فلسطین از منظرحضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظلّه العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی

مشخصات كتاب

عنوان و نام پديدآور : فلسطین از منظرحضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظلّه العالی) رهبر معظم انقلاب اسلامی/ به کوشش سعید صلح میرزایی.

مشخصات نشر : تهران: انقلاب اسلامی، 1391.

مشخصات ظاهری : 414ص.؛ 14/5×21/5س م.

شابک : 75000ریال:978-964-2951-02-4

وضعیت فهرست نویسی : فاپا(چاپ سوم)

يادداشت : چاپ اول:1390(فیپا).

يادداشت : چاپ سوم.

موضوع : خامنه ای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران ، 1318 - -- دیدگاه درباره فلسطین

موضوع : خامنه ای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران، 1318 - -- پیام ها و سخنرانی ها

موضوع : فلسطین

شناسه افزوده : صلح میرزایی، سعید، 1358-

شناسه افزوده : موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی

رده بندی کنگره : DSR1629/ف8 ف8 1391

رده بندی دیویی : 955/0844

شماره کتابشناسی ملی : 2470670

نشاني: تهران، خيابان جمهوري اسلامي، خيابان دانشگاه جنوبي، كوچه ي عطارد، شماره ي 7

66410649 - 66410649 -- تلفن مركز پخش: 09195593732 - تلفن: 66977268

Book@khamenei.ir: تهران، صندوق پستي: 613 13185 پست الكترونيكي

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

ص: 5

پيشگفتار

بسم الله الرحمن الرحیم

بر هيچ كس پوشيده نيست كه انقلاب اسلامي ايران بر پايه ي مباني دين مبين اسلام به وجود آمده است. بر همين اساس حمايت از منافع جهان اسلام و بالخصوص ملتهاي مظلوم مسلمان از اولين شعارهايي بود كه توسط بنيانگذار مقدس جمهوري اسلامي قدّس سره مطرح گرديد. اين در حالي بود كه رژيم منحوس پهلوي جزو اولين دولتهاي اسلامي بود كه اسرائيل اين دولت جعلي را به رسميت شناخته بود.

آرمان امام خميني قدّس سره جان تازه اي به پيكر انتفاضه دميد و ابتكار عامل «روز جهاني قدس» تعيين جمعه يِ آخر ماه مبارك رمضان به عنوان ماندگاري مسأله يِ فلسطين گرديد، پس از ارتحال آن حكيم ال_ٰهي، عَلَم اين آرمانخواهي بر دوش خَلَف صالح او يعني حضرت آيت الله خامنه اي دام ظلّه العالي قرارگرفت. گستره يِ اطّلاعات معظم له و اشراف ايشان بر مباني فقهي، تاريخي و سياسي مسأله يِ فلسطين، هر محقّق و شيفته يِ علم را به پايِ سخن ايشان مي كشاند.

اثر حاضر تلاشي ناچيز به منظور تسهيل استفاده يِ علاقه مندان بهره مندي از محضر ايشانست.

ص: 6

بر اساس وعده يِ صدق ايشان، آزادي فلسطين و نابودي اسرائيل از وقايع حتمي خواهد بود و اميدواريم كه ما نيز آن روز طلايي را ببينيم و به امامت ايشان در قدس، نماز بر پا نماييم.

ص: 7

ص: 8

ص: 9

ص: 10

ص: 11

ص: 12

ص: 13

ص: 14

ص: 15

ص: 16

ص: 17

ص: 18

ص: 19

ص: 20

ص: 21

ص: 22

ص: 23

ص: 24

ص: 25

مُقَدَّمه

معروفست؛ پيش از جنگ اوّل جهاني و در زمان سلطان عبدالحميد عثماني گروهي از متنفّذين يهودي به او پيشنهاد مي كنند كه سرزمين فلسطين را جهت اسكان يهوديان عالم به آنها بفروشد! جوابي كه وي به آنها داد نشان دهنده يِ ته مانده غيرت اسلامي در يك سلطان مستبد عثماني است. وي مي گويد:

ما تاكنون نشنيده ايم كه يك آدم زنده (و لو محتضر) را كالبد شكافي كنند

بعد از ناكامي عثماني در فتح وين سقوط تدريجي اين امپراطوري شروع شد. شكست در برابر روسها و از دست دادن كريمه نشانه هايِ ديگري از زوال تدريجي اين حكومت مسلمان بود. اروپاييان همزمان با محاصره يِ نظامِي و سياسي عثمانيان، يك جنگ رواني را هم عليه آنها سامان دادند و لقب مرد بيمار اروپا به دولت عثماني دادند.

دوره يِ حدود سي ساله يِ صلح مسلّح اروپا كه همه يِ دول قدرتمند اروپا، خود را براي جنگي بزرگ و قابل پيش بيني آماده مي كردند، مجموعه يِ انگليس و فرانسه و روسيه كه خود را در تقابل با آلمان و اتريش مي ديدند، زمينه هايِ تصرّف و تجزيه عثماني به عنوان متّحد ژرمنها را نيز فراهم مي كردند. در سال 1913 سفراي انگليس و فرانسه تلاش هايِ زيادي براي تنظيم قرارداد 1913 معروف به قسطنطنيه بين ايران و عثماني صورت دادند

ص: 26

كه سبب اوّليه براي ضرورت انعقاد اين قرارداد، تجاوزات متعدّد عساكر عثماني به خاك ايران در سالهايِ نخستين بعد از انقلاب مشروطه و شكايتها و گله مندي ايران بود. اهتمامي كه دو دولت بدسابقه يِ استعماري در شكل دهي اين قرارداد نشان دادند موجب شگفتي بود كه علي الخصوص در سال بعد، 1914 يعني مدّت كوتاهي قبل از آغاز جنگ جهاني اوّل، نواقص و مشكلات قرارداد مرزي قسطنطنيه را با پروتكل الحاقي 1914 به اصطلاح اصلاح كردند.

پس از شروع جنگ و شكست عثماني و اقدامات بعدي فرانسه و انگليس معلوم شد كه غرض آنها از محكم كردن خط مرزي شرقي عثماني با ايران، طرّاحي براي دوره يِ اشغال، پس از فروپاشي آن دولت و زمينه سازي براي تقسيم غنائم ارضي در منطقه يِ خاورميانه بود. سال 1916 (در اواسط جنگ اوّل) به طور محرمانه، قرار دادي بين سايكس و پيكو نمايندگان دو دولت انگليس و فرانسه منعقد شد و عملاً خطوط تقسيم غنائم جنبه يِ قطعي گرفت. در سال 1917 با نفوذ وزير خارجه يِ وقت، انگليس اعلاميه اي صادر كرد و طي آن اعلام نمود كه دولت انگليس خود را متعهّد مي داند كه جهت اسكان و ساماندهي يهوديان آنها را در فلسطين متوطّن نمايد.

سال 1918 جنگ اوّل با شكست عثماني و ژرمنها به پايان رسيد. وقتي لُرد آلن بي - ژنرال انگليسي - وارد بيت المقدَّس شد، كلامي تاريخي بيان كرد كه ماهيت مهاجمين غربي را نشان مي داد. نقلست كه گفت:

امروز، جنگ هايِ صليبي به پايان رسيد!

يعني كينه يِ شكست فضاحت بار صليبيان در بيت المقدَّس را به صورت ميراثي شيطاني در دل داشتند و با اشغال آن، عقده دل را گشودند.

يك بار مرحوم حافظ اسد رئيس جمهور متوفّاي سوريه در رابطه با كينه توزي صليبيان، براي اينجانب داستان ديگري را نقل كرد و گفت: وقتي ژنرال گورو - يكي از فرماندهان فرانسوي در جنگ اوّل - جهاني وارد دمشق شد به سر قبر صلاح الدين ايّوبي، - فاتح جنگ هايِ صليبي - رفت و بر آن پايِ كوبيد و گفت:

صلاح الدين ما بازگشتيم!

بعد از اتمام جنگ جهاني اوّل، جامعه يِ ملل، جهت برقراري به اصطلاح

ص: 27

صلح و امنيَّت در جهان و جلوگيري از تكرار فاجعه يِ جنگ توسط فاتحين و صد البته در جهت مقاصد و منافع، پس از جنگ آنها تشكيل شد و قيمومت فلسطين را به انگليس داد، يعني به غصب قبله يِ اوّل مسلمين توسط انگليس مشروعيت بخشيد و انگليس هم وعده بالفور را به تدريج اجرايي كرد. به اين ترتيب كه با كمك بقيِّه يِ غربيان به شمول اتِّحاد جماهير شوروي، يهوديان را به فلسطين كوچ دادند و با كمكهايِ پنهان و آشكار آنها مسلمانان را از خانه و كاشانه و سرزمين آباء و اجداديشان اخراج كردند و املاك آنها را تحويل صهيونيستها دادند كه در صدد پياده كردن طرح هرتزل، مصوّبه يِ اوّلين كنگره يِ صهيونيسم (در سال 1897) بودند.

بزرگنمايي جنايات نازيها در جنگ دوّم جهاني عليه يهود، موجب به كار گرفتن وسائل ارتباط جمعي غرب و امكانات هنري هاليوود براي مظلوم نمايي افراطي يهوديان از جمله اقدامات زمينه ساز براي مشروعيت بخشيدن به توطئه غرب براي اشغال سرزمينهايِ اسلامِي و قبله يِ اوّل مسلمين بود. اين مجموعه اقدامات از شگفتيهايِ روزگار ما بود كه به فرض صحَّت همه يِ ادّعاها در رابطه با يهودي كشيهايِ آلمانها، چرا بايد مسلمانان غرامت اقدامهايِ ضدّبشري ژرمنهايِ پروتستان را بدهند؟!

سازمان ملل متّحد بعد از جنگ دوّم با همان مقاصد، توسط دول فاتح تشكيل و جانشين جامعه ملل شد و از اوّلين اقدامات اين سازمان، تصويب تشكيل كشور اسرائيل بود كه تمامي صاحبان حقِّ وِتو به آن رأي مثبت دادند و يك سلسله يِ جديد ار جنگ هايِ صليبي جديدي (صليبي - صهيونيستي) آغاز گرديد. بعد از جنگ اوّل جهاني مخالفت علما و انديشمندان جهان اسلام و مقاومت مسلمانان به خصوص فلسطينيان شروع شد و عملاً سناريوي جنگ احزاب تكرار شد و كّل كفر در برابر كل اسلام قرار گرفت.

مقاومت در برابر اشغال فلسطين و قدس، محور مبارزات اعراب و جهان اسلام گرديد. اتِّحاديه عرب حول محور آزادي فلسطين و سازمان كنفرانس اسلامي، پس از آتش زدن مسجدالاقصي با محوريت آزادي قدس تشكيل گرديد. چهار جنگ بين اعراب و اسرائيل در سالهايِ 1327 (1948) - 1335 (1956) - 1346 (1967) و 1352 (1973) اتّفاق افتاد كه تقريباً همه يِ آنها

ص: 28

منجر به شكست اعراب در برابر اتِّحاديه يِ غرب - صهيونيسم شد. هر جنگ - و هر شكستي خود موجب تحوُّلات اساسي در جهان عرب شد. در بين - فلسطينيان نيز اين فراز و نشيبهايِ عظيم سياسي - نظامي موجب تحوُّلات - فرهنگي - فكري عميقي گرديد. كودتاي نجيب – ناصر در مصر، عبدالكريم - قاسم در عراق، روي كار آمدن حزب بعث در سوريه، انقلاب الجزاير، - كودتاي عبداله سلال در يمن، جعفر نُميري در سودان، معمّر قذافي در - ليبي تحت تأثير ناسيوناليسم چپ عربي صورت گرفت و مبارزات عدنيها - باعث آزادي عدن و تشكيل كشوري تحت نام جمهوري دموكراتيك يمن - به رياست قحطان الشعبي شد. فلسطينيان نيز تحت تأثير اين تحوُّلات سريع - و فجايع وحشتناك صهيونيستها، مراحل دشواري را پشت سر گذاشتند و - راه هايِ مختلفي را در طول مبارزات خود آزموده اند.

حاج امين الحسيني، مفتي بيت المقدَّس، لُجنه اي سياسي مركّب از نمايندگان دولتهايِ اسلامي تشكيل داد با اين اميد كه بتوانند حقوق غصب شده يِ فلسطينيان را از طريق مجامع بين المللي استيفا كنند. عزّالدين قسام، عارف وارسته يِ فلسطيني تفنگ در دست گرفت و با مريدانش با صهيونيستها و انگليسيها جنگيدند. نااميدي از ليبراليسم غربي گروهي از فلسطينيان را به سوي سراب ماركسيستي و قبله گاه كرملين سوق داد كه برخي از مسيحيان فلسطين نظير جورج حبش و نايف حواتمه نقش اساسي در اين ميان داشتند. نااميدي از قوم گرايي عربي و چپگرايي، فلسطينيان را به سمت نهضتهايِ اسلامي سوق داد. جنبش فتح سرشاخه فلسطيني اخوان المسلمين تشكيل شد.

از سوي ديگر شكست ناصر در جنگ 6 روزه سال 67 پاياني موقَّت بر مبارزه جويي عربي از نوع چپ قومي بود و مرگ او در سال 1349، يكسره خط پاياني ناصريسم را رقم زد، فلسطينيان جنبش فتح با انگيزه هايِ اسلامي در نبرد كرامه با نيرويي پانصد نفري سپاهيان 12 هزار نفري صهيونيستها را در كنار نهر اردن شكست دادند. سقوط سطوت ناصر و پيروزي چشمگير فلسطينيان موجب شد كه ملك حسين در اردن در غياب قدرت ناصريستها، فلسطينيان را سركوب و قتل عام كند كه يكبار ديگر معلوم شد كه حكومت اُردن جزء مكمّل سلطه يِ غرب بر قلب جهان اسلام بود كه آنجايي كه وارثان

ص: 29

بن گورويون در مقابل مبارزان مسلمان ناتوان مي شوند. فرزند عبدالله اردني نقش عبدالله بن اُبّي منافق صدر اسلام را ايفا كند و ماجراي سپتامبر سياه را به راه انداخت كه در همان سال با فاصله يِ كوتاهي جمال عبدالناصر سكته كرد و شايع شد قتل عام فلسطينيان توسط شاه اردن، مرگ ناصر را سبب شد. با مرگ ناصر، شعله يِ پان عربيسم كم نور شد، مبارزه بي قدر و قيمت گرديد و علف هايِ هرز سازش و وادادگي رشد كرد.

انورالسادات خون شهداي فلسطين و عرب را در كمپ ديويد در طبق ذِلَّت گذاشت و در حضور كارتر تقديم مناخيم بگين كرد. عصر سازش آغاز شد و قريب 20 سال به درازا كشيد. ياسر عرفات تفنگ را بر زمين گذاشت و با شاخه يِ زيتون به سازمان ملل رفت. حكومت هايِ عرب و فلسطينيان قدم به قدم عقب نشستند و تشكيل جبهه يِ پايداري توسط كشور هايِ سوريه، ليبي، الجزاير، يمن جنوبي و سازمان آزاديبخش فلسطين هم دردي دوا نكرد و با فروپاشي شوروي آن نيز فروپاشيد.

سلسله حلقات سازش كه از گفتگو هايِ راجرز شروع و با كمپ ديويد اوج گرفته بود، در مادريد شِدَّت گرفت و در اسلو بر روي كاغذ آمد و در واي ريور و واشنگتن و كمپ ديويد 2 به كمال رسيد. اين سلسه سازش هر چه جلوتر مي رفت دست رژيم صهيونيستي بازتر و حلقه يِ محاصره عرفات تنگ تر مي شد، تا اين كه سرانجام در رام الله رهبر سازمان آزاديبخش فلسطين به محاصره كامل درآمد و شايد به دست نفوذي هايِ صهيونيستها مسموم شد و عملاً سازش به احتضار افتاد.

اگر مجدداً به عقب برگرديم و نقش علماي شيعه را در امر فلسطين بررسي كنيم پرونده يِ پيچيده فلسطين را كه از قريب يك قرن تاكنون نقش محوري در جهان اسلام داشته است به كمال نزديكتر كرده ايم. مسأله يِ اشغال فلسطين بازتاب هايِ متعدّد و گسترده اي را در سراسر جهان به دنبال داشت. يكي از واكنش هايِ مهم در قبال اين رويداد، برخوردي بوده كه از جانب روحانيت شيعه صورت پذيرفت و بدون هيچ تغييري، در طول هفتاد سال گذشته ادامه يافته است. علّامه مطَّهري دليل اين خصيصه يِ روحانيت شيعه را چنين بر مي شمارد:

روحانيت شيعه در ذات خود يك نهاد

ص: 30

مستقلست. از نظر روحي به خدا متكي بوده و از نظر اجتماعي به قدرت مردم و لهذا در طول تاريخ به صورت يك قدرت رقيب در مقابل زورمندان ظاهر شده است.

