبَتِه ِ فَقالَ: عَوَّلتُ عَلى أربَعَةِ أشياءَ هَوَّنَت عَلَيَّ ما أنا فيه: أوَّلُها: أنّي قُلتُ: القَضاءُ وَالقَدَرُ لابُدَّ مِن وُقوعِهِما. الثّاني: قُلتُ: إن لَم أصبِر فَما أصنَعُ؟ الثّالثُ: قَد كانَ يَجوزُ أن يَكونَ أشَدَّ مِن هذا. الرّابِعُ: قُلتُ: لَعَلَّ الفَرَجَ قَريبٌ.

ص:190

3459. لقمان گفت: فرزندم، من به چهارصد پيامبر خدمت كرده ام. و از آنها چهار جمله برگزيده ام:

زمانى كه به نماز مى ايستى حضور قلب داشته باش. و زمانى كه سر سفره مى نشينى از گلويت محافظت كن [زياد نخور]. و زمانى كه به خانه ديگران مى روى چشم خود را حفظ كن. و زمانى كه در ميان مردم هستى زبان خود را كنترل كن.

3460. از بقراط پرسيدند: انسانيت چيست ؟ گفت: فروتنى در جايگاه مقام و عفو هنگام قدرت و سخاوت در تنگدستى و بخشش بدون منّت گذاردن.

3461. گويند: چهار حكيم با چهار بيمارى جان داده اند: افلاطون با بيمارى كبد جان داد.

ارسطاطيس با بيمارى خوره [جزام] جان باخت. بعضى گفته اند با سل جان داد. بقراط با فلج از پا درآمد. و جالينوس از بيمارى اسهال جان سپرد.

شاعر چه نيكو گفته است: الا اى آدم مغرور بدون تأخير توبه كن. كه مرگ خواهد آمد.

گرچه قارون شوى. چه بسيار طبيبانى كه مرده اند، چه بسيار ثروتمندانى كه مرده اند. افراد عاقل و مجنون همه گرفتار اخذ خداوند شدند. ارسطاطيس با سل مرد و افلاطون با بيمارى كبد. بقراط فلج شد و جالينوس از درد معده جان باخت.

3462. ابو على ثقفى گويد: عاقل بايد چهار خصلت را حفظ كند: امانت، صداقت، دوست شايسته و باطن.

3463. از ابن جمهور پرسيدند: در زمان بدبختى چه حالتى داشتى ؟ گفت: به چهار چيز اعتماد كردم.

و دشوارى بر من آسان شد: اول: مى گفتم كه از قضا و قدر چاره اى نيست. دوم: مى گفتم اگر صبر نكنم چه كنم ؟ سوم: شايد حال من از اين كه هست بدتر شود. چهارم: مى گفتم شايد گشايش نزديك باشد.

ص:191

3464. وقالَ بَعضُهُم: لايَكمُلُ الرَّجُلُ حَتّى يَستَوِيَ في قَلبِه ِ أربَعَةُ أشياءَ: المَنعُ وَالعَطاءُ، وَالعِزُّ وَالذُّلُّ.

3465. وقالَ مُحَمَّدُ بنُ واسِعٍ: أربَعٌ يُمِتنَ القَلبَ: الذَّنبُ عَلَى الذَّنبِ، وكَثرَةُ مُنافَسَةِ(1) النِّساءِ؛ وهُوَ حَديثُهُنَّ، ومُلاحاةُ الأَحمَقِ؛ تَقولُ لَهُ ويَقولُ لَكَ، ومُجالَسَةُ المَوتى. قيلَ: ومَا المَوتى؟ قالَ: كُلُّ غَنِيٍّ مُترَفٍ، وسُلطانٍ جائِرٍ.

3466. وقالَ بِلالُ بنُ سَعدٍ: يا عِبادَ الرَّحمنِ! أربَعُ خِصالٍ جارِياتٌ مِنهُ عَلَيكُم مَعَ خَطاياكُم: أمّا رِزقُهُ فَدارٌّ عَلَيكُم، وأمّا رَحمَتُهُ فَغَيرُ مَحجوبَةٍ عَنكُم، وأمّا سِترُهُ فَسابِغٌ عَلَيكُم، وأمّا عِقابُهُ فَلَم يُعَجَّل لَكُم، ثُمَّ أنتُمُ اليَومَ تَتَكَلَّمونَ وَاللّهُ ساكِتٌ، ويوشِكُ اللّهُ أن يَتَكَلَّمَ وتَسكُتونَ.

ص:192

3464. بعضى از حكيمان گفته اند: انسان كامل نمى شود مگر اينكه در قلب او چهار چيز مساوى گردد: خوددارى با بخشش مساوى شود و عزّت با ذلّت.

3465. محمد فرزند واسع گويد: چهار چيز قلب را مى ميراند: گناه پس از گناه. و زياد با زنان هم سخن شدن. دهان به دهان شدن با احمق و گفتگو با احمق. هم نشينى با مردگان. كسى پرسيد: مردگان كيستند؟ گفت: هر ثروتمند خوشگذران و فرمانرواى ستمگر.

3466. بلال فرزند سعد گويد: اى بنده هاى خدا، با وجود خطاهاى شما چهار خصلت از او بر شما جارى است. رزق خدا براى شما برقرار است. و رحمت خدا شما را فرا گرفته است. و پرده پوشى خدا شامل شما شده است. و عذاب خدا عجله اى براى فرود آمدن ندارند.

پس شما امروز سخن مى گوييد و خدا ساكت است. و بزودى او سخن مى گويد و شما ساكت هستيد.

ص:193

الفصل السّابع: مِمّا وَرَدَ مِن كَلامِ بَعضِهِم بِلَفظِ «قيلَ»

3467. قيلَ: إنَّ الحِكمَةَ تَنزِلُ مِنَ السَّماءِ فَلا تَسكُنُ قَلباً فيه ِ أربَعَةٌ: الرُّكونُ إلَى الدُّنيا، وهَمُّ الغَدِ، وحُبُّ الفُضولِ، وحَسَدُ الأَخِ.

3468. وقيلَ: اجتَمَعَتِ العَرَبُ وَالعَجَمُ عَلى أربَعِ كَلِماتٍ: الأَوَّلُ: لاتُحَمِّل قَلبَكَ ما لايُطيقُ. الثّاني: لاتَغتَرَّ بِالمالِ. الثّالِثُ: لاتَثِق إلَى امرَأَةٍ. الرّابِعُ: لاتَعمَل عَمَلاً لايَنفَعُكَ.

3469. وقيلَ: اجتَمَعَتِ العُلَماءُ عَلى أربَعِ كَلِماتٍ وَاختارَتها مِن أربَعِ كُتُبٍ: مِنَ التَّوراةِ: مَن قَنِعَ شَبِعَ. ومِنَ الزَّبورِ: مَن سَكَتَ سَلِمَ. ومِنَ الإِنجيلِ: مَنِ اعتَزَلَ نَجا. ومِنَ القُرآنِ: «وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِىَ إِلَى صِرَ طٍ مُّسْتَقِيمٍ».

3470. وقيلَ: إنَّ اللّهَ تَعالى أوحى إلى داودَ عليه السلام: إنَّ العاقِلَ الحَكيمَ لايَخلو مِن أربَعِ ساعاتٍ: ساعَةٍ يُناجي فيها رَبَّهُ، وساعَةٍ يُحاسِبُ فيها نَفسَهُ، وساعَةٍ يَمشي فيها إلَى الإِخوانِ الَّذين يُخبِرونَهُ بِعُيوبِه ِ، وساعَةٍ يَتَخَلّى فيها بَينَ نَفسِه ِ وبَينَ لَذّاتِهَا الحَلالِ.

3471. يُقالُ: نورُ القَلبِ مِن أربَعَةِ أشياءَ: بَطنٍ جائِعٍ، وصاحِبٍ صالِحٍ، وحِفظِ الذَّنبِ القَديمِ، وقَصرِ الأَمَلِ.

3472. وقيلَ: الصِّدقُ يَنقَسِمُ إلى أربَعَةِ أقسامٍ: واجبٍ، وحَرامٍ، ومَكروهٍ، وحَسَنٍ؛ فَالصِّدقُ الواجِبُ أداءُ الشَّهادَةِ، وَالصِّدقُ الحَرامُ النَّميمَةُ، وَالصِّدقُ المَكروهُ أن تَمدَحَ إنساناً وهُوَ حاضِرٌ، وَالصِّدقُ الحَسَنُ أن تَمدَحَ إنساناً وهُوَ غائِبٌ.

ص:194

وقيلَ: أربَعَةٌ قَبيحَةٌ وهِيَ في أربَعَةٍ أقبَحُ: البُخلُ فِي الأَغنِياءِ، وَالفُحشُ فِي النِّساءِ، وَالغَضَبُ فِي العُلَماءِ، وَالكَذِبُ فِي القُضاةِ.

وأربَعَةٌ لايُستَقَلُّ قَليلُها: الدَّينُ، وَالنّارُ، وَالعَداوَةُ، وَالمَرَضُ.

3473. وقيلَ: لِلعاقِلِ أربَعَةُ أشياءَ: الحِلمُ عَنِ الجاهِلِ، وَ رَدُّ النَّفسِ عَنِ الباطِلِ، وإنفاقُ المالِ في حَقِّه ِ، ومَعرِفَةُ صَديقِه ِ مِن عَدُوِّهِ.

3474. وقيلَ: وُجِدَ مَكتوباً عَلى صَخرَةٍ في جِبالِ بَيتِ المَقدِسِ: كُلُّ عاصٍ مُستَوحِشٌ، وكُلُّ طائِعٍ مُستَأنِسٌ، وكُلُّ قانِعٍ عَزيزٌ، وكُلُّ حَريصٍ ذَليلٌ.

3475. وقيلَ: كَتَبَ يوسُفُ عليه السلام عَلى بابِ السِّجنِ الَّذي كانَ فيه ِ أربَعَ كَلِماتٍ، وهِيَ: هذِهِ مَنازِلُ أهلِ البَلوى، وقُبورُ الأَحياءِ، وشَماتَةُ الأَعداءِ، وتَجرِبَةُ الأَصدِقاءِ.

3476. وقيلَ: وُجِدَ في كِتابٍ لِجَعفَرِ بنِ يَحيى أربَعَةُ أسطُرٍ مَكتوبَةٍ بِالذَّهَبِ: الرِّزقُ مَقسومٌ، وَالحَريصُ مَحرومٌ، وَالبَخيلُ مَذمومٌ، وَالحَسودُ مَغمومٌ.

3477. وذُكِرَ عَن إبراهيمَ بنِ أدهَمَ أنَّ القُرّاءَ قَدِ اجتَمَعوا لِيَستَمِعوا ما عِندَهُ مِنَ الأَحاديثِ، فَقالَ: إنّي مَشغولٌ بِأَربَعَةِ أشياءَ فَلا أتَفَرَّغُ لِرِوايَةِ الحَديثِ، فَقيلَ لَهُ: وما ذلِكَ الشُّغلُ؟ قالَ:

أحَدُهُما: إنّي أتَفَكَّرُ في يَومِ الميثاقِ حَيثُ قالَ: هؤُلاءِ فِي الجَنَّةِ ولا ابالي، وهؤلاءِ فِي النّارِ ولا ابالي؛ فَلا أدري مِن أيِّ الفَريقَينِ كُنتُ في ذلِكَ الوَقتِ.

وَالثّاني: حينَ صَوَّرَني في رَحِمِ امّي فَقالَ المَلَكُ الَّذي هُوَ مُوَكَّلٌ عَلَى الأَرحامِ: يا رَبِّ شَقِيٌّ هُوَ أم سَعيدٌ؟ فَلا أدري كَيفَ كانَ الجَوابُ في ذلِكَ الوَقتِ.

وَالثّالِثُ: حينَ يَقبِضُ مَلَكُ المَوتِ روحي فَيقولُ: يا رَبِّ، مَعَ الكُفرِ أم مَعَ الإِيمانِ؟ فَلا أدري كَيفَ يَخرُجُ.

وَالرّابِعُ: حينَ يَقولُ: «وَ امْتَزُوا ْ الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ»، فَلا أدري مَعَ أيِّ الفَريقَينِ أكونُ.

3478. ووَرَدَ فِي الحَديثِ القُدسِيِّ: إنّي وَضَعتُ أربَعَةً في أربَعَةِ مَواضِعَ، وَالنّاسُ يَطلُبونَها في غَيرِها فَلا يَجِدو [نَ] ها أبَداً:

ص:196

گفته اند: چهار صفت زشت است اما در چهار نفر زشت تر است: بخل در ثروتمندان و فحش در زنان و خشم در علماء و دروغ در قاضى.

و چهار چيز اندكش هم كم نيست: بدهى و آتش و دشمنى و بيمارى.

3473. گفته اند: عاقل چهار خصلت دارد: بردبارى در برابر نادان و خوددارى از باطل، مصرف كردن مال در مورد حق و شناختن دوست از دشمن.

3474. گفته اند: بر صخره اى از كوههاى بيت المقدس نوشته اى يافته اند: هر گناهكارى وحشت دارد. و هر انسان مطيع خدا مأنوس است. هر كس قانع باشد عزيز است. و هر كس حريص باشد ذليل است.

3475. گفته اند: يوسف عليه السلام بر در زندانى كه در آن بود چهار جمله نوشت: اينجا محل مبتلايان و قبر زندگان و شماتت دشمنان و تجربه دوستان است.

3476. گفته اند: در كتاب جعفر بن يحيى چهار سطر با طلا نوشته شده است: روزى تقسيم شده است.

و طمع كار محروم و بخيل سرزنش شده و حسود غمگين است.

3477. قاريان نزد ابراهيم ادهم جمع شده بودند تا از او احاديث بشنوند، گفت: من به چهار چيز مشغول هستم. و فرصت ندارم براى شما حديث نقل كنم. گفتند: به چه چيزى مشغول هستى ؟ گفت: اول: من فكر مى كنم به روزى كه اين گروه اهل بهشت و اين گروه اهل دوزخ هستند و من نمى دانم در آن روز در كدام گروه هستم.

دوم: زمانى كه در رحم مادر بودم فرشته اى كه موكل بر رحمهاست گفت: پروردگارا، اين بدبخت است يا سعادتمند؟ نمى دانم در آن روز چه جوابى شنيد.

سوم: زمانى كه عزرائيل روح مرا قبض مى كند مى گويد: اين شخص كافر است يا مؤمن.

من نمى دانم چگونه روح از بدنم خارج مى شود.

چهارم: زمانى كه گفته مى شود: «اى مردم مجرم از هم جدا شويد». نمى دانم در كدام گروه هستم.

3478. در حديث قدسى آمده است [كه خداوند مى فرمايد]: من چهار چيز را در چهار موضع قرار داده ام. و مردم آنها را در جاى ديگرى جستجو مى كنند. و هرگز به آنها دست نمى يابند:

ص:197

إنّي وَضَعتُ العِلمَ فِي الجوعِ وَالغُربَةِ، وَالنّاسُ يَطلُبونَهُ فِي الشِّبَعِ وَالوَطَنِ فَلم يَجِدوهُ أبَداً.

وإنّي وَضَعتُ العِزَّةَ في خِدمَتي، وَالنّاسُ يَطلُبونَها في خِدمَةِ السَّلاطينِ فَلَم يَجِدوها أبَداً.

وإنّي وَضَعتُ الغِنى فِي القَناعَةِ، وَالنّاسُ يَطلُبونَهُ بِالأَموالِ فَلَم يَجِدوهُ أبَداً.

