عنوان و نام پدیدآور: احکام اعتکاف : ویژه استادان برگرفته از فتاوا و استفتائات فقهای معاصر/گردآوری گروه علمی اداره پاسخ گویی به سوالات دینی و اطلاع رسانی ؛ ویراستار سیدحمید حیدری ثانی.
مشخصات نشر: مشهد: آستان قدس رضوی، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی، 1393
مشخصات ظاهری: 154 ص.؛ 9/5 × 19 س م
شابک: 7-160-299-600-978
وضعیت فهرست نویسی: فیپا
یادداشت: کتابنامه.
موضوع: اعتکاف
موضوع: اعتکاف (فقه)
موضوع: اعتکاف -- فتواها
شناسه افزوده: حیدری ثانی، سیدحمید، ویراستار
شناسه افزوده: آستان قدس رضوی. اداره پاسخگویی به سئوالات دینی و اطلاع رسانی
شناسه افزوده: آستان قدس رضوی .معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی
رده بندی کنگره: 1393 3 الف/ 2/ 188 BP
رده بندی دیویی: 297/354
شماره کتابشناسی ملی: 3470283
ص: 1
ص: 2
احکام اعتکاف
نس_خ_ۀ 5، خ_رداد1391
آس_ت_ان ق__دس رض_وی
معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی
ادارۀ پاسخ گویی به سؤالات دینی و اطلاع رسانی
گردآوری: گروه علمی ادارۀ پاسخ گویی به سؤالات دینی و اطلاع رسانی
ویراستار: سیدحمید حیدری ثانی
طراح جلد: علی بیات
نشانی: حرم مطهر امام رضا(ع)، صحن جمهوری اسلامی، ادارۀ پاسخ گویی به سؤالات دینی و اطلاع رسانی
تلفن: 2020 3– 0511 دورنگار: 2240602 – 0511
تارنما: www.ep.aqrazavi.org
رایانامه: eppasokh@aqrazavi.org
ص: 3
رهیافت احکام؛ اح_کام اعتکاف نسخۀ 5، اردیبهشت1392
ویژۀ استادان
برگرفته از فتاوا و استفتائات فقهای معاصر
گروه علمی ادارۀ پاسخ گویی به سؤالات دینی
ص: 4
ص: 5
پیشگفتار: 9
مقدمه: 11
فصل اول: تعریف اعتکاف 13
1.1. وقت اعتکاف 15
2.1. اقسام اعتکاف 16
فصل دوم: نیابت در اعتکاف 17
فصل سوم: شروط اعتکاف 21
1.3. اسلام، ایمان 23
2.3. عقل 24
3.3. نیت 24
1.3.3. وقت نیت 27
4.3. روزه 29
نوع روزه اعتکاف 29
1.4.3. حکم حائض و مستحاضه 31
2.4.3. نذر روزه در سفر 35
نذر روزه با وجود روزه قضا 38
5.3. شرط زمانی اعتکاف 40
1.5.3. روز اعتکاف 41
1.1.5.3. اعتکاف تلفیقی 41
مسأله ای در نذر روزه اعتکاف 42
2.1.5.3. منظور از روز در اعتکاف 43
6.3. شرط مکانی اعتکاف (مسجد جامع بودن) 44
1.6.3. تعریف مسجدجامع 45
2.6.3. راه های احراز مسجد جامع 49
3.6.3. مساجد جدیدالتأسیس 50
4.6.3. تعدد در مسجدجامع 50
5.6.3. اعتکاف در مسجد مقدس جمکران 51
ص: 6
6.6.3. اعتکاف در مساجد دیگر 51
7.6.3. اعتکا ف کردن درغیر مسجد جامع به قصد رجاء 52
8.6.3. اعتکاف در غیرمسجد جامع 52
9.6.3. اعتکاف در مسجد جامع 53
7.3. اجازه دادن کسی که اجازۀ او برای اعتکاف معتکف معتبر است (إذن شوهر، والدین و صاحب کار)........ 53
1.7.3. اجازۀ پدر و مادر 55
2.7.3. اجازۀ شوهر 56
8.3. استمرار ماندن در مسجد 58
1.8.3. خروج از محل اعتکاف: 58
2.8.3. صورت های جواز خروج از مسجد 60
1.2.8.3. ادای شهادت 60
2.2.8.3. اداء دین 61
3.2.8.3. نمازجماعت: 62
4.2.8.3. تشییع جنازه و عیادت مریض: 63
5.2.8.3. نمازجمعه 64
6.2.8.3. استقبال و تودیع مؤمن 65
7.2.8.3. خروج برای وضو و غسل مستحبّی 65
8.2.8.3. شرکت در درس 67
9.2.8.3. شرکت در امتحان 69
10.2.8.3. وسایل مورد احتیاج 72
فصل چهارم: مسائل شروط اعتکاف 75
1.4. ارتداد 77
2.4. عدول از نیت 77
3.4. نیابت از اکثر 78
4.4. نوع روزۀ اعتکاف 78
5.4. قطع اعتکاف 80
6.4. نذر اعتکاف 80
1.6.4. قصد روزۀ دیگر در نذر اعتکاف معین 80
2.6.4. نذر کمتر از سه روز 81
3.6.4. مصادف شدن روز سوم اعتکاف با عید 82
4.6.4. معلّق کردن نذر اعتکاف 83
ص: 7
5.6.4. نذر اعتکاف بدون شب 85
6.6.4. اعتکاف شب اول در نذر 86
7.6.4. نذر یک ماهۀ اعتکاف 87
8.6.4. متوالی بودن اعتکاف در نذر یک ماهه 88
9.6.4. اخلال در نذر اعتکاف متوالی 91
10.6.4. اخلال در نذر اعتکاف غیرمتوالی 94
11.6.4. نذر اعتکاف پنج روز 95
12.6.4. ترک نذر معین 95
7.4. احکام مسجد 97
1.7.4. وحدت مسجد 97
2.7.4. حدوث مانع در مسجد 98
3.7.4. حکم پشت بام و زیرزمین و مانند آن 98
1.3.7.4. حکم صحن و حیاط مسجد 100
4.7.4. نیت مکان خاصی از مسجد برای اعتکاف 101
5.7.4. مسجدیّت قبر مسلم و هانی 102
6.7.4. شک در مسجدیّت 102
7.7.4. کشف خلاف در مسجد بودن و جامع بودن 102
8.7.4. مسجد زنان برای اعتکاف 103
8.4. اعتکاف بچۀ ممیّز 103
9.4. برگشت از اجازه اعتکاف 104
10.4. حکم جنابت در اعتکاف 104
11.4. بطلان اعتکاف با ماندن جنب در مسجد 106
12.4. غصب در اعتکاف 109
13.4. فراموشی در غصب 111
14.4. خارج نشدن درصورت وجوب خروج 112
.4 15 . رعایت نزدیک ترین راه و زیر سایه رفتن 112
1.15.4. حکم رعایت نزدیکترین راه 112
2.15.4. حکم توقف و مکث 116
3.15.4. حکم نشستن در زیر سایه 116
4.15.4. حکم راه رفتن در زیر سایه 116
5.15.4. حکم نشستن در غیر زیر سایه 117
16.4. خروج طولانی 118
17.4. تفاوت نداشتن اقسامِ بودنِ در مسجد 118
18.4. طلاق رجعی در اعتکاف 118
ص: 8
19.4. زمان واجب شدن اعتکاف 121
20.4 . شرط خروج از اعتکاف و شرط منافی 122
21.4. شرط عدول در نذر 124
22.4. شرط حق عدول و فسخ اعتکاف دیگر 126
23.4 . تعلیق در اعتکاف 127
فصل پنجم: محرّمات اعتکاف 129
1.5. آمیزش 131
2.5. استمناء 132
3.5. بوییدن بوی خوش 133
1.3.5. استشمام بوی عطر درمساجد: 135
2.3.5. استفاده از مواد شوینده و لوازم معطر 136
3.3.5. صابون ها و شامپوهای معطّر 137
4.5. خرید و فروش 137
5.5. حکم انشاء عقدِ بیع و شراء از طریق تلفن همراه 138
6.5. جدال (ممارات و مجادله کردن) 139
عدم لزوم اجتناب از آنچه بر محرم حرام است 139
فصل ششم: مسائل محرّمات اعتکاف 141
1.6. عدم فرق در محرّمات بین روز و شب 143
2.6. اشتغال به امور دنیوی 145
3.6. انجام سهوی محرّمات 145
4.6. قضای اعتکاف 147
1.4.6. حکم ترک اعتکاف در روز سوم به علت حائض شدن یا مریض شدن 149
5.6. عدم فوریّت قضای اعتکاف 151
6.6. قضای اعتکاف میّت 152
7.6. باطل نبودن معامله درهنگام اعتکاف 153
8.6. کفارۀ اعتکاف 154
9.6. تعدّد کفاره
کتابنامه 156
ص: 9
قال الرضا علیه السلام: رَحِمَ اللهُ عَبداً أحیا أمرَنا فقلْتُ لَهُ: و کَیْفَ یُحْیی أمرَکُمْ؟ قالَ: یَتَعَلَّمُ علومَنا و یُعَلِّمُها الناسَ... . (1)
عبدالسلام می گوید از امام رضاعلیه السلام شنیدم که می فرمود: «خداوند رحمت کند هر آن کس را که امر ما را زنده می کند.» به ایشان گفتم: «چگونه امر شما احیا می شود؟» فرمود: «علوم ما را فرا گیرد و آن را به مردم تعلیم دهد... .»
«ادارۀ پاسخ گویی به سؤالات دینی» مفتخر است در راستای رسالت خود مبنی بر اشاعۀ فرهنگ تشیع و پاسخ گویی به سؤالات مردم در این حوزۀ گسترده از دین، محتوای پیش رو را به استادان فرهیخته تقدیم کند.
در این نوشتار تلاش شده است علاوه بر دادن اطلاعات و محتوای غنی، پاسخی مناسب با محتوایی یکسان در اختیار استاد قرار گیرد و درنتیجه، از تعدد جواب های ارائه شده و تشویش خاطر مراجعان و سؤال کنندگان جلوگیری شود. بدیهی است کتاب های تخصصی در هر حوزه بسیار است؛ ازاین رو تلخیص آن ها و جمع بندی جواب های داده شده و بی نیازکردن استادان از رجوع به منابع پرشمار هنگام پاسخ گویی، از اهداف اصلی تهیه و
ص: 10
تنظیم این قبیل نوشتارهاست.
برای رسیدن به این مهم، کارگروهی از استادان فرهیختۀ این اداره بر روی موضوع پیشنهادی کار کرده و محصول تلاش خویش را به داوری و نظارت هیئت علمی گذاشته اند.
این مجموعه کتاب ها در چهار دستۀ موضوعی تدوین و ارائه می شود: رهیافت احکام، رهیافت اعتقادی، رهیافت تربیتی و رهیافت ترکیبی (مرکب از هر سه موضوع).
بی شک بررسی دقیق و نگاه نقادانۀ شما فرهیختۀ گران قدر، ما را درجهت بهبود این مجموعه یاری خواهد کرد.
جبهۀ خضوع به درگاه قدسی احدیت می ساییم که توفیق خدمت در بارگاه ملکوتی و سراسر نور حضرت رضاعلیه السلام را ارزانی مان فرمود. امید است بتوانیم به پاس این افتخار و با استعانت از محضر آن امام همام علیه السلام به مصداق روایت نورانی فوق، جرعه ای از علم و معرفت حقیقی را نوشیده و به تشنگان راستین آن بنوشانیم.
ادارۀ پاسخ گویی به سؤالات دینی
ص: 11
مجموعۀ پیش رو با عنوان احکام اعتکاف در قالب رهیافت احکام تقدیم می شود.
مستنداتی که در این کتاب از آن ها استفاده شده و استادان را از مراجعه به آن ها بی نیاز کرده است، عبارت است از: العروة الوثقی، تحریر الوسیلة، منهاج الصالحین، توضیح المسائل و استفتائات مراجع عظام تقلید: حضرت امام، آیت الله خویی، آیت الله گلپایگانی، آیت الله اراکی، آیت الله تبریزی، آیت الله فاضل، آیت الله بهجت، آیت الله صافی، آیت الله مکارم، آیت الله سیستانی، آیت الله وحید، آیت الله نوری همدانی، آیت الله شبیری زنجانی و رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای.
تمامی استفتائات از کتاب ها یا سایت های معتبر مراجع عظام استفاده شده است. درصورت نیاز به استفتای جدید نیز هیئت علمی این استفتاء را انجام داده و استفتائات یادشده، در این واحد موجود است.
این کتاب حاصل تلاش حجج اسلام آقایان آدینه دوست، انصاری، خادم الخمسه، صادقی، ضیایی، عربی، قاضی و نخعی است. سپاسمند تلاش این عزیزان بوده و امیدواریم خداوند در سایۀ لطف خویش، توفیق خدمت بیشتر را به ایشان عنایت فرماید.
ص: 12
ص: 13
ص: 14
ص: 15
اعتکاف شرعاً آن است که فرد در مسجد به قصد قربت، توقّف و اقامت کند و احتیاط مستحب آن است که اقامت به قصد انجام اعمال عبادی مانند نماز یا دعا باشد. مشهور.(1)
آیت اللّه مکارم:
اعتکاف عبارت است از: «توقّف و ماندن در مسجد به قصد عبادت»، بنابراین صِرف ماندن در مسجد بدون قصد عبادت درحالی که غرق در مسائل دنیوی است و اهمیتی به چیز دیگری نمی دهد، دیگر اعتکاف نامیده نمی شود؛ زیرا اطلاق ادلّۀ اعتکاف، انصراف دارد به آنچه مسجد برای آن ساخته شده است که عبادت خداوند متعال و بندگی اوست، نه توقّف در مسجد بدون انجام دادن هیچ عبادت دیگر.
آیات عظام گلپایگانی و صافی:
اعتکاف قصد عبادت به صِرف ماندن در مسجد است و احوط آن است که نیّت عبادت دیگری غیر از اعتکاف را نیز به آن ضمیمه کند.
در هر زمانی که روزه در آن صحیح است، اعتکاف نیز صحیح است. بهترین وقت اعتکاف، ماه مبارک رمضان است و برترین و أفضل اوقات ماه رمضان، ده روز آخر ماه رمضان است.(2)
ص: 16
اعتکاف تقسیم می شود به واجب و مستحب. اعتکاف در اصل و اساس شریعت، مستحب است و به سبب نذر یا عهد و قسم یا به عنوان شرط ضمن قراردادی یا به صورت اعتکاف استیجاری(1) و مانند این ها واجب می شود.
(1) آیت اللّه مکارم:
اعتکاف در اصل مستحب است؛ ولی ممکن است به سبب نذر یا عهد یا قسم یا شرط ضمن عقد یا مانند آن واجب شود. و امّا اعتکاف استیجاری مشکل است.(1)
ص: 17
ص: 18
ص: 19
اعتکاف را می شود ازطرف خود یا شخص دیگری به جا آورد که از دنیا رفته است؛
اما حکم اعتکاف به نیابت از شخص زنده از قرار ذیل است:
(1) فتاوی مراجع به نقل از تعلیقه بر عروه:(1)
مرحوم امام
بهتر است به امید ثواب (رجاءً) انجام شود؛ بلکه این نظر احوط است.
آیت اللّه فاضل:
احتیاط آن است که رجاءً انجام شود.
آیات عظام گلپایگانی، اراکی:
صحّت آن مورد اشکال است.
آیات عظام سیستانی، نوری همدانی:
جواز آن مورد اشکال است بلی انجام آن رجاءً اشکال ندارد.
آیت اللّه خویی:
جواز آن محل اشکال است و اظهر عدم جواز است.
* فتاوی سایر مراجع از منابع دیگر:
آیات عظام تبریزی، بهج_ت:
صحّت آن مورد اشکال است.(2)
آیت اللّه مکارم:
می توان انجام داد؛ ولی احتیاط این است که قصد اهدای ثواب کند.(3)
ص: 20
ص: 21
ص: 22
ص: 23
1.اسلام و ایمان (شیعۀ دوازده امامی بودن)
2.عقل
3.نیت و قصد قربت
4.روزه گرفتن
5.شرط زمانی اعتکاف (تعداد روزها و زمان انجام آن)
6. شرط مکانی اعتکاف (مسجد جامع بودن)
7.اجازه دادن کسی که اجازۀ او برای اعتکاف معتکف معتبر است (اذن شوهر، والدین، صاحب کار)
8.استمرار ماندن در مسجد وخارج نشدن از آن
شرط اول ایمان است، پس از غیرمؤمن (شیعه دوازده امامی) صحیح نمی باشد. (مشهور) (1)
آیت الله سیستانی،صافی، گلپایگانی:
از غیر مؤمن اعتکاف صحیح است هر چند قبول نمی شود و استحقاق ثواب اخروی ندارد.
آیت الله مکارم:
احتیاط واجب آن است که ایمان و اسلام هر دو در معتکف باشد.
آیت الله نوری همدانی: شرط صحّت بودن ایمان برای اعتکاف واضح نیست ولی قبولی اعتکاف و استحقاق ثواب متوقّف بر ایمان است.(2)
ص: 24
شرط دوم عقل است، بنابراین اعتکاف از دیوانه(1)و مست و غیر اینها از کسانی که فاقد عقل هستند، صحیح نمی باشد.(2)
گرچه مجنون ادواری باشد ، و در دورۀ جنونش معتکف باشد . حضرت امام و آیات عظام گلپایگانی و صافی و مکارم، بهجت.
آیت اللّه مکارم:
پرسش: هرگاه معتکف به هر علتی از هوش برود یا بنابر ضرورت، وی را بیهوش کنند، اعتکافشان چه حکمی دارد؟
پاسخ: گرچه بسیاری از فقها اغما را با جنون یکسان می دانسته اند، ولی با توجه به تفاوت مهمی که این دو باهم دارد، حکم جنون بر اغماء جاری نمی شود.(3)
قصد قربت، یعنی انجام اعتکاف صرفاً برای رضایت پروردگار عالم، در همۀ عبادات ازجمله اعتکاف شرط است.(1) درصورتی که اعتکاف های متعدّدی برعهده داشته باشد،(2) باید علاوه بر قصد قربت، در نیت خود هرچند
ص: 25
اجمالاً معیّن کند که کدام یک از اعتکاف های مذکور را به جا می آورد.
قصد وجه در اعتکاف، مانند سایر عبادات، معتبر نیست(3) امّا اگر خواست قصد وجه کند، در اعتکاف واجب قصد وجوب می کند(4)و در اعتکاف مستحب قصد استحباب. و در قسم دوم (اعتکاف مستحبی) واجب بودن روز سوم که جزء آن است، ضرری به نیت استحباب اول ندارد؛ زیرا وجوب روز سوم از احکام اعتکاف است. (5) و از این جهت همانند نماز نافله است، چنانچه بگوییم بعد از شروع در آن واجب می شود. ولی بهتر است(6) درهنگام شروع اعتکاف، وجوب روز سوم را نیز ملاحظه کند؛ بلکه نیت وجوب را در روز سوم تجدید نماید.(1)
و اگر اشتباهاً نیت وجوب برای اعتکاف استحبابی کند یا به عکس، ضرری به اعتکافش نمی زند؛ مگر اعتکافش را مقیّد به وجوب کند،(7) نه فقط اشتباه در تطبیق باشد (مشهور).(2)
آیت اللّه مکارم:
(1) بنابراین، چنانچه هدف معتکف ریا و خودنمایی و مانند آن باشد، اعتکافش باطل است.(3)
(2) مثل اینکه براثر نذر، قسم، عهد و شرط ضمن عقد، چند اعتکاف بر خویش واجب کرده باشد.
ص: 26
آیات عظام بهج_ت، گلپایگانی، صافی:
(3) هر چند احتیاط مستحب آن است که قصد وجه کند.(1)
مرحوم امام وآیت اللّه فاضل:
(4) در نذر و مانند آن (عهد و قسم و اجاره) وجوب، وجه قرار نمی گیرد؛ پس معنا ندارد وجوب را به عنوان قصد وجه، نیّت کند؛ بلکه قصد اعتکاف مستحب می کند و با انجام آن وفای به نذر یا عهد یا قسم یا اجاره نیز محقّق میشود.(2)
آیت الله سیستانی:
(5) تعلیل مذکور محل تأمّل است و ظاهر آن است که نیّت وجوب در روز سوم کافی است و در اعتکافی که بالعرض واجب شده است، نیّت هریک از وجوب و استحباب کافی میباشد.(3)
آیت اللّه گلپایگانی:
(6) بلکه اگر می خواهد قصد وجه کند احتیاط این است.(4)
آیات عظام خویی، سیستانی:
(7) اثری برای تقیید در امثال این موارد نیست.(5)
ص: 27
وقت نیت، قبل از فجر است(1) و در کفایت کردن نیت در سر شب، آن چنان که در روزه گذشت، اشکال است.(2) آری اگر اعتکاف را از سر شب یا اثنای شب آغاز کرد، از همان زمان نیت کند (مشهور).(1)
(1) مرحوم امام و آیات عظام مکارم و فاضل:
اقوی آن است که وقت شرعی برای نیت اعتکاف، نیست؛ بلکه ملاک همان حصول روزه با عزم بر انجام آن که در نهاد انسان است، می باشد. و اینکه این عزم و اراده در چه موقعی از شب باشد، فرقی نمی کند.(2)
(2) آیت اللّه گلپایگانی:
مگر با استمرار عزم و اراده تا طلوع فجر؛ همان طورکه در روزه بیان شد.(3)
مرحوم امام و آیات عظام گلپایگانی، بهج_ت، رهبری، سیستانی و صافی:
ابتدای وقت اعتکاف، اول فجر از روز اول است؛ یعنی تأخیر از این وقت جایز نیست. امّا جایز است آغاز اعتکاف از اول شب یا اثنای شب باشد و از همان زمان نیت کند؛ بلکه احتیاط آن است که شب اول را نیز داخل در اعتکاف قرار دهد و از اول شب اول، نیت نماید.(4)
ص: 28
آیت الله فاضل:
مقارن با شروع اعتکاف باید نیت کرد یعنی در اعتکاف باید از اول تا آخرش به همراه نیت باشد.(1)
آیت الله خویی:
مقارن با شروع اعتکاف باید نیت کرد یعنی در اعتکاف باید از اول تا آخرش به همراه نیت باشد، بنابراین شب در مسجد ماندن به قصد اینکه اعتکافش را از اول روز شروع کند، مشکل است، آری نیت اعتکاف از شب هم زمان با شروع در آن اشکال ندارد.(2)
آیات عظام تبریزی، وحید، سیستانی:
مقارن با شروع اعتکاف باید نیت کرد یعنی در اعتکاف باید از اول تا آخرش به همراه نیت باشد، بنابراین شب در مسجد ماندن به قصد اینکه اعتکافش را از اول روز شروع کند، اشکال ندارد همچنان که نیت اعتکاف از شب هم زمان با شروع در آن اشکال ندارد.(3)
آیت اللّه تبریزی:
پرسش: زمان نیت اعتکاف چه وقت است؟ آیا می توان اول شب نیت کرد؟
پاسخ: زمان نیت اعتکاف وقت شروع اعتکاف است که طلوع فجر می باشد، و با استمرار نیت از اول شب مانعی ندارد.(4)
ص: 29
شرط چهارم روزه است. اعتکاف بدون روزه صحیح نیست؛(1) بنابراین اعتکاف مسافر در غیر مواضعی که روزه برای او جایز است، صحیح نیست. و همچنین اعتکاف زن حائض و نفساء،(1) و اعتکاف در دو عید فطر و قربان. بلکه اگر فرد وارد اعتکاف شود، به گونه ای که روز سوم آن، عید (فطر و قربان) باشد، باطل است حتی اگر درهنگام شروع اعتکاف، غافل باشد (مشهور).
( 1 ) آیت اللّه گلپایگانی:
علاوه بر روزه، خود اعتکاف، یعنی ماندن در مسجد نیز برای حائض و نفساء جایز نیست.(2)
سوال: آیا بیمار و کسی که روزه برایش ضرر دارد میتواند معتکف شود؟و اگر در حال اعتکاف باشد و روزه نگیرد ثوابی می برد؟
آیت الله فاضل لنکرانی:
اعتکاف بدون روزه صحیح نیست ولی ماندن در مسجد ثواب دارد، خصوصاً اگر مشغول عبادت و دعاء باشد.(3)
مرحوم امام و آیات عظام خامنه ای،اراکی،گلپایگانی، صافی، بهج_ت، فاضل، خوئی، تبریزی سیستانی، نوری همدانی:
ص: 30
لازم نیست که روزه مخصوص به اعتکاف باشد بلکه هر روزه ای باشد صحیح است حتی روزه استیجاری، مستحبی و قضاء.
آیات عظام بهجت، فاضل لنکرانی: بنابر احتیاط واجب روزه برای دیگری خواه استیجاری باشد یا غیر آن، اگر اعتکاف برای همان کسی که برایش روزه می گیرد نیست، کفایت نمی کند. امّا اگر روزه نیز به نیابت کسی باشد که اعتکاف به نیابت او است اشکال ندارد.
آیت الله مکارم شیرازی: هر نوع روزه ای کفایت می کند ولی روزه استیجاری بنابر احتیاط واجب کافی نیست.(1)
مرحوم امام و آیات عظام بهج_ت و گلپایگانی و فاضل و سیستانی:
چنانچه فرد اعتکاف نذر کرده یا برای انجام آن اجیر شده باشد، صحیح است آن را در ماه رمضان انجام دهد؛ اگر قرینه ای که آن را منصرف به غیر ماه رمضان کند، در بین نباشد. بلکه اگر اعتکاف در روزهای معیّنی را نذر کند و روزۀ نذر هم به گردنش باشد، اگر روزۀ نذری را
ص: 31
در ایام اعتکاف بگیرد، مجزی است.(1)
حائض نمی تواند معتکف شود یا به اعتکافش ادامه دهد؛ چون علاوه بر اینکه توقّف او در مسجد حرام است، روزه هم نمی تواند بگیرد.
مقام معظم رهبری:
درصورت حائض شدن، حتّی اگر در ساعات آخر روز سوم باشد، اعتکاف باطل می شود؛ ولی درصورت استحاضه شدن اگر به وظیفۀ مستحاضه نسبت به روزه اش عمل کند، اعتکافش صحیح است.
زنی که معتکف است و شک در حیض یا استحاضه دارد، چه در روز اول یا دوم یا سوم باشد؛ اگر حالت قبلی او پاک بودن است، نباید به شکش اعتنا کند.(2)
پرسش: آیا زن مستحاضه (متوسطه و کثیره) می تواند در مسجد توقف نماید؟
مرحوم امام و آیات عظام سیستانی، خویی، گلپایگانی، صافی، وحید و نوری همدانی :
توقّف مستحاضه در مساجد (غیر از مسجدین) مطلقاً جایز است.(3)
ص: 32
آیت الله مکارم شیرازی :
توقّف مستحاضه کثیره بنابر احتیاط واجب مشروط به غسل صلاتی اوست.(1)
آیت اللّه شبیری زنجانی:
در استحاضۀ متوسّطه و قلیله، مطلقاً توقف برای زن مستحاضه جایز است و در استحاضۀ کثیره اگر خانم غسل های واجب خود را انجام داده، می تواند در مسجد توقف کند.(2)
آیت الله اراکی:
اگر مستحاضه متوسطه یا کثیره غسلهای واجب خود را به جا آورد، چنانچه بین غسل و نماز فاصله نینداخته باشد، رفتن به مسجد و توقف در آن جایز است ولی اگر بین غسل و نماز فاصله انداخته باشد، احتیاط واجب آن است که توقّف در مسجد غسل جداگانه ای انجام دهد و اگر غسلهای واجب خود را انجام ندهد، بنا بر احتیاط واجب نمی تواند در مسجد توقّف نماید.(3)
غسل هایی مثل غسل های استحاضه، شرط صحت اعتکاف نیست؛ مگر غسل هایی که در صحّت روزه معتبر هستند که تفصیل فتاوی در سؤال ذیل بیان خواهد شد.
پرسش: آیا زن مستحاضه می تواند معتکف شود؟ با توجه به اینکه روزه شرط اعتکاف است، وظیفۀ او نسبت به روزه در حال اعتکاف چیست؟
پاسخ: زن مستحاضه باید اعمالی را انجام بدهد تا
ص: 33
روزه اش صحیح باشد:
الف ) نسبت به غسل و وضو:
1) در استحاضه قلیله:
گرفتن وضو شرط صحت روزه نیست.(مشهور)
2)در استحاضه متوسطه و کثیره:
مطلقاً انجام غسل، شرط صحت روزه نیست. (آیات عظام سیستانی و زنجانی)
باید غسلهایی را که برای نمازهای روزش واجب است، انجام دهد و همچنین بنابراحتیاط واجب، غسل نماز مغرب و عشای شبی که میخواهد فردای آن را روزه بگیرد نیز به جا آورد.(آیات عظام مرحوم امام، فاضل، نوری)
باید غسلهایی را که برای نمازهای روزش واجب است و همچنین غسل نماز مغرب و عشای شبی که میخواهد فردای آن را روزه بگیرد به جا آورد. (مرحوم اراکی)
در استحاضه متوسطه انجام غسل، شرط صحت روزه نیست ولی در مورد استحاضه کثیره باید غسلهایی را که برای نمازهای روزش واجب است، انجام دهد و همچنین بنابر احتیاط واجب،غسل نماز مغرب و عشای شبی که میخواهد فردای آن را روزه بگیرد نیز به جا آورد. (آیات عظام خویی، تبریزی، وحید)
روزۀ مستحاضه ای که غسل بر او واجب می باشد، در صورتی صحیح است که غسل نماز مغرب و عشای شبی که می خواهد فردای آن را روزه بگیرد، به جا آورد و بلکه بنا بر احتیاط لازم غسل نماز مغرب و عشای شب بعد را نیز، به جا
ص: 34
آورد و نیز در روز، غسلهایی را که برای نمازهای روزش واجب است انجام دهد. (آیت الله گلپایگانی)
روزۀ مستحاضه ای که غسل بر او واجب می باشد، در صورتی صحیح است که بنا بر احتیاط لازم غسل نماز مغرب و عشای شبی که می خواهد فردای آن را روزه بگیرد، به جا آورد و بلکه بنا بر احتیاط لازم غسل نماز مغرب و عشای شب بعد را نیز، به جا آورد و نیز در روز، مستحاضه کثیره، بلکه متوسطه بنا بر احوط غسلهایی را که برای نمازهای روزش واجب است انجام دهد. (آیت الله صافی)
استحاضه یا قلیله است یا کثیره،(1) استحاضه قلیله که غسل ندارد ولی زنی که استحاضه کثیره است، بنابر احتیاط واجب باید غسل نماز مغرب و عشای شبی که می خواهد فردای آن را روزه بگیرد، به جا آورد و همچنین غسلهایی را که برای نمازهای روزش واجب است. (احتیاط واجب) (آیت...مکارم) (2)
ب ) نسبت به جلوگیری کردن از آمدن خون:
بنابر احتیاط واجب در تمام روزی که روزه است به مقداری که میتواند از بیرون آمدن خون جلوگیری کند. (مرحوم امام، آیات عظام فاضل، گلپایگانی،اراکی، نوری همدانی)
بنابر احتیاط مستحب در تمام روزی که روزه
ص: 35
است به مقداری که میتواند از بیرون آمدن خون جلوگیری نماید. (آیات عظام خویی، تبریزی،، وحید، سیستانی، صافی، زنجانی) (1)
پرسش: آیا مستحاضه می تواند جهت انجام غسل واجب استحاضه از مسجد خارج شود؟
پاسخ: بلی، می تواند برای انجام هر کار ضروری شرعی مانند غسل واجب، از مسجد خارج شود. (مراجع عظام)(2)
تبصرۀ1: جواز خروج مشروط به اکتفا به قدر ضرورت است.
تبصرۀ2: تأخیر برای صابون زدن و امثال آن، به نظر جمعی از فقهاء جایز نیست یا اشکال دارد.
مسافر در سفر نمی تواند روزه بگیرد؛ مگر اینکه نذر روزه مستحبی در سفر، در وطن خود کرده باشد و این نذر هم باید نذر شرعی باشد؛ یعنی تمام شرایط نذر که ازآن جمله صیغۀ نذر است را دارا باشد.
پرسش: آیا در سفر می توان نذر روزه مستحبی کرد؟
آیات عظام فاضل، نوری همدانی: نذر روزه مستحبی در سفر جایز نیست؛ بلکه باید در حضر یا همان وطن خود باشد.(3)
ص: 36
مقام معظم رهبری:
نذر روزه مستحبی در حال سفر بنابر احتیاط واجب صحیح نیست.(1)
آیت الله اراکی:
محل اشکال است.(2)
آیت الله صافی:
حکم به صحّت چنین نذری مشکل است و احتیاط در ترک آن است.(3)
آیت اللّه مکارم:
اشکال دارد؛ ولی اگر نذر کرد، احتیاط آن است که به نذر خود عمل کند.(4)
و در استفتاء دیگر میفرمایند: اگر نذر روزه کند ولی آن را معیّن نسازد نمیتواند ان را در سفر بجا آورد ولی اگر نذر کند در سفر روزه بگیرد خواه در سفر باشد یا در حضر این نذر هم صحیح نیست.(5)
آیات عظام سیستانی، تبریزی، بهجت و زنجانی :
نذر روزه مستحبی در سفر جایز است.(6)
بهجت:
نذر روزه مستحبی در سفر جایز است ولی بنا بر احتیاط واجب روزه را به قصد رجا انجام دهد. جزوه روزه ص174،
ص: 37
تذکّر: مسافری که با نذر روزه گرفته است، نمازش شکسته است.
پرسش: آیا کسی که روزه قضا ماه مبارک رمضان بر عهده دارد می تواند روزه مستحبی نذر کند؟
جواب: این مسأله سه صورت دارد:
الف. فرد نذر کند روزه مستحبی بگیرد و روز آن را معیّن نکند مثلاً بگوید: برای خدا بر عهده من است که یک روز روزه بگیرم.
ب. فرد نذر کند روز یا روزهای معیّنی از سال را روزه مستحبی بگیرد، در حالی که فرصت کافی برای انجام روزه قضای ماه رمضان که بر عهده دارد قبل از روزه منذور دارد و انجام روزه قضا قبل از روزه منذور ممکن است، مثلاً فردی که یک روز روزه قضا دارد، در اول ماه رجب نذر میکند که ایام البیض (13و14و15 ماه رجب) را روزه مستحبی بگیرد.
ج. فرد نذر کند روز یا روزهای معیّنی از سال را روزه مستحبی بگیرد در حالی که فرصت کافی برای انجام روزه قضای ماه رمضان قبل از روزه منذور ممکن نیست مثلاً در شب 13 رجب نذر میکند که 13و14و15 رجب را روزه مستحبی بگیرد
پاسخ: صورت الف و ب:
مرحوم امام:
نذرش صحیح است ولی انجام روزه منذور قبل ازروزه قضا اشکال دارد و احتیاط واجب آن است که روزه منذور را بعد از روزه قضا انجام دهد مگر آنکه وقت روزه نذری ضیق گردد.
ص: 38
آیت الله سیستانی:
نذرش صحیح است ولی جایز نیست روزه منذور را قبل از روزه قضای ماه رمضان انجام دهد.
آیت الله مکارم:
نذرش صحیح است ولی انجام روزه منذور قبل از روزه قضا اشکال دارد.
آیات عظام خویی، اراکی، فاضل:
نذرش صحیح است و میتواند روزه منذور را حتّی قبل از روزه قضا که بر عهده دارد انجام دهد.
پاسخ صورت ج:
آیات عظام مرحوم امام، سیستانی، فاضل: نذرش باطل است.
آیت الله مکارم:
صحّت نذر محل اشکال است.
آیات عظام خویی، اراکی:
در صحت نذر اشکال است هر چند بعید نیست که چنین نذری صحیح باشد.(1)
پرسش: آیا با وجود روزۀ قضا می توان نذر روزه مستحبی کرد؟ (روزۀ نذری را در حال اعتکاف بگیرد.)
مقام معظم رهبری:
در نذر معیّن اشکال ندارد. لکن بنابر احتیاط واجب، اول روزۀ قضا را بگیرد.(2)
ص: 39
مرحوم امام:
نمیتواند.(1)
آیت الله مکارم:
اشکال دارد.(2)
آیت الله تبریزی:
نمیتواند نذر کند.(3)
آیت اللّه صافی:
می تواند نذر کند.(4)
آیت اللّه فاضل:
در نذر معین درصورتی که گرفتن قضای روزه های خودش قبل ازآن ممکن باشد، مانعی ندارد.(5)
پرسش: در استفتائات جدید ج2 س436 آمده است: آیا کسی که روزه قضای ماه رمضان بدهکار است می تواند نذر کند و روزه بجا آورد و کسی که قضای روزه های ماه رمضانش را به جا آورده باشد ولی کفاره روزه ماه رمضان بدهکار است چطور؟ جواب: نذر در تمام این موارد اشکال دارد. در حالی که در تعلیقه عروه استفاده می شود که حضرت عالی نذر را صحیح می دانید ولی انجام روزه
ص: 40
منذور را قبل از روزه واجبی که بر عهده دارد محل اشکال می دانید، کدام عبارت صحیح است؟
پاسخ از آیت الله مکارم:
مسأله اول مربوط به جایی است که بخواهد منذور را قبل از روزه واجب به جا آورد و مسؤله دوم مربوط به جایی است که منذور را بعد از روزه واجب بجا آورد.(1)
پنجم از شرایط، اعتکاف نباید کمتر از سه روز باشد. پس اگر کمتر از سه روز را نیت کند، اعتکاف باطل است.
تذکر: اگر اعتکاف روز اول به هر علتی باطل شد یا معتکف روز اول بعد از اذان صبح وارد مسجد شده و نیت اعتکاف کرد و روز دوم و روز سوم را در مسجد ماند، ماندن روز چهارم هم واجب می شود. ولذا چنین شخصی اگر نمی خواهد روز چهارم بماند، نباید از روز اول نیت اعتکاف کند؛ بلکه فقط به نیت عبادت در مسجد بماند.
پرسش: چنانچه اعتکاف بیشتر از سه روز به مقدار قسمتی از یک روز باشد مثل سه (3) روز و نصف روز چه حکم دارد؟
مرحوم امام: اعتکاف محلّ اشکال است.
آیت الله مکارم شیرازی: اشکال دارد.
آیات عظام اراکی، گلپایگانی، خوئی، فاضل لنکرانی، بهجت، تبریزی، سیستانی، وحید
ص: 41
خراسانی، نوری همدانی: اشکال ندارد.(1)
روز از طلوع فجر آغاز می شود تا غروب حُمرۀ مشرقیه. بنابراین در صحّت اعتکاف، داخل کردن شب اول و شب چهارم شرط نیست، هرچند جائز است؛ همان طورکه قبلاً اشاره شد. امّا دو شبی که در وسط سه روز قرار دارد، داخل در اعتکاف است. و در محاسبۀ سه روز به صورت تلفیقی اشکال است (صاحب عروه).(2)
پرسش: آیا در محقق شدن اعتکاف سه روز تلفیقی کافی است، مثل اینکه معتکف از اذان ظهر روز اوّل تا اذان روز چهارم در مسجد بماند یا آنکه بعد از اذان صبح روز اوّل با چند دقیقه تأخیر به مسجد برسد؟
آیات عظام خامنهای، خوئی، تبریزی، سیستانی، فاضل لنکرانی، نوری همدانی:
کافی نیست.
ص: 42
آیات عظام مرحوم امام،گلپایگانی، مکارم شیرازی، اراکی ، بهجت، صافی گلپایگانی:
محل اشکال است.(1)
آیت اللّه بهج_ت:
درجایی که اعتکاف سه روز باشد، صحت تلفیق محلّ تأمل و اشکال است و اگر بیشتر باشد و از اول، نیت آن را داشته است، تلفیق جایز است.(2)
آیات عظام خویی، وحید، سیستانی و فاضل:
اگر نذر اعتکاف کند، کمترین مقداری که به آن نذرش ادا می شود، سه روز است. و اگر کمتر از سه روز نذر کند، نذرش بسته نمی شود (سیستانی: اگر اعتکاف معهود را نذر کرده باشد، و گرنه صحیح است.) و همچنین اگر سه روز معیّنی را نذر کند که اتّفاقاً روز سوم آن عید باشد (پایان مسأله آیت الله فاضل) و اگر اعتکاف پنج روز را نذر کند، پس اگر به شرط عدم زیادی و نقصان باشد (بشرط لا) نذرش باطل است. امّا
ص: 43
اگر به شرط عدم زیادی باشد و لاب_شرط نسبت به کمتر، اعتکاف سه روز بر او واجب است. و اگر به شرط عدم نقصان از پنج روز باشد و لابشرط نسبت به زیادی، روز ششمی را به اعتکافش اضافه می کند، فرقی نمی کند که دو روز چهارم و پنجم را از سه روز اول جدا کند یا به آن ضمیمه نماید.(1)
پرسش: منظور از روز در اعتکاف چیست؟
آیات عظام مرحوم امام، خامنه ای، صافی گلپایگانی، اراکی، گلپایگانی، وحید خراسانی، فاضل لنکرانی، نوری همدانی، تبریزی: این سه روز از اذان صبح روز اوّل تا زوال حمره مشرقیه (اذان مغرب) روز سوم است.
آیات عظام خوئی، سیستانی: آغاز آن اذان صبح روز اوّل است و انتهاء آن بنابر احتیاط واجب تا اذان مغرب روز سوم است.
آیات عظام مکارم شیرازی، بهجت:
این سه روز از اذان صبح روز اوّل تا غروب آفتاب روز سوم است هر چند احتیاط مستحب آن است که تا اذان مغرب صبر کند.(2)
ص: 44
(1) امام خمینی:
اعتکاف در مسجدجامع به قصد رجاء و مطلوبیت انجام شود؛ و در مساجد دیگر صحیح نمی باشد. و در مساجد اربعۀ مسجدالحرام یا مسجدالنبی یا مسجد کوفه یا مسجد ب_صره مشروع و صحیح است.(1)
مقام معظم رهبری:
اعتکاف در غیر مساجد اربعۀ مذکوره (هر مسجدی) به قصد رجاء و مطلوبیت مانعی ندارد.(2)
آیات عظام خوئی، گلپایگانی، اراکی، بهجت، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، تبریزی، وحید خراسانی، نوری همدانی، فاضل لنکرانی:
اعتکاف باید در مسجد باشد و اعتکاف در مسجد الحرام، مسجد النّبیّ، مسجد جامع کوفه و مسجد بصره صحیح است.
و همچنین اعتکاف در مسجد جامع هر شهر نیز صحیح است. و اما اعتکاف در غیر مسجد
ص: 45
جامع مانند مسجد قبیله یا بازار جائز نیست.
آیت الله سیستانی:
اعتکاف در مساجد اربعۀ مذکوره صحیح و احتیاط مستحب آن است که درصورت امکان، در مسجدالحرام یا مسجدالنبی یا مسجد کوفه یا مسجد بصره معتکف شود همچنین اعتکاف در مسجد جامع هر شهر صحیح است مگر در زمانی که امامت آن مسجد اختصاص به فرد غیر عادل داشته باشد که در این هنگام بنابر احتیاط واجب جایز نیست. (1)
مسجدی است که اختصاص به گروه خاصی ندارد و اقشار مختلف مردم در آن رفت وآمد می کنند (مشهور).
مقام معظم رهبری:
مسجدجامع مسجدی است که در شهر برای اجتماع همۀ اهل شهر بنا شده است، بدون اینکه اختصاص به گروه و قش_ر خاصی داشته باشد.(2)
ص: 46
آیت اللّه مکارم:
و منظور از مسجدجامع مسجدی است که به طور مرتب در آن نمازجماعت برگزار می گردد. بنابراین، در تمام چنین مساجدی اعتکاف جایز است.(1) مسجدجامع مسجدی است که قشرهای مختلف در آن شرکت می کنند.(2)
آیت اللّه گلپایگانی:
مسجدی است که اغلب اوقات، بیشتر از سایر مساجد جمعیت داشته باشد.(3)
آیت اللّه فاضل:
یعنی مسجد عمومی که محلّ اجتماع عامّۀ مردم است و اختصاص به اهل یک محله و گروه خاصی نداشته باشد.(4)
آیت اللّه تبریزی:
در سال یک دو بار اهالی شهر در آن نماز می خوانند.(5)
آیت اللّه بهج_ت:
اکثر اهالی شهر در آنجا نماز می خوانند.(6)
مسجدی است که در اوقات نماز معمولاً غالب اهالی شهر به آنجا می آیند ، هر چند که از آن محل هم نباشند .(7)
آیت الله صافی:
مسجد جامع در مقابل مسجد بازار و قبیله
ص: 47
و امثال اینهاست که در آنها معظم اهل بلد جمع نمی شوند و آماده برای اجتماع آنها هم نشده است یعنی مسجدی است که در آن این خصوصیّات باشد و ممکن است مسجد جامع متعدّد باشد و نیز نزدیک هم باشند.(1)
سوال: هر شهر و بلدی دارای مناطق و نواحی مختلفی از نظر عرف مردم و شهرداری است. آیا اعتکاف در مسجد جامع هر منطقه و کوی از شهر که محلّ رفت و آمد مردم آن ناحیه و منطقه است، در صحّت اعتکاف معتبر است یا باید مسجد جامع کلّ بلد باشد که محلّ رفت و آمد عموم مردم شهر است یعنی جامعیّت در کلّ بلد معیار باشد؟
آیت الله سیستانی:
مراد از مسجد جامع، مسجدی است که اختصاص به محلّه یا منطقه خاص یا گروه خاصّی نداشته باشد و محلّ اجتماع و رفت و آمد مردم مناطق و محلّات مختلف شهر باشد و مشروعیّت اعتکاف در غیر مسجد جامع ثابت نیست بلکه آنچه از ظاهر روایاتِ معتبر فهمیده میشود اختصاص اعتکاف مشروع به مسجد جامع می باشد لکن چون أدلّه، قطعی و یقین آور نیست لذا اعتکاف در سایر مساجد غیر مسجد جامع رجائاً و بدون قصد ورود، اشکال ندارد امّا اعتکاف در جایی که مسجد نیست و مثلاً حسینیه است یا فقط نمازخانه است صحیح نیست و مشروعیّت ندارد.
ص: 48
آیت الله صافی گلپایگانی:
مسجد جامع عبارت از مسجدی است که به طور متعارف اختصاص به آمد و رفت قبیله خاص و یا اهالی محلّه خاص ندارد.
آیت الله مکارم شیرازی:
در هر مسجدی که نماز جماعت مرتّبی داشته باشد می توان معتکف شد.
آیت الله نوری همدانی:
اعتکاف در مسجد جامع هر منطقه کفایت می کند.
آیت الله حسینی شاهرودی:
اعتکاف در هر مسجد جامع و هر منطقه از شهر که نوعاً محلّ رفت و آمد عموم مردم می باشد، صحیح است و در مسجد خاصّ به محلّه یا بازار صحیح نیست.
آیت الله فاضل لنکرانی:
باید مسجد جامع کلّ بلد باشد؛ بلی ممکن است در یک شهر چند مسجد جامع باشد یا در شهر با دو جمعیّت مستقل، دو مسجد جامع مستقل در اثر گسترش بهم چسبیده باشند که اعتکاف در هر یک از آنان صحیح است.
بلی اگر در مسجد جامع بلد امکان اعتکاف نباشد و لو به جهت کثرت جمعیّت، به نظر آقا میتوانید در مساجد دیگر شهر که سه وعده نماز در آنجا با جمعیّت معتنا به خوانده میشود، معتکف شوید.
آیت الله بهجت:
جامعیّت کلّ بلد معیار است.(1)
ص: 49
مشهور(1): مسجد بودن یا جامع بودن مسجد را از این راهها می توان فهمید:
1. خود انسان یقین یا اطمینان نماید.
2. به طوری بین مردم مشهور باشد که از این شهرت و شیوع، یقین یا اطمینان به مسجدیّت یا جامع بودن آن حاصل گردد.
3. دو نفر مرد عادل بگویند.
پرسش: آیا مسجد بودن یا جامع بودن مسجد با حکم حاکم شرع ثابت می شود؟
آیات عظام اراکی، گلپایگانی، فاضل لنکرانی، بهجت، نوری همدانی:
بلی با حکم حاکم شرع ثابت می شود.
آیات عظام مرحوم امام، خوئی، تبریزی، سیستانی:
چنانچه دو نفر یا دو گروه در مسجد بودن یا جامع بودن مسجدی اختلاف داشته باشند و به حاکم شرع برای رفعِ اختلاف مراجعه کنند، با حکم حاکم شرع مسجدیّت یا جامع بودن مسجد ثابت می شود. (خویی: البته این در صورتی است که هنگام رجوع به حاکم شرع، وی حکم به مسجد بودن نماید و گرنه در کفایت آن اشکال است.)
آیت الله مکارم شیرازی:
ثبوت مسجدیّت یا جامع بودن مسجد با حکم حاکم شرع محلّ اشکال است.
پرسش: آیا مسجد بودن یا جامع بودن مسجد به
ص: 50
وسیلة خبر دادن یک مرد عادل ثابت می شود؟
آیات عظام مرحوم امام، گلپایگانی، بهجت:
محل اشکال است.
آیات عظام فاضل لنکرانی، سیستانی:
ثابت نمی شود مگر مفید اطمینان باشد.
آیات عظام خوئی، تبریزی، مکارم شیرازی، نوری همدانی:
ثابت می شود.(1)
پرسش: برخی از مسجدهای جامع در شهرها، در قدیم مرکزیت و جامعیت داشته و فعلاً به حالت نیمه متروک در آمده و جامعیت خود را از دست داده است؛ هرچند هنوز به آن مسجدجامع اطلاق می شود و درعوض، مسجدهای بزرگ با مرکزیت بیشتری ساخته شده است. آیا اعتکاف در این گونه مساجد جدیدالتأسیس، بدون عنوانِ مسجدجامع صحیح است؟
آیت الله بهجت:
باید عنوان مسجدجامع صدق کند.(2)
درصورت تعدّد، مخیّر است در هریک از آن
ص: 51
مساجد اعتکاف نماید. (مشهور)(1)
آیت اللّه بهج_ت:
صحیح نیست؛ چون مسجدجامع شهر نیست.(2)
آیت اللّه صافی:
مسجد جمکران درحال حاضر از مساجد جامع محسوب می شود و اعتکاف در آن صحیح است.(3)
مقام معظم رهبری:
قبلاً گذشت که اعتکاف در هر مسجدی، حتّی غیر از مسجد های چهارگانه، تا هنگامی که بر آن مکان، اسم مسجد صدق کند، جایز است؛ مشروط به اینکه به قصد رجاء باشد، یعنی به امید اینکه مطلوب خداوند واقع شود و مختص به مسجدجامع نیست و ممکن است که یک شهر یا روستا چند مسجدجامع داشته باشد.(4)
ص: 52
آیت اللّه صافی:
اعتکاف در غیرمسجد جامع صحیح و مشروع نیست و احکام اعتکاف را ندارد.(1)
آیت اللّه بهج_ت:
صحیح نیست؛ چون مسجد جامع شهر نیست.(2)
آیت اللّه فاضل:
یکی از شرایط صحت اعتکاف این است که در مسجدجامع باشد؛ بنابرین در مسجد بازار و محله، اعتکاف صحیح نیست.(3)
آیت اللّه مکارم:
در تمام مساجد شهر که به طور مرتّب در آن اقامۀ جماعت می شود، اعتکاف جایز است.(4)
آیت اللّه تبریزی:
اعتکاف باید در مسجدجامع شهر باشد. مشروعیت اعتکاف در غیر مسجد جامع ثابت نشده است.(5)
آیت اللّه مکارم:
اعتکاف باید در مسجدجامع باشد و منظور
ص: 53
از مسجدجامع مسجدی است که قشرهای مختلف شهر در آن شرکت می کنند، و از اعتکاف در سایر مساجد و نمازخانه ها خودداری شود. درصورتی که گروه های خارج از دانشگاه برای اقامۀ نماز از جاهای مختلف به مسجد دانشگاه می آیند، اعتکاف در آن جایز است.(1)
آیت اللّه نوری همدانی:
مسجدجامع در ردیف مساجد چهارگانه است؛ ولی احوط آن است که درصورت امکان، در یکی از مساجد اربعه باشد.(2)
(1) اجیر خاص مراد اجیری است که صاحب کار مالک منافع و اعمال بدنی وی در مدّت اعتکاف می باشد
آیات عظام خوئی، اراکی، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، بهجت:
کسی که در استخدام دیگری است مانند برخی از کارمندان یا کارگران در صورتی که قرارداد اجاره به گونه ای است که صاحب کار مالک منافع و اعمال بدنی اجیر می باشد و اعتکاف با عمل اجاره منافات دارد باید از صاحب کار اجازه
ص: 54
بگیرد.(1)
مرحوم امام:
کسی که در استخدام دیگری و اجیر اوست در صورتی که قرارداد اجاره به گونه ای است که صاحب کار مالک منافع و اعمال بدنی اجیر در مدت اعتکاف می باشد، اجیر باید از صاحب کار و مستأجر برای اعتکاف اجازه بگیرد امّا در غیر اینصورت اعتبار اجازه در صحّت اعتکاف معلوم نیست بلکه در بعضی فروض، معلوم العدم است.
آیات عظام گلپایگانی، صافی گلپایگانی:
کسی که در استخدام دیگری و اجیر اوست در صورتی که قرارداد اجاره به گونه ای است که صاحب کار مالکِ منافع و اعمال بدنی اجیر می باشد، اجیر باید از صاحب کار و مستأجر برای اعتکاف اجازه بگیرد امّا اگر اجیر مالک منافع بدنی خویش است و تنها برای انجام عملی در ذمّه اجیر شده است، مخالفت او و وفاء نکردن به آنچه برایش اجیر شده موجب بطلان اعتکاف نیست.
آیت الله سیستانی:
کسی که در استخدام دیگری و اجیر اوست در صورتی که قرارداد اجاره به گونه ای است که صاحب کار مالکِ منافع و اعمال بدنی اجیر می باشد، در صورتی که مستأجر در مکث و توقّفِ
ص: 55
خارجِ از محل کار مجاز باشد و اعتکاف هم برای شغل و کسب نباشد، اعتکافش صحیح است، هرچند در خصوص اعتکاف از صاحب کار اجازه نگرفته باشد.(1)
پرسش: آیا فرزند باید برای اعتکاف از والدین خود اجازه بگیرد حتی اگر معتکف شدن او موجب اذیت و آزار و یا زحمت آنان نباشد؟
مرحوم امام، آیات عظام گلپایگانی، تبریزی، خوئی، وحید خراسانی، مکارم شیرازی، سیستانی، فاضل لنکرانی، نوری همدانی، بهجت :
در صورتی که اعتکاف موجب آزار و اذیّت والدین باشد (و آنان به جهت مهربانی و شفقت بر فرزند ناراحت میشوند)،اجازه از آنان لازم است و اگر موجب اذیّت آنان نباشد احتیاط مستحب است اجازه بگیرد.(2)
ص: 56
آیت الله صافی گلپایگانی:
در صورت عدم ایذاء(1) اجازه والدین شرط نیست، بلی احتیاط خوب است.(2)
و در استفتاء دیگر میفرمایند:
درصورت عدم ایذاء، اذن والدین شرط نیست. بلی اگر فرزند بداند که پدر یا مادر، از انجام اعتکاف به جهت مهربانی و شفقت بر او ناراحت میشوند، باید رضایت ایشان را جلب نماید و با نهی آن ها، اعتکاف باطل می گردد.(3)
پرسش: آیا اذن شوهر در اعتکاف زن لازم است؟
پاسخ: در صورتی که اعتکاف زن بدون اجازه شوهرش موجب از بین رفتن حق شوهر(4) باشد:
آیات عظام خوئی، تبریزی، وحید خراسانی، صافی گلپایگانی، گلپایگانی، بهجت، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی:
اجازه شوهر لازم است.
مرحوم امام:
بنابر احتیاط واجب لازم است.
و اگر اعتکاف منافی با حق شوهر نباشد:
آیات عظام تبریزی _ اراکی :
اجازه شوهر باز هم بنابر احتیاط واجب لازم است.
ص: 57
آیت الله بهجت:
اعتبار اجازه محلّ اشکال است هر چند مطابق با احتیاط وجوبی است.
آیات عظام فاضل لنکرانی _ مکارم شیرازی _ نوری همدانی:
در صورتی که روزه اعتکاف، روزه مستحبی باشد بنابراحتیاط واجب اجازه شوهر لازم است.
آیات عظام مرحوم امام _ صافی گلپایگانی _ گلپایگانی:
اجازه شوهر لازم نیست هر چند احتیاط مستحب اجازه گرفتن است.
آیات عظام خوئی _ وحید خراسانی:
اجازه لازم نیست هر چند احتیاط مستحب است که اجازه بگیرد. بله، در صورتی که روزه اعتکاف، روزه مستحبی باشد و شوهر از گرفتن روزه مستحبی نهی نماید، بنابر احتیاط واجب اجازه شوهر لازم است.(1)
آیت الله سیستانی:
زمانی که مکث زن در مسجد حرام باشد مثل موردی که زن بدون اجازه از منزل خارج شده باشد، اعتکاف باطل است و در صورتی که مکثِ زن در مسجد حرام نباشد ولی اعتکاف منافی با
ص: 58
حق شوهر باشد، صحّت اعتکافش در صورتی که بدون اجازة شوهرش باشد، محل اشکال است. (1)
انسان در مدت اعتکاف باید در مسجد بماند
(1) مراجع عظام: اگر معتکف از محل اعتکاف عمداً و اختیاراً در غیر موارد ضروری و مجاز برای خروج، خارج گردد، اعتکافش باطل می شود، هر چند از روی ندانستن مسأله و جهل به حکم باشد.(2)
(2) اگر معتکف از روی فراموشی از مسجد خارج شود و زمان خروج طولانی نشود به مقداری که صورت اعتکاف به هم بخورد :
مرحوم امام، آیات عظام بهجت، اراکی، فاضل لنکرانی، نوری همدانی:
اعتکاف باطل نمی شود.
ص: 59
آیات عظام خویی، تبریزی، سیستانی:
اعتکاف باطل می شود.
آیات عظام گلپایگانی و صافی:
عدم بطلان محل اشکال است. پس اگر اعتکاف واجب شده باشد، احتیاط به اتمام و اعادۀ اعتکاف ترک نشود.
آیت اللّه مکارم:
اعتکاف بنابر احتیاط واجب باطل می شود.
آیت اللّه وحید:
بطلان اعتکاف محل اشکال است.(1)
(3)اگر معتکف از روی اکراه و اجبار از مسجد خارج شود و زمان خروج طولانی نشود به مقداری که صورت اعتکاف به هم بخورد :
مرحوم امام، آیات عظام، تبریزی، صافی گلپایگانی، خوئی، وحید خراسانی، سیستانی، بهجت، اراکی، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی:
اعتکاف باطل نمی شود.
آیت الله گلپایگانی:
عدم بطلان محل اشکال است. پس اگر
ص: 60
اعتکاف واجب شده باشد، احتیاط به اتمام و اعادۀ اعتکاف ترک نشود(1).
مسأله: اگر معتکف به خاطر کار ضروری از مسجد خارج شود ولی مدّت خروجش طولانی گردد، به گونه ای که صورت اعتکاف از بین برود، اعتکافش باطل است، هرچند خروجش از روی اکراه یا اجبار یا اضطرار و یا فراموشی باشد (مراجع عظام)(2)
آیات عظام مرحوم امام، اراکی، گلپایگانی، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، بهجت، نوری همدانی:
جایز است.
آیات عظام تبریزی، خوئی، وحید خراسانی، سیستانی:
محلّ اشکال است مگر آنکه از ضرورات عرفیه بشمار آید. (3)
ص: 61
س: آیا معتکف برای اداء دین می تواند از مسجد خارج گردد یا باید وکیل بگیرد؟
آیت الله مکارم شیرازی: در صورتی که بتواند شخص دیگری را مأمور این کار کند اولویّت دارد.
آیت الله صافی گلپایگانی: بلی می تواند و در بعض موارد واجب است.
آیت الله بهجت: معلوم شد لزوم اقتصار بر ضرورت و لذا تا نائب گرفتن مقدور باشد نباید خارج شود.
آیت الله وحید خراسانی: وکیل بگیرد.
آیت الله شبیری زنجانی: با نبودن محذور باید وکیل بگیرد.(1)
آیت الله خامنه ای: اگر محذوری ندارد وکیل بگیرد.
آیت الله سیستانی: اگر می تواند باید وکیل بگیرد.
آیت الله فاضل لنکرانی: می تواند خارج شود و واجب نیست حتماً وکیل بگیرد.
آیت الله حسینی شاهرودی: چنانچه وکیل گرفتن مشکل نباشد، وکیل بگیرد.
آیت الله نوری همدانی: چنانچه ضرورت
ص: 62
داشته باشد، اشکال ندارد. (1)
مسأله: آیات عظام خوئی، اراکی، گلپایگانی، مرحوم امام، مکارم شیرازی، سیستانی، تبریزی، فاضل لنکرانی ، بهجت، نوری همدانی: اگر بر معتکف خروج از محلّ اعتکاف واجب باشد مثل اداء دینی که بر عهده او واجب است یا انجام واجب دیگری که این اداء دین یا انجام واجب متوقف بر خروج است و لکن او خلاف وظیفه رفتار نموده و خارج نشود گنهکار است ولی اعتکافش باطل نمی شود.(2)
آیات عظام مرحوم امام _ سیستانی _ نوری همدانی:
خروج برای نماز جماعت مشکل است مگر در مکّه مکرّمه.
آیات عظام گلپایگانی _ صافی گلپایگانی:
خروج برای نماز جماعت مشکل است بلکه در خارج از محلّ اعتکاف نماز نخواند، اگرچه حکم خروجش برای حاجتی بوده است که به سبب آن خروج جایز بوده است، مگر در مکّه مکرّمه.
آیت الله فاضل لنکرانی: خروج محلّ اشکال است حتّی در مکّه.
آیت الله مکارم شیرازی: جائز نیست.
ص: 63
آیات عظام اراکی، خوئی: می تواند.
آیت الله تبریزی: معتکف نمیتواند برای نماز جماعت از محلّ اعتکاف خارج شود بلکه در خارج از محلّ اعتکاف نماز نخواند، مگر در مکّه مکرّمه. (1)
آیت اللّه بهج_ت: فی الجمله می تواند.(2)
آیات عظام اراکی، گلپایگانی، خوئی، تبریزی، وحید خراسانی، سیستانی، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، بهجت: خروج معتکف برای تشییع جنازه یا عیادت مریض جائز است.
آیات عظام مرحوم امام، نوری همدانی:
در صورتی که میّت یا مریض یک نحو وابستگی به معتکف داشته باشد به طوری که شرکت در تشییع جنازه یا عیادت کردن از او، از ضرورت های عرفی حساب آید جایز است.(3)
ص: 64
چنانچه نماز جمعه در بیرون از محل اعتکاف برگزار شود:
آیات عظام گلپایگانی، صافی گلپایگانی، بهجت، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، سیستانی:
معتکف می تواند برای شرکت در نماز جمعه از محل اعتکاف خارج گردد ولی خروج او باید به مقدار لازم باشد.(1)
آیت الله شبیری زنجانی:
اگر عرفاً و یا شرعاً ضرورتی نباشد، به احتیاط واجب نمی تواند خارج شود.(2)
آیت الله تبریزی:
معتکف نمی تواند برای شرکت در نماز جمعه از محل اعتکاف خارج گردد.(3)
آیت الله نوری همدانی:
نمی تواند مگر اینکه حضورش ضرورت داشته باشد.(4)
ص: 65
آیات عظام خویی و وحید و سیستانی:
اشکال دارد.(1)
آیت اللّه تبریزی:
جایز نیست.(2)
آیات عظام گلپایگانی و صافی و بهج_ت:
جایز است.(3)
س: آیا در هنگام اعتکاف برای غسل های مستحبّی مثل غسل عمل امّ داوود یا غسل جمعه یا وضوء مستحبّی می تواند از مسجد خارج بشود؟
آیت الله فاضل لنکرانی:
مانعی ندارد.
آیت الله صافی گلپایگانی:
بلی می تواند.
آیت الله وحید خراسانی:
خیر.
آیت الله بهجت:
می تواند با اقتصار بر أقلّ.
آیت الله شبیری زنجانی:
در فرض ضرورت شرعی و عرفی می تواند از مسجد خارج شود.
ص: 66
آیت الله مکارم شیرازی:
برای وضو و غسل مستحبی و مانند آن اشکالی ندارد.(1)و(2)
آیت الله تبریزی:
خارج شدن برای وضو و غسل مستحبی و مسواک زدن جایز نیست.(3)
سوال: خارج شدن از محلّ اعتکاف برای وضوی نماز مستحبّی (که وضو شرط صحّت آن است) یا قرائت قرآن (که وضو شرط کمال آن است) چه حکمی دارد؟
آیت الله خامنه ای:
اگر امکان وضو گرفتن در داخل مسجد نباشد، مانع ندارد لکن خروج به مقدار ضرورت و نیاز باشد.
آیت الله مکارم شیرازی:
در صورتی که امکان وضو گرفتن در مسجد نباشد، مانعی ندارد.
آیت الله حسینی شاهرودی:
چنانچه در مسجد ممکن نباشد، میتواند برای وضو گرفتن بیرون رود.
آیت الله فاضل لنکرانی:
خروج از مسجد برای وضوگرفتن چه وضو مستحب باشد و چه واجب، در صورتی که در مسجد امکان وضو گرفتن نباشد، مانعی ندارد و
ص: 67
سیرة متشرّعه بر این بوده است.
آیت الله بهجت:
خارج شدن برای وضوی مستحبّی جایز است.
آیت الله سیستانی:
اشکال دارد.(1)
سوال: در صورتی که شرایط برای وضو گرفتن در خود مسجد فراهم باشد، آیا معتکف می تواند به خارج از مسجد برای وضو گرفتن برود؟
(مراجع عظام) : در فرض مرقوم نمیتواند.(2)
س: آیا معتکف برای شرکت در دروس دبیرستان یا دانشگاه یا حوزه می تواند از محلّ اعتکاف خارج گردد؟
آیت الله خامنه ای: در غیر موارد ضرورت عرفی نمی تواند و در مواردی که ضرورت عرفی دارد، خروج نباید به حدّی باشد که صورت اعتکاف محو شود.
آیت الله مکارم شیرازی:
جایز نیست مگر اینکه ضرورت مهمّی داشته باشد.
آیت الله صافی گلپایگانی:
نمی تواند.
آیت الله وحید خراسانی:
نمی تواند مگر ضرورت عرفیّه باشد.
ص: 68
آیت الله فاضل لنکرانی:
خیر.
آیت الله شبیری زنجانی:
معیار در جواز خروج، ضرورت شرعی و یا عرفی است و تعیین مصداق ضرورت عرفی از شأن فقیه خارج است و بر فرض تعیین، برای مقلّد حجّت نیست.(1)
آیت الله حسینی شاهرودی:
در غیر موارد ضروری موجب بطلان است.(2)
سوال: آیا برای معتکف جایز است خروج از مسجد برای شرکت در درسهای حوزه؟ (3)
آیت الله اراکی:
بعید نیست شرکت در درس از موارد حاجت عرفیه و ضرورت عرفیه باشد و خروج برای آن به مقدار ضرورت، جائز است.
آیت اللّه بهج_ت:
اشکال ندارد؛ ولی به حدی نرسد که صورت اعتکاف محو شود.
آیات عظام تبریزی، نوری همدانی:
جایز نیست.
ص: 69
(1) آیت اللّه مکارم:
شرکت در امتحان درصورت ضرورت اشکال ندارد؛ ولی در اولین فرصت به محل اعتکاف بازگردد.
آیت اللّه وحید:
خروج از محل اعتکاف برای امتحان مهم، ضرورت عرفیه به حساب آمده و مانعی ندارد.
آیت الله اراکی:
در صورتی که وقت امتحان منحصر باشد و وقت دیگری نداشته باشد خروج مانعی ندارد به شرط آنکه اقتصار کند به اقلّ مسافت، و اقرب طرق ، و اقلّ ازمنۀ امکان، به طوری که بیش از مقدار ضرورت ، خارج مسجد مکث نکند و زیر سقف ننشیند و راه نرود حتی الامکان و پس از قضای ضرورت فوراً برگردد.
س: آیا معتکف برای شرکت در امتحانات دبیرستان یا دانشگاه یا حوزه می تواند از محل اعتکاف خارج شود؟
آیت الله سیستانی:
چنانچه ضرورت عرفی باشد می تواند ولی نباید مدّت خروجش طولانی گردد، به گونه ای که صورت اعتکاف از بین برود
ص: 70
پرسش: الف. آیا معتکف می تواند برای شرکت در جلسه امتحان (به مدّت طولانی یا کوتاه) از مسجد خارج شود؟
ب. در صورت جواز تا چه مقدار می تواند در جلسه امتحان بماند؟
آیت الله صافی:
جواز در صورتی که زمان کوتاه باشد بعید نیست.
آیت الله مکارم:
الف و ب. در مورد امتحانات سرنوشت ساز مجاز است، البته به طوری که صورت اعتکاف به هم نخورد، مثلاً حدود یکی دو ساعت و بیشتر نباشد.
آیت الله سیستانی:
الف وب. اگر امتحان ضروری باشد و به مقدار یک ساعت باشد اشکال ندارد ولی بیشتر از آن به احتیاط واجب جایز نیست.
آیت الله شبیری زنجانی:
الف و ب. اگر شرکت در جلسه امتحان برایش لازم و ضروری است، میتواند از مسجد خارج شود ولی در صورتی که توقّفش بیرون مسجد زیاد طول بکشد به حدّی که صورت اعتکاف به هم بخورد، اعتکاف خود به خود باطل میشود.
آیت الله وحید:
الف.خروج از محل اعتکاف برای امتحانات مهم (مثل امتحان پایان ترم) ضرورت عرفیه به حساب میآید و مانعی ندارد.
ب.به مقداری که ضرورت دارد اکتفاء نماید و
ص: 71
نباید بیشتر از زمانی که برای انجام امتحان لازم است خارج مسجد بماند و بنابر احتیاط واجب از نزدیکترین راه به مسجد برگردد و در بیرون مسجد ننشیند و اگر اضطرار به نشستن پیدا کرد در صورت امکان در سایه ننشیند.؟
سوال: خروج از اعتکاف جهت کار اداری از ساعت هشت صبح الی دو عصر یا جهت شرکت در امتحاناتی که چند ساعت طول می کشد و امثال آن چه صورت دارد؟(1)
آیت الله خامنه ای:
خروج از مسجد در حال اعتکاف، اگر ضرورت شرعی یا عقلی یا عرفی در بین نباشد جایز نیست.
آیت الله فاضل لنکرانی:
جایز نیست.
آیت الله سیستانی:
اعتکاف صحیح نیست.
آیت الله بهجت:
از حدود اعتکاف خارج است و فقط در حال اضطرار جایز است بعضی از امور.
آیت الله صافی گلپایگانی:
جایز نیست.
آیت الله مکارم شیرازی:
جایز نیست جز در موارد ضرورت و به مقدار ضرورت.
آیت الله تبریزی:
با خروج از محل اعتکاف، اعتکاف باطل می شود.
ص: 72
سوال: خروج معتکف از مسجد برای آوردن وسایل مورد احتیاجش چه حکمی دارد، در فرضی که می تواند فرد غیر معتکفی را برای آوردن آن وسایل مأمور نماید ؟(1)
آیت الله خامنه ای:
اگر مأمور کردن دیگران محذوری ندارد، خارج نشود.
آیت الله مکارم شیرازی:
در فرض سؤال جایز نیست.
آیت الله صافی گلپایگانی:
اگر ارجاع به غیر به طور متعارف ممکن باشد خود معتکف خارج نشود.
آیت الله وحید خراسانی:
نمی تواند.
آیت الله بهجت:
معلوم شد لزوم اقتصار بر مقدار ضرورت، لذا تا نائب گرفتن مقدور باشد نباید خارج شود.
آیت الله فاضل لنکرانی:
جایز نیست.
آیت الله شبیری زنجانی:
اگر محذوری در امر دیگری نباشد خروج از مسجد جائز نیست.
آیت الله سیستانی:
در صورت امکان توسّل به غیر، خودش نمی تواند برای آوردن وسایل از مسجد خارج شود.
ص: 73
آیت الله حسینی شاهرودی:
در فرض مذکور خارج نشود.
سؤال: خروج معتکف از مسجد برای تهیه غذا و شستن لباس ها و ظروف خود چه حکمی دارد و اگر شخص غیر معتکفی این کارها را برای او بکند چطور؟(1)
آیت الله نوری همدانی:
اگر ضرورت ندارد و فردی هست که این کارها را انجام دهد جایز نیست.
آیت الله تبریزی:
چنانچه بتواند کسی را برای این کارها بگمارد، خودش نمی تواند از مسجد خارج شود و آنها را انجام دهد ، و در غیر این صورت ، به مقدار ضرورت می تواند از مسجد خارج شود و بعد از انجام کار به مسجد برگردد.
آیت الله صافی گلپایگانی:
خروج برای ضرورات عرفی و شرعی مانعی ندارد.
آیت اللّه مکارم:
تهیۀ غذا و شستن ظرف ها اگر ضرورت ندارد و فردی هست که این کارها را انجام دهد، جایز نیست.
حکم خروج بعضی از اعضای بدن از مسجد در حال اعتکاف:
مسأله: آیات عظام مرحوم امام، خوئی، اراکی،
ص: 74
گلپایگانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، فاضل لنکرانی، سیستانی:
خروج بعضی از اجزاء بدن معتکف مانند دست یا سر و مانند اینها از مسجد اشکال ندارد.(1)
ص: 75
ص: 76
ص: 77
اگر معتکف در اثنای اعتکاف مرتد شود، اعتکافش باطل است، هرچند توبه کند؛ حکم بطلان اعتکاف در روز بنابر فتوی و در شب، بنابر احتیاط واجب میباشد (صاحب عروه)(1)
مرحوم امام و آیات عظام خویی، گلپایگانی، مکارم، نوری همدانی:
اظهر و اقوی بین شب و روز در این مسئله تفاوتی نیست.
أیت الله مکارم در ادامه می فرمایند:
برای اینکه اعتکاف عبادتی شبانه روزی است و عبادت از کافر صحیح نیست.
آیات عظام سیستانی، فاضل
مانند نظر مرحوم صاحب عروه میباشد.(2)
آیت اللّه تبریزی:
اعتکافش باطل است.(3)
عدول از نیت اعتکاف جایز نیست؛ هرچند هر دو مستحب یا واجب باشد. همچنین تغییر نیت اعتکافی که به نیابت از سوی فلان میّت صورت گرفته، به میّت دیگر یا به انسان زنده جایز نیست؛ همان گونه که تغییر اعتکاف به نیابت از دیگری به اعتکاف برای خویشتن یا بالعکس جایز نمی باشد. (مراجع عظام)(4)
ص: 78
آیت اللّه مکارم:
بنابراین کسی که دو اعتکاف براثر نذر و قسم بر او واجب شده و اکنون به نیت انجام اعتکاف نذری معتکف گردیده، نمی تواند نیت خود را به اعتکاف دیگر تغییر دهد؛ همان گونه که تغییر اعتکاف استیجاری به اعتکاف برای خویشتن یا بالعکس جایز نمی باشد.(1)
در یک اعتکاف، نیابت از چند نفر جایز نیست. آری به عنوان اهدای ثواب اشکالی ندارد. بنابراین صحیح است ثواب اعتکاف را به تعدادی از افراد زنده یا عدّه ای از اموات یا تعدادی از زنده ها و مردگان اهدا کند (مراجع عظام).(2)
روزه لازم نیست مخصوص اعتکاف باشد، بلکه با هر روزه ای اعتکاف تحقّق می یابد. بنابراین جایز است اعتکاف با روزۀ استیجاری یا روزۀ واجب به جهت نذر و مانند آن حتّی اگر نذر اعتکاف کرده باشد که بدین سبب اعتکاف واجب گردیده، می تواند روزۀ استیجاری بگیرد؛ (1) زیرا بر معتکف، روزه واجب است؛ خواه برای اعتکاف باشد یا برای غیراعتکاف. بلکه حتّی در نذر اعتکاف می تواند روزۀ مستحبی بگیرد که
ص: 79
قطع آن جایز است. پس اگر روزه را قطع نکرد، اعتکافش تمام است و اگر روزه را قطع کرد، اعتکاف نیز قطع شده و باید از اول شروع کند (مشهور).(1)
مشهور عبارتند از: مرحوم امام و آیات عظام خامنهای، اراکی، گلپایگانی، صافی، خوئی، تبریزی، سیستانی، نوری همدانی
(1) آیت الله اراکی: اگر نذر مطلق باشد، اما در نذر معین نمی تواند روزه استیجاری بگیرد.
آیت الله بهجت: احتیاط مستحب آن است که هرگاه اعتکاف از غیر باشد، روزه از طرف کسی باشد که اعتکاف از طرف اوست.(2)
آیت الله فاضل لنکرانی: روزه برای دیگری خواه استیجاری باشد یا توسط ولی گرفته شود یا تبرعی باشد، اگر اعتکاف برای همان کسی که برایش روزه می گیرد نیست، بنابر احتیاط واجب کفایت نمی کند، چه اعتکاف را برای خودش نیت کند یا برای شخص دیگری، امّا اگر روزه نیز به نیابت کسی باشد که اعتکاف به نیابت او است اشکال ندارد.(3)
آیت الله مکارم شیرازی: هر نوع روزه ای کفایت می کند ولی روزه استیجاری بنابر احتیاط واجب کافی نیست.(4)
ص: 80
قطع کردن اعتکاف مستحبی در دو روز اول جایز است؛ ولی با تمام شدن دو روز اول، روز سوم واجب می شود(1) و اعتکاف نذری اگر نذر معیّن باشد، قطع آن جایز نیست؛ و گرنه جایز می باشد (مراجع عظام).(2)
هرگاه نذر کند که در روزهای معیّنی (مثلاً سه روز اول ماه شعبان) معتکف شود و روزۀ نذری یا روزۀ استیجاری نیز بر عهده داشته باشد، می تواند چنین روزه هایی را به هنگام اعتکاف نذری به جا آورد، تا هم نذر اعتکاف را انجام داده باشد و هم روزه های واجب را. البته اگر به هنگام نذرِ اعتکاف، قصدش این باشد که روزۀ مخصوص اعتکاف بگیرد، نمی تواند قصد روزۀ دیگری کند(1) (مشهور).(3)
(1) آیت اللّه گلپایگانی:
در فرض اخیر چنانچه معتکف قصد روزۀ نذری یا روزۀ استیجاری کرده بعید نیست که برای اعتکافش مجزی باشد، هر چند به خاطر شکستن نذرش، یعنی ترک روزه به جهت اعتکاف، گناهکار باشد.(4)
ص: 81
مرحوم امام و آیت اللّه بهج_ت:
اگر اعتکاف در روزهای معینی را نذر کند و روزۀ نذری هم داشته باشد، جایز است برای وفای به هر دو نذر، روزۀ نذری را در اعتکاف نذری بگیرد، و اعتکاف نذری یا استیجاری در ماه رمضان نیز صحیح است (امام: اگر نذر یا استیجار انصراف از ماه مبارک رمضان نداشته باشد.)(1)
درمسأله چهارم، فتاوای بعضی دیگر از مراجع دراین خصوص گذشت؛ مثل آیت الله اراکی که فرمودند در نذر معین اعتکاف، نمی توان روزه استیجاری گرفت یا آیت الله فاضل که احتیاط واجب داشتند.
پرسش:اگر نذر کند درایام معیّنی معتکف شود و در اعتکاف روزه هم بگیرد، آیا می تواند روزۀ واجب به نذر دیگر یا اجاره را بگیرد؟
آیت الله تبریزی:
مانعی ندارد.(2)
چنانچه نذر کند یک یا دو روز معتکف شود نه بیشتر، نذرش باطل است؛(1) ولی اگر قید « نه بیشتر» را ذکر نکند، نذرش صحیح است و باید آن را تا سه روز کامل کند (مشهور).(3)
ص: 82
(1) آیات عظام خویی، سیستانی:
این درصورتی است که قصد اعتکاف اصطلاحی و معهود را داشته باشد؛ و گرنه اگر معنای لغوی اعتکاف را قصد کرده، صحیح است.
آیت اللّه بهج_ت:
چنانچه نذر کند یک یا دو روز معتکف شود نه بیشتر، و قصدش اعتکاف به معنای لغوی آن نباشد، بلکه قصدش اعتکاف در اصطلاح متشرّعه باشد، نذرش باطل است. ولی اگر قید عدم زیادی را ذکر نکرده باشد، اعتکافش صحیح است و واجب است آن را تا سه روز کامل کند.(1)
تذکّر: در ذیل شرط پنجم (شرط زمانی اعتکاف)، به این مسأله نیز اشاره شده است.
اگر نذر کند سه روز معیّن یا بیشتر معتکف گردد، مثل اینکه نذر کند روز 28 و 29 و 30 ماه مبارک رمضان را معتکف شود، سپس روز سوم مصادف با عید فطرگردد، مثل اینکه ماه رمضان در فرض مثال فوق، 29 روز شود،(1) چنین نذری از اصل باطل است و قضا هم ندارد؛ زیرا نذر از ابتدا منعقد نشده است؛ هرچند قضای آن مطابق احتیاط است (مشهور).(2)
ص: 83
(1) امام خمینی:
و همچنین اگر اعتکافِ چهار روز یا بیشتر را نذر کند و روز چهارم مثلاً مصادف با عید گردد، در اینجا نذرش باطل است؛ هر چند احتیاط آن است که ماسوای روز عید را از روزهای قبل از عید، بلکه حتی روز یا روزهای بعد از عید را هم معتکف شود، به خصوص اگر تعداد روزها سه روز یا بیشتر باشد. و اگر بازگشت نذرش به دو اعتکاف باشد و اتّفاقاً روز سوم عید گردد، واجب است بعد از روز عید معتکف گردد و اگر روز چهارم عید گردد، واجب است قبلش معتکف باشد.(1)
آیت اللّه تبریزی:
پرسش: کسی نذر کرده ده روز آخر ماه مبارک رمضان را اعتکاف کند. اتفاقاً روز دهم عید فطر اعلام شده است. آیا قضای آن دوباره لازم می آید یا خیر؟
پاسخ: قضای آن روز لازم نیست.(2)
پرسش: اگر سه روز یا بیشتر از سه روز معیّن را برای اعتکاف نذر کند و ناگهان روز سوم با عید تلاقی کند، اعتکافش چه حکمی دارد؟
پاسخ: نذرش باطل است.(3)
اگر کسی نذر کند روزِ آمدن زید معتکف شود، نذرش باطل می باشد؛(1) مگر بداند(2) آمدن زید قبل از طلوع فجر است. و اگر نذر کند روز دوم
ص: 84
آمدن زید معتکف شود، نذرش صحیح است و واجب است دو روز دیگر هم ضمیمه نماید (صاحب عروه).(1)
(1) امام خمینی:
بنابر احتیاط، باطل است که این، نشئت گرفته از صحت اعتکاف سه روز تلفیقی است. و احتیاط این است که اگر کسی این گونه نذر کرد، روزی که احتمال دارد از باب مقدمه روزه بگیرد و از زمان آمدن معتکف بشود، پس اگر در بین روز آمد، رجاءً معتکف بشود و سه روز را تلفیقاً کامل نماید.(2)
آیت اللّه خویی:
نذر صحیح می باشد و واجب است از طلوع فجر معتکف بشود، اگر می داند زید در اثنای روز می آید؛ و الا از زمان آمدن زید معتکف بشود و سه روز دیگر به آن ضمیمه کند. البته درهمین صورت (نمی داند زید چه موقع می آید)، اگر قصدش اعتکاف از طلوع فجر باشد، نذرش باطل است.(3)
(2) آیت اللّه گلپایگانی:
یا خبرگرفتن برایش ممکن باشد که دراین صورت، واجب می شود و اگر نذر کرد از زمان آمدن زید معتکف شود و آن روز هم روزه بود، صحیح است و واجب است که سه روز دیگر را ضمیمه نماید، چون اعتکافِ تلفیقی اشکال دارد.(4)
ص: 85
آیت الله سیستانی:
همچنین است حکم بنابر احتیاط واجب اگر خبرگرفتن برایش ممکن باشد و در این صورت وفای به نذر (هر چند به طریق احتیاط) لازم است.(1)
آیت اللّه مکارم:
هرگاه نذرکند که روز بازگشت (مثلاً) پدرش از مکه معتکف شود، چنانچه امکان داشته باشد در آن روز احتیاط کند و از طلوع فجر اعتکاف ببندد، نذرش صحیح است. همچنین اگر یقین داشته باشد که مسافرش قبل از طلوع فجر (اذان صبح) باز می گردد. و اگر نذر کند روز پس از ورود مسافرش معتکف شود، بدون شک نذرش صحیح است و باید تا سه روز درحال اعتکاف باشد.(2)
آیت اللّه تبریزی:
اگر کسی نذر کند روز ورود زید را معتکف شود، نذر او صحیح است و باید روزهایی را که احتمال ورود زید را می دهد، معتکف شود. و در روزی که زید آمد، باید اعتکاف آن روز را تمام کند و دو روز دیگر به آن ضمیمه کند.(3)
اگر کسی نذر کند که روزها را معتکف شود، ولی شب ها را نباشد، نذرش منعقد نمی شود (مراجع عظام).(4)
ص: 86
چنانچه نذر کند سه روز یا بیشتر معتکف شود، لازم نیست شب اول هم درحال اعتکاف باشد؛(1) امّا اگر نذر کند یک ماه معتکف شود، شب اول که جزء ماه محسوب می شود نیز باید درحال اعتکاف باشد(2) (مشهور).(1)
(1) آیت اللّه خویی:
داخل بودن شب اول، تابع قصد ناذر می باشد و اگر نذرش مطلق بوده، بعید نیست که داخل نباشد؛ هر چند احتیاط مستحب داخل نمودن شب اول است.(2)
(2) آیت اللّه مکارم:
این زمانی است که شخص نذرش منصرف به روزهای ماه نباشد؛ بلکه نذر منصرف به خود ماه باشد.(3)
آیت الله سیستانی:
مگر زمانی که مقصود وی در نذرسی روز باشد نه زمان واقع شده بین دو هلال ماه.(4)
پرسش:اگر کسی اعتکاف یک ماه را نذر کند، آیا شب اول هم جزء همان ماه است؟
آیت الله تبریزی:
شب اول هم جزء همان ماه است.(5)
آیت الله بهجت:
بلی، شب اول ماه، جزء ماه است.(6)
ص: 87
اگر کسی نذر کند که یک ماه معتکف شود، می تواند از اول ماه تا آخر ماه معتکف شود؛(1)هر چند ماه 29روزه باشد؛ امّا اگر مرادش مقدار یک ماه بوده است، واجب است30 روز باشد (مشهور).(1)
(1) امام خمینی و آیت الله فاضل
احتیاط آن است که یک روز دیگر را هم ضمیمه کند.(2)
آیت اللّه بهج_ت
احتیاط مستحب اضافه کردن یک روز دیگر می باشد.(3)
آیت اللّه خویی:
واجب است که یک روز دیگر را هم اضافه کند؛ بنابر واجب بودن روز سوم اعتکاف، اگر دو روز قبل را کامل کرده است.(4)
پرسش: اگر اعتکاف یک ماه را نذر کند و ماه ناقص باشد، تکلیف او ساقط می شود یا نه؟
آیت الله تبریزی:
ساقط می شود.(5)
پرسش:کسی نذر کند یک ماه را اعتکاف نماید و ماه ناقص باشد، آیا باید روز سی ام را هم بگیرد یا نه؟
ص: 88
آیت الله بهجت:
با تمام شدن ماه، وظیفه تمام می شود و اعتکاف روز سی ام از آخر واجب نیست.(1)
اگر اعتکاف یک ماه را نذر کند، واجب است پشت سرهم بیاورد. و امّا اگر به مقدار یک ماه را نذر کرده باشد، می تواند به صورت متفرقه، سه روز سه روز آن را به جا آورد. بلکه بعید نیست تفریق روز به روز نیز جایز باشد،(1)به گونه ای که به هر روز اعتکاف نذری اش، دو روز دیگر اضافه نماید. و این یک قاعدۀ کلّی است در تمام مواردی که از اعتکاف چندروزه، تتابع و پی درپی بودن استفاده نشود (مشهور).(2)
(1) آیت اللّه گلپایگانی:
یا دو روز دو روز که به هر دو روزی، یک روز دیگر اضافه کند. بنابراین جایز است تفریق به هرنحو ممکن به شرط رعایت اعتکاف روز سوم، هر سه روز.(3)
آیت اللّه خویی:
این مبتنی بر یکی از دو امر است: یا بنابر اعتبار قصد در وفای به نذر و یا در منذور خصوصیتی باشد که آن خصوصیت در روز اول است، نه دو روز بعدش.
ص: 89
آیت اللّه سیستانی:
تفریق ذکرشده در صورت مسأله و مانند آن تحقّق پیدا نمی کند؛ مگر برای متعلّق نذر خصوصیتی باشد که بر غیر روز اول مثلاً منطبق نمی شود، از باب مثال، خود اعتکاف را نذر کرده به گونه ای که روزه اش نیز برای اعتکاف باشد، پس روز اول به همین عنوان روزه می گیرد و دو روز دیگر را به عنوان روزۀ استیجاری یا مانند آن روزه می گیرد. و اگر چنین تصور نکنیم، به ناچار متعلق نذر بر تمام سه روز منطبق می شود.(1)
آیت اللّه فاضل:
به اینکه یک روز اعتکافش، از نذرش باشد و دو روز دیگر مستحبی، یا واجب بدون نذر به آن اضافه کند. لکن احوط، ترک این تفریق است و بر فرض جواز تفریق روز به روز، تفریق دو روز دو روز نیز باید جایز باشد.(2)
آیت اللّه مکارم:
مسأله اول: هرگاه نذر کند که یک ماه معتکف شود، واجب است یک ماه پشت سرهم معتکف شود. امّا اگر نذر کند که قسمتی از ماه، مثلاً نه روز یا پانزده روز، اعتکاف نماید، می تواند به طور پراکنده (سه روز سه روز) معتکف شود، تا آن مقدار که نذر کرده، کامل شود؛ مشروط بر اینکه نذرش انصراف به روزهای پی درپی نداشته باشد که دراین صورت نیز باید اعتکافش پی درپی باشد.(3)
ص: 90
مسأله دوم: چنانچه نذر کند که یک ماه نامعیّن یا چندین روز پی درپی غیرمعیّن معتکف شود، چه قید «پی درپی» را در صیغۀ نذر آورده باشد یا چنین از نذرش استفاده گردد، و اعتکاف را شروع کند، سپس یک روز یا بیشتر از ایام اعتکاف را باطل کند، تمام روزهایی که معتکف بوده، باطل می شود؛ هرچند روزهایی که به طور صحیح درحال اعتکاف بوده، سه روز یا بیشتر بوده باشد و باید اعتکاف را با رعایت تتابع و پی درپی بودن از سر بگیرد. و اگر نذرش برای ماه یا روزهای معیّنی بوده و آن را باطل کرده، باید قضای آن را به صورت پی درپی به جا آورد. حتی اگر اعتکاف نذری معین را در آخرین لحظات باطل کند، به گونه ای که پس از بطلان، هنوز مقداری از زمان اعتکاف باقی مانده باشد، احتیاط آن است که دراین صورت نیز قضا کند.
مسأله سوم: هرگاه نذر کند که یک ماه قمری معتکف شود و ماهی که در آن معتکف شده، 29 روز باشد، احتیاط واجب آن است که روز اول ماه بعد را نیز بر آن بیفزاید؛ زیرا همان گونه که قبلاً گذشت، هرگاه دو روز بر اعتکافش اضافه کند، اعتکاف روز سوم نیز واجب میشود.(1)
آیت اللّه تبریزی:
پرسش: اگر کسی نذر کند به مقدار یک ماه معتکف شود، آیا می تواند اعتکاف های یک روزه به طور متفرّق بگیرد؟
پاسخ: در فرض مذکور می تواند ده اعتکاف سه
ص: 91
روزه به طور متفرّق انجام دهد. و چنانچه نذر کند سی اعتکاف ایجاد کند، باید سی بار یک روزه معتکف شود و به هریک از آن روزها دو روز ضمیمه کند که مجموع ایام اعتکاف نود روز شود. و اگر نذر کند یک روز تنها را اعتکاف کند، بدون ضمیمه کردن دو روز دیگر اعتکافش باطل است.(1)
اگر نذر یک ماهۀ اعتکاف یا مدّت زمانی را به صورت پی درپی داشته باشد، (فرقی نمی کند که این را به صورت شرط لفظی در نذر گفته باشد یا به این نیت، نذر را جاری کرده باشد)، سپس یک روز یا بیشتر اخلال در آن ایجاد کند (به اینکه معتکف نشود یا اعتکافش را باطل کند)، کلّ نذرش باطل می شود؛ هر چند آنچه گذشته، سه روز یا بیشتر باشد. و باید از ابتدا با رعایت پشت سر هم بودن روزها اعتکافش را انجام دهد.
و اگر نذر روزهای معیّنی را داشته باشد، سپس در آن، یک روز یا بیشتر اخلال کند، واجب است آن را قضا نماید(1) و احتیاط آن است(2) که پی درپی باشد. و اگر مقداری از آن روزهایی که برای نذر معیّن کرده بود ، بعد از باطل کردن آن هنوز باقی باشد، احتیاط آن است که ابتدای قضای نذر را(2)از همین باقی مانده شروع کند (صاحب عروه).(2)
ص: 92
(1) آیت اللّه خویی:
بنابر احتیاط.
آیت اللّه فاضل:
یعنی قضای مقداری که نذر کرده، به طور کامل.
آیت اللّه سیستانی:
بنابر احتیاط لازم؛ و امّا رعایت دو احتیاط دیگر که در ذیل می آید، لازم نیست.
(2)آیات عظام گلپایگانی و مکارم:
اقوی این است (مکارم: و مفهوم قضا چنین اقتضایی دارد.)
(3) امام خمینی:
هر چند اقوی عدم وجوب است.(1)
آیت اللّه بهج_ت:
هرگاه نذر اعتکاف پیوسته ای را در زمانی داشته باشد، سپس به آن اخلال وارد کند یا عمداً یا به خاطر عذری، وفای به نذر دیگر ممکن نیست و واجب است آن را از سر بگیرد با رعایت پیوستگی آن. امّا صحّت نذر در روزهای گذشته، بستگی دارد به اینکه سه روز از اعتکافش را قبل از اخلال انجام داده باشد و داعی و انگیزۀ او امر فعلی اعتکاف باشد که گمان می کرده این امر فعلی ناشی از نذر است و بعد متوجّه می شود که این چنین نبوده. امّا اگر داعی او مقیّد به نذریّت باشد، اعتکافش باطل است.
و اگر نذر روزهای معیّنی را داشته، بنابر اظهر لازم نیست استیناف اعتکاف؛ به سبب اینکه آن
ص: 93
روزها برای روزه معیّن شده بودند (که فرض آن است که روزه گرفته و اخلال به اعتکاف است) و آنچه فوت شده، وصف است (معتکف بودن) که تفویت آن موجب کفّاره و قضا است؛ و مثل کلّی مقیّد که بر مصادیق خارجی اش منطبق نشود نیست.
و آنچه ذکر کردیم (در قسم دوم یعنی نذر روزۀ معین)، هنگامی است که اخلال به پیوستگی اعتکاف موجب کمتر شدن اعتکاف از سه روز نگردد؛ و گرنه تعین زمان برای اعتکاف منافات با اعتبار سه روزۀ اعتکاف پیدا نمی کند؛ (یعنی باید رعایت سه روز اعتکاف گردد.) پس با انفصال (سه روز) از ابتدا اعتکافش را شروع می کند، بنابر اظهر؛ یعنی اعتکاف را به گونه ای که پیوستگی در آن رعایت شود، قضا می نماید.
و اگر مقداری از روزهای معین شده در نذر باقی مانده، ابتدای اعتکاف جدید را از آن ها قرار دهد، بنابر احتیاط؛ و در این روزها نیت وظیفۀ فعلی (مافی الذمّه) داشته باشد و در خارج این روزها نیت قضا نماید.(1)
آیت اللّه تبریزی:
اگر کسی نذر کند روزهای معینی را معتکف باشد و از آن ایام معیّن تخلف نماید، یک روز یا بیشتر، بنابر احتیاط قضای آن واجب است.(2)
ص: 94
درصورتی که نذر کند چهار روز معتکف شود و پی درپی بودن را شرط نکرده باشد و این مطلب از نحوۀ نذر وی نیز استفاده نشود، سپس در روز چهارم کاری که اعتکاف را باطل می کند، انجام دهد، باید روز چهارم را قضا کند(1) و دو روز دیگر بر آن بیفزاید. و بهتر آن است(2) که روز قضا را اولین روز از این سه روز (در نیّت خود) قرار دهد؛(3) هر چند مختار است هر روز از این سه روز را نیّت قضا کند (مشهور).(1)
(1) آیت اللّه خویی:
تعبیر به قضا، مسامحی است.
(2) آیت اللّه مکارم:
بلکه احوط این است.
(3) آیت اللّه سیستانی:
اظهر آن است که اثری در تعیین آن نیست؛ بلکه روزۀ قضا انطباق قهری بر این سه روز پیدا می کند.(2)
آیت اللّه تبریزی:
اگر اعتکاف چهار روز را نذر کرد و پیوستگی آن چهار روز را شرط ننماید و روز چهارم را برخلاف نذرش عمل کند و از اعتکاف خارج شود، باید اعتکاف آن روز را به جا آورد و دو روز دیگر به آن ضمیمه کند.(3)
ص: 95
هرگاه نذر کند پنج روز معتکف شود، باید یک روز دیگر بر آن بیفزاید؛ چه پی درپی به جا آورد، یا به شکل نا پیوسته (مراجع عظام).(1)
اگر نذر کند در زمان معینی (مثلاً یک ماه معیّن از سال، یا روزهای معیّنی از ماه خاص) معتکف شود، سپس در آن ایام مخصوص به خاطر فراموشی یا عمداً و عصیاناً یا براثر اضطرار، اعتکاف را ترک کند، قضای آن واجب است.(1) و اگر تشخیص ماه ها مشکل شود و درنتیجه نتواند ماه مورد نظر را به طور قطعی مشخّص کند، به ظنّ خود عمل می کند(2) و اگر ظنّی نداشت، بین موارد احتمال مخیّر است (صاحب عروه).(2)
(1)مرحوم امام و آیات عظام خویی و سیستانی:
بنابر احتیاط.(3)
(2) امام خمینی:
محلّ اشکال است و مشکل تر تخییر در فرض عدم ظن است. بلکه اگر حرجی نباشد، احوط جمع بین محتملات است.(4)
آیت اللّه خویی:
بلکه ظاهر وجوب احتیاط است، تا زمانی که
ص: 96
اعتکاف حرجی شود. و حکم ظنّ در این مسأله حکم شک است.(1)
آیت اللّه گلپایگانی:
بلکه باید احتیاط کند، مادامی که حرجی نباشد و در فرض حرج، باید عمل به ظن کند. و اگر ظنّی نداشت، آخرین زمانی را که احتمال می دهد منذور بر آن منطبق باشد، انتخاب می کند و آن را به قصد مافی الذمّه می آورد، بدون قصدِ ادا یا قضا.(2)
آیت اللّه سیستانی:
بلکه باید هر ماهی را سی روز حساب کند، مادامی که علم به نقصان به حسب معمول نداشته باشد.(3)
آیت اللّه فاضل:
بلکه باید احتیاط کند به جمع کردن بین محتملات، مادامی که مستلزم حرج نشود؛ بدون فرق بین صورت ظن و عدم آن.(4)
آیت اللّه مکارم:
مگر اینکه احتیاط ممکن باشد و عسر و حرج لازم نیاید؛ که احتیاط واجب آن است مطابق احتیاط عمل کند. و چنانچه به هیچ کدام از ماه ها ظن ندارد، بین ماه هایی که محتمل است، مخیّر است.(5)
آیت اللّه تبریزی:
اگر زمان معیّنی را برای اعتکاف نذر کند، ولی
ص: 97
آن اعتکاف را به جهت فراموشی یا نافرمانی یا زیادی اضطرار ترک کند، بنابر احتیاط، قضای آن را به جا آورد.(1)
در اعتکاف معتبر است وحدت مسجد. بنابراین اعتکاف در دو مسجد جایز نیست؛ خواه متّصل به هم باشند یا جدای از هم. بلی اگر اتّصال به گونه ای باشد که یک مسجد به حساب آید، اشکالی ندارد. (مشهور).(2)
آیت اللّه بهج_ت:
وحدت مسجد شرط است، مگر درصورت اتّصال زمین آن دو مسجد به یکدیگر که می تواند در هرکدام باشد؛ هرچند در نیّت یکی را معیّن کرده، بنابر اظهر.(3)
آیت اللّه مکارم:
دلیلی بر لزوم وحدت مسجد در اعتکاف اصلاً نیست؛ بنابراین اعتکاف در دو مسجد متّصل به هم صحیح است و این کلام بعضی از اعاظم فقها نیز بوده است.(4)
آیت اللّه تبریزی:
اعتکاف باید در یک مسجد باشد، در دو مسجد مشروع نیست.(5)
ص: 98
هرگاه در مسجدی معتکف شود، سپس مانعی پیش آید که ادامۀ اعتکاف در آن مسجد ممکن نباشد، مثل اینکه مسجد خراب شود، یا امنیت خود را از دست بدهد و مانند این ها، اعتکاف باطل می شود.(1)و اگر اعتکاف واجب بوده، استیناف یا قضای(2)آن واجب است، در خود آن مسجد بعد از برطرف شدن مانع یا مسجد دیگر. بنابراین نمی تواند بنا را بر مقداری که معتکف شده، بگذارد و پس از برطرف شدن مانع، آن را ادامه دهد؛ چه در همان مسجد یا مسجد دیگر (مشهور).(1)
(1) آیت اللّه مکارم:
حکم این مسأله از مسأله قبل روشن می شود. درنتیجه اعتکافش باطل نمی شود، بلکه آن را در مسجد جامع دیگری ادامه می دهد.(2)
(2) آیت اللّه سیستانی:
بنابر احتیاط.(3)
پشت بام، زیرزمین و محراب مسجد جزء مسجد محسوب می شود؛(1) مگر اینکه یقین داشته باشیم واقف، آن ها را جزء مسجد قرار نداده است. قسمت های توسعه یافتۀ مساجد نیز حکم مسجد را دارد، به شرط آنکه جزء
ص: 99
مسجد محسوب گردد (صاحب عروه).(1)
(1) آیات عظام مرحوم امام، سیستانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، گلپایگانی:
پشت بام و سرداب و محراب مساجد جزء مسجد به حساب می آید مگر آنکه بدانیم یا اطمینان پیدا کنیم که آن مکان جزء مسجد نیست، همچنین ملحقات مسجد، اگر به قصد اینکه جزء مسجد باشد به آن افزوده شده یا نشانه و اماره ای بر مسجد بودن آن باشد، حکم مسجد را داراست، مثل مکانی که در اثر توسعه به مسجد افزوده شده و به قصد اینکه جزء مسجد باشد آن را وقف نموده باشند یا اگر قصد واقف معلوم نیست، سیره مسلمانان و اهل مسجد و ظاهر حال عرف بر آن باشد که با آن مکان به عنوان مسجد رفتار نمایند.
در غیر این موارد اماکنی را که شک داریم جزء مسجد است یا نه، مثل حیاط، ایوان؛ راهروها، اتاق خادم و . . . و از قصد واقف اطّلاع نداریم و نشانه ای هم بر جزء مسجد بودن آن نداریم، حکم مسجد را ندارد.
آیات عظام خامنهای، خوئی، تبریزی، وحید خراسانی، صافی ، بهجت، فاضل لنکرانی:
پشت بام و سرداب و محراب مساجد جزء مسجد به حساب می آید مگر آنکه بدانیم یا اطمینان پیدا کنیم که آن مکان جزء مسجد نیست، همچنین ملحقات مسجد، اگر به قصد اینکه جزء مسجد باشد به آن افزوده شده، حکم
ص: 100
مسجد را داراست، مثل مکانی که در اثر توسعه به مسجد افزوده شده و به قصد اینکه جزء مسجد باشد آن را وقف نموده باشند.
در غیر این موارد اماکنی را که شک داریم جزء مسجد است یا نه، مثل حیاط، ایوان؛ راهروها، اتاق خادم و . . . و از قصد واقف اطّلاع نداریم، حکم مسجد را ندارد.(1)
مرحوم امام و آیات عظام خامنه ای، گلپایگانی، صافی و بهج_ت:
آنچه به مسجد اضافه می شود، مانند دهلیز (صحن و سرای جدید) و مانند آن، این ها جزء مسجد نیستند؛ مگر علم پیدا شود که جزء مسجد قرار داده شده است.(2)
آیت اللّه فاضل:
اگر صحن و حیاط مسجد به گونه ای است که در آن نماز می خوانند و صیغۀ مسجدیّت در
ص: 101
آن خوانده اند، مثل مسجد امام حسن عسکری علیه السلام در قم، می توان در آن توقّف کرد؛ وگرنه نباید توقّف کرد.(1)
آیت اللّه بهج_ت:
درحال اعتکاف، نزول به سرداب (زیرزمین) مسجد و رفتن به بام مسجد جایز است؛ ولی مقدار اضافی اگر جزئیّتش مشکوک باشد، رفتن به آنجا جایز نیست.(2)
آیت اللّه تبریزی:
چنانچه جزء مسجد نباشد، نمی شود.(3)
هرگاه مکان خاصی از مسجد را به عنوان محلّ اعتکافش تعیین کند، متعیّن نمی شود و چنین قصدی بی اثر است؛(1) یعنی لازم نیست درطول اعتکاف فقط در همان مکان باشد (مراجع عظام).(4)
(1) امام خمینی:
حتّی اگر معیّن کند پشت بام یا طبقۀ بالا، نه طبقۀ پایین یا برعکس، اثری ندارد؛ بلکه تعیین جایی خاص در بعض موارد، چه بسا اشکال هم در صحّت اعتکاف وارد کند.(5)
ص: 102
قبر مسلم و هانی بنابر ظاهر، جزء مسجد کوفه نیست (مراجع عظام).(1)
هرگاه شک کند که فلان قسمت مسجد، حکم مسجد دارد یا از ملحقات و املاک مسجد است، حکم مسجد بر آن جاری نمی شود(2) (مشهور).(3)
آیت اللّه مکارم:
مگر اینکه ظاهر حال آن باشد که جزء مسجد است. بنابراین در حیاط مسجدی که معلوم نیست صیغۀ وقف مسجد بر آن خوانده شده یا نه، نمی توان اعتکاف کرد.(4)
هرگاه در مکانی به اعتقاد اینکه مسجد یا مسجدجامع است، معتکف شد، سپس معلوم شود که مسجد نیست یا مسجد جامع نیست، اعتکافش باطل است (مراجع عظام).(5)
ص: 103
در اینکه اعتکاف باید در مسجدجامع باشد، تفاوتی بین زن و مرد نیست. بنابراین زنان هم باید در مسجدجامع معتکف شوند و نمی توانند در مکانی که در داخل خانه برای نماز اختصاص داده اند و همچنین در مسجد قبیله(1) و مانند آن معتکف شوند (مراجع عظام).(1)
(1) آیت اللّه مکارم:
یا در مسجدی که نمازجماعت مرتبی ندارد، معتکف شوند.(2)
اعتکاف بچۀ ممیّز که خوب و بد را تشخیص می دهد، صحیح است؛ بنابراین بلوغ شرط اعتکاف نیست (مراجع عظام).(3)
آیت اللّه بهج_ت:
و اعتکاف صبیّ ممیّز مطلقاً در حکم اعتکاف مردان است، درزمانی که استحباب در حقّشان دارد؛ هم از حیث حکم وضعی و هم از حیث حکم تکلیفی، بنابر اقوی.(4)
نکته: مسألۀ28 العروة الوثقی به جهت عدم ابتلاء مطرح نشد. مسألۀ29 (برگشت از اجازه پس ازآن) هم چون در فرزند و همسر و مانند این ها کاربرد دارد، به صورت ذیل طرح شده است:
ص: 104
اگر زن از شوهرش برای اعتکاف اجازه بگیرد یا هرکسی که در اجازه گرفتن حکم زن را دارد،(1) شوهر و مانند او تا زمانی که دو روز از اعتکاف نگذشته است، می تواند از اجازه اش برگردد؛ امّا بعد از گذشت دو روز، دیگر نمی تواند از اذن خود برگردد، چون تمام کردن اعتکاف در این هنگام واجب می شود. (مراجع عظام)(2)
اگر غسل جنابت بر معتکف واجب شود، لازم نیست که غسل را در مسجد انجام دهد،(1) هر چند انجام غسل مستلزم آلوده کردن مسجد نباشد؛ هر چند احتیاط مستحب این است که دراین صورت، در داخل مسجد غسل نماید. (صاحب عروه)(3)
(1) امام خمینی، آیت اللّه فاضل:
در مسجدالحرام و مسجدالنبی غسل جنابت جایز نیست و واجب است با تیمم، از مسجد برای غسل خارج شود و در غیر مسجدالحرام و مسجد النبی نیز چنانچه غسل جنابت مستلزم مکث و توقّف باشد، غسل جایز نیست و گرنه میتواند در مسجد غسل نموده یا آنکه برای غسل از مسجد خارج شود و اگر در موردی که
ص: 105
خروج واجب است چنانچه عمداً از مسجد خارج نشود، به خاطر توقّف حرام در مسجد، اعتکافش باطل می گردد. (1)
آیات عظام گلپایگانی و صافی و مکارم
هرگاه در مسجد جنب شود، باید برای غسل از مسجد خارج گردد؛ و در مسجد الحرام و مسجد النبی باید فوراً تیمم نماید و از مسجد خارج شود و در سایر مساجد بدون تیمم از مسجد خارج می شود هر چند امکان غسل در مسجد بدون مکث و آلوده کردن مسجد فراهم باشد و اگر عمداً خارج نشد، به خاطر حرمت توقّف جنب در مسجد، اعتکافش باطل می گردد .(2)
آیت الله خویی:
اگر انجام غسل جنابت مستلزم هتک یا محذور دیگر باشد واجب است از مسجد برای غسل خارج شود و گرنه، چنانچه زمان غسل در مسجد بیشتر از زمان خروج وی از مسجد نباشد، انجام غسل در مسجد واجب است.
این حکم در زمانی است که نوع حدث، مانع از بودن در مسجد باشد؛ امّا اگر مانع محسوب نشود مثلاً حدث مس میّت باشد، چنانچه امکان دارد در مسجد غسل کند، نباید برای غسل از مسجد خارج گردد.(3)
ص: 106
آیت الله سیستانی:
در غیر مسجد الحرام و مسجد النبی از سایر مساجد، اگر انجام غسل جنابت مستلزم مکث و توقّف در مسجد یا هتک یا محذور شرعی دیگر مثل نجس شدن مسجد نباشد، بنابر احتیاط واجب لازم است در مسجد غسل نماید و گرنه جایز نیست در مسجد غسل کند هر چند زمان غسل کمتر از زمان خروج از مسجد باشد.
امّا در مسجد الحرام و مسجد النبی اگر غسل مستلزم محذور شرعی باشد، واجب است در بیرون مسجد غسل نماید و گرنه چنانچه زمان غسل طولانیتر از زمان تیمم و از زمان خروج نباشد، واجب است در مسجد غسل نماید.
این حکم در زمانی است که نوع حدث، مانع از بودن در مسجد باشد؛ امّا اگر مانع محسوب نشود مثلاً حدث مس میّت باشد، چنانچه امکان دارد در مسجد غسل کند، بنابر احتیاط لازم نباید برای غسل از مسجد خارج گردد(1).
هرگاه در مسجد جنب شود و امکان غسل در مسجد نباشد،(1) واجب است برای غسل کردن از مسجد خارج شود و اگر بیرون نرود، اعتکافش به خاطر حرمت ماندن جنب در مسجد باطل
ص: 107
می گردد؛(2) (صاحب عروه).(1)
(1)آیات عظام خویی و گلپایگانی:
بلکه حتّی اگر امکان غسل در مسجد هم باشد که تفصیل آن سابقاً بیان شد.(2)
مرحوم امام، آیات عظام فاضل، سیستانی، مکارم:
حکم غسل سابقاً بیان شد.
(2) آیت اللّه فاضل:
حکم به بطلان، محلّ اشکال است.(3)
آیت اللّه خویی:
در اطلاق آن منع است و در آن تفصیلی است.(4) بلی مکث و توقّف حرام، جزء اعتکاف محسوب نمی شود.
آیت الله سیستانی
در آن تفصیل است.
پرسش: اگر شخص در ایام اعتکاف، در مسجد جنب شود، چه وظیفه ای دارد؟
آیت اللّه صافی:
چنانچه محتلم شده باشد، باید فوری از مسجد خارج شده، غسل جنابت انجام دهد و اعتکافش صحیح است؛ ولی اگر جنابت عمدی و براثر استمنا و مانند آن باشد، اعتکاف باطل می گردد.(5)
ص: 108
آیت اللّه بهج_ت:
باید فوراً غسل را به جا آورد. بنابراین اگر غسل در داخل و خارج مسجد ممکن است و غسل در مسجد محتاج توقف و مکث در مسجد است، فوراً خارج شود و در خارج غسل کند. و در دو مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و مسجد الحرام با تیمّم خارج شود.(1)
پرسش: انجام غسل در مسجد برای معتکف چه حکمی دارد؟ و آیا بین غسل جنابت و غسل مستحبیِ دیگر فرقی وجود دارد یا خیر؟
آیت اللّه تبریزی:
چنانچه مکث او در مسجد حرام نباشد، مثل مستحاضه و کسی که غسل مس میّت برعهدۀ او می باشد، اگر بتواند در مسجد غسل کند و موجب تلویث مسجد نباشد، باید در مسجد غسل کند؛ و الا باید در خارج مسجد غسل کند. لکن برای غسل مستحب نمی شود از مسجد خارج شد. و چنانچه مکث در مسجد، حرام مثل جنب، اگر زمان غسل کردن در مسجد اکثر از زمان خروج نباشد و بتواند در مسجد غسل کند و موجب تلویث مسجد نباشد، باید در مسجد غسل کند؛ و الا باید خارج شود و در خارج از مسجد غسل کند.(2)
ص: 109
اگر جایی از مسجد که قبلاً کسی آن را برای خود گرفته بود، غصب کند، به اینکه آن فرد را از آنجا کنار بزند و خود جای آن بنشیند، بنابر اقوی اعتکاقش باطل می شود.(1) و همچنین اگر بر روی فرش غصبی بنشیند. بلکه از نشستن بر زمین مسجدی که با خاک یا آجر غصبی فرش شده است، احتیاطاً اجتناب کند. و اگر اجتناب کردن متوقف بر خروج از مسجد است، احتیاطاً خارج شود. اما اگر با لباس غصبی باشد یا همراهش چیز غصبی باشد، ظاهراً اعتکاف باطل نیست (صاحب عروه).(1)
(1)آیات عظام گلپایگانی و صافی:
اعتکافش بنابر احتیاط واجب باطل است.(2)
مرحوم امام:
باطل نشدن خالی از قوت نیست.(3)
آیت اللّه فاضل:
اعتکاف باطل نیست.(4)
آیت اللّه سیستانی:
باطل شدن محلّ تأمل است.(5)
آیت اللّه مکارم:
بطلان اعتکاف به خاطر غصب مکانی از مسجد که معتکف دیگری آنجا را برای اعتکافش درنظر گرفته و وسایلش را در آنجا
ص: 110
نهاده، مورد اشکال است. امّا اگر بر روی سجادۀ غصبی معتکف شود، بدون شک اعتکافش باطل می شود.(1)
مسأله: اگر معتکف جای شخص دیگری را که در مسجد برای خودش گرفته است، غصب کند:
آیات عظام مرحوم امام، فاضل لنکرانی، سیستانی، نوری همدانی:
اعتکافش باطل نمی شود هرچند گناه کرده است.
آیات عظام خوئی، تبریزی، مکارم شیرازی:
بطلان اعتکافش محلّ اشکال است.
آیات عظام گلپایگانی، صافی گلپایگانی:
بنابراحتیاط واجب اعتکافش باطل می شود.
آیات عظام اراکی ، وحید خراسانی:
اعتکافش باطل می شود.
آیت الله بهجت:
در صورتی که مکان نشستن منحصر به همان مکان غصبی باشد، اعتکافش باطل است ولی اگر مکان نشستن منحصر به محلّ غصبی نباشد، اعتکافش صحیح است.(2)
مسأله: اگر معتکف عمداً بر روی فرش غصبی بنشیند:
ص: 111
آیات عظام مرحوم امام، خوئی، تبریزی، فاضل لنکرانی، وحید خراسانی، سیستانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی:
اعتکاف باطل نمی شود.
آیات عظام گلپایگانی، صافی گلپایگانی:
بنابراحتیاط واجب، اعتکافش باطل می شود.
آیت الله اراکی:
اعتکافش باطل می شود.
آیت الله بهجت:
در صورتی که مکان نشستن منحصر به همان فرش غصبی باشد، اعتکافش باطل است ولی اگر مکان نشستن منحصر به همان فرش غصبی نباشد، اعتکافش صحیح است.(1)
هرگاه براثر فراموشی یا نا آگاهی از حکم شرعی(1)یا اکراه(2) یا اضطرار، بر چیز غصبی معتکف شود، ضرری به اعتکافش نمی زند (مشهور).(2)
(1)آیات عظام مکارم و گلپایگانی:
مشروط بر اینکه جاهل قاصر باشد.(3)
(2) آیت الله گلپایگانی:
جواز تصرّف در مال دیگران به اکراه و اضطرار ممنوع است بلی هنگام تزاحم، رخصت در ارتکاب آن در موردی که اهمیتش از غصب بیشتر باشد مثل حفظ جان داده شده است.
ص: 112
اگر خروج از مسجد بر معتکف واجب شود، مثلاً برای پرداخت بدهی یا انجام واجب دیگری که متوقّف بر خروج از مسجد است و از مسجد خارج نشود، مرتکب گناه شده، ولی اعتکافش باطل نمی شود (مراجع عظام).(1)
آیت اللّه بهج_ت:
اگر خروج از مسجد ازجهت پرداختن دین و قرض که پرداخت آن بر او واجب است یا به جهت رفتن به کار دیگر که ادای آن متوقّف بر خروج از مسجد است، بر او واجب باشد، ولی از مسجد خارج نشود، اگرچه کار حرامی کرده است، ولی اعتکاف او صحیح است.(2)
معتکف نباید بیش از مقدار حاجت و ضرورت بیرون مسجد بماند، بر این اساس سؤال ذیل مطرح میگردد:
پرسش: آیا مراعات نزدیکترین مسیر در هنگام خروج از محل اعتکاف واجب است؟
صاحب عروه، مرحوم امام، آیات عظام وحید خراسانی، گلپایگانی، صافی ، سیستانی، اراکی، فاضل، نوری همدانی:
ص: 113
احتیاط واجب است.
آیت الله بهجت:
بلی، باید نزدیکترین مسیر را برگزیند.
آیت الله مکارم شیرازی:
انتخاب نزدیک ترین راه واجب نیست مگر آنکه اختلاف دو راه بسیار زیاد باشد.
آیات عظام خوئی، تبریزی:
احتیاط مستحب است. (1)
سوال: کسی که از مسجد برای غسل واجب خارج می شود آیا می تواند با وجود حمامِ نزدیک به مسجد، به حمام دورتر برود؟
آیت الله خامنه ای:
باید محلّی را انتخاب کند که مستلزم مکث کمتر در خارج مسجد باشد.
آیت الله سیستانی:
حمامی را انتخاب کند که رفتن به سوی آن و غسل کردن در آن نسبت به حمام دیگر وقت کمتری را اشغال می کند.
آیت الله مکارم شیرازی:
هرگاه زمان آنها مساوی باشد اولویّت با حمام نزدیک است.
ص: 114
آیت الله صافی گلپایگانی:
اگر مستلزم توقف کمتر نمی شود نمی تواند.
آیت الله وحید خراسانی:
اقرب طرق را اختیار کند.
آیت الله بهجت:
برای هر حاجت و ضرورتی که از مسجد خارج می شود باید اقتصار بر اقل نماید از جهت خروج از مسجد.
آیت الله فاضل لنکرانی:
خیر
آیت الله شبیری زنجانی:
برای مقدار خروج از مسجد، ضرورت باید رعایت شود نزدیکی و دوری باعث فرق نیست و اگر مقدار زمان در نزدیک و دور مساوی باشد شخص در انتخاب مخیّر است والّا هر کدام که مستلزم مکث کمتر در خارج مسجد گردد لازم است انتخاب شود.(1)
سوال: شخصی در حال اعتکاف احتیاج به طهارت (وضو یا غسل چه واجب چه مستحب) پیدا می کند اگر طهارت در نزدیک ترین محل خارج مسجد، مستلزم توقّف و مکث زیاد در خارج مسجد است آیا می تواند به مکان دورتر که زمان کمتری معطّل می شود برود؟
آیت الله خامنهای:
هرکدام که مستلزم مکث کمتر در خارج مسجد باشد، باید انتخاب شود.
ص: 115
آیت الله سیستانی:
میزان دوری یا نزدیکی به مسجد نیست بلکه میزان، بودن در خارج مسجد است که باید سعی شود هر چه کمتر در خارج مسجد توقّف کند.
آیت الله شبیری زنجانی:
برای مقدار خروج از مسجد، ضرورت باید رعایت شود نزدیکی و دوری باعث فرق نیست و اگر مقدار زمان در نزدیک و دور مساوی باشد شخص در انتخاب مخیّر است و گرنه هر کدام که مستلزم مکث کمتر در خارج مسجد گردد، لازم است انتخاب شود.
آیت الله مکارم شیرازی:
آری این کار اولویّت دارد.
آیت الله صافی گلپایگانی:
بلی می تواند.
آیت الله وحید خراسانی:
اختیار کند توقّف کمتر را.
آیت الله بهجت:
برای هر حاجت و ضرورتی که از مسجد خارج می شود باید اقتصار بر اقلّ نماید از جهت خروج از مسجد.
آیت الله نوری همدانی:
بلی، باید به آنجا که زمان کمتر می برد، برود.
آیت الله فاضل لنکرانی:
مانعی ندارد بلکه باید به جائی برود که زمان کمتری خارج مسجد باشد.(1)
ص: 116
آیت الله تبریزی: در فرض زمان کمتر مانعی ندارد.(1)
سوال: حکم مسأله قبل در مورد تخلّی و توالت رفتن چیست؟ گاه توالت نزدیک شلوغ است و مستلزم توقف زیاد در خارج مسجد است ولی در توالت دورتر کمتر معطل می گردد؟
آیات عظام خامنهای، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، وحید خراسانی، بهجت، فاضل، شبیری زنجانی، سیستانی، نوری همدانی: حکم مسأله قبل را دارد.(2)
واجب است به مقدار ضرورت مکث کند (مراجع عظام).
معتکف در خارج از مسجد، در صورت امکان نباید زیر سایه بنشیند، لذا نشستن زیر سایه در خارج از محلّ اعتکاف، اگر قضاء حاجت و رفع نیاز متوقف بر نشستن باشد، اشکال ندارد. (مراجع عظام)
احتیاطاً زیر سایه راه نرود. (صاحب عروه)
آیات عظام مرحوم امام، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، سیستانی، نوری همدانی،
ص: 117
خوئی، تبریزی:
بلی می تواند هر چند احتیاط مستحب ترک آن است.
آیات عظام صافی گلپایگانی، اراکی، بهجت:
بنابر احتیاط واجب زیر سایه راه نرود.
آیت الله گلپایگانی:
نباید زیر سایه راه برود.(1)
آیا معتکف در خارج از مسجد می تواند در مکانی که سایه نیست مثلاً زیر آفتاب بنشیند:
آیات عظام مرحوم امام، اراکی، گلپایگانی، خوئی، فاضل، تبریزی، صافی، وحید خراسانی، نوری همدانی، بهجت:
بنابر احتیاط واجب ننشیند مگر در حال ضرورت.
آیت الله سیستانی:
بنابر احتیاط واجب بعد از قضاء حاجت و رفع نیاز ننشیند مگر در حال ضرورت.
آیت الله مکارم شیرازی:
نباید بنشیند.(2)
ص: 118
هرگاه بنابر ضرورتی از مسجد خارج شد و خروجش طولانی گردد، به گونه ای که صورت اعتکاف از بین برود، اعتکافش باطل می شود (مراجع عظام).(1)
تفاوتی بین انواع توقّف و بودن در مسجد نیست. بنابراین می تواند بایستد یا بنشیند یا بخوابد یا راه برود؛ زیرا آنچه لازم است، آن است که به قصد عبادت در مسجد توقّف کند، به هر شکلی که باشد (مراجع عظام).(2)
هرگاه مردی همسر معتکفش را طلاق رجعی دهد، بر زن واجب است که برای سپری کردن عدّۀ طلاق به منزلش بازگردد.(1) بنابراین، اعتکافش باطل می شود و چنانچه واجب نا معیّن و غیرمحدود بوده، پس از تمام شدن عدّه باید آن را از سر گیرد. و اگر واجب معیّن بوده،(2) بعید نیست(3) که مخیّر باشد(4) بین تمام کردن اعتکاف، سپس خروج یا باطل کردن اعتکاف و
ص: 119
خروج؛ چون دو واجب با هم تزاحم کرده اند(5) و دلیلی بر اهمیت یکی بر دیگری نداریم. امّا اگر طلاق بائن باشد، اعتکافش صحیح و خروج از مسجد لازم نیست؛ زیرا واجب نیست زن در عدّۀ طلاق بائن در منزل مشترک باشد (مشهور).(1)
(1) آیت اللّه سیستانی:
خروج واجب است، درصورتی که شوهر اجازۀ تمام کردن اعتکاف را نداده باشد. و این درصورتی است که تمام کردن اعتکاف واجب نباشد و یا فقط به نذر واجب باشد. و گرنه باید اعتکاف را تمام کند، چنانچه شرط رجوع نکرده باشد و اگر خروج از مسجد و رفتن به منزل واجب باشد و خارج نشود، باطل شدن اعتکافش محل اشکال است.
(2) آیت اللّه گلپایگانی:
این حکم در واجب معیّن، بعد گذشت دو روز است؛ اما در غیر آن، مثل واجب شدن به اجاره و نذر و مانند این ها، ظاهر این است که خروج واجب است؛ چون طلاق کشف می کند که اعتکاف قبل روز سوم باطل است.
(3) مرحوم امام:
مسأله مشکل و محلّ تردید است و نیاز به تأمّل بیشتر دارد.
(4) آیت اللّه مکارم:
اقوی بطلان اعتکاف و رعایت عدّه است، مشروط بر اینکه وجوب اعتکاف به خاطر نذر یا اجاره بوده باشد؛ هرچند ما در اصل عبادات
ص: 120
استیجاریه اشکال داریم، و امّا اگر به غیر نذر و اجاره واجب شده، احتیاط تقدیم عدّه است؛ چون اهمیت دارد.
آیت اللّه فاضل:
احتیاط خارج شدن و قضا کردن اعتکاف است.
(5) آیت اللّه خویی:
درمورد دو روز اول، وجهی برای واجب بودن اعتکاف در این دو روز بر زن نیست؛ مگر به وسیلۀ نذر یا مانند آن واجب باشد که دراین صورت اگر شوهر اذن در تمام کردن اعتکاف بر هم_سر خود داد، باید اعتکاف را تمام کند به خاطر وفای به نذر و اگر اذن نداد، باید خارج شود؛ چون کاشف از این است که اعتکاف از اول باطل بوده است؛ پس بنابر هر دو فرض، تزاحمی وجود ندارد. امّا نسبت به حکم روز سوم اعتکاف، اگر گفتیم وجوب رفتن زن به منزل و خروج از مسجد، از احکام عدّه است و شوهر هم اذن به تمام کردن اعتکاف نداده است، تزاحم بین واجب بودن اعتکاف و وجوب خروج وجود دارد؛ امّا اگر وجوب خروج، از احکام زوجیّت باشد، اتمام اعتکاف بر او واجب است و خروج لازم نیست، هر چند شوهر اذن ندهد؛ چون طاعت از مخلوق در معصیت خداوند متعال جایز نیست.(1)
آیت اللّه مکارم:
اگر زنی را که معتکف است، طلاق رجعی دهند، اعتکافش باطل می شود و باید به خانۀ
ص: 121
شوهر برای ادامۀ عدّه برود؛ زیرا زن در مدّت عدۀ طلاق رجعی نباید از خانۀ شوهر خارج شود.(1)
همان گونه که گذشت، اعتکاف یا واجب معیّن است یا واجب موسّع و غیر معیّن از نظر زمان انجام و یا مستحب.
اگر اعتکاف واجب معیّن باشد، مثل اینکه نذر کرده دهۀ آخر ماه مبارک رمضان امسال را معتکف شود، به مجرد شروع اعتکاف، بلکه قبل از شروع، انجام آن در زمان خودش واجب است و رجوع و عدول از آن جایز نیست. امّا در واجب موسّع، مثل اینکه نذر کرده ده روز از ماه مبارک رمضان امسال را معتکف شود و همچنین در اعتکاف مستحبی قبل از تکمیل دو روز اول، حقّ رجوع و عدول دارد؛ امّا پس از گذشت این زمان یا در روز سوم، اعتکاف واجب می گردد و رجوع جایز نیست. ولی احتیاط آن است که در این دو مورد، مخصوصاً در واجب موسّع، هنگامی که اعتکاف را شروع کرد، عدول نکند و آن را به اتمام برساند (مراجع عظام).(2)
ص: 122
معتکف می تواند به هنگام نیّت اعتکاف، شرط کند که هر زمان خواست حتّی در روز سوم، از اعتکاف خارج شود؛ أعمّ از اینکه خروج از اعتکاف را مشروط به حادث شدن امری کند یا نه؛(1) ولی نمی تواند شرط کند که منافیات اعتکاف، نظیر هم بسترشدن با همسر و مانند آن را درحال اعتکاف انجام دهد، شایان ذکر است شرط مذکور باید به هنگام نیّت اعتکاف ذکر گردد و چنانچه شرط مقارن با نیّت اعتکاف نباشد (چه قبل از آن و چه بعد از آن) اثر ندارد؛ بنابراین اگر شرط مذکور بعد از نیّت اعتکاف ذکر شود، اعتباری ندارد، هرچند قبل از شروع روز سوم اعتکاف باشد. و هرگاه به هنگام نیّت اعتکاف، شرط عدول کند، سپس آن را اسقاط کند، این اسقاط تأثیری ندارد؛ هرچند احتیاط آن است که آثار سقوط شرط را جاری کند، یعنی پس از تکمیل دو روز عدول نکند و روز سوم را نیز در اعتکاف بماند (صاحب عروه).(1)
(1) مرحوم امام:
شرط رجوع به طور مطلق حتّی بدون حادثی، محلّ اشکال، بلکه منع است. بلی عذر، أعمّ است از عذر عادی مثل آمدن ه_مسر یا عذر دیگر.(2)
آیات عظام مکارم و سیستانی:
و احتیاط آن است که شرط مذکور برای عذری
ص: 123
هرچند عرفی باشد.(1)
آیت اللّه فاضل:
روز سوم واجب است؛ مگر وقتی که درهنگام نیّت، شرط کند اگر عارضه رخ داد، از اعتکاف منصرف شود و آن عارضه در روز سوم حادث شود. در اینجا اگر خواست، میتواند از اعتکاف برگردد. و شرط اگر مقارن با نیّت نباشد، اعتباری ندارد؛ چه قبل از نیّت باشد، چه بعد از شروع در اعتکاف.(2)
آیت اللّه تبریزی:
درصورتی که اعتکاف واجب معیّن نباشد، در دو روز اول می تواند رجوع کند و همچنین اگر شرط رجوع در ابتدا کند، هروقت خواست، می تواند رجوع کند. در غیر این دو صورت نمی تواند.(3)
(مراجع عظام): انسان می تواند از آغاز هنگام نیّت اعتکاف شرط کند که اگر مشکلی پیش آمد اعتکاف را رها کند بنابراین صورت در وقت پیشامد مانع رها کردن اعتکاف اشکال ندارد حتّی در روز سوّم. امّا شرط بعد از شروع اعتکاف یا قبل از شروع آن صحیح نیست بلکه باید همزمان با نیّت اعتکاف باشد.
پرسش: آیا معتکف در حین اعتکاف می تواند شرط کند بدون عارض شدن هیچ سببی بتواند اعتکاف را قطع نماید؟
ص: 124
مرحوم امام:
خیر نمی تواند.
آیات عظام تبریزی، صافی گلپایگانی، خوئی، گلپایگانی، اراکی، فاضل لنکرانی، بهجت، نوری همدانی:
بلی میتواند.
آیات عظام وحید خراسانی، سیستانی، مکارم شیرازی :
محل اشکال است.(1)
همان گونه که شرط عدول به هنگام نیت اعتکاف جایز است، همچنین می توان به هنگام نذر اعتکاف، چنین شرطی را در صیغۀ نذر گنجاند؛(1)مثل اینکه بگوید: «للهِ علیّ أن أعتکف ب_شرط أن یکون لی الرجوع عند عروض کذا او مطلقاً.»(2) برای خدا بر عهده من است که معتکف شوم به شرط آنکه به هنگام پیش آمد عذر یا به طور مطلق حقّ رجوع داشته باشم، دراین صورت، حقّ عدول دارد؛(3) هرچند به هنگام نیت اعتکاف، آن را شرط نکرده باشد.
پس شرط کردن درهنگام نذر، در جواز عدول
ص: 125
کفایت می کند.(4) ولکن احتیاط(5) این است که این شرط در هنگام شروع اعتکاف ذکر شود. و در این مورد، فرقی بین نذر ایام معیّن یا غیرمعیّن و پشت سرهم بودن یا نبودن نیست و در همۀ این موارد، اگر در نذر شرط کرده باشد عدول جایز است و اگر عدول کرد، دیگر قضا در فرض معیّن بودن و ازسرگرفتن آن درصورت نامعیّن بودن لازم نیست. (صاحب عروه)(1)
(1) آیت اللّه گلپایگانی:
شرط کردن عدول در نذر، محلّ تأمل است؛ بلکه منع است، بلی نذر اعتکاف مشروط صحیح است.
آیت الله سیستانی:
به اینکه منذور(اعتکاف) مشروط باشد.
آیت اللّه مکارم:
البته این شرط درصورتی صحیح است که معنایش نذر اعتکاف مشروط باشد؛ سپس به هنگام وفای به نذر، نیت کند آنچه را نذر کرده، هرچند به صورت اجمالی، به جا آورد؛ تا اینکه اشتراط عدول درحقیقت در نیت اعتکاف باشد. درغیراین صورت، دلیلی بر صحت آن وجود ندارد. ولکن احتیاط آن است که شرط را به هنگام نیت و شروع اعتکاف نیز ذکر کند.
(2) آیت الله سیستانی:
شرط جواز عدول به طور مطلق و بدون پیش آمدن عذر محلّ اشکال است همچنان که گذشت.
ص: 126
(3) آیت اللّه خویی:
این درصورتی است که اعتکافش به عنوان وفای به نذر باشد؛ و گرنه، عدول از اعتکاف در روز سوم جایز نیست. و در این فرض اگر مخالفت کرد و در روز سوم عدول کرد، گناه کرده است هر چند وفای به نذر شده است و بنابر احتیاط واجب، قضای آن هم بر وی لازم است.
(4) آیت اللّه گلپایگانی:
بلکه کفایت نمی کند. پس اگر در اعتکاف شرط نکرده باشد، واجب است که سه روز اعتکاف را تمام کند؛ هرچند وجوب اتمام به واسطه نذر نیست.
آیت الله فاضل:
ظاهرعدم کفایت است و لازم است رجوع در ضمن اعتکاف شرط شده باشد.
(5) مرحوم امام:
احتیاط مذکور ترک نشود.(1)
معتکف نمی تواند در یک اعتکاف شرط کند که حق عدول در اعتکاف دیگر غیر از اعتکافی که شرط در ضمن آن ذکر شده را داشته باشد، همان گونه که نمی تواند شرط کند که حق فسخ اعتکاف شخص دیگر، أعمّ از فرزند یا خدمتکار یا فرد بیگانه ای را داشته باشد (مراجع عظام).(2)
ص: 127
تعلیق در اعتکاف جایز نیست؛ بنابراین اگر اعتکافش را معلّق بر چیزی کند که منافات با تحقّق قصد اعتکاف داشته باشد، باطل است. امّا اگر آن را معلّق بر شرطی کند که به هنگام نیت می داند آن شرط حاصل خواهد شد، اشکال ندارد و این درحقیقت تعلیق در اعتکاف شمرده نمی شود (مراجع عظام).(1)
آیت اللّه مکارم:
تعلیقی که منافی با تحقّق قصد اعتکاف باشد، مبطل است، نه مطلق تعلیق.(2)
ص: 128
ص: 129
ص: 130
ص: 131
محرّمات اعتکاف عبارتند از:
1.آمیزش با همسر
2.استمناء
3.بوییدن عطریّات و بوهای خوش
4.خرید و فروش
5.جدال و مجادله
تفصیل احکام هر مورد در ذیل مطرح میگردد.
جماع و آمیزش با همسر (از جلو یا پشت) در حال اعتکاف جایز نیست هر چند موجب انزال و خروج منی نشود و ارتکاب عمدی آن اعتکاف را باطل می کند. (مراجع عظام)(1)
لمس کردن و بوسیدن همسر به قصد شهوت حرام است و در نگاه با شهوت، احتیاط در ترک است. (صاحب عروه)(2)
پرسش: حکم لمس و بوسیدن با شهوت برای معتکف چیست؟
آیات عظام مرحوم امام، گلپایگانی، اراکی، فاضل لنکرانی، نوری همدانی:
مبطل اعتکاف است و باید از آن اجتناب نمود.
آیات عظام خوئی، بهجت، صافی گلپایگانی، وحید خراسانی، مکارم شیرازی، سیستانی:
بنابر احتیاط واجب از آن اجتناب نمایند.
آیت الله تبریزی:
ص: 132
احتیاط مستحب است که از آن اجتناب نمایند.(1)
پرسش: حکم نگاه کردن با شهوت به همسر در ایّام اعتکاف چیست؟
پاسخ: مبطل اعتکاف نیست ولی احتیاط مستحب آن است که در ایّام اعتکاف از آن اجتناب شود. (مراجع عظام)(2)
معتکف بنابر احتیاط واجب، باید از استمناء (هر چند به صورت حلال(3)) اجتناب نماید. (مراجع عظام).(4)
آیت اللّه تبریزی:
اگر معتکف عادت به این داشته باشد که اگر فکر بکند، جنب می شود و اگر درحال اعتکاف به فکری فرو رفت و بعد از حرکت منی، منی خارج نشد و جذب شد، دراین صورت چنانچه احتمال خروج منی را بدهد، روزه اش باطل و اعتکافش نیز باطل می شود.(5)
ص: 133
بوییدن بوی خوش و گل های خوش بو به قصد لذت حرام است؛(1) امّا اگر بدون قصد لذت باشد، مثل اینکه فاقد حس شامّه باشد، حرام نیست (مشهور).(1)
(1) آیت اللّه سیستانی:
بوییدن بوی خوش مطلقاً حرام است هرچند برای خرید و فروش باشد؛ ولی بوییدن گل های خوش بو با قصد لذّت حرام است و کسی که شامه ندارد، اشکال ندارد.(2)
مرحوم امام:
اگر کسی حسی بویایی دارد، ولی از بوها لذت نمی برد، بوییدن برای او اشکال ندارد.(3)
آیت اللّه گلپایگانی:
در عطر مطلقاً احتیاط کند هرچند بدون تلذّذ (یعنی لذّت بردن در این حکم اعتبار ندارد.) بلی اعتبار تلذّذ در بوییدن گل بعید نیست.(4)
آیت اللّه مکارم:
بوییدن عطریات و بوهای خوش، هرچند به قصد لذت نباشد، حرام است. مثل اینکه عطری را برای امتحان ببوید.(5)
پرسش: حکم بوییدن عطریّات و بوهای خوش و گیاهان خوشبو در حال اعتکاف چیست؟
ص: 134
پاسخ: الف.حکم بوییدن عطریّات:
برای معتکف در حال اعتکاف بوییدن عطریّات در صورتی که از بوییدن آن لذّت ببرد جایز نیست، هرچند لذّت بدون اختیار حاصل گردد.
و اگر از بوییدن آن لذّت نبرد:
آیات عظام مرحوم امام، بهجت، خوئی، وحید خراسانی، اراکی: اشکال ندارد.
آیات عظام فاضل لنکرانی، تبریزی، گلپایگانی، صافی گلپایگانی:
بنابر احتیاط واجب جایز نیست.
آیات عظام سیستانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی:
برای معتکف بوییدن عطریّات مطلقاً چه از بوییدنش لذّت ببرد و چه لذّت نبرد جایز نیست.
ب: حکم بوییدن گیاهان خوشبو:
برای معتکف در حال اعتکاف بوییدن گیاهان خوشبو مثل انواع گلهای معطّر، در صورتی که از بوییدن آن لذّت می برد جایز نیست.
و اگر از بوییدن آن لذّت نمی برد:
آیات عظام مرحوم امام، خوئی، گلپایگانی، صافی، سیستانی، اراکی، وحید خراسانی، بهجت، مکارم شیرازی، نوری همدانی:
اشکال ندارد.
آیات عظام تبریزی، فاضل لنکرانی:
احتیاط واجب جائز نیست.(1)
ص: 135
سوال: در مساجد معمولاً غیر معتکفین عطر می زنند و گریزی از آن نیست، وظیفه معتکف چیست؟
آیت الله خامنه ای:
در مواردی که موجب استشمام بوی خوش نشود مانع ندارد.
آیت الله سیستانی:
درمساجدی که معمولاً غیر معتکفین عطر می زنند استشمام بوی عطر آنان جایز نیست ولی احساس بوی عطر ظاهراً مانعی ندارد و لازم نیست بینی خود را بگیرد.
آیت الله مکارم شیرازی:
عمداً بوی آنرا استشمام نکند هر چند بی اختیار به مشامش برسد.
آیت الله صافی گلپایگانی:
استشمام عمدی نکند.
آیت الله وحید خراسانی:
اشکالی ندارد ولی عمداً استشمام نکند.
آیت الله بهجت:
بوییدن عطر و مواد خوشبو عمداً بر معتکف
ص: 136
حرام است و از هر چه هم سبب آن می شود اختیاراً، باید اجتناب کند.
آیت الله فاضل لنکرانی:
باید از رسیدن به بینی جلوگیری کند.
آیت الله نوری همدانی:
اگر امکان دارد فاصله گرفته شود و استشمام نکند.
آیت الله شبیری زنجانی:
استشمام عطر جایز نیست ولی احساس بوی عطر ظاهراً مانعی ندارد.(1)
س: آیا معتکف می تواند از مواد شوینده معطّر و خوشبو از جمله صابون مایع یا جامد، شامپو، خمیر دندان (با قید خوشبو بودن) استفاده نماید؟
آیت الله خامنهای:
در مواردی که موجب استشمام بوی خوش نشود مانع ندارد.
آیات عظام سیستانی، شبیری زنجانی:
بلی می تواند.
آیت الله صافی گلپایگانی:
محل اشکال است.
آیت الله وحید خراسانی:
احتیاط واجب است که ترک کند.
آیت الله بهجت:
بوییدن عطر و مواد خوشبو عمداً بر معتکف
ص: 137
حرام است و از هر چه هم سبب آن می شود اختیاراً باید اجتناب کند.
آیت الله فاضل لنکرانی:
اگر صدق بوی خوش و استعمال عطر کند حرام است و بنابر احتیاط واجب موجب بطلان اعتکاف می شود.
آیت الله نوری همدانی:
جائز نیست.
آیت الله مکارم شیرازی:
احتیاط واجب پرهیز است.(1)
(2) آیت اللّه مکارم:
معتکف باید از صابون ها و شامپوهای معطّر احتیاطاً پرهیز کند.
آیت اللّه بهج_ت:
ظاهراً اگر بوییدن صادق نباشد، حرام نیست.(3)
خرید و فروش، بلکه مطلق تجارت درصورت عدم ضرورت، بنابر احتیاط واجب بر معتکف حرام است. ولی اشتغال به کارهای مباح دنیوی، حتّی مثل خیّاطی و بافندگی و مانند
ص: 138
آن، اشکالی ندارد؛ هرچند ترک آن جز در موارد اضطرار، مطابق با احتیاط است و هرگاه برای تهیۀ مواد خوراکی ناچار از خرید و فروش شود و شخص غیر معتکفی که این کار را انجام دهد، نیابد و تهیۀ اجناس مذکور بدون خرید مثل هدیه یا قرض گرفتن امکان نداشته باشد، دراین صورت خرید و فروش مانعی ندارد. (مراجع عظام).(1)
س: انشاء عقد بیع و شراء و معامله برای معتکف از طریق موبایل و گوشی همراه چه حکمی دارد؟
آیت الله خامنهای:
در غیر موارد ضروری جایز نیست.
آیت عظام سیستانی، فاضل لنکرانی و مکارم شیرازی:
جایز نیست.
آیات عظام وحید خراسانی، صافی گلپایگانی:
اشکال دارد.
آیت الله نوری همدانی:
چنانچه ضرورت نداشته باشد، جائز نیست.
آیت الله حسینی شاهرودی:
معامله غیر ضروری گرچه حرام است ولی صحیح است و در صورت ضرورت، اگر بتواند،
ص: 139
وکیل بگیرد یا نقل و انتقال را به غیر از بیع، مثل هدیه یا قرض انجام دهد و در صورت عدم امکان بیع اشکال ندارد.
آیت الله بهجت:
بیع و شراء مطلقاً بر معتکف حرام است.(1)
جدال بر سر مسائل دنیوی یا دینی به قصد غلبه کردن بر طرف مقابل و اظهار فضیلت، حرام است؛ امّا به نیت روشن شدن حقیقت و برطرف کردن خطا و اشتباه طرف مقابل، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه از بهترین عبادات است. بنابراین ملاک قصد و نیّت معتکف است؛ زیرا که هرکس در گروی نیّات خویش است. (مراجع عظام)(2)
بر فرد معتکف اجتناب از آنچه بر فرد مُحرم حرام است، واجب نیست لذا پوشیدن لباس دوخته، کندن مو، خوردن صید، خواندن عقد ازدواج و . . . برای معتکف جائز است.(مراجع عظام)(3)
ص: 140
س: شانه زدن و یا در آینه نظر کردن معتکف چه حکمی دارد؟
آیت اللّه نوری همدانی:
شانه زدن و در آینه نگاه کردن مانعی ندارد.(1)
آیت الله صافی گلپایگانی:
شانه زدن و نگاه در آینه حرام نیست هرچند اولی ترک است.(2)
ص: 141
ص: 142
ص: 143
تفاوتی در محرّمات(1) بر معتکف، بین شب و روز نیست. البته چیزهایی که انجام آن بر معتکف حرام است، به خاطر آنکه روزه را باطل می کند، مانند خوردن و آشامیدن و سر زیر آب کردن، فقط در روز حرام است (صاحب عروه).(1)
(1)آیات عظام خویی، تبریزی، سیستانی:
اگراعتکاف واجب معیّن باشد هر چند به خاطر سپری شدن دو روز اول اعتکاف، موارد مذکور حرام میباشد و درحرمت تکلیفی این موارد، چنانچه واجب معیّن نباشد اشکال است؛ هرچند احتیاط واجب حرام است.(2)
آیت اللّه وحید:
اگراعتکاف واجب معیّن باشد هر چند به خاطر سپری شدن دو روز اول اعتکاف، موارد مذکور حرام میباشد و درحرمت تکلیفی این موارد، چنانچه واجب معیّن نباشد اشکال است؛ هرچند احتیاط واجب حرام است مگر در جماع، که حرمت تکلیفی و وضعی دارد.(3)
ارتکاب عمدی محرمّات اعتکاف
آمیزش مبطل اعتکاف است در صورتی که عمدی باشد. (مراجع عظام)
امّا اگر معتکف محرّمات دیگر را عمداً انجام دهد:
آیات عظام اراکی، خوئی، سیستانی، وحید
ص: 144
خراسانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی:
اعتکاف باطل می شود.
آیات عظام مرحوم امام، فاضل لنکرانی:
صحت اعتکاف محل اشکال است، احتیاط مراعات گردد.
آیات عظام بهجت، گلپایگانی، صافی گلپایگانی:
اعتکاف بنابر احتیاط باطل می شود.
آیت الله تبریزی: مبطل اعتکاف نیست.(1)
س: اگر معتکف مرتکب فعل حرامی شود که روزه را باطل نمی کند ، اعتکاف او چه حکمی دارد؟
آیت الله بهجت: محرمات اعتکاف هر چند روزه را باطل نکند ، اعتکاف را باطل می کند بنابر احتیاط؛ ولی در غیر جماع، ترک احتیاط نشود به این که تمام کند و قضا کند، و باطل کردن محرّمات در صورتی است که از روی عمد باشد نه سهو و غفلت، و محرّماتی که جزء محرّمات اعتکاف نیست، ضرر به صحّت اعتکاف نمی زند.(2)
ص: 145
برای معتکف جایز است که به امور مباح دنیوی بپردازد یا به معاش خود رسیدگی کند؛(1) چه حاجتی باشد یا نباشد (مشهور).(1)
(1) آیت اللّه مکارم:
پرداختن به امور دنیوی برای معتکف جایز است؛ ولی اشتغال به این امور در تمام وقت اعتکاف مشکل است و شاید با مفهوم اعتکاف از منظر اهل شرع منافات داشته باشد.(2)
پرسش: آیا ارتکاب عمدی مبطلات روزه اعتکاف را باطل میکند؟
پاسخ: هرچیزی که روزه را باطل می کند، اگر در روز واقع شود، اعتکاف را هم باطل می کند؛ چون شرط اعتکاف روزه بودن است (مراجع عظام).(3)
اگر یکی از محرّمات اعتکاف را سهواً انجام دهد، اعتکافش باطل نمیشود(1) مگر در آمیزش سهوی که اگر در اعتکاف واجب انجام شود، بنابر احتیاط واجب اعتکاف را از سر بگیرد یا آن اعتکاف را تمام نماید و بعداً قضاء کند و اگر در اعتکاف مستحب انجام شود، بنابر احتیاط واجب اعتکاف را تمام نماید (صاحب عروه).(4)
(1) اگر یکی از محرّمات اعتکاف را سهواً انجام دهد:
ص: 146
آیات عظام بهجت _ سیستانی:
مبطل نیست مطلقاً.
آیات عظام اراکی _ فاضل لنکرانی _ نوری همدانی:
مبطل نیست مگر در آمیزش سهوی بنابراحتیاط وجوبی که اگر در اعتکاف واجب انجام شود، بنابر احتیاط واجب اعتکاف را از سر بگیرد یا آن اعتکاف را تمام نماید و بعداً قضاء کند و اگر در اعتکاف مستحب انجام شود، بنابر احتیاط واجب اعتکاف را تمام نماید.
مرحوم امام:
احتیاط نماید و اعتکاف را تمام نماید و اگر واجب معیّن بوده است آن را قضاء کند و اگر واجب غیر معیّن بوده است، چنانچه در دو روز اوّل این سهو را مرتکب شده است، آن را از سر گیرد و اگر در روز سوّم مرتکب شده است، اعتکاف را تمام نماید و دوباره از سر گیرد، امّا آمیزش اگر سهواً هم انجام شود مبطل است.(1)
آیات عظام گلپایگانی، صافی:
آمیزش سهوی مبطل اعتکاف است و در سایر موارد صحّت اعتکاف محلّ اشکال است، لذا در موردی که اتمام اعتکاف واجب است بنابر احتیاط اعتکاف را تمام نموده و بعداً هم دوباره معتکف گردد.
آیت الله تبریزی:
اعتکافش باطل نمی شود. بله، صحّت اعتکاف در خصوص آمیزش سهوی محلّ اشکال است.
ص: 147
آیات عظام وحید خراسانی _ خوئی
صحّت اعتکافش محلّ اشکال است خصوصاً در آمیزش.(1)
آیت اللّه مکارم:
اعتکافش خالی از اشکالی نیست؛ اما اگر آمیزش جنسی کند، هرچند از روی فراموشی باشد، چنانچه اعتکاف واجب باشد، باید پس از اتمام آن، درصورتی که وقت آن محدود بوده، قضای آن را به جا آورد و اگر وقتش وسیع است، بنابر احتیاط واجب آن را از نو شروع کند و اگر مستحب بوده، آن را تمام کند و قضا ندارد.(2)
هرگاه اعتکاف خود را به سبب ارتکاب یکی از مبطلات اعتکاف باطل کند، چنانچه آن اعتکاف واجب معیّن بوده و وقت آن گذشته، باید قضای آن را به جا آورد و اگر واجب غیر معیّن بوده، باید آن را دوباره انجام دهد؛ مگر اینکه به هنگام نیّت اعتکاف یا اجرای صیغه نذر(3)، شرطِ رجوع کرده باشد که دراین صورت نیازی به قضا یا اعادۀ آن نیست. و اگر اعتکافش واجب نبوده،
ص: 148
ولی در روز سوم آن را باطل کرده، در اینجا نیز باید قضای آن را به جا آورد. اما اگر در روز اول و دوم (قبل از اتمام دو روز) بوده، وظیفه ای ندارد (صاحب عروه).(1)
مسأله: اگر شخص معتکف اعتکافش را به وسیله ارتکاب یکی از مفسدات(2) باطل کند:
آیات عظام خوئی، تبریزی، سیستانی، وحید خراسانی:
اگر اعتکاف واجب معیّن باشد بنابر احتیاط واجب باید اعتکاف را قضاء کند و اگر در اعتکاف واجب غیرمعیّن باشد، واجب است که اعتکاف را دوباره از سر گیرد و اگر در اعتکاف مستحب باشد و بعد از اتمام روز دوم اعتکاف را باطل کند بنابر احتیاط وجوبی اعتکاف را قضاء کند.
آیات عظام مرحوم امام، اراکی، گلپایگانی، فاضل لنکرانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی:
اگر اعتکاف، واجب معیّن باشد، قضائش واجب است و اگر واجب غیر معیّن باشد باید اعتکاف را دوباره از سر گیرد و اگر اعتکاف مستحب باشد و بعد از اتمام روز دوم اعتکاف را باطل کند قضائش واجب است.(3)
ص: 149
مسأله: اگر قبل از اتمام روز دوم، اعتکاف مستحب را باطل کند، چیزی بر عهدة او نیست (مراجع عظام).(1)
مسأله: اگر در موقع نیّت اعتکافِ واجب ، شرط رجوع کرده باشد، اگر یکی از محرمات را انجام دهد، قضاء و از سر گرفتن، هیچ کدام لازم نیست (مراجع عظام).(2)
آیت اللّه وحید:
چنانچه روز سوم حیض شود، واجب است اعتکاف (سه روز) را قضا نماید؛ یعنی یک اعتکاف کامل به جا آورد. و اگر روز سوم مریض شود، بنابر احتیاط، اعتکاف (سه روز) را قضا نماید یا به مجتهد جامع الشرایط که بعد از معظم له از دیگران أعلم است، رجوع نماید.(3)
مقام معظم رهبری:
پاسخ اول: درصورت حائض شدن، حتّی اگر در ساعات آخر روز سوم باشد، اعتکاف باطل می شود و اعتکاف سال بعد بر این شخص لازم نیست.
پاسخ دوم: اگر مریضی به نحوی باشد که روزه گرفتن و اعتکاف مشقّت داشته باشد،
ص: 150
ترک اعتکاف مانعی ندارد و نیازی به اعاده نمی باشد.(1)
آیت اللّه مکارم:
درمورد حائض شدن زن در روز سوم اعتکاف، اگر اعتکاف نذری نبوده، احتیاط مستحب آن است که آن اعتکاف را قضا کند؛ هرچند در ماه دیگری باشد و درصورتی که مریض شود، می تواند اعتکاف را به هم بزند و درصورتی که روز سوم باشد، باید قضا کند و همچنین اگر به عنوان نذر بوده، باید قضا کند؛ ولی کفّاره ندارد.(2)
آیت الله سیستانی:
اگر زنی که معتکف شده است بعد از اتمام روز دوم اعتکاف، حائض شود واجب است فوراً از مسجد خارج شود و قضاء اعتکاف بر او بنابر احتیاط واجب لازم میباشد، مگر آنکه در ابتدای اعتکاف شرط رجوع (شرط رها نمودن اعتکاف در اثنای آن) کرده باشد که در این صورت با پیش آمدن عذر مذکور، اعتکاف را حتّی در روز سوّم رها کرده و قضای آن نیز واجب نمیباشد.(3)
پرسش: فردی به واطه نذر (معیّن یا غیر معیّن) یا اعتکاف مستحبی معتکف شده، اگر روز دوم یا سوم حائض شود، آیا قضای اعتکاف بر او واجب است؟
ص: 151
آیت الله بهجت:
در مورد نذر مطلقاً باید آن اعتکاف را قضا کند و در مورد اعتکاف مستحبی در روز دوم قضا ندارد و در روز سوم اگر حائض شود، باید آن را قضا کند مگر اینکه از اول اعتکاف شرط رجوع کرده باشد.
آیت الله شبیری زنجانی:
اعتکاف وی باطل است و در صورتی که اعتکاف به واسطه نذر غیر معین بر او لازم شده باشد، اعتکاف درزمان دیگری بر وی واجب است.
آیت الله صافی:
در مورد سؤال در نذر معیّن و مستحبی قضا ندارد و در نذر غیر معیّن باید نذر خود را بعد از پاک شدن از حیض ادا کند.
آیت الله فاضل:
در اعتکاف مستحب زن وظیفه ای ندارد اما در اعتکاف واجب معیّن باید اعتکاف را قضا نماید و در اعتکاف غیر معیّن باید مجدّداً اعتکاف را اداءً انجام دهد.(1)
ص: 152
هرگاه معتکف دراثنای اعتکافی که به سبب نذر یا مانند آن(1) واجب شده، از دنیا برود، قضای آن بر ولیّ میّت (پسر بزرگتر) واجب نیست، هرچند احتیاط مستحب قضاء اعتکاف متوفّی است. (مراجع عظام)(2)
بلی، اگر منذور روزه باشد یعنی متوفّی روزه در حال اعتکاف را نذرکرده باشد و موضوع نذر، روزه باشد، قضای آن بر ولیّ واجب است(1)چون آنچه واجب است، روزه است و اعتکاف از باب مقدّمه واجب می گردد. امّا اگر اعتکاف را نذر کند، روزه در آن واجب نیست؛ بلکه شرطِ صحّتِ آن است و آنچه بر ولیّ واجب است، قضای نماز و روزۀ میّت است، نه تمام عباداتی که از او فوت شده است (صاحب عروه).(3)
(1) مرحوم امام:
قضای روزه منذور بر ولیّ واجب است.
آیت الله خویی:
آنچه بر ولیّ واجب است قضای روزه منذور می باشد و قضای اعتکاف احتیاط مستحب میباشد و نظیر این مسأله در عروه ج1فصل احکام روزه قضا م26 ذکر شده است و مرحوم صاحب عروه قائل به احتیاط شدهاند و شایسته بود ایشان در این مقام نیز مسأله را بنابر احتیاط واجب ذکر میکردند.
ص: 153
آیات عظام فاضل، اراکی، گلپایگانی:
در این فراز بر متن مرحوم صاحب عروه تعلیقه ندارند لکن در عروه ج1فصل احکام روزه قضا م26 قائل به احتیاط شدهاند.
آیت الله مکارم:
قضای روزه منذور بنابر احتیاط لازم است.
آیت الله سیستانی:
قضای روزه منذور بر ولیّ واجب نیست.
سوال: اگر معتکف در بین اعتکاف واجب یا مثل آن بمیرد ، آیا قضای آن بر ولیّ او واجب است ؟
آیت الله بهجت:
ظاهر وجوب قضای روزه است، اگر به غیر اعتکاف واجب شده است و هم چنین وجوب قضای روزه و اعتکاف است اگر روزه در حال اعتکاف را نذر کرده بود تمکّن از قضا داشته و انجام نداده تا مرده است. امّا اگر روزه برای اعتکاف واجب شده، پس وجوب قضای آن بر ولیّ محلّ اشکال است.(1)
ص: 154
هرگاه معتکف به سبب آمیزش، هرچند در شب، اعتکاف واجب خود را باطل کند، باید کفّاره بپردازد. امّا اگر با یکی دیگر از محرّمات، اعتکاف را باطل نماید، کفّاره ندارد؛ هرچند پرداخت کفّاره در غیرآمیزش نیز موافق احتیاط است؛ بلکه احتیاط(1) آن است که در اعتکاف مستحبی، اگر قبل از تکمیل روز دوم باطل شود نیز کفّاره بدهد.
کفّاره بطلان اعتکاف، کفّاره ماه مبارک رمضان است که فرد مخیّر است شصت روز را روزه بگیرد یا شصت فقیر را طعام دهد، هرچند احتیاط استحبابی مراعات کفّارة مرتّبه است، یعنی شصت روز روزه بگیرد و اگر نتوانست شصت فقیر را طعام دهد. (مراجع عظام).(1)
(1) امام خمینی، آیت الله فاضل:
اگر در اعتکاف مستحبی، به وسیلۀ آمیزش بخواهد از اعتکاف صرف نظر کند، کفّاره ندارد؛ امّا اگر نخواهد از اعتکافش صرف نظر کند، احتیاط واجب کفّاره بدهد.(2)
ص: 155
اگر اعتکاف واجب باشد و در ماه رمضان هم باشد و اعتکاف خود را با آمیزش جنسی باطل کند، باید دو کفّاره بدهد: یکی برای اعتکاف و دیگری برای افطار روزۀ ماه رمضان در روز. و همچنین اگر در قضای ماه رمضان بعد از زوال با آمیزش روزه خویش را باطل کند، دو کفّاره دارد: یکی برای اعتکاف و دیگری برای باطل کردن روزۀ قضای ماه رمضان.
ص: 156
1. بهجت، محمدتقی، استفتائات، ج2.
2. بهجت، محمدتقی، وسیلة النجاة.
3. تبریزی، جواد، استفتائات جدید، ج1و2.
4.خامنه ای، سیدعلی، مجموعه استفتائات مقام معظّم رهبری آیت الله خامنه ای در سایت ایشان: www.leader.ir
5. خمینی، روح الله، تحریر الوسیله، ج1، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
6.خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصاحین، به حاشیۀ وحید خراسانی، ج2.
7. سیستانی، سیدعلی، تعلیقة علی العروة الوثقی، ج2.
8. سیستانی، سیدعلی، منهاج الصالحین، ج1.
9. صافی، لطف الله، پاسخ به سیصد سؤال، ج1و2، موجود در سایت آیت الله صافی.
10.صافی گلپایگانی، جامع الاحکام.
11. صافی گلپایگانی، هدایة العباد، ج1.
12. علیان نژاد، ابوالقاسم، اعتکاف عبادتی کامل مطابق با فتاوای آیت الله مکارم.
13. فاضل لنکرانی، محمد، الاحکام الواضحة.
14. فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، ج1و2.
15.گلپایگانی، سیدمحمدرضا، هدایة العباد، ج1
16. مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، ج2.
17. مکارم شیرازی، ناصر، تعلیقة علی العروة.
18. نوری همدانی، هزارویک نکتۀ فقهی، استفتائات.
19. یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج2، اسماعیلیان.