حال با توجُّه به اين ويژگي بايد بدانيم كه اين طبقه از انديشمندان مسلمان اصولاً با مسائلي چون موضوع فلسطين و نفوذ صهيونيستها چه برخوردي را مي نمودند و مقابله با آن را به چه قسمي لازم مي شمردند. يكي از روحانيون گمنام ايران به نام محمدحسن بن محمدابراهيم گيلاني كه با حادثه اي مشابه قضاياي فلسطين در عهد خود مواجه شده بود، حكم واجب را براي مقابله با اين خطر يكي از اقسام جهاد بيان داشته و وجوبش را چنين متذكِّر مي شود:

دوّم جهاد در صورت هجوم اهل شركت و ضلالتست بر بلاد مسلمانان، به نوعي كه خائف باشند اهل بلاد از غلبه و استيلاي اهل كفر بر بلدان، يا اگر چه قليل شد اخذ مال ايشان و اين نوع جهاد واجبست بر كافه يِ مسلمانان كه قادر باشند بر جهاد … و اين جهاد در غيبت و حضور امام عَلَيْه السَّلَام بي تفاوت رواست

شيخ محمدرضا همداني از علماي عصر ناصري نيز در رساله اي به نام ترغيب المسلمين الي دفاع المشركين، طي حكم صريحي در برابر چنين هجوم و صدمه اي مي نويسد:

«جهاد كه غرض حفظ بيضه اسلام و انتظار امر معاش و معاد انامست، مادام كه غرض صورت نيافته، امر به جهاد باقي است.»

مطالعه يِ تاريخ معاصر جنبش هايِ شيعي، روشن مي سازد كه همين طبقه يِ روحانيت در سخت ترين شرايط و هنگامي كه شدايد از هر سو اساس و بنيان جامعه يِ اسلامي را در معرض آفات و حوادث قرار مي داد، نه تنها در كسوت راهبري جهاد در مي آمدند، بلكه با ژرف انديشي و دقَّت نظر به سرعت مطامع استعماري يا اهداف درازمدّت بيگانگان را شناسايي كرده، مانع از وصول ايشان به مقصد غايي خود مي شدند. براي مثال، وقتي كه در عراق قواي انگليسي به مبارزه با مردم برخاستند و كوشيدند تا قيام ملت عراق را از مجراي طبيعي خود منحرف سازند و شرايط دشوار و خفقان آوري را پديد

ص: 31

آوردند، اين انقلاب شيعيان عراق به رهبري روحانيون بود كه ايشان را نااميد و محكوم به شكست كرد. يكي از علماي نجف كه در ساله اي جنگ جهاني اوّل شاهد قيام شيعيان نجف بوده و حوادث را به دقَّت ثبت كرده، در بخشي از خاطرات روزانه اش درباره يِ علل قيام و جهاد شيعيان مي نويسد:

«بعضي ديگر را اعتقاد بر اين؛ باشد كه محض عِرق اسلامِي و حميت اسلاميت بوده [كه] نتوانسته ببيند كه بلده مقدَّسه يِ نجف كه مركز روحانيت و ديانت و قبّه اسلام [و] چشم و چراغ اسلاميان است در تحت فرمانروايي صليبيان حكمران و آمر بر اين بقعه يِ مقدَّسه كه مطاف ارواح مقدَّسه يِ انبياء و اولياء و ملائكه مقرَّبين و محيط رحمت و فيوضات حضرت احديت بوده … بيرق تثليث بالا سر جقه توحيد كوبيده شود»

روحانيت شيعه با اتكا به چنين پشتوانه هايي و با توجُّه به وظيفه يِ شرعي خود در خصوص قضيه يِ فلسطين، از همان ابتدا حركتي را آغاز كردند كه دقَّت در اهداف و مواضع نخستين اين رهبران ديني و مقايسه يِ آنها با آمال امروزي ايشان، ما را مطمئن مي سازد كه روحانيون شيعه به واقع از جمله سرسخت ترين و سازش ناپذيرترين مجموعه هايي بوده اند كه در برابر خطر صهيونيسم بدون هيچ گونه تأمّل و مسامحه اي از خود واكنش نشان داده اند. مرحوم آقامحمدحسين آل كاشِف الغِطَاء، اعلم علماي نجف در پاسخ به استفتاي محمدصبري عابدين، آموزگار حرم شريف قدس، مطابق اسناد موجود فتوايي را به اين مضمون انتشار مي دهد:

«جل شأنه مي فرمايند:

وَ كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ الْقُري وَ هِي ظالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَليمٌ شَديدٌ (1) چه ظلمي از اين بالاتر مي باشد كه انسان حقوق رفتگان و احفاد خود را از بين ببرد و پايمال نمايد و بلكه مي توان گفت: چه ظلمي از اين بالاترست كه انسان حقِّ مقدَّسات و دين خود را پايمال كرده و از عظمت نواميس و قرآن خود بكاهد»

او سپس با اشاره به فروش اراضي فلسطين و حكم شرعي افرادي كه در اين گونه معاملات دست داشته اند، چنين اظهارنظر مي كند:


1- سوره يِ هود، آيه يِ 102

ص: 32

… آيا بعد از اين همه يقين ندارند كه اين فروش جنگ با اسلام مي باشد؟ آيا كسي شك دارد كه اين فروش يا همراهي در فروش يا كوشش و دلالي با رضايت در اين كارها جنگ با خدا و پيغمبر [ص] او، پايمال نمودن دين اسلامست؟ … آنها را از دين و حوزه يِ اسلام خارج و جزء كفّار بشماريد و در تمام كارها از آنها دوري كرده و با آنها ازدواج ننموده و با آنها معاشرت نكرده و همچنين خريد و فروش و سلام و عليك و رفت و آمد و گفت و شنيد با آنها ننموده و به علاوه مرده هايِ آنها را مشايعت نكرده و در قبرستان هايِ مسلمانان هم دفن ننمايند. اسامي آنها را بايستي در تمام مجامع و «نوادي» روزنامه ها و مجله ها به اسم خارج شدگان از دين معرفي كرده و اسم ببريد …

محمدحسين آل كاشِف الغِطَاء، نجف اشرف

موضوع مخالفت علما با طرح تقسيم فلسطين در جامعه يِ ملل؛ شايد به واقع گام آغازين رؤيارويي علماي جهان اسلام و غرب بود كه پرچم آن را روحانيت شيعه يِ ايراني مقيم عراق بلند نمود. اين بزرگان با فراخوان ساير علماي اسلامي، اين مهم را بي واهمه و هراس چنين به فعاليت در آوردند: آقايان هبة الدين شهرستاني و سيدمحمدمهدي صدر و سيدمحمدمهدي اصفهاني كه از علماي ايراني ساكن بغداد و كاظمين هستند و شيخ راضي آل ياسين كه از علماي شيعه يِ عربست با شركت يوسف عطا، مفتي بغداد و حبيب العبيدي، مفتي موصل و ابراهيم راوي كه هر سه از علماي درجه اوّل موصل و بغداد هستند، تلگرافي به مضمون ذيل به جامعه يِ ملل و وزارت خارجه يِ انگليس مخابره نموده اند:

«اينجانبان كه نمايندگان روحاني مذاهب اسلامي هستيم، از قرار كميسيون سلطنتي راجع به تقسيم فلسطين كه يك كشور اسلامِي و عربي عزيزي است اظهار عدم رضايت نموده و نسبت به آن اعتراض و آن را يك ضربتي به قلب اسلام و عرب مي دانيم»

آيت الله سيدابوالحسن اصفهاني طي يادداشتي براي سفارت دولت ايران در بغداد اظهار اميدواري مي كند كه دولت ايران در جامعه يِ ملل از همه گونه تلاش براي دستيابي ملت فلسطين به حقوق حقّه يِ خويش فروگذاري ننمايد. علّامه كاشِف الغِطَاء در اقدامي همسو با فعاليت آقا سيدابوالحسن

ص: 33

اصفهاني، پادشاه وقت عراق، ملك غازي را مورد همين گونه خطاب قرار داده است. سفارت ايران در بغداد اين حركت را اين گونه تشريح مي كند:

«علماي عرب شيعه يِ نجف مجدداً تلگرافهايي به ملك غازي و كميسر عالي فلسطين مخابره نموده و از مظالم انگليس در فلسطين دادخواهي كرده اند. آقاي شيخ محمدحسين كاشِف الغِطَاء كه از مشاهير علماي عرب در نجف مي باشد نيز تلگرافي به كميسر عالي انگليس و كميسيون فني انگليس مخابره نموده و اضافه كرده است كه مردم از علما فتواي جهاد خواسته اند …»

يكي از جرايد بغداد هم خبري را درج مي كند كه نشان دهنده يِ روحيه يِ مبارزاتي و خدشه ناپذير روحانيونست. بر اساس خبر النهار بغداد، علماي اسلام در 25/3/1317 با اجتماع «در تحت قبه حضرت امير [ع] در نجف تجمع نموده، در باب صدور حكم جهاد مذاكراتي نموده و حكم مزبور به امضاي همه يِ آقايان علما صادر خواهد شد و رياست جلسه يِ مزبور هم با آقاي كاشِف الغِطَاء خواهد بود روحانيون شيعه براي بررسي اين موضوع از علماي سوريه، لبنان، اردن، مصر، يمن، امارت نشين هايِ خليج فارس، تركيه، افغانستان و ايران دعوت كرده اند كه در اين اجلاس حضور يابند.

علّامه كاشِف الغِطَاء سپس خود رأساً حكم جهاد را صادر كرد:

اي اسلام و اي عرب، بلكه اي برادر و يا اين كه اي بشر، وضعيتي كه فلسطين سر بريده به آن رسيده است به نظر همه مشهود و عيان شده و چنانكه گفته ايم باز هم مي گوييم: كه موضوع فلسطين قضيه يِ بالاختصاص خود فلسطين نبوده … اي عرب، اي مسلمين، اي بشر، جهاد در فلسطين بر هر انسان واجب شده، نه بر عرب و مسلمين تنها …، اينست دعوت و نداي عمومي اينجانب كه به امّت عرب و اسلام مي فرستم. خدا گواهست كه اينجانب از دهه يِ ششم عمر تجاوز كردم و اگر ازدحام و ازدياد انواع علل رنجوري بر اين استخوان هايِ پوسيده ام حمله نمي آوردند، اوّل شخصي بودم كه به اين دعوت لبيك مي گفتم …

محمدحسين آل كاشِف الغِطَاء

او سپس در فتوايي ديگر به تقسيم بندي كشور هايِ جهان اسلام مي پردازد كه بايد در اين جهاد نقش ايفا نمايند. به زعم ايشان، نخستين كشوري كه

ص: 34

بايد رايت جهاد بر مي داشت اردن هاشمي بود كه زعماي آن ادّعاي سيادت مي نمايند و پس از آن، حجازست كه به دليل پرتوافكني خورشيد اسلام بايد قدم در اين راه بگذارد. آنگاه مصر و سوريه را مورد خطاب قرار داده، آنها را به دليل هم جواري ذيحق مي شمارد و سپس مي گويد:

مي گويند: چهارصد ميليون مسلمان در كره يِ زمين موجودست. چطور مي شد اگر ده يك اين عدِّه از راه غيرت اقدام نموده، براي اداي وظيفه يِ خويش نسبت به فلسطين و به ياري مجاهدين آن ملحق مي شدند؟ البته گره يِ فلسطين گشوده مي شد، اشغال آن خاتمه مي پذيرفت …

به خدا قسم! كه از مرحله يِ خيلي دور افتاديم و پرت گشتيم و هنوز آنچه را كه بايد بيان نكرديم … كنگره ها منعقد و مُقرَّرات آن تقديم مي شود و هيأت ها براي لندن مسافرت مي كند، با همه يِ اينها قشون انگليس شكم زن هايِ آبستن را در فلسطين سفره مي كند، بيگناهان را بي جان و خون هايِ پاك را روان مي سازد و با تمام شِدَّت به تَبَه كاري هايِ بزرگ خود ادامه مي دهد و حجاز و اردن هم با چشم و گوش همه چيز را مي بينند و مي شنوند، با وجود اين با كمال تفريح رفت و آمد دارند. حتّيٰ دو بز آنها از جاي خود نجنبيدند.

اي كاش! به اين هم اكتفا و شر خود را از سر فلسطين كوتاه مي كردند و با ستمكاران مساعدت و همراهي نمي نمودند؛ ولي عموم مسلمانان در اقطار زمين چيزي كه دارند اعتراض هست، هياهو، نطق، مقاله نويسي، شعرگويي و بعضي مساعدت هايِ مادّي بسيار كم كه حالِ يك قطره آب بر سنگ را دارد و حال آنكه خيلي از مسلمانان داراي هزاران بلكه ميليونها ليره هستند. آيا هيچ شنيده شد يكي از آنها با هزار ليره استرلينگ كمكي كرده باشد، چنانكه يهوديان كه عده شان كمتر و طبعشان پست ترست، مي كنند؟

اين جملات نمايانگر روح حاكم بر روحانيت شيعه است. اگر مُنْصِفانه مورد قضاوت قرار گيرد، بيانگر درد اصلي جهان اسلام بوده و هست. دردي كه اگر چه بيمار مبتلا به آن تاكنون تاوان سنگيني را براي تسكينش پرداخته؛ امّا حاضر نشده به درمان اساسي خود برخيزد. علّامه كاشِف الغِطَاء در پايان اعلاميه يِ خود با رشادت جملاتي را مي نويسد كه به واقع زيبنده يِ اوست. او كه درد اصلي جهان اسلام را يافته، اين صراحت را دارد كه حقايق را هر چند تلخ و ناگوار، بيان كند تا؛ شايد مسلمانان به خود آيند و سر از خواب

ص: 35

غفلت بردارند. كلام او در اين باب چنين است:

با وجود همه يِ اينها، كاش مسلمانان به حقِّ اعتراف كنند و حقيقت را پاك و پوست كنده اظهار نمايند. آن حقيقت، اينست كه بليه مسلمانان از خود مسلمانانست و از بليه صهيوني و انگليس خيلي بزر گتر مي باشد. اين حقايق آشكار را هر كس مي داند و جز شاگرد كوچك دبستان كسي آن را ابراز نمي نمايد.

نجف اشرف، مدرسه يِ كاشِف الغِطَاء،

محمدحسين آل كاشِف الغِطَاء،

24 شوال 1357 برابر 18/12/1938

در دهه يِ چهل قرن چهاردهم هجري شمسي آغاز حركت آشكار امام خميني و تلاش جدّيتر ايشان در حوزه يِ سياست نقش اساسي در پايه گذاري موج جديد بيداري اسلامي در ايران و جهان اسلام داشت. هدفگيري داخلي مبارزه يِ ايشان در داخل كشور، اسقاط رژيم پهلوي و جايگزيني آن با يك نظام مبتني بر مردم سالاري ديني، در منطقه يِ جهاد عليه صهيونيسم و تلاش براي آزادي فلسطين و در بُعد جهاني تقابل با استكبار و در رأس آن آمريكا بود.

اگر بخواهيم هدف اصلي مبارزه ي حضرت امام (ره) را در يك جمله خلاصه كنيم ميشود:

«رهائي ايران و جهان اسلام از قيد سلطه و استكبار، اعاده ي عزت و عظمت مسلمين، تشكيل حكومت اسلامي بر مبناي ارزشها و مباني اسلامي»

ايشان وجود رژيم استبدادي پهلوي را در ايران، نفوذ صهيونيسم در منطقه يِ خاورميانه و حاكميت سلطه يِ غرب و شرق بر كل جهان را حلقه هايِ يك سلسه يِ مرتبط با هم مي دانست و به حقِّ معتقد بود كه اگر قرارست ايران آزاد شود و جهان اسلام عزَّت گذشته را بازيابد بايد با هر سه عامل مزبور مقابله كرد و يكي از رموز اصلي موفقيت نهايي انقلاب اسلامِي و ماندگاري جمهوري اسلامي ايران همين جامع نگري حضرت امام (ره) بود. فروپاشي شوروي سابق و به هم ريختگي دنياي دوقطبي شكل گرفته بعد از جنگ دوّم جهاني در پيمان يالتا، موجب تحوُّلات عظيمي در جهان شد. مك لوهان موضوع دهكده جهاني را مطرح كرد و بوشِ پدر اعلام كرد كه دنياي آينده يك قطبي است و امريكا به عنوان تنها ابرقدرت باقيمانده

ص: 36

مسؤوليت به اصطلاح امنيَّت جهان را به عهده دارد.

ساموئل هانتينگون نظريه پرداز امريكا موضوع برخورد تمدّن ها را ابتدا به صورت مقاله و سپس كتاب منتشر كرد و عملاً جهان اسلام را جايگزين جهان كمونيسم كرد و نوشت كه تقابل اصلي آينده، بين غرب و جهان اسلامست و گسله يِ خونيني اين دو تمدّن را از هم جدا مي كند. بعداً در جريان جنگ كوزوو، در كنفرانسي در قبرس قريب به اين مضمون را گفت كه:

«اين نمونه همان برخورد هايِ خونيني بين تمدّن غربي و تمدّن اسلامي است كه من پيش بيني كرده بودم»

بر اساس بعضي تحليلها با تحريك غيرمستقيم امريكا صدام به كويت حمله كرد تا امريكا و غرب بهانه اي پيدا كنند كه صدام را به همراه سلاح هايِ اهدايي غرب و شرق دفن كنند. بوشِ اوّل به عراق حمله كرد و تا يكصد كيلومتري بغداد پيش رفت و متوقف شد تا زمينه يِ اشغال درازمدّت عراق توسط امريكا را فراهم كند.

در سپتامبر 2001 برج هايِ دوقلوي نيويورك به طور مشكوكي مورد حمله يك هواپيماي مسافربري قرار گرفت و نكته يِ تأمل برانگيز اين بود كه كليه يِ ساكنين يهودي برجها قبلاً آنها را ترك كرده بودند! بلافاصله فرمان حمله و اشغال افغانستان صادر شد و بوشِ دوّم به دليل خامي كه داشت پشت پرده، طرح مشترك صليبيان و صهيونيستها را آشكار و علناً اعلام آغاز «جنگ صليبي» كرد. آخر او از معتقدين شاخه اي از كليساي پروتستان به نام «اُ اَنجليستها» مي باشد كه دست ساخته و تحت فرمان صهيونيسم است.

در سال 2003، پس از قريب 12 سال زمينه سازي، مرحله يِ دوّم حمله به عراق را فرمان داد و كار نيمه تمام پدرش را تكميل و عراق را اشغال كرد و بنا داشتند براي عراق فرمانداري بگذارند كه براي امريكا در آن كشور همان مأموريتي را انجام دهد كه «لرد كرزن» به عنوان نايب السلطنه انگليس در هند انجام مي داد و اين شخص را معلوم كردند و او همان آقاي «برمر» بود.

تأسيس پايگاه امريكا در آذربايجان، قرقيزستان و افغانستان و تأسيس مركزيت ناوگان پنجم در بحرين و انعقاد قرارداد هسته اي با هند و اشغال عملي و اعلام نشده يِ پاكستان، حمايت از تجزيه طلبان سوداني و درگير كردن ناتو به حسب اقتضاء در اين اشغالگريها نشان از عملياتي شدن همان

ص: 37

تصميم اتِّخاذ شده براي اشغال نظامي– سياسي جهان اسلام و سركوب هر حركت ضدغربي و نجات صهيونيسم از انتفاضه يِ فلسطين و محاصره يِ جمهوري اسلامي بود.

تمام اين اتِّفاقات يعني از آغاز فروپاشي شوروي تا تحوُّلات فوق الاشاره، در زمان رهبري حضرت آيت الله العظمي خامنه اي رخ داد. لذا حضرت ايشان علاوه بر وراثت ميراث سنگين حضرت امام خميني (ره)، بار سنگين تقابل با تمامي اين توطئه هايِ پيچيده يِ خارجي و عوامل مزدور داخلي آنها را بر دوش گرفتند و الحق دست خدا همراه ايشان بود كه توانستند از اين گرداب هايِ مُهلك، كشتي جمهوري اسلامي را به سلامت هدايت نمايند. نه فقط دفاع از منافع جمهوري اسلامي، مسؤوليت نجات امَّت اسلامي را هم بر شانه يِ خود احساس مي كردند. ايشان با جديت و صداقت تمام، پرچم آزادي قدس و فلسطين را برافراشته نگه داشتند و عليٰ رغم همه يِ فشارها به تدابير خويش در اين زمينه ادامه دادند و تقريباً در تمامي عرصه ها، در جهان اسلام آمريكا و عواملش را به عقب نشيني وادار كردند و يا آنها را متوقف نمودند.

زنجيره يِ مقاومت در برابر صهيونيستها در زمان رهبري معظم له تحكيم - يافت و حتّيٰ گسترش پيدا كرد. امروز اين خط مقاومت كه از ايران شروع شده از عراق، سوريه، لبنان، اردن، غزه، ساحل غربي، مصر، ليبي، تونس، الجزاير، مراكش، سودان، يمن، بحرين، پاكستان و افغانستان مي گذرد. موج جديد بيداري اسلامي كه كليد آن توسط حضرت امام (ره) زده شد و در زمان حضرت آيت الله خامنه اي ادامه پيدا كرد امروز قوي تر از هر روز ديگر به جلو مي رود و همگي قيام كنندگان در اهداف ذيل با جمهوري اسلامي ايران همراه هستند:

◘ سرنگوني استبداد داخلي،

◘ قطع دست آمريكا و متّحدينش از كشور هايِ مسلمان،

◘ بازگشت ارزش هايِ اسلامي،

◘ تأسيس مردم سالاري ديني

◘ و آزادي نهايي تمامي سرزمين فلسطين.

دكتر علي اكبر ولايتي

ص: 38

ص: 39

يادي از دومين روز قدس

اشاره

يادي از دومين روز قدس(1)

روز قدس؛ روز اسلام، انسانيت، انقلاب و امام

امروز روز بزرگ و جهاني قدس است، روز تجمع آرمان هايِ مسلمانان جهان در يك كلمه و در يك جمله است، روز اتِّحاد صفوف همه يِ مسلمانان از همه يِ ملتها و كشورهاست، روز اسلامست، روز انسانيتست، روز انقلابست و روز امام ماست.

امتياز روز قدس بر ايّام الله ديگر

پس از انقلاب پيروزمند ملت ايران، ما مردم ايران روز هايِ يادبود متعدّدي داشته ايم، روز 22 بهمن، روز 15 خرداد، روز 17 شهريور، روز 12 فروردين و روز هايِ ديگر؛ امّا در ميان همه يِ اين روز هايِ يادبود، روز قدس از دو نظر داراي امتياز و برجستگي است. اوّل از اين نظر كه اگر آن روز هايِ ديگر مربوط به ملت ايرانست، روز قدس مربوط به ملت ايران و همه يِ ملت هايِ مسلمانست. در روز قدس همه يِ ملت هايِ مسلمان، بلكه همه يِ ملت هايِ مستضعف عالم، احساس همبستگي و همدردي با ملت ايران مي كنند، ملت ايران مانند پيشاهنگي در ماجراي روز قدس و مسأله يِ


1- بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 17/5/59

ص: 40

فلسطين، براي فداكاري آماده مي شود و ملت هايِ ديگر هم بايد دوش به دوشِ اين ملت انقلابي و با برخورداري از تجربه هايِ ما، گام به گام و بازو به بازو با ما به سوي آزاد كردن سرزمين هايِ اشغالي فلسطين پيش بيايند.

امتياز دوُّم روز قدس، اينست كه آن روز هايِ ديگر روز خاطره يِ فداكاريها و پيروزي هايِ گذشته است؛ امّا روز قدس، روز تصميم و همّت گماشتن بر فداكاريها و پيروزي هايِ آينده است. اگر در آن روز هايِ ديگر، در آن خاطره هايِ ديگر، ملت ما ياد از گذشته مي كند، در روز قدس ملت ما به ياد آينده، انگيزه و همَّت و تصميم در خود ذخيره مي كند، به حركت مي افتد و راه را به سوي آينده باز مي كند.

روز قدس؛ روز شكستن پشت مستكبران امريكايي و مزدوران صهيونيستش

مسأله يِ قدس كه امروز ما درباره يِ آن بايد به يك آگاهي روشن و به يك تصميم قاطع برسيم، برادران و خواهران! مسأله يِ بسيار با عظمت و بااهميَّتي است. مسأله يِ قدس و روز قدس و ماجراي فلسطين، عبارت از آن نقطه اي است كه بايد مستضعفان عالم با الهام از روح ايمان و توكُّل به خداي بزرگ، پشت مستكبران بزرگ جهان و در رأس آنها امپرياليزم امريكا و مزدوران صهيونيستش را بشكند و خُرد كند.

ماجراي قدس براي ملت ما و براي همه يِ امَّت بزرگ مسلمان يك ماجراي تعيين كننده است. انقلاب ايران اگر در داخل اين مرزها به پيروزي رسيد، اين به معناي آن نيست كه ما قانع بشويم و فكر كنيم پيروزي نهايي را به دست آورده ايم. تا وقتي كه اين زخم متعفّن، اين غدّه يِ چركين در دل سرزمين هايِ اسلامِي و عربي به نام دولت غاصب اسرائيل وجود دارد، ما نمي توانيم احساس كنيم كه پيروز شده ايم، نمي توانيم حضور دشمن خود را در كنارِ گوش خود، در سرزمين هايِ غصب شده و اشغالي خود ملاحظه كنيم.

آينده يِ فلسطين

امّا آينده چگونه است؟؛ امّا آينده يِ فلسطين و قدس چگونه است؟ من

ص: 41

در اين باره به شما مقداري آگاهي بدهم تا ملت ايران بداند همچناني كه يك طلسم شكست ناپذير را در اين منطقه شكست، يعني بزرگترين دژ هايِ مستحكم را در منطقه يِ خاورميانه بلكه در سراسر آسيا توانست متلاشي كند، دژ بزرگ و نيرومند امپرياليست؛ يعني حكومت جبّار و غاصب پهلوي را توانست در منطقه شكست بدهد، همچنين اين طلسم دوُّم را كه به صورت يك قدرت افسانه اي در آمده است، انقلاب ما خواهد شكست و از بين خواهد برد.

وعده يِ ال_ٰهي؛ شكست دوباره يِ بني اسرائيل

اين را بايد ما از وعده يِ خدا بياموزيم. خداي متعال در سوره يِ بني اسرائيل خطاب به بني اسرائيل مي كند:

«لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَين ِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوّاً كَبيرا» (1)

اي فرزندان اسرائيل! شما دو روز و دو بار در تاريخ فساد ايجاد مي كنيد و بزرگي در زمين به وجود مي آوريد و استعلاء و استكبار به خرج مي دهيد،

امّا در هر دو بار كساني از بندگان خدا، از جنود پروردگار پيدا مي شوند كه شما را به سزاي فساد و علو و استكبارتان برسانند و اين قضيه يِ هميشه زنده يِ تاريخ است.

هر امَّتي كه با صَلاح، با سلاح حقّ و حقيقت و عدالت طلبي حاضر شود راه طبيعي سنّت هايِ تاريخ را بپيمايد، خدا به او كمك خواهد كرد؛ امّا هر ملَّتي كه فساد كند، بر مستضعفين طغيان كند، ارزش هايِ انساني را نديده بگيرد، آن ملت محكوم به فنا و نابودي است.

مسأله يِ فلسطين يك مسأله يِ انساني؛ نه صرفاً عربي يا اسلامي

امروز در سطح دنيا چه مي گذرد؟ امروز صهيونيستها در منطقه يِ عربي مشغول به چه كار و چه عملي هستند؟ يك نگاه ساده به منطقه بيندازيد برادران و خواهران مسلماني كه دلتان به ياد برادران فلسطيني مي تپد، يك انسان آواره جلب ترحم هر انسان آزاده اي را مي كند. امروز يك ملت، يك


1- سوره يِ إسراء، آيه يِ 4

ص: 42

ملت به نام ملت فلسطين آواره است، از خانه يِ خود آواره است، از وطن و كشور خود آواره است.

اين كودكان محروم و مظلوم در زير چادرها، در اردوگاه ها متولد مي شوند، با كمك دولتها و ملتهايي كه به وظائف واقعي خود هم در قبال آنها عمل نمي كنند، مدّعيان، با كمك اينها اين كودك بزرگ مي شود. در زير چادر سِلاح مي آموزد، در زير چادر درس مي خواند، در اردوگاه زندگي مي كند. يك ملت دو، سه ميليوني را از خانه، از كاشانه، از شهر، از معبد، از مسجد، از همه چيز خود و از زندگي خود محروم كردن، آنها را به كشور هايِ بيگانه راندن، اين بزرگترين فاجعه اي است كه در طول تاريخ بشر مي توان سراغش را داشت. به اين سببست كه ما معتقديم مسأله يِ فلسطين صرفاً يك مسأله يِ عربي و حتّي صرفاً يك مسأله يِ اسلامي نيست، يك مسأله يِ انساني بسيار بااهميَّتست.

جنايات صهيونيستها؛ بي سابقه در دنيا

نوع فاشيسمي كه امروز رهبران صهيونيستِ خائن و همين بگين ِ خائن - كه امروز در رأس دولت اسرائيل غاصب قرار گرفته است، - نوع فاشيسمي كه اين دولت فاشيست جنايتكار انجام مي دهد و اعِمال مي كند، در دنيا بي سابقه است. شما ببينيد در دير ياسين چه كردند، در زندانه اي اسرائيل چه كردند، جوان هايِ مسلمان را گرفتند در زندانها بردند، آنها را شكنجه كردند، حتّي با سرنگ خون جوان هايِ مسلمان را كشيدند و در بانك خون براي عناصر مزدور اسرائيلي آنها را ثبت كردند و ضبط كردند. شما ببينيد با ثروت هايِ مردم فلسطين چه كردند، با مردان و زنان و جوانان آنها چه فاجعه اي را بروز دادند و انجام دادند، با دولت هايِ مسلمان چه كردند.

غده يِ چركين سرطاني به نام اسرائيل؛ مايه يِ تفرقه يِ دولت هايِ مسلمان اين غده يِ چركين سرطاني را امپرياليستها، دشمنان بزرگ بشريَّت در داخل وطن اسلامِي و عربي ما كاشتند، امروز اين غدّه رشد كرده است،

ص: 43

مايه يِ تفرقه يِ دولت هايِ مسلمان شده است. شما ببينيد در ميان اين سران دولتهايي كه نام اسلام بر خود نهاده اند هيچ كدامِ از اينها را، هيچ يك از اينها را شما نمي توانيد نشان بدهيد كه توانسته باشند به وظائف اسلامِي و انساني و عربي خود به طور كامل در قبال مسأله يِ فلسطين انجام وظيفه كرده باشند، چرا؟ زيرا آنها را سرگرم كرده اند به مسائل داخلي كشور هايِ عربي. اين فاجعه آفريني از كجا به وجود آمد؟ از وجود همين غدّه يِ چركيني كه به نام اسرائيل ناميده مي شود و در قلب سرزمين هايِ مسلمان نشين و عرب نشين اين غدّه يِ چركين به وسيله يِ دولتها و قدرت هايِ بزرگ به وجود آمده است.

شكست اسرائيل توسط مسلمانان؛ عامل خوشبختي آنان در دنيا

امروز ملت فلسطين به پا خاسته است و به هوش آمده است. همان خطابي كه آن روز قرآن به بني اسرائيل مي كرد كه در حال يك مبارزه يِ بزرگ بر ضدِّ طغيان بودند، امروز همين خطاب به مسلمانان فلسطيني و همه يِ مسلمانان غيورست كه:

«إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» (1)

اگر نيكويي كنيد، اگر مجاهدت در راه خدا كنيد، اگر عمل به فرمان خدا كنيد، اگر در راه مبارزه يِ با دشمنان ِ انسانيت و دشمنان ِ دين و حقيقت، اي مسلمانان ِ فلسطيني! اي مسلمانان ِ عرب و اي مسلمانان ِ عالم! اگر به اين وظائف عمل كنيد اين نيكي را در حقِّ خود كرده ايد.

آن روزي كه در اين منطقه يك قدرت عظيم اسلامي به وجود بيايد و اين قدرت بتواند مشت محكمي به دهان قدرت هايِ بزرگ متجاوز شرقي و غربي وارد كند، ديگر ملت هايِ اسلامي روي استضعاف، روي مستمندي، روي فقر و گرسنگي را نخواهند ديد. شما ببينيد در كشور هايِ اسلامي از فقر، از بي سوادي و جهل چه خبرست. توي اين سرزمين هايِ با اين وسعت، چندين ده ميليون مسلمان در اين منطقه زندگي مي كنند؛ امّا هيچ يك از لوازم يك زندگي انساني و شرافتمندانه براي اين مردم فراهم نيست، چرا اينجورست؟ زيرا كه قدرت هايِ بزرگ، مصلحت خود را در آن ديده اند كه براي اين كه


1- سوره يِ إسراء، آيه يِ 7

ص: 44

بتوانند منافعشان را تأمين كنند، اين ملت را، اين ملتها را در زير فشار، در زير آتش اختلاف و نفاق همواره نگهدارند، آنها را به خودشان سرگرم كنند، آنها را به مسائل داخليشان سرگرم كنند و نگذارند به يك وحدت عظيم جهاني نائل بيايند و عامل و پايگاه امپرياليسم در اين منطقه اسرائيل خائنست.

جدا بودن حساب صهيونيسم و يهود

صهيونيسم را ما به حساب يك مرام و يك مذهب نمي گذاريم، به حساب يهوديگري نمي گذاريم، بسيارند در دنيا يهوديان آزاده و پاك نهادي كه از صهيونيسم بيزارند، اين يك مسلك فاشيستي سياسي متجاوزست كه جز با ستم و ظلم و تصرّف سرزمين هايِ متعلِّق به مسلمانان مستضعف و محروم امكان ادامه يِ حيات ندارد.

