رهنما95 (فرزند یک امانت است)

مشخصات کتاب

سرشناسه : وظیفه مند، رضا، 1359 -

عنوان و نام پدیدآور : فرزند یک امانت است: عوامل و روشهای موثر در تربیت فرزندان/ نویسنده رضا وظیفه مند ؛ »به سفارش « معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی»آستان قدس رضوی«.

مشخصات نشر : مشهد: انتشارات قدس رضوی،1391.

مشخصات ظاهری : 52ص.؛10×15س م.

فروست : رهنما؛95.

شابک : 978-600-299-078-5

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

یادداشت : واژه نامه.

یادداشت : کتابنامه.

موضوع : تربیت خانوادگی -- جنبه های مذهبی -- اسلام

شناسه افزوده : موسسه انتشاراتی قدس رضوی

شناسه افزوده : آستان قدس رضوی. معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی

رده بندی کنگره : BP253/4/و6ف4 1391

رده بندی دیویی : 297/644

شماره کتابشناسی ملی : 3054615

ص:1

اشاره

تصویر

ص:2

تصویر

ص:3

تصویر

ص:4

فرزند یک امانت است!

عوامل و روش های مؤثر در تربیت فرزندان

اگر دغدغه دارِ پرسش های زیرهستید، این کتاب برای شماست:

1. تربیت دینی به چه معناست؟

2. عوامل و زمینه های مؤثر در تربیت فرزندان چه می باشد؟

3. خانواده، همسالان، مدرسه، رسانه و... چه نقشی در تربیت فرزندان دارند؟

4. برای تربیت درست فرزندانمان چه روش هایی وجود دارد؟

ص:5

تصویر

ص:6

درآمد

اهمیت و ضرورت تربیت انسان بر کسی پوشیده نیست. هیچ مکتب و مذهب یا گروهی نیست که اهمیت و ضرورت تربیت انسان را انکار کند. متأسفانه، در جهان کنونی که رفتار انسان در قالب فنّاوری رفتار و مهندسی ژنتیک شکل می گیرد، زندگی اخلاقی بشر در اثر تزلزل نظام های ارزشی و انحلال مبانی و مقدسات در معرض تهدید قرار گرفته است؛ به این صورت که انسان عقاید پایدار و استوار دینی را از دست داده و با بحران های گوناگون درونی و بیرونی مواجه است. دراین بین، بحران معرفت دینی از همه مهم تر و بدتر از آن، بحران تربیت دینی است.

تنها راه فرار از این بحران ها، روی آوردن به خویشتن خویش، یعنی فطرت اصیل و احساس درونی حقیقت جوست. به همین سبب، در بخش تعلیم و تربیت، به دو مقولۀ تربیت دینی

ص:7

و نقش دین در تربیت اقبال فراوانی نشان داده اند. پرداختن به مباحث تربیت دینی برای ما به این سبب ضرورت دارد که اکثر قریب به اتفاق جمعیت کشورمان مسلمان و حکومت آن نیز اسلامی است. ازسوی دیگر، در روایاتی که به دست ما رسیده است، ائمۀ معصوم‰ بر مسئولیت تربیت دینی تصریح کرده اند.

امام سجاد† در رسالۀ حقوق، در بیان حقوق و مسئولیت های والدین می فرمایند: وَ أَنَّکَ مَسْئُولٌ عَمَّا وَلَّیْتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدَّلَالَة عَلَی رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمَعُونَةِ عَلَی طَاعَتِهِ؛ (= بدان که تو مسئول نیکو تربیت کردن فرزند خود و راهنمایی او به سوی خدا و کمک کردن او برای اطاعت از خدا هستی.)(1)

همچنین امام خمینیŠ نیز در مناسبت های مختلف، بر تربیت دینی فرزندان تأکید می کردند؛ برای مثال، در دیدار با جمعی از معلمان فرمودند: «باید توجه داشته باشید که

ص:8


1- . شیخ صدوق، کتاب من لا یحضره الفقیه، ج2، ص61

این بچه هایی که پیش شما هستند، تربیت دینی بشوند.»(1)

با تمام اهمیت و ضرورتی که جوامع بشری برای تربیت دینی قائل اند، اختلافاتی در اهداف و روش های تربیتی وجود دارد. این اختلافات، مکاتب فکری و دینی مختلف را بر آن داشته که هریک به تناسب اهداف و اصول و ارزش های خود، شیوه ای برای تربیت دینی فرزندان خود در پیش گیرند. در این نوشتار، سعی می کنیم در حد توان و گنجایش، با بهره گیری از منابع دینی و پژوهش های انجام شده در حوزۀ تعلیم و تربیت و روان شناسی و علوم مرتبط دیگر، دسته ای از عوامل و روش های مؤثر درزمینۀ تربیت دینی را مطرح سازیم.

ص:9


1- . امام خمینی€، صحیفۀ نور، ج8، ص92.

تصویر

ص:10

1. تعریف تربیت دینی

تربیت دینی مجموعه رفتارهای عمدی و هدف دار، به منظور آموزش گزاره های معتبر دینی به افراد دیگر است؛ به نحوی که آن افراد در عمل و نظر، به آن آموزه ها متعهد و پایبند شوند.(1) ناگفته پیداست که در جریان تربیت دینی، لازم است مربی به نقش هدایتگرانۀ خود آگاه باشد؛ همچنین نظارت مستمری بر روند پیشرفت تربیت دینی اِعمال کند، به گونه ای که همیشه مراقب این باشد که در فرایند تربیت و پرورش، چه آثاری بر فرد تحت تربیت (متربی) می گذارد. مربی باید متوجه موانع قطعی یا قرارگرفته بر سر راه فرد تحت تربیت یا موانع احتمالی باشد؛ ضمن اینکه به این نکتۀ اساسی نیز توجه داشته باشد که هر نوع تربیت دینی متضمن نوعی آموزش دینی است.

ص:11


1- 1. محمد داوودی، تربیت دینی، چ6، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1389، ص26.

2. عوامل و زمینه های مؤثر بر تربیت دینی

اشاره

مهم ترین عواملی که در تربیت دینی فرزندان مؤثرند، عبارت اند از: 1. عوامل درونی: اراده، فطرت، داشته های ارثی؛ 2. عوامل بیرونی: خانواده، مدرسه، دوستان، رسانه های جمعی و نهادهای فرهنگی و دینی؛ 3. عوامل فوق طبیعی: امدادهای الهی و اخلال های شیطانی. نقش کلیدی و اصلی در تربیت دینی فرزندان، برعهدۀ عوامل درونی است و عوامل بیرونی در رتبۀ بعدی قرار دارند. در میان عوامل بیرونی نیز به ترتیب، خانواده و مدرسه و تلویزیون نقش اصلی را در شکل گیری شخصیت دینی کودکان دارند؛ اما کم کم، نقش مدرسه و گروه دوستان و همسالان پررنگ تر می شود. رسانه های جمعی، نظیر روزنامه ها و کتاب ها و مجلات نیز نقش خود را به صورت غیرمستقیم و به وسیلۀ عوامل تربیتی دیگر، در تربیت دینی فرزندان ایفا می کنند.

ص:12

2.1. اراده

منظور از اراده و اختیار، به صورت دو واژۀ مترادف، نوعی توانایی روانی ویژۀ انسان است که شخص براساس آن می تواند در قلمرو خاصی، تأثیرات زیستی و محیطی را به سلطۀ خویش درآورد و با گزینش خود، رفتار و مسیر رشد خویش را آگاهانه انتخاب کند. با توجه به این مفهوم، روشن است که برخی از ابعاد انسان به صورت طبیعی و خود به خود رشد می کنند و اراده در فرایند رشد این دسته از ابعاد، به طور مستقیم نقشی ندارد. این ابعاد عبارت اند از: رشد در مرحلۀ پیش زادی و رشد سیستم عصبی و رشد جنبه های فیزیولوژیک؛ اما رشد در گروهی دیگر از ابعاد وجودی انسان، به گونه ای است که ارادۀ فرد در آن نقش دارد.(1)

از دیدگاه قرآن، تأثیر همۀ عوامل محیطی و تا حدی وراثتی، مشروط به اراده و اختیار

ص:13


1- . علی مصباح و دیگران، روا ن شناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، ج1، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، 1374، ص245.