وإنّي وَضَعتُ الرّاحَةَ فِي الجَنَّةِ، وَالنّاسُ يَطلُبونَهُ فِي الدُّنيا فَلَم يَجِدوها أبَداً.

3479. مَكتوبٌ في حِكمَةِ آلِ داودَ: حَقٌّ عَلَى العاقِلِ أن لايَغفُلَ عَن أربَعِ ساعاتٍ: فَساعَةٌ فيها يُناجي رَبَّهُ، وساعَةٌ فيها يُحاسِبُ نَفسَهُ، وساعَةٌ يُفضي(1) إلى إخوانِه ِ يَصُدّونَهُ عَن عُيوبِ نَفسِه، وساعَةٌ يُخَلّي بَينَ نَفسِه ِ وبَينَ لَذَّتِها فيما يَحِلّ ويَجمُلُ؛ فَإِنَّ في هذِهِ السّاعَةِ عَوناً لِتِلكَ السّاعاتِ.

ص:198

علم را در گرسنگى و غربت قرار داده ام. در حالى كه مردم علم را در سيرى و وطن جستجو مى كنند. و هرگز نمى يابند.

من عزت را در خدمت كردن به خودم قرار داده ام. و مردم در خدمت كردن به فرمانروايان مى جويند. و هرگز به آن دست نمى يابند.

من ثروت را در قناعت قرار داده ام. و مردم آن را در مال مى جويند. و به آن نمى رسند.

من آسايش را در بهشت قرار داده ام. و مردم آن را در دنيا طلب مى كنند. و هرگز به آن دست نمى يابند.

3479. در حكمت آل داود آمده است: بر عاقل لازم است كه از چهار ساعت غفلت نكند: ساعتى را با پروردگارش مناجات كند. و ساعتى به محاسبه رفتار خود بپردازد. و ساعتى با دوستانى بنشيند كه عيب او را گوشزد كنند. و ساعتى را براى لذتهاى حلال و نيكو قرار دهد. كه اين ساعت فرصت را براى بقيۀ ساعتها آماده مى كند.

ص:199

الفصل الثّامن: نَذكُرُ فيهِ أشياءَ مِنَ الحِكَمِ الفارِسِيَّةِ

رَوَتهَا الفُرسُ مِن كَلامِ الحُكَماءِ فَحَوَّلتُها

إلى ألفاظٍ عَرَبِيَّةٍ، وفيه فوائِدُ اخَرُ

3480. أربَعَةٌ تَجِبُ مُداراتُهُم: الأَوّلُ: السُّلطانُ الجائِرُ. الثّاني: المَريضُ. الثّالِثُ: السُّكارى الَّذينَ هُم في غَمَراتِ الجَهلِ حَيارى. الرّابِعُ: الخَليلُ المُحسِنُ إلَيكَ أو مَن تَكونُ أفعالُهُ حَسَنَةً.

3481. أربَعَةُ أشياءَ تَدُلّ عَلَى البَختِ الحَسَنِ(1): الأَوَّلُ: أصلٌ طاهِرٌ. الثّاني: قَلبٌ طاهِرٌ. الثّالِثُ: يَدٌ طاهِرَةٌ.

الرّابِعُ: رَأيٌ مُستَقيمٌ.

3482. أربَعَةُ أشياءَ مَنِ ارتَكَبَها زَلَّ: الأَوَّلُ: النَّظَرُ إلى نَفسِه ِ بِعَينِ الرِّضى وَالتَّكَبُّرُ عَلَى الخَلقِ. الثّاني: ذِكرُ عُيوبِ الخَلقِ وَالتَّلَذُّذُ بِالتُّهَمَةِ لِمَن يَحسِدهُ بِنِسبَةِ العُيوبِ إلَيه ِ. الثّالِثُ: البُخلُ عَلَى الخَلقِ بِما يَملِكُ.

الرّابِعُ: التَّوَقُّعُ مِنَ السَّفِلَةِ.

3483. أربَعَةُ أشياءَ تَدُلُّ عَلَى السَّعادَةِ: الأَوَّلُ: الوَفاءُ بِالقَولِ وَالعَهدِ. الثّاني: التَّواضُعُ عَلى جَميعِ الأَحوالِ.

الثّالِثُ: السَّعيُ في طَلَبِ المَعاشِ وَالكَسبِ الحَلالِ. الرّابِعُ: المُواظَبَةُ عَلى إكرامِ النُّجَباءِ الصُّلَحاءِ.

3484. أربَعَةُ أشياءَ تَؤولُ عاقِبَتُها إلى أربَعَةٍ: الأَوَّلُ: عاقِبَةُ الغَيظِ النَّدَمُ. الثّاني: عاقِبَةُ اللَّجاجِ الفَضيحَةُ. الثّالِثُ:

عاقِبَةُ الكَلامِ القَبيحِ العَداوَةُ. الرّابِعُ: عاقِبَةُ الكَسَلِ الذِّلَّةُ.

ص:200

3485. أربَعَةُ أشياءَ تَتِمُّ بِأَربَعَةٍ: الأَوَّلُ: العِلمُ يَتِمُّ بِالعَقلِ، الثّاني: الطّاعَةُ تَتِمُّ بِالزُّهدِ وَالوَرَعِ. الثّالِثُ: العَمَلُ يَتِمُّ بِصِدقِ النِّيَّةِ. الرّابِعُ: النِّعمَةُ تَتِمُّ بِشُكرِها.(1)

3486. أربَعَةُ أشياءَ تَأتي بِأَربَعَةٍ: الأَوَّلُ: السُّكوتُ يَأتي بِالرّاحَةِ. الثّاني: فُضولُ الكَلامِ يَأتي بِالمَلامِ. الثّالِثُ:

السَّخاوَةُ تَأتي بِالرِّفعَةِ. الرّابِعُ: الشُّكرُ يَأتي بِالزِّيادَةِ فِي الرِّزقِ، وذلِكَ مِصداقُ قَولِه ِ تَعالى: «لَل - ِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ».

3487. أربَعَةٌ تُضعِفُ الرَّجُلَ وتَذهَبُ بِقُوَّتِه ِ: الأَوَّلُ: كَثرَةُ العَدُوِّ. الثّاني: كَثرَةُ القَرضِ. الثّالِثُ: كَثرَةُ الذُّنوبِ.

الرّابِعُ: كَثرَةُ العِيالِ.

3488. أربَعَةُ أشياءَ تَضحَكُ عَلى أربَعَةٍ: الأَوَّلُ: التَّقديرُ يَضحَكُ عَلَى التَّدبيرِ. الثّاني: الأَجَلُ يَضحَكُ عَلَى الأَمَلِ. الثّالِثُ: القَضاءُ وَالقَدَرُ يَضحَكُ عَلَى الحَذَرِ. الرّابِعُ: الرِّزقُ يَضحَكُ عَلَى الحَريصِ.

3489. أربَعَةٌ مِنَ النّاسِ لاتَكونُ فيهِم أربَعَةٌ: الأَوَّلُ: لامُرَوَّةَ لِكَذوبٍ. الثّاني: لارَاحَةَ لِحَسودٍ. الثّالِثُ: لا سَعادَةَ لِبَخيلٍ. الرّابِعُ: لا رِفعَةَ لِسَيِّئِ الخُلُقِ.(2)

3490. أربَعَةُ أشياءَ توجِبُ سَعادَةَ الدّارَينِ: الأَوَّلُ: طاعَةُ اللّهِ ورَسولِه ِ وَالأَئِمَّةِ المَعصومينَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِم أجمَعينَ. الثّاني: طاعَةُ الوالِدَينِ، الثّالِثُ: خِدمَةُ العُلَماءِ، الرّابِعُ: الشَّفَقَةُ عَلى خَلقِ اللّهِ سُبحانَهُ وتَعالى.

3491. وقالَ أردَشيرُ بنُ بابَكَ: أربَعَةٌ تَحتاجُ إلى أربَعَةٍ: الحَسَبُ إلَى الأَدَبِ، وَالسُّرورُ إلَى الأَمنِ، وَالقَرابَةُ إلَى المَوَدَّةِ، وَالعَقلُ إلَى التَّجرِبَةِ.

ص:202

3485. چهار چيز، با چهار چيز كامل مى شود: اول: علم با عقل كامل مى شود. دوم: اطاعت خدا با زهد و پرهيزكارى كامل مى شود. سوم: عمل انسان با نيت صادقانه كامل مى شود. چهارم:

نعمت با شكر كامل مى شود.

3486. چهار خصلت، چهار نتيجه دارد: اول: سكوت، باعث آرامش است. دوم: سخن گزافه، موجب سرزنش مى شود. سوم: سخاوت، بزرگى بدنبال دارد. چهارم: تشكر كردن، باعث اضافه شدن نعمت مى شود. قرآن مى فرمايد: «اگر شكر كنيد، بر نعمت مى افزايم».

3487. چهار چيز، نيروى انسان را هدر مى كند: اول: دشمن زياد، دوم: بدهى زياد، سوم: گناه زياد، چهارم: عيال زياد.

3488. چهار چيز، بر چهار چيز مى خندد: اول: تقدير، بر تدبير. دوم: اجل، بر آرزوها. سوم: قضا و قدر، بر حذر. چهارم: روزى، بر حريص.

3489. چهار گروه از مردم، چهار خصلت ندارند: اول: دروغگو، جوانمردى ندارد. دوم: حسود، آسايش ندارد. سوم: بخيل، سعادت ندارد. چهارم: بداخلاق، سربلندى ندارد.

3490. چهار رفتار، موجب سعادت دنيا و آخرت مى شود: اول: اطاعت از خدا و پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام. دوم: اطاعت پدر و مادر. سوم: خدمت به علماء. چهارم: مهربانى با بندگان خدا.

3491. اردشير پسر بابك گفت: چهار چيز، به چهار چيز نياز دارد: حسب به ادب، و شادى به امنيت، و خويشاوندان به دوستى، و عقل به تجربه نياز دارد.

ص:203

ص:204

البابُ الخامس: فِي المَواعِظِ الخماسِيّاتِ

الفصل الأوّل: مِمّا رَوَتهُ الخاصَّةُ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله

3492. قالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: خَمسٌ ما أثقَلَهُنَّ فِي الميزانِ: سُبحانَ اللّهِ، وَالحَمدُ للّهِِ، ولا إلهَ إلَّااللّهُ، وَاللّهُ أكبَرُ، وَالوَلَدُ الصّالِحُ يُتَوَفّى لِمُسلِمٍ فَيَصبِرُ ويَحتَسِبُ.(1)

3493. وقالَ صلى الله عليه و آله: بُنِيَ الإِسلامُ عَلى خَمسٍ: شَهادةِ أن لا إلهَ إلَّااللّهُ، وإقامِ الصَّلاةِ، وإيتاءِ الزَّكاةِ، وَالحَجِّ، وصِيامِ شَهرِ رَمَضانَ.(2)

3494. وقالَ صلى الله عليه و آله: خَمسٌ مَن أتى بِهِنَّ أو بِواحِدَةِ مِنهُنَّ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ: مَن سَقى هامَةً صادِيَةً(3) ، أو أطعَمَ كَبِداً هافِيَةً(4) ، أو كَسا جِلدَةً عارِيَةً، أو حَمَلَ قَدَماً حافِيَةً، أو أعتَقَ رَقَبَةً عانِيَةً(5).(6)

3495. وقالَ صلى الله عليه و آله: خَمسُ كَلِماتٍ فِي التَّوراةِ يَنبَغي أن تُكتَبَ بِماءِ الذَّهَبِ: أوَّلُها حَجَرُ الغَصبِ فِي الدّارِ رَهنٌ عَلى خَرابِها، وَالغالِبُ بِالظُّلمِ هُوَ المَغلوبُ، وما ظَفِرَ مَن ظَفِرَ بِالإِثمِ، ومِن أقَلِّ حَقِّ اللّهِ عَلَيكَ أن لاتَستَعينَ بِنِعَمِه ِ عَلى مَعاصيه ِ، ووَجهُكَ ماءٌ جامِدٌ يَقطُرُ عِندَ السُّؤالِ؛ فَانظُر إلى مَن تُقطِرُهُ.

3496. وعَنِ ابنِ عَبّاسٍ قالَ: سَأَلتُ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله عَنِ الكَلِماتِ الَّتي تَلَقّاها آدَمُ مِن رَبِّه ِ فَتابَ عَلَيه ِ، قالَ: سَأَلَهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وعَلِيٍّ وفاطِمَةَ وَالحَسَنِ وَالحُسَينِ إلّاتُبتَ عَلَيَّ؛ فَتابَ عَلَيه ِ.(7)

ص:206

3497. وعَنِ الباقِرِ عليه السلام قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: خَمسٌ لَستُ بِتارِكِهِنَّ حَتَّى المَماتِ: لِباسِيَ الصّوفَ، ورُكوبِيَ الحِمارَ مُؤكَفاً(1) ، وأكلي مَعَ العَبيدِ، وخَصفِيَ النَّعلَ بِيَدي، وتَسليمي عَلَى الصِّبيانِ لِيَكونَ سُنَّةً مِن بَعدي.(2)

3498. وعَن عَلِيٍّ عليه السلام قالَ: قالَ صلى الله عليه و آله: مَن باعَ وَاشتَرى فَليَجتَنِب خَمسَ خِصالٍ وإلّا فَلا يَبيعَنَّ ولا يَشتَرِيَنَّ:

الرِّبا، وَالحَلفَ، وكِتمانَ العَيبِ، وَالحمَدَ إذا باعَ، وَالذَّمَّ إذَا اشتَرى(3).(4)

3499. وعَنِ ابنِ عَبّاسٍ قالَ: قالَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: اعطيتُ خَمساً لَم يُعطَها أحَدٌ قَبلي: جُعِلَت لِيَ الأَرضُ مَسجِداً وطَهوراً، ونُصِرتُ بِالرُّعبِ، واُحِلَّ لِيَ المَغنَمُ، واُعطيتُ جَوامِعَ الكَلِمِ(5) ، واُعطيتُ الشَّفاعَةَ.(6)

3500. قالَ: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَقولُ: أعطانِي اللّهُ عز و جل خَمساً، وأعطى عَلِيّاً خَمساً: أعطاني جَوامِعَ الكَلِمِ وأعطى عَلِيّاً جَوامِعَ العِلمِ، وجَعَلَني نَبِيّاً وجَعَلَهُ وَصِيّاً، وأعطاني الكَوثَرَ وأعطاهُ السَّلسَبيلَ(7) ، وأعطاني الوَحيَ وأعطاهُ الإِلهامَ، وأسرى بي إلَيه ِ وفَتَحَ لَهُ أبوابَ السَّماءِ وَالحُجُبَ حَتّى نَظَرَ إلى ما نَظَرتُ.(8)

3501. وعَن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ، عَن أبيه ِ، عَن آبائِه ِ، عَن عَلِيٍّ عليهم السلام قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: استَحيوا مِنَ اللّهِ حَقَّ الحَياءِ، قالوا: وما نَفعَلُ يا رَسولَ اللّهِ؟ قالَ: فَإِن كُنتُم فاعِلينَ فَلا يَبيتَنَّ أحَدُكُم إلّاوأجَلُهُ بَينَ عَينَيه ِ، وَليَحفَظِ الرَّأسَ وما وَعى، وَالبَطنَ وما حَوى، وَليَذكُرِ القَبرَ وَالبِلى، ومَن أرادَ الآخِرَةَ فَليَدَع زينَةَ الدُّنيا.(9)

3502. وعَن تَميمٍ الدّارِيِّ قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: مَن يَضمَن لي خَمساً أضمَن لَهُ الجَنَّةَ: النَّصيحَةَ للّهِِ عز و جل،

ص:208

3497. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: از پنج كار تا دم مرگ دست بر نمى دارم: لباس پشمينه. سوارى دو تركه با الاغ. غذا خوردن با غلامان. وصله زدن كفش با دستان خود. [مراد زندگى كردن در پائين تر سطح مادى و ساده زيستى است.] سلام كردن به كودكان. تا پس از من سنّت شود.

