علم مفاهیم شناسی در قرآن سری جدید جلد 11

مشخصات کتاب

نام کتاب: علم مفاهیم شناسی در قرآن جلد 11

تحقیق و تالیف : رسول ملکیان اصفهانی - 1400 ش

ناشر دیجیتالی: مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان

ص: 1

اكثريت

1- آثار تبعيت از اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 116 - 7،8

7 - گرايش به همسويى و همشكل شدن با توده هاى مردم در عقايد و افكار، لغزشگاهى خطرناك براى رهروان حق است.

و إن تطع أكثر من فى الأرض يضلوك

نهى از پيروى از اكثريت، بيانگر جاذبه عظيم عقايد اكثريت و خطر لغزش به سوى آنان است.

8 - گمراهى، پيامد پيروى از اكثر مردم است.

و إن تطع أكثر من فى الأرض يضلوك عن سبيل الله

2- آثار جهل اكثريت مشركان مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 57 - 21

21 - جهل بيشتر مشركان مكه به خاستگاه الهى امنيت و رفاه اقتصادى آن شهر ، عامل روى گردانى آنان از پذيرش هدايت الهى ( اسلام ) بود .

و قالوا إن نتّبع الهدى . .. و لكنّ أكثرهم لايعلمون

3- آثار حق ستيزى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 7

7 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفر و حق ستيزى ، زمينه نزول عذاب الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 11

11 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفر و حق ستيزى ، زمينه ساز نزول عذاب الهى

فأهلكنهم . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

ص: 1

4- آثار حق ناپذيرى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 7

7 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن آنان به خشم و قهر الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 9

9 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن آنان به خشم و قهر الهى

فأخذهم العذاب . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 6

6 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن به خشم و قهر الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

5- آثار كفر اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 7

7 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفر و حق ستيزى ، زمينه نزول عذاب الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 7

7 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن آنان به خشم و قهر الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 11

11 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفر و حق ستيزى ، زمينه ساز نزول عذاب الهى

فأهلكنهم . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 2

13 - شعراء - 26 - 158 - 9

9 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن آنان به خشم و قهر الهى

فأخذهم العذاب . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 6

6 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفرورزى و حق ناپذيرى ، زمينه ساز نزول عذاب و گرفتار شدن به خشم و قهر الهى

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 7

7 - اصرار اكثريت افراد جامعه بر كفر و فساد ، زمينه ساز نزول عذاب الهى

فأخذهم عذاب يوم الظلّة . .. و ما كان أكثرهم مؤمنين

6- آسيب پذيرى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 17 - 7

7 - بيشتر آدميان، گرفتار دامها و تزويرهاى ابليس و ناسپاس در برابر خداوند هستند.

و لاتجد أكثرهم شكرين

7- آلودگى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 49 - 30

30 - توجه رهبران دينى به پليدى و ناپاكى گروه بسيارى از مردم ، مانع حزن و اندوه آنان بر سرپيچى برخى از مردم از دين و احكام آن

فان تولوا . .. و إن كثيراً من الناس لفسقون

چنانچه هدف از جمله «فاعلم . ..»، بازدارى زايد پيامبر(صلی الله علیه و آله) از حزن و اندوه باشد، مى توان جمله «ان كثيراً» را بيانگر علت آن دانست ; يعنى اى پيامبر(صلی الله علیه و آله) بسيارى از مردم فاسقند و خداوند هدايت آنان را اراده نكرده است. بنابراين بر رويگردانى آنان از دين و احكام آن محزون مباش.

ص: 3

8- اتمام حجت بر اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 103 - 3

3- ايمان نياوردن اكثر مردم ، ريشه در حق ناپذيرى آنان دارد ، نه قصورى از جانب پيامبر (صلی الله علیه و آله) در تبليغ و نه ناتمام بودن برهان بر حقانيّت قرآن

ذلك من أنباء الغيب . .. و ما أكثر الناس و لو حرصت بمؤمنين

آيه قبل بيان داشت كه حقانيّت قرآن و الهى بودن آن امرى روشن است و جمله «و لو حرصت» مى رساند كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در ابلاغ دين تلاشى پى گير داشت. اين دو حقيقت بيانگر آن است كه حجت بر مردم تمام است و ايمان نياوردن آنان، نشانه حق ناپذيرى ايشان است.

9- ارزش اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 24

24 - فراوانى رهروان يك راه هرگز نشانه سلامت آن راه نيست .

و كثير منهم ساء ما يعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 71 - 19

19 - كثرت رهروان يك راه ، دليل حقانيت آن نيست .

ثم عموا و صموا كثير منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 100 - 6،14

6 - اكثريت نه ملاك حقانيت چيزى است و نه نشانه ارزش و برترى آن

لايستوى الخبيث و الطيب و لو اعجبك كثرة الخبيث

14 - لزوم تقواپيشگى ، چه اكثريت جامعه پذيراى آن باشند و يا نباشند .

و لو اعجبك كثرة الخبيث فاتقوا اللّه ياولى الالبب

كلمه خبيث و طيب مى تواند علاوه بر شىء خبيث و طيب شامل شخص خبث و طيب نيز باشد. در اين صورت مراد از شخص طيب و خبيث به قرينه «فاتقوا اللّه» - تقواپيشگان و بى تقوايان خواهد بود.

ص: 4

10- ارزيابى با اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 243 - 16

16 - گرايش اكثريّت مردم ، ملاك ارزش نيست .

و لكنّ اكثر النّاس لا يشكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 1 - 15

15- گرايش و عدم گرايش اكثريت مردم به چيزى ، ملاك حقانيّت يا عدم حقانيّت آن نيست .

و لكنّ أكثر الناس لايؤمنون

11- اطاعت از اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 116 - 1

1 - پيامبر(صلی الله علیه و آله) نبايد در عقايد و احكام از اكثريت مردم پيروى كند.

أفغير الله أبتغى حكما و هو الذى . .. و إن تطع أكثر من فى الأرض

چون در آيات گذشته سخن از درخواست معجزات جديد از سوى مشركان بود و آيه قبل نيز بر لزوم پذيرش حكم الهى در امور تأكيد داشت و سپس قرآن را به عنوان مظهر حكم خداوند مطرح نمود، مى توان نتيجه گرفت كه ممنوعيت پيروى در مسائل عقيدتى و احكام در مواردى است كه در قرآن حكم آن مسأله وجود داشته باشد، نه در تمامى امور. توجه به كلمه «سبيل الله» نيز اين مطلب را روشنتر مى كند.

12- اعراض اكثريت از قرآن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 89 - 6

6- روى گردانى بيشتر مردم از قرآن ، جز به خاطر حق گريزى نيست .

و لقد صرّفنا . .. فأبى أكثر الناس إلاّ كفورًا

13- اعراض اكثريت مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 5

16 - فصلت - 41 - 4 - 5

5 - بيشتر مردم عصر بعثت ، از آيات قرآن ، على رغم وضوح و روشنى مفاهيم آن روى گردان بودند .

كتب فصّلت . .. فأعرض أكثرهم

14- اغواپذيرى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 40 - 4

4- ابليس ، به تكثير نسل آدم ( ع ) و حوا و نيز به اغواپذيرى اكثر آنان و تأثيرناپذيرى بندگان خالص خدا از وسوسه هايش ، از آغاز خلقت انسان آگاه بود .

لأغوينّهم أجمعين . إلاّ عبادك منهم المخلصين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 41 - 2

2- توانايى ابليس به اغواى اكثريت مردم و ناتوانى وى بر اغواى بندگان خالص خداوند ، قانون و سنت الهى

إلاّ عبادك منهم المخلصين . قال هذا صرط علىّ مستقيم

برداشت فوق، مبتنى بر اين احتمال است كه مشاراليه «هذا» امر اغواگرى ابليس نسبت به اكثريت مردم و اغوا ناپذيرى بندگان خالص باشد. كلمه «علىّ» دربردارنده تضمين و عهده دارى است و «مستقيم» چيزى است كه انحراف در آن راه ندارد. بنابراين معناى «هذا صراط علىّ مستقيم» اين خواهد بود: چنين امرى از ناحيه خداوند، حكمى تغييرناپذير است كه اصطلاحاً آن را «سنت» مى نامند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 62 - 14

14- بيشتر انسان ها ، در معرض ابتلا به وسوسه ها و استيلاى شيطانند .

لأحتنكنّ ذريّته إلاّ قليلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 83 - 4

4 - آگاهى ابليس ، به تكثير نسل آدم و نيز به اغواپذيرى بيشتر آنان و تأثيرناپذيرى بندگان خالص خدا ، از آغاز خلقت انسان

لأغوينّهم أجمعين . إلاّ عبادك منهم المخلصين

ص: 6

15- اغواپذيرى اكثريت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 17 - 7

7 - بيشتر آدميان، گرفتار دامها و تزويرهاى ابليس و ناسپاس در برابر خداوند هستند.

و لاتجد أكثرهم شكرين

16- اكثريت آسانى ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شرح - 94 - 6 - 3

3 - آسانى هاىِ مقارن سختى ها ، مهم تر و افزون تر از آنها است .

فإنّ مع العسر يسرًا . إنّ مع العسر يسرًا

معرفه آوردن «العسر»، نشانگر آن است كه مراد، همان «العسر» در آيه قبل است و چون «يسراً» نكره است، مفادى مغاير با «يسراً» در آيه قبل دارد. بنابراين مفاد دو آيه اين است كه براى هر «عسر»، دو «آسانى مهم» وجود دارد. با توجّه به اين كه دوبار ذكر كردن يك كلمه در اين موارد، بر تكثير دلالت دارد; مى توان فهميد كه هر سختى، به همراه خود آسانى هاى فراوانى - يكى پس از ديگرى - به ارمغان مى آورد.

17- اكثريت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 1

1 - اكثر امت هاى پيشين ، كافر و بر عهد هاى خويش با خدا و پيامبران او ناپايدار بودند .

و ما وجدنا لأكثرهم من عهد

18- اكثريت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 20 - 8

8 - بيشتر مردم ، از ابليس پيروى مى كنند .

فاتّبعوه إلاّ فريقًا من المؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 7

20 - عبس - 80 - 17 - 5

5 - بخش عظيمى از انسان ها - با وجود دلايل فراوان بر ربوبيت خداوند - همچنان بر انكار آن اصرار مىورزند .

قتل الإنسن ما أكفره

نفرين «قتل الإنسان» عموم انسان ها و افراد را مى گيرد زيرا حرف «ال» در آن يا براى استغراق است و يا بر ماهيت دلالت دارد و جنس انسان مورد نفرين قرار گرفته است. از آنجا كه در اين موارد عموم حقيقى مراد نيست، چنين تعبيرى بيانگر كثرت چشمگير افراد مورد نظر خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 5 - 1

1 - بيشتر انسان ها ، با وجود برخوردارى از بهترين نوع خلقت ، به پست ترين حالت ها سقوط كرده ، از هر فرومايه اى حقيرتر مى شوند .

ثمّ رددنه أسفل سفلين

افراد باقى مانده در «مستثنى منه»، همواره بيشتر از افراد «مستثنى» است; و گرنه تخصيص اكثر خواهد بود كه ناروا است. به اين جهت و نيز با نظر به مؤخر ساختن ياد مؤمنان و نيز اسناد «أسفل سافلين» به ضمير «رددناه» - كه به جنس انسان برمى گردد - مى توان گفت: افرادى كه از مقام «بهترين خلقت» سقوط مى كنند، در اكثريت اند.

19- اكثريت اهل ايله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 164 - 2

2 - اكثريت ساكنان ايله به گناه صيد ماهى در روز شنبه آلوده شدند .

إذ قالت أمة منهم لم تعظون قوماً

تعبير از تجاوزگران با كلمه «قوما» مى تواند گوياى برداشت فوق باشد.

20- اكثريت اهل عذاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 42 - 12

12 - اكثريت هلاك شدگان به عذاب الهى ، مشرك و چندگانه پرست بودند .

كان أكثرهم مشركين

دعوت به ژرف نگرى در فرجام پيشينيان مشرك، گوياى اين نكته است كه افراد ياد شده، سرانجام خوبى نداشته و گرفتار عذاب الهى شده اند.

ص: 8

21- اكثريت اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 49 - 31

31 - بسيارى از اهل كتاب در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى شكننده حدود الهى و از زمره فاسقان

و إن كثيراً من الناس لفسقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 59 - 13

13 - اكثريت اهل كتاب مردمى بسيار خودخواه و بى انصاف

هل تنقمون منا الا ان ءامنا باللّه . .. و إن اكثركم فسقون

جمله «و ان اكثركم» مى تواند جمله حاليه و غرض از آن اثبات كمال بى انصافى اهل كتاب باشد، يعنى اى اهل كتاب با وجود اينكه خود فاسق و تبهكار هستيد، بر ما بدليل ايمانمان كه برترين ارزشها و معقول ترين باورها است ايراد مى گيريد؟!

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 3،22

3 - بسيارى از اهل كتاب ، مردمى بى اعتنا به تورات ، انجيل و ديگر تعاليم نازل شده بر آنان

و لو انهم اقاموا التورية و الانجيل و ما أنزل اليهم

22 - بسيارى از اهل كتاب در عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) داراى اعمال و رفتارى ناپسند

و كثير منهم ساء ما يعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 68 - 11

11 - تعاليم نازل شده بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( آيات قرآن ) موجب افزايش كفر و طغيان بسيارى از اهل كتاب

و ليزيدن كثيراً منهم ما أنزل إليك من ربك طغيناً و كفراً

22- اكثريت بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 83 - 20،23

20 - اكثريت بنى اسرائيل با اعراض از تكاليف دينى ، عهد ها و پيمان هاى الهى را شكستند .

ثم توليتم إلا قليلا منكم و أنتم معرضون

«تولى» و «اعراض» به معناى رويگردانى و مراد از آن سرپيچى و تمرد است. جمله «و أنتم معرضون» چنانچه حال براى فاعل

ص: 9

«توليتم» باشد - به دليل هم معنا بودن «اعراض» و «تولى» - حال مؤكده است و حكايت از شدت تمرد و سرپيچى بنى اسرائيل دارد.

23 - بنى اسرائيل ، جز اندكى از آنان ، با مردمان معاشرت نيكو نداشتند ، نماز را اقامه نكردند و از پرداخت زكات طفره رفتند .

و قولوا للناس حسناً و أقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة ثم توليتم إلا قليلا منكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 13 - 20

20 - خيانت پيشگى اكثريت بنى اسرائيل

و لاتزال تطلع على خائنة منهم إلاّ قليلا منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 32 - 26،35

26 - بسيارى از بنى اسرائيل ، مردمى خونريز و آدمكش

ثم ان كثيراً منهم بعد ذلك فى الارض لمسرفون

مراد از اسراف، به قرينه فرازهاى قبلى، مى تواند خروج بنى اسرائيل از حد اعتدال در قتل نفس، يعنى آدمكشيهاى نابحق و خونريزيهاى مكرر، باشد.

35 - بسيارى از بنى اسرائيل مرتكب خونريزى شده و حرام هاى خدا را حلال مى شمردند .

ثم ان كثيراً منهم بعد ذلك فى الارض لمسرفون

از امام باقر(ع) روايت شده: المسرفون هم الذين يستحلون المحارم و يسفكون الدماء.

_______________________________

تفسير تبيان، ج 3، ص 504; نورالثقلين، ج 1، ص 620، ح 158.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 71 - 17،18

17 - بسيارى از بنى اسرائيل با شكستن توبه بينش بازيافته خويش را از دست داده و به اعمال ناروا گراييدند .

فعموا و صموا ثم تاب اللّه عليهم ثم عموا و صموا . .. و اللّه بصير بماتعملون

18 - توبه شكنى بسيارى از بنى اسرائيل

ثم تاب اللّه عليهم ثم عموا و صموا كثير منهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 81 - 1،9

1 - بسيارى از بنى اسرائيل به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و قرآن ايمان نياوردند و اعتقاد راسخى به خداوند نداشتند .

و لو كانوا يؤمنون باللّه و النبى و ما أنزل إليه

برداشت فوق بنابر اين احتمال است كه مراد از «النبى» پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) باشد، در اين صورت «ما انزل اليه» قرآن خواهد بود قابل ذكر است كه بر اين مبنا عدم ايمان نسبت به خداوند ايمان واقعى و نسبت به پيامبر و قرآن ايمان واقعى و ظاهرى است. زيرا

ص: 10

بنى اسرائيل ايمان به خداوند را اظهار مى داشتند.

9 - بسيارى از بنى اسرائيل در زمان پيامبر (صلی الله علیه و آله) فاسق و شكننده حدود و حريم دين خويش بودند .

و لكن كثيراً منهم فسقون

23- اكثريت راهبان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 27 - 20

20 - بيشتر راهبان ، عناصرى منحرف و فاسق و تنها اقليتى از آنان مؤمنان راستين بودند .

فاتينا الذين ءامنوا منهم أجرهم و كثير منهم فسقون

24- اكثريت رهبران شرك صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 7 - 7

7 - ايمان آوردن به تعليمات پيامبران ، در گرو وجود زمينه آن در ايمان آورنده

لقد حقّ القول على أكثرهم فهم لايؤمنون

25- اكثريت علماى مسيحيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 2

2 - بسيارى از عالمان دينى يهود و نصارا ، اموال مردم را به ناحق و بدون سبب موجه و مشروع ، تصاحب مى كردند .

إن كثيراً من الأحبار و الرهبان ليأكلون أمول الناس بالبطل

26- اكثريت علماى يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 2

2 - بسيارى از عالمان دينى يهود و نصارا ، اموال مردم را به ناحق و بدون سبب موجه و مشروع ، تصاحب مى كردند .

إن كثيراً من الأحبار و الرهبان ليأكلون أمول الناس بالبطل

ص: 11

27- اكثريت فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 131 - 7،8

7 - بيشتر فرعونيان ناآگاه به نقش اراده خداوند در ابتلاى آنان به سختى ها و ناخوشاينديها

ألا إنما طئرهم عند اللّه و لكن أكثرهم لايعلمون

8 - اكثر فرعونيان زمان موسى مردمى جاهل و ناتوان از تحليل صحيح رخداد هاى نيك و بد

و لكن أكثرهم لايعلمون

28- اكثريت قوم ابراهيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 103 - 3

3 - اكثريت قوم ابراهيم ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

29- اكثريت قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 6

6 - بيشتر ثموديان ، حق ناپذير و مصمم بر كفر بودند .

و ما كان أكثرهم مؤمنين

30- اكثريت قوم عاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 59 - 2،5

2- اكثريت قاطع قوم عاد ، آيات الهى و نشانه هاى ربوبيت خداوند را انكار كردند .

و تلك عاد جحدوا بأيت ربهم

با اينكه عده اى از مردم عاد ايمان آوردند، خداوند انكار آيات و مخالفت با پيامبران را به همه قوم نسبت مى دهد تا به اين نكته اشاره كند كه: اكثريت قريب به اتفاق آنان، به كفرورزى اصرار داشتند و مؤمنان در قياس با آنها، چيزى به شمار نمى آمدند. قابل ذكر است كه چون فعل «جحد» به وسيله حرف «با» متعدى شده، معناى «كفر» در آن اشراب شده است.

ص: 12

5- اكثريت قاطع قوم عاد ، با رسولان الهى مخالفت كرده و از پذيرش رسالت و پيام هاى آنان سرپيچى كردند .

و تلك عاد . .. و عصوا رسله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 8

8 - بيشتر عاديان ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

31- اكثريت قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 64 - 1

1 - اكثريت عمده قوم نوح ( ع ) وى را تكذيب كردند و يگانگى خداوند ، معاد و رسالت را باورهايى دروغين پنداشتند .

فكذبوه

از اينكه خداوند تكذيب نوح(ع) را به همگان نسبت داده (فكذبوه)، در حالى كه عده اى از آنان، يعنى همراهانش در كشتى، رسالت وى را تصديق كردند، معلوم مى شود نسبت مؤمنان به كافران بسيار اندك بوده است.

32- اكثريت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 70 - 8،9

8 - حق ستيزى ، انگيزه اصلى بيشتر كافران منكر قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود ، نه ناشناخته بودن حقانيت آن دو براى آنها .

أم يقولون به جنّة . .. و أكثرهم للحقّ كرهون

9 - شالوده زندگى بيشتر كافران ، بر پايه باطل و منافع آنان ، ناسازگار با پذيرش حق

حتّى اذا أخذنا مترفيهم . .. و أكثرهم للحقّ كرهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 8 - 2

2 - رسوخ روحيه حق ناپذيرى در بيشتر كافران ، عامل بى تأثيرى آيات الهى درآنان

و ما كان أكثرهم مؤمنين

ص: 13

33- اكثريت كافران صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 34 - 11

11 - اكثر كافران عصر بعثت ، ناآگاه به ضرورت تقوا براى متوليان مسجدالحرام

إن أولياؤه إلا المتقون و لكن أكثرهم لايعلمون

مفعول «لايعلمون» حقايقى است كه آيه مورد بحث بدان پرداخته است ; از جمله ضرورت تقوا براى واليان مسجدالحرام و نيز استحقاق عذاب براى سدكنندگان مسجدالحرام بر روى مؤمنان.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 8

8 - رسوخ روحيه حق ناپذيرى ، در بيشتر كفرپيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به فرعون و قوم وى (قبطيان) بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 103 - 5

5 - رسوخ روحيه حق ناپذيرى ، در بيشتر كفرپيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم ابراهيم بازمى گردد; اما در عين حال اين آيه تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 71 - 4

4 - خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان اندك او را در برابر مخالفت اكثريت كافران و مشركان صدر اسلام ، تسلّى خاطر و دلدارى داد .

و لقد ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين

مفسران برآنند كه يادآورى گمراهى اكثريت امت هاى گذشته، در شرايطى كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) و گروندگانِ اندك به آن حضرت در شرايط سخت مكه قرار داشتند و با مخالفت هاى بيشتر كافران و مشركان رو به رو بودند، به منظور دلدارى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و گروندگان به ايشان است.

34- اكثريت كافران مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 34 - 10

ص: 14

10 - اكثر كافران مكه ناآگاه به مستحق بودن عذاب الهى به سبب بازداشتن مؤمنان از مسجدالحرام

و ما لهم ألا يعذبهم اللّه و هم يصدون عن المسجدالحرام . .. و لكن أكثرهم لايعلمون

35- اكثريت گمراهان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 62 - 1

1 - گروه بسيارى از انسان ها به دست شيطان گمراه شدند .

ألم أعهد إليكم يبنى ءادم أن لاتعبدوا الشيطن . .. و لقد أضلّ منكم جبلاًّ كثيرًا

«جبلّ» اسم جمع و مشتق از «جبل» (خلق) است و به معناى گروهى از مردم مى باشد.

36- اكثريت مخالفان لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 82 - 5

5 - ياران و همگامان لوط در مقايسه با مخالفان وى بسيار اندك بودند .

قالوا أخرجوهم من قريتكم

تصميم و پيشنهاد اخراج لوط و يارانش حكايت از آن دارد كه ياران وى در مقايسه با مخالفان او بسيار اندك بودند، ورنه چنين پيشنهادى طبيعى به نظر نمى رسيد.

37- اكثريت مردم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 66 - 6

6 - بسيارى از مردم آمادگى جانبازى و نبرد با خويشان و هجرت در راه خدا را ندارند . *

و لو انّا كتبنا عليهم ان اقتلوا انفسكم او اخرجوا من دياركم ما فعلوه الّا قليل من

برخى برآنند كه مراد از «اقتلوا انفسكم»، جهاد و مراد از «اخرجوا من دياركم»، هجرت است و تعبير از جهاد به قتل نفس بدان جهت است كه در زمان نزول آيه غالباً مسلمانان بايد با خويشان خود نبرد مى كردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 49 - 24،30

24 - بسيارى از مردم ، بى اعتنا به حدود الهى و از زمره فاسقان

ص: 15

و إن كثيراً من الناس لفسقون

30 - توجه رهبران دينى به پليدى و ناپاكى گروه بسيارى از مردم ، مانع حزن و اندوه آنان بر سرپيچى برخى از مردم از دين و احكام آن

فان تولوا . .. و إن كثيراً من الناس لفسقون

چنانچه هدف از جمله «فاعلم . ..»، بازدارى زايد پيامبر(صلی الله علیه و آله) از حزن و اندوه باشد، مى توان جمله «ان كثيراً» را بيانگر علت آن دانست ; يعنى اى پيامبر(صلی الله علیه و آله) بسيارى از مردم فاسقند و خداوند هدايت آنان را اراده نكرده است. بنابراين بر رويگردانى آنان از دين و احكام آن محزون مباش.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 58 - 11

11 - اسحاق بن غالب گويد : امام صادق ( ع ) فرمود : « كم ترى اهل هذه الآية » « إن اعطوا من ها رضوا و ان لم يعطوا من ها اذا هم يسخطون » قال : ثم قال : هم اكثر من ثلثى الناس ;

اى اسحاق! به نظر تو چه مقدار از مردم اهل اين آيه اند كه خدا مى فرمايد: «اگر از صدقات به آنان داده شود خشنود مى شوند و اگر داده نشود خشمگين مى گردند»؟ اسحاق گويد سپس امام فرمود: آنان بيش از دو ثلث مردم هستند».

38- اكثريت مردم صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 6 - 7

7 - اكثر مردم عصر بعثت ، در پيروزى روميان حتى در صورت وعده خداوند به يارى آنان ، دچار ترديد بودند .

وعد اللّه . .. و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

حرف «ال» در «الناس» براى عهد است و - به قرينه آيات بعد كه ويژگى هاى اقتصادى قريش را بيان مى كند - به مكيان عصر بعثت اشاره دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 59 - 4

4 - بيشتر مردم صدر اسلام با وجود شواهد و دلايل اثباتگر قيامت ، به اين حقيقت ايمان نياوردند .

إنّ الساعة لأتية . .. و لكنّ أكثر الناس لايؤمنون

39- اكثريت مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 83 - 17

ص: 16

17 - رهايى اكثريّت مسلمانان از پيروى شيطان ، مرهون فضل و رحمت خاص الهى است .

لو لا فضل اللّه عليكم و رحمته لاتبعتم الشيطان الّا قليلا

با توجه به زمينه آيات اين بخش از سوره، كه درباره غزوه بدر صغراست، معناى آيه با عنايت به استثنا، چنين است: تنها گروهى اندك از مسلمانان بدون هدايت ويژه خداوند به حكم ضرورت دفاع از اسلام، راهى نبرد شدند و شايعات توانمندى دشمن، آنان را از انجام وظيفه بازنداشت، بر خلاف بسيارى از آنان كه به سبب آن شايعات تصميمى بر شركت در نبرد نداشتند، ولى ارشادات پيامبر (صلی الله علیه و آله) عامل حركت آنان شد.

40- اكثريت مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 49 - 32

32 - بسيارى از يهوديان و مسيحيان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى آلوده به گناه و معصيت

يريد اللّه ان يصيبهم ببعض ذنوبهم و إن كثيراً من الناس لفسقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 50 - 2

2 - بسيارى از مسيحيان و يهوديان ، در صدد جايگزينى گرايش ها و قوانين جاهلى به جاى احكام و قوانين الهى

افحكم الجهلية يبغون

«بغى»، به معناى طلب كردن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 63 - 1

1 - بسيارى از يهود و نصارا ، مردمى حرام خوار و داراى زبانى آلوده به گناه و سخنان ناروا

لولا ينهيهم . .. عن قولهم الاثم و اكلهم السحت

41- اكثريت مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 75 - 17

17- بيشتر مشركان نسبت به حقيقت صفات خدا و قابل مقايسه نبودن مخلوقات با او ، ناآگاهند .

بل أكثرهم لايعلمون

برداشت فوق به خاطر اين است كه صدر آيه سخن از قابل مقايسه نبودن خلق با خدا بود و نفى علم (لايعلمون) نيز به همين زمينه نظر دارد.

ص: 17

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 29 - 4

4 - بيشتر مشركان ، وعده پيامبر (صلی الله علیه و آله) را درباره وقوع قيامت باور نداشتند .

و لكنّ أكثر الناس لايعلمون . و يقولون متى هذا الوعد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 41 - 7

7 - اخبار ملائكه در قيامت به اين كه بيشتر مشركان ، به جن ايمان داشته اند .

و يوم يحشرهم . .. يقول للملئكة أهؤلاء إيّاكم كانوا يعبدون . قالوا ... بل كانوا

42- اكثريت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 1 - 8

8 - نقض شدن پيمان عدم تعرض ، از سوى اكثريت مشركان صدر اسلام

الذين عهدتم من المشركين

مقصود از «الذين عاهدتم» - به دليل آيات 4 و 7 - مشركان معاهدى هستند كه ملتزم به رعايت پيمانهاى صلح نبودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 7 - 1

1 - نقض شدن پيمان عدم تعرض از سوى اكثريت مشركان صدر اسلام

كيف يكون للمشركين عهد

مراد از مشركان در جمله «كيف يكون للمشركين عهد» - به قرينه «إلا الذين عاهدتم عند المسجد الحرام» - مشركان معاهدى هستند كه بر پيمان خود با مسلمانان پايبند نماندند. ذيل آيه بعد (و أكثرهم فاسقون) بيانگر نقض پيمان از سوى اكثريت آنان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 15

15 - اكثريت مشركان صدر اسلام بر پيمان عدم تعرض خود با مسلمانان پايبند نمانده و آن را نقض كردند .

و أكثرهم فسقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 83 - 3

ص: 18

3- بيشتر مشركان صدراسلام ، علاوه بر انكار عملى نعمت هاى الهى ، به زبان نيز كفر مىورزيدند .

يعرفون نعمت الله ثمّ ينكرونها و أكثرهم الكفرون

انكار و ناسپاسى نعمتهاى الهى يا با زبان است و يا با عمل. جمله «ثمّ ينكرونها» مى تواند گوياى كفران عملى و جمله «و أكثرهم الكافرون» بيانگر ناسپاسى با زبان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 8

8 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ناپذيرى ، در بيشتر مشركان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم نوح بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدر اسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 71 - 4

4 - خداوند ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان اندك او را در برابر مخالفت اكثريت كافران و مشركان صدر اسلام ، تسلّى خاطر و دلدارى داد .

و لقد ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين

مفسران برآنند كه يادآورى گمراهى اكثريت امت هاى گذشته، در شرايطى كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) و گروندگانِ اندك به آن حضرت در شرايط سخت مكه قرار داشتند و با مخالفت هاى بيشتر كافران و مشركان رو به رو بودند، به منظور دلدارى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و گروندگان به ايشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 29 - 19

19 - گرايش مشركان صدراسلام به شرك ، برخاسته از جهل و ناآگاهى اكثريت آنان بود .

بل أكثرهم لايعلمون

43- اكثريت مشركان مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 44 - 4

4 - بيشتر مشركان مكّه ، مردمانى حق نشنو و نابخرد

إذا رأوك إن يتّخذونك . .. أم تحسب أنّ أكثرهم يسمعون أو يعقلون

برداشت فوق، با توجه به نزول آيه شريفه در مكه است; چرا كه بيشتر مشركان آن شهر در نيمه نخست بعثت داراى چنين خصلتى بودند.

ص: 19

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 47 - 10

10 - اكثر مشركان مكه ، كافر بوده و به آيات خدا ، ايمان نياوردند .

و من هؤلاء من يؤمن به و ما يجحد بأيتنا إلاّ الكفرون

به قرينه «و من هؤُلاء من يؤمن به»، «الكافرون»، اكثر مشركان مكه را تشكيل مى دهند.

44- اكثريت مكذبان نعمتهاى خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 83 - 4

4- اكثر انكار كنندگان نعمت هاى الهى ، مصداق و مجسمه كامل كفرند .

يعرفون نعمت الله . .. و أكثرهم الكفرون

برداشت فوق، بنابراين نكته است كه ضمير «هم» به فاعل «يعرفون»باز گردد و الف و لام در «الكافرون» براى استغراق باشد.

45- اكثريت هواپرستان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 44 - 1

1 - پندار حق شنوى و خرد ورزى بيشتر هواپرستان ، پندارى بس واهى و به دور از واقعيت

من اتّخذ إلهه هويه . .. أم تحسب أنّ أكثرهم يسمعون أو يعقلون

برداشت ياد شده، با توجه به اين نكته است كه «أم» در آيه شريفه، از نوع منقطعه و براى اضراب (مانند «بل») و متضمن معناى استفهام انكارى است. گفتنى است مقصود از «يسمعون» شنيدن ظاهرى نيست; بلكه مراد شنيدن با گوش دل و حرف شنوى است.

46- اكثريت يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 155 - 21

21 - بسيارى از يهود ، هرگز به پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ايمان نخواهند آورد .

فلايؤمنون إلاّ قليلا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 20

4 - نساء - 4 - 162 - 9

9 - جهل ، سطحى نگرى و روحيه ناباورى در اكثريت يهود ، مايه كفر آنان به قرآن و ديگر كتب آسمانى

لكن الرسخون فى العلم منهم و المؤمنون يؤمنون بما أنزل إليك و ما أنزل من قبلك

در برداشت فوق كلمه «لكن» استدراك از جمله «فلايؤمنون الا قليلا» (155) گرفته شده است، يعنى اكثر يهوديان ايمان نمى آورند و لكن عالمان ژرفنگر ايشان و آنانكه اهل باور به حقيقت هستند به قرآن ايمان خواهند آورد. بنابراين جمله «لكن ...» مى رساند كه جهل و روحيه ناباورى در اكثريت يهود مانع ايمان آوردن آنان به قرآن شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 49 - 32

32 - بسيارى از يهوديان و مسيحيان عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مردمى آلوده به گناه و معصيت

يريد اللّه ان يصيبهم ببعض ذنوبهم و إن كثيراً من الناس لفسقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 50 - 2

2 - بسيارى از مسيحيان و يهوديان ، در صدد جايگزينى گرايش ها و قوانين جاهلى به جاى احكام و قوانين الهى

افحكم الجهلية يبغون

«بغى»، به معناى طلب كردن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 63 - 1

1 - بسيارى از يهود و نصارا ، مردمى حرام خوار و داراى زبانى آلوده به گناه و سخنان ناروا

لولا ينهيهم . .. عن قولهم الاثم و اكلهم السحت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 64 - 3،12

3 - بسته بودن دست خداوند ، از گفتار هاى ناروا و گناه آلودِ بسيارى از يهوديان

عن قولهم الاثم . .. و قالت اليهود يداللّه مغلولة

«و قالت اليهود . .»، مى تواند بيان مصداقى براى «قولهم الاثم» در آيه قبل باشد و به قرينه آيه 62 اين سخن، گفته تمامى يهوديان نبوده و گروهى از آنان - همچون ربانيون و احبار - چنين گفتارى نداشته و لذا در برداشت فوق به همه آنان نسبت داده نشد.

12 - معارف نازل شده بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موجب افزايش طغيانگرى و كفرورزى بسيارى از يهوديان

و ليزيدن كثيراً منهم ما أنزل إليك من ربك طغيناً و كفراً

ص: 21

47- انحراف اكثريت مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 59 - 10

10 - بيشتر يهوديان و مسيحيان ، مردمانى منحرف و بريده از تعاليم آسمانى خويش

و إن اكثركم فسقون

«فاسق» غالباً به كسى گفته مى شود كه به برخى از آيين خويش و يا به تمامى آن پايبند نباشد. (مفردات راغب.)

48- انحراف اكثريت يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 59 - 10

10 - بيشتر يهوديان و مسيحيان ، مردمانى منحرف و بريده از تعاليم آسمانى خويش

و إن اكثركم فسقون

«فاسق» غالباً به كسى گفته مى شود كه به برخى از آيين خويش و يا به تمامى آن پايبند نباشد. (مفردات راغب.)

49- انحطاط اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تين - 95 - 5 - 1

1 - بيشتر انسان ها ، با وجود برخوردارى از بهترين نوع خلقت ، به پست ترين حالت ها سقوط كرده ، از هر فرومايه اى حقيرتر مى شوند .

ثمّ رددنه أسفل سفلين

افراد باقى مانده در «مستثنى منه»، همواره بيشتر از افراد «مستثنى» است; و گرنه تخصيص اكثر خواهد بود كه ناروا است. به اين جهت و نيز با نظر به مؤخر ساختن ياد مؤمنان و نيز اسناد «أسفل سافلين» به ضمير «رددناه» - كه به جنس انسان برمى گردد - مى توان گفت: افرادى كه از مقام «بهترين خلقت» سقوط مى كنند، در اكثريت اند.

50- بى اعتبارى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 116 - 12

12 - آرا و عقايد اكثريت مردم به جهت مبتنى بودن آن بر گمان فاقد اعتبار است.

إن يتبعون إلا الظن و إن هم إلا يخرصون

ص: 22

51- بى ايمانى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 103 - 1

1- اكثر مردم به قرآن و وحى الهى ، ايمان نمى آورند .

و ما أكثر الناس . .. بمؤمنين

متعلق «مؤمنين» به قرينه آيه قبل (نوحيه إليك) و نيز آيه بعد (إن هو . ..) قرآن و وحى الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 1 - 12،13،14

12- بيشتر مردم به قرآن ايمان نمى آورند و حقانيت كامل آن را باور نمى كنند .

و الذى أُنزل إليك من ربك الحق و لكنّ أكثر الناس لايؤمنون

متعلق «لايؤمنون» مطالبى است كه از جمله «والذى أنزل . ..» معلوم مى شود ، از جمله آنهاست قرآن و كمال آن در حق بودن.

13- بيشتر مردم به الهى بودن قرآن و نزولش از ناحيه خداوند ايمان نمى آورند .

الذى . .. من ربك الحق و لكنّ أكثر الناس لايؤمنون

از حقايقى كه جمله «الذى أنزل . ..» گوياى آن است الهى بودن قرآن مى باشد (من ربك). از اين رو اين حقيقت نيز متعلق «لايؤمنون» مى باشد ; يعنى: «لايؤمنون بأن القرآن من ربك».

14- ايمان نياوردن همه و يا اكثر مردم به قرآن خلاف انتظار است .

و الذى أُنزل إليك من ربك الحق و لكنّ أكثر الناس لايؤمنون

برداشت فوق با توجه به كلمه «لكن» - كه براى استدراك است - استفاده مى شود. گويا مخاطب پس از شنيدن اين حقيقت كه قرآن تنها كتاب سراسر حق است چنين مى انديشد و انتظار دارد كه عموم مردم به آن ايمان آورند. كلمه «لكن» براى برطرف كردن اين انديشه بيان مى كند كه: چنين نشد، بلكه اكثر ايمان نياوردند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 13 - 12

12 - بيشتر مردم ، بى بهره از اعتقاد به تخلف ناپذيرى وعده هاى خداوند

و لكنّ أكثرهم لايعلمون

52- تجاوزگرى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 2

ص: 23

2 - بيشتر انسان ها ، گرفتار طغيان و تجاوز از حدود خويش اند .

انّ الإنسن ليطغى

طغيان; يعنى، از حد گذشتن و هر چيزى را كه در نافرمانى از حد و اندازه بيرون رود، «طاغى» گويند. (مصباح)

53- ترك تبعيت از اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 116 - 11

11 - خداوندِ شنوا و دانا شايسته پيروى است، نه اكثريت تابع گمانهاى واهى

و هو السميع العليم. و إن تطع أكثر من فى الأرض ... إن يتبعون إلا الظن

54- جهل اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 17 - 22

22- بيشتر مردم از بصيرتى كه آنان را به حقانيت قرآن رهنمون شود ، محرومند .

أفمن كان على بيّنة من ربه . .. و لكنّ أكثر الناس لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 21 - 24

24- اكثريت مردم به جريان امور به تدبير خدا و توان او بر انجام مشيّتهايش و ناتوانى همگان در برابر او ، ناآگاهند .

و الله غالب على أمره و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 40 - 19

19- اكثريت مردم ( مشركان ) ، ناآگاه به استوارى توحيد و يگانه پرستى و اتكاى آن بر برهان

ذلك الدين القيم و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

در برداشت فوق ، «الناس» عموم مردم گرفته شده است. بر اين اساس ، مقصود از «أكثر» مشركان خواهد بود. مفعول «لايعلمون» به قرينه جمله هاى قبل ، استوارى توحيد بر برهان و دليل برهانى نداشتن شرك است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 68 - 21

21- بيشتر مردم به اسباب و علل چشم مى دوزند و از حاكميت اراده خدا و لزوم توكل بر او ، ناآگاهند .

ص: 24

و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 38 - 9،13

9- اكثريت انسان ها ، از قدرت خداوند در احياى مجدد انسان ها ناآگاهند .

بلى وعدًا عليه حقًّا و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

ممكن است به قرينهء تناسب موضوع - كه انكار و اثبات معاد است - متعلق «لايعلمون» قدرت خداوند بر احياى مجدد انسانها باشد.

13- اكثريت انسان ها ، درباره حقيقت معاد چيزى نمى دانند .

و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

احتمال دارد مفعول به «لايعلمون»، «شيئاً» محذوف باشد و بنابراين نكته ياد شده قابل استفاده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 61 - 8،10

8 - بيشتر مشركان ، گرفتار جهل و بى دانشى اند .

بل أكثرهم لايعلمون

ضمير «هم» به مشركان بازمى گردد.

10 - بيشتر انسان ها ، فاقد آگاهى نسبت به نقش خداى يگانه در ايجاد هماهنگى ميان اجزاى طبيعت

أمّن جعل الأرض قرارًا . .. و جعل ... و جعل... أءله مع اللّه بل أكثرهم لايعلمون

ضمير «هم» در «أكثرهم» مى تواند به توده انسان ها بازگردد; بدين گونه كه خداوند نخست مظاهر ژرف هماهنگى نظام طبيعت را برمى شمرد و در پايان تذكر مى دهد كه فهم اين رموز و اسرار، براى بسيارى از مردم دشوار است و آنان به اين اسرار جاهلند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 6 - 4

4 - اكثر مردم ، از دانش و آگاهى و شناخت حقايق بى بهره اند .

و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

براى فعل «لايعلمون» مفعول خاصى آورده نشده است، اين احتمال وجود دارد كه مراد، نفى علم و آگاهى به صورت كلى باشد; يعنى، بيشتر مردم، اهل علم و دانش نيستند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 30 - 18

18 - اكثريت مردم ، به دين حقى كه فطرت انسان ها با آن هماهنگ است ، جاهل اند .

فطرت اللّه . .. و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

متعلق «لايعلمون» در آيه نيامده است. احتمال دارد به قرينه ذكر دين فطرى (اسلام)، متعلق آن نكته اى باشد كه در بالا آمده است.

ص: 25

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 28 - 4

4 - بشتر مردم ، از رسالت جهانى پيامبر (صلی الله علیه و آله) بى خبراند .

و ما أرسلنك إلاّ كافّة للناس . .. و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

متعلق «لايعلمون» تعيين نشده است; ولى به قرينه اين كه سخن از رسالت جهانى پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى باشد، متعلق «لايعلمون» مى تواند همان رسالت جهانى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 36 - 5

5 - بيشتر مردم ، درباره منشأ قبض و بسط روزى بندگان ، آگاهى ندارند .

إنّ ربّى يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 29 - 16،17

16 - ناآگاهى بيشتر مردم ، از شايستگى انحصارى حمد و ستايش براى خداوند

الحمد للّه بل أكثرهم لايعلمون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين اساس است كه متعلق جهل، مسأله حمد و اختصاص آن به خدا باشد; يعنى، «بل أكثرهم لايعلمون أنّ الحمد للّه».

17 - ناآگاهى بيشتر مردم از شايستگى انحصارى خداوند به عبادت و پرستش و ضرر و زيان شرك

ضرب اللّه مثلاً رجلاً . .. بل أكثرهم لايعلمون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين ديدگاه است كه متعلق جهل، مسأله برابر نبودن دو مثل مربوط به مؤمن و مشرك و سرنوشت ايمان و شرك باشد; يعنى،«بل أكثرهم لايعلمون أنّهما لايستويان»

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 49 - 18،19

18 - جهل و بى خبرى بيشتر انسان ها نسبت به آزمايش بودن نعمت ها و آسودگى ها براى انسان

بل هى فتنة و لكنّ أكثرهم لايعلمون

برداشت بالا مبتنى بر اين احتمال است كه متعلق علم در «لايعلمون»، فتنه بودن نعمت باشد.

19 - بيشتر انسان ها از منشأ اصلى نعمت ها و آسودگى ها ( خدايى بودن آنها ) و مقدار تأثير دانش بشرى در پديد آمدن آنها ، بى خبر و ناآگاه اند .

قال إنّما أُوتيته على علم بل هى فتنة و لكنّ أكثرهم لايعلمون

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه متعلق علم در «لايعلمون»، مطلبى باشد كه از جمله «قال إنّما أُوتيته. ..» استفاده مى شود.

ص: 26

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 57 - 5

5 - بيشتر مردم ، به عظمت آفرينش جهان و قدرت بى پايان خداوند و امكان حيات مجدد انسان ها در قيامت پى نبرده اند .

لخلق السموت و الأرض أكبر . .. و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

برداشت بالا مبتنى بر اين احتمال است كه متعلق «لايعلمون» مطلبى باشد كه در آغاز آيه آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 26 - 6،7

6 - حتمى بودن وقوع قيامت ، به رغم جهل و ناآگاهى بيشتر مردم نسبت به آن

لاريب فيه و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

7 - معاد ، مورد جهل و ترديد بيشتر مردم در طول تاريخ

و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

از اين كه به جاى ارجاع ضمير به مشركان مكه، واژه «الناس» به كار رفته - كه داراى مفهومى عام و گسترده است - مطلب بالا استفاده مى شود.

55- جهل اكثريت مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 111 - 13

13 - اغلب درخواست كنندگان نزول معجزات از تأثير نداشتن آن بر كافران آگاهى نداشتند.

ما كانوا ليؤمنوا إلا أن يشاء الله و لكن أكثرهم يجهلون

مرجع ضمير در «أكثرهم» مى تواند مؤمنانى باشد كه خواهان نزول آيات و اجابت درخواست مشركان بودند، چنانچه در آيات قبل نيز اين احتمال ياد شد.

56- جهل اكثريت اهل مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 57 - 20

20 - بيشتر مردم مكه در عصر بعثت ، گرفتار جهل و ناآگاهى نسبت به تعلق اراده الهى بر تضمين امنيت آن مكان مقدس و تأمين روزى ساكنان آن بودند .

أوَلم نمكّن لهم حرمًا ءامنًا . .. و لكنّ أكثرهم لايعلمون

ص: 27

57- جهل اكثريت ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 47 - 4

4 - بيشتر ظالمان ، بى خبر از كيفر هاى دنيوى و اخروى خويش

و لكنّ أكثرهم لايعلمون

58- جهل اكثريت كافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 57 - 6

6 - بيشتر كافران و مشركان ستيزه جو و مجادله گر در صدر اسلام ، مردمى غافل و بى خبر از معارف الهى ( چون توحيد و معاد ) بودند .

و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

ممكن است مقصود از «الناس» در آيه شريفه، مردم عصر نزول قرآن (چون اهل مكه) باشد. برداشت يادشده بر اين احتمال مبتنى است.

59- جهل اكثريت مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 37 - 6،8

6 - ناآگاهى اغلب مشركان از قدرت خداوند بر فرستادن هرگونه معجزه و نشانه

إن اللّه قادر على أن ينزل ءاية و لكن أكثرهم لايعلمون

مفعول «لايعلمون»، به قرينه فراز قبل آن، قدرت الهى است، يعنى: «لايعلمون أن اللّه قادر . ..»

8 - ناآگاهى اغلب مشركان به فلسفه عدم نزول معجزات درخواستى آنان

و قالوا لولا نزل عليه ءاية . .. و لكن أكثرهم لايعلمون

برداشت فوق بر اين اساس است كه «لايعلمون» جمله اى مانند «حكمة عدم نزول الأيات» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 111 - 14،15

14 - بسيارى از منكران معاند به تأثير نداشتن هيچ آيه و معجزه اى در قلب خويش ناآگاه هستند.

و لكن أكثرهم يجهلون

متعلق «يجهلون» در كلام مذكور نيست. ، ولى به قرينه موضوعات مطرح شده در آيه متعلق آن مى تواند چنين باشد: «يجهلون عدم إيمانهم». مرجع ضمير «أكثرهم» در اين برداشت همان مشركانى هستند كه قسم ياد مى كردند كه در صورت نزول آيتى

ص: 28

ايمان خواهند آورد.

15 - ناآگاهى اغلب مشركان لجوج به تعيين كننده بودن مشيت الهى جهت متمايل ساختن آنان به ايمان

ما كانوا ليؤمنوا إلا أن يشاء الله و لكن أكثرهم يجهلون

متعلق «يجهلون» مى تواند «مشية الله» باشد، يعنى اكثر مشركان به نقش مشيت الهى ناآگاه بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 40 - 23

23- اكثر مشركان ، ناآگاه به درستى و استوارى توحيد و سستى و نادرستى شرك

ما تعبدون من دونه . .. و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

برداشت فوق، بر اين اساس است كه مراد از «الناس» مشركان باشد. بنابراين «و لكنّ أكثر الناس لايعلمون» گوياى اين نكته است كه: بيشتر مشركان [حقيقت] را نمى دانند و برخى از آنان بدان آگاهند ; ولى به خاطر عناد يا خوف از دست دادن رياست و مانند اينها، به توحيد نمى گرايند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 30 - 20

20 - اكثر مشركان ، مردمانى نادان و جاهل اند .

و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

احتمال دارد «ال» در «الناس» عهد بوده و مراد از آن، مشركان باشد كه در آيات پيش درباره آنها سخن گفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 28 - 5،6

5 - موضع گيرى بيشتر مشركان عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به دليل ناآگاهانه بودن آن ، فاقد وجاهت و اعتبار است .

و ما أرسلنك إلاّ كافّة للناس . .. و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

ذكر «و لكنّ أكثر الناس لايعلمون» پس از بيان قلمرو رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و نقش آن حضرت، مى تواند به منظور دفع توهم باشد. آن توهم اين است كه اكثريت مشركان با رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) مخالف اند و چنين امرى تأثيرى منفى در رسالت آن حضرت دارد. خداوند جواب مى دهد كه نظر چنين اكثريتى بى فايده است.

6 - بيشتر مشركان ، از آنچه پيامبر (صلی الله علیه و آله) به آن بشارت مى دهد و يا هشدار مى دهد ، بى خبراند .

بشيرًا و نذيرًا و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

متعلق «لايعلمون» محذوف است و احتمال دارد به قرينه ذكر بشارت و انذار در آيه، همين دو باشد. گفتنى است احتمال دارد «ال» در «الناس» عهد بوده و مراد از «الناس» مشركانى باشند كه از آغاز سوره تا اين جا از آنان سخن گفته شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - سبأ - 34 - 36 - 9

9 - بيشتر مشركان ، درباره منشأ كمى و زيادى مال و مكنت ، ناآگاه اند .

و قالوا نحن أكثر أمولاً . .. قل إنّ ربّى يبسط الرزق ... و لكنّ أكثر الناس لايعل

ص: 29

«ال» در «الناس» - به قرينه آيات پيشين كه درباره مشركان است - مى تواند عهد بوده و به مشركان اشاره داشته باشد.

60- جهل اكثريت مشركان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 24 - 11

11- بيشتر مشركان صدراسلام ، ناآگاه و جاهل به حق بودند .

بل أكثرهم لايعلمون الحقّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 57 - 6

6 - بيشتر كافران و مشركان ستيزه جو و مجادله گر در صدر اسلام ، مردمى غافل و بى خبر از معارف الهى ( چون توحيد و معاد ) بودند .

و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

ممكن است مقصود از «الناس» در آيه شريفه، مردم عصر نزول قرآن (چون اهل مكه) باشد. برداشت يادشده بر اين احتمال مبتنى است.

61- جهل اكثريت مشركان مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 38 - 10

10- اكثر مشركان مكه ، از قدرت خداوند بر احياى مجدد انسان ها بى خبر بودند .

بلى وعدًا عليه حقًّا و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

برداشت فوق، بر اساس اين نكته است كه «ال» در «الناس» عهد ذكرى بوده و مراد از آن مشركانى باشند كه در آيات قبل از آنها سخن به ميان آمده است.

62- حس گرايى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 7 - 1

1 - شناخت و آگاهى اكثريت مردم ، محدود به مظاهر ناچيزى از زندگى دنيا است .

يعلمون ظهرًا من الحيوة الدنيا

ص: 30

نكره آوردن واژه «ظاهراً» به منظور تحقير و بيان بى ارزش بودن ظاهر زندگى دنيا است.

63- حق ستيزى اكثريت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 4

4- نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

64- حق ستيزى اكثريت مشركان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 8

8 - رسوخ روحيه كفر و حق ستيزى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به مردم ايكه باز مى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدر اسلام نيز دارد.

65- حق ناپذيرى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 89 - 6

6- روى گردانى بيشتر مردم از قرآن ، جز به خاطر حق گريزى نيست .

و لقد صرّفنا . .. فأبى أكثر الناس إلاّ كفورًا

66- حق ناپذيرى اكثريت اصحاب ايكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 4

4 - بيشتر مردم « ايكه » ، حق ناپذير و مصمم بر كفر بودند .

و ما كان أكثرهم مؤمنين

ضمير «هم» در «أكثرهم» به «اصحاب الأيكة» برمى گردد.

ص: 31

67- حق ناپذيرى اكثريت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 72 - 4

4 - مخالفت بيشتر مردم از امت هاى پيشين با رسولان الهى و نپيمودن راه هدايت ، ناشى از روح لجاجت و حق ناپذير خودشان بود .

ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين . و لقد أرسلنا فيهم منذرين

پيمودن راه گمراهى با وجود پيامبران اخطاركننده، گوياى حقيقت ياد شده است.

68- حق ناپذيرى اكثريت رهبران شرك صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 7 - 2

2 - بيشتر سران كفر و شرك در صدراسلام ، دچار روح لجاجت و حق ناپذيرى و مصمم بر نپذيرفتن ايمان

فهم لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 10 - 2

2 - بيشتر سران شرك و كفر در صدراسلام ، گرفتار روح لجاجت و حق ناپذيرى بودند .

و سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون

69- حق ناپذيرى اكثريت رهبران كفر صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 7 - 2

2 - بيشتر سران كفر و شرك در صدراسلام ، دچار روح لجاجت و حق ناپذيرى و مصمم بر نپذيرفتن ايمان

فهم لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 10 - 2

2 - بيشتر سران شرك و كفر در صدراسلام ، گرفتار روح لجاجت و حق ناپذيرى بودند .

و سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون

ص: 32

70- حق ناپذيرى اكثريت فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 4

4 - اكثريت فرعونيان ( قبطيان ) ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

71- حق ناپذيرى اكثريت قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 4

4 - بيشتر قوم لوط ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم لوط بازمى گردد.

72- حق ناپذيرى اكثريت قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 4

4 - بيشتر افراد قوم نوح ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

73- حق ناپذيرى اكثريت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 24 - 11،14

11- بيشتر مشركان صدراسلام ، ناآگاه و جاهل به حق بودند .

بل أكثرهم لايعلمون الحقّ

14- گروه بسيارى از مشركان در صدراسلام - على رغم شناخت حق - مردمى حق گريز بودند .

بل أكثرهم لايعلمون الحقّ

واژه «أكثر» افعل التفضيل است و نقطه مقابل آن، كثير مى باشد - نه قليل - و بدين جهت گروه بسيار استفاده شده است; يعنى،

ص: 33

هر چند مشركان دانا و حق گريز، در مقايسه با نادانان كمتر بودند; ولى خود جمعيتى چشم گير و بسيار بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 12

12 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ناپذيرى در بيشتر شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به عاديان بازمى گردد; اما در عين حال به شرك پيشگان صدراسلام نيز اشاره اى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 10

10 - رسوخ روحيه كفرورزى و پندناپذيرى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به ثموديان بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 7

7 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ستيزى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در«أكثرهم» به قوم لوط بازمى گردد; اما در عين حال اشاره به مشركان صدراسلام نيز دارد.

74- دشمنى اكثريت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 3

3- موضع گيرى خصمانه بسيارى از اقوام در تاريخ ، عليه پيامبران با موقعيت هاى مختلف تاريخى و اجتماعى *

كذّبت قبلهم قوم نوح و أصحب الرسّ و ثمود . و عاد و فرعون و إخون لوط . و أصحب ال

با توجه به اين كه اقوام ياد شده در جوامع مختلف و موقعيت هاى متفاوت تاريخى حضور داشته اند; تعبير «كلّ. ..» مى تواند تأكيدى باشد بر اين كه حق ستيزى، ربطى به زمان، مكان و نژاد ندارد.

75- روش برخورد اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 66 - 4

ص: 34

4- عكس العمل نوع انسان ها در برابر وعده بهشت و نعمت هاى آن از جانب خداوند ، انكار و استبعاد معاد است .

جنّت عدن التى وعد الرحمن . .. و يقول الإنسن أءذا ما متّ

چنانچه دو آيه قبل )« و ما نتنزّل. .. سميًّا») جملاتى معترضه و بريده از آيات قبل و بعد باشد، آيه مورد بحث در ادامه آيات قبل از اين دو آيه خواهد بود كه در مورد بهشت و نعمت هاى آن است.

76- سرزنش اكثريت مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 63 - 17

17 - اكثر مشركان ، به خاطر نينديشيدن ، مورد سرزنش خداوندند .

و لئن سألتهم من نزّل من السماء ماء . .. بل أكثرهم لايعقلون

«بل» اضراب، به جهت انتقال از حمد خدا براى تمام بودن حجت وحدانيت او، براى مذمت مشركان است.

77- شرك اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 38 - 23

23- اكثريت مردم آلوده به شركند .

ما كان لنا أن نشرك بالله . .. و لكنّ أكثر الناس لايشكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 40 - 19

19- اكثريت مردم ( مشركان ) ، ناآگاه به استوارى توحيد و يگانه پرستى و اتكاى آن بر برهان

ذلك الدين القيم و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

در برداشت فوق ، «الناس» عموم مردم گرفته شده است. بر اين اساس ، مقصود از «أكثر» مشركان خواهد بود. مفعول «لايعلمون» به قرينه جمله هاى قبل ، استوارى توحيد بر برهان و دليل برهانى نداشتن شرك است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 106 - 1

1- بيشتر مدعيان ايمان و معترفان به وجود خدا براى او شريك مى پندارند .

و ما يؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 35

14 - روم - 30 - 42 - 17

17 - شرك اكثريت مردم ، عامل فساد زمين و درپى دارنده عذاب استيصال

ظهر الفساد . .. بما كسبت أيدى الناس ... فانظرواكيف كان عقبة الذين من قبل كان أك

«كان أكثرهم» به منزله تعليل براى «كيف كان. ..» است و بنابراين، بيانگر اين حقيقت است كه شرك اكثريت، باعث فساد و در نتيجه عذاب هلاكت بار بوده است.

78- شرك اكثريت اهل مكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 96 - 2

2- آيين شرك و عقيده به وجود خدايى جز الله ، دين غالب و آيين مردم مكه بود .

و أعرض عن المشركين . .. الذين يجعلون مع الله إلهًا ءاخر

بود.

79- شرك اكثريت بنى اسرائيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 83 - 22

22 - بنى اسرائيل ، جز اندكى از آنان به پرستش غير خدا گرويدند و حقوق والدين ، خويشان ، يتيمان و مساكين را ضايع ساختند .

لاتعبدون إلا اللّه و بالولدين احساناً . .. ثم توليتم إلا قليلا منكم

80- شك اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 6 - 3،7

3 - اكثر انسان ها ، در وفاى خداوند به وعده هاى خويش ، گرفتار ترديدند .

لايخلف اللّه وعده و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

برداشت بالا، بر اين اساس است كه به قرينه جمله «لايخلف اللّه وعده» مفعولِ محذوفِ «لايعلمون» همان قطعى بودن وعده هاى خداوند باشد.

7 - اكثر مردم عصر بعثت ، در پيروزى روميان حتى در صورت وعده خداوند به يارى آنان ، دچار ترديد بودند .

وعد اللّه . .. و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

ص: 36

حرف «ال» در «الناس» براى عهد است و - به قرينه آيات بعد كه ويژگى هاى اقتصادى قريش را بيان مى كند - به مكيان عصر بعثت اشاره دارد.

81- طغيان اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 2

2 - بيشتر انسان ها ، گرفتار طغيان و تجاوز از حدود خويش اند .

انّ الإنسن ليطغى

طغيان; يعنى، از حد گذشتن و هر چيزى را كه در نافرمانى از حد و اندازه بيرون رود، «طاغى» گويند. (مصباح)

82- ظلم اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 102 - 3

3- عذاب هاى الهى آن گاه بر شهر ها و آبادى ها فرو مى ريزد كه عموم افرادش ستم پيشه بوده و آثار كفر و شرك در همه جا مشهود باشد .

و كذلك أخذ ربك إذا أخذ القرى و هى ظلمة

نسبت دادن ظلم به آباديها (و هى ظالمة) نسبتى مجازى است و هدف از آن رساندن اين معناست كه: همه و يا اكثر قريب به اتفاق اهل آن آباديها ، ستمكار بودند; به گونه اى كه گويا ستم كارى در هر كوى و برزن نمايان بود.

83- عدم تعقل اكثريت مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 63 - 14،17

14 - اكثر مشركان ، فاقد انديشه هستند .

بل أكثرهم لايعقلون

17 - اكثر مشركان ، به خاطر نينديشيدن ، مورد سرزنش خداوندند .

و لئن سألتهم من نزّل من السماء ماء . .. بل أكثرهم لايعقلون

«بل» اضراب، به جهت انتقال از حمد خدا براى تمام بودن حجت وحدانيت او، براى مذمت مشركان است.

ص: 37

84- عصيان اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 110 - 2

2- عموم مردم با پيامبران مخالفت مى كردند و از پذيرش دعوت ايشان سرباز مى زدند .

حتّى إذا استيئس الرسل

چنان چه عده بسيارى از مردم ايمان مى آوردند ، پيامبران مأيوس نمى شدند. بنابراين «استيئس الرسل» حاكى است كه همه و يا اكثر مردم از پذيرش دعوت پيامبران امتناع مى كردند. جمله «فنجى من نشاء» دلالت بر آن دارد كه برخى ايمان آورده بودند.

85- عصيان اكثريت مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 16 - 20

20 - بسيارى از اهل كتاب ( يهود و نصارا ) ، فاسق و متمرداند .

و كثير منهم فسقون

86- عصيان اكثريت يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 16 - 20

20 - بسيارى از اهل كتاب ( يهود و نصارا ) ، فاسق و متمرداند .

و كثير منهم فسقون

87- عقيده اكثريت يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 100 - 10

10 - اكثر يهوديانى كه به عهد هاى الهى وفا نكردند ، به آن عهد و پيمان ها ، ايمان و اعتقاد نداشتند .

كلما عهدوا عهداً نبذه فريق منهم بل اكثرهم لايؤمنون

اين برداشت بدان احتمال است كه متعلق «يؤمنون» عهدها و پيمانها باشد; يعنى، اكثر عهدشكنان، آن عهد و پيمانها را به قلب و دل خويش نپذيرفته بودند اگر چه تظاهر به پذيرش آن مى كردند. گفتنى است كه در برداشت فوق ضمير در «أكثرهم» به «فريق» برگردانده شده است.

ص: 38

88- عوامل هلاكت اكثريت اقوام پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 14 - 4

4- نابودى بسيارى از اقوام ، در نتيجه حق ستيزى و تكذيب پيامبران

كذّبت قبلهم . .. فحقّ وعيد

89- عهدشكنى اكثريت يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 100 - 10

10 - اكثر يهوديانى كه به عهد هاى الهى وفا نكردند ، به آن عهد و پيمان ها ، ايمان و اعتقاد نداشتند .

كلما عهدوا عهداً نبذه فريق منهم بل اكثرهم لايؤمنون

اين برداشت بدان احتمال است كه متعلق «يؤمنون» عهدها و پيمانها باشد; يعنى، اكثر عهدشكنان، آن عهد و پيمانها را به قلب و دل خويش نپذيرفته بودند اگر چه تظاهر به پذيرش آن مى كردند. گفتنى است كه در برداشت فوق ضمير در «أكثرهم» به «فريق» برگردانده شده است.

90- غفلت اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 7 - 2

2 - اكثريت انسان ها ، به جهان واپسين ، بى توجّه و از آن غافل اند .

و لكنّ أكثر الناس . .. و هم عن الأخرة هم غفلون

91- غفلت اكثريت ظالمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 47 - 8

8 - بلا هاى دنيوى ، هشدارى به ظالمان ; ولى بيشتر ايشان بى خبر از پيام هشدارى آن *

و إنّ للذين ظلموا عذابًا دون ذلك و لكنّ أكثرهم لايعلمون

در صورتى كه «دون ذلك» به معناى عذاب هاى خفيف دنيوى در قبال عذاب سنگين آخرت باشد، ممكن است سبكى اين عذاب ها براى مجال دادن به ظالمان براى انابه باشد; ولى افسوس كه بيشتر ستمگران اين درس ها را نمى آموزند.

ص: 39

92- غفلت اكثريت كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 47 - 6

6 - كافران ، گرفتار كيفر هاى دنيوى و بيشتر آنان ، غافل از منشأ گرفتارى هاى خويش *

للذين ظلموا عذابًا . .. و لكنّ أكثرهم لايعلمون

در صورتى كه «عذاباً دون ذلك» نظر به كيفر دنيوى داشته باشد، احتمال مى رود كه «أكثرهم لايعلمون» به اين معنا باشد كه كافران به رغم ابتلا به اين كيفرهاى الهى، معمولاً توجه ندارند كه علت آن، كفر ايشان است.

93- غفلت اكثريت كافران صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 57 - 6

6 - بيشتر كافران و مشركان ستيزه جو و مجادله گر در صدر اسلام ، مردمى غافل و بى خبر از معارف الهى ( چون توحيد و معاد ) بودند .

و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

ممكن است مقصود از «الناس» در آيه شريفه، مردم عصر نزول قرآن (چون اهل مكه) باشد. برداشت يادشده بر اين احتمال مبتنى است.

94- غفلت اكثريت مجرمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 73 - 9

9 - بيشتر تبه كاران ، غافل از مهلت هاى خداوند و روى گردان از هشدار هاى او

و يقولون متى هذا الوعد . .. قل عسى أن يكون ردف لكم ... و لكنّ أكثرهم لايشكرون

با توجه به اين كه فضل الهى در آيه مورد بحث، ناظر به تأخير عذاب مجرمان و مهلت دادن به آنان است، جمله «أكثرهم لايشكرون» بدين معنا خواهد بود كه: بيشتر آنان از اين لطف الهى، عبرت نمى گيرند و به حق روى نمى آورند.

95- غفلت اكثريت مردم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 40

7 - يونس - 10 - 92 - 9

9 - همواره مردم بسيارى از آيات و نشانه هاى خداوند و سرگذشت پندآموز اقوام پيشين ، در غفلت هستند .

لتكون لمن خلفك ءاية و إن كثيراً من الناس عن ءايتنا لغفلون

96- غفلت اكثريت مشركان صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 57 - 6

6 - بيشتر كافران و مشركان ستيزه جو و مجادله گر در صدر اسلام ، مردمى غافل و بى خبر از معارف الهى ( چون توحيد و معاد ) بودند .

و لكنّ أكثر الناس لايعلمون

ممكن است مقصود از «الناس» در آيه شريفه، مردم عصر نزول قرآن (چون اهل مكه) باشد. برداشت يادشده بر اين احتمال مبتنى است.

97- فساد اكثريت جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 116 - 5

5- فساد ها و تباهيها ، آن گاه كه رواج يابد و فراگير شود ، امت ها را در خطر عذاب هاى الهى قرار مى دهد .

ينهون عن الفساد فى الأرض

98- فسق اكثريت اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 59 - 9

9 - باور و اعتقاد مسلمانان به فسق اكثريت اهل كتاب ، عامل انتقاد نابجا و ناخرسندى بى دليل آنان از اهل ايمان

هل تنقمون منا الا ان ءامنا باللّه . .. و إن اكثركم فسقون

بدان احتمال كه «ان اكثركم» عطف بر «اللّه» باشد، يعنى «امنا بان اكثركم فاسقون».

99- فسق اكثريت مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 41

18 - حديد - 57 - 16 - 20

20 - بسيارى از اهل كتاب ( يهود و نصارا ) ، فاسق و متمرداند .

و كثير منهم فسقون

100- فسق اكثريت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 8 - 16

16 - اكثريت مشركان صدر اسلام ، مردمى فاسق و بيرون از مسير حق بودند .

و أكثرهم فسقون

101- فسق اكثريت يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 16 - 20

20 - بسيارى از اهل كتاب ( يهود و نصارا ) ، فاسق و متمرداند .

و كثير منهم فسقون

102- قساوت قلب اكثريت رهبران شرك صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 10 - 1

1 - بيشتر سران شرك و كفر در صدراسلام ، به گونه اى بودند كه انذار و اخطارِ پيامبر (صلی الله علیه و آله) در آنان كارساز نبوده و ايمان نمى آوردند .

لقد حقّ القول على أكثرهم . .. و سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون

103- قساوت قلب اكثريت رهبران كفر صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 10 - 1

1 - بيشتر سران شرك و كفر در صدراسلام ، به گونه اى بودند كه انذار و اخطارِ پيامبر (صلی الله علیه و آله) در آنان كارساز نبوده و ايمان نمى آوردند .

ص: 42

لقد حقّ القول على أكثرهم . .. و سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون

104- كفر اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 17 - 21

21- بيشتر مردم به قرآن ايمان نمى آورند .

و لكنّ أكثر الناس لايؤمنون

برداشت فوق ، مبنى بر اين است كه «ال» در «الناس» براى استغراق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 8 - 9

9 - بسيارى از مردم ، منكر معاد و لقاءاللّه اند .

و إنّ كثيرًا من الناس بلقاى ربّهم لكفرون

105- كفر اكثريت اصحاب ايكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 4

4 - بيشتر مردم « ايكه » ، حق ناپذير و مصمم بر كفر بودند .

و ما كان أكثرهم مؤمنين

ضمير «هم» در «أكثرهم» به «اصحاب الأيكة» برمى گردد.

106- كفر اكثريت اهل كتاب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 68 - 21

21 - بسيارى از اهل كتاب مردمانى كفرپيشه و داراى سرنوشتى شوم

ياهل الكتب لستم على شىء . .. فلاتأس على القوم الكفرين

ص: 43

107- كفر اكثريت فرعونيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 67 - 4

4 - اكثريت فرعونيان ( قبطيان ) ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

108- كفر اكثريت قوم لوط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 4

4 - بيشتر قوم لوط ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

ضمير «هم» در «أكثرهم» به قوم لوط بازمى گردد.

109- كفر اكثريت قوم نوح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 121 - 4

4 - بيشتر افراد قوم نوح ، حق ناپذير و مصمم بر كفر

و ما كان أكثرهم مؤمنين

110- كفر اكثريت مردم صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 17 - 23

23- اكثر مردم عصر بعثت ، از ايمان آوردن به قرآن امتناع مىورزيدند .

و لكنّ أكثر الناس لايؤمنون

برداشت فوق ، براين اساس است كه «ال» در «الناس» عهد حضورى و اشاره به مردمى باشد كه در زمان نزول آيات سوره هود ، زندگى مى كردند.

ص: 44

111- كفر اكثريت مشركان صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 139 - 12

12 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ناپذيرى در بيشتر شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به عاديان بازمى گردد; اما در عين حال به شرك پيشگان صدراسلام نيز اشاره اى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 158 - 10

10 - رسوخ روحيه كفرورزى و پندناپذيرى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به ثموديان بازمى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 174 - 7

7 - رسوخ روحيه كفرورزى و حق ستيزى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

إنّ فى ذلك لأية و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در«أكثرهم» به قوم لوط بازمى گردد; اما در عين حال اشاره به مشركان صدراسلام نيز دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 190 - 8

8 - رسوخ روحيه كفر و حق ستيزى ، در اكثريت شرك پيشگان صدراسلام

و ما كان أكثرهم مؤمنين

گرچه ضمير «هم» در «أكثرهم» به مردم ايكه باز مى گردد; اما در عين حال تعريض به مشركان صدر اسلام نيز دارد.

112- كفر اكثريت يهود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 100 - 7،8،10،11

7 - اكثريت يهود ، حتى به پيامبران و كتاب هاى آسمانى خويش ايمان ندارند .

بل اكثرهم لايؤمنون

متعلق ايمان - به قرينه آيات گذشته - پيامبران و كتابهاى آسمانى است. «بل» در جمله فوق براى ترقى است; يعنى، و بالاتر از پيمان شكنى اين است كه اكثر آنها اهل ايمان نيستند.

8 - رواج عهدشكنى در ميان يهود ، نشانه فقدان ايمان در اكثريت آنان است .

ص: 45

أو كلما عهدوا عهداً نبذه فريق منهم بل اكثرهم لايؤمنون

10 - اكثر يهوديانى كه به عهد هاى الهى وفا نكردند ، به آن عهد و پيمان ها ، ايمان و اعتقاد نداشتند .

كلما عهدوا عهداً نبذه فريق منهم بل اكثرهم لايؤمنون

اين برداشت بدان احتمال است كه متعلق «يؤمنون» عهدها و پيمانها باشد; يعنى، اكثر عهدشكنان، آن عهد و پيمانها را به قلب و دل خويش نپذيرفته بودند اگر چه تظاهر به پذيرش آن مى كردند. گفتنى است كه در برداشت فوق ضمير در «أكثرهم» به «فريق» برگردانده شده است.

11 - بسيارى از يهوديان به قرآن و پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، ايمان نخواهند آورد .

بل اكثرهم لايؤمنون

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه: متعلق «لايؤمنون»، به دليل آيه قبل، قرآن و پيامبر اسلام باشد. مضارع بودن فعل «لايؤمنون» اين احتمال را تأييد مى كند.

113- كفران اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 73 - 6

6 - بيشتر مردم گرفتار ناسپاسى نسبت به خدا ، على رغم فضل و رحمت او بر آنان

و إنّ ربّك لذو فضل على الناس و لكنّ أكثرهم لايشكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - ملك - 67 - 23 - 8

8 - ناسپاسى بسيار انسان ها ، در برابر نعمت شنوايى ، بينايى و تعقّل

و جعل لكم السمع و الأبصر و الأفئدة

114- كفران اكثريت انسان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 17 - 7

7 - بيشتر آدميان، گرفتار دامها و تزويرهاى ابليس و ناسپاس در برابر خداوند هستند.

و لاتجد أكثرهم شكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 50 - 6

6 - بيشتر مردم ، على رغم برخوردارى از نعمت هاى خداوند ، دچار ناسپاسى و قدرناشناسى اند .

ص: 46

فأبى أكثر الناس إلاّ كفورًا

115- كفران اكثريت مردم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 60 - 7

7 - همواره اكثريت مردم در برابر رزق و فضل خدا ، ناسپاسند .

إن اللّه لذو فضل على الناس و لكن أكثرهم لايشكرون

116- كفران نعمت اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 61 - 11

11 - بيشتر مردم ، نسبت به نعمت ها و احسان هاى خداوند ، شاكر و سپاس گزار نيستند .

إنّ اللّه لذو فضل على الناس و لكنّ أكثر الناس لايشكرون

117- گمراهى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 116 - 3،5

3 - اغلب مردم زمين، گمراه و تابع گمانهاى نادرست در عقايد خود هستند.

و إن تطع أكثر من فى الأرض يضلوك عن سبيل الله

5 - كمى رهپويان راه خدا نبايد موجب تزلزل رهپويان در برابر اكثريت مردم گمراه گردد.

و إن تطع أكثر من فى الأرض يضلوك

118- لجاجت اكثريت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 72 - 4

4 - مخالفت بيشتر مردم از امت هاى پيشين با رسولان الهى و نپيمودن راه هدايت ، ناشى از روح لجاجت و حق ناپذير خودشان بود .

ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين . و لقد أرسلنا فيهم منذرين

ص: 47

پيمودن راه گمراهى با وجود پيامبران اخطاركننده، گوياى حقيقت ياد شده است.

119- لجاجت اكثريت رهبران شرك صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 7 - 2

2 - بيشتر سران كفر و شرك در صدراسلام ، دچار روح لجاجت و حق ناپذيرى و مصمم بر نپذيرفتن ايمان

فهم لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 10 - 2

2 - بيشتر سران شرك و كفر در صدراسلام ، گرفتار روح لجاجت و حق ناپذيرى بودند .

و سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون

120- لجاجت اكثريت رهبران كفر صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 7 - 2

2 - بيشتر سران كفر و شرك در صدراسلام ، دچار روح لجاجت و حق ناپذيرى و مصمم بر نپذيرفتن ايمان

فهم لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 10 - 2

2 - بيشتر سران شرك و كفر در صدراسلام ، گرفتار روح لجاجت و حق ناپذيرى بودند .

و سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون

121- محدوده علم اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 7 - 1

1 - شناخت و آگاهى اكثريت مردم ، محدود به مظاهر ناچيزى از زندگى دنيا است .

يعلمون ظهرًا من الحيوة الدنيا

ص: 48

نكره آوردن واژه «ظاهراً» به منظور تحقير و بيان بى ارزش بودن ظاهر زندگى دنيا است.

122- مخالفت با اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 116 - 4

4 - لزوم حركت در مسير خدا، هر چند خلاف رأى اكثريت مردم باشد.

و إن تطع أكثر . .. عن سبيل الله

123- مراد از شرك اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 106 - 7،8،9،10،11

7- « عن أبى الحسن الرضا ( ع ) [ فى قوله تعالى : « و ما يؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون » ] قال : إنه شرك لايبلغ به الكفر ;

از امام رضا(ع) [درباره آيه «و ما يؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون»] روايت شده است كه فرمود: مراد از شرك [در آيه شريفه] شركى است كه دارنده آن به وسيله آن به كفر نمى رسد».

8- « عن أبى جعفر ( ع ) : فى قول الله تبارك و تعالى : « و ما يؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون » قال : شرك طاعة و ليس شرك عبادة و المعاصى التى يرتكبون شرك طاعة أطاعوا فيها الشيطان فأشركوا بالله فى الطاعة لغيره . . . ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداى تبارك و تعالى: «و ما يؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون» روايت شده است كه فرمود: [مراد از شرك] شرك طاعت است نه شرك عبادت. و گناهانى را كه مرتكب مى شوند شرك طاعت است كه در آنها شيطان را اطاعت كرده اند، پس با اطاعت از غير خدا براى خدا شريك قرار داده اند...».

9- « عن أبى عبدالله ( ع ) : . . . « و ما يؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون » فهم الذين يلحدون فى أسمائه بغير علم فيضعونها غير مواضعها . . . ;

از امام صادق(ع) روايت شده است: . .. «و ما يؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون» پس آنان كسانى اند كه در مورد نامهاى خدا بدون آگاهى به راه كج مى روند و آن نامها را در غير جاى خود به كار مى برند ...».

10- « عن أبى عبدالله ( ع ) فى قوله : « و ما يؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون » قال : هو الرجل يقول : لولا فلان لهلكت و لولا فلان لأصبت كذا و كذا و لولا فلان لضاع عيالى . . . ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خدا «و ما يؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون» روايت شده است: مقصود كسى است كه مى گويد: اگر فلانى نبود، هلاك مى شدم و اگر فلانى نبود، بر سر من چنين و چنان مى آمد و اگر فلانى نبود، اهل و عيال من از بين رفته بودند . ..».

11- « عن يعقوب بن شعيب قال : سألت أباعبدالله ( ع ) « ومايؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون » قال : كانوا يقولون : نمطر بنوء كذا و بنوء كذا ومنها انهم كانوا يأتون الكهّان فيصدّقونهم فيما يقولون ;

يعقوب بن شعيب گويد: از امام صادق(ع) درباره سخن خدا: «و ما يؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون» سؤال كردم حضرت

ص: 49

فرمود: آنان مى گفتند: باران بر ما مى بارد به خاطر فلان حالت فلان ستاره و فلان ستاره و ديگر آن كه آنان به نزد كاهنان مى آمدند و سخن آنان را مى پذيرفتند».

124- ناسپاسى اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 243 - 14

14 - ناسپاسى بيشتر مردم در برابر تفضّلات الهى

لذو فضل . .. و لكنّ اكثر النّاس لا يشكرون

125- نقش اكثريت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 1 - 15

15- گرايش و عدم گرايش اكثريت مردم به چيزى ، ملاك حقانيّت يا عدم حقانيّت آن نيست .

و لكنّ أكثر الناس لايؤمنون

126- ويژگيهاى اكثريت انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - علق - 96 - 6 - 1

1 - واكنش بيشتر انسان ها در برابر نعمت دانش و هنر نويسندگى ، واكنشى نامناسب و به دور از انتظار است .

كلاّ

حرف «كلاّ»، براى باز داشتن از رويه اى است كه يا در جملات پيش از آن، تشريح يا اشاره شده باشد و يا از سياق آيات به دست آيد و در آيه - به قرينه «ليطغى» - ناظر به حالتى است كه نوع انسان ها در برابر نعمت علم و قلم به خود مى گيرند. تعبير «الإنسان - كه براى جنس به كار رفته - ناظر به غالب افراد آن است كه از آن به عموم عرفى تعبير مى شود.

ص: 50

اكراه

1- آثار اكراه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 106 - 10

10- اكراه و اجبار ، از موجبات رفع تكليف است .

من كفر . .. إلاّ من أُكره و قلبه مطمئنّ بالإيمن

از اينكه خداوند اجازه فرموده است كه در شرايط اكراه و اجبار، مى توان گفتار كفرآميز به زبان آورد، به دست مى آيد كه تكليف در شرايط اكراه و اجبار برداشته مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 33 - 34

34 - اكراه بر گناه ، عذرى قابل قبول براى سلب مسؤوليت از اكراه شدگان

فإنّ اللّه من بعد إكرههنّ غفور رحيم

2- اكراه بر گناه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 33 - 32،34

32 - كنيزان وادار شده به فحشا از سوى مالكان ، مورد آمرزش و مشمول رحمت خدا هستند .

و من يكرههنّ فإنّ اللّه من بعد إكرههنّ غفور رحيم

34 - اكراه بر گناه ، عذرى قابل قبول براى سلب مسؤوليت از اكراه شدگان

ص: 51

فإنّ اللّه من بعد إكرههنّ غفور رحيم

3- اكراه به زنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 33 - 22،39

22 - سود و درآمد به دست آمده از راه واداشتن كنيزان به فحشا و خودفروشى ، حرام است .

ولاتكرهوا فتيتكم على البغاء إن أردن تحصّنًا لتبتغوا عرض الحيوة الدنيا

نهى از واداشتن كنيزان به فحشا براى به دست آوردن سود و متاع دنيوى، دليل حرمت چنين سودى است.

39 - « عن على ابن أبى طالب ( ع ) فى قوله : « و لاتكرهوا فتياتكم على البغاء » قال : كان أهل الجاهلية يبغين إمائهم فنهوا عن ذلك فى الإسلام ;

حضرت على بن ابى طالب(ع) درباره سخن خدا «و لاتكرهوا فتياتكم على البغاء» فرمود: اهل جاهليت كنيزان خود را به زنا وادار مى كردند. سپس در اسلام از اين كار نهى شدند».

4- اكراه به فحشا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 33 - 21،22

21 - واداشتن كنيزان عفيف ، بر فحشا و فساد جنسى ، حرام است .

و لاتكرهوا فتيتكم على البغاء إن أردن تحصّنًا

22 - سود و درآمد به دست آمده از راه واداشتن كنيزان به فحشا و خودفروشى ، حرام است .

ولاتكرهوا فتيتكم على البغاء إن أردن تحصّنًا لتبتغوا عرض الحيوة الدنيا

نهى از واداشتن كنيزان به فحشا براى به دست آوردن سود و متاع دنيوى، دليل حرمت چنين سودى است.

5- اكراه جادوگران فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 5

5 - ساحران مؤمن ، برخلاف ميل باطنى و با اجبار حكومت فرعونى ، وادار به مقابله با موسى ( ع ) شده بودند .

و ما أكرهتنا عليه من السحر

«إكراه»; يعنى، وادار كردن كسى به كارى كه خود تمايل به آن نداشته باشد. گفتنى است كه «أكرهتنا» سخن ساحران مؤمن، خطاب به فرعون است; يعنى، تو ما را به سحر و مبارزه عليه موسى(ع) وادار كردى. اقداماتى كه ساحران در شيوه اجراى سحر

ص: 52

انجام دادند، گرچه اختيارى بود; ولى احضار آنان در صحنه مبارزه با موسى(ع) اجبارى بوده است.

6- اكراه در ايمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 98 - 4

4 - ايمان اجبارى و از روى استيصال ، مورد قبول خداوند واقع نشده و ثمربخش نخواهد بود .

إن الذين حقت عليهم . .. لايؤمنون ... حتى يروا العذاب الأليم. فلولا كانت قرية ءام

7- اكراه در دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 104 - 12

12 - وادار كردن مردم به پذيرش معارف و حقايق دين، خارج از حيطه مسؤوليت مبلغان و پيشوايان دين است.

قد جاءكم بصائر من ربكم . .. و ما أنا عليكم بحفيظ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 137 - 16

16 - پيامبر(صلی الله علیه و آله) مسؤول هدايت و ارشاد است و نه رساندن قهرى انسان به مقصد.

و لو شاء الله ما فعلوه فذرهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 23 - 4

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به الزام مخالفان بر ايمان- در صورت بى اعتنايى و كفر ورزيدن آنان - مجاز است .

لست عليهم بمصيطر . إلاّ من تولّى و كفر

حرف «إلاّ»، ممكن است براى استثناى حقيقى از ضمير «عليهم» باشد.

8- اكراه در گناه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 73 - 6

6 - گناه هرچند بدون تمايل و با اكراه صورت بگيرد ، نيازمند بخشش الهى و توبه است .

ص: 53

إنّا ءامنّا ليغفر . .. و ما أكرهتنا عليه من السحر

در كلام ساحران مؤمن هم «خطايا» نيازمند غفران دانسته شده و هم «ما أكرهتنا»; بنابراين گناه اگر چه از روى اجبار و عدم تمايل نيز باشد، نيازمند مغفرت الهى است.

9- اكراه كنيز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 33 - 21،22،39

21 - واداشتن كنيزان عفيف ، بر فحشا و فساد جنسى ، حرام است .

و لاتكرهوا فتيتكم على البغاء إن أردن تحصّنًا

22 - سود و درآمد به دست آمده از راه واداشتن كنيزان به فحشا و خودفروشى ، حرام است .

ولاتكرهوا فتيتكم على البغاء إن أردن تحصّنًا لتبتغوا عرض الحيوة الدنيا

نهى از واداشتن كنيزان به فحشا براى به دست آوردن سود و متاع دنيوى، دليل حرمت چنين سودى است.

39 - « عن على ابن أبى طالب ( ع ) فى قوله : « و لاتكرهوا فتياتكم على البغاء » قال : كان أهل الجاهلية يبغين إمائهم فنهوا عن ذلك فى الإسلام ;

حضرت على بن ابى طالب(ع) درباره سخن خدا «و لاتكرهوا فتياتكم على البغاء» فرمود: اهل جاهليت كنيزان خود را به زنا وادار مى كردند. سپس در اسلام از اين كار نهى شدند».

10- نفى اكراه در ايمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 54 - 10

10- مجبور ساختن مردم به ايمان ، وظيفه پيامبر (صلی الله علیه و آله) و در دستور كار آن حضرت نيست .

و ما أرسلنك عليهم وكيلاً

«وكل» در لغت به معناى كفيل و نايب قرار دادن شخصى است (مفردات راغب). بنابراين «و ما أرسلناك عليهم وكيلاً»; يعنى، اى پيامبر تو را براى نيابت و كفالت براى مردم نفرستاده ايم و تو صرفاً به كار تبليغ بپرداز و آنان را بر ايمان مجبور نساز.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 7 - 10

10- مجبور كردن مردم بر ايمان آورى ، ناسازگار با هدف هستى و آزمون آنان است .

فلعلّك بخع نفسك . .. إنّا جعلنا ما على الأرض ... لنبلوهم

مطرح ساختن ابتلا و آزمايش انسان ها به عنوان فلسفه و هدف براى آفرينش زمين و موهبت هاى آن، اشاره به اين نكته دارد كه براساس اين هدف و فلسفه، نمى توان مردم را بر ايمان مجبور كرد و نبايد انتظار داشت كه همه آنان در برابر دعوت پيامبران و

ص: 54

مناديان هدايت، تسليم شوند.

11- نفى اكراه در دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 133 - 19

19 - پيامبران ، حتى فرزندانشان را به پذيرش خداى يكتا و پرستش او اجبار نمى كردند .

إذ قال لبنيه ما تعبدون من بعد قالوا نعبد

دعوت و توصيه به يكتا پرستى با پرسش (ما تعبدون . ..؟) به نبود اجبار در پذيرش دين و پرستش خداوند اشاره دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 48 - 2

2 - الزام قهرى مردم به ايمان وظيفه پيامبران نيست.

و ما نرسل المرسلين إلا مبشرين و منذرين

چون در آيات قبل سخن از درخواست نزول آيات و رد آن بود، لاجرم اين سؤال مطرح مى گردد كه مسؤوليت پيامبران در برابر هدايت مردم چيست و تا كجاست؟ اين آيه با محدود دانستن وظيفه تبليغى پيامبران در انذار و تبشير، اجبار مردم به ايمان را خارج از حيطه مسؤوليت پيامبران مى داند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 66 - 6

6 - پيامبر(صلی الله علیه و آله) وظيفه دار وادار ساختن مردم به ايمان و پذيرش حق نيست.

و كذّب به قومك و هو الحق قل لست عليكم بوكيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 107 - 3،5،8،9

3 - خداوند خواهان ايمان آزادانه و انتخابى آدميان

و لو شاء الله ما أشركوا

5 - پيامبر(صلی الله علیه و آله) مسؤول وادار ساختن مردم به ايمان و رها ساختن آنان از شرك نيست.

و ما جعلنك عليهم حفيظا

8 - پيامبر(صلی الله علیه و آله) مسؤول تبليغ و رساندن پيام الهى است، نه وادار ساختن مردم بر ايمان

و ما جعلنك عليهم حفيظا و ما أنت عليهم بوكيل

9 - مبلغان دين وظيفه دار دعوت مردم به دين خدا، نه وادار كننده مردم به آن

و ما جعلنك عليهم حفيظا و ما أنت عليهم بوكيل

ص: 55

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 149 - 4،5،6

4 - سنت خداوند، هدايت آزادانه و از روى اختيار انسانها با دلايل محكم و رساست.

قل فلله الحجة البلغة فلو شاء لهديكم أجمعين

مفهوم جمله امتناعيه «لو شاء . .. » آن است كه خداوند هدايت آزادانه آدميان را خواسته است، نه جبر آنان بر هدايت. چگونگى اين هدايت در جمله «فلله ... » بيان گرديده است. يعنى اينكه خداوند چنين خواسته كه با حجتهاى بالغه آدميان را هدايت كند.

5 - انسان در انتخاب مسير هدايت يا ضلالت مختار است.

قل فلله الحجة البلغة فلو شاء لهديكم أجمعين

6 - اگر مشيت خداوند اجبار انسان بر هدايت بود، همگان را، بى استثنا، هدايت مى كرد.

فلو شاء لهديكم أجمعين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 99 - 4،7

4 - پذيرش دين از روى اجبار و ناچارى ، مورد قبول و خواسته خدا نيست .

إن الذين حقت عليهم كلمت ربك لايؤمنون . .. حتى يروا العذاب الأليم ... و لو شاء رب

اينكه خداوند خواست كه مردم، ايمان را از روى اختيار، انتخاب كنند، مفهومش اين است كه: ايمانى كه از روى اكراه و اجبار باشد، خدا آن را نخواسته و لازمه اش اين است كه مورد قبول او واقع نخواهد شد.

7 - هيچ كس ، حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) حق مجبور ساختن مردم بر پذيرش دين را ندارد .

أفأنت تكره الناس حتى يكونوا مؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 108 - 8،14،15

8 - مردم در پذيرش و عدم پذيرش قرآن ، آزاد و مختارند .

قد جاءكم الحق من ربكم فمن اهتدى فإنما يهتدى لنفسه و من ضل فإنما يضل عليها و ما أ

14 - مسؤوليت پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) ، تنها رساندن و ابلاغ پيام خداوند به مردم است نه اجبار آنان به پذيرش آن .

يأيها الناس قد جاءكم الحق من ربكم . .. و ما أنا عليكم بوكيل

15 - هيچ كس حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) حق تحميل عقيده و دين خويش بر ديگران - هر چند بر حق باشد - ندارد .

قد جاءكم الحق . .. فمن اهتدى فإنما يهتدى لنفسه ... و ما أنا عليكم بوكيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 28 - 10

10- ايمان به پيامبران و باور به معارف الهى ، غير قابل اجبار و اكراه

أنلزمكموها و أنتم لها كرهون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 56

8 - هود - 11 - 57 - 4

4- مسؤوليت مبلغان دين ، ابلاغ حقايق و معارف الهى به مردم است نه واداشتن آنان به پذيرش .

فإن تولّوا فقد أبلغتكم ما أُرسلت به إليكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 86 - 6،7

6- شعيب ( ع ) ، به مردم مدين ابلاغ كرد كه هرگز درصدد اجبار آنان به پذيرش تعاليمش نخواهد بود .

و ما أنا عليكم بحفيظ

«حفيظ» به معناى مراقب و نگهبان است و چون به «على» متعدى شده، معناى تسلط نيز در آن اشراب شده است. بنابراين «و ما أنا...»; يعنى، من موظف نيستم از سر جبر شما را از اعمال ناروا باز دارم و به اعمال شايسته سوق دهم.

7- پيامبران ، مأمور به واداشتن مردم و اجبار آنان به پذيرش معارف و احكام الهى نيستند .

و ما أنا عليكم بحفيظ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 118 - 1،2

1- مشيت خداوند بر آن نيست كه انسان ها را در پذيرش دين حق مضطر و مجبور كند .

و لو شاء ربك لجعل الناس أُمة وحدة

مراد از «مشيت» در آيه فوق، مشيت تكوينى است كه ملازم جبر و اكراه مى باشد و مقصود از اتفاق همگان و تشكيل امت واحده - به قرينه «إلاّ من رحم» در آيه بعد - اتفاق به كلمه حق و دين الهى است. بنابراين «لو شاء ...»; يعنى، اگر خداوند اراده مى كرد كه همه انسانها به اتفاق دين حق را بپذيرند، چنين مى شد، ولى خداوند چنين نخواسته; بلكه خواسته است تا مردم از روى اختيار به حق گرايش پيدا كنند.

2- مشيت خداوند بر آن نيست كه با جبر و اكراه ، مردمان را بر محور حق گرد آورد و از آنان امتى واحد بسازد .

و لو شاء ربك لجعل الناس أُمة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 82 - 2

2- وظيفه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، تنها ابلاغ پيام الهى به انسان ها بود و نه اجبار مردمان به پذيرش آن پيام .

فإنما عليك البلغ المبين

حصر در آيه فوق (فإنما عليك . ..) حصر اضافى بوده و نسبت به اجبار و اكراه سنجيده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 106 - 19

19- « عن أبى عبدالله ( ع ) قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) : رفع عن أمتى أربع خصال . . . و ما أكرهوا عليه . . . و ذلك قول الله عزّوجلّ . . . « إلاّ من أُكره و قلبه مطمئنّ بالإيمان » ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: چهار چيز از امت من برداشته شده . .. [يكى از آنها ]چيزى است كه

ص: 57

با اكراه بر آنها تحميل شود ... و اين است فرموده خداى عزّوجلّ: إلاّ من أُكره و قلبه مطمئنّ بالإيمان».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 105 - 9

9- هيچ كس حق تحميل عقيده و دين خويش بر مردم را ندارد ، هر چند بر حق باشد .

و بالحقّ نزل و ما أرسلنك إلاّ مبشّرًا و نذيرًا

وقتى پيامبر(صلی الله علیه و آله) حق تحميل اسلام را - كه دين حق است - بر مردم نداشت و تنها عهده دار بشارت و انذار مردمان بود، ديگران به طريق اولى چنين حقى ندارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 56 - 2

2- الزامِ قهرىِ مردم به ايمان و استغفار ، وظيفه پيامبران نيست .

و ما منع الناس أن يؤمنوا . .. و ما نرسل المرسلين إلاّ مبشّرين و منذرين

آيه قبل، از ايمان نياوردن و استغفار نكردن مردم سخن گفت و اين آيه، در جواب اين پرسش است كه: «پس مسؤوليت پيامبران در برابر هدايت مردم چيست؟». آيه مى گويد: كه اجبارِ مردم به ايمان و استغفار، از حيطه مسؤوليت پيامبران خارج است و آن ها تنها، براى بشارت و انذار آمده اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 49 - 7

7 - وظيفه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، تنها هشدار دادن است نه اجبار كردن مردم به ايمان .

إنّما أنا لكم نذير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 43 - 5

5 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) مسؤوليت نداشت تا همچون موكلان ، بر جريان عقيده هواپرستان ناظر و نگهبان باشد و آنان را به ايمان آوردن مجبور كند .

أرءيت من اتّخذ إلهه هويه أفأنت تكون عليه وكيلاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 57 - 10

10 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، تنها مأمور فراخواندن مردم به راه خدا و دين الهى بود و نه مجبور ساختن آنان به پذيرش آن .

و ما أرسلنك إلاّ مبشّرًا و نذيرًا . .. إلاّ من شاء أن يتّخذ إلى ربّه سبيلاً

از اين كه خداوند در آيه قبل رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را، منحصر به انذار و بشارت دانست و در آيه مورد بحث، انسان را در انتخاب راه الهى آزاد گذاشت، مى توان استفاده كرد كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) حق نداشت مردم را به پذيرش دين مجبور كند.

ص: 58

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 4 - 2

2 - خداوند ، خواهان ايمان اختيارى مردم است ، نه گرايش جبرى آنان به دين .

إن نشأ ننزّل عليهم . .. فظلّت أعنقهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 18 - 8

8 - واداشتن مردم به قبول پيام خدا ، از حيطه وظيفه پيامبر ، خارج است .

و ما على الرسول إلاّ البلغ المبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 41 - 17،18

17 - مسؤوليت پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، تنها رساندن و ابلاغ پيام خداوند به مردم است ; نه اجبار آنان به پذيرش آن .

إنّا أنزلنا عليك الكتب للناس . .. و ما أنت عليهم بوكيل

18 - هيچ كس حتى پيامبر (صلی الله علیه و آله) حق ندارد عقيده و دين خويش را - هر چند بر حق باشد - بر ديگران تحميل كند .

إنّا أنزلنا عليك الكتب للناس بالحقّ . .. و ما أنت عليهم بوكيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 6 - 6

6 - روح تبليغ دين ، تبيين حق براى مردم است ; نه اكراه ايشان به ايمان .

و ما أنت عليهم بوكيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 48 - 1

1 - وظيفه پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، تنها ابلاغ رسالت الهى است ; نه ممانعت قاهرانه از كفر و حق گريزى مردم

فإن أعرضوا فما أرسلنك عليهم حفيظًا إن عليك إلاّ البلغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 45 - 3،4

3 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، تنها موظّف به ابلاغ پيام وحى و نه مجبور ساختن كافران به پذيرش آن

و ما أنت عليهم بجبّار

4 - دين ، امرى متكى به اختيار و انتخاب خود آدمى است .

و ما أنت عليهم بجبّار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 59

18 - ذاريات - 51 - 54 - 2

2 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، موظف به اتمام حجت بر كافران ، و نه مجبور ساختن آنان به پذيرش دين

فتولّ عنهم

«فاء» مى رساند كه علت سلب مسؤوليت از پيامبر(صلی الله علیه و آله) اين است كه بر كافران حجت تمام گشته و آنان از سر طغيان كفر مىورزند و نه به خاطر نادانى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تغابن - 64 - 12 - 6،7

6 - اجبار مردمانِ كافر به پذيرش دين و ايمان ، بر عهده پيامبر (صلی الله علیه و آله) نبود .

فإن تولّيتم فإنّما على رسولنا البلغ المبين

7 - در جامعه اسلامى ، كافران در پذيرش اسلام ، آزاد و مختاراند و كسى حق تحميل و اجبار آن را بر آنان ندارد .

فإن تولّيتم فإنّما على رسولنا البلغ المبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 22 - 2

2 - پذيرش دين ، اجبارى نيست .

لست عليهم بمصيطر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - غاشيه - 88 - 23 - 5

5 - مردم ، گرچه نبايد بر ايمان مجبور شوند ; ولى بر اعراض و كفر مؤاخذه شده و در آخرت عذاب خواهند ديد .

لست عليهم بمصيطر . إلاّ من تولّى و كفر

حرف «إلاّ» در يك احتمال براى استثناى منقطع است. در نتيجه مفاد اين آيه و آيه بعد، اين است كه: «تو بر هيچ كس سيطره ندارى; لكن اعراض كنندگان كافر در آخرت به عذاب خداوند گرفتار خواهند شد».

12- نفى اكراه در عبادت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 133 - 19

19 - پيامبران ، حتى فرزندانشان را به پذيرش خداى يكتا و پرستش او اجبار نمى كردند .

إذ قال لبنيه ما تعبدون من بعد قالوا نعبد

دعوت و توصيه به يكتا پرستى با پرسش (ما تعبدون . ..؟) به نبود اجبار در پذيرش دين و پرستش خداوند اشاره دارد.

ص: 60

13- نفى اكراه در هدايت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 2 - 7

7 - وظيفه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در برابر قرآن انذار و تذكر است، نه اجبار مردم به هدايت

لتنذر به ذكرى للمؤمنين

برداشت فوق بر اين مبناست كه جمله «فلايكن . ..» تفريع بر «لتنذر ...» باشد. يعنى قرآن تنها براى انذار و تذكر نازل شده است، بنابراين جايى براى نگرانى از اعراض مشركان وجود ندارد. زيرا اجبار آنان بر هدايت از اهداف نزول قرآن نيست.

ص: 61

الاغ

1- الاغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 259 - 17،20

17 - زنده شدن الاغ عزير پس از جمع آورى استخوان هاى آن و پوشاندن گوشت بر آنها ، پاسخى به پرسش وى از كيفيّت و امكان حيات مردگان

و انظر الى العظام كيف ننشزها ثمَّ نكسوها لحماً

مراد از «العظام» به قرينه «و انظر الى حمارك»، استخوانهاى همان الاغ است ; چون صرف نگاه به حمار، نشانه اى براى احياى مردگان نيست.

20 - درك عزير از چگونگى معاد و توانايى خدا بر احياى مردگان ، پس از مشاهده زنده شدن خويش و عدم فساد طعام و نوشيدنى ها و زنده شدن الاغ

قال انّى يحيى . .. قال اعلم انّ اللّه على كلّ شىء قدير

2- استفاده از الاغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 8 - 3،11

3- استفاده از اسب ، استر و الاغ براى سوارى و تجمل ، جايز است .

و الخيل و البغال و الحمير لتركبوها و زينة و يخلق ما لاتعلمون

11- به كارگيرى شتر براى باربرى و اسب ، استر و الاغ براى سوارى ، استفاده كردن مناسب از آنهاست .

و الأنعم . .. و تحمل أثقالكم إلى بلد لم تكونوا بلغيه ... و الخيل و البغال و ال

با توجه به اينكه در ضمن منافع شتر، باربرى را ذكر كرد و از سوارى ياد نكرد و در رابطه با اسب، استر و الاغ، سوارى را ذكر كرد و از باربرى ياد نكرد، مطلب فوق برداشت شد.

ص: 62

3- الاغ عزير(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 259 - 17،20،22

17 - زنده شدن الاغ عزير پس از جمع آورى استخوان هاى آن و پوشاندن گوشت بر آنها ، پاسخى به پرسش وى از كيفيّت و امكان حيات مردگان

و انظر الى العظام كيف ننشزها ثمَّ نكسوها لحماً

مراد از «العظام» به قرينه «و انظر الى حمارك»، استخوانهاى همان الاغ است ; چون صرف نگاه به حمار، نشانه اى براى احياى مردگان نيست.

20 - درك عزير از چگونگى معاد و توانايى خدا بر احياى مردگان ، پس از مشاهده زنده شدن خويش و عدم فساد طعام و نوشيدنى ها و زنده شدن الاغ

قال انّى يحيى . .. قال اعلم انّ اللّه على كلّ شىء قدير

22 - ميرانده شدن عزير و زنده شدن وى پس از صد سال و سالم ماندن خوردنى و آشاميدنى او از فساد و حيات مجدد الاغش ، پرتويى از قدرت مطلق الهى

فلمّا تبيّن له قال اعلم انّ اللّه على كلّ شىء قدير

4- تمثيل به الاغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 5 - 3

3 - مَثَل عالمان بى عمل يهود در پيشگاه خداوند ، مَثَل الاغى است كه بار كتاب حمل مى كند ; ولى از آن بهره اى ندارد .

مثل الذين حمّلوا التورية . .. كمثل الحمار يحمل أسفارًا

5- خالق الاغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 8 - 1

1- خداوند خالق و آفريننده اسب ، استر و الاغ است .

و الأنعم خلقها لكم . .. و الخيل و البغال و الحمير

ص: 63

6- خوردن گوشت الاغ در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 8 - 10

10- خوردن گوشت اسب ، استر و الاغ در ميان مردم عصر بعثت متداول نبوده است .

و الأنعم خلقها لكم . .. و منها تأكلون ... و الخيل و البغال و الحمير لتركبوها و

7- زينت بودن الاغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 8 - 2

2- اسب ، استر و الاغ به منظور سوار شدن ، زينت بودن و تجمل آفريده شده است .

و الخيل و البغال و الحمير لتركبوها و زينة

8- سوارى از الاغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 8 - 2،11

2- اسب ، استر و الاغ به منظور سوار شدن ، زينت بودن و تجمل آفريده شده است .

و الخيل و البغال و الحمير لتركبوها و زينة

11- به كارگيرى شتر براى باربرى و اسب ، استر و الاغ براى سوارى ، استفاده كردن مناسب از آنهاست .

و الأنعم . .. و تحمل أثقالكم إلى بلد لم تكونوا بلغيه ... و الخيل و البغال و ال

با توجه به اينكه در ضمن منافع شتر، باربرى را ذكر كرد و از سوارى ياد نكرد و در رابطه با اسب، استر و الاغ، سوارى را ذكر كرد و از باربرى ياد نكرد، مطلب فوق برداشت شد.

9- صداى الاغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 19 - 6

6 - زشت ترين و ناهنجارترين صدا ها ، براى انسان ، صداى الاغ است .

إنّ أنكر الأصوت لصوت الحمير

ص: 64

10- فلسفه خلقت الاغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 8 - 2

2- اسب ، استر و الاغ به منظور سوار شدن ، زينت بودن و تجمل آفريده شده است .

و الخيل و البغال و الحمير لتركبوها و زينة

11- كفّاره صيد الاغ وحشى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 95 - 26

26 - شتر ، كفّاره شكار شتر مرغ ، گاو ، كفاره شكار الاغ وحشى گوسفند ، كفاره شكار آهو و گاو كفاره گاو وحشى در حال احرام

فجزاء مثل ما قتل من النعم

امام صادق(ع) در توضيح آيه فوق فرمود: فى النعامة بدنة و فى حمار وحش بقرة و فى الظبى شاة و فى البقرة بقرة.

_______________________________

تهذيب شيخ طوسى، ج 5، ص 341، ح 94، ب 25; نورالثقلين، ج 1، ص 673، ح 367.

ص: 65

التجا

1- آثار التجا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 50 - 3

3 - لزوم استمداد از خداوند و پناه جستن به او ، براى مصون ماندن از كفر و گناه

ففرّوا إلى اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 5 - 1

1 - التجاى ابراهيم ( ع ) و همراهانش به خدا ، براى قرار نگرفتن تحت سلطه و شكنجه كافران

ربّنا لاتجعلنا فتنة للذين كفروا

«فتنة» در اصل به معناى آزمايش است. از آن جا كه تسلط كافران بر مؤمنان نوعى آزمايش آنان به شمار مى آيد، «فتنة» در آيه بالا كنايه از تحت سلطه و شكنجه قرار گرفتن خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 93 - 1

1 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مأمور التجا به خداوند براى ايمن ماندن از عذاب دامنگير ظالمان

قل ربّ إمّا ترينّى ما يوعدون

«إمّا» مركب از «إن» شرطيه و «ماى» زايده و «ما» در «ما يوعدون» كنايه از عذاب است. جواب شرط نيز در آيه بعد آمده است: «ربّ فلاتجعلنى فى القوم الظالمين; پروردگارا! پس مرا در جمع ظالمان قرار مده».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 66

12 - مؤمنون - 23 - 94 - 2

2 - التجا به ربوبيت خدا در دعا ، مؤثر در جلب رحمت او

قل ربّ. .. ربّ فلاتجعلنى فى القوم الظلمين

2- آثار التجا به غيرخدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 50 - 4

4 - دل سپردن به غير خدا ، مايه هلاكت انسان

ففرّوا إلى اللّه

فرار، همواره از هلاكت به سوى پناهگاهى صورت مى گيرد كه در آن ايمنى است. اگر خداوند تنها ملجأ ايمنى بخش باشد، معناى آن اين خواهد بود كه جز او نه تنها ايمنى بخش نيست; بلكه بايد از آن گريخت.

3- التجا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 53 - 4،5

4- انسان ها ، فطرتاً خداوند را تنها پناهگاه و ملجأ خويش مى دانند .

ثمّ إذا مسّكم الضرّ فإليه تجئرون

5- منشأبودن خداوند براى تمامى نعمت ها و پناهگاه انحصارى بودن او براى گرفتاران و آسيب ديدگان ، دليل وحدانيت او و بطلان ثنويت

و قال الله لاتتخذوا إلهين اثنين إنما هو إله وحد . .. و ما بكم من نعمة فمن الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 88 - 3

3 - التجاى پيامبر (صلی الله علیه و آله) به پروردگار خويش ، در مشكلات ابلاغ رسالت

و قيله يربّ إنّ هؤلاء قوم لايؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 12 - 1

1 - روى آورى كافران به درگاه خداوند ، به هنگام گرفتار آمدن در عذاب

ربّنا اكشف عنّا العذاب

ص: 67

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 13 - 1

1- اظهار ايمان و التجا به خداوند ، پس از مشاهده عذاب ، اقدامى دير هنگام و بى ثمر براى كافران

أنّى لهم الذكرى

برداشت بالا بنابراين نكته است كه تعبير «أنّى لكم الذكرى»، درصدد بى ثمر خواندن ايمان كافران باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 50 - 2

2 - خداوند ، تنها ملجأ و پناهگاه واقعى آدميان

ففرّوا إلى اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 48 - 10

10 - التجا به پروردگار ، هنگام حركت در مسير دين و مسؤوليت ، ضامن شكيبايى و موفقيت

و اصبر . .. و سبّح بحمد ربّك حين تقوم

از ارتباط «و سبّح» با «و اصبر»، مى توان به مطلب بالا ره برد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 10 - 1

1 - التجاى نوح ( ع ) به درگاه پروردگار براى استمداد از او در برابر قوم حق ناپذير خويش

فدعا ربّه أنّى مغلوب فانتصر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 4 - 29

29 - روى اميد و التجاى ابراهيميان ، تنها به سوى خداوند

ربّنا عليك توكّلنا و إليك أنبنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 5 - 4

4 - التجاى ابراهيم ( ع ) و همراهانش به خداوند ، از اين كه وسيله اى براى سوءاستفاده كافران قرار گيرند . *

ربّنا لاتجعلنا فتنة للذين كفروا

در صورتى كه «فتنة» به معناى «آزمون و بلا» باشد، مى تواند بيانگر اين معنا باشد كه ابراهيم(ع)، از خداوند خواست تا مورد سوء استفاده كافران و در راستاى منافع آنان قرار نگيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 68

10 - كهف - 18 - 27 - 13

13- خداوند ، تنها ملجأ و پناه آدميان است .

و لن تجد من دونه ملتحدًا

«التحاد» يعنى «به سوى چيزى عدول كردن و به آن پناه آوردن» و «ملتحد» - به قرينه مقام - مكانى است كه شخص خائف، به سوى آن راه خود را كج كند تا در پناه آن محفوظ بماند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 83 - 9،12

9- توسل و التجاى ايوب ( ع ) به رحمت گسترده خداوند ، براى جلب لطف و عنايت او

و أيّوب . .. و أنت أرحم الرحمين

12- التجاى انسان به صفت رحمت الهى ، به هنگام درخواست نياز و نيايش از آداب دعا است .

و أيّوب إذ نادى . .. و أنت أرحم الرحمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 26 - 1،4

1 - التجاى نوح ( ع ) به درگاه پروردگار ، پس از نااميدى از تأثير تبليغاتش در مردم

قال ربّ انصرنى بما كذّبون

در اين آيه ظرف «قال» حذف شده و تقدير آن چنين است: «قال بعد ما آيس من إيمانهم». «باء» در «بما كذّبون» سببيه و «ما» مصدريه است. بنابراين «بما كذّبون»، به تأويل «بسبب تكذيبهم إيّاى» مى باشد.

4 - التجاى نوح ( ع ) به درگاه پروردگار ، براى نزول عذاب بر تكذيب گران آن حضرت

قال ربّ انصرنى بما كذّبون

«باء» در «بما كذّبون» مى تواند براى آليت باشد. در اين صورت «ما» به معناى «الذى» و عايد آن محذوف خواهد بود; يعنى، «ربّ انصرنى بالذى كذّبونى به; پروردگارا! مرا با همان چيزى كه [دروغش پنداشتند و ]تكذيبم كردند، يارى ده».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 93 - 2

2 - التجا به پروردگار ، از آداب دعا و آموزه اى الهى به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قل ربّ إمّا ترينّى ما يوعدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 12 - 2،4،5

2 - اقدام موسى ( ع ) مبنى بر بيان ترس و نگرانى خويش به خداوند .

قال ربّ إنّى أخاف

4 - التجاى موسى ( ع ) به ربوبيت الهى براى كسب توان و زدودن نگرانى هاى خود

قال ربّ إنّى أخاف

ص: 69

5 - رسالت و هدايت خلق ، بارى سنگين و همراه با نگرانى ها و نيازمند التجا به درگاه الهى

قال ربّ إنّى أخاف أن يكذّبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 117 - 4

4 - التجاى نوح ( ع ) به ربوبيت خدا در شرايط يأس و هجوم مشكلات بر سر راه رسالتش

قال ربّ إنّ قومى كذّبون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 44 - 12

12 - التجاى بلقيس به ربوبيت خدا براى جبران گذشته شرك آلود خويش

قالت ربّ إنّى ظلمت نفسى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 51 - 5

5 - انسان به هنگام گرفتارى ، رو به سوى خدا مى آورد و اصرار و التماس مى كند .

و إذا مسّه الشرّ فذو دعاء عريض

4- التجا به ربوبيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 80 - 2

2- التجا به ربوبيت خدا و خود را مربوب او دانستن ، از آداب دعا و نيايش

و قل ربّ أدخلنى مدخل صدق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 10 - 7،8

7- اصحاب كهف ، با التجا به ربوبيّت الهى ، خواهان جلب رحمت و حمايت او شدند .

فقالوا ربّنا ءاتنا من لدنك رحمة و هيّئ لنا

8- التجا به ربوبيّت الهى ، از آداب دعا و نيايش

فقالوا ربّنا ءاتنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 29 - 2

ص: 70

2 - لزوم التجا به مقام ربوبيت و پروردگارى خدا به هنگام دعا و عرض نياز

و قل ربّ أنزلنى منزلاً مباركًا

به كارگيرى كلمه «ربّ» در مقام عرض حاجت به جاى كلمات ديگر، مى تواند بيانگر برداشت فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 39 - 1

1 - التجاى پيامبرِ پس از نوح به درگاه پروردگار ، پس از نااميدى از تأثير تبليغاتش در مردم

قال ربّ انصرنى بما كذّبون

ظرف «قال» محذوف است; يعنى، «قال بعد ما ايس من إيمانهم». «باء» در «بما كذّبون» سببيه و «ما» مصدريه (موصول حرفى ) است. بنابراين «بما كذّبون» به تأويل «بتكذيبهم إيّاى» مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 97 - 3

3 - التجا به ربوبيت الهى در دعا ، از آداب توصيه شده از سوى خدا

و قل ربّ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 107 - 2

2 - التجاى دوزخيان به ربوبيت الهى ، براى اعطاى فرصتى دوباره به آنان

ربّنا أخرجنا منها

«إخراج» (مصدر «أخرجنا») به معناى بيرون بردن و «عود» (مصدر «عدنا») به معناى بازگشتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 109 - 9

9 - التجا به ربوبيت الهى و بر شمردن صفات رحمت آفرين او ، از آداب دعا و نيايش است .

يقولون ربّنا . .. و أنت خير الرحمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 118 - 7

7 - التجا به ربوبيت الهى و برشمردن صفات رحمت آفرين او ، از آداب دعا و نيايش

و قل ربّ اغفر و ارحم و أنت خير الرحمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 169 - 6

6 - ربوبيت الهى ، پناهگاه مردان خدا در تنگناها

ص: 71

ربّ نجّنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - سجده - 32 - 12 - 9

9 - مجرمان در قيامت ، براى بازگشت به دنيا ، به ربوبيت الهى متمسك مى شوند .

ربّنا أبصرنا و سمعنا فارجعنا

5- التجا به ملائكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 78 - 6

6 - پذيرش پيام حق رسولان الهى ، مايه سعادت انسان و رهايى از عذاب دوزخ است ; نه التجا به فرشتگان در قيامت .

و نادوا يملك ليقض علينا ربّك قال إنّكم مكثون . لقد جئنكم بالحقّ

اين آيه شريفه در حقيقت مكمل آيه قبل و بيانگر فلسفه عدم پذيرش التجاى مجرمان به فرشتگان خازن دوزخ است.

6- التجا به نگهبانان جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 77 - 1

1 - التجاى دوزخيان به نگهبانان دوزخ ، براى وساطت ميان ايشان و پروردگار

و نادوا يملك ليقض علينا ربّك

7- التجا در دعا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 45 - 2

2- التجا به مقام ربوبى ، از آداب دعاست .

و نادى نوح ربه فقال رب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 83 - 12

12- التجاى انسان به صفت رحمت الهى ، به هنگام درخواست نياز و نيايش از آداب دعا است .

ص: 72

و أيّوب إذ نادى . .. و أنت أرحم الرحمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 29 - 2

2 - لزوم التجا به مقام ربوبيت و پروردگارى خدا به هنگام دعا و عرض نياز

و قل ربّ أنزلنى منزلاً مباركًا

به كارگيرى كلمه «ربّ» در مقام عرض حاجت به جاى كلمات ديگر، مى تواند بيانگر برداشت فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 93 - 2

2 - التجا به پروردگار ، از آداب دعا و آموزه اى الهى به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

قل ربّ إمّا ترينّى ما يوعدون

8- التجا در سختى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 169 - 6

6 - ربوبيت الهى ، پناهگاه مردان خدا در تنگناها

ربّ نجّنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 51 - 5

5 - انسان به هنگام گرفتارى ، رو به سوى خدا مى آورد و اصرار و التماس مى كند .

و إذا مسّه الشرّ فذو دعاء عريض

9- بى تأثيرى التجا به غيرخدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 86 - 1

1 - هر ملجأ و نقطه اميدى ، جز خداوند ، فاقد كارايى و قدرت شفاعت و امدادرسانى در آخرت

و لايملك الذين يدعون من دونه الشفعة

ارتباط اين آيه با ذيل آيه قبل - كه در مورد قيامت بود - قرينه اى است بر اين كه مراد از شفاعت در آيه شريفه شفاعت اخروى است.

ص: 73

10- زمينه التجا به خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 22 - 6

6- ربوبيت الهى ، مقتضى التجا و روى آورى به درگاه او

فدعا ربّه

از اين كه موسى(ع) در دعاى خويش، به ربوبيت الهى توسل مى جويد، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 28 - 6

6 - توجه انسان به نيكى و رحمت گسترده خداوند ، مايه گرايش به پرستش او و التجا به درگاهش

ندعوه إنّه هو البرّ الرحيم

از ارتباط «ندعوه» با «إنّه هو البرّ الرحيم» و بيان تعليلى «إنّه هو. ..»، مطلب بالا استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 10 - 3

3 - ربوبيت الهى ، مقتضى التجاى بندگان به او ، در دشوارى ها

فدعا ربّه أنّى مغلوب فانتصر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 10 - 4

4 - اعتقاد به ربوبيت الهى ، مقتضى التجاى انسان به درگاه او ، براى آمرزش گناهان

يقولون ربّنا اغفر لنا

تعيين صفت ربوبيت (ربّنا) براى درخواست غفران از درگاه الهى، بيانگر معناى ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 5 - 12

12 - ربوبيت خداوند ، مقتضى يارى جستن از او و التجاى به درگاه وى

ربّنا عليك توكلنا . .. ربّنا لاتجعلنا ... ربّنا إنّك أنت العزيزالحكيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 55 - 11

11- ربوبيّت و پروردگارى خدا ، مقتضى التجاى انسان به درگاه وى براى طلب آمرزش است .

و يستغفروا ربّهم

ص: 74

التقاط

1- التقاط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 72 - 1

1 - تظاهر به پذيرش اسلام و قرآن و سپس كفر به آن دو ، از راه هاى آميختن حق به باطل توسط اهل كتاب

يا اهل الكتاب لم تلبسون الحقّ بالباطل . .. و طائفة من اهل الكتاب

به نظر مى رسد جمله «و قالت طائفة . .. »، پس از «لم تلبسون»، ذكر مصداقى براى تلبيس حق به باطل باشد.

2- آثار التقاط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 42 - 3

3 - كتمان حقيقت ، هدف يهود و نصارا از آميختن حق و باطل

و لاتلبسوا الحق بالبطل و تكتموا الحق

تكرار نكردن «لا»ى ناهيه در «تكتموا» به اين معنا اشاره دارد كه: هدف يهود و نصارا در آميختن حق به باطل، مخفى نگاه داشتن حق بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 71 - 2

2 - علماى اهل كتاب با درآميختن حق به باطل و كتمان حق ، مردم را گمراه مى ساختند .

ودّت طائفة من اهل الكتاب لو يضلّونكم . .. يا اهل الكتاب لم تلبسون الحق بالباطل

ص: 75

3- اجتناب از التقاط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 42 - 1

1 - خداوند از بنى اسرائيل خواست تا حق و باطل را به هم نياميخته و با ارائه باطل ها ، حق را بر مردم مشتبه نكنند .

و لاتلبسوا الحق بالبطل

«لبس» (مصدر لاتلبسوا) به معناى: آميختن و نيز مشتبه كردن است. بر اساس معناى اول «باء» در «بالباطل» براى تعديه و بر اساس معناى دوم «با»ى استعانت خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 29 - 8

8 - پايبندى خالصانه به دين و پرهيز از شرك و التقاط، از شرايط دعا و نيايش به درگاه خداوند

و ادعوه مخلصين له الدين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 51 - 2

2 - ضرورت پرهيز از آلوده سازى دين خدا به امور باطل ، خرافى و بازدارنده از سعادت واقعى انسان

الذين اتخذوا دينهم لهواً و لعباً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 65 - 5

5 - پابندى مخلصانه به دين و پرهيز از هرگونه شرك و التقاط ، امرى لازم است .

دعوا اللّه مخلصين له الدّين

چون جمله «دعوا اللّه مخلصين له الدين» در مقام تعريف گرفتاران در خطر است، استفاده مى شود كه داشتن حالت اخلاص در دين و نداشتن هيچ گونه شركى، مطلوب خداوند است.

4- التقاط توحيد و شرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 106 - 2

2- بيشتر موحدان توحيد را به گونه اى با شرك درمى آميزند .

و ما يؤمن أكثرهم بالله إلاّ و هم مشركون

ص: 76

5- التقاط در دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 5 - 11

11 - اهل كتاب ، دين خود را با تعاليم غير الهى ، آميختند و خود به انحراف كشيده شدند .

و ما تفرّق الذين أُوتوا الكتب . .. و ما أُمروا إلاّ ليعبدوا اللّه مخلصين له الد

اوامر الهى براى اهل كتاب، بيش از امورى بوده كه اين آيه از آنها ياد كرده است. بنابراين اكتفا به آنها، تعريض به اهل كتاب خواهد بود كه خود را با آن امور، بيگانه ساخته بودند.

6- التقاط در مسيحيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 135 - 4،9

4 - هيچ يك از آيين يهود نصارا به خاطر آميخته شدنشان به شرك ، هدايت آفرين نيستند .

قل بل ملة إبرهيم

9 - يهود و نصارا ، آيين خويش را به شرك آميخته و آلوده ساختند .

بل ملة إبرهيم حنيفاً و ما كان من المشركين

تأييد آيين ابراهيم با توصيف آن حضرت به دورى از گمراهى و شرك، پس از نفى آيين يهود و نصارا، اشاره به اين دارد كه يهود و نصارا آيين خويش را به گمراهيها آلوده و به شرك آميخته بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 136 - 5

5 - يهود و نصارا ، آيين الهى خويش را تحريف كرده ، احكام و معارف الهى را با امور غير دينى آميخته بودند .

قولوا ءامنا باللّه . .. و ما أوتى موسى و عيسى

چون خطاب آيه، به يهود و نصاراست و آنان خويشتن را پيروان حضرت موسى و عيسى مى شمرند، مقتضاى كلام اين بود كه به جاى «و ما أوتى موسى و عيسى» گفته شود «و ما أوتيتم». اين جايگزينى اشاره به اين نكته دارد كه: احكام و معارفى كه بر موسى و عيسى(ع) نازل شد، همانى نيست كه در اختيار يهود و نصاراست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 145 - 11

11 - يهود و نصارا آيين الهى خويش را با آرايى برخاسته از هوا هاى نفسانى ، آميخته بودند .

و لئن اتبعت اهواءهم

مقصود از «أهواءهم» (آراى برخاسته از هواهاى نفسانى) آيين و مرام دينى يهود و نصاراست; زيرا مبارزه آنان با پيامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل

ص: 77

ايمان بر سر باورها و احكام دينى بوده است و از آنجا كه آيين اهل كتاب، آيينى الهى بوده ولى در آيه شريفه از آن به هواهاى نفسانى تعبير شده، برداشت فوق به دست مى آيد.

7- التقاط در يهوديت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 135 - 4،9

4 - هيچ يك از آيين يهود نصارا به خاطر آميخته شدنشان به شرك ، هدايت آفرين نيستند .

قل بل ملة إبرهيم

9 - يهود و نصارا ، آيين خويش را به شرك آميخته و آلوده ساختند .

بل ملة إبرهيم حنيفاً و ما كان من المشركين

تأييد آيين ابراهيم با توصيف آن حضرت به دورى از گمراهى و شرك، پس از نفى آيين يهود و نصارا، اشاره به اين دارد كه يهود و نصارا آيين خويش را به گمراهيها آلوده و به شرك آميخته بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 136 - 5

5 - يهود و نصارا ، آيين الهى خويش را تحريف كرده ، احكام و معارف الهى را با امور غير دينى آميخته بودند .

قولوا ءامنا باللّه . .. و ما أوتى موسى و عيسى

چون خطاب آيه، به يهود و نصاراست و آنان خويشتن را پيروان حضرت موسى و عيسى مى شمرند، مقتضاى كلام اين بود كه به جاى «و ما أوتى موسى و عيسى» گفته شود «و ما أوتيتم». اين جايگزينى اشاره به اين نكته دارد كه: احكام و معارفى كه بر موسى و عيسى(ع) نازل شد، همانى نيست كه در اختيار يهود و نصاراست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 145 - 11

11 - يهود و نصارا آيين الهى خويش را با آرايى برخاسته از هوا هاى نفسانى ، آميخته بودند .

و لئن اتبعت اهواءهم

مقصود از «أهواءهم» (آراى برخاسته از هواهاى نفسانى) آيين و مرام دينى يهود و نصاراست; زيرا مبارزه آنان با پيامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل ايمان بر سر باورها و احكام دينى بوده است و از آنجا كه آيين اهل كتاب، آيينى الهى بوده ولى در آيه شريفه از آن به هواهاى نفسانى تعبير شده، برداشت فوق به دست مى آيد.

8- حرمت التقاط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 78

2 - آل عمران - 3 - 71 - 4

4 - حرمت كتمان حق و آميختن آن به باطل

لم تلبسون الحق بالباطل و تكتمون الحق و انتم تعلمون

9- خطر التقاط در دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 17 - 15

15- معارف و حقايق الهى همواره در خطر مشوب شدن و آميخته گشتن به امورى باطل است .

أنزل من السماء . .. فاحتمل السيل زبدًا رابيًا و مما يوقدون ... زبد مثله

10- زمينه التقاط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 58 - 10

10 - موضع گيرى پيشينِ كفرآلود ، باعث آميختن حقايق به امور موهوم و غير حق است .

و لئن جئتهم بأية ليقولنّ الذين كفروا إن أنتم إلاّ مبطلون

11- سرزنشهاى التقاط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 71 - 1

1 - آميختن آگاهانه حق به باطل و كتمان آن توسط علماى يهود و نصارا ، و نكوهش آنان از سوى خداوند

يا اهل الكتاب لم تلبسون الحق بالباطل و تكتمون الحق و انتم تعلمون

ص: 79

الگو

1- الگو بودن ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 26 - 5،7

5 - ابراهيم ( ع ) ، نمونه انسان آزاد از تعصبات قومى و جاهلى

و إذ قال إبرهيم لأبيه و قومه

ذكر داستان ابراهيم(ع) و اعلان موضع آن حضرت در برابر عقايد سنتى جامعه خويش - پس از يادكرد پيروى كوركورانه مشركان از نياكان خود - مى تواند در جهت ارائه الگوى سنت شكنى باشد.

7 - ابراهيم ( ع ) ، نماد شجاعت و اسوه مبارزه با شرك و بت پرستى

و إذ قال إبرهيم لأبيه و قومه

از يادآورى داستان ابراهيم(ع)، اسوه بودن آن حضرت در مبارزه با بت پرستى و از موضع گيرى ايشان در برابر جامعه خويش - حتى نزديك ترين خويشاوندان خود - شجاعت آن حضرت استفاده مى شود.

2- الگو بودن محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 21 - 1،2،4،5،6

1 - پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) قطعاً ، الگويى خوب و شايسته براى مؤمنان بود .

لقد كان لكم فى رسول اللّه أُسوة حسنة

«لام» و «قد» دلالت بر قطعيت و حتميت مى كنند.

2 - پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، الگو و اسوه اى شايسته ، براى مؤمنان در جهاد است .

لقد كان لكم فى رسول اللّه أُسوة حسنة

ص: 80

به قرينه آيات قبل و بعد كه درباره غزوه احزاب است و نيز برخورد منافقان با جهاد و مسلمانان، به احتمال قوى توصيه به الگوگيرى از پيامبر(صلی الله علیه و آله) مربوط به جهاد است.

4 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) الگويى شايسته و مناسب ، براى اميدواران به خدا و عالم آخرت است .

لقد كان لكم فى رسول اللّه أُسوة حسنة لمن كان يرجوا اللّه و اليوم الأخر

«لمن كان يرجوا. ..» بدل از ضمير خطاب در «لكم» است.

5 - استفاده از پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عنوان الگو ، تنها براى افراد خاص ميسّر است .

لقد كان لكم فى رسول اللّه أُسوة . .. لمن كان يرجوا اللّه

6 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، الگويى خوب و شايسته ، براى كسانى است كه خداوند را فراوان ياد مى كنند .

لقد كان لكم فى رسول اللّه أُسوة . .. لمن كان يرجوا اللّه ... و ذكر اللّه كثيرًا

3- الگو بودن همسر فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 11 - 2

2 - همسر فرعون ( آسيه ) ، نمونه بارز و مثال زدنى براى ايمان و دين دارى است .

ضرب اللّه مثلاً للذين كفروا ءامنوا امرأت فرعون

4- الگو در تربيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 259 - 8

8 - ارائه نمونه هاى عينى از جانب خداوند ، از راه هاى اثبات حقّ و هدايت الهى

انّى يحيى . .. فاماته اللّه مائة عام ثمّ بعثه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 260 - 21

21 - ارائه نمونه هاى عينى از جانب خداوند ، از راه هاى اثبات حقّ و هدايت الهى

فخذ اربعة من الطير . .. يأتينك سعياً

5- الگو در تعليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 81

4 - مائده - 5 - 102 - 9

9 - ارائه نمونه هاى عينى از روش هاى قرآن براى تبيين معارف و حقايق

لاتسئلوا . .. قد سألها قوم من قبلكم ثم اصبحوا بها كفرين

6- الگو در جهاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 21 - 2

2 - پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، الگو و اسوه اى شايسته ، براى مؤمنان در جهاد است .

لقد كان لكم فى رسول اللّه أُسوة حسنة

به قرينه آيات قبل و بعد كه درباره غزوه احزاب است و نيز برخورد منافقان با جهاد و مسلمانان، به احتمال قوى توصيه به الگوگيرى از پيامبر(صلی الله علیه و آله) مربوط به جهاد است.

7- الگو هاى پسنديده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 159 - 7

7 - بيان چهره هاى خوب هر قوم به همراه انتقاد از چهره هاى نامطلوب ، از شيوه هاى قرآن در ترسيم رفتار امت ها و جوامع بشرى است .

و من قوم موسى امة يهدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 15 - 13

13 - انسان هاى خداجو ، الگويى شايسته براى تبعيت اند .

و اتّبع سبيل من أناب إلىّ

8- الگو هاى تربيتى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 59 - 10

10 - پيامبران ، سرمشق اعتقاد و عمل براى جوامع خويش

و جعلنه مثلاً لبنى إسرءيل

ص: 82

9- الگو هاى ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 159 - 7

7 - بيان چهره هاى خوب هر قوم به همراه انتقاد از چهره هاى نامطلوب ، از شيوه هاى قرآن در ترسيم رفتار امت ها و جوامع بشرى است .

و من قوم موسى امة يهدون

10- الگوى مردم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 6

6 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) حجت خدا بر مسلمانان و امت اسلامى حجت خداوند بر ديگر مردم

لتكونوا شهداء على الناس و يكون الرسول عليكم شهيداً

از جمله تفسيرى كه براى كلمه «شهداء» و «شهيد» در آيه مورد بحث ابراز شده است، حجت است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 114 - 3

3- پيامبر (صلی الله علیه و آله) بايد الگوى مردمان در اقامه نماز باشد .

و أقم الصلوة

مفسران برآنند كه مراد از نماز در آيه مورد بحث، نمازهاى يوميه است و اين نمازها بر همگان واجب است. بنابراين مخاطب قراردادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) در بيان لزوم اقامه نماز، مى تواند اشاره به برداشت فوق باشد.

11- جاودانگى الگو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 4 - 4

4 - الگو ها و چهره هاى ارزشى و الهى ، همواره زنده و آسيب ناپذير با گذشت زمان

قد كانت لكم أسوة حسنة

فعل «كانت» به صورت ماضى، چهره اى را به عنوان الگوى شايسته به مسلمانان مى نماياند كه ابعاد ارزشى آن، در گذشته تاريخ تحقق يافته است.

ص: 83

12- زمينه الگو بودن زنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 11 - 14

14 - زنان همانند مردان ، داراى استعداد و شايستگى هاى لازم براى الگو شدن و دستيابى به اوج قلّه كمال

ضرب اللّه مثلاً للذين ءامنوا امرأت فرعون

13- شرايط استفاده از الگو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 21 - 5

5 - استفاده از پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عنوان الگو ، تنها براى افراد خاص ميسّر است .

لقد كان لكم فى رسول اللّه أُسوة . .. لمن كان يرجوا اللّه

14- ملاك الگو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 21 - 13

13 - لازم است كه پيش از الگو قرار دادن پيشينيان ، انگيزه ها و فرجام آنان ، بررسى شود .

قالوا بل نتّبع . .. أوَ لو كان الشيطن يدعوهم

استفهام انكارى «أوَ لو كان. ..» اِشعار دارد به اين كه براى قبول و يا عدم قبول انظار پيشينيان، بايد آن را بررسى كرده و به درستى آن، اطمينان پيدا كرد.

15- نقش الگو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 8 - 9،11

9 - نياز انسان ها به الگوى الهى ، براى ره يابى به هدايت *

إنّا أرسلنك شهدًا

برداشت بالا بدان احتمال است كه مراد از «شاهداً» الگو بودن و معيار متعالى ارزش ها قرار گرفتن باشد; به طورى كه انسان ها هر چيزى را با مقايسه با او بسنجند و ارزش آن را بشناسند.

ص: 84

11 - ارائه الگوى كامل و استفاده از بشارت و تهديد ، مراحل ضرورى هدايت و تربيت *

إنّا أرسلنك شهدًا و مبشّرًا و نذيرًا

برداشت بالا بدان احتمال است كه مراد از «شاهداً» ارائه الگوى كامل و ملاك واقعى ارزش ها باشد و نيز تقدم «شاهداً» و «مبشّراً» بر «نذيراً»، اشاره به ترتب واقعى و عملى داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 4 - 3

3 - نقش مؤثر الگو هاى شايسته در تربيت و سازندگى انسان

قد كانت لكم أسوة حسنة فى إبرهيم و الذين معه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 6 - 3

3 - ارائه الگو براى تربيت و تكامل موحدان در مسير ارزش ها ، از روش هاى تربيتى قرآن

لقد كان لكم فيهم أسوة حسنة

از تكرار اين نكته كه ابراهيم(ع) و همگامان آن حضرت براى مسلمانان الگو هستند; مطلب بالا استفاده مى شود.

16- نقش الگو در تربيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 38 - 15

15 - ارائه الگو ، از روش هاى قرآن براى تربيت انسان

كلّما دخل عليها . .. هنا لك دعا زكريا ربّه

با توجه به اينكه نقل اين داستان به منظور هدايت و رشد انسانهاست.

17- نياز به الگو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 38 - 8

8 - نياز بشر به مرشد و مقتدا ، در دست يافتن به راه درست زندگى

اتّبعون أهدكم سبيل الرشاد

از اين كه فرعون و مؤمن آل فرعون، هر دو مدعى نشان دادن راه صواب به مردم شدند، مى توان اين حقيقت را به دست آورد كه اصل نيازمندى انسان ها به راه درست و به مقتدايى كه خود اين راه را طى كرده و راهنماى ديگران باشد، جاى ترديد نيست.

ص: 85

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 8 - 9

9 - نياز انسان ها به الگوى الهى ، براى ره يابى به هدايت *

إنّا أرسلنك شهدًا

برداشت بالا بدان احتمال است كه مراد از «شاهداً» الگو بودن و معيار متعالى ارزش ها قرار گرفتن باشد; به طورى كه انسان ها هر چيزى را با مقايسه با او بسنجند و ارزش آن را بشناسند.

18- الگوگيرى

الگوگيرى از ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 97 - 5

5 - ابراهيم ( ع ) ، مظهر يكتاپرستى و الگوى مقاومت در مبارزه با شرك و بت پرستى

أئفكًا ءالهة دون اللّه تريدون . .. و اللّه خلقكم و ما تعملون . قالوا ابنوا له بن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 110 - 2

2 - حضرت ابراهيم ( ع ) ، نمونه و الگوى نيكوكاران و احسان كنندگان

سلم على إبرهيم . كذلك نجزى المحسنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 111 - 7

7 - حضرت ابراهيم ( ع ) ، اسوه و الگوى مقاومت و شكيبايى در برابر دشمنان و مخالفان دعوت الهى

و إنّ من شيعته لإبرهيم . .. قالوا ابنوا له بنينًا فألقوه فى الجحيم ... إنّه من

بيان داستان ابراهيم(ع) براى پيامبراسلام وايمان آورندگان به آن حضرت در مكه، مى تواند براى ارائه الگو در مسير دعوت الهى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 47 - 7

7 - ابراهيم ، اسحاق و يعقوب ( عليهم السلام ) ، اسوه و الگوى انسان ها

و اذكر عبدنا إبرهيم . .. إنّهم عندنا لمن المصطفين الأخيار

برداشت ياد شده از آن جا است كه آيه شريفه، درصدد بيان سرگذشت شخصيت هايى است كه براى پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان، درس آموز و سازنده است.

ص: 86

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 4 - 1،10

1 - ابراهيم ( ع ) و همگامانش ، الگويى شايسته براى مسلمانان

قد كانت لكم أسوة حسنة فى إبرهيم و الذين معه

10 - هجرت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان و موضع گيرى آنان در برابر مشركان ، حركتى ابراهيمى

قد كانت لكم أسوة حسنة فى إبرهيم و الذين معه

با توجه به آيات پيشين - كه درباره هجرت و موضع گيرى بايسته مسلمانان در برابر مشركان است - طرح «اسوه» بودن ابراهيم(ع) پس از اين آيات و توصيه ها، مطلب بالا را مى فهماند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 5 - 14

14 - « عن أبى جعفر ( ع ) . . .انّ اللّه أمر نبيّه (صلی الله علیه و آله) و المؤمنين بالبرائة من قومهم ماداموا كفّاراً فقال : « قد كانت لكم اُسوة حسنة فى إبراهيم و الذين معه إذ قالوا لقومهم إنّا برآؤا منكم و ممّا تعبدون . . . » ;

از امام باقر(ع) روايت شده است: خداوند به رسول خود و مؤمنان امر فرموده تا از قوم خود، مادامى كه در حال كفر هستند، برائت جويند [آن جا كه] مى فرمايد: «براى شما در زندگى ابراهيم و كسانى كه با او بودند الگوى خوبى است; زيرا آنان به قوم خود گفتند: إنّا برآؤا منكم و ممّا تعبدون».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 6 - 1،2

1 - شيوه ابراهيم ( ع ) و همگامان آن حضرت ، الگويى شايسته براى موحدان

لقد كان لكم فيهم أسوة حسنة

2 - دعا ها و نيايش هاى ابراهيم ( ع ) و همگامانش ، الگويى شايسته براى يكتا پرستان

ربّنا . .. لقد كان لكم فيهم أسوة حسنة

تكرار الگو بودن ابراهيم(ع) پس از دعاى «ربّنا. ..»، مى رساند كه آن حضرت نه تنها در ميدان برائت از مشركان; بلكه در شيوه دعا نيز شايان پيروى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 10

10 - اقتدا به ابراهيم ( ع ) و پيروى از راه و روش او ، وظيفه اى است بر عهده همه انسان ها .

قال إنى جاعلك للناس إماماً

معرفى ابراهيم (ع) به عنوان امام و مقتداى مردم، مستلزم اين حكم تكليفى است كه: بايد مردم او را الگو قرار داده و به او اقتدا كنند و از راه و روشش پيروى كرده و از فرمانهاى او در هر زمينه اى اطاعت كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 258 - 9

ص: 87

9 - حضرت ابراهيم ( ع ) ، نمونه اى از هدايت يافتگان به راه رشد ، بهره مندان از ولايت الهى و روندگان به سوى نور

قد تبيّن الرّشد . .. اللّه ولىّ الّذين امنوا ... الم تر الى الّذى حاجّ ابرهيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 36 - 13

13- حضرت ابراهيم ( ع ) الگو و مقتداى انسان ها و سير و سلوك او ، معيار حق و درستى رفتار آنهاست .

فمن تبعنى فإنه منّى و من عصانى

از اينكه حضرت ابراهيم(ع) اطاعت و عصيان از فرمانهاى خود را ملاك ارزش و خوبى قرار داد و خداوند نيز اين نكته را در مقام تحسين از او بيان فرمود، برداشت فوق به دست مى آيد.

19- الگوگيرى از ادريس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 85 - 3

3- اسماعيل ، ادريس و ذوالكفل ( ع ) ، الگو و سرمشق براى مردمان در صبر و شكيبايى

و إسمعيل و إدريس و ذاالكفل كلّ من الصبرين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه خداوند در مقام تربيت و هدايت مردم عصر بعثت، هر سه پيامبر را با وصف «صابران» معرفى كرده است.

20- الگوگيرى از اسحاق(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 47 - 7

7 - ابراهيم ، اسحاق و يعقوب ( عليهم السلام ) ، اسوه و الگوى انسان ها

و اذكر عبدنا إبرهيم . .. إنّهم عندنا لمن المصطفين الأخيار

برداشت ياد شده از آن جا است كه آيه شريفه، درصدد بيان سرگذشت شخصيت هايى است كه براى پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان، درس آموز و سازنده است.

21- الگوگيرى از اسماعيل(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 85 - 3

ص: 88

3- اسماعيل ، ادريس و ذوالكفل ( ع ) ، الگو و سرمشق براى مردمان در صبر و شكيبايى

و إسمعيل و إدريس و ذاالكفل كلّ من الصبرين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه خداوند در مقام تربيت و هدايت مردم عصر بعثت، هر سه پيامبر را با وصف «صابران» معرفى كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 48 - 6

6 - اسماعيل ، اليسع و ذاالكفل ( عليهم السلام ) اسوه و الگوى انسان ها

و اذكر إسمعيل و اليسع و ذاالكفل و كلّ من الأخيار

برداشت ياد شده از آن جا است كه آيه شريفه، درصدد بيان سرگذشت شخصيت هايى است كه براى پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان درس آموز و سازنده است.

22- الگوگيرى از الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 131 - 2

2 - الياس ( ع ) ، نمونه و الگوى نيكوكاران و احسان كنندگان

سلم على إل ياسين . إنّا كذلك نجزى المحسنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 132 - 7

7 - الياس ( ع ) ، اسوه و الگوى مقاومت و شكيبايى در برابر دشمنان و مخالفان دعوت الهى

و إنّ إلياس لمن المرسلين . .. فكذّبوه ...إنّه من عبادنا المؤمنين

ذكر داستان الياس(ع) براى پيامبر اسلام و ايمان آورندگان به آن حضرت در مكه، مى تواند براى ارائه الگو در مسير دعوت الهى باشد.

23- الگوگيرى از اليسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 48 - 6

6 - اسماعيل ، اليسع و ذاالكفل ( عليهم السلام ) اسوه و الگوى انسان ها

و اذكر إسمعيل و اليسع و ذاالكفل و كلّ من الأخيار

برداشت ياد شده از آن جا است كه آيه شريفه، درصدد بيان سرگذشت شخصيت هايى است كه براى پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان

ص: 89

درس آموز و سازنده است.

24- الگوگيرى از انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 31 - 6

6 - پيامبران الهى ، الگو و مظهر صبر و پايدارى در برابر دشمنان حق ستيز و تبه كار

و كذلك جعلنا لكلّ نبىّ عدوًّا من المجرمين و كفى بربّك هاديًا و نصيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 59 - 10

10 - پيامبران ، سرمشق اعتقاد و عمل براى جوامع خويش

و جعلنه مثلاً لبنى إسرءيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 44 - 33

33 - پيامبران ، ربانيون و احبار ، الگو هاى خداترسى و بى پروايى از مردم براى قضاوت بر اساس احكام الهى

يحكم بها النبيون . .. فلاتخشوا الناس و اخشون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 34 - 8

8 - تاريخ پيامبران گذشته و بيان پايداريهاى آنان، درس آموز و سازنده است.

و لقد كذبت رسل من قبلك فصبروا . .. حتى أتهم نصرنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 74 - 10

10 - برخوردها و احتجاجات پيامبران، شايان تأمل و منبعى براى اتخاذ شيوه و درس آموزى است.

و إذ قال إبرهيم لأبيه ءازر

«اذ» ظرف زمان و متعلق به فعل «اذكر» است; يعنى: «اذكر إذ قال». فرمان به يادآورى و بيان شيوه به جهت آن است كه مخاطب از اين جريان درسهاى لازم را بگيرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 90 - 13

13 - ضرورت تبعيت از روشهاى پيامبران الهى در برخوردها و روش تبليغ دين

ص: 90

فبهديهم اقتده قل لاأسئلكم عليه أجرا

25- الگوگيرى از اهل بيت(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 199 - 14

14 - لزوم كوچ كردن از عرفات بسان اهل البيت ( ع )

ثم افيضوا من حيث افاض النّاس

امام حسين (ع): . .. فنحن النّاس و لذلك قال اللّه تعالى ذكره فى كتابه: «ثمّ افيضوا من حيث افاض النّاس»

_______________________________

كافى، ج 8، ص 244، ح 339 ; تفسير برهان، ج 1، ص 201، ح 2.

26- الگوگيرى از ايوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 44 - 9

9 - ايوب ( ع ) ، الگوى بزرگ صبر و شكيبايى

إنّا وجدنه صابرًا

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه آيه شريفه، درصدد ارائه الگويى از صبر و شكيبايى براى پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) و ياران مؤمن او است كه در مكه در اوج سختى ها و رنج هاى ناشى از دين دارى قرار داشتند.

27- الگوگيرى از بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 74 - 13

13 - بندگان خالص خدا ، از خداوند مى خواهند كه خود و همسر و فرزندانشان ، الگو و مقتداى مردم تقواپيشه باشند .

و اجعلنا للمتّقين إمامًا

28- الگوگيرى از پيروان ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 4 - 1

ص: 91

1 - ابراهيم ( ع ) و همگامانش ، الگويى شايسته براى مسلمانان

قد كانت لكم أسوة حسنة فى إبرهيم و الذين معه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 6 - 1،2

1 - شيوه ابراهيم ( ع ) و همگامان آن حضرت ، الگويى شايسته براى موحدان

لقد كان لكم فيهم أسوة حسنة

2 - دعا ها و نيايش هاى ابراهيم ( ع ) و همگامانش ، الگويى شايسته براى يكتا پرستان

ربّنا . .. لقد كان لكم فيهم أسوة حسنة

تكرار الگو بودن ابراهيم(ع) پس از دعاى «ربّنا. ..»، مى رساند كه آن حضرت نه تنها در ميدان برائت از مشركان; بلكه در شيوه دعا نيز شايان پيروى است.

29- الگوگيرى از تورات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 12 - 4

4- كتاب آسمانى موسى ( تورات ) ، سرمشق زندگى و تبلور رحمت الهى براى بنى اسرائيل

و من قبله كتب موسى إمامًا و رحمة

با توجه به اين كه كتاب موسى براى بنى اسرائيل و هدايت آنان نازل شده است، قيد «إماماً و رحمة» نيز نظر به پيشوايى و رحمت در مورد آنان دارد.

30- الگوگيرى از حواريون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 14 - 4،5

4 - خداوند ، از مؤمنان مى خواهد در يارى او مانند حواريون عيسى ( ع ) باشند .

يأيّها الذين ءامنوا كونوا أنصار اللّه كما قال عيسى ابن مريم . .. قال الحواريّون

5 - حواريون عيسى ( ع ) ، نمونه و الگوى خوبى براى اهل ايمان در يارى خدا ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) و دين او

يأيّها الذين ءامنوا كونوا أنصار اللّه

ص: 92

31- الگوگيرى از داود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 17 - 5

5 - داوود ( ع ) ، مظهر صبر و مقاومت و الگوى صابران و بردباران تاريخ

واذكر عبدنا داود

توصيه شدن پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) به يادآورى سرگذشت حضرت داوود(ع)، مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

32- الگوگيرى از ذوالكفل(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 85 - 3

3- اسماعيل ، ادريس و ذوالكفل ( ع ) ، الگو و سرمشق براى مردمان در صبر و شكيبايى

و إسمعيل و إدريس و ذاالكفل كلّ من الصبرين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه خداوند در مقام تربيت و هدايت مردم عصر بعثت، هر سه پيامبر را با وصف «صابران» معرفى كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 48 - 6

6 - اسماعيل ، اليسع و ذاالكفل ( عليهم السلام ) اسوه و الگوى انسان ها

و اذكر إسمعيل و اليسع و ذاالكفل و كلّ من الأخيار

برداشت ياد شده از آن جا است كه آيه شريفه، درصدد بيان سرگذشت شخصيت هايى است كه براى پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان درس آموز و سازنده است.

33- الگوگيرى از رهبرى دينى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 15 - 3

3 - نقش سازنده بيان ترس پيشوايان دين از عذاب الهى، در هدايت مردم و بازداشتن آنها از گناه

قل إنى أخاف إن عصيت ربى عذاب يوم عظيم

ص: 93

34- الگوگيرى از عيسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 59 - 8

8 - حضرت عيسى ( ع ) ، نمونه و الگوى الهى براى بنى اسرائيل

و جعلنه مثلاً لبنى إسرءيل

35- الگوگيرى از فرزندان بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 74 - 13

13 - بندگان خالص خدا ، از خداوند مى خواهند كه خود و همسر و فرزندانشان ، الگو و مقتداى مردم تقواپيشه باشند .

و اجعلنا للمتّقين إمامًا

36- الگوگيرى از كتب آسمانى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 12 - 5

5- كتاب آسمانى ، راهنما و سرمشق زندگى جوامع بشرى ( انسان ) در تمامى ابعاد

كتب موسى إمامًا و رحمة

از اين كه عنوان «امام» به صورت مطلق بر كتاب موسى اطلاق شده است، استفاده مى شود كه كتاب آسمانى، پيشواى انسان ها است و آنان بايد در تمامى ابعاد پيرو و عامل به آن باشند.

37- الگوگيرى از محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 114 - 3

3- پيامبر (صلی الله علیه و آله) بايد الگوى مردمان در اقامه نماز باشد .

و أقم الصلوة

مفسران برآنند كه مراد از نماز در آيه مورد بحث، نمازهاى يوميه است و اين نمازها بر همگان واجب است. بنابراين مخاطب قراردادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) در بيان لزوم اقامه نماز، مى تواند اشاره به برداشت فوق باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 94

9 - ابراهيم - 14 - 19 - 6

6- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، الگو و داراى نقش پيشتاز در درك معارف عالم آفرينش

ألم تر أن الله خلق السموت و الأرض بالحقّ

خطاب «ألم تر» اگرچه خطابى عام براى همه انسانهاست، اما مخاطب قرار دادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى تواند رهنمودى باشد به اين نكته كه آن حضرت در درك واقعيات عالم پيشتاز است و ديگران بايد آن حضرت را سرمشق خود قرار دهند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مزمل - 73 - 20 - 4

4 - شب زنده دارى گروهى از مؤمنان به تأسّى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، نزديك به دوسوم از شب يا نصف آن و يا يك سوم آن

تقوم أدنى من ثلثى اليل . .. و طائفة من الذين معك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 16

16 - لزوم تبعيت از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و تسليم شدن در برابر احكام الهى

ما جعلنا القبلة . .. إلا لنعلم من يتبع الرسول

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 24 - 2

2- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، پيشتاز در درك معارف دينى و داراى نقش الگويى در آن

ألم تر كيف ضرب الله مثلاً كلمة طيّبة كشجرة طيّبة

استفهام «ألم تر» تقريرى است. يعنى تو مى بينى ... از اينكه خداوند، به جاى عموم مردم پيامبر(صلی الله علیه و آله) را مورد خطاب قرار داده است مى تواند به اين نكته اشاره داشته باشد كه وقتى پيامبر(صلی الله علیه و آله) در مثالهاى خداوند دقت مى كند، مردم بايد آن حضرت را سرمشق خود قرار دهند.

38- الگوگيرى از مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 6،7

6 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) حجت خدا بر مسلمانان و امت اسلامى حجت خداوند بر ديگر مردم

لتكونوا شهداء على الناس و يكون الرسول عليكم شهيداً

از جمله تفسيرى كه براى كلمه «شهداء» و «شهيد» در آيه مورد بحث ابراز شده است، حجت است.

7 - اعتدال امت اسلام و برترى آنان بر ساير امت ها ، دليل حجت بودن آنان بر ساير ملتهاست .

جعلنكم أمة وسطاً لتكونوا شهداء على الناس

ص: 95

39- الگوگيرى از مقربان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 206 - 7

7 - لزوم اقتدا به مقربان الهى و الگو قرار دادن آنان در عبادت خالصانه خدا و تنزيه او از هر عيب و نقص

اذكر ربك . .. إن الذين عند ربك لا يستكبرون عن عبادته

40- الگوگيرى از موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 121 - 2

2 - موسى و هارون ( عليهماالسلام ) ، نمونه و الگوى نيكوكاران و احسان كنندگان

سلم على موسى و هرون . إنّا كذلك نجزى المحسنين

41- الگوگيرى از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 76 - 8

8 - نوح ( ع ) ، الگو و مقتداى رسالت مداران الهى و مبلغان دينى

و لقد نادينا نوح . .. و نجّينه و أهله من الكرب العظيم

نقل داستان نوح(ع) و پنج پيامبر ديگر و آغاز شدن اين نقل با نام آن حضرت، مى تواند به منظور ارائه الگو براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان به ايشان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 80 - 2

2 - نوح پيامبر ، نمونه و الگوى نيكوكاران و احسان كنندگان

سلم على نوح فى العلمين . إنّا كذلك نجزى المحسنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 81 - 7

7 - نوح پيامبر ، اسوه و الگوى مقاومت و شكيبايى در برابر دشمنان و مخالفانِ دعوت الهى

و لقد نادينا نوح. .. إنّه من عبادنا المؤمنين

ص: 96

ذكر داستان نوح(ع) براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) و ايمان آورندگان به آن حضرت در مكه، مى تواند براى ارائه الگو در مسير دعوت الهى باشد.

42- الگوگيرى از هارون(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 121 - 2

2 - موسى و هارون ( عليهماالسلام ) ، نمونه و الگوى نيكوكاران و احسان كنندگان

سلم على موسى و هرون . إنّا كذلك نجزى المحسنين

43- الگوگيرى از همسر بندگان خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 74 - 13

13 - بندگان خالص خدا ، از خداوند مى خواهند كه خود و همسر و فرزندانشان ، الگو و مقتداى مردم تقواپيشه باشند .

و اجعلنا للمتّقين إمامًا

44- الگوگيرى از يعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 47 - 7

7 - ابراهيم ، اسحاق و يعقوب ( عليهم السلام ) ، اسوه و الگوى انسان ها

و اذكر عبدنا إبرهيم . .. إنّهم عندنا لمن المصطفين الأخيار

برداشت ياد شده از آن جا است كه آيه شريفه، درصدد بيان سرگذشت شخصيت هايى است كه براى پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان، درس آموز و سازنده است.

45- الگوگيرى ايوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 84 - 15

15- ايوب ( ع ) ، در زمره عابدان و الگويى آموزنده براى آنان

و ذكرى للعبدين

نماد بودن ماجراى ايوب(ع) براى عابدان، در صورتى است كه آن حضرت خود در زمره ايشان باشد و رحمت خدا نسبت به وى

ص: 97

تذكرى براى ديگر عابدان گردد.

46- الگوگيرى در رفتار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 71 - 8

8 - قوم هود پرستشگر اسمهايى بى هويت و معبودانى ساخته و پرداخته اوهام خود و نياكانشان

اتجدلوننى فى أسماء سميتموها أنتم و ءاباؤكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 15 - 3

3 - نقش سازنده بيان ترس پيشوايان دين از عذاب الهى، در هدايت مردم و بازداشتن آنها از گناه

قل إنى أخاف إن عصيت ربى عذاب يوم عظيم

47- الگوگيرى در هدايت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 7 - 8

8 - الگوهاو نمونه هاى عينى راه يافتگان ، داراى نقشى مهم در نيل به صراط مستقيم و سلوك در آن است .

إهدنا الصرط المستقيم. صرط الذين انعمت عليهم

از اينكه «صراط مستقيم» به راه انسانهاى هدايت يافته تفسير شده، مى توان به اين نكته رسيد كه انسان در نيل به صراط مستقيم نيازمند الگوها و نمونه هاى عينى راه يافتگان است و بايد سالكان اين طريق را بيابد و به ايشان اقتدا كند.

48- موانع الگوگيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 6 - 5

5 - نارسايى هاى معنوى و باور هاى نادرست ، مانع درس آموزى انسان از الگو هاى شايسته

أسوة حسنة لمن كان يرجوا اللّه و اليوم الأخر

تصريح به «لمن كان يرجوا. ..» در حقيقت مى رساند كه هر چند ابراهيم(ع)، الگويى براى همگان است; اما تنها كسانى از اين الگو درس مى گيرند كه از روح معنويت (اميد به رحمت حق) و ايمان به قيامت برخوردار باشند و اشخاصى كه چنين نباشند; بهره اى نخواهند برد.

ص: 98

49- نفى الگوگيرى از يونس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - قلم - 68 - 48 - 4

4 - شتاب كردن يونس ( ع ) در نفرين عليه قومش ، غير قابل تحسين و الگوگيرى براى پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و لاتكن كصاحب الحوت إذ نادى و هو مكظوم

ص: 99

الله

1- الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 98 - 3

3 - « اللّه » ، نام مخصوص و ويژه معبود يگانه و حقيقى هستى

إنّما إلهكم اللّه الذى لا إله الاّهو

2- آثار اعتصام به حبل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 22 - 6

6 - چنگ زدن به ريسمان محكم الهى ، فرجامى خوش دارد .

فقد استمسك بالعروة الوثقى و إلى اللّه عقبة الأُمور

«و إلى اللّه عاقبة الأُمور» در مقام تعليل براى «فقد استمسك. ..» است و كنايه از فلاح و رستگارى است.

3- آثار اعراض از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 26 - 19

19 - بيرون رفتن از مسير خدا ، درپى دارنده عذاب شديد الهى

إنّ الذين يضلّون عن سبيل اللّه لهم عذاب شديد

ص: 100

4- آثار اميدوارى به لقاء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 7 - 4

4 - ايمان به روز رستاخيز و اميد ديدار با خدا ، مايه پيراستگى از دلخوش بودن به مظاهر فريبنده دنيا و آرامش يافتن به آن

إن الذين لا يرجون لقاءنا و رضوا بالحيوة الدنيا و اطمأنوا بها

5- آثار بدنمايانى سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 21 - 2

2- تلاش براى منحرف نشان دادن راه خدا و انكار سراى آخرت ، موجب خسارت و تباهى سرمايه عمر است .

الذين . .. يبغونها عوجًا و هم بالأخرة هم كفرون ... أُولئك الذين خسروا أنفسهم

6- آثار خطاى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 73 - 5

5- اولياى خداوند و افراد كامل ، خطاى خود را در صورت فراموشى نيز مايه استحقاق مؤاخذه مى دانند .

لاتؤاخذنى بما نسيت

در خواست موسى از خضر(ع) مبنى بر مؤاخذه نشدن، دال بر آن است كه خطا، حتى در صورت نسيان نيز قابليت مؤاخذه دارد.

7- آثار سلوك سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 7 - 20

20 - توبه و پيمودن راه خدا ( عمل به تعاليم الهى ) ، دو عنصر لازم براى نجات انسان از دوزخ است .

فاغفر للذين تابوا و اتّبعوا سبيلك و قهم عذاب الجحيم

8- آثار صدر از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 101

4 - نساء - 4 - 160 - 11

11 - ظلم و جلوگيرى از راه خدا ، موجب عقوبت و كيفر الهى

فبظلم من الذين هادوا حرّمنا عليهم طيبت . .. و بصدّهم عن سبيل اللّه كثيراً

9- آثار ممانعت از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 21 - 1

1- دروغ بستن به خدا وبازدارى مردم از راه او ، موجب خسارت و تباه كردن سرمايه عمر است .

و من أظلم ممن افترى على الله كذبًا . .. أُولئك الذين خسروا أنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 3 - 10

10- ترجيح دادن همواره دنيا بر آخرت ، سد مدام راه خدا و كج جلوه دادن تعاليم الهى ، از نشانه هاى كفرپيشگى است .

ويل للكفرين . .. الذين يستحبّون الحيوة الدنيا على الأخرة و يصدّون عن سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 94 - 11

11- ايجاد مانع بر سر راه خدا ( دين الهى ) ، موجب مشكلات دنيوى و عذاب بزرگ اخروى است .

و تذوقوا السوء بما صددتّم عن سبيل الله و لكم عذاب عظيم

مقصود از «سبيل الله» دين خداست كه در آيات بسيارى از قرآن به همين عنوان آمده است.

10- آخرت طلبى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 37 - 11

11 - تلاش براى تأمين توشه و سعادت اخروى ، همراه با تأمين زندگى دنيايى ، از ويژگى مردان الهى است .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه . .. يخافون يومًا تتقلّب فيه القلوب و ا

11- آداب همنشينى با اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 102

10 - كهف - 18 - 72 - 2

2- صبر و تحمّل در مصاحبت با اولياى خدا و برخورداران از علوم ويژه الهى ، شرطى ضرورى جهت بهره بردن از آنها است .

ألم أقل إنّك لن تستطيع معى صبرًا

مسلم است كه حضرت موسى(ع) به جهت تعلّم، با خضر(ع) همراه گرديد و او نيز شرط لازم را صبر و شتاب نكردن در پرسش دانست. در اين آيه، مجدداً، بر آن شرط ضرورى تأكيد كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 75 - 5

5- صبر و شكيبايى ، شرط ضرورى جهت بهره بردن از مصاحبت اولياى خاص خداوند و برخورداران از علوم الهى است .

قال ألم أقل لك إنّك لن تستطيع معى صبرًا

12- آرزوهاى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 84 - 4

4 - مردان الهى ، آرزومند هدايت و سعادت براى تمامى نسل هاى بشر

و اجعل لى لسان صدق فى الأخرين

13- آرزوى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 19 - 15

15 - جلب رضا و خشنودى خدا ، آرمان مردان الهى

و أن أعمل صلحًا ترضه

14- احاطه الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 120 - 12،13،14

12 - كينه ها و حيله هاى دشمنان دين ، در احاطه علم خدا

لا يضرّكم كيدهم شيئاً انّ اللّه بما يعملون محيط

13 - احاطه خداوند ، بر تمامى اعمال و رفتار دشمنان دين

ص: 103

لا يضرّكم كيدهم شيئاً انّ اللّه بما يعملون محيط

14 - توجّه به احاطه خداوند بر تمامى اعمال و رفتار دشمنان دين ، از عوامل تقويت روحيه مسلمانان در برخورد با آنان

تمسسكم . .. انّ اللّه بما يعملون محيط

جمله «انّ اللّه . .. »، علاوه بر بيان احاطه علمى خداوند، براى اين هدف نيز بيان شده است كه مبادا مسلمانان پس از اينكه كينه توزى كافران براى آنان افشا شد، مضطرب شوند و روحيه خود را ببازند.

15- اذن الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 145 - 1

1 - هيچ كس ، جز به فرمان خدا نمى ميرد .

و ما كان لنفس ان تموت الّا باذن اللّه

16- اراده الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 116 - 9

9 - بى اثر بودن مال و اولاد ، در برابر اراده و خواست خداوند

لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شيئاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 140 - 7

7 - حاكميّت اراده الهى بر حركت تاريخ ( شكست ها و پيروزى ها ، تلخى ها و شادى ها )

و تلك الايام نداولها بين النّاس

از اينكه خداوند تمامى شكستها و پيروزيها و تلخيها و شاديها و . .. را به خود نسبت داده است (نداولها)، حاكميّت اراده الهى بر حركت تاريخ به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 141 - 5

5 - جريان اراده الهى در مسائل روانى ، اجتماعى و تاريخى انسان ، از طريق اسباب و علل طبيعى

نداولها بين النّاس . .. و ليمحّص اللّه الّذين امنوا و يمحق الكافرين

خداوند براى خالص كردن مؤمنان - كه مسأله اى روانى است - و نابودى كفار - كه از مسائل اجتماعى و تاريخى است - ، از طريق علل و اسبابى همانند شكست و پيروزى، اراده خويش را اعمال مى كند.

ص: 104

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 145 - 6

6 - قوانين حاكم بر حيات و مرگ موجودات ، برخاسته از اراده و حاكميّت خداوند

و ما كان لنفس ان تموت الّا باذن اللّه كتاباً مؤجّلا

چون عوامل و اسبابى براى مرگ و حيات در جريان است، و اين آيه مرگ را به اذن الهى مى داند، بنابراين به اين نتيجه مى رسيم كه عوامل و اسبابِ مرگ و حيات، در تحت اراده الهى است و به اذن او عمل مى كند.

17- ارزش سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 154 - 4

4 - در راه خدا بودن ، معيار ارزش اعمال است .

و لاتقولوا لمن يقتل فى سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 74 - 5

5 - در راه خدا بودن ، امتياز جهاد اسلامى بر ديگر نبردها

فليقاتل فى سبيل اللّه . .. و من يقاتل فى سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 72 - 6

6 - در راه خدا بودن ، ملاك ارزش هجرت و جهاد در پيشگاه خداوند

هاجروا و جهدوا بأمولهم و أنفسهم فى سبيل اللّه

برداشت فوق با توجه به كلمه «فى سبيل اللّه» استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 74 - 5

5 - در راه خدا بودن ، ملاك ارزش اعمال انسان ها در پيشگاه اوست .

جهدوا فى سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 19 - 7

7 - ارزش جهاد ، منوط به اين است كه در راه خدا باشد .

ص: 105

و جهد فى سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 20 - 4

4 - ارزش والاى هجرت و جهاد منوط به اين است كه در راه خدا باشد .

الذين ءامنوا و هاجروا و جهدوا فى سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 24 - 9

9 - ارزش جهاد منوط به اين است كه در راه خدا باشد .

و جهاد فى سبيله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 13

13 - در راه خدا بودن ، ملاك ارزش انفاق

و لا ينفقونها فى سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 38 - 5

5 - ارزش جهاد ، به در راه خدا بودن آن است .

ما لكم إذا قيل لكم انفروا فى سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 41 - 5،6

5 - در راه خدا بودن ، ملاك ارزش جهاد با مال و جان

جهدوا بأمولكم و أنفسكم فى سبيل اللّه

6 - راه خدا و دين الهى ، ارزشمندتر از جان و مال انسانهاست .

و جهدوا بأمولكم و أنفسكم فى سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 81 - 7

7 - در راه خدا و براى خدا بودن ، ملاك ارزش جهاد

أن يجهدوا بأمولهم و أنفسهم فى سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 106

7 - توبه - 9 - 120 - 12

12 - ارزشمندى تحمل رنج و سختى ، منوط به در راه خدا بودن آن است .

لا يصيبهم ظمأ و لا نصب و لا مخمصة فى سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 22 - 11

11 - در راه خدا بودن ، شرط ارزشمندى هجرت

و المهجرين فى سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حديد - 57 - 10 - 2

2 - در راه خدا بودن ، شرط بارورى و ارزشمندى انفاق است .

و ما لكم ألاّتنفقوا فى سبيل اللّه

مطلب ياد شده، از قيد «فى سبيل اللّه» استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - صف - 61 - 11 - 10

10 - راه خدا و دين الهى ، ارزشمندتر از جان و مال انسان ها است .

و تجهدون فى سبيل اللّه بأمولكم و أنفسكم

18- استقامت اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 168 - 4

4 - بى اعتنايى پيامبران و مردان الهى به مشكلات به وجود آمده در راستاى ايفاى رسالت و انجام وظيفه

قالوا . .. لتكوننّ من المخرجين . قال إنّى لعملكم من القالين

19- استهزاى سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 6 - 12

12 - از اهداف رواج دهندگان افسانه هاى باطل و خرافى در ميان مردم ، به تمسخر گرفتن راه خدا است .

يشترى لهو الحديث ليضلّ . .. و يتّخذها هزوًا

ص: 107

20- اطمينان اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 62 - 4

4 - اولياى خدا ، برخوردار از اطمينان ، سكون و آرامش نفس

ألا إن أولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون

21- اطمينان حزب الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 56 - 9

9 - حزب خدا ، رهيده از بيم و نگرانى نسبت به سرنوشت خويش و مطمئن به آينده اى پيروز

فان حزب اللّه هم الغلبون

22- اعتدال سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 28 - 7

7 - راه خدا ، راه راست و معتدل و به دور از افراط و تفريط و اعوجاج است .

لمن شاء منكم أن يستقيم

«استقامة» به معناى اعتدال و استواء است. (لسان العرب)

23- اعتصام به حبل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 6 - 12

12 - از امام رضا ( ع ) روايت شده : « إهدنا الصراط المستقيم » إسترشاد لدينه و إعتصام بحبله و إستزادة فى المعرفة لربه عز و جل . . . ;

. .. «إهدنا الصراط المستقيم» درخواست هدايت از خداوند به سوى دين او و چنگ زدن به ريسمان او و طلب مزيد معرفت پروردگار عز و جل است ...».

ص: 108

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 103 - 1،3،4،7،15،19،21

1 - لزوم تمسّك همگانى به ريسمان الهى و پرهيز از تفرقه

و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لا تفرّقوا

3 - تمسك به ريسمان الهى ( كتاب و سنّت ) ، وسيله و عامل وحدت صفوف اهل ايمان

و من يعتصم باللّه . .. و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لا تفرّقوا

«حبل اللّه» به قرينه آيه صد و يكم، كتاب و سنّت است.

4 - لزوم تمسّك به دين واحد الهى و پرهيز از گرايش به اديان و مذاهب گوناگون

و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لا تفرّقوا

به قرينه آيه صدم كه سخن از گرايش به كفر بود، تفرقه در اين آيه مى تواند اشاره به تفرقه هاى دينى باشد.

7 - ايمان ، تقوا و تسليم ، زمينه هاى دستيابى جمعى به ريسمان الهى و پرهيز از پراكندگى

يا ايها الذين امنوا اتّقوا اللّه حق تقاته . .. و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لا

امر به اعتصام جمعى و پرهيز از تفرقه پس از موارد ياد شده در آيات قبل، بيانگر برداشت فوق است.

15 - اخوت و برادرى مسلمانان در سايه اسلام ، پس از تاريخى آكنده از دشمنى و كينه ، برهان خداوند براى فرمان به اعتصام به ريسمان الهى

و اعتصموا بحبل اللّه . .. واذكروا نعمت اللّه عليكم اذ كنتم اعداءً فالّف بين قلوب

19 - برادرىِ مسلمانان در پرتو پيوند دل هاى آنان است و اين پيوند ، نتيجه اعتصام به ريسمان الهى است .

و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً . .. فالّف بين قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخواناً

به مقتضاى «فاء»، برادرى، فرع بر تأليف و تأليف نيز فرع بر اعتصام است.

21 - تمسّك به ريسمان الهى ، مسؤوليت انسان در قبال نعمت هاى الهى *

و اعتصموا . .. و اذكروا ... لعلكم تهتدون

گويا اعتصام، مسؤوليتى است كه در برابر نعمتهاى الهى (همانند الفت و اخوت) به انسان تكليف شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 104 - 2

2 - اتّحاد ، اعتصام به ريسمان الهى و اُلفت بين دل ها و برادرى ميان اهل ايمان ، از مصاديق خير و نيكى

و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً . .. و لتكن منكم امة يدعون الى الخير

لام در «الخير» مى تواند عهد ذكرى و اشاره به مطالب آيه قبل باشد و يا به مقتضاى ارتباط دو آيه، ويژگيهاى ذكر شده در آيه قبل از مصاديق مورد نظر كلمه «خير» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 106 - 3

3 - اعتصام به ريسمان الهى ، دعوت به نيكى ها ، امر به معروف و نهى از منكر ، موجب روسفيدى در قيامت

و اعتصموا بحبل اللّه . .. و لتكن منكم امّة يدعون الى الخير و يأمرون بالمعروف و ي

به مقتضاى ارتباط با آيات قبل، سفيدرويى مى تواند پاداش نيكيهاى مذكور در آيات قبل باشد.

ص: 109

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 107 - 2،4

2 - اعتصام به حبل اللّه ، دعوت به نيكى ها و امر به معروف و نهى از منكر ، موجب استغراق در رحمت جاودانه الهى

و اعتصموا بحبل اللّه . .. و لتكن منكم امة يدعون الى الخير و يأمرون بالمعروف ...

به مقتضاى ارتباط اين آيه و آيات پيشين، روسفيدى مى تواند نتيجه اعمال نيك ياد شده در آيات قبل باشد.

4 - تمسك كنندگان به ريسمان الهى و دعوت گران به خير ، امركنندگان به معروف و نهى كنندگان از منكر ، روسفيدان در قيامت و مستغرق در رحمت جاودانه الهى

و اعتصموا بحبل اللّه . .. يدعون الى الخير و يأمرون بالمعروف ... اما الذين ابيضّت

مستفاد از ارتباط ميان اين آيه و آيات قبل.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 108 - 3

3 - فرمان به اعتصام به حبل الهى ، پرهيز از تفرقه ، دستور به دعوت خير ، امر به معروف و نهى از منكر ، از آيات بحق الهى

و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لا تفرّقوا . .. و لتكن منكم امّة ... تلك ايات اللّ

بنابراينكه مشاراليه «تلك»، تمامى مطالب گذشته در آيات قبل باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 22 - 1

1 - تسليم شدن كامل در برابر خدا ، همراه با عمل نيك ، چنگ زدن به ريسمان محكم الهى است

و من يسلم وجهه إلى اللّه و هو محسن فقد استمسك بالعروة الوثقى

«وجه» به معناى «صورت»، كنايه از توجه كامل است; چون صورت مهم ترين عضو بدن است كه در گرايش ها و تلاش هاى انسان، نقش ايفا مى كند.

24- اعراض از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 45 - 1

1 - اعراض كنندگان از راه خدا ( دين و معارف الهى ) از زمره ستمكارانند .

أن لعنة اللّه على الظالمين. الذين يصدون عن سبيل اللّه

«صدّ» مصدر «يصدّون» مى تواند به معناى اعراض كردن باشد و مى تواند به معناى مانع شدن و باز داشتن به كار رود. در صورت اول «يصدّون» فعلى لازم است و در صورت دوم فعلى است متعدى. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

ص: 110

25- افساد مانعان از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 88 - 3

3- جلوگيرى از رواج دين الهى ، فسادانگيزى است و سد كنندگان راه خدا مفسدند .

الذين كفروا و صدّوا عن سبيل الله . .. بما كانوا يفسدون

26- التجاى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 169 - 6

6 - ربوبيت الهى ، پناهگاه مردان خدا در تنگناها

ربّ نجّنى

27- الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 110 - 7

7- « الله » و « الرحمن » از اسماى حسناى خداوند و از بهترين نام ها و برترين اوصاف او

ادعوا الله أو ادعوا الرحمن أيًّاما تدعوا فله الأسماء الحسنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 38 - 4

4- اللّه ، يگانه مالك و مدبّر انسان و جهان هستى است .

لكنّاْ هو اللّه ربّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 30 - 7

7 - « اللّه » ، نام ذات مقدس پروردگار

يموسى إنّى أنا اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 35 - 5

5 - اللّه ، تنها معبود حقيقى است .

ص: 111

لا إله إلاّ اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 22 - 1

1 - « اللّه » ، همان يگانه معبود بى همتا است .

هو اللّه الذى لا إله إلاّ هو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اخلاص - 112 - 1 - 7

7 - « اللّه » ، نام خاص خداوند

اللّه

28- الله در جاهليت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 109 - 2

2 - مشركان مكه معتقد به «الله» بودند و به آن قسم ياد مى كردند.

و أقسموا بالله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 136 - 6

6 - مشركان در كنار اعتقاد به بتها به «الله» نيز معتقد بودند.

فقالوا هذا لله بزعمهم و هذا لشركائنا

29- الله و ظلم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 117 - 9

9 - خداوند به اهل كفر ستمى روا ندارد ، بلكه آنها ، خود بر خويشتن ستم روا مى دارند .

و ما ظلمهم اللّه و لكن انفسهم يظلمون

ص: 112

30- امدادهاى الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 122 - 8،9،12،13

8 - يارى خداوند در از بين بردن هراس آن دو گروه از مسلمانان كه در جنگ احد ، به سستى مبتلا شدند .

اذ همّت طائفتان منكم ان تفشلا و اللّه وليّهما

جمله «اذ همّت» مى رساند كه قصد سستى داشتند، ولى از اين قصد منصرف شدند و به كار جنگ پرداختند. جمله «و اللّه وليّهما»، ظاهراً بيانگر علت انصراف آنان است.

9 - حمايت خداوند از اهل ايمان در برخورد با مشكلات و حوادث

اذ همّت طائفتان منكم ان تفشلا و اللّه وليّهما

12 - سستى و هراس در هنگامه هاى دشوار ( همانند جنگ ) و تصميم به نافرمانى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به تنهايى ، موجب خروج از ولايت و حمايت الهى نيست .

اذ همّت . .. و اللّه وليّهما

جمله «و اللّه وليّهما»، در عين اعتراض به گروههايى كه قصد انحراف از جنگ و نافرمانى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را داشتند، بيانگر اين است كه اين تصميمشان، باعث نشد كه ولايت الهى از آنان منقطع شود.

13 - افتادن بندگان به ورطه انحراف ، در صورت قطع ولايت و حمايت الهى از آنان

اذ همّت . .. و اللّه وليّهما

جمله «اللّه وليّهما»، بيانگر علت انصراف مسلمانان از تصميم بر مخالفت پيامبر (صلی الله علیه و آله) است. بنابراين قطع ولايت، موجب گرفتار شدن آدمى به انحراف و مخالفت پيامبر (صلی الله علیه و آله) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 123 - 1،2،7،8،9،16

1 - يارى و مدد خداوند به مؤمنان ، در جنگ بدر

و لقد نصركم اللّه ببدر

2 - مجاهدان جنگ بدر ، نمونه اى از مسلمانان صبور و تقواپيشه كه خداوند با يارى خويش ، مانع زيان رسانى كافران به آنان گرديد .

ان تصبروا و تتقوا لا يضرّكم كيدهم . .. و لقد نصركم اللّه ببدر

7 - نصرت و يارى الهى به مؤمنان ، نشانه اى از ولايت او بر ايشان

و اللّه وليّهما . .. و لقد نصركم اللّه ببدر و انتم اذلّة

جمله «و لقد نصركم اللّه»، مى تواند استدلالى باشد براى جمله «و اللّه وليّهما». يعنى خداوند، ولى و حامى مؤمنان است; به دليل اينكه شما را در بدر، در عين ضعف و ناتوانى، يارى كرد.

8 - امداد ها و يارى هاى الهى ، تعيين كننده جهت حركت انسانهاست ; نه عوامل طبيعى

و لقد نصركم اللّه ببدر و انتم اذلّة

آنچه در اين آيه عامل پيروزى معرفى شده، يارى و امداد الهى است; على رغم ضعف نيروهاى مؤمن.

9 - سرزنش خداوند به پيكارگران احد كه چرا على رغم مشاهده يارى الهى در جنگ بدر ، تصميم به سستى در كارزار احد گرفتند .

ص: 113

و اذ همّت طائفتان منكم ان تفشلا . .. و لقد نصركم اللّه ببدر و انتم اذلّة

لحن آيه، حكايت از سرزنش مسلمانانى است كه در جنگ احد، تصميم به سستى و نافرمانى گرفتند.

16 - ضرورت خداترسى و پرواپيشگى اهل ايمان ، به شكرانه يارى خدا نسبت به آنان

و لقد نصركم اللّه ببدر و انتم اذلّة فاتّقوا اللّه لعلّكم تشكرون

متعلق «تشكرون»، به قرينه صدر آيه، مى تواند همان پيروزى بر دشمن و نصرت الهى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 124 - 1،3،5،7،8

1 - وعده پيامبر (صلی الله علیه و آله) به مؤمنان پيكارگر بدر و يا رزمندگان احد ، به امداد الهى با فرستادن سه هزار فرشته

اذ تقول للمؤمنين الن يكفيكم ان يمدّكم ربّكم بثلثة الاف من الملئكة منزلين

برخى مفسران «اذ تقول» را بدل از «اذ همّت» گرفته اند و عقيده دارند كه وعده امداد با ملائكه، درباره جنگ احد است. برخى ديگر «اذ تقول» را متعلق به «و لقد نصركم اللّه ببدر» گرفته اند و اين وعده را، در جنگ بدر دانسته اند.

3 - خداوند ، سه هزار فرشته را براى يارى رزمندگان بدر فروفرستاد .

الن يكفيكم ان يمدّكم ربّكم بثلثة الاف من الملئكة منزلين

«اذ تقول . .. » يعنى يادآور زمانى را كه به مؤمنين وعده امداد الهى را مى دادى; اگر اين وعده تحقق پيدا نكرده بود يادآورى آن لغو بود.

5 - امداد مؤمنان پيكارگر از سوى خداوند ، برخاسته از ربوبيّت اوست .

ان يمدّكم ربّكم بثلثة الاف من الملئكة

7 - فرشتگان ، از جمله ابزار هاى امداد هاى خداوند

ان يمدّكم ربّكم بثلثة الاف من الملئكة

8 - امداد هاى الهى ، از طريق اسباب و وسايل

ان يمدّكم ربّكم بثلثة الاف من الملئكة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 125 - 1،3،5،6،7،9،10،11،12

1 - كفايت فرشتگان امدادگر ، براى پيروزى رزمندگان در برابر دشمنان

الن يكفيكم . .. بلى ان تصبروا

3 - در هنگام ضرورت ( همانند يورش شتابان دشمنان دين ) ، صبر و تقوا ، تضمين كننده نزول فرشتگان براى امداد مؤمنان

ان تصبروا و تتّقوا و يأتوكم من فورهم هذا يمددكم ربّكم بخسمة الاف

5 - امداد مؤمنان پيكارگر از سوى خدا ، برخاسته از ربوبيّت او

يمددكم ربّكم بخسمة الاف من الملئكة مسوّمين

6 - تعلق نصرت الهى به اهل ايمان ، در گرو همّت آنان ( پيشه ساختن صبر و تقوا ) است .

ان تصبروا و تتّقوا . .. يمددكم ربّكم

7 - نزول پنجهزار فرشته امدادگر ، مژده اى به مؤمنان پيكارگرِ صابر و تقواپيشه در جنگ بدر

ان تصبروا و تتّقوا . .. يمددكم ربّكم بخسمة الاف من الملئكة

ص: 114

9 - فرشتگان ، از جمله ابزار هاى امداد هاى خداوند

يمددكم ربّكم بخسمة الاف من الملئكة

10 - امداد هاى الهى ، از طريق اسباب و وسايل

يمددكم ربّكم بخسمة الاف من الملئكة

11 - فرشتگان نازل شده براى امداد مؤمنان ، داراى علائمى ويژه

يمددكم ربّكم بخسمة الاف من الملئكة مسوّمين

«مسوّمين»، يعنى «معلمين انفسهم» (بر خويشتن علامت و نشانه گذاشته اند). گفته شده كه آنها داراى پرچمهايى بودند كه نشان مخصوص سپاه اسلام بر آن حك شده بود.

12 - محروميّت از امداد هاى ويژه الهى در رويارويى با دشمنان دين ، پيامد بى صبرى و بى تقوايى

ان تصبروا و تتّقوا . .. يمددكم ربّكم بخسمة الاف من الملئكة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 126 - 8،10

8 - تعلق نصرت الهى به پيكارگران اهل صبر و تقوا ، برخاسته از حكمت خداوند

ان تصبروا و تتّقوا . .. و ما النّصر الّا من عند اللّه العزيز الحكيم

10 - تحقق اطمينان قلب ، با امداد هاى الهى

و لتطمئنّ قلوبكم به و ما النّصر الّا من عند اللّه العزيز الحكيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 127 - 1،4

1 - هلاكتِ بخشى از قواى دشمن و خوار شدن بخشى ديگر ، از اهداف نصرت الهى به رزمندگان بدر

و لقد نصركم اللّه ببدر . .. ليقطع طرفاً من الّذين كفروا او يكبتهم

برداشت فوق، با عنايت به ملحوظات ذيل است. يكم اينكه: «ليقطع» و «يكبتهم»، به جمله «و لقد نصركم اللّه ببدر» متعلق باشد. دوّم اينكه: «قطع» به معناى هلاك كردن باشد، چنانچه در روح المعانى آمده است. سوّم اينكه: «او» در «او يكبتهم»، براى تنويع باشد; يعنى عدّه اى به هلاكت و عدّه اى ديگر به ذلّت و خوارى كشانده شدند.

4 - بازگشت ذليلانه و نااميدانه باقيمانده كافران ، از اهداف نصرت الهى به رزمندگان بدر

و لقد نصركم اللّه ببدر . .. ليقطع ... فينقلبوا خائبين

جمله «فينقلبوا . .. »، عطف بر «ليقطع» است بنابراين بازگشت ذليلانه و نااميدانه كافران، از اهداف پيروزى بدر خواهد بود و به مقتضاى «فاء» تفريع، اين بازگشت، نتيجه هلاكت و اسارت بخشى از كافران بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 128 - 7

7 - توبه مشركان و پذيرش آن از سوى خداوند و يا عذاب و مجازات آنان ، هدفى براى نصرت الهى به رزمندگان بدر

ولقد نصركم اللّه ببدر . .. ليقطع طرفاً ... او يتوب عليهم

جمله «يتوب عليهم» و نيز «يعذّبهم»، عطف است بر «يقطع طرفاً»; و اين جمله متعلق به «نصركم اللّه ببدر» است. و لذا عذاب

ص: 115

مشركان و پذيرش توبه آنان نيز از اهداف پيروزى جنگ بدر خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 150 - 1،5،7،8،9

1 - تنها خداوند مولى و سرپرست اهل ايمان و بهترين ياور آنان است .

بل اللّه موليكم و هو خير النّاصرين

5 - اطاعت و پيروى جامعه ايمانى از كفرپيشگان ، موجب خروج از ولايت خداوند و محروميّت از يارى او

ان تطيعوا الّذين كفروا . .. بل اللّه موليكم و هو خيرُ النّاصرين

7 - پذيرش ولايت الهى و عقيده به خدا به عنوان بهترين ياور ، مانع اطاعت از كافران و پذيرش ولايت آنان

ان تطيعوا الّذين . .. بل اللّه موليكم و هو خير النّاصرين

چون معمولا اطاعت آدمى از كسى براى جلب يارى اوست، قرآن با بيان اينكه خداوند تنها سرپرست و بهترين ياور است به مؤمنان مى فهماند كه با يارى خداوند هيچ نيازى به يارى كافران نخواهيد داشت تا مجبور شويد از آنان تبعيّت كنيد.

8 - توجّه به ولايت الهى و اعتقاد به يارى حتمى خداوند ، از عوامل تقويت روحيه اهل ايمان در هنگامه هاى دشوار و نبرد با دشمنان

بل اللّه موليكم و هو خير النّاصرين

9 - پذيرش ولايت خداوند و اعتقاد به يارى حتمى او ، مانع واپسگرايى و زيانكارى جامعه ايمانى و باعث رشد و سعادت

يردّوكم على اعقابكم فتنقلبوا خاسرين. بل اللّه موليكم و هو خير النّاصرين

پيامد پذيرش ولايت كافران، واپسگرايى و خسارت است. بنابراين پذيرش ولايت خداوند - به قرينه مقابله آن با پذيرش ولايت كافران - باعث رشد و سعادت خواهد بود.

31- اميدواران به لقاء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 5 - 1،3،6

1 - اميدواران به لقاى الهى ، حتماً ، آن را درك خواهند كرد .

من كان يرجوا لقاء اللّه فإنّ أجل اللّه لأت

3 - اميدواران به لقاى الهى ، بايد توشه مناسب آن را فراهم كنند .

من كان يرجوا لقاء اللّه فإنّ أجل اللّه لأت

نفس بيان اين نكته كه «اميدواران به لقاءاللّه، مطمئن باشند كه آن، تحقق پيدا خواهد كرد. »، اشعار به اين دارد كه بايد آنان، در صدد انجام دادن عملى و تهيه توشه اى باشند كه نشانه صدق اميدشان باشد.

6 - اميدواران به لقاءاللّه ، مؤمنان راستين سرفراز برآمده از آزمون الهى اند .

أحسب الناس أن يتركوا أن يقولوا ءامنّا و هم لايفتنون . و لقد فتنّا ... فليعلمنّ ا

ذكر «من كان يرجوا لقاءاللّه. ..» پس از بيان آزمون حتمى مدعيان ايمان، جهت بازشناسى مؤمنان راستين، مى تواند اشاره به اين حقيقت داشته باشد كه آنان، اميدوار به لقاءاللّه اند. در ضمن، با اين بيان، تشويقى هم از آنان به عمل آمده است.

ص: 116

32- اميدوارى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 90 - 20

20- شتاب و پيشگامى در كار هاى خير ، دعاى همراه با رغبت و اميد و خشوع به درگاه الهى ، از ارزش هاى والا و صفات برجسته مردان الهى

إنّهم كانوا يسرعون فى الخيرت و يدعوننا رغبًا و رهبًا و كانوا لنا خشعين

برداشت ياد شده به خاطر اين است كه آيه شريفه، در توصيف پيامبران الهى است و از ميان ده ها صفات و ويژگى هاى ايشان، تنها به اين سه صفت و ويژگى اشاره شده است.

33- اميدوارى به ايام الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 14 - 8

8 - مؤمنان ، اميدوار به « أيّام اللّه » و آرزومند تحقق و فرارسيدن آن

قل للذين ءامنوا يغفروا للذين لايرجون أيّام اللّه

از تقابل ميان «الذين آمنوا» با «الذين لايرجون. ..»، استفاده مى شود كه مؤمنان برخلاف كافران اميدوار به «أيّام اللّه» بوده و آرزومند تحقق آن مى باشند.

34- انتظارات اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 8 - 6

6- اولياى خداوند در اجابت خواسته هاى خود ، همواره چشم انتظار معجزه و امور خارق العاده نيستند .

قال ربّ أنّى يكون لى غلم

زكريا با آن كه به قدرت مطلق خداوند ايمان داشت، در كيفيت اجابت دعايش به توجيه قانع كننده اى دست نيافت، تا آن جا كه حيرت زدگى خود را با جمله «أنّى يكون لى غلام» ابراز كرد. اين نشان مى دهد كه او درصدد يافتن توجيهى بود كه با اسباب و علل متعارف سازگار باشد وگرنه همه چيز را با قدرت خداوند امكان پذير مى دانست.

ص: 117

35- اوامر الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 120 - 9

9 - ناتوانى جبهه كفر در برابر جامعه ايمانى ، آنگاه كه مؤمنان به دستور هاى الهى ( امر به معروف و نهى از منكر ) عمل كنند .

كنتم خير امّة . .. لن يضرّوكم الّا اذًى و إن يقتلوكم يولّوكم الادبار ... ضربت عل

در برداشت فوق، تقوا به معناى عمل به دستورات الهى گرفته شده كه خداوند در آيات پيش به برخى از آنها (امر به معروف، ايمان واقعى و . .. ) اشاره كرده است. يعنى آنگاه كيد دشمنان بى اثر است كه تقوا داشته باشند و به دستورات الهى عمل كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 136 - 11،12

11 - آمرزش الهى و بهشت را به بهاى عمل به اوامر خداوند دهند ، نه به صرف شعار و ادّعا

اولئك جزآؤهم مغفرة من ربّهم و جنّات . .. و نعم اجر العاملين

12 - آمرزش گناهان و بهشت هاى داراى نهر هاى جارى ، پاداش خوبى براى عمل كنندگان به دستورات الهى

اولئك جزآؤهم مغفرة من ربّهم و جنّات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها و نعم اجر

36- اولياء الله در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 3 - 4

4 - « عن الزهرى قال : سمعت على بن الحسين ( ع ) يقول : . . . « إذا وقعت الواقعة » يعنى القيامة ليس لوقعتها كاذبة . « خافضة » خفضت و اللّه بأعداء اللّه إلى النار « رافعة » رفعت و اللّه أولياء اللّه إلى الجنّة . . . ;

زهرى گويد: از امام سجاد(ع) شنيدم كه با استناد به آيه «إذا وقعت الواقعة» مى فرمود: . ..يعنى، هرگاه قيامت واقع شود، كه در وقوع آن دروغ راه ندارد. [قيامت] «خافضة» است; به خداوند سوگند! دشمنان خدا را به زير مى كشد و به سوى جهنم [روانه مى كند] و «رافعة» است; به خدا سوگند اولياى خدا را بالا مى برد و به سوى بهشت [هدايت مى كند]...».

37- اولياء الله و اندوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 62 - 5

5 - از امام باقر ( ع ) روايت شده كه فرمود : « وجدنا فى كتاب على بن الحسين ( ع ) « ألا إن أولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون » قال : إذا أدوا فرائض اللّه و أخذوا بسنن رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) ، و تورّعوا عن محارم اللّه و زهدوا فى عاجل زهرة الدنيا و رغبوا فيما عند اللّه و اكتسبوا الطيب من رزق اللّه لا يريدون به التفاخر و التكاثر ثم انفقوا فيما يلزمهم من حقوق واجبة فأولئك الذين بارك اللّه لهم فيما اكتسبوا و يثابون على ما قدموا لأخرتهم ;

ص: 118

در نوشته امام على بن الحسين (ع) يافتيم كه به دنبال ذكر اين آيه شريفه «ألا إن أولياء اللّه . .. » فرموده است: هر گاه [كسانى] واجبات خدا را انجام مى دهند و به سنتهاى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عمل كنند و از حرامهاى خدا پرهيز نمايند و به زرق و برق دنيا بى اعتنا باشند و به آنچه نزد خداست روى آورند و روزى حلال و پسنديده خدا را كسب كنند و آن را وسيله تفاخر و تكاثر قرار ندهند ; بلكه در مصارف لازمه و حقوق واجبه خود مصرف نمايند، اينانند كه خداوند دستاوردهايشان را با بركت قرار مى دهد براى آنچه پيش فرستاده اند براى آخرتشان، پاداش مى گيرند».

38- اولياء الله و ترس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 62 - 5

5 - از امام باقر ( ع ) روايت شده كه فرمود : « وجدنا فى كتاب على بن الحسين ( ع ) « ألا إن أولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون » قال : إذا أدوا فرائض اللّه و أخذوا بسنن رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) ، و تورّعوا عن محارم اللّه و زهدوا فى عاجل زهرة الدنيا و رغبوا فيما عند اللّه و اكتسبوا الطيب من رزق اللّه لا يريدون به التفاخر و التكاثر ثم انفقوا فيما يلزمهم من حقوق واجبة فأولئك الذين بارك اللّه لهم فيما اكتسبوا و يثابون على ما قدموا لأخرتهم ;

در نوشته امام على بن الحسين (ع) يافتيم كه به دنبال ذكر اين آيه شريفه «ألا إن أولياء اللّه . .. » فرموده است: هر گاه [كسانى] واجبات خدا را انجام مى دهند و به سنتهاى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عمل كنند و از حرامهاى خدا پرهيز نمايند و به زرق و برق دنيا بى اعتنا باشند و به آنچه نزد خداست روى آورند و روزى حلال و پسنديده خدا را كسب كنند و آن را وسيله تفاخر و تكاثر قرار ندهند ; بلكه در مصارف لازمه و حقوق واجبه خود مصرف نمايند، اينانند كه خداوند دستاوردهايشان را با بركت قرار مى دهد براى آنچه پيش فرستاده اند براى آخرتشان، پاداش مى گيرند».

39- اولياء الله و جامعه فاسد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 169 - 3

3 - محيط آلوده به انحراف و فساد ، غيرقابل تحمل براى مردان خدا

ربّ نجّنى و أهلى ممّا يعملون

40- اولياء الله و سختى ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 62 - 1،2

1 - اولياى خدا ، كسانى هستند كه حوادث ناگوار روزگار در ديدگاه آنان ، مكروه و ناخوشايند جلوه نمى كند .

ص: 119

ألا إن أولياء اللّه لا خوف عليهم

«خوف» ; يعنى، انتظار وقوع امر ناخوشايندى را داشتن (مفردات راغب). برداشت فوق بر اين اساس است كه: چون زندگى در دنيا بىوقوع حوادث ناگوار - خصوصاً براى بندگان مقرب خدا - ممكن نيست، پس نفى خوف از آنان، قهراً به اين معناست كه حوادث دنيوى در ذائقه آنان، مكروه و ناخوشايند جلوه نمى كند.

2 - اولياى خدا ، كسانى هستند كه هر آنچه حوادث روزگار از كفشان بربايد ، غمى به دل راه نداده و غبار اندوه بر چهره شان نمى نشيند .

ألا إن أولياء اللّه . .. و لا هم يحزنون

41- اولياء الله و مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 6 - 4

4 - نترسيدن از مرگ و مشتاق لقاى خدا بودن ، نشان اوليا و دوستان خداوند است .

فتمنّوا الموت

42- اهداف اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 38 - 3

3 - دستيازى به بهترين پاداش هاى خداوند ، هدف مردمانى كه هيچ اشتغالى آنان را از تسبيح و ذكر دايم خدا ، بر پايى نماز و پرداخت زكات بازنمى دارد .

يسبّح . .. رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة

برداشت فوق، بر اين اساس است كه لام «ليجزى» براى غايت باشد; يعنى، مردان الهى براى دستيابى به بهترين پاداش خداوند، همواره به ياد او هستند. و از نافرمانى او در هراس مى باشند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 22 - 8

8 - مردان الهى ( همچون پيامبران ) در انديشه آزادى ملت هاى مظلوم اند ، نه در فكر رفاه خويش .

و تلك نعمة تمنّها علىّ أن عبّدتّ بنى إسرءيل

از آيه ياد شده به دست مى آيد كه آنچه فكر موسى(ع) را شديداً به خود مشغول مى داشت، گرفتارى بنى اسرائيل بود و اين نگرانى آسايش زندگى وى را در دستگاه فرعون به كلى تحت الشعاع قرار داده بود.

ص: 120

43- اهميت ايام الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 5 - 12،13،14

12- ايام الله ، ايامى با اهميت و شايسته به خاطر سپردن

و ذكّرهم بأيّ-م الله

13- برخى از ايام در مقايسه با برخى ديگر ، داراى اهميت و جايگاه ويژه اى است .

و ذكّرهم بأيّ-م الله

14- ايام الله و رويداد هاى آن ، دربردارنده نشانه ها و آيات الهى براى مردمان صبرپيشه و شكرگزار

إن فى ذلك لأيت لكلّ صبّار شكور

مشاراليه «ذلك»، «ذكر» و متعلق «ذكر»، «أيام الله» است و اين حكايت از آن دارد كه «أيام الله» حاوى آيات خداوندى است.

44- اهميت تعظيم اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 41 - 4

4- لزوم بزرگداشت شخصيت هاى الهى و معنوى و تكريم و تجليل از آنها

واذكر فى الكتب إبرهيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 51 - 4

4- لزوم بزرگداشت شخصيت هاى الهى و معنوى و تجليل و تكريم آنان

ذكر رحمت . .. واذكر ... واذكر ... واذكر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 56 - 11

11- لزوم بزرگداشت شخصيت هاى الهى و معنوى و تكريم و تجليل از آنان

واذكر . .. واذكر ... واذكر

اهميت تقويت حكومت اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 20 - 9

9 - لزوم تقويت و تثبيت حكومت مردان الهى و رهبران صالح

و شددنا ملكه و ءاتينه الحكمة و فصل الخطاب

ص: 121

از اين كه خداوند پس از ذكر اوصاف معنوى داوود(ع) (واذكر عبدنا داود ذاالأيد إنّه أوّاب)، مسأله تقويت و استحكام بخشيدن حكومت آن حضرت را مطرح كرده است، مى توان برداشت ياد شده را به دست آورد.

45- اهميت تقويت سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 60 - 2،16

2 - وجوب صرف صدقات بر تأليف قلوب ، آزادى بردگان ، بدهكاران ، راه خدا و در راه ماندگان

إنما الصدقت . .. و المؤلفة قلوبهم و فى الرقاب و الغرمين و فى سبيل اللّه و ابن ال

16 - صرف صدقات در مورد بردگان ، بدهكاران ، راه و در راه ماندگان ، فقط براى تأمين نياز هاى آنان است ، نه تمليك به ايشان .

و فى الرقاب . .. و ابن السبيل

با توجه به اينكه براى چهار مورد اخير، به جاى لام ملكيت، حرف «فى» - كه بيانگر جهت صرف صدقات است - به كار گرفته شده، برداشت فوق استفاده مى شود.

46- اهميت دستيابى به مقام اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 64 - 8

8 - دستيابى به مقام « ولىّ اللّهى » و دريافت بشارت هاى ويژه در دنيا و آخرت ، براى اولياى خداوند كاميابى بسيار بزرگى است .

ألا إن أولياء اللّه . .. لهم البشرى فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة ... ذلك هو الفو

47- اهميت سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 116 - 4

4 - لزوم حركت در مسير خدا، هر چند خلاف رأى اكثريت مردم باشد.

و إن تطع أكثر . .. عن سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 111 - 12

12 - ارزش جهاد ، به در راه خدا بودن آن است .

يقتلون فى سبيل اللّه

ص: 122

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 112 - 12

12 - ستايش خداوند و حركت در مسير او و ركوع و سجود و امر به معروف و نهى از منكر ، از جلوه هاى بارز عبادت پروردگار *

التّئبون العبدون . .. و الناهون عن المنكر

برداشت فوق بدان احتمال است كه «الحامدون السائحون . .. » از باب ذكر خاص بعد از عام (العابدون) و بيانگر اهميت و ويژگى اين صفات باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 4 - 31

31- ارزش هر ايثار و مبارزه اى ، به اين است كه در راه خدا و براى خدا باشد .

و الذين قتلوا فى سبيل اللّه

قيد «فى سبيل اللّه»، بيانگر معناى بالا است.

48- اهميت صبر درباره عمل اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 82 - 24

24- پرهيز از ناشكيبايى و قضاوت عجولانه در زمينه كار هاى شگفت اولياى الهى ، لازم است .

ذلك تأويل ما لم تسطع عليه صبرًا

از مجموعه داستان موسى و خضر(ع) استفاده مى شود كه نبايد كار اولياى الهى را با كار خود قياس كرد، بلكه بايد شكيبايى ورزيد و سخنى ناسنجيده بر زبان نراند; زيرا، آگاهى بر اسرار آن، مقدور همه نيست.

49- اهميت مقام اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 64 - 2

2 - بشارت ها در دنيا و آخرت ، ويژه مؤمنانى است كه با رعايت تقواى مستمر الهى ، به مقام « ولىّ اللّهى » رسيدند .

ألا إن أولياء اللّه . .. الذين ءامنوا و كانوا يتقون. لهم البشرى فى الحيوة الدنيا

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «ال» در «البشرى» براى استغراق باشد.

ص: 123

50- ايام الله و آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 5 - 14

14- ايام الله و رويداد هاى آن ، دربردارنده نشانه ها و آيات الهى براى مردمان صبرپيشه و شكرگزار

إن فى ذلك لأيت لكلّ صبّار شكور

مشاراليه «ذلك»، «ذكر» و متعلق «ذكر»، «أيام الله» است و اين حكايت از آن دارد كه «أيام الله» حاوى آيات خداوندى است.

51- ايثار اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 22 - 8

8 - مردان الهى ( همچون پيامبران ) در انديشه آزادى ملت هاى مظلوم اند ، نه در فكر رفاه خويش .

و تلك نعمة تمنّها علىّ أن عبّدتّ بنى إسرءيل

از آيه ياد شده به دست مى آيد كه آنچه فكر موسى(ع) را شديداً به خود مشغول مى داشت، گرفتارى بنى اسرائيل بود و اين نگرانى آسايش زندگى وى را در دستگاه فرعون به كلى تحت الشعاع قرار داده بود.

52- ايمان اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 63 - 1،2

1 - ايمان و تقواپيشگى ، از صفت اولياى خداست .

ألا إن أولياء اللّه . .. الذين ءامنوا و كانوا يتقون

2 - اولياى خدا ، كسانى هستند كه پس از ورود به جرگه مؤمنان ، با رعايت مستمر تقواى الهى ، به ايمانى برتر و فراتر از ايمان سابق نايل مى شوند .

ألا إن أولياء اللّه . .. الذين ءامنوا و كانوا يتقون

جمله «و كانوا يتقون» - كه ماضى استمرارى است - دلالت مى كند بر اينكه: اولياى خدا، پيش از ايمان، داراى تقواى مستمر بودند و چون رعايت تقواى مستمر بدون داشتن ايمان بى معناست، معلوم مى گردد آنان با داشتن ايمان و رعايت تقواى الهى، به ايمان جديدى - كه از ايمان سابق برتر است - دست مى يابند.

53- ايمان به لقاء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 124

2 - بقره - 2 - 223 - 15

15 - توجه به حضور در دادگاه الهى و ملاقات وى ، زمينه ساز رعايت تقوا و حفظ حدود الهى

و اتّقوا اللّه و اعلموا انكم ملاقوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 249 - 21،23،24،27

21 - معتقدان به لقاى خداوند ( روز رستاخيز ) در لشكر طالوت ، اميدواركنندگان دل هاى نگران

قال الّذين يظنّون انّهم ملاقوا اللّه كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرةً

23 - گمان به لقاءاللّه ( روز رستاخيز ) موجب پايدارى انسان در پيكار با دشمنان

قال الّذين يظنُون . .. غلبت فئة كثيرة

بنابراينكه «يظنّون» به معنى گمان باشد.

24 - عقيده به لقاءاللّه ( روز رستاخيز ) ، از مراتب والاى ايمان

و الّذين امنوا معه قالوا لا طاقة لنا . .. قال الّذين يظنّون ... غلبت فئة كثيرة

كسانى كه از نهر گذشتند، همگى اهل ايمان بودند; ولى تنها آنانكه اعتقاد به لقاى خدا داشتند، بدون اظهار عجز، آماده مقابله با دشمن شدند; بنابراين ايمان به لقاءاللّه مرتبه اى والا از ايمان است كه آدمى را در انجام وظايف الهى پايدارتر مى سازد.

27 - معتقدان به لقاى خداوند ، پيروزى در جنگ را از جانب خداوند مى دانند .

قال الذين يظنّون . .. غلبت فئة كثيرة باذن اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 154 - 11،12

11 - ايمان به قيامت و ملاقات خدا، از اهداف نزول تورات است.

ثم ءاتينا موسى الكتب . .. لعلهم بلقاء ربهم يؤمنون

12 - توجه بنى اسرائيل به محتواى تورات، زمينه ساز ايمان آنان به قيامت و ملاقات خدا

ثم ءاتينا موسى الكتب . .. لعلهم بلقاء ربهم يؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 2 - 18

18- اعتقاد و باور جزمى انسان ها به معاد و لقاى خداوند ، از هدف هاى قرآن در بيان نشانه هاى قدرت و تدبير خدا و سلطه او بر هستى است .

يفصّل الأيت لعلكم بلقاء ربكم توقنون

برداشت فوق ، ناظر به اين معناست كه مراد از «الأيات» آيات قرآنى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 3 - 11

11- تفكر در پديده هاى هستى ، زمينه ساز باور به لقاى خدا و برپايى قيامت است .

ص: 125

إن فى ذلك لأيت لقوم يتفكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 4 - 13

13- تفكر در پديده هاى هستى ، زمينه ساز باور به لقاى خدا و برپايى قيامت است .

إن فى ذلك لأيت لقوم يعقلون

برداشت فوق بر اين اساس است كه متعلق «آيات» به قرينه جمله «لعلكم بلقاء ربكم توقنون» در آيات قبل ، لقاى خدا و برپايى قيامت باشد.

54- بد نماياندن سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 45 - 3،4،7

3 - آنانكه در پى كج و ناهنجار جلوه دادن راه خدا هستند ، از گروه ظالمانند .

أن لعنة اللّه على الظالمين. الذين ... يبغونها عوجاً

بغى به معناى خواستن و جستجو كردن است. «ها» در «يبغونها» به تقدير لام مى باشد و عوجا (كجى و انحراف)، مفعول به است بنابراين «الذين يبغونها عوجاً» يعنى: آنانكه در جستجوى كجى براى دين الهى هستند حال يا در لابلاى معارف دينى در جستجوى مواردى هستند كه آنها را نكاتى انحرافى بنمايانند و يا اينكه با تحريف حقايق دين، آنها را به مسائلى انحرافى تبديل مى كنند. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

4 - آنانكه در پى ناهنجار كردن و منحرف ساختن راه خدايند ، از زمره ستمكارانند و در قيامت مورد لعنت خدا قرار خواهند گرفت .

أن لعنة اللّه على الظالمين. الذين ... يبغونها عوجاً

برداشت فوق بر اساس دومين مصداقى است كه در توضيح برداشت قبل براى پى جويى اعوجاج در دين بيان شده است.

7 - اعراض كنندگان از راه خدا ، بازدارندگان مردم از پيوستن به آيين الهى و آنان كه راه خدا را منحرف جلوه مى دهند ، از رحمت الهى در قيامت بدور خواهند بود .

أن لعنة اللّه على الظالمين. الذين يصدون عن سبيل اللّه و يبغونها عوجاً

55- بدنمايانى سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 3 - 3

3- كافران ، همواره در پى كج جلوه دادن راه و تعاليم الهى هستند .

للكفرين . .. الذين ... و يصدّون عن سبيل الله و يبغونها عوجًا

ص: 126

56- برگزيدگى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 4 - 6

6 - فروزان نگه داشتن هميشگى مشعل هدايت و برانگيختن مردان الهى براى هدايت خلق ، نمود فضل و فزون بخشى مستمر خداوند

و ءاخرين منهم لمّا يلحقوا بهم . .. ذلك فضل اللّه يؤتيه من يشاء

برداشت ياد شده، بر اين اساس است كه «ذلك فضل اللّه» اشاره به «آخرين» داشته باشد.

57- بشارت اخروى به اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 64 - 1

1 - به اولياى خدا ، هم در دنيا و هم در آخرت ، بشارت ويژه اى داده خواهد شد كه ديگر مؤمنان از آن بى نصيب خواهند بود .

ألا إن أولياء اللّه . .. لهم البشرى فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

تقديم «لهم» بر «البشرى» مفيد حصر است و «ال» در «البشرى» مى تواند براى عهد ذهنى و اشاره به فرد خاصى از بشارت باشد. يعنى آن بشارت ويژه تنها از آن اولياى خداست.

58- بشارت به اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 64 - 5،7،11

5 - ترس و اندوه نداشتن اولياى خدا ، بشارتى است از سوى خدا به آنان .

ألا إن أولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون . .. لهم البشرى فى الحيوة الدنيا

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «ال» در «البشرى» براى عهد ذكرى و اشاره به جمله «لا خوف عليهم و لا هم يحزنون» باشد.

7 - بشارت هاى ويژه به اولياى خدا در دنيا و آخرت ، وعده تخلف ناپذير الهى

لهم البشرى فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة لا تبديل لكلمت اللّه

11 - « أتى رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) رجل . . . فقال : يا رسول اللّه أخبرنى عن قول اللّه عز و جل : « الذين آمنوا و كانوا يتقون لهم البشرى فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة » فقال : اما قوله تعالى « لهم البشرى فى الحيوة الدنيا » فهى الرؤيا الحسنة يراها المؤمن فيبشر بها فى دنياه و اما قول اللّه عز و جل : « و فى الأخرة » فان ها بشارة المؤمن عند الموت يبشر بها عند موته ان اللّه قد غفر

ص: 127

لك و لمن يحملك إلى قبرك ;

مردى خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رسيد . .. و عرض كرد: اى رسول خدا! مرا آگاه كن از معناى سخن خدا كه مى فرمايد: «كسانى كه ايمان آورده و پرهيزكارى مى كردند، براى آنها بشارتى است در زندگى دنيا و در آخرت». حضرت فرمود: اما بشارت در دنيا، خواب خوبى است كه مؤمن مى بيند و به وسيله آن در دنيا بشارت داده مى شود و اما بشارت آخرت، بشارتى است كه هنگام مرگ به مؤمن مى رسد كه به او گفته مى شود: خداوند تو را و كسانى كه جنازه تو را به سوى قبرت حمل مى كنند آمرزيد».

59- بشارت دنيوى به اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 64 - 1

1 - به اولياى خدا ، هم در دنيا و هم در آخرت ، بشارت ويژه اى داده خواهد شد كه ديگر مؤمنان از آن بى نصيب خواهند بود .

ألا إن أولياء اللّه . .. لهم البشرى فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

تقديم «لهم» بر «البشرى» مفيد حصر است و «ال» در «البشرى» مى تواند براى عهد ذهنى و اشاره به فرد خاصى از بشارت باشد. يعنى آن بشارت ويژه تنها از آن اولياى خداست.

60- بى شمارى كلمات الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 27 - 1،2،6

1 - كلمات الهى ( مخلوقات ) بى نهايت و غير قابل شمارش اند .

و لو أنّما . .. ما نفدت كلمت اللّه

2 - در صورت تبديل شدن همه درختان زمين به قلم و مركب شدن دريا هاى متعدد ( بيش از هفت دريا ) جهت كتابت كلمات الهى ، كلمات خداوند تمام نخواهد شد .

لو أنّما فى الأرض من شجرة أقلم و البحر يمدّه من بعده سبعة أبحر ما نفدت كلمت ال

«من» بيان براى «ما»ى موصول است و آوردن «شجرة» با تاى وحدت به جاى «شجر» براى اين است كه افاده استغراق كند به گونه اى كه يكايك درختان را در برگيرد. گفتنى است كه «سبعة أبحر» دلالت بر كثرت مى كند و «من بعده» به معناى «بعد از اتمام آن دريا» و يا غير از آن است.

6 - عزت و حكمت خداوندى ، دليل بى شمارى كلمات و مقدّرات او است .

ما نفدت كلمت اللّه إنّ اللّه عزيز حكيم

جمله «إنّ اللّه عزيز حكيم» به منزله تعليل براى «مانفدت. ..» است. بنابراين، معنا چنين مى شود: «كلمات خداوند، پايان ناپذير است; چون او حكيم و عزيز است».

ص: 128

61- بينش اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 73 - 5

5- اولياى خداوند و افراد كامل ، خطاى خود را در صورت فراموشى نيز مايه استحقاق مؤاخذه مى دانند .

لاتؤاخذنى بما نسيت

در خواست موسى از خضر(ع) مبنى بر مؤاخذه نشدن، دال بر آن است كه خطا، حتى در صورت نسيان نيز قابليت مؤاخذه دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 95 - 4

4- مردان الهى ، در اوج قدرت و توانايى ، از خداوند و ولىّ نعمت خود غافل نيستند .

قال ما مكّنّى فيه ربّى خير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 15 - 6

6 - علم ، فضيلتى راستين در بينش مردان الهى

و لقد ءاتينا داود و سليمن علمًا و قالا الحمد للّه الذى فضّلنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 19 - 23

23 - شكوه و اقتدار مادى ، رنگ باخته و غيرقابل اتكا در مقايسه با مقام صالحان ، در نزد مردان الهى

و أدخلنى برحمتك فى عبادك الصلحين

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه سليمان(ع) با داشتن همه امكانات، باز آرزوى مقام صالحان را داشت.

62- پاداش الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 145 - 11،16

11 - خداوند ، پاداش دهنده اعمال در دنيا و آخرت

و من يرد ثواب الدّنيا نؤته منها و من يرد ثواب الاخرة نؤته منها

مراد از اراده پاداش، انجام عمل خير، براى نيل به پاداش است.

16 - سپاسگزاران نعمت هاى خداوند ، بهره مند از پاداش هاى مخصوص او

و من يرد ثواب الدّنيا . .. و من يرد ثواب الاخرة ... و سنجزى الشّاكرين

ص: 129

63- پاكى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 79 - 5

5 - پيامبران و اولياى الهى ، انسان هايى پاك و مطهّر از هرگونه زشتى و آلودگى

لايمسّه إلاّ المطهّرون

بنابه گفته برخى از مفسران واژه «المطهّرون»، اختصاص به فرشتگان ندارد; بلكه شامل پيامبران و اوليا نيز مى شود.

64- پيروزى حزب الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 56 - 4

4 - پيروزى حتمى تنها از آن حزب اللّه ( ياران و پيروان خدا ) است .

فان حزب اللّه هم الغلبون

ضمير فصل «هم»، دلالت بر حصر دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 22 - 29

29 - حزب خدا ( مؤمنان راستين ) ، تنها حزب ظفرمند و رستگار

ألا إنّ حزب اللّه هم المفلحون

قرآن قبلاً درباره حزب شيطان فرمود: «ألا إنّ حزب الشيطان هم الخاسرون» و درباره حزب خدا مى فرمايد: «ألا إنّ حزب اللّه هم المفلحون» (حزب خدا فرجامى جز پيروزى و رستگارى ندارند).

65- تبديل كلمات الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 34 - 13

13 - هيچ تبديل كننده اى براى كلمات و سنتهاى الهى وجود ندارد.

و لا مبدل لكلمت اللّه

66- تحسين ممانعت از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 130

6 - انفال - 8 - 48 - 7

7 - سرمستى ، رياكارى و بازداشتن مردم از راه خدا ، رفتارى نيكو در نظر شيطان زده كافران عصر بعثت *

إذ زين لهم الشيطن أعملهم

از مصاديق «أعملهم» به قرينه آيه قبل، سرمستى و رياكارى . .. است.

67- تداوم ذكر اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 37 - 8

8 - مردان الهى ، على رغم تلاش براى برآوردن نياز هاى اقتصادى خويش ، هرگز از ياد خدا و انجام تكاليف فردى ( نماز ) و اجتماعى ( زكات ) غافل نمى شوند .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 38 - 3

3 - دستيازى به بهترين پاداش هاى خداوند ، هدف مردمانى كه هيچ اشتغالى آنان را از تسبيح و ذكر دايم خدا ، بر پايى نماز و پرداخت زكات بازنمى دارد .

يسبّح . .. رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة

برداشت فوق، بر اين اساس است كه لام «ليجزى» براى غايت باشد; يعنى، مردان الهى براى دستيابى به بهترين پاداش خداوند، همواره به ياد او هستند. و از نافرمانى او در هراس مى باشند.

68- تداوم زكات اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 37 - 2

2 - هيچ داد و ستد و تجارتى ، مردمان والا مقام و الهى را از ياد خدا ، برپايى نماز و پرداخت زكات ، غافل نمى سازد .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة

والا مقامى و بزرگى در برداشت ياد شده، از تنوين «رجال» - كه براى تفخيم مى باشد - استفاده شده است و اين كه هيچ داد و ستدى از ياد خدا بازدارنده نيست، از نكره در سياق نفى - كه مفيد عموم مى باشد - به دست آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 38 - 3

3 - دستيازى به بهترين پاداش هاى خداوند ، هدف مردمانى كه هيچ اشتغالى آنان را از تسبيح و ذكر دايم خدا ، بر پايى نماز و

ص: 131

پرداخت زكات بازنمى دارد .

يسبّح . .. رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة

برداشت فوق، بر اين اساس است كه لام «ليجزى» براى غايت باشد; يعنى، مردان الهى براى دستيابى به بهترين پاداش خداوند، همواره به ياد او هستند. و از نافرمانى او در هراس مى باشند.

69- تداوم نماز اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 37 - 2

2 - هيچ داد و ستد و تجارتى ، مردمان والا مقام و الهى را از ياد خدا ، برپايى نماز و پرداخت زكات ، غافل نمى سازد .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة

والا مقامى و بزرگى در برداشت ياد شده، از تنوين «رجال» - كه براى تفخيم مى باشد - استفاده شده است و اين كه هيچ داد و ستدى از ياد خدا بازدارنده نيست، از نكره در سياق نفى - كه مفيد عموم مى باشد - به دست آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 38 - 3

3 - دستيازى به بهترين پاداش هاى خداوند ، هدف مردمانى كه هيچ اشتغالى آنان را از تسبيح و ذكر دايم خدا ، بر پايى نماز و پرداخت زكات بازنمى دارد .

يسبّح . .. رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة

برداشت فوق، بر اين اساس است كه لام «ليجزى» براى غايت باشد; يعنى، مردان الهى براى دستيابى به بهترين پاداش خداوند، همواره به ياد او هستند. و از نافرمانى او در هراس مى باشند.

70- تذكر ايام الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 5 - 11

11- موسى ( ع ) ، وظيفه دار يادآورى « أيام الله » به مردم خويش

و لقد أرسلنا موسى . .. و ذكّرهم بأيّ-م الله

71- ترس اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 132

12 - نور - 24 - 37 - 1،15

1 - مردمان الهى و والا مقامى كه تجارت و داد و ستد ، آنان را از ذكر خدا ، اقامه نماز و پرداخت زكات باز نمى دارد ، همواره ترسان از روز قيامت اند .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة يخافون يوم

برداشت ياد شده بر اين اساس است كه «رجال» مبتدا و «يخافون» خبر آن باشد.

15 - مردان الهى ، همواره از قيامت ترسان اند .

رجال . .. يخافون يومًا تتقلّب فيه القلوب و الأبصر

72- ترك سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 9 - 7

7 - پيمودن هر راهى به جز راه خدا ، گمراهى است .

ليضلّ عن سبيل اللّه

73- تشويق به سلوك سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 7 - 21

21 - تشويق خطاكاران به توبه و پيمودن راه درست از سوى خداوند

فاغفر للذين تابوا و اتّبعوا سبيلك و قهم عذاب الجحيم

74- تعظيم اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 54 - 8

8- بزرگداشت شخصيت هاى الهى و معنوى و تجليل و تكريم آنان ، لازم است .

واذكر فى الكتب إسمعيل إنّه كان صادق الوعد

75- تعظيم شعائر الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 133

11 - حج - 22 - 32 - 6،10

6 - بزرگداشت شعائر الهى ، نشانه تقوا و خداترسى است .

و من يعظّم شعئر اللّه فإنّها من تقوى القلوب

ضمير «ها» در «فإنّها» به «شعائر» بازمى گردد. بنابراين «فإنّها» به تقدير «فإنّ تعظيمها» مى باشد. «من» نشويه و «تقوى» به معناى خداترسى است; يعنى، بزرگداشت شعائر الهى، نشأت يافته از تقوا و خداترسى دل ها است.

10 - « عن أبى عبد اللّه ( ع ) قال إنّما يكون الجزاء مضاعفاً فيما دون البدنة حتى يبلغ البدنة فإذا بلغ البدنة فلاتضاعف لأنه أعظم ما يكون ، قال اللّه عزّوجلّ : و من يعظّم شعائر اللّه فإنّهامن تقوى القلوب ;

از امام صادق(ع) روايت شده است[كه در باره كفّاره صيد در حرم] فرمود: همانا جزاى صيد اضافه مى شود تا آن جايى كه كمتر از شتر باشد. پس آن گاه كه به حد شتر رسيد، ديگر اضافه نمى شود; زيرا شتر بزرگ ترين چيزى است كه مى توان قربانى كرد. خداوند عزّوجلّ مى فرمايد:«و من يعظم شعائر اللّه...»».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 36 - 3

3 - بزرگداشت و حفظ حرمت شعائر دينى و الهى ، وظيفه اى الهى برعهده تمام مؤمنان است .

و البدن جعلنها لكم من شعئر اللّه

اين سخن خدا كه: «ما شتران قربانى را جزء شعائر دينى قرار داديم» در واقع توصيه است به اين كه بايد در حفظ شعائر الهى و بزرگداشت آنها بكوشيد.

76- تغييرناپذيرى كلمات الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 115 - 14

14 - كمال دين و تبديل ناپذيرى كلمات خدا بر اساس شنوايى و علم گسترده اوست.

و تمت كلمت . .. و هو السميع العليم

77- تقواى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 63 - 1،2

1 - ايمان و تقواپيشگى ، از صفت اولياى خداست .

ألا إن أولياء اللّه . .. الذين ءامنوا و كانوا يتقون

2 - اولياى خدا ، كسانى هستند كه پس از ورود به جرگه مؤمنان ، با رعايت مستمر تقواى الهى ، به ايمانى برتر و فراتر از ايمان سابق نايل مى شوند .

ص: 134

ألا إن أولياء اللّه . .. الذين ءامنوا و كانوا يتقون

جمله «و كانوا يتقون» - كه ماضى استمرارى است - دلالت مى كند بر اينكه: اولياى خدا، پيش از ايمان، داراى تقواى مستمر بودند و چون رعايت تقواى مستمر بدون داشتن ايمان بى معناست، معلوم مى گردد آنان با داشتن ايمان و رعايت تقواى الهى، به ايمان جديدى - كه از ايمان سابق برتر است - دست مى يابند.

78- تكامل اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 63 - 2

2 - اولياى خدا ، كسانى هستند كه پس از ورود به جرگه مؤمنان ، با رعايت مستمر تقواى الهى ، به ايمانى برتر و فراتر از ايمان سابق نايل مى شوند .

ألا إن أولياء اللّه . .. الذين ءامنوا و كانوا يتقون

جمله «و كانوا يتقون» - كه ماضى استمرارى است - دلالت مى كند بر اينكه: اولياى خدا، پيش از ايمان، داراى تقواى مستمر بودند و چون رعايت تقواى مستمر بدون داشتن ايمان بى معناست، معلوم مى گردد آنان با داشتن ايمان و رعايت تقواى الهى، به ايمان جديدى - كه از ايمان سابق برتر است - دست مى يابند.

79- تلاش اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 37 - 11

11 - تلاش براى تأمين توشه و سعادت اخروى ، همراه با تأمين زندگى دنيايى ، از ويژگى مردان الهى است .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه . .. يخافون يومًا تتقلّب فيه القلوب و ا

80- تنزيه سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 19 - 5

5- راه خدا ( احكام و معارف الهى ) از هرگونه كجى ، ناهنجارى و انحراف منزه است .

و يبغونها عوجًا

ص: 135

81- توبيخهاى الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 122 - 2

2 - سستى و ترس دو گروه از مسلمانان شركت كننده در جنگ احد ، مورد ملامت خداوند

اذ همّت طائفتان منكم ان تفشلا و اللّه وليّهما

«فشل» به معناى ضعف به همراه ترس است. (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 123 - 9

9 - سرزنش خداوند به پيكارگران احد كه چرا على رغم مشاهده يارى الهى در جنگ بدر ، تصميم به سستى در كارزار احد گرفتند .

و اذ همّت طائفتان منكم ان تفشلا . .. و لقد نصركم اللّه ببدر و انتم اذلّة

لحن آيه، حكايت از سرزنش مسلمانانى است كه در جنگ احد، تصميم به سستى و نافرمانى گرفتند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 144 - 5

5 - اتكاى افراطى برخى از پيكارگران احد به شخص پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مورد نكوهش خداوند

افاين مات او قتل انقلبتم على اعقابكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 146 - 5

5 - تشويق مسلمانان از سوى خداوند براى همگامى با پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در جهاد و سرزنش آنان كه در برابر دشمنان دين ، ضعف و زبونى به خود راه دهند .

و كايّن من نبىّ قاتل معه ربيّون كثير فما وهنوا لما اصابهم فى سبيل اللّه

از اهداف يادآورىِ سلحشورى پيشينيان، تشويق مؤمنان به همگامى با پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) است. و نيز سرزنش كسانى است كه در جنگ اُحُد، سستى كرده و از خود ضعف و زبونى نشان دادند.

82- توسل به اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 12 - 22

22 - واسطه قرار دادن اولياى الهى در پيشگاه خداوند ، امرى مجاز و مورد تأييد وحى *

و استغفر لهنّ اللّه

از اين كه خداوند پيامبر(صلی الله علیه و آله) را موظف به استغفار براى امت كرده است، استفاده مى شود كه اصل وساطت اولياى الهى ميان خدا و

ص: 136

خلق، امرى مجاز و پذيرفته شده در بينش الهى است.

83- توصيه به تعظيم شعائر الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 32 - 5

5 - حفظ حرمت و بزرگداشت شعائر الهى و دينى ، توصيه اى است از سوى خدا به انسان ها

و من يعظّم شعئر اللّه

توصيه خداوند به بزرگداشت دام هاى قربانى، بدان جهت است كه آنها شعائر و نشانه هاى خدا هستند. بنابراين آيه ياد شده در واقع توصيه است به اينكه: مؤمنان بايد شعائر الهى و دينى را بزرگ بشمارند و از جمله آنه،ا دام هايى است كه حاجيان براى قربانى كردن در «منا» به همراه خود مى برند.

84- تهديدهاى الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 122 - 4

4 - تهديد خداوند نسبت به عناصر سست بنياد در جبهه پيكار مسلمانان با دشمنان

و اللّه سميع عليم. اذ همّت طائفتان منكم ان تفشلا

بنابر اينكه كلمه «اذ»، متعلّق به دو صفت «سميع» و «عليم» باشد. يعنى خداوند، سخنان پنهانى آنان را كه تصميم به كوتاهى در نبرد داشتند، مى شنيد و از انديشه آنان، آگاه بود. و تذكر شنوايى و دانايى خداوند در موارد تخلف و گناه، دلالت بر تهديد نسبت به متخلّفين دارد.

85- حاكميت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 129 - 1،3،4،10

1 - مالكيت آسمان ها و زمين ( هستى ) و حاكميت بر آنها ، در انحصار خداوند است .

و للّه ما فى السّموات و ما فى الارض

تقديم «لِلّه» بيانگر انحصار است.

3 - انحصار حاكميّت و مالكيّت مطلق خداوند بر هستى ، دليل انحصار عفو و يا مجازات بندگان به وى

او يتوب عليهم او يعذّبهم . .. و للّه ما فى السّموات و ما فى الارض يغفر لمن يشآء

جمله «و للّه ما فى السّموات»، بيان علت جمله هاى سابق است.

ص: 137

4 - انحصار مالكيت و حاكميت مطلق خداوند بر هستى ، دليل عجز غير خدا در تدبير شؤون زندگى انسانها

ليس لك من الامر شىء . .. و للّه ما فى السّموات و ما فى الارض

زيرا جمله «ليس لك . .. » با جمله «و للّه ما فى السّموات» تعليل شده است.

10 - مالكيّت و حاكميّت خداوند بر سرنوشت مؤمنان و كافران ( پيروزى يا شكست )

ليقطع طرفاً من الّذين كفروا . .. ليس لك من الامر شىء ... و للّه ما فى السّموات و

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 145 - 6

6 - قوانين حاكم بر حيات و مرگ موجودات ، برخاسته از اراده و حاكميّت خداوند

و ما كان لنفس ان تموت الّا باذن اللّه كتاباً مؤجّلا

چون عوامل و اسبابى براى مرگ و حيات در جريان است، و اين آيه مرگ را به اذن الهى مى داند، بنابراين به اين نتيجه مى رسيم كه عوامل و اسبابِ مرگ و حيات، در تحت اراده الهى است و به اذن او عمل مى كند.

86- حتميت پيروزى حزب الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 22 - 28

28 - رستگارى و ظفرمندى ، فرجام قطعى حزب خدا ( مؤمنان راستين )

ألا إنّ حزب اللّه هم المفلحون

87- حتميت رستگارى حزب الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 22 - 28

28 - رستگارى و ظفرمندى ، فرجام قطعى حزب خدا ( مؤمنان راستين )

ألا إنّ حزب اللّه هم المفلحون

88- حركت در سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 244 - 4

4 - در راه خدا بودنِ عمل ، ملاك ارزش آن

ص: 138

و قاتلوا فى سبيل اللّه

89- حُسن فرجام سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 1 - 18

18- راه خداوند ، راهى است روشن و داراى فرجامى مشخص و بدون سردرگمى

لتخرج الناس من الظلمت إلى النور . .. إلى صرط العزيز الحميد

عبارت «إلى صراط العزيز» بدل از «إلى النور» است. تسميه راه خدا به «نور» و راه غير آن به «ظلمات» نشان مى دهد كه راه خداوند روشن و مشخص است; در حالى كه راههاى غير آن، آميخته با سردرگمى است.

90- حق الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 159 - 14

14 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) موظّف به گذشت از حقوق خويش بر مردم و طلب آمرزش براى آنان نسبت به حقوق الهى

فاعف عنهم و استغفر لهم

از اينكه پيامبر (صلی الله علیه و آله) از يكسو مأمور به گذشت از مردم و از سوى ديگر مأمور به طلب مغفرت براى آنان از خدا مى شود، مى توان به دست آورد كه مراد از «فاعف»، گذشت از حقوق خود پيامبر (صلی الله علیه و آله) و مراد از «فاستغفر»، طلب مغفرت در مورد حقوق خداوند است.

91- حق الله در محصولات كشاورزى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 141 - 10

10 - خداوند حقى براى خود در محصولات كشاورزى قرار داده است.

و ءاتوا حقه يوم حصاده

مرجع ضمير «حقه»، به قرينه صدر آيه، ممكن است «الله» باشد.

92- حقانيت سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 139

15 - ص - 38 - 26 - 18

18 - راه خدا ، راهى است برپايه حق .

فاحكم بين الناس بالحقّ و لاتتّبع الهوى فيضلّك عن سبيل اللّه

فرمان حق مدارى به داوود(ع) در داورى و سپس توصيه به پرهيز از پيروى هواى نفس، به خاطر ضرر گمراه شدن از راه خدا، حاكى از اين نكته است كه راه خدا راهى است برپايه حق.

93- حكمت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 126 - 5،8

5 - پيروزى جبهه مؤمنان ، پرتويى از عزّت و حكمت خداوند

و ما النّصر الّا من عند اللّه العزيز الحكيم

8 - تعلق نصرت الهى به پيكارگران اهل صبر و تقوا ، برخاسته از حكمت خداوند

ان تصبروا و تتّقوا . .. و ما النّصر الّا من عند اللّه العزيز الحكيم

94- حكومت اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 20 - 4

4 - در دست گرفتن حكومت و مديريت اجتماعى ، امرى شايسته و بايسته براى مردان الهى

و شددنا ملكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 35 - 9

9 - در دست داشتن قدرت سياسى و رهبرى جامعه ، امرى پسنديده و شايسته براى مردان الهى

و هب لى ملكًا لاينبغى لأحد من بعدى

95- خشوع اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 90 - 20

20- شتاب و پيشگامى در كار هاى خير ، دعاى همراه با رغبت و اميد و خشوع به درگاه الهى ، از ارزش هاى والا و صفات برجسته

ص: 140

مردان الهى

إنّهم كانوا يسرعون فى الخيرت و يدعوننا رغبًا و رهبًا و كانوا لنا خشعين

برداشت ياد شده به خاطر اين است كه آيه شريفه، در توصيف پيامبران الهى است و از ميان ده ها صفات و ويژگى هاى ايشان، تنها به اين سه صفت و ويژگى اشاره شده است.

96- خضوع اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 15 - 8

8 - مغرور نشدن مردان الهى به علم و كمالات خود و احتمال وجود كسانى برتراز ايشان در ميان بندگان مؤمن خدا

و قالا الحمد للّه الذى فضّلنا على كثير من عباده المؤمنين

97- دشنام به اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 108 - 23

23 - عن أبى عبدالله(ع) فى حديث طويل: . .. و إياكم و سب اعداء الله حيث يسمعونكم فيسبوا الله عدوا بغير علم و قد ينبغى لكم ان تعلموا حد سبهم لله كيف هو؟ إنه من سب اولياء الله فقد انتهك سب الله و من أظلم عند الله ممن استسب لله و لأولياء الله؟ ... .

از امام صادق(ع) ضمن حديثى طولانى روايت شده است: . .. از ناسزاگويى به دشمنان خدا در جائى كه آن را مى شنوند بپرهيزيد، كه در نتيجه آنان نيز خدا را از روى دشمنى و ناآگاهى دشنام خواهند داد، سزاوار است بدانيد چه سخنانى از مشركان، ناسزاگويى به خداوند محسوب مى شود، هر كس به اولياى خدا ناسزا گويد در حقيقت خدا را دشنام داده است و چه كسى ظالمتر از آنكه موجب دشنام گويى به خدا و اولياى او شود؟ ... .

98- دعوت به سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 125 - 1،2،3،9

1- پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور دعوت مردم به راه پروردگار در پرتو حكمت ( برهان هاى عقلى و علمى ) و موعظه نيك

ادع إلى سبيل ربّك بالحكمة و الموعظة الحسنة

«حكمت» به معناى دستيابى به حق در پرتو علم و عقل است (مفردات راغب). بنابراين «بالحكمة»; يعنى، به وسيله براهين عقلى و علمى به حق رسيدن.

2- رشد و كمال پيامبر (صلی الله علیه و آله) در پرتو ربوبيت الهى ، مقتضى دعوت ديگران به راه خداست .

ص: 141

ادع إلى سبيل ربّك

واژه «ربّ» - كه در لغت به معناى تربيت است (مفردات راغب) - مى تواند اشاره به اين جهت داشته باشد كه: بهرهورى پيامبر(صلی الله علیه و آله) از ربوبيت خدا، مقتضى آن است كه آن حضرت ديگران را نيز از ربوبيت خدا بهره مند سازد.

3- تبليغ دين و دعوت ديگران به راه خدا ، تكليفى الهى بر همگان

ادع إلى سبيل ربّك

برداشت فوق، با الغاى خصوصيت از مخاطب اصلى آيه; يعنى، پيامبراكرم(صلی الله علیه و آله) است.

9- انسان براى گرايش به راه خدا ، نيازمند موعظه نيك در كنار دلايل متقن عقلى

ادع إلى سبيل ربّك بالحكمة و الموعظة الحسنة

برداشت فوق، با توجه به اين نكته است كه «الموعظة» عطف بر «بالحكمة» است و با يك سياق ذكر شده، در حالى كه «و جادلهم» با بيان ديگر و امرى مجزّا آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 39 - 3

3 - انتخاب راه خدا و هدف قرار دادن قرب او ، دعوت الهى از تمام مردم

فمن شاء اتّخذ إلى ربّه مابًا

تعبير «إلى ربّه مأباً» - به قرينه «للطاغين مأباً» در آيات پيشين - دعوت به اعراض از فرجام طغيانگران (جهنم) و برگزيدن قرب خداوند به عنوان مقصد نهايى است. حرف «إلى» در «إلى ربّه» دلالت مى كند كه مقصد نهايى، راهى است كه سمت و جهت آن به سوى خداوند باشد. اين تعبير كنايه از قرب به خداوند است; نه وصول به آن ذات اقدس; زيرا در آن صورت به حرف «إلى» نيازى نبود.

99- ذاكريت اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 95 - 4

4- مردان الهى ، در اوج قدرت و توانايى ، از خداوند و ولىّ نعمت خود غافل نيستند .

قال ما مكّنّى فيه ربّى خير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 37 - 1،2

1 - مردمان الهى و والا مقامى كه تجارت و داد و ستد ، آنان را از ذكر خدا ، اقامه نماز و پرداخت زكات باز نمى دارد ، همواره ترسان از روز قيامت اند .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة يخافون يوم

برداشت ياد شده بر اين اساس است كه «رجال» مبتدا و «يخافون» خبر آن باشد.

2 - هيچ داد و ستد و تجارتى ، مردمان والا مقام و الهى را از ياد خدا ، برپايى نماز و پرداخت زكات ، غافل نمى سازد .

ص: 142

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة

والا مقامى و بزرگى در برداشت ياد شده، از تنوين «رجال» - كه براى تفخيم مى باشد - استفاده شده است و اين كه هيچ داد و ستدى از ياد خدا بازدارنده نيست، از نكره در سياق نفى - كه مفيد عموم مى باشد - به دست آمده است.

100- ذكر ايام الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 5 - 12

12- ايام الله ، ايامى با اهميت و شايسته به خاطر سپردن

و ذكّرهم بأيّ-م الله

101- ذكر سبحان الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - حاقه - 69 - 52 - 5

5 - ذكر « سبحان اللّه » ، از بهترين ذكر ها است .

فسبّح

«سبّح»; يعنى، بگو «سبحان اللّه». توصيه به اين ذكر از ميان ديگر ذكرها; مى تواند بيانگر مطلب ياد شده باشد.

102- ربوبيت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 124 - 5

5 - امداد مؤمنان پيكارگر از سوى خداوند ، برخاسته از ربوبيّت اوست .

ان يمدّكم ربّكم بثلثة الاف من الملئكة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 125 - 5

5 - امداد مؤمنان پيكارگر از سوى خدا ، برخاسته از ربوبيّت او

يمددكم ربّكم بخسمة الاف من الملئكة مسوّمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 143

3 - آل عمران - 3 - 133 - 4

4 - آمرزش گناه بندگان ، پرتويى از « ربوبيّت » خداوند

و سارعوا الى مغفرة من ربّكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 136 - 3

3 - آمرزش گناه بندگان ، پرتويى از « ربوبيت » خداوند

اولئك جزآؤهم مغفرة من ربّهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 147 - 10

10 - توجّه به « ربوبيّت » خداوند ، برانگيزنده انسان به دعا و درخواست از او

ربّنا اغفرلنا ذنوبنا

103- رحمت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 129 - 9

9 - خداوند ، بسيار آمرزنده و همواره مهربان با بندگان

و اللّه غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 132 - 1،5

1 - نيل به رحمت الهى ، در گرو اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

5 - اميد برخوردارى از رحمت الهى ، برانگيزاننده مردم براى پيروى خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 133 - 15

15 - اطاعت خدا و رسول (صلی الله علیه و آله) ، جلب رحمت الهى و آمرزش گناهان ، مراحلى در طول هم براى ورود به بهشت متّقين

و اطيعوا اللّه و الرّسول لعلّكم ترحمون. و سارعوا الى مغفرة من ربّكم و جنّة عرضها

ص: 144

104- رد عذر معرضان از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نبأ - 78 - 40 - 2

2 - اخطار هاى الهى درباره عذاب ، از ميان برنده هرگونه عذر در ترك راه خدا

إنّا أنذرنكم عذابًا قريبًا

جملاتى نظير «إنّا أنذرناكم» - كه پس از هشدار به عذاب گفته شود - خبر از تحقق انذار نيست; زيرا مخاطب به آن آگاه است; بلكه در مقام اظهار برائت و قطع عذر مخاطب است. ذكر اين جمله پس از «من شاء اتّخذ...» - در آيه قبل - گوياى معذور نبودن كسى است كه سير زندگانى خود را، به سوى خدا قرار نمى دهد.

105- رستگارى حزب الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 22 - 29

29 - حزب خدا ( مؤمنان راستين ) ، تنها حزب ظفرمند و رستگار

ألا إنّ حزب اللّه هم المفلحون

قرآن قبلاً درباره حزب شيطان فرمود: «ألا إنّ حزب الشيطان هم الخاسرون» و درباره حزب خدا مى فرمايد: «ألا إنّ حزب اللّه هم المفلحون» (حزب خدا فرجامى جز پيروزى و رستگارى ندارند).

106- رسول الله در صلح نامه حديبيه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 26 - 10

10 - اصرار تعصب آميز مشركان مكه ، بر نيامدن « بسمله » و عنوان « رسول اللّه » در متن صلحنامه حديبيه *

إذ جعل الذين كفروا فى قلوبهم الحميّة حميّة الجهليّة

با توجّه به شأن نزول آيه شريفه، استفاده مى شود كه خشم و عصبيت مشركان در زمينه يادشده بود.

107- روزى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 38 - 15

15 - مردان الهى ، از روزى و فضل بدون حسابرسى خداوند برخورداراند .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه . .. و اللّه يرزق من يشاء بغير حساب

ص: 145

معناى «بغير حساب» - به قرينه «و يزيدهم من فضله» - مى تواند بدون حسابرسى باشد; زيرا اعطاى مازاد بر استحقاق (من فضله) دليل بر اين است كه حسابرسى در كار نيست، وگرنه مى بايست تنها به مقدار استحقاق شخص، پاداش داده شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 41 - 4

4 - « عن أبى جعفر ( ع ) : . . .و امّا قوله : « أولئك لهم رزق معلوم » قال : يعلمه الخدام فيأتون به أولياء اللّه قبل أن يسألوهم إيّاه . . . ;

از امام باقر(ع) روايت شده كه فرمود: . ..و اما قول خدا «...لهم رزق معلوم» [مراد اين است كه] خدمت كارانِ بهشت، آن رزق را مى دانند و آن را براى اولياى خدا مى آورند، قبل از اين كه آنان از ايشان درخواست كنند».

108- رهبرى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 35 - 10

10 - دعا براى امور دنيوى ( مانند داشتن قدرت سياسى و رهبرى ) در صورت داشتن هدف الهى از آن ، امرى پسنديده براى مردان الهى است .

و هب لى ملكًا لاينبغى لأحد من بعدى

109- زكات اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 37 - 1

1 - مردمان الهى و والا مقامى كه تجارت و داد و ستد ، آنان را از ذكر خدا ، اقامه نماز و پرداخت زكات باز نمى دارد ، همواره ترسان از روز قيامت اند .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة يخافون يوم

برداشت ياد شده بر اين اساس است كه «رجال» مبتدا و «يخافون» خبر آن باشد.

110- زمينه امدادهاى الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 150 - 6

6 - پذيرش ولايت خداوند ، موجب بهره مندى از پشتيبانى وى و زمينه ساز پيروزى بر كافران

ص: 146

بل اللّه موليكم و هو خير النّاصرين

تقديم ذكرى ولايت الهى بر يارى او، نشانه تقدّم خارجى آن است; يعنى آنگاه خداوند شما را يارى خواهد كرد كه تنها ولايت او را پذيرا باشيد.

111- زمينه دستيابى به وجه الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 28 - 15

15- دعا زمينه دستيابى به « وجه اللّه » و جلب رضايت او است .

يدعون ربّهم بالغدوة . .. يريدون وجهه

112- زمينه گرايش به سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 125 - 9

9- انسان براى گرايش به راه خدا ، نيازمند موعظه نيك در كنار دلايل متقن عقلى

ادع إلى سبيل ربّك بالحكمة و الموعظة الحسنة

برداشت فوق، با توجه به اين نكته است كه «الموعظة» عطف بر «بالحكمة» است و با يك سياق ذكر شده، در حالى كه «و جادلهم» با بيان ديگر و امرى مجزّا آمده است.

113- زمينه مسؤوليت پذيرى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 40 - 15

15 - برخوردارى از علم و قدرت ، زمينه توجه مردان الهى به مسؤوليت و وظايف برتر خود

فلمّا رءاه مستقرًّا عنده قال هذا من فضل ربّى ليبلونى

برداشت ياد شده از آن جا است كه سليمان(ع) با مشاهده قدرت دربار خويش، متذكر گشت كه هدف از اين تفضلات و امكانات، امتحان و آزمون او است و بايد به هوش باشد.

114- زمينه مقام اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 147

7 - يونس - 10 - 63 - 3

3 - رعايت مستمر تقواى الهى ، زمينه ساز رسيدن به مقام ولى اللّهى است .

ألا إن أولياء اللّه . .. الذين ءامنوا و كانوا يتقون

115- زمينه ممانعت از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 9 - 2

2 - دنياطلبى ، زمينه ساز مبارزه با دين الهى و بازداشتن مردم از راه خداست .

اشتروا بأيت اللّه ثمناً قليلا فصدوا عن سبيله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 3 - 2

2 - دروغ گويى ، استفاده ابزارى از سوگند ها ، انحراف و بازداشتن مردم از راه خدا ، زاييده كفر و بى ايمانى منافقان

ذلك بأنّهم ءامنوا ثمّ كفروا

«ذلك» مى تواند به تمامى آنچه در دو آيه پيش در رابطه با منافقان، مطرح شده اشاره داشته باشد.

116- زمينه وجه الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 20 - 7

7 - دستيابى به « وجه اللّه » ، در گرو تلاش و جدّيت جوينده آن است .

إلاّ ابتغاء وجه ربّه

از واژه «ابتغاء» تنها در موردى استفاده مى شود كه طلب همراه با كوشش و تلاش باشد. (مفردات)

117- زمينه هاى امداد الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 123 - 13،18

13 - خداترسى و تقواپيشگى ، موجب سزاوار شدن اهل ايمان ، براى نصرت و يارى خداوند

و لقد نصركم اللّه ببدر و انتم اذلّة فاتّقوا اللّه

تفريع جمله «فاتّقوا اللّه»، بر بيان نصرت الهى در بدر «و لقد نصركم اللّه ببدر»، نمايانگر علّت سزاوار شدن مؤمنان به يارى خداوند

ص: 148

است.

18 - تقواى مؤمنان پيكارگر بدر ، موجب برخوردارى آنان از نصرت الهى

و لقد نصركم اللّه ببدر و انتم اذلّة فاتّقوا اللّه لعلّكم تشكرون

بنابر اينكه جمله «فاتّقوا اللّه»، تفريع براى «و لقد نصركم اللّه ببدر» باشد. يعنى عامل پيروزى و جلب نصرت الهى در جنگ بدر، همان تقواى ايشان بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 125 - 2،13

2 - صبر و تقواى مؤمنان ، دو عامل اساسى فرود آمدن فرشتگان امدادگر ، به هنگام يورش شتابان دشمن

ان تصبروا و تتّقوا و يأتوكم من فورهم هذا يمددكم ربّكم

13 - مشكلات و اضطرار ، زمينه امداد هاى ويژه غيبى براى مؤمنان صابر و تقواپيشه

ان تصبروا و تتّقوا و يأتوكم من فورهم هذا يمددكم ربّكم

جمله «و يأتوكم من فورهم هذا»، مى تواند اشاره به موارد اضطرار باشد و شرطى براى امداد خداوند به وسيله فرشتگانى كه به نفع مسلمانان به پيكار برخيزند.

118- زندگى دنيوى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 37 - 11

11 - تلاش براى تأمين توشه و سعادت اخروى ، همراه با تأمين زندگى دنيايى ، از ويژگى مردان الهى است .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه . .. يخافون يومًا تتقلّب فيه القلوب و ا

119- زيان ايثار در غير سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 111 - 7

7 - ايثار مال و جان در راه غير خدا و در قبال بهايى جز بهشت ، زيان و خسران است .

إن اللّه اشترى . .. بأن لهم الجنة

خداوند، با پيشنهاد بهاى بزرگى چون بهشت در قبال جان و مال مؤمنان، در حقيقت بيان داشته است كه فروختن جان و مال به چيزى جز بهشت، مايه خسران است.

ص: 149

120- زيانكارى اخروى مانعان از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 22 - 3

3- كفرپيشگانى كه بر خدا دروغ مى بندند و مردم را از راه خدا باز مى دارند و قيامت را انكار مى كنند ، در سراى آخرت از ديگر كافران و گنهكاران ، تباه تر و زيانكارترند .

و من أظلم . .. الذين يصدون ... لاجرم أنّهم فى الأخرة هم الأخسرون

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه مقياس سنجش و تعيين زيانكار و زيانكارتر مراتب كفر باشد. براين مبنا آيه شريفه دلالت دارد براينكه: همه كافران در آخرت زيانكارند; ولى آنان كه بر خدا دروغ بستند و ... از ديگر كافران و گنهكاران، زيانكارتر مى باشند.

121- سبيل الله و شيطان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 76 - 8

8 - تضاد راه خدا با راه طاغوت و شيطان

الّذين امنوا يقاتلون فى سبيل اللّه و الّذين كفروا يقاتلون فى سبيل الطّاغوت فقاتل

122- سبيل الله و طاغوت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 76 - 8

8 - تضاد راه خدا با راه طاغوت و شيطان

الّذين امنوا يقاتلون فى سبيل اللّه و الّذين كفروا يقاتلون فى سبيل الطّاغوت فقاتل

123- سختى سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 120 - 18

18 - پيروى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) و حركت در راه خدا ، به دنبال دارنده سختى ها و مرارتها

ما كان . .. أن يتخلفوا عن رسول اللّه ... ذلك بأنهم لا يصيبهم ظمأ و لا نصب و لا م

شمرده شدن سختيها و رنجها در آيه و ترغيب مؤمنان به تحمل آنها، بيانگر اين حقيقت است كه حركت در راه دين دربردارنده رنج و زحمت مى باشد و ايمان واقعى، مستلزم تحمل آن است.

ص: 150

124- سدّ از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 99 - 1،4،11

1 - توبيخ اهل كتاب ، به لحاظ ممانعت مؤمنان از راه خدا

قل يا اهل الكتاب لم تصدّون عن سبيل اللّه

4 - ضرورت اعتراض و برخورد با كسانى كه مانع راه خدا گشته و مؤمنان را ازآن بازمى دارند .

قل يا اهل الكتاب لم تصدّون عن سبيل اللّه

11 - آگاهى عالمان اهل كتاب ، به زشتى عمل خود ( بازداشتن مؤمنان از راه خدا )

و انتم شهداء

برخى برآنند كه مورد شهادت همان بازداشتن از راه خداست.

125- سعادت طلبى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 37 - 11

11 - تلاش براى تأمين توشه و سعادت اخروى ، همراه با تأمين زندگى دنيايى ، از ويژگى مردان الهى است .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه . .. يخافون يومًا تتقلّب فيه القلوب و ا

126- سنتهاى الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 137 - 1،2،3،10

1 - حاكميّت قوانين ثابت و سنت هاى الهى بر جوامع بشرى ، در سراسر تاريخ

قد خلت من قبلكم سنن فسيروا فى الارض

2 - تحولات و تغييرات اجتماعى و تاريخى ، بر اساس قوانين و سنت هاى الهى *

قد خلت من قبلكم سنن فسيروا فى الارض فانظروا كيف كان عاقبة المكذّبين

3 - پيش بينى تحولات اجتماعى و واكنش هاى تاريخى ، بر اساس شناسايى قوانين و سنت هاى الهىِ حاكم بر آنها

قد خلت من قبلكم سنن فسيروا فى الارض

از آنجا كه تحولات اجتماعى و تاريخى جوامع انسانى داراى قوانين ثابت هستند، با شناخت آن قوانين مى توان تحولات اجتماعى آينده را پيش بينى كرد.

ص: 151

10 - جهانگردى و كاوش در حوادث و تحولات اجتماعى - تاريخى ، راهى براى شناخت سنت هاى الهى

فسيروا فى الارض فانظروا كيف كان عاقبة المكذّبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 138 - 3،5

3 - توجّه به سنّت هاى الهى در جوامع بشرى و سرنوشت شوم تكذيب كنندگان ، روشنگر مردم است .

قد خلت من قبلكم سنن . .. هذا بيان للنّاس

بنابر اينكه «هذا»، اشاره به معارفى باشد كه در آيه قبل (قد خلت . .. ) بيان شده است.

5 - توجّه به سنت هاى الهى در جوامع بشرى و سرنوشت شوم تكذيب كنندگان ، هدايتگر تقواپيشگان و پندى براى آنان

قد خلت من قبلكم سنن . .. هدىً و موعظة للمتّقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 139 - 5

5 - توجّه به سنّت هاى الهى در فرجام شوم تكذيب كنندگان دين خداوند ، از ميان برنده هر گونه حزن و اندوه و سستى از جامعه ايمانى

فسيروا . .. فانظروا كيف كان عاقبة المكذّبين ... و لاتهنوا و لاتحزنوا

اگر جمله «و لا تهنوا . .. »، عطف بر جمله «فانظروا كيف ...» باشد، معناى اين دو آيه چنين مى شود: شما محزون نباشيد، عاقبت تكذيب كنندگانِ آيات الهى (دشمن شما مسلمانان)، نابودى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 140 - 6،7،10

6 - گردش شكست و پيروزى در جوامع بشرى ، از سنّت هاى هميشگى خداوند

و تلك الايّام نداولها بين النّاس

«تلك»، اشاره به همان جراحتها و شكست و پيروزيهايى است كه بر اثر جنگ بدر و يا احد بر مسلمانان و كافران وارد شد.

7 - حاكميّت اراده الهى بر حركت تاريخ ( شكست ها و پيروزى ها ، تلخى ها و شادى ها )

و تلك الايام نداولها بين النّاس

از اينكه خداوند تمامى شكستها و پيروزيها و تلخيها و شاديها و . .. را به خود نسبت داده است (نداولها)، حاكميّت اراده الهى بر حركت تاريخ به دست مى آيد.

10 - شكست ها و پيروزى ها ( تغييرات اجتماعى ) ، داراى گردشى قانونمند و هدفدار

و تلك الايّام نداولها بين النّاس و ليعلم اللّه الّذين امنوا و يتخذ منكم شهداء

جمله «و ليعلم اللّه . .. » و آنچه بر آن عطف شده، يعنى «يتّخذ» و «ليمحَص» و «يمحق»، اهدافى است كه خداوند براى «نداولها» (گردش ايام و تغييرات اجتماعى) بيان داشته و فعلِ هدفدار، حكايت از قانونمندى آن دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 145 - 3،5،6

ص: 152

3 - مرگ انسان ، سنّت تغييرناپذير الهى

و ما كان لنفس ان تموت . .. كتاباً مؤجّلا

5 - ايمان به مقدّر بودن اجل و معين بودن عمر نزد خداوند ، از عوامل تقويت روحيه پاسداران رسالت انبيا

و ما كان لنفس ان تموت الّا باذن اللّه كتاباً مؤجّلا

چون آيات قبل درباره جهاد و ترس از مرگ و شهادت بود، به نظر مى رسد از اهداف اين آيه، تقويت روحيه و رفع اضطراب از مسلمانان پيكارجو باشد.

6 - قوانين حاكم بر حيات و مرگ موجودات ، برخاسته از اراده و حاكميّت خداوند

و ما كان لنفس ان تموت الّا باذن اللّه كتاباً مؤجّلا

چون عوامل و اسبابى براى مرگ و حيات در جريان است، و اين آيه مرگ را به اذن الهى مى داند، بنابراين به اين نتيجه مى رسيم كه عوامل و اسبابِ مرگ و حيات، در تحت اراده الهى است و به اذن او عمل مى كند.

127- سوگند به الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 109 - 2

2 - مشركان مكه معتقد به «الله» بودند و به آن قسم ياد مى كردند.

و أقسموا بالله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 57 - 2

2- سوگند يادكردن با نام مقدس « اللّه » ، براى احياى حق و هدايت ديگران جايز است .

و تاللّه لأكيدنّ

128- شجاعت حزب الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 56 - 9

9 - حزب خدا ، رهيده از بيم و نگرانى نسبت به سرنوشت خويش و مطمئن به آينده اى پيروز

فان حزب اللّه هم الغلبون

ص: 153

129- شخصيت اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 62 - 1،2

1 - اولياى خدا ، كسانى هستند كه حوادث ناگوار روزگار در ديدگاه آنان ، مكروه و ناخوشايند جلوه نمى كند .

ألا إن أولياء اللّه لا خوف عليهم

«خوف» ; يعنى، انتظار وقوع امر ناخوشايندى را داشتن (مفردات راغب). برداشت فوق بر اين اساس است كه: چون زندگى در دنيا بىوقوع حوادث ناگوار - خصوصاً براى بندگان مقرب خدا - ممكن نيست، پس نفى خوف از آنان، قهراً به اين معناست كه حوادث دنيوى در ذائقه آنان، مكروه و ناخوشايند جلوه نمى كند.

2 - اولياى خدا ، كسانى هستند كه هر آنچه حوادث روزگار از كفشان بربايد ، غمى به دل راه نداده و غبار اندوه بر چهره شان نمى نشيند .

ألا إن أولياء اللّه . .. و لا هم يحزنون

130- شرايط استفاده از اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 72 - 2

2- صبر و تحمّل در مصاحبت با اولياى خدا و برخورداران از علوم ويژه الهى ، شرطى ضرورى جهت بهره بردن از آنها است .

ألم أقل إنّك لن تستطيع معى صبرًا

مسلم است كه حضرت موسى(ع) به جهت تعلّم، با خضر(ع) همراه گرديد و او نيز شرط لازم را صبر و شتاب نكردن در پرسش دانست. در اين آيه، مجدداً، بر آن شرط ضرورى تأكيد كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 75 - 5

5- صبر و شكيبايى ، شرط ضرورى جهت بهره بردن از مصاحبت اولياى خاص خداوند و برخورداران از علوم الهى است .

قال ألم أقل لك إنّك لن تستطيع معى صبرًا

131- شرك و سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 8 - 18

18 - ناسازگارى راه شرك با راه خدا

و جعل للّه أندادًا ليضلّ عن سبيله

ص: 154

132- شيطنت مانعان از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 37 - 7

7 - بازدارندگان انسان از راه حق و سدكنندگان مسير هدايت ، شيطان اند .

نقيّض له شيطنًا . .. و إنّهم ليصدّونهم

133- صابران و ايام الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 5 - 14

14- ايام الله و رويداد هاى آن ، دربردارنده نشانه ها و آيات الهى براى مردمان صبرپيشه و شكرگزار

إن فى ذلك لأيت لكلّ صبّار شكور

مشاراليه «ذلك»، «ذكر» و متعلق «ذكر»، «أيام الله» است و اين حكايت از آن دارد كه «أيام الله» حاوى آيات خداوندى است.

134- صبر اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 78 - 5

5- درجات تحمّل و نيز نوع عملكرد پيامبران و اوليا ، با هم متفاوت است .

سأنبّئك بتأويل ما لم تستطع عليه صبرًا

135- صبر در همنشينى با اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 72 - 2

2- صبر و تحمّل در مصاحبت با اولياى خدا و برخورداران از علوم ويژه الهى ، شرطى ضرورى جهت بهره بردن از آنها است .

ألم أقل إنّك لن تستطيع معى صبرًا

مسلم است كه حضرت موسى(ع) به جهت تعلّم، با خضر(ع) همراه گرديد و او نيز شرط لازم را صبر و شتاب نكردن در پرسش دانست. در اين آيه، مجدداً، بر آن شرط ضرورى تأكيد كرده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 155

10 - كهف - 18 - 75 - 5

5- صبر و شكيبايى ، شرط ضرورى جهت بهره بردن از مصاحبت اولياى خاص خداوند و برخورداران از علوم الهى است .

قال ألم أقل لك إنّك لن تستطيع معى صبرًا

136- صد از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 217 - 9،17،25

9 - در نظر خداوند ، جلوگيرى از راه خدا و كفر به او ، گناهى بزرگتر از جنگيدن در ماه هاى حرام است .

عن الشهر الحرام قتال فيه قل قتال فيه كبير و صدّ عن سبيل اللّه و كفر به . .. اكبر

بنابراينكه «صد عن سبيل اللّه»، مبتدا و «اكبر»، خبر آن باشد.

17 - مشركان مكه ، مردمانى كفرپيشه و بازدارندگان از راه خداوند و مسجدالحرام

و صدّ عن سبيل اللّه و كفر به و المسجدالحرام و اخراج اهله

25 - كفر به خداوند و جلوگيرى از راه او و مسجدالحرام و بيرون راندن اهل آن ، از مصاديق فتنه

و صدّ عن سبيل اللّه و كفر به و المسجدالحرام و اخراج اهله منه اكبر عنداللّه و الف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 160 - 6،8،9

6 - تلاش مداوم و پيگيرى يهود در جهت بازدارى انسان ها از راه خدا

و بصدّهم عن سبيل اللّه كثيراً

برداشت فوق بر اين اساس است كه «كثيراً» صفت براى مفعول مطلق (صدّاً) محذوف باشد ; بر اين مبنا مفعول به كلمه اى همانند «الناس» در تقدير است، يعنى «و بصدّهم الناس عن سبيل اللّه صدّاً كثيراً».

8 - يهود عامل انحراف بسيارى از مردمان و مانع آنان از پيوستن به راه خدا

و بصدّهم عن سبيل اللّه كثيراً

بدان احتمال كه «كثيراً»، مفعول به به «صدهم» باشد، يعنى «بصدهم كثيراً من الناس عن سبيل اللّه»، گفتنى است كه در اين صورت كلمه «صدّ» متعدى و به معناى بازداشتن خواهد بود.

9 - انحراف عميق يهود از راه خدا و بازدارى مردمان از پيوستن به آن ، موجب تحريم نعمت هاى پاكيزه و حلال بر آنان

حرّمنا عليهم طيبت أحلت لهم و بصدّهم عن سبيل اللّه كثيراً

ظاهراً كلمه «بصدهم» عطف بر «بظلم» است، يعنى «بظلم من الذين هادوا و بصدهم حرمنا عليهم». گفتنى است كه تكرار باء در «بصدهم» اشاره به اين دارد كه بازدارى آنان از راه خدا نيز مى توانست نقش مستقلى در تحريم داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 167 - 1،2،3،4

1 - كافران بازدارنده از راه خدا ، منحرفانى سخت گمراه

ص: 156

إنّ الذين كفروا و صدوا عن سبيل اللّه قد ضلوا ضللا بعيداً

عطف جمله «صدوا . ..» بر جمله «كفروا» بدون تكرار «الذين» دلالت بر اين دارد كه مجموع دو صفت كفر و بازدارى از راه خدا، ضلالت بعيد است.

2 - اهل كتاب به دليل كفرشان به قرآن و انكار رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و بازدارى مردمان از پيوستن به اسلام ، منحرفانى سخت گمراه

إنّ الذين كفروا و صدوا عن سبيل اللّه قد ضلوا ضللا بعيداً

از مصاديق مورد نظر براى «الذين كفروا . ..» به قرينه آيات پيشين (153 به بعد) آن گروه از اهل كتاب هستند كه رسالت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را نپذيرفتند و قرآن را وحى الهى ندانستند ; و مراد از «سبيل اللّه» به دليل آيات گذشته دين اسلام است.

3 - انكار رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و كفر به قرآن و بازداشتن ديگران از راه خدا ، گمراهى عميق است .

إنّ الذين كفروا و صدوا عن سبيل اللّه قد ضلوا ضللا بعيداً

متعلق «كفروا» - به قرينه آيات قبل - قرآن و پيامبر(صلی الله علیه و آله) است.

4 - بازداشتن مردم از پيوستن به راه خدا نشانه كفر است . *

إنّ الذين كفروا و صدوا عن سبيل اللّه

در برداشت فوق جمله «و صدوا» به منزله تفسير و تبيين جمله «كفروا» گرفته شده است ; يعنى بازدارى از راه خدا كفرپيشگى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 168 - 2،3

2 - انكار رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و كفر به قرآن و بازداشتن ديگران از راه خدا ، موجب محروميت از هدايت و آمرزش الهى

إنّ الذين كفروا و ظلموا لم يكن اللّه ليغفر لهم و لاليهديهم طريقاً

با توجه به آيات قبل مراد از «كفر»، كفر به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و قرآن است و مراد از ظلم، بازداشتن ديگران از راه خداست.

3 - كافران ستم پيشه و مانعان راه خدا ، موفق به ايمان و توبه نخواهند شد .

إنّ الذين كفروا و ظلموا لم يكن اللّه ليغفر لهم

بديهى است كه كفرپيشگان در هر مرتبه اى از كفر باشند چنانچه اهل ايمان گردند سزاوار آمرزش و هدايت الهى هستند ; بنابراين مراد از جمله «لم يكن . ..» اين است كه آنان موفق به ايمان نخواهند شد و در نتيجه آنان را نخواهد آمرزيد.

137- صفات اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 63 - 1

1 - ايمان و تقواپيشگى ، از صفت اولياى خداست .

ألا إن أولياء اللّه . .. الذين ءامنوا و كانوا يتقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 157

10 - كهف - 18 - 74 - 3

3- پذيرفتن عذرخواهى خطاكاران و قبول درخواست عفو و گذشت آنان ، از صفات اولياى الهى است .

لاتؤاخذنى بما نسيت . .. فانطلقا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 90 - 20

20- شتاب و پيشگامى در كار هاى خير ، دعاى همراه با رغبت و اميد و خشوع به درگاه الهى ، از ارزش هاى والا و صفات برجسته مردان الهى

إنّهم كانوا يسرعون فى الخيرت و يدعوننا رغبًا و رهبًا و كانوا لنا خشعين

برداشت ياد شده به خاطر اين است كه آيه شريفه، در توصيف پيامبران الهى است و از ميان ده ها صفات و ويژگى هاى ايشان، تنها به اين سه صفت و ويژگى اشاره شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 6 - 4،5

4 - نترسيدن از مرگ و مشتاق لقاى خدا بودن ، نشان اوليا و دوستان خداوند است .

فتمنّوا الموت

5 - خداوند توسط پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به يهود پيشنهاد كرد براى اثبات ادعاى خود ( اين كه آنان دوستان خدايند ) ، آرزوى مرگ كنند .

قل يأيّها الذين هادوا. .. فتمنّوا الموت إن كنتم صدقين

138- ظلم بدنمايانى سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 19 - 4

4- آنان كه در پى ناهنجار نشان دادن راه خدا هستند ، ستمكارند .

ألا لعنة الله على الظلمين. الذين ... يبغونها عوجًا

«يبغونها عوجاً»; يعنى ، در جست و جوى انحراف براى راه خدا هستند. جست و جوى انحراف براى راه خدا ، گاهى به ايجاد انحراف در آن است و گاهى منحرف جلوه دادن آن مى باشد. برداشت ياد شده ناظر به دومين شيوه است.

139- ظلم ستيزى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 79 - 12

ص: 158

12- اولياى خاص الهى ، درصدد ناكام ساختن حاكمان غاصب و حفظ حقوق محرومان بوده اند .

فأردت أن أعيبها و كان وراءهم ملك يأخذ كلّ سفينة غصبًا

140- ظلم صدّ از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 161 - 18

18 - ظلم ، جلوگيرى از راه خدا ، رباخوارى و به ناحق خوردن مال مردم ، موجب گرايش آدمى به كفر

فبظلم من الذين هادوا حرمنا . .. و أعتدنا للكفرين منهم عذاباً أليماً

مراد از «للكفرين منهم» همان يهوديانى هستند كه مرتكب گناهان ذكر شده در اين آيه و آيه قبل بودند، بنابراين صفات ياد شده كفر است و يا موجب كفر خواهد شد. برداشت فوق بر اساس احتمال دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 168 - 4

4 - بازداشتن مردم از پيوستن به راه خدا ظلم است .

إنّ الذين كفروا و صدوا عن سبيل اللّه . .. إنّ الذين كفروا و ظلموا

مراد از ظلم - به قرينه آيه قبل - بازداشتن ديگران از راه خداست.

141- ظلم مانعان از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 19 - 1

1- كسانى كه مردم را از پيوستن به راه خدا ( دين و معارف الهى ) بازدارند ، از زمره ستمكارانند .

ألا لعنة الله على الظلمين. الذين يصدون عن سبيل الله

فعل «يصدون» به معناى باز مى دارند و نيز به معناى اعراض مى كنند، آمده است. برداشت فوق براساس معناى اول است.

142- ظلم معرضان از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 19 - 2

2- اعراض كنندگان از راه خدا ، از ستمكارانند .

ألا لعنة الله على الظلمين. الذين يصدون عن سبيل الله

ص: 159

143- عبوديت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 113 - 7

7 - ارزش والاى اطاعت و بندگى خدا ، تلاوت آيات الهى ( قرآن و . . . ) به هنگام شب و در حال سجده به درگاه وى

يتلون ءايت اللّه ءاناء الّيل و هم يسجدون

بنابر اينكه جمله «و هم يسجدون»، حال باشد.

144- عدل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 117 - 9

9 - خداوند به اهل كفر ستمى روا ندارد ، بلكه آنها ، خود بر خويشتن ستم روا مى دارند .

و ما ظلمهم اللّه و لكن انفسهم يظلمون

145- عذاب اخروى ممانعت از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 94 - 11

11- ايجاد مانع بر سر راه خدا ( دين الهى ) ، موجب مشكلات دنيوى و عذاب بزرگ اخروى است .

و تذوقوا السوء بما صددتّم عن سبيل الله و لكم عذاب عظيم

مقصود از «سبيل الله» دين خداست كه در آيات بسيارى از قرآن به همين عنوان آمده است.

146- عذاب الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 128 - 11،14،15،16

11 - عذاب خداوند سرنوشت كافران محارب ، در صورت عدم بازگشت و توبه

ليقطع طرفاً . .. فينقلبوا خائبين ... او يعذّبهم

14 - دشمنان محارب با اهل ايمان ، مستحقّ عذاب الهى

او يعذّبهم فانّهم ظالمون

ص: 160

15 - ظلم ، موجب گرفتار شدن به عذاب الهى

او يعذّبهم فانّهم ظالمون

16 - عذاب خداوند به بندگان ، نتيجه عمل خود آنان

او يعذّبهم فانّهم ظالمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 129 - 7

7 - اصل ، در مشيّت الهى ، آمرزش بندگان است ، نه عذاب آنان

يغفر لمن يشآء و يعذّب من يشآء و اللّه غفور رحيم

تقديم ذكرى آمرزش بر عذاب، دلالت بر تقديم واقعى و اصالت مغفرت الهى است.

147- عذاب دنيوى مانعان از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 20 - 5

5- مانعان راه خدا و آنان كه به خدا دروغ مى بندند ، در خطر گرفتار شدن به عذاب هاى دنيوى اند .

و من أظلم ممن افترى على الله كذبًا . .. أُولئك لم يكونوا معجزين فى الأرض

جمله «أُولئك لم يكونوا . ..» كنايه از تهديد به عذاب است و «فى الأرض» مى تواند دليل بر دنيوى بودن آن عذاب باشد.

148- عذاب دنيوى منحرف كنندگان سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 20 - 4

4- كافران به قيامت و آنان كه براى منحرف نشان دادن راه خدا تلاش مى كنند ، در خطر گرفتارشدن به عذاب هاى دنيوى اند .

الذين . .. يبغونها عوجًا و هم بالأخرة هم كفرون. أُولئك لم يكونوا معجزين فى الأ

149- عذاب مانعان از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 88 - 1

1- كافران سد كننده راه خدا ، داراى عذابى بس فزون تر از ديگر كافران

الذين كفروا و صدّوا عن سبيل الله زدنهم عذابًا فوق العذاب

ص: 161

150- عذاب مضاعف مانعان از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 20 - 10

10- كفرپيشگانى كه مردم را از پيوستن به راه خدا باز مى دارند ، به عذابى دو چندان گرفتار خواهند شد .

الذين يصدون . .. يضعف لهم العذاب

151- عزت اخروى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 3 - 4

4 - « عن الزهرى قال : سمعت على بن الحسين ( ع ) يقول : . . . « إذا وقعت الواقعة » يعنى القيامة ليس لوقعتها كاذبة . « خافضة » خفضت و اللّه بأعداء اللّه إلى النار « رافعة » رفعت و اللّه أولياء اللّه إلى الجنّة . . . ;

زهرى گويد: از امام سجاد(ع) شنيدم كه با استناد به آيه «إذا وقعت الواقعة» مى فرمود: . ..يعنى، هرگاه قيامت واقع شود، كه در وقوع آن دروغ راه ندارد. [قيامت] «خافضة» است; به خداوند سوگند! دشمنان خدا را به زير مى كشد و به سوى جهنم [روانه مى كند] و «رافعة» است; به خدا سوگند اولياى خدا را بالا مى برد و به سوى بهشت [هدايت مى كند]...».

152- عزت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 126 - 5،7

5 - پيروزى جبهه مؤمنان ، پرتويى از عزّت و حكمت خداوند

و ما النّصر الّا من عند اللّه العزيز الحكيم

7 - انحصار پيروزى آفرينى به خداوند ، برخاسته از عزّت و اقتدار مطلق اوست .

و ما النّصر الّا من عند اللّه العزيز الحكيم

153- عفو الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 129 - 3

3 - انحصار حاكميّت و مالكيّت مطلق خداوند بر هستى ، دليل انحصار عفو و يا مجازات بندگان به وى

ص: 162

او يتوب عليهم او يعذّبهم . .. و للّه ما فى السّموات و ما فى الارض يغفر لمن يشآء

جمله «و للّه ما فى السّموات»، بيان علت جمله هاى سابق است.

154- عفوهاى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 74 - 3

3- پذيرفتن عذرخواهى خطاكاران و قبول درخواست عفو و گذشت آنان ، از صفات اولياى الهى است .

لاتؤاخذنى بما نسيت . .. فانطلقا

155- عقيده مشركان به الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 109 - 2

2 - مشركان مكه معتقد به «الله» بودند و به آن قسم ياد مى كردند.

و أقسموا بالله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 136 - 6

6 - مشركان در كنار اعتقاد به بتها به «الله» نيز معتقد بودند.

فقالوا هذا لله بزعمهم و هذا لشركائنا

156- علايق اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 6 - 4

4 - نترسيدن از مرگ و مشتاق لقاى خدا بودن ، نشان اوليا و دوستان خداوند است .

فتمنّوا الموت

157- علم الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 163

3 - آل عمران - 3 - 115 - 6،10

6 - دانايى گسترده و همواره خداوند به تقواپيشگان

و اللّه عليم بالمتّقين

10 - توجه به دانايى گسترده و همواره خداوند ، برانگيزنده آدمى به سوى اعمال خير و رعايت تقواى الهى

و ما يفعلوا من خير فلن يكفروه و اللّه عليم بالمتّقين

به نظر مى رسد هدف از تذكر به دانايى خدا و اعمال نيك و پاداش دهى به آن، براى تشويق و ترغيب به آن اعمال نيك باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 118 - 21

21 - علم و آگاهى خداوند به اسرار درونى انسانها

و ما تخفى صدورهم اكبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 119 - 19

19 - علم و آگاهى همه جانبه خداوند ، به خشم و كينه اى كه دشمنان دين ، از اسلام و جامعه ايمانى به دل دارند .

عضوّا عليكم الانامل من الغيظ . .. انّ اللّه عليم بذات الصدور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 120 - 12،16

12 - كينه ها و حيله هاى دشمنان دين ، در احاطه علم خدا

لا يضرّكم كيدهم شيئاً انّ اللّه بما يعملون محيط

16 - خداوند ، عالم به جزئيّات

انّ اللّه بما يعملون محيط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 121 - 10

10 - هيچ گفتار و پندار و كردارى ، پنهان از خداوند نيست .

و اللّه سميع عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 145 - 2،5

2 - تمام انسان ها داراى عمرى معيّن و زمان مرگشان در علم الهى ، مشخّص است .

و ما كان لنفس ان تموت . .. كتاباً مؤجّلا

5 - ايمان به مقدّر بودن اجل و معين بودن عمر نزد خداوند ، از عوامل تقويت روحيه پاسداران رسالت انبيا

و ما كان لنفس ان تموت الّا باذن اللّه كتاباً مؤجّلا

ص: 164

چون آيات قبل درباره جهاد و ترس از مرگ و شهادت بود، به نظر مى رسد از اهداف اين آيه، تقويت روحيه و رفع اضطراب از مسلمانان پيكارجو باشد.

158- علم اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 15 - 8

8 - مغرور نشدن مردان الهى به علم و كمالات خود و احتمال وجود كسانى برتراز ايشان در ميان بندگان مؤمن خدا

و قالا الحمد للّه الذى فضّلنا على كثير من عباده المؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 79 - 6

6 - امكان آگاهى يافتن به حقايق ثبت شده در لوح محفوظ ، براى پيامبران و اوليا

لايمسّه إلاّ المطهّرون

159- علم غيب الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 119 - 18،21

18 - دانايى همه جانبه خداوند ، به آنچه آدميان در دل خويش پنهان دارند .

انّ اللّه عليم بذات الصدور

21 - توجه به دانايى خدا به تمامى اسرار دل ها ، زمينه ساز پرهيز آدمى از انحرافات

يا ايها الذين امنوا . .. ها انتم اولاء ... انّ اللّه عليم بذات الصدور

جمله «ان اللّه . .. » علاوه بر بيان اين حقيقت كه خداوند به نهان دلها آگاه است، به اين هدف ايراد شده كه انسانها با توجه به اين حقيقت از انحرافات بپرهيزند; چرا كه تمام افكار و اعمالشان در محضر و ديد خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 122 - 6

6 - آگاهى خداوند ، از راز دل و اسرار افراد

و اللّه سميع عليم. اذ همّت طائفتان

كلمه «همّت» از ماده «همّ» به معناى تصميم و قصدى است كه در دل، براى انجام كارى گرفته شود. و بنابر اينكه «اذ همّت» متعلّق به «سميع» و «عليم» باشد، بيانگر علم خداوند به قصد و نيت انسانهاست.

ص: 165

160- عمل به تكليف اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 37 - 8

8 - مردان الهى ، على رغم تلاش براى برآوردن نياز هاى اقتصادى خويش ، هرگز از ياد خدا و انجام تكاليف فردى ( نماز ) و اجتماعى ( زكات ) غافل نمى شوند .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة

161- عمل پسنديده اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 35 - 9

9 - در دست داشتن قدرت سياسى و رهبرى جامعه ، امرى پسنديده و شايسته براى مردان الهى

و هب لى ملكًا لاينبغى لأحد من بعدى

162- عمل خير اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 90 - 20

20- شتاب و پيشگامى در كار هاى خير ، دعاى همراه با رغبت و اميد و خشوع به درگاه الهى ، از ارزش هاى والا و صفات برجسته مردان الهى

إنّهم كانوا يسرعون فى الخيرت و يدعوننا رغبًا و رهبًا و كانوا لنا خشعين

برداشت ياد شده به خاطر اين است كه آيه شريفه، در توصيف پيامبران الهى است و از ميان ده ها صفات و ويژگى هاى ايشان، تنها به اين سه صفت و ويژگى اشاره شده است.

163- عوامل دورى از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 153 - 10،12

10 - پيروى از قوانين غير الهى موجب دور ماندن از راه خدا و نرسيدن به مقام قرب او مى شود.

و أن هذا صرطى مستقيماً فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله

12 - تفرقه جوامع موجب دور شدن و فاصله گرفتن آنان از راه خداست.

ص: 166

و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبيله

«عن» براى مجاوزه است و مقتضاى آن در جمله هاى مانند «فتفرق بكم عن سبيله»، اين است كه مفعول «كم» به سبب فعل «تفرق» از مجرور «سبيله» فاصله گرفته و دور شده است.

164- عوامل رستگارى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 64 - 8

8 - دستيابى به مقام « ولىّ اللّهى » و دريافت بشارت هاى ويژه در دنيا و آخرت ، براى اولياى خداوند كاميابى بسيار بزرگى است .

ألا إن أولياء اللّه . .. لهم البشرى فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة ... ذلك هو الفو

165- عوامل ممانعت از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 38 - 11

11 - زيبا جلوه دادن بدكارى ها ، از جمله عوامل بازدارنده از راه خدا است .

و زيّن لهم الشيطن أعملهم فصدّهم عن السبيل

166- عوامل مواخذه اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 73 - 5

5- اولياى خداوند و افراد كامل ، خطاى خود را در صورت فراموشى نيز مايه استحقاق مؤاخذه مى دانند .

لاتؤاخذنى بما نسيت

در خواست موسى از خضر(ع) مبنى بر مؤاخذه نشدن، دال بر آن است كه خطا، حتى در صورت نسيان نيز قابليت مؤاخذه دارد.

167- عوامل نگرانى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 21 - 20

20- مردان الهى ، از اعماق وجود ، نگران بدفرجامى توده ها و انسان هاى گمراه

و اذكر أخا عاد . .. إنّى أخاف عليكم عذاب يوم عظيم

ص: 167

با توجه به تعبير «أخا عاد»، از «إنّى أخاف . ..» استفاده مى شود كه نگرانى هود(ع) ريشه در عواطف وى داشته است.

168- غضب الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 112 - 8،11،12

8 - اهل كتاب ( يهود ) ، همواركننده غضب الهى بر خويشتن

و باءُو بغضب من اللّه

11 - كفر مستمر يهود به آيات الهى و كشتن نارواى پيامبران ، موجب ذلت ، درماندگى و گرفتارى آنان به غضب الهى

ضربت عليهم الذّلّة . .. و باءُو بغضب من اللّه و ضربت عليهم المسكنة ذلك بانّهم كا

12 - عصيان يهود و تعدّى و تجاوز مستمر آنان ، موجب ذلت ، درماندگى و گرفتارى آنان به غضب الهى

ضربت عليهم الذّلّة . .. ذلك بما عصوا و كانوا يعتدون

بنابر اينكه «ذلك بما عصوا»، اشاره به ذلّت و . .. باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 113 - 4

4 - برخى از اهل كتاب به خاطر گرايش هاى ايمانى و رفتار پسنديده ، مصون از ذلّت و درماندگى و غضب الهى

ضربت عليهم الذّلّة . .. ليسوا سوآءً من اهل الكتب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 114 - 14

14 - صالحان از اهل كتاب ، آسوده از ذلّت و مسكنت و ايمن از غضب الهى

ضربت عليهم الذّلّة . .. ليسوا سواءً من اهل الكتب امّة قائمة ... و اولئك من الصال

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 116 - 2

2 - اموال و اولاد ، تنها تكيه گاه به هنگام ذلت و ابتلاى به غضب الهى ، از ديدگاه اهل كفر

ضربت عليهم الذّلّة . .. و باءُو بغضب من اللّه ... انّ الذين كفروا لن تغنى

ظاهراً منظور از «الذين كفروا»، همان جناح اهل كتاب هستند كه در آيات سابق وضعيت آنان بيان شد.

169- فراموشى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 168

10 - كهف - 18 - 73 - 5

5- اولياى خداوند و افراد كامل ، خطاى خود را در صورت فراموشى نيز مايه استحقاق مؤاخذه مى دانند .

لاتؤاخذنى بما نسيت

در خواست موسى از خضر(ع) مبنى بر مؤاخذه نشدن، دال بر آن است كه خطا، حتى در صورت نسيان نيز قابليت مؤاخذه دارد.

170- فرجام حزب الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 22 - 28

28 - رستگارى و ظفرمندى ، فرجام قطعى حزب خدا ( مؤمنان راستين )

ألا إنّ حزب اللّه هم المفلحون

171- فرصت سلوك سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 21 - 3

3 - لحظه مرگ ، لحظه پايان فرصت براى حركت در راه خدا است .

ثمّ السبيل يسّره . ثمّ أماته

حرف «ثمّ» براى ترتيب زمانى است و دلالت مى كند كه با فرا رسيدن مرگ، فرصت حركت در راه خدا سپرى شده است.

172- فضايل اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 62 - 4،5،7

4 - اولياى خدا ، برخوردار از اطمينان ، سكون و آرامش نفس

ألا إن أولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون

5 - از امام باقر ( ع ) روايت شده كه فرمود : « وجدنا فى كتاب على بن الحسين ( ع ) « ألا إن أولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون » قال : إذا أدوا فرائض اللّه و أخذوا بسنن رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) ، و تورّعوا عن محارم اللّه و زهدوا فى عاجل زهرة الدنيا و رغبوا فيما عند اللّه و اكتسبوا الطيب من رزق اللّه لا يريدون به التفاخر و التكاثر ثم انفقوا فيما يلزمهم من حقوق واجبة فأولئك الذين بارك اللّه لهم فيما اكتسبوا و يثابون على ما قدموا لأخرتهم ;

در نوشته امام على بن الحسين (ع) يافتيم كه به دنبال ذكر اين آيه شريفه «ألا إن أولياء اللّه . .. » فرموده است: هر گاه [كسانى] واجبات خدا را انجام مى دهند و به سنتهاى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عمل كنند و از حرامهاى خدا پرهيز نمايند و به زرق و برق دنيا بى

ص: 169

اعتنا باشند و به آنچه نزد خداست روى آورند و روزى حلال و پسنديده خدا را كسب كنند و آن را وسيله تفاخر و تكاثر قرار ندهند ; بلكه در مصارف لازمه و حقوق واجبه خود مصرف نمايند، اينانند كه خداوند دستاوردهايشان را با بركت قرار مى دهد براى آنچه پيش فرستاده اند براى آخرتشان، پاداش مى گيرند».

7 - از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روايت شده است : « قال اللّه تعالى : حقت محبتى للمتحابين فىّ و حقت محبتى للمتزاورين فىّ و حقت محبتى للمتجالسين فىّ ، الذين يعمرون مساجدى بذكرى و يعلمون الناس الخير و يدعونهم إلى طاعتى أولئك اوليائى الذين أظلمهم فى ظل عرشى و أسكنهم فى جوارى و آمنهم من عذابى و أدخلهم الجنة فبل الناس بخمس مأة عام . . . ثم قرء نبى اللّه : « ألا إن اولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون » ;

خداى تعالى فرمود: محبت من ثابت و حتمى است براى كسانى كه در راه من، با يكديگر دوستى مى كنند و به ديدن يكديگر مى روند و با يكديگر همنشينى دارند. كسانى كه مساجد مرا به وسيله ذكر من آباد مى كنند و خوبيها را به مردم مى آموزند و آنان را به طاعت من دعوت مى كنند، اينانند اولياى من كه آنان را در سايه عرش خود جاى مى دهم و در جوار خود ساكن مى سازم و از عذاب خود ايمن مى كنم و پانصد سال قبل از مردم، آنان را وارد بهشت مى نمايم ... سپس پيغمبر (صلی الله علیه و آله) اين آيه را تلاوت فرمود: ألا إن أولياء اللّه ... ».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 64 - 1،2،5

1 - به اولياى خدا ، هم در دنيا و هم در آخرت ، بشارت ويژه اى داده خواهد شد كه ديگر مؤمنان از آن بى نصيب خواهند بود .

ألا إن أولياء اللّه . .. لهم البشرى فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة

تقديم «لهم» بر «البشرى» مفيد حصر است و «ال» در «البشرى» مى تواند براى عهد ذهنى و اشاره به فرد خاصى از بشارت باشد. يعنى آن بشارت ويژه تنها از آن اولياى خداست.

2 - بشارت ها در دنيا و آخرت ، ويژه مؤمنانى است كه با رعايت تقواى مستمر الهى ، به مقام « ولىّ اللّهى » رسيدند .

ألا إن أولياء اللّه . .. الذين ءامنوا و كانوا يتقون. لهم البشرى فى الحيوة الدنيا

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «ال» در «البشرى» براى استغراق باشد.

5 - ترس و اندوه نداشتن اولياى خدا ، بشارتى است از سوى خدا به آنان .

ألا إن أولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون . .. لهم البشرى فى الحيوة الدنيا

برداشت فوق مبتنى بر اين است كه «ال» در «البشرى» براى عهد ذكرى و اشاره به جمله «لا خوف عليهم و لا هم يحزنون» باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 95 - 4

4- مردان الهى ، در اوج قدرت و توانايى ، از خداوند و ولىّ نعمت خود غافل نيستند .

قال ما مكّنّى فيه ربّى خير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 37 - 2

2 - هيچ داد و ستد و تجارتى ، مردمان والا مقام و الهى را از ياد خدا ، برپايى نماز و پرداخت زكات ، غافل نمى سازد .

ص: 170

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة

والا مقامى و بزرگى در برداشت ياد شده، از تنوين «رجال» - كه براى تفخيم مى باشد - استفاده شده است و اين كه هيچ داد و ستدى از ياد خدا بازدارنده نيست، از نكره در سياق نفى - كه مفيد عموم مى باشد - به دست آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 63 - 6

6 - طبيعت و مظاهر آن ، با اذن خدا مقهور اراده بندگان خاص او است .

أن اضرب بعصاك البحر فانفلق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 15 - 8

8 - مغرور نشدن مردان الهى به علم و كمالات خود و احتمال وجود كسانى برتراز ايشان در ميان بندگان مؤمن خدا

و قالا الحمد للّه الذى فضّلنا على كثير من عباده المؤمنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 79 - 5

5 - پيامبران و اولياى الهى ، انسان هايى پاك و مطهّر از هرگونه زشتى و آلودگى

لايمسّه إلاّ المطهّرون

بنابه گفته برخى از مفسران واژه «المطهّرون»، اختصاص به فرشتگان ندارد; بلكه شامل پيامبران و اوليا نيز مى شود.

173- فضايل حزب الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 22 - 29

29 - حزب خدا ( مؤمنان راستين ) ، تنها حزب ظفرمند و رستگار

ألا إنّ حزب اللّه هم المفلحون

قرآن قبلاً درباره حزب شيطان فرمود: «ألا إنّ حزب الشيطان هم الخاسرون» و درباره حزب خدا مى فرمايد: «ألا إنّ حزب اللّه هم المفلحون» (حزب خدا فرجامى جز پيروزى و رستگارى ندارند).

174- فلسفه مصايب اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 30 - 10

ص: 171

10 - « على بن رئاب قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ « و ما أصابكم من مصيبة . . . » أرأيت ما أصاب عليّاً و أهل بيته هو بما كسبت أيديهم و هم أهل الطهارة معصومون ؟ ! فقال . . . انّ اللّه عزّوجلّ يخص أوليائه بالمصايب ليأجرهم عليها من غير ذنب ;

على بن رئاب مى گويد از امام صادق(ع) راجع به سخن خداوند عزّوجلّ : «ما أصابكم من مصبية. ..» سؤال نمودم: آيا مصايبى كه به على(ع) واهل بيت او رسيده به خاطر كارهايى بوده كه انجام داده اند ؟! در حاليكه آنان پاك و معصوم بودند، فرمود: همانا خداوند اولياى خود را بدون آن كه گناهى مرتكب شده باشند گرفتار مصيبت ها بلاها مى كند تا به آنان مزد و پاداش دهد».

175- قبض روح اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 32 - 21

21- « عن أميرالمؤمنين ( ع ) : . . . إنه ليس أحد من الناس تفارق روحه جسده حتى يعلم إلى أىّ المنزلين يصير إلى الجنّة أم النار . . . فإن كان وليّاً لله فتحت له أبواب الجنّة و شرع له طرقها و نظر إلى ما أعدّ الله له فيها . . . قال الله تعالى « الذين تتوفّاهم الملائكة طيّبين سلام عليكم ادخلوا الجنّة . . . » . . . ;

از اميرالمؤمنين(ع) روايت شده است:. .. روح از بدن هيچ يك از مردم جدا نمى شود تا اينكه بداندبه سوى كدام يك از دو جايگاه مى رود: به سوى بهشت يا آتش ... پس اگر دوست خدا باشد، درهاى بهشت براى او باز مى شود و راههاى آن نمايان مى گردد و به آنچه خدا براى او در آن جا آماده كرده نگاه مى كند ... خداى تعالى فرمود: الذين تتوفّاهم الملائكة طيّبين...".

176- قداست شعائر الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 32 - 2

2 - دام هاى قربانى ( دام هايى كه حاجيان براى قربانى كردن به همراه مى برند ) ، از شعائر الهى و داراى حرمت و قداست در پيشگاه خداوند

و من يعظّم شعئر اللّه

«تعظيم» (مصدر «يعظّم») به معناى بزرگ شمردن است «شعائر» جمع «شعيرة» و «شعيرة» به معناى علامت و نشانه است. مراد از «شعائر اللّه» به قرينه آيه بعد (لكم فيها منافع إلى أجل مسمَّى ثمّ محلها إلى البيت العتيق) دام هايى براى قربانى است كه حج گزاران به همراه خود مى بردند;يعنى، «هر كس دام هاى قربانى را - كه شعائر و نشانه هاى خدايند - حرمت گذارد و بزرگ بشمارد...». بنابراين، آيه ياد شده توصيه اى است از سوى خداوند به همه اهل ايمان - چه مالك دام هاى قربانى باشند و چه نباشند - كه در حفظ و نگه دارى آن دام ها بكوشند و از هرگونه سهل انگارى درباره آنها، اجتناب بورزند.

ص: 172

177- قدرت اراده اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 63 - 6

6 - طبيعت و مظاهر آن ، با اذن خدا مقهور اراده بندگان خاص او است .

أن اضرب بعصاك البحر فانفلق

178- قدرت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 126 - 7

7 - انحصار پيروزى آفرينى به خداوند ، برخاسته از عزّت و اقتدار مطلق اوست .

و ما النّصر الّا من عند اللّه العزيز الحكيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 128 - 6

6 - توانايى هاى اهل ايمان در سركوبى دشمنان دين ، پرتويى از قدرت الهى

ليقطع طرفاً . .. ليس لك من الامر شىء

با وجود اينكه مسلمانان، دشمن را ذليل و اسير كردند و سرانجام آنها را از دستيابى به اهدافشان نااميد ساختند، ولى خداوند تمامى موارد را به خويش نسبت مى دهد تا بفهماند كه كار آنان و تواناييهايشان، در واقع از آن خداست.

179- قضاوت عجولانه درباره اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 82 - 24

24- پرهيز از ناشكيبايى و قضاوت عجولانه در زمينه كار هاى شگفت اولياى الهى ، لازم است .

ذلك تأويل ما لم تسطع عليه صبرًا

از مجموعه داستان موسى و خضر(ع) استفاده مى شود كه نبايد كار اولياى الهى را با كار خود قياس كرد، بلكه بايد شكيبايى ورزيد و سخنى ناسنجيده بر زبان نراند; زيرا، آگاهى بر اسرار آن، مقدور همه نيست.

180- كفر بنى اسرائيل به لقاء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 173

5 - انعام - 6 - 154 - 13

13 - ناباورى بنى اسرائيل به قيامت و ملاقات خدا پيش از نزول تورات

ثم ءاتينا موسى الكتب . .. لعلهم بلقاء ربهم يؤمنون

181- كيفر استهزاگران سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 6 - 14

14 - كيفر مسخره كنندگان راه خدا ، عذابى ذلت بار است .

يتّخذها هزوًا أُولئك لهم عذاب مهين

182- كيفر صدّ از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 161 - 21

21 - ظلم ، جلوگيرى از راه خدا ، به ناحق خوردن مال مردم ، موجب عقوبت هاى دنيوى و عذاب اخروى

فبظلم من الذين هادوا حرمنا . .. و أعتدنا للكفرين منهم عذاباً أليماً

183- گمراهى از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 26 - 16

16 - هواپرستى ، موجب گمراهى و دورى از راه خدا است .

و لاتتّبع الهوى فيضلّك عن سبيل اللّه

184- گمراهى مانعان سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 3 - 6

6- ترجيح دهندگان دنيا بر آخرت و سد كنندگان راه خدا و كج جلوه دهندگان آن در نهايت گمراهى هستند .

الذين يستحبّون الحيوة الدنيا على الأخرة و يصدّون عن سبيل الله و يبغونها عوجًا أُ

ص: 174

185- لطف الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 141 - 2

2 - عنايت خداوند به پاكيزه و خالص كردن اهل ايمان ، با قرار دادن ايشان در هنگامه هاى دشوار

و تلك الايّام نداولها بين النّاس . .. و ليمحّص اللّه الّذين امنوا

186- لقاء الله در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 154 - 10

10 - روز قيامت، زمان ملاقات انسان با خداوند است.

لعلهم بلقاء ربهم يؤمنون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 7 - 1

1 - قيامت ، روز ديدار با خداست .

إن الذين لا يرجون لقاءنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 11 - 8

8 - قيامت ، روز ديدار با خداوند است .

الذين لايرجون لقاءنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 15 - 5

5 - قيامت ، روز ديدار با خداوند

قال الذين لا يرجون لقاءنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 45 - 7

7 - قيامت ، روز ملاقات با خداوند است .

و يوم يحشرهم . .. قد خسر الذين كذبوا بلقاء اللّه

ص: 175

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 110 - 11

11- قيامت ، روز لقاى پروردگار و مشاهده نمود هاى روشن وى است .

فمن كان يرجو لقاء ربّه

مسلّم است كه مراد از لقاى پروردگار، برخوردى حسّى با او نيست; چون، چنين امرى هم از نظر عقل و هم از نظر متون دينى، محال است (لاتدركه الأبصار). بنابراين، به قرينه «فليعمل عملاً صالحاً»، مراد از لقاى پروردگار، مواجه شدن با رضايت و پاداش هاى او در روز قيامت است.

187- مالكيت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 129 - 1،3،4،5،10

1 - مالكيت آسمان ها و زمين ( هستى ) و حاكميت بر آنها ، در انحصار خداوند است .

و للّه ما فى السّموات و ما فى الارض

تقديم «لِلّه» بيانگر انحصار است.

3 - انحصار حاكميّت و مالكيّت مطلق خداوند بر هستى ، دليل انحصار عفو و يا مجازات بندگان به وى

او يتوب عليهم او يعذّبهم . .. و للّه ما فى السّموات و ما فى الارض يغفر لمن يشآء

جمله «و للّه ما فى السّموات»، بيان علت جمله هاى سابق است.

4 - انحصار مالكيت و حاكميت مطلق خداوند بر هستى ، دليل عجز غير خدا در تدبير شؤون زندگى انسانها

ليس لك من الامر شىء . .. و للّه ما فى السّموات و ما فى الارض

زيرا جمله «ليس لك . .. » با جمله «و للّه ما فى السّموات» تعليل شده است.

5 - مالكيّت مطلق خداوند بر هستى ، دليل نداشتن حقّ تصميمگيرى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، در مورد سرنوشت كفّار

ليس لك من الامر شىء او يتوب عليهم . .. و للّه ما فى السّموات و ما فى الارض

10 - مالكيّت و حاكميّت خداوند بر سرنوشت مؤمنان و كافران ( پيروزى يا شكست )

ليقطع طرفاً من الّذين كفروا . .. ليس لك من الامر شىء ... و للّه ما فى السّموات و

188- مانعان از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 45 - 7

7 - اعراض كنندگان از راه خدا ، بازدارندگان مردم از پيوستن به آيين الهى و آنان كه راه خدا را منحرف جلوه مى دهند ، از رحمت الهى در قيامت بدور خواهند بود .

ص: 176

أن لعنة اللّه على الظالمين. الذين يصدون عن سبيل اللّه و يبغونها عوجاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 3 - 2

2- كافران ، همواره درصدد جلوگيرى از راه خدا و در پى ممانعت از گسترش تعاليم الهى هستند .

للكفرين . .. الذين ... و يصدّون عن سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 94 - 8

8- نقض كنندگان سوگند ، بازدارندگان مردم از راه خدايند .

و لاتتخذوا أيمنكم دخلاً . ..بما صددتّم عن سبيل الله و لكم عذاب عظيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 38 - 10

10 - شيطان ، قوم عاد و ثمود را ، از راه خدا بازداشت .

و زيّن لهم الشيطن أعملهم فصدّهم عن السبيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 16 - 4

4 - تلاش منافقان ، براى بازداشتن مردم از راه خدا

فصدّوا عن سبيل اللّه

«صدّ» در صورتى كه متعدى استعمال شود، به معناى منع و بازداشتن خواهد بود. بنابراين «فصدّوا عن سبيل اللّه»; يعنى، «منعوا الناس عن سبيل اللّه».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - منافقون - 63 - 2 - 5،7

5 - تلاش منافقان ، براى ممانعت و بازداشتن مردم از گرويدن به راه خدا و آيين او

فصدّوا عن سبيل اللّه

«صدّ» در صورتى كه متعدى استعمال شود، به معناى «منع كردن» خواهد بود. برداشت ياد شده بر اين احتمال استوار است.

7 - هدف منافقان از تمسك به سوگند هاى دروغ ، اغفال كردن مردم و بازداشتن آنان از راه خداوند

اتّخذوا أيمنهم جنّة فصدّوا عن سبيل اللّه

ص: 177

189- محبت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 134 - 6،8،11

6 - نيكوكاران ، محبوب خدا هستند .

و اللّه يحب المحسنين

8 - انفاق مستمر و در هر شرايط ، مهار كردن خشم و گذشت از لغزش هاى مردم ، از عوامل جلب محبّت الهى

الّذين ينفقون فى السّرّآء و الضّرّآء و الكاظمين الغيظ و العافين عن النّاس و اللّ

چون مراد از «المحسنين» كه سزاوار محبّت الهى هستند، دارندگان صفات ذكر شده است.

11 - جلب محبّت الهى ، در گرو انجام اعمال نيك ، به شيوه اى شايسته

و اللّه يحبّ المحسنين

كلمه «المحسنين»، همان گونه كه گذشت، مى تواند اشاره به اين معنا باشد كه صفات ذكر شده در آيه از مصاديق احسان و نيكوكارى است. و نيز مى تواند بيان صفتى ديگر براى اهل تقوا باشد; يعنى پرهيزگاران كسانى هستند كه همواره، اعمال را به وجه نيكوى آن انجام مى دهند; اگر انفاق مى كنند به شيوه نيك آن، و ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 140 - 20،21،22،24

20 - ظالمين ، محروم از محبّت الهى

و اللّه لا يحبّ الظالمين

21 - بى ايمانى و سستى در رويارويى با دشمنان دين ، ظلم است .

و لاتهنوا . .. و ليعلم اللّه الّذين امنوا ... و اللّه لايحبّ الظّالمين

22 - بى ايمانى و سستى در رويارويى با دشمنان دين ، موجب محروميّت از محبّت الهى

و لاتهنوا . .. و ليعلم اللّه الّذين امنوا ... و اللّه لايحبّ الظّالمين

24 - پيروزى ظالمين در پيكار با مؤمنان ، دليل محبوبيّت آنها نزد خداوند نيست .

و لاتهنوا . .. و ليعلم اللّه الّذين امنوا ... و اللّه لايحبّ الظّالمين

بنابر اينكه مراد از ظالمان، همان پيروزمندان جنگ احد باشد، خداوند به مؤمنان يادآور مى شود كه پيروزى مشركان، حاكى از محبّت الهى به ايشان نخواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 146 - 12،13

12 - خداوند دوستدار پايمردان در جنگ و شكيبايان در برابر هجوم حوادث آن

فما وهنوا لما اصابهم فى سبيل اللّه . .. و اللّه يحبّ الصّابرين

13 - محبّت خدا ، پاداش پايمردى شكيبايان در رويارويى و نبرد با دشمنان دين خدا

فما وهنوا لما اصابهم . .. و اللّه يحبّ الصّابرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 178

3 - آل عمران - 3 - 148 - 10،11،12،13،14

10 - نيكوكاران ، محبوب خداوند هستند .

و اللّه يحبّ المحسنين

11 - پيكارگران شكيبا و نيايشگران به درگاه خدا ، نيكوكار و محبوب خداوند هستند .

و كايّن من نبىّ قاتل . .. ربّنا ... و اللّه يحبّ المحسنين

12 - معتقدين به خدايى بودن پيروزى ها و جويندگان بخشايش الهى ، از نيكوكاران و محبوبان خدا هستند .

ربّنا اغفر لنا . .. و ثبّت اقدامنا و انصرنا على القوم الكافرين ... و اللّه يحبّ

كلمه «المحسنين» پس از آيات گذشته بيانگر اين معناست كه دارندگان ويژگيهاى شمرده شده، مصداق محسنان هستند و از جمله آن ويژگيها، اعتقاد به ربوبيت خداوند و باور به خدايى بودن پيروزيهاست.

13 - محبّت الهى به بندگان نيكوكار خويش ، پاداشى والا به ايشان

و اللّه يحبّ المحسنين

چون محبوبيّت مجاهدان در نزد خداوند، خارج از ثواب دنيا و آخرت نيست، تخصيص به ذكر آن، حاكى از ارزش برتر آن خواهد بود.

14 - جهاد ، صبر ، دعا ، استغفار و بينش خدامحورى ، از عوامل جلب محبّت الهى

قاتل معه . .. و اللّه يحبّ الصّابرين ... ربّنا اغفر لنا ... و انصرنا ... و اللّه

190- محبوبان الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 148 - 10،11،12

10 - نيكوكاران ، محبوب خداوند هستند .

و اللّه يحبّ المحسنين

11 - پيكارگران شكيبا و نيايشگران به درگاه خدا ، نيكوكار و محبوب خداوند هستند .

و كايّن من نبىّ قاتل . .. ربّنا ... و اللّه يحبّ المحسنين

12 - معتقدين به خدايى بودن پيروزى ها و جويندگان بخشايش الهى ، از نيكوكاران و محبوبان خدا هستند .

ربّنا اغفر لنا . .. و ثبّت اقدامنا و انصرنا على القوم الكافرين ... و اللّه يحبّ

كلمه «المحسنين» پس از آيات گذشته بيانگر اين معناست كه دارندگان ويژگيهاى شمرده شده، مصداق محسنان هستند و از جمله آن ويژگيها، اعتقاد به ربوبيت خداوند و باور به خدايى بودن پيروزيهاست.

191- محضر الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 120 - 15

ص: 179

15 - انسان و اعمال و رفتارش ، در محضر خداوند

انّ اللّه بما يعملون محيط

192- مراتب اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 78 - 5

5- درجات تحمّل و نيز نوع عملكرد پيامبران و اوليا ، با هم متفاوت است .

سأنبّئك بتأويل ما لم تستطع عليه صبرًا

193- مراد از اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 62 - 6

6 - ابن عباس گويد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سؤال شد : « يا رسول اللّه من اولياء اللّه ؟ قال : الذين اذا رُؤُوا ذُكِرَ اللّه ;

اولياء اللّه چه كسانى اند؟ فرمود: كسانى كه ديدارشان خدا را به ياد مى آورد».

194- مراد از ايام الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 5 - 19،20

19- عن مثنّى الحنّاط قال : سمعت أباجعفر ( ع ) يقول : أيام الله عزّوحلّ ثلاثة : يوم يقوم القائم ( ع ) و يوم الكرّة و يوم القيامة ;

مثنّى حنّاط گويد: از امام باقر(ع) شنيدم كه فرمود: ايام الله سه روز است روز قيام حضرت قائم(ع) و روز رجعت و روز قيامت.

20- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) [ فى قوله تعالى : « و ذكّرهم بأيام الله . . . ] : أيام الله نعماؤه و بلاؤه و مثلاته . . . ;

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درباره سخن خدا «و ذكّرهم بأيام الله . ..» فرمود: مراد از روزهاى خداوند، نعمتها، بلاها و عذابهاى خداوند است...».

195- مراد از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 125 - 19

19- « عن أبى عبدالله ( ع ) قال : و الله نحن السبيل الذى أمركم الله باتّباعه ، قوله « و جادلهم بالتى هى أحسن » يعنى بالقرآن ;

ص: 180

از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: به خدا سوگند! آن راهى كه خدا شما را به پيروى از آن امر فرموده ما هستيم و مقصود از سخن خدا «و جادلهم بالتى هى أحسن» قرآن است».

196- مراد از شعائر الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 32 - 10

10 - « عن أبى عبد اللّه ( ع ) قال إنّما يكون الجزاء مضاعفاً فيما دون البدنة حتى يبلغ البدنة فإذا بلغ البدنة فلاتضاعف لأنه أعظم ما يكون ، قال اللّه عزّوجلّ : و من يعظّم شعائر اللّه فإنّهامن تقوى القلوب ;

از امام صادق(ع) روايت شده است[كه در باره كفّاره صيد در حرم] فرمود: همانا جزاى صيد اضافه مى شود تا آن جايى كه كمتر از شتر باشد. پس آن گاه كه به حد شتر رسيد، ديگر اضافه نمى شود; زيرا شتر بزرگ ترين چيزى است كه مى توان قربانى كرد. خداوند عزّوجلّ مى فرمايد:«و من يعظم شعائر اللّه...»».

197- مراد از كلمات الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 115 - 17

17 - عن النبى(ع) فى قوله «و تمت كلمة ربك صدقا و عدلا» قال: لا إله إلا الله.

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده است: مراد از «كلمة ربك در آيه «و تمت كلمة ربك . .. » «لا إله إلا الله» است.

198- مراد از وجه الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 88 - 15

15 - « عن الرضا ( ع ) . . . وجه اللّه أنبياؤه و رسله و حججه ( صلوات اللّه عليهم ) هم الذين يتوجّه بهم إلى اللّه و إلى دينه و معرفته . . . و قال عزّوجلّ « كلّ شىء هالك إلاّ وجهه » . . . ;

از امام رضا(ع) روايت شده كه «وجه اللّه» پيامبران خدا و رسولان و حجت هاى او هستند كه به وسيله آنان به خدا و دين و معرفت او توجه مى شود. .. خداوند - عزّوجلّ - فرموده است: «كلّ شىء هالك إلاّ وجهه»...».

199- مرگ اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 181

7 - يونس - 10 - 64 - 12

12 - ابو حمزه ثمالى گويد : « قلت لأبى جعفر ( ع ) : ما يصنع باحد [ نا ] عند الموت ؟ قال : . . . ألا أبشرك يا أبا حمزة فقلت : بلى جعلت فداك ، فقال : إذا كان ذالك اتاه رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) و على ( ع ) معه . . . فقال له رسول اللّه : . . . هلمَّ الينا فما امامك خير لك ممّا خلّفت ; أمّا ما كنت تخاف فقد أمنته و أمّا ما كنت ترجو فقد هجمت عليه ، أيت ها الروح أخرجى إلى روح اللّه و رضوانه ، فيقول له علىّ ( ع ) مثل قول رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) ثم قال : يا أبا حمزة ألا أخبرك بذلك من كتاب اللّه ؟ قوله : « الذين آمنوا و كانوا يتقون لهم البشرى فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة ;

به امام باقر (ع) عرض كردم: هنگام مرگ با افراد [ما] چه مى كنند؟ حضرت فرمود: . .. آيا بشارت ندهم تو را اى اباحمزه؟ عرض كردم چرا فداى تو شوم. فرمود: آن گاه كه مرگ فرارسد، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در حالى كه على (ع) با اوست ... [در كنار محتضر حاضر مى شود. ]پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مى فرمايد: ... بيا به سوى ما آن چه در پيش رو دارى بهتر است براى تو از آنچه برجاى گذاشتى ; اما از آنچه مى ترسيدى امان يافتى و آنچه را اميد داشتى بر آن دست يافتى. اى روح! براى رسيدن به راحتى و خشنودى خدا خارج شو. پس على (ع) نيز سخنى مانند سخن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مى گويد. سپس امام باقر (ع) فرمود: اى اباحمزه! آيا تو را به همين مطلب از كتاب خدا خبر ندهم؟ [و آن] سخن خداوند است: «الذين آمنوا و كانوا يتقون لهم البشرى فى الحيوة الدنيا و فى الأخرة».

200- مسؤوليت اجتماعى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 20 - 4

4 - در دست گرفتن حكومت و مديريت اجتماعى ، امرى شايسته و بايسته براى مردان الهى

و شددنا ملكه

201- مسؤوليت اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 79 - 12

12- اولياى خاص الهى ، درصدد ناكام ساختن حاكمان غاصب و حفظ حقوق محرومان بوده اند .

فأردت أن أعيبها و كان وراءهم ملك يأخذ كلّ سفينة غصبًا

202- مسؤوليت پذيرى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 86 - 3

ص: 182

3 - مردان الهى ، داراى احساس مسؤوليت بيشتر براى هدايت بستگان خويش

و اغفر لأبى إنّه كان من الضالّين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 168 - 4

4 - بى اعتنايى پيامبران و مردان الهى به مشكلات به وجود آمده در راستاى ايفاى رسالت و انجام وظيفه

قالوا . .. لتكوننّ من المخرجين . قال إنّى لعملكم من القالين

203- مشيت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 116 - 5،9

5 - كافران ، بى پناه و بى دفاع در برابر خواست خداوند

انّ الذين كفروا لن تغنى عنهم . .. من اللّه

9 - بى اثر بودن مال و اولاد ، در برابر اراده و خواست خداوند

لن تغنى عنهم اموالهم و لا اولادهم من اللّه شيئاً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 129 - 6،7

6 - بخشايش و آمرزش توبه كنندگان و عذاب گناهكاران ، برخاسته از مشيّت خداوند

او يتوب عليهم او يعذّبهم . .. يغفر لمن يشآء و يعذّب من يشآء

7 - اصل ، در مشيّت الهى ، آمرزش بندگان است ، نه عذاب آنان

يغفر لمن يشآء و يعذّب من يشآء و اللّه غفور رحيم

تقديم ذكرى آمرزش بر عذاب، دلالت بر تقديم واقعى و اصالت مغفرت الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 140 - 17

17 - برگرفتن ناظران و گواهانى نخبه از ميان مردم ، بر شكست ها و پيروزى ها بر اساس مشيّت خداوند است .

و يتّخذ منكم شهداء

204- معبوديت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 183

16 - زمر - 39 - 6 - 22

22 - اللّه ، معبود حقيقى است .

اللّه ربّكم له الملك لا إله إلاّ هو

205- معرضان از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 45 - 7

7 - اعراض كنندگان از راه خدا ، بازدارندگان مردم از پيوستن به آيين الهى و آنان كه راه خدا را منحرف جلوه مى دهند ، از رحمت الهى در قيامت بدور خواهند بود .

أن لعنة اللّه على الظالمين. الذين يصدون عن سبيل اللّه و يبغونها عوجاً

206- مغفرت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 129 - 6،7،9

6 - بخشايش و آمرزش توبه كنندگان و عذاب گناهكاران ، برخاسته از مشيّت خداوند

او يتوب عليهم او يعذّبهم . .. يغفر لمن يشآء و يعذّب من يشآء

7 - اصل ، در مشيّت الهى ، آمرزش بندگان است ، نه عذاب آنان

يغفر لمن يشآء و يعذّب من يشآء و اللّه غفور رحيم

تقديم ذكرى آمرزش بر عذاب، دلالت بر تقديم واقعى و اصالت مغفرت الهى است.

9 - خداوند ، بسيار آمرزنده و همواره مهربان با بندگان

و اللّه غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 133 - 1،4،5،6،7

1 - ضرورت شتاب براى نيل به آمرزش الهى

و سارعوا الى مغفرة من ربّكم

4 - آمرزش گناه بندگان ، پرتويى از « ربوبيّت » خداوند

و سارعوا الى مغفرة من ربّكم

5 - آمرزش الهى و بهشت تقواپيشگان ، مقصود بايسته اى براى اهل ايمان

و سارعوا الى مغفرة من ربّكم . .. اعدّت للمتّقين

6 - نيل به آمرزش الهى و بهشت تقواپيشگان ، برانگيزنده اهل ايمان به اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه و آله)

ص: 184

يا ايّها الّذين امنوا . .. و اطيعوا اللّه و الرّسول ... سارعوا الى مغفرة من ربّك

جمله «سارعوا الى . .. »، بعد از امر به اطاعت از خدا و رسول(صلی الله علیه و آله)، براى ايجاد انگيزه و نيز تشويق مؤمنان به پيروى از خدا و پيامبرش است.

7 - اميد نيل به آمرزش الهى و بهشت ، برانگيزنده اهل ايمان براى شركت در نبرد با دشمنان

يا ايّها الّذين امنوا . .. و اطيعوا اللّه و الرّسول ... سارعوا الى مغفرة من ربّك

چون آيات پيشين درباره نبرد و رويارويى با كافران بود، گويا آيات مورد بحث به منظور دستورالعملى است براى اينكه جامعه ايمانى را به گونه اى تربيت كند كه ديگر همچون نبرد اُحُد، دلبسته به دنيا نباشد و دچار دلهره و ترس نگردد تا هميشه بر دشمنان دين غالب شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 135 - 6

6 - تنها خداوند آمرزنده گناهان است .

و من يغفر الذّنوب الّا اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 136 - 1،2،5،8،9،11

1 - آمرزش الهى و جاودانگى در بهشت ، پاداش تقواپيشگان

اعدّت للمتّقين . .. اولئك جزآؤهم مغفرة من ربّهم و جنّات ... خالدين فيها

«اولئك»، اشاره به تقواپيشگان است; يعنى آنان كه به ويژگيهاى ياد شده، ستوده شدند.

2 - آنان كه پشيمان از كرده هاى ناشايست و ستم بر خويش هستند و اصرارى بر گناهان ندارند ، بهره مند از آمرزش الهى و بهشت جاودانه خواهند بود .

و الّذين اذا فعلوا . .. اولئك جزآؤهم مغفرة من ربّهم و جنّات ... خالدين فيها

5 - انفاق ، فرو بردن خشم ، گذشت از خطاى مردمان و استغفار ، از اسباب بهره مند شدن آدمى از آمرزش الهى

سارعوا الى مغفرة من ربّكم . .. الذين ينفقون ... اولئك جزآؤهم مغفرة من ربّهم

مراد از «سارعوا الى مغفرة . .. »، شتاب به اسباب مغفرت است ... و جمله «اولئك جزآؤهم مغفرة» با توجه به مشارٌاليه آن، بيانگر آن اسباب مى باشد.

8 - آمرزش الهى و بهشت جاودان ، پاداش انفاق در توانگرى و تنگدستى و فرو خوردن خشم و گذشت از خطاى ديگران

الّذين ينفقون فى السّرّاء و الضّرّاء . .. اولئك جزآؤهم مغفرة من ربّهم و جنّات

9 - آمرزش الهى و بهشت جاودان ، پاداش احسان و نيكوكارى

و اللّه يحب المحسنين . .. اولئك جزآؤهم مغفرة من ربّهم

11 - آمرزش الهى و بهشت را به بهاى عمل به اوامر خداوند دهند ، نه به صرف شعار و ادّعا

اولئك جزآؤهم مغفرة من ربّهم و جنّات . .. و نعم اجر العاملين

ص: 185

207- ممانعت از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 45 - 2،4

2 - كسانى كه مردم را از پيوستن به راه خدا باز دارند ، ستمكارند .

أن لعنة اللّه على الظالمين. الذين يصدون عن سبيل اللّه

برداشت فوق بر اين اساس است كه «يصدون» از «صدّ» به معناى بازداشتن باشد. قابل ذكر است كه بر اين مبنا كلمه اى همانند «الناس» مفعول آن خواهد بود كه به خاطر وضوحش در كلام نيامده است.

4 - آنانكه در پى ناهنجار كردن و منحرف ساختن راه خدايند ، از زمره ستمكارانند و در قيامت مورد لعنت خدا قرار خواهند گرفت .

أن لعنة اللّه على الظالمين. الذين ... يبغونها عوجاً

برداشت فوق بر اساس دومين مصداقى است كه در توضيح برداشت قبل براى پى جويى اعوجاج در دين بيان شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 86 - 2،3،4،5،14

2 - كافران قوم شعيب بر سر هر كوى و برزن مؤمنان به خدا را مورد تهديد قرار مى دادند و آنان را از سلوك راه خدا بازمى داشتند .

و لا تقعدوا بكل صرط توعدون و تصدون عن سبيل اللّه من ءامن به

«ايعاد» مصدر «توعدون» به معناى تهديد كردن و به شكنجه و أمثال آن ترساندن است. «من ءامن» مربوط به فعل «توعدون» و «تصدون» است و به اصطلاح اهل ادب مفعولى است «متنازع فيه». گفتنى است كه در برداشت فوق ضمير در «به» به «اللّه» برگردانده شده است.

3 - شعيب از مردم خويش خواست تا دست از تهديد اهل ايمان بردارند و آنان را از پيمودن راه خدا بازندارند .

و لا تقعدوا بكل صرط توعدون و تصدون عن سبيل اللّه من ءامن به

4 - كافران قوم شعيب در تلاش مستمر براى بد جلوه دادن راه خدا

و تصدون عن سبيل اللّه من ءامن به و تبغونها عوجاً

5 - تهديد اهل ايمان و ساختن چهره اى ناپسند از راه خدا ، از روش هاى دشمنان دين براى مبارزه با پيامبران و اديان الهى

و تصدون عن سبيل اللّه من ءامن به و تبغونها عوجاً

14 - سد كنندگان راه خدا و ترسيم كنندگان چهره اى ناپسند از دين ، مردمى فسادگر و در خطر گرفتارى به سرنوشتى شوم هستند .

تصدون عن سبيل اللّه من ءامن به و تبغونها عوجاً . .. و أنظروا كيف كان عقبة المفسد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 47 - 5،6،7

5 - كفرپيشگان مكه در عصر بعثت ، همواره در تلاش براى بازداشتن مردم از پيوستن به راه خدا

و يصدون عن سبيل اللّه

6 - خروج كافران مكه به سوى بدر ، در راستاى تلاششان براى بازدارى مردم از راه خدا

ص: 186

و لاتكونوا كالذين خرجوا من ديرهم . .. و يصدون عن سبيل اللّه

7 - خداوند ، كفرپيشگان را به سبب رفتار ناپسندشان ( سرمستى ها ، رياكارى ها ، بازدارى مردم از راه خدا ) ، مجازات خواهد كرد .

و لاتكونوا كالذين . .. و اللّه بمايعملون محيط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 9 - 6

6 - شرك پيشگان صدر اسلام ، به خاطر تأمين و حفظ منافعِ مادى خود ، مردم را از گرويدن به اسلام و سلوك راه خدا باز مى داشتند .

اشتروا بأيت اللّه ثمناً قليلا فصدوا عن سبيله

آيه فوق - به قرينه آيات قبل درباره مشركان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 7،8

7 - بسيارى از احبار و راهبان ( پيشوايان دينى يهود و نصارا ) عوامل انحراف مردم و بازدارنده آنان از راه خدا بودند .

إن كثيراً من الأحبار و الرهبان . .. و يصدون عن سبيل اللّه

8 - تلاش احبار و راهبان ، در بازداشتن مردم از راه خدا ، در راستاى دستيابى به مطامع دنيوى خويش

ليأكلون أمول الناس بالبطل و يصدون عن سبيل اللّه

با توجه به ارتباط و پيوستگى «يصدون» با «يأكلون» برداشت فوق استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 20 - 2

2- كفرورزى كافران و اعمال ايشان ( افترا بر خداوند ، بازدارى از راه خدا و . . . ) خارج از حاكميت خداوند نيست .

و من أظلم ممن افترى على الله كذبًا . .. أُولئك لم يكونوا معجزين

ماضى بودن معناى جمله «أُولئك لم يكونوا . ..» (آنان هيچ گاه ازحاكميت خدا خارج نبوده اند) مى رساند كه: گرايش كافران به كفر نيز تحت حاكميت خدا صورت گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 94 - 9

9- سست كردن ايمان مردم با سوء استفاده از مقدسات دين ، « صد عن سبيل الله » است .

و لاتتخذوا أيمنكم دخلاً . .. و تذوقوا السوء بما صددتّم عن سبيل الله

از اينكه خداوند از حنث سوگند و فريب كارى، به سد راه خدا تعبير كرد (بما صددتّم عن سبيل الله)، استفاده مى شود كه سست كردن ايمان مردم با حنث سوگند و فريب كارى، مصداق بارز سد راه خداست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 187

11 - حج - 22 - 25 - 5

5 - جلوگيرى از ورود حاجيان به مسجدالحرام ، نمونه آشكار بازداشتن مردم از راه خدا

و يصدّون عن سبيل اللّه و المسجد الحرام

مراد از «سبيل اللّه» - همان طور كه گفته شد - عبادت و پرستش خداى يگانه است. بنابراين و با توجه به اين كه زيارت مسجدالحرام از سوى مؤمنان و انجام مراسم ويژه آن (طواف، سعى و...) از مصداق هاى عبادت خدا محسوب مى شود، ذكر آن بعد از «سبيل اللّه»، مى تواند بدان معنا باشد كه جلوگيرى از ورود زائران به مسجدالحرام، از مصاديق بارز ممانعت از راه خدا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 1 - 1

1- تلاش هاى كافران ، در منحرف ساختن جامعه بشرى از راه خدا ، محكوم به شكست حتمى و نهايى است .

الذين كفروا و صدّوا عن سبيل اللّه أضلّ أعملهم

«أعمالهم» نظر به تلاش هاى كفرآميز و انحراف انگيز كافران دارد كه از واژه «صدّوا» استفاده مى شود. شكست حتمى و نهايى از آن جهت برداشت مى شود كه گوينده «أضلّ» خداوند است و اگر كافران در ظاهر پيشرفت هايى هم داشته باشند، در نهايت محكوم به شكست اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 32 - 3

3- عداوت و مبارزه با پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، مصداق كفر و پيشگيرى از راه خداوند

كفروا و صدّوا عن سبيل اللّه و شاقّوا الرسول

عطف «شاقّوا الرسول» بر «الذين كفروا و صدّوا. ..» ممكن است عطف تفسيرى باشد.

208- ممانعت قوم ثمود از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 38 - 10

10 - شيطان ، قوم عاد و ثمود را ، از راه خدا بازداشت .

و زيّن لهم الشيطن أعملهم فصدّهم عن السبيل

209- ممانعت قوم عاد از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - عنكبوت - 29 - 38 - 10

10 - شيطان ، قوم عاد و ثمود را ، از راه خدا بازداشت .

ص: 188

و زيّن لهم الشيطن أعملهم فصدّهم عن السبيل

210- موارد سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 190 - 2

2 - ارزش جهاد و نبرد با دشمنان ، به « در راه خدا بودن » آن است .

و قتلوا فى سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 195 - 3

3 - ارزش انفاق و تأمين هزينه هاى جهاد ، به « در راه خدا بودن » آن است .

و أنفقوا فى سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 118 - 5

5 - احكام خداوند، سبيل الله است.

هو أعلم من يضل عن سبيله . .. فكلوا مما ذكر اسم الله عليه

جمله «فكلوا . ..» جواب شرط محذوف است. يعنى إن انتهيتم عن اتباع المضلين ... فكلوا. و چون در آيه شريفه سخن از «إضلال عن سبيل الله» بود، اقتضاى تفريع آن است كه مضمون آن سبيل الله باشد، و چون سبيل الله اختصاصى به احكام ذبيحه ندارد، به همه احكام تعميم يافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 60 - 16

16 - نبرد با دشمنان دين ، از مصاديق « سبيل اللّه » است .

و ما تنفقوا من شىء فى سبيل اللّه يوف إليكم

سياق آيه حكايت از آن دارد كه از مصاديق «سبيل اللّه» جهاد با دشمنان دين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 88 - 2

2- معارف و قوانين اديان آسمانى ، مظهر « سبيل الله » است .

الذين كفروا و صدّوا عن سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 189

11 - حج - 22 - 9 - 6

6 - توحيد و يكتاپرستى ، راه خدا و اسلام ، فراخوان مردم به پيمودن اين راه و ترك آيين هاى شرك

و من الناس من يجدل فى اللّه . .. ليضلّ عن سبيل اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 24 - 5

5 - پرستش خداى يگانه ، راه خداوند

و هدوا إلى صرط الحميد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 4 - 30

30- جنگ با كافران محارب ، حركت در مسير خداوند است .

و الذين قتلوا فى سبيل اللّه

آنچه در صدر آيه شريفه مطرح شده است مبارزه بى امان با كافران در جبهه هاى نبرد است و خداوند، چنين مبارزه اى را «سبيل اللّه» ناميده است.

211- موانع سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 88 - 12

12 - درخواست از خداوند براى نابودى ثروت ها و امكاناتى كه سد راه خدا مى باشد ، امرى پسنديده است .

ليضلوا عن سبيلك ربنا اطمس على أمولهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 19 - 9

9- دروغ بستن به خدا ، موجب بازدارى مردم از پيوستن به راه او و منحرف ساختن دين الهى و نشانه كفر به آخرت است .

و من أظلم ممن افترى . .. و هم بالأخرة هم كفرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 11 - 16

16 - دلبستگى به مال و خانواده ، بازدارنده انسان از راه خدا و تكاليف دين

سيقول لك المخلّفون من الأعراب شغلتنا أمولنا و أهلونا . .. يقولون بألسنتهم

برداشت بالا بر اين اساس است كه اعراب در بيان «شغلتنا أموالنا و أهلونا» صادق به شمار آيند; ولى در گفتن «فاستغفرلنا» - كه حاكى از ندامت درونى آنان است - كاذب باشند.

ص: 190

212- موانع سلوك سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 26 - 17

17 - پيروى از هواى نفس ، ناسازگار با حركت در مسير خدا و مانعى بزرگ و خطرى جدى بر سر راه كمال آدمى

و لاتتّبع الهوى فيضلّك عن سبيل اللّه

213- موانع ممانعت از سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 47 - 10

10 - توجه به احاطه علمى خداوند بر كردار آدمى ، عامل اجتناب وى از سرمستى و رياكارى و جلوگيرى از راه خدا

و لاتكونوا . .. و اللّه بمايعملون محيط

214- نجات بخشى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 22 - 8

8 - مردان الهى ( همچون پيامبران ) در انديشه آزادى ملت هاى مظلوم اند ، نه در فكر رفاه خويش .

و تلك نعمة تمنّها علىّ أن عبّدتّ بنى إسرءيل

از آيه ياد شده به دست مى آيد كه آنچه فكر موسى(ع) را شديداً به خود مشغول مى داشت، گرفتارى بنى اسرائيل بود و اين نگرانى آسايش زندگى وى را در دستگاه فرعون به كلى تحت الشعاع قرار داده بود.

215- نعمت سلوك سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عبس - 80 - 20 - 6

6 - فراهم بودن زمينه آشنايى با راه خدا و آسان بودن سلوك آن ، نعمتى سزاوار شكرگزارى است .

قتل الإنسن ما أكفره . .. ثمّ السبيل يسّره

چنانچه كفر در «ما أكفره» به معناى كفران نعمت باشد; آيات پس از آن - از جمله اين آيه - درصدد بيان نعمت هايى خواهد بود كه ناسپاسى آنها، موجب نفرين خداوند است.

ص: 191

216- نعمتهاى الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 144 - 18

18 - وعده خداوند به اعطاى پاداش به سپاسگزاران نعمت هاى الهى

و سيجزى اللّه الشّاكرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 145 - 13،14،15،16

13 - پيكار اهل ايمان با دشمنان دين و پايدارى در هنگامه هاى دشوار ، سپاسگزارى از نعمت هاى الهى است .

و لمّا يعلم اللّه الّذين جاهدوا منكم و يعلم الصّابرين . .. و سنجزى الشّاكرين

14 - جهاد براى سپاسگزارى از نعمت هاى الهى ، بدون چشمداشت پاداش در دنيا و آخرت از مقدسترين نوع جهاد و مبارزه

و لمّا يعلم اللّه الّذين جاهدوا . .. من يرد ثواب الدّنيا ... ثواب الاخرة ... و س

از تعبير «سنجزى» براى شاكران و تعبير به «نؤته» براى خواستاران ثواب دنيا و آخرت به دست مى آيد كه پاداش شاكران، جزاى شكر آنان است نه اينكه مجرد اعطا باشد. اضافه بر اين، كلمه «منها» دلالت مى كند بر اينكه دو طايفه پيش تنها به برخى از خواسته خود دست مى يابند، ولى شاكران جزاى كامل دريافت مى دارند.

15 - سپاسگزارى نعمت هاى الهى ، برانگيزنده آدمى به جهاد و انجام تكاليف دينى

و من يرد ثواب الدّنيا . .. و من يرد ثواب الاخرة ... و سنجزى الشّاكرين

به نظر مى رسد خداوند مجاهدان را به سه دسته تقسيم كرده است و جمله «سنجزى الشّاكرين»، بيانگر دسته سوم مى باشد. يعنى آنان كه نه ثواب دنيا انگيزه جهاد آنهاست و نه ثواب آخرت، بلكه انگيزه آنان از جهاد تنها سپاسگزارى است.

16 - سپاسگزاران نعمت هاى خداوند ، بهره مند از پاداش هاى مخصوص او

و من يرد ثواب الدّنيا . .. و من يرد ثواب الاخرة ... و سنجزى الشّاكرين

217- نفى الوهيت اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 75 - 21

21 - هشدار خداوند به مسلمانان در مورد خطر گرايششان به شرك با خدا پنداشتن پيامبران و أولياء الهى

ما المسيح ابن مريم الا رسول . .. انظر انى يؤفكون

با توجه به اينكه تك تك مسلمانان بايد با دقت سرنوشت نابهنجار و شرك آلود بنى اسرائيل را مد نظر داشته باشند، معلوم مى شود، چنين خطرى (گرايش به شرك با خدا پنداشتن پيامبران)، در كمين مسلمانان نيز هست و هدف از اين فرمان (انظر) پيشگيرى از گرفتار شدن به اين وضعيت نارواست.

ص: 192

218- نقش ايام الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 5 - 18

18- ايام الله ، روز بروز و ظهور خداوند در دو عرصهء سختى ها و اعطاى نعمت به بندگان

و ذكّرهم بأيّ-م الله إن فى ذلك لأيت لكل صبّار شكور

اينكه خداوند فرموده است: در يادآورى ايام الله آياتى است بر هر صبر پيشه، شكرگزار، و چون صبر، همواره در برابر سختيها و بلايا مطرح است و شكرگزارى، همواره در برابر اعطاى نعمت، ذكر اين دو (صابران و شاكران) مى تواند قرينه باشد كه مراد از «ايام الله» آن ايامى است كه خداوند در آن ايام با اعطاى نعمت فراوان و ايجاد بلايا و سختيها، تجلى مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 14 - 6

6 - « أيام اللّه » ، روز هاى ظهور عينى حاكميت و اقتدار خداوند و انتقام از كافران

لايرجون أيّام اللّه ليجزى قومًا

از اضافه «ايّام» به «اللّه»، استفاده مى شود كه روزهاى مورد نظر، ايّام ويژه اى است كه با ساير روزها تفاوت دارد و اراده الهى در آن ظهور و بروز خاصى مى يابد. با توجه به جمله «ليجزى...» ممكن است چنين برداشت شود كه «أيّام اللّه» روزهايى است كه خداوند از كافران انتقام مى گيرد.

219- نقش سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ممتحنه - 60 - 1 - 16

16 - ارزش هجرت و جهاد ، به انجام گرفتن آن در راه خدا و براى خشنودى او است .

إن كنتم خرجتم جهدًا فى سبيلى و ابتغاء مرضاتى

تعبير «خرجتم»، چنانچه بيانگر هجرت مسلمانان از مكه به مدينه باشد، عنوان «جهاد» نيز بر آن انطباق مى يابد.

220- نماز اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 37 - 1

1 - مردمان الهى و والا مقامى كه تجارت و داد و ستد ، آنان را از ذكر خدا ، اقامه نماز و پرداخت زكات باز نمى دارد ، همواره

ص: 193

ترسان از روز قيامت اند .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة يخافون يوم

برداشت ياد شده بر اين اساس است كه «رجال» مبتدا و «يخافون» خبر آن باشد.

221- نورانيت سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 1 - 9

9- كفر ، ظلمت و راه خدا ، نور است .

لتخرج الناس من الظلمت إلى النور

به قرينه آيات بعد، كه درباره كافران و سدّ كنندگان راه خداست، مراد از «ظلمات»، كفر و مراد از «نور»، راه خداست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 5 - 5

5- كفر ، ظلمت و راه خدا ، نور است .

أخرج قومك من الظلمت إلى النور

از آن جايى كه هدف پيامبران و از جمله موسى(ع) هدايت مردم بوده است; احتمالاً، مراد از خارج كردن مردم از ظلمت، نجات از كفر و بردن آنان به سوى نور، هدايت آنان باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 11 - 7

7 - كفر ، ظلمت و راه خدا ، نور است .

من الظلمت إلى النور

از اين قرينه كه مقصود از نور قرآن و راه خدا است; استفاده مى شود كه مراد از ظلمات، راه هاى كفر است.

222- وحدت سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 1 - 10

10- راه خدا ، واحد و يگانه و راه كفر و ضلالت ، متعدد و گوناگون است .

لتخرج الناس من الظلمت إلى النور

برداشت فوق با توجه به استعمال «ظلمات» به صورت جمع و «نور» به صورت مفرد استفاده مى شود.

ص: 194

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 11 - 7

7 - كفر ، ظلمت و راه خدا ، نور است .

من الظلمت إلى النور

از اين قرينه كه مقصود از نور قرآن و راه خدا است; استفاده مى شود كه مراد از ظلمات، راه هاى كفر است.

223- وضوح سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 1 - 18

18- راه خداوند ، راهى است روشن و داراى فرجامى مشخص و بدون سردرگمى

لتخرج الناس من الظلمت إلى النور . .. إلى صرط العزيز الحميد

عبارت «إلى صراط العزيز» بدل از «إلى النور» است. تسميه راه خدا به «نور» و راه غير آن به «ظلمات» نشان مى دهد كه راه خداوند روشن و مشخص است; در حالى كه راههاى غير آن، آميخته با سردرگمى است.

224- وعده هاى الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 125 - 8

8 - وعده الهى به نزول پنجهزار فرشته براى يارى رزمندگان بدر و يا احد و يا حمراءالاسد ، در صورت صابر بودن و تقوا داشتن

ان تصبروا و تتّقوا . .. يمددكم ربّكم بخسمة الاف من الملئكة

برخى مفسّران به قرينه جمله «يأتوكم من فورهم هذا»، آيه مورد بحث را درباره قضيه حمراءالاسد دانسته اند كه مشركان پس از غلبه در احد و انصراف از معركه، پشيمان شدند و تصميم بر يورش به مدينه را داشتند كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) پس از دريافت اين خبر، مسلمانان را براى رويارويى با آنان فراخواند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 135 - 10

10 - اصراركنندگان بر گناه ، محروم از وعده الهى به آمرزش گناهانشان

و الّذين اذا فعلوا فاحشة . .. و من يغفر الذّنوب الّا اللّه و لم يصرّوا على ما فع

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 144 - 18

18 - وعده خداوند به اعطاى پاداش به سپاسگزاران نعمت هاى الهى

ص: 195

و سيجزى اللّه الشّاكرين

225- ولايت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 122 - 11،12،13،16

11 - پذيرش ولايت خداوند ، از بين برنده هر نوع سستى در انجام وظايف دينى

اذ همّت . .. و اللّه وليّهما

«و اللّه وليّهما»، با لحن اعتراض گونه اش (در حالى كه خداوند سرپرست و حمايت كننده شماست، سستى چرا؟) به اين نكته اشاره دارد كه پذيرش ولايت الهى و اعتقاد به آن، مانع از هر گونه سستى در راه انجام وظايف الهى است.

12 - سستى و هراس در هنگامه هاى دشوار ( همانند جنگ ) و تصميم به نافرمانى از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، به تنهايى ، موجب خروج از ولايت و حمايت الهى نيست .

اذ همّت . .. و اللّه وليّهما

جمله «و اللّه وليّهما»، در عين اعتراض به گروههايى كه قصد انحراف از جنگ و نافرمانى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را داشتند، بيانگر اين است كه اين تصميمشان، باعث نشد كه ولايت الهى از آنان منقطع شود.

13 - افتادن بندگان به ورطه انحراف ، در صورت قطع ولايت و حمايت الهى از آنان

اذ همّت . .. و اللّه وليّهما

جمله «اللّه وليّهما»، بيانگر علت انصراف مسلمانان از تصميم بر مخالفت پيامبر (صلی الله علیه و آله) است. بنابراين قطع ولايت، موجب گرفتار شدن آدمى به انحراف و مخالفت پيامبر (صلی الله علیه و آله) است.

16 - پذيرش ولايت خداوند ، مستلزم توكّل و اتكا به او در هر حال و در همه امور

و اللّه وليّهما و على اللّه فليتوكّل المؤمنون

جمله «و على اللّه فليتوكّل»، با كلمه «فاء»، تفريع به جمله «و اللّه وليّهما» شده است يعنى حال كه خداوند ولى شماست، تنها به او توكّل كنيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 123 - 7

7 - نصرت و يارى الهى به مؤمنان ، نشانه اى از ولايت او بر ايشان

و اللّه وليّهما . .. و لقد نصركم اللّه ببدر و انتم اذلّة

جمله «و لقد نصركم اللّه»، مى تواند استدلالى باشد براى جمله «و اللّه وليّهما». يعنى خداوند، ولى و حامى مؤمنان است; به دليل اينكه شما را در بدر، در عين ضعف و ناتوانى، يارى كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 150 - 1،5،6،7،8،9

1 - تنها خداوند مولى و سرپرست اهل ايمان و بهترين ياور آنان است .

ص: 196

بل اللّه موليكم و هو خير النّاصرين

5 - اطاعت و پيروى جامعه ايمانى از كفرپيشگان ، موجب خروج از ولايت خداوند و محروميّت از يارى او

ان تطيعوا الّذين كفروا . .. بل اللّه موليكم و هو خيرُ النّاصرين

6 - پذيرش ولايت خداوند ، موجب بهره مندى از پشتيبانى وى و زمينه ساز پيروزى بر كافران

بل اللّه موليكم و هو خير النّاصرين

تقديم ذكرى ولايت الهى بر يارى او، نشانه تقدّم خارجى آن است; يعنى آنگاه خداوند شما را يارى خواهد كرد كه تنها ولايت او را پذيرا باشيد.

7 - پذيرش ولايت الهى و عقيده به خدا به عنوان بهترين ياور ، مانع اطاعت از كافران و پذيرش ولايت آنان

ان تطيعوا الّذين . .. بل اللّه موليكم و هو خير النّاصرين

چون معمولا اطاعت آدمى از كسى براى جلب يارى اوست، قرآن با بيان اينكه خداوند تنها سرپرست و بهترين ياور است به مؤمنان مى فهماند كه با يارى خداوند هيچ نيازى به يارى كافران نخواهيد داشت تا مجبور شويد از آنان تبعيّت كنيد.

8 - توجّه به ولايت الهى و اعتقاد به يارى حتمى خداوند ، از عوامل تقويت روحيه اهل ايمان در هنگامه هاى دشوار و نبرد با دشمنان

بل اللّه موليكم و هو خير النّاصرين

9 - پذيرش ولايت خداوند و اعتقاد به يارى حتمى او ، مانع واپسگرايى و زيانكارى جامعه ايمانى و باعث رشد و سعادت

يردّوكم على اعقابكم فتنقلبوا خاسرين. بل اللّه موليكم و هو خير النّاصرين

پيامد پذيرش ولايت كافران، واپسگرايى و خسارت است. بنابراين پذيرش ولايت خداوند - به قرينه مقابله آن با پذيرش ولايت كافران - باعث رشد و سعادت خواهد بود.

226- ويژگى سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 45 - 5

5 - راه خدا ( دين و معارف الهى ) بدور از هر گونه انحراف و ناهنجارى

أن لعنة اللّه على الظالمين. الذين ... يبغونها عوجاً

227- ويژگيهاى الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 1 - 1

1 - قرآن ، كتابى تحقق يافته و نشأت گرفته از اسم « اللّه » است .

بسم اللّه

«بسم اللّه» در آغاز قرآن را به دو گونه مى توان لحاظ كرد: 1 - سخنى باشد كه خداوند آن را براى تعليم به مردم بيان كرده است.

ص: 197

در اين لحاظ «بسم اللّه» دستورى به مردم است كه چگونه كارهاى خويش را آغاز كنند. 2 - خداوند خود گوينده اين سخن باشد. در اين صورت «بسم اللّه» در آغاز قرآن اشاره به آن است كه خداوند قرآن را با اسم «اللّه» تحقق بخشيده و به ظهور رسانده است; يعنى، قرآن مظهر اسم «اللّه» است.

228- ويژگيهاى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 37 - 11

11 - تلاش براى تأمين توشه و سعادت اخروى ، همراه با تأمين زندگى دنيايى ، از ويژگى مردان الهى است .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه . .. يخافون يومًا تتقلّب فيه القلوب و ا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 22 - 8

8 - مردان الهى ( همچون پيامبران ) در انديشه آزادى ملت هاى مظلوم اند ، نه در فكر رفاه خويش .

و تلك نعمة تمنّها علىّ أن عبّدتّ بنى إسرءيل

از آيه ياد شده به دست مى آيد كه آنچه فكر موسى(ع) را شديداً به خود مشغول مى داشت، گرفتارى بنى اسرائيل بود و اين نگرانى آسايش زندگى وى را در دستگاه فرعون به كلى تحت الشعاع قرار داده بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 36 - 11

11 - تنها پادشاهان و دنيامداران ، فريفته مال و مكنت دنيايند ، نه مردان الهى و خداجوى .

بل أنتم بهديّتكم تفرحون

229- ويژگيهاى تجارت اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 37 - 1،2

1 - مردمان الهى و والا مقامى كه تجارت و داد و ستد ، آنان را از ذكر خدا ، اقامه نماز و پرداخت زكات باز نمى دارد ، همواره ترسان از روز قيامت اند .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة يخافون يوم

برداشت ياد شده بر اين اساس است كه «رجال» مبتدا و «يخافون» خبر آن باشد.

2 - هيچ داد و ستد و تجارتى ، مردمان والا مقام و الهى را از ياد خدا ، برپايى نماز و پرداخت زكات ، غافل نمى سازد .

رجال لاتلهيهم تجرة و لابيع عن ذكر اللّه و إقام الصلوة و إيتاء الزكوة

ص: 198

والا مقامى و بزرگى در برداشت ياد شده، از تنوين «رجال» - كه براى تفخيم مى باشد - استفاده شده است و اين كه هيچ داد و ستدى از ياد خدا بازدارنده نيست، از نكره در سياق نفى - كه مفيد عموم مى باشد - به دست آمده است.

230- ويژگيهاى سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 125 - 11

11- راه خدا و اسلام ، سازگار با عقل ، علم و عواطف انسانى

ادع إلى سبيل ربّك بالحكمة و الموعظة الحسنة

231- هدايت الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 128 - 17

17 - نگرانى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از هدايت نيافتن مشركان و اعلام خداوند ، به اينكه هدايت به دست اوست ، نه پيامبر (صلی الله علیه و آله) .

ليس لك من الامر شىء

رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) در پى شكست دندان مباركش توسط مشركان در جنگ احد فرمود: كيف يفلح قومٌ فعلوا هذا بنبيّهم؟ در اين هنگام آيه فوق نازل شد.

_______________________________

الدر المنثور، ج 2، ص 312.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 144 - 17

17 - واپسگرايى و ارتداد ، كفران نعمتِ رسالت انبيا و هدايت الهى است .

و من ينقلب على عقبيه . .. و سيجزى اللّه الشّاكرين

مفهوم جمله «و سيجزى اللّه الشّاكرين» اين است كه مرتدان، ناسپاس هستند، و به مناسبت حكم و موضوع، اين ناسپاسى در ارتباط با رسالت انبيا و هدايت الهى است.

232- هدايت به سبيل الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 53 - 1

1 - پيامبراكرم (صلی الله علیه و آله) ، هادى و رهنماى انسان ها به راه خداوند است .

ص: 199

و إنّك لتهدى إلى صرط مستقيم . صرط اللّه

«صراط اللّه» بدل از «صراط مستقيم» در آيه قبل است; يعنى، «و إنّك لتهدى إلى صراط اللّه».

233- هدايتگرى اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 86 - 3

3 - مردان الهى ، داراى احساس مسؤوليت بيشتر براى هدايت بستگان خويش

و اغفر لأبى إنّه كان من الضالّين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 4 - 6

6 - فروزان نگه داشتن هميشگى مشعل هدايت و برانگيختن مردان الهى براى هدايت خلق ، نمود فضل و فزون بخشى مستمر خداوند

و ءاخرين منهم لمّا يلحقوا بهم . .. ذلك فضل اللّه يؤتيه من يشاء

برداشت ياد شده، بر اين اساس است كه «ذلك فضل اللّه» اشاره به «آخرين» داشته باشد.

234- هشدارهاى الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 112 - 20

20 - هشدار خداوند به پرهيز از گناه ، تجاوز و كفر به آيات الهى

ذلك بانّهم كانوا يكفرون . .. ذلك بما عصوا و كانوا يعتدون

بيان علت ذلّتها و گرفتاريهاى يهود، هشدارى است به تمام مرتكبين گناه.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 119 - 22

22 - هشدار خداوند به دشمنان دين ، نسبت به عواقب توطئه هاى ايشان عليه جامعه اسلامى

و اذا خلوا عضّوا عليكم . .. انّ اللّه عليم بذات الصدور

جمله «ان اللّه . .. » پس از جمله «و اذا خلوا ... » در حقيقت هشدارى است به كافران كه نپندارند اگر در خفا عليه مسلمانان كينه توزى و توطئه مى كنند، خداوند آگاه به آن نيست; چرا كه خداوند نه تنها به جلسات مخفى آنان آگاه است، بلكه به درون سينه هاى آنان كه مخفيتر از جلسات سرى آنان است، نيز دانا مى باشد.

ص: 200

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 137 - 8

8 - هشدار به مردم از عاقبت و فرجام شوم تكذيب كنندگان دين خداوند

فانظروا كيف كان عاقبة المكذّبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 139 - 3

3 - شكست در جنگ ، نبايد موجب سستى و اندوه اهل ايمان شود .

و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 149 - 3

3 - هشدار هاى خداوند به جامعه ايمانى نسبت به توطئه ها و دسيسه هاى كفرپيشگان

يا ايّها الّذين امنوا ان تطيعوا الّذين كفروا يردّوكم على اعقابكم فتنقلبوا خاسرين

235- هماهنگى سبيل الله با عقل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 125 - 11

11- راه خدا و اسلام ، سازگار با عقل ، علم و عواطف انسانى

ادع إلى سبيل ربّك بالحكمة و الموعظة الحسنة

236- هماهنگى سبيل الله با علم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 125 - 11

11- راه خدا و اسلام ، سازگار با عقل ، علم و عواطف انسانى

ادع إلى سبيل ربّك بالحكمة و الموعظة الحسنة

ص: 201

الواح

1- الواح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اعلى - 87 - 19 - 6

6 - « عن أبى بصير عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : قال لى : يا أبامحمّد . . . عندنا الصحف التى قال اللّه عزّوجلّ « صحف إبراهيم و موسى » قلت : جعلت فداك هى الألواح ؟ قال نعم ;

از ابى بصير روايت شده كه گفت: امام صادق(ع) به من فرمود: اى ابامحمد! . .. نزد ما صحفى است كه خداى عزّوجلّ فرموده: «صحف ابراهيم و موسى». عرض كردم اين صحف، همان الواح (صفحه ها) است؟ فرمود آرى».

2- الواح تورات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 145 - 1،2،4،5

1 - خداوند در ميعادگاه مناجات ، الواح نگارش يافته اى را به موسى عطا كرد .

و كتبنا له فى الألواح . .. فخذها

«ال» در «الألواح» عهد ذكرى و اشاره به «ما اتيتك» در آيه قبل است.

2 - خداوند ، نگارنده نوشته هاى موجود در لوحه هاى اهدا شده به موسى ( ع )

و كتبنا له فى الألواح

4 - الواح اهدا شده به موسى ( ع ) ( تورات ) تأمين كننده همه نياز هاى هدايتى مردم عصر موسى ( ع ) با بيانى روشن

و كتبنا . .. تفصيلا لكل شىء

5 - نزول تورات به صورت الواحى مكتوب بود .

و كتبنا له فى الألواح

ص: 202

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 154 - 2،3

2 - موسى ( ع ) پس از فرونشستن خشمش ، لوحه هاى تورات را كه بر اثر غضب ر ها ساخته بود ، از زمين برگرفت .

و لما سكت عن موسى الغضب أخذ الألواح

3 - نوشته ها و حقايق موجود در الواح عطا شده به موسى ، هدايتگر انسان ها و رحمت آفرين براى آنها

و فى نسختها هدى و رحمة

كلمه «نسخة» به نوشته اصلى و نيز به رونوشت آن به اعتبار اينكه جانشين نوشته اصلى است، اطلاق مى گردد. (لسان العرب). ظاهراً مراد از «نسخة» در آيه شريفه همان نوشته اصلى است.

3- الواح موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 248 - 17

17 - در صندوق معهود ، نشانه حاكميت طالوت و شكسته هاى الواح حضرت موسى بود كه بر آن علوم آسمانى نگاشته شده بود .

ان ياتيكم التابوت

امام باقر (ع) درباره آيه «ان ياتيكم التابوت . .. » فرمود: رضاض الالواح فيها العلم و الحكمة، العلم جاء من السماء فكتب فى الالواح و جعل فى التابوت

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 133، ح 440 ; نورالثقلين، ج 1، ص 247، ح 977.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 36 - 2

2 - كتاب آسمانى موسى ( ع ) ، داراى صحيفه ها و الواح متعدد

بما فى صحف موسى

4- ويژگى الواح تورات

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 145 - 3

3 - الواح عطا شده به موسى ( ع ) ، دربردارنده پندهايى از هر چيز پندآموز

و كتبنا له فى الألواح من كل شىء موعظة

«موعظة» مفعول براى «كتبنا» و «من كل شىء» صفت براى «موعظة» است. مراد از «كل شىء»، به مناسبت مورد، هر چيز پندآموز است. بنابراين جمله «كتبنا له ... » يعنى: از هر چيز پندآموز موعظه اى را در الواح عطا شده به موسى نگاشتيم.

ص: 203

الوهيت

1- آثار الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 23 - 4

4- ناسازگارى مقام الوهيت با محاسبه و بازخواست شدن

فسبحن اللّه. .. لايسل عمّا يفعل و هم يسلون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 19 - 17

17- مقام الوهيت ، مقتضى آگاهى بر تمامى احوال بندگان

لا إله إلاّ اللّه . .. و اللّه يعلم متقلّبكم و مثويكم

محور اساسى سخن در آيه شريفه تأكيد بر الوهيت يگانه خداوند است.

2- آثار الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 51 - 14

14- الوهيت خداوند مقتضى كيفر و پاداش به بندگان است .

ليجزى الله . .. إن الله سريع الحساب

از آمدن لفظ جلاله «الله» و تكرار آن در يك آيه، بدون اينكه نيازى به تصريح آن باشد، برداشت فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 204

16 - زمر - 39 - 46 - 10

10 - مقتضاى الوهيت حق ( اللّه ) ، توانايى او بر خلق و آگاهى كامل او از غيب و شهود است .

قل اللّهمّ فاطر السموت و الأرض علم الغيب و الشهدة

يادآورى وصف توانايى و آگاهى خداوند، پس از آمدن نام مقدس او (اللّه)، بيانگر مطلب بالا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 53 - 11

11 - آمرزش تمامى گناهان بندگان ، مقتضاى ذات خداوند است .

لاتقنطوا من رحمة اللّه إنّ اللّه يغفر الذنوب جميعًا

آمدن اسم جلاله به صورت اسم ظاهر (اللّه يغفر) به جاى ضمير (إنّه يغفر)، مى تواند گوياى حقيقت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 17 - 12

12- مقام الوهيت خداوند ، مقتضى تخلف ناپذيرى وعده هاى او

إنّ وعد اللّه حقّ

تصريح به نام «اللّه» در بيان حقانيت معاد، در بردارنده اين پيام است كه امكان ندارد مقامى چون خداوند، وعده اى دهد كه محقق نشود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 5 - 11

11 - غفران و رحمت الهى ، برخاسته از مقام الوهيت او

و اللّه غفور رحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 39 - 7

7 - پروردگارى خداوند ، مقتضى گرايش انسان ها ، به تنزيه و ستايش او

و سب-ّح بحمد رب-ّك

از ارتباط ميان «و سبّح. ..» با وصف «ربّ»، مطلب بالا استفاده مى شود.

3- آثار ذكر الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 85 - 10

10 - توجه به الوهيت و فرمانروايى جاويدان خداوند و نيز تداوم زندگى انسان در آخرت ، زمينه ساز گرايش انسان به حق

ص: 205

و هو الذى فى السماء إله و . .. و عنده علم الساعة و إليه ترجعون

با توجه به اين كه آيات پيشين در رد منكران توحيد بود، استفاده مى شود كه طرح فرمانروايى خدا بر هستى در دنيا و آخرت، هشدارى به حق ستيزان است.

4- ادعاى الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 29 - 2

2 - فرعون ، مدعى الوهيت يگانه خويش

قال لئن اتّخذت إلهًا غيرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 38 - 3،11

3 - فرعون ، مدعى مقام خدايى براى خود

و قال فرعون . .. ما علمت لكم من إله غيرى

11 - « قال رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : كلمتان قالهما فرعون « ما علمت لكم من إله غيرى » و قوله « أنا ربّكم الأعلى » قال كان بينهما أربعون عاماً ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه فرمود: فرعون دو جمله گفت: يكى «ما علمت لكم من إله غيرى» و ديگرى «أنا ربّكم الأعلى» و بين گفتن اين دو جمله چهل سال فاصله بود».

5- استخفاف مقام الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 43 - 4

4- هرگونه شرك ، مستلزم تنقيص و كوچك شمردن مقام رفيع خداوندى است .

قل لو كان معه ءالهة . .. سبحنه و تعلى عمّا يقولون علوًّا كبيرًا

6- اصرار بر الوهيت عيسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 75 - 20

20 - اصرار مسيحيان بر تثليث و الوهيت مسيح ( ع ) على رغم استدلال هاى روشن قرآن بر بطلان عقيده آنان

ص: 206

انظر كيف نبين لهم الايت ثم انظر انى يؤفكون

«يوفكون» از مصدر «افك» به معناى بازگرداندن است. و «انى» به معناى كجا و چگونه است، بنابراين جمله «انظر انى يوفكون» يعنى بنگر آنان - على رغم بيان دلايلى روشن بر واهى بودن تثليث و الوهيت مسيح(ع) - چگونه از حق منحرف مى شوند و به كجا نگون مى گردند.

7- الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 87 - 10

10 - توجّه به الوهيت و كمال مطلق بودن خداوند ، موجب پذيرش خبر هاى او و اعتقاد به راستى آنها

و من اصدق من اللّه حديثا

تكيه بر اسم جلاله «اللّه» با وجود اينكه مى توانست با ضمير از آن ياد شود، اشاره به اين معناست كه الوهيّت، ملازم حقانيّت تمامى اخبار اوست. يعنى چون «اللّه» است و كمال مطلق، اَخبار او با واقع مطابقت دايمى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 114 - 4

4 - درخواست از مقام الوهيت و ربوبيت خداوند از آداب دعا و مؤثر در استجابت آن

قال عيسى ابن مريم اللّهم ربنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 19 - 21

21 - اعتقاد مشركان به الوهيت خداوند

قل أى شىء أكبر شهدة قل اللّه

در آيه شريفه با وجود اينكه سؤال از جانب خداوند مطرح شده است و مشركان بايد پاسخگو باشند، ولى خداوند، خود، پاسخ داده است: «قل اللّه». اين نوع پاسخگويى گواه اعتراف طرف مقابل به مضمون ارائه شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 102 - 2

2 - الوهيت، مخصوص پروردگارى است كه آفريننده هستى و بى نياز از شريك و فرزند است.

بديع السموت و الأرض أنى يكون له ولد و لم تكن له صحبة . .. ذلكم الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 20 - 2

2- خداوندى خداوند ، منشأ قدرتمندى او بر انجام كار هاى شگفت آور و بزرگ

ص: 207

و ما ذلك على الله بعزيز

ذكر اسم ظاهر «الله» به جاى ضمير - با اينكه به دليل ذكر «الله» در آيه جاى كاربرد ضمير است - مى تواند مشعر به معناى ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 25 - 10

10 - خدا ، تنها معبود به حق و شايسته الوهيت

أنّ اللّه هو الحقّ المبين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 3 - 8،9

8 - در جهان هستى معبودى جز اللّه ، حقيقتاً وجود ندارد .

لا إله إلاّ هو

9 - خالقيت ، رازقيت و الوهيت ، از اوصاف و ويژگى هاى خداوند

هل من خلق غير اللّه يرزقكم من السماء و الأرض لا إله إلاّ هو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 62 - 5

5 - ربوبيت ، خالقيت ، الوهيت و يكتايى ، از اوصاف و ويژگى هاى خداوند

ذلكم اللّه ربّكم خلق كلّ شىء لا إله إلاّ هو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 43 - 2

2 - خداوند ، يگانه معبود به حق هستى است .

أم لهم إله غير اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 3 - 1

1 - خداوند ، معبود حقيقى مردم است .

إله الناس

8- الوهيت در دوران ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 208

5 - انعام - 6 - 78 - 10

10 - الوهيت بتها در كنار ربوبيت اجرام آسمانى، پندار رايج مردم زمان ابراهيم(ع)

أتتخذ أصناما . .. كوكبا ... القمر ... الشمس

سخن ابراهيم(ع) با بت پرستان آن بود كه «أتتخذ أصناما ءالهة»، ولى در مورد اجرام آسمانى سخن از ربوبيت آنهاست. تفاوت اين دو تعبير محتملا اشاره اى به تفاوت بتها و اجرام آسمانى در پندار قوم ابراهيم است.

9- الوهيت در مسيحيان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 73 - 3

3 - اختلاف عقايد مسيحيان درباره الوهيت

قالوا إنّ اللّه هو المسيح . .. لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه ثالث ثلثة

10- الوهيت در هدايت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 26 - 9

9 - مسؤوليت ويژه انسان در برابر هدايت و ارشاد بستگان نزديك خود *

و إذ قال إبرهيم لأبيه و قومه

تقديم «لأبيه» مى تواند توجه بيشتر ابراهيم(ع) به هدايت پدر را برساند; كه از آن اولويت هدايت و ارشاد بستگان نزديك استفاده مى شود.

11- الوهيت عيسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 79 - 3

3 - نفى الوهيّت حضرت عيسى ( ع ) ازسوى خداوند

انّ مثل عيسى عند اللّه . .. (آيه 59) ما كان لبشر ان يؤتيه اللّه الكتاب

از مصاديق مورد نظر براى آيه شريفه، حضرت مسيح است ; چون آيات قبل درباره اهل كتاب مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 171 - 14

ص: 209

14 - حضرت عيسى ( ع ) ، مخلوق و مملوك خداست ، نه خدا و فرزند خدا .

انما المسيح عيسى ابن مريم رسول اللّه و كلمته

برخى بر آنند كه مراد از «كلمة اللّه» همان كلمه «كن» است كه خداوند با آن مخلوقات را ايجاد مى كند و از جمله با اين كلمه، حضرت مسيح(ع) را ايجاد كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 17 - 1،2،3،6،7،8،11،20،28،31

1 - ادعاى گروهى از مسيحيان به انحصار الوهيت در حضرت مسيح ( ع )

قالوا إنّ اللّه هو المسيح ابن مريم

2 - ادعاى الوهيت براى مسيح ( ع ) ، كفر است و مدعيان آن كافرند .

لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه هو المسيح ابن مريم

3 - ادعاى الوهيت براى مسيح ( ع ) ، مصداقى روشن از نقض پيمان مسيحيان با خدا

لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه هو المسيح

6 - فرزندى مسيح ( ع ) براى مريم ( ع ) ، دليلى بر خدا نبودن وى

قالوا إنّ اللّه هو المسيح ابن مريم

نقل اعتراف مسيحيان به اينكه مسيح(ع) فرزند مريم است، براى توجه دادن آنهاست به اين حقيقت كه فرزند بودن (مخلوق بودن) با خدا بودن تنافى دارد.

7 - ادعاى الوهيت مسيح ( ع ) ، على رغم اعتراف به فرزند بودن وى ، تنها يك سخن است و نمى تواند اعتقاد قلبى باشد .

لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه هو المسيح ابن مريم

از اينكه ادعاى آنان با لفظ «قالوا» (گفتند) بيان شده، نه با الفاظى همانند «امنوا» يا «اعتقدوا»، معلوم مى شود اين ادعا، شايستگى باور و اعتقاد قلبى را ندارد.

8 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) مأمور محاجه با مسيحيان مدعى الوهيت مسيح

الذين قالوا إنّ اللّه . .. قل فمن يملك

11 - ناتوانى مسيح ( ع ) و مادرش و تمامى اهل زمين در برابر اراده الهى ، دليل بطلان ادعاى الوهيت براى مسيح ( ع )

لقد كفر الذين . .. ان اراد ان يهلك المسيح ابن مريم و امه و من فى الأرض جميعاً

20 - ادعاى الوهيت براى مسيح ( ع ) ، نشانه ضعف شناخت مسيحيان از خدا و قدرت مطلق اوست .

الذين قالوا . .. و للّه ملك السموت

28 - خلقت ويژه حضرت مسيح ( ع ) ، نبايد موجب پيدايش شبهه الوهيت در مورد وى گردد .

لقد كفر الذين . .. يخلق ما يشاء

گويا جمله «يخلق ما يشاء»، در رد پندار كسانى است كه به خاطر نحوه خاص آفرينش حضرت مسيح(ع)، قائل به الوهيت وى شدند.

31 - برخورد منطقى و استدلالى قرآن با مسيحيان ، در مورد پندار الوهيت براى مسيح ( ع )

الذين قالوا إنّ اللّه هو المسيح . .. و اللّه على كل شىء قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 210

4 - مائده - 5 - 72 - 1،2،3،13،14،21،24

1 - اعتقاد گروهى از نصارا به انحصار الوهيت در مسيح ( ع )

لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه هو المسيح ابن مريم

با توجه به اينكه آيه بعد نظر مسيحيان را درباره عيسى و خدايى او را به گونه اى ديگر غير از انحصار الوهيت به وى مطرح ساخته معلوم مى شود اعتقاد ياد شده در اين آيه، باور برخى از مسيحيان بوده است نه همه آنان. در مجمع البيان آمده اين عقيده فرقه «يعقوبيه» مى باشد ; آنان معتقد بودند كه خداوند با مسيح در ذات متحد شد و يك چيز گشتند.

2 - كسانى كه مسيح ( ع ) را خدا مى پندارند ، بدون ترديد كافرند .

لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه هو المسيح

3 - ادعاى الوهيت براى مسيح ( ع ) مصداقى روشن از نقض پيمان مسيحيان با خدا

لقد اخذنا ميثق بنى اسرءيل . .. لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه هو المسيح ابن مريم

13 - مسيحيان معتقد به الوهيت مسيح ( ع ) ، رويگردان از تعاليم آن حضرت

لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه هو المسيح . .. يبنى اسرءيل اعبدو اللّه

14 - مسيحيان معتقد به الوهيت مسيح ( ع ) مردمى كافر و مشرك

لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه هو المسيح ابن مريم . .. انه من يشرك باللّه

21 - معتقدان به الوهيت مسيح ( ع ) محروم از بهشت و گرفتار به آتش دوزخ

قالوا إنّ اللّه هو المسيح . .. فقد حرم اللّه عليه الجنة مأويه النار

24 - باور به الوهيت مسيح ( ع ) ظلم است .

إنّ اللّه هو المسيح . .. و ما للظلمين من انصار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 74 - 1،2

1 - دعوت خداوند از معتقدان به تثليث و الوهيت مسيح ( ع ) ، براى استغفار و بازگشت به خدا

افلا يتوبون إلى اللّه و يستغفرونه

به قرينه آيات پيشين (قالوا ان اللّه هو المسيح . .. قالوا ان اللّه ثالث ثلثة) فاعل «يتوبون ...» مسيحيان هستند و متعلق توبه و استغفار، عقيده به الوهيت مسيح(ع) و تثليث مى باشد.

2 - مسيحيان به خاطر پافشارى به عقايد باطل خويش ( الوهيت مسيح ( ع ) و تثليث ) مورد توبيخ خداوند

لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه هو المسيح . .. افلا يتوبون إلى اللّه

استفهام توبيخى در «افلا يتوبون . ..» براى سرزنش مسيحيان بر ترك توبه و استغفار از عقايد كفرآميز بكار رفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 77 - 5

5 - پندار تثليث و الوهيت مسيح ( ع ) و مادرش مريم ، مصداق روشن گزافه گويى و غلو مسيحيان در دين خويش

ياهل الكتب لاتغلوا فى دينكم

از مصاديق مورد نظر از گزافه گويى مسيحيان - به قرينه آيات گذشته - اعتقاد آنان به تثليث و الوهيت مسيح(ع) و مادرش مريم است.

ص: 211

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 116 - 3،5

3 - مسيح ( ع ) و مادرش مريم خدايانى همتاى خداوند جهان در پندار گروهى از مسيحيان

ءانت قلت للناس اتخذونى و امى الهين من دون اللّه

5 - پرستش مسيح ( ع ) و مادرش مريم و اعتقاد به الوهيت آنها ، خواسته حضرت عيسى ( ع ) ، در پندار باطل مسيحيان *

ءانت قلت للناس اتخذونى و امى الهين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 118 - 1،5

1 - معتقدان و مدعيان الوهيت عيسى ( ع ) و مادرش مريم ، مستحق عذاب الهى

ان تعذبهم فانهم عبادك

5 - خداوند ، اختياردار عذاب و آمرزش معتقدان به الوهيت عيسى ( ع ) و مادرش مريم ( ع ) است .

ان تعذبهم . .. و إن تغفر لهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 31 - 13

13 - از امام باقر ( ع ) درباره آيه « اتخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباً من دون اللّه و المسيح بن مريم » روايت شده است : « اما المسيح فعصوه و عظموه فى أنفسهم حتى زعموا انه اله و انه ابن اللّه و طائفة منهم قالوا ثالث ثلاثة و طائفة منهم قالوا هو اللّه . . . ;

اما مسيح را نافرمانى كردند او را در انديشه خود تا آن جا بزرگ دانستند كه گمان كردند او معبود و فرزند خداست و گروهى از آنان گفتند: وى يكى از سه معبود است و گروهى گفتند: او خداست . .. ».

12- الوهيت غير خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 17 - 4،21

4 - ادعاى الوهيت براى غير خدا ، كفر است .

لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه هو المسيح ابن مريم

21 - ادعاى الوهيت براى غير خدا ، نشانه ضعف شناخت نسبت به خداوند است .

الذين قالوا . .. و للّه ملك السموت و الارض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 72 - 15

15 - متعتقدان به الوهيت و ربوبيت غيرخدا ، كافر و مشركند .

ص: 212

لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه هو المسيح ابن مريم . .. انه من يشرك باللّه

13- الوهيت فرزند خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 93 - 3

3- انگاره فرزندگزينى براى خداوند ، مستلزم ارتقاى فرزند خوانده از مرتبه عبوديت و مملوكيت ، به مقام الوهيت است .

و ما ينبغى للرحمن . .. إن كلّ من فى السموت والأرض إلاّ ءاتى الرحمن عبدًا

آيه «إن كلّ. ..» در مقام تعليل براى «ما ينبغى ...» در آيه پيشين است و مى رساند كه مناسبت خداوند با همه موجودات، مناسبت مالك و مملوك و معبود و عبد است. دگرگون شدن اين مناسبت و رسيدن چيزى از مرتبه عبوديت به مقام الوهيت كه لازمه هم جنس بودن فرزند خداوند با او است محال مى باشد.

14- الوهيت مريم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 75 - 5

5 - مسيح ( ع ) رسولى همانند رسولان گذشته كه نه خدا بودند و نه فرزند او

ما المسيح ابن مريم الا رسول قد خلت من قبله الرسل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 77 - 5

5 - پندار تثليث و الوهيت مسيح ( ع ) و مادرش مريم ، مصداق روشن گزافه گويى و غلو مسيحيان در دين خويش

ياهل الكتب لاتغلوا فى دينكم

از مصاديق مورد نظر از گزافه گويى مسيحيان - به قرينه آيات گذشته - اعتقاد آنان به تثليث و الوهيت مسيح(ع) و مادرش مريم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 116 - 3،5

3 - مسيح ( ع ) و مادرش مريم خدايانى همتاى خداوند جهان در پندار گروهى از مسيحيان

ءانت قلت للناس اتخذونى و امى الهين من دون اللّه

5 - پرستش مسيح ( ع ) و مادرش مريم و اعتقاد به الوهيت آنها ، خواسته حضرت عيسى ( ع ) ، در پندار باطل مسيحيان *

ءانت قلت للناس اتخذونى و امى الهين

ص: 213

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 118 - 1،5

1 - معتقدان و مدعيان الوهيت عيسى ( ع ) و مادرش مريم ، مستحق عذاب الهى

ان تعذبهم فانهم عبادك

5 - خداوند ، اختياردار عذاب و آمرزش معتقدان به الوهيت عيسى ( ع ) و مادرش مريم ( ع ) است .

ان تعذبهم . .. و إن تغفر لهم

15- الوهيت مشمولان رحمت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 92 - 3

3- مخلوقات - كه جملگى رهين نعمت و رحمت خداوند هستند - نمى توانند در رتبه الوهيت قرار گرفته و فرزند او به شمار آيند .

و ما ينبغى للرحمن أن يتّخذ ولدًا

ذكر نام «رحمان» در اين آيه، دربردارنده نوعى استدلال بر بطلان پندار فرزندگزينى خداوند است. يكى از وجوه اين استدلال آن است كه رابطه خداوند با موجودات، رابطه رحمت گستر و رحمت شده است و رحمت شده نمى تواند در رتبه رحمت گستر قرار گيرد; در نتيجه نمى تواند به عنوان «ولد» هم جنس والد بوده شأنى از الوهيت را دارا شود.

16- الوهيت معبودان باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 99 - 1

1- عجز و ناتوانى معبود هاى مشركان در گريز از جهنم ، دليل عدم الوهيت آنان است .

ماتعبدون من دون اللّه حصب جهنّم . .. لو كان هؤلاء ءالهة ما وردوها

17- الوهيت و خالقيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 91 - 3

3 - الوهيت و خالقيت ( خداوندگارى و آفريدگارى ) ، دو امر متلازم و انفكاك ناپذير

إذًا لذهب كلّ إله بما خلق

قيد «بما خلق» بيانگر اين حقيقت است كه خداوندگارى، فرع بر آفريدگارى است; يعنى، تا يك موجودى خالق نباشد، نمى توان او را اله خواند. بنابراين اگر علاوه بر خداى متعال، خدايان ديگرى نيز وجود داشت، بايد هر خدايى آفرينشى جدا از آفرينش خدايان

ص: 214

ديگرى مى داشت.

18- الوهيت و زوجيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 11 - 14

14 - مقام الوهيت ، مبرّا و پيراسته از زوجيت و داشتن همانند

جعل لكم من أنفسكم أزوجًا . .. ليس كمثله شىء

ذكر «ليس كمثله شىء» پس از طرح مسأله زوجيت برخى موجودات، مى تواند اشعار به نفى همسر داشتن خدا داشته باشد.

19- الوهيت و فرزنددارى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 26 - 5

5- برگرفتن فرزند ، نقص و كاستى براى معبود و ناسازگار با مقام الوهيت

قالوا اتّخد الرحمن ولدًا سبحنه

تنزيه خداوند رحمان از انتخاب فرزند، بيانگر اين نكته است كه فرزندگزينى، نقص و كاستى براى معبود بودن و ناسازگار با مقام الوهيت است.

20- الوهيت و مرگ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 75 - 8

8 - ناسازگارى پديده بودن ( حدوث ) و فناپذيرى ، با الوهيت و خدا بودن

قالوا إنّ اللّه هو المسيح . .. الا رسول قد خلت من قبله الرسل

فرزندى مسيح(ع) براى مريم اشاره به پديده و حادث بودن او و بيان رحلت رسولان پيشين اشاره به فناپذيرى مسيح(ع) است و هدف از يادآورى اين دو صفت استدلال بر خدا نبودن مسيح(ع) مى باشد. يعنى مسيح(ع) حادث است و هيچ حادثى نمى تواند خدا باشد و نيز او فناپذير است و فناپذير خدا نيست.

21- الوهيت و ولادت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 215

4 - مائده - 5 - 75 - 8

8 - ناسازگارى پديده بودن ( حدوث ) و فناپذيرى ، با الوهيت و خدا بودن

قالوا إنّ اللّه هو المسيح . .. الا رسول قد خلت من قبله الرسل

فرزندى مسيح(ع) براى مريم اشاره به پديده و حادث بودن او و بيان رحلت رسولان پيشين اشاره به فناپذيرى مسيح(ع) است و هدف از يادآورى اين دو صفت استدلال بر خدا نبودن مسيح(ع) مى باشد. يعنى مسيح(ع) حادث است و هيچ حادثى نمى تواند خدا باشد و نيز او فناپذير است و فناپذير خدا نيست.

22- اهميت الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 6 - 8

8 - دارا بودن مقام ربوبيت ، فرمان روايى و الوهيت ، دليل توانايى خداوند بر حفاظت مردم از خطر وسوسه هاى جنيان و انسان ها است .

بربّ الناس . ملك الناس . إله الناس ... من الجنّة و الناس

23- اهميت ذكر الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 4 - 2

2 - پناه بردن به خداوند و توجه به ربوبيت ، فرمان روايى و الوهيت او ، فرمانى الهى به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، براى محفوظ ماندن آن حضرت از وسوسه هاى دشمن

قل أعوذ بربّ الناس . ملك الناس . إله الناس . من شرّ الوسواس الخنّاس

24- بطلان الوهيت عيسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 17 - 19

19 - مالكيت و سلطنت خداوند نسبت به مسيح ( ع ) و مادرش ، دليل بطلان ادعاى الوهيت براى مسيح ( ع )

قالوا إنّ اللّه هو المسيح ابن مريم . .. و للّه ملك السموت و الارض

بى منطقى عقيده به الوهيت ملائكه

ص: 216

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 21 - 1

1 - اعتقاد به دختر بودن و الوهيت فرشتگان ، سخنى گزاف و غير مستند به كتاب هاى آسمانى

و جعلوا له من عباده جزءًا . .. أم ءاتينهم كتبًا من قبله فهم به مستمسكون

25- تثليث در الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 73 - 1

1 - گروهى از نصارا معتقد به تثليت در الوهيت

لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه ثالث ثلثة

كلمه «ثالث ثلثة» به معناى يكى از سه تا مى باشد و مراد از آن «اللّه»، «مسيح» و «روح القدس» است و چون براى مسيح و روح القدس، الوهيت قائل بودند، معناى «اللّه ثالث ثلثة» اين مى شود كه خداوند، يكى از سه اقنومى است كه داراى الوهيت مى باشد و از اين اعتقاد به تثليث تعبير مى شود.

26- تدبير در الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 26 - 6

6 - تنها قدرت حاكم بر نظام تدبير جهان ، شايسته الوهيت

اللّه لا إله إلاّ هو ربّ العرش العظيم

در اين آيه، به دو حقيقت «الوهيت» و «ربوبيت خدا بر نظام هستى» اشاره شده است. - از ارتباط اين دو بخش - مطلب ياد شده استفاده مى شود.

27- حقانيت الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 3 - 5

5 - توصيف خداوند به معبود حقيقى و شايسته مردم ، از آداب استعاذه به درگاه او است .

قل أعوذ . .. إله الناس

ص: 217

28- حقيقت الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - زمر - 39 - 64 - 4

4 - شرك و عبادت غير خدا ، نشانه جهل و نادانى نسبت به حقيقت الوهيت است .

اللّه خلق كلّ شىء . .. له مقاليد السموت ... أفغير اللّه تأمرونّى أعبد أيّها ال

برداشت ياد شده مبتنى بر اين احتمال است كه «جاهلون» متعدى باشد و متعلق جهل، حقايقى باشد درباره خداوند كه در آيات پيشين از آن ياد شده است.

29- خالقيت و الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 20 - 6

6- موجودات دست ساز و فاقد هرگونه قدرت آفرينشگرى ، لياقت الوهيت ندارند و هرگونه عقيده اى به خدايى آنان ، باطل است .

و الذين يدعون من دون الله لايخلقون شيئًا و هم يخلقون

30- دفع زيان در الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 99 - 2

2- قدرت و توانايى دفع هرگونه ضرر از خويش ، لازمه الوهيت است .

لو كان هؤلاء ءالهة ما وردوها

برداشت ياد شده به خاطر اين است كه خداوند براى عدم الوهيت معبودهاى مشركان، ناتوانى آنان از دفع آتش دوزخ از خويش را دليل قرار داد.

31- رد الوهيت غيرخدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 29 - 3

3 - اعتقاد به ربوبيت مطلق و يگانه خدا ، مستلزم نفى الوهيت از غير او

قال فرعون و ما ربّ العلمين . قال ربّ السموت و الأرض ... قال لئن اتّخذت إلهًا

برداشت ياد شده بر اين اساس است كه موسى(ع) از ربوبيت خدا سخن مى راند; ولى فرعون بر الوهيت خويش بيمناك شده بود و اين مى رساند كه حتى در فرهنگ مردم آن زمان ميان ربوبيت و الوهيت ملازمه اى تفكيك ناپذير وجود داشته است.

ص: 218

32- رد الوهيت فرعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 38 - 8

8 - متهم شدن موسى ( ع ) به دروغ گويى از سوى فرعون ، به خاطر مردود دانستن الوهيت وى و فراخواندن همگان به پرستش خداى يگانه

و إنّى لأظنّه من الكذبين

33- رد الوهيت معبودان باطل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - نجم - 53 - 23 - 5

5 - عجز و ناتوانى مشركان ، از ارائه هرگونه دليل و سند الهى ، بر خداوندگارى معبود هاى خويش

ما أنزل اللّه بها من سلطن

«سلطان»، به معناى حجت و دليل است.

34- شرايط الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 102 - 2

2 - الوهيت، مخصوص پروردگارى است كه آفريننده هستى و بى نياز از شريك و فرزند است.

بديع السموت و الأرض أنى يكون له ولد و لم تكن له صحبة . .. ذلكم الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 21 - 4

4- داشتن حيات و مطلع بودن از زمان وقوع قيامت ، از شرايط الوهيت

أموت غير أحياء و ما يشعرون أيّان يبعثون

از اينكه خداوند در مقام رد الوهيت معبودهاى مشركان، از آنها به عنوان مردگانى فاقد هرگونه حيات و شعور نام مى برد، مى توان استفاده كرد كه خدا بايد داراى حيات و علم باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 219

10 - مريم - 19 - 92 - 3

3- مخلوقات - كه جملگى رهين نعمت و رحمت خداوند هستند - نمى توانند در رتبه الوهيت قرار گرفته و فرزند او به شمار آيند .

و ما ينبغى للرحمن أن يتّخذ ولدًا

ذكر نام «رحمان» در اين آيه، دربردارنده نوعى استدلال بر بطلان پندار فرزندگزينى خداوند است. يكى از وجوه اين استدلال آن است كه رابطه خداوند با موجودات، رابطه رحمت گستر و رحمت شده است و رحمت شده نمى تواند در رتبه رحمت گستر قرار گيرد; در نتيجه نمى تواند به عنوان «ولد» هم جنس والد بوده شأنى از الوهيت را دارا شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 21 - 3

3- توانايى بر زنده كردن مردگان ، لازمه تفكيك ناپذير مقام الوهيت

أم اتّخذوا ءالهة من الأرض هم ينشرون

برداشت ياد شده باتوجه به دو نكته است: 1- آيات پيشين و بعدى، در باره الوهيت و يگانگى خدا است. 2- آيه شريفه هر گونه توانايى از خدايان ادعايى بر احياى مردگان را نفى كرده است. از مجموع اين آيات استفاده مى شود كه احياى مردگان تنها در گرو الوهيت حقيقى و لازمه آن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 43 - 4

4- احتياج و نيازمندى ، با مقام الوهيّت ناسازگار است .

لايستطيعون نصر أنفسهم

خداوند، ناتوانى «آلهه» در حفظ خويش و نياز آنها به محافظانى ديگر را، دليل عدم صلاحيت ايشان براى الوهيت شمرده است. يادآورى اين حقيقت مى تواند بيانگر برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 99 - 2

2- قدرت و توانايى دفع هرگونه ضرر از خويش ، لازمه الوهيت است .

لو كان هؤلاء ءالهة ما وردوها

برداشت ياد شده به خاطر اين است كه خداوند براى عدم الوهيت معبودهاى مشركان، ناتوانى آنان از دفع آتش دوزخ از خويش را دليل قرار داد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 91 - 3

3 - الوهيت و خالقيت ( خداوندگارى و آفريدگارى ) ، دو امر متلازم و انفكاك ناپذير

إذًا لذهب كلّ إله بما خلق

قيد «بما خلق» بيانگر اين حقيقت است كه خداوندگارى، فرع بر آفريدگارى است; يعنى، تا يك موجودى خالق نباشد، نمى توان او را اله خواند. بنابراين اگر علاوه بر خداى متعال، خدايان ديگرى نيز وجود داشت، بايد هر خدايى آفرينشى جدا از آفرينش خدايان

ص: 220

ديگرى مى داشت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - لقمان - 31 - 11 - 2

2 - خالقيت ، از شرايط الوهيت است .

هذا خلق اللّه

از تحدى خداوند با مشركان، استفاده مى شود كه «اللّه» بايد توان خالقيت داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اخلاص - 112 - 3 - 7

7 - كسى كه از ديگرى تولّد يافته ، نمى تواند خدا باشد .

و لم يولد

جمله «لم يولد»، علاوه بر اين كه تصور هر گونه مبدئى را براى خداوند باطل مى داند; تعريض به كسانى است كه عيسى(ع) را خدا مى پنداشتند، با آن كه به متولّد شدن آن حضرت معترف بودند.

35- شرايط الوهيت در جاهليت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اخلاص - 112 - 3 - 8

8 - برخى از مردم پيش از اسلام ، فرزند داشتن و متولد شدن را مانع خدايى نمى دانستند .

لم يلد و لم يولد

ماضى آوردن فعل هاى «لم يلد» و «لم يولد» - با آن كه نفى ولادت هميشگى است - به چنين پندارى در بين مردم آن زمان، اشاره دارد.

36- ظلم ادعاى الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 29 - 6

6- ادعاى الوهيت ظلم است و مدعيان خدايى ، ظالم اند .

و من يقل منهم إنّى إله . .. كذلك نجزى الظلمين

ص: 221

37- عقيده به الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 68 - 2

2 - مشركان ، معتقد به الوهيت خداوند بودند .

قالوا اتخذ اللّه

38- عقيده به الوهيت عيسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 58 - 3

3 - وجود اعتقاد و باور به الوهيت عيسى ( ع ) در جامعه عصر بعثت

و قالوا ءألهتنا خير أم هو

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 59 - 2

2 - اعتقاد به الوهيت عيسى ( ع ) ، باورى موهون و خرافى و ناسازگار با شخصيت واقعى آن حضرت

إن هو إلاّ عبد

39- قدرت الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 46 - 8

8 - توانمندى بر آفرينش و اعطاى قواى ادراكى و اقتدار بر سلب آن، نشانه الوهيت است.

قل أرءيتم . .. من إله غير اللّه يأتيكم به

40- قدرت در الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 14 - 5

5- توانايى بر رفع نياز بندگان و اجابت درخواست ها و دعا هاى آنان ، نشانه خدايى است .

له دعوة الحق والذين يدعون من دونه لايستجيبون لهم بشىء

ص: 222

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 99 - 2

2- قدرت و توانايى دفع هرگونه ضرر از خويش ، لازمه الوهيت است .

لو كان هؤلاء ءالهة ما وردوها

برداشت ياد شده به خاطر اين است كه خداوند براى عدم الوهيت معبودهاى مشركان، ناتوانى آنان از دفع آتش دوزخ از خويش را دليل قرار داد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 26 - 6

6 - تنها قدرت حاكم بر نظام تدبير جهان ، شايسته الوهيت

اللّه لا إله إلاّ هو ربّ العرش العظيم

در اين آيه، به دو حقيقت «الوهيت» و «ربوبيت خدا بر نظام هستى» اشاره شده است. - از ارتباط اين دو بخش - مطلب ياد شده استفاده مى شود.

41- كيفر ادعاى الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 29 - 1

1- اگر فرشتگان ادعاى الوهيت كنند ، به عذاب دوزخ گرفتار خواهند شد .

و من يقل منهم إنّى إله من دونه فذلك نجزيه جهنّم

42- كيفر مدعيان الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 29 - 4

4- جهنم ، كيفر مدعيان دروغين الوهيت است .

و من يقل منهم إنّى إله من دونه فذلك نجزيه جهنّم

43- گناه ادعاى الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 29 - 3

ص: 223

3- ادعاى الوهيت ، گناهى نابخشودنى است ، هر چند از جانب مقربان الهى باشد .

و من يقل منهم إنّى إله من دونه فذلك نجزيه جهنّم

44- مبارزه با الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 33 - 11

11 - ستيز كافران با پيامبر(صلی الله علیه و آله)، مقابله با مقام الوهيت خداوند است.

قد نعلم إنه ليحزنك . .. و لكن الظلمين بأيت اللّه يجحدون

45- مدعيان الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - نازعات - 79 - 24 - 2

2 - فرعون ، خود را خداى مردم مصر قلمداد كرده ، رتبه اش را از تمامى خدايان آنان برتر مى خواند .

أنا ربّكم الأعلى

46- مشركان و الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 19 - 21

21 - اعتقاد مشركان به الوهيت خداوند

قل أى شىء أكبر شهدة قل اللّه

در آيه شريفه با وجود اينكه سؤال از جانب خداوند مطرح شده است و مشركان بايد پاسخگو باشند، ولى خداوند، خود، پاسخ داده است: «قل اللّه». اين نوع پاسخگويى گواه اعتراف طرف مقابل به مضمون ارائه شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 68 - 2

2 - مشركان ، معتقد به الوهيت خداوند بودند .

قالوا اتخذ اللّه

ص: 224

47- مقام الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 116 - 6

6 - الوهيت مقامى ناسازگار با زاده شدن و زاييدن

اتخذونى و امى الهين

48- ملاك الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 17 - 12،17

12 - آنكه مقهور و تحت تأثير قدرت ديگرى است ، صلاحيت الوهيت ندارد .

فمن يملك من اللّه شيئاً ان اراد ان يهلك

17 - صلاحيت الوهيت تنها براى كسى است كه مالك مطلق هستى است .

لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه . .. و للّه ملك السموت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 72 - 7

7 - هيچ زاده اى از بشر و غير بشر ، نمى تواند خدا باشد .

لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه هو المسيح ابن مريم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 75 - 8،17

8 - ناسازگارى پديده بودن ( حدوث ) و فناپذيرى ، با الوهيت و خدا بودن

قالوا إنّ اللّه هو المسيح . .. الا رسول قد خلت من قبله الرسل

فرزندى مسيح(ع) براى مريم اشاره به پديده و حادث بودن او و بيان رحلت رسولان پيشين اشاره به فناپذيرى مسيح(ع) است و هدف از يادآورى اين دو صفت استدلال بر خدا نبودن مسيح(ع) مى باشد. يعنى مسيح(ع) حادث است و هيچ حادثى نمى تواند خدا باشد و نيز او فناپذير است و فناپذير خدا نيست.

17 - الوهيت و خدايى ، تنها از آن كسى است كه ازلى ، ابدى و منزه از هر گونه نيازمندى باشد .

ما المسيح ابن مريم الا رسول قد خلت من قبله الرسل . .. كانا يأكلان الطعام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 116 - 6،24

6 - الوهيت مقامى ناسازگار با زاده شدن و زاييدن

اتخذونى و امى الهين

ص: 225

24 - دانايى مطلق به تمامى حقايق جهان ، ملاك الوهيت

تعلم ما فى نفسى و لا اعلم ما فى نفسك انك انت علّم الغيوب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 120 - 2،5

2 - باور به حاكميت انحصارى خداوند بر هستى از ميان برنده احتمال شايستگى غير خدا براى الوهيت

للّه ملك السموت و الارض و ما فيهن

جمله «للّه ملك . ..» مى تواند تعليلى براى يكتايى خداوند، شايستگى و بايستگى او براى پرستش و بى همتايى وى در الوهيت باشد.

5 - قدرت مطلق و حاكميت بر هستى ، ملاك الوهيت

للّه ملك السموت و الارض و ما فيهن و هو على كل شىء قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 14 - 5

5- توانايى بر رفع نياز بندگان و اجابت درخواست ها و دعا هاى آنان ، نشانه خدايى است .

له دعوة الحق والذين يدعون من دونه لايستجيبون لهم بشىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 16 - 27

27- موجودى كه خود مخلوق خداوند است نمى تواند شريك خدا در ربوبيت بوده و به خدايى پذيرفته شود .

أم جعلوا لله شركاء . .. قل الله خلق كل شىء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 20 - 3،4،6

3- توانمندى بر آفريدن و نيز مخلوق نبودن ، از نشانه هاى خدا و معبود حقيقى است .

و الذين يدعون من دون الله لايخلقون شيئًا و هم يخلقون

از اينكه خداوند در مقام بيان رد الوهيت معبودهاى مشركان، دو صفت مهم را برشمرده است، استفاده مى شود كه «الله» بايد خالق بوده و مخلوق نباشد.

4- خالق بودن و مخلوق نبودن براى الوهيت ، از بديهيات عقلى است .

و الذين يدعون من دون الله لايخلقون شيئًا و هم يخلقون

از اينكه در رد الوهيت معبودهاى مشركان، تنها به يادآورى اين نكته كه آنان توان آفرينشگرى ندارند و خود مخلوقند، پرداخته و استدلال نكرده است، حكايت از نكته ياد شده مى كند.

6- موجودات دست ساز و فاقد هرگونه قدرت آفرينشگرى ، لياقت الوهيت ندارند و هرگونه عقيده اى به خدايى آنان ، باطل است .

و الذين يدعون من دون الله لايخلقون شيئًا و هم يخلقون

ص: 226

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 42 - 11،12

11- حد و مرز نداشتن دامنه حكومت و حاكميت ، لازمه خدايى كردن و الوهيت است .

قل لو كان معه . .. إذًا لاَبتغوا إلى ذى العرش سبيلاً

12- مركز فرمانروايى جهان هستى را در اختيار داشتن ( صاحب عرش بودن ) ، لازمه غير قابل انفكاك خداوندى

إذًا لاَبتغوا إلى ذى العرش سبيلاً

از اينكه خداوند مى فرمايد: «اگر خدايان ديگرى وجود داشت، بايد براى رسيدن به صاحب عرش، راه و وسيله اى پيدا كنند» نشان مى دهد كه خدايى، عرش لازم دارد و با آن تلازم تفكيك ناپذيرى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 26 - 6

6 - تنها قدرت حاكم بر نظام تدبير جهان ، شايسته الوهيت

اللّه لا إله إلاّ هو ربّ العرش العظيم

در اين آيه، به دو حقيقت «الوهيت» و «ربوبيت خدا بر نظام هستى» اشاره شده است. - از ارتباط اين دو بخش - مطلب ياد شده استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 66 - 3

3 - تنها مالك و مدبر جهان هستى ، شايسته عبادت است .

و ما من إله إلاّ اللّه . .. ربّ السموت و الأرض و ما بينهما

توصيف خداوند به، مالك و مدبر هستى بودن - پس از بيان يكتايى او در معبوديت - مى تواند گوياى برداشت ياد شده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 27 - 2

2 - تنها معبودى شايسته پرستش است كه سامان بخش وجود انسان و آفريدگار سرشت آدمى است .

إلاّ الذى فطرنى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 45 - 6

6 - خداوندِ داراى رحمت گسترده و مطلق ، تنها موجود شايسته پرستش است .

أجعلنا من دون الرحمن ءالهة يعبدون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 4 - 5

5- توانايى بر خلقت جهان و تدبير امور آن ، شرط شايستگى معبود براى پرستيده شدن

ص: 227

ماذا خلقوا من الأرض أم لهم شرك فى السموت

در اين آيه، به ناتوانى بت ها در امر خلقت و تدبير جهان اشاره شده است و اين خود مى نماياند كه توانايى بر خلقت و تدبير، ملاكى است كه براساس آن، مى توان معبود واقعى را از معبود دروغين، متمايز ساخت.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - احقاف - 46 - 5 - 5

5- معبود واقعى و شايسته پرستش ، توانا بر شنيدن صداى عبادت گران و قادر بر اجابت خواسته هاى آنان

و من أضلّ ممّن يدعوا من دون اللّه من لايستجيب له إلى يوم القيمة

خداوند، مشركان را به سبب پرستش موجوداتى كه قادر به شنوايى و اجابت دعاى آنان نيستند، سرزنش كرده است. مفهوم اين سخن آن است كه معبود واقعى، بايد قادر بر شنيدن و اجابت خواسته ها و نيازهاى مخلوقات باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 22 - 4،6،7

4 - آگاهى مطلق به غيب و شهود ، لازمه مقام الوهيت و خداوندگارى است .

هو اللّه الذى لا إله إلاّ هو علم الغيب و الشهدة

توصيف «اللّه» به «عالم الغيب و الشهادة»، بيان بالا را افاده مى كند.

6 - رحمت گسترده و پايدار ، لازمه مقام الوهيت و خداوندگارى است .

هو اللّه الذى . .. هو الرحمن الرحيم

7 - هر موجودى جز خداى يگانه ، فاقد علم و رحمت گسترده و شايستگى براى پرستش

هو اللّه الذى لا إله إلاّ هو علم الغيب و الشهدة هو الرحمن الرحيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 23 - 2،5،8،10،12،14،16،17

2 - يگانه مدبّر و فرمانرواى جهان هستى ، شايسته مقام خداوندى و پرستش است .

هو اللّه الذى لا إله إلاّ هو الملك

وصف «الملك» براى جمله قبل، اشعار به عليت دارد.

5 - وجود قدسى و پيراسته از هر عيب و آلودگى ، شايسته مقام الوهيت و پرستش است ; نه جز او .

هو اللّه الذى لا إله إلاّ هو الملك القدّوس

وصف «القدوس»، مى تواند اشعار به عليت حصر پرستش در خداى يگانه داشته باشد.

8 - تنها موجود ايمن از زيان پذيرى و زيان رسانى ، شايسته مقام خداوندى است .

هو اللّه الذى . .. السلم

وصف «السلام»، اشعار به عليت براى انحصار الوهيت در «اللّه» دارد.

10 - تنها تضمين كننده ايمنى و امنيت خلق ، شايسته الوهيت و پرستش است .

هو اللّه الذى لا إله إلاّ هو . .. المؤمن

وصف «المؤمن»، اشعار به عليت براى انحصار الوهيت در خداوند دارد.

ص: 228

12 - يگانه موجود ناظر و نگهدارنده نظام هستى ، شايسته الوهيت و پرستش است .

هو اللّه الذى لا إله إلاّ هو . .. المهيمن

وصف «المهيمن» - كه به معناى «حافظ» و «مراقب» است - اشعار به عليت براى انحصار الوهيت در خداوند دارد.

14 - هر موجودى شكست پذير مقهور ، نالايق براى پرستش است .

لا إله إلاّ هو . .. العزيز

با توجه به اين كه آيه شريفه، در مقام بيان اوصاف ضرورى خداوند است; از مفهوم آيه استفاده مى شود كه موجود فاقد اين اوصاف، شايسته الوهيت نيست.

16 - موجود ضعيف و ناتوان از اعمال اراده خويش ، نالايق براى الوهيت و پرستش

لا إله إلاّ هو . .. الجبّار المتكبّر

با توجه به اين كه آيه شريفه، در مقام بيان اوصاف ضرورى خداوند است; از مفهوم آيه استفاده مى شود كه موجود فاقد اين اوصاف، شايسته الوهيت نيست.

17 - يكتا معبود هستى ، داراى عظمت ، كبريايى و شكوه

هو اللّه . .. المتكبّر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - حشر - 59 - 24 - 1،6

1 - يگانه معبود هستى ، پديدآورنده و آفريننده خلق بدون هيچ الگوى پيشين

هو اللّه الخلق البارئ

در معناى خلق، «ابداء و ابداع» نهفته است و آفرينش بدون الگو و بى سابقه را مى نماياند; چنان كه «بارئ» - بنابر نظريه اى - مى تواند پيامدار همين معنا و تأكيدى بر آن باشد.

6 - تنها خداوندِ وجودبخش و صورت آفرين ، شايسته پرستش

لا إله إلاّ هو . .. هو اللّه الخلق البارئ المصوّر

اوصاف بيان شده در آيه شريفه، مشعر به عليت براى حصر الوهيت در وجود خداوند است.

49- ملاكهاى الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 54 - 12

12 - شايستگى إله بودن و معبود شدن ، تنها در خور خالق و آفريدگار انسان است .

إنكم ظلمتم أنفسكم باتخاذكم العجل فتوبوا إلى بارئكم

«بارء» از اسما و صفتهاى الهى و به معناى آفريننده است. موسى(ع) با انتخاب اين اسم و صفت در جمله «توبوا إلى بارئكم» - با توجه به اينكه مخاطبانش كسانى هستند كه به پرستش غير خدا روى آورده بودند - اشاره به اين دارد كه: خالق آدمى سزاوار معبود شدن است; چرا به غير او گرايش پيدا كرديد؟ بايد توبه كنيد.

ص: 229

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 62 - 10

10 - عزّت و حكمت مطلق ، معيار الوهيّت است .

و ما من اله الا اللّه و انّ اللّه لهو العزيز الحكيم

جمله «و ان الله . .. »، تعليلى براى «ما من اله ... » است.

50- ملائكه و الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 29 - 1

1- اگر فرشتگان ادعاى الوهيت كنند ، به عذاب دوزخ گرفتار خواهند شد .

و من يقل منهم إنّى إله من دونه فذلك نجزيه جهنّم

51- ممنوعيت الوهيت غيرخدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 51 - 1

1 - ممنوع بودن شرك و معبود گرفتن غير خدا

و لاتجعلوا مع اللّه إلهًا ءاخر

52- منشأ مبارزه با الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ناس - 114 - 5 - 3

3 - ايجاد انگيزه هاى درونى در مردم ، براى مقابله با ربوبيت ، فرمان روايى و الوهيت خداوند ، هدف شيطان از القاى وسوسه به قلب ها است .

بربّ الناس . ملك الناس . إله الناس . من شرّ الوسواس الخنّاس . الذى يوسوس فى صدو

53- نشانه هاى الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 46 - 8

ص: 230

8 - توانمندى بر آفرينش و اعطاى قواى ادراكى و اقتدار بر سلب آن، نشانه الوهيت است.

قل أرءيتم . .. من إله غير اللّه يأتيكم به

54- نشانه هاى الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 26 - 10

10 - تأمين نيازهاى مادى انسان و تبيين ارزشهاى معنوى وى، از نشانه هاى الوهيت خداوند

يبنى ءادم قد أنزلنا . .. ذلك من ءايت الله

مشاراليه «ذلك»، آفرينش لباس (أنزلنا عليكم لباسا) و تبيين ارزش تقوا (و لباس التقوى ذلك خير) است. گفتنى است كه لباس و بيان ارزش تقوا از جهت آيت بودن خصوصيتى ندارد و لذا به كليه نيازهاى مادى و تبيين ارزشهاى معنوى تعميم داده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 54 - 4

4 - خداوند در طول تاريخ آيات و نشانه هاى الوهيت و ربوبيت خويش را به آدميان ارائه كرده است .

كفروا بايت اللّه . .. كذبوا بايت ربهم

55- نفى الوهيت انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 75 - 21

21 - هشدار خداوند به مسلمانان در مورد خطر گرايششان به شرك با خدا پنداشتن پيامبران و أولياء الهى

ما المسيح ابن مريم الا رسول . .. انظر انى يؤفكون

با توجه به اينكه تك تك مسلمانان بايد با دقت سرنوشت نابهنجار و شرك آلود بنى اسرائيل را مد نظر داشته باشند، معلوم مى شود، چنين خطرى (گرايش به شرك با خدا پنداشتن پيامبران)، در كمين مسلمانان نيز هست و هدف از اين فرمان (انظر) پيشگيرى از گرفتار شدن به اين وضعيت نارواست.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 116 - 19

19 - توجه به محدوديت دانش پيامبران ( ع ) بازدارنده آدمى از باور به الوهيت آنان

و لا اعلم ما فى نفسك

ص: 231

56- نفى الوهيت اولياء الله

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 75 - 21

21 - هشدار خداوند به مسلمانان در مورد خطر گرايششان به شرك با خدا پنداشتن پيامبران و أولياء الهى

ما المسيح ابن مريم الا رسول . .. انظر انى يؤفكون

با توجه به اينكه تك تك مسلمانان بايد با دقت سرنوشت نابهنجار و شرك آلود بنى اسرائيل را مد نظر داشته باشند، معلوم مى شود، چنين خطرى (گرايش به شرك با خدا پنداشتن پيامبران)، در كمين مسلمانان نيز هست و هدف از اين فرمان (انظر) پيشگيرى از گرفتار شدن به اين وضعيت نارواست.

57- نفى الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 38 - 11

11 - « قال رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : كلمتان قالهما فرعون « ما علمت لكم من إله غيرى » و قوله « أنا ربّكم الأعلى » قال كان بينهما أربعون عاماً ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه فرمود: فرعون دو جمله گفت: يكى «ما علمت لكم من إله غيرى» و ديگرى «أنا ربّكم الأعلى» و بين گفتن اين دو جمله چهل سال فاصله بود».

58- نفى الوهيت عيسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 172 - 3

3 - حضرت مسيح از آنجا كه هرگز از بندگى خدا ابايى نداشت نه خداست و نه فرزند او .

لن يستنكف المسيح ان يكون عبداً للّه

جمله «لن يستنكف» تعليل و احتجاج ديگرى است بر اينكه مسيح(ع) نه خداست و نه فرزند او يعنى او خود را از بندگان خدا مى داند چگونه ممكن است خدا يا فرزند او و يا يكى از اقانيم ثلاثه باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 46 - 5

5 - عيسى ( ع ) ، پسر مريم ( نه فرزند خدا )

و قفينا على ءاثرهم بعيسى ابن مريم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 232

4 - مائده - 5 - 72 - 4،6،11

4 - مسيح ( ع ) فرزند مريم نه خدا و نه زده او

المسيح ابن مريم

6 - زاده شدن مسيح ( ع ) از مريم ( ع ) گواهى روشن بر خدا نبودن او

لقد كفر الذين قالوا إنّ اللّه هو المسيح ابن مريم

تصريح به فرزندى مسيح(ع) براى مريم، براى بيان اين حقيقت است كه فرزند بودن (مخلوق بودن) با الوهيت تنافى دارد.

11 - دعوت مسيح ( ع ) به پرستش خداى يگانه ، دليل و گواهى روشن بر خدا نبودن او

قالوا إنّ اللّه هو المسيح ابن مريم و قال المسيح يبنى اسرءيل اعبدو

جمله حاليه «و قال المسيح» استدلالى است بر رد پندار الوهيت براى مسيح(ع).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 75 - 2،4،5،7،16

2 - مسيح ( ع ) نه خداست و نه فرزند خدا .

ما المسيح ابن مريم الا رسول

حصر اضافى در جمله «ما المسيح . ..» ناظر به پندارهايى است كه مسيحيان درباره حضرت مسيح(ع) اظهار مى داشتند كه در آيات قبل پاره اى از آنها ذكر شد.

4 - زاده شدن مسيح ( ع ) از مادر ، دليل روشن بر خدا نبودن او

قالوا إنّ اللّه هو المسيح . .. ما المسيح ابن مريم

توصيف مسيح(ع) به فرزندى او براى مريم - پس از بيان ادعاى الوهيت مسيح(ع) - رد پندار خدا بودن اوست.

5 - مسيح ( ع ) رسولى همانند رسولان گذشته كه نه خدا بودند و نه فرزند او

ما المسيح ابن مريم الا رسول قد خلت من قبله الرسل

7 - روا بودن مرگ براى مسيح ( ع ) نشانه خدا نبودن وى

قالوا إنّ اللّه هو المسيح . .. الا رسول قد خلت من قبله الرسل

جمله «قد خلت من قبله الرسل» كه اشاره به امكان رحلت و مرگ مسيح(ع) دارد، برهانى براى رد پندار الوهيت آن حضرت است.

16 - نيازمندى مسيح ( ع ) و مادرش مريم ( ع ) به تغذيه ، دليلى روشن بر خدا نبودن آنها

كانا يأكلان الطعام

جمله «كانا يأكلان الطعام» برهانى عليه اعتقاد به الوهيت مسيح(ع) و مادرش مريم است ; يعنى آنها به اين دليل نمى توانند خدا باشند كه گرسنه مى شوند و نياز به تغذيه و دفع فضولات آن دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 110 - 6،30

6 - عيسى ( ع ) ، فرزند مريم و نه فرزند خدا

اذ قال اللّه يعيسى ابن مريم

به نظر مى رسد تصريح به فرزندى عيسى براى مريم در برابر اين ادعاى مسيحيان مى باشد كه وى فرزند خداست.

30 - توجه به وابستگى معجزات عيسى ( ع ) به اذن خداوند ، از ميان برنده پندار الوهيت وى

ص: 233

اذ تخلق . .. فتكون طيراً باذنى و تبرى الاكمه و الابرص باذنى

معجزاتى همچون حيات بخشى به اجسام بى جان و زنده كردن مردگان زمينه ساز پندار الوهيت براى ارائه كننده چنين معجزاتى است، تكرار كلمه «باذنى» در فرازهاى مختلف آيه مورد بحث براى برطرف كردن چنين پندارى مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 116 - 9،13،16،20

9 - عيسى ( ع ) در قيامت منكر ادعاى گزاف الوهيت براى خود و مادرش مريم

ما يكون لى ان اقول ما ليس لى بحق

13 - اعتراف عيسى ( ع ) به شايسته نبودن خويش و مادرش مريم براى خدايى ، دليل واهى بودن عقيده مسيحيان به الوهيت آنان

ما يكون لى ان اقول ما ليس لى بحق

16 - آگاه نبودن خداوند به ادعاى الوهيت عيسى ( ع ) - على رغم آگاهى مطلق او - دليل روشن بر نبود چنين ادعايى در گفته هاى عيسى ( ع )

ان كنت قلته فقد علمته تعلم ما فى نفسى

20 - دانايى خداوند به درون عيسى ( ع ) و بى خبرى عيسى ( ع ) از درون خداوند ، دليل نفى الوهيت عيسى ( ع ) و حصر آن به خداوند .

سبحنك . .. تعلم ما فى نفسى و لا اعلم ما فى نفسك انك انت علّم الغيوب

جمله «سبحنك ما يكون لى . .»، بيانگر يگانگى خداوند و نفى الوهيت از عيسى(ع) است و جمله «تعلم ما فى نفسى و لا اعلم ...» كه حاكى از محدوديت علمى عيسى(ع) و علم مطلق خداوند است، به منزله دليل آن مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 117 - 8

8 - اعتراف علنى عيسى ( ع ) به بندگى خداوند ، دليل وى بر پوچى ادعاى مسيحيان مشرك ( همتايى وى با خداوند )

ءانت قلت . .. ما قلت لهم الا ما امرتنى به ان اعبدوا اللّه ربى و ربكم

59- نفى الوهيت مريم(س)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 75 - 16

16 - نيازمندى مسيح ( ع ) و مادرش مريم ( ع ) به تغذيه ، دليلى روشن بر خدا نبودن آنها

كانا يأكلان الطعام

جمله «كانا يأكلان الطعام» برهانى عليه اعتقاد به الوهيت مسيح(ع) و مادرش مريم است ; يعنى آنها به اين دليل نمى توانند خدا باشند كه گرسنه مى شوند و نياز به تغذيه و دفع فضولات آن دارند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 234

4 - مائده - 5 - 116 - 9،13

9 - عيسى ( ع ) در قيامت منكر ادعاى گزاف الوهيت براى خود و مادرش مريم

ما يكون لى ان اقول ما ليس لى بحق

13 - اعتراف عيسى ( ع ) به شايسته نبودن خويش و مادرش مريم براى خدايى ، دليل واهى بودن عقيده مسيحيان به الوهيت آنان

ما يكون لى ان اقول ما ليس لى بحق

60- وسعت الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 84 - 1،2

1 - الوهيت خداوند ، فراگير و گسترده در آسمان و زمين

و هو الذى فى السماء إله و فى الأرض إله

2 - ربوبيت يگانه خداوند بر هستى ، نمايانگر الوهيت مطلق و فراگير او است .

سبحن ربّ السموت و الأرض . .. و هو الذى فى السماء إله وفى الأرض إله

تذكر به ربوبيت خداوند در آسمان ها و زمين - كه در آيات پيشين مطرح گرديد - زمينه ساز طرح وحدانيت الوهى حق نيز مى باشد; زيرا معبود واقعى كسى است كه ربّ، مدير و مدبر عالم هستى است.

61- وضوح الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 25 - 12

12 - حق بودن خداوند ، امرى بديهى و آشكار و بى نياز از اقامه برهان و استدلال است .

أنّ اللّه هو الحقّ المبين

«المبين» صفت براى «الحقّ» است; توصيف حق بودن خداوند به وصف آشكار بودن، گوياى برداشت ياد شده است.

62- ولادت در الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - اخلاص - 112 - 3 - 7

7 - كسى كه از ديگرى تولّد يافته ، نمى تواند خدا باشد .

و لم يولد

جمله «لم يولد»، علاوه بر اين كه تصور هر گونه مبدئى را براى خداوند باطل مى داند; تعريض به كسانى است كه عيسى(ع) را

ص: 235

خدا مى پنداشتند، با آن كه به متولّد شدن آن حضرت معترف بودند.

63- ويژگى الوهيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 73 - 5

5 - تنافى الوهيت با تعدد

إنّ اللّه ثالث ثلثة و ما من اله الا اله وحد

64- ويژگيهاى الوهيت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - زخرف - 43 - 84 - 6

6 - الوهيت يگانه و بى شريك خداوند ، بر هستى ، همراه با كاردانى و آگاهى ژرف

و هو الذى فى السماء إله و فى الأرض إله و هو الحكيم العليم

ص: 236

الهام

1- آثار الهام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 111 - 5

5 - الهام خداوند و ارشاد خاص وى ، مايه دستيابى مؤمنان به مراحل عاليتر ايمان

و اذ اوحيت إلى الحواريون ان ءامنوا بى و برسولى قالوا ءامنا

الهام خداوند به حواريون - چنانچه گذشت - بعد از قصه مائده بوده است و جمله «واتقوا اللّه ان كنتم مؤمنين» در آن داستان و نيز كلمه «حواريون» كه به معناى ياران مخلص است حاكى از اين است كه آنان پيش از اين الهام به عيسى(ع) ايمان داشته اند، بنابراين جمله «ءامنا» بيانگر نيل آنان به مراحل عاليتر ايمان است.

2- الهام به حواريون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 111 - 1،2

1 - خداوند در الهام به حواريون پس از قصه مائده ، آنان را به ايمان به خود و رسولش مسيح فراخواند .

و اذ اوحيت إلى الحواريون ان ءامنوا بى و برسولى

ظاهراً «اذ قال . ..» در آيه بعد كه بيانگر داستان نزول مائده آسمانى است ظرف براى «اوحيت» مى باشد بنابراين مفاد آيه چنين مى شود: الهام خداوند به حواريون پس از جريان مائده بوده است.

2 - حواريون ، بهره مند از وحى و الهام خداوند

و اذ اوحيت إلى الحواريون

تفسير «اوحيت» در آيه فوق به الهام خداوند، با فرمايش منقول از امام باقر(ع) تأييد مى شود كه فرمود: الهموا.

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 350، ح 221; نورالثقلين، ج 1، ص 689، ح 429.

ص: 237

3- الهام به روح

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - شمس - 91 - 8 - 2

2 - روح انسان ، دريافت كننده الهام از جانب خداوند

فألهمها

«إلهام»; يعنى، القا كردن به قلب و ذهن و عقل. اين واژه تنها در مواردى به كار مى رود كه از جانب خداوند و عالم بالا باشد. اصل اين كلمه، از «التهام» (بلعيدن) است. (مفردات راغب)

4- الهام به زنبورعسل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 68 - 1،2،3،6

1- سكنى گزينى زنبور هاى عسل در كوه ها ، درختان ، بنا ها و سايبان ها با الهام الهى است .

و أوحى ربّك إلى النحل أن اتخذى من الجبال بيوتًا و من الشجر و ممّا يعرشون

2- الهام خداوند به زنبور هاى عسل و هدايت آنها به ساختن خانه هايى مناسب براى خود ، به مقتضاى ربوبيت اوست .

و أوحى ربّك إلى النحل . .. و ممّا يعرشون

3- وجود نوعى شعور و استعداد تلقى وحى و الهام الهى در زنبور هاى عسل

و أوحى ربّك إلى النحل

6- « محمدبن يوسف عن أبيه قال : سألت أباجعفر ( ع ) عن قول الله : « و أوحى ربك إلى النحل » قال : إلهام ;

محمدبن يوسف از پدرش نقل كرده است كه گفت: از امام باقر(ع) درباره قول خدا «و أوحى ربك إلى النحل» سؤال كردم، حضرت فرمود: [وحى در اين آيه] به معناى الهام است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 69 - 1،4،5

1- خداوند ، پس از الهام به زنبور هاى عسل در امر خانه سازى ، آنها را به تغذيه از گل و غنچه هاى ميوه ها ، درختان و محصولات كوهستانى راهنمايى كرده است .

و أوحى ربّك إلى النحل أن اتخذى من الجبال بيوتًا . .. ثمّ كلى من كلّ الثمرت

4- خداوند ، به زنبور هاى عسل براى حركت منقادانه و خاشعانه در راههايى كه پروردگارشان تقدير فرموده ، الهام كرده است .

فاسلكى سبل ربّك ذللاً

برداشت فوق بر اساس اين نظريه است كه «ذللاً» حال براى فاعل فعل «فاسلكى» - كه ضمير «أنت» است - باشد.

5- زنبور هاى عسل در برابر الهام هاى خداوند به آنها ، خاشع و منقاد بوده و در مسير تعيين شده در طبيعت ، گام برمى دارند .

ص: 238

فاسلكى سبل ربّك ذللاً

5- الهام به سليمان(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 79 - 1

1- حكم و داورى سليمان ( ع ) در باره خسارت مزرعه تلف شده به وسيله گوسفندان ، با الهام خداوند بود .

ففهّمنها سليمن

«فا» در «ففهّمنا» براى تعقيب است و ضمير «ها» به حكومت (قضاوت) بازمى گردد; يعنى، در مشاوره و داورى داوود و سليمان(ع) حكم واقعى را به سليمان فهمانديم.

6- الهام به محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 113 - 10

10 - قرآن و حكمت فرو فرستاده شده بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و الهامات مستقيم به او ، رحمت و فضل عظيم الهى بر آن حضرت

و لولا فضل اللّه عليك و رحمته . .. و كان فضل اللّه عليك عظيماً

ظاهراً كتاب و حكمت و علوم پيامبر(صلی الله علیه و آله) كه در جمله «و انزل اللّه عليك . ..» آمده، مصداقى از فضل و رحمت خاص خداوند است كه در جمله «لولا فضل اللّه ...» بيان شده است.

7- الهام به يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 76 - 5

5- گذاشتن جام شاهى در اثاثيه بنيامين ، جويا شدن از مجازات سارق در آيين فرزندان يعقوب و تفتيش بار بنيامين پس از ساير برادران ، از الهامات خدا به يوسف ( ع ) براى نگه داشتن بنيامين نزد خود بود .

كذلك كدنا ليوسف

«كذلك» اشاره به مجموعه طرح و نقشه اى دارد كه آيات 70 تا 75 بيانگر آن بود.

8- الهام خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 239

4 - نساء - 4 - 113 - 12

12 - برخى از تعاليم دين ، تنها از رهگذر الهامات الهى قابل دستيابى است .

و علمك ما لم تكن تعلم

جمله «علمك . ..» به اين معناست: خداوند معارفى را به تو آموخت كه هيچگاه آنرا با وسائط عادى همچون تجربه، علم و ... نمى توانستى فراگيرى.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 111 - 5

5 - الهام خداوند و ارشاد خاص وى ، مايه دستيابى مؤمنان به مراحل عاليتر ايمان

و اذ اوحيت إلى الحواريون ان ءامنوا بى و برسولى قالوا ءامنا

الهام خداوند به حواريون - چنانچه گذشت - بعد از قصه مائده بوده است و جمله «واتقوا اللّه ان كنتم مؤمنين» در آن داستان و نيز كلمه «حواريون» كه به معناى ياران مخلص است حاكى از اين است كه آنان پيش از اين الهام به عيسى(ع) ايمان داشته اند، بنابراين جمله «ءامنا» بيانگر نيل آنان به مراحل عاليتر ايمان است.

9- الهام در خواب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 4 - 10

10- « عن أبى جعفر ( ع ) قال : الأنبياء على خمسة أنواع . . . . و منهم من ينبّأ فى منامه مثل يوسف ;

از امام باقر(ع) روايت شده: پيامبران بر پنج دسته هستند . .. بعضى از آنان در خوابشان آگاه مى شوند مانند يوسف».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 49 - 6

6- رؤيا ها مى تواند دربردارنده الهامات و رموزى راهگشا براى انسان ها باشد .

يوسف أيّها الصديق أفتنا . .. قال تزرعون ... ثم يأتى من بعد ذلك

10- الهام در عقيده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 8 - 6

6 - معارف متكى بر برهان هاى عقلى ، الهامات ربانى و كتاب هاى آسمانى ، تنها معارف شايسته اعتقاد و ارزشمند در بينش قرآنى

و من الناس من يجدل فى اللّه بغير علم و لا هدًى و لا كتب منير

در آيه ياد شده معرفت هاى قابل اعتماد و شايسته دفاع معارفى است كه از يكى از سه راه ذيل به دست بيايد: «علم» «هدايت» و

ص: 240

«كتاب». به نظر مى رسد كه مراد از «علم» معرفت هايى است كه از راه براهين عقلى و مقصود از «هدايت» دريافت هايى است كه از طريق رؤيت قلبى و الهامات درونى و منظور از «كتاب منير» حقايقى است كه به وسيله شنيدن از رسولان الهى و مراجعه به كتاب هاى آسمانى به دست مى آيد.

11- نقش الهام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 51 - 2

2 - الهامات درونى ، تنها راه سخن گفتن مستقيم و بلاواسطه خدا با انسان است .

و ما كان لبشر أن يكلّمه اللّه إلاّ وحيًا

با توجه به انحصار سخن گفتن خدا با انسان در سه قسم مطرح شده در آيه شريفه و نيز با توجه به معناى «وحى» - كه به قرينه دو قسم بعدى اشاره به الهامات درونى دارد - مطلب بالا استفاده مى شود.

ص: 241

الياس (ع)

1- آثار ايمان الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 132 - 3

3 - عبوديت و ايمان الياس پيامبر ( ع ) ، موجب دستيابى او به پاداش هايى همچون پاداش هاى محسنان از سوى خداوند

إنّا كذلك نجزى المحسنين . إنّه من عبادنا المؤمنين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه جمله «إنّه من عبادنا المؤمنين» تعليل براى «إنّا كذلك نجزى المحسنين» است; يعنى، چون الياس پيامبر از مؤمنان و بندگان خالص خدا بود، به او همانند پاداش محسنان، پاداش داديم . مقصود از آن باقى ماندن نام و آوازه نيك او مى باشد.

2- آثار عبوديت الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 132 - 3

3 - عبوديت و ايمان الياس پيامبر ( ع ) ، موجب دستيابى او به پاداش هايى همچون پاداش هاى محسنان از سوى خداوند

إنّا كذلك نجزى المحسنين . إنّه من عبادنا المؤمنين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه جمله «إنّه من عبادنا المؤمنين» تعليل براى «إنّا كذلك نجزى المحسنين» است; يعنى، چون الياس پيامبر از مؤمنان و بندگان خالص خدا بود، به او همانند پاداش محسنان، پاداش داديم . مقصود از آن باقى ماندن نام و آوازه نيك او مى باشد.

ص: 242

3- استقامت الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 132 - 7

7 - الياس ( ع ) ، اسوه و الگوى مقاومت و شكيبايى در برابر دشمنان و مخالفان دعوت الهى

و إنّ إلياس لمن المرسلين . .. فكذّبوه ...إنّه من عبادنا المؤمنين

ذكر داستان الياس(ع) براى پيامبر اسلام و ايمان آورندگان به آن حضرت در مكه، مى تواند براى ارائه الگو در مسير دعوت الهى باشد.

4- الگوگيرى از الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 131 - 2

2 - الياس ( ع ) ، نمونه و الگوى نيكوكاران و احسان كنندگان

سلم على إل ياسين . إنّا كذلك نجزى المحسنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 132 - 7

7 - الياس ( ع ) ، اسوه و الگوى مقاومت و شكيبايى در برابر دشمنان و مخالفان دعوت الهى

و إنّ إلياس لمن المرسلين . .. فكذّبوه ...إنّه من عبادنا المؤمنين

ذكر داستان الياس(ع) براى پيامبر اسلام و ايمان آورندگان به آن حضرت در مكه، مى تواند براى ارائه الگو در مسير دعوت الهى باشد.

5- الياس(ع) از صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 85 - 3

3 - ابراهيم، اسحاق، يعقوب، نوح، داوود، سليمان، ايوب، يوسف، موسى، هارون، زكريا، يحيى، عيسى و الياس(ع) از صالحان بودند.

و وهبنا له . .. كل من الصلحين

6- اهداف الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 243

15 - صافات - 37 - 125 - 8

8 - دعوت به توحيد و مبارزه با شرك و بت پرستى ، از اهداف مهم و اصولى الياس پيامبر

أتدعون بعلاً و تذرون أحسن الخلقين

7- ايمان الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 132 - 1

1 - الياس ( ع ) ، از بندگان مؤمن خدا

إنّه من عبادنا المؤمنين

8- بى تقوايى الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 124 - 3

3 - الياس پيامبر ، قوم خود را به خاطر بى تقوايى شان سرزنش كرد .

إذ قال لقومه ألاتتّقون

همزه در «ألاتتّقون» براى استفهام انكارىِ توبيخى است.

9- پاداش الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 131 - 3

3 - باقى ماندن نام و آوازه نيك الياس پيامبر ( ع ) ، از پاداش هاى خداوند به ايشان

و تركنا عليه فى الأخرين . .. إنّا كذلك نجزى المحسنين

10- تقرب الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 130 - 2

2 - الياس ( ع ) ، داراى مقامى رفيع در پيشگاه خداوند

سلم على إل ياسين

ص: 244

از سلام همراه با تكريم خدا به الياس پيامبر، مى تواند برداشت ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 132 - 2

2 - الياس ( ع ) ، از بندگان برجسته و مقرب خداوند

إنّه من عبادنا

11- حسابرسى اخروى از مكذبان الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 127 - 2

2 - قوم تكذيب كننده الياس ، در روز قيامت براى حسابرسى و كيفر احضار خواهند شد .

فإنّهم لمحضرون

12- خوشنامى الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 129 - 1

1 - خداوند ، از الياس پيامبر نام و آوازه اى نيك در ميان آيندگان برجاى گذاشت .

و تركنا عليه فى الأخرين

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه مفعول «تركنا» محذوف بوده و تقدير آن چنين باشد: «تركنا ثناء عليه». گفتنى است فعل «تركنا» در اين آيه، به معناى «أبقينا» (باقى گذاشتيم) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 131 - 3

3 - باقى ماندن نام و آوازه نيك الياس پيامبر ( ع ) ، از پاداش هاى خداوند به ايشان

و تركنا عليه فى الأخرين . .. إنّا كذلك نجزى المحسنين

13- دعوتهاى الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 124 - 1

ص: 245

1 - الياس ( ع ) ، قومش را به تقواپيشگى فراخواند .

إذ قال لقومه ألاتتّقون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 125 - 8

8 - دعوت به توحيد و مبارزه با شرك و بت پرستى ، از اهداف مهم و اصولى الياس پيامبر

أتدعون بعلاً و تذرون أحسن الخلقين

14- زمينه پاداش الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 132 - 3

3 - عبوديت و ايمان الياس پيامبر ( ع ) ، موجب دستيابى او به پاداش هايى همچون پاداش هاى محسنان از سوى خداوند

إنّا كذلك نجزى المحسنين . إنّه من عبادنا المؤمنين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه جمله «إنّه من عبادنا المؤمنين» تعليل براى «إنّا كذلك نجزى المحسنين» است; يعنى، چون الياس پيامبر از مؤمنان و بندگان خالص خدا بود، به او همانند پاداش محسنان، پاداش داديم . مقصود از آن باقى ماندن نام و آوازه نيك او مى باشد.

15- سرزنشهاى الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 124 - 3

3 - الياس پيامبر ، قوم خود را به خاطر بى تقوايى شان سرزنش كرد .

إذ قال لقومه ألاتتّقون

همزه در «ألاتتّقون» براى استفهام انكارىِ توبيخى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 125 - 1،4

1 - الياس پيامبر ، قوم خود را به خاطر پرستش معبود هاى ساختگى و بت ها سرزنش كرد .

أتدعون بعلاً

«بعل» در زبان عرب جاهلى به معناى معبود و ربّ است; ولى بيشترين كاربرد آن در معناى بت است.

4 - الياس ( ع ) ، قوم خود را به جهت رها كردن پرستش بهترين آفريننده ( خدا ) سرزنش كرد .

و تذرون أحسن الخلقين

ص: 246

16- سلام بر الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 130 - 1،3

1 - سلام و تحيت بزرگ خداوند به الياس پيامبر ( ع )

سلم على إل ياسين

تنوين «سلام» براى تعظيم است و «إل ياسين» در زبان عرب، لغت و تعبير ديگرى از «الياس» مى باشد.

3 - باقى ماندن سنت سلام و تحيت بر الياس پيامبر ، در ميان نسل هاى پس از او

سلم على إل ياسين

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين ديدگاه است كه جمله «سلام على إل ياسين» تفسير براى جمله «و تركنا عليه . ..» باشد; يعنى، آنچه براى الياس(ع) به جاى گذاشتيم، عبارت است از سنت سلام و تحيت بر او.

17- شرك ستيزى الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 125 - 8

8 - دعوت به توحيد و مبارزه با شرك و بت پرستى ، از اهداف مهم و اصولى الياس پيامبر

أتدعون بعلاً و تذرون أحسن الخلقين

18- صبر الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 132 - 7

7 - الياس ( ع ) ، اسوه و الگوى مقاومت و شكيبايى در برابر دشمنان و مخالفان دعوت الهى

و إنّ إلياس لمن المرسلين . .. فكذّبوه ...إنّه من عبادنا المؤمنين

ذكر داستان الياس(ع) براى پيامبر اسلام و ايمان آورندگان به آن حضرت در مكه، مى تواند براى ارائه الگو در مسير دعوت الهى باشد.

19- عبرت از قصه الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 247

15 - صافات - 37 - 123 - 2

2 - سرگذشت الياس پيامبر ، درس آموز و تسلى بخش براى پيامبراسلام و مؤمنان

و إنّ إلياس لمن المرسلين

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه يادآورى سرگذشت الياس(ع) و قوم او براى پيامبر(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان - كه در شرايط سخت مكه قرار داشتند و با مخالفت هاى مشركان روبه رو بودند - در واقع به منظور درس آموزى و دلدارى آنان بوده است.

20- عبوديت الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 132 - 1

1 - الياس ( ع ) ، از بندگان مؤمن خدا

إنّه من عبادنا المؤمنين

21- فضايل الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 86 - 4

4 - زكريا، يحيى، عيسى، الياس، اسماعيل، اليسع، يونس و لوط(ع)، پيامبرانى برترى يافته بر همه مردم عصر خويش

و زكريا و يحيى . .. و كلا فضلنا على العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 129 - 1،2

1 - خداوند ، از الياس پيامبر نام و آوازه اى نيك در ميان آيندگان برجاى گذاشت .

و تركنا عليه فى الأخرين

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه مفعول «تركنا» محذوف بوده و تقدير آن چنين باشد: «تركنا ثناء عليه». گفتنى است فعل «تركنا» در اين آيه، به معناى «أبقينا» (باقى گذاشتيم) است.

2 - باقى ماندن نام و آوازه الياس پيامبر در ميان آيندگان ، از نعمت ها و الطاف الهى به ايشان

و تركنا عليه فى الأخرين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، در مقام بر شمردن نعمت هاى خدا به حضرت الياس و امتنان بر ايشان است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 130 - 1،3

ص: 248

1 - سلام و تحيت بزرگ خداوند به الياس پيامبر ( ع )

سلم على إل ياسين

تنوين «سلام» براى تعظيم است و «إل ياسين» در زبان عرب، لغت و تعبير ديگرى از «الياس» مى باشد.

3 - باقى ماندن سنت سلام و تحيت بر الياس پيامبر ، در ميان نسل هاى پس از او

سلم على إل ياسين

برداشت ياد شده، مبتنى بر اين ديدگاه است كه جمله «سلام على إل ياسين» تفسير براى جمله «و تركنا عليه . ..» باشد; يعنى، آنچه براى الياس(ع) به جاى گذاشتيم، عبارت است از سنت سلام و تحيت بر او.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 131 - 2

2 - الياس ( ع ) ، نمونه و الگوى نيكوكاران و احسان كنندگان

سلم على إل ياسين . إنّا كذلك نجزى المحسنين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 132 - 7

7 - الياس ( ع ) ، اسوه و الگوى مقاومت و شكيبايى در برابر دشمنان و مخالفان دعوت الهى

و إنّ إلياس لمن المرسلين . .. فكذّبوه ...إنّه من عبادنا المؤمنين

ذكر داستان الياس(ع) براى پيامبر اسلام و ايمان آورندگان به آن حضرت در مكه، مى تواند براى ارائه الگو در مسير دعوت الهى باشد.

22- قصه الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 124 - 1،3

1 - الياس ( ع ) ، قومش را به تقواپيشگى فراخواند .

إذ قال لقومه ألاتتّقون

3 - الياس پيامبر ، قوم خود را به خاطر بى تقوايى شان سرزنش كرد .

إذ قال لقومه ألاتتّقون

همزه در «ألاتتّقون» براى استفهام انكارىِ توبيخى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 125 - 4

4 - الياس ( ع ) ، قوم خود را به جهت رها كردن پرستش بهترين آفريننده ( خدا ) سرزنش كرد .

و تذرون أحسن الخلقين

ص: 249

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 127 - 1

1 - الياس پيامبر ( ع ) از سوى قوم خود مورد تكذيب قرار گرفت .

و إنّ إلياس لمن المرسلين . إذ قال لقومه ألاتتّقون ... فكذّبوه

23- قضاوت الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 89 - 3

3 - زكريا، يحيى، عيسى، الياس، اسماعيل، اليسع، يونس و لوط(ع)، بهره مند از تعاليم آسمانى (كتاب) و داراى منصب قضاوت و مقام نبوت بودند.

أولئك الذين ءاتينهم الكتب و الحكم و النبوة

24- قوم الياس و الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 127 - 1

1 - الياس پيامبر ( ع ) از سوى قوم خود مورد تكذيب قرار گرفت .

و إنّ إلياس لمن المرسلين . إذ قال لقومه ألاتتّقون ... فكذّبوه

25- كيفر اخروى مكذبان الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 127 - 2

2 - قوم تكذيب كننده الياس ، در روز قيامت براى حسابرسى و كيفر احضار خواهند شد .

فإنّهم لمحضرون

26- مقامات الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 89 - 3

ص: 250

3 - زكريا، يحيى، عيسى، الياس، اسماعيل، اليسع، يونس و لوط(ع)، بهره مند از تعاليم آسمانى (كتاب) و داراى منصب قضاوت و مقام نبوت بودند.

أولئك الذين ءاتينهم الكتب و الحكم و النبوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 123 - 1

1 - الياس ( ع ) ، از رسولان الهى

و إنّ إلياس لمن المرسلين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 130 - 2

2 - الياس ( ع ) ، داراى مقامى رفيع در پيشگاه خداوند

سلم على إل ياسين

از سلام همراه با تكريم خدا به الياس پيامبر، مى تواند برداشت ياد شده را به دست آورد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 132 - 1،2

1 - الياس ( ع ) ، از بندگان مؤمن خدا

إنّه من عبادنا المؤمنين

2 - الياس ( ع ) ، از بندگان برجسته و مقرب خداوند

إنّه من عبادنا

27- مكذبان الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 127 - 1

1 - الياس پيامبر ( ع ) از سوى قوم خود مورد تكذيب قرار گرفت .

و إنّ إلياس لمن المرسلين . إذ قال لقومه ألاتتّقون ... فكذّبوه

28- مهمترين رسالت الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 124 - 4

ص: 251

4 - دعوت به تقوا ، در رأس اهداف الياس ( ع ) قرار داشت .

إذ قال لقومه ألاتتّقون

برداشت ياد شده به دليل اين نكته است كه الياس(ع) در نخستين خطاب خود به مردم، مسأله تقوا را ياد آور شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 125 - 8

8 - دعوت به توحيد و مبارزه با شرك و بت پرستى ، از اهداف مهم و اصولى الياس پيامبر

أتدعون بعلاً و تذرون أحسن الخلقين

29- نبوت الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 89 - 3

3 - زكريا، يحيى، عيسى، الياس، اسماعيل، اليسع، يونس و لوط(ع)، بهره مند از تعاليم آسمانى (كتاب) و داراى منصب قضاوت و مقام نبوت بودند.

أولئك الذين ءاتينهم الكتب و الحكم و النبوة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 123 - 1

1 - الياس ( ع ) ، از رسولان الهى

و إنّ إلياس لمن المرسلين

30- نعمتهاى الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 129 - 2

2 - باقى ماندن نام و آوازه الياس پيامبر در ميان آيندگان ، از نعمت ها و الطاف الهى به ايشان

و تركنا عليه فى الأخرين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه، در مقام بر شمردن نعمت هاى خدا به حضرت الياس و امتنان بر ايشان است.

ص: 252

31- نياكان الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 85 - 1،2

1 - زكريا، يحيى و الياس، نوادگانى از ذريه ابراهيم(ع) بودند.

و من ذريته . .. و زكريا و يحيى و عيسى و إلياس

2 - زكريا، يحيى و الياس از نوادگان نوح(ع) بودند.

و من ذريته . .. و زكريا و يحيى و عيسى و إلياس

32- هدايت الياس(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 85 - 4

4 - زكريا، يحيى، عيسى و الياس(ع) از هدايت خاص خداوند بهره مند بودند.

و كلا هدينا . .. و من ذريته ... و زكريا و يحيى و عيسى و إلياس

ص: 253

اليسع(ع)

1- الگوگيرى از اليسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 48 - 6

6 - اسماعيل ، اليسع و ذاالكفل ( عليهم السلام ) اسوه و الگوى انسان ها

و اذكر إسمعيل و اليسع و ذاالكفل و كلّ من الأخيار

برداشت ياد شده از آن جا است كه آيه شريفه، درصدد بيان سرگذشت شخصيت هايى است كه براى پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان درس آموز و سازنده است.

2- اليسع(ع) از صالحان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 86 - 2

2 - اسماعيل، اليسع، يونس و لوط(ع)، از زمره صالحان و برخوردار از هدايت ويژه خداوند بودند.

كلاً هدينا . .. و من ذريته ... كل من الصلحين ... و إسمعيل و اليسع و يونس و لوطا

3- تقواى اليسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 49 - 7

7 - داوود ، سليمان ، ايوب ، ابراهيم ، اسحاق ، يعقوب ، اسماعيل ، اليسع ، ذاالكفل ( عليهم السلام ) ، از تقواپيشگان و نيك

ص: 254

فرجامان بودند .

و اذكر داود . .. إسمعيل و اليسع و ذاالكفل ... هذا ذكر و إنّ للمتقين لحسن مئاب

«مئاب» به معناى مرجع و بازگشت است و منظور از «حسن مئاب» حسن عاقبت و سرانجام نيك است. گفتنى است كه برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه مقصود از «متقين» پيامبرانى باشد كه در آيات گذشته از آنان سخن گفته شد.

4- حسن فرجام اليسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 49 - 7

7 - داوود ، سليمان ، ايوب ، ابراهيم ، اسحاق ، يعقوب ، اسماعيل ، اليسع ، ذاالكفل ( عليهم السلام ) ، از تقواپيشگان و نيك فرجامان بودند .

و اذكر داود . .. إسمعيل و اليسع و ذاالكفل ... هذا ذكر و إنّ للمتقين لحسن مئاب

«مئاب» به معناى مرجع و بازگشت است و منظور از «حسن مئاب» حسن عاقبت و سرانجام نيك است. گفتنى است كه برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه مقصود از «متقين» پيامبرانى باشد كه در آيات گذشته از آنان سخن گفته شد.

5- ذكر قصه اليسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 48 - 1

1 - يادآورى سرگذشت اسماعيل ، اليسع و ذاالكفل ( عليهم السلام ) ، توصيه خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

و اذكر إسمعيل و اليسع و ذاالكفل

6- عبرت از قصه اليسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 48 - 2

2 - سرگذشت اسماعيل ، اليسع و ذاالكفل ( عليهم السلام ) ، درس آموز و سازنده براى پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) و مؤمنان

و اذكر إسمعيل و اليسع و ذاالكفل

توصيه خدا به پيامبر(صلی الله علیه و آله) مبنى بر يادآورى سرگذشت اسماعيل(ع) و. ..، مى تواند به منظور درس آموزى و سازندگى باشد.

ص: 255

7- عمل خير اليسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 48 - 3

3 - اسماعيل ، اليسع و ذاالكفل ( عليهم السلام ) ، از افراد خيّر و نيكوكار بودند .

و كلّ من الأخيار

اخيار به دو معنا است: 1- جمع «خيّر» - با تشديد ياء - به معناى نيكوكار است. 2- جمع «خيْر» - به سكون ياء - در مقابل «شرّ» است. برداشت ياد شده مبتنى بر فرض نخست است.

8- فضايل اليسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 86 - 4

4 - زكريا، يحيى، عيسى، الياس، اسماعيل، اليسع، يونس و لوط(ع)، پيامبرانى برترى يافته بر همه مردم عصر خويش

و زكريا و يحيى . .. و كلا فضلنا على العلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 48 - 4،6

4 - اسماعيل ، يسع و ذاالكفل ( عليهم السلام ) از خوبان و نيكان بودند .

و كلّ من الأخيار

6 - اسماعيل ، اليسع و ذاالكفل ( عليهم السلام ) اسوه و الگوى انسان ها

و اذكر إسمعيل و اليسع و ذاالكفل و كلّ من الأخيار

برداشت ياد شده از آن جا است كه آيه شريفه، درصدد بيان سرگذشت شخصيت هايى است كه براى پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) و مؤمنان درس آموز و سازنده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 49 - 7

7 - داوود ، سليمان ، ايوب ، ابراهيم ، اسحاق ، يعقوب ، اسماعيل ، اليسع ، ذاالكفل ( عليهم السلام ) ، از تقواپيشگان و نيك فرجامان بودند .

و اذكر داود . .. إسمعيل و اليسع و ذاالكفل ... هذا ذكر و إنّ للمتقين لحسن مئاب

«مئاب» به معناى مرجع و بازگشت است و منظور از «حسن مئاب» حسن عاقبت و سرانجام نيك است. گفتنى است كه برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه مقصود از «متقين» پيامبرانى باشد كه در آيات گذشته از آنان سخن گفته شد.

ص: 256

9- فوايد قصه اليسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 49 - 4

4 - سرگذشت داوود ، سليمان ، ايوب ، ابراهيم ، اسحاق ، يعقوب ، اسماعيل ، اليسع و ذاالكفل ( عليهم السلام ) ، مايه ياد و يادآورى انسان ها

و اذكر داود . .. سليمن ... أيّوب ... إبرهيم و إسحق و يعقوب... إسمعيل و اليسع

برداشت ياد شده از آن جا است كه «هذا» مى تواند اشاره به مجموعه آياتى باشد كه درباره سرگذشت پيامبران ياد شده، سخن گفته است.

10- قضاوت اليسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 89 - 3

3 - زكريا، يحيى، عيسى، الياس، اسماعيل، اليسع، يونس و لوط(ع)، بهره مند از تعاليم آسمانى (كتاب) و داراى منصب قضاوت و مقام نبوت بودند.

أولئك الذين ءاتينهم الكتب و الحكم و النبوة

11- مقامات اليسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 89 - 3

3 - زكريا، يحيى، عيسى، الياس، اسماعيل، اليسع، يونس و لوط(ع)، بهره مند از تعاليم آسمانى (كتاب) و داراى منصب قضاوت و مقام نبوت بودند.

أولئك الذين ءاتينهم الكتب و الحكم و النبوة

12- نبوت اليسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 89 - 3

3 - زكريا، يحيى، عيسى، الياس، اسماعيل، اليسع، يونس و لوط(ع)، بهره مند از تعاليم آسمانى (كتاب) و داراى منصب قضاوت و مقام نبوت بودند.

أولئك الذين ءاتينهم الكتب و الحكم و النبوة

ص: 257

13- نياكان اليسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 86 - 1

1 - اسماعيل، اليسع، يونس و لوط، از ذريه نوح(ع) بودند.

و نوحا هدينا من قبل و من ذريته . .. و إسمعيل و اليسع و يونس و لوطا

14- هدايت اليسع(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 86 - 2

2 - اسماعيل، اليسع، يونس و لوط(ع)، از زمره صالحان و برخوردار از هدايت ويژه خداوند بودند.

كلاً هدينا . .. و من ذريته ... كل من الصلحين ... و إسمعيل و اليسع و يونس و لوطا

ص: 258

اماكن

1- آداب اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 35 - 6

6 - مكان هاى مقدس و مخصوص عبادت را نبايد به سرگرمى ها و امورى لغو و بيهوده آلوده ساخت .

و ما كان صلاتهم عند البيت إلا مكاء و تصدية

2- احترام اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 12 - 6،7

6 - حفظ حرمت مكان هاى مقدس و احترام به آنها لازم است .

فاخلع نعليك إنّك بالواد المقدّس طوًى

جمله «إنّك بالواد . ..» تعليل براى «فاخلع» است و حكمى كه علت آن روشن باشد، در موارد مشابه نيز بايد اجرا شود.

7 - درآوردن كفش ها و پابرهنه بودن ، از بارزترين جلوه هاى احترام درمكان هاى مقدس است .

فاخلع نعليك إنّك بالواد المقدّس طوًى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 17

17 - لزوم حفظ احترام صومعه ها ، كليسا ها ، كنيسه ها و مساجد و جلوگيرى از تخريب و انهدام آنها

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت صومع و بيع و صلوت و مسجد

ص: 259

3- اماكن امن كافران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 6 - 6

6 - تعرض به كفار و سلب امنيت از آنان در اماكن سكونتشان ، جايز نيست .

فأجره حتى يسمع كلم اللّه ثم أبلغه مأمنه

4- اماكن امن مشركان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 6 - 8

8 - اماكن سكونت ( شهر ها ، روستا ها و . . . ) مشركان پيمان شكن صدر اسلام تنها مراكز امن اعلام شده از سوى خدا براى آنان

فاقتلوا المشركين حيث وجدتموهم . .. ثم أبلغه مأمنه

5- اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 30 - 4

4 - وادى طور ، جايگاهى مقدس و مبارك

فى البقعة المبركة

«بقعة» به نقطه اى گفته مى شود كه هيئت آن متمايز از پيرامونش باشد. بنابراين اطلاق بقعه بر وادى طور، بدان جهت است كه آن وادى وضعيتى متفاوت با اطرافش دارد.

6- اهميت تقويت اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 108 - 17

17 - لزوم تقويت مساجد و مراكزى كه بر اساس تقوا بنا شده و پايگاه جويندگان طهارت است .

لمسجد أسّس على التقوى . .. فيه رجال يحبون أن يتطهروا

ص: 260

7- اهميت دفاع از اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 22

22 - لزوم دفاع از معابد و مراكز دينى و شعائر الهى در برابر تهاجم دشمنان

و لولا دفع اللّه . .. صومع و بيع ... و مسجد

8- بهترين مكان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 24 - 3

3 - بهشت ، برترين جايگاه و نيكوترين آسايشگاه

أصحب الجنّة يومئذ خير مستقرًّا و أحسن مقيلاً

9- تاريخ اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 16

16 - معابد ، مظهر حضور شريعت در جوامع و مورد تهاجم جبهه باطل در طول تاريخ

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت صومع ... و مسجد

10- حمايت از اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 11

11 - خدا ، حامى و مدافع مراكز دينى و جوامع الهى

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت صومع ... و مسجد

11- سوءاستفاده از اماكن غير مسكونى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 29 - 3

ص: 261

3 - ورود به اماكن غير مسكونى ديگران بدون قصد بهره بردارى درست و يا به منظور سوء استفاده از آنها ، ممنوع است .

ليس عليكم جناح أن تدخلوا بيوتًا غير مسكونة فيها متع لكم

با آمدن جمله «فيها متاع لكم»، ورود به اماكن غيرمسكونى، مشروط به بهره بردارى درست از آنها شده است و در غير اين صورت، جايز نمى باشد.

12- شرايط مكان خوب

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 31 - 6

6- جايگاه خوب ، جايى است كه تمامى خواسته هاى انسان در آن برآورده شود .

و لنعم دار المتّقين . جنّ-ت عدن ... لهم فيها ما يشاءون

13- شرايط ورود به اماكن غيرمسكونى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 29 - 2

2 - ورود به اماكن غير مسكونى ديگران ، بدون اذن و آشنايى دادن ، در صورت داشتن متاع و كالايى در آنها ، بلامانع است .

ليس عليكم جناح أن تدخلوا بيوتًا غير مسكونة فيها متع لكم

برداشت فوق، بر اين اساس است كه «متاع» به معناى اسمى آن (يعنى، كالا) باشد.

14- شومترين مكان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 34 - 4

4 - كسانى كه در قيامت به روافتان به سوى جهنم سوق داده مى شوند ، داراى شوم ترين جايگاه و بى راهه ترين مسيراند .

الذين يحشرون على وجوههم إلى جهنّم أُولئك شرّ مكانًا و أضلّ سبيلاً

برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه «الذين» مبتدا و «أُولئك» خبر آن باشد.

15- عوامل رفعت اماكن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 36 - 8

ص: 262

8 - ذكر مستمر نام خدا ، موجب عظمت و مجد مكان هاى ذكر مى شود .

فى بيوت أذن اللّه أن ترفع و يذكر فيها اسمه

16- عوامل قداست اماكن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 53 - 5

5 - حضور افرادى خاص در مكانى ، آن را داراى آداب و احكامى ويژه مى كند .

لاتدخلوا بيوت النبىّ إلاّ أن يؤذن لكم

17- عوامل قداست اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 19

19 - اماكن و نقاطى كه ياد خدا در آن بسيار برده مى شود ، داراى قداست و شايسته احترام است .

صومع . .. و مسجد يذكر فيها اسم اللّه كثيرًا

18- فضيلت اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 38 - 14

14 - نقش مسجد و محراب - مكان هاى مقدس - در استجابت دعا *

دخل عليها زكريّا المحراب . .. هنا لك دعا زكريّا ربّه

برداشت فوق بر اين اساس است كه مشاراليه «هنالك»، «المحراب» باشد; و جمله «و هو قائم يصلى فى المحراب»، در آيه بعد مؤيد اين معناست.

19- فلسفه قداست اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 18

18 - ياد خدا ، اساس حرمت و قداست معابد دينى

لهدّمت صومع . .. و مسجد يذكر فيها اسم اللّه كثيرًا

ص: 263

20- كفش كَنى در اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 12 - 7

7 - درآوردن كفش ها و پابرهنه بودن ، از بارزترين جلوه هاى احترام درمكان هاى مقدس است .

فاخلع نعليك إنّك بالواد المقدّس طوًى

21- كيفر سوءاستفاده از اماكن غيرمسكونى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 29 - 5

5 - افرادى كه بخواهند از قانون جواز و ورود به خانه هاى غير مسكونى سوء استفاده كنند و نيتى جز بهره بردارى از آنها داشته باشند ، به كيفر الهى تهديد شده اند .

ليس عليكم أن تدخلوا بيوتًا غير مسكونة . .. و اللّه يعلم ما تبدون و ما تكتمون

جمله «و اللّه يعلم ما تبدون و ما تكتمون» - كه علم همه جانبه و فراگير الهى به نهان و آشكار انسان را به وى يادآورى مى شود - هشدارى است به كسانى كه احكام ياد شده را رعايت نكنند و يا از آنها سوء استفاده كنند.

22- لغو در اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 35 - 6

6 - مكان هاى مقدس و مخصوص عبادت را نبايد به سرگرمى ها و امورى لغو و بيهوده آلوده ساخت .

و ما كان صلاتهم عند البيت إلا مكاء و تصدية

23- مالك اماكن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 142 - 9،10،11

9 - مشرق و مغرب ( همه جهت ها و مكان ها ) از آن خداوند است .

قل للّه المشرق و المغرب

10 - شريكى براى خدا در مالكيت جهت ها و مكان ها وجود ندارد .

ص: 264

24- للّه المشرق و المغرب

11 - همه جهت ها و مكان ها از آن رو كه ملك خداوند هستند ، صلاحيت قبله شدن را داشته و مزيتى بر يكديگر ندارند .

قل للّه المشرق و المغرب

25- محافظت از اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 10

10 - حفاظت و پاسدارى از معابد و مراكز دينى ( صومعه ها ، كليسا ها ، كنيسه ها و مساجد ) فلسفه جهاد و دفاع

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت صومع و بيع ... و مسجد

«صوامع» جمع «صومعة» و «بيع» جمع «بيعة» و «صلوات» جمع «صلاة يا صَلوْة» است. «صومعه» - مرداف «دير» - جايى است كه راهبان در آن به رياضت مى پردازند. «بيعة» به كليساى نصارا گفته مى شود. «صلاة يا صلوة» كنيسه يهوديان است; يعنى، اگر خدا برخى از مردم را به بعضى ديگر دفع نمى كرد، صومعه ها، كليساها، كنيسه ها و مساجدى كه در آن بسيار ذكر خدا مى شود، تخريب مى شدند.

26- مكان پسنديده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 76 - 4

4 - بهشت ، قرارگاه و اقامت گاهى نيكو و شايسته براى آدمى

حسنت مستقرًّا و مقامًا

27- مكان ناپسند

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 66 - 1

1 - جهنم ، قرارگاه و اقامتگاهى بس بد و آزاردهنده

عذاب جهنّم . .. إنّها ساءت مستقرًّا و مقامًا

«مستقراً» تميز براى ضمير مستتر در «ساءت» و به معناى محل استقرار است. «مقام» نيز اسم مكان و به معناى اقامتگاه مى باشد.

ص: 265

28- منشأ بركت اماكن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 30 - 5

5 - گرفتن صبغه الهى ، مايه تقدس و بركت مكان ها

نودى . .. فى البقعة المبركة

توصيف وادى طور به مكانى مبارك، از آن روى است كه خداوند در آن جا با موسى(ع) سخن گفته است. ازاين رو مى توان گفت هر مكانى به گونه اى رنگ الهى بگيرد، تقدس مى يابد.

29- منشأ رفعت اماكن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 36 - 7،9

7 - عظمت و رفعت مكان ها ، منوط به اذن خداوند است .

فى بيوت أذن اللّه أن ترفع

9 - تعلق اذن خداوند ، بر رفعت و منزلت برخى از خانه ها و مكان ها

فى بيوت أذن اللّه أن ترفع

30- منشأ قداست اماكن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 30 - 5

5 - گرفتن صبغه الهى ، مايه تقدس و بركت مكان ها

نودى . .. فى البقعة المبركة

توصيف وادى طور به مكانى مبارك، از آن روى است كه خداوند در آن جا با موسى(ع) سخن گفته است. ازاين رو مى توان گفت هر مكانى به گونه اى رنگ الهى بگيرد، تقدس مى يابد.

31- موانع تخريب اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 12

12 - اگر خداوند حكم جهاد را تشريع نمى كرد ، تمامى معابد و مراكز دينى توسط كافران و دين ستيزان تخريب و منهدم مى شد .

ص: 266

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت صومع ... و مسجد

32- نقش اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 16

16 - معابد ، مظهر حضور شريعت در جوامع و مورد تهاجم جبهه باطل در طول تاريخ

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت صومع ... و مسجد

33- ورود به اماكن غير مسكونى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 29 - 1،3،7

1 - ورود به اماكن غير مسكونى ديگران ، به منظور بهره بردارى از آنها ، بدون اذن و آشنايى دادن جايز است .

ليس عليكم جناح أن تدخلوا بيوتًا غير مسكونة فيها متع لكم

برداشت ياد شده مبتنى بر اين نكته است كه «متاع» به معناى مصدرى آن (يعنى تمتع و انتفاع) باشد.

3 - ورود به اماكن غير مسكونى ديگران بدون قصد بهره بردارى درست و يا به منظور سوء استفاده از آنها ، ممنوع است .

ليس عليكم جناح أن تدخلوا بيوتًا غير مسكونة فيها متع لكم

با آمدن جمله «فيها متاع لكم»، ورود به اماكن غيرمسكونى، مشروط به بهره بردارى درست از آنها شده است و در غير اين صورت، جايز نمى باشد.

7 - « قال الصادق ( ع ) ( فى قوله تعالى « بيوتاً غير مسكونة فيها متاع لكم » ) هى الحمامات و الخانات و الارحية . . . ;

امام صادق(ع) [درباره سخن خدا « بيوتاً غير مسكونة. ..»] فرمود: مراد حمام ها، كاروانسراها و آسياب ها است...».

34- اماكن مقدس

{اماكن مقدس}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 125 -

1،9،11،12،13،18،19،26،27،28

1 - خداوند ، كعبه را ملجأ و جايگاهى براى حضور مردم و مكانى بسيار امن قرار داد .

و إذ جعلنا البيت مثابة للناس و أمناً

«مثابة»; يعنى، مكانى كه مردم پى در پى بدان جا روى مى آورند (لسان العرب). «أمن» مصدر است و در آيه به معناى اسم فاعل (آمناً = داراى امنيت) مى باشد. آوردن مصدر به جاى اسم فاعل، دلالت بر تأكيد دارد. بنابراين «أمناً»; يعنى، آكنده از امنيت.

ص: 267

9 - مقام ابراهيم ، جايگاهى ارجمند و با عظمت

و اتخذوا من مقام إبرهيم مصلًّى

تعيين «مقام ابراهيم» به عنوان جايگاه نماز و ضرورت برپايى نماز در آن مكان، بيانگر شرافت آن است.

11 - تطهير خانه خدا و مصون داشتن آن از هر ناپاكى و آلودگى ، توصيه و فرمان خدا به ابراهيم و اسماعيل ( ع )

و عهدنا إلى إبرهيم و إسمعيل أن طهرا بيتى

12 - خانه خدا ، بايد همواره پاك و از آلودگى ها پيراسته شود .

أن طهرا بيتى

13 - ضرورت پاك نگاه داشتن مكان عبادت *

أن طهرا بيتى للطائفين و العكفين و الركع السجود

قيدهاى «للطائفين»، «العاكفين» و . .. مى تواند بيانگر اين معنا باشد كه: فلسفه تطهير كعبه، جايگاه عبادت بودن آن است و لذا مى توان ضرورت پاك نگاه داشتن همه مكانهاى عبادت را، احتمالى موجه دانست.

18 - خانه خدا جايگاه طواف ، اعتكاف ، عبادت ، ركوع و سجود ( نماز ) است .

أن طهرا بيتى للطائفين و العكفين و الركع السجود

عكوف مصدر (عاكفين) به معناى ماندن و اقامت كردن در مكانى است و مراد از آن در آيه شريفه - به قرينه طواف، ركوع و سجود - يا مطلق عبادت و پرستش خداست و يا مقصود از آن، اعتكاف - كه عبادتى خاص با شرايطى ويژه از قبيل روزه گرفتن و . .. است - مى باشد.

19 - كعبه ، داراى شرافت و قداستى خاص در پيشگاه خداوند

أن طهرا بيتى

نسبت دادن كعبه به خداوند، با اضافه تشريفى «بيت» به «يا» متكلم، براى رساندن عظمت و قداست خاص كعبه در پيشگاه خداوند است.

26 - از امام صادق ( ع ) روايت شده كه فرمود : . . . « ان اللّه فضل مكة و جعل بعض ها أفضل من بعض . فقال تعالى « واتخذوا من مقام إبراهيم مصلًّى » . . . ;

خداوند، مكه را فضيلت و برترى داده و بعضى از قسمتهاى آن را بر قسمتهاى ديگر برترى داده و فرموده است: از مقام ابراهيم جايگاهى براى نماز خود قرار دهيد . .. ».

27 - از امام باقر ( ع ) روايت شده : « نزلت ثلاثة أحجار من الجنة . . . و مقام إبراهيم . . . ;

سه سنگ از بهشت فرود آمده . .. و از جمله آنها مقام ابراهيم است ... ».

28 - از امام باقر ( ع ) روايت شده است : « . . . لقد وضع عبد من عباد اللّه قدمه على حجر فأمرنا اللّه تبارك و تعالى أن نتخذ ها مصلًّى . . . ;

. .. بنده اى از بندگان خدا (ابراهيم (ع)) پايش را بر سنگى نهاد، پس خداوند (براى تجديد خاطره) به ما دستور داد كه آن سنگ را جايگاه نماز خويش كنيم ... ».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 158 - 1

1 - كوه صفا و مروه ، دو علامتى كه خداوند آنها را نشانه جايگاه عبادت قرار داده است .

إن الصفا و المروة من شعائر اللّه

ص: 268

بنابراين توصيف «صفا و مروة» به «شعائر اللّه» مى رساند كه: خداوند آن دو مكان را علامتى قرار داده تا بندگانش در آن جا، او را عبادت كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 187 - 28

28 - لزوم احترام به مساجد و حفظ قداست آنها *

و لاتبشروهن و أنتم عكفون فى المسجد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 191 - 16

16 - مسجد الحرام و نواحى آن داراى قداستى والا و احترامى خاص

و لاتقتلوهم عند المسجدالحرام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 196 - 16،30،45،46

16 - ملاك مكّى بودن ، سكونت خانواده شخص در مكه است .

ذلك لمن لم يكن اهله حاضرى المسجد الحرام

30 - ملاك مكّى بودن ، سكونت در شعاع هجده ميلى ، از هر سوى مسجد الحرام

لمن لم يكن اهله حاضرى المسجد الحرام

امام صادق (ع) درباره آيه مزبور، فرمود: من كان منزله على ثمانية عشر ميلا من بين يديها و ثمانية عشر ميلا من خلفها و ثمانية عشر ميلا عن يمينها و ثمانية عشر ميلا عن يسارها فلا متعة له . ..

_______________________________

كافى، ج 4، ص 300، ح 3 ; نورالثقلين، ج 1، ص 192، ح 692.

45 - حج تمتّع مخصوص كسى است كه خانواده اش در محدوده چهل و هشت ميلى مكّه ساكن نباشد .

ذلك لمن لم يكن اهله حاضرى المسجد الحرام

امام باقر (ع) درباره آيه فوق فرمود: يعنى اهل مكّه ليس عليهم متعة كل من كان اهله دون ثمانية و اربعين ميلا ذات عرق و عسفان كما يدور حول مكّه فهو ممن دخل فى هذه الاية

_______________________________

تهذيب شيخ طوسى، ج 5، ص 33، ح 27 ; استبصار، ج 2، ص 157، ح 3.

46 - حج تمتّع مخصوص كسى است كه خانواده اش در منطقه واقع بين ميقات ها و مسجدالحرام ساكن نباشد .

ذلك لمن لم يكن اهله حاضرى المسجد الحرام

امام صادق (ع) درباره آيه فوق فرمود: مادون المواقيت الى مكة فهو حاضرى المسجد الحرام

_______________________________

استبصار، ج 2، ص 158، ح 4 ; تهذيب شيخ طوسى، ج 5، ص 33، ح 28 ; تفسير عياشى، ج 1، ص 94، ح 248.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 269

2 - بقره - 2 - 198 - 9

9 - قِداست سرزمين مَشعرالحرام

فاذكروا اللّه عند المشعرالحرام

توصيف «مَشعر» به «الحرام»، دلالت بر قداست و احترام خاص آن سرزمين مى كند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 199 - 1،2،3،5،8،11،12،13،14

1 - براى رفتن به مَشعر ، بايد همانند مردم از عرفات حركت كرد .

ثم افيضوا من حيث افاض الناس

برخى برآنند كه جمله «ثم افيضوا»، تأكيد همان افاضه از عرفات است ; به قرينه «من حيث . ..». چون قريش و هم پيمانان آنان بر خلاف مردم، اِفاضه اى از عرفات نداشتند.

2 - وقوف در عرفات ، از مناسك حج

ثم افيضوا من حيث افاض الناس

بنابراينكه مراد، افاضه از عرفات باشد، لازمه آن لزوم وقوف در عرفات خواهد بود.

3 - لزوم كوچ كردن از مَشعرالحرام ، همراه با مردم

ثم افيضوا من حيث افاض الناس

كلمه «ثم» دلالت مى كند كه مراد از افاضه، افاضه از مشعر است.

5 - وقوف در مشعرالحرام ، از مناسك حج

ثم افيضوا من حيث افاض الناس

بنابراينكه «ثم افيضوا»، مربوط به مشعرالحرام باشد.

8 - لزوم استغفار ، به هنگام كوچ كردن از عرفات و مَشعرالحرام

ثم افيضوا . .. و استغفروا اللّه

در اين برداشت، هر دو نظ ر درباره جمله «ثم افيضوا» (افاضه از مشعر و يا عرفات)، ملحوظ شده است.

11 - لزوم كوچ كردن از عرفات ، بسان كوچ كردن ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و ساير حج گزاران

ثم افيضوا من حيث افاض الناس

امام صادق (ع) درباره آيه «ثم افيضوا . ..» فرمود: يعنى ابراهيم و اسماعيل و اسحاق فى افاضتهم منها و من كان بعدهم

_______________________________

كافى، ج 4، ص 247، ح 4 ; نورالثقلين، ج 1، ص 196، ح 719.

12 - اعتقاد قريش به عدم لزوم كوچ كردن آنان از عرفات

ثم افيضوا من حيث افاض الناس

امام صادق (ع): اولئك قريش كانوا يقولون: نحن اولى الناس بالبيت و لا يفيضون الا من المزدلفة، فامرهم اللّه ان يفيضوا من عرفة

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 96، ح 263 ; نورالثقلين، ج 1، ص 195، ح 710.

13 - طالبان آمرزش الهى به هنگام كوچ از مشعر و عرفات ، مشمول مغفرت و رحمت خداوند هستند .

ثم افيضوا . .. و استغفروا اللّه ان اللّه غفور رحيم

14 - لزوم كوچ كردن از عرفات بسان اهل البيت ( ع )

ص: 270

ثم افيضوا من حيث افاض النّاس

امام حسين (ع): . .. فنحن النّاس و لذلك قال اللّه تعالى ذكره فى كتابه: «ثمّ افيضوا من حيث افاض النّاس»

_______________________________

كافى، ج 8، ص 244، ح 339 ; تفسير برهان، ج 1، ص 201، ح 2.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 217 - 14

14 - مسجدالحرام ، داراى قداست و حرمت ويژه

و المسجدالحرام و اخراج اهله منه اكبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 96 - 7

7 - سابقه تاريخى معابد ، معيارى براى ارزيابى آن *

انّ اوّل بيت وضع للناس

چون اَوَّليت، ملاك اولويَت قرار گرفته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 154 - 8

8 - حرمت و عظمت بيت المقدس ، نزد خداوند

و قلنا لهم ادخلوا الباب سجداً

امر به خضوع و سجده به هنگام ورود به بيت المقدس، حاكى از حرمت و عظمت آن نزد خداوند است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 2 - 9،13

9 - كعبه ، خانه و جايگاهى مقدس و سزاوار احترام خاص

لاتحلوا . .. و لا ءآمين البيت الحرام

13 - اهميت خاص مسجد الحرام ، حج و مناسك آن

يايها الذين ءامنوا لاتحلوا . .. و لا ءآمين البيت الحرام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 21 - 1،2،3،5،8،9

1 - ورود به سرزمين مقدس و تصرف آن ، فرمان موسى ( ع ) به قوم خويش

يقوم ادخلوا الارض المقدسة

2 - سكنى گزينى قوم موسى ( ع ) در سرزمين مقدس ، تقديرى از جانب خداوند

الارض المقدسة التى كتب اللّه لكم

ص: 271

3 - سكونت قوم موسى ( ع ) در سرزمين مقدس ، حقى براى ايشان از جانب خداوند

التى كتب اللّه لكم

5 - جهاد در راه خدا براى تصرف سرزمين مقدس ، سپاسگزارى قوم موسى ( ع ) در برابر نعمت هاى خداوند

اذكروا نعمة اللّه . .. يقوم ادخلوا الارض المقدسة

فرمان موسى(ع) به بنى اسرائيل (ادخلوا الارض) پس از بيان نعمتهاى الهى بر آنان، بيانگر آن است كه اجراى آن فرمان، سپاس نعمتهاى ياد شده است.

8 - موسى ( ع ) بر حذر دارنده قوم خويش از فرار و عقب نشينى به هنگام رويارويى با ساكنان سرزمين مقدس

و لاترتدوا على ادباركم

9 - خطر بروز برخورد و جنگ با ساكنان سرزمين مقدس به هنگام ورود قوم موسى ( ع ) به آن

ادخلوا . .. و لاترتدوا على ادباركم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 25 - 5

5 - هارون ، همانند موسى ( ع ) ، مأمور بسيج بنى اسرائيل براى فتح سرزمين مقدس

قال رب انى لااملك الا نفسى و اخى

آيه بيست و سوم (و قال رجلان . ..) بيانگر آن است كه آن دو مرد نيز همانند هارون مطيع موسى(ع) بودند و اين حقيقت با تفسير جمله «لااملك الا نفسى و اخى» به اينكه تنها اختياردار خود و برادرم هستم و در ميان بنى اسرائيل تنها هارون فرمانبردار من است، سازگار نيست. بنابراين بايد گفت «اخى» مبتدايى است با حذف خبر (و اخى لايملك الانفسه) و نام بردن از خود و برادرش به اين دليل است كه بسيج بنى اسرائيل بر عهده هارون نيز بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 26 - 5،6

5 - زمان سرپيچى قوم موسى ( ع ) از فرمان وى ، سرآغاز سرگردانى چهل ساله آنان و محروميت از تسلط بر قدس

إنّا لن ندخلها . .. اربعين سنة يتيهون فى الارض

6 - ترك جهاد از سوى نيرو هاى كارآمد بنى اسرائيل ، موجب گرفتارى همه مردم آن قوم به سرگردانى و محروميت از تسلط بر سرزمين مقدس

قال فانها محرمة عليهم اربعين سنة

برداشت فوق مبتنى بر امرى مسلم و طبيعى در داستان تيه مى باشد و آن اينكه همه قوم موسى ; حتى زنان و كودكان و پيران، به سرگردانى گرفتار آمده و از ورود به سرزمين مقدس محروم شدند، با اينكه اين گروه مأمور به مبارزه و جهاد نبودند تا بر اثر تخلف، عقوبت شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 97 - 2،5

2 - كعبه داراى حرمتى خاص و منزلتى بلند در پيشگاه خداوند .

جعل اللّه الكعبة البيت الحرام

ص: 272

5 - نقش كعبه و ماه هاى حرام در قوام و ثبات جوامع منوط به حفظ حرمت آنها از سوى انسان ها است .

جعل اللّه الكعبة البيت الحرام قيماً للناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 34 - 7

7 - مسجدالحرام ، عبادتگاهى پر ارج و با عظمت در پيشگاه خداوند

و ما لهم ألا يعذبهم اللّه و هم يصدون عن المسجدالحرام

استحقاق عذاب براى بازدارى از ورود به مسجدالحرام، حكايت از عظمت آن در پيشگاه خدا دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 17 - 4

4 - مساجد ، مكانهايى مقدس و متعلق به خدا و ملك اوست .

مسجد اللّه

اضافه «مساجد» به «اللّه» اضافه تشريفيّه و بيانگر قداست مساجد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 18 - 4

4 - مساجد ، مكان هاى مقدس و متعلق به خدا و ملك اوست .

مسجد اللّه

اضافه «مساجد» به «اللّه» اضافه تشريفيّه و بيانگر قداست مساجد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 28 - 2

2 - مسجدالحرام ، مكانى است مقدس و دور داشتن هر گونه آلودگى از آن ، لازم مى باشد .

إنما المشركون نجس فلا يقربوا المسجدالحرام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 1 - 11

11- زمين مسجدالحرام و مسجدالاقصى ، داراى اهميت معنوى ويژه است .

أسرى بعبده ليلاً من المسجدالحرام إلى المسجد الأقصا

اينكه مبدأ و منتهاى سير پيامبر(صلی الله علیه و آله) دو مكان خاص عبادت (مسجدالحرام و مسجدالأقصا) قرار گرفت، حكايت از حقيقت فوق دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 21 - 42

42- برخى مكان ها ، داراى شرافت و قداست و شايسته اختصاص يافتن آن به مكان عبادت است .

ص: 273

لنتّخذنّ عليهم مسجدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 12 - 1

1 - دره طوى - در صحراى سينا - سرزمين تكلم خداوند با موسى ( ع )

يموسى . إنّى أنا ربّك ... إنّك بالواد المقدّس طوًى

«واد» مخفف «وادى»، يعنى حد فاصل بين كوه ها كه راه عبور سيلاب باشد (مصباح). «طُوى» ممكن است نام دره اى پايين كوه طور باشد (لسان العرب). در اين صورت بدل يا عطف بيان براى «الواد المقدس» خواهد بود و ممكن است به معناى «ساعة» و «لحظة» باشد (لسان العرب). كه ظرف براى «المقدس» مى شود; يعنى دره اى كه در برهه اى از زمان (اشاره به لحظه تكلم خداوند با موسى(ع)) تقدس يافته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 80 - 5

5 - كوه طور ، مكانى مبارك و مورد عنايت خداوند

و وعدنكم جانب الطور الأيمن

در برداشت ياد شده «الأيمن» از ماده «يمن» گرفته شده و به معناى مبارك است. اين كلمه گرچه وصف براى «جانب» است، ولى وصفِ جز هر چيز، وصف كل آن نيز شمرده مى شود. انتخاب كوه طور براى مواعده، نشان از ويژگى خاص آن دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 33 - 5

5 - كعبه ، داراى قدمت و سابقه تاريخى در ميان ساير اماكن مقدس

إلى البيت العتيق

«عتيق» به هر چيزى گفته مى شود كه داراى تقدم زمانى يا مكانى و يا رتبه اى باشد. بدين جهت به قديم، عتيق نيز گفته مى شود. بنابراين «بيت عتيق»; يعنى، خانه اى كه داراى قدمت و پيشينه تاريخى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 57 - 11

11 - مكه ، مكانى مقدس و محترم براى مردم جزيرة العرب

أوَلم نمكّن لهم حرمًا ءامنًا

مكه از آن جهت «حرم» نام گرفته كه مورد حرمت و احترام مردم آن ديار بوده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 1 - 2

2 - كوهِ طور ، مكانى مقدس

و الطّور

ص: 274

از اين كه طور سينا، مورد سوگند خداوند قرار گرفته است، تقدس آن استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - طور - 52 - 4 - 2

2 - كعبه ، مكانى مقدس و والا

و البيت المعمور

برداشت ياد شده به اين دليل است كه كعبه، مورد سوگند خداوند قرار گرفته است.

35- آداب اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 35 - 6

6 - مكان هاى مقدس و مخصوص عبادت را نبايد به سرگرمى ها و امورى لغو و بيهوده آلوده ساخت .

و ما كان صلاتهم عند البيت إلا مكاء و تصدية

36- احترام اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 12 - 6،7

6 - حفظ حرمت مكان هاى مقدس و احترام به آنها لازم است .

فاخلع نعليك إنّك بالواد المقدّس طوًى

جمله «إنّك بالواد . ..» تعليل براى «فاخلع» است و حكمى كه علت آن روشن باشد، در موارد مشابه نيز بايد اجرا شود.

7 - درآوردن كفش ها و پابرهنه بودن ، از بارزترين جلوه هاى احترام درمكان هاى مقدس است .

فاخلع نعليك إنّك بالواد المقدّس طوًى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 17

17 - لزوم حفظ احترام صومعه ها ، كليسا ها ، كنيسه ها و مساجد و جلوگيرى از تخريب و انهدام آنها

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت صومع و بيع و صلوت و مسجد

ص: 275

37- اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 30 - 4

4 - وادى طور ، جايگاهى مقدس و مبارك

فى البقعة المبركة

«بقعة» به نقطه اى گفته مى شود كه هيئت آن متمايز از پيرامونش باشد. بنابراين اطلاق بقعه بر وادى طور، بدان جهت است كه آن وادى وضعيتى متفاوت با اطرافش دارد.

38- اهميت تقويت اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 108 - 17

17 - لزوم تقويت مساجد و مراكزى كه بر اساس تقوا بنا شده و پايگاه جويندگان طهارت است .

لمسجد أسّس على التقوى . .. فيه رجال يحبون أن يتطهروا

39- اهميت دفاع از اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 22

22 - لزوم دفاع از معابد و مراكز دينى و شعائر الهى در برابر تهاجم دشمنان

و لولا دفع اللّه . .. صومع و بيع ... و مسجد

40- تاريخ اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 16

16 - معابد ، مظهر حضور شريعت در جوامع و مورد تهاجم جبهه باطل در طول تاريخ

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت صومع ... و مسجد

ص: 276

41- حمايت از اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 11

11 - خدا ، حامى و مدافع مراكز دينى و جوامع الهى

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت صومع ... و مسجد

42- عوامل قداست اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 19

19 - اماكن و نقاطى كه ياد خدا در آن بسيار برده مى شود ، داراى قداست و شايسته احترام است .

صومع . .. و مسجد يذكر فيها اسم اللّه كثيرًا

43- فضيلت اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 38 - 14

14 - نقش مسجد و محراب - مكان هاى مقدس - در استجابت دعا *

دخل عليها زكريّا المحراب . .. هنا لك دعا زكريّا ربّه

برداشت فوق بر اين اساس است كه مشاراليه «هنالك»، «المحراب» باشد; و جمله «و هو قائم يصلى فى المحراب»، در آيه بعد مؤيد اين معناست.

44- فلسفه قداست اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 18

18 - ياد خدا ، اساس حرمت و قداست معابد دينى

لهدّمت صومع . .. و مسجد يذكر فيها اسم اللّه كثيرًا

ص: 277

45- كفش كَنى در اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 12 - 7

7 - درآوردن كفش ها و پابرهنه بودن ، از بارزترين جلوه هاى احترام درمكان هاى مقدس است .

فاخلع نعليك إنّك بالواد المقدّس طوًى

46- لغو در اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 35 - 6

6 - مكان هاى مقدس و مخصوص عبادت را نبايد به سرگرمى ها و امورى لغو و بيهوده آلوده ساخت .

و ما كان صلاتهم عند البيت إلا مكاء و تصدية

47- محافظت از اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 10

10 - حفاظت و پاسدارى از معابد و مراكز دينى ( صومعه ها ، كليسا ها ، كنيسه ها و مساجد ) فلسفه جهاد و دفاع

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت صومع و بيع ... و مسجد

«صوامع» جمع «صومعة» و «بيع» جمع «بيعة» و «صلوات» جمع «صلاة يا صَلوْة» است. «صومعه» - مرداف «دير» - جايى است كه راهبان در آن به رياضت مى پردازند. «بيعة» به كليساى نصارا گفته مى شود. «صلاة يا صلوة» كنيسه يهوديان است; يعنى، اگر خدا برخى از مردم را به بعضى ديگر دفع نمى كرد، صومعه ها، كليساها، كنيسه ها و مساجدى كه در آن بسيار ذكر خدا مى شود، تخريب مى شدند.

48- موانع تخريب اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 12

12 - اگر خداوند حكم جهاد را تشريع نمى كرد ، تمامى معابد و مراكز دينى توسط كافران و دين ستيزان تخريب و منهدم مى شد .

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت صومع ... و مسجد

ص: 278

49- نقش اماكن مقدس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 40 - 16

16 - معابد ، مظهر حضور شريعت در جوامع و مورد تهاجم جبهه باطل در طول تاريخ

و لولا دفع اللّه . .. لهدّمت صومع ... و مسجد

ص: 279

امام

1- احسان امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 172 - 21

21 - پاداش بزرگ اميرالمؤمنين ( ع ) به خاطر احسان و تقوا و اجابت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) پس از مجروح شدن در جنگ احد

الّذين استجابوا للّه و الرّسول . .. اجر عظيم

امام صادق (ع): انّ رسول اللّه بعث عليّاً فى عشرة «استجابوا للّه و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح» الى «اجر عظيم». انّما نزلت فى اميرالمؤمنين (ع).

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 206، ح 153 ; تفسير برهان، ج 1، ص 326، ح 4.

2- اخلاص امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر اخلاص و خداجويى در عرصه زندگى اجتماعى

إنّما نطعمكم لوجه اللّه لانريد منكم جزاءً و لا شكورًا

3- اخلاص امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 6

ص: 280

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر اخلاص و خداجويى در عرصه زندگى اجتماعى

إنّما نطعمكم لوجه اللّه لانريد منكم جزاءً و لا شكورًا

4- اخلاص امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر اخلاص و خداجويى در عرصه زندگى اجتماعى

إنّما نطعمكم لوجه اللّه لانريد منكم جزاءً و لا شكورًا

5- ارزش ولايت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 6

6 - پيام مهم و ويژه خداوند در آيه تبليغ ( ولايت على ( ع ) ) ، داراى ارزشى هم طراز با تمامى رسالت

بلغ ما أنزل . .. و إن لم تفعل فما بلغت رسالته

6- اطاعت از امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 34 - 22

22- « عن أبى الحسن موسى بن جعفر ( ع ) عن أبيه فى قول الله جلّوعزّ : « و أوفوابالعهد إن العهد كان مسئولاً » . . . قال : العهد ما أخذ النبى (صلی الله علیه و آله) على الناس فى مودتنا و طاعة أميرالمؤمنين ( ع ) أن لايخالفوه و لايتقدموه و لايقطعوا رحمه و أعلمهم انهم مسئولون عنه . . . ;

امام موسى بن جعفر(ع) از پدرش امام صادق(ع) در باره سخن خدا . .. «و أفوا بالعهد إن العهد كان مسئولاً» روايت كرده است كه فرمود:[مراد از]عهد، پيمانى است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) از مردم در مورد محبت و دوستى ما و اطاعت از اميرالمؤمنين(ع) گرفته است كه با او مخالفت نكنند، از او پيشى نگيرند، رحم او را قطع نكنند و نيز پيامبر(صلی الله علیه و آله) به مردم اعلام كرد كه در مقابل اين عهد مسؤولند...».

7- اطعام امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 281

19 - انسان - 76 - 8 - 7

7 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : كان عند فاطمة ( عليهاالسلام ) شعيرٌ فجعلوه عصيدةً فلمّا انضجوها و وضعوها بين أيديهم جاء مسكين . . . فقام على ( ع ) فأعطاه ثلثَ ها فما لَبِثَ أن جاء يتيم . . . فأعطاه ثلثها الثانى . . . فلمّا لبث أن جاء أسير . . . فأعطاه الثلث الباقى و ما ذاقوها فأنزل اللّه فيهم هذه الآية إلى قوله « و كان سعيكم مشكوراً » ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: نزد فاطمه(س) مقدارى جو بود كه آن را حلوا كردند. پس از اين كه آن را پختند و براى خوردن آوردند، مسكينى آمد ... حضرت على(ع) برخاست و ثلث آن را به او داد. زمانى نگذشت كه يتيمى آمد ... حضرت ثلث ديگرش را به او داد ... زمانى نگذشت كه اسيرى آمد ... و ثلث باقى مانده را به او عطا فرمود و خود هيچ از آن حلوا نچشيدند. پس خداوند درباره آنان آيه «و يطعمون الطعام...» تا آيه «كان سعيكم مشكوراً» را نازل كرد».

8- اعلام تبرى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 2 - 15

15 - از امام باقر ( ع ) روايت شده است كه فرمود : « خطب على ( ع ) الناس . . . فقال : . . . من كانت له مدة فهو إلى مدته و من لم يكن له مدة فمدته أربعة أشهر و كان خطب يوم النحر . . . ;

على (ع) [هنگام اعلام براءت] براى مردم سخنرانى كرد. .. و فرمود: ... هر كس براى او مدت تعيين شده تا همان مدت، و كسى كه براى او مدت تعيين نشده تا چهار ماه مهلت دارد و اين سخنرانى روز عيد قربان بود ... ».

9- اعلام ولايت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 7،11،12،19

7 - انجام وظيفه رسالت الهى از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در گرو ابلاغ پيام ويژه خداوند ( اعلام ولايت على ( ع ) ) به مردم

بلغ ما أنزل . .. و إن لم تفعل فما بلغت رسالته

11 - احساس خطر پيامبر (صلی الله علیه و آله) از ناحيه برخى مردم جهت انجام رسالت ويژه خويش ( ابلاغ ولايت على ( ع ) )

بلغ ما أنزل . .. و اللّه يعصمك من الناس

12 - خداوند ، تضمين كننده حفاظت پيامبر (صلی الله علیه و آله) از خطر احتمالى ابلاغ پيام ويژه الهى ( ولايت على ( ع ) )

بلغ ما أنزل . .. و اللّه يعصمك من الناس

19 - اعلام ولايت على ( ع ) در روز غدير خم توسط پيامبر (صلی الله علیه و آله) به امر خداوند

يايها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك

امام باقر(ع): . .. فاوحى اللّه عزوجل اليه «يايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك ...» ... فقام بولاية على(ع) يوم غدير خم ... .

_______________________________

كافى، ج 1، ص 289، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 652، ح 291.

ص: 282

10- امام مهدى(ع) و ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 16

16 - معاذ بن كثير گويد : از امام صادق ( ع ) شنيدم كه مى فرمود : « . . . إذا قام قائمنا حرّم على كلّ ذى كنز كنز حتّى يأتيه به فيستعين به على عدوّه و هو قول اللّه عز و جل فى كتابه : « و الذين يكنزون الذّهب و الفضة و لا ينفقون ها فى سبيل اللّه فبشّرهم بعذاب أليم » ;

. .. هنگامى كه قائم ما قيام كند بر هر صاحب كنزى، كنزش را ممنوع مى كند تا اينكه آن را بياورد و حضرت، به وسيله آن بر ضد دشمن خود كمك بگيرد و اين سخن خدا در كتاب اوست كه فرمود: كسانى را كه زر و سيم گنجينه مى كنند و آن را در راه خدا انفاق نمى كنند، به عذاب دردناكى بشارت ده ... ».

11- امامت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 21،22،26،53

21 - روز غدير ( روز نصب على ( ع ) به امامت ) ، روز اكمال دين و اتمام نعمت خداوند بر مسلمانان

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

مراد از «اليوم اكملت . ..»، با توجه به شأن نزول آيه و روايات متعدد، روز غدير خم بوده كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) حضرت على(ع) را به امامت منصوب كرد.

22 - تعيين امامت و رهبرى على ( ع ) در روز غدير ، موجب اكمال دين و اتمام نعمت

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

26 - روز نصب حضرت على ( ع ) به امامت و رهبرى ، روز يأس دشمنان دين از شكست اسلام

اليوم يئس الذين كفروا . .. اليوم اكملت لكم دينكم

سياق و لحن آيه حكايت از آن دارد كه بين اين دو فراز از آيه (يعنى «اليوم يئس» و «اليوم اكملت»)، ارتباط كامل وجود دارد و مى رساند كه يأس دشمنان، ريشه در اكمال و اتمام دين دارد و اين كمال و تماميت - با توجه به شأن نزول - با نصب حضرت على(ع) تحقق پذيرفته است.

53 - اعلام جانشينى و ولايت على ( ع ) توسط رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، موجب كمال دين و تمام نعمت و رضاى پروردگار

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه هنگام نزول آيه فوق فرمود: ان كمال الدين و تمام النعمة و رضى الرب بارسالى اليكم بالولاية بعدى لعلى ابن ابى طالب(ع).

_______________________________

امالى صدوق، ص 291، ح 10، مجلس 56; بحارالانوار، ج 37، ص 111، ح 3.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 283

4 - مائده - 5 - 67 - 16

16 - خداوند هرگز به مخالفان پيام ويژه الهى ( ولايت و امامت على ( ع ) ) مجال توطئه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) را نخواهد داد .

بلغ . .. إنّ اللّه لايهدى القوم الكفرين

بدان احتمال كه متعلق حذف شده از فعل «يهدى» به قرينه (و اللّه يعصمك من الناس) توطئه هاى كافران باشد، يعنى خداوند كافران را به توطئه عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) موفق نخواهد كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 29 - 9

9- « عن جابر عن أبى جعفر محمد بن على ( ع ) عن جابربن عبداللّه - رض - قال لمّا نصب رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) عليّاً يوم غديرخم قال قوم : ما يألوا برفع ضبع ابن عمّه فأنزل اللّه تعالى « أم حسب الذين فى قلوبهم مرض أن لن يخرج اللّه أضغانهم » ;

جابر [جعفى] از امام باقر(ع) روايت نموده كه جابربن عبداللّه انصارى گفت: چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در روز غديرخم، حضرت على(ع) را [به ولايت ]انتصاب كرد، گروهى گفتند: [محمد] در بالا بردن بازوى پسر عمويش كوتاهى نمى كند. پس اين آيه را خداوند نازل فرمود: أم حسب الذين فى قلوبهم مرض أن لن يخرج اللّه أضغانهم».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 1 - 5

5 - « عن جعفربن محمد ( ع ) عن آبائه ( ع ) قال : لمّا نصب رسولُ اللّه عليّاً يوم غدير خم . . . فقَدِمَ على رسول اللّه النُّعمان بن الحرث الفِهْرى فقال : أمرتَنا عن اللّه أن نشهدَ أن لا إله إلاّ اللّه و أنّك رسولُ اللّه . . . فقَبِلْناها ثمّ لم تَرْضَ حتّى نصبتَ هذا الغلام . . . فهذا شىء منك أو أمرٌ من عند اللّه . . . فولّى النعمان الحرث و هو يقول : « اللّهم إن كان هذا هو الحقّ من عندك فأمطر علينا حجارة من السماء » . . . و أنزل اللّه تعالى : « سأل سائل بعذاب واقع . . . » ;

امام صادق(ع) از پدرانش روايت نموده است: چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در غديرخم على(ع) را به امامت منصوب كرد . .. نعمان بن حرث فهرى، جلوى آن حضرت ايستاد و با [اعتراض] گفت: از جانب خدا به ما امر كردى كه شهادت به يگانگى خدا و رسالت تو دهيم، و ما پذيرفتيم. سپس راضى نگشتى تا اين جوان را بر ما منصوب كردى ... حال اين (نصب على(ع)) از طرف خودت مى باشد يا دستورى از جانب خداوند است ... نعمان در حالى كه به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پشت كرده بود، مى گفت: «اللّهم إن كان هذا هو الحقّ من عندك فأمطر علينا حجارة من السماء» ... پس خداوند متعال آيه «سأل سائل بعذاب واقع...» را نازل نمود».

12- انتصاب امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 21،22،26،30،53

21 - روز غدير ( روز نصب على ( ع ) به امامت ) ، روز اكمال دين و اتمام نعمت خداوند بر مسلمانان

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

مراد از «اليوم اكملت . ..»، با توجه به شأن نزول آيه و روايات متعدد، روز غدير خم بوده كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) حضرت على(ع) را به امامت منصوب كرد.

ص: 284

22 - تعيين امامت و رهبرى على ( ع ) در روز غدير ، موجب اكمال دين و اتمام نعمت

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

26 - روز نصب حضرت على ( ع ) به امامت و رهبرى ، روز يأس دشمنان دين از شكست اسلام

اليوم يئس الذين كفروا . .. اليوم اكملت لكم دينكم

سياق و لحن آيه حكايت از آن دارد كه بين اين دو فراز از آيه (يعنى «اليوم يئس» و «اليوم اكملت»)، ارتباط كامل وجود دارد و مى رساند كه يأس دشمنان، ريشه در اكمال و اتمام دين دارد و اين كمال و تماميت - با توجه به شأن نزول - با نصب حضرت على(ع) تحقق پذيرفته است.

30 - خداوند ، تعيين كننده على ( ع ) به ولايت و امامت بر مؤمنان

اليوم اكملت . .. و اتممت عليكم نعمتى و رضيت

53 - اعلام جانشينى و ولايت على ( ع ) توسط رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، موجب كمال دين و تمام نعمت و رضاى پروردگار

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه هنگام نزول آيه فوق فرمود: ان كمال الدين و تمام النعمة و رضى الرب بارسالى اليكم بالولاية بعدى لعلى ابن ابى طالب(ع).

_______________________________

امالى صدوق، ص 291، ح 10، مجلس 56; بحارالانوار، ج 37، ص 111، ح 3.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 18

18 - فرمان خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى نصب على ( ع ) به ولايت و سرپرستى امت

انما وليكم اللّه و رسوله و الذين ءامنوا الذين . .. يؤتون الزكوة و هم ركعون

امام باقر(ع): امر اللّه عزوجل رسوله بولاية على(ع) و انزل عليه «انما وليكم اللّه و رسوله و الذين ءامنوا . .. .

_______________________________

كافى، ج 1، ص 289، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 646، ح 264; الدرالمنثور، ج 3، ص 105.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 5

5 - نصب على ( ع ) به امامت و ولايت بر اهل ايمان ، حكم نازل شده به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آيه تبليغ

بلغ ما أنزل إليك

بر اساس شأن نزولهاى متعدد و روايات فراوان، مراد از «ما انزل اليك»، امامت و ولايت اميرالمؤمنين على ابن ابى طالب(ع) است.

13- انفاق امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 4

4 - على بن ابيطالب ( ع ) ، انسانى مؤمن ، برپا دارنده نماز و پرداخت كننده زكات در حال ركوع

ص: 285

الذين ءامنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم ركعون

بر اساس شأن نزولهاى متعدد، شخصيت مورد نظر در آيه شريفه، حضرت اميرالمؤمنين على بن ابيطالب(ع) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 8

8 - « عن مُعَمَّربن خَلاّد عن أبى الحسن الرضا ( ع ) فى قوله تعالى « و يطعمون الطعام على حبّه مسكيناًو يتيماً و أسيراً » قال : قلت حبّ اللّه أو حبّ الطعام ؟ قال : حبّ الطعام ;

معمربن خلاّد از امام رضا(ع) درباره سخن خداى تعالى «و يطعمون الطعام على حبّه مسكيناً و يتيماً و أسيراً» روايت كرده كه به امام گفتم: [ در «على حبّه» ]حبّ خدا مراد است يا حبّ طعام؟ فرمود: حبّ طعام».

14- اهميت اطاعت از امام على (ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 58 - 7

7 - « عن ابى حمزة عن ابى جعفر ( ع ) قال : قلت : « قل بفضل اللّه و برحمته فبذلك فليفرحوا هو خير مما يجمعون » فقال : الاقرار بنبوة محمد (صلی الله علیه و آله) و الايتمام باميرالمؤمنين ( ع ) هو خير مما يجمع هؤلاء فى دنياهم ;

از ابوحمزه نقل شده كه گفت: [در حضور امام باقر (ع) اين آيه را تلاوت كردم ] « قل بفضل اللّه . ..» امام فرمود: اقرار به نبوت محمد (صلی الله علیه و آله) و اقتدا به اميرالمؤمنين (ع) بهتر است از چيزهايى كه اينان در دنياى خود جمع مى كنند».

15- اهميت محبت به امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 23 - 26

26 - « عن إبن عباس ( رض ) قال : لمّا نزلت « قل لا أسئلكم عليه أجراًإلاّ المودة فى القربى » قالوا يا رسول اللّه من قرابتك الذين وجبت علينا مودتهم ؟ قال : على و فاطمة و ابناهما ;

از ابن عباس نقل شده است كه گفت: هنگامى كه آيه «قل لا أسئلكم عليه أجراً إلاّ المودة فى القربى» نازل شد گفتند يا رسول اللّه آن نزديكان تو كه دوستى آنان بر ما واجب شده است چه كسانى هستند؟ فرمود: على و فاطمه و دو فرزندانشان».

16- اهميت محبت به امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 23 - 26

ص: 286

26 - « عن إبن عباس ( رض ) قال : لمّا نزلت « قل لا أسئلكم عليه أجراًإلاّ المودة فى القربى » قالوا يا رسول اللّه من قرابتك الذين وجبت علينا مودتهم ؟ قال : على و فاطمة و ابناهما ;

از ابن عباس نقل شده است كه گفت: هنگامى كه آيه «قل لا أسئلكم عليه أجراً إلاّ المودة فى القربى» نازل شد گفتند يا رسول اللّه آن نزديكان تو كه دوستى آنان بر ما واجب شده است چه كسانى هستند؟ فرمود: على و فاطمه و دو فرزندانشان».

17- اهميت محبت به امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 23 - 26

26 - « عن إبن عباس ( رض ) قال : لمّا نزلت « قل لا أسئلكم عليه أجراًإلاّ المودة فى القربى » قالوا يا رسول اللّه من قرابتك الذين وجبت علينا مودتهم ؟ قال : على و فاطمة و ابناهما ;

از ابن عباس نقل شده است كه گفت: هنگامى كه آيه «قل لا أسئلكم عليه أجراً إلاّ المودة فى القربى» نازل شد گفتند يا رسول اللّه آن نزديكان تو كه دوستى آنان بر ما واجب شده است چه كسانى هستند؟ فرمود: على و فاطمه و دو فرزندانشان».

18- اهميّت ولايت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 20

20 - اعلان نكردن ولايت على ( ع ) از سوى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) موجب حبط عمل آن حضرت

و إن لم تفعل فما بلغت رسالته

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه بعد از خواندن آيه فوق خطاب به على(ع) فرمود: و لو لم ابلغ ما امرت به من ولايتك لحبط عملى . .. .

_______________________________

امالى صدوق، ص 400، ح 13، مجلس 74; نورالثقلين، ج 1، ص 654، ح 296.

19- ايثار امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر ايثارگرى و حمايت از اقشار محروم جامعه ( بينوايان ، يتيمان و اسيران )

و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

ص: 287

20- ايثار امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر ايثارگرى و حمايت از اقشار محروم جامعه ( بينوايان ، يتيمان و اسيران )

و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

21- ايثار امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 207 - 14

14 - اميرالمؤمنين ( ع ) ، با خُفتن در بستر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پذيرش خطر براى خود ، سلامت پيامبر و رضايت خداوند را خريد .

و من الناس من يشرى نفسه

امام باقر (ع): و اما قوله «و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات اللّه و اللّه رءوف بالعباد» فانها نزلت فى علىّ بن ابيطالب(ع) حين بذل نفسه للّه و لرسوله ليلة اضطجع على فراش رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) لما طلبته كفار قريش

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 101، ح 292 ; تفسير برهان، ج 1، ص 206، ح 7.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر ايثارگرى و حمايت از اقشار محروم جامعه ( بينوايان ، يتيمان و اسيران )

و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

22- ايمان امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

23- ايمان امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 288

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

24- ايمان امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 4

4 - على بن ابيطالب ( ع ) ، انسانى مؤمن ، برپا دارنده نماز و پرداخت كننده زكات در حال ركوع

الذين ءامنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم ركعون

بر اساس شأن نزولهاى متعدد، شخصيت مورد نظر در آيه شريفه، حضرت اميرالمؤمنين على بن ابيطالب(ع) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 100 - 19

19 - از امام حسن مجتبى ( ع ) روايت شده : « . . . فكان ابى ( ع ) سابق السّابقين إلى اللّه و إلى رسوله . . . و ذلك انه لم يسبقه إلى الايمان أحد و قد قال اللّه تعالى : « و السّابقون الأوّلون من المهاجرين و الأنصار . . . » فهو سابق جميع السّابقين . . . ;

پدر من پيشگام تر از پيشگامان نخستين به سوى خدا و رسول او بود . .. زيرا هيچ كس در ايمان، بر او پيشى نگرفته بود ... و خداى تعالى فرمود: «پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار ... » پس او پيشگام تر از همه پيشگامان بود».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

25- ايمان به امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 28 - 6

6- « عن أبى عبدالله - عليه السلام - فى قوله تعالى : « الذين آمنوا و تطمئنّ قلوبهم بذكر الله ألا بذكر الله تطمئنّ القلوب » قال : قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) لعلى بن ابى طالب ( ع ) : تدرى فى من نزلت ؟ . . . فى من صدّق لى و آمن بى و أحبّك و عترتك من بعدك و سلّم الأمر لك و للأئمّة من بعدك ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه درباره سخن خدا: «الذين آمنوا و تطمئنّ قلوبهم . ..» فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به على بن ابى طالب(ع) فرمود: آيا مى دانى [اين آيه] درباره چه كسى نازل شده؟ ... درباره كسى نازل شده كه مرا تصديق كند و به من ايمان

ص: 289

بياورد و تو و عترت تو را كه بعد از تو هستند، دوست بدارد و امر [ولايت] را به تو و ائمه(ع) بعد از تو تسليم كند».

26- ايمان به قيام امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 3 - 16

16 - « عن ابى عبداللّه ( ع ) فى قول اللّه عز و جل « الذين يؤمنون بالغيب » قال : من أقر بقيام القائم انه حق ;

از امام صادق (ع) درباره «الذين يؤمنون بالغيب» روايت شده كه فرمود: آنان كسانى هستند كه به حقانيت قيام قائم اقرار دارند».

27- برترى حكومت امام عادل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - قدر - 97 - 3 - 6

6 - « عن أبى عبد اللّه ( ع ) قال : قوله عزّوجلّ « خير من ألف شهر » هو سلطان بنى اميّة و ليلة من امام عدل خير من ألف شهر ملك بنى اميّة ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: سخن خداوند عزّوجلّ «خير من ألف شهر» آن [هزار ماه، دوران ]سلطنت بنى اميّه است و يك شب از [حكومت]امام عادل، بهتر از هزار ماه سلطنت بنى اميّه است».

28- برگزيدگى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 32 - 14

14 - از على ( ع ) روايت شده است كه فرمود : « صعد رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) المنبر فقال : ان اللّه نظر إلى أهل الأرض . . . فاختارنى منهم ثم نظر ثانية فاختار علياً . . . و هو نور الأرض بعدى . . . ثم تلا رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : يريدون ليطفئوا نور اللّه بأفواههم . . . ;

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بالاى منبر رفته و فرمودند: خدا به اهل زمين توجه كرد پس مرا از بين آنان انتخاب فرمود، سپس توجه ديگرى كرد و على (ع) را انتخاب نمود . .. و او بعد از من، نور زمين است ... آن گاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اين آيه را تلاوت فرمود: مى خواهند نور خدا را با دهانهاى خويش خاموش كنند ... ».

29- پاداش اخروى امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 8

ص: 290

8 - نعمت هاى سرشار بهشت ، پاداش الهى اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و سقيهم ربّهم شرابًا طهورًا . إنّ هذا كان لكم جز

برداشت ياد شده، با توجه به شأن نزولى است كه از طريق شيعه و سنى نقل شده است و آن اين كه از آيه 5 تا آيه مورد بحث (آيه 22)، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان، ج 10; الكشاف، ج 4، ذيل آيه)

30- پاداش اخروى امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 8

8 - نعمت هاى سرشار بهشت ، پاداش الهى اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و سقيهم ربّهم شرابًا طهورًا . إنّ هذا كان لكم جز

برداشت ياد شده، با توجه به شأن نزولى است كه از طريق شيعه و سنى نقل شده است و آن اين كه از آيه 5 تا آيه مورد بحث (آيه 22)، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان، ج 10; الكشاف، ج 4، ذيل آيه)

31- پاداش اخروى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 8

8 - نعمت هاى سرشار بهشت ، پاداش الهى اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و سقيهم ربّهم شرابًا طهورًا . إنّ هذا كان لكم جز

برداشت ياد شده، با توجه به شأن نزولى است كه از طريق شيعه و سنى نقل شده است و آن اين كه از آيه 5 تا آيه مورد بحث (آيه 22)، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان، ج 10; الكشاف، ج 4، ذيل آيه)

32- پدرى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 23 - 20

20- « و قال الصادق ( ع ) : قوله تعالى « و بالوالدين إحساناً » قال : الوالد محمد (صلی الله علیه و آله) و على ( ع ) ;

امام صادق(ع) درباره سخن خداوند متعال «و بالوالدين إحساناً» فرمود: مراد از پدر، محمد(صلی الله علیه و آله) و على(ع) است».

ص: 291

33- پيروزى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 6 - 5

5 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله « يقول أهلكت مالاً لبداً » قال : هو عمروبن عبدود حين عرض عليه على بن أبى طالب ( ع ) الإسلام يوم الخندق و قال : فأين ما أنفقت فيكم مالاً لبداً و كان أنفق مالاً فى الصدّ عن سبيل اللّه فقتله على ( ع ) ;

امام باقر(ع) درباره سخن خداوند«يقول أهلكت مالاً لبداً» روايت شده كه فرمود: گوينده اين سخن عمرو بن عبدود بود، آن زمان كه حضرت على بن ابى طالب(ع) در روز [غزوه ]خندق، اسلام را بر او عرضه كرد; وى گفت: كجا رفت آن اموال زيادى كه در مورد شما خرج كردم؟ و او اموال [زيادى] را در راه جلوگيرى از راه خدا صرف كرده بود پس حضرت على(ع) او را كشت».

34- ترس امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

35- ترس امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

ص: 292

36- ترس امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

37- تشكر از امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 9،10

9 - تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) ، در قبال نيك كردارى آنان

إنّ الأبرار . .. و كان سعيكم مشكورًا

10 - برخوردارى از نعمت هاى سرشار بهشت ، جلوه تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و كان سعيكم مشكورًا

38- تشكر از امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 9،10

9 - تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) ، در قبال نيك كردارى آنان

إنّ الأبرار . .. و كان سعيكم مشكورًا

10 - برخوردارى از نعمت هاى سرشار بهشت ، جلوه تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و كان سعيكم مشكورًا

ص: 293

39- تشكر از امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 9،10

9 - تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) ، در قبال نيك كردارى آنان

إنّ الأبرار . .. و كان سعيكم مشكورًا

10 - برخوردارى از نعمت هاى سرشار بهشت ، جلوه تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و كان سعيكم مشكورًا

40- تقواى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 172 - 21

21 - پاداش بزرگ اميرالمؤمنين ( ع ) به خاطر احسان و تقوا و اجابت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) پس از مجروح شدن در جنگ احد

الّذين استجابوا للّه و الرّسول . .. اجر عظيم

امام صادق (ع): انّ رسول اللّه بعث عليّاً فى عشرة «استجابوا للّه و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح» الى «اجر عظيم». انّما نزلت فى اميرالمؤمنين (ع).

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 206، ح 153 ; تفسير برهان، ج 1، ص 326، ح 4.

41- توحيد امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 82 - 12

12 - عن أبى جعفر(ع) فى قول الله تعالى: «الذين امنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم . .. »: ... هذه الآية نزلت فى اميرالمؤمنين على بن ابى طالب(ع) لأنه لم يشرك بالله طرفة عين قط و لم يعبد اللات و العزى ... .

از امام باقر(ع) درباره «الذين آمنوا . .. » روايت شده است: اين آيه درباره اميرالمؤمنين(ع) نازل شده ; زيرا آن حضرت حتى يك لحظه به خداوند شرك نورزيد و بتها (لات و عزى) را نپرستيد ... .

ص: 294

42- حكومت امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 27

27 - « عن على بن الحسين ( ع ) انه قرء الآية « و عداللّه الذين آمنوا منكم . . . » و قال : هم واللّه شيعتنا أهل البيت يفعل اللّه ذالك بهم على يدى رجل منّا و هو مهدى هذه الاُمّة . . . ;

از حضرت على بن الحسين(ع) روايت شده است كه آن حضرت در پى تلاوت آيه «وعد اللّه الذى آمنوا منكم. ..» فرمود: سوگند به خدا! آنان شيعيان ما اهل بيت هستند كه خداوند به سبب مردى از خاندان ما - كه مهدى(عج) اين امت باشد - آنان را خليفه روى زمين قرار خواهد داد...».

43- حمايتهاى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 4 - 14،15

14 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مورد حمايت و پشتيبانى جبرائيل ، صالح ترين مؤمنان ( على ( ع ) ) و فرشتگان قرار داشت .

و جبريل و صلح المؤمنين و الملئكة بعد ذلك ظهير

مقصود از «صالح المؤمنين» - برابر نظر بسيارى از مفسران و روايات وارده از عامّه و خاصّه - اميرالمؤمنين على(ع) است (مجمع البيان، ذيل آيه).

15 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر ضديت و خيانت برخى از همسرانش ، مورد حمايت و پشتيبانى خداوند ، جبرائيل ، صالح مؤمنان ( على ( ع ) ) و فرشتگان قرار داشت .

و إن تظهرا عليه فإنّ اللّه هو موليه . .. و الملئكة بعد ذلك ظهير

44- راه امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 6 - 16

16 - از امام صادق ( ع ) روايت شده است كه : « الصراط المستقيم » أميرالمؤمنين على ( ع ) ;

«صراط مستقيم» (راه) امير المؤمنين على (ع) است.

45- روز ظهور امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 5 - 19

ص: 295

19- عن مثنّى الحنّاط قال : سمعت أباجعفر ( ع ) يقول : أيام الله عزّوحلّ ثلاثة : يوم يقوم القائم ( ع ) و يوم الكرّة و يوم القيامة ;

مثنّى حنّاط گويد: از امام باقر(ع) شنيدم كه فرمود: ايام الله سه روز است روز قيام حضرت قائم(ع) و روز رجعت و روز قيامت.

46- زهد امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 87 - 22

22 - تصميم و عزم برخى از اصحاب پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( على ( ع ) ، ابوذر ، ابوبكر ، سلمان ، معقل بن مقرن و عثمان بن مظعون و . . . ) براى دورى جستن از برخى مواهب دنيوى

يايها الذين ءامنوا لاتحرموا طيبت ما احل اللّه لكم

برداشت فوق بر اساس شأن نزولى است كه در برخى تفاسير همانند مجمع البيان و درّالمنثور آمده است.

47- ستاره امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 3 - 4

4 - « عن أبان بن تغلب قال : كنت عند أبى عبداللّه ( ع ) إذ دخل عليه رجل من أهل اليمن . . . فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : . . .فما زحل عندكم فى النجوم ؟ فقال اليمانى : نجم نحس ، فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : مه لاتقولنّ هذا فإنّه نجم أميرالمؤمنين ( ع ) و هو نجم الأوصياء ( ع ) و هو النجم الثاقب الذى قال اللّه عزّوجلّ فى كتابه فقال له اليمانى : فما يعنى بالثاقب قال : إنّ مطلعه فى السماء السابعة و إنّه ثقب بضوئه حتّى أضاء فى السماء الدنيا فمن ثَمّ سمّاه اللّه عزّوجلّ النجم الثاقب ;

از ابان بن تغلب روايت شده است: خدمت امام صادق(ع) بودم كه مردى از اهل يمن خدمت ايشان رسيد . .. امام صادق(ع) به او فرمود: مقام زحل در بين ستارگان نزد شما چگونه است؟ آن مرد يمنى گفت: ستاره نحسى است. امام صادق(ع) فرمود: بس كن و اين را مگو; زيرا زحل ستاره اميرالمؤمنين و ستاره اوصيا است و آن همان «نجم ثاقب» است كه خداى عزّوجلّ در كتابش ذكر كرده است. آن مرد يمنى گفت: مراد از ثاقب چيست؟ حضرت فرمود: طلوع آن در آسمان هفتم است. آن با نورش [آسمان ها را ]مى شكافد تا به نزديك ترين آسمان برسد و از آن جهت است كه خداى عزّوجلّ آن را «نجم ثاقب» (ستاره شكافنده) ناميده است».

48- شناسايى امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 90 - 20

20- « عن سدير قال : سمعت أبا عبدالله ( ع ) يقول : إن فى القائم سنّة من يوسف . . . فما تنكر هذه الأمة أن يكون الله أن يفعل

ص: 296

بحجته ما فعل بيوسف . . . هم لايعرفونه حتى يأذن الله عزوجل أن يعرّفهم نفسه كما أذن ليوسف حين قال : . . . أنا يوسف و هذا أخى ;

سدير گويد: شنيدم از امام صادق(ع) كه مى فرمود: به تحقيق در حضرت قائم سنتى از يوسف است . .. چه چيزى را انكار مى كند اين امت؟ [آيا] اين را كه خداوند نسبت به حجّت خود كارى را انجام دهد كه درباره يوسف انجام داد؟ ... آنان قائم را نمى شناسند تا اينكه خداى عزوجل اذن دهد كه خود را معرفى كند، همان گونه كه به يوسف اذن [معرفى خود را] داد آن گاه كه او گفت: ... أنا يوسف و هذا أخى».

49- صداقت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 119 - 12

12 - « عن جعفر بن محمد ( ع ) فى قوله عز و جل : « اتقوا اللّه و كونوا مع الصادقين » قال : محمد و على - عليهما السلام - ;

از امام صادق (ع) روايت شده كه درباره «الصادقين» در آيه شريفه فرمود: منظور محمد و على - عليهما السلام - مى باشد».

50- صدقه امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 13 - 15

15 - « عن على ( ع ) إنّه قال : بى خفف اللّه عن هذه الاُمّة لأنّ اللّه امتحن الصحابة بهذه الآية فتقاعسوا عن مناجاة الرسول (صلی الله علیه و آله) . . . و كان معى دينار فتصدّقت به فكنت أنا سبب التوبة من اللّه على المسلمين حين عملت بالآية و لو لم يعمل بها أحد لنزل العذاب لإمتناع الكلّ من العمل بها ;

از حضرت على(ع) روايت شده كه فرمود: خدا به وسيله من [كيفر سنگينى] اين امت را سبك كرد; زيرا خداوند صحابه را با آيه «قدّموا بين يدى نجواكم صدقات» امتحان كرد. آنان از نجوا كردن با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خوددارى كردند ...و با من دينارى بود كه آن را [قبل از نجوا ]صدقه دادم. پس من سبب گذشت خداوند از مسلمين شدم; آن گاه كه به اين آيه عمل كردم و اگر هيچ كس به آن عمل نمى كرد، عذاب نازل مى شد; زيرا همه از عمل به آن امتناع كرده بودند».

51- عبوديت امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 6 - 7

7 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، از مظاهر عبوديت خدا و از مصاديق بارز بندگان خالص او مى باشند .

عينًا يشرب بها عباد اللّه يفجّرونها تفجيرًا

ص: 297

مطابق روايات وارده در كتاب هاى شيعه و سنى، اين آيه و قبل و بعد آن، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان)

52- عبوديت امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 6 - 7

7 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، از مظاهر عبوديت خدا و از مصاديق بارز بندگان خالص او مى باشند .

عينًا يشرب بها عباد اللّه يفجّرونها تفجيرًا

مطابق روايات وارده در كتاب هاى شيعه و سنى، اين آيه و قبل و بعد آن، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان)

53- عبوديت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 6 - 7

7 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، از مظاهر عبوديت خدا و از مصاديق بارز بندگان خالص او مى باشند .

عينًا يشرب بها عباد اللّه يفجّرونها تفجيرًا

مطابق روايات وارده در كتاب هاى شيعه و سنى، اين آيه و قبل و بعد آن، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان)

54- عمل صالح امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 9

9 - تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) ، در قبال نيك كردارى آنان

إنّ الأبرار . .. و كان سعيكم مشكورًا

55- عمل صالح امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 9

9 - تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) ، در قبال نيك كردارى آنان

إنّ الأبرار . .. و كان سعيكم مشكورًا

ص: 298

56- عمل صالح امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 9

9 - تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) ، در قبال نيك كردارى آنان

إنّ الأبرار . .. و كان سعيكم مشكورًا

57- فرجام دشمنان امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 167 - 16

16 - منصور حازم مى گويد : از امام صادق ( ع ) از آيه « و ما هم بخرجين من النار » سؤال كردم ، فرمود : « اعداء على ( ع ) هم المخلدون فى النار أبدالأبدين و دهر الداهرين ;

دشمنان على(ع) هستند كه تا پايان روزگار و تا ابديت در جهنم جاودانه هستند».

58- فضايل امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 5 - 5

5 - اهل بيت ( حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) مظهر ابرار و نيكوكاران جهان اند .

إنّ الأبرار يشربون من كأس كان مزاجها كافورًا

برداشت ياد شده، با توجه به شأن نزولى است كه از طريق شيعه و سنى نقل شده است. گفتنى است آيه مورد بحث تا آيه 22 (إنّ هذا كان لكم جزاءً و كان سعيكم مشكوراً) درباره اين بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان، ج 10; الكشاف، زمخشرى، ج 4، ذيل آيه)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 6 - 7

7 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، از مظاهر عبوديت خدا و از مصاديق بارز بندگان خالص او مى باشند .

عينًا يشرب بها عباد اللّه يفجّرونها تفجيرًا

مطابق روايات وارده در كتاب هاى شيعه و سنى، اين آيه و قبل و بعد آن، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 299

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر ايثارگرى و حمايت از اقشار محروم جامعه ( بينوايان ، يتيمان و اسيران )

و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر اخلاص و خداجويى در عرصه زندگى اجتماعى

إنّما نطعمكم لوجه اللّه لانريد منكم جزاءً و لا شكورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

59- فضايل امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 5 - 5

5 - اهل بيت ( حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) مظهر ابرار و نيكوكاران جهان اند .

إنّ الأبرار يشربون من كأس كان مزاجها كافورًا

برداشت ياد شده، با توجه به شأن نزولى است كه از طريق شيعه و سنى نقل شده است. گفتنى است آيه مورد بحث تا آيه 22 (إنّ هذا كان لكم جزاءً و كان سعيكم مشكوراً) درباره اين بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان، ج 10; الكشاف، زمخشرى، ج 4، ذيل آيه)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 6 - 7

7 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، از مظاهر عبوديت خدا و از مصاديق بارز بندگان خالص او مى باشند .

عينًا يشرب بها عباد اللّه يفجّرونها تفجيرًا

مطابق روايات وارده در كتاب هاى شيعه و سنى، اين آيه و قبل و بعد آن، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان)

ص: 300

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر ايثارگرى و حمايت از اقشار محروم جامعه ( بينوايان ، يتيمان و اسيران )

و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر اخلاص و خداجويى در عرصه زندگى اجتماعى

إنّما نطعمكم لوجه اللّه لانريد منكم جزاءً و لا شكورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

60- فضايل امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 207 - 14

14 - اميرالمؤمنين ( ع ) ، با خُفتن در بستر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پذيرش خطر براى خود ، سلامت پيامبر و رضايت خداوند را خريد .

و من الناس من يشرى نفسه

امام باقر (ع): و اما قوله «و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات اللّه و اللّه رءوف بالعباد» فانها نزلت فى علىّ بن ابيطالب(ع) حين بذل نفسه للّه و لرسوله ليلة اضطجع على فراش رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) لما طلبته كفار قريش

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 101، ح 292 ; تفسير برهان، ج 1، ص 206، ح 7.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 53،54

ص: 301

53 - اعلام جانشينى و ولايت على ( ع ) توسط رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، موجب كمال دين و تمام نعمت و رضاى پروردگار

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه هنگام نزول آيه فوق فرمود: ان كمال الدين و تمام النعمة و رضى الرب بارسالى اليكم بالولاية بعدى لعلى ابن ابى طالب(ع).

_______________________________

امالى صدوق، ص 291، ح 10، مجلس 56; بحارالانوار، ج 37، ص 111، ح 3.

54 - ولايت على ( ع ) ، آخرين فريضه نازل شده از سوى خداوند

اليوم اكملت لكم دينكم

امام باقر(ع): امر اللّه عزوجل رسوله بولاية على(ع) . .. و كانت الولاية اخر الفرائض فانزل اللّه عزوجل «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى» يقول اللّه عزوجل: ... قد اكملت لكم الفرائض.

_______________________________

كافى، ج 1، ص 289، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 587، ح 25.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 4

4 - على بن ابيطالب ( ع ) ، انسانى مؤمن ، برپا دارنده نماز و پرداخت كننده زكات در حال ركوع

الذين ءامنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم ركعون

بر اساس شأن نزولهاى متعدد، شخصيت مورد نظر در آيه شريفه، حضرت اميرالمؤمنين على بن ابيطالب(ع) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 19 - 10

10 - ابوبصير از امام باقر يا امام صادق - عليهما السلام - درباره قول خداى عز و جل « أجعلتم سقاية الحاجّ و عمارة المسجدالحرام كمن ءامن باللّه و اليوم الأخر » روايت كرده است : « نزلت فى حمزة و على و جعفر و العباس و شيبة . . . و كان على ( ع ) و حمزة و جعفر الذين آمنوا باللّه و اليوم الآخر و جاهدوا فى سبيل اللّه لايستوون عند اللّه ;

اين آيه شريفه درباره حمزه، على، جعفر، عباس و شيبه نازل شده كه آنان (عباس و شيبه) به منصب آب رسانى به حاجيان و پرده دارى كعبه افتخار مى كردند، پس خداوند عز جل اين آيه را نازل فرمود: آيا منصب آب رسانى به حاجيان و آباد كردن مسجدالحرام را با [عمل ]كسى كه به خدا و روز قيامت ايمان آورد و در راه خدا جهاد كرد. همانند قرار داده ايد؟ آنان نزد خدا مساوى نيستند!».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 29 - 5

5- « سئل رسول الله (صلی الله علیه و آله) عن طوبى قال : شجرة أصلها فى دارى و فرعها على أهل الجنة ثم سئل عنها مرّة اُخرى فقال : فى دار على ( ع ) . . . ان دارى و دار على فى الجنة بمكان واحد ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درباره طوبى سؤال شد، فرمود: درختى است كه ريشه آن در خانه من و شاخه هاى آن بر سر بهشتيان است. سپس مرتبه ديگرى از [رسول خدا ]سؤال شد، حضرت فرمود: در خانه على(ع) است ... همانا خانه من و على(ع) در بهشت در يك مكان است».

ص: 302

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 35 - 17

17- « قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) : . . . أوحى الله عزّوحلّ إلى إبراهيم : « إنى جاعلك للناس إماماً » . . . فقال : يا ربّ و من ذرّيتى أئمة مثلى ؟ . . . فأوحى الله عزّوجلّ إليه . . . من سجد لصنم . . . لا أجعله إماماً أبداً . . . قال إبراهيم : « و اجنبى و بنىّ أن نعبد الأصنام . . . » قال النبىّ (صلی الله علیه و آله) فانتهت الدعوة الىّ و الى أخى علىّ ( ع ) لم يسجد أحد منّا لصنم قطُّ فاتخذنى الله نبّياً و عليّاً وصّياً ;

رسول الله(صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند - عزّوجلّ - به ابراهيم(ع) وحى كرد «إنى جاعلك للناس إماماً . ..» ... پس [ابراهيم] گفت: پروردگارا! آيا از نسل من هم مانند من به امامت مى رسند؟ ... پس خداوند - عزّوجلّ - به او وحى كرد:... كسى كه بتى را سجده كند ... هرگز او را امام قرار نخواهم داد ... ابراهيم(ع) گفت: «و اجنبنى و بنىّ أن نعبد الأصنام ...». پيامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: پس از [استجابت]دعاى ابراهيم(ع) به من و برادرم على منتهى گشت. هيچ كدام از ما بتى را سجده نكرديم. پس خدا مرا نبىّ و على را جانشين انتخاب كرد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 41 - 4

4- « عن سلام بن المستنيرالجعفى قال : دخلت على أبى جعفر ( ع ) . . . قال : قلت : ما قول الله عزّوحلّ فى كتابه : « قال هذا صراط علىّ مستقيم » قال : صراط على بن أبى طالب ( ع ) . . . ;

از سلام بن مستنير جعفى روايت شده است كه گفت: وارد بر امام باقر(ع) شدم و گفتم: مقصود از سخن خداوند عزّوحلّ در كتابش چيست كه مى فرمايد: «قال هذا صراط علىّ مستقيم»؟ فرمود: [اين راه]، راه على بن ابى طالب(ع) است. ..».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 26 - 13

13- « عن أبى عبدالله ( ع ) : . . . « و ءات ذاالقربى حقّه » فكان على ( ع ) و كان حقّه الوصية التى جعلت له و الإسم الأكبر و ميراث العلم و آثار علم النبوة ;

از امام صادق(ع) در باره سخن خدا روايت شده است كه فرمود: پس مراد از «ذاالقربى» على(ع) است و حق او، جانشينى پيامبر(صلی الله علیه و آله) بود - كه براى او قرار داده شده بود - و اسم اكبر و ميراث علم و آثار علم نبوت است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 85 - 17

17- « عن أبى بصير قال : سمعت أباعبدالله ( ع ) يقول : « يسئلونك عن الروح قل الروح من أمر ربّى » قال : خلق أعظم من جبرئيل و ميكائيل ، لم يكن مع أحد ممّن مضى غير محمد (صلی الله علیه و آله) و هو مع الأئمة يسدّدهم . . . ;

ابى بصير گويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه در باره سخن خدا «يسئلونك عن الروح قل الروح من أمر ربّى» مى فرمود: روح مخلوقى برتر از جبرئيل و ميكائيل است. او همراه هيچ يك از انبياى گذشته نبوده است مگر با حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و [همچنين] با ائمه(ع) مى باشد و آنان را يارى مى كند...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 303

17 - حجرات - 49 - 6 - 11

11- « من إحتجاج الحسن ( ع ) لمخالفيه . . . و أمّا أنت يا وليد بن عقبه فواللّه ما ألومك أن تبغض عليّاً . . . و قد سمّاه اللّه مؤمناً . . . و سمّاك فاسقاً و هو قول اللّه عزّوجلّ . . . « إن جاءكم فاسق بنبإ فتبيّنوا أن تصيبوا قوماً بجهالة . . . » ;

از احتجاجات امام حسن(ع) با مخالفان خود است كه فرمود: اما تو اى وليدبن عقبه! سوگند به خدا من تو را در دشمنى ات با حضرت على(ع) ملامت نمى كنم. ..; زيرا خداوند على(ع) را مؤمن ... و تو را فاسق خوانده است. ...و اين سخن خداوند عزّوجلّ است: إن جاءكم فاسق بنبإ فتبيّنوا...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 14 - 3

3 - « عن جعفربن محمد ( ع ) فى قوله عزّوجلّ « . . .و قليل من الأخرين » قال : . . . على بن أبى طالب صلوات اللّه عليه ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ «. ..و قليل من الأخرين» روايت شده كه مراد امام على بن ابى طالب - صلوات اللّه عليه - است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 12 - 15

15 - « قال على ( ع ) إنّ فى كتاب اللّه لآية ما عمل بها أحد قبلى و لايعمل بها أحد بعدى و هى آية النجوى ، كان عندى دينار فبعته بعشرة دراهم فجعلت اُقدّم بين يدى كلّ نجوى اُناجى ها النبىّ درهماً ، قال : فنسخها قوله « ءأشفقتم أن تقدّموا بين يدى نجواكم صدقات » ;

حضرت على(ع) فرمود: در قرآن آيه اى است كه قبل از من هيچ كس به آن عمل نكرد و بعد از من نيز احدى احد به آن عمل نخواهد كرد و آن آيه «نجوا» است. نزد من دينارى بود كه آن را به ده درهم فروختم و هر دفعه كه با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نجوا داشتم، يك درهم آن را صدقه مى دادم. حضرت فرمود: اين حكم را آيه «ءأشفقتم أن تقدّموا بين يدى نجواكم صدقات» نسخ كرد [و ديگر در پى نجوا با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) صدقه واجب نبود]».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 13 - 15

15 - « عن على ( ع ) إنّه قال : بى خفف اللّه عن هذه الاُمّة لأنّ اللّه امتحن الصحابة بهذه الآية فتقاعسوا عن مناجاة الرسول (صلی الله علیه و آله) . . . و كان معى دينار فتصدّقت به فكنت أنا سبب التوبة من اللّه على المسلمين حين عملت بالآية و لو لم يعمل بها أحد لنزل العذاب لإمتناع الكلّ من العمل بها ;

از حضرت على(ع) روايت شده كه فرمود: خدا به وسيله من [كيفر سنگينى] اين امت را سبك كرد; زيرا خداوند صحابه را با آيه «قدّموا بين يدى نجواكم صدقات» امتحان كرد. آنان از نجوا كردن با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خوددارى كردند ...و با من دينارى بود كه آن را [قبل از نجوا ]صدقه دادم. پس من سبب گذشت خداوند از مسلمين شدم; آن گاه كه به اين آيه عمل كردم و اگر هيچ كس به آن عمل نمى كرد، عذاب نازل مى شد; زيرا همه از عمل به آن امتناع كرده بودند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 4 - 17،18

ص: 304

17 - « عن أبى بصير قال : سمعت أباجعفر ( ع ) يقول : « إن تتوبا إلى اللّه فقد صغت قلوبكما - إلى قوله - و صالح المؤمنين » قال : « صالح المؤمنين » علىّ بن ابى طالب ( ع ) ;

از ابوبصير روايت شده كه گفت: از امام باقر(ع) شنيدم كه مى فرمود: مقصود از «صالح المؤمنين» [در آيه] «إن تتوبا إلى اللّه فقد صغت قلوبكما. .. و صالح المؤمنين» على بن ابى طالب است». گفتنى است شيخ طوسى در كتاب «تبيان» و طبرسى در «مجمع البيان» درباره آيه شريفه نوشته اند: خاصّه و عامّه روايت كرده اند كه مراد از «صالح المؤمنين» على بن ابى طالب است.

18 - « عن أسماءبنت عُمَيْس : سمعت رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) يقول : « و صالح المؤمنين » قال : علىّ بن ابى طالب ;

از اسماء بنت عميس روايت شده كه گفت: از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شنيدم كه مى فرمود: مقصود از «صالح المؤمنين» على بن ابى طالب است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 5 - 5

5 - اهل بيت ( حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) مظهر ابرار و نيكوكاران جهان اند .

إنّ الأبرار يشربون من كأس كان مزاجها كافورًا

برداشت ياد شده، با توجه به شأن نزولى است كه از طريق شيعه و سنى نقل شده است. گفتنى است آيه مورد بحث تا آيه 22 (إنّ هذا كان لكم جزاءً و كان سعيكم مشكوراً) درباره اين بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان، ج 10; الكشاف، زمخشرى، ج 4، ذيل آيه)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 6 - 7

7 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، از مظاهر عبوديت خدا و از مصاديق بارز بندگان خالص او مى باشند .

عينًا يشرب بها عباد اللّه يفجّرونها تفجيرًا

مطابق روايات وارده در كتاب هاى شيعه و سنى، اين آيه و قبل و بعد آن، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 6،7

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر ايثارگرى و حمايت از اقشار محروم جامعه ( بينوايان ، يتيمان و اسيران )

و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

7 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : كان عند فاطمة ( عليهاالسلام ) شعيرٌ فجعلوه عصيدةً فلمّا انضجوها و وضعوها بين أيديهم جاء مسكين . . . فقام على ( ع ) فأعطاه ثلثَ ها فما لَبِثَ أن جاء يتيم . . . فأعطاه ثلثها الثانى . . . فلمّا لبث أن جاء أسير . . . فأعطاه الثلث الباقى و ما ذاقوها فأنزل اللّه فيهم هذه الآية إلى قوله « و كان سعيكم مشكوراً » ;

ص: 305

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: نزد فاطمه(س) مقدارى جو بود كه آن را حلوا كردند. پس از اين كه آن را پختند و براى خوردن آوردند، مسكينى آمد ... حضرت على(ع) برخاست و ثلث آن را به او داد. زمانى نگذشت كه يتيمى آمد ... حضرت ثلث ديگرش را به او داد ... زمانى نگذشت كه اسيرى آمد ... و ثلث باقى مانده را به او عطا فرمود و خود هيچ از آن حلوا نچشيدند. پس خداوند درباره آنان آيه «و يطعمون الطعام...» تا آيه «كان سعيكم مشكوراً» را نازل كرد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر اخلاص و خداجويى در عرصه زندگى اجتماعى

إنّما نطعمكم لوجه اللّه لانريد منكم جزاءً و لا شكورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 5 - 6

6 - « عن على بن الحسين ( ع ) قال : كان رجلٌ موسِرٌ على عهد النبىّ (صلی الله علیه و آله) فى دار [ له ] حديقة و له جار له صِبْيَةٌ فكان يتساقط الرُطب عن النخلة فيَشُدُّون صِبْيانُه يأكلون فيأتى الموسر فيُخرِج الرطب من جوف أفواه الصِبْية فشكى الرجل ذلك إلى النبىّ (صلی الله علیه و آله) فأقبل وحده إلى الرجل فقال : بِعْنى حديقتك هذه بحديقة فى الجنّة فقال له الموسر : لا أبيعك عاجلاً بآجل فبكى النبىّ (صلی الله علیه و آله) و رجع نحو المسجد فلقيه أميرالمؤمنين على بن أبى طالب ( ع ) فقال له : يا رسول اللّه مايبكيك ؟ لا أبكى اللّه عينيك فأخبره خبر الرجل الضعيف و الحديقة فأقبل أميرالمؤمنين حتّى استخرجه من منزله و قال له ، بِعْنى دارك قال الموسر : بحائطك الحِسْىِ فصفق على يده و دارَ إلى الضعيف فقال له : دُرْ إلى دارك فقد ملكك ها اللّه ربّ العالمين و أقبل أميرالمؤمنين ( ع ) و نزل جبرائيل على النبىّ (صلی الله علیه و آله) فقال له : يامحمد إقرء « و الّيل إذا يغشى و النهار إذا تجلّى و ما خلق الذكر و الاُنثى » إلى آخر السورة فقام النبىّ (صلی الله علیه و آله) فقبّل بين عينيه ثمّ قال : بأبى أنت قد أنزل اللّه فيك هذه السورة كاملة ;

از امام سجاد(ع) روايت شده كه شخص ثروتمندى در زمان پيامبر(صلی الله علیه و آله) در خانه اى ساكن بود كه [در آن خانه ]باغى بود و براى او همسايه اى بود كه چند كودك خرد سال داشت و هر زمان كه خرماى رسيده از درخت مى افتاد، كودكان مى دويدند كه آن خرما را بخورند. آن مرد ثروتمند مى آمد و خرما را از داخل دهان آن كودكان بيرون مى آورد. آن مرد نزد پيامبر(صلی الله علیه و آله) شكايت كرد. حضرت به تنهايى نزد صاحب خانه رفت و فرمود: باغ خود را در ازاى باغى در بهشت به من بفروش. آن مرد گفت: نقد را به نسيه نمى فروشم. پيغمبر گريست و به طرف مسجد بازگشت پس اميرالمؤمنين على(ع) حضرت را ملاقات كرد و گفت: اى رسول خدا! چه چيز تو را به گريه انداخته است؟ خداوند چشمان تو را گريان نسازد. حضرت داستان آن مرد ضعيف و باغ را به او خبر داد و اميرالمؤمنين(ع) نزد آن مرد رفت و او را از منزل خواست و گفت: خانه ات را به من بفروش. او گفت: مى فروشم در ازاى بستانت كه هموار و آبگير است. على(ع) دست خود را[ به علامت قبول بيع] بر دست او زد و به سوى آن مرد ضعيف رفت و فرمود: به خانه خود برگرد، پروردگار عالميان آن خانه را به ملك تو درآورد. اميرالمؤمنين برگشت و جبرئيل بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شد و به او گفت: اى محمد! بخوان «و الّيل إذا يغشى...». پيامبر(صلی الله علیه و آله) برخاست و پيشانى حضرت على(ع) را بوسيد و فرمود: پدرم فداى تو! خداوند

ص: 306

اين سوره را كامل درباره تو نازل فرمود».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 1 - 4

4 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) فى قوله « و العاديات ضبحاً . . . » قال : هذه السورة نزلت فى أهل وادى اليابس . . . فخرج علىّ ( ع ) و معه المهاجرون و الأنصار . . . ثمّ اغار عليهم بأصحابه . . . حتّى قتل مقاتليهم و سبى ذراريهم و استباح أموالهم و خرّب ديارهم و أقبل بالأسارى و الأموال معه . . . و أنزل اللّه تبارك و تعالى فى ذلك اليوم هذه السورة « و العاديات ضبحاً » يعنى بالعاديات الخيل تعدوا بالرجال و الضبح صيحت ها فى اَعنّت ها و لُجُم ها ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند «و العاديات ضبحاً» روايت شده كه فرمود: اين سوره درباره ساكنان سرزمين يابس (در غزوه ذات السلاسل) نازل شد كه على(ع) [براى جنگ با آنان] خارج شد و مهاجران و انصار همراه او بودند آن گاه شبانه با همراهانش بر آنان يورش برد تا آن كه جنگجويانشان را كشت، فرزندانشان را اسير گرفت، اموالشان را مباح قرار داد، خانه هايشان را خراب كرد و اسيران و اموال را همراه خود آورد و خداوند تبارك و تعالى در آن روز اين سوره (و العاديات ضبحاً) را نازل كرد و مقصود از «عاديات» اسبانى هستند كه به وسيله مردان سواركار مى تازند و «ضبح» شيهه آنها است در حالى كه در افسارها و لگام ها قرار دارند».

61- فضايل پيروان امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 105 - 14

14- « عن أبى جعفر ( ع ) قال : قوله عزّوجلّ : « أنّ الأرض يرثها عبادى الصالحون » هم أصحاب المهدى [ فى ] آخرالزمان ;

از امام باقر(ع) در باره سخن خداوند عزّوجلّ: «أنّ الأرض يرثها عبادى الصالحون» روايت شده كه فرمود: آنان ياوران حضرت مهدى(عج) در آخرالزمان مى باشند».

62- فلسفه مصايب امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 30 - 10

10 - « على بن رئاب قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ « و ما أصابكم من مصيبة . . . » أرأيت ما أصاب عليّاً و أهل بيته هو بما كسبت أيديهم و هم أهل الطهارة معصومون ؟ ! فقال . . . انّ اللّه عزّوجلّ يخص أوليائه بالمصايب ليأجرهم عليها من غير ذنب ;

على بن رئاب مى گويد از امام صادق(ع) راجع به سخن خداوند عزّوجلّ : «ما أصابكم من مصبية. ..» سؤال نمودم: آيا مصايبى كه به على(ع) واهل بيت او رسيده به خاطر كارهايى بوده كه انجام داده اند ؟! در حاليكه آنان پاك و معصوم بودند، فرمود: همانا خداوند اولياى خود را بدون آن كه گناهى مرتكب شده باشند گرفتار مصيبت ها بلاها مى كند تا به آنان مزد و پاداش دهد».

ص: 307

63- قضاوت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 164 - 15

15 - روى انه أتى عمر بحامل قد زنت فامر برجمها فقال له امير المؤمنين(ع): هب لك سبيل عليها أىّ سبيل لك على ما فى بطنها و الله تعالى يقول: «و لاتزر وازرة وزر أخرى . ..».

روايت شده: زن حامله اى را كه مرتكب زنا شده بود نزد عمر آوردند، وى دستور داد زن را سنگسار كنند. اميرالمؤمنين(ع) به وى فرمود: بر فرض كه حق سنگسار كردن زن را داشته باشى، ولى چه حقى بر طفل در شكم او دارى؟ خداوند متعال مى فرمايد: كسى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى كشد ... .

64- قيام امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 33 - 11

11 - « عن محمد بن الفضيل عن ابى الحسن الماضى ( ع ) قال : قلت : « هو الذى أرسل رسوله بالهدى و دين الحق » قال : . . . الولاية هى دين الحق قلت : « ليظهره على الدين كلّه » قال : يظهره على جميع الأديان عند قيام القائم . . . ;

محمد بن فضيل گويد: از امام كاظم (ع) درباره «هو الذى ارسل رسوله . .. » سؤال كردم، فرمود: ... ولايت، همان دين حق است و درباره «ليظهره على الدين كله» فرمود: خداوند هنگام قيام قائم (ع) دين حق را بر همه اديان غلبه مى دهد ... ».

65- محبت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 34 - 22

22- « عن أبى الحسن موسى بن جعفر ( ع ) عن أبيه فى قول الله جلّوعزّ : « و أوفوابالعهد إن العهد كان مسئولاً » . . . قال : العهد ما أخذ النبى (صلی الله علیه و آله) على الناس فى مودتنا و طاعة أميرالمؤمنين ( ع ) أن لايخالفوه و لايتقدموه و لايقطعوا رحمه و أعلمهم انهم مسئولون عنه . . . ;

امام موسى بن جعفر(ع) از پدرش امام صادق(ع) در باره سخن خدا . .. «و أفوا بالعهد إن العهد كان مسئولاً» روايت كرده است كه فرمود:[مراد از]عهد، پيمانى است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) از مردم در مورد محبت و دوستى ما و اطاعت از اميرالمؤمنين(ع) گرفته است كه با او مخالفت نكنند، از او پيشى نگيرند، رحم او را قطع نكنند و نيز پيامبر(صلی الله علیه و آله) به مردم اعلام كرد كه در مقابل اين عهد مسؤولند...».

ص: 308

66- محمد(صلی الله علیه و آله) ولايت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 18

18 - فرمان خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى نصب على ( ع ) به ولايت و سرپرستى امت

انما وليكم اللّه و رسوله و الذين ءامنوا الذين . .. يؤتون الزكوة و هم ركعون

امام باقر(ع): امر اللّه عزوجل رسوله بولاية على(ع) و انزل عليه «انما وليكم اللّه و رسوله و الذين ءامنوا . .. .

_______________________________

كافى، ج 1، ص 289، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 646، ح 264; الدرالمنثور، ج 3، ص 105.

67- مسؤوليت امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 33 - 21

21- « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله : « و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليّه سلطاناً فلايسرف فى القتل إنه كان منصوراً » قال : هو الحسين بن على ( ع ) قتل مظلوماً و نحن أولياؤه ، و القائم منّا إذا قام طلب بثار الحسين . . . « إنه كان منصوراً » فإنه لايذهب من الدنيا حتى ينتصر برجل من آل رسول الله (صلی الله علیه و آله) يملأ الأرض قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً ;

از امام باقر(ع) در باره سخن خدا «و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليّه سلطاناً فلايسرف فى القتل إنه كان منصوراً» روايت شده است كه فرمود: مقصود[حضرت]حسين بن على(ع) است كه مظلومانه كشته شد و ما أئمه، اولياى دم او هستيم و قائم از ما هر گاه قيام كرد، خون خواهى حسين بن على(ع) خواهد كرد . .. [ و درباره]إنه كان منصوراً [فرمود]: پس ديرى نپايد كه به وسيله مردى از آل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) يارى مى شود و زمين را پر از قسط و عدل مى كند، هم چنان كه پر از جور و ظلم شده باشد».

68- مظلوميت امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 33 - 21

21- « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله : « و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليّه سلطاناً فلايسرف فى القتل إنه كان منصوراً » قال : هو الحسين بن على ( ع ) قتل مظلوماً و نحن أولياؤه ، و القائم منّا إذا قام طلب بثار الحسين . . . « إنه كان منصوراً » فإنه لايذهب من الدنيا حتى ينتصر برجل من آل رسول الله (صلی الله علیه و آله) يملأ الأرض قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً ;

از امام باقر(ع) در باره سخن خدا «و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليّه سلطاناً فلايسرف فى القتل إنه كان منصوراً» روايت شده است كه فرمود: مقصود[حضرت]حسين بن على(ع) است كه مظلومانه كشته شد و ما أئمه، اولياى دم او هستيم و قائم از ما هر گاه قيام كرد، خون خواهى حسين بن على(ع) خواهد كرد . .. [ و درباره]إنه كان منصوراً [فرمود]: پس ديرى نپايد كه به وسيله مردى از آل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) يارى مى شود و زمين را پر از قسط و عدل مى كند، هم چنان كه پر از جور و ظلم شده باشد».

ص: 309

69- مقام امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 61 - 14

14 - حضرت على ( ع ) به منزله نفس پيامبر (صلی الله علیه و آله) و داراى مقامى والا و ارجمند

و انفسنا و انفسكم

با توجّه به تاريخ مسلم، از جمله شركت كنندگان در مباهله، على (ع) بوده كه از او تعبير به «انفسنا» شده است. و مؤيد آن روايات فراوانى از جمله روايت امام كاظم (ع) است كه فرمود: ... فكان تأويل قوله تعالى ... «و انفسنا» على بن ابيطالب (ع) ... .

_______________________________

عيون اخبارالرضا (ع)، ج 1، ص 85، ح 9، ب 7 ; نورالثقلين، ج 1، ص 348، ح 162.

70- مقامات امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 82 - 12

12 - عن أبى جعفر(ع) فى قول الله تعالى: «الذين امنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم . .. »: ... هذه الآية نزلت فى اميرالمؤمنين على بن ابى طالب(ع) لأنه لم يشرك بالله طرفة عين قط و لم يعبد اللات و العزى ... .

از امام باقر(ع) درباره «الذين آمنوا . .. » روايت شده است: اين آيه درباره اميرالمؤمنين(ع) نازل شده ; زيرا آن حضرت حتى يك لحظه به خداوند شرك نورزيد و بتها (لات و عزى) را نپرستيد ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 153 - 16،17

16 - حمران: سمعت أبا جعفر(ع) يقول: فى قول الله تعالى: «و أن هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل» قال: على (بن ابى طالب) و الائمة من ولد فاطمة، هم صراط الله فمن أباهم سلك السبل.

امام باقر(ع) درباره صراط در آيه فوق «و أن هذا ص--راطى . .. » فرمود: مراد، على بن ابى طالب(ع) و امامان از نسل فاطمه(س) هستند، هر كس از آنان دورى كند به راههاى غير الهى رفته است.

17 - عن رسول الله(صلی الله علیه و آله): . .. معاشر الناس أنا صراط الله المستقيم الذى أمركم باتباعه ثم على من بعدى ثم ولدى من صلبه ائمة يهدون إلى الحق ... .

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده است: . .. اى مردم! من راه مستقيم خداوند هستم كه (خداوند)، به پيروى از آن دستور داده و بعد از من، على و فرزندان من از نسل وى امامانى هستند كه مردم را به سوى حق دعوت و هدايت مى كنند ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 17 - 24

ص: 310

24- « سئل أبوالحسن الرضا ( ع ) عن قول الله عزوجل : « أفمن كان على بيّنة من ربه و يتلوه شاهد منه » فقال : أميرالمؤمنين صلوات الله عليه الشاهد على رسول الله (صلی الله علیه و آله) ، و رسول الله (صلی الله علیه و آله) على بيّنة من ربه ;

از امام رضا(ع) از قول خداى عزوجل «أفمن كان على بيّنة من ربه و يتلوه شاهد منه» سؤال شد، فرمود: أميرالمؤمنين - كه درود خدا بر او باد - شاهد بر رسول خداست و رسول الله(صلی الله علیه و آله) بر حجتى روشن از جانب پروردگار خويش است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 24 - 6،7

6- « جابرالجعفى قال : سألت أباجعفرمحمد بن على الباقر ( ع ) عن قول الله عزّوجلّ : « كشجرة طيبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء . . . » قال : أمّا الشجرة فرسول الله (صلی الله علیه و آله) و فرعها على ( ع ) و غصن الشجرة فاطمة بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله) و ثمرها أولادها ( ع ) و ورقها شيعتنا . . . ;

جابر جعفى گويد: از امام صادق(ع) در باره سخن خدا «كشجرة طيبة. ..» سؤال كردم، آن حضرت فرمود: اما مراد از درخت، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مى باشد و شاخه هاى اصلى آن، على(ع) است و شاخه هاى فرعى آن، فاطمه(س) دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مى باشد و ميوه هاى آن، فرزندان او و برگهاى آن درخت، شيعيان ما مى باشند».

7- « عمرو بن حريث قال : سألت أباعبدالله ( ع ) عن قول الله : « كشجرة طيبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء » قال : فقال : رسول الله (صلی الله علیه و آله) أصلها و أميرالمؤمنين ( ع ) فرعها و الأئمة من ذريتهما أغصانها و علم الأئمة ثمرتها و شيعتهم المؤمنون ورقها . . . ;

عمرو بن حريث گويد: از امام صادق(ع) در باره سخن خدا «كشجرة طيبة أصلها. ..» سؤال كردم پس [آن حضرت] فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ريشه آن درخت و أميرالمؤمنين(ع) شاخه آن و ائمه(ع) از نسل آن دو، شاخه هاى فرعى آن و علم ائمه(ع) ميوه هاى آن درخت مى باشد و شيعيان مؤمن آنان برگهاى آن درختند...».

71- منشأ امامت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 30

30 - خداوند ، تعيين كننده على ( ع ) به ولايت و امامت بر مؤمنان

اليوم اكملت . .. و اتممت عليكم نعمتى و رضيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 5

5 - نصب على ( ع ) به امامت و ولايت بر اهل ايمان ، حكم نازل شده به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آيه تبليغ

بلغ ما أنزل إليك

بر اساس شأن نزولهاى متعدد و روايات فراوان، مراد از «ما انزل اليك»، امامت و ولايت اميرالمؤمنين على ابن ابى طالب(ع) است.

ص: 311

72- منشأ ولايت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 5

5 - نصب على ( ع ) به امامت و ولايت بر اهل ايمان ، حكم نازل شده به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آيه تبليغ

بلغ ما أنزل إليك

بر اساس شأن نزولهاى متعدد و روايات فراوان، مراد از «ما انزل اليك»، امامت و ولايت اميرالمؤمنين على ابن ابى طالب(ع) است.

73- نصرت امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 33 - 21

21- « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله : « و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليّه سلطاناً فلايسرف فى القتل إنه كان منصوراً » قال : هو الحسين بن على ( ع ) قتل مظلوماً و نحن أولياؤه ، و القائم منّا إذا قام طلب بثار الحسين . . . « إنه كان منصوراً » فإنه لايذهب من الدنيا حتى ينتصر برجل من آل رسول الله (صلی الله علیه و آله) يملأ الأرض قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً ;

از امام باقر(ع) در باره سخن خدا «و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليّه سلطاناً فلايسرف فى القتل إنه كان منصوراً» روايت شده است كه فرمود: مقصود[حضرت]حسين بن على(ع) است كه مظلومانه كشته شد و ما أئمه، اولياى دم او هستيم و قائم از ما هر گاه قيام كرد، خون خواهى حسين بن على(ع) خواهد كرد . .. [ و درباره]إنه كان منصوراً [فرمود]: پس ديرى نپايد كه به وسيله مردى از آل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) يارى مى شود و زمين را پر از قسط و عدل مى كند، هم چنان كه پر از جور و ظلم شده باشد».

74- نعمتهاى اخروى امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 10

10 - برخوردارى از نعمت هاى سرشار بهشت ، جلوه تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و كان سعيكم مشكورًا

75- نعمتهاى اخروى امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 10

10 - برخوردارى از نعمت هاى سرشار بهشت ، جلوه تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين (

ص: 312

ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و كان سعيكم مشكورًا

76- نعمتهاى اخروى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 10

10 - برخوردارى از نعمت هاى سرشار بهشت ، جلوه تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و كان سعيكم مشكورًا

77- نماز امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 4

4 - على بن ابيطالب ( ع ) ، انسانى مؤمن ، برپا دارنده نماز و پرداخت كننده زكات در حال ركوع

الذين ءامنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم ركعون

بر اساس شأن نزولهاى متعدد، شخصيت مورد نظر در آيه شريفه، حضرت اميرالمؤمنين على بن ابيطالب(ع) است.

78- وفاى به نذر امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

79- وفاى به نذر امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

ص: 313

80- وفاى به نذر امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

81- ولايت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 53،54

53 - اعلام جانشينى و ولايت على ( ع ) توسط رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، موجب كمال دين و تمام نعمت و رضاى پروردگار

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه هنگام نزول آيه فوق فرمود: ان كمال الدين و تمام النعمة و رضى الرب بارسالى اليكم بالولاية بعدى لعلى ابن ابى طالب(ع).

_______________________________

امالى صدوق، ص 291، ح 10، مجلس 56; بحارالانوار، ج 37، ص 111، ح 3.

54 - ولايت على ( ع ) ، آخرين فريضه نازل شده از سوى خداوند

اليوم اكملت لكم دينكم

امام باقر(ع): امر اللّه عزوجل رسوله بولاية على(ع) . .. و كانت الولاية اخر الفرائض فانزل اللّه عزوجل «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى» يقول اللّه عزوجل: ... قد اكملت لكم الفرائض.

_______________________________

كافى، ج 1، ص 289، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 587، ح 25.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 5،18

5 - ولايت و سرپرستى بر مؤمنان صدر اسلام ، از آن خدا ، رسول او و اميرالمؤمنين على ابن ابى طالب ( ع )

انما وليكم اللّه و رسوله و الذين ءامنوا . .. و يؤتون الزكوة و هم ركعون

18 - فرمان خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى نصب على ( ع ) به ولايت و سرپرستى امت

انما وليكم اللّه و رسوله و الذين ءامنوا الذين . .. يؤتون الزكوة و هم ركعون

امام باقر(ع): امر اللّه عزوجل رسوله بولاية على(ع) و انزل عليه «انما وليكم اللّه و رسوله و الذين ءامنوا . .. .

_______________________________

كافى، ج 1، ص 289، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 646، ح 264; الدرالمنثور، ج 3، ص 105.

ص: 314

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 16

16 - خداوند هرگز به مخالفان پيام ويژه الهى ( ولايت و امامت على ( ع ) ) مجال توطئه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) را نخواهد داد .

بلغ . .. إنّ اللّه لايهدى القوم الكفرين

بدان احتمال كه متعلق حذف شده از فعل «يهدى» به قرينه (و اللّه يعصمك من الناس) توطئه هاى كافران باشد، يعنى خداوند كافران را به توطئه عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) موفق نخواهد كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 23 - 6

6 - « عن ابى جعفر ( ع ) فى قوله تعالى : « يا أيها الذين آمنوا لا تتخذوا آبائكم و اخوانكم اولياء ان استحبوا الكفر على الايمان » قال : فإن الإيمان ولاية على بن ابى طالب ( ع ) ;

از امام باقر (ع) درباره قول خداى تعالى: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! اگر پدران و برادران شما كفر را بر ايمان ترجيح دادند، آنان را ولى خود نگيريد. » روايت شده است: به درستى كه ايمان، ولايت على بن ابى طالب (ع) است».

82- ولايت امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 13 - 7

7- « عن سديرالصيرفى قال : دخلت . . . على . . . أبى عبدالله الصادق ( ع ) . . . قال : . . . نظرت فى كتاب الجفر . . . و تأملت منه مولد قائمنا و غيبته . . . و بلوى المؤمنين فى ذلك الزمان و تولد الشكوك فى قلوبهم من طول غيبته و إرتداد أكثرهم عن دينهم و خلعهم ربقة الإسلام من أعناقهم التى قال الله تقدس ذكره : « و كلّ إنسان ألزمناه طائره فى عنقه » يعنى الولاية ;

از سديرصيرفى روايت شده است كه گفت: بر امام صادق(ع) وارد شدم . .. فرمود:... در كتاب حفر نگاه كردم ... و در آن در باره تولد و غيبت قائممان تأمل كردم:... و [ديدم از ]آزمايش مؤمنين در آن زمان و پيدايش شك در دلهايشان از طولانى شدن عيبت آن حضرت و مرتد شدن اكثر مؤمنان از دينشان و گسستن ريسمان اسلام از گردنهايشان، ريسمانى كه خداوند - تقدس ذكره - مى فرمايد: «و كلّ إنسان ألزمناه طائره فى عنقه» كه مقصود ولايت مى باشد».

83- هدايتگرى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 7 - 10

10- « عن أبى جعفر ( ع ) فى قول الله عزوجل : « إنما أنت منذر و لكل قوم هاد » فقال : رسول الله (صلی الله علیه و آله) المنذر و لكل زمان منّا هاد يهديهم إلى ما جاء به نبى الله (صلی الله علیه و آله) ثم الهداة من بعده علىّ ثم الأوصياء واحد بعد واحد ;

ص: 315

از امام باقر(ع) درباره سخن خداى عزوجل: «إنما أنت منذر و لكل قوم هاد» روايت شده است كه فرمود: «منذر» رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است و براى هر زمانى هدايت كننده اى از ماست كه مردم را به سوى آنچه پيغمبر خدا آورده است هدايت مى كند و هدايت كنندگان بعد از رسول خدا، على(ع) و سپس اوصياى او يكى بعد از ديگرى هستند».

84- امام حسن(ع)

{امام حسن(ع)}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 61 - 11،21

11 - امام حسن و امام حسين ( ع ) ، تنها مصداق « ابناءنا » ، در آيه مباهله

ابناءنا و ابناءكم

طبق تاريخ مسلم، پيامبر (صلی الله علیه و آله)، امام حسن و امام حسين (ع) را در مباهله شركت دادند. بنابراين مراد از «ابناءنا»، آن دو بزرگوار هستند و مؤيّد آن روايت امام كاظم (ع) است كه فرمود: ... فكان تأويل قوله تعالى «ابناءنا»، الحسن و الحسين ... .

_______________________________

عيون اخبارالرضا (ع)، ج 1، ص 85، ح 9، ب 7 ; نورالثقلين، ج 1، ص 348، ح 162.

21 - همراهان پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( على ، فاطمه ، حسن و حسين عليهم السلام ) در مباهله ، عزيزترين و برترين انسانها

ندع ابناءنا و ابناءكم و نساءنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم

امام رضا (ع): . .. فبرز النّبى (صلی الله علیه و آله) عليّاً و الحسن و الحسين و فاطمة صلوات اللّه عليهم ... فهذه، خصوصيّة لا يتقدمهم فيها احد و فضل لا يلحقهم فيه بشر.

_______________________________

عيون اخبارالرضا(ع)، ج 1، ص 232، ح 1، ب 23 ; نورالثقلين، ج 1، ص 349، ح 163.

85- اخلاص امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر اخلاص و خداجويى در عرصه زندگى اجتماعى

إنّما نطعمكم لوجه اللّه لانريد منكم جزاءً و لا شكورًا

86- اهميت محبت به امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 23 - 26

ص: 316

26 - « عن إبن عباس ( رض ) قال : لمّا نزلت « قل لا أسئلكم عليه أجراًإلاّ المودة فى القربى » قالوا يا رسول اللّه من قرابتك الذين وجبت علينا مودتهم ؟ قال : على و فاطمة و ابناهما ;

از ابن عباس نقل شده است كه گفت: هنگامى كه آيه «قل لا أسئلكم عليه أجراً إلاّ المودة فى القربى» نازل شد گفتند يا رسول اللّه آن نزديكان تو كه دوستى آنان بر ما واجب شده است چه كسانى هستند؟ فرمود: على و فاطمه و دو فرزندانشان».

87- ايثار امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر ايثارگرى و حمايت از اقشار محروم جامعه ( بينوايان ، يتيمان و اسيران )

و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

88- ايمان امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

89- پاداش اخروى امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 8

8 - نعمت هاى سرشار بهشت ، پاداش الهى اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و سقيهم ربّهم شرابًا طهورًا . إنّ هذا كان لكم جز

برداشت ياد شده، با توجه به شأن نزولى است كه از طريق شيعه و سنى نقل شده است و آن اين كه از آيه 5 تا آيه مورد بحث (آيه 22)، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان، ج 10; الكشاف، ج 4، ذيل آيه)

90- ترس امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

ص: 317

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

91- تشكر از امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 9،10

9 - تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) ، در قبال نيك كردارى آنان

إنّ الأبرار . .. و كان سعيكم مشكورًا

10 - برخوردارى از نعمت هاى سرشار بهشت ، جلوه تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و كان سعيكم مشكورًا

92- عبوديت امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 6 - 7

7 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، از مظاهر عبوديت خدا و از مصاديق بارز بندگان خالص او مى باشند .

عينًا يشرب بها عباد اللّه يفجّرونها تفجيرًا

مطابق روايات وارده در كتاب هاى شيعه و سنى، اين آيه و قبل و بعد آن، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان)

93- عمل صالح امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 9

9 - تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) ، در قبال نيك كردارى آنان

إنّ الأبرار . .. و كان سعيكم مشكورًا

ص: 318

94- فضايل امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 5 - 5

5 - اهل بيت ( حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) مظهر ابرار و نيكوكاران جهان اند .

إنّ الأبرار يشربون من كأس كان مزاجها كافورًا

برداشت ياد شده، با توجه به شأن نزولى است كه از طريق شيعه و سنى نقل شده است. گفتنى است آيه مورد بحث تا آيه 22 (إنّ هذا كان لكم جزاءً و كان سعيكم مشكوراً) درباره اين بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان، ج 10; الكشاف، زمخشرى، ج 4، ذيل آيه)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 6 - 7

7 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، از مظاهر عبوديت خدا و از مصاديق بارز بندگان خالص او مى باشند .

عينًا يشرب بها عباد اللّه يفجّرونها تفجيرًا

مطابق روايات وارده در كتاب هاى شيعه و سنى، اين آيه و قبل و بعد آن، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر ايثارگرى و حمايت از اقشار محروم جامعه ( بينوايان ، يتيمان و اسيران )

و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر اخلاص و خداجويى در عرصه زندگى اجتماعى

إنّما نطعمكم لوجه اللّه لانريد منكم جزاءً و لا شكورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

ص: 319

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

95- نعمتهاى اخروى امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 10

10 - برخوردارى از نعمت هاى سرشار بهشت ، جلوه تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و كان سعيكم مشكورًا

96- وفاى به نذر امام حسن(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

97- امام حسين(ع)

{امام حسين(ع)}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 61 - 11،21

98- اخلاص امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر اخلاص و خداجويى در عرصه زندگى اجتماعى

إنّما نطعمكم لوجه اللّه لانريد منكم جزاءً و لا شكورًا

ص: 320

99- اهميت محبت به امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 23 - 26

26 - « عن إبن عباس ( رض ) قال : لمّا نزلت « قل لا أسئلكم عليه أجراًإلاّ المودة فى القربى » قالوا يا رسول اللّه من قرابتك الذين وجبت علينا مودتهم ؟ قال : على و فاطمة و ابناهما ;

از ابن عباس نقل شده است كه گفت: هنگامى كه آيه «قل لا أسئلكم عليه أجراً إلاّ المودة فى القربى» نازل شد گفتند يا رسول اللّه آن نزديكان تو كه دوستى آنان بر ما واجب شده است چه كسانى هستند؟ فرمود: على و فاطمه و دو فرزندانشان».

100- ايثار امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر ايثارگرى و حمايت از اقشار محروم جامعه ( بينوايان ، يتيمان و اسيران )

و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

101- ايمان امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

102- پاداش اخروى امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 8

8 - نعمت هاى سرشار بهشت ، پاداش الهى اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و سقيهم ربّهم شرابًا طهورًا . إنّ هذا كان لكم جز

برداشت ياد شده، با توجه به شأن نزولى است كه از طريق شيعه و سنى نقل شده است و آن اين كه از آيه 5 تا آيه مورد بحث (آيه 22)، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان، ج 10; الكشاف، ج 4، ذيل آيه)

ص: 321

103- ترس امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

104- تشكر از امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 9،10

9 - تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) ، در قبال نيك كردارى آنان

إنّ الأبرار . .. و كان سعيكم مشكورًا

10 - برخوردارى از نعمت هاى سرشار بهشت ، جلوه تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و كان سعيكم مشكورًا

105- عبوديت امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 6 - 7

7 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، از مظاهر عبوديت خدا و از مصاديق بارز بندگان خالص او مى باشند .

عينًا يشرب بها عباد اللّه يفجّرونها تفجيرًا

مطابق روايات وارده در كتاب هاى شيعه و سنى، اين آيه و قبل و بعد آن، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان)

106- عمل صالح امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 322

19 - انسان - 76 - 22 - 9

9 - تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) ، در قبال نيك كردارى آنان

إنّ الأبرار . .. و كان سعيكم مشكورًا

107- فضايل امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 5 - 5

5 - اهل بيت ( حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) مظهر ابرار و نيكوكاران جهان اند .

إنّ الأبرار يشربون من كأس كان مزاجها كافورًا

برداشت ياد شده، با توجه به شأن نزولى است كه از طريق شيعه و سنى نقل شده است. گفتنى است آيه مورد بحث تا آيه 22 (إنّ هذا كان لكم جزاءً و كان سعيكم مشكوراً) درباره اين بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان، ج 10; الكشاف، زمخشرى، ج 4، ذيل آيه)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 6 - 7

7 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، از مظاهر عبوديت خدا و از مصاديق بارز بندگان خالص او مى باشند .

عينًا يشرب بها عباد اللّه يفجّرونها تفجيرًا

مطابق روايات وارده در كتاب هاى شيعه و سنى، اين آيه و قبل و بعد آن، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر ايثارگرى و حمايت از اقشار محروم جامعه ( بينوايان ، يتيمان و اسيران )

و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر اخلاص و خداجويى در عرصه زندگى اجتماعى

إنّما نطعمكم لوجه اللّه لانريد منكم جزاءً و لا شكورًا

ص: 323

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

108- مظلوميت امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 33 - 21

21- « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله : « و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليّه سلطاناً فلايسرف فى القتل إنه كان منصوراً » قال : هو الحسين بن على ( ع ) قتل مظلوماً و نحن أولياؤه ، و القائم منّا إذا قام طلب بثار الحسين . . . « إنه كان منصوراً » فإنه لايذهب من الدنيا حتى ينتصر برجل من آل رسول الله (صلی الله علیه و آله) يملأ الأرض قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً ;

از امام باقر(ع) در باره سخن خدا «و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليّه سلطاناً فلايسرف فى القتل إنه كان منصوراً» روايت شده است كه فرمود: مقصود[حضرت]حسين بن على(ع) است كه مظلومانه كشته شد و ما أئمه، اولياى دم او هستيم و قائم از ما هر گاه قيام كرد، خون خواهى حسين بن على(ع) خواهد كرد . .. [ و درباره]إنه كان منصوراً [فرمود]: پس ديرى نپايد كه به وسيله مردى از آل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) يارى مى شود و زمين را پر از قسط و عدل مى كند، هم چنان كه پر از جور و ظلم شده باشد».

109- نصرت امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 33 - 21

21- « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله : « و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليّه سلطاناً فلايسرف فى القتل إنه كان منصوراً » قال : هو الحسين بن على ( ع ) قتل مظلوماً و نحن أولياؤه ، و القائم منّا إذا قام طلب بثار الحسين . . . « إنه كان منصوراً » فإنه لايذهب من الدنيا حتى ينتصر برجل من آل رسول الله (صلی الله علیه و آله) يملأ الأرض قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً ;

از امام باقر(ع) در باره سخن خدا «و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليّه سلطاناً فلايسرف فى القتل إنه كان منصوراً» روايت شده است كه فرمود: مقصود[حضرت]حسين بن على(ع) است كه مظلومانه كشته شد و ما أئمه، اولياى دم او هستيم و قائم از ما هر گاه قيام كرد، خون خواهى حسين بن على(ع) خواهد كرد . .. [ و درباره]إنه كان منصوراً [فرمود]: پس ديرى نپايد كه به وسيله مردى از آل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) يارى مى شود و زمين را پر از قسط و عدل مى كند، هم چنان كه پر از جور و ظلم شده باشد».

ص: 324

110- نعمتهاى اخروى امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 10

10 - برخوردارى از نعمت هاى سرشار بهشت ، جلوه تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و كان سعيكم مشكورًا

111- وفاى به نذر امام حسين(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

112- امام على(ع)

{امام على(ع)}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 61 - 21

113- احسان امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 172 - 21

21 - پاداش بزرگ اميرالمؤمنين ( ع ) به خاطر احسان و تقوا و اجابت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) پس از مجروح شدن در جنگ احد

الّذين استجابوا للّه و الرّسول . .. اجر عظيم

امام صادق (ع): انّ رسول اللّه بعث عليّاً فى عشرة «استجابوا للّه و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح» الى «اجر عظيم». انّما نزلت فى اميرالمؤمنين (ع).

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 206، ح 153 ; تفسير برهان، ج 1، ص 326، ح 4.

ص: 325

114- اخلاص امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر اخلاص و خداجويى در عرصه زندگى اجتماعى

إنّما نطعمكم لوجه اللّه لانريد منكم جزاءً و لا شكورًا

115- ارزش ولايت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 6

6 - پيام مهم و ويژه خداوند در آيه تبليغ ( ولايت على ( ع ) ) ، داراى ارزشى هم طراز با تمامى رسالت

بلغ ما أنزل . .. و إن لم تفعل فما بلغت رسالته

116- اطاعت از امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 34 - 22

22- « عن أبى الحسن موسى بن جعفر ( ع ) عن أبيه فى قول الله جلّوعزّ : « و أوفوابالعهد إن العهد كان مسئولاً » . . . قال : العهد ما أخذ النبى (صلی الله علیه و آله) على الناس فى مودتنا و طاعة أميرالمؤمنين ( ع ) أن لايخالفوه و لايتقدموه و لايقطعوا رحمه و أعلمهم انهم مسئولون عنه . . . ;

امام موسى بن جعفر(ع) از پدرش امام صادق(ع) در باره سخن خدا . .. «و أفوا بالعهد إن العهد كان مسئولاً» روايت كرده است كه فرمود:[مراد از]عهد، پيمانى است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) از مردم در مورد محبت و دوستى ما و اطاعت از اميرالمؤمنين(ع) گرفته است كه با او مخالفت نكنند، از او پيشى نگيرند، رحم او را قطع نكنند و نيز پيامبر(صلی الله علیه و آله) به مردم اعلام كرد كه در مقابل اين عهد مسؤولند...».

117- اطعام امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 7

7 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : كان عند فاطمة ( عليهاالسلام ) شعيرٌ فجعلوه عصيدةً فلمّا انضجوها و وضعوها بين أيديهم جاء مسكين . . . فقام على ( ع ) فأعطاه ثلثَ ها فما لَبِثَ أن جاء يتيم . . . فأعطاه ثلثها الثانى . . . فلمّا لبث أن جاء أسير . . . فأعطاه الثلث الباقى و ما ذاقوها فأنزل اللّه فيهم هذه الآية إلى قوله « و كان سعيكم مشكوراً » ;

ص: 326

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: نزد فاطمه(س) مقدارى جو بود كه آن را حلوا كردند. پس از اين كه آن را پختند و براى خوردن آوردند، مسكينى آمد ... حضرت على(ع) برخاست و ثلث آن را به او داد. زمانى نگذشت كه يتيمى آمد ... حضرت ثلث ديگرش را به او داد ... زمانى نگذشت كه اسيرى آمد ... و ثلث باقى مانده را به او عطا فرمود و خود هيچ از آن حلوا نچشيدند. پس خداوند درباره آنان آيه «و يطعمون الطعام...» تا آيه «كان سعيكم مشكوراً» را نازل كرد».

118- اعلام تبرى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 2 - 15

15 - از امام باقر ( ع ) روايت شده است كه فرمود : « خطب على ( ع ) الناس . . . فقال : . . . من كانت له مدة فهو إلى مدته و من لم يكن له مدة فمدته أربعة أشهر و كان خطب يوم النحر . . . ;

على (ع) [هنگام اعلام براءت] براى مردم سخنرانى كرد. .. و فرمود: ... هر كس براى او مدت تعيين شده تا همان مدت، و كسى كه براى او مدت تعيين نشده تا چهار ماه مهلت دارد و اين سخنرانى روز عيد قربان بود ... ».

119- اعلام ولايت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 7،11،12،19

7 - انجام وظيفه رسالت الهى از سوى پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در گرو ابلاغ پيام ويژه خداوند ( اعلام ولايت على ( ع ) ) به مردم

بلغ ما أنزل . .. و إن لم تفعل فما بلغت رسالته

11 - احساس خطر پيامبر (صلی الله علیه و آله) از ناحيه برخى مردم جهت انجام رسالت ويژه خويش ( ابلاغ ولايت على ( ع ) )

بلغ ما أنزل . .. و اللّه يعصمك من الناس

12 - خداوند ، تضمين كننده حفاظت پيامبر (صلی الله علیه و آله) از خطر احتمالى ابلاغ پيام ويژه الهى ( ولايت على ( ع ) )

بلغ ما أنزل . .. و اللّه يعصمك من الناس

19 - اعلام ولايت على ( ع ) در روز غدير خم توسط پيامبر (صلی الله علیه و آله) به امر خداوند

يايها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك

امام باقر(ع): . .. فاوحى اللّه عزوجل اليه «يايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك ...» ... فقام بولاية على(ع) يوم غدير خم ... .

_______________________________

كافى، ج 1، ص 289، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 652، ح 291.

120- امامت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 327

4 - مائده - 5 - 3 - 21،22،26،53

21 - روز غدير ( روز نصب على ( ع ) به امامت ) ، روز اكمال دين و اتمام نعمت خداوند بر مسلمانان

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

مراد از «اليوم اكملت . ..»، با توجه به شأن نزول آيه و روايات متعدد، روز غدير خم بوده كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) حضرت على(ع) را به امامت منصوب كرد.

22 - تعيين امامت و رهبرى على ( ع ) در روز غدير ، موجب اكمال دين و اتمام نعمت

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

26 - روز نصب حضرت على ( ع ) به امامت و رهبرى ، روز يأس دشمنان دين از شكست اسلام

اليوم يئس الذين كفروا . .. اليوم اكملت لكم دينكم

سياق و لحن آيه حكايت از آن دارد كه بين اين دو فراز از آيه (يعنى «اليوم يئس» و «اليوم اكملت»)، ارتباط كامل وجود دارد و مى رساند كه يأس دشمنان، ريشه در اكمال و اتمام دين دارد و اين كمال و تماميت - با توجه به شأن نزول - با نصب حضرت على(ع) تحقق پذيرفته است.

53 - اعلام جانشينى و ولايت على ( ع ) توسط رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، موجب كمال دين و تمام نعمت و رضاى پروردگار

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه هنگام نزول آيه فوق فرمود: ان كمال الدين و تمام النعمة و رضى الرب بارسالى اليكم بالولاية بعدى لعلى ابن ابى طالب(ع).

_______________________________

امالى صدوق، ص 291، ح 10، مجلس 56; بحارالانوار، ج 37، ص 111، ح 3.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 16

16 - خداوند هرگز به مخالفان پيام ويژه الهى ( ولايت و امامت على ( ع ) ) مجال توطئه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) را نخواهد داد .

بلغ . .. إنّ اللّه لايهدى القوم الكفرين

بدان احتمال كه متعلق حذف شده از فعل «يهدى» به قرينه (و اللّه يعصمك من الناس) توطئه هاى كافران باشد، يعنى خداوند كافران را به توطئه عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) موفق نخواهد كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 29 - 9

9- « عن جابر عن أبى جعفر محمد بن على ( ع ) عن جابربن عبداللّه - رض - قال لمّا نصب رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) عليّاً يوم غديرخم قال قوم : ما يألوا برفع ضبع ابن عمّه فأنزل اللّه تعالى « أم حسب الذين فى قلوبهم مرض أن لن يخرج اللّه أضغانهم » ;

جابر [جعفى] از امام باقر(ع) روايت نموده كه جابربن عبداللّه انصارى گفت: چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در روز غديرخم، حضرت على(ع) را [به ولايت ]انتصاب كرد، گروهى گفتند: [محمد] در بالا بردن بازوى پسر عمويش كوتاهى نمى كند. پس اين آيه را خداوند نازل فرمود: أم حسب الذين فى قلوبهم مرض أن لن يخرج اللّه أضغانهم».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 328

19 - معارج - 70 - 1 - 5

5 - « عن جعفربن محمد ( ع ) عن آبائه ( ع ) قال : لمّا نصب رسولُ اللّه عليّاً يوم غدير خم . . . فقَدِمَ على رسول اللّه النُّعمان بن الحرث الفِهْرى فقال : أمرتَنا عن اللّه أن نشهدَ أن لا إله إلاّ اللّه و أنّك رسولُ اللّه . . . فقَبِلْناها ثمّ لم تَرْضَ حتّى نصبتَ هذا الغلام . . . فهذا شىء منك أو أمرٌ من عند اللّه . . . فولّى النعمان الحرث و هو يقول : « اللّهم إن كان هذا هو الحقّ من عندك فأمطر علينا حجارة من السماء » . . . و أنزل اللّه تعالى : « سأل سائل بعذاب واقع . . . » ;

امام صادق(ع) از پدرانش روايت نموده است: چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در غديرخم على(ع) را به امامت منصوب كرد . .. نعمان بن حرث فهرى، جلوى آن حضرت ايستاد و با [اعتراض] گفت: از جانب خدا به ما امر كردى كه شهادت به يگانگى خدا و رسالت تو دهيم، و ما پذيرفتيم. سپس راضى نگشتى تا اين جوان را بر ما منصوب كردى ... حال اين (نصب على(ع)) از طرف خودت مى باشد يا دستورى از جانب خداوند است ... نعمان در حالى كه به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پشت كرده بود، مى گفت: «اللّهم إن كان هذا هو الحقّ من عندك فأمطر علينا حجارة من السماء» ... پس خداوند متعال آيه «سأل سائل بعذاب واقع...» را نازل نمود».

121- انتصاب امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 21،22،26،30،53

21 - روز غدير ( روز نصب على ( ع ) به امامت ) ، روز اكمال دين و اتمام نعمت خداوند بر مسلمانان

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

مراد از «اليوم اكملت . ..»، با توجه به شأن نزول آيه و روايات متعدد، روز غدير خم بوده كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) حضرت على(ع) را به امامت منصوب كرد.

22 - تعيين امامت و رهبرى على ( ع ) در روز غدير ، موجب اكمال دين و اتمام نعمت

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

26 - روز نصب حضرت على ( ع ) به امامت و رهبرى ، روز يأس دشمنان دين از شكست اسلام

اليوم يئس الذين كفروا . .. اليوم اكملت لكم دينكم

سياق و لحن آيه حكايت از آن دارد كه بين اين دو فراز از آيه (يعنى «اليوم يئس» و «اليوم اكملت»)، ارتباط كامل وجود دارد و مى رساند كه يأس دشمنان، ريشه در اكمال و اتمام دين دارد و اين كمال و تماميت - با توجه به شأن نزول - با نصب حضرت على(ع) تحقق پذيرفته است.

30 - خداوند ، تعيين كننده على ( ع ) به ولايت و امامت بر مؤمنان

اليوم اكملت . .. و اتممت عليكم نعمتى و رضيت

53 - اعلام جانشينى و ولايت على ( ع ) توسط رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، موجب كمال دين و تمام نعمت و رضاى پروردگار

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه هنگام نزول آيه فوق فرمود: ان كمال الدين و تمام النعمة و رضى الرب بارسالى اليكم بالولاية بعدى لعلى ابن ابى طالب(ع).

_______________________________

امالى صدوق، ص 291، ح 10، مجلس 56; بحارالانوار، ج 37، ص 111، ح 3.

ص: 329

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 18

18 - فرمان خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى نصب على ( ع ) به ولايت و سرپرستى امت

انما وليكم اللّه و رسوله و الذين ءامنوا الذين . .. يؤتون الزكوة و هم ركعون

امام باقر(ع): امر اللّه عزوجل رسوله بولاية على(ع) و انزل عليه «انما وليكم اللّه و رسوله و الذين ءامنوا . .. .

_______________________________

كافى، ج 1، ص 289، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 646، ح 264; الدرالمنثور، ج 3، ص 105.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 5

5 - نصب على ( ع ) به امامت و ولايت بر اهل ايمان ، حكم نازل شده به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آيه تبليغ

بلغ ما أنزل إليك

بر اساس شأن نزولهاى متعدد و روايات فراوان، مراد از «ما انزل اليك»، امامت و ولايت اميرالمؤمنين على ابن ابى طالب(ع) است.

122- انفاق امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 4

4 - على بن ابيطالب ( ع ) ، انسانى مؤمن ، برپا دارنده نماز و پرداخت كننده زكات در حال ركوع

الذين ءامنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم ركعون

بر اساس شأن نزولهاى متعدد، شخصيت مورد نظر در آيه شريفه، حضرت اميرالمؤمنين على بن ابيطالب(ع) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 8

8 - « عن مُعَمَّربن خَلاّد عن أبى الحسن الرضا ( ع ) فى قوله تعالى « و يطعمون الطعام على حبّه مسكيناًو يتيماً و أسيراً » قال : قلت حبّ اللّه أو حبّ الطعام ؟ قال : حبّ الطعام ;

معمربن خلاّد از امام رضا(ع) درباره سخن خداى تعالى «و يطعمون الطعام على حبّه مسكيناً و يتيماً و أسيراً» روايت كرده كه به امام گفتم: [ در «على حبّه» ]حبّ خدا مراد است يا حبّ طعام؟ فرمود: حبّ طعام».

123- اهميت محبت به امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 23 - 26

ص: 330

26 - « عن إبن عباس ( رض ) قال : لمّا نزلت « قل لا أسئلكم عليه أجراًإلاّ المودة فى القربى » قالوا يا رسول اللّه من قرابتك الذين وجبت علينا مودتهم ؟ قال : على و فاطمة و ابناهما ;

از ابن عباس نقل شده است كه گفت: هنگامى كه آيه «قل لا أسئلكم عليه أجراً إلاّ المودة فى القربى» نازل شد گفتند يا رسول اللّه آن نزديكان تو كه دوستى آنان بر ما واجب شده است چه كسانى هستند؟ فرمود: على و فاطمه و دو فرزندانشان».

124- اهميّت ولايت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 20

20 - اعلان نكردن ولايت على ( ع ) از سوى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) موجب حبط عمل آن حضرت

و إن لم تفعل فما بلغت رسالته

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه بعد از خواندن آيه فوق خطاب به على(ع) فرمود: و لو لم ابلغ ما امرت به من ولايتك لحبط عملى . .. .

_______________________________

امالى صدوق، ص 400، ح 13، مجلس 74; نورالثقلين، ج 1، ص 654، ح 296.

125- ايثار امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 207 - 14

14 - اميرالمؤمنين ( ع ) ، با خُفتن در بستر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پذيرش خطر براى خود ، سلامت پيامبر و رضايت خداوند را خريد .

و من الناس من يشرى نفسه

امام باقر (ع): و اما قوله «و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات اللّه و اللّه رءوف بالعباد» فانها نزلت فى علىّ بن ابيطالب(ع) حين بذل نفسه للّه و لرسوله ليلة اضطجع على فراش رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) لما طلبته كفار قريش

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 101، ح 292 ; تفسير برهان، ج 1، ص 206، ح 7.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر ايثارگرى و حمايت از اقشار محروم جامعه ( بينوايان ، يتيمان و اسيران )

و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

ص: 331

126- ايمان امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 4

4 - على بن ابيطالب ( ع ) ، انسانى مؤمن ، برپا دارنده نماز و پرداخت كننده زكات در حال ركوع

الذين ءامنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم ركعون

بر اساس شأن نزولهاى متعدد، شخصيت مورد نظر در آيه شريفه، حضرت اميرالمؤمنين على بن ابيطالب(ع) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 100 - 19

19 - از امام حسن مجتبى ( ع ) روايت شده : « . . . فكان ابى ( ع ) سابق السّابقين إلى اللّه و إلى رسوله . . . و ذلك انه لم يسبقه إلى الايمان أحد و قد قال اللّه تعالى : « و السّابقون الأوّلون من المهاجرين و الأنصار . . . » فهو سابق جميع السّابقين . . . ;

پدر من پيشگام تر از پيشگامان نخستين به سوى خدا و رسول او بود . .. زيرا هيچ كس در ايمان، بر او پيشى نگرفته بود ... و خداى تعالى فرمود: «پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار ... » پس او پيشگام تر از همه پيشگامان بود».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

127- ايمان به امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 28 - 6

6- « عن أبى عبدالله - عليه السلام - فى قوله تعالى : « الذين آمنوا و تطمئنّ قلوبهم بذكر الله ألا بذكر الله تطمئنّ القلوب » قال : قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) لعلى بن ابى طالب ( ع ) : تدرى فى من نزلت ؟ . . . فى من صدّق لى و آمن بى و أحبّك و عترتك من بعدك و سلّم الأمر لك و للأئمّة من بعدك ;

از امام صادق(ع) روايت شده است كه درباره سخن خدا: «الذين آمنوا و تطمئنّ قلوبهم . ..» فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به على بن ابى طالب(ع) فرمود: آيا مى دانى [اين آيه] درباره چه كسى نازل شده؟ ... درباره كسى نازل شده كه مرا تصديق كند و به من ايمان بياورد و تو و عترت تو را كه بعد از تو هستند، دوست بدارد و امر [ولايت] را به تو و ائمه(ع) بعد از تو تسليم كند».

128- برگزيدگى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 332

7 - توبه - 9 - 32 - 14

14 - از على ( ع ) روايت شده است كه فرمود : « صعد رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) المنبر فقال : ان اللّه نظر إلى أهل الأرض . . . فاختارنى منهم ثم نظر ثانية فاختار علياً . . . و هو نور الأرض بعدى . . . ثم تلا رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) : يريدون ليطفئوا نور اللّه بأفواههم . . . ;

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بالاى منبر رفته و فرمودند: خدا به اهل زمين توجه كرد پس مرا از بين آنان انتخاب فرمود، سپس توجه ديگرى كرد و على (ع) را انتخاب نمود . .. و او بعد از من، نور زمين است ... آن گاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اين آيه را تلاوت فرمود: مى خواهند نور خدا را با دهانهاى خويش خاموش كنند ... ».

129- پاداش اخروى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 8

8 - نعمت هاى سرشار بهشت ، پاداش الهى اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و سقيهم ربّهم شرابًا طهورًا . إنّ هذا كان لكم جز

برداشت ياد شده، با توجه به شأن نزولى است كه از طريق شيعه و سنى نقل شده است و آن اين كه از آيه 5 تا آيه مورد بحث (آيه 22)، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان، ج 10; الكشاف، ج 4، ذيل آيه)

130- پدرى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 23 - 20

20- « و قال الصادق ( ع ) : قوله تعالى « و بالوالدين إحساناً » قال : الوالد محمد (صلی الله علیه و آله) و على ( ع ) ;

امام صادق(ع) درباره سخن خداوند متعال «و بالوالدين إحساناً» فرمود: مراد از پدر، محمد(صلی الله علیه و آله) و على(ع) است».

131- پيروزى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بلد - 90 - 6 - 5

5 - « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله « يقول أهلكت مالاً لبداً » قال : هو عمروبن عبدود حين عرض عليه على بن أبى طالب ( ع ) الإسلام يوم الخندق و قال : فأين ما أنفقت فيكم مالاً لبداً و كان أنفق مالاً فى الصدّ عن سبيل اللّه فقتله على ( ع ) ;

امام باقر(ع) درباره سخن خداوند«يقول أهلكت مالاً لبداً» روايت شده كه فرمود: گوينده اين سخن عمرو بن عبدود بود، آن زمان كه حضرت على بن ابى طالب(ع) در روز [غزوه ]خندق، اسلام را بر او عرضه كرد; وى گفت: كجا رفت آن اموال زيادى كه در مورد شما خرج كردم؟ و او اموال [زيادى] را در راه جلوگيرى از راه خدا صرف كرده بود پس حضرت على(ع) او را كشت».

ص: 333

132- ترس امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

133- تشكر از امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 9،10

9 - تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) ، در قبال نيك كردارى آنان

إنّ الأبرار . .. و كان سعيكم مشكورًا

10 - برخوردارى از نعمت هاى سرشار بهشت ، جلوه تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و كان سعيكم مشكورًا

134- تقواى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 172 - 21

21 - پاداش بزرگ اميرالمؤمنين ( ع ) به خاطر احسان و تقوا و اجابت خدا و پيامبر (صلی الله علیه و آله) پس از مجروح شدن در جنگ احد

الّذين استجابوا للّه و الرّسول . .. اجر عظيم

امام صادق (ع): انّ رسول اللّه بعث عليّاً فى عشرة «استجابوا للّه و الرّسول من بعد ما اصابهم القرح» الى «اجر عظيم». انّما نزلت فى اميرالمؤمنين (ع).

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 206، ح 153 ; تفسير برهان، ج 1، ص 326، ح 4.

ص: 334

135- توحيد امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 82 - 12

12 - عن أبى جعفر(ع) فى قول الله تعالى: «الذين امنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم . .. »: ... هذه الآية نزلت فى اميرالمؤمنين على بن ابى طالب(ع) لأنه لم يشرك بالله طرفة عين قط و لم يعبد اللات و العزى ... .

از امام باقر(ع) درباره «الذين آمنوا . .. » روايت شده است: اين آيه درباره اميرالمؤمنين(ع) نازل شده ; زيرا آن حضرت حتى يك لحظه به خداوند شرك نورزيد و بتها (لات و عزى) را نپرستيد ... .

136- حمايتهاى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 4 - 14،15

14 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، مورد حمايت و پشتيبانى جبرائيل ، صالح ترين مؤمنان ( على ( ع ) ) و فرشتگان قرار داشت .

و جبريل و صلح المؤمنين و الملئكة بعد ذلك ظهير

مقصود از «صالح المؤمنين» - برابر نظر بسيارى از مفسران و روايات وارده از عامّه و خاصّه - اميرالمؤمنين على(ع) است (مجمع البيان، ذيل آيه).

15 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، در برابر ضديت و خيانت برخى از همسرانش ، مورد حمايت و پشتيبانى خداوند ، جبرائيل ، صالح مؤمنان ( على ( ع ) ) و فرشتگان قرار داشت .

و إن تظهرا عليه فإنّ اللّه هو موليه . .. و الملئكة بعد ذلك ظهير

137- راه امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - حمد - 1 - 6 - 16

16 - از امام صادق ( ع ) روايت شده است كه : « الصراط المستقيم » أميرالمؤمنين على ( ع ) ;

«صراط مستقيم» (راه) امير المؤمنين على (ع) است.

138- زهد امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 335

4 - مائده - 5 - 87 - 22

22 - تصميم و عزم برخى از اصحاب پيامبر (صلی الله علیه و آله) ( على ( ع ) ، ابوذر ، ابوبكر ، سلمان ، معقل بن مقرن و عثمان بن مظعون و . . . ) براى دورى جستن از برخى مواهب دنيوى

يايها الذين ءامنوا لاتحرموا طيبت ما احل اللّه لكم

برداشت فوق بر اساس شأن نزولى است كه در برخى تفاسير همانند مجمع البيان و درّالمنثور آمده است.

139- ستاره امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - طارق - 86 - 3 - 4

4 - « عن أبان بن تغلب قال : كنت عند أبى عبداللّه ( ع ) إذ دخل عليه رجل من أهل اليمن . . . فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : . . .فما زحل عندكم فى النجوم ؟ فقال اليمانى : نجم نحس ، فقال له أبوعبداللّه ( ع ) : مه لاتقولنّ هذا فإنّه نجم أميرالمؤمنين ( ع ) و هو نجم الأوصياء ( ع ) و هو النجم الثاقب الذى قال اللّه عزّوجلّ فى كتابه فقال له اليمانى : فما يعنى بالثاقب قال : إنّ مطلعه فى السماء السابعة و إنّه ثقب بضوئه حتّى أضاء فى السماء الدنيا فمن ثَمّ سمّاه اللّه عزّوجلّ النجم الثاقب ;

از ابان بن تغلب روايت شده است: خدمت امام صادق(ع) بودم كه مردى از اهل يمن خدمت ايشان رسيد . .. امام صادق(ع) به او فرمود: مقام زحل در بين ستارگان نزد شما چگونه است؟ آن مرد يمنى گفت: ستاره نحسى است. امام صادق(ع) فرمود: بس كن و اين را مگو; زيرا زحل ستاره اميرالمؤمنين و ستاره اوصيا است و آن همان «نجم ثاقب» است كه خداى عزّوجلّ در كتابش ذكر كرده است. آن مرد يمنى گفت: مراد از ثاقب چيست؟ حضرت فرمود: طلوع آن در آسمان هفتم است. آن با نورش [آسمان ها را ]مى شكافد تا به نزديك ترين آسمان برسد و از آن جهت است كه خداى عزّوجلّ آن را «نجم ثاقب» (ستاره شكافنده) ناميده است».

140- صداقت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 119 - 12

12 - « عن جعفر بن محمد ( ع ) فى قوله عز و جل : « اتقوا اللّه و كونوا مع الصادقين » قال : محمد و على - عليهما السلام - ;

از امام صادق (ع) روايت شده كه درباره «الصادقين» در آيه شريفه فرمود: منظور محمد و على - عليهما السلام - مى باشد».

141- صدقه امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 13 - 15

ص: 336

15 - « عن على ( ع ) إنّه قال : بى خفف اللّه عن هذه الاُمّة لأنّ اللّه امتحن الصحابة بهذه الآية فتقاعسوا عن مناجاة الرسول (صلی الله علیه و آله) . . . و كان معى دينار فتصدّقت به فكنت أنا سبب التوبة من اللّه على المسلمين حين عملت بالآية و لو لم يعمل بها أحد لنزل العذاب لإمتناع الكلّ من العمل بها ;

از حضرت على(ع) روايت شده كه فرمود: خدا به وسيله من [كيفر سنگينى] اين امت را سبك كرد; زيرا خداوند صحابه را با آيه «قدّموا بين يدى نجواكم صدقات» امتحان كرد. آنان از نجوا كردن با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خوددارى كردند ...و با من دينارى بود كه آن را [قبل از نجوا ]صدقه دادم. پس من سبب گذشت خداوند از مسلمين شدم; آن گاه كه به اين آيه عمل كردم و اگر هيچ كس به آن عمل نمى كرد، عذاب نازل مى شد; زيرا همه از عمل به آن امتناع كرده بودند».

142- عبوديت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 6 - 7

7 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، از مظاهر عبوديت خدا و از مصاديق بارز بندگان خالص او مى باشند .

عينًا يشرب بها عباد اللّه يفجّرونها تفجيرًا

مطابق روايات وارده در كتاب هاى شيعه و سنى، اين آيه و قبل و بعد آن، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان)

143- عمل صالح امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 9

9 - تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) ، در قبال نيك كردارى آنان

إنّ الأبرار . .. و كان سعيكم مشكورًا

144- فرجام دشمنان امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 167 - 16

16 - منصور حازم مى گويد : از امام صادق ( ع ) از آيه « و ما هم بخرجين من النار » سؤال كردم ، فرمود : « اعداء على ( ع ) هم المخلدون فى النار أبدالأبدين و دهر الداهرين ;

دشمنان على(ع) هستند كه تا پايان روزگار و تا ابديت در جهنم جاودانه هستند».

ص: 337

145- فضايل امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 207 - 14

14 - اميرالمؤمنين ( ع ) ، با خُفتن در بستر پيامبر (صلی الله علیه و آله) و پذيرش خطر براى خود ، سلامت پيامبر و رضايت خداوند را خريد .

و من الناس من يشرى نفسه

امام باقر (ع): و اما قوله «و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات اللّه و اللّه رءوف بالعباد» فانها نزلت فى علىّ بن ابيطالب(ع) حين بذل نفسه للّه و لرسوله ليلة اضطجع على فراش رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) لما طلبته كفار قريش

_______________________________

تفسير عياشى، ج 1، ص 101، ح 292 ; تفسير برهان، ج 1، ص 206، ح 7.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 53،54

53 - اعلام جانشينى و ولايت على ( ع ) توسط رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، موجب كمال دين و تمام نعمت و رضاى پروردگار

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه هنگام نزول آيه فوق فرمود: ان كمال الدين و تمام النعمة و رضى الرب بارسالى اليكم بالولاية بعدى لعلى ابن ابى طالب(ع).

_______________________________

امالى صدوق، ص 291، ح 10، مجلس 56; بحارالانوار، ج 37، ص 111، ح 3.

54 - ولايت على ( ع ) ، آخرين فريضه نازل شده از سوى خداوند

اليوم اكملت لكم دينكم

امام باقر(ع): امر اللّه عزوجل رسوله بولاية على(ع) . .. و كانت الولاية اخر الفرائض فانزل اللّه عزوجل «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى» يقول اللّه عزوجل: ... قد اكملت لكم الفرائض.

_______________________________

كافى، ج 1، ص 289، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 587، ح 25.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 4

4 - على بن ابيطالب ( ع ) ، انسانى مؤمن ، برپا دارنده نماز و پرداخت كننده زكات در حال ركوع

الذين ءامنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم ركعون

بر اساس شأن نزولهاى متعدد، شخصيت مورد نظر در آيه شريفه، حضرت اميرالمؤمنين على بن ابيطالب(ع) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 19 - 10

10 - ابوبصير از امام باقر يا امام صادق - عليهما السلام - درباره قول خداى عز و جل « أجعلتم سقاية الحاجّ و عمارة المسجدالحرام كمن ءامن باللّه و اليوم الأخر » روايت كرده است : « نزلت فى حمزة و على و جعفر و العباس و شيبة . . . و كان على ( ع ) و حمزة و جعفر الذين آمنوا باللّه و اليوم الآخر و جاهدوا فى سبيل اللّه لايستوون عند اللّه ;

ص: 338

اين آيه شريفه درباره حمزه، على، جعفر، عباس و شيبه نازل شده كه آنان (عباس و شيبه) به منصب آب رسانى به حاجيان و پرده دارى كعبه افتخار مى كردند، پس خداوند عز جل اين آيه را نازل فرمود: آيا منصب آب رسانى به حاجيان و آباد كردن مسجدالحرام را با [عمل ]كسى كه به خدا و روز قيامت ايمان آورد و در راه خدا جهاد كرد. همانند قرار داده ايد؟ آنان نزد خدا مساوى نيستند!».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 29 - 5

5- « سئل رسول الله (صلی الله علیه و آله) عن طوبى قال : شجرة أصلها فى دارى و فرعها على أهل الجنة ثم سئل عنها مرّة اُخرى فقال : فى دار على ( ع ) . . . ان دارى و دار على فى الجنة بمكان واحد ;

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درباره طوبى سؤال شد، فرمود: درختى است كه ريشه آن در خانه من و شاخه هاى آن بر سر بهشتيان است. سپس مرتبه ديگرى از [رسول خدا ]سؤال شد، حضرت فرمود: در خانه على(ع) است ... همانا خانه من و على(ع) در بهشت در يك مكان است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 35 - 17

17- « قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) : . . . أوحى الله عزّوحلّ إلى إبراهيم : « إنى جاعلك للناس إماماً » . . . فقال : يا ربّ و من ذرّيتى أئمة مثلى ؟ . . . فأوحى الله عزّوجلّ إليه . . . من سجد لصنم . . . لا أجعله إماماً أبداً . . . قال إبراهيم : « و اجنبى و بنىّ أن نعبد الأصنام . . . » قال النبىّ (صلی الله علیه و آله) فانتهت الدعوة الىّ و الى أخى علىّ ( ع ) لم يسجد أحد منّا لصنم قطُّ فاتخذنى الله نبّياً و عليّاً وصّياً ;

رسول الله(صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند - عزّوجلّ - به ابراهيم(ع) وحى كرد «إنى جاعلك للناس إماماً . ..» ... پس [ابراهيم] گفت: پروردگارا! آيا از نسل من هم مانند من به امامت مى رسند؟ ... پس خداوند - عزّوجلّ - به او وحى كرد:... كسى كه بتى را سجده كند ... هرگز او را امام قرار نخواهم داد ... ابراهيم(ع) گفت: «و اجنبنى و بنىّ أن نعبد الأصنام ...». پيامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: پس از [استجابت]دعاى ابراهيم(ع) به من و برادرم على منتهى گشت. هيچ كدام از ما بتى را سجده نكرديم. پس خدا مرا نبىّ و على را جانشين انتخاب كرد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 41 - 4

4- « عن سلام بن المستنيرالجعفى قال : دخلت على أبى جعفر ( ع ) . . . قال : قلت : ما قول الله عزّوحلّ فى كتابه : « قال هذا صراط علىّ مستقيم » قال : صراط على بن أبى طالب ( ع ) . . . ;

از سلام بن مستنير جعفى روايت شده است كه گفت: وارد بر امام باقر(ع) شدم و گفتم: مقصود از سخن خداوند عزّوحلّ در كتابش چيست كه مى فرمايد: «قال هذا صراط علىّ مستقيم»؟ فرمود: [اين راه]، راه على بن ابى طالب(ع) است. ..».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 26 - 13

13- « عن أبى عبدالله ( ع ) : . . . « و ءات ذاالقربى حقّه » فكان على ( ع ) و كان حقّه الوصية التى جعلت له و الإسم الأكبر و ميراث العلم و آثار علم النبوة ;

ص: 339

از امام صادق(ع) در باره سخن خدا روايت شده است كه فرمود: پس مراد از «ذاالقربى» على(ع) است و حق او، جانشينى پيامبر(صلی الله علیه و آله) بود - كه براى او قرار داده شده بود - و اسم اكبر و ميراث علم و آثار علم نبوت است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 85 - 17

17- « عن أبى بصير قال : سمعت أباعبدالله ( ع ) يقول : « يسئلونك عن الروح قل الروح من أمر ربّى » قال : خلق أعظم من جبرئيل و ميكائيل ، لم يكن مع أحد ممّن مضى غير محمد (صلی الله علیه و آله) و هو مع الأئمة يسدّدهم . . . ;

ابى بصير گويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه در باره سخن خدا «يسئلونك عن الروح قل الروح من أمر ربّى» مى فرمود: روح مخلوقى برتر از جبرئيل و ميكائيل است. او همراه هيچ يك از انبياى گذشته نبوده است مگر با حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و [همچنين] با ائمه(ع) مى باشد و آنان را يارى مى كند...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - حجرات - 49 - 6 - 11

11- « من إحتجاج الحسن ( ع ) لمخالفيه . . . و أمّا أنت يا وليد بن عقبه فواللّه ما ألومك أن تبغض عليّاً . . . و قد سمّاه اللّه مؤمناً . . . و سمّاك فاسقاً و هو قول اللّه عزّوجلّ . . . « إن جاءكم فاسق بنبإ فتبيّنوا أن تصيبوا قوماً بجهالة . . . » ;

از احتجاجات امام حسن(ع) با مخالفان خود است كه فرمود: اما تو اى وليدبن عقبه! سوگند به خدا من تو را در دشمنى ات با حضرت على(ع) ملامت نمى كنم. ..; زيرا خداوند على(ع) را مؤمن ... و تو را فاسق خوانده است. ...و اين سخن خداوند عزّوجلّ است: إن جاءكم فاسق بنبإ فتبيّنوا...».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 14 - 3

3 - « عن جعفربن محمد ( ع ) فى قوله عزّوجلّ « . . .و قليل من الأخرين » قال : . . . على بن أبى طالب صلوات اللّه عليه ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ «. ..و قليل من الأخرين» روايت شده كه مراد امام على بن ابى طالب - صلوات اللّه عليه - است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 12 - 15

15 - « قال على ( ع ) إنّ فى كتاب اللّه لآية ما عمل بها أحد قبلى و لايعمل بها أحد بعدى و هى آية النجوى ، كان عندى دينار فبعته بعشرة دراهم فجعلت اُقدّم بين يدى كلّ نجوى اُناجى ها النبىّ درهماً ، قال : فنسخها قوله « ءأشفقتم أن تقدّموا بين يدى نجواكم صدقات » ;

حضرت على(ع) فرمود: در قرآن آيه اى است كه قبل از من هيچ كس به آن عمل نكرد و بعد از من نيز احدى احد به آن عمل نخواهد كرد و آن آيه «نجوا» است. نزد من دينارى بود كه آن را به ده درهم فروختم و هر دفعه كه با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نجوا داشتم، يك درهم آن را صدقه مى دادم. حضرت فرمود: اين حكم را آيه «ءأشفقتم أن تقدّموا بين يدى نجواكم صدقات» نسخ كرد [و ديگر در پى نجوا با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) صدقه واجب نبود]».

ص: 340

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - مجادله - 58 - 13 - 15

15 - « عن على ( ع ) إنّه قال : بى خفف اللّه عن هذه الاُمّة لأنّ اللّه امتحن الصحابة بهذه الآية فتقاعسوا عن مناجاة الرسول (صلی الله علیه و آله) . . . و كان معى دينار فتصدّقت به فكنت أنا سبب التوبة من اللّه على المسلمين حين عملت بالآية و لو لم يعمل بها أحد لنزل العذاب لإمتناع الكلّ من العمل بها ;

از حضرت على(ع) روايت شده كه فرمود: خدا به وسيله من [كيفر سنگينى] اين امت را سبك كرد; زيرا خداوند صحابه را با آيه «قدّموا بين يدى نجواكم صدقات» امتحان كرد. آنان از نجوا كردن با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خوددارى كردند ...و با من دينارى بود كه آن را [قبل از نجوا ]صدقه دادم. پس من سبب گذشت خداوند از مسلمين شدم; آن گاه كه به اين آيه عمل كردم و اگر هيچ كس به آن عمل نمى كرد، عذاب نازل مى شد; زيرا همه از عمل به آن امتناع كرده بودند».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 4 - 17،18

17 - « عن أبى بصير قال : سمعت أباجعفر ( ع ) يقول : « إن تتوبا إلى اللّه فقد صغت قلوبكما - إلى قوله - و صالح المؤمنين » قال : « صالح المؤمنين » علىّ بن ابى طالب ( ع ) ;

از ابوبصير روايت شده كه گفت: از امام باقر(ع) شنيدم كه مى فرمود: مقصود از «صالح المؤمنين» [در آيه] «إن تتوبا إلى اللّه فقد صغت قلوبكما. .. و صالح المؤمنين» على بن ابى طالب است». گفتنى است شيخ طوسى در كتاب «تبيان» و طبرسى در «مجمع البيان» درباره آيه شريفه نوشته اند: خاصّه و عامّه روايت كرده اند كه مراد از «صالح المؤمنين» على بن ابى طالب است.

18 - « عن أسماءبنت عُمَيْس : سمعت رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) يقول : « و صالح المؤمنين » قال : علىّ بن ابى طالب ;

از اسماء بنت عميس روايت شده كه گفت: از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شنيدم كه مى فرمود: مقصود از «صالح المؤمنين» على بن ابى طالب است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 5 - 5

5 - اهل بيت ( حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ) مظهر ابرار و نيكوكاران جهان اند .

إنّ الأبرار يشربون من كأس كان مزاجها كافورًا

برداشت ياد شده، با توجه به شأن نزولى است كه از طريق شيعه و سنى نقل شده است. گفتنى است آيه مورد بحث تا آيه 22 (إنّ هذا كان لكم جزاءً و كان سعيكم مشكوراً) درباره اين بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان، ج 10; الكشاف، زمخشرى، ج 4، ذيل آيه)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 6 - 7

7 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، از مظاهر عبوديت خدا و از مصاديق بارز بندگان خالص او مى باشند .

عينًا يشرب بها عباد اللّه يفجّرونها تفجيرًا

مطابق روايات وارده در كتاب هاى شيعه و سنى، اين آيه و قبل و بعد آن، درباره آن بزرگواران نازل شده است. (مجمع البيان)

ص: 341

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 8 - 6،7

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر ايثارگرى و حمايت از اقشار محروم جامعه ( بينوايان ، يتيمان و اسيران )

و يطعمون الطعام على حبّه مسكينًا و يتيمًا و أسيرًا

7 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) قال : كان عند فاطمة ( عليهاالسلام ) شعيرٌ فجعلوه عصيدةً فلمّا انضجوها و وضعوها بين أيديهم جاء مسكين . . . فقام على ( ع ) فأعطاه ثلثَ ها فما لَبِثَ أن جاء يتيم . . . فأعطاه ثلثها الثانى . . . فلمّا لبث أن جاء أسير . . . فأعطاه الثلث الباقى و ما ذاقوها فأنزل اللّه فيهم هذه الآية إلى قوله « و كان سعيكم مشكوراً » ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: نزد فاطمه(س) مقدارى جو بود كه آن را حلوا كردند. پس از اين كه آن را پختند و براى خوردن آوردند، مسكينى آمد ... حضرت على(ع) برخاست و ثلث آن را به او داد. زمانى نگذشت كه يتيمى آمد ... حضرت ثلث ديگرش را به او داد ... زمانى نگذشت كه اسيرى آمد ... و ثلث باقى مانده را به او عطا فرمود و خود هيچ از آن حلوا نچشيدند. پس خداوند درباره آنان آيه «و يطعمون الطعام...» تا آيه «كان سعيكم مشكوراً» را نازل كرد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 9 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر اخلاص و خداجويى در عرصه زندگى اجتماعى

إنّما نطعمكم لوجه اللّه لانريد منكم جزاءً و لا شكورًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 10 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، مظهر بيم دارى از قيامت و ايمان به روز جزا

إنّا نخاف من ربّنا يومًا عبوسًا قمطريرًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - ليل - 92 - 5 - 6

6 - « عن على بن الحسين ( ع ) قال : كان رجلٌ موسِرٌ على عهد النبىّ (صلی الله علیه و آله) فى دار [ له ] حديقة و له جار له صِبْيَةٌ فكان يتساقط الرُطب عن النخلة فيَشُدُّون صِبْيانُه يأكلون فيأتى الموسر فيُخرِج الرطب من جوف أفواه الصِبْية فشكى الرجل ذلك إلى النبىّ (صلی الله علیه و آله) فأقبل وحده إلى الرجل فقال : بِعْنى حديقتك هذه بحديقة فى الجنّة فقال له الموسر : لا أبيعك عاجلاً بآجل فبكى النبىّ (صلی الله علیه و آله) و رجع نحو المسجد فلقيه أميرالمؤمنين على بن أبى طالب ( ع ) فقال له : يا رسول اللّه مايبكيك ؟ لا أبكى اللّه عينيك فأخبره خبر الرجل الضعيف و الحديقة فأقبل أميرالمؤمنين حتّى استخرجه من منزله و قال له ، بِعْنى دارك قال الموسر : بحائطك الحِسْىِ فصفق على يده و دارَ إلى الضعيف فقال له : دُرْ إلى دارك فقد ملكك ها اللّه ربّ العالمين و أقبل أميرالمؤمنين ( ع ) و نزل

ص: 342

جبرائيل على النبىّ (صلی الله علیه و آله) فقال له : يامحمد إقرء « و الّيل إذا يغشى و النهار إذا تجلّى و ما خلق الذكر و الاُنثى » إلى آخر السورة فقام النبىّ (صلی الله علیه و آله) فقبّل بين عينيه ثمّ قال : بأبى أنت قد أنزل اللّه فيك هذه السورة كاملة ;

از امام سجاد(ع) روايت شده كه شخص ثروتمندى در زمان پيامبر(صلی الله علیه و آله) در خانه اى ساكن بود كه [در آن خانه ]باغى بود و براى او همسايه اى بود كه چند كودك خرد سال داشت و هر زمان كه خرماى رسيده از درخت مى افتاد، كودكان مى دويدند كه آن خرما را بخورند. آن مرد ثروتمند مى آمد و خرما را از داخل دهان آن كودكان بيرون مى آورد. آن مرد نزد پيامبر(صلی الله علیه و آله) شكايت كرد. حضرت به تنهايى نزد صاحب خانه رفت و فرمود: باغ خود را در ازاى باغى در بهشت به من بفروش. آن مرد گفت: نقد را به نسيه نمى فروشم. پيغمبر گريست و به طرف مسجد بازگشت پس اميرالمؤمنين على(ع) حضرت را ملاقات كرد و گفت: اى رسول خدا! چه چيز تو را به گريه انداخته است؟ خداوند چشمان تو را گريان نسازد. حضرت داستان آن مرد ضعيف و باغ را به او خبر داد و اميرالمؤمنين(ع) نزد آن مرد رفت و او را از منزل خواست و گفت: خانه ات را به من بفروش. او گفت: مى فروشم در ازاى بستانت كه هموار و آبگير است. على(ع) دست خود را[ به علامت قبول بيع] بر دست او زد و به سوى آن مرد ضعيف رفت و فرمود: به خانه خود برگرد، پروردگار عالميان آن خانه را به ملك تو درآورد. اميرالمؤمنين برگشت و جبرئيل بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شد و به او گفت: اى محمد! بخوان «و الّيل إذا يغشى...». پيامبر(صلی الله علیه و آله) برخاست و پيشانى حضرت على(ع) را بوسيد و فرمود: پدرم فداى تو! خداوند اين سوره را كامل درباره تو نازل فرمود».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - عاديات - 100 - 1 - 4

4 - « عن أبى عبداللّه ( ع ) فى قوله « و العاديات ضبحاً . . . » قال : هذه السورة نزلت فى أهل وادى اليابس . . . فخرج علىّ ( ع ) و معه المهاجرون و الأنصار . . . ثمّ اغار عليهم بأصحابه . . . حتّى قتل مقاتليهم و سبى ذراريهم و استباح أموالهم و خرّب ديارهم و أقبل بالأسارى و الأموال معه . . . و أنزل اللّه تبارك و تعالى فى ذلك اليوم هذه السورة « و العاديات ضبحاً » يعنى بالعاديات الخيل تعدوا بالرجال و الضبح صيحت ها فى اَعنّت ها و لُجُم ها ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند «و العاديات ضبحاً» روايت شده كه فرمود: اين سوره درباره ساكنان سرزمين يابس (در غزوه ذات السلاسل) نازل شد كه على(ع) [براى جنگ با آنان] خارج شد و مهاجران و انصار همراه او بودند آن گاه شبانه با همراهانش بر آنان يورش برد تا آن كه جنگجويانشان را كشت، فرزندانشان را اسير گرفت، اموالشان را مباح قرار داد، خانه هايشان را خراب كرد و اسيران و اموال را همراه خود آورد و خداوند تبارك و تعالى در آن روز اين سوره (و العاديات ضبحاً) را نازل كرد و مقصود از «عاديات» اسبانى هستند كه به وسيله مردان سواركار مى تازند و «ضبح» شيهه آنها است در حالى كه در افسارها و لگام ها قرار دارند».

146- فلسفه مصايب امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 30 - 10

10 - « على بن رئاب قال : سألت أباعبداللّه ( ع ) عن قول اللّه عزّوجلّ « و ما أصابكم من مصيبة . . . » أرأيت ما أصاب عليّاً و أهل بيته هو بما كسبت أيديهم و هم أهل الطهارة معصومون ؟ ! فقال . . . انّ اللّه عزّوجلّ يخص أوليائه بالمصايب ليأجرهم عليها من غير ذنب ;

ص: 343

على بن رئاب مى گويد از امام صادق(ع) راجع به سخن خداوند عزّوجلّ : «ما أصابكم من مصبية. ..» سؤال نمودم: آيا مصايبى كه به على(ع) واهل بيت او رسيده به خاطر كارهايى بوده كه انجام داده اند ؟! در حاليكه آنان پاك و معصوم بودند، فرمود: همانا خداوند اولياى خود را بدون آن كه گناهى مرتكب شده باشند گرفتار مصيبت ها بلاها مى كند تا به آنان مزد و پاداش دهد».

147- قضاوت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 164 - 15

15 - روى انه أتى عمر بحامل قد زنت فامر برجمها فقال له امير المؤمنين(ع): هب لك سبيل عليها أىّ سبيل لك على ما فى بطنها و الله تعالى يقول: «و لاتزر وازرة وزر أخرى . ..».

روايت شده: زن حامله اى را كه مرتكب زنا شده بود نزد عمر آوردند، وى دستور داد زن را سنگسار كنند. اميرالمؤمنين(ع) به وى فرمود: بر فرض كه حق سنگسار كردن زن را داشته باشى، ولى چه حقى بر طفل در شكم او دارى؟ خداوند متعال مى فرمايد: كسى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى كشد ... .

148- محبت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 34 - 22

22- « عن أبى الحسن موسى بن جعفر ( ع ) عن أبيه فى قول الله جلّوعزّ : « و أوفوابالعهد إن العهد كان مسئولاً » . . . قال : العهد ما أخذ النبى (صلی الله علیه و آله) على الناس فى مودتنا و طاعة أميرالمؤمنين ( ع ) أن لايخالفوه و لايتقدموه و لايقطعوا رحمه و أعلمهم انهم مسئولون عنه . . . ;

امام موسى بن جعفر(ع) از پدرش امام صادق(ع) در باره سخن خدا . .. «و أفوا بالعهد إن العهد كان مسئولاً» روايت كرده است كه فرمود:[مراد از]عهد، پيمانى است كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) از مردم در مورد محبت و دوستى ما و اطاعت از اميرالمؤمنين(ع) گرفته است كه با او مخالفت نكنند، از او پيشى نگيرند، رحم او را قطع نكنند و نيز پيامبر(صلی الله علیه و آله) به مردم اعلام كرد كه در مقابل اين عهد مسؤولند...».

149- محمد(صلی الله علیه و آله) ولايت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 18

18 - فرمان خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى نصب على ( ع ) به ولايت و سرپرستى امت

انما وليكم اللّه و رسوله و الذين ءامنوا الذين . .. يؤتون الزكوة و هم ركعون

ص: 344

امام باقر(ع): امر اللّه عزوجل رسوله بولاية على(ع) و انزل عليه «انما وليكم اللّه و رسوله و الذين ءامنوا . .. .

_______________________________

كافى، ج 1، ص 289، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 646، ح 264; الدرالمنثور، ج 3، ص 105.

150- مقام امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 61 - 14

14 - حضرت على ( ع ) به منزله نفس پيامبر (صلی الله علیه و آله) و داراى مقامى والا و ارجمند

و انفسنا و انفسكم

با توجّه به تاريخ مسلم، از جمله شركت كنندگان در مباهله، على (ع) بوده كه از او تعبير به «انفسنا» شده است. و مؤيد آن روايات فراوانى از جمله روايت امام كاظم (ع) است كه فرمود: ... فكان تأويل قوله تعالى ... «و انفسنا» على بن ابيطالب (ع) ... .

_______________________________

عيون اخبارالرضا (ع)، ج 1، ص 85، ح 9، ب 7 ; نورالثقلين، ج 1، ص 348، ح 162.

151- مقامات امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 82 - 12

12 - عن أبى جعفر(ع) فى قول الله تعالى: «الذين امنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم . .. »: ... هذه الآية نزلت فى اميرالمؤمنين على بن ابى طالب(ع) لأنه لم يشرك بالله طرفة عين قط و لم يعبد اللات و العزى ... .

از امام باقر(ع) درباره «الذين آمنوا . .. » روايت شده است: اين آيه درباره اميرالمؤمنين(ع) نازل شده ; زيرا آن حضرت حتى يك لحظه به خداوند شرك نورزيد و بتها (لات و عزى) را نپرستيد ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 153 - 16،17

16 - حمران: سمعت أبا جعفر(ع) يقول: فى قول الله تعالى: «و أن هذا صراطى مستقيما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل» قال: على (بن ابى طالب) و الائمة من ولد فاطمة، هم صراط الله فمن أباهم سلك السبل.

امام باقر(ع) درباره صراط در آيه فوق «و أن هذا ص--راطى . .. » فرمود: مراد، على بن ابى طالب(ع) و امامان از نسل فاطمه(س) هستند، هر كس از آنان دورى كند به راههاى غير الهى رفته است.

17 - عن رسول الله(صلی الله علیه و آله): . .. معاشر الناس أنا صراط الله المستقيم الذى أمركم باتباعه ثم على من بعدى ثم ولدى من صلبه ائمة يهدون إلى الحق ... .

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده است: . .. اى مردم! من راه مستقيم خداوند هستم كه (خداوند)، به پيروى از آن دستور داده و بعد از من، على و فرزندان من از نسل وى امامانى هستند كه مردم را به سوى حق دعوت و هدايت مى كنند ... .

ص: 345

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - هود - 11 - 17 - 24

24- « سئل أبوالحسن الرضا ( ع ) عن قول الله عزوجل : « أفمن كان على بيّنة من ربه و يتلوه شاهد منه » فقال : أميرالمؤمنين صلوات الله عليه الشاهد على رسول الله (صلی الله علیه و آله) ، و رسول الله (صلی الله علیه و آله) على بيّنة من ربه ;

از امام رضا(ع) از قول خداى عزوجل «أفمن كان على بيّنة من ربه و يتلوه شاهد منه» سؤال شد، فرمود: أميرالمؤمنين - كه درود خدا بر او باد - شاهد بر رسول خداست و رسول الله(صلی الله علیه و آله) بر حجتى روشن از جانب پروردگار خويش است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 24 - 6،7

6- « جابرالجعفى قال : سألت أباجعفرمحمد بن على الباقر ( ع ) عن قول الله عزّوجلّ : « كشجرة طيبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء . . . » قال : أمّا الشجرة فرسول الله (صلی الله علیه و آله) و فرعها على ( ع ) و غصن الشجرة فاطمة بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله) و ثمرها أولادها ( ع ) و ورقها شيعتنا . . . ;

جابر جعفى گويد: از امام صادق(ع) در باره سخن خدا «كشجرة طيبة. ..» سؤال كردم، آن حضرت فرمود: اما مراد از درخت، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مى باشد و شاخه هاى اصلى آن، على(ع) است و شاخه هاى فرعى آن، فاطمه(س) دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مى باشد و ميوه هاى آن، فرزندان او و برگهاى آن درخت، شيعيان ما مى باشند».

7- « عمرو بن حريث قال : سألت أباعبدالله ( ع ) عن قول الله : « كشجرة طيبة أصلها ثابت و فرعها فى السّماء » قال : فقال : رسول الله (صلی الله علیه و آله) أصلها و أميرالمؤمنين ( ع ) فرعها و الأئمة من ذريتهما أغصانها و علم الأئمة ثمرتها و شيعتهم المؤمنون ورقها . . . ;

عمرو بن حريث گويد: از امام صادق(ع) در باره سخن خدا «كشجرة طيبة أصلها. ..» سؤال كردم پس [آن حضرت] فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ريشه آن درخت و أميرالمؤمنين(ع) شاخه آن و ائمه(ع) از نسل آن دو، شاخه هاى فرعى آن و علم ائمه(ع) ميوه هاى آن درخت مى باشد و شيعيان مؤمن آنان برگهاى آن درختند...».

152- منشأ امامت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 30

30 - خداوند ، تعيين كننده على ( ع ) به ولايت و امامت بر مؤمنان

اليوم اكملت . .. و اتممت عليكم نعمتى و رضيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 5

5 - نصب على ( ع ) به امامت و ولايت بر اهل ايمان ، حكم نازل شده به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آيه تبليغ

بلغ ما أنزل إليك

ص: 346

بر اساس شأن نزولهاى متعدد و روايات فراوان، مراد از «ما انزل اليك»، امامت و ولايت اميرالمؤمنين على ابن ابى طالب(ع) است.

153- منشأ ولايت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 5

5 - نصب على ( ع ) به امامت و ولايت بر اهل ايمان ، حكم نازل شده به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آيه تبليغ

بلغ ما أنزل إليك

بر اساس شأن نزولهاى متعدد و روايات فراوان، مراد از «ما انزل اليك»، امامت و ولايت اميرالمؤمنين على ابن ابى طالب(ع) است.

154- نعمتهاى اخروى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 22 - 10

10 - برخوردارى از نعمت هاى سرشار بهشت ، جلوه تقدير و سپاس گزارى خداوند از اهل بيت ( على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) )

إنّ الأبرار يشربون من كأس . .. و كان سعيكم مشكورًا

155- نماز امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 4

4 - على بن ابيطالب ( ع ) ، انسانى مؤمن ، برپا دارنده نماز و پرداخت كننده زكات در حال ركوع

الذين ءامنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم ركعون

بر اساس شأن نزولهاى متعدد، شخصيت مورد نظر در آيه شريفه، حضرت اميرالمؤمنين على بن ابيطالب(ع) است.

156- وفاى به نذر امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 7 - 6

6 - حضرت على ، فاطمه ، حسن و حسين ( ع ) ، وفاكنندگان به نذر خويش و بيم داران از قيامت بودند .

يوفون بالنذر و يخافون يومًا كان شرّه مستطيرًا

ص: 347

157- ولايت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 53،54

53 - اعلام جانشينى و ولايت على ( ع ) توسط رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، موجب كمال دين و تمام نعمت و رضاى پروردگار

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه هنگام نزول آيه فوق فرمود: ان كمال الدين و تمام النعمة و رضى الرب بارسالى اليكم بالولاية بعدى لعلى ابن ابى طالب(ع).

_______________________________

امالى صدوق، ص 291، ح 10، مجلس 56; بحارالانوار، ج 37، ص 111، ح 3.

54 - ولايت على ( ع ) ، آخرين فريضه نازل شده از سوى خداوند

اليوم اكملت لكم دينكم

امام باقر(ع): امر اللّه عزوجل رسوله بولاية على(ع) . .. و كانت الولاية اخر الفرائض فانزل اللّه عزوجل «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى» يقول اللّه عزوجل: ... قد اكملت لكم الفرائض.

_______________________________

كافى، ج 1، ص 289، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 587، ح 25.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 55 - 5،18

5 - ولايت و سرپرستى بر مؤمنان صدر اسلام ، از آن خدا ، رسول او و اميرالمؤمنين على ابن ابى طالب ( ع )

انما وليكم اللّه و رسوله و الذين ءامنوا . .. و يؤتون الزكوة و هم ركعون

18 - فرمان خداوند به پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى نصب على ( ع ) به ولايت و سرپرستى امت

انما وليكم اللّه و رسوله و الذين ءامنوا الذين . .. يؤتون الزكوة و هم ركعون

امام باقر(ع): امر اللّه عزوجل رسوله بولاية على(ع) و انزل عليه «انما وليكم اللّه و رسوله و الذين ءامنوا . .. .

_______________________________

كافى، ج 1، ص 289، ح 4; نورالثقلين، ج 1، ص 646، ح 264; الدرالمنثور، ج 3، ص 105.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 16

16 - خداوند هرگز به مخالفان پيام ويژه الهى ( ولايت و امامت على ( ع ) ) مجال توطئه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) را نخواهد داد .

بلغ . .. إنّ اللّه لايهدى القوم الكفرين

بدان احتمال كه متعلق حذف شده از فعل «يهدى» به قرينه (و اللّه يعصمك من الناس) توطئه هاى كافران باشد، يعنى خداوند كافران را به توطئه عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) موفق نخواهد كرد.

ص: 348

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 23 - 6

6 - « عن ابى جعفر ( ع ) فى قوله تعالى : « يا أيها الذين آمنوا لا تتخذوا آبائكم و اخوانكم اولياء ان استحبوا الكفر على الايمان » قال : فإن الإيمان ولاية على بن ابى طالب ( ع ) ;

از امام باقر (ع) درباره قول خداى تعالى: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! اگر پدران و برادران شما كفر را بر ايمان ترجيح دادند، آنان را ولى خود نگيريد. » روايت شده است: به درستى كه ايمان، ولايت على بن ابى طالب (ع) است».

158- هدايتگرى امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 7 - 10

10- « عن أبى جعفر ( ع ) فى قول الله عزوجل : « إنما أنت منذر و لكل قوم هاد » فقال : رسول الله (صلی الله علیه و آله) المنذر و لكل زمان منّا هاد يهديهم إلى ما جاء به نبى الله (صلی الله علیه و آله) ثم الهداة من بعده علىّ ثم الأوصياء واحد بعد واحد ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداى عزوجل: «إنما أنت منذر و لكل قوم هاد» روايت شده است كه فرمود: «منذر» رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است و براى هر زمانى هدايت كننده اى از ماست كه مردم را به سوى آنچه پيغمبر خدا آورده است هدايت مى كند و هدايت كنندگان بعد از رسول خدا، على(ع) و سپس اوصياى او يكى بعد از ديگرى هستند».

امام مهدى(ع)

159- امام مهدى(ع) و ثروت اندوزان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 34 - 16

16 - معاذ بن كثير گويد : از امام صادق ( ع ) شنيدم كه مى فرمود : « . . . إذا قام قائمنا حرّم على كلّ ذى كنز كنز حتّى يأتيه به فيستعين به على عدوّه و هو قول اللّه عز و جل فى كتابه : « و الذين يكنزون الذّهب و الفضة و لا ينفقون ها فى سبيل اللّه فبشّرهم بعذاب أليم » ;

. .. هنگامى كه قائم ما قيام كند بر هر صاحب كنزى، كنزش را ممنوع مى كند تا اينكه آن را بياورد و حضرت، به وسيله آن بر ضد دشمن خود كمك بگيرد و اين سخن خدا در كتاب اوست كه فرمود: كسانى را كه زر و سيم گنجينه مى كنند و آن را در راه خدا انفاق نمى كنند، به عذاب دردناكى بشارت ده ... ».

160- ايمان به قيام امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 349

1 - بقره - 2 - 3 - 16

16 - « عن ابى عبداللّه ( ع ) فى قول اللّه عز و جل « الذين يؤمنون بالغيب » قال : من أقر بقيام القائم انه حق ;

از امام صادق (ع) درباره «الذين يؤمنون بالغيب» روايت شده كه فرمود: آنان كسانى هستند كه به حقانيت قيام قائم اقرار دارند».

161- حكومت امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 27

27 - « عن على بن الحسين ( ع ) انه قرء الآية « و عداللّه الذين آمنوا منكم . . . » و قال : هم واللّه شيعتنا أهل البيت يفعل اللّه ذالك بهم على يدى رجل منّا و هو مهدى هذه الاُمّة . . . ;

از حضرت على بن الحسين(ع) روايت شده است كه آن حضرت در پى تلاوت آيه «وعد اللّه الذى آمنوا منكم. ..» فرمود: سوگند به خدا! آنان شيعيان ما اهل بيت هستند كه خداوند به سبب مردى از خاندان ما - كه مهدى(عج) اين امت باشد - آنان را خليفه روى زمين قرار خواهد داد...».

162- روز ظهور امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 5 - 19

19- عن مثنّى الحنّاط قال : سمعت أباجعفر ( ع ) يقول : أيام الله عزّوحلّ ثلاثة : يوم يقوم القائم ( ع ) و يوم الكرّة و يوم القيامة ;

مثنّى حنّاط گويد: از امام باقر(ع) شنيدم كه فرمود: ايام الله سه روز است روز قيام حضرت قائم(ع) و روز رجعت و روز قيامت.

163- شناسايى امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 90 - 20

20- « عن سدير قال : سمعت أبا عبدالله ( ع ) يقول : إن فى القائم سنّة من يوسف . . . فما تنكر هذه الأمة أن يكون الله أن يفعل بحجته ما فعل بيوسف . . . هم لايعرفونه حتى يأذن الله عزوجل أن يعرّفهم نفسه كما أذن ليوسف حين قال : . . . أنا يوسف و هذا أخى ;

سدير گويد: شنيدم از امام صادق(ع) كه مى فرمود: به تحقيق در حضرت قائم سنتى از يوسف است . .. چه چيزى را انكار مى كند اين امت؟ [آيا] اين را كه خداوند نسبت به حجّت خود كارى را انجام دهد كه درباره يوسف انجام داد؟ ... آنان قائم را نمى شناسند تا اينكه خداى عزوجل اذن دهد كه خود را معرفى كند، همان گونه كه به يوسف اذن [معرفى خود را] داد آن گاه كه او گفت: ... أنا يوسف و هذا أخى».

ص: 350

164- فضايل پيروان امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 105 - 14

14- « عن أبى جعفر ( ع ) قال : قوله عزّوجلّ : « أنّ الأرض يرثها عبادى الصالحون » هم أصحاب المهدى [ فى ] آخرالزمان ;

از امام باقر(ع) در باره سخن خداوند عزّوجلّ: «أنّ الأرض يرثها عبادى الصالحون» روايت شده كه فرمود: آنان ياوران حضرت مهدى(عج) در آخرالزمان مى باشند».

165- قيام امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 33 - 11

11 - « عن محمد بن الفضيل عن ابى الحسن الماضى ( ع ) قال : قلت : « هو الذى أرسل رسوله بالهدى و دين الحق » قال : . . . الولاية هى دين الحق قلت : « ليظهره على الدين كلّه » قال : يظهره على جميع الأديان عند قيام القائم . . . ;

محمد بن فضيل گويد: از امام كاظم (ع) درباره «هو الذى ارسل رسوله . .. » سؤال كردم، فرمود: ... ولايت، همان دين حق است و درباره «ليظهره على الدين كله» فرمود: خداوند هنگام قيام قائم (ع) دين حق را بر همه اديان غلبه مى دهد ... ».

166- مسؤوليت امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 33 - 21

21- « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله : « و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليّه سلطاناً فلايسرف فى القتل إنه كان منصوراً » قال : هو الحسين بن على ( ع ) قتل مظلوماً و نحن أولياؤه ، و القائم منّا إذا قام طلب بثار الحسين . . . « إنه كان منصوراً » فإنه لايذهب من الدنيا حتى ينتصر برجل من آل رسول الله (صلی الله علیه و آله) يملأ الأرض قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً ;

از امام باقر(ع) در باره سخن خدا «و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليّه سلطاناً فلايسرف فى القتل إنه كان منصوراً» روايت شده است كه فرمود: مقصود[حضرت]حسين بن على(ع) است كه مظلومانه كشته شد و ما أئمه، اولياى دم او هستيم و قائم از ما هر گاه قيام كرد، خون خواهى حسين بن على(ع) خواهد كرد . .. [ و درباره]إنه كان منصوراً [فرمود]: پس ديرى نپايد كه به وسيله مردى از آل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) يارى مى شود و زمين را پر از قسط و عدل مى كند، هم چنان كه پر از جور و ظلم شده باشد».

ص: 351

167- ولايت امام مهدى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 13 - 7

7- « عن سديرالصيرفى قال : دخلت . . . على . . . أبى عبدالله الصادق ( ع ) . . . قال : . . . نظرت فى كتاب الجفر . . . و تأملت منه مولد قائمنا و غيبته . . . و بلوى المؤمنين فى ذلك الزمان و تولد الشكوك فى قلوبهم من طول غيبته و إرتداد أكثرهم عن دينهم و خلعهم ربقة الإسلام من أعناقهم التى قال الله تقدس ذكره : « و كلّ إنسان ألزمناه طائره فى عنقه » يعنى الولاية ;

از سديرصيرفى روايت شده است كه گفت: بر امام صادق(ع) وارد شدم . .. فرمود:... در كتاب حفر نگاه كردم ... و در آن در باره تولد و غيبت قائممان تأمل كردم:... و [ديدم از ]آزمايش مؤمنين در آن زمان و پيدايش شك در دلهايشان از طولانى شدن عيبت آن حضرت و مرتد شدن اكثر مؤمنان از دينشان و گسستن ريسمان اسلام از گردنهايشان، ريسمانى كه خداوند - تقدس ذكره - مى فرمايد: «و كلّ إنسان ألزمناه طائره فى عنقه» كه مقصود ولايت مى باشد».

ص: 352

امامت

1- امامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 121 - 4،6

4 - خانه و زندگى را پشت سر گذاردن و به ميدان رويارويى با دشمن شتافتن ، از جمله ويژگى هاى رهبران شايسته الهى و پيروان آنان

و اذ غدوت من اهلك تبوّىء المؤمنين مقاعد للقتال

«من اهلك»، اشاره به اين دارد كه پيامبر (صلی الله علیه و آله)، و اساساً هر رهبر الهى، به هنگام انجام تكاليف و رويارويى با دشمن، مهمترين تعلقات (همانند زن و فرزندان) را رها مى كند و به ميدان كارزار و انجام تكليف مى شتابد.

6 - رهبرى قواى نظامى ، بخشى ضرورى از مديريّت جامعه اسلامى

و اذ غدوت من اهلك تبوّىء المؤمنين مقاعد للقتال

چون پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عنوان مدير جامعه اسلامى، امور مربوط به قواى نظامى را نيز رهبرى مى كرده، برداشت فوق به دست مى آيد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 144 - 10

10 - خطر ارتداد و واپسگرايى براى جامعه ، پس از فقدانِ رهبر دينى آن جامعه

و ما محمّد الّا رسول قد خلت من قبله . .. افاين مات او قتل انقلبتم على اعقابكم

2- ادعاى منصب امامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 93 - 28

28 - عن أبى جعفر(ع): «و من أظلم ممن افترى على الله كذبا . .. » قال: من ادعى الامامة دون الإمام.

امام باقر(ع) درباره «و من أظلم . .. » فرمود: مدعى منصب امامت، بدون اينكه امام بر حق باشد، افترا زننده بر خداست.

ص: 353

3- ارزش مقام امامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 73 - 4

4- امامت ، مقام و منصبى برتر و سنگين تر از نبوت و پيامبرى است .

و كلاًّ جعلنا صلحين . و جعلنهم أئمة يهدون بأمرنا

صالح قرار دادن و اعطاى منصب امامت به ابراهيم(ع) از جانب خداوند، پس از نبوت و پيامبرى ايشان بود. اين مى تواند بيانگر برترى و سنگينى مقام امامت در مقايسه با منصب نبوت باشد.

4- امامت آل ابراهيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 54 - 12

12 - مقام امامت ، فضل و داده خداوند به خاندان ابراهيم ( ع )

و اتيناهم ملكاً عظيماً

امام باقر (ع) در معناى «ملك عظيم» در آيه فوق فرمود: . .. ان جعل فيهم ائمّة.

_______________________________

كافى، ج 1، ص 206، ح 5 ; تفسير عياشى، ج 1، ص 248، ح 158.

5- امامت ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 5،6،7،9،25

5 - خداوند ، ابراهيم ( ع ) را به مقام والاى امامت رسانيد .

قال إنى جاعلك للناس إماماً

6 - موفقيت ابراهيم ( ع ) در آزمون هاى الهى ، موجب شايستگى او براى مقام امامت شد .

فاتمهن قال إنى جاعلك للناس إماماً

7 - رسيدن ابراهيم ( ع ) به مقام امامت ، پس از احراز مقام نبوت بوده است .

قال إنى جاعلك للناس إماماً

«من ذريتى» دلالت مى كند كه: ابراهيم(ع) آن هنگام كه به مقام امامت رسيد، داراى فرزند بوده است و قطعاً ابراهيم(ع) پيش از آن كه داراى فرزند شود، به مقام نبوت رسيده بود. بنابراين، نبوت او پيش از امامتش بوده است.

9 - ابراهيم ( ع ) ، پيشوا و امامى براى همه انسانها

قال إنى جاعلك للناس إماماً

25 - زيد شحام مى گويد : از امام صادق ( ع ) شنيدم كه مى فرمود : « ان اللّه تبارك و تعالى اتخذ ابراهيم عبداً قبل ان يتخذه

ص: 354

نبياً و ان اللّه اتخذه نبياً قبل ان يتخذه رسولا و ان اللّه يتخذه رسولا قبل ان يتخذه خليلا و ان اللّه اتخذه خليلا قبل ان يجعله اماماً فلما جمع له الاشياء قال : « إنى جاعلك للناس إماماً » قال : فمن عظم ها فى عين ابراهيم « قال و من ذريتى قال لاينال عهدى الظالمين » قال : لايكون السفيه امام التقى ;

خداوند تبارك و تعالى ابراهيم(ع) را عبد خود قرار داد قبل از اينكه او را نبى قرار دهد، و او را نبى قرار داد قبل از اينكه او را رسول قرار دهد، و او را رسول قرار داد قبل از اينكه او را خليل قرار دهد، و خداوند او را خليل قرار داد قبل از اينكه او را امام قرار دهد. پس آن گاه كه اين مقامات (عبوديت، نبوت، رسالت و خلّت) در او جمع شد، فرمود: «من تو را امام و پيشواى مردم قرار مى دهم» امام صادق(ع) فرمودند: سپس اين مقام در نظر ابراهيم بزرگ جلوه كرد و گفت: آيا از دودمان من نيز امام خواهند شد؟ خداوند فرمود: عهد (امامت) من به ستمگران نمى رسد; يعنى، انسان سفيه و نادان پيشواى انسان پرهيزگار نمى شود».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 73 - 1

1- حضرت ابراهيم ، اسحاق و يعقوب ( ع ) ، برخوردار از منصب پيشوايى و رهبرى در جامعه

و جعلنهم أئمة

6- امامت اسحاق(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 73 - 1

1- حضرت ابراهيم ، اسحاق و يعقوب ( ع ) ، برخوردار از منصب پيشوايى و رهبرى در جامعه

و جعلنهم أئمة

7- امامت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 21،22،26،53

21 - روز غدير ( روز نصب على ( ع ) به امامت ) ، روز اكمال دين و اتمام نعمت خداوند بر مسلمانان

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

مراد از «اليوم اكملت . ..»، با توجه به شأن نزول آيه و روايات متعدد، روز غدير خم بوده كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) حضرت على(ع) را به امامت منصوب كرد.

22 - تعيين امامت و رهبرى على ( ع ) در روز غدير ، موجب اكمال دين و اتمام نعمت

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

26 - روز نصب حضرت على ( ع ) به امامت و رهبرى ، روز يأس دشمنان دين از شكست اسلام

اليوم يئس الذين كفروا . .. اليوم اكملت لكم دينكم

سياق و لحن آيه حكايت از آن دارد كه بين اين دو فراز از آيه (يعنى «اليوم يئس» و «اليوم اكملت»)، ارتباط كامل وجود دارد و مى رساند كه يأس دشمنان، ريشه در اكمال و اتمام دين دارد و اين كمال و تماميت - با توجه به شأن نزول - با نصب حضرت

ص: 355

على(ع) تحقق پذيرفته است.

53 - اعلام جانشينى و ولايت على ( ع ) توسط رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، موجب كمال دين و تمام نعمت و رضاى پروردگار

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روايت شده كه هنگام نزول آيه فوق فرمود: ان كمال الدين و تمام النعمة و رضى الرب بارسالى اليكم بالولاية بعدى لعلى ابن ابى طالب(ع).

_______________________________

امالى صدوق، ص 291، ح 10، مجلس 56; بحارالانوار، ج 37، ص 111، ح 3.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 16

16 - خداوند هرگز به مخالفان پيام ويژه الهى ( ولايت و امامت على ( ع ) ) مجال توطئه عليه پيامبر (صلی الله علیه و آله) را نخواهد داد .

بلغ . .. إنّ اللّه لايهدى القوم الكفرين

بدان احتمال كه متعلق حذف شده از فعل «يهدى» به قرينه (و اللّه يعصمك من الناس) توطئه هاى كافران باشد، يعنى خداوند كافران را به توطئه عليه پيامبر(صلی الله علیه و آله) موفق نخواهد كرد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 29 - 9

9- « عن جابر عن أبى جعفر محمد بن على ( ع ) عن جابربن عبداللّه - رض - قال لمّا نصب رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) عليّاً يوم غديرخم قال قوم : ما يألوا برفع ضبع ابن عمّه فأنزل اللّه تعالى « أم حسب الذين فى قلوبهم مرض أن لن يخرج اللّه أضغانهم » ;

جابر [جعفى] از امام باقر(ع) روايت نموده كه جابربن عبداللّه انصارى گفت: چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در روز غديرخم، حضرت على(ع) را [به ولايت ]انتصاب كرد، گروهى گفتند: [محمد] در بالا بردن بازوى پسر عمويش كوتاهى نمى كند. پس اين آيه را خداوند نازل فرمود: أم حسب الذين فى قلوبهم مرض أن لن يخرج اللّه أضغانهم».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 1 - 5

5 - « عن جعفربن محمد ( ع ) عن آبائه ( ع ) قال : لمّا نصب رسولُ اللّه عليّاً يوم غدير خم . . . فقَدِمَ على رسول اللّه النُّعمان بن الحرث الفِهْرى فقال : أمرتَنا عن اللّه أن نشهدَ أن لا إله إلاّ اللّه و أنّك رسولُ اللّه . . . فقَبِلْناها ثمّ لم تَرْضَ حتّى نصبتَ هذا الغلام . . . فهذا شىء منك أو أمرٌ من عند اللّه . . . فولّى النعمان الحرث و هو يقول : « اللّهم إن كان هذا هو الحقّ من عندك فأمطر علينا حجارة من السماء » . . . و أنزل اللّه تعالى : « سأل سائل بعذاب واقع . . . » ;

امام صادق(ع) از پدرانش روايت نموده است: چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در غديرخم على(ع) را به امامت منصوب كرد . .. نعمان بن حرث فهرى، جلوى آن حضرت ايستاد و با [اعتراض] گفت: از جانب خدا به ما امر كردى كه شهادت به يگانگى خدا و رسالت تو دهيم، و ما پذيرفتيم. سپس راضى نگشتى تا اين جوان را بر ما منصوب كردى ... حال اين (نصب على(ع)) از طرف خودت مى باشد يا دستورى از جانب خداوند است ... نعمان در حالى كه به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پشت كرده بود، مى گفت: «اللّهم إن كان هذا هو الحقّ من عندك فأمطر علينا حجارة من السماء» ... پس خداوند متعال آيه «سأل سائل بعذاب واقع...» را نازل نمود».

ص: 356

8- امامت ائمه(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 28

28 - « هشام بن الحكم عن ابى عبداللّه فى قول اللّه عز و جل : « إنى جاعلك للناس إماماً » قال : فقال : لو علم اللّه ان اسماً أفضل منه لسمانا به ;

هشام بن حكم از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عز و جل فرموده «إنى جاعلك للناس إماماً» روايت كرده، اگر خداوند بهتر و مناسبتر از لغت «امام» كلمه اى را مى يافت هر آينه ما (ائمه) را به آن اسم، نام مى نهاد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 58 - 19

19 - هر كدام از امامان معصوم ، عهده دار واگذارى ودايع امامت به امام پس از خود

انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الهى اهلها

امام صادق (ع) در پاسخ سؤال از آيه فوق فرمود: امر اللّه الامام الاوّل ان يدفع الى الامام الّذى بعده كلّ شىء عنده.

_______________________________

كافى، ج 1 ص 277، ح 4 ; نورالثقلين، ج 1، ص 496، ح 321 ; تفسير عياشى، ج 1، 249، ح 167.

9- امامت بر مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 30

30 - خداوند ، تعيين كننده على ( ع ) به ولايت و امامت بر مؤمنان

اليوم اكملت . .. و اتممت عليكم نعمتى و رضيت

10- امامت جمعه محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 11 - 3

3 - اقامه نماز جمعه ، در صدراسلام و به امامت حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله)

و إذا رأوا تجرة . .. و تركوك قائمًا

11- امامت در كودكى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 12 - 14

14- « علىّ بن اسباط قال : رأيت أباجعفر ( ع ) . . . فقال يا علىّ إنّ اللّه إحتج فى الإمامة بمثل ما احتّج به فى النبوّة فقال : « و

ص: 357

آتيناه الحكم صبيّاً » . . . فقد يجوز أن يؤتى الحكمة و هو صبىّ . . . ;

على بن اسباط گفت: امام جواد(ع) را ديدم . .. به من فرمود اى على همان خداوند احتجاج نموده در مورد امامت به حجتى نظير آنچه در مورد نبوت احتجاج نموده است، پس فرمود: «و آتيناه الحكم صبيّاً» ... پس روا است كه حكمت به كودك هم داده شود...».

12- امامت موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 142 - 12

12 - موسى ( ع ) ، علاوه بر مقام نبوت ، منصب امامت و رهبرى سياسى بنى اسرائيل را نيز عهده دار بود .

و قال موسى لأخيه هرون اخلفنى فى قومى

13- امامت نسل ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 14،20

14 - ابراهيم ( ع ) ، از خداوند خواست تا از دودمانش نيز كسانى را به مقام امامت نايل سازد .

و من ذرّيتى

20 - ذريه ابراهيم در صورتى كه از ظلم و ستم مبرا باشند ، به مقام امامت خواهند رسيد .

و من ذريّتى قال لاينال عهدى الظلمين

14- امامت نماز جمعه در صدر اسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - جمعه - 62 - 11 - 3

3 - اقامه نماز جمعه ، در صدراسلام و به امامت حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله)

و إذا رأوا تجرة . .. و تركوك قائمًا

15- امامت و ظلم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 17،18

17 - پيراسته بودن از ظلم و ستمكارى ، از شرايط دستيابى به مقام امامت و پيشوايى مردم

قال لاينال عهدى الظلمين

ص: 358

18 - ستمكاران ، شايسته و سزاوار امامت و رهبرى نيستند .

لاينال عهدى الظلمين

16- امامت يعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 73 - 1

1- حضرت ابراهيم ، اسحاق و يعقوب ( ع ) ، برخوردار از منصب پيشوايى و رهبرى در جامعه

و جعلنهم أئمة

17- اهميت امامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 25 - 16

16 - سليم گويد : « قلت ] لعلىّ بن ابى طالب ( ع ) [ : . . . فمن لقى اللّه عارفاً بامامه مطيعاً له من اهل الجنة هو ؟ قال : نعم إذا لقى اللّه و هو مؤمن من الذين قال اللّه عز و جل : « الذين آمنوا و عملوا الصالحات » . . . ;

به على (ع) عرض كردم آيا كسى كه خدا را ملاقات بكند در حالى كه امام خود را شناخته و او را اطاعت كرده باشد، اهل بهشت است؟ فرمود: آرى، هر كس خدا را ملاقات كند در حالى كه مؤمن باشد جزو كسانى است كه خداوند فرموده: «ايمان آورده و عمل صالح انجام داده اند . ..».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 23،24،27

23 - ولايت و امامت ، مكمّل اسلام

اليوم اكملت لكم دينكم

24 - ولايت و امامت ، متمّم نعمت خداوند بر مردم

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

ذكر اتمام نعمت پس از اكمال دين با تعيين امامت و رهبرى، مى تواند اشاره به اين معنا باشد كه تعيين امامت، موجب اتمام نعمت شده است.

27 - جايگاه ويژه و والاى امامت و ولايت در اسلام

اليوم يئس . .. اليوم اكملت لكم دينكم

18- اهميت مقام امامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 12،17،18،24

ص: 359

12 - دستيابى به مقام امامت ، منوط به داشتن شايستگيهايى ويژه است .

و إذ ابتلى إبرهيم ربه بكلمت فاتمهن قال إنى جاعلك للناس إماماً

هدف از آزمونهاى الهى - چنانچه از انتخاب اسم «رب» استفاده مى شود - رشد دادن و تربيت كردن است; به عبارت ديگر به فعليت رساندن استعدادهاست و از آن جا كه منصب امامت پس از موفقيت ابراهيم(ع) در آزمونها; يعنى، پس از رشد يافتن و به فعليت رسيدن استعدادهايش به او عطا شد، مى توان به برداشت فوق دست يافت.

17 - پيراسته بودن از ظلم و ستمكارى ، از شرايط دستيابى به مقام امامت و پيشوايى مردم

قال لاينال عهدى الظلمين

18 - ستمكاران ، شايسته و سزاوار امامت و رهبرى نيستند .

لاينال عهدى الظلمين

24 - عصمت از گناه شرط امامت است .

قال لاينال عهدى الظلمين

19- جاهلان به امامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 122 - 14

14 - عن أبى جعفر(ع) فى قول الله تبارك و تعالى: «أو من كان ميتا فأحييناه و جعلنا له نورا يمشى به فى الناس» فقال: «ميتا» لا يعرف شيئا «و نورا يمشى به فى الناس» اماما يأتم به «كمن مثله فى الظلمات ليس بخارج منها» قال: الذى لا يعرف الإمام.

امام باقر(ع) درباره آيه «أو من كان ميتا . .. » فرمود: منظور از «ميتا» كسى است كه هيچ شناختى ندارد و منظور از «نورا يمشى به فى الناس»، امامى است كه به او اقتدا كند و مراد از «كمن مثله فى الظلمات ليس بخارج منها»، كسى است كه امام را نمى شناسد.

20- درخواست امامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 14

14 - ابراهيم ( ع ) ، از خداوند خواست تا از دودمانش نيز كسانى را به مقام امامت نايل سازد .

و من ذرّيتى

21- شرايط امامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 12،17،18،20،22،24

12 - دستيابى به مقام امامت ، منوط به داشتن شايستگيهايى ويژه است .

و إذ ابتلى إبرهيم ربه بكلمت فاتمهن قال إنى جاعلك للناس إماماً

ص: 360

هدف از آزمونهاى الهى - چنانچه از انتخاب اسم «رب» استفاده مى شود - رشد دادن و تربيت كردن است; به عبارت ديگر به فعليت رساندن استعدادهاست و از آن جا كه منصب امامت پس از موفقيت ابراهيم(ع) در آزمونها; يعنى، پس از رشد يافتن و به فعليت رسيدن استعدادهايش به او عطا شد، مى توان به برداشت فوق دست يافت.

17 - پيراسته بودن از ظلم و ستمكارى ، از شرايط دستيابى به مقام امامت و پيشوايى مردم

قال لاينال عهدى الظلمين

18 - ستمكاران ، شايسته و سزاوار امامت و رهبرى نيستند .

لاينال عهدى الظلمين

20 - ذريه ابراهيم در صورتى كه از ظلم و ستم مبرا باشند ، به مقام امامت خواهند رسيد .

و من ذريّتى قال لاينال عهدى الظلمين

22 - ايمان و عدالت ، از شرايط احراز مقام امامت و رهبرى است .

لاينال عهدى الظلمين

24 - عصمت از گناه شرط امامت است .

قال لاينال عهدى الظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 35 - 17

17- « قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) : . . . أوحى الله عزّوحلّ إلى إبراهيم : « إنى جاعلك للناس إماماً » . . . فقال : يا ربّ و من ذرّيتى أئمة مثلى ؟ . . . فأوحى الله عزّوجلّ إليه . . . من سجد لصنم . . . لا أجعله إماماً أبداً . . . قال إبراهيم : « و اجنبى و بنىّ أن نعبد الأصنام . . . » قال النبىّ (صلی الله علیه و آله) فانتهت الدعوة الىّ و الى أخى علىّ ( ع ) لم يسجد أحد منّا لصنم قطُّ فاتخذنى الله نبّياً و عليّاً وصّياً ;

رسول الله(صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند - عزّوجلّ - به ابراهيم(ع) وحى كرد «إنى جاعلك للناس إماماً . ..» ... پس [ابراهيم] گفت: پروردگارا! آيا از نسل من هم مانند من به امامت مى رسند؟ ... پس خداوند - عزّوجلّ - به او وحى كرد:... كسى كه بتى را سجده كند ... هرگز او را امام قرار نخواهم داد ... ابراهيم(ع) گفت: «و اجنبنى و بنىّ أن نعبد الأصنام ...». پيامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: پس از [استجابت]دعاى ابراهيم(ع) به من و برادرم على منتهى گشت. هيچ كدام از ما بتى را سجده نكرديم. پس خدا مرا نبىّ و على را جانشين انتخاب كرد».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 73 - 5

5- صالح بودن ، شرط دستيابى به مقام امامت است .

كلاًّ جعلنا صلحين . و جعلنهم أئمة

برداشت ياد شده به خاطر اين نكته است كه خداوند پيش از آن كه مقام امامت را براى ابراهيم(ع) و . .. قرار دهد، آنان را صالح گردانيد و آن گاه اين منصب را به آنان سپرد.

22- عصمت در امامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 24

ص: 361

24 - عصمت از گناه شرط امامت است .

قال لاينال عهدى الظلمين

23- مقام امامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 5،6،8،11

5 - خداوند ، ابراهيم ( ع ) را به مقام والاى امامت رسانيد .

قال إنى جاعلك للناس إماماً

6 - موفقيت ابراهيم ( ع ) در آزمون هاى الهى ، موجب شايستگى او براى مقام امامت شد .

فاتمهن قال إنى جاعلك للناس إماماً

8 - امامت ، مقامى برتر از نبوت *

و إذ ابتلى إبرهيم ربه بكلمت فاتمهن قال إنى جاعلك للناس إماماً

11 - امامت ، عهد و منصبى است والا و الهى و عطا كننده آن خداوند است .

إنى جاعلك للناس إماماً . .. لاينال عهدى الظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 142 - 13

13 - امامت و پيشوايى بر امت ها ، منصبى غير از نبوت و رسالت است .

و قال موسى لأخيه هرون اخلفنى فى قومى

جمله «اخلفنى فى قومى» مى رساند كه موسى(ع) رسماً هارون را به امامت و رهبرى بنى اسرائيل منصوب كرد. اگر پيامبرى با امامت و رهبرى تفاوتى نداشت نيازى نبود كه موسى(ع) هارون را - كه از پيامبران بود - به امامت منصوب كند.

24- منشأ امامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 124 - 11

11 - امامت ، عهد و منصبى است والا و الهى و عطا كننده آن خداوند است .

إنى جاعلك للناس إماماً . .. لاينال عهدى الظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 73 - 3

3- مقام امامت ، نيازمند تفويض از جانب خداوند است .

و جعلنهم أئمة

ص: 362

25- منشأ امامت ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 73 - 2

2- امامت و رهبرى حضرت ابراهيم ، اسحاق و يعقوب ( ع ) ، به انتخاب و انتصاب خداوند بود .

و جعلنهم أئمة

26- منشأ امامت اسحاق(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 73 - 2

2- امامت و رهبرى حضرت ابراهيم ، اسحاق و يعقوب ( ع ) ، به انتخاب و انتصاب خداوند بود .

و جعلنهم أئمة

27- منشأ امامت امام على(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 30

30 - خداوند ، تعيين كننده على ( ع ) به ولايت و امامت بر مؤمنان

اليوم اكملت . .. و اتممت عليكم نعمتى و رضيت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 67 - 5

5 - نصب على ( ع ) به امامت و ولايت بر اهل ايمان ، حكم نازل شده به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آيه تبليغ

بلغ ما أنزل إليك

بر اساس شأن نزولهاى متعدد و روايات فراوان، مراد از «ما انزل اليك»، امامت و ولايت اميرالمؤمنين على ابن ابى طالب(ع) است.

28- منشأ امامت يعقوب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 73 - 2

2- امامت و رهبرى حضرت ابراهيم ، اسحاق و يعقوب ( ع ) ، به انتخاب و انتصاب خداوند بود .

و جعلنهم أئمة

ص: 363

29- نعمت امامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 3 - 21،22

21 - روز غدير ( روز نصب على ( ع ) به امامت ) ، روز اكمال دين و اتمام نعمت خداوند بر مسلمانان

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

مراد از «اليوم اكملت . ..»، با توجه به شأن نزول آيه و روايات متعدد، روز غدير خم بوده كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) حضرت على(ع) را به امامت منصوب كرد.

22 - تعيين امامت و رهبرى على ( ع ) در روز غدير ، موجب اكمال دين و اتمام نعمت

اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى

30- نوربودن امامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 122 - 14

14 - عن أبى جعفر(ع) فى قول الله تبارك و تعالى: «أو من كان ميتا فأحييناه و جعلنا له نورا يمشى به فى الناس» فقال: «ميتا» لا يعرف شيئا «و نورا يمشى به فى الناس» اماما يأتم به «كمن مثله فى الظلمات ليس بخارج منها» قال: الذى لا يعرف الإمام.

امام باقر(ع) درباره آيه «أو من كان ميتا . .. » فرمود: منظور از «ميتا» كسى است كه هيچ شناختى ندارد و منظور از «نورا يمشى به فى الناس»، امامى است كه به او اقتدا كند و مراد از «كمن مثله فى الظلمات ليس بخارج منها»، كسى است كه امام را نمى شناسد.

ص: 364

امانت

1- احكام امانت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 283 - 3،4،6

3 - وجوب ردّ امانت به صاحب آن

فليؤدَ الّذى اؤتمن امانته

4 - عين مرهونه ، امانتى است نزد مرتهن

فرهان مقبوضة فان امن بعضكم بعضاً فليؤدّ الّذى اؤتمن امانته

بنابراينكه مقصود از امانت، عين مرهونه اى باشد كه در قبال مطالبات به رهن گذاشته مى شود ; نه ديونى كه بر گردن يكى از طرفين قرارداد مى ماند.

6 - حرمت خيانت در امانت

فليؤدّ الّذى اؤتمن امانته و ليتّق اللّه ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 58 - 1

1 - وجوب بازگرداندن امانت ها به صاحبان آن

انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها

2- اداى امانت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 59 - 9

ص: 365

9 - اداى امانت ( واگذارى مقام به اهل آن ) و تحقق عدالت ، در پرتو اطاعت از خدا ، رسول و اولواالامر است .

انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها و اذا حكمتم بين النّاس ان تحكموا ب

گويا اين آيه، اشاره به چگونگى تحقق فرمانهاى مطرح شده در آيه قبل است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 13

13 - « و من كلام له ( أميرالمؤمنين ) كان يوصى به أصحابه : . . . ثمّ أداء الأمانة فقد خاب من ليس من أهلها انّها عرضت على السماوات المبنية و الأرضين المدحوّة و الجبال ذات الطول المنصوبة فلا أطول و لا أعرض و لا أعلى و لا أعظم منها و لو امتنع شىء بطول أو عرض أو قوّة أو عزّ لأمتنعن و لكن أشفقن من العقوبة و غفلن ما جهل من هو أضعف منهنّ و هو الإنسان إنّه كان ظلوماً جهولاً ;

اميرالمؤمنين در ضمن سفارش هايى به اصحاب خود فرمود: . ..(شما را سفارش مى كنم) به اداى امانت! پس كسى كه اهل اداى امانت نباشد، محروم مى شود. اين امانت بر آسمان هاى برافراشته و زمين هاى گسترده و كوه هاى بلند و ايستاده كه از آنها طولانى تر و عريض تر و بلندتر نبود، عرضه شد. اگر موجودى به خاطر طول يا عرض يا قدرت يا عزت، مى توانست امانت را نپذيرد و آسمان ها و زمين هم به همان علّت نمى پذيرفتند و لكن آنها، از عقوبت آن هراس نمودند و دانستند آنچه را كه انسانِ جاهل، از آن غافل بود. همانا انسان بسيار ظالم و جاهل است».

3- استرداد امانت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 283 - 9

9 - تقوا و ترس از خدا ، زمينه ردّ امانت و اجراى احكام الهى

فليؤدّ الّذى اؤتمن امانته و ليتّق اللّه ربّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 58 - 1،2،10،11

1 - وجوب بازگرداندن امانت ها به صاحبان آن

انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها

2 - اهميّت ويژه امانتدارى و بازگرداندن امانت به صاحب آن

انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها

آوردن كلمه «انّ» و اسناد امر به اسم جلاله (اللّه) و نيز ايراد فرمان با جمله خبريّه «يأمركم»، دلالت بر اهميّت و اعتناى بسيار به شأن امانت دارد.

10 - اداى امانت به صاحبان آن و رعايت عدالت در قضاوت ، از مصاديق اعمال صالح

و الذين امنوا و عملوا الصالحات . .. انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الى اهله

ظاهراً جمله «انّ اللّه» پس از جمله «عملوا الصالحات»، اشاره به برخى از مصاديق اعمال صالح دارد كه همان اداى امانت و

ص: 366

قضاوت عادلانه مى باشد.

11 - فرمان به اداى امانت به اهل آن و قضاوت عادلانه ، از مواعظ بسيار نيكوى الهى به مردم

انّ اللّه يأمركم . .. انّ اللّه نعمّا يعظكم به

4- امانت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 58 - 6،20

6 - حقانيّت قرآن و پيامبر اسلام ، امانتى الهى كه اهل كتاب وظيفه دار بيان آن بودند .

ام يحسدون النّاس على ما اتيهم اللّه من فضله . .. انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الام

20 - اوامر و نواهى خداوند ، امانت هاى اوست .

انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الهى اهلها

از امام باقر و امام صادق (ع) درباره آيه فوق روايت شده است: امانات اللّه تعالى اوامره و نواهيه . .. .

_______________________________

مجمع البيان، ج 3، ص 98 ; نورالثقلين، ج 1، ص 496، ح 325.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 73 - 2

2 - غرض از عرضه امانت الهى به انسان ها ، عذاب منافقان و مشركان و اعطاى توفيق به مؤمنان است .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب اللّه المنفقين و المنفقت و المشركين و المشركت

لام در «ليعذّب» براى تعليل است و درصدد بيان اين نكته است كه اين امانت، عرضه شده تا صفوف از هم تفكيك شود و كسانى كه پابند به آن خواهند ماند و كسانى كه پابند نخواهند بود، روشن شوند و در نتيجه، اهل عذاب از غير آنها روشن گردد.

5- امانت دارى جبرئيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 102 - 4

4- جبرئيل ، موجودى مقدس و منزه از دخل و تصرف در آيات الهى

قل نزّله روح القدس من ربّك

با توجه به اينكه «قدس» به معناى طهارت و پاكى است، ملقب شدن جبرئيل به «روح القدس» مى تواند براى اعلام پاك بودن او از دخل و تصرف در آيات الهى باشد.

ص: 367

6- امانت عرضه شده به آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 14

14 - « و فى الحديث : إنّ عليّاً ( ع ) إذا حضر وقت الصلاة يتململ و يتزلزل و يتلّون فقيل له : ما لك يا أميرالمؤمنين ؟ فيقول جاء وقت الصلاة وقت أمانة عرضها اللّه على السماوات و الأرض فأبين أن يحملنها و أشفقن منها ;

روايت شده كه على(ع) هنگامى كه وقت نماز مى رسيد، ناآرام و لرزان و رنگ به رنگ مى شد. پس به آن حضرت گفته شد: چه شده شما را اى اميرالمؤمنين؟ فرمود: وقت نماز رسيده است! وقت امانتى كه بر آسمان ها و زمين عرضه شد و آنها از حمل آن سربرتافتند و از آن هراسيدند».

7- امانت عرضه شده به زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 14

14 - « و فى الحديث : إنّ عليّاً ( ع ) إذا حضر وقت الصلاة يتململ و يتزلزل و يتلّون فقيل له : ما لك يا أميرالمؤمنين ؟ فيقول جاء وقت الصلاة وقت أمانة عرضها اللّه على السماوات و الأرض فأبين أن يحملنها و أشفقن منها ;

روايت شده كه على(ع) هنگامى كه وقت نماز مى رسيد، ناآرام و لرزان و رنگ به رنگ مى شد. پس به آن حضرت گفته شد: چه شده شما را اى اميرالمؤمنين؟ فرمود: وقت نماز رسيده است! وقت امانتى كه بر آسمان ها و زمين عرضه شد و آنها از حمل آن سربرتافتند و از آن هراسيدند».

8- امانت مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 27 - 4

4 - خيانت آدمى به امانت هاى مسلمانان ، خيانت به خويشتن است .

و تخونوا أمنتكم

معمولا انسان امانتدار ديگران است نه امانتدار خويش. بنابراين اسناد امانتهاى ديگران به امانتدار، با اضافه كلمه «امانات» به «كم» بيانگر اين است كه امانت ديگران به منزله امانت خود اوست و خيانت در آن، خيانت به امانت خويش است.

9- امتناع آسمان ها از قبول امانت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 4،5

ص: 368

4 - آسمان ها و زمين و كوه ها ، از قبول امانت الهى ، مى ترسيدند .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها و أشفقن منها

5 - خوددارى آسمان ها و زمين و كوه ها از قبول امانت الهى ، همراه با شفقت و ترس بود .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها و أشفقن منها

10- امتناع زمين از قبول امانت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 4،5

4 - آسمان ها و زمين و كوه ها ، از قبول امانت الهى ، مى ترسيدند .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها و أشفقن منها

5 - خوددارى آسمان ها و زمين و كوه ها از قبول امانت الهى ، همراه با شفقت و ترس بود .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها و أشفقن منها

11- امتناع كوه ها از قبول امانت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 4،5

4 - آسمان ها و زمين و كوه ها ، از قبول امانت الهى ، مى ترسيدند .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها و أشفقن منها

5 - خوددارى آسمان ها و زمين و كوه ها از قبول امانت الهى ، همراه با شفقت و ترس بود .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها و أشفقن منها

12- انسان و امانت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 7

7 - انسان ، امانت عرضه شده الهى را قبول كرد و از پذيرش آن خوددارى نكرد .

إنّا عرضنا الأمانة . .. و حملها الإنسن

ص: 369

13- انسان و قبول امانت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 7،9،12

7 - انسان ، امانت عرضه شده الهى را قبول كرد و از پذيرش آن خوددارى نكرد .

إنّا عرضنا الأمانة . .. و حملها الإنسن

9 - ظلم و جهل آدمى ، سبب شد كه امانت الهى را بپذيرد .

الأمانة . .. و حملها الإنسن إنّه كان ظلومًا جهولاً

12 - انسان ها ، به رغم پذيرش امانت الهى ، آگاهى همه جانبه از آن نداشتند .

و حملها الإنسن إنّه كان . .. جهولاً

14- اهميت امانت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 283 - 7

7 - نقش اعتماد و امانت ، در تسهيل روابط اقتصادى و مبادلاتى

فان امن بعضكم بعضاً فليؤدّ الّذى اؤتمن امانته

بنابر يك احتمال كه گذشت، امانتدارى موجب شده كه رهن گرفتن از طرف طلبكار، لزومى نداشته باشد و اين، تسهيل در امور اقتصادى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 58 - 11

11 - فرمان به اداى امانت به اهل آن و قضاوت عادلانه ، از مواعظ بسيار نيكوى الهى به مردم

انّ اللّه يأمركم . .. انّ اللّه نعمّا يعظكم به

15- اهميت امانت عرضه شده بر آسمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 2

2 - امانت عرضه شده الهى بر آسمان ها ، زمين و كوه ها و انسان ها ، بس عظيم و سنگين است .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها و أشفقن منها و ح

تعبير «أبين أن يحملنها و أشفقن منها» و تعليل قبول امانت از سوى انسان به «إنّه كان ظلوماً جهولاً» حكايت مى كند كه آن امانت، بس عظيم و سنگين است.

ص: 370

16- اهميت امانت عرضه شده بر زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 2

2 - امانت عرضه شده الهى بر آسمان ها ، زمين و كوه ها و انسان ها ، بس عظيم و سنگين است .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها و أشفقن منها و ح

تعبير «أبين أن يحملنها و أشفقن منها» و تعليل قبول امانت از سوى انسان به «إنّه كان ظلوماً جهولاً» حكايت مى كند كه آن امانت، بس عظيم و سنگين است.

17- اهميت امانت عرضه شده به كوه ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 2

2 - امانت عرضه شده الهى بر آسمان ها ، زمين و كوه ها و انسان ها ، بس عظيم و سنگين است .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها و أشفقن منها و ح

تعبير «أبين أن يحملنها و أشفقن منها» و تعليل قبول امانت از سوى انسان به «إنّه كان ظلوماً جهولاً» حكايت مى كند كه آن امانت، بس عظيم و سنگين است.

18- تضييع امانت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 73 - 9

9 - حفظ و نكوداشت امانت الهى پاداش دارد و تضييع آن عذاب آور است .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب اللّه المنفقين ... و يتوب اللّه على المؤمنين

19- جهل انسان به امانت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 12

12 - انسان ها ، به رغم پذيرش امانت الهى ، آگاهى همه جانبه از آن نداشتند .

و حملها الإنسن إنّه كان . .. جهولاً

ص: 371

20- حفظ امانت مسلمانان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 27 - 3

3 - حفظ امانت هاى مسلمانان و پرهيز از خيانت در آن ، وظيفه ايمانى مؤمنان

يأيها الذين ءامنوا لاتخونوا اللّه و الرسول و تخونوا أمنتكم

در برداشت فوق «تخونوا أمنتكم» عطف بر «تخونوا اللّه» گرفته شده است. بنابراين حرف نهى «لا» در معطوف نيز لحاظ شده است.

21- حفظ امانت مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 27 - 8

8 - حفظ امانت اهل ايمان ، در نظام دستورى دين ، داراى اهميتى ويژه و والا

يأيها الذين ءامنوا لاتخونوا اللّه . .. و تخونوا أمنتكم

از اينكه خيانت در امانتهاى مردم در كنار خيانت به خدا و رسول ياد شده است، اهتمام خاص قرآن به لزوم حفظ امانت مردم معلوم مى شود.

22- خيانت به امانت جامعه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 27 - 7

7 - پيامد هاى شوم خيانت به خدا و رسول و زشتى خيانت آدمى به امانت هاى جامعه ، امرى روشن و بى نياز از برهان

لاتخونوا اللّه . .. و أنتم تعلمون

در اينكه مفعول «تعلمون» چيست، نظرهاى مختلفى ايراد شده كه از جمله آنهاست، زشتى خيانت، پيامدهاى شوم آن و حرمت آن از ديدگاه عقل و شرع.

23- خيانت در امانت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 283 - 6،14

6 - حرمت خيانت در امانت

ص: 372

فليؤدّ الّذى اؤتمن امانته و ليتّق اللّه ربّه

14 - هشدار خداوند به خيانتكارانِ در امانت و كتمان كنندگان شهادت

فليؤدّ الّذى اؤتمن امانته . .. و لا تكتموا الشّهادة ... و اللّه بما تعملون عليم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 58 - 7،17

7 - يهود ، خائن به امانت ها و داورانى ستمگر

يقولون . .. هؤلاء اهدى من الذين امنوا ... اذا حكمتم بين النّاس ان تحكموا بالعدل

جمله «ان تحكموا بالعدل» مى تواند اشاره باشد به حكومت و قضاوت ناعادلانه يهود درباره مؤمنان ; آنگاه كه راه مشركان را به صواب نزديكتر معرفى كردند.

17 - هشدار خداوند به خيانتكاران در امانت و ستمگران در قضاوت

انّ اللّه . .. انّ اللّه كان سميعاً بصيراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 27 - 3،4

3 - حفظ امانت هاى مسلمانان و پرهيز از خيانت در آن ، وظيفه ايمانى مؤمنان

يأيها الذين ءامنوا لاتخونوا اللّه و الرسول و تخونوا أمنتكم

در برداشت فوق «تخونوا أمنتكم» عطف بر «تخونوا اللّه» گرفته شده است. بنابراين حرف نهى «لا» در معطوف نيز لحاظ شده است.

4 - خيانت آدمى به امانت هاى مسلمانان ، خيانت به خويشتن است .

و تخونوا أمنتكم

معمولا انسان امانتدار ديگران است نه امانتدار خويش. بنابراين اسناد امانتهاى ديگران به امانتدار، با اضافه كلمه «امانات» به «كم» بيانگر اين است كه امانت ديگران به منزله امانت خود اوست و خيانت در آن، خيانت به امانت خويش است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 38 - 5

5 - دشمنى با دين خدا ، خيانت در امانت او و ناسپاسى در برابر نعمت هدايت او است .

إنّ اللّه يدفع . .. إنّ اللّه لايحبّ كلّ خوّان كفور

روش برخورد با امانت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 73 - 1

1 - مردم ، در برابر امانت الهى ، به سه گروهِ منافق و مشرك و مؤمن صف بندى شدند .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب اللّه المنفقين و المنفقت و المشركين و المشركت

ص: 373

24- عرضه امانت به آسمان ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 1

1 - خداوند ، تكاليف دين را ، به عنوان امانت به آسمان ها و زمين و كوه ها سپرد و آنان از قبول آن ، سر باز زدند .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها

لام در «ليعذّب. ..» در آيه بعد، براى تعليل عرضه امانت است. ذكر منافق مشرك و مؤمن در آن آيه، به دنبال تعليل «ليعذّب» قرينه است كه مراد از «الأمانة» در اين آيه، چيزى است كه افراد درباره آن، به سه گروه تقسيم مى شوند و آن، همانا تكاليف دينى است. گفتنى است كه آيه پيش كه درباره اطاعت از خدا و رسول است، نيز مى تواند قرينه بر برداشت بالا، باشد; چه اين كه اطاعت از خدا و پيامبر(صلی الله علیه و آله)، وقتى ميسّر است كه به تكاليف ارائه شده از سوى آنان عمل شود.

25- عرضه امانت به انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 7

7 - انسان ، امانت عرضه شده الهى را قبول كرد و از پذيرش آن خوددارى نكرد .

إنّا عرضنا الأمانة . .. و حملها الإنسن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 73 - 7

7 - مؤمنان ، وظيفه خود را در قبال امانت الهى به انجام مى رسانند .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت . ..ليعذّب اللّه... يتوب اللّه على المؤمنين و الم

26- عرضه امانت به زمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 1

1 - خداوند ، تكاليف دين را ، به عنوان امانت به آسمان ها و زمين و كوه ها سپرد و آنان از قبول آن ، سر باز زدند .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها

لام در «ليعذّب. ..» در آيه بعد، براى تعليل عرضه امانت است. ذكر منافق مشرك و مؤمن در آن آيه، به دنبال تعليل «ليعذّب» قرينه است كه مراد از «الأمانة» در اين آيه، چيزى است كه افراد درباره آن، به سه گروه تقسيم مى شوند و آن، همانا تكاليف دينى

ص: 374

است. گفتنى است كه آيه پيش كه درباره اطاعت از خدا و رسول است، نيز مى تواند قرينه بر برداشت بالا، باشد; چه اين كه اطاعت از خدا و پيامبر(صلی الله علیه و آله)، وقتى ميسّر است كه به تكاليف ارائه شده از سوى آنان عمل شود.

27- عرضه امانت به كوه ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 72 - 1

1 - خداوند ، تكاليف دين را ، به عنوان امانت به آسمان ها و زمين و كوه ها سپرد و آنان از قبول آن ، سر باز زدند .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها

لام در «ليعذّب. ..» در آيه بعد، براى تعليل عرضه امانت است. ذكر منافق مشرك و مؤمن در آن آيه، به دنبال تعليل «ليعذّب» قرينه است كه مراد از «الأمانة» در اين آيه، چيزى است كه افراد درباره آن، به سه گروه تقسيم مى شوند و آن، همانا تكاليف دينى است. گفتنى است كه آيه پيش كه درباره اطاعت از خدا و رسول است، نيز مى تواند قرينه بر برداشت بالا، باشد; چه اين كه اطاعت از خدا و پيامبر(صلی الله علیه و آله)، وقتى ميسّر است كه به تكاليف ارائه شده از سوى آنان عمل شود.

28- عرضه امانت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 73 - 6

6 - زنان ، مستقل از مردان ، داراى مسؤوليت اند و به آنان نيز مانند مردان ، امانت الهى عرضه شده است .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب اللّه المنفقين و المنفقت و المشركين و المشركت

29- فلسفه عرضه امانت به انسان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 73 - 2،8

2 - غرض از عرضه امانت الهى به انسان ها ، عذاب منافقان و مشركان و اعطاى توفيق به مؤمنان است .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب اللّه المنفقين و المنفقت و المشركين و المشركت

لام در «ليعذّب» براى تعليل است و درصدد بيان اين نكته است كه اين امانت، عرضه شده تا صفوف از هم تفكيك شود و كسانى كه پابند به آن خواهند ماند و كسانى كه پابند نخواهند بود، روشن شوند و در نتيجه، اهل عذاب از غير آنها روشن گردد.

8 - غرض از عرضه امانت الهى بر انسان ها ، اعطاى پاداش به مؤمنان است .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب ... و يتوب اللّه على المؤمنين و المؤمنت

ص: 375

30- محافظت از امانت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 73 - 9،10

9 - حفظ و نكوداشت امانت الهى پاداش دارد و تضييع آن عذاب آور است .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب اللّه المنفقين ... و يتوب اللّه على المؤمنين

10 - حفظ امانت الهى از سوى مؤمنان نيز خالى از لغزش نيست .

إنّا عرضنا الأمانة على . .. و يتوب اللّه على المؤمنين

ذكر «يتوب اللّه على المؤمنين» مى تواند اشعار به اين نكته داشته باشد كه آنان نيز در حفظ امانت ممكن است دچار لغزش شوند اما خداوند از آنان درگذرد.

31- مشركان و امانت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 73 - 1،5

1 - مردم ، در برابر امانت الهى ، به سه گروهِ منافق و مشرك و مؤمن صف بندى شدند .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب اللّه المنفقين و المنفقت و المشركين و المشركت

5 - منافقان و مشركان ، داراى موضع واحد در قبال امانت الهى بودند و در نتيجه ، داراى سرنوشت يگانه اند .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب اللّه المنفقين و المنفقت و المشركين و المشركت

32- منافقان و امانت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 73 - 1،3،4،5

1 - مردم ، در برابر امانت الهى ، به سه گروهِ منافق و مشرك و مؤمن صف بندى شدند .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب اللّه المنفقين و المنفقت و المشركين و المشركت

3 - مردان و زنان منافق ، در قبال امانت الهى ، به وظيفه خود عمل نمى كنند .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب اللّه المنفقين و المنفقت

4 - مردان و زنان مشرك ، در قبال امانت الهى ، به وظيفه خود عمل نمى كنند .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب اللّه ... و المشركين و المشركت

5 - منافقان و مشركان ، داراى موضع واحد در قبال امانت الهى بودند و در نتيجه ، داراى سرنوشت يگانه اند .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب اللّه المنفقين و المنفقت و المشركين و المشركت

ص: 376

33- منشأ خيانت در امانت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 32 - 3

3 - خيانت در امانت و پيمان شكنى ، نشانه ضعف ايمان

و الذين هم لأمنتهم و عهدهم رعون

34- مؤمنان و امانت خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - احزاب - 33 - 73 - 1،7

1 - مردم ، در برابر امانت الهى ، به سه گروهِ منافق و مشرك و مؤمن صف بندى شدند .

إنّا عرضنا الأمانة . .. ليعذّب اللّه المنفقين و المنفقت و المشركين و المشركت

7 - مؤمنان ، وظيفه خود را در قبال امانت الهى به انجام مى رسانند .

إنّا عرضنا الأمانة على السموت . ..ليعذّب اللّه... يتوب اللّه على المؤمنين و الم

35- امانتدارى

{امانتدارى}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 75 - 9

9 - ديدگاه هاى متفاوت اهل كتاب درباره غير همكيشان خود ، موجب حفظ امانت و يا خيانت در آن

و من اهل الكتاب . .. و منهم من ان تأمنه ... ذلك بانّهم قالوا ليس علينا فى الامّي

«ذلك»، اشاره به طايفه دوم است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 161 - 3،4

3 - امانتدارى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در جمع آورى و تقسيم غنايم

و ما كان لنبىّ ان يغلّ

در شأن نزول آيه آمده كه تيراندازان گماشته شده بر تپه احد، سنگر خويش را به اين پندار رها كردند كه پيامبر (صلی الله علیه و آله)، غنايم را بين همه رزمندگان تقسيم نخواهد كرد و هر كس هر چه به دست آورد، از آن او خواهد شد. (مجمع البيان، ذيل آيه).

ص: 377

4 - امانتدارى در جمع آورى و حفظ و تقسيم امكانات عمومى جامعه ، از وظايف رهبران الهى *

و ما كان لنبىّ ان يغلّ

با توجّه به شأن نزول ذكر شده براى آيه.

36- آثار امانتدارى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 76 - 5،7

5 - وفاى به عهد و امانتدارى و تقوا ، زمينه جلب محبّت خداوند

بلى من اوفى بعهده و اتّقى فانّ اللّه يحب المتّقين

7 - وفاى به عهد خداوند و پرهيز از خيانت ، زمينه جلب محبّت او

بلى من اوفى بعهده و اتّقى فان اللّه يحب المتّقين

بنابراينكه ضمير «بعهده»، به قرينه آيه بعد، به «اللّه» در آيه قبل برگردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 162 - 3

3 - امانتدارى و ترك خيانت ، از موجبات جلب خشنودى و رضاى خداوند

و ما كان لنبىّ ان يغلّ . .. افمن اتّبع رضوان اللّه كمن بآء بسخط من اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 38 - 7

7 - حفظ امانت و سپاس نعمت ، عامل دستيابى به محبت خدا

إنّ اللّه لايحبّ كلّ خوّان كفور

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 8 - 1

1 - دستيابى به رستگارى اخروى ، در گرو داشتن خصلت امانت دارى و پايبندى به عهد و پيمان

قدأفلح المؤمنون. ..والذين هم لأمنتهموعهدهم رعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 10 - 3

3 - خشوع در نماز ، اجتناب از لغو ( گفتاربيهوده و كردار عبث ) ، پرداخت زكات ، عفت و پاك دامنى ، امانت دارى ، پايبندى به عهد و پيمان و اهميت دادن به نماز و انجام به موقع آن ، تضمين كننده رستگارى اخروى و دستيابى مؤمنان به بهشت

قد أفلح المؤمنون . الذين هم ... أُولئك هم الورثون

ص: 378

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 35 - 5

5 - پاكدامنى ، رعايت امانت ، وفاى به عهد ، اداى شهادت و مراقبت از نماز ، از موجبات ورود به بهشت

و الذين هم لفروجهم حفظون . .. و الذين هم لأمنتهم و عهدهم رعون . و الذين هم بش

37- آثار امانتدارى رهبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 163 - 6

6 - برخودارى رهبران از صداقت و امانت ، شرط اطاعت و فرمان بردارى از آنان است .

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

38- احكام امانتدارى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 6 - 15

15 - لزوم گواه گرفتن ، در اداى اموال ديگران

فاذا دفعتم اليهم اموالهم فاشهدوا عليهم

به نظر مى رسد ملاك در شاهد گرفتن، مختص مال يتيم نباشد. بنابراين آيه مى تواند دليل لزوم گواه گرفتن براى اداى همه اموال و ديون باشد.

39- ارزش امانتدارى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 75 - 2،3

2 - ارجگذارى خداوند به دسته از اهل كتاب ، به خاطر امانتدارى آنان

و من اهل الكتاب من ان تأمنه بقنطار يؤدّه اليك

3 - امانتدارى ، ملاكى براى ارزشيابى افراد

و من اهل الكتاب من ان تأمنه بقنطار يؤدّه اليك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 379

2 - آل عمران - 3 - 76 - 2،3

2 - اهميّت و ارزش امانتدارى و وفاى به عهد

بلى من اوفى بعهده

3 - وفاى به عهد و امانتدارى و پرهيز از خيانت ، از نشانه هاى تقواست .

بلى من اوفى بعهده و اتّقى فان اللّه يحبّ المتّقين

جمله «يحب المتّقين»، بيانگر اين است كه وفاى به عهد، نشانه تقواست.

40- امانتدارى انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 68 - 9

9 - پيامبران ، خيرخواه امت هاى خويش و انسانهايى امين و درستكار

و لكنى رسول . .. و أنا لكم ناصح أمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 107 - 4

4 - امانت در تبليغ ، مهم ترين ويژگى رسولان الهى

إنّى لكم رسول أمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 125 - 4

4 - امانت در تبليغ ، مهم ترين ويژگى رسولان الهى

إنّى لكم رسول أمين

اختصاص به ذكر يافتن صفت امانت از ميان ديگر اوصاف، بيانگر اهميت والاى آن، در راستاى ابلاغ پيام وحى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 143 - 4

4 - امانت در تبليغ ، مهم ترين ويژگى رسولان الهى

إنّى لكم رسول أمين

اختصاص به ذكر يافتن امانت از ميان همه صفات ديگر، بيانگر اهميت برتر آن در راستاى ابلاغ پيام وحى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 162 - 4

4 - امانت در تبليغ ، از مهم ترين ويژگى رسولان الهى

ص: 380

إنّى لكم رسول أمين

اختصاص به ذكر يافتن عنوان «أمين» از ميان ديگر صفات، بيانگر اهميت والاى آن در راستاى ابلاغ پيام الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 178 - 4

4 - امانت در تبليغ ، مهم ترين ويژگى رسولان الهى

إنّى لكم رسول أمين

اختصاص به ذكر يافتن وصف امانت از ميان صفات ديگر، بيانگر اهميت والاى آن در ابلاغ پيام وحى است.

41- امانتدارى جبرئيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 51 - 11

11 - فرشته وحى ، پيكى امين در ابلاغ پيام خدا به پيامبران

فيوحى بإذنه ما يشاء

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 21 - 4،5

4 - جبرئيل در پيشگاه خداوند ، فرشته اى امين و به دور از خيانت در انجام دادن رسالت هاى خويش

ثَمّ أمين

«ثَمَّ» اسمى است كه براى اشاره به مكان دور يا با عظمت به كار مى رود. و در آيه شريفه، اشاره به مكانى است كه «عند ذى العرش» بر آن دلالت داشت.

5 - جبرئيل در ابلاغ قرآن به پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، امانت دارى قابل اعتماد و به دور از هرگونه دخل و تصرف در آن بود .

إنّه لقول رسول . .. أمين

42- امانتدارى در تبليغ

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 107 - 3،4

3 - تأكيد نوح ( ع ) بر امانت دارى خويش در تبليغ پيام الهى

إنّى لكم رسول أمين

برداشت ياد شده بر اين اساس است كه واژه «أمين» از ريشه «أمانة» مشتق شده باشد.

4 - امانت در تبليغ ، مهم ترين ويژگى رسولان الهى

ص: 381

إنّى لكم رسول أمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 125 - 3،4

3 - تأكيد هود ( ع ) بر امانت دارى خويش در ابلاغ پيام الهى

إنّى لكم رسول أمين

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه «أمين» از ريشه «أمانة» - مقابل خيانت - مشتق شده باشد.

4 - امانت در تبليغ ، مهم ترين ويژگى رسولان الهى

إنّى لكم رسول أمين

اختصاص به ذكر يافتن صفت امانت از ميان ديگر اوصاف، بيانگر اهميت والاى آن، در راستاى ابلاغ پيام وحى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 143 - 3،4

3 - تأكيد صالح ( ع ) بر امانت دارى خويش در ابلاغ پيام الهى

إنّى لكم رسول أمين

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه كلمه «أمين» از ريشه «أمانة» (مقابل «خيانة») مشتق شده باشد.

4 - امانت در تبليغ ، مهم ترين ويژگى رسولان الهى

إنّى لكم رسول أمين

اختصاص به ذكر يافتن امانت از ميان همه صفات ديگر، بيانگر اهميت برتر آن در راستاى ابلاغ پيام وحى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 162 - 3،4

3 - تأكيد لوط ( ع ) بر امانت دارى خويش در ابلاغ پيام الهى

إنّى لكم رسول أمين

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه كلمه «أمين» از ريشه «أمانة» (مقابل «خيانة») مشتق شده باشد.

4 - امانت در تبليغ ، از مهم ترين ويژگى رسولان الهى

إنّى لكم رسول أمين

اختصاص به ذكر يافتن عنوان «أمين» از ميان ديگر صفات، بيانگر اهميت والاى آن در راستاى ابلاغ پيام الهى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 178 - 3،4

3 - تأكيد شعيب ( ع ) بر امانت دارى خويش در ابلاغ پيام الهى

إنّى لكم رسول أمين

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه «أمين» از ريشه «أمانة» (مقابل «خيانة») مشتق باشد.

4 - امانت در تبليغ ، مهم ترين ويژگى رسولان الهى

ص: 382

إنّى لكم رسول أمين

اختصاص به ذكر يافتن وصف امانت از ميان صفات ديگر، بيانگر اهميت والاى آن در ابلاغ پيام وحى است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 193 - 3

3 - امانت ، داراى نقش محورى در ابلاغ و رساندن پيام وحى

نزل به الروح الأمين

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه مهم ترين صفتى كه خداوند براى حامل وحى بيان داشته، امانت او است.

43- امانتدارى در راز

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - تحريم - 66 - 3 - 14

14 - گفتن برخى از مسائل به صورت امانت و سرّى به ديگران ، امرى جايز و روا است .

و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حديثًا

44- امانتدارى رهبران

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 108 - 6

6 - برخوردارى رهبران از صداقت و امانت ، شرط اطاعت و فرمان بردارى ازآنان است .

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 126 - 6

6 - برخوردارى رهبران از صداقت و امانت ، شرط اطاعت و فرمان بردارى از آنان

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 144 - 6

6 - برخوردارى رهبران از صداقت و امانت ، شرط اطاعت و فرمان بردارى از ايشان

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

ص: 383

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 179 - 6

6 - برخوردارى رهبران از صداقت و امانت ، شرط اطاعت و فرمانبرى از ايشان

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

45- امانتدارى رهبرى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 161 - 4

4 - امانتدارى در جمع آورى و حفظ و تقسيم امكانات عمومى جامعه ، از وظايف رهبران الهى *

و ما كان لنبىّ ان يغلّ

با توجّه به شأن نزول ذكر شده براى آيه.

46- امانتدارى شعيب(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 178 - 3،6

3 - تأكيد شعيب ( ع ) بر امانت دارى خويش در ابلاغ پيام الهى

إنّى لكم رسول أمين

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه «أمين» از ريشه «أمانة» (مقابل «خيانة») مشتق باشد.

6 - شعيب ( ع ) ، شخصيتى خوشنام و امانت دار ، نزد مردم ايكه

إنّى لكم رسول أمين

تأكيد شعيب(ع) بر امين بودن خود، در صورتى ثمربخش است كه وى از پيشينه اى همراه با خوشنامى و امانت دارى نزد مردم ايكه برخوردار باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 179 - 2

2 - شعيب ( ع ) ، خواهان اطاعت اصحاب ايكه از او ، به دليل آشكار بودن صداقت و امانت دارى اش

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

برداشت ياد شده از تفريع «اتّقوا. ..» بر «إنّى لكم رسول» به دست مى آيد.

ص: 384

47- امانتدارى صالح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 143 - 3،6

3 - تأكيد صالح ( ع ) بر امانت دارى خويش در ابلاغ پيام الهى

إنّى لكم رسول أمين

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه كلمه «أمين» از ريشه «أمانة» (مقابل «خيانة») مشتق شده باشد.

6 - صالح ( ع ) ، شخصيتى خوشنام و امانت دار در ميان ثموديان

إنّى لكم رسول أمين

تأكيد صالح(ع) بر امين بودن خود، در صورتى ثمربخش است كه وى از پيشينه اى همراه با خوشنامى و امانت دارى برخوردار باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 144 - 2

2 - صالح ( ع ) ، خواهان اطاعت ثموديان از او به دليل آشكار بودن صداقت و امانت دارى وى

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

تفريع «اتّقوا اللّه» بر«إنّى لكم رسول أمين» مى تواند مفيد اين مطلب باشد.

48- امانتدارى عفريت جن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - نمل - 27 - 39 - 4

4 - تأكيد عفريت بر قدرت و امانت خود در آوردن تخت بلقيس

و إنّى عليه لقوىّ أمين

49- امانتدارى كارگر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 26 - 8

8 - لزوم معيار قرار دادن توانايى و امانت در گزينش و استخدام كارگران ، مديران و كارگزاران

إنّ خير من استئجرت القوىّ الأمين

جمله «إنّ خير من استئجرت. ..» تعليل براى «استأجره» مى باشد و با توجه به اين كه تعليل مفيد تعميم است، مطلب ياد شده از آن استفاده مى شود.

ص: 385

50- امانتدارى كارگزاران حكومت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 54 - 11

11- واگذار كننده منصب ، بايد توانمندى و امانت دارىِ منصب پذير را احراز كند .

قال الملك ائتونى به أستخلصه لنفسى . .. مكين أمين

51- امانتدارى لوط(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 162 - 3،6

3 - تأكيد لوط ( ع ) بر امانت دارى خويش در ابلاغ پيام الهى

إنّى لكم رسول أمين

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه كلمه «أمين» از ريشه «أمانة» (مقابل «خيانة») مشتق شده باشد.

6 - لوط ( ع ) ، شخصيتى خوشنام و امانت دار در ميان قوم خود

إنّى لكم رسول أمين

تأكيد لوط(ع) بر امين بودن خود، در صورتى ثمربخش است كه وى از پيشينه اى همراه با خوشنامى و امانت دارى برخوردار باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 163 - 4

4 - لوط ( ع ) ، خواهان اطاعت قومش از او به دليل آشكار بودن صداقت و امانت دارى وى

فاتّقوا اللّه و أطيعون

تفريع «اتّقواللّه» بر «إنّى لكم رسول أمين» بيانگر مطلب ياد شده است.

52- امانتدارى محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 161 - 3

3 - امانتدارى پيامبر (صلی الله علیه و آله) در جمع آورى و تقسيم غنايم

و ما كان لنبىّ ان يغلّ

در شأن نزول آيه آمده كه تيراندازان گماشته شده بر تپه احد، سنگر خويش را به اين پندار رها كردند كه پيامبر (صلی الله علیه و آله)، غنايم را بين همه رزمندگان تقسيم نخواهد كرد و هر كس هر چه به دست آورد، از آن او خواهد شد. (مجمع البيان، ذيل آيه).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 386

12 - مؤمنون - 23 - 69 - 4

4 - سرزنش كافران از سوى خداوند ، به خاطر انكار رسالت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، على رغم آگاهى آنان از شخصيت ارزشى و اخلاقى ( صداقت ، امانت و . . . ) آن حضرت

أم لم يعرفوا رسولهم فهم له منكرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 2 - 15

15 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، امانت دار پيام الهى است .

يتلوا

فعل «يتلوا» (از ريشه «تلو»)، بيانگر آن است كه خوانده هاى پيامبر(صلی الله علیه و آله)، در حقيقت اعاده بى كم و كاست و پى گيرى كلمه به كلمه همان معارفى است كه دريافت كرده است.

53- امانتدارى مدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 26 - 8

8 - لزوم معيار قرار دادن توانايى و امانت در گزينش و استخدام كارگران ، مديران و كارگزاران

إنّ خير من استئجرت القوىّ الأمين

جمله «إنّ خير من استئجرت. ..» تعليل براى «استأجره» مى باشد و با توجه به اين كه تعليل مفيد تعميم است، مطلب ياد شده از آن استفاده مى شود.

54- امانتدارى ملائكه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 26 - 11

11- « عن أميرالمؤمنين ( ع ) فى خطبة تعرف بالأشباح قال : ثمّ خلق سبحانه لإسكان سماواته . . . خلقاً بديعاً من ملائكته . . .لايدّعون أنهم يخلقون شيئاً معه ممّا إنفرد به « بل عباد مكرمون . لايسبقونه بالقول و هم بأمره يعملون » جعلهم اللّه فيما هنالك أهل الأمانة على وحيه ;

از اميرالمؤمنين(ع) نقل شده است كه آن حضرت در ضمن خطبه اى معروف به اشباح فرمودند: آن گاه خداى سبحان براى جاى دادن در آسمان هاى خود . .. آفريده هاى بديعى از فرشتگان خود را آفريد ... آنان ادعا ندارند كه در معيت خدا چيزى را آفريده باشند كه آفرينش آن در انحصار او بوده است «بل عباد مكرمون...» خدا آنان را در آن جا اهل امانت بر وحى خود قرار داده است».

ص: 387

55- امانتدارى موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 26 - 6،12

6 - موسى ( ع ) ، مردى نيرومند و شخصيتى امين در ديدگاه دختر شعيب

إنّ خير من استئجرت القوىّ الأمين

12 - « عن الرضا ( ع ) : . . . و لمّا قالت : « استأجره إنّ خير من استأجرت القوىّ الأمين » قال أبوها كيف علمت ذلك ؟ قالت لمّا أتيته برسالتك فأقبل معى قال كونى خلفى و دلّينى على الطريق . . . ;

از امام رضا(ع) روايت شده [است كه فرمود] آن گاه كه دختر شعيب به پدرش گفت: موسى را اجير كن; چون بهترين اجير كسى است كه نيرومند و امين باشد; پدر گفت: چگونه به اين حقيقت پى برده اى؟ گفت: آن گاه كه پيام تو را براى او بردم با من همراه شد و گفت: تو پشت سر من باش و راه را به من نشان ده. ..».

56- امانتدارى مؤمنان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 8 - 2

2 - مؤمنان راستين ، انسان هايى امانت دار و پايبند به عهد و پيمان

قد أفلح المؤمنون . .. و الذين هم لأمنتهم و عهدهم رعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 32 - 1

1 - رعايت امانت و پايبندى به عهد و پيمان خويش ، از ويژگى هاى مؤمنان و مسلمانان راستين

و الذين هم لأمنتهم و عهدهم رعون

57- امانتدارى نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 107 - 3،6

3 - تأكيد نوح ( ع ) بر امانت دارى خويش در تبليغ پيام الهى

إنّى لكم رسول أمين

برداشت ياد شده بر اين اساس است كه واژه «أمين» از ريشه «أمانة» مشتق شده باشد.

6 - نوح ( ع ) ، شخصيتى خوشنام و امانتدار در ميان قومش

إنّى لكم رسول أمين

تأكيد نوح(ع) بر «أمين» بودن خود در ابلاغ پيام الهى، در صورتى ثمر بخش خواهد بود كه وى در ميان قومش، از سابفه امانت

ص: 388

دارى و خوش نامى برخوردار بوده باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 108 - 5

5 - نوح ( ع ) ، خواهان اطاعت قومش از او به خاطر صداقت و امانت دارى وى

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

58- امانتدارى هود(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 68 - 1

1 - هود ( ع ) در پاسخ قوم عاد ، خويشتن را مبلّغ پيام هاى خداوند ، خيرخواه مردم و فردى امين و سزاوار اطمينان خواند .

أبلغكم رسلت ربى و أنا لكم ناصح أمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 125 - 3،6

3 - تأكيد هود ( ع ) بر امانت دارى خويش در ابلاغ پيام الهى

إنّى لكم رسول أمين

برداشت ياد شده بدان احتمال است كه «أمين» از ريشه «أمانة» - مقابل خيانت - مشتق شده باشد.

6 - هود ( ع ) ، شخصيتى خوشنام و امانت دار در ميان قوم خويش

إنّى لكم رسول أمين

تأكيد هود(ع) بر «أمين» بودن خود، در صورتى ثمربخش است كه وى از پيشينه امانت دارى و خوشنامى برخوردار باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - شعراء - 26 - 126 - 2

2 - هود ( ع ) ، خواهان اطاعت قومش از او ، به دليل آشكار بودن صداقت وامانت دارى وى

إنّى لكم رسول أمين . فاتّقوا اللّه و أطيعون

تفريع «اتقوا اللّه وأطيعون» بر «إنّى لكم رسول أمين» مفيد مطلب ياد شده است.

59- امانتدارى يوسف(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 54 - 7

ص: 389

7- يوسف ( ع ) انسانى مقتدر و امين و شايسته اعتماد بود .

إنك اليوم لدينا مكين أمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 55 - 19

19- « عن الرضا ( ع ) : . . . فى قوله تعالى : « . . .إنى حفيظ عليم » قال : حافظ لما فى يدىّ عالم بكل لسان ;

از امام رضا(ع) . .. درباره سخن خدا «...إنى حفيظ عليم» روايت شده است كه فرموده: مراد اين است كه نگه دارنده چيزى هستم كه در تصرف من است و آگاه به همه زبانها مى باشم».

60- اهميت امانتدارى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 76 - 2

2 - اهميّت و ارزش امانتدارى و وفاى به عهد

بلى من اوفى بعهده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 77 - 3

3 - امانتدارى و حقوق اجتماعى ، عهد الهى است . *

و منهم من ان تأمنه بدينار لا يؤدّه اليك . .. انّ الّذين يشترون بعهد اللّه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 58 - 2

2 - اهميّت ويژه امانتدارى و بازگرداندن امانت به صاحب آن

انّ اللّه يأمركم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها

آوردن كلمه «انّ» و اسناد امر به اسم جلاله (اللّه) و نيز ايراد فرمان با جمله خبريّه «يأمركم»، دلالت بر اهميّت و اعتناى بسيار به شأن امانت دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 27 - 7،8

7 - پيامد هاى شوم خيانت به خدا و رسول و زشتى خيانت آدمى به امانت هاى جامعه ، امرى روشن و بى نياز از برهان

لاتخونوا اللّه . .. و أنتم تعلمون

در اينكه مفعول «تعلمون» چيست، نظرهاى مختلفى ايراد شده كه از جمله آنهاست، زشتى خيانت، پيامدهاى شوم آن و حرمت آن از ديدگاه عقل و شرع.

ص: 390

8 - حفظ امانت اهل ايمان ، در نظام دستورى دين ، داراى اهميتى ويژه و والا

يأيها الذين ءامنوا لاتخونوا اللّه . .. و تخونوا أمنتكم

از اينكه خيانت در امانتهاى مردم در كنار خيانت به خدا و رسول ياد شده است، اهتمام خاص قرآن به لزوم حفظ امانت مردم معلوم مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 56 - 19

19- عفت و پاكدامنى ، امانت و صداقت ، يكتاپرستى ، كتمان نكردن دانش و مسؤوليت پذيرى ، از مصاديق نيكوكارى است .

و لانضيع أجر المحسنين

از مصداقهاى مورد نظر براى «المحسنين» يوسف(ع) است. بنابراين توصيفها و ويژگيهاى ياد شده براى او ، مصاديق احسان و نيكوكارى در ديدگاه قرآن مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 8 - 3

3 - امانت دارى و پايبندى به پيمان ، توصيه خدا به اهل ايمان

قد أفلح المؤمنون . .. و الذين هم لأمنتهم و عهدهم رعون

61- خيانت در امانتدارى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 75 - 5،9،17

5 - خيانتكارى برخى از اهل كتاب ، حتى در ناچيزترين امانتها

و منهم من ان تأمنه بدينار لا يؤدّه اليك

9 - ديدگاه هاى متفاوت اهل كتاب درباره غير همكيشان خود ، موجب حفظ امانت و يا خيانت در آن

و من اهل الكتاب . .. و منهم من ان تأمنه ... ذلك بانّهم قالوا ليس علينا فى الامّي

«ذلك»، اشاره به طايفه دوم است.

17 - نسبت تجويز خيانت در امانت ، به خداوند ، دروغ بستن به اوست .

و منهم من ان تأمنه بدينار لا يؤدّه اليك . .. قالوا ليس علينا فى الامّيّن سبيل و

رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) در پى نزول آيه فوق فرمود: كذب اعداء اللّه ما من شىء كان فى الجاهلية الاّ و هو تحت قدمىّ هاتين الاّ الامانة فانّها مؤدّاة الى البرّ و الفاجر.

_______________________________

الدر المنثور، ج 2، ص 244 ; مجمع البيان، ج 2، ص 778.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 391

2 - آل عمران - 3 - 76 - 8

8 - خيانت در امانت و بدعتگذارى در دين از سوى اهل كتاب ، برخاسته از بى تقوايى آنان

و منهم من ان تأمنه بدينار . .. و يقولون على اللّه الكذب ... بلى من اوفى بعهده و

62- ذكر امانتدارى جبرئيل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - تكوير - 81 - 21 - 7

7 - توجّه به شرافت جبرئيل و نيرومندى ، منزلت الهى ، فرمان روايى بى چون و چرا و امانت دارى او ، زمينه ساز باور به سلامت قرآن در مرحله نزول و ابلاغ به پيامبر (صلی الله علیه و آله)

إنّه لقول رسول كريم . ذى قوّة عند ذى العرش مكين . مطاع ثَمّ أمين

63- زمينه امانتدارى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 64 - 14

14- امانت دارى انسان ها و تعهدشان بر حفاظت از امانت ، به ترحّم و دلسوزى آنان بستگى دارد .

فالله خير حفظًا و هو أرحم الرحمين

64- فضيلت امانتدارى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 32 - 2

2 - امانت دارى و پايبندى به عهد و پيمان ، از خصلت هاى شايسته و بايسته

و الذين هم لأمنتهم و عهدهم رعون

65- گواهى در امانتدارى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 6 - 15

15 - لزوم گواه گرفتن ، در اداى اموال ديگران

فاذا دفعتم اليهم اموالهم فاشهدوا عليهم

ص: 392

به نظر مى رسد ملاك در شاهد گرفتن، مختص مال يتيم نباشد. بنابراين آيه مى تواند دليل لزوم گواه گرفتن براى اداى همه اموال و ديون باشد.

ص: 393

امت

1- امت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 19 - 1

1 - انسان ها در جامعه نخستين به صورت امت واحد مى زيستند .

و ما كان الناس إلا أمة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 8 - 1

1 - خداوند ، قادر به همسان ساختن مجموعه بشر ، در صورت تعلق مشيت او به همگونگى اجبارى آنان

و لو شاء اللّه لجعلهم أُمّة وحدة

2- آثار احضار اخروى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 10

10 - احضار امت ها براى حسابرسى ، مايه هراس و به زانو درآمدن آنان در صحنه قيامت *

و ترى كلّ أمّة جاثية كلّ أمّة تدعى إلى كتبها

برداشت بالا بدان احتمال است كه جمله «كلّ أمة تدعى إلى كتابها» درصدد بيان علت «كلّ اُمّة جاثية» باشد.

3- آثار امت هاى هلاك شده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 394

10 - كهف - 18 - 59 - 7

7- خرابه ها و آثار برخى جوامع هلاك شده ، براى مردم عصر بعثت ، قابل دسترسى و مشاهده بوده است .

و تلك القرى أهلكنهم

واژه «تلك» براى اشاره است و نشان مى دهد كه مخاطب، مشارٌإليه را مى شناسد و يا براى او، قابل شناخت و دستيابى است.

4- آثار انقراض امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 43 - 2

2 - عدم دسترسى جوامع هم عصر موسى ( ع ) به تعاليم آسمانى ، بر اثر انقراض نسل هاى پيشين

و لقد ءاتينا موسى الكتب من بعد ما أهلكنا القرون الاُولى

قيد «من بعد ما أهلكنا. ..» مى رساند كه با انقراض نسل هاى پيشين، تعليمات پيامبران قبل نيز از ميان رفته بود و مردم عصر موسى(ع) به كلى از آموزه هاى آنان فاصله گرفته بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 45 - 4

4 - گذشت زمان و انقراض نسل هاى پيشين ، باعث از ميان رفتن خاطرات پيامبران ، كتاب هاى آسمانى ، شرايع الهى و محروم شدن مردم عصر بعثت از آنها شد .

و لكنّا أنشأنا قرونًا فتطاول عليهم العمر

5- آثار باستانى امت هاى پيشين در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 7

7- خرابه ها و آثار برخى جوامع هلاك شده ، براى مردم عصر بعثت ، قابل دسترسى و مشاهده بوده است .

و تلك القرى أهلكنهم

واژه «تلك» براى اشاره است و نشان مى دهد كه مخاطب، مشارٌإليه را مى شناسد و يا براى او، قابل شناخت و دستيابى است.

6- آثار پيروزى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 33 - 8

ص: 395

8- رهايى از ستم و دستيابى امت ها به پيروزى ، مقدمه آزمون آنان از سوى خداوند

و لقد نجّينا بنى إسرءيل . .. ما فيه بلؤا مبين

از ترتب آزمايش بر آزادى بنى اسرائيل، مطلب بالا استفاده مى شود.

7- آثار تجاوزگرى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 14 - 2

2 - روحيه سركشى امت ها ، عامل ناكامى پيامبران اولواالعزم در دعوت به وحدت دينى

شرع لكم . .. أن أقيموا الدين ... و ما تفرّقواإلاّ

8- آثار تجاوزگرى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 14 - 3

3 - اختلافات دينى امت هاى پيشين ، ناشى از روح تجاوزگرى بود ; نه از جهالت و نادانى

و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم بغيًا بينهم

9- آثار جهل امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 14 - 3

3 - اختلافات دينى امت هاى پيشين ، ناشى از روح تجاوزگرى بود ; نه از جهالت و نادانى

و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم بغيًا بينهم

10- آثار حسابرسى اخروى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 10

10 - احضار امت ها براى حسابرسى ، مايه هراس و به زانو درآمدن آنان در صحنه قيامت *

و ترى كلّ أمّة جاثية كلّ أمّة تدعى إلى كتبها

برداشت بالا بدان احتمال است كه جمله «كلّ أمة تدعى إلى كتابها» درصدد بيان علت «كلّ اُمّة جاثية» باشد.

ص: 396

11- آثار حق ستيزى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 3 - 2

2 - خوى سركشى ، تكبر ، حق ناپذيرى و ستيزه جويى ، عامل نابودى بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته

بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق . كم أهلكنا من قبلهم من قرن

آيه شريفه، درصدد بيان اين حقيقت است كه آنچه موجب ايمان نياوردن كافران صدراسلام شد، همان سبب كفر بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته گرديد.

12- آثار حق ناپذيرى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 3،4

3- دشمنى با حق و سرسختى در برابر آن ، مايه هلاكت بسيارى از جوامع و تمدن هاى پيشين

و تنذر به قومًا لدًّا . و كم أهلكنا قبلهم من قرن

وصف «لدّاً» بر شدت سرسختى و خصومت دلالت دارد، بيان هلاكت جوامع به دنبال مطرح ساختن سرسختى مردم عصر بعثت، نشان از تأثير بسزاى اين خصلت در نابودى اقوام پيشين دارد.

4- هلاكت اقوام و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ در اثر خيره سرى در مقابل حق ، نشانگر واقعيت داشتن انذار هاى قرآن است .

و تنذر به . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

طرح مسأله نابودى جوامع در طول تاريخ (در پى بيان وظيفه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در انذار مردم لجوج به وسيله قرآن) هشدارى به مردم عصر بعثت و ديگر عصرها است كه ايستادگى و سرسختى در برابر حق، عواقب زيانبار و تباه كننده اى براى جوامع در پى دارد.

13- آثار ظلم امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 5 - 3

3 - ستمگرى امتهاى پيشين، عامل نابودى آنان با كيفرهاى دنيوى (عذاب استيصال) شد.

كم من قرية أهلكنها . .. قالوا إنا كنا ظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 397

9 - ابراهيم - 14 - 45 - 5

5- هلاكت و عذاب اقوام و جوامع پيشين از سوى خداوند ، بر اثر ستم پيشگى آنها

و سكنتم فى مسكن الذين ظلموا أنفسهم و تبيّن لكم كيف فعلنا بهم و ضربنا لكم الأمثا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 9

9- هلاكت جوامع ، نتيجه تداوم يافتن ستم پيشگى آنان و سود نبردن از مُهلت ها است .

تلك القرى أهلكنهم لمّا ظلموا و جعلنا لمهلكهم موعدًا

14- آثار ظلم امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 2

2- ستم گرى و كفر برخى از جوامع پيشين ، مايه هلاكت آنان با عذاب ويران كننده الهى است .

أهلكنهم لمّا ظلموا

مراد از ظلم در «ظلموا» - به قرينه آيات قبل - اِعراض از آيات خدا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 2

2 - ظلم و بى دادگرى ، عامل اصلى هلاكت جوامع پيشين و باعث گرفتار شدن آنها به عذاب خشم الهى ( استيصال )

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة ثمّ أخذتها

15- آثار عصيان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 3 - 2

2 - خوى سركشى ، تكبر ، حق ناپذيرى و ستيزه جويى ، عامل نابودى بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته

بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق . كم أهلكنا من قبلهم من قرن

آيه شريفه، درصدد بيان اين حقيقت است كه آنچه موجب ايمان نياوردن كافران صدراسلام شد، همان سبب كفر بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته گرديد.

ص: 398

16- آثار عقيده امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 53 - 11

11 - تأثير عقايد و اعمال امت ها در تحولات اجتماعى آنان

ذلك بأن اللّه لم يك مغيرا نعمة أنعمها على قوم حتى يغيروا ما بأنفسهم

17- آثار عمل امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 53 - 11

11 - تأثير عقايد و اعمال امت ها در تحولات اجتماعى آنان

ذلك بأن اللّه لم يك مغيرا نعمة أنعمها على قوم حتى يغيروا ما بأنفسهم

18- آثار فسق امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 1

1- جوامع و ملت هاى بسيارى پس از دوران نوح ( ع ) در نتيجه فسق و گناه و به اراده خداوند نابود شدند .

ففسقوا . .. و كم أهلكنا من القرون

«قرن» (مفرد قرون) به معناى قومى است كه نزديك به يك زمان و در يك عصر زندگى مى كنند (مفردات راغب).

19- آثار كفر امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 2

2- ستم گرى و كفر برخى از جوامع پيشين ، مايه هلاكت آنان با عذاب ويران كننده الهى است .

أهلكنهم لمّا ظلموا

مراد از ظلم در «ظلموا» - به قرينه آيات قبل - اِعراض از آيات خدا است.

ص: 399

20- آثار گناه امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 1

1- جوامع و ملت هاى بسيارى پس از دوران نوح ( ع ) در نتيجه فسق و گناه و به اراده خداوند نابود شدند .

ففسقوا . .. و كم أهلكنا من القرون

«قرن» (مفرد قرون) به معناى قومى است كه نزديك به يك زمان و در يك عصر زندگى مى كنند (مفردات راغب).

21- آثار لجاجت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 4

4- هلاكت اقوام و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ در اثر خيره سرى در مقابل حق ، نشانگر واقعيت داشتن انذار هاى قرآن است .

و تنذر به . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

طرح مسأله نابودى جوامع در طول تاريخ (در پى بيان وظيفه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در انذار مردم لجوج به وسيله قرآن) هشدارى به مردم عصر بعثت و ديگر عصرها است كه ايستادگى و سرسختى در برابر حق، عواقب زيانبار و تباه كننده اى براى جوامع در پى دارد.

22- آثارباستانى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 10 - 5

5- امكان دستيابى بشر در هر عصر ، به آثار برجاى مانده از امت هاى نابودشده پيشين

أفلم يسيروا

قرآن، فقط براى مخاطبان عصر نزول سخن نمى گويد; بلكه پيام آن متوجّه همه عصرها و نسل ها است. باتوجه به اين نكته استفاده مى شود كه آثار برجاى مانده از امت هاى هلاك شده، به گونه اى است كه در هر عصر قابل مشاهده و يا اكتشاف است.

23- آرزوهاى امت هاى هلاك شده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 95 - 2

2- جوامع هلاك شده ، آرزومند بازگشت به دنيا و تدارك اعمال خويش اند .

حرم على قرية أهلكنها أنّهم لايرجعون

ص: 400

اگر مراد از بازگشت، بازگشت به دنيا باشد; با توجه به تأكيد خداوند (حرام. .. أنّهم لايرجعون) چنين استفاده مى شود كه امت ها خواهان بازگشت بوده اند.

24- اتحاد امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 30

30 - وحدت امت ها در گرو وحدت شريعت و آيين آنهاست .

لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجاً ولو شاء اللّه لجعلكم امة وحدة

مقتضاى ارتباط دو جمله «لكل جعلنا . ..» و «لو شاء اللّه ...» ، اين است كه پيدايش امت واحده به وسيله شريعت واحد تحقق مى يابد. بنابراين وحدت انسانها، وابسته به وحدت شريعت و دين است.

25- اتمام حجت بر امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 113 - 5

5- عذاب و كيفر امت ها ، پس از اتمام حجت الهى بر آنان با فرستادن انبيا بود .

لقد جاءهم رسول منهم فكذّبوه فأخذهم العذاب

26- اتمام حجت بر امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 72 - 3

3 - اتمام حجت خداوند به امت هاى پيشين ، به وسيله رسولان انذارگر

و لقد أرسلنا فيهم منذرين

يادآورى فرستاده شدن پيامبران به سوى امت ها - پس از ذكر گمراهى اكثريت امت ها - مى تواند به اين نكته اشاره داشته باشد كه گمراهىِ اكثريت مردم، على رغم آمدن رسولان الهى براى هدايت آنان و اتمام حجت بر ايشان بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 4 - 1

1 - خداوند ، بر همه امت هاى پيشين ، اتمام حجت كرده ، آنان را از برهانى آشكار ، برخوردار ساخته بود .

و ما تفرّق الذين أُوتوا الكتب إلاّ من بعد ما جاءتهم البيّنة

ص: 401

27- اجل امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 34 - 1،3،4

1 - پيدايش و زوال هر يك از امتها، زمان بندى شده و داراى نظمى دقيق

و لكل أمة أجل فإذا جاء أجلهم . .. و لا يستقدمون

3 - امتها و جوامع بشرى، ناتوان از كمترين شتاب در سپرى ساختن تاريخ حيات خويش

فإذا جاء أجلهم . .. لا يستقدمون

4 - پيدايش و انقراض امتها، بيرون از اختيار آنان است.

فإذا جاء أجلهم لا يستاخرون ساعة و لا يستقدمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 5 - 1،2،3

1- هيچ امتى ، نمى تواند اجل خود را به جلوتر از وقت تعيين شده ، تغيير دهد .

ما تسبق من أمة أجلها

2- هر امتى ، داراى اجلى مقدر و تعيين شده از جانب خداوند و غير قابل تغيير

ما تسبق من أمة أجلها

3- هيچ امتى ، توان به تأخير انداختن اجل معين شده خود را ندارد .

ما تسبق من أمة أجلها و ما يستئخرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 8 - 7

7- سنت عدم تقديم و تأخير اجل امت ها از موعد مقرر خود ، اصلى است حاكم .

ما تسبق من أمة أجلها . .. و قالوا ... لو ما تأتينا بالملئكة ...ما ننزّل الملئكة

خداوند در آيات قبل، بيان نمود كه هر امتى داراى اجلى معين است و هيچ تقديم وتأخيرى در آن نيست و در اين آيه، مى گويد: ملائكه جز به حق نازل نمى شوند و اگر نازل شوند، كفار هيچ مهلتى براى زندگى نخواهند داشت و چون چنين است، پس ملائكه نازل نمى شوند. احتمالاً چنين جوابى به خاطر اين است كه هنوز، اجل آنان نرسيده بود و قانون مندى اجل، اصلى حاكم بر ساير امور است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 129 - 11

11 - امت ها ، داراى اجل و سرآمدى معين و مشخص براى انقراض خويش

و لولا كلمة سبقت من ربّك لكان لزامًا و أجل مسمًّى

ص: 402

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 43 - 1

1 - هر امتى ، داراى اجلى معين و تغيير ناپذير است .

ما تسبق من أُمّة أجلها و ما يستئخرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 4 - 6

6 - ملت ها و جوامع بشرى ، داراى حيات و اجلى مشخص همانند اعضا و افراد آنها

و يؤخّركم إلى أجل مسمًّى

28- اجل حتمى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 8،10

8 - هيچ امتى نه پيشتر از اجل قطعى و مدت مقدر خود منقرض مى شود و نه بيشتر از آن پايدار مى ماند .

لكل أمة أجل إذا جاء أجلهم فلايستئخرون ساعة و لايستقدمون

10 - هيچ امت و جامعه اى توانايى پيش يا پس انداختن اجل محتوم خود را ندارد .

لكل أمة أجل إذا جاء أجلهم فلايستئخرون ساعة و لايستقدمون

29- اجل مسمى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 43 - 3

3 - هيچ امتى ، پس از فرا رسيده اجلش ، لحظه اى پايدار نخواهد بود .

ما تسبق من أُمّة أجلها و ما يستئخرون

30- اختلاف امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 29

29 - تعدد شرايع و امت ها ، برخاسته از مشيت الهى

ص: 403

لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجاً ولو شاء اللّه لجعلكم امة وحدة

31- اختلاف امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 4 - 5

5 - بروز اختلاف در ميان امت هاى پيشين ، با وجود دستيابى آنان به كتاب آسمانى و برهان ، نمونه اى از انفكاك ناپذيرى برخى كافران از مرام خويش ; حتى با پى بردن به تضاد آن با برهان

لم يكن . .. منفكّين ... حتّى تأتيهم البيّنة ... و ما تفرّق... إلاّ من بعد ما جاء

32- اختلاف دينى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 93 - 1

1- امت هاى پيامبران گذشته ، پس از يك دوره وحدت دينى ، به اختلاف و پراكندگى در پرستش خداى واحد مبتلا شدند .

أُمّة وحدة و أنا ربّكم فاعبدون . و تقطّعوا أمرهم بينهم

برداشت بالا، مبتنى بر اين است كه ضميرهاى جمع در «تقطّعوا أمرهم بينهم» به امت هاى پيامبران گذشته بازگردد و در حقيقت بيانگر چگونگى واكنش مردم و وضعيت دين توحيدى پس از مرگ انبيا در ميان پيروانشان باشد. گفتنى است «أمر» به معناى «شأن» است و بر تمامى رفتارها و سخنان اطلاق مى شود; ولى دراين آيه - به تناسب مقام - مقصود از آن دين است.

33- اختلاف دينى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 14 - 1

1 - پيدايش اختلافات دينى در ميان امت هاى پيشين ، با وجود توصيه مكرر خداوند بر حفظ وحدت و پرهيز از تفرقه

شرع لكم . .. و لاتتفرّقوا ... و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم

تأكيد اديان بر حفظ وحدت دينى، از آيه قبل (أقيموا الدين و لا تتفرّقوا فيه) استفاده شده است.

34- استهزاهاى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 11 - 1

ص: 404

1- همه پيامبران الهى در ميان امت خود ، بدون استثنا مورد استهزاى آنان قرار گرفتند .

و ما يأتيهم من رسول إلاّ كانوا به يستهزءون

35- استهزاهاى كافران امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 32 - 3

3- كفرپيشگان امت هاى گذشته پيامبران خويش را به استهزا و تمسخر مى گرفتند .

و لقد استهزىء برسل من قبلك فأمليت للذين كفروا

36- اضطرار اخروى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 4

4 - اضطرار و ناتوانى همه امت ها در روز قيامت ، امرى نمايان و قابل مشاهده

و ترى كلّ أمّة جاثية

تعبير «ترى» مشهود بودن آن صحنه را افاده مى كند و «جاثية» مى تواند كنايه از اضطرار و ناتوانى باشد.

37- اغواپذيرى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 63 - 6

6- امت هاى پيشين ، فريفته شيطان شده و تسليم انبياى خود نشدند .

لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلك فزيّن لهم الشيطن أعملهم

جمله «زيّن لهم الشيطان أعمالهم» به قرينه وعده عذابى كه در همين آيه به آن امتها داده شده، كنايه از عدم تسليم آنها در برابر انبياست.

38- اقليت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 71 - 3

3 - وجود عده اندكى هدايت يافته و سعادتمند ، در ميان امت هاى پيشين

ص: 405

و لقد ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين

تعبير گمراه شدن اكثريت مردم، مى رساند كه عده اى هرچند در اقليت، از ميان مردم به راه هدايت و سعادت دست يافته اند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 2

2 - برخى از امت هاى گذشته با مشاهده معجزات پيامبران ايمان آوردند و به عهد خويش ( تصديق پيامبران در صورت ارائه معجزه ) وفا كردند .

و ما وجدنا لأكثرهم من عهد

39- اكثريت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 1

1 - اكثر امت هاى پيشين ، كافر و بر عهد هاى خويش با خدا و پيامبران او ناپايدار بودند .

و ما وجدنا لأكثرهم من عهد

40- امت بودن ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 120 - 1

1- ابراهيم ( ع ) ، به تنهايى داراى ارج و منزلت يك امت و برخوردار از تمامى فضيلت ها و ارزش هاى انسانى

إن إبرهيم كان أُمّة

توصيف ابراهيم(ع) به «امت» ممكن است به اين خاطر باشد كه تمامى فضيلتها و ارزشهايى كه ممكن است در يك ملت - نه در يك فرد - جمع باشد، در آن حضرت جمع بود و از منزلت و مقام يك جامعه كامل - با همه گوناگونى فضيلتها و ارزشهاى موجود آن - برخوردار بود.

41- امت بودن مأجوج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 94 - 13

13- « عن حذيفة قال : سألت رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) عن يأجوج و مأجوج ؟ فقال : يأجوج أُمّة و مأجوج أُمّة ;

از حذيفه، روايت شده كه گفت: از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در باره يأجوج و مأجوج را پرسيدم؟ فرمود: يأجوج، يك امت و مأجوج هم يك

ص: 406

امت است».

42- امت بودن نسل ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 134 - 1

1 - ابراهيم ، اسماعيل ، اسحاق ، يعقوب و فرزندان آنان ، امتى پرستشگر خدا و تسليم در برابر او

تلك أمة قد خلت

مشاراليه «تلك» پيامبران ياد شده در آيه قبل و فرزندانشان است. به كارگيرى «تلك» براى اشاره به مذكر به لحاظ خبر (أمة) مى باشد.

43- امت بودن يأجوج

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 94 - 13

13- « عن حذيفة قال : سألت رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) عن يأجوج و مأجوج ؟ فقال : يأجوج أُمّة و مأجوج أُمّة ;

از حذيفه، روايت شده كه گفت: از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در باره يأجوج و مأجوج را پرسيدم؟ فرمود: يأجوج، يك امت و مأجوج هم يك امت است».

44- امت پس از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 31 - 2

2 - وجود فاصله زمانى ميان طوفان نوح و شكل گيرى جامعه جديد

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرنًا ءاخرين

برداشت ياد شده، با توجه به آمدن «ثمّ»- كه براى فاصله زمانى است - استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 33 - 1

1 - جامعه نخستين پس از نوح ( ع ) ، متشكل از مردم عادى و گروه اشراف

و قال الملأ من قومه . .. و أترفنهم فى الحيوة الدنيا

«ملا»به سران و اشراف گفته مى شود0 «اتراف» (مصدر «اترفنا») به معناى متنعم كردن و برخوردار ساختن است.

ص: 407

45- امت غير مسلمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 159 - 2،5

2 - كسانى كه تنها بخشى از دين را پذيرفته اند، از امت پيامبر(صلی الله علیه و آله) محسوب نخواهند شد.

إن الذين فرقوا دينهم . .. لست منهم فى شىء

«منهم» خبر براى «لست» است، «من» در جمله هايى مانند «ليس منى» و «انه منى» و . .. به معناى اتصال و ارتباط است. بنابراين «لست منهم» يعنى تو ارتباط با آنان ندارى و در نتيجه آنان نيز با تو به عنوان پيامبر(صلی الله علیه و آله) ارتباطى ندارند و اين به معناى خروج از امت محمد(صلی الله علیه و آله) و دين اسلام است.

5 - گروههاى مذهبى كه بر اساس پذيرش بخشى از دين تشكيل يافته اند، از امت پيامبر(صلی الله علیه و آله) نيستند.

إن الذين فرقوا دينهم و كانوا شيعا لست منهم فى شىء

46- امت مسلمان

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 286 - 28

28 - رفع مؤاخذه خطا و نسيان از امّت اسلامى

ربّنا لا تؤاخذنا ان نسينا أو اخطأنا

پيامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله): رفع عن امّتى اربع خصال: خطاؤها و نسيانها . .. و ذلك قول اللّه تعالى: «ربنا لا تؤاخذنا ... »

_______________________________

كافى، ج 2، ص 462، ح 1 ; نورالثقلين، ج 1، ص 305، ح 1226.

47- امت واحده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 27،28

27 - قدرت خداوند بر قرار دادن انسان ها در يك شريعت و به صورت يك امت

و لو شاء اللّه لجعلكم امة وحدة

28 - تشكل تمام آدميان در يك امت ، خواست خداوند نيست .

و لو شاء اللّه لجعلكم امة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 408

9 - نحل - 16 - 93 - 1

1- از ميان رفتن اختلافات عقيدتى و فكرى بشر و تبديل امت ها به امتى واحد ، در مشيت الهى امرى ممكن است .

و لو شاء الله لجعلكم أُمّة وحدة

مقصود از «أُمّة واحدة» - به قرينه جمله «يضلّ من يشاء و يهدى. ..» - وحدت امت در عقيده و دين است; چنان كه واژه «امت» از نظر لغت در گروهى كه دين واحدى داشته باشند، استعمال شده است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 92 - 1،2،7

1- امت اسلام ، امتى واحد و داراى دينى يكتا

إنّ هذه أُمّتكم أُمّة وحدة

«هذه» مبتدا و مشاراليه آن امرى است كه در ذهن مخاطبان مستحضر است و «أُمّتكم أُمّة واحدة» خبر «هذه» و حال است. اين جمله مثل «هذا بعلى شيخاً» بيانگر آن امر در ذهن است. گفتنى است «أُمّة» در نزد برخى از اهل لغت به معناى مجموعه انسان هايى است كه در چيزى مانند دين، زمان و مكان واحد اجتماع كرده و مشترك باشند (مفردات راغب) و در نظر برخى ديگر به معناى دين و ملت است (لسان العرب).

2- پيامبران ( ع ) و پيروان آنان ، همگى امتى واحد و داراى دينى واحد بودند .

إنّ هذه أُمّتكم أُمّة وحدة

برداشت بالا مبتنى بر اين است كه مخاطب آيه شريفه، پيامبران الهى باشند كه در آيات پيشين از آنان ياد شده است، چون اين آيه در پايان نقلِ داستان هاى آنان آمده است. جمله «و تقطّعوا أمرهم بينهم» (دينشان را ميان خود پاره پاره كردند) شاهد اين مطلب مى باشد. گفتنى است در آيه هاى 51 و 52 سوره «مؤمنون» (23) نيز به صراحت، پيامبران مورد خطاب قرار گرفته اند: (يا أيها الرسل كلوا من الطيبات... و إنّ هذه أُمّتكم أُمّة واحدة و أنا ربّكم فاتّقون).

7- اعتقاد به پروردگار يكتا ، محور وحدت انسان ها و تشكل امّت واحده است .

إنّ هذه أُمّتكم أُمّة وحدة و أنا ربّكم فاعبدون

48- امت وسط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 1،3،7

1 - خداوند ، امت اسلام را امتى معتدل و برتر قرار داد .

جعلنكم أمة وسطاً

كلمه «وسطاً» چنانچه برخى از مفسران گفته اند كنايه از «معتدل» و يا «برتر» است.

3 - نقش تغيير قبله از بيت المقدس به كعبه ، در نيل امت اسلامى به امتى معتدل و برتر

ما وليهم عن قبلتهم التى كانوا عليها . .. و كذلك جعلنكم أمة وسطاً

7 - اعتدال امت اسلام و برترى آنان بر ساير امت ها ، دليل حجت بودن آنان بر ساير ملتهاست .

جعلنكم أمة وسطاً لتكونوا شهداء على الناس

ص: 409

49- امت ها در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 38 - 5،8

5 - هر امتى پس از ورود به جهنم، امت هم مسلك خويش را لعنت مى كند و بر او نفرين مى فرستد.

كلما دخلت أمة لعنت أختها

8 - ورود دوزخيان به جهنم، تدريجى و گروه گروه خواهد بود.

كلما دخلت أمة لعنت أختها

50- امت ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 14 - 20

20 - آگاه شدن امت ها از كرده هاى خويش در قيامت

إلى يوم القيمة و سوف ينبئهم اللّه بما كانوا يصنعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 113 - 15

15 - قيامت ، صحنه داورى ميان امتهاست .

فاللّه يحكم بينهم يوم القيمة

51- امت ها و آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 6

6- اعلام يكسان بودن رفتار امت ها در برخورد با آيات الهى و تعميم عكس العمل پيشينيان به نسل هاى بعد ، برخواسته از اشراف و احاطه خداوند به همه انسانهاست .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون . .. إن ربّك أحاط بالناس

خداوند، رفتار معجزه طلبان پيشين با معجزه خواهان بعدى را يكسان تلقى كرده و برخورد خود را به همه آنها تعميم داده است و اين آيه، در مقام تعليل آن مى فرمايد: «پروردگار به مردم احاطه دارد».

ص: 410

52- امت ها و دعوت انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 109 - 2،3،10،11،12،14

2 - پرسش از برخورد امت ها با دعوت انبيا هدف از گردآورى پيامبران در عرصه قيامت

يوم يجمع اللّه الرسل فيقول ماذا اجبتم

3 - قيامت صحنه حسابرسى از امت ها و واكنش هاى آنان در برابر دعوت پيامبران

يوم يجمع اللّه الرسل فيقول ماذا اجبتم

10 - امت ها ، موظف به پذيرش دعوت رسولان الهى

ماذا اجبتم

11 - اظهار بى اطلاعى پيامبران در قيامت از چگونگى برخورد امت ها با دعوت آنان

فيقول ماذا اجبتم قالوا لاعلم لنا

امام باقر(ع) درباره آيه فوق فرمود: ان لهذا تأويلا يقول: ماذا اجبتم فى اوصيائكم الذين خلقتموهم على اممكم؟ فيقولون لا علم لنا بما فعلوا بعدنا.

_______________________________

كافى، ج 8، ص 338، ح 535; نورالثقلين، ج 1، ص 688، ح 427.

12 - علم به چگونگى برخورد واقعى امت ها با دعوت پيامبران از جمله علوم غيبى

فيقول ماذا اجبتم قالوا لاعلم لنا انك انت علّم الغيوب

14 - آگاهى كامل خداوند به واكنش هاى امت ها در برابر دعوت و رسالت پيامبران

فيقول ماذا اجبتم . .. انك انت علّم الغيوب

53- امت هاى بعد از موسى(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 45 - 2

2 - پيدايش نسل هاى بسيار از زمان نزول تورات تا عصر پيامبر

و ما كنت بجانب الغربىّ إذ قضينا إلى موسى الأمر . .. و لكنّا أنشأنا قرونًا

54- امت هاى بى تقواى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 95 - 1

1 - برخى از امت هاى گذشته حتى پس از پيدايش سختى هاى بيداركننده همچنان بر كفرپيشگى و بى تقوايى خويش اصرار

ص: 411

ورزيدند .

لعلهم يضرعون. ثم بدلنا مكان السيئة الحسنة

55- امت هاى پس از قوم ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 42 - 2،3

2 - وجود فاصله زمانى ميان نابود شدن قوم ثمود و پيدايش جامعه ( يا جامعه هاى ) جديد

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرونًا ءاخرين

برداشت ياد شده با توجه به كلمه «ثمّ» - كه براى تراخى در زمان است - به دست مى آيد.

3 - آغاز شكل گيرى جوامع متعدد بشرى در عصرى واحد ، پس از قوم ثمود

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرونًا ءاخرين

به نظر مى رسد جمع آمدن واژه «قرون»، به پيدايش جوامع متعدد و در عرض هم اشاره داشته باشد. از اين رو مى توان گفت كه تا قبل از اين، همواره تنها يك جامعه متشكل وجود داشت و شايد به اين دليل است كه در آيه 31 واژه فوق، به صورت مفرد (قرن) آمده است.

56- امت هاى پس از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 1

1- جوامع و ملت هاى بسيارى پس از دوران نوح ( ع ) در نتيجه فسق و گناه و به اراده خداوند نابود شدند .

ففسقوا . .. و كم أهلكنا من القرون

«قرن» (مفرد قرون) به معناى قومى است كه نزديك به يك زمان و در يك عصر زندگى مى كنند (مفردات راغب).

57- امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 53 - 6

6 - فرعونيان و كفرپيشگان قبل از آنان در ابتداى تشكلشان امتهايى شايسته براى بهره مند شدن از نعمت هاى الهى بودند .

فأخذهم اللّه بذنوبهم . .. ذلك بأن اللّه لم يك مغيرا ... حتى يغيروا ما بأنفسهم

از نكاتى كه مى توان از ارتباط اين آيه و آيه قبل به دست آورد اين است كه فرعونيان و امتهاى پيش از آنها در ابتداى تشكلشان امتهاى كافر و منكر آيات الهى نبودند و اين حالت پس از گذشت زمان بر آنان عارض شد.

ص: 412

58- امت هاى پيشين و انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 42 - 2

2 - مخالفت امتهاى گذشته با رسالت پيامبران خويش

و قالوا لو لا نزل عليه ءاية . .. و لقد أرسلنا إلى أمم من قبلك

يادآورى ارسال رسولان در گذشته در پى سخن از تكذيب پيامبر(صلی الله علیه و آله) بيانگر تشابه وقايع و رخدادهاى آنان با يكديگر است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 30 - 2

2- پيامبر (صلی الله علیه و آله) در رسالت و تلقّى وحى همانند پيامبران امت هاى پيشين و برخورد امتش با وى همسان برخورد امت هاى پيشين با پيامبران خويش

كذلك أرسلنك فى أُمّة قد خلت من قبلها أمم لتتلوا عليهم الذى أوحينا إليك

تشبيه در جمله «كذلك أرسلناك . ..» مقتضى مشبه، مشبه به و وجه شبه مى باشد. گفته شده مشبّه «ارسال پيامبر در امت خويش»، مشبه به «ارسال پيامبران در امتهاى گذشته» و وجه شبه «حقايقى است كه از آيات قبل و نيز آيه مورد بحث مى توان استفاده كرد». از آن حقايق است نفس رسالت، تلقى وحى، وظيفه پيامبرى، هدف ارسال (لتتلوا عليهم ...)، برخورد امتها، سرنوشت ايشان، سنت خداوند در امر هدايت و اضلال مردم پس از ارسال پيامبران (قل إن الله يضل من يشاء و يهدى إليه من أناب) و ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 42 - 1

1- امت هاى پيشين عليه پيامبران و برنامه هاى الهى ، توطئه مى كردند و براى مقابله با آنها به مكر و حيله مى پرداختند .

و قد مكر الذين من قبلهم

59- امت هاى پيشين و دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 102 - 2

2 - گروهى از پيشينيان با بى اعتنايى به نهى خداوند در پى دست يافتن به احكام بيان نشده در دين برآمدند

قد سألها قوم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 42 - 1

ص: 413

1- امت هاى پيشين عليه پيامبران و برنامه هاى الهى ، توطئه مى كردند و براى مقابله با آنها به مكر و حيله مى پرداختند .

و قد مكر الذين من قبلهم

60- امت هاى عابد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 134 - 1

1 - ابراهيم ، اسماعيل ، اسحاق ، يعقوب و فرزندان آنان ، امتى پرستشگر خدا و تسليم در برابر او

تلك أمة قد خلت

مشاراليه «تلك» پيامبران ياد شده در آيه قبل و فرزندانشان است. به كارگيرى «تلك» براى اشاره به مذكر به لحاظ خبر (أمة) مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 141 - 1

1 - ابراهيم ، اسماعيل ، اسحاق و يعقوب ( ع ) ، امتى پرستشگر خدا و تسليم در برابر او

تلك أمة قد خلت

مشار اليه «تلك» پيامبران ياد شده در آيه قبل است. به كارگيرى «تلك» براى اشاره به مذكر و لحاظ خبر (أمة) مى باشد.

61- امت هاى فاقد پيامبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 35 - 6

6 - برخى از امتها فاقد پيامبر و رسولى از جانب خداوند بودند.

إما يأتينكم رسل منكم

كلمه «اما» مركب از «إن» شرطيه و «ما»ى زايده براى تأكيد است. مقتضاى تأكيد جمله با «ما»ى زايده و نون ثقيله، قطعى بودن بعثت پيامبران است و مقتضاى شروع آن با إن شرطيه اين است كه برخى امتها ممكن است از داشتن پيامبر محروم باشند.

62- امت هاى قبل از محمد(صلی الله علیه و آله)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 45 - 2

2 - پيدايش نسل هاى بسيار از زمان نزول تورات تا عصر پيامبر

ص: 414

و ما كنت بجانب الغربىّ إذ قضينا إلى موسى الأمر . .. و لكنّا أنشأنا قرونًا

63- امت هاى قبل از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 2

2- كيفر هلاكت بار عمومى و فراگير ، براى انسان هاى قبل از نوح ( ع ) به وقوع نپيوسته بود .

و كم أهلكنا من القرون من بعد نوح

خداوند در آيه پيش از سنت خويش مبنى بر هلاكت اقوام كافر و فاسد، خبر داد و آن گاه براى اثبات اين حقيقت، هلاكت قوم نوح و پس از او را يادآور شد. از ذكر داستان نوح و اقوام پس از او، مى توان استفاده كرد كه اقوامى كه به صورت جمعى قبل از نوح(ع) دچار عذاب شده باشند، وجود نداشته است.

64- امت هاى قبل از نوح(ع) و فساد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 3

3- فسق و فساد عمومى و فراگير در ميان مردم و اقوام پيش از حضرت نوح ( ع ) وجود نداشت .

و ما كنّا معذّبين حتى نبعث رسولاً. و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا

65- امت هاى قبل از نوح(ع) و فسق

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 3

3- فسق و فساد عمومى و فراگير در ميان مردم و اقوام پيش از حضرت نوح ( ع ) وجود نداشت .

و ما كنّا معذّبين حتى نبعث رسولاً. و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا

66- امت هاى كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 33 - 8

8 - از موانع نزول عذاب استيصال بر امت هاى گنهكار و كافر ، علم خداوند به ايمان آوردن آنان در آينده است .

و ما كان اللّه معذبهم و هم يستغفرون

ص: 415

67- امت هاى كافر پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 95 - 1

1 - برخى از امت هاى گذشته حتى پس از پيدايش سختى هاى بيداركننده همچنان بر كفرپيشگى و بى تقوايى خويش اصرار ورزيدند .

لعلهم يضرعون. ثم بدلنا مكان السيئة الحسنة

68- امت هاى منقرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 45 - 9

9 - وجود اقوام و تمدنهايى نابود شده در تاريخ كه هيچ نسلى از آنان برجاى نمانده است.

فقطع دابر القوم الذين ظلموا و الحمد للّه رب العلمين

اگر جمله «فقطع . .. » خبرى باشد، از وقوع حادثه مذكور در صحنه تاريخ خبر داده است.

69- امت هاى مؤمن

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 62 - 4

4 - مسلمانان ، يهوديان ، مسيحيان و صابئى ها سزاوارترين امت ها براى برخوردار شدن از ايمان راستين و انجام عمل صالح

إن الذين ءامنوا . .. من ءامن باللّه و اليوم الأخر و عمل صلحاً

نام بردن از ملتهاى مذكور - با وجود اين كه ايمان راستين چنانچه گذشت از هر فرد و ملتى پذيرفته است - مى تواند اشاره به اين نكته باشد كه: پيروان آيينهاى ياد شده داراى زمينه بيشترى براى ايمان حقيقى هستند.

70- امتحان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 32

32 - خداوند آزمايش كننده جوامع انسانى با جعل شرايع متعدد و اختلاف امتها

لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجاً ولو شاء اللّه لجعلكم امة وحدة و لكن ليبلوكم

ص: 416

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 85 - 8

8 - امداد هاى الهى براى امت ها در برهه هاى خاص ، به معناى معاف شدن آنان از آزمون ها و فتنه ها در مراحل بعد نيست .

قد أنجينكم . .. فإنّا قد فتنّا قومك من بعدك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 17 - 1

1- آزمون الهى از انسان ها ، سنتى مستمر و داراى پيشينه دور در تاريخ امت ها

و لقد فتنّا قبلهم

71- امداد به امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 85 - 8

8 - امداد هاى الهى براى امت ها در برهه هاى خاص ، به معناى معاف شدن آنان از آزمون ها و فتنه ها در مراحل بعد نيست .

قد أنجينكم . .. فإنّا قد فتنّا قومك من بعدك

72- انبياى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 9 - 14

14 - جوامع و امت هاى پيشين ، از رسولان الهى برخوردار بودند .

و جاءتهم رسلهم بالبيّنت

73- انقراض امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 19

19 - پابرجايى زندگى انسانها در زمين، در عين انقراض امتهاى متمدن كافر

فأهلكنهم بذنوبهم و أنشأنا من بعدهم قرنا ءاخرين

ص: 417

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 34 - 1،4

1 - پيدايش و زوال هر يك از امتها، زمان بندى شده و داراى نظمى دقيق

و لكل أمة أجل فإذا جاء أجلهم . .. و لا يستقدمون

4 - پيدايش و انقراض امتها، بيرون از اختيار آنان است.

فإذا جاء أجلهم لا يستاخرون ساعة و لا يستقدمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 8،9،10

8 - هيچ امتى نه پيشتر از اجل قطعى و مدت مقدر خود منقرض مى شود و نه بيشتر از آن پايدار مى ماند .

لكل أمة أجل إذا جاء أجلهم فلايستئخرون ساعة و لايستقدمون

9 - عذاب استيصال بر جامعه اى كه مستحق آن است ، زمانى واقع مى شود كه اجل و مدت مقدر آن جامعه ، به پايان رسيده باشد .

و يقولون متى هذا الوعد . .. إذا جاء أجلهم فلايستئخرون ساعة و لايستقدمون

10 - هيچ امت و جامعه اى توانايى پيش يا پس انداختن اجل محتوم خود را ندارد .

لكل أمة أجل إذا جاء أجلهم فلايستئخرون ساعة و لايستقدمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 61 - 7

7- در صورت تصميم خداوند بر عقوبت و مؤاخذه دنيوى ظالمان ، همه انسان ها به هلاكت مى رسيدند و نسلشان منقرض مى شد . *

و لو يؤاخذ الله الناس بظلمهم ما ترك عليها من دابّة

احتمال دارد به قرينه «الناس» و «بظلمهم» و نيز تناسب كيفر با گناه گناهكار، مراد از «دابّة» انسانها باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 39 - 4

4 - نابودى امت ها و نسل هاى انسان ها ، و وراثت و جانشينى ديگران ، با اراده خداوند و نشانه ربوبيت او است .

هو الذى جعلكم خلئف فى الأرض

74- انقراض امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 30 - 3

3- ظهور و انقراض امتهايى متعدد و بهره مند از رسولان الهى پيش از امت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و بعثت او

ص: 418

أرسلنك فى أُمّة قد خلت من قبلها أمم

از معانى «خلوّ» (مصدر خلت) گذشتن و سپرى شدن است و سپرى شدن امتها به معناى نابودى ايشان مى باشد. توصيف امت بهره مند از رسول (أرسلناك فى اُمّة) به اينكه امتهايى پيش از آن بودند، مى رساند كه هر يك از امتها نيز داراى رسولى از ناحيه خدا بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 7،8

7- جوامع و تمدن هاى پيشين بر اثر عذاب الهى ، چنان نابود شدند كه نه مشاهده و لمس احدى از آنان ممكن است و نه زمزمه اى از آنان به گوش مى رسد .

و كم أهلكنا . .. هل تحسّ منهم من أحدًا أو تسمع لهم ركزًا

«رِكز» به معناى صداى خفيف (زمزمه) است.

8- « عن أبى عبداللّه ( ع ) [ فى قوله تعالى ] « أو تسمع لهم ركزاً » قال : . . . أى ذكراً ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه ركز در سخن خدا «أو تسمع لهم ركزاً» به معناى ذكر است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 1

1 - هلاكت و نابودى بسيارى از جوامع پيشين با عذاب استيصال

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة

«إملاء» (مصدر «أمليت») از «ملو» و به معناى فرصت دادن است «لها» به تقدير «لأهلها» و «هى ظالمة» به تقدير «و أهلها ظالمة» مى باشد. «أخذ» (مصدر «أخذت») به معناى گرفتن و در اين جا كنايه از هلاك ساختن و از ميان برداشتن است.

75- انقراض امت هاى ظالم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 45 - 1،2،6،18،20

1 - خداوند با عذاب ناگهانى نسل برخى از امتهاى ستمكار پيشين را ريشه كن كرده است.

أخذنهم بغتة . .. فقطع دابر القوم الذين ظلموا

«دابر القوم» يعنى «آخر القوم». و قطع شدن آن به معناى ريشه كن شدن آخرين نفر است كه از آن به ريشه كن شدن نسل تعبير شده است.

2 - ظلم، موجب نابودى ملتهاى ظالم و تمدن آنها

فقطع دابر القوم الذين ظلموا

در آيه شريفه مى شد به جاى «الذين ظلموا» از ضمير استفاده شود، ولى توصيف آن قوم هلاك شده به «كسانى كه ظلم كردند»، سبب و زمينه نابودى و عذاب آنان را بيان مى كند.

6 - ريشه كن شدن نسل ظالمان، نفرينى الهى بر آنان است.

ص: 419

فقطع دابر القوم الذين ظلموا

اگر جمله «فقطع دابر» انشايى باشد، نفرينى است در حق ظالمان در تمامى تاريخ.

18 - خداوند به سبب نابود ساختن امتهاى ستمگر، سزاوار ستايش است.

فقطع دابر القوم الذين ظلموا و الحمد للّه رب العلمين

20 - نابود ساختن ملتهاى ستمگر، جلوه اى از ربوبيت الهى بر جهانيان

فقطع دابر القوم الذين ظلموا و الحمد للّه رب العلمين

سخن از ربوبيت خداوند (رب العالمين) پس از بيان نابودى ستمكاران (فقطع دابر القوم الذين ظلموا) حكايت از آن دارد كه نابودى ستمكاران نيز پرتوى از ربوبيت الهى است.

76- انقياد امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 129 - 8

8 - رسيدن امت ها به مقام تسليم در گرو بعثت پيامبران ; آموزش كتاب آسمانى و معارف و احكام دينى و پاك شدن از آلودگيهاست .

من ذريتنا أمة مسلمة لك . .. ربنا وابعث فيهم رسولا منهم يتلوا ... يزكّيهم

به نظر مى رسد درخواست ابراهيم (ع) و اسماعيل(ع) براى بعثت پيامبرى از ميان ذريه آنها درپى درخواست تشكيل «امت مسلمه» بدين جهت باشد كه: بعثت و هدفهاى آن، از ضروريات بنيادى براى تشكيل «امت مسلمه» است.

77- اهميت انذار امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 19

19- ظهور برخى آيات و معجزات الهى براى امت ها در هر عصر و زمانى ، تنها به منظور بيم دادن به آنان است .

و ما نرسل بالأيت إلاّ تخويفًا

مضارع بودن «نرسل» و استفاده تبعيض از باى «بالأيات» مفيد اين معناست كه: هر چند به معجزات اقتراحى پاسخ نمى گوييم; اما براى هشدار دادن به جوامع، هر از چند گاه، آياتى بيم دهنده خواهيم فرستاد.

78- اهميت تشكيل امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 18

ص: 420

18 - تشكيل امت ( جامعه هماهنگ ) شرط لازم براى برپايى كتب آسمانى و احكام الهى

و لو انهم اقاموا التورية . .. منهم امة مقتصدة

ياد كردن از متعهدان به كتب آسمانى با كلمه «امة» مى تواند اشاره به اين باشد كه موفقيت آنان رهين هماهنگيشان است.

79- اهميت مطالعه فرجام امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 17 - 4

4 - خداوند ، ترغيب كننده مردم به مطالعه و بررسى فرجام لشكر هاى قدرتمند پيشين

هل أتيك حديث الجنود

استفهام در «هل أتاك»، براى ترغيب به شنيدن پاسخ است; خطاب در آيه شريفه گرچه متوجّه شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) است; ولى به قرينه سياق آيات، تمام كسانى كه در حيطه رسالت آن حضرت قرار دارند نيز مورد نظر است. در اين موارد اختصاص خطاب، برخاسته از عظمت مخاطب و يا عهده دار بودن رهبرى جامعه و نظاير آن است.

80- بازگشت امت هاى هلاك شده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 95 - 1

1- عدم امكان بازگشت امت هاى هلاك شده به دنيا و تدارك اعمال خويش

و حرم على قرية أهلكنها أنّهم لايرجعون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه «حرام» خبر مقدم و مصدر مؤوّل (رجوع) در «أنّهم لايرجعون» مبتداى مؤخّر باشد. هم چنين «لا» در «لايرجعون» زايده و مقصود از رجوع، بازگشت به دنيا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 96 - 1

1- سنت الهى بر ثبت اعمال مؤمنان براى پاداش و محروميت هلاك شدگان از بازگشت به دنيا ، تا خروج يأجوج و مأجوج ( انقراض دنيا ) ادامه خواهد داشت .

فمن يعمل . .. و حرم على ... حتّى إذا فتحت يأجوج و مأجوج

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه «حتى» معناى غايت را افاده كند. البته ميان اهل ادب در افاده آن براى غايت، اختلاف نظر وجود دارد; ولى از سياق و آهنگ آيه، غايت قابل استفاده است. براين اساس «حتّى إذا فتحت...» غايت براى «فمن يعمل من الصالحات... و حرام قرية...» خواهد بود. گفتنى است كه نوع مفسران بر آنند كه مقصود از يأجوج و مأجوج، دوگروه از مردمى هستند كه در آخر الزمان ظاهر مى شوند و به تاختوتاز و فتوحات دست مى زنند و پس از مرگ آنان، عمر دنيا به پايان مى رسد.

ص: 421

81- بانى امت موحد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 120 - 3

3- ابراهيم ( ع ) ، بزرگ بنيان گذار امت توحيدى *

إن إبرهيم كان أُمّة

برداشت فوق، بدان احتمال است كه اطلاق امت بر ابراهيم(ع) به خاطر نقش مهم آن حضرت در تشكيل امت موحد باشد.

82- برگزيدگان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 84 - 6

6- كسانى كه در قيامت بر اعمال امت خويش گواهى مى دهند ، جزء نخبگان و بهترين هاى امت خويشند .

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا

انتخاب شاهد و گواه از ميان هر امتى، بيانگر آن است كه آنان از نخبگان و خوبان امت خويشند; زيرا اگر آنان هم از افراد گناهكار باشند و بر كار آنان نيز گروه ديگرى شاهد و گواه باشد، انتخابشان براى دادن گواهى لغو و بيهوده خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 4

4- كسانى كه در قيامت بر اعمال امت خويش گواهى مى دهند ، جزء نخبگان و بهترين هاى امت خويشند .

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا عليهم من أنفسهم

انتخاب شاهد و گواه از ميان هر امتى، بيانگر آن است كه آنان از نخبگان و خوبان امتند; زيرا اگر آنان هم از افراد گناهكار باشند و بر كار آنان گروه ديگرى شاهد و گواه باشند، انتخاب آنان براى گواهى، لغو و بيهوده خواهد بود.

83- بهانه جويى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 8

8- تكذيب معجزات درخواستى از سوى امت هاى پيشين ، دليل بهانه جويى و بى صداقتى تقاضا كنندگان معجزات متعدد است .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

از اينكه تكذيب معجزات درخواستى (اقتراحى) از سوى پيشينيان، دليل امتناع خداوند از ارائه معجزات براى امتهاى بعدى مطرح شده است مى تواند نشان از بى صداقتى و بهانه جويى اين امتها باشد و خداوند به همين دليل به معجزات درخواستى اينها، پاسخ

ص: 422

منفى داده است.

84- بهترين امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 110 - 1،2،10

1 - مسلمانانِ امركننده به معروف ، نهى كننده از منكر و مؤمن به خدا ، بهترين امّت ها هستند .

كنتم خير امة اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر

2 - مسلمانان ، بهترين امّت براى خدمت به جوامع انسانى هستند ; مشروط به اينكه امر به معروف و نهى از منكر كنند و مؤمن به خدا باشند .

كنتم خير أمّة أخرجت للناس

جمله «تأمرون بالمعروف . .. »، حال است براى «خير امة»; يعنى شما زمانى بهترين امت خواهيد بود كه داراى چنين حالت و ويژگى باشيد; و قيد «براى خدمت»، از «لام» در «للناس» استفاده شده است.

10 - مسلمانان در آغاز بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از بهترين امّت ها و مورد ستايش خداوند بودند .

كنتم خير أمّة أخرجت للناس

به قرينه «كنتم»، آيه فوق بيانگر يك مسأله تاريخى است و آن عبارت است از رفتار و روش مسلمين در آغاز بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 114 - 8

8 - قيام به امر دين ( اطاعت خدا ) تلاوت آيات خدا ، سجده به درگاه او ، ايمان به خدا و معاد ، امر به معروف و نهى از منكر و شتاب در امور خير ، ويژگى امّت شايسته و صالح

امة قائمة . .. و اولئك من الصالحين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 62 - 4

4 - مسلمانان ، يهوديان ، مسيحيان و صابئى ها سزاوارترين امت ها براى برخوردار شدن از ايمان راستين و انجام عمل صالح

إن الذين ءامنوا . .. من ءامن باللّه و اليوم الأخر و عمل صلحاً

نام بردن از ملتهاى مذكور - با وجود اين كه ايمان راستين چنانچه گذشت از هر فرد و ملتى پذيرفته است - مى تواند اشاره به اين نكته باشد كه: پيروان آيينهاى ياد شده داراى زمينه بيشترى براى ايمان حقيقى هستند.

85- بى تأثيرى مكر امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 423

8 - رعد - 13 - 42 - 2

2- خداوند ، مكر هاى پيشينيان عليه پيامبران و برنامه هاى الهى را بى اثر ساخت و توطئه گران را به هلاكت رسانيد .

أولم يروا أنَّا نأتى الأرض . .. و قد مكر الذين من قبلهم فلله المكر جميعًا

نمى توان جمله «لله المكر جميعاً» را متفرع بر «قدمكرالذين . ..» دانست ; زيرا بر مكر كردن كافران اين نتيجه مترتب نمى شود كه مكرها از آنِ خداست. بنابراين «فاء» در «فلله ...» فصيحه است و دلالت بر جمله اى مقدّر دارد. كلام با تقدير آن چنين است: «قد مكر الذين من قبلهم فأبطله الله فلله المكر جميعاً». جمله «أولم يروا ...» قرينه بر اين نكته است كه خداوند با هلاك سازى آنان مكرشان را باطل ساخت.

86- پاداش امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 134 - 5

5 - هر فرد و امتى از پاداش اعمال نيك خويش بهره مند خواهند شد .

لها ما كسبت و لكم ما كسبتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 141 - 5

5 - هر فرد و امتى از پاداش اعمال نيك خويش بهره مند خواهد شد .

لها ما كسبت و لكم ما كسبتم

87- پرسش از خبرگان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 75 - 2،4

2 - بيرون آوردن فرد مطلع و آگاه هر جامعه شرك پيشه در قيامت ، براى پاسخ گويى به پرسش خداوند

و نزعنا من كلّ أُمّة شهيدًا

«شهيد» به معناى گواه است و گاهى به معناى شخص مطلع و خبره نيز به كار مى رود; مانند: «و إن كنتم فى ريب ممّا نزّلنا على عبدنا فأتوا بسورة من مثله و ادعوا شهدائكم. ..». در آيه بالا نيز همين معنا اراده شده است.

4 - اقدام خداوند به بستن راه هرگونه عذر و بهانه بر روى اهل شرك ، با برگزيدن افراد خبره آن جوامع جهت پاسخ گويى به سؤالات خود در قيامت

و نزعنا من كلّ أُمّة شهيدًا

برداشت ياد شده از آن جا است كه خداوند به جاى اين كه مستقيماً از مردم مطالبه دليل كند، افراد خبره اى را از ميان آنان بيرون مى آورد و در حضور آن جوامع، از آن افراد مى خواهد كه برهان خود را براى شرك بيان كنند.

ص: 424

88- پرسش از گرايش امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 116 - 2

2 - خدا در قيامت پيامبران خويش را از چگونگى شكل گيرى گرايش هاى باطل امت ها مورد پرسش قرار مى دهد .

و اذ قال اللّه يعيسى ابن مريم ءانت قلت للناس

89- پيشگامان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 13 - 1،4

1 - وجود انسان هاى پيشتاز ، در ميان امت ها و جوامع پيشين

ثلّة من الأوّلين

4 - « عن جعفربن محمد ( ع ) فى قوله عزّوجلّ « ثلّة من الأوّلين » . . . قال : . . .ابن آدم الذى قتله أخوه ، و مؤمن آل فرعون و حبيب النجار . . . ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ «ثلّة من الأوّلين». .. روايت شده كه آنان، فرزند مقتول آدم(ع) (هابيل) و مؤمن آل فرعون (حزقيل) و حبيب نجار... هستند».

90- تاريخ امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 1

1- خداوند ، آبادى هاى فراوانى را از امت هاى پيشين ، ويران ساخت و مردم آنها را هلاك كرد .

و تلك القرى أهلكنهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 93 - 1

1- امت هاى پيامبران گذشته ، پس از يك دوره وحدت دينى ، به اختلاف و پراكندگى در پرستش خداى واحد مبتلا شدند .

أُمّة وحدة و أنا ربّكم فاعبدون . و تقطّعوا أمرهم بينهم

برداشت بالا، مبتنى بر اين است كه ضميرهاى جمع در «تقطّعوا أمرهم بينهم» به امت هاى پيامبران گذشته بازگردد و در حقيقت بيانگر چگونگى واكنش مردم و وضعيت دين توحيدى پس از مرگ انبيا در ميان پيروانشان باشد. گفتنى است «أمر» به معناى

ص: 425

«شأن» است و بر تمامى رفتارها و سخنان اطلاق مى شود; ولى دراين آيه - به تناسب مقام - مقصود از آن دين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 42 - 6

6 - عاد و ثمود ، پس از قوم نوح و پيش از قوم ابراهيم مى زيستند .

قوم نوح و عاد و ثمود . .. و قوم إبرهيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 1،2

1 - هلاكت و نابودى بسيارى از جوامع پيشين با عذاب استيصال

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة

«إملاء» (مصدر «أمليت») از «ملو» و به معناى فرصت دادن است «لها» به تقدير «لأهلها» و «هى ظالمة» به تقدير «و أهلها ظالمة» مى باشد. «أخذ» (مصدر «أخذت») به معناى گرفتن و در اين جا كنايه از هلاك ساختن و از ميان برداشتن است.

2 - ظلم و بى دادگرى ، عامل اصلى هلاكت جوامع پيشين و باعث گرفتار شدن آنها به عذاب خشم الهى ( استيصال )

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة ثمّ أخذتها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 31 - 1،2،4

1 - شكل گيرى جامعه اى جديد پس از طوفان نوح

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرنًا ءاخرين

«إنشاء» (مصدر «أنشأنا») به معناى پديد آوردن است. ضمير «هم» در «من بعدهم» به قوم نوح بازمى گردد. «قرن» به مجموعه اى از انسان ها - كه كنار هم زندگى كنند - گفته مى شود.

2 - وجود فاصله زمانى ميان طوفان نوح و شكل گيرى جامعه جديد

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرنًا ءاخرين

برداشت ياد شده، با توجه به آمدن «ثمّ»- كه براى فاصله زمانى است - استفاده مى شود.

4 - ثمود ( يا عاد ) نخستين جامعه شكل گرفته پس از طوفان نوح

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرنًا ءاخرين

مفسران در اين كه كدام جامعه پس از طوفان نوح شكل گرفت، دو نظر دارند: برخى از آنان با تكيه بر سخن هود(ع) در سوره اعراف: «و اذكروا إذ جعلكم خلفاء من بعد قوم نوح» و ذكر سرگذشت قوم هود در پى قوم نوح (در سوره هاى اعراف، هود و شعرا) معتقدند كه نخستين جامعه تشكيل يافته در پى هلاكت قوم نوح، قوم هود (عاد) بود. برخى ديگر نيز بر آنند كه با توجه به اين كه قوم صالح (ثمود) با صيحه آسمانى نابود شدند و در اين جا نيز ذكر صيحه به ميان آمده است، مى رساند كه اولين جامعه پس از طوفان، قوم صالح (ثمود) بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 33 - 9

ص: 426

9 - برخوردارى پيامبر از اوصاف بشرى ، دستاويز اشراف جامعه پس از نوح در انكار رسالت وى

ما هذا إلاّ بشر مثلكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 36 - 1

1 - تبليغ شديد اشراف جامعه پس از نوح ، عليه وعده رستاخيز

هيهات هيهات لما توعدون

«هيهات» اسم فعل است به معناى «بعُد» (دور است) و براى استبعاد به كار مى رود. تكرار «هيهات» براى مبالغه در استبعاد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 42 - 2،3

2 - وجود فاصله زمانى ميان نابود شدن قوم ثمود و پيدايش جامعه ( يا جامعه هاى ) جديد

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرونًا ءاخرين

برداشت ياد شده با توجه به كلمه «ثمّ» - كه براى تراخى در زمان است - به دست مى آيد.

3 - آغاز شكل گيرى جوامع متعدد بشرى در عصرى واحد ، پس از قوم ثمود

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرونًا ءاخرين

به نظر مى رسد جمع آمدن واژه «قرون»، به پيدايش جوامع متعدد و در عرض هم اشاره داشته باشد. از اين رو مى توان گفت كه تا قبل از اين، همواره تنها يك جامعه متشكل وجود داشت و شايد به اين دليل است كه در آيه 31 واژه فوق، به صورت مفرد (قرن) آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 44 - 3،4،6

3 - حق ستيزى و سركشى در برابر پيامبران الهى ، خصيصه حاكم بر جوامع بشرى در طول تاريخ

كلّ ما جاء أُمّة رسولها كذّبوه

4 - همه پيامبران ، مورد تكذيب و انكار جوامعى قرار گرفتند كه به سوى آن مبعوث شده بودند .

كلّ ما جاء أُمّة رسولها كذّبوه

6 - جوامع گذشته تاريخ ، يكى پس از ديگرى ، با عذاب قهر الهى و در پى تكذيب انبيا و مبارزه با آنان ، مضمحل شدند .

فأتبعنا بعضهم بعضًا

«إتباع» (مصدر «أتبعنا») به معناى يكى را در پى ديگرى روانه كردن است; يعنى، «پس ما امت هاى تكذيب گر را پى در پى هلاك كرديم و هر يكى را به دنبال ديگرى، به ديار نيستى روانه ساختيم».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 7

7 - خداوند ، كافران حاكم پيش از اسلام را ، شكست داد و پيامبران و مؤمنان نيكوكار را ، پيروز كرده و جايگزين آنان در سطح

ص: 427

زمين قرار داد .

وعد اللّه الذين ءامنوا . .. كما استخلف الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 38 - 3،4،5

3 - اقوام و امت هاى بسيارى از عصر نوح تا زمان اصحاب رسّ به خاطر تكذيب آيات الهى و پيامبران ، دچار هلاكت و نابودى شدند .

و قرونًا بين ذلك كثيرًا

«قرن» (مفرد «قرون») به مجموعه افرادى كه در يك عصر زندگى مى كنند، گفته مى شود.

4 - ظهور و سقوط امت هاى فراون و فراموش شده در تاريخ ( از عصر نوح تا زمان اصحاب رسّ )

و قرونًا بين ذلك كثيرًا

5 - « عن ابن عباس قال : كان رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) إذا انتهى إلى معدبن عدنان أمسك ثمّ يقول : كذب النسّابون قال اللّه تعالى « و قروناً بين ذلك كثيراً » ;

از ابن عباس روايت شده است كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) وقتى به معدبن عدنان (يكى از اجداد خود) مى رسيد، توقف مى كرد و سپس مى فرمود: نسّابه ها دروغ مى گويند. خداى تعالى مى فرمايد: «و قروناً بين ذلك كثيراً»; يعنى، نسل هاى زيادى در فاصله عاد و ثمود و اصحاب رسّ بودند كه به هلاكت رسيدند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 39 - 1

1 - خداوند ، پيش از هلاكت تكذيب كنندگان موسى ( ع ) و اقوام نوح ، عاد ، ثمود و اصحاب رسّ براى اتمام حجت و عبرت آموزى آنان ، مثل هاى روشنگرانه اى زده بود .

فقلنا اذهبا إلى القوم الذين كذّبوا بأيتنا . .. و قوم نوح ... و عادًا و ثمودا و

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 43 - 2،6

2 - عدم دسترسى جوامع هم عصر موسى ( ع ) به تعاليم آسمانى ، بر اثر انقراض نسل هاى پيشين

و لقد ءاتينا موسى الكتب من بعد ما أهلكنا القرون الاُولى

قيد «من بعد ما أهلكنا. ..» مى رساند كه با انقراض نسل هاى پيشين، تعليمات پيامبران قبل نيز از ميان رفته بود و مردم عصر موسى(ع) به كلى از آموزه هاى آنان فاصله گرفته بودند.

6 - جوامع معاصر موسى ، گرفتار غفلت و بى خبرى از تعاليم الهى

و لقد ءاتينا موسى الكتب . .. لعلّهم يتذكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 45 - 2،3

2 - پيدايش نسل هاى بسيار از زمان نزول تورات تا عصر پيامبر

ص: 428

و ما كنت بجانب الغربىّ إذ قضينا إلى موسى الأمر . .. و لكنّا أنشأنا قرونًا

3 - وجود فترت و فاصله عميق ، ميان مردم عصر پيامبر و عصر پيامبران پيشين

و لكنّا أنشأنا قرونًا فتطاول عليهم العمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 72 - 1

1 - فرستاده شدن انسان هاىِ انذارگر و هشداردهنده در ميان امت هاى پيشين از سوى خداوند

و لقد أرسلنا فيهم منذرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 74 - 1

1 - بندگان مخلَص خدا ( بندگان خالص و برگزيده خدا ) ، تنها گروه نجات يافته از ميان اقوام عذاب شده پيشين

فانظر كيف كان عقبة المنذرين . إلاّ عباد اللّه المخلصين

طبق نظر بيشتر مفسران، مقصود و معناى «مخلَصين» (خالص شدگان) اين است: «الذين أخلصهم اللّه لنفسه و ولايته; كسانى كه خداوند آنان را برگزيده و در اختيار خود گرفته و مطيع فرمان خويش ساخته است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 3 - 1

1 - نابودى بسيارى از امت ها و ملت هاى كافر پيش از امت عرب جاهلى ، از سوى خداوند

كم أهلكنا من قبلهم من قرن

«قرن» به امت و مردمى گفته مى شود كه در يك عصر و زمان زندگى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 14 - 1

1 - قوم نوح ، عاد ، فرعون ، ثمود ، لوط و اصحاب ايكه ( قوم شعيب ) ، پيامبران خود را تكذيب كردند .

قوم نوح . .. ثمود ... أصحب لئيكة ...إن كلّ إلاّكذّب الرسل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 6،7،12

6 - همه امت ها به قصد دستگير كردن و از بين بردن پيامبرشان اقدام كرده اند .

و همّت كلّ أمّة برسولهم ليأخذوه

«أخذ» در اصل به معناى گرفتن است و مقصود از آن در آيه شريفه، دستگير كردن و از بين بردن پيامبران است.

7 - همه امت ها با حربه باطل ، به جدال و ستيزه با حق بر خاستتد تا آن را از بين ببرند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

«إدحاض» به معناى ابطال و از بين بردن است.

ص: 429

12 - عقوبت دنيايى مردم حق ناپذير و ستيزه جو از اقوام گذشته ( چون قوم نوحو . . . ) مجازاتى سخت ، شگفت آور و درس آموز

فأخذتهم فكيف كان عقاب

برداشت يادشده از استفهام تعجيبى «كيف» استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 13 - 6

6 - صاعقه از كيفر هاى دنيوى خداوند ، براى برخى از امت هاى مشرك پيشين

أنذرتكم صعقة مثل صعقة عاد و ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 17 - 1

1- آزمون الهى از انسان ها ، سنتى مستمر و داراى پيشينه دور در تاريخ امت ها

و لقد فتنّا قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 1،4

1 - تاريخ ، شاهد نابودى بسيارى از ملت هاى توان مند ، به خاطر كفر و شرك آنان

و كم أهلكنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا

«قرن» به معناى امت و گروهى از مردم است كه در يك زمان قرار دارند.

4- امت هاى نيرومند هلاك شده تاريخ ، داراى سلطه بر جوامع متعدد

و كم أهلكنا . .. فنقّبوا فى البلد

«التنقيب» (مصدر «نقّبوا») به معناى سير و حركت است و در اين جا كنايه از فتح بلاد و تحت سلطه درآوردن آنها مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 17 - 2

2 - سپاهيان فراوانى در برابر پيامبران گذشته ، مقاومت كرده و نابود شدند .

هل أتيك حديث الجنود

ويژگى هاى «جنود» - كه در برداشت بالا آمده - به قرينه آيات بعد استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 18 - 2

2 - فرعونيان و قوم ثمود ، قدرت مندترين و سرسخت ترين مخالفان پيامبران ، در امت هاى پيشين بودند .

فرعون و ثمود

در قرآن، خبر از هلاكت بسيارى از امت هاى گذشته مطرح شده است; بنابراين ياد كردن فرعونيان و ثموديان از بين آنها، نشانه آن است كه اين دو دسته، از ديگران بارزتر بوده اند.

ص: 430

تاريخ امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 25 - 9

9 - امت هايى از جن و انس در گذشته تاريخ بر اثر دشمنى با خداوند ( شركورزى ، انكار رسالت پيامبران و . . . ) به عذاب الهى گرفتار شدند .

و حقّ عليهم القول فى أمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 14 - 1،2،3

1 - پيدايش اختلافات دينى در ميان امت هاى پيشين ، با وجود توصيه مكرر خداوند بر حفظ وحدت و پرهيز از تفرقه

شرع لكم . .. و لاتتفرّقوا ... و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم

تأكيد اديان بر حفظ وحدت دينى، از آيه قبل (أقيموا الدين و لا تتفرّقوا فيه) استفاده شده است.

2 - روحيه سركشى امت ها ، عامل ناكامى پيامبران اولواالعزم در دعوت به وحدت دينى

شرع لكم . .. أن أقيموا الدين ... و ما تفرّقواإلاّ

3 - اختلافات دينى امت هاى پيشين ، ناشى از روح تجاوزگرى بود ; نه از جهالت و نادانى

و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم بغيًا بينهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 30 - 3

3- ظهور و انقراض امتهايى متعدد و بهره مند از رسولان الهى پيش از امت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و بعثت او

أرسلنك فى أُمّة قد خلت من قبلها أمم

از معانى «خلوّ» (مصدر خلت) گذشتن و سپرى شدن است و سپرى شدن امتها به معناى نابودى ايشان مى باشد. توصيف امت بهره مند از رسول (أرسلناك فى اُمّة) به اينكه امتهايى پيش از آن بودند، مى رساند كه هر يك از امتها نيز داراى رسولى از ناحيه خدا بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 32 - 2،3

2- گروههايى از امت هاى گذشته به رسالت پيامبران خويش كافر شدند .

فأمليت للذين كفروا

3- كفرپيشگان امت هاى گذشته پيامبران خويش را به استهزا و تمسخر مى گرفتند .

و لقد استهزىء برسل من قبلك فأمليت للذين كفروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 431

10 - اسراء - 17 - 17 - 1،2،3،4،5

1- جوامع و ملت هاى بسيارى پس از دوران نوح ( ع ) در نتيجه فسق و گناه و به اراده خداوند نابود شدند .

ففسقوا . .. و كم أهلكنا من القرون

«قرن» (مفرد قرون) به معناى قومى است كه نزديك به يك زمان و در يك عصر زندگى مى كنند (مفردات راغب).

2- كيفر هلاكت بار عمومى و فراگير ، براى انسان هاى قبل از نوح ( ع ) به وقوع نپيوسته بود .

و كم أهلكنا من القرون من بعد نوح

خداوند در آيه پيش از سنت خويش مبنى بر هلاكت اقوام كافر و فاسد، خبر داد و آن گاه براى اثبات اين حقيقت، هلاكت قوم نوح و پس از او را يادآور شد. از ذكر داستان نوح و اقوام پس از او، مى توان استفاده كرد كه اقوامى كه به صورت جمعى قبل از نوح(ع) دچار عذاب شده باشند، وجود نداشته است.

3- فسق و فساد عمومى و فراگير در ميان مردم و اقوام پيش از حضرت نوح ( ع ) وجود نداشت .

و ما كنّا معذّبين حتى نبعث رسولاً. و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا

4- پيدايش فسق و فساد عمومى و انحرافات عمده تاريخ انسانى ، پس از عصر نوح بود .

و كم أهلكنا . .. من بعد نوح

5- بسيارى از جوامع و ملل پس از حضرت نوح ( ع ) بر اثر وجود مترفان فاسق و تبهكار در ميان آنان ، به هلاكت و نابودى دچار شدند .

و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها . .. و كم أهلكنا من القرون من

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 55 - 13

13- تاريخ گذشتگان ، شاهد مردمانى روگردان از ايمان و سرتافته از استغفار بوده است .

إلاّ أن تأتيهم سنّة الأوّلين

«سنة الأولين» - كه عذاب را سنتى الهى براى گذشتگان قلمداد كرده است - اشاره به ظهور افراد فراوانى در امت هاى پيشين دارد كه مانند كافران و مشركان عصر بعثت عمل كردند و مجازات شدند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 1،7

1- جوامع و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ ، به هلاكت رسيده و نابود شده اند .

و كم أهلكنا قبلهم من قرن

«كَمْ» در «كم أهلكنا» خبرى بوده و دال بر تكثير است (يعنى بسيار) و «قَرْن»; يعنى، مردمى كه اهل يك زمان باشند و نزديك هم زندگى كنند.

7- جوامع و تمدن هاى پيشين بر اثر عذاب الهى ، چنان نابود شدند كه نه مشاهده و لمس احدى از آنان ممكن است و نه زمزمه اى از آنان به گوش مى رسد .

و كم أهلكنا . .. هل تحسّ منهم من أحدًا أو تسمع لهم ركزًا

«رِكز» به معناى صداى خفيف (زمزمه) است.

ص: 432

91- تبيين فرجام امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 34 - 4،8

4 - خداوند ، تبيين كننده نمونه هايى از سرگذشت امت هاى منقرض شده پيشين

و لقد أنزلنا إليكم . .. و مثلاً من الذين خلوا من قبلكم

8 - خداوند ، بيانگر مثال ها و نمونه هايى از امت هاى منقرض شده پيشين براى تقواپيشگان

و مثلاً من الذين خلوا من قبلكم و موعظة للمتّقين

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه لام در «للمتّقين» بيانگر غايت و نتيجه براى «و مثلاً من الذين خلوا من قبلكم» نيز باشد.

92- تداوم اختلاف دينى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 96 - 2

2- اختلافات دينى پيروان اديان الهى در مسأله توحيد ، تا خروج يأجوج و مأجوج ( انقراض دنيا ) ادامه خواهد داشت .

و تقطّعوا أمرهم بينهم . .. حتّى إذا فتحت يأجوج و مأجوج

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه «حتّى» غايت براى «و تقطّعوا أمرهم بينهم» باشد.

93- تداوم كفر امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 4 - 5

5 - بروز اختلاف در ميان امت هاى پيشين ، با وجود دستيابى آنان به كتاب آسمانى و برهان ، نمونه اى از انفكاك ناپذيرى برخى كافران از مرام خويش ; حتى با پى بردن به تضاد آن با برهان

لم يكن . .. منفكّين ... حتّى تأتيهم البيّنة ... و ما تفرّق... إلاّ من بعد ما جاء

94- تزيين عقيده امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 108 - 12

12 - هر جامعه و امتى عقايد و اعمال خود را، هر چند ناحق، زيبا مى پندارد.

ص: 433

فيسبوا الله عدوا بغير علم كذلك زينا لكل أمة عملهم

95- تزيين عمل امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 108 - 11،12

11 - زيبا جلوه كردن اعمال امتها در نظر آنان سنت خداوندى است.

كذلك زينا لكل أمة عملهم

جمله «زينا لكل أمة . ..»، كه به صورت كلى و قانون بيان گرديده، نشان از سريان و جريان تزيين براى همه امتها دارد، و اين نشانه سنت بودن آن در نظام آفرينش انسان است.

12 - هر جامعه و امتى عقايد و اعمال خود را، هر چند ناحق، زيبا مى پندارد.

فيسبوا الله عدوا بغير علم كذلك زينا لكل أمة عملهم

96- تشابه امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 30 - 2

2- پيامبر (صلی الله علیه و آله) در رسالت و تلقّى وحى همانند پيامبران امت هاى پيشين و برخورد امتش با وى همسان برخورد امت هاى پيشين با پيامبران خويش

كذلك أرسلنك فى أُمّة قد خلت من قبلها أمم لتتلوا عليهم الذى أوحينا إليك

تشبيه در جمله «كذلك أرسلناك . ..» مقتضى مشبه، مشبه به و وجه شبه مى باشد. گفته شده مشبّه «ارسال پيامبر در امت خويش»، مشبه به «ارسال پيامبران در امتهاى گذشته» و وجه شبه «حقايقى است كه از آيات قبل و نيز آيه مورد بحث مى توان استفاده كرد». از آن حقايق است نفس رسالت، تلقى وحى، وظيفه پيامبرى، هدف ارسال (لتتلوا عليهم ...)، برخورد امتها، سرنوشت ايشان، سنت خداوند در امر هدايت و اضلال مردم پس از ارسال پيامبران (قل إن الله يضل من يشاء و يهدى إليه من أناب) و ... .

97- تقدير انقراض امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 6

6 - خداوند ، براى حيات و انقراض هر جامعه و امتى ظرف زمانى مشخصى ، از پيش مقدر فرموده است .

لكل أمة أجل

ص: 434

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 129 - 11

11 - امت ها ، داراى اجل و سرآمدى معين و مشخص براى انقراض خويش

و لولا كلمة سبقت من ربّك لكان لزامًا و أجل مسمًّى

98- تقدير حيات امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 6

6 - خداوند ، براى حيات و انقراض هر جامعه و امتى ظرف زمانى مشخصى ، از پيش مقدر فرموده است .

لكل أمة أجل

99- تكليف امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 286 - 12

12 - تحميل تكاليف دشوار و مشقّتبار از جانب خداوند بر امّت هاى پيشين

و لا تحمل علينا اصراً كما حملته على الّذين من قبلنا

«اِصر» به معناى چيزى است كه آدمى را محبوس كند و دست و پاى او را ببندد. و در آيه شريفه، كنايه از تكاليف دشوار و مشقتبار است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 67 - 2

2 - هر امتى از امت هاى گذشته موظف بودند مراسم قربانى را ، آن گونه كه از سوى خدا مقرر شده ، برگزار كنند .

لكلّ أُمّة جعلنا منسكًا هم ناسكوه

جمله «هم ناسكوه» در محل نصب و صفت است براى «منسكاً» و جمله فوق انشا در قالب اخبار است; يعنى، هر امتى موظف بود آن منسك را، آن گونه كه ما مقرر كرديم، انجام دهد. گفتنى است كه قيد «هم ناسكوه» متضمن دستورى است از سوى خدا به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و بالتبع به مسلمانان كه آنان نيز موظف اند منسك خود را، آن گونه كه خدا مقرر كرده، انجام دهند.

100- توبه امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 435

6 - انفال - 8 - 33 - 4

4 - توبه و استغفار امت ها ، مايه مصونيت آنان از عذاب هاى استيصال

و ما كان اللّه معذبهم و هم يستغفرون

101- توبه امت هاى هلاك شده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 95 - 4

4- بازگشت از شرك و كفر ( توبه ) براى كافران و مشركانى كه هلاكتشان مقدر شده ممكن نيست .

و حرم على قرية أهلكنها أنّهم لايرجعون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه «لا» در «لايرجعون» زايده و مقصود از رجوع، بازگشت از كفر و شرك باشد.

102- توصيه به امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 52 - 6

6 - پيروى از شيوه زندگى پيامبران ( استفاده از نعمت هاى الهى ، داشتن كردار نيك و پرستش خداى يگانه ) توصيه أكيد خدا به يكايك امت ها

و إنّ هذه أُمّتكم أُمّة وحدة و أنا ربّكم

برداشت هاى پيشين بر اين اساس بود كه مراد از ضميرهاى خطاب در كلمه هاى «أمّتكم»، «ربّكم» و «فاتّقون» پيامبران باشد. احتمال ديگر اين است مقصود از اين ضميرها، پيروان هر يك از پيامبران باشد. در اين صورت و با توجه به عطف اين آيه به آيه قبل، معناى آن چنين مى شود: ما همان گونه كه شيوه زندگى را به يكايك پيامبران توصيه كرديم، به مردم نيز سفارش نموديم كه به آنان اقتدا كنند و از آيين آنان پيروى نمايند و از تغيير و تبديل در آن و يا اتخاذ شيوه ديگرى غير از آن سخت بپرهيزند. گفتنى است كه آيه بعدى، اين احتمال را تقويت مى كند.

103- توصيه به امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 14 - 1

1 - پيدايش اختلافات دينى در ميان امت هاى پيشين ، با وجود توصيه مكرر خداوند بر حفظ وحدت و پرهيز از تفرقه

شرع لكم . .. و لاتتفرّقوا ... و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم

تأكيد اديان بر حفظ وحدت دينى، از آيه قبل (أقيموا الدين و لا تتفرّقوا فيه) استفاده شده است.

ص: 436

104- توطئه امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 42 - 1

1- امت هاى پيشين عليه پيامبران و برنامه هاى الهى ، توطئه مى كردند و براى مقابله با آنها به مكر و حيله مى پرداختند .

و قد مكر الذين من قبلهم

105- جانشينان امت هاى منقرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 14 - 1

1 - مردم جزيرة العرب ، جانشين امتهايى كه در آن سرزمين با عذاب استيصال الهى منقرض شده بودند .

و لقد أهلكنا القرون من قبلكم . .. ثم جعلنكم خلئف فى الأرض

106- جايگزينى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 39 - 6

6 - قدرت نامحدود خداوند ، دليل توانايى او بر عذاب مردم و جايگزين كردن امتى به جاى امتى ديگر

يعذبكم عذاباً أليماً و يستبدل قوماً غيركم . .. و اللّه على كل شىء قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 3،7

3 - خداوند ، شكست و هلاكت كافران و مشركان حاكم و جايگزين آنان شدن را ، به مؤمنان نيكوكار صدراسلام ، وعده كرده است .

وعد اللّه الذين ءامنوا منكم و عملوا الصلحت ليستخلفنّهم فى الأرض

7 - خداوند ، كافران حاكم پيش از اسلام را ، شكست داد و پيامبران و مؤمنان نيكوكار را ، پيروز كرده و جايگزين آنان در سطح زمين قرار داد .

وعد اللّه الذين ءامنوا . .. كما استخلف الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 437

19 - معارج - 70 - 41 - 1

1 - توانايى خداوند بر نابودى امت ها ( همچون كافران ) و جايگزين كردن امت هاى برتر و بهتر از آنها ( همچون مؤمنان )

فلاأُقسم . .. إنّا لقدرون . على أن نبدّل خيرًا منهم

درباره زمان تبديل و مقصود از آن در اين آيه، دو احتمال وجود دارد: 1- نابودى كافران و جايگزين كردن مردم خوب و مؤمن به جاى آنان در دنيا; 2- تبديل كافران و ديگر انسان ها به انسان هاى برتر و مناسب حيات اخروى در قيامت. برداشت ياد شده، مبتنى بر احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 28 - 3،4

3 - تهديد شدن گنه پيشگان و كافران دنياگرا در صدر اسلام ، به هلاكت و جايگزين شدن مردمى ديگر ، از سوى خداوند

وإذا شئنا بدّلنا أمثلهم تبديلاً

4 - توانايى خداوند بر آفرينش انسان ، نشانه توانايى او بر نابود كردن امت هاى گنه پيشه و كافر و جايگزين كردن ديگران

نحن خلقنهم . .. وإذا شئنا بدّلنا أمثلهم تبديلاً

برداشت ياد شده، از ياد آورى آفرينش انسان از سوى خداوند - پيش از تذكر به هلاكت امت هاى كافر و جايگزين كردن ديگران - استفاده مى شود.

107- جبرگرايى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 148 - 6

6 - امتهاى پيشين نيز مانند مشركان صدر اسلام با دستاويز قرار دادن جبر، پيامبران را تكذيب مى كردند.

كذلك كذب الذين من قبلهم

108- حتميت مرگ امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 43 - 3

3 - هيچ امتى ، پس از فرا رسيده اجلش ، لحظه اى پايدار نخواهد بود .

ما تسبق من أُمّة أجلها و ما يستئخرون

ص: 438

109- حجت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 7

7 - اعتدال امت اسلام و برترى آنان بر ساير امت ها ، دليل حجت بودن آنان بر ساير ملتهاست .

جعلنكم أمة وسطاً لتكونوا شهداء على الناس

110- حجت بر امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 19

19 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) حجت خدا بر مسلمانان و امت اسلامى حجت خدا بر ديگر مردمان

ليكون الرسول شهيدًا عليكم و تكونوا شهداء على الناس

از جمله تفسيرهايى كه براى كلمه «شهيد» و «شهداء» ابراز شده، «حجت» است. برداشت بالا، بر پايه همين تفسير مى باشد.

111- حسابرسى اخروى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 29 - 3

3 - صحيفه اعمال امت ها در قيامت ، بيان كننده تمامى كردار ايشان ، به صورتى دقيق و بدون كمترين كاستى و فزونى

ينطق عليكم بالحقّ

112- حسابرسى از امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 6 - 1

1 - تمامى امتها و پيامبران مورد بازجويى خداوند در قيامت قرار مى گيرند.

فلنسئلن الذين أرسل إليهم و لنسئلن المرسلين

113- حسابرسى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 439

4 - مائده - 5 - 109 - 3

3 - قيامت صحنه حسابرسى از امت ها و واكنش هاى آنان در برابر دعوت پيامبران

يوم يجمع اللّه الرسل فيقول ماذا اجبتم

114- حق ستيزى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 44 - 3

3 - حق ستيزى و سركشى در برابر پيامبران الهى ، خصيصه حاكم بر جوامع بشرى در طول تاريخ

كلّ ما جاء أُمّة رسولها كذّبوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 7

7 - همه امت ها با حربه باطل ، به جدال و ستيزه با حق بر خاستتد تا آن را از بين ببرند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

«إدحاض» به معناى ابطال و از بين بردن است.

115- حق ناپذيرى اكثريت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 72 - 4

4 - مخالفت بيشتر مردم از امت هاى پيشين با رسولان الهى و نپيمودن راه هدايت ، ناشى از روح لجاجت و حق ناپذير خودشان بود .

ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين . و لقد أرسلنا فيهم منذرين

پيمودن راه گمراهى با وجود پيامبران اخطاركننده، گوياى حقيقت ياد شده است.

116- حيات امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 134 - 7

7 - هر جامعه و امتى ، داراى حيات ، مرگ و شخصيتى مستقل

تلك أمة قد خلت

ص: 440

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 141 - 7

7 - هر جامعه و امتى داراى حيات ، مرگ و شخصيتى مستقل

تلك أمة قد خلت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 7

7 - هر جامعه اى ، جدا از افرادش ، داراى حقيقتى مستقل و از مرگ و زندگى ويژه برخوردار است .

لكل أمة أجل

117- خواسته هاى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 2،7،8

2- برخى از معجزات درخواستى امت هاى پيشين ، از سوى خداوند به آنان اعطا گرديد .

و ما منعنا أن نرسل . .. إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

معجزه از كلمه «الأيات» - به قرينه ذكر «ناقة» پس از آن - استفاده مى شود و از اينكه خداوند فرمود: «تكذيب پيشينيان مانع ارسال معجزه از سوى ما شد» حكايت از اين دارد كه خداوند، به خواست آنان براى معجزه جواب مثبت داده است.

7- امت هاى مشرك و كافر پيشين ، پس از مشاهده معجزات درخواستيشان ، آنها را مورد انكار و تكذيب قرار دادند .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

8- تكذيب معجزات درخواستى از سوى امت هاى پيشين ، دليل بهانه جويى و بى صداقتى تقاضا كنندگان معجزات متعدد است .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

از اينكه تكذيب معجزات درخواستى (اقتراحى) از سوى پيشينيان، دليل امتناع خداوند از ارائه معجزات براى امتهاى بعدى مطرح شده است مى تواند نشان از بى صداقتى و بهانه جويى اين امتها باشد و خداوند به همين دليل به معجزات درخواستى اينها، پاسخ منفى داده است.

118- دروغگويى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 8

8- تكذيب معجزات درخواستى از سوى امت هاى پيشين ، دليل بهانه جويى و بى صداقتى تقاضا كنندگان معجزات متعدد است .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

ص: 441

از اينكه تكذيب معجزات درخواستى (اقتراحى) از سوى پيشينيان، دليل امتناع خداوند از ارائه معجزات براى امتهاى بعدى مطرح شده است مى تواند نشان از بى صداقتى و بهانه جويى اين امتها باشد و خداوند به همين دليل به معجزات درخواستى اينها، پاسخ منفى داده است.

119- دشمنى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 7

7 - همه امت ها با حربه باطل ، به جدال و ستيزه با حق بر خاستتد تا آن را از بين ببرند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

«إدحاض» به معناى ابطال و از بين بردن است.

120- دعوت اخروى از امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 8

8 - فراخوانده شدن هر امت ، به سوى نامه اعمال خويش در قيامت

كلّ أمّة تدعى إلى كتبها

121- دعوت از خبرگان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 75 - 6

6 - فراخوانى خبرگان جوامع شرك پيشه از سوى خدا در قيامت ، براى اقامه برهان و ارائه دليل روشن بر شركورزى خويش

فقلنا هاتوا برهنكم

122- دعوت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 109 - 9

9 - فراخوانى امت ها به پيروى از فرمان هاى خداوند سرلوحه رسالت انبيا و يكى از وظايف آنان

يوم يجمع اللّه الرسل فيقول ماذا اجبتم

ص: 442

123- دلايل حقانيت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 44 - 6

6- بهره مندى از نعمت هاى دنيايى و عمرِ طولانى جوامع و تمدن ها ، دليل بر حقانيت و موفقيت آنان نيست .

بل متّعنا هؤلاء و ءاباءهم حتّى طال عليهم العمر . .. أفهم الغلبون

124- دين امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 22،25

22 - هر امتى برخوردار از شريعت و آيينى خاص از جانب خداوند

لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجاً

«شرعة» به معناى طريقى است كه به آب منتهى مى شود و مراد از آن دين و آيين است، چون آدمى را به كمال و حيات واقعى راهنمايى مى كند قابل ذكر است كه در برداشت فوق مخاطب «منكم»، همه انسانها دانسته شده است.

25 - شرايط و مقتضيات خاص هر امت ، دليل ارائه شريعت هاى متعدد از جانب خداوند

لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجاً

ظاهراً «منكم» متعلق به «جعلنا» است و اشاره به ريشه تعدد شرايع دارد. يعنى اختصاص هر امتى از شما مردم به شريعتى خاص، برخاسته از خصلتهاى خودتان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 47 - 3

3 - دين و شريعت آسمانى براى تمامى امت ها در همه اعصار ، وجود داشته است .

و لكل أمة رسول فإذا جاء رسولهم

125- رؤيت عجز امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 4

4 - اضطرار و ناتوانى همه امت ها در روز قيامت ، امرى نمايان و قابل مشاهده

و ترى كلّ أمّة جاثية

ص: 443

تعبير «ترى» مشهود بودن آن صحنه را افاده مى كند و «جاثية» مى تواند كنايه از اضطرار و ناتوانى باشد.

126- زمينه آرامش امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 18 - 15

15 - پيمان وفادارى با رهبرى الهى ، درپى دارنده آسايش روحى و پيروزى عملى براى امت *

يبايعونك . .. فأنزل السكينة عليهم و أثبهم فتحًا قريبًا

مى توان از مورد آيه، الغاى خصوصيت كرده و به موارد مشابه سرايت داد.

127- زمينه امتحان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 85 - 7

7 - امت هاى پيامبران ، در معرض آزمون و فتنه در غيبت رهبران خود هستند .

فإنّا قد فتنّا قومك من بعدك

خبر از آزموده شدن بنى اسرائيل در غياب موسى(ع)، هشدار و تذكرى براى همه امت ها است; تا در غيبت پيشوايان خود (مرگ و يا عدم حضور آنان)، مراقبت كافى به عمل آورند تا از فتنه ها سربلند بيرون آيند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 17 - 4

4- آمدن رسول الهى ، زمينه آزمون امت ها و ظهور ميزان خالص بودن و ناخالصى آنان

و لقد فتنّا . .. و جاءهم رسول

ارتباط ميان «فتنّا» و «جاءهم رسول» و ريشه لغوى واژه «فتنة» - كه به معناى گداختن در كوره، براى جدا ساختن ناخالصى ها است - گوياى برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 33 - 8

8- رهايى از ستم و دستيابى امت ها به پيروزى ، مقدمه آزمون آنان از سوى خداوند

و لقد نجّينا بنى إسرءيل . .. ما فيه بلؤا مبين

از ترتب آزمايش بر آزادى بنى اسرائيل، مطلب بالا استفاده مى شود.

ص: 444

128- زمينه انحراف امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 51 - 9

9 - امت ها در خطر انحراف ، با غيبت پيامبران و رهبران الهى

ثم اتخذتم العجل من بعده و أنتم ظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 92 - 5

5 - امت ها در خطر انحراف ، با رفتن پيامبران و رهبران الهى از ميان آنان

ثم أتخذتم العجل من بعده

129- زمينه انقراض امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 133 - 5

5 - كفر و بى تقوايى ، زمينه هلاكت و انقراض ملتها

و إن تكفروا . .. ان يشأ يذهبكم ايها الناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 43 - 2

2 - افول هر امتى ، در گرو فرارسيدن اجل آن است .

ما تسبق من أُمّة أجلها و ما يستئخرون

130- زمينه بصيرت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 108 - 7

7- بصيرت امت ها در گرو بصيرت رهبران ايشان است .

على بصيرة أنا و من اتبعنى

نياوردن «على بصيرة» در «من اتبعنى» على رغم مقصود بودن آن ، اشاره به اين دارد كه بصيرت پيروان پيامبر (رهبر) در گرو بصيرت اوست.

ص: 445

131- زمينه پيروزى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 18 - 15

15 - پيمان وفادارى با رهبرى الهى ، درپى دارنده آسايش روحى و پيروزى عملى براى امت *

يبايعونك . .. فأنزل السكينة عليهم و أثبهم فتحًا قريبًا

مى توان از مورد آيه، الغاى خصوصيت كرده و به موارد مشابه سرايت داد.

132- زمينه تنبه امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 3

3 - خداوند ، به هر جامعه بى دادگرى ، پيش از نزول عذاب ، فرصت مى داد تا شايد متنبه شوند و دست از مخالفت و مبارزه با پيامبرشان بردارند .

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة ثمّ أخذتها

133- زمينه جايگزينى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 39 - 5

5 - ترك جهاد و سستى در امر پيكار با دشمن ، زمينه ساز نابودى جامعه و جايگزين شدن جامعه ديگرى به جاى آن

إلا تنفروا يعذبكم عذاباً أليماً و يستبدل قوماً غيركم

134- زمينه گمراهى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 85 - 7

7 - امت هاى پيامبران ، در معرض آزمون و فتنه در غيبت رهبران خود هستند .

فإنّا قد فتنّا قومك من بعدك

خبر از آزموده شدن بنى اسرائيل در غياب موسى(ع)، هشدار و تذكرى براى همه امت ها است; تا در غيبت پيشوايان خود (مرگ و يا عدم حضور آنان)، مراقبت كافى به عمل آورند تا از فتنه ها سربلند بيرون آيند.

ص: 446

135- سرنوشت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 33 - 9

9 - توبه و استغفار داراى اهميتى ويژه در نزد خداوند و داراى تأثيرى بسزا در سرنوشت امتها

و ما كان اللّه معذبهم و هم يستغفرون

136- سهولت هلاكت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 28 - 3

3 - نابود كردن جوامع محكوم به فنا ، امرى آسان براى خدا و او بى نياز از لشكر آسمانى است .

جند من السماء و ما كنّا منزلين

تأكيد خداوند بر نفرستادن هيچ لشكر آسمانى و نيز عذاب و نابود كردن انسان هاى محكوم به فنا تنها با يك صيحه - كه در آيه بعد آمده است - مى تواند بيانگر برداشت ياد شده باشد.

137- شبهه افكنى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 36 - 4

4 - تشكيك در حقايق الهى ، داراى پيشينه در تاريخ امت هاى حق ستيز

و لقد أنذرهم . .. فتماروا بالنّذر

138- شخصيت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 134 - 7

7 - هر جامعه و امتى ، داراى حيات ، مرگ و شخصيتى مستقل

تلك أمة قد خلت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 141 - 7

7 - هر جامعه و امتى داراى حيات ، مرگ و شخصيتى مستقل

ص: 447

تلك أمة قد خلت

139- شرايط عذاب امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 110 - 9

9- نااميدى پيامبران از هدايت يافتن مردم ، شرط نزول عذاب الهى بر امت هاى آنان بود .

حتّى إذا استيئس الرسل . .. جاءهم نصرنا فنجى من نشاء

140- شقاوت امت هاى ظالم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 131 - 7

7 - مشيت الهى به شقاوت و ضلالت امتهاى ستمگر پس از اتمام حجت بر ايشان تعلق مى گيرد.

و من يرد أن يضله . .. يجعل الله الرجس ... ذلك أن لم يكن ربك مهلك القرى بظلم

مراد از هلاكت در آيه، شقاوت و ضلالتى است كه در آيات قبل از آن سخن به ميان آمده بود.

141- شكست امت هاى مفسد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 8 - 4

4- شكست امت هاى فسادگر به معناى قطع هميشگى رحمت الهى از آنان نيست .

عسى ربّكم أن يرحمكم

142- صالحان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 84 - 7

7- وجود انسانى صالح و مصون از هر گناه و خطا ، در هر عصر و زمان

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 448

9 - نحل - 16 - 89 - 5

5- وجود انسانى صالح و مصون از هر گناه و خطا ، در هر عصر و زمان

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا عليهم من أنفسهم

143- صالحان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 6

6 - خداوند ، پيامبران و مؤمنان نيكوكار پيش از اسلام را ، خليفه و جانشين خود در زمين قرار داده بود .

وعد اللّه الذين ءامنوا. .. كما استخلف الذين من قبلهم

144- صفات امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 44 - 3

3 - حق ستيزى و سركشى در برابر پيامبران الهى ، خصيصه حاكم بر جوامع بشرى در طول تاريخ

كلّ ما جاء أُمّة رسولها كذّبوه

145- ظلم امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 54 - 10

10 - فرعونيان ، امت هاى پيش از آنان و كفرپيشگان مكه ، از زمره ظالمان

و كل كانوا ظلمين

146- عبرت از امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 3 - 4

4 - نابودى امت ها و ملت هاى كفرپيشه تاريخ ، درس عبرتى براى همه كفرپيشگان است .

كم أهلكنا من قبلهم من قرن

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه با يادآورى نابودى كافران گذشته، درصدد تهديد كفرپيشگان و اخطار به

ص: 449

آنان است.

147- عبرت از امت هاى هلاك شده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 10

10- تاريخ و سرنوشت هلاكت بار جوامع ظالم ، درس و عبرت براى آيندگان است .

و تلك القرى أهلكنهم لمّا ظلموا و جعلنا لمهلكهم موعدًا

148- عبرت از سرنوشت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 111 - 1

1- داستان پيامبران و امت هاى ايشان حاوى پند و مايه عبرت است .

لقد كان فى قصصهم عبرة

«قصص» به معناى داستان است. ضمير در «قصصهم» به «رسل» و نيز امتهاى ايشان - كه از «من نشاء» و «القوم المجرمين» در آيه قبل استفاده مى شود - برمى گردد.

149- عبرت از فرجام امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 45 - 4

4- لزوم پندآموزى از سرنوشت امت هاى مبتلا شده به عذاب الهى

أو لم تكونوا . .. و سكنتم فى مسكن الذين ظلموا أنفسهم و تبيّن لكم كيف فعلنا بهم

150- عبرت از فرجام امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 6 - 4

4 - فرجام هلاكت بار امت هاى پيشين ، درس عبرت براى آيندگان

ألم تر كيف فعل ربّك بعاد

ص: 450

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 34 - 9

9 - تقواپيشگى ، زمينه عبرت گيرى از سرگذشت هاى پيشينيان

و مثلاً من الذين خلوا من قبلكم و موعظة للمتّقين

151- عبرت ناپذيرى از هلاكت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 19 - 4

4 - اصرار كافران بر تكذيب تهديد هاى الهى ، مانع عبرت گيرى آنان از فرجام هلاكت بار پيشينيان

هل أتيك . .. بل الذين كفروا فى تكذيب

152- عجز اخروى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 4

4 - اضطرار و ناتوانى همه امت ها در روز قيامت ، امرى نمايان و قابل مشاهده

و ترى كلّ أمّة جاثية

تعبير «ترى» مشهود بودن آن صحنه را افاده مى كند و «جاثية» مى تواند كنايه از اضطرار و ناتوانى باشد.

153- عجز امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 10

10 - هيچ امت و جامعه اى توانايى پيش يا پس انداختن اجل محتوم خود را ندارد .

لكل أمة أجل إذا جاء أجلهم فلايستئخرون ساعة و لايستقدمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 5 - 1،3

1- هيچ امتى ، نمى تواند اجل خود را به جلوتر از وقت تعيين شده ، تغيير دهد .

ما تسبق من أمة أجلها

3- هيچ امتى ، توان به تأخير انداختن اجل معين شده خود را ندارد .

ص: 451

ما تسبق من أمة أجلها و ما يستئخرون

154- عجز خبرگان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 75 - 8

8 - آگاهان جوامع شرك پيشه از اقامه برهان ، براى اثبات حقانيت شرك در قيامت ناتوان خواهند بود .

فقلنا هاتوا برهنكم فعلموا أنّ الحقّ للّه و ضلّ عنهم ما كانوا يفترون

تعبير «ضلّ عنهم ما كانوا يفترون» كنايه از اين نكته است كه آنان هيچ چيزى كه بتواند موضوع شرك را توجيه كند، به خاطر نخواهد آورد.

155- عذاب استيصال امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 1

1 - هلاكت و نابودى بسيارى از جوامع پيشين با عذاب استيصال

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة

«إملاء» (مصدر «أمليت») از «ملو» و به معناى فرصت دادن است «لها» به تقدير «لأهلها» و «هى ظالمة» به تقدير «و أهلها ظالمة» مى باشد. «أخذ» (مصدر «أخذت») به معناى گرفتن و در اين جا كنايه از هلاك ساختن و از ميان برداشتن است.

156- عذاب امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 13 - 8

8 - نابودى امت ها با عذاب استيصال ، همواره پس از يأس كامل از ايمان آوردن آنان بوده است .

و لقد أهلكنا القرون . .. و جاءتهم رسلهم بالبينت و ما كانوا ليؤمنوا

157- عذاب امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 44 - 12

12 - برخى از امتهاى گذشته پس از فراموش كردن خدا و هشدارهاى او گرفتار عذاب ناگهانى خداوند شدند.

ص: 452

و لقد أرسلنا إلى أمم من قبلك . .. فلما نسوا ... أخذنهم بغتة فإذا هم مبلسون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 4 - 1،3

1 - خداوند بسيارى از امتهاى مختلف پيشين را با عذابى سهمگين و ناگهانى به هلاكت رساند.

و كم من قرية أهلكنها فجاءها

«فاء» در جمله «فجاءها . ..» مى تواند تفسيريه باشد. بر اين مبنا جمله «جاءها ...» توضيح و تفسير جمله «أهلكناها» است. اسناد هلاكت به قريه براى رساندن شدت عذاب است.

3 - گروهى از امتهاى متخلف پيشين شب هنگام و گروهى ديگر در حال خواب نيمروز، گرفتار عذاب الهى شدند.

فجاءها بأسنا بيتا أو هم قائلون

«أو» در جمله «أو هم قائلون» براى تنويع است. «قائلة» به معناى نيمروز است و «قائل» به كسى گفته مى شود كه آن هنگام در خواب باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 55 - 17

17- عذاب كافران به قرآن ، ممكن است انواعى مغاير با عذاب پيشينيان باشد .

أن تأتيهم سنّة الأوّلين أو يأتيهم العذاب قبلاً

چنان چه «قُبُلاً» جمعِ «قبيل» باشد، به معناى انواع و اقسامِ گوناگون است و مراد آيه اين مى شود كه عذاب اين كافران، لزوماً، از همان انواع عذاب پيشينيان نيست، بلكه ممكن است آنان به انواع گوناگون ديگرى از عذاب مبتلا شوند.

158- عذاب امت هاى ظالم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 45 - 1

1 - خداوند با عذاب ناگهانى نسل برخى از امتهاى ستمكار پيشين را ريشه كن كرده است.

أخذنهم بغتة . .. فقطع دابر القوم الذين ظلموا

«دابر القوم» يعنى «آخر القوم». و قطع شدن آن به معناى ريشه كن شدن آخرين نفر است كه از آن به ريشه كن شدن نسل تعبير شده است.

159- عذاب دنيوى امت هاى گناهكار

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 15 - 11

ص: 453

11- نزول عذاب دنيوى بر امت هاى گنهكار ، تنها پس از اتمام حجت و فرستادن پيامبرى براى ايشان است .

و ما كنّا معذّبين حتى نبعث رسولاً

جمله «ما كنّا معذّبين حتى نبعث رسولاً» اطلاق دارد و عذاب دنيوى را هم دربرمى گيرد.

160- عصيان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 102 - 5

5 - سرپيچى امت ها از پذيرش و انجام پاره اى از احكام ، دليل سكوت خداوند از بيان آنها

لاتسئلوا عن اشياء ان تبد لكم تسؤكم . .. قد سألها قوم من قبلكم ثم اصبحوا بها كفري

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 44 - 3

3 - حق ستيزى و سركشى در برابر پيامبران الهى ، خصيصه حاكم بر جوامع بشرى در طول تاريخ

كلّ ما جاء أُمّة رسولها كذّبوه

161- عصيان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 286 - 27

27 - امت هاى گذشته به علّت خطا و نسيان نسبت به تكاليف الهى ، مورد مؤاخذه و عقوبت قرار مى گرفتند .

لا تؤاخذنا ان نسينا او اخطأنا و لا تحمل علينا اصراً كما حملته على الّذين من قبلن

اميرالمؤمنين (ع): . .. و كانت الامم السالفة اذا نسوا ما ذكّروا به فتحت عليهم ابواب العذاب ... و اذا اخطأوا اخذوا بالخطأ و عوقبوا عليه ...

_______________________________

احتجاج طبرسى، ج 1، ص 328 ; نورالثقلين، ج 1، ص 306، ح 1227.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 8 - 1

1 - بسيارى از مردم آبادى ها و شهر ها در طول تاريخ ، از فرمان هاى خداوند و رسولان او ، سرباز زدند .

و كأيّن من قرية عتت عن أمر ربّها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 6

ص: 454

6 - فسق و عصيانگرى امت هاى گذشته ، ريشه وفادار نماندن آنان به پيمان ها و عهد هاى خويش با خداوند

و ما وجدنا لأكثرهم من عهد و إن وجدنا أكثرهم لفسقين

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه جمله «إن وجدنا . .. » بيانگر علت وفا نكردن امتهاى گذشته به پيمانهاى خويش با پيامبران باشد.

162- عمل امت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 14 - 17

17 - خداوند ، امت ها را از كرده هاى هميشگى آنان آگاه خواهد ساخت .

و سوف ينبئهم اللّه بما كانوا يصنعون

163- عمل امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 41 - 7

7 - آگاهى پيامبران از اعمال امت هاى خويش

فكيف اذا جئنا . .. على هؤلاء شهيداً

لازمه گواهى دادن بر اعمال نيك و بد مردم، آگاهى به آن اعمال است.

164- عوامل اختلاف امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 18 - 10

10 - پيروى از تمايلات و درخواست هاى جاهلانه ، عامل بروز اختلاف و رخداد تفرقه ميان امت ها

فما اختلفوا إلاّ من بعد . .. و لاتتّبع أهواء الذين لايعلمون

خداوند در پى طرح اختلافات بنى اسرائيل، پيامبر(صلی الله علیه و آله) را موظف به پيروى از دين و مخالفت با هواها و هوس هاى جاهلانه نموده است. از اين نكته مى توان به دست آورد كه منشأ اختلافات، در پيروى از هوس ها نهفته است.

165- عوامل انحطاط امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 455

10 - كهف - 18 - 59 - 5

5- اِعراض از آيات الهى و نشنيده انگاشتن آن و غفلت از گناهان گذشته خويش ، ستم ، و موجب سقوط و نابودى امّت ها است .

و من أظلم . .. و تلك القرى أهلكنهم لمّا ظلموا

مراد از ظلم در «لم ا ظلموا» - به دليل ارتباط اين آيه با آيات قبل - همان امورى است كه در آيه پنجاه و هفت بيان شد.

166- عوامل انقراض امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 105 - 12

12 - تفرقه و اختلاف ، رمز سقوط و هلاكت ملتها *

تفرقوا و اختلفوا . .. و اولئك لهم عذاب عظيم

بنابراينكه مراد از «عذاب عظيم»، عذاب در دنيا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 14 - 5

5 - بقا و زوال امت ها ، در گرو اعمال آنان است .

و لقد أهلكنا القرون . .. ثم جعلنكم خلئف ... لننظر كيف تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 41 - 3

3 - عوامل حيات آفرين طبيعت ، مايه نابودى ملت ها در نتيجه كفر و گناه

أرسلنا عليهم الريح العقيم

تعبير «الريح العقيم» (باد نازا) مى رساند كه باد، آثار مختلفى دارد و اصولاً در نظام طبيعت، يكى از عوامل گسترش حيات به شمار مى آيد. اما همين نيروى طبيعى به اراده الهى و در نتيجه كفر مردم، نه تنها زاينده حيات نخواهد بود; بلكه زداينده آن خواهد شد.

167- عوامل انقراض امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 2

2 - ظلم و بى دادگرى ، عامل اصلى هلاكت جوامع پيشين و باعث گرفتار شدن آنها به عذاب خشم الهى ( استيصال )

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة ثمّ أخذتها

ص: 456

168- عوامل بقاى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 14 - 5

5 - بقا و زوال امت ها ، در گرو اعمال آنان است .

و لقد أهلكنا القرون . .. ثم جعلنكم خلئف ... لننظر كيف تعملون

169- عوامل تشكيل امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 31

31 - مسائل اعتقادى و دينى ، زيربناى تشكيل امتها

لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجاً ولو شاء اللّه لجعلكم امة وحدة

از اينكه شريعت واحد، همه مردم را امتى واحد مى سازد و تعدد شرايع، مايه تعدد امتهاست، معلوم مى شود كه شكل گيرى امتها بر اساس اعتقادات دينى است.

170- عوامل مؤثر در سرنوشت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 71 - 5

5- نقش مهم رهبران و پيشوايان در سرنوشت امتها

يوم ندعوا كلّ أُناس بإممهم

تشخص يافتن پيشوايان در ميان مجموعه هاى بشرى براى پاسخ گويى و ارزشيابى اعمال امتها، مى تواند بيانگر معناى فوق باشد.

171- عوامل مؤثر در سعادت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 148 - 6

6 - نقش تعيين كننده امت ها ، در سرنوشت و سعادت و شقاوت خويش

إذ أبق إلى الفلك . .. و أرسلنه ... ف--َامنوا فمتّعنهم إلى حين

برداشت ياد شده از آن جا است كه قوم يونس، به علت ايمان نياوردن به يونس(ع) مستوجب عذاب الهى شدند; ولى آنان پس از مأموريت مجدد آن حضرت، به او ايمان آوردند و در سايه آن، به مواهب دنياى دست يافتند.

ص: 457

172- عوامل مؤثر در شقاوت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 148 - 6

6 - نقش تعيين كننده امت ها ، در سرنوشت و سعادت و شقاوت خويش

إذ أبق إلى الفلك . .. و أرسلنه ... ف--َامنوا فمتّعنهم إلى حين

برداشت ياد شده از آن جا است كه قوم يونس، به علت ايمان نياوردن به يونس(ع) مستوجب عذاب الهى شدند; ولى آنان پس از مأموريت مجدد آن حضرت، به او ايمان آوردند و در سايه آن، به مواهب دنياى دست يافتند.

173- عوامل هدايت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 44 - 2

2 - ره يابى جوامع بشرى به هدايت ، در گرو وجود هدايت گرانى برانگيخته شده از جانب خداوند

ثمّ أرسلنا رسلنا تترا

آمدن پى در پى پيامبران نشانگر آن است كه بشر تنها با اتكا به دانش و انديشه خود قادر به پيمودن راه هدايت نيست.

174- عوامل هلاكت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 20

20 - هلاكت امتها و نابودى تمدنها بر اثر كفر و گناه، از سنتهاى الهى است.

ألم يروا كم أهلكنا من قبلهم من قرن . .. فأهلكنهم بذنوبهم

جمله «فأهلكناهم»، بيان قاعده و قانونى است كه جمله «ألم يروا كم أهلكنا . .. » جريان آن را در طول تاريخ نشان مى دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 5 - 3

3 - ستمگرى امتهاى پيشين، عامل نابودى آنان با كيفرهاى دنيوى (عذاب استيصال) شد.

كم من قرية أهلكنها . .. قالوا إنا كنا ظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 103 - 10

ص: 458

10- نقش مهم رهبران و زمامداران فاسد ، در تباهى و هلاكت امتها

فقال له فرعون . .. فأراد ... فأغرقنه و من معه جميعًا

در داستان هلاكت فرعون، همواره شخص فرعون به عنوان عنصر اصلى جريان كفر، به صورت ضمير مفرد و جدا از مجموعه يارانش ذكر شده است و اين بيانگر برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 3،5،9

3- كفر و ستم ، باعث سقوط و هلاك ملتّ ها است .

و تلك القرى أهلكنهم لمّا ظلموا

5- اِعراض از آيات الهى و نشنيده انگاشتن آن و غفلت از گناهان گذشته خويش ، ستم ، و موجب سقوط و نابودى امّت ها است .

و من أظلم . .. و تلك القرى أهلكنهم لمّا ظلموا

مراد از ظلم در «لم ا ظلموا» - به دليل ارتباط اين آيه با آيات قبل - همان امورى است كه در آيه پنجاه و هفت بيان شد.

9- هلاكت جوامع ، نتيجه تداوم يافتن ستم پيشگى آنان و سود نبردن از مُهلت ها است .

تلك القرى أهلكنهم لمّا ظلموا و جعلنا لمهلكهم موعدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 6

6- مترفان و ستمگران جامعه ، عامل نابودى تمدن ها و هلاكت افراد جامعه

و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة . .. ارجعوا إلى ما أُترفتم فيه

مخاطبان اين آيات، گروه خاصى از مردم اند; زيرا خداوند در توصيف آنان دو صفت ستمگرى و تنعّم را مطرح ساخته است و اين دو صفت نوعاً در قشر خاصى از جامعه وجود دارد و بيشتر مردم نه ظالم اند و نه مترف.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 48 - 3

3 - تكذيب پيامبران الهى ، عامل هلاكت و زوال جوامع بشرى

فكذّبوهما فكانوا من المهلكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 10 - 10

10- كفرپيشگى ، از عوامل عمده نابودى ملت ها

دمّر اللّه عليهم و للكفرين أمثلها

وصف كفر در «للكافرين»، بيانگر اين نكته است كه كفر، عامل اصلى نابودى ملت ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 1

ص: 459

1 - تاريخ ، شاهد نابودى بسيارى از ملت هاى توان مند ، به خاطر كفر و شرك آنان

و كم أهلكنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا

«قرن» به معناى امت و گروهى از مردم است كه در يك زمان قرار دارند.

175- عوامل هلاكت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 3 - 2

2 - خوى سركشى ، تكبر ، حق ناپذيرى و ستيزه جويى ، عامل نابودى بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته

بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق . كم أهلكنا من قبلهم من قرن

آيه شريفه، درصدد بيان اين حقيقت است كه آنچه موجب ايمان نياوردن كافران صدراسلام شد، همان سبب كفر بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته گرديد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 2

2- ستم گرى و كفر برخى از جوامع پيشين ، مايه هلاكت آنان با عذاب ويران كننده الهى است .

أهلكنهم لمّا ظلموا

مراد از ظلم در «ظلموا» - به قرينه آيات قبل - اِعراض از آيات خدا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 3،4

3- دشمنى با حق و سرسختى در برابر آن ، مايه هلاكت بسيارى از جوامع و تمدن هاى پيشين

و تنذر به قومًا لدًّا . و كم أهلكنا قبلهم من قرن

وصف «لدّاً» بر شدت سرسختى و خصومت دلالت دارد، بيان هلاكت جوامع به دنبال مطرح ساختن سرسختى مردم عصر بعثت، نشان از تأثير بسزاى اين خصلت در نابودى اقوام پيشين دارد.

4- هلاكت اقوام و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ در اثر خيره سرى در مقابل حق ، نشانگر واقعيت داشتن انذار هاى قرآن است .

و تنذر به . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

طرح مسأله نابودى جوامع در طول تاريخ (در پى بيان وظيفه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در انذار مردم لجوج به وسيله قرآن) هشدارى به مردم عصر بعثت و ديگر عصرها است كه ايستادگى و سرسختى در برابر حق، عواقب زيانبار و تباه كننده اى براى جوامع در پى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 2

2 - ظلم و بى دادگرى ، عامل اصلى هلاكت جوامع پيشين و باعث گرفتار شدن آنها به عذاب خشم الهى ( استيصال )

ص: 460

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة ثمّ أخذتها

176- عهد امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 3

3 - امت هاى گذشته با پيامبران خويش عهد بستند كه با مشاهده معجزه ، آنان را تصديق كرده و به حقايق و معارف الهى ايمان آورند .

و ما وجدنا لأكثرهم من عهد

با توجه به آنچه درباره مضاف إليه كلمه «قبل» در آيه پيشين گذشت، مى توان گفت مراد از «عهد» وعده ايمان و تصديق بوده است. يعنى امتها تعهد مى كردند كه با ديدن معجزه ايمان خواهند آورد، ولى اكثر آنان به عهد خويش وفا نكردند.

177- عهدشكنى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 6

6 - فسق و عصيانگرى امت هاى گذشته ، ريشه وفادار نماندن آنان به پيمان ها و عهد هاى خويش با خداوند

و ما وجدنا لأكثرهم من عهد و إن وجدنا أكثرهم لفسقين

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه جمله «إن وجدنا . .. » بيانگر علت وفا نكردن امتهاى گذشته به پيمانهاى خويش با پيامبران باشد.

178- فاسقان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 4

4 - اكثر امت هاى پيشين مردمى ، فاسق و خارج از دايره اطاعت خداوند

و إن وجدنا أكثرهم لفسقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 5

5- بسيارى از جوامع و ملل پس از حضرت نوح ( ع ) بر اثر وجود مترفان فاسق و تبهكار در ميان آنان ، به هلاكت و نابودى دچار شدند .

ص: 461

و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها . .. و كم أهلكنا من القرون من

179- فرجام امت هاى ظالم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 45 - 8

8 - فرجام شوم امتهاى ظالم گذشته، هشدارى الهى به تمامى امتهاست.

فقطع دابر القوم الذين ظلموا

180- فرجام امت هاى متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 4 - 1،3

1 - خداوند بسيارى از امتهاى مختلف پيشين را با عذابى سهمگين و ناگهانى به هلاكت رساند.

و كم من قرية أهلكنها فجاءها

«فاء» در جمله «فجاءها . ..» مى تواند تفسيريه باشد. بر اين مبنا جمله «جاءها ...» توضيح و تفسير جمله «أهلكناها» است. اسناد هلاكت به قريه براى رساندن شدت عذاب است.

3 - گروهى از امتهاى متخلف پيشين شب هنگام و گروهى ديگر در حال خواب نيمروز، گرفتار عذاب الهى شدند.

فجاءها بأسنا بيتا أو هم قائلون

«أو» در جمله «أو هم قائلون» براى تنويع است. «قائلة» به معناى نيمروز است و «قائل» به كسى گفته مى شود كه آن هنگام در خواب باشد.

181- فرجام شوم امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 6 - 6

6- اطلاع كافران از عاقبت شوم كفرپيشگان گذشته و عبرت نگرفتن از آنان ، مايه تعجب و شگفتى و نشانه بى خردى آنان است .

و يستعجلونك بالسيئة قبل الحسنة و قد خلت من قبلهم المثلت

آيه شريفه در مقام تعجّب و بيان سخافت رأى و خرد كفرپيشگان است و جمله حاليه (و قد خلت . ..) به منزله دليل براى اثبات آن مى باشد. از اين رو بايد آنان از گرفتار شدن امتهاى كفرپيشه گذشته به عقوبتهاى الهى مطلع باشند.

ص: 462

182- فساد امت هاى پس از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 4

4- پيدايش فسق و فساد عمومى و انحرافات عمده تاريخ انسانى ، پس از عصر نوح بود .

و كم أهلكنا . .. من بعد نوح

183- فسق امت هاى پس از نوح(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 4

4- پيدايش فسق و فساد عمومى و انحرافات عمده تاريخ انسانى ، پس از عصر نوح بود .

و كم أهلكنا . .. من بعد نوح

184- فسق امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 6

6 - فسق و عصيانگرى امت هاى گذشته ، ريشه وفادار نماندن آنان به پيمان ها و عهد هاى خويش با خداوند

و ما وجدنا لأكثرهم من عهد و إن وجدنا أكثرهم لفسقين

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه جمله «إن وجدنا . .. » بيانگر علت وفا نكردن امتهاى گذشته به پيمانهاى خويش با پيامبران باشد.

185- فلسفه امت بودن ابراهيم(ع)

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 120 - 8

8- « عن أبى جعفر ( ع ) فى قوله : « إن إبراهيم كان أمة قانتاً لله حنيفاً » : و ذلك انه على دين لم يكن عليه أحد غيره فكان أمة واحدة و أما « قانتاً » فالمطيع و أما الحنيف فالمسلم . . . ;

از امام باقر(ع) در باره سخن خدا «إن ابراهيم كان أُمّة قانتاً لله حنيفاً» روايت شده است: امت بودن ابراهيم(ع) به خاطر آن است كه او بر دينى بود كه هيچ كس غير او بر آن دين نبود و اما «قانتاً» به معناى مطيع است و اما حنيف به معناى مسلم مى باشد. ..».

ص: 463

186- قانونمندى پيدايش امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 34 - 1،2،4

1 - پيدايش و زوال هر يك از امتها، زمان بندى شده و داراى نظمى دقيق

و لكل أمة أجل فإذا جاء أجلهم . .. و لا يستقدمون

2 - ظهور امتها در دوران ويژه خود، تخلف ناپذير بوده و كمترين تأخيرى نخواهد داشت.

فإذا جاء أجلهم لا يستاخرون ساعة

4 - پيدايش و انقراض امتها، بيرون از اختيار آنان است.

فإذا جاء أجلهم لا يستاخرون ساعة و لا يستقدمون

187- قانونمندى حيات امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 34 - 3

3 - امتها و جوامع بشرى، ناتوان از كمترين شتاب در سپرى ساختن تاريخ حيات خويش

فإذا جاء أجلهم . .. لا يستقدمون

188- قانونمندى سرنوشت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 129 - 2

2 - سرنوشت امت هاى كفرپيشه و هلاكت و بقاى آنان ، داراى سنت ها و قوانين معين و زمان هاى مشخص

كم أهلكنا قبلهم . .. و لولا كلمة سبقت من ربّك لكان لزامًا

به قرينه آيه قبل كه در باره هلاكت جوامع كفرپيشه است، مفاد «لولا كلمة. ..» اين است كه خداوند، زمان عذاب كافران و نيز ديگر معيارهاى آن را مشخص ساخته و آنها را از پيش تعيين كرده است.

189- قانونمندى عذاب امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 113 - 5

5- عذاب و كيفر امت ها ، پس از اتمام حجت الهى بر آنان با فرستادن انبيا بود .

ص: 464

لقد جاءهم رسول منهم فكذّبوه فأخذهم العذاب

190- قدرت امت هاى منقرض

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 4

4- امت هاى نيرومند هلاك شده تاريخ ، داراى سلطه بر جوامع متعدد

و كم أهلكنا . .. فنقّبوا فى البلد

«التنقيب» (مصدر «نقّبوا») به معناى سير و حركت است و در اين جا كنايه از فتح بلاد و تحت سلطه درآوردن آنها مى باشد.

191- قربانگاه در امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 34 - 2

2 - هر يك از امت هاى پيشين ، داراى قربانگاهى تعيين شده از سوى خداوند

و لكلّ أُمّة جعلنا منسكًا

192- قربانى در امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 67 - 2

2 - هر امتى از امت هاى گذشته موظف بودند مراسم قربانى را ، آن گونه كه از سوى خدا مقرر شده ، برگزار كنند .

لكلّ أُمّة جعلنا منسكًا هم ناسكوه

جمله «هم ناسكوه» در محل نصب و صفت است براى «منسكاً» و جمله فوق انشا در قالب اخبار است; يعنى، هر امتى موظف بود آن منسك را، آن گونه كه ما مقرر كرديم، انجام دهد. گفتنى است كه قيد «هم ناسكوه» متضمن دستورى است از سوى خدا به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و بالتبع به مسلمانان كه آنان نيز موظف اند منسك خود را، آن گونه كه خدا مقرر كرده، انجام دهند.

193- كافران امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 102 - 4

4 - گروهى از امت هاى گذشته پس از آگاهى به احكام و معارف ابراز شده دينى ، آنها را نپذيرفتند و بدان كافر شدند .

ص: 465

قد سألها قوم من قبلكم ثم اصبحوا بها كفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 69 - 3

3 - وجود منافقان و كافرانى نيرومندتر از منافقان و كافران عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ميان امت هاى پيشين

كانوا أشد منكم قوة و أكثر أمولا و أولداً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 6 - 5

5- كفرپيشگان امت هاى گذشته به عذاب هاى دنيوى گرفتار شدند .

و قد خلت من قبلهم المثلت

«مثلات» (جمع مَثُلة) به معناى عقوبتها و عذابهاست. عذابها و عقوبتها بدان اعتبار «مثلات» - كه از ماده مِثل (مانند) است - گفته مى شود كه آن را مثال قرار مى دهند براى اينكه ديگران از آن عبرت گرفته و از عوامل آن بپرهيزند. از معانى «خلوّ» (مصدر خلت) گذشتن و سپرى شدن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 32 - 2

2- گروههايى از امت هاى گذشته به رسالت پيامبران خويش كافر شدند .

فأمليت للذين كفروا

194- كتب آسمانى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 4 - 5

5 - بروز اختلاف در ميان امت هاى پيشين ، با وجود دستيابى آنان به كتاب آسمانى و برهان ، نمونه اى از انفكاك ناپذيرى برخى كافران از مرام خويش ; حتى با پى بردن به تضاد آن با برهان

لم يكن . .. منفكّين ... حتّى تأتيهم البيّنة ... و ما تفرّق... إلاّ من بعد ما جاء

195- كثرت پيشگامان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 13 - 2

2 - فراوانى پيشتازان ( سابقون ) ، در امت ها و جوامع پيش از اسلام

ص: 466

ثلّة من الأوّلين

«ثلّة» در اصل به دسته اى از پشم گفته مى شود (مفردات راغب) و «ثلّة من الأوّلين» با توجه به آيه بعد (قليل من الأخرين» به معناى دسته اى بزرگ از پيشينيان است.

196- كفر امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 52 - 4

4 - فرعونيان و امت هاى قبل از ايشان مردمى كفرپيشه و گنهكار

كدأب ءال فرعون و الذين من قبلهم كفروا بايت اللّه فأخذهم اللّه بذنوبهم

ضمير در «كفروا» به «آل فرعون» و «الذين من قبلهم» برمى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 53 - 9

9 - خداوند به سبب كفرورزى فرعونيان و اقوام پيش از آنها ، نعمت هاى خويش را از آنان سلب و به نقمت و عذاب تبديل كرد .

كدأب ءال فرعون . .. ذلك بأن اللّه لم يك مغيرا ... حتى يغيروا ما بأنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 5 - 3

3 - امت هاى پيشين ، با وجود برهانِ روشن الهى ، گرفتار عبادت غير خدا شده ، خود را به آن موظف مى پنداشتند .

و ما أُمروا إلاّ ليعبدوا اللّه

تعبير «و ما اُمروا. ..»، تعريض به تفرقه گران است كه نبايد امر خدا را بهانه قرار دهند; زيرا او به شرك فرمان نداده است.

197- كمى سعادتمندان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 71 - 3

3 - وجود عده اندكى هدايت يافته و سعادتمند ، در ميان امت هاى پيشين

و لقد ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين

تعبير گمراه شدن اكثريت مردم، مى رساند كه عده اى هرچند در اقليت، از ميان مردم به راه هدايت و سعادت دست يافته اند.

ص: 467

198- كمى مهتدين امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 71 - 3

3 - وجود عده اندكى هدايت يافته و سعادتمند ، در ميان امت هاى پيشين

و لقد ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين

تعبير گمراه شدن اكثريت مردم، مى رساند كه عده اى هرچند در اقليت، از ميان مردم به راه هدايت و سعادت دست يافته اند.

199- كيفر اخروى امت هاى هلاك شده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 95 - 3

3- حتمى بودن بازگشت امت هاى هلاك شده به سوى خدا براى مجازات در قيامت

كلٌّ إلينا رجعون . .. و حرم على قرية أهلكنها أنّهم لايرجعون

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه «حرام» خبر مقدم و مصدر مؤوّل (رجوع) در «أنّهم لايرجعون» مبتداى مؤخّر باشد و هم چنين «لا» در «لايرجعون» براى نفى و مقصود از رجوع به قرينه (كلٌّ إلينا راجعون) بازگشت به آخرت باشد; يعنى، بازنگشتن اقوام هلاك شده به آخرت، ممكن نيست; بلكه حتماً بازمى گردند.

200- كيفر استهزاگران امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 32 - 11

11- عقوبت هاى نازل شده بر كفرپيشگان و استهزاگران امت هاى گذشته ، دليلى فراروى كافران بر تخلف ناپذيرى تهديد ها و وعيد هاى الهى

إن الله لايخلف الميعاد. و لقد استهزىء برسل من قبلك ... ثم أخذتهم

آيه مورد بحث به لحاظ «ثم أخذتهم . ..» دليلى است براى «حتى يأتى وعد الله إن الله لايخلف الميعاد».

201- كيفر امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 13 - 4

4 - خداوند ، تهديدكننده مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عذابى نظير كيفر امت هاى پيشين ( عاد ، ثمود و فرعون )

ربّك

ص: 468

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 2

2- كيفر هلاكت بار عمومى و فراگير ، براى انسان هاى قبل از نوح ( ع ) به وقوع نپيوسته بود .

و كم أهلكنا من القرون من بعد نوح

خداوند در آيه پيش از سنت خويش مبنى بر هلاكت اقوام كافر و فاسد، خبر داد و آن گاه براى اثبات اين حقيقت، هلاكت قوم نوح و پس از او را يادآور شد. از ذكر داستان نوح و اقوام پس از او، مى توان استفاده كرد كه اقوامى كه به صورت جمعى قبل از نوح(ع) دچار عذاب شده باشند، وجود نداشته است.

202- كيفر كافران امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 32 - 11

11- عقوبت هاى نازل شده بر كفرپيشگان و استهزاگران امت هاى گذشته ، دليلى فراروى كافران بر تخلف ناپذيرى تهديد ها و وعيد هاى الهى

إن الله لايخلف الميعاد. و لقد استهزىء برسل من قبلك ... ثم أخذتهم

آيه مورد بحث به لحاظ «ثم أخذتهم . ..» دليلى است براى «حتى يأتى وعد الله إن الله لايخلف الميعاد».

203- گمراهى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 6

6- برخى از امت ها با اعزام انبيا به سوى آنان ، هدايت يافتند و برخى ديگر بر گمراهى خود باقى ماندند .

فمنهم من هدى الله و منهم من حقّت عليه الضللة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 85 - 8

8 - امداد هاى الهى براى امت ها در برهه هاى خاص ، به معناى معاف شدن آنان از آزمون ها و فتنه ها در مراحل بعد نيست .

قد أنجينكم . .. فإنّا قد فتنّا قومك من بعدك

ص: 469

204- گمراهى امت هاى ظالم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 131 - 7

7 - مشيت الهى به شقاوت و ضلالت امتهاى ستمگر پس از اتمام حجت بر ايشان تعلق مى گيرد.

و من يرد أن يضله . .. يجعل الله الرجس ... ذلك أن لم يكن ربك مهلك القرى بظلم

مراد از هلاكت در آيه، شقاوت و ضلالتى است كه در آيات قبل از آن سخن به ميان آمده بود.

205- گناه امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 12

12 - گرفتار شدن امت هاى متمدن و نيرومند گذشته به عقوبت الهى ، در حال گناه و معصيت

فأخذهم اللّه بذنوبهم

برداشت ياد شده بر اين احتمال استوار است كه «با» در «بذنوبهم» براى ملابست باشد; يعنى، خداوند آنان را در حال گناه كارى شان به كيفر رساند.

206- گناه امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 54 - 2

2 - فرعونيان و پيشينيان آنان مردمى گنهكار و تكذيب كننده آيات الهى

كذبوا بايت ربهم فأهلكنهم بذنوبهم

207- گواهان اخروى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 6

6 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شاهد و ناظر بر تمامى امت ها در قيامت *

و ترى كلّ أمّة جاثية

برداشت بالا بدان احتمال است كه خطاب «ترى» اختصاص به شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 470

19 - مرسلات - 77 - 11 - 1،2

1 - قيامت ، وقت تعيين شده براى حضور پيامبران جهت گواهى بر امت هاى خويش

و إذا الرسل أُقّتت

مقصود و مفاد اين آيه - برابر نظر بيشتر مفسران - فرارسيدن زمان وعده الهى مبنى بر گواهى پيامبران بر امت هاى خويش در عرصه قيامت است; مانند «فلنسئلنّ الذين اُرسل إليهم و لنسئلنّ المرسلين» (اعراف، آيه 6).

2 - گواهى پيامبران در عرصه قيامت بر امت هاى خويش ، امرى قطعى و تخلف ناپذير است .

و إذا الرسل أُقّتت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 12 - 1

1 - گواهى پيامبران بر امت هاى خويش ، داراى وقتى معيّن در عرصه قيامت

و إذا الرسل أُقّتت . لأىّ يوم أُجّلت

«أىّ» اسم استفهام و يا موصوله و مفيد تعظيم و تهويل است. «اُجّلت» به معناى «أخّرت» است. در اين برداشت مرجع ضمير فاعلى «اُجّلت»، ميقات و گواهى پيامبران (قابل استفاده از آيه قبل) دانسته شد.

208- گواهان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 41 - 2،3،5،6

2 - خداوند گواهان و ناظران امت ها را در قيامت به گواهى فرامى خواند .

فكيف اذا جئنا من كل امّة بشهيد

3 - پيامبران ، گواهان امت هاى خويش

فكيف اذا جئنا من كل امّة بشهيد

برداشت فوق را فرمايش على (ع) تأييد مى كند كه در ضمن بيان مواطن محشر فرمود: . .. فيقوم الرسل (ع) فيشهدون فى هذه المواطن فذلك قوله: «فيكف اذا جئنا من كل امّة بشهيد».

_______________________________

توحيد صدوق، ص 261، ج 5، ب 36 ; نورالثقلين، ج 1، ص 481، ح 254.

5 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، گواه امت خويش

و جئنا بك على هؤلاء شهيداً

در برداشت فوق، «هؤلاء» اشاره به مسلمانان و امت پيامبر (صلی الله علیه و آله) گرفته شده است.

6 - خداوند در قيامت ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را براى گواهى بر امت خويش فرامى خواند .

و جئنا بك على هؤلاء شهيداً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 471

9 - نحل - 16 - 84 - 1،3،4،6،8،9

1- در قيامت از ميان هر امت ، فردى به عنوان گواه و شاهد برانگيخته مى شود .

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا

3- از ميان هر امتى در تمامى عصر ها ، فردى به عنوان شاهد و گواه در قيامت حضور پيدا مى كند .

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا

حضور يافتن گواه هر امتى، ممكن است بدين صورت باشد كه از ميان تمامى امتها فردى از هر عصر و نسلى به عنوان گواهى دادن در قيامت حضور يابد. بنابراين به تعداد عصرها و نسلها، گواهانى به گواهى خواهند پرداخت.

4- در ميان تمامى امت ها در هر عصرى ، افرادى از جانب خداوند بر اعمال مردمان نظارت دارند .

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا

برداشت فوق به خاطر اين نكته است كه نظارت كردن، لازمه گواهى دادن است; زيرا تا نظارت بر چيزى انجام نگيرد، گواهى بر آن ممكن نخواهد بود.

6- كسانى كه در قيامت بر اعمال امت خويش گواهى مى دهند ، جزء نخبگان و بهترين هاى امت خويشند .

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا

انتخاب شاهد و گواه از ميان هر امتى، بيانگر آن است كه آنان از نخبگان و خوبان امت خويشند; زيرا اگر آنان هم از افراد گناهكار باشند و بر كار آنان نيز گروه ديگرى شاهد و گواه باشد، انتخابشان براى دادن گواهى لغو و بيهوده خواهد بود.

8- رخصت نيافتن كافران براى سخن گفتن و معذرت خواهى به هنگام حضور شاهدان و گواهان امت ها ، در قيامت

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا ثمّ لايؤذن للذين كفروا

9- برانگيخته شدن شاهدان در قيامت ، پايان فرصت كافران براى دفاع از خويش است . *

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا ثمّ لايؤذن للذين كفروا

واژه «ثمّ» كه براى ترتيب است، ممكن است بدين نكته اشاره داشته باشد كه پس از اقامه شهود - و نه قبل از آن - ديگر كافران رخصت نمى يابند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 3،4،8،10

3- قيامت ، روز برانگيخته شدن گواهانى از ميان هر امت براى شهادت دادن بر آنان

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا عليهم من أنفسهم

4- كسانى كه در قيامت بر اعمال امت خويش گواهى مى دهند ، جزء نخبگان و بهترين هاى امت خويشند .

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا عليهم من أنفسهم

انتخاب شاهد و گواه از ميان هر امتى، بيانگر آن است كه آنان از نخبگان و خوبان امتند; زيرا اگر آنان هم از افراد گناهكار باشند و بر كار آنان گروه ديگرى شاهد و گواه باشند، انتخاب آنان براى گواهى، لغو و بيهوده خواهد بود.

8- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، ناظر اعمال امت خويش و گواه آنان در قيامت است .

و جئنابك شهيدًا على هؤلاء

برداشت فوق با توجه به دو نكته در آيه است: الف) بنابر اينكه منظور از امت در «فى كلّ أمة» مردم هر عصرى نباشد; بلكه امت هر پيامبرى باشد. ب) «هؤلاء» اشاره باشد به كل امت پيامبر(صلی الله علیه و آله) تا روز قيامت و نه تنها مردم عصر آن حضرت.

10- پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، شاهد بر همه گواهان طول تاريخ

ص: 472

و جئنابك شهيدًا على هؤلاء

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه «هؤلاء» اشاره به «شهيداً»; يعنى، گواهان هر امت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 18

18 - مسلمانان ، گواه بر اعمال ساير مردم و پيامبر (صلی الله علیه و آله) گواه بر اعمال مسلمانان

ليكون الرسول شهيدًا عليكم و تكونوا شهداء على الناس

در اين كه مراد از «شهيد» و «شهداء» در آيه چيست، نظراتى چند ابراز شده است كه از جمله آنها «گواهى بر اعمال» مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 8 - 6

6 - رسولان الهى ، خود بهترين گواه وصول هدايت به خلق و اتمام حجت بر آنان *

إنّا أرسلنك شهدًا

«شاهداً» ممكن است نظر به شهادت بر اصل پيام رسانى به خلق و فرستادن رسول داشته باشد و قيد محذوف از فعل «أرسلناك» استفاده مى شود.

209- گواهى امت وسط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 29

29 - رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود : « يدعى نوح يوم القيامة فيقال له : هل بلغت ؟ فيقول : نعم ، فيدعى قومه فيقال لهم هل بلغكم ؟ فيقولون : ما أتانا من نذير و ما أتانا من أحد ، فيقال لنوح : من يشهد لك ؟ فيقول : محمد (صلی الله علیه و آله) و أمته ، فذلك قوله : « و كذلك جعلناكم أمة وسطاً » قال : و الوسط العدل فتدعون فتشهدون له بالبلاغ . . . ;

روز قيامت نوح(ع) دعوت به حضور مى شود و به او گفته مى شود: آيا رسالت خود را ابلاغ كردى؟ مى گويد: آرى پيش قومش دعوت مى شوند و از آنان سؤال مى شود: آيا به شما ]رسالتش[ را ابلاغ كرده است؟ آنان مى گويند: ما را بيم دهنده اى نيامد. پس به نوح گفته مى شود: چه كسى به نفع تو شهادت مى دهد؟ پس وى مى گويد: محمد(صلی الله علیه و آله) و امتش; و اين است سخن خداوند: شما را امت وسط قرار داديم. رسول خدا فرمود: مراد از وسط، عدل است. پس شما (مسلمانان) دعوت مى شويد و به نفع او شهادت به ابلاغ رسالت مى دهيد ... ».

210- گواهى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 41 - 1

ص: 473

1 - هر امتى گواه و ناظرى بر اعمال خويش به همراه دارد .

فكيف اذا جئنا من كل امّة بشهيد

211- لجاجت اكثريت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 72 - 4

4 - مخالفت بيشتر مردم از امت هاى پيشين با رسولان الهى و نپيمودن راه هدايت ، ناشى از روح لجاجت و حق ناپذير خودشان بود .

ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين . و لقد أرسلنا فيهم منذرين

پيمودن راه گمراهى با وجود پيامبران اخطاركننده، گوياى حقيقت ياد شده است.

212- لجاجت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 4 - 5

5 - بروز اختلاف در ميان امت هاى پيشين ، با وجود دستيابى آنان به كتاب آسمانى و برهان ، نمونه اى از انفكاك ناپذيرى برخى كافران از مرام خويش ; حتى با پى بردن به تضاد آن با برهان

لم يكن . .. منفكّين ... حتّى تأتيهم البيّنة ... و ما تفرّق... إلاّ من بعد ما جاء

213- لعن بر امت هاى گمراه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 38 - 14

14 - امتهاى مشرك و گمراه به خاطر فراهم سازى زمينه هاى ضلالت براى نسلهاى بعد، در قيامت مورد لعن و نفرين آنان قرار مى گيرند.

لعنت أختها . .. قالت أخريهم لأوليهم ربنا هؤلاء أضلونا

چنانچه مخاطب «ادخلوا» به قرينه آيه 35 همه بنى آدم باشد، مراد از «أمم قد خلت . ..» انسانها و جنيان مشركى خواهد بود كه پيش از نسل بنى آدم مى زيسته اند. و اگر مخاطب آن انسانهايى باشد كه پس از نزول قرآن به وجود آمده و مى آيند، مقصود از «أمم» امتهاى مشرك و كافرى از نسل بنى آدم است كه پس از امت مشرك پيشين به صحنه زندگى مى آيند. برداشت فوق مبتنى بر احتمال دوم است. گفتنى است كه بر اين فرض مراد از «امت أولى» نسل قبل و مراد از «امت أخرى» نسل بعدى مى باشد.

ص: 474

214- لعن بر امت هاى مشرك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 38 - 14

14 - امتهاى مشرك و گمراه به خاطر فراهم سازى زمينه هاى ضلالت براى نسلهاى بعد، در قيامت مورد لعن و نفرين آنان قرار مى گيرند.

لعنت أختها . .. قالت أخريهم لأوليهم ربنا هؤلاء أضلونا

چنانچه مخاطب «ادخلوا» به قرينه آيه 35 همه بنى آدم باشد، مراد از «أمم قد خلت . ..» انسانها و جنيان مشركى خواهد بود كه پيش از نسل بنى آدم مى زيسته اند. و اگر مخاطب آن انسانهايى باشد كه پس از نزول قرآن به وجود آمده و مى آيند، مقصود از «أمم» امتهاى مشرك و كافرى از نسل بنى آدم است كه پس از امت مشرك پيشين به صحنه زندگى مى آيند. برداشت فوق مبتنى بر احتمال دوم است. گفتنى است كه بر اين فرض مراد از «امت أولى» نسل قبل و مراد از «امت أخرى» نسل بعدى مى باشد.

215- مترفان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 5

5- بسيارى از جوامع و ملل پس از حضرت نوح ( ع ) بر اثر وجود مترفان فاسق و تبهكار در ميان آنان ، به هلاكت و نابودى دچار شدند .

و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها . .. و كم أهلكنا من القرون من

216- مجادله امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 7

7 - همه امت ها با حربه باطل ، به جدال و ستيزه با حق بر خاستتد تا آن را از بين ببرند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

«إدحاض» به معناى ابطال و از بين بردن است.

ص: 475

217- مرگ امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 134 - 7

7 - هر جامعه و امتى ، داراى حيات ، مرگ و شخصيتى مستقل

تلك أمة قد خلت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 141 - 7

7 - هر جامعه و امتى داراى حيات ، مرگ و شخصيتى مستقل

تلك أمة قد خلت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 7

7 - هر جامعه اى ، جدا از افرادش ، داراى حقيقتى مستقل و از مرگ و زندگى ويژه برخوردار است .

لكل أمة أجل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 43 - 5

5 - افول پذيرى تمدن ها ، هشدارى است به ملت هاى مغرور و غافل از خدا .

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرونًا ءاخرين . ما تسبق من أُمّة أجلها و ما يستئخرون

218- مسؤوليت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 109 - 10

10 - امت ها ، موظف به پذيرش دعوت رسولان الهى

ماذا اجبتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 69 - 17

17 - امت ها و جوامع نيرومند بايد توان و نيروى خويش را نعمتى خدادادى بدانند و همواره آن را به ياد داشته باشند .

اذكروا إذ جعلكم . .. و زادكم فى الخلق بصطة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 476

7 - يونس - 10 - 47 - 2

2 - مردم هر عصرى ، بايد تابع شريعت رسول الهى همان عصر باشند .

و لكل أمة رسول فإذا جاء رسولهم

از آيه شريفه استفاده مى شود كه: اولا، جوامع گوناگون بين دو «رسول» يك امت را تشكيل مى دهند. ثانياً، هر امتى بايد تابع رسول همان دوره باشد و تبعيتش از رسول دوره پيش، صحيح نيست.

219- معصوم امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 84 - 7

7- وجود انسانى صالح و مصون از هر گناه و خطا ، در هر عصر و زمان

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 5

5- وجود انسانى صالح و مصون از هر گناه و خطا ، در هر عصر و زمان

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا عليهم من أنفسهم

220- مقامات امت وسط

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 29

29 - رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود : « يدعى نوح يوم القيامة فيقال له : هل بلغت ؟ فيقول : نعم ، فيدعى قومه فيقال لهم هل بلغكم ؟ فيقولون : ما أتانا من نذير و ما أتانا من أحد ، فيقال لنوح : من يشهد لك ؟ فيقول : محمد (صلی الله علیه و آله) و أمته ، فذلك قوله : « و كذلك جعلناكم أمة وسطاً » قال : و الوسط العدل فتدعون فتشهدون له بالبلاغ . . . ;

روز قيامت نوح(ع) دعوت به حضور مى شود و به او گفته مى شود: آيا رسالت خود را ابلاغ كردى؟ مى گويد: آرى پيش قومش دعوت مى شوند و از آنان سؤال مى شود: آيا به شما ]رسالتش[ را ابلاغ كرده است؟ آنان مى گويند: ما را بيم دهنده اى نيامد. پس به نوح گفته مى شود: چه كسى به نفع تو شهادت مى دهد؟ پس وى مى گويد: محمد(صلی الله علیه و آله) و امتش; و اين است سخن خداوند: شما را امت وسط قرار داديم. رسول خدا فرمود: مراد از وسط، عدل است. پس شما (مسلمانان) دعوت مى شويد و به نفع او شهادت به ابلاغ رسالت مى دهيد ... ».

ص: 477

221- مكر امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 42 - 1

1- امت هاى پيشين عليه پيامبران و برنامه هاى الهى ، توطئه مى كردند و براى مقابله با آنها به مكر و حيله مى پرداختند .

و قد مكر الذين من قبلهم

222- ملاكهاى برترى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 148 - 6

6 - ملاك برترى امت ها ، پيشى گرفتن در انجام كار هاى نيك است نه داشتن قبله اى خاص

و لكل وجهة هو مولّيها فاستبقوا الخيرت

جمله «فاستبقوا الخيرت» پس از «هو مولّيها» حقيقتى ديگر را درباره نابجايى بحث و مشاجره درباره تغيير و تعيين قبله گوشزد مى كند و آن اين است كه: مجرد رو به سوى قبله داشتن كارساز نيست; آنچه تعيين كننده مى باشد انجام كارهاى نيك است. پس در آنها پيشى بگيريد.

223- منافقان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 69 - 3

3 - وجود منافقان و كافرانى نيرومندتر از منافقان و كافران عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ميان امت هاى پيشين

كانوا أشد منكم قوة و أكثر أمولا و أولداً

224- منذران امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 72 - 1

1 - فرستاده شدن انسان هاىِ انذارگر و هشداردهنده در ميان امت هاى پيشين از سوى خداوند

و لقد أرسلنا فيهم منذرين

ص: 478

225- منشأ اختلاف دينى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 14 - 3

3 - اختلافات دينى امت هاى پيشين ، ناشى از روح تجاوزگرى بود ; نه از جهالت و نادانى

و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم بغيًا بينهم

226- منشأ پيدايش امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 42 - 1

1 - اراده خداوند مبنى بر پيدايش جوامع جديد و استمرار يافتن حيات بشرى بر روى زمين ، پس از اضمحلال ثمود ( قوم صالح )

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرونًا ءاخرين

«إنشاء» (مصدر «أنشأنا») به معناى پديد آوردن است. ضمير «هم» در «من بعدهم» به جامعه پس از نوح (قوم ثمود كه با صحيه نابود شدند) باز مى گردد. «قرون» جمع «قرن» است و «قرن» به مجموعه اى از انسان ها كه در يك عصر و با هم زندگى مى كنند گفته مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 45 - 1

1 - خداوند ، به وجود آورنده نسل ها

و لكنّا أنشأنا قرونًا

227- منشأ پيروزى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 6 - 3

3- تحولات تاريخ ( شكست و پيروزى امت ها ) تحت اراده الهى است .

بعثنا عليكم عبادًا . .. ثمّ رددنا لكم الكرّة

228- منشأ شكست امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 6 - 3

ص: 479

3- تحولات تاريخ ( شكست و پيروزى امت ها ) تحت اراده الهى است .

بعثنا عليكم عبادًا . .. ثمّ رددنا لكم الكرّة

229- منشأ هلاكت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 2

2- تحولات تاريخ و نابودى جوامع و تمدن ها ، وابسته به اراده خداوند است .

و كم أهلكنا قبلهم من قرن

230- موجبات عذاب امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 45 - 5

5- هلاكت و عذاب اقوام و جوامع پيشين از سوى خداوند ، بر اثر ستم پيشگى آنها

و سكنتم فى مسكن الذين ظلموا أنفسهم و تبيّن لكم كيف فعلنا بهم و ضربنا لكم الأمثا

231- مؤمنان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 6

6 - خداوند ، پيامبران و مؤمنان نيكوكار پيش از اسلام را ، خليفه و جانشين خود در زمين قرار داده بود .

وعد اللّه الذين ءامنوا. .. كما استخلف الذين من قبلهم

232- مهلت به امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 3

3 - خداوند ، به هر جامعه بى دادگرى ، پيش از نزول عذاب ، فرصت مى داد تا شايد متنبه شوند و دست از مخالفت و مبارزه با پيامبرشان بردارند .

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة ثمّ أخذتها

ص: 480

233- مهلت به امت هاى كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 110 - 5

5- مهلت دادن به امت هاى كفرپيشه و تكذيب گر و تأخير در نزول عذاب بر ايشان ، از سنت هاى خداوند است .

حتّى إذا استيئس الرسل و ظنوا أنهم قد كذبوا

از آن جا كه تأخير عذاب براى همه امتها و تكذيب كنندگان تمامى پيامبران بوده - زيرا «رسل» جمع و داراى الف و لام مى باشد و شامل همه رسولان است - استفاده مى شود كه: مهلت دادن به تكذيب گران و تعجيل نكردن در عذاب آنان، شيوه اى مستمر و از سنتهاى خداوند است.

234- نامه عمل امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 8،9

8 - فراخوانده شدن هر امت ، به سوى نامه اعمال خويش در قيامت

كلّ أمّة تدعى إلى كتبها

9 - هر امّت ، داراى نامه عملى ويژه و گروهى ، در قيامت

كلّ أمّة تدعى إلى كتبها

بازگشت ضمير «كتابها» به امت، ظهور در اين معنا دارد كه هر جامعه و امت - به عنوان يك جمع و گروه - كتاب و پرونده اى ويژه و مخصوص به خود دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 29 - 3

3 - صحيفه اعمال امت ها در قيامت ، بيان كننده تمامى كردار ايشان ، به صورتى دقيق و بدون كمترين كاستى و فزونى

ينطق عليكم بالحقّ

235- نجات يافتگان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 74 - 1

1 - بندگان مخلَص خدا ( بندگان خالص و برگزيده خدا ) ، تنها گروه نجات يافته از ميان اقوام عذاب شده پيشين

فانظر كيف كان عقبة المنذرين . إلاّ عباد اللّه المخلصين

ص: 481

طبق نظر بيشتر مفسران، مقصود و معناى «مخلَصين» (خالص شدگان) اين است: «الذين أخلصهم اللّه لنفسه و ولايته; كسانى كه خداوند آنان را برگزيده و در اختيار خود گرفته و مطيع فرمان خويش ساخته است».

236- نشانه هاى امت ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 46 - 5،6

5 - امت ها و گروه هاى موجود در صحنه قيامت ، چه بهشتى و چه دوزخى ، هر كدام داراى علايمى مخصوص به خويش

و على الاعراف رجال يعرفون كلاً بسيمهم

كلمه «سيما» به معناى علامت و نشانه است.

6 - اصحاب اعراف ، هر يك از امت ها و دسته هاى موجود در صحنه قيامت را با نشانه هاى مخصوصشان خواهند شناخت .

يعرفون كلاً بسيمهم

237- نقش امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 148 - 6

6 - نقش تعيين كننده امت ها ، در سرنوشت و سعادت و شقاوت خويش

إذ أبق إلى الفلك . .. و أرسلنه ... ف--َامنوا فمتّعنهم إلى حين

برداشت ياد شده از آن جا است كه قوم يونس، به علت ايمان نياوردن به يونس(ع) مستوجب عذاب الهى شدند; ولى آنان پس از مأموريت مجدد آن حضرت، به او ايمان آوردند و در سايه آن، به مواهب دنياى دست يافتند.

238- نقش صالحان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 7

7- وجود انسان هاى شايسته و متعالى در هر عصر و در ميان هر گروه ، مايه اتمام حجت خداوند بر ديگران است .

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا عليهم من أنفسهم

برداشت فوق، بر اساس اين احتمال است كه منظور از شهادت و گواهى، شهادت و گواهى قولى نباشد; بلكه شهادت عملى باشد; يعنى، وجود صالحان خود وسيله اى قرار گيرد براى اتمام حجت بر ديگران و اينكه آنان نيز مى توانستند صالح باشند.

ص: 482

239- نقش عقيده امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 6

6- رفتار و عقايد پيشينيان و نياكان ، در محروميت و يا برخوردارى از امكانات معنوى و مادى آيندگان و اسلاف ، نقش اساسى دارد .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

240- نقش عمل امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 6

6- رفتار و عقايد پيشينيان و نياكان ، در محروميت و يا برخوردارى از امكانات معنوى و مادى آيندگان و اسلاف ، نقش اساسى دارد .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

241- نقش گواهان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 7

7- وجود انسان هاى شايسته و متعالى در هر عصر و در ميان هر گروه ، مايه اتمام حجت خداوند بر ديگران است .

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا عليهم من أنفسهم

برداشت فوق، بر اساس اين احتمال است كه منظور از شهادت و گواهى، شهادت و گواهى قولى نباشد; بلكه شهادت عملى باشد; يعنى، وجود صالحان خود وسيله اى قرار گيرد براى اتمام حجت بر ديگران و اينكه آنان نيز مى توانستند صالح باشند.

242- نيازهاى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 142 - 16

16 - امت ها و جوامع بشرى نيازمند رهبرى اصلاحگر

اخلفنى فى قومى و أصلح

ص: 483

243- وحى در امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 8 - 2

2 - آبادى ها و شهر هاى بسيارى ، در جوامع بشرى از وجود وحى و پيامبران الهى ، برخوردار بودند .

و كأيّن من قرية عتت عن أمر ربّها و رسله

244- ويرانى شهرهاى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 1،2

1- خداوند ، آبادى هاى فراوانى را از امت هاى پيشين ، ويران ساخت و مردم آنها را هلاك كرد .

و تلك القرى أهلكنهم

2- ستم گرى و كفر برخى از جوامع پيشين ، مايه هلاكت آنان با عذاب ويران كننده الهى است .

أهلكنهم لمّا ظلموا

مراد از ظلم در «ظلموا» - به قرينه آيات قبل - اِعراض از آيات خدا است.

245- هدايت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 6

6- برخى از امت ها با اعزام انبيا به سوى آنان ، هدايت يافتند و برخى ديگر بر گمراهى خود باقى ماندند .

فمنهم من هدى الله و منهم من حقّت عليه الضللة

246- هدايت ناپذيران امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 11

11- وجود انسانهايى در ميان امت ها ، كه مهر گمراهى خورده اند و هيچ گاه هدايت نخواهند شد .

و منهم من حقّت عليه الضللة

«حق» داراى چند معنا و استعمال است و از جمله آنها عمل و گفتارى است كه رخ مى دهد به خاطر اينكه وقوع آن واجب و ضرورى است. بنابراين عبارت «حقّت عليه الضلالة»; يعنى، ضرورى و قطعى شده است بر او گمراهى.

ص: 484

247- هدايتگران امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 7 - 8،9،10

8- همه امت ها از هدايت گرى كه آنان را به راه درست راهنما باشد ، برخوردارند .

و لكل قوم هاد

9- بهره مند ساختن امت ها از هدايت گر از سنت هاى خداوند است .

و لكل قوم هاد

10- « عن أبى جعفر ( ع ) فى قول الله عزوجل : « إنما أنت منذر و لكل قوم هاد » فقال : رسول الله (صلی الله علیه و آله) المنذر و لكل زمان منّا هاد يهديهم إلى ما جاء به نبى الله (صلی الله علیه و آله) ثم الهداة من بعده علىّ ثم الأوصياء واحد بعد واحد ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداى عزوجل: «إنما أنت منذر و لكل قوم هاد» روايت شده است كه فرمود: «منذر» رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است و براى هر زمانى هدايت كننده اى از ماست كه مردم را به سوى آنچه پيغمبر خدا آورده است هدايت مى كند و هدايت كنندگان بعد از رسول خدا، على(ع) و سپس اوصياى او يكى بعد از ديگرى هستند».

248- هشدار به امت هاى غافل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 43 - 5

5 - افول پذيرى تمدن ها ، هشدارى است به ملت هاى مغرور و غافل از خدا .

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرونًا ءاخرين . ما تسبق من أُمّة أجلها و ما يستئخرون

249- هشدار به امت هاى متكبر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 43 - 5

5 - افول پذيرى تمدن ها ، هشدارى است به ملت هاى مغرور و غافل از خدا .

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرونًا ءاخرين . ما تسبق من أُمّة أجلها و ما يستئخرون

250- هلاكت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 133 - 1

ص: 485

1 - خداوند ، توانا بر هلاكت تمامى انسان ها و آفرينش انسانهايى ديگر

ان يشأ يذهبكم ايها الناس و يأت باخرين و كان اللّه على ذلك قديراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 97 - 4

4 - هلاكت امت هاى بى تقوا و تكذيب كننده پيامبران ، عبرتى براى امت هاى بعدى است .

و لكن كذبوا فأخذنهم . .. أفأمن أهل القرى أن يأتيهم بأسنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 13 - 1،8

1 - تاريخ گذشته بشر ، شاهد هلاكت امت هاى بسيار با عذاب استيصال الهى

و لقد أهلكنا القرون من قبلكم

«قرون» جمع «قرن» است و «قرن» به مردمى كه در يك عصر و زمان زندگى مى كنند، گفته مى شود.

8 - نابودى امت ها با عذاب استيصال ، همواره پس از يأس كامل از ايمان آوردن آنان بوده است .

و لقد أهلكنا القرون . .. و جاءتهم رسلهم بالبينت و ما كانوا ليؤمنوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 4

4- نابود ساختن جوامع ، در نتيجه گناه و ستم شان ، سنّت ديرينه الهى در كيفر ظالمان است .

و تلك القرى أهلكنهم لمّا ظلموا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 44 - 6

6 - جوامع گذشته تاريخ ، يكى پس از ديگرى ، با عذاب قهر الهى و در پى تكذيب انبيا و مبارزه با آنان ، مضمحل شدند .

فأتبعنا بعضهم بعضًا

«إتباع» (مصدر «أتبعنا») به معناى يكى را در پى ديگرى روانه كردن است; يعنى، «پس ما امت هاى تكذيب گر را پى در پى هلاك كرديم و هر يكى را به دنبال ديگرى، به ديار نيستى روانه ساختيم».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 41 - 1

1 - توانايى خداوند بر نابودى امت ها ( همچون كافران ) و جايگزين كردن امت هاى برتر و بهتر از آنها ( همچون مؤمنان )

فلاأُقسم . .. إنّا لقدرون . على أن نبدّل خيرًا منهم

درباره زمان تبديل و مقصود از آن در اين آيه، دو احتمال وجود دارد: 1- نابودى كافران و جايگزين كردن مردم خوب و مؤمن به جاى آنان در دنيا; 2- تبديل كافران و ديگر انسان ها به انسان هاى برتر و مناسب حيات اخروى در قيامت. برداشت ياد شده، مبتنى بر احتمال نخست است.

ص: 486

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 17 - 2

2 - سپاهيان فراوانى در برابر پيامبران گذشته ، مقاومت كرده و نابود شدند .

هل أتيك حديث الجنود

ويژگى هاى «جنود» - كه در برداشت بالا آمده - به قرينه آيات بعد استفاده شده است.

251- هلاكت امت ها متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 4 - 1،4

1 - خداوند بسيارى از امتهاى مختلف پيشين را با عذابى سهمگين و ناگهانى به هلاكت رساند.

و كم من قرية أهلكنها فجاءها

«فاء» در جمله «فجاءها . ..» مى تواند تفسيريه باشد. بر اين مبنا جمله «جاءها ...» توضيح و تفسير جمله «أهلكناها» است. اسناد هلاكت به قريه براى رساندن شدت عذاب است.

4 - به هلاكت رساندن امتهاى بى اعتنا به تعاليم دين، از سنتهاى خداوند است. *

و كم من قرية أهلكنها

252- هلاكت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 3 - 1

1 - نابودى بسيارى از امت ها و ملت هاى كافر پيش از امت عرب جاهلى ، از سوى خداوند

كم أهلكنا من قبلهم من قرن

«قرن» به امت و مردمى گفته مى شود كه در يك عصر و زمان زندگى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 2

2 - فرجام هلاكت بار امت هاى كفرپيشه تاريخ ، به رغم شوكت مندى آنان ، هشدارى به همه ملت هاى حق ستيز

و كم أهلكنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 6 - 4

ص: 487

4 - فرجام هلاكت بار امت هاى پيشين ، درس عبرت براى آيندگان

ألم تر كيف فعل ربّك بعاد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 1،2،5

1- جوامع و ملت هاى بسيارى پس از دوران نوح ( ع ) در نتيجه فسق و گناه و به اراده خداوند نابود شدند .

ففسقوا . .. و كم أهلكنا من القرون

«قرن» (مفرد قرون) به معناى قومى است كه نزديك به يك زمان و در يك عصر زندگى مى كنند (مفردات راغب).

2- كيفر هلاكت بار عمومى و فراگير ، براى انسان هاى قبل از نوح ( ع ) به وقوع نپيوسته بود .

و كم أهلكنا من القرون من بعد نوح

خداوند در آيه پيش از سنت خويش مبنى بر هلاكت اقوام كافر و فاسد، خبر داد و آن گاه براى اثبات اين حقيقت، هلاكت قوم نوح و پس از او را يادآور شد. از ذكر داستان نوح و اقوام پس از او، مى توان استفاده كرد كه اقوامى كه به صورت جمعى قبل از نوح(ع) دچار عذاب شده باشند، وجود نداشته است.

5- بسيارى از جوامع و ملل پس از حضرت نوح ( ع ) بر اثر وجود مترفان فاسق و تبهكار در ميان آنان ، به هلاكت و نابودى دچار شدند .

و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها . .. و كم أهلكنا من القرون من

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 77 - 1

1- سنّت خداوند ، بر هلاك ساختن امتهايى كه اقدام به اخراج و تبعيد رسولان الهى از سرزمين خود نمودند .

ليخرجوك منها و إذًا لايلبثون خلفك إلاّ قليلاً. سنّة من قد أرسلنا قبلك من رسلنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 1

1- خداوند ، آبادى هاى فراوانى را از امت هاى پيشين ، ويران ساخت و مردم آنها را هلاك كرد .

و تلك القرى أهلكنهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 1،7

1- جوامع و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ ، به هلاكت رسيده و نابود شده اند .

و كم أهلكنا قبلهم من قرن

«كَمْ» در «كم أهلكنا» خبرى بوده و دال بر تكثير است (يعنى بسيار) و «قَرْن»; يعنى، مردمى كه اهل يك زمان باشند و نزديك هم زندگى كنند.

7- جوامع و تمدن هاى پيشين بر اثر عذاب الهى ، چنان نابود شدند كه نه مشاهده و لمس احدى از آنان ممكن است و نه زمزمه اى از آنان به گوش مى رسد .

ص: 488

و كم أهلكنا . .. هل تحسّ منهم من أحدًا أو تسمع لهم ركزًا

«رِكز» به معناى صداى خفيف (زمزمه) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 1

1 - هلاكت و نابودى بسيارى از جوامع پيشين با عذاب استيصال

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة

«إملاء» (مصدر «أمليت») از «ملو» و به معناى فرصت دادن است «لها» به تقدير «لأهلها» و «هى ظالمة» به تقدير «و أهلها ظالمة» مى باشد. «أخذ» (مصدر «أخذت») به معناى گرفتن و در اين جا كنايه از هلاك ساختن و از ميان برداشتن است.

253- هلاكت امت هاى كافر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 19

19 - پابرجايى زندگى انسانها در زمين، در عين انقراض امتهاى متمدن كافر

فأهلكنهم بذنوبهم و أنشأنا من بعدهم قرنا ءاخرين

254- هماهنگى برخورد امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 6

6- اعلام يكسان بودن رفتار امت ها در برخورد با آيات الهى و تعميم عكس العمل پيشينيان به نسل هاى بعد ، برخواسته از اشراف و احاطه خداوند به همه انسانهاست .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون . .. إن ربّك أحاط بالناس

خداوند، رفتار معجزه طلبان پيشين با معجزه خواهان بعدى را يكسان تلقى كرده و برخورد خود را به همه آنها تعميم داده است و اين آيه، در مقام تعليل آن مى فرمايد: «پروردگار به مردم احاطه دارد».

255- امت موحد

بانى امت موحد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 120 - 3

ص: 489

3- ابراهيم ( ع ) ، بزرگ بنيان گذار امت توحيدى *

إن إبرهيم كان أُمّة

برداشت فوق، بدان احتمال است كه اطلاق امت بر ابراهيم(ع) به خاطر نقش مهم آن حضرت در تشكيل امت موحد باشد.

256- امت واحده

{امت واحده}

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 213 - 45

45 - مردم ، قبل از حضرت نوح ، امت واحده اى بودند كه بر فطرت ( بدون هدايت انبيا ) مى زيستند .

كان الناس امة واحدة

امام باقر (ع): كانوا قبل نوح امة واحدة على فطرة اللّه لا مهتدين و لا ضلّالا «فبعث اللّه النبيّن»

_______________________________

مجمع البيان، ج 2، ص 543 ; نورالثقلين، ج 1، ص 209، ح 783 و 784.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 81 - 6

6 - وحدت امّت ها در پرتو پيروى از پيامبر واحد ، ميثاق الهى از انبيا

و اذ اخذ اللّه ميثاق النّبيّن . .. لتؤمننّ به و لتنصرنّه

لزوم ايمان و تبعيّت از پيامبر بعدى، بيانگر آن است كه در هر زمان، يك پيامبر محور بوده كه بر اساس پيروى از او، امّتها، متّحد خواهند شد.

257- امت واحده

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 27،28

27 - قدرت خداوند بر قرار دادن انسان ها در يك شريعت و به صورت يك امت

و لو شاء اللّه لجعلكم امة وحدة

28 - تشكل تمام آدميان در يك امت ، خواست خداوند نيست .

و لو شاء اللّه لجعلكم امة وحدة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 93 - 1

1- از ميان رفتن اختلافات عقيدتى و فكرى بشر و تبديل امت ها به امتى واحد ، در مشيت الهى امرى ممكن است .

ص: 490

و لو شاء الله لجعلكم أُمّة وحدة

مقصود از «أُمّة واحدة» - به قرينه جمله «يضلّ من يشاء و يهدى. ..» - وحدت امت در عقيده و دين است; چنان كه واژه «امت» از نظر لغت در گروهى كه دين واحدى داشته باشند، استعمال شده است (مفردات راغب).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 92 - 1،2،7

1- امت اسلام ، امتى واحد و داراى دينى يكتا

إنّ هذه أُمّتكم أُمّة وحدة

«هذه» مبتدا و مشاراليه آن امرى است كه در ذهن مخاطبان مستحضر است و «أُمّتكم أُمّة واحدة» خبر «هذه» و حال است. اين جمله مثل «هذا بعلى شيخاً» بيانگر آن امر در ذهن است. گفتنى است «أُمّة» در نزد برخى از اهل لغت به معناى مجموعه انسان هايى است كه در چيزى مانند دين، زمان و مكان واحد اجتماع كرده و مشترك باشند (مفردات راغب) و در نظر برخى ديگر به معناى دين و ملت است (لسان العرب).

2- پيامبران ( ع ) و پيروان آنان ، همگى امتى واحد و داراى دينى واحد بودند .

إنّ هذه أُمّتكم أُمّة وحدة

برداشت بالا مبتنى بر اين است كه مخاطب آيه شريفه، پيامبران الهى باشند كه در آيات پيشين از آنان ياد شده است، چون اين آيه در پايان نقلِ داستان هاى آنان آمده است. جمله «و تقطّعوا أمرهم بينهم» (دينشان را ميان خود پاره پاره كردند) شاهد اين مطلب مى باشد. گفتنى است در آيه هاى 51 و 52 سوره «مؤمنون» (23) نيز به صراحت، پيامبران مورد خطاب قرار گرفته اند: (يا أيها الرسل كلوا من الطيبات... و إنّ هذه أُمّتكم أُمّة واحدة و أنا ربّكم فاتّقون).

7- اعتقاد به پروردگار يكتا ، محور وحدت انسان ها و تشكل امّت واحده است .

إنّ هذه أُمّتكم أُمّة وحدة و أنا ربّكم فاعبدون

258- امت ها

آثار احضار اخروى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 10

10 - احضار امت ها براى حسابرسى ، مايه هراس و به زانو درآمدن آنان در صحنه قيامت *

و ترى كلّ أمّة جاثية كلّ أمّة تدعى إلى كتبها

برداشت بالا بدان احتمال است كه جمله «كلّ أمة تدعى إلى كتابها» درصدد بيان علت «كلّ اُمّة جاثية» باشد.

259- آثار انقراض امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 491

13 - قصص - 28 - 43 - 2

2 - عدم دسترسى جوامع هم عصر موسى ( ع ) به تعاليم آسمانى ، بر اثر انقراض نسل هاى پيشين

و لقد ءاتينا موسى الكتب من بعد ما أهلكنا القرون الاُولى

قيد «من بعد ما أهلكنا. ..» مى رساند كه با انقراض نسل هاى پيشين، تعليمات پيامبران قبل نيز از ميان رفته بود و مردم عصر موسى(ع) به كلى از آموزه هاى آنان فاصله گرفته بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 45 - 4

4 - گذشت زمان و انقراض نسل هاى پيشين ، باعث از ميان رفتن خاطرات پيامبران ، كتاب هاى آسمانى ، شرايع الهى و محروم شدن مردم عصر بعثت از آنها شد .

و لكنّا أنشأنا قرونًا فتطاول عليهم العمر

260- آثار پيروزى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 33 - 8

8- رهايى از ستم و دستيابى امت ها به پيروزى ، مقدمه آزمون آنان از سوى خداوند

و لقد نجّينا بنى إسرءيل . .. ما فيه بلؤا مبين

از ترتب آزمايش بر آزادى بنى اسرائيل، مطلب بالا استفاده مى شود.

261- آثار تجاوزگرى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 14 - 2

2 - روحيه سركشى امت ها ، عامل ناكامى پيامبران اولواالعزم در دعوت به وحدت دينى

شرع لكم . .. أن أقيموا الدين ... و ما تفرّقواإلاّ

262- آثار حسابرسى اخروى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 10

10 - احضار امت ها براى حسابرسى ، مايه هراس و به زانو درآمدن آنان در صحنه قيامت *

ص: 492

و ترى كلّ أمّة جاثية كلّ أمّة تدعى إلى كتبها

برداشت بالا بدان احتمال است كه جمله «كلّ أمة تدعى إلى كتابها» درصدد بيان علت «كلّ اُمّة جاثية» باشد.

263- آثار ظلم امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 5 - 3

3 - ستمگرى امتهاى پيشين، عامل نابودى آنان با كيفرهاى دنيوى (عذاب استيصال) شد.

كم من قرية أهلكنها . .. قالوا إنا كنا ظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 45 - 5

5- هلاكت و عذاب اقوام و جوامع پيشين از سوى خداوند ، بر اثر ستم پيشگى آنها

و سكنتم فى مسكن الذين ظلموا أنفسهم و تبيّن لكم كيف فعلنا بهم و ضربنا لكم الأمثا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 9

9- هلاكت جوامع ، نتيجه تداوم يافتن ستم پيشگى آنان و سود نبردن از مُهلت ها است .

تلك القرى أهلكنهم لمّا ظلموا و جعلنا لمهلكهم موعدًا

264- آثار عقيده امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 53 - 11

11 - تأثير عقايد و اعمال امت ها در تحولات اجتماعى آنان

ذلك بأن اللّه لم يك مغيرا نعمة أنعمها على قوم حتى يغيروا ما بأنفسهم

265- آثار عمل امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 53 - 11

11 - تأثير عقايد و اعمال امت ها در تحولات اجتماعى آنان

ص: 493

ذلك بأن اللّه لم يك مغيرا نعمة أنعمها على قوم حتى يغيروا ما بأنفسهم

266- اتحاد امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 30

30 - وحدت امت ها در گرو وحدت شريعت و آيين آنهاست .

لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجاً ولو شاء اللّه لجعلكم امة وحدة

مقتضاى ارتباط دو جمله «لكل جعلنا . ..» و «لو شاء اللّه ...» ، اين است كه پيدايش امت واحده به وسيله شريعت واحد تحقق مى يابد. بنابراين وحدت انسانها، وابسته به وحدت شريعت و دين است.

267- اتمام حجت بر امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 113 - 5

5- عذاب و كيفر امت ها ، پس از اتمام حجت الهى بر آنان با فرستادن انبيا بود .

لقد جاءهم رسول منهم فكذّبوه فأخذهم العذاب

268- اجل امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 34 - 1،3،4

1 - پيدايش و زوال هر يك از امتها، زمان بندى شده و داراى نظمى دقيق

و لكل أمة أجل فإذا جاء أجلهم . .. و لا يستقدمون

3 - امتها و جوامع بشرى، ناتوان از كمترين شتاب در سپرى ساختن تاريخ حيات خويش

فإذا جاء أجلهم . .. لا يستقدمون

4 - پيدايش و انقراض امتها، بيرون از اختيار آنان است.

فإذا جاء أجلهم لا يستاخرون ساعة و لا يستقدمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 5 - 1،2،3

1- هيچ امتى ، نمى تواند اجل خود را به جلوتر از وقت تعيين شده ، تغيير دهد .

ص: 494

ما تسبق من أمة أجلها

2- هر امتى ، داراى اجلى مقدر و تعيين شده از جانب خداوند و غير قابل تغيير

ما تسبق من أمة أجلها

3- هيچ امتى ، توان به تأخير انداختن اجل معين شده خود را ندارد .

ما تسبق من أمة أجلها و ما يستئخرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 8 - 7

7- سنت عدم تقديم و تأخير اجل امت ها از موعد مقرر خود ، اصلى است حاكم .

ما تسبق من أمة أجلها . .. و قالوا ... لو ما تأتينا بالملئكة ...ما ننزّل الملئكة

خداوند در آيات قبل، بيان نمود كه هر امتى داراى اجلى معين است و هيچ تقديم وتأخيرى در آن نيست و در اين آيه، مى گويد: ملائكه جز به حق نازل نمى شوند و اگر نازل شوند، كفار هيچ مهلتى براى زندگى نخواهند داشت و چون چنين است، پس ملائكه نازل نمى شوند. احتمالاً چنين جوابى به خاطر اين است كه هنوز، اجل آنان نرسيده بود و قانون مندى اجل، اصلى حاكم بر ساير امور است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 129 - 11

11 - امت ها ، داراى اجل و سرآمدى معين و مشخص براى انقراض خويش

و لولا كلمة سبقت من ربّك لكان لزامًا و أجل مسمًّى

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 43 - 1

1 - هر امتى ، داراى اجلى معين و تغيير ناپذير است .

ما تسبق من أُمّة أجلها و ما يستئخرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - نوح - 71 - 4 - 6

6 - ملت ها و جوامع بشرى ، داراى حيات و اجلى مشخص همانند اعضا و افراد آنها

و يؤخّركم إلى أجل مسمًّى

269- اجل حتمى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 8،10

ص: 495

8 - هيچ امتى نه پيشتر از اجل قطعى و مدت مقدر خود منقرض مى شود و نه بيشتر از آن پايدار مى ماند .

لكل أمة أجل إذا جاء أجلهم فلايستئخرون ساعة و لايستقدمون

10 - هيچ امت و جامعه اى توانايى پيش يا پس انداختن اجل محتوم خود را ندارد .

لكل أمة أجل إذا جاء أجلهم فلايستئخرون ساعة و لايستقدمون

270- اجل مسمى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 43 - 3

3 - هيچ امتى ، پس از فرا رسيده اجلش ، لحظه اى پايدار نخواهد بود .

ما تسبق من أُمّة أجلها و ما يستئخرون

271- اختلاف امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 29

29 - تعدد شرايع و امت ها ، برخاسته از مشيت الهى

لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجاً ولو شاء اللّه لجعلكم امة وحدة

272- اختلاف دينى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 93 - 1

1- امت هاى پيامبران گذشته ، پس از يك دوره وحدت دينى ، به اختلاف و پراكندگى در پرستش خداى واحد مبتلا شدند .

أُمّة وحدة و أنا ربّكم فاعبدون . و تقطّعوا أمرهم بينهم

برداشت بالا، مبتنى بر اين است كه ضميرهاى جمع در «تقطّعوا أمرهم بينهم» به امت هاى پيامبران گذشته بازگردد و در حقيقت بيانگر چگونگى واكنش مردم و وضعيت دين توحيدى پس از مرگ انبيا در ميان پيروانشان باشد. گفتنى است «أمر» به معناى «شأن» است و بر تمامى رفتارها و سخنان اطلاق مى شود; ولى دراين آيه - به تناسب مقام - مقصود از آن دين است.

273- استهزاهاى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 496

9 - حجر - 15 - 11 - 1

1- همه پيامبران الهى در ميان امت خود ، بدون استثنا مورد استهزاى آنان قرار گرفتند .

و ما يأتيهم من رسول إلاّ كانوا به يستهزءون

274- اضطرار اخروى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 4

4 - اضطرار و ناتوانى همه امت ها در روز قيامت ، امرى نمايان و قابل مشاهده

و ترى كلّ أمّة جاثية

تعبير «ترى» مشهود بودن آن صحنه را افاده مى كند و «جاثية» مى تواند كنايه از اضطرار و ناتوانى باشد.

275- امت ها در جهنم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 38 - 5،8

5 - هر امتى پس از ورود به جهنم، امت هم مسلك خويش را لعنت مى كند و بر او نفرين مى فرستد.

كلما دخلت أمة لعنت أختها

8 - ورود دوزخيان به جهنم، تدريجى و گروه گروه خواهد بود.

كلما دخلت أمة لعنت أختها

276- امت ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 14 - 20

20 - آگاه شدن امت ها از كرده هاى خويش در قيامت

إلى يوم القيمة و سوف ينبئهم اللّه بما كانوا يصنعون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 113 - 15

15 - قيامت ، صحنه داورى ميان امتهاست .

فاللّه يحكم بينهم يوم القيمة

ص: 497

277- امت ها و آيات خدا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 6

6- اعلام يكسان بودن رفتار امت ها در برخورد با آيات الهى و تعميم عكس العمل پيشينيان به نسل هاى بعد ، برخواسته از اشراف و احاطه خداوند به همه انسانهاست .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون . .. إن ربّك أحاط بالناس

خداوند، رفتار معجزه طلبان پيشين با معجزه خواهان بعدى را يكسان تلقى كرده و برخورد خود را به همه آنها تعميم داده است و اين آيه، در مقام تعليل آن مى فرمايد: «پروردگار به مردم احاطه دارد».

278- امت ها و دعوت انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 109 - 2،3،10،11،12،14

2 - پرسش از برخورد امت ها با دعوت انبيا هدف از گردآورى پيامبران در عرصه قيامت

يوم يجمع اللّه الرسل فيقول ماذا اجبتم

3 - قيامت صحنه حسابرسى از امت ها و واكنش هاى آنان در برابر دعوت پيامبران

يوم يجمع اللّه الرسل فيقول ماذا اجبتم

10 - امت ها ، موظف به پذيرش دعوت رسولان الهى

ماذا اجبتم

11 - اظهار بى اطلاعى پيامبران در قيامت از چگونگى برخورد امت ها با دعوت آنان

فيقول ماذا اجبتم قالوا لاعلم لنا

امام باقر(ع) درباره آيه فوق فرمود: ان لهذا تأويلا يقول: ماذا اجبتم فى اوصيائكم الذين خلقتموهم على اممكم؟ فيقولون لا علم لنا بما فعلوا بعدنا.

_______________________________

كافى، ج 8، ص 338، ح 535; نورالثقلين، ج 1، ص 688، ح 427.

12 - علم به چگونگى برخورد واقعى امت ها با دعوت پيامبران از جمله علوم غيبى

فيقول ماذا اجبتم قالوا لاعلم لنا انك انت علّم الغيوب

14 - آگاهى كامل خداوند به واكنش هاى امت ها در برابر دعوت و رسالت پيامبران

فيقول ماذا اجبتم . .. انك انت علّم الغيوب

ص: 498

279- امتحان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 32

32 - خداوند آزمايش كننده جوامع انسانى با جعل شرايع متعدد و اختلاف امتها

لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجاً ولو شاء اللّه لجعلكم امة وحدة و لكن ليبلوكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 85 - 8

8 - امداد هاى الهى براى امت ها در برهه هاى خاص ، به معناى معاف شدن آنان از آزمون ها و فتنه ها در مراحل بعد نيست .

قد أنجينكم . .. فإنّا قد فتنّا قومك من بعدك

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 17 - 1

1- آزمون الهى از انسان ها ، سنتى مستمر و داراى پيشينه دور در تاريخ امت ها

و لقد فتنّا قبلهم

280- امداد به امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 85 - 8

8 - امداد هاى الهى براى امت ها در برهه هاى خاص ، به معناى معاف شدن آنان از آزمون ها و فتنه ها در مراحل بعد نيست .

قد أنجينكم . .. فإنّا قد فتنّا قومك من بعدك

281- انقراض امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 19

19 - پابرجايى زندگى انسانها در زمين، در عين انقراض امتهاى متمدن كافر

فأهلكنهم بذنوبهم و أنشأنا من بعدهم قرنا ءاخرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 34 - 1،4

1 - پيدايش و زوال هر يك از امتها، زمان بندى شده و داراى نظمى دقيق

ص: 499

و لكل أمة أجل فإذا جاء أجلهم . .. و لا يستقدمون

4 - پيدايش و انقراض امتها، بيرون از اختيار آنان است.

فإذا جاء أجلهم لا يستاخرون ساعة و لا يستقدمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 8،9،10

8 - هيچ امتى نه پيشتر از اجل قطعى و مدت مقدر خود منقرض مى شود و نه بيشتر از آن پايدار مى ماند .

لكل أمة أجل إذا جاء أجلهم فلايستئخرون ساعة و لايستقدمون

9 - عذاب استيصال بر جامعه اى كه مستحق آن است ، زمانى واقع مى شود كه اجل و مدت مقدر آن جامعه ، به پايان رسيده باشد .

و يقولون متى هذا الوعد . .. إذا جاء أجلهم فلايستئخرون ساعة و لايستقدمون

10 - هيچ امت و جامعه اى توانايى پيش يا پس انداختن اجل محتوم خود را ندارد .

لكل أمة أجل إذا جاء أجلهم فلايستئخرون ساعة و لايستقدمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 61 - 7

7- در صورت تصميم خداوند بر عقوبت و مؤاخذه دنيوى ظالمان ، همه انسان ها به هلاكت مى رسيدند و نسلشان منقرض مى شد . *

و لو يؤاخذ الله الناس بظلمهم ما ترك عليها من دابّة

احتمال دارد به قرينه «الناس» و «بظلمهم» و نيز تناسب كيفر با گناه گناهكار، مراد از «دابّة» انسانها باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - فاطر - 35 - 39 - 4

4 - نابودى امت ها و نسل هاى انسان ها ، و وراثت و جانشينى ديگران ، با اراده خداوند و نشانه ربوبيت او است .

هو الذى جعلكم خلئف فى الأرض

282- انقياد امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 129 - 8

8 - رسيدن امت ها به مقام تسليم در گرو بعثت پيامبران ; آموزش كتاب آسمانى و معارف و احكام دينى و پاك شدن از آلودگيهاست .

من ذريتنا أمة مسلمة لك . .. ربنا وابعث فيهم رسولا منهم يتلوا ... يزكّيهم

به نظر مى رسد درخواست ابراهيم (ع) و اسماعيل(ع) براى بعثت پيامبرى از ميان ذريه آنها درپى درخواست تشكيل «امت

ص: 500

مسلمه» بدين جهت باشد كه: بعثت و هدفهاى آن، از ضروريات بنيادى براى تشكيل «امت مسلمه» است.

283- اهميت انذار امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 19

19- ظهور برخى آيات و معجزات الهى براى امت ها در هر عصر و زمانى ، تنها به منظور بيم دادن به آنان است .

و ما نرسل بالأيت إلاّ تخويفًا

مضارع بودن «نرسل» و استفاده تبعيض از باى «بالأيات» مفيد اين معناست كه: هر چند به معجزات اقتراحى پاسخ نمى گوييم; اما براى هشدار دادن به جوامع، هر از چند گاه، آياتى بيم دهنده خواهيم فرستاد.

284- اهميت تشكيل امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 66 - 18

18 - تشكيل امت ( جامعه هماهنگ ) شرط لازم براى برپايى كتب آسمانى و احكام الهى

و لو انهم اقاموا التورية . .. منهم امة مقتصدة

ياد كردن از متعهدان به كتب آسمانى با كلمه «امة» مى تواند اشاره به اين باشد كه موفقيت آنان رهين هماهنگيشان است.

285- اهميت مطالعه فرجام امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 17 - 4

4 - خداوند ، ترغيب كننده مردم به مطالعه و بررسى فرجام لشكر هاى قدرتمند پيشين

هل أتيك حديث الجنود

استفهام در «هل أتاك»، براى ترغيب به شنيدن پاسخ است; خطاب در آيه شريفه گرچه متوجّه شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) است; ولى به قرينه سياق آيات، تمام كسانى كه در حيطه رسالت آن حضرت قرار دارند نيز مورد نظر است. در اين موارد اختصاص خطاب، برخاسته از عظمت مخاطب و يا عهده دار بودن رهبرى جامعه و نظاير آن است.

286- برگزيدگان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 501

9 - نحل - 16 - 84 - 6

6- كسانى كه در قيامت بر اعمال امت خويش گواهى مى دهند ، جزء نخبگان و بهترين هاى امت خويشند .

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا

انتخاب شاهد و گواه از ميان هر امتى، بيانگر آن است كه آنان از نخبگان و خوبان امت خويشند; زيرا اگر آنان هم از افراد گناهكار باشند و بر كار آنان نيز گروه ديگرى شاهد و گواه باشد، انتخابشان براى دادن گواهى لغو و بيهوده خواهد بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 4

4- كسانى كه در قيامت بر اعمال امت خويش گواهى مى دهند ، جزء نخبگان و بهترين هاى امت خويشند .

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا عليهم من أنفسهم

انتخاب شاهد و گواه از ميان هر امتى، بيانگر آن است كه آنان از نخبگان و خوبان امتند; زيرا اگر آنان هم از افراد گناهكار باشند و بر كار آنان گروه ديگرى شاهد و گواه باشند، انتخاب آنان براى گواهى، لغو و بيهوده خواهد بود.

287- بهترين امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 110 - 1،2،10

1 - مسلمانانِ امركننده به معروف ، نهى كننده از منكر و مؤمن به خدا ، بهترين امّت ها هستند .

كنتم خير امة اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر

2 - مسلمانان ، بهترين امّت براى خدمت به جوامع انسانى هستند ; مشروط به اينكه امر به معروف و نهى از منكر كنند و مؤمن به خدا باشند .

كنتم خير أمّة أخرجت للناس

جمله «تأمرون بالمعروف . .. »، حال است براى «خير امة»; يعنى شما زمانى بهترين امت خواهيد بود كه داراى چنين حالت و ويژگى باشيد; و قيد «براى خدمت»، از «لام» در «للناس» استفاده شده است.

10 - مسلمانان در آغاز بعثت پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، از بهترين امّت ها و مورد ستايش خداوند بودند .

كنتم خير أمّة أخرجت للناس

به قرينه «كنتم»، آيه فوق بيانگر يك مسأله تاريخى است و آن عبارت است از رفتار و روش مسلمين در آغاز بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله).

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - آل عمران - 3 - 114 - 8

8 - قيام به امر دين ( اطاعت خدا ) تلاوت آيات خدا ، سجده به درگاه او ، ايمان به خدا و معاد ، امر به معروف و نهى از منكر و شتاب در امور خير ، ويژگى امّت شايسته و صالح

امة قائمة . .. و اولئك من الصالحين

ص: 502

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 62 - 4

4 - مسلمانان ، يهوديان ، مسيحيان و صابئى ها سزاوارترين امت ها براى برخوردار شدن از ايمان راستين و انجام عمل صالح

إن الذين ءامنوا . .. من ءامن باللّه و اليوم الأخر و عمل صلحاً

نام بردن از ملتهاى مذكور - با وجود اين كه ايمان راستين چنانچه گذشت از هر فرد و ملتى پذيرفته است - مى تواند اشاره به اين نكته باشد كه: پيروان آيينهاى ياد شده داراى زمينه بيشترى براى ايمان حقيقى هستند.

288- پاداش امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 134 - 5

5 - هر فرد و امتى از پاداش اعمال نيك خويش بهره مند خواهند شد .

لها ما كسبت و لكم ما كسبتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 141 - 5

5 - هر فرد و امتى از پاداش اعمال نيك خويش بهره مند خواهد شد .

لها ما كسبت و لكم ما كسبتم

289- پرسش از خبرگان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 75 - 2،4

2 - بيرون آوردن فرد مطلع و آگاه هر جامعه شرك پيشه در قيامت ، براى پاسخ گويى به پرسش خداوند

و نزعنا من كلّ أُمّة شهيدًا

«شهيد» به معناى گواه است و گاهى به معناى شخص مطلع و خبره نيز به كار مى رود; مانند: «و إن كنتم فى ريب ممّا نزّلنا على عبدنا فأتوا بسورة من مثله و ادعوا شهدائكم. ..». در آيه بالا نيز همين معنا اراده شده است.

4 - اقدام خداوند به بستن راه هرگونه عذر و بهانه بر روى اهل شرك ، با برگزيدن افراد خبره آن جوامع جهت پاسخ گويى به سؤالات خود در قيامت

و نزعنا من كلّ أُمّة شهيدًا

برداشت ياد شده از آن جا است كه خداوند به جاى اين كه مستقيماً از مردم مطالبه دليل كند، افراد خبره اى را از ميان آنان بيرون مى آورد و در حضور آن جوامع، از آن افراد مى خواهد كه برهان خود را براى شرك بيان كنند.

ص: 503

290- پرسش از گرايش امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 116 - 2

2 - خدا در قيامت پيامبران خويش را از چگونگى شكل گيرى گرايش هاى باطل امت ها مورد پرسش قرار مى دهد .

و اذ قال اللّه يعيسى ابن مريم ءانت قلت للناس

291- تاريخ امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 1

1- خداوند ، آبادى هاى فراوانى را از امت هاى پيشين ، ويران ساخت و مردم آنها را هلاك كرد .

و تلك القرى أهلكنهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 93 - 1

1- امت هاى پيامبران گذشته ، پس از يك دوره وحدت دينى ، به اختلاف و پراكندگى در پرستش خداى واحد مبتلا شدند .

أُمّة وحدة و أنا ربّكم فاعبدون . و تقطّعوا أمرهم بينهم

برداشت بالا، مبتنى بر اين است كه ضميرهاى جمع در «تقطّعوا أمرهم بينهم» به امت هاى پيامبران گذشته بازگردد و در حقيقت بيانگر چگونگى واكنش مردم و وضعيت دين توحيدى پس از مرگ انبيا در ميان پيروانشان باشد. گفتنى است «أمر» به معناى «شأن» است و بر تمامى رفتارها و سخنان اطلاق مى شود; ولى دراين آيه - به تناسب مقام - مقصود از آن دين است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 42 - 6

6 - عاد و ثمود ، پس از قوم نوح و پيش از قوم ابراهيم مى زيستند .

قوم نوح و عاد و ثمود . .. و قوم إبرهيم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 1،2

1 - هلاكت و نابودى بسيارى از جوامع پيشين با عذاب استيصال

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة

«إملاء» (مصدر «أمليت») از «ملو» و به معناى فرصت دادن است «لها» به تقدير «لأهلها» و «هى ظالمة» به تقدير «و أهلها ظالمة» مى باشد. «أخذ» (مصدر «أخذت») به معناى گرفتن و در اين جا كنايه از هلاك ساختن و از ميان برداشتن است.

ص: 504

2 - ظلم و بى دادگرى ، عامل اصلى هلاكت جوامع پيشين و باعث گرفتار شدن آنها به عذاب خشم الهى ( استيصال )

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة ثمّ أخذتها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 31 - 1،2،4

1 - شكل گيرى جامعه اى جديد پس از طوفان نوح

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرنًا ءاخرين

«إنشاء» (مصدر «أنشأنا») به معناى پديد آوردن است. ضمير «هم» در «من بعدهم» به قوم نوح بازمى گردد. «قرن» به مجموعه اى از انسان ها - كه كنار هم زندگى كنند - گفته مى شود.

2 - وجود فاصله زمانى ميان طوفان نوح و شكل گيرى جامعه جديد

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرنًا ءاخرين

برداشت ياد شده، با توجه به آمدن «ثمّ»- كه براى فاصله زمانى است - استفاده مى شود.

4 - ثمود ( يا عاد ) نخستين جامعه شكل گرفته پس از طوفان نوح

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرنًا ءاخرين

مفسران در اين كه كدام جامعه پس از طوفان نوح شكل گرفت، دو نظر دارند: برخى از آنان با تكيه بر سخن هود(ع) در سوره اعراف: «و اذكروا إذ جعلكم خلفاء من بعد قوم نوح» و ذكر سرگذشت قوم هود در پى قوم نوح (در سوره هاى اعراف، هود و شعرا) معتقدند كه نخستين جامعه تشكيل يافته در پى هلاكت قوم نوح، قوم هود (عاد) بود. برخى ديگر نيز بر آنند كه با توجه به اين كه قوم صالح (ثمود) با صيحه آسمانى نابود شدند و در اين جا نيز ذكر صيحه به ميان آمده است، مى رساند كه اولين جامعه پس از طوفان، قوم صالح (ثمود) بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 33 - 9

9 - برخوردارى پيامبر از اوصاف بشرى ، دستاويز اشراف جامعه پس از نوح در انكار رسالت وى

ما هذا إلاّ بشر مثلكم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 36 - 1

1 - تبليغ شديد اشراف جامعه پس از نوح ، عليه وعده رستاخيز

هيهات هيهات لما توعدون

«هيهات» اسم فعل است به معناى «بعُد» (دور است) و براى استبعاد به كار مى رود. تكرار «هيهات» براى مبالغه در استبعاد است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 42 - 2،3

2 - وجود فاصله زمانى ميان نابود شدن قوم ثمود و پيدايش جامعه ( يا جامعه هاى ) جديد

ص: 505

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرونًا ءاخرين

برداشت ياد شده با توجه به كلمه «ثمّ» - كه براى تراخى در زمان است - به دست مى آيد.

3 - آغاز شكل گيرى جوامع متعدد بشرى در عصرى واحد ، پس از قوم ثمود

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرونًا ءاخرين

به نظر مى رسد جمع آمدن واژه «قرون»، به پيدايش جوامع متعدد و در عرض هم اشاره داشته باشد. از اين رو مى توان گفت كه تا قبل از اين، همواره تنها يك جامعه متشكل وجود داشت و شايد به اين دليل است كه در آيه 31 واژه فوق، به صورت مفرد (قرن) آمده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 44 - 3،4،6

3 - حق ستيزى و سركشى در برابر پيامبران الهى ، خصيصه حاكم بر جوامع بشرى در طول تاريخ

كلّ ما جاء أُمّة رسولها كذّبوه

4 - همه پيامبران ، مورد تكذيب و انكار جوامعى قرار گرفتند كه به سوى آن مبعوث شده بودند .

كلّ ما جاء أُمّة رسولها كذّبوه

6 - جوامع گذشته تاريخ ، يكى پس از ديگرى ، با عذاب قهر الهى و در پى تكذيب انبيا و مبارزه با آنان ، مضمحل شدند .

فأتبعنا بعضهم بعضًا

«إتباع» (مصدر «أتبعنا») به معناى يكى را در پى ديگرى روانه كردن است; يعنى، «پس ما امت هاى تكذيب گر را پى در پى هلاك كرديم و هر يكى را به دنبال ديگرى، به ديار نيستى روانه ساختيم».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 7

7 - خداوند ، كافران حاكم پيش از اسلام را ، شكست داد و پيامبران و مؤمنان نيكوكار را ، پيروز كرده و جايگزين آنان در سطح زمين قرار داد .

وعد اللّه الذين ءامنوا . .. كما استخلف الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 38 - 3،4،5

3 - اقوام و امت هاى بسيارى از عصر نوح تا زمان اصحاب رسّ به خاطر تكذيب آيات الهى و پيامبران ، دچار هلاكت و نابودى شدند .

و قرونًا بين ذلك كثيرًا

«قرن» (مفرد «قرون») به مجموعه افرادى كه در يك عصر زندگى مى كنند، گفته مى شود.

4 - ظهور و سقوط امت هاى فراون و فراموش شده در تاريخ ( از عصر نوح تا زمان اصحاب رسّ )

و قرونًا بين ذلك كثيرًا

5 - « عن ابن عباس قال : كان رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) إذا انتهى إلى معدبن عدنان أمسك ثمّ يقول : كذب النسّابون قال اللّه تعالى « و قروناً بين ذلك كثيراً » ;

ص: 506

از ابن عباس روايت شده است كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) وقتى به معدبن عدنان (يكى از اجداد خود) مى رسيد، توقف مى كرد و سپس مى فرمود: نسّابه ها دروغ مى گويند. خداى تعالى مى فرمايد: «و قروناً بين ذلك كثيراً»; يعنى، نسل هاى زيادى در فاصله عاد و ثمود و اصحاب رسّ بودند كه به هلاكت رسيدند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - فرقان - 25 - 39 - 1

1 - خداوند ، پيش از هلاكت تكذيب كنندگان موسى ( ع ) و اقوام نوح ، عاد ، ثمود و اصحاب رسّ براى اتمام حجت و عبرت آموزى آنان ، مثل هاى روشنگرانه اى زده بود .

فقلنا اذهبا إلى القوم الذين كذّبوا بأيتنا . .. و قوم نوح ... و عادًا و ثمودا و

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 43 - 2،6

2 - عدم دسترسى جوامع هم عصر موسى ( ع ) به تعاليم آسمانى ، بر اثر انقراض نسل هاى پيشين

و لقد ءاتينا موسى الكتب من بعد ما أهلكنا القرون الاُولى

قيد «من بعد ما أهلكنا. ..» مى رساند كه با انقراض نسل هاى پيشين، تعليمات پيامبران قبل نيز از ميان رفته بود و مردم عصر موسى(ع) به كلى از آموزه هاى آنان فاصله گرفته بودند.

6 - جوامع معاصر موسى ، گرفتار غفلت و بى خبرى از تعاليم الهى

و لقد ءاتينا موسى الكتب . .. لعلّهم يتذكّرون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 45 - 2،3

2 - پيدايش نسل هاى بسيار از زمان نزول تورات تا عصر پيامبر

و ما كنت بجانب الغربىّ إذ قضينا إلى موسى الأمر . .. و لكنّا أنشأنا قرونًا

3 - وجود فترت و فاصله عميق ، ميان مردم عصر پيامبر و عصر پيامبران پيشين

و لكنّا أنشأنا قرونًا فتطاول عليهم العمر

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 72 - 1

1 - فرستاده شدن انسان هاىِ انذارگر و هشداردهنده در ميان امت هاى پيشين از سوى خداوند

و لقد أرسلنا فيهم منذرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 74 - 1

1 - بندگان مخلَص خدا ( بندگان خالص و برگزيده خدا ) ، تنها گروه نجات يافته از ميان اقوام عذاب شده پيشين

فانظر كيف كان عقبة المنذرين . إلاّ عباد اللّه المخلصين

ص: 507

طبق نظر بيشتر مفسران، مقصود و معناى «مخلَصين» (خالص شدگان) اين است: «الذين أخلصهم اللّه لنفسه و ولايته; كسانى كه خداوند آنان را برگزيده و در اختيار خود گرفته و مطيع فرمان خويش ساخته است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 3 - 1

1 - نابودى بسيارى از امت ها و ملت هاى كافر پيش از امت عرب جاهلى ، از سوى خداوند

كم أهلكنا من قبلهم من قرن

«قرن» به امت و مردمى گفته مى شود كه در يك عصر و زمان زندگى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 14 - 1

1 - قوم نوح ، عاد ، فرعون ، ثمود ، لوط و اصحاب ايكه ( قوم شعيب ) ، پيامبران خود را تكذيب كردند .

قوم نوح . .. ثمود ... أصحب لئيكة ...إن كلّ إلاّكذّب الرسل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 6،7،12

6 - همه امت ها به قصد دستگير كردن و از بين بردن پيامبرشان اقدام كرده اند .

و همّت كلّ أمّة برسولهم ليأخذوه

«أخذ» در اصل به معناى گرفتن است و مقصود از آن در آيه شريفه، دستگير كردن و از بين بردن پيامبران است.

7 - همه امت ها با حربه باطل ، به جدال و ستيزه با حق بر خاستتد تا آن را از بين ببرند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

«إدحاض» به معناى ابطال و از بين بردن است.

12 - عقوبت دنيايى مردم حق ناپذير و ستيزه جو از اقوام گذشته ( چون قوم نوحو . . . ) مجازاتى سخت ، شگفت آور و درس آموز

فأخذتهم فكيف كان عقاب

برداشت يادشده از استفهام تعجيبى «كيف» استفاده مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 13 - 6

6 - صاعقه از كيفر هاى دنيوى خداوند ، براى برخى از امت هاى مشرك پيشين

أنذرتكم صعقة مثل صعقة عاد و ثمود

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 17 - 1

1- آزمون الهى از انسان ها ، سنتى مستمر و داراى پيشينه دور در تاريخ امت ها

و لقد فتنّا قبلهم

ص: 508

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 1،4

1 - تاريخ ، شاهد نابودى بسيارى از ملت هاى توان مند ، به خاطر كفر و شرك آنان

و كم أهلكنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا

«قرن» به معناى امت و گروهى از مردم است كه در يك زمان قرار دارند.

4- امت هاى نيرومند هلاك شده تاريخ ، داراى سلطه بر جوامع متعدد

و كم أهلكنا . .. فنقّبوا فى البلد

«التنقيب» (مصدر «نقّبوا») به معناى سير و حركت است و در اين جا كنايه از فتح بلاد و تحت سلطه درآوردن آنها مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 17 - 2

2 - سپاهيان فراوانى در برابر پيامبران گذشته ، مقاومت كرده و نابود شدند .

هل أتيك حديث الجنود

ويژگى هاى «جنود» - كه در برداشت بالا آمده - به قرينه آيات بعد استفاده شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 18 - 2

2 - فرعونيان و قوم ثمود ، قدرت مندترين و سرسخت ترين مخالفان پيامبران ، در امت هاى پيشين بودند .

فرعون و ثمود

در قرآن، خبر از هلاكت بسيارى از امت هاى گذشته مطرح شده است; بنابراين ياد كردن فرعونيان و ثموديان از بين آنها، نشانه آن است كه اين دو دسته، از ديگران بارزتر بوده اند.

292- تداوم اختلاف دينى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 96 - 2

2- اختلافات دينى پيروان اديان الهى در مسأله توحيد ، تا خروج يأجوج و مأجوج ( انقراض دنيا ) ادامه خواهد داشت .

و تقطّعوا أمرهم بينهم . .. حتّى إذا فتحت يأجوج و مأجوج

برداشت ياد شده مبتنى بر اين است كه «حتّى» غايت براى «و تقطّعوا أمرهم بينهم» باشد.

ص: 509

293- تزيين عقيده امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 108 - 12

12 - هر جامعه و امتى عقايد و اعمال خود را، هر چند ناحق، زيبا مى پندارد.

فيسبوا الله عدوا بغير علم كذلك زينا لكل أمة عملهم

294- تزيين عمل امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 108 - 11،12

11 - زيبا جلوه كردن اعمال امتها در نظر آنان سنت خداوندى است.

كذلك زينا لكل أمة عملهم

جمله «زينا لكل أمة . ..»، كه به صورت كلى و قانون بيان گرديده، نشان از سريان و جريان تزيين براى همه امتها دارد، و اين نشانه سنت بودن آن در نظام آفرينش انسان است.

12 - هر جامعه و امتى عقايد و اعمال خود را، هر چند ناحق، زيبا مى پندارد.

فيسبوا الله عدوا بغير علم كذلك زينا لكل أمة عملهم

295- تشابه امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 30 - 2

2- پيامبر (صلی الله علیه و آله) در رسالت و تلقّى وحى همانند پيامبران امت هاى پيشين و برخورد امتش با وى همسان برخورد امت هاى پيشين با پيامبران خويش

كذلك أرسلنك فى أُمّة قد خلت من قبلها أمم لتتلوا عليهم الذى أوحينا إليك

تشبيه در جمله «كذلك أرسلناك . ..» مقتضى مشبه، مشبه به و وجه شبه مى باشد. گفته شده مشبّه «ارسال پيامبر در امت خويش»، مشبه به «ارسال پيامبران در امتهاى گذشته» و وجه شبه «حقايقى است كه از آيات قبل و نيز آيه مورد بحث مى توان استفاده كرد». از آن حقايق است نفس رسالت، تلقى وحى، وظيفه پيامبرى، هدف ارسال (لتتلوا عليهم ...)، برخورد امتها، سرنوشت ايشان، سنت خداوند در امر هدايت و اضلال مردم پس از ارسال پيامبران (قل إن الله يضل من يشاء و يهدى إليه من أناب) و ... .

296- تقدير انقراض امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 510

7 - يونس - 10 - 49 - 6

6 - خداوند ، براى حيات و انقراض هر جامعه و امتى ظرف زمانى مشخصى ، از پيش مقدر فرموده است .

لكل أمة أجل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 129 - 11

11 - امت ها ، داراى اجل و سرآمدى معين و مشخص براى انقراض خويش

و لولا كلمة سبقت من ربّك لكان لزامًا و أجل مسمًّى

297- تقدير حيات امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 6

6 - خداوند ، براى حيات و انقراض هر جامعه و امتى ظرف زمانى مشخصى ، از پيش مقدر فرموده است .

لكل أمة أجل

298- توبه امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 33 - 4

4 - توبه و استغفار امت ها ، مايه مصونيت آنان از عذاب هاى استيصال

و ما كان اللّه معذبهم و هم يستغفرون

299- توصيه به امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 52 - 6

6 - پيروى از شيوه زندگى پيامبران ( استفاده از نعمت هاى الهى ، داشتن كردار نيك و پرستش خداى يگانه ) توصيه أكيد خدا به يكايك امت ها

و إنّ هذه أُمّتكم أُمّة وحدة و أنا ربّكم

برداشت هاى پيشين بر اين اساس بود كه مراد از ضميرهاى خطاب در كلمه هاى «أمّتكم»، «ربّكم» و «فاتّقون» پيامبران باشد. احتمال ديگر اين است مقصود از اين ضميرها، پيروان هر يك از پيامبران باشد. در اين صورت و با توجه به عطف اين آيه به آيه

ص: 511

قبل، معناى آن چنين مى شود: ما همان گونه كه شيوه زندگى را به يكايك پيامبران توصيه كرديم، به مردم نيز سفارش نموديم كه به آنان اقتدا كنند و از آيين آنان پيروى نمايند و از تغيير و تبديل در آن و يا اتخاذ شيوه ديگرى غير از آن سخت بپرهيزند. گفتنى است كه آيه بعدى، اين احتمال را تقويت مى كند.

300- جايگزينى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 39 - 6

6 - قدرت نامحدود خداوند ، دليل توانايى او بر عذاب مردم و جايگزين كردن امتى به جاى امتى ديگر

يعذبكم عذاباً أليماً و يستبدل قوماً غيركم . .. و اللّه على كل شىء قدير

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 3،7

3 - خداوند ، شكست و هلاكت كافران و مشركان حاكم و جايگزين آنان شدن را ، به مؤمنان نيكوكار صدراسلام ، وعده كرده است .

وعد اللّه الذين ءامنوا منكم و عملوا الصلحت ليستخلفنّهم فى الأرض

7 - خداوند ، كافران حاكم پيش از اسلام را ، شكست داد و پيامبران و مؤمنان نيكوكار را ، پيروز كرده و جايگزين آنان در سطح زمين قرار داد .

وعد اللّه الذين ءامنوا . .. كما استخلف الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 41 - 1

1 - توانايى خداوند بر نابودى امت ها ( همچون كافران ) و جايگزين كردن امت هاى برتر و بهتر از آنها ( همچون مؤمنان )

فلاأُقسم . .. إنّا لقدرون . على أن نبدّل خيرًا منهم

درباره زمان تبديل و مقصود از آن در اين آيه، دو احتمال وجود دارد: 1- نابودى كافران و جايگزين كردن مردم خوب و مؤمن به جاى آنان در دنيا; 2- تبديل كافران و ديگر انسان ها به انسان هاى برتر و مناسب حيات اخروى در قيامت. برداشت ياد شده، مبتنى بر احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - انسان - 76 - 28 - 3،4

3 - تهديد شدن گنه پيشگان و كافران دنياگرا در صدر اسلام ، به هلاكت و جايگزين شدن مردمى ديگر ، از سوى خداوند

وإذا شئنا بدّلنا أمثلهم تبديلاً

4 - توانايى خداوند بر آفرينش انسان ، نشانه توانايى او بر نابود كردن امت هاى گنه پيشه و كافر و جايگزين كردن ديگران

نحن خلقنهم . .. وإذا شئنا بدّلنا أمثلهم تبديلاً

ص: 512

برداشت ياد شده، از ياد آورى آفرينش انسان از سوى خداوند - پيش از تذكر به هلاكت امت هاى كافر و جايگزين كردن ديگران - استفاده مى شود.

301- حتميت مرگ امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 43 - 3

3 - هيچ امتى ، پس از فرا رسيده اجلش ، لحظه اى پايدار نخواهد بود .

ما تسبق من أُمّة أجلها و ما يستئخرون

302- حجت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 143 - 7

7 - اعتدال امت اسلام و برترى آنان بر ساير امت ها ، دليل حجت بودن آنان بر ساير ملتهاست .

جعلنكم أمة وسطاً لتكونوا شهداء على الناس

303- حجت بر امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 19

19 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) حجت خدا بر مسلمانان و امت اسلامى حجت خدا بر ديگر مردمان

ليكون الرسول شهيدًا عليكم و تكونوا شهداء على الناس

از جمله تفسيرهايى كه براى كلمه «شهيد» و «شهداء» ابراز شده، «حجت» است. برداشت بالا، بر پايه همين تفسير مى باشد.

304- حسابرسى اخروى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 29 - 3

3 - صحيفه اعمال امت ها در قيامت ، بيان كننده تمامى كردار ايشان ، به صورتى دقيق و بدون كمترين كاستى و فزونى

ينطق عليكم بالحقّ

ص: 513

305- حسابرسى از امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 6 - 1

1 - تمامى امتها و پيامبران مورد بازجويى خداوند در قيامت قرار مى گيرند.

فلنسئلن الذين أرسل إليهم و لنسئلن المرسلين

306- حسابرسى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 109 - 3

3 - قيامت صحنه حسابرسى از امت ها و واكنش هاى آنان در برابر دعوت پيامبران

يوم يجمع اللّه الرسل فيقول ماذا اجبتم

307- حق ستيزى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 44 - 3

3 - حق ستيزى و سركشى در برابر پيامبران الهى ، خصيصه حاكم بر جوامع بشرى در طول تاريخ

كلّ ما جاء أُمّة رسولها كذّبوه

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 7

7 - همه امت ها با حربه باطل ، به جدال و ستيزه با حق بر خاستتد تا آن را از بين ببرند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

«إدحاض» به معناى ابطال و از بين بردن است.

308- حيات امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 134 - 7

7 - هر جامعه و امتى ، داراى حيات ، مرگ و شخصيتى مستقل

ص: 514

تلك أمة قد خلت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 141 - 7

7 - هر جامعه و امتى داراى حيات ، مرگ و شخصيتى مستقل

تلك أمة قد خلت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 7

7 - هر جامعه اى ، جدا از افرادش ، داراى حقيقتى مستقل و از مرگ و زندگى ويژه برخوردار است .

لكل أمة أجل

309- دشمنى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 7

7 - همه امت ها با حربه باطل ، به جدال و ستيزه با حق بر خاستتد تا آن را از بين ببرند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

«إدحاض» به معناى ابطال و از بين بردن است.

310- دعوت اخروى از امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 8

8 - فراخوانده شدن هر امت ، به سوى نامه اعمال خويش در قيامت

كلّ أمّة تدعى إلى كتبها

311- دعوت از خبرگان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 75 - 6

6 - فراخوانى خبرگان جوامع شرك پيشه از سوى خدا در قيامت ، براى اقامه برهان و ارائه دليل روشن بر شركورزى خويش

ص: 515

فقلنا هاتوا برهنكم

312- دعوت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 109 - 9

9 - فراخوانى امت ها به پيروى از فرمان هاى خداوند سرلوحه رسالت انبيا و يكى از وظايف آنان

يوم يجمع اللّه الرسل فيقول ماذا اجبتم

313- دلايل حقانيت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 44 - 6

6- بهره مندى از نعمت هاى دنيايى و عمرِ طولانى جوامع و تمدن ها ، دليل بر حقانيت و موفقيت آنان نيست .

بل متّعنا هؤلاء و ءاباءهم حتّى طال عليهم العمر . .. أفهم الغلبون

314- دين امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 22،25

22 - هر امتى برخوردار از شريعت و آيينى خاص از جانب خداوند

لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجاً

«شرعة» به معناى طريقى است كه به آب منتهى مى شود و مراد از آن دين و آيين است، چون آدمى را به كمال و حيات واقعى راهنمايى مى كند قابل ذكر است كه در برداشت فوق مخاطب «منكم»، همه انسانها دانسته شده است.

25 - شرايط و مقتضيات خاص هر امت ، دليل ارائه شريعت هاى متعدد از جانب خداوند

لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجاً

ظاهراً «منكم» متعلق به «جعلنا» است و اشاره به ريشه تعدد شرايع دارد. يعنى اختصاص هر امتى از شما مردم به شريعتى خاص، برخاسته از خصلتهاى خودتان مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 47 - 3

3 - دين و شريعت آسمانى براى تمامى امت ها در همه اعصار ، وجود داشته است .

ص: 516

و لكل أمة رسول فإذا جاء رسولهم

315- رؤيت عجز امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 4

4 - اضطرار و ناتوانى همه امت ها در روز قيامت ، امرى نمايان و قابل مشاهده

و ترى كلّ أمّة جاثية

تعبير «ترى» مشهود بودن آن صحنه را افاده مى كند و «جاثية» مى تواند كنايه از اضطرار و ناتوانى باشد.

316- زمينه آرامش امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 18 - 15

15 - پيمان وفادارى با رهبرى الهى ، درپى دارنده آسايش روحى و پيروزى عملى براى امت *

يبايعونك . .. فأنزل السكينة عليهم و أثبهم فتحًا قريبًا

مى توان از مورد آيه، الغاى خصوصيت كرده و به موارد مشابه سرايت داد.

317- زمينه امتحان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 85 - 7

7 - امت هاى پيامبران ، در معرض آزمون و فتنه در غيبت رهبران خود هستند .

فإنّا قد فتنّا قومك من بعدك

خبر از آزموده شدن بنى اسرائيل در غياب موسى(ع)، هشدار و تذكرى براى همه امت ها است; تا در غيبت پيشوايان خود (مرگ و يا عدم حضور آنان)، مراقبت كافى به عمل آورند تا از فتنه ها سربلند بيرون آيند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 17 - 4

4- آمدن رسول الهى ، زمينه آزمون امت ها و ظهور ميزان خالص بودن و ناخالصى آنان

و لقد فتنّا . .. و جاءهم رسول

ارتباط ميان «فتنّا» و «جاءهم رسول» و ريشه لغوى واژه «فتنة» - كه به معناى گداختن در كوره، براى جدا ساختن ناخالصى ها

ص: 517

است - گوياى برداشت ياد شده است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - دخان - 44 - 33 - 8

8- رهايى از ستم و دستيابى امت ها به پيروزى ، مقدمه آزمون آنان از سوى خداوند

و لقد نجّينا بنى إسرءيل . .. ما فيه بلؤا مبين

از ترتب آزمايش بر آزادى بنى اسرائيل، مطلب بالا استفاده مى شود.

318- زمينه انحراف امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 51 - 9

9 - امت ها در خطر انحراف ، با غيبت پيامبران و رهبران الهى

ثم اتخذتم العجل من بعده و أنتم ظلمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 92 - 5

5 - امت ها در خطر انحراف ، با رفتن پيامبران و رهبران الهى از ميان آنان

ثم أتخذتم العجل من بعده

319- زمينه انقراض امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 133 - 5

5 - كفر و بى تقوايى ، زمينه هلاكت و انقراض ملتها

و إن تكفروا . .. ان يشأ يذهبكم ايها الناس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 43 - 2

2 - افول هر امتى ، در گرو فرارسيدن اجل آن است .

ما تسبق من أُمّة أجلها و ما يستئخرون

ص: 518

320- زمينه بصيرت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 108 - 7

7- بصيرت امت ها در گرو بصيرت رهبران ايشان است .

على بصيرة أنا و من اتبعنى

نياوردن «على بصيرة» در «من اتبعنى» على رغم مقصود بودن آن ، اشاره به اين دارد كه بصيرت پيروان پيامبر (رهبر) در گرو بصيرت اوست.

321- زمينه پيروزى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 18 - 15

15 - پيمان وفادارى با رهبرى الهى ، درپى دارنده آسايش روحى و پيروزى عملى براى امت *

يبايعونك . .. فأنزل السكينة عليهم و أثبهم فتحًا قريبًا

مى توان از مورد آيه، الغاى خصوصيت كرده و به موارد مشابه سرايت داد.

322- زمينه جايگزينى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 39 - 5

5 - ترك جهاد و سستى در امر پيكار با دشمن ، زمينه ساز نابودى جامعه و جايگزين شدن جامعه ديگرى به جاى آن

إلا تنفروا يعذبكم عذاباً أليماً و يستبدل قوماً غيركم

323- زمينه گمراهى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 85 - 7

7 - امت هاى پيامبران ، در معرض آزمون و فتنه در غيبت رهبران خود هستند .

فإنّا قد فتنّا قومك من بعدك

خبر از آزموده شدن بنى اسرائيل در غياب موسى(ع)، هشدار و تذكرى براى همه امت ها است; تا در غيبت پيشوايان خود (مرگ و يا عدم حضور آنان)، مراقبت كافى به عمل آورند تا از فتنه ها سربلند بيرون آيند.

ص: 519

324- سرنوشت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 33 - 9

9 - توبه و استغفار داراى اهميتى ويژه در نزد خداوند و داراى تأثيرى بسزا در سرنوشت امتها

و ما كان اللّه معذبهم و هم يستغفرون

325- سهولت هلاكت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - يس - 36 - 28 - 3

3 - نابود كردن جوامع محكوم به فنا ، امرى آسان براى خدا و او بى نياز از لشكر آسمانى است .

جند من السماء و ما كنّا منزلين

تأكيد خداوند بر نفرستادن هيچ لشكر آسمانى و نيز عذاب و نابود كردن انسان هاى محكوم به فنا تنها با يك صيحه - كه در آيه بعد آمده است - مى تواند بيانگر برداشت ياد شده باشد.

326- شبهه افكنى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - قمر - 54 - 36 - 4

4 - تشكيك در حقايق الهى ، داراى پيشينه در تاريخ امت هاى حق ستيز

و لقد أنذرهم . .. فتماروا بالنّذر

327- شخصيت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 134 - 7

7 - هر جامعه و امتى ، داراى حيات ، مرگ و شخصيتى مستقل

تلك أمة قد خلت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 141 - 7

ص: 520

7 - هر جامعه و امتى داراى حيات ، مرگ و شخصيتى مستقل

تلك أمة قد خلت

328- شرايط عذاب امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - يوسف - 12 - 110 - 9

9- نااميدى پيامبران از هدايت يافتن مردم ، شرط نزول عذاب الهى بر امت هاى آنان بود .

حتّى إذا استيئس الرسل . .. جاءهم نصرنا فنجى من نشاء

329- صالحان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 84 - 7

7- وجود انسانى صالح و مصون از هر گناه و خطا ، در هر عصر و زمان

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 5

5- وجود انسانى صالح و مصون از هر گناه و خطا ، در هر عصر و زمان

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا عليهم من أنفسهم

330- صفات امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 44 - 3

3 - حق ستيزى و سركشى در برابر پيامبران الهى ، خصيصه حاكم بر جوامع بشرى در طول تاريخ

كلّ ما جاء أُمّة رسولها كذّبوه

331- عبرت از سرنوشت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 521

8 - يوسف - 12 - 111 - 1

1- داستان پيامبران و امت هاى ايشان حاوى پند و مايه عبرت است .

لقد كان فى قصصهم عبرة

«قصص» به معناى داستان است. ضمير در «قصصهم» به «رسل» و نيز امتهاى ايشان - كه از «من نشاء» و «القوم المجرمين» در آيه قبل استفاده مى شود - برمى گردد.

332- عبرت از فرجام امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 45 - 4

4- لزوم پندآموزى از سرنوشت امت هاى مبتلا شده به عذاب الهى

أو لم تكونوا . .. و سكنتم فى مسكن الذين ظلموا أنفسهم و تبيّن لكم كيف فعلنا بهم

333- عبرت ناپذيرى از هلاكت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 19 - 4

4 - اصرار كافران بر تكذيب تهديد هاى الهى ، مانع عبرت گيرى آنان از فرجام هلاكت بار پيشينيان

هل أتيك . .. بل الذين كفروا فى تكذيب

334- عجز اخروى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 4

4 - اضطرار و ناتوانى همه امت ها در روز قيامت ، امرى نمايان و قابل مشاهده

و ترى كلّ أمّة جاثية

تعبير «ترى» مشهود بودن آن صحنه را افاده مى كند و «جاثية» مى تواند كنايه از اضطرار و ناتوانى باشد.

335- عجز امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 10

ص: 522

10 - هيچ امت و جامعه اى توانايى پيش يا پس انداختن اجل محتوم خود را ندارد .

لكل أمة أجل إذا جاء أجلهم فلايستئخرون ساعة و لايستقدمون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - حجر - 15 - 5 - 1،3

1- هيچ امتى ، نمى تواند اجل خود را به جلوتر از وقت تعيين شده ، تغيير دهد .

ما تسبق من أمة أجلها

3- هيچ امتى ، توان به تأخير انداختن اجل معين شده خود را ندارد .

ما تسبق من أمة أجلها و ما يستئخرون

336- عجز خبرگان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 75 - 8

8 - آگاهان جوامع شرك پيشه از اقامه برهان ، براى اثبات حقانيت شرك در قيامت ناتوان خواهند بود .

فقلنا هاتوا برهنكم فعلموا أنّ الحقّ للّه و ضلّ عنهم ما كانوا يفترون

تعبير «ضلّ عنهم ما كانوا يفترون» كنايه از اين نكته است كه آنان هيچ چيزى كه بتواند موضوع شرك را توجيه كند، به خاطر نخواهد آورد.

337- عذاب امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 13 - 8

8 - نابودى امت ها با عذاب استيصال ، همواره پس از يأس كامل از ايمان آوردن آنان بوده است .

و لقد أهلكنا القرون . .. و جاءتهم رسلهم بالبينت و ما كانوا ليؤمنوا

338- عصيان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 102 - 5

5 - سرپيچى امت ها از پذيرش و انجام پاره اى از احكام ، دليل سكوت خداوند از بيان آنها

لاتسئلوا عن اشياء ان تبد لكم تسؤكم . .. قد سألها قوم من قبلكم ثم اصبحوا بها كفري

ص: 523

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 44 - 3

3 - حق ستيزى و سركشى در برابر پيامبران الهى ، خصيصه حاكم بر جوامع بشرى در طول تاريخ

كلّ ما جاء أُمّة رسولها كذّبوه

339- عمل امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 41 - 7

7 - آگاهى پيامبران از اعمال امت هاى خويش

فكيف اذا جئنا . .. على هؤلاء شهيداً

لازمه گواهى دادن بر اعمال نيك و بد مردم، آگاهى به آن اعمال است.

340- عوامل اختلاف امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 18 - 10

10 - پيروى از تمايلات و درخواست هاى جاهلانه ، عامل بروز اختلاف و رخداد تفرقه ميان امت ها

فما اختلفوا إلاّ من بعد . .. و لاتتّبع أهواء الذين لايعلمون

خداوند در پى طرح اختلافات بنى اسرائيل، پيامبر(صلی الله علیه و آله) را موظف به پيروى از دين و مخالفت با هواها و هوس هاى جاهلانه نموده است. از اين نكته مى توان به دست آورد كه منشأ اختلافات، در پيروى از هوس ها نهفته است.

341- عوامل انحطاط امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 5

5- اِعراض از آيات الهى و نشنيده انگاشتن آن و غفلت از گناهان گذشته خويش ، ستم ، و موجب سقوط و نابودى امّت ها است .

و من أظلم . .. و تلك القرى أهلكنهم لمّا ظلموا

مراد از ظلم در «لم ا ظلموا» - به دليل ارتباط اين آيه با آيات قبل - همان امورى است كه در آيه پنجاه و هفت بيان شد.

ص: 524

342- عوامل انقراض امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - آل عمران - 3 - 105 - 12

12 - تفرقه و اختلاف ، رمز سقوط و هلاكت ملتها *

تفرقوا و اختلفوا . .. و اولئك لهم عذاب عظيم

بنابراينكه مراد از «عذاب عظيم»، عذاب در دنيا باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 14 - 5

5 - بقا و زوال امت ها ، در گرو اعمال آنان است .

و لقد أهلكنا القرون . .. ثم جعلنكم خلئف ... لننظر كيف تعملون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - ذاريات - 51 - 41 - 3

3 - عوامل حيات آفرين طبيعت ، مايه نابودى ملت ها در نتيجه كفر و گناه

أرسلنا عليهم الريح العقيم

تعبير «الريح العقيم» (باد نازا) مى رساند كه باد، آثار مختلفى دارد و اصولاً در نظام طبيعت، يكى از عوامل گسترش حيات به شمار مى آيد. اما همين نيروى طبيعى به اراده الهى و در نتيجه كفر مردم، نه تنها زاينده حيات نخواهد بود; بلكه زداينده آن خواهد شد.

343- عوامل بقاى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 14 - 5

5 - بقا و زوال امت ها ، در گرو اعمال آنان است .

و لقد أهلكنا القرون . .. ثم جعلنكم خلئف ... لننظر كيف تعملون

344- عوامل تشكيل امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 48 - 31

31 - مسائل اعتقادى و دينى ، زيربناى تشكيل امتها

لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجاً ولو شاء اللّه لجعلكم امة وحدة

از اينكه شريعت واحد، همه مردم را امتى واحد مى سازد و تعدد شرايع، مايه تعدد امتهاست، معلوم مى شود كه شكل گيرى امتها

ص: 525

بر اساس اعتقادات دينى است.

345- عوامل مؤثر در سرنوشت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 71 - 5

5- نقش مهم رهبران و پيشوايان در سرنوشت امتها

يوم ندعوا كلّ أُناس بإممهم

تشخص يافتن پيشوايان در ميان مجموعه هاى بشرى براى پاسخ گويى و ارزشيابى اعمال امتها، مى تواند بيانگر معناى فوق باشد.

346- عوامل مؤثر در سعادت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 148 - 6

6 - نقش تعيين كننده امت ها ، در سرنوشت و سعادت و شقاوت خويش

إذ أبق إلى الفلك . .. و أرسلنه ... ف--َامنوا فمتّعنهم إلى حين

برداشت ياد شده از آن جا است كه قوم يونس، به علت ايمان نياوردن به يونس(ع) مستوجب عذاب الهى شدند; ولى آنان پس از مأموريت مجدد آن حضرت، به او ايمان آوردند و در سايه آن، به مواهب دنياى دست يافتند.

347- عوامل مؤثر در شقاوت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 148 - 6

6 - نقش تعيين كننده امت ها ، در سرنوشت و سعادت و شقاوت خويش

إذ أبق إلى الفلك . .. و أرسلنه ... ف--َامنوا فمتّعنهم إلى حين

برداشت ياد شده از آن جا است كه قوم يونس، به علت ايمان نياوردن به يونس(ع) مستوجب عذاب الهى شدند; ولى آنان پس از مأموريت مجدد آن حضرت، به او ايمان آوردند و در سايه آن، به مواهب دنياى دست يافتند.

348- عوامل هدايت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 44 - 2

ص: 526

2 - ره يابى جوامع بشرى به هدايت ، در گرو وجود هدايت گرانى برانگيخته شده از جانب خداوند

ثمّ أرسلنا رسلنا تترا

آمدن پى در پى پيامبران نشانگر آن است كه بشر تنها با اتكا به دانش و انديشه خود قادر به پيمودن راه هدايت نيست.

349- عوامل هلاكت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 6 - 20

20 - هلاكت امتها و نابودى تمدنها بر اثر كفر و گناه، از سنتهاى الهى است.

ألم يروا كم أهلكنا من قبلهم من قرن . .. فأهلكنهم بذنوبهم

جمله «فأهلكناهم»، بيان قاعده و قانونى است كه جمله «ألم يروا كم أهلكنا . .. » جريان آن را در طول تاريخ نشان مى دهد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 5 - 3

3 - ستمگرى امتهاى پيشين، عامل نابودى آنان با كيفرهاى دنيوى (عذاب استيصال) شد.

كم من قرية أهلكنها . .. قالوا إنا كنا ظلمين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 103 - 10

10- نقش مهم رهبران و زمامداران فاسد ، در تباهى و هلاكت امتها

فقال له فرعون . .. فأراد ... فأغرقنه و من معه جميعًا

در داستان هلاكت فرعون، همواره شخص فرعون به عنوان عنصر اصلى جريان كفر، به صورت ضمير مفرد و جدا از مجموعه يارانش ذكر شده است و اين بيانگر برداشت فوق است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 3،5،9

3- كفر و ستم ، باعث سقوط و هلاك ملتّ ها است .

و تلك القرى أهلكنهم لمّا ظلموا

5- اِعراض از آيات الهى و نشنيده انگاشتن آن و غفلت از گناهان گذشته خويش ، ستم ، و موجب سقوط و نابودى امّت ها است .

و من أظلم . .. و تلك القرى أهلكنهم لمّا ظلموا

مراد از ظلم در «لم ا ظلموا» - به دليل ارتباط اين آيه با آيات قبل - همان امورى است كه در آيه پنجاه و هفت بيان شد.

9- هلاكت جوامع ، نتيجه تداوم يافتن ستم پيشگى آنان و سود نبردن از مُهلت ها است .

تلك القرى أهلكنهم لمّا ظلموا و جعلنا لمهلكهم موعدًا

ص: 527

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - انبياء - 21 - 13 - 6

6- مترفان و ستمگران جامعه ، عامل نابودى تمدن ها و هلاكت افراد جامعه

و كم قصمنا من قرية كانت ظالمة . .. ارجعوا إلى ما أُترفتم فيه

مخاطبان اين آيات، گروه خاصى از مردم اند; زيرا خداوند در توصيف آنان دو صفت ستمگرى و تنعّم را مطرح ساخته است و اين دو صفت نوعاً در قشر خاصى از جامعه وجود دارد و بيشتر مردم نه ظالم اند و نه مترف.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 48 - 3

3 - تكذيب پيامبران الهى ، عامل هلاكت و زوال جوامع بشرى

فكذّبوهما فكانوا من المهلكين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 10 - 10

10- كفرپيشگى ، از عوامل عمده نابودى ملت ها

دمّر اللّه عليهم و للكفرين أمثلها

وصف كفر در «للكافرين»، بيانگر اين نكته است كه كفر، عامل اصلى نابودى ملت ها است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 1

1 - تاريخ ، شاهد نابودى بسيارى از ملت هاى توان مند ، به خاطر كفر و شرك آنان

و كم أهلكنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا

«قرن» به معناى امت و گروهى از مردم است كه در يك زمان قرار دارند.

350- قانونمندى پيدايش امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 34 - 1،2،4

1 - پيدايش و زوال هر يك از امتها، زمان بندى شده و داراى نظمى دقيق

و لكل أمة أجل فإذا جاء أجلهم . .. و لا يستقدمون

2 - ظهور امتها در دوران ويژه خود، تخلف ناپذير بوده و كمترين تأخيرى نخواهد داشت.

فإذا جاء أجلهم لا يستاخرون ساعة

4 - پيدايش و انقراض امتها، بيرون از اختيار آنان است.

فإذا جاء أجلهم لا يستاخرون ساعة و لا يستقدمون

ص: 528

351- قانونمندى حيات امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 34 - 3

3 - امتها و جوامع بشرى، ناتوان از كمترين شتاب در سپرى ساختن تاريخ حيات خويش

فإذا جاء أجلهم . .. لا يستقدمون

352- قانونمندى سرنوشت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - طه - 20 - 129 - 2

2 - سرنوشت امت هاى كفرپيشه و هلاكت و بقاى آنان ، داراى سنت ها و قوانين معين و زمان هاى مشخص

كم أهلكنا قبلهم . .. و لولا كلمة سبقت من ربّك لكان لزامًا

به قرينه آيه قبل كه در باره هلاكت جوامع كفرپيشه است، مفاد «لولا كلمة. ..» اين است كه خداوند، زمان عذاب كافران و نيز ديگر معيارهاى آن را مشخص ساخته و آنها را از پيش تعيين كرده است.

353- قانونمندى عذاب امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 113 - 5

5- عذاب و كيفر امت ها ، پس از اتمام حجت الهى بر آنان با فرستادن انبيا بود .

لقد جاءهم رسول منهم فكذّبوه فأخذهم العذاب

354- گمراهى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 6

6- برخى از امت ها با اعزام انبيا به سوى آنان ، هدايت يافتند و برخى ديگر بر گمراهى خود باقى ماندند .

فمنهم من هدى الله و منهم من حقّت عليه الضللة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 529

11 - طه - 20 - 85 - 8

8 - امداد هاى الهى براى امت ها در برهه هاى خاص ، به معناى معاف شدن آنان از آزمون ها و فتنه ها در مراحل بعد نيست .

قد أنجينكم . .. فإنّا قد فتنّا قومك من بعدك

355- گناه امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 21 - 12

12 - گرفتار شدن امت هاى متمدن و نيرومند گذشته به عقوبت الهى ، در حال گناه و معصيت

فأخذهم اللّه بذنوبهم

برداشت ياد شده بر اين احتمال استوار است كه «با» در «بذنوبهم» براى ملابست باشد; يعنى، خداوند آنان را در حال گناه كارى شان به كيفر رساند.

356- گواهان اخروى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 6

6 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، شاهد و ناظر بر تمامى امت ها در قيامت *

و ترى كلّ أمّة جاثية

برداشت بالا بدان احتمال است كه خطاب «ترى» اختصاص به شخص پيامبر(صلی الله علیه و آله) داشته باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 11 - 1،2

1 - قيامت ، وقت تعيين شده براى حضور پيامبران جهت گواهى بر امت هاى خويش

و إذا الرسل أُقّتت

مقصود و مفاد اين آيه - برابر نظر بيشتر مفسران - فرارسيدن زمان وعده الهى مبنى بر گواهى پيامبران بر امت هاى خويش در عرصه قيامت است; مانند «فلنسئلنّ الذين اُرسل إليهم و لنسئلنّ المرسلين» (اعراف، آيه 6).

2 - گواهى پيامبران در عرصه قيامت بر امت هاى خويش ، امرى قطعى و تخلف ناپذير است .

و إذا الرسل أُقّتت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - مرسلات - 77 - 12 - 1

1 - گواهى پيامبران بر امت هاى خويش ، داراى وقتى معيّن در عرصه قيامت

ص: 530

و إذا الرسل أُقّتت . لأىّ يوم أُجّلت

«أىّ» اسم استفهام و يا موصوله و مفيد تعظيم و تهويل است. «اُجّلت» به معناى «أخّرت» است. در اين برداشت مرجع ضمير فاعلى «اُجّلت»، ميقات و گواهى پيامبران (قابل استفاده از آيه قبل) دانسته شد.

357- گواهان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 41 - 2،3،5،6

2 - خداوند گواهان و ناظران امت ها را در قيامت به گواهى فرامى خواند .

فكيف اذا جئنا من كل امّة بشهيد

3 - پيامبران ، گواهان امت هاى خويش

فكيف اذا جئنا من كل امّة بشهيد

برداشت فوق را فرمايش على (ع) تأييد مى كند كه در ضمن بيان مواطن محشر فرمود: . .. فيقوم الرسل (ع) فيشهدون فى هذه المواطن فذلك قوله: «فيكف اذا جئنا من كل امّة بشهيد».

_______________________________

توحيد صدوق، ص 261، ج 5، ب 36 ; نورالثقلين، ج 1، ص 481، ح 254.

5 - پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، گواه امت خويش

و جئنا بك على هؤلاء شهيداً

در برداشت فوق، «هؤلاء» اشاره به مسلمانان و امت پيامبر (صلی الله علیه و آله) گرفته شده است.

6 - خداوند در قيامت ، پيامبر (صلی الله علیه و آله) را براى گواهى بر امت خويش فرامى خواند .

و جئنا بك على هؤلاء شهيداً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 84 - 1،3،4،6،8،9

1- در قيامت از ميان هر امت ، فردى به عنوان گواه و شاهد برانگيخته مى شود .

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا

3- از ميان هر امتى در تمامى عصر ها ، فردى به عنوان شاهد و گواه در قيامت حضور پيدا مى كند .

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا

حضور يافتن گواه هر امتى، ممكن است بدين صورت باشد كه از ميان تمامى امتها فردى از هر عصر و نسلى به عنوان گواهى دادن در قيامت حضور يابد. بنابراين به تعداد عصرها و نسلها، گواهانى به گواهى خواهند پرداخت.

4- در ميان تمامى امت ها در هر عصرى ، افرادى از جانب خداوند بر اعمال مردمان نظارت دارند .

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا

برداشت فوق به خاطر اين نكته است كه نظارت كردن، لازمه گواهى دادن است; زيرا تا نظارت بر چيزى انجام نگيرد، گواهى بر آن ممكن نخواهد بود.

ص: 531

6- كسانى كه در قيامت بر اعمال امت خويش گواهى مى دهند ، جزء نخبگان و بهترين هاى امت خويشند .

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا

انتخاب شاهد و گواه از ميان هر امتى، بيانگر آن است كه آنان از نخبگان و خوبان امت خويشند; زيرا اگر آنان هم از افراد گناهكار باشند و بر كار آنان نيز گروه ديگرى شاهد و گواه باشد، انتخابشان براى دادن گواهى لغو و بيهوده خواهد بود.

8- رخصت نيافتن كافران براى سخن گفتن و معذرت خواهى به هنگام حضور شاهدان و گواهان امت ها ، در قيامت

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا ثمّ لايؤذن للذين كفروا

9- برانگيخته شدن شاهدان در قيامت ، پايان فرصت كافران براى دفاع از خويش است . *

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا ثمّ لايؤذن للذين كفروا

واژه «ثمّ» كه براى ترتيب است، ممكن است بدين نكته اشاره داشته باشد كه پس از اقامه شهود - و نه قبل از آن - ديگر كافران رخصت نمى يابند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 3،4،8،10

3- قيامت ، روز برانگيخته شدن گواهانى از ميان هر امت براى شهادت دادن بر آنان

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا عليهم من أنفسهم

4- كسانى كه در قيامت بر اعمال امت خويش گواهى مى دهند ، جزء نخبگان و بهترين هاى امت خويشند .

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا عليهم من أنفسهم

انتخاب شاهد و گواه از ميان هر امتى، بيانگر آن است كه آنان از نخبگان و خوبان امتند; زيرا اگر آنان هم از افراد گناهكار باشند و بر كار آنان گروه ديگرى شاهد و گواه باشند، انتخاب آنان براى گواهى، لغو و بيهوده خواهد بود.

8- پيامبر (صلی الله علیه و آله) ، ناظر اعمال امت خويش و گواه آنان در قيامت است .

و جئنابك شهيدًا على هؤلاء

برداشت فوق با توجه به دو نكته در آيه است: الف) بنابر اينكه منظور از امت در «فى كلّ أمة» مردم هر عصرى نباشد; بلكه امت هر پيامبرى باشد. ب) «هؤلاء» اشاره باشد به كل امت پيامبر(صلی الله علیه و آله) تا روز قيامت و نه تنها مردم عصر آن حضرت.

10- پيامبراسلام (صلی الله علیه و آله) ، شاهد بر همه گواهان طول تاريخ

و جئنابك شهيدًا على هؤلاء

برداشت فوق، مبتنى بر اين نكته است كه «هؤلاء» اشاره به «شهيداً»; يعنى، گواهان هر امت باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 78 - 18

18 - مسلمانان ، گواه بر اعمال ساير مردم و پيامبر (صلی الله علیه و آله) گواه بر اعمال مسلمانان

ليكون الرسول شهيدًا عليكم و تكونوا شهداء على الناس

در اين كه مراد از «شهيد» و «شهداء» در آيه چيست، نظراتى چند ابراز شده است كه از جمله آنها «گواهى بر اعمال» مى باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - فتح - 48 - 8 - 6

ص: 532

6 - رسولان الهى ، خود بهترين گواه وصول هدايت به خلق و اتمام حجت بر آنان *

إنّا أرسلنك شهدًا

«شاهداً» ممكن است نظر به شهادت بر اصل پيام رسانى به خلق و فرستادن رسول داشته باشد و قيد محذوف از فعل «أرسلناك» استفاده مى شود.

358- گواهى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

3 - نساء - 4 - 41 - 1

1 - هر امتى گواه و ناظرى بر اعمال خويش به همراه دارد .

فكيف اذا جئنا من كل امّة بشهيد

359- مجادله امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - غافر - 40 - 5 - 7

7 - همه امت ها با حربه باطل ، به جدال و ستيزه با حق بر خاستتد تا آن را از بين ببرند .

كذّبت قبلهم قوم نوح . .. و جدلوا بالبطل ليدحضوا به الحقّ

«إدحاض» به معناى ابطال و از بين بردن است.

360- مرگ امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 134 - 7

7 - هر جامعه و امتى ، داراى حيات ، مرگ و شخصيتى مستقل

تلك أمة قد خلت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 141 - 7

7 - هر جامعه و امتى داراى حيات ، مرگ و شخصيتى مستقل

تلك أمة قد خلت

ص: 533

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 49 - 7

7 - هر جامعه اى ، جدا از افرادش ، داراى حقيقتى مستقل و از مرگ و زندگى ويژه برخوردار است .

لكل أمة أجل

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 43 - 5

5 - افول پذيرى تمدن ها ، هشدارى است به ملت هاى مغرور و غافل از خدا .

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرونًا ءاخرين . ما تسبق من أُمّة أجلها و ما يستئخرون

361- مسؤوليت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 109 - 10

10 - امت ها ، موظف به پذيرش دعوت رسولان الهى

ماذا اجبتم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 69 - 17

17 - امت ها و جوامع نيرومند بايد توان و نيروى خويش را نعمتى خدادادى بدانند و همواره آن را به ياد داشته باشند .

اذكروا إذ جعلكم . .. و زادكم فى الخلق بصطة

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 47 - 2

2 - مردم هر عصرى ، بايد تابع شريعت رسول الهى همان عصر باشند .

و لكل أمة رسول فإذا جاء رسولهم

از آيه شريفه استفاده مى شود كه: اولا، جوامع گوناگون بين دو «رسول» يك امت را تشكيل مى دهند. ثانياً، هر امتى بايد تابع رسول همان دوره باشد و تبعيتش از رسول دوره پيش، صحيح نيست.

362- معصوم امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 84 - 7

ص: 534

7- وجود انسانى صالح و مصون از هر گناه و خطا ، در هر عصر و زمان

و يوم نبعث من كلّ أُمّة شهيدًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 5

5- وجود انسانى صالح و مصون از هر گناه و خطا ، در هر عصر و زمان

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا عليهم من أنفسهم

363- ملاكهاى برترى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

1 - بقره - 2 - 148 - 6

6 - ملاك برترى امت ها ، پيشى گرفتن در انجام كار هاى نيك است نه داشتن قبله اى خاص

و لكل وجهة هو مولّيها فاستبقوا الخيرت

جمله «فاستبقوا الخيرت» پس از «هو مولّيها» حقيقتى ديگر را درباره نابجايى بحث و مشاجره درباره تغيير و تعيين قبله گوشزد مى كند و آن اين است كه: مجرد رو به سوى قبله داشتن كارساز نيست; آنچه تعيين كننده مى باشد انجام كارهاى نيك است. پس در آنها پيشى بگيريد.

364- منشأ پيدايش امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 42 - 1

1 - اراده خداوند مبنى بر پيدايش جوامع جديد و استمرار يافتن حيات بشرى بر روى زمين ، پس از اضمحلال ثمود ( قوم صالح )

ثمّ أنشأنا من بعدهم قرونًا ءاخرين

«إنشاء» (مصدر «أنشأنا») به معناى پديد آوردن است. ضمير «هم» در «من بعدهم» به جامعه پس از نوح (قوم ثمود كه با صحيه نابود شدند) باز مى گردد. «قرون» جمع «قرن» است و «قرن» به مجموعه اى از انسان ها كه در يك عصر و با هم زندگى مى كنند گفته مى شود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

13 - قصص - 28 - 45 - 1

1 - خداوند ، به وجود آورنده نسل ها

و لكنّا أنشأنا قرونًا

ص: 535

365- منشأ پيروزى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 6 - 3

3- تحولات تاريخ ( شكست و پيروزى امت ها ) تحت اراده الهى است .

بعثنا عليكم عبادًا . .. ثمّ رددنا لكم الكرّة

366- منشأ شكست امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 6 - 3

3- تحولات تاريخ ( شكست و پيروزى امت ها ) تحت اراده الهى است .

بعثنا عليكم عبادًا . .. ثمّ رددنا لكم الكرّة

367- موجبات عذاب امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - ابراهيم - 14 - 45 - 5

5- هلاكت و عذاب اقوام و جوامع پيشين از سوى خداوند ، بر اثر ستم پيشگى آنها

و سكنتم فى مسكن الذين ظلموا أنفسهم و تبيّن لكم كيف فعلنا بهم و ضربنا لكم الأمثا

368- نامه عمل امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 28 - 8،9

8 - فراخوانده شدن هر امت ، به سوى نامه اعمال خويش در قيامت

كلّ أمّة تدعى إلى كتبها

9 - هر امّت ، داراى نامه عملى ويژه و گروهى ، در قيامت

كلّ أمّة تدعى إلى كتبها

بازگشت ضمير «كتابها» به امت، ظهور در اين معنا دارد كه هر جامعه و امت - به عنوان يك جمع و گروه - كتاب و پرونده اى ويژه و مخصوص به خود دارد.

ص: 536

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - جاثيه - 45 - 29 - 3

3 - صحيفه اعمال امت ها در قيامت ، بيان كننده تمامى كردار ايشان ، به صورتى دقيق و بدون كمترين كاستى و فزونى

ينطق عليكم بالحقّ

369- نشانه هاى امت ها در قيامت

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 46 - 5،6

5 - امت ها و گروه هاى موجود در صحنه قيامت ، چه بهشتى و چه دوزخى ، هر كدام داراى علايمى مخصوص به خويش

و على الاعراف رجال يعرفون كلاً بسيمهم

كلمه «سيما» به معناى علامت و نشانه است.

6 - اصحاب اعراف ، هر يك از امت ها و دسته هاى موجود در صحنه قيامت را با نشانه هاى مخصوصشان خواهند شناخت .

يعرفون كلاً بسيمهم

370- نقش امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 148 - 6

6 - نقش تعيين كننده امت ها ، در سرنوشت و سعادت و شقاوت خويش

إذ أبق إلى الفلك . .. و أرسلنه ... ف--َامنوا فمتّعنهم إلى حين

برداشت ياد شده از آن جا است كه قوم يونس، به علت ايمان نياوردن به يونس(ع) مستوجب عذاب الهى شدند; ولى آنان پس از مأموريت مجدد آن حضرت، به او ايمان آوردند و در سايه آن، به مواهب دنياى دست يافتند.

371- نقش صالحان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 7

7- وجود انسان هاى شايسته و متعالى در هر عصر و در ميان هر گروه ، مايه اتمام حجت خداوند بر ديگران است .

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا عليهم من أنفسهم

برداشت فوق، بر اساس اين احتمال است كه منظور از شهادت و گواهى، شهادت و گواهى قولى نباشد; بلكه شهادت عملى باشد; يعنى، وجود صالحان خود وسيله اى قرار گيرد براى اتمام حجت بر ديگران و اينكه آنان نيز مى توانستند صالح باشند.

ص: 537

372- نقش گواهان امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 89 - 7

7- وجود انسان هاى شايسته و متعالى در هر عصر و در ميان هر گروه ، مايه اتمام حجت خداوند بر ديگران است .

و يوم نبعث فى كلّ أُمّة شهيدًا عليهم من أنفسهم

برداشت فوق، بر اساس اين احتمال است كه منظور از شهادت و گواهى، شهادت و گواهى قولى نباشد; بلكه شهادت عملى باشد; يعنى، وجود صالحان خود وسيله اى قرار گيرد براى اتمام حجت بر ديگران و اينكه آنان نيز مى توانستند صالح باشند.

373- نيازهاى امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 142 - 16

16 - امت ها و جوامع بشرى نيازمند رهبرى اصلاحگر

اخلفنى فى قومى و أصلح

374- هدايت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 6

6- برخى از امت ها با اعزام انبيا به سوى آنان ، هدايت يافتند و برخى ديگر بر گمراهى خود باقى ماندند .

فمنهم من هدى الله و منهم من حقّت عليه الضللة

375- هدايت ناپذيران امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 36 - 11

11- وجود انسانهايى در ميان امت ها ، كه مهر گمراهى خورده اند و هيچ گاه هدايت نخواهند شد .

و منهم من حقّت عليه الضللة

«حق» داراى چند معنا و استعمال است و از جمله آنها عمل و گفتارى است كه رخ مى دهد به خاطر اينكه وقوع آن واجب و ضرورى است. بنابراين عبارت «حقّت عليه الضلالة»; يعنى، ضرورى و قطعى شده است بر او گمراهى.

ص: 538

376- هدايتگران امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 7 - 8،9،10

8- همه امت ها از هدايت گرى كه آنان را به راه درست راهنما باشد ، برخوردارند .

و لكل قوم هاد

9- بهره مند ساختن امت ها از هدايت گر از سنت هاى خداوند است .

و لكل قوم هاد

10- « عن أبى جعفر ( ع ) فى قول الله عزوجل : « إنما أنت منذر و لكل قوم هاد » فقال : رسول الله (صلی الله علیه و آله) المنذر و لكل زمان منّا هاد يهديهم إلى ما جاء به نبى الله (صلی الله علیه و آله) ثم الهداة من بعده علىّ ثم الأوصياء واحد بعد واحد ;

از امام باقر(ع) درباره سخن خداى عزوجل: «إنما أنت منذر و لكل قوم هاد» روايت شده است كه فرمود: «منذر» رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است و براى هر زمانى هدايت كننده اى از ماست كه مردم را به سوى آنچه پيغمبر خدا آورده است هدايت مى كند و هدايت كنندگان بعد از رسول خدا، على(ع) و سپس اوصياى او يكى بعد از ديگرى هستند».

377- هلاكت امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - نساء - 4 - 133 - 1

1 - خداوند ، توانا بر هلاكت تمامى انسان ها و آفرينش انسانهايى ديگر

ان يشأ يذهبكم ايها الناس و يأت باخرين و كان اللّه على ذلك قديراً

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 97 - 4

4 - هلاكت امت هاى بى تقوا و تكذيب كننده پيامبران ، عبرتى براى امت هاى بعدى است .

و لكن كذبوا فأخذنهم . .. أفأمن أهل القرى أن يأتيهم بأسنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - يونس - 10 - 13 - 1،8

1 - تاريخ گذشته بشر ، شاهد هلاكت امت هاى بسيار با عذاب استيصال الهى

و لقد أهلكنا القرون من قبلكم

«قرون» جمع «قرن» است و «قرن» به مردمى كه در يك عصر و زمان زندگى مى كنند، گفته مى شود.

8 - نابودى امت ها با عذاب استيصال ، همواره پس از يأس كامل از ايمان آوردن آنان بوده است .

ص: 539

و لقد أهلكنا القرون . .. و جاءتهم رسلهم بالبينت و ما كانوا ليؤمنوا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 4

4- نابود ساختن جوامع ، در نتيجه گناه و ستم شان ، سنّت ديرينه الهى در كيفر ظالمان است .

و تلك القرى أهلكنهم لمّا ظلموا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - مؤمنون - 23 - 44 - 6

6 - جوامع گذشته تاريخ ، يكى پس از ديگرى ، با عذاب قهر الهى و در پى تكذيب انبيا و مبارزه با آنان ، مضمحل شدند .

فأتبعنا بعضهم بعضًا

«إتباع» (مصدر «أتبعنا») به معناى يكى را در پى ديگرى روانه كردن است; يعنى، «پس ما امت هاى تكذيب گر را پى در پى هلاك كرديم و هر يكى را به دنبال ديگرى، به ديار نيستى روانه ساختيم».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - معارج - 70 - 41 - 1

1 - توانايى خداوند بر نابودى امت ها ( همچون كافران ) و جايگزين كردن امت هاى برتر و بهتر از آنها ( همچون مؤمنان )

فلاأُقسم . .. إنّا لقدرون . على أن نبدّل خيرًا منهم

درباره زمان تبديل و مقصود از آن در اين آيه، دو احتمال وجود دارد: 1- نابودى كافران و جايگزين كردن مردم خوب و مؤمن به جاى آنان در دنيا; 2- تبديل كافران و ديگر انسان ها به انسان هاى برتر و مناسب حيات اخروى در قيامت. برداشت ياد شده، مبتنى بر احتمال نخست است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بروج - 85 - 17 - 2

2 - سپاهيان فراوانى در برابر پيامبران گذشته ، مقاومت كرده و نابود شدند .

هل أتيك حديث الجنود

ويژگى هاى «جنود» - كه در برداشت بالا آمده - به قرينه آيات بعد استفاده شده است.

378- هلاكت امت ها متخلف

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 4 - 1،4

1 - خداوند بسيارى از امتهاى مختلف پيشين را با عذابى سهمگين و ناگهانى به هلاكت رساند.

و كم من قرية أهلكنها فجاءها

ص: 540

«فاء» در جمله «فجاءها . ..» مى تواند تفسيريه باشد. بر اين مبنا جمله «جاءها ...» توضيح و تفسير جمله «أهلكناها» است. اسناد هلاكت به قريه براى رساندن شدت عذاب است.

4 - به هلاكت رساندن امتهاى بى اعتنا به تعاليم دين، از سنتهاى خداوند است. *

و كم من قرية أهلكنها

379- هماهنگى برخورد امت ها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 60 - 6

6- اعلام يكسان بودن رفتار امت ها در برخورد با آيات الهى و تعميم عكس العمل پيشينيان به نسل هاى بعد ، برخواسته از اشراف و احاطه خداوند به همه انسانهاست .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون . .. إن ربّك أحاط بالناس

خداوند، رفتار معجزه طلبان پيشين با معجزه خواهان بعدى را يكسان تلقى كرده و برخورد خود را به همه آنها تعميم داده است و اين آيه، در مقام تعليل آن مى فرمايد: «پروردگار به مردم احاطه دارد».

380- امت هاى پيشين

آثار باستانى امت هاى پيشين در صدراسلام

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 7

7- خرابه ها و آثار برخى جوامع هلاك شده ، براى مردم عصر بعثت ، قابل دسترسى و مشاهده بوده است .

و تلك القرى أهلكنهم

واژه «تلك» براى اشاره است و نشان مى دهد كه مخاطب، مشارٌإليه را مى شناسد و يا براى او، قابل شناخت و دستيابى است.

381- آثار تجاوزگرى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 14 - 3

3 - اختلافات دينى امت هاى پيشين ، ناشى از روح تجاوزگرى بود ; نه از جهالت و نادانى

و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم بغيًا بينهم

ص: 541

382- آثار جهل امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 14 - 3

3 - اختلافات دينى امت هاى پيشين ، ناشى از روح تجاوزگرى بود ; نه از جهالت و نادانى

و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم بغيًا بينهم

383- آثار حق ستيزى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 3 - 2

2 - خوى سركشى ، تكبر ، حق ناپذيرى و ستيزه جويى ، عامل نابودى بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته

بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق . كم أهلكنا من قبلهم من قرن

آيه شريفه، درصدد بيان اين حقيقت است كه آنچه موجب ايمان نياوردن كافران صدراسلام شد، همان سبب كفر بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته گرديد.

384- آثار حق ناپذيرى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 3،4

3- دشمنى با حق و سرسختى در برابر آن ، مايه هلاكت بسيارى از جوامع و تمدن هاى پيشين

و تنذر به قومًا لدًّا . و كم أهلكنا قبلهم من قرن

وصف «لدّاً» بر شدت سرسختى و خصومت دلالت دارد، بيان هلاكت جوامع به دنبال مطرح ساختن سرسختى مردم عصر بعثت، نشان از تأثير بسزاى اين خصلت در نابودى اقوام پيشين دارد.

4- هلاكت اقوام و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ در اثر خيره سرى در مقابل حق ، نشانگر واقعيت داشتن انذار هاى قرآن است .

و تنذر به . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

طرح مسأله نابودى جوامع در طول تاريخ (در پى بيان وظيفه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در انذار مردم لجوج به وسيله قرآن) هشدارى به مردم عصر بعثت و ديگر عصرها است كه ايستادگى و سرسختى در برابر حق، عواقب زيانبار و تباه كننده اى براى جوامع در پى دارد.

385- آثار ظلم امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 542

10 - كهف - 18 - 59 - 2

2- ستم گرى و كفر برخى از جوامع پيشين ، مايه هلاكت آنان با عذاب ويران كننده الهى است .

أهلكنهم لمّا ظلموا

مراد از ظلم در «ظلموا» - به قرينه آيات قبل - اِعراض از آيات خدا است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 2

2 - ظلم و بى دادگرى ، عامل اصلى هلاكت جوامع پيشين و باعث گرفتار شدن آنها به عذاب خشم الهى ( استيصال )

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة ثمّ أخذتها

386- آثار عصيان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 3 - 2

2 - خوى سركشى ، تكبر ، حق ناپذيرى و ستيزه جويى ، عامل نابودى بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته

بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق . كم أهلكنا من قبلهم من قرن

آيه شريفه، درصدد بيان اين حقيقت است كه آنچه موجب ايمان نياوردن كافران صدراسلام شد، همان سبب كفر بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته گرديد.

387- آثار فسق امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 1

1- جوامع و ملت هاى بسيارى پس از دوران نوح ( ع ) در نتيجه فسق و گناه و به اراده خداوند نابود شدند .

ففسقوا . .. و كم أهلكنا من القرون

«قرن» (مفرد قرون) به معناى قومى است كه نزديك به يك زمان و در يك عصر زندگى مى كنند (مفردات راغب).

388- آثار كفر امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 2

2- ستم گرى و كفر برخى از جوامع پيشين ، مايه هلاكت آنان با عذاب ويران كننده الهى است .

ص: 543

أهلكنهم لمّا ظلموا

مراد از ظلم در «ظلموا» - به قرينه آيات قبل - اِعراض از آيات خدا است.

389- آثار گناه امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 1

1- جوامع و ملت هاى بسيارى پس از دوران نوح ( ع ) در نتيجه فسق و گناه و به اراده خداوند نابود شدند .

ففسقوا . .. و كم أهلكنا من القرون

«قرن» (مفرد قرون) به معناى قومى است كه نزديك به يك زمان و در يك عصر زندگى مى كنند (مفردات راغب).

390- آثار لجاجت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 4

4- هلاكت اقوام و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ در اثر خيره سرى در مقابل حق ، نشانگر واقعيت داشتن انذار هاى قرآن است .

و تنذر به . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

طرح مسأله نابودى جوامع در طول تاريخ (در پى بيان وظيفه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در انذار مردم لجوج به وسيله قرآن) هشدارى به مردم عصر بعثت و ديگر عصرها است كه ايستادگى و سرسختى در برابر حق، عواقب زيانبار و تباه كننده اى براى جوامع در پى دارد.

391- آثارباستانى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - محمد - 47 - 10 - 5

5- امكان دستيابى بشر در هر عصر ، به آثار برجاى مانده از امت هاى نابودشده پيشين

أفلم يسيروا

قرآن، فقط براى مخاطبان عصر نزول سخن نمى گويد; بلكه پيام آن متوجّه همه عصرها و نسل ها است. باتوجه به اين نكته استفاده مى شود كه آثار برجاى مانده از امت هاى هلاك شده، به گونه اى است كه در هر عصر قابل مشاهده و يا اكتشاف است.

ص: 544

392- اتمام حجت بر امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 72 - 3

3 - اتمام حجت خداوند به امت هاى پيشين ، به وسيله رسولان انذارگر

و لقد أرسلنا فيهم منذرين

يادآورى فرستاده شدن پيامبران به سوى امت ها - پس از ذكر گمراهى اكثريت امت ها - مى تواند به اين نكته اشاره داشته باشد كه گمراهىِ اكثريت مردم، على رغم آمدن رسولان الهى براى هدايت آنان و اتمام حجت بر ايشان بود.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 4 - 1

1 - خداوند ، بر همه امت هاى پيشين ، اتمام حجت كرده ، آنان را از برهانى آشكار ، برخوردار ساخته بود .

و ما تفرّق الذين أُوتوا الكتب إلاّ من بعد ما جاءتهم البيّنة

393- اختلاف امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 4 - 5

5 - بروز اختلاف در ميان امت هاى پيشين ، با وجود دستيابى آنان به كتاب آسمانى و برهان ، نمونه اى از انفكاك ناپذيرى برخى كافران از مرام خويش ; حتى با پى بردن به تضاد آن با برهان

لم يكن . .. منفكّين ... حتّى تأتيهم البيّنة ... و ما تفرّق... إلاّ من بعد ما جاء

394- اختلاف دينى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 14 - 1

1 - پيدايش اختلافات دينى در ميان امت هاى پيشين ، با وجود توصيه مكرر خداوند بر حفظ وحدت و پرهيز از تفرقه

شرع لكم . .. و لاتتفرّقوا ... و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم

تأكيد اديان بر حفظ وحدت دينى، از آيه قبل (أقيموا الدين و لا تتفرّقوا فيه) استفاده شده است.

395- استهزاهاى كافران امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 545

8 - رعد - 13 - 32 - 3

3- كفرپيشگان امت هاى گذشته پيامبران خويش را به استهزا و تمسخر مى گرفتند .

و لقد استهزىء برسل من قبلك فأمليت للذين كفروا

396- اغواپذيرى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

9 - نحل - 16 - 63 - 6

6- امت هاى پيشين ، فريفته شيطان شده و تسليم انبياى خود نشدند .

لقد أرسلنا إلى أُمم من قبلك فزيّن لهم الشيطن أعملهم

جمله «زيّن لهم الشيطان أعمالهم» به قرينه وعده عذابى كه در همين آيه به آن امتها داده شده، كنايه از عدم تسليم آنها در برابر انبياست.

397- اقليت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 2

2 - برخى از امت هاى گذشته با مشاهده معجزات پيامبران ايمان آوردند و به عهد خويش ( تصديق پيامبران در صورت ارائه معجزه ) وفا كردند .

و ما وجدنا لأكثرهم من عهد

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 71 - 3

3 - وجود عده اندكى هدايت يافته و سعادتمند ، در ميان امت هاى پيشين

و لقد ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين

تعبير گمراه شدن اكثريت مردم، مى رساند كه عده اى هرچند در اقليت، از ميان مردم به راه هدايت و سعادت دست يافته اند.

398- اكثريت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 1

1 - اكثر امت هاى پيشين ، كافر و بر عهد هاى خويش با خدا و پيامبران او ناپايدار بودند .

ص: 546

و ما وجدنا لأكثرهم من عهد

399- امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 53 - 6

6 - فرعونيان و كفرپيشگان قبل از آنان در ابتداى تشكلشان امتهايى شايسته براى بهره مند شدن از نعمت هاى الهى بودند .

فأخذهم اللّه بذنوبهم . .. ذلك بأن اللّه لم يك مغيرا ... حتى يغيروا ما بأنفسهم

از نكاتى كه مى توان از ارتباط اين آيه و آيه قبل به دست آورد اين است كه فرعونيان و امتهاى پيش از آنها در ابتداى تشكلشان امتهاى كافر و منكر آيات الهى نبودند و اين حالت پس از گذشت زمان بر آنان عارض شد.

400- امت هاى پيشين و انبيا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 30 - 2

2- پيامبر (صلی الله علیه و آله) در رسالت و تلقّى وحى همانند پيامبران امت هاى پيشين و برخورد امتش با وى همسان برخورد امت هاى پيشين با پيامبران خويش

كذلك أرسلنك فى أُمّة قد خلت من قبلها أمم لتتلوا عليهم الذى أوحينا إليك

تشبيه در جمله «كذلك أرسلناك . ..» مقتضى مشبه، مشبه به و وجه شبه مى باشد. گفته شده مشبّه «ارسال پيامبر در امت خويش»، مشبه به «ارسال پيامبران در امتهاى گذشته» و وجه شبه «حقايقى است كه از آيات قبل و نيز آيه مورد بحث مى توان استفاده كرد». از آن حقايق است نفس رسالت، تلقى وحى، وظيفه پيامبرى، هدف ارسال (لتتلوا عليهم ...)، برخورد امتها، سرنوشت ايشان، سنت خداوند در امر هدايت و اضلال مردم پس از ارسال پيامبران (قل إن الله يضل من يشاء و يهدى إليه من أناب) و ... .

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 42 - 1

1- امت هاى پيشين عليه پيامبران و برنامه هاى الهى ، توطئه مى كردند و براى مقابله با آنها به مكر و حيله مى پرداختند .

و قد مكر الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 42 - 2

2 - مخالفت امتهاى گذشته با رسالت پيامبران خويش

و قالوا لو لا نزل عليه ءاية . .. و لقد أرسلنا إلى أمم من قبلك

يادآورى ارسال رسولان در گذشته در پى سخن از تكذيب پيامبر(صلی الله علیه و آله) بيانگر تشابه وقايع و رخدادهاى آنان با يكديگر است.

ص: 547

401- امت هاى پيشين و دين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 42 - 1

1- امت هاى پيشين عليه پيامبران و برنامه هاى الهى ، توطئه مى كردند و براى مقابله با آنها به مكر و حيله مى پرداختند .

و قد مكر الذين من قبلهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 102 - 2

2 - گروهى از پيشينيان با بى اعتنايى به نهى خداوند در پى دست يافتن به احكام بيان نشده در دين برآمدند

قد سألها قوم

402- انبياى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

14 - روم - 30 - 9 - 14

14 - جوامع و امت هاى پيشين ، از رسولان الهى برخوردار بودند .

و جاءتهم رسلهم بالبيّنت

403- انقراض امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 30 - 3

3- ظهور و انقراض امتهايى متعدد و بهره مند از رسولان الهى پيش از امت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و بعثت او

أرسلنك فى أُمّة قد خلت من قبلها أمم

از معانى «خلوّ» (مصدر خلت) گذشتن و سپرى شدن است و سپرى شدن امتها به معناى نابودى ايشان مى باشد. توصيف امت بهره مند از رسول (أرسلناك فى اُمّة) به اينكه امتهايى پيش از آن بودند، مى رساند كه هر يك از امتها نيز داراى رسولى از ناحيه خدا بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 7،8

ص: 548

7- جوامع و تمدن هاى پيشين بر اثر عذاب الهى ، چنان نابود شدند كه نه مشاهده و لمس احدى از آنان ممكن است و نه زمزمه اى از آنان به گوش مى رسد .

و كم أهلكنا . .. هل تحسّ منهم من أحدًا أو تسمع لهم ركزًا

«رِكز» به معناى صداى خفيف (زمزمه) است.

8- « عن أبى عبداللّه ( ع ) [ فى قوله تعالى ] « أو تسمع لهم ركزاً » قال : . . . أى ذكراً ;

از امام صادق(ع) روايت شده كه ركز در سخن خدا «أو تسمع لهم ركزاً» به معناى ذكر است».

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 1

1 - هلاكت و نابودى بسيارى از جوامع پيشين با عذاب استيصال

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة

«إملاء» (مصدر «أمليت») از «ملو» و به معناى فرصت دادن است «لها» به تقدير «لأهلها» و «هى ظالمة» به تقدير «و أهلها ظالمة» مى باشد. «أخذ» (مصدر «أخذت») به معناى گرفتن و در اين جا كنايه از هلاك ساختن و از ميان برداشتن است.

404- بهانه جويى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 8

8- تكذيب معجزات درخواستى از سوى امت هاى پيشين ، دليل بهانه جويى و بى صداقتى تقاضا كنندگان معجزات متعدد است .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

از اينكه تكذيب معجزات درخواستى (اقتراحى) از سوى پيشينيان، دليل امتناع خداوند از ارائه معجزات براى امتهاى بعدى مطرح شده است مى تواند نشان از بى صداقتى و بهانه جويى اين امتها باشد و خداوند به همين دليل به معجزات درخواستى اينها، پاسخ منفى داده است.

405- بى تأثيرى مكر امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 42 - 2

2- خداوند ، مكر هاى پيشينيان عليه پيامبران و برنامه هاى الهى را بى اثر ساخت و توطئه گران را به هلاكت رسانيد .

أولم يروا أنَّا نأتى الأرض . .. و قد مكر الذين من قبلهم فلله المكر جميعًا

نمى توان جمله «لله المكر جميعاً» را متفرع بر «قدمكرالذين . ..» دانست ; زيرا بر مكر كردن كافران اين نتيجه مترتب نمى شود كه مكرها از آنِ خداست. بنابراين «فاء» در «فلله ...» فصيحه است و دلالت بر جمله اى مقدّر دارد. كلام با تقدير آن چنين است: «قد مكر الذين من قبلهم فأبطله الله فلله المكر جميعاً». جمله «أولم يروا ...» قرينه بر اين نكته است كه خداوند با هلاك سازى

ص: 549

آنان مكرشان را باطل ساخت.

406- پيشگامان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 13 - 1،4

1 - وجود انسان هاى پيشتاز ، در ميان امت ها و جوامع پيشين

ثلّة من الأوّلين

4 - « عن جعفربن محمد ( ع ) فى قوله عزّوجلّ « ثلّة من الأوّلين » . . . قال : . . .ابن آدم الذى قتله أخوه ، و مؤمن آل فرعون و حبيب النجار . . . ;

از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ «ثلّة من الأوّلين». .. روايت شده كه آنان، فرزند مقتول آدم(ع) (هابيل) و مؤمن آل فرعون (حزقيل) و حبيب نجار... هستند».

407- تاريخ امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 30 - 3

3- ظهور و انقراض امتهايى متعدد و بهره مند از رسولان الهى پيش از امت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و بعثت او

أرسلنك فى أُمّة قد خلت من قبلها أمم

از معانى «خلوّ» (مصدر خلت) گذشتن و سپرى شدن است و سپرى شدن امتها به معناى نابودى ايشان مى باشد. توصيف امت بهره مند از رسول (أرسلناك فى اُمّة) به اينكه امتهايى پيش از آن بودند، مى رساند كه هر يك از امتها نيز داراى رسولى از ناحيه خدا بودند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 32 - 2،3

2- گروههايى از امت هاى گذشته به رسالت پيامبران خويش كافر شدند .

فأمليت للذين كفروا

3- كفرپيشگان امت هاى گذشته پيامبران خويش را به استهزا و تمسخر مى گرفتند .

و لقد استهزىء برسل من قبلك فأمليت للذين كفروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 1،2،3،4،5

1- جوامع و ملت هاى بسيارى پس از دوران نوح ( ع ) در نتيجه فسق و گناه و به اراده خداوند نابود شدند .

ص: 550

ففسقوا . .. و كم أهلكنا من القرون

«قرن» (مفرد قرون) به معناى قومى است كه نزديك به يك زمان و در يك عصر زندگى مى كنند (مفردات راغب).

2- كيفر هلاكت بار عمومى و فراگير ، براى انسان هاى قبل از نوح ( ع ) به وقوع نپيوسته بود .

و كم أهلكنا من القرون من بعد نوح

خداوند در آيه پيش از سنت خويش مبنى بر هلاكت اقوام كافر و فاسد، خبر داد و آن گاه براى اثبات اين حقيقت، هلاكت قوم نوح و پس از او را يادآور شد. از ذكر داستان نوح و اقوام پس از او، مى توان استفاده كرد كه اقوامى كه به صورت جمعى قبل از نوح(ع) دچار عذاب شده باشند، وجود نداشته است.

3- فسق و فساد عمومى و فراگير در ميان مردم و اقوام پيش از حضرت نوح ( ع ) وجود نداشت .

و ما كنّا معذّبين حتى نبعث رسولاً. و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا

4- پيدايش فسق و فساد عمومى و انحرافات عمده تاريخ انسانى ، پس از عصر نوح بود .

و كم أهلكنا . .. من بعد نوح

5- بسيارى از جوامع و ملل پس از حضرت نوح ( ع ) بر اثر وجود مترفان فاسق و تبهكار در ميان آنان ، به هلاكت و نابودى دچار شدند .

و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها . .. و كم أهلكنا من القرون من

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 55 - 13

13- تاريخ گذشتگان ، شاهد مردمانى روگردان از ايمان و سرتافته از استغفار بوده است .

إلاّ أن تأتيهم سنّة الأوّلين

«سنة الأولين» - كه عذاب را سنتى الهى براى گذشتگان قلمداد كرده است - اشاره به ظهور افراد فراوانى در امت هاى پيشين دارد كه مانند كافران و مشركان عصر بعثت عمل كردند و مجازات شدند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 1،7

1- جوامع و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ ، به هلاكت رسيده و نابود شده اند .

و كم أهلكنا قبلهم من قرن

«كَمْ» در «كم أهلكنا» خبرى بوده و دال بر تكثير است (يعنى بسيار) و «قَرْن»; يعنى، مردمى كه اهل يك زمان باشند و نزديك هم زندگى كنند.

7- جوامع و تمدن هاى پيشين بر اثر عذاب الهى ، چنان نابود شدند كه نه مشاهده و لمس احدى از آنان ممكن است و نه زمزمه اى از آنان به گوش مى رسد .

و كم أهلكنا . .. هل تحسّ منهم من أحدًا أو تسمع لهم ركزًا

«رِكز» به معناى صداى خفيف (زمزمه) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - فصلت - 41 - 25 - 9

ص: 551

9 - امت هايى از جن و انس در گذشته تاريخ بر اثر دشمنى با خداوند ( شركورزى ، انكار رسالت پيامبران و . . . ) به عذاب الهى گرفتار شدند .

و حقّ عليهم القول فى أمم قد خلت من قبلهم من الجنّ و الإنس

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 14 - 1،2،3

1 - پيدايش اختلافات دينى در ميان امت هاى پيشين ، با وجود توصيه مكرر خداوند بر حفظ وحدت و پرهيز از تفرقه

شرع لكم . .. و لاتتفرّقوا ... و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم

تأكيد اديان بر حفظ وحدت دينى، از آيه قبل (أقيموا الدين و لا تتفرّقوا فيه) استفاده شده است.

2 - روحيه سركشى امت ها ، عامل ناكامى پيامبران اولواالعزم در دعوت به وحدت دينى

شرع لكم . .. أن أقيموا الدين ... و ما تفرّقواإلاّ

3 - اختلافات دينى امت هاى پيشين ، ناشى از روح تجاوزگرى بود ; نه از جهالت و نادانى

و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم بغيًا بينهم

408- تبيين فرجام امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 34 - 4،8

4 - خداوند ، تبيين كننده نمونه هايى از سرگذشت امت هاى منقرض شده پيشين

و لقد أنزلنا إليكم . .. و مثلاً من الذين خلوا من قبلكم

8 - خداوند ، بيانگر مثال ها و نمونه هايى از امت هاى منقرض شده پيشين براى تقواپيشگان

و مثلاً من الذين خلوا من قبلكم و موعظة للمتّقين

برداشت ياد شده بر اين اساس استوار است كه لام در «للمتّقين» بيانگر غايت و نتيجه براى «و مثلاً من الذين خلوا من قبلكم» نيز باشد.

409- تداوم كفر امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 4 - 5

5 - بروز اختلاف در ميان امت هاى پيشين ، با وجود دستيابى آنان به كتاب آسمانى و برهان ، نمونه اى از انفكاك ناپذيرى برخى كافران از مرام خويش ; حتى با پى بردن به تضاد آن با برهان

لم يكن . .. منفكّين ... حتّى تأتيهم البيّنة ... و ما تفرّق... إلاّ من بعد ما جاء

ص: 552

410- تكليف امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 67 - 2

2 - هر امتى از امت هاى گذشته موظف بودند مراسم قربانى را ، آن گونه كه از سوى خدا مقرر شده ، برگزار كنند .

لكلّ أُمّة جعلنا منسكًا هم ناسكوه

جمله «هم ناسكوه» در محل نصب و صفت است براى «منسكاً» و جمله فوق انشا در قالب اخبار است; يعنى، هر امتى موظف بود آن منسك را، آن گونه كه ما مقرر كرديم، انجام دهد. گفتنى است كه قيد «هم ناسكوه» متضمن دستورى است از سوى خدا به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و بالتبع به مسلمانان كه آنان نيز موظف اند منسك خود را، آن گونه كه خدا مقرر كرده، انجام دهند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 286 - 12

12 - تحميل تكاليف دشوار و مشقّتبار از جانب خداوند بر امّت هاى پيشين

و لا تحمل علينا اصراً كما حملته على الّذين من قبلنا

«اِصر» به معناى چيزى است كه آدمى را محبوس كند و دست و پاى او را ببندد. و در آيه شريفه، كنايه از تكاليف دشوار و مشقتبار است.

411- توصيه به امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 14 - 1

1 - پيدايش اختلافات دينى در ميان امت هاى پيشين ، با وجود توصيه مكرر خداوند بر حفظ وحدت و پرهيز از تفرقه

شرع لكم . .. و لاتتفرّقوا ... و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم

تأكيد اديان بر حفظ وحدت دينى، از آيه قبل (أقيموا الدين و لا تتفرّقوا فيه) استفاده شده است.

412- توطئه امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 42 - 1

1- امت هاى پيشين عليه پيامبران و برنامه هاى الهى ، توطئه مى كردند و براى مقابله با آنها به مكر و حيله مى پرداختند .

و قد مكر الذين من قبلهم

ص: 553

413- جبرگرايى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 148 - 6

6 - امتهاى پيشين نيز مانند مشركان صدر اسلام با دستاويز قرار دادن جبر، پيامبران را تكذيب مى كردند.

كذلك كذب الذين من قبلهم

414- حق ناپذيرى اكثريت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 72 - 4

4 - مخالفت بيشتر مردم از امت هاى پيشين با رسولان الهى و نپيمودن راه هدايت ، ناشى از روح لجاجت و حق ناپذير خودشان بود .

ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين . و لقد أرسلنا فيهم منذرين

پيمودن راه گمراهى با وجود پيامبران اخطاركننده، گوياى حقيقت ياد شده است.

415- خواسته هاى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 2،7،8

2- برخى از معجزات درخواستى امت هاى پيشين ، از سوى خداوند به آنان اعطا گرديد .

و ما منعنا أن نرسل . .. إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

معجزه از كلمه «الأيات» - به قرينه ذكر «ناقة» پس از آن - استفاده مى شود و از اينكه خداوند فرمود: «تكذيب پيشينيان مانع ارسال معجزه از سوى ما شد» حكايت از اين دارد كه خداوند، به خواست آنان براى معجزه جواب مثبت داده است.

7- امت هاى مشرك و كافر پيشين ، پس از مشاهده معجزات درخواستيشان ، آنها را مورد انكار و تكذيب قرار دادند .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

8- تكذيب معجزات درخواستى از سوى امت هاى پيشين ، دليل بهانه جويى و بى صداقتى تقاضا كنندگان معجزات متعدد است .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

از اينكه تكذيب معجزات درخواستى (اقتراحى) از سوى پيشينيان، دليل امتناع خداوند از ارائه معجزات براى امتهاى بعدى مطرح شده است مى تواند نشان از بى صداقتى و بهانه جويى اين امتها باشد و خداوند به همين دليل به معجزات درخواستى اينها، پاسخ منفى داده است.

ص: 554

416- دروغگويى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 8

8- تكذيب معجزات درخواستى از سوى امت هاى پيشين ، دليل بهانه جويى و بى صداقتى تقاضا كنندگان معجزات متعدد است .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

از اينكه تكذيب معجزات درخواستى (اقتراحى) از سوى پيشينيان، دليل امتناع خداوند از ارائه معجزات براى امتهاى بعدى مطرح شده است مى تواند نشان از بى صداقتى و بهانه جويى اين امتها باشد و خداوند به همين دليل به معجزات درخواستى اينها، پاسخ منفى داده است.

417- زمينه تنبه امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 3

3 - خداوند ، به هر جامعه بى دادگرى ، پيش از نزول عذاب ، فرصت مى داد تا شايد متنبه شوند و دست از مخالفت و مبارزه با پيامبرشان بردارند .

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة ثمّ أخذتها

418- صالحان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 6

6 - خداوند ، پيامبران و مؤمنان نيكوكار پيش از اسلام را ، خليفه و جانشين خود در زمين قرار داده بود .

وعد اللّه الذين ءامنوا. .. كما استخلف الذين من قبلهم

419- ظلم امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 54 - 10

10 - فرعونيان ، امت هاى پيش از آنان و كفرپيشگان مكه ، از زمره ظالمان

و كل كانوا ظلمين

ص: 555

420- عبرت از امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 3 - 4

4 - نابودى امت ها و ملت هاى كفرپيشه تاريخ ، درس عبرتى براى همه كفرپيشگان است .

كم أهلكنا من قبلهم من قرن

برداشت ياد شده با توجه به اين نكته است كه آيه شريفه با يادآورى نابودى كافران گذشته، درصدد تهديد كفرپيشگان و اخطار به آنان است.

421- عبرت از فرجام امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 34 - 9

9 - تقواپيشگى ، زمينه عبرت گيرى از سرگذشت هاى پيشينيان

و مثلاً من الذين خلوا من قبلكم و موعظة للمتّقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 6 - 4

4 - فرجام هلاكت بار امت هاى پيشين ، درس عبرت براى آيندگان

ألم تر كيف فعل ربّك بعاد

422- عبرت از هلاكت امتها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 6

6- بررسى تاريخ و پيدايش و زوال تمدن ها ، منبعى براى شناخت و عبرت آموزى و درك حقايق قرآن

فإنّما يسّرنه. .. لتنذر به ... و كم أهلكنا قبلهم من قرن

423- عذاب استيصال امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 1

ص: 556

1 - هلاكت و نابودى بسيارى از جوامع پيشين با عذاب استيصال

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة

«إملاء» (مصدر «أمليت») از «ملو» و به معناى فرصت دادن است «لها» به تقدير «لأهلها» و «هى ظالمة» به تقدير «و أهلها ظالمة» مى باشد. «أخذ» (مصدر «أخذت») به معناى گرفتن و در اين جا كنايه از هلاك ساختن و از ميان برداشتن است.

424- عذاب امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 55 - 17

17- عذاب كافران به قرآن ، ممكن است انواعى مغاير با عذاب پيشينيان باشد .

أن تأتيهم سنّة الأوّلين أو يأتيهم العذاب قبلاً

چنان چه «قُبُلاً» جمعِ «قبيل» باشد، به معناى انواع و اقسامِ گوناگون است و مراد آيه اين مى شود كه عذاب اين كافران، لزوماً، از همان انواع عذاب پيشينيان نيست، بلكه ممكن است آنان به انواع گوناگون ديگرى از عذاب مبتلا شوند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - انعام - 6 - 44 - 12

12 - برخى از امتهاى گذشته پس از فراموش كردن خدا و هشدارهاى او گرفتار عذاب ناگهانى خداوند شدند.

و لقد أرسلنا إلى أمم من قبلك . .. فلما نسوا ... أخذنهم بغتة فإذا هم مبلسون

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

5 - اعراف - 7 - 4 - 1،3

1 - خداوند بسيارى از امتهاى مختلف پيشين را با عذابى سهمگين و ناگهانى به هلاكت رساند.

و كم من قرية أهلكنها فجاءها

«فاء» در جمله «فجاءها . ..» مى تواند تفسيريه باشد. بر اين مبنا جمله «جاءها ...» توضيح و تفسير جمله «أهلكناها» است. اسناد هلاكت به قريه براى رساندن شدت عذاب است.

3 - گروهى از امتهاى متخلف پيشين شب هنگام و گروهى ديگر در حال خواب نيمروز، گرفتار عذاب الهى شدند.

فجاءها بأسنا بيتا أو هم قائلون

«أو» در جمله «أو هم قائلون» براى تنويع است. «قائلة» به معناى نيمروز است و «قائل» به كسى گفته مى شود كه آن هنگام در خواب باشد.

425- عصيان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 557

6 - اعراف - 7 - 102 - 6

6 - فسق و عصيانگرى امت هاى گذشته ، ريشه وفادار نماندن آنان به پيمان ها و عهد هاى خويش با خداوند

و ما وجدنا لأكثرهم من عهد و إن وجدنا أكثرهم لفسقين

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه جمله «إن وجدنا . .. » بيانگر علت وفا نكردن امتهاى گذشته به پيمانهاى خويش با پيامبران باشد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

2 - بقره - 2 - 286 - 27

27 - امت هاى گذشته به علّت خطا و نسيان نسبت به تكاليف الهى ، مورد مؤاخذه و عقوبت قرار مى گرفتند .

لا تؤاخذنا ان نسينا او اخطأنا و لا تحمل علينا اصراً كما حملته على الّذين من قبلن

اميرالمؤمنين (ع): . .. و كانت الامم السالفة اذا نسوا ما ذكّروا به فتحت عليهم ابواب العذاب ... و اذا اخطأوا اخذوا بالخطأ و عوقبوا عليه ...

_______________________________

احتجاج طبرسى، ج 1، ص 328 ; نورالثقلين، ج 1، ص 306، ح 1227.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 8 - 1

1 - بسيارى از مردم آبادى ها و شهر ها در طول تاريخ ، از فرمان هاى خداوند و رسولان او ، سرباز زدند .

و كأيّن من قرية عتت عن أمر ربّها

426- عوامل انقراض امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 2

2 - ظلم و بى دادگرى ، عامل اصلى هلاكت جوامع پيشين و باعث گرفتار شدن آنها به عذاب خشم الهى ( استيصال )

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة ثمّ أخذتها

427- عوامل هلاكت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 2

2- ستم گرى و كفر برخى از جوامع پيشين ، مايه هلاكت آنان با عذاب ويران كننده الهى است .

أهلكنهم لمّا ظلموا

مراد از ظلم در «ظلموا» - به قرينه آيات قبل - اِعراض از آيات خدا است.

ص: 558

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 3،4

3- دشمنى با حق و سرسختى در برابر آن ، مايه هلاكت بسيارى از جوامع و تمدن هاى پيشين

و تنذر به قومًا لدًّا . و كم أهلكنا قبلهم من قرن

وصف «لدّاً» بر شدت سرسختى و خصومت دلالت دارد، بيان هلاكت جوامع به دنبال مطرح ساختن سرسختى مردم عصر بعثت، نشان از تأثير بسزاى اين خصلت در نابودى اقوام پيشين دارد.

4- هلاكت اقوام و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ در اثر خيره سرى در مقابل حق ، نشانگر واقعيت داشتن انذار هاى قرآن است .

و تنذر به . .. و كم أهلكنا قبلهم من قرن

طرح مسأله نابودى جوامع در طول تاريخ (در پى بيان وظيفه پيامبر(صلی الله علیه و آله) در انذار مردم لجوج به وسيله قرآن) هشدارى به مردم عصر بعثت و ديگر عصرها است كه ايستادگى و سرسختى در برابر حق، عواقب زيانبار و تباه كننده اى براى جوامع در پى دارد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 2

2 - ظلم و بى دادگرى ، عامل اصلى هلاكت جوامع پيشين و باعث گرفتار شدن آنها به عذاب خشم الهى ( استيصال )

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة ثمّ أخذتها

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 3 - 2

2 - خوى سركشى ، تكبر ، حق ناپذيرى و ستيزه جويى ، عامل نابودى بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته

بل الذين كفروا فى عزّة و شقاق . كم أهلكنا من قبلهم من قرن

آيه شريفه، درصدد بيان اين حقيقت است كه آنچه موجب ايمان نياوردن كافران صدراسلام شد، همان سبب كفر بسيارى از امت ها و ملت هاى گذشته گرديد.

428- عهد امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 3

3 - امت هاى گذشته با پيامبران خويش عهد بستند كه با مشاهده معجزه ، آنان را تصديق كرده و به حقايق و معارف الهى ايمان آورند .

و ما وجدنا لأكثرهم من عهد

با توجه به آنچه درباره مضاف إليه كلمه «قبل» در آيه پيشين گذشت، مى توان گفت مراد از «عهد» وعده ايمان و تصديق بوده است. يعنى امتها تعهد مى كردند كه با ديدن معجزه ايمان خواهند آورد، ولى اكثر آنان به عهد خويش وفا نكردند.

ص: 559

429- عهدشكنى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 6

6 - فسق و عصيانگرى امت هاى گذشته ، ريشه وفادار نماندن آنان به پيمان ها و عهد هاى خويش با خداوند

و ما وجدنا لأكثرهم من عهد و إن وجدنا أكثرهم لفسقين

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه جمله «إن وجدنا . .. » بيانگر علت وفا نكردن امتهاى گذشته به پيمانهاى خويش با پيامبران باشد.

430- فاسقان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 4

4 - اكثر امت هاى پيشين مردمى ، فاسق و خارج از دايره اطاعت خداوند

و إن وجدنا أكثرهم لفسقين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 5

5- بسيارى از جوامع و ملل پس از حضرت نوح ( ع ) بر اثر وجود مترفان فاسق و تبهكار در ميان آنان ، به هلاكت و نابودى دچار شدند .

و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها . .. و كم أهلكنا من القرون من

431- فرجام شوم امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 6 - 6

6- اطلاع كافران از عاقبت شوم كفرپيشگان گذشته و عبرت نگرفتن از آنان ، مايه تعجب و شگفتى و نشانه بى خردى آنان است .

و يستعجلونك بالسيئة قبل الحسنة و قد خلت من قبلهم المثلت

آيه شريفه در مقام تعجّب و بيان سخافت رأى و خرد كفرپيشگان است و جمله حاليه (و قد خلت . ..) به منزله دليل براى اثبات آن مى باشد. از اين رو بايد آنان از گرفتار شدن امتهاى كفرپيشه گذشته به عقوبتهاى الهى مطلع باشند.

ص: 560

432- فسق امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - اعراف - 7 - 102 - 6

6 - فسق و عصيانگرى امت هاى گذشته ، ريشه وفادار نماندن آنان به پيمان ها و عهد هاى خويش با خداوند

و ما وجدنا لأكثرهم من عهد و إن وجدنا أكثرهم لفسقين

برداشت فوق بر اساس اين احتمال است كه جمله «إن وجدنا . .. » بيانگر علت وفا نكردن امتهاى گذشته به پيمانهاى خويش با پيامبران باشد.

433- قربانگاه در امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 34 - 2

2 - هر يك از امت هاى پيشين ، داراى قربانگاهى تعيين شده از سوى خداوند

و لكلّ أُمّة جعلنا منسكًا

434- قربانى در امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 67 - 2

2 - هر امتى از امت هاى گذشته موظف بودند مراسم قربانى را ، آن گونه كه از سوى خدا مقرر شده ، برگزار كنند .

لكلّ أُمّة جعلنا منسكًا هم ناسكوه

جمله «هم ناسكوه» در محل نصب و صفت است براى «منسكاً» و جمله فوق انشا در قالب اخبار است; يعنى، هر امتى موظف بود آن منسك را، آن گونه كه ما مقرر كرديم، انجام دهد. گفتنى است كه قيد «هم ناسكوه» متضمن دستورى است از سوى خدا به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و بالتبع به مسلمانان كه آنان نيز موظف اند منسك خود را، آن گونه كه خدا مقرر كرده، انجام دهند.

435- كافران امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 6 - 5

5- كفرپيشگان امت هاى گذشته به عذاب هاى دنيوى گرفتار شدند .

و قد خلت من قبلهم المثلت

ص: 561

«مثلات» (جمع مَثُلة) به معناى عقوبتها و عذابهاست. عذابها و عقوبتها بدان اعتبار «مثلات» - كه از ماده مِثل (مانند) است - گفته مى شود كه آن را مثال قرار مى دهند براى اينكه ديگران از آن عبرت گرفته و از عوامل آن بپرهيزند. از معانى «خلوّ» (مصدر خلت) گذشتن و سپرى شدن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 32 - 2

2- گروههايى از امت هاى گذشته به رسالت پيامبران خويش كافر شدند .

فأمليت للذين كفروا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

4 - مائده - 5 - 102 - 4

4 - گروهى از امت هاى گذشته پس از آگاهى به احكام و معارف ابراز شده دينى ، آنها را نپذيرفتند و بدان كافر شدند .

قد سألها قوم من قبلكم ثم اصبحوا بها كفرين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 69 - 3

3 - وجود منافقان و كافرانى نيرومندتر از منافقان و كافران عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ميان امت هاى پيشين

كانوا أشد منكم قوة و أكثر أمولا و أولداً

436- كتب آسمانى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 4 - 5

5 - بروز اختلاف در ميان امت هاى پيشين ، با وجود دستيابى آنان به كتاب آسمانى و برهان ، نمونه اى از انفكاك ناپذيرى برخى كافران از مرام خويش ; حتى با پى بردن به تضاد آن با برهان

لم يكن . .. منفكّين ... حتّى تأتيهم البيّنة ... و ما تفرّق... إلاّ من بعد ما جاء

437- كثرت پيشگامان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

18 - واقعه - 56 - 13 - 2

2 - فراوانى پيشتازان ( سابقون ) ، در امت ها و جوامع پيش از اسلام

ثلّة من الأوّلين

ص: 562

«ثلّة» در اصل به دسته اى از پشم گفته مى شود (مفردات راغب) و «ثلّة من الأوّلين» با توجه به آيه بعد (قليل من الأخرين» به معناى دسته اى بزرگ از پيشينيان است.

438- كفر امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 52 - 4

4 - فرعونيان و امت هاى قبل از ايشان مردمى كفرپيشه و گنهكار

كدأب ءال فرعون و الذين من قبلهم كفروا بايت اللّه فأخذهم اللّه بذنوبهم

ضمير در «كفروا» به «آل فرعون» و «الذين من قبلهم» برمى گردد.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 53 - 9

9 - خداوند به سبب كفرورزى فرعونيان و اقوام پيش از آنها ، نعمت هاى خويش را از آنان سلب و به نقمت و عذاب تبديل كرد .

كدأب ءال فرعون . .. ذلك بأن اللّه لم يك مغيرا ... حتى يغيروا ما بأنفسهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 5 - 3

3 - امت هاى پيشين ، با وجود برهانِ روشن الهى ، گرفتار عبادت غير خدا شده ، خود را به آن موظف مى پنداشتند .

و ما أُمروا إلاّ ليعبدوا اللّه

تعبير «و ما اُمروا. ..»، تعريض به تفرقه گران است كه نبايد امر خدا را بهانه قرار دهند; زيرا او به شرك فرمان نداده است.

439- كمى سعادتمندان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 71 - 3

3 - وجود عده اندكى هدايت يافته و سعادتمند ، در ميان امت هاى پيشين

و لقد ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين

تعبير گمراه شدن اكثريت مردم، مى رساند كه عده اى هرچند در اقليت، از ميان مردم به راه هدايت و سعادت دست يافته اند.

ص: 563

440- كمى مهتدين امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 71 - 3

3 - وجود عده اندكى هدايت يافته و سعادتمند ، در ميان امت هاى پيشين

و لقد ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين

تعبير گمراه شدن اكثريت مردم، مى رساند كه عده اى هرچند در اقليت، از ميان مردم به راه هدايت و سعادت دست يافته اند.

441- كيفر استهزاگران امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 32 - 11

11- عقوبت هاى نازل شده بر كفرپيشگان و استهزاگران امت هاى گذشته ، دليلى فراروى كافران بر تخلف ناپذيرى تهديد ها و وعيد هاى الهى

إن الله لايخلف الميعاد. و لقد استهزىء برسل من قبلك ... ثم أخذتهم

آيه مورد بحث به لحاظ «ثم أخذتهم . ..» دليلى است براى «حتى يأتى وعد الله إن الله لايخلف الميعاد».

442- كيفر امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 2

2- كيفر هلاكت بار عمومى و فراگير ، براى انسان هاى قبل از نوح ( ع ) به وقوع نپيوسته بود .

و كم أهلكنا من القرون من بعد نوح

خداوند در آيه پيش از سنت خويش مبنى بر هلاكت اقوام كافر و فاسد، خبر داد و آن گاه براى اثبات اين حقيقت، هلاكت قوم نوح و پس از او را يادآور شد. از ذكر داستان نوح و اقوام پس از او، مى توان استفاده كرد كه اقوامى كه به صورت جمعى قبل از نوح(ع) دچار عذاب شده باشند، وجود نداشته است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 13 - 4

4 - خداوند ، تهديدكننده مخالفان پيامبر (صلی الله علیه و آله) به عذابى نظير كيفر امت هاى پيشين ( عاد ، ثمود و فرعون )

ربّك

ص: 564

443- كيفر كافران امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 32 - 11

11- عقوبت هاى نازل شده بر كفرپيشگان و استهزاگران امت هاى گذشته ، دليلى فراروى كافران بر تخلف ناپذيرى تهديد ها و وعيد هاى الهى

إن الله لايخلف الميعاد. و لقد استهزىء برسل من قبلك ... ثم أخذتهم

آيه مورد بحث به لحاظ «ثم أخذتهم . ..» دليلى است براى «حتى يأتى وعد الله إن الله لايخلف الميعاد».

444- گناه امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

6 - انفال - 8 - 54 - 2

2 - فرعونيان و پيشينيان آنان مردمى گنهكار و تكذيب كننده آيات الهى

كذبوا بايت ربهم فأهلكنهم بذنوبهم

445- لجاجت اكثريت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 72 - 4

4 - مخالفت بيشتر مردم از امت هاى پيشين با رسولان الهى و نپيمودن راه هدايت ، ناشى از روح لجاجت و حق ناپذير خودشان بود .

ضلّ قبلهم أكثر الأوّلين . و لقد أرسلنا فيهم منذرين

پيمودن راه گمراهى با وجود پيامبران اخطاركننده، گوياى حقيقت ياد شده است.

446- لجاجت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - بينه - 98 - 4 - 5

5 - بروز اختلاف در ميان امت هاى پيشين ، با وجود دستيابى آنان به كتاب آسمانى و برهان ، نمونه اى از انفكاك ناپذيرى برخى كافران از مرام خويش ; حتى با پى بردن به تضاد آن با برهان

لم يكن . .. منفكّين ... حتّى تأتيهم البيّنة ... و ما تفرّق... إلاّ من بعد ما جاء

ص: 565

447- مترفان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 5

5- بسيارى از جوامع و ملل پس از حضرت نوح ( ع ) بر اثر وجود مترفان فاسق و تبهكار در ميان آنان ، به هلاكت و نابودى دچار شدند .

و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها . .. و كم أهلكنا من القرون من

448- مكر امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

8 - رعد - 13 - 42 - 1

1- امت هاى پيشين عليه پيامبران و برنامه هاى الهى ، توطئه مى كردند و براى مقابله با آنها به مكر و حيله مى پرداختند .

و قد مكر الذين من قبلهم

449- منافقان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

7 - توبه - 9 - 69 - 3

3 - وجود منافقان و كافرانى نيرومندتر از منافقان و كافران عصر پيامبر (صلی الله علیه و آله) در ميان امت هاى پيشين

كانوا أشد منكم قوة و أكثر أمولا و أولداً

450- منذران امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - صافات - 37 - 72 - 1

1 - فرستاده شدن انسان هاىِ انذارگر و هشداردهنده در ميان امت هاى پيشين از سوى خداوند

و لقد أرسلنا فيهم منذرين

ص: 566

451- منشأ اختلاف دينى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

16 - شورى - 42 - 14 - 3

3 - اختلافات دينى امت هاى پيشين ، ناشى از روح تجاوزگرى بود ; نه از جهالت و نادانى

و ما تفرّقوا إلاّ من بعد ما جاءهم العلم بغيًا بينهم

452- منشأ هلاكت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - مريم - 19 - 98 - 2

2- تحولات تاريخ و نابودى جوامع و تمدن ها ، وابسته به اراده خداوند است .

و كم أهلكنا قبلهم من قرن

453- مؤمنان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

12 - نور - 24 - 55 - 6

6 - خداوند ، پيامبران و مؤمنان نيكوكار پيش از اسلام را ، خليفه و جانشين خود در زمين قرار داده بود .

وعد اللّه الذين ءامنوا. .. كما استخلف الذين من قبلهم

454- مهلت به امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 3

3 - خداوند ، به هر جامعه بى دادگرى ، پيش از نزول عذاب ، فرصت مى داد تا شايد متنبه شوند و دست از مخالفت و مبارزه با پيامبرشان بردارند .

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة ثمّ أخذتها

455- نجات يافتگان امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 567

15 - صافات - 37 - 74 - 1

1 - بندگان مخلَص خدا ( بندگان خالص و برگزيده خدا ) ، تنها گروه نجات يافته از ميان اقوام عذاب شده پيشين

فانظر كيف كان عقبة المنذرين . إلاّ عباد اللّه المخلصين

طبق نظر بيشتر مفسران، مقصود و معناى «مخلَصين» (خالص شدگان) اين است: «الذين أخلصهم اللّه لنفسه و ولايته; كسانى كه خداوند آنان را برگزيده و در اختيار خود گرفته و مطيع فرمان خويش ساخته است».

456- نقش عقيده امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 6

6- رفتار و عقايد پيشينيان و نياكان ، در محروميت و يا برخوردارى از امكانات معنوى و مادى آيندگان و اسلاف ، نقش اساسى دارد .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

457- نقش عمل امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 59 - 6

6- رفتار و عقايد پيشينيان و نياكان ، در محروميت و يا برخوردارى از امكانات معنوى و مادى آيندگان و اسلاف ، نقش اساسى دارد .

و ما منعنا أن نرسل بالأيت إلاّ أن كذّب بها الأوّلون

458- وحى در امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

19 - طلاق - 65 - 8 - 2

2 - آبادى ها و شهر هاى بسيارى ، در جوامع بشرى از وجود وحى و پيامبران الهى ، برخوردار بودند .

و كأيّن من قرية عتت عن أمر ربّها و رسله

459- ويرانى شهرهاى امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 568

10 - كهف - 18 - 59 - 1،2

1- خداوند ، آبادى هاى فراوانى را از امت هاى پيشين ، ويران ساخت و مردم آنها را هلاك كرد .

و تلك القرى أهلكنهم

2- ستم گرى و كفر برخى از جوامع پيشين ، مايه هلاكت آنان با عذاب ويران كننده الهى است .

أهلكنهم لمّا ظلموا

مراد از ظلم در «ظلموا» - به قرينه آيات قبل - اِعراض از آيات خدا است.

460- هلاكت امت هاى پيشين

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 17 - 1،2،5

1- جوامع و ملت هاى بسيارى پس از دوران نوح ( ع ) در نتيجه فسق و گناه و به اراده خداوند نابود شدند .

ففسقوا . .. و كم أهلكنا من القرون

«قرن» (مفرد قرون) به معناى قومى است كه نزديك به يك زمان و در يك عصر زندگى مى كنند (مفردات راغب).

2- كيفر هلاكت بار عمومى و فراگير ، براى انسان هاى قبل از نوح ( ع ) به وقوع نپيوسته بود .

و كم أهلكنا من القرون من بعد نوح

خداوند در آيه پيش از سنت خويش مبنى بر هلاكت اقوام كافر و فاسد، خبر داد و آن گاه براى اثبات اين حقيقت، هلاكت قوم نوح و پس از او را يادآور شد. از ذكر داستان نوح و اقوام پس از او، مى توان استفاده كرد كه اقوامى كه به صورت جمعى قبل از نوح(ع) دچار عذاب شده باشند، وجود نداشته است.

5- بسيارى از جوامع و ملل پس از حضرت نوح ( ع ) بر اثر وجود مترفان فاسق و تبهكار در ميان آنان ، به هلاكت و نابودى دچار شدند .

و إذا أردنا أن نهلك قرية أمرنا مترفيها ففسقوا فيها . .. و كم أهلكنا من القرون من

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - اسراء - 17 - 77 - 1

1- سنّت خداوند ، بر هلاك ساختن امتهايى كه اقدام به اخراج و تبعيد رسولان الهى از سرزمين خود نمودند .

ليخرجوك منها و إذًا لايلبثون خلفك إلاّ قليلاً. سنّة من قد أرسلنا قبلك من رسلنا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

10 - كهف - 18 - 59 - 1

1- خداوند ، آبادى هاى فراوانى را از امت هاى پيشين ، ويران ساخت و مردم آنها را هلاك كرد .

و تلك القرى أهلكنهم

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

ص: 569

10 - مريم - 19 - 98 - 1،7

1- جوامع و تمدن هاى بسيارى در طول تاريخ ، به هلاكت رسيده و نابود شده اند .

و كم أهلكنا قبلهم من قرن

«كَمْ» در «كم أهلكنا» خبرى بوده و دال بر تكثير است (يعنى بسيار) و «قَرْن»; يعنى، مردمى كه اهل يك زمان باشند و نزديك هم زندگى كنند.

7- جوامع و تمدن هاى پيشين بر اثر عذاب الهى ، چنان نابود شدند كه نه مشاهده و لمس احدى از آنان ممكن است و نه زمزمه اى از آنان به گوش مى رسد .

و كم أهلكنا . .. هل تحسّ منهم من أحدًا أو تسمع لهم ركزًا

«رِكز» به معناى صداى خفيف (زمزمه) است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

11 - حج - 22 - 48 - 1

1 - هلاكت و نابودى بسيارى از جوامع پيشين با عذاب استيصال

و كأيّن من قرية أمليت لها و هى ظالمة

«إملاء» (مصدر «أمليت») از «ملو» و به معناى فرصت دادن است «لها» به تقدير «لأهلها» و «هى ظالمة» به تقدير «و أهلها ظالمة» مى باشد. «أخذ» (مصدر «أخذت») به معناى گرفتن و در اين جا كنايه از هلاك ساختن و از ميان برداشتن است.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

15 - ص - 38 - 3 - 1

1 - نابودى بسيارى از امت ها و ملت هاى كافر پيش از امت عرب جاهلى ، از سوى خداوند

كم أهلكنا من قبلهم من قرن

«قرن» به امت و مردمى گفته مى شود كه در يك عصر و زمان زندگى كنند.

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

17 - ق - 50 - 36 - 2

2 - فرجام هلاكت بار امت هاى كفرپيشه تاريخ ، به رغم شوكت مندى آنان ، هشدارى به همه ملت هاى حق ستيز

و كم أهلكنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا

جلد - نام سوره - سوره - آيه - فيش

20 - فجر - 89 - 6 - 4

4 - فرجام هلاكت بار امت هاى پيشين ، درس عبرت براى آيندگان

ألم تر كيف فعل ربّك بعاد

ص: 570

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109