انسان است و بدون اراده و اختیار انسان، عوامل دیگر کارایی نخواهند داشت.(1) امام جعفر صادق† در روایتی به این مطلب اشاره می کنند که اطاعت و عصیان ارادی است؛ همچنین ویژگی های بیولوژیک و فیزیولوژیک را از قلمرو اختیار خارج می دانند.(2) به هرحال، انسان موجودی است که توانایی مقاومت در مقابل عوامل بیرونی و درونی را دارد و به دنبال آن، می تواند محیط را به طور کلّی یا جزئی تغییر دهد.

امروزه، انسانی که قرن ها تسلیم محیط طبیعی زمین بوده، به تدریج در پرتو علم و دانش خود، در برابر وضعیت محیط مقاومت کرده است و توانسته تا حد چشمگیری محیط را به نفع خود تغییر دهد. انسان تا حدی پیش رفته که توانسته است وضعیت جسمانی خود را با تغذیۀ صحیح و فراهم کردن بهداشت و عوامل دیگر، به گونه ای مناسب تغییر دهد که بتواند

ص:14


1- 1. انسان، 4؛ مائده، 100.
2- 2. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج5، ص59.

بیشتر زنده بماند و وظایف خود را بهتر انجام دهد. روان شناسی امروز نیز به گونۀ روزافزونی به اختیار و اراده، به عنوان ویژگی روانی خاص انسان پرداخته که نقش تعیین کننده در رفتار و رشد انسان دارد؛ لذا تعدادی از انگیزه های عالی انسان را توصیف کرده است که ویژگی شان این است که به انسان اختصاص دارند و اراده نیز نقش عمده ای در شکوفایی آن ها دارد. این انگیزه های عالی شامل انگیزۀ پیشرفت و انگیزۀ قدرت و انگیزۀ کمال می شود.(1)

عوامل محیطی و به خصوص، عناصر فرهنگی نقش بسزایی در رشد اراده دارند و بخشی از عوامل لازم آن هستند. اسلام به این عناصر فرهنگی به شکل برنامه های تربیتی و دستورالعمل های اخلاقی و حقوقی و نیز آداب ورسوم اجتماعی اشاره کرده است؛ برای مثال، اسلام با سفارش به برخی فرائض مذهبی که ماهیت آن ها خودداری از ارضای فوری برخی

ص:15


1- . علی مصباح و دیگران، پیشین، ص249.

تمایلات و نیازهای سطحی است، نظیر روزه، به تقویت اراده و اختیار کمک می رساند.(1) البته دراین باره نباید از تفاوت های فردی و جنسیتی در رشد اراده غفلت کرد؛ زیرا از برخی دستورالعمل های اسلامی می توان این نکته را استفاده کرد که رشد اراده و مبادی آن در دختران، زودتر از پسران اتفاق می افتد؛ به گونه ای که آنان را از نُه سالگی، به اَعمال ارادی خاصی، همچون روزه گرفتن و اطاعت از فرامین الهی موظف کرده است.

2.2. فطرت الهی

قطعِ نظر از برشمردن فطریات انسانی، آیات و روایات متعددی بر این نکته دلالت دارد که انسان از فطرتی الهی برخوردار است. در قرآن کریم، خداوند خطاب به ابراهیم† می فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذٰلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ...»؛ (= پس روی

ص:16


1- 1. علی مصباح و دیگران، پیشین، ص 258.

خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدا تغییرپذیر نیست.)(1) این آیه به صراحت بیان می کند که رو کردن به دین با فطرت حق گرا، درواقع، پیروی کردن از فطرت الهی و عمل به مقتضای الهی است.

پیامبر اکرمˆ نیز فرموده اند: کُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَی الْفِطْرَة فَأَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِهِ؛ (= هر مولودی بر فطرت »الهی« متولد می شود و این پدر و مادر اویند که او را یهودی و نصرانی یا مجوسی می کنند.)(2)

بدین ترتیب، فطرت الهی از دیگر عواملی است که در شکل گیری رفتارها و باورها و نگرش های انسان تأثیر دارد؛ لذا شایسته است در تربیت دینی، تلاش هایی برای بیدارسازی فطرت انسان صورت گیرد و مربیان از تحمیل فکری و فیزیکی خودداری کنند؛ زیرا زمانی

ص:17


1- 1. روم،30.
2- 2. محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج58، ص187.

به تحمیل نیاز است که برای انسان، ارزشی خلاف خواست فطری وی ترسیم شود. در ادامه، به نکاتی چند دربارۀ بُعد فطری اشاره می کنیم:

1. کارآیی فطرت تا زمانی است که خطری آن را تهدید نکند و مانعی راه را بر آن نبندد و عوامل رشددهندۀ آن فراهم شود؛ و گرنه ارزش های فطری نهفته در انسان شکوفا نمی شود یا حتی پس از شکوفایی، احتمال پژمردگی آن وجود دارد.

2. در سیر تربیت، سه گروه از خطراتِ متناسب با ابعاد سه گانۀ انسان، شکوفایی ارزش های فطری را در مربی و فرد تحت تربیت تهدید می کند: خطر اول، خطری است که به شکل جهل یا غفلت یا تضاد شناختی بروز می کند و با بُعد بینشی انسان سروکار دارد؛ بنابراین ارزش، هرچند فطری باشد، نیازمند تبیین برای روشن شدن مصادیق آن است. بر این اساس، ابهام در هدف و ناآشنایی با مسیر هدایت و ندانستن مصداق صحیح ارزش ها موجب سردرگمی و گاه، انحراف می شود. خطر دوم، به بُعد گرایشی انسان مربوط است و موانعی،

ص:18

همچون هوا و هوس، عشق کاذب، جاذبه های دروغین و سراب ها را شامل می شود. بسیار اتفاق می افتد که فرد در شناسایی مصالح خود مشکلی ندارد؛ اما در تضادِ انگیزه ها قربانی می شود و از نقطه ای ناصواب سر درمی آورد. خطرسوم، به بُعد کنشی انسان مربوط است، به گونه ای که فرد به رغم داشتن شناخت و انگیزه، به دلیل سستی و تنبلی اقدامی نمی کند.

2.3. عوامل مافوق طبیعی

از نگاه اندیشمندان مسلمان، عالَم هستی به دو بخش تقسیم می شود: عالَم غیب و عالَم شهود. عوامل ماورای طبیعی، همچون امدادهای الهی و اخلال های شیطانی، متعلق به عالَم غیب هستند و برخلاف وراثت و محیط، محکوم به قوانین طبیعت نیستند.(1) امام صادق† درزمینۀ تأثیر عوامل ماورای طبیعی در تربیت خاطرنشان می کنند: مَا مِنْ مُؤْمِنٍ اِلّا وَ لِقَلْبِهِ فِی

ص:19


1- . محمد داوودی، نقش معلم در تربیت دینی، چ4، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390، ص91.

صَدْرِهِ أُذُنَانِ: أُذُنٌ یَنْفُثُ فِیهَا الْمَلَکُ وَ أُذُنٌ یَنْفُثُ فِیهَا الْوَسْوَاسُ الْخَنَّاسُ فَیُؤَیِّدُ اللهُ الْمُؤْمِنَ بِالْمَلَک؛ (= قلب هر مؤمنی که در سینۀ او قرار دارد، دو گوش دارد: گوشی که فرشته در آن زمزمه می کند و گوشی که وسواس خناس »شیطان« در آن می خواند؛ پس خداوند متعال انسان مؤمن را با فرشته تأیید می کند.)(1)

مهم ترین عامل ماورای طبیعی که در تربیت دینی انسان مؤثر است، امدادهای غیبی الهی است. خداوند کریم در قرآن می فرماید: «اِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ»؛ (= درحقیقت، ما پیامبران خود و کسانی را که ایمان آورده اند، در زندگی دنیا و روزی که گواهان برپای می ایستند، قطعاً یاری می کنیم.)(2) بر این اساس، خداوند به صورت های گوناگون به مؤمنان امداد می رساند: گاه، امداد الهی قوّت قلب بخشیدن و

ص:20


1- . محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج67، ص48.
2- 2. غافر، 51.

ثبات قدم دادن به مؤمنان در برابر دشمنان است، مانند جریان مادر حضرت موسی†؛(1) گاه، روشن بینی و هدایتی است که خداوند در اختیار برخی قرار می دهد، مانند هدایت اصحاب کهف(2) و گاه، به صورت فراهم کردن زمینۀ موفقیت و پیروزی است، همچون پیروزی مسلمانان در جنگ بدر.(3)

درمقابل، عوامل دیگری نیز به عنوان عوامل اخلالگر وجود دارند که شیطان و یاران او در مسیر تربیت دینی انسان به وجود می آورند. قرآن کریم دراین باره می فرماید: «اِنَّ الشَّیْطَانَ لِلْاِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ»؛(4) بنابراین، او قسم خورده است که انسان را به هر طریقی که ممکن است،

ص:21


1- . قصص، 10.
2- . کهف، 13.
3- . آل عمران، 123.
4- . یوسف، 5.

از راه راست منحرف کند: «قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ.»(1)

نکات درخور توجه در این موضوع آن است که انسان باید در اثر تربیت دینی، شرایطی، مانند مجاهدت (تلاش و کوشش در راه خدا) و اخلاص و صبر را فراهم سازد تا امداد الهی شامل او شود.

2.4. تعامل وراثت و محیط

محیط(2) نیز به عنوان عاملی در پیدایش ویژگی های مؤثر در تربیت دخیل است. این ویژگی ها عبارت اند از: 1. برخی صفات اخلاقی و حالات روانی، مانند غفلت از خدا یا توجه به خدا؛ 2. برخی

ص:22


1- 5. ص، 82.
2- . محیط شامل تمامی متغیّرهای خارج از وجود فرد می شود که از آغاز باروری و انعقاد نطفه تا هنگام تولد و سپس، تا هنگام مرگ، انسان را دربرمی گیرد و بر او تأثیر می گذارد یا از وی تأثیر می پذیرد؛ بنابراین، محیط به دو بخشِ محیط پیش از تولد (درون رحم) و محیط بعد از تولد تقسیم می شود که محیط دوم بسیار گسترده است و عوامل متنوعی را دربرمی گیرد که شامل محیط طبیعی و اجتماعی است نک: علی مصباح و دیگران، پیشین، ص19.

حالات جسمانی، مانند سلامت، مرض، قوت و ضعف بدنی؛ 3. برخی توانایی های ذهنی، مانند تیزهوشی یا کندهوشی. البته تأثیر خاص هر محیط بر ویژگی های جسمی و روحی انسان تردید پذیر نیست؛ بااین حال، گستردگی دامنۀ این تأثیر درخور تأمل است.

ازسوی دیگر، این تأثیرات از محیط جدایی پذیرند و عواملی، همچون نوع فرهنگ و چگونگی تعامل مردم با یکدیگر نیز در آن مؤثر است. به هرحال، جای تردید نیست که هر محیط طبیعی تأثیرات خاصی بر انسان و ویژگی های او دارد که می تواند آسان کننده یا دشوار کنندۀ تربیت فرد باشد.

وراثت هم به سه صورت ممکن است بر تربیت دینی مؤثر باشد:(1)

1. وراثت می تواند زمینۀ تربیت دینی را در کودک فراهم سازد یا به عکس، نابود کند

ص:23


1- . محمد داوودی، نقش معلّم در تربیت دینی، ص97و98.

تصویر

ص:24

و کودک را تربیت پذیر یا تربیت ناپذیر کند. کودکانی که در اثر اختلال های وراثتی، به عقب ماندگی ذهنی یا دیوانگی مبتلا می شوند، تربیت پذیر نیستند؛ ازسوی دیگر، کودکانی که ازنظر ذهنی و روانی در حد متوسط یا عالی هستند، استعداد پذیرش تربیت دینی را به آسانی دارند.

2. گاه وراثت تأثیر مستقیمی بر آموزش معارف دینی دارد، به گونه ای که میزان بهرۀ هوشی هر کودک بر میزان پیشرفت آن ها در تربیت دینی اثر می گذارد. کودکانی که از بهرۀ هوشی بیشتر برخوردارند، می توانند به مدارج برتری از رشد و کمال دینی برسند. میزان توانایی فرد در فهم معارف دینی، بر دیگر ابعاد تربیت دینی، ازجمله عبادات و اعتقادات و صفات اخلاقی تأثیرگذار است.

3. وراثت موجب پیدایش برخی صفات در فرد می شود که می تواند کار تربیت دینی را آسان یا دشوار سازد. برای مثال، اگر کودکی ازطریق وراثت، صفاتی، همچون شجاعت و

ص:25

نجابت و خونسردی را داشته باشد، بخشی از تربیت اخلاقی مدنظر اسلام را داراست؛ اما اگر به عکس، صفاتی، مثل بزدلی و رذالت یا عصبانیت را به صورت موروثی داشته باشد، تربیت دینی او دشوار می شود. دراین صورت، در تربیت دینیِ این فرد باید ابتدا صفات ناشایست را از وی زدود و سپس، فضایل اخلاقی مطلوب را در وی ایجاد کرد.

نکتۀ اساسی و درخور توجه آن است که با وجود کنش متقابل بین عوامل محیطی و جنبه های ارثی، این عوامل همیشه تعیین کننده نیستند؛ بلکه تعامل وراثت و محیط در قلمرو رفتارهای اختیاری انسان، نقش زمینه ساز دارد و عامل تعیین کننده، اراده و انتخاب شخص است.(1) به همین دلیل، نقش سه عامل وراثت و محیط و اراده را در تعبیرات قرآن کریم دربارۀ حضرت مریمƒ، با وجود داشتن کمال اختیار ملاحظه می کنیم.(2) بر همین

ص:26


1- 1. علی مصباح و دیگران، پیشین، ص243.
2- 2. آل عمران، 37؛ تحریم، 12؛ هود، 46.

اساس، اسلام دربارۀ انتخاب همسر و مسائل تولید نسل، دستورالعمل هایی پیشنهاد داده است که برخی از آن ها عبارت اند از:

1. افراد باید به تبعیت از قانون وراثت، همسری برای ازدواج انتخاب کنند که تمامی اوصاف و سجایای اخلاقی و تربیتی شایسته را برای تربیت دینی فرزندان داشته باشد؛

2. همسران برای تولید نسلی سالم و صحیح، درخصوص انتخاب اوقات آمیزش ازنظر کراهت و نحوست، دقت بیشتری کنند؛

3. هیچ یک از والدین، غذای حرام و حتی شبهه ناک نخورند و بر تأثیرپذیری فرزندشان از نوع تغذیه و اخلاق و روحیات مادر در دوران بارداری و شیردهی اهتمامی ویژه داشته باشند.

2.5. خانواده

خاطرنشان می کنیم که کودک تا سن جوانی، بیشتر اوقات خود را در خانواده می گذراند و ازنظر مالی و عاطفی به والدین خود وابسته است و ازآنجاکه در سنین کودکی و نوجوانی

ص:27

، تربیت پذیری فرزند بیش از دیگر دوره های زندگی است، نقش خانواده در تربیت دینی انکارناپذیر و بسیار گسترده تر از دیگر عوامل است.

دراین بین، مسئولیت والدین در تربیت فرزند و انتخاب شیوۀ تربیتی مناسب، بسیار سرنوشت ساز است؛ تا حدی که روش ها و الگوهای تربیتی آن ها به طور مستقیم با ویژگی هایی رابطه دارد که مایل اند این ویژگی ها در فرزندشان وجود داشته باشد؛ بنابراین، چگونگی رابطۀ میان اعضای خانواده و نحوۀ ارتباط والدین با فرزندان، در شکل گیری شخصیت آن ها اهمیت بسیاری دارد.

از نگاه آموزهای دینی، بهترین مدل، مدل تربیتی خانواده های مقتدر است. امیرالمؤمنین† دراین زمینه می فرمایند: أَکْرِمُوا أَوْلَادَکُمْ وَ أَحْسِنُوا آدَابَهُمْ یُغْفَرْ لَکُم؛ (= فرزندانتان را گرامی دارید و خوب تربیت کنید تا خداوند شما را بیامرزد.)(1) این فرمایش حضرت گواهی بر لزوم شخصیت دادن

ص:28


1- . شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج21، ص476.

به فرزندان است؛ زیرا امام † درعین اینکه احترام به فرزندان را ضروری دانسته اند، بر الگودهی شایسته به آنان و طرز رفتار درست با آن ها نیز تأکید ورزیده اند. امام رضا† نیز از شیوۀ مؤثر احترام به فرزند در تربیت حضرت جواد† تا جایی بهره می بردند که ایشان را با نام صدا نمی زدند؛ بلکه بیشتر با کنیه که نزد عرب نشان بزرگداشت و احترام است، ایشان را خطاب می کردند.(1)

در توضیح این مطلب باید بگوییم که منظور از خانوادۀ مقتدر، خانواده ای است که کودک را به شیوه ای اطمینان بخش و قاطع آزاد می گذارد. در چنین خانواده ای، والدین فرزند را به استقلال و آزادی فکری تشویق می کنند، درعین اینکه نوعی محدودیت و کنترل نیز بر فرزند اِعمال می شود. در چنین خانواده ای، اظهار نظر و ارتباط کلامی وسیعی در تبادل

ص:29


1- . محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج50 ، ص19.

کودک با والدین وجود دارد و گرمی و صمیمیت و محبت بین آن ها در حد چشمگیری است. از ویژگی های این گونه خانواده ها، داشتن انضباط به همراه رفتار خودمختارانه است. هرگاه والدین کودک را از چیزی منع کنند یا از وی انتظاری خاص داشته باشند، برای او مسئله را خوب تبیین کرده و دلیل آن را نیز مطرح می کنند.

در چنین خانواده ای تقسیم کار نیز وجود دارد: هریک از اعضا مسئولیتی به عهده می گیرد و در تصمیم گیری ها و تقسیم درآمدها، رفت وآمدها، روش زندگی و دیگر مسائل، براساس مشورت و پیروی از مبنای عقلی و مصلحت اندیشی رفتار می کند. اساس کار این نوع از خانواده ها آن است که همۀ افراد خانواده درخور احترام اند و صلاحیت اظهارنظر دربارۀ مسائل و مشکلات مربوط به خود را دارند؛ بنابراین، در تصمیماتی که دربارۀ آن ها می گیرند یا کاری که به آن ها مربوط است، حق دخالت دارند و در تصمیم گیری ها، عاقلانه وظیفۀ خود را انجام می دهند. نوعی روش عقلایی در تمام شئون زندگی این خانواده ها وجود دارد

ص:30

و اساس این نوع زندگی، بر همکاری و همیاری است. بین اعضای چنین خانواده ای مشورت وجود دارد؛ ولی تصمیم نهایی را پدر می گیرد و برای تصمیمات خود، دلیل قانع کننده ای دارد.(1)

در سیرۀ تربیتی امام رضا† نیز چنین آمده که ایشان با واگذاردن مسئولیت ها به فرزند خود، قدرت مدیریت و رهبری را در او تقویت کردند و نیز زمینۀ استقلال و خوداتکایی وی را فراهم ساختند. حنان بن سدیر می گوید: «...حضرت جواد† با اینکه کودک و نوجوان بود، پیوسته ادارۀ کارهای حضرت رضا† را در مدینه به عهده داشت و به خادمان حضرت امر و نهی می کرد و هیچ یک از خدمتگزاران با وی مخالفت نمی کرد.»(2) این بدان معناست که

ص:31


1- . علی مصباح و دیگران، روان شناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، ج2، چ3، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1385، ص870 تا 874.
2- 1. عزیزالله عطاردی، مسند الامام الرضا†، ج 1، ص214.

حضرت جواد† مدیریت خوبی داشتند و آن ها با ایشان مخالفت نمی کردند. با توجه به این مطالب درمی یابیم که خانواده تأثیر مثبت یا منفی در تربیت فرزند دارد که برخی از ابعاد این تأثیرات عبارت اند از:(1)

1. خانواده در تعیین داشته های وراثتی فرزند مؤثر است. بهرۀ هوشی و توانایی های جسمانی و برخی صفات شخصیتی از راه وراثت به فرزندان منتقل می شود. افزون بر این، نوع اَعمال و رفتار و تغذیۀ پدر و مادر پیش از انعقاد نطفۀ کودک و پس از آن، به طور مستقیم بر تربیت دینی کودک تأثیر می گذارد.

2. نوع عکس ها و پوسترهایی که بر دیوار خانه نصب می شود، در تربیت کودک مؤثر است. همچنین نوع برنامه های صوتی و تصویری و نیز نوع کتاب ها و مجلاتی که والدین به خانه

ص:32


1- . محمد داوودی، نقش معلم در تربیت دینی، ص101 تا 103.

می آورند و خود و دیگر اعضای خانواده استفاده می کنند، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، بر تربیت دینی کودک تأثیر می گذارد.

3. نوع سخنان و گفت وگوهایی که در خانواده، میان والدین و دیگر اعضا مطرح می شود، همچنین لحن سخن گفتن که همراه با الفاظ احترام آمیز باشد یا زشت و رکیک، بر تربیت دینی کودک تأثیر می گذارد و نگرش او را به دین شکل می دهد.

4. نوع رفتارهایی که در خانواده صورت می گیرد نیز بر تربیت دینی کودک تأثیر می گذارد. ازآنجاکه فرزندان به ویژه در سنین خردسالی، به شدت از رفتارهای والدین خود تقلید می کنند، نوع رفتار والدین در شکل گیری شخصیت دینی و اخلاقی و اجتماعی کودک بسیار مؤثر است. والدینی که اهل نماز، روزه، دعا، قرآن و توسل به اهل بیت‰ باشند، فرزندان آن ها نیز خود به خود این رفتارها را از آنان فرامی گیرند.

5. نوع تلقّی ها و انتظارهای والدین و خانواده از تربیت کودک نیز در شکل گیری شخصیت

ص:33

دینی کودک تأثیر بسزایی دارد؛ یعنی خواست والدین مبنی بر اینکه فرزندشان متدین تربیت شود یا خیر یا چه اندازه به آموزه های دینی پایبند باشد.

6. میزان کنترل والدین بر رفتار کودکان و راهنمایی مناسب آن ها در مسائل دینی نیز نقش مهمی در تربیت دینی آنان دارد. والدینی که کودکان خود را درزمینه های مختلف اعتقادی و عبادی و اخلاقی زیر نظر دارند و در مواقع لازم، مسائل ضروری را به آنان آموزش می دهند یا منابع لازم را در اختیار آنان قرار می دهند، فرزندانشان در مسائل دینی موفق اند.

7. نوع روابط خانوادگی نیز تأثیر بسیاری در تربیت دینی فرزندان دارد. خانواده ای که با افراد و خانواده های متدین که ازنظر اخلاقی سالم اند، رفت وآمد دارند، فرزندان آنان نیز با الگوها و اندیشه ها و دوستان شایسته ای آشنا می شوند که تأثیر مثبتی بر تربیت دینی آنان بر جای می گذارند. به عکس، ارتباط خانواده با خانواده ها و افرادی که پایبندی چندانی به دین ندارند، تأثیری منفی بر تربیت فرزندان خواهد داشت

ص:34

2.6. مدرسه

مدرسه به عنوان نهادی اجتماعی، اجزایی(1) دارد که هریک تأثیرات خاص بر نوع رفتارها، نگرش ها، باورها و شناخت های دینی کودکان می گذارد. این تأثیرات ممکن است مثبت یا منفی باشد. برنامۀ درسی یا محتوایی که به کودکان آموزش داده می شود، ممکن است با شناخت ها، باورها، نگرش ها، ارزش ها و رفتارهای دینی سازگار یا متعارض باشد. نوع برخورد برنامۀ درسی با دین و تربیت دینی، تأثیراتی متفاوت بر تربیت دینی دانش آموزان دارد؛ برای مثال، اگر در برنامۀ درسی مدارس، آموزش های دینی جایی نداشته باشد، این تصور به دانش آموزان القا می شود که دین و آموزه های دینی به اندازۀ نجاری و بنایی نیز ارزش ندارد. ازسوی دیگر، گاه ممکن است مدارس در تربیت دینی به آموزش همۀ ابعاد دین نپردازند یا

ص:35


1- . این اجزا عبارت اند از: برنامۀ درسی، ساختار اداری، ظاهر فیزیکی و ساختمان مدرسه، تعامل معلم و دانش آموزان و نیز تعامل دانش آموزان با یکدیگر در مدرسه.

به تربیت دینی، به چشم موضوع فرعی و کم اهمیت بنگرند. دراین صورت، کودکان با تصور اینکه دین بسیار کم اهمیت است، فقط برای رفع تکلیف بدان می پردازند که موجب می شود تأثیری زیان بار بر تربیت دینی آن ها بگذارد.(1)

متأسفانه ازجمله غفلت های بسیار بزرگ که درزمینۀ آموزش دینی، در جامعۀ ما صورت گرفته و به آن لطمه های فراوان وارد آورده، بی توجهی به روان شناسی افراد تحت تربیت است؛ حال آنکه در روایات اسلامی، شواهد گوناگونی وجود دارد که بزرگان دین ما از دیرباز به این موضوع مهم عنایت داشته اند.

توصیه های مکرر نویسندگان کتب و مقالات به معلمان، درزمینۀ تناسب مواد آموزشی دینی با ظرفیت های روان شناختی کودکان، باعث شد که رونالد گلدمن تحقیقات وسیعی

ص:36


1- . محمد داوودی، نقش معلم در تربیت دینی، ص104.

دربارۀ رشد و تکامل تفکر دینی کودکان آغاز کند.(1) محرک وی در این تحقیقات، اشتباهات بزرگی بود که کودکان در تعبیر شنیده های خود می کردند؛ زیرا کودکان همواره واژه های متون دینی را برحسبِ تجربیات خود معنی می کنند و این مسئله گاه چنان تأثیرات منفی به همراه دارد که ممکن است تأثیرات آن تا سالیان متمادی باقی بماند. بنابراین، شایسته است دست اندرکاران تعلیم و تربیت دینی به رشد مفاهیم گوناگون دینی کودکان (رشد تفکر دینی) توجه دقیق و عمیق کنند تا راه برای گزینش روش های مناسب آموزش دینی و زمان طرح برخی عقائد و مسائل دینی هموار شود.

باز بودن یا بسته بودن ساختار مدیریتی مدرسه نیز امکان بروز استعدادها و خلاقیت یا بالقوه ماندن آن ها را به دنبال خواهد داشت. نوع رفتار کادر اداری مدرسه آثار تربیتی خاص

ص:37


1- . نک: ناصر باهنر، آموزش مفاهیم دینی همگام با روان شناسی رشد، چ9، تهران: بین الملل، 1387، ص67.

دارد که ممکن است با نوع ارزش ها و نگرش ها و رفتارهای مطلوب در تربیت دینی سازگار یا مغایر باشد.(1) ساختار ظاهری مدرسه و نوع وسایل و تجهیزات استفاده شده در آن نیز تأثیرات خاصی بر شکل گیری نگرش ها و رفتارهای دانش آموزان دارد که ممکن است نگرشی خاص به آنان القا کند و تأثیر مثبت یا منفی بر تربیت دینی دانش آموزان بگذارد.(2)

هدف اصلی تعاملات معلمان و دانش آموزان تربیت علمی دانش آموزان است؛ ولی این تعامل بر نوع رفتارها، نگرش ها، ارزش ها و باورها و درنتیجه، بر شکل گیری شخصیت آنان نیز تأثیر می گذارد؛ به صورتی که نگرش ها، ارزش ها، باورها و شناخت های دینی کودکان را تقویت یا تضعیف می کند. ازسوی دیگر، ویژگی های فردی و شخصی معلمان نیز باعث می شود که

ص:38


1- 1. محمد داوودی، نقش معلم در تربیت دینی، ص 104.
2- 2. پیشین، ص105.

دانش آموزان از آن ها در زمینه های مختلف الگو بگیرند.(1) گروه های دوستی دانش آموزی نیز از راه های مختلفی، نظیر تأیید یا رد برخی ارزش ها و رفتارها و باورهای یکدیگر، بر اعضا تأثیر می گذارند که ممکن است تأثیری مثبت یا منفی در تربیت دینی فرزند داشته باشد.(2)

2.7. گروه همسالان

تو اول بگو با کیان دوستی *** من آنگه بگویم که تو کیستی

هر انسانی به معاشرت با دوستان و همسالان خود نیاز دارد؛ زیرا احساس تعلق و وابستگی به دیگر انسان ها از نیازهای اساسی فردی است که درزمینه های مختلف، ازجمله رابطه با همسالان، بروز می کند و بر رشد روانی و جسمی و تربیتی و بالاخره شکل گیری شخصیت فرد تأثیر می گذارد.

ص:39


1- . پیشین، ص106.
2- 2. پیشین، ص107.

پیامبرˆ می فرمایند: اَلْمَرْءُ عَلَی دِینِ خَلِیلِهِ وَ قَرِینِه؛ (= هرکسی بر دین دوست و رفیق خود است.)(1) تأثیر معاشرت با دوستان و همسالان بر کودکان شدیدتر است و ممکن است منفی یا مثبت باشد؛ زیرا هنوز ساختار شخصیتی کودک به طور کامل شکل نگرفته است.

دوستان و همسالان از چند راه بر رفتار و نگرش و شخصیت دینی فرزندان تأثیر می گذارند:

1. با الگودادن؛

2. تقویت یا تنبیه: اگر گروه همسالان رفتاری را تقویت کند، آن رفتار در فرد تثبیت می شود؛ به عکس، اگر گروه همسالان رفتاری را تأیید نکند و کودک به سبب آن مسخره یا طرد شود، آن رفتار حذف می شود؛

3. گاه موقعیت کودک در گروه همسالان نیز باعث قوت یا ضعف خودپندارۀ وی می شود؛

ص:40


1- 1. محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج71، ص201.

4. دیگر آنکه گروه همسالان منبع اطلاعاتی هستند که بر نگرش دینی کودک و تعیین سلیقۀ وی تأثیر می گذارند.

با توجّه به این مطالب، شایسته است که والدین توجه کنند که دوستی فرزندان در دورۀ کودکی، فقط رفاقت ساده ای است که بر اثر اشتراک عادات و به خصوص بازی ایجاد می شود؛ اما به سبب وابستگی عمیق فرزند به خانواده و تداوم نیافتن دوستی های وی با دیگران، امکان کنترل مستقیم بر رفتارها و ارتباطات وی با دیگران به راحتی فراهم است. درمقابل، در دوران نوجوانی، هم زمان با تضعیف پیوند بین والدین و فرزندان، ارتباط آن ها با همسالان و دوستان به گونه ای افزایش می یابد که ممکن است اِعمال کنترل شدید و دخالت های نابجای والدین، به مهم ترین عامل مشکل ساز در روابط فرزند و والدین تبدیل شود.

والدین می توانند ضمن حفظ موضع برتر خود، با درک نیازهای فرزندان، برای کمک به آن ها ابراز اشتیاق کنند و اجازۀ بروزدادن احساسات مختلف را به آنان بدهند که این میسّر

ص:41

نمی شود، مگر با ایجاد ارتباط قوی با فرزند و نظارت و کنترل غیرمستقیم بر دوستی ها و ارتباطات وی. برای مثال، والدین برای کنترل ارتباطات فرزند با همسالان می توانند با دعوتی ساده از دوستان وی، با آن ها آشنا شوند تا با اطلاع از علایق و خواسته های دوستان او، وضعیت بهتری برای درک کردن وی فراهم سازند.

2.8. نهادهای دینی و فرهنگی

حضور فرزندان در مؤسسات دینی و فرهنگی، مثل مساجد، هیئت های مذهبی، مجالس روضه و فرهنگ سراها علاوه بر آنکه نقش آموزشی دارد، نقش تربیتی نیز دارد؛ به گونه ای که می توان در این اماکن، با آموزش اخلاقیات، آداب ورسوم، قوانین و هنجارهای اسلامی، به هویت اسلامی کودکان شکل داد تا در تربیت دینی آنان تأثیر بسزایی داشته باشد.

2.9. وسایل ارتباط جمعی

مراد از وسایل ارتباط جمعی، رادیو، تلویزیون، مطبوعات، سینما و اینترنت است. از آغاز

ص:42

دهۀ 1970، استفاده از رادیو و تلویزیون برای تربیت دینی در سطح جهانی، به صورت بی سابقه ای گسترش یافته است؛ درحالی که پیش تر، در بسیاری از کشورها، برنامه سازان فقط گاهی برنامه های دینی را در رادیو و تلویزیون نمایش می دادند.(1)

درمجموع، می توان گفت که نفوذ این وسایل ارتباطی از نفوذ خانواده و مدرسه و همسالان نیز بیشتر است. این وسایل ارتباطی با ارائۀ الگو و اطلاعات و نگرش های خاص راجع به موضوعات مختلف، ممکن است تأثیر مثبت یا منفی بر تربیت دینی کودکان و شکل گیری شخصیت آن ها بگذارند.

آمارهای رسمی نشان می دهد که افراد ایرانی نزدیک به چهار ساعت و نیم در روز، تلویزیون مشاهده می کنند و این میزان در کشورهای دیگر به شش ساعت می رسد. میزان

ص:43


1- 1. عبدالرضا ضرابی، مجموعه مقالات تربیتی، چ1، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی€، 1388، ص97

تصویر

ص:44

استفاده از اینترنت و اتاق های چَت را در برخی کشورها، بیش تر از این گزارش کرده اند.(1)

حال اگر محتوایی که ازطریق وسایل ارتباط جمعی ارائه می شود، مفید و سازنده باشد، تأثیر خوبی بر فرزندان می گذارد و می تواند زمینه ساز تربیت دینی وی باشد؛ ولی اگر محتوای ارائه شده مضر باشد، تأثیر سوئی بر رفتارها، نگرش ها و شخصیت آنان بر جای خواهد گذاشت. امام خمینیŠ دراین زمینه می فرمایند: «در زمان طاغوت، همۀ این دستگاه ها »رادیو و تلویزیون و دستگاه آموزشی« دستگاه هایی بود که جوان های ما را خواب می کرد. همه را می خواست از سرنوشت خودشان غافل کند؛ درصورتی که سینما برای این مقاصد شومی که این ها در این مدت طولانی طرح ریزی کرده بودند، نبوده. این ها چیزهایی است که آموزشی است. رادیو، تلویزیون یک دستگاه آموزشی است.»(2)

ص:45


1- . گروه روان شناسی، تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن، ج2، چ3، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی€، 1388، ص201
2- 1. امام خمینی، صحیفۀ نور، ج5، ص210.

3. روش های تربیت اسلامی

اشاره

مراد از روش های تربیتی، شیوه ها و رفتارهایی است که مربی برای تحقق بخشیدن به اهداف تربیتی، به کار می بندد. درحقیقت، روش های تربیتی مظهر و نمود کار تربیت اند و بخش بزرگ موفقیت مربی و یک نظام تربیتی، درگرو شیوه هایی است که برای رسیدن به اهداف تربیتی به کار می گیرند.

3.1. روش های خاص

اشاره

روش هایی هستند که اغلب، یا در بُعد ایجاد و تثبیت خصلت و رفتاری مطلوب و پسندیده به کار می رود یا در بُعد حذف و کاهش رفتار و صفتی ناپسند. دو دستۀ کلّی از این روش های تربیتی عبارت اند از: ایجادی و اصلاحی.

ص:46

1.3.1. روش های ایجادی

مراد از روش های ایجادی، روش هایی است که در ایجاد رفتاری تازه یا تداوم و تثبیت رفتارهای نیک و درست به کار می رود. این روش ها عبارت اند از:

1. تربیت الگویی: در این روش، مربی برای ترغیب فرد تربیت پذیر به انجام دادن یا تداوم عملی و نیز دارا شدن صفتی پسندیده، تربیتی به کار می گیرد تا فرد تربیت پذیر بتواند شخصی را که در نظرش مهم و محبوب است، در حال انجام دادن آن عمل و رفتار ببیند یا نتیجۀ صفت و خصلت او را مشاهده کند.

بر این اساس، «الگوها می توانند گاه عینی و مستقیم و گاهی نیز تاریخی و غیرمستقیم باشند. نَقل ِ فعالیت ها و منش تربیتی چهره های مورد احترام و اعتبار، از نوع ارائۀ الگوی غیرمستقیم است؛ اما همان گونه که مشاهدۀ الگوی عینی نقش تهییجی دارد، اطلاع و

ص:47

آگاهی از الگوهای معتبر تاریخی هم این نقش را ایفا می کند.»(1)

تأثیر عمیق و جدّی الگو مبتنی بر روحیۀ تقلید و همانند سازی در انسان است که قرآن نیز در آیۀ 31 سورۀ مائده، ضمن بیان داستان قابیل و درماندگی وی در پنهان سازی جسد برادرش به آن اشاره می کند. در روان شناسی امروز نیز می توان از سازوکارهای تربیتی معصومان‰ استفاده کرد که این کار گونه ای الگوسازی است؛ به ویژه، در معتقدان به منزلت والای آنان، نقش تهییجی و ترغیب کنندۀ روانی دارد. البته بحث های دیگری نیز درخصوص این موضوع امکان مطرح شدن دارد که به دلیل اختصار به آن نپرداختیم.

2. بشارت دادن: مربی در این روش، با آگاهی دادن از نتایج و ثمرات کارهای نیک و خوب به متربّی، شوق و انگیزۀ کافی برای انجام دادن عمل را در او فراهم می سازد و آن چنان

ص:48


1- 1. سیدعلی حسینی زاده، پیشین، ص26.

سروری در وی ایجاد می کند که اثر و نتیجۀ آن در ظاهر و صورت او آشکار می شود. در بحث تربیت دینی، گاه ممکن است تکالیف تربیتی مستلزم تحمل مشقات و سختی هایی باشد و رغبت و انگیزۀ لازم را در متربّی فرونشاند؛ لذا برای کاهش احساس این دشواری و جایگزینی امید و عشق به جای آن، باید از روش بشارت دادن استفاده کرد.

3. تشویق: این روش در روان شناسی «تقویت» نام دارد. در این روش، پس از آنکه فرد تحت تربیت، رفتاری مطلوب از خود نشان داد، مربی به منظور افزایش و تکرار و تثبیت عمل و رفتار او، به او محرک مطلوبش را ارائه می دهد. ویلیام جیمز دراین باره می گوید: «عمیق ترین انگیزه در نهاد آدمی، عطش تحسین شدن است.»(1)

تشویق به صورت های گوناگون گفتاری و کلامی یا عملی و فعلی می تواند انجام شود که

ص:49


1- 1. حسین دهنوی، نسیم مهر، ج2، چ6، قم: خادم الرضا†، 1385، ص50.

در سیرۀ پیامبرˆ و ائمۀ معصوم‰ نیز به چشم می خورد. ذکر اوصاف مؤمنان در قرآن و روایات و وعده های الهی به بهشت و پاداش اَعمال نیکوکاران، جلوه هایی از تشویق در فرهنگ اسلامی به شمار می روند. محققان برای اینکه امر تشویق همگام با اصول تربیتی صحیح باشد و زیان و خطری برای فرد و جامعه به بار نیاورد، نکاتی را یادآوری کرده اند.(1) این نکات از این قرارند:

1. مربی تا حد ممکن از ظهور چشمگیر جنبه های مالی تشویق پیشگیری کند؛ زیرا غفلت از این مسئله، فرد را به سوی دنیاخواهی سوق می دهد؛

2. مربی دقت کند که تشویق بیش ازاندازه نباشد که در غیراین صورت، زیانش بیش از نفع آن خواهد بود؛

ص:50


1- 1. عباس اسماعیلی یزدی، فرهنگ تربیت، قم: مسجد مقدس جمکران: 1382، ص108.

3. بهتر است تشویق مکرّر نباشد که با تکرار، از ارزش آن کاسته خواهد شد؛

4. تشویق نباید حالت رشوه و تملق به خود بگیرد؛

5. تشویق در هر کاری، باید متناسب با آن کار و درخور شأن شخص باشد؛

6. مربیان بهتر است در تشویق، مسائل اجتماعی و مقررات دینی و معتقدات فرهنگی را درنظر بگیرند؛

7. لازم است مربی برای کارهایی شیوۀ تشویق را به کار گیرد که خطر و زیان فردی و اجتماعی به بار نیاورد؛ همچنین بهتر است افراد را به کارهایی ترغیب کند که شرع نیز آن را تأیید می کند.

2.3.1. روش های اصلاحی

روش های اصلاحی به آن دسته از روش های تربیتی می گویند که هدف از آن ها، حذف یا

ص:51

کاهش رفتاری ناپسند، اعم از رفتار ظاهری یا مسائل درونی، همچون تفکرات ناصحیح و ناپسند است. برخی از این روش ها عبارت اند از:

1. تغافل: یکی از نیازهای معنوی و روحی انسان ها این است که مایل نیستند دیگران از خطا و اشتباهات آن ها مطلع شوند و از این راه، خواهان عزت نفس خویش اند. دراین بین، انتساب به غفلت از روش های نیکوی برخورد با متربی است، البته درصورتی که خطای وی ناچیز و اندک باشد؛ یعنی مربی باید فرض را بر آن بگذارد که صدور چنین عملی از این فرد، از سرِ غفلت و ناآگاهی به عواقب سوء آن عمل بوده یا اصولاً از قبح و زشتی آن اطلاعی نداشته یا بر فرض اطلاع، سهواً و ناخواسته چنین عملی را انجام داده است.

این شیوۀ تربیتی آثار مهمی دارد که برخی از آن ها عبارت اند از: اول، حرمت متربی محفوظ می ماند، به ویژه اگر در نهان خطا کرده باشد، فرصتی برای تجدید نظر می یابد؛ دوم، قدر و منزلت مربّی در نزد فرد تحت تربیت حفظ می شود. امیرالمؤمنین† می فرمایند: عَظِّمُوا

ص:52

أَقْدَارَکُمْ بِالتَّغَافُلِ عَنِ الدَّنِیِّ مِنَ الْأُمُور؛ (= قدر و منزلت خویش را با تغافل گرامی بدارید.)(1)

2. انذار: این روش در نقطۀ مقابل روش ترغیب و بشارت است و مراد آن است که فرد تربیت پذیر را از نتایج سوء عمل خود آگاه سازیم. توجه به این نکته خالی از لطف نیست که انذار به معنای آگاهی دادن از مجازات و پیامد سوء عمل است؛ برخلاف وعید که به معنای وعدۀ مجازات و کیفر در صورت ارتکاب عمل ناشایست است.

3. محروم سازی و جریمه کردن: انسان ها و حتی کودکان تعلقات و دلبستگی های فراوانی دارند. محروم سازی روشی است که در آن، متربی به سبب انجام دادن رفتاری ناصواب، برای مدتی معیّن، از دریافت آنچه مطلوبش است و بدان رغبت دارد، بازداشته می شود. البته باید سه شرط را در این روش مدنظر قرار داد: اول اینکه نباید زمان محرومیت به قدری طول

ص:53


1- . محدّث نوری، مستدرک الوسائل، ج119، ص189.

بکشد که متربّی را مأیوس سازد؛ دوم اینکه محرومیت از نیازهای اساسی و اولیه، مثل آب، غذا و...، پسندیده نیست؛ سوم اینکه فرد تحت تربیت را باید از چیزی محروم کرد که به آن رغبت و علاقه داشته باشد؛ و الّا اگر خود متربّی به محرومیت از چیزی، مثل خروج از کلاس، متمایل باشد، این روش اثرگذار نخواهد بود.

4. تنبیه: تنبیه در لغت، به معنای آگاهانیدن و بیدار کردن و واقف کردن به چیزی است.(1) در اصطلاح، به عملی تنبیه می گویند که لازمۀ آن، آگاه و هوشیار کردن باشد. چنین مشهور است که تنبیه ازنظر روان شناسان مطرود است و باید از آن اجتناب کرد؛ به دلیل آنکه آثار منفی از خود بر جای می گذارد. اما بیشتر دانشمندان و علمای اسلامی تنبیه را ازنظر اسلام جایز دانسته اند و برای آن شرایط و حدودی را تعیین کرده اند.

ص:54


1- . دهخدا، مادۀ تنبیه

روشن است که تنبیه طبقِ معنای عام، دورساختن چیزی از ارگانیسم است که فرد خواستار آن است یا دادن چیزی است به او که طالب آن نیست.(1) تنبیه اقسام گوناگونی دارد که عبارت است از: تغافل، بی اعتنایی، تهدید، تحقیر، سرزنش، تمسخر، محروم سازی، جریمه، تغییر چهره، روی برگرداندن و تنبیه بدنی؛ اما برطبق معنای خاص، ارائۀ محرکی آزارنده یا تنبیه کننده است(2) که این نوع تنبیه شامل تغافل و بی اعتنایی و محروم سازی نخواهد شد. دراین بین، تنبیه بدنی یا کتک زدن محل بحث و تردید است.

به هرحال، در بحث تربیت، مباحث بسیاری دربارۀ تنبیه کودکان مطرح است؛ نظیر مقدار و سنّ تنبیه کودکان و اثرداشتن آن و کسانی که اجازۀ تنبیه آن ها را دارند؛ اما در این فرصت، فقط به ذکر این نکته اکتفا می کنیم که روایات معصومان‰ تنبیه کودک را برای تربیت کردن او جایز می دانند، گرچه این روش مطلوبیت درجه اول را ندارد؛ یعنی مادامی که برای

ص:55


1- 2. بی آر هِرگِنهان، مقدمه ای بر نظریه های یادگیری، ترجمۀ علی اکبر سیف، چ10، تهران: دوران، 1385، ص116.
2- . علی اکبر سیف، روان شناسی پرورشی، چ5، تهران: آگاه، 1370، ص246.

تربیت کودک از روش های دیگر بتوان استفاده کرد، بهتر است از این روش استفاده نشود. چه بسا اگر از روش های دیگر به نحو صحیح استفاده شود، هیچ گاه نیازی به تنبیه کودک احساس نشود؛ ولی درهرحال، اگر ازنظر مربی برای تربیت کردن کودک به تنبیه نیاز بود، تنبیه او جایز است و مضرات فرضی، در برابر اصل هدایت و تربیت کودک، اهمیت چندانی ندارد.

درخصوص تنبیه کردن باید نکاتی مدنظر قرار داد تا نتیجۀ مطلوب بدهد: تنبیه باید بلافاصله بعد از عملِ نامطلوب و با توضیح همراه باشد تا متربّی بداند که به چه علت او را تنبیه کرده اند؛ همچنین شدت و مقدار تنبیه باید متناسب با عمل نامطلوب باشد. باید به خاطر داشته باشیم که ممکن است تنبیه شونده در برابر تنبیه کننده، از خود واکنش متقابل (پرخاشگری به شخص تنبیه کننده) نشان دهد یا کینۀ او را به دل بگیرد؛ ضمن

ص:56

اینکه ممکن است تنبیه در کودکان، علاوه بر صدمات جسمانی، سبب ترس و وحشت و اضطراب آنان شود. نکتۀ آخر اینکه ممکن است زمانی که تنبیه کننده حضور نداشته باشد، کودک رفتار نامطلوب را تکرار کند.

3.2. روش های عام

اشاره

روش های عام روش هایی است که هم در بخش تربیت ایجادی و هم در بخش تربیت اصلاحی کارایی دارد. گاه مربی برای تربیت افراد، این گونه روش ها را به کار می گیرد. ارائۀ شناخت و دیدگاه های لازم، فراهم کردن مقدمات لازم برای بروز عمل، اصلاح شرایط، ایجاد محیط مناسب و... جزو این روش ها هستند.

1.3.2. قصه و داستان گویی

از روش های تأثیرگذار در بحث تربیت، بیان ارزش های تربیتی در ضمن قصه و داستان گویی است؛ زیرا قصه و داستان از چیزهایی است که فرزندان به آن علاقۀ بسیار دارند و عاملی

ص:57

مهم در شکل گیری شخصیت آن ها به شمار می رود. روش قصه گویی و داستان سرایی، روش حسی و تجربی است که تأثیرش از روش عقلی بیشتر است؛ زیرا درک آن برای همه میسّر است و نیاز به استدلال عقلی ندارد.

داستان ها به صورت ناخودآگاه، شالودۀ رفتاری خاصی را برای کودکان می ریزند با این شرط که اندیشیده و براساس برنامه و مقصدی تهیه شده باشند. بسیاری از شرارت ها و ستمکاری ها و کج رَوی ها از طریق داستان در کودک پدید می آید و همچنین بسیارند جنبه های مثبت خلق وخوی آدمی که به علت شنیدن قصه ها ایجاد می شوند.(1)

قرآن کریم نیز تاریخ و سرگذشت اقوام و ملل گذشته و بسیاری از اصول و ارزش های تربیتی و اخلاقی را به صورت قصه و داستان بازگو کرده است. مربیان تعلیم و تربیت دینی

ص:50


1- . علی قائمی، پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان، چ3، امیری، 1364، ص107.

نیز باید از این روش بهره جویند و به این نکته توجه داشته باشند که اگر داستان های انتخابی آن ها با احساسات و عواطف فرزندان هماهنگی و سازگاری داشته باشد، به طور طبیعی تأثیر خود را بر فرزندان خواهد گذاشت.

به طور کلّی، وضعیت سنّی مخاطب، اوضاع اجتماعی، معتقدات و آداب و رسوم، وضعیت تاریخی و جغرافیایی و مکان قصه گویی، مناسب بودن داستان را مشخص می سازد؛ اما درعین حال، باید برای انتخاب قصه ای خوب و مناسب، نکاتی درنظر گرفت که برخی از آن ها عبارت اند از:(1)

1. طرح قصّه به گونه ای باشد که در شنونده، انتظار بیافریند، نه آنکه ملال آور باشد؛ 2. داستان گویی بهانه و وسیلۀ نصیحت های مستقیم و توجیه و تفسیر مسائل بزرگ ترها نباشد؛

ص:59


1- . ناصر باهنر، پیشین، ص206 و 207.

بلکه پیام داستان از خود داستان بجوشد و غیرمستقیم بر مخاطب تأثیر بگذارد؛ 3. زبان و پیام داستان با سنّ شنونده بیگانه نباشد؛ 4. از بدآموزی و خرافه به دور باشد؛ 5. مهم تر از همه، اینکه باید قصه گو سعی کند قصه و داستان برای کودکان فهمیدنی باشد و آن را به اندازۀ رشد و درک آن ها بیان کند. بر این اساس، لازم است قصه گو نکات بسیاری در قصه گویی مراعات کند.

2.3.2. روش موعظه و نصیحت

بزرگان برای موعظه، معانی متعددی ارائه کرده اند که به دلیل اختصار، به تعریف علامه طباطباییŠ دراین باره بسنده می کنیم. ازنظر ایشان، موعظه بیانی است که شنونده را نرم می کند و قلبش را به رقت می آورد.(1) امروزه، هرگاه سخن از موعظه و نصیحت کردن پیش

ص:60


1- 1. ترجمۀ المیزان، ج16، ص123.

می آید و پدر یا معلمی دلسوز درصدد نصیحت و موعظه کردن فرزند و دانش آموز برمی آید، اولین ایرادی که مطرح می شود، این است که موعظه و نصیحت در مخاطبان تأثیری ندارد. می گویند موعظه و نصیحت کردن باد در غربال ریختن و آب در هاون کوفتن است؛ بنابراین، برای تربیت باید روش های دیگری را جست وجو کرد و به کار بست.(1)

با همۀ این اوصاف، به شهادت تاریخ، تقریباً همۀ تمدن ها و نظام های تربیتی از این روش استفاده کرده اند. پندنامه های فراوانی که به صورت نثر یا شعر از گذشتگان به ما رسیده، گواه این مدعاست. نگاهی گذرا به سیرۀ تربیتی معصومان‰ نیز نشان دهندۀ آن است که آنان از موعظه به عنوان روشی تربیتی استفاده می کردند و این مواعظ نیز مؤثر واقع می شد؛ بنابراین، نمی توان گفت، موعظه به عنوان روشی تربیتی کارایی ندارد. باید

ص:61


1- . محمد داوودی، تربیت دینی، ص191 و 192.

بگوییم که کارسازبودن این روش، همچون دیگر روش های تربیتی، هنگامی است که با شرایط و ویژگی های لازم همراه باشد.

برای آنکه روش موعظه و نصیحت به درستی نقش تربیتی خود را ایفا کند، شایسته است موعظه کننده، خود نمونۀ عملی از موعظۀ خویش باشد؛ همچنین موعظه گر زبانی نرم و لَیّن داشته باشد تا سبب رقّت و خشیَت شود و این احساس را به طرف مقابل منتقل کند که خیرخواه و دوستدار اوست. نکتۀ دیگر اینکه موعظه باید متناسب با حال و وضع مخاطب باشد؛ زیرا معمولاً موعظه های طولانی و تکراری چیزی جز خستگی و ملال به دنبال ندارند. درنهایت، موعظه شونده نیز باید گوش موعظه پذیری داشته باشد و خود را برای پذیرش آن آماده سازد.

ص:62

نتیجه گیری

مسئولیت والدین در تربیت دینی فرزندان و انتخاب شیوه های تربیتی مناسب، بسیار سرنوشت ساز است تا جایی که می توان گفت روش ها و الگوهای تربیتی آن ها به طور مستقیم با ویژگی هایی رابطه دارد که مایل اند در فرزندشان وجود داشته باشد.

در این میان، اختلاف در اهداف و روش های تربیتی مکاتب فکری و دینی مختلف ایجاب می کند که والدین به تناسب اهداف و اصول و ارزش های دینی خود، با بهره گیری از منابع دینی و تحقیقات و پژوهش های انجام شده، عوامل و روش های مؤثر درزمینۀ تربیت دینی را شناسایی کنند و شیوه های مناسبی را برای تربیت فرزندان خود برگزینند.

ص:63

برای مطالعۀ بیشتر

1. حسینی زاده، سیدعلی، سیرۀ تربیتی پیامبر… و اهل بیت‰ (تربیت فرزند)، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.

2. ابوطالبی، مهدی، تربیت دینی از دیدگاه امام علی†، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی€.

3. تنه کار، محسن، چگونگی تربیت فرزندان دلخواه، نجابت.

4. قائمی مقدم، محمّدرضا، روش های آسیب زا در تربیت از منظر تربیت اسلامی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.

6. محمدیان، مجید، روش های تربیت نوجوانان و جوانان در اسلام، انتشارات خُلُق.

ص:64

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109