3498. حضرت على عليه السلام فرمود: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: كسى كه خريد و فروش مى كند، بايد از پنج كار اجتناب ورزد. وگرنه خريد و فروش نكند: ربا، قسم، عيب پوشى [نكند]، تعريف جنس هنگام فروش، مذمت در موقع خريد.

3499. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: به من پنج امتياز داده شده كه به احدى قبل از من نداده اند: زمين براى من سجده گاه و پاك كننده است. با ترس در دل دشمن پيروز مى شوم. غنيمت جنگى، بر من حلال است. سخنان جامع گفتن و شفاعت.

3500. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: خداوند متعال پنج صفت به من و پنج صفت به على داده است:

سخنان جامع به من و علوم جامع به على. پيامبرى به من و امامت به على. كوثر به من و سلسبيل به على. وحى به من و الهام به على. معراج به من و گشايش درهاى آسمان به روى على، بطورى كه آنچه را من ديدم او هم ديد.

3501. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: بطور شايسته از خدا شرم كنيد. پرسيدند: چگونه يا رسول اللّه ؟ حضرت فرمودند: اگر مى خواهيد كارى بكنيد هركس پيش از آنكه بخوابد، مرگ را پيش روى خود بيند. سر و افكارش را حفظ كند. شكم و غذايش را حفظ كند. قبر و پوسيدن بدن را فراموش نكند. كسى كه آخرت مى خواهد، دنيا و زيورش را ترك كند.

3502. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كس پنج كار را براى من تعهد كند، بهشت را برايش تضمين مى كنم:

ص:209

وَالنَّصيحَةَ لِرَسولِه ِ، وَالنَّصيحَةَ لِكِتابِ اللّهِ، وَالنَّصيحَةَ لِدينِ اللّهِ، وَالنَّصيحَةَ لِجَماعَةِ المُسلِمينَ(1).(2)

3503. وعَن أبي سعَيدٍ الخُدرِيِّ قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: اعطيتُ في عَلِيٍّ عليه السلام خَمساً: أمّا واحِدَةٌ فَيُواري عَورَتي، وأمَّا الثّانِيَةُ فَيَقضي دَيني، وأمَّا الثّالِثَةُ فَإِنَّهُ مُتَّكَأٌ لي(3) يَومَ القِيامَةِ في طولِ المَوقِفِ، وأمَّا الرّابِعَةُ فَهُو عَوني عَلى عُقرِ(4) حَوضي، وأمَّا الخامِسَةُ فَإِنّي لا أخافُ عَلَيه ِ أن يَرجِعَ كافِراً بَعدَ إيمانٍ، ولا زانِياً بَعدَ إحصانٍ.(5)

3504. وعَن عَلِيٍّ عليه السلام عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله أنَّهُ قالَ في وَصِيَّتِه ِ لَهُ: يا عَلِيُّ، إنَّ عَبدَ المُطَّلِبِ سَنَّ فِي الجاهِلِيَّةِ خَمساً أجراهَا اللّهُ لَهُ فِي الإِسلامِ:

حَرَّمَ نِساءَ الآباءِ عَلَى الأَبناءِ؛ فَأَنزَلَ اللّهُ عز و جل: «وَلَا تَنكِحُوا ْ مَا نَكَحَ ءَابَاؤُكُم مِّنَ النِّسَاءِ».

ووَجَدَ كَنزاً فَأَخرَجَ مِنهُ الخُمسَ وتَصَدَّقَ بِه ِ؛ فَأَنزَلَ اللّهُ تَعالى: «وَاعْلَمُوا ْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَىْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ» الآيَةَ.

ولَمّا حَفَرَ زَمزَمَ سَمّاها سِقايَةَ الحاجِّ؛ فَأَنزَلَ اللّهُ تَعالى: «أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ» الآيَةَ.

وسَنَّ فِي القَتلِ مِئَةً مِنَ الإِبِلِ فَأَجرَى اللّهُ تَعالى ذلِكَ فِي الإِسلامِ.

ولَم يَكُن لَلطَّوافِ عَدَدٌ عِندَ قُرَيشٍ، فَسَنَّ فيهِم عَبدُ المُطَّلِبِ سَبعَةَ أشواطٍ، فَأَجرَى اللّهُ ذلِكَ فِي الإِسلامِ.

ص:210

نصيحت و خير خواهى براى خدا و رسول خدا و كتاب خدا و دين خدا و جامعه مسلمانان.

3503. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: دربارۀ على به من پنچ چيز داده شده است:

بدن مرا مى پوشاند. قرض مرا ادا مى كند. روز قيامت در طول موقف [براى شفاعت و حساب و...] تكيه گاه من خواهد بود. او ياور من در كنار حوض كوثر است از او ترسى ندارم كه بعد از ايمان كفر ورزد. و بعد از پاكدامنى آلوده شود.

3504. پيامبر صلى الله عليه و آله در وصيت به حضرت على عليه السلام فرمودند: يا على؛ عبدالمطلب در جاهليت پنج رسم را بنا نهاد. كه خداوند آنها را در اسلام جارى نمود: همسران پدران را بر پسران حرام كرد.

خداوند آيه اى نازل فرمودند: «با زنانى كه پدرانتان ازدواج كرده اند شما ازدواج نكنيد».

عبدالمطلب گنجى پيدا كرد و خمس آن را صدقه داد. خداوند اين آيه را نازل فرمود:

«بدانيد غنيمتى كه به دست مى آوريد يك پنجم آن مال خداست».

زمزم را حفر كرد. و نامش را آب دادن حجاج گذاشت. خداوند نازل كرد: «آيا آب دادن حجاج و تعمير مسجد را چون ايمان به خدا و قيامت مى دانيد».

ديه قتل را صد شتر قرار داد. خداوند آن را در اسلام جارى كرد.

طواف در قريش عدد خاصى نداشت و او طواف را هفت دور تعيين كرد. خداوند آن را در اسلام جارى كرد.

ص:211

يا عَلِيُّ، إنَّ عَبدَ المُطَّلِبِ كانَ لايَستَقسِمُ(1) بِالأَزلامِ(2) ، ولا يَعبُدُ الأَصنامَ، ولا يَأكُلُ ماذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ(3) ، ويَقولُ: أنا عَلى دينِ إبراهيمَ عليه السلام.(4)

3505. وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: لا وَليمَةَ إلّافي خَمسٍ: في عُرسٍ، أو خُرسٍ(5) ، أو عِذارٍ(6) ، أو رِكازٍ، أو وِكارٍ؛ فَأَمَّا العُرسُ فَالتَّزويجُ، وَالخُرسُ بِالوَلَدِ(7) ، وَالعِذارُ الخِتانُ، والرِّكازُ الّذي يَقدَمُ مِن مَكَّةَ، وَالوِكارُ الرَّجُلُ يَشتَرِي الدّارَ.(8)

3506. وعَن عَلِيٍّ عليه السلام قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: يا عَلِيُّ، سَأَلتُ رَبّي فيكَ خَمسَ خِصالٍ فَأَعطاني: أمّا أوَّلُها فَسَأَلتُ رَبّي أن أكونَ أوَّلَ مَن تَنشَقُّ عَنهُ الأَرضُ وأنفُضَ التُّرابَ عَن رَأسي وأنتَ مَعي فَأَعطاني، وأمَّا الثّانِيَةُ فَسَأَلتُ رَبّي أن يَقِفَني عِندَ كَفَّةِ الميزانِ وأنتَ مَعي فَأَعطاني، وأمَّا الثّالِثَةُ فَسَأَلتُ رَبّي أن

ص:212

يا على، عبدالمطلب نه قمار كرد و نه بت پرستيد و نه از گوشت قربانى براى بت ها خورد. و مى گفت: من بر دين ابراهيم عليه السلام هستم.

3505. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: جز پنج چيز وليمه ندارد: عروسى، تولد فرزند، ختنه، بازگشت از مكه و خريد خانه.

3506. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: يا على، دربارۀ تو از خداوند پنج خصلت درخواست كردم. و به من عطا كرد:

از خداوند خواستم آن گاه كه زمين شكافته مى شود و من اولين نفر هستم كه بر مى خيزم تو در كنار من باشى، خدا عطا كرد. از خدا خواستم هنگام ميزان تو در كنار من

ص:213

يَجعَلَكَ فِي القِيامَةِ صاحِبَ لِوائي فَأَعطاني، وأمَّا الرّابِعَةُ فَسَأَلتُ رَبّي أن يَسقِيَ امَّتي مِن حَوضي بِيَدِكَ فَأَعطاني، وأمَّا الخامِسَةُ فَسَأَلتُ رَبّي أن يَجعَلَكَ قائِدَ امَّتي إلَى الجَنَّةِ فَأَعطاني، فَالحَمدُ للّهِِ الَّذي مَنَّ عَلَيَّ بِذلِكَ.(1)

3507. وعَن أبي لُبابَةَ بنِ عَبدِ المُنذِرِ قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: إنَّ يَومَ الجُمُعَةِ سَيِّدُ الأَيّامِ، وأعظَمُ عِندَ اللّهِ عز و جل مِن يَومِ الأَضحى ويَومِ الفِطرِ، فيه ِ خَمسُ خِصالٍ: خَلَقَ اللّهُ عز و جل فيه ِ آدَمَ، وأهبَطَ اللّهُ عز و جل فيه ِ آدَمَ إلَى الأَرضِ، وفيه ِ تَوَفَّى اللّهُ آدَمَ، وفيه ِ ساعَةٌ لايَسأَلُ العَبدُ فيها شَيئاً إلّاآتاهُ اللّهُ؛ ما لَم يَسأَل حَراماً، وما مِن مَلَكٍ مُقَرَّبٍ ولا سَماءٍ ولا أرضٍ ولا رِياحٍ ولا جِبالٍ ولا بَرٍّ ولابَحرٍ إلّاو هُنَّ يُشفِقنَ مِن يَومِ الجُمُعَةِ أن تَقومَ فيه ِ السّاعَةُ.(2)

3508. وعَنِ الباقِرِ عليه السلام قالَ: سُئِلَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله عَن خِيارِ العِبادِ، قالَ: الَّذين إذا أحسَنوا استَبشَروا، وإذا أساؤُوا استَغفَروا، وإذا اعطوا شَكَروا، وإذا ابتُلوا صَبَروا، وإذا غَضِبوا غَفَروا.(3)

3509. وعَن جابِرِ بنِ عَبدِاللّهِ، عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله قالَ: اعطِيَت امَّتي في شَهرِ رَمَضانَ خَمساً لَم يُعطَهُنَّ امَّةُ نَبِيٍّ قَبلي:

أمّا واحِدَةٌ فَإِذا كانَ أوَّلُ لَيلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ نَظَرَ اللّهُ عز و جل إلَيهِم، ومَن نَظَرَ اللّهُ عز و جل إلَيه ِ لَم يُعَذِّبهُ أبَداً.

وأمَّا الثّانِيَةُ فَإِنَّ خَلوفَ أفواهِهِم عِندَ اللّهِ عز و جل أطيَبُ مِن ريحِ المِسكِ.

وأمَّا الثّالِثَةُ فَإِنَّ المَلائِكَةَ يَستَغفِرونَ لَهُم في لَيلِهِم ونَهارِهِم.

وأمَّا الرّابِعَةُ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل يَأمُرُ جَنَّتَهُ أنِ استَغفِري وتَزَيَّني لِعبادي؛ فَيوشِكُ أن يَذهَبَ عَنهُم نَصَبُ(4) الدُّنيا وأذاها، ويَصيروا إلى جَنَّتي وكَرامَتي.

وأمَّا الخامِسَةُ فَإِذا كانَ آخِرُ لَيلَةٍ غُفِرَ لَهُم جَميعاً.

فَقالَ رَجُلٌ: في لَيلَةِ القَدرِ يا رَسولَ اللّهِ؟ فَقالَ: ألَم تَرَ إلَى العُمّالِ إذا فَرَغوا مِن أعمالِهِم وُفّوا؟(5)

ص:214

باشى و عطا كرد. از خدا خواستم در قيامت صاحب لواى من باشى و خدا عطا كرد. از خدا خواستم امت مرا به دست تو از حوض من سيراب كند و خدا عطا كرد. از خدا خواستم تو را پيشواى امت بسوى بهشت قرار دهد و خدا عطا كرد. سپاس خداى را كه اين منّت بر من نهاد.

3507. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: جمعه بهترين روز نزد خداست. و از عيد قربان و فطر بزرگتر است. و پنج امتياز دارد: خداوند، آدم را در آنروز خلق فرمود. در روز جمعه آدم به زمين فرود آمد.

جمعه آدم فوت كرد. در جمعه ساعتى است كه در آن انسان هر چه بخواهد اگر حرام نباشد خدا به او عطا مى كند. و هر فرشتۀ مقرب و آسمان و زمين و بادها و كوهها و دريا و خشكى همه از روز جمعه نگرانند كه مبادا قيامت در روز جمعه برپا شود.

3508. از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيدند: بهترين بندگان چه كسانى هستند؟ حضرت فرمودند: كسانى كه هنگامى كه كار خوب انجام دهند، شاد شوند. و هنگام كار ناپسند استغفار كنند. و هنگام نعمت شكر گزارند. و هنگام بلا صبر كنند. و هنگام خشم گذشت كنند.

3509. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: به امت من در ماه رمضان پنج امتياز داده اند كه به هيچ امتى قبل از من نداده اند:

اولين شب رمضان خداوند به امت من نظر كند. و كسى كه خدا به او نظر كند هرگز او را عذاب نمى كند.

نزد خدا بوى دهان روزه داران بهتر از بوى مشك است.

ملائكه شبانه روز براى آنان استغفار مى كنند.

خداوند به بهشت مى فرمايد خود را تزئين كن. و براى بندگان طلب رحمت كن. كه به زودى از رنج و اذيت دنيا رها مى شوند. و بسوى بهشت و كرامت من مى آيند.

آخرين شب رمضان همۀ آنان را مى آمرزد. كسى پرسيد: شب قدر بيامرزد؟ حضرت فرمودند: مگر نمى بينى كه كارگران در آخر كار مزد مى گيرند.

ص:215

3510. وعَن رَجُلٍ مِن أهلِ الشّامِ عَن أبيه ِ، قالَ: سَمِعتُ النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله يَقولُ: مَن شَرُّ خَلقِ اللّهِ عز و جل ؟ قالَ: خَمسَةٌ:

إبليسُ، وَابنُ آدَمَ الَّذي قَتَلَ أخاهُ، وفِرعَونُ ذُو الأَوتادِ(1) ، ورَجُلٌ مِن بَني إسرائيلَ رَدَّهُم عَن دينِهِم، ورَجُلٌ مِن هذِهِ الاُمَّةِ يُبايَعُ عَلى كُفرٍ عِندَ بابِ لُدٍّ(2).

قالَ: ثُمَّ قالَ: إنّي لَمّا رَأَيتُ مُعاوِيَةَ يُبايَعُ عِندَ بابِ لُدٍّ ذَكَرتُ قَولَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله، فَلَحِقتُ بِعَلِيٍّ عليه السلام فَكُنتُ مَعَهُ.(3)

3511. وعَن مُعاذٍ قالَ: قُلتُ: يا رَسولَ اللّهِ، أخبِرني بِعَمَلٍ يُدخِلُنِي الجَنَّةَ ويُباعِدُني مِنَ النّارِ، قالَ: يا مُعاذُ، لَقَد سَأَلتَ عَن شَيءٍ عَظيمٍ! إنَّهُ لَيَسيرٌ عَلى مَن يَسَّرَهُ اللّهُ: تَعبُدُ اللّهَ ولا تُشرِكُ بِه ِ شَيئاً، وتُقيمُ الصَّلاةَ، وتُؤتِي الزَّكاةَ، وتَصومُ رَمَضانَ، وتَحُجُّ البَيتَ الحَرامَ إِنِ استَطَعتَ إلَيه ِ سَبيلاً.(4)

ص:216

3510. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: بدترين خلق خدا پنج موجود هستند: شيطان و قابيل پسر آدم كه برادرش را كشت. و فرعون كه مردم بى گناه را با ميخ به زمين مى كوبيد. شخصى از بنى اسرائيل كه مردم را از دين بر مى گرداند. و مردى از امت من كه در شام از اين امت بيعت بر كفر مى گيرد. راوى گويد: زمانى كه معاويه را در شام ديدم كه بيعت مى گيرد، به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه و آله افتادم، و بسوى على عليه السلام رفتم، و در كنار او ماندم.

3511. معاذ گويد: به پيامبر صلى الله عليه و آله گفتم: يا رسول اللّه عملى به من بياموز كه مرا به بهشت برد و از جهنم دور كند.

حضرت فرمود: يا معاذ، مطلب عظيمى پرسيدى. اما براى هر كه خدا خواهد آسان شود:

خداوند را عبادت كن. و شريك براى خدا قرار مده. نماز اقامه كن. زكات بده. رمضان را روزه بگير. اگر مستطيع شدى حج بجاى آور.

ص:217

الفصل الثّاني: مِمّا رَوَتهُ العامَّةُ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله

3512. رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله أنَّهُ قالَ: مَن أهانَ خَمساً خَسِرَ خَمساً: مَنِ استَخَفَّ بِالعُلَماءِ خَسِرَ الدّينَ، ومَنِ استَخَفَّ بِالاُمَراءِ خَسِرَ الدُّنيا، ومَنِ استَخَفَّ بِالجيرانِ خَسِرَ المَنافِعَ، ومَنِ استَخَفَّ بِالأَقرِباءِ خَسِرَ المُرُوَّةَ، ومَنِ استَخَفَّ بِأَهلِه ِ خَسِرَ طيبَ عَيشِه ِ.

3513. وقالَ صلى الله عليه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالى لايُعطي أحَداً خَمساً إلّاو قَد أعَدَّ لَهُ خَمساً اخَرَ: لايُعطيهِ الشُّكرَ إلّاو قَد أعَدَّ لَهُ الزِّيادَةَ، ولايُعطيهِ الدُّعاءَ إلّاوقَد أعَدَّ لَهُ الإِجابَةَ، ولا يُعطيهِ الِاستِغفارَ إلّاو قَد أعَدَّ لَهُ القَبولَ، ولا يُعطيه ِ الصَّدَقَةَ إلّاو قَد أعَدَّ لَهُ الخَلَفَ، ولا يُعطيه ِ الإيمانَ إلّاو قَد أعَدَّ لَهُ الجَنَّةَ.

3514. وقالَ صلى الله عليه و آله: اغتَنِم خَمساً قَبلَ خَمسٍ: شَبابَكَ قَبلَ شَيبِكَ(1) ، وغِناكَ قَبلَ فَقرِكَ، وفَراغَكَ قَبلَ شُغُلِكَ، وصِحَّتَكَ قَبلَ سُقمِكَ، وحَياتَكَ قَبلَ مَماتِكَ.(2)

3515. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: خَمسٌ بِخَمسٍ، قيلَ: يا رَسولَ اللّهِ، ما خَمسٌ بِخَمسٍ؟ قال َ: ما نَقَضَ قَومٌ العَهدَ إلّا سَلَّطَ اللّهُ عَلَيهِم عَدُوَّهُم، وما حَكَموا بِغَيرِ ما أنزَلَ اللّهُ إلّافَشا فيهِمُ الفَقرُ، وما ظَهَرَت فيهِمُ الفاحِشَةُ(3) إلّا فَشا فيهِمُ المَوتُ، ولا طَفَّفُوا الكَيلَ إلّامُنِعُوا النَّباتَ واُخِذوا بِالسِّنينَ، ولا مَنَعُوا الزَّكاةَ إلّاحُبِسَ عَنهُمُ المَطَرُ.(4)

ص:218

3516. وقالَ صلى الله عليه و آله: مَن فَعَلَ خَمسَةَ أشياءَ فَلا بُدَّ لَهُ مِن خَمسَةٍ، ولا بُدَّ لِصاحِبِ الخَمسَةِ مِنَ النّارِ:

الأَوَّلُ: مَن شَرِبَ المُثَلَّثَ(1) فَلا بُدَّ لَهُ مِن شُربِ الخَمرِ، ولا بُدَّ لِشارِبِ الخَمرِ مِنَ النّارِ.

الثّاني: مَن جالَسَ النِّساءَ فَلا بُدَّ لَهُ مِنَ الزِّنا، ولا بُدَّ لِلزّاني مِنَ النّارِ.

الثّالث: مَن لَبِسَ الثِّيابَ الفاخِرَةَ فَلا بُدَّ لَهُ مِنَ التَّكَبُّرِ، ولا بُدَّ لِلمُتَكَبِّرِ مِنَ النّارِ.

الرّابع: مَن جَلَسَ عَلى بِساطِ السُّلطانِ فَلا بُدَّ أن يَتَكَلَّمَ بِهَوَى السُّلطانِ، ولا بُدَّ لِصاحِبِ الهَوى مِنَ النّارِ.

الخامس: مَن باعَ وَاشتَرى بِلا فِقهٍ فَلا بُدَّ لَهُ مِنَ الرِّبا، ولا بُدَّ لِآكِلِ الرِّبا مِنَ النّارِ.

3517. وقالَ صلى الله عليه و آله: اجلِسوا عِندَ كُلِّ عالِمٍ يَدعوكُم مِن خَمسٍ إلى خَمسٍ: مِنَ الشَّكِّ إلَى اليَقينِ، ومِنَ الرِّياءِ إلَى الإِخلاصِ، ومِنَ الرَّغبَةِ إلَى الزُّهدِ، ومِنَ الكِبرِ إلَى التَّواضُعِ، ومِنَ العَداوَةِ إلَى المَحَبَّةِ.(2)

3518. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: سَيَأتي زَمانٌ عَلى امَّتي يُحِبّونَ خَمساً ويَنسَونَ خَمساً: يُحِبّونَ الدُّنيا ويَنسَونَ الآخِرَةَ، ويُحِبّونَ المالَ ويَنسَونَ الحِسابَ، ويُحِبّونَ النِّساءَ ويَنسَونَ الحورَ، ويُحِبّونَ القُصورَ ويَنسَونَ القُبورَ، ويُحِبّونَ النَّفسَ ويَنسَونَ الرَّبَّ، اولئِكَ بَريئونَ مِنّي وأنا بَريءٌ مِنهُم.

3519. وقالَ صلى الله عليه و آله: آمُرُكُم بِخَمسٍ: بِالجَماعَةِ، وَالسَّمعِ، وَالطّاعَةِ، وَالهِجرَةِ، وَالجِهادِ في سَبيلِ اللّهِ. وإنَّهُ مَن خَرَجَ مِنَ الجَماعَةِ قيدَ(3) شِبرٍ فَقَد خَلَعَ رِبقَةَ الإِسلامِ(4) مِن عُنُقِه ِ إلّاأن يَرجِعَ، ومَنِ ادَّعى بِدَعوَى الجاهِلِيَّةِ فَهُوَ مِمَّن جَثا في جَهَنَّمَ وإن صامَ وصَلّى وزَعَمَ أنَّهُ مُسلِمٌ.(5)

3520. وقالَ صلى الله عليه و آله: لي خَمسَةُ أسماءٍ: مُحَمَّدٌ، وأحمَدُ، وَالماحي(6) ، وَالحاشِرُ(7) ، وَالعاقِبُ(8).(9)

ص:220

3516. كسى كه پنج كار انجام دهد به پنج بلا گرفتار شود و نتيجه اش دوزخ است:

كسى كه آب انگور جوشيده بنوشد، بناچار شراب خوار شود. و گرفتار دوزخ گردد.

كسى كه با زنان نامحرم بنشيند، گرفتار زنا شود. و زناكار اهل آتش است.

كسى كه لباس قيمتى بپوشد، به تكبر مبتلا شود. و متكبّر اهل آتش است.

كسى كه سر سفره سلطان ستمگر بنشيند، بايد به ميل او سخن گويد. و سرانجامش دوزخ است.

كسى كه بدون آگاهى از احكام خريد و فروش كند دچار ربا شود، و ربا خوار چاره اى از دوزخ ندارد.

3517. حضرت فرمودند: با عالمى رفت و آمد كنيد كه شما را از پنج چيز به پنج چيز دعوت كند: از شك به يقين. از دورويى به اخلاص. از دنيا پرستى به زهد. از خود پسندى به فروتنى. از دشمنى و كينه به محبّت.

3518. حضرت فرمودند: زمانى بر امت من خواهد آمد كه پنج چيز را دوست بدارند. و پنج چيز را فراموش كنند: دنيا را دوست دارند. و آخرت را فراموش كنند. مال را دوست دارند. و حساب را فراموش كنند. زنان را دوست دارند. و حوريان را فراموش كنند. كاخ را دوست دارند. و قبر را فراموش كنند. خود را دوست دارند. و پروردگار را فراموش كنند.

اينان از من بيزارند. و من از آنان بيزارم.

3519. حضرت فرمودند: شما را به پنج كار امر مى كنم: جماعت، شنيدن [كلام حق]، طاعت، هجرت، جهاد.

كسى كه يك وجب از جامعه اسلامى دور شود، از اسلام خارج شود. مگر اينكه بازگردد. و كسى كه شعارهاى جاهليت سر دهد، در جهنم زانو زده است. گر چه روزه بگيرد. و نماز بخواند. و گمان كند مسلمان است.

3520. حضرت فرمودند: من پنج اسم دارم: محمد، احمد، ماحى [محو كننده آثار شرك]، حاشر [جامع كمالات]، عاقب [آخرين پيامبر].

ص:221

الفصل الثّالث: مِمّا رَوَتهُ الخاصَّةُ وَالعامَّةُ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله

3521. ومِمّا أوصَى النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله عَلِيّاً عليه السلام فَقالَ: يا عَلِيُّ: خَمسَةٌ تُميتُ القَلبَ: كَثرَةُ الأَكِل، وكَثرَةُ النَّومِ، وكَثرَةُ الضَّحِكِ، وكَثرَةُ هَمِّ القَلبِ، وأكلُ الحَرامِ يَطرُدُ الإيمانَ.

وخَمسَةٌ تَنَوِّرُ القَلبَ: كَثرَةُ قِراءَةِ «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ»، وقِلَّةُ الأَكلِ، ومُجالَسَةُ العُلَماءِ، وَالصَّلاةُ فِي اللَّيلِ، وَالمَشيُ فِي المَساجِدِ.

يا عَلِيُّ، وخَمسَةٌ تَجلُو القَلبَ وتُذهِبُ القَساوَةَ: مُجالَسَةُ العالِمِ، ومَسحُ رَأسِ اليَتيمِ، وكَثرَةُ الِاستِغفارِ بِالأَسحارِ، وَالسَّهَرُ الكَثيرُ، وَالصَّومُ.

يا عَلِيُّ، وخَمسَةٌ تَزيدُ فِي النَّظَرِ: النَّظَرُ إلَى الكَعبَةِ، وَالنَّظَرُ فِي المُصحَفِ، وَالنَّظَرُ إلَى الوالِدَينِ، وَالنَّظَرُ إلى وَجه ِ العالِمِ، وَالنَّظَرُ إلَى الماءِ الجاري.

3522. يا عَلِيُّ، خَمسَةٌ تُسرِعُ فِي الشَّيبِ: كَثرَةُ الدَّينِ، وكَثرَةُ الطّيبِ، وكَثرَةُ البُخورِ، وكَثرَةُ البَلغَمِ(1).

يا عَلِيُّ، اصنَعِ المَعروفَ ولَو إلَى السَّفِلَةِ؛ الَّذي إذا وُعِظَ لَم يَتَّعِظ، وإذا زُجِرَ لَم يَنزَجِر، ولا يُبالي بِما قالَ ولا بِما قيلَ لَهُ. إلى آخِرِ الوَصِيَّةِ.

3523. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: إذا شَرِبَ الرَّجُلُ شَربَةً مِنَ الخَمرِ ابتَلاهُ اللّهُ بِخَمسَةِ أشياءَ: الأَوَّلُ: قَساوَةُ قَلبِه ِ. الثّاني:

يَتَبَرَّأُ مِنهُ جَبرَئيلُ وميكائيلُ وإسرافيلُ وجَميعُ المَلائِكَةِ. وَالثّالثُ: يَتَبَرَّأُ مِنهُ جَميعُ الأَنبياءِ. وَالرّابِعُ:

يَتَبَرَّأُ مِنهُ الجَبّارُ(2). وَالخامِسُ: أدخَلَهُ النّارَ.(3)

ص:222

3524. وقالَ صلى الله عليه و آله: خَمسٌ مَن خانَ اللّهَ فيها لَقِيَ اللّهَ يَومَ القِيامَةِ وقَد بَرِئَ مِن رَحمَتِه ِ ومَصيرُهُ إلَى النّارِ: مَن خانَ اللّهَ في وُضوئِه ِ ولَم يُتِمَّهُ كَما أمَرَهُ نَبِيُّ اللّهِ، ومَن خانَ اللّهَ في صَلاتِه ِ فَلَم يُصَلِّها كَما أمَرَهُ نَبِيُّ اللّهِ، ومَن خانَ اللّهَ في صَومِه ِ فَلَم يَصُمهُ كَما أمَرَهُ نَبِيُّ اللّهِ، ومَن خانَ اللّهَ في حَجِّه ِ فَلَم يَحُجَّ كَما أمَرَهُ نَبِيُّ اللّهِ، ومَن خانَ اللّهَ في زَكاتِه ِ فَلَم يَقضِها كَما أمَرَهُ نَبِيُّ اللّهِ.

3525. وقالَ صلى الله عليه و آله: إنَّ اللّهَ يُباهِي المَلائِكَةَ بِخَمسَةٍ: المُجاهِدينَ، وَالفُقَراءِ، وَالشَّبابِ الَّذينَ يُعَفِّرونَ نَواصيهِم(1) للّهِِ تَعالى، وغَنِيٍّ يُعطِي الفَقيرَ كَثيراً ولا يَمُنُّ عَلَيه ِ، ورَجُلٍ يَبكي مِن خَشيَةِ اللّهِ تَعالى في خَلوَةٍ.

3526. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: خَمسَةُ أشياءَ حَسَنَةٌ في خَمسَةٍ مِنَ النّاسِ: العَمَلُ، وَالعَدلُ، وَالسَّخاوَةُ، وَالصَّبرُ، وَالحَياءُ؛ العَمَلُ فِي العُلَماءِ، وَالعَدلُ فِي السَّلاطينِ، والسَّخاوَةُ فِي الأَغنِياءِ، وَالصَّبرُ فِي الفُقَراءِ، وَالحَياءُ فِي النِّساءِ.

العِلمُ بِلا عَمَلٍ كَالبَيتِ بِلا سَقفٍ، وَالسُّلطانُ بِلا عَدلٍ كَالنَّهرِ بِلا ماءٍ، وَالغَنِيُّ بِلا سَخاوَةٍ كَالشَّجَرِ بِلا ثَمَرٍ، وَالفَقيرُ بِلا صَبرٍ كَالقِنديلِ بِلا ضِياءٍ، وَالنِّساءُ بِلا حَياءٍ كَالطَّعامِ بِلا مِلحٍ.

3527. وقالَ صلى الله عليه و آله: حَقُّ المُسلِمِ عَلَى المُسلِمِ خَمسٌ: رَدُّ السَّلامِ، وعِيادَةُ المَريضِ، وَاتِّباعُ الجَنائِزِ، وإجابَةُ الدَّعوَةِ، وتَسميتُ العاطِسِ(2).

3528. وعَن أبي ذَرٍّ قالَ: قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: مَن يَأخُذُ مِنّي هؤُلاءِ الكَلِماتِ فَيَعمَلُ بِهِنَّ أو يُعَلِّمُ مَن يَعمَلُ بِهِنَّ؟ قُلتُ: أنا يا رَسولَ اللّهِ، فَأَخَذَ بِيَدي فَعَدَّ خَمساً فَقالَ: اتَّقِ المَحارِمَ تَكُن أعبَدَ النّاسِ، وَارضَ بِما قَسَمَ اللّهُ لَكَ تَكُن أغنَى النّاسِ، وأحسِن إلى جارِكَ تَكُن مُؤمِناً، وأحِبَّ لِلنّاسِ ما تُحِبُّ لِنَفسِكَ تَكُن مُسلِماً، ولا تُكثِرِ الضَّحِكَ فَإِنَّ كَثرَةَ الضَّحِكِ يُميتُ القَلبَ.

3529. وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: احِبُّ الصِّبيانَ لِخَمسٍ: الأَوَّلُ: أنَّهُم هُمُ البَكّاؤونَ. وَالثّاني: يَتَمَرَّغونَ بِالتُّرابِ. وَالثّالِثُ: يَختَصِمونَ مِن غَيرِ حِقدٍ. وَالرّابِعُ: لايَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَيئاً. وَالخامِسُ: يَعمُرونَ ثُمَّ يُخرِبونَ.

ص:224

3524. حضرت فرمودند: هر كس در پنج چيز به خدا خيانت كند [خيانت يعنى آنگونه كه پيامبر فرموده انجام ندهد.] روز قيامت از رحمت خدا بى نصيب خواهد شد. و سرانجامش آتش است: وضو، نماز، روزه، حج، زكات.

3525. حضرت فرمودند: خداوند به پنج گروه بر ملائكه مباهات مى كند: مجاهدان. فقيران. جوانانى كه براى خدا سجده مى كنند. ثروتمندى كه به فقير كمك فراوان مى كند و منت نمى گذارد.

كسى كه در خلوت از ترس خدا گريه كند.

3526. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: پنج چيز در پنج نفر نيكوست:

عمل كردن در علماء. عدالت در سلاطين. سخاوت در ثروتمندان. صبر در فقيران. حياء در بانوان.

علم بدون عمل چون خانۀ بدون سقف است. سلطان بدون عدالت چون رود بدون آب است. ثروتمند بدون سخاوت چون درخت بى ثمر است. و فقير بدون صبر مثل چراغ بى نور است. و بانوى بى حياء مثل غذاى بى نمك است.

3527. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: مسلمان پنج حق بر مسلمان دارد: جواب سلام. عيادت مريض. تشييع جنازه. پذيرفتن دعوت. دعا كردن كسى كه عطسه مى كند با اين جمله: يرحمكم اللّه.

3528. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: چه كسى اين جملات را از من مى آموزد و بكار مى بندد يا به كسى ياد مى دهد كه عمل مى كند؟ ابوذر گفت: من يا رسول اللّه. حضرت دست او را گرفت و پنج مورد شمرد: از حرام دورى كن عابدترين مردم مى شوى. به قسمت خداوندى راضى باش ثروتمندترين مردم مى شوى. به همسايه نيكى كن تا مؤمن باشى. براى مردم آنچه دوست داشته باش كه براى خود دوست دارى. زياد نخند چون خنده زياد تو را دل مرده مى كند.

3529. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: كودكان را براى پنج چيز دوست دارم: زياد گريه مى كنند. با خاك بازى مى كنند. با هم درگير مى شوند ولى كينه ندارند. براى فردا چيزى ذخيره نمى كنند.

مى سازند و خراب مى كنند.

ص:225

3530. وقالَ صلى الله عليه و آله لِلحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليهما السلام: اعمَل بِفَرائِضِ اللّهِ تَكُن أتقَى النّاسِ، وَارضَ بِقَسمِ اللّهِ تَكُن أغنَى النّاسِ، وكُفَّ عَن مَحارِمِ اللّهِ تَكُن أورَعَ النّاسِ، وأحسِن مُجاوَرَةَ مَن جاوَرَكَ تَكُن مُؤمِناً، وأحسِن مَصاحَبَةَ مَن صاحَبَكَ تَكُن مُسلِماً.(1)

3531. وقالَ صلى الله عليه و آله: شَدائِدُ الدُّنيا خَمسَةٌ: الدَّينُ وَلَو كانَ دِرهَماً، وَالفُرقَةُ وَلَو كانَت سِنَّوراً(2) ، وَالسُّؤالُ وإن كانَ خَردَلاً(3) ، وَالسَّفَرُ وإن كانَ ميلاً، وَالبِنتُ وإن كانَت واحِدَةً.

3532. وقالَ صلى الله عليه و آله: ألا أدُلُّكُم عَلى أكسَلِ النّاسِ، وأسرَقِ النّاسِ، وأبخَلِ النّاسِ، وأجفَى النّاسِ، وأعجَزِ النّاسِ؟ قالوا: بَلى يا رَسولَ اللّهِ، قالَ: أمّا أبخَلُ النّاسِ فَرَجُلٌ يَمُرُّ بِمُسلِمٍ فَلا يُسَلِّمُ عَلَيه ِ، وأمّا أكسَلُ النّاسِ فَعَبدٌ صَحيحٌ فارِغٌ لايَذكُرُ اللّهَ بِشَفَةٍ ولا بِلِسان(4) ، وأمّا أسرَقُ النّاسِ فَالَّذي يَسرِقُ مِن صَلاتِه ِ؛ تُلَفُّ كَما يُلَفُّ الثَّوبُ الخَلَقُ(5) فَيُضرَبُ بِها وَجهُهُ، وأمّا أجفَى النّاسِ فَرَجُلٌ ذُكِرتُ بَينَ يَدَيه ِ فَلَم يُصَلِّ عَلَيَّ، وأمّا أعجَزُ النّاس فَمَن عَجَزَ عَنِ الدُّعاء.(6)

3533. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: ذَهَبَ عُمرُ مَن لَم يَصرِفهُ في صالِحِ العِلمِ، وذَهَبَ عِلمُ مَن لَم يَصرِفهُ في صالِحِ العَمَلِ، وذَهَبَ عَمَلُ مَن لَم يَضبِطهُ بِالإِخلاصِ، وذَهَبَ إخلاصُ مَن لَم يُحِطهُ(7) بِالِاستِقامَةِ، وذَهَبَتِ استِقامَةُ مَن لَم يُحِطها بِالخاتِمَةِ؛ وذلِكَ لِأَنَّ مِلاكَ الأَعمالِ خَواتيمُهُ.

3534. وقالَ صلى الله عليه و آله: ألا وإنَّ القَبرَ يُنادي بِخَمسِ كَلَماتٍ فَيَقولُ: يَابنَ آدَمَ، تَمشي عَلى ظَهري ومَصيرُكَ في بَطني! تَفرَحُ عَلى ظَهري ثُمَّ تَحزَنُ في بَطني! تُذنِبُ عَلى ظَهري وتُعَذَّبُ في بَطني! تَضحَكُ عَلى ظَهري وتَبكي في بَطني! تَأكُلُ الحَرامَ عَلى ظَهري ثُمَّ تَأكُلُكَ الدّيدانُ في بَطني!

ص:226

3530. پيامبر صلى الله عليه و آله به حسين بن على عليهما السلام فرمودند: به واجبات عمل كن، پرهيزكارترين مردم مى شوى.

به قسمت الهى راضى باش، ثروتمندترين مردم مى شوى. از حرام دورى كن، پاكيزه ترين مردم مى شوى. به همسايه ات احسان كن، تا مؤمن باشى. و با همنشين خود خوشرفتار باش، كه شرط مسلمانى است.

3531. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: دشواريهاى دنيا پنج چيز است: بدهى گر چه اندك باشد. جدايى گرچه جدايى گربه اى باشد كه انسان به آن انس داشته است. درخواست كردن از ديگران گرچه يك خردل باشد. سفر گرچه به اندازه يك ميل باشد. دختر گرچه يكى باشد.

3532. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: آيا مى خواهيد تنبل ترين، دزدترين، بخيل ترين، جفاكارترين و عاجزترين مردم را معرفى كنم ؟ گفتند: بلى يا رسول اللّه.

حضرت فرمودند: بخيل ترين مردم كسى است كه از كنار مسلمان مى گذرد و به او سلام نمى كند.

تنبل ترين مردم كسى است كه بدنش سالم است و كارى ندارد و ذكر خدا نگويد.

دزدترين مردم كسى است كه از نماز خود بدزدد. و چنين نمازى را چون لباس كهنه اى به صورت او پرتاب مى كنند.

جفاكارترين مردم كسى است كه نام مرا بشنود و صلوات نفرستد.

عاجزترين مردم كسى است كه از دعا كردن عاجز باشد.

3533. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: عمرى كه در تحصيل علم مفيد مصرف نشود تلف شده است. علمى كه براى عمل نيكو مصرف نشود تلف شده است. عملى كه با اخلاص نباشد تلف شده است.

اخلاصى كه با مقاومت پايدار نشود تلف شده است. مقاومتى كه سرانجام خير نداشته باشد تلف شده است. چون ملاك هر كارى عاقبت آن است.

3534. حضرت فرمودند: آگاه باشيد كه قبر پنج جمله مى گويد: اى آميزاده، بر پشت من راه مى روى و مسير تو به درون من است. بر پشت من شادمانى و در درون من محزون خواهى شد. بر پشت من گناه مى كنى و در درون من عذاب مى شوى. بر پشت من مى خندى و در درون من گريه مى كنى. بر پشت من حرام مى خورى و در درون من بوسيله كرمها خورده مى شوى.

ص:227

3535. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: القَبرُ يُنادي بِخَمسِ كَلِماتٍ: أنا بَيتُ الوَحدَةِ؛ فَاحمِلوا إلَيَّ أنيساً، وأنا بَيتُ الحَيّاتِ؛ فَاحمِلوا إلَيَّ تِرياقاً، وأنا بَيتُ الظُّلَمِ(1) فَاحمِلوا إلَيَّ سِراجاً، وأنا بَيتُ التُّرابِ فَاحمِلوا إلَيَّ فِراشاً، وأنا بَيتُ الفَقرِ فَاحمِلوا إلَيَّ كَنزاً.

3536. وقالَ صلى الله عليه و آله: لا يَكمُلُ إيمانُ العَبدِ بِاللّهِ حَتّى يَكونَ فيه ِ خَمسُ خِصالٍ: التَّوَكُّلُ عَلَى اللّهِ، وَالتَّفويضُ إلَى اللّهِ، وَالتَّسليمُ لأَِمرِ اللّهِ، وَالرِّضاءُ بِقَضاءِ اللّهِ، وَالصَّبرُ عَلى بَلاءِ اللّهِ؛ إنَّهُ مَن أحَبَّ فِي اللّهِ، وأبغَضَ فِي اللّهِ، وأعطى للّهِِ، ومَنَعَ للّهِِ؛ فَقَدِ استَكمَلَ الإِيمانِ.(2)

3537. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: سَأَلتُ جَبرَئيلَ عليه السلام عَنِ الصَّدَقَةِ، فَقالَ: يا مُحَمَّدُ، خَمسَةُ أوجُهٍ: الواحِدَةُ بِعَشرَةٍ، وَالواحِدَةُ بِسَبعينَ، وَالواحِدَةُ بِسَبعِمِئَةٍ، وَالواحِدَةُ بِسَبعينَ ألفاً، والواحِدَةُ بِمِئَةِ ألفٍ. فَقُلتُ: يا جَبرَئيلُ، أخبِرني عَنِ الواحِدَةِ بِعَشَرَةٍ، فَقالَ: تَدفَعُها إلى رَجُلٍ صَحيحِ اليَدَينِ وَالرِّجلَينِ وَالعَينَينِ، وَالواحِدَةُ الَّتي بِسَبعينَ: تَدفَعُها إلى زَمِنٍ(3) ، والَّتي بِسَبعِمِئَةٍ تَدفَعُها إلَى الوالِدَينِ، وَالَّتي بِسَبعينَ ألفاً:

تَدفَعُها إلَى الأَمواتِ، وَالَّتي بِمِئَةِ ألفٍ: تَدفَعُها إلى طالِبِ العِلمِ.

3538. وقالَ صلى الله عليه و آله: نَزَلَ القُرآنُ عَلى خَمسَةِ أوجُهٍ: حَلالٍ، وحَرامٍ، ومُحكَمٍ، ومُتَشابِهٍ، وأمثالٍ؛ فَأَحِلُّوا الحَلالَ، وحَرِّمُوا الحَرامَ، وَاعمَلوا بِالمُحكَمِ، وآمِنوا بِالمُتَشابِه ِ(4) ، وَاعتَبِروا بِالأَمثالِ.

3539. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: عَلامَةُ المُؤمِنِ خَمسَةٌ: الوَرَعُ فِي الخَلوَةِ، وَالصَّدَقَةُ فِي القِلَّةِ(5) ، وَالصَّبرُ عَلَى المُصيبَةِ، وَالصِّدقُ عِندَ الخَوفِ، وَالحِلمُ عِندَ الغَضَبِ.

3540. وقالَ صلى الله عليه و آله: مَن أضافَ واحِداً فَكَأَنَّما أضافَ آدَمَ، ومَن أضافَ اثنَينِ فَكَأَنَّما أضافَ آدَمَ وحَوّاءَ، ومَن أضافَ ثَلاثَةً فَكَأَنَّما أضافَ جَبرَئيلَ وميكائيلَ وإسرافيلَ، ومَن أضافَ أربَعَةً فَكَأَنَّما قَرَأَ التَّوراةَ والإِنجيلَ وَالزَّبورَ وَالفُرقانَ، ومَن أضافَ خَمسَةً فَكَأَنَّما صَلّى صَلاةَ الخَمسِ في جَماعَةٍ.

ص:228

3535. حضرت فرمودند: قبر پنج ندا دارد: من خانۀ تنهائيم با خود انيس بياوريد. من خانۀ مارهايم با خود پادزهر بياوريد. من خانۀ تاريكيم با خود چراغ بياوريد. من خانۀ خاكى هستم با خود فرش بياوريد. من خانۀ فقر هستم با خود گنج بياوريد.

3536. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: تا پنج خصلت در كسى نباشد ايمان او كامل نگردد: توكل به خدا، واگذارى كار به خدا، تسليم در برابر او، خشنودى به قضاء خدا، و صبر در برابر بلاء خدا. كسى كه دوست داشتن و نفرت داشتن و بخشيدن و منع كردن او براى خداباشد، ايمانش كامل است.

3537. حضرت فرمودند: از جبرئيل سؤال كردم ثواب صدقه چقدر است ؟

جبرئيل فرمود: يا محمد صدقه پنج نوع است: يكى به ده. يكى به هفتاد. يكى به هفتصد.

يكى به هفتاد هزار. يكى به صد هزار.

گفتم: يا جبرئيل يكى به ده را توضيح بده. گفت: صدقه به كسى است كه دو دست و دو پا و دو چشم او صحيح باشد.

يكى به هفتاد، صدقه به كسى است كه زمينگير باشد. يكى به هفتصد، صدقه اى است كه به پدر و مادر خود بدهى. يكى به هفتاد هزار، صدقه اى است كه براى اموات بدهى. يكى به صد هزار صدقه اى است كه به طالب علم بدهى.

3538. حضرت فرمودند: قرآن به پنج صورت نازل شده است: حلال، حرام، محكم و متشابه و مَثَلها.

پس حلال را حلال بدانيد. حرام را تحريم كنيد. به محكم عمل كنيد. به متشابه ايمان بياوريد. و از مَثَلها عبرت بگيريد.

3539. حضرت فرمودند: علامت مؤمن پنج چيز است: پرهيزكارى در خلوت. صدقه در تنگدستى.

صبر بر مصيبت. راستگوئى هنگام ترس. بردبارى هنگام خشم.

3540. حضرت فرمودند: كسى كه يك نفر را ميهمان كند، گويا حضرت آدم عليه السلام را ميهمان كرده است.

كسى كه دو نفر را ميهمان كند، گويا آدم و حوا را ميهمان كرده است. كسى كه سه نفر را ميهمان كند، گويا جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل را ميهمان كرده است. كسى كه چهار نفر را ميهمان كند، گويا تورات و انجيل و زبور و قرآن را ميهمان كرده است. كسى كه پنج نفر ميهمان كند، گويا نماز پنج گانه را به جماعت خوانده است.

ص:229

3541. وقالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: إنَّ في جَمعِ المالِ خَمسَةَ أشياءَ: العَناءَ في جَمعِه ِ، وَالشُّغُلَ عَن ذِكرِ اللّهِ بِإِصلاحِه ِ، وَالخَوفَ مِن سالِبِه ِ وسارِقِه ِ، وَاحتِمالَ اسمِ البُخلِ لِنَفسِه ِ، ومُفارِقَةَ الصّالِحينَ لِأَجلِه ِ.

وفي تَفريقِه ِ خَمسَةَ أشياءَ: راحَةَ النَّفسِ مِن طَلَبِه ِ، وَالفَراغَ لِذِكرِ اللّهِ مِن حِفظِه، وَالأَمنَ مِن سالِبِه ِ وسارِقِه ِ، واكتِسابَ اسمِ الكِرامِ لِنَفسِه ِ، ومُصاحَبَةَ الصّالِحينَ.

3542. ورُوِيَ أنَّ خَمسَةَ أشياءَ تورِثُ الحِفظَ: أكلَ الحُلوِ، وأكلَ اللَّحمِ مِمّا يَلِي العُنُقَ، وأكلَ العَدَسِ، وأكلَ الخُبزِ البارِدِ، وقِراءَةَ آيةِ الكُرسِيِّ.

3543. وقالَ صلى الله عليه و آله: خَمسَةٌ مِن مَصائِبِ الآخِرَةِ: فَواتُ الصَّلاةِ، ومَوتُ العالِمِ، و رَدُّ السّائِلِ، ومُخالَفَةُ الوالِدَينِ، وفَوتُ الزَّكاةِ.

وخَمسَةٌ مِن مَصائِبِ الدُّنيا: فَوتُ الحَبيبِ، وذَهابُ المالِ، وشَماتَةُ الأَعداءِ، وتَركُ العَمَلِ، وَامرَأَةُ السّوءِ.

3544. وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: خَمسَةٌ يُظِلُّهُمُ اللّهُ تَعالى تَحتَ عَرشِه ِ يَومَ لاظِلَّ إلّاظِلُّهُ: المُصَلّينَ، وَالمُزَكّينَ أموالَهُم، وَالصّائِمينَ، وَالمُجاهِدينَ في سَبيلِ اللّهِ، وَالحُجّاجَ إلى بَيتِ اللّهِ الحَرامِ.

ص:230

3541. حضرت رسول اللّه صلى الله عليه و آله فرمودند: جمع كردن مال پنج عيب دارد:

رنج بدست آوردن. غفلت از ياد خدا به خاطر رسيدگى به مال. ترس از دزد و غيره. تحمل اسم بخيل. دورى از صالحان براى مال.

مصرف مال هم پنج نتيجه دارد: آسايش جان. فراغت خاطر براى ذكر خدا. ايمنى از دزد.

بدست آوردن صفت كريم. همنشينى صالحان.

3542. حضرت فرمودند: پنج چيز حافظه را تقويت مى كند:

خوردن شيرينى. خوردن گوشت محل اتصال گردن به بدن. خوردن عدس. خوردن نان سرد. قرائت آية الكرسى.

3543. حضرت فرمودند: پنج چيز از مصيبت هاى آخرت است: از دست رفتن نماز. مرگ عالم.

نااميد كردن سائل. نافرمانى پدر و مادر. ندادن زكات.

پنج چيز مصيبت دنياست: مرگ دوست. از دست دادن مال. سرزنش دشمن. ترك عمل.

زن بد.

3544. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: خداوند در روزى كه سايه اى جز عرش خدا نيست پنج نفر را در سايۀ عرش جاى دهد: نماز گزارِ زكات دهنده. روزه دار. مجاهد راه خدا. حجاج بيت اللّه حرام.

ص:231

الفصل الرّابع: مِمّا وَرَدَ عَن أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام

3545. قالَ عليه السلام: لَولا خَمسُ خِصالٍ لَصارَ النّاسُ كُلُّهُم صالِحينَ: أوَّلُهَا القَناعَةُ بِالجَهلِ، وَالحِرصُ عَلَى الدُّنيا، والشُّحُّ بِالفَضلِ، وَالرِّياءُ فِي العَمَلِ، وَالإِعجابُ بِالرَّأيِ.

3546. وقالَ عليه السلام: رَأَيتُ جَميعَ الأَخِلّاءِ فَلَم أرَ خَليلاً أفضَلَ مِن حِفظِ اللِّسانِ، ورَأَيتُ جَميعَ اللِّباسِ فَلَم أرَ لِباساً أفضَلَ مِنَ الوَرَعِ، ورَأَيتُ جَميعَ الأَموالِ فَلَم أرَ مالاً أفضَلَ مِنَ القَناعَةِ، ورَأَيتُ جَميعَ البِرِّ فَلَم أرَ بِرّاً أفضَلَ مِنَ الرَّحمَةِ وَالشَّفَقَةِ، و ذُقتُ جَميعَ الأَطعِمَةِ فَلَم أرَ طَعاماً ألَذَّ مِنَ الصَّبرِ.

3547. وقالَ عليه السلام: خُتِمَتِ التَّوراةُ بِخَمسِ كَلِماتٍ، فَأَنا احِبُّ أن اطالِعُها في صَبيحَةِ كُلِّ يَومٍ: الأَوَّلُ: العالِمُ الَّذي لايَعمَلُ بِعِلمِه ِ فَهُوَ وإبليسُ سَواءٌ.

وَالثّاني: سُلطانٌ لايَعدِلُ بِرَعِيَّتِه ِ فَهُوَ وفِرعَونُ سَواءٌ.

وَالثّالِثُ: فَقيرٌ يَتَذَلَّلُ لِغَنِيٍّ طَمَعاً في مالِه ِ فَهُوَ وَالكَلبُ سَواءٌ.

وَالرّابِعُ: غَنِيٌّ لايَنتَفِعُ بِمالِه ِ فَهُوَ وَالآجُرُّ سَواءٌ.

وَالخامِسُ: امرَأَةٌ تَخرُجُ مِن بَيتِها بِغَيرِ ضَرورَةٍ هِيَ وَالأَمَةُ سَواءٌ.

3548. وقالَ عَلِيٌّ عليه السلام: احفَظوا عَنّي خَمساً، فَلو رَكِبتُمُ الإِبِلَ لَأَنضيتُموهُنَّ(1) في طَلَبِهِنَّ قَبلَ أن تُدرِكوهُنَّ:

لايَرجُوَنَّ عَبدٌ إلّارَبَّهُ، ولايَخافَنَّ إلّاذَنبَهُ، ولايَستَحيي جاهِلٌ أن يَسأَلَ عَمّا لايَعلَمُ، ولا يَستَحيي عالِمٌ إذا سُئِلَ عَمّا لايَعلَمُ أن يَقولَ: اللّهُ أعلَمُ، وَالصَّبرُ مِنَ الإيمانِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ، ولا إيمانَ لِمَن لاصَبرَ لَهُ.

ص:232

3549. وسُئِلَ عليه السلام عَنِ العُبودِيَّةِ، قالَ: العُبودِيَّةُ خَمسَةُ أشياءَ: خُلُوُّ البَطنِ، وقِراءَةُ القُرآنِ، وقِيامُ اللَّيلِ، وَالتَضَرُّعُ عِندَ الصُّبحِ، وَالبُكاءُ مِن خَشيَةِ اللّهِ.(1)

3550. وقالَ عليه السلام: المُؤمِنُ يَتَقَلَّبُ في خَمسَةٍ مِنَ النّورِ: مَدخَلُهُ نورٌ، ومَخرَجُهُ نورٌ، وعِلمُهُ نورٌ، وكَلامُهُ نورٌ، ومَنظَرُهُ يَومَ القِيامَةِ إلَى النّورِ.(2)

3551. وقالَ عليه السلام: خُصِصنا بِخَمسَةٍ: بِفَصاحَةٍ، وصَباحَةٍ، وسَماحَةٍ(3) ، ونَخوَةٍ(4) ، وحَظوَةٍ عِندَ النّاسِ(5).(6)

3552. وقالَ عَلِيٌّ عليه السلام: العِلمُ لايَحصُلُ إلّابِخَمسَةِ أشياءَ: أوَّلُها: بِكَثرَةِ السُّؤالِ. وَالثّاني: بِكَثرَةِ الِاشتِغالِ.

وَالثّالِثُ: بِتَطهيرِ الأَفعالِ. وَالرّابِعُ: بِخِدمَةِ الرِّجالِ. وَالخامِسُ: بِاستِعانَةِ ذِي الجَلالِ.

3553. وقالَ عليه السلام: إنَّ في جَهَنَّمَ رَحىً تَطحَنُ، أفَلا تَسأَلونّي ما طَحنُها؟ فَقالوا: ما طَحنُها يا أميرَالمُؤمِنينَ؟ فَقالَ:

العُلَماءُ الفَجَرَةُ، وَالفُقَراءُ الفَسَقَةُ، وَالجَبابِرَةُ الظَّلَمَةُ، وَالوُزَراءُ الخَوَنَةُ، وَالعُرَفاءُ الكَذَبَةُ.(7)

3554. وعَن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ، عَن آبائِه ِ عليهم السلام: أنَّ أميرَ المُؤمِنينَ عليه السلام كَتَبَ إلى عُمّالِه ِ: أدِقّوا أقلامَكُم، وقارِبوا بَينَ سُطورِكُم، وَاحذِفوا عَنّي فُضولَكُم، وَاقصِدوا قَصدَ المَعاني، وَإيّاكُم وَالإِكثارَ؛ فَإِنَّ أموالَ المُسلِمينَ لا تَحتَمِلُ الإِضرارَ.(8)

3555. وقالَ عَلِيٌّ عليه السلام: خَمسَةُ أشياءَ يَجِبَ عَلَى القاضي الأَخذُ فيها بِظاهِرِ الحُكمِ: الوَلايَةُ، وَالمَناكِحُ، وَالمَواريثُ، وَالذَّبائِحُ، وَالشّهاداتُ؛ إذا كانَ ظاهِرُ الشُّهودِ مَأموناً جازَت شَهادَتُهُم ولايَسأَلُ عَن باطِنِهِم.(9)

3556. وقالَ عليه السلام: السُّبّاقُ خَمسَةٌ: أنا سابِقُ العَرَبِ، وسَلمانُ سابِقُ فارِسَ، وصُهَيبٌ سابِقُ الرّومِ، وبِلالٌ سابِقُ الحَبَشِ، وخَبّابٌ سابِقُ النَّبَطِ(10).(11)

ص:234

3549. از اميرالمؤمنين عليه السلام درباره عبوديت پرسيدند. حضرت فرمودند: بندگى به پنج چيز است:

خالى نگهداشتن شكم. خواندن قرآن. نماز شب. گريه صبحگاهى. گريه از ترس خدا.

3550. حضرت فرمودند: مؤمن پنج نور دارد: محل ورودش. محل خروجش. علم مؤمن. سخن مؤمن. روز قيامت نگاه مؤمن به نور است.

3551. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: خداوند پنج ويژگى به ما داده است: فصاحت، جمال، كرم، بزرگى، احترام نزد مردم.

3552. حضرت فرمودند: علم، جز با پنج كار بدست نمى آيد: زياد پرسيدن. زياد زحمت كشيدن.

پاكيزه كردن كارها. خدمت گزارى بزرگان. كمك گرفتن از خدا.

3553. حضرت فرمودند: در جهنم آسيابى است كه مى چرخد. آيا نمى پرسيد چه چيزى را خرد مى كند؟ گفتند: يا اميرالمؤمنين چه چيزى ؟ حضرت فرمودند: علماء گنهكار و فقيران معصيت پيشه و حاكمان ستمگر و وزيران خائن و عارفان دروغگو.

3554. اميرالمؤمنين عليه السلام به فرمانداران خود نوشت: نوك قلمهارا نازك تر كنيد، سطرها را به هم نزديكتر. و كلمات اضافى را حذف. و معانى متوسط را انتخاب كنيد. و از زياده روى و اسراف پرهيز كنيد. كه اموال مسلمانان ضرر نبيند.

3555. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: در پنج مورد بر قاضى لازم است كه به ظاهر حكم كند: ولايت.

ازدواج. ارث. ذبح حيوانات. شهادات.

همينكه شهود ظاهراً امين بودند از باطن آنها جستجو نشود.

3556. حضرت فرمودند: پيشتازان پنج نفرند: من پيشتاز عرب هستم. و سلمان پيشتاز فارس و صهيب پيشتاز روم و بلال پيشتاز حبشه و خباب پيشتاز نبط.

ص:235

3557. عَنِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام قالَ: كانَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام بِالكوفَةِ فِي الجامِعِ، إذ قامَ إلَيه ِ رَجُلٌ مِن أهلِ الشّامِ فَسَأَلَهُ عَن مَسائِلَ؛ فَكانَ فيما سَأَلَهُ أن قالَ لَهُ: أخبِرني عَن قَولِ اللّهِ عز و جل: «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ * وَ أُمِّهِ ى وَ أَبِيهِ * وَ صَحِبَتِهِ ى وَ بَنِيهِ» مَن هُم ؟(1)

فَقالَ عليه السلام: قابيلُ يَفِرُّ مِن هابيلَ، وَالَّذي يَفِرُّ مِن امِّه ِ موسى عليه السلام، وَالَّذي يَفِرُّ مِن أبيه ِ إبراهيمُ عليه السلام، وَالَّذي يَفِرُّ مِن صاحِبَتِه ِ لوطٌ عليه السلام، وَالَّذي يَفِرُّ مِنِ ابنِه ِ نوحٌ، وَالَّذي يَفِرُّ مِن بَنيه ِ كَنعانُ.(2)

قالَ ابنُ بابَويه ِ رحمه الله: إنَّما يَفِرُّ موسى مِن امِّهَ خَشيَةَ أن يَكونَ قَصَّرَ فيما وَجَبَ عَلَيه ِ مِن حَقِّها، وإبراهيمُ عليه السلام إنَّما يَفِرُّ مِن الأَبِ المُشرِكِ المُرَبّي لا مِنَ الأَبِ الوالِدِ وهُوَ تارِخُ.(3)

3558. وعَنهُ عليه السلام قالَ: كانَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام بِالكوفَةِ فِي الجامِعِ، إذ قامَ إلَيه ِ رَجُلٌ مِن أهلِ الشّامِ فَسَأَلَهُ عَن مَسائِلَ، فَكانَ فيما سَأَلَهُ أن قالَ لَهُ: أخبِرني عَن خَمسَةٍ مِنَ الأَنبِياءِ تَكَلَّموا بِالعَرَبِيَّةِ، فَقالَ: هودٌ، وصالَحٌ، وشُعَيبٌ، وإسماعيلُ، ومُحَمَّدٌ «صَلَّى اللّهُ عَلَيه ِ وعَلَيهِم».(4)

3559. وقالَ عَلِيٌّ عليه السلام: قُسِّمَت امورُ النّاسِ إلى خَمسَةٍ وعِشرينَ قِسماً: خَمسَةٍ بِالقَضاءِ وَالقَدَرِ، وخَمسَةٍ بِالِاجتِهادِ، وخَمسَةٍ بِالعادَةِ، وخَمسَةٍ بِالجَوهَرِ(5) ، وخَمسَةٍ بِالوِراثَةِ.

فَأَمَّا الَّتي بِالقَضاءِ وَالقَدَرِ فَالعُمرُ، وَالرِّزقُ، وَالأَجَلُ، وَالوَلَدُ، وَالسُّلطانُ.

وأمَّا الَّتي بِالِاجتِهادِ فَالعِلمُ، وَالكِتابَةُ، وَالفُروسِيَّةُ، وَالجَنَّةُ، وَالنّارُ.

وأمَّا الَّتي بِالعادَةِ فَالأَكلُ، وَالنَّومُ، وَالمَشيُ، وَالنِّكاحُ، وَالتَّغَوُّطُ.

وأمَّا الَّتي بِالجَوهَرِ فَالمُرُوَّةُ، وَالأَمانَةُ، وَالسَّخاءُ، وَالصِّدقُ، وَالتَّواصُلُ.

وأمَّا الَّتي بِالوِراثَةِ فَالشَّكلُ، وَالجِسمُ، وَالهَيئَةُ، وَالذِّهنُ، وَالخَلقُ(6).

3560. ومِن كَلامِ عَلِيٍّ عليه السلام: مَن صَرَفَ يَومَهُ في غَيرِ حَقٍّ قَضاهُ أو فَرضٍ أدّاهُ أو حَمدٍ حَصَّلَهُ أو خَيرٍ أَسَّسَهُ أو عِلمٍ اقتَبَسَهُ؛ فَقَد عَقَّ يَومَهُ.(7)

ص:236

3557. اميرالمؤمنين عليه السلام در مسجد كوفه بودند، مردى از شام از آن حضرت چند سؤال پرسيد. يكى از سؤالات اين بود: در قرآن مى فرمايد: «روزى كه انسان از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندش فرار مى كند». اينان چه كسانى هستند؟

حضرت فرمودند: قابيل از هابيل فرار مى كند. موسى از مادرش. و ابراهيم از پدرش. و لوط از همسرش. و نوح از فرزندش. و كنعان هم از فرزندانش فرار مى كنند.

ابن بابويه رحمه الله گويد: موسى از مادرش فرار مى كند، براى اينكه مى ترسد حق او را ادا نكرده باشد. ابراهيم هم از پدرش فرار نمى كند بلكه از مربّى خود كه پدر خوانده اوست و مشرك بود فرار مى كند.

3558. اميرالمؤمنين عليه السلام در مسجد كوفه بودند مرد شامى سؤال كرد: پنج پيامبر كه عربى صحبت كردند كدام بودند:

حضرت فرمودند: هود و صالح و شعيب و اسماعيل و محمد صلى الله عليه و آله.

3559. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: امور مردم به بيست و پنج قسمت تقسيم مى شود:

پنج قسمت مربوط به قضا و قدر است كه عبارتند از: عمر و رزق و مرگ و فرزند و سلطنت.

پنج قسمت مربوط به تلاش و كوشش است كه عبارتند از: علم، نوشتن، زيركى، بهشت و جهنّم.

پنج قسمت مربوط به عادت است: خوردن، خوابيدن، راه رفتن، ازدواج و تخليه شكم.

پنج قسمت مربوط به گوهر انسان است: جوانمردى، امانت دارى، سخاوت، صداقت و رابطه اجتماعى.

پنج قسمت مربوط وراثت است: شكل و جسم و تركيب و ذهن و خلقت.

3560. حضرت فرمودند: كسى كه روز خود را در غير اين پنج مورد مصرف كند در حق آن روز ستم كرده است: اداى حق، انجام واجب، تحصيل ستايش، بناى خير، فراگيرى دانش.

ص:237

3561. القُرآنُ آمِرٌ زاجِرٌ، وصامِتٌ ناطِقٌ، حُجَّةُ اللّهِ عَلى خَلقِه ِ.(1)

3562. العَجزُ آفَةٌ، وَالصَّبرُ شَجاعَةٌ، وَالزُّهدُ ثَروَةٌ، وَالوَرَعُ جُنَّةٌ، ونِعمَ القَرينُ الرِّضى.

3563. يَنبَغي أن يَكونَ التَّفاخُرُ بِعَلِيِّ(2) الهِمَمِ، وَالوَفاءِ بِالذِّمَمِ، وَالمُبالَغَةِ فِي الكَرَمِ، لا بِبَوالِي(3) الرِّمَمِ(4) ، ورَذائِلِ الشَّيَمِ.(5)

3564. العَجَلَةُ فِي الاُمورِ مَكسَبَةٌ لِلمَذَلَّةِ، وزِمامٌ لِلنَّدامَةِ، وسَلبٌ لِلمُروءَةِ، و شَينٌ لِلحِجى(6) ، ودَليلٌ عَلى ضَعفِ العَقيدَةِ.(7)

3565. يَنبَغي لِلعاقِلِ أن يَحتَرِسَ [مِن](8) سُكرِ المالِ، وسُكرِ العِلمِ، وسُكرِ القُدرَةِ، وسُكرِ المَدحِ، وسُكرِ الشَّبابِ؛ فَإِنَّ(9) لِكُلِّ (واحِدٍ مِن)(10) ذلِكَ رِياحاً(11) خَبيثَةً، تَسلِبُ العَقلَ وتَستَخِفُّ الوَقارَ.(12)

3566. قالَ عليه السلام في ذِكرِ القُرآنِ الكَريمِ: نورٌ لِمَن استَضاءَ بِه ِ، وشاهِدٌ لِمَن خاصَمَ بِه ِ، وفَلَجٌ(13) لِمَن حاجَّ بِه ِ، وعِلمٌ(14) لِمَن وَعى(15) ، وحُكمٌ لِمَن قَضى.(16)

3567. لا تَصحَبِ الجاهِلَ فَإِنَّ فيه ِ خِصالاً، فَاعرِفوهُ بِها: يَغضَبُ مِن غَيرِ غَضَبٍ، ويَتَكَلَّمُ في غَيرِ نَفعٍ، ويُعطي في غَيرِ مَوضِعِ الإِعطاءِ، ولا يَعرِفُ صَديقَهُ مِن عَدُوِّهِ، ويُفشي سِرَّهُ إلى كُلِّ أحَدٍ.(17)

3568. ما وَلَدتُم فَلِلتُّرابِ، وما بَنَيتُم فَلِلخَرابِ، و ما جَمَعتُم فَلِلذَّهابِ، و ما عَمِلتُم فَفي كِتابٍ مُدَّخَرٍ(18) لِيَومِ الحِسابِ.(19)

3569. لَيسَ شَيءٌ أحسَنَ مِن عَقلٍ زانَهُ عِلمٌ، ومِن عِلمٍ زانَهُ حِلمٌ، ومِن حِلمٍ زانَهُ صِدقٌ، ومِن صِدقٍ زانَهُ رِفقٌ، ومِن رِفقٍ زانَهُ تَقوى.(20)

ص:238

3561. حضرت فرمودند: قرآن امر مى كند و باز مى دارد، ساكت و ناطق و حجة خدا بر خلق است.

3562. حضرت فرمودند: عجز آفت است. و صبر شجاعت. و زهد ثروت. و پرهيزكارى سپر است. و بهترين همنشين رضايت است.

3563. حضرت فرمودند: سزاوار است كه به همت عالى و وفاى به عهد و كرامت بسيار فخر كنند. نه به استخوانهاى پوسيده و خصلتهاى ناپسند.

3564. حضرت فرمودند: عجله كردن در كارها باعث ذلّت و پشيمانى و سلب جوانمردى و كاستن عقل مى شود. و دليل ضعف عقيده است.

3565. حضرت فرمودند: سزاوار است كه عاقل از پنج مستى پرهيز كند: مستى مال. مستى علم.

مستى قدرت. مستى ستايش شدن. مستى جوانى.

هر يك از اينها بوى زشت دارند. و عقل را سلب مى كنند. و باعث كم شدن وقار مى شوند.

3566. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام دربارۀ قرآن فرمودند: نور است براى كسى كه از آن روشنائى بخواهد. و شاهد است براى كسى كه با آن مخاصمه كند. پيروزى است براى كسى كه به آن استدلال كند. علم است براى كسى كه آن را حفظ كند. و حكم است براى كسى كه با آن قضاوت كند.

3567. حضرت فرمودند: با نادان همنشين مشو كه پنج عيب دارد: بدون علت خشمگين مى شود.

بى فايده سخن مى گويد. بى مورد عطا مى كند. و دوست خود را از دشمن نمى شناسد. و راز خود را با هر كس بازگو مى كند.

3568. حضرت فرمودند: اولاد شما براى خاك و بناهاى شما براى خرابى و آنچه جمع كرده ايد براى از بين رفتن و اعمال شما در نامه اى براى روز حساب ذخيره مى شود.

3569. حضرت فرمودند: چيزى بهتر از عقلى كه با علم و علمى كه با بردبارى و بردبارى اى كه با صداقت و صداقتى كه با مدارا و مدارايى كه با تقوا زينت شده است، نيست. بردبارى موازن با صداقت و صداقت موازن با رفق و رفق موازن با پرهيزكارى نيست.

ص:239

3570. مَن عَلِمَ أنَّهُ يُفارِقُ الأَحبابَ، ويَسكُنُ التُّرابَ، ويُواجِهُ الحِسابَ، ويَستَغني عَمّا تَرَكَ، ويَفتَقِرُ إلى ما قَدَّمَ؛ كانَ حَرِيّاً بِقَصرِ الأَمَلِ، وطولِ العَمَلِ.(1)

3571. مَن كَثُرَ كَلامُهُ كَثُرَ خَطاؤُهُ، ومَن كَثُرَ خَطاؤُهُ قُلَّ حَياؤُهُ، ومَن قُلَّ حَياؤُهُ قُلَّ وَرَعُهُ، ومَن قُلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلبُهُ، ومَن ماتَ قَلبُهُ دَخَلَ النّارَ.(2)

3572. المَوتُ راحَةٌ لِلشَّيخِ الفاني مِنَ العَمَلِ، وَلِلشّابِّ السَّقيمِ(3) مِنَ السُّقمِ، ولِلغُلامِ الناشِئِ مِن استِقبالِ الكَدِّ وَالجَمعِ لِغَيرِهِ، ولِمَن رَكِبَهُ الدَّينُ مِن غُرَمائِه ِ، ولِلمَطلوبِ بِالوَترِ(4) ، وهُوَ في جُملَةِ الأَمرِ امنِيَّةُ كُلِّ مَلهوفٍ مَجهودٍ.(5)

3573. المُؤمِنُ لا يُعَيِّرُ أخاهُ، ولا يَخونُهُ، ولا يَتَّهِمُهُ، ولا يَخذُلُهُ، ولا يَتَبَرَّأُ مِنهُ.(6)

3574. المُؤمِنونَ لِأَنفُسِهِم مُتَّهِمونَ، ومِن فارِطِ زَلَلِهِم وَجِلونَ، وَلِلدُّنيا عائِفونَ(7) ، و إلَى الآخِرَةِ مُشتاقونَ، وإلَى الطّاعاتِ مُسارِعونَ.(8)

ص:240

3570. حضرت فرمودند: كسى كه بداند از دوستانش جدا مى شود و در خاك جاى مى گيرد و با حسابرسى روبرو مى شود و از آنچه باقى گذاشته بى نياز مى شود و به اعمالى كه از پيش فرستاده محتاج مى شود. شايسته است كه آرزو را كوتاه و عمل را طولانى كند.

3571. حضرت فرمودند: كسى كه زياد حرف بزند، خطايش زياد مى شود. و كسى كه خطايش زياد شود، حياء او كم مى شود. و كسى كه حياء او كم شود، تقواى او كم مى شود. و كسى كه تقوايش كم شود، قلبش مى ميرد. و كسى كه قلبش بميرد، اهل جهنم است.

3572. حضرت فرمودند: مرگ راحتى پنج نفر از پنج چيز است: پيرمرد از عمل. جوان بيمار از بيمارى. جوان تازه كار از كاركردن براى ديگران. بدهكار از طلبكاران. جانى از مجازات.

خلاصه مرگ ايمنى هر گرفتار مبتلاست.

3573. حضرت فرمودند: مؤمن برادرش را سرزنش نمى كند. و به او خيانت نمى كند. و تهمت نمى زند. و برادرش را تنها نمى گذارد. و از برادرش بيزار نمى شود.

3574. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: مؤمنان نزد خود خويش را متهم مى دانند. و از لغزش زياد وحشت دارند. و به دنيا بى ميل هستند. و به آخرت اشتياق دارند. و بسوى طاعت سرعت مى گيرند.

ص:241

الفصل الخامس: مِمّا وَرَدَ عَنِ الإمامِ جَعفَرٍ الصّادِقِ عليه السلام

3575. عَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام قالَ: وَجَدنا في كِتابِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام الكَبائِرَ خَمساً: الشِّركَ بِاللّهِ، وعُقوقَ الوالِدَينِ، وأكلَ الرِّبا بَعدَ البَيِّنَةِ، وَالفِرارَ مِنَ الزَّحفِ، وَالتَّعَرُّبَ بَعدَ الهِجرَةِ.(1)

3576. وعَن عُبَيدِ بنِ زُرارَةَ قالَ: قُلتُ لِأَبي عَبدِ اللّهِ: أخبِرني عَنِ الكَبائِرِ، فَقالَ: هُنَّ خَمسٌ، وهُنَّ مِمّا أوجَبَ اللّهُ عَلَيهِنَّ النّارَ: قالَ اللّهُ عز و جل: «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَ لَ الْيَتَمَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا»، وقالَ: «يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا ْ اتَّقُوا ْ اللَّهَ وَذَرُوا ْ مَا بَقِىَ مِنَ الرِّبَواْ» إلىَ آخِرِ الآيَةِ، وقالَ: «يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا ْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ْ زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الأَْدْبَارَ» إلى آخِرِ الآيَةِ، ورَميُ المُحصَناتِ(2) الغافِلاتِ، وقَتلُ المُؤمِنِ مُتَعَمِّداً.(3)

3577. وعَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام قالَ: الصَّداقَةُ مَحدودَةٌ؛ فَمَن لَم تَكُن فيه ِ تِلكَ الحُدودُ فَلا تَنسِبهُ إلى كَمالِ الصَّداقَةِ، ومَن لَم يَكُن فيه ِ شَيءٌ مِن تِلكَ الحُدودِ فَلا تَنسِبهُ إلى شَيءٍ مِنَ الصِّداقَةِ:

أوَّلُها: أن تَكونَ سَريرَتُهُ وعَلانِيَتُهُ لَكَ واحِدَةً. وَالثّانِيَةُ: أن يَزينَكَ زَينُهُ ويَشينَكَ شَينُهُ. وَالثالِثَةُ:

أن لايُغَيِّرَهُ مالٌ و لا وِلايَةٌ. وَالرّابِعَةُ: لايَمنَعُكَ شَيئاً مِمّا تَصِلُ إلَيه ِ مَقدِرَتُهُ. وَالخامِسَةُ: لايُسلِمُكَ عِندَ النَّكَباتِ.(4)

ص:242

3578. وعَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام قالَ: خَمسُ خِصالٍ مَن لَم يَكُن فيه ِ خَصلَةٌ مِنها فَلَيسَ فيه ِ كَبيرُ مُستَمتَعٍ:

أوَّلُها: الوَفاءُ. وَالثّانِيَةُ: التَّدبيرُ. وَالثّالِثَةُ: الحَياءُ. وَالرّابِعَةُ: حُسنُ الخُلُقِ. وَالخامِسَةُ - وهِيَ تَجمَعُ هذِهِ الخِصالَ -: الحُرِّيَّةُ.(1)

3579. وقالَ عليه السلام: خَمسُ خِصالٍ مَن فَقَدَ مِنهُنَّ واحِدَةً لَم يَزَل ناقِصَ العَيشِ زائِلَ العَقلِ مَشغولَ القَلبِ، فَأَوَّلُها:

صِحَّةُ البَدَنِ. وَالثّانِيَةُ: الأَمنُ. وَالثّالِثَةُ: السَّعَةُ فِي الرِّزقِ. وَالرّابِعَةُ: الأَنيسُ المُوافِقُ؛ قُلتُ: ومَا الأَنيسُ المُوافِقُ؟ قالَ: الزَّوجَةُ الصّالِحَةُ، وَالوَلَدُ(2) الصّالِحُ، وَالخَليطُ الصّالِحُ. وَالخامِسَةُ - وهِيَ تَجمَعُ هذِهِ الخِصالَ -: الدَّعَةُ.(3)

3580. وقالَ عليه السلام: لا يُقسَمُ بَينَ العِبادِ أقلُّ مِن خَمسٍ: اليَقينُ، وَالقُنوعُ، وَالصَّبرُ، وَالشُّكرُ، وَالَّذي يَحمِلُ هذا كُلَّهُ العَقلُ.(4)

3581. وعَنهُ عليه السلام أنَّهُ قالَ: قالَ إبليسُ: خَمسَةُ أشياءَ لَيسَ لي فيهِنَّ حيلَةٌ وسائِرُ النّاسِ في قَبضَتي: مَنِ اعتَصَمَ بِاللّهِ مِن نِيَّةٍ صادِقَةٍ فَاتَّكَلَ عَلَيه ِ في جَميعِ امورِهِ، ومَن كَثُرَ تَسبيحُهُ في لَيلِه ِ ونَهاِرِه، ومَن رَضِيَ لِأَخيه ِ المُؤمِنِ ما يَرضاهُ لِنَفسِه ِ، ومَن لَم يَجزَع عَلَى المُصيبَةِ حينَ تُصيبُهُ، ومَن رَضِيَ بِما قَسَمَ اللّهُ لَهُ ولَم يَهتَمَّ لِرِزقِه ِ.(5)

3582. عَن عِدَّةٍ مِن أصحابِنا يَرفَعونَهُ إلى أبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام أنَّهُ قالَ: خَمسَةٌ لايُعطَونَ مِنَ الزَّكاةِ: الوَلَدُ، وَالوالِدانِ، وَالمَرأَةُ، وَالمَملوكُ؛ لِأنَّهُ يَجِبُ عَلَى الرَّجُلِ النَّفَقَةُ عَلَيهِم.(6)

3583. وعَنهُ عليه السلام قالَ: خَمسَةٌ مِن فاكِهَةِ الجَنَّةِ فِي الدُّنيا: الرُّمّانُ الإِمليسِيُّ(7) ، وَالتُّفّاحُ، وَالسَّفَرجَلُ، وَالعِنَبُ، وَالرُّطَبُ المُشانُ(8).(9)

3584. وعَن أبي اسامَةَ عَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام قالَ: ألا اخبِرُكُم بِخَمسَةٍ لَم يُطلِعِ اللّهُ عَلَيها أحَداً مِن خَلقِه ِ؟ قالَ:

قُلتُ: بَلى، قالَ: إنَّ اللّهَ عز و جل عَندَهُ عِلمُ السّاعَةِ، ويُنَزِّلُ الغَيثَ، ويَعلَمُ ما فِي الأَرحامِ، وما تَدري نَفسٌ ماذا تَكسِبُ غَداً، وما تَدري نَفسٌ بِأَيِّ أرضٍ تَموتُ، إنَّ اللّهَ عَليمٌ خَبيرٌ.(10)

ص:244

3578. امام صادق عليه السلام فرمودند: هر كس يكى از اين پنج خصلت را نداشته باشد، از او فائده زيادى انتظار نمى رود: اول: وفاء. دوم: تدبير. سوم: حياء. چهارم: اخلاق خوش. پنجم: آزادگى، كه همۀ خصلتها در آن جمع مى شود.

3579. امام صادق عليه السلام فرمودند: هر كس يكى از اين پنج وصف را نداشته باشد، زندگى خوش ندارد.

و عقل او پريده و دغدغۀ فكرى دارد: اول: سلامتى بدن. دوم: امنيت. سوم: مال كافى.

چهارم: انيس موافق. راوى پرسيد: انيس موافق كيست ؟ حضرت فرمودند: همسر شايسته و فرزند صالح و دوست صالح.

پنجم: آرامش خاطر كه جامع همه موارد است.

3580. امام صادق عليه السلام فرمودند: آنچه كمتر از همه چيز، بين مردم تقسيم شده است پنج چيز است:

يقين. قناعت. صبر. شكر. عقل [كه جامع همۀ موارد است].

3581. حضرت فرمودند: شيطان گفت: من براى پنج نفر چاره اى ندارم بقيه مردم در چنگ من هستند: كسى كه در همه كار با نيت صادق توكل به خدا كند. كسى كه در شبانه روز زياد تسبيح گويد. كسى كه براى برادرش آنچه پسندد كه براى خود مى پسندد. كسى كه در مصيبت جزع نكند [صبر كند]. كسى كه به قسمت الهى خشنود باشد. و غصّۀ روزى نخورد.

3582. حضرت فرمودند: زكات را به پنج نفر نمى شود داد: فرزند، پدر، مادر، همسر، غلام. چون مخارج اينها بعهده انسان است.

3583. حضرت فرمودند: در دنيا پنج ميوه بهشتى هست: انار. سيب. به. انگور. رطب.

3584. امام صادق عليه السلام فرمودند: آيا مى خواهيد از پنج چيز خبر بدهم كه خدا احدى از مخلوقات را به آن آگاه نكرده است ؟ ابو اسامه گفت: بلى.

حضرت فرمودند: علم ساعت قيامت، نزد خداست. نزول باران. آنچه در رحم مادران است. كسى نمى داند فردا چه مى كند. كسى نمى داند در كجا مى ميرد. خدا به همه چيز آگاه است.

ص:245

3585. وعَنهُ عليه السلام قالَ: كانَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليهما السلام يَقولُ: إنَّ المَعرِفَةَ بِكَمالِ دينِ المُسلِمِ تَركُهُ الكَلامَ فيما لايَعنيه ِ، وقِلَّةُ المِراءِ، وحِلمُهُ، وصَبرُهُ، وحُسنُ خُلُقِه ِ.(1)

3586. عَنِ المُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ قالَ: قالَ أبو عَبدِاللّهِ عليه السلام: إنَّما شيعَةُ جَعفَرٍ مَن كَفَّ بَطنَهُ وفَرجَهُ، واشتَدَّ جِهادُهُ، وعَمِلَ لِخالِقِه ِ، ورَجا ثَوابَهُ، وخافَ عِقابَهُ؛ وإذا رَأَيتَ اولئِكَ فَاُولئِكَ شيعَةُ جَعفَرٍ عليه السلام.(2)

3587. وعَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام قالَ: خَمسَةٌ يُتِمّونَ في سَفَرٍ كانوا أو في حَضَرٍ: المُكارِيُّ، وَالكَرِيُّ(3) ، وَالِاشتِقانُ؛ وهُوَ البَريدُ، وَالرّاعي، وَالَملّاحُ؛ لِأَنَّهُ عَمَلُهُم.(4)

3588. وعَنهُ عليه السلام: خَمسٌ قَبلَ قِيامِ القائِمِ عليه السلام: اليَمانِيُّ، والسُّفيانِيُّ، وَالمُنادي مِنَ السَّماءِ، وخَسفُ البَيداءِ، وقَتلُ النَّفسِ الزَّكِيَّةِ.(5)

3589. وقالَ عليه السلام: شاوِر في امورِكَ مِمّا يَقتَضِي الدّينُ مَن فيه ِ خَمسُ خِصالٍ: عَقلٌ، وعِلمٌ، وتَجرِبَةٌ، ونُصحٌ، وتَقوىً. فَإِن لَم تَجِد فَاستَعمِلِ الخَمسَةَ وَاعزِم وتَوَكَّل؛ فَإِنَّ ذلِكَ يُؤَديّكَ إلَى الصَّوابِ.(6)

3590. رُوِيَ عَن زَكَرِيّا بنِ مالِكٍ الجُعفِيِّ عَن أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام أنَّهُ سَأَلَهُ عَن قَولِ اللّهِ عز و جل: «وَاعْلَمُوا ْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَىْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِى الْقُرْبَى وَالْيَتَمَى وَالْمَسَكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ»، قالَ: أمّا خُمسُ الرَّسولِ فَلِأَقارِبِه ِ، وخُمسُ ذَوِي القُربى فَهُم أقرِباؤُهُ، وَاليَتامى أهلُ بَيتِه ِ، فَجَعَلَ هذِهِ الأَربَعَةَ سَهماً فيهِم، وأمَّا المَساكينُ وأبناءُ السَّبيلِ فَقَد عَلِمتَ أنّا لا نَأكُلُ الصَّدَقَةَ ولا تَحِلُّ لَنا، فَهِيَ لِلمَساكينِ وأبناءِ السَّبيلِ.(7)

ص:246

3585. حضرت فرمودند: امام سجاد عليه السلام مى فرمود: شناختن كمال دين مسلمان به پنج چيز است:

سخن بيهوده نگفتن. جدل نكند. بردبارى او. صبر او. اخلاق خوش او.

3586. امام صادق عليه السلام فرمودند: شيعۀ من كسى است كه: شكم و شهوت خود را كنترل كند. تلاش زياد كند. كار براى خدا انجام دهد. اميد به پاداش خدا داشته باشد. ترس از عذاب داشته باشد. اگر چنين كسى را ديدى، او شيعۀ جعفرى است.

3587. امام صادق عليه السلام فرمودند: پنج نفر نماز را تمام بخوانند. در سفر باشند يا وطن: كرايه بر. دوره گرد. نامه رسان [پست چى]. چوپان. دريانورد چون اينان كارشان سفر است.

3588. امام صادق عليه السلام فرمودند: قبل از قيام امام زمان عليه السلام پنج علامت ظاهر مى شود: خروج شخصى از يمن. خروج شخصى از آل سفيان. نداى آسمانى. فرو رفتن بخشى از زمين بيداء [بين مكه و مدينه]. كشته شدن نفس زكيه.

3589. حضرت فرمودند: در امور دينى با كسى مشورت كن كه پنج خصلت داشته باشد: عقل و علم و تجربه و خيرخواهى و تقوى. اگر چنين كسى پيدا نكردى خود اين امور را بكار گير. و به خدا توكل كن. راه درست را خواهى يافت.

3590. زكريا از امام صادق عليه السلام دربارۀ اين آيه قرآن سؤال كرد: «بدانيد خمس آنچه غنيمت بدست آورديد براى خدا و رسول و سادات و يتيمان و مساكين و در راه ماندگان است».

حضرت فرمود: خمس پيامبر براى نزديكان اوست. و خمس سادات هم بستگان آن حضرت هستند. و يتيمان هم از اهل بيت آن حضرت هستند. اين چهار سهم را خدا براى آنان قرار داده است. اما مسكين و در راه مانده، بدان كه ما صدقه مصرف نمى كنيم. و بر ما حلال نيست. و صدقه براى فقيران و در راه ماندگان است.

ص:247

الفصل السّادس: مِمّا وَرَدَ عَنِ الأَئِمَّةِ الأطهارِ عليهم السلام

3591. عَن أبي حَمزَةَ الثُّمالِيِّ قالَ: قالَ أبو جَعفَرٍ عليه السلام: بُنِيَ الإِسلامُ عَلى خَمسٍ: إقامَةِ الصَّلاةِ، وإيتاءِ الزَّكاةِ، وحِجِّ البَيتِ، وصَومِ شَهرِ رَمَضانَ، وَالوَلايَةِ لَنا أهلَ البَيتِ، فَجَعَلَ في أربَعٍ مِنها رُخصَةً، ولَم يَجعَل فِي الوَلايَةِ رُخصَةً؛ مَن لَم يَكُن عِندَهُ مالٌ لَم يَكُن عَلَيه ِ الزَّكاةُ، ومَن لَم يَكُن عِندَهُ مالٌ فَلَيسَ عَلَيه ِ حَجٌّ، ومَن كانَ مَريضاً صَلّى قاعِداً، وأفطَرَ شَهرَ رَمَضانَ، وَالوَلايَةُ صَحيحاً كانَ أو مَريضاً أو ذو مالٍ أو لا مالَ لَهُ فَهِيَ لازِمَةٌ.(1)

3592. وعَن أبي بَكرٍ الحَضرَمِيِّ عَن أبي جَعفَرٍ عليه السلام قالَ: قالَ لي: يا أبا بَكرٍ، أتَدري كَمِ الصَّلاةُ عَلَى المَيِّتِ؟ قُلتُ:

لا، قالَ: اخِذَتِ الخَمسُ مِن خَمسِ صَلَواتٍ؛ مِن كُلِّ صَلاةٍ تَكبيرَةٌ.(2)

3593. وعَن أبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام قالَ: إنَّ آدَمَ عليه السلام اشتَهى فاكِهَةً، فَانطَلَقَ هِبَةُ اللّهِ(3) يَطلُبُ لَهُ فاكِهَةً، فَاستَقبَلَهُ جَبرَئيلُ عليه السلام فَقالَ لَهُ: أينَ تَذهَبُ يا هِبَةَ اللّهِ؟ فَقالَ هِبَةُ اللّهِ: إنَّ آدَمَ يَشتَكي، وإنَّهُ اشتَهى فاكِهَةً، قالَ: