سرشناسه : سلیمانی، حسین، 1345 -
عنوان و نام پدیدآور : ساکنان شهر اخلاق : «شرح رفتار شما با مردم»/حسین سلیمانی ؛ تهیه و تنظیم اداره پاسخگویی به سوالات دینی آستان قدس رضوی ؛ به کوشش محمدحسین پورامینی ؛ ویراستار زهرا مولایی.
مشخصات نشر : مشهد: آستان قدس رضوی،شرکت به نشر، 1396.
مشخصات ظاهری : 68 ص.: مصور(رنگی). ؛ 5/11×5/16س م.
فروست : به نشر (انتشارات آستان قدس رضوی)؛ 2213.
رهنما؛ 118.
شابک : 978-964-02-2718-3
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
یادداشت : چاپ قبلی : انتشارات قدس رضوی، 1393.
موضوع : اخلاق اجتماعی -- جنبه های مذهبی -- اسلام
موضوع : Social ethics -- Reli علیه السلامious aspects -- Islam
موضوع : روابط اجتماعی -- جنبه های مذهبی -- اسلام
موضوع : Social interaction -- *Reli علیه السلامious aspects -- Islam
موضوع : اخلاق اسلامی
موضوع : Islamic ethics
موضوع : ارتباط بین اشخاص -- جنبه های مذهبی -- اسلام
موضوع : Interpersonal communication -- Reli علیه السلامious aspects -- Islam
شناسه افزوده : پورامینی، محمد حسین، 1354 - ، گردآورنده
شناسه افزوده : «ouramini,Muhammad Husayni
شناسه افزوده : آستان قدس رضوی. اداره پاسخگویی به سئوالات دینی و اطلاع رسانی
شناسه افزوده : شرکت به نشر(انتشارات آستان قدس رضوی)
شناسه افزوده : Behnashr Company(Astan Quds Razavi «ublications)
رده بندی کنگره : B«254/س83س2 1396
رده بندی دیویی : 297/65
شماره کتابشناسی ملی : 4728749
راه آفتاب
بر حقوق همسایه تأکید داشت چنانکه می فرمود: کسی که همسایه اش از آزار او در امان نباشد،از ما نیست.
عیون أخبارالرضا علیه السلام، ج2، ص24.
ص:1
تصویر
ص:2
تصویر
ص:3
تصویر
ص:4
ص:5
ص:6
ساکنان شهر اخلاق
شرح رفتار «شما» با «مردم»
به جامعه ات فکر می کنی و به رابطه ات با «آن»، از خودت سؤال می کنی:
1. رفتارت در تعاملات اجتماعی چگونه باید باشد؟
2. در ارتباط با همسایگان چه باید بکنی؟
3. در رفتار با دانشمندان چگونه باید عمل کنی؟
4. در تعامل با همکارانت چه رفتاری باید داشته باشی؟
5. و به طور کلی رفتارت با جامعه ات چگونه باید باشد؟
«ساکنان شهر اخلاق» فرمول هایی هستند در جهت پاسخ به سئوالات بالا و شرح رفتار تو با برخی از اقشار جامعه بر اساس مبانی اسلام.
ص:7
تصویر
ص:8
یکی از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامی عبارت است از سبک زندگی کردن ... این،بخش حقیقی و اصلی تمدن است ... رفتار ما در محل کار،رفتار ما در دانشگاه،رفتار ما در مدرسه، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس ... رفتار ما با دوست ... برای ساختن این بخش از تمدن نوین اسلامی، به شدت باید از تقلید [از غرب] پرهیز کنیم.(1)
از خانه خارج می شوی،پا به شهر می گذاری،شهر خدا ...
ساکنان شهر را یک به یک می بینی و به این فکر می کنی که خدا در ارتباط و تعامل با ساکنان شهرش چه رفتاری را دوست دارد؟! همسایه ها، کودکان،جوانان،سالمندان،همکاران، دانشمندان،دانش آموزان و دانشجویان، معلولان،فقیران، مسافران، یتیمان و ... همه ساکنان شهر خدا هستند و «تو» نیاز داری که با آنان آنگونه رفتار کنی که خدا دوست دارد.
ص:9
ص:10
تصویر
ص:11
تصویر
ص:12
خ اول خوش رویی است،خ دوم خوش گویی است و خ سوم خوش رفتاری! به همین سادگی، حالا دیگر می شود حدس زد فرمول رفتار در ارتباطات اجتماعی چیست!
«خوش رویی + خوش گویی + خوش رفتاری»
انسان به سبب فطرت و طبعش نیاز دارد به صورت اجتماعی زندگی کند و بر همین اساس لازم است شیوۀ تعامل صحیح و مناسب با اجتماع را بداند. این اجتماع در مقیاس کوچک شامل خانواده و فامیل می شود و در مقیاس بزرگ تر دوستان و همکاران و هموطنان و سایر مردم جهان را در بر می گیرد. قانون کلی در رفتار اجتماعی از نظر اسلام همین است که در فرمول ذکر شد؛ همان «سه خ».(1)
ص:13
خوش رویی و روی خوش هم شامل سر و وضع و ظاهر انسان است و هم شامل چهرۀ مهربان و با لبخند است،اینکه گفته می شود حرف زدن انسان خوش باشد و انسان باید خوش گو باشد منظور جوک گویی و مسخره کردن دیگران و این ها نیست بلکه مقصود این است که انسان با حفظ شخصیت یک مسلمان، درست و سنجیده و با احترام و ادب با مردم هم کلام شود و خوش رفتاری نیز تمامی اخلاق و رفتار خوبی است که اسلام به آن ها سفارش کرده است.
وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنا(1)
و با زبان خوش با مردم سخن بگویید.
در جامعۀ ما گاهی میان تعاملات مردم پرخاشگری،بی صبری و نابردباری وجود دارد، این رفتارها انرژی منفی در جامعه منتشر می کند و جدای از اینکه خود انسان دچار ناراحتی می شود، دیگران نیز در برخورد با انسان دچار ناراحتی خواهند شد. به عکس زمانی که انسان در رفتار با دیگران با حسن خلق عمل می کند،انرژی مثبت در جامعه منتشر می شود و همین رفتار می تواند باعث کار و فعالیت بهتر انسان ها بشود و به آبادانی بهتر کمک کند.
ص:14
در یکی از محلات یکی از شهرستان ها مرد خواربار فروشی را می شناسم که با مردم با حسن خلق رفتار می کند و به مردم احترام فراوانی می گذارد،همیشه به این فکر می کنم که به علت رفتارهای خوب آن مرد تمایل دارم از مغازۀ وی خرید کنم و همین اخلاق خوب وی باعث شده است که روزی اش افزایش پیدا کند.(1)
امام رضا می فرمایند:
اصْحَب وَالْعَامَّةَ بِالْبِشْرِ.(2)
و با عموم مردم به نیکی رفتار کن.
انسان هایی که با مردم به خوبی رفتار می کنند یک ویژگی مهم دیگر نیز دارند و آن این است که رفتار خوب آن ها بعث می شود اگر زمانی از دیگران دور شوند، برایشان دلتنگی می کنند و اگر زمانی از دنیا بروند، دیگران برایشان اشک خواهند ریخت. اسلام نیز به مردم سفارش کرده است که این گونه زندگی کنند.(3)
ص:15
خلقیّات نیکو را در عمل با مردم،در عمل با محیط،در تعامل با جامعه و انسان ها به کار ببریم.(1)
ص:16
تصویر
ص:17
تصویر
ص:18
این فرمول «مثل مادر» مربوط به همسایه است،به این صورت که در روایات ما حرمت همسایه همانند حرمت مادر دانسته شده است.(1) به طور کلی در رفتار با همسایه قانونی وجود دارد که این قانون مهم در فرمول زیر خلاصه می شود:
همسایه = مانند مادر
مادر = نیکی + صبر در برابر آزار + حفظ اسرار
ما با مادرمان چگونه رفتار می کنیم؟ به مادر نیکی می کنیم؛ چه مسلمان باشد چه نباشد،چه به ما خدمت کرده باشد چه نکرده باشد،مهربان باشد یا نباشد و ... . دقیقاً همان رفتار را باید با همسایه داشته باشیم. در این نیکی کردن به همسایه نیز مانند نیکی کردن به مادر، تفاوتی میان
ص:19
همسایۀ مسلمان و غیرمسلمان نیست،هر کس که نام همسایه بر رویش گذاشته شد بدون در نظر گرفتن دین و طبقۀ اجتماعی و قوم و قبیله و کشورش وظیفه داریم به وی نیکی کنیم.
وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبی وَ الْجارِ الْجُنُب.(1)
و به همسایۀ نزدیک و همسایۀ دور نیکی کنید.
ما موظفیم در برابر آزار و اذیت مادرمان صبر کنیم و عین همین مطلب در خصوص همسایه نیز هست و اسلام سفارش کرده است که در برابر آزار و اذیت همسایه صبر کنیم.(2)
البته صبر هم حد و حدودی دارد؛ وقتی همسایه ای مانع آسایش محله است و ما وی را نصیحت کرده ایم، در مقابل اذیت و آزارهایش صبر کرده ایم و... و باز به این کارشان ادامه می دهد طبیعی است که با حفظ نکات اخلاقی باید از طریق مراجع قانونی اقدام کرد. آن همسایه دیگر تبدیل به تهدیدی برای محله شده است و مدارا کردن بیش از حد با وی قطعاً درست نیست. به هر جهت رفتار کریمانه و حفظ اسرار همسایه و مشخص کردن عیوبش نزد دیگران جزو اموری
ص:20
است که اسلام در خصوص همسایه نسبت به آن ها تذکر داده است.(1)
ما باید در همۀ این کارها تصور کنیم که خداوند این ها را از ما خواسته است و عبد باشیم و بدون چون و چرا کردن فرمانش را عمل کنیم. کاش ...
ص:21
ص:22
تصویر
ص:23
تصویر
ص:24
کم آبی سبب می شود مشکلات زیادی پدید آید، امور عادی زندگی، کشاورزی و بسیاری از کارهای اقتصادی وابسته به آب هستند و محتاج باران. اگر مدت زمان زیادی باران نباریده باشد و ما کشاورز باشیم، چه حالی خواهیم داشت؟ نیاز به باریدن باران داریم و زمین هایمان همه در حال از بین رفتن هستند، در این حالت چقدر منتظر باران خواهیم بود؟! باران چقدر برایمان مهم می شود؟ چه رفتاری با ابرهای باران زا خواهیم داشت؟ اگر ابری باران زا ببینیم چقدر خوشحال می شویم؟ چقدر خدا را شکر می کنیم؟ و چقدر به آسمان و به آن ابر خیره می شویم تا قطره ای باران ببارد؟!
این ها را گفتیم تا برسیم به فرمول راز رفتار با دانشمندان، این فرمول ارتباط زیادی با ابر و باران و در انتظار باران بودن دارد،فرمول رفتار با دانشمندان از قرار زیر است:
دانشمندان = ابر بارانی،ما = منتظران باران
ص:25
کسانی که منتظر باران هستند، به باران و تک تک قطره هایش نیاز دارند. به نظر شما یک منتظر باران با ابر بارانی چه رفتاری باید داشته باشد؟! دقیقاً همان رفتار و همان حال و هوا را باید در رفتار و تعامل با دانشمندان داشت؛ چرا که دانشمندان مانند ابرهای بارانی هستند.(1)
اگر ما واقعاً منتظر باران باشیم از دیدن ابر باران زا خوشحال می شویم،منتظر می مانیم تا حتی شده قطره ای ببارد، آن ابر را گرامی می داریم و احترامش می کنیم، سعی می کنیم بیشترین استفاده را از آن ببریم و آن ابر با ابرهای عادی ای که هر روز گذر می کنند و هیچ قطره بارانی ندارند،برایمان فرق دارد.
قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُون(2)
بگو آیا آن ها که می دانند و آن ها که نمی دانند یکسانند؟
همین رفتار را باید با دانشمندان داشته باشیم، باید آن ها را گرامی بداریم،احترام شان کنیم،به حرف هایشان گوش دهیم و ماند منتظران باران از تک تک قطره های دانش شان استفاده کنیم و زمین کشاورزی
ص:26
دلمان را به وسیلۀ قطره قطرۀ علم شان آباد نماییم.
مشخص است که منظورمان از دانشمند در اینجا،دانشمندی است که در مسیر خداوند حرکت می کند،دانشمندی است که علمش برای خداست، فرقی نمی کند دانشمند پزشکی باشد،شیمی، فیزیک و یا دانشمند علوم دینی،وقتی از علمش در جهت خدا استفاده کند،آن دانشمند یک ابر بارانی است.
علمی که انتهایش بشود بمب هسته ای چه فایده ای دارد؟ علمی که خود انسان به آن عمل نکند به چه دردی می خورد؟ عالمی که به جای حرمت در مسیر خدا به فکر ساختن چیزی است که مردم بی گناه بیشتری کشته شوند و یا عالمی که به مردم از سلامتی می گوید و خودش عمل نمی کند، چه فایده ای خواهند داشت؟ چنین دانشمندانی و چنین ابرهای اسیدی ای برای ما مهم نیستند،آن ها باران ندارند. این دانشمندان دلشان با خدا نیست و باید از این دانشمندان بترسیم و دوری کنیم.(1)
وقتی دل شما با خدا بود،دانش شما دیگر در خدمت بمب اتم یا سلاح سمّی یا شیوه های اقتصادیِ نابودکنندۀ ثروت ملت ها
ص:27
به کار نمی رود. امروز دانشمند اقتصادی دنیا،دانشمند اتمی دنیا،دانشمندهای گوناگون علوم زیستی در دنیا،بسیاری از فرآورده های علمی شان در اهلاک بشریت،نابودی جسم بشر یا روح بشر دارد به کار می رود.(1)
لازم نیست آن دانشمندان حتماً به معنای این دنیایی زنده باشند و برویم در کنارشان به صورت حضوری بنشینیم و کاسۀ طلب قطره های دانش و علم و حکمت به دست بگیریم، خیر! در این زمانۀ ما کتاب،نرم افزارهای آموزشی،سخنرانی های صوتی و تصویری و ... همگی نوعی استفاده کردن از دانشمندان هستند. می شود از همۀ این ها استفاده کرد و قطره قطره حرف های گران بها جمع کرد برای آبادانی زمین دلمان.
مجموعه ای از قطره های گران بها نیز هستند که هر کدامشان برای آبادانی همۀ زمین ها کافی اند،اما حواسمان به آن ها نیست؛قطره های باران معنویت از بهترین دانشمندان خدا،از بهترین بندگان خدا، معصومین ... .
سخنان معصومین در لابه لای صفحه های کتاب ها منتظرند تا ما آن ها را بخوانیم و به کار بگیریم و مزرعۀ آخرت مان را به وسیلۀ عمل
ص:28
به آن ها آباد کنیم. آن قطره ها را بیش از هر قطرۀ دیگر جدی بگیریم.
منتظران باران واقعی به دنبال آن ها هستند.
ص:29
ص:30
تصویر
ص:31
تصویر
ص:32
خوب است که انسان کارهایش را فقط برای خدا انجام دهد،این جزو بهترین خصوصیات اخلاقی است که انسان هر کاری که می کند برای خدا باشد؛ اخلاص واقعی، اگر غذا می خورد برای خدا باشد،اگر راه می رود برای خدا باشد،اگر می خوابد برای خدا باشد، اگر کار می کند برای خدا باشد،اگر درس می خواند و نزد معلمی می رود برای خدا باشد ... .
گفتم: نزد معلم رفتن؟ درست است؟ چه جالب!
می دانید تا به حال به این مسئله دقیق فکر نکرده بودم که حتی می شود نزد معلمی رفت برای خدا! شدنش که می شود اما چگونه شدنش مهم است، به نظر شما چگونه می شود برای خدا نزد معلمی رفت؟
زیاد خودتان را اذیت نکنید،نمی خواهد زیاد فکر کنید، پاسخ به این سؤال در این فرمول است،فرمول رفتار با معلمان:
نگه داری حرمت معلم – بلند کردن صدا بر او + گوش کردن به حرف هایش + پوشاندن عیوبش + نمایان
ص:33
کردن خوبی هایش
حقوق معلمان چیست؟ منظور دادن حق التدریس آنان است؟! منظور احترام کردن به آن هاست؟ منظور گوش کردن به حرف آن هاست؟ منظور چیست؟! اسلام حقوق معلمان را به صورت دقیق مشخص کرده است.(1) اما به نظر شما به طور کلی با کسی که خداوند از وی به عنوان کسی که نسبت به مومنان چندین مرتبه برتری دارد،یاد کرده است، چگونه باید رفتار کرد؟
یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجات(2)
خدای تعالی مؤمنین را به یک درجه،و علم داده شدگان را به چند درجه برتری داده است.
ص:34
هر رفتاری را که به ذهن تان می آید که باید در ارتباط با مومنان انجام داد، چند برابر کنید و در رفتار با معلمان آن را به کار بگیرید. یعنی اگر قرار است به مؤمنان احترام کنیم،همان احترام را چندین برابر کرده و در برابر معلمان به کار بگیریم، یعنی اگر قرار است در رفتار با مؤمنان به حرف هایشان خوب گوش دهیم در رفتار با معلمان باید چندین برابر به حرف معلمان گوش دهیم و ... .
نکتۀ آخر اینکه وظیفۀ ماست که این احترام و تکریم معلمان را در سطح جامعه منعکس کنیم،انعکاسش هم به این است که هم خودمان به این مسئله عمل کنیم و هم از دیگران بخواهیم که به این مسئله توجه داشته باشند. آن وقت است که می شود شهادت داد که ما کارهایمان را برای خدا انجام می دهیم، همین.
من می خواهم احترامی که برای استاد و برای عالم قلباً و روحاً قائلم، در سطح جامعه منعکس شود، ما نیاز داریم به اینکه دانشمندان ما، اساتید ما در جامعه احساس کرامت کنند. بهترین مشوق برای گسترش علم، تکریم دارندۀ علم است.(1)
ص:35
ص:36
تصویر
ص:37
تصویر
ص:38
دوستان انسان بر روی رفتار او و در نتیجه زندگی او تأثیر بسیار زیادی دارند، که هر چه دوستان یک فرد بهتر و شایسته تر باشند،شایستگی و خوب بودن خود آن فرد نیز بیشتر می شود.
حالا فکر کنید اگر دوست انسان بهترین و برترین انسان عالم باشد، چه اتفاقی می افتد؟ این دوست چقدر می تواند بر روی دوستش و زندگی او تأثیر مثبت بگذارد؟ خوش به حال کسی که با برترین و بهترین انسان عالم دوست باشد. این دوستی به هر حال باید از یک جایی شروع شود و راه هایی دارد. یکی از بهترین راه هایی دوستی با بهترین و برترین انسان عالم، یعنی رسول خدا به دنبال دانش بودن است. بر اساس نظر اسلام، کسی که در جستجوی دانش است و به قول خودمان دانش آموز و دانشجو است،دوست رسول خدا صلی الله علیه و آله است.(1)
منظور از دانش آموز و دانشجو کسی نیست که شمارۀ دانش آموزی و یا شمارۀ دانشجویی دارد،ممکن است خیلی ها اسم و عنوان دانشجو
ص:40
رویشان باشد اما واقعاً دانشجو نباشند! منظور ما از دانشجو و دانش آموز دوست رسول خدا صلی الله علیه و آله،آن فردی است که به دنبال دانش است برای جلب رضایت خداوند، کسی که به دنبال علم و یادگیری علم است تا به وسیلۀ آن بهتر و بیشتر بندگی خداوند را بکند،فرقی ندارد که این دانشجو و دانش آموز در چه رشته ای تحصیل کند،همین که به خاطر خدا و با رعایت اصول الهی به دنبال علم باشد،کافی است تا بشود دوست رسول خدا صلی الله علیه و آله، حتی اگر شمارۀ دانش آموزی و دانشجویی نداشته باشد. این ها همان افرادی هستند که وعدۀ خداوند را قطعی و محقق می دانند.
إِنَّ الَّذینَ أُوتُوا الْعلْمَ مِنْ قَبْلِهِ ... یَقُولُونَ سُبْحانَ رَبَّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبَّنا لَمَفْعُولاً.(1)
کسانی که پیش از این به آن ها علم داده شده است ... می گویند پروردگار ما منزه است که وعدۀ او انجام شدنی است.
با دانشجو و دانش آموزی که دوست رسول خدا صلی الله علیه و آله محسوب می شود، چگونه باید رفتار کرد؟ وظیفۀ ما در تعامل با وی چیست؟
این فرمول رفتار با دانشجویان و دانش آموزان است:
ص:40
گرامی داشتن + یاری – آزار و دشمنی
باید کسی را که به دنبال علم است و دانشجو و دانش آموز است،گرامی داشت و احترام کرد،باید کریمانه و با احترام با او سخن گفت و رفتار کرد، برخی رفتارهایی که ما با این دسته از دوستانِ رسول خدا صلی الله علیه و آله انجام می دهیم درست نیست، متأسفانه در برخی محیط های علمی دانشجو و دانش آموز را تحقیر می کنند، به آن ها توهین می کنند و ... قطعاً این رفتارها با کسی که دوست رسول خدا صلی الله علیه و آله است، مناسب و صحیح نیست و باید با دانش آموز و دانشجو کریمانه رفتار کرد و وی را گرامی داشت، که گرامی داشتن آن ها گرامی داشتن رسول خدا صلی الله علیه و آله است.(1)
یاری کردن دانشجو و دانش آموز شامل هر موردی است که یاری کردن محسوب می شود؛ ممکن است کسی هزینۀ تحصیل آن ها را فراهم کند،قطعاً این یاری کردن است، ممکن است کسی برای آن ها شرایط رفاهی و ورزشی فراهم نماید،این نیز قطعاً یاری کردن است و ممکن است کسی فقط برای آن ها دعا کند که در مسیر حق بمانند و روز به روز در مسیر تحصیل دانش پیشرفت کند، این نیز یک نوع یاری کردن
ص:41
دانش آموز و دانشجو است و شاید بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان به دعای حقیقی و واقعی دیگران بسیار محتاج تر از خرج تحصیل باشند؛ چرا که خیلی ها احتیاج مالی برای تحصیل علم ندارند اما به دعا بسیار محتاج هستند. قطعاً کسی که دانشجو و دانش آموز را یاری نماید، دوستدار پیامبران است.(1)
من گمان می کنم، ما باید کاری بکنیم که در جامعۀ خودمان، دانشجو جزو قشرهای برگزیدۀ دینی باشد. یعنی هدف ما باید این باشد که در دانشگاه،دانشجویان را هم از لحاظ آگاهی و معرفت و هم از لحاظ استحکام ایمان، به عناصر زبدۀ برگزیدۀ دینی تبدیل کنیم. طبیعی است که این ها در آینده، خدت برای جمهوری اسلامی را هم تضمین خواهند کرد. ان شاء اللَّه بایستی در این جهت پیش برویم.(2)
ص:42
تصویر
ص:43
تصویر
ص:44
رسول خدا صلی الله علیه و آله قبل از مبعوث شدن به پیامبری به تجارت مشغول بوده اند و فعالیت اقتصادی داشته اند. رسول خدا صلی الله علیه و آله دوست و همکاری در کارشان داشته اند به نام ابوالسائب که می تواند یکی از بهترین الگوهای رفتاری در خصوص تعامل با همکاران باشد،رفتار جناب ابوالسائب در نقش یک همکار به قدری خوب بوده است که پیامبر صلی الله علیه و آله از وی به نیکی یاد کرده اند.(1)
«یاری کردن – خیانت و فریب»
همکار یعنی هر فردی که به دلیل انجام دادن کاری با وی مشارکت می کنیم و همکاری داریم و فقط مربوط به کارهای اداری نیست،تمام
ص:45
کارهای علمی،ورزشی،فرهنگی، سیاسی و ... که با کمک دیگران صورت می گیرد، جزو مقولۀ همکاری محسوب می شوند.
در رفتار با همکاران اولین کاری که انسان باید به آن دقت داشته باشد،این است که در کار مناسب،نیک و درستی که همکارش می خواهد انجام دهد،وی را یاری کند.(1)
اینکه کسی به وظیفۀ اداری اش عمل کند قطعاً کاری نیک است، تصور نشود که مقصود از کار نیک فقط صدقه دادن، نماز خواندن و ... است، خیر! کسی که به درستی وظیفۀ کاری اش را انجام دهد،قطعاً مشغول کار نیک است، مثلاً اگر کسی در یک آهنگری کار می کند،همین که به همکارش در درست کردن درب و پنجره و ... کمک کند،می شود کمک کردن به همکار در انجام دادن کاری نیک.
گاهی اتفاق می افتد که در کارهای اداری،اقتصادی، علمی و ... همکاران تمایلی به کمک کردن به یکدیگر ندارند، حتی گاهی وقت و انرژی زیادی هم از فرد گرفته نمی شود،اما او در کمک کردن به همکارانش تلاش لازم را انجام نمی دهد. مثلاً فقط قرار است یک نامه را به جایی ارسال کند اما وقت نمی گذارد و حوصلۀ انجام دادن این کار را ندارد، حالا اینکه علت این کم حوصلگی و به قول معروف در رفتن از زیر کار و کمک نکردن به همکار چیست، خود بحث مفصلی می طلبد،
ص:46
فقط همین بس که اسلام با این کار موافق نیست و همۀ انسان ها را سفارش می کند به یاری و کمک کردن به یکدیگر در کارهای نیک.
پنجره
«وَ تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوان»(1)
یکدیگر را در کار نیک و در تقوا یاری کنید، و در گناه و دشمنی به یکدیگر کمک مکنید.
از نظر اسلام بعد از یاری کردن همکار در کارهای نیک و خوب باید از خیانت کردن به وی و فریب دادن او خودداری کرد.(2) نمی دانم چرا برای این موارد از کارهای اداری مثال زیادی به ذهنم می آید! نمی خواهم بگویم در کارهای اداری خیانت به همکار و فریب دادن زیاد است؛ چون آمار درستی در دست ندارم، اما از وقایعی که اطرافیان برای فرد تعریف می کنند،انسان احساس خوبی نسبت به برخی کارهای اداری و برخی همکاران اداری پیدا نمی کند.
مثلاً فردی قرار است در اداره ای جایگاه شغلی مناسب تری بگیرد،
ص:47
دیگران وی را یاری نمی کنند یا به نحوی فریبش می دهند که در کاری اشتباه کند و زمین بخورد و آن جایگاه برتر اداری نصیبش نشود، از نظر اسلام فریب دادن و خیانت کردن به همکار مردود است و در تعامل با همکاران باید از این کارها دوری کرد.
یک نکته را هم باید در نظر گرفت؛ اینکه گفته می شود در کارهای نیک به همکارمان کمک کنیم،به او خیانت نکنیم و فریبش ندهیم و ... نباید باعث شود که انسان وظیفه اش را در خصوص تخلف همکارش فراموش کند، اگر همکار تخلفی کرد،باید بر اساس قانون امر به معروف و نهی از منکر به آن رسیدگی کرد. کارهای اداری و اجرایی را در نظر بگیرید، به نظر شما اگر هر همکاری به فکر همکار خودش باشد و نقایص کار او را مؤدبانه و با احترام به او گوشزد کند، چه اتفاقی می افتد؟ آیا خود به خود دستگاه های اجرایی اصلاح نمی شود؟
همیشه نیازی به ناظر و بازرس و ارزیاب و ... نیست،می شود خود انسان در یک محیط کوچک به فکر این کار باشد و قطعاً اگر انسان این کار را به درستی انجام دهد، این همه دستورالعمل های اداری کم رنگ خواهند شد.
دفاع از همکار – که سنت بسیار پسندیده و خوبی است – مانع نشود که اگر گزارشی علیه آن همکار آمد، شما به جد به آن
ص:48
برسید. اگر این کارها را کردید، دستگاه اجرایی اصلاح خواهد شد و این همه نسخه و دستورالعمل اداری و استخدامی ... دیگر لازم نخواهد بود، یا اکثرش لازم نخواهد بود.(1)
هر کدام از این فرمول های را که می نویسم قلباً به این فکر می کنم که اگر این فرمول ها در زندگی به کار گرفته شوند چه تغییری اتفاق می افتد،مثلاً همین فرمول ارتباط با همکاران؛ تصور کنید اگر در کارهای اداری، علمی، فرهنگی، ورزشی، اقتصادی و هر کار دیگری که در آن همکاری صورت می گیرد این فرمول اجرا شود، چه اتفاقی می افتد؟
همه به ه م کمک می کنند، هیچ کس دیگری را فریب نمی دهد، اوضاع بانشاط و سالم است و پیشرفت کردن چقدر سریع تر و گسترده تر می شود؛ پیشرفتی که در مرحلۀ اول برای خود انسان و بعد برای مجموعۀ انسان ها و کشور اتفاق خواهد افتاد.
کاش در زندگی هایمان و در ارتباطمان با همکارانمان این فرمول را به کار بگیریم تا ما هم بشویم یک همکار و شریک خوب، مثل دوست و همکار رسول خدا صلی الله علیه و آله، همان جناب ابوالسّائب خودمان را می گویم. فرمول ارتباط با همکاران را که می خوانم چیزی در گوشم صدا می زند که:
«مثل ابوالسّائب باش».
ص:49
ص:50
تصویر
ص:51
تصویر
ص:52
به این فکر کنیم که همراهی داشته باشیم مثل آفتاب تا در تاریکی و سرما، نور و گرمای وجود او راه را برایمان روشن کند. چه خوب است که این همراه یک دوست باشد. انسان در تمام مراحل زندگی نیازمند ارتباط با دیگران است و به عبارت بهتر نیاز دارد در کنار داشتن خانواده،دوست و رفیق و همراه نیز داشته باشد. جزئیات مهم ارتباط با دوست در فرمول زیر است:
دوستی به خاطر خدا + میانه روی + توجه
دوستی زمانی ارزشمند است که برای خدا باشد. خیلی از دوستی ها به خاطر ثروت، مقام و زیبایی و ... است،اما اسلام دوستی ای را می پسندد که برای خدا باشد.
ص:53
فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّی عَن ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَوةَ الدُّنْیَا.(1)
پس، از هر کس که از یاد ما روی برگردانده و جز زندگی دنیا را نمی خواهد،روی برگردان.
میانه روی و اعتدال در دوستی مربوط به قسمت دوم فرمول است که باید مورد توجه قرار بگیرد. افراط در دوستی کردن ممکن است برای انسان زیان بار باشد و به همین دلیل اسلام اعتماد کردن به دوست را همراه با اعتدال و میانه روی می پذیرد.(2)
با این وجود باید به دوست توجه کرد و نیازهای مادی و خصوصاً معنوی او را در حد توان برطرف نمود و باز باید در نظر داشته باشیم که دقتمان نسبت به دوستمان تبدیل به خرده گیری و ریزبین بودن در اشتباهات وی نشود.(3) بر اساس مبانی اسلام ما موظفیم از دوستانمان در مقابل اشتباهات مراقبت کنیم که این مسئله هم باعث رشد خود ماست و هم باعث رشد دوستمان.
ص:54
مراقبت از خود هم یعنی همین تقوا. ... مراقب خودمان باشیم ... نزدیکان افراد مراقبت کنند ... دوستان نزدیک از همدیگر.(1)
ص:55
ص:56
تصویر
ص:57
تصویر
ص:58
کوچک ترها قرار است آینده ساز باشند و برای کمک به آینده سازی هر چه بهتر آن ها، رفتار با آنان از نظر اسلام دارای آداب و فرمول خاصی است:
مهربانی + گذشتن از اشتباهات + هدایت آن ها + عمل به وعده ها
کوچک ترها و به ویژه کودکان دارای روحیۀ لطیفی هستند و اگر با آن ها با مهربانی برخورد نکنیم، از ما دور خواهند شد و دوریشان از ما باعث می شود نتوانیم آنها را راهنمایی کنیم. از این رو اسلام به این مسئله سفارش اکید کرده است.(1)
کوچک ترها تجربۀ زیادی ندارند و ممکن است اشتباهاتی داشته باشند، از نظر اسلام بزرگ ترها باید در مواقع لزوم از اشتباهات کوچکترها
ص:59
بگذرند و این حق کوچک ترهاست؛ زیرا در سایۀ این مهربانی و گذشت است که ارتباطات خوبی شکل می گیرد و این ارتباطات مایۀ هدایت می شوند.
همچین لازم است بزرگ ترها نسبت به هدایت و راهنمایی کوچک ترها توجه ویژه داشته باشند. مثل مربی ای که ورزشکاران را برای مسابقه آماده می کند، بزرگ ترها هم باید کوچک ترها را برای آینده سازی و حرکت به سمت آیندۀ روشن آماده کنند. مهم ترین مسئله در یان باره ساختن و پرداختن به روح و هویت کوچک ترهاست.
یک نکته ای که ... ذهن بنده هم همواره خیلی متوجه به آن است، این است که ما در درجۀ اول باید به ساختن و پرداختن شکل روحی کودکانمان اهتمام بورزیم. اگر توانستیم هویت انسانی این کودک را از آغاز کودکی شکل بدهیم و خلقیاتی را در آن به وجود بیاوریم، این برای همیشه به درد خواهد خورد. عوارضی وجود دارد،معمولاً این عوارض اخلاقیات را تحت تأثیر قرار می دهد؛ اما اگر چنانچه شخصیت کودک از آغاز ساخته شد و شکل گرفت، تأثیرات عوارض کمتر خواهد
ص:60
بود و عوامل کمک کننده هم در بین راه کمک خواهد کرد.(1)
وقتی به کوچک تر وعده و قولی داده می شود باید به آن قول عمل کرد.(2)
عمل کردن به این وعده ها بخشی از نظام فکری و هویتی کوچک ترها را شکل می دهد. متأسفانه در موارد بسیاری دیده می شود که وعده هایی دروغین به کوچک ترها داده شده و هیچ تلاشی برای عمل به آن ها صورت نمی گیرد. کمترین پیامد این رفتار این است که اعتماد کوچک تر را از بزرگ تر سلب می کند و وقتی اعتمادی نباشد تربیت یا محقق نمی شود و یا بسیار سخت محقق می شود.
ص:61
ص:62
تصویر
ص:63
تصویر
ص:64
اگر تجربیات و دانش بزرگ ترها و خصوصاً سالمندان را در نظر بگیریم باید انصاف داشت و گفت که اطلاعات هر کدامشان حداقل به اندازۀ یک کتابخانۀ چند هزار جلدی می ارزد. به نظر شما با این کتابخانه ها چگونه باید رفتار کرد؟ پاسخ به این سؤال در فرمول زیر است:
احترام + بردباری + استفاده از تجربیات
متأسفانه در بعضی از موارد آن طور که باید به بزرگ ترها احترام نمی گذاریم. گاهی دیده می شود که کوچک تری به راحتی به بزرگ تر خود پرخاش و بی احترامی می کند و حتی گاهی یک حق ساده را که نشستن بزرگ تر بر روی صندلی در اتوبوس و مترو است، رعایت نمی کنند. اما اسلام به احترام به بزرگ ترها توجه ویژه ای داشته و از همۀ ما خواسته است که به بزرگ ترها احترام بگذاریم.(1)
ص:65
ممکن است احساس کنیم در مسئله ای بیشتر از آنها می فهمیم و ممکن است نظر آن ها در بعضی موارد کاملاً اشتباه باشد، اسلام سفارش کرده است حتی در این گونه موارد هم با بردباری با سالمندان و بزرگ ترها رفتار کنیم.(1)
نکتۀ آخر و البته مهم اینکه به هر حال آن ها یک کتابخانۀ چند هزار جلدی هستند و بر ما لازم است از تجارب و توامندی های آنان به طور صحیح استفاده کنیم.
فرهنگ سازی برای احترام و تکریم سالمندان و ایجاد شرایط لازم برای تأمین سلامت و نگه داری آنان در خانواده و پیش بینی ساز و کار لازم برای بهره مندی از تجارت و توانمندی های سالمندان در عرصه های مناسب.(2)
فکر می کنم هیچ کداممان دوست نداشته باشیم کتابخانه ای چند هزار جلدی را از دست بدهیم. پس بسم الله! اطرافمان احتمالاً پر است از بزرگ ترهایی که هر کدامشان تجربیات زیادی دارند. بیایید از این کتابخانه ها به خوبی استفاده کنیم. از همین الان تا آخر عمر.
ص:66
در رفتار با ساکنان شهر خدا باید خوش رو و خوش گو و خوش خو باشی و در رفتار با اهل علم باید ادب را رعایت کنی و سعی کنی که از ایشان خوب بیاموزی.
و در رفتار با همسایگان و همکاران و ... باید که از خیانت و فریب دوری کنی.
این ها قوانین رفتار با «ساکنان شهر اخلاق» است.
ص:67
1. پرسمان رضوی جلد 7. سبک زندگی (منشور زندگی در منظر امام رضا علیه السلام). معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی.
2. حقوق انسان ها بر هم. مجموعه رهنما جلد 75. جواد محدثی. معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی.
3. آداب اجتماعی در اسلام. حسین بافکار. انتشارات مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما.
4. رفتار سازمانی با رویکرد اسلامی. عباس شفیعی،ابوطالب خدمتی،علی آقاپیروز. انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
ص:68