وجوب شرعي كمك به مردم فلسطين

ما مردم ايران و مسلمانان انقلابي ايران، بعد از آني كه توانسته ايم نظر دنياي اسلام را به سوي خودمان جلب كنيم و توانسته ايم اين مشت محكم را به دهان امپرياليزم امريكا وارد بياوريم، حالا بايد در اين راه هم اين قدم بزرگ را برداريم، ما بايد به ملت هايِ عرب درس مبارزه يِ در راه فلسطين و فداكاري براي فلسطين را بدهيم.

براي ما مسأله يِ فلسطين همانطوري كه گفتم يك مسأله يِ انساني و يك مسأله يِ اسلامي است. مسأله يِ انساني است، براي خاطر اين كه يك مشت جنايتكار ضدِّ بشر در اين منطقه جمع شده اند و جز جنايت و جز تجاوز و جز سلطه گري هيچ كاري ندارند، جز توطئه چيني بر عليه ملتها و دولت هايِ انقلابي.

امروز هم به دشمنان ما دارند كمك مي كنند، امروز هم دارند به آن كساني كه مرزهايشان با ما مشتركست و عليه ما توطئه مي چنيند، آنها دارند كمك مي كنند، آنها پايگاه توطئه گري امريكايند عليه ايران و انقلاب ايران در اين منطقه، به علاوه مسأله يِ فلسطين، برادران و خواهران! براي ما يك مسأله يِ

ص: 45

اسلامي است. اسلام بر ما لازم كرده است كه ما از سرزمين هايِ مسلمان نشين دفاع كنيم. بر ما واجب كرده است كه ما به حقوق مظلومان و ستمديدگان و مستضعفان برسيم، براي ما لازم كرده است كه ما به مال و به جان، از مردمي كه سي سالست فرياد مي كشند «يا لَلْمُسلِمين» (1) و كسي به آنها جواب نمي دهد، به كمك اينها بشتابيم.

كوتاهي دولت هايِ مسلمان در مسأله يِ فلسطين

ملت فلسطين سي سالست دارد مي گويد «يا لَلْمُسلِمين» كدام يك از اين دولت هايِ عرب مي توانند ادّعا كنند كه به «يا لَلْمُسلِمين» برادران فلسطيني جواب دادند؟ هر كدام از اين دولت هايِ عرب كه آمدند سر كار، براي اين كه مردم خودشان را جذب كنند به طرف خودشان، شعار پشتيباني از فلسطين دادند.

من به دولت هايِ شمال افريقا مي گويم، به دولت هايِ خاورميانه مي گويم، به دولت هايي كه در خط مرز اسرائيل غاصب قرار دارند مي گويم و به دولت هايي كه در خليج فارس قرار دارند، كدام يك از اينها آنچنان كه وظيفه يِ يك دولت اسلامي است، به برادران فلسطين و به مسأله يِ فلسطين كمك كردند؟ سي سالست ناله يِ استغاثه يِ چند ميليون انسان مسلمان محروم مستضعف، بلندست، كي بايد به داد اينها برسد؟

مسأله يِ فلسطين؛ اساسي ترين و مهم ترين و اصولي ترين مسائل انقلاب رژيم غاصب و جبّار پهلوي حتّيٰ نمي گذاشت ما درباره يِ مسأله يِ فلسطين فكر كنيم، حتّيٰ نمي گذاشت از اين مسأله سر در بياوريم، نمي گذاشت احساس كنيم و مردم ما احساس كنند كه مسأله يِ فلسطين جزيي از مسأله يِ ايران و جزيي از انقلاب ايرانست؛ امّا امروز امامِ اين امَّت، بيدار و زنده است.

امروز امامِ امَّت، به حقِّ بر روي اساسي ترين و مهم ترين و اصولي ترين مسائل انقلاب ما انگشت گذاشته و امام امَّت بر روي مسأله يِ قدس انگشت گذاشته


1- اي مسلمانان! به فرياد ما برسيد!

ص: 46

است و اين اوّلين بار در تاريخ مبارزات عربي و اسلامِي و فلسطيني است كه يك روز به نام روز قدس معيَّن شده است. ديشب شما روي پشت بامها رفتيد و صداي تكبير را بلند كرديد، در سراسر كشور هايِ عربي و اسلامي آن كساني كه نداي شما را شنيده بودند و دعوت شما را دانسته بودند به نداي شما پاسخ گفتند: و فرياد تكبير در سراسر آسمان هايِ آفاق كشور هايِ اسلامي گوش هايِ ستمگران را كَر كرد، خواب مستكبران را بر آشفت و اين حركت بايد پيش برود و ملت ايران بايد به جد، به راستي نه به تعارف، نه به زبان، بايد جدّاً ملت ايران و دولت ايران و دستگاه هايِ قانونگذاري و دستگاه هايِ اجرايي براي روز قدس و براي مسأله يِ فلسطين بايد تصميم گيري كنند جهت كمك رساني.

ممكن بودن محو كردن اسرائيل با اراده و عزم ملتها

مسأله يِ قدس و مسأله يِ فلسطين را جدّي بگيريد. بيت المقدَّس، اين شهر با عظمتي كه حرم امن پيامبران خدا بوده است، قبله يِ نخستين مسلمانان بوده است، اين در زير سلطه يِ اشغالگران صُهيوني و در اختيار غاصبان ضدِّ بشرست، بايد آزاد بشود بيت المقدَّس. سرزمين فلسطين بايد آزاد بشود، بايد به مردم خودش برگردد، نگويند: شما چطور مي توانيد از روي نقشه يِ جغرافيا يك كشور را برداريد، نگويند: چگونه مي توان يك دولتي را كه سي سالست مورد حمايت ابرقدرتهاست از بين برد؛ اراده ي انسان ها و عزم ناشي از ايمان، همه يِ مشكل ها را آسان مي كند، همه يِ معجزه ها را امكانپذير مي كند.

شما ديديد ملت ايران با دادن ده ها هزار شهيد، با پذيرش مجروح ها مجروحين انقلاب ما اينجا به عنوان نمونه و اسطوره مقابل چشم شما و مقابل چشم مهمان هايي هستند كه براي روز قدس آمدند. ملت ايران صدهزار مجروحِ اينجوري داده، ملت ايران هفتادهزار شهيد داده، ملت ايران باز هم آماده است كه شهيد و مجروح بدهد. ملت ايران براي خاطر خدا و براي اقامه يِ نام خدا و براي احياء اسلام، براي اقامه يِ يك دولت بزرگ اسلامي، يك قدرت عظيم اسلامي - كه بيني امريكا و شوروي را به خاك بمالد و

ص: 47

ابرقدرت ها را از اين منطقه مأيوس كند - باز هم حاضرست فداكاري كند و باز هم حاضرست شهيد بدهد.

انقلاب اسلامي ايران؛ الگوي همه يِ انقلاب هايِ اسلامي

انقلاب ايران، مادر همه يِ انقلاب هايِ اسلامي در سراسر اين منطقه شده است و خواهد شد. بعد از پيروزي انقلاب شما، احساسات اسلامِي و ايماني در سراسر اين منطقه به جوش آمده است. امروز جنبش هايِ آزاديبخش بر مبناي ايدئولوژي اسلام در منطقه، اينجا و آنجا به وجود آمده و آتش ها شعله ور شده است؛ امّا شما بايد ادامه بدهيد، ملت ايران بايد بداند كه اين فرزندان به كمك او خواهند شتافت.

اي مادرِ انقلاب هايِ اسلامي جهان عرب و جهان اسلام! اي انقلاب اسلامي ايران و اي ملت بزرگ مسلمان در ايران و اي رهبر عظيم الشأن!

بي گمان آن كساني كه زاييده يِ اين انقلابند؛ يعني انقلاب هايِ ديگري كه در سراسر كشور هايِ مسلمان نشين به وقوع پيوسته است و به وجود آمده است و خواهد آمد، اين ها به كمك انقلاب اسلامي ايران مي آيند؛ امّا انقلاب اسلامي ايران بايد راه خود را ادامه بدهد. ما بايد امريكا را مأيوس كنيم و ديديم كه مي توانيم مأيوس كنيم.

وظيفه يِ ما در برابر امپرياليزم امريكا و ملت هايِ مستضعف عرب

… امروز در مقابل ما دو عامل رو به روي يكديگر قرار دارد، يك عامل امپرياليزم امريكاست كه در منطقه در صورت دولت غاصب اسرائيل تجلّي و تجسّم پيدا كرده است، ما بايد اين دولت غاصب را - كه مظهر سلطه و تجاوز امريكايي است - مورد فشار قرار بدهيم و هدف به نابودي آن بگماريم. عامل ديگر، در روبروي آن و در مقابل آن ملت هايِ مستضعف عربند. اين ملت هايِ مستضعف را ما بايد برادران خود و هم جبهگان خود بدانيم، بايد اين ها را دعوت كنيم به يك قيام عمومِي و همگاني.

ص: 48

مَثَلِ ريگ و مَثَلِ سطل آب!

و من امروز به نام شما مردم تهران و به نام ملت ايران در اين تريبون ميليوني عظيم، در اين اجتماع ميليوني بزرگ در روز قدس به همه يِ كساني كه به عنوان ميهمانا عزيز ما در روز قدس به اين جمعيَّت، به اين كشور و به خانه يِ خود، خانه يِ اسلامي خود آمده اند اعلام مي كنم؛ برويد سلام مسلمانان انقلابي ايران را به مردم كشور هايِ خود برسانيد، تجربه يِ ما و معجزه يِ خدا درباره يِ ما را به آن ها بگوييد: آن ها را وادار كنيد كه حركت كنند، همچناني كه امام امَّت فرمودند: يك ميليارد مسلمان، يك ميليارد انسان، نيروي عظيم و شگفت انگيزي است براي دنياي امروز، اگر هر كدامي يك ريگ، يك سطل آب، همان طوري كه امام امَّت فرمودند(1) و همان طوري كه در سال گذشته در مثل چنين روزي مرحوم آيت اللهَّ طالقاني رضوان الله عليه گفتند: كه هر كدامِ از ما اگر يك ريگ بيندازيم به طرف دولت اسرائيل، مسلّم اين شيطان را زير تل ريگ ها دفن خواهيم كرد.

اي ملت مسلمان! اي ملت بزرگ و قهرمان ايران!

روز قدس روز شعار بزرگ انقلاب اسلامي ما و شماست و ما بايد خودمان را آماده كنيم. من به شما امروز اعلام مي كنم بايد آمادگي هايِ نظامِي و تسليحات و تجهيزات رزمي خود را هر روز توسعه بدهيد و كيفيَّت آن را بالا ببريد. ما در مقابل خود مسأله يِ فلسطين را داريم، مسأله يِ امپرياليزم امريكا را داريم، مسأله يِ تجاوز ها و توطئه ها را داريم.


1- اشاره به فرمايش امام خميني (ره) در تاريخ 24/5/1358: براي من يك مطلب به شكل معماست و آن، اينست كه همه دوَل اسلاميه و ملت هايِ اسلام مي دانند كه اين درد چيست؟ مي دانند كه دسته اي اجانب در بينست كه اين ها را متفرِّق از هم بكند، مي بينند كه با اين تفرقه ها ضعف و نابودي نصيب آن ها مي شود، مي بينند كه يك دولت پوشالي اسرائيل در مقابل مسلمين ايستاده - كه اگر مسلمين مجتمع بودند، هر كدام يك سطل آب به اسرائيل مي ريختند او را سيل مي برد - مع ذلك در مقابل او زبون هستند. معما، اينست كه با اين كه اين ها را مي دانند، چرا با علاج قطعي، كه آن اتِّحاد و اتِّفاقست روي نمي آورند؟ چرا توطئه هايي كه استعمارگر ها براي تضعيف آن ها به كار مي برند، آن ها توطئه ها را خنثي نمي كنند صحيفه امام: ج 9، ص 274

ص: 49

بخش اول: كليات

اشاره

ص: 50

ص: 51

فصل اوَّل: اهميَّت مسأله يِ فلسطين

مسأله يِ فلسطين؛ مهم ترين مسأله يِ دنياي اسلام

مسأله يِ فلسطين، مهم ترين مسأله يِ دنياي اسلامست. هيچ مسأله يِ بين المللي اي در دنياي اسلام از اين بالاتر نيست؛ چون تسلّط غاصبان ِ سرزمين فلسطين و قدس بر اين بخش از پيكر امّت اسلامي، منشأ بسياري از ضعف ها و دشواري ها در دنياي اسلامست. (1)

غمگيني روح مقدّس پيغمبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم در عوالم بالا از مسأله يِ فلسطين

امروز يك زخم دردناك و عميق در پيكر جامعه يِ اسلامي است. آيه اي كه تلاوت كردند، درباره يِ نبي مكرّم اسلام مي فرمايند:

«عَزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّمْ»: (2)

رنج شما براي او سخت و دشوارست

«حَريصٌ عَلَيكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ». (3)

امروز رنج دنياي اسلام - كه برجسته ترين بخش آن، مسأله يِ فلسطينست - قلب مقدّس پيغمبر را مي آزارد «عَزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّمْ»؛ با وضعي كه امروز ملت. فلسطين دارد، روح مقدّس پيغمبر در عوالم بالاي آفرينش ال_ٰهي مملو از غم


1- بيانات در اجتماع بزرگ زائران حرم امام خميني (ره) 14/03/1381
2- سوره يِ توبه، آيه يِ 128
3- همان

ص: 52

مي شود. راه علاج چيست؟ تلاش و مجاهدتست. (1)

ببينيد چطور استكبار با چنگ و دندان و با حالت خونخوارانه و بدون اندكي انسانيت و رحم ايستاده است، تا اگر بتواند، براي خواست هايِ استكباري خود، ملت هايِ اسلامِي و آرزو هايِ آن ها را لگدمال كند. امروز اين قضيه يِ فلسطين، يكي از بزرگترين مسائل و مصايب دنياي اسلامست و در آينده نيز خواهد بود؛، مگر شوخي است كه ملَّتي را از خانه و زندگي و كشور و سرزمين خود آواره كنند، غاصب مزدور خبيثي را آنجا بنشانند، همه گونه به او كمك كنند، همه يِ جنايات او را صحه بگذارند، دستشان تا مرفق در خون مردم منطقه فرو برود، به اين ها هم قانع نباشند، بخواهند از مسلمانان و از صاحبان خانه امضاء بگيرند كه اين خانه متعلق به آن غاصبست و صاحبخانه در آن حقِّي ندارد؟! مي خواهند اين كار را بكنند. (2)

مسأله يِ فلسطين؛ فوري ترين مسأله يِ جهان اسلام

برادران و خواهران عزيز در همه يِ جهان اسلام! از تجربه ها درس بگيريم. امَّت بزرگ ما امروز به بركت بيداري اسلامي، داراي قدرت عظيمي است. كليد حل مشكلات فراوان كشور هايِ اسلامي، در دست همَّت و يكپارچگي اين مجموعه يِ شگرفست و مسأله يِ فلسطين، فوري ترين مسأله يِ جهان اسلامست. (3)

مسأله يِ فلسطين؛ مصيبت بزرگ جهان بشريَّت

مسأله يِ فلسطين، يكي از مصايب بزرگ جهان بشريَّت كنوني است. هر كس كه احساسي در مورد انسان و حقوق انسان دارد و دم از حمايت از انسان هايِ مظلوم مي زند، بايد در اين قضيه صاحب داعيه باشد و اين قضيه


1- بيانات در جمع مسؤولان و كارگزاران در سالروز ولادت فرخنده يِ نبي اكرم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم و امام جعفر صادق عَلَيْه السَّلَام 09/03/1381
2- سخنراني در ديدار گروه كثيري از آزادگان، در اَوَّلين سالگرد آزادي و بازگشت به كشور 28/05/1370
3- بيانات در چهارمين كنفرانس حمايت از ملت فلسطين 14/12/1387

ص: 53

را، قضيه يِ خود بداند؛ شايد بشود گفت: كه قضيه و مصيبت فلسطين، جزو قضاياي كم نظير تاريخ است. تا آنجا كه ما دانستيم و شناختيم، اينطور حادثه اي با اين عظمت نسبت به يك ملت، در طول تاريخ هم كم نظيرست.

شما هر چه از مصايب انساني فرض كنيد، در مصيبت و قضيه يِ فلسطين جمع است؛ از قتل نفوس بيگناه، از آواره كردن انسان ها و بي خانمان كردن آن ها، از شكنجه و زجر و حبس و تبعيد و از اين قبيل، از اهانت به كرامت انساني، از نابود كردن سرمايه هايِ بشري يك عدِّه انسان، از فشار و ظلم و اختناق و اجازه يِ فعاليت ندادن به يك عدِّه بشر. همه يِ اين مصايبي كه اگر در گوشه اي از عالم براي جمعي از مردم اتِّفاق بيفتد، بشريَّت را جريحه دار و داغدار مي كند، در قضيه يِ فلسطين در طول چهل و پنج سال اخير اتِّفاق افتاده است.

آن كساني كه دم از طرفداري از حقوق بشر مي زنند، اگر راست مي گويند: بايد از حقوق ملت فلسطين سخن بگويند: شما كدام ملت را سراغ داريد كه در اين چهل و پنج سال اخير، به قدر ملت فلسطين شكنجه ديده باشد، مصيبت كشيده باشد، عزيزانش را از دست داده باشد و حقوقش ناديده گرفته شده باشد؟ چه طور شد كه اگر در گوشه اي از عالم، يكي از اين مصايب براي عِدِّه اي انسان پيش بيايد، كساني ادّعا مي كنند كه دلسوز و غمخوار حقوق بشرند؛ سينه سپر مي كنند، حرف مي زنند و اقدام مي كنند؛ امّا مجموع اين همه مصيبت را در مردم فلسطين نديده مي گيرند؟! (1)

اهميَّت بيت المقدَّس، در كنار مسأله يِ فلسطين

در كنار مسأله يِ فلسطين، بيت المقدَّس نيز از اهميَّت والايي برخوردارست. امروز توطئه هايِ رنگارنگي براي غصب و بلعيدن اين شهر مقدَّس و از بين بردن آثار اسلامي آن توسط صهيونيست ها در جريانست؛ ولي اين شهر


1- 1. سخنراني در ديدار شركت كنندگان در كنفرانس بين المللي حمايت از انقلاب اسلامي مردم فلسطين 27/07/1370

ص: 54

به همه يِ مسلمانان تعلق دارد و همه يِ قدس پايتخت همه يِ فلسطينست و مسلمانان اجازه نخواهند داد نقشه هايِ شوم دشمنان جامه يِ عمل بپوشد و با آن مقابله خواهند كرد. (1)

مسأله يِ فلسطين؛ مسأله يِ اوّل جهان اسلام،

به دو دليل امروز مسأله يِ فلسطين، مسأله يِ اوّل جهان اسلامست. امروز همه يِ امّت اسلامي، به خصوص كشور هايِ نزديكتر - مثل ملت و كشور ما - بايد به اين نكته توجّه كنند كه هم صهيونيست هايِ حاكم بر فلسطين و غاصب فلسطين و هم پشتيبانان آن ها، سعي مي كنند ماجرا هايِ داخل فلسطين را مسأله يِ داخلي دولت غاصب اسرائيل وانمود كنند، كه به هيچ وجه اين گونه نيست. اگر در داخل فلسطين يك نفر هم قيام نمي كرد، به خاطر خود مسأله يِ فلسطين، دنياي اسلام، خصم صهيونيست ها و حاميانشان بود؛ حال كه ديگر مردم فلسطين هم قيام كرده اند و خودشان آگاهانه وارد ميدان شده اند.

فلسطين از دو نظر مسأله يِ دنياي اسلامست: يكي از نظر اين كه فلسطين قطعه اي از خاك اسلامي است. در بين همه يِ مذاهب رايج اسلامي، هيچ اختلافي نيست و فقها همه بر اين اتّفاق دارند كه اگر قطعه اي از خاك اسلامي به وسيله يِ دشمنان اسلام جدا شد و حاكميت دشمنان اسلام بر آن قطعه به وجود آمد، همه بايد وظيفه يِ خودشان را مجاهدت و تلاش براي برگرداندن آن قطعه به سرزمين اسلامي بدانند. لذا ملت هايِ مسلمان در هر جاي دنيا كه هستند، اين را وظيفه يِ خودشان مي دانند. البته خيلي ها نمي توانند اقدامي بكنند؛ امّا هر كسي بتواند و هر طوري كه بتواند، بايد اقدام كند و اقدام مي كند. براي همين هم هست كه شما ملاحظه مي كنيد همه يِ دنياي اسلام از روز قدسي كه امام بزرگوار در جمعه يِ آخر ماه رمضان ِ هر سال معيَّن كردند - كه جمعه يِ آينده است - استقبال مي كنند و شما امسال خواهيد ديد كه به فضل ال_ٰهي و با توفيق پروردگار، روز قدس از هر سال، پُرشورتر و كوبنده تر در همه يِ دنياي اسلام برگزار خواهد شد.


1- 1. پيام به مناسبت روز قدس 29/09/1379

ص: 55

جهت دوُّم، اينست كه اساساً تشكيل دولت يهودي - يا به تعبير درست تر، دولت صهيونيست - در اين نقطه از دنياي اسلام، با يك هدفِ بلند مدتِ استكباري به وجود آمد. اصلاً به وجود آوردن اين دولت در اين نقطه يِ حسّاس كه تقريباً قلب دنياي اسلامست - يعني قسمت غرب اسلامي را كه آفريقاست، به قسمت شرق اسلامي كه همين خاورميانه و آسيا و مشرقست، متّصل مي كند و يك سه راهي است بين آسيا و آفريقا و اروپا - براي خاطر اين بود كه در بلند مدّت، تداوم سلطه يِ استعمارگران ِ آن روز - كه در رأسشان دولت انگليس بود - بر دنياي اسلام باقي بماند و اينطور نباشد كه اگر يك وقت دولت اسلامي مقتدري - مثل دوران هايي از حكومت عثماني - به وجود آمد، بتواند جلوِ نفوذ استعمارگران و انگليس و فرانسه و ديگران را در اين منطقه بگيرد. لذا يك پايگاه براي خودشان درست كردند.

بنا بر اين طبق اسناد تاريخي، تشكيل حكومت صهيونيستي در آنجا، بيش از آنچه كه آرزوي مردم يهود باشد، يك خواست استعماري دولت انگليس بود. شواهدي وجود دارد كه در همان زمان بسياري از يهودي ها اعتقادشان اين بود كه احتياجي به اين دولت نيست؛ اين دولت به نفعشان نيست؛ لذا گريزان بودند. بنا بر اين، اين يك آرزو و ايده يِ يهودي نبود؛ بيشتر يك ايده يِ استعماري و يك ايده يِ انگليسي بود. البته بعد كه به وسيله يِ امريكا گوي سياست دنيا و گوي استكبار از دست انگليس ربوده شد، اين هم جزو همان ابواب جمع مواريث استعماري بود كه به امريكا رسيد و امريكايي ها حداكثر استفاده را كردند و الان هم استفاده مي كنند. بنا بر اين نجات فلسطين و محو دولت غاصب صهيونيستي، مسأله اي است كه با مصالح ملت هايِ اين منطقه - از جمله با مصالح كشور عزيز ما ايران – سر و كار دارد.

كساني كه از روز اوّلِ انقلاب، يكي از برنامه ها را مقابله و معارضه با نفوذ و اقتدار صهيونيست ها قرار دادند، با محاسبه اين كار را كردند. اين برنامه، طبق مصالح كشور و مصالح عمومي جمهوري اسلامِي و مردم ايران انتخاب شده است. در كشور هايِ ديگر نيز همينطورست. همه يِ روشنفكران كشور هايِ اسلامي، همه يِ سياستمداران آزادانديش، همه يِ آنهايي كه دستشان در حناي استكباري امريكا رنگ نگرفته است، معتقدند كه بايد با اسرائيل مقابله كرد؛

ص: 56

يعني اين را جزو مصالح كشورشان مي دانند. (1)

مسأله يِ فلسطين؛ مهم ترين مسأله يِ جهان اسلام

مي توان گفت: كه اين جلسه، مهم ترين مسأله يِ جهان اسلام را در دستور كار خود قرار داده است. تحقيقاً امروز در زندگي مسلمين و در آفاق اسلامي، هيچ مسأله اي به اهميَّت و خطورت مسأله يِ فلسطين نيست. بيش از چهل سالست كه به تدريج مسلمين را با غصب بخشي از خانه يِ خودشان عادت داده اند. فقط غصب خانه يِ مسلمين نيست؛ بلكه قضيه بالاتر از، اينست. مسأله، اينست كه دشمنان جهاني اسلام، بخشي از خانه يِ مسلمين را براي حمله به صفوف مسلمين و براي مبارزه با خواسته ها و حركات آنها، سنگر قرار داده اند.

متأسِّفانه در دنياي اسلام، آن كساني كه امكانات در دستشان بوده و مي توانستند درباره يِ اين مسأله تصميم هايِ مؤثري بگيرند، آن را در زاويه يِ فراموشي - ولو نه به لفظ؛ امّا در باطن امر - قرار دادند. ما اگر به خود بياييم، خواهيم ديد كه اين بزرگترين بلايي است كه در دوره هايِ اخير، بر مسلمين نازل شده است. (2)

بيت المقدّس، محور اصلي

محور اصلي انتفاضه يِ اقصي، بيت المقدّس است. يعني جرّقه اي كه به انفجار خشم مردم فلسطين انجاميد، اسائه يِ ادب صهيونيست ها به مسجدالاقصي بود. مردم فلسطين با دريافت رسالت خطيري كه در حراست از يكي از مقدّسترين مكان هايِ مذهبي مسلمانان بر دوش دارند، به صحنه آمدند و با ايثار و فداكاري، شعله يِ مقدّس مقاومت و مبارزه عليه اشغالگران صهيونيست را برافروختند. (3)


1- بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 25/09/1379
2- سخنراني در ديدار شركت كنندگان در اَوَّلين كنفرانس اسلامي فلسطين 13/09/1369
3- سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380

ص: 57

مسأله يِ فلسطين؛ محور اصلي خيزش اسلامي

خيزش اسلامِي و يا به تعبير ديگر جنبش بيداري اسلامي، پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و ظهور حركت امام خميني رضي الله عنه در دو دهه يِ اخير، با قدرتِ تمام در صحنه يِ منطقه و جهان اسلام ظاهر شده است. امروز محور اصلي اين جنبش و حركت، مسأله يِ فلسطينست.

انتفاضه يِ اقصي توانست حتّي در خارج از مرزهايِ جغرافيايي فلسطين و برون از ملت فلسطين، عموم ملتهايِ مسلمان و عرب را به صحنه بكشاند. تظاهرات ميليوني ملتهايِ مسلمان - از غرب تا شرق جهان اسلام - نشان داد كه مردم فلسطين مي توانند بر روي حمايتهايِ آنان حساب كنند و در عين حال نقش قابل توجّهي در ايجاد وحدت مسلمانان ايفا نمايند.

روزي كه مقاومت اسلامي در لبنان به همّت دلاورمردان لبناني و با توصيه و حمايت امام راحل شكل گرفت، اسرائيل، بيروت - يعني پايتخت لبنان - را در اشغال خود داشت و بر مقدّرات سياسي اين كشور چنگ انداخته بود. آن روز وقتي مقاومت اسلامي شعار «زحفاً زحفاً نحو القدس» (1) را سر داد، گروهي از بي خبران، آنان را ساده انديش خواندند و به طعنه سؤال كردند: آيا مي شود به سوي قدس حركت كرد، حال آنكه شما لبنانيها از ورود به پايتخت كشور خود ناتوان هستيد؟ از آن تاريخ تا پيروزي تاريخي مقاومت اسلامي بر اسرائيل، فقط هجده سال به درازا كشيد. تصديق مي فرماييد كه هجده سال، در تاريخ مبارزات ملتها زمان زيادي نيست. (2)

مسأله يِ فلسطين؛ مهمترين مسأله يِ بشريَّت امروز

مهمترين مسأله يِ امروز، مسأله يِ فلسطينست كه در نيم قرن اخير همواره مهمترين مسأله يِ جهان اسلام و شايد مهمترين مسأله يِ بشريَّت بوده است. اينجا سخن از مِحَنت و آوارگي و مظلوميَّت يك ملتست؛ سخن از غصب يك كشورست؛ سخن از ايجاد غده اي سرطاني در قلب


1- پيش به سوي قدس
2- سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380

ص: 58

كشورهايِ اسلامِي و در نقطه يِ التقاي شرق و غرب جهان اسلام به يكديگرست؛ اينجا سخن از ظلم مستمري است كه اكنون دو نسل پي در پي از ملت مسلمان فلسطين را فرا گرفته است. امروزه كه قيام خونين اسلامي متكي به توده هايِ مردم در سرزمين فلسطين، خطر واقعي و جدي را به اشغالگران بي وجدان و بيگانه از انسانيت و بي محابا از جنايت گوشزد مي كند، شيوه هايِ دشمن از هميشه پيچيده تر و هشداردهنده ترست و مسلمين در سراسر جهان بايد مسأله را از هميشه جديتر بگيرند و براي آن فكري و كاري بكنند … و اينست خبر تازه يِ امروز. (1)

هدف از بحث درباره يِ فسطين: آزادي آن

در مسأله يِ فلسطين، آنچه كه هدفست، استنقاذ فلسطينست؛ يعني محو دولت اسرائيل. فرقي بين سرزمين هايِ قبل از سال 67 و بعد از آن نيست. هر يك وجب از خاك فلسطين، يك وجب از خانه يِ مسلمينست. هر حاكميتي غير از حاكميت مردم فلسطين و حاكميت مسلمين بر كشور فلسطين، حاكميت غاصبست. حرف، هماني است كه امام راحل عظيم الشأن فرمود:

«اسرائيل بايستي محو بشود»

يهودي هايِ فلسطين، اگر دولت. اسلامي را قبول مي كنند، در آنجا زندگي كنند. بحث، بحث يهودي ستيزي نيست. مسأله، مسأله يِ غصب خانه يِ مسلمينست. رؤسا و زعماي مسلمين، اگر تحت تأثير قدرت هايِ جهاني قرار نداشتند، مي توانستند اين مهم را انجام بدهند؛ ولي متأسِّفانه نكردند. (2)

فلسطين؛ پاره يِ تن اسلام

البته آنها از اوضاع اين سه هفته يِ فلسطين اشغالي، از قيام جوانان، از شجاعت مردان و زنان، از عزم و اراده ي والاي آن مردم مظلوم و خشمگين، به شِدَّت عصبانيند و مرتّب مي خواهند گناه را به گردن اين و آن بيندازند.


1- پيام به حجاج بيت الله الحرام 26/03/1370
2- سخنراني در ديدار شركت كنندگان در اَوَّلين كنفرانس اسلامي فلسطين 13/09/1369

ص: 59

نه آقا! عامل قيام فلسطين جمهوري اسلامي نيست؛ عامل قيام فلسطين، مردم لبنان نيستند؛ عامل قيام فلسطين خود فلسطيني ها هستند؛ عامل قيام و انتفاضه يِ فلسطيني، رنج ها و غم هايِ متراكم شده در وجود اين نسل جواني است كه امروز با اميد و نشاط به ميدان آمده است. ما البته آنها را تحسين مي كنيم؛ ما آنها را از خودمان مي دانيم؛ ما فلسطين را پاره يِ تن اسلام مي دانيم و با ملت فلسطين، با جوانان فلسطين احساس برادري و همخوني مي كنيم؛ امّا آنها هستند كه انتفاضه را راه مي برند. (1)

حل نشدن مسأله يِ فلسطين

آنها اشتباه كردند كه خيال كردند ملت فلسطين و كشور فلسطين تمام شد. فلسطين باقي مانده است؛ ملت فلسطين باقي مانده است. در كنار وجود ملت فلسطين، يك غصب بزرگ هم وجود دارد. عده اي را از اطراف دنيا جمع كردند، يك ملت جعلي و دروغين تشكيل دادند، اسمي هم روي آن گذاشته اند، با ابزار هايِ قدرت هم آن را مجهّز كرده اند؛ اين در كنار واقعيت ملت فلسطين، امروز خودنمايي مي كند؛ اين حقيقت را نسل فلسطيني، امروز با همه يِ وجودشان درك كرده اند؛ اوّلين قدم معرفتست؛ اين معرفت را پيدا كرده اند و فهميده اند كه آن موجود جعلي، با همه يِ پشتيباني هايِ جهاني، غيرقابل شكست نيست؛ درست هم فهميده اند؛ لذا وارد ميدان شده اند.

مسأله يِ مهمِ اين دوران، مسأله يِ فلسطين

مسأله يِ مهمِ اين دوران، مسأله يِ فلسطينست كه انتفاضه يِ بزرگ فلسطين و بيت المقدّس همچنان ادامه دارد. كساني كه گمان مي كردند مي توانند با اعِمال زور و فشار، ملت فلسطين را از مطالبه يِ حقِّ مسلّمِ خودش منصرف كنند، اشتباه كرده بودند؛ نتوانستند و نخواهند توانست ملت فلسطين را از ادامه يِ اين راه برگردانند. ممكنست با سركوب و فشار و


1- 1. سخنراني در اجتماع بزرگ بسيجيان شركت كننده در اردوي فرهنگي، رزمي ياران امام علي عَلَيْه السَّلَام 29/07/1379

ص: 60

ارعاب، چند صباحي اين نسل را به سكوت تحميلي و اجباري وادار كنند؛ امّا اين خوابِ خوشِ بي تعبيري است كه صهيونيست ها گمان كرده اند خواهند توانست از اين، پس به راحتي بر سرزمين غصب شده يِ فلسطين حكومت كنند. (1)

ارتباط فلسطين به سرنوشت غير فلسطيني ها

اين وضع فلسطينست. مسأله يِ فلسطين، شوخي و سرسري نيست. امروز اساسي ترين مسأله يِ دنياي اسلامست و به سرنوشت غير فلسطيني ها در سرتاسر دنياي اسلام بستگي دارد. مسؤولان كشور هايِ اسلامي خيال نكنند كه اگر مردم فلسطين را در چنگال خونريز دشمنانشان ر ها كردند، اسرائيل، پس از بلعيدن و هضم كردن آنها - كه البته چنين چيزي هرگز پيش نخواهد آمد - دولت هايِ مسلمان را راحت خواهد گذاشت. (2)

حج مي تواند دنياي اسلام را متوجّه مسؤوليت سنگين خود كند. حج مي تواند اين معرفت را به ملت هايِ اسلامي بدهد كه حضور در صحنه و داشتن موضع قاطع در اين قضيه، با منافع خود آنها پيوستگي دارد. بعضي خيال مي كنند حمايت از مردم فلسطين، خارج از منافع ملّي كشوره است. اين اشتباه بسيار بزرگي است. وقتي يك ملت مسلمان به ملت هايِ ديگر متّكي نباشد و از طرف آنها حمايت نشود، اين گونه راحت در معرض تطاول دشمن قرار مي گيرد. اگر دنياي اسلام متحّد بود، يك ملت اينطور مظلوم نمي شد. اين قضيه ممكنست براي ملت هايِ مسلمان ديگر هم پيش بيايد؛ كما اين كه ديديد در مواردي براي ملت ها پيش آمده است. همبستگي اسلامي، براي دشمنان جهان اسلام و دشمنان ملت هايِ اين منطقه و غارتگران بين المللي، كار را مشكل مي كند و اجازه نمي دهد آنها طبق ميل خود، هر طور خواستند و انتخاب كردند و مصلحت ديدند، به يك كشور و ملت اسلامي تعرّض كنند. پس حمايت عمومي دنياي اسلام از ملت فلسطين، در حقيقت حمايت


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز عيد سعيد فطر 07/10/1379
2- 2. بيانات در ديدار كارگزاران نظام جمهوري اسلامي به مناسبت عيد سعيد فطر 25/09/1380

ص: 61

دنياي اسلام از يك يك كشور هايِ مسلمانست؛ اين ضامن و حامل منفعت همه يِ آنهاست؛ اين چيز كمي نيست. حج، اين معرفت و وحدت و عزم و تصميم را به آنها مي دهد. بنا بر اين مسأله يِ حج و استفاده از همه ظرفيت هايِ اين واجب عظيم ال_ٰهي، براي بهبود حال مسلمين جهان و همه كشور هايِ اسلامي، بسيار مهمَّست. هر چه بتوان در اين زمينه، كار و تلاش و خدمت كرد، باارزش است. (1)

جنگ با فلسطين، در واقع جنگ با موجوديَّت اسلام

امروز شما ملاحظه كنيد؛ به وضوح مي شود ديد كه جنگ همه جانبه يِ بزرگي را عليه همه يِ امَّت اسلام و نه قسمتي از آن، راه انداخته اند. اين جنگ هم ابعاد اقتصادي، سياسي، فرهنگي، نظامِي و امنيَّتي دارد و هم ابزار عظيم تبليغاتي امروز را در اختيار دارد. آنچه شما امروز در فلسطين يا در عراق يا در افغانستان مشاهده مي كنيد، فقط جنگ عليه يك ملت نيست و اگر با فلسطين مي جنگند، در واقع با موجوديَّت اسلام در اين منطقه مي جنگند. اگر رژيم صهيونيستي را با همه يِ وجود مي خواهند تأييد و تقويت كنند، براي، اينست كه مي خواهند يكپارچگي دنياي اسلام و قدرت آن را با مانع بزرگي مواجه كنند. يكي از دالان هايِ فتح دنياي اسلام، فتح فلسطينست و يكي از دالان هايِ آن نيز حالا عراق شده است؛ مي خواهند دنياي اسلام را قبضه كنند. (2)

عدم فراموشي فلسطين از خاطر مسلمانان

مسأله يِ فلسطين و قدس شريف جزو مسائلي نيست كه دنياي اسلام بتواند آن را از ياد ببرد. اگر روزي غاصبان سرزمين فلسطين و حاميان


1- 1. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار كارگزاران حج و مسؤولان برگزاركننده يِ مراسم دهه يِ فجر 03/11/1380
2- 2. بيانات در ديدار قاريان شركت كننده در بيست و يكمين دوره يِ مسابقات بين المللي قرآن كريم 26/06/1383

ص: 62

بين الملليشان گمان مي كردند كه مي توانند نام فلسطين و ملت فلسطين را به دست فراموشي بسپارند، آن روز ديگر سپري شده است. امروز ملت فلسطين با همه يِ وجود خود، با همه يِ همَّت خود در عرصه يِ مقاومت ايستاده است و همين موجب شده است كه غاصبان قدس، موقعيَّت عظيم و خطير فلسطين را بيش از پنجاه سال قبل حس كنند. آن روز آنها تصور مي كردند كه فلسطين يك نقطه يِ از ياد رفته و فراموش شده است؛ فلسطين را سرزمين بي مردم نام مي گذاشتند. البته برخي از كوتاهي ها هم به اين توهم باطل كمك كرده بود. امروز اينطور نيست؛ امروز ملت فلسطين ايستاده است و ملت هايِ مسلمان هم دلشان سرشار از غيرت و حميت اسلامي نسبت به سرزمين شريف قدس و سرتاسر كشور فلسطينست و دنياي اسلام نبايد فلسطين را هرگز از ياد ببرد. (1)


1- 1. بيانات در ديدار كارگزاران نظام جمهوري اسلامي به مناسبت عيد سعيد فطر 13/08/1384

ص: 63

فصل دوُّم: جمهوري اسلامِي و مسأله يِ فلسطين

مسأله يِ فلسطين در جمهوري اسلامي؛ مسأله يِ عقيده، نه يك استراتژي سياسي

ما در جمهوري اسلامي مسأله يِ فلسطين برايمان يك مسأله يِ تاكتيكي نيست، يك استراتژي سياسي هم نيست، مسأله يِ عقيده است، مسأله يِ دلست، مسأله يِ ايمانست. لذاست كه بين ما و بين مردم مان در اين زمينه هيچ گونه فاصله اي وجود ندارد؛ همان قدر كه ما براي مسأله يِ فلسطين اهتمام قائليم، مردم ما هم - آنهايي كه مي دانند مسأله يِ فلسطين چيست؟ كه اكثريَّت عظيم ملت ما، بلكه قاطبه يِ ملت ما هستند - همان انگيزه را دارند و شما مشاهده مي كنيد در روز قدس و در جمعه يِ آخر ماه رمضان ِ هر سال، كه امام آن را به عنوان روز قدس معيَّن كردند، مردم مي آيند در شهر هايِ بزرگ، در شهر هايِ كوچك، حتّي در روستا ها، مثل راهپيمايي 22 بهمن - 22 بهمن يادآور و سالگرد پيروزي انقلاب ماست كه يك مسأله يِ مربوط به خود ملت و داخل كشورست - همان احساسات را به خرج مي دهند؛ همان حضوري را نشان مي دهند كه در روز 22 بهمن نشان مي دهند. در روز قدس هم مردم در همه يِ شهر هايِ كشور، در همه يِ شهر هايِ بزرگ و كوچك و روستا ها،

ص: 64

مي آيند در خيابان ها؛ هوا گرم باشد، هوا سرد باشد و حضور خودشان و انگيزه يِ خودشان را نشان مي دهند. (1)

اين موضعگيري ها، اين تحليل ها و اين نگاه، ناشي از چيست؟ اگر بنده و نظام جمهوري اسلامِي و دستگاه هايِ تصميم گير در جمهوري اسلامي، اين مواضع را اتّخاذ و اعلان مي كنند، ناشي از چيست؟ ناشي از يك رؤيت سياسي صرفست؟ نه. اين ناشي از نگاه دينست. (2)

مي گويند: چرا ايران از مردم بحرين پشتيباني مي كند. خب، ما از همه پشتيباني كرديم. ما سي و دو سالست كه از مردم فلسطين داريم پشتيباني مي كنيم؛ كداميك از كشور ها، دولت ها و ملت ها در اين سي و دو سال اين پشتيباني را كردند؟ مگر ملت فلسطين شيعه اند؟ در مورد غزه مردم ما چقدر تلاش كردند. جوان هايِ ما رفتند فرودگاه كه راه بيفتند بروند غزه! عازم بودند بروند غزه، عليه اسرائيل بجنگند. خيال مي كردند راه بازست. راه بسته بود، نمي شد بروند. ما گفتيم: نرويد. جلوشان را گرفتيم كه وسط راه سرگردان نشوند؛ راه نمي دادند كه. مردم ما نسبت به غزه، نسبت به فلسطين، نسبت به مصر، نسبت به تونس، همه جا ابراز احساسات كردند؛ آنها كه شيعه نبودند. بنا بر اين بحث شيعه و سنّي نيست. بدخواهانه و بددلانه سعي مي كنند مسأله يِ بحرين را به عنوان يك مسأله يِ شيعه و سنّي وانمود و قلمداد كنند. (3)

حمايت از ملت هايِ مظلوم به ويژه ملت فلسطين، جزو سياست هايِ كلّي نظام

39 اعتلاي شأن، موقعيَّت، اقتدار و نقش جمهوري اسلامي ايران در منطقه و نظام بين الملل به منظور تحكيم امنيَّت ملّي و پيشبرد منافع ملّي با تأكيد بر:


1- 1. ديدار رهبران گروه هايِ جهادي فلسطيني شركت كننده در افتتاحيه يِ همايش غزه 08/12/1388
2- 2. بيانات در ديدار گروه كثيري از جوانان استان اردبيل 05/05/1379
3- 3. بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطَّهر رضوي 01/01/1390

ص: 65

6 - 39 حمايت از مسلمانان و ملت هايِ مظلوم و مستضعف به ويژه … ملت فلسطين. (1)

ناقص بودن پيروزي ايران بدون نابودي اسرائيل

ما علاج مسأله يِ فلسطين را در راه حلهايِ ديكته شده يِ ابرقدرت ها نمي دانيم؛ علاج زخم فلسطين، فقط قلع غده يِ سرطاني حكومت صهيونيستي است و اين كاملاً ممكنست. مسلمانان در حج بايد به اين مسأله انديشيده، براي آن متعهد شده و هماهنگ شعار و عمل را در راه آن به كار برند. ملت ايران مانند هميشه خود را در كنار مبارزان فلسطيني مي داند و بدون پيروزي در قضيه يِ فلسطين، پيروزي خود را ناقص مي شمرد.

امام راحل عظيم، از نخستين روز هايِ شروع مبارزه در ايران، مسأله يِ فلسطين را در صدر مطالب خود قرارداد و در طول مبارزه و پس از پيروزي انقلاب، آن را تعقيب كرد و پس از ارتحال ملكوتيش نيز با زبان وصيَّتنامه يِ سياسي، الهي اش با ما و همه يِ مسلمانان عالم، درباره يِ آن حرف زد. اين واجب، تخلّف ناپذيرست. شما حاجيان نيز داراي همين وظيفه ايد و اگر همه به وظيفه عمل كنيم، زخم عميق پيكر اسلام بهبود خواهد يافت - انشاء الله - و خدا با ماست. (2)

مشخَّصه يِ «خط امام» توجُّه ويژه به مبارزه با رژيم اشغالگر قدس؛

من رؤوس مطالبي را در خصوصيات اين خط و اين جهتگيري - كه ما به آن «خط امام» مي گوييم و مشخَّصه يِ حركت نظام جمهوري اسلامي در ده سال حيات با بركت امام بوده است - عرض مي كنم:

خط امام، يعني آن مسلك و سلوك حكومتي امام امَّت. يعني چيزي كه تفسيركننده يِ نظام جمهوري اسلامي است. جمهوري اسلامي، مي تواند با جهتگيري هايِ مختلفي تحقُّق يابد. آنچه كه اين جهتگيري ها را به صواب نزديك مي كند و مورد قبول


1- 1. ابلاغ سياست هايِ كلّي برنامه يِ پنجم توسعه توسط رهبر معظم انقلاب 21/10/1387
2- 2. پيام به حجاج بيت الله الحرام 14/04/1368

ص: 66

و اعتقاد امام رِضوانُ اللهِ تَعاليٰ عَلَيْه بوده است، اينهاست:

… هشتم، توجُّه ويژه به مبارزه با رژيم اشغالگر قدس و رژيم غاصب صهيونيستي بود. مبارزه با اسرائيل، جايگاه خاصي در منطق امام - در راه و رسم حكومتي - داشت. از اموري كه در نظر امام امَّت به هيچ وجه براي ملت هايِ مسلمان قابل اغماض نبود، مبارزه يِ با صهيونيست ها بود؛ چون امام بزرگوار، نقش ويرانگر و مخرب اين رژيم تحميلي را از سال ها پيش از پيروزي انقلاب، به درستي تشخيص داده بودند.

… ما با ظلم و استكبار و فشار بر ملتها، مخالفيم. با تحميل و زورگويي ابرقدرتها مخالفيم و در مقابل آن مي ايستيم. ما در مقابل سازش با اسرائيل مي ايستيم. ما از ملت مظلوم فلسطين، با همه يِ امكان، دفاع مي كنيم. از ملت لبنان كه زير فشار صهيونيستهاست، دفاع مي كنيم. ما از اسلام، از اسلام بيدار شده و ملتهايِ به هويت اسلامي برگشته، در هر جاي دنيا باشند، دفاع و حمايت مي كنيم.

امروز، پس از آنكه ابرقدرت شرق، متلاشي شده و از بين رفته، امريكا يك ابرقدرت بي رقيب در دنياست كه دچار غرور شده است. دچار اين اشتباه بزرگ، كه خواهد توانست دنيا را طبق ميل خود و اراده ي خود، اداره كند و بچرخاند. نظام و ترتيبات نويني كه اينها براي دنيا پيشنهاد مي كنند، بر اين اساس است؛ بر اساس محور بودن امريكا و بعد از امريكا، قدرتهايِ ديگري كه در درجه يِ بعد قرار دارند و تَسلُّط اينها بر همه يِ عالم؛ بر همه يِ كشورها؛ بر همه يِ ملتها؛ بر همه يِ منابع مهم جهان و بر همه يِ آبراه هايِ حساس عالم. به تصور اينها، سرنوشت دنيا در اختيار خودشانست! امروز قدرتهايِ مسلطي كه ديگر در مقابلشان بلوك شرق و شوروي سابق را ندارند، احساس مي كنند كه بايد دنيا و سياست عالم، يكپارچه، در اختيار آنها قرار گيرد و هر چيز كه در اين راه، مانعي محسوب شود، با آن به مبارزه برخيزند. (1)


1- 1. بيانات در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) 14/03/1371

ص: 67

جهاني بودن نهضت امام

يك نقطه يِ ديگر از نقاط روشن خط امام، جهاني بودن نهضتست. امام نهضت را جهاني مي دانست و اين انقلاب را متعلق به همه يِ ملتهايِ مسلمان، بلكه غيرمسلمان معرفي مي كرد. امام از اين ابايي نداشت. اين غير از دخالت در امور كشورهاست، كه ما نمي كنيم؛ اين غير از صادر كردن انقلاب به سبك استعمارگران ديروزست، كه ما اين كار را نمي كنيم، اهلش نيستيم؛ اين معنايش، اينست كه بوي خوش اين پديده يِ رحماني بايد در دنيا پراكنده شود، ملتها بفهمند كه وظيفه شان چيست؟ ملتهايِ مسلمان بدانند كه هويتشان چگونه است و كجاست؟. يك نمونه يِ اين نگاه جهاني، موضعگيري امام در باب فلسطين است. امام صريحاً فرمود:

اسرائيل يك غده يِ سرطاني است.

خوب، غده يِ سرطاني را چه كار مي كنند؟ غير از قطع غده، چه علاجي مي توان براي آن كرد؟ امام ملاحظه يِ كسي را نكرد. منطق امام اين بود. اين حرف شعاري نيست؛ اين منطقي است. (1)

اميد آفريني انقلاب براي فلسطينيها

اين انقلاب در دنياي اسلام و دنياي عرب، اميدها را زنده كرد. وقتي انقلاب ما پيروز شد، به طور كلّي دنياي عرب و دنياي اسلام در يك حال ركود و سكوت و نوميدي به سر مي برد؛ صهيونيستها كار خودشان را پيش برده و همه را ترسانده بودند و هيچ ملَّتي گمان نمي كرد درِ اميدي برايش باز باشد. ناگهان دروازه يِ عظيم فَرَج گشوده شد و ملتها اميد پيدا كردند. صهيونيستها خيال مي كردند فلسطين را خورده اند و تمام شده است. شما ببينيد امروز ملت فلسطين با همه يِ وجود و با همه يِ توان وسط ميدان آمده است و با اين كه فشار زيادي هم رويِ او وارد مي كنند، باز ايستاده است. اين فقط شكست اسرائيل نيست؛ اين شكستِ امريكاست؛ اين شكستِ همه يِ قدرتهايِ صهيونيستي است كه بر دنيا مسلّطند. يك ملت بي سلاحِ محصور در اراضي فلسطين، همه يِ اينها را عاجز و بيچاره كرده است. اين روح


1- 1. خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران در حرم امام خميني (ره) در بيست و يكمين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 14/03/1389

ص: 68

اميدواري بود كه ملت لبنان را بيدار كرد. همان ايّام انقلاب ما، لبنان غوغايي بود؛ صهيونيستها هر كاري مي خواستند، با لبنان مي كردند: حمله مي كردند، مي كشتند، تجاوز مي كردند و هواپيماهايشان در آسمان لبنان مي آمدند و مي رفتند؛ مثل اين كه آسمان كشور خودشانست! در عوض، گروه هايِ لبناني به جان هم افتاده بودند.

نزديك پيروزي انقلاب، يك نوار دو ساعته از مرحوم دكتر «چمران» آورده بودند؛ بنده در مشهد آن را گوش مي كردم. خودش در لبنان بود و جزئيات مصيبتهايِ مردم لبنان را در آنجا شرح مي داد.

الان كار مردم لبنان به جايي رسيده است كه به اسرائيل ضربه اي مي زنند كه از اوّل حضور صهيونيستها در اين منطقه، هيچ دولت عربي چنين ضربه اي به آنها نزده است. دو سال قبل، آنها را وادار به عقب نشيني كردند؛ چند هفته يِ پيش هم عليٰ رغم صهيونيستها چند صد زنداني خود را آزاد كردند و قدرتمندانه جشن گرفتند. اگر در دل ملَّتي اميد نباشد، اين چيزها پيش نمي آيد؛ اين اميد را شما داديد. امروز اين اميد آفريني در همه يِ دنياي اسلام و عرب به چشم مي خورد. (1)

موضع ما

مگر مسأله يِ فلسطين و غصب اين سرزمين اسلامي از نيم قرن پيش تا امروز عوض شده است؟ مگر حقايق تاريخي و جغرافيايي قابل عوض شدنست؟

فلسطين، فلسطين است؛ سرزميني است اسلامي، متعلق به ملت و مردم خود. دشمني بيايد خانه يِ شما را غاصبانه تصرف بكند، بعد زورگويانه از شما بخواهد كه اين تصرف را امضاء كنيد! كدام ذِلَّت از اين بالاتر؟! موضع ما در مقابل اسرائيل، همان موضع هميشگي است. اسرائيل در منطقه، يك غده يِ بدخيم سرطاني است كه بايد قطع شود و ريشه كن گردد. برخلاف تصور ظاهربينان كه به پشتيباني ابرقدرت امريكا از اسرائيل نگاه مي كنند و اين كار را محال مي دانند، اين كار محال نيست؛ اين شدني است و خواهد شد. ابرقدرتها جاودانه نيستند. قدرتهايِ مادّي، يك روز هستند و


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 24/11/1382

ص: 69

يك روز نيستند. ديروز قدرتي به نام اتِّحاد جماهير شوروي در دنيا به عنوان ابرقدرت بود؛ امّا امروز نيست. اين صحنه يِ تجربه يِ تاريخ، پيش چشم ماست. (1)

مسأله يِ بيت المقدَّس، جزو مسائل ملت و نظام جمهوري اسلامي

اين مطلب، جزو مسائل ملت و نظام جمهوري اسلامي است و آن، مسأله يِ بيت المقدَّس شريف و ملت مظلوم فلسطين است؛، مگر ما مي توانيم از اين مسأله غافل بشويم، يا آن را به دست فراموشي بسپاريم؟ خصوصيَّت نظام اسلامي همينست كه تصميم گيري آن، بر اساس عقيده و تكليف الٰهي است. هيچكدام از فقهايِ اسلام، ترديد و اختلافي ندارند كه آن وقتي كه دشمن بر سرزمين مسلمانان مسلط شد و كيان اسلامي را در كشوري تهديد كرد، وظيفه يِ همه يِ آحاد مسلمينست كه در يك جهاد بزرگ و همه گير، با آن دشمن مبارزه كنند، او را از آن سرزمين اسلامي اخراج كنند و مجازات و تنبيه نمايند. آيا صهيونيسمِ خبيثِ خطرناكِ جنايتكار و دشمن اسلام و مسلمين، متجاوزست يا نيست؟ آيا سرزمين فلسطين، خانه و قبله يِ مسلمينست يا نيست؟

امروز، چهل و اندي سالست كه خبيثترين دشمنان اسلام و انسانيت - يعني همين صهيونيستهايِ غدار و مكار - بر بخشي از وجود ما، بر بخشي از خانه و سرزمين ما تَسلُّط پيدا كرده اند. وظيفه يِ ما چيست؟ وظيفه يِ مسلمانان چيست؟ وظيفه يِ ملتهايِ ديگر اسلامي در قبال فلسطين چيست؟ آيا وظيفه سكوتست؟! اُف بر آن سران كشورهايِ وابسته و خائن كه براي خاطر دو روز بيشتر حكومت كردن و جلب مَحبَّت امريكا و قدرتهايِ بزرگ، از وظيفه اي با اين عظمت، صرف نظر مي كنند. (2)


1- 1. سخنراني در ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران 09/05/1370
2- 2. سخنراني در ديدار گروه يِ از آزادگان، جمعي از خانواده هايِ معظم شهدا و جانبازان، مسؤولان اجرايي و نمايندگان مجلس شوراي اسلامِي و ائمه يِ جمعه يِ استانهايِ كرمانشاه، يزد و چهارمحال و بختياري و گروه يِ از مردم شهرهايِ گرگان، گنبد، محلات، گتوند، شوشتر، سپيدان، تهران، شيراز و جهرم 02/08/1369

ص: 70

مردم ايران و نظام جمهوري اسلامي؛ مايه يِ اميد مسلمانان

امروز، آن ملت و مركزي كه مسلمانان با توجُّه به آن، در ميان اين همه گرفتاري، دلشان اميد پيدا مي كند، مردم ايران و نظام جمهوري اسلامي است. اين مسلمانان مظلوم فلسطيني و لبناني كه به طور روزمره مورد تهاجم جنايت آميز اسرائيل قرار دارند و همين روزها هم آمدند بمباران كردند و اين جناياتها ادامه دارد، اميدشان به هيچ كدام از اين قدرتها و مُدَّعِياني كه ادّعا مي كنند، نيست. اگر اميدي داشته باشند - كه دارند - به انقلاب اسلامِي و به حركت پُربركت ملت مسلمان ماست. شما، مايه يِ اميد مسلمانان هستيد. (1)

اهميَّت حفظ عزَّت جمهوري اسلامي، براي تقويت روحيه يِ ملتهايِ مظلوم

حفظ عزَّت و كرامت انقلابي جمهوري اسلامِي و ملت ايران در مناسبات بين المللي، يكي ديگر از نقاط اصلي است. پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، تحولي ژرف در ارتباطات بين المللي از دو نظر به وجود آورد:

… براي حفظ اين روندِ رو به اشتعال و تقويت روحيه يِ ملتهايِ اصيل و مظلوم، جمهوري اسلامي موظفست كوچكترين تغييري در چهره يِ با صلابت و موضع باعزت خود در مناسبات بين المللي ايجاد نكند؛ با قلدران، از موضع قدرت و با دولتهايِ ضعيف، از موضع حمايت و با ملتهايِ بپاخاسته، از موضع رعايت و هدايت سخن بگويد و عمل كند؛ دولت امريكا را به مثابه يِ رأس فتنه و استكبار و رمز غداري و شيطنت و به خاطر ستمش به كشورهايِ ضعيف و حمايتش از صهيونيسم غاصب و دشمنيش با بيداري و آزادي ملتها و خصومت عميق و جنايتبارش با ملت ايران، محكوم و منفور و مطرود دانسته، هيچ فرصتي را براي افشاي چهره يِ تزويرآلود و رسوا كردن آن مُدَّعيان آزادي و غيره و بيان اين حقايق از دست ندهد. (2)


1- 1. بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي ايران، به مناسبت عيد سعيد غدير 20/04/1369
2- 2. پيام به مناسبت اَوَّلين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 10/03/1369

ص: 71

الگو بودن ايران براي فلسطينيان

ايران عزيز ما و نظام مقدّس جمهوري اسلامِي و ملت بزرگي كه در اين منطقه يِ پُرافتخار زندگي مي كنند، مي توانند براي دنيا الگو باشند؛ همچنان كه از بعد از انقلاب تا امروز در ميدان هايِ مختلف الگو بوده اند. اين را بدون هيچ ترديدي بدانيد كه ملت فلسطين همين امروز كه با شجاعت كامل در حال مبارزه است، ملت ايران را و درس ايران را، درس فراموش نشدني خود و الگوي فراموش نشدني خود به حساب مي آورد و اين را، هم دوستان شما در سراسر عالم كه بسيارند و هم دشمنان شما كه مراكز قدرت استكبار ياند، به خوبي مي دانند.

فلسطين، امروز با نام خدا به مبارزه يِ بابركت و پُرشكوه خود ادامه مي دهد. يك بار ديگر غلبه يِ اراده ي انسانهايي كه دل در گرو ايمان به خدا و اعتقاد به خود دارند، بر همه يِ قدرتهايِ مادّي، بارز و واضح خواهد شد. دنيا خواهد ديد كه ملت فلسطين در سايه يِ استقامت، گام به گام به سمت هدفهايِ خود پيش خواهد رفت. فلسطين متَعَلُّق به ملت فلسطين است. امروز اين ملت در مِيدانست. در دنياي اسلام هم غوغايي است از هيجاني كه اين ملت در فضاي بين المللي با ايستادگي شجاعانه يِ خود آفريده است.

البته ملتهايِ مسلمان وظيفه يِ سنگينتري دارند؛ دولتهايِ مسلمان هم وظايف بزرگي دارند. ايران اسلامي ملت و دولتش همدوش، هم آوا و هماهنگ با ملت فلسطين همدردي مي كند؛ با آنها همراه يِ مي كند؛ در ميدان هايِ مختلف، در ميدان هايِ گوناگون، اين ملت را مورد حمايت قرار مي دهد. (1)

ايران؛ الگوي مقاومت ملتها

ما افتخار مي كنيم كه ملت ما، دولت ما، مسؤولين ما، جوانان ما و فرزانگان ما در همه يِ اين سالها نسبت به اين قضايا بي تفاوت نبودند؛ اعلام موضع كردند، ابراز نفرت كردند. اين روحيه را ملت ايران نبايد از دست بدهد. اين روحيه را از دست ندهيد؛ به خصوص شما جوانها. يك عدِّه مي خواهند مطلب


1- 1. بيانات در مراسم فار غالتحصيلي جمعي از پرسنل نيروي انتظامي 18/07/1379

ص: 72

را واژگونه نشان بدهند؛ اعتراض مي كنند: آقا! چقدر مي گوييد مرگ بر فلان، مرگ بر فلان. اعتراض مي كنند: چرا جنايات آمريكا را يا صهيونيستها را يا هم پيمانانشان را در تريبونهايِ جهاني علني مطرح مي كنيد؟ بايد مطرح كرد، بايد گفت: ملتها درس مي گيرند.

… ملتها الهام مي گيرند، دولتها ياد مي گيرند و رهبران ملّي تشجيع مي شوند، وقتي مي بينند يك ملت اين جور ايستاده است. چرا ما خجالت بكشيم؟ … امروز و در دوران عظمت اسلام، سربلندي نظام اسلامِي و سربلندي ملت ايران به خاطر مواضع ضدِّ استكباري اش، آدم مي بيند اگر كسي در تريبونهايِ جهاني در مقابل آمريكا و اسرائيل و صهيونيسم و هم پيمانانشان بايستد و صريح حرف بزند، يك عدِّه اين جا خجالت مي كشند! دست به دست هم مي مالند و مي گويند: آقا! آبرويمان رفت! مثل همان خجالت كشيدني كه در دوران طاغوت، از نماز خواندن يكي مي بردند. چرا خجالت بكشيم؟! مواضع صريح ملت ايران - و به خصوص جوانها - در مقابل ظلمها و ستمهايِ بين المللي هرگز نبايستي متوقف بشود. (1)

پيشتازي دولت جمهوري اسلامي در حمايت از فلسطين

ملت عزيز ما مسأله يِ فلسطين را با همه يِ وجود درك كرده است؛ ظلمي را كه به دنياي اسلام شده، احساس كرده است؛ وظيفه اي را كه خودش در اين زمينه دارد، درك كرده است. دولت جمهوري اسلامي، هميشه در اين قسمت پيشتاز بوده است؛ احساس وظيفه كرده است و آنچه را كه مي توانسته، انجام داده است. يقيناً اين، نتايج بزرگي به دنبال خواهد داشت و ما اميدواريم - نشانه هايش را هم مي بينيم - كه تدريجاً دولتهايِ اسلامي بعضي حقايق را بيشتر لمس مي كنند؛ بعضي به متن قضيه نزديكتر مي شوند و راه را به سمت آنچه كه وظيفه يِ امَّت اسلامي است، نزديكتر مي كنند. (2)


1- 1. بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار استادان و دانشجويان كردستان 27/02/1388
2- 2. بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامِي و سفراي كشورهايِ اسلامي در سالروز مبعث پيامبر گرامي اسلام صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم 04/08/1379

ص: 73

دميدن جان تازه در كالبد فلسطين توسط نهضت امام خميني قدّس سرّه

نهضت امام خميني (قدس سرّه)، جان تازه اي در كالبد قضيه يِ فلسطين دميد و پشتوانه يِ ايمان اسلامي را كه همواره با جهاد فداكارانه همرا هست، بار ديگر براي آن ايجاد كرد.

سياستهايِ خاورميان هايِ آمريكا، پس از قرارداد كمپ ديويد سرنوشت خسارت باري را براي قضيه يِ فلسطين و ملت فلسطين ترسيم كرده بود و اين همان سياستي بود كه در نهايت به قرارداد اسلو و پيامدهايِ دردناك آن منته يِ گشت. در اين سياستها محو روحيه يِ جهاد و مقاومت و حذف تدريجي ملت فلسطين از كليه معادلات منطقه و تكيه يِ آن ملت به اميدهايِ واهي به جاي تكيه يِ او بر اراده و نيروي ذاتي خود پي شبيني شده بود.

روح ايمان اسلامِي و انگيزه يِ جهاد فِي سَبِيلِ اللَّهِ كه بار ديگر با مبارزات مردم فلسطين آميخته شد، بزرگترين مانع را در برابر پيشرفت سياستهايِ استكباري و انگيزه هايِ خائنانه پديد آورد. امروز ملت فلسطين به بركت همين روحيه و انگيزه با همه يِ وجود در صحنه حاضرست و با اراده و عزم و فداكاري خود آيند ه اي را كه براي دشمنان و حتّيٰ دوستان فلسطين قابل پيش بيني نبود، شالوده ريزي مي كند. (1)

ملت ايران، پشتيبان ملت فلسطين

من به ملت ايران، به پيروان بعثت محمدي صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم عرض مي كنم كه راه، همين ايستادگي است. نظام جمهوري اسلامي به تبعيَّت از امام بزرگوارش اين ايستادگي را انتخاب كرده است؛ ما از اين ايستادگي سود برديم و ضرر نكرديم. همه يِ بلندگوهايِ استكبار جمع شدند كه ملت ايران و دولت ايران و نظام جمهوري اسلامي را با انواع و اقسام استدلالها از پشتيباني فلسطينها باز بدارند، ملت ايران قبول نكرد، بعد از اين هم قبول نمي كنيم؛ ما از ملت فلسطين دفاع مي كنيم. (2)


1- 1. پيام به كنفرانس بين المللي امام خميني (ره) و حمايت از فلسطين 12/03/1381
2- 2. ديدار مسؤولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اعظم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم 09/05/1387

ص: 74

اهتزاز پرچم اسلام توسط امام راحل، موجب بيداري ملت فلسطين

در حقيقت، امام بزرگوارِ ما در اين نهضت عظيمي كه در كشورمان و در جهان اسلام به وجود آوردند، دو پرچم را بلند كردند و برافراشته نگاه داشتند: يك پرچم عبارتست از پرچم احياي اسلام؛ به عرصه آوردن اين قدرت عظيم و لايتناهي.

… در بعد اوَّل كه برافراشتن پرچم اسلام بود، اين موجب شد كه مسلمانان در همه يِ جاي دنيا احساس هويت كردند؛ احساس شخصيت كردند. بعد از آني كه در طول سالهايِ متمادي كوشش شده بود كه هويت اسلامي خرد شود، له شود، وقتي اين انقلاب به وجود آمد، وقتي قامت برافراشته يِ امام بزرگوارِ ما در منظر مردم مسلمان عالم پديدار شد، همه احساس كردند كه يك هويتي، يك شخصيتي، يك اصالتي پيدا كرده اند.

همين موجب شد كه در شرق و غرب دنياي اسلام نشانه هايِ بيداري مسلمانان پديدار بشود: ملت فلسطين بعد از ده ها سال ناكامي جان گرفت؛ جوانان كشورهايِ عربي كه بعد از شكستِ در سه جنگ كه دولتهايشان با رژيم صهيونيستي داشتند و دلمرده و مأيوس بودند، دوباره روحيه گرفتند - اينها ديگر مربوط به دنياي اسلامست؛ مخصوص به مسائل كشور ما نيست - رژيم صهيونيستي كه غده يِ سرطاني در دل كشورهايِ اسلامي است و تا آن روز يك چهره يِ شكست ناپذير از خود نشان داده بود و خيلي ها در دنياي اسلام باور كرده بودند كه رژيم صهيونيستي شكست ناپذيرست، از دست جوانان مسلمان سيلي خورد؛ انتفاضه هايِ فلسطيني شروع شد، ضربه هايِ پياپي بر رژيم غاصب وارد شد؛ چه در انتفاضه يِ اوَّل، چه در انتفاضه يِ اقصي، چه در شكست و عقب نشيني نه سال قبل از لبنان، چه در جنگ سي و سه روزه و چه در سال گذشته در جنگ بيست و دو روزه يِ با مردم مظلوم غزه. همه يِ اينها ضرباتي بود كه بر رژيم صهيونيستي وارد شد.

اين در حالي است كه آن روزي كه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد، رژيم صهيونيستي از نظر دولتهايِ مسلمان و ملتهايِ مسلمان، به خصوص ملتهايِ عرب، يك رژيم شكست ناپذير به حساب مي آمد. اين موجب شد كه رژيم صهيونيستي عجالتاً شعار از نيل تا فرات را كنار بگذارد و به دست فراموشي بسپرد. ملتهايِ مسلمان - از

ص: 75

آفريقا تا شرق آسيا - به فكر ايجاد نظام اسلامِي و حكومت اسلامي افتادند. با فرمولهايِ گوناگون؛ نه لزوماً با همان فرمول نظام جمهوري اسلامي ما؛ امّا به فكر حاكميت اسلام بر كشورشان افتادند. بعضي از كشورها موفق هم شدند؛ بعضي هم آينده يِ نويد بخشي در انتظارشان هست از حركتهايِ اسلامي.

روشنفكران در دنياي اسلام با اميد تازه اي به ميدان آمدند. همان شاعران و هنرمندان و نويسندگاني كه با يأس حرف مي زدند، احساس شكست مي كردند، بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، بعد از حركت عظيم امام بزرگوار و ايستادگيهايِ اين ملت، روحيه يشان عوض شد، لحن كلامشان و شعرشان و قلمشان تغيير پيدا كرد؛ رنگ اميد به خود گرفت و اين رشته سر دراز دارد. (1)

دولت صهيونيست و آمريكا؛ دشمن اصلي براي جمهوري اسلامي دشمن اصلي براي جمهوري اسلامي كيست؟ امروز دشمن اصلي ما در دنيا، صهيونيسم و استكبارست. اصل قضيه در دشمني با اسلام و نظام جمهوري اسلامِي و ملت ايران، صهيونيسم و استكبارست. اگر بخواهيم استكبار را درست ترجمه كنيم، امروز با دولت متجاوز و مستكبر و ياغي و گردنكشِ آمريكا تطبيق مي كند.

البته پليدتر از آمريكا، دولت صهيونيست، در فلسطين اشغالي است. چرا؟ چون بالاخره دولت آمريكا، يك دولت و متّكي به يك ملتست. در صورتي كه اساساً دولت غاصب صهيونيستي، متّكي بر يك ملت نيست! ملت ساكن آن مناطق، ملَّتي است كه امروز آواره است! اسراييل، از اوّل با ظلم و آدمكشي، با دروغ و فريب به وجود آمده است. در آن روز يك عدّه افراد زورگو و متجاوز، با پشتيباني دولت انگليس به منطقه يِ فلسطين آمدند. اهالي آن منطقه را بيرون كردند و فرزندان و بازماندگان آنها - بيش از يك ميليون نفر - هنوز هم در زير چادرها و در شرايط اردوگاهي زندگي مي كنند! زير چادر، يا چيزي شبيه چادر، در كوخها زندگي مي كنند! مردم فلسطين،


1- 1. بيانات در بيستمين سالگرد رحلت امام خميني (ره) 14/03/1388

ص: 76

در خارج از فلسطين، با حال كوخ نشيني و اردوگاه نشيني زندگي مي كنند. خانه هايِ آنها و وطن آنها در اختيار كساني است كه از اروپا، از استراليا، از آمريكا، از آسيا و از آفريقا به آنجا رفته اند و يك ملت جعلي و دروغين به وجود آورده اند و در آن جا به نام يك ملت، زندگي مي كنند و دولتي هم دارند! اساساً چنين ملَّتي، وجود و هويتي ندارد.

، پس، امروز در رأس دشمنان خارجي اين ملت - كه مبارزه يِ اصلي سياسي خارجي ما در دنيا با اوست - رژيم فاسدِ غاصبِ خبيثِ صهيونيستِ حاكم بر فلسطين اشغالي و پشت سر او، رژيم ايالات متّحده يِ امريكاست. ايالات متّحده يِ امريكا با آن عرض و طول و با آن پيشرفتهايِ علمِي و يك كشور و ملت بزرگ، بازيچه يِ دست صهيونيستها شده است؛ مثل غولي كه افسارش دست يك سگست و هر جا مي خواهد، او را مي برد. امروز، دولت امريكا با آن حجمِ ثروت و سابقه و اهميَّتي كه از لحاظ سياسي و اقتصادي و نظامي براي خودش در دنيا قائل شده است، بازيچه يِ دست صهيونيستها و دولت اسراييل شده است. وقتي رئيس جمهور امريكا، عليه جمهوري اسلامي، تصميمي اتّخاذ مي كند، به مجمع صهيونيستهايِ امريكا مي رود و در آنجا گزارشش را مي دهد و در دنيا پخش مي شود. اين، براي ملت امريكا ننگست.

اينها دشمنان اصلي ما هستند. البته در گوشه و كنار دنيا، باز هم عليه ما دشمني و خباثت مي شود؛ امّا اينها اهميَّت چنداني ندارد و مسأله يِ اصلي نيست. (1)

شروع دوباره نهضت در فلسطين، با ايستادگي جمهوري اسلامي صهيونيستها به خيال خودشان، ديگر نفس راحتي كشيدند؛ ولي بعد ديدند كه در دنيا نقطه اي وجود دارد كه در آنجا به بركت پرچم و حاكميت


1- 1. بيانات در ديدار مردم مشهد و زائران حضرت علي بن موسي الرضا عَلَيْه السَّلَام در صحن حضرت امام خميني (ره) 04/01/1375

ص: 77

اسلام و به بركت ايمان مردم به قرآن و احكام و آيات آن و به بركت نترسيدن و شجاعتشان و اعتنا نكردن آنها به ابرقدرتها و استكبار، مردم و دولت ايستاده اند و يكصدا فرياد مي زنند كه حكومت غاصب صهيونيست، بايد از فلسطين خارج شود. همين ايستادگي ملت و دولت ايران و نظام جمهوري اسلامي، موجب شده است كه خوني به رگهايِ خشكيده يِ نهضت فلسطين جاري شود و جوانان فلسطين - يعني نسل سوُّم فلسطينيها - بيداري حقيقي پيدا كنند و نهضت را به شكل اسلامي خودش ادامه دهند. مي دانند كه اگر نهضت جوانان فلسطيني، در داخل و در اطراف مرزهايِ فلسطين اشغالي ادامه پيدا كند، همه يِ اين صلحي كه اينها با عربها كردند و دور ميز نشستند، پوچ و بي معنا خواهد بود و كارشان به جايي نمي رسد. (1)

تأثير انقلاب اسلامي بر مسأله يِ فلسطين

امّا بعد از انقلاب اسلامي دو اتّفاق مهم افتاد. يكي اين كه نهضت فلسطين - كه يك نهضت غير ديني بود - به يك نهضت اسلامي تبديل شد و مقاومت اسلامي به وجود آمد و رنگ اسلامي گرفت. همان مبارزاني هم كه از بيرون مبارزه مي كردند - مثل كساني كه از لبنان يا مناطق ديگر به اسرائيل حمله مي كردند و به آنها ضربه مي زدند - با انگيزه يِ اسلامي، كه يك انگيزه يِ بسيار قوي است، وارد ميدان شدند.

ثانياً: «انتفاضه» به وجود آمد «انتفاضه». يعني قيام و شورش در داخل، سرزمين و وطن مغصوب. از اين قيام مي ترسند؛ چون برايشان خيلي مهمَّست. البته سعي مي كنند مطلب را آنچنان كه هست، منعكس نكنند؛ امّا مبارزات مردم فلسطين در داخل سرزمين فلسطين، براي رژيم صهيونيستي شكننده و كوبنده است؛ ستون فقراتشان را مي شكافد. چرا؟ به خاطر اين كه اينها به يهودياني كه از سراسر دنيا در اين منطقه جمع كرده اند، وعده دادند كه در اينجا امنيَّت و راحتي و زندگي خوش هست و گفتند: : بياييد در اينجا آقايي كنيد؛ امّا حالا اينها طاقت برخورد با اين نسل نوخاسته و صاحبان


1- 1. بيانات در خطبه هاي نماز جمعه ي تهران 28/10/1375

ص: 78

اصلي اين سرزمين را كه امروز بيدار شده اند، ندارند. اركان نظام صهيونيستي متزلزلست؛ (1)

آمادگي ملت ايران براي حضور در صحن هي مبارزه

البته به فضل پروردگار، در ايران اسلامي، علاوه بر اين، حنجره هايِ مردم هم به ياد فلسطين فعّالست، مشتهايشان هم گره است، آمادگي هم دارند؛ منتها ما لازم و مصلحت نمي دانيم كه غير از خود ملت فلسطين - كه بايد در صحنه باشد - كسي از جاي ديگري برود. كاري را كه يك ملت بايد انجام دهد، ديگري نمي تواند براي او انجام دهد؛ خود آن ملت بايد انجام دهد. (2)

آمادگي جوانان ايراني براي جانفشاني در فلسطين

بدانيد اگر ما - ما كه مسؤولين كشور هستيم - جلو مردم را نمي گرفتيم، بسياري از جوانهايِ ما راه م يافتادند براي اين كه با جسم خودشان و با تن خودشان هم در عرصه يِ فلسطين حضور داشته باشند. در قضيه يِ غزه جوانهايِ ما به فرودگاه رفتند، هر كار هم مي كردند، نمي آمدند؛ با پيغام من برگشتند. اگر من پيغام نمي دادم، از فرودگاه برنمي گشتند. مي گفتند:

ما را ببريد كه ما برويم غزه؛

خيال مي كردند كه مي توانند خودشان را به غزه برسانند. اين، انگيزه يِ جوانهايِ ماست. مسأله يِ غزه و مسأله يِ فلسطين، مسأله يِ ماست؛ مسأله يِ اسلامي ماست؛ مسأله يِ همه يِ مسلمينست و وظيفه يِ ماست. آنچه كه انجام هم مي دهيم، وظيفه يِ ماست؛ بر كسي هم منَّت نداريم؛ وظائفمان را انجام داديم. از خداي متعال هم مي خواهيم كه كمك كند، بتوانيم وظائف را انجام بدهيم؛ لكن شما دوستاني كه اينجا حضور داريد، روي همين حرفهايي كه اين آقايان زدند: ايني كه اصل، مبارزه است؛ اين كه هيچ راه حلي جز مقاومت در قضيه يِ فلسطين وجود ندارد، روي اين حرفها ايستادگي كنيد. اين حرفها را صريحاً بزنيد؛ نگذاريد مجاملات سياسي


1- 1. بيانات در خطب ههاي نماز جمع هي تهران 10/10/1378
2- 2. بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم از سراسر كشور 18/07/1375

ص: 79

و جوسازيهايِ سياسي بر اين منطق غلبه پيدا كند. هر كسي از فلسطينها كه از راه مقاومت پايش را كنار گذاشت، ضرر كرد. (1)

غيرقابل مصالحه بودن ِ فلسطين

… موضع ما در مورد مسأله يِ فلسطين هم موضع روشني است. ما طرفدار ملت فلسطين هستيم. ما طرفدار آزادي فلسطين هستيم. ما طرفدار كوتاه كردن دست متجاوزين به سرزمين فلسطين هستيم. ما مي گوييم: كه مردم فلسطين در خانه يِ خودشان امنيَّت ندارند اسلام، اين وضعيت را ردِّ مي كند. لذا ما هم ردِّ مي كنيم؛ ولو كشورهايِ ديگر پايِ ميز مذاكره بنشينند و فلسطين را - به خيال خودشان - به دشمن بفروشند؛ امّا بدانند كه ملتهايِ مسلمان و ملت فلسطين، هرگز كشور فلسطين را به دشمن نخواهند فروخت. (2)

دفاع مقدس ايران؛ الگوي فلسطين

پايداري شما - چه در دوران دفاع مقدّس و چه در بقيِّه يِ آزمايشهايِ بزرگ اين كشور - اين فضيلتها را در زمانه يِ ما ثبت كرد. زمانه يِ ما زمانه يِ ارتباطات نزديكست؛ امّا اين ارتباطات نزديك هميشه به سود شيطان و شيطنتها نيست؛ به سود معنويتها و اصالتها هم هست. مردم دنيا خيلي چيزها را از شما ياد گرفته اند. همين مادري كه در فلسطين، جوان خودش را مي بوسد و به طرف ميدان جنگ مي فرستد، يك نمونه است.

فلسطين سالهايِ متمادي، زن و مرد و پير و جوان داشت؛ امّا براثر ضعفها و به دليل آنكه در ميدان صف آرايي معنوي، جنود عقل نمي توانست بر جنود جهل پيروز شود، فلسطين دچار ذِلَّت شد و اين وضعيت برايش پيش آمد و دشمنان بر آن مسلّط شدند؛ امّا امروز وضعيت فلسطين، به گونه يِ ديگري است؛ امروز فلسطين به پا خاسته است؛ امروز ملت فلسطين - زن و مرد - در صف آرايي


1- 1. ديدار رهبران گروه هايِ جهادي فلسطيني شركت كننده در افتتاحيه يِ همايش غزه 08/12/1388
2- 2. بيانات در صحن «آستان قدس رضوي» 01/01/1373

ص: 80

معنوي در درون خود توانسته است جانب معنويت را غلبه دهد و پيروز كند و اين ملت پيروز خواهد شد. (1)

پيروزي انقلاب اسلامِي و حزب الله لبنان از عوامل شكل گيري انتفاضه

پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به رهبري امام خميني، مردي فرزانه از تبار پيامبر اكرم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم، نقش اساسي در بيداري اسلامي در همه يِ جهان، به ويژه در كشورهايِ منطقه داشت. پيروزي مسلمانان در رؤيارويي به ظاهر نابرابر با دشمنان اسلام در جنوب لبنان، نشان ديگري از اصالت و حقّانيَّت مبارزات اسلامِي و تأكيدي است بر اين كه اگر مسلمانان به وعده يِ خداوند اعتماد كنند و براي خدا مجاهده نمايند، پيروزي آنها حتمي است.

بي ترديد پيروزي خيره كننده يِ مقاومت اسلامي در جنوب لبنان از يك سو و شكست فضاحت بار طرحهايِ سازشكارانه از سوي ديگر، از عبرتهايِ اصلي منطقه است كه موجب شده مردم مسلمان فلسطين يك بار ديگر به انتفاضه رو كنند؛ ولي اين بار ديگر نغمه هايِ سازشكاري در داخل فلسطين و يا منطقه، بر روي فلسطينيان ِ صبور، شجاع و مقاوم اثري ندارد و آنها مصمّم هستند كه ا نشاء الله مبارزات خويش را تا پيروزي ادامه دهند. (2)

تبليغات عليه ايران به خاطر دشمني با اسرائيل

صهيونيستها و دولت غاصب اسرائيل، ابزار دست امريكا هستند و امريكا، اين دولت غاصب را اصلاً براي انجام كارهايِ خود در خاورميانه گذاشته است و نيز خبرگزاريها و رسانه هايِ ارتباط جمعي وابسته به آنها، از روز اوّلِ انقلاب تاكنون، با حجم زياد و كيفيَّت بالا، به تبليغات عليه جمهوري اسلامي پرداختند و هر چه به دهنشان آمد، گفتند و مي گويند: مثلاً موضوع


1- 1. بيانات در جمع ده هاهزار نفر از راهيا ننور و قشرهايِ مختلف مردم در پادگان دوكوهه 09/01/1381
2- 2. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه ي فلسطين 04/02/1380

ص: 81

تضييعِ حقوق بشر كه ممكنست عده اي در دنيا آن را واقعاً باور كنند، از جعليات همين هاست.

مي گويند: «حقوق بشر در ايران، تضييع مي شود» وقتي مي گوييم: دليلش را بگوييد و مثال بياوريد فهرستي ارائه مي دهند و مي گويند: «شما اينها را اعدام كرده ايد اينها چه كساني هستند؟ قاچاقچيان هروئين و مرفين.

يعني محكومين به اعدام كه يك بار اعدام برايشان كمست و اگر مي شد بيش از يك بار اعدامشان كنند، جا داشت. آيا اين نقض حقوق بشرست؟! مي گويند: «ايران تروريستست»: وقتي مي پرسيