علم مفاهیم شناسی در قرآن سری جدید جلد 100

مشخصات کتاب

نام کتاب: علم مفاهیم شناسی در قرآن سری جدید جلد 100

تحقیق و تالیف : رسول ملکیان اصفهانی - 1400 ش

ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان

ص: 1

1- مکر

1- مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 54 - 3،4،6،7،9

3 _ مکر و مقابله خداوند با مکر و حیله کافران توطئه گر علیه عیسی ( ع )

و مکروا و مکر اللّه

4 _ توانایی و چیرگی خداوند در مکر با کافران

و مکروا و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین

6 _ ناتوانی و شکست قطعی انسان ، در مکر با خداوند

و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین

7 _ مکر انسان با خداوند ، مستلزم مکر الهی با اوست .

و مکروا و مکر اللّه

9 _ مکر خداوند به انسان ، بازتاب عملِ مکرآمیز خود انسان است .

و مکروا و مکر اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 55 - 1،15

1 _ توفّی ( نجات ) ، عروج ، تطهیر حضرت عیسی ( ع ) و غلبه پیروان آن حضرت بر دشمنان ، مکر خداوند در برابر مکر کافران

و مکروا و مکر اللّه . .. اذ قال اللّه یا عیسی انّی متوفّیک ... فوق الذین کفروا

بنابراینکه <اذ>، متعلّق به <مکر اللّه> باشد، یعنی مکر خداوند هنگام بوده که عیسی را بسوی خویش عروج داد و . .. .

15 _ دلجویی خداوند از حضرت عیسی ( ع ) ، در برابر نگرانی آن حضرت از مکر کافران

فلمّا احسّ عیسی . .. قال ... انی متوفّیک و رافعک ... و جاعل الّذین اتبعوک فوق ال

ص: 1

2- آثار اجتناب از مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 32 - 14

14 - استفاده از آیه های خدا ، برای رهیافت به خداشناسی ، منوط به حفظ بی طرفی و دست کشیدن از دغلکاری و حق ناپذیری است .

و ما یجحد بأی_تنا إلاّ کلّ ختّار کفور

3- آثار مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 54 - 9

9 _ مکر خداوند به انسان ، بازتاب عملِ مکرآمیز خود انسان است .

و مکروا و مکر اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 107 - 3

3 _ خیانت و نیرنگ به دیگران ، در حقیقت خدعه و خیانت به خویشتن است .

و لاتجدل عن الذین یختانون انفسهم

در آیه شریفه خیانت به دیگران، خیانت به نفس شمرده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 33 - 11

11_ شریک برای خدا پنداشتن و پرستش معبود های دروغین ، مرامی نشأت گرفته از مکر ها و حیله ها

بل زیّن للذین کفروا مکرهم

نامیدن و توصیف کردن شرکورزی به مکر و حیله اشاره به این نکته دارد که: ریشه شرک و پرستش غیر خدا ، مکر و حیله است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 4

4 - خسارت و پی آمد سوء مکر ها و حیله ها ، تنها دامنگیر صاحبان آن خواهد شد .

و لایحیق المکر السّیّیِ إلاّ بأهله

ص: 2

4- آثار مکر با خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 143 - 10

10 _ پذیرش دوستی و سرپرستی کفار ، خیانت در جنگ ، خدعه با خدا ، سستی در عبادت ، ریاکاری و کم به یاد خدا بودن ، موجب گمراهی و محرومیت دایمی از هدایت الهی است .

و من یضلل اللّه فلن تجد له سبیلا

از مصادیق مورد نظر برای (من یضلل)، کسانی هستند که در آیات قبل (از 138 تا 143) خصلتهای آنان بر شمرده شد.

5- آثار مکر با خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 33 - 15،19

15_ خودفریبی مشرکان و آراسته دیدن پندار شرک ، آنان را از گرایش به توحید باز داشت .

و صدّوا عن السبیل

<صدّ> (مصدر صدّوا) به معنای بازگرداندن است. به نظر می رسد فاعل محذوف از <صدّوا> مکر و حیله که مایه شرکورزی مشرکان شده است، باشد.

19_ مکر ها و خودفریبی های مشرکان در اتخاذ خدایان دروغین ، زمینه ساز تعلق اراده الهی به گمراهی آنان

بل زیّن للذین کفروا مکرهم . .. و من یضلل الله فما له من هاد

قرآن از یک سو حیله و مکرها را مایه گمراهی مشرکان می داند و از سویی دیگر خداوند را گمراه کننده ایشان می شمرد. این دو حقیقت اشاره به نکاتی دارد، از جمله اینکه هر چند که خداوند گمراه کننده است ; ولی آدمی خود زمینه آن را فراهم می سازد و در حقیقت گمراه سازی آنان، کیفر مرام خود آنهاست.

6- آثار مکر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 21 - 11

11 _ مکر خدا ، سریع ترین و کارآمدترین مکرهاست .

إذا لهم مکر فی ءایاتنا قل اللّه أسرع مکراً

7- آثار مکر دشمنان دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 3

9 - نحل - 16 - 26 - 4،9

4- خداوند ، تمامی مکر ها و توطئه های توطئه گران علیه دین را به خود آنان باز گرداند .

قد مکر الذین من قبلهم فأتی الله بنی_نهم من القواعد فخّر علیهم السقف من فوقهم

احتمال دارد فراز <فأتی الله بنیانهم من القواعد. ..> بیان تمثیلی باشد نه حقیقی. بنابراین مراد آیه چنین می شود: آنان تلاشهای زیاد و بنیان های فکری قوی علیه دین تدارک دیده بودند، ولی خداوند آن بنیان ها را علیه خود آنان به کار گرفت.

9- توطئه گران علیه دین ، هیچ گاه گمان نمی کردند که مکرشان علیه دین ، دامنگیر خود آنان خواهد شد .

قد مکر الذین من قبلهم فأتی الله بنی_نهم من القواعد . .. و أت_هم العذاب من حیث لا

8- آثار مکر زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 50 - 14

14_ یوسف ( ع ) با ابلاغ بی گناهی خویش به پادشاه ، بر این نکته تأکید کرد که زندانی شدنش نتیجه مکر و کید زنان اشراف بوده است .

إن ربی بکیدهنّ علیم

9- آثار مکر علیه دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 42 - 4

4 - مکر و توطئه کافران علیه دین و پیامبر ( ص ) ، شکست پذیر و گریبانگیر خود آنان

فالذین کفروا هم المکیدون

10- آثار مکر علیه محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 42 - 4

4 - مکر و توطئه کافران علیه دین و پیامبر ( ص ) ، شکست پذیر و گریبانگیر خود آنان

فالذین کفروا هم المکیدون

ص: 4

11- آثار مکر قدرتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 24 - 1

1 - صاحبان زر و زور با نیرنگ های بزرگ خود ، تعداد بسیاری از مردم را گمراه کردند .

و قد أضلّوا کثیرًا

12- آثار مکر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 10 - 14

14 - مکر ها و توطئه های سوء کافران ، موجب عذاب شدید آنان است .

و الذین یمکرون السیئات لهم عذاب شدید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 42 - 1،4

1 - اتهام های کافران ، علیه دین و پیامبر ( ص ) ناشی از مکر و حلیه آنان

أم تریدون کیدًا

4 - مکر و توطئه کافران علیه دین و پیامبر ( ص ) ، شکست پذیر و گریبانگیر خود آنان

فالذین کفروا هم المکیدون

13- آثار مکر مستکبران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 33 - 3

3 - مستضعفان در قیامت ، تلاش مکّارانه و شبانه روزی مستکبران را ، مانع ایمانشان معرفی خواهند کرد .

لولا أنتم لکنّا مؤمنین . قال الذین استکبروا ... بل کنتم مجرمین . و قال الذین است

14- آثار مکر مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 33 - 19

19_ مکر ها و خودفریبی های مشرکان در اتخاذ خدایان دروغین ، زمینه ساز تعلق اراده الهی به گمراهی آنان

ص: 5

بل زیّن للذین کفروا مکرهم . .. و من یضلل الله فما له من هاد

قرآن از یک سو حیله و مکرها را مایه گمراهی مشرکان می داند و از سویی دیگر خداوند را گمراه کننده ایشان می شمرد. این دو حقیقت اشاره به نکاتی دارد، از جمله اینکه هر چند که خداوند گمراه کننده است ; ولی آدمی خود زمینه آن را فراهم می سازد و در حقیقت گمراه سازی آنان، کیفر مرام خود آنهاست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 1

1 - استکبار و حیله گری مشرکان ، دو عامل تنفر و دوری آنان از گرایش به اسلام و دین الهی

فلمّا جاءهم نذیر ما زادهم إلاّ نفورًا . استکبارًا فی الأرض و مکر السّیّیِ

برداشت یاد شده، مبتنی بر این احتمال است که <استکباراً> مفعول لأجله بوده و <مکر السّیّیِ> نیز بر آن عطف شده باشد.

15- اخفای مکر زلیخا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 29 - 1

1_ عزیز مصر از یوسف ( ع ) خواست تا ماجرای زلیخا را نادیده انگاشته و آن را مخفی سازد .

یوسف أعرض عن هذا

اعراض کردن از ماجرای زلیخا _ که مفاد عبارت <أعرض عن هذا> است _ در حقیقت توصیه به مخفی نگه داشتن و نادیده گرفتن است ، نه لب به شکایت نگشودن ; زیرا اقدام علیه زلیخا با ملاحظه موقعیت یوسف(ع) - که برده ای زرخرید بوده _ ناسازگار است.

16- استحکام مکر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 45 - 3

3 - کید و تدبیر خداوند ، متین و استوار است .

إنّ کیدی متین

17- بزرگترین مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 28 - 10

10_ مکر و حیله زنان ، مکر و حیله ای بزرگ است .

ص: 6

إن کیدکنّ عظیم

هر چند جمله <إن کیدکنّ عظیم> سخن عزیز مصر است ، ولی مفسران برآنند که هرگاه خداوند سخنی را در قرآن نقل کرده و آن را رد نکند ، معلوم می گردد که آن سخن حق است.

18- بی تأثیری مکر امت های پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 42 - 2

2_ خداوند ، مکر های پیشینیان علیه پیامبران و برنامه های الهی را بی اثر ساخت و توطئه گران را به هلاکت رسانید .

أولم یروا أنَّا نأتی الأرض . .. و قد مکر الذین من قبلهم فلله المکر جمیعًا

نمی توان جمله <لله المکر جمیعاً> را متفرع بر <قدمکرالذین . ..> دانست ; زیرا بر مکر کردن کافران این نتیجه مترتب نمی شود که مکرها از آنِ خداست. بنابراین <فاء> در <فلله ...> فصیحه است و دلالت بر جمله ای مقدّر دارد. کلام با تقدیر آن چنین است: <قد مکر الذین من قبلهم فأبطله الله فلله المکر جمیعاً>. جمله <أولم یروا ...> قرینه بر این نکته است که خداوند با هلاک سازی آنان مکرشان را باطل ساخت.

19- بی تأثیری مکر دشمنان دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 10 - 15

15 - همه مکر ها و توطئه های سوء کافران و دین ستیزان ، رو به کسادی و نابودی است .

و الذین یمکرون السیئات . .. و مکر أُول_ئک هو یبور

<ال> در <السیّئات> برای جنس و مفید استغراق و به معنای انواع مکرهای بد است. <بوار> (مصدر <یبور> هم در معنای هلاکت به کار رفته و هم به معنای کسادی مفرط آمده است (لسان العرب). در هر صورت در این آیه، کنایه از عدم تأثیر و بی نتیجه بودن مکرهای کافران می باشد.

20- بی تأثیری مکر ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 46 - 5،6

5- ستمگران پیشین برای نجات خویش از عذاب استیصال به انواع گوناگون مکر و چاره اندیشی متوسل شدند ; ولی از آنها هیچ نتیجه ای نگرفتند .

و سکنتم فی مس_کن الذین ظلموا أنفسهم و تبیّن لکم کیف فعلنا بهم . .. و قد مکروا مک

ص: 7

برداشت فوق مبتنی بر این است که جمله <و قد مکروا مکرهم . ..> حال برای ضمیر <بهم> باشد; یعنی، با اینکه آنان به انواع حیله ها و چاره اندیشیها برای نجات از عذاب متوسل می شدند گرفتار آن شدند.

6- مکر ها و چاره اندیشی های ستمگران ، هر چند گسترده و کوه شکن باشد ، در برابر نیروی حق بی ثمر و ناموفق خواهد بود .

و قد مکروا مکرهم و عند الله مکرهم و إن کان مکرهم لتزول منه الجبال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 47 - 6

6- خنثی و بی نتیجه کردن مکر و ترفند های ستمگران ، وعده خداوند به رسولان خویش

و قد مکروا مکرهم و عند الله مکرهم و إن کان مکرهم لتزول منه الجبال . فلاتحسبنّ ال

21- بی تأثیری مکر علیه انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 42 - 2

2_ خداوند ، مکر های پیشینیان علیه پیامبران و برنامه های الهی را بی اثر ساخت و توطئه گران را به هلاکت رسانید .

أولم یروا أنَّا نأتی الأرض . .. و قد مکر الذین من قبلهم فلله المکر جمیعًا

نمی توان جمله <لله المکر جمیعاً> را متفرع بر <قدمکرالذین . ..> دانست ; زیرا بر مکر کردن کافران این نتیجه مترتب نمی شود که مکرها از آنِ خداست. بنابراین <فاء> در <فلله ...> فصیحه است و دلالت بر جمله ای مقدّر دارد. کلام با تقدیر آن چنین است: <قد مکر الذین من قبلهم فأبطله الله فلله المکر جمیعاً>. جمله <أولم یروا ...> قرینه بر این نکته است که خداوند با هلاک سازی آنان مکرشان را باطل ساخت.

22- بی تأثیری مکر علیه دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 42 - 2،5

2_ خداوند ، مکر های پیشینیان علیه پیامبران و برنامه های الهی را بی اثر ساخت و توطئه گران را به هلاکت رسانید .

أولم یروا أنَّا نأتی الأرض . .. و قد مکر الذین من قبلهم فلله المکر جمیعًا

نمی توان جمله <لله المکر جمیعاً> را متفرع بر <قدمکرالذین . ..> دانست ; زیرا بر مکر کردن کافران این نتیجه مترتب نمی شود که مکرها از آنِ خداست. بنابراین <فاء> در <فلله ...> فصیحه است و دلالت بر جمله ای مقدّر دارد. کلام با تقدیر آن چنین است: <قد مکر الذین من قبلهم فأبطله الله فلله المکر جمیعاً>. جمله <أولم یروا ...> قرینه بر این نکته است که خداوند با هلاک سازی آنان مکرشان را باطل ساخت.

5_ نابودی کفرپیشگان توطئه گر در طول تاریخ ، نشانه بی اثر بودن مکر آنان در برابر برنامه های الهی است .

أولم یروا أنّا نأتی الأرض ننقصها . .. و قد مکر الذین من قبلهم فلله المکر جمیعًا

ص: 8

23- بی تأثیری مکر فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 37 - 15

15 - کار ساز نبودن مکر و حیله فرعون در ساختن بنای بلند ، به بهانه اطلاع یافتن از خدای موسی ( ع ) و اثبات دروغ گو بودن او

ی_ه_م_ن ابن لی صرحًا. .. فأطّلع إلی إل_ه موسی... و ما کید فرعون إلاّ فی تباب

برداشت یاد شده به این خاطر است که از مصادیق اصلی <کید فرعون> ساختن بنای بلند می باشد.

24- بی تأثیری مکر فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 45 - 1

1 - خداوند مؤمن آل فرعون را از آثار ناپسند مکر فرعونیان محفوظ داشت .

فوقی_ه اللّه سیّئات ما مکروا

25- بی تأثیری مکر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 42 - 4

4- خداوند ، مکر های کفرپیشگان را بی نتیجه می سازد .

و قد مکر الذین من قبلهم فلله المکر جمیعًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 10 - 15

15 - همه مکر ها و توطئه های سوء کافران و دین ستیزان ، رو به کسادی و نابودی است .

و الذین یمکرون السیئات . .. و مکر أُول_ئک هو یبور

<ال> در <السیّئات> برای جنس و مفید استغراق و به معنای انواع مکرهای بد است. <بوار> (مصدر <یبور> هم در معنای هلاکت به کار رفته و هم به معنای کسادی مفرط آمده است (لسان العرب). در هر صورت در این آیه، کنایه از عدم تأثیر و بی نتیجه بودن مکرهای کافران می باشد.

ص: 9

26- بی تأثیری مکر مستکبران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 37 - 17

17 - توطئه و نیرنگ های مستکبران و قدرت های فرعونی ، شکست پذیر و خنثی شدنی است .

و ما کید فرعون إلاّ فی تباب

برداشت بالا با توجه به این نکته مهم تفسیری است که نقل داستان ها و ماجراهای تاریخی در قرآن، صرفاً برای بیان واقعیت تاریخی گذشته نیست. بلکه جریانی است مستمر برای تمامی اعصار و روزگاران.

27- بیماردلان مدینه و مکر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 12 - 5،9

5 - منافقان و بیماردلان مدینه ، وعده خدا و پیامبر را بر پیروزی ، فریب و خدعه ای بیش نمی دانستند .

و إذ یقول المن_فقون و الذین فی قلوبهم مرض ما وعدنا اللّه و رسوله إلاّ غرورًا

9 - ظن و گمان منافقان و بیماردلان مدینه ، در غزوه احزاب ، این بود که وعده خدا و پیامبرش ، جز فریب نیست .

و تظنّون باللّه الظنونا . .. و إذ یقول المن_فقون ... ما وعدنا اللّه و رسوله إلاّ

<و إذ یقول> می تواند تفسیر <الظنونا> باشد.

28- پاسخ مکر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 16 - 7

7 - خداوند در مکر و کیفر ، آغازگر نبوده و خدعه های او ، پاسخ کردار ناروای کافران است .

إنّهم یکیدون کیدًا . و أکید کیدًا

29- تشویق به مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 12 - 10

10_ نفوذ شیطان در انسان ها و ترغیب آنان به نفاق ، دروغ پردازی ، فریب کاری و طرح توطئه های شوم ، نمودی از دشمنی آشکار او با ایشان است .

إن الشیط_ن للإنس_ن عدو مبین . .. اقتلوا یوسف ... أرسله معنا غدًا یرتع و یلعب و إ

ص: 10

30- تنوع مکر ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 46 - 5

5- ستمگران پیشین برای نجات خویش از عذاب استیصال به انواع گوناگون مکر و چاره اندیشی متوسل شدند ; ولی از آنها هیچ نتیجه ای نگرفتند .

و سکنتم فی مس_کن الذین ظلموا أنفسهم و تبیّن لکم کیف فعلنا بهم . .. و قد مکروا مک

برداشت فوق مبتنی بر این است که جمله <و قد مکروا مکرهم . ..> حال برای ضمیر <بهم> باشد; یعنی، با اینکه آنان به انواع حیله ها و چاره اندیشیها برای نجات از عذاب متوسل می شدند گرفتار آن شدند.

31- تهدید به مکر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 13 - 18

18_ خداوند کفرپیشگانی که علی رغم مشاهده آیات خدا ، ربوبیت او را منکر شوند ، به عذاب شدید و مکری سخت تهدید کرده است .

و هم یج_دلون فی الله و هو شدید المحال

32- خدا و مکر خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 9

9_ خداوند نخواهد گذاشت مکر و حیله خیانتکاران به فرجام رسد و به ثمر نشیند .

و أن الله لایهدی کید الخائنین

33- دفع مکر دشمنان انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 42 - 8

8_ آگاهی خداوند به عملکرد و دستاورد انسانها ، زمینه ساز اقتدار او بر خنثی کردن مکر ها و توطئه های ایشان علیه پیامبران و برنامه های الهی

ص: 11

فلله المکر جمیعًا یعلم ما تکسب کل نفس

جمله <یعلم . ..> به منزله تعلیلی است برای <فلله المکر جمیعاً> و اشاره به ریشه و خاستگاه این حقیقت دارد که مکرها و توطئه های کافران علیه برنامه های الهی بی اثر است و همه برنامه ها در اختیار خداوند است ; یعنی، چون خداوند از اعمال و رفتار انسانها آگاه است، مکر و نقشه های ایشان بر او مخفی نمی ماند و لذا به خوبی می تواند آنها را خنثی سازد.

34- دفع مکر دشمنان دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 42 - 8

8_ آگاهی خداوند به عملکرد و دستاورد انسانها ، زمینه ساز اقتدار او بر خنثی کردن مکر ها و توطئه های ایشان علیه پیامبران و برنامه های الهی

فلله المکر جمیعًا یعلم ما تکسب کل نفس

جمله <یعلم . ..> به منزله تعلیلی است برای <فلله المکر جمیعاً> و اشاره به ریشه و خاستگاه این حقیقت دارد که مکرها و توطئه های کافران علیه برنامه های الهی بی اثر است و همه برنامه ها در اختیار خداوند است ; یعنی، چون خداوند از اعمال و رفتار انسانها آگاه است، مکر و نقشه های ایشان بر او مخفی نمی ماند و لذا به خوبی می تواند آنها را خنثی سازد.

35- دفع مکر زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 11

11_ خداوند ، خنثی کننده مکر و حیله زنان اشراف و نجات بخش یوسف ( ع ) از زندان

أن الله لایهدی کید الخائنین

36- دفع مکر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 62 - 3

3 _ خداوند با حمایت خویش از پیامبر ( ص ) و جامعه ایمانی ، نیرنگ کافران را بی اثر خواهد کرد .

و إن یریدوا أن یخدوعوک فإن حسبک اللّه

جواب شرط <إن یریدوا . .. > محذوف است و جمله <فان حسبک اللّه> جانشین آن شده است ; یعنی: إن یریدوا أن یخدعوک فاللّه یکفیک شرهم.

ص: 12

37- زمینه مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 11 - 10

10_ حسد ، آدمی را به گناهانی همانند دروغ گفتن و نیرنگ زدن حتی به محبوب ترین نزدیکانش ، وادار می سازد .

قالوا ی_أبانا ما لک لاتأمنّا علی یوسف و إنا له لن_صحون

38- زمینه مکر مشرکان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 2

2 - بعثت پیامبر ( ص ) برای مشرکان _ به رغم سوگند مؤکد آنان بر ایمان و پذیرش _ موجب گردنکشی بیشتر و حیله گری علیه اسلام گردید .

فلمّا جاءهم نذیر ما زادهم إلاّ نفورًا. .. و مکر السّیّیِ

برداشت یاد شده، مبتنی بر این احتمال است که <استکباراً> بدل برای <نفوراً> باشد; یعنی، <ما زادهم إلاّ استکباراً>.

39- زیان مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 4

4 - خسارت و پی آمد سوء مکر ها و حیله ها ، تنها دامنگیر صاحبان آن خواهد شد .

و لایحیق المکر السّیّیِ إلاّ بأهله

40- سرزنش مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 92 - 4

4- فریبکاری و خدعه با مردم ، عملی نکوهیده در بینش الهی

تتّخذون أیم_نکم دخلاً بینکم

ص: 13

41- سرزنش مکر با خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 101 - 16

16 - خودفریبی و تجاهل در برخورد با حقایق ، امری نکوهیده و ناروا

نبذ فریق من الذین أوتوا الکتب . .. کأنهم لایعلمون

42- سستی مکر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 18 - 4

4 _ سنت الهی بر سست کردن حیله کافران است .

ذلکم و أن اللّه موهن کید الکفرین

<أن اللّه . .. > خبر برای مبتدایی محذوف است ; یعنی <و الأمر أن اللّه ... >.

43- شکست مکر خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 52 - 9،12

9_ خداوند نخواهد گذاشت مکر و حیله خیانتکاران به فرجام رسد و به ثمر نشیند .

و أن الله لایهدی کید الخائنین

12_ یوسف ( ع ) با تقاضای دادرسی درصدد بود به پادشاه مصر ثابت کند که خیانتکاران هرگز به پیروزی نمی رسند و مکرشان فرجامی ندارد .

ذلک لیعلم . .. أن الله لایهدی کید الخائنین

چنان چه گذشت عبارت <أن الله لایهدی . ..> عطف بر <أنی ...> است ; یعنی: <ذلک لیعلم أن الله ...>. این بدان خاطر بود که عزیز و یا پادشاه بداند که خداوند مکر خیانتکاران را به ثمر نمی نشاند.

44- شکست مکر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 30 - 1

1 _ خداوند با برنامه های خویش ، مکر کافران علیه پیامبر ( ص ) را نافرجام ساخت .

إذ یمکر . .. و یمکر اللّه و اللّه خیر المکرین

ص: 14

45- شکست ناپذیری مکر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 45 - 4

4 - کید و تدبیر خداوند ، شکست ناپذیر است .

إنّ کیدی متین

46- عزیز مصر و مکر زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 28 - 9

9_ شناخت عزیز مصر از روحیه زنان و آگاهی او به ترفندهایشان

إن کیدکنّ عظیم

47- عوامل مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 10 - 3

3 - نفاق ، خدعه گری و دروغ پردازی ، رذایلی هستند برخاسته از بیماری دل

و من الناس من یقول ءامنا . .. یخدعون اللّه ... فی قلوبهم مرض

<فی قلوبهم مرض> بیانگر ریشه رذایلی است که در آیات قبل و فرازهای بعد، برای منافقان بیان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 24 - 3،4،9

3 _ احساس مصونیّت از خلود در آتش دوزخ ، عامل فریب و گمراهی اهل کتاب

ثمّ یتولّی فریق . .. ذلک بانّهم قالوا لن تمسّنا النار ... و غرّهم

4 _ باور های دروغین و خرافی ، مایه فریب و گمراهی

قالوا لن تمسّنا النار . .. غرّهم فی دینهم

9 _ اعتقاد به مصونیّت از خلود در عذاب ، دروغی که اهل کتاب ، آن را ساخته و خود را فریب دادند .

و غرّهم فی دینهم ما کانوا یفترون

ص: 15

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 5 - 19

19_ شیطان ، در ایجاد دشمنی میان انسان ها و واداشتن آنان به مکر و حیله علیه یکدیگر ، نقشی بسزا دارد .

فیکیدوا . .. إن الشیط_ن للإنس_ن عدو مبین

48- قدرت مکر ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 46 - 1،4،6

1- هلاکت و عذاب دنیوی ستم پیشگان تاریخ از سوی خداوند ، علی رغم مکر و چاره اندیشی های فراوان و قدرتمندانه آنان

و سکنتم فی مس_کن الذین ظلموا . .. و قد مکروا مکرهم ... و إن کان مکرهم لتزول منه

4- تسلی و دلداری خداوند به پیامبر ( ص ) در برابر ترفند ها و مکر های گوناگون و کوه شکن ستم پیشگان جامعه

و قد مکروا مکرهم و عند الله مکرهم و إن کان مکرهم لتزول منه الجبال

6- مکر ها و چاره اندیشی های ستمگران ، هر چند گسترده و کوه شکن باشد ، در برابر نیروی حق بی ثمر و ناموفق خواهد بود .

و قد مکروا مکرهم و عند الله مکرهم و إن کان مکرهم لتزول منه الجبال

49- کیفر با مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 142 - 17

17 _ خدعه خداوند با منافقان نیرنگ باز ، به مجازات کردن آنان است .

إنّ المنفقین یخدعون اللّه و هو خدعهم

امام رضا(ع) در پاسخ سؤال از معنای خدعه خداوند در آیه فوق فرمود: ان اللّه تعالی . .. لایخادع و لکنه تعالی یجازیهم ... جزاء ... الخدیعه ... .

_______________________________

توحید صدوق، ص 163، ح 1، ب 21; نورالثقلین، ج 1، ص 565، ح 632.

50- گناه مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 107 - 8

8 _ خیانت و نیرنگ ، گناه است .

إنّ اللّه لایحب من کان خواناً اثیماً

ص: 16

در برداشت فوق، <اثیماً>، صفت توضیحی برای <خواناً> گرفته شده است.

51- مبارزه با مکر دیگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 5 - 12

12_ لزوم تلاش برای در امان ماندن از مکر و حیله دیگران

لاتقصص . .. فیکیدوا لک کیدًا

52- مبارزه با مکر مخالفان صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 50 - 2

2 - مقابله خداوند با حیله و نیرنگ مخالفان صالح

و مکرنا مکرًا

53- مبغوضیّت مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 108 - 7

7 _ ناخشنودی خداوند از خیانت و نیرنگ ، حتی در مرحله پندار و گفتار

اذ یبیتون ما لایرضی من القول

<اذ یبیتون>، حاکی از اندیشه خیانت و گناه است. و جمله <ما لایرضی>، تصریح به ناخشنودی خداوند و نکوهش از چنین پندار و اندیشه ای دارد.

54- محدوده مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 204 - 6

6 _ ظاهرسازی و فریفتن دیگران ، فقط در تنگنای حیات دنیا ممکن است .

و من الناس من یعجبک قوله فی الحیوه الدنیا

بنابراینکه <فی الحیوه الدنیا>، متعلّق به <یعجبک> باشد ; یعنی شگفتی گفتارشان در دنیاست ; در آخرت که روز حقیقت است.

ص: 17

55- مکر ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 20 - 1

1 _ ابلیس پس از سکونت آدم و همسرش در بهشت، در اندیشه فریبکاری و توطئه علیه ایشان برآمد.

فوسوس لهما الشیطن

هنگامی که پس از کلمه <وسوسه> حرف <لام> آورده شود، به معنای نقشه کشیدن و توطئه کردن است.

56- مکر اشراف قریش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 123 - 7

7 _ سردمداران مجرم مکه، یکسره در صدد توطئه و مکر علیه مسلمانان صدر اسلام بودند.

و کذلک جعلنا فی کل قریه

چون این سوره مبارکه مکی است، تشبیه مذکور در آیه، تشبیه سردمداران مجرم در تمامی نقاط به سردمداران مجرم شهر <مکه> است. لذا بیانگر وضعیت و شرایط آن روزگار می باشد.

57- مکر اشراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 123 - 7

7 _ سردمداران مجرم مکه، یکسره در صدد توطئه و مکر علیه مسلمانان صدر اسلام بودند.

و کذلک جعلنا فی کل قریه

چون این سوره مبارکه مکی است، تشبیه مذکور در آیه، تشبیه سردمداران مجرم در تمامی نقاط به سردمداران مجرم شهر <مکه> است. لذا بیانگر وضعیت و شرایط آن روزگار می باشد.

58- مکر اصحاب فیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فیل - 105 - 2 - 1

1 - اصحاب فیل ، درصدد مکر با خداوند و پی گیر طرحی در مقابله با اهداف الهی بودند .

ص: 18

کیدهم

<کید>، نوعی چاره جویی کردن است که گاهی مذموم و گاه پسندیده است; گرچه موارد استعمال آن در مذموم بیشتر است. (مفردات) مراد از <کید> اصحاب فیل، هجوم آنان به مکه برای ویران ساختن کعبه و بازداشتن مردم از عبادت نزد آن بود. ابرهه پیش از آن نیز، برای منصرف ساختن مردم از زیارت کعبه، کنیسه ای در یمن ساخته بود; ولی به قرینه عنوان <اصحاب الفیل>، می توان گفت: مراد از <کیدهم> همان هجوم به کعبه است.

59- مکر امت های پیشین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 42 - 1

1_ امت های پیشین علیه پیامبران و برنامه های الهی ، توطئه می کردند و برای مقابله با آنها به مکر و حیله می پرداختند .

و قد مکر الذین من قبلهم

60- مکر انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 34 - 14

14_ خداوند ، به ترفند ها و مکر های آدمیان و راه خنثی کردن و از میان بردن آن ، آگاه است .

فصرف عنه کیدهنّ إنه هو السمیع العلیم

از مصداقهای مورد نظر برای متعلق <سمیع> و <علیم>، به قرینه <کیدهنّ> ترفند زنان اشراف ، و به قرینه <صرف عنه> از میان بردن مکرهای ایشان است.

61- مکر اهل کتاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 78 - 4،6

4 _ فریبکاری گروهی از اهل کتاب با سعی در تحریف کتب آسمانی

و انّ منهم لفریقاً . .. لتحسبوه من الکتاب

6 _ برخی از اهل کتاب ( عالمان آنان ) ، برای فریب مردم ، دست نوشته خود را همانند کتاب خدا تلاوت می کردند .

و انّ منهم لفریقاً یلون السنتهم بالکتاب لتحسبوه من الکتاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 19

4 - مائده - 5 - 49 - 13

13 _ تلاش موذیانه و فریبکارانه اهل کتاب ( یهود ) ، برای بازداشتن پیامبر ( ص ) از حکم و داوری بر اساس قرآن

و احذرهم ان یفتنوک عن بعض ما أنزل اللّه إلیک

چون <یفتنوک> به <عن> متعدی شده است علاوه بر بازداشتن و گمراه ساختن، معنای خدعه و نیرنگ نیز در آن اشراب شده است ; یعنی مبادا تو را با نیرنگ از احکام الهی بازدارند و گمراه سازند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 61 - 4

4 _ تظاهر به اسلام ، شیوه گروهی از اهل کتاب برای فریب مسلمانان و ضربه زدن به اسلام

و إذا جاءوکم قالوا ءامنا . .. و اللّه اعلم بما کانوا یکتمون

جمله <اللّه اعلم بما کانوا یکتمون> با توجه به دشمنی اهل کتاب با مسلمانان، می رساند که آنان در تظاهر به اسلام اهداف پلیدی را تعقیب می کردند و آن از بین بردن اسلام بوده است.

62- مکر با خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 9 - 3،5،7

3 - منافقان با اظهار ایمان ، در پی نیرنگ زدن به خدا و فریب دادن اهل ایمان هستند .

و من الناس من یقول ءامنا . .. یخدعون اللّه و الذین ءامنوا

جمله <و ما یخدعون إلا أنفسهم> می رساند که: منافقان به خدا و اهل ایمان نیرنگ نزدند و نخواهند زد. بنابراین <یخادعون اللّه ...>; یعنی آنان در صدد نیرنگ زدن هستند.

5 - خدعه و نیرنگ با خدا و مؤمنان ، خودفریبی و نیرنگ زدن به خویشتن است .

و ما یخدعون إلا أنفسهم

7 - از رسول خدا ( ص ) روایت شده که فرمود : < . . . من یخادع اللّه یخدعه . . . قیل له و کیف یخادع اللّه ؟ قال یعمل بما أمره اللّه عز و جل ثم یرید به غیره . . . ;

. .. کسی که ]به خیال خود[ خدا را فریب دهد، خدا او را فریب می دهد ... به آن حضرت گفته شد: چگونه او خدا را فریب می دهد؟ فرمود: به آنچه خدا دستور داده عمل می کند ولی نیت او غیر خداست ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 54 - 6،7

6 _ ناتوانی و شکست قطعی انسان ، در مکر با خداوند

و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین

7 _ مکر انسان با خداوند ، مستلزم مکر الهی با اوست .

و مکروا و مکر اللّه

ص: 20

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 142 - 1،5،13،19

1 _ خدعه و نیرنگ با خداوند ، برنامه همیشگی منافقان است .

إنّ المنفقین یخدعون اللّه

فعل مضارع <یخدعون>، استمرار و اصرار منافقان بر حیله گری را می فهماند.

5 _ نیرنگ با مؤمنان ، نیرنگ با خداست .

إنّ المنفقین یخدعون اللّه و هو خدعهم

با توجه به آیه قبل که نوعی از مکر منافقان با مؤمنان را بیان کرده، گویا همان مکر و حیله را در این آیه _ برای عنایتی خاص _ مکر با خداوند شمرده است.

13 _ ریا در نماز و عبادت ، خدعه با خداست .

إنّ المنفقین یخدعون اللّه . .. قاموا کسالی یراءون الناس و لایذکرون اللّه

بنابر اینکه <اذا قاموا الی الصلوه . ..> بیانی برای (یخدعون اللّه) باشد.

19 _ عمل به دستورات خداوند از روی ریا ، خدعه با او و نشانه نفاق است .

إنّ المنفقین یخدعون اللّه و هو خدعهم

رسول خدا(ص) در پاسخ سؤال از چگونگی خدعه نمودن با خداوند فرمود: یعمل بما امر اللّه ثم یرید به غیره . .. .

_______________________________

عقاب الاعمال، ص 303، ح 1، عقاب الریاء; تفسیر عیاشی، ج 1، ص 283، ح 295.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فیل - 105 - 2 - 1

1 - اصحاب فیل ، درصدد مکر با خداوند و پی گیر طرحی در مقابله با اهداف الهی بودند .

کیدهم

<کید>، نوعی چاره جویی کردن است که گاهی مذموم و گاه پسندیده است; گرچه موارد استعمال آن در مذموم بیشتر است. (مفردات) مراد از <کید> اصحاب فیل، هجوم آنان به مکه برای ویران ساختن کعبه و بازداشتن مردم از عبادت نزد آن بود. ابرهه پیش از آن نیز، برای منصرف ساختن مردم از زیارت کعبه، کنیسه ای در یمن ساخته بود; ولی به قرینه عنوان <اصحاب الفیل>، می توان گفت: مراد از <کیدهم> همان هجوم به کعبه است.

63- مکر با خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 9 - 5،6

5 - خدعه و نیرنگ با خدا و مؤمنان ، خودفریبی و نیرنگ زدن به خویشتن است .

و ما یخدعون إلا أنفسهم

ص: 21

6 - منافقان ، به خودفریبیِ خویش و نیرنگبازی با خود ، ناآگاه هستند .

و ما یخدعون إلا أنفسهم و ما یشعرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 33 - 12

12_ مشرکان در پرستش خدایان دروغین ، خویشتن را فریب داده بودند .

بل زیّن للذین کفروا مکرهم

در اینکه فاعل محذوف از <زیّن> چیست؟ چند احتمال وجود دارد 1_ شیطان 2_ سران کفر و شرک 3_خودِ کافران. برداشت فوق بر اساس سومین احتمال است. بر این مبنا معنای جمله چنین می شود: <زیّن الکافرون لأنفسهم مکرَهم> و مفاد آن این است که کفرپیشگان با دلیلهایی واهی شرک را توجیه کردند و کم کم آنها را زیبا دیدند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 6

6 - برگشت مکر مکاران مخالف با ادیان الهی به خود آنان ، سنت الهی است .

فهل ینظرون إلاّ سنّت الأوّلین

جمله <فهل ینظرون. ..> هم می تواند ناظر به بازگشت مکر مکاران علیه خود آنان باشد و هم می تواند اشاره به کیفر الهی درباره مکاران گذشته داشته باشد. برداشت یاد شده براساس احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 42 - 4

4 - مکر و توطئه کافران علیه دین و پیامبر ( ص ) ، شکست پذیر و گریبانگیر خود آنان

فالذین کفروا هم المکیدون

64- مکر با سوگند

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 92 - 3

3- ممنوعیت استفاده از سوگند به عنوان وسیله ای برای فریب دیگران

و لاتکونوا . .. تتّخذون أیم_نکم دخلاً بینکم

65- مکر با کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 22

20 - طارق - 86 - 17 - 5

5 - مهلت دادن به کافران ، نمونه ای از مکر خداوند با آنان است .

و أکید کیدًا . فمهّل الک_فرین

66- مکر با منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 142 - 3،7

3 _ منافقان حیله گر ، خود گرفتار کمند نیرنگ های خدایند .

و هو خدعهم

7 _ خداوند ، خود کیفر دهنده خدعه و نیرنگ منافقان خیانت پیشه است .

إنّ المنفقین یخدعون اللّه و هو خدعهم

بدان احتمال که خدعه خداوند، همان کیفر و مجازاتهای وی باشد.

67- مکر با موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 64 - 3

3 - فرعونیان ، به حیله و مکر بودن سِحر و برنامه های خود برای مقابله با موسی ( ع ) و عاری بودن آن از حقیقت معترف بودند .

فأجمعوا کیدکم

به کاربردن <کید> در باره کار و سحر خود از سوی فرعونیان، حکایت از آن دارد که آنان، خود به سحر و بی حقیقت بودن آن معترف بودند و آن را صرفا حیله ای در برابر موسی(ع) می دانستند.

68- مکر با مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 9 - 3،5

3 - منافقان با اظهار ایمان ، در پی نیرنگ زدن به خدا و فریب دادن اهل ایمان هستند .

و من الناس من یقول ءامنا . .. یخدعون اللّه و الذین ءامنوا

جمله <و ما یخدعون إلا أنفسهم> می رساند که: منافقان به خدا و اهل ایمان نیرنگ نزدند و نخواهند زد. بنابراین <یخادعون اللّه ...>; یعنی آنان در صدد نیرنگ زدن هستند.

5 - خدعه و نیرنگ با خدا و مؤمنان ، خودفریبی و نیرنگ زدن به خویشتن است .

ص: 23

و ما یخدعون إلا أنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 142 - 5

5 _ نیرنگ با مؤمنان ، نیرنگ با خداست .

إنّ المنفقین یخدعون اللّه و هو خدعهم

با توجه به آیه قبل که نوعی از مکر منافقان با مؤمنان را بیان کرده، گویا همان مکر و حیله را در این آیه _ برای عنایتی خاص _ مکر با خداوند شمرده است.

69- مکر برادران یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 5 - 4

4_ یعقوب ( ع ) مطمئن به مکر و کید فرزندانش علیه یوسف ( ع ) در صورت آگاه شدنشان از رؤیای او

لاتقصص رءیاک علی إخوتک فیکیدوا لک کیدًا

چنان چه یعقوب(ع) اطمینان و یقین به کید و مکر فرزندانش علیه یوسف(ع) نداشت ، پس از نقل رؤیا می فرمود: <فإنی أخاف أن یکیدوا . ..> (می ترسم نقشه ای برای تو بکشند) و جمله خویش را با مفعول مطلق (کیداً) تأکید نمی کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 11 - 9

9_ فرزندان یعقوب با اظهار محبت به او ، و تحریک احساسات وی درصدد فریب دادن او بودند .

قالوا ی_أبانا ما لک لاتأمنّا علی یوسف

برداشت فوق ، از خطاب <ی_أبانا> (ای پدر جانمان) و نیز لحن کلام <ما لک لاتأمنّا . ..> (چه شده است که به ما درباره یوسف بی اعتماد هستی) استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 15 - 1

1_ فرزندان یعقوب با دروغ ها و نیرنگ های خویش ، موافقت او را برای فرستادن یوسف ( ع ) به همراه خود جلب کردند .

إنا له لح_فظون . .. فلما ذهبوا به

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 83 - 6

6_ آگاهی یعقوب به اینکه بازداشت بنیامین بر اساس کید و نقشه ای از طرف فرزندانش ( یوسف ، بنیامین یا برادران دیگر ) بوده است . *

ص: 24

قال بل سوّلت لکم أنفسکم أمرًا

در اینکه چرا یعقوب(ع) گزارش فرزندانش را باور نکرد و آنان را علی رغم داشتن شهود عینی _ که جای شک باقی نمی گذاشت _ به تسویل کردن متهم ساخت، پاسخهایی ذکر کرده اند. آنچه به نظر روشن تر می رسد این است که: 1_ یعقوب(ع) به فراست خاص خویش و اطمینانش به درست کاری بنیامین دریافته بود که گزارش یاد شده واقعیت ندارد. 2_ کید و نقشه ای برای گرفتار شدن بنیامین در کار بوده و به اصطلاح کاسه ای زیر نیم کاسه بوده است. 3_ این کید و نقشه از ناحیه فرزندانش اجرا شده است. اینها واقعیتهایی بود که یعقوب(ع) به فراست دریافت ; ولی نکته ای که برای او _ پس از آنکه فهمیده بود نقشه گرفتاری بنیامین از ناحیه فرزندانش است _ مجهول و مبهم مانده بود، این بود که متوجه نشد خود بنیامین و یوسف طرّاح و مجری آن نقشه بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 102 - 7،8،9

7_ تصمیم و عزم برادران یوسف بر توطئه و مکر علیه وی

إذ أجمعوا أمرهم و هم یمکرون

<اجماع> (مصدر أجمعوا) به معنای تصمیم گرفتن و مهیّای انجام کاری شدن است. مراد از ضمیرهای جمع در جمله <أجمعوا ...> برادران یوسف است. گرچه این احتمال نیز بعید به نظر نمی رسد که مقصود از آن ضمیرها علاوه بر برادران، زلیخا و هیأت حاکمه مصر نیز باشد.

8_ جلسه توطئه و مکر برادران یوسف علیه او ، مخفی مانده ترین قسمت داستان یوسف ( ع ) تا پیش از نزول قرآن

إذ أجمعوا أمرهم و هم یمکرون

یاد کردن از این قسمت داستان یوسف (جلسه توطئه و مکر برادران علیه وی) پس از بیان اینکه داستان یوسف از اخبار غیبی است ، می تواند اشاره به این معنا باشد که این قسمت داستان از مخفی مانده ترین قسمتهای آن می باشد.

9_ بیان قرآن درباره مکر ها و توطئه های برادران یوسف ، زلیخا و هیأت حاکمه مصر علیه او ، دلیلی بس روشن بر وحی بودن و الهی بودن آن

ما کنت لدیهم إذ أجمعوا أمرهم و هم یمکرون

جمله <و ما کنت لدیهم. ..> به منزله تعلیل برای <ذلک من أنباء الغیب...> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 103 - 4

4_ خداوند با بیان مکر برادران یوسف علیه وی ، تسلّی دهنده پیامبر ( ص ) بر مخالفت مردمان با وی

إذ أجمعوا أمرهم و هم یمکرون. و ما أکثر الناس و لو حرصت بمؤمنین

برداشت فوق، مقتضای ارتباط میان <ما أکثر الناس . ..> با خصوص مکر برادران یوسف علیه وی (و هم یمکرون) است و به این نکته اشاره دارد که: ای پیامبر! آنان که فرزندان یعقوب پیامبر بودند با پدر و برادرشان آن گونه رفتار کردند، پس مبادا از ایمان نیاوردن مردم اندوهگین باشی و خود را مقصر پنداری چرا که عموم مردم حق ناپذیرند.

ص: 25

70- مکر به خود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 26 - 4،9

4- خداوند ، تمامی مکر ها و توطئه های توطئه گران علیه دین را به خود آنان باز گرداند .

قد مکر الذین من قبلهم فأتی الله بنی_نهم من القواعد فخّر علیهم السقف من فوقهم

احتمال دارد فراز <فأتی الله بنیانهم من القواعد. ..> بیان تمثیلی باشد نه حقیقی. بنابراین مراد آیه چنین می شود: آنان تلاشهای زیاد و بنیان های فکری قوی علیه دین تدارک دیده بودند، ولی خداوند آن بنیان ها را علیه خود آنان به کار گرفت.

9- توطئه گران علیه دین ، هیچ گاه گمان نمی کردند که مکرشان علیه دین ، دامنگیر خود آنان خواهد شد .

قد مکر الذین من قبلهم فأتی الله بنی_نهم من القواعد . .. و أت_هم العذاب من حیث لا

71- مکر به خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 11 - 10

10_ حسد ، آدمی را به گناهانی همانند دروغ گفتن و نیرنگ زدن حتی به محبوب ترین نزدیکانش ، وادار می سازد .

قالوا ی_أبانا ما لک لاتأمنّا علی یوسف و إنا له لن_صحون

72- مکر به دشمنان دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 26 - 4،9

4- خداوند ، تمامی مکر ها و توطئه های توطئه گران علیه دین را به خود آنان باز گرداند .

قد مکر الذین من قبلهم فأتی الله بنی_نهم من القواعد فخّر علیهم السقف من فوقهم

احتمال دارد فراز <فأتی الله بنیانهم من القواعد. ..> بیان تمثیلی باشد نه حقیقی. بنابراین مراد آیه چنین می شود: آنان تلاشهای زیاد و بنیان های فکری قوی علیه دین تدارک دیده بودند، ولی خداوند آن بنیان ها را علیه خود آنان به کار گرفت.

9- توطئه گران علیه دین ، هیچ گاه گمان نمی کردند که مکرشان علیه دین ، دامنگیر خود آنان خواهد شد .

قد مکر الذین من قبلهم فأتی الله بنی_نهم من القواعد . .. و أت_هم العذاب من حیث لا

73- مکر به یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 102 - 7،8،9

ص: 26

7_ تصمیم و عزم برادران یوسف بر توطئه و مکر علیه وی

إذ أجمعوا أمرهم و هم یمکرون

<اجماع> (مصدر أجمعوا) به معنای تصمیم گرفتن و مهیّای انجام کاری شدن است. مراد از ضمیرهای جمع در جمله <أجمعوا ...> برادران یوسف است. گرچه این احتمال نیز بعید به نظر نمی رسد که مقصود از آن ضمیرها علاوه بر برادران، زلیخا و هیأت حاکمه مصر نیز باشد.

8_ جلسه توطئه و مکر برادران یوسف علیه او ، مخفی مانده ترین قسمت داستان یوسف ( ع ) تا پیش از نزول قرآن

إذ أجمعوا أمرهم و هم یمکرون

یاد کردن از این قسمت داستان یوسف (جلسه توطئه و مکر برادران علیه وی) پس از بیان اینکه داستان یوسف از اخبار غیبی است ، می تواند اشاره به این معنا باشد که این قسمت داستان از مخفی مانده ترین قسمتهای آن می باشد.

9_ بیان قرآن درباره مکر ها و توطئه های برادران یوسف ، زلیخا و هیأت حاکمه مصر علیه او ، دلیلی بس روشن بر وحی بودن و الهی بودن آن

ما کنت لدیهم إذ أجمعوا أمرهم و هم یمکرون

جمله <و ما کنت لدیهم. ..> به منزله تعلیل برای <ذلک من أنباء الغیب...> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 103 - 4

4_ خداوند با بیان مکر برادران یوسف علیه وی ، تسلّی دهنده پیامبر ( ص ) بر مخالفت مردمان با وی

إذ أجمعوا أمرهم و هم یمکرون. و ما أکثر الناس و لو حرصت بمؤمنین

برداشت فوق، مقتضای ارتباط میان <ما أکثر الناس . ..> با خصوص مکر برادران یوسف علیه وی (و هم یمکرون) است و به این نکته اشاره دارد که: ای پیامبر! آنان که فرزندان یعقوب پیامبر بودند با پدر و برادرشان آن گونه رفتار کردند، پس مبادا از ایمان نیاوردن مردم اندوهگین باشی و خود را مقصر پنداری چرا که عموم مردم حق ناپذیرند.

74- مکر ثروتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 22 - 1

1 - استفاده صاحبان زر و زور از مکر و نیرنگی بس بزرگ ، علیه دعوت نوح ( ع ) و در جهت گمراه کردن مردم

من لم یزده ماله و ولده إلاّ خسارًا . و مکروا مکرًا کبّارًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 23 - 4

4 - دفاع از عقاید مذهبی و شرک آمیز مردم ، از حیله ها و نیرنگ های صاحبان زر و زور ، برای مبارزه با دعوت توحیدی نوح ( ع )

و قالوا لاتذرنّ ءالهتکم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

ص: 27

75- مکر جادوگران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 69 - 5

5 - سِحر ، مکر و حیله ساحر است و واقعیات را تغییر نمی دهد .

إنّما صنعوا کید سحر

76- مکر جایز

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 142 - 8

8 _ جواز خدعه و نیرنگ ، در مقابل مکر و حیله دشمنان ( مقابله به مثل ) *

إنّ المنفقین یخدعون اللّه و هو خدعهم

77- مکر حاکمان مصرباستان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 102 - 9

9_ بیان قرآن درباره مکر ها و توطئه های برادران یوسف ، زلیخا و هیأت حاکمه مصر علیه او ، دلیلی بس روشن بر وحی بودن و الهی بودن آن

ما کنت لدیهم إذ أجمعوا أمرهم و هم یمکرون

جمله <و ما کنت لدیهم. ..> به منزله تعلیل برای <ذلک من أنباء الغیب...> است.

78- مکر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 9 - 7

7 - از رسول خدا ( ص ) روایت شده که فرمود : < . . . من یخادع اللّه یخدعه . . . قیل له و کیف یخادع اللّه ؟ قال یعمل بما أمره اللّه عز و جل ثم یرید به غیره . . . ;

. .. کسی که ]به خیال خود[ خدا را فریب دهد، خدا او را فریب می دهد ... به آن حضرت گفته شد: چگونه او خدا را فریب می دهد؟ فرمود: به آنچه خدا دستور داده عمل می کند ولی نیت او غیر خداست ...>.

ص: 28

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 54 - 3،4،7،9،10

3 _ مکر و مقابله خداوند با مکر و حیله کافران توطئه گر علیه عیسی ( ع )

و مکروا و مکر اللّه

4 _ توانایی و چیرگی خداوند در مکر با کافران

و مکروا و مکر اللّه و اللّه خیر الماکرین

7 _ مکر انسان با خداوند ، مستلزم مکر الهی با اوست .

و مکروا و مکر اللّه

9 _ مکر خداوند به انسان ، بازتاب عملِ مکرآمیز خود انسان است .

و مکروا و مکر اللّه

10 _ مکر خداوند با کافران ، مجازات نمودن آنان به سبب مکرشان است .

و مکروا و مکر اللّه

امام رضا(ع) درباره آیه فوق فرمود: انّ اللّه تبارک و تعالی . .. لا یمکر ... و لکنّه عزّ و جل یجازیهم ... جزاء المکر.

_______________________________

عیون اخبارالرضا (ع)، ج 1، ص 126، ح 19، ب 11 ; معانی الاخبار، ص 13، ح 3.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 55 - 1

1 _ توفّی ( نجات ) ، عروج ، تطهیر حضرت عیسی ( ع ) و غلبه پیروان آن حضرت بر دشمنان ، مکر خداوند در برابر مکر کافران

و مکروا و مکر اللّه . .. اذ قال اللّه یا عیسی انّی متوفّیک ... فوق الذین کفروا

بنابراینکه <اذ>، متعلّق به <مکر اللّه> باشد، یعنی مکر خداوند هنگام بوده که عیسی را بسوی خویش عروج داد و . .. .

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 142 - 3،4،17

3 _ منافقان حیله گر ، خود گرفتار کمند نیرنگ های خدایند .

و هو خدعهم

4 _ امهال و واگذاری منافقان برای خدعه و نیرنگ ، مکر و نیرنگ خدا با آنهاست .

إنّ المنفقین یخدعون اللّه و هو خدعهم

جمله <و هو خدعهم> حالیه است، یعنی همان خدعه و نیرنگ آنان، خدعه خداوند علیه ایشان است. به این معنا که خداوند آنان را مهلت داده و به خود واگذاشته تا در گناهان بسیار، غرق شوند.

17 _ خدعه خداوند با منافقان نیرنگ باز ، به مجازات کردن آنان است .

إنّ المنفقین یخدعون اللّه و هو خدعهم

امام رضا(ع) در پاسخ سؤال از معنای خدعه خداوند در آیه فوق فرمود: ان اللّه تعالی . .. لایخادع و لکنه تعالی یجازیهم ... جزاء ... الخدیعه ... .

_______________________________

ص: 29

توحید صدوق، ص 163، ح 1، ب 21; نورالثقلین، ج 1، ص 565، ح 632.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 143 - 11

11 _ محروم ساختن منافقان از پیمودن راه هدایت ، خدعه و کیفر خداوند نسبت به آنان *

و من یضلل اللّه فلن تجد له سبیلا

جمله <و من یضلل اللّه>، می تواند بیان خدعه الهی نسبت به منافقان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 99 - 1،2

1 _ تکذیب کنندگان انبیا ، در معرض مکر خداوند و برنامه های پنهانی و ناشناخته وی برای مجازات آنان

أفأمنوا مکر اللّه

2 _ فراگیری عذاب بر کفرپیشگان بی تقوا به هنگام غفلت های شبانه و سرگرمی های روزانه ، از مکر ها و برنامه های پنهانی خداوند با آنان

أن یأتیهم بأسنا بیتا . .. ضحی و هم یلعبون. أفأمنوا مکر اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 183 - 3،4،6

3 _ تکذیب کنندگان آیات خداوند گرفتار مکر و کید او خواهند شد .

إن کیدی متین

4 _ تأخیر در عذاب تکذیب کنندگان و کشاندن تدریجی آنان به ورطه های سقوط با عواملی خوشایند و خام کننده ، مکر خدا با ایشان است .

سنستدرجهم . .. و أملی لهم إن کیدی متین

مراد از <کید> همان استدراج و امهالی است که در آیه قبل مطرح شد.

6 _ مکر و کید خداوند نیرومند و شکست ناپذیر است .

إن کیدی متین

<متین> به معنای نیرومند و استوار است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 30 - 6

6 _ خداوند ، برترین برنامه ریز در مقابله با مکر کافران

و اللّه خیر المکرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 21 - 14

ص: 30

14 _ توطئه و نیرنگ علیه قرآن ، تلاشی مذبوحانه بوده و نیرنگ بازان پیش از به ثمر رساندن توطئه های خود ، در دام مکر ( عذاب ) خدا گرفتار خواهند شد .

إذا لهم مکر فی ءایاتنا قل اللّه أسرع مکراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 13 - 24

24_ < عن علی ( ع ) : . . . قوله : < و هو شدید المحال > قال : یرید المکر ;

از علی(ع) درباره سخن خدا: <و هو شدید المحال> روایت شده است که فرمود: خداوند از <مِحال> مکر را اراده کرده است>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 42 - 3،6

3- همه نقشه ها و طرح های پنهانی از آنِ خداوند است .

فلله المکر جمیعًا

6_ نابودی کفرپیشگان توطئه گر ، دلیل اقتدار خدا بر طرح نقشه ها و برنامه های پنهانی

أولم یروا . .. و قد مکر الذین من قبلهم فلله المکر جمیعًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 50 - 2

2 - مقابله خداوند با حیله و نیرنگ مخالفان صالح

و مکرنا مکرًا

79- مکر خدا با کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 16 - 1

1 - خداوند ، در برابر نیرنگ ها و توطئه های کافران ، ترفند ها و نقشه هایی پیچیده به کار می گیرد .

و أکید کیدًا

<کید>; یعنی، احتیال (چاره جستن) که دو نوع مذموم و ممدوح دارد; هر چند که استعمال آن در مورد مذموم بیشتر است (مفردات راغب). <کیداً> مفعول مطلق است و بر پیچیدگی نقشه های خداوند دلالت دارد.

80- مکر در سخن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 31

4 - نساء - 4 - 108 - 7

7 _ ناخشنودی خداوند از خیانت و نیرنگ ، حتی در مرحله پندار و گفتار

اذ یبیتون ما لایرضی من القول

<اذ یبیتون>، حاکی از اندیشه خیانت و گناه است. و جمله <ما لایرضی>، تصریح به ناخشنودی خداوند و نکوهش از چنین پندار و اندیشه ای دارد.

81- مکر در صلح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 61 - 2

2 _ لزوم پذیرش صلح مطرح شده از سوی کافران ، مشروط به احرازِ نبودن فریبکاری در سایه صلح طلبی است .

و إن جنحوا للسلم فاجنح لها

جنوح (مصدر جنحوا) به معنای تمایل داشتن است و با حرف <الی> متعدی می شود. بنابراین آوردن <لام> پس از آن بیانگر این است که در آن کلمه معنای <قصد> تضمین شده است. یعنی: ان جنحوا إلی المسالمه قاصدین لها. (اگر تمایل به صلح دارند و هدفشان دستیابی به زندگی مسالمت آمیز است، نه حیله گری ... .)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 62 - 8

8 _ پیامبر ( ص ) و رهبران الهی نباید صلح طلبیهایی را که قرین نیرنگ است بپذیرند و به سبب آن از نبرد با کافران بازایستند .

و إن یریدوا أن یخدعوک فإن حسبک اللّه

برداشت فوق بر این اساس است که جمله <و ان یریدوا . .. > فرض دیگری در مقابل <إن جنحوا> باشد، نه توضیح و تکمیل آن. یعنی صلح به دو منظور پیشنهاد می شود: گاهی به سبب صلح واقعی و زندگانی مسالمت آمیز با مسلمانان و گاهی به منظور حیله گری و تجدید قوا. آیه قبل (إن جنحوا ... ) بیانگر احکام و دستورات فرض اول و آیه دوم (و إن یریدوا) بیانگر احکام و دستورات فرض دوم است.

82- مکر در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 110 - 8

8 - در قیامت راهی برای تزویر و استفاده نادرست از شفاعت وجود ندارد .

لاتنفع الشف_عه إلاّمن أذن له . .. یعلم ... و لایحیطون به علمًا

ص: 32

83- مکر دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 204 - 1

1 _ برخی با وجود دشمنی با مسلمانان ، برای اصلاح امور دنیوی آنان طرح های فریبنده ارائه می دهند .

و من الناس مع یعجبک قوله فی الحیوه الدنیا . .. و هو الد الخصام

بنابراینکه <فی الحیوه> متعلق به <قوله> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 142 - 8

8 _ جواز خدعه و نیرنگ ، در مقابل مکر و حیله دشمنان ( مقابله به مثل ) *

إنّ المنفقین یخدعون اللّه و هو خدعهم

84- مکر دشمنان ادیان آسمانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 6

6 - برگشت مکر مکاران مخالف با ادیان الهی به خود آنان ، سنت الهی است .

فهل ینظرون إلاّ سنّت الأوّلین

جمله <فهل ینظرون. ..> هم می تواند ناظر به بازگشت مکر مکاران علیه خود آنان باشد و هم می تواند اشاره به کیفر الهی درباره مکاران گذشته داشته باشد. برداشت یاد شده براساس احتمال نخست است.

85- مکر دشمنان اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 5

5 - خسارت و پی آمد سوء مکر و حیله مخالفان دین اسلام ، دامنگیر خود آنان خواهد گشت .

فلمّا جاءهم نذیر ما زادهم إلاّ نفورًا. .. و مکر السّیّیِ و لایحیق المکر السّیّیِ

86- مکر دشمنان دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 26 - 7

ص: 33

7- دخالت خداوند در تحولات تاریخ ، آن گاه که دشمنان علیه دین توطئه و مکر کنند .

و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أس_طر الأولین . .. قد مکر الذین من قبلهم فأت

87- مکر دشمنان قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 26 - 2

2- اسطوره خواندن و ساختگی دانستن قرآن ، مکر و توطئه دشمنان این کتاب آسمانی است .

و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أس_طر الأولین . .. قد مکر الذین من قبلهم

88- مکر دشمنان محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 45 - 8

8- قدرت خداوند ، فوق مکر و توطئه طراحان و توطئه گران علیه پیامبر ( ص )

أفأمن الذین مکروا السیّئات أن یخسف الله بهم الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 70 - 5

5 - دلتنگی پیامبر ( ص ) از توطئه های دشمنان علیه رسالت آن حضرت

و لاتکن فی ضیق ممّا یمکرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 43 - 3

3 - دعوت پیامبراسلام ( ص ) ، با حیله ها و مکر های مخالفان روبه رو بود .

فلمّا جاءهم نذیر ما زادهم إلاّ نفورًا. .. و مکر السّیّیِ

89- مکر رهبران ظالم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 123 - 2،6،8،9

2 _ مکر و فریب، شیوه سردمداران مجرمان در میان جوامع

ص: 34

جعلنا فی کل قریه أکبر مجرمیها لیمکروا فیها

6 _ تمامی جوامع بشری در معرض تهدید حیله و مکر سردمداران مجرم خویش

و کذلک جعلنا فی کل قریه أکبر مجرمیها لیمکروا فیها

8 _ مکر و توطئه سردمداران مجرم، تنها دامنگیر خودشان می گردد.

و ما یمکرون الا بأنفسهم

9 _ سردمداران مجرم با مکر خویش علیه دین اسلام تنها خود را می فریبند.

و کذلک جعلنا فی کل قریه . .. و ما یمکرون إلا بأنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 124 - 12

12 _ القای شبهات و بهانه جویی در برابر آیات الهی و رسالت رسولان او، از مکرهای سردمداران مجرم بوده است.

أکبر مجرمیها لیمکروا . .. لن نؤمن حتی نؤتی ... بما کانوا یمکرون

یادآور شدن اشکال تراشیهای سردمداران کفر، پس از ذکر مکر و فریبکاری آنان، می تواند بیان مصداقی بارز برای مکر و فریب آنان باشد.

90- مکر زلیخا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 28 - 7،8

7_ عزیز مصر ، به دام انداختن یوسف ( ع ) را برای کام جویی ، از مکر های زنانه زلیخا شمرد .

إنه من کیدکنّ

محتمل است ضمیر در <إنه> به حقیقتی که از جمله <غلّقت الأبواب . ..> استفاده می شود ، ارجاع داده شود. برداشت فوق ، بر اساس این احتمال است.

8_ عزیز مصر ، پیشدستی زلیخا در متهم ساختن یوسف ( ع ) و تعیین کیفر برای او را ، از مکر های زلیخا شمرد .

قالت ما جزاء من أراد بأهلک سوءًا . .. إنه من کیدکنّ

برداشت فوق، ناظر به این احتمال است که ضمیر در <إنه . ..> به معنایی که از <قالت ما جزاء ...> در آیه 25 استفاده می شود ، برگردد و آن معنا ، پیشدستی کردن زلیخا برای محقّ جلوه دادن خویش و گنه کار نشان دادن طرف مقابل است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 102 - 9

9_ بیان قرآن درباره مکر ها و توطئه های برادران یوسف ، زلیخا و هیأت حاکمه مصر علیه او ، دلیلی بس روشن بر وحی بودن و الهی بودن آن

ما کنت لدیهم إذ أجمعوا أمرهم و هم یمکرون

جمله <و ما کنت لدیهم. ..> به منزله تعلیل برای <ذلک من أنباء الغیب...> است.

ص: 35

91- مکر زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 28 - 5،7،8،10،11

5_ عزیز مصر پس از پی بردن به حقانیت یوسف ( ع ) ، زنان را انسانهایی پر مکر و حیله خواند .

إنه من کیدکنّ

7_ عزیز مصر ، به دام انداختن یوسف ( ع ) را برای کام جویی ، از مکر های زنانه زلیخا شمرد .

إنه من کیدکنّ

محتمل است ضمیر در <إنه> به حقیقتی که از جمله <غلّقت الأبواب . ..> استفاده می شود ، ارجاع داده شود. برداشت فوق ، بر اساس این احتمال است.

8_ عزیز مصر ، پیشدستی زلیخا در متهم ساختن یوسف ( ع ) و تعیین کیفر برای او را ، از مکر های زلیخا شمرد .

قالت ما جزاء من أراد بأهلک سوءًا . .. إنه من کیدکنّ

برداشت فوق، ناظر به این احتمال است که ضمیر در <إنه . ..> به معنایی که از <قالت ما جزاء ...> در آیه 25 استفاده می شود ، برگردد و آن معنا ، پیشدستی کردن زلیخا برای محقّ جلوه دادن خویش و گنه کار نشان دادن طرف مقابل است.

10_ مکر و حیله زنان ، مکر و حیله ای بزرگ است .

إن کیدکنّ عظیم

هر چند جمله <إن کیدکنّ عظیم> سخن عزیز مصر است ، ولی مفسران برآنند که هرگاه خداوند سخنی را در قرآن نقل کرده و آن را رد نکند ، معلوم می گردد که آن سخن حق است.

11_ حیله و مکر ، از ابزار های زنان برای ایجاد فساد و انحراف

إنه من کیدکنّ

92- مکر زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 2

2_ عشق زلیخا به یوسف ( ع ) حربه زنان اشراف مصر ، برای جنجال و توطئه علیه او

قال نسوه فی المدینه . .. فلما سمعت بمکرهنّ

مراد از <مکر> نقل کردن و مطرح ساختن ماجرای زلیخاست. اطلاق <مکر> به نقل آن ماجرا ، گویای این است که زنان اشراف با مطرح کردن آن قصه ، درصدد ضربه زدن به شخصیت زلیخا و توطئه علیه وی بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 23

ص: 36

23_ < عن علی بن الحسین ( ع ) : . . . و خرجن النسوه من عندها ( إمرأه العزیز ) فأرسلت کل واحده منهنّ إلی یوسف سرّاً من صاحبتها تسأله الزیاره فأبی علیهنّ و قال : < إلاّ تصرف عنّی کیدهنّ أصب إلیهنّ و أکن من الجاهلین ;

از امام سجاد(ع) روایت شده است: . .. و بانوان از نزد همسر عزیز بیرون رفته و هر کدام پنهان از رفیق خویش (=زلیخا) به نزد یوسف [پیام] فرستاد و از او درخواست دیدار کرد و یوسف نپذیرفت و گفت: [پروردگار] اگر نیرنگ زنان را از من نگردانی به آنان تمایل پیدا می کنم و از جاهلان خواهم بود...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 50 - 15

15_ تأکید یوسف ( ع ) بر آگاهی کامل خداوند به کید زنان اشراف درباره او

إن ربی بکیدهنّ علیم

93- مکر شیاطین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 76 - 13

13 _ شیاطین ، همواره در صدد مکر و توطئه علیه مؤمنان

انّ کید الشّیطان کان ضعیفاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 112 - 10

10 _ وسوسه و ظاهر سازی فریبکارانه، روش شیاطین است.

یوحی بعضهم إلی بعض زخرف القول غرورا

94- مکر شیاطین انسی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 112 - 16

16 _ لزوم هشیاری در برابر ترفندهای هنری و تبلیغی شیاطین انس و جن

و کذلک جعلنا لکل نبی عدوا . .. یوحی بعضهم إلی بعض زخرف القول غرورا

ص: 37

95- مکر شیاطین جنی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 112 - 16

16 _ لزوم هشیاری در برابر ترفندهای هنری و تبلیغی شیاطین انس و جن

و کذلک جعلنا لکل نبی عدوا . .. یوحی بعضهم إلی بعض زخرف القول غرورا

96- مکر شیطان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 120 - 2

2 _ وعده های شیطان ، جز دروغ و فریب نیست .

یعدهم و یمنیهم و ما یعدهم الشیطن الا غروراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 22 - 1

1 _ شیطان با فریبکاریها و سوگند دروغ، آدم و حوا را به پای درخت ممنوع کشاند تا از ثمره آن تناول کنند.

و قاسمهما . .. فدلیهما بغرور

<تدلیه>، مصدر <دلیّ>، به معنای فرستادن است، و مراد از آن نزدیک کردن آدم و حوا به شجره نهی شده برای خوردن از آن است. کلمه <غرور> می تواند مصدر و به معنای فریب دادن باشد و می تواند جمع غار (فریبنده) باشد، و مراد از آن سخنان دروغین و باطلی باشد که شیطان با سوگند به آدم و حوا القا کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 27 - 3

3 _ فریبکاریهای شیطان، عامل خروج آدم و حوا از بهشت شد.

کما أخرج أبوبکم من الجنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 48 - 1

1 _ شیطان ، عنصری فریبکار

و إذ زین لهم الشیطن أعملهم

ص: 38

97- مکر ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 46 - 2

2- خداوند به تمامی ترفند ها و مکر های ستمگران آگاهی کامل دارد .

و قد مکروا مکرهم و عند الله مکرهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 47 - 7

7- تسلی و دلداری خداوند به پیامبر ( ص ) در برابر مکر ها و ترفند های دشمنان ستمگر

و قد مکروا مکرهم و عند الله مکرهم . .. فلاتحسبنّ الله مخلف وعده رسله

98- مکر علیه انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 42 - 1

1_ امت های پیشین علیه پیامبران و برنامه های الهی ، توطئه می کردند و برای مقابله با آنها به مکر و حیله می پرداختند .

و قد مکر الذین من قبلهم

99- مکر علیه خانواده صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 50 - 1

1 - مکر و حیله مخالفان صالح پیامبر علیه وی و خانواده اش

قالوا تقاسموا باللّه لنبیّتنّه و أهله . .. و مکروا مکرًا

متعلق <مکروا> حذف شده و تقدیر آن با توجه به آیه قبل چنین است: <و مکروا به و بأهله مکراً; آنان علیه او و خانواده اش خدعه کردند>.

100- مکر علیه دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 42 - 1

1_ امت های پیشین علیه پیامبران و برنامه های الهی ، توطئه می کردند و برای مقابله با آنها به مکر و حیله می پرداختند .

ص: 39

و قد مکر الذین من قبلهم

101- مکر علیه صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 50 - 1

1 - مکر و حیله مخالفان صالح پیامبر علیه وی و خانواده اش

قالوا تقاسموا باللّه لنبیّتنّه و أهله . .. و مکروا مکرًا

متعلق <مکروا> حذف شده و تقدیر آن با توجه به آیه قبل چنین است: <و مکروا به و بأهله مکراً; آنان علیه او و خانواده اش خدعه کردند>.

102- مکر علیه محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 70 - 4،5

4 - مکر و توطئه گسترده و مستمر کافران علیه پیامبر ( ص )

و لاتکن فی ضیق ممّا یمکرون

به کارگیری فعل مضارع (یمکرون)، بیانگر استمرار مکر و حیله کافران علیه پیامبر(ص) می باشد.

5 - دلتنگی پیامبر ( ص ) از توطئه های دشمنان علیه رسالت آن حضرت

و لاتکن فی ضیق ممّا یمکرون

103- مکر علیه مخالفان صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 50 - 2

2 - مقابله خداوند با حیله و نیرنگ مخالفان صالح

و مکرنا مکرًا

104- مکر علیه نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 22 - 1

ص: 40

1 - استفاده صاحبان زر و زور از مکر و نیرنگی بس بزرگ ، علیه دعوت نوح ( ع ) و در جهت گمراه کردن مردم

من لم یزده ماله و ولده إلاّ خسارًا . و مکروا مکرًا کبّارًا

105- مکر فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 122 - 2،3

2 _ ساحران مؤمن به موسی ( ع ) ، مردمی هوشیار و به ترفند ها و سیاست بازی های فرعون و اشرافیان دربار وی آگاه بودند .

رب موسی و هرون

به نظر می رسد از اهداف ساحران در تفسیر <رب العلمین> به <رب موسی و هرون> این باشد که مبادا فرعونیان پس از خاتمه ماجرا چنین وانمود کنند که ساحران به فرعون سجده کردند و او را <رب العلمین> خواندند. و این معنا حکایت از هوشیاری ساحران و آگاهی آنان به ترفندهای فرعون دارد.

3 _ پیشگیری از فریبکاری و خدعه گری فرعون ، از اهداف ساحران در تفسیر < رب العلمین > به < رب موسی و هرون >

رب موسی و هرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 60 - 3،4،5،6

3 - تهیه و تدارک برای ارائه سِحری بزرگ در برابر موسی ( ع ) ، از حیله های فرعون

فلنأتیّنک بسحر . .. فجمع کیده

4 - فرعون برای مقابله با موسی ( ع ) ، تمامی حیله ها و برنامه های خود را جمع آوری کرد و به کار گرفت .

فتولّی فرعون فجمع کیده

<کید>; یعنی، مکر ورزیدن و چاره اندیشیدن (قاموس) و مراد از <جمع کید>، گردآوری اهل مکر و ابزار آن است.

5 - فرعون ، از فرصت کافی برای تدارک سِحر و امکانات دیگر جهت مقابله با موسی ( ع ) برخوردار بود .

فجمع کیده ثمّ أتی

<ثمّ> برای بیان تراخی است. ممکن است این تراخی، زمانی باشد; یعنی، پس از جمع آوری مکرها، مدتی تا رسیدن روز موعود فاصله شد و سپس آن روز فرا رسید. براین اساس باید گفت: فرعون فرصتی کامل برای کسب آمادگی داشت.

6 - فرعون پس از گردآوری امکانات و حیله های خویش ، در میعادگاه خود با موسی ( ع ) حاضر گردید .

موعدکم یوم الزینه . .. فجمع کیده ثمّ أتی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 35 - 4

4 - دروغ و تزویر ، دو حربه فرعون علیه موسی ( ع )

قال . .. إنّ ه_ذا لس_حر علیم . یرید أن یخرجکم من أرضکم بسحره

تعبیر <یرید أن یخرجکم. ..> دروغی آشکار است; چه این که موسی(ع) خواهان خارج ساختن بنی اسرائیل از مصر بود و نه

ص: 41

قبطیان. و از سوی دیگر در مجموع کلام وی تزویر و فریبکاری نهفته است چه در گفتن <أرضکم> (سرزمین شما) و چه در تعبیر <بسحره> (با جادویش)

106- مکر فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 64 - 3

3 - فرعونیان ، به حیله و مکر بودن سِحر و برنامه های خود برای مقابله با موسی ( ع ) و عاری بودن آن از حقیقت معترف بودند .

فأجمعوا کیدکم

به کاربردن <کید> در باره کار و سحر خود از سوی فرعونیان، حکایت از آن دارد که آنان، خود به سحر و بی حقیقت بودن آن معترف بودند و آن را صرفا حیله ای در برابر موسی(ع) می دانستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 45 - 2

2 - مؤمن آل فرعون ، پس از اعلان مواضع اعتقادی خویش و مبارزه با عقیده شرک آلود ، با انواع مکر ها و نقشه های شوم فرعونیان روبه رو شد .

فوقی_ه اللّه سیّئات ما مکروا

جمع آمدن <سیّئات> نشانگر تعدد و گوناگونی مکرهای فرعونیان است.

107- مکر قدرتمندان قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 22 - 1

1 - استفاده صاحبان زر و زور از مکر و نیرنگی بس بزرگ ، علیه دعوت نوح ( ع ) و در جهت گمراه کردن مردم

من لم یزده ماله و ولده إلاّ خسارًا . و مکروا مکرًا کبّارًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 23 - 4

4 - دفاع از عقاید مذهبی و شرک آمیز مردم ، از حیله ها و نیرنگ های صاحبان زر و زور ، برای مبارزه با دعوت توحیدی نوح ( ع )

و قالوا لاتذرنّ ءالهتکم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

ص: 42

108- مکر قوم ابراهیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 98 - 1،2

1 - نیرنگ و توطئه گسترده مشرکان برای نابودی ابراهیم ( ع )

فأرادوا به کیدًا

2 - سوزاندن ابراهیم ( ع ) با انبوهی از آتش پرشعله ، مکر و توطئه مشرکان در راستای نابودی آن حضرت

فألقوه فی الجحیم . فأرادوا به کیدًا فجعلن_هم الأسفلین

109- مکر قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 55 - 3

3_ هود ( ع ) ، به مشرکان قومش اعلام کرد که در پی توطئه ها و مکرهایشان ، به او مهلت نداده و او را از میان بردارند .

فکیدونی جمیعًا ثم لاتنظرون

<انظار> به معنای مهلت دادن است و <لاتنظرون> (مرا مهلت ندهید) کنایه از <نابودم سازید> ، می باشد.

110- مکر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 54 - 10

10 _ مکر خداوند با کافران ، مجازات نمودن آنان به سبب مکرشان است .

و مکروا و مکر اللّه

امام رضا(ع) درباره آیه فوق فرمود: انّ اللّه تبارک و تعالی . .. لا یمکر ... و لکنّه عزّ و جل یجازیهم ... جزاء المکر.

_______________________________

عیون اخبارالرضا (ع)، ج 1، ص 126، ح 19، ب 11 ; معانی الاخبار، ص 13، ح 3.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 55 - 1،15

1 _ توفّی ( نجات ) ، عروج ، تطهیر حضرت عیسی ( ع ) و غلبه پیروان آن حضرت بر دشمنان ، مکر خداوند در برابر مکر کافران

و مکروا و مکر اللّه . .. اذ قال اللّه یا عیسی انّی متوفّیک ... فوق الذین کفروا

بنابراینکه <اذ>، متعلّق به <مکر اللّه> باشد، یعنی مکر خداوند هنگام بوده که عیسی را بسوی خویش عروج داد و . .. .

15 _ دلجویی خداوند از حضرت عیسی ( ع ) ، در برابر نگرانی آن حضرت از مکر کافران

فلمّا احسّ عیسی . .. قال ... انی متوفّیک و رافعک ... و جاعل الّذین اتبعوک فوق ال

ص: 43

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 30 - 6

6 _ خداوند ، برترین برنامه ریز در مقابله با مکر کافران

و اللّه خیر المکرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 31 - 3،5

3 _ اظهار آگاهی کافران از محتوای قرآن و غیر مهم جلوه دادن آن ، از حیله های آنان علیه پیامبر ( ص )

و یمکرون . .. قالوا قد سمعنا لو نشاء لقلنا مثل هذا إن هذا إلا أسطیر

جمله <ان هذا . .. > دلالت می کند بر اینکه مقصود از <مثل هذا> همانندی در محتوای قرآن بوده است.

5 _ معرفی قرآن به عنوان افسانه های کهن و دروغین از ترفند های کافران برای مقابله با قرآن

قالوا . .. إن هذا إلا أسطیر الأولین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 61 - 6

6 _ احتمال نیرنگ زدن کافران در سایه پیشنهاد صلح بدون شواهد و قرائن نباید مانع پذیرش صلح شود .

و إن جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل علی اللّه

حرف لام در <للسلم> گویای این است که باید احراز شود که کافران در پیشنهاد صلح در صدد حیله گری نیستند. و هدف از لزوم توکل بر خدا پس از فرمان به پذیرش صلح این است که مسلمانان را از ترتیب اثر دادن به احتمال حیله گری باز دارد. مجموع این دو فرمان، یعنی از یک سو باید احراز شود که کافران در صدد فریبکاری نیستند و از سوی دیگر نباید به احتمال نیرنگ زدن آنان ترتیب اثر داد، بیانگر برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 62 - 1،2،7

1 _ احتمال تصمیم کافران بر خدعه و نیرنگ در سایه صلح طلبی ، نباید مانعی جهت پذیرش صلح با آنان شود .

و إن یریدوا أن یخدوعوک فإن حسبک اللّه

برداشت فوق بر این اساس که <إن یریدوا . .. > توضیحی باشد برای <فاجنح لها>. یعنی ای پیامبر(ص) وظیفه تو این است که صلح پیشنهادی را بپذیری و اگر کافران قصد نیرنگ داشتند، خداوند تو را از شر آنان حفظ می کند. بنابراین مبادا بر اثر این احتمال که شاید آنان در صدد اغفال مسلمین هستند پیشنهاد صلح را نپذیری. گفتنی است با توجه به آیه 58 معلوم می شود اگر قرائن و شواهدی برای این احتمال (خدعه و نیرنگ) وجود دارد، باید از پذیرش صلح امتناع کرد.

2 _ خداوند ، پشتیبانی کافی برای یاری پیامبر ( ص ) از نیرنگ کافران

فإن حسبک اللّه

7 _ خداوند با بیان پیشینه امدادهایش از پیامبر ( ص ) ، وی را به حمایت خویش در برابر کافران نیرنگباز مطمئن ساخت .

فإن حسبک اللّه هو الذی أیدک بنصره

ص: 44

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 70 - 1

1 - حزن و اندوه پیامبر ( ص ) بر حال کافران ، علی رغم مکر و توطئه آنان علیه آن حضرت

و لاتحزن علیهم و لاتکن فی ضیق ممّا یمکرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 46 - 1

1 - کافران لجوج ، بی بهره از تزویر های خویش و بی نصیب از یاری هر پشتیبان ، هنگام سر رسیدن وقت مجازاتشان

یوم لایغنی عنهم کیدهم شیئًا و لا هم ینصرون

111- مکر کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 31 - 1

1 _ تمسک کافران مکه به حیله برای مقابله با آنان

و یمکرون . .. و إذا تتلی علیهم ءایتنا قالوا قد سمعنا لو نشاء لقلنا

جمله <إذا تتلی . .. > می تواند بیان مصداقی از <یمکرون> در آیه قبل باشد.

112- مکر کفران کنندگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 32 - 16

16 - منکران آیات الهی ، جز دغلکاران ناسپاس نیستند .

و ما یجحد بأی_تنا إلاّ کلّ ختّار کفور

113- مکر مخالفان صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 49 - 10

10 - تلاش در جهت کشتن انبیا و محو پیام آنان ، بارزترین نمود فسادگری در زمین

یفسدون فی الأرض . .. قالوا تقاسموا باللّه لنبیّتنّه

ص: 45

از این که خداوند از میان همه فسادگری های گروه های مورد بحث، تصمیم ایشان به قتل پیامبر را مطرح ساخته است، معلوم می شود که این تصمیم، خطرناک ترین و خائنانه ترین برنامه ای است که می تواند از سوی مفسدان عملی شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 50 - 1

1 - مکر و حیله مخالفان صالح پیامبر علیه وی و خانواده اش

قالوا تقاسموا باللّه لنبیّتنّه و أهله . .. و مکروا مکرًا

متعلق <مکروا> حذف شده و تقدیر آن با توجه به آیه قبل چنین است: <و مکروا به و بأهله مکراً; آنان علیه او و خانواده اش خدعه کردند>.

114- مکر مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 33 - 12،15

12_ مشرکان در پرستش خدایان دروغین ، خویشتن را فریب داده بودند .

بل زیّن للذین کفروا مکرهم

در اینکه فاعل محذوف از <زیّن> چیست؟ چند احتمال وجود دارد 1_ شیطان 2_ سران کفر و شرک 3_خودِ کافران. برداشت فوق بر اساس سومین احتمال است. بر این مبنا معنای جمله چنین می شود: <زیّن الکافرون لأنفسهم مکرَهم> و مفاد آن این است که کفرپیشگان با دلیلهایی واهی شرک را توجیه کردند و کم کم آنها را زیبا دیدند.

15_ خودفریبی مشرکان و آراسته دیدن پندار شرک ، آنان را از گرایش به توحید باز داشت .

و صدّوا عن السبیل

<صدّ> (مصدر صدّوا) به معنای بازگرداندن است. به نظر می رسد فاعل محذوف از <صدّوا> مکر و حیله که مایه شرکورزی مشرکان شده است، باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 40 - 9،10

9 - وعده های مشرکان به یک دیگر ، براساس فریب و مکر است .

بل إن یعد الظ_لمون بعضهم بعضًا إلاّ غرورًا

10 - شرک ، متکی بر تبلیغات فریبکارانه است .

بل إن یعد الظ_لمون بعضهم بعضًا إلاّ غرورًا

ص: 46

115- مکر مشرکان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 8 - 11

11 _ شرک پیشگان صدر اسلام تلاش می کردند تا با ظاهر سازی و خوش زبانی ( رفتار منافقانه ) افکار عمومی مسلمانان را فریب داده و رضایت و خوشبینی آنان را نسبت به خود جلب کنند .

یرضونکم بأفوههم و تأبی قلوبهم

116- مکر معبودان باطل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 162 - 1

1 - مشرکان و معبودهایشان ، از فریب دادن و گمراه کردن مردم و جلوگیری از پیشرفت دین خدا ( توحید و یگانه پرستی ) ناتوان اند .

ما أنتم علیه بف_تنین

<فاتن> (اسم فاعل و مفرد <فاتنین>) به معنای کسی است که می فریبد و به گمراهی فرا می خواند. گفتنی است طبق نظر بیشتر مفسران ضمیر <علیه> به <اللّه> برمی گردد و مقصود از آن راه خدا و دین او (اسلام) می باشد.

117- مکر مکذبان آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 32 - 16

16 - منکران آیات الهی ، جز دغلکاران ناسپاس نیستند .

و ما یجحد بأی_تنا إلاّ کلّ ختّار کفور

118- مکر مکذبان قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 16 - 1

1 - خداوند در وادی طوی ، خطر منکران قیامت را در بازداشتن موسی ( ع ) از توجه به قیامت ، به او گوشزد کرد و او را از فریب کاری آنان برحذر داشت .

فاعبدنی . .. فلایصدّنک عنها من لایؤمن بها

ضمیرهای <عنها> و <بها> به <الساعه> (در آیه قبل) برمی گردد.

ص: 47

119- مکر منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 9 - 1،3،6

1 - منافقان مردمی نیرنگباز و فریبکارند .

یخدعون اللّه و الذین ءامنوا

3 - منافقان با اظهار ایمان ، در پی نیرنگ زدن به خدا و فریب دادن اهل ایمان هستند .

و من الناس من یقول ءامنا . .. یخدعون اللّه و الذین ءامنوا

جمله <و ما یخدعون إلا أنفسهم> می رساند که: منافقان به خدا و اهل ایمان نیرنگ نزدند و نخواهند زد. بنابراین <یخادعون اللّه ...>; یعنی آنان در صدد نیرنگ زدن هستند.

6 - منافقان ، به خودفریبیِ خویش و نیرنگبازی با خود ، ناآگاه هستند .

و ما یخدعون إلا أنفسهم و ما یشعرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 204 - 3،4،9،10

3 _ امکان تأثیرپذیری پیامبر ( ص ) از ریاکاری و فریبکاری منافقان

و من الناس من یعجبک

4 _ منافقان برای فریب مردم ، هم سخن خوب می گویند و هم خوبْ سخن می گویند .

و من الناس من یعجبک قوله فی الحیوه الدنیا

خوب سخن گفتن از جمله <یعجبک قوله>، و سخن خوب از <فی الحیوه الدنیا> برداشت شده است. البتّه اگر <فی الحیوه الدنیا>، متعلّق به <قوله> باشد ; یعنی آنان درباره دنیا، طرحهای زیبا و شگفت آوری داشتند.

9 _ قَسَم و شاهد گرفتن خداوند ، دستاویز منافقان برای اثبات اظهاراتِ خود

و یُشهد اللّهَ علی ما فی قلبه

10 _ بهره گیری منافقان از باور ها و مقدّسات مؤمنان ، برای رسیدن به اغراض خویش

و یُشهد اللّهَ علی ما فی قلبه

قسم به خداوند که از مقدّسات مسلمین است، دستاویز برخی از مردم برای قبولاندن عقاید بی پایه خویش.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 62 - 6،11

6 _ دروغ ، سوگند به خدا ، توجیه اعمال ناروا و عذرتراشی ، از شگرد های منافقان

یصدّون عنک صدودا . .. ثمّ یحلفون باللّه ان اردنا الّا احساناً و توفیقاً

به دلیل <یصدّون عنک> معلوم می شود که ادعای اراده احسان دروغ بوده است. بنابراین ادعای آنان تنها توجیه و عذرتراشی برای اعمال ناروایشان بوده است ; نه پی بردن به اشتباه و عذرخواهی واقعی.

ص: 48

11 _ ادعای نیکوکاری و صلح جویی از شگرد های منافقان

ان اردنا الّا احساناً و توفیقاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 63 - 12

12 _ لزوم هشیاری پیامبر و رهبران الهی ، در برخورد با شگرد های منافقان

ان اردنا الّا احساناً و توفیقاً. اولئک الّذین یعلم اللّه ما فی قلوبهم فاعرض عنهم

خداوند قبل از دستور به گذشت و موعظه، به پیامبر (ص) می آموزد که عذر منافقان دروغ و بی پایه است تا به این وسیله وی را متوجّه شگردهای آنان سازد و موعظه را بر این اساس، پایه ریزی نماید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 141 - 5

5 _ لزوم هشیاری مسلمان در قبال ترفند ها و شگرد های منافقان

الذین یتربّصون بکم فإن کان لکم فتح من اللّه . .. و نمنعکم من المؤمنین

از اهداف افشای منافقان و بر شمردن ویژگیهای آنان، آگاه کردن مؤمنان به حیله ها و مکرهای آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 142 - 1،2،3،4،6،7،17

1 _ خدعه و نیرنگ با خداوند ، برنامه همیشگی منافقان است .

إنّ المنفقین یخدعون اللّه

فعل مضارع <یخدعون>، استمرار و اصرار منافقان بر حیله گری را می فهماند.

2 _ منافقان ، گروهی حیله گر و نیرنگ باز هستند .

إنّ المنفقین یخدعون اللّه

3 _ منافقان حیله گر ، خود گرفتار کمند نیرنگ های خدایند .

و هو خدعهم

4 _ امهال و واگذاری منافقان برای خدعه و نیرنگ ، مکر و نیرنگ خدا با آنهاست .

إنّ المنفقین یخدعون اللّه و هو خدعهم

جمله <و هو خدعهم> حالیه است، یعنی همان خدعه و نیرنگ آنان، خدعه خداوند علیه ایشان است. به این معنا که خداوند آنان را مهلت داده و به خود واگذاشته تا در گناهان بسیار، غرق شوند.

6 _ خداوند ، پشتیبان و حامی مؤمنان ، در برابر مکر و نیرنگ منافقان

إنّ المنفقین یخدعون اللّه و هو خدعهم

بنابر اینکه مراد از مکر با خداوند، مکر با مؤمنان باشد.

7 _ خداوند ، خود کیفر دهنده خدعه و نیرنگ منافقان خیانت پیشه است .

إنّ المنفقین یخدعون اللّه و هو خدعهم

بدان احتمال که خدعه خداوند، همان کیفر و مجازاتهای وی باشد.

ص: 49

17 _ خدعه خداوند با منافقان نیرنگ باز ، به مجازات کردن آنان است .

إنّ المنفقین یخدعون اللّه و هو خدعهم

امام رضا(ع) در پاسخ سؤال از معنای خدعه خداوند در آیه فوق فرمود: ان اللّه تعالی . .. لایخادع و لکنه تعالی یجازیهم ... جزاء ... الخدیعه ... .

_______________________________

توحید صدوق، ص 163، ح 1، ب 21; نورالثقلین، ج 1، ص 565، ح 632.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 143 - 7

7 _ تحیر منافقان ، کیفر شوم عملکرد ( خدعه ها و . . . ) آنان است .

مذبذبین بین ذلک . .. فلن تجد له سبیلا

چون اضلال خداوند همواره جنبه کیفری دارد و کیفر نیز به اقتضای رفتار نارواست، معلوم می شود گمراهی منافقان و از آن جمله _ تحیر آنان _ کیفری الهی است و این کیفر برخاسته از اعمال ناروای آنان (خدعه، کسالت در نماز و . ..) است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 56 - 6

6 _ لزوم توجه به ماهیت منافقان و شناخت ترفند ها و شگرد های آنان

و یحلفون باللّه إنهم لمنکم و ما هم منکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 65 - 8

8 _ بی شرمی منافقان و اصرار آنان بر دروغ پردازی و تزویر ، حتی پس از افشای اسرار درونی و توطئه های آنان

و لئن سألتهم لیقولن إنما کنا نخوض و نلعب قل أباللّه و ءایته و رسوله کنتم تستهزءو

جمله <قل أباللّه . .. > می تواند رد ادعای منافقان در مورد <نخوض و نلعب> باشد ; یعنی، آنان هنوز هم با این سخنان در مقام تزویرند.

120- مکر یهود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 49 - 13

13 _ تلاش موذیانه و فریبکارانه اهل کتاب ( یهود ) ، برای بازداشتن پیامبر ( ص ) از حکم و داوری بر اساس قرآن

و احذرهم ان یفتنوک عن بعض ما أنزل اللّه إلیک

چون <یفتنوک> به <عن> متعدی شده است علاوه بر بازداشتن و گمراه ساختن، معنای خدعه و نیرنگ نیز در آن اشراب شده است ; یعنی مبادا تو را با نیرنگ از احکام الهی بازدارند و گمراه سازند.

ص: 50

121- ممانعت از مکر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 16 - 2

2 - باید کافران را از طمع در ایمان مردم مأیوس کرد و زمینه های موفقیت کافران در فریب مؤمنان را از بین برد .

فلایصدّنک عنها من لایؤمن بها

چنان که مفسران گفته اند: نهی <لایصدّنک> گرچه ظاهراً متوجه کافران است، ولی در حقیقت نهی از ایجاد سبب است; یعنی تو ای موسی _ و دیگر مؤمنان _ نباید به گونه ای عمل کنید که کافران بتوانند شما را از ایمان بازدارند.

122- منافقان مدینه و مکر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 12 - 5،9

5 - منافقان و بیماردلان مدینه ، وعده خدا و پیامبر را بر پیروزی ، فریب و خدعه ای بیش نمی دانستند .

و إذ یقول المن_فقون و الذین فی قلوبهم مرض ما وعدنا اللّه و رسوله إلاّ غرورًا

9 - ظن و گمان منافقان و بیماردلان مدینه ، در غزوه احزاب ، این بود که وعده خدا و پیامبرش ، جز فریب نیست .

و تظنّون باللّه الظنونا . .. و إذ یقول المن_فقون ... ما وعدنا اللّه و رسوله إلاّ

<و إذ یقول> می تواند تفسیر <الظنونا> باشد.

123- منشأ مکر برادران یوسف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 12 - 9

9_ رفتار های ناروای برادران یوسف ( توطئه ، دروغ و فریب کاری ) برخاسته از نفوذ شیطان در آنان بود .

إن الشیط_ن للإنس_ن عدو مبین . .. اقتلوا یوسف ... أرسله معنا غدًا یرتع و یلعب

124- موارد مکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 32 - 15

15 - رویکرد به خدا در بلا ها و اعراض از او پس از نجات ، دغلکاری و ناسپاسی است .

ص: 51

فلمّا نجّیهم إلی البرّ . .. و ما یجحد بأی_تنا إلاّ کلّ ختّار کفور

125- نجات از مکر ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 17 - 9

9 _ تنها گروهی از انسانها سپاسگزار خداوند بوده و از تزویر و فریب ابلیس رهایی می یابند.

و لاتجد أکثرهم شکرین

126- نجات از مکر زلیخا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 34 - 1،2،6

1_ خداوند ، دعای یوسف ( ع ) ( درخواست رهایی از کید زلیخا و همپالگی های وی ) را اجابت کرد و او را از مکر آنان مصون داشت .

فاستجاب له ربه فصرف عنه کیدهنّ

<استجابه> (مصدر استجاب) به معنای پذیرفتن درخواست است.

2_ امداد خداوند ، مایه رهایی یوسف ( ع ) از گناه و مکر و افسون زلیخا و زنان اشراف شد .

فاستجاب له ربه فصرف عنه کیدهنّ

6_ نجات یوسف ( ع ) از کید زلیخا و دیگر زنان ، جلوه ای از ربوبیت الهی بر آن حضرت

فاستجاب له ربه فصرف عنه کیدهنّ

127- نجات از مکر زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 13

13_ رهایی از دام تمایلات جنسی و مکر زنان ، بدون امداد الهی حتی برای پیامبران و بندگان خالص خدا نیز میسور نیست .

و إلاّ تصرف عنی کیدهنّ أصب إلیهنّ

128- نجات از مکر زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 52

8 - یوسف - 12 - 34 - 2،6

2_ امداد خداوند ، مایه رهایی یوسف ( ع ) از گناه و مکر و افسون زلیخا و زنان اشراف شد .

فاستجاب له ربه فصرف عنه کیدهنّ

6_ نجات یوسف ( ع ) از کید زلیخا و دیگر زنان ، جلوه ای از ربوبیت الهی بر آن حضرت

فاستجاب له ربه فصرف عنه کیدهنّ

129- نجات از مکر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 16 - 4

4 - رهایی پیامبران از فریب ها و وسوسه های کافران ، در پرتو تذکرات و رهنمود های خداوند است .

فلایصدّنک عنها من لایؤمن بها

130- نشانه های بی تأثیری مکر کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 42 - 5

5_ نابودی کفرپیشگان توطئه گر در طول تاریخ ، نشانه بی اثر بودن مکر آنان در برابر برنامه های الهی است .

أولم یروا أنّا نأتی الأرض ننقصها . .. و قد مکر الذین من قبلهم فلله المکر جمیعًا

131- نشانه های مکر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 45 - 5

5 - مهلت دادن به تکذیب گران ، جلوه کید و تدبیر خداوند علیه آنان است .

إنّ کیدی متین

جمله <إنّ کیدی متین> در مقام تعلیل برای <أُملی لهم> است; یعنی، مهلت دادن ما به کافران، چنین است که ما کید و تدبیری متین و استوار درباره آنان اندیشیده ایم و این مهلت، جلوه همین تدبیر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - طارق - 86 - 17 - 5

5 - مهلت دادن به کافران ، نمونه ای از مکر خداوند با آنان است .

ص: 53

و أکید کیدًا . فمهّل الک_فرین

132- نگرانی از مکر دشمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 70 - 6

6 - بیم پیامبر ( ص ) از کارساز بودن توطئه های دشمنان و عقیم ماندن برنامه های تبلیغی خود

و لاتکن فی ضیق ممّا یمکرون

ظاهراً پیامبر(ص) نگران از این بود که طرح ها و نقشه های دشمنان علیه او و رسالت الهی اش مؤثر واقع شود و این نگرانی، اسباب دلتنگی و آزردگی خاطر آن حضرت را فراهم کرده بود.

133- ویژگیهای مکر خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 21 - 11

11 _ مکر خدا ، سریع ترین و کارآمدترین مکرهاست .

إذا لهم مکر فی ءایاتنا قل اللّه أسرع مکراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 13 - 17

17_ مکر ها و برنامه های پنهانی خدا بسی پیچیده و دست نایافتنی است .

و هو شدید المحال

بر این مبنا که <محال> به معنای مکر و کید باشد ، تناسب اقتضا می کند که مراد از شدت ، شدت در پنهان بودن آن مکر و کید باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 50 - 6

6 - ذهن و اندیشه کافران ، ناتوان از درک مکر خدا و تدبیر الهی علیه آنان

و مکرنا مکرًا و هم لایشعرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - قلم - 68 - 45 - 3،4

3 - کید و تدبیر خداوند ، متین و استوار است .

ص: 54

إنّ کیدی متین

4 - کید و تدبیر خداوند ، شکست ناپذیر است .

إنّ کیدی متین

134- هوشیاری بر مکر زنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 28 - 12

12_ ضرورت هوشیاری در برابر مکر ها و حیله های زنان

إنه من کیدکنّ إن کیدکنّ عظیم

135- یوسف(ع) و مکر زلیخا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 7،11

7_ یوسف ( ع ) نگران تأثیر مکر و حیله زلیخا و زنان اشراف در خود و واداشتنش بر گناه و معصیت

و إلاّ تصرف عنی کیدهنّ أصب إلیهنّ

11_ یوسف ( ع ) ، برای رهایی از مکر زلیخا و زنان اشراف و نجات از دام شهوت ، به نیایش با خدا و استمداد از او پرداخت .

رب . .. و إلاّ تصرف عنی کیدهنّ أصب إلیهنّ

<صبو> (مصدر أصب) به معنای میل کردن و گرایش پیدا کردن است. جمله <و إلاّ تصرف ...> (اگر مکر آن زنان را از من باز نگردانی ، به آنان گرایش پیدا می کنم) به قرینه آیه بعد (فاستجاب) خبری است در مقام دعا و درخواست.

136- یوسف(ع) و مکر زنان اشراف مصر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 33 - 7،11

7_ یوسف ( ع ) نگران تأثیر مکر و حیله زلیخا و زنان اشراف در خود و واداشتنش بر گناه و معصیت

و إلاّ تصرف عنی کیدهنّ أصب إلیهنّ

11_ یوسف ( ع ) ، برای رهایی از مکر زلیخا و زنان اشراف و نجات از دام شهوت ، به نیایش با خدا و استمداد از او پرداخت .

رب . .. و إلاّ تصرف عنی کیدهنّ أصب إلیهنّ

<صبو> (مصدر أصب) به معنای میل کردن و گرایش پیدا کردن است. جمله <و إلاّ تصرف ...> (اگر مکر آن زنان را از من باز نگردانی ، به آنان گرایش پیدا می کنم) به قرینه آیه بعد (فاستجاب) خبری است در مقام دعا و درخواست.

ص: 55

ص: 56

2- مکه

1- مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 195 - 25،27

25 _ شرایط دشوار محیط مکّه برای مسلمانان صدر اسلام

فالّذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی

چون معمولا هجرت در صدر اسلام از مکّه و اطراف آن صورت می گرفت، مراد از <دیارهم>، مکّه و اطراف آن است.

27 _ حاکمیّت و تسلّط کافران بر سرزمین مکّه و مسلمانان آن دیار ، در صدر اسلام

فالّذین . .. اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی ... و قتلوا

2- آبادانی مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 126 - 3،22

3 - رونق اقتصادی شهر مکه و بهره مند شدن شهروندان مؤمن آن از انواع ثمرات و میوه ها ، دعای ابراهیم ( ع ) به درگاه خداوند

و ارزق أهله من الثمرت من ءامن منهم

22 - از امام باقر ( ع ) درباره درخواست ابراهیم ( ع ) که فرمود : < و ارزق أهله من الثمرات > روایت شده که : < ان المراد بذلک ان الثمرات تحمل إلیهم من الآفاق ;

این میوه ها، از سرزمینهای دور به آن جا (مکه) برده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 92 - 9

9 _ قدمت عمران و آبادی شهر مکه

و لتنذر أم القری و من حولها

ص: 57

ظاهراً مقصود از <أم القری> شهر مکه است. کاربرد این نام از جانب خداوند گواهی بر قدمت عمران و آبادانی و تشکیل جامعه و شهرنشینی در مکه است.

3- آثار اجابت خواسته های کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 5

5- در صورت تحقق درخواست کافران برای نزول ملائکه ، تمامی آنان هلاک می شوند و مهلتی برای ایمان نخواهند داشت .

ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ و ما کانوا إذًا منظرین

انظار مصدر <منظر> به معنای تأخیر انداختن است و حصر در آیه، نشان می دهد که با آمدن ملائکه، اجل هیچ کدام از کفار به تأخیر نخواهد افتاد و به هلاکت خواهند رسید.

4- آثار امنیت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 15

15 - وجود امنیت در مکه ، عامل تبدیل شدن آن شهر به مرکز عمده اقتصاد و تجارت در جزیره العرب

حرمًا ءامنًا یجبی إلیه ثمرت کلّ شیء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 3 - 4

4 - امنیت مکه ، مایه عظمت و شایستگی آن برای سوگند خداوند است .

و ه_ذا البلد الأمین

5- آثار باستانی مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 42 - 7

7 - آثاری از گذشتگان ، در دست رس مردم مکه بود .

سیروا فی الأرض فانظروا کیف کان ع_قبه الذین من قبل

ص: 58

6- آثار بی عقلی اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 46 - 8

8 - نسبت جنون به پیامبر ( ص ) از سوی مردم مکه ، ناشی از بی اندیشگی بوده است .

ثمّ تتفکّروا ما بصاحبکم من جِنّه

7- آثار تعصب مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 26 - 1

1 - تعصّب جاهلی و غرور مشرکان مکه ، مایه بستن راه مسجدالحرام بر مؤمنان در حدیبیه

هم الذین کفروا و صدّوکم عن المسجدالحرام. .. إذ جعل الذین کفروا فی قلوبهم الحمیّه

<إذ> ظرف برای <صدّوا> است.

8- آثار تفکر طبقاتی اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 6

6 - درونمایه های فرهنگ طبقاتی و مادی مردم مکه ، زمینه ساز گرایش آنان به کفر و شرک

و إنّا به ک_فرون . و قالوا لولا نزّل ه_ذا القرءان

با توجه به این که آیه شریفه پس از بیان کفر مشرکان (إنّا به کافرون) روحیه مادی گرایانه آنان را بازگو می کند، تأثیر این بینش در انحراف و کفر استفاده می شود.

9- آثار تکبر مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 26 - 1

1 - تعصّب جاهلی و غرور مشرکان مکه ، مایه بستن راه مسجدالحرام بر مؤمنان در حدیبیه

هم الذین کفروا و صدّوکم عن المسجدالحرام. .. إذ جعل الذین کفروا فی قلوبهم الحمیّه

<إذ> ظرف برای <صدّوا> است.

ص: 59

10- آثار توحید مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 40 - 1

1 - اخراج ظالمانه مسلمانان صدراسلام از زادگاهشان ( مکّه ) ، تنها به جرم اعتقاد آنان به یگانگی خدا

بأنّهم ظلموا . .. الذین أُخرجوا من دی_رهم بغیر حقّ

<الذین اُخرجوا> بدل از <الذین یقاتلون> و به تقدیر اذن القتال للذین اُخرجوا. ..> می باشد. <دیار> جمع <دار> است و <دار>; یعنی، خانه و جایی که انسان در آن جا سکونت دارد. بنابراین معنای جمله یاد شده چنین می شود: به کسانی که به ناحق از خانه و کاشانه خود بیرون رانده شدند، رخصت پیکار داده شد.

11- آثار جنگ با مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 14،17

14- آسیب دیدن مؤمنان ناشناخته شهر مکه ، در صورت وقوع جنگ میان مسلمانان و مکیان در حدیبیه

و لولا رجال مؤمنون . .. أن تط_وهم

17- پایمال شدن حرمت مردان و زنان مؤمن در صورت جنگ در حدیبیه ، مایه ننگ برای مسلمانان

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن_ت . .. فتصیبکم منهم معرّه

12- آثار جهل اکثریت مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 21

21 - جهل بیشتر مشرکان مکه به خاستگاه الهی امنیت و رفاه اقتصادی آن شهر ، عامل روی گردانی آنان از پذیرش هدایت الهی ( اسلام ) بود .

و قالوا إن نتّبع الهدی . .. و ل_کنّ أکثرهم لایعلمون

13- آثار ختم قلب مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 46 - 2

2- مشرکان مکه ، در اثر مستوری قلب و سنگینی گوشهایشان ، از ادراک صحیح آیات خدا ، محروم بودند .

و جعلنا بینک و بین الذین لایؤمنون بالأخره حجابًا مستورًا و جعلنا علی قلوبهم أکنّ

ص: 60

14- آثار سلطه مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 2 - 1

1 - اقدام مشرکان مکه به کینه توزی و آزار مسلمانان ، در صورت دست یافتن بر ایشان

إن یثقفوکم یکونوا لکم أعداء و یبسطوا إلیکم أیدیهم و ألسنتهم بالسوء

<ثقف> (مصدر <یثقفون>) به معنای رسیدن به چیزی و دست یافتن به آن است.

15- آثار سنگینی گوش مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 46 - 2

2- مشرکان مکه ، در اثر مستوری قلب و سنگینی گوشهایشان ، از ادراک صحیح آیات خدا ، محروم بودند .

و جعلنا بینک و بین الذین لایؤمنون بالأخره حجابًا مستورًا و جعلنا علی قلوبهم أکنّ

16- آثار شبهه افکنی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 9 - 3

3 - تأثیرپذیری مردمان کم عقل و ضعیف الرأی ، از سخنان انکارآمیز کافران مکه علیه موضوع رستاخیز و روز جزا

إنّکم لفی قول مختلف . یؤفک عنه من أُفک

ضمیر در <عنه> می تواند به <قول مختلف> بازگردد. در این صورت <عن> تعلیلیه بوده و جمله <یؤفک...> صفت برای <قول> می باشد; یعنی، <یؤفک بسببه...>.

17- آثار فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 10 - 4،12

4 - بروز روحیه ثروت اندوزی و کوتاهی در امر انفاق ، در میان مسلمانان صدراسلام پس از فتح مکه

و ما لکم ألاّتنفقوا فی سبیل اللّه

آیه شریفه _ چنان که از عبارت های آن استفاده می شود _ پس از فتح مکه نازل شده است. توبیخ مسلمانان از سوی خداوند، به

ص: 61

خاطر کوتاهی آنان در امر انفاق، نشان می دهد که آنان، پس از استقرار اسلام در جزیره العرب و آسوده خاطر شدن، گرفتار نوعی مال دوستی و ثروت اندوزی شدند.

12 - شرایط مسلمانان صدراسلام تا پیش از فتح مکه ، بسی سخت تر از شرایط آنان پس از آن بوده است .

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل . .. من الذین أنفقوا من بعد و ق_تلوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نصر - 110 - 2 - 4،7

4 - پیروزی مسلمانان عصر بعثت بر مکه و فتح آن ، زمینه ساز مسلمان شدن جمعیت های فراوانی از مردم آن زمان

إذا جاء نصر اللّه و الفتح . و رأیت الناس یدخلون فی دین اللّه أفواجًا

7 - فتح مکه ، نشانه حقانیت اسلام و حمایت خداوند از پیامبر ( ص ) ، در دیدگاه مردم عصر بعثت

إذا جاء نصر اللّه . .. یدخلون فی دین اللّه أفواجًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نصر - 110 - 3 - 8

8 - امداد های الهی در فتح مکه ، جلوه ربوبیت خداوند بر پیامبر ( ص ) و مایه پیشرفت اهداف رسالت آن حضرت بود .

إذا جاء نصر اللّه و الفتح . .. فسبّح بحمد ربّک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 28 - 11

11- تحقق وعده خداوند ، به ورود پیروزمندانه مسلمانان به مکه ، گواه تحقق پذیری وعده او در غلبه اسلام بر تمامی ادیان *

لتدخلنّ المسجد الحرام . .. هو الذی أرسل رسوله ... لیظهره علی الدین کلّه

خداوند در آیه قبل، به مؤمنان وعده داد که با ایمنی وارد مکه خواهند شد و این وعده تحقق یافت. حال در این آیه، نوید داده است که اسلام نه بر مشرکان مکه; بلکه بر تمامی ادیان غلبه خواهد کرد و این وعده، همانند وعده پیشین تحقق پذیر خواهد بود.

18- آثار کفران اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 112 - 14

14- روی آوری فقر ، گرسنگی و ناامنی به شهر مکه پس از آبادانی آن ، در نتیجه کفران نعمت های الهی

ضرب الله مثلاً قریه کانت ءامنه مطمئنّه . .. فأذقها الله لباس الجوع و الخوف بما ک

برداشت فوق _ چنان چه عده ای از مفسّران گفته اند _ بنابراین احتمال است که مورد مثال آیه، قحطی شهر مکه باشد.

ص: 62

19- آثار گمراهی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 48 - 4

4- گمراهی مشرکان مخالف پیامبر ( ص ) در مکه ، به حدی بود که آنان زمینه هدایت را از دست داده بودند .

فضلّوا فلایستطیعون سبیلاً

<فلایستطیعون> تفریع بر <ضلّوا> است و مراد از آن، بسته شدن تمامی راههای هدایت برای آنان است.

20- آثار مادیگرایی اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 6

6 - درونمایه های فرهنگ طبقاتی و مادی مردم مکه ، زمینه ساز گرایش آنان به کفر و شرک

و إنّا به ک_فرون . و قالوا لولا نزّل ه_ذا القرءان

با توجه به این که آیه شریفه پس از بیان کفر مشرکان (إنّا به کافرون) روحیه مادی گرایانه آنان را بازگو می کند، تأثیر این بینش در انحراف و کفر استفاده می شود.

21- آثار هواپرستی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 14 - 11

11- مبارزه مشرکان مکه با پیامبر ( ص ) ، ناشی از هواپرستی آنان و نه دلایل منطقی

قریتک الّتی أخرجتک . .. و اتّبعوا أهواءهم

22- آثارباستانی مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 27 - 1

1- وجود برخی آبادی ها و ملت های هلاک شده به وسیله عذاب الهی ، در اطراف مکه

و لقد أهلکنا ما حولکم من القری

ص: 63

23- آدم ربایی در اطراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 67 - 3

3 - ناامنی و آدم ربایی در پیرامون مکه ، در دوران آغاز اسلام ، رواج داشته است .

أَوَلم یروا أنّا جعلنا حرمًا ءامنًا و یتخطّف الناس من حولهم

24- آدم ربایی در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 2

2 - ترس ربوده شدن از سرزمین مکه به وسیله مشرکان عرب ( کوچ اجباری و از دست دادن ملک و خانه و اموال ) ، بهانه شرک پیشگان مکه در نپذیرفتن دعوت پیامبر ( ص )

و قالوا إن نتّبع الهدی معک نتخطّف من أرضنا

25- آرزوی فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نصر - 110 - 1 - 3

3 - پیامبر ( ص ) ، مشتاق آزادسازی و فتح مکه و در انتظار نصرت و امداد های الهی

إذا جاء نصر اللّه و الفتح

مفسران، این سوره را ناظر به فتح مکه می دانند. مژده پیشاپیش آن به رسول اکرم(ص)، نشانگر اشتیاق آن حضرت به تحقق آن است.

26- آوارگی مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 40 - 5

5 - تشریع حکم جهاد ، پس از آوارگی مسلمانان از مکّه و هجرت به مدینه

أُذن للذین یق_تلون . .. الذین أُخرجوا من دی_رهم بغیر حقّ

ص: 64

27- ابتلای کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 75 - 4

4 - ابتلای کافران مکه به گرفتاری و سختی ، از رخداد های دوران پیش از هجرت

و لو رحمن_هم و کشفنا ما بهم من ضرّ

28- ابراهیم(ع) و کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 126 - 4،20

4 - ابراهیم ( ع ) ، کفرپیشگان مکه را شایسته بهره مند شدن از روزی های الهی نمی دانست .

و ارزق . .. من ءامن منهم باللّه و الیوم الأخر

20 - دلجویی خداوند از ابراهیم ( ع ) به خاطر اجابت نکردن دعای او علیه کافران مکه

و ارزق . .. من ءامن منهم ... قال و من کفر فأمتعه قلیلا ثم أضطره إلی عذاب النار

از هدفهای بیان اندک بودن متاع دنیا و زمان بهره گیری از آن و نیز بیان فرجام شوم کفرپیشگان پس از رد کردن تقاضای ابراهیم علیه آنان، دلجویی از ابراهیم است.

29- اتحاد مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 13 - 3

3- همدلی مشرکان مکه ، در خالی ساختن سرزمین مکه ، از وجود پیامبر ( ص ) *

قریتک الّتی أخرجتک

نسبت دادن <إخراج> به قریه، می تواند از آن جهت باشد که همه مردم شهر و یا بیشتر آنان، بر اخراج پیامبر(ص) مصمم و همدل بوده اند.

30- اتمام حجت بر کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 135 - 1

1- کافران مکه با انکار آیات الهی _ پس از اتمام حجت بر ایشان _ مستحق نابودی و عذاب بودند .

و لو أنّا أهلکن_هم . .. فستعلمون من أصح_ب الصرط السویّ و من اهتدی

ص: 65

31- اتمام حجت بر مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 156 - 1

1 _ نزول قرآن اتمام حجتی است برای مشرکان مکه و سایر انسانها

هذا کتب أنزل نه . .. أن تقولوا إنما أنزل الکتب علی طائفتین

<أن تقولوا> به تقدیر <لام> و <لا> نافیه متعلق به <أنزلناه> در آیه قبل است ; یعنی: <أنزلنا القرآن لئلا تقولوا . .. > مخاطبان آیه همه انسانها، بجز یهود و نصارا، هستند و مشرکان مکه نیز به دلیل آیات گذشته و نیز مکی بودن سوره، مصداق مورد نظر هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 157 - 2

2 _ نزول قرآن موجب اتمام حجت خدا بر مشرکان مکه و سایر انسانها

أنزل نه . .. أو تقولوا لو أنا أنزل علینا الکتب لکنا أهدی منهم

32- اجابت خواسته های کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 8

8- در صورت تحقق خواسته کافران مکه ، مبنی بر نزول ملائکه ، آنان گرفتار عذابی مرگبار می شدند .

ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ و ما کانوا إذًا منظرین

یکی از احتمالاتی که برای آیه داده شده، این است که ملائکه، در صورتی که بخواهند برای کافران نازل شوند، برایشان عذاب به ارمغان خواهند آورد; عذابی که هیچ کدام از آنان را زنده نخواهد گذاشت.

33- احترام اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قریش - 106 - 2 - 6

6 - احترام کعبه و ساکنان مکه ، نزد مردم در مسیر کاروان های قریش ، مرهون ظهور حمایت خداوند از کعبه در < عام الفیل >

إیل_فهم رحله الشتاء و الصیف

تأمین امنیت برای کاروان های قریش به وسیله نابود ساختن اصحاب فیل، می تواند از آن جهت باشد که قبیله های بین راه، پس از

ص: 66

حادثه فیل برای کعبه و قریش _ که اهل حرم بودند _ احترام ویژه ای قائل شدند.

34- احترام مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 11

11 - مکه ، مکانی مقدس و محترم برای مردم جزیره العرب

أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا

مکه از آن جهت <حرم> نام گرفته که مورد حرمت و احترام مردم آن دیار بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 67 - 4

4 - مردم جزیره العرب ، به حفظ حرمت و امنیت مکه ، پابند بوده اند .

أَوَلم یروا أنّا جعلنا حرمًا ءامنًا و یتخطّف الناس من حولهم

35- احکام حرم مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 1 - 10،11

10 _ حرمت صید در حرم مکه

غیر محلی الصید و انتم حرم

برداشت فوق بر این اساس است که مراد از <حُرُم> <داخلون فی الحرم> باشد گفتنی است مراد از حَرَم بر اساس این احتمال حرم مکه است.

11 _ حرمت گوشت و سایر بهره برداری ها ، از حیوانی که در حرم مکه صید شود .

غیر محلی الصید و انتم حرم

36- احکام مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 126 - 8

8 - شهر مکه ، حتی برای کافران نیز باید جایگاهی امن باشد .

رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق . .. من ءامن منهم باللّه و الیوم الأخر

ص: 67

از اینکه ابراهیم(ع) دومین دعای خویش; یعنی، اعطای ثمرات را به مؤمنان اختصاص داد، ولی امنیت شهر مکه را به طور مطلق آورد، می توان به این نتیجه رسید که: آن حضرت امنیت مکه را برای همگان حتی برای کافران خواسته بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 2 - 1،2

1 - شهر مکه ، دارای محرّماتی ویژه و احکامی خاص است .

لا أُقسم . .. و أنت حلّ به_ذا البلد

جمله <و أنت حلّ . ..>، یکی از خصایص پیامبراکرم(ص) را بیان کرده است و آن اباحه برخی از اموری است که بر دیگران مباح نبود. بنابراین شهر مکه برای غیر پیامبر(ص)، احکامی ویژه و محرّماتی خاص دارد.

2 - تکلیف پیامبر ( ص ) درباره محرّمات شهر مکه ، با دیگر مردم یکسان نبود .

و أنت حلّ به_ذا البلد

<حِلٌّ> و <حَلالٌ>، به یک معنا است و به مردی که از احرام بیرون آمده و یا از حرم خارج شده باشد، <حَلال> و <مُحِلّ> گفته می شود(مفردات راغب). بر این مبنا <حِلّ> بودن پیامبر(ص); یعنی، آنچه درباره مکه بر دیگران تحریم شده، برای آن حضرت مباح است. در این معنا جمله <و أنت حلّ>، مستأنفه خواهد بود. مشهور گفته اند: محرمات مکه برای حضرت رسول(ص)، تنها در <لحظه ای از روز فتح مکه> مباح شد و در غیر آن زمان با دیگران یکسان بوده است.

37- اختلاف کافران مکه با محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 28 - 9

9 - کافران مکه ، در انتظار وقوع روزی برای حل و فصل شدن اختلاف شان با پیامبر ( ص ) بودند . *

و یقولون متی ه_ذا الفتح

احتمال دارد مراد از <الفتح> فصل و قضا میان کافران و پیامبر(ص) باشد. در این صورت، <یوم الفتح>، روزی خواهد بود که چنین ایده ای، جامه عمل بپوشد.

38- اختلاف مشرکان مکه با محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 35 - 2

2- مسأله معاد ، از محور های اختلاف مشرکان مکه با پیامبر ( ص )

إنّ ه_ؤلاء لیقولون . إن هی إلاّ موتتنا الأُولی

ص: 68

39- اختناق در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 40 - 9

9 - حاکمیت اختناق شدید بر سرزمین مکّه

الذین أُخرجوا من دی_رهم . .. إلاّ أن یقولوا ربّنا اللّه

از آن جایی که مشرکان مکّه در برابر عقاید توحیدی مسلمانان، آنان را تبعید و اخراج کردند، برداشت یاد شده به دست می آید.

40- اخراج محمد(ص) از مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 13 - 6

6 _ مشرکان ، در راستای خاموش کردن آوای توحید ، تصمیم گرفته بودند پیامبر اکرم ( ص ) را از مکه اخراج کنند .

و همّوا بإخراج الرسول

41- اخراج مسلمانان از مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 191 - 4

4 - مشرکان مکه ، مسلمانان صدر اسلام را از مکه اخراج و آنان را به هجرت وادار کردند .

و أخرجوهم من حیث أخرجوکم

42- اخراج مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 40 - 1

1 - اخراج ظالمانه مسلمانان صدراسلام از زادگاهشان ( مکّه ) ، تنها به جرم اعتقاد آنان به یگانگی خدا

بأنّهم ظلموا . .. الذین أُخرجوا من دی_رهم بغیر حقّ

<الذین اُخرجوا> بدل از <الذین یقاتلون> و به تقدیر اذن القتال للذین اُخرجوا. ..> می باشد. <دیار> جمع <دار> است و <دار>; یعنی، خانه و جایی که انسان در آن جا سکونت دارد. بنابراین معنای جمله یاد شده چنین می شود: به کسانی که به ناحق از خانه و کاشانه خود بیرون رانده شدند، رخصت پیکار داده شد.

ص: 69

43- اخراج مشرکان از مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 191 - 3

3 - مسلمانان صدر اسلام به نبرد با مشرکان مکه و بیرون راندن آنان از آن سرزمین موظف شدند .

و أخرجوهم من حیث أخرجوکم

مراد از <من حیث أخرجوکم> بنا به گفته مفسران، مکه است و به مجبور شدن مسلمانان به ترک مکه و هجرت به مدینه و حبشه اشاره دارد.

44- اخلاق کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 47 - 2

2 _ کفرپیشگان مکه با سرمستی و خودنمایی ، از دیار مکه رهسپار منطقه بدر شدند .

و لاتکونوا کالذین خرجوا من دیرهم بطرا

45- ادعاهای کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 31 - 2

2 _ کافران مکه مدعی توان خویش در آوردن آیات و معارفی چون قرآن

قالوا قد سمعنا لو نشاء لقلنا مثل هذا

46- ادعاهای مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 58 - 1

1 - مجادله مشرکان مکه با پیامبر ( ص ) ، در مقایسه معبود های خویش با عیسی ( ع )

و قالوا ءألهتنا خیر أم هو

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 14 - 4

4- مشرکان مکه ، مدعی تأثیرپذیری پیامبر ( ص ) از عوامل مرموز

ص: 70

و قالوا معلّم مجنون

واژه مجنون ممکن است به معنای جن زده و متأثر از عوامل مرموز و ناپیدا باشد.

47- ادعای مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 13 - 23

23 - ادعای تازگی و پیشینه نداشتن معارف اسلام ، از بهانه های مشرکان مکه

شرع لکم . .. کبر علی المشرکین ما تدعوهم إلیه

با توجه به این که آیات پیشین در مورد مشرکان بوده است، ذکر سابقه معارف توحیدی در شرایعت های پیشین; می تواند ناظر به این نکته باشد که مشرکان مکه به بهانه تازگی معارف اسلامی تلاش در انکار آن داشتند.

48- اذیت مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 96 - 3

3- مسلمانان صدراسلام ( در مکه ) از سوی کافران و مشرکان گرفتار فشار های روحی و تنگنا های روانی بودند .

إنّ الذین ءامنوا و عملوا الص_لح_ت سیجعل

با توجه به نزول این آیات در مکّه، جمله <سیجعل . ..> باید وعده ای نزدیک به مسلمانان صدراسلام باشد. این نوید حکایت از آن دارد که مسلمانان در زمان نزول آیات، در شرایط سختی از نظر روحی و روانی و مقبولیت اجتماعی قرار داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 12 - 5

5 - مسلمانان در مکه ، هم مورد آزار و اذیت جسمی بودند و هم در معرض تبلیغات منفی کافران قرار داشتند .

و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذی فی اللّه. ..و قال الذین کفروا... اتّب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 56 - 3

3 - مسلمانان مکه ، مورد اذیت و آزار مشرکان بودند و از عبادت خدا منع می شدند .

ی_عبادی الذین ءامنوا إنّ أرضی وسعه

مراد از <عبادی> مؤمنان مکه اند. و <إنّ أرضی واسعه> کنایه از فرمان به هجرت است. چنین فرمانی، حاکی است که آنان در مکه، مورد آزار قرار می گرفتند و نمی توانستند خداوند را، به درستی، بندگی کنند.

ص: 71

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 14 - 4

4 - مسلمانان در مکه ، مواجه با حرکت های ایذایی و خصمانه مشرکان و در اندیشه مقابله با آنان

قل للذین ءامنوا یغفروا للذین لا یرجون أیّام اللّه

فرمان الهی به غفران و چشم پوشی، از دو واقعیت تاریخی خبر می دهد: 1_ حرکت های ایذایی مشرکان مکه; 2_ راه یافتن اندیشه انتقام و مقابله به مثل در ذهن مؤمنان.

49- اذیتهای اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 2 - 6

6 - تجویز آزار رسانی به پیامبر ( ص ) از سوی ساکنان مکه ، هتک حرمت آن سرزمین و اقدامی شگفت انگیز است .

لا أُقسم به_ذا البلد . و أنت حلّ به_ذا البلد

جمله <و أنت حلّ> _ در سومین معنای <حلّ> (حلال شمردن نقض حریم پیامبر(ص) _ بیانگر نمونه ای برای آیات بعد است که انسان را با رنج و زحمت، همراه خوانده است. خداوند با بیان آزار رسانی مردم مکه، به پیامبر(ص) و ابراز تعجب از رفتار آنان، رسول اکرم را برای شکیبایی و مقاومت در برابر آزارهای آنان، آماده می سازد.

50- اذیتهای کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 96 - 3

3- مسلمانان صدراسلام ( در مکه ) از سوی کافران و مشرکان گرفتار فشار های روحی و تنگنا های روانی بودند .

إنّ الذین ءامنوا و عملوا الص_لح_ت سیجعل

با توجه به نزول این آیات در مکّه، جمله <سیجعل . ..> باید وعده ای نزدیک به مسلمانان صدراسلام باشد. این نوید حکایت از آن دارد که مسلمانان در زمان نزول آیات، در شرایط سختی از نظر روحی و روانی و مقبولیت اجتماعی قرار داشتند.

51- اذیتهای مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 96 - 3

3- مسلمانان صدراسلام ( در مکه ) از سوی کافران و مشرکان گرفتار فشار های روحی و تنگنا های روانی بودند .

إنّ الذین ءامنوا و عملوا الص_لح_ت سیجعل

ص: 72

با توجه به نزول این آیات در مکّه، جمله <سیجعل . ..> باید وعده ای نزدیک به مسلمانان صدراسلام باشد. این نوید حکایت از آن دارد که مسلمانان در زمان نزول آیات، در شرایط سختی از نظر روحی و روانی و مقبولیت اجتماعی قرار داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 2 - 1

1 - اقدام مشرکان مکه به کینه توزی و آزار مسلمانان ، در صورت دست یافتن بر ایشان

إن یثقفوکم یکونوا لکم أعداء و یبسطوا إلیکم أیدیهم و ألسنتهم بالسوء

<ثقف> (مصدر <یثقفون>) به معنای رسیدن به چیزی و دست یافتن به آن است.

52- ارزش انفاق پس از فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 10 - 14

14 - جهاد و انفاق مسلمانان در مقطع پیش از فتح مکه ، بسی ارزشمندتر از جهاد و انفاق آنان در مقطع پس از آن بود .

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل . .. من الذین أنفقوا من بعد و ق_تلوا

53- ارزش انفاق قبل از فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 10 - 14

14 - جهاد و انفاق مسلمانان در مقطع پیش از فتح مکه ، بسی ارزشمندتر از جهاد و انفاق آنان در مقطع پس از آن بود .

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل . .. من الذین أنفقوا من بعد و ق_تلوا

54- ارزش جهاد پس از فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 10 - 14

14 - جهاد و انفاق مسلمانان در مقطع پیش از فتح مکه ، بسی ارزشمندتر از جهاد و انفاق آنان در مقطع پس از آن بود .

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل . .. من الذین أنفقوا من بعد و ق_تلوا

ص: 73

55- ارزش جهاد قبل از فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 10 - 14

14 - جهاد و انفاق مسلمانان در مقطع پیش از فتح مکه ، بسی ارزشمندتر از جهاد و انفاق آنان در مقطع پس از آن بود .

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل . .. من الذین أنفقوا من بعد و ق_تلوا

56- ارزش مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 3 - 2

2 - < مکه > ، شهری با عظمت و دارای ارزشی درخور سوگند خداوند

و ه_ذا البلد الأمین

عظمت مکه، از سوگند خداوند به آن و از اشاره با کلمه <ه_ذا> دانسته می شود; زیرا آوردن اشاره _ به جای ذکر نام _ یا برای تحقیر است و یا تعظیم. سیاق آیه شریفه، حاکی از تعظیم است.

57- استبعاد مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 61 - 4

4 - تردید و استبعاد مشرکان مکه ، در امکان وقوع قیامت

و إنّه لعلم للساعه فلاتمترنّ بها

58- استقلال فکری کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 12 - 4

4 - کافران مکه ، برای عقیده خود ، هویتی مستقل ، قائل بودند .

اتّبعوا سبیلنا

ص: 74

59- استکبار مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 10 - 10

10- موضع تکبّرآمیز و مستکبرانه مشرکان مکه در برابر قرآن

و استکبرتم

60- استهزاهای کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 6 - 1

1- خطاب استهزاگرانه و بی ادبانه کافران مکه به پیامبر ( ص ) به هنگام سخن گفتن با آن حضرت

و قالوا یأیها الذی نزّل علیه الذّکر

از اینکه کفار، در مخاطب قرار دادن پیامبر(ص) به جای خطاب مستقیم با اسم و عنوان، با عنوان موصول و غایب آن حضرت را صدا می زدند و نیز از اینکه به او نسبتی می دادند که خود آن را قبول نداشتند، حاکی از نکته فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 11 - 3

3- خداوند ، تسلی بخش پیامبر ( ص ) در برابر برخورد های تمسخرآمیز کافران مکه

و قالوا یأیها الذی نزّل علیه الذّکر إنک لمجنون . .. و ما یأتیهم من رسول إلاّ کان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 13 - 8

8- خداوند ، تسلّی بخش پیامبر ( ص ) در برابر برخورد های تمسخرآمیز کافران مکه

و ما یأتیهم من رسول إلاّ کانوا به یستهزءون. کذلک نسلکه فی قلوب المجرمین . لایؤمن

آیات قبل، درباره برخورد عنادآلود کفار مکه با نبوت پیامبراکرم(ص) بود. اینکه در این آیه ها، برخورد مردمان پیشین با انبیای الهی را توضیح می دهد، احتمالاً به جهت یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 1،2

1- کافران و مشرکان مکه ، به هنگام رو به رو شدن با پیامبر ( ص ) ، آن حضرت را مورد تمسخر و استهزا قرار می دادند .

و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا

2- تمسخر و استهزا ، تنها شیوه برخورد مشرکان و کافران مکه با شخص پیامبر ( ص ) بود .

و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا

حرف نفی <إن> و حرف استثنا <إلاّ> پس از آن _ که بر قصر دلالت می کند _ و نیز آمدن <هزواً> به صورت مصدر، همگی بیانگر

ص: 75

استمرار و شدت در کار استهزا و تمسخر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 38 - 4

4- کافران دین ستیز مکه ، وعده ها و تهدید های الهی ( عذاب ، کیفراخروی و . . . ) را مورد استهزا و تمسخر قرار می دادند .

و یقولون متی ه_ذا الوعد

جمله استفهامیه <و یقولون متی ه_ذا الوعد> برای تهکّم و استهزا است.

61- استهزاهای مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 1،2

1- کافران و مشرکان مکه ، به هنگام رو به رو شدن با پیامبر ( ص ) ، آن حضرت را مورد تمسخر و استهزا قرار می دادند .

و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا

2- تمسخر و استهزا ، تنها شیوه برخورد مشرکان و کافران مکه با شخص پیامبر ( ص ) بود .

و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا

حرف نفی <إن> و حرف استثنا <إلاّ> پس از آن _ که بر قصر دلالت می کند _ و نیز آمدن <هزواً> به صورت مصدر، همگی بیانگر استمرار و شدت در کار استهزا و تمسخر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 50 - 4

4 - مشرکان مکه ، با درخواست تحقق معجزه از سوی پیامبر ( ص ) در صدد تمسخر او بودند .

و قالوا لولا أنزل علیه

تعبیر <و قالوا لولا أنزل علیه آیات من ربّه> به جای <لولا یأتینا> ویا <لولا أنزل علینا>، می تواند برای استهزا و مسخره کردن باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 57 - 3

3 - موضع گیری استهزاآمیز مشرکان مکه ، نسبت به بیان قرآن درباره تولد و زندگی عیسی بن مریم ( ع )

و لمّا ضرب ابن مریم مثلاً إذا قومک منه یصدّون

<صدید> (مصدر <یصدّون>) به معنای خندیدن و فریاد کشیدن و سر و صدا راه انداختن است. این امور معمولاً به هنگام استهزا، تحقق پیدا می کند.

ص: 76

62- اسکان اسماعیل(ع) در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 37 - 20

20- < عن أبی الحسن موسی بن جعفر ( ع ) قال : إن إبراهیم ( ع ) لمّا أسکن اسماعیل ( ع ) و هاجر مکه . . . قال : < اللّهم إنی أسکنت من ذرّیتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم . . . فاجعل أفئده من الناس تهوی إلیهم . . . > فأوحی الله إلی ابراهیم عن أصعد أباقبیس فناد فی الناس : یا معشر الخلائق إن الله یأمرکم بحج ه_ذا البیت الذی بمکه . . . فهناک . . . وجب الحج علی جمیع الخلائق . . . ;

از امام کاظم(ع) روایت شده است که فرمود: آن گاه که ابراهیم(ع)، اسماعیل و هاجر را در مکه اسکان داد . .. گفت: پروردگارا! <إنی أسکنت من ذرّیتی بواد غیر ذی رزع ...>. پس خداوند به او وحی کرد: بر بالای کوه ابوقبیس برو، پس در میان مردم ندا ده: ای مردمان! همانا خداوند شما را به حج این خانه ای که در مکه است امر کرده ... پس آن جا بود که حج بر تمام خلایق واجب شد>.

63- اسکان نسل ابراهیم(ع) در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 37 - 1،2،18

1- حضرت ابراهیم ( ع ) برخی از ذریه ( نسل و فرزندان ) خود را در نزدیکی خانه خدا اسکان داد .

ربّنا إنی أسکنت من ذرّیتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرّم

2- محل سکونت ذریه حضرت ابراهیم ( ع ) در مکه در نزدیکی خانه خدا ، غیر قابل کشت و زرع بود .

ربّنا إنی أسکنت من ذریّتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم

18- < عن أبی عبدالله ( ع ) قال : إن إبراهیم ( ع ) کان نازلاً فی بادیه الشام فلمّا ولد له من هاجر اسماعیل . . . فأوحی الله إلیه . . . ثم أمره أن یخرج اسماعیل و أُمّه عنها فقال : یا ربِّ إلی أیّ مکان ؟ قال : إلی حرمی و أمنی . . . و هی مکه فأنزل الله علیه جبرائیل بالبراق فحمل هاجر و اسماعیل . . . فوضعه فی موضع البیت . . . فلمّا سرههم ابراهیم و وضعهم . . . ثمّ انصرف عنهم فلمّا بلغ کداء و هو جبل بذی طوی إلتفت إلیهم ابراهیم فقال : < ربّنا إنی أسکنت من ذرّیتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم . . . > . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: آن گاه که ابراهیم(ع) در صحرای شام مسکن گزید و فرزندش اسماعیل از هاجر متولد شد . .. پس خداوند به او وحی کرد ... سپس به او امر کرد که اسماعیل و مادرش را از آن صحرا خارج کند. پس ابراهیم(ع) گفت: پروردگارا! به کدامین مکان ببرم؟ خداوند فرمود: به سوی حرم امن من ... و آن مکه است. پس خداوند، جبرئیل را با براق ( مرکب آسمانی) بر او نازل کرد. پس هاجر و اسماعیل را سوار کرد ... پس او را در جایگاه بیت (کعبه) قرار داد ... پس آن گاه که ابراهیم(ع) آنان را جایگزین کرد ... سپس از آنان جدا گشته و برگشت ... پس آن گاه که به <کداء> _ که کوهی در منطقه ذی طوی است _ رسید، به سوی آنان توجه کرد و گفت: <ربّنا إنی أسکنت من ذرّیتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ...> ...>.

64- اسکان هاجر در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 77

9 - ابراهیم - 14 - 37 - 20

20- < عن أبی الحسن موسی بن جعفر ( ع ) قال : إن إبراهیم ( ع ) لمّا أسکن اسماعیل ( ع ) و هاجر مکه . . . قال : < اللّهم إنی أسکنت من ذرّیتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم . . . فاجعل أفئده من الناس تهوی إلیهم . . . > فأوحی الله إلی ابراهیم عن أصعد أباقبیس فناد فی الناس : یا معشر الخلائق إن الله یأمرکم بحج ه_ذا البیت الذی بمکه . . . فهناک . . . وجب الحج علی جمیع الخلائق . . . ;

از امام کاظم(ع) روایت شده است که فرمود: آن گاه که ابراهیم(ع)، اسماعیل و هاجر را در مکه اسکان داد . .. گفت: پروردگارا! <إنی أسکنت من ذرّیتی بواد غیر ذی رزع ...>. پس خداوند به او وحی کرد: بر بالای کوه ابوقبیس برو، پس در میان مردم ندا ده: ای مردمان! همانا خداوند شما را به حج این خانه ای که در مکه است امر کرده ... پس آن جا بود که حج بر تمام خلایق واجب شد>.

65- اطمینان کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 47 - 3

3 _ اطمینان کفار مکه به پیروزی خویش هنگام خروج برای جنگ بدر

و لاتکونوا کالذین خرجوا

66- اعتراض اخروی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 157 - 4

4 _ نازل نشدن قرآن موجب اعتراض گمراهان و مشرکان در قیامت به سبب نداشتن کتاب آسمانی و دور ماندن از هدایتهای الهی

أو تقولوا لو أنا أنزل علینا الکتب لکنا أهدی منهم

67- اعراض مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 14 - 1

1- توبیخ مشرکان مکه از سوی خداوند ، به خاطر روی گردانی از پیامبراکرم ( ص ) ، به رغم دلایل آشکار آن حضرت

و قد جاءهم رسول مبین . ثمّ تولّوا عنه و قالوا معلّم مجنون

ص: 78

68- اغواگری کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 14 - 11

11 - هشدار خداوند ، به کافران مکه ، درباره تلاش شان برای اغوای مسلمانان

و قال الذین کفروا للذین ءامنوا اتّبعوا سبیلنا. ..و لقد أرسلنا نوحًا إلی قومه ...

بیان قصه طوفان نوح(ع) پس از ذکر برخوردهای کافران مکه با مسلمانان، احتمال دارد برای هشدار به آنان باشد.

69- افتراهای مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 61 - 6

6- مشرکان مکه ، علی رغم اسناد سخنان ناروا به خداوند ، مورد عقوبت دنیوی قرار نگرفتند و مهلت حیات پیدا کردند .

کنتم تفترون . و یجعلون لله البن_ت ... و لو یؤاخذ الله الناس بظلمهم ما ترک علیها

70- افساد کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 12 - 5

5- کافران مکه ، مردمانی مجرم و تبهکار بودند .

ربما یودّ الذین کفروا . .. کذلک نسلکه فی قلوب المجرمین

71- افساد مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 191 - 8

8 - فتنه انگیزی مشرکان مکه علیه مسلمانان صدر اسلام

أخرجوکم و الفتنه أشد من القتل

72- اقرار مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 79

17 - زخرف - 43 - 30 - 4

4 - اعتراف ناخودآگاه مشرکان مکه ، به تأثیر خارق العاده قرآن در مخاطبان خود

قالوا ه_ذا سحر

اگر مشرکان مکه شاهد چنین تأثیری نبودند، دلیلی نداشت که آن را سحر معرفی کنند.

73- اکثریت کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 34 - 10

10 _ اکثر کافران مکه ناآگاه به مستحق بودن عذاب الهی به سبب بازداشتن مؤمنان از مسجدالحرام

و ما لهم ألا یعذبهم اللّه و هم یصدون عن المسجدالحرام . .. و لکن أکثرهم لایعلمون

74- اکثریت مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 44 - 4

4 _ بیشتر مشرکان مکّه ، مردمانی حق نشنو و نابخرد

إذا رأوک إن یتّخذونک . .. أم تحسب أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون

برداشت فوق، با توجه به نزول آیه شریفه در مکه است; چرا که بیشتر مشرکان آن شهر در نیمه نخست بعثت دارای چنین خصلتی بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 47 - 10

10 - اکثر مشرکان مکه ، کافر بوده و به آیات خدا ، ایمان نیاوردند .

و من ه_ؤلاء من یؤمن به و ما یجحد بأی_تنا إلاّ الک_فرون

به قرینه <و من ه_ؤُلاء من یؤمن به>، <الکافرون>، اکثر مشرکان مکه را تشکیل می دهند.

75- امکانات مادی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 45 - 5

5 - مشرکان مکه ( قریش ) ، اندازه یک دهم برخورداری ملت های پیشین را نداشته اند .

ص: 80

و ما بلغوا معشار ما ءاتین_هم

<معشار> یک دهم چیزی را می گویند (مفردات راغب).

76- امکانات مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 26 - 1

1- قوم عاد ، برخوردار از قدرت و امکانات بس فزون تر از مشرکان مکه

و لقد مکّنّ_هم فیما إن مکّنّ_کم فیه

حرف <إن> نافیه است.

77- امنیت اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 3 - 3

3 - مکه در عصر بعثت ، شهری امن بوده و ساکنان آن ، باید همواره در امنیت باشند .

و ه_ذا البلد الأمین

توصیف مکه به <أمین>، یا به معنای <ذو الأمن> و یا به معنای مفعولی (مأمون فیه) است. این توصیف، علاوه بر بیان وجود امنیت در آن، نشانگر آن است که خداوند، خواهان تداوم یافتن امنیت آن در همه زمان ها است.

78- امنیت حرم مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 67 - 1،2،4

1 - مکه ، به خواست خداوند ، حرمی امن است .

أَوَلم یروا أنّا جعلنا حرمًا ءامنًا

2 - امنیت مکه حتی پیش از ظهور اسلام ، برخاسته از خواست خدا بوده است .

أَوَلم یروا أنّا جعلنا حرمًا ءامنًا

4 - مردم جزیره العرب ، به حفظ حرمت و امنیت مکه ، پابند بوده اند .

أَوَلم یروا أنّا جعلنا حرمًا ءامنًا و یتخطّف الناس من حولهم

ص: 81

79- امنیت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 126 - 1،7،8،12،13

1 - تبدیل زمین های اطراف کعبه به شهری دارای امنیت ، درخواست ابراهیم ( ع ) از درگاه خداوند

و إذ قال إبرهیم رب اجعل هذا بلداً ءامناً

ظاهر آن است که مشارالیه <هذا> زمینهای اطراف کعبه باشد. بر این مبنا جمله <اجعل ...> حاکی از دو درخواست است: 1_ شهر شدن زمینهای اطراف کعبه; 2_ برقرار بودن امنیت در آن شهر. قابل ذکر است که کلمه <بلد> به معنای سرزمینِ دارای حدود و مشخصات و نیز به معنای شهر است. برداشت فوق بر اساس دومین احتمال می باشد.

7 - امنیت و فراوانی نعمت در شهر مکه ، اموری کارساز در تحقّق اهداف ابراهیم ( ع )

إنی جاعلک للناس إماماً . .. إذ قال إبرهیم رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق أهله

مطرح شدن امامت ابراهیم(ع) و مسؤولیت او برای تطهیر کعبه و آماده سازی آن برای پرستش خدا، و سپس نقل دعای آن حضرت (درخواست امنیت شهر مکه و رونق اقتصادی آن)، بیانگر برداشت فوق است.

8 - شهر مکه ، حتی برای کافران نیز باید جایگاهی امن باشد .

رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق . .. من ءامن منهم باللّه و الیوم الأخر

از اینکه ابراهیم(ع) دومین دعای خویش; یعنی، اعطای ثمرات را به مؤمنان اختصاص داد، ولی امنیت شهر مکه را به طور مطلق آورد، می توان به این نتیجه رسید که: آن حضرت امنیت مکه را برای همگان حتی برای کافران خواسته بود.

12 - خداوند ، دعای حضرت ابراهیم ( ع ) ( شهر شدن سرزمین مکه و امنیت و رفاه مؤمنان آن ) را مستجاب کرد .

رب اجعل . .. قال و من کفر فأمتعه قلیلا

ابراهیم، در دعای خویش اشاره به این داشت که: خداوند، کافران مکه را از روزیهای خویش محروم سازد. جمله <و من کفر فأمتعه> (ولی آن کس که کافر شود او را بهره ای اندک خواهم داد) پاسخ منفی خداوند به این تقاضای ابراهیم است. رد بخشی از یک درخواست، حکایت از اجابت دیگر درخواستها دارد.

13 - دعای ابراهیم ( ع ) برای امنیت مکه و برخوردار شدن مؤمنان آن سرزمین از مواهب الهی ، خاطره ای شایسته و بایسته به یادداشتن

و إذ قال إبرهیم رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق أهله

برداشت فوق بر این اساس است که <إذ> مفعول برای فعل مقدر <اذکر> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 35 - 4

4- مکه ، حرم امن الهی است .

ربّ اجعل ه_ذا البلد ءامنًا

نقل دعای حضرت ابراهیم(ع) با لسان تمجید، گویای استجابت آن دعا از جانب خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 44 - 7

7- سرزمین مکه از دیرباز ، از نعمت های دنیوی برخوردار و از حوادث هلاکت بار و عذاب های الهی محفوظ بود .

ص: 82

بل متّعنا ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّی طال علیهم العمر

این که خداوند مردم مکه و اجدادشان را از بهره های دنیوی به مدت طولانی، برخوردار کرد، حکایت از امنیت و مصونیت دیر پای سرزمین مکه از حوادث هلاکت بار دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 25 - 13

13 - مکّه ( مسجد الحرام و محدوده آن ) باید محیطی أمن برای همگان باشد .

سواء الع_کف فیه و الباد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 10

10 - سرزمین مکه ، حرم امن الهی

أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا

80- امنیت مکه در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 3 - 3

3 - مکه در عصر بعثت ، شهری امن بوده و ساکنان آن ، باید همواره در امنیت باشند .

و ه_ذا البلد الأمین

توصیف مکه به <أمین>، یا به معنای <ذو الأمن> و یا به معنای مفعولی (مأمون فیه) است. این توصیف، علاوه بر بیان وجود امنیت در آن، نشانگر آن است که خداوند، خواهان تداوم یافتن امنیت آن در همه زمان ها است.

81- امیدواری کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 26 - 7

7 - امیدواری کافران مکه ، به پیروزی خود بر پیامبر ( ص ) از طریق ایجاد هیاهو و فضای ناآرام

و قال الذین کفروا لاتسمعوا . .. و الغوا فیه لعلّکم تغلبون

ص: 83

82- انبیا در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 134 - 8

8 - اهل مکه پیش از بعثت پیامبر ( ص ) ، از تعالیم رسولان الهی محروم بودند .

من قبله لقالوا ربّنا لولا أرسلت إلینا رسولاً فنتّبع ءای_تک

83- انتقاد مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 2

2 - انتقاد جاهلانه مشرکان مکه به نزول وحی بر محمد ( ص ) و نه فردی از اشراف

و قالوا لولا نزّل ه_ذا القرءان علی رجل من القریتین عظیم

84- انتقام از مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 16 - 5

5- جنگ بدر ، میدان انتقام الهی از مشرکان و ضربه ای سخت و شکننده بر جبهه شرک *

یوم نبطش البطشه الکبری إنّا منتقمون

طبق نظر مفسران، ممکن است این آیه نظر به جنگ بدر داشته باشد. این در صورتی است که عذاب ذکر شده در آیات پیشین را عذاب دنیوی بدانیم.

85- انذار اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 7 - 4،15

4 - هدف آغازین بعثت پیامبر ( ص ) ، انذار مردم مکه و نواحی آن بوده است .

لتنذر أُمّ القری و من حولها

برداشت یاد شده بر این اساس است که مراد از <حولها> فقط حاشیه مکه باشد و با توجه به این که دعوت پیامبر(ص) همگانی بوده _ و نه مخصوص مردم مکه و اطراف آن _ در این برداشت قید آغازین افزوده شده است.

15 - انذار مردم مکه ( أُمّ القری ) و اطراف آن ، از اهداف نزول قرآن است .

أوحینا إلیک . .. لتنذر أُمّ القری

ص: 84

86- انذار کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 4 - 3

3- هشدار خداوند به کافران هدایت ناپذیر مکه ، مبنی بر اینکه مهلت دادن به آنان به معنای تداوم بخشیدن به زندگیشان نیست ; بلکه همواره در معرض هلاکتند .

ربما یودّ الذین کفروا لو کانوا مسلمین. ذرهم ... فسوف یعلمون. و ما أهلکنا من قریه

ذکر این آیه، پس از تهدید <فسوف یعلمون> احتمالاً برای دفع اشکال مقدر می باشد و آن اشکال این است که: کفار پس از مهلت یافتن با امر <ذرهم یأکلوا . ..> چنین نپندارند که زندگیشان ادامه دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 34 - 13

13- هشدار خداوند به کافران استهزاگر مکه

هل ینظرون إلاّ أن تأتیهم المل_ئکه . .. کذلک فعل الذین من قبلهم ... فأصابهم سیئات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 53 - 1

1 - هشدار خداوند به کفار مکه ، مبنی بر پیروزی نزدیک مسلمانان بر آنان

سنریهم ءای_تنا فی الأفاق و فی أنفسهم

برداشت یاد شده مبتنی بر این نکته است که مراد از ضمیر <هم> _ به قرینه آیه قبل (ثمّ کفرتم) _ کفار مکه بوده و مقصود از <آفاق> نواحی زمین و از <أنفس> مردم سرزمین جزیره العرب باشد. بنابر این جمله <سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی أنفسهم> می تواند اشاره به پیروزی مسلمانان بر کافران داشته باشد.

87- انذار مردم اطراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 7 - 4،15

4 - هدف آغازین بعثت پیامبر ( ص ) ، انذار مردم مکه و نواحی آن بوده است .

لتنذر أُمّ القری و من حولها

برداشت یاد شده بر این اساس است که مراد از <حولها> فقط حاشیه مکه باشد و با توجه به این که دعوت پیامبر(ص) همگانی بوده _ و نه مخصوص مردم مکه و اطراف آن _ در این برداشت قید آغازین افزوده شده است.

15 - انذار مردم مکه ( أُمّ القری ) و اطراف آن ، از اهداف نزول قرآن است .

ص: 85

أوحینا إلیک . .. لتنذر أُمّ القری

88- انذار مردم مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 92 - 8

8 _ انذار مردم مکه (ام القری) و اطراف آن، از اهداف نزول قرآن است.

و هذا کتب . .. و لتنذر أم القری و من حولها

89- انذار مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 63 - 15

15- هشدار خداوند به مشرکان مکه برای اجتناب از اغوا ها و ظاهرسازی های شیطان

تالله لقد أرسلنا إلی أمم من قبلک فزیّن لهم الشیط_ن أعم_لهم . .. و لهم عذاب ألیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 92 - 3

3- تهدید پیامبر ( ص ) به مشرکان مکه ، در امکان نزول عذاب با سقوط قطعاتی از آسمان بر سر آنان

أو تسقط السّماء کما زعمت علینا کسفًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 49 - 7

7- تهدید سران مشرک و ستیزه جوی مکه از سوی خداوند

ذق إنّک أنت العزیز الکریم

چنان که از لحن آیات و برخی از تفاسیر استفاده می شود، این آیات تعریضی به سردمداران شرک مکه دارد.

90- انفاق پس از فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 10 - 21

21 - برابر دانستن مؤمنان مجاهد و انفاق گر قبل از فتح مکه ، با مجاهدان و انفاق گران بعد از آن ، از نظر مقام و منزلت در

ص: 86

پیشگاه خداوند ، پنداری باطل است .

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل

91- انفاق قبل از فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 10 - 21

21 - برابر دانستن مؤمنان مجاهد و انفاق گر قبل از فتح مکه ، با مجاهدان و انفاق گران بعد از آن ، از نظر مقام و منزلت در پیشگاه خداوند ، پنداری باطل است .

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل

92- انگیزه کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 46 - 10

10- برخورد منکرانه کافران و مشرکان مکه با قرآن ، برخاسته از منطق و عقل نبود ; بلکه انگیزه نفسانی _ روانی داشت .

و إذا ذکرت ربّک فی القرءان وحده ولّوا علی أدب_رهم نفورًا

<نفرت> از مقولات نفسانی - روانی است. بنابراین موضع نفرت آلود مشرکان با قرآن، برخاسته از انگیزه های نفسانی - روانی آنان بود.

93- انگیزه مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 46 - 10

10- برخورد منکرانه کافران و مشرکان مکه با قرآن ، برخاسته از منطق و عقل نبود ; بلکه انگیزه نفسانی _ روانی داشت .

و إذا ذکرت ربّک فی القرءان وحده ولّوا علی أدب_رهم نفورًا

<نفرت> از مقولات نفسانی - روانی است. بنابراین موضع نفرت آلود مشرکان با قرآن، برخاسته از انگیزه های نفسانی - روانی آنان بود.

94- اولین نبی در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 87

15 - سبأ - 34 - 44 - 6

6 - خداوند ، برای مشرکان مکه قبل از رسول گرامی اسلام ، پیامبری مبعوث نکرده بود .

و ما أرسلنا إلیهم قبلک من نذیر

95- اولین نبی سرزمین مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 46 - 8

8 - رسول خدا ( ص ) ، نخستین پیامبر مبعوث شده در سرزمین مکه

لتنذر قومًا ما أتیهم من نذیر من قبلک

مراد از <قوماً> مردم سرزمین مکه است و <ما> در <ما أتاهم> نافیه می باشد; یعنی، مردمی که پیش از تو برای آنان هشدار دهنده ای مبعوث نشده است.

96- اهتمام ابراهیم(ع) به امنیت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 35 - 8

8- عنایت و توجه خاص حضرت ابراهیم ( ع ) به حرمت و امنیت مکه

و إذ قال إبرهیم ربّ اجعل ه_ذا البلد ءامنًا

از اینکه حضرت ابراهیم(ع) در دعای خویش ابتدا امنیت شهر مکه را مطرح ساخت و آن را از هدایت فرزندانش مقدم شمرد، اهمیت امنیت مکه نزد ایشان و عنایت ویژه او نسبت به این مسأله به دست می آید.

97- اهل مکه در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 133 - 13

13 _ مردم مکه در صدر اسلام از نسلی غیر از ساکنان قبلی آن سرزمین بودند. *

کما أنشأکم من ذریه قوم ءاخرین

ظاهراً مخاطب <أنشأکم> مردم مکه بوده اند. زیرا مکه محل نزول این آیات بوده است. بنابراین مردم مکه و سرزمینهای مجاور آن از نسل مردمی غیر از ساکنان اصلی آن بوده اند.

ص: 88

98- اهل مکه و آثار باستانی اصحاب ایکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 79 - 5

5- آثار تاریخی قوم لوط و مردم < ایکه > ( قوم شعیب ) در دسترس مردم جزیره العرب عصر پیامبر ( ص ) و بر سر راه آنان به طور آشکار قرار داشت .

فانتقمنا منهم و إنهما لبإمام مبین

ضمیر تثنیه <إنهما> به <قوم لوط> و <ایکه> باز می گردد و یکی از معانی امام طریق است (لسان العرب) و <مبین> فاعل به معنای مفعول و به معنای واضح و روشن است. بنابراین معنای جمله <إنهما لبإمام مبین> چنین می شود: آثار شهر قوم لوط و ایکه بر سر راهی آشکارا برجاست.

99- اهل مکه و آثار باستانی قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 40 - 1

1 _ مردم مکّه ، آثار به جا مانده از شهر هلاکت زده قوم لوط را می دیدند و از آن شهر گذر می کردند .

و لقد أتوا علی القریه التی أُمطرت مطر السوء

فعل <أتوا> به خاطر متعدی شدنش به <علی> متضمن معنای <مروا> است. مقصود از آن مردم مکه می باشد. گفتنی است، طبق نظر مفسران، مقصود از <قریه> در آیه شریفه، دیار قوم لوط است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 79 - 5

5- آثار تاریخی قوم لوط و مردم < ایکه > ( قوم شعیب ) در دسترس مردم جزیره العرب عصر پیامبر ( ص ) و بر سر راه آنان به طور آشکار قرار داشت .

فانتقمنا منهم و إنهما لبإمام مبین

ضمیر تثنیه <إنهما> به <قوم لوط> و <ایکه> باز می گردد و یکی از معانی امام طریق است (لسان العرب) و <مبین> فاعل به معنای مفعول و به معنای واضح و روشن است. بنابراین معنای جمله <إنهما لبإمام مبین> چنین می شود: آثار شهر قوم لوط و ایکه بر سر راهی آشکارا برجاست.

100- اهل مکه و تاریخ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 26 - 12

12 - خبر هلاکت ملت های کفرپیشه پیشین ، کراراً به گوش مردم مکه رسیده بود .

ص: 89

أوَلم یهد لهم کم أهلکنا من قبلهم من القرون . .. أفلایسمعون

فعل مضارع <یسمعون> در آیه می تواند اشعار به تکرار شنیدن این گونه خبرها داشته باشد.

101- اهل مکه و دعوت محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 2 - 15

15 _ مردم مکه در واکنش به دعوت پیامبر ( ص ) دو دسته بودند : مؤمن و کافر .

أن أنذر الناس و بشّر الذین ءامنوا . .. قال الکفرون

102- اهل مکه و سرزمین قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 40 - 2

2 _ شهر قوم لوط نه چندان دور از شهر مکه و قابل دسترسی برای مردم آن جا

و لقد أتوا علی القریه التی أُمطرت مطر السوء

103- اهل مکه و فرجام فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 18 - 5

5 - فرجام فرعون و قوم ثمود ، داستانی آشنا برای اهل مکّه و مایه عبرت برای همه مردمان

هل أتیک . .. فرعون و ثمود

سوره <بروج> از سوره های مکی است و نام بردن امت هایی مخصوص برای عبرت گرفتن مکّیان از فرجام آنها، بیانگر آگاهی آنان از تاریخ اجمالی آن امت ها است.

104- اهل مکه و فرجام قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 18 - 5

5 - فرجام فرعون و قوم ثمود ، داستانی آشنا برای اهل مکّه و مایه عبرت برای همه مردمان

هل أتیک . .. فرعون و ثمود

ص: 90

سوره <بروج> از سوره های مکی است و نام بردن امت هایی مخصوص برای عبرت گرفتن مکّیان از فرجام آنها، بیانگر آگاهی آنان از تاریخ اجمالی آن امت ها است.

105- اهل مکه و محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 2 - 3

3 - پیامبر ( ص ) ، شخصیتی آشنا و شناخته شده برای مردم مکه

ما ضلّ صاحبکم

خطاب در <ما ضلّ صاحبکم> متوجه مردم مکه است و <صاحب> از ریشه <صحبت> (ملازم و همدم بودن) مشتق است. بنابراین <صاحبکم>; یعنی، کسی که با شما همدم است و در میان شما زندگی می کند و شما از تمام حالات و رفتار او آگاهی دارید.

106- اهمیت امنیت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 24 - 7

7 - اهمیت آرامش و امنیت شهر مکه و مخدوش نشدن آن ، با درگیری مؤمنان و مکیان *

و هو الذی کفّ أیدیهم عنکم و أیدیکم عنهم ببطن مکّه

برداشت یاد شده بدان احتمال است که آیه شریفه در عین امتنان بر مؤمنان، اشاره ای داشته باشد به حرمت سرزمین مکه و این که خداوند نخواسته است با درگیری مؤمنان و مشرکان، این حرمت شکسته شود.

107- اهمیت فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نصر - 110 - 1 - 5

5 - آزادسازی مکّه برای مسلمانان ، به منزله فتح کامل سنگر های دشمن بود .

و الفتح

مطلق آوردن فتح در مورد <فتح مکه> نشانگر صدق فتح کامل بر آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نصر - 110 - 2 - 5

5 - مردم پس از فتح مکه ، با رضایت و بدون تحمیل ، اسلام را پذیرفتند .

ص: 91

یدخلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 3 - 3

3 - فتح مکه ، پیروزی بزرگ و بدون شکست پیامبر ( ص ) در پرتو امداد های الهی *

و ینصرک اللّه نصرًا عزیزًا

آرمان فتح مکه و مقهور ساختن مشرکان لجوج آن، از بالاترین آرزوها و اهداف مسلمانان به شمار می رفت. با توجه به این نکته احتمال می رود که نوید الهی به نصرت بدون شکست، نوید به تحقق همین آرمان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 10 - 12

12 - صلح حدیبیه و فتح مکه ، پاداش بزرگ الهی به ثابت قدمان بر پیمان با پیامبر ( ص ) *

و من أوفی . .. فسیؤتیه أجرًا عظیمًا

با توجّه به این که پیمان یاد شده، قبل از انعقاد صلح حدیبیه صورت گرفته است; احتمال می رود که نوید <فسیؤتیه. ..> بر صلح حدیبیه و فتح مکه منطبق شود که پس از این پیمان رخ داده است; زیرا اگر آن بیعت و پایداری نبود، نوبت به چنان پیروزی هایی نمی رسید.

108- اهمیت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 37 - 9

9- عبادت و نماز در کنار خانه خدا ، برخوردار از فضیلت و ارزش بیشتری در مقایسه با سایر سرزمینها

ربّنا إنی أسکنت من ذرّیتی . .. عند بیتک المحرّم ربّنا لیقیموا الصلوه

برداشت فوق مبتنی بر این احتمال است که اقامه نماز در غیر مکه برای فرزندان حضرت ابراهیم(ع) ممکن بود; ولی حضرت ابراهیم(ع) برای فضیلت عبادت در جوار خانه خدا آن مکان را برای فرزندانش برگزید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 91 - 5

5 - شهر مکه ، دارای اهمیت ، کرامت و حرمت در پیشگاه خداوند

ربّ ه_ذه البلده الذی حرّمها

<ه_ذه> اشاره به مکه دارد که به دلیل اهمیتش نزد خداوند، اختصاص به ذکر یافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 7 - 27

ص: 92

27 - < عن محمدبن علی الرضا ( ع ) ، ( جواد ) قال : . . .و مکه من أمّهات القری و ذلک قول اللّه عزّوجلّ : < لتنذر أُمّ القری و من حولها > ;

از امام جواد(ع) روایت شده که فرمود: . ..مکه یکی از <أمّ القرا>ها است و این است سخن خدای عزّوجلّ: لتنذر أُمّ القری و من حولها>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 8

8 - مکه و طائف ، دو شهر مهم جامعه عصر بعثت ، نزد عرب جاهلی

و قالوا . .. علی رجل من القریتین

109- ایمان مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 47 - 8

8 - تعداد کمی از مشرکان مکه ، به قرآن ، ایمان آوردند .

و من ه_ؤلاء من یؤمن به

<من> در <من ه_ؤُلاء> تبعیض است و <ه_ؤُلاء> اشاره به مشرکان مکه دارد. گفتنی است که تعبیر <من ه_ؤُلاء> _ همان گونه که برخی گفته اند _ دلالت بر قلّت می کند.

110- ایمان نسل کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 30

30- وجود مؤمنانی در نسل و صلب کافران مکه ، مانع نزول عذاب الهی بر آنان *

لولا رجال مؤمنون . .. لم تعلموهم ... لو تزیّلوا لعذّبنا الذین کفروا منهم عذابًا

برداشت یاد شده بدان احتمال است که مراد از مردان و زنان مؤمن در آیه شریفه، فرزندانی باشند که از کافران مکه تولد خواهند یافت و به ایمان خواهند گروید. آنچه مؤید این احتمال است، تعبیر <لم تعلموهم> و نیز <لو تزیّلوا> می باشد; زیرا <لو>ی امتناعیه، تفکیک ناپذیری نسل مؤمن از کافران عصر بعثت را می رساند.

111- بازگشت محمد(ص) به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 93

13 - قصص - 28 - 85 - 4،5

4 - اقدام خداوند به دلداری دادن به پیامبر ( ص ) ، اعلام حمایت از وی و تضمین بازگشت مجدد آن حضرت به مکه

إنّ الذی فرض علیک القرءان لرادّک إلی معاد

کلمه <معاد> اسم مکان و به معنای بازگشت گاه است و بر محل سکونت افراد (خانه، دِه و شهر) اطلاق می شود; زیرا انسان هر کجا که برود سرانجام به آن محل بازمی گردد. در آیه مراد از <معاد> شهر پیامبر (مکه) است. درباره شأن نزول این آیه گفته اند: هنگامی که پیامبر(ص) به قصد هجرت از مکه خارج شد و به محلی به نام جحفه رسید دلش هوای مکه کرد و از این که زادگاه خود و پدرانش و حرم جدش حضرت ابراهیم(ع) را به ناچار ترک می کند، سخت ناراحت شد. در این حال آیه بالا نازل گردید و خداوند او را دلداری داد و حمایت قطعی خود را از آن حضرت اعلام کرد و وعده فرمود که او را بار دیگر به مکه باز خواهد گرداند.

5 - نوید خداوند به پیامبر ( ص ) مبنی بر دگرگون ساختن وضع مکه و غلبه دادن توحید و ایمان بر شرک و کفر ( به هنگام بازگرداندن مجدد وی به آن شهر )

لرادّک إلی معاد

<معاد> در آیه، نکره موصوفه است که صفت آن حذف شده و تقدیر آن چنین است: <لرادُّک إلی معاد غیر ما هو الآن; ترا به شهری بازمی گرداند که وضع آن غیر از وضعی باشد که الآن دارد>. بنابراین تعبیر یاد شده به بازگشت فاتحانه پیامبر(ص) به مکه و دگرگون شدن اوضاع آن شهر با ورود آن حضرت اشاره دارد.

112- بانیان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 3 - 3

3 - ابراهیم و اسماعیل ( ع ) ، در تأسیس مکه نقش به سزایی داشتند .

لا أُقسم به_ذا البلد . .. و والد و ما ولد

113- بت پرستی اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 29 - 6

6 - مردم مکّه پیش از بعثت پیامبراکرم ( ص ) و نزول قرآن ، برهه ای طولانی در شرک و بت پرستی بسر می بردند .

بل متّعت ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّی جاءهم الحقّ و رسول مبین

114- بت پرستی در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 94

12 - مؤمنون - 23 - 54 - 1

1 - شرک و بت پرستی در کنار کعبه ( خانه توحید ) ، نمونه ای بارز از اقدام انسان ها برای تغییر آیین پیامبران و انحراف از طریقه آنان

فتقطّعوا أمرهم بینهم . .. فذرهم فی غمرتهم

<وَذْر> (مصدر <ذرهم>) به معنای ترک کردن و وا نهادن است. ضمیر <هم> _ به قرینه مقام _ کنایه از مردم مکّه و پیرامون آن است; که سیره یکتاپرستی حضرت ابراهیم(ع) را تغییر دادند و به شرک ورزی روی آوردند و بر آن پافشاری کردند <غمره> به معنای غرقاب است و در این جا استعاره از ورطه جهل و گمراهی می باشد.

115- بت پرستی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 19 - 1

1 - سرزنش مشرکان مکه از سوی خداوند ، به خاطر پرستش خدایان ( لات ، عزی ، و منات ) بدون هیچ برهان و پشتوانه علمی

أفرءیتم اللّ_ت و العزّی . و منوه الثالثه الأُخری

آیات پیشین _ به ضمیمه استفهام انکاری در <أرأیتم> _ اشاره به آن دارد که رهنمودهای پیامبر(ص) متکی به شهود بود; اما مشرکان در دعاوی خویش از هرگونه دلیل و برهان بی بهره بودند.

116- بشارت فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 2 - 7

7 - نوید الهی ، به تحقق نعمت کامل فتح مکه ، در پی صلح حدیبیه

إنّا فتحنا لک . .. و یتمّ نعمته علیک

<یتمّ نعمته> بیانگر نتیجه ای است که خداوند نوید تحقق آن را به پیامبر(ص) داد; یعنی، صلح حدیبیه راه را با مسالمت بر روی مسلمانان باز کرد و این نعمت بزرگی بود; اما اتمام این نعمت در آن روز صورت می گرفت که مسلمانان فاتح مکه و صاحب اختیار آن باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - صف - 61 - 13 - 10

10 - پیامبر ( ص ) مأمور ابلاغ بشارت خداوند ( قریب الوقوع بودن فتح مکه ) ، به مسلمانان مشتاق و منتظر

و أُخری تحبّونها . .. و بشّر المؤمنین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 95

20 - نصر - 110 - 1 - 4

4 - خداوند ، مسلمانان صدر اسلام را از پیش به فتح مکه و امداد های خود بشارت داد .

إذا جاء نصر اللّه و الفتح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نصر - 110 - 2 - 2

2 - خداوند ، به پیامبر ( ص ) بشارت داد که فتح مکه را درک خواهد کرد و استقبال قبایل عرب را از اسلام ، به چشم خود خواهد دید .

و رأیت الناس یدخلون فی دین اللّه أفواجًا

117- بلندی مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 27 - 12

12 - ارتفاع سطح زمین مکّه ، بیشتر از مناطق پیرامون آن است .

یأتوک. .. من کلّ فجّ عمیق

<عمق> (مصدر <عمیق>) به مسافت طولانی ای گفته می شود که امتداد آن به طرف پایین کشیده شده است. بنابراین به کارگیری کلمه <عمیق> به جای <بعید> یا بدان اعتبار است که سرزمین مکه چون از دیگر مناطق پیرامونش مرتفع تر است، مردمی که به سوی آن می آیند، از پایین به بالا در حرکت اند. و یا این که چون زمین، سطحی دایره ای دارد حرکت مردم از دور به صورت حرکت به بالا دیده می شود. برداشت یاد شده بر پایه فرض اول است.

118- بنی اسرائیل و مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 80 - 1

1 _ بسیاری از بنی اسرائیل عصر پیامبر ( ص ) دارای روابط دوستانه با مشرکان مکه و پذیرای ولایت آنان بودند .

تری کثیراً منهم یتولون الذین کفروا

بنا به گفته برخی از مفسران مراد از <الذین کفروا> مشرکان مکه می باشد.

119- بهانه جویی اشراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 96

5 - انعام - 6 - 124 - 1

1 _ مجرمان سردمدار مکه از ایمان به رسالت پیامبر(ص) و آیات خدا به بهانه های واهی سر باز می زدند.

أکبر مجرمیها . .. قالوا لن نؤمن

120- بهانه جویی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 4

4- درخواست نزول ملائکه ، جهت اثبات حقانیت ادعای پیامبر ( ص ) از سوی کافران مکه ، بهانه ای بیش نبود .

لو ما تأتینا بالملئکه . .. ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ

قید <إلاّبالحق> می تواند احترازی باشد; یعنی، نزول فرشتگان تنها در صورت وجود مصلحت و حکمت تحقق پذیر است، در حالی که در تقاضای کفار چنین مصلحتی نیست. مضافاً به اینکه <إذاً منظرین> نیز دلالت می کند بر اینکه آنان، حتی پس از آمدن ملائکه هم حقانیت پیامبر(ص) را نمی پذیرفتند.

121- بهانه جویی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 90 - 3

3- مشرکان مکه ، با درخواست معجزه ، درصدد بهانه جویی و دستیابی به منافع خویش بودند نه کشف حقانیت پیامبر ( ص )

و لقد صرّفنا للناس فی ه_ذا القرءان من کلّ مثل فأبی أکثر الناس إلاّ کفورًا . و قا

از اینکه مشرکان برای شناخت حقانیت پیامبر(ص) راههای گوناگون موجود را رها کرده و ایمان خود را منحصر به برآوردن پیشنهادهای محدودی، کردند که بیشتر منافع مادی اشان را تأمین می کرد، مطلب فوق قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 94 - 3

3- تنها دستاویز مشرکان مکه برای ایمان نیاوردن به پیامبر اسلام ( ص ) ، بشر بودن آن حضرت بود .

قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 6 - 8

8- درخواست معجزه از سوی مشرکان ستم پیشه مکه ، در جهت بهانه جویی بود ; نه حقیقت طلبی .

فلیأتنا. .. أفهم یؤمنون

خداوند، درخواست معجزه از طرف مشرکان را به این دلیل ردّ فرمود که آنان مانند مشرکان اقوام گذشته، قصد ایمان آوردن

ص: 97

نداشتند. بنابراین چنین درخواستی بهانه و دست آویزی بیش نبود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 8،22

8 - رد شدن ادعای مشرکان مکه ( ربوده شدن آنان در صورت گرویدن به آیین پیامبر ( ص ) ) از سوی خداوند

و قالوا . .. نتخطّف من أرضنا أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا

22 - < عن زین العابدین ( ع ) إنّه اجتمعت قریش إلی أبی طالب و رسول اللّه عنده . . . و قالت و اللّه لو سمعت به_ذا فارس و الروم لأختطفتنا من أرضنا و لقلعت الکعبه حجراً حجراً ، فنزل < و قالوا إن نتّبع الهدی معک > . . . ;

از امام سجاد(ع) روایت شده: همانا قریش نزد ابی طالب جمع شدند، در حالی که رسول خدا(ص) نزد وی بود. .. و گفتند به خدا سوگند اگر این پیروی از محمد(ص) را اهل فارس و روم بشنوند، ما را از سرزمینمان می ربایند و کعبه را سنگ به سنگ از جا خواهند کند پس این آیه نازل شد: <و قالوا إن نتّبع الهدی معک نتخطّف من أرضنا>...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 44 - 2

2 - مشرکان مکه ، مردمی عناد پیشه و بهانه جو بودند .

و لو جعلن_ه قرءانًا أعجمیًّا لقالوا لولا فصّلت ءای_ته ءاْعجمیّ و عربیّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 13 - 23

23 - ادعای تازگی و پیشینه نداشتن معارف اسلام ، از بهانه های مشرکان مکه

شرع لکم . .. کبر علی المشرکین ما تدعوهم إلیه

با توجه به این که آیات پیشین در مورد مشرکان بوده است، ذکر سابقه معارف توحیدی در شرایعت های پیشین; می تواند ناظر به این نکته باشد که مشرکان مکه به بهانه تازگی معارف اسلامی تلاش در انکار آن داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 5

5 - بهانه جویی های پیاپی و گوناگون مشرکان مکه ، در برابر پیامبر ( ص ) و قرآن

قالوا ه_ذا سحر . .. و قالوا لولا نزّل ه_ذا القرءان

از این که مشرکان مکه گاهی قرآن را به سحر متهم می کردند و گاهی فقر و تنگدستی پیامبر(ص) را بهانه قرار می دادند، مطلب بالا استفاده می شود.

122- بی احترامی اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 98

20 - بلد - 90 - 2 - 3،6

3 - مردم مکه ، حرمت پیامبر ( ص ) را پاس نداشته ، به ساحت آن حضرت اسائه ادب می کردند .

و أنت حلّ به_ذا البلد

<حِلّ> نقطه مقابل <حرمت> است; اطلاق آن بر امور حلال، از باب توصیف به مصدر است(مصباح). حلال شمرده شدن پیامبر(ص)، به این معنا است که آن حضرت را از حقوق اجتماعی خود در مکه محروم کرده و او را همسان دیگر ساکنان مکه، گرامی نمی داشتند.

6 - تجویز آزار رسانی به پیامبر ( ص ) از سوی ساکنان مکه ، هتک حرمت آن سرزمین و اقدامی شگفت انگیز است .

لا أُقسم به_ذا البلد . و أنت حلّ به_ذا البلد

جمله <و أنت حلّ> _ در سومین معنای <حلّ> (حلال شمردن نقض حریم پیامبر(ص) _ بیانگر نمونه ای برای آیات بعد است که انسان را با رنج و زحمت، همراه خوانده است. خداوند با بیان آزار رسانی مردم مکه، به پیامبر(ص) و ابراز تعجب از رفتار آنان، رسول اکرم را برای شکیبایی و مقاومت در برابر آزارهای آنان، آماده می سازد.

123- بی ادبی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 6 - 1

1- خطاب استهزاگرانه و بی ادبانه کافران مکه به پیامبر ( ص ) به هنگام سخن گفتن با آن حضرت

و قالوا یأیها الذی نزّل علیه الذّکر

از اینکه کفار، در مخاطب قرار دادن پیامبر(ص) به جای خطاب مستقیم با اسم و عنوان، با عنوان موصول و غایب آن حضرت را صدا می زدند و نیز از اینکه به او نسبتی می دادند که خود آن را قبول نداشتند، حاکی از نکته فوق است.

124- بی اعتنایی به مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 112 - 21

21 _ پیامبر(ص) موظف به مبارزه منفی با مشرکان مکه از راه بی اعتنایی به شبهات و دروغپردازیهای آنان است.

و لو شاء ربک ما فعلوه فذرهم و ما یفترون

رها کردن مشرکان و اعتنا نکردن به گفته های آنان نوعی مبارزه منفی است که خداوند پیامبر(ص) را به آن فرمان می دهد.

125- بی ایمانی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 99

10 - اسراء - 17 - 92 - 4

4- ناباوری مشرکان مکه در نزول عذاب ، با فرو ریختن اجرام و قطعه هایی از آسمان بر آنان

أو تسقط السّماء کما زعمت علینا کسفًا

<الزعم> به معنای حکایت سخنی است که در مظنه دروغ باشد (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 93 - 9

9- مشرکان مکه ، نسبت به آسمانی بودن قرآن و رسالت الهی پیامبر ( ص ) بی اعتقاد بودند .

أو ترقی فی السّماء و لن نؤمن لرقیّک حتی تنزّل علینا کت_بًا نقرؤه

از اینکه آنان، نامه و کتابی را از پیامبر(ص) خواستند که خود از آسمان آورده باشد، حکایت از آن دارد که: قرآن را _که به صورت وحی بر آن حضرت نازل می شده است _ قبول نداشتند.

126- بی تأثیری جوسازی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 26 - 8

8 - کافران مکه ، شاهد تأثیر ژرف قرآن بر قلب ها و نامطمئن از کارآیی جنجال آفرینی و تدابیر خود ، در جلوگیری از این تأثیرگذاری

قال الذین کفروا . .. لعلّکم تغلبون

واژه <لعلّ> در موردی به کار می رود که نتیجه آن قطعی نیست.

127- بی عقلی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 44 - 4

4 _ بیشتر مشرکان مکّه ، مردمانی حق نشنو و نابخرد

إذا رأوک إن یتّخذونک . .. أم تحسب أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون

برداشت فوق، با توجه به نزول آیه شریفه در مکه است; چرا که بیشتر مشرکان آن شهر در نیمه نخست بعثت دارای چنین خصلتی بودند.

ص: 100

128- بی منطقی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 41 - 9

9- برخورد کافران و مشرکان مکه با قرآن ، اساس علمی و عقلانی نداشت ; بلکه برخاسته از انگیزه های نفسانی _ روانی آنان بود .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان لیذّکّروا و ما یزیدهم إلاّ نفورًا

خداوند، حاصل تبیین تنوع و گوناگونی آیات خویش را برای مشرکان، نفرت آنان معرفی می کند و این، نشان می دهد که آنان، به جای برخورد منطقی با آیات الهی، برخورد روانی _ نفسانی داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 46 - 10

10- برخورد منکرانه کافران و مشرکان مکه با قرآن ، برخاسته از منطق و عقل نبود ; بلکه انگیزه نفسانی _ روانی داشت .

و إذا ذکرت ربّک فی القرءان وحده ولّوا علی أدب_رهم نفورًا

<نفرت> از مقولات نفسانی - روانی است. بنابراین موضع نفرت آلود مشرکان با قرآن، برخاسته از انگیزه های نفسانی - روانی آنان بود.

129- بی منطقی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 41 - 9

9- برخورد کافران و مشرکان مکه با قرآن ، اساس علمی و عقلانی نداشت ; بلکه برخاسته از انگیزه های نفسانی _ روانی آنان بود .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان لیذّکّروا و ما یزیدهم إلاّ نفورًا

خداوند، حاصل تبیین تنوع و گوناگونی آیات خویش را برای مشرکان، نفرت آنان معرفی می کند و این، نشان می دهد که آنان، به جای برخورد منطقی با آیات الهی، برخورد روانی _ نفسانی داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 42 - 10

10 _ مشرکان مکّه ، پذیرای هیچ سخن حق و منطقی در جهت مخالفت با عقیده شان نبودند .

إن کاد لیضلّنا عن ءالهتنا . .. و سوف یعلمون حین یرون العذاب من أضلّ سبیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 30 - 5

5 - اقدام مشرکان مکه به جنگ تبلیغاتی علیه پیامبر ( ص ) ، به دلیل ناتوانی از مقابله منطقی با آن حضرت

و لمّا جاءهم الحقّ قالوا ه_ذا سحر

ص: 101

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 58 - 8

8 - مشرکان مکه ، مردمانی ستیزه جو و بی منطق

بل هم قوم خصمون

130- بینش اشراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 124 - 4

4 _ سردمداران مشرکان مکه خود را همشأن پیامبر(ص) در استحقاق نزول وحی و کتاب آسمانی می دانستند.

أکبر مجرمیها . .. لن نؤمن حتی نؤتی مثل ما أوتی رسل الله

131- بینش اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 46 - 16

16 - هشدار دادن به مردم از عذابی که در پیش رو دارند ، در نگاه مردم مکه سخن جنون آمیز تلقی می شد .

ثمّ تتفکّروا ما بصاحبکم من جِنّه إن هو إلاّ نذیر لکم بین یدی عذاب شدید

132- بینش کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 6 - 4،5

4- کافران مکه ، نزول وحی بر پیامبر ( ص ) را ، ادعایی بیش نمی دانستند .

قالوا یأیها الذی نزّل علیه الذّکر

ذکر نکردن منشأ نزول ذکر و مجهول آوردن فعل <نُزِّل> و نیز با استهزا بیان کردن آن، می تواند به منظور یاد شده باشد.

5- نزول وحی از جانب خداوند بر بشر ، امری غیر قابل قبول و به دور از عقل و خرد و در حد دیوانگی در بینش کافران مکه

قالوا یأیها الذی نزّل علیه الذّکر إنک لمجنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 7 - 2،4،6

2- کافران مکه ، دلیل صداقت پیامبر ( ص ) را در ادعای نزول وحی ، آمدن ملائکه برای تصدیق او می دانستند .

ص: 102

لو ما تأتینا بالملئکه إن کنت من الصدقین

4- کافران مکه ، بر این باور بودند که نزول هر نوع پیام آسمانی بر بشر ، باید همراه با شاهد آسمانی محسوسی باشد . *

قالوا . .. لو ما تأتینا بالملئکه إن کنت من الصدقین

درخواست کافران از پیامبر(ص) برای آوردن ملائکه جهت تصدیق نبوتش، ممکن است از این رو باشد که: آنان ارتباط بشر با خداوند را غیر ممکن می دانستند و برای قبول نبوت بشر، خواستار آوردن شاهد آسمانی بودند و ذکر نام ملائکه شاید به عنوان نمونه و یا شناخته شده بودن آنان باشد.

6- کافران و مشرکان مکه ، ملائکه را موجوداتی قابل احساس برای همگان می دانستند .

قالوا . .. لو ما تأتینا بالملئکه

از تعبیر <لو ما تأتینابالملئکه> (چرا فرشته ای نمی آوری؟) استفاده می شود که آنان، فرشتگان را موجوداتی محسوس و قابل رؤیت می دانستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 7،8،9

7- کافران و مشرکان مکه ، نسبت به نام < رحمان > برای خداوند ، بسیار حساس و منکر رحمانیت او بودند .

و هم بذکر الرحم_ن هم ک_فرون

اختصاص به ذکر یافتن نام <رحمان> از میان دیگر نام های مقدس پروردگار و نیز تکرار <هم>، بیانگر برداشت یاد شده است.

8- کافران مکه ، منکر خدای رحمان بودند .

و هم بذکر الرحم_ن هم ک_فرون

گفتنی است که کافران منکر نام رحمان بودند; به اولویت استفاده می شود که منکر ذات خدای رحمان نیز بوده اند.

9- آسمانی بودن قرآن ، مورد انکار کافران و مشرکان مکه بود .

و هم بذکر الرحم_ن هم ک_فرون

برداشت یاد شده مبتنی براین است که مقصود از <ذکر> قرآن کریم باشد، چنان که در موارد متعدد در قرآن _ از جمله آیه دوم همین سوره _ از قرآن به <ذکر> یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 12 - 4

4 - کافران مکه ، برای عقیده خود ، هویتی مستقل ، قائل بودند .

اتّبعوا سبیلنا

133- بینش مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 156 - 5

5 _ مشرکان و گمراهان مکه، در صورت نازل نشدن قرآن، خویشتن را در قیامت معذور می دانستند و دوری از رحمت خدا را بی

ص: 103

عدالتی می شمردند.

أن تقولوا إنما أنزل الکتب علی طائفتین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 157 - 3

3 _ مشرکان مکه خویشتن را شایسته تر از دیگران برای دریافت حقایق می پنداشتند.

لو أنا أنزل علینا الکتب لکنا أهدی منهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 35 - 2

2_ مشرکان مکه ، سرگذشت نوح و قوم او را ، داستانی ساختگی و بافته پیامبر ( ص ) می پنداشتند .

و لقد أرسلنا نوحًا . .. أم یقولون افتری_ه

برداشت فوق ، براین اساس است که ضمیر مفعولی در <إفتراه> به داستان نوح(ع) و قوم او که در آیات پیشین آمده ، باز گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 35 - 1،2

1- مشرکان مکه ، بت پرستی خود و پدرانشان را برخاسته از مشیت خداوند می دانستند .

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء نحن و لا ءاباؤنا

با توجه به مکی بودن سورهء نحل و نیز قرینه <کذلک فعل الذین من قبلهم> مراد از <الذین أشرکوا> مشرکان مکه است.

2- مشرکان مکه ، جبری مسلک بوده و عمل خود را بر اساس مشیت خداوند می دانستند .

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 38 - 7

7- مشرکان مکه ، مبعوث شدن انسان زوال پذیر را برای نبوت ، قبول نداشتند . *

و أقسموا بالله جهد أیم_نهم لایبعث الله من یموت

به قرینه آیات قبل _ که درباره بعثت انبیا و مورد انکار قرار گرفتن آن از سوی مشرکان بود _ احتمال دارد مراد آیه نکته یاد شده باشد; یعنی، منظور از <یبعث> برانگیختن برای نبوت باشد نه حشر اخروی.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 43 - 5

5- مشرکان مکه ، نزول وحی به انسان را قبول نداشتند .

و ما أرسلنا من قبلک إلاّ رجالاً نوحی إلیهم

آیه درصدد تعریض به مشرکان و جواب گویی به آنان است که طبق قرینه ها و آیات دیگر قرآن کریم (سوره یونس ، آیه 2) آنها مبعوث شدن انسان را از جانب خداوند برای پیامبری قبول نداشتند. فعل <نوحی> در آیه قرینه و نشانه ای است بر نکته فوق.

ص: 104

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 40 - 7

7- مشرکان مکه ، جنس مذکر را بسی ارزشمندتر و با اهمیت تر از زن می دانستند .

أفأصف_کم ربّکم بالبنین و اتّخذ من المل_ئکه إن_ثًا

از اینکه از واژه <إناث> (زنان) به جای هر واژه دیگری مثل <بنات> (دختران) برای بیان مقصود استفاده شده است، می تواند به منظور اشاره به این واقعیت داشته باشد که مشرکان با ادعای مؤنث بودن ملائکه در صدد عیب جویی از خدا بودند و چنین امری، حکایت می کند که آنان، ذهنیت منفی در باره زن داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 90 - 5

5- مشرکان مکه ، قرآن را علی رغم بی مانندی اش ، معجزه نمی دانستند .

قل لئن اجتمعت الإنس و الجنّ . .. و قالوا لن نؤمن لک

از اینکه خداوند، پس از توصیف قرآن به معجزه و بی مانند بودن، درخواست معجزه حسی آنان را نقل می کند، می تواند به نکته فوق اِشعار داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 91 - 2

2- توانایی مادی و امکانات سرشار دنیوی ، ملاک پیامبری و پیشوایی در دید مشرکان مکه

لن نؤمن لک حتی . .. تکون لک جنّه من نخیل و عنب

برداشت فوق مبتنی بر این احتمال است که خواسته مشرکان مکه، داشتن مال، مکنت و باغ بوده است نه معجزه اقتراحی.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 92 - 9

9- مشرکان مکه ، دارای تصوری مادی و جسمانی از خدا و ملائکه

تأتی بالله و المل_ئکه قبیلاً

<قبیلاً> به معنای رو در رو شدن و مشاهده آمده است و از آن نکته فوق استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 94 - 1

1- مشرکان مکه ، برگزیده شدن نوع بشر برای پیامبری را منکر بودند و آن را امری امکان ناپذیر و ناشدنی تلقی می کردند .

و ما منع الناس . .. إلاّ أن قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً

<ال> در <الناس> عهد است و با توجه به آیات سابق مراد از آن، مشرکان مکه هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 105

11 - انبیاء - 21 - 5 - 5

5- زیبایی و گیرایی قرآن ، پذیرفته شده و مسلّم در نظر مشرکان مکه

بل هو شاعر

از آن جایی که شعر از زیبایی و گیرایی خاصی برخودار است; بدین سبب مشرکان، پیامبر(ص) را شاعر می دانستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 7 - 13

13- عالمان دینی و آگاهان به کتاب های آسمانی ، دارای منزلت و جایگاه اجتماعی نزد مشرکان مکه

فس_لوا أهل الذکر

ارجاع مشرکان به عالمان دینی و آگاهان به تاریخ انبیا، بیانگر این نکته است که این عالمان، از جایگاهی خاص در میان مشرکان برخوردار بودند و سخنان این قشر نزد آنان مورد پذیرش بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 7،9

7- کافران و مشرکان مکه ، نسبت به نام < رحمان > برای خداوند ، بسیار حساس و منکر رحمانیت او بودند .

و هم بذکر الرحم_ن هم ک_فرون

اختصاص به ذکر یافتن نام <رحمان> از میان دیگر نام های مقدس پروردگار و نیز تکرار <هم>، بیانگر برداشت یاد شده است.

9- آسمانی بودن قرآن ، مورد انکار کافران و مشرکان مکه بود .

و هم بذکر الرحم_ن هم ک_فرون

برداشت یاد شده مبتنی براین است که مقصود از <ذکر> قرآن کریم باشد، چنان که در موارد متعدد در قرآن _ از جمله آیه دوم همین سوره _ از قرآن به <ذکر> یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 17 - 4

4 - در دیدگاه مشرکان مکه فرشتگان ، دختران خدا و همانند او در صفات

و إذا بشّر أحدهم بما ضرب للرحم_ن مثلاً

با توجه به این که <مَثَل> در آیه به معنای شبیه است، می توان گفت که مشرکان مکه معتقد به همسانی فرشتگان با خدا بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 3

3 - ثروت و اشرافیت ، ملاک تمامی ارزش ها _ حتی ارزش های دینی _ در نگاه مشرکان مکه

لولا نزّل ه_ذا القرءان . .. عظیم

مشرکان در مقام اعتراض به پیامبر(ص) اظهار می داشتند: اگر وحی اصالت داشت، می بایست بر اشراف نازل می شد. از این نکته استفاده می شود که ملاک ارزش برای آنان، مال و مقام بوده است.

ص: 106

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 35 - 1

1- مرگ ، پایانی ابدی بر حیات انسان ، در بینش مشرکان مکه

إنّ ه_ؤلاء لیقولون . إن هی إلاّ موتتنا الأُولی و ما نحن بمنشرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 2 - 12

12 - < قال الرضا ( ع ) : لم یکن أحد عند مشرکی أهل مکّه أعظم ذنباً من رسول اللّه ( ص ) لأنّهم کانوا یعبدون من دون اللّه ثلثمأه و ستّین صنماً ، فلمّا جاءهم ( ص ) بالدعوه إلی کلمه الإخلاص ، کبر ذلک علیهم و عظم . . . فلمّا فتح اللّه عزّوجلّ علی نبیّه ( ص ) مکه قال له یا محمّد : < إنّا فتحنا لک [ مکه ] فتحاً مبیناً لیغفر لک اللّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر > عند مشرکی أهل مکه ;

امام رضا(ع) فرمود: هیچ کس در نزد مشرکان عرب، گناهش از گناه رسول خدا(ص) بزرگ تر نبود; زیرا مشرکان 360 بت را می پرستیدند و چون پیامبر(ص) آنان را به کلمه توحید و اخلاص دعوت کرد، در نظر آنان [گناه] بزرگ و عظیم بود . .. پس چون خدای عزّوجلّ، مکه را برای پیامبرش فتح کرد; به آن حضرت فرمود: ای محمد! ما مکه را با فتح آشکاری برای تو فتح کردیم، تا خدا گناهان گذشته و آینده تو در نزد مشرکان اهل مکه را بپوشاند>.

134- پرسشهای اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 1 - 6

6 - یگانگی خداوند در تدبیر جهان ، محور پرسش های تردیدآمیز اهل مکّه در عصربعثت *

عمّ یتساءلون

گرچه بخش عظیمی از آیات این سوره درباره حوادث قیامت است; ولی آیات آغازین آن _ که درباره قدرت خدا و حاکمیت خواست او بر جهان است _ می تواند قرینه باشد که مورد سؤال در <یتسائلون> وابستگی همه کارها به خداوند و بی نقش بودن بت ها در کار تدبیر جهان است.

135- پسردوستی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 40 - 7

7- مشرکان مکه ، جنس مذکر را بسی ارزشمندتر و با اهمیت تر از زن می دانستند .

أفأصف_کم ربّکم بالبنین و اتّخذ من المل_ئکه إن_ثًا

ص: 107

از اینکه از واژه <إناث> (زنان) به جای هر واژه دیگری مثل <بنات> (دختران) برای بیان مقصود استفاده شده است، می تواند به منظور اشاره به این واقعیت داشته باشد که مشرکان با ادعای مؤنث بودن ملائکه در صدد عیب جویی از خدا بودند و چنین امری، حکایت می کند که آنان، ذهنیت منفی در باره زن داشته اند.

136- پیشگویی ارتداد مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 15 - 2

2- اخبار خداوند از رفع محدود عذاب دنیوی مشرکان مکه و بازگشت دوباره آنان به کفر و شرک

إنّا کاشفوا العذاب قلیلاً إنّکم عائدون

برداشت یادشده بر این اساس است که عذابی که در آیات پیشین از آن یاد شده، عذاب دنیوی باشد. در این صورت معنای آیه چنین می شود: ما عذاب دنیوی را برای زمانی اندک برخواهیم داشت; یعنی، در دنیا که اصولاً مجالی اندک است عذاب را از شما برمی داریم; اما انتقام به قیامت موکول خواهد شد.

137- پیشگویی فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 7 - 4

4 - اخبار ضمنی خداوند ، از فتح مکه به دست مسلمانان *

عسی اللّه . .. مودّه

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که این مودّت، عملاً با فتح مکه تحقق یافت.

138- تأمین معاش مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 60 - 5

5 - مسلمانان مکه ، در صورت هجرت از مکه ، نگران معاش خود بودند .

إنّ أرضی وسعه . .. و کأیّن من دابّه لاتحمل رزقها اللّه یرزقها و إیّاکم

این که خداوند پس از توصیه به هجرت برای حفظ ارزش دینی، رازقیت خود را مطرح می کند و یادآوری می کند که خیلی از جنبندگان، قادر به تأمین روزی خود نیستند، احتمال دارد درصدد دفع توهم و پرسشی باشد که مسلمانان، آن را در ذهن خود داشته اند. برداشت بالا براساس احتمال یاد شده است.

ص: 108

139- تاریخ مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 126 - 1،12

1 - تبدیل زمین های اطراف کعبه به شهری دارای امنیت ، درخواست ابراهیم ( ع ) از درگاه خداوند

و إذ قال إبرهیم رب اجعل هذا بلداً ءامناً

ظاهر آن است که مشارالیه <هذا> زمینهای اطراف کعبه باشد. بر این مبنا جمله <اجعل ...> حاکی از دو درخواست است: 1_ شهر شدن زمینهای اطراف کعبه; 2_ برقرار بودن امنیت در آن شهر. قابل ذکر است که کلمه <بلد> به معنای سرزمینِ دارای حدود و مشخصات و نیز به معنای شهر است. برداشت فوق بر اساس دومین احتمال می باشد.

12 - خداوند ، دعای حضرت ابراهیم ( ع ) ( شهر شدن سرزمین مکه و امنیت و رفاه مؤمنان آن ) را مستجاب کرد .

رب اجعل . .. قال و من کفر فأمتعه قلیلا

ابراهیم، در دعای خویش اشاره به این داشت که: خداوند، کافران مکه را از روزیهای خویش محروم سازد. جمله <و من کفر فأمتعه> (ولی آن کس که کافر شود او را بهره ای اندک خواهم داد) پاسخ منفی خداوند به این تقاضای ابراهیم است. رد بخشی از یک درخواست، حکایت از اجابت دیگر درخواستها دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 92 - 9،11

9 _ قدمت عمران و آبادی شهر مکه

و لتنذر أم القری و من حولها

ظاهراً مقصود از <أم القری> شهر مکه است. کاربرد این نام از جانب خداوند گواهی بر قدمت عمران و آبادانی و تشکیل جامعه و شهرنشینی در مکه است.

11 _ شهر مکه، مرکز سرزمین حجاز در اوان ظهور اسلام

و لتنذر أم القری و من حولها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 133 - 13

13 _ مردم مکه در صدر اسلام از نسلی غیر از ساکنان قبلی آن سرزمین بودند. *

کما أنشأکم من ذریه قوم ءاخرین

ظاهراً مخاطب <أنشأکم> مردم مکه بوده اند. زیرا مکه محل نزول این آیات بوده است. بنابراین مردم مکه و سرزمینهای مجاور آن از نسل مردمی غیر از ساکنان اصلی آن بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 35 - 7

7- مکه در عصر حضرت ابراهیم ( ع ) دارای بافت شهری بود .

ص: 109

و إذ قال إبرهیم ربّ اجعل ه_ذا البلد ءامنًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 37 - 6

6- سرزمین مکه و محدوده اطراف خانه خدا ، محلی مناسب برای ابراز عقیده توحیدی و عبادت خدای یگانه

ربّنا إنی أسکنت من ذرّیتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرّم ربّنا لیقیموا الصلوه

از اینکه حضرت ابراهیم(ع) فرزندانش را از محل سابق، که سرزمین بت پرستان بود، به سرزمین مکه برد و هدف از هجرت را عبادت و نماز اعلام کرد، برداشت فوق به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 41 - 5

5- شهر مکه ، قبل از هجرت برای مسلمانان ، شایسته و مناسب زندگی نبود

و الذین هاجروا فی الله من بعد ما ظلموا لنبوّئنّهم فی الدنیا حسنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 112 - 14

14- روی آوری فقر ، گرسنگی و ناامنی به شهر مکه پس از آبادانی آن ، در نتیجه کفران نعمت های الهی

ضرب الله مثلاً قریه کانت ءامنه مطمئنّه . .. فأذقها الله لباس الجوع و الخوف بما ک

برداشت فوق _ چنان چه عده ای از مفسّران گفته اند _ بنابراین احتمال است که مورد مثال آیه، قحطی شهر مکه باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 90 - 6

6- مکه در آغاز بعثت پیامبر ( ص ) ، سرزمینی کم آب بود و مکیان نیازمند به منابع دایمی آب بودند .

تفجر لنا من الأرض ینبوعًا

درخواست مشرکان مکه از پیامبر(ص) برای ایجاد چشمه ای جوشان، احتمال دارد به خاطر، نیاز شدید آنان به منابع آب باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 44 - 4،7

4- اندیشه کفر و شرک ، دارای سابقه طولانی در سرزمین مکه

عن ذکر ربّهم معرضون . أم لهم ءالهه ... بل متّعنا ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّی طال علیهم

از این که خداوند، پدران و اجداد مردم مکه را جزء اعراض کنندگان از خدا و بهره مندان از متاع های دنیوی و عمری طولانی برشمرده، برداشت یاد شده قابل استفاده است.

7- سرزمین مکه از دیرباز ، از نعمت های دنیوی برخوردار و از حوادث هلاکت بار و عذاب های الهی محفوظ بود .

بل متّعنا ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّی طال علیهم العمر

این که خداوند مردم مکه و اجدادشان را از بهره های دنیوی به مدت طولانی، برخوردار کرد، حکایت از امنیت و مصونیت دیر پای

ص: 110

سرزمین مکه از حوادث هلاکت بار دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 40 - 9

9 - حاکمیت اختناق شدید بر سرزمین مکّه

الذین أُخرجوا من دی_رهم . .. إلاّ أن یقولوا ربّنا اللّه

از آن جایی که مشرکان مکّه در برابر عقاید توحیدی مسلمانان، آنان را تبعید و اخراج کردند، برداشت یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 91 - 7

7 - حرمت سرزمین مکه ، دارای دیرینه و وضع شده از سوی خداوند

ربّ ه_ذه البلده الذی حرّمها

ماضی آمدن <حرّم> بیانگر دیر پا بودن حرمت مکه و انتساب آن (حرّم) به خداوند، بیانگر جعل آن از سوی او است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 46 - 9

9 - بی بهره بودن مردم سرزمین مکه از تعلیمات آسمانی ، عامل عقب ماندگی آنان و فراگیر شدن غفلت و بی خبری در میان آنها

لتنذر قومًا ما أتیهم من نذیر من قبلک لعلّهم یتذکّرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 59 - 11

11 - مکه ، محور و مرکز عمده شهر ها و قرای جزیره العرب در صدراسلام

حتّی یبعث فی أُمّها رسولاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 67 - 2

2 - امنیت مکه حتی پیش از ظهور اسلام ، برخاسته از خواست خدا بوده است .

أَوَلم یروا أنّا جعلنا حرمًا ءامنًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 44 - 4،6

4 - مشرکان مکه ، پیش از قرآن ، از هیچ کتاب آسمانی برخوردار نبودند .

و ما ءاتین_هم من کتب یدرسونها

6 - خداوند ، برای مشرکان مکه قبل از رسول گرامی اسلام ، پیامبری مبعوث نکرده بود .

و ما أرسلنا إلیهم قبلک من نذیر

ص: 111

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 8

8 - مکه و طائف ، دو شهر مهم جامعه عصر بعثت ، نزد عرب جاهلی

و قالوا . .. علی رجل من القریتین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 3 - 3

3 - مکه در عصر بعثت ، شهری امن بوده و ساکنان آن ، باید همواره در امنیت باشند .

و ه_ذا البلد الأمین

توصیف مکه به <أمین>، یا به معنای <ذو الأمن> و یا به معنای مفعولی (مأمون فیه) است. این توصیف، علاوه بر بیان وجود امنیت در آن، نشانگر آن است که خداوند، خواهان تداوم یافتن امنیت آن در همه زمان ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قریش - 106 - 1 - 4،7

4 - تسلّط قریش بر مکه پیش از اسلام *

لإیل_ف قریش

دفع مهاجمان به مکه، در صورتی امتنان بر قریش شمرده می شود که مکه در تصرف آنان باشد.

7 - نابودی اصحاب فیل ، مایه استحکام پیوند قریش با شهر مکه و باقی ماندنشان در آن *

لإیل_ف قریش

آیه بعد یا تفسیر این آیه است که در نتیجه <ایلافهم> در آن بدل خواهد بود و یا ذکر خاص بعد از عام است که در نتیجه، این آیه به الفتی دیگر نیز علاوه بر الفت با کوچ های تابستانی و زمستانی، نظر خواهد داشت. ارتباط آیه شریفه با سوره قبل می تواند بیانگر آن باشد که استمرار پیوند قریش با مکه، مصداق برجسته ای برای عموم <ایلاف قریش> است.

140- تبعید از مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 13 - 1

1- تبعیدکنندگان پیامبر ( ص ) از شهر مکه ، مورد تهدید خداوند به هلاکت و نابودی

و کأیّن من قریه هی أشدّ قوّه من قریتک . .. أهلکن_هم

با این که خروج پیامبر(ص)، از مکه و هجرت ایشان به سوی مدینه ظاهراً به انتخاب خود حضرت صورت گرفته بود; ولی شرایط سختی که مشرکان برای آن حضرت پدید آورده بودند، منتهی به تصمیم هجرت شد. ازاین رو خداوند خروج آن حضرت را به منزله تبعید شمرده و فعل را به صورت متعدی به همه مشرکان مکه نسبت داده است.

ص: 112

141- تبعید اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 217 - 11،37

11 _ در نظر خداوند ، بیرون راندن و آواره ساختن ساکنان مکه ، گناهی بزرگتر از جنگیدن در ماه های حرام است .

یسئلونک عن الشهر الحرام قتال فیه قل قتال فیه اکبر . .. و اخراج اهله منه اکبر

37 _ تبعید و بیرون راندن اهل مسجدالحرام ( پیامبر ( ص ) و مؤمنان ) ، از سوی مشرکان مکه

و المسجد الحرام و اخراج اهله

142- تبلیغ علیه مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 12 - 5،8

5 - مسلمانان در مکه ، هم مورد آزار و اذیت جسمی بودند و هم در معرض تبلیغات منفی کافران قرار داشتند .

و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذی فی اللّه. ..و قال الذین کفروا... اتّب

8 - کافران مکه ، برای باز داشتن مسلمانان ، از ایمان شان به دروغ متوسل شدند .

و قال الذین کفروا للذین ءامنوا اتّبعوا سبیلنا و لنحمل خط_ی_کم . .. إنّهم لک_ذبون

143- تبلیغ مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 40 - 7

7 - فعالیت مسلمانان صدراسلام پیش از هجرت ، محدود به مسائل فرهنگی و تبلیغی

إلاّ أن یقولوا ربّنا اللّه

144- تبلیغ مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 119 - 21

21 _ اتهام بدعتگذاری و تجاوز به احکام دین الهی به اسلام و مسلمانان در تبلیغات مشرکان مکه

إن ربک هو أعلم بالمعتدین

کاربرد فعل تفضیل <أعلم> و تأکید و حصر آن با <إن> و ضمیر فصل <هو> در مواردی است که مدعیان و منکرانی در برابر

ص: 113

وجود داشته باشند. بدین معنی که چه بسا مشرکان، مسلمانان را به سبب پایبندی به احکام اسلام به بدعتگذاری متهم می ساختند.

145- تجارت در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 16

16 - بازار تجارت در مکه ، در تمام فصول سال رونق داشت .

یجبی إلیه ثمرت کلّ شیء

با توجه به آمدن فعل مضارع (یجبی) _ که بیانگر استمرار است _ برداشت یاد شده به دست می آید.

146- تجاهل مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 7 - 12

12- تجاهل مشرکان مکه ، نسبت به بشر بودن پیامبران گذشته

فس_لوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون

قید <إن کنتم لاتعلمون> اشاره به علم و آگاهی مشرکان دارد; زیرا اگر آنان واقعاً نمی دانستند، قید یاد شده (اگر نمی دانید) لغو و زاید می شد.

147- ترس کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 26 - 3

3 - وحشت کافران مکه ، از تأثیر شگفت قرآن و پیام وحی در شنوندگان

لاتسمعوا له_ذا القرءان و الغوا فیه

148- ترک احتجاج با کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 3 - 1

1- پیامبر ( ص ) ، به هنگام مواجهه با حق ناپذیری کافران مکه ، مأمور به ر ها کردن آنان به حال خود و ترک محاجه با آنها شد .

ص: 114

ذرهم یأکلوا و یتمتّعوا

149- ترک مجادله با مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 89 - 2

2 - پیامبر ( ص ) ، مأمور ترک مناظره و منازعه با مشرکان لجوج مکه و دعوت ایشان به مسالمت اجتماعی با مسلمانان

فاصفح عنهم و قل سل_م

با توجه به مفهوم <سلام> که به معنای مسالمت است، برداشت یاد شده استفاده می شود.

150- ترویج قصه های خرافی در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 6 - 2

2 - برخی از کافران عصر پیامبر ، به منظور دور ساختن مردم از هدایت قرآنی ، داستان های بیهوده را فرامی گرفتند و ترویج می دادند .

و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضلّ عن سبیل اللّه

درباره این که <مراد از <من الناس> در این آیه و نیز <خرید حدیث لهو> چیست؟>، مفسران گفته اند، بعضی از کافرانِ مکه، به کشورهایی مانند ایران مسافرت می کردند و کتاب های افسانه می خریدند و یا می آموختند و آنها را به مکه منتقل می کردند و به منظور مبارزه با قرآن، رواج می دادند. لازم به ذکر است که مراد از <سبیل اللّه> در این آیه، به قرینه آیات آغاز سوره، می تواند قرآن باشد.

151- تشبیه موقعیت فرهنگی اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 13 - 1

1 - پیامبر ( ص ) مأمور تشبیه کردن وضعیت فرهنگی و دینی مردم مکه ، به وضعیت مردمی همانند آنان در طول تاریخ

و اضرب لهم مثلاً أصح_ب القریه

<مَثَل> گاهی در معنای شبیه و مانند به کار می رود که در این صورت معنای آیه چنین خواهد بود: ای پیامبر! برای وضعیت مردم مکه، شبیه و مانندی از تاریخ (اصحاب قریه) بیاور. و گاهی به معنای خبر است; یعنی، ای پیامبر! برای مردم مکه خبر و داستان اصحاب قریه را نقل کن تا مردم از این داستان عبرت گیرند. گفتنی است برداشت یاد شده براساس معنای نخست است.

ص: 115

152- تشریع انفاق در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 31 - 3

3- تشریع نماز و انفاق در مکه و پیش از هجرت پیامبر ( ص ) بود .

قل لعبادی الذین ءامنوا یقیموا الصلوه و ینفقوا

برداشت فوق با توجه به مکی بودن سوره ابراهیم است.

153- تشریع نماز در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 31 - 3

3- تشریع نماز و انفاق در مکه و پیش از هجرت پیامبر ( ص ) بود .

قل لعبادی الذین ءامنوا یقیموا الصلوه و ینفقوا

برداشت فوق با توجه به مکی بودن سوره ابراهیم است.

154- تعدد معبودان مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 58 - 2

2 - مشرکان مکه ، دارای معبودهایی متعدد

ءألهتنا خیر

155- تعصب کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 11

156- تعصب مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 116

11 - انبیاء - 21 - 36 - 11

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 11

11- کافران و مشرکان مکه مردمی تنگ نظر ، متعصب و ناتوان در تحمل افکار مخالفان بودند .

أه_ذا الذی یذکر ءالهتکم و هم بذکر الرحم_ن هم ک_فرون

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که کافران مکه، حتی تحمّل شنیدن نام خدای رحمان را نداشتند، و با پیامبر اسلام، همواره با تمسخر و استهزا برخورد می کردند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 26 - 7،9،10

7 - نزول آرامش بر پیامبر ( ص ) و مؤمنان از سوی خدا ، در قبال تعصب ورزی جاهلانه مشرکان در حدیبیه

فأنزل اللّه سکینته علی رسوله و علی المؤمنین

9 - تحمل تعصب های جاهلانه مشرکان در حدیبیه ، امری دشوار برای پیامبر ( ص ) و مؤمنان

فأنزل اللّه سکینته علی رسوله و علی المؤمنین

از نزول <آرامش> استفاده می شود که دستکم زمینه نگرانی و دشواری برای مؤمنان وجود داشته است.

10 - اصرار تعصب آمیز مشرکان مکه ، بر نیامدن < بسمله > و عنوان < رسول اللّه > در متن صلحنامه حدیبیه *

إذ جعل الذین کفروا فی قلوبهم الحمیّه حمیّه الج_هلیّه

با توجّه به شأن نزول آیه شریفه، استفاده می شود که خشم و عصبیت مشرکان در زمینه یادشده بود.

157- تقویت عقیده مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 35 - 3

3- مشرکان مکه ، درصدد تقویت پایگاه عقیدتی خویش با استناد به ریشه تاریخی داشتن آن

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء نحن و لا ءاباؤنا

ذکر <و لا ءاباؤنا> در کلام مشرکان در حالی که بحثی از آنها در میان نبوده است، می تواند مشعر به نکته یاد شده باشد.

158- تقیه مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 10

10- مؤمنان مکه قبل از صلح حدیبیه ، دارای شرایطی دشوار و ناگزیر از تقیه شدید

ص: 117

رجال مؤمنون و نساء مؤمن_ت لم تعلموهم

آگاهی نداشتن مؤمنان مدینه از مؤمنان مکه، از آن جهت بوده است که مؤمنان مکه در آن محیط، قادر به ابراز ایمان نبوده و شدیداً تقیه می کردند.

159- تکبر کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 47 - 2

2 _ کفرپیشگان مکه با سرمستی و خودنمایی ، از دیار مکه رهسپار منطقه بدر شدند .

و لاتکونوا کالذین خرجوا من دیرهم بطرا

160- تکذیبگری کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 18 - 1،5

1 - کافران مکه ، رسالت پیامبر ( ص ) را تکذیب می کردند .

و قال الذین کفروا للذین ءامنوا اتّبعوا سبیلنا . .. و إن تکذّبوا فقد کذّب

بنابراین که مخاطَب آیه _ طبق سیاق _ کافران مکه باشند، نکته یاد شده، به دست می آید.

5 - هشدار خداوند ، به کافران مکه ، به جهت تکذیب کردن پیامبر ( ص )

و إن تکذّبوا فقد کذّب أمم من قبلکم

برداشت بالا، بنابراین احتمال است که جواب شرط <إن تکذّبوا> محذوف بوده و چیزی از قبیل <فاستعدوا للعذاب> باشد; یعنی، اگر تکذیب می کنید، آماده عذاب باشید!

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 19 - 3

3 - کافران مکه ، منکر تحقق معاد بودند .

أَوَلم یروا کیف یبدئ اللّه الخلق ثمّ یعیده

آیه بعد، قرینه است بر این که این آیه، در صدد اثبات تحقق معاد است. دعوت از کافران برای ژرف نگری در قدرت خدا، نشان از انکار معاد از سوی آنان دارد.

ص: 118

161- تکذیبگری مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 49 - 9

9 - مشرکان مکه ، مردمی ستم پیشه و منکر آیات الهی بودند .

ما یجحد بأی_تنا إلاّ الک_فرون . .. و ما یجحد بأی_تنا إلاّ الظ_لمون

<ال> در <الظالمون> عهد بوده و اشاره به <الکافرون> در آیه چهل و هفت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 45 - 1

1 - ملت های قبل از مشرکان مکه نیز ، پیامبران خود را تکذیب کردند .

و کذّب الذین من قبلهم . .. فکذّبوا رسلی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 34 - 1،2

1- موضع گیری انکارآمیز مشرکان صدراسلام در برابر مسأله معاد

إنّ ه_ؤلاء لیقولون

<إنّ ه_ؤلاء. ..> جمله مستأنفه و <ه_ؤلاء> اشاره به مشرکان مکه است. گفته انکارآمیز آنان (مفعول <یقولون>) در آیه بعد آمده است.

2- مشرکان مکه بر موضع انکارآمیز خود در باره معاد پافشاری کرده و بر آن اصرار میورزیدند .

إنّ ه_ؤلاء لیقولون

به کارگیری فعل مضارع (یقولون) _ که مفید استمرار است _ بیانگر مطلب فوق می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 8 - 2

2- مشرکان مکه ، معتقد به وجود خداوند و در تلاش برای انکار رسالت پیامبراکرم ( ص )

أم یقولون افتری_ه

اتهام افترا و کذب به پیامبر(ص) در زمینه آیات از سوی کافران، نمایانگر این حقیقت است که آنان، در بخشی از ادعاها و جوسازی های خویش، بر وجود خداوند صحه گذاشته بودند; لیکن رسالت پیامبر(ص) و آیات وحی را انکار می نمودند.

162- تلاش کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 47 - 5،6

5 _ کفرپیشگان مکه در عصر بعثت ، همواره در تلاش برای بازداشتن مردم از پیوستن به راه خدا

ص: 119

و یصدون عن سبیل اللّه

6 _ خروج کافران مکه به سوی بدر ، در راستای تلاششان برای بازداری مردم از راه خدا

و لاتکونوا کالذین خرجوا من دیرهم . .. و یصدون عن سبیل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 12 - 3

3 - کافران مکه ، به هنگام دعوت از مسلمانان به بازگشت از اسلام ، به آنان اعلام کردند که در صورت مرتد شدن ، گناهان شان را برعهده خواهند گرفت .

و قال الذین کفروا للذین ءامنوا اتّبعوا سبیلنا و لنحمل خط_ی_کم

امر <لنحمل> دلالت بر تعهد کافران در قبول گناه ارتداد مسلمانان می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 13 - 2

2 - تلاش کافران مکه برای مرتد ساختن مسلمانان ، گناه سنگینی است .

و قال الذین کفروا . .. اتّبعوا سبیلنا ... و لیحملنّ أثقالهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 26 - 6

6 - کافران مکه ، در تلاش برای غلبه بر قرآن و پیام وحی

و قال الذین کفروا لاتسمعوا . .. لعلّکم تغلبون

163- تلاش مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 35 - 3

3- مشرکان مکه ، درصدد تقویت پایگاه عقیدتی خویش با استناد به ریشه تاریخی داشتن آن

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء نحن و لا ءاباؤنا

ذکر <و لا ءاباؤنا> در کلام مشرکان در حالی که بحثی از آنها در میان نبوده است، می تواند مشعر به نکته یاد شده باشد.

164- تناقض گویی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 8 - 3

ص: 120

3 - تناقض گویی کافران مکه ، در انکار معاد و کیفر کردار

إنّکم لفی قول مختلف

با توجه به این که آیات پیشین در مورد معاد و جزای کردار و آیات بعد در زمینه روز جزا است، ممکن است <قول مختلف> نظر به همین موضوع (معاد) داشته باشد.

165- تنفر کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 41 - 5

5- بهره کفرپیشگان مکه از آیه های بیدارگر قرآن ، تنها تنفر و فرار از آنها بود .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان لیذّکّروا و ما یزیدهم إلاّ نفورًا

166- توحید در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 37 - 6

6- سرزمین مکه و محدوده اطراف خانه خدا ، محلی مناسب برای ابراز عقیده توحیدی و عبادت خدای یگانه

ربّنا إنی أسکنت من ذرّیتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرّم ربّنا لیقیموا الصلوه

از اینکه حضرت ابراهیم(ع) فرزندانش را از محل سابق، که سرزمین بت پرستان بود، به سرزمین مکه برد و هدف از هجرت را عبادت و نماز اعلام کرد، برداشت فوق به دست می آید.

167- توصیه به مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 58 - 8

8 - توصیه خداوند به مشرکان مکه بر عبرت گرفتن از سرنوشت جوامع هلاک شده پیشین

و قالوا إن نتّبع الهدی . .. و کم أهلکنا من قریه بطرت معیشتها

168- توطئه اشراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 123 - 7

ص: 121

7 _ سردمداران مجرم مکه، یکسره در صدد توطئه و مکر علیه مسلمانان صدر اسلام بودند.

و کذلک جعلنا فی کل قریه

چون این سوره مبارکه مکی است، تشبیه مذکور در آیه، تشبیه سردمداران مجرم در تمامی نقاط به سردمداران مجرم شهر <مکه> است. لذا بیانگر وضعیت و شرایط آن روزگار می باشد.

169- توطئه کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 30 - 2،3

2 _ توطئه گری های کافران مکه علیه پیامبر ( ص ) و نجات وی از آن توطئه ها با برنامه های الهی ، امری شایسته و بایسته به یاد داشتن

إذ یمکر بک الذین کفروا . .. و اللّه خیر المکرین

<إذ یمکر . .. > عطف بر <إذ أنتم قلیل ... > در آیه 26 است.

3 _ محبوس ساختن یا کشتن و یا تبعید پیامبر ( ص ) ، از جمله توطئه های کافران مکه علیه آن حضرت

لیثبتوک او یقتلوک او یخرجوک و یمکرون

جمله <و یمکرون> بیانگر این است که کافران علاوه بر تصمیم داشتن به قتل پیامبر(ص) و . .. برنامه های دیگری نیز علیه پیامبر(ص) در نظر داشته اند. لذا در برداشت فوق از آن به <از جمله> تعبیر شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 32 - 2

2 _ نابحق جلوه دادن قرآن با درخواست عذاب از درگاه خدا ، از حیله های کافران مکه در مبارزه با قرآن و رسالت پیامبر ( ص )

و یمکرون . .. و إذ قالوا اللّهم ... فأمطر علینا حجاره من السماء

برخی در توجیه عذاب خواهی کافران (فامطر علینا . .. ) چنین گفته اند که آنان برای فریب دیگران و یا اقناع خویش این نفرین را در حق خود روا داشتند تا با اجابت نشدن آن، خویشتن را در انکار قرآن و حقانیت رسالت پیامبر(ص) محق بشمارند. آیه قبل که سخن از مکر کافران داشت، می تواند تأییدی برای این نظریه باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 40 - 19

19 _ رهایی پیامبر ( ص ) از توطئه کافران مکه و اعتلای کلمه اللّه ، جلوه عزّت ( شکست ناپذیری ) و حکمت خدا

فقد نصره اللّه إذ أخرجه . .. کلمه اللّه هی العلیا و اللّه عزیز حکیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 2 - 16

16 _ اتهام سحر و افسونگری ، از حربه های تبلیغاتی کفرپیشگان مکه علیه قرآن و پیامبر ( ص )

ص: 122

قال الکفرون إن هذا لسحر مبین

170- توطئه مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 5 - 3،4

3_ مشرکان مکه در عصر بعثت ، دارای جلسات مخفی برای توطئه چینی علیه اسلام و پیامبر ( ص )

ألا حین یستغشون ثیابهم یعلم مایسرّون ومایعلنون

<إستغشی ثیابه> یعنی با جامه هایش خود را مخفی ساخت تا دیده نشود(لسان العرب) <حین> متعلق به <یعلم> است و لذا جمله <ألا حین یستغشون ثیابهم یعلم . ..> می رساند که مشرکان در همان هنگامی که خود را مخفی و مستور می کردند مسایلی را مطرح می کردند برخی از آنها را پنهان می داشتند (ما یسرّون) و برخی را آشکار می نمودند (و ما یعلنون) این معنا گویای آن است که مراد از <یستغشون ثیابهم ...> این است که مشرکان برای توطئه علیه پیامبر جلسات مخفی تشکیل می دادند نه مجرد پنهان ساختن خویش.

4_ مشرکان مکه ، دارای مواضع علنی و آشکار علیه پیامبر ( ص ) و توطئه های سرّی و محرمانه علیه آن حضرت

ألا حین یستغشون ثیابهم یعلم ما یسرّون و ما یعلنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 79 - 6

6 - تهدید مشرکان مکه از سوی خداوند ، در برابر توطئه چینی آنان علیه پیامبر ( ص )

أم أبرموا أمرًا فإنّا مبرمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 13 - 3

3- همدلی مشرکان مکه ، در خالی ساختن سرزمین مکه ، از وجود پیامبر ( ص ) *

قریتک الّتی أخرجتک

نسبت دادن <إخراج> به قریه، می تواند از آن جهت باشد که همه مردم شهر و یا بیشتر آنان، بر اخراج پیامبر(ص) مصمم و همدل بوده اند.

171- توطئه های پنهانی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 80 - 5

5 - توطئه های مخفیانه مشرکان مکه ، علیه پیامبراکرم ( ص )

ص: 123

أم یحسبون أنّا لانسمع سرّهم و نجویهم

172- توقع نبوت اشراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 1

1 - توقع بی جای مشرکان مکه در لزوم انتخاب پیامبر ، از میان اشراف < مکه > و < طائف >

و قالوا لولا نزّل ه_ذا القرءان علی رجل من القریتین عظیم

عموم مفسران مراد از <قریتین> را مکه و طائف دانسته اند.

173- توقعات بیجای مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 1

1 - توقع بی جای مشرکان مکه در لزوم انتخاب پیامبر ، از میان اشراف < مکه > و < طائف >

و قالوا لولا نزّل ه_ذا القرءان علی رجل من القریتین عظیم

عموم مفسران مراد از <قریتین> را مکه و طائف دانسته اند.

174- تهدید کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 27

27- کافران مکه ، مورد تهدید خداوند به عذابی دردناک

لو تزیّلوا لعذّبنا الذین کفروا منهم عذابًا ألیمًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 31 - 2

2 - تهدید کافران مکّه از سوی خداوند ، به وقوع حوادثی ناگوار و مرگ آفرین برای ایشان در آینده

قل تربّصوا فإنّی معکم من المتربّصین

ص: 124

175- تهدید مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 36 - 17

17- مشرکان مکه ، مورد تهدید خداوند به فرجامی شوم

و قال الذین أشرکوا . .. فسیروا فی الأرض فانظروا کیف کان ع_قبه المکذّبین

بنابراین احتمال که مخاطبان امر <سیروا> مشرکان مکه اند استفاده می شود که دعوت از آنان برای سیر و سفر در زمین جهت مطالعه سرانجام تکذیب کنندگان انبیا پس از بازگویی دیدگاه آن مشرکان در باره خداوند، هشداری است به آنان.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 58 - 11

11 - خداوند ، مشرکان بهانه جوی مکه را به عذاب استیصال تهدید کرد .

و قالوا إن نتّبع الهدی . .. و کم أهلکنا من قریه بطرت معیشتها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 59 - 12

12 - خداوند ، مشرکان مکه را به عذاب استیصال تهدید کرد .

و ما کان ربّک مهلک القری حتّی یبعث فی أُمّها رسولاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 45 - 7

7 - تهدید شدید مشرکان مکه از سوی خداوند ، به خاطر تن در ندادن به تعالیم پیامبر ( ص )

و إذا تتلی علیهم ءای_تنا بیّنت قالوا ما ه_ذا إلاّ رجل. .. و کذّب الذین من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 79 - 6

6 - تهدید مشرکان مکه از سوی خداوند ، در برابر توطئه چینی آنان علیه پیامبر ( ص )

أم أبرموا أمرًا فإنّا مبرمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 10 - 3

3- تهدید مشرکان حق ستیز مکه ، از سوی خداوند به عذابی دنیوی و تیره کننده زندگی

فارتقب یوم تأتی السماء بدخان مبین

برداشت یاد شده بنابراین نکته است که <دخان مبین>، کنایه از تیره روزی و عذاب دنیوی باشد، چه این که برخی از مفسران این آیه را پاسخی به دعای پیامبر(ص) دانسته اند که از خداوند خواست تا برای بیدار شدن مشرکان، آنان را به قحطی ای همچون دوران یوسف مبتلا کند.

ص: 125

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 13 - 1

1- تبعیدکنندگان پیامبر ( ص ) از شهر مکه ، مورد تهدید خداوند به هلاکت و نابودی

و کأیّن من قریه هی أشدّ قوّه من قریتک . .. أهلکن_هم

با این که خروج پیامبر(ص)، از مکه و هجرت ایشان به سوی مدینه ظاهراً به انتخاب خود حضرت صورت گرفته بود; ولی شرایط سختی که مشرکان برای آن حضرت پدید آورده بودند، منتهی به تصمیم هجرت شد. ازاین رو خداوند خروج آن حضرت را به منزله تبعید شمرده و فعل را به صورت متعدی به همه مشرکان مکه نسبت داده است.

176- تهمتهای کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 2 - 16

16 _ اتهام سحر و افسونگری ، از حربه های تبلیغاتی کفرپیشگان مکه علیه قرآن و پیامبر ( ص )

قال الکفرون إن هذا لسحر مبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 6 - 3

3- کافران مکه ، پیامبر ( ص ) را به خاطر ادعای نزول وحی بر خود ، فردی مجنون و دیوانه می دانستند .

و قالوا یأیها الذی نزّل علیه الذّکر إنک لمجنون

شواهد تاریخی گواهند که قبل از ادعای نبوت پیامبر(ص) آنان چنین تهمتی را به آن حضرت نسبت نمی دادند، پس این تهمت به خاطر نکته یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 15 - 5

5- کافران مکه ، پیامبر ( ص ) را متهم به سحر می کردند .

بل نحن قوم مسحورون

در آیه فوق، هر چند به <سحر کننده> تصریح نشده، ولی تناسب حکم و موضوع و نیز آیه های دیگری که به این موضوع تصریح کرده است، مقصود پیامبراسلام(ص) می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 38 - 5

5- کافران دین ستیز مکه ، پیامبراسلام و مؤمنان را در باره وعده های الهی دروغگو می پنداشتند .

و یقولون متی ه_ذا الوعد إن کنتم ص_دقین

ص: 126

177- تهمتهای مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 119 - 21

21 _ اتهام بدعتگذاری و تجاوز به احکام دین الهی به اسلام و مسلمانان در تبلیغات مشرکان مکه

إن ربک هو أعلم بالمعتدین

کاربرد فعل تفضیل <أعلم> و تأکید و حصر آن با <إن> و ضمیر فصل <هو> در مواردی است که مدعیان و منکرانی در برابر وجود داشته باشند. بدین معنی که چه بسا مشرکان، مسلمانان را به سبب پایبندی به احکام اسلام به بدعتگذاری متهم می ساختند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 35 - 2

2_ مشرکان مکه ، سرگذشت نوح و قوم او را ، داستانی ساختگی و بافته پیامبر ( ص ) می پنداشتند .

و لقد أرسلنا نوحًا . .. أم یقولون افتری_ه

برداشت فوق ، براین اساس است که ضمیر مفعولی در <إفتراه> به داستان نوح(ع) و قوم او که در آیات پیشین آمده ، باز گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 14 - 2،3

2- اتهام مشرکان مکه به پیامبر ( ص ) ، درباره الهی نبودن سخنان آن حضرت و دریافت و آموزش مطالب از دیگران

و قالوا معلّم

3- اتهام جنون به پیامبر ( ص ) از سوی مشرکان مکه

ثمّ تولّوا عنه و قالوا معلّم مجنون

178- جبرگرایی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 35 - 1،2،17

1- مشرکان مکه ، بت پرستی خود و پدرانشان را برخاسته از مشیت خداوند می دانستند .

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء نحن و لا ءاباؤنا

با توجه به مکی بودن سورهء نحل و نیز قرینه <کذلک فعل الذین من قبلهم> مراد از <الذین أشرکوا> مشرکان مکه است.

2- مشرکان مکه ، جبری مسلک بوده و عمل خود را بر اساس مشیت خداوند می دانستند .

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء

ص: 127

17- مشرکان مکه ، با اشاعه فکر جبرگرایی ، درصدد اثبات عبث بودن بعثت انبیا بودند .

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء . .. فهل علی الرسل إلاّ ا

عبارت <فهل علی الرسل إلاّ البلاغ المبین> پس از بیان اعتقادات مشرکان، می تواند جوابی برای آنان باشد; با این توضیح که مشرکان می خواستند با استناد ایمان و کفر به خداوند، بیان کنند که با چنین امری، جایی برای آمدن انبیا نیست و خداوند با <فهل علی الرسل. ..> جواب آنان را می دهد که آمدن پیامبران، بیهوده نیست و برای ابلاغ پیام الهی است.

179- جلسات مخفی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 5 - 3

3_ مشرکان مکه در عصر بعثت ، دارای جلسات مخفی برای توطئه چینی علیه اسلام و پیامبر ( ص )

ألا حین یستغشون ثیابهم یعلم مایسرّون ومایعلنون

<إستغشی ثیابه> یعنی با جامه هایش خود را مخفی ساخت تا دیده نشود(لسان العرب) <حین> متعلق به <یعلم> است و لذا جمله <ألا حین یستغشون ثیابهم یعلم . ..> می رساند که مشرکان در همان هنگامی که خود را مخفی و مستور می کردند مسایلی را مطرح می کردند برخی از آنها را پنهان می داشتند (ما یسرّون) و برخی را آشکار می نمودند (و ما یعلنون) این معنا گویای آن است که مراد از <یستغشون ثیابهم ...> این است که مشرکان برای توطئه علیه پیامبر جلسات مخفی تشکیل می دادند نه مجرد پنهان ساختن خویش.

180- جنگ با مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 7 - 6

6 _ خداوند خواهان رویارویی مسلمانان با سپاه مسلح قریش و مشرکان مکه

تودون أن . .. و یرید اللّه أن یحق الحق بکلمته

از مقابله دو جمله <تودون . .. > و <یرید اللّه ... > به دست می آید که اراده خداوند بر خلاف خواسته مسلمانان در انتخاب یکی از دو گروه (کاروان تجاری و سپاه مسلح مشرکان) بوده است.

181- جوسازی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 26 - 7

7 - امیدواری کافران مکه ، به پیروزی خود بر پیامبر ( ص ) از طریق ایجاد هیاهو و فضای ناآرام

ص: 128

و قال الذین کفروا لاتسمعوا . .. و الغوا فیه لعلّکم تغلبون

182- جوسازی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 57 - 5

5 - هوچی گری و تبلیغات منفی ، از ابزار های مقابله مشرکان مکه با پیامبراکرم ( ص )

و لمّا ضرب . .. إذا قومک منه یصدّون

183- جهاد با اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 24 - 6

6 - رخ دادن درگیری هایی منتهی به پیروزی مؤمنان بر مکیان ، قبل از انعقاد صلح حدیبیه *

من بعد أن أظفرکم علیهم

در صورتی که مراد از <بطن مکّه> سرزمین حدیبیه باشد; احتمال می رود که تعبیر <من بعد أن أظفر> بیانگر درگیری های محدودی باشد که قبل از انعقاد صلح حدیبیه، میان کافران و مؤمنان صورت گرفت و به پیروزی مؤمنان منتهی گردید.

184- جهاد با مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 191 - 3

3 - مسلمانان صدر اسلام به نبرد با مشرکان مکه و بیرون راندن آنان از آن سرزمین موظف شدند .

و أخرجوهم من حیث أخرجوکم

مراد از <من حیث أخرجوکم> بنا به گفته مفسران، مکه است و به مجبور شدن مسلمانان به ترک مکه و هجرت به مدینه و حبشه اشاره دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 5 - 1

1 _ پیامبر ( ص ) برای نبرد با مشرکان مکه از مدینه به سوی بدر حرکت کرد .

أخرجک ربک من بیتک بالحق

با توجه به آیات بعد معلوم می شود مراد از جمله <أخرجک . .. >، خروج پیامبر(ص) برای جنگ بدر بوده است.

ص: 129

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 7 - 8

8 _ پیاده شدن حق و ریشه کن شدن بنیان کافران ، هدف از فرمان خداوند به نبرد با مشرکان مکه در بدر

و یرید اللّه أن یحق الحق بکلمته و یقطع دابر الکفرین

185- جهاد پس از فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 10 - 21

21 - برابر دانستن مؤمنان مجاهد و انفاق گر قبل از فتح مکه ، با مجاهدان و انفاق گران بعد از آن ، از نظر مقام و منزلت در پیشگاه خداوند ، پنداری باطل است .

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل

186- جهاد قبل از فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 10 - 21

21 - برابر دانستن مؤمنان مجاهد و انفاق گر قبل از فتح مکه ، با مجاهدان و انفاق گران بعد از آن ، از نظر مقام و منزلت در پیشگاه خداوند ، پنداری باطل است .

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل

187- جهل اکثریت اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 20

20 - بیشتر مردم مکه در عصر بعثت ، گرفتار جهل و ناآگاهی نسبت به تعلق اراده الهی بر تضمین امنیت آن مکان مقدس و تأمین روزی ساکنان آن بودند .

أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا . .. و ل_کنّ أکثرهم لایعلمون

ص: 130

188- جهل اکثریت مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 38 - 10

10- اکثر مشرکان مکه ، از قدرت خداوند بر احیای مجدد انسان ها بی خبر بودند .

بلی وعدًا علیه حقًّا و ل_کنّ أکثر الناس لایعلمون

برداشت فوق، بر اساس این نکته است که <ال> در <الناس> عهد ذکری بوده و مراد از آن مشرکانی باشند که در آیات قبل از آنها سخن به میان آمده است.

189- جهل کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 6 - 6

6 - جهل ، عامل رویکرد کافران مکه به خرید داستان های بی اساس بود .

و من الناس من یشتری لهو الحدیث . .. بغیر علم

<بغیر علم> متعلق به فعل <یشتری> است.

190- حاطب ابن ابی بلتعه و مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 1 - 13

13 - اقدام حاطب ابن ابی بلتعه به ارتباط مخفیانه با مشرکان ، در آستانه آمادگی مسلمانان برای فتح مکه

لاتتّخذوا . .. إن کنتم خرجتم جه_دًا فی سبیلی

با توجه به شأن نزول آیه، عبارت <إن کنتم خرجتم. ..> نظر به آمادگی مسلمانان برای فتح مکه دارد.

191- حاکمان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قریش - 106 - 1 - 4

4 - تسلّط قریش بر مکه پیش از اسلام *

لإیل_ف قریش

دفع مهاجمان به مکه، در صورتی امتنان بر قریش شمرده می شود که مکه در تصرف آنان باشد.

ص: 131

192- حس گرایی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 7 - 4

4- کافران مکه ، بر این باور بودند که نزول هر نوع پیام آسمانی بر بشر ، باید همراه با شاهد آسمانی محسوسی باشد . *

قالوا . .. لو ما تأتینا بالملئکه إن کنت من الصدقین

درخواست کافران از پیامبر(ص) برای آوردن ملائکه جهت تصدیق نبوتش، ممکن است از این رو باشد که: آنان ارتباط بشر با خداوند را غیر ممکن می دانستند و برای قبول نبوت بشر، خواستار آوردن شاهد آسمانی بودند و ذکر نام ملائکه شاید به عنوان نمونه و یا شناخته شده بودن آنان باشد.

193- حس گرایی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 90 - 4

4- مشرکان مکه ، علی رغم مشاهده آیات گوناگون الهی ، از پیامبر ( ص ) درخواست معجزه حسی کردند .

و لقد صرّفنا . .. من کلّ مثل فأبی ... و قالوا لن نؤمن لک حتی تفجر لنا من الأرض ی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 92 - 10

10- اتکای مشرکان مکه در عقاید و جهان بینی خود ، تنها بر محسوسات و دریافت های حسی بود .

تأتی بالله و المل_ئکه قبیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 93 - 4،8

4- مشرکان مکه ، علی رغم مشاهده آیات گوناگون الهی ، از پیامبر ( ص ) درخواست معجزه حسی کردند .

و لقد صرّفنا . .. من کلّ مثل فأبی ... و قالوا لن نؤمن لک حتی ... یکون لک بیت من

8- اتکای مشرکان مکه به ملاک های مادی و حسی ، در شناخت معجزات و آیات الهی

حتی تفجر لنا . .. حتی تنزّل علینا کت_بًا نقرؤه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 50 - 2

2 - مشرکان مکه ، نزول وحی را ، به عنوان آیه ای از جانب خدا قبول نکرده و خواستار معجزه حسّی شدند .

و کذلک أنزلنا إلیک الکت_ب . .. و ما یجحد بأی_تنا ... و قالوا لولا أنزل علیه ءای_

ص: 132

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 36 - 3

3- مشرکان مکه ، خواهان شهود حسی برای ایمان به حقایق غیبی

فأتوا ب_ابائنا إن کنتم ص_دقین

با این که معاد اخروی از امور غیبی به حساب می آید، مشرکان با پیشنهاد زنده شدن پدرانشان، خواهان محسوس شدن آن بودند.

194- حسادت اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 103 - 6

6_ حسادت مردم مکه بر پیامبر ( ص ) از ریشه های ایمان نیاوردن ایشان به آن حضرت *

و ما أکثر الناس و لو حرصت بمؤمنین

برداشت فوق با توجه به توضیحی که در شماره قبل آورده شد معلوم می شود.

195- حق ستیزی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 26 - 6

6 - کافران مکه ، در تلاش برای غلبه بر قرآن و پیام وحی

و قال الذین کفروا لاتسمعوا . .. لعلّکم تغلبون

196- حق ستیزی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 17 - 3

3- وجود نوعی مشابهت در عملکرد ، میان مشرکان مکه و فرعونیان در حق ستیزی و مقابله با رسول الهی

و لقد فتنّا قبلهم قوم فرعون و جاءهم رسول کریم

تعبیر <قبلهم>، نوعی ارتباط و همگونی میان مشرکان مکه و فرعونیان را می رساند.

ص: 133

197- حق ناپذیری کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 7 - 2

2 _ حق ناپذیری و عناد و لجاجت شدید کافران مکه در عصر بعثت، در برابر وحی و معجزات الهی

و لو نزلنا علیک کتبا . .. إن هذا إلا سحر مبین

سوره انعام در مکه نازل شده است و بنابراین طبیعی است که ناظر به مردم آن سامان، خصوصاً مشرکان مکه، باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 3 - 1

1- پیامبر ( ص ) ، به هنگام مواجهه با حق ناپذیری کافران مکه ، مأمور به ر ها کردن آنان به حال خود و ترک محاجه با آنها شد .

ذرهم یأکلوا و یتمتّعوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 14 - 1

1- اگر دری از آسمان به قدرت خداوند گشوده شود که کافران مکه برای دریافت حقایق به آنجا بروند ، ایمان نخواهند آورد .

کذلک نسلکه فی قلوب المجرمین . لایؤمنون به ... و لو فتحنا علیهم بابًا من السّماء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 15 - 1،2،4

1- کافران هدایت ناپذیر مکه ، در صورت مشاهده گشایش دری از آسمان برای بالا رفتن خود و درک حقایق ، آن را نوعی چشم بندی و سحر وانمود خواهند کرد .

و لو فتحنا علیهم بابًا من السّماء فظلّوا فیه یعرجون . لقالوا إنما سکّرت أبصرنا

<سکر> در لغت حالتی را گفته اند که عارض بر عقل می شود. بنابراین مراد از ادعای آنان این می شود که: آنان خود را گرفتار نوعی چشم بندی می دانستند.

2- کافران مکه ، مردمی حق ناپذیر و لجاجت پیشه در برابر آیات الهی

و لو فتحنا علیهم بابًا من السّماء فظلّوا فیه یعرجون . لقالوا إنما سکّرت أبصرنا

4- کافران مکه برای گریز از پذیرفتن حقایق الهی ، آنها را اموری موهوم جلوه می دادند .

لقالوا إنما سکّرت أبصرنا بل نحن قوم مسحورون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 41 - 5

5- بهره کفرپیشگان مکه از آیه های بیدارگر قرآن ، تنها تنفر و فرار از آنها بود .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان لیذّکّروا و ما یزیدهم إلاّ نفورًا

ص: 134

198- حق ناپذیری مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 42 - 10

10 _ مشرکان مکّه ، پذیرای هیچ سخن حق و منطقی در جهت مخالفت با عقیده شان نبودند .

إن کاد لیضلّنا عن ءالهتنا . .. و سوف یعلمون حین یرون العذاب من أضلّ سبیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 49 - 10

10 - انکار قرآن از سوی مشرکان مکه ، از سر لجاجت و حق ناپذیری بود .

ما یجحد بأی_تنا إلاّ الک_فرون . .. و ما یجحد بأی_تنا إلاّ الظ_لمون

<جحود> در لغت نفی چیزی است که دل آن را اثبات می کند و اثبات چیزی است که دل نفی می کند. (مفردات راغب). <جحود> طبق معنای لغوی منطبق بر لجاجت است. گفتنی است: <ال> در <الظالمون> عهد بوده و اشاره به <الکافرون> در آیه چهل و هفت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 45 - 7

7 - تهدید شدید مشرکان مکه از سوی خداوند ، به خاطر تن در ندادن به تعالیم پیامبر ( ص )

و إذا تتلی علیهم ءای_تنا بیّنت قالوا ما ه_ذا إلاّ رجل. .. و کذّب الذین من قبلهم

199- حق ناشنوایی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 44 - 4

4 _ بیشتر مشرکان مکّه ، مردمانی حق نشنو و نابخرد

إذا رأوک إن یتّخذونک . .. أم تحسب أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون

برداشت فوق، با توجه به نزول آیه شریفه در مکه است; چرا که بیشتر مشرکان آن شهر در نیمه نخست بعثت دارای چنین خصلتی بودند.

200- حقوق مسلمانان مکه مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 25 - 7

7 - تمامی مسلمانان ( مکّی و آفاقی ) ، نسبت به مسجدالحرام از حق مساوی برخورداراند .

ص: 135

الذی جعلن_ه للناس سواء الع_کف فیه و الباد

<سواء> به معنای <مستوی> و حال برای <الناس>است. <عاکف> به معنای مقیم (منظور اهل مکّه) است. <بادی> یعنی اهل بادیه و مقصود از آن مردمی است که بیرون مکّه و در سرزمین های دیگر زندگی می کنند; یعنی، ما مسجدالحرام را برای همه انسان ها قرار دادیم و در بهره مندی از آن، مکّی و آفاقی برابراند و کسی را بر دیگری امتیازی نیست.

201- حمایت از مسلمانان ناشناخته مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 21

21- تعلّق مشیت الهی ، به حمایت از مؤمنان ناشناخته مکه

لیدخل اللّه فی رحمته من یشاء

تعبیر <من یشاء>، ممکن است نظر به مردان و زنان مؤمنی داشته باشد که در جمله های پیشین آیه، از آنهایادشد.

202- خانواده مهاجران به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 7 - 3

3 - رفع نگرانی از مؤمنان مدینه از سوی خداوند ، نسبت به آینده بازماندگان ایشان در مکه

عسی اللّه . .. مودّه

با توجه به این که شأن نزول آیات پیشین، حرکتی بود که از حاطب بن أبی بلتعه _ به انگیزه مصونیت دادن خانوده اش در مکه _ صورت گرفته بود; خداوند پس از نفی شیوه وی، با این نوید به او و امثالش، نوعی اطمینان بخشیده است.

203- خداشناسی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 35 - 7

7- مشرکان مکه ، علی رغم عقیده به خدایان متعدد ، اظهار عقیده به خداوند کرده و قضای او را در عالم نافذ می دانستند .

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 38 - 2

2- مشرکان مکه ، معتقد به وجود خداوند بودند .

ص: 136

و أقسموا بالله جهد أیم_نهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 52 - 10

10 - اعتقاد مشرکان مکه به وجود خداوند

إن کان من عند اللّه

از ظاهر جمله شرطیه بر می آید که اصل وجود خداوند برای مشرکان، مسلم بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 9 - 2

2 - مشرکان مکه ، با نبوت پیامبر ( ص ) و پیام توحیدی آن حضرت در ستیز بودند ، نه منکر وجود آفریدگار عزیز و دانای جهان .

و لئن سألتهم . .. لیقولنّ خلقهنّ العزیز العلیم

با توجه به آیات پیشین _ که نوعی خطاب و عتاب نسبت به منکران پیامبر(ص) دارد _ برداشت یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 17 - 7

7 - مشرکان مکه ، خداوند را با نام < رحمان > می شناختند و یاد می کردند .

بما ضرب للرحم_ن مثلاً

بنابراین که واژه <رحمان> در آیه شریفه، به خاطر بار معنایی آن نیامده باشد; بلکه صرفاً نقل قول ساده ای از کلام عرب جاهلی باشد که به جای <اللّه> _ یا هر صفت دیگر برای خداوند _ کلمه <رحمان> را به کار می بردند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 87 - 1

1 - اعتقاد مشرکان مکه ، به خالقیت خداوند و توحید در آفرینش

و لئن سألتهم من خلقهم لیقولنّ اللّه فأنّی یؤفکون

از آیه شریفه استفاده می شود که شرک مشرکان، در ناحیه خالقیت خداوند نبوده است; بلکه آنان در ربوبیت، تدبیر، کارگشایی امور و وساطت برای تقرب به خدا، گرفتار شرک بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 8 - 2

2- مشرکان مکه ، معتقد به وجود خداوند و در تلاش برای انکار رسالت پیامبراکرم ( ص )

أم یقولون افتری_ه

اتهام افترا و کذب به پیامبر(ص) در زمینه آیات از سوی کافران، نمایانگر این حقیقت است که آنان، در بخشی از ادعاها و جوسازی های خویش، بر وجود خداوند صحه گذاشته بودند; لیکن رسالت پیامبر(ص) و آیات وحی را انکار می نمودند.

ص: 137

204- خطای مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 14 - 1

1 - خداوند مؤمنان مکه را به صبر در برابر حرکات ناشایست مشرکان و عفو از خطاکاری آنان فرمان داد .

قل للذین ءامنوا یغفروا للذین لایرجون أیّام اللّه

با توجه به این که این آیات در مکه نازل شده، به دست می آید که این فرمان در مقطع قبل از هجرت بوده است و منظور از <الذین لایرجون. ..> مشرکان اند.

205- خواسته کافران کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 32 - 1،2،5

1 _ کافران مکه از خداوند خواستند چنانچه قرآن حقیقتی از جانب اوست ، آنان را سنگباران کند و یا عذاب دردناک دیگری بر آنان فروفرستد .

و إذ قالوا . .. فأمطر علینا حجاره

2 _ نابحق جلوه دادن قرآن با درخواست عذاب از درگاه خدا ، از حیله های کافران مکه در مبارزه با قرآن و رسالت پیامبر ( ص )

و یمکرون . .. و إذ قالوا اللّهم ... فأمطر علینا حجاره من السماء

برخی در توجیه عذاب خواهی کافران (فامطر علینا . .. ) چنین گفته اند که آنان برای فریب دیگران و یا اقناع خویش این نفرین را در حق خود روا داشتند تا با اجابت نشدن آن، خویشتن را در انکار قرآن و حقانیت رسالت پیامبر(ص) محق بشمارند. آیه قبل که سخن از مکر کافران داشت، می تواند تأییدی برای این نظریه باشد.

5 _ کافران مکه معتقد به تأثیر دعا به درگاه خدا برای تحقق بخشی به درخواست های آنان

اللّهم إن کان هذا هو الحق من عندک فأمطر علینا حجاره

206- خواسته های کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 7 - 1،3

1- کافران مکه ، از پیامبر ( ص ) خواستار آوردن فرشتگان برای تصدیق نبوت آن حضرت بودند .

قالوا . .. لو ما تأتینا بالملئکه إن کنت من الصدقین

<لو ما> مانند <هلا> و <لولا> برای تحضیض است.

3- کافران مکه ، از پیامبر ( ص ) خواستار آوردن ملائکه به عنوان معجزه بودند .

ص: 138

لو ما تأتینا بالملئکه إن کنت من الصدقین

آوردن ملائکه توسط پیامبر(ص) _ که مورد درخواست کفار بود _ احتمال دارد برای تصدیق نبوت پیامبر(ص) باشد و احتمال دارد معجزه درخواستی باشد. برداشت فوق مبتنی بر احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 3،4

3- درخواست کافران مکه ، برای آوردن ملائکه توسط پیامبر ( ص ) ، درخواستی نابه جا و باطل بود .

لو ما تأتینا بالملئکه . .. ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ

جمله <ما ننزل الملائکه إلاّ بالحق> حصری و احترازی است و کنایه از این است که درخواست کفار نابه جاست.

4- درخواست نزول ملائکه ، جهت اثبات حقانیت ادعای پیامبر ( ص ) از سوی کافران مکه ، بهانه ای بیش نبود .

لو ما تأتینا بالملئکه . .. ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ

قید <إلاّبالحق> می تواند احترازی باشد; یعنی، نزول فرشتگان تنها در صورت وجود مصلحت و حکمت تحقق پذیر است، در حالی که در تقاضای کفار چنین مصلحتی نیست. مضافاً به اینکه <إذاً منظرین> نیز دلالت می کند بر اینکه آنان، حتی پس از آمدن ملائکه هم حقانیت پیامبر(ص) را نمی پذیرفتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 33 - 2

2- کافران حق ناپذیر مکه ، در انتظار معجزه آمدن فرشتگان و یا امر ویژه ای از جانب خداوند برای تأیید حقانیت قرآن بودند

و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أس_طر الأولین . .. هل ینظرون إلاّ أن تأتیهم

برداشت فوق، مبتنی بر این احتمال است که عبارت <تأتیهم الملائکه أو یأتی أمر ربک> (ملائکه برای آنان بیاید و یا امر پروردگارت بیاید) _ به قرینه آیات سابق که درباره قرآن کریم بود _ بر آمدن ملائکه یا امر خداوند جهت تأیید قرآن دلالت داشته باشد.

207- خواسته های مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 58 - 3

3 _ مشرکان مکه خواهان تحقق سریع عذاب موعود پیامبر(ص) بر خویش بودند.

قل لو أن عندی ما تستعجلون به

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 110 - 6

6 _ مشرکان مکه با وجود ایمان نیاوردن به پیامبر(ص) با معجزات ارائه شده، مجدداً خواهان معجزات دیگری از پیامبر(ص) بودند.

و أقسموا . .. لئن جاءتهم ءایه ... إذا جاءت لایؤمنون ... کما لم یؤمنوا به أول مره

ص: 139

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 90 - 1،2،4

1- ایجاد چشمه ای پر آب و جوشان در مکه توسط پیامبر ( ص ) برای مشرکان ، پیش شرط آنان در ایمان به پیامبر ( ص )

و قالوا لن نؤمن لک حتی تفجر لنا من الأرض ینبوعًا

2- ایجاد چشمه ای جوشان برای مشرکان مکه ، معجزه درخواستی ( اقتراحی ) آنان از پیامبر ( ص )

و قالوا لن نؤمن لک حتی تفجر لنا من الأرض ینبوعًا

4- مشرکان مکه ، علی رغم مشاهده آیات گوناگون الهی ، از پیامبر ( ص ) درخواست معجزه حسی کردند .

و لقد صرّفنا . .. من کلّ مثل فأبی ... و قالوا لن نؤمن لک حتی تفجر لنا من الأرض ی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 91 - 3،4

3- مشرکان مکه ، علی رغم مشاهده آیات گوناگون الهی ، از پیامبر ( ص ) درخواست معجزه حسی کردند .

و لقد صرّفنا . .. من کلّ مثل فأبی ... و قالوا لن نؤمن لک حتی ... تکون لک جنّه من

نکته یاد شده با این احتمال در آیه قابل استفاده است که: آنان ایجاد باغی با صفات یاد شده را به وسیله معجزه درخواست کرده باشند.

4- ایجاد باغ بزرگ خرما و انگور با نهر های آب جاری ، معجزه درخواستی ( اقتراحی ) مشرکان مکه از پیامبر ( ص )

لن نؤمن لک حتی . .. تکون لک جنّه من نخیل و عنب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 92 - 1،6،8

1- فرود آوردن قطعاتی از آسمان ، از معجزات اقتراحی و مورد درخواست مشرکان مکه از پیامبر ( ص )

أو تسقط السّماء . .. علینا کسفًا

<کِسَف> جمع <کَسْف> به معنای قطعه است (لسان العرب).

6- مشرکان مکه ، خواهان حضور یافتن خدا و ملائکه نزد آنان ، برای گواهی دادن به حقانیت پیامبر ( ص )

أو تأتی بالله و المل_ئکه قبیلاً

<قبیلاً> به معنای <مقابله> (رو در رو شدن) آمده است و در این آیه، می تواند به منظور افاده مطلب فوق باشد.

8- آوردن خداوند و ملائکه به صورت دسته دسته در نزد مشرکان مکه ، معجزه درخواستی ( اقتراحی ) آنان از پیامبر ( ص )

لن نؤمن لک حتی . .. أو تأتی بالله و المل_ئکه قبیلاً

برداشت فوق، مبتنی بر این است که <قبیلاً> جمع <قبیله> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 93 - 1،4،5،10،15

1- ایجاد خانه ای از طلا برای خود ، معجزه مورد درخواست ( معجزه اقتراحی ) مشرکان مکه ، از پیامبر ( ص )

أو یکون لک بیت من زخرف

ص: 140

به قرینه سیاق آیات که در آنها معجزه های درخواستی مشرکان مطرح شده است مراد از <أو یکون لک بیت من زخرف> ایجاد خانه ای طلایی از طریق معجزه است.

4- مشرکان مکه ، علی رغم مشاهده آیات گوناگون الهی ، از پیامبر ( ص ) درخواست معجزه حسی کردند .

و لقد صرّفنا . .. من کلّ مثل فأبی ... و قالوا لن نؤمن لک حتی ... یکون لک بیت من

5- صعود پیامبر ( ص ) به آسمان و آوردن دستخطی قابل خواندن و گواه بر صعود واقعی خویش ، معجزه درخواستی مشرکان مکه از آن حضرت

أو ترقی فی السّماء و لن نؤمن لرقیّک حتی تنزّل علینا کت_بًا نقرؤه

10- پیامبر ( ص ) ، مأمور پاسخ گویی به معجزه های درخواستی بیجای مشرکان مکه و تنزیه خداوند از برآوردن چنین خواسته هایی

و قالوا لن نؤمن لک حتی تفجر لنا . .. قل سبحان ربّی

15- پیامبر ( ص ) ، موظف به اعلام محدوده مسؤولیت خویش و بیان ناتوانی خود از ارائه معجزات درخواستی مشرکان

قالوا . .. قل ... هل کنت إلاّ بشرًا رسولاً

پاسخ <هل کنت. ..> در قبال درخواستهای مشرکان، می تواند گویای این معنا باشد که: درخواستهای آنان، ربطی به رسالت و مسؤولیتهای پیامبر(ص) نداشته و یا در توان او نبوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 50 - 1،2

1 - مشرکان مکه ، خواستار تحقق معجزاتی چند به دست پیامبر اکرم ( ص ) بودند .

و قالوا لولا أنزل علیه ءای_ت من ربّه

2 - مشرکان مکه ، نزول وحی را ، به عنوان آیه ای از جانب خدا قبول نکرده و خواستار معجزه حسّی شدند .

و کذلک أنزلنا إلیک الکت_ب . .. و ما یجحد بأی_تنا ... و قالوا لولا أنزل علیه ءای_

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 36 - 1،3

1- مشرکان برای پذیرش درستی معاد ، زنده شدن نیاکانشان را از پیامبر ( ص ) خواستار شدند .

فأتوا ب_ابائنا إن کنتم ص_دقین

3- مشرکان مکه ، خواهان شهود حسی برای ایمان به حقایق غیبی

فأتوا ب_ابائنا إن کنتم ص_دقین

با این که معاد اخروی از امور غیبی به حساب می آید، مشرکان با پیشنهاد زنده شدن پدرانشان، خواهان محسوس شدن آن بودند.

208- خویشاوندی اهل مکه و ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 78 - 10

ص: 141

10 - پیوند نسبی مردم مکّه صدراسلام با حضرت ابراهیم ( ع )

ملّه أبیکم إبرهیم

مخاطب ضمیر <کم> در <أبیکم>، می تواند عموم مسلمانان و یا خصوص مردم مکّه باشد. برداشت فوق برپایه احتمال دوم است.

209- درب خانه های مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 25 - 16

16 - < عن علی ( ع ) ان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نهی أهل مکّه أن یؤاجروا دورهم ، و أن یعلّقوا علیها أبواباً ، و قال : < سواء العاکف فیه و الباد > ;

از حضرت علی(ع) روایت شده است که رسول خدا(ص) اهل مکّه را از اجاره دادن خانه ها و گذاشتن درب برای آنها نهی کرد و فرمود: <سواء العاکف فیه و الباد>».

210- درخواست امنیت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 35 - 2،3،5

2- حضرت ابراهیم ( ع ) از خداوند درخواست امنیت برای سرزمین مکه کرد .

و إذ قال إبرهیم ربّ اجعل ه_ذا البلد ءامناً

3- حضرت ابراهیم ( ع ) از خداوند ، وضع قوانین برای تأمین امنیت و حفظ حرمت مکه را خواستار گردید .

و إذ قال إبرهیم ربّ اجعل ه_ذا البلد ءامنًا

برداشت فوق مبتنی بر این است که مقصود از <اجعل>، جعل تشریعی باشد، چنان که دستورهای متعددی در همین باره در اسلام تشریع شد.

5- حضرت ابراهیم ( ع ) از خداوند درخواست امنیت و مصونیت سرزمین مکه از نفوذ و رخنه آیین شرک و بت پرستی کرد . *

و إذ قال إبرهیم ربّ اجعل ه_ذا البلد ءامنًا

درخواست حضرت ابراهیم(ع) برای مصونیت خود و خاندانش از گرایش به شرک، می تواند قرینه ای باشد بر اینکه مقصود از امنیت مکه، مصونیت آن از شرّ نفوذ آیین شرک و بت پرستی است.

211- درخواست رونق اقتصادی مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 37 - 15

ص: 142

15- حضرت ابراهیم ( ع ) از خداوند خواستار رونق اقتصادی شهر مکه با جلب توجه مردم دنیا به آن شهر شد .

فاجعل أفئده من الناس تهوی إلیهم و ارزقهم من الثمرت

212- درخواست علاقه مردم به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 37 - 15

15- حضرت ابراهیم ( ع ) از خداوند خواستار رونق اقتصادی شهر مکه با جلب توجه مردم دنیا به آن شهر شد .

فاجعل أفئده من الناس تهوی إلیهم و ارزقهم من الثمرت

213- درخواست نعمت برای اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 37 - 14

14- حضرت ابراهیم ( ع ) از خداوند خواستار بهبود وضعیت معیشتی و برخورداری از انواع نعمت ها و محصولات برای فرزندانش و ساکنان مکه شد .

و ارزقهم من الثمرت

با توجه به اینکه حضرت ابراهیم(ع) فرزندانش را در سرزمین بی کشت و زرع اسکان داد، مقصود از <ثمرات> می تواند انواع نعمتها و محصولات مادی و خوراکی باشد.

214- دروغگویی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 12 - 8،9،11

8 - کافران مکه ، برای باز داشتن مسلمانان ، از ایمان شان به دروغ متوسل شدند .

و قال الذین کفروا للذین ءامنوا اتّبعوا سبیلنا و لنحمل خط_ی_کم . .. إنّهم لک_ذبون

9 - کافران مکه ، مردمی دروغگو بودند .

و قال الذین کفروا . .. إنّهم لک_ذبون

11 - برعهده گرفتن خطا و گناه ارتداد مسلمانان ، از سوی کافران مکه ، ادعایی دروغ و خالی از واقعیت بود .

و قال الذین کفروا للذین ءامنوا اتّبعوا سبیلنا و لنحمل خط_ی_کم . ..إنّهم لک_ذبون

ص: 143

215- دروغگویی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 112 - 21

21 _ پیامبر(ص) موظف به مبارزه منفی با مشرکان مکه از راه بی اعتنایی به شبهات و دروغپردازیهای آنان است.

و لو شاء ربک ما فعلوه فذرهم و ما یفترون

رها کردن مشرکان و اعتنا نکردن به گفته های آنان نوعی مبارزه منفی است که خداوند پیامبر(ص) را به آن فرمان می دهد.

216- دشمنی اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 2

2- تن دادن مکیان به صلح ، با همه کفر و عناد خویش نسبت به مؤمنان ، نمودی از اراده و تدبیر نافذ خداوند

و هو الذی کفّ . .. هم الذین کفروا

علی رغم کفر و ستیز مشرکان با اسلام، به تدبیر الهی زمینه ای پدید آمد که آنان به صلح تن دادند و شرّشان از سر مسلمانان دفع گردید.

217- دشمنی با مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 14 - 4

4 - مسلمانان در مکه ، مواجه با حرکت های ایذایی و خصمانه مشرکان و در اندیشه مقابله با آنان

قل للذین ءامنوا یغفروا للذین لا یرجون أیّام اللّه

فرمان الهی به غفران و چشم پوشی، از دو واقعیت تاریخی خبر می دهد: 1_ حرکت های ایذایی مشرکان مکه; 2_ راه یافتن اندیشه انتقام و مقابله به مثل در ذهن مؤمنان.

218- دشمنی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 7 - 2

2 _ حق ناپذیری و عناد و لجاجت شدید کافران مکه در عصر بعثت، در برابر وحی و معجزات الهی

و لو نزلنا علیک کتبا . .. إن هذا إلا سحر مبین

سوره انعام در مکه نازل شده است و بنابراین طبیعی است که ناظر به مردم آن سامان، خصوصاً مشرکان مکه، باشد.

ص: 144

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 32 - 4

4 _ کافران مکه مردمانی لجوج و دارای عنادی خاص در برابر رسالت پیامبر ( ص ) و حقانیت قرآن

فأمطر علینا حجاره من السماء أو ائتنا بعذاب ألیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 28 - 9

9 - انکار و برخورد عنادآمیز با قرآن و پیامبر ( ص ) ، شیوه مستمر کافران مکه

کانوا بأی_تنا یجحدون

فعل <کان> هرگاه بر مضارع داخل شود افاده استمرار می کند.

219- دشمنی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 13 - 2

2 _ مخالفت و دشمنی مشرکان مکه با خدا و رسول او مایه فرمان الهی به سرکوبی و نابودی آنان

ذلک بأنهم شاقوا اللّه و رسوله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 35 - 17

17- مشرکان مکه ، با اشاعه فکر جبرگرایی ، درصدد اثبات عبث بودن بعثت انبیا بودند .

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء . .. فهل علی الرسل إلاّ ا

عبارت <فهل علی الرسل إلاّ البلاغ المبین> پس از بیان اعتقادات مشرکان، می تواند جوابی برای آنان باشد; با این توضیح که مشرکان می خواستند با استناد ایمان و کفر به خداوند، بیان کنند که با چنین امری، جایی برای آمدن انبیا نیست و خداوند با <فهل علی الرسل. ..> جواب آنان را می دهد که آمدن پیامبران، بیهوده نیست و برای ابلاغ پیام الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 44 - 2

2 - مشرکان مکه ، مردمی عناد پیشه و بهانه جو بودند .

و لو جعلن_ه قرءانًا أعجمیًّا لقالوا لولا فصّلت ءای_ته ءاْعجمیّ و عربیّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 9 - 2

ص: 145

2 - مشرکان مکه ، با نبوت پیامبر ( ص ) و پیام توحیدی آن حضرت در ستیز بودند ، نه منکر وجود آفریدگار عزیز و دانای جهان .

و لئن سألتهم . .. لیقولنّ خلقهنّ العزیز العلیم

با توجه به آیات پیشین _ که نوعی خطاب و عتاب نسبت به منکران پیامبر(ص) دارد _ برداشت یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 58 - 8

8 - مشرکان مکه ، مردمانی ستیزه جو و بی منطق

بل هم قوم خصمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 2 - 1

1 - اقدام مشرکان مکه به کینه توزی و آزار مسلمانان ، در صورت دست یافتن بر ایشان

إن یثقفوکم یکونوا لکم أعداء و یبسطوا إلیکم أیدیهم و ألسنتهم بالسوء

<ثقف> (مصدر <یثقفون>) به معنای رسیدن به چیزی و دست یافتن به آن است.

220- دعای کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 35 - 3

3 _ کافران مکه به سبب انجام اموری لغو و بیهوده در پیرامون کعبه به عنوان عبادت و نیایش ، مستحق عذاب الهی بودند .

و ما لهم ألا لیعذبهم اللّه . .. و ما کان صلاتهم عند البیت إلا مکاء و تصدیه

برداشت فوق مبتنی بر این است که جمله <ما کان صلاته__م . .. > عطف بر <و هم یصدون ... > باشد.

221- دعای مستضعفان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 75 - 18

18 _ استجابت دعای مستضعفان مکّه ، با صدور فرمان جهاد از سوی خدا برای رهایی آنان

و ما لکم لا تقاتلون . .. الّذین یقولون ربّنا اخرجنا

ص: 146

222- دعوت از اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 46 - 6

6 - دعوت پیامبر ( ص ) از مردم مکه برای اندیشیدن درباره جنون نسبت داده شده به آن حضرت

ثمّ تتفکّروا ما بصاحبکم من جِنّه

مراد از <صاحب>، به قرینه <هو> در عبارت بعدی، پیامبر(ص) است.

223- دعوت از مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 43 - 10

10- دعوت خداوند از مشرکان مکه برای تفحص و تحقیق از عالمان ، جهت به دست آوردن حقانیت وحی به انسان

و ما أرسلنا من قبلک إلاّ رجالاً . .. فسئلوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون

مخاطب فعل <فسئلوا> به قرینه آیات قبل _ که درباره مشرکان بود _ می تواند مشرکان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 7 - 8

8- دعوت خداوند از مشرکان مکه ، مبنی بر پرسش از آگاهان در زمینه بشر بودن پیامبران پیشین

فس_لوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 89 - 2

2 - پیامبر ( ص ) ، مأمور ترک مناظره و منازعه با مشرکان لجوج مکه و دعوت ایشان به مسالمت اجتماعی با مسلمانان

فاصفح عنهم و قل سل_م

با توجه به مفهوم <سلام> که به معنای مسالمت است، برداشت یاد شده استفاده می شود.

224- دعوت به مسافرت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 11 - 4

4 - دعوت پیامبر ( ص ) از مؤمنان ، برای شرکت در سفر مکه ( قبل از صلح حدیبیه )

سیقول لک المخلّفون من الأعراب

از واژه <مخلّفون> و عذرتراشی های آنان، استفاده می شود که پیامبر(ص) برای این سفر، دعوت همگانی کرده است.

ص: 147

225- دلایل کفر مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 94 - 3

3- تنها دستاویز مشرکان مکه برای ایمان نیاوردن به پیامبر اسلام ( ص ) ، بشر بودن آن حضرت بود .

قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً

226- دنیاطلبی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 29 - 1

1 _ مشرکان لجاجت پیشه مکه، منکر قیامت و هر گونه زندگی جز زندگانی دنیا بودند.

و قالوا إن هی إلا حیاتنا الدنیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 93 - 3

3- مشرکان مکه ، از مفاهیم عالی قرآن غافل بوده و به زخارف دنیا چشم دوخته بودند .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان من کلّ مثل فأبی . .. و قالوا لن نؤمن لک حتی ... أو

227- دوستی اهل مدینه و اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 7 - 1

1 - امیدبخشی خداوند به مؤمنان مدینه ، درباره اصلاح روابط آنان و اهل مکه

عسی اللّه أن یجعل بینکم و بین الذین عادیتم منهم مودّه

228- دوستی با مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 1 - 17

17 - اقدام برخی از مهاجران ، به برقراری رابطه سرّی و دوستانه با مشرکان مکه

ص: 148

تسرّون إلیهم بالمودّه

با توجه به شأن نزول آیه شریفه، مطلب بالا استفاده می شود.

229- دین اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 96 - 2

2- آیین شرک و عقیده به وجود خدایی جز الله ، دین غالب و آیین مردم مکه$ بود .

و أعرض عن المشرکین . .. الذین یجعلون مع الله إل_هًا ءاخر

بود.

230- ذلت دنیوی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 10 - 2

2 - پیشگویی خداوند ، از حقارت و ذلّت سران مشرک مکه در دنیا *

لهم عذاب مهین . من ورائهم جهنّم

برداشت بالا بدان احتمال است که تعبیر <لهم عذاب مهین> ناظر به دنیا و <من ورائهم. ..> ناظر به آخرت باشد.

231- رحمت بر مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 20

20- مصونیت مؤمنان مکه و بهره مندی آنان از رحمت الهی ، از اهداف برقراری صلح حدیبیه

لیدخل اللّه فی رحمته من یشاء

از ارتباط جمله <لیدخل . ..> با آیه قبل، مطلب بالا استفاده می شود; زیرا <لیدخل ...> غایت برای جواب محذوف است; یعنی، ما بدین سبب اجازه جنگ ندادیم تا مؤمنان مکه آسیب نبینند و از رحمت الهی بهره مند گردند.

232- رد ادعای مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 8

ص: 149

8 - رد شدن ادعای مشرکان مکه ( ربوده شدن آنان در صورت گرویدن به آیین پیامبر ( ص ) ) از سوی خداوند

و قالوا . .. نتخطّف من أرضنا أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا

233- رفاه اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 126 - 3،12

3 - رونق اقتصادی شهر مکه و بهره مند شدن شهروندان مؤمن آن از انواع ثمرات و میوه ها ، دعای ابراهیم ( ع ) به درگاه خداوند

و ارزق أهله من الثمرت من ءامن منهم

12 - خداوند ، دعای حضرت ابراهیم ( ع ) ( شهر شدن سرزمین مکه و امنیت و رفاه مؤمنان آن ) را مستجاب کرد .

رب اجعل . .. قال و من کفر فأمتعه قلیلا

ابراهیم، در دعای خویش اشاره به این داشت که: خداوند، کافران مکه را از روزیهای خویش محروم سازد. جمله <و من کفر فأمتعه> (ولی آن کس که کافر شود او را بهره ای اندک خواهم داد) پاسخ منفی خداوند به این تقاضای ابراهیم است. رد بخشی از یک درخواست، حکایت از اجابت دیگر درخواستها دارد.

234- رفتار ناپسند کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 48 - 2

2 _ شیطان رفتار های ناشایست کافران مکه را در نظرشان زیبا جلوه داد .

و إذ زین لهم الشیطن أعملهم

235- رفع عذاب دنیوی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 15 - 2

2- اخبار خداوند از رفع محدود عذاب دنیوی مشرکان مکه و بازگشت دوباره آنان به کفر و شرک

إنّا کاشفوا العذاب قلیلاً إنّکم عائدون

برداشت یادشده بر این اساس است که عذابی که در آیات پیشین از آن یاد شده، عذاب دنیوی باشد. در این صورت معنای آیه چنین می شود: ما عذاب دنیوی را برای زمانی اندک برخواهیم داشت; یعنی، در دنیا که اصولاً مجالی اندک است عذاب را از شما برمی داریم; اما انتقام به قیامت موکول خواهد شد.

ص: 150

236- روش برخور اشراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 53 - 5

5 _ اشراف مکه در صدر اسلام مؤمنان تهیدست را تحقیر می کردند.

أهؤلاء منّ اللّه علیهم من بیننا

237- روش برخورد کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 5 - 8

8 _ تمسخر حق (قرآن) و آیات الهی، شیوه کافران مکه بوده است.

فسوف تأتیهم أنبؤا ما کانوا به یستهزءون

مفاد جمله <کانوا به یستهزءون> ماضی استمراری است و بیانگر تداوم استهزا از سوی کافران عصر نزول این سوره است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 54 - 1

1 _ روش کافران مکه در برخورد با آیات الهی همسان با روش فرعونیان و کافران پیش از آنها

کدأب ءال فرعون و الذین من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 6 - 1،3

1- خطاب استهزاگرانه و بی ادبانه کافران مکه به پیامبر ( ص ) به هنگام سخن گفتن با آن حضرت

و قالوا یأیها الذی نزّل علیه الذّکر

از اینکه کفار، در مخاطب قرار دادن پیامبر(ص) به جای خطاب مستقیم با اسم و عنوان، با عنوان موصول و غایب آن حضرت را صدا می زدند و نیز از اینکه به او نسبتی می دادند که خود آن را قبول نداشتند، حاکی از نکته فوق است.

3- کافران مکه ، پیامبر ( ص ) را به خاطر ادعای نزول وحی بر خود ، فردی مجنون و دیوانه می دانستند .

و قالوا یأیها الذی نزّل علیه الذّکر إنک لمجنون

شواهد تاریخی گواهند که قبل از ادعای نبوت پیامبر(ص) آنان چنین تهمتی را به آن حضرت نسبت نمی دادند، پس این تهمت به خاطر نکته یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 41 - 9

ص: 151

9- برخورد کافران و مشرکان مکه با قرآن ، اساس علمی و عقلانی نداشت ; بلکه برخاسته از انگیزه های نفسانی _ روانی آنان بود .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان لیذّکّروا و ما یزیدهم إلاّ نفورًا

خداوند، حاصل تبیین تنوع و گوناگونی آیات خویش را برای مشرکان، نفرت آنان معرفی می کند و این، نشان می دهد که آنان، به جای برخورد منطقی با آیات الهی، برخورد روانی _ نفسانی داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 1،2،5

1- کافران و مشرکان مکه ، به هنگام رو به رو شدن با پیامبر ( ص ) ، آن حضرت را مورد تمسخر و استهزا قرار می دادند .

و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا

2- تمسخر و استهزا ، تنها شیوه برخورد مشرکان و کافران مکه با شخص پیامبر ( ص ) بود .

و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا

حرف نفی <إن> و حرف استثنا <إلاّ> پس از آن _ که بر قصر دلالت می کند _ و نیز آمدن <هزواً> به صورت مصدر، همگی بیانگر استمرار و شدت در کار استهزا و تمسخر است.

5- پیامبر ( ص ) ، مورد تحقیر مداوم کافران مکه قرار می گرفت .

و إذا رءاک . .. أه_ذا الذی یذکر ءالهتکم

همزه استفهامیه در <أه_ذا. ..> برای تعجب است و اسم اشاره <ه_ذا> _ به قرینه استهزا _ در تحقیر استعمال گردیده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 60 - 10،11

10 - کافران مکه ، درصدد تحقیر و خوار ساختن پیامبر ( ص ) بودند .

و لایستخفّنّک الذین لایوقنون

دعوت از پیامبر(ص) به صبر در برابر کافران و نیز توصیه به مراقبت از خود که مبادا کافران آن حضرت را خفیف و خوار کنند، می تواند بازگو کننده وضعیّت رفتاری کافران درباره پیامبر(ص) باشد.

11 - کافران مکه ، درصدد بودند تا با تبلیغات خود ، در مواضع عقیدتی پیامبر ( ص ) سستی ایجاد کنند .

إن أنتم إلاّ مبطلون. .. و لایستخفّنّک الذین لایوقنون

برخی بر این عقیده اند که معنای <لایستخفّنّک>، <لاینفز عن دینک> (بیرون نبرند تو را از دین ات) است (لسان العرب). <و لایستخفّنّک الذین لایوقنون> می تواند بیانِ نوعِ اثری باشد که مشرکان، با <إن أنتم إلاّ مبطلون> درصدد ایجاد آن بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 28 - 9

9 - انکار و برخورد عنادآمیز با قرآن و پیامبر ( ص ) ، شیوه مستمر کافران مکه

کانوا بأی_تنا یجحدون

فعل <کان> هرگاه بر مضارع داخل شود افاده استمرار می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 152

17 - احقاف - 46 - 11 - 1

1- تلاش کافران مکه ، برای تحقیر مؤمنان و بی اهمیت جلوه دادن ایمان آنان

و قال الذین کفروا للذین ءامنوا لو کان خیرًا ما سبقونا إلیه

238- روش برخورد مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 119 - 21

21 _ اتهام بدعتگذاری و تجاوز به احکام دین الهی به اسلام و مسلمانان در تبلیغات مشرکان مکه

إن ربک هو أعلم بالمعتدین

کاربرد فعل تفضیل <أعلم> و تأکید و حصر آن با <إن> و ضمیر فصل <هو> در مواردی است که مدعیان و منکرانی در برابر وجود داشته باشند. بدین معنی که چه بسا مشرکان، مسلمانان را به سبب پایبندی به احکام اسلام به بدعتگذاری متهم می ساختند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 41 - 9

9- برخورد کافران و مشرکان مکه با قرآن ، اساس علمی و عقلانی نداشت ; بلکه برخاسته از انگیزه های نفسانی _ روانی آنان بود .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان لیذّکّروا و ما یزیدهم إلاّ نفورًا

خداوند، حاصل تبیین تنوع و گوناگونی آیات خویش را برای مشرکان، نفرت آنان معرفی می کند و این، نشان می دهد که آنان، به جای برخورد منطقی با آیات الهی، برخورد روانی _ نفسانی داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 101 - 6

6- موضع گیری مشرکان مکه در برابر پیامبر ( ص ) ، استمرار موضع گیری فرعون در برابر موسی ( ع ) بود .

و قالوا لن نؤمن لک . .. و لقد ءاتینا موسی ... فقال له فرعون إنی لأظنّک ی_موسی مس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 1،2

1- کافران و مشرکان مکه ، به هنگام رو به رو شدن با پیامبر ( ص ) ، آن حضرت را مورد تمسخر و استهزا قرار می دادند .

و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا

2- تمسخر و استهزا ، تنها شیوه برخورد مشرکان و کافران مکه با شخص پیامبر ( ص ) بود .

و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا

حرف نفی <إن> و حرف استثنا <إلاّ> پس از آن _ که بر قصر دلالت می کند _ و نیز آمدن <هزواً> به صورت مصدر، همگی بیانگر استمرار و شدت در کار استهزا و تمسخر است.

ص: 153

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 30 - 5

5 - اقدام مشرکان مکه به جنگ تبلیغاتی علیه پیامبر ( ص ) ، به دلیل ناتوانی از مقابله منطقی با آن حضرت

و لمّا جاءهم الحقّ قالوا ه_ذا سحر

239- روش مبارزه مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 57 - 5

5 - هوچی گری و تبلیغات منفی ، از ابزار های مقابله مشرکان مکه با پیامبراکرم ( ص )

و لمّا ضرب . .. إذا قومک منه یصدّون

240- رونق اقتصادی مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 126 - 3،7

3 - رونق اقتصادی شهر مکه و بهره مند شدن شهروندان مؤمن آن از انواع ثمرات و میوه ها ، دعای ابراهیم ( ع ) به درگاه خداوند

و ارزق أهله من الثمرت من ءامن منهم

7 - امنیت و فراوانی نعمت در شهر مکه ، اموری کارساز در تحقّق اهداف ابراهیم ( ع )

إنی جاعلک للناس إماماً . .. إذ قال إبرهیم رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق أهله

مطرح شدن امامت ابراهیم(ع) و مسؤولیت او برای تطهیر کعبه و آماده سازی آن برای پرستش خدا، و سپس نقل دعای آن حضرت (درخواست امنیت شهر مکه و رونق اقتصادی آن)، بیانگر برداشت فوق است.

241- زمینه آمرزش اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 7 - 10

10 - رحمت و غفران گسترده الهی ، پشتوانه بخشایش گناه اهل مکه و پیدایش مودّت میان آنان و مؤمنان

عسی اللّه أن یجعل بینکم . .. و اللّه غفور رحیم

از ارتباط میان <واللّه غفور رحیم> با صدر آیه _ که نوید به اصلاح روابط مؤمنان مدینه و مکیان ستیزه جو را دربردارد _ استفاده می شود که آن عداوت ها، پایان خواهد یافت و معاندان به سوی توبه روی خواهند آورد و رحمت و غفران گسترده الهی آنان را

ص: 154

دربرخواهد گرفت و در پرتو این رحمت و آمرزش، مودّت حاصل خواهد شد.

242- زمینه اسلام مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 78 - 13

13 - بهره گیری از عواطف خویشاوندی برای ترغیب مشرکان مکّه به گرویدن به اسلام

و ما جعل علیکم فی الدین من حرج ملّه أبیکم إبرهیم

243- زمینه شرک اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 6

6 - درونمایه های فرهنگ طبقاتی و مادی مردم مکه ، زمینه ساز گرایش آنان به کفر و شرک

و إنّا به ک_فرون . و قالوا لولا نزّل ه_ذا القرءان

با توجه به این که آیه شریفه پس از بیان کفر مشرکان (إنّا به کافرون) روحیه مادی گرایانه آنان را بازگو می کند، تأثیر این بینش در انحراف و کفر استفاده می شود.

244- زمینه عجله کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 38 - 6

6- خوی شتاب زدگی آدمی ، زمینه ساز درخواست کافران مکه برای تحقق وعده های الهی ( عذاب ، برپایی قیامت و . . . )

خلق الإنس_ن من عجل . .. یقولون متی ه_ذا الوعد إن کنتم ص_دقین

برداشت یاد شده مبتنی براین است که جمله <و یقولون متی . ..> عطف بر جمله <سأُوریکم...> باشد و این دو جمله، با جمله <خلق الإنسان من عجل> _ که بیان گر خصلت عمومی انسان ها است _ مرتبط باشند.

245- زمینه عذاب کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 8

8- در صورت تحقق خواسته کافران مکه ، مبنی بر نزول ملائکه ، آنان گرفتار عذابی مرگبار می شدند .

ص: 155

ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ و ما کانوا إذًا منظرین

یکی از احتمالاتی که برای آیه داده شده، این است که ملائکه، در صورتی که بخواهند برای کافران نازل شوند، برایشان عذاب به ارمغان خواهند آورد; عذابی که هیچ کدام از آنان را زنده نخواهد گذاشت.

246- زمینه کفر اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 6

6 - درونمایه های فرهنگ طبقاتی و مادی مردم مکه ، زمینه ساز گرایش آنان به کفر و شرک

و إنّا به ک_فرون . و قالوا لولا نزّل ه_ذا القرءان

با توجه به این که آیه شریفه پس از بیان کفر مشرکان (إنّا به کافرون) روحیه مادی گرایانه آنان را بازگو می کند، تأثیر این بینش در انحراف و کفر استفاده می شود.

247- زمینه محبت اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 7 - 10

10 - رحمت و غفران گسترده الهی ، پشتوانه بخشایش گناه اهل مکه و پیدایش مودّت میان آنان و مؤمنان

عسی اللّه أن یجعل بینکم . .. و اللّه غفور رحیم

از ارتباط میان <واللّه غفور رحیم> با صدر آیه _ که نوید به اصلاح روابط مؤمنان مدینه و مکیان ستیزه جو را دربردارد _ استفاده می شود که آن عداوت ها، پایان خواهد یافت و معاندان به سوی توبه روی خواهند آورد و رحمت و غفران گسترده الهی آنان را دربرخواهد گرفت و در پرتو این رحمت و آمرزش، مودّت حاصل خواهد شد.

248- زمینه مسافرت محمد(ص) به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 27 - 3

3- نقش مهم رؤیای پیامبر ( ص ) ، در حرکت آن حضرت به سوی مکه و حدیبیه

الرءیا بالحقّ لتدخلنّ المسجد الحرام

با توجه به این که آیات پیشین در مورد مسائل حدیبیه بود; از این آیه شریفه استفاده می شود که حرکت پیامبر(ص) در سفر منتهی به حدیبیه، مسبوق به رؤیایی بود که خداوند به آن حضرت نمایانده بود.

ص: 156

249- زمینه هلاکت کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 5

5- در صورت تحقق درخواست کافران برای نزول ملائکه ، تمامی آنان هلاک می شوند و مهلتی برای ایمان نخواهند داشت .

ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ و ما کانوا إذًا منظرین

انظار مصدر <منظر> به معنای تأخیر انداختن است و حصر در آیه، نشان می دهد که با آمدن ملائکه، اجل هیچ کدام از کفار به تأخیر نخواهد افتاد و به هلاکت خواهند رسید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 8

250- زنان مؤمن مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 8،9

8- وجود زنان و مردانی مؤمن _ اما ناشناخته _ در میان کافران مکه ، قبل از حدیبیه

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن_ت لم تعلموهم

9- بی اطلاعی مهاجران و انصار ، از وجود مردان و زنانی مؤمن در میان مکیان ; قبل از صلح حدیبیه

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن_ت لم تعلموهم

251- زیان به مسلمانان ناشناخته مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 14

14- آسیب دیدن مؤمنان ناشناخته شهر مکه ، در صورت وقوع جنگ میان مسلمانان و مکیان در حدیبیه

و لولا رجال مؤمنون . .. أن تط_وهم

252- سختیهای اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 11 - 1

ص: 157

1- تهدید شدن کافران سست اندیش و بیهوده گرا ، به فرجامی سخت و جانکاه

فارتقب یوم تأتی السماء بدخان مبین

تعبیر <بدخان مبین>، می تواند حکایت از عذاب دنیوی و نیز سختی های صحنه قیامت داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 11 - 1

1- پیشگویی خداوند ، از درد و رنج فراگیر مردم مکه هنگام گرفتاری آنان به عذاب الهی در دنیا

یغشی الناس ه_ذا عذاب ألیم

چنانچه این آیات در مورد عذاب دنیوی باشد، برداشت بالا قابل استفاده است.

253- سرزنش کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 19 - 1

1 - کافران مکه ، از سوی خداوند ، به خاطر ژرف نگری نکردن درباره توانایی خدا بر خلق موجودات ، سرزنش شده اند .

أَوَلم یروا کیف یبدئ اللّه الخلق

همزه <أَوَلم یروا> استفهام توبیخی است.

254- سرزنش مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 60 - 13

13 - توبیخ مشرکان مکه از سوی خداوند ، به خاطر انحراف آنان از حق و نادیده گرفتن دلایل روشن توحید

أمّن خلق السم_وت . .. أءل_ه مع اللّه بل هم قوم یعدلون

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که مخاطبان نخستین آیه، مشرکان مکه بوده اند. گفتنی است که واژه <عدول> (مصدر <یعدلون>) به معنای میل و انحراف است; یعنی، <بل هم قوم عادتهم العدول عن طریق الحق و الإنحراف عنها>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 67 - 5،10

5 - مشرکان مکه ، به خاطر ایمان به باطل ، از سوی خداوند سرزنش شدند .

أَوَلم یروا أنّا جعلنا حرمًا ءامنًا . .. أفبالب_طل یؤمنون

10 - مشرکان مکه ، به خاطر ناسپاسی نعمت های الهی ، از سوی خداوند سرزنش شدند .

أَوَلم یروا أنّا جعلنا حرمًا ءامنًا . .. أفبالب_طل یؤمنون و بنعمه اللّه یکفرون

ص: 158

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 14 - 1

1- توبیخ مشرکان مکه از سوی خداوند ، به خاطر روی گردانی از پیامبراکرم ( ص ) ، به رغم دلایل آشکار آن حضرت

و قد جاءهم رسول مبین . ثمّ تولّوا عنه و قالوا معلّم مجنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 10 - 11

11- سرزنش مشرکان عرب از سوی خداوند ، به سبب کفرورزی به قرآن ، علی رغم ایمان برخی غیر عرب به حقانیت آن *

و شهد ش_هد من بنی إسرءیل علی مثله ف_امن و استکبرتم

این احتمال در آیه وجود دارد که تذکر قرآن به ایمان فردی از بنی اسرائیل; از آن جهت برای مشرکان عرب سرزنش بار باشد که بنی اسرائیل در اصل عرب نبودند و عوامل نژادی و زبانی، مقتضی آن بوده تا در برابر قرآن خاضع نشوند. با این وصف برخی از آنان به قرآن ایمان آوردند; در حالی که مشرکان عرب _ که قرآن به لغت آنان نازل شده _ از پذیرش آن امتناع ورزیدند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 19 - 1

1 - سرزنش مشرکان مکه از سوی خداوند ، به خاطر پرستش خدایان ( لات ، عزی ، و منات ) بدون هیچ برهان و پشتوانه علمی

أفرءیتم اللّ_ت و العزّی . و منوه الثالثه الأُخری

آیات پیشین _ به ضمیمه استفهام انکاری در <أرأیتم> _ اشاره به آن دارد که رهنمودهای پیامبر(ص) متکی به شهود بود; اما مشرکان در دعاوی خویش از هرگونه دلیل و برهان بی بهره بودند.

255- سرکوبی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 14 - 1

1 _ سرکوبی و شکست مشرکان در بدر ، عقوبت دنیوی آنان

ذلکم فذوقوه و أن للکفرین عذاب النار

<کم> در <ذلکم> خطاب به مشرکان و <ذا> اشاره به شکست و سرکوبی آنان دارد. و <ذلکم> مبتدا و خبر آن به قرینه فراز بعد _ <و أن للکافرین ... > _ <عقابکم فی الدنیا> است.

256- سرگردانی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 159

12 - مؤمنون - 23 - 75 - 7

7 - لجاجت و تعصب کورکورانه اشراف کافر مکه و تحیر و سرگردانی آنها در طغیان و سرکشی ، علی رغم مشاهده لطف و رحمت الهی در حق ایشان

و لو رحمن_هم . .. للجّوا فی طغی_نهم یعمهون

257- سطح زندگی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 131 - 3

3 - سطح زندگی پیامبر ( ص ) و مسلمانان ، با کافران مکه ، تفاوت قابل ملاحظه ای داشت .

و لاتمدّنّ عینیک إلی ما متّعنا به أزوجًا منهم

258- سکونت قریش در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قریش - 106 - 1 - 7

7 - نابودی اصحاب فیل ، مایه استحکام پیوند قریش با شهر مکه و باقی ماندنشان در آن *

لإیل_ف قریش

آیه بعد یا تفسیر این آیه است که در نتیجه <ایلافهم> در آن بدل خواهد بود و یا ذکر خاص بعد از عام است که در نتیجه، این آیه به الفتی دیگر نیز علاوه بر الفت با کوچ های تابستانی و زمستانی، نظر خواهد داشت. ارتباط آیه شریفه با سوره قبل می تواند بیانگر آن باشد که استمرار پیوند قریش با مکه، مصداق برجسته ای برای عموم <ایلاف قریش> است.

259- سکونت محمد(ص) در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 2 - 5

5 - سکونت پیامبر ( ص ) در مکه ، مایه عظمت و ارجمندی آن شهر بود .

لا أُقسم . .. و أنت حلّ

جمله <و أنت حِلّ>، حالیّه و بیانگر علت سوگند یادکردن خداوند است.

ص: 160

260- سلطه کافران بر مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 40 - 8

8 _ سلطه کافران بر سرزمین مکه و ضعف و قلّت مسلمانان ، به هنگام هجرت پیامبر ( ص )

إذ أخرجه الذین کفروا ثانی اثنین

261- سوگند به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 1 - 1

1 - سوگند مؤکّد خداوند به شهر مکه

لا أُقسم به_ذا البلد

حرف <لا> در <لا أُقسم>، زاید و تأکیدی بر سوگند است. برخی گفته اند: <لا أُقسم> با همین ترکیب، کلمه قسم است و در سوگند مؤکّد، به کار می رود، و برخی دیگر آن را برای نفی قسم دانسته و گفته اند: مراد این است که مدّعا بقدری واضح است که سوگند نمی خواهد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 4 - 3

3 - خداوند ، با سوگند به شهر مکه و حضرت ابراهیم و اسماعیل ( ع ) ، برآمیخته بودن زندگانی انسان با رنج و سختی ، تأکید کرده است .

لا أُقسم . .. لقد خلقنا الإنس_ن فی کبد

این آیه، جواب قسم هایی است که در آیات پیشین آمده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 1 - 5

5 - < عن أبی الحسن الاوّل قال : قال رسول اللّه ( ص ) : إنّ اللّه تبارک و تعالی . . . اختار من البلدان أربعه فقال عزّوجلّ : < و التین و الزیتون . و طور سینین . و ه_ذا البلد الأمین > فالتین المدینه ، و الزیتون بیت المقدّس ، و طور سینین الکوفه و ه_ذا البلد الأمین مکّه ;

از امام موسی بن جعفر(ع) روایت شده است که فرمود: رسول خدا(ص) فرمود: خداوند تبارک و تعالی . .. از بین شهرها، چهار شهر را انتخاب کرد. او _ که عزیز و جلیل است _ فرمود: < والتین و الزیتون . و طور سینین . و ه_ذا البلد الأمین>. پس <تین> مدینه و <زیتون> بیت المقدس و <طور سینین> کوفه و <ه_ذا البلد الأمین> مکه است.>

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 3 - 1،2،4

ص: 161

1 - سوگند خداوند ، به شهر مکه

و ه_ذا البلد الأمین

2 - < مکه > ، شهری با عظمت و دارای ارزشی درخور سوگند خداوند

و ه_ذا البلد الأمین

عظمت مکه، از سوگند خداوند به آن و از اشاره با کلمه <ه_ذا> دانسته می شود; زیرا آوردن اشاره _ به جای ذکر نام _ یا برای تحقیر است و یا تعظیم. سیاق آیه شریفه، حاکی از تعظیم است.

4 - امنیت مکه ، مایه عظمت و شایستگی آن برای سوگند خداوند است .

و ه_ذا البلد الأمین

262- سوگند مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 109 - 1

1 _ مشرکان مکه سوگند اکید یاد کردند که در صورت مشاهده معجزه مورد نظر خود ایمان می آورند.

و أقسموا بالله جهد أیمنهم لئن جاءتهم ءایه

263- شرایط ایمان مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 90 - 1

1- ایجاد چشمه ای پر آب و جوشان در مکه توسط پیامبر ( ص ) برای مشرکان ، پیش شرط آنان در ایمان به پیامبر ( ص )

و قالوا لن نؤمن لک حتی تفجر لنا من الأرض ینبوعًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 91 - 1

1- برخورداری پیامبر ( ص ) ، از باغستانی بزرگ با درخت های خرما و انگور و جاری ساختن نهر های آب فراوان در لابه لای آنها ، پیش شرط مشرکان مکه برای ایمان آوردن به آن حضرت

و قالوا لن نؤمن لک حتی . .. أو تکون لک جنّه من نخیل و عنب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 92 - 2،7

2- فرود آوردن قطعاتی از آسمان بر مشرکان مکه ، پیش شرط آنان در ایمان به پیامبر ( ص )

و قالوا لن نؤمن لک . .. أو تسقط السّماء کما زعمت علینا کسفًا

ص: 162

7- مشرکان مکه ، ایمان خود را به پیامبر ( ص ) منوط به آوردن خدا و فرشتگان ، به صورتی قابل مشاهده کردند .

قالوا لن نؤمن لک حتی . .. أو تأتی بالله و المل_ئکه قبیلاً

برداشت فوق، مبتنی بر این است که <قبیلاً> به معنای مشاهده رو در رو باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 93 - 2،6

2- مشرکان مکه ، ایمان خود را به پیامبر ( ص ) منوط به ایجاد خانه ای از طلا به صورت معجزه آسا کردند .

قالوا لن نؤمن لک حتی . .. أو یکون لک بیت من زخرف

6- صعود پیامبر ( ص ) به آسمان و آوردن نامه ای برای حقانیت خویش ، پیش شرط مشرکان مکه برای ایمان آوردن به آن حضرت

و قالوا لن نؤمن لک حتی . .. أو ترقی فی السّماء و لن نؤمن لرقیّک حتی تنزّل علینا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 36 - 1،3

1- مشرکان برای پذیرش درستی معاد ، زنده شدن نیاکانشان را از پیامبر ( ص ) خواستار شدند .

فأتوا ب_ابائنا إن کنتم ص_دقین

3- مشرکان مکه ، خواهان شهود حسی برای ایمان به حقایق غیبی

فأتوا ب_ابائنا إن کنتم ص_دقین

با این که معاد اخروی از امور غیبی به حساب می آید، مشرکان با پیشنهاد زنده شدن پدرانشان، خواهان محسوس شدن آن بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بینه - 98 - 2 - 6

6 - اهل کتاب و مشرکان مکه و مدینه ، خود را منتظر فرستاده ویژه خداوند می دانستند و ترک مرام خویش را به آن مشروط ساخته بودند .

لم یکن . .. منفکّین حتّی تأتیهم البیّنه . رسول من اللّه

برداشت یاد شده، ناظر به احتمال اراده <منفکّین عن الکفر> است که در برداشت های آیه پیشین توضیح داده شد.

264- شرک اکثریت اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 96 - 2

2- آیین شرک و عقیده به وجود خدایی جز الله ، دین غالب و آیین مردم مکه$ بود .

و أعرض عن المشرکین . .. الذین یجعلون مع الله إل_هًا ءاخر

بود.

ص: 163

265- شرک اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 29 - 4،6

4 - شرک ، دارای پیشینه تاریخی در میان مردم مکه

بل متّعت ه_ؤلاء و ءاباءهم

6 - مردم مکّه پیش از بعثت پیامبراکرم ( ص ) و نزول قرآن ، برهه ای طولانی در شرک و بت پرستی بسر می بردند .

بل متّعت ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّی جاءهم الحقّ و رسول مبین

266- شرک در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 54 - 1

1 - شرک و بت پرستی در کنار کعبه ( خانه توحید ) ، نمونه ای بارز از اقدام انسان ها برای تغییر آیین پیامبران و انحراف از طریقه آنان

فتقطّعوا أمرهم بینهم . .. فذرهم فی غمرتهم

<وَذْر> (مصدر <ذرهم>) به معنای ترک کردن و وا نهادن است. ضمیر <هم> _ به قرینه مقام _ کنایه از مردم مکّه و پیرامون آن است; که سیره یکتاپرستی حضرت ابراهیم(ع) را تغییر دادند و به شرک ورزی روی آوردند و بر آن پافشاری کردند <غمره> به معنای غرقاب است و در این جا استعاره از ورطه جهل و گمراهی می باشد.

267- شرک مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 42 - 3

3- مشرکان مکه ، به وجود خدایانی متعدد در کنار پروردگار جهان معتقد بودند .

قل لو کان معه ءالهه کما یقولون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 9 - 4

4 - مشرکان مکه ، گرفتار شرک در زمینه هایی غیر از زمینه خالقیت خداوند

و لئن سألتهم من خلق

ص: 164

268- شک اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 1 - 6

6 - یگانگی خداوند در تدبیر جهان ، محور پرسش های تردیدآمیز اهل مکّه در عصربعثت *

عمّ یتساءلون

گرچه بخش عظیمی از آیات این سوره درباره حوادث قیامت است; ولی آیات آغازین آن _ که درباره قدرت خدا و حاکمیت خواست او بر جهان است _ می تواند قرینه باشد که مورد سؤال در <یتسائلون> وابستگی همه کارها به خداوند و بی نقش بودن بت ها در کار تدبیر جهان است.

269- شک کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 26 - 8

8 - کافران مکه ، شاهد تأثیر ژرف قرآن بر قلب ها و نامطمئن از کارآیی جنجال آفرینی و تدابیر خود ، در جلوگیری از این تأثیرگذاری

قال الذین کفروا . .. لعلّکم تغلبون

واژه <لعلّ> در موردی به کار می رود که نتیجه آن قطعی نیست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 54 - 1

1 - تردید و شک کافران مکه ، نسبت به برپایی قیامت

ألا إنّهم فی مریه من لقاء ربّهم

270- شک مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 61 - 4

4 - تردید و استبعاد مشرکان مکه ، در امکان وقوع قیامت

و إنّه لعلم للساعه فلاتمترنّ بها

ص: 165

271- شکایت از کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 30 - 1

1 _ شکوه پیامبر ( ص ) به پیشگاه خداوند از مردم عصر خویش ( کافران شهر مکّه ) ، به خاطر متروک و مهجور ساختن قرآن کریم

و قال الرسول ی_ربّ إنّ قومی اتّخذوا ه_ذا القرءان مهجورًا

در این که شکوائیه پیامبر(ص) در این دنیا است و یا در آخرت؟ دو نظریه میان مفسران وجود دارد. برداشت یاد شده مبتنی بر دیدگاه اول است که مطابق نظر بیشتر مفسران می باشد. گفتنی است واژه <مهجور> به معنای متروک ورها شده است.

272- شکست اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 24 - 6

6 - رخ دادن درگیری هایی منتهی به پیروزی مؤمنان بر مکیان ، قبل از انعقاد صلح حدیبیه *

من بعد أن أظفرکم علیهم

در صورتی که مراد از <بطن مکّه> سرزمین حدیبیه باشد; احتمال می رود که تعبیر <من بعد أن أظفر> بیانگر درگیری های محدودی باشد که قبل از انعقاد صلح حدیبیه، میان کافران و مؤمنان صورت گرفت و به پیروزی مؤمنان منتهی گردید.

273- شکست کافران اطراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 31 - 16

16_ شکست و نابودی کفرپیشگان مکه و حوالی آن ، از پیشگویی های قرآن

لایزال الذین کفروا تصیبهم بما صنعوا قارعه . .. حتی یأتی وعد الله

274- شکست کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 31 - 16

16_ شکست و نابودی کفرپیشگان مکه و حوالی آن ، از پیشگویی های قرآن

لایزال الذین کفروا تصیبهم بما صنعوا قارعه . .. حتی یأتی وعد الله

ص: 166

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 37 - 4

4- کافران مکه ، در آستانه شکست و عذاب دنیوی قرار گرفته بودند .

سأُوریکم ءای_تی

برداشت یاد شده مبتنی براین است که مراد از <آیات> شکست کفار مکه و عذاب دنیوی آنان باشد. گفتنی است مکی بودن این آیات، مؤید برداشت یاد شده است.

275- شکست مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 15 - 2

2 - فرجام یهود بنی نضیر در موضع گیری علیه اسلام ، منتهی به شکست آنان ، همچون فرجام مشرکان مکه در بدر *

کمثل الذین من قبلهم قریبًا

برخی برآنند که مراد از <الذین من قبلهم قریبًا>، مشرکان مکه در بدر است.

276- شگفتی بی احترامی به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 2 - 6

6 - تجویز آزار رسانی به پیامبر ( ص ) از سوی ساکنان مکه ، هتک حرمت آن سرزمین و اقدامی شگفت انگیز است .

لا أُقسم به_ذا البلد . و أنت حلّ به_ذا البلد

جمله <و أنت حلّ> _ در سومین معنای <حلّ> (حلال شمردن نقض حریم پیامبر(ص) _ بیانگر نمونه ای برای آیات بعد است که انسان را با رنج و زحمت، همراه خوانده است. خداوند با بیان آزار رسانی مردم مکه، به پیامبر(ص) و ابراز تعجب از رفتار آنان، رسول اکرم را برای شکیبایی و مقاومت در برابر آزارهای آنان، آماده می سازد.

277- شگفتی تکذیبگری کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 19 - 6

6 - اصرار کافران مکّه بر تکذیب تهدید های الهی ، با وجود آگاهی آنان از هلاکت فرعونیان و ثمودیان ، شگفت آورتر از کفرورزی پیشینیان است .

ص: 167

بل الذین کفروا فی تکذیب

اضراب که از حرف <بل> استفاده می شود ممکن است نظر به این داشته باشد که تکذیب گری مردم مکّه در قیاس با کفر پیشینیان اعجاب آورتر است; زیرا به رغم دیدن سرنوشت آنها، تهدید را دروغ شمردند.

278- شگفتی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 4

4 - اظهار شگفتی و ناباوری مشرکان مکه ، نسبت به نزول وحی بر فردی عادی و غیراشرافی

لولا نزّل ه_ذا القرءان علی رجل من القریتین عظیم

با توجه به اعتراض مشرکان مکه که چرا پیامبر، از میان اشراف و ثروتمندان برگزیده نشد، فقر و تنگدستی پیامبر(ص) به دست می آید.

279- شهر مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 126 - 12

12 - خداوند ، دعای حضرت ابراهیم ( ع ) ( شهر شدن سرزمین مکه و امنیت و رفاه مؤمنان آن ) را مستجاب کرد .

رب اجعل . .. قال و من کفر فأمتعه قلیلا

ابراهیم، در دعای خویش اشاره به این داشت که: خداوند، کافران مکه را از روزیهای خویش محروم سازد. جمله <و من کفر فأمتعه> (ولی آن کس که کافر شود او را بهره ای اندک خواهم داد) پاسخ منفی خداوند به این تقاضای ابراهیم است. رد بخشی از یک درخواست، حکایت از اجابت دیگر درخواستها دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 35 - 7

7- مکه در عصر حضرت ابراهیم ( ع ) دارای بافت شهری بود .

و إذ قال إبرهیم ربّ اجعل ه_ذا البلد ءامنًا

280- شیطان و کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 48 - 8

ص: 168

8 _ تجسم شیطان برای کافران مکه ، قبل از جنگ بدر

و إذ زین لهم الشیطن أعملهم

281- صاحب مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 91 - 6

6 - مکه مکرّمه ، شهر خدا و خدا صاحب آن است .

أن أعبد ربّ ه_ذه البلده

282- صبر بر ظلم مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 42 - 1

1- مسلمانان مهاجر از ستم مشرکان مکه ، مردمانی صبور بودند که در برابر ستم ظالمان شکیبایی پیشه کردند .

و الذین هاجروا فی الله . .. الذین صبروا

<الذین> عطف بیان برای <الذین> در آیه سابق است.

283- صبر مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 14 - 1

1 - خداوند مؤمنان مکه را به صبر در برابر حرکات ناشایست مشرکان و عفو از خطاکاری آنان فرمان داد .

قل للذین ءامنوا یغفروا للذین لایرجون أیّام اللّه

با توجه به این که این آیات در مکه نازل شده، به دست می آید که این فرمان در مقطع قبل از هجرت بوده است و منظور از <الذین لایرجون. ..> مشرکان اند.

284- صفات کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 15 - 2

2- کافران مکه ، مردمی حق ناپذیر و لجاجت پیشه در برابر آیات الهی

ص: 169

و لو فتحنا علیهم بابًا من السّماء فظلّوا فیه یعرجون . لقالوا إنما سکّرت أبصرنا

285- صید در حرم مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 1 - 10،11

10 _ حرمت صید در حرم مکه

غیر محلی الصید و انتم حرم

برداشت فوق بر این اساس است که مراد از <حُرُم> <داخلون فی الحرم> باشد گفتنی است مراد از حَرَم بر اساس این احتمال حرم مکه است.

11 _ حرمت گوشت و سایر بهره برداری ها ، از حیوانی که در حرم مکه صید شود .

غیر محلی الصید و انتم حرم

286- ضیق صدر کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 11

287- ضیق صدر مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 11

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 11

11- کافران و مشرکان مکه مردمی تنگ نظر ، متعصب و ناتوان در تحمل افکار مخالفان بودند .

أه_ذا الذی یذکر ءالهتکم و هم بذکر الرحم_ن هم ک_فرون

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که کافران مکه، حتی تحمّل شنیدن نام خدای رحمان را نداشتند، و با پیامبر اسلام، همواره با تمسخر و استهزا برخورد می کردند.

ص: 170

288- طغیان کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 75 - 7

7 - لجاجت و تعصب کورکورانه اشراف کافر مکه و تحیر و سرگردانی آنها در طغیان و سرکشی ، علی رغم مشاهده لطف و رحمت الهی در حق ایشان

و لو رحمن_هم . .. للجّوا فی طغی_نهم یعمهون

289- ظلم کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 75 - 9،15

9 _ گروهی از مسلمانان صدر اسلام ، تحت سیطره ستم کافران مکه

و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل اللّه و المستضعفین . .. یقولون ربّنا اخرجنا من هذه ا

بسیاری از مفسران برآنند که آیه مورد بحث درباره مسلمانانی است که تا قبل از فتح مکّه در آنجا بودند و از مهاجرت آنان جلوگیری می شد.

15 _ مسلمانان مستضعف صدر اسلام ، خواستار فرمانده و نیروی انسانی از جانب خداوند برای رهایی از ستم کفرپیشگان مکّه

و اجعل لنا من لدنک ولیّاً و اجعل لنا من لدنک نصیراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 54 - 10

10 _ فرعونیان ، امت های پیش از آنان و کفرپیشگان مکه ، از زمره ظالمان

و کل کانوا ظلمین

290- ظلم مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 41 - 2،3

2- عده ای از مسلمانان صدراسلام برای رهایی از ظلم و ستم مشرکان مکه ، از آن شهر هجرت کردند .

و الذین هاجروا فی الله من بعد ما ظلموا

به دلیل اینکه سوره نحل در مکه نازل شده است، احتمال دارد مراد از <الذین هاجروا> مسلمانانی باشد که از مکه هجرت کرده و به حبشه یا مدینه رفتند.

3- مسلمانان در مکه ، مورد ظلم و ستم مشرکان بودند .

و الذین هاجروا فی الله من بعد ما ظلموا

ص: 171

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 59 - 15

15 - مشرکان مکه ، مردمانی ستم پیشه

و ما کنّا مهلکی القری إلاّ و أهلها ظ_لمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 49 - 9

9 - مشرکان مکه ، مردمی ستم پیشه و منکر آیات الهی بودند .

ما یجحد بأی_تنا إلاّ الک_فرون . .. و ما یجحد بأی_تنا إلاّ الظ_لمون

<ال> در <الظالمون> عهد بوده و اشاره به <الکافرون> در آیه چهل و هفت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 13 - 2

2- دلجویی خداوند از پیامبر ( ص ) ، در قبال ستم مشرکان و ناگزیری آن حضرت به ترک سرزمین خویش

و کأیّن من قریه هی أشدّ قوّه من قریتک الّتی أخرجتک أهلکن_هم

یادآوری خداوند به فرجام هلاکت بار مشرکان، در حقیقت مرهمی بر آلام پیامبر(ص) از ستم مشرکان است.

291- عبادت کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 35 - 2،3

2 _ سوت کشیدن و کف زدن در اطراف کعبه به عنوان عبادت و نیایش از سوی کافران مکه ، دلیل عدم شایستگی آنان برای ولایت بر مسجدالحرام

إن أولیاؤه إلا المتقون . .. مکاء و تصدیه

جمله <ما کان صلاتهم . .. > می تواند بیان مصداقی برای بی تقوایی متولیان کفرپیشه مسجدالحرام باشد و در نتیجه دلیلی برای عدم شایستگی آنان برای ولایت بر مسجدالحرام.

3 _ کافران مکه به سبب انجام اموری لغو و بیهوده در پیرامون کعبه به عنوان عبادت و نیایش ، مستحق عذاب الهی بودند .

و ما لهم ألا لیعذبهم اللّه . .. و ما کان صلاتهم عند البیت إلا مکاء و تصدیه

برداشت فوق مبتنی بر این است که جمله <ما کان صلاته__م . .. > عطف بر <و هم یصدون ... > باشد.

ص: 172

292- عجز کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 3

3- ناتوانی و درماندگی کافران و مشرکان مکه ، در مبارزه با اسلام و منطق پیامبر ( ص )

و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا

از این که کافران و مشرکان، به گونه ای مستمر به استهزای پیامبر(ص) می پرداختند، برمی آید که آنان در توسل به منطق و دلیل و برهان ناتوان بودند و هیچ راهی جز این نداشتند.

293- عجز مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 3

3- ناتوانی و درماندگی کافران و مشرکان مکه ، در مبارزه با اسلام و منطق پیامبر ( ص )

و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا

از این که کافران و مشرکان، به گونه ای مستمر به استهزای پیامبر(ص) می پرداختند، برمی آید که آنان در توسل به منطق و دلیل و برهان ناتوان بودند و هیچ راهی جز این نداشتند.

294- عذاب استیصال مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 102 - 2

2 _ مشرکان مکه ، به دلیل از دست دادن زمینه ایمان به آیات الهی و هشدار های پیامبر اکرم ( ص ) ، مستحق عذاب استیصال بودند .

و ما تغنی الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون. فهل ینتظرون إلا مثل أیام الذین خلوا من

با توجه به اینکه یکی از مصادیق <قوم لایؤمنون> در آیه قبل، مشرکان مکه می باشد، برداشت فوق استفاده می شود.

295- عذاب اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 113 - 10

10- مبتلا شدن مکیان به عذاب ، پس از تکذیب پیامبراکرم ( ص )

قریه کانت ءامنه . .. و لقد جاءهم رسول منهم فکذّبوه فأخذهم العذاب

ص: 173

برداشت فوق، بنابراین نکته است که مراد از قریه یاد شده در آیه قبل، <مکه> باشد و ضمایر <جائهم> و <فأخذهم> به مکیان برگردد.

296- عذاب دنیوی اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 11 - 1

1- تهدید شدن کافران سست اندیش و بیهوده گرا ، به فرجامی سخت و جانکاه

فارتقب یوم تأتی السماء بدخان مبین

تعبیر <بدخان مبین>، می تواند حکایت از عذاب دنیوی و نیز سختی های صحنه قیامت داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 11 - 1

1- پیشگویی خداوند ، از درد و رنج فراگیر مردم مکه هنگام گرفتاری آنان به عذاب الهی در دنیا

یغشی الناس ه_ذا عذاب ألیم

چنانچه این آیات در مورد عذاب دنیوی باشد، برداشت بالا قابل استفاده است.

297- عذاب دنیوی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 37 - 4

4- کافران مکه ، در آستانه شکست و عذاب دنیوی قرار گرفته بودند .

سأُوریکم ءای_تی

برداشت یاد شده مبتنی براین است که مراد از <آیات> شکست کفار مکه و عذاب دنیوی آنان باشد. گفتنی است مکی بودن این آیات، مؤید برداشت یاد شده است.

298- عذاب دنیوی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 10 - 3

3- تهدید مشرکان حق ستیز مکه ، از سوی خداوند به عذابی دنیوی و تیره کننده زندگی

فارتقب یوم تأتی السماء بدخان مبین

ص: 174

برداشت یاد شده بنابراین نکته است که <دخان مبین>، کنایه از تیره روزی و عذاب دنیوی باشد، چه این که برخی از مفسران این آیه را پاسخی به دعای پیامبر(ص) دانسته اند که از خداوند خواست تا برای بیدار شدن مشرکان، آنان را به قحطی ای همچون دوران یوسف مبتلا کند.

299- عذاب کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 135 - 1

1- کافران مکه با انکار آیات الهی _ پس از اتمام حجت بر ایشان _ مستحق نابودی و عذاب بودند .

و لو أنّا أهلکن_هم . .. فستعلمون من أصح_ب الصرط السویّ و من اهتدی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 37 - 5

5- کافران مکه به عذاب و نابودی قریب الوقوع تهدید شدند .

سأُوریکم ءای_تی فلاتستعجلون

مقصود از <آیاتی> به قرینه آیات بعد (. ..بل تأتیهم بغته...) عذاب و هلاکت است.

300- عذاب مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 66 - 3

3 _ پیشگویی قرآن در مورد عملی شدن وعده های عذاب بر مشرکان مکه و قبیله پیامبر*

و کذّب به قومک و هو الحق

از معانی حق، <ثابت> و <واجب> است و در مورد آیه به دلیل اینکه خبر از وقوع حادثه ای در آینده است، یعنی چیزی که تثبیت شده و واقع خواهد شد. لذا اگر مرجع ضمیر <به>، <عذاب> در آیه قبل باشد، جمله <و هو الحق> تأکید بر وقوع حتمی آن در آینده خواهد بود. همان گونه که تاریخ نیز این نکته را به وضوح تأیید کرد.

301- عصیان اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 2 - 3

3 - مردم مکه ، حرمت پیامبر ( ص ) را پاس نداشته ، به ساحت آن حضرت اسائه ادب می کردند .

ص: 175

و أنت حلّ به_ذا البلد

<حِلّ> نقطه مقابل <حرمت> است; اطلاق آن بر امور حلال، از باب توصیف به مصدر است(مصباح). حلال شمرده شدن پیامبر(ص)، به این معنا است که آن حضرت را از حقوق اجتماعی خود در مکه محروم کرده و او را همسان دیگر ساکنان مکه، گرامی نمی داشتند.

302- عظمت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 1 - 2

2 - شهر مکه ، سرزمینی باعظمت در پیشگاه خداوند

لا أُقسم به_ذا البلد

تعبیر <لا أُقسم> _ چه سوگند باشد و یا نفی سوگند _ بیانگر عظمت شهر مکه است; زیرا در هر دو صورت، حاکی از شایستگی مکه برای سوگند است. جز این که در صورت نفی قسم، علاوه بر آن می رساند که محتوای <لقد خلقنا الإنسان فی کبد> واضح و بی نیاز از سوگند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 3 - 2،4

2 - < مکه > ، شهری با عظمت و دارای ارزشی درخور سوگند خداوند

و ه_ذا البلد الأمین

عظمت مکه، از سوگند خداوند به آن و از اشاره با کلمه <ه_ذا> دانسته می شود; زیرا آوردن اشاره _ به جای ذکر نام _ یا برای تحقیر است و یا تعظیم. سیاق آیه شریفه، حاکی از تعظیم است.

4 - امنیت مکه ، مایه عظمت و شایستگی آن برای سوگند خداوند است .

و ه_ذا البلد الأمین

303- عفو از مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 14 - 1

1 - خداوند مؤمنان مکه را به صبر در برابر حرکات ناشایست مشرکان و عفو از خطاکاری آنان فرمان داد .

قل للذین ءامنوا یغفروا للذین لایرجون أیّام اللّه

با توجه به این که این آیات در مکه نازل شده، به دست می آید که این فرمان در مقطع قبل از هجرت بوده است و منظور از <الذین لایرجون. ..> مشرکان اند.

ص: 176

304- عقیده کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 32 - 5،6

5 _ کافران مکه معتقد به تأثیر دعا به درگاه خدا برای تحقق بخشی به درخواست های آنان

اللّهم إن کان هذا هو الحق من عندک فأمطر علینا حجاره

6 _ کافران مکه معتقد به خدا و معتقد به تأثیر او در جهان هستی

و إذ قالوا اللّهم إن کان هذا هو الحق من عندک فأمطر علینا حجاره من السماء

305- عقیده مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 40 - 1

1 - اخراج ظالمانه مسلمانان صدراسلام از زادگاهشان ( مکّه ) ، تنها به جرم اعتقاد آنان به یگانگی خدا

بأنّهم ظلموا . .. الذین أُخرجوا من دی_رهم بغیر حقّ

<الذین اُخرجوا> بدل از <الذین یقاتلون> و به تقدیر اذن القتال للذین اُخرجوا. ..> می باشد. <دیار> جمع <دار> است و <دار>; یعنی، خانه و جایی که انسان در آن جا سکونت دارد. بنابراین معنای جمله یاد شده چنین می شود: به کسانی که به ناحق از خانه و کاشانه خود بیرون رانده شدند، رخصت پیکار داده شد.

306- عقیده مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 195 - 6

6 _ مشرکان مکه بر این باور بودند که معبودانشان بر یاری آنها علیه پیامبر ( ص ) توانا هستند .

قل ادعوا شرکاءکم ثم کیدون فلاتنظرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 35 - 4،7

4- مشرکان مکه ، باورمند به مشیت خداوند بودند و تفسیر نادرستی از آن داشتند .

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء

7- مشرکان مکه ، علی رغم عقیده به خدایان متعدد ، اظهار عقیده به خداوند کرده و قضای او را در عالم نافذ می دانستند .

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء

ص: 177

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 38 - 2

2- مشرکان مکه ، معتقد به وجود خداوند بودند .

و أقسموا بالله جهد أیم_نهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 40 - 3

3- مشرکان مکه ، معتقد بودند که ملائکه از جنس زن هستند .

و اتّخذ من المل_ئکه إن_ثًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 92 - 10

10- اتکای مشرکان مکه در عقاید و جهان بینی خود ، تنها بر محسوسات و دریافت های حسی بود .

تأتی بالله و المل_ئکه قبیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 50 - 3

3 - مشرکان مکه ، ربوبیت خداوند را بر همه قبول نداشتند .

لولا أنزل علیه ءای_ت من ربّه

تعبیر <ربّه> و اضافه <ربّ> به ضمیر مفرد مذکر غایب _ که مرجع اش پیامبر است _ حکایت از نکته فوق می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 32 - 3

3 - مشرکان مکّه ، دارای گرایش ها و آیین های مذهبی مختلف بودند .

و لاتکونوا من المشرکین . من الذین فرّقوا دینهم

<المشرکین> به قرینه آیات قبل و سیاق، ممکن است مشرکان مکه باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 52 - 10

10 - اعتقاد مشرکان مکه به وجود خداوند

إن کان من عند اللّه

از ظاهر جمله شرطیه بر می آید که اصل وجود خداوند برای مشرکان، مسلم بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 178

17 - زخرف - 43 - 9 - 4

4 - مشرکان مکه ، گرفتار شرک در زمینه هایی غیر از زمینه خالقیت خداوند

و لئن سألتهم من خلق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 17 - 7

7 - مشرکان مکه ، خداوند را با نام < رحمان > می شناختند و یاد می کردند .

بما ضرب للرحم_ن مثلاً

بنابراین که واژه <رحمان> در آیه شریفه، به خاطر بار معنایی آن نیامده باشد; بلکه صرفاً نقل قول ساده ای از کلام عرب جاهلی باشد که به جای <اللّه> _ یا هر صفت دیگر برای خداوند _ کلمه <رحمان> را به کار می بردند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 58 - 4

4 - مشرکان مکه ، معتقد به برتری فرشتگان بر عیسی ( ع ) *

و جعلوا المل_ئکه . .. و قالوا لو شاء الرحم_ن ما عبدن_هم ... ءألهتنا خیر أم هو

از آیه نوزده و بیست همین سوره استفاده می شود که مصداق مورد نظر مشرکان از <الهه> ملائکه بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 87 - 1

1 - اعتقاد مشرکان مکه ، به خالقیت خداوند و توحید در آفرینش

و لئن سألتهم من خلقهم لیقولنّ اللّه فأنّی یؤفکون

از آیه شریفه استفاده می شود که شرک مشرکان، در ناحیه خالقیت خداوند نبوده است; بلکه آنان در ربوبیت، تدبیر، کارگشایی امور و وساطت برای تقرب به خدا، گرفتار شرک بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 24 - 6

6 - وجود اعتقاد به تناسخ ، در میان مشرکان مکه *

نموت و نحیا

تقدم <نموت> بر <نحیا> _ با این که انسان نخست باید زنده باشد تا بمیرد _ این احتمال را به ذهن می آورد که برخی از مشرکان، معتقد به تناسخ و حیات پس از مرگ در دنیا بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 8 - 2

2- مشرکان مکه ، معتقد به وجود خداوند و در تلاش برای انکار رسالت پیامبراکرم ( ص )

أم یقولون افتری_ه

ص: 179

اتهام افترا و کذب به پیامبر(ص) در زمینه آیات از سوی کافران، نمایانگر این حقیقت است که آنان، در بخشی از ادعاها و جوسازی های خویش، بر وجود خداوند صحه گذاشته بودند; لیکن رسالت پیامبر(ص) و آیات وحی را انکار می نمودند.

307- عقیدهء باطل مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 42 - 3

3- مشرکان مکه ، به وجود خدایانی متعدد در کنار پروردگار جهان معتقد بودند .

قل لو کان معه ءالهه کما یقولون

308- علاقه به فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - صف - 61 - 13 - 8

8 - مسلمانان صدراسلام ، مشتاق فتح مکه و در انتظار نصرت و امداد های الهی

و أُخری تحبّونها نصر من اللّه و فتح قریب

مفسران، برآنند که آیه شریفه ناظر به فتح مکه و قریب الوقوع بودن آن است.

309- علاقه به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 13 - 4

4- دلبستگی پیامبر ( ص ) به شهر مکه

من قریتک

از انتساب قریه به پیامبر(ص) و دلجویی خداوند از آن حضرت به خاطر ناچار شدن ایشان به ترک مکه، مطلب بالا به دست می آید.

310- علاقه به هدایت کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 6 - 6

6 - علاقه شدید برخی از مسلمانان عصر بعثت ، به ارشاد کافران سرشناس مکه و مسلمان ساختن آنان

فأنت له تصدّی

ص: 180

براساس شأن نزول این آیات، افراد معروفی از قریش (نظیر ابوجهل) در مجلسی که ابن ام مکتوم وارد شد، حضور داشتند و تعبیر <من استغنی> در مورد آنان نازل شده است.

311- علاقه مندان به اسلام در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 10 - 14

14 - وجود عناصر علاقمند به اسلام در مکه که با احساس رفع خطر ، اِعلام اسلام می کردند و با احساس سختی و دشواری ، بی تابی می نمودند .

و من الناس من یقول ءامنّا باللّه فإذا أوذی فی اللّه جعل فتنه الناس کعذاب اللّه و

با توجه به مکّی بودن سوره عنکبوت و قدرت فائق نداشتن پیامبر(ص) و مؤمنان، رفتاری که از برخی مردم مکه بیان شده، می تواند نشانه علاقه مندی آنان به اسلام باشد.

312- علایق مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 46 - 7

7- مشرکان مکه ، به عقاید شرک آلود خویش شدیداً علاقه مند و دلبسته بودند .

و إذا ذکرت ربّک . .. ولّوا علی أدب_رهم

313- علم اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 26 - 2

2 - مردم مکه ، از نسل های پیشین که به سبب کفرپیشگی ، به قدرت الهی هلاک و منقرض شدند ، آگاه بودند .

أوَلم یهد لهم کم أهلکنا

<یهد> متعدی به <لام> شده و معنای <یبیّن> می دهد. لازم به ذکر است که به دلیل مکی بودن سوره سجده، مرجع ضمیر در <لهم> مشرکان مکه اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 37 - 4

4- آگاهی اهل مکه ، از سرگذشت هلاکت بار قوم تبّع

ص: 181

أهم خیر أم قوم تبّع

از این که قرآن، قبلاً سخنی از قوم <تبّع> به میان نیاورده و در این جا به ذکر نام آن برای عبرت آموزی مشرکان مکه اکتفا کرده است، مطلب بالا قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 18 - 5

5 - فرجام فرعون و قوم ثمود ، داستانی آشنا برای اهل مکّه و مایه عبرت برای همه مردمان

هل أتیک . .. فرعون و ثمود

سوره <بروج> از سوره های مکی است و نام بردن امت هایی مخصوص برای عبرت گرفتن مکّیان از فرجام آنها، بیانگر آگاهی آنان از تاریخ اجمالی آن امت ها است.

314- عمر طولانی اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 44 - 2

2- برخورداری از نعمت های دنیایی همراه با عمر طولانی ، موجب غرور و غفلت مردم مکه و پدران آنان گردیده بود .

بل هم عن ذکر ربّهم معرضون . .. بل متّعنا ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّی طال علیهم العمر

برداشت یاد شده مبتنی بر این است که <ه_ؤلاء> اشاره به حاضرین در اذهان مخاطبان (مردم مکه) باشد; همان طور که مشارالیه در بسیاری از آیات نازل شده در مکه، مردم آن سرزمین هستند.

315- عواطف خویشاوندی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 78 - 13

13 - بهره گیری از عواطف خویشاوندی برای ترغیب مشرکان مکّه به گرویدن به اسلام

و ما جعل علیکم فی الدین من حرج ملّه أبیکم إبرهیم

316- عوامل امنیت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 13

13 - حرمت و قداست کعبه در نزد مردم جزیره العرب مانع از تجاوز دیگران به مکه و برهم زدن امنیت و آرامش ساکنان آن

ص: 182

أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا

317- عوامل تکبر اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 44 - 2

2- برخورداری از نعمت های دنیایی همراه با عمر طولانی ، موجب غرور و غفلت مردم مکه و پدران آنان گردیده بود .

بل هم عن ذکر ربّهم معرضون . .. بل متّعنا ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّی طال علیهم العمر

برداشت یاد شده مبتنی بر این است که <ه_ؤلاء> اشاره به حاضرین در اذهان مخاطبان (مردم مکه) باشد; همان طور که مشارالیه در بسیاری از آیات نازل شده در مکه، مردم آن سرزمین هستند.

318- عوامل سرور مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 14 - 10

10- مشرکان مکه ، سرخوش از بیرون راندن پیامبر ( ص ) از سرزمین خویش

قریتک الّتی أخرجتک . .. زیّن له سوء عمله

مورد <سوء عمله> در آیه شریفه، همان اخراج پیامبر(ص) از سرزمین مکه است.

319- عوامل عظمت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 2 - 5

5 - سکونت پیامبر ( ص ) در مکه ، مایه عظمت و ارجمندی آن شهر بود .

لا أُقسم . .. و أنت حلّ

جمله <و أنت حِلّ>، حالیّه و بیانگر علت سوگند یادکردن خداوند است.

320- عوامل عقب ماندگی اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 46 - 9

9 - بی بهره بودن مردم سرزمین مکه از تعلیمات آسمانی ، عامل عقب ماندگی آنان و فراگیر شدن غفلت و بی خبری در میان آنها

ص: 183

لتنذر قومًا ما أتیهم من نذیر من قبلک لعلّهم یتذکّرون

321- عوامل غفلت اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 44 - 2

2- برخورداری از نعمت های دنیایی همراه با عمر طولانی ، موجب غرور و غفلت مردم مکه و پدران آنان گردیده بود .

بل هم عن ذکر ربّهم معرضون . .. بل متّعنا ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّی طال علیهم العمر

برداشت یاد شده مبتنی بر این است که <ه_ؤلاء> اشاره به حاضرین در اذهان مخاطبان (مردم مکه) باشد; همان طور که مشارالیه در بسیاری از آیات نازل شده در مکه، مردم آن سرزمین هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 46 - 9

9 - بی بهره بودن مردم سرزمین مکه از تعلیمات آسمانی ، عامل عقب ماندگی آنان و فراگیر شدن غفلت و بی خبری در میان آنها

لتنذر قومًا ما أتیهم من نذیر من قبلک لعلّهم یتذکّرون

322- عوامل فقر در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 112 - 14

14- روی آوری فقر ، گرسنگی و ناامنی به شهر مکه پس از آبادانی آن ، در نتیجه کفران نعمت های الهی

ضرب الله مثلاً قریه کانت ءامنه مطمئنّه . .. فأذقها الله لباس الجوع و الخوف بما ک

برداشت فوق _ چنان چه عده ای از مفسّران گفته اند _ بنابراین احتمال است که مورد مثال آیه، قحطی شهر مکه باشد.

323- عوامل گرسنگی در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 112 - 14

14- روی آوری فقر ، گرسنگی و ناامنی به شهر مکه پس از آبادانی آن ، در نتیجه کفران نعمت های الهی

ضرب الله مثلاً قریه کانت ءامنه مطمئنّه . .. فأذقها الله لباس الجوع و الخوف بما ک

برداشت فوق _ چنان چه عده ای از مفسّران گفته اند _ بنابراین احتمال است که مورد مثال آیه، قحطی شهر مکه باشد.

ص: 184

324- عوامل مصونیت کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 24

24- حضور مؤمنان در محیط زندگی کافران مکه ، باعث نجات موقت کفّار از عذاب الهی

لو تزیّلوا لعذّبنا الذین کفروا منهم

325- عوامل مؤثر در اسلام اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 7 - 14

14 - فصاحت قرآن ، عاملی مؤثر در اسلام مردم مکه و نواحی آن

أوحینا إلیک قرءانًا عربیًّا لتنذر أُمّ القری

برداشت یاد شده بر این پایه است که <عربیّاً> به معنای فصاحت و روشنی قرآن بوده و <لتنذر> تعلیل برای نزول قرآن با وصف فصاحت باشد.

326- عوامل مؤثر در اسلام مردم اطراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 7 - 14

14 - فصاحت قرآن ، عاملی مؤثر در اسلام مردم مکه و نواحی آن

أوحینا إلیک قرءانًا عربیًّا لتنذر أُمّ القری

برداشت یاد شده بر این پایه است که <عربیّاً> به معنای فصاحت و روشنی قرآن بوده و <لتنذر> تعلیل برای نزول قرآن با وصف فصاحت باشد.

327- عوامل ناامنی در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 112 - 14

14- روی آوری فقر ، گرسنگی و ناامنی به شهر مکه پس از آبادانی آن ، در نتیجه کفران نعمت های الهی

ضرب الله مثلاً قریه کانت ءامنه مطمئنّه . .. فأذقها الله لباس الجوع و الخوف بما ک

برداشت فوق _ چنان چه عده ای از مفسّران گفته اند _ بنابراین احتمال است که مورد مثال آیه، قحطی شهر مکه باشد.

ص: 185

328- عوامل هدایت ناپذیری مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 21

21 - جهل بیشتر مشرکان مکه به خاستگاه الهی امنیت و رفاه اقتصادی آن شهر ، عامل روی گردانی آنان از پذیرش هدایت الهی ( اسلام ) بود .

و قالوا إن نتّبع الهدی . .. و ل_کنّ أکثرهم لایعلمون

329- عهد مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 109 - 1

1 _ مشرکان مکه سوگند اکید یاد کردند که در صورت مشاهده معجزه مورد نظر خود ایمان می آورند.

و أقسموا بالله جهد أیمنهم لئن جاءتهم ءایه

330- غفلت مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 93 - 3،7

3- مشرکان مکه ، از مفاهیم عالی قرآن غافل بوده و به زخارف دنیا چشم دوخته بودند .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان من کلّ مثل فأبی . .. و قالوا لن نؤمن لک حتی ... أو

7- غفلت مشرکان مکه از نقش اصلی اراده خدا در تحقق معجزات

تفجر لنا . .. تسقط السّماء ... تأتی بالله ... تنزّل علینا کت_بًا نقرؤه

از اینکه آنان، تمامی معجزات درخواستی خود، حتی آمدن خدا را از شخص پیامبر(ص) می خواستند، نشان دهنده نکته یاد شده است.

331- فرجام شوم مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 36 - 17

17- مشرکان مکه ، مورد تهدید خداوند به فرجامی شوم

ص: 186

و قال الذین أشرکوا . .. فسیروا فی الأرض فانظروا کیف کان ع_قبه المکذّبین

بنابراین احتمال که مخاطبان امر <سیروا> مشرکان مکه اند استفاده می شود که دعوت از آنان برای سیر و سفر در زمین جهت مطالعه سرانجام تکذیب کنندگان انبیا پس از بازگویی دیدگاه آن مشرکان در باره خداوند، هشداری است به آنان.

332- فرجام مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 15 - 2

2 - فرجام یهود بنی نضیر در موضع گیری علیه اسلام ، منتهی به شکست آنان ، همچون فرجام مشرکان مکه در بدر *

کمثل الذین من قبلهم قریبًا

برخی برآنند که مراد از <الذین من قبلهم قریبًا>، مشرکان مکه در بدر است.

333- فضایل مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 56 - 1

1 - مسلمانان مکه ، مورد توجه ویژه خداوند بودند .

ی_عبادی الذین ءامنوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 24

24- حضور مؤمنان در محیط زندگی کافران مکه ، باعث نجات موقت کفّار از عذاب الهی

لو تزیّلوا لعذّبنا الذین کفروا منهم

334- فضایل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 28

28 _ رسول خدا ( ص ) فرمود : < دحیت الأرض من مکه . . . و هی الأرض التی قال اللّه < إنی جاعل فی الأرض خلیفه . . . > ;

گسترش زمین از مکه آغاز شده و مکه همان زمینی است که خداوند فرموده: من می خواهم در زمین خلیفه قرار دهم . ..>.

ص: 187

335- فضایل مؤمنان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 126 - 21

21 - از امام صادق ( ع ) درباره سخن ابراهیم : < و ارزق أهله من الثمرات . . . > روایت شده که فرمود : < من الثمرات القلوب ای حببهم إلی الناس لینتابوا إلیهم و یعودوا إلیهم ;

مراد ثمرات دلهاست بدین گونه که محبت مؤمنان از اهل مکه را در دل مردم بینداز تا مشتاق مؤمنان مکه گشته، به سوی آنان بازگردند>.

336- فضیلت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 125 - 26

26 - از امام صادق ( ع ) روایت شده که فرمود : . . . < ان اللّه فضل مکه و جعل بعض ها أفضل من بعض . فقال تعالی < واتخذوا من مقام إبراهیم مصلًّی > . . . ;

خداوند، مکه را فضیلت و برتری داده و بعضی از قسمتهای آن را بر قسمتهای دیگر برتری داده و فرموده است: از مقام ابراهیم جایگاهی برای نماز خود قرار دهید . .. >.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 35 - 4

4- مکه ، حرم امن الهی است .

ربّ اجعل ه_ذا البلد ءامنًا

نقل دعای حضرت ابراهیم(ع) با لسان تمجید، گویای استجابت آن دعا از جانب خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 44 - 7

7- سرزمین مکه از دیرباز ، از نعمت های دنیوی برخوردار و از حوادث هلاکت بار و عذاب های الهی محفوظ بود .

بل متّعنا ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّی طال علیهم العمر

این که خداوند مردم مکه و اجدادشان را از بهره های دنیوی به مدت طولانی، برخوردار کرد، حکایت از امنیت و مصونیت دیر پای سرزمین مکه از حوادث هلاکت بار دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 91 - 5،6

5 - شهر مکه ، دارای اهمیت ، کرامت و حرمت در پیشگاه خداوند

ربّ ه_ذه البلده الذی حرّمها

ص: 188

<ه_ذه> اشاره به مکه دارد که به دلیل اهمیتش نزد خداوند، اختصاص به ذکر یافته است.

6 - مکه مکرّمه ، شهر خدا و خدا صاحب آن است .

أن أعبد ربّ ه_ذه البلده

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 59 - 11

11 - مکه ، محور و مرکز عمده شهر ها و قرای جزیره العرب در صدراسلام

حتّی یبعث فی أُمّها رسولاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 7 - 11

11 - مکه ، دارای قداست و مرتبه ای والا در میان شهر ها و آبادی ها

لتنذر أُمّ القری و من حولها

از این که مکه به عنوان أُمّ القری یاد شده است، برداشت بالا به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 1 - 2

2 - شهر مکه ، سرزمینی باعظمت در پیشگاه خداوند

لا أُقسم به_ذا البلد

تعبیر <لا أُقسم> _ چه سوگند باشد و یا نفی سوگند _ بیانگر عظمت شهر مکه است; زیرا در هر دو صورت، حاکی از شایستگی مکه برای سوگند است. جز این که در صورت نفی قسم، علاوه بر آن می رساند که محتوای <لقد خلقنا الإنسان فی کبد> واضح و بی نیاز از سوگند است.

337- فلسفه اسکان نسل ابراهیم(ع) در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 37 - 3

3- هدف حضرت ابراهیم ( ع ) از اسکان دادن برخی از فرزندانش در جوار خانه خدا ، توفیق یافتن آنان برای عبادت و اقامه نماز بود .

ربّنا إنی أسکنت من ذرّیتی . .. عند بیتک المحرّم ربّنا لیقیموا الصلوه

ص: 189

338- فلسفه امنیت اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قریش - 106 - 4 - 15

15 - رفع گرسنگی و ناامنی از ساکنان مکه ، در راستای اعتلا و شکوفایی کعبه و از جلوه های ربوبیت خداوند است .

ربّ ه_ذا البیت . الذی أطعمهم من جوع و ءامنهم من خوف

<الذی>، وصف <ربّ> و بیانگر جلوه های آن است.

339- فلسفه خواسته های مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 6 - 8

8- درخواست معجزه از سوی مشرکان ستم پیشه مکه ، در جهت بهانه جویی بود ; نه حقیقت طلبی .

فلیأتنا. .. أفهم یؤمنون

خداوند، درخواست معجزه از طرف مشرکان را به این دلیل ردّ فرمود که آنان مانند مشرکان اقوام گذشته، قصد ایمان آوردن نداشتند. بنابراین چنین درخواستی بهانه و دست آویزی بیش نبود.

340- فلسفه ردّ خواسته های کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 6

6- فلسفه عدم تحقق درخواست کافران مکه ، مبنی بر نزول ملائکه ، مهلت دادن به آنان و جلو نینداختن اجلشان است .

ما تسبق من أمه أجلها . .. ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ و ما کانوا إذًا منظرین

341- فلسفه رفع گرسنگی اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قریش - 106 - 4 - 15

15 - رفع گرسنگی و ناامنی از ساکنان مکه ، در راستای اعتلا و شکوفایی کعبه و از جلوه های ربوبیت خداوند است .

ربّ ه_ذا البیت . الذی أطعمهم من جوع و ءامنهم من خوف

<الذی>، وصف <ربّ> و بیانگر جلوه های آن است.

ص: 190

342- فلسفه سوگند به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تین - 95 - 4 - 4

4 - برخورداری انسان از خلقت برتر ، حقیقتی است که خداوند آن را با سوگند به انجیر ، زیتون ، طور سینا و شهر مکه ، بیان داشته و بر آن تأکید کرده است .

و التین . .. لقد خلقنا الإنس_ن فی أحسن تقویم

343- فلسفه فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 1 - 14

14 - حرکت مسلمانان برای فتح مکه ، حرکتی جهادی و در راستای خشنودی خداوند

إن کنتم خرجتم جه_دًا فی سبیلی و ابتغاء مرضاتی

از این که پس از برشمردن ستم مشرکان نسبت به مسلمانان، تعبیر <جهاداً فی سبیلی. ..> آمده، می توان نتیجه گرفت که آیه شریفه، انگیزه فتح مکه را مشخص ساخته است.

344- فلسفه مهلت به کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 4 - 3

3- هشدار خداوند به کافران هدایت ناپذیر مکه ، مبنی بر اینکه مهلت دادن به آنان به معنای تداوم بخشیدن به زندگیشان نیست ; بلکه همواره در معرض هلاکتند .

ربما یودّ الذین کفروا لو کانوا مسلمین. ذرهم ... فسوف یعلمون. و ما أهلکنا من قریه

ذکر این آیه، پس از تهدید <فسوف یعلمون> احتمالاً برای دفع اشکال مقدر می باشد و آن اشکال این است که: کفار پس از مهلت یافتن با امر <ذرهم یأکلوا . ..> چنین نپندارند که زندگیشان ادامه دارد.

345- فواید اقتصادی مشرکان در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 28 - 9

9 _ آمدن مشرکان به مکه در مراسم سالانه حج ، دارای ثمرات اقتصادی برای مکیان ( از جمله مسلمانان ) بود .

و إن خفتم عیله فسوف یغنیکم اللّه من فضله

ص: 191

346- قبله اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 150 - 19

19 - از ابن عباس روایت شده که رسول خدا ( ص ) فرمود : < البیت قبله لأهل المسجد و المسجد قبله لأهل الحرم و الحرم قبله لأهل الأرض فی مشارق ها و مغارب ها من أمتی ;

کعبه، قبله اهل مسجد الحرام و مسجدالحرام قبله اهل حرم (مکه و حوالی آن) و حرم قبله تمامی اهل زمین از امت من در مشرقها و مغربهای آن است>.

347- قبله مردم دور از مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 150 - 19

19 - از ابن عباس روایت شده که رسول خدا ( ص ) فرمود : < البیت قبله لأهل المسجد و المسجد قبله لأهل الحرم و الحرم قبله لأهل الأرض فی مشارق ها و مغارب ها من أمتی ;

کعبه، قبله اهل مسجد الحرام و مسجدالحرام قبله اهل حرم (مکه و حوالی آن) و حرم قبله تمامی اهل زمین از امت من در مشرقها و مغربهای آن است>.

348- قحطی در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 76 - 6

6 - عدم تنبه کافران مکه ، از بلا های هشدار دهنده الهی ( مثل قحطی و خشکسالی )

و لقد أخذن_هم بالعذاب فما استکانوا لربّهم و ما یتضرّعون

349- قداست مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 91 - 5،7،8

5 - شهر مکه ، دارای اهمیت ، کرامت و حرمت در پیشگاه خداوند

ربّ ه_ذه البلده الذی حرّمها

ص: 192

<ه_ذه> اشاره به مکه دارد که به دلیل اهمیتش نزد خداوند، اختصاص به ذکر یافته است.

7 - حرمت سرزمین مکه ، دارای دیرینه و وضع شده از سوی خداوند

ربّ ه_ذه البلده الذی حرّمها

ماضی آمدن <حرّم> بیانگر دیر پا بودن حرمت مکه و انتساب آن (حرّم) به خداوند، بیانگر جعل آن از سوی او است.

8 - اعتقاد مشرکان به حرمت و شرافت مکه و تقدّس آن

ربّ ه_ذه البلده الذی حرّمها

از این که آیه نسبت به شهر مکه تعبیر <ه_ذه البلده الذی حرّمها> آورده است، احتمالاً از آن جهت باشد که مشرکان آن را قبول داشته و تذکر آنان به امر مورد قبولشان، زمینه جذب و هدایت آنان را فراهم می ساخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 11

11 - مکه ، مکانی مقدس و محترم برای مردم جزیره العرب

أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا

مکه از آن جهت <حرم> نام گرفته که مورد حرمت و احترام مردم آن دیار بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 7 - 11

11 - مکه ، دارای قداست و مرتبه ای والا در میان شهر ها و آبادی ها

لتنذر أُمّ القری و من حولها

از این که مکه به عنوان أُمّ القری یاد شده است، برداشت بالا به دست می آید.

350- قدرت مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 26 - 1

1- قوم عاد ، برخوردار از قدرت و امکانات بس فزون تر از مشرکان مکه

و لقد مکّنّ_هم فیما إن مکّنّ_کم فیه

حرف <إن> نافیه است.

351- قصه فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 1 - 13

ص: 193

13 - اقدام حاطب ابن ابی بلتعه به ارتباط مخفیانه با مشرکان ، در آستانه آمادگی مسلمانان برای فتح مکه

لاتتّخذوا . .. إن کنتم خرجتم جه_دًا فی سبیلی

با توجه به شأن نزول آیه، عبارت <إن کنتم خرجتم. ..> نظر به آمادگی مسلمانان برای فتح مکه دارد.

352- قلت مسلمانان در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 40 - 8

8 _ سلطه کافران بر سرزمین مکه و ضعف و قلّت مسلمانان ، به هنگام هجرت پیامبر ( ص )

إذ أخرجه الذین کفروا ثانی اثنین

353- قیاس مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 58 - 6

6 - مقایسه میان بت ها و عیسی بن مریم ( ع ) ، حرکتی جدلی از سوی مشرکان مکه

ما ضربوه لک إلاّ جدلاً

در مکتب پیامبر(ص) سخن از الوهیت عیسی(ع) به میان نیامده بود تا مشرکان او را با آلهه خود مقایسه کنند.

354- کافران در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 126 - 8

8 - شهر مکه ، حتی برای کافران نیز باید جایگاهی امن باشد .

رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق . .. من ءامن منهم باللّه و الیوم الأخر

از اینکه ابراهیم(ع) دومین دعای خویش; یعنی، اعطای ثمرات را به مؤمنان اختصاص داد، ولی امنیت شهر مکه را به طور مطلق آورد، می توان به این نتیجه رسید که: آن حضرت امنیت مکه را برای همگان حتی برای کافران خواسته بود.

355- کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 217 - 16

ص: 194

16 _ اقدام برخی از مسلمین ( عبداللّه بن جحش و همراهان او ) به جنگ با کفارِ مکه در ماه حرام

یسئلونک عن الشهر الحرام قتال فیه قل قتال فیه کبیر

در شأن نزول آیه آمده که عبداللّه بن جحش و همراهان او در ماه رجب به گروهی از کفار که دارای مال التجاره بودند، حمله بردند و آنان را کشته و یا اسیر کردند. (مجمع البیان و دیگر تفاسیر.)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 195 - 27

27 _ حاکمیّت و تسلّط کافران بر سرزمین مکّه و مسلمانان آن دیار ، در صدر اسلام

فالّذین . .. اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی ... و قتلوا

356- کافران مکه در غزوه بدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 47 - 6

6 _ خروج کافران مکه به سوی بدر ، در راستای تلاششان برای بازداری مردم از راه خدا

و لاتکونوا کالذین خرجوا من دیرهم . .. و یصدون عن سبیل اللّه

357- کافران مکه در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 36 - 12

12 _ کفرپیشگان مکه در قیامت گردآوری و به سوی جهنم رانده خواهند شد .

و الذین کفروا إلی جهنم یحشرون

358- کافران مکه و آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 5 - 8

8 _ تمسخر حق (قرآن) و آیات الهی، شیوه کافران مکه بوده است.

فسوف تأتیهم أنبؤا ما کانوا به یستهزءون

مفاد جمله <کانوا به یستهزءون> ماضی استمراری است و بیانگر تداوم استهزا از سوی کافران عصر نزول این سوره است.

ص: 195

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 52 - 1

1 _ روش کافران مکه در برخورد با آیات الهی ، همانند روش فرعونیان و کافران پیش از آنان

کدأب ءال فرعون و الذین من قبلهم

<دأب> به معنای عادت و روش است. و چون آیه به دنبال قضایای جنگ بدر آمده، معلوم می شود مشبه کافران مکه هستند و تقدیر جمله چنین است: داب هؤلاء الکفره کدأب ءال فرعون. قابل ذکر است مراد از ضمیر در <قبلهم> آل فرعون هستند.

359- کافران مکه و اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 33 - 7

7 _ پیشگویی قرآن از گرایش کافران مکه به اسلام و پذیرش توحید

و ما کان اللّه معذبهم و هم یستغفرون

360- کافران مکه و حق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 5 - 8

8 _ تمسخر حق (قرآن) و آیات الهی، شیوه کافران مکه بوده است.

فسوف تأتیهم أنبؤا ما کانوا به یستهزءون

مفاد جمله <کانوا به یستهزءون> ماضی استمراری است و بیانگر تداوم استهزا از سوی کافران عصر نزول این سوره است.

361- کافران مکه و خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 32 - 6

6 _ کافران مکه معتقد به خدا و معتقد به تأثیر او در جهان هستی

و إذ قالوا اللّهم إن کان هذا هو الحق من عندک فأمطر علینا حجاره من السماء

362- کافران مکه و دعا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 196

6 - انفال - 8 - 32 - 5

5 _ کافران مکه معتقد به تأثیر دعا به درگاه خدا برای تحقق بخشی به درخواست های آنان

اللّهم إن کان هذا هو الحق من عندک فأمطر علینا حجاره

363- کافران مکه و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 5 - 1،8

1 _ کافران مکه در پی نزول قرآن به عنوان معجزه، بدون درنگ به تکذیب آن پرداختند.

فقد کذّبوا بالحق لمّا جاءهم

جمله ظرفیه <لمّا جاءهم> به این نکته اشاره دارد که تکذیب کافران به مجرد آمدن حق صورت گرفته است.

8 _ تمسخر حق (قرآن) و آیات الهی، شیوه کافران مکه بوده است.

فسوف تأتیهم أنبؤا ما کانوا به یستهزءون

مفاد جمله <کانوا به یستهزءون> ماضی استمراری است و بیانگر تداوم استهزا از سوی کافران عصر نزول این سوره است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 31 - 1،2،4

1 _ تمسک کافران مکه به حیله برای مقابله با آنان

و یمکرون . .. و إذا تتلی علیهم ءایتنا قالوا قد سمعنا لو نشاء لقلنا

جمله <إذا تتلی . .. > می تواند بیان مصداقی از <یمکرون> در آیه قبل باشد.

2 _ کافران مکه مدعی توان خویش در آوردن آیات و معارفی چون قرآن

قالوا قد سمعنا لو نشاء لقلنا مثل هذا

4 _ کافران مکه معارف قرآن را نوشتار ها و سخنان بی اساس مردمان نخستین قلمداد می کردند .

إن هذا إلا أسطیر الأولین

<اساطیر> به معنای نوشتارهای بی اساس است و <الأولین> به معنای انسانهای نخستین. گفتنی است که <اساطیر الأولین> می تواند به این معنا باشد که این اسطوره ها در باره انسانهای اولیه است و می تواند به این معنا باشد که اینها اسطوره هایی است ساخته و پرداخته انسانهای نخستین.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 32 - 1،2،4

1 _ کافران مکه از خداوند خواستند چنانچه قرآن حقیقتی از جانب اوست ، آنان را سنگباران کند و یا عذاب دردناک دیگری بر آنان فروفرستد .

و إذ قالوا . .. فأمطر علینا حجاره

2 _ نابحق جلوه دادن قرآن با درخواست عذاب از درگاه خدا ، از حیله های کافران مکه در مبارزه با قرآن و رسالت پیامبر ( ص )

ص: 197

و یمکرون . .. و إذ قالوا اللّهم ... فأمطر علینا حجاره من السماء

برخی در توجیه عذاب خواهی کافران (فامطر علینا . .. ) چنین گفته اند که آنان برای فریب دیگران و یا اقناع خویش این نفرین را در حق خود روا داشتند تا با اجابت نشدن آن، خویشتن را در انکار قرآن و حقانیت رسالت پیامبر(ص) محق بشمارند. آیه قبل که سخن از مکر کافران داشت، می تواند تأییدی برای این نظریه باشد.

4 _ کافران مکه مردمانی لجوج و دارای عنادی خاص در برابر رسالت پیامبر ( ص ) و حقانیت قرآن

فأمطر علینا حجاره من السماء أو ائتنا بعذاب ألیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 33 - 6،7

6 _ گرایش کافران مکه به قرآن در آینده دوران بعثت ، دلیل گرفتار نشدن آنان به عذاب استیصال ، نه حقانیت ایشان در انکار قرآن

و ما کان اللّه معذبهم و هم یستغفرون

برداشت فوق مبتنی بر این است که جمله <و هم یستغفرون> حال مقدر باشد. یعنی خداوند اکنون (زمان انکار قرآن) کافران مکه را عذاب نمی کند، در حالی که در آینده توبه خواهند کرد. گفتنی است که استغفار و توبه کافر به ایمان آوردن اوست.

7 _ پیشگویی قرآن از گرایش کافران مکه به اسلام و پذیرش توحید

و ما کان اللّه معذبهم و هم یستغفرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 6 - 2

2- < ذکر بودن قرآن > ، وصفی که کافران مکه با آن آشنا بودند .

و قالوا یأیها الذی نزّل علیه الذّکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 13 - 2

2- خداوند آیات قرآن را ، علی رغم تصمیم کافران مکه بر ایمان نیاوردن ، در قلب آنان رسوخ داد .

کذلک نسلکه فی قلوب المجرمین . لایؤمنون به

برداشت فوق، مبتنی بر این است که جمله <لایؤمنون به> جمله حالیه برای <المجرمین> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 41 - 5،9

5- بهره کفرپیشگان مکه از آیه های بیدارگر قرآن ، تنها تنفر و فرار از آنها بود .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان لیذّکّروا و ما یزیدهم إلاّ نفورًا

9- برخورد کافران و مشرکان مکه با قرآن ، اساس علمی و عقلانی نداشت ; بلکه برخاسته از انگیزه های نفسانی _ روانی آنان بود .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان لیذّکّروا و ما یزیدهم إلاّ نفورًا

خداوند، حاصل تبیین تنوع و گوناگونی آیات خویش را برای مشرکان، نفرت آنان معرفی می کند و این، نشان می دهد که آنان، به

ص: 198

جای برخورد منطقی با آیات الهی، برخورد روانی _ نفسانی داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 26 - 8

8 - کافران مکه ، شاهد تأثیر ژرف قرآن بر قلب ها و نامطمئن از کارآیی جنجال آفرینی و تدابیر خود ، در جلوگیری از این تأثیرگذاری

قال الذین کفروا . .. لعلّکم تغلبون

واژه <لعلّ> در موردی به کار می رود که نتیجه آن قطعی نیست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 28 - 6

6 - آشکار بودن حقانیت قرآن ، برای کافران مکه

کانوا بأی_تنا یجحدون

واژه <جحد> در مواردی به کار می رود که حقانیت چیزی معلوم باشد و در عین حال مورد انکار قرار گیرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 41 - 7

7 - مخالفت مستمر کافران مکه ، نسبت به آیات قرآن

إنّ الذین کفروا بالذّکر لمّا جاءهم

برداشت یاد شده با توجه به معنای <لمّا> است که در مورد استمرار زمان به کار می رود.

364- کافران مکه و کعبه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 35 - 3

3 _ کافران مکه به سبب انجام اموری لغو و بیهوده در پیرامون کعبه به عنوان عبادت و نیایش ، مستحق عذاب الهی بودند .

و ما لهم ألا لیعذبهم اللّه . .. و ما کان صلاتهم عند البیت إلا مکاء و تصدیه

برداشت فوق مبتنی بر این است که جمله <ما کان صلاته__م . .. > عطف بر <و هم یصدون ... > باشد.

365- کافران مکه و گناه ارتداد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 12 - 6

ص: 199

6 - کافران مکه ، به رغم اعلام صریح ، هرگز اندکی از گناه ارتداد مسلمانان را ، برعهده نمی گرفتند .

و قال الذین کفروا . .. و لنحمل خط_ی_کم و ما هم بح_ملین من خط_ی_هم من شیء

در <و ما هم بحاملین. ..> دو احتمال وجود دارد: یکی، به قرینه اعلام دروغ بودن ادعای برعهده گیری گناه ارتداد، این است که آنان، حاضر به قبول گناه نیستند. دیگر این که چنین امری، شدنی نیست. برداشت بالا، بنابراحتمال نخست است.

366- کافران مکه و محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 30 - 3،5

3 _ محبوس ساختن یا کشتن و یا تبعید پیامبر ( ص ) ، از جمله توطئه های کافران مکه علیه آن حضرت

لیثبتوک او یقتلوک او یخرجوک و یمکرون

جمله <و یمکرون> بیانگر این است که کافران علاوه بر تصمیم داشتن به قتل پیامبر(ص) و . .. برنامه های دیگری نیز علیه پیامبر(ص) در نظر داشته اند. لذا در برداشت فوق از آن به <از جمله> تعبیر شده است.

5 _ شکست کافران مکه در توطئه علیه پیامبر ( ص ) ، عبرتی برای همه خائنان به خدا و رسول

لاتخونوا اللّه و الرسول . .. و یمکرون و یمکر اللّه

یادآوری شکست توطئه های کافران مکه پس از اشاره به خیانت برخی از مسلمانان برای تفهیم این حقیقت است که خائنان به خدا و رسول، هر چند اظهار اسلام کنند، همان گونه که کافران موفق نشدند، آنان نیز موفق نمی شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 32 - 4

4 _ کافران مکه مردمانی لجوج و دارای عنادی خاص در برابر رسالت پیامبر ( ص ) و حقانیت قرآن

فأمطر علینا حجاره من السماء أو ائتنا بعذاب ألیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 40 - 3،5

3 _ خروج پیامبر ( ص ) از مکه و اقدام آن حضرت به هجرت ، امری ناخواسته و تحت فشار کافران بود .

إذ أخرجه الذین کفروا

بدیهی است که خروج پیامبر (ص) از مکه، به اراده خود آن حضرت صورت گرفت ولی از آن جهت که تحت فشار و جوّ ارعاب بود، خداوند اخراج را به کافران نسبت داده است.

5 _ موفقیت پیامبر ( ص ) در خروج از مکه و خلاصی از توطئه کافران ، مرهون نصرت خاص خداوند بود .

نصره اللّه إذ أخرجه الذین کفروا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 6 - 1،3

ص: 200

1- خطاب استهزاگرانه و بی ادبانه کافران مکه به پیامبر ( ص ) به هنگام سخن گفتن با آن حضرت

و قالوا یأیها الذی نزّل علیه الذّکر

از اینکه کفار، در مخاطب قرار دادن پیامبر(ص) به جای خطاب مستقیم با اسم و عنوان، با عنوان موصول و غایب آن حضرت را صدا می زدند و نیز از اینکه به او نسبتی می دادند که خود آن را قبول نداشتند، حاکی از نکته فوق است.

3- کافران مکه ، پیامبر ( ص ) را به خاطر ادعای نزول وحی بر خود ، فردی مجنون و دیوانه می دانستند .

و قالوا یأیها الذی نزّل علیه الذّکر إنک لمجنون

شواهد تاریخی گواهند که قبل از ادعای نبوت پیامبر(ص) آنان چنین تهمتی را به آن حضرت نسبت نمی دادند، پس این تهمت به خاطر نکته یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 7 - 3

3- کافران مکه ، از پیامبر ( ص ) خواستار آوردن ملائکه به عنوان معجزه بودند .

لو ما تأتینا بالملئکه إن کنت من الصدقین

آوردن ملائکه توسط پیامبر(ص) _ که مورد درخواست کفار بود _ احتمال دارد برای تصدیق نبوت پیامبر(ص) باشد و احتمال دارد معجزه درخواستی باشد. برداشت فوق مبتنی بر احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 4

4- درخواست نزول ملائکه ، جهت اثبات حقانیت ادعای پیامبر ( ص ) از سوی کافران مکه ، بهانه ای بیش نبود .

لو ما تأتینا بالملئکه . .. ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ

قید <إلاّبالحق> می تواند احترازی باشد; یعنی، نزول فرشتگان تنها در صورت وجود مصلحت و حکمت تحقق پذیر است، در حالی که در تقاضای کفار چنین مصلحتی نیست. مضافاً به اینکه <إذاً منظرین> نیز دلالت می کند بر اینکه آنان، حتی پس از آمدن ملائکه هم حقانیت پیامبر(ص) را نمی پذیرفتند.

367- کافران مکه و معجزه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 7 - 2

2 _ حق ناپذیری و عناد و لجاجت شدید کافران مکه در عصر بعثت، در برابر وحی و معجزات الهی

و لو نزلنا علیک کتبا . .. إن هذا إلا سحر مبین

سوره انعام در مکه نازل شده است و بنابراین طبیعی است که ناظر به مردم آن سامان، خصوصاً مشرکان مکه، باشد.

ص: 201

368- کافران مکه و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 7 - 5،6

5- ملائکه ، به عنوان موجودات آسمانی شناخته شده برای کافران مکه

قالوا . .. لو ما تأتینا بالملئکه إن کنت من الصدقین

6- کافران و مشرکان مکه ، ملائکه را موجوداتی قابل احساس برای همگان می دانستند .

قالوا . .. لو ما تأتینا بالملئکه

از تعبیر <لو ما تأتینابالملئکه> (چرا فرشته ای نمی آوری؟) استفاده می شود که آنان، فرشتگان را موجوداتی محسوس و قابل رؤیت می دانستند.

369- کافران مکه و نبوت بشر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 6 - 5

5- نزول وحی از جانب خداوند بر بشر ، امری غیر قابل قبول و به دور از عقل و خرد و در حد دیوانگی در بینش کافران مکه

قالوا یأیها الذی نزّل علیه الذّکر إنک لمجنون

370- کافران مکه و وحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 7 - 2

2 _ حق ناپذیری و عناد و لجاجت شدید کافران مکه در عصر بعثت، در برابر وحی و معجزات الهی

و لو نزلنا علیک کتبا . .. إن هذا إلا سحر مبین

سوره انعام در مکه نازل شده است و بنابراین طبیعی است که ناظر به مردم آن سامان، خصوصاً مشرکان مکه، باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 6 - 4

4- کافران مکه ، نزول وحی بر پیامبر ( ص ) را ، ادعایی بیش نمی دانستند .

قالوا یأیها الذی نزّل علیه الذّکر

ذکر نکردن منشأ نزول ذکر و مجهول آوردن فعل <نُزِّل> و نیز با استهزا بیان کردن آن، می تواند به منظور یاد شده باشد.

ص: 202

371- کفر اشراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 124 - 1

1 _ مجرمان سردمدار مکه از ایمان به رسالت پیامبر(ص) و آیات خدا به بهانه های واهی سر باز می زدند.

أکبر مجرمیها . .. قالوا لن نؤمن

372- کفر اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 2

2- تن دادن مکیان به صلح ، با همه کفر و عناد خویش نسبت به مؤمنان ، نمودی از اراده و تدبیر نافذ خداوند

و هو الذی کفّ . .. هم الذین کفروا

علی رغم کفر و ستیز مشرکان با اسلام، به تدبیر الهی زمینه ای پدید آمد که آنان به صلح تن دادند و شرّشان از سر مسلمانان دفع گردید.

373- کفر کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 13 - 1

1- کافران مجرم مکه ، علی رغم دریافت آیات قرآن ، به آن ایمان نیاوردند .

کذلک نسلکه فی قلوب المجرمین . لایؤمنون به

برداشت فوق، بنابراین است که جمله <لایؤمنون به> جمله تفسیریه برای <المجرمین> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 14 - 1

1- اگر دری از آسمان به قدرت خداوند گشوده شود که کافران مکه برای دریافت حقایق به آنجا بروند ، ایمان نخواهند آورد .

کذلک نسلکه فی قلوب المجرمین . لایؤمنون به ... و لو فتحنا علیهم بابًا من السّماء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 15 - 1

1- کافران هدایت ناپذیر مکه ، در صورت مشاهده گشایش دری از آسمان برای بالا رفتن خود و درک حقایق ، آن را نوعی چشم بندی و سحر وانمود خواهند کرد .

و لو فتحنا علیهم بابًا من السّماء فظلّوا فیه یعرجون . لقالوا إنما سکّرت أبصرنا

ص: 203

<سکر> در لغت حالتی را گفته اند که عارض بر عقل می شود. بنابراین مراد از ادعای آنان این می شود که: آنان خود را گرفتار نوعی چشم بندی می دانستند.

374- کفر مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 89 - 9،11

9 _ مشرکان مکه به پیامبر(ص) و انبیای پیشین کفر میورزیدند.

أولئک الذین ءاتینهم . .. فإن یکفر بها هؤلاء

<هؤلاء> اشاره به مشرکان مکه است.

11 _ خداوند تسلی دهنده پیامبر(ص) با بشارت به پدیدار شدن مؤمنانی پایدار، علی رغم کفر مشرکان مکه

فإن یکفر بها هؤلاء فقد و کلنا بها قوما لیسوا بها بکفرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 53 - 12

12 _ هلاکت و نابودی مشرکان مکه در کارزار بدر ، پیامد گناهان و کفرشان به آیات الهی بود .

ذلک بأن اللّه لم یک مغیرا نعمه أنعمها علی قوم حتی یغیروا ما بأنفسهم

<ذلک> علاوه بر اینکه اشاره به فرجام شوم فرعونیان و کافران پیش از آنان است، می تواند اشاره به قضایای جنگ بدر و نابودی مشرکان مکه نیز داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 49 - 1

1- مشرکان مکه ، ناباوری و بی اعتقادی خود را به امکان حیات مجدد پس از تبدیل شدن به استخوان خُرد و ریز ریز شده ، اعلام داشتند .

و قالوا أءذا کنّا عظ_مًا و رف_تًا أءنَّا لمبعوثون خلقًا جدیدًا

<رفات> از ریشه <رَفْت> به معنای شکستن و خُرد و ریز ریز شدن است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 101 - 7

7- دلداری خداوند به پیامبر ( ص ) در قبال کفر مشرکان مکه به معجزه آن حضرت ( قرآن )

و قالوا لن نؤمن لک . .. و لقد ءاتینا موسی تسع ءای_ت بیّن_ت ... فقال له فرعون إنی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 10 - 11

ص: 204

11- سرزنش مشرکان عرب از سوی خداوند ، به سبب کفرورزی به قرآن ، علی رغم ایمان برخی غیر عرب به حقانیت آن *

و شهد ش_هد من بنی إسرءیل علی مثله ف_امن و استکبرتم

این احتمال در آیه وجود دارد که تذکر قرآن به ایمان فردی از بنی اسرائیل; از آن جهت برای مشرکان عرب سرزنش بار باشد که بنی اسرائیل در اصل عرب نبودند و عوامل نژادی و زبانی، مقتضی آن بوده تا در برابر قرآن خاضع نشوند. با این وصف برخی از آنان به قرآن ایمان آوردند; در حالی که مشرکان عرب _ که قرآن به لغت آنان نازل شده _ از پذیرش آن امتناع ورزیدند.

375- کفران مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 29 - 1

1 - بهره مندی مشرکان مکه از موهبت های الهی ، به رغم بی اعتنایی آنان به آیین توحیدی ابراهیم ( ع )

و إذ قال إبرهیم . .. لعلّهم یرجعون . بل متّعت ه_ؤلاء و ءاباءهم

از آن جا که در آیات پیشین سخن از ابراهیم(ع) و نسل آن حضرت بود و با توجه به این که مشرکان مکه از نسل او به شمار می آمدند، می توان گفت که <ه_ؤلاء> اشاره به مشرکان مکه دارد.

376- کفران نعمت مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 67 - 8

8 - مشرکان مکه ، به نعمت های خداوند ، کفر ورزیدند .

هم یشرکون . .. و بنعمه اللّه یکفرون

377- کم آبی در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 90 - 6

6- مکه در آغاز بعثت پیامبر ( ص ) ، سرزمینی کم آب بود و مکیان نیازمند به منابع دایمی آب بودند .

تفجر لنا من الأرض ینبوعًا

درخواست مشرکان مکه از پیامبر(ص) برای ایجاد چشمه ای جوشان، احتمال دارد به خاطر، نیاز شدید آنان به منابع آب باشد.

ص: 205

378- کنیزان مغنی در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 6 - 5

5 - کافران مکه برای بازداشتن مردم از گوش فرا دادن به آیات قرآن و سخنان پیامبر ( ص ) کنیزان آوازه خوان را می خریدند و مردم را به آواز مشغول می کردند .

و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضلّ عن سبیل اللّه

منظور از <لهوالحدیث> طبق برخی از شأن نزول ها، غنا است که به وسیله کنیزانی خوانده می شد. لازم به گفتن است که طبق این معنا <اشتراء> حقیقی است.

379- کیفر دنیوی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 14 - 1

1 _ سرکوبی و شکست مشرکان در بدر ، عقوبت دنیوی آنان

ذلکم فذوقوه و أن للکفرین عذاب النار

<کم> در <ذلکم> خطاب به مشرکان و <ذا> اشاره به شکست و سرکوبی آنان دارد. و <ذلکم> مبتدا و خبر آن به قرینه فراز بعد _ <و أن للکافرین ... > _ <عقابکم فی الدنیا> است.

380- کیفر مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 13 - 5

5 _ سرکوبی و شکست مشرکان در جنگ بدر ، عقاب شدید الهی برای آنان

فاضربوا فوق الأعناق . .. فإن اللّه شدید العقاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 14 - 3

3 _ مشرکان حاضر در کارزار بدر ، مردمی کفرپیشه و مستحق عذاب با آتش دوزخ

و أن للکفرین عذاب النار

از مصادیق مورد نظر برای <للکفرین> مشرکان حاضر در کارزار بدر می باشد.

ص: 206

381- گمراهان مکه و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 156 - 5

5 _ مشرکان و گمراهان مکه، در صورت نازل نشدن قرآن، خویشتن را در قیامت معذور می دانستند و دوری از رحمت خدا را بی عدالتی می شمردند.

أن تقولوا إنما أنزل الکتب علی طائفتین

382- گناه ظلم در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 25 - 17

17 - < عن75 أبی الصباح الکنانی قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ : و من یرد فیه بالحاد بظلم نذقه من عذاب ألیم > فقال : کلّ ظلم یظلمه الرجل نفسه بمکّه من سرقه أو ظلم أحد أو شیء من الظلم فإنّی أراه ألحاداً ;

ابی الصباح کنانی گفت: از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ <و من یرد فیه بالحاد بظلم نذقه من عذاب ألیم> سؤال کردم فرمود: هر ظلمی که شخص در مکّه بر خویش کند; خواه دزدی باشد، یا ستم به دیگری و یا هرگونه ستمی، من آن را الحاد و انحراف می بینم>.

383- گناه کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 13 - 2

2 - تلاش کافران مکه برای مرتد ساختن مسلمانان ، گناه سنگینی است .

و قال الذین کفروا . .. اتّبعوا سبیلنا ... و لیحملنّ أثقالهم

384- گناه مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 53 - 12

12 _ هلاکت و نابودی مشرکان مکه در کارزار بدر ، پیامد گناهان و کفرشان به آیات الهی بود .

ذلک بأن اللّه لم یک مغیرا نعمه أنعمها علی قوم حتی یغیروا ما بأنفسهم

<ذلک> علاوه بر اینکه اشاره به فرجام شوم فرعونیان و کافران پیش از آنان است، می تواند اشاره به قضایای جنگ بدر و نابودی مشرکان مکه نیز داشته باشد.

ص: 207

385- لجاجت کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 7 - 2

2 _ حق ناپذیری و عناد و لجاجت شدید کافران مکه در عصر بعثت، در برابر وحی و معجزات الهی

و لو نزلنا علیک کتبا . .. إن هذا إلا سحر مبین

سوره انعام در مکه نازل شده است و بنابراین طبیعی است که ناظر به مردم آن سامان، خصوصاً مشرکان مکه، باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 32 - 4

4 _ کافران مکه مردمانی لجوج و دارای عنادی خاص در برابر رسالت پیامبر ( ص ) و حقانیت قرآن

فأمطر علینا حجاره من السماء أو ائتنا بعذاب ألیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 13 - 1

1- کافران مجرم مکه ، علی رغم دریافت آیات قرآن ، به آن ایمان نیاوردند .

کذلک نسلکه فی قلوب المجرمین . لایؤمنون به

برداشت فوق، بنابراین است که جمله <لایؤمنون به> جمله تفسیریه برای <المجرمین> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 14 - 1

1- اگر دری از آسمان به قدرت خداوند گشوده شود که کافران مکه برای دریافت حقایق به آنجا بروند ، ایمان نخواهند آورد .

کذلک نسلکه فی قلوب المجرمین . لایؤمنون به ... و لو فتحنا علیهم بابًا من السّماء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 15 - 1،2

1- کافران هدایت ناپذیر مکه ، در صورت مشاهده گشایش دری از آسمان برای بالا رفتن خود و درک حقایق ، آن را نوعی چشم بندی و سحر وانمود خواهند کرد .

و لو فتحنا علیهم بابًا من السّماء فظلّوا فیه یعرجون . لقالوا إنما سکّرت أبصرنا

<سکر> در لغت حالتی را گفته اند که عارض بر عقل می شود. بنابراین مراد از ادعای آنان این می شود که: آنان خود را گرفتار نوعی چشم بندی می دانستند.

2- کافران مکه ، مردمی حق ناپذیر و لجاجت پیشه در برابر آیات الهی

و لو فتحنا علیهم بابًا من السّماء فظلّوا فیه یعرجون . لقالوا إنما سکّرت أبصرنا

ص: 208

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 75 - 7

7 - لجاجت و تعصب کورکورانه اشراف کافر مکه و تحیر و سرگردانی آنها در طغیان و سرکشی ، علی رغم مشاهده لطف و رحمت الهی در حق ایشان

و لو رحمن_هم . .. للجّوا فی طغی_نهم یعمهون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 31 - 1

1 - کافران مکه اعلام کردند که به هیچ رو به قرآن و کتاب های پیشینِ آسمانی ایمان نمی آورند .

و قال الذین کفروا لن نؤمن به_ذا القرءان و لا بالذی بین یدیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بروج - 85 - 19 - 6

6 - اصرار کافران مکّه بر تکذیب تهدید های الهی ، با وجود آگاهی آنان از هلاکت فرعونیان و ثمودیان ، شگفت آورتر از کفرورزی پیشینیان است .

بل الذین کفروا فی تکذیب

اضراب که از حرف <بل> استفاده می شود ممکن است نظر به این داشته باشد که تکذیب گری مردم مکّه در قیاس با کفر پیشینیان اعجاب آورتر است; زیرا به رغم دیدن سرنوشت آنها، تهدید را دروغ شمردند.

386- لجاجت مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 29 - 1

1 _ مشرکان لجاجت پیشه مکه، منکر قیامت و هر گونه زندگی جز زندگانی دنیا بودند.

و قالوا إن هی إلا حیاتنا الدنیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 90 - 4

4- مشرکان مکه ، علی رغم مشاهده آیات گوناگون الهی ، از پیامبر ( ص ) درخواست معجزه حسی کردند .

و لقد صرّفنا . .. من کلّ مثل فأبی ... و قالوا لن نؤمن لک حتی تفجر لنا من الأرض ی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 91 - 3

ص: 209

3- مشرکان مکه ، علی رغم مشاهده آیات گوناگون الهی ، از پیامبر ( ص ) درخواست معجزه حسی کردند .

و لقد صرّفنا . .. من کلّ مثل فأبی ... و قالوا لن نؤمن لک حتی ... تکون لک جنّه من

نکته یاد شده با این احتمال در آیه قابل استفاده است که: آنان ایجاد باغی با صفات یاد شده را به وسیله معجزه درخواست کرده باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 92 - 5

5- سرسختی و لجاجت مشرکان مکه در برابر پیامبر ( ص ) و تعالیم بر حق او

لن نؤمن لک حتی . .. تسقط السّماء کما زعمت علینا کسفًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 93 - 4

4- مشرکان مکه ، علی رغم مشاهده آیات گوناگون الهی ، از پیامبر ( ص ) درخواست معجزه حسی کردند .

و لقد صرّفنا . .. من کلّ مثل فأبی ... و قالوا لن نؤمن لک حتی ... یکون لک بیت من

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 47 - 12

12 - مشرکان مکه ، از سر لجاجت ، قرآن را نپذیرفتند و به آن ایمان نیاوردند .

و کذلک أنزلنا إلیک الکت_ب . .. و ما یجحد بأی_تنا إلاّ الک_فرون

<جحود> نفی کردن چیزی است که دل، اثبات می کند و اثباتِ چیزی است که دل، نفی کرده است (مفردات راغب) بنابر معنای لغوی، <جحود>، منطبق بر لجاجت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 49 - 10

10 - انکار قرآن از سوی مشرکان مکه ، از سر لجاجت و حق ناپذیری بود .

ما یجحد بأی_تنا إلاّ الک_فرون . .. و ما یجحد بأی_تنا إلاّ الظ_لمون

<جحود> در لغت نفی چیزی است که دل آن را اثبات می کند و اثبات چیزی است که دل نفی می کند. (مفردات راغب). <جحود> طبق معنای لغوی منطبق بر لجاجت است. گفتنی است: <ال> در <الظالمون> عهد بوده و اشاره به <الکافرون> در آیه چهل و هفت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 30 - 2

2 - انکار لجاجت آمیز وحی و قرآن ، از سوی مشرکان مکه

و رسول مبین . و لمّا جاءهم الحقّ قالوا ه_ذا سحر و إنّا به ک_فرون

ص: 210

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 34 - 2

2- مشرکان مکه بر موضع انکارآمیز خود در باره معاد پافشاری کرده و بر آن اصرار میورزیدند .

إنّ ه_ؤلاء لیقولون

به کارگیری فعل مضارع (یقولون) _ که مفید استمرار است _ بیانگر مطلب فوق می باشد.

387- ماده گرایی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 92 - 9

9- مشرکان مکه ، دارای تصوری مادی و جسمانی از خدا و ملائکه

تأتی بالله و المل_ئکه قبیلاً

<قبیلاً> به معنای رو در رو شدن و مشاهده آمده است و از آن نکته فوق استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 93 - 8

8- اتکای مشرکان مکه به ملاک های مادی و حسی ، در شناخت معجزات و آیات الهی

حتی تفجر لنا . .. حتی تنزّل علینا کت_بًا نقرؤه

388- مادیگرایی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 3

3 - ثروت و اشرافیت ، ملاک تمامی ارزش ها _ حتی ارزش های دینی _ در نگاه مشرکان مکه

لولا نزّل ه_ذا القرءان . .. عظیم

مشرکان در مقام اعتراض به پیامبر(ص) اظهار می داشتند: اگر وحی اصالت داشت، می بایست بر اشراف نازل می شد. از این نکته استفاده می شود که ملاک ارزش برای آنان، مال و مقام بوده است.

389- ماههای مهلت به مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 2 - 14

ص: 211

14 _ از امیرالمؤمنین ( ع ) درباره قول خدای عز و جل < فسیحوا فی الأرض أربعه أشهر > روایت شده است : < هی عشرون من ذی الحجه و المحرم و صفر و شهر ربیع الأول و عشر من ربیع الآخر . . . ;

آن چهار ماه، بیست روز از آخر ذیحجه و تمام محرم و صفر و ماه ربیع الاول و ده روز اول ربیع الآخر است . .. >.

390- مبارزه با مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 112 - 21

21 _ پیامبر(ص) موظف به مبارزه منفی با مشرکان مکه از راه بی اعتنایی به شبهات و دروغپردازیهای آنان است.

و لو شاء ربک ما فعلوه فذرهم و ما یفترون

رها کردن مشرکان و اعتنا نکردن به گفته های آنان نوعی مبارزه منفی است که خداوند پیامبر(ص) را به آن فرمان می دهد.

391- مبارزه کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 3

3- ناتوانی و درماندگی کافران و مشرکان مکه ، در مبارزه با اسلام و منطق پیامبر ( ص )

و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا

از این که کافران و مشرکان، به گونه ای مستمر به استهزای پیامبر(ص) می پرداختند، برمی آید که آنان در توسل به منطق و دلیل و برهان ناتوان بودند و هیچ راهی جز این نداشتند.

392- مبارزه مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 36 - 3

3- ناتوانی و درماندگی کافران و مشرکان مکه ، در مبارزه با اسلام و منطق پیامبر ( ص )

و إذا رءاک الذین کفروا إن یتّخذونک إلاّهزوًا

از این که کافران و مشرکان، به گونه ای مستمر به استهزای پیامبر(ص) می پرداختند، برمی آید که آنان در توسل به منطق و دلیل و برهان ناتوان بودند و هیچ راهی جز این نداشتند.

ص: 212

393- مبانی عقیدتی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 35 - 3

3- مشرکان مکه ، درصدد تقویت پایگاه عقیدتی خویش با استناد به ریشه تاریخی داشتن آن

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء نحن و لا ءاباؤنا

ذکر <و لا ءاباؤنا> در کلام مشرکان در حالی که بحثی از آنها در میان نبوده است، می تواند مشعر به نکته یاد شده باشد.

394- مجادله بامشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 40 - 8

8- مجادله قرآن با مشرکان ، با بهره گیری از باور های ایشان در رد عقاید شرک آلودشان

أفأصف_کم ربّکم بالبنین و اتّخذ من المل_ئکه إن_ثًا

395- مجادله مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 57 - 1

1 - مجادله مشرکان مکه درباره عیسی ( ع ) ، اقدامی در جهت تخطئه آیات قرآن

و لمّا ضرب ابن مریم مثلاً

تأمل در آیات بعد، نشان می دهد که مَثَل مذکور در این آیه، از ناحیه مشرکان و برای توجیه روی آوری آنان به پرستش بت ها و انکار مورد عذاب واقع شدن معبودهای شرک بوده است; چنان که در آیه بعد می فرماید: <ما ضربوه إلاّ جدلاً. ..>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 58 - 1،6

1 - مجادله مشرکان مکه با پیامبر ( ص ) ، در مقایسه معبود های خویش با عیسی ( ع )

و قالوا ءألهتنا خیر أم هو

6 - مقایسه میان بت ها و عیسی بن مریم ( ع ) ، حرکتی جدلی از سوی مشرکان مکه

ما ضربوه لک إلاّ جدلاً

در مکتب پیامبر(ص) سخن از الوهیت عیسی(ع) به میان نیامده بود تا مشرکان او را با آلهه خود مقایسه کنند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 36 - 2

ص: 213

2- مجادله مشرکان مکه با مؤمنان ، در مسأله معاد

فأتوا ب_ابائنا إن کنتم ص_دقین

تعبیر <فأتوا> (با صیغه جمع) می رساند که مخاطب مشرکان، تنها پیامبر(ص) نبوده; بلکه مؤمنان نیز مورد خطاب آنان بودند.

396- محافظت از مسلمانان ناشناخته مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 15

15- تدبیر صلح حدیبیه از جانب خداوند ، به منظور حفظ جانِ مؤمنان ناشناخته مکه

و لولا رجال مؤمنون . .. أن تط_وهم

397- محبت اهل مکه به مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 7 - 10

10 - رحمت و غفران گسترده الهی ، پشتوانه بخشایش گناه اهل مکه و پیدایش مودّت میان آنان و مؤمنان

عسی اللّه أن یجعل بینکم . .. و اللّه غفور رحیم

از ارتباط میان <واللّه غفور رحیم> با صدر آیه _ که نوید به اصلاح روابط مؤمنان مدینه و مکیان ستیزه جو را دربردارد _ استفاده می شود که آن عداوت ها، پایان خواهد یافت و معاندان به سوی توبه روی خواهند آورد و رحمت و غفران گسترده الهی آنان را دربرخواهد گرفت و در پرتو این رحمت و آمرزش، مودّت حاصل خواهد شد.

398- محدوده تلاش مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 40 - 7

7 - فعالیت مسلمانان صدراسلام پیش از هجرت ، محدود به مسائل فرهنگی و تبلیغی

إلاّ أن یقولوا ربّنا اللّه

399- محرومیت اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 134 - 8

ص: 214

8 - اهل مکه پیش از بعثت پیامبر ( ص ) ، از تعالیم رسولان الهی محروم بودند .

من قبله لقالوا ربّنا لولا أرسلت إلینا رسولاً فنتّبع ءای_تک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 46 - 9

9 - بی بهره بودن مردم سرزمین مکه از تعلیمات آسمانی ، عامل عقب ماندگی آنان و فراگیر شدن غفلت و بی خبری در میان آنها

لتنذر قومًا ما أتیهم من نذیر من قبلک لعلّهم یتذکّرون

400- محرومیت اهل مکه از کتاب آسمانی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 3 - 10

10 - مردم مکه ، پیش از رسول اللّه ( ص ) از پیامبرِ صاحبِ کتاب آسمانی محروم بوده اند .

ما أتی_هم من نذیر من قبلک

به قرینه مکی بودن سوره، احتمال دارد مراد از <هم> در <ما أتاهم من نذیر. ..> مکیان باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 44 - 4

4 - مشرکان مکه ، پیش از قرآن ، از هیچ کتاب آسمانی برخوردار نبودند .

و ما ءاتین_هم من کتب یدرسونها

401- محرومیت کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 126 - 5

5 - ابراهیم ( ع ) از خداوند خواست تا کافران مکه را از روزی های خویش بهره مند نسازد .

و ارزق . .. من ءامن منهم باللّه و الیوم الأخر

<من ءامن> به عنوان بدل برای <أهله> بیانگر مقصود ابراهیم(ع) از کلمه <أهله> است. آن حضرت با آوردن <من ءامن> اشاره به این معنا دارد که: خواهان اعطای ثمرات به کافران مکه نیست.

ص: 215

402- محرومیت مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 101 - 11

11 _ مشرکان مکه ، گروهی بودند که زمینه ایمان به آیات الهی و هشدار های پیامبران را ، از دست داده بودند .

أفأنت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین . .. و ما تغنی الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 46 - 2

2- مشرکان مکه ، در اثر مستوری قلب و سنگینی گوشهایشان ، از ادراک صحیح آیات خدا ، محروم بودند .

و جعلنا بینک و بین الذین لایؤمنون بالأخره حجابًا مستورًا و جعلنا علی قلوبهم أکنّ

403- محمد(ص) از اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 2 - 5

5 _ حضرت محمد ( ص ) اهل مکه و بزرگ شده در میان مردم آن شهر بود .

أکان للناس عجباً أن أوحینا إلی رجل منهم

404- محمد(ص) در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 77 - 1

1 _ پیامبر ( ص ) در مکّه ، مسلمانان را از درگیری مسلّحانه با کافران بازمی داشت .

الم تر الی الّذین قیل لهم کفّوا ایدیکم

بنابر آنچه در شأن نزول آمده، نهی از مبارزه مسلّحانه در مکّه و قبل از هجرت رسول خدا (ص) بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 76 - 2

2- حضور پیامبر ( ص ) در مکه ، برای مشرکان غیر قابل تحمل بود .

و إن کادوا لیستفزّونک من الأرض لیخرجوک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 2 - 4

ص: 216

4 - پیامبر ( ص ) ، هنگام نازل شدن سوره < بلد > ، در شهر مکه سکونت داشت .

و أنت حلّ به_ذا البلد

این احتمال وجود دارد که <حِلّ> به معنای اقامت کننده باشد، آن گونه که در البحرالمحیط آمده است. بر این مبنا این کلمه یا مرادف <حالٌّ> و یا مصدر و به معنای <حلول> است و توصیف پیامبر(ص) به آن، برای مبالغه در استقرار آن حضرت در مکه خواهد بود.

405- محمد(ص) و مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 112 - 21

21 _ پیامبر(ص) موظف به مبارزه منفی با مشرکان مکه از راه بی اعتنایی به شبهات و دروغپردازیهای آنان است.

و لو شاء ربک ما فعلوه فذرهم و ما یفترون

رها کردن مشرکان و اعتنا نکردن به گفته های آنان نوعی مبارزه منفی است که خداوند پیامبر(ص) را به آن فرمان می دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 42 - 1،2

1- پیامبر ( ص ) ، موظف به ابلاغ رهنمود خداوند به مشرکان ، در اثبات توحید و نفی شرک

قل لو کان معه ءالهه کما یقولون إذًا لاَبتغوا إلی ذی العرش سبیلاً

2- پیامبر ( ص ) ، موظف شد تا به مشرکان اعلام کند : اگر با خدای واحد ، خدایان دیگری وجود دارد ، باید آنان برای گرفتن عرش چاره اندیشی نموده و وسیله ای فراهم آورند .

قل لو کان معه ءالهه کما یقولون إذًا لاَبتغوا إلی ذی العرش سبیلاً

406- مخالفت اشراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 4 - 7

7 - پیامبراسلام ( ص ) به هنگام بعثت ، با مخالفت قدرت های سیاسی و اقتصادی عصر خویش _ مانند اشراف مکه _ روبه رو بود .

فلایغررک تقلّبهم فی البل_د

407- مخالفت قدرتمندان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 217

17 - زخرف - 43 - 8 - 6

6 - صاحبان قدرت و شوکت ، مخالفان اصلی پیامبر ( ص ) در مکه

فأهلکنا أشدّ منهم بطشًا

با توجه به واژه <أشد> _ که افعل التفضیل است _ استفاده می شود که مخالفان پیامبر(ص) در مکه، به نوعی از قدرت ظاهری برخوردار بودند.

408- مدت مهلت به مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 2 - 15

15 _ از امام باقر ( ع ) روایت شده است که فرمود : < خطب علی ( ع ) الناس . . . فقال : . . . من کانت له مده فهو إلی مدته و من لم یکن له مده فمدته أربعه أشهر و کان خطب یوم النحر . . . ;

علی (ع) [هنگام اعلام براءت] برای مردم سخنرانی کرد. .. و فرمود: ... هر کس برای او مدت تعیین شده تا همان مدت، و کسی که برای او مدت تعیین نشده تا چهار ماه مهلت دارد و این سخنرانی روز عید قربان بود ... >.

409- مردان مؤمن مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 8،9

8- وجود زنان و مردانی مؤمن _ اما ناشناخته _ در میان کافران مکه ، قبل از حدیبیه

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن_ت لم تعلموهم

9- بی اطلاعی مهاجران و انصار ، از وجود مردان و زنانی مؤمن در میان مکیان ; قبل از صلح حدیبیه

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن_ت لم تعلموهم

410- مرکزیت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 92 - 11

11 _ شهر مکه، مرکز سرزمین حجاز در اوان ظهور اسلام

و لتنذر أم القری و من حولها

ص: 218

411- مسافرت محمد(ص) به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 12 - 2

2 - سفر پیامبر ( ص ) و مؤمنان به سوی مکه قبل از حدیبیه ، بدون همراهی خانواده هایشان *

بل ظننتم أن لن ینقلب الرسول و المؤمنون إلی أهلیهم

تعبیر <إلی أهلیهم>، این احتمال را تقویت می کند که خانواده سپاه اسلام در مدینه باقی مانده و در سفر همراهشان نبوده اند.

412- مسافرت مؤمنان به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 12 - 2

2 - سفر پیامبر ( ص ) و مؤمنان به سوی مکه قبل از حدیبیه ، بدون همراهی خانواده هایشان *

بل ظننتم أن لن ینقلب الرسول و المؤمنون إلی أهلیهم

تعبیر <إلی أهلیهم>، این احتمال را تقویت می کند که خانواده سپاه اسلام در مدینه باقی مانده و در سفر همراهشان نبوده اند.

413- مسلمانان پس از فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 10 - 11،12،16

11 - تفاوت وضع مسلمانان صدراسلام از نظر عِدّه و عُدّه ( نفرات و امکانات ) ، در مقطع پیش از فتح مکه و مقطع بعد از آن

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل . .. من الذین أنفقوا من بعد و ق_تلوا

12 - شرایط مسلمانان صدراسلام تا پیش از فتح مکه ، بسی سخت تر از شرایط آنان پس از آن بوده است .

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل . .. من الذین أنفقوا من بعد و ق_تلوا

16 - مسلمانانی که در دوران سخت پیش از فتح مکه ، از جهاد و انفاق در راه خدا کوتاهی نکردند ، دارای درجه و منزلتی بزرگ تر از مسلمانانی اند که پس از آن اقدام به جهاد و انفاق می کردند .

لایستوی منکم من أنفق . .. أُول_ئک أعظم درجه من الذین أنفقوا من بعد و ق_تلوا

414- مسلمانان قبل از فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 10 - 11،12،16

11 - تفاوت وضع مسلمانان صدراسلام از نظر عِدّه و عُدّه ( نفرات و امکانات ) ، در مقطع پیش از فتح مکه و مقطع بعد از آن

ص: 219

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل . .. من الذین أنفقوا من بعد و ق_تلوا

12 - شرایط مسلمانان صدراسلام تا پیش از فتح مکه ، بسی سخت تر از شرایط آنان پس از آن بوده است .

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل . .. من الذین أنفقوا من بعد و ق_تلوا

16 - مسلمانانی که در دوران سخت پیش از فتح مکه ، از جهاد و انفاق در راه خدا کوتاهی نکردند ، دارای درجه و منزلتی بزرگ تر از مسلمانانی اند که پس از آن اقدام به جهاد و انفاق می کردند .

لایستوی منکم من أنفق . .. أُول_ئک أعظم درجه من الذین أنفقوا من بعد و ق_تلوا

415- مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 75 - 10

10 _ دعای مسلمانان مظلوم و مستضعف مکّه به درگاه پروردگار برای رهایی از ستم حاکم بر آنان

و المستضعفین . .. الّذین یقولون ربّنا اخرجنا من هذه القریه الظّالم اهلها

416- مسلمانان ناشناخته مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 8،9،12

8- وجود زنان و مردانی مؤمن _ اما ناشناخته _ در میان کافران مکه ، قبل از حدیبیه

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن_ت لم تعلموهم

9- بی اطلاعی مهاجران و انصار ، از وجود مردان و زنانی مؤمن در میان مکیان ; قبل از صلح حدیبیه

و لولا رجال مؤمنون و نساء مؤمن_ت لم تعلموهم

12- پی بردن مسلمانان ، پس از حدیبیه به وجود عناصری مؤمن ; اما مخفی در قلب محیط شرک ( مکه )

و لولا رجال مؤمنون . .. لم تعلموهم

تعبیر <لم تعلموهم>، بیانگر عدم اطلاع قبلی مسلمانان از وجود مؤمنانی در مکه است و نفس همین تعبیر، تذکری به مسلمانان نسبت به وجود مؤمنان ناشناخته در مکه است.

417- مسیحیان در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 46 - 3

3 - وجود افرادی یهودی و یا مسیحی در مکّه ، در دوران بعثت پیامبر اکرم ( ص )

ص: 220

و لاتج_دلوا أهل الکت_ب إلاّ بالتی هی أحسن

سوره عنکبوت، طبق نظر مشهور، مکّی است و برداشت بالا، براساس آن است.

418- مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 217 - 17،37

17 _ مشرکان مکه ، مردمانی کفرپیشه و بازدارندگان از راه خداوند و مسجدالحرام

و صدّ عن سبیل اللّه و کفر به و المسجدالحرام و اخراج اهله

37 _ تبعید و بیرون راندن اهل مسجدالحرام ( پیامبر ( ص ) و مؤمنان ) ، از سوی مشرکان مکه

و المسجد الحرام و اخراج اهله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 20 - 6

6 _ پیامبر ( ص ) ، مأمور دعوت اهل کتاب و مشرکان مکه و درس نخواندگان فاقد کتاب به تسلیم در برابر خدا

و قل للّذین اوتوا الکتاب و الامّیّن ءاسلمتم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 51 - 9،11

9 _ برخی از اهل کتاب ، مشرکان مکّه را هدایت یافته تر از مسلمانان قلمداد می کردند .

و یقولون للّذین کفروا هؤلاء اهدی من الّذین امنوا سبیلاً

11 _ موضعگیری مشترک عالمان یهود و مشرکان مکه علیه اهل ایمان

الم تر الی الّذین . .. و یقولون للّذین کفروا هؤلاء اهدی من الّذین امنوا سبیلاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 84 - 8

8 _ وعده خداوند به مصونیت جامعه ایمانی از آسیب مشرکان مکّه در صورت شرکت مسلمانان در جنگ بدر ( بدر صغرا )

فقاتل . .. و حرّض المؤمنین عسی اللّه ان یکفّ بأس الّذین کفروا

419- مشرکان مکه در غزوه احزاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 10 - 4

ص: 221

4 - یهود بنی نضیر و بنی قریظه و غطفان ، با مشرکان مکه ، علیه مسلمانان ، ائتلاف کردند .

إذ جاءوکم من فوقکم و من أسفل منکم

طبق شواهد تاریخی، غزوه احزاب، با ائتلاف یهودیان بنی نضیر و بنی قریظه و غطفان و مشرکان مکه به وجود آمد. <من فوقکم> اشاره به یهودیانی دارد که از بخش شرقی مدینه هجوم آوردند و <من أسفل منکم> اشاره به مشرکانی دارد که از بخش غربی مدینه به آن دیار هجوم آورده بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 26 - 4

4 - یهود بنی قریظه ، در غزوه احزاب ، همْ پیمان مشرکان مکه بودند و از آنان پشتیبانی می کردند .

و أنزل الذین ظ_هروهم من أهل الکت_ب

مراد از <الذین ظاهروا> یهود بنی قریظه، و مرجع ضمیر <هم>، مشرکانی اند که سردمداری احزاب متحد علیه مسلمانان مدینه را بر عهده داشتند.

420- مشرکان مکه در غزوه بدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 13 - 1،5

1 _ مشرکان مکه به دلیل حضورشان در کارزار بدر ، از دشمنان و مخالفان خدا و رسول او بودند .

ذلک بأنهم شاقوا اللّه و رسوله

5 _ سرکوبی و شکست مشرکان در جنگ بدر ، عقاب شدید الهی برای آنان

فاضربوا فوق الأعناق . .. فإن اللّه شدید العقاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 14 - 1،3

1 _ سرکوبی و شکست مشرکان در بدر ، عقوبت دنیوی آنان

ذلکم فذوقوه و أن للکفرین عذاب النار

<کم> در <ذلکم> خطاب به مشرکان و <ذا> اشاره به شکست و سرکوبی آنان دارد. و <ذلکم> مبتدا و خبر آن به قرینه فراز بعد _ <و أن للکافرین ... > _ <عقابکم فی الدنیا> است.

3 _ مشرکان حاضر در کارزار بدر ، مردمی کفرپیشه و مستحق عذاب با آتش دوزخ

و أن للکفرین عذاب النار

از مصادیق مورد نظر برای <للکفرین> مشرکان حاضر در کارزار بدر می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 15 - 2

ص: 222

2 - فرجام یهود بنی نضیر در موضع گیری علیه اسلام ، منتهی به شکست آنان ، همچون فرجام مشرکان مکه در بدر *

کمثل الذین من قبلهم قریبًا

برخی برآنند که مراد از <الذین من قبلهم قریبًا>، مشرکان مکه در بدر است.

421- مشرکان مکه و آیات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 101 - 11

11 _ مشرکان مکه ، گروهی بودند که زمینه ایمان به آیات الهی و هشدار های پیامبران را ، از دست داده بودند .

أفأنت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین . .. و ما تغنی الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 93 - 8

8- اتکای مشرکان مکه به ملاک های مادی و حسی ، در شناخت معجزات و آیات الهی

حتی تفجر لنا . .. حتی تنزّل علینا کت_بًا نقرؤه

422- مشرکان مکه و احکام ذبح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 121 - 7

7 _ واکنش شدید مشرکان مکه در قبال احکام ذبیحه و شرایط حلیت آن در اسلام

فکلوا مما ذکر اسم الله . .. و ما لکم ألا تأکلوا ... و ذروا ظهر الإثم ... و لا تأ

از تأکید خداوند بر این حکم استفاده می شود که مشرکان در قبال آن واکنش شدیدی نشان می دادند.

423- مشرکان مکه و پیروان انجیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 157 - 1

1 _ اعتراف مشرکان مکه به هدایت یافتگی پیروان تورات و انجیل

لو أنا أنزل علینا الکتب لکنا أهدی منهم

ص: 223

424- مشرکان مکه و پیروان تورات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 157 - 1

1 _ اعتراف مشرکان مکه به هدایت یافتگی پیروان تورات و انجیل

لو أنا أنزل علینا الکتب لکنا أهدی منهم

425- مشرکان مکه و قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 156 - 5

5 _ مشرکان و گمراهان مکه، در صورت نازل نشدن قرآن، خویشتن را در قیامت معذور می دانستند و دوری از رحمت خدا را بی عدالتی می شمردند.

أن تقولوا إنما أنزل الکتب علی طائفتین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 41 - 5،9

5- بهره کفرپیشگان مکه از آیه های بیدارگر قرآن ، تنها تنفر و فرار از آنها بود .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان لیذّکّروا و ما یزیدهم إلاّ نفورًا

9- برخورد کافران و مشرکان مکه با قرآن ، اساس علمی و عقلانی نداشت ; بلکه برخاسته از انگیزه های نفسانی _ روانی آنان بود .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان لیذّکّروا و ما یزیدهم إلاّ نفورًا

خداوند، حاصل تبیین تنوع و گوناگونی آیات خویش را برای مشرکان، نفرت آنان معرفی می کند و این، نشان می دهد که آنان، به جای برخورد منطقی با آیات الهی، برخورد روانی _ نفسانی داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 90 - 5

5- مشرکان مکه ، قرآن را علی رغم بی مانندی اش ، معجزه نمی دانستند .

قل لئن اجتمعت الإنس و الجنّ . .. و قالوا لن نؤمن لک

از اینکه خداوند، پس از توصیف قرآن به معجزه و بی مانند بودن، درخواست معجزه حسی آنان را نقل می کند، می تواند به نکته فوق اِشعار داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 93 - 3

3- مشرکان مکه ، از مفاهیم عالی قرآن غافل بوده و به زخارف دنیا چشم دوخته بودند .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان من کلّ مثل فأبی . .. و قالوا لن نؤمن لک حتی ... أو

ص: 224

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 47 - 12

12 - مشرکان مکه ، از سر لجاجت ، قرآن را نپذیرفتند و به آن ایمان نیاوردند .

و کذلک أنزلنا إلیک الکت_ب . .. و ما یجحد بأی_تنا إلاّ الک_فرون

<جحود> نفی کردن چیزی است که دل، اثبات می کند و اثباتِ چیزی است که دل، نفی کرده است (مفردات راغب) بنابر معنای لغوی، <جحود>، منطبق بر لجاجت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 5

5 - بهانه جویی های پیاپی و گوناگون مشرکان مکه ، در برابر پیامبر ( ص ) و قرآن

قالوا ه_ذا سحر . .. و قالوا لولا نزّل ه_ذا القرءان

از این که مشرکان مکه گاهی قرآن را به سحر متهم می کردند و گاهی فقر و تنگدستی پیامبر(ص) را بهانه قرار می دادند، مطلب بالا استفاده می شود.

426- مشرکان مکه و قصه نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 35 - 2

2_ مشرکان مکه ، سرگذشت نوح و قوم او را ، داستانی ساختگی و بافته پیامبر ( ص ) می پنداشتند .

و لقد أرسلنا نوحًا . .. أم یقولون افتری_ه

برداشت فوق ، براین اساس است که ضمیر مفعولی در <إفتراه> به داستان نوح(ع) و قوم او که در آیات پیشین آمده ، باز گردد.

427- مشرکان مکه و محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 5 - 3،4

3_ مشرکان مکه در عصر بعثت ، دارای جلسات مخفی برای توطئه چینی علیه اسلام و پیامبر ( ص )

ألا حین یستغشون ثیابهم یعلم مایسرّون ومایعلنون

<إستغشی ثیابه> یعنی با جامه هایش خود را مخفی ساخت تا دیده نشود(لسان العرب) <حین> متعلق به <یعلم> است و لذا جمله <ألا حین یستغشون ثیابهم یعلم . ..> می رساند که مشرکان در همان هنگامی که خود را مخفی و مستور می کردند مسایلی را مطرح می کردند برخی از آنها را پنهان می داشتند (ما یسرّون) و برخی را آشکار می نمودند (و ما یعلنون) این معنا گویای آن است که مراد از <یستغشون ثیابهم ...> این است که مشرکان برای توطئه علیه پیامبر جلسات مخفی تشکیل می دادند نه مجرد

ص: 225

پنهان ساختن خویش.

4_ مشرکان مکه ، دارای مواضع علنی و آشکار علیه پیامبر ( ص ) و توطئه های سرّی و محرمانه علیه آن حضرت

ألا حین یستغشون ثیابهم یعلم ما یسرّون و ما یعلنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 92 - 5

5- سرسختی و لجاجت مشرکان مکه در برابر پیامبر ( ص ) و تعالیم بر حق او

لن نؤمن لک حتی . .. تسقط السّماء کما زعمت علینا کسفًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 50 - 11

11 - مشرکان ، برای پیامبر ( ص ) در تحقق معجزه ، نقشی چشمگیر قائل بودند .

و قالوا لولا أنزل علیه ءای_ت . .. قل إنّما الأی_ت عند اللّه و إنّما أنا نذیر

مشرکان، اگرچه در معجزه خواهی خود، منشأ معجزه را ذکر کرده اند، اما پاسخی که خداوند می دهد (قل . .. إنّما أنا نذیر...) حاکی است که آنان، برای پیامبر(ص) نقش اساسی قائل بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 9 - 2

2 - مشرکان مکه ، با نبوت پیامبر ( ص ) و پیام توحیدی آن حضرت در ستیز بودند ، نه منکر وجود آفریدگار عزیز و دانای جهان .

و لئن سألتهم . .. لیقولنّ خلقهنّ العزیز العلیم

با توجه به آیات پیشین _ که نوعی خطاب و عتاب نسبت به منکران پیامبر(ص) دارد _ برداشت یاد شده به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 5

5 - بهانه جویی های پیاپی و گوناگون مشرکان مکه ، در برابر پیامبر ( ص ) و قرآن

قالوا ه_ذا سحر . .. و قالوا لولا نزّل ه_ذا القرءان

از این که مشرکان مکه گاهی قرآن را به سحر متهم می کردند و گاهی فقر و تنگدستی پیامبر(ص) را بهانه قرار می دادند، مطلب بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 36 - 1

1- مشرکان برای پذیرش درستی معاد ، زنده شدن نیاکانشان را از پیامبر ( ص ) خواستار شدند .

فأتوا ب_ابائنا إن کنتم ص_دقین

ص: 226

428- مشرکان مکه و مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 191 - 4

4 - مشرکان مکه ، مسلمانان صدر اسلام را از مکه اخراج و آنان را به هجرت وادار کردند .

و أخرجوهم من حیث أخرجوکم

429- مشرکان مکه و مشیت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 35 - 4،7

4- مشرکان مکه ، باورمند به مشیت خداوند بودند و تفسیر نادرستی از آن داشتند .

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء

7- مشرکان مکه ، علی رغم عقیده به خدایان متعدد ، اظهار عقیده به خداوند کرده و قضای او را در عالم نافذ می دانستند .

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء

430- مشرکان مکه و معجزه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 109 - 1

1 _ مشرکان مکه سوگند اکید یاد کردند که در صورت مشاهده معجزه مورد نظر خود ایمان می آورند.

و أقسموا بالله جهد أیمنهم لئن جاءتهم ءایه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 93 - 8

8- اتکای مشرکان مکه به ملاک های مادی و حسی ، در شناخت معجزات و آیات الهی

حتی تفجر لنا . .. حتی تنزّل علینا کت_بًا نقرؤه

431- مشرکان مکه و مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 36 - 2

2- مجادله مشرکان مکه با مؤمنان ، در مسأله معاد

ص: 227

فأتوا ب_ابائنا إن کنتم ص_دقین

تعبیر <فأتوا> (با صیغه جمع) می رساند که مخاطب مشرکان، تنها پیامبر(ص) نبوده; بلکه مؤمنان نیز مورد خطاب آنان بودند.

432- مشرکان مکه و نبوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 38 - 7

7- مشرکان مکه ، مبعوث شدن انسان زوال پذیر را برای نبوت ، قبول نداشتند . *

و أقسموا بالله جهد أیم_نهم لایبعث الله من یموت

به قرینه آیات قبل _ که درباره بعثت انبیا و مورد انکار قرار گرفتن آن از سوی مشرکان بود _ احتمال دارد مراد آیه نکته یاد شده باشد; یعنی، منظور از <یبعث> برانگیختن برای نبوت باشد نه حشر اخروی.

433- مشرکان مکه و نبوت بشر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 43 - 5

5- مشرکان مکه ، نزول وحی به انسان را قبول نداشتند .

و ما أرسلنا من قبلک إلاّ رجالاً نوحی إلیهم

آیه درصدد تعریض به مشرکان و جواب گویی به آنان است که طبق قرینه ها و آیات دیگر قرآن کریم (سوره یونس ، آیه 2) آنها مبعوث شدن انسان را از جانب خداوند برای پیامبری قبول نداشتند. فعل <نوحی> در آیه قرینه و نشانه ای است بر نکته فوق.

434- مشرکان مکه و نزول وحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 31 - 4

4 - اظهار شگفتی و ناباوری مشرکان مکه ، نسبت به نزول وحی بر فردی عادی و غیراشرافی

لولا نزّل ه_ذا القرءان علی رجل من القریتین عظیم

با توجه به اعتراض مشرکان مکه که چرا پیامبر، از میان اشراف و ثروتمندان برگزیده نشد، فقر و تنگدستی پیامبر(ص) به دست می آید.

ص: 228

435- مشرکان مکه و هشدارهای انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 101 - 11

11 _ مشرکان مکه ، گروهی بودند که زمینه ایمان به آیات الهی و هشدار های پیامبران را ، از دست داده بودند .

أفأنت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین . .. و ما تغنی الأیت و النذر عن قوم لایؤمنون

436- مشکلات کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 75 - 4

4 - ابتلای کافران مکه به گرفتاری و سختی ، از رخداد های دوران پیش از هجرت

و لو رحمن_هم و کشفنا ما بهم من ضرّ

437- مشکلات محمد(ص) در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 13 - 3

3- تسلیت و دلداری خداوند به پیامبر ( ص ) و مؤمنان ، در شرایط سخت و دشوار مکه

إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استق_موا

438- مشکلات مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 96 - 3

3- مسلمانان صدراسلام ( در مکه ) از سوی کافران و مشرکان گرفتار فشار های روحی و تنگنا های روانی بودند .

إنّ الذین ءامنوا و عملوا الص_لح_ت سیجعل

با توجه به نزول این آیات در مکّه، جمله <سیجعل . ..> باید وعده ای نزدیک به مسلمانان صدراسلام باشد. این نوید حکایت از آن دارد که مسلمانان در زمان نزول آیات، در شرایط سختی از نظر روحی و روانی و مقبولیت اجتماعی قرار داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 13 - 3

3- تسلیت و دلداری خداوند به پیامبر ( ص ) و مؤمنان ، در شرایط سخت و دشوار مکه

ص: 229

إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استق_موا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 10

10- مؤمنان مکه قبل از صلح حدیبیه ، دارای شرایطی دشوار و ناگزیر از تقیه شدید

رجال مؤمنون و نساء مؤمن_ت لم تعلموهم

آگاهی نداشتن مؤمنان مدینه از مؤمنان مکه، از آن جهت بوده است که مؤمنان مکه در آن محیط، قادر به ابراز ایمان نبوده و شدیداً تقیه می کردند.

439- مصایب کافران اطراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 31 - 11

11_ کفرپیشگان مکه و حوالی آن در عصر بعثت به مصیبتهایی سخت و کوبنده گرفتار بودند .

و لایزال الذین کفروا تصیبهم بما صنعوا قارعه أو تحلّ قریبًا من دارهم

<قرع> به معنای زدن و کوبیدن چیزی به چیزی دیگر است و <قارعه> به معنای کوبنده می باشد. این کلمه صفت برای موصوفی محذوف مانند <مصیبه> است. ضمیر در <تحلّ> نیز به <قارعه> باز می گردد و سیاق جمله <لایزال ...> حکایت از قضیه خارجیه دارد. بنابراین <الذین کفروا> اشاره به کافرانی خاص دارد که بنابر گفته مفسران، مقصود کافران مکّه هستند و بر این اساس مراد از <دار> مکّه و مقصود از <قریبًا من دارهم> حوالی آن است.

440- مصایب کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 31 - 11

11_ کفرپیشگان مکه و حوالی آن در عصر بعثت به مصیبتهایی سخت و کوبنده گرفتار بودند .

و لایزال الذین کفروا تصیبهم بما صنعوا قارعه أو تحلّ قریبًا من دارهم

<قرع> به معنای زدن و کوبیدن چیزی به چیزی دیگر است و <قارعه> به معنای کوبنده می باشد. این کلمه صفت برای موصوفی محذوف مانند <مصیبه> است. ضمیر در <تحلّ> نیز به <قارعه> باز می گردد و سیاق جمله <لایزال ...> حکایت از قضیه خارجیه دارد. بنابراین <الذین کفروا> اشاره به کافرانی خاص دارد که بنابر گفته مفسران، مقصود کافران مکّه هستند و بر این اساس مراد از <دار> مکّه و مقصود از <قریبًا من دارهم> حوالی آن است.

ص: 230

441- مصونیت از مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 24 - 5

5 - ورود مسلمانان به سرزمین مکه و آسیب ندیدن از ناحیه دشمن ، ظفری الهی برای ایشان

و هو الذی کفّ . .. من بعد أن أظفرکم علیهم

442- مصونیت مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 20

20- مصونیت مؤمنان مکه و بهره مندی آنان از رحمت الهی ، از اهداف برقراری صلح حدیبیه

لیدخل اللّه فی رحمته من یشاء

از ارتباط جمله <لیدخل . ..> با آیه قبل، مطلب بالا استفاده می شود; زیرا <لیدخل ...> غایت برای جواب محذوف است; یعنی، ما بدین سبب اجازه جنگ ندادیم تا مؤمنان مکه آسیب نبینند و از رحمت الهی بهره مند گردند.

443- معاهده مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 26 - 4

4 - یهود بنی قریظه ، در غزوه احزاب ، همْ پیمان مشرکان مکه بودند و از آنان پشتیبانی می کردند .

و أنزل الذین ظ_هروهم من أهل الکت_ب

مراد از <الذین ظاهروا> یهود بنی قریظه، و مرجع ضمیر <هم>، مشرکانی اند که سردمداری احزاب متحد علیه مسلمانان مدینه را بر عهده داشتند.

444- مکر اشراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 123 - 7

7 _ سردمداران مجرم مکه، یکسره در صدد توطئه و مکر علیه مسلمانان صدر اسلام بودند.

و کذلک جعلنا فی کل قریه

چون این سوره مبارکه مکی است، تشبیه مذکور در آیه، تشبیه سردمداران مجرم در تمامی نقاط به سردمداران مجرم شهر <مکه> است. لذا بیانگر وضعیت و شرایط آن روزگار می باشد.

ص: 231

445- مکر کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 31 - 1

1 _ تمسک کافران مکه به حیله برای مقابله با آنان

و یمکرون . .. و إذا تتلی علیهم ءایتنا قالوا قد سمعنا لو نشاء لقلنا

جمله <إذا تتلی . .. > می تواند بیان مصداقی از <یمکرون> در آیه قبل باشد.

446- مکه در دوران ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 35 - 7

7- مکه در عصر حضرت ابراهیم ( ع ) دارای بافت شهری بود .

و إذ قال إبرهیم ربّ اجعل ه_ذا البلد ءامنًا

447- مکه مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 195 - 25،27

25 _ شرایط دشوار محیط مکّه برای مسلمانان صدر اسلام

فالّذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی

چون معمولا هجرت در صدر اسلام از مکّه و اطراف آن صورت می گرفت، مراد از <دیارهم>، مکّه و اطراف آن است.

27 _ حاکمیّت و تسلّط کافران بر سرزمین مکّه و مسلمانان آن دیار ، در صدر اسلام

فالّذین . .. اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی ... و قتلوا

448- ممانعت از جنگ با مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 24 - 1،4

1 - رخداد صلح حدیبیه و باز نشدن دست مکیان و مؤمنان علیه یکدیگر ، تنها به تدبیر و اراده الهی

و هو الذی کفّ أیدیهم عنکم و أیدیکم عنهم ببطن مکّه

ص: 232

4 - درگیر نشدن مؤمنان و مکیان با یکدیگر در < عمره القضا > ، نعمتی مهم برای اهل ایمان *

و هو الذی کفّ أیدیهم عنکم و أیدیکم عنهم ببطن مکّه

برداشت بالا بدان احتمال است که تعبیر <ببطن مکّه> اشاره به <عمره القضا> داشته باشد که مسلمانان پس از پیروزی حدیبیه براساس قرارداد، سال بعد به شهر مکه وارد شدند و با آرامش کامل، مناسک عمره را به جا آوردند.

449- ممانعت حاجیان از مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 25 - 8

8 - ممانعت از ورود حاجیان به مکّه ، تجاوز به حقّی است که خدا برای آنان قرار داده است .

و یصدّون . .. الذی جعلن_ه للناس

450- منشأ امنیت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 12،20،21

12 - بهره مندی ساکنان مکه از امنیت و آسایش کامل ، در سایه عنایت و توجه خداوند به آن سرزمین

أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا

20 - بیشتر مردم مکه در عصر بعثت ، گرفتار جهل و ناآگاهی نسبت به تعلق اراده الهی بر تضمین امنیت آن مکان مقدس و تأمین روزی ساکنان آن بودند .

أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا . .. و ل_کنّ أکثرهم لایعلمون

21 - جهل بیشتر مشرکان مکه به خاستگاه الهی امنیت و رفاه اقتصادی آن شهر ، عامل روی گردانی آنان از پذیرش هدایت الهی ( اسلام ) بود .

و قالوا إن نتّبع الهدی . .. و ل_کنّ أکثرهم لایعلمون

451- منشأ بت پرستی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 35 - 1

1- مشرکان مکه ، بت پرستی خود و پدرانشان را برخاسته از مشیت خداوند می دانستند .

و قال الذین أشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء نحن و لا ءاباؤنا

با توجه به مکی بودن سورهء نحل و نیز قرینه <کذلک فعل الذین من قبلهم> مراد از <الذین أشرکوا> مشرکان مکه است.

ص: 233

452- منشأ بهانه جویی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 58 - 5

5 - غرور و سرمستی ، ریشه بهانه جویی های مشرکان عصر بعثت

و کم أهلکنا من قریه بطرت معیشتها

با توجه به ارتباط این آیه با آیات پیشین _ که درباره بهانه جویی های مشرکان مکه است _ برداشت یاد شده استفاده می شود.

453- منشأ رشد اقتصادی مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 21

21 - جهل بیشتر مشرکان مکه به خاستگاه الهی امنیت و رفاه اقتصادی آن شهر ، عامل روی گردانی آنان از پذیرش هدایت الهی ( اسلام ) بود .

و قالوا إن نتّبع الهدی . .. و ل_کنّ أکثرهم لایعلمون

454- منشأ روزی اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 18،20

18 - مرکزیت یافتن مکه برای تجارت و اقتصاد ، نمودی از تدبیر الهی برای تأمین رزق ساکنان آن بود .

یجبی إلیه ثمرت کلّ شیء رزقًا من لدنّا

20 - بیشتر مردم مکه در عصر بعثت ، گرفتار جهل و ناآگاهی نسبت به تعلق اراده الهی بر تضمین امنیت آن مکان مقدس و تأمین روزی ساکنان آن بودند .

أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا . .. و ل_کنّ أکثرهم لایعلمون

455- منشأ صلح اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 2

2- تن دادن مکیان به صلح ، با همه کفر و عناد خویش نسبت به مؤمنان ، نمودی از اراده و تدبیر نافذ خداوند

ص: 234

و هو الذی کفّ . .. هم الذین کفروا

علی رغم کفر و ستیز مشرکان با اسلام، به تدبیر الهی زمینه ای پدید آمد که آنان به صلح تن دادند و شرّشان از سر مسلمانان دفع گردید.

456- منشأ فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 1 - 8

8 - < قال الرضا ( ع ) . . . فلمّا فتح اللّه عزّوجلّ علی نبیّه مکه قال له یا محمّد ( ص ) < إنّا فتحنا لک فتحًا مبینًا > . . . ;

امام رضا(ع) فرمود: . .. آن هنگام که خداوند مکه را برای پیامبرش فتح نمود، به آن حضرت فرمود: ای محمّد! <إنّا فتحنا لک فتحاً مبیناً>...>.

457- منفعت طلبی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 90 - 3

3- مشرکان مکه ، با درخواست معجزه ، درصدد بهانه جویی و دستیابی به منافع خویش بودند نه کشف حقانیت پیامبر ( ص )

و لقد صرّفنا للناس فی ه_ذا القرءان من کلّ مثل فأبی أکثر الناس إلاّ کفورًا . و قا

از اینکه مشرکان برای شناخت حقانیت پیامبر(ص) راههای گوناگون موجود را رها کرده و ایمان خود را منحصر به برآوردن پیشنهادهای محدودی، کردند که بیشتر منافع مادی اشان را تأمین می کرد، مطلب فوق قابل استفاده است.

458- موانع تجاوز به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 13

13 - حرمت و قداست کعبه در نزد مردم جزیره العرب مانع از تجاوز دیگران به مکه و برهم زدن امنیت و آرامش ساکنان آن

أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا

459- موانع دوستی با مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 1 - 12

ص: 235

12 - هجرت از مکه به مدینه برای جلب رضای الهی ، ناسازگار با مودت نسبت به مشرکان مکه

لاتتّخذوا عدوّی و عدوّکم أولیاء . .. إن کنتم خرجتم جهادًا

آیه شریفه در مرحله نخست، نظر به موضوعی دارد که در صدراسلام رخ داده است. مخاطب اولیه آیه مهاجری به نام حاطب بن ابی بلتعه است که برای خدا هجرت کرده; ولی گام در مسیر دوستی با مشرکان نهاده بود (غافل از این که آن هجرت و این حرکت با هم سازگار نیستند).

460- موانع عذاب کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 30

30- وجود مؤمنانی در نسل و صلب کافران مکه ، مانع نزول عذاب الهی بر آنان *

لولا رجال مؤمنون . .. لم تعلموهم ... لو تزیّلوا لعذّبنا الذین کفروا منهم عذابًا

برداشت یاد شده بدان احتمال است که مراد از مردان و زنان مؤمن در آیه شریفه، فرزندانی باشند که از کافران مکه تولد خواهند یافت و به ایمان خواهند گروید. آنچه مؤید این احتمال است، تعبیر <لم تعلموهم> و نیز <لو تزیّلوا> می باشد; زیرا <لو>ی امتناعیه، تفکیک ناپذیری نسل مؤمن از کافران عصر بعثت را می رساند.

461- موضعگیری مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 5 - 4

4_ مشرکان مکه ، دارای مواضع علنی و آشکار علیه پیامبر ( ص ) و توطئه های سرّی و محرمانه علیه آن حضرت

ألا حین یستغشون ثیابهم یعلم ما یسرّون و ما یعلنون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 11 - 16

16- موضع منفی مشرکان مکه در برابر تعالیم پیامبران پیشین

و إذ لم یهتدوا به فسیقولون ه_ذا إفک قدیم

تعبیر به <إفک قدیم>، نمایانگر باور کافران مکه به دیرینه بودن پیام وحی و کذب بودن آن از ابتدای تاریخی آن است. به دیگر بیان قرآن در نظر ایشان، همچون تعالیم دیگر پیامبران تاریخ، افترا است.

ص: 236

462- موقعیت اجتماعی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 73 - 4

4- در آغاز بعثت ، کافران مکه از وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهتری نسبت به مسلمانان برخوردار بودند .

أیّ الفریقین خیر مقامًا و أحسن ندیًّا

<مقام> اسم مکان و مشتق شده از قیام است که در معنای مجازی موقعیت اجتماعی به کار رفته است و <خیر مقاماً> کنایه از بهتر بودن وضعیت اقتصادی می باشد. <ندی> به معنای جلیس و مجلس است (مفردات راغب). افتخار کافران به بهتر بودن مجلس و هم نشینان خویش، کنایه از بهتربودن وضعیت سیاسی و نظام اجتماعی آنان است.

463- موقعیت اجتماعی مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 37 - 6

6- سرزمین مکه و محدوده اطراف خانه خدا ، محلی مناسب برای ابراز عقیده توحیدی و عبادت خدای یگانه

ربّنا إنی أسکنت من ذرّیتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرّم ربّنا لیقیموا الصلوه

از اینکه حضرت ابراهیم(ع) فرزندانش را از محل سابق، که سرزمین بت پرستان بود، به سرزمین مکه برد و هدف از هجرت را عبادت و نماز اعلام کرد، برداشت فوق به دست می آید.

464- موقعیت اجتماعی مکه در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 41 - 5

5- شهر مکه ، قبل از هجرت برای مسلمانان ، شایسته و مناسب زندگی نبود

و الذین هاجروا فی الله من بعد ما ظلموا لنبوّئنّهم فی الدنیا حسنه

465- موقعیت اقتصادی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 73 - 4

4- در آغاز بعثت ، کافران مکه از وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهتری نسبت به مسلمانان برخوردار بودند .

أیّ الفریقین خیر مقامًا و أحسن ندیًّا

<مقام> اسم مکان و مشتق شده از قیام است که در معنای مجازی موقعیت اجتماعی به کار رفته است و <خیر مقاماً> کنایه از

ص: 237

بهتر بودن وضعیت اقتصادی می باشد. <ندی> به معنای جلیس و مجلس است (مفردات راغب). افتخار کافران به بهتر بودن مجلس و هم نشینان خویش، کنایه از بهتربودن وضعیت سیاسی و نظام اجتماعی آنان است.

466- موقعیت اقتصادی مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 17،18

17 - بازرگانان همه گونه محصولات را به مکه وارد می کردند .

یجبی إلیه ثمرت کلّ شیء

18 - مرکزیت یافتن مکه برای تجارت و اقتصاد ، نمودی از تدبیر الهی برای تأمین رزق ساکنان آن بود .

یجبی إلیه ثمرت کلّ شیء رزقًا من لدنّا

467- موقعیت جغرافیایی مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 27 - 12

12 - ارتفاع سطح زمین مکّه ، بیشتر از مناطق پیرامون آن است .

یأتوک. .. من کلّ فجّ عمیق

<عمق> (مصدر <عمیق>) به مسافت طولانی ای گفته می شود که امتداد آن به طرف پایین کشیده شده است. بنابراین به کارگیری کلمه <عمیق> به جای <بعید> یا بدان اعتبار است که سرزمین مکه چون از دیگر مناطق پیرامونش مرتفع تر است، مردمی که به سوی آن می آیند، از پایین به بالا در حرکت اند. و یا این که چون زمین، سطحی دایره ای دارد حرکت مردم از دور به صورت حرکت به بالا دیده می شود. برداشت یاد شده بر پایه فرض اول است.

468- موقعیت جوی مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 37 - 2،18

2- محل سکونت ذریه حضرت ابراهیم ( ع ) در مکه در نزدیکی خانه خدا ، غیر قابل کشت و زرع بود .

ربّنا إنی أسکنت من ذریّتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم

18- < عن أبی عبدالله ( ع ) قال : إن إبراهیم ( ع ) کان نازلاً فی بادیه الشام فلمّا ولد له من هاجر اسماعیل . . . فأوحی الله إلیه . . . ثم أمره أن یخرج اسماعیل و أُمّه عنها فقال : یا ربِّ إلی أیّ مکان ؟ قال : إلی حرمی و أمنی . . . و هی مکه فأنزل الله علیه جبرائیل بالبراق فحمل هاجر و اسماعیل . . . فوضعه فی موضع البیت . . . فلمّا سرههم ابراهیم و وضعهم . . . ثمّ انصرف عنهم فلمّا بلغ کداء و

ص: 238

هو جبل بذی طوی إلتفت إلیهم ابراهیم فقال : < ربّنا إنی أسکنت من ذرّیتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم . . . > . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: آن گاه که ابراهیم(ع) در صحرای شام مسکن گزید و فرزندش اسماعیل از هاجر متولد شد . .. پس خداوند به او وحی کرد ... سپس به او امر کرد که اسماعیل و مادرش را از آن صحرا خارج کند. پس ابراهیم(ع) گفت: پروردگارا! به کدامین مکان ببرم؟ خداوند فرمود: به سوی حرم امن من ... و آن مکه است. پس خداوند، جبرئیل را با براق ( مرکب آسمانی) بر او نازل کرد. پس هاجر و اسماعیل را سوار کرد ... پس او را در جایگاه بیت (کعبه) قرار داد ... پس آن گاه که ابراهیم(ع) آنان را جایگزین کرد ... سپس از آنان جدا گشته و برگشت ... پس آن گاه که به <کداء> _ که کوهی در منطقه ذی طوی است _ رسید، به سوی آنان توجه کرد و گفت: <ربّنا إنی أسکنت من ذرّیتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ...> ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 90 - 6

6- مکه در آغاز بعثت پیامبر ( ص ) ، سرزمینی کم آب بود و مکیان نیازمند به منابع دایمی آب بودند .

تفجر لنا من الأرض ینبوعًا

درخواست مشرکان مکه از پیامبر(ص) برای ایجاد چشمه ای جوشان، احتمال دارد به خاطر، نیاز شدید آنان به منابع آب باشد.

469- موقعیت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 59 - 11

11 - مکه ، محور و مرکز عمده شهر ها و قرای جزیره العرب در صدراسلام

حتّی یبعث فی أُمّها رسولاً

470- مؤمنان پس از فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 10 - 21

21 - برابر دانستن مؤمنان مجاهد و انفاق گر قبل از فتح مکه ، با مجاهدان و انفاق گران بعد از آن ، از نظر مقام و منزلت در پیشگاه خداوند ، پنداری باطل است .

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل

471- مؤمنان قبل از فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 239

18 - حدید - 57 - 10 - 21

21 - برابر دانستن مؤمنان مجاهد و انفاق گر قبل از فتح مکه ، با مجاهدان و انفاق گران بعد از آن ، از نظر مقام و منزلت در پیشگاه خداوند ، پنداری باطل است .

لایستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و ق_تل

472- مهلت به کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 6

6- فلسفه عدم تحقق درخواست کافران مکه ، مبنی بر نزول ملائکه ، مهلت دادن به آنان و جلو نینداختن اجلشان است .

ما تسبق من أمه أجلها . .. ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ و ما کانوا إذًا منظرین

473- مهلت به مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 61 - 6

6- مشرکان مکه ، علی رغم اسناد سخنان ناروا به خداوند ، مورد عقوبت دنیوی قرار نگرفتند و مهلت حیات پیدا کردند .

کنتم تفترون . و یجعلون لله البن_ت ... و لو یؤاخذ الله الناس بظلمهم ما ترک علیها

474- میوه در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 126 - 22

22 - از امام باقر ( ع ) درباره درخواست ابراهیم ( ع ) که فرمود : < و ارزق أهله من الثمرات > روایت شده که : < ان المراد بذلک ان الثمرات تحمل إلیهم من الآفاق ;

این میوه ها، از سرزمینهای دور به آن جا (مکه) برده می شود.

475- ناامنی در اطراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 67 - 3

3 - ناامنی و آدم ربایی در پیرامون مکه ، در دوران آغاز اسلام ، رواج داشته است .

ص: 240

أَوَلم یروا أنّا جعلنا حرمًا ءامنًا و یتخطّف الناس من حولهم

476- نامگذاری مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 96 - 12

12 _ ازدحام جمعیت در مکّه ، سبب نامگذاری آن به < بکّه >

وضع للناس للذی ببکّه

امام صادق (ع) در پاسخ از علت نامگذاری مکه به بکّه فرمود: لانَ الناس یبکّ بعضهم بعضاً فیها بالأیدی.

_______________________________

علل الشرایع، ج 2، ص 398، ح 5 ; تفسیر عیاشی، ج 1، ص 187، ح 95.

477- نامهای مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 96 - 8،9

8 _ بکّه ، نام سرزمینی که خانه خداوند ( کعبه ) در آن است .

انّ اوّل بیت وضع للناس للذی ببکّه

9 _ بکّه ، از نام های مکّه

وضع للناس للذی ببکّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 7 - 9

9 - < أُمّ القری > از نام های شهر مکه

لتنذر أُمّ القری

478- نجات از توطئه کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 40 - 10

10 _ اعتماد و اطمینان پیامبر ( ص ) به نصرت الهی نسبت به او و فرد همراهش ( ابوبکر ) در خلاصی از توطئه کافران مکه

لاتحزن إن اللّه معنا

ص: 241

479- نزدیکی سرزمین قوم ثمود به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 38 - 5

5 - منطقه زیستی دو قوم عاد و ثمود ، به مکه ، نزدیک بود و اهل مکه ، آن جا را می شناختند .

و عادًا و ثمودًا و قد تبیّن لکم من مس_کنهم

480- نزدیکی سرزمین قوم عاد به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 38 - 5

5 - منطقه زیستی دو قوم عاد و ثمود ، به مکه ، نزدیک بود و اهل مکه ، آن جا را می شناختند .

و عادًا و ثمودًا و قد تبیّن لکم من مس_کنهم

481- نعمت امنیت مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 67 - 9

9 - امنیت مکه ، نعمت الهی و شایسته سپاسگزاری است .

أَوَلم یروا أنّا جعلنا حرمًا ءامنًا. .. أفبالب_طل یؤمنون و بنعمه اللّه یکفرون

482- نعمت صلح با اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 24 - 4

4 - درگیر نشدن مؤمنان و مکیان با یکدیگر در < عمره القضا > ، نعمتی مهم برای اهل ایمان *

و هو الذی کفّ أیدیهم عنکم و أیدیکم عنهم ببطن مکّه

برداشت بالا بدان احتمال است که تعبیر <ببطن مکّه> اشاره به <عمره القضا> داشته باشد که مسلمانان پس از پیروزی حدیبیه براساس قرارداد، سال بعد به شهر مکه وارد شدند و با آرامش کامل، مناسک عمره را به جا آوردند.

ص: 242

483- نعمتهای اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 126 - 13

13 - دعای ابراهیم ( ع ) برای امنیت مکه و برخوردار شدن مؤمنان آن سرزمین از مواهب الهی ، خاطره ای شایسته و بایسته به یادداشتن

و إذ قال إبرهیم رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق أهله

برداشت فوق بر این اساس است که <إذ> مفعول برای فعل مقدر <اذکر> باشد.

484- نعمتهای دنیوی اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 44 - 2

2- برخورداری از نعمت های دنیایی همراه با عمر طولانی ، موجب غرور و غفلت مردم مکه و پدران آنان گردیده بود .

بل هم عن ذکر ربّهم معرضون . .. بل متّعنا ه_ؤلاء و ءاباءهم حتّی طال علیهم العمر

برداشت یاد شده مبتنی بر این است که <ه_ؤلاء> اشاره به حاضرین در اذهان مخاطبان (مردم مکه) باشد; همان طور که مشارالیه در بسیاری از آیات نازل شده در مکه، مردم آن سرزمین هستند.

485- نعمتهای مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 29 - 1

1 - بهره مندی مشرکان مکه از موهبت های الهی ، به رغم بی اعتنایی آنان به آیین توحیدی ابراهیم ( ع )

و إذ قال إبرهیم . .. لعلّهم یرجعون . بل متّعت ه_ؤلاء و ءاباءهم

از آن جا که در آیات پیشین سخن از ابراهیم(ع) و نسل آن حضرت بود و با توجه به این که مشرکان مکه از نسل او به شمار می آمدند، می توان گفت که <ه_ؤلاء> اشاره به مشرکان مکه دارد.

486- نقش رهبران مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 28 - 8

8- رهبران و سردمداران کفر و شرک در مکه ، افرادی ناسپاس و عامل اصلی سقوط و بدبختی مردم بودند .

ألم تر إلی الذین بدّلوا نعمت الله کفرًا و أحلّوا قومهم دار البوار

ص: 243

با توجه به اینکه آیه فوق در مکه نازل شده است، می توان استفاده کرد که مصداق مورد نظر آیه <الذین بدّلوا . .. و أحلّوا قومهم> سران کفر و شرک، همچون ابوجهل و ابولهب است.

487- نقش مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 25 - 24

24- حضور مؤمنان در محیط زندگی کافران مکه ، باعث نجات موقت کفّار از عذاب الهی

لو تزیّلوا لعذّبنا الذین کفروا منهم

488- نقش مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 7 - 10

10 - مکه ، مرکز جهان اسلام

لتنذر أُمّ القری و من حولها

از این که مکه به عنوان <أُمّ القری> یاد شده است، می توان استفاده کرد که خداوند مکه را به عنوان مرکز جهان اسلام قرار داده است.

489- نگرانی مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 60 - 5

5 - مسلمانان مکه ، در صورت هجرت از مکه ، نگران معاش خود بودند .

إنّ أرضی وسعه . .. و کأیّن من دابّه لاتحمل رزقها اللّه یرزقها و إیّاکم

این که خداوند پس از توصیه به هجرت برای حفظ ارزش دینی، رازقیت خود را مطرح می کند و یادآوری می کند که خیلی از جنبندگان، قادر به تأمین روزی خود نیستند، احتمال دارد درصدد دفع توهم و پرسشی باشد که مسلمانان، آن را در ذهن خود داشته اند. برداشت بالا براساس احتمال یاد شده است.

490- نهی از اجاره خانه های مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 244

11 - حج - 22 - 25 - 16

16 - < عن علی ( ع ) ان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نهی أهل مکّه أن یؤاجروا دورهم ، و أن یعلّقوا علیها أبواباً ، و قال : < سواء العاکف فیه و الباد > ;

از حضرت علی(ع) روایت شده است که رسول خدا(ص) اهل مکّه را از اجاره دادن خانه ها و گذاشتن درب برای آنها نهی کرد و فرمود: <سواء العاکف فیه و الباد>».

491- نیازهای اهل مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 90 - 6

6- مکه در آغاز بعثت پیامبر ( ص ) ، سرزمینی کم آب بود و مکیان نیازمند به منابع دایمی آب بودند .

تفجر لنا من الأرض ینبوعًا

درخواست مشرکان مکه از پیامبر(ص) برای ایجاد چشمه ای جوشان، احتمال دارد به خاطر، نیاز شدید آنان به منابع آب باشد.

492- واردات مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 17

17 - بازرگانان همه گونه محصولات را به مکه وارد می کردند .

یجبی إلیه ثمرت کلّ شیء

493- ورود مسلمانان به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 28 - 11

11- تحقق وعده خداوند ، به ورود پیروزمندانه مسلمانان به مکه ، گواه تحقق پذیری وعده او در غلبه اسلام بر تمامی ادیان *

لتدخلنّ المسجد الحرام . .. هو الذی أرسل رسوله ... لیظهره علی الدین کلّه

خداوند در آیه قبل، به مؤمنان وعده داد که با ایمنی وارد مکه خواهند شد و این وعده تحقق یافت. حال در این آیه، نوید داده است که اسلام نه بر مشرکان مکه; بلکه بر تمامی ادیان غلبه خواهد کرد و این وعده، همانند وعده پیشین تحقق پذیر خواهد بود.

ص: 245

494- ورود مؤمنان به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 24 - 5

5 - ورود مسلمانان به سرزمین مکه و آسیب ندیدن از ناحیه دشمن ، ظفری الهی برای ایشان

و هو الذی کفّ . .. من بعد أن أظفرکم علیهم

495- وعده شکست کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 38 - 1

1- هلاکت و شکست کافران مکه و پیروزی مؤمنان ، وعده الهی

سأُوریکم ءای_تی . .. و یقولون متی ه_ذا الوعد

برداشت یادشده مبتنی براین است که مقصود از <وعد> دراین آیه، غلبه مؤمنان و شکست کافران باشد.

496- وعده فتح مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - صف - 61 - 13 - 9

9 - خداوند ، مسلمانان صدراسلام را از پیش ، به فتح مکه و امداد های خود وعده داد .

و أُخری تحبّونها نصر من اللّه و فتح قریب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - فتح - 48 - 1 - 7

7 - وعده قطعی خداوند به فتح بزرگ مکه در پی صلح حدیبیه

إنّا فتحنا لک فتحًا مبینًا

مراد از <فتح>، ممکن است فتح مکه باشد و فعل ماضی <فتحنا> در واقع تأکیدی باشد بر فتحی که در آینده صورت خواهد گرفت.

497- وعده هلاکت کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 38 - 1

ص: 246

1- هلاکت و شکست کافران مکه و پیروزی مؤمنان ، وعده الهی

سأُوریکم ءای_تی . .. و یقولون متی ه_ذا الوعد

برداشت یادشده مبتنی براین است که مقصود از <وعد> دراین آیه، غلبه مؤمنان و شکست کافران باشد.

498- ویژگیهای مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 25 - 13

13 - مکّه ( مسجد الحرام و محدوده آن ) باید محیطی أمن برای همگان باشد .

سواء الع_کف فیه و الباد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 57 - 10،16،17

10 - سرزمین مکه ، حرم امن الهی

أوَلم نمکّن لهم حرمًا ءامنًا

16 - بازار تجارت در مکه ، در تمام فصول سال رونق داشت .

یجبی إلیه ثمرت کلّ شیء

با توجه به آمدن فعل مضارع (یجبی) _ که بیانگر استمرار است _ برداشت یاد شده به دست می آید.

17 - بازرگانان همه گونه محصولات را به مکه وارد می کردند .

یجبی إلیه ثمرت کلّ شیء

499- هتک قداست مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - بلد - 90 - 2 - 7

7 - < عن ابراهیم بن ابی یحیی قال : سئل أبوعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه تعالی < لااُقسم به_ذا البلد و أنت حلّ به_ذا البلد > قال إنّ قریشاً کانوا یُحرّمون البلد . . . فاستحلّوا من نبیّ اللّه ( ص ) الشتم و التکذیب فقال : لا أُقسم به_ذا البلد و أنت حلّ به_ذا البلد < إنّهم عظّموا البلد و استحلّوا ما حرّم اللّه تعالی ;

از ابراهیم بن ابی یحیی روایت شده که گفت: از امام صادق(ع) از سخن خدای تعالی <لا اُقسم به_ذا البلد . و أنت حلّ به_ذا البلد> سؤال شد، امام فرمود: قریش احترام شهر [مکه] را نگه می داشتند ... ولی ناسزاگویی و تکذیب پیامبرخدا(ص) را حلال شمردند[و حرمت مکه را درباره ایشان رعایت نکردند]. پس خدا فرمود: <لا اُقسم به_ذا البلد. و أنت حلّ به_ذا البلد> آنان برای این شهر عظمت قائل شدند، ولی حرام خدای تعالی را حلال شمردند>.

ص: 247

500- هجرت از مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 97 - 8

8 _ گروهی از مسلمانان در صدر اسلام ، از مکّه هجرت نکردند و همچنان تحت ستم کافران باقی ماندند .

انّ الّذین توفّیهم الملئکه . .. قالوا کنّا مستضعفین فی الارض

ابن عباس گوید: گروهی از اهل مکّه ایمان آوردند، ولی به علت ترس، از هجرت سر باز زدند و این آیه درباره آنان نازل شد. (روح المعانی، ذیل آیه).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حشر - 59 - 8 - 6

6 - هجرت مسلمانان از مکه ، تحت فشار دشمن بود ; نه به اختیار و دلخواه آنان .

الذین أُخرجوا من دی_رهم و أمولهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 1 - 8،14

8 - نهی خداوند از دوستی اهل ایمان با کافران که باعث خروج ناخواسته پیامبر ( ص ) و مؤمنان از سرزمینشان ( مکه ) شده بودند .

لاتتّخذوا . .. یخرجون الرسول و إیّاکم أن تؤمنوا باللّه

14 - حرکت مسلمانان برای فتح مکه ، حرکتی جهادی و در راستای خشنودی خداوند

إن کنتم خرجتم جه_دًا فی سبیلی و ابتغاء مرضاتی

از این که پس از برشمردن ستم مشرکان نسبت به مسلمانان، تعبیر <جهاداً فی سبیلی. ..> آمده، می توان نتیجه گرفت که آیه شریفه، انگیزه فتح مکه را مشخص ساخته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ممتحنه - 60 - 10 - 4

4 - اقدام برخی از زنان مؤمن ، به هجرت از مکه به سوی مدینه ، پس از پیمان حدیبیه

ی_أیّها الذین ءامنوا

آیه شریفه _ بر اساس شأن نزول _ پس از هجرت برخی از زنان مکه به مدینه، نازل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 41 - 2،4

2- عده ای از مسلمانان صدراسلام برای رهایی از ظلم و ستم مشرکان مکه ، از آن شهر هجرت کردند .

و الذین هاجروا فی الله من بعد ما ظلموا

ص: 248

به دلیل اینکه سوره نحل در مکه نازل شده است، احتمال دارد مراد از <الذین هاجروا> مسلمانانی باشد که از مکه هجرت کرده و به حبشه یا مدینه رفتند.

4- محل هجرت مسلمانان مهاجر از مکه ( به مدینه یا حبشه ) جایگاهی شایسته و مناسب برای آنان

و الذین هاجروا فی الله من بعد ما ظلموا لنبوّئنّهم فی الدنیا حسنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - قصص - 28 - 85 - 2

2 - دفاع از حریم قرآن و پیروی از تعالیم آن ، عامل هجرت پیامبر ( ص ) از مکه

إنّ الذی فرض علیک القرءان لرادّک إلی معاد

این که خداوند پیش از وعده به بازگشت پیامبر(ص) به مکه، مسأله وجوب عمل به تعالیم قرآن را مطرح ساخته است; می تواند به علّتِ هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه اشاره داشته باشد.

501- هجرت مسلمانان از مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 56 - 4

4 - توصیه خداوند ، به مسلمانان مکه برای هجرت از مکه جهت انجام شایسته عبادت خدا

ی_عبادی . .. إنّ أرضی وسعه فإیّ_ی فاعبدون

502- هجرت مسلمانان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 40 - 5

5 - تشریع حکم جهاد ، پس از آوارگی مسلمانان از مکّه و هجرت به مدینه

أُذن للذین یق_تلون . .. الذین أُخرجوا من دی_رهم بغیر حقّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 60 - 5

5 - مسلمانان مکه ، در صورت هجرت از مکه ، نگران معاش خود بودند .

إنّ أرضی وسعه . .. و کأیّن من دابّه لاتحمل رزقها اللّه یرزقها و إیّاکم

این که خداوند پس از توصیه به هجرت برای حفظ ارزش دینی، رازقیت خود را مطرح می کند و یادآوری می کند که خیلی از جنبندگان، قادر به تأمین روزی خود نیستند، احتمال دارد درصدد دفع توهم و پرسشی باشد که مسلمانان، آن را در ذهن خود داشته اند. برداشت بالا براساس احتمال یاد شده است.

ص: 249

503- هجوم ابرهه به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فیل - 105 - 1 - 5

5 - هجوم ابرهه به مکه با سپاهیانی فیل سوار و سرکوب شدید آنان از جانب خداوند

ألم تر کیف فعل ربّک بأصح_ب الفیل

آیات این سوره، به داستان <ابرهه> نظر دارد که شهرت آن تا حد مبدأ تاریخ شدن، از تصریح به نام او، بی نیاز ساخته است.

504- هجوم اصحاب فیل به مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قریش - 106 - 2 - 4

4 - هجوم اصحاب فیل به مکه ، کاروان های تجارتی قریش در تابستان و زمستان را با خطری جدّی مواجه ساخته بود .

إیل_فهم رحله الشتاء و الصیف

505- هدایت کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 6 - 5

5 - عثمان بن عفان ، از حاضران مجلس پیامبر ( ص ) در ماجرای ابن ام مکتوم و ارشاد کننده کافران مکه در عصر بعثت *

أمّا من استغنی . فأنت له تصدّی

در شأن نزول آیه شریفه از تفسیر قمی نقل شده که فرد مورد نظر از ضمیر خطاب در <أنت له تصدّی>، عثمان بوده است. او در صدد مسلمان ساختن حاضران مجلس _ که از چهره های برجسته قریش بودند _ برآمده بود.

506- هدایت ناپذیری کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 76 - 6

6 - عدم تنبه کافران مکه ، از بلا های هشدار دهنده الهی ( مثل قحطی و خشکسالی )

و لقد أخذن_هم بالعذاب فما استکانوا لربّهم و ما یتضرّعون

ص: 250

507- هدایت ناپذیری مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 48 - 4

4- گمراهی مشرکان مخالف پیامبر ( ص ) در مکه ، به حدی بود که آنان زمینه هدایت را از دست داده بودند .

فضلّوا فلایستطیعون سبیلاً

<فلایستطیعون> تفریع بر <ضلّوا> است و مراد از آن، بسته شدن تمامی راههای هدایت برای آنان است.

508- هشدار به اشراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 56 - 2

2 - بیان فرجام فرعونیان ، هشداری به مستکبران و اشراف مشرک مکه

فجعلن_هم سلفًا و مثلاً للأخرین

509- هشدار به حق ناپذیران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 27 - 3

3- تذکر به هلاکت اقوامی کافر در اطراف مکه ، هشداری به مکیان حق ناپذیر

و لقد أهلکنا ما حولکم من القری

مخاطب <کم> مشرکان مکه اند.

510- هشدار به کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 37 - 5

5- کافران مکه به عذاب و نابودی قریب الوقوع تهدید شدند .

سأُوریکم ءای_تی فلاتستعجلون

مقصود از <آیاتی> به قرینه آیات بعد (. ..بل تأتیهم بغته...) عذاب و هلاکت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 251

14 - عنکبوت - 29 - 14 - 11

11 - هشدار خداوند ، به کافران مکه ، درباره تلاش شان برای اغوای مسلمانان

و قال الذین کفروا للذین ءامنوا اتّبعوا سبیلنا. ..و لقد أرسلنا نوحًا إلی قومه ...

بیان قصه طوفان نوح(ع) پس از ذکر برخوردهای کافران مکه با مسلمانان، احتمال دارد برای هشدار به آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 18 - 5

5 - هشدار خداوند ، به کافران مکه ، به جهت تکذیب کردن پیامبر ( ص )

و إن تکذّبوا فقد کذّب أمم من قبلکم

برداشت بالا، بنابراین احتمال است که جواب شرط <إن تکذّبوا> محذوف بوده و چیزی از قبیل <فاستعدوا للعذاب> باشد; یعنی، اگر تکذیب می کنید، آماده عذاب باشید!

511- هشدار به مستکبران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 56 - 2

2 - بیان فرجام فرعونیان ، هشداری به مستکبران و اشراف مشرک مکه

فجعلن_هم سلفًا و مثلاً للأخرین

512- هشدار به مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 71 - 1

1 _ پیامبر اکرم ( ص ) از سوی خداوند دستور یافت تا سرگذشت نوح ( ع ) و قومش را ، به عنوان هشدار برای مشرکان مکه ، بازگو کند .

و اتل علیهم نبأ نوح إذ قال لقومه

<نبأ> خبری است که برای شنونده دارای فائده عظیم باشد. (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - روم - 30 - 42 - 3

3 - هشدار خداوند ، مشرکان مکه را به فرجامی مانند فرجام مشرکان پیشین

قل سیروا فی الأرض فانظروا کیف کان ع_قبه الذین من قبل

ص: 252

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 56 - 2

2 - بیان فرجام فرعونیان ، هشداری به مستکبران و اشراف مشرک مکه

فجعلن_هم سلفًا و مثلاً للأخرین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 28 - 2

2- مکیان ستیزه گر ، به سرنوشت عبرت آموز فرعونیان هشدار داده شدند .

بل هم فی شکّ یلعبون . .. کذلک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 37 - 1

1- سرنوشت قوم < تبّع > و اقوام قبل از آن ، پیامدار عبرت و هشدار برای مشرکان مکه

أهم خیر أم قوم تبّع و الذین من قبلهم

513- هلاکت کافران اطراف مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 31 - 16

16_ شکست و نابودی کفرپیشگان مکه و حوالی آن ، از پیشگویی های قرآن

لایزال الذین کفروا تصیبهم بما صنعوا قارعه . .. حتی یأتی وعد الله

514- هلاکت کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 31 - 16

16_ شکست و نابودی کفرپیشگان مکه و حوالی آن ، از پیشگویی های قرآن

لایزال الذین کفروا تصیبهم بما صنعوا قارعه . .. حتی یأتی وعد الله

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 135 - 1

1- کافران مکه با انکار آیات الهی _ پس از اتمام حجت بر ایشان _ مستحق نابودی و عذاب بودند .

و لو أنّا أهلکن_هم . .. فستعلمون من أصح_ب الصرط السویّ و من اهتدی

ص: 253

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 37 - 5

5- کافران مکه به عذاب و نابودی قریب الوقوع تهدید شدند .

سأُوریکم ءای_تی فلاتستعجلون

مقصود از <آیاتی> به قرینه آیات بعد (. ..بل تأتیهم بغته...) عذاب و هلاکت است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 31 - 2

2 - تهدید کافران مکّه از سوی خداوند ، به وقوع حوادثی ناگوار و مرگ آفرین برای ایشان در آینده

قل تربّصوا فإنّی معکم من المتربّصین

515- هلاکت مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 53 - 12

12 _ هلاکت و نابودی مشرکان مکه در کارزار بدر ، پیامد گناهان و کفرشان به آیات الهی بود .

ذلک بأن اللّه لم یک مغیرا نعمه أنعمها علی قوم حتی یغیروا ما بأنفسهم

<ذلک> علاوه بر اینکه اشاره به فرجام شوم فرعونیان و کافران پیش از آنان است، می تواند اشاره به قضایای جنگ بدر و نابودی مشرکان مکه نیز داشته باشد.

516- هماهنگی مشرکان مکه و فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - دخان - 44 - 17 - 3

3- وجود نوعی مشابهت در عملکرد ، میان مشرکان مکه و فرعونیان در حق ستیزی و مقابله با رسول الهی

و لقد فتنّا قبلهم قوم فرعون و جاءهم رسول کریم

تعبیر <قبلهم>، نوعی ارتباط و همگونی میان مشرکان مکه و فرعونیان را می رساند.

517- هواپرستی کافران مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 254

10 - اسراء - 17 - 41 - 9

9- برخورد کافران و مشرکان مکه با قرآن ، اساس علمی و عقلانی نداشت ; بلکه برخاسته از انگیزه های نفسانی _ روانی آنان بود .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان لیذّکّروا و ما یزیدهم إلاّ نفورًا

خداوند، حاصل تبیین تنوع و گوناگونی آیات خویش را برای مشرکان، نفرت آنان معرفی می کند و این، نشان می دهد که آنان، به جای برخورد منطقی با آیات الهی، برخورد روانی _ نفسانی داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 46 - 10

10- برخورد منکرانه کافران و مشرکان مکه با قرآن ، برخاسته از منطق و عقل نبود ; بلکه انگیزه نفسانی _ روانی داشت .

و إذا ذکرت ربّک فی القرءان وحده ولّوا علی أدب_رهم نفورًا

<نفرت> از مقولات نفسانی - روانی است. بنابراین موضع نفرت آلود مشرکان با قرآن، برخاسته از انگیزه های نفسانی - روانی آنان بود.

518- هواپرستی مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 41 - 9

9- برخورد کافران و مشرکان مکه با قرآن ، اساس علمی و عقلانی نداشت ; بلکه برخاسته از انگیزه های نفسانی _ روانی آنان بود .

و لقد صرّفنا فی ه_ذا القرءان لیذّکّروا و ما یزیدهم إلاّ نفورًا

خداوند، حاصل تبیین تنوع و گوناگونی آیات خویش را برای مشرکان، نفرت آنان معرفی می کند و این، نشان می دهد که آنان، به جای برخورد منطقی با آیات الهی، برخورد روانی _ نفسانی داشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 46 - 10

10- برخورد منکرانه کافران و مشرکان مکه با قرآن ، برخاسته از منطق و عقل نبود ; بلکه انگیزه نفسانی _ روانی داشت .

و إذا ذکرت ربّک فی القرءان وحده ولّوا علی أدب_رهم نفورًا

<نفرت> از مقولات نفسانی - روانی است. بنابراین موضع نفرت آلود مشرکان با قرآن، برخاسته از انگیزه های نفسانی - روانی آنان بود.

519- یأس از ایمان مشرکان مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 88 - 2

ص: 255

2 - یأس و ناامیدی پیامبر ( ص ) ، از ایمان آوردن مشرکان مکه

و قیله ی_ربّ إنّ ه_ؤلاء قوم لایؤمنون

520- یهود در مکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 46 - 3

3 - وجود افرادی یهودی و یا مسیحی در مکّه ، در دوران بعثت پیامبر اکرم ( ص )

و لاتج_دلوا أهل الکت_ب إلاّ بالتی هی أحسن

سوره عنکبوت، طبق نظر مشهور، مکّی است و برداشت بالا، براساس آن است.

ص: 256

3- ملاکها

1- تزاحم ملاکها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 219 - 8،11

8 _ گناه شرابخواری و قماربازی ، از منفعت آنها بیشتر است .

یسئلونک عن الخمر و المیسر . .. اثمهما اکبر من نفعهما

11 _ لزوم ترجیح اهمّ در تزاحم ملاکها

و اثمهما اکبر من نفعهما

در صورتی که ملاکِ حرمت شراب و قمار، زیان آنها باشد; با وجود تصریح به منفعت در آنها، جانب ملاک اقوی (زیان) ترجیح داده شده و حرمت آنها، جعل شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 79 - 13

13- عملکرد خضر ( ع ) در مورد کشتی ، مصداقی از تقدیم اهم ، به هنگام مزاحمت آن با امری مهم است .

و أمّا السفینه فکانت لمسکین . .. یأخذ کلّ سفینه غصبًا

2- ملاکها در نظام جزایی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 51 - 11

11 - کیفر و پاداش انسان ها در قیامت ، مستند به گواهی شاهدان است .

یوم یقوم الأشه_د

ص: 257

ملاکهای عرفی

3- {ملاکهای عرفی}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 228 - 15

15 _ برخورداری زنان و شوهران از حقوقی متقابل و همانند ، به صورت معروف و متعارف ( بر اساس موازین عقلی و شرعی )

و لهنّ مثل الذی علیهنّ بالمعروف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 229 - 4،6،8

4 _ لزوم تعهّد شوهر به رعایت حقوق شناخته شده همسر خویش

فامساک بمعروف

مراد از <معروف> (شناخته شده) حقوقی است که بر اساس عقل، فطرت و شرع در بین مردم متدین و سلیم الفطره، مورد شناسایی قرار گرفته است. اگر چه آیه درباره زن مطلّقه ای است که شوهرش به او رجوع کرده بود; ولی به طور کلی بیانگر حقوق تمامی زنان است.

6 _ رفتار مرد با زن خود پس از رجوع در طلاق ، باید بر اساس موازین شناخته شده عقل و شرع باشد .

الطلاق مرّتان فامساک بمعروف

8 _ پس از طلاق دوّم و رجوع در آن ، یا باید زندگی بر اساس < معروف > باشد و یا طلاق بدون حق رجوع .

فامساک بمعروف او تسریح باحسان

بنابراینکه مراد از <تسریح باحسان> طلاق سوّم باشد; چون تنها در دو طلاق حق رجوع می باشد: <الطلاق مرّتان>. و طلاق سوّم بدون حق رجوع خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 231 - 2

2 _ لزوم رعایت موازین شناخته شده شرعی و عرفی در طلاق و یا ادامه زندگی از سوی مردان

فامسکوهنّ بمعروف او سرِحوهن بمعروف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 232 - 2،7

2 _ جواز و صحّت ازدواج زن با شوهر سابق پس از انقضای عِدّه ، در صورت توافق آنها بر اساس موازین عقل ، شرع و عرف

فلا تعضلوهنّ ان ینکحن ازواجهنّ اذا ترضوا بینهم بالمعروف

ظاهراً مراد از <ازواجهنّ>، شوهر سابق باشد.

7 _ توافق و رضایت زن و مرد بر اساس آنچه عقلا و شرعاً پسندیده است ، شرط اساسی برای ازدواج

فلا تعضلوهنّ ان ینکحن . .. اذا تراضوا بینهم بالمعروف

ص: 258

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 233 - 7،9،12

7 _ تأمین نیاز ها و پوشاک مادران به مقدار متعارف ، وظیفه شرعی پدر

و علی المولود له زرقهنّ و کسوتهنّ بالمعروف

9 _ تأمین مخارجِ متعارف زنان مُطلّقه در زمان شیردهی به نوزاد ، بر عهده پدر است .

و علی المولود له زرقهنّ

بنابراینکه مراد از <والدات> به قرینه آیات قبل و بعد، زنان مطلّقه باشند.

12 _ میزان متعارف نفقه و مخارج واجب بر شوهران ، باید به اندازه توانایی مالی آنان باشد .

و علی المولود له زرقهنّ و کسوتهنّ بالمعروف لا تُکلف نفس الا وسعها

به نظر می رسد جمله <لا تُکلّف . .. > تبیین کلمه <معروف> باشد; یعنی نباید حدّ متعارف، بدون در نظر گرفتن توانایی مالی شوهر تعیین شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 236 - 6،7،10،11

6 _ لزوم پرداخت متاعی مناسب و پسندیده از سوی شوهران ، به زنان مُطلّقه ای که برای آنان مهریّه تعیین نشده است .

و متّعوهنّ . .. متاعاً بالمعروف

ظاهر این است که ضمیر در <متّعوهنّ>، به طایفه دوّم از زنان مُطلّقه برگردد; یعنی زنانی که مهر برای آنان تعیین نشده است.

7 _ لزوم پرداخت متاعی مناسب و پسندیده از سوی شوهران ، به زنانی که قبل از آمیزش با آنان ، طلاق داده شوند .

ان طلّقتم النساء . .. و متّعوهنّ ... بالمعروف

بنابراین احتمال که ضمیر در <متّعوهنّ>، علاوه بر اینکه به طایفه دوّم ارجاع شود، شامل طایفه اوّل (یعنی زنانی که با آنان آمیزش نشده) نیز شود.

10 _ لزوم تناسب کالای پرداختی به زنان مُطلّقه ، با شؤونات اجتماعی زن و مرد

متّعوهنّ . .. متاعاً بالمعروف

در آیه مزبور توصیه شده که <متاع>، پسندیده باشد; و متاع آنگاه پسندیده است که نه خارج از شؤونات اجتماعی شوهر و نه خارج از شؤونات اجتماعی همسر باشد.

11 _ عُرف ، مرجع تشخیص برخی از موضوعات احکام الهی

متّعوهنّ . .. متاعاً بالمعروف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 241 - 1،3

1 _ لزوم پرداخت کالای شایسته و مناسب به زنان مُطلّقه

و للمطلّقات متاع بالمعروف

3 _ عُرف ، مرجع تشخیص برخی از موضوعات احکام الهی

متاع بالمعروف

ص: 259

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 6 - 19

19 - وصیت به اِعطای بخشی از مال ، به کسی ، باید بر اساس متعارف باشد .

إلاّأن تفعلوا إلی أولیائکم معروفًا

4- ملاکهای عرفی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 180 - 6

6 - نقش معیار های عرفی در احکام دین

الوصیه للولدین و الأقربین بالمعروف

ملاک عرفی

5- {ملاک عرفی}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 89 - 9

9 _ نوع متعارف غذای خانوادگی کفاره دهنده ، کمترین حد برای نوع غذا در کفاره قسم

فکفّرته اطعام عشره مسکین من اوسط ما تطعمون اهلیکم

برداشت فوق را فرمایش امام باقر(ع) تأیید می کند که در پاسخ سؤال از <اوسط ما تطعمون> در آیه فوق فرمود: ما تقوتون به عیالکم من اوسط ذلک . .. .

_______________________________

کافی، ج 7، ص 454، ح 14; تفسیر برهان، ج 1، ص 495، ح 4.

6- ملاک عرفی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 2 - 3

3 - از سرگیری زندگی با زن مطلّقه و یا جدایی همیشگی از او ، پس از گذشت زمان عدّه ، باید به صورت پسندیده و براساس موازین عقل و شرع باشد .

فامسکوهنّ بمعروف أو فارقوهنّ بمعروف

<معروف> اسم برای هر کاری است که از نظر عقل و شرع، حسن و خوبی آن شناخته شده باشد (مفردات راغب).

ص: 260

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - طلاق - 65 - 6 - 9

9 - توجه به مصالح و منافع نوزادان و نیز رعایت موازین شرعی و عقلی ، باید اساس و مبنای مشاوره و هم فکری مردان و زنان مطلّقه باشد .

و أتمروا بینکم بمعروف

<معروف> اسم برای هر کاری است که از نظر عقل و شرع، حسن و خوبی آن شناخته شده باشد (مفردات راغب).

ص: 261

4- ملائکه

1- ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 42 - 1،14

1 _ مژده ملائکه به مریم ( س ) در برگزیدگی او از طرف خداوند

و اذ قالت الملئکه یا مریم انّ اللّه اصطفیک

14 _ طهارت و پاکدامنی ، ملاکی برای ارزیابی مقام زن

طهرک و اصطفیک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 80 - 1،3،4،5

1 _ پیامبران ، کسی را به برگزیدن فرشتگان و انبیا به عنوان ربّ ، فرمان نداده اند .

ما کان لبشر . .. و لا یامرکم ان تتخذوا الملئکه و النّبیّن ارباباً

3 _ اعتقاد برخی از اهل کتاب ، به ربوبیّت فرشتگان و انبیا

و لا یامرکم ان تتخذوا الملئکه و النّبیّن ارباباً

آیه، ناظر به اعتقاد برخی از اهل کتاب است.

4 _ اعتقاد به ربوبیّت انبیا و فرشتگان ( غیر خدا ) ، کفر است .

و لا یأمرکم . .. ایأمرکم بالکفر

5 _ فرشتگان و انبیاء و هر آنچه غیر خداست ، هیچ نقش مستقلّی در ربوبیّت عالم ندارد .

و لا یأمرکم . .. ارباباً ایأمرکم بالکفر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 83 - 16

16 _ تسلیم فرشتگان ، در برابر خداوند

و له اسلم من فی السّموات

ص: 262

رسول اللّه (ص) درباره آیه فوق فرمود: اما من فی السّموات فالملائکه.

_______________________________

الدر المنثور، ج 2، ص 254.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 87 - 1،6

1 _ بازگشت به کفر ( ارتداد ) با وجود دلایل روشن ، موجب گرفتاری به طرد و نفرین خدا و فرشتگان و مردم

قوماً کفروا بعد ایمانهم . .. اولئک جزاؤهم انّ علیهم لعنه اللّه و الملئکه و النّا

6 _ کسانی از یهود و نصارا که آگاهانه نبوت پیامبر ( ص ) را انکار نمودند ، گرفتار لعنت خدا و فرشتگان و مردم هستند .

قوماً کفروا بعد ایمانهم . .. اولئک جزاؤهم انّ علیهم ... و النّاس اجمعین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 89 - 1

1 _ مرتدانِ تائب ، مورد پذیرش و توجه خداوند ، ملائکه و مردم

کفروا بعد ایمانهم . .. انّ علیهم لعنه اللّه و الملئکه و الناس ... الاّ الذین تاب

2- آثار استغفار ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 20

20 - استغفار فرشتگان برای زمینیان ، موجب بقای نظام هستی

تکاد السم_وت یتفطّرن . .. و المل_ئکه ... و یستغفرون لمن فی الأرض

چنانچه آیات در مقام توحید و نفی شرک باشد، از ارتباط فرازهای آیه می توان استفاده کرد که پیامد گناه شرک، چنان بزرگ و سنگین است که اگراستغفار ملائکه برای زمینیان نبود، نظام هستی فرو می پاشید.

3- آثار ترس ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 13 - 10

10_ خوف فرشتگان از خداوند ، آنان را به تسبیح و ستایش خداوند سوق می دهد .

و یسبّح . .. والمل_ئکه من خیفته

<من> در <من خیفته> برای تعلیل است.

ص: 263

4- آثار جهل ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 20

20 _ نا آگاهی فرشتگان به ارزش های والای انسان ، موجب شد تا فسادگری او برای فرشتگان جلوه گر شود و به خلقت و خلافتش معترض باشند .

أتجعل فیها من یفسد فیها . .. قال إنی أعلم ما لاتعلمون

5- آثار درک صحیح ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 16

16 - تسبیح و ستایش مداوم فرشتگان ، ره آورد درک و تلقی آنان از عظمت الهی است .

و هو العلیّ العظیم . .. و المل_ئکه یسبّحون بحمد ربّهم

برداشت بالا بر این اساس است که آیه درصدد بیان عظمت خدا باشد.

6- آثار دعای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 9 - 2

2 - مؤمنان تائب و صالحان ، مشمول رحمت الهی در قیامت در سایه دعا و درخواست فرشتگان

و قهم السیّئات و من تق السیّئات یومئذ فقد رحمته

7- آثار ذکر ملائکه ثبت عمل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 11 - 5

5 - توجّه به حضور محافظان الهی در همه حالات و ثبت رفتار و کردار در نامه عمل ، بازدارنده انسان از ارتکاب گناه

ما غرّک . .. و إنّ علیکم لح_فظین . کرامًا ک_تبین

ص: 264

8- آثار سجده ملائکه بر آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 62 - 3

3- سجده ملائکه بر آدم ( ع ) ، پیام دار کرامت و فضیلت او بر آنان بود .

اسجدوا لأدم فسجدوا . .. قال أرءیتک ه_ذا الذی کرّمت علیّ

9- آثار عبودیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 26 - 8

8- عبودیت فرشتگان ، مایه قرب و کرامت آنان به درگاه الهی است .

بل عباد مکرمون

از توصیف فرشتگان به <عباد> (بندگان) برداشت یاد شده به دست می آید.

10- آثار علم ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 2،5

2- آگاهی ملائکه از علم مطلق خداوند به تمامی گفتار و رفتار و حالات ، موجب انقیاد آنان و بازدارنده ایشان از هرگونه نافرمانی

لایسبقونه . .. بأمره یعملون . یعلم ما بین أیدیهم و ما خلفهم

جمله <یعلم ما. ..> می تواند در حکم تعلیل برای آیه قبل (لایسبقونه... بأمره یعملون) باشد; یعنی، چون فرشتگان آگاه اند که خداوند به تمامی حرکات آنان دانا است، از این رو گوش به فرمان خدا و تسلیم محض او هستند.

5- اطلاع ملائکه از علم گسترده الهی ، مانع از شفاعت خودسرانه آنان است .

یعلم . .. و لایشفعون إلاّلمن ارتضی

11- آثار نزول ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 4 - 9

9 - تقدیر امور جهان در شب قدر ، وابسته به نزول ملائکه و روح به زمین است .

تنزّل . .. من کلّ أمر

<أمر>، ممکن است مفرد <اُمور> باشد. در این صورت مراد اموری خواهد بود که در شب قدر، تقدیر می شود و ملائکه و روح برای

ص: 265

تدبیر آن امور، به زمین نازل می شوند. حرف <من> در این احتمال، برای بیان علّت غائی است; یعنی، <لأجل کلّ أمر أراد اللّه قضائه>.

12- آثار نزول ملائکه در شب قدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 4 - 4

4 - نزول ملائکه و روح در شب قدر ، نشانه شرافت آن بر هزار ماه

خیر من ألف شهر . تنزّل المل_ئکه و الروح فیها

13- آدم(ع) و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 33 - 2،4،5

2 - آدم ( ع ) ، نام های حقایق هستی را برای فرشتگان بیان کرد .

فلمّا أنبأهم بأسمائهم

4 - آدم ( ع ) ، خلیفه خداوند ، واسطه ای برای رسیدن فیض الهی به فرشتگان

یأدم أنبئهم بأسمائهم فلمّا أنبأهم بأسمائهم

5 - آدم ( ع ) ، آموزگار فرشتگان

یأدم أنبئهم بأسمائهم فلمّا أنبأهم بأسمائهم

14- آمادگی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 38 - 1

1 - روح و فرشتگان الهی در قیامت ، ایستاده و صف بسته در آماده باش کامل قرار می گیرند .

یوم یقوم الروح و المل_ئکه صفّ_ًا

<صفّاً> مصدر است و چون حال قرار گرفته، به معنای <صافّین> است. ایستادن و صف بستن، کنایه از مهیّا بودن برای انجام فرمان های الهی است.

ص: 266

15- ابراهیم(ع) و سلام ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 4

4_ ابراهیم ( ع ) ، سلام فرشتگان را پاسخ گفت و برای تدارک غذا از حضور آنان بیرون رفت .

قال سل_م فما لبث أن جاء بعجل حنیذ

16- ابراهیم(ع) و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 4،8،16

4_ ابراهیم ( ع ) ، سلام فرشتگان را پاسخ گفت و برای تدارک غذا از حضور آنان بیرون رفت .

قال سل_م فما لبث أن جاء بعجل حنیذ

8_ ابراهیم ( ع ) ، در فاصله ای کوتاه پس از آمدن فرشتگانِ بشارت ، گوساله ای بریان شده برای آنان آورد .

فما لبث أن جاء بعجل حنیذ

ضمیر در <لبث> به ابراهیم(ع) برمی گردد و <أن جاء> به تقدیر <فی> متعلق به <لبث> است. <عجل> به گوساله نر که بیش از یک ماه نداشته باشد، گفته می شود و <حنیذ> به معنای بریان شده است. بنابراین <فما لبث ...>; یعنی، ابراهیم(ع) در آوردن گوساله ای بریان شده درنگی نکرد.

16_ < عن أبی عبدالله ( ع ) قال : إن الله تعالی بعث أربعه أملاک فی إهلاک قوم لوط : جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و کرّوبیل ( ع ) فمرّوا بابراهیم ( ع ) . . . و کان صاحب أضیاف فشوی لهم عجلاً سمیناً حتی أنضجه ثم قرّبه إلیهم . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: خدای تعالی برای هلاک کردن قوم لوط چهار فرشته فرستاد: جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و کرّوبیل. پس بر ابراهیم گذر کردند و ابراهیم مهمانپذیر و مهمان دوست بود. از این رو گوساله فربهی برایشان بر آتش نهاد تا آن را پخت و نزد آنان آورد ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 70 - 2،8،12

2_ خودداری فرشتگان از خوردن غذای ابراهیم ( ع ) ، موجب ناراحتی و ناخوشایندی او شد .

فلما رءآ أیدیهم لاتصل إلیه نکرهم

8_ حضرت ابراهیم ( ع ) به ماهیت مهمانان خویش ( فرشته بودن آنان ) تا پیش از معرفی خودشان ، پی نبرده بود .

قالوا لاتخف إنا أُرسلنا إلی قوم لوط

12_ < عن أبی عبدالله ( ع ) قال : إن الله تعالی بعث أربعه أملاک . . . فمرّوا بابراهیم ( ع ) و هم معتمّون فسلّموا علیه فلم یعرفهم . . . فشوی لهم عجلاً سمیناً حتی أنضجه ثم قرّبه إلیهم فلما وضعه بین أیدیهم رأی أیدیهم لاتصل إلیه نکرهم و أوجس منهم خیفه فلما رأی ذلک جبرئیل حسر العمامه عن وجهه و عن رأسه فعرفه ابراهیم ( ع ) فقال أنت هو ؟ فقال : نعم . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: خدای تعالی چهار فرشته فرستاد آنان بر ابراهیم گذر کردند در حالی که دارای عمامه بودند [سر و صورت خود را با عمامه پوشانده بودند] پس بر او سلام کردند، او آنان را نشناخت. .. آن گاه برایشان گوساله فربهی بر

ص: 267

آتش نهاد تا آن را پخت و نزد آنان آورد و هنگامی که ابراهیم(ع) دید دست فرشتگان به آن گوساله بریان نمی رسد، آنان را نشناخت و در دل احساس ترس نمود، چون جبرئیل چنین دید، عمامه را از سر و صورت خود کنار زد. پس ابراهیم او را شناخت و گفت: تو همانی گفت: آری>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 74 - 3،5

3_ ابراهیم ( ع ) ، پس از پی بردن به هدف فرشتگان ( نابودسازی قوم لوط ) ، با آنان به چون و چرا و جر و بحث پرداخت .

یج_دلنا فی قوم لوط

جمله <قد جاء أمر ربک> در آیه 76 می تواند قرینه ای بر این باشد که مراد از <یجادلنا>، <یجادل رسلنا> باشد.

5_ جدال و چون و چرای ابراهیم ( ع ) درباره قوم لوط ، پس از برطرف شدن ترس او و دریافت بشارت ( فرزنددار شدن ) بود .

فلما ذهب عن إبرهیم الروع و جاءته البشری یج_دلنا فی قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 54 - 4

4- ابراهیم ( ع ) پس از دریافت خبر فرزنددار شدنش از فرشتگان ، خواستار توضیح و اطلاعات بیشتری از آنان شد .

فبم تبشّرون

برداشت فوق بر این اساس است که <با> در <فبم> برای ملابست باشد و استفهام در جمله <فبم تبشّرون> سؤال از چگونگی تحقق چنین بشارتی (فرزنددار شدن) باشد و نه تردید و سؤال از اصل فرزنددار شدن.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 57 - 1

1- ابراهیم ( ع ) پس از شناخت مهمانانش ( فرشتگان ) از مأموریت اصلی و مهم آنان جویا شد .

قال فما خطبکم أیّها المرسلون

<خطب> به معنای امر مهم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 58 - 1

1- در پی جویا شدن ابراهیم ( ع ) از مأموریت اصلی مأموران الهی ( فرشتگان ) آنان هلاکت قوم تبهکار ( قوم لوط ) را مأموریت اصلی خویش معرفی کردند .

قال فما خطبکم أیّها المرسلون . قالوا إنا أُرسلنا إلی قوم مجرمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 31 - 1

1 - فرستادگان خداوند برای یاری لوط ( ع ) ، ابتدا ، نزد ابراهیم ( ع ) رفتند و مأموریت خود را به او اعلام کردند .

قال ربّ انصرنی . .. و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری قالوا إنّا مهلکوا أهل ه_ذه

ص: 268

17- ابراهیم(ع) هنگام بشارت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 72 - 1

1_ ابراهیم ( ع ) و همسرش ساره ، هنگام بشارت فرشتگان به تولد اسحاق و یعقوب ، پیر و کهنسال بودند .

قالت ی_ویلتی ءألد و أنا عجوز و ه_ذا بعلی شیخًا

18- ابلیس از ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 34 - 8

8 - ابلیس از زمره فرشتگان بود . *

و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلا إبلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 31 - 2

2- ابلیس ، به هنگام خلقت انسان ، در میان فرشتگان بود و از زمره آنان به حساب می آمد .

و إذ قال ربّک للمل_ئکه إنی خ_لق بشرًا من . .. فإذا سوّیته ... فقعوا له س_جدین .

برداشت فوق، مبتنی بر این احتمال است که استثنا متصل باشد و استثنا شدن ابلیس از فرشتگان، نه به خاطر این است که وی فرشته بود; بلکه از بابِ تغلیب، جزئی از آنها به شمار می آمد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 61 - 4

4- ابلیس ، به هنگام صدور فرمان خداوند به ملائکه برای سجده بر آدم ( ع ) ، در میان مجموعه فرشتگان بود .

قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس

استثنا شدن ابلیس از فرشتگان در تمرّد از فرمان سجده، نشان دهنده این نکته است که ابلیس به هنگام فرمان خداوند بر سجده، در میان آنان بوده است. لازم به ذکر است که قول به منقطع بودن استثنا هم منافاتی با نکته یاد شده ندارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 74 - 3

3 - ابلیس ، به هنگام خلقت انسان ، در میان فرشتگان بود و از زمره آنان به حساب می آمد .

فقعوا له س_جدین . فسجد المل_ئکه ... إلاّ إبلیس

ص: 269

برداشت یاد شده مبتنی بر این احتمال است که استثنا، متصل باشد و مستثنا شدن ابلیس از فرشتگان، به خاطر این نیست که وی فرشته بود; بلکه از باب تغلیب بوده و ابلیس، جزء فرشتگان به شمار آمده است.

19- ابلیس و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 50 - 10

10- ابلیس ، پیش از تمرد از فرمان خداوند ، همپایه فرشتگان و در منزلت آنان بود .

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس

20- اتمام حجت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 6 - 1

1 - ابلاغ وحی از سوی فرشتگان ، به منظور اتمام حجت بر خلق و انذار و اخطار به آنان است .

فالملقی_ت ذکرًا . عذرًا أو نذرًا

<عذر> و <نذر> مصدر و به معنای <اعذار و انذار> است و نصب این دو، به جهت مفعول له بودن آنها برای <ملقیات> است و یا به سبب بدل بودن آنها، برای <ذکراً> است. برداشت یاد شده، مبتنی بر ترکیب نخست است.

21- احترام به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 20 - 1

1 - فرشتگان ، مورد پرستش و احترام مشرکان عرب جاهلی

و قالوا . .. ما عبدن_هم

22- احترام ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 24 - 5

5 - ملائکه ، موجوداتی گرامی و ارزشمند

ضیف إبرهیم المکرمین

ص: 270

برداشت یاد شده، بدان احتمال است که <المکرمین> وصفی باشد که ملائکه آن را بالذات داشته اند.

23- احترام ملائکه ثبت عمل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 11 - 1،2

1 - فرشتگان ناظر و مراقب انسان ها ، شخصیت هایی ارجمند و دارای ارزش و احترام در پیشگاه خداوند

کرامًا

آنچه در مقوله خود دارای شرافت و برجستگی باشد، به کَرَم توصیف می شود. (مفردات راغب)

2 - لزوم گرامی داشتن و حرمت نهادن به فرشتگان مأمور ثبت و ضبط اعمال

کرامًا

شرافت موجودی نزد خداوند، کاشف از این است که احترام دیگران به آن موجود، محبوب خداوند و مطلوب او است.

24- اخلاص ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 12

12 _ خلوص فرشتگان در تسبیح و ستایش خداوند

نحن نسبح بحمدک و نقدس لک

<لک> علاوه بر تعلقش به <نقدس>، متعلق به <نسبح> نیز می باشد. خلوص از لام <لک> استفاده شده است; یعنی: نقدسک لک لا لغیرک.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 38 - 5

5 - اخلاص کامل فرشتگان ، در تسبیح و عبادت خداوند

فالذین عند ربّک یسبّحون له بالّیل و النّهار

از این که به جای <یسبّحونه>، عبارت <یسبّحون له> آمده و <لام> برای اختصاص می باشد، مطلب بالا قابل برداشت است.

25- ادب ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 27 - 1

ص: 271

1- خضوع و ادب فرشتگان در برابر خداوند ، تا آن جا است که آنان در سخن گفتن از او پیشی نمی گیرند .

لایسبقونه بالقول

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 12

12- ترس فرشتگان از خداوند ، آمیخته با تعظیم ، احترام و توجه ویژه به خداوند است .

و هم من خشیته مشفقون

<خشیت> ترس توأم با تعظیم و احترام و <اشفاق> ترس آمیخته با عنایت است (مفردات راغب).

26- ادراک ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 11

11 _ فرشتگان دارای ادراک و آگاهی و توانا بر اظهار نظر و تحلیل وقایع

قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء

27- ادعاهای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 31 - 7

7 _ فرشتگان ، مدعی برتری خویش بر آدم ( ع ) بودند .

أنبئونی بأسماء هؤلاء إن کنتم صدقین

جمله <و نحن نسبح . ..> - پس از سخن اعتراض گونه فرشتگان به خلقت و خلافت انسان - می نمایاند که متعلق <صادقین> برتری فرشتگان بر آدم می باشد; یعنی، اگر راست می گویید که از آدم (ع) برتر هستید و به مقام خلافت شایسته ترید ... .

28- استحاله نبوت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 158 - 3

3 _ آمدن فرشتگان به عنوان پیامبر و یا تصدیق کننده قرآن امری ناشدنی

هل ینظرون إلا أن تأتیهم الملئکه

با توجه به اینکه آیه مورد بحث ناظر به آیه قبل است و در آن آیه سخن از قرآن و منکران آن بود، معلوم می شود انتظارات مطرح

ص: 272

شده در این آیه شرایطی است که برای ایمان به قرآن مطرح شده است. بیان نکردن پیامد نزول ملائکه، در مقابل تحلیل سومین پیشنهاد و بیان نتایج آن، اشاره به ناممکن بودن نزول ملائکه بر عموم مردم دارد.

29- استعاذه ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 31

31 _ از امام صادق ( ع ) روایت شده که فرمود : < إن الملائکه . . . قالوا نحن نقدسک و نطیعک و لانعصیک کغیرنا ; قال : فلمّا اجیبوا بما ذکر فی القرآن علموا انهم تجاوزوا ما لهم فلا ذوا بالعرش استغفاراً . . . ;

ملائکه گفتند: ]خدایا![ ما تو را تقدیس و اطاعت می کنیم و تو را معصیت نخواهیم کرد، آن گونه که دیگران تو را نافرمانی کردند. امام فرمود: چون ملائکه جواب خداوند را آنگونه که در قرآن آمده، شنیدند، دانستند که از حد خود تجاوز کرده اند; پس برای طلب آمرزش به عرش الهی پناه بردند ...>.

30- استعدادهای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 22

22 _ انسان ، توانا به فراگیری علوم و دریافت حقایق غیبی که حتی فرشتگان استعداد یادگیری و دریافت آنها را ندارند .

إنی أعلم ما لاتعلمون

برداشت فوق بر این اساس است که مراد از <ما لا تعلمون> خصوص استعداد نهفته در آدم (ع) نباشد; بلکه مقصود علوم و حقایقی باشد که در نزد خداوند است. بر این مبنا مراد از <إنی أعلم ما لاتعلمون> - در رابطه با خلقت و خلافت آدم (ع) - این است که: در نزد خداوند حقایقی است که باید موجودی به آنها آگاه شود و شما فرشتگان تحمل آن را نداشته و ندارید و تنها انسان است که استعداد دریافت آنها را دارد و می تواند مظهر آنها بشود. جمله <ألم أقل ...> در آیه 33 مؤید این معناست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 70 - 10

10_ فرشتگان ، توانا بر سخن گفتن با آدمیان و درک سخنان و حالات ایشان

قالوا سل_مًا . .. قالوا لاتخف

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 6

6 - ابلیس ، بر اطاعت از خداوند یا معصیت او ، مجبور نبود .

فسجدوا لأدم إلاّإبلیس أبی

ص: 273

31- استغفار ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 31

31 _ از امام صادق ( ع ) روایت شده که فرمود : < إن الملائکه . . . قالوا نحن نقدسک و نطیعک و لانعصیک کغیرنا ; قال : فلمّا اجیبوا بما ذکر فی القرآن علموا انهم تجاوزوا ما لهم فلا ذوا بالعرش استغفاراً . . . ;

ملائکه گفتند: ]خدایا![ ما تو را تقدیس و اطاعت می کنیم و تو را معصیت نخواهیم کرد، آن گونه که دیگران تو را نافرمانی کردند. امام فرمود: چون ملائکه جواب خداوند را آنگونه که در قرآن آمده، شنیدند، دانستند که از حد خود تجاوز کرده اند; پس برای طلب آمرزش به عرش الهی پناه بردند ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 8

8 - استغفار و آمرزش خواهی همیشگی فرشتگان ، برای زمینیان

و یستغفرون لمن فی الأرض

32- استقبال ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 7

7- آنانی که در حال پاکی قبض روح می شوند ، مورد استقبال ملائکه قرار می گیرند .

الذین تتوفّ_هم المل_ئکه طیّبین یقولون سل_م علیکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 103 - 3

3- بهشتیان و مؤمنان راستین ، به هنگام برپایی قیامت مورد استقبال فرشتگان قرار خواهند گرفت .

و تتلقیهم الملئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 34 - 4

4 - استقبال فرشتگان از بهشتیان ، با تحیت و سلام

ادخلوها بسل_م

بنابراین که قائل <ادخلوها> فرشتگان باشند، برداشت بالا قابل استفاده است.

ص: 274

33- استهزاهای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 13 - 10

10 - پاسخ استهزاآمیز فرشتگان به منافقان در قیامت ، در قبال مهلت خواهی آنان از مؤمنان برای کسب نور

یوم یقول المن_فقون . .. نقتبس من نورکم قیل ارجعوا وراءکم فالتمسوا نورًا

امر در <ارجعوا ورائکم> امر تهکمی و استهزایی است; زیرا در پشت سر منافقان نوری وجود ندارد تا آنان برگردند و از آن برگیرند. گفتنی است که در این که گوینده <ارجعوا ورائکم> کیست، چند دیدگاه وجود دارد. آنچه در برداشت بالا آمده، منطبق با یکی از آنها است.

34- اضرار به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 9

9_ آدمیان ، ناتوان از ضربه زدن به فرشتگان حتی در صورتی که آنان ، به شمایل انسان ها باشند .

ی_لوط إنا رسل ربک لن یصلوا إلیک

35- اطاعت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 61 - 3

3- همه فرشتگان جز ابلیس ، از امر الهی به سجده بر آدم ( ع ) اطاعت کردند .

قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس

36- اطعام به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 4،8

4_ ابراهیم ( ع ) ، سلام فرشتگان را پاسخ گفت و برای تدارک غذا از حضور آنان بیرون رفت .

قال سل_م فما لبث أن جاء بعجل حنیذ

8_ ابراهیم ( ع ) ، در فاصله ای کوتاه پس از آمدن فرشتگانِ بشارت ، گوساله ای بریان شده برای آنان آورد .

ص: 275

فما لبث أن جاء بعجل حنیذ

ضمیر در <لبث> به ابراهیم(ع) برمی گردد و <أن جاء> به تقدیر <فی> متعلق به <لبث> است. <عجل> به گوساله نر که بیش از یک ماه نداشته باشد، گفته می شود و <حنیذ> به معنای بریان شده است. بنابراین <فما لبث ...>; یعنی، ابراهیم(ع) در آوردن گوساله ای بریان شده درنگی نکرد.

37- اطمینان بخشی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 30 - 1

1 - اطمینان بخشی فرشتگان به همسر ابراهیم ( ع ) ، در مورد خدایی بودن پیام و بشارتشان ( فرزنددار شدن او )

قالوا کذلک قال ربّک

38- اقرار ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 32 - 10

10 _ اعتراف فرشتگان به عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش انسان و انتخاب او برای خلافت

إنّک أنت العلیم الحکیم

از هدفهای فرشتگان در توصیف خداوند به علیم و حکیم بودن - پس از اظهار تشکیک در شایستگی انسان برای خلافت - اعتراف و اقرار به ارزش والای انسان و عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش اوست.

39- اقسام ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 1 - 9

9 - فرشتگان الهی سه دسته اند : دسته ای دارای دوبال ، دسته ای دارای سه بال و دسته ای دارای چهاربال اند .

أُولی أجنحه مثنی و ثل_ث و رب_ع

40- التجا به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 78 - 6

ص: 276

6 - پذیرش پیام حق رسولان الهی ، مایه سعادت انسان و رهایی از عذاب دوزخ است ; نه التجا به فرشتگان در قیامت .

و نادوا ی_ملک لیقض علینا ربّک قال إنّکم م_کثون . لقد جئن_کم بالحقّ

این آیه شریفه در حقیقت مکمل آیه قبل و بیانگر فلسفه عدم پذیرش التجای مجرمان به فرشتگان خازن دوزخ است.

41- امانتداری ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 26 - 11

11- < عن أمیرالمؤمنین ( ع ) فی خطبه تعرف بالأشباح قال : ثمّ خلق سبحانه لإسکان سماواته . . . خلقاً بدیعاً من ملائکته . . .لایدّعون أنهم یخلقون شیئاً معه ممّا إنفرد به < بل عباد مکرمون . لایسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون > جعلهم اللّه فیما هنالک أهل الأمانه علی وحیه ;

از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است که آن حضرت در ضمن خطبه ای معروف به اشباح فرمودند: آن گاه خدای سبحان برای جای دادن در آسمان های خود . .. آفریده های بدیعی از فرشتگان خود را آفرید ... آنان ادعا ندارند که در معیت خدا چیزی را آفریده باشند که آفرینش آن در انحصار او بوده است <بل عباد مکرمون...> خدا آنان را در آن جا اهل امانت بر وحی خود قرار داده است>.

42- امداد به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 12 - 4

4 _ ملائکه در اجرای مأموریت های خویش نیازمند تقویت و پشتیبانی از جانب خدا

إذ یوحی ربک إلی الملئکه أنی معکم فثبتوا الذین ءامنوا

43- امیدواری به شفاعت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 26 - 3

3 - مشرکان ، در امید واهی شفاعت فرشتگان از آنان *

و کم من ملک فی السم_وت لاتغنی شف_عتم شیئًا

برداشت یاد شده بدین احتمال است که ذکر این آیه _ پس از یادکرد عقاید مشرکان _ بدان جهت باشد که آنان، بت ها را تمثال فرشتگان دانسته و با پرستش بت ها، انتظار شفاعت را از فرشتگان داشته اند.

ص: 277

44- انبیا و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 98 - 5

5 - برتری رسولان الهی بر فرشتگان حتی بر جبرئیل و میکائیل *

من کان عدواً للّه و ملئکته و رسله و جبریل و میکل

چنانچه گذشت ذکر بخصوص جبرئیل و میکائیل از میان سایر فرشتگان حکایت از برتری این دو فرشته دارد و تقدیم ذکری <رسله> بر <جبریل و میکال> اشاره به به برتری بر جبرئیل و میکائیل دارد.

45- انذارهای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 7 - 5،6

5 _ نزول فرشته ای برای همراهی با پیامبر ( ص ) جهت انذار مردمان ، انتظار بی جای کافران

و قالوا . .. لولا أُنزل إلیه ملک فیکون معه نذیرًا

6 _ نزول فرشته ای بر پیامبر ( ص ) برای همراهی با او در انذار مردمان ، شرط پذیرش رسالت پیامبر ( ص ) و درستی آن از نظر کافران بود .

لولا أُنزل إلیه ملک فیکون معه نذیرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 6 - 1

1 - ابلاغ وحی از سوی فرشتگان ، به منظور اتمام حجت بر خلق و انذار و اخطار به آنان است .

فالملقی_ت ذکرًا . عذرًا أو نذرًا

<عذر> و <نذر> مصدر و به معنای <اعذار و انذار> است و نصب این دو، به جهت مفعول له بودن آنها برای <ملقیات> است و یا به سبب بدل بودن آنها، برای <ذکراً> است. برداشت یاد شده، مبتنی بر ترکیب نخست است.

46- انسان و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 9

9_ آدمیان ، ناتوان از ضربه زدن به فرشتگان حتی در صورتی که آنان ، به شمایل انسان ها باشند .

ی_لوط إنا رسل ربک لن یصلوا إلیک

ص: 278

47- انقیاد ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 97 - 4

4 - فرشتگان ، بدون اذن و فرمان خدا ، امری را انجام نمی دهند .

فإنه نزله علی قلبک بإذن اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 13 - 7

7 _ منزلت فرشتگان، منزلت انقیاد و تسلیم در برابر خدا، به دور از هرگونه تکبّر و عصیان در برابر او

فما یکون لک أن تتکبّر فیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 30 - 1،2

1- در پی فرمان خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) ، همه آنان بی استثنا در برابر او به سجده افتادند .

فقعوا له س_جدین . فسجد الملئکه کلّهم أجمعون

2- فرشتگان در برابر فرمان الهیِ سجده بر آدم ( ع ) ، بی چون و چرا آن را اجرا کردند .

فقعوا له س_جدین . فسجد الملئکه کلّهم أجمعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 49 - 7

7- همه فرشتگان ، مطیع و منقاد خداوند بوده و در برابر اوامر او تمرد نمی کنند .

و لله یسجد . .. و المل_ئکه و هم لایستکبرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 50 - 5

5- فرشتگان ، پیوسته از اوامر و دستورات خدا اطاعت کرده و از آن سرپیچی نمی کنند ( عصمت از نافرمانی )

و المل_ئکه . .. و یفعلون ما یؤمرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 50 - 7،12

7- همه فرشتگان ، بی چون و چرا و بی درنگ ، از فرمان الهی به سجده در برابر آدم ، اطاعت کردند .

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا

حرف فاء در <فسجدوا> بر تعقیب بدون مهلت دلالت دارد; یعنی، فرمان سجده به دون تأخیر انجام پذیرفت.

12- سرشت ملائکه ، سرشتی فرمان بردار در برابر خدا است .

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا . .. فسجدوا إلاّ إبلیس کان من الجنّ

ص: 279

تصریح به ماهیت شیطان، پس از طرح تخلّف او و نیز اشاره به تفاوت ماهوی وی با فرشتگان، می تواند اشاره به مطلب بالا داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 64 - 3

3- فرشتگان در نزول بر پیامبر ( ص ) و آوردن وحی ، تنها از خداوند اطاعت می کنند .

و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک

گرچه در این آیه مطرح نشده است که فرشتگان بر چه کسی فرود می آیند و چه مطالبی را نازل می کنند; ولی به قرینه <ربک>، بارزترین مصداق برای گویندگان <ما نتنزّل. ..>، مأموران ابلاغ قرآن به پیامبر(ص) می باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 3

3 - تمامی فرشتگان ، فرمان سجده برای آدم را گردن نهادند و بی درنگ در برابر او به سجده افتادند .

فسجدوا

حرف <فا> بر نبودن فاصله بین فرمان سجده و انجام آن دلالت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 27 - 4،8

4- فرشتگان ، در هر کاری تنها گوش به فرمان خدا هستند .

و هم بأمره یعملون

<بأمره> متعلق به <یعملون> است و تقدیم آن بر متعلق خود، افاده قصر می کند.

8- ملائکه در مقابل خداوند ، انقیاد و اطاعت کامل دارند .

لایسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون

پیشی نگرفتن فرشتگان در سخن و عمل کردن بر طبق فرمان خدا، بیانگر روح تسلیم و انقیاد کامل آنها است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 5

5- اطلاع ملائکه از علم گسترده الهی ، مانع از شفاعت خودسرانه آنان است .

یعلم . .. و لایشفعون إلاّلمن ارتضی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 165 - 1

1 - فرشتگان ، به صف ایستاده در خدمت اجرای فرمان های خداوند هستند .

و إنّا لنحن الصافّون

ص: 280

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 73 - 1

1 - با صدور فرمان خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) ، بی درنگ همه آنها ، در برابر او به سجده درافتادند .

فقعوا له س_جدین . فسجد المل_ئکه کلّهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 74 - 10

10 - فرشتگان ، موجوداتی مطیع و خاضع در برابر فرمان های خداوند

فسجد المل_ئکه کلّهم أجمعون . إلاّ إبلیس استکبر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 4 - 7

7 - فرشتگان و روح ، تسلیم خداونداند و کار های آنان به اذن او انجام می گیرد .

تنزّل المل_ئکه و الروح فیها بإذن ربّهم

48- انقیاد ملائکه محافظ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 11 - 19

19_ < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < له معقّبات من بین یدیه و من خلقه یحفظونه من أمر الله > یقول : بأمر الله من أن یقع فی رکی ، أو یقع علیه حائط ، أو یصیبه شیء حتی إذا جاء القدر . . . یدفعونه إلی المقادیر و هما ملکان یحفظانه باللیل و ملکان بالنهار یتعاقبانه ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خدا: <له معقّبات . ..> روایت شده که می فرمود: به فرمان خدا [حفظ می کنند ]او را از اینکه در چاه بیفتد یا دیوار بر او فرو ریزد یا آسیبی به او برسد تا زمانی که تقدیر بیاید ... او را به تقدیر وامی گذارند و آن محافظان، دو فرشته در شب و دو فرشته در روز به نوبت از او حفاظت می کنند>.

49- انگیزه ملائکه پرستی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 81 - 3

3- تحصیل عزت و اعتبار ، از انگیزه های مشرکان در پرستش معبود های خویش

واتّخذوا . .. لیکونوا لهم عزًّا

<عزّاً> مصدر است و می تواند در توصیف مفرد و جمع به کار رود. کلمه یاد شده در این آیه، یا به معنای اسم فاعل <معزّین>

ص: 281

است (یعنی پرستش معبودها به انگیزه عزت بخش بودن آنها صورت می گیرد) و یا مراد مبالغه است (یعنی مشرکان معتقد بودند که معبودهایشان، عزّت مجسّم هستند و ارتباط با آنان زمینه ساز دریافت عزت است).

50- انوثت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 40 - 1،3

1- مشرکان بر این باور بودند که خداوند برای خود ، دخترانی از ملائکه برگزیده است .

أفأصف_کم ربّکم بالبنین و اتّخذ من المل_ئکه إن_ثًا

3- مشرکان مکه ، معتقد بودند که ملائکه از جنس زن هستند .

و اتّخذ من المل_ئکه إن_ثًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 39 - 2

2 - فرشتگان ، دختران خدا در نظر مشرکان ، به رغم بیزاری خودشان از داشتن دختر و افتخارشان به پسران

أم له البن_ت و لکم البنون

مشرکان، از داشتن دختر عار داشتند. خداوند براساس همین پندار غلط، با ایشان محاجه کرده است; که اگر به راستی دختران ننگ اند، چرا دختران را به خداوند نسبت داده و تنها خود را مالک پسران می دانید؟!

51- اهمیت نقش ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 1 - 3

3 - نقش و مسؤولیت فرشتگان در جهان ، با اهمیت و بزرگ است .

و الص_فّ_ت صفًّا

در این که مسؤولیت و کار فرشتگانِ صف در صف چیست; میان مفسران بحث و گفت و گوی بسیار وجود دارد. از ظاهر آیه شریفه نیز چیز روشنی به دست نمی آید; ولی می توان استفاده کرد که مسؤولیت و نقش فرشتگان هر چه هست، بسیار با اهمیت و بزرگ می باشد که خداوند به آن سوگند یاد کرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 2 - 3

3 - نقش و مسؤولیت فرشتگان در جهان ، با اهمیت و بزرگ است .

فالزّجرت زجرًا

ص: 282

در این که مسؤولیت و کار فرشتگان بازدارنده و فریادگر چیست و از چه بازمی دارند و بر سر چه کسانی فریاد می زنند; میان مفسران بحث و گفتوگوی بسیار درگرفته است. از ظاهر آیه نیز چیز روشنی به دست نمی آید; ولی می توان به این حقیقت پی برد که مسؤولیت و کار فرشتگان هر چه هست، بسیار با اهمیت و بزرگ می باشد که خداوند به آن سوگند یاد کرده است.

52- ایمان به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 177 - 5،7،17

5 - ایمان به خدا ، قیامت ، فرشتگان ، کتاب های آسمانی و پیامبران و پرداخت مال ( انفاق ) برای رفع نیاز مستمندان و آزادی بردگان از مسائل اساسی دین است .

لیس البر أن تولوا وجوهکم . .. و لکن البر من ءامن باللّه ... و ءاتی المال علی حبه

7 - ضرورت ایمان به خدا ، قیامت ، فرشتگان ، کتاب های آسمانی و تمامی پیامبران

و لکن البر من ءامن باللّه و الیوم الأخر و الملئکه و الکتب و النبیین

17 - ایمان به خدا ، قیامت ، فرشتگان ، کتاب های آسمانی و پیامبران مشخصه نیکان

و لکن البر من ءامن باللّه . .. و النبیین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 285 - 7

7 _ ایمان پیامبر ( ص ) و مؤمنان ، به خدا ، ملائکه ، کتب آسمانی و پیامبران الهی

امن الرّسول . .. و المؤمنون کلّ امن باللّه و ملئکته و کتبه و رسله

کلمه <کلّ> علاوه بر مؤمنان، شامل پیامبر (ص) نیز می شود. یعنی پیامبر (ص) و مؤمنان، همگی ایمان به خدا و ... دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 136 - 7،9

7 _ ضرورت ایمان به فرشتگان ، پیامبران الهی و روز قیامت

و من یکفر باللّه و ملئکته و کتبه و رسله و الیوم الأخر

9 _ اعتقاد به خدا ، پیامبران ، روز قیامت ، فرشتگان و کتب آسمانی ، ارکان هدایت و شرط تحقق ایمان

یأیها الذین ءامنوا ءامنوا باللّه و رسوله . .. فقد ضل ضللا بعیداً

53- ایمان ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 172 - 11

ص: 283

11 _ علم و ایمان حضرت عیسی ( ع ) و فرشتگان مقرب الهی به قیامت و محشور شدن به پیشگاه خداوند ، مانع استکبار آنان از بندگی خدا

لن یستنکف المسیح ان یکون عبداً للّه و لاالملئکه . .. فسیحشرهم إلیه جمیعاً

جمله <و من . ..> جمله حالیه و بیان علت از جمله سابق است. یعنی امکان ندارد مسیح و فرشتگان از عبادت خدا امتناع کنند ; چون حشر انسان و ملائکه به سوی خدا حتمی است و مسیح و فرشتگان از آن آگاهند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 7 - 6

6 - فرشتگان ، دارای ایمان راستین و کامل به خداوند

و یؤمنون به

54- برتری آدم(ع) بر ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 32 - 8،9

8 - آدم ( ع ) ، برتر از فرشتگان و عالمتر از ایشان بود .

و علّم ءادم الأسماء کلها . .. قالوا سبحنک لاعلم لنا إلا ما علّمتنا

9 - هدف از فرمان خدا به فرشتگان ( در بیان نام های حقایق ) ، یادآوری عالمانه و حکیمانه بودن افعال الهی و آگاه ساختن آنان به برتری علمی آدم ( ع ) بود .

أنبئونی بأسماء هؤلاء . .. قالوا سبحنک ... إنک أنت العلیم الحکیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 33 - 5،10

5 - آدم ( ع ) ، آموزگار فرشتگان

یأدم أنبئهم بأسمائهم فلمّا أنبأهم بأسمائهم

10 - اثبات برتری آدم ( ع ) بر فرشتگان و تفهیم فضیلت او بر ایشان ، از هدف های فرمان خدا به آدم ( ع ) ( تعلیم اسما به فرشتگان )

قال یأدم أنبئهم بأسمائهم

به قرینه آیه بعد می توان گفت: از اهداف فرمان خداوند به آدم(ع) - مبنی بر تعلیم اسما به فرشتگان - اثبات برتری او بر آنها بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 34 - 5،6

5 - آدم ( ع ) ، دارای منزلت و مقامی فراتر از فرشتگان

ص: 284

و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

از آن جایی که فرشتگان مأمور به سجده بر آدم(ع) شدند، فضیلت و برتری او معلوم می شود.

6 - هدف از طرح خلافت آدم ( ع ) برای فرشتگان و اثبات فضیلت و برتری او ، ایجاد رغبت در فرشتگان برای اجرای فرمان الهی ( سجده بر آدم ( ع ) ) بود .

و إذ قال ربک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه . .. و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 11 - 8

8 _ آدم(ع) انسانی ارجمند و برتر از فرشتگان

ثم قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 50 - 4

4- آدم ، موجودی ارجمند و برتر از فرشتگان

قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم

سجده، به هر معنایی که باشد، حکایت از آن دارد که آدم، در قیاس با فرشتگان دارای مقامی رفیع است، به گونه ای که ملائکه، مأمور به سجده در برابر او می شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 5

5 - ابلیس ، از اطاعت فرمان خداوند در مورد سجده در برابر آدم ، رو برتافت .

فسجدوا إلاّإبلیس أبی

55- برتری آدم(ع) به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 31 - 9

9 _ آگاهی بیشتر و فراتر آدم ( ع ) ، راز برتری او بر فرشتگان بود .

و علّم ءادم الأسماء کلها . .. إن کنتم صدقین

56- برتری انسان بر ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 285

1 - بقره - 2 - 30 - 22

22 _ انسان ، توانا به فراگیری علوم و دریافت حقایق غیبی که حتی فرشتگان استعداد یادگیری و دریافت آنها را ندارند .

إنی أعلم ما لاتعلمون

برداشت فوق بر این اساس است که مراد از <ما لا تعلمون> خصوص استعداد نهفته در آدم (ع) نباشد; بلکه مقصود علوم و حقایقی باشد که در نزد خداوند است. بر این مبنا مراد از <إنی أعلم ما لاتعلمون> - در رابطه با خلقت و خلافت آدم (ع) - این است که: در نزد خداوند حقایقی است که باید موجودی به آنها آگاه شود و شما فرشتگان تحمل آن را نداشته و ندارید و تنها انسان است که استعداد دریافت آنها را دارد و می تواند مظهر آنها بشود. جمله <ألم أقل ...> در آیه 33 مؤید این معناست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 13

13- انسان ، دارای مقامی برتر از فرشتگان

إذ قال ربّک للمل_ئکه . .. فقعوا له س_جدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 30 - 3

3- انسان ، دارای مقامی برتر از فرشتگان

فقعوا له س_جدین . فسجد الملئکه کلّهم أجمعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 50 - 6

6- انسان ها دارای زمینه های دستیابی به منزلتی فراتر از فرشتگان و شایستگی برای سجده ملائکه بر ایشان هستند .

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 6

6 - ابلیس ، بر اطاعت از خداوند یا معصیت او ، مجبور نبود .

فسجدوا لأدم إلاّإبلیس أبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 72 - 11

11 - انسان ، دارای مقام و شرافتی فراتر و برتر از فرشتگان *

فإذا سوّیته . .. فقعوا له س_جدین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که خداوند در ضمن چهار آیه قبل فرشتگان را از <ملأ أعلی> (موجودات برین) معرفی کرده است; ولی در این آیه به آنان فرمان داد که باید در برابر آدم سجده کنند. ناگفته نماند مقصود از آدم و انسان همه انسان ها نیست; بلکه افرادی اند که در پرتو ایمان و عمل صالح، سیر کمال را پیموده و به خدا نزدیک شده اند.

ص: 286

57- برتری ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 14 - 11

11 - فرشتگان _ در دید قوم عاد و ثمود _ موجوداتی برتر از آدمیان و شایسته تر برای رسالت از جانب خداوند

قالوا لو شاء ربّنا لأنزل مل_ئکه

از این که قوم عاد و ثمود، پیامبران خویش را به واسطه بشر بودن انکار می کردند و نبوت را فقط لایق فرشتگان می دانستند، مطلب بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 4 - 2

2 - برخی از فرشتگان ، از برخی دیگر برتراند .

فالس_بق_ت سبقًا

سوگند خداوند بر <سابقات>، نشانه برتری آنان بر ملائکه دیگر است.

58- برتری ملائکه بر عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 58 - 4

4 - مشرکان مکه ، معتقد به برتری فرشتگان بر عیسی ( ع ) *

و جعلوا المل_ئکه . .. و قالوا لو شاء الرحم_ن ما عبدن_هم ... ءألهتنا خیر أم هو

از آیه نوزده و بیست همین سوره استفاده می شود که مصداق مورد نظر مشرکان از <الهه> ملائکه بوده است.

59- برگزیدگان خدا و رسالت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 20 - 9

9- مقام والای برگزیدگان خداوند ، مانع تعجب و کنجکاوی آنان درباره رسالت های الهی فرشتگان و کسب اطلاعات درباره افعال خداوند نیست .

قالت أنّی یکون لی غل_م و لم یمسسنی بشر

ص: 287

60- بشارتهای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 24 - 3

3_ فرشتگان ، نوید دهنده سلامت به بهشتیان و دوری هر گزند از ایشان

سل_م علیکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 53 - 2

2- بشارت پسری دانا و دانشمند به ابراهیم ( ع ) از سوی فرشتگان

إنا نبشّرک بغل_م علیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 54 - 2

2- ابراهیم ( ع ) آن گاه خبر فرزنددار شدنش را از فرشتگان دریافت کرد که کاملاً پیر و از فرزنددار شدن مأیوس بود .

قال أبشّرتمونی علی أن مسّنی الکبر فبم تبشّرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 55 - 1

1- تأکید فرشتگان بر تحقق و عینیت یافتن بشارت پسردار شدن ابراهیم ( ع ) در دوران پیری

قالوا بشرن_ک بالحقّ

مقصود از <بالحق> در آیه فوق یا خبر مطابق با واقع است و یا به معنای این است که بشارت ما حقیقت دار است (مجمع البیان). در هر صورت گویای این نکته است که: آنچه بشارت داده شد، تحقق یافتنی است و به وقوع خواهد پیوست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 10

10- فرشتگان ، به هنگام قبض روح تقواپیشگان ، حامل پیام سلامتی و خوشحالی برای آنانند .

المتّقین . الذین تتوفّ_هم المل_ئکه طیّبین یقولون سل_م علیکم ادخلوا الجنّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 103 - 5

5- بشارت فرشتگان به مؤمنان راستین و بهشتیان در قیامت ، به فرا رسیدن روز موعود ( قیامت )

ه_ذا یومکم الذی کنتم توعدون

ص: 288

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 30 - 11

11 - فرشتگان ، بشارت دهنده موحدان پایدار بر حق ، به بهشت موعود

و أبشروا بالجنّه الّتی کنتم توعدون

<الإبشار> (مصدر <أبشروا>) به معنای مسرور بودن است. بنابراین <أبشروا بالجنّه>; یعنی، به بهشت مسرور و خوشنود باشید.

61- بی منطقی عقیده به الوهیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 21 - 1

1 - اعتقاد به دختر بودن و الوهیت فرشتگان ، سخنی گزاف و غیر مستند به کتاب های آسمانی

و جعلوا له من عباده جزءًا . .. أم ءاتین_هم کت_بًا من قبله فهم به مستمسکون

62- بی منطقی عقیده به انوثت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 150 - 5

5 - اعتقاد به از جنس زن بودن ملائکه ، اعتقادی بی پایه و بدون دلیل و شاهد

أم خلقنا المل_ئکه إن_ثًا و هم ش_هدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 21 - 1

1 - اعتقاد به دختر بودن و الوهیت فرشتگان ، سخنی گزاف و غیر مستند به کتاب های آسمانی

و جعلوا له من عباده جزءًا . .. أم ءاتین_هم کت_بًا من قبله فهم به مستمسکون

63- بی نیازی مادی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 28 - 6

6 - ملائکه ، بی نیاز از خوردن غذا ، حتی در صورت تجسم به شکل بشر

قال ألا تأکلون . .. قالوا لاتخف

از آیه شریفه استفاده می شود که ملائکه سرانجام از غذای ابراهیم(ع) نخوردند، هر چند شکل بشری یافته بودند.

ص: 289

64- بینش ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 15

15 _ فرشتگان با توجه به حضورشان در هستی و لیاقتشان برای خلافت ، فلسفه ای برای خلقت و خلافت انسان نمی دیدند .

قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها . .. و نحن نسبح بحمدک

جمله حالیه <و نحن نسبح . ..> گویای این مطلب است که: فرشتگان علاوه بر اینکه انسان رابه خاطر فسادگری اش شایسته خلافت نمی دانستند، وجود خویش را برای احراز این مقام لایق دانسته و زمین را از خلافت انسان بی نیاز می شمردند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 7

7 - نزول وحی ، مایه کمال آفرینش ، در نگاه فرشتگان

کذلک یوحی إلیک . .. و المل_ئکه یسبّحون بحمد ربّهم

با توجه به این که <تسبیح> به معنای تنزیه و نفی نقیصه و کاستی است، تسبیح فرشتگان، حکایت از مشاهده کمال آفرینش پس از نزول وحی دارد.

65- پاسخ اخروی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 41 - 1

1 - جواب روشن ملائکه به خداوند ، درباره عدم رضایت آنان از پرستیده شدن از سوی مشرکان

و یوم یحشرهم . .. ثمّ یقول للمل_ئکه أه_ؤلاء إیّاکم... یعبدون . قالوا سبح_نک أنت

66- پاکی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 79 - 3

3 - فرشتگان الهی ، موجوداتی پاک و مطهر

لایمسّه إلاّ المطهّرون

ص: 290

67- پرسش از رسالت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 58 - 1

1- در پی جویا شدن ابراهیم ( ع ) از مأموریت اصلی مأموران الهی ( فرشتگان ) آنان هلاکت قوم تبهکار ( قوم لوط ) را مأموریت اصلی خویش معرفی کردند .

قال فما خطبکم أیّها المرسلون . قالوا إنا أُرسلنا إلی قوم مجرمین

68- پرسش از ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 97 - 2

2 _ چگونه سپری کردن زندگانی دنیا ، پرسش فرشتگان از گناهکاران مستضعف پس از مرگ ( سؤال قبر )

انّ الّذین توفّیهم الملئکه ظالمی انفسهم قالوا فیم کنتم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 54 - 4

4- ابراهیم ( ع ) پس از دریافت خبر فرزنددار شدنش از فرشتگان ، خواستار توضیح و اطلاعات بیشتری از آنان شد .

فبم تبشّرون

برداشت فوق بر این اساس است که <با> در <فبم> برای ملابست باشد و استفهام در جمله <فبم تبشّرون> سؤال از چگونگی تحقق چنین بشارتی (فرزنددار شدن) باشد و نه تردید و سؤال از اصل فرزنددار شدن.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 40 - 3،5

3 - خداوند در روز قیامت ، از ملائکه خواهد پرسید که آیا از عبادت مشرکان برای آنان ، رضایت داشته اند ؟

و یوم یحشرهم جمیعًا ثمّ یقول للمل_ئکه أه_ؤلاء إیّاکم کانوا یعبدون

جوابی که در آیه بعد از قول ملائکه نقل شده، حکایت از این دارد که سؤال از اصل عبادت نبوده است; زیرا عبادت مشرکان در اختیار ملائکه نبوده تا آنان دستور به انجام آن داده باشند; بلکه سؤال از رضایت ملائکه از این کار است.

5 - پرسش خداوند از ملائکه درباره پرستیده شدنشان از سوی مشرکان ، با فاصله ای از بازآفرینی و گردآوری خواهد بود .

و یوم یحشرهم . .. ثمّ یقول للمل_ئکه

<ثم> برای تراخی است و کاربرد آن در آیه، مفید نکته یاد شده است.

ص: 291

69- پرسش ملائکه قبر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - ابراهیم - 14 - 27 - 16،17

16- < قال أمیرالمؤمنین ( ع ) صلوات الله علیه : إن ابن آدم . . . فإذا أدخل قبره أتاه ملکا القبر . . . فیقولان : من ربک و ما دینک و من نبیک ؟ فیقول : الله ربّی و دینی الإسلام و نبیی محمد ( ص ) فیقولان له : ثبّتک الله فیما تحبّ و ترضی و هو قول الله عزّوجلّ : < یثبّت الله الذین آمنوا بالقول الثابت فی الحیاه الدنیا و فی الأخره > . . . ;

از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که فرمود: همانا آدمی زاده را . .. آن گاه که وارد قبرش می کنند، دو فرشته نزدش می آیند ... و می گویند: پروردگارت کیست؟ و دینت چیست؟ و پیامبرت کیست؟ پس پاسخ می گوید: <خداوند> پروردگارم و <اسلام> دین من و پیامبرم حضرت محمد(ص) است. پس به او می گویند: خداوند تو را در آنچه دوست می داری و به آن راضی هستی ثابت قدم و استوار کرده است و این همان سخن خداوند است که می فرماید: <یثبّت الله الذین آمنوا بالقول الثابت ...>...>.

17- < عن أبی عبدالله ( ع ) قال : إن المؤمن إذا أُخرج من بیته شیّعته الملائکه إلی قبره . . . و إن کان کافراً خرجت الملائکه تشیّعه إلی قبره تلعنونه . . . ثمّ یدخل علیه ملکا القبر . . . فیقولان له : من ربّک ؟ فیتلجلج و یقول : قد سمعت الناس یقولون فیقولان له : لادریت و یقولان له : ما دینک ؟ فیتلجلج فیقولان له : لادریت و یقولان له : من نبّیک ؟ فیقول : قد سمعت الناس یقولون فیقولان له لادریت و یسأل عن إمام زمانه . . . و هو قول الله عزّوجلّ : < . . . و یضلّ الله الظالمین و یفعل الله ما یشاء > ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: آن گاه که [جنازه] مؤمن را از منزلش بیرون می برند، ملائکه او را تا قبرش تشییع می کنند . .. و اگر کافر باشد فرشتگان او را تا قبرش تشییع و لعنت می کنند ... سپس دو فرشته قبر، بر او وارد می شوند ... پس به او می گویند: پروردگارت کیست؟ پس او [در پاسخ] مردد می شود و می گوید: شنیده ام مردم [این گونه] می گویند. پس به او می گویند: [آیا] ندانستی؟ به او می گویند دینت چیست؟ باز مردد می شود و آنان به او می گویند: [آیا] ندانستی؟ پس به او می گویند: پیامبر تو کیست؟ پس پاسخ می دهد: شنیده ام که [این گونه] مردم می گویند. پس به او می گویند [آیا ]ندانستی؟ و از او درباره امام زمانش سؤال می کنند: ... و این سخن خداوند عزّوحلّ است: ... یضلّ الله الظالمین و یفعل الله ما یشاء>.

70- پیشگویی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 8

8 _ فرشتگان با پیش بینی فسادگری انسان ، او را شایسته خلافت نمی دیدند .

قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء

71- تأثیرپذیری ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 50 - 2

2- فرشتگان ، دارای تأثر و انعطاف نفسانی اند .

ص: 292

و المل_ئکه . .. یخافون ربّهم

72- تاریخ خلقت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 3

3 - فرشتگان پیش از خلقت و خلافت آدم ( ع ) ، آفریده شده بودند .

و إذ قال ربّک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 28 - 5

5- فرشتگان ، قبل از آفرینش انسان ، موجود بودند .

و إذ قال ربّک للمل_ئکه إنی خلق بشرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 10

10 - سجده در برابر موجودی دیگر ، به فرمان خداوند و در جهت اطاعت او ، مجاز است و نشانه پرستش مسجود نیست .

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم

73- تاریخ ملائکه پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 22 - 4

4 - پرستش فرشتگان ، سنتی دیرینه و آیینی سابقه دار در تاریخ عرب جاهلی

بل قالوا إنّا وجدنا ءاباءنا علی أُمّه

واژه <اُمّه>، بیانگر آیین و مذهب است.

74- تبدیل انسان به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 60 - 4

4 - تبدیل ماهیت انسانی به فرشته ( مجرد ) ، امری ممکن برای خداوند

ص: 293

و لو نشاء لجعلنا منکم مل_ئکه

گروهی از مفسران آیه شریفه را ناظر بدین معنا دانسته اند که اگر خداوند بخواهد، می تواند فرزندان انسان را فرشته قرار دهد که جانشین او در زمین گردند.

75- تبری ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 41 - 5

5 - ملائکه ، بین خود و مشرکان به موالاتی قائل نیستند .

قالوا . .. أنت ولیّنا من دونهم

76- تبریک به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 8 - 3

3 - تبریک خداوند به موسی و فرشتگان حاضر در اطراف آتش طور

نودی أن بورک من فی النّار و من حولها

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <بورک من فی النار> انشای تبریک باشد.

77- تبریک ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 23 - 8

8_ فرشتگان از هر سو برای تهنیت گویی به بهشتیان بر آنان وارد می شوند .

والمل_ئکه یدخلون علیهم من کل باب

78- تجسم ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 37

37 - تجسم فرشتگان به گونه ای که برای مردم قابل مشاهده باشد ، امکان پذیر است .

و ما یعلمان من أحد حتی یقولا إنما نحن فتنه

ص: 294

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 9 - 9

9 _ امکان تجسم فرشتگان به صورت آدمی

و لو جعلنه ملکا لجعلنه رجلا

آنچه در آیه نفی شده، پیامبر شدن فرشتگان است، نه تجسم آنان به صورت آدمی.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 7

7_ فرشتگانِ پیام آورِ بشارت ، به سیمای آدمیان بر ابراهیم ( ع ) وارد شدند .

قالوا سل_مًا قال سل_م فما لبث أن جاء بعجل حنیذ

از اینکه ابراهیم(ع) غذایی که انسانها از آن تناول می کنند برای فرشتگان آورد، معلوم می شود: آن حضرت، فرشتگان را به صورت و سیمای انسان دید و به ماهیت آنان پی نبرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 77 - 2

2_ فرشتگان ، به صورت و شکل انسان ها بر حضرت لوط ( ع ) وارد شدند .

و لما جاءت رسلنا لوطًا سیء بهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 52 - 8،10

8- فرشتگان وارد شده بر حضرت ابراهیم ( ع ) ، در قالب و شکل انسان بوده و به عنوان مهمان وارد شدند .

و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . إذ دخلوا علیه فقالوا سل_مًا قال إنا منکم وجلون

10- امکان ظاهر شدن فرشتگان در قالب جسمانی و قابل رؤیت

إذ دخلوا علیه فقالوا سل_مًا قال إنا منکم وجلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 62 - 1،5

1- ورود فرشتگان بر حضرت لوط ( ع ) به صورت دسته جمعی و در قیافه مردان ناشناس بود .

قال إنکم قوم منکرون

<قوم> از نظر ریشه لغوی به معنای دسته ای از مردان است (مفردات راغب). آمدن ضمایر <إنکم> و <منکرون> به صورت جمع مذکر، مؤید برداشت فوق است.

5- امکان ظاهر شدن فرشتگان در قالب جسمانی و قابل رؤیت برای انسان

قال إنکم قوم منکرون

ص: 295

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 17 - 9،10

9- چهره جلوه یافته فرشته الهی برای مریم ( س ) ، چهره ای ناآشنا و بی شباهت به هم شهریان و خویشاوندان او بود .

بشرًا سویًّا

<بشراً> اسم نکره است و بر ناشناخته بودن شخص دلالت دارد.

10- تمثّل و جلوه گر شدن فرشتگان به صورت های مادی ، امری ممکن و تحقق یافته است .

فأرسلنا إلیها روحنا فتمثّل لها بشرًا سویًّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 33 - 4

4 - امکان دارد که فرشتگان به صورت موجود مادّی ، ظاهر شوند .

و لمّا أن جاءت رسلنا لوطًا سیء بهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 24 - 6

6 - تجسم ملائکه به صورت انسان ، برای ابراهیم ( ع )

ضیف إبرهیم المکرمین

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که میهمانان ابراهیم(ع) از ملائکه بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 26 - 2

2 - تجسم ملائکه به صورت انسان برای حضرت ابراهیم ( ع )

هل أتی_ک حدیث ضیف . .. فجاء بعجل سمین

اقدام حضرت ابراهیم(ع) برای تهیه غذا و آوردن گوساله بریان شده، بیانگر مطلب یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 28 - 6

6 - ملائکه ، بی نیاز از خوردن غذا ، حتی در صورت تجسم به شکل بشر

قال ألا تأکلون . .. قالوا لاتخف

از آیه شریفه استفاده می شود که ملائکه سرانجام از غذای ابراهیم(ع) نخوردند، هر چند شکل بشری یافته بودند.

79- تجسم ملائکه عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 296

14 - عنکبوت - 29 - 33 - 3

3 - فرشتگان عذابِ قوم لوط ، به صورت انسان ، بر لوط ( ع ) وارد شدند .

و لمّا أن جاءت رسلنا لوطًا سیء بهم

احتمال دارد دلیل <سیء بهم و ضاق بهم ذرعاً> این باشد که فرشتگان به صورت انسان بر لوط(ع) به عنوان میهمان وارد شدند و لوط(ع) از عاقبت ورود مسافرانی ناشناخته به شهر، نگران شد که مبادا، اهالی شهر برای تجاوز به آنان، به سوی خانه لوط بیایند.

80- تحمید ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 13 - 2،7

2_ فرشتگان تسبیح گوی خداوند و ستایش کننده اویند .

و یسبّح . .. و المل_ئکه

<الملائکه> عطف بر <الرعد> است ; یعنی: <یسبح الملائکه بحمده من خیفته>.

7_ فرشتگان و رعد های آسمانی به وسیله حمد و ستایش خدا اورا تسبیح می کنند .

و یسبّح الرعد بحمده

<باء> در <بحمده> می تواند برای مصاحبت باشد و ممکن است برای استعانت باشد. برداشت یاد شده بر اساس احتمال دوم است.

81- تحیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 43 - 4،5،6

4 - دعا و تحیت فرشتگان بر مؤمنان

هو الذی یصلّی علیکم و مل_ئکته

5 - دعا و تحیت فرشتگان به مؤمنان ، به سبب فراوانی ذکر و تسبیح خدا از سوی آنان است .

ی_أیّها الذین ءامنوا اذکروا اللّه . .. و سبّحوه ... هو الذی یصلّی علیکم و مل_ئکت

6 - دعا و تحیت ملائکه بر مؤمنان ، زمینه ساز بیرون بردن آنان از ظلمت ها به نور است .

هو الذی یصلّی علیکم و مل_ئکته لیخرجکم من الظلم_ت إلی النور

82- تداوم تسبیح ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 20 - 2

ص: 297

2- سستی ناپذیری مقربان الهی ( فرشتگان ) در تسبیح مستمر خداوند

و من عنده . .. یسبّحون الّیل والنهار لایفترون

<فتر> (مصدر <یفترون>) به معنای ضعف و سستی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 38 - 4،6

4 - فرشتگان و بندگان مخلص حق ، در شب و روز همواره تسبیح گوی خداوند هستند .

فالذین عند ربّک یسبّحون له بالّیل و النهار

تعبیر <بالّیل و النهار> کنایه از استمرار و تداوم است.

6 - فرشتگان و بندگان مخلص خدا ، در تسبیح و عبادت او خستگی ناپذیراند .

فالذین عند ربّک یسبّحون له . .. و هم لایسئمون

<السّامه> (مصدر <لایسئمون>) به معنای خستگی و ملالت از ادامه کار است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 5

5 - فرشتگان ، همواره در حال ستایش ، تسبیح و تنزیه پروردگار خویش

و المل_ئکه یسبّحون بحمد ربّهم

فعل مضارع <یسبّحون> افاده استمرار می کند.

83- تداوم حمد ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 5

5 - فرشتگان ، همواره در حال ستایش ، تسبیح و تنزیه پروردگار خویش

و المل_ئکه یسبّحون بحمد ربّهم

فعل مضارع <یسبّحون> افاده استمرار می کند.

84- تداوم نزول ملائکه در شب قدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 4 - 3

3 - شب قدر و نزول ملائکه و روح در آن ، امری پیوسته است و به سالی خاص محدود نیست .

تنزّل

ص: 298

فعل <تنزّل>، مضارع است و هر مضارعی که مفاد آن در گذشته نیز انجام گرفته باشد بر استمرار دلالت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 5 - 6

6 - در نزول فرشتگان و روح تا سپیده دم شب قدر ، وقفه ای پدید نمی آید .

تنزّل المل_ئکه و الروح فیها . .. حتّی مطلع الفجر

حرف <حتّی>، می تواند بیانگر غایت تمام اموری باشد که درباره شب قدر، مطرح شده است.

85- تداوم نزول ملائکه وحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 1 - 2

2 - نزول فرشتگان وحی ، به صورت مستمر و پیاپی

و المرسل_ت عرفًا

<عُرْف>، مصدر است و در معانی <تتابع> (پی درپی) و معروف (نیک و ارزشمند) به کار می رود. برداشت یاد شده، مبتنی بر کاربرد نخست است.

86- تدبیر ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 5 - 1،2،4،5،6،8

1 - فرشتگان ، عهده دار مدیریت و تدبیر بخش هایی از امور جهان

فالمدبّرت أمرًا

<أمراً> اسم جنس و قابل اطلاق بر کم و زیاد است و نکره بودن آن، دلالت بر ابهام یا تعظیم دارد.

2 - کاردانی و مهارت فرشتگان ، در اداره و تدبیر جهان

فالمدبّرت أمرًا

4 - جهان دارای نظامی خاص و استوار ، بر پایه تدبیرهایی از سوی فرشتگان

فالمدبّرت أمرًا

5 - سوگند خداوند به فرشتگان مدیر و مدبّر

فالمدبّرت أمرًا

6 - فرشتگان تدبیرکننده امور جهان ، دارای مقامی ارجمند در پیشگاه خداوند

فالمدبّرت أمرًا

8 - < عن علی بن أبی طالب ( ع ) انّ ابن الکوّاء سأله عن < و المدبرات أمراً > قال : الملائکه یدبّرون ذکر الرحم_ن و أمره ;

ص: 299

از علی بن ابی طالب(ع) روایت شده که در پاسخ ابن کوّاء _ که از او درباره <فالمدبّرات أمراً> سؤال کرده بود _ فرمود: مراد فرشتگانی اند که ذکر خدای رحمان و فرمان او را تدبیر می کنند>.

87- ترس ابراهیم(ع) از ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 70 - 3،4

3_ ابراهیم ( ع ) ، از فرشتگان حاضر در خانه خویش ، احساس ترس و دلهره کرد .

و أوجس منهم خیفه

ایجاس (مصدر أوجس) به معنای احساس کردن است.

4_ خودداری فرشتگان از تناول غذا ، عامل ترس ابراهیم ( ع ) از آنان شد .

فلما رءآ أیدیهم لاتصل إلیه نکرهم و أوجس منهم خیفه

88- ترس از ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 22 - 6

6 _ وحشت مجرمان از ملائکه به هنگام رو در رویی با آنها ، به هنگام مرگ و روز رستاخیز

یوم یرون المل_ئکه لابشری یومئذ للمجرمین و یقولون حجرًا محجورًا

89- ترس ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 13 - 4

4_ هراس و خوف فرشتگان از خداوند

و المل_ئکه من خیفته

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 50 - 1

1- فرشتگان ، همواره ، از مقام ربوبیت و قهّاریت خداوند ، در خوف و هراسند .

و المل_ئکه . .. یخافون ربّهم من فوقهم

<من فوقهم> حال برای <ربّ> است و دلالت بر علوّ و برتری خدا می کند که حاکی از قهّاریت اوست و فعل مضارع <یخافون>

ص: 300

دلالت بر تداوم می کند.

90- تسبیح گویی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 10،12

10 _ فرشتگان ، تسبیح کننده ، ستایشگر و تقدیس کننده خدا هستند .

و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک

12 _ خلوص فرشتگان در تسبیح و ستایش خداوند

نحن نسبح بحمدک و نقدس لک

<لک> علاوه بر تعلقش به <نقدس>، متعلق به <نسبح> نیز می باشد. خلوص از لام <لک> استفاده شده است; یعنی: نقدسک لک لا لغیرک.

91- تسبیح ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 13 - 2،7

2_ فرشتگان تسبیح گوی خداوند و ستایش کننده اویند .

و یسبّح . .. و المل_ئکه

<الملائکه> عطف بر <الرعد> است ; یعنی: <یسبح الملائکه بحمده من خیفته>.

7_ فرشتگان و رعد های آسمانی به وسیله حمد و ستایش خدا اورا تسبیح می کنند .

و یسبّح الرعد بحمده

<باء> در <بحمده> می تواند برای مصاحبت باشد و ممکن است برای استعانت باشد. برداشت یاد شده بر اساس احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 20 - 3

3- < عن أبی عبداللّه ( ع ) : و الملائکه ینامون ، فقلت : یقول اللّه عزّوجلّ : < یسبّحون اللیل والنهار لایفترون > فقال : أنفاسهم تسبیح ;

از امام صادق(ع) روایت شده: ملائکه نیز می خوابند [راوی می گوید عرض کردم: چگونه و حال آن که] خدا می فرماید: <یسبّحون اللیل والنهار لایفترون> فرمود: نفس های آنان تسبیح است>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 166 - 1

ص: 301

1 - فرشتگان ، پیوسته به تسبیح و تنزیه خداوند مشغول اند .

و إنّا لنحن المسبّحون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 75 - 1

1 - فرشتگان به روز قیامت ، در اطراف عرش به تسبیح و تنزیه خداوند همراه با ستایش او خواهند پرداخت .

و تری المل_ئکه حافّین من حول العرش یسبّحون بحمد ربّهم

92- تشبیه ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 17 - 6

6 - مشرکان عصر بعثت ، فرشتگان را موجوداتی شبیه خداوند در رحمت می دانستند .

بما ضرب للرحم_ن مثلاً

با توجه به کلمه <رحمان> و <مثلاً>، مطلب بالا قابل برداشت است.

93- تشبیه ملائکه قبض روح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 3 - 5

5 - فرشتگان ، به هنگام قبض روح برخی از مردم ، بسان شناکنندگان ، وظیفه خود را به آرامی و با مدارا انجام می دهند .

و الس_بح_ت سبحًا

در نظر برخی از اهل لغت، حرکت در اعماق آب را، <عَوْم> و حرکت روی آب و بدون فرورفتن را <سباحه> می گویند(تاج العروس). تعبیر <السابحات> _ به قرینه <الناشطات> در آیه قبل _ ناظر به حرکت آرام ملائکه، در قبض روح مؤمن است که به حرکت در آب تشبیه شده است.

94- تشبیه ملائکه وحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 2 - 4

4 - فرشتگان وحی ، همچون طوفان با سرعت بسیار مأموریت خود را دنبال می کردند .

فالع_صف_ت عصفًا

ص: 302

<عاصفات> از نظر لغوی، به معنای تندبادها و طوفان ها است و اگر مقصود از آن، فرشتگان باشد، در این کلام تشبیه و استعاره به کار رفته است.

95- تشکل ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 165 - 3

3 - وجود تشکل و حرکت جمعی میان فرشتگان

و إنّا لنحن الصافّون

برداشت یاد شده از به صف بودن فرشتگان به دست می آید.

96- تعداد بال ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 1 - 9

9 - فرشتگان الهی سه دسته اند : دسته ای دارای دوبال ، دسته ای دارای سه بال و دسته ای دارای چهاربال اند .

أُولی أجنحه مثنی و ثل_ث و رب_ع

97- تعداد ملائکه جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 31 - 7،8،10

7 - بیان تعداد نگهبانان دوزخ در قرآن ، موجب افزایش و تقویت ایمان اهل کتاب تا مرز یقین

لیستیقن الذین أُوتوا الکت_ب

8 - تعداد فرشتگان نگهبان دوزخ ، از حقایق بازگو شده در کتاب های آسمانی پیشین

لیستیقن الذین أُوتوا الکت_ب

مفسّران درباره چگونگی یقین پیدا کردن اهل کتاب از تعداد ذکر شده در قرآن برای نگهبانان دوزخ، گفته اند: چون این عدد در کتاب های آسمانی اهل کتاب نیز ذکر شده است، آنان به حقانیت و درستی قرآن پی برده اند و بر ایمانشان افزوده شده است.

10 - ذکر تعداد نگهبانان دوزخ در قرآن ، زداینده هرگونه شک و تردید ، از دل اهل کتاب و مؤمنان نسبت به حقانیت و درستی قرآن

و لایرتاب الذین أُوتوا الکت_ب و المؤمنون

ص: 303

98- تعدد ملائکه قبض روح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 27 - 8

8- ملائکه متعدد ، دست اندرکار قبض روح انسان ها

إذا توفّتهم المل_ئکه

99- تعدد ملائکه محافظ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 11 - 2،20

2_ هر فردی از انسانها ، بهره مند از مراقبت و محافظت چندین فرشته است .

له معقّب_ت . .. یحفظونه

برداشت فوق از جمع آوردن کلمه <معقّبات> استفاده می شود. قابل ذکر است که ضمیر در <له> و ضمیر مفعولی در <یحفظونه> به <من أسرّ القول ...> باز می گردد و مراد از آن <انسان> است ; زیرا خطاب در جمله <سواء منکم> متوجه انسانهاست.

20_ < دخل عثمان علی رسول الله ( ص ) فقال : أخبرنی عن العبد کم معه من ملک ؟ قال : . . . و ملکان بین یدیک و من خلفک یقول الله سبحانه : < له معقبات من بین یدیه و من خلفه . . . > ;

عثمان بر رسول الله(ص) وارد شد و گفت: به من خبر ده با هر بنده ای چند فرشته است؟ حضرت فرمود: . .. و دو فرشته پیش رو و پشت سر تو هستند. خداوند سبحان می فرماید: له معقبات ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 10 - 4

4 - < دخل عثمان علی رسول اللّه ( ص ) فقال : أخبرنی عن العبد کم معه من ملک قال : . . . عشره أملاک علی کلّ آدمیّ و ملائکه اللیل سوی ملائکه النهار فه_ؤلاء عشرون ملکاً علی کلّ آدمیّ . . . قال اللّه تعالی : < و إنّ علیکم لحافظین > ;

عثمان به حضور رسول خدا(ص) رسید و گفت: مرا خبر ده با هر بنده ای چند فرشته هست؟ فرمود: . .. بر هر آدمی همیشه ده فرشته[نگهبان] است، فرشته های شب، غیر از فرشتگان روز می باشند، بنابراین مجموعاً بر هر آدمی بیست فرشته [نگهبان ]می باشد ... خدای تعالی فرمود: <و إنّ علیکم لحافظین>.

100- تعدد ملائکه مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 304

5 - اعراف - 7 - 37 - 8

8 _ کارگزاران الهی در قبض روح انسانها، فرشتگانی متعدد هستند.

إذا جاءتهم رسلنا یتوفونهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 28 - 6

6- ملائکه قبض روح انسان ها ، متعددند .

تتوفّ_هم المل_ئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 2

2- فرشتگان قبض روح کننده انسان ها ، متعددند .

الذین تتوفّ_هم المل_ئکه

101- تعلم از ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 38

38 - فرشتگان می توانند با حضور در میان مردم ، آنان را آموزش دهند .

و ما یعلمان من أحد حتی یقولا . .. فیتعلمون منهما ... و یتعلمون ما یضرهم

102- تعلیم اسما به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 33 - 10

10 - اثبات برتری آدم ( ع ) بر فرشتگان و تفهیم فضیلت او بر ایشان ، از هدف های فرمان خدا به آدم ( ع ) ( تعلیم اسما به فرشتگان )

قال یأدم أنبئهم بأسمائهم

به قرینه آیه بعد می توان گفت: از اهداف فرمان خداوند به آدم(ع) - مبنی بر تعلیم اسما به فرشتگان - اثبات برتری او بر آنها بوده است.

ص: 305

103- تعلیم ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 38

38 - فرشتگان می توانند با حضور در میان مردم ، آنان را آموزش دهند .

و ما یعلمان من أحد حتی یقولا . .. فیتعلمون منهما ... و یتعلمون ما یضرهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 71 - 1

1 - خداوند ، پیش از آفرینش انسان ، فرشتگان را از آن باخبر ساخت .

إذ قال ربّک للمل_ئکه إنّی خ_لق بشرًا

104- تفاوت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 1 - 10

10 - توانایی و نقش آفرینی ملائکه در جهان متفاوت است .

أُولی أجنحه مثنی و ثل_ث و رب_ع

برداشت یاد شده، مبتنی بر این احتمال است که پروبال فرشتگان، کنایه از توانایی و قدرت جولان آنان در جهان باشد. در مَثَل می گویند: فلانی پروبالش سوخته و یا شکسته شده; کنایه از این که نیروی حرکت و توانایی از او سلب گردیده است.

105- تقرب ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 26 - 7

7- فرشتگان ، بندگان مقرب و مکرم خداوند هستند .

بل عباد مکرمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 26 - 10

10 - تفاوت مراتب و درجات فرشتگان الهی در قرب به خداوند *

و کم من ملک . .. إلاّ من بعد أن یأذن اللّه لمن یشاء و یرضی

برداشت یاد شده با توجه به دو نکته زیر به دست می آید: الف) مراد از <من> در <لمن یشاء> شفاعت کنندگان (فرشتگان) باشد; ب) ذکر <لمن یشاء> ناظر بدان باشد که برخی از فرشتگان، از مقبولیت شفاعت برخوردارند.

ص: 306

106- تقرب ملائکه قبض روح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 1 - 2

2 - فرشتگان مأمور قبض روح ، دارای مقامی رفیع در پیشگاه خداوند

و الن_زع_ت غرقًا

قسم خوردن خداوند به فرشتگان مرگ، نشانه ارجمندی آنان در نزد او است.

107- تکبر ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 31 - 7

7 _ فرشتگان ، مدعی برتری خویش بر آدم ( ع ) بودند .

أنبئونی بأسماء هؤلاء إن کنتم صدقین

جمله <و نحن نسبح . ..> - پس از سخن اعتراض گونه فرشتگان به خلقت و خلافت انسان - می نمایاند که متعلق <صادقین> برتری فرشتگان بر آدم می باشد; یعنی، اگر راست می گویید که از آدم (ع) برتر هستید و به مقام خلافت شایسته ترید ... .

108- تکلم با ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 72 - 5

5_ گفتوگوی ساره ( همسر ابراهیم ) با فرشتگان

فبشّرن_ها بإسح_ق . .. قالت ی_ویلتی ءألد و أنا عجوز و ه_ذا بعلی شیخًا

109- تکلم خدا با ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 28 - 1

1- خداوند ، تصمیم خود را مبنی بر آفرینش انسان ، به ملائکه اعلام کرد .

و إذ قال ربّک للمل_ئکه إنی خ_لق بشرًا

ص: 307

110- تکلم ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 42 - 2

2 _ امکان سخن گفتن فرشتگان ، با غیر انبیای الهی

و اذ قالت الملئکه یا مریم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 43 - 2

2 _ سخن فرشتگان با مریم و فرمان دادن به او ، درباره اطاعت خاضعانه

و اذ قالت الملئکه . .. یا مریم اقنتی لربّک و اسجدی

ظاهراً جمله <یا مریم اقنتی>، گفتار ملائکه با حضرت مریم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 45 - 1

1 _ سخن گفتن ملائکه با مریم و بشارت به او ، درباره عیسی ( ع )

اذ قالت الملئکه یا مریم انّ اللّه یبشرک بکلمه منه اسمه المسیح عیسی ابن مریم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 70 - 10

10_ فرشتگان ، توانا بر سخن گفتن با آدمیان و درک سخنان و حالات ایشان

قالوا سل_مًا . .. قالوا لاتخف

111- تکلم ملائکه با بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 24 - 1

1_ دیدار فرشتگان با اهل بهشت و سخن گفتن آنان با ایشان

والمل_ئکه یدخلون علیهم . .. سل_م علیکم

ص: 308

112- تکلیف ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 11

11- دستور خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) پس از آفرینش او

و إذ قال ربّک للمل_ئکه . .. فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له س_جدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 30 - 1

1- در پی فرمان خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) ، همه آنان بی استثنا در برابر او به سجده افتادند .

فقعوا له س_جدین . فسجد الملئکه کلّهم أجمعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 50 - 6

6- فرشتگان ، مکلف به انجام تکالیفی اند .

و المل_ئکه . .. و یفعلون ما یؤمرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 50 - 2

2- خداوند ، به همه فرشتگان فرمان داد تاآدم را سجده کنند .

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم

<ال> در <الملائکه> برای استغراق است; یعنی: <همه ملائکه>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 2،8

2 - فرشتگان ، به فرمان خداوند ، موظف به سجده برای آدم و خضوع در برابراو شدند .

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم

8 - آدم ( ع ) ، دارای مقام و جایگاهی برتر از ملائکه

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 27 - 6

6- ملائکه ، موجوداتی مکلف و موظّف در برابر خداوند

و هم بأمره یعملون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 309

15 - ص - 38 - 72 - 7

7 - فرمان خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) پس از آفرینش او

فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له س_جدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 74 - 1،8

1 - ابلیس چونان فرشتگان ، مکلف و موظف به سجده برای آدم ( ع )

فقعوا له س_جدین . فسجد المل_ئکه ... إلاّ إبلیس

8 - تکلیف سجده کردن فرشتگان بر آدم ، تکلیفی بس مهم و بزرگ در پیشگاه خداوند

فقعوا له س_جدین . فسجد المل_ئکه ... إلاّ إبلیس استکبر و کان من الک_فرین

از این که ابلیس، به خاطر سرپیچی از سجده بر آدم، از سوی خداوند کافر شمرده شد، برداشت یاد شده به دست می آید.

113- تنبه به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 32 - 9

9 - هدف از فرمان خدا به فرشتگان ( در بیان نام های حقایق ) ، یادآوری عالمانه و حکیمانه بودن افعال الهی و آگاه ساختن آنان به برتری علمی آدم ( ع ) بود .

أنبئونی بأسماء هؤلاء . .. قالوا سبحنک ... إنک أنت العلیم الحکیم

114- تواضع ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 206 - 9

9 _ فرشتگان همواره با تواضع در برابر خدا وی را عبادت می کنند و او را منزه می دانند و تنها بر درگاه او سجده می برند .

إن الذین عند ربک . .. و له یسجدون

بسیاری از مفسران برآنند که مراد از <الذین عند ربک> فرشتگان هستند.

115- توحید عبادی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 49 - 4

ص: 310

4- تمامی موجودات جنبنده و فرشتگان ، تنها در برابر خداوند سجده می کنند .

و لله یسجد ما فی السموت و ما فی الأرض من دابّه و المل_ئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 41 - 2

2 - ملائکه ، پرستیده شدن غیر خداوند را شایسته نمی دانند .

قالوا سبح_نک

اعلام منزّه بودن خداوند از سوی فرشتگان، در جواب این سؤال که <آیا شما مورد پرستش مشرکان بوده اید> می تواند ناظر به حقیقت یاد شده باشد.

116- توصیه های ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 16

16_ فرشتگان به لوط ( ع ) توصیه کردند که همسرش را برای نجات از عذاب ، به همراه خویش کوچ ندهد .

فأسر بأهلک بقطع من الّیل . .. إلاّ امرأتک

برداشت فوق، بر این اساس است که <امرأتک> استثنا از <أهلک> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 55 - 2

2- توصیه فرشتگان به ابراهیم ( ع ) بر مأیوس نشدن از لطف و رحمت خداوند در زندگی

قالوا . .. فلاتکن من الق_نطین

<قنوط> به معنای ناامید شدن از خیر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 65 - 9

9- عبادت و پایداری بر آن ، توصیه فرشتگان به پیامبر ( ص )

و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک . .. فاعبده واصطبر لعب_دته

آیه مورد بحث بر حسب ظاهر، در ادامه سخنان فرشتگان با پیامبر(ص) در آیه پیش است.

117- تهمت به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 311

10 - اسراء - 17 - 40 - 12

12- عقیده به انوثیت فرشتگان و دختر خدا دانستن آنان ، سخن و اتهامی بس بزرگ و غیر قابل باور است .

و اتّخذ من المل_ئکه أن_ثًا إنکم لتقولون قولاً عظیمًا

118- جایگاه ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 124 - 11

11 _ فرشتگان ، موجوداتی از عالم بالا

ان یمدّکم ربّکم بثلثه الاف من الملکئه منزلین

کلمه <منزل> (فرو فرستاده شده)، بیانگر این است که فرشتگان در عالمی بالاتر از عالم دنیا هستند و به هنگام امداد فرو فرستاده می شوند و پایین می آیند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 25 - 5

5 _ آسمان ، جایگاه فرشتگان

یوم تشقّق السماء بالغم_م و نزّل المل_ئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 52 - 6

6 - جبرئیل ، موجودی از عالم امر *

أوحینا إلیک روحًا من أمرنا

قید <من أمرنا> می تواند برای بیان این نکته باشد که <روح>، آفریده ای از عالم بالا و فرشته ای از عالم امر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 26 - 2

2 - آسمان ، مرکز و جایگاه بسیاری از فرشتگان

و کم من ملک فی السم_وت

119- جایگزینی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 60 - 1

ص: 312

1 - خداوند ، توانا بر جایگزین ساختن فرشتگان وحی پذیر ، به جای انسان های وحی ستیز

و لو نشاء لجعلنا منکم مل_ئکه فی الأرض یخلفون

با توجه به آیات پیشین که در مورد مخالفت مشرکان مکه با پیام وحی بود، استفاده می شود که آیه شریفه درصدد اثبات مطلب بالا است.

120- جنس ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 40 - 3

3- مشرکان مکه ، معتقد بودند که ملائکه از جنس زن هستند .

و اتّخذ من المل_ئکه إن_ثًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 150 - 3

3 - ملائکه ، از جنس زنان نیستند .

أم خلقنا المل_ئکه إن_ثًا

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که پس از <أم> _ که به معنای <بل> است _ همزه استفهامی انکاری مقدر بوده و تقدیر آن چنین است: <أم أخلقنا الملائکه إناثاً>.

121- جنسیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 21 - 3

3 - اعراب جاهلی ، معتقد به دختر بودن فرشتگان

أفریتم اللّ_ت و العزّی . .. ألکم الذّکر و له الأُنثی

از ارتباط میان آیات، می توان استفاده کرد که مشرکان، فرشتگان را دختران خدا و بت ها را مظهری برای آنها می پنداشتند. بدین جهت اسامی مؤنث برای بت ها، (لات و...) برمی گزیدند.

122- جواب سلام ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 4

ص: 313

4_ ابراهیم ( ع ) ، سلام فرشتگان را پاسخ گفت و برای تدارک غذا از حضور آنان بیرون رفت .

قال سل_م فما لبث أن جاء بعجل حنیذ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 7

7 - تحیت و سلام ابراهیم ( ع ) ، بهتر و افزون تر از تحیت و سلام فرشتگان وارد بر آن حضرت

فقالوا سل_مًا قال سل_م

برداشت یاد شده با توجّه به این نکته است که تحیت فرشتگان، جمله فعلیه و مفید حدوث است; زیرا <سلام> به تقدیر <نسلّم سلاماً> می باشد. اما تحیت حضرت ابراهیم(ع)، جمله اسمیه و مفید ثبوت است; زیرا به تقدیر <سلام علیکم> است.

123- جهل ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 19

19 _ فرشتگان ، ناآگاه به زمینه های کمال و ارزش های والای انسان

إنی أعلم ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 32 - 1

1 - فرشتگان ، ناآگاه به حقایق عرضه شده بر آنان و ناتوان از بیان اسامی آنها

ثم عرضهم علی الملئکه . .. قالوا سبحنک لاعلم لنا إلا ما علمتنا

124- حاکم ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 64 - 6

6- خداوند ، دارای احاطه کامل و همه جانبه بر ملائکه و امور آنان

له ما بین أیدینا و ما خلفنا و ما بین ذلک

این آیه حاوی مطالبی از زبان فرشتگان در گفتوگوی با پیامبر(ص) است. در باره مراد از <ما> در <ما بین...> و <ما خلفنا> چند دیدگاه وجود دارد: برخی آن را زمانی و برخی مکانی تفسیر کرده اند; ولی با توجه به این که <ما> افاده عموم می کند، می توان گفت: همه موارد را شامل می شود; یعنی، زمان های گذشته، حال و آینده و مکان های روبه رو، پشت سر و زیر پا. این تعبیر در باره فرشتگان، کنایه از آن است که خداوند بر همه حالات فرشتگان و تمامی حرکات و برنامه های آنان سیطره و نظارت کامل دارد; زیرا مالک حقیقی همه فرشتگان و حالات آنها، او است.

ص: 314

125- حسابرسی از ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 23 - 5

5- خدایان پنداری مشرکان ( مقربان و فرشتگان ) خود مورد محاسبه و بازخواست قرار خواهند گرفت .

لایس_ل عمّا یفعل و هم یس_لون

برداشت یاد شده مبتنی بر این است که ضمیر <هم> به <من عنده> بازگردد; که از آنان به مقربان درگاه الهی و مصداق بارز آن <فرشتگان> تعبیر می شود.

126- حقیقت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 28 - 2

2 - حقیقت < ملایک > ، غیر قابل دسترسی برای انسان با حدس و گمان

لیسمّون المل_ئکه . .. و ما لهم به من علم إن یتّبعون إلاّالظنّ

127- حمایتهای اخروی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 31 - 9

9 - < ( فی المجمع ) و قیل نحن أولیاؤکم فی الحیاه الدنیا أی نحرسکم فی الدینا و عند الموت و فی الآخره عن أبی جعفر ( ع ) ;

در مجمع البیان ذیل آیه <نحن أولیاؤکم فی الحیاه الدنیا و فی الآخره> آمده است: گفته شده (که فرشتگان می گویند) ما اولیای شما در زندگی دنیا هستیم; یعنی، در دنیا و هنگام مرگ و در آخرت از شما پاسداری می کنیم و این معنا از امام باقر(ع) روایت شده است>.

128- حمایتهای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 4 - 14،15

14 - پیامبر ( ص ) ، مورد حمایت و پشتیبانی جبرائیل ، صالح ترین مؤمنان ( علی ( ع ) ) و فرشتگان قرار داشت .

و جبریل و ص_لح المؤمنین و الملئکه بعد ذلک ظهیر

ص: 315

مقصود از <صالح المؤمنین> _ برابر نظر بسیاری از مفسران و روایات وارده از عامّه و خاصّه _ امیرالمؤمنین علی(ع) است (مجمع البیان، ذیل آیه).

15 - پیامبر ( ص ) ، در برابر ضدیت و خیانت برخی از همسرانش ، مورد حمایت و پشتیبانی خداوند ، جبرائیل ، صالح مؤمنان ( علی ( ع ) ) و فرشتگان قرار داشت .

و إن تظ_هرا علیه فإنّ اللّه هو مولیه . .. و المل_ئکه بعد ذلک ظهیر

129- حمد ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 75 - 1

1 - فرشتگان به روز قیامت ، در اطراف عرش به تسبیح و تنزیه خداوند همراه با ستایش او خواهند پرداخت .

و تری المل_ئکه حافّین من حول العرش یسبّحون بحمد ربّهم

130- حیا از ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 11 - 6

6 - < قال رسول اللّه ( ص ) إنّ اللّه ینهاکم عن التعرّی فاستحیوا من ملائکه اللّه الذین معکم الکرام الکاتبین الذین لایفارقونکم إلاّ عند ثلاث حاجات الغائط و الجنابه و الغسل ;

رسول خدا(ص) فرمود: خداوند شما را از عریان بودن نهی فرموده است. پس حیا کنید از فرشتگان خدا که با شما هستند; همان <کرام الکاتبین> که ارجمند و نویسنده اعمال اند. آنان که از شما جدا نمی شوند; مگر در سه مورد که رفع نیاز می کنید: هنگام تخلّی، جنابت و غسل>.

131- خدا و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 26 - 2

2- ملائکه ، فرزندان خداوند در پندار مشرکان

و قالوا اتّخذ الرحم_ن ولدًا

متعلق <اتخذوا> حذف شده و تقدیر آن به قرینه <بل عباد مکرمون> چنین است: <و قالوا اتخذالرحمان من الملائکه ولداً; گفتند خداوند از میان فرشتگان فرزندی برگزید>.

ص: 316

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 15 - 7

7 - پرستش مخلوقات خدا ( فرشتگان ) و فرزند او انگاشتن آنان ، اقدامی ناسپاسانه و کفرآمیز

و جعلوا له . .. إنّ الإنس_ن لکفور مبین

با توجه به فضای آیات، می توان استفاده کرد که مشرکان مکه فرشتگان را فرزند خدا می دانستند و آنان را مورد پرستش قرار می دادند. خداوند، پس از یاد کردن نعمت های خویش، این پندار را نمونه بارز ناسپاسی می شمارد.

132- خستگی ناپذیری ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 38 - 6

6 - فرشتگان و بندگان مخلص خدا ، در تسبیح و عبادت او خستگی ناپذیراند .

فالذین عند ربّک یسبّحون له . .. و هم لایسئمون

<السّامه> (مصدر <لایسئمون>) به معنای خستگی و ملالت از ادامه کار است.

133- خشیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 11

11- فرشتگان ، بر اثر ترس از خداوند ، هراسان و نگران اند .

و هم من خشیته مشفقون

برداشت یاد شده بر این اساس است که <مِن> برای تعلیل و سببیت باشد.

134- خضوع ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 61 - 14

14- همه فرشتگان به جز ابلیس ، به فرمان الهی در برابر آدم ( ع ) خضوع کرده و او را مورد تکریم خویش قرار دادند .

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس

برداشت فوق، با توجه به ریشه لغوی <سجده> است که به معنای <خضوع> و <تذلل> می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 317

11 - انبیاء - 21 - 19 - 6

6- مقربان الهی ( فرشتگان ) ، از عبادت خداوند تکبر نمیورزند .

و من عنده لایستکبرون

مقصود از <من عنده> _ طبق نظر مفسران _ فرشتگان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 74 - 10

10 - فرشتگان ، موجوداتی مطیع و خاضع در برابر فرمان های خداوند

فسجد المل_ئکه کلّهم أجمعون . إلاّ إبلیس استکبر

135- خلقت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 64 - 7

7- وجود ملائکه و مراحل مقدماتی پیدایش آنها و کارهایی که از آنان صادر می شود ، همه مملوک خداوند و در احاطه قدرت او است . *

له ما بین أیدینا و ما خلفنا و ما بین ذلک

گفته شده است: <ما بین أیدینا> (آنچه پیش روی ما است) اشاره به آثار وجودی ملائکه و <ما خلفنا> (آنچه پشت سر نهاده و از آن گذشتیم) اشاره به عناصر اولیه و مقدمات پیدایش آنها و <ما بین ذلک> (آنچه هم اکنون وجود دارد) اشاره به هستی آنان دارد. این توجیه و تفسیر با نوع ملائکه _ که زمان و مکان درباره آنان بی معنا است _ تناسب دارد.

136- خواسته های ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 76 - 2

2_ فرشتگان از ابراهیم ( ع ) خواستند تا از شفاعت درباره قوم لوط صرف نظر کند و بر آن اصرار نورزد .

ی_إبرهیم أعرض عن ه_ذا

<ه_ذا> اشاره به <جدالی> است که از <یجادلنا> در آیه قبل استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 53 - 1

1- مهمانان حضرت ابراهیم ( فرشتگان ) به او دلداری داده و از وی خواستند که از حضورشان مضطرب و هراسناک نشود .

قالوا لاتوجل إنا نبشّرک بغل_م علیم

ص: 318

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 65 - 1

1- فرشتگان ، از حضرت لوط ( ع ) خواستار خارج ساختن خاندانش از شهر در پاسی از شب ، جهت نجات از عذاب الهی شدند .

فأسر بأهلک بقطع من الّیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 9

9 - فرشتگان ، خواهان نزول وحی بر اهل زمین *

و یستغفرون لمن فی الأرض

برداشت یاد شده با توجّه به دو مطلب زیر است: الف) مغفرت بدون سبب تحقق پیدا نمی کند. ب) مراد از سبب مغفرت، نزول وحی و تشریع دین باشد که اهل زمین بدین وسیله مشمول مغفرت الهی شوند.

137- درجات ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 172 - 7

7 _ فرشتگان ، دارای درجات و مراتب در پیشگاه خداوند

و لاالملئکه المقربون

بنابر اینکه وصف <المقربون> وصفی احترازی باشد.

138- درخواست حضور ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 92 - 6،7،8

6- مشرکان مکه ، خواهان حضور یافتن خدا و ملائکه نزد آنان ، برای گواهی دادن به حقانیت پیامبر ( ص )

أو تأتی بالله و المل_ئکه قبیلاً

<قبیلاً> به معنای <مقابله> (رو در رو شدن) آمده است و در این آیه، می تواند به منظور افاده مطلب فوق باشد.

7- مشرکان مکه ، ایمان خود را به پیامبر ( ص ) منوط به آوردن خدا و فرشتگان ، به صورتی قابل مشاهده کردند .

قالوا لن نؤمن لک حتی . .. أو تأتی بالله و المل_ئکه قبیلاً

برداشت فوق، مبتنی بر این است که <قبیلاً> به معنای مشاهده رو در رو باشد.

8- آوردن خداوند و ملائکه به صورت دسته دسته در نزد مشرکان مکه ، معجزه درخواستی ( اقتراحی ) آنان از پیامبر ( ص )

لن نؤمن لک حتی . .. أو تأتی بالله و المل_ئکه قبیلاً

ص: 319

برداشت فوق، مبتنی بر این است که <قبیلاً> جمع <قبیله> باشد.

139- درخواست رؤیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 8 - 1

1 _ مشاهده نزول فرشتگان بر پیامبر(ص)، درخواست نابجا و بهانه جویانه کافران

و قالوا لو لا أنزل علیه ملک و لو أنزلنا ملکا لقضی الأمر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 10 - 5

5 _ استهزای کفار نسبت به پیامبر اکرم(ص)، با درخواست نزول کتاب ملموس و مشاهده فرشتگان

و لو نزلنا علیک کتبا فی قرطاس فلمسوه . .. و لقد استهزیء برسل من قبلک

یادآوری استهزا شدن انبیای گذشته برای تسلی پیامبر(ص)، پس از بیان بهانه جوییها و توقّعات بیجای کافران چنین می نماید که همین بهانه جوییها، از مصادیق استهزاگری کافران در مورد رسولان الهی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 92 - 7

7- مشرکان مکه ، ایمان خود را به پیامبر ( ص ) منوط به آوردن خدا و فرشتگان ، به صورتی قابل مشاهده کردند .

قالوا لن نؤمن لک حتی . .. أو تأتی بالله و المل_ئکه قبیلاً

برداشت فوق، مبتنی بر این است که <قبیلاً> به معنای مشاهده رو در رو باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 21 - 1،2

1 _ منکران ملاقات با خدا ( معاد ) ، در صدراسلام ، معترضانه خواستار نزول ملائکه بر خویش و رؤیت آنها بودند .

و قال الذین لایرجون لقاءنا لولا أُنزل علینا المل_ئکه

<رجاء> در لغت به معنای امید است; ولی در جمله <لایرجون لقاءنا> کنایه از انکار قیامت و روبه رو شدن با جزای الهی است.

2 _ مشرکان ، نزول فرشتگان وحی را بر خویش و رؤیت آنها را ، شرط ایمان به خدای یکتا و پذیرش نبوت پیامبر ( ص ) قرار دادند .

و قال الذین لایرجون لقاءنا لولا أُنزل علینا المل_ئکه

ص: 320

140- درخواست گواهی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 7 - 1

1- کافران مکه ، از پیامبر ( ص ) خواستار آوردن فرشتگان برای تصدیق نبوت آن حضرت بودند .

قالوا . .. لو ما تأتینا بالملئکه إن کنت من الصدقین

<لو ما> مانند <هلا> و <لولا> برای تحضیض است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 92 - 6

6- مشرکان مکه ، خواهان حضور یافتن خدا و ملائکه نزد آنان ، برای گواهی دادن به حقانیت پیامبر ( ص )

أو تأتی بالله و المل_ئکه قبیلاً

<قبیلاً> به معنای <مقابله> (رو در رو شدن) آمده است و در این آیه، می تواند به منظور افاده مطلب فوق باشد.

141- درخواست معجزه نزول ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 111 - 1

1 _ نزول ملائکه بر مشرکان و سخن گفتن مردگان با ایشان، از معجزات درخواستی آنان بوده است.

لئن جاءتهم ءایه . .. و لو أننا نزّلنا ... ما کانوا لیؤمنوا

ذکر نزول ملائکه و سخن گفتن با مردگان در آیه حکایت از آن دارد که این قبیل معجزات مورد درخواست مشرکان بوده است.

142- درخواست نبوت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 9 - 2

2 _ درخواست نزول فرشته به عنوان پیامبر، از بهانه های کفرپیشگان

و لو جعلنه ملکا

جمله <و لو جعلناه ملکا . .. >، می تواند منقطع از آیه قبل بوده و جواب از درخواست دیگر کفار، که فرستادن فرشته به عنوان پیامبر است، باشد.

ص: 321

143- درخواست نزول ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 8 - 4،6

4 _ کفرپیشگان حتی با نزول کتابی ملموس بر پیامبر(ص)، ایمان نمی آورند و خواهان نزول فرشتگان می شوند.

و لو نزلنا علیک کتبا فی قرطاس فلمسوه بأیدیهم لقال . .. و قالوا لو لا أنزل علیه م

بر اساس این احتمال که <قالوا> بر جواب <لو> در آیه قبل عطف شده باشد.

6 _ ناآگاهی کافران از عواقب هلاکتبار درخواست نزول آشکار ملائکه

و لو أنزلنا ملکا لقضی الأمر ثم لا ینظرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 158 - 1،6

1 _ آمدن فرشتگان و یا آشکار شدن خداوند، از شرایط مشرکان تکذیب کننده قرآن برای ایمان به آن

هل ینظرون إلا أن تأتیهم الملئکه أو یأتی ربک

<نظر>، مصدر <ینظرون>، در اینجا به معنای انتظار و توقع است. استفهام به دلیل <إلا> استفهام انکاری می باشد و بنابراین <هل ینظرون> یعنی <ما ینتظرون>. انتظارهایی که در آیه شریفه مطرح شده هم می تواند توقعاتی باشد که از سوی مشرکان مطرح شده و هم می تواند بیان حالت آنان باشد. یعنی اگر کسی قرآن را، که دلیلی روشن است، نپذیرد، تنها در صورتی که فرشتگان بر او حاضر شوند و یا ... ایمان می آورد. برداشت فوق ناظر به احتمال اول است.

6 _ کسانی که با وجود قرآن ایمان نمی آورند، جز با آمدن فرشتگان به سوی آنان و یا ظهور خداوند و یا تحقق آیات ملجئه، ایمان نخواهند آورد.

هل ینظرون إلا أن تأتیهم الملئکه أو یأتی ربک أو یأتی بعض ءایت ربک

برداشت فوق بر این اساس است که امور بیان شده (آمدن فرشتگان و . .. ) پیشنهاد مشرکان منکر قرآن نباشد، بلکه بیان حالتی باشد که انکار قرآن _ که آیتی بزرگ است _ آن را ایجاب می کند. یعنی اگر به قرآن ایمان نمی آورید، راهی برای ایمان شما جز تحقق این امور نیست که برخی از اینها ناشدنی و برخی از میان برنده فرصت ایمان کارساز است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 12 - 8

8_ نزول فرشته ای همراه و همگام با پیامبر ( ص ) ، از پیشنهاد های مشرکان برای اطمینان به حقانیت آن حضرت

أن یقولوا لولا . .. جاء معه ملک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 7 - 2،3

2- کافران مکه ، دلیل صداقت پیامبر ( ص ) را در ادعای نزول وحی ، آمدن ملائکه برای تصدیق او می دانستند .

لو ما تأتینا بالملئکه إن کنت من الصدقین

3- کافران مکه ، از پیامبر ( ص ) خواستار آوردن ملائکه به عنوان معجزه بودند .

لو ما تأتینا بالملئکه إن کنت من الصدقین

ص: 322

آوردن ملائکه توسط پیامبر(ص) _ که مورد درخواست کفار بود _ احتمال دارد برای تصدیق نبوت پیامبر(ص) باشد و احتمال دارد معجزه درخواستی باشد. برداشت فوق مبتنی بر احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 3،4،5،8

3- درخواست کافران مکه ، برای آوردن ملائکه توسط پیامبر ( ص ) ، درخواستی نابه جا و باطل بود .

لو ما تأتینا بالملئکه . .. ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ

جمله <ما ننزل الملائکه إلاّ بالحق> حصری و احترازی است و کنایه از این است که درخواست کفار نابه جاست.

4- درخواست نزول ملائکه ، جهت اثبات حقانیت ادعای پیامبر ( ص ) از سوی کافران مکه ، بهانه ای بیش نبود .

لو ما تأتینا بالملئکه . .. ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ

قید <إلاّبالحق> می تواند احترازی باشد; یعنی، نزول فرشتگان تنها در صورت وجود مصلحت و حکمت تحقق پذیر است، در حالی که در تقاضای کفار چنین مصلحتی نیست. مضافاً به اینکه <إذاً منظرین> نیز دلالت می کند بر اینکه آنان، حتی پس از آمدن ملائکه هم حقانیت پیامبر(ص) را نمی پذیرفتند.

5- در صورت تحقق درخواست کافران برای نزول ملائکه ، تمامی آنان هلاک می شوند و مهلتی برای ایمان نخواهند داشت .

ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ و ما کانوا إذًا منظرین

انظار مصدر <منظر> به معنای تأخیر انداختن است و حصر در آیه، نشان می دهد که با آمدن ملائکه، اجل هیچ کدام از کفار به تأخیر نخواهد افتاد و به هلاکت خواهند رسید.

8- در صورت تحقق خواسته کافران مکه ، مبنی بر نزول ملائکه ، آنان گرفتار عذابی مرگبار می شدند .

ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ و ما کانوا إذًا منظرین

یکی از احتمالاتی که برای آیه داده شده، این است که ملائکه، در صورتی که بخواهند برای کافران نازل شوند، برایشان عذاب به ارمغان خواهند آورد; عذابی که هیچ کدام از آنان را زنده نخواهد گذاشت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 33 - 2،6

2- کافران حق ناپذیر مکه ، در انتظار معجزه آمدن فرشتگان و یا امر ویژه ای از جانب خداوند برای تأیید حقانیت قرآن بودند

و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أس_طر الأولین . .. هل ینظرون إلاّ أن تأتیهم

برداشت فوق، مبتنی بر این احتمال است که عبارت <تأتیهم الملائکه أو یأتی أمر ربک> (ملائکه برای آنان بیاید و یا امر پروردگارت بیاید) _ به قرینه آیات سابق که درباره قرآن کریم بود _ بر آمدن ملائکه یا امر خداوند جهت تأیید قرآن دلالت داشته باشد.

6- کافران عصر های پیش از اسلام ، در انتظار آمدن فرشتگان و یا نزول امر ویژه ای از سوی خداوند جهت تأیید حقانیت کتاب آسمانی خود بودند .

و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أس_طر الأولین . .. قد مکر الذین من قبلهم ...

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 21 - 1،2،10،11

ص: 323

1 _ منکران ملاقات با خدا ( معاد ) ، در صدراسلام ، معترضانه خواستار نزول ملائکه بر خویش و رؤیت آنها بودند .

و قال الذین لایرجون لقاءنا لولا أُنزل علینا المل_ئکه

<رجاء> در لغت به معنای امید است; ولی در جمله <لایرجون لقاءنا> کنایه از انکار قیامت و روبه رو شدن با جزای الهی است.

2 _ مشرکان ، نزول فرشتگان وحی را بر خویش و رؤیت آنها را ، شرط ایمان به خدای یکتا و پذیرش نبوت پیامبر ( ص ) قرار دادند .

و قال الذین لایرجون لقاءنا لولا أُنزل علینا المل_ئکه

10 _ درخواست نزول ملائکه برای خویش و رؤیت خداوند از سوی منکران معاد ، برخاسته از روحیه استکباری و خود برتربینی آنان

لولا أُنزل علینا المل_ئکه أو نری ربّنا لقد استکبروا فی أنفسهم

11 _ درخواست نزول ملائکه برای خویش و رؤیت خداوند از سوی منکران معاد ، برخاسته از روح طغیان و سرکشی در وجود آنان

و قال الذین لایرجون لقاءنا لولا أُنزل علینا المل_ئکه أو نری ربّنا لقد استکبروا ف

144- دشمنان ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 98 - 1

1 - خداوند ، دشمن کسانی است که با او و فرشتگان و رسولانش ، دشمنند .

من کان عدواً للّه و ملئکته و رسله . .. فإن اللّه عدو للکفرین

145- دشمنی با ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 99 - 9

9 - دنیا پرستی ، دشمنی با فرشتگان ، ارتکاب گناهانی همچون کشتن انبیا و رهبران دینی و شکستن پیمان های الهی ، از مصداق های فسق است .

و ما یکفر بها إلا الفسقون

آیات گذشته (از آیه 74 - 98) موانعی را برای ایمان آوردن یهود به قرآن و پیامبر ذکر کرده و در آیه مورد بحث ریشه انکار قرآن و پیامبر(ص) را فسق پیشگی دانسته است. بنابراین آنچه در آن آیات از موانع ایمان آوردن شمرده شده، از نظر قرآن مصداق فسق و بیانگر معنای آن می باشد.

146- دعای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 324

14 - احزاب - 33 - 43 - 4،5،6

4 - دعا و تحیت فرشتگان بر مؤمنان

هو الذی یصلّی علیکم و مل_ئکته

5 - دعا و تحیت فرشتگان به مؤمنان ، به سبب فراوانی ذکر و تسبیح خدا از سوی آنان است .

ی_أیّها الذین ءامنوا اذکروا اللّه . .. و سبّحوه ... هو الذی یصلّی علیکم و مل_ئکت

6 - دعا و تحیت ملائکه بر مؤمنان ، زمینه ساز بیرون بردن آنان از ظلمت ها به نور است .

هو الذی یصلّی علیکم و مل_ئکته لیخرجکم من الظلم_ت إلی النور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 9 - 1

1 - نگه داشتن مؤمنان تائب و صالحان ، از بدی ها و ناراحتی های روز قیامت ، دعا و درخواست فرشتگان عرش الهی از خداوند

و قهم السیّئات

الف و لام جنس در <السیّئات> مفید استغراق و عموم است و مقصود از آن در آیه شریفه، بدی ها و ناراحتی هایی است که یا بر اثر گناهان و لغزش های خود انسان و یا به خاطر شرایط سخت روز قیامت برای آدمی پدید می آید.

147- دعوتهای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 13

13- دعوت فرشتگان از تقواپیشگان به هنگام قبض روح آنان ، برای ورود به بهشت

المتّقین . الذین تتوفّ_هم المل_ئکه طیّبین یقولون ... ادخلوا الجنّه

148- دلداری ملائکه به لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 33 - 9

9 - فرشتگان ، به لوط ( ع ) برای بر طرف کردن دلهره و هراس او ، دلداری دادند .

و قالوا لاتخف و لاتحزن

149- ذکر حمایتهای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 325

16 - فصلت - 41 - 31 - 2

2 - توجه به پشتیبانی مداوم فرشتگان ، مانع راه یابی هراس و اندوه در دل های موحدان

تتنزّل علیهم المل_ئکه ألاّتخافوا . .. نحن أولیاؤکم فی الحیوه الدنیا و فی الأخره

150- راز ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 33 - 12

12 - خداوند ، آگاه به آشکار و نهان فرشتگان

أعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون

151- رحمت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 17 - 6

6 - مشرکان عصر بعثت ، فرشتگان را موجوداتی شبیه خداوند در رحمت می دانستند .

بما ضرب للرحم_ن مثلاً

با توجه به کلمه <رحمان> و <مثلاً>، مطلب بالا قابل برداشت است.

152- رد انوثت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 40 - 12

12- عقیده به انوثیت فرشتگان و دختر خدا دانستن آنان ، سخن و اتهامی بس بزرگ و غیر قابل باور است .

و اتّخذ من المل_ئکه أن_ثًا إنکم لتقولون قولاً عظیمًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 19 - 6

6 - نسبت دادن جنسیتی خاص به فرشتگان ، ادعایی بی دلیل و غیرقابل اثبات

و جعلوا المل_ئکه . .. إن_ثًا أشهدوا خلقهم

ص: 326

153- رد نزول ملائکه عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 28 - 1،2

1 - خداوند ، هیچ لشکری از آسمان ( فرشتگان ) ، برای عذاب کردن و به هلاکت رساندن مردم انطاکیه نفرستاد .

و ما أنزلنا علی قومه من بعده من جند من السماء

مفسران برآنند که مقصود از <جند من السماء> (لشکر آسمانی) فرشتگانند. جمله <و ما أنزلنا علی قومه...> استئناف بیانی است; یعنی، پاسخگوی این سؤال است که پس از شهادت حبیب نجار، مردم انطاکیه به چه سرنوشتی دچار شدند؟

2 - نفرستادن لشکری از آسمان ( فرشتگان ) برای عذاب و نابودی مردمان گذشته ، از سنت های الهی است .

جند من السماء و ما کنّا منزلین

154- رسالت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 210 - 5

5 _ ملائکه ، کارگزاران نزول عذاب الهی

ان یأتیهم اللّه فی ظلل من الغمام و الملئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 64 - 2

2- فرشتگان وارد شده بر حضرت لوط ( ع ) ، حامل پیام حق و دستوری تحقق یافتنی بودند .

و أتین_ک بالحقّ و إنا لص_دقون

مراد از <بالحق> به قرینه ذیل آیه که تأکید بر راستگویی است می تواند خبر و پیام حق باشد.

155- رقیب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 18 - 4

4_ < رقیب > و < عتید > ، دو فرشته ناظر بر اعمال هر انسان *

عن الیمین و عن الشمال قعید . .. لدیه رقیب عتید

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <رقیب> و <عتید>، اسم دو فرشته باشد که یکی از سمت راست و دیگری از سمت چپ، ناظر و نگارنده اعمال اند. در این صورت <واو> عطف محذوف است.

ص: 327

156- روش برخورد ملائکه ثبت عمل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 11 - 4

4 - مراقبان اعمال در ثبت و ضبط آن ، برخوردی کریمانه و اغماض گرانه دارند .

کرامًا ک_تبین

تقارن وصف کرامت و کتابت در یک آیه، گویای ارتباط آن دو است. بنابراین کرامت ناظران اعمال، به هنگام ثبت آن ظهور می یابد.

157- روش گفتگوی ملائکه با انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 51 - 8

8 - < وحی > ، شیوه سخن گفتن فرشتگان با پیامبران ، برای رساندن پیام خداوند

أو یرسل رسولاً فیوحی

158- رؤیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 37

37 - تجسم فرشتگان به گونه ای که برای مردم قابل مشاهده باشد ، امکان پذیر است .

و ما یعلمان من أحد حتی یقولا إنما نحن فتنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 9 - 7

7 _ مردم عادی از تحمل مشاهده چهره واقعی فرشتگان در دنیا ناتوان هستند.

و لو أنزلنا ملکا لقضی الأمر . .. و لو جعلنه ملکا لجعلنه رجلا

در آیه قبل نزول فرشتگان را به صورت اصلی مشروط به قضای امر و هلاکت کافران دانست و در این آیه نزول فرضی فرشته را برای مردم به شکل مردان اعلام می کند. از این دو نکته می توان مطلب بالا را استفاده کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 48 - 13

13 _ مشاهده فرشتگان الهی برای امداد مسلمانان ، دلیل عقب نشینی شیطان از کارزار بدر و اعلان بیزاری وی از لشکر کفر

نکص علی عقبیه و قال إنی بریء منکم إنی أری ما لاترون

ص: 328

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 7 - 6

6- کافران و مشرکان مکه ، ملائکه را موجوداتی قابل احساس برای همگان می دانستند .

قالوا . .. لو ما تأتینا بالملئکه

از تعبیر <لو ما تأتینابالملئکه> (چرا فرشته ای نمی آوری؟) استفاده می شود که آنان، فرشتگان را موجوداتی محسوس و قابل رؤیت می دانستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 52 - 10

10- امکان ظاهر شدن فرشتگان در قالب جسمانی و قابل رؤیت

إذ دخلوا علیه فقالوا سل_مًا قال إنا منکم وجلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 62 - 5

5- امکان ظاهر شدن فرشتگان در قالب جسمانی و قابل رؤیت برای انسان

قال إنکم قوم منکرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 17 - 11،12

11- دیدن فرشتگان و سخن گفتن با آنان ، در انحصار پیامبران نیست .

فأرسلنا إلیها روحنا فتمثّل لها بشرًا سویًّا

ظاهراً حضرت مریم(س) از مقام نبوت برخوردار نبوده است، ولی در عین حال به مشاهده فرشته و سخن با او نائل می گردد. براین اساس، مشاهده فرشتگان در انحصار پیامبران نیست.

12- زن ، موجودی توان مند بر عروج به درجات بالای معنویت و ملاقات و گفتوگو با فرشتگان

فأرسلنا إلیها روحنا فتمثّل لها بشرًا سویًّا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 23 - 4

4 - امکان رؤیت فرشتگان الهی برای انسان

و لقد رءاه

159- رؤیت ملائکه در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 329

16 - زمر - 39 - 75 - 4،5

4 - قابل رؤیت بودن فرشتگان و عرش در قیامت برای انسان ها

و تری المل_ئکه حافّین من حول العرش

فاعل و مخاطب فعل <تری>، ممکن است همه انسان ها باشند و نیز ممکن است شخص پیامبراسلام(ص) باشد. برداشت یاد شده مبتنی بر احتمال نخست است.

5 - قابل رؤیت بودن فرشتگان و عرش در قیامت ، برای پیامبراسلام ( ص )

و تری المل_ئکه حافّین من حول العرش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 22 - 3،5

3 _ منکران معاد ، در روز رستاخیز ملائکه را مشاهده خواهند کرد .

و قال الذین لایرجون لقاءنا . .. یوم یرون المل_ئکه لابشری یومئذ للمجرمین

5 _ منکران معاد ، با مشاهده ملائکه در قیامت ، از آنان درخواست خواهند کرد که متعرض ایشان نشده و اقدامی علیه آنان انجام ندهند .

یوم یرون المل_ئکه لابشری . .. و یقولون حجرًا محجورًا

<حجراً محجوراً> سخنی است که عرب به هنگام روبه رو شدن با دشمن و یا هجوم بلا و حوادث هولناک می گوید و مقصود اصلی در این کلام، امان خواستن و پناه بردن است.

160- رؤیت ملائکه مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 85 - 3

3 - انسان ، ناتوان از مشاهده و درک حضور خداوند و فرشتگان در کنار محتضر

و نحن أقرب إلیه منکم و ل_کن لاتبصرون

161- زبان ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 8 - 7

7 - شیاطین ، آشنا به زبان فرشتگان

لایسّمّعون إلی الملإالأعلی

گوش فرا دادن شیاطین به سخنان فرشتگان و رانده شدن آنها از آسمان، می تواند حاکی از حقیقت یاد شده باشد.

ص: 330

162- زکریا و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 39 - 1،2

1 _ فرشتگان متعددی ، رساننده پیام بشارت الهی به زکریّا

فنادته الملئکه . .. یبشرک

2 _ پیام رسانی ملائکه به زکریّا ، از طریق ایجاد صوت *

فنادته الملئکه

ندا عبارت است از: بلند کردن صدا و ظاهر ساختن آن. (مفردات راغب).

163- زمان سجده ملائکه بر آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 30 - 4

4- < عن الصادق ( ع ) . . . قال : . . . فأوّل من بادر بالسجود جبرائیل و میکائیل ثمّ عزرائیل ثمّ إسرافیل ثمّ الملائکه المقربون و کان السجود لأدم یوم الجمعه عند الزوال فبقیت الملائکه فی سجودها إلی العصر . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: . .. اولین کسانی که در سجده پیشی گرفتند، جبرئیل و میکائیل بودند; سپس عزرائیل و بعد اسرافیل; سپس فرشتگان مقرب الهی و سجده برای آدم روز جمعه هنگام ظهر بود، پس ملائکه تا عصر در حال سجده بودند>.

164- زمان نزول ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 4 - 1

1 - شب قدر ، زمان فرود آمدن فرشتگان و روح به زمین است .

تنزّل المل_ئکه و الروح فیها

به قرینه سیاق آیات مراد از فعل <تنزّل> _ که در اصل تتنزّل بوده و به جهت تخفیف یکی از <تاء>های آن حذف شده است _ فرود آمدن به زمین است.

165- زمینه تحمید ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 331

8 - رعد - 13 - 13 - 10

10_ خوف فرشتگان از خداوند ، آنان را به تسبیح و ستایش خداوند سوق می دهد .

و یسبّح . .. والمل_ئکه من خیفته

<من> در <من خیفته> برای تعلیل است.

166- زمینه تسبیح ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 13 - 10

10_ خوف فرشتگان از خداوند ، آنان را به تسبیح و ستایش خداوند سوق می دهد .

و یسبّح . .. والمل_ئکه من خیفته

<من> در <من خیفته> برای تعلیل است.

167- زمینه سبقت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 5 - 3

3 - اتخاذ تدابیر لازم در اداره امور جهان ، برانگیزنده ملائکه به خروج از جایگاه ویژه خویش و سبقت بر یکدیگر

و الن_شط_ت نشطًا . و الس_بح_ت سبحًا . فالس_بق_ت سبقًا . فالمدبّرت أمرًا

حرف <فاء> در <فالمدبّرات>، اوصاف پیشین را مقدمه تدبیر قلمداد کرده است.

168- زیبایی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 27

27_ مصریان عصر یوسف ( ع ) ، معتقد به وجود فرشتگان و زیبایی آنها

إن ه_ذا إلاّ ملک کریم

169- ساره در مجلس ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 1،2

ص: 332

1_ همسر ابراهیم ( ساره ) در مجلس فرشتگان پیام آورِ بشارت حضور داشت .

و لقد جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری . .. وامرأته قائمه فضحکت

2_ ابراهیم ( ع ) و فرشتگان حاضر در نزد او ، همگی نشسته بودند و ساره ایستاده بود .

وامرأته قائمه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 29 - 1

1 - حضور همسر ابراهیم ( ع ) ، در جمع آن حضرت و میهمانان ایشان

و بشّروه بغل_م علیم . فأقبلت امرأته فی صرّه ... و قالت عجوز عقیم

170- ساره و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 5،6،15

5_ احساس امنیت ساره پس از ترس و وحشت از فرشتگان ، مایه شادی و خرسندی وی گردید .

قالوا لاتخف إنا أُرسلنا إلی قوم لوط. وامرأته قائمه فضحکت

برداشت فوق، بر این اساس است که جمله <فضحکت> تفریع بر <لاتخف إنا اُرسلنا إلی قوم لوط> باشد.

6_ ساره همسر ابراهیم ( ع ) ، پس از آگاهی به ماهیت مهمانان ابراهیم ( ع ) و مأموریت ایشان ( نابودسازی قوم لوط ) حایض شد . *

وامرأته قائمه فضحکت

برداشت فوق، بر اساس این احتمال است که <ضحکت> از مصدر <ضَحک> (حایض شدن) باشد. مفسرانی که این معنا را یادآور شده اند تفریع <فبشرناها> را بر <ضحکت> مؤید آن دانسته اند.

15_ < عن أبی جعفر ( ع ) [ فی قوله تعالی ] : < وامرأته قائمه > قال : إنما عنی ساره قائمه . . . < فضحکت > یعنی فعجبت من قولهم . . . ;

از امام باقر(ع) درباره قول خدای تعالی: <وامرأته قائمه> روایت شده است: مقصود ساره همسر ابراهیم(ع) است که ایستاده بود . .. و درباره <فضحکت> [روایت شده است]: یعنی ساره از سخن فرشتگان شگفت زده شد ...>.

171- ساره هنگام بشارت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 72 - 1

1_ ابراهیم ( ع ) و همسرش ساره ، هنگام بشارت فرشتگان به تولد اسحاق و یعقوب ، پیر و کهنسال بودند .

قالت ی_ویلتی ءألد و أنا عجوز و ه_ذا بعلی شیخًا

ص: 333

172- سبقت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 4 - 1

1 - فرشتگان ، در حرکت شتابان خود برای انجام دادن مأموریت های الهی ، بر یکدیگر سبقت می گیرند .

فالس_بق_ت سبقًا

<فاء> برای تعقیب بوده و بیانگر این است که فرشتگان، پس از خروج از جایگاه خویش و حرکت سریع به سوی مأموریتشان، درصدد آنند که از یکدیگر سبقت بگیرند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 9 - 3

3 - خداوند در تأکید بر وجود ترس و نگرانی در قیامت ، به فرشتگان سوگند یاد کرده است که سریع و بانشاط برای تدبیر امور و قبض ارواح از یکدیگر سبقت می گیرند .

و النازعات . .. قلوب یومئذ واجفه . أبص_رها خ_شعه

این آیه و آیه قبل، جواب قسم هایی است که در نخستین آیات سوره آمده بود.

173- سجده ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 206 - 9

9 _ فرشتگان همواره با تواضع در برابر خدا وی را عبادت می کنند و او را منزه می دانند و تنها بر درگاه او سجده می برند .

إن الذین عند ربک . .. و له یسجدون

بسیاری از مفسران برآنند که مراد از <الذین عند ربک> فرشتگان هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 15 - 9

9_ < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < و لله یسجد من فی السم_وات و الأرض طوعاً و کرهاً . . . > أما من یسجد من أهل السم_وات طوعاً فالملائکه . . . و من یسجد من أهل الأرض طوعاً فمن ولد فی الإسلام . . . و أما من یسجد کرهاً فمن أجبر علی الإسلام . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خدا: <و لله یسجد من فی السم_وات و الأرض طوعاً و کرهاً . ..> روایت شده: اما کسانی از اهل آسمانها که از روی رغبت سجده می کنند فرشتگان هستند ... و اما کسانی که از اهل زمین با میل و رغبت سجده می کنند، آنانند که در اسلام (محیطوخانواده اسلامی) متولد شده اند ... و اما آنان که از روی اجبار سجده می کنند، کسانی اند که به پذیرش اسلام مجبور شده اند ...>.

ص: 334

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 49 - 4

4- تمامی موجودات جنبنده و فرشتگان ، تنها در برابر خداوند سجده می کنند .

و لله یسجد ما فی السموت و ما فی الأرض من دابّه و المل_ئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 3

3 - تمامی فرشتگان ، فرمان سجده برای آدم را گردن نهادند و بی درنگ در برابر او به سجده افتادند .

فسجدوا

حرف <فا> بر نبودن فاصله بین فرمان سجده و انجام آن دلالت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 72 - 8

8 - دمیده شدن روح الهی در انسان ، موجب شایستگی وی برای مسجود فرشتگان بودن

خ_لق بشرًا من طین . فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له س_جدین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که فرمان خداوند به سجده بر آدم(ع)، پس از دمیده شدن روح الهی در او صادر گردید و این می رساند که آنچه موجب شایستگی آدم برای سجده شد، روح الهی وی بود; نه جسم و کالبدش.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 73 - 1،3

1 - با صدور فرمان خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) ، بی درنگ همه آنها ، در برابر او به سجده درافتادند .

فقعوا له س_جدین . فسجد المل_ئکه کلّهم

3 - تجلی بزرگداشت انسان ، در سجده فرشتگان بر آدم ( ع )

فسجد المل_ئکه کلّهم أجمعون

174- سجده ملائکه بر آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 11 - 4،7،12

4 _ خداوند پس از خلقت آدم(ع)، از فرشتگان خواست تا بر او سجده کنند.

ثم قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

7 _ همه فرشتگان پس از فرمان خدا، بر آدم(ع) سجده کردند.

قلنا للملئکه اسجدوا لأدم فسجدوا

ص: 335

12 _ سجده فرشتگان بر آدم(ع) به منزله سجده آنان بر همه انسانها نبود.

و لقد خلقنکم . .. ثم قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

سیر طبیعی آیه اقتضا می کرد که پس از <ثم صورناکم> گفته شود <ثم أمرنا الملائکه بالسجود لکم> این تغییر سیاق یعنی تبدیل عام (کم) به خاص (آدم) می تواند اشاره به این داشته باشد که آفرینش مبدأ انسانها به منزله آفرینش همگان بود ولی سجده ملائکه به منشأ و مبدأ انسانها سجده به همگان نبوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 1

1 - داستان سجده فرشتگان بر آدم و امتناع ابلیس ، سرگذشتی درخور توجه و درس آموزی

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا

<إذ> مفعول فعل محذوف است و به قرینه آیات مشابه، آن فعل <اذکر> (فراگیر و به خاطر داشته باش) می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 34 - 1،2،6،16،20،21،22

1 - خداوند پس از تعلیم حقایق هستی به آدم ( ع ) و اثبات لیاقت وی برای خلافت ، از فرشتگان خواست تا بر او سجده کنند .

و علّم ءادم الأسماء کلها . .. و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

2 - همه فرشتگان پس از فرمان خدا ، بر آدم ( ع ) سجده کردند .

و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم فسجدوا

6 - هدف از طرح خلافت آدم ( ع ) برای فرشتگان و اثبات فضیلت و برتری او ، ایجاد رغبت در فرشتگان برای اجرای فرمان الهی ( سجده بر آدم ( ع ) ) بود .

و إذ قال ربک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه . .. و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

16 - داستان سجده فرشتگان بر آدم ( ع ) و امتناع ابلیس از آن کار ، داستانی آموزنده و شایسته و بایسته همیشه به خاطر داشتن

و إذ قلنا للملئکه . .. و کان من الکفرین

<اذ> مفعول برای <اذکر> (فراگیر و همواره به خاطر داشته باش) است.

20 _ < عن علی بن الحسین ( ع ) فی قوله : < اسجدوا لآدم فسجدوا > . . . إنها کانت عصابه من الملائکه و هم الذین کانوا حول العرش . . . و هم الذین أمروا بالسجود . . . ;

از امام سجاد (ع) درباره سخن خداوند <اسجدوا لآدم فسجدوا> روایت شده که فرمود: آنان (مأموران به سجده) گروهی از ملائکه بودند که در اطراف عرش الهی بودند . .. و همانها بودند که مأمور به سجده شدند ...>.

21 _ أمیر المؤمنین ( ع ) فرموده اند : < أول بقعه عبداللّه علی ها ظهر الکوفه لما أمر اللّه أن یسجدوا لآدم ، سجدوا علی ظهر الکوفه ;

اولین مکان مقدسی که در آن عبادت خداوند واقع شد سرزمین کوفه بود، آن هنگام که خداوند ملائکه را مأمور سجده بر آدم کرد آنها بر آدم(ع) در سرزمین کوفه سجده کردند>.

22 _ پیامبر خدا ( ص ) فرموده اند : < . . . ان اللّه تبارک و تعالی خلق آدم فأودعنا صلبه ، و أمر الملائکه بالسجود له تعظیماً لنا و اکراماً ، و کان سجودهم للّه عز و جل عبودیه و لآدم اکراماً و طاعه لکوننا فی صلبه . . . ;

خداوند تبارک و تعالی آدم را آفرید پس ما را در صلب او قرار داد و امر نمود به ملائکه که به خاطر بزرگداشت و کرامت ما به آدم

ص: 336

سجده کنند و سجود ملائکه عبادت بود برای خداوند و احترام و اطاعت بود نسبت به آدم(ع); زیرا، ما در صلب او بودیم . ..>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 35 - 2

2 - سکونت آدم ( ع ) و همسرش در بهشت پس از سجده فرشتگان بر آدم ( ع ) بوده است .

و إذ قلنا للملئکه اسجدوا لأدم . .. و قلنا یأدم اسکن أنت و زوجک الجنه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 11

11- دستور خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) پس از آفرینش او

و إذ قال ربّک للمل_ئکه . .. فإذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له س_جدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 30 - 1،2

1- در پی فرمان خداوند به فرشتگان برای سجده بر آدم ( ع ) ، همه آنان بی استثنا در برابر او به سجده افتادند .

فقعوا له س_جدین . فسجد الملئکه کلّهم أجمعون

2- فرشتگان در برابر فرمان الهیِ سجده بر آدم ( ع ) ، بی چون و چرا آن را اجرا کردند .

فقعوا له س_جدین . فسجد الملئکه کلّهم أجمعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 61 - 1،2،3،14

1- ماجرای سجده ملائکه در برابر آدم و نافرمانی ابلیس ، شایسته یاد و یادآوری است

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس

برداشت فوق، مبتنی بر این نکته است که <إذ> متعلق به <اذکر> و یا <اذکروا> مقدّر باشد.

2- فرمان خداوند به سجده همه فرشتگان بر آدم ( ع )

قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم

3- همه فرشتگان جز ابلیس ، از امر الهی به سجده بر آدم ( ع ) اطاعت کردند .

قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس

14- همه فرشتگان به جز ابلیس ، به فرمان الهی در برابر آدم ( ع ) خضوع کرده و او را مورد تکریم خویش قرار دادند .

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس

برداشت فوق، با توجه به ریشه لغوی <سجده> است که به معنای <خضوع> و <تذلل> می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 50 - 1،7

1- سرگذشت سجده ملائکه در برابر آدم و تمرّد ابلیس ، عبرت آموز و شایان توجه است .

ص: 337

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم

<إذ> ظرف برای فعل مقدر مانند <اُذکر> است; یعنی: <یاد کن زمانی را که . ..>. فرمان خداوند به پیامبر(ص) و یا آحاد مردم در مورد یاد کردن داستان سجده برای آدم، گویای سازنده بودن این یادآوری و عبرت آموزی آن است.

7- همه فرشتگان ، بی چون و چرا و بی درنگ ، از فرمان الهی به سجده در برابر آدم ، اطاعت کردند .

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا

حرف فاء در <فسجدوا> بر تعقیب بدون مهلت دلالت دارد; یعنی، فرمان سجده به دون تأخیر انجام پذیرفت.

175- سجده ملائکه بر انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 11 - 13

13 _ انسانها دارای زمینه های دستیابی به منزلتی فراتر از فرشتگان و شایسته شدن برای سجده ملائکه بر ایشان.

لقد مکنکم فی الأرض . .. و لقد خلقنکم ... ثم قلنا للملئکه اسجدوا لأدم

آیه قبل دلالت می کند که مطالب عنوان شده در آیه مورد بحث _ که از جمله آنها سجده فرشتگان بر آدم(ع) است _ از نعمتهای الهی برای همه انسانهاست. در حالی که نه سجده بر آدم به منزله سجده بر همگان است و نه سجده بر او نعمت برای دیگران، بنابراین، می توان گفت جمله <قلنا للملائکه ...> پس از <خلقناکم> اشاره به این دارد که خداوند در همه انسانها این زمینه را ایجاد کرده است که بتوانند مسجود ملائکه بشوند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 29 - 12

12- دمیده شدنِ روحی الهی در انسان ، موجب شایستگی او برای مسجود فرشتگان شدن

و نفخت فیه من روحی فقعوا له س_جدین

دستور خداوند به سجده ملائکه در برابر آدم(ع)، پس از خلقت کامل با دمیده شدن روح در او، می تواند حاکی از نکته یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 50 - 6

6- انسان ها دارای زمینه های دستیابی به منزلتی فراتر از فرشتگان و شایستگی برای سجده ملائکه بر ایشان هستند .

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم

176- سخن ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 338

11 - انبیاء - 21 - 27 - 2

2- ملائکه ، بهره مند از نطق و کلام

لایسبقونه بالقول

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 1

1- خداوند به تمامی گفتار و کردار ملائکه و گذشته و حال آنان آگاه است .

یعلم ما بین أیدیهم و ما خلفهم

177- سرعت تدبیر ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 9 - 3

3 - خداوند در تأکید بر وجود ترس و نگرانی در قیامت ، به فرشتگان سوگند یاد کرده است که سریع و بانشاط برای تدبیر امور و قبض ارواح از یکدیگر سبقت می گیرند .

و النازعات . .. قلوب یومئذ واجفه . أبص_رها خ_شعه

این آیه و آیه قبل، جواب قسم هایی است که در نخستین آیات سوره آمده بود.

178- سرعت عمل ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 3 - 1

1 - فرشتگان در انجام دادن وظایف خویش ، پرتحرک و شتابان اند .

و الس_بح_ت سبحًا

<سبح>; یعنی، حرکت سریع در آب یا هوا. (مفردات راغب)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 4 - 1

1 - فرشتگان ، در حرکت شتابان خود برای انجام دادن مأموریت های الهی ، بر یکدیگر سبقت می گیرند .

فالس_بق_ت سبقًا

<فاء> برای تعقیب بوده و بیانگر این است که فرشتگان، پس از خروج از جایگاه خویش و حرکت سریع به سوی مأموریتشان، درصدد آنند که از یکدیگر سبقت بگیرند.

ص: 339

179- سلام ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 3

3_ فرشتگان پیام آورِ بشارت ، به هنگام حضور در پیشگاه ابراهیم ( ع ) بر او سلام کردند .

قالوا سل_مًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 23 - 12

12_ < عن أبی جعفر ( ع ) قال : سأل علی ( ع ) رسول الله ( ص ) : . . . فقال : لماذا بنیت ه_ذه الغرف ( فی الجنه ) یارسول الله ؟ فقال : یا علی تلک غرف بناها الله لأولیائه . . . فإذا دخل المؤمن إلی منازله فی الجنه . . . فإذا استقرت لولیّ الله منازله فی الجنه . . . یبعث الله ألف ملک یهنّونه بالجنه . . . فینتهون إلی أوّل باب من جنانه فیقولون للملک الموکل . . . إستأذن لنا علی ولیّ الله . . . فیأذن لهم فیدخلون علی ولیّ الله و هو فی الغرفه و ل ها ألف باب . . . فیدخل کل ملک من باب من أبواب الغرفه فیبلّغونه رساله الجبّار و ذلک قول الله : < و المل_ئکه یدخلون علیهم من کلّ باب > ; یعنی : من أبواب الغرفه < سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار > . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: حضرت علی _ علیه السلام _ از رسول الله(ص) پرسید: ای رسول خدا! چرا این غرفه ها [دربهشت] ساخته شده است؟ فرمود: ای علی! اینها غرفه هایی اند که خداوند آنها را برای دوستانش بنا کرده است، هنگامی که مؤمن وارد منزلهای خود در بهشت شود و برای ولیّ خدا منزلهای او در بهشت تثبیت گردد، خداوند هزار فرشته می فرستد که بهشت را به او تهنیت گویند. آنها به اولین درب از بهشتهای او می رسند و به فرشته ای که گماشته آن جاست می گویند: برای ما اذن ورود بر ولیّ خدا بگیر. آن گاه [او] به ایشان اذن می دهد و بر ولیّ خدا وارد می شوند، در حالی که او در غرفه خویش است و برای آن غرفه هزار درب است. آن گاه هر فرشته ای از یکی از دربهای غرفه وارد می شود و پیام خدای غالب را می رساند و این است گفته خداوند: و الملائکه یدخلون علیهم من کلّ باب مقصود این است که از دربهای غرفه وارد می شوند [و می گویند:] سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 24 - 2،7

2_ فرشتگان از هر سو بر بهشتیان وارد می شوند و بر آنان سلام می کنند .

والمل_ئکه یدخلون علیهم من کل باب. سل_م علیکم

7_ < قال [ أبوعبدالله ( ع ) ] : إن طائفه من الملائکه عابوا ولد آدم فی اللّذات و الشهوات . . . فإذا کان یوم القیامه و صار أهل الجنه فی الجنه ، إستأذن أُولئک الملائکه علی أهل الجنه فیؤذن لهم فیدخلون علیهم فیسلّمون علیهم و یقولون لهم : < سلام علیکم بما صبرتم > فی الدنیا عن اللّذات والشهوات الحلال ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: همانا عده ای از فرشتگان، آدمیان را به خاطر گرایش به لذات و شهوات، عیب جویی می کردند . .. پس آن گاه که روز قیامت برپا شود و بهشتیان در بهشت قرار گیرند، آن فرشتگان برای ورود بر بهشتیان اجازه می خواهند، پس به آنان اذن داده می شود و آن گاه فرشتگان با سلام بر آنان وارد می شوند و به ایشان می گویند: سلام بر شما باد به

ص: 340

خاطر اینکه شکیبایی ورزیدید و از لذتها و شهوتهای حلال چشم پوشی کردید>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 52 - 1،11

1- مهمانان حضرت ابراهیم ( فرشتگان ) به هنگام ورود بر وی ، به او سلام و درود گفتند .

و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . إذ دخلوا علیه فقالوا سل_مًا

11- < . . . قال أبوجعفر ( ع ) : . . . بعث الله رسلاً إلی إبراهیم . . . فدخلوا علیه لیلاً ففزع منهم و خاف أن یکونوا سُرّاقاً ، قال : فلمّا أن رأته الرسل فزعاً وجلاً < قالوا سلاماً > . . . < قال إنا منکم وجلون قالوا لاتوجل . . . > . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود:. .. خداوند فرستادگانی را به سوی ابراهیم(ع) گسیل داشت ... پس شبانه بر او وارد شدند و او از آنان وحشت کرد و ترسید که دزد باشند. امام فرمود: پس چون فرستادگان آن حضرت را وحشت زده و هراسان دیدند، به او سلام کردند ... او [گفت]: قال إنا منکم وجلون...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 8،10

8- ملائکه به هنگام قبض روح تقواپیشگان ، بر آنان درود و سلام می فرستند .

المتّقین . الذین تتوفّ_هم المل_ئکه طیّبین یقولون سل_م علیکم

10- فرشتگان ، به هنگام قبض روح تقواپیشگان ، حامل پیام سلامتی و خوشحالی برای آنانند .

المتّقین . الذین تتوفّ_هم المل_ئکه طیّبین یقولون سل_م علیکم ادخلوا الجنّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 34 - 4

4 - استقبال فرشتگان از بهشتیان ، با تحیت و سلام

ادخلوها بسل_م

بنابراین که قائل <ادخلوها> فرشتگان باشند، برداشت بالا قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 1،6

1 - ورود میهمانان گرامی ابراهیم ( ع ) ( فرشتگان ) بر آن حضرت ، با تحیت و سلام

إذ دخلوا علیه فقالوا سل_مًا

6 - پاسخ ابراهیم ( ع ) به سلام میهمانان خویش ، قبل از هر سخن دیگر

فقالوا سل_مًا قال سل_م

ص: 341

180- سلام ملائکه بر محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 5 - 8

8 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : کان علی بن الحسین < صلوات اللّه علیه > یقول . . . قال اللّه عزّوجلّ < . . .سلام هی حتّی مطلع الفجر > یقول : تُسَلِّمُ علیک یا محمّد ملائکتی و روحی بسلامی من أوّل ما یهبطون إلی مطلع الفجر ;

از امام صادق(ع) روایت شده که امام سجاد(ع) می فرمود: . .. خداوند عزّوجلّ فرموده است: <...سلام هی حتّی مطلع الفجر>[ یعنی ]می فرماید: ای محمد! فرشتگانم و روحم، از اولین لحظات فرودشان تا سپیده صبح، با سلام من بر تو سلام می کنند>.

181- سلطه اخروی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 25 - 3

3 - ظهور قدرت مطلق خداوند در قیامت و سیطره فرشتگان بر صحنه های آن ، دلیل بی نظیر بودن عذاب های او است .

فیومئذ لایعذّب عذابه أحد

حرف <فاء> در <فیومئذ>، آیه شریفه را بر مطالبی که در آیات پیشین بیان شد (از جمله آیه <و جاء ربّک و الملک صفّاً صفّاً>) تفریع کرده است.

182- سلطه ملائکه مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 11 - 6

6 - سلطه فرشته مرگ بر انسان ، گریزناپذیر است .

ملک الموت الذی وکّل بکم

183- سوگند به پیشگامان ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 4 - 4

4 - سوگند خداوند ، به فرشتگان پیشتاز

فالس_بق_ت سبقًا

ص: 342

184- سوگند به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 1 - 1

1 - سوگند خداوند ، به فرشتگان صف در صف و منظم

و الصفّ_ت صفًّا

<واو> در <و الصافات. ..> برای قسم است و در این که مقصود و مصداق این آیه و دو آیه بعد چیست; میان مفسران چند دیدگاه وجود دارد، از جمله: 1_ فرشتگان، 2_ مجاهدان راه خدا. برداشت یاد شده مبتنی بر دیدگاه نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 2 - 1

1 - سوگند خداوند ، به فرشتگانِ نهی کننده و سخت بازدارنده

فالزّجرت زجرًا

<زجر> به معنای منع و بازداشتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 4 - 1

1 - سوگند الهی ، به فرشتگان تقسیم کننده امور

فالمقسّم_ت أمرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 2 - 2

2 - سوگند خداوند به فرشتگان پر نشاط و شاداب

و الن_شط_ت نشطًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 3 - 2

2 - سوگند خداوند ، به فرشتگانی که در اجرای وظایف خویش شتابان اند .

و الس_بح_ت سبحًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 4 - 4

4 - سوگند خداوند ، به فرشتگان پیشتاز

فالس_بق_ت سبقًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 343

20 - نازعات - 79 - 5 - 5

5 - سوگند خداوند به فرشتگان مدیر و مدبّر

فالمدبّرت أمرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 9 - 3

3 - خداوند در تأکید بر وجود ترس و نگرانی در قیامت ، به فرشتگان سوگند یاد کرده است که سریع و بانشاط برای تدبیر امور و قبض ارواح از یکدیگر سبقت می گیرند .

و النازعات . .. قلوب یومئذ واجفه . أبص_رها خ_شعه

این آیه و آیه قبل، جواب قسم هایی است که در نخستین آیات سوره آمده بود.

سوگند به ملائکه قبض روح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 1 - 3

3 - سوگند خداوند به فرشتگان قبض کننده ارواح

و الن_زع_ت غرقًا

185- سوگند به ملائکه وحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 3 - 1

1 - سوگند خداوند ، به فرشتگان تلاوت گر وحیِ الهی و قرآن کریم بر انسان ها و پیامبران

فالتّلی_ت ذکرًا

مراد از <ذکر> وحی الهی و یا خصوص قرآن کریم است. طبق این دیدگاه مقصود از تلاوت، تلاوت بر پیامبران و یا بر انسان هایی است که خداوند به آنان با زبان وحی سخن گفته است و فرشتگان واسطه ابلاغ این وحی بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 1 - 1

1 - سوگند خداوند ، به فرشتگان وحی

و المرسل_ت عرفًا

درباره سوگندهای پنجگانه در آغاز این سوره، سه تفسیر عمده وجود دارد: 1_ تمام این سوگندهای پنجگانه، اشاره به <بادها و طوفان ها> است; 2_ همه سوگندها، اشاره به <فرشتگان وحی> است; 3_ سوگند اول و دوم ناظر به مسأله <بادها و طوفان ها> و سوگند سوم، چهارم و پنجم ناظر به القا و نشر وحی و آیات حق بهوسیله فرشتگان است. شاهد و دلیل بر تفسیر سوم، جداسازی

ص: 344

این دو دسته از سوگندها در آیات به وسیله <واو> است; در حالی که بقیه به وسیله <فاء> به هم عطف شده اند که نشانه ارتباط و پیوند آنها است. گفتنی است تفسیر دوم و سوم، با سیاق آیات سازگارتر است; از این رو، مبنای برداشت ها قرار گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 2 - 3

3 - سوگند خداوند ، به فرشتگان وحی

فالع_صف_ت عصفًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 3 - 1

1 - سوگند خداوند ، به فرشتگان وحی

و الن_شرت نشرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 4 - 1

1 - سوگند خداوند ، به فرشتگان وحی

فالف_رق_ت فرقًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 5 - 1

1 - سوگند خداوند ، به فرشتگان وحی

فالملقی_ت ذکرًا

186- سهولت نبوت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 60 - 2

2 - انتخاب پیامبران از میان فرشتگان ، امری آسان برای خداوند

و لو نشاء لجعلنا منکم مل_ئکه فی الأرض

برداشت یاد شده بدین احتمال است که آیه شریفه پاسخی باشد به انتظار مشرکان مکه که توقع فرشته بودن پیامبر را داشتند.

ص: 345

187- شرایط شفاعت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 26 - 11

11 - تأثیر شفاعت فرشتگان ، منوط به مشیت و رضایت الهی ، در حق شفاعت شوندگان

إلاّ . .. لمن یشاء و یرضی

بنابراین که مراد از <من> در <لمن یشاء> شفاعت شوندگان باشد، برداشت یاد شده به دست می آید.

188- شرایط نزول ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 1

1- خداوند ، فرشتگان را جز به حق و همراه با مصلحت ، اعزام نمی کند .

ما ننزّل الملئکه إلاّ بالحقّ

<با> در <بالحق> برای مصاحبت است.

189- شفاعت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 6،7،10

6- ملائکه ، از حق شفاعت برخوردارند .

لایشفعون إلاّلمن ارتضی

7- پندار مشرکان در مستقل بودن فرشتگان در شفاعت

لایشفعون إلاّلمن ارتضی

از این که استقلال در شفاعت نفی شده، به دست می آید که مشرکان (مخاطبان این آیه) چنین پنداری داشته اند.

10- جلب رضایت خداوند ، شرط برخوردار شدن از شفاعت شافعان ( فرشتگان و . . . )

لایشفعون إلاّلمن ارتضی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 26 - 1،5

1 - فرشتگان ، فاقد قدرت مستقل در شفاعت

و کم من ملک . .. إلاّ من بعد أن یأذن اللّه

5 - فرشتگان ، با تمامی عظمت مقام در عالم ملکوت ، نیازمند اذن الهی در شفاعت

و کم من ملک فی السم_وت لاتغنی شف_عتم شیئًا إلاّ من بعد أن یأذن اللّه

ص: 346

بنابراین که <فی السماوات> کنایه از علوّ مقام باشد برداشت یاد شده به دست می آید.

190- شگفتی عقیده به انوثت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 150 - 4

4 - عقیده مشرکان به این که ملائکه از جنس زن هستند ، امری شگفت آور است .

أم خلقنا المل_ئکه إن_ثًا

برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که استفهام مقدر در جمله <أم خلقنا. ..>، از نوع استفهام انکاری و تعجبی است.

191- شگفتی نزول ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 25 - 6

6 _ فرود ملائکه از آسمان به زمین در آستانه قیامت ، فرودی به دور از انتظار و شگفت آور

و نزّل المل_ئکه تنزیلاً

<تنزیلاً> مفعول مطلق برای <نزل> و به منظور بیان نزولی خاص و شگفت آور می باشد.

192- شیطان و ملائکه امداد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 48 - 14

14 _ شیطان در آستانه جنگ بدر ، فرشتگان امدادگر الهی را به روشنی مشاهده کرد .

إنی أری ما لاترون

به قرینه آیه 9 و 12 از همین سوره می توان گفت مراد از <ما لاترون> فرشتگانی بودند که برای امداد لشکر ایمان در کارزار بدر حاضر شدند.

193- صدای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 39 - 2

2 _ پیام رسانی ملائکه به زکریّا ، از طریق ایجاد صوت *

ص: 347

فنادته الملئکه

ندا عبارت است از: بلند کردن صدا و ظاهر ساختن آن. (مفردات راغب).

194- صعود ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 2

2- صعود و عروج ملائکه ، به دستور خداوند است .

ما ننزّل الملئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 4 - 8

8 - < عن علی بن الحسین ( ع ) : . . .و إنّ للّه تبارک و تعالی بِقاعاً فی سماواته فمن عُرِجَ به إلی ها فقد عُرِجَ به إلیه ألاتسمع اللّه عزّوجلّ یقول : < تعرج الملائکه و الروح إلیه > . . . ;

از امام سجاد(ع) روایت شده است: . ..برای خدای تبارک و تعالی در آسمان ها، بقعه هایی هست، پس هر کس به یکی از آنها عروج داده شود، به سوی خدا عروج داده شده است. آیا کلام خدای عزّوجلّ را نشنیده ای که می فرماید: (تعرج الملائکه و الروح إلیه)...>.

195- صفات ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 17 - 4

4 - در دیدگاه مشرکان مکه فرشتگان ، دختران خدا و همانند او در صفات

و إذا بشّر أحدهم بما ضرب للرحم_ن مثلاً

با توجه به این که <مَثَل> در آیه به معنای شبیه است، می توان گفت که مشرکان مکه معتقد به همسانی فرشتگان با خدا بوده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 60 - 6

6 - خداوند ، قادر به آفرینش انسان هایی فرشته صفت هم چون عیسی ( ع ) *

و لو نشاء لجعلنا منکم مل_ئکه

گروهی از مفسران منظور از این آیه را، ایجاد انسان هایی فرشته صفت دانسته اند که در صدد رفع استبعاد مشرکان نسبت به قدرت ویژه انسان هایی هم چون عیسی(ع) که می توانست مردگان را زنده کند و بیماران را شفا بخشد.

ص: 348

196- صفوف ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 1 - 1

1 - سوگند خداوند ، به فرشتگان صف در صف و منظم

و الصفّ_ت صفًّا

<واو> در <و الصافات. ..> برای قسم است و در این که مقصود و مصداق این آیه و دو آیه بعد چیست; میان مفسران چند دیدگاه وجود دارد، از جمله: 1_ فرشتگان، 2_ مجاهدان راه خدا. برداشت یاد شده مبتنی بر دیدگاه نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 165 - 1

1 - فرشتگان ، به صف ایستاده در خدمت اجرای فرمان های خداوند هستند .

و إنّا لنحن الصافّون

197- صفوف ملائکه در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 22 - 4،9

4 - فرشتگان در قیامت ، در صف هایی منظّم ، حضور یافته ، به اجرای رسالت خویش خواهند پرداخت .

و الملک صفًّا صفًّا

کلمه های <صفّاً صفّاً> _ به تأویل <مصطفّین> (در صفوف منظم قرار گرفته) _ حال برای <المَلَک> است. <مَلَک> اسم جنس بوده و حرف <ال> در آن، برای استغراق است. برخی آن را مفرد <ملائکه> دانسته اند (مصباح) و برخی آن را از ریشه <مِلْک> و به معنای سیاست گذار دانسته و گفته اند: شخص سیاست گذار، اگر انسان باشد <مَلِک> و اگر فرشته باشد، <مَلَک> نامیده می شود. این کلمه در اصل <مأْلَک> و به معنای <رسالت> بوده است. (مفردات راغب)

9 - < علی بن الحسن بن علی بن فضّال عن أبیه قال : سألت الرضا ( ع ) . . . عن قول اللّه عزّوجلّ < و جاء ربّک و الملک صفّاً صفّاً > فقال : إنّ اللّه تعالی لایوصف بالمجیء و الذهاب تعالی عن الإنتقال إنّما یعنی بذلک و جاء أمر ربّک و الملک صفّاً صفّاً ;

علی بن الحسن از پدرش روایت کرده که گفت: از امام رضا(ع)، درباره سخن خداوند <و جاء ربّک و الملک صفّاً صفّاً> پرسیدم، فرمود: خداوند متعال به آمدن و رفتن توصیف نمی شود. او والاتر از انتقال یافتن است. مقصود این است که امر پروردگارت، فرارسد و فرشتگان صف اندر صف حاضر شوند>.

ص: 349

198- صلوات ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 56 - 1،12

1 - خداوند و فرشتگان ، همواره ، بر پیامبر ( ص ) درود و صلوات می فرستند .

إنّ اللّه و مل_ئکته یصلّون علی النبیّ

<صلاه> مصدر ثلاثی <یصلّون> به معنای <دعا و تبریک و به عظمت یاد کردن> است (مفردات راغب).

12 - < عن ابن أبی حمزه عن أبیه قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ < إنّ اللّه و ملائکته یصلّون علی النبیّ یا أیّها الذین آمنوا صلّوا علیه وسلّموا تسلیماً > فقال : الصلاه من اللّه عزّوجلّ رحمه و من الملائکه تزکیه و من الناس دعاء . . . ;

علی بن ابوحمزه، از پدرش، روایت کرده که: از امام صادق(ع) از این سخن خداوند عزّوجلّ <إنّ اللّه و ملائکته یصلّون. ..> پرسیدم، فرمود: صلوات خداوند، همان رحمت و صلوات ملائکه به پاکی یاد کردن و صلوات مردم دعا است...>.

199- طبع ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 50 - 12

12- سرشت ملائکه ، سرشتی فرمان بردار در برابر خدا است .

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا . .. فسجدوا إلاّ إبلیس کان من الجنّ

تصریح به ماهیت شیطان، پس از طرح تخلّف او و نیز اشاره به تفاوت ماهوی وی با فرشتگان، می تواند اشاره به مطلب بالا داشته باشد.

200- عالم ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 71 - 5

5 - ارتباط داشتن آفرینش انسان با ملأاعلی ( عالم فرشتگان )

بالملأ الأعلی إذ یختصمون . .. إذ قال ربّک للمل_ئکه إنّی خ_لق بشرًا

گفتوگوی خداوند با فرشتگان در ملأ اعلی (عالم فرشتگان)، درباره آفرینش انسان، می تواند گویای برداشت یاد شده باشد.

201- عبادات ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 19 - 6

ص: 350

6- مقربان الهی ( فرشتگان ) ، از عبادت خداوند تکبر نمیورزند .

و من عنده لایستکبرون

مقصود از <من عنده> _ طبق نظر مفسران _ فرشتگان است.

202- عبادت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 206 - 9

9 _ فرشتگان همواره با تواضع در برابر خدا وی را عبادت می کنند و او را منزه می دانند و تنها بر درگاه او سجده می برند .

إن الذین عند ربک . .. و له یسجدون

بسیاری از مفسران برآنند که مراد از <الذین عند ربک> فرشتگان هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 15 - 7

7 - پرستش مخلوقات خدا ( فرشتگان ) و فرزند او انگاشتن آنان ، اقدامی ناسپاسانه و کفرآمیز

و جعلوا له . .. إنّ الإنس_ن لکفور مبین

با توجه به فضای آیات، می توان استفاده کرد که مشرکان مکه فرشتگان را فرزند خدا می دانستند و آنان را مورد پرستش قرار می دادند. خداوند، پس از یاد کردن نعمت های خویش، این پندار را نمونه بارز ناسپاسی می شمارد.

203- عبودیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 172 - 4،5،8

4 _ هیچیک از فرشتگان الهی حتی مقربان آنها از بندگی خدا ابایی ندارند .

لن یستنکف المسیح ان یکون عبداً للّه و لاالملئکه المقربون

کلمه <مقربون> در برداشت فوق صفت احترازی گرفته شده است، و چون فرشتگان مقرب از عبادت خدا ابایی ندارند فرشتگان دیگر نیز بی تردید چنان هستند.

5 _ شخصیت والای مسیح ( ع ) و مقام بلند فرشتگان ، مانع آنها از بندگی خداوند نیست .

لن یستنکف المسیح ان یکون عبداً للّه و لاالملئکه المقربون

8 _ اشتراک فرشتگان و انسان ها در عبودیت و بندگی خداوند

لن یستنکف المسیح ان یکون عبداً للّه و لاالملئکه المقربون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 351

11 - انبیاء - 21 - 26 - 7

7- فرشتگان ، بندگان مقرب و مکرم خداوند هستند .

بل عباد مکرمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 15 - 4

4 - فرشتگان ، بندگان خدا هستند ; نه فرزندان او .

و جعلوا له من عباده جزءًا

مراد از <عباد> _ به قرینه فرازهای بعد _ فرشتگان هستند که شرک پیشه گان عصر بعثت، آنان را فرزندان خدا می پنداشتند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 19 - 2

2 - بندگی خداوند ، ویژگی اصلی فرشتگان

الذین هم عب_د الرحم_ن

از این که خداوند در مقام معرفی فرشتگان، صفت عبودیت را به آنان نسبت داده است، مطلب بالا استفاده می شود.

204- عتید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 18 - 4

4_ < رقیب > و < عتید > ، دو فرشته ناظر بر اعمال هر انسان *

عن الیمین و عن الشمال قعید . .. لدیه رقیب عتید

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <رقیب> و <عتید>، اسم دو فرشته باشد که یکی از سمت راست و دیگری از سمت چپ، ناظر و نگارنده اعمال اند. در این صورت <واو> عطف محذوف است.

205- عجز ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 32 - 1

1 - فرشتگان ، ناآگاه به حقایق عرضه شده بر آنان و ناتوان از بیان اسامی آنها

ثم عرضهم علی الملئکه . .. قالوا سبحنک لاعلم لنا إلا ما علمتنا

ص: 352

206- عرضه موجودات بر ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 31 - 6

6 _ خداوند ، موجودات هستی را بر فرشتگان عرضه کرد و از آنان خواست تا اسامی آنها را بیان کند .

ثم عرضهم علی الملئکه فقال أنبئونی بأسماء هؤلاء

<أنبئوا> فعل امر از مصدر <انباء> است و انباء به معنای خبر دادن می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 32 - 1،9

1 - فرشتگان ، ناآگاه به حقایق عرضه شده بر آنان و ناتوان از بیان اسامی آنها

ثم عرضهم علی الملئکه . .. قالوا سبحنک لاعلم لنا إلا ما علمتنا

9 - هدف از فرمان خدا به فرشتگان ( در بیان نام های حقایق ) ، یادآوری عالمانه و حکیمانه بودن افعال الهی و آگاه ساختن آنان به برتری علمی آدم ( ع ) بود .

أنبئونی بأسماء هؤلاء . .. قالوا سبحنک ... إنک أنت العلیم الحکیم

207- عصمت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 50 - 5

5- فرشتگان ، پیوسته از اوامر و دستورات خدا اطاعت کرده و از آن سرپیچی نمی کنند ( عصمت از نافرمانی )

و المل_ئکه . .. و یفعلون ما یؤمرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 27 - 7

7- عصمت ملائکه از خطا و نافرمانی

لایسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون

تسلیم و منقاد بودن فرشتگان در برابر خداوند و نیز تنها به فرمان خدا عمل کردن، حاکی از عصمت آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 14

14 - فرشتگان ، مصون از خطا و معصوم از گناه و نافرمانی اند .

لایعصون اللّه ما أمرهم و یفعلون ما یؤمرون

برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که جمله <لایعصون اللّه. ..> عصمت فرشتگان و <یفعلون ما یؤمرون> اشاره به مصونیت آنان از خطا در انجام وظایف داشته باشد.

ص: 353

208- عظمت خلقت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 11 - 3

3 - عظمت آفرینش آسمان ها ، زمین ، فرشتگان و دیگر موجودات آسمانی

أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا

209- عقیده به انوثت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 150 - 2

2 - مشرکان ، معتقد بودند که ملائکه از جنس زن هستند .

أم خلقنا المل_ئکه إن_ثًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 16 - 1،5

1 - مشرکان عصر جاهلی ، فرشتگان را دختران خدا می پنداشتند .

و جعلوا له من عباده جزءًا . .. أم اتّخذ ممّا یخلق بنات

مراد از <ما یخلق> _ به قرینه فرازهای بعد _ فرشتگان هستند.

5 - مشرکان جاهلی ، با وجود اعتقاد به مخلوق بودن فرشتگان ، آنان را دختر خدا می پنداشتند .

أم اتّخذ ممّا یخلق بنات

لحن آیه شریفه نشان می دهد که مشرکان مکه، مخلوق بودن فرشتگان را پذیرفته بودند و خداوند آنان را مورد سرزنش قرار می دهد که چگونه در میان مخلوقات، آنچه راکه خود نمی پسندند، به او نسبت می دهند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 19 - 1

1 - مشرکان عصر جاهلیت ، معتقد به مؤنث بودن فرشتگان

و جعلوا المل_ئکه . .. إن_ثًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 21 - 3

3 - اعراب جاهلی ، معتقد به دختر بودن فرشتگان

ص: 354

أفریتم اللّ_ت و العزّی . .. ألکم الذّکر و له الأُنثی

از ارتباط میان آیات، می توان استفاده کرد که مشرکان، فرشتگان را دختران خدا و بت ها را مظهری برای آنها می پنداشتند. بدین جهت اسامی مؤنث برای بت ها، (لات و...) برمی گزیدند.

210- عقیده به خویشاوندی خدا با ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 158 - 4

4 - مشرکان ، معتقد به وجود پیوند خویشاوندی ( پدر و فرزندی ) میان خدا و فرشتگان

و جعلوا بینه و بین الجنّه نسبًا

برداشت یاد شده مبتنی بر این دیدگاه است که جمله <و جعلوا بینه و بین الجنّه نسباً> تأکید دختر نبودن ملائکه برای خدا و نفی فرزنددار بودن او است که در آیات پیشین از آن یاد شده است (أم خلقنا الملائکه إناثاً. .. لیقولون . ولد اللّه...).

211- عقیده به مخلوقیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 16 - 5

5 - مشرکان جاهلی ، با وجود اعتقاد به مخلوق بودن فرشتگان ، آنان را دختر خدا می پنداشتند .

أم اتّخذ ممّا یخلق بنات

لحن آیه شریفه نشان می دهد که مشرکان مکه، مخلوق بودن فرشتگان را پذیرفته بودند و خداوند آنان را مورد سرزنش قرار می دهد که چگونه در میان مخلوقات، آنچه راکه خود نمی پسندند، به او نسبت می دهند.

212- عقیده به مقامات ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 50 - 10

10- مشرکان برای ملائکه ، مقامات و رتبه عالی معتقد بودند .

و المل_ئکه و هم لایستکبرون . یخافون ربّهم

احتمال دارد اختصاص به ذکر ملائکه از میان موجودات، برای بیان انقیاد آنان در برابر خداوند به خاطر عقیده مشرکان به مقامات عالیه ملائکه باشد و خداوند با تأکید بر منقاد بودن آنان، مشرکان را به کسب چنین روحیه ای دعوت می کند.

ص: 355

213- عقیده به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 27،28

27_ مصریان عصر یوسف ( ع ) ، معتقد به وجود فرشتگان و زیبایی آنها

إن ه_ذا إلاّ ملک کریم

28_ اعتقاد به وجود فرشتگان ، باوری ریشه دار در تاریخ بشر

إن ه_ذا إلاّ ملک کریم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 24 - 10

10 - اعتقاد مردم عصر نوح به وجود فرشتگان

و لوشاء اللّه لأنزل مل_ئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 40 - 6

6 - اعتقاد مشرکان به موجوداتی به نام ملائکه در عالم

و یوم یحشرهم . .. ثمّ یقول للمل_ئکه أه_ؤلاء إیّاکم کانوا یعبدون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 14 - 10

10 - اعتقاد قوم عاد و ثمود ، به وجود پروردگار و فرشتگان

قالوا لو شاء ربّنا لأنزل مل_ئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 53 - 8

8 - وجود فرشتگان ، مورد اعتقاد و پذیرش فرعونیان

أو جاء معه المل_ئکه

برداشت یاد شده بر این اساس است که سخن فرعون، از روی اعتقاد و باور باشد، و نه از باب مماشات با موسی(ع).

214- عقیده ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 28 - 18

18- علم و عقیده ملائکه به آگاهی خداوند از کردار انسانها

ص: 356

بلی إن الله علیم بما کنتم تعملون

برداشت فوق بر این اساس است که <بلی إن الله . ..> کلام ملائکه در برابر ادعای کافران باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 41 - 3

3 - ملائکه ، خداوند را از داشتن شریک در عبادت منزه می دانند .

أه_ؤلاء إیّاکم کانوا یعبدون . قالوا سبح_نک

215- علم به عالم ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 69 - 1

1 - پیامبراسلام ( ص ) ، از ملأ اعلی ( عالم فرشتگان ) جز از راه وحی آگاهی نداشت .

ما کان لی من علم بالملأ الأعلی

طبق نظر مفسّران، مقصود از <ملأ الأعلی> فرشتگان است. با توجه به آیه بعد، استفاده می شود که آگاه نبودن پیامبر(ص) از ملأ اعلی (مضمون آیه مورد بحث) مربوط به طرق عادی است و آن حضرت از راه وحی به آن عالم آگاه بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 70 - 1،7

1 - پیامبر ( ص ) ، مأمور به ابلاغ چگونگی آگاه شدنش از ملأ اعلی ( عالم فرشتگان ) و منشأ اطلاعات و اخبارش درباره آدم ( ع ) ، فرشتگان و . . .

ما کان لی من علم بالملأ الأعلی . .. إن یوحی إلیّ

7 - ممکن نبودن آگاهی از ملا اعلی ( عالم فرشتگان ) جز از راه وحی

ما کان لی من علم بالملأ الأعلی . .. إن یوحی إلیّ إلاّ أنّما أنا نذیر

216- علم خدا به صعود ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 4 - 9

9 - آگاهی خداوند ، به هر آنچه از آسمان به زمین نازل می شود ( باران ، فرشتگان ، تابش خورشید ، ماه ، ستارگان و . . . ) و هر آنچه از زمین به آسمان بالا می رود ( بخار آب ، فرشتگان ، اعمال مردمان و . . . )

یعلم . .. و ما ینزّل من السّماء و ما یعرج فیها

ص: 357

217- علم خدا به نزول ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 4 - 9

9 - آگاهی خداوند ، به هر آنچه از آسمان به زمین نازل می شود ( باران ، فرشتگان ، تابش خورشید ، ماه ، ستارگان و . . . ) و هر آنچه از زمین به آسمان بالا می رود ( بخار آب ، فرشتگان ، اعمال مردمان و . . . )

یعلم . .. و ما ینزّل من السّماء و ما یعرج فیها

218- علم غیب ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 7

7 _ فرشتگان مطمئن به فسادگری و خونریزی انسان ، پیش از آفرینش وی

قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء

<سفک> (مصدر یسفک) به معنای ریختن است و <من . .. یسفک الدماء> (کسی که ... خونها خواهد ریخت) کنایه از کشتارهای فراوان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 8 - 6

6 - اطلاعات و اخبار غیبی مربوط به اهل زمین ، در اختیار فرشتگان آسمان قرار دارد .

لایسّمّعون إلی الملإالأعلی

219- علم ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 11

11 _ فرشتگان دارای ادراک و آگاهی و توانا بر اظهار نظر و تحلیل وقایع

قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 33 - 3

3 - فرشتگان در پی با خبر شدن از نام های حقایق هستی ، دانستند که آسمان ها و زمین دارای غیب و نهان است .

ص: 358

فلمّا أنبأهم . .. قال ألم أقل لکم إنی أعلم غیب السموت و الأرض

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 172 - 11

11 _ علم و ایمان حضرت عیسی ( ع ) و فرشتگان مقرب الهی به قیامت و محشور شدن به پیشگاه خداوند ، مانع استکبار آنان از بندگی خدا

لن یستنکف المسیح ان یکون عبداً للّه و لاالملئکه . .. فسیحشرهم إلیه جمیعاً

جمله <و من . ..> جمله حالیه و بیان علت از جمله سابق است. یعنی امکان ندارد مسیح و فرشتگان از عبادت خدا امتناع کنند ; چون حشر انسان و ملائکه به سوی خدا حتمی است و مسیح و فرشتگان از آن آگاهند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 2 - 14

14 _ عن أبی عبداللّه(ع) فی قوله: <قضی أجلا و أجل مسمی عنده> قال: الأجل الأول هو ما نبذه إلی الملائکه و الرسل و الأنبیاء و الأجل المسمی عنده هو الذی ستره اللّه عن الخلائق.

امام صادق(ع) درباره سخن خداوند <قضی أجلا . .. > فرمود: اجل اول، اجلی است که خداوند فرشتگان و رسولان و انبیا را از آن آگاه نموده و اجل معین را که نزد اوست، از تمام خلایق پنهان داشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 28 - 18

18- علم و عقیده ملائکه به آگاهی خداوند از کردار انسانها

بلی إن الله علیم بما کنتم تعملون

برداشت فوق بر این اساس است که <بلی إن الله . ..> کلام ملائکه در برابر ادعای کافران باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 31 - 7

7 - اطلاع فرشتگان از بهشت برین و خصوصیات آن

تتنزّل علیهم المل_ئکه . .. و أبشروا بالجنّه ... و لکم فیها ما تدّعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 79 - 2

2 - دانش و آگاهی فرشتگان ، نسبت به حقایق ثبت شده در لوح محفوظ

فی کت_ب مکنون . لایمسّه إلاّ المطهّرون

در صورتی که ضمیر <لایمسّه> به <کتاب مکنون> بازگردد، مراد از <مسّ> (لمس کردن)، آگاهی و اطلاع یافتن و مراد از <المطهّرون> فرشتگان الهی خواهد بود.

ص: 359

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 85 - 2

2 - خداوند و فرشتگان مرگ ، از افراد حاضر در کنار محتضر ، به وی نزدیک تر و به وضع و حال او آگاه تراند .

و نحن أقرب إلیه منکم

220- علم ملائکه ثبت عمل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 12 - 1

1 - کاتبان نامه عمل ، به تمامی کار ها و نیت های انسان آگاه اند .

یعلمون ما تفعلون

دانستن تمام ویژگی های <عمل>، بدون دانستن انگیزه انجام دادن آن، امکان پذیر نیست. بنابراین علم به <ماتفعلون>، علم به هدف از انجام دادن آن نیز می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 13 - 3

3 - کاتبان نامه عمل از انجام دادن کار های خیر ابرار آگاه شده ، آن را ثبت می کنند .

ک_تبین . یعلمون ما تفعلون . إنّ الأبرار لفی نعیم

221- علم ملائکه عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 32 - 3،7

3 - فرشتگان مأمور عذاب قوم لوط ، به حضور کسانی از قوم لوط که شایسته نجات اند ، آگاه بودند .

قالوا نحن أعلم بمن فیها لننجّینّه

7 - ملائکه عذاب قوم لوط ، پیشاپیش از عذاب شدن همسر لوط خبر داشتند و او رااز نجات یافتگان نمی دانستند .

لننجّینّه و أهله إلاّ امرأته کانت من الغ_برین

<غابر> ماندنِ پس از سپری شدن چیزی است که با او بوده است (مفردات راغب)

222- عمل به تکلیف ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 360

10 - کهف - 18 - 50 - 7

7- همه فرشتگان ، بی چون و چرا و بی درنگ ، از فرمان الهی به سجده در برابر آدم ، اطاعت کردند .

و إذ قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا

حرف فاء در <فسجدوا> بر تعقیب بدون مهلت دلالت دارد; یعنی، فرمان سجده به دون تأخیر انجام پذیرفت.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 165 - 1

1 - فرشتگان ، به صف ایستاده در خدمت اجرای فرمان های خداوند هستند .

و إنّا لنحن الصافّون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 2 - 4

4 - فرشتگان وحی ، همچون طوفان با سرعت بسیار مأموریت خود را دنبال می کردند .

فالع_صف_ت عصفًا

<عاصفات> از نظر لغوی، به معنای تندبادها و طوفان ها است و اگر مقصود از آن، فرشتگان باشد، در این کلام تشبیه و استعاره به کار رفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 2 - 1

1 - فرشتگان در انجام مأموریت های خویش ، سرشار از نشاط و به دور از هرگونه کسالت اند .

و الن_شط_ت نشطًا

نشاط، نقطه مقابل کسالت است و به کسی که برای انجام کاری طیب نفس داشته باشد، <ناشط> می گویند. (لسان العرب)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 3 - 1،2

1 - فرشتگان در انجام دادن وظایف خویش ، پرتحرک و شتابان اند .

و الس_بح_ت سبحًا

<سبح>; یعنی، حرکت سریع در آب یا هوا. (مفردات راغب)

2 - سوگند خداوند ، به فرشتگانی که در اجرای وظایف خویش شتابان اند .

و الس_بح_ت سبحًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 4 - 1

1 - فرشتگان ، در حرکت شتابان خود برای انجام دادن مأموریت های الهی ، بر یکدیگر سبقت می گیرند .

فالس_بق_ت سبقًا

ص: 361

<فاء> برای تعقیب بوده و بیانگر این است که فرشتگان، پس از خروج از جایگاه خویش و حرکت سریع به سوی مأموریتشان، درصدد آنند که از یکدیگر سبقت بگیرند.

223- عمل ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 1

1- خداوند به تمامی گفتار و کردار ملائکه و گذشته و حال آنان آگاه است .

یعلم ما بین أیدیهم و ما خلفهم

224- عوامل استغفار ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 18

18 - استغفار فرشتگان برای آدمیان ، در پی مشاهده غفلت زمینیان از عظمت خداوندی

و هو العلیّ العظیم . .. و یستغفرون لمن فی الأرض

بنابراین که آیه درصدد بیان عظمت خداوند باشد و قهراً استغفار فرشتگان برای اهل زمین می تواند از این جهت باشد که مردم غافل از عظمت خدایند.

225- عوامل انقیاد ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 2

2- آگاهی ملائکه از علم مطلق خداوند به تمامی گفتار و رفتار و حالات ، موجب انقیاد آنان و بازدارنده ایشان از هرگونه نافرمانی

لایسبقونه . .. بأمره یعملون . یعلم ما بین أیدیهم و ما خلفهم

جمله <یعلم ما. ..> می تواند در حکم تعلیل برای آیه قبل (لایسبقونه... بأمره یعملون) باشد; یعنی، چون فرشتگان آگاه اند که خداوند به تمامی حرکات آنان دانا است، از این رو گوش به فرمان خدا و تسلیم محض او هستند.

226- عوامل تسبیح ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 6

ص: 362

6 - عظمت وحی ، موجب تسبیح و ستایش فرشتگان

کذلک یوحی إلیک . .. و المل_ئکه یسبّحون بحمد ربّهم

جمله <و الملائکه . ..> عطف بر جمله <تکاد السماوات ...> است. بنابراین عظمت وحی به هنگام نزول به زمین، همان گونه که آسمان ها را در آستانه فروپاشی قرار می دهد، فرشتگان را نیز به تسبیح و تقدیس خدا وا می دارد.

227- عوامل تقرب ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 26 - 8

8- عبودیت فرشتگان ، مایه قرب و کرامت آنان به درگاه الهی است .

بل عباد مکرمون

از توصیف فرشتگان به <عباد> (بندگان) برداشت یاد شده به دست می آید.

228- عوامل تکریم ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 26 - 8

8- عبودیت فرشتگان ، مایه قرب و کرامت آنان به درگاه الهی است .

بل عباد مکرمون

از توصیف فرشتگان به <عباد> (بندگان) برداشت یاد شده به دست می آید.

229- عوامل حمد ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 6

6 - عظمت وحی ، موجب تسبیح و ستایش فرشتگان

کذلک یوحی إلیک . .. و المل_ئکه یسبّحون بحمد ربّهم

جمله <و الملائکه . ..> عطف بر جمله <تکاد السماوات ...> است. بنابراین عظمت وحی به هنگام نزول به زمین، همان گونه که آسمان ها را در آستانه فروپاشی قرار می دهد، فرشتگان را نیز به تسبیح و تقدیس خدا وا می دارد.

ص: 363

230- عوامل عبودیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 19 - 3

3 - توجه فرشتگان به رحمت گسترده الهی ، عامل عبادت همیشگی آنان به درگاه حق *

المل_ئکه الذین هم عب_د الرحم_ن

ذکر <عباد الرحمان> به جای <عباد اللّه> و امثال آن، می تواند نشانگر این نکته باشد که ملائکه با توجه به رحمت گسترده خداوند، به عبادت او روی آورده اند.

231- غفلت از نقش ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 95 - 7

7 _ استبعاد مشرکان از بشر بودن رسول ، ناشی از دم توجه آنان به وساطت ملائکه میان خدا و پیامبران است . *

قل لو کان فی الأرض مل_ئکه یمشون مطمئنین لنزّلنا علیهم من السّماء ملکًا رسولاً

آیه فوق، می تواند در مقام پاسخ به مشرکان باشد. با این بیان که مشرکان، بعید می شمردند که فردی از بشر با خدای جهان ارتباط داشته باشد.آیه جواب می دهد که: پیامبران، بیواسطه وحی تلقی نمی کنند; بلکه اصولاً بین خدا و زمینیان، ملکی واسطه وحی است.

232- فضایل ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 49 - 5

5- فرشتگان ، دارای جایگاهی برتر در میان موجودات زنده عالم

و لله یسجد ما فی السموت و ما فی الأرض من دابّه و المل_ئکه

تخصیص به ذکر ملائکه از میان سایر موجودات، می تواند حاکی از جایگاه برتر آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 6

6 - ابلیس ، بر اطاعت از خداوند یا معصیت او ، مجبور نبود .

فسجدوا لأدم إلاّإبلیس أبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 26 - 7

ص: 364

7- فرشتگان ، بندگان مقرب و مکرم خداوند هستند .

بل عباد مکرمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 27 - 1،2

1- خضوع و ادب فرشتگان در برابر خداوند ، تا آن جا است که آنان در سخن گفتن از او پیشی نمی گیرند .

لایسبقونه بالقول

2- ملائکه ، بهره مند از نطق و کلام

لایسبقونه بالقول

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 56 - 6

6 - ملائکه ، موجوداتی با فضیلت در پیش گاه خداوندند .

إنّ اللّه و مل_ئکته

آوردن ضمیر مضاف الیه برای ملائکه، با این که امکان ذکر آن بدون ضمیرِ یاد شده بود، برای بیان شرافت و عظمت آنان است. به عبارت دیگر، اضافه <ملائکه> به ضمیر <ه> _ که مرجع آن خدا است _ اضافه تشریفی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 8 - 2،6

2 - فرشتگان ، موجوداتی والا مرتبه و بس شریف اند .

لایسّمّعون إلی الملإالأعلی

<ملأ> به معنای جماعت دارای شأن و منزلت است و صفت <الأعلی> برای آن، صفت تشریفی است; یعنی، بسیار شریف و والا مقام. گفتنی است که بیش تر مفسران برآنند که مقصود از <ملأ الأعلی> فرشتگان هستند.

6 - اطلاعات و اخبار غیبی مربوط به اهل زمین ، در اختیار فرشتگان آسمان قرار دارد .

لایسّمّعون إلی الملإالأعلی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 69 - 3

3 - فرشتگان ، موجوداتی والا مرتبه و بس شریف

بالملأ الأعلی

<ملأ> به معنای جماعت دارای شأن و منزلت است و صفت <الأعلی> برای آن صفت تشریفی است; یعنی، بسیار شریف و والا مقام.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 72 - 11

ص: 365

11 - انسان ، دارای مقام و شرافتی فراتر و برتر از فرشتگان *

فإذا سوّیته . .. فقعوا له س_جدین

برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که خداوند در ضمن چهار آیه قبل فرشتگان را از <ملأ أعلی> (موجودات برین) معرفی کرده است; ولی در این آیه به آنان فرمان داد که باید در برابر آدم سجده کنند. ناگفته نماند مقصود از آدم و انسان همه انسان ها نیست; بلکه افرادی اند که در پرتو ایمان و عمل صالح، سیر کمال را پیموده و به خدا نزدیک شده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 7 - 6

6 - فرشتگان ، دارای ایمان راستین و کامل به خداوند

و یؤمنون به

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 24 - 5

5 - ملائکه ، موجوداتی گرامی و ارزشمند

ضیف إبرهیم المکرمین

برداشت یاد شده، بدان احتمال است که <المکرمین> وصفی باشد که ملائکه آن را بالذات داشته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 2 - 4

4 - فرشتگانِ عازم به اجرای فرمان های الهی و ترک کننده مقر خود برای تدبیر امور جهان ، دارای مقامی ارجمند در پیشگاه خداوند

و الن_شط_ت نشطًا

<ناشط>، ممکن است به معنای چیزی باشد که از مکانی خارج و به مکان دیگر انتقال پیدا می کند (قاموس). سوگند خداوند به فرشتگان <ناشط>، نشانه تحسین خروج و انتقال آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 3 - 1،3

1 - فرشتگان در انجام دادن وظایف خویش ، پرتحرک و شتابان اند .

و الس_بح_ت سبحًا

<سبح>; یعنی، حرکت سریع در آب یا هوا. (مفردات راغب)

3 - فرشتگان پی گیر فرمان های الهی ، دارای مقامی ارجمند در پیشگاه خداوند

و الس_بح_ت سبحًا

ص: 366

233- فضایل ملائکه قبض روح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 1 - 2

2 - فرشتگان مأمور قبض روح ، دارای مقامی رفیع در پیشگاه خداوند

و الن_زع_ت غرقًا

قسم خوردن خداوند به فرشتگان مرگ، نشانه ارجمندی آنان در نزد او است.

234- فضایل ملائکه وحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 16 - 3

3 - سفیران الهی و واسطه های ابلاغ قرآن ، فرشتگانی ارجمند و درست کاراند .

بأیدی سفره . کرام برره

برداشت یاد شده، براساس معنای سفارت (رسالت) در <سفره> است و به احتمالی که در توضیح 4 در آیه قبل مطرح شد، نظر دارد.

235- فلسفه صعود ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 4 - 1

1 - عروج و صعود ملائکه و جبرئیل به سوی خدا ( به صعودگاه ها و جایگاه های بلند مرتبه ) در قیامت برای دریافت فرامین الهی و اجرای آن

تعرج المل_ئکه و الروح إلیه

مقصود از <روح> روح الامین و جبرئیل است. ضمیر در <إلیه> به <اللّه> بازمی گردد; به این اعتبار که خداوند که صاحب معارج است. بر این اساس مقصود آیه شریفه، این حقیقت است که فرشتگان برای دریافت فرمان های الهی، به صعودگاه و جایگاه دریافت آنها عروج می کنند و چون خداوند صاحب این جایگاه ها و صعودگاه ها است، فرشتگان در حقیقت به سوی او عروج خواهند کرد.

236- فلسفه ملائکه پرستی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 22 - 1

1 - پیروی از سنت نیاکان ، تنها دلیل مشرکان بر پرستش فرشتگان

ص: 367

و جعلوا من عباده جزءًا . .. بل قالوا إنّا وجدنا ءاباءنا علی أُمّه و إنّا علی ءاث

237- فلسفه نزول ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 2 - 12

12- هدف از نزول فرشتگان بر بندگان منتخب ، رساندن پیام الهی به آنان است .

ینزّل المل_ئکه . .. أن أنذروا أنه لا إل_ه إلاّ أنا

238- قبول استغفار ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 13

13 - استغفار ملائکه برای زمینیان ، مورد پذیرش خداوند است .

و یستغفرون لمن فی الأرض ألا إنّ اللّه هوالغفور الرحیم

239- قدرت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 33 - 13

13 - فرشتگان ، توانا بر اخفای امور خویش بر دیگران فرشتگان

أعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 82 - 4

4_ خداوند ، به دست فرشتگان مهمان لوط ، دیار قوم لوط را تخریب کرد و آنان را هلاک ساخت .

إنا أُرسلنا إلی قوم لوط . .. إنا رسل ربک ... فلما جاء أمرنا جعلنا ع_لیها سافلها

از اینکه خداوند، فرشتگان را برای تخریب دیار قوم لوط می فرستد (إنا اُرسلنا إلی قوم لوط) و در عین حال تخریب آن دیار و نزول عذاب را به خودش نسبت می دهد (جعلنا عالیها سافلها) چنین استفاده می شود که: فرشتگان به منزله وسیله ای برای نزول عذاب بوده و کار آنها جلوه ای از فعل خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 368

15 - فاطر - 35 - 1 - 10

10 - توانایی و نقش آفرینی ملائکه در جهان متفاوت است .

أُولی أجنحه مثنی و ثل_ث و رب_ع

برداشت یاد شده، مبتنی بر این احتمال است که پروبال فرشتگان، کنایه از توانایی و قدرت جولان آنان در جهان باشد. در مَثَل می گویند: فلانی پروبالش سوخته و یا شکسته شده; کنایه از این که نیروی حرکت و توانایی از او سلب گردیده است.

240- قوم لوط و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 67 - 1

1- قوم لوط ، پس از اطلاع از ورود مهمانان به خانه لوط ( ع ) شادی کنان به سراغ آنان شتافتند .

و جاء أهل المدینه یستبشرون

241- کاردانی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 5 - 2

2 - کاردانی و مهارت فرشتگان ، در اداره و تدبیر جهان

فالمدبّرت أمرًا

242- کافران مکه و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 7 - 5،6

5- ملائکه ، به عنوان موجودات آسمانی شناخته شده برای کافران مکه

قالوا . .. لو ما تأتینا بالملئکه إن کنت من الصدقین

6- کافران و مشرکان مکه ، ملائکه را موجوداتی قابل احساس برای همگان می دانستند .

قالوا . .. لو ما تأتینا بالملئکه

از تعبیر <لو ما تأتینابالملئکه> (چرا فرشته ای نمی آوری؟) استفاده می شود که آنان، فرشتگان را موجوداتی محسوس و قابل رؤیت می دانستند.

ص: 369

243- کافران و رؤیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 22 - 10

10 _ < عن أبی جعفر ( ع ) إذا أراد اللّه قبض روح الکافر ، قال : یا ملک الموت انطلق أنت و أعوانک إلی عدوّی . . . فاقبض روحه حتّی تکبه فی النار . . . فإذا بلغت الحلقوم ضربت الملائکه وجهه و دبره . . . و ذلک قوله < یوم یرون الملائکه لابشری یومئذ للمجرمین و یقولون حجراً محجوراً > . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است: زمانی که خداوند اراده قبض روح کافر را کند، به ملک الموت امر می نماید که همراه یارانت به سوی دشمن من بروید. .. پس بگیر روحش را تا آنکه او را به روی در آتش افکنی ... آن هنگام که جان او به گلو می رسد، ملائکه بر صورت و پشت او می زنند ... و این سخن خداوند است: <یوم یرون الملائکه لابشری یومئذ للمجرمین...>.

244- کافران و نبوت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 9 - 4

4 _ کافران، مدعی عدم شایستگی بشر برای احراز مقام رسالت و اختصاص آن به فرشتگان

و لو جعلنه ملکا

245- کثرت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 26 - 6

6 - کثرت شمار فرشتگان ، در عالم ملکوت

و کم من ملک فی السم_وت

با توجه به این که <کم> خبریه و برای کثرت است، مطلب بالا استفاده می شود.

246- کرامت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 26 - 7

7- فرشتگان ، بندگان مقرب و مکرم خداوند هستند .

بل عباد مکرمون

ص: 370

247- کفر به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 136 - 8

8 _ کافرانِ به خدا ، ملائکه ، کتب آسمانی ، پیامبران الهی و روز قیامت ، در گمراهی ژرف

و من یکفر باللّه و ملئکته و کتبه و رسله و الیوم الأخر فقد ضل ضللا بعیداً

248- کفر دشمنان ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 98 - 6

6 - دشمنان خدا و پیامبران و فرشتگان ، کافرند .

من کان عدواً للّه . .. فإن اللّه عدو للکفرین

مقتضای کلام آن بود که به جای <الکافرین> ضمیر <هم> آورده شود. این جا به جایی حاوی دونکته است: 1_ تصریح به اینکه توصیف شدگان کافرند. 2_ علت دشمنی خدا با آنان، کفر ایشان است. بنابراین معنای آیه چنین می شود: کسانی که با خدا و ... دشمنند خدا دشمن آنهاست; زیرا آنان کافرند.

249- کمینگاه ملائکه عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 21 - 1

1 - جهنم ، جای کمین مأموران عذاب است .

إنّ جهنّم کانت مرصادًا

<مرصاد>، به معنای مکان نگاهبانان و کمین گاه مراقبان است (لسان العرب). برخی از مفسران، آن را مبالغه در <راصد> می دانند. در این صورت مفاد آیه شریفه این است که جهنم خود در کمین مردم است.

250- کیفیت سجده ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 73 - 2

2 - هم زمان و دسته جمعی بودن سجده ملائکه در برابر آدم ( ع )

فسجد المل_ئکه کلّهم أجمعون

ص: 371

مقصود از <أجمعون> _ به خاطر آمدن <کلّهم> _ دفعی و دسته جمعی بودن عمل سجده است; یعنی، <کلّهم> ناظر به سجده همگانی و بدون استثنای فرشتگان و <أجمعون> اشاره به دسته جمعی و دفعی بودن آن سجده است.

251- کیفیت ورود ملائکه بر لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 62 - 1

1- ورود فرشتگان بر حضرت لوط ( ع ) به صورت دسته جمعی و در قیافه مردان ناشناس بود .

قال إنکم قوم منکرون

<قوم> از نظر ریشه لغوی به معنای دسته ای از مردان است (مفردات راغب). آمدن ضمایر <إنکم> و <منکرون> به صورت جمع مذکر، مؤید برداشت فوق است.

252- گروههای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 37 - 6،7

6 _ گروهی از فرشتگان عهده دار رسالتها و مأموریتهایی از جانب خداوند هستند.

إذا جاءتهم رسلنا یتوفونهم

7 _ فرشتگانی از جانب خداوند مأمور گرفتن جان آدمیان هستند.

حتی إذا جاءتهم رسلنا یتوفونهم

253- گروههای ملائکه در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 22 - 7

7 - فرشتگان در قیامت ، در رده های مختلف دسته بندی شده و هر دسته مأموریتی ویژه دارند .

صفًّا صفًّا

254- گسترش قدرت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 1 - 13

ص: 372

13 - قدرت و نقش آفرینی ملائکه در جهان ، با مشیت الهی در حال گسترش و توسعه است .

جاعل المل_ئکه رسلاً أُولی أجنحه . .. یزید فی الخلق ما یشاء

برداشت یاد شده مبتنی بر این احتمال است که مقصود از <الخلق> فرشتگان و مراد از <ازدیاد> زیاد کردن بال های آنان باشد (بال ها کنایه از قدرت است).

255- گفتگو با ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 17 - 11،12

11- دیدن فرشتگان و سخن گفتن با آنان ، در انحصار پیامبران نیست .

فأرسلنا إلیها روحنا فتمثّل لها بشرًا سویًّا

ظاهراً حضرت مریم(س) از مقام نبوت برخوردار نبوده است، ولی در عین حال به مشاهده فرشته و سخن با او نائل می گردد. براین اساس، مشاهده فرشتگان در انحصار پیامبران نیست.

12- زن ، موجودی توان مند بر عروج به درجات بالای معنویت و ملاقات و گفتوگو با فرشتگان

فأرسلنا إلیها روحنا فتمثّل لها بشرًا سویًّا

256- گفتگوی ابراهیم(ع) با ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 32 - 2

2 - حضرت ابراهیم ( ع ) با ملائکه درباره عذاب قوم لوط ، با وجود حضرت لوط ( ع ) در میان آنان به گفت وگو پرداخت .

قالوا إنّا مهلکوا أهل ه_ذه القریه . .. قال إنّ فیها لوطًا قالوا نحن أعلم بمن فیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 33 - 1

1 - ملائکه عذاب قوم لوط ، پس از گفتوگو با ابراهیم ( ع ) ، به دیار آن قوم رفتند و بر لوط ( ع ) وارد شدند .

و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم . .. و لمّا أن جاءت رسلنا لوطًا

257- گفتگوی خدا با ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 4،5،26

ص: 373

4 - گفتگوی خدا و فرشتگان درباره خلقت و خلافت انسان

و إذ قال ربّک للملئکه . .. قالوا أتجعل فیها من یفسد ... قال إنی أعلم ما لاتعلمون

5 - خداوند تقدیر خویش را بر خلقت و خلافت انسان در زمین ، به فرشتگان اعلام کرد .

و إذ قال ربّک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه

26 _ داستان خلقت و خلافت آدم ( ع ) و محاوره خدا و فرشتگان درباره او ، داستانی آموزنده و شایان دقت

و إذ قال ربک للملئکه . .. إنی أعلم ما لاتعلمون

کلمه <إذ> مفعول برای فعل مقدر <اذکر> می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 41 - 4

4 - گفت وگوی خداوند با فرشتگان در قیامت ، درباره اعتقادات مشرکان

ثمّ یقول للمل_ئکه . .. قالوا سبح_نک

258- گفتگوی ساره با ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 72 - 5

5_ گفتوگوی ساره ( همسر ابراهیم ) با فرشتگان

فبشّرن_ها بإسح_ق . .. قالت ی_ویلتی ءألد و أنا عجوز و ه_ذا بعلی شیخًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 30 - 2

2 - هم سخن شدن همسر ابراهیم ( ع ) با فرشتگان بشارت دهنده

قالت عجوز عقیم . قالوا کذلک قال ربّک

259- گفتگوی لوط(ع) با ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 33 - 13

13 - پس از حضور فرشتگانِ مأمور عذاب ، حضرت لوط ( ع ) و فرشتگان ، به گفتوگو پرداختند .

و لمّا أن جاءت رسلنا لوطًا . .. و قالوا لاتخف

ص: 374

260- گفتگوی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 212 - 1،2

1 - شیاطین ، ممنوع شده و عزل گشته از شنود پیام های آسمانی و گفتار فرشتگان

إنّهم عن السمع لمعزولون

2 - قدرت شیاطین بر استماع و استراق سمع گفتار فرشتگان ، در برهه ای از زمان ( قبل از ممنوع شدن و عزل گشتن )

إنّهم عن السمع لمعزولون

<معزولون> می تواند به معنای حال باشد; یعنی، گر چه شیاطین در گذشته گفتار فرشتگان را می شنیدند; اما اکنون (از زمان نزول قرآن) از آن عزل گشته و ممنوع شدند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 8 - 8

8 - گفت و شنود فرشتگان والامقام ، در نزدیک ترین آسمان ها درباره اهل زمین و امور غیبی

لایسّمّعون إلی الملإالأعلی

261- گفتگوی ملائکه با ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 52 - 9

9- گفت و گوی مستقیم فرشتگان با حضرت ابراهیم ( ع )

فقالوا سل_مًا قال إنا منکم وجلون . قالوا لاتوجل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 25 - 4

4 - گفتوگوی مستقیم و رودرروی فرشتگان با حضرت ابراهیم ( ع )

فقالوا سل_مًا قال سل_م

262- گفتگوی ملائکه با خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 69 - 2

2 - پیامبر ( ص ) از مجادله و گفت وگوی فرشتگان با خدا درباره آفرینش آدم ، تنها از راه وحی آگاه بود .

ما کان لی من علم بالملأ الأعلی إذ یختصمون

ص: 375

مقصود از مجادله و خصومت در آیه شریفه _ به قرینه دو آیه بعد (إذ قال ربّک للملائکه. ..) _ گفت وگوی فرشتگان با خدا درباره خلقت انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 71 - 3

3 - داستان آفرینش انسان و مجادله و گفتوگوی فرشتگان با خداوند در این باره ، شایان یاد و یادآوری است .

إذ قال ربّک للمل_ئکه إنّی خ_لق بشرًا

برداشت یاد شده بر این اساس مبتنی است که <إذ> متعلق به فعل مقدر همچون <أذکر> باشد.

263- گفتگوی ملائکه با لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 62 - 4

4- گفت و گوی مستقیم فرشتگان با حضرت لوط ( ع )

قال إنکم قوم منکرون. قالوا

264- گواهی اخروی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 41 - 6

6 - گواهی ملائکه در قیامت ، به این که مشرکان جن پرست بوده اند .

و یوم یحشرهم . .. یقول للمل_ئکه ... قالوا ... بل کانوا یعبدون الجنّ

265- گواهی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 18 - 3،8

3 _ خدا ، ملائکه و عالمان ، گواهان توحید

شهد اللّه انّه لا اله الاّ هو و الملئکه و اولوا العلم

8 _ حاکمیّت قسط و عدل بر نظام تکوین ، دلیل دانشمندان و ملائکه برای گواهی بر وحدانیّت خدا *

شهد . .. الملئکه و اولوا العلم قائماً بالقسط

به نظر می رسد <قائماً بالقسط> که حال برای <اللّه> است، اشاره به علّت گواهی ملائکه و اولوا العلم باشد. و بدین جهت، مؤخر

ص: 376

آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 166 - 1،11

1 _ خداوند و فرشتگان او گواه بر حقانیت قرآن و رسالت پیامبر ( ص )

لکن اللّه یشهد بما أنزل إلیک . .. و الملئکه یشهدون

در برداشت فوق جمله <و الملئکه یشهدون> عطف بر <اللّه یشهد> گرفته شده است و در نتیجه متعلق <یشهدون> نیز <بما انزل الیک> خواهد بود.

11 _ فرشتگان الهی ، شاهد و ناظر نزول قرآن بر پیامبر ( ص )

و الملئکه یشهدون

کلمه <واو> در جمله <و الملئکه یشهدون> حالیه و <یشهدون> به معنای نظارت می کنند، گرفته شده است.

266- لعن شدگان ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 87 - 1،6

1 _ بازگشت به کفر ( ارتداد ) با وجود دلایل روشن ، موجب گرفتاری به طرد و نفرین خدا و فرشتگان و مردم

قوماً کفروا بعد ایمانهم . .. اولئک جزاؤهم انّ علیهم لعنه اللّه و الملئکه و النّا

6 _ کسانی از یهود و نصارا که آگاهانه نبوت پیامبر ( ص ) را انکار نمودند ، گرفتار لعنت خدا و فرشتگان و مردم هستند .

قوماً کفروا بعد ایمانهم . .. اولئک جزاؤهم انّ علیهم ... و النّاس اجمعین

267- لعن ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 161 - 1،3،7

1 - کفرپیشگانی که با کفر بمیرند ، به لعنت خدا گرفتار شده و مورد نفرین و لعنت فرشتگان خواهند بود .

إن الذین کفروا و ماتوا و هم کفار أولئک علیهم لعنه اللّه و الملئکه و الناس أجمعین

3 - فرشتگان و تمامی مردم در قیامت ، کفرپیشگانی را که در حال کفر مرده اند ، لعنت کرده و خواستار دوری رحمت الهی از آنان خواهند شد .

أولئک علیهم لعنه اللّه و الملئکه و الناس أجمعین

لعنت مردم به معنای: نفرین و درخواست دوری لعنت شونده از رحمت خداوند است.

7 - تأثیر و نقش دعا و نفرین فرشتگان و انسان ها در دوری گنهکاران از رحمت الهی

أولئک علیهم لعنه اللّه و الملئکه و الناس أجمعین

ص: 377

268- لوط(ع) و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 77 - 3،4

3_ لوط ( ع ) ، بی خبر از ماهیت مهمانان خویش ( فرشته بودن آنان ) و ناآگاه از مأموریت ایشان

و لما جاءت رسلنا لوطًا سیء بهم . .. و قال ه_ذا یوم عصیب

4_ لوط ( ع ) با ورود فرشتگان ، عرصه را بر خویشتن تنگ دید و ناراحتی و اندوه وی را فرا گرفت .

و لما جاءت رسلنا لوطًا سیء بهم و ضاق بهم ذرعًا

<ذرعاً> - که به معنای کشیدن ذراع دست است - تمییزی مبدل از فاعل می باشد. بنابر این <ضاق بهم ذرعاً>; یعنی، ضاق ذرعه (تنگ شد ذراع دستش به سوی آنان) و تنگ شدن ذراع به طرف کسی یا چیزی مَثَل است برای کسی که از انجام کاری ناتوان است و بدان دست رسی ندارد. <سیءَ> فعل مجهول <ساء> (ناراحتش کرد) است و <باء> در <بهم> سببیه است. بنابراین <سیء بهم> یعنی به سبب (آمدن) آنها برای لوط ناراحتی ایجاد شد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 25،28

25_ لوط ( ع ) از فرشتگان خواست تا در عذاب قومش تعجیل کنند . *

إن موعدهم الصبح ألیس الصبح بقریب

استفهام در <ألیس . ..> تقریری است و هدف از آن، اقرار و اعتراف مخاطب به مضمون جمله ای است که پس از آن واقع می شود. اقرار و اعتراف گرفتن از لوط(ع) بر اینکه هنگام فرا رسیدن عذاب قومش نزدیک است، می رساند که وی خواهان تعجیل در عذاب آن قوم بوده است.

28_ < عن أبی بصیر و غیره عن أحدهما علیهما السلام : . . . لما قال جبرئیل : < إنا رسل ربک > قال له لوط : یا جبرئیل عجّل ، قال : نعم ، قال : یا جبرئیل عجّل ، قال : < إن موعدهم الصبح ألیس الصبح بقریب > . . . فأدخل جناحه تحتها حتّی إذا استعلت قلّبها علیهم و رمی جدران المدینه بحجار من سجّیل و سمعت إمرأه لوط الهَدّه فهلکت منها ;

ابوبصیر و غیر او از امام باقر یا امام صادق _علیهما السلام_ روایت کرده اند که فرمود: هنگامی که جبرئیل به لوط گفت: ما فرشتگان، فرستادگان پروردگار تو هستیم، لوط به او گفت: عجله کن، جبرئیل گفت: باشد. لوط گفت: عجله کن، جبرئیل گفت: <موعد هلاکت آنها صبح است، آیا صبح نزدیک نیست؟>... پس بال خود را به زیر زمین آن دیار فرو برد، آن گاه که آن آبادی بالا رفت آن را به روی آنان واژگون کرد و دیوارهای شهر را با سجیل (سنگ گِل) سنگباران کرد. همسر لوط صدای شدید فرو ریختن دیوارها را شنید و از آن صدا به هلاکت رسید>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 62 - 2

2- حضرت لوط ( ع ) پس از ورود فرشتگان به محضر ایشان ، از آنان خواستار معرفی خود گردید .

قال إنکم قوم منکرون

ص: 378

عبارت فوق اگرچه اخباری است، ولی کنایه از درخواست معرفی است و جواب ملائکه _ که در آیه بعد آمده است _ مؤید نکته فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 68 - 9

9- ناشناخته بودن فرشتگان برای حضرت لوط ( ع ) تا لحظه قصد تعرّض قومش به آنان

و جاء أهل المدینه یستبشرون . قال إن ه_ؤلاء ضیفی فلاتفضحون

از اینکه حضرت لوط(ع) با مشاهده قصد تعرّض قومش به مهمانان با نگرانی فرشتگان را مهمان خود معرفی کرد، نشان می دهد که آن حضرت تا این لحظه فرشتگان را نمی شناخت.

269- مالک ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 64 - 7

7- وجود ملائکه و مراحل مقدماتی پیدایش آنها و کارهایی که از آنان صادر می شود ، همه مملوک خداوند و در احاطه قدرت او است . *

له ما بین أیدینا و ما خلفنا و ما بین ذلک

گفته شده است: <ما بین أیدینا> (آنچه پیش روی ما است) اشاره به آثار وجودی ملائکه و <ما خلفنا> (آنچه پشت سر نهاده و از آن گذشتیم) اشاره به عناصر اولیه و مقدمات پیدایش آنها و <ما بین ذلک> (آنچه هم اکنون وجود دارد) اشاره به هستی آنان دارد. این توجیه و تفسیر با نوع ملائکه _ که زمان و مکان درباره آنان بی معنا است _ تناسب دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 4 - 6

6 - خداوند ، مالک و مدبّر امور فرشتگان و روح است .

ربّهم

<ربّ> در لغت عرب، بر <مالک>، <مولی>، <مدبّر> و <مربّی> اطلاق می شود.

270- مجادله با ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 74 - 3

3_ ابراهیم ( ع ) ، پس از پی بردن به هدف فرشتگان ( نابودسازی قوم لوط ) ، با آنان به چون و چرا و جر و بحث پرداخت .

یج_دلنا فی قوم لوط

ص: 379

جمله <قد جاء أمر ربک> در آیه 76 می تواند قرینه ای بر این باشد که مراد از <یجادلنا>، <یجادل رسلنا> باشد.

271- مجادله ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 69 - 2

2 - پیامبر ( ص ) از مجادله و گفت وگوی فرشتگان با خدا درباره آفرینش آدم ، تنها از راه وحی آگاه بود .

ما کان لی من علم بالملأ الأعلی إذ یختصمون

مقصود از مجادله و خصومت در آیه شریفه _ به قرینه دو آیه بعد (إذ قال ربّک للملائکه. ..) _ گفت وگوی فرشتگان با خدا درباره خلقت انسان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - ص - 38 - 71 - 2،3

2 - مجادله و گفتوگوی فرشتگان با خدا ، در ملأ اعلی درباره آفرینش انسان

بالملأ الأعلی إذ یختصمون . .. إذ قال ربّک للمل_ئکه إنّی خ_لق بشرًا

برداشت یاد شده مبتنی بر این نکته است که <إذ> ظرف زمان ماضی بوده و متعلق به <إذ یختصمون> باشد.

3 - داستان آفرینش انسان و مجادله و گفتوگوی فرشتگان با خداوند در این باره ، شایان یاد و یادآوری است .

إذ قال ربّک للمل_ئکه إنّی خ_لق بشرًا

برداشت یاد شده بر این اساس مبتنی است که <إذ> متعلق به فعل مقدر همچون <أذکر> باشد.

272- محتضر در محضر ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 85 - 1

1 - قرار داشتن شخص محتضر ، در محضر خداوند و فرشتگان

و نحن أقرب إلیه منکم

ضمیر <نحن> (متکلم مع الغیر) بیانگر حضور فرشتگان نیز هست.

273- محدوده اختیارات ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 38 - 4

ص: 380

4 - روح و ملائکه در قیامت از گفتن هر سخنی ، جز با رخصت داشتن از خداوند ناتوان اند .

لایتکلّمون إلاّ من أذن له الرحم_ن

274- محدوده علم ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 18

18 _ محدودیت علم و آگاهی فرشتگان

إنی أعلم ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 33 - 7

7 - آسمان ها و زمین ( هستی ) ، دارای غیب و نهانی که حتی بر فرشتگان هم مخفی بود .

إنی أعلم ما لاتعلمون . .. ألم أقل لکم إنی أعلم غیب السموت و الأرض

275- محدوده عمل ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 97 - 4

4 - فرشتگان ، بدون اذن و فرمان خدا ، امری را انجام نمی دهند .

فإنه نزله علی قلبک بإذن اللّه

276- محدوده قدرت ملائکه محافظ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 11 - 15

15_ هیچ کس و هیچ چیز حتی فرشتگان محافظ نمی تواند گمراهان و گنه کاران را در برابر گزندی که خداوند برای آنان تقدیر کرده ، یاری رساند و آنان را مصون دارد .

و ما لهم من دونه من وال

جمله <فلامردّ له> می رساند که تقدیر الهی بر گزندرسانی بازگشتنی نیست و جمله <و ما لهم . ..> بیانگر آن است که پس از آمدن ، هیچ کس نمی تواند مشمولان آن را یاری دهد و ایشان را نجات بخشد.

ص: 381

277- محدوده مسؤولیت ملائکه محافظ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 11 - 19

19_ < عن أبی جعفر ( ع ) فی قوله : < له معقّبات من بین یدیه و من خلقه یحفظونه من أمر الله > یقول : بأمر الله من أن یقع فی رکی ، أو یقع علیه حائط ، أو یصیبه شیء حتی إذا جاء القدر . . . یدفعونه إلی المقادیر و هما ملکان یحفظانه باللیل و ملکان بالنهار یتعاقبانه ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خدا: <له معقّبات . ..> روایت شده که می فرمود: به فرمان خدا [حفظ می کنند ]او را از اینکه در چاه بیفتد یا دیوار بر او فرو ریزد یا آسیبی به او برسد تا زمانی که تقدیر بیاید ... او را به تقدیر وامی گذارند و آن محافظان، دو فرشته در شب و دو فرشته در روز به نوبت از او حفاظت می کنند>.

278- محمد(ص) و رؤیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 75 - 5

5 - قابل رؤیت بودن فرشتگان و عرش در قیامت ، برای پیامبراسلام ( ص )

و تری المل_ئکه حافّین من حول العرش

279- محمد(ص) و ملائکه وحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - تکویر - 81 - 19 - 6

6 - ارتباط پیامبر ( ص ) با فرشته وحی

إنّه لقول رسول کریم

280- مخلوقیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 16 - 3

3 - فرشتگان ، مخلوق و آفریده های خدایند ; و نه فرزندان و اجزای وجود او .

أم اتّخذ ممّا یخلق بنات

ص: 382

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 19 - 9

9 - فرشتگان ، آفریده و مخلوق خدا

أشهدوا خلقهم

281- مدارای ملائکه قبض روح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 3 - 5،6

5 - فرشتگان ، به هنگام قبض روح برخی از مردم ، بسان شناکنندگان ، وظیفه خود را به آرامی و با مدارا انجام می دهند .

و الس_بح_ت سبحًا

در نظر برخی از اهل لغت، حرکت در اعماق آب را، <عَوْم> و حرکت روی آب و بدون فرورفتن را <سباحه> می گویند(تاج العروس). تعبیر <السابحات> _ به قرینه <الناشطات> در آیه قبل _ ناظر به حرکت آرام ملائکه، در قبض روح مؤمن است که به حرکت در آب تشبیه شده است.

6 - [ فی المجمع ] فی قوله تعالی < و السابحات سبحاً > انّ ها الملائکه یقبضون أرواح المؤمنین یسلّون ها سلاًّ رفیقاً . . . عن علی ( ع ) ;

در مجمع البیان از امام علی(ع) روایت شده که درباره قول خدای تعالی <و السابحات سبحاً> فرمود: آنان فرشتگانی اند که روح مؤمنان را قبض می کنند و آن را به آرامی و مدارا از بدن هایشان بیرون می آورند>.

282- مدبر ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 4 - 6

6 - خداوند ، مالک و مدبّر امور فرشتگان و روح است .

ربّهم

<ربّ> در لغت عرب، بر <مالک>، <مولی>، <مدبّر> و <مربّی> اطلاق می شود.

283- مدت سجده ملائکه بر آدم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 30 - 4

4- < عن الصادق ( ع ) . . . قال : . . . فأوّل من بادر بالسجود جبرائیل و میکائیل ثمّ عزرائیل ثمّ إسرافیل ثمّ الملائکه المقربون و

ص: 383

کان السجود لأدم یوم الجمعه عند الزوال فبقیت الملائکه فی سجودها إلی العصر . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: . .. اولین کسانی که در سجده پیشی گرفتند، جبرئیل و میکائیل بودند; سپس عزرائیل و بعد اسرافیل; سپس فرشتگان مقرب الهی و سجده برای آدم روز جمعه هنگام ظهر بود، پس ملائکه تا عصر در حال سجده بودند>.

284- مدت سفر ملائکه حامل تدبیر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 5 - 11

11 - مدت سفر فرشته حامل فرمان تدبیر خداوند برای آوردن پیام ، مدتی در حدود هزار سال به حساب دنیوی است .

یدبّر الأمر . .. ثمّ یعرج إلیه فی یوم کان مقداره ألف سنه ممّا تعدّون

285- مدیریت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 5 - 5

5 - سوگند خداوند به فرشتگان مدیر و مدبّر

فالمدبّرت أمرًا

286- مراتب ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 75 - 3

3 - تفاوت درجات و لیاقت فرشتگان در احراز مناصب الهی

اللّه یصطفی من الملئکه رسولاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 164 - 2

2 - فرشتگان ، دارای مراتب و درجات گوناگون

و ما منّا إلاّ له مقام معلوم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 384

18 - نجم - 53 - 26 - 10

10 - تفاوت مراتب و درجات فرشتگان الهی در قرب به خداوند *

و کم من ملک . .. إلاّ من بعد أن یأذن اللّه لمن یشاء و یرضی

برداشت یاد شده با توجه به دو نکته زیر به دست می آید: الف) مراد از <من> در <لمن یشاء> شفاعت کنندگان (فرشتگان) باشد; ب) ذکر <لمن یشاء> ناظر بدان باشد که برخی از فرشتگان، از مقبولیت شفاعت برخوردارند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 4 - 2

2 - برخی از فرشتگان ، از برخی دیگر برتراند .

فالس_بق_ت سبقًا

سوگند خداوند بر <سابقات>، نشانه برتری آنان بر ملائکه دیگر است.

287- مربی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 50 - 9

9- ملائکه ، تحت ربوبیت خاص خداوندند .

و المل_ئکه . .. یخافون ربّهم

با توجه به اینکه خداوند <ربّ> همه موجودات است و اضافه <ربّ> به ضمیر <هم> _ که مرجع آن ملائکه است _ می تواند مشعر به نکته یاد شده باشد.

288- مربی ملائکه مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 11 - 7

7 - فرشته مرگ ، خود تحت تدبیر خداوند است .

الذی وکّل بکم

مجهول آمدن فعل <وکّل> دلالت می کند که خود وی، دارای اراده مستقلی نیست و دیگری او را گمارده است و او، همانا خداوند است.

ص: 385

289- مرگ ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 185 - 22

22 _ مردن هر صاحب روحی ، حتّی ملائکه مقرّبین و حاملان عرش

کلّ نفس ذائقه الموت

امام صادق (ع) در تفسیر آیه فوق فرمود: انّه یموت اهل الارض حتّی لا یبقی احد ثمّ یموت اهل السّماء حتّی لا یبقی احد الّا ملک الموت و حمله العرش و جبرئیل و میکائیل . .. فیجئی ملک الموت حتّی یقوم بین یدی اللّه عزّ و جلّ ... فیقول (اللّه): انّی قد قضیت عل کلّ نفس فیها الرّوح الموت ... .

_______________________________

کافی، ج 3، ص 256، ح 25 ; نورالثقلین، ج 1، ص 419، ح 470.

290- مستضعفان و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 97 - 4

4 _ ناتوانی از انجام تکالیف الهی ، پاسخ ماندگاران در سیطره کفر و شرک به فرشتگان مأمورِ گرفتن جان

قالوا فیم کنتم قالوا کنّا مستضعفین

291- مسؤولیت اخروی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 22 - 4،5،7،8

4 - فرشتگان در قیامت ، در صف هایی منظّم ، حضور یافته ، به اجرای رسالت خویش خواهند پرداخت .

و الملک صفًّا صفًّا

کلمه های <صفّاً صفّاً> _ به تأویل <مصطفّین> (در صفوف منظم قرار گرفته) _ حال برای <المَلَک> است. <مَلَک> اسم جنس بوده و حرف <ال> در آن، برای استغراق است. برخی آن را مفرد <ملائکه> دانسته اند (مصباح) و برخی آن را از ریشه <مِلْک> و به معنای سیاست گذار دانسته و گفته اند: شخص سیاست گذار، اگر انسان باشد <مَلِک> و اگر فرشته باشد، <مَلَک> نامیده می شود. این کلمه در اصل <مأْلَک> و به معنای <رسالت> بوده است. (مفردات راغب)

5 - فرشتگان ، مأمور رسیدگی به امور انسان ها در قیامت

و الملک صفًّا صفًّا

از جمله <یومئذ یتذکّر الإنسان> در آیه بعد، معلوم می شود که حضور فرشتگان در قیامت در رابطه با کار انسان ها است.

7 - فرشتگان در قیامت ، در رده های مختلف دسته بندی شده و هر دسته مأموریتی ویژه دارند .

صفًّا صفًّا

ص: 386

8 - فرشتگان در قیامت ، به فرمان خداوند و با نظارت کامل او ، انجام وظیفه می کنند .

و جاء ربّک و الملک

آمدن خداوند، کنایه از حضور کامل او است و عطف <ملک> بر <ربّک>، بیانگر آن است که حضور فرشتگان، مستقل از حضور خداوند نیست; بلکه در راستای آن و بخشی از یک برنامه منسجم است.

292- مسؤولیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 45 - 2

2 _ فرشتگان ، پیام آوران الهی

اذ قالت الملئکه یا مریم انّ اللّه یبشرک بکلمه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 97 - 1

1 _ فرشتگان الهی ، مأمور گرفتن جان انسانها

انّ الّذین توفّیهم الملئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 37 - 6

6 _ گروهی از فرشتگان عهده دار رسالتها و مأموریتهایی از جانب خداوند هستند.

إذا جاءتهم رسلنا یتوفونهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 50 - 1

1 _ میراندن انسان ها و گرفتن جان ایشان ، از مأموریت های فرشتگان

و لو تری إذ یتوفی الذین کفروا الملئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 70 - 11

11_ از میان بردن قوم لوط ، مأموریت فرشتگان حاضر در پیشگاه ابراهیم ( ع )

إنا أُرسلنا إلی قوم لوط

از آیه 76 و نیز آیات مربوط به داستان لوط(ع) معلوم می شود هدف از فرستادن فرشتگان به سوی قوم لوط، به هلاکت رساندن آنان بود.

ص: 387

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 57 - 2،3

2- بشارت به فرزنددار شدن ابراهیم ( ع ) کار فرعی و عذاب قوم لوط مأموریت اصلی و مهم فرشتگان بود .

إنا نبشّرک بغل_م . .. قال فما خطبکم أیّها المرسلون

از اینکه حضرت ابراهیم(ع) پس از شناخت فرشتگان و دریافت بشارت فرزنددار شدن از مأموریت اصلی و مهم آنان سؤال کرد (فما خطبکم . ..) و این مأموریت طبق آیه بعد عذاب قوم لوط بود.

3- ابراهیم ( ع ) پیش از اظهار فرشتگان از مأموریت خودشان برای عذاب قوم لوط ، از آن آگاه نبود .

قال فما خطبکم أیّها المرسلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 58 - 2

2- اجرای فرمان های خداوند از وظایف و مسؤولیت های فرشتگان

قالوا إنا أُرسلنا إلی قوم مجرمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 63 - 6

6- فرشتگان ، مجریان عذاب الهی بر قوم لوط بودند .

قالوا بل جئن_ک بما کانوا فیه یمترون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 10 - 3

3 - فرشتگانی متعدد ، مأمور نظارت بر کردار انسان ها و محفوظ نگه داشتن آن هستند .

و إنّ علیکم لح_فظین

تعدّد حافظان، ممکن است به اعتبار هر انسان و یا به لحاظ تمام انسان ها باشد.

293- مسؤولیت ملائکه عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 34 - 4

4 - فرستادگان خدا بر لوط ( ع ) ، خود ، مأمور عذاب قوم لوط بودند .

و لمّا أن جاءت رسلنا لوطًا . .. إنّا منزلون علی أهل ه_ذه القریه رجزًا من السماء

ص: 388

294- مسؤولیت ملائکه محافظ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 11 - 1،3،5

1_ فرشتگانی عهده دار مراقبت و محافظت از انسان ها در برابر خطر ها و حوادث نابود کننده

له معقّب_ت . .. یحفظونه من أمر الله

<تعقیب> (مصدر معقّبات) ; یعنی، به منظور انجام کاری در پی کسی رفتن. بنابراین مراد از <معقبات> به قرینه <یحفظونه> نیروهایی است که به منظور حفاظت آدمی در پی اویند و وی را دنبال می کنند. مفسّران برآنند که آن نیروها (معقّبات) فرشتگان الهی می باشند.

3_ فرشتگان محافظ و پاسدار انسانها ، از همه اطراف و جوانب ، آنان را مراقبت می کنند .

له معقّب_ت من بین یدیه و من خلفه یحفظونه

<من بین یدیه> یعنی از پیش رو و <من خلفه> یعنی از پشت سر و این دو کنایه از جمیع اطراف است.

5_ فرشتگان به فرمان خداوند آدمیان را از حوادث و خطر ها محافظت می کنند .

یحفظونه من أمر الله

برداشت فوق بر این اساس است که <من> سببیه باشد.

295- مشرکان و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 30 - 5

5 - اندیشه خرافی مشرکان در مورد فرشتگان ، برخاسته از افق محدود دانش و بینش آنان

لیسمّون المل_ئکه تسمیه الأُنثی . .. ذلک مبلغهم من العلم

با توجه به این که موضوع اصلی آیات پیشین، طرد و نقد اندیشه خرافی مشرکان درباره دختر انگاشتن فرشتگان برای خداوند بود; می توان استفاده کرد که عبارت <ذلک مبلغهم. ..>، فلسفه رواج این عقیده خرافی را در میان آنان تبیین می کند.

296- مشرکان و نزول ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 22 - 1

1 _ روزی که خواسته مشرکان مجرم و منکران معاد مبنی بر نزول فرشتگان بر ایشان ، تحقق یابد ، روزی تلخ و ناخوشایند برای آنان خواهد بود .

و قال الذین لایرجون لقاءنا لولا أُنزل علینا المل_ئکه . .. یوم یرون المل_ئکه لابش

ص: 389

297- مشمولان حمایتهای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 31 - 1،9

1 - یکتاپرستان پایدار بر توحید ، بهره مند از حمایت و یاری فرشتگان در دنیا و آخرت

نحن أولیاؤکم فی الحیوه الدّنیا و فی الأخره

9 - < ( فی المجمع ) و قیل نحن أولیاؤکم فی الحیاه الدنیا أی نحرسکم فی الدینا و عند الموت و فی الآخره عن أبی جعفر ( ع ) ;

در مجمع البیان ذیل آیه <نحن أولیاؤکم فی الحیاه الدنیا و فی الآخره> آمده است: گفته شده (که فرشتگان می گویند) ما اولیای شما در زندگی دنیا هستیم; یعنی، در دنیا و هنگام مرگ و در آخرت از شما پاسداری می کنیم و این معنا از امام باقر(ع) روایت شده است>.

298- مصریان باستان و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 27

27_ مصریان عصر یوسف ( ع ) ، معتقد به وجود فرشتگان و زیبایی آنها

إن ه_ذا إلاّ ملک کریم

299- معجزه نزول ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 8 - 3

3 _ هلاکت فوری کافران و پایان مهلت آنان، در صورت نزول محسوس فرشتگان به عنوان معجزه بر پیامبر(ص)

و لو أنزلنا ملکا لقضی الأمر ثم لا ینظرون

300- معلم ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 33 - 5

5 - آدم ( ع ) ، آموزگار فرشتگان

یأدم أنبئهم بأسمائهم فلمّا أنبأهم بأسمائهم

ص: 390

301- مقام ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 18 - 12

12 _ ارجمندی فرشتگان و دانشمندان ، در پیشگاه خداوند

شهداللّه . .. و الملئکه و اولوا العلم

از ذکر نام آنان به عنوان شاهدان وحدانیّت خویش در کنار نام خود، استفاده شده است.

302- مقامات ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 98 - 3،4

3 - فرشتگان و پیامبران ، دارای منزلتی والا در پیشگاه خداوند

من کان عدواً للّه و ملئکته و رسله

از آن جا که قرآن، فرشتگان و پیامبران را قرین کلمه <اللّه> ذکر کرده و دشمنان آنان را مبغوض درگاه خدا شمرده، منزلت والای آنان در پیشگاه خدا به دست می آید.

4 - جبرئیل و میکائیل دارای مقامی برتر از سایر فرشتگان در پیشگاه خدا

من کان عدواً للّه و ملئکته و رسله جبریل و میکل

کلمه <ملائکته> شامل جبرئیل و میکائیل می شود. بنابراین ذکر بخصوص آنها از میان سایر فرشتگان، می تواند اشاره به برتری مقام آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 172 - 5

5 _ شخصیت والای مسیح ( ع ) و مقام بلند فرشتگان ، مانع آنها از بندگی خداوند نیست .

لن یستنکف المسیح ان یکون عبداً للّه و لاالملئکه المقربون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 50 - 6

6 _ از دیدگاه برخی مردم در اختیار داشتن خزاین الهی و آگاهی به غیب و فرشته بودن، نشانه پیامبری است.

قل لا أقول لکم عندی خزائن اللّه و لاأعلم الغیب و لاأقول لکم إنی ملک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 13 - 7

7 _ منزلت فرشتگان، منزلت انقیاد و تسلیم در برابر خدا، به دور از هرگونه تکبّر و عصیان در برابر او

فما یکون لک أن تتکبّر فیها

ص: 391

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 116 - 5

5 - ابلیس ، از اطاعت فرمان خداوند در مورد سجده در برابر آدم ، رو برتافت .

فسجدوا إلاّإبلیس أبی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 1 - 2

2 - فرشتگان ، برخوردار از جایگاه و مقامی رفیع در پیشگاه خداوند

و الص_فّ_ت صفًّا

سوگند خداوند به فرشتگان، گویای عظمت و مقام رفیع آنان در پیشگاه خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 2 - 2

2 - فرشتگان ، برخوردار از مقامی رفیع در پیشگاه خداوند

فالزّجرت زجرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 3 - 2

2 - فرشتگان ، برخوردار از مقامی رفیع در پیشگاه خداوند

فالتّلی_ت ذکرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 164 - 1

1 - هر یک از فرشتگان ، دارای مقام و منزلتی معلوم و معین در پیشگاه خداوند

و ما منّا إلاّ له مقام معلوم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 5 - 6

6 - فرشتگان تدبیرکننده امور جهان ، دارای مقامی ارجمند در پیشگاه خداوند

فالمدبّرت أمرًا

ص: 392

303- مقامات ملائکه ثبت عمل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 11 - 1

1 - فرشتگان ناظر و مراقب انسان ها ، شخصیت هایی ارجمند و دارای ارزش و احترام در پیشگاه خداوند

کرامًا

آنچه در مقوله خود دارای شرافت و برجستگی باشد، به کَرَم توصیف می شود. (مفردات راغب)

304- مقامات ملائکه وحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 5 - 5

5 - فرشتگان وحی ، موجوداتی بس بلند مرتبه و ارجمند در پیشگاه خداوند

و المرسل_ت عرفًا . .. فالملقی_ت ذکرًا

برداشت یاد شده، به این سبب است که فرشتگان، مورد سوگند الهی قرار گرفتند.

305- مکان ظهور ملائکه وحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 144 - 4

4 - هر ناحیه ای از آسمان می توانست و احتمال داشت که محل ظهور و پیدایش فرشته وحی بر پیامبر ( ص ) باشد .

قد نری تقلب وجهک فی السماء

از اینکه پیامبر(ص) برای مشاهده نزول فرشته وحی به نقطه ای خاص و معین چشم نمی دوخت و صورتش را به هر سویی می چرخانید، به برداشت فوق می توان دست یافت.

306- مکذبان معاد و رویت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 22 - 2،5

2 _ منکران معاد ، هنگام مرگ ملائکه را مشاهده خواهند کرد .

قال الذین لایرجون لقاءنا . .. یوم یرون المل_ئکه لابشری یومئذ للمجرمین

مراد از <یوم> در آیه شریفه، هم می تواند هنگام مرگ باشد و هم می تواند روز قیامت. برداشت یاد شده مبتنی بر احتمال نخست است.

ص: 393

5 _ منکران معاد ، با مشاهده ملائکه در قیامت ، از آنان درخواست خواهند کرد که متعرض ایشان نشده و اقدامی علیه آنان انجام ندهند .

یوم یرون المل_ئکه لابشری . .. و یقولون حجرًا محجورًا

<حجراً محجوراً> سخنی است که عرب به هنگام روبه رو شدن با دشمن و یا هجوم بلا و حوادث هولناک می گوید و مقصود اصلی در این کلام، امان خواستن و پناه بردن است.

307- مکذبان معاد و نزول ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 22 - 1

1 _ روزی که خواسته مشرکان مجرم و منکران معاد مبنی بر نزول فرشتگان بر ایشان ، تحقق یابد ، روزی تلخ و ناخوشایند برای آنان خواهد بود .

و قال الذین لایرجون لقاءنا لولا أُنزل علینا المل_ئکه . .. یوم یرون المل_ئکه لابش

308- مکذبان نزول ملائکه بر محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 21 - 4

4 _ مشرکان صدراسلام ، منکر نزول ملائکه بر پیامبر ( ص ) بودند .

و قال الذین لایرجون لقاءنا لولا أُنزل علینا المل_ئکه

از این که مشرکان، اعتراض می کردند که چرا فرشتگان وحی به طور مستقیم بر خود آنان فرود نمی آید؟ می توان به دست آورد که آنان، در صدد این بودند که اصل نزول فرشیه وحی بر پیامبر(ص) را زیر سؤال ببرند و آن را انکار کنند. گفتنی است: آیه 7 سوره <حجر> مؤید همین برداشت است (لو ما تأتینا بالملائکه إن کنت من الصادقین).

309- ملاقات ملائکه با بهشتیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 24 - 1

1_ دیدار فرشتگان با اهل بهشت و سخن گفتن آنان با ایشان

والمل_ئکه یدخلون علیهم . .. سل_م علیکم

ص: 394

310- ملائکه اطراف عرش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 7 - 1،8،9،12

1 - فرشتگان حامل عرش و پیرامون آن ، به تسبیح و تنزیه خداوند همراه با ستایش او می پردازند .

الذین یحملون العرش و من حوله یسبّحون بحمد ربّهم

8 - استغفار و آمرزش خواهی فرشتگان عرش الهی ، برای مؤمنان

و یستغفرون للذین ءامنوا

9 - اعتراف فرشتگان حامل عرش الهی ، به ربوبیت خداوند و رحمت و علم گسترده او درباره همه پدیده های عالم

ربّنا وسعت کلّ شیء رحمه و علمًا

12 - جمله < ربّنا وسعت کل شیء رحمه . . . و قهم عذاب الجحیم > متن مناجات فرشتگان با خداوند به هنگام آمرزش خواهی از او برای مؤمنان

و یستغفرون للذین ءامنوا ربّنا وسعت کلّ شیء رحمه و علمًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 8 - 1

1 - وارد کردن مؤمنان تائب و پیرو راه خدا و نیز پدران ، همسران و فرزندان صالح آنان به بوستان های ماندگار بهشت ، دعا و درخواست فرشتگان عرش از درگاه الهی

ربّنا و أدخلهم جن_ّت. .. و من صلح من ءابائهم و أزوجهم و ذرّی_ّتهم

<مَن> در <و من صلح. ..> می تواند عطف بر ضمیر <هم> در <أدخلهم...> و یا عطف بر ضمیر<هم> در <وعدتهم> باشد. برداشت یاد شده مبتنی بر احتمال نخست است.

311- ملائکه امداد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 124 - 1،3،7

1 _ وعده پیامبر ( ص ) به مؤمنان پیکارگر بدر و یا رزمندگان احد ، به امداد الهی با فرستادن سه هزار فرشته

اذ تقول للمؤمنین الن یکفیکم ان یمدّکم ربّکم بثلثه الاف من الملئکه منزلین

برخی مفسران <اذ تقول> را بدل از <اذ همّت> گرفته اند و عقیده دارند که وعده امداد با ملائکه، درباره جنگ احد است. برخی دیگر <اذ تقول> را متعلق به <و لقد نصرکم اللّه ببدر> گرفته اند و این وعده را، در جنگ بدر دانسته اند.

3 _ خداوند ، سه هزار فرشته را برای یاری رزمندگان بدر فروفرستاد .

الن یکفیکم ان یمدّکم ربّکم بثلثه الاف من الملئکه منزلین

<اذ تقول . .. > یعنی یادآور زمانی را که به مؤمنین وعده امداد الهی را می دادی; اگر این وعده تحقق پیدا نکرده بود یادآوری آن لغو بود.

7 _ فرشتگان ، از جمله ابزار های امداد های خداوند

ص: 395

ان یمدّکم ربّکم بثلثه الاف من الملئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 125 - 1،3،7،8،9،11،14

1 _ کفایت فرشتگان امدادگر ، برای پیروزی رزمندگان در برابر دشمنان

الن یکفیکم . .. بلی ان تصبروا

3 _ در هنگام ضرورت ( همانند یورش شتابان دشمنان دین ) ، صبر و تقوا ، تضمین کننده نزول فرشتگان برای امداد مؤمنان

ان تصبروا و تتّقوا و یأتوکم من فورهم هذا یمددکم ربّکم بخسمه الاف

7 _ نزول پنجهزار فرشته امدادگر ، مژده ای به مؤمنان پیکارگرِ صابر و تقواپیشه در جنگ بدر

ان تصبروا و تتّقوا . .. یمددکم ربّکم بخسمه الاف من الملئکه

8 _ وعده الهی به نزول پنجهزار فرشته برای یاری رزمندگان بدر و یا احد و یا حمراءالاسد ، در صورت صابر بودن و تقوا داشتن

ان تصبروا و تتّقوا . .. یمددکم ربّکم بخسمه الاف من الملئکه

برخی مفسّران به قرینه جمله <یأتوکم من فورهم هذا>، آیه مورد بحث را درباره قضیه حمراءالاسد دانسته اند که مشرکان پس از غلبه در احد و انصراف از معرکه، پشیمان شدند و تصمیم بر یورش به مدینه را داشتند که پیامبر(ص) پس از دریافت این خبر، مسلمانان را برای رویارویی با آنان فراخواند.

9 _ فرشتگان ، از جمله ابزار های امداد های خداوند

یمددکم ربّکم بخسمه الاف من الملئکه

11 _ فرشتگان نازل شده برای امداد مؤمنان ، دارای علائمی ویژه

یمددکم ربّکم بخسمه الاف من الملئکه مسوّمین

<مسوّمین>، یعنی <معلمین انفسهم> (بر خویشتن علامت و نشانه گذاشته اند). گفته شده که آنها دارای پرچمهایی بودند که نشان مخصوص سپاه اسلام بر آن حک شده بود.

14 _ علامت فرشتگانِ یاری دهنده در جنک بدر عمامه های آنان بود .

یمددکم ربّکم بخسمه الاف من الملئکه مسوّمین

امام رضا(ع) درباره <مسوّمین> در آیه فوق فرمود: العمائم . .. .

_______________________________

کافی، ج 6، ص 460، ح 2 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 313، ح 1 و 4.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 126 - 1،6،10

1 _ نزول فرشتگان و یاری آنان ، تنها مژده ای است برای مؤمنان پیکارگر و آرامش دهنده دل های آنان ، نه تعیین کننده پیروزیها

و ما جعله اللّه الّا بشری لکم و لتطمئنّ قلوبکم به

ضمیر در <ما جعله اللّه>، به امداد، که از <یمددکم> استفاده می شود، برمی گردد.

6 _ خداوند ، تعیین کننده اصلی و نهایی پیروزی مؤمنان است ; نه فرشتگان و یا توانایی های شخصی رزمندگان

و ما جعله اللّه الّا بشری لکم . .. و ما النّصر الّا من عند اللّه

بیان انحصار پیروزی آفرینی به خدا و نقش امداد ملائکه تنها به عنوان بشارت و اطمینان قلب، در حقیقت نفی هر گونه عاملی

ص: 396

(توانایی نیروها از نظر عِدّه و عُدِّه، امداد ملائکه و . .. )، غیر از خواست الهی در پیروزیهاست.

10 _ تحقق اطمینان قلب ، با امداد های الهی

و لتطمئنّ قلوبکم به و ما النّصر الّا من عند اللّه العزیز الحکیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 9 - 3،9

3 _ خداوند استغاثه مجاهدان بدر را با فرستادن هزاران فرشته اجابت کرد .

فاستجاب لکم أنی ممدکم بألف من الملئکه مردفین

<مردف> به کسی گفته می شود که دیگری را در پی خویش قرار داده باشد. بنابراین <ألف من الملئکه مردفین>، یعنی هزار فرشته که هر کدام فرشته و یا فرشته هایی را به دنبال خویش داشتند. گفتنی است معنای مذکور مبتنی بر این است که مفعول محذوف از <مردفین>، <طائفه اخری من الملئکه> باشد.

9 _ فرشتگان از اسباب و وسائط امداد های خداوند و تحقق یافتن اراده او

یرید اللّه أن یحق الحق بکلمته . .. أنی ممدکم بألف من الملئکه مردفین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 10 - 6

6 _ پیروزی مسلمانان در جنگ بدر ، گسیل هزاران فرشته برای امداد مجاهدان در آن جنگ ، بشارت دهی و اطمینان بخشی به واسطه آنان ، پرتوی از عزتمندی و کاردانی خداوند

و ما النصر إلا من عند اللّه إن اللّه عزیز حکیم

جمله <إن اللّه عزیز حکیم> تعلیلی است برای تمامی مسائلی که در این آیه و آیه قبل مطرح شده بود. یعنی سرچشمه آنچه بیان شد، عزت و حکمت خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 12 - 3،8

3 _ تنها پیامبر ( ص ) شاهد وحی الهی به فرشتگان مبتنی بر مأموریت آنان برای پشتیبانی مجاهدان بدر بود .

إذ یوحی ربک إلی الملئکه

چنانچه <إذ>، متعلق به <اذکر> باشد با توجه به اینکه مخاطب در آیه مورد بحث، به خلاف آیات گذشته، شخص پیامبر(ص) است، می توان گفت تنها آن حضرت شاهد وحی خداوند به فرشتگان بوده است.

8 _ ملائکه مأمور در هم کوبیدن سر های کافران بدر و از کار انداختن پنجه های آنان بودند .

فاضربوا فوق الأعناق و اضربوا منهم کل بنان

<ال> در <الأعناق> جانشین مضاف إلیه (الکافرین) است و مراد از <فوق الأعناق> سرهای کافران است. بنابراین جمله <فاضربوا ... > یعنی سرهای کافران را مورد ضربات خویش قرار دهید. قابل ذکر است که مخاطب در این جمله، همان گونه که سیاق آیه بر آن دلالت دارد، فرشتگان هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 397

7 - توبه - 9 - 40 - 12

12 _ نصرت خداوند به پیامبر ( ص ) ، به وسیله آرامش بخشیدن به آن حضرت ( در غار ) و نیز تأیید او با سپاه غیبی ( فرشتگان )

فقد نصره اللّه . .. فأنزل اللّه سکینته علیه و أیّده بجنود لم تروها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 31 - 1،3

1 - فرستادگان خداوند برای یاری لوط ( ع ) ، ابتدا ، نزد ابراهیم ( ع ) رفتند و مأموریت خود را به او اعلام کردند .

قال ربّ انصرنی . .. و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری قالوا إنّا مهلکوا أهل ه_ذه

3 - دعای لوط ( ع ) برای یاری اش ، از سوی خدا اجابت شد و فرشتگانی از جانب خداوند ، برای در هم کوبیدن قوم لوط ، گسیل شدند .

قال ربّ انصرنی . .. و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری قالوا إنّا مهلکوا أهل ه_ذه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 9 - 7

7 - نزول ملائکه امداد در غزوه احزاب ، به منظور کمک به مسلمانان

و جنودًا لم تروها

احتمال قوی این است که سپاهی که قابل رؤیت نبود همان ملائکه باشد.

312- ملائکه امداد در غزوه بدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 48 - 13،14،16

13 _ مشاهده فرشتگان الهی برای امداد مسلمانان ، دلیل عقب نشینی شیطان از کارزار بدر و اعلان بیزاری وی از لشکر کفر

نکص علی عقبیه و قال إنی بریء منکم إنی أری ما لاترون

14 _ شیطان در آستانه جنگ بدر ، فرشتگان امدادگر الهی را به روشنی مشاهده کرد .

إنی أری ما لاترون

به قرینه آیه 9 و 12 از همین سوره می توان گفت مراد از <ما لاترون> فرشتگانی بودند که برای امداد لشکر ایمان در کارزار بدر حاضر شدند.

16 _ شیطان به دلیل ترس از گرفتار شدن به عذاب الهی با ضربه های سهمگین فرشتگان جنگ بدر از آن معرکه فرار کرد .

إنی أری ما لاترون إنی أخاف اللّه

مراد از خوف خدا (إنی أخاف اللّه) به دلیل <إنی اری ما لاترون> گرفتار شدن به چنگ فرشتگان حاضر در کارزار بدر است.

ص: 398

313- ملائکه بابل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 102 - 14

14 - هاروت و ماروت فرشتگانی ساکن سرزمین بابل

و ما أنزل علی الملکین ببابل هروت و مروت

<ببابل> متعلق به محذوف و حال برای <الملکین> می باشد; یعنی: الملکین کائنین ببابل. مقصود از <بابل> بنابر آنچه بسیاری از مفسران گفته اند، بابل عراق - که شهری بر ساحل رود فرات و نزدیک حله است - می باشد.

314- ملائکه پرستی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 40 - 3،4،5

3 - خداوند در روز قیامت ، از ملائکه خواهد پرسید که آیا از عبادت مشرکان برای آنان ، رضایت داشته اند ؟

و یوم یحشرهم جمیعًا ثمّ یقول للمل_ئکه أه_ؤلاء إیّاکم کانوا یعبدون

جوابی که در آیه بعد از قول ملائکه نقل شده، حکایت از این دارد که سؤال از اصل عبادت نبوده است; زیرا عبادت مشرکان در اختیار ملائکه نبوده تا آنان دستور به انجام آن داده باشند; بلکه سؤال از رضایت ملائکه از این کار است.

4 - پرستیده شدن ملائکه از سوی مشرکان در دنیا

و نجعل له أندادًا . .. و یوم یحشرهم جمیعًا ثمّ یقول للمل_ئکه أه_ؤلاء إیّاکم کانو

5 - پرسش خداوند از ملائکه درباره پرستیده شدنشان از سوی مشرکان ، با فاصله ای از بازآفرینی و گردآوری خواهد بود .

و یوم یحشرهم . .. ثمّ یقول للمل_ئکه

<ثم> برای تراخی است و کاربرد آن در آیه، مفید نکته یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 41 - 1

1 - جواب روشن ملائکه به خداوند ، درباره عدم رضایت آنان از پرستیده شدن از سوی مشرکان

و یوم یحشرهم . .. ثمّ یقول للمل_ئکه أه_ؤلاء إیّاکم... یعبدون . قالوا سبح_نک أنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 20 - 2

2 - مشرکان با دستاویز قرار دادن مشیت الهی ، پرستش و کرنش نسبت به ملائکه را توجیه می کردند .

و قالوا لو شاء الرحم_ن ما عبدن_هم

ص: 399

315- ملائکه پرستی مشرکان جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 20 - 1

1 - فرشتگان ، مورد پرستش و احترام مشرکان عرب جاهلی

و قالوا . .. ما عبدن_هم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 22 - 4

4 - پرستش فرشتگان ، سنتی دیرینه و آیینی سابقه دار در تاریخ عرب جاهلی

بل قالوا إنّا وجدنا ءاباءنا علی أُمّه

واژه <اُمّه>، بیانگر آیین و مذهب است.

316- ملائکه ثبت عمل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 152 - 12

12 - از امام باقر ( ع ) روایت شده که رسول خدا ( ص ) فرمود : < ان الملک ینزل الصحیفه اول النهار و اول اللیل یکتب فیهاعمل ابن آدم فاملوا فی اول ها خیراً و فی آخر ها خیراً فان اللّه یغفر لکم ما بین ذلک انشاء اللّه ، فان اللّه یقول : اذکرونی اذکروکم ;

ملک کارنامه عمل ]انسان[ را در اول روز و اول شب می آورد و اعمال بنی آدم را ثبت می کند، پس سعی کنید در اول روز و اول شب خوبی را املا نمایید که خداوند ان شاء اللّه ما بین آن را می بخشد; زیرا خداوند می فرماید: <اذکرونی اذکرکم>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 104 - 11

11- < عن أبی جعفر ( ع ) : إنّ فی الهواء ملکاً یقال له إسماعیل علی ثلاثمأه ألف ملک کلّ واحد منهم علی مائه ألف یحصون أعمال العباد فإذا کان رأس السنه بعث اللّه إلیهم ملکاً یقال له : السجلّ فانتسخ ذلک منهم و هو قول اللّه تبارک و تعالی : < یوم نطوی السماء کطیّ السجلّ للکتب > ;

از امام باقر(ع) روایت شده که در فضا فرشته ای است به نام اسماعیل که سیصدهزار فرشته تحت فرمان دارد و هر کدام از فرشتگان صدهزار فرشته را فرماندهی می کند و آنان کارهای بندگان را احصا می کنند و با شروع هر سالی خداوند فرشته ای را به نام <سجل> می فرستد تا از [نامه اعمال ]بندگان [که در اختیار فرشتگان فضا است] نسخه برداری کند و این است سخن خداوند _ تبارک و تعالی _ که: <یوم نطوی السماء کطیّ السجلّ للکتب>».

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 29 - 9

9 - نقش کارگزاران الهی ، در ثبت و ضبط اعمال آدمیان *

ص: 400

کت_بنا . .. إنّا کنّا نستنسخ

ضمایر متکلم مع الغیر در این آیه، ممکن است از آن جهت به کار رفته باشد که خداوند، برنامه های خویش را در نظام تکوین، از طریق عوامل و کارگزارانش عملی می سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 17 - 1،4،6

1_ دو فرشته از چپ و راست ، همواره در کمین دریافت و ضبط کردار آدمی

إذ یتلقّی المتلقّیان عن الیمین و عن الشمال قعید

4_ ثبت اعمال نیک انسان ، به وسیله یک فرشته و ثبت اعمال بد وی ، بهوسیله فرشته ای دیگر

إذ یتلقّی المتلقّیان عن الیمین و عن الشمال قعید

برداشت بالا بدان احتمال است که تعیین دو دریافت گر و حضور هر یک در طرفی خاص اشاره به مطلب فوق داشته باشد.

6_ < عن أبی عبداللّه ( ع ) فی قول اللّه تبارک تعالی < إذ یتلق_ّی المتلق_ّیان عن الیمین و عن الشمال قعید > قال هما الملکان . . . ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند تبارک و تعالی (إذ یتلق_ّی المتلق_ّیان) روایت شده که فرمود: آنان همان دو فرشته اند. ..>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 18 - 4،5

4_ < رقیب > و < عتید > ، دو فرشته ناظر بر اعمال هر انسان *

عن الیمین و عن الشمال قعید . .. لدیه رقیب عتید

برداشت یاد شده بدان احتمال است که <رقیب> و <عتید>، اسم دو فرشته باشد که یکی از سمت راست و دیگری از سمت چپ، ناظر و نگارنده اعمال اند. در این صورت <واو> عطف محذوف است.

5_ < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : إنّ المؤمنین إذا اعتنقا غمرتهما الرحمه . . . فإذا أقبلا علی المسائله قالت الملائکه بعضها لبعض تنحّوا عنهما فإنّ لهما سرّاً و قد ستر اللّه علیهما . قال اسحاق : فقلت : جعلت فداک فلایکتب علیهما لفظهما و قد قال اللّه عزّوجلّ : < ما یلفظ من قول إلاّ لدیه رقیب عتید . . . > ؟ قال یا اسحاق إنّ اللّه تبارک و تعالی إنّما أمر الملائکه أن تعتزل عن المؤمنین إذا التقیا إجلالاً لهما . . . و یحفظه علیهما عالم السرّ و أخفی . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده است: هر گاه دو نفر مؤمن معانقه کردند، رحمت خدا آنان را فرا می گیرد و هر گاه برای گفتوگو روبه رو شدند، فرشتگان بعضی به بعضی دیگر می گویند: از نزد آن دو کنار بروید; زیرا آن دو سرّی دارند که خداوند آن را مستور داشته است. اسحاق بن عمار می گوید: به امام (ع) گفتم: فدایت شوم پس لفظ آنان نوشته نمی شود با این که خداوند فرموده است: <ما یلفظ من قول إلاّ لدیه رقیب عتید...>؟ امام فرمود: خداوند _ تبارک و تعالی _ فرشتگان را امر فرموده که از مؤمنان هنگام ملاقات با یکدیگر (که جز رضای خدا منظور نبوده)، از نزد آنان کنار روند و این امر برای تجلیل از مؤمنان است...; ولی الفاظ آنان را [خود خداوند] که عالم نهان و نهان تر [از اسرار ]است، محفوظ می دارد...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 27 - 7

7 - < روی أنّ بعضَ أصحاب أبی جعفر ( ع ) محمّدبن علیّ الباقر ( ع ) سأله عن قول اللّه تعالی < إلاّ من ارتضی من رسول فإنّه

ص: 401

یسلک من بین یدیه و من خلفه رصداً > فقال یوکّل اللّهُ بأنبیائه ملائکهً یُحْصُون أعمالَهم ;

روایت شده که بعضی از اصحاب امام باقر(ع) از ایشان درباره سخن خداوند متعال: <إلاّ من ارتضی من رسول فإنّه یسلک من بین یدیه و من خلفه رصداً> سؤال کرد، فرمود: خداوند فرشتگانی را بر پیامبران خود گمارده است تا اعمال آنان را شمارش و ضبط کنند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 10 - 3

3 - فرشتگانی متعدد ، مأمور نظارت بر کردار انسان ها و محفوظ نگه داشتن آن هستند .

و إنّ علیکم لح_فظین

تعدّد حافظان، ممکن است به اعتبار هر انسان و یا به لحاظ تمام انسان ها باشد.

317- ملائکه ثبت عمل در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 21 - 5

5_ دو فرشته ثبت کننده اعمال آدمی در دنیا ، همراهان وی در قیامت *

إذ یتلقّی المتلقّیان . .. و جاءت کلّ نفس معها سائق و شهید

در آیات پیشین، سخن از فرشتگانی بود که مأمور ضبط کردار آدمیان بودند; اکنون در این آیه ممکن است تعبیر <سائق>، نظر به یکی از آن دو و تعبیر <شهید> ناظر به دیگری باشد.

318- ملائکه جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 55 - 3

3 - ملائکه موکّل ، با تهکّم تحقیرآمیز ، به کافران ، برای ورود به جهنم ، فرمان می دهند .

یغشی_هم العذاب . .. و یقول ذوقوا ما کنتم تعملون

ضمیر فاعلی <یقول> احتمال دارد به خداوند برگردد و احتمال دارد، منظور ملائکه باشد. برداشت بالا بنابر احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - تحریم - 66 - 6 - 10

10 - دوزخ ، دارای نگهبانان و گماشتگانی از فرشتگان است .

علیها مل_ئکه

ص: 402

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مدثر - 74 - 31 - 1،5

1 - نگهبانان دوزخ ، از فرشتگان اند .

علیها تسعه عشر . و ما جعلنا أصح_ب النار إلاّ مل_ئکه

5 - عذاب کردن دوزخیان ، تنها وظیفه فرشتگان گماشته شده بر دوزخ

علیها تسعه عشر . .. و ما جعلنا عدّتهم إلاّ فتنه للذین کفروا

برداشت یاد شده، مبتنی بر این احتمال است که <عدّه> به معنای جماعت (قاموس المحیط) و <فتنه> به معنای عذاب باشد; یعنی، <و ما جلعنا جماعتهم إلاّ عذاباً للذین کفروا>.

319- ملائکه حاملان جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 23 - 13

13 - < [ عن رسول اللّه فی قوله تعالی < و جیء یومئذ بجهنم > انّه ] قال : یجیء بها سبعون ألف ملک یقودونها بسبعین ألف زمام ;

[از رسول خدا(ص) درباره قول خدای تعالی <و جیء یومئذ بجهنم> روایت شده که ]فرمود: هفتاد هزار فرشته، جهنم را با هفتاد هزار بند می کشند و می آورند>.

320- ملائکه حسابگر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 113 - 3

3 - دوزخیان تعیین دقیق مدت درنگ در دنیا را ، به فرشتگان حسابگر ارجاع خواهند داد .

قالوا لبثنا . .. فسئل العادّین

321- ملائکه حسابگر در دنیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 113 - 6

6 - وجود فرشتگان حسابگر برای شمارش مدت زندگی انسان در دنیا و یا در عالم برزخ

فسئل العادّین

ص: 403

322- ملائکه حسابگر در عالم برزخ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 113 - 6

6 - وجود فرشتگان حسابگر برای شمارش مدت زندگی انسان در دنیا و یا در عالم برزخ

فسئل العادّین

323- ملائکه در آخرت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 17 - 7

7 - امور جهان آخرت ، به تدبیر و کارگزاری فرشتگان انجام می پذیرد .

و الملک علی أرجائها و یحمل عرش ربّک فوقهم یومئذ ثم_نیه

324- ملائکه در آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 17 - 1

1 - فرشتگان هنگام برپا شدن قیامت ، در اطراف آسمان استقرار خواهند یافت .

و الملک علی أرجائها

<أرجاء> به معنای نواحی و اطراف است.

325- ملائکه در آسمان اول

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 8 - 8

8 - گفت و شنود فرشتگان والامقام ، در نزدیک ترین آسمان ها درباره اهل زمین و امور غیبی

لایسّمّعون إلی الملإالأعلی

ص: 404

326- ملائکه در بدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 125 - 7،14

7 _ نزول پنجهزار فرشته امدادگر ، مژده ای به مؤمنان پیکارگرِ صابر و تقواپیشه در جنگ بدر

ان تصبروا و تتّقوا . .. یمددکم ربّکم بخسمه الاف من الملئکه

14 _ علامت فرشتگانِ یاری دهنده در جنک بدر عمامه های آنان بود .

یمددکم ربّکم بخسمه الاف من الملئکه مسوّمین

امام رضا(ع) درباره <مسوّمین> در آیه فوق فرمود: العمائم . .. .

_______________________________

کافی، ج 6، ص 460، ح 2 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 313، ح 1 و 4.

327- ملائکه در سرزمین قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 77 - 1

1_ فرشتگان پس از گفتوگو با ابراهیم ( ع ) ، به دیار قوم لوط رفتند و بر حضرت لوط ( ع ) وارد شدند .

و لما جاءت رسلنا لوطًا

328- ملائکه در غزوه احزاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 9 - 7

7 - نزول ملائکه امداد در غزوه احزاب ، به منظور کمک به مسلمانان

و جنودًا لم تروها

احتمال قوی این است که سپاهی که قابل رؤیت نبود همان ملائکه باشد.

329- ملائکه در غزوه بدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 124 - 3

3 _ خداوند ، سه هزار فرشته را برای یاری رزمندگان بدر فروفرستاد .

الن یکفیکم ان یمدّکم ربّکم بثلثه الاف من الملئکه منزلین

ص: 405

<اذ تقول . .. > یعنی یادآور زمانی را که به مؤمنین وعده امداد الهی را می دادی; اگر این وعده تحقق پیدا نکرده بود یادآوری آن لغو بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 9 - 2،8

2 _ مجاهدان بدر پیش از نبرد با نیایش به درگاه خدا از وی استمداد کردند .

إذ تستغیثون ربکم

<غوث> به معنای یاری کردن است و استغاثه طلب یاری و امداد است.

8 _ حضور هزار فرشته در جنگ بدر ، که هر یک فرشته و یا فرشتگانی به دنبال خویش داشتند .

بألف من الملئکه مردفین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 10 - 1

1 _ نقش ملائکه در جنگ بدر ، تنها بشارت به پیروزی و اطمینان دادن به مؤمنان بود ، و نه اقدامی عملی در قتل مشرکان .

و ما جعله اللّه إلا بشری و لتطمئن به قلوبکم

ضمیر در <جعله> و <به> به امداد که از <أنی ممدکم> استفاده می شود، برمی گردد و کلمه <بشری> مفعولٌ له برای <جعل> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 12 - 1،2،3،5،8

1 _ خداوند با وحی به فرشتگان حاضر در کارزار بدر ، آنان را از پشتیبانی خویش در ثبات بخشیدن به مجاهدان آگاه ساخت .

إذ یوحی ربک إلی الملئکه أنی معکم فثبتوا الذین

2 _ ایجاد پایداری در مجاهدان ، فرمان خداوند به فرشتگان گسیل شده به جنگ بدر

إذ یوحی ربک إلی الملئکه أنی معکم فثبتوا الذین

3 _ تنها پیامبر ( ص ) شاهد وحی الهی به فرشتگان مبتنی بر مأموریت آنان برای پشتیبانی مجاهدان بدر بود .

إذ یوحی ربک إلی الملئکه

چنانچه <إذ>، متعلق به <اذکر> باشد با توجه به اینکه مخاطب در آیه مورد بحث، به خلاف آیات گذشته، شخص پیامبر(ص) است، می توان گفت تنها آن حضرت شاهد وحی خداوند به فرشتگان بوده است.

5 _ ایجاد رعب و وحشت در دل های کافران ، وعده خداوند به فرشتگان حاضر در کارزار بدر

سألقی فی قلوب الذین کفروا الرعب

8 _ ملائکه مأمور در هم کوبیدن سر های کافران بدر و از کار انداختن پنجه های آنان بودند .

فاضربوا فوق الأعناق و اضربوا منهم کل بنان

<ال> در <الأعناق> جانشین مضاف إلیه (الکافرین) است و مراد از <فوق الأعناق> سرهای کافران است. بنابراین جمله <فاضربوا ... > یعنی سرهای کافران را مورد ضربات خویش قرار دهید. قابل ذکر است که مخاطب در این جمله، همان گونه که سیاق آیه بر آن دلالت دارد، فرشتگان هستند.

ص: 406

330- ملائکه در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 75 - 1

1 - فرشتگان به روز قیامت ، در اطراف عرش به تسبیح و تنزیه خداوند همراه با ستایش او خواهند پرداخت .

و تری المل_ئکه حافّین من حول العرش یسبّحون بحمد ربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 17 - 1،2،4

1 - فرشتگان هنگام برپا شدن قیامت ، در اطراف آسمان استقرار خواهند یافت .

و الملک علی أرجائها

<أرجاء> به معنای نواحی و اطراف است.

2 - هشت فرشته در روز قیامت ، عرش الهی را حمل خواهند کرد .

و یحمل عرش ربّک فوقهم یومئذ ثم_نیه

در این که مقصود از <ثمانیه> هشت تن از فرشتگان است یا هشت گروه از آنان، میان مفسران اختلاف هست. برای انتخاب و تعیین هر یک از آنها، دلیل روشن و قاطعی وجود ندارد.

4 - فرشتگان هشتگانه ، حاملان تخت داوری خداوند در قیامت

و الملک علی أرجائها و یحمل عرش ربّک فوقهم

در صورتی که مقصود از <عرش> در این آیه، تخت قضاوت و داوری باشد، مطلب بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 4 - 1،2

1 - عروج و صعود ملائکه و جبرئیل به سوی خدا ( به صعودگاه ها و جایگاه های بلند مرتبه ) در قیامت برای دریافت فرامین الهی و اجرای آن

تعرج المل_ئکه و الروح إلیه

مقصود از <روح> روح الامین و جبرئیل است. ضمیر در <إلیه> به <اللّه> بازمی گردد; به این اعتبار که خداوند که صاحب معارج است. بر این اساس مقصود آیه شریفه، این حقیقت است که فرشتگان برای دریافت فرمان های الهی، به صعودگاه و جایگاه دریافت آنها عروج می کنند و چون خداوند صاحب این جایگاه ها و صعودگاه ها است، فرشتگان در حقیقت به سوی او عروج خواهند کرد.

2 - فرشتگان و جبرئیل ، کارگزاران الهی در عرصه قیامت

تعرج المل_ئکه و الروح إلیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 38 - 1،4

ص: 407

1 - روح و فرشتگان الهی در قیامت ، ایستاده و صف بسته در آماده باش کامل قرار می گیرند .

یوم یقوم الروح و المل_ئکه صفّ_ًا

<صفّاً> مصدر است و چون حال قرار گرفته، به معنای <صافّین> است. ایستادن و صف بستن، کنایه از مهیّا بودن برای انجام فرمان های الهی است.

4 - روح و ملائکه در قیامت از گفتن هر سخنی ، جز با رخصت داشتن از خداوند ناتوان اند .

لایتکلّمون إلاّ من أذن له الرحم_ن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 22 - 8

8 - فرشتگان در قیامت ، به فرمان خداوند و با نظارت کامل او ، انجام وظیفه می کنند .

و جاء ربّک و الملک

آمدن خداوند، کنایه از حضور کامل او است و عطف <ملک> بر <ربّک>، بیانگر آن است که حضور فرشتگان، مستقل از حضور خداوند نیست; بلکه در راستای آن و بخشی از یک برنامه منسجم است.

331- ملائکه روزی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 4 - 5

5 - < عن الصادق ( ع ) فی قول اللّه عزّوجلّ : < فالمقسّمات أمراً > قال : الملائکه تقسّم أرزاق بنی آدم ;

از امام صادق(ع) درباره <فالمقسّمات أمراً> روایت شده که فرمود: ملائکه روزی انسان ها را تقسیم می کنند>.

332- ملائکه عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 50 - 5

5 _ مرگ کافران کشته شده در جنگ بدر با شکنجه و عذابی سخت از سوی فرشتگان مرگ

إذ یتوفی الذین کفروا الملئکه یضربون وجوههم و أدبرهم

از مصادیق مورد نظر برای <الذین کفروا>، به دلیل وقوع آیه مورد بحث در پی آیات مربوط به جنگ بدر، کافرانی هستند که در آن نبرد به قتل رسیدند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 16

16_ < عن أبی عبدالله ( ع ) قال : إن الله تعالی بعث أربعه أملاک فی إهلاک قوم لوط : جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و کرّوبیل ( ع

ص: 408

) فمرّوا بابراهیم ( ع ) . . . و کان صاحب أضیاف فشوی لهم عجلاً سمیناً حتی أنضجه ثم قرّبه إلیهم . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: خدای تعالی برای هلاک کردن قوم لوط چهار فرشته فرستاد: جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و کرّوبیل. پس بر ابراهیم گذر کردند و ابراهیم مهمانپذیر و مهمان دوست بود. از این رو گوساله فربهی برایشان بر آتش نهاد تا آن را پخت و نزد آنان آورد ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 70 - 11

11_ از میان بردن قوم لوط ، مأموریت فرشتگان حاضر در پیشگاه ابراهیم ( ع )

إنا أُرسلنا إلی قوم لوط

از آیه 76 و نیز آیات مربوط به داستان لوط(ع) معلوم می شود هدف از فرستادن فرشتگان به سوی قوم لوط، به هلاکت رساندن آنان بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 74 - 3

3_ ابراهیم ( ع ) ، پس از پی بردن به هدف فرشتگان ( نابودسازی قوم لوط ) ، با آنان به چون و چرا و جر و بحث پرداخت .

یج_دلنا فی قوم لوط

جمله <قد جاء أمر ربک> در آیه 76 می تواند قرینه ای بر این باشد که مراد از <یجادلنا>، <یجادل رسلنا> باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 77 - 9

9_ < عن أبی عبدالله ( ع ) قال : إن الله تعالی بعث اربعه أملاک فی إهلاک قوم لوط . . . فأتوا لوطاً وهو فی زراعه له قرب المدینه . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده است: خداوند متعال چهار فرشته برای هلاک کردن قوم لوط فرستاد . .. پس نزد لوط رفتند در حالی که او در کشتزار خود در نزدیکی شهر بود ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 82 - 4

4_ خداوند ، به دست فرشتگان مهمان لوط ، دیار قوم لوط را تخریب کرد و آنان را هلاک ساخت .

إنا أُرسلنا إلی قوم لوط . .. إنا رسل ربک ... فلما جاء أمرنا جعلنا ع_لیها سافلها

از اینکه خداوند، فرشتگان را برای تخریب دیار قوم لوط می فرستد (إنا اُرسلنا إلی قوم لوط) و در عین حال تخریب آن دیار و نزول عذاب را به خودش نسبت می دهد (جعلنا عالیها سافلها) چنین استفاده می شود که: فرشتگان به منزله وسیله ای برای نزول عذاب بوده و کار آنها جلوه ای از فعل خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 57 - 2

ص: 409

2- بشارت به فرزنددار شدن ابراهیم ( ع ) کار فرعی و عذاب قوم لوط مأموریت اصلی و مهم فرشتگان بود .

إنا نبشّرک بغل_م . .. قال فما خطبکم أیّها المرسلون

از اینکه حضرت ابراهیم(ع) پس از شناخت فرشتگان و دریافت بشارت فرزنددار شدن از مأموریت اصلی و مهم آنان سؤال کرد (فما خطبکم . ..) و این مأموریت طبق آیه بعد عذاب قوم لوط بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 58 - 1

1- در پی جویا شدن ابراهیم ( ع ) از مأموریت اصلی مأموران الهی ( فرشتگان ) آنان هلاکت قوم تبهکار ( قوم لوط ) را مأموریت اصلی خویش معرفی کردند .

قال فما خطبکم أیّها المرسلون . قالوا إنا أُرسلنا إلی قوم مجرمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 61 - 1

1- فرشتگان مأمور عذاب قوم لوط ، به عنوان مهمان بر خاندان حضرت لوط ( ع ) وارد شدند .

و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . .. فما خطبکم أیّها المرسلون ... فلمّا جاء ءال لوط المرس

الف و لام در <المرسلون> برای عهد ذکری است و اشاره به رسولانی دارد که نزد حضرت ابراهیم(ع) آمدند و عذاب قوم لوط را مطرح ساختند (قال فما خطبکم أیّها المرسلون، آیه 57) و این نشان دهنده آن است که مهمانان ابراهیم(ع) بر لوط(ع) وارد شدند. گفتنی است که آیه 68 نیز مؤید این نکته است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 63 - 1،2،6،9

1- قطعی شدن نزول عذاب الهی ( استیصال ) و فرا رسیدن موعد آن بر قوم لوط ، توسط فرشتگان به حضرت لوط ( ع ) ابلاغ گردید .

قالوا بل جئن_ک بما کانوا فیه یمترون

2- فرشتگان وارد شده بر لوط ( ع ) در پی اظهار وی بر ناشناخته بودن آنان ، خود را مأموران الهی معرفی کردند .

قال إنکم قوم منکرون . قالوا بل جئن_ک بما کانوا

6- فرشتگان ، مجریان عذاب الهی بر قوم لوط بودند .

قالوا بل جئن_ک بما کانوا فیه یمترون

9- < قال أبوجعفر ( ع ) [ فی قوله : < قالوا بل جئناک بما کانوا فیه یمترون > ] : < قالوا بل جئناک بما کانوا فیه > قومک من عذاب الله < یمترون > . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: [فرستادگان خدا] گفتند: [ما قوم ناشناس نیستیم]; بلکه نزد تو آمدیم تا عذاب الهی را _ که قوم تو در آن تردید می کردند _ بیاوریم . ..>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 64 - 1،2

ص: 410

1- تأکید فرشتگان در محضر حضرت لوط ( ع ) مبنی بر تحقق قطعی نزول عذاب ( استیصال ) بر قوم لوط

و أتین_ک بالحقّ و إنا لص_دقون

مقصود از <بالحق> خبر حق و راست است و مراد از این خبر حق، عذاب الهی بود.

2- فرشتگان وارد شده بر حضرت لوط ( ع ) ، حامل پیام حق و دستوری تحقق یافتنی بودند .

و أتین_ک بالحقّ و إنا لص_دقون

مراد از <بالحق> به قرینه ذیل آیه که تأکید بر راستگویی است می تواند خبر و پیام حق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 65 - 1

1- فرشتگان ، از حضرت لوط ( ع ) خواستار خارج ساختن خاندانش از شهر در پاسی از شب ، جهت نجات از عذاب الهی شدند .

فأسر بأهلک بقطع من الّیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 31 - 3،4،5،7

3 - دعای لوط ( ع ) برای یاری اش ، از سوی خدا اجابت شد و فرشتگانی از جانب خداوند ، برای در هم کوبیدن قوم لوط ، گسیل شدند .

قال ربّ انصرنی . .. و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری قالوا إنّا مهلکوا أهل ه_ذه

4 - فرستادگان خداوند برای عذاب قوم لوط ، مژده و بشارتی را ( تولد اسحاق ( ع ) ) ، نیز به ابراهیم ( ع ) دادند .

و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری

این آیه، با آیات پنجاه و یک تا شصت و دو سوره حجر یک سیاق دارند، که در آن آیات به ابراهیم(ع) بشارت فرزنددار شدن داده شده است. آن آیات، قرینه است که <البشری> در این آیه نیز همان بشارت را همراه دارد.

5 - فرشتگان عذاب ، فرشته خبر خوش و بشارت نیز هستند .

و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری قالوا إنّا مهلکوا أهل ه_ذه القریه

7 - فرستادگان خدا ، برای هلاکت قوم لوط خود ، مباشرِ در آن بودند .

و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم . .. قالوا إنّا مهلکوا أهل ه_ذه القریه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 32 - 1،2،5

1 - حضرت ابراهیم ( ع ) از عذاب قوم لوط ، با وجود لوط ( ع ) در میان آنان ، نگران بود .

و لمّا جاءت رسلنا . .. قالوا إنّا مهلکوا أهل ه_ذه القریه...قال إنّ فیها لوطًا

2 - حضرت ابراهیم ( ع ) با ملائکه درباره عذاب قوم لوط ، با وجود حضرت لوط ( ع ) در میان آنان به گفت وگو پرداخت .

قالوا إنّا مهلکوا أهل ه_ذه القریه . .. قال إنّ فیها لوطًا قالوا نحن أعلم بمن فیه

5 - ملائکه مأمور عذاب قوم لوط ، به ابراهیم ( ع ) اطمینان دادند که لوط ( ع ) و اهل اش را ، حتماً از عذاب نجات خواهند داد .

قالوا نحن أعلم بمن فیها لننجّینّه و أهله

ص: 411

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 33 - 1،12،14

1 - ملائکه عذاب قوم لوط ، پس از گفتوگو با ابراهیم ( ع ) ، به دیار آن قوم رفتند و بر لوط ( ع ) وارد شدند .

و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم . .. و لمّا أن جاءت رسلنا لوطًا

12 - فرشتگان مأمور به عذاب قوم لوط ، مأموریت شان را به اطلاع لوط ( ع ) رساندند .

قالوا . .. إنّا منجّوک وأهلک إلاّ امرأتک

14 - فرشتگان مأمورِ عذابِ قوم لوط ، به لوط ( ع ) اعلام کردند که او و خانواده اش ، به جز همسرش را ، از عذاب نجات خواهند داد .

إنّا منجّوک و أهلک إلاّ امرأتک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 34 - 1

1 - اعلام فرشتگان به لوط ( ع ) مبنی بر فرودآوردن عذابی از آسمان ، بر قوم لوط

إنّا منزلون علی أهل ه_ذه القریه رجزًا من السماء

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 35 - 1

1 - مأموران عذاب قوم لوط ، شهر آن قوم را ، با عذابی آسمانی ، درهم کوبیدند .

إنّا منزلون علی أهل ه_ذه القریه رجزًا من السماء. .. و لقد ترکنا منها ءایه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 28 - 3

3 - نابود کردن جوامع محکوم به فنا ، امری آسان برای خدا و او بی نیاز از لشکر آسمانی است .

جند من السماء و ما کنّا منزلین

تأکید خداوند بر نفرستادن هیچ لشکر آسمانی و نیز عذاب و نابود کردن انسان های محکوم به فنا تنها با یک صیحه _ که در آیه بعد آمده است _ می تواند بیانگر برداشت یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 32 - 2

2 - حضور فرشتگان به محضر ابراهیم ( ع ) ، قبل از ایفای مأموریت خود در نابودی قوم لوط

قال فما خطبکم أیّها المرسلون . قالوا إنّا أُرسلنا إلی قوم مجرمین

مفسران این مأموریت را _ به قرینه <لنرسل> _ بعد از حضور یافتن ملائکه در منزل ابراهیم(ع) دانسته اند. البته آیات مربوط به قوم لوط در سوره هود مؤید همین معنا است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 412

18 - ذاریات - 51 - 33 - 1

1 - مأموریت فرشتگان ، فرو ریختن سنگپاره ها بر سر قوم جرم پیشه لوط

لنرسل علیهم حجاره

333- ملائکه عذاب در سرزمین قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 33 - 1

1 - ملائکه عذاب قوم لوط ، پس از گفتوگو با ابراهیم ( ع ) ، به دیار آن قوم رفتند و بر لوط ( ع ) وارد شدند .

و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم . .. و لمّا أن جاءت رسلنا لوطًا

334- ملائکه عذاب و گناهکاران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 41 - 6

6 - ظهور علامت های جرم در چهره مجرمان ، زمینه شناسایی آنان از سوی مأموران عذاب

یعرف المجرمون . .. فیؤخذ بالنوصی و الأقدام

335- ملائکه عذاب و لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 78 - 23

23_ < عن أبی عبدالله ( ع ) قال : إن الله تعالی بعث أربعه أملاک فی إهلاک قوم لوط . . . فأتوا لوطاً . . . فسلّموا علیه . . . فقال لهم : المنزل ؟ فقالوا : نعم . . . ثم مشی فلما بلغ باب المدینه . . . دخل و دخلوا معه حتی دخل منزله فلما رأتهم إمرأته . . . صعدت فوق السطح و صفقت فلم یسمعوا فدخنت فلما رأوا الدخان أقبلوا إلی الباب یهرعون . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: خداوند چهار فرشته برای هلاک کردن قوم لوط فرستاد . .. آنان نزد لوط رفتند و بر او سلام کردند ... لوط آنان را دعوت به منزل کرد و آنان موافقت کردند; سپس رفت تا به دروازه شهر رسید ... او با فرشتگان وارد شهر شدند تا به منزلش وارد شد همسر لوط وقتی که آنان را دید ... بالای بام رفت و دست بر هم زد، ولی قوم لوط نشنیدند. پس دود به پا کرد; همین که آن قوم دود را دیدند شتابان به درب خانه لوط رفتند...>.

ص: 413

336- ملائکه قبض روح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 1 - 1،6

1 - گروهی از فرشتگان ، عهده دار قبض روح انسان هایند .

و الن_زع_ت غرقًا

<نزع> به معنای کندن و نیز بیرون کشیدن است. مصداق مورد نظر از <النازعات> به قرینه <فالمدبّرات أمراً> _ در آیات بعد _ فرشتگانی هستند که مأمور نزع و قبض روح زندگان اند. آیاتی که میراندن انسان ها را به ملائکه نسبت داده است، این ذهنیت را ایجاد می کند که مراد از <نزع> در این آیه، <نزع روح انسان ها> است.

6 - < فی المجمع بعد قوله تعالی < و النازعات غرقاً > قال : اختلف فی معناها علی وجوه أحدها : انه یعنی الملائکه الذین ینزعون أرواح الکفّار عن أبدانهم بالشدّه . . . روی ذلک عن علیّ ( ع ) و قیل هو الموت ینزع النفوس . . . و روی ذلک عن الصادق ( ع ) ;

در مجمع البیان بعد از نقل قول خدای تعالی <والنازعات غرفاً> گفته است: در معنای <النازعات غرقاً> اختلاف به وجود آمده و وجوهی بیان شده است; یکی از آنها این است که مقصود فرشتگانی اند که ارواح کافران را از بدن هاشان بیرون می کشند . .. این معنا از امام علی(ع) روایت شده است. [و نیز] گفته شده مقصود مرگ است که جان ها را بیرون می کشد و این معنا از امام صادق(ع) روایت شده است>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 2 - 6

6 - [ فی المجمع ] فی قوله تعالی < و الناشطات نشطاً > إنّ ها الملائکه تنشط أرواح الکفّار بین الجلد و الأظفار حتّی تخرج ها من أجوافهم بالکرب و الغمّ عن علی ( علیه السلام ) ;

در مجمع البیان درباره قول خدای تعالی <الناشطات نشطاً> از امام علی(ع) نقل شده است: <ناشطات> فرشتگانی اند که جان های کافران را (از سایر اعضا) در میان پوست و ناخن هایشان جمع می کنند تا همراه با سختی و غصّه از درون شان بیرون آوردند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 9 - 3

3 - خداوند در تأکید بر وجود ترس و نگرانی در قیامت ، به فرشتگان سوگند یاد کرده است که سریع و بانشاط برای تدبیر امور و قبض ارواح از یکدیگر سبقت می گیرند .

و النازعات . .. قلوب یومئذ واجفه . أبص_رها خ_شعه

این آیه و آیه قبل، جواب قسم هایی است که در نخستین آیات سوره آمده بود.

337- ملائکه مبشر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 1،3،4،7،8،17

1_ خداوند ، فرشتگانی چند برای بشارت دادن به حضرت ابراهیم ( ع ) به سوی او گسیل داشت .

ص: 414

و لقد جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری

آیه 70 و نظایر آن، حاکی است که فرستادگان الهی فرشته بودند و بشارت مورد نظر به قرینه آیه 71، بشارت میلاد اسحاق و یعقوب بوده است.

3_ فرشتگان پیام آورِ بشارت ، به هنگام حضور در پیشگاه ابراهیم ( ع ) بر او سلام کردند .

قالوا سل_مًا

4_ ابراهیم ( ع ) ، سلام فرشتگان را پاسخ گفت و برای تدارک غذا از حضور آنان بیرون رفت .

قال سل_م فما لبث أن جاء بعجل حنیذ

7_ فرشتگانِ پیام آورِ بشارت ، به سیمای آدمیان بر ابراهیم ( ع ) وارد شدند .

قالوا سل_مًا قال سل_م فما لبث أن جاء بعجل حنیذ

از اینکه ابراهیم(ع) غذایی که انسانها از آن تناول می کنند برای فرشتگان آورد، معلوم می شود: آن حضرت، فرشتگان را به صورت و سیمای انسان دید و به ماهیت آنان پی نبرد.

8_ ابراهیم ( ع ) ، در فاصله ای کوتاه پس از آمدن فرشتگانِ بشارت ، گوساله ای بریان شده برای آنان آورد .

فما لبث أن جاء بعجل حنیذ

ضمیر در <لبث> به ابراهیم(ع) برمی گردد و <أن جاء> به تقدیر <فی> متعلق به <لبث> است. <عجل> به گوساله نر که بیش از یک ماه نداشته باشد، گفته می شود و <حنیذ> به معنای بریان شده است. بنابراین <فما لبث ...>; یعنی، ابراهیم(ع) در آوردن گوساله ای بریان شده درنگی نکرد.

17_ < عن أبی جعفر ( ع ) قال : . . . قدم الله تعالی رسلاً إلی ابراهیم یبشرونه باسحاق . . . و ذلک قوله : < و لقد جاءت رسلنا ابراهیم بالبشری > ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: خداوند به سوی ابراهیم مأمورانی فرستاد که او را به [تولد ]اسحاق مژده دهند و این است سخن خداوند که فرمود: و لقد جاءت . ..>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 70 - 7،12

7_ فرشتگان مهمان بر ابراهیم ( ع ) ، با معرفی خود و مأموریتشان ، ترس و دلهره را از ابراهیم ( ع ) زدودند .

قالوا لاتخف إنا أُرسلنا إلی قوم لوط

12_ < عن أبی عبدالله ( ع ) قال : إن الله تعالی بعث أربعه أملاک . . . فمرّوا بابراهیم ( ع ) و هم معتمّون فسلّموا علیه فلم یعرفهم . . . فشوی لهم عجلاً سمیناً حتی أنضجه ثم قرّبه إلیهم فلما وضعه بین أیدیهم رأی أیدیهم لاتصل إلیه نکرهم و أوجس منهم خیفه فلما رأی ذلک جبرئیل حسر العمامه عن وجهه و عن رأسه فعرفه ابراهیم ( ع ) فقال أنت هو ؟ فقال : نعم . . . ;

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: خدای تعالی چهار فرشته فرستاد آنان بر ابراهیم گذر کردند در حالی که دارای عمامه بودند [سر و صورت خود را با عمامه پوشانده بودند] پس بر او سلام کردند، او آنان را نشناخت. .. آن گاه برایشان گوساله فربهی بر آتش نهاد تا آن را پخت و نزد آنان آورد و هنگامی که ابراهیم(ع) دید دست فرشتگان به آن گوساله بریان نمی رسد، آنان را نشناخت و در دل احساس ترس نمود، چون جبرئیل چنین دید، عمامه را از سر و صورت خود کنار زد. پس ابراهیم او را شناخت و گفت: تو همانی گفت: آری>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 415

8 - هود - 11 - 74 - 2

2_ فرشتگان مهمان بر ابراهیم ( ع ) ، او را به دارا شدن فرزندی پسر ، بشارت دادند .

و جاءته البشری

<ال> در <البشری> عهد ذکری است و اشاره به بشارتی دارد که آیه 71 (فبشرناها) متضمن آن بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 53 - 9

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 54 - 4

4- ابراهیم ( ع ) پس از دریافت خبر فرزنددار شدنش از فرشتگان ، خواستار توضیح و اطلاعات بیشتری از آنان شد .

فبم تبشّرون

برداشت فوق بر این اساس است که <با> در <فبم> برای ملابست باشد و استفهام در جمله <فبم تبشّرون> سؤال از چگونگی تحقق چنین بشارتی (فرزنددار شدن) باشد و نه تردید و سؤال از اصل فرزنددار شدن.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 55 - 1،2

1- تأکید فرشتگان بر تحقق و عینیت یافتن بشارت پسردار شدن ابراهیم ( ع ) در دوران پیری

قالوا بشرن_ک بالحقّ

مقصود از <بالحق> در آیه فوق یا خبر مطابق با واقع است و یا به معنای این است که بشارت ما حقیقت دار است (مجمع البیان). در هر صورت گویای این نکته است که: آنچه بشارت داده شد، تحقق یافتنی است و به وقوع خواهد پیوست.

2- توصیه فرشتگان به ابراهیم ( ع ) بر مأیوس نشدن از لطف و رحمت خداوند در زندگی

قالوا . .. فلاتکن من الق_نطین

<قنوط> به معنای ناامید شدن از خیر است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 57 - 2

2- بشارت به فرزنددار شدن ابراهیم ( ع ) کار فرعی و عذاب قوم لوط مأموریت اصلی و مهم فرشتگان بود .

إنا نبشّرک بغل_م . .. قال فما خطبکم أیّها المرسلون

از اینکه حضرت ابراهیم(ع) پس از شناخت فرشتگان و دریافت بشارت فرزنددار شدن از مأموریت اصلی و مهم آنان سؤال کرد (فما خطبکم . ..) و این مأموریت طبق آیه بعد عذاب قوم لوط بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 31 - 4،5

4 - فرستادگان خداوند برای عذاب قوم لوط ، مژده و بشارتی را ( تولد اسحاق ( ع ) ) ، نیز به ابراهیم ( ع ) دادند .

ص: 416

و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری

این آیه، با آیات پنجاه و یک تا شصت و دو سوره حجر یک سیاق دارند، که در آن آیات به ابراهیم(ع) بشارت فرزنددار شدن داده شده است. آن آیات، قرینه است که <البشری> در این آیه نیز همان بشارت را همراه دارد.

5 - فرشتگان عذاب ، فرشته خبر خوش و بشارت نیز هستند .

و لمّا جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری قالوا إنّا مهلکوا أهل ه_ذه القریه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 28 - 7

7 - بشارت میهمانان ابراهیم ( ع ) ، به آن حضرت در مورد اعطای پسری دانا به ایشان

و بشّروه بغل_م علیم

338- ملائکه محافظ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 61 - 3،4،7

3 _ خداوند فرشتگانی را پیوسته برای حفاظت و مراقبت آدمیان گسیل می دارد.

و یرسل علیکم حفظه

فعل مضارع <یرسل> بر تجدید و تکرار ارسال فرشتگان تا زمان مرگ دلالت دارد. <حفظه>، جمع <حافظ>، به معنی نگهبان و مراقب است.

4 _ با فرارسیدن زمان مرگ آدمی، گسیل فرشتگان محافظ و مراقب وی پایان می پذیرد.

و یرسل علیکم حفظه حتی إذا جاء أحدکم الموت

7 _ فرشتگانی غیر از مأموران حفاظت آدمی، وظیفه قبض روح وی را بر عهده دارند. *

حتی إذا جاء أحدکم الموت توفته رسلنا

در صورتی که فرشتگان محافظ همان قابضان روح باشند، مناسبتر آن بود که با ضمیر به آنان اشاره می شد. گزینش <رسلنا> به جای ضمیر قرینه تفاوت ملائکه حافظ با ملائکه قابض است.

339- ملائکه مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 97 - 4

4 _ ناتوانی از انجام تکالیف الهی ، پاسخ ماندگاران در سیطره کفر و شرک به فرشتگان مأمورِ گرفتن جان

قالوا فیم کنتم قالوا کنّا مستضعفین

ص: 417

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 61 - 6،7،8،9

6 _ با فرارسیدن زمان مرگ هر کس، سفیران خداوند جان آدمیان را می گیرند.

حتی إذا جاء أحدکم الموت توفته رسلنا

7 _ فرشتگانی غیر از مأموران حفاظت آدمی، وظیفه قبض روح وی را بر عهده دارند. *

حتی إذا جاء أحدکم الموت توفته رسلنا

در صورتی که فرشتگان محافظ همان قابضان روح باشند، مناسبتر آن بود که با ضمیر به آنان اشاره می شد. گزینش <رسلنا> به جای ضمیر قرینه تفاوت ملائکه حافظ با ملائکه قابض است.

8 _ فرشتگانی متعدد وظیفه قبض روح هر یک از آدمیان را به عهده دارند. *

حتی إذا جاء أحدکم الموت توفته رسلنا

<رسل>، جمع رسول، و بر بیشتر از دو نفر دلالت دارد. از سوی دیگر مضمون آیه این است که برای هر شخصی که مرگش فرامی رسد، <رسل> حضور پیدا می کنند. بنابراین قابضان روح آدمی بیش از دو نفرند.

9 _ هیچ کوتاهی و تأخیری از جانب فرشتگان مأمور قبض روح صورت نمی گیرد.

توفته رسلنا و هم لا یفرطون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 93 - 14،16،18

14 _ گروهی از فرشتگان، کارگزاران خداوند در گرفتن جان آدمیان هستند.

و لو تری إذ الظلمون فی غمرت الموت و الملئکه باسطوا أیدیهم

16 _ ملائکه قابض ارواح دارای دستانی هستند که به هنگام گرفتن جان ظالمان آنها را می گشایند.

إذ الظلمون فی غمرت الموت و الملئکه باسطوا أیدیهم

18 _ جان کندن ستمگران، همراه با تمسخر ملائکه قبض روح نسبت به آنان و بیان عجز آنان برای رهایی از مرگ است.

أخرجوا أنفسکم الیوم تجزون عذاب الهون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 37 - 7

7 _ فرشتگانی از جانب خداوند مأمور گرفتن جان آدمیان هستند.

حتی إذا جاءتهم رسلنا یتوفونهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 50 - 5

5 _ مرگ کافران کشته شده در جنگ بدر با شکنجه و عذابی سخت از سوی فرشتگان مرگ

إذ یتوفی الذین کفروا الملئکه یضربون وجوههم و أدبرهم

از مصادیق مورد نظر برای <الذین کفروا>، به دلیل وقوع آیه مورد بحث در پی آیات مربوط به جنگ بدر، کافرانی هستند که در آن نبرد به قتل رسیدند.

ص: 418

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 28 - 5

5- انسان ها ، به وسیله ملائکه قبض روح می شوند .

تتوفّ_هم المل_ئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 1

1- قبض روح انسان ها با فرشتگان است .

الذین تتوفّ_هم المل_ئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 11 - 1،5،13

1 - به هنگام مرگ ، روح انسان ، به طور کامل ، به دست فرشته مرگ ( عزراییل ) گرفته می شود .

قل یتوفّیکم ملک الموت

5 - برای قبض روح انسان ، فرشته ای ویژه وجود دارد .

ملک الموت الذی وکّل بکم

مراد از <وکّل بکم> گمارده شدن برای قبض روح است.

13 - < و سئل الصادق ( ع ) . . .عن قول اللّه عزّوجلّ < قل یتوفّاکم ملک الموت الذی وکّل بکم > . . .و قد تموت فی الساعه الواحده فی جمیع الآفاق ما لایحصیه إلاّ اللّه عزّوجلّ فکیف ه_ذا ؟ فقال : < إنّ اللّه تبارک و تعالی ، جعل لملک الموت أعواناً من الملائکه یقبضون الأرواح . . . و یتوفّاهم ملک الموت من الملائکه . . . ;

از امام صادق(ع) . ..درباره این سخن خدای عزّوجلّ <قل یتوفّاکم ملک الموت الذی وکّل بکم> پرسش شد... در آنِ واحد در اطراف عالم تعداد زیادی که فقط خدا عدد آنها را می داند می میرند، این چگونه [ممکن ]است؟ حضرت فرمود: <خداوند تبارک و تعالی برای ملک الموت دستیارانی را از ملائکه قرار داده که قبض ارواح می کنند...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 42 - 2،19

2 - تنها خداوند جان ستان حقیقی انسان ها است و عوامل دیگر ( چون عزرائیل ) واسطه و مأمور او هستند .

اللّه یتوفّی الأنفس حین موتها

تقدم اسم جلاله (اللّه) بر خبر فعلی مقید، تخصیص مضمون خبر است. بنابراین اختصاص جان ستاندن به خداوند _ در حالی که در آیات دیگر این عمل به فرشته مخصوص (ملک الموت) نسبت داده شده _ گویای حقیقت بالا است.

19- < سئل الصادق ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ < اللّه یتوفّی الأنفس حین موتها > . . .فقال إنّ اللّه تبارک و تعالی جعل لملک الموت أعوناً من الملائکه یقبضون الأرواح . . . فتتوفّاهم الملائکه و یتوفّاهم ملک الموت من الملائکه مع ما یقبض هو و یتوفّاه اللّه عزّوجلّ من ملک الموت ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ: <اللّه یتوفّی الأنفس حین موتها> سؤال شد، حضرت فرمود: خداوند _ تبارک و تعالی

ص: 419

_ برای ملک الموت دستیارانی از ملائکه قرار داده که ارواح را قبض می کنند. .. پس آنها را ملائکه دریافت می کنند و ملک الموت ارواح را از ملائکه دریافت می کند و به همراه ارواحی که خودش قبض نموده، ضمیمه می نماید و خداوند از ملک الموت تمامی ارواح را دریافت می کند>.

340- ملائکه مقرب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 172 - 11

11 _ علم و ایمان حضرت عیسی ( ع ) و فرشتگان مقرب الهی به قیامت و محشور شدن به پیشگاه خداوند ، مانع استکبار آنان از بندگی خدا

لن یستنکف المسیح ان یکون عبداً للّه و لاالملئکه . .. فسیحشرهم إلیه جمیعاً

جمله <و من . ..> جمله حالیه و بیان علت از جمله سابق است. یعنی امکان ندارد مسیح و فرشتگان از عبادت خدا امتناع کنند ; چون حشر انسان و ملائکه به سوی خدا حتمی است و مسیح و فرشتگان از آن آگاهند.

341- ملائکه موکّل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 60 - 18

18 _ قال رسول الله(ص): مع کل انسان ملک إذا نام یأخذ نفسه، فإن إذن الله فی قبض روحه قبضه و إلا رد إلیه فذلک قوله: <یتوفاکم باللیل>.

رسول خدا(ص) فرمود: همراه هر انسانی فرشته ای است که هنگام خواب، روح او را می گیرد ; پس اگر خداوند اذن در قبض روح آن شخص بدهد، او را قبض روح می کند و گر نه به او برمی گرداند و این است، معنای سخن خداوند: <یتوفاکم باللیل>.

342- ملائکه و آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 80 - 5

5 _ فرشتگان و انبیاء و هر آنچه غیر خداست ، هیچ نقش مستقلّی در ربوبیّت عالم ندارد .

و لا یأمرکم . .. ارباباً ایأمرکم بالکفر

ص: 420

343- ملائکه و ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 1،3،7،17

1_ خداوند ، فرشتگانی چند برای بشارت دادن به حضرت ابراهیم ( ع ) به سوی او گسیل داشت .

و لقد جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری

آیه 70 و نظایر آن، حاکی است که فرستادگان الهی فرشته بودند و بشارت مورد نظر به قرینه آیه 71، بشارت میلاد اسحاق و یعقوب بوده است.

3_ فرشتگان پیام آورِ بشارت ، به هنگام حضور در پیشگاه ابراهیم ( ع ) بر او سلام کردند .

قالوا سل_مًا

7_ فرشتگانِ پیام آورِ بشارت ، به سیمای آدمیان بر ابراهیم ( ع ) وارد شدند .

قالوا سل_مًا قال سل_م فما لبث أن جاء بعجل حنیذ

از اینکه ابراهیم(ع) غذایی که انسانها از آن تناول می کنند برای فرشتگان آورد، معلوم می شود: آن حضرت، فرشتگان را به صورت و سیمای انسان دید و به ماهیت آنان پی نبرد.

17_ < عن أبی جعفر ( ع ) قال : . . . قدم الله تعالی رسلاً إلی ابراهیم یبشرونه باسحاق . . . و ذلک قوله : < و لقد جاءت رسلنا ابراهیم بالبشری > ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: خداوند به سوی ابراهیم مأمورانی فرستاد که او را به [تولد ]اسحاق مژده دهند و این است سخن خداوند که فرمود: و لقد جاءت . ..>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 70 - 7

7_ فرشتگان مهمان بر ابراهیم ( ع ) ، با معرفی خود و مأموریتشان ، ترس و دلهره را از ابراهیم ( ع ) زدودند .

قالوا لاتخف إنا أُرسلنا إلی قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 74 - 2

2_ فرشتگان مهمان بر ابراهیم ( ع ) ، او را به دارا شدن فرزندی پسر ، بشارت دادند .

و جاءته البشری

<ال> در <البشری> عهد ذکری است و اشاره به بشارتی دارد که آیه 71 (فبشرناها) متضمن آن بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 76 - 2

2_ فرشتگان از ابراهیم ( ع ) خواستند تا از شفاعت درباره قوم لوط صرف نظر کند و بر آن اصرار نورزد .

ی_إبرهیم أعرض عن ه_ذا

<ه_ذا> اشاره به <جدالی> است که از <یجادلنا> در آیه قبل استفاده می شود.

ص: 421

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 77 - 1

1_ فرشتگان پس از گفتوگو با ابراهیم ( ع ) ، به دیار قوم لوط رفتند و بر حضرت لوط ( ع ) وارد شدند .

و لما جاءت رسلنا لوطًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 53 - 1

1- مهمانان حضرت ابراهیم ( فرشتگان ) به او دلداری داده و از وی خواستند که از حضورشان مضطرب و هراسناک نشود .

قالوا لاتوجل إنا نبشّرک بغل_م علیم

344- ملائکه و ابلیس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 11 - 16

16 _ عن أبی عبدالله(ع): إن الملائکه کانوا یحسبون أن إبلیس منهم و کان فی علم الله أنه لیس منهم فاستخرج الله ما فی نفسه بالحمیه فقال: <خلقتنی من نار و خلقته من طین>.

از امام صادق(ع) روایت شده است: فرشتگان گمان می کردند ابلیس از آنهاست، ولی خداوند می دانست که او جزء ایشان نیست و خود برتربینی درونی او را (به وسیله امر به سجده) آشکار نمود . .. .

345- ملائکه و الوهیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 29 - 1

1- اگر فرشتگان ادعای الوهیت کنند ، به عذاب دوزخ گرفتار خواهند شد .

و من یقل منهم إنّی إل_ه من دونه فذلک نجزیه جهنّم

346- ملائکه و انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 2

2_ فرشتگان ، از رسولان الهی و از وسایط ارتباط خدا با پیامبران خویش

و لقد جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری

ص: 422

347- ملائکه و انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 161 - 6

6 - فرشتگان دارای ارتباطی تنگاتنگ با انسان ها و اعمال ایشان

أولئک علیهم لعنه اللّه و الملئکه

348- ملائکه و اهل کتاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 80 - 3

3 _ اعتقاد برخی از اهل کتاب ، به ربوبیّت فرشتگان و انبیا

و لا یامرکم ان تتخذوا الملئکه و النّبیّن ارباباً

آیه، ناظر به اعتقاد برخی از اهل کتاب است.

349- ملائکه و پاسداری از قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 21 - 17

17 _ قرآن کریم در حصار حفاظت و مراقبت فرشتگان الهی

إذا لهم مکر فی ءایاتنا قل اللّه أسرع مکراً إن رسلنا یکتبون ما تمکرون

به قرینه مقام می توان گفت که: خداوند برای جاودان ماندن قرآن و مصونیت آن از هر گونه اقدامهای شیطانیِ انسانهای کفرپیشه و ضد دین، فرشتگانی را مأمور حفاظت و مراقبت از آن کرده است و مراد از <رسل> در <إن رسلنا یکتبون ما تمکرون> همین دسته از فرشتگان می باشد.

350- ملائکه و تکبر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 13 - 7

7 _ منزلت فرشتگان، منزلت انقیاد و تسلیم در برابر خدا، به دور از هرگونه تکبّر و عصیان در برابر او

فما یکون لک أن تتکبّر فیها

ص: 423

351- ملائکه و توحید

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 18 - 5

5 _ عدل الهی در نظام تکوین و تشریع ، مورد مشاهده فرشتگان و دانشمندان *

شهد اللّه . .. و الملئکه و اولوا العلم قائماً بالقسط

<قائماً بالقسط> می تواند متعلق شهادت باشد یعنی: عالمان و ملائکه علاوه بر شهادت به یگانگی خداوند، شهادت به عدالت او نیز می دهند، گفتنی است تعمیم قسط به نظام تشریع از آیه بعد استفاده شده است.

352- ملائکه و حالات انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 70 - 10

10_ فرشتگان ، توانا بر سخن گفتن با آدمیان و درک سخنان و حالات ایشان

قالوا سل_مًا . .. قالوا لاتخف

353- ملائکه و خانواده لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 15

15_ فرشتگان ، از لوط ( ع ) و خاندانش خواستند که به هنگام خروج از دیارشان ، از حرکت باز نایستند و به سوی خانه و کاشانه باز نگردند .

و لایلتفت منکم أحد

354- ملائکه و خطا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 27 - 7

7- عصمت ملائکه از خطا و نافرمانی

لایسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون

تسلیم و منقاد بودن فرشتگان در برابر خداوند و نیز تنها به فرمان خدا عمل کردن، حاکی از عصمت آنان است.

ص: 424

355- ملائکه و خلافت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 6،8،15،20

6 - خلافت انسان در زمین دارای نوعی ارتباط با فرشتگان

و إذ قال ربّک للملئکه إنی جاعل فی الأرض خلیفه

از آن جایی که مسأله خلقت و خلافت انسان در زمین با فرشتگان در میان گذاشته شد، معلوم می شود وجود انسان در روی زمین ارتباط تنگاتنگی با فرشتگان دارد.

8 _ فرشتگان با پیش بینی فسادگری انسان ، او را شایسته خلافت نمی دیدند .

قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء

15 _ فرشتگان با توجه به حضورشان در هستی و لیاقتشان برای خلافت ، فلسفه ای برای خلقت و خلافت انسان نمی دیدند .

قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها . .. و نحن نسبح بحمدک

جمله حالیه <و نحن نسبح . ..> گویای این مطلب است که: فرشتگان علاوه بر اینکه انسان رابه خاطر فسادگری اش شایسته خلافت نمی دانستند، وجود خویش را برای احراز این مقام لایق دانسته و زمین را از خلافت انسان بی نیاز می شمردند.

20 _ نا آگاهی فرشتگان به ارزش های والای انسان ، موجب شد تا فسادگری او برای فرشتگان جلوه گر شود و به خلقت و خلافتش معترض باشند .

أتجعل فیها من یفسد فیها . .. قال إنی أعلم ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 32 - 10

10 _ اعتراف فرشتگان به عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش انسان و انتخاب او برای خلافت

إنّک أنت العلیم الحکیم

از هدفهای فرشتگان در توصیف خداوند به علیم و حکیم بودن - پس از اظهار تشکیک در شایستگی انسان برای خلافت - اعتراف و اقرار به ارزش والای انسان و عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش اوست.

356- ملائکه و خلقت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 30 - 15،20

15 _ فرشتگان با توجه به حضورشان در هستی و لیاقتشان برای خلافت ، فلسفه ای برای خلقت و خلافت انسان نمی دیدند .

قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها . .. و نحن نسبح بحمدک

جمله حالیه <و نحن نسبح . ..> گویای این مطلب است که: فرشتگان علاوه بر اینکه انسان رابه خاطر فسادگری اش شایسته

ص: 425

خلافت نمی دانستند، وجود خویش را برای احراز این مقام لایق دانسته و زمین را از خلافت انسان بی نیاز می شمردند.

20 _ نا آگاهی فرشتگان به ارزش های والای انسان ، موجب شد تا فسادگری او برای فرشتگان جلوه گر شود و به خلقت و خلافتش معترض باشند .

أتجعل فیها من یفسد فیها . .. قال إنی أعلم ما لاتعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 32 - 10

10 _ اعتراف فرشتگان به عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش انسان و انتخاب او برای خلافت

إنّک أنت العلیم الحکیم

از هدفهای فرشتگان در توصیف خداوند به علیم و حکیم بودن - پس از اظهار تشکیک در شایستگی انسان برای خلافت - اعتراف و اقرار به ارزش والای انسان و عالمانه و حکیمانه بودن آفرینش اوست.

357- ملائکه و ساره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 73 - 1،3

1_ فرشتگان ، به همسر ابراهیم گوشزد کردند که فرزنددار شدنش ، خواسته خداوند است .

ءألد و أنا عجوز . .. قالوا أتعجبین من أمر الله

<أمر الله>; یعنی، کاری که خداوند به تحقق آن فرمان داده است و مراد از آن، فرزنددار شدن ساره و ابراهیم(ع) در سن پیری است.

3_ فرشتگان ، همسر ابراهیم را از اینکه در تحقق خواست خداوند تردید کند و از آن شگفت زده باشد ، نهی کردند .

قالوا أتعجبین من أمر الله

358- ملائکه و طعام ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 70 - 1

1_ فرشتگان وارد بر ابراهیم ( ع ) ، دست به غذا نبردند و از آن تناول نکردند .

فلما رءآ أیدیهم لاتصل إلیه

<لاتصل إلیه> (دستشان به سوی گوساله بریان شده نمی رسید) کنایه از آن است که از غذا تناول نمی کردند.

ص: 426

359- ملائکه و عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 29 - 2

2- ملائکه ، در صورت گناه و لغزش ، از عذاب الهی در امان نخواهند بود .

و من یقل منهم إنّی إل_ه من دونه فذلک نجزیه جهنّم

360- ملائکه و عذاب قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 3

3_ فرشتگان ، فرا رسیدن زمان عذاب و کیفر قوم لوط را به حضرت لوط ( ع ) ابلاغ کردند .

إنا رسل ربک لن یصلوا إلیک فأسر . .. ألیس الصبح بقریب

361- ملائکه و عصیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 13 - 7

7 _ منزلت فرشتگان، منزلت انقیاد و تسلیم در برابر خدا، به دور از هرگونه تکبّر و عصیان در برابر او

فما یکون لک أن تتکبّر فیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 49 - 7

7- همه فرشتگان ، مطیع و منقاد خداوند بوده و در برابر اوامر او تمرد نمی کنند .

و لله یسجد . .. و المل_ئکه و هم لایستکبرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 27 - 7

7- عصمت ملائکه از خطا و نافرمانی

لایسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون

تسلیم و منقاد بودن فرشتگان در برابر خداوند و نیز تنها به فرمان خدا عمل کردن، حاکی از عصمت آنان است.

ص: 427

362- ملائکه و عمل انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 161 - 6

6 - فرشتگان دارای ارتباطی تنگاتنگ با انسان ها و اعمال ایشان

أولئک علیهم لعنه اللّه و الملئکه

363- ملائکه و غذا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 70 - 6

6_ فرشتگان ، از غذا های مادی تناول نمی کنند .

فلما رءآ أیدیهم لاتصل إلیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 28 - 6

6 - ملائکه ، بی نیاز از خوردن غذا ، حتی در صورت تجسم به شکل بشر

قال ألا تأکلون . .. قالوا لاتخف

از آیه شریفه استفاده می شود که ملائکه سرانجام از غذای ابراهیم(ع) نخوردند، هر چند شکل بشری یافته بودند.

364- ملائکه و غذای ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 28 - 1،2

1 - میهمانان ابراهیم ( ع ) ، از خوردن غذا خودداری کردند .

فأوجس منهم خیفه

<فاء> در <فأوجس> فصیحه و نشانگر این است که جمله ای پیش از آن حذف شده است. تقدیر آن چنین می باشد: <فلم یأکلوا فأوجس منهم خیفه>.

2 - خودداری میهمانان از خوردن غذا ، مایه بیم و نگرانی حضرت ابراهیم ( ع )

قال ألا تأکلون . فأوجس منهم خیفه

<أوجس> معادل دو فعل <أحسّ و أضمر> می باشد و تنوین <خیفه> برای تنویع است; یعنی، ابراهیم(ع) در درون خویش از آنان احساس نوعی ترس کرد.

ص: 428

365- ملائکه و قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 10

10_ فرشتگان ، از دست یافتن تبه کاران به خانه لوط ( ع ) جلوگیری کردند .

إنا رسل ربک لن یصلوا إلیک فأسر بأهلک

366- ملائکه و کتمان حقایق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 33 - 11،13

11 - فرشتگان در جریان خلقت و خلافت آدم ( ع ) ، امری را در ضمیر خویش پنهان می داشتند و از ابراز آن خودداری می کردند .

و أعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون

13 - فرشتگان ، توانا بر اخفای امور خویش بر دیگران فرشتگان

أعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون

367- ملائکه و گناه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 29 - 2

2- ملائکه ، در صورت گناه و لغزش ، از عذاب الهی در امان نخواهند بود .

و من یقل منهم إنّی إل_ه من دونه فذلک نجزیه جهنّم

368- ملائکه و گناهکار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 97 - 3

3 _ بازخواست گنهکاران ، پس از لحظه مرگ از سوی فرشتگان

انّ الّذین توفّیهم الملئکه ظالمی انفسهم قالوا فیم کنتم

ص: 429

369- ملائکه و لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 77 - 1،2

1_ فرشتگان پس از گفتوگو با ابراهیم ( ع ) ، به دیار قوم لوط رفتند و بر حضرت لوط ( ع ) وارد شدند .

و لما جاءت رسلنا لوطًا

2_ فرشتگان ، به صورت و شکل انسان ها بر حضرت لوط ( ع ) وارد شدند .

و لما جاءت رسلنا لوطًا سیء بهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 81 - 2،8،11،15،16،24،26،27

2_ فرشتگانِ میهمان بر لوط ( ع ) ، حامل پیامهایی از ناحیه خداوند برای او بودند .

قالوا ی_لوط إنا رسل ربک

برداشت فوق ، از اینکه فرشتگان خود را به عنوان پیام آوران الهی (رسل ربک) معرفی کردند ، استفاده می شود.

8_ فرشتگان مأمور عذاب ، به لوط ( ع ) اطمینان دادند که مهاجمان ، به او دسترسی پیدا نخواهند کرد و گزندی متوجه وی نخواهد شد .

قالوا ی_لوط إنا رسل ربک لن یصلوا إلیک

11_ فرشتگان ، از لوط ( ع ) خواستند تا خانواده خویش را شبانه از منطقه قومش خارج سازد .

فأسر بأهلک بقطع من الّیل

<اسراء> (مصدر اَسرِ) به معنای کوچ کردن شبانه است و <باء> در <بأهلک> برای تعدیه می باشد و <ال> در <اللیل> عهد حضوری است. بنابراین معنای جمله <فأسر ...> چنین می شود: [ای لوط!] خانواده خویش را در پاره ای از این شب کوچ ده.

15_ فرشتگان ، از لوط ( ع ) و خاندانش خواستند که به هنگام خروج از دیارشان ، از حرکت باز نایستند و به سوی خانه و کاشانه باز نگردند .

و لایلتفت منکم أحد

16_ فرشتگان به لوط ( ع ) توصیه کردند که همسرش را برای نجات از عذاب ، به همراه خویش کوچ ندهد .

فأسر بأهلک بقطع من الّیل . .. إلاّ امرأتک

برداشت فوق، بر این اساس است که <امرأتک> استثنا از <أهلک> باشد.

24_ فرشتگان ، با بیان نزدیک بودن زمان عذاب ، از لوط ( ع ) خواستند تا خروج خویش را به تأخیر نیندازد .

فأسر بأهلک . .. إن موعدهم الصبح ألیس الصبح بقریب

جمله <إن موعدهم الصبح . ..> به منزله تعلیل برای <فأسر بأهلک ...> می باشد.

26_ < عن أبی جعفر ( ع ) : . . . < فلما جاء آل لوط المرسلون . . . قالوا : . . . < فأسر بأهلک > یا لوط إذا مضی لک من یومک ه_ذا سبعه أیام و لیالیها < بقطع من اللیل > إذا مضی نصف اللیل . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده است: . .. هنگامی که فرشتگان خدا به سوی خاندان لوط آمدند ... گفتند: ... ای لوط ! از این تاریخ پس از گذشت هفت شبانه روز نیمه شب خانواده خود را از این سرزمین بیرون ببر ...>.

27_ < عن أبی جعفر ( ع ) : . . . إن الله تعالی لما أراد عذابهم ( قوم لوط ) . . . بعث إلیهم ملائکه . . . و قالوا للوط : أسر بأهلک من ه_ذه القریه اللیله . . . فلما إنتصف اللیل سار لوط ببناته . . . ;

ص: 430

از امام باقر روایت شده است: . .. هنگامی که خداوند اراده کرد قوم لوط را عذاب کند، فرشتگانی را به سوی آنان فرستاد ... آنان به لوط گفتند: امشب خانواده خود را از این آبادی برون ببر ... چون شب به نیمه رسید، لوط دختران خود را از آبادی بیرون برد ...>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 63 - 1،2

1- قطعی شدن نزول عذاب الهی ( استیصال ) و فرا رسیدن موعد آن بر قوم لوط ، توسط فرشتگان به حضرت لوط ( ع ) ابلاغ گردید .

قالوا بل جئن_ک بما کانوا فیه یمترون

2- فرشتگان وارد شده بر لوط ( ع ) در پی اظهار وی بر ناشناخته بودن آنان ، خود را مأموران الهی معرفی کردند .

قال إنکم قوم منکرون . قالوا بل جئن_ک بما کانوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 64 - 1

1- تأکید فرشتگان در محضر حضرت لوط ( ع ) مبنی بر تحقق قطعی نزول عذاب ( استیصال ) بر قوم لوط

و أتین_ک بالحقّ و إنا لص_دقون

مقصود از <بالحق> خبر حق و راست است و مراد از این خبر حق، عذاب الهی بود.

370- ملائکه و متقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 9

9- متقین ، مورد تکریم و بزرگداشت فرشتگان

المتّقین . الذین تتوفّ_هم المل_ئکه طیّبین یقولون سل_م علیکم ادخلوا الجنّه

371- ملائکه و محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - احزاب - 33 - 56 - 4

4 - رسول اکرم ( ص ) ، شخصیتی شناخته شده و دارای منزلتی والا نزد ملائکه

إنّ اللّه و مل_ئکته یصلّون علی النبیّ

ص: 431

372- ملائکه و مرتد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 89 - 1

1 _ مرتدانِ تائب ، مورد پذیرش و توجه خداوند ، ملائکه و مردم

کفروا بعد ایمانهم . .. انّ علیهم لعنه اللّه و الملئکه و الناس ... الاّ الذین تاب

373- ملائکه و مرگ کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 50 - 6

6 _ فرشتگان مرگ انسان های مؤمن و کافر را از یکدیگر تمییز می دهند و به کفر و ایمانشان آگاهند . *

و لو تری إذ یتوفی الذین کفروا الملئکه یضربون وجوههم و أدبرهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 50 - 2

374- ملائکه و مرگ و مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 50 - 6

6 _ فرشتگان مرگ انسان های مؤمن و کافر را از یکدیگر تمییز می دهند و به کفر و ایمانشان آگاهند . *

و لو تری إذ یتوفی الذین کفروا الملئکه یضربون وجوههم و أدبرهم

375- ملائکه و مستضعفان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 97 - 7

7 _ توبیخ و سرزنش مستضعفان سر باز زده از هجرت ، از سوی ملائکه به هنگام مرگ

قالوا کنّا مستضعفین فی الارض قالوا الم تکن ارض اللّه واسعه فتهاجروا فیها

ص: 432

376- ملائکه و نبوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 31 - 4

4_ فرشته بودن ، از شرایط احراز مقام نبوت و پیامبری نیست .

و لاأقول إنی ملک

377- ملائکه وحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 102 - 3

3- روح القدس ( جبرئیل ) ، واسطه ابلاغ وحی و نازل کننده قرآن از جانب پروردگار

قل نزّله روح القدس من ربّک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 64 - 3

3- فرشتگان در نزول بر پیامبر ( ص ) و آوردن وحی ، تنها از خداوند اطاعت می کنند .

و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک

گرچه در این آیه مطرح نشده است که فرشتگان بر چه کسی فرود می آیند و چه مطالبی را نازل می کنند; ولی به قرینه <ربک>، بارزترین مصداق برای گویندگان <ما نتنزّل. ..>، مأموران ابلاغ قرآن به پیامبر(ص) می باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 52 - 5

5 - روح القدس ( جبرئیل ) ، واسطه وحی الهی برای پیامبراکرم ( ص ) بود .

کذلک أوحینا إلیک روحًا من أمرنا

برداشت یاد شده بر این پایه مبتنی است که مراد از <روحاً> فرشته وحی (جبرئیل) باشد. دراین صورت نصب <روحاً> مبتنی به اعتبار نزع خافض و به تقدیر <أوحینا إلیک بروح من أمرنا> است و یا به لحاظ عامل محذوف و به تقدیر <أوحینا إلیک بإرسالنا روحاً من أمرنا> می باشد.

378- مملوکیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 64 - 7

7- وجود ملائکه و مراحل مقدماتی پیدایش آنها و کارهایی که از آنان صادر می شود ، همه مملوک خداوند و در احاطه قدرت او

ص: 433

است . *

له ما بین أیدینا و ما خلفنا و ما بین ذلک

گفته شده است: <ما بین أیدینا> (آنچه پیش روی ما است) اشاره به آثار وجودی ملائکه و <ما خلفنا> (آنچه پشت سر نهاده و از آن گذشتیم) اشاره به عناصر اولیه و مقدمات پیدایش آنها و <ما بین ذلک> (آنچه هم اکنون وجود دارد) اشاره به هستی آنان دارد. این توجیه و تفسیر با نوع ملائکه _ که زمان و مکان درباره آنان بی معنا است _ تناسب دارد.

379- منشأ افعال ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 82 - 5

5_ دخل و تصرف فرشتگان در جهان ، به امر خدا و پرتوی از فعل اوست .

إنا أُرسلنا إلی قوم لوط . .. فلما جاء أمرنا جعلنا ع_لیها سافلها

380- منشأ بشارت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 30 - 1

1 - اطمینان بخشی فرشتگان به همسر ابراهیم ( ع ) ، در مورد خدایی بودن پیام و بشارتشان ( فرزنددار شدن او )

قالوا کذلک قال ربّک

381- منشأ تسبیح ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 16

16 - تسبیح و ستایش مداوم فرشتگان ، ره آورد درک و تلقی آنان از عظمت الهی است .

و هو العلیّ العظیم . .. و المل_ئکه یسبّحون بحمد ربّهم

برداشت بالا بر این اساس است که آیه درصدد بیان عظمت خدا باشد.

382- منشأ تفاوت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 38 - 7

ص: 434

7 - درجات متفاوت فرشتگان ، به مقدار عبادت آنان برای پروردگار است .

فالذین عند ربّک یسبّحون له بالّیل و النّهار

برداشت یاد شده بر این مبنا است که <عند ربّک> اشاره به برخی از فرشتگان داشته باشد که از مقام قرب و حضور برخورداراند.

383- منشأ حمد ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 5 - 16

16 - تسبیح و ستایش مداوم فرشتگان ، ره آورد درک و تلقی آنان از عظمت الهی است .

و هو العلیّ العظیم . .. و المل_ئکه یسبّحون بحمد ربّهم

برداشت بالا بر این اساس است که آیه درصدد بیان عظمت خدا باشد.

384- منشأ خلقت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 19 - 4

4 - آفرینش فرشتگان ، براساس رحمت الهی است .

هم عب_د الرحم_ن

385- منشأ سخن ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 27 - 3

3- فرشتگان ، هرگز از خود سخنی نگفته و هرچه می گویند از ناحیه خداوند است .

لایسبقونه بالقول

جمله <لایسبقونه بالقول> (در سخن گفتن بر او پیشی نمی گیرند) ممکن است کنایه از مطلب یاد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 38 - 4

4 - روح و ملائکه در قیامت از گفتن هر سخنی ، جز با رخصت داشتن از خداوند ناتوان اند .

لایتکلّمون إلاّ من أذن له الرحم_ن

ص: 435

386- منشأ شفاعت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 4

4- ملائکه ، بدون رضایت خداوند هیچ کس را شفاعت نمی کنند .

لایشفعون إلاّلمن ارتضی

برداشت یاد شده مبتنی بر این است که مفعول <ارتضی> شفاعت باشد; یعنی، فرشتگان شفاعت نمی کنند، مگر برای کسی که خداوند به شفاعت آنان رضایت دهد.

387- منشأ علم ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 32 - 4

4 - دانش فرشتگان از جانب خداوند است .

لاعلم لنا إلا ما علّمتنا

388- منشأ عمل ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 64 - 7

7- وجود ملائکه و مراحل مقدماتی پیدایش آنها و کارهایی که از آنان صادر می شود ، همه مملوک خداوند و در احاطه قدرت او است . *

له ما بین أیدینا و ما خلفنا و ما بین ذلک

گفته شده است: <ما بین أیدینا> (آنچه پیش روی ما است) اشاره به آثار وجودی ملائکه و <ما خلفنا> (آنچه پشت سر نهاده و از آن گذشتیم) اشاره به عناصر اولیه و مقدمات پیدایش آنها و <ما بین ذلک> (آنچه هم اکنون وجود دارد) اشاره به هستی آنان دارد. این توجیه و تفسیر با نوع ملائکه _ که زمان و مکان درباره آنان بی معنا است _ تناسب دارد.

389- منشأ نزول ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 64 - 2،5

2- نزول فرشتگان ، تنها به امر پروردگار است .

ص: 436

و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک

5- نزول ملائکه بر پیامبر ( ص ) و آوردن وحی ، جلوه ای از ربوبیت خداوند بر آن حضرت بود .

و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 4 - 10

10 - فرمان های خداوند ، برانگیزاننده ملائکه و روح برای نزول به زمین در شب قدر

تنزّل . .. من کلّ أمر

حرف <من> _ که در برداشت یاد شده برای ابتدای غایت دانسته شده است _ بیانگر آن است که سبب را بیان می کند و دلالت دارد نزول ملائکه، برخاسته از فرمان های خداوند است; به گونه ای که هر یک از آن فرمان ها، انگیزه ای مستقل برای نزول آنها است. مراد از <أمر> _ که در این برداشت، مفرد <أوامر> گرفته شده است _ فرمانی است که آیه <إنّما أمره إذا أراد شیئاً أن یقول له کن فیکون> (یس، آیه 82)، ناظر به آن است.

390- موانع عصیان ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 2

2- آگاهی ملائکه از علم مطلق خداوند به تمامی گفتار و رفتار و حالات ، موجب انقیاد آنان و بازدارنده ایشان از هرگونه نافرمانی

لایسبقونه . .. بأمره یعملون . یعلم ما بین أیدیهم و ما خلفهم

جمله <یعلم ما. ..> می تواند در حکم تعلیل برای آیه قبل (لایسبقونه... بأمره یعملون) باشد; یعنی، چون فرشتگان آگاه اند که خداوند به تمامی حرکات آنان دانا است، از این رو گوش به فرمان خدا و تسلیم محض او هستند.

391- مولای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 41 - 5

5 - ملائکه ، بین خود و مشرکان به موالاتی قائل نیستند .

قالوا . .. أنت ولیّنا من دونهم

392- ناخشنودی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 437

15 - سبأ - 34 - 41 - 1

1 - جواب روشن ملائکه به خداوند ، درباره عدم رضایت آنان از پرستیده شدن از سوی مشرکان

و یوم یحشرهم . .. ثمّ یقول للمل_ئکه أه_ؤلاء إیّاکم... یعبدون . قالوا سبح_نک أنت

393- ناظر اخروی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 22 - 8

8 - فرشتگان در قیامت ، به فرمان خداوند و با نظارت کامل او ، انجام وظیفه می کنند .

و جاء ربّک و الملک

آمدن خداوند، کنایه از حضور کامل او است و عطف <ملک> بر <ربّک>، بیانگر آن است که حضور فرشتگان، مستقل از حضور خداوند نیست; بلکه در راستای آن و بخشی از یک برنامه منسجم است.

394- نامگذاری ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 27 - 1

1 - برگزیدن نام های زنانه برای فرشتگان ، نمودی از باور مشرکان ، به دختر بودن فرشتگان برای خداوند

ألکم الذّکر و له الأُنثی. .. إنّ الذین لایؤمنون...لیسمّون المل_ئکه تسمیه الأُنثی

از ارتباط بین آیات، استفاده می شود از آن جایی که مشرکان فرشتگان را دختران خدا می انگاشتند، نام های زنانه را برای آنان برمی گزیدند.

395- نبوت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 9 - 1،8

1 _ خداوند بر فرض انتخاب فرشتگان برای پیامبری، آنان را به صورت بشر قرار می داد.

و لو جعلنه ملکا لجعلنه رجلا

8 _ خداوند، فرشتگان را برای آدمیان به پیامبری برنمی گزیند.

و لو جعلنه ملکا لجعلنه رجلا

حرف <لو> در مواردی به کار می رود که شرط، امری ممتنع و غیرعملی باشد.

ص: 438

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 95 - 4

4- در نظر مشرکان تنها ملائکه ، شایسته رسالت و پیامبری بودند .

قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً. قل لو کان فی الأرض مل_ئکه ... لنزّلنا علیهم من الس

از پاسخ خداوند در قبال اعجاب مشرکان و از گفته آنان (أبعث الله بشراً رسولاً) استفاده می شود که آنان، توقع داشتند که پیامبر(ص) از جنس ملائکه باشد نه از جنس بشر.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 24 - 9

9 - تنها فرشتگان ، شایسته رسالت الهی در بینش اشراف کافر قوم نوح

و لوشاء اللّه لأنزل مل_ئکه

<مشیئه> (مصدر <شاء>) به معنای خواستن و اراده کردن و <إنزال> (مصدر <أنزل>) به معنای فرو فرستادن است. <ملائکه>، جمع <ملک> (فرشتگان) می باشد; یعنی: <اگر خدا می خواست، قطعاً فرشتگانی فرو می فرستاد>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 14 - 9،11

9 - پندار باطل قوم عاد و ثمود ، مبنی بر لزوم فرشته بودن رسولان الهی

قالوا لو شاء ربّنا لأنزل مل_ئکه

11 - فرشتگان _ در دید قوم عاد و ثمود _ موجوداتی برتر از آدمیان و شایسته تر برای رسالت از جانب خداوند

قالوا لو شاء ربّنا لأنزل مل_ئکه

از این که قوم عاد و ثمود، پیامبران خویش را به واسطه بشر بودن انکار می کردند و نبوت را فقط لایق فرشتگان می دانستند، مطلب بالا استفاده می شود.

396- نزدیکی ملائکه مرگ به محتضر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - واقعه - 56 - 85 - 2

2 - خداوند و فرشتگان مرگ ، از افراد حاضر در کنار محتضر ، به وی نزدیک تر و به وضع و حال او آگاه تراند .

و نحن أقرب إلیه منکم

397- نزول ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 439

2 - بقره - 2 - 210 - 6

6 _ برخی از مردم برای تسلیم شدن در برابر خداوند ، منتظر آمدن خداوند و ملائکه هستند .

هل ینظرون الاّ ان یأتیهم اللّه فی ظلل من الغمام و الملئکه و قضی الأمر

بنابراینکه جمله <هل ینظرون>، تهدید به عذاب نباشد; بلکه بیان یک واقعیّت _ که همان توقّع نابجای مردم است _ باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - آل عمران - 3 - 125 - 2،11

2 _ صبر و تقوای مؤمنان ، دو عامل اساسی فرود آمدن فرشتگان امدادگر ، به هنگام یورش شتابان دشمن

ان تصبروا و تتّقوا و یأتوکم من فورهم هذا یمددکم ربّکم

11 _ فرشتگان نازل شده برای امداد مؤمنان ، دارای علائمی ویژه

یمددکم ربّکم بخسمه الاف من الملئکه مسوّمین

<مسوّمین>، یعنی <معلمین انفسهم> (بر خویشتن علامت و نشانه گذاشته اند). گفته شده که آنها دارای پرچمهایی بودند که نشان مخصوص سپاه اسلام بر آن حک شده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 8 - 5

5 _ پایان یافتن مهلت کافران در صورت نزول محسوس فرشتگان به عنوان معجزه بر پیامبر(ص)

و لو أنزلنا ملکا لقضی الأمر ثم لا ینظرون

قطع مهلت کافران با نزول محسوس فرشته که مفاد جمله <لقضی الأمر> و <ثم لاینظرون> است، بر این نکته دلالت دارد که تا قبل از نزول چنین آیاتی، کفار از مهلت الهی برخوردارند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 8 - 2

2- صعود و عروج ملائکه ، به دستور خداوند است .

ما ننزّل الملئکه

398- نزول ملائکه بر انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 51 - 6

6 - نزول فرشته بر پیامبران ، یکی از راه های گفتوگوی خداوند با انسان است .

أو یرسل رسولاً فیوحی بإذنه ما یشاء

ص: 440

399- نزول ملائکه بر برگزیدگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 2 - 1،3،6،10،12

1- خداوند ، فرشتگان را همراه روح ( وحی الهی ) بر بندگان منتخب خود نازل می کند .

ینزّل المل_ئکه بالروح من أمره علی من یشاء من عباده

مفسّران در مورد مراد از <روح> در آیه شریفه احتمالاتی را ذکر کرده اند، مانند: <جبرئیل>، وحی و چیزی که حیات با آن تحقق می یابد. در برداشت فوق <روح> کنایه از وحی منظور شده است.

3- فرود آمدن ملائکه بر بندگان منتخب خداوند ، به فرمان اوست .

ینزّل المل_ئکه بالروح من أمره

از معانی <أمر> فرمان و دستور است و <من> می تواند به معنای <با> باشد. در این صورت معنای <من أمره>; یعنی، به امر و فرمان خداوند.

6- خداوند ، ملائکه را به همراهی جبرئیل بر بندگان منتخب خود فرود می آورد .

ینزّل المل_ئکه بالروح من أمره

به قرینه برخی از آیات قرآن _ که از جبرئیل امین به عنوان <روح القدس> و <روح الأمین> یاد شده _ ممکن است مراد از <روح> در این آیه حضرت جبرئیل باشد. لازم به ذکر است در این صورت <باء> در <بالروح> به معنای <مع> می باشد.

10- نزول فرشتگان برای ابلاغ وحی بر بندگان برگزیده ، نمودی از حتمی و قطعی بودن امر الهی است .

أتی أمر الله . .. ینزّل المل_ئکه بالروح من أمره

12- هدف از نزول فرشتگان بر بندگان منتخب ، رساندن پیام الهی به آنان است .

ینزّل المل_ئکه . .. أن أنذروا أنه لا إل_ه إلاّ أنا

400- نزول ملائکه بر صابران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 30 - 7،14

7 - نزول فرشتگان الهی ، بر غیر پیامبران ( اهل ایمان و پایداری )

إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه . .. تتنزّل علیهم المل_ئکه

14 - < فی المجمع فی قوله تعالی < تتنزّل علیهم الملائکه > یعنی عند الموت . . . و روی ذالک عن أبی عبداللّه ( ع ) ;

در مجمع البیان درباره قول خدای تعالی <تتنزّل علیهم الملائکه> آمده است: مقصود نزول ملائکه هنگام مرگ است . .. و این مطلب از امام صادق(ع) روایت شده است>.

401- نزول ملائکه بر محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 441

12 - فرقان - 25 - 7 - 5،6

5 _ نزول فرشته ای برای همراهی با پیامبر ( ص ) جهت انذار مردمان ، انتظار بی جای کافران

و قالوا . .. لولا أُنزل إلیه ملک فیکون معه نذیرًا

6 _ نزول فرشته ای بر پیامبر ( ص ) برای همراهی با او در انذار مردمان ، شرط پذیرش رسالت پیامبر ( ص ) و درستی آن از نظر کافران بود .

لولا أُنزل إلیه ملک فیکون معه نذیرًا

402- نزول ملائکه بر موحدان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 30 - 1،14

1 - نزول فرشتگان الهی ، بر یکتاپرستان پایدار بر توحید

إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استق_موا تتنزّل علیهم المل_ئکه

14 - < فی المجمع فی قوله تعالی < تتنزّل علیهم الملائکه > یعنی عند الموت . . . و روی ذالک عن أبی عبداللّه ( ع ) ;

در مجمع البیان درباره قول خدای تعالی <تتنزّل علیهم الملائکه> آمده است: مقصود نزول ملائکه هنگام مرگ است . .. و این مطلب از امام صادق(ع) روایت شده است>.

403- نزول ملائکه بر مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 30 - 7

7 - نزول فرشتگان الهی ، بر غیر پیامبران ( اهل ایمان و پایداری )

إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه . .. تتنزّل علیهم المل_ئکه

404- نزول ملائکه در شب قدر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - قدر - 97 - 4 - 5،8،10،12،13

5 - فرود آمدن فرشتگان و روح در شب قدر ، با اذن خداوند و رخصت او است .

تنزّل المل_ئکه و الروح فیها بإذن ربّهم

8 - فرود فرشتگان و روح به زمین در شب قدر ، تدبیری الهی برخاسته از ربوبیت خداوند است .

بإذن ربّهم

ص: 442

واژه <ربّ>، بیانگر برداشت یاد شده است.

10 - فرمان های خداوند ، برانگیزاننده ملائکه و روح برای نزول به زمین در شب قدر

تنزّل . .. من کلّ أمر

حرف <من> _ که در برداشت یاد شده برای ابتدای غایت دانسته شده است _ بیانگر آن است که سبب را بیان می کند و دلالت دارد نزول ملائکه، برخاسته از فرمان های خداوند است; به گونه ای که هر یک از آن فرمان ها، انگیزه ای مستقل برای نزول آنها است. مراد از <أمر> _ که در این برداشت، مفرد <أوامر> گرفته شده است _ فرمانی است که آیه <إنّما أمره إذا أراد شیئاً أن یقول له کن فیکون> (یس، آیه 82)، ناظر به آن است.

12 - < عن محمّد بن علیّ ( ع ) أنّه قال فی قول اللّه تعالی < تنزّل الملائکه و الروح فیها > قال : تنزّل فی ها الملائکه و الکتبه إلی السّماء الدّنیا فیکتبون ما یکون فی السنه من امور ما یصیب العباد . . . ;

از امام باقر(ع) روایت شده که درباره سخن خدای تعالی <تنزّل الملائکه و الروح فیها> فرمود: فرشتگان و نویسندگان [اعمال] به نزدیک ترین آسمان نازل می شوند و آنچه را در طول سال [آینده]به وجود خواهد آمد، از اموری که به بندگان می رسد، می نویسند>.

13 - < عن النبیّ ( ص ) أنّه قال : إذا کان لیله القدر تنزّل الملائکه الذین هم سکان سدره المنتهی و منهم جبرئیل فَیَنْزِل جبرئیل ( ع ) و معه اَلْوِیَهٌ ینصب لواء منها علی قبری و لواء علی بیت المقدّس و لواء فی المسجدالحرام و لواء علی طور سیناء و لایدع فیها مؤمناً و لا مؤمنه إلاّ سلم علیه ;

از پیامبر(ص) روایت شده که فرمود: زمانی که شب قدر فرا رسد، فرشتگان ساکن <سدره المنتهی> _ که از جمله آنان جبرئیل است _ نازل می شوند. پس جبرئیل [بر زمین ]فرود می آید در حالی که پرچم هایی همراه او است. پرچمی را بر سر قبر من و پرچمی را در بیت المقدس و پرچمی را در مسجدالحرام و پرچمی را بر طور سینا برپا می کند و در آن شب، هیچ مرد و زن مؤمنی را فروگذار نمی کند; مگر این که بر او سلام می کند>.

405- نزول ملائکه در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 25 - 1،4،6

1 _ شکافته شدن آسمان ، در آستانه برپایی قیامت و نزول فرشتگان از آن ، حادثه ای در خور تأمل و یاد و یادآوری

و یوم تشقّق السماء بالغم_م و نزّل المل_ئکه تنزیلاً

برداشت فوق، مبتنی بر این است که <یوم> متعلق به فعلی محذوف (همچون <اذکر>) باشد.

4 _ با شکافته شدن آسمان در آستانه بر پایی قیامت ، فرشتگان بر اهل زمین فرود خواهند آمد .

و یوم تشقّق السماء بالغم_م و نزّل المل_ئکه تنزیلاً

6 _ فرود ملائکه از آسمان به زمین در آستانه قیامت ، فرودی به دور از انتظار و شگفت آور

و نزّل المل_ئکه تنزیلاً

<تنزیلاً> مفعول مطلق برای <نزل> و به منظور بیان نزولی خاص و شگفت آور می باشد.

ص: 443

406- نشاط ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 2 - 1،2

1 - فرشتگان در انجام مأموریت های خویش ، سرشار از نشاط و به دور از هرگونه کسالت اند .

و الن_شط_ت نشطًا

نشاط، نقطه مقابل کسالت است و به کسی که برای انجام کاری طیب نفس داشته باشد، <ناشط> می گویند. (لسان العرب)

2 - سوگند خداوند به فرشتگان پر نشاط و شاداب

و الن_شط_ت نشطًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 9 - 3

3 - خداوند در تأکید بر وجود ترس و نگرانی در قیامت ، به فرشتگان سوگند یاد کرده است که سریع و بانشاط برای تدبیر امور و قبض ارواح از یکدیگر سبقت می گیرند .

و النازعات . .. قلوب یومئذ واجفه . أبص_رها خ_شعه

این آیه و آیه قبل، جواب قسم هایی است که در نخستین آیات سوره آمده بود.

407- نظم ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 165 - 2

2 - وجود نظم و انضباط در میان فرشتگان

و إنّا لنحن الصافّون

به صف بودن فرشتگان، بیانگر وجود نظم و انضباط میان آنان است.

408- نظم ملائکه در قیامت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 22 - 4

4 - فرشتگان در قیامت ، در صف هایی منظّم ، حضور یافته ، به اجرای رسالت خویش خواهند پرداخت .

و الملک صفًّا صفًّا

کلمه های <صفّاً صفّاً> _ به تأویل <مصطفّین> (در صفوف منظم قرار گرفته) _ حال برای <المَلَک> است. <مَلَک> اسم جنس بوده و حرف <ال> در آن، برای استغراق است. برخی آن را مفرد <ملائکه> دانسته اند (مصباح) و برخی آن را از ریشه <مِلْک> و به معنای سیاست گذار دانسته و گفته اند: شخص سیاست گذار، اگر انسان باشد <مَلِک> و اگر فرشته باشد، <مَلَک> نامیده می

ص: 444

شود. این کلمه در اصل <مأْلَک> و به معنای <رسالت> بوده است. (مفردات راغب)

409- نقش اخروی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 42 - 3

3 - در روز قیامت ، از ملائکه هیچ کاری برای عبادت کنندگان ادعایی شان ساخته نیست .

فالیوم لایملک بعضکم لبعض نفعًا و لا ضرًّا

به قرینه این که مخاطبان در آیات پیشین، ملائکه بودند و خداوند با آنان درباره عبادت مشرکان گفتوگو می کرد; مخاطب <کم> در <بعضکم> می تواند ملائکه باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 22 - 2

2 - گرد آمدن انسان های مشرک و کافر در قیامت ، به وسیله مأموران الهی ( فرشتگان ) انجام می گیرد .

احشروا الذین ظلموا

بنابر نظر مفسران، فرشتگان، ظالمان را در قیامت احضار و جمع خواهند کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 38 - 3

3 - روح و فرشتگان ، کارگزاران رسیدگی به کیفر و پاداش بندگان در قیامت

یوم یقوم الروح و المل_ئکه صفّ_ًا

صفّ بستن <روح> و <ملائکه>، حاکی از آمادگی آنان برای اجرای دستورات است. به قرینه آیات پیشین _ که سخن از کیفر و پاداش بندگان بود _ محدوده مأموریت آنان، رسیدگی به امور بهشتیان و دوزخیان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - فجر - 89 - 22 - 8

8 - فرشتگان در قیامت ، به فرمان خداوند و با نظارت کامل او ، انجام وظیفه می کنند .

و جاء ربّک و الملک

آمدن خداوند، کنایه از حضور کامل او است و عطف <ملک> بر <ربّک>، بیانگر آن است که حضور فرشتگان، مستقل از حضور خداوند نیست; بلکه در راستای آن و بخشی از یک برنامه منسجم است.

ص: 445

410- نقش ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 152 - 12

12 - از امام باقر ( ع ) روایت شده که رسول خدا ( ص ) فرمود : < ان الملک ینزل الصحیفه اول النهار و اول اللیل یکتب فیهاعمل ابن آدم فاملوا فی اول ها خیراً و فی آخر ها خیراً فان اللّه یغفر لکم ما بین ذلک انشاء اللّه ، فان اللّه یقول : اذکرونی اذکروکم ;

ملک کارنامه عمل ]انسان[ را در اول روز و اول شب می آورد و اعمال بنی آدم را ثبت می کند، پس سعی کنید در اول روز و اول شب خوبی را املا نمایید که خداوند ان شاء اللّه ما بین آن را می بخشد; زیرا خداوند می فرماید: <اذکرونی اذکرکم>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - بقره - 2 - 248 - 6

6 _ فرشتگان ، حاملانِ صندوق عهد به سوی بنی اسرائیل

ان یأتیکم التابوت . .. تحمله الملئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 61 - 3،8،10

3 _ خداوند فرشتگانی را پیوسته برای حفاظت و مراقبت آدمیان گسیل می دارد.

و یرسل علیکم حفظه

فعل مضارع <یرسل> بر تجدید و تکرار ارسال فرشتگان تا زمان مرگ دلالت دارد. <حفظه>، جمع <حافظ>، به معنی نگهبان و مراقب است.

8 _ فرشتگانی متعدد وظیفه قبض روح هر یک از آدمیان را به عهده دارند. *

حتی إذا جاء أحدکم الموت توفته رسلنا

<رسل>، جمع رسول، و بر بیشتر از دو نفر دلالت دارد. از سوی دیگر مضمون آیه این است که برای هر شخصی که مرگش فرامی رسد، <رسل> حضور پیدا می کنند. بنابراین قابضان روح آدمی بیش از دو نفرند.

10 _ ملائکه، مجریان دقیق اراده قاهر خداوند هستند.

و یرسل علیکم حفظه . .. توفته رسلنا و هم لا یفرطون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 93 - 14،15،16

14 _ گروهی از فرشتگان، کارگزاران خداوند در گرفتن جان آدمیان هستند.

و لو تری إذ الظلمون فی غمرت الموت و الملئکه باسطوا أیدیهم

15 _ ملائکه، جان ستمکاران را با قدرت و شدتی تمام می گیرند.

و لو تری إذ الظلمون فی غمرت الموت و الملئکه باسطوا أیدیهم

جمله <باسطوا أیدیهم> ممکن است کنایه از قدرت و شدتی باشد که ملائکه به هنگام قبض روح ستمکاران به کار می گیرند.

16 _ ملائکه قابض ارواح دارای دستانی هستند که به هنگام گرفتن جان ظالمان آنها را می گشایند.

إذ الظلمون فی غمرت الموت و الملئکه باسطوا أیدیهم

ص: 446

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 12 - 4

4 _ ملائکه در اجرای مأموریت های خویش نیازمند تقویت و پشتیبانی از جانب خدا

إذ یوحی ربک إلی الملئکه أنی معکم فثبتوا الذین ءامنوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 69 - 2

2_ فرشتگان ، از رسولان الهی و از وسایط ارتباط خدا با پیامبران خویش

و لقد جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 71 - 14

14_ فرشتگان ، از عوامل و وسایط خداوند در تحقق خواست ها و مشیت های او در عالم طبیعتند .

و لقد جاءت رسلنا إبرهیم بالبشری. .. فبشّرن_ها

ظاهر آن است که فرشتگان به همسر ابراهیم خبر دادند که: وی دارای فرزند خواهد شد; ولی خداوند با جمله <فبشرناها> (ما به وی بشارت دادیم) آن را به خود نسبت می دهد تا به این نکته اشاره کند که: اولاً، کار فرشتگان در حقیقت کار خداست و ثانیاً، خداوند از طریق عوامل و وسایط، مشیتهای خویش را در جهان عملی می سازد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - رعد - 13 - 12 - 7

7_ < سأل أبوبصیر أباعبدالله ( ع ) : . . . ما حال البرق فقال : تلک مخاریق الملائکه تضرب السحاب فتسوقه إلی الموضع الذی قضی الله عزوجل فیه المطر ;

ابوبصیر از امام صادق(ع) از چگونگی برق سؤال کرد، حضرت فرمود: آن تازیانه های فرشتگان است که بر ابرها می زنند و آنها را به مکانی که خدای عزوجل در آن باران مقدر فرموده است، می رانند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 57 - 5

5- برخی از ملائکه ، پیام آوران و مجریان فرمان خداوندند .

فما خطبکم أیّها المرسلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 59 - 2

2- مأموران الهی ، خاندان لوط ( ع ) را از عذاب نازل شده بر قوم وی نجات دادند .

إنا أُرسلنا إلی قوم مجرمین . إلاّ ءال لوط إنا لمنجّوهم

ص: 447

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 60 - 6

6- فرشتگان ، مجریان و کارگزاران اوامر و مقدرات الهی اند .

إلاّ امرأته قدّرنا إنها لمن الغ_برین

با آنکه بی تردید مقدرات امور به دست خداست، در عین حال خداوند آن را به فرشتگان نسبت داد (قالوا . .. قدّرنا) و این می رساند که فرشتگان کارگزاران و مجریان اوامر و مقدّرات الهی اند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 2 - 5،13

5- فرشتگان ، واسطه ابلاغ وحی بر بندگان منتخب خداوند

ینزّل المل_ئکه بالروح من أمره علی من یشاء من عباده

مراد از <روح> در آیه، به قرینه فرازهای بعد (أن أنذروا . ..) _ که درباره ابلاغ وحی و رسالت است _ می تواند وحی باشد.

13- فرشتگان ، از وسایط اجرای فرمان های خدا

ینزّل المل_ئکه . .. أن أنذروا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 28 - 5

5- انسان ها ، به وسیله ملائکه قبض روح می شوند .

تتوفّ_هم المل_ئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 32 - 1

1- قبض روح انسان ها با فرشتگان است .

الذین تتوفّ_هم المل_ئکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 95 - 6

6- ملائکه ، تنها واسطه نزول وحی و پیام الهی به ساکنان زمین

لنزّلنا علیهم ملکًا رسولاً

برداشت فوق، مبتنی بر این است که مراد از <ملکاً رسولاً> فرشته وحی باشد نه پیامبر(ص).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 50 - 3

3- ملائکه ، به فرمان الهی در خدمت تنظیم حیات بشرند . *

ص: 448

قلنا للمل_ئکه اسجدوا لأدم فسجدوا

اصل معنای سجود، تسلیم و فروتنی است. ممکن است فرمان سجده در برابر آدم، به معنای گذاردن پیشانی به زمین نباشد، بلکه معنای آن، انقیاد و تسلیم آنان در برابر آدم و تأمین نیازها و دیگر امور لازم او باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 64 - 1

1- تاریخ پیامبران و دعوت های توحیدی آنان ، معارفی الهی است که فرشتگان آن را به امر خداوند و با برنامه ای زمان بندی شده به پیامبر ( ص ) ابلاغ کرده اند .

و ما نتنزّل إلاّ بأمر ربّک

این آیه و آیه بعد _ به قرینه <فاعبده و اصطبر لعبادته> در آیه بعد _ تذییلی بر آیات پیشین و گویای این نکته است که: آنچه گفته شد، به امر خداوند بر تو نازل شده است و واسطه وحی در این زمینه از خود هیچ نقشی ندارد. بنابراین همچون پیامبرانی که سرگذشت آنان برتو خوانده شد، به عبادت خداوند بپرداز و بر آن پایدار بمان.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 26 - 11

11- < عن أمیرالمؤمنین ( ع ) فی خطبه تعرف بالأشباح قال : ثمّ خلق سبحانه لإسکان سماواته . . . خلقاً بدیعاً من ملائکته . . .لایدّعون أنهم یخلقون شیئاً معه ممّا إنفرد به < بل عباد مکرمون . لایسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون > جعلهم اللّه فیما هنالک أهل الأمانه علی وحیه ;

از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است که آن حضرت در ضمن خطبه ای معروف به اشباح فرمودند: آن گاه خدای سبحان برای جای دادن در آسمان های خود . .. آفریده های بدیعی از فرشتگان خود را آفرید ... آنان ادعا ندارند که در معیت خدا چیزی را آفریده باشند که آفرینش آن در انحصار او بوده است <بل عباد مکرمون...> خدا آنان را در آن جا اهل امانت بر وحی خود قرار داده است>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 27 - 5

5- فرشتگان ، کارگزاران خداوند هستند .

و هم بأمره یعملون

نظر به این که بسیاری از کارهای خداوند به وسیله فرشتگان انجام می گیرد (مانند قبض روح، عذاب، ابلاغ وحی به پیامبران و. ..) می توان گفت که مراد از <أمره> در رابطه با چنین کارهایی می باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 104 - 11

11- < عن أبی جعفر ( ع ) : إنّ فی الهواء ملکاً یقال له إسماعیل علی ثلاثمأه ألف ملک کلّ واحد منهم علی مائه ألف یحصون أعمال العباد فإذا کان رأس السنه بعث اللّه إلیهم ملکاً یقال له : السجلّ فانتسخ ذلک منهم و هو قول اللّه تبارک و تعالی : < یوم نطوی السماء کطیّ السجلّ للکتب > ;

از امام باقر(ع) روایت شده که در فضا فرشته ای است به نام اسماعیل که سیصدهزار فرشته تحت فرمان دارد و هر کدام از فرشتگان

ص: 449

صدهزار فرشته را فرماندهی می کند و آنان کارهای بندگان را احصا می کنند و با شروع هر سالی خداوند فرشته ای را به نام <سجل> می فرستد تا از [نامه اعمال ]بندگان [که در اختیار فرشتگان فضا است] نسخه برداری کند و این است سخن خداوند _ تبارک و تعالی _ که: <یوم نطوی السماء کطیّ السجلّ للکتب>».

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - مؤمنون - 23 - 99 - 7

7 - پی بردن انسان در هنگام مرگ ، به دست اندرکاری عوامل و کارگزاران الهی ( ملائکه ) در مرگ و حیات او

حتّی إذا جاء أحدهم الموت قال ربّ ارجعون

کلمه <ارجعون> می تواند خطاب به خداوند بوده و جمع آمدن آن از باب تعظیم باشد. هم چنین می تواند بدان جهت باشد که انسان، در آن لحظه حضور ملائکه و کارآیی آنان را مشاهده می کند و با التجا به خدا، از آنان می خواهد که او را به دنیا بازگردانند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 7 - 7،9

7 _ مشرکان صدراسلام ، معتقد بودند که تنها فرشتگان می توانند واسطه میان خدا و بشر باشند و نه انسان .

قالوا . .. لولا أُنزل إلیه ملک فیکون معه نذیرًا

9 _ انجام رسالت الهی ( انذار مردمان ) در دیدگاه مشرکان ، تنها در خور شأن فرشتگان بود ، نه در توان انسان .

و قالوا مالِ ه_ذا الرسول . .. لولا أُنزل إلیه ملک

برداشت فوق، از آن جا است که مشرکان به خاطر غذا خوردن و رفت و آمد پیامبر(ص) در بازار، او را شایسته پیامبری نمی دانستند و خواستار نزول فرشته ای برای همیاری با آن حضرت بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 5 - 8،11

8 - ملائکه ، آورنده فرمان های تدبیر عالم از آسمان اند .

یدبّر الأمر . .. ثمّ یعرج إلیه

احتمال دارد مرجع ضمیر فاعلی <یعرج> ملکی باشد که حامل فرمان های تدبیری خداوند است و مرجع ضمیر <إلیه> مکانی باشد که فرشته، پیش از نزول، در آن جا قرار دارد.

11 - مدت سفر فرشته حامل فرمان تدبیر خداوند برای آوردن پیام ، مدتی در حدود هزار سال به حساب دنیوی است .

یدبّر الأمر . .. ثمّ یعرج إلیه فی یوم کان مقداره ألف سنه ممّا تعدّون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 1 - 8،10

8 - ملائکه ، رسولان و کارگزاران خداوند در امور تکوین و تشریع جهان اند .

جاعل المل_ئکه رسلاً

اطلاق کلمه <رُسلاً> می رساند که قلمرو رسالت فرشتگان، شامل تمامی امور تکوین و تشریع می شود و اختصاص به امور تشریعی (همچون ابلاغ وحی و دین به پیامبران) ندارد.

ص: 450

10 - توانایی و نقش آفرینی ملائکه در جهان متفاوت است .

أُولی أجنحه مثنی و ثل_ث و رب_ع

برداشت یاد شده، مبتنی بر این احتمال است که پروبال فرشتگان، کنایه از توانایی و قدرت جولان آنان در جهان باشد. در مَثَل می گویند: فلانی پروبالش سوخته و یا شکسته شده; کنایه از این که نیروی حرکت و توانایی از او سلب گردیده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - صافات - 37 - 164 - 3

3 - هر یک از فرشتگان ، دارای کار و نقشی معین و معلوم در جهان

و ما منّا إلاّ له مقام معلوم

<مقام> در اصل به معنای مکان قیام است; ولی چون قیام غالباً برای انجام عمل صورت می گیرد، ازاین رو این واژه بر عملی اطلاق می شود که فرد برای آن قیام می کند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 7 - 5

5 - برخی از فرشتگان ، کارگزاران الهی در جهان اند .

الذین یحملون العرش

عرش در آیه شریفه، به معنای مرکز اداره و فرمان روایی خدا بر جهان هستی است. بنابر این حمل این مرکز از سوی فرشتگان، می تواند به معنای کارگزاری آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - فصلت - 41 - 30 - 8

8 - فرشتگان الهی ، پیامدار امن و سرور برای یکتاپرستان پایدار بر حق

تتنزّل علیهم المل_ئکه ألاّتخافوا و لاتحزنوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 51 - 6،8

6 - نزول فرشته بر پیامبران ، یکی از راه های گفتوگوی خداوند با انسان است .

أو یرسل رسولاً فیوحی بإذنه ما یشاء

8 - < وحی > ، شیوه سخن گفتن فرشتگان با پیامبران ، برای رساندن پیام خداوند

أو یرسل رسولاً فیوحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 18 - 1

1_ دریافت و ثبت حتمی هر سخن آدمی به وسیله توسط مراقبی آماده و گوش بزنگ

ما یلفظ من قول إلاّ لدیه رقیب عتید

ص: 451

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 21 - 2

2_ حرکت انسان در صحنه قیامت ، با راهنمایی و فرمان ملائکه

معها سائق

بنابراین که <سائق> فرشته ای از فرشتگان باشد _ و نه اعمال آدمی _ برداشت یاد شده استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 24 - 2

2_ فرشتگان ، مأمور اجرای احکام الهی در قیامت نسبت به مجرمان

ألقیا فی جهنّم کلّ کفّار

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 4 - 2

2 - سامان یافتن نظام جهان ، در پرتو تقسیم و دسته بندی امور ، به دست کارگزاران الهی ( فرشتگان )

فالمقسّم_ت أمرًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 33 - 3

3 - فرشتگان ، مجریان اراده الهی در تحولات تاریخ

لنرسل علیهم حجاره من طین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - مجادله - 58 - 22 - 32

32 - < عن أبی عبداللّه ( ع ) قال : ما من مؤمن إلاّ و لقلبه اُذنان فی جوفه اُذن ینفث فیها الوسواس الخناس و اُذن ینفث فیها الملک ، فیؤیّد اللّه المؤمن بالملک فذلک قوله : < و أیّدهم بروح منه > ;

از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: هیچ مؤمنی نیست، مگر آن که در درون قلب او دو گوش قرار دارد: گوشی که [شیطان ]وسوسه گر و پنهانکار در آن می دمد و گوشی که فرشته درآن می دمد. خداوند،[ شخص] مؤمن را با فرشته تأیید می کند و این سخن او است که فرمود: و أیّدهم بروح منه>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 16 - 3

3 - فرشتگان ، کارگزاران الهی در آسمان برای اجرای فرمان های الهی نسبت به انسان ها

ءأمنتم من فی السماء أن یخسف بکم الأرض

برخی از مفسران، بر این عقیده اند که مقصود از <من فی السماء>، فرشتگان است که در آسمان ها قرار دارند.

ص: 452

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 17 - 3

3 - فرشتگان ، کارگزاران الهی در آسمان ، آماده برای اجرای فرمان های الهی نسبت به انسان ها

أم أمنتم من فی السماء أن یرسل علیکم حاصبًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - حاقه - 69 - 17 - 6،7،8

6 - فرشتگان ، کارگزاران الهی در جهان هستی

و الملک علی أرجائها و یحمل عرش ربّک فوقهم یومئذ ثم_نیه

7 - امور جهان آخرت ، به تدبیر و کارگزاری فرشتگان انجام می پذیرد .

و الملک علی أرجائها و یحمل عرش ربّک فوقهم یومئذ ثم_نیه

8 - < فقال علیّ ( ع ) : إنّ الملائکه تحمل العرش و لیس العرش کما تظنّ کهیئه السریر و ل_کنّه شیء محدود مخلوق مدبَّر ، و ربّک عزّوجلّ مالکُه . . . و أمر الملائکه بحمله فهم یحملون العرش بما أقدرهم علیه . . . ;

علی(ع) فرمود: ملائکه حامل عرش اند و عرش آن طور که تو تصور نموده ای _ که مثل یک تخت باشد _ نیست; بلکه عرش موجود محدودی است که خداوند، آن را خلق نموده و تحت تدبیر او است و پروردگارت عزّوجلّ مالک آن است . .. و ملائکه را مأمور حمل آن نموده و آنان با قدرتی که خدا به آنها داده حامل عرش اند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 4 - 1،2

1 - عروج و صعود ملائکه و جبرئیل به سوی خدا ( به صعودگاه ها و جایگاه های بلند مرتبه ) در قیامت برای دریافت فرامین الهی و اجرای آن

تعرج المل_ئکه و الروح إلیه

مقصود از <روح> روح الامین و جبرئیل است. ضمیر در <إلیه> به <اللّه> بازمی گردد; به این اعتبار که خداوند که صاحب معارج است. بر این اساس مقصود آیه شریفه، این حقیقت است که فرشتگان برای دریافت فرمان های الهی، به صعودگاه و جایگاه دریافت آنها عروج می کنند و چون خداوند صاحب این جایگاه ها و صعودگاه ها است، فرشتگان در حقیقت به سوی او عروج خواهند کرد.

2 - فرشتگان و جبرئیل ، کارگزاران الهی در عرصه قیامت

تعرج المل_ئکه و الروح إلیه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - جن - 72 - 27 - 7

7 - < روی أنّ بعضَ أصحاب أبی جعفر ( ع ) محمّدبن علیّ الباقر ( ع ) سأله عن قول اللّه تعالی < إلاّ من ارتضی من رسول فإنّه یسلک من بین یدیه و من خلفه رصداً > فقال یوکّل اللّهُ بأنبیائه ملائکهً یُحْصُون أعمالَهم ;

روایت شده که بعضی از اصحاب امام باقر(ع) از ایشان درباره سخن خداوند متعال: <إلاّ من ارتضی من رسول فإنّه یسلک من بین یدیه و من خلفه رصداً> سؤال کرد، فرمود: خداوند فرشتگانی را بر پیامبران خود گمارده است تا اعمال آنان را شمارش و ضبط

ص: 453

کنند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 5 - 2

2 - فرشتگان ، ابلاغ کننده وحی و کتاب های آسمانی به رسولان

فالملقی_ت ذکرًا

مقصود از <ذکر>، وحی و کتاب های آسمانی است و اطلاق ذکر بر این معنا، در قرآن بسیار است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 6 - 3

3 - ارائه وحی و کتاب های آسمانی از سوی فرشتگان ، مایه عذرخواهی و اثبات بی گناهی مؤمنان در پیشگاه خداوند

فالملقی_ت ذکرًا . عذرًا أو نذرًا

برداشت یاد شده، مبتنی بر این احتمال است که مقصود از <عذراً>، اعذار (عذر خواستن) مؤمنان در پیشگاه خداوند باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 1 - 1

1 - گروهی از فرشتگان ، عهده دار قبض روح انسان هایند .

و الن_زع_ت غرقًا

<نزع> به معنای کندن و نیز بیرون کشیدن است. مصداق مورد نظر از <النازعات> به قرینه <فالمدبّرات أمراً> _ در آیات بعد _ فرشتگانی هستند که مأمور نزع و قبض روح زندگان اند. آیاتی که میراندن انسان ها را به ملائکه نسبت داده است، این ذهنیت را ایجاد می کند که مراد از <نزع> در این آیه، <نزع روح انسان ها> است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 2 - 4

4 - فرشتگانِ عازم به اجرای فرمان های الهی و ترک کننده مقر خود برای تدبیر امور جهان ، دارای مقامی ارجمند در پیشگاه خداوند

و الن_شط_ت نشطًا

<ناشط>، ممکن است به معنای چیزی باشد که از مکانی خارج و به مکان دیگر انتقال پیدا می کند (قاموس). سوگند خداوند به فرشتگان <ناشط>، نشانه تحسین خروج و انتقال آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 5 - 1،2،3،4،8

1 - فرشتگان ، عهده دار مدیریت و تدبیر بخش هایی از امور جهان

فالمدبّرت أمرًا

<أمراً> اسم جنس و قابل اطلاق بر کم و زیاد است و نکره بودن آن، دلالت بر ابهام یا تعظیم دارد.

ص: 454

2 - کاردانی و مهارت فرشتگان ، در اداره و تدبیر جهان

فالمدبّرت أمرًا

3 - اتخاذ تدابیر لازم در اداره امور جهان ، برانگیزنده ملائکه به خروج از جایگاه ویژه خویش و سبقت بر یکدیگر

و الن_شط_ت نشطًا . و الس_بح_ت سبحًا . فالس_بق_ت سبقًا . فالمدبّرت أمرًا

حرف <فاء> در <فالمدبّرات>، اوصاف پیشین را مقدمه تدبیر قلمداد کرده است.

4 - جهان دارای نظامی خاص و استوار ، بر پایه تدبیرهایی از سوی فرشتگان

فالمدبّرت أمرًا

8 - < عن علی بن أبی طالب ( ع ) انّ ابن الکوّاء سأله عن < و المدبرات أمراً > قال : الملائکه یدبّرون ذکر الرحم_ن و أمره ;

از علی بن ابی طالب(ع) روایت شده که در پاسخ ابن کوّاء _ که از او درباره <فالمدبّرات أمراً> سؤال کرده بود _ فرمود: مراد فرشتگانی اند که ذکر خدای رحمان و فرمان او را تدبیر می کنند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نازعات - 79 - 6 - 2

2 - ملائکه ، عهده دار تدبیر مراحل پایانی و برپایی جهان آخرت

فالمدبّرت أمرًا . یوم ترجف الراجفه

برداشت یاد شده، براساس ظرف بودن <یوم> برای <المدبّرات> است. در این ترکیب، آیات پیشین گویای حرکت فرشتگان و شتاب و مسابقه آنان برای مدیریت و تدبیر مراحل پایانی دنیا و آغاز آخرت است.

411- نقش ملائکه امداد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 10 - 4

4 _ خداوند سرچشمه همه پیروزی ها و امداد ها نه فرشتگان و دیگر عوامل و اسباب

و ما جعله اللّه إلا بشری . .. و ما النصر إلا من عند اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 12 - 1

1 _ خداوند با وحی به فرشتگان حاضر در کارزار بدر ، آنان را از پشتیبانی خویش در ثبات بخشیدن به مجاهدان آگاه ساخت .

إذ یوحی ربک إلی الملئکه أنی معکم فثبتوا الذین

412- نقش ملائکه ثبت عمل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 455

17 - ق - 50 - 23 - 2

2_ گزارش اعمال انسان در قیامت ، از سوی قرین وی به دادگاه عدل الهی

و قال قرینه ه_ذا ما لدیّ عتید

برداشت بالا بنابراین نکته است که قرین انسان، همان ملکی باشد که شاهد اعمال او است و <ما> اشاره باشد به اعمال آدمی که در نزد وی ثبت و ضبط گردیده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 24 - 1

1_ دو فرشته موکّل بر کافران معاند ، مأمور افکندن آنان به دوزخ

ألقیا فی جهنّم کلّ کفّار عنید

دو فرشته ای که مخاطب <ألقیا> قرار می گیرند; یا <رقیب> و <عتید>ند که در دنیا همراه انسان بودند و یا <سائق> و <شهید>اند که در صحنه قیامت آدمی را همراهی خواهند کرد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 11 - 3

3 - فرشتگان ناظر بر انسان ، برای محافظت دقیق از کردار او ، آن را ثبت کرده و از آن سندی مکتوب برمی دارند .

ک_تبین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 14 - 6

6 - کردار بدکاران ، از نظر مأموران الهی مخفی نمانده و در نامه عمل آنان ثبت خواهد شد .

ک_تبین . یعلمون ما تفعلون ... و إنّ الفجّار لفی جحیم

413- نقش ملائکه سائق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 23 - 4

4_ فرشته < سائق > ، مسؤول تحویل دادن انسان به محکمه روز جزا *

کلّ نفس معها سائق و شهید . .. و قال قرینه ه_ذا ما لدیّ عتید

مراد از <قرین> همان فرشته <سائق>; یعنی، فرشته ای است که انسان را در صحنه قیامت همراهی کرده و به پیش می راند تا وی را به محکمه حساب رسی اعمال برساند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 24 - 1

ص: 456

1_ دو فرشته موکّل بر کافران معاند ، مأمور افکندن آنان به دوزخ

ألقیا فی جهنّم کلّ کفّار عنید

دو فرشته ای که مخاطب <ألقیا> قرار می گیرند; یا <رقیب> و <عتید>ند که در دنیا همراه انسان بودند و یا <سائق> و <شهید>اند که در صحنه قیامت آدمی را همراهی خواهند کرد.

414- نقش ملائکه عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 33 - 2

2 - با آمدن فرشتگان نزد لوط ( ع ) وی ، ناراحت شد و عرصه را بر خود تنگ دید .

و لمّا أن جاءت رسلنا لوطًا سیء بهم و ضاق بهم ذرعًا

<سیء> متعدی به بای سببی است. <سیء بهم> یعنی، به سبب حضور آنان، ناراحت شد. <ضاق بهم ذرعاً> به معنای تنگ شدن ذراع دست و کنایه از ناتوانی است.

415- نقش ملائکه کاتب عمل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - یونس - 10 - 21 - 15،16

15 _ اعمال انسان ها توسط فرشتگان مراقب ، ثبت می شود .

إن رسلنا یکتبون ما تمکرون

16 _ فرشتگان مراقب اعمالِ مردمان ، از نوشتن هیچ عملی _ هر چند که کوچک و اندک باشد _ فروگذاری نمی کنند .

إن رسلنا یکتبون ما تمکرون

کلمه <ما> در <ما تمکرون> افاده عموم می کند.

416- نقش ملائکه گواه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 23 - 7

7_ < فی المجمع < قال قرینه > یعنی الملک الشهید علیه . . . و هو المروی عن أبی جعفر و أبی عبداللّه ( ع ) ;

در مجمع البیان در تفسیر <قال قرینه> آمده است: مقصود فرشته ای است که گواه بر آن [فرد] است . .. و این معنایی است که از امام باقر و امام صادق(ع) روایت شده است>.

ص: 457

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 24 - 1

1_ دو فرشته موکّل بر کافران معاند ، مأمور افکندن آنان به دوزخ

ألقیا فی جهنّم کلّ کفّار عنید

دو فرشته ای که مخاطب <ألقیا> قرار می گیرند; یا <رقیب> و <عتید>ند که در دنیا همراه انسان بودند و یا <سائق> و <شهید>اند که در صحنه قیامت آدمی را همراهی خواهند کرد.

417- نقش ملائکه محافظ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 61 - 5

5 _ حضور همواره فرشتگان محافظ در کنار آدمی برای حفظ حیات اوست.

و یرسل علیکم حفظه حتی إذا جاء أحدکم الموت

چون غایت گسیل ملائکه محافظ، مرگ آدمی است (حتی إذا جاء أحدکم الموت)، به قرینه تناسب حکم و موضوع باید حضور فرشتگان برای حفظ و بقای حیات آدمی باشد.

418- نقش ملائکه وحی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 75 - 5

5 - دریافت وحی توسط فرشتگان از خداوند و ابلاغ آن به پیامبران

اللّه یصطفی من الملئکه رسولاً و من الناس

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 1 - 3

3 - فرشتگان وحی ، پیام آوران نیکی ها و ارزش ها از سوی خداوند

و المرسل_ت عرفًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 3 - 2

2 - فرشتگان وحی ، صحیفه های آسمانی و حقایق وحیانی را برای پیامبران می گستراندند .

و الن_شرت نشرًا

از آیات مشابه دیگر، استفاده می شود که مقصود از نشر در این آیه، انتشار صحیفه های آسمانی و حقایق وحیانی به وسیله

ص: 458

فرشتگان برای پیامبران است; مانند <کلاّ إنّها تذکره . فمن شاء ذکره . فی صحف مکرّمه . مرفوعه مطهّره . بأیدی سفره . کرام برره> (عبس، آیات 11 _ 16).

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مرسلات - 77 - 4 - 2

2 - فرشتگان وحی ، جداکنندگان حق از باطل اند .

فالف_رق_ت فرقًا

<فرق> به معنای تمیزدادن میان اشیا است و مقصود از فارق بودن فرشتگان، به این است که آنان اهل بهشت را از اهل دوزخ و اقوام محکوم به عذاب را (مانند قوم نوح و عاد و. ..) با غیر اینها جدا کرده، تمیز می دهند و یا این که آنان چیزهایی می آورند که جداکننده حق از باطل است (وحی و کتاب های آسمانی). گفتنی است برداشت یاد شده، مبتنی بر احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 15 - 4

4 - فرشتگان وحی نویسندگان قرآن از لوح محفوظ و ابلاغ کنندگان آن به پیامبر ( ص )

بأیدی سفره

در این که مراد از <سفره> چه کسانی اند; نظرهایی چند ارائه شده است. از جمله این که به قرینه توصیف آنان به <کرام> در آیه بعد، مراد ملائکه وحی می باشند; زیرا در سوره ای دیگر (انفطار، 11) نیز برای ملائکه، وصف <کرام> ذکر شده است. استنساخ قرآن از لوح محفوظ، برای نازل ساختن آن بر پیامبر(ص)، احتمالی است که با این آیات و مراحل نزول قرآن سازگار است.

419- نقش همراهی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 53 - 6

6 - همراه نبودن فرشتگان با موسی ( ع ) ، دستاویزی برای فرعون در انکار رسالت او

فلولا . .. أو جاء معه المل_ئکه مقترنین

<مقترنین> حال برای ملائکه و تأکیدکننده معنای <معه> است.

420- نگرانی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 11

11- فرشتگان ، بر اثر ترس از خداوند ، هراسان و نگران اند .

و هم من خشیته مشفقون

ص: 459

برداشت یاد شده بر این اساس است که <مِن> برای تعلیل و سببیت باشد.

421- نواهی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 73 - 3

3_ فرشتگان ، همسر ابراهیم را از اینکه در تحقق خواست خداوند تردید کند و از آن شگفت زده باشد ، نهی کردند .

قالوا أتعجبین من أمر الله

422- نیاز ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 12 - 4

4 _ ملائکه در اجرای مأموریت های خویش نیازمند تقویت و پشتیبانی از جانب خدا

إذ یوحی ربک إلی الملئکه أنی معکم فثبتوا الذین ءامنوا

423- وابستگی ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - نجم - 53 - 26 - 1

1 - فرشتگان ، فاقد قدرت مستقل در شفاعت

و کم من ملک . .. إلاّ من بعد أن یأذن اللّه

424- واسطه فیض بر ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 33 - 4

4 - آدم ( ع ) ، خلیفه خداوند ، واسطه ای برای رسیدن فیض الهی به فرشتگان

یأدم أنبئهم بأسمائهم فلمّا أنبأهم بأسمائهم

ص: 460

425- وحی به ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 12 - 1،3

1 _ خداوند با وحی به فرشتگان حاضر در کارزار بدر ، آنان را از پشتیبانی خویش در ثبات بخشیدن به مجاهدان آگاه ساخت .

إذ یوحی ربک إلی الملئکه أنی معکم فثبتوا الذین

3 _ تنها پیامبر ( ص ) شاهد وحی الهی به فرشتگان مبتنی بر مأموریت آنان برای پشتیبانی مجاهدان بدر بود .

إذ یوحی ربک إلی الملئکه

چنانچه <إذ>، متعلق به <اذکر> باشد با توجه به اینکه مخاطب در آیه مورد بحث، به خلاف آیات گذشته، شخص پیامبر(ص) است، می توان گفت تنها آن حضرت شاهد وحی خداوند به فرشتگان بوده است.

426- ورود ملائکه بر ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 52 - 8

8- فرشتگان وارد شده بر حضرت ابراهیم ( ع ) ، در قالب و شکل انسان بوده و به عنوان مهمان وارد شدند .

و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . إذ دخلوا علیه فقالوا سل_مًا قال إنا منکم وجلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 53 - 1

1- مهمانان حضرت ابراهیم ( فرشتگان ) به او دلداری داده و از وی خواستند که از حضورشان مضطرب و هراسناک نشود .

قالوا لاتوجل إنا نبشّرک بغل_م علیم

427- ورود ملائکه بر خانواده لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 61 - 1

1- فرشتگان مأمور عذاب قوم لوط ، به عنوان مهمان بر خاندان حضرت لوط ( ع ) وارد شدند .

و نبّئهم عن ضیف إبرهیم . .. فما خطبکم أیّها المرسلون ... فلمّا جاء ءال لوط المرس

الف و لام در <المرسلون> برای عهد ذکری است و اشاره به رسولانی دارد که نزد حضرت ابراهیم(ع) آمدند و عذاب قوم لوط را مطرح ساختند (قال فما خطبکم أیّها المرسلون، آیه 57) و این نشان دهنده آن است که مهمانان ابراهیم(ع) بر لوط(ع) وارد شدند. گفتنی است که آیه 68 نیز مؤید این نکته است.

ص: 461

428- ورود ملائکه بر لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 62 - 2

2- حضرت لوط ( ع ) پس از ورود فرشتگان به محضر ایشان ، از آنان خواستار معرفی خود گردید .

قال إنکم قوم منکرون

عبارت فوق اگرچه اخباری است، ولی کنایه از درخواست معرفی است و جواب ملائکه _ که در آیه بعد آمده است _ مؤید نکته فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 63 - 2

2- فرشتگان وارد شده بر لوط ( ع ) در پی اظهار وی بر ناشناخته بودن آنان ، خود را مأموران الهی معرفی کردند .

قال إنکم قوم منکرون . قالوا بل جئن_ک بما کانوا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - حجر - 15 - 64 - 2

2- فرشتگان وارد شده بر حضرت لوط ( ع ) ، حامل پیام حق و دستوری تحقق یافتنی بودند .

و أتین_ک بالحقّ و إنا لص_دقون

مراد از <بالحق> به قرینه ذیل آیه که تأکید بر راستگویی است می تواند خبر و پیام حق باشد.

429- ورود ملائکه عذاب بر لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - عنکبوت - 29 - 33 - 3،7،10

3 - فرشتگان عذابِ قوم لوط ، به صورت انسان ، بر لوط ( ع ) وارد شدند .

و لمّا أن جاءت رسلنا لوطًا سیء بهم

احتمال دارد دلیل <سیء بهم و ضاق بهم ذرعاً> این باشد که فرشتگان به صورت انسان بر لوط(ع) به عنوان میهمان وارد شدند و لوط(ع) از عاقبت ورود مسافرانی ناشناخته به شهر، نگران شد که مبادا، اهالی شهر برای تجاوز به آنان، به سوی خانه لوط بیایند.

7 - نگرانی لوط ( ع ) با ورود فرشتگان به نزد وی ، در چهره اش نمایان شد .

و لمّا أن جاءت رسلنا لوطًا سیء بهم . .. قالوا لاتخف

10 - لوط ( ع ) ، با ورود ملائکه به محضرش ، نگران شد و ترسید .

و قالوا لاتخف و لاتحزن

ص: 462

430- ویژگیهای خشیت ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 28 - 12

12- ترس فرشتگان از خداوند ، آمیخته با تعظیم ، احترام و توجه ویژه به خداوند است .

و هم من خشیته مشفقون

<خشیت> ترس توأم با تعظیم و احترام و <اشفاق> ترس آمیخته با عنایت است (مفردات راغب).

431- ویژگیهای ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 49 - 7

7- همه فرشتگان ، مطیع و منقاد خداوند بوده و در برابر اوامر او تمرد نمی کنند .

و لله یسجد . .. و المل_ئکه و هم لایستکبرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 50 - 5

5- فرشتگان ، پیوسته از اوامر و دستورات خدا اطاعت کرده و از آن سرپیچی نمی کنند ( عصمت از نافرمانی )

و المل_ئکه . .. و یفعلون ما یؤمرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 19 - 2

2 - بندگی خداوند ، ویژگی اصلی فرشتگان

الذین هم عب_د الرحم_ن

از این که خداوند در مقام معرفی فرشتگان، صفت عبودیت را به آنان نسبت داده است، مطلب بالا استفاده می شود.

432- همراهی ملائکه ثبت عمل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - انفطار - 82 - 11 - 6

6 - < قال رسول اللّه ( ص ) إنّ اللّه ینهاکم عن التعرّی فاستحیوا من ملائکه اللّه الذین معکم الکرام الکاتبین الذین لایفارقونکم إلاّ عند ثلاث حاجات الغائط و الجنابه و الغسل ;

رسول خدا(ص) فرمود: خداوند شما را از عریان بودن نهی فرموده است. پس حیا کنید از فرشتگان خدا که با شما هستند; همان <کرام الکاتبین> که ارجمند و نویسنده اعمال اند. آنان که از شما جدا نمی شوند; مگر در سه مورد که رفع نیاز می کنید: هنگام

ص: 463

تخلّی، جنابت و غسل>.

433- یوسف(ع) و ملائکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 31 - 23

23_ زنان اشراف ، یوسف ( ع ) را بسان فرشته ای گرامی و بلند مرتبه یافتند .

إن ه_ذا إلاّ ملک کریم

ملائکه پرستی

434- انگیزه ملائکه پرستی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 81 - 3

3- تحصیل عزت و اعتبار ، از انگیزه های مشرکان در پرستش معبود های خویش

واتّخذوا . .. لیکونوا لهم عزًّا

<عزّاً> مصدر است و می تواند در توصیف مفرد و جمع به کار رود. کلمه یاد شده در این آیه، یا به معنای اسم فاعل <معزّین> است (یعنی پرستش معبودها به انگیزه عزت بخش بودن آنها صورت می گیرد) و یا مراد مبالغه است (یعنی مشرکان معتقد بودند که معبودهایشان، عزّت مجسّم هستند و ارتباط با آنان زمینه ساز دریافت عزت است).

435- تاریخ ملائکه پرستی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 22 - 4

4 - پرستش فرشتگان ، سنتی دیرینه و آیینی سابقه دار در تاریخ عرب جاهلی

بل قالوا إنّا وجدنا ءاباءنا علی أُمّه

واژه <اُمّه>، بیانگر آیین و مذهب است.

436- فلسفه ملائکه پرستی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 22 - 1

ص: 464

1 - پیروی از سنت نیاکان ، تنها دلیل مشرکان بر پرستش فرشتگان

و جعلوا من عباده جزءًا . .. بل قالوا إنّا وجدنا ءاباءنا علی أُمّه و إنّا علی ءاث

437- ملائکه پرستی مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 40 - 3،4،5

3 - خداوند در روز قیامت ، از ملائکه خواهد پرسید که آیا از عبادت مشرکان برای آنان ، رضایت داشته اند ؟

و یوم یحشرهم جمیعًا ثمّ یقول للمل_ئکه أه_ؤلاء إیّاکم کانوا یعبدون

جوابی که در آیه بعد از قول ملائکه نقل شده، حکایت از این دارد که سؤال از اصل عبادت نبوده است; زیرا عبادت مشرکان در اختیار ملائکه نبوده تا آنان دستور به انجام آن داده باشند; بلکه سؤال از رضایت ملائکه از این کار است.

4 - پرستیده شدن ملائکه از سوی مشرکان در دنیا

و نجعل له أندادًا . .. و یوم یحشرهم جمیعًا ثمّ یقول للمل_ئکه أه_ؤلاء إیّاکم کانو

5 - پرسش خداوند از ملائکه درباره پرستیده شدنشان از سوی مشرکان ، با فاصله ای از بازآفرینی و گردآوری خواهد بود .

و یوم یحشرهم . .. ثمّ یقول للمل_ئکه

<ثم> برای تراخی است و کاربرد آن در آیه، مفید نکته یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 41 - 1

1 - جواب روشن ملائکه به خداوند ، درباره عدم رضایت آنان از پرستیده شدن از سوی مشرکان

و یوم یحشرهم . .. ثمّ یقول للمل_ئکه أه_ؤلاء إیّاکم... یعبدون . قالوا سبح_نک أنت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 20 - 2

2 - مشرکان با دستاویز قرار دادن مشیت الهی ، پرستش و کرنش نسبت به ملائکه را توجیه می کردند .

و قالوا لو شاء الرحم_ن ما عبدن_هم

438- ملائکه پرستی مشرکان جاهلیت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 20 - 1

1 - فرشتگان ، مورد پرستش و احترام مشرکان عرب جاهلی

و قالوا . .. ما عبدن_هم

ص: 465

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - زخرف - 43 - 22 - 4

4 - پرستش فرشتگان ، سنتی دیرینه و آیینی سابقه دار در تاریخ عرب جاهلی

بل قالوا إنّا وجدنا ءاباءنا علی أُمّه

واژه <اُمّه>، بیانگر آیین و مذهب است.

ص: 466

5- ملت ها

1- دین ملت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 48 - 22

22 _ هر امتی برخوردار از شریعت و آیینی خاص از جانب خداوند

لکل جعلنا منکم شرعه و منهاجاً

<شرعه> به معنای طریقی است که به آب منتهی می شود و مراد از آن دین و آیین است، چون آدمی را به کمال و حیات واقعی راهنمایی می کند قابل ذکر است که در برداشت فوق مخاطب <منکم>، همه انسانها دانسته شده است.

2- زمینه انقراض ملت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 133 - 5

5 _ کفر و بی تقوایی ، زمینه هلاکت و انقراض ملتها

و إن تکفروا . .. ان یشأ یذهبکم ایها الناس

3- فرجام ملت ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 92 - 5

5 _ فرجام هر قوم و ملتی تعیین کننده زیانکاری و یا رستگاری آنان است .

کأن لم یغنوا فیها الذین کذبوا شعیباً کانوا هم لخسرین

خداوند، زیانکار بودن کفرپیشگان قوم شعیب را پس از تبیین فرجام شومشان بیان داشت تا به این نکته اشاره کند که فرجام هر

ص: 467

قوم و ملتی تعیین کننده زیانکاری و یا رستگاری آن است.

ص: 468

6- ملکوت

1- آثار رؤیت ملکوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 75 - 3

3 _ ابراهیم(ع) به دلیل مشاهده ملکوت آسمانها و زمین بت پرستی را گمراهی آشکاری می دید.

إنی أریک و قومک فی ضلل مبین. و کذلک نری إبرهیم

جمله <و کذلک نری> احتمالا در صدد بیان سبب و زمینه گفته های ابراهیم(ع) در آیه قبل است.

2- ارائه ملکوت به ابراهیم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 75 - 1،3،4،8،9

1 _ خداوند سلطنت و مالکیت خویش (ملکوت) بر آسمانها و زمین را به ابراهیم(ع) نمایاند.

و کذلک نری إبرهیم ملکوت السموت و الأرض

<ملکوت> به معنای <ملک> است; اگر چه تأکید بیشتری در معنا دارد. مراد از ملکوت در آیه شریفه وجود اشیا از جهت انتسابشان به خداوند و مشاهده ملکوت، رؤیت موجودات با این کیفیت است. برای توضیح بیشتر به تفسیر المیزان مراجعه شود.

3 _ ابراهیم(ع) به دلیل مشاهده ملکوت آسمانها و زمین بت پرستی را گمراهی آشکاری می دید.

إنی أریک و قومک فی ضلل مبین. و کذلک نری إبرهیم

جمله <و کذلک نری> احتمالا در صدد بیان سبب و زمینه گفته های ابراهیم(ع) در آیه قبل است.

4 _ ورود ابراهیم(ع) در زمره اهل یقین، برجسته ترین هدف نمایاندن ملکوت (سلطنت و مالکیت خداوند) آسمانها و زمین به او بوده است.

و کذلک نری إبرهیم ملکوت السموت و الأرض و لیکون من الموقنین

جمله <و لیکون . ..> عطف بر محذوف است. یعنی ارائه ملکوت به ابراهیم(ع) برای مقاصدی بوده و از آن جمله اینکه وی از اهل یقین باشد. بیان این هدف از میان اهداف دیگر، نشانه برجسته بودن و اهمیت آن است.

ص: 469

8 _ عن أبی جعفر(ع): <و کذلک نری أبراهیم ملکوت السماوات و الأرض> قال: اعطی بصره من القوه ما نفذ السموات فرأی ما فیها و رأی العرش و ما فوقه و رأی ما فی الأرض و ما تحتها.

امام باقر(ع) درباره <و کذلک نری . ..> فرمود: خداوند چنان قوتی به بینایی و بصیرت ابراهیم(ع) داد که آسمانها و آنچه در آنها بود، مشاهده کرد و عرش و مافوق آن و زمین و آنچه را زیر آن بود دید.

9 _ عن أبی عبدالله(ع): . .. نظر (ابراهیم) إلی الزهره فی السماء فقال: <هذا ربی> فلما افلت ... قال: <لا احب الآفلین> فلما نظر إلی المشرق رأی و قدر طلع القمر قال: <هذا ربی> ... فلما تحرک و زال قال: <لئن لم یهدنی ربی لأکونن من القوم الضالین> فلما اصبح و طلعت الشمس ... قال: <هذا ربی> ... فلما تحرکت و زالت کشف الله له عن السموات حتی رأی العرش و من علیه و اراه الله ملکوت السماوات و الأرض ... .

از امام صادق(ع) روایت شده است: . .. ابراهیم(ع) به ستاره زهره در آسمان نظر افکند و گفت: <این پروردگار من است> و هنگامی که غروب کرد ... گفت: <غروب کنندگان را دوست ندارم> و هنگامی که به مشرق نگریست ماه را در حال بر آمدن دید گفت: <این پروردگار من است> ... چون به حرکت درآمد و محو شد، گفت: <اگر پروردگارم مرا هدایت نکند حتماً از گمراهان خواهم بود.> چون صبح شد و خورشید بر آمد ... گفت: <این پروردگار من است> ... وقتی که به حرکت در آمد و محو شد، خداوند برای او آسمانها را نمایان کرد تا اینکه عرش و ساکنان آن را مشاهده نمود و خدا ملکوت آسمانها و زمین را به او نمایاند ... .

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 78 - 14

14 _ عن أبی عبدالله(ع): . .. کشف الله له (إبراهیم) عن السموات حتی رأی العرش و من علیه و اراه الله ملکوت السموات و الأرض فعند ذلک <قال یا قوم إنی بریء مما تشرکون> ... .

از امام صادق(ع) روایت شده است: . .. خداوند برای ابراهیم(ع) آسمانها را نمایان کرد تا اینکه عرش و ساکنان آن را مشاهده نمود و خدا ملکوت آسمانها و زمین را به او نمایاند، در این هنگام گفت: <ای قوم من، از آنچه شریک خدا می دانید، بیزارم> ... .

3- ارائه ملکوت به محمد(ص)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 1 - 22

22- < عن ثابت بن دینار قال : سألت زین العابدین ( ع ) : . . . عن الله . . . فلم أسری بنبیّه محمد ( ص ) إلی السّماء ؟ قال : لیریه ملکوت السّماوات و ما فیها من عجائب صنعه و بدایع خلقه . . . ;

ثابت بن دینار گوید: از امام سجاد(ع) پرسیدم: . .. چرا خداوند پیامبرش محمد(ص) را به آسمانها برد؟ حضرت فرمود: برای اینکه ملکوت آسمانها و عجایب و پدیده های خلقت خود را _ که در آسمانهاست _ به او نشان دهد...>.

4- تفکر در ملکوت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 470

6 - اعراف - 7 - 185 - 13،14

13 _ دقت و تفکر در ملکوت آسمان ها و زمین و دیگر آفریده ها ، بهترین وسیله برای ایمان به خدای یگانه و روز قیامت

فبأی حدیث بعده یؤمنون

برداشت فوق بر این اساس است که ضمیر <بعده> به استدلالی که از <أو لم ینظروا> فهمیده می شود، برگردانده شود. بر این مبنا <باء> در <بأیّ> سببیه است. یعنی اگر جهان آفرینش از آن جهت که نیازمند آفریننده است نتواند آدمی را به خدای یگانه مؤمن کند، کدامین دلیل توان اثبات آن را دارد؟

14 _ آنان که از طریق اندیشه در ملکوت آسمان ها و زمین ( نیاز جهان هستی به مالک و هستی بخش ) هدایت نشوند ، هیچ دلیلی دیگر نمی تواند آنان را هدایت کند .

فبأی حدیث بعده یؤمنون

توضیح برداشت پیش راهنمای این برداشت است.

5- تفکر در ملکوت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 185 - 13،14

13 _ دقت و تفکر در ملکوت آسمان ها و زمین و دیگر آفریده ها ، بهترین وسیله برای ایمان به خدای یگانه و روز قیامت

فبأی حدیث بعده یؤمنون

برداشت فوق بر این اساس است که ضمیر <بعده> به استدلالی که از <أو لم ینظروا> فهمیده می شود، برگردانده شود. بر این مبنا <باء> در <بأیّ> سببیه است. یعنی اگر جهان آفرینش از آن جهت که نیازمند آفریننده است نتواند آدمی را به خدای یگانه مؤمن کند، کدامین دلیل توان اثبات آن را دارد؟

14 _ آنان که از طریق اندیشه در ملکوت آسمان ها و زمین ( نیاز جهان هستی به مالک و هستی بخش ) هدایت نشوند ، هیچ دلیلی دیگر نمی تواند آنان را هدایت کند .

فبأی حدیث بعده یؤمنون

توضیح برداشت پیش راهنمای این برداشت است.

6- تفکر در ملکوت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 185 - 13

13 _ دقت و تفکر در ملکوت آسمان ها و زمین و دیگر آفریده ها ، بهترین وسیله برای ایمان به خدای یگانه و روز قیامت

فبأی حدیث بعده یؤمنون

برداشت فوق بر این اساس است که ضمیر <بعده> به استدلالی که از <أو لم ینظروا> فهمیده می شود، برگردانده شود. بر این مبنا <باء> در <بأیّ> سببیه است. یعنی اگر جهان آفرینش از آن جهت که نیازمند آفریننده است نتواند آدمی را به خدای یگانه مؤمن

ص: 471

کند، کدامین دلیل توان اثبات آن را دارد؟

7- رؤیت ملکوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 75 - 2

2 _ مشاهده ملکوت، عیان دیدن بطلان و ضلالت شرک و لمس توحید در جهان هستی است.

إنی أریک و قومک فی ضلل مبین. و کذلک نری إبرهیم ملکوت السموت

8- رؤیت ملکوت آفرینش

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 79 - 9

9 _ تفکر در پدیده ها و گذر از افول و زوال پذیری آنان به سوی یگانه زوال ناپذیر، رؤیت ملکوت جهان است.

و کذلک نری إبرهیم . .. لا أحب الأفلین ... إنی وجهت وجهی للذی

آیات 76 تا 79 تفصیل <کذلک نری> می تواند باشد. یعنی این سیر _ که سیری عقلانی و فکری است _ همان رؤیت ملکوت است.

9- فلسفه رؤیت ملکوت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 75 - 4

4 _ ورود ابراهیم(ع) در زمره اهل یقین، برجسته ترین هدف نمایاندن ملکوت (سلطنت و مالکیت خداوند) آسمانها و زمین به او بوده است.

و کذلک نری إبرهیم ملکوت السموت و الأرض و لیکون من الموقنین

جمله <و لیکون . ..> عطف بر محذوف است. یعنی ارائه ملکوت به ابراهیم(ع) برای مقاصدی بوده و از آن جمله اینکه وی از اهل یقین باشد. بیان این هدف از میان اهداف دیگر، نشانه برجسته بودن و اهمیت آن است.

10- ملکوت آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 75 - 3،4

3 _ ابراهیم(ع) به دلیل مشاهده ملکوت آسمانها و زمین بت پرستی را گمراهی آشکاری می دید.

ص: 472

إنی أریک و قومک فی ضلل مبین. و کذلک نری إبرهیم

جمله <و کذلک نری> احتمالا در صدد بیان سبب و زمینه گفته های ابراهیم(ع) در آیه قبل است.

4 _ ورود ابراهیم(ع) در زمره اهل یقین، برجسته ترین هدف نمایاندن ملکوت (سلطنت و مالکیت خداوند) آسمانها و زمین به او بوده است.

و کذلک نری إبرهیم ملکوت السموت و الأرض و لیکون من الموقنین

جمله <و لیکون . ..> عطف بر محذوف است. یعنی ارائه ملکوت به ابراهیم(ع) برای مقاصدی بوده و از آن جمله اینکه وی از اهل یقین باشد. بیان این هدف از میان اهداف دیگر، نشانه برجسته بودن و اهمیت آن است.

11- ملکوت زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 75 - 3،4

3 _ ابراهیم(ع) به دلیل مشاهده ملکوت آسمانها و زمین بت پرستی را گمراهی آشکاری می دید.

إنی أریک و قومک فی ضلل مبین. و کذلک نری إبرهیم

جمله <و کذلک نری> احتمالا در صدد بیان سبب و زمینه گفته های ابراهیم(ع) در آیه قبل است.

4 _ ورود ابراهیم(ع) در زمره اهل یقین، برجسته ترین هدف نمایاندن ملکوت (سلطنت و مالکیت خداوند) آسمانها و زمین به او بوده است.

و کذلک نری إبرهیم ملکوت السموت و الأرض و لیکون من الموقنین

جمله <و لیکون . ..> عطف بر محذوف است. یعنی ارائه ملکوت به ابراهیم(ع) برای مقاصدی بوده و از آن جمله اینکه وی از اهل یقین باشد. بیان این هدف از میان اهداف دیگر، نشانه برجسته بودن و اهمیت آن است.

12- ملکوت موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 185 - 6

6 _ کفرپیشگان به خاطر تفکر نکردن در جنبه ملکوتی موجودات برای پی بردن به معارف الهی ( ت__وحید ، قیامت و . . . ) سزاوار سرزنش هستند .

أو لم ینظروا فی ملکوت السموت و الأرض و ما خلق اللّه من شیء

استفهام در جمله <أو لم ینظروا . .. > انکار توبیخی است.

ص: 473

7- ملکه سبأ

1- آثار هوشیاری ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 41 - 3

3 - نقش تیزهوشی ملکه سبا ، در نحوه موضع گیری و تصمیم سلیمان ( ع ) در قبال وی

ننظر أتهتدی أم تکون من الذین لایهتدون

اهمیت پی بردن به میزان هوش بلقیس، می تواند از آن جهت باشد که نحوه موضع گیری سلیمان(ع) را در قبال وی مشخص سازد.

2- آصف بن برخیا و تخت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 40 - 1

1 - اعلام آمادگی فردی از درباریان سلیمان برای آوردن تخت بلقیس در کمتر از یک طرفه العین

قال الذی . .. أنا ءاتیک به قبل أن یرتدّ إلیک طرفک

3- آورنده تخت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 40 - 8

8 - اقدام آصف بن برخیا به حاضر ساختن تخت بلقیس در برابر سلیمان ( ع )

فلمّا رءاه مستقرًّا عنده

از تعبیر <فلمّا رآه. ..> استفاده می شود که سلیمان(ع) به آصف بن برخیا اجازه اعمال قدرت داد و او تخت را همان گونه که ادعا

ص: 474

کرده بود، حاضر ساخت.

4- احساس خطر ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 32 - 5

5 - احساس خطر جدی ملکه سبا از نامه سلیمان و تلاش وی برای تحکیم روابط در درون دربار

أفتونی فی أمری ما کنت قاطعه أمرًا حتّی تشهدون

در صورتی که کار مشاوره برای بلقیس امری معمولی بود، وی نیازی نداشته تا در خصوص این موضوع، بر شیوه مشاوره خود تأکید کند. احتمال می رود این تأکید از آن جهت باشد که موضوع را بسیار جدی و خطرناک تلقی کرده و با این سخنان سعی داشته تا دل درباریان را به دست آورد و آنان را با خود همراه سازد.

5- احضار تخت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 39 - 1

1 - اعلام آمادگی عفریتی از جنیان ، برای حاضر ساختن تخت بلقیس ، پیش از برخاستن سلیمان از مسند خویش

قال عفریت من الجنّ أنا ءاتیک به قبل أن تقوم من مقامک

<مقام> اسم مکان از <قام بالأمر> است; یعنی، <قبل أن تقوم من مجلسک الذی تجلس فیه لأمر الحکومه>. گفته شده که سلیمان هر روز صبح تا ظهر برای انجام کارها و اداره امور مملکت بر مسند می نشست.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 40 - 1،2،9،27

1 - اعلام آمادگی فردی از درباریان سلیمان برای آوردن تخت بلقیس در کمتر از یک طرفه العین

قال الذی . .. أنا ءاتیک به قبل أن یرتدّ إلیک طرفک

2 - آصف بن برخیا ( آورنده تخت بلقیس ) دارای بخشی از علم به کتاب ( لوح محفوظ )

قال الذی عنده علم من الکت_ب أنا ءاتیک به قبل أن یرتدّ إلیک طرفک

عبارت <علم من الکتاب> _ با توجه به نکره بودن <علم>_ به معنای آگاهی داشتن به گوشه ای از دانش کتاب می باشد. گفتنی است که بر طبق روایات، آورنده تخت بلقیس آصف بن برخیا، وصی و وزیر سلیمان(ع) بوده است و مراد از <کتاب> _ بنابر گفته برخی از مفسران _ لوح محفوظ است.

9 - سپاس سلیمان ( ع ) به درگاه خدا ، پس از مشاهده تخت بلقیس در برابر خود

فلمّا رءاه مستقرًّا عنده قال ه_ذا من فضل ربّی

کلمه <ه_ذا> می تواند اشاره به حضور تخت داشته باشد. بر این مبنا عبارت <ه_ذا من فضل ربّی>; یعنی، این حضور تخت در

ص: 475

کمتر از طرفه العین در نزد من، فضلی از جانب پروردگار است. هم چنین می تواند اشاره به قدرتی باشد که توانست آن را در کمتر از طرفه العینی حاضر سازد. برداشت یاد شده مبتنی بر احتمال اول است.

27 - < عن أبی جعفر ( ع ) قال : إنّ اسم اللّه الأعظم علی ثلاثه و سبعین حرفاً و إنّما کان عند آصف منها حرف واحد فتکلّم به فخسف بالأرض ما بینه و بین سریر بلقیس حتّی تناول السریر بیده ثمّ عادت الأرض کما کانت أسرع من طرفه عین ;

از امام باقر(ع) روایت شده است که اسم اعظم الهی دارای 73 حرف است و آنچه آصف بن برخیا داشت تنها یک حرف از آن بود که با به زبان آوردن آن حرف، زمین در فاصله بین او و تخت بلقیس فرو رفت تا آن که آصف دست برد و تخت بلقیس را گرفت. سپس زمین به حالت اولیه اش که داشت برگشت و این کار سریع تر از یک چشم برهم زدن انجام گرفت>.

6- اطاعت از ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 33 - 4

4 - اظهار آمادگی درباریان سبا برای پذیرش هرگونه تصمیم ملکه ، در عین آمادگی برای نبرد

قالوا نحن أُولوا قوّه . .. و الأمر إلیک

درباریان سبا با این که آمادگی خود را برای نبرد یادآور شدند، در عین حال کار تصمیم گیری را به خود ملکه واگذار کردند.

7- اطمینان به ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 33 - 1

1 - اطمینان بخشی درباریان سبا به فرمانروای خود ( بلقیس ) نسبت به آمادگی کامل نظامی برای دفاع از کشور

قالوا نحن أُولوا قوّه و أُولوا بأس شدید

8- اقرار ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 43 - 2

2 - تعلق بلقیس به جامعه شرک و کفر ، مانع پیوستن رسمی وی به آیین توحیدی سلیمان ( ع ) با وجود اذعان قلبی

و أُوتینا العلم من قبلها و کنّا مسلمین . و صدّها... إنّها کانت من قوم ک_فرین

برداشت یاد شده بدان احتمال است که آیه مذکور در مقام توضیح این نکته باشد که چرا بلقیس علی رغم علم و اذعان قلبی خود، پیش از این رسماً تسلیم سلیمان(ع) نشده و به یکتاپرستی نگرویده بود.

ص: 476

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 9،14،15

9 - پی بردن و اعتراف بلقیس به گذشته نادرست و کفرآمیز خویش پس از مشاهده یکی دیگر از جلوه های قدرت خارق العاده سلیمان ( ع )

فلمّا رأته . .. قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی

مطلب یاد شده از آن جا است که ملکه سبا بی آنکه توضیحی اضافی برای او داده شود صرفاً با مشاهده امور شگفتی چون تخت و صحن شیشه ای، بی تأمل اظهار ایمان کرد.

14 - توحید ناب و بی شائبه سلیمان ( ع ) و تسلیم بودن او در برابر خدای یگانه ، مورد اذعان و اعتراف بلقیس

و أسلمت مع سلیم_ن للّه ربّ الع_لمین

15 - اعتراف بلقیس به ربوبیت یگانه خدا بر جهانیان

و أسلمت مع سلیم_ن للّه ربّ الع_لمین

9- التجای ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 12

12 - التجای بلقیس به ربوبیت خدا برای جبران گذشته شرک آلود خویش

قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی

10- امتحان ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 41 - 1

1 - فرمان سلیمان به دگرگون ساختن آرایش تخت بلقیس برای آزمودن هوش وی

قال نکّروا لها عرشها ننظر أتهتدی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 2

2 - آزموده شدن بلقیس در آغاز ورود به دربار سلیمان به وسیله تخت تغییریافته اش

فلمّا جاءت قیل أه_کذا عرشک

ظاهر آیه دلالت بر این دارد که پرسش از بلقیس، در آغاز و قبل از هر چیز دیگر صورت گرفته است.

ص: 477

11- امکانات مادی ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 23 - 2

2 - ملکه سبا ، برخوردار از همه گونه امکانات و توانایی ها در حکومت و دارای تختی عظیم و مسندی چشمگیر

و أُوتیت من کلّ شیء و لها عرش عظیم

12- اوامر ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 33 - 4

4 - اظهار آمادگی درباریان سبا برای پذیرش هرگونه تصمیم ملکه ، در عین آمادگی برای نبرد

قالوا نحن أُولوا قوّه . .. و الأمر إلیک

درباریان سبا با این که آمادگی خود را برای نبرد یادآور شدند، در عین حال کار تصمیم گیری را به خود ملکه واگذار کردند.

13- ایمان ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 5،7

5 - اطلاع بلقیس از مقام معنوی و قدرت سلیمان ( ع ) و تسلیم شدنش در برابر او ، قبل از رسیدن به دربار وی

و أُوتینا العلم من قبلها و کنّا مسلمین

ضمیر <من قبلها> به آیه و بینه برمی گردد که از عمل خارق العاده دربار سلیمان به دست می آید.

7 - اطلاع قبلی ملکه سبا از حقانیت و مقام سلیمان ( ع ) با گزارش سفیران خویش

و أُوتینا العلم من قبلها و کنّا مسلمین

<من قبلها> ظاهراً اشاره به زمانی دارد که سفیران ملکه سبا هدایا را بازگرداندند و ویژگی های سلیمان(ع) و دربار او را باز گفتند.

14- بی اعتنایی به هدیه ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 4

4 - بی اعتنایی سلیمان ( ع ) نسبت به هدایای ملکه سبا و اظهار بی نیازی از آن

قال أتمدّونن بمال

ص: 478

15- بینش ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 29 - 2

2 - جلوه عظمت و گران سنگی نامه سلیمان و پیام آن در نظر ملکه سبا ( بلقیس )

قالت یأیّها الملؤا إنّی أُلقی إلیّ کت_ب کریم

<کریم>، صفت <کتاب> و به معنای گران مایه است. <کتاب کریم>; یعنی، نامه ای عظیم و گران سنگ.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 34 - 4،7

4 - تأکید بلقیس بر استمرار شیوه شاهان در تباه ساختن ممالک تحت سلطه خویش

قالت إنّ الملوک . .. و کذلک یفعلون

7 - برداشت ملکه سبا از شخصیت سلیمان ( ع ) ، به عنوان پادشاهی از پادشاهان

قالت إنّ الملوک . .. و کذلک یفعلون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 10

10 - توجه بلقیس به هدف الهی و توحیدی سلیمان ( ع ) ، از نمایاندن امور شگفت به وی

قیل لها ادخلی الصرح . .. قال إنّه صرح... قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی

16- پشیمانی ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 12

12 - التجای بلقیس به ربوبیت خدا برای جبران گذشته شرک آلود خویش

قالت ربّ إنّی ظلمت نفسی

17- تخت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 23 - 2

2 - ملکه سبا ، برخوردار از همه گونه امکانات و توانایی ها در حکومت و دارای تختی عظیم و مسندی چشمگیر

ص: 479

و أُوتیت من کلّ شیء و لها عرش عظیم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 41 - 4

4 - استفاده سلیمان ( ع ) از امکانات خود بلقیس ، برای ارائه معجزه به وی و هدایت او

قال نکّروا لها عرشها. .. من الذین لایهتدون

برخی برآنند که <أتهتدی. ..> به تقدیر <أتهتدی إلی الإیمان باللّه و رسوله> می باشد. برداشت یاد شده بر پایه این احتمال است.

18- تدبیر ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 33 - 5

5 - نفوذ عمیق ملکه سبا در درباریان و پذیرش تدبیر و قدرت فکری وی از سوی آنان

و الأمر إلیک فانظری ماذا تأمرین

از نحوه برخورد بلقیس با عناصر اصلی نظام خود و نیز تصمیم های بعدی وی و وانهاده شدن رأی نهایی به او از سوی درباریان، می توان مطلب یاد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 34 - 2

2 - پی آمد های شوم جنگ برای مردم و حکومت ، دلیل تمایل بلقیس به روش های مسالمت آمیز

قالت إنّ الملوک إذا دخلوا قریه أفسدوها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 35 - 1

1 - تدبیر ملکه سبا در فرستادن هدیه ای بزرگ برای سلیمان ( ع )

و إنّی مرسله إلیهم بهدیّه

بزرگی هدیه از نکره آمدن آن استفاده می شود.

19- تسلیم ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 38 - 3

3 - عزم ملکه سبا بر تسلیم شدن در برابر سلیمان ( ع ) ، پس از رد هدایای وی

ص: 480

قبل أن یأتونی مسلمین

از سخنان سلیمان و تعبیر <قبل أن یأتونی مسلمین> استفاده می شود که بلقیس مصمم بر تسلیم شده بود و سلیمان از قبل آن را می دانست.

20- تغییر تخت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 2،3

2 - آزموده شدن بلقیس در آغاز ورود به دربار سلیمان به وسیله تخت تغییریافته اش

فلمّا جاءت قیل أه_کذا عرشک

ظاهر آیه دلالت بر این دارد که پرسش از بلقیس، در آغاز و قبل از هر چیز دیگر صورت گرفته است.

3 - فراست بلقیس در بازشناسی تخت تغییریافته خویش

قالت کأنّه هو

نحوه پاسخ بلقیس، نشان دهنده فراست او است; زیرا نه تصریح کرد که آن اریکه، تخت او است و نه شباهت زیاد آن را با تخت خویش مخفی داشت.

21- تلاش برای تسلیم ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 37 - 5

5 - سلیمان در تلاش مدام ، برای به تسلیم واداشتن دربار سبا ، قبل از وقوع جنگ

فلنأتینّهم بجنود . .. و هم ص_غرون

لحن شدید و تهدیدآمیز سلیمان(ع)، نشانگر آن است که وی تلاش می کرده تا کار به جنگ و خونریزی نینجامد; چه این که اگر او صرفاً مصمم بر جنگ بود، هشدارهای قبلی خلاف منطق جنگ به شمار می آمد.

22- توصیه به ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 1

1 - راه ندادن اندیشه سرکشی به خود و آمدن و تسلیم شدن ، فرمان سلیمان ( ع ) به ملکه سبا و درباریان وی

ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

<علو> (مصدر <تعلوا>) به معنای استکبار و برتری جویی است. <اتیان> (مصدر <ائتونی>) نیز به معنای حاضر شدن و <اسلام>

ص: 481

(مصدر <مسلمین>) معادل <تسلیم> و <انقیاد> است. آیه یاد شده حاوی سه فرمان است: الف) بر من برتری نجویید. ب) نزد من بیایید. ج) تسلیم دستورات من باشید.

23- تهدید ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 37 - 1،3

1 - رد هدیه ملکه سبا از سوی سلیمان ( ع ) و فرمان وی مبنی بر بازگشت سفیر به سوی بلقیس با پیام جنگ

ارجع إلیهم فلنأتینّهم بجنود

سیاق آیات نشانگر این نکته است که سلیمان(ع) هدیه را نپذیرفت و به آنان برگرداند.

3 - هشدار سلیمان ( ع ) به دربار سبا درباره پی آمد های ناگوار جنگ ( تبعید ، آوارگی ، ذلت و خواری )

و لنخرجنّهم منها أذلّه و هم ص_غرون

<أذله> جمع <ذلیل> و حال برای ضمیر <هم> است; یعنی، آنان را از آن سرزمین همراه با ذلت و خواری اخراج خواهیم کرد. عبارت <هم صاغرون> به تقدیر <هم صاغرون فیها> است; یعنی، و در آن سرزمین، بیگانه، حقیر و آواره خواهند بود.

24- حاکمیت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 32 - 3

3 - ملکه سبا ، تصمیم گیرنده نهایی درباره امور مملکت خویش

أفتونی فی أمری

ملکه تصمیم گیری را <أمر> خود دانسته است، نه درباریان.

25- حکومت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 23 - 1

1 - اخبار هدهد از فرمانروایی یک زن بر مردم سرزمین سبا

إنّی وجدت امرأه تملکهم

<مُلْک> (مصدر <تملکهم>) به معنای حکومت و فرمانروایی است; یعنی، زنی را یافتم که بر آنان حکمرانی می کند.

ص: 482

26- خطای بینایی ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 2،4،5

2 - جلوه نمودن صحن بلورین قصر سلیمان به شکل آبگیری ژرف در نظر بلقیس

فلمّا رأته حسبته لجّه

<لجّه> معادل برکه، آبگیر و استخری است که آب زیادی در آن ایستاده باشد. بر این اساس معنای آیه چنین می شود: چون نگاه بلقیس به صحن افتاد، گمان کرد که آبگیری است پر از آب.

4 - بلقیس ، برای عبور از آبگینه های آب نما ، دامن برکشید و ساق های پایش نمایان شد .

فلمّا رأته حسبته لجّه و کشفت عن ساقیها

5 - سلیمان ( ع ) ، ناظر عکس العمل بلقیس ، در مواجهه با آبگینه های آب نما

و کشفت عن ساقیها قال إنّه صرح

مراد از ضمیر فاعل در <قال> سلیمان(ع) می باشد.

27- خورشیدپرستی ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 24 - 1

1 - ملکه سبا و قوم وی ، مردمی مشرک و خورشیدپرست

وجدتها و قومها یسجدون للشمس من دون اللّه

28- درخواست احضار تخت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 38 - 2

2 - پرسش سلیمان از قدرت درباریانش برای آوردن تخت بلقیس

قال ی_أیّها الملؤا أیّکم یأتینی بعرشها

29- دعوت از ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 5

5 - فراخوانی دربار سبا از سوی سلیمان برای تسلیم شدن در برابر خدای یگانه

ص: 483

بسم اللّه الحم_ن الرحیم . .. و أتونی مسلمین

برداشت یاد شده مبتنی بر این احتمال است که مراد از <مسلمین> (به قرینه <بسم اللّه. ..>) و نیز آیه 44 (أسلمت مع سلیمان للّه) تسلیم شدن در برابر خدا باشد; یعنی، <و أتونی مسلمین للّه>.

30- دلداری به ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 33 - 1

1 - اطمینان بخشی درباریان سبا به فرمانروای خود ( بلقیس ) نسبت به آمادگی کامل نظامی برای دفاع از کشور

قالوا نحن أُولوا قوّه و أُولوا بأس شدید

31- رد هدیه ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 37 - 1

1 - رد هدیه ملکه سبا از سوی سلیمان ( ع ) و فرمان وی مبنی بر بازگشت سفیر به سوی بلقیس با پیام جنگ

ارجع إلیهم فلنأتینّهم بجنود

سیاق آیات نشانگر این نکته است که سلیمان(ع) هدیه را نپذیرفت و به آنان برگرداند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 38 - 3

3 - عزم ملکه سبا بر تسلیم شدن در برابر سلیمان ( ع ) ، پس از رد هدایای وی

قبل أن یأتونی مسلمین

از سخنان سلیمان و تعبیر <قبل أن یأتونی مسلمین> استفاده می شود که بلقیس مصمم بر تسلیم شده بود و سلیمان از قبل آن را می دانست.

32- رفع خطای بینایی ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 6

6 - اقدام سلیمان ( ع ) به تصحیح خطای دید بلقیس در آب پنداشتن شیشه های مفروش

حسبته لجّه . .. قال إنّه صرح ممرّد من قواریر

ص: 484

33- روش برخورد ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 32 - 1،2،4،5

1 - نظرخواهی بلقیس از درباریان خود ، درباره چگونگی پاسخ به سلیمان ( ع )

قالت یأیّها الملؤا أفتونی فی أمری

<إفتاء> (مصدر <أفتونی>) به معنای اظهار نظر است. <أفتونی فی أمری>; یعنی، نظرتان را در این که باید چه کار انجام دهم، بیان کنید.

2 - برخورد جدی ملکه سبا با نامه سلیمان و عدم تردید وی در صحت آن

قالت یأیّها الملؤا أفتونی فی أمری

در عبارات بلقیس، کلامی که حاکی از تردید باشد مشاهده نمی شود; بلکه اقدام وی به مشاوره درباره محتوای نامه، نشانگر اطمینان او است.

4 - مشورت با بزرگان دربار ، قبل از تصمیم گیری نهایی در امور کشور ، شیوه همیشگی ملکه سبا

أفتونی فی أمری ما کنت قاطعه أمرًا حتّی تشهدون

<قطع> (مصدر <قاطعه>) در اصل به معنای بریدن و در این جا کنایه از عزم و تصمیم است. <أمراً> نکره در سیاق نفی و مفید عموم می باشد. <شهاده> (مصدر <تشهدون>) معادل حضور است; یعنی، من تاکنون جز با حضور شما در هیچ کاری تصمیم نگرفتم.

5 - احساس خطر جدی ملکه سبا از نامه سلیمان و تلاش وی برای تحکیم روابط در درون دربار

أفتونی فی أمری ما کنت قاطعه أمرًا حتّی تشهدون

در صورتی که کار مشاوره برای بلقیس امری معمولی بود، وی نیازی نداشته تا در خصوص این موضوع، بر شیوه مشاوره خود تأکید کند. احتمال می رود این تأکید از آن جهت باشد که موضوع را بسیار جدی و خطرناک تلقی کرده و با این سخنان سعی داشته تا دل درباریان را به دست آورد و آنان را با خود همراه سازد.

34- روش هدایت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 41 - 4

4 - استفاده سلیمان ( ع ) از امکانات خود بلقیس ، برای ارائه معجزه به وی و هدایت او

قال نکّروا لها عرشها. .. من الذین لایهتدون

برخی برآنند که <أتهتدی. ..> به تقدیر <أتهتدی إلی الإیمان باللّه و رسوله> می باشد. برداشت یاد شده بر پایه این احتمال است.

ص: 485

35- سلطه ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 33 - 5

5 - نفوذ عمیق ملکه سبا در درباریان و پذیرش تدبیر و قدرت فکری وی از سوی آنان

و الأمر إلیک فانظری ماذا تأمرین

از نحوه برخورد بلقیس با عناصر اصلی نظام خود و نیز تصمیم های بعدی وی و وانهاده شدن رأی نهایی به او از سوی درباریان، می توان مطلب یاد شده را به دست آورد.

36- سلیمان(ع) و ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 31 - 2

2 - برخورد سلیمان ( ع ) با ملکه و درباریان سبا ، قاطع ، آمرانه و از موضع قدرت بود .

ألاّ تعلوا علیّ و أتونی مسلمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 5،6

5 - سلیمان ( ع ) ، ناظر عکس العمل بلقیس ، در مواجهه با آبگینه های آب نما

و کشفت عن ساقیها قال إنّه صرح

مراد از ضمیر فاعل در <قال> سلیمان(ع) می باشد.

6 - اقدام سلیمان ( ع ) به تصحیح خطای دید بلقیس در آب پنداشتن شیشه های مفروش

حسبته لجّه . .. قال إنّه صرح ممرّد من قواریر

37- شرک ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 24 - 1

1 - ملکه سبا و قوم وی ، مردمی مشرک و خورشیدپرست

وجدتها و قومها یسجدون للشمس من دون اللّه

ص: 486

38- صلح طلبی ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 34 - 2

2 - پی آمد های شوم جنگ برای مردم و حکومت ، دلیل تمایل بلقیس به روش های مسالمت آمیز

قالت إنّ الملوک إذا دخلوا قریه أفسدوها

39- عزت طلبی ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 34 - 5

5 - دلبستگی بلقیس به آبادی سرزمین و عزت و سربلندی مردم خویش

قالت إنّ الملوک . .. و جعلوا أعزّه أهلها أذلّه

علت آوردن بلقیس برای پرهیز از جنگ، نشانگر اهتمام او در حفظ آبادی سرزمین و عزت جامعه خویش است.

40- عظمت هدیه ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 5

5 - هدیه ملکه سبا ، هدیه ای چشمگیر و پرب ها بود .

قال أتمدّونن بمال

از تعبیر <أتمدّونن بمال> استفاده می شود که هدیه، فی نفسه دارای جاذبه کافی برای هر پادشاه مقتدری بوده است; اما در چشم سلیمان پیامبر(ع) جایی نداشته است.

41- علایق ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 34 - 5

5 - دلبستگی بلقیس به آبادی سرزمین و عزت و سربلندی مردم خویش

قالت إنّ الملوک . .. و جعلوا أعزّه أهلها أذلّه

علت آوردن بلقیس برای پرهیز از جنگ، نشانگر اهتمام او در حفظ آبادی سرزمین و عزت جامعه خویش است.

ص: 487

42- علم سلیمان(ع) به تسلیم ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 38 - 4

4 - آگاهی یافتن سلیمان ( ع ) از تصمیم بلقیس مبنی بر تسلیم شدنش در برابر وی

قال ی_أیّها الملؤا . .. قبل أن یأتونی مسلمین

43- علم ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 5

5 - اطلاع بلقیس از مقام معنوی و قدرت سلیمان ( ع ) و تسلیم شدنش در برابر او ، قبل از رسیدن به دربار وی

و أُوتینا العلم من قبلها و کنّا مسلمین

ضمیر <من قبلها> به آیه و بینه برمی گردد که از عمل خارق العاده دربار سلیمان به دست می آید.

44- عوامل تعجب ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 8

8 - صحن شیشه ای آب نما ، یکی دیگر از نشانه های شگفت سلیمان ( ع ) برای بلقیس

قیل لها ادخلی الصرح . .. و کشفت عن ساقیها قال إنّه صرح ممرّد من قواریر

45- عوامل مؤثر در ایمان ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 43 - 5

5 - تأثیر عمیق تدبیر سلیمان ( ع ) در فاصله گرفتن بلقیس از آیین شرک آلود خویش

فلمّا جاءت . .. و کنّا مسلمین . و صدّها... إنّها کانت من قوم ک_فرین

از ارتباط آیه یاد شده با آیات پیش استفاده می شود که تدبیر سلیمان(ع) باعث شد که بلقیس از شرّ رفتار شرک آلود خود رهایی یابد و به دامن توحید و یکتاپرستی بازگردد; و گرنه بر اثر خو گرفتن به عادات قوم خود، همچنان در گمراهی می ماند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 13

ص: 488

13 - راه یافتن بلقیس به توحید و تسلیم در برابر خدای یگانه با راهنمایی و مدد سلیمان ( ع )

و أسلمت مع سلیم_ن للّه ربّ الع_لمین

تصریح بلقیس به <مع سلیمان> از یک سو به توحید خالص و بی شائبه همانند توحید سلیمان اشاره دارد و از سوی دیگر افاده می کند که سلیمان(ع) در راهیابی او به حق نقش داشته است.

46- فرستادگان ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 35 - 4

4 - همراهی هیأتی از فرستادگان بلقیس با هدیه او به سوی سلیمان ( ع )

فناظره بِمَ یرجع المرسلون

تعبیر <مرسلون> با صیغه جمع، نشان دهنده رفتن هیأتی از نمایندگان همراه هدیه او به سوی سلیمان(ع) است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 36 - 1

1 - حضور سفیر ملکه سبا همراه با هدایا در نزد سلیمان ( ع )

فلمّا جاء سلیم_ن

از تعبیر <جاء> به صورت مفرد، استفاده می شود که تنها یکی از نمایندگان بلقیس (با این که آنان متعدد بودند) برای تقدیم هدایا به دربار سلیمان(ع) باریافت. گفتنی است که جمله <ارجع إلیهم> _ که خطاب به یک فرد است _ مطلب فوق را تأیید می کند. بنابراین احتمال این که مراد از ضمیر <جاء> مال باشد _ چنان که برخی از مفسران گفته اند _ تضعیف می شود.

47- فلسفه احضار تخت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 38 - 5

5 - سلیمان ( ع ) ، مصمم بر نمایاندن قدرت فوق العاده خود به ملکه سبا ، با احضار تخت او

قال ی_أیّها الملؤا أیّکم یأتینی بعرشها قبل أن یأتونی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 4

4 - درک سریع بلقیس نسبت به هدف سلیمان ( ع ) در احضار اعجازگونه تخت وی

قالت کأنّه هو و أُوتینا العلم من قبلها

بلقیس پس از شناخت اریکه خویش، بدون تأمل گفت: آنچه را که سلیمان(ع) با این کار می خواهد به ما بفهماند، ما خود از قبل

ص: 489

فهمیده ایم.

48- فلسفه تغییر تخت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 41 - 1

1 - فرمان سلیمان به دگرگون ساختن آرایش تخت بلقیس برای آزمودن هوش وی

قال نکّروا لها عرشها ننظر أتهتدی

49- فلسفه هدیه ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 35 - 2

2 - هدف بلقیس از ارسال هدیه برای سلیمان ( ع ) ، آزمون وی و مشاهده بازتاب آن بود .

و إنّی مرسله إلیهم بهدیّه فناظره بِمَ یرجع المرسلون

50- فهم ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 4

4 - درک سریع بلقیس نسبت به هدف سلیمان ( ع ) در احضار اعجازگونه تخت وی

قالت کأنّه هو و أُوتینا العلم من قبلها

بلقیس پس از شناخت اریکه خویش، بدون تأمل گفت: آنچه را که سلیمان(ع) با این کار می خواهد به ما بفهماند، ما خود از قبل فهمیده ایم.

51- گزارش فرستادگان ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 35 - 5

5 - هیأت نمایندگان سبا ، مأمور گزارش کردن نقطه نظر های جدید سلیمان ( ع ) به دربار

فناظره بِمَ یرجع المرسلون

ص: 490

52- محدوده علم ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 29 - 3

3 - عدم اطلاع بلقیس از مشخصات آورنده نامه سلیمان

إنّی أُلقی إلیّ

مجهول آمدن فعل <أُلقی> نشانگر آن است که هدهد، نامه سلیمان را طوری به سوی ملکه انداخت که کسی متوجه او نشد.

53- مسؤولیت فرستادگان ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 35 - 5

5 - هیأت نمایندگان سبا ، مأمور گزارش کردن نقطه نظر های جدید سلیمان ( ع ) به دربار

فناظره بِمَ یرجع المرسلون

54- مشاوران ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 29 - 5

5 - مشاوران دربار بلقیس ، عناصری برجسته و صاحب مقام

قالت یأیّها الملؤا

واژه <ملأ> به عناصر چشم پرکن و شخصیت های برجسته گفته می شود.

55- مشاوره در حکومت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 32 - 4

4 - مشورت با بزرگان دربار ، قبل از تصمیم گیری نهایی در امور کشور ، شیوه همیشگی ملکه سبا

أفتونی فی أمری ما کنت قاطعه أمرًا حتّی تشهدون

<قطع> (مصدر <قاطعه>) در اصل به معنای بریدن و در این جا کنایه از عزم و تصمیم است. <أمراً> نکره در سیاق نفی و مفید عموم می باشد. <شهاده> (مصدر <تشهدون>) معادل حضور است; یعنی، من تاکنون جز با حضور شما در هیچ کاری تصمیم نگرفتم.

ص: 491

56- مشاوره ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 29 - 4

4 - اقدام بلقیس به در میان گذاشتن خبر نامه سلیمان با درباریان خود

قالت یأیّها الملؤا إنّی أُلقی إلیّ کت_ب کریم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 32 - 1

1 - نظرخواهی بلقیس از درباریان خود ، درباره چگونگی پاسخ به سلیمان ( ع )

قالت یأیّها الملؤا أفتونی فی أمری

<إفتاء> (مصدر <أفتونی>) به معنای اظهار نظر است. <أفتونی فی أمری>; یعنی، نظرتان را در این که باید چه کار انجام دهم، بیان کنید.

57- ملکه سبأ در کاخ سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 1

1 - ورود ملکه سبا به بارگاه سلیمان

فلمّا جاءت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 1،2،4،5

1 - اذن یافتن ملکه سبا برای ورود به صحن و سرای قصر سلیمان

قیل لها ادخلی الصرح

<صرح> به معنای قصر و نیز به معنای صحن و ساحت می آید. در آیه یاد شده به قرینه جمله بعد (حسبته لجّه) معنای دوم (صحن) مراد است; زیرا اطلاق <لجّه> بر قصر درست نمی نماید.

2 - جلوه نمودن صحن بلورین قصر سلیمان به شکل آبگیری ژرف در نظر بلقیس

فلمّا رأته حسبته لجّه

<لجّه> معادل برکه، آبگیر و استخری است که آب زیادی در آن ایستاده باشد. بر این اساس معنای آیه چنین می شود: چون نگاه بلقیس به صحن افتاد، گمان کرد که آبگیری است پر از آب.

4 - بلقیس ، برای عبور از آبگینه های آب نما ، دامن برکشید و ساق های پایش نمایان شد .

ص: 492

فلمّا رأته حسبته لجّه و کشفت عن ساقیها

5 - سلیمان ( ع ) ، ناظر عکس العمل بلقیس ، در مواجهه با آبگینه های آب نما

و کشفت عن ساقیها قال إنّه صرح

مراد از ضمیر فاعل در <قال> سلیمان(ع) می باشد.

58- ملکه سبأ و پادشاهان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 35 - 3

3 - اطلاع ملکه سبا از خصلت شاهان و فریفتگی آنان در برابر هدایا

و إنّی مرسله إلیهم بهدیّه فناظره بِمَ یرجع المرسلون

59- ملکه سبأ و سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 30 - 1،2

1 - اقدام بلقیس به معرفی نویسنده نامه برای درباریان ، پیش از خواندن محتوای آن

إنّه من سلیم_ن

2 - آشنایی بلقیس و درباریان وی با شخصیت و موقعیت ممتاز سلیمان ( ع )

إنّی أُلقی إلیّ کت_ب کریم . إنّه من سلیم_ن

جمله <إنّه من سلیمان> ظاهراً تعلیل برای <کتاب کریم> است; یعنی، این که می گویم <مکتوبی گران مایه> این بدان سبب است که آن را شخصیتی چون سلیمان برای ما فرستاده است.

60- ملکه سبأ و نامه سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 32 - 2،5

2 - برخورد جدی ملکه سبا با نامه سلیمان و عدم تردید وی در صحت آن

قالت یأیّها الملؤا أفتونی فی أمری

در عبارات بلقیس، کلامی که حاکی از تردید باشد مشاهده نمی شود; بلکه اقدام وی به مشاوره درباره محتوای نامه، نشانگر اطمینان او است.

5 - احساس خطر جدی ملکه سبا از نامه سلیمان و تلاش وی برای تحکیم روابط در درون دربار

ص: 493

أفتونی فی أمری ما کنت قاطعه أمرًا حتّی تشهدون

در صورتی که کار مشاوره برای بلقیس امری معمولی بود، وی نیازی نداشته تا در خصوص این موضوع، بر شیوه مشاوره خود تأکید کند. احتمال می رود این تأکید از آن جهت باشد که موضوع را بسیار جدی و خطرناک تلقی کرده و با این سخنان سعی داشته تا دل درباریان را به دست آورد و آنان را با خود همراه سازد.

61- موانع ایمان ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 43 - 2

2 - تعلق بلقیس به جامعه شرک و کفر ، مانع پیوستن رسمی وی به آیین توحیدی سلیمان ( ع ) با وجود اذعان قلبی

و أُوتینا العلم من قبلها و کنّا مسلمین . و صدّها... إنّها کانت من قوم ک_فرین

برداشت یاد شده بدان احتمال است که آیه مذکور در مقام توضیح این نکته باشد که چرا بلقیس علی رغم علم و اذعان قلبی خود، پیش از این رسماً تسلیم سلیمان(ع) نشده و به یکتاپرستی نگرویده بود.

62- موانع هدایت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 43 - 1

1 - محیط و عادت های شرک آلود ، مانع هدایت بلقیس به راه راست و یکتاپرستی در گذشته عمر وی

و صدّها ما کانت . .. إنّها کانت من قوم ک_فرین

<صَدّ> (مصدر <صَدَّ>) به معنای منع و بازداشتن است. متعلق <صَدَّ> محذوف و به تقدیر <صدّها عن السبیل> می باشد. برداشت یاد شده بدان احتمال است که آیه یاد شده ناظر به پاسخ این پرسش باشد که بلقیس چرا پیش از این ماجرا (ماجرای میان او و سلیمان(ع)) با فراستی که داشت، از راه راست منحرف شده بود.

63- نامه به ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 28 - 1،2

1 - مأموریت هدهد از سوی سلیمان ، برای بردن نامه وی به جانب ملکه سبا

اذهب بکت_بی ه_ذا فألقه إلیهم

<کتاب> معادل <مکتوب> و به معنای نامه است; یعنی، این نامه مرا ببر، آن گاه. .. .

2 - افکندن نامه به محلّ تجمع ملکه و درباریان سبا ، مأموریت هدهد از جانب سلیمان ( ع )

ص: 494

اذهب بکت_بی ه_ذا فألقه إلیهم

<ها> ساکن در <ألقه> ها سکت و <إلقاء> (مصدر <ألق>) به معنای افکندن است; یعنی، آن گاه [نامه را] به سوی آنان بیفکن.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 29 - 1

1 - قرار گرفتن نامه سلیمان در اختیار ملکه سبا ( بلقیس )

قالت یأیّها الملؤا إنّی أُلقی إلیّ کت_ب کریم

64- نظام حکومتی ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 32 - 4

4 - مشورت با بزرگان دربار ، قبل از تصمیم گیری نهایی در امور کشور ، شیوه همیشگی ملکه سبا

أفتونی فی أمری ما کنت قاطعه أمرًا حتّی تشهدون

<قطع> (مصدر <قاطعه>) در اصل به معنای بریدن و در این جا کنایه از عزم و تصمیم است. <أمراً> نکره در سیاق نفی و مفید عموم می باشد. <شهاده> (مصدر <تشهدون>) معادل حضور است; یعنی، من تاکنون جز با حضور شما در هیچ کاری تصمیم نگرفتم.

65- نقش فرستادگان ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 7

7 - اطلاع قبلی ملکه سبا از حقانیت و مقام سلیمان ( ع ) با گزارش سفیران خویش

و أُوتینا العلم من قبلها و کنّا مسلمین

<من قبلها> ظاهراً اشاره به زمانی دارد که سفیران ملکه سبا هدایا را بازگرداندند و ویژگی های سلیمان(ع) و دربار او را باز گفتند.

66- نقش ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 24 - 4

4 - نقش زیربنایی ملکه سبا ، در گرایش های عقیدتی مردم جامعه خویش

وجدتها و قومها یسجدون للشمس

ص: 495

جدا آمدن <وجدتها> از <قومها> و تقدّم نام ملکه بر قومش، اشاره به تأثیر رهبری آن سامان بر توده مردم دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 32 - 3

3 - ملکه سبا ، تصمیم گیرنده نهایی درباره امور مملکت خویش

أفتونی فی أمری

ملکه تصمیم گیری را <أمر> خود دانسته است، نه درباریان.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 33 - 6

6 - ملکه سبا ، تصمیم گیرنده نهایی درباره جنگ و صلح

و الأمر إلیک فانظری ماذا تأمرین

67- نگرانی ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 34 - 6

6 - نگرانی بلقیس از قدرت و غلبه سلیمان ( ع ) ، علی رغم اظهار آمادگی فرماندهان وی برای هر نبرد

قالوا نحن أُولوا قوّه . .. قالت إنّ الملوک إذا دخلوا قریه أفسدوها

طرح مسأله تباهی جامعه در صورت بروز جنگ، بیانگر مطلب یاد شده است.

68- ویژگیهای تخت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 39 - 7

7 - بزرگی و ارزشمندی تخت ملکه سبا

و إنّی علیه لقویّ أمین

از تعبیر <لقویّ أمین> استفاده می شود که تخت بلقیس بزرگ و نیز گران بها و ارزشمند بوده است.

69- ویژگیهای ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 496

13 - نمل - 27 - 34 - 1،5

1 - کیاست ملکه سبا و عدم تمایل وی به تسریع و پیشقدمی در جنگ

قالت إنّ الملوک إذا دخلوا قریه أفسدوها

5 - دلبستگی بلقیس به آبادی سرزمین و عزت و سربلندی مردم خویش

قالت إنّ الملوک . .. و جعلوا أعزّه أهلها أذلّه

علت آوردن بلقیس برای پرهیز از جنگ، نشانگر اهتمام او در حفظ آبادی سرزمین و عزت جامعه خویش است.

70- هدایت ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 44 - 13

13 - راه یافتن بلقیس به توحید و تسلیم در برابر خدای یگانه با راهنمایی و مدد سلیمان ( ع )

و أسلمت مع سلیم_ن للّه ربّ الع_لمین

تصریح بلقیس به <مع سلیمان> از یک سو به توحید خالص و بی شائبه همانند توحید سلیمان اشاره دارد و از سوی دیگر افاده می کند که سلیمان(ع) در راهیابی او به حق نقش داشته است.

71- هدیه ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 35 - 1،4

1 - تدبیر ملکه سبا در فرستادن هدیه ای بزرگ برای سلیمان ( ع )

و إنّی مرسله إلیهم بهدیّه

بزرگی هدیه از نکره آمدن آن استفاده می شود.

4 - همراهی هیأتی از فرستادگان بلقیس با هدیه او به سوی سلیمان ( ع )

فناظره بِمَ یرجع المرسلون

تعبیر <مرسلون> با صیغه جمع، نشان دهنده رفتن هیأتی از نمایندگان همراه هدیه او به سوی سلیمان(ع) است.

72- هوشیاری ملکه سبأ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 34 - 1

1 - کیاست ملکه سبا و عدم تمایل وی به تسریع و پیشقدمی در جنگ

ص: 497

قالت إنّ الملوک إذا دخلوا قریه أفسدوها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 41 - 2

2 - اهمیت پی بردن به میزان هوش و فراست ملکه سبا برای سلیمان ( ع )

قال نکّروا لها عرشها ننظر أتهتدی

ظاهراً اقدام سلیمان(ع) به آزمودن بلقیس، دانستن هوش وی بوده است. بنابراین تقدیر <ننظر أتهتدی...> چنین است: <ننظر أتهتدی إلی معرفه عرشها...; بنگریم آیا می تواند به شناختن تختش پی ببرد یا از کسانی است که نمی توانند راه یابند>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - نمل - 27 - 42 - 3،4

3 - فراست بلقیس در بازشناسی تخت تغییریافته خویش

قالت کأنّه هو

نحوه پاسخ بلقیس، نشان دهنده فراست او است; زیرا نه تصریح کرد که آن اریکه، تخت او است و نه شباهت زیاد آن را با تخت خویش مخفی داشت.

4 - درک سریع بلقیس نسبت به هدف سلیمان ( ع ) در احضار اعجازگونه تخت وی

قالت کأنّه هو و أُوتینا العلم من قبلها

بلقیس پس از شناخت اریکه خویش، بدون تأمل گفت: آنچه را که سلیمان(ع) با این کار می خواهد به ما بفهماند، ما خود از قبل فهمیده ایم.

ص: 498

8- منّ

1- استفاده از نعمت منّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 160 - 22

22 _ بهره گیری از < منّ > و < سلوی > و روزی های پاکیزه ، توصیه خداوند به بنی اسرائیل

کلوا من طیبت ما رزقنکم

برداشت فوق با توجه به فعل امر (کلوا)، استفاده شده است.

2- بنی اسرائیل و خوردنی منّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 57 - 12

12 - قوم موسی با بهره گیری حرام از < منّ > و < سلوی > مرتکب گناه شده ، بر خود ستم کردند . *

کلوا من طیبت ما رزقنکم و ما ظلمونا و لکن کانوا أنفسهم یظلمون

جمله <و لکن کانوا . ..> دلالت بر آن دارد که قوم موسی مرتکب حرام خواری شدند. به نظر می رسد از مصداقهای حرام خواری آنان - به قرینه وقوع جمله مذکور پس از بیان نزول منّ و سلوی - بهره گیری حرام از منّ و سلوی، همانند تجاوز به سهم دیگران باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 61 - 1،18،19

1 - بنی اسرائیل ، از بسنده کردن به < منّ > و < سلوی > ناخشنود بوده ، و از اکتفا کردن به آن اظهار ناشکیبایی می کردند .

لن نصبر علی طعام وحد

مراد از <طعام واحد> به قرینه آیه 57 <من> و <سلوی> می باشد.

18 - بنی اسرائیل ، در صورت دستیابی به خوراکی های دلخواه ( سبزیجات و . . . ) از < منّ > و < سلوی > محروم می شدند .

ص: 499

قال أتستبدلون الذی هو أدنی بالذی هو خیر

با وجود اینکه در سخنان بنی اسرائیل این معنا نبود که <منّ> و <سلوی> نمی خواهیم، ولی خداوند یا موسی(ع) در پاسخ آنان، جمله <أتستبدلون> (چرا معاوضه می کنید) را به کار برد تا به این نکته اشاره کند که: دستیابی به خوراکیهای یاد شده، موجب محرومیت شما از <منّ> و <سلوی> خواهد شد.

19 - بنی اسرائیل ، مردمی ناسپاس در برابر نعمت های ارزشمند الهی ( منّ و سلوی )

لن نصبر علی طعام وحد . .. قال أتستبدلون الذی هو أدنی

3- زمینه نعمت منّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 160 - 20

20 _ پدیدار شدن ابر بر فراز قوم موسی ، زمینه فرود آمدن منّ و سلوی برای آنان *

و ظلّلنا علیهم الغمم و أنزلنا علیهم المن و السلوی

عطف شدن <أنزلنا . .. > بر جمله <ظلّلنا ... > می تواند حاکی از ارتباط میان آمدن ابر با نزول منّ و سلوی باشد.

4- نزول منّ بر بنی اسرائیل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 57 - 3،5،6،22

3 - خداوند ، برای تغذیه قوم موسی - به هنگام عبورشان از صحرا - برای آنان < منّ > ( ترنجبین ) و < سلوی > ( بلدرچین ) فرو فرستاد .

و أنزلنا علیکم المنّ و السلوی

کلمه <منّ> در لغت به ترنجبین و نیز به شربتی شیرین، همانند عسل معنا شده است و در معنای <سلوی> گفته شده که پرنده ای است سفید رنگ همانند بلدرچین و برخی نیز گفته اند <سلوی> همان بلدرچین است.

5 - نزول < منّ > و < سلوی > بر بنی اسرائیل و نجاتشان از حرارت شدید خورشید با ابر های سایه گستر ، پس از حادثه صاعقه زدگی و زنده شدن آنان بود .

ثم بعثنکم . .. و ظللنا علیکم الغمام

عطف جمله <ظللنا . ..> بر <بعثناکم ...> اقتضا می کند که گفته شود: داستان سایه گستر شدن ابرها و نزول <منّ> و <سلوی> پس از داستان صاعقه، تحقق یافته باشد.

6 - قرار دادن ابر های سایه گستر و نازل کردن < منّ > و < سلوی > از معجزات ارائه شده به قوم موسی

و ظللنا علیکم الغمام و أنزلنا علیکم المنّ و السلوی

22 - از امام صادق ( ع ) روایت شده که : < کان ینزل المنّ علی بنی اسرائیل من بعد الفجر إلی طلوع الشمس . . . ;

<منّ> بر بنی اسرائیل بعد از سپیده صبح تا طلوع خورشید نازل می شد . ..>.

ص: 500

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 80 - 6،7،8

6 - خداوند ، بر بنی اسرائیل زمان موسی ( ع ) ، خوردنی های < منّ > ( ترنجبین ) و < سلوی > ( بلدرچین ) نازل کرد .

و نزّلنا علیکم المنّ والسلوی

<منّ> قطراتی است که از آسمان بر درخت ها و سنگ ها می نشیند و به صورت عسل در می آید. طعم آن شیرین است و مانند شیره درخت خشک می شود (قاموس). برخی از مفسران آن را ترنجبین معنا کرده اند. <سلوی>، پرنده ای است شبیه کبوتر با پا و گردنی درازتر که حرکتی سریع دارد و رنگ آن شبیه رنگ بلدرچین است (مصباح). برخی آن را همان بلدرچین می دانند.

7 - نزول < منّ و سلوی > بر بنی اسرائیل ، پس از نجات آنان از چنگال فرعون و استقرار آنها در بیابان بوده است .

قد أنجین_کم . .. وعدن_کم ... و نزّلنا علیکم المنّ والسلوی

نزول <منّ و سلوی>، نشان عاری بودن منطقه از مواد غذایی متداول و بیابانی بودن محیط استقرار آنها است.

8 - نزول < منّ و سلوی > ، از معجزات ارائه شده به قوم موسی ( ع )

و نزّلنا

اختصاص یافتن <منّ و سلوی> از بین خوراکی ها و یادآوری نزول آن بر بنی اسرائیل، نشان از غیر عادی بودن نزول آن دو دارد.

5- نعمت منّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 160 - 18،19،26

18 _ خداوند برای تغذیه قوم موسی به هنگام عبورشان از صحرای سوزان ، بر آنان منّ و سلوا فرو فرستاد .

و أنزلنا علیهم المن و السلوی

کلمه <منّ> در لغت به ترنجبین و نیز شربتی شیرین همانند عسل معنا شده است و در معنای <سلوی> گفته شده که پرنده ای است سفید رنگ همانند بلدرچین و برخی گفته اند <سلوی> همان بلدرچین است.

19 _ < منّ > و < سلوی > خوراکی پاکیزه و از روزی های عطا شده به بنی اسرائیل

و أنزلنا علیهم المن و السلوی کلوا من طیبت ما رزقنکم

26 _ ظهور معجزاتی متعدد ( پدید آمدن آب ، سایه ، نزول منّ و سلوی ) برای قوم موسی در پی عبورشان از دریا

فانبجست . .. ظلّلنا علیهم الغمم و أنزلنا علیهم المن و السلوی

ص: 501

9- منابزه

1- آثار اجتناب از منابزه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 11 - 3،16

3 - صلح و صفای اجتماعی ، در گرو پرهیز اعضای جامعه از استهزا ، عیب جویی و نسبت دادن عناوین زشت به یکدیگر

إنّما المؤمنون إخوه فأصلحوا بین أخویکم . .. لایسخر قوم من قوم ... و لا تلمزوا أن

16 - صلح ، برادری و صفای اجتماعی ، در گرو پرهیز اعضای جامعه از استهزاگری ، عیب جویی و نسبت دادن عناوین زشت به یکدیگر

إنّما المؤمنون إخوه فأصلحوا بین أخویکم . .. لایسخر قوم من قوم ... و لا تلمزوا أن

2- آثار منابزه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 11 - 17

17 - نسبت دادن القاب زشت به مؤمنان ، موجب فسق است .

بئس الاسم الفسوق بعد الإیم_ن

برداشت بالا بنا براین نکته است که تعبیر <بئس الاسم> نظر به شخصی داشته باشد که دیگران را با القاب زشت یاد می کند; یعنی، این خصلت (تنابز به القاب)، سبب می شود که انسان بد نام گردد و با نام <فاسق> از او یاد شود.

3- اهمیت اجتناب از منابزه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 11 - 15

ص: 502

15 - لزوم پرهیز اهل ایمان ، از بر چسب زدن و نسبت دادن القاب زشت به یکدیگر

و لا تنابزوا بالألق_ب

<تنابز>، در لغت به معنای لقب دادن به یکدیگر است و معمولاً در مورد القاب زشت به کار می رود.

4- توبه از منابزه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 11 - 20،21

20 - استهزا ، طعن و نسبت دادن القاب زشت به مؤمنان ، گناه و نیازمند توبه است .

لایسخر قوم . .. و لا تلمزوا ... و لا تنابزوا ... و من لم یتب

بنابراین که <و من لم یتب> نظر داشته باشد به تمام محتوای آیه و نه صرف کسانی که لقب بد بر مؤمنان می نهند، برداشت بالا استفاده می شود.

21 - توبه نکردن از استهزا ، طعن و نسبت دادن القاب زشت به مؤمنان ، باعث ورود حتمی فرد در زمره ظالمان

لایسخر قوم من قوم . .. و من لم یتب فأول_ئک هم الظ_لمون

5- سرزنش منابزه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 11 - 18

18 - نسبت دادن اهل ایمان به فسق و نهادن القاب فاسقانه بر ایشان ، عملی زشت و ناروا

و لا تنابزوا بالألق_ب بئس الاسم الفسوق بعد الإیم_ن

برداشت یاد شده بنابراین نکته است که <بئس الإسم . ..> در مقام بیان مراد از <الألقاب> باشد; یعنی، القاب زشت عبارت است از نسبت دادن عناوین فاسقانه به کسانی که مؤمن اند.

6- گناه منابزه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 11 - 20

20 - استهزا ، طعن و نسبت دادن القاب زشت به مؤمنان ، گناه و نیازمند توبه است .

لایسخر قوم . .. و لا تلمزوا ... و لا تنابزوا ... و من لم یتب

بنابراین که <و من لم یتب> نظر داشته باشد به تمام محتوای آیه و نه صرف کسانی که لقب بد بر مؤمنان می نهند، برداشت بالا استفاده می شود.

ص: 503

ص: 504

10- مناجات

1- مناجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 41 - 5

5 _ گفتگوی حضرت زکریا با خداوند متعال

قال ربّ . .. قال ایتک

2- آثار مناجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

3 - نساء - 4 - 75 - 16

16 _ نیایش به درگاه خداوند ، زمینه ساز رهایی از مشکلات

و اجعل لنا من لدنک ولیّاً و اجعل لنا من لدنک نصیراً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 52 - 11

11 _ دعا راهی برای رسیدن به قرب خدا و جلب رضایت اوست.

یدعون ربهم . .. یریدون وجهه

<وجه> به معنای صورت است و چون لحاظ معنای حقیقی این کلمه درباره خداوند معقول نیست بنابراین می تواند مراد از <یریدون وجهه> <یریدون مرضاته> باشد، چنانکه اغلب مفسران این احتمال را گفته اند.

ص: 505

3- آثار مناجات زکریا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 3 - 2

2- دعا و راز و نیاز پنهانی زکریا به درگاه خدا ، زمینه ساز برخورداری وی از رحمت خاص الهی بود .

رحمت ربّک . .. زکریّا . إذ نادی ربّه نداءً خفیًّا

<إذ نادی> ظرف برای <رحمت ربّک> است. مفاد این ترکیب آن است که شمول رحمت خداوند بر زکریا، زمانی بوده که به مناجات پنهانی با خداوند پرداخته بود.

4- آثار مناجات شبانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 142 - 5

5 _ عبادت و مناجات چهل شبه ، عبادت و مناجاتی کامل و دارای اثری خاص است .

و أتممنها بعشر فتم میقت ربه أربعین لیله

به کارگیری واژه <اتمام> در جمله <اتممناها> و نیز استفاده از <تمَّ> (به جای _ مثلا _ <صار>) در جمله <فتم میقات ربه>، بیانگر این است که عبادت سی شبه عبادتی کامل و تمام نبوده و با سپری شدن چهل شب، کامل و تمام شده است. تصریح به اینکه پس از اضافه شدن ده به سی مجموع آن چهل شد (فتم ... اربعین) می تواند اشاره به برداشت فوق باشد.

5- آداب مناجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 114 - 2

2 _ رعایت ادب با ابراز خضوع و کاربرد تعابیر شایسته از آداب نیایش به درگاه خداوند

قال عیسی ابن مریم اللّهم ربنا . .. و ارزقنا و انت خیر الرزقین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 52 - 10

10 _ از آداب دعا توجه به ربوبیت خداوند در حال دعاست.

یدعون ربهم بالغدوه و العشیّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 180 - 4

4 _ ضرورت نیایش به درگاه خدا با توصیف وی به کمالات مطلق و تنزیه او از هر نقص و عیب

ص: 506

و للّه الأسماء الحسنی فادعوه بها

6- ارزش مناجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 52 - 12

12 _ نیایش کنندگان به درگاه خداوند، نزد او ارزشمندند ; هر چند تهیدست باشند.

و لا تطرد الذین یدعون ربهم بالغدوه و العشیّ یریدون وجهه

7- امیدواری در مناجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 16 - 5

5 - توأم بودن بیم و امید در دعا و نیایش ، امری بایسته و لازم است .

یدعون ربّهم خوفًا و طمعًا

8- اهمیت مناجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - اعراف - 7 - 29 - 6

6 _ انسانها موظف به دعا و نیایش به درگاه خداوند

و ادعوه مخلصین له الدین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 180 - 4

4 _ ضرورت نیایش به درگاه خدا با توصیف وی به کمالات مطلق و تنزیه او از هر نقص و عیب

و للّه الأسماء الحسنی فادعوه بها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 16 - 14

14 - انفاق ، دارای اهمیتی در رتبه نیایش و دعا به درگاه خداوند است .

یدعون ربّهم . .. و ممّا رزقن_هم ینفقون

ص: 507

ذکر انفاق در ردیف، تهجّد و دعا و تسبیح، نشان دهنده اهمیت آن و هم رتبه بودنش با آنها است.

9- اهمیت مناجات در شب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 16 - 8

8 - دعا و نیایش در تاریکی شب ، امری بایسته و پسندیده است .

تتجافی جنوبهم عن المضاجع یدعون ربّهم خوفًا و طمعًا

10- اهمیت مناجات رهبران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مزمل - 73 - 5 - 5

5 - لزوم خلوت با خدا و راز و نیاز به درگاه او و انس بیشتر با قرآن ، برای رهبران و مبلغان دینی

قم الّیل . .. و رتّل القرءان ترتیلاً . إنّا سنلقی علیک قولاً ثقیلاً

11- اهمیت مناجات مبلغان دین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - مزمل - 73 - 5 - 5

5 - لزوم خلوت با خدا و راز و نیاز به درگاه او و انس بیشتر با قرآن ، برای رهبران و مبلغان دینی

قم الّیل . .. و رتّل القرءان ترتیلاً . إنّا سنلقی علیک قولاً ثقیلاً

12- ترس در مناجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 16 - 5

5 - توأم بودن بیم و امید در دعا و نیایش ، امری بایسته و لازم است .

یدعون ربّهم خوفًا و طمعًا

ص: 508

13- خضوع در مناجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 114 - 2

2 _ رعایت ادب با ابراز خضوع و کاربرد تعابیر شایسته از آداب نیایش به درگاه خداوند

قال عیسی ابن مریم اللّهم ربنا . .. و ارزقنا و انت خیر الرزقین

14- ذکر خدا در مناجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 52 - 10

10 _ از آداب دعا توجه به ربوبیت خداوند در حال دعاست.

یدعون ربهم بالغدوه و العشیّ

15- زمان مناجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 17 - 4

4 _ سحرگاهان ، مناسبترین زمان برای استغفار و طلب آمرزش از درگاه خداوند

و المستغفرین بالاسحار

16- زمینه مناجات موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 40 - 35

35 - موسی ( ع ) زمانی توفیق مناجات با خداوند در کوه طور و دریافت حکم رسالت را یافت که از مرحله آزمون الهی و چشیدن سختی ها ، عبور کرد و شایستگی لازم را به دست آورده بود .

و فتنّک فتونًا. .. ثمّ جئت علی قدر ی_موسی

17- شرایط مناجات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 509

5 - اعراف - 7 - 29 - 8

8 _ پایبندی خالصانه به دین و پرهیز از شرک و التقاط، از شرایط دعا و نیایش به درگاه خداوند

و ادعوه مخلصین له الدین

18- مدت مناجات موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 51 - 3

3 - مدت زمان عبادت و مناجات ویژه موسی ( ع ) ، چهل شب تعیین شد .

و إذ وعدنا موسی أربعین لیله

19- مقامات مناجات کنندگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 52 - 12

12 _ نیایش کنندگان به درگاه خداوند، نزد او ارزشمندند ; هر چند تهیدست باشند.

و لا تطرد الذین یدعون ربهم بالغدوه و العشیّ یریدون وجهه

20- مناجات انبیا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 142 - 6

6 _ خلوت و انزوای انبیا برای مناجات با خدا و عبادت او

و وعدنا موسی ثلثین لیله

21- مناجات با خدا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 40 - 4،5،7

4 _ ادب زکریا در مقام تکلّم با خداوند

و قد بلغنی الکبر

جمله <و قد بلغنی الکبر>، کنایه از ناتوانی بر آمیزش جنسی است.

ص: 510

5 _ لزوم رعایت ادب در گفتار با خداوند

و قد بلغنی الکبر

7 _ سخن گفتن با خداوند ، نیاز به واسطه ندارد .

فنادته الملائکه . .. قال ربّ

با اینکه ملائکه برای زکریا (ع) پیام آوردند; ولی آن حضرت، خود با خداوند صحبت کرد و به ملائکه نفرمود که از جانب من به خداوند بگویید.

22- مناجات خالصانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 53 - 13

13 _ ایمان و نیایش خالصانه به درگاه خداوند، سپاسگزاری است.

و لا تطرد الذین یدعون ربهم بالغدوه و العشیّ یریدون وجهه . .. ألیس اللّه بأعلم با

23- مناجات در شب

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 52 - 5،9

5 _ حضور مؤمنانی در اطراف پیامبر(ص) که هر بامداد و شامگاه به درگاه خداوند نیایش خالصانه داشتند.

و لا تطرد الذین یدعون ربهم بالغدوه و العشیّ یریدون وجهه

9 _ بامدادان و شامگاهان، فرصتهایی مناسب برای نیایش و دعاست.

یدعون ربهم بالغدوه و العشیّ

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - سجده - 32 - 16 - 1،3

1 - برکندن تَن از بستر آسایش در دل شب ، برای نیایش خدا ، نشان مؤمنان راستین است .

إنّما یؤمن بأی_تنا الذین . .. تتجافی جنوبهم عن المضاجع

<تتجافی> از ریشه <جفی> به معنای <ملازم نبودن با مکان و جا> است (المنجد) لازم به ذکر است که <تتجافی> حال برای <الذین> در آیه پیش است.

3 - نیایش مؤمنان راستین به درگاه خدا در دل شب ، همراه با بیم و امید است .

یدعون ربّهم خوفًا و طمعًا

ص: 511

24- مناجات در صبح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 52 - 5،9

5 _ حضور مؤمنانی در اطراف پیامبر(ص) که هر بامداد و شامگاه به درگاه خداوند نیایش خالصانه داشتند.

و لا تطرد الذین یدعون ربهم بالغدوه و العشیّ یریدون وجهه

9 _ بامدادان و شامگاهان، فرصتهایی مناسب برای نیایش و دعاست.

یدعون ربهم بالغدوه و العشیّ

25- مناجات در کوه طور

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 80 - 9

9 - نجات بنی اسرائیل از فرعونیان و دعوت آنان به کوه طور برای مناجات و فرو فرستادن منّ و سلوی بر آنان ، از نعمت های خداوند بر بنی اسرائیل در زمان موسی ( ع )

ی_بنی اسرءیل قد أنجین_کم . .. و نزّلنا علیکم المنّ والسلوی

26- مناجات زکریا(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 41 - 5

5 _ گفتگوی حضرت زکریا با خداوند متعال

قال ربّ . .. قال ایتک

27- مناجات شبانه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 144 - 11

11 _ تصفیه موسی ( ع ) با مناجات چهل شبه ، مقدمه ای برای دریافت تورات بود .

یموسی إنی اصطفیتک . .. فخذ ما ءاتیتک

چون خداوند در پایان داستان مواعده خویش با موسی(ع) و مناجات چهل شبه وی، اعطای پیامهای خویش را، که همان تورات باشد، مطرح ساخته، معلوم می شود آن مواعده و مناجات به سبب اعطای تورات بوده است.

ص: 512

28- مناجات شبانه موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 142 - 4

4 _ مناجات خاص موسی با خداوند با گذشتن چهل شب ، در دو مرحله سی شبه و ده شبه ، کامل شد و به حد مطلوب رسید .

فتم میقت ربه أربعین لیله

فعل <تمَّ> متضمن معنای <بلغ> می باشد و بدین لحاظ <اربعین> مفعولٌ به برای آن است ; یعنی: <فتم میقات ربه بالغاً أربعین لیله>.

29- مناجات صحابه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 52 - 5

5 _ حضور مؤمنانی در اطراف پیامبر(ص) که هر بامداد و شامگاه به درگاه خداوند نیایش خالصانه داشتند.

و لا تطرد الذین یدعون ربهم بالغدوه و العشیّ یریدون وجهه

30- مناجات کامل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 142 - 5

5 _ عبادت و مناجات چهل شبه ، عبادت و مناجاتی کامل و دارای اثری خاص است .

و أتممنها بعشر فتم میقت ربه أربعین لیله

به کارگیری واژه <اتمام> در جمله <اتممناها> و نیز استفاده از <تمَّ> (به جای _ مثلا _ <صار>) در جمله <فتم میقات ربه>، بیانگر این است که عبادت سی شبه عبادتی کامل و تمام نبوده و با سپری شدن چهل شب، کامل و تمام شده است. تصریح به اینکه پس از اضافه شدن ده به سی مجموع آن چهل شد (فتم ... اربعین) می تواند اشاره به برداشت فوق باشد.

31- مناجات موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 51 - 1

1 - خداوند ، پس از نجات بنی اسرائیل از سیطره فرعونیان ، موسی ( ع ) را برای عبادت و مناجاتی خاص فرا خواند .

و إذ وعدنا موسی أربعین لیله

ص: 513

به کارگیری کلمه <لیله> (شب) - با وجود اینکه معمولا در بیان شبانه روز و مانند آن، از کلمه <یوم> (روز) استفاده می شود - اشاره به این معنا دارد که: وعده خدا با موسی (ع) برای عبادت و مناجات بوده است. از آن جا که موسی (ع) در میان بنی اسرائیل نیز اعمال عبادی داشته، معلوم می شود آن دعوت برای عبادت و مناجاتی خاص بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 142 - 1

1 _ خداوند ، موسی ( ع ) را پس از عبور بنی اسرائیل از دریا ، برای عبادت و مناجاتی خاص فراخواند .

و وعدنا موسی ثلثین لیله

به کارگیری کلمه <لیله> (شب)، با وجود اینکه معمولاً در بیان شبانه روز و مانند آن از کلمه <یوم> استفاده می شود، اشاره به این دارد که مواعده خدا با موسی برای عبادت بوده است. و چون موسی در میان قومش نیز عبادت و مناجات داشته، معلوم می شود که این، عبادت و مناجاتی خاص بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 151 - 1،2

1 _ موسی ( ع ) پس از مشاجره خویش با هارون و پی بردن به ناتوانی او در برابر منحرفان ، رو به درگاه خدا آورد و به مناجات با او پرداخت .

قال رب اغفر لی و لأخی

2 _ موسی ( ع ) در مناجاتش با خدا آمرزش خویش و برادرش هارون را از خداوند درخواست کرد .

قال رب اغفر لی و لأخی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 45 - 2

2 - موسی و هارون ( ع ) با مناجات به درگاه خداوند و برشمردن موانع احتمالی اقدام خود ، از خداوند راه چاره خواستند .

قالا ربّنا إنّنا نخاف أن یفرط علینا

32- مناجات موسی(ع) در میقات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 142 - 2،3،4،7،9

2 _ مدت مناجات و عبادت ویژه موسی ( ع ) در مرحله نخست سی شب تعیین گردید .

و وعدنا موسی ثلثین لیله

3 _ موسی ( ع ) علاوه بر گذراندن سی شب برای عبادت و مناجات ، موظف به ادامه آن تا ده شب دیگر شد .

و أتممنها بعشر فتم میقت ربه أربعین لیله

<میقات> به معنای زمانی است که برای انجام کاری تعیین گردد. <میقات ربه> یعنی زمانی را که خدا برای انجام عبادت و

ص: 514

مناجات موسی تعیین کرد.

4 _ مناجات خاص موسی با خداوند با گذشتن چهل شب ، در دو مرحله سی شبه و ده شبه ، کامل شد و به حد مطلوب رسید .

فتم میقت ربه أربعین لیله

فعل <تمَّ> متضمن معنای <بلغ> می باشد و بدین لحاظ <اربعین> مفعولٌ به برای آن است ; یعنی: <فتم میقات ربه بالغاً أربعین لیله>.

7 _ بروز بدا برای خدا در مقدار زمان تعیین شده جهت عبادت و مناجات موسی ( ع )

و أتممنها بعشر

9 _ موسی ( ع ) ، برادرش هارون را به رهبری بنی اسرائیل تا پایان مناجاتش با خدا منصوب کرد .

و قال موسی لأخیه هرون اخلفنی فی قومی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 144 - 11

11 _ تصفیه موسی ( ع ) با مناجات چهل شبه ، مقدمه ای برای دریافت تورات بود .

یموسی إنی اصطفیتک . .. فخذ ما ءاتیتک

چون خداوند در پایان داستان مواعده خویش با موسی(ع) و مناجات چهل شبه وی، اعطای پیامهای خویش را، که همان تورات باشد، مطرح ساخته، معلوم می شود آن مواعده و مناجات به سبب اعطای تورات بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 155 - 21

21 _ موسی ( ع ) در مناجات خویش با خداوند ، در پی هلاکت همراهانش در میعادگاه مناجات ، از خداوند خواست تا وی و همراهانش را ببخشاید و بر آنان ترحم کند .

فاغفرلنا و ارحمنا و أنت خیر الغفرین

33- مناجات هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 45 - 2

2 - موسی و هارون ( ع ) با مناجات به درگاه خداوند و برشمردن موانع احتمالی اقدام خود ، از خداوند راه چاره خواستند .

قالا ربّنا إنّنا نخاف أن یفرط علینا

مناجات کنندگان

ص: 515

34- مقامات مناجات کنندگان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 52 - 12

12 _ نیایش کنندگان به درگاه خداوند، نزد او ارزشمندند ; هر چند تهیدست باشند.

و لا تطرد الذین یدعون ربهم بالغدوه و العشیّ یریدون وجهه

ص: 516

11- مناظره

1- آداب مناظره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 25 - 5،6

5 - سفارش خداوند به پیامبر ( ص ) ، برای رعایت ادب در مناظره با مشرکان

لاتسئلون عمّا أجرمنا و لانسئل عمّا تعملون

آوردن تعبیر <أجرمنا> برای خود و <تعملون> برای مشرکان، ناظر به رعایت ادب از جانب پیامبر(ص) می باشد.

6 - رعایت ادب در گفتار دینی با دشمنان ، امری مطلوب و پسندیده است .

قل لاتسئلون عمّا أجرمنا و لانسئل عمّا تعملون

از سفارش خداوند به پیامبر(ص) مبنی بر رعایت ادب مناظره با مشرکان، نکته یاد شده استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 18 - 12

12 - لزوم سعه صدر در گفت وگو های علمی و در عرصه تضارب افکار و بیان اندیشه های گوناگون

الذین یستمعون القول فیتّبعون أحسنه

2- ترک مناظره با کافران

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 8 - 13

13- پیامبر ( ص ) ، مأمور به ترک مناظره و محاجه با کافران ، پس از اتمام حجت بر ایشان *

قل إن افتریته فلا تملکون . .. کفی به شهیدًا بینی و بینکم

برداشت یاد شده براساس این احتمال است که تعبیر <کفی به شهیدًا> به معنای ترک محاجه باشد; یعنی، پس از اتمام حجت، کار داوری درباره کافران را به خدا واگذار.

ص: 517

3- جواز مناظره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 111 - 16

16 - مشروعیت بحث و مناظره در اعتقادات و مبانی دینی

قل هاتوا برهنکم

4- روش مناظره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 25 - 8

8 - نادیده گرفتن خطا های طرف مقابل در گفتار دینی با او و خود را هم سنگ او دانستن به منظور جلب نظر وی ، امری پسندیده است .

قل لاتسئلون عمّا أجرمنا و لانسئل عمّا تعملون

مفسران برآنند که آوردن فعل ماضی <أجرمنا> آن هم از ماده جرم _ که دلالت بر تحقق جرم می کند _ و ذکر <تعملون> برای مشرکان _ که خطای محرزی دارند _ به دستور خداوند و برای جلب نظر آنان بوده است.

5- روش مناظره با مشرکان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 25 - 5

5 - سفارش خداوند به پیامبر ( ص ) ، برای رعایت ادب در مناظره با مشرکان

لاتسئلون عمّا أجرمنا و لانسئل عمّا تعملون

آوردن تعبیر <أجرمنا> برای خود و <تعملون> برای مشرکان، ناظر به رعایت ادب از جانب پیامبر(ص) می باشد.

6- شرح صدر در مناظره

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - زمر - 39 - 18 - 12

12 - لزوم سعه صدر در گفت وگو های علمی و در عرصه تضارب افکار و بیان اندیشه های گوناگون

الذین یستمعون القول فیتّبعون أحسنه

ص: 518

7- مناظره با جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 61 - 4

4 - ترساندن فرعونیان از عذاب _ به خاطر افترای بر خداوند _ سرلوحه سخنان موسی ( ع ) در صحنه مقابله با ساحران فرعون

قال لهم موسی ویلکم لاتفتروا علی اللّه کذبًا فیسحتکم بعذاب

<ویل>; یعنی، <اندوه> و <هلاکت> و <هر سختی که از ناحیه عذاب پدید آید> (لسان العرب). <ویلکم> نفرین است; یعنی، عذاب باد بر شما. برخی آن را مفعول برای فعل محذوف دانسته اند; یعنی، ألزموا ویلکم (با هلاکت و عذابتان همدم باشید). جمله <فیسحتکم بعذاب> روشنگر مفاد <ویلکم> است.

8- مناظره داود(ع) با سلیمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 78 - 8

8- < عن أبی جعفر ( ع ) فی قول اللّه تبارک و تعالی : < داود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث . . . > قال لم یحکما إنّما کانا یتناظران ففهّمها سلیمان . . . ;

از امام باقر(ع) در باره قول خدای _ تبارک و تعالی _ <و داوود و سلیمان إذ یحکمان فی الحرث. ..> روایت شده که فرمود: داوود و سلیمان(ع) داوری نکردند، تنها مشغول مناظره بودند که خدا حکم واقعه را به سلیمان تفهیم کرد>.

9- مناظره در عقیده دینی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 111 - 16

16 - مشروعیت بحث و مناظره در اعتقادات و مبانی دینی

قل هاتوا برهنکم

10- مناظره فرعون با موسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - طه - 20 - 60 - 1

1 - فرعون با پذیرفتن زمان و مکان پیشنهادی موسی ( ع ) برای مبارزه ، از ادامه بحث و گفت وگو با او لب فرو بست و مجلس

ص: 519

مناظره را ترک کرد .

فتولّی فرعون

11- مناظره موسی(ع) با فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 25 - 1

1 - مناظره موسی و فرعون در منظر جمعی از فرعونیان

قال لمن حوله

<حَوْل> به چیزی که شیء را احاطه کرده باشد، گفته می شود. استفهام در <ألاتستمعون> برای اظهار تعجب است. یعنی <[ فرعون] به کسانی که پیرامونش بودند [با تعجب ]گفت آیا نمی شنوید>.

مناظره نکوهیده

12- {مناظره نکوهیده}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

2 - آل عمران - 3 - 66 - 4

4 _ نکوهش احتجاج و مناظره در مسائلی که بدان آگاهی نیست .

فلم تحاجّون فیما لیس لکم به علم

ص: 520

12- منافع

1- استفاده از منافع دریا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 12 - 15

15 - امتنان الهی بر آدمیان ، به خاطر بهره مند ساختن ایشان از منافع دریا

الله الذی سخ_ّر لکم البحر. .. و لعلّکم تشکرون

برشمردن نعمت ها و شایسته شکر معرفی کردن آنها، دربردارنده منت گذاردن خداوند بر خلق است.

2- اعراض از منافع مادی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 28 - 8

8 _ باور به پاداش های عظیم الهی ، زمینه پایبندی به ارزش ها و گذشت از منافع مادی برای دین و دینداری

لاتخونوا اللّه . .. و اعلموا ... و أن اللّه عنده أجر عظیم

هدف از بیان پاداش دهی خداوند پس از تکالیف یاد شده، ایجاد زمینه پایبندی به آن تکالیف است.

3- اعلان منافع دینداری

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 66 - 5

5- آگاه کردن مردم به سودمندیِ دین داری و یا زیان بی دینی ، روشی پسندیده و مفید در تبلیغ دین و هدایت انسان ها

قال أفتعبدون من دون اللّه ما لاینفعکم شیئًا و لایضرّکم

ص: 521

4- اهمیت حفظ منافع اجتماعی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 80 - 8

8- حفظ منافع و خیر و صلاح مردم ، اصلی اساسی و معیاری تعیین کننده در نوع و مقدار تولید و گسترش سلاح و سیاست کلی جامعه دینی در صنعت اسلحه سازی است .

و علّمن_ه صنعه لبوس لکم لتحصنکم من بأسکم

برداشت یاد شده از <لام> انتفاع در <لکم> استفاده گردید، بدین معنا که آموزش صنعت اسلحه سازی به داوود(ع) در جهت حفظ منافع و خیر و صلاح مردم بود و همین مسأله، تعیین کننده سیاست کلی جامعه دینی در تولید و گسترش سلاح است.

5- اهمیت منافع معنوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 67 - 9،10،11

9 _ خداوند خواهان تلاش مردم برای دستیابی به منافع معنوی و مواهب اخروی است .

و اللّه یرید الأخره

10 _ دستیابی مجاهدان به مواهب اخروی و منافع معنوی ، هدفی اساسی در تشریع جهاد

و اللّه یرید الأخره

11 _ سرکوب دشمنان دین در میدان نبرد ، آخرت جویی و موجب رسیدن به منافع معنوی و مواهب اخروی است .

ما کان لنبی أن یکون له أسری . .. و اللّه یرید الأخره

6- اهمیت منافع مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 39 - 4

4 _ فرمان جهاد و شرکت همگان در آن ، در جهت منافع مؤمنان و زیان تخلف از جهاد ، تنها متوجه خود آنان است ; نه خداوند .

إلا تنفروا یعذبکم عذاباً ألیماً . .. و لا تضروه شیئاً

7- بی ارزشی منافع بدعت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 117 - 1

ص: 522

1- سود به دست آمده از راه بدعت گذاری در دین ، در مقایسه با زیان های آن ، بسیار ناچیز است .

و لاتقولوا . .. ه_ذا حل_ل و ه_ذا حرام لتفتروا علی الله الکذب ... لایفلحون . مت_ع

آیه شریفه ممکن است پاسخ به سؤالی مقدر باشد بدین صورت که: چرا کافران و بدعت گذاران در دین، از متاعهای دنیوی برخوردارند و چرا دنیا از آنان ستانده نمی شود.

8- بی ارزشی منافع دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 117 - 2

2- ناچیزی هر بهره دنیوی ، در قبال عذاب دردناک اخروی

مت_ع قلیل و لهم عذاب ألیم

9- بی ارزشی منافع مادی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - صف - 61 - 4 - 6

6 - ارزش جهاد به این است که در راه خدا و جلب رضای او باشد و نه دستیابی به منافع مادی .

الذین یق_تلون فی سبیله

قید <فی سبیله> می رساند که انگیزه کسی که در جهاد شرکت می کند، تنها باید برای اعتلا بخشیدن به دین خدا بوده و از انگیزه های مادی (مانند غنیمت و. ..) مبرّا باشد.

10- تأمین منافع انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 21 - 10

10- فرمان های خدا و دستور او به جهاد ، در جهت منافع خود انسان ها است .

فإذا عزم الأمر فلو صدقوا اللّه لکان خیرًا لهم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 38 - 10

10- تشریع انفاق از سوی خداوند ، صرفاً در جهت منافع خود انسان ها است .

تدعون لتنفقوا . .. و من یبخل فإنّما یبخل عن نفسه و اللّه الغنیّ و أنتم الفقراء

ص: 523

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - نبأ - 78 - 6 - 5

5 - آفرینش زمین ، نعمتی الهی برای انسان ها و در جهت منافع حیاتی آنان است .

ألم نجعل الأرض مه_دًا

<مَهْد> و <مِهاد>، به معنای مکانی است که ممهّد و مهیّا باشد (مفردات راغب). بنابراین جمله <ألم نجعل...>، حاکی از این است که خداوند زمین را به گونه ای قرار داده است که برای ادامه حیات بشر آماده باشد.

11- تأمین منافع انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 3 - 9

9- بیان های تمثیلی و توصیفی قرآن ، برای توده های بشر و در جهت منافع آنان

کذلک یضرب اللّه للناس أمث_لهم

لام در <للناس> بیانگر منفعت است.

12- تأمین منافع ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 23 - 5

5 - آیین شرک ، حافظ منافع صاحبان زر و زور بوده و آیین توحیدی ناسازگار با آن است .

و قالوا لاتذرنّ ءالهتکم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

13- تأمین منافع جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - محمد - 47 - 38 - 12

12- منافع همه طبقات جامعه ، حتی ثروتمندان ، در گرو انفاق و نوعی تعدیل ثروت *

تدعون لتنفقوا . .. و اللّه الغنیّ و أنتم الفقراء

تعبیر <و أنتم الفقراء> ممکن است هم شامل نیاز انسان به پاداش الهی و هم شامل نوعی نیاز طبیعی و اجتماعی انسان ها باشد; یعنی، اصولاً جامعه بدون انفاق، دوام نمی یابد و تشریع انفاق از سوی خداوند، در واقع تضمینی بر ثبات و پایداری جوامع بشری است.

ص: 524

14- تأمین منافع فقرا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 25 - 5

5 - تعدیل اقتصادی به نفع سائلان و محرومان جامعه و مخالفت با زراندوزی ، سیاست اقتصادی اسلام

و جمع فأوعی . .. إلاّ المصلّین ... و الذین فی أمولهم حقّ معلوم . للسائل و المحرو

دو آیه مورد بحث _ که در توصیف مؤمنان است _ در مقابل جمله <و جمع فأوعی> _ که در وصف کافران توانگر بود _ قرار دارد. از مجموع این توصیف ها، می توان به مطلب یاد شده پی برد.

15- تأمین منافع قدرتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 23 - 5

5 - آیین شرک ، حافظ منافع صاحبان زر و زور بوده و آیین توحیدی ناسازگار با آن است .

و قالوا لاتذرنّ ءالهتکم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

16- تأمین منافع متکدیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - معارج - 70 - 25 - 5

5 - تعدیل اقتصادی به نفع سائلان و محرومان جامعه و مخالفت با زراندوزی ، سیاست اقتصادی اسلام

و جمع فأوعی . .. إلاّ المصلّین ... و الذین فی أمولهم حقّ معلوم . للسائل و المحرو

دو آیه مورد بحث _ که در توصیف مؤمنان است _ در مقابل جمله <و جمع فأوعی> _ که در وصف کافران توانگر بود _ قرار دارد. از مجموع این توصیف ها، می توان به مطلب یاد شده پی برد.

17- تأمین منافع مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 10 - 7

7 - تأمین و حفظ منافع یکایک مؤمنان ، در پرتو حاکمیت روح برادری بر تمامی اعضای جامعه *

فأصلحوا بین أخویکم

ص: 525

از تعبیر <أخویکم>، این نکته استفاده می شود که مؤمنان در یک جامعه، چونان برادران واقعی خود شماهستند که دوستی و صلح آنان مفید به حال شما و نزاع ایشان برهم زننده آرامش خود شما است.

18- تناول از منافع دین فروشی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 174 - 4

4 - تناول از منافع به دست آمده از دین فروشی و کتمان معارف کتاب های آسمانی ، در حقیقت خوردن آتش و پرکردن شکم از آن است .

و یشترون به ثمناً قلیلا أولئک ما یأکلون فی بطونهم إلا النار

19- تهدید منافع فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 55 - 4

4 - گریز بنی اسرائیل از مصر ، تهدیدی علیه منافع فرعونیان

و إنّهم لنا لغائظون

چنانچه خشم فرعونیان به خاطر این باشد که با گریز بنی اسرائیل از مصر، نیروی کار عظیمی از دستشان خارج می شد و زیان بسیاری بر آنان وارد می گشت، برداشت یاد شده به دست می آید.

20- حفظ منافع اصحاب ایکه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 178 - 5

5 - تأکید شعیب ( ع ) بر خیرخواهی خود ، مبنی بر تضمین منافع مردم < ایکه > در پرتو رسالت وی

إنّی لکم رسول أمین

برداشت یاد شده با توجه به قید <لکم> (با لام انتفاع) استفاده می شود.

21- حفظ منافع خائنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - نساء - 4 - 105 - 19

ص: 526

19 _ قضاوت و داوری های به دور از معیار های تبیین شده در قرآن و سنت ، تحکیم بخش اغراض و منافع خیانتکاران

إنّا انزلنا إلیک الکتب بالحق . .. بما اریک اللّه و لاتکن للخائنین خصیماً

22- حفظ منافع خویشاوندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 152 - 14

14 _ حفظ منافع خویشان و یا دفع ضرر از آنان نباید آدمی را به ناحق گویی وادارد.

و إذا قلتم فاعدلوا و لو کان ذاقربی

اسم <کان> ضمیری است که به <المقول له> و مانند آن، که از <إذا قلتم> به دست می آید، برمی گردد; یعنی هر چند آن کسی که سخن درباره او گفته می شود، خویشاوند گوینده باشد.

23- حفظ منافع قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 143 - 5

5 - تصریح صالح ( ع ) بر خیرخواهی خود و تضمین منافع ثمودیان در پرتو رسالت خویش

إنّی لکم رسول أمین

برداشت یاد شده، با توجه به قید <لکم> (همراه با لام انتفاع) استفاده می شود.

24- حفظ منافع قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 125 - 5

5 - تصریح هود ( ع ) بر خیرخواهی خود و تضمین منافع عادیان در پرتو رسالت خویش

إنّی لکم رسول أمین

برداشت یاد شده با توجه به قید <لکم> _ با لام انتقاع _ استفاده می شود.

25- حفظ منافع قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 162 - 5

ص: 527

5 - تصریح لوط ( ع ) بر خیرخواهی خود و تضمین منافع ثمودیان در پرتو رسالت وی

إنّی لکم رسول أمین

برداشت یاد شده با توجه به قید <لکم> (برای شما) به دست می آید.

26- حفظ منافع قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 107 - 5

5 - تلاش نوح ( ع ) برای نمایاندن خیرخواهی خود و تضمین منافع قومش در پرتو رسالت خویش

إنّی لکم رسول أمین

برداشت یاد شده با توجه به قید <لکم> به دست می آید.

27- حلّیت منافع تجارت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 86 - 1

1_ منافع به دست آمده از کسب و تجارت عادلانه و بدون اجحاف ، منافعی حلال و نیکوست .

بقیّت الله خیر لکم

سخن از مبادله و رعایت قسط در معاملات ، می تواند قرینه بر این باشد که مراد از <بقیت> (باقی مانده) سودهایی باشد که از معاملات و مبادلات عادلانه برای فروشندگان باقی می ماند.

28- خیریت منافع حلال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 86 - 3،4

3_ تنها اهل ایمان ، نیکویی منافع حلال و عادلانه و نادرست بودن منافع حرام و ظالمانه را باور خواهند کرد .

بقیّت الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین

چون خیر بودن منافع حلال و عادلانه مشروط به ایمان نیست; یعنی، چه جامعه مؤمن باشد و چه نباشد، قسط و عدالت برای آنان خیر است، گفته شده <إن کنتم مؤمنین> شرطِ باور کردن و فهمیدن است; یعنی، اگر مؤمن شوید، می فهمید که منافع حلال خیر است و گرنه باور نخواهید کرد.

4_ خیر بودن منافع حلال و تجارت های عادلانه و سعادت آفرینی معارف و احکام الهی ، از تعالیم شعیب ( ع ) به مردم خویش

ی_قوم . .. بقیّت الله خیر لکم

ص: 528

29- رد منافع ثروتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 23 - 5

5 - آیین شرک ، حافظ منافع صاحبان زر و زور بوده و آیین توحیدی ناسازگار با آن است .

و قالوا لاتذرنّ ءالهتکم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

30- رد منافع قدرتمندان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 23 - 5

5 - آیین شرک ، حافظ منافع صاحبان زر و زور بوده و آیین توحیدی ناسازگار با آن است .

و قالوا لاتذرنّ ءالهتکم و لاتذرنّ ودًّا . .. و نسرًا

31- رعایت منافع مردم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 93 - 8

8 _ خیرخواهی شعیب تنها در جهت منافع مردم بود ، نه آمیخته به منفعت های شخصی خویش

و نصحت لکم

<لام> در <لکم> اشاره به خلوص شعیب در خیرخواهیش دارد.

32- زمینه تأمین منافع مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - حجرات - 49 - 5 - 6

6 - رعایت حرمت پیامبر ( ص ) ، دارای خیر و منفعت برای خود مؤمنان

و لو أنّهم صبروا . .. لکان خیرًا لهم

ص: 529

33- شعیب(ع) و منافع مردم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 93 - 8

8 _ خیرخواهی شعیب تنها در جهت منافع مردم بود ، نه آمیخته به منفعت های شخصی خویش

و نصحت لکم

<لام> در <لکم> اشاره به خلوص شعیب در خیرخواهیش دارد.

34- عبادت برای منافع دنیوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - انبیاء - 21 - 66 - 6

6- جواز عبادت خدا ، برای دستیابی به منافع آن و دفع ضرر ترک عبادت

أفتعبدون من دون اللّه ما لاینفعکم شیئًا و لایضرّکم

ابراهیم(ع) برای اثبات بطلان شرک، بی حاصل بودن عبادت غیر خدا را دلیل آورد. از بیان این حقیقت می توان استفاده کرد که عبادت هر معبودی، باید ثمره ای برای آدمی در بر داشته باشد و انسان می تواند به انگیزه همین ثمره خدا را عبادت کند.

35- عظمت منافع ولادت عیسی(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - مریم - 19 - 21 - 10

10- پیدایش حضرت عیسی ( ع ) بدون پدر و اسباب متعارف ، کاری هدف مند و دارای منافع گسترده و بسیار بود .

هو علیَّ هیّن و لنجعله ءایه للناس

متحمل است عبارت <لنجعله. ..> عطف بر علّتی محذوف باشد; یعنی <خلقناه من غیر أب لأغراض لا مجال لذکرها و لنجعله> فایده این حذف <ایهام> است; یعنی به قدری اغراض این کار بزرگ و گسترده است که گویا در کلام نمی گنجد.

36- عوامل محافظت از منافع صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 10

10- عوامل غیبی الهی ، در حفظ منافع صالحان و فرزندان آنان ، دخالت دارد .

فأراد ربّک أن یبلغا أشدّهما و یستخرجا کنزهما رحمه من ربّک

داستان تعمیر دیوار و حفظ منافع یتیمان، گرچه در موردی خاص بوده، ولی پیام آیه، کلّی است و آن این که به مناسبت عمل

ص: 530

صالح پدران، منافع فرزندان نیز محفوظ می ماند.

37- عوامل محافظت از منافع فرزندان صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - کهف - 18 - 82 - 10

10- عوامل غیبی الهی ، در حفظ منافع صالحان و فرزندان آنان ، دخالت دارد .

فأراد ربّک أن یبلغا أشدّهما و یستخرجا کنزهما رحمه من ربّک

داستان تعمیر دیوار و حفظ منافع یتیمان، گرچه در موردی خاص بوده، ولی پیام آیه، کلّی است و آن این که به مناسبت عمل صالح پدران، منافع فرزندان نیز محفوظ می ماند.

38- محمد(ص) و منافع انسانها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 61 - 8

8 _ گوش فرادادن پیامبر ( ص ) به سخن همه مردم ، در جهت منافع آنان و به خطر و صلاح جامعه

و یقولون هو أذن قل أذن خیر لکم

برداشت فوق بدین احتمال است که اضافه <أذن> به <خیر>، از باب اضافه موصوف به صفت باشد ; یعنی، پیامبر(ص) شنوایِ خوبی است برای شما و این صفت در جهت صلاح جامعه ایمانی است.

39- محمد(ص) و منافع جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 61 - 8

8 _ گوش فرادادن پیامبر ( ص ) به سخن همه مردم ، در جهت منافع آنان و به خطر و صلاح جامعه

و یقولون هو أذن قل أذن خیر لکم

برداشت فوق بدین احتمال است که اضافه <أذن> به <خیر>، از باب اضافه موصوف به صفت باشد ; یعنی، پیامبر(ص) شنوایِ خوبی است برای شما و این صفت در جهت صلاح جامعه ایمانی است.

40- محمد(ص) و منافع مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 531

7 - توبه - 9 - 61 - 11

11 _ ترتیب اثر دادن پیامبر ( ص ) ، تنها به سخنانی بود که در جهت منافع مؤمنان باشد .

و یقولون هو أذن قل أذن خیر لکم . .. و یؤمن للمؤمنین

برداشت فوق با توجه به <لام> در <للمؤمنین>، که برای افاده منفعت است، استفاده می شود.

41- منافع اخروی حج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 28 - 20

20 - < عن الربیع بن خُثیم قال : شهدت أباعبداللّه ( ع ) . . . قال : إنّی سمعت اللّه عزّوجلّ یقول : < لیشهدوا منافع لهم > فقلت منافع الدنیا أو منافع الآخره فقال : الکلّ ;

ربیع بن خُثیم می گوید: امام صادق(ع) را دیدم که فرمود: شنیدم که خدای عزّوجلّ می فرماید: <لیشهدوا منافع لهم> پس به امام(ع) عرض کردم: منظور از منافع، منافع دنیایی است یا اخروی؟ فرمود: تمام منافع>.

42- منافع استقرار کوه ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - غاشیه - 88 - 20 - 3

3 - آفرینش شتر ، برافراشتن آسمان ، استوارسازی کوه ها و هموار ساختن زمین ، دارای منافعی درخور توجه برای انسان ها است .

أفلاینظرون إلی . .. و إلی الأرض کیف سطحت

آیه شریفه، گرچه توجّه دادن انسان ها به مظاهر قدرت خداوند در زمین و آسمان است; ولی تکیه بر اوصاف یاد شده، نشانه سودمند بودن آنها به حال آنان است.

43- منافع انسان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 121 - 11

11 - منفعت و سود واقعی انسان ها ، در گرو ایمان به قرآن و پیامبر ( ص ) است .

و من یکفر به فأولئک هم الخسرون

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 132 - 9

ص: 532

9 - پیروی از ادیان الهی ، به سود خود آدمی است .

اصطفی لکم الدین

برداشت فوق از <لام> در <لکم> استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 164 - 6

6 - حرکت کشتی ها در دریا در جهت منافع انسان ، از نشانه های توحید و رحمت گستری خداوند است .

إن فی . .. الفلک تجری فی البحر بما ینفع الناس ... لأیت

کلمه <ما> در <بما ینفع> می تواند موصوله باشد که در این صورت <باء> به معنای مصاحبت است. بر این مبنا <التی تجری...>; یعنی، آن کشتیهایی که در دریا حرکت می کنند و چیزهایی (از قبیل مال التجاره ها و ...) به همراه دارند که برای مردم سودبخش است ... و نیز <ما> می تواند مصدریه باشد که در این صورت <باء> به معنای سبب است; یعنی، کشتیهایی که در دریا به خاطر نفع رسانی به مردم در حرکت هستند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

5 - انعام - 6 - 104 - 7،8

7 _ بینش و آگاهیهای ارائه شده از سوی خداوند، در جهت کمال و منافع انسان است.

فمن أبصر فلنفسه

8 _ نفع و ضرر انسان در گرو پذیرش و یا عدم پذیرش بینشهای ارائه شده از جانب خداوند است.

فمن أبصر فلنفسه و من عمی فعلیها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

9 - نحل - 16 - 81 - 14

14- مظاهر مادی طبیعت ، در خدمت آدمیان و آفریده شده در جهت منافع آنان

و الله جعل لکم من بیوتکم . .. لعلّکم تسلمون

لام در <لکم> که برای انتفاع است و در هر دو آیه به صورت تکرار آمده است، می تواند بیانگر مطلب فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 12 - 6

6- روزی ها ، منافع و ذخایر الهی برای انسان ، جلوه ربوبیت خداوند برای اوست .

لتبتغوا فضلاً من ربّکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 66 - 1

1- حرکت پیوسته کشتی ها و قوانین حاکم بر آن ، در جهت منافع انسان و جلوه ای از ربوبیت خداوند است .

ربّکم الذی یزجی لکم الفلک فی البحر لتبتغوا من فضله

ص: 533

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 166 - 3،4

3 - نکاح و ارضای غریزه جنسی از طریق طبیعی و خداپسند ، در جهت منافع و مصالح انسان ها است .

و تذرون ما خلق لکم ربّکم

برداشت یاد شده با توجه به قید <لکم> (برای شما) استفاده شده است.

4 - هم جنس گرایی و ارضای غریره جنسی ، بیرون از چارچوب ازدواج مردان با زنان ، راهی غیرطبیعی و بر ضد منافع و مصالح انسان ها است .

أتأتون الذکران . .. و تذرون ما خلق لکم ربّکم من أزوجکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - سبأ - 34 - 46 - 15

15 - هشدار پیامبر ( ص ) به مردم از عذاب الهی ، در راستای نفع رسانی به آنان است .

إن هو إلاّ نذیر لکم

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - فاطر - 35 - 18 - 14

14 - پاکی و دوری از گناه و آلودگی ها ، به سود بشر

و من تزّکی فإنّما یتزّکی لنفسه

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 42 - 3

3 - آفرینش مرکب هایی مانند کشتی ( چهارپایان و . . . ) از سوی خداوند ، به سود بشر و از نعمت های او است .

و ءایه لهم . .. و خلقنا لهم من مثله ما یرکبون

گفتنی است که لام در <لهم> برای انتفاع است; یعنی، مرکب های مانند کشتی را به نفع انسان ها آفریدیم.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 13 - 6

6 - نزول باران ، در جهت منافع انسان ها است .

و ینزّل لکم من السماء رزقًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 64 - 4

4 - خداوند ، آسمان را در جهت منافع انسان ها برافراشته ساخت .

اللّه الذی جعل لکم . .. و السماء بناء

ص: 534

<بناء>، در لغت معنایی دارد که شامل: ساختمان، خیمه، چادر و مانند این ها می شود: اطلاق <بناء> بر آسمان از باب تشبیه است; یعنی، <جعل لکم السماء کالبناء>.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - غافر - 40 - 79 - 1

1 - خداوند ، دام ها ( شتر ، گاو و گوسفند ) را به خاطر منافع و مصالح انسان ها آفریده است .

اللّه الذی جعل لکم الأنع_م

لام در <لکم> برای تعلیل است; یعنی، به خاطر شما، <أنعام> (جمع <نَعَمْ>) در اصل به معنای شتر است; ولی گاهی برای مجموع <شتر، گاو و گوسفند> به کار می رود. برداشت یاد شده بر اساس همین احتمال است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 11 - 7،9

7 - زوجیت و همسری ، امری الهی و در راستای منافع انسان

جعل لکم من أنفسکم أزوجًا

9 - آفرینش چهارپایان و جفت قرار دادن آنها ، در خدمت منافع آدمی

جعل لکم . .. و من الأنع_م أزوجًا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

16 - شوری - 42 - 13 - 3

3 - تشریع دین از سوی خداوند ، در جهت منافع و مصالح انسان است .

شرع لکم من الدین

با توجه به لام <لکم> _ که برای انتفاع است _ و نیز از این که آیه در مقام امتنان است، مطلب بالا استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 12 - 1،2

1 - خداوند ، مسخّر کننده دریا ها در جهت منافع آدمیان

اللّه الذی سخّر لکم البحر

<لام> در <لکم> معنای منفعت را در بر دارد.

2 - لزوم توجه به تدبیر خداوند در تسخیر دریا ها ، در جهت بهرهوری و منافع انسان ها

اللّه الذی سخّر لکم البحر

با توجه به این که انسان ها به هر حال از منافع دریا بهره مند هستند; این آیه درصدد بیان اصل بهرهوری آنان نیست; بلکه پیام آن، این است که آنان این نعمت را بی حساب نپنداشته و اراده و تدبیر الهی را در آن نادیده نگیرند.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 13 - 1،7

ص: 535

1 - مسخر بودن تمامی موجودات آسمان ها و زمین ، به اراده الهی و در جهت منافع آدمیان

و سخّر لکم ما فی السم_وت و ما فی الأرض

<لام> در <لکم> برای منفعت است.

7 - مسخّر بودن طبیعت در جهت منافع انسان ، در بردارنده درس های توحیدی برای اهل تفکّر

اللّه الذی سخّر لکم البحر . .. و سخّر لکم ما فی السم_وت و ... إنّ فی ذلک لأی_ت ل

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - ق - 50 - 11 - 4

4_ مظاهر طبیعت با گستردگی و تنوع ، در خدمت منافع انسان

و نزّلنا . .. فأنبتنا ... و النخل ... رزقًا للعباد

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 57 - 3

3 - عبادت خلق به درگاه خداوند ، سودمند به حال خود آنان

و ما خلقت . .. إلاّ لیعبدون . و ما أُرید منهم من رزق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - طور - 52 - 40 - 7

7 - تکالیف مالی مورد درخواست دین ، در جهت منافع خود مردم است ; و نه پاداشی به رسالت پیامبر ( ص ) . *

أم تسئلهم أجرًا فهم من مغرم مثقلون

با توجه به این که در شریعت تکالیف مالی هست، از <أم تسئلهم أجراً> استفاده می شود که آن تکالیف به عنوان مزد پیامبر(ص) نمی باشد; چه این که آنها در نیازها و منافع خود جامعه اسلامی مصرف می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - ملک - 67 - 15 - 2

2 - خداوند ، زمین را به گونه ای آفرید که در جهت مصالح و منافع انسان ها باشد .

جعل لکم الأرض ذلولاً

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - نوح - 71 - 19 - 3

3 - گستردگی و پهناوری زمین ، برای انسان و در جهت مصالح و منافع او است .

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا

مطلب یاد شده، از تعبیر <لکم> (برای شما) استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 536

19 - نوح - 71 - 20 - 2،3

2 - خداوند ، زمین را به گونه ای آفرید که انسان بتواند در آن راه های وسیع برای خود بسازد .

لتسلکوا منها سبلاً فجاجًا

برخی از مفسران، بر آنند که چون فعل <سلک> با <من> متعدی شده است، متضمن معنای اتخاذ است; یعنی، <لتتخذوا لأنفسکم منها سبلاً. ..>.

3 - آفرینش زمین به صورت گسترده و پهناور ، به منظور میسّر شدن راه های گشاده و روشن برای بشر است .

و اللّه جعل لکم الأرض بساطًا . لتسلکوا منها سبلاً فجاجًا

برداشت یاد شده، از لام <لتسلکوا> _ که برای غایت و یا تعلیل است _ استفاده می شود.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمین ، دانه ها ، انگور ، سبزیجات ، زیتون ، نخل ، بوستان ، میوه و چراگاه ، آفریده های خداوند و در خدمت منافع انسان و دام های آنان است .

مت_عًا لکم و لأنع_مکم

<متاعاً> اسم مصدر و جایگزین مصدر حقیقی <تمتیعاً>(بهره رساندن) است (لسان العرب). این کلمه، مفعول له و بیانگر علت پیدایش نعمت هایی است که در آیات پیشین ذکر شد.

44- منافع انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

12 - فرقان - 25 - 47 - 5

5 _ گردش شب و روز و آرامش در شب و تلاش روزانه ، در راستای تأمین نیاز ها و منافع انسان ها و هماهنگ با آنها است .

و هو الذی جعل لکم الّیل لباسًا و النوم سباتًا و جعل النهار نشورًا

برداشت فوق، از لام <لکم> _ که برای انتفاع است _ به دست می آید.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

15 - یس - 36 - 60 - 12

12 - احکام و توصیه های الهی ، برخوردار از حکمت و فلسفه و در جهت منافع و مصالح انسان ها است .

ألم أعهد إلیکم ی_بنی ءادم أن لاتعبدوا الشیط_ن إنّه لکم عدوًّ مبین

توصیه خداوند به اطاعت نکردن از شیطان و بیان فلسفه و چرایی آن (إنّه لکم عدوٌّ مبین)، حاکی از حقیقت یاد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - احقاف - 46 - 12 - 6

6- کتاب های آسمانی ، پیامدار رحمت برای خلق و دربردارنده منافع حقیقی آنان

ص: 537

و من قبله کت_ب موسی إمامًا و رحمه

از لحن آیه شریفه استفاده می شود که قرآن نیز مانند تورات، امام و رحمت است و این دو بعد، مخصوص به کتاب موسی نیست; بلکه ویژگی تمامی کتاب های آسمانی است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - ذاریات - 51 - 51 - 5

5 - هشدار های پیامبر ( ص ) ، روشن و در جهت منافع آدمیان

إنّی لکم منه نذیر مبین

لام در <لکم> بیانگر انتفاع است.

45- منافع انفاق

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - حدید - 57 - 24 - 7

7 - ثمره و منفعت انفاق به خود انفاقگران برمی گردد .

و من یتولّ فإنّ اللّه هو الغنیّ الحمید

46- منافع تجارت

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 86 - 2

2_ منافع حلال و به دست آمده از تجارت های عادلانه و خالی از ظلم و اجحاف ، عطای الهی است .

بقیّت الله خیر لکم

برداشت فوق ، از اضافه شدن <بقیّت> به <الله> استفاده می شود.

47- منافع ترفیع آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - غاشیه - 88 - 20 - 3

3 - آفرینش شتر ، برافراشتن آسمان ، استوارسازی کوه ها و هموار ساختن زمین ، دارای منافعی درخور توجه برای انسان ها است .

أفلاینظرون إلی . .. و إلی الأرض کیف سطحت

آیه شریفه، گرچه توجّه دادن انسان ها به مظاهر قدرت خداوند در زمین و آسمان است; ولی تکیه بر اوصاف یاد شده، نشانه

ص: 538

سودمند بودن آنها به حال آنان است.

48- منافع تسطیح زمین

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - غاشیه - 88 - 20 - 3

3 - آفرینش شتر ، برافراشتن آسمان ، استوارسازی کوه ها و هموار ساختن زمین ، دارای منافعی درخور توجه برای انسان ها است .

أفلاینظرون إلی . .. و إلی الأرض کیف سطحت

آیه شریفه، گرچه توجّه دادن انسان ها به مظاهر قدرت خداوند در زمین و آسمان است; ولی تکیه بر اوصاف یاد شده، نشانه سودمند بودن آنها به حال آنان است.

49- منافع تلاوت قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - علق - 96 - 3 - 6

6 - قرائت قرآن ، دارای منافعی بسیار و تضمین شده از سوی خداوند

اقرأ و ربّک الأکرم

توصیف خداوند به <کریم ترین> _ پس از امر به قرائت _ بیانگر تأثیر آن در فراهم آمدن زمینه کرامت و احسان خداوند است.

50- منافع حج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 28 - 1

1 - حج ، سرشار از سود ، منفعت ، خیر و برکت برای مردم

و أذّن فی الناس بالحجّ. .. لیشهدوا من_فع لهم

<منافع> جمع <منفعه> است. منفعت; یعنی، سود، خیر و برکت. به کارگیری <منافع> به صورت جمع، بیانگر فراوانی برکت های حج است و آمدن آن به صورت نکره، حاکی از عظمت و بزرگی هر یک از این برکت ها می باشد.

51- منافع حلال

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 86 - 1،2

ص: 539

1_ منافع به دست آمده از کسب و تجارت عادلانه و بدون اجحاف ، منافعی حلال و نیکوست .

بقیّت الله خیر لکم

سخن از مبادله و رعایت قسط در معاملات ، می تواند قرینه بر این باشد که مراد از <بقیت> (باقی مانده) سودهایی باشد که از معاملات و مبادلات عادلانه برای فروشندگان باقی می ماند.

2_ منافع حلال و به دست آمده از تجارت های عادلانه و خالی از ظلم و اجحاف ، عطای الهی است .

بقیّت الله خیر لکم

برداشت فوق ، از اضافه شدن <بقیّت> به <الله> استفاده می شود.

52- منافع حیوانات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - عبس - 80 - 32 - 1

1 - آب ، زمین ، دانه ها ، انگور ، سبزیجات ، زیتون ، نخل ، بوستان ، میوه و چراگاه ، آفریده های خداوند و در خدمت منافع انسان و دام های آنان است .

مت_عًا لکم و لأنع_مکم

<متاعاً> اسم مصدر و جایگزین مصدر حقیقی <تمتیعاً>(بهره رساندن) است (لسان العرب). این کلمه، مفعول له و بیانگر علت پیدایش نعمت هایی است که در آیات پیشین ذکر شد.

53- منافع خلقت شتر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

20 - غاشیه - 88 - 20 - 3

3 - آفرینش شتر ، برافراشتن آسمان ، استوارسازی کوه ها و هموار ساختن زمین ، دارای منافعی درخور توجه برای انسان ها است .

أفلاینظرون إلی . .. و إلی الأرض کیف سطحت

آیه شریفه، گرچه توجّه دادن انسان ها به مظاهر قدرت خداوند در زمین و آسمان است; ولی تکیه بر اوصاف یاد شده، نشانه سودمند بودن آنها به حال آنان است.

54- منافع دریا

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

17 - جاثیه - 45 - 12 - 8

8 - نعمت ها و منافع دریا ، نمود لطف و فضل الهی برای آدمیان

ص: 540

سخّر لکم البحر . .. و لتبتغوا من فضله

از این که بر منافع نهفته در دریا <فضل الهی> اطلاق شده است، مطلب بالا به دست می آید.

55- منافع دنیاطلبان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 18 - 6

6- همه دنیاطلبان ، به منافع و امکانات دنیوی ، دست نمی یابند .

من کان یرید العاجله عجّلنا له . .. لمن نرید

56- منافع دنیوی حج

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

11 - حج - 22 - 28 - 20

20 - < عن الربیع بن خُثیم قال : شهدت أباعبداللّه ( ع ) . . . قال : إنّی سمعت اللّه عزّوجلّ یقول : < لیشهدوا منافع لهم > فقلت منافع الدنیا أو منافع الآخره فقال : الکلّ ;

ربیع بن خُثیم می گوید: امام صادق(ع) را دیدم که فرمود: شنیدم که خدای عزّوجلّ می فرماید: <لیشهدوا منافع لهم> پس به امام(ع) عرض کردم: منظور از منافع، منافع دنیایی است یا اخروی؟ فرمود: تمام منافع>.

57- منافع شخصی منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 58 - 8

8 _ منافع شخصی منافقان ، ملاک داوری آنان درباره پیامبر ( ص ) و عامل طعن و خرده گیری از آن حضرت

و منهم من یلمزک فی الصدقت فإن أعطوا منها رضوا

58- منافع شکر

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 12 - 11،16

11 - شکرگزاری به درگاه خدا ، دارای منافعی حتمی است که عاید خود شکرگزار می شود .

و من یشکر فإنّما یشکر لنفسه

ص: 541

16 - بازگشتِ شکرِ به درگاه خداوند ، به خود انسان ، برخاسته از بی نیازی خداوند است .

و من یشکر فإنّما یشکر لنفسه . .. فإنّ اللّه غنیّ

59- منافع فرعونیان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

13 - شعراء - 26 - 52 - 7

7 - وجود بنی اسرائیل در مصر ، در بردارنده منافعی مهم برای فرعونیان

أن أسر بعبادی إنّکم متّبعون

اصرار فرعونیان بر نگه داشتن بنی اسرائیل در مصر، نشانگر مطلب یاد شده است.

60- منافع قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - اعراف - 7 - 73 - 23

23 _ آزادی ناقه صالح برای چریدن ، در تضاد با منافع قوم ثمود

فذروها تأکل فی أرض اللّه و لاتمسوها بسوء

نهی از آزار رساندن به ناقه پس از فرمان به رها ساختن آن در علفزارها، گویای این است که تحمل ناقه آزاد برای قوم ثمود آسان نبوده و با منافع آنان در تضاد بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 64 - 9

9_ آزادی ناقه صالح برای چریدن ، در تضاد با منافع قوم ثمود

فذروها تأکل فی أرض الله و لاتمسوها بسوء

تهدید شدن قوم ثمود به عذاب در صورت بازداری ناقه از چریدن، نشان می دهد که سلامتی ناقه ازسوی آنان، درخطر بود وآنها آزادی ناقه را برای چرا، به سودخویش نمی دیدند.

61- منافع مادی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

4 - مائده - 5 - 106 - 14،26

14 _ شاهدان بر وصیت باید در سوگند خویش بیان دارند که شهادتشان را وسیله دستیابی به منافع مادی و یا نفع رسانی به

ص: 542

خویشان خود قرار نداده اند .

فیقسمان باللّه ان ارتبتم لانشتری به ثمناً و لو کان ذا قربی

ضمیر در <به> به شهادت که از سیاق آیه بر می آید و ضمیر در <کان> به مشهود له یعنی کسی که شهادت به سود او تمام شده باز می گردد.

26 _ دستیابی به منافع مادی و یا نفع رسانی به خویشاوندان ، نمی تواند مجوز پایمال سازی حقوق دیگران باشد .

لانشتری به ثمناً و لو کان ذا قربی

62- منافع موجودات

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

14 - لقمان - 31 - 20 - 12

12 - همه موجودات زمین و آسمان ، دارای منفعت و هدف غایی هستند .

ألم تروا أنّ اللّه سخّر لکم ما فی السموت و ما فی الأرض

از شمول <ما> ی موصول، چنین استفاده می شود که هیچ موجود آسمانی یا زمینی، عبث و بیهوده نیست، بلکه به منظور هدف و منظوری آفریده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

18 - رحمن - 55 - 10 - 1

1 - زمین ، سامان یافته از سوی خدای رحمان ، در جهت منافع انسان

و الأرض وضعها للأنام

واژه <أنام> در یکی از این معانی استعمال شده است: انسان یا جن و انس و یا همه موجودات روی زمین. در برداشت یاد شده معنای اول انتخاب شده است.

63- منافع یوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - یوسف - 12 - 76 - 6

6_ حضور بنیامین نزد یوسف ( ع ) ، به سود و منفعت یوسف ( ع ) بود .

کذلک کدنا لیوسف

لام در <لیوسف> لام منفعت است. بنابراین نقشه طرح شده و هدف از آن (نگه داشتن بنیامین) در جهت منافع یوسف(ع) بوده است.

ص: 543

64- موانع تشخیص منافع

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

10 - اسراء - 17 - 11 - 6

6- شتابزدگی انسان ، عامل اشتباه وی در شناخت سود و زیان واقعی خود

و یدع الإنس_ن بالشرّ دعاءه بالخیر و کان الإنس_ن عجولاً

جمله <و کان الإنسان عجولاً> در مقام تعلیل برای <و یدع الإنسان. ..> است; یعنی، چون انسان عجول است، شر و خیر و سود و زیان خویش را یکسان می بیند و به دنبال هر دو می شتابد.

65- نادرستی منافع حرام

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

8 - هود - 11 - 86 - 3

3_ تنها اهل ایمان ، نیکویی منافع حلال و عادلانه و نادرست بودن منافع حرام و ظالمانه را باور خواهند کرد .

بقیّت الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین

چون خیر بودن منافع حلال و عادلانه مشروط به ایمان نیست; یعنی، چه جامعه مؤمن باشد و چه نباشد، قسط و عدالت برای آنان خیر است، گفته شده <إن کنتم مؤمنین> شرطِ باور کردن و فهمیدن است; یعنی، اگر مؤمن شوید، می فهمید که منافع حلال خیر است و گرنه باور نخواهید کرد.

66- یهود و حفظ منافع قومی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

1 - بقره - 2 - 76 - 11،12

11 - حفظ منافع قوم و جامعه یهود ، برتر از اعتراف به باور ها و عقاید دینی در دیدگاه عالمان و پیشوایان آنان

أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم . .. أفلا تعقلون

12 - پیشوایان و عالمان یهود ، اعتراف به حقایق دینی و معارف الهی را ، در صورتی که مخدوش کننده منافع قومی آنان گردد ، ناروا و برخاسته از بی خردی می دانستند .

أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم . .. أفلا تعقلون

منافع شخصی

67- {منافع شخصی}

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 544

6 - اعراف - 7 - 62 - 10

10 _ مبلغان دین باید خیرخواه مردم بوده و نصایح خویش را آمیخته به منافع شخصی نسازند .

أبلغکم رسلت ربی و أنصح لکم

68- منافع شخصی منافقان

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

7 - توبه - 9 - 58 - 8

8 _ منافع شخصی منافقان ، ملاک داوری آنان درباره پیامبر ( ص ) و عامل طعن و خرده گیری از آن حضرت

و منهم من یلمزک فی الصدقت فإن أعطوا منها رضوا

منافع مادی

69- اعراض از منافع مادی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 28 - 8

8 _ باور به پاداش های عظیم الهی ، زمینه پایبندی به ارزش ها و گذشت از منافع مادی برای دین و دینداری

لاتخونوا اللّه . .. و اعلموا ... و أن اللّه عنده أجر عظیم

هدف از بیان پاداش دهی خداوند پس از تکالیف یاد شده، ایجاد زمینه پایبندی به آن تکالیف است.

70- بی ارزشی منافع مادی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

19 - صف - 61 - 4 - 6

6 - ارزش جهاد به این است که در راه خدا و جلب رضای او باشد و نه دستیابی به منافع مادی .

الذین یق_تلون فی سبیله

قید <فی سبیله> می رساند که انگیزه کسی که در جهاد شرکت می کند، تنها باید برای اعتلا بخشیدن به دین خدا بوده و از انگیزه های مادی (مانند غنیمت و. ..) مبرّا باشد.

71- منافع مادی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

ص: 545

4 - مائده - 5 - 106 - 14،26

14 _ شاهدان بر وصیت باید در سوگند خویش بیان دارند که شهادتشان را وسیله دستیابی به منافع مادی و یا نفع رسانی به خویشان خود قرار نداده اند .

فیقسمان باللّه ان ارتبتم لانشتری به ثمناً و لو کان ذا قربی

ضمیر در <به> به شهادت که از سیاق آیه بر می آید و ضمیر در <کان> به مشهود له یعنی کسی که شهادت به سود او تمام شده باز می گردد.

26 _ دستیابی به منافع مادی و یا نفع رسانی به خویشاوندان ، نمی تواند مجوز پایمال سازی حقوق دیگران باشد .

لانشتری به ثمناً و لو کان ذا قربی

منافع معنوی

72- اهمیت منافع معنوی

جلد - نام سوره - سوره - آیه - فیش

6 - انفال - 8 - 67 - 9،10،11

9 _ خداوند خواهان تلاش مردم برای دستیابی به منافع معنوی و مواهب اخروی است .

و اللّه یرید الأخره

10 _ دستیابی مجاهدان به مواهب اخروی و منافع معنوی ، هدفی اساسی در تشریع جهاد

و اللّه یرید الأخره

11 _ سرکوب دشمنان دین در میدان نبرد ، آخرت جویی و موجب رسیدن به منافع معنوی و مواهب اخروی است .

ما کان لنبی أن یکون له أسری . .. و اللّه یرید الأخره

ص: 546

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9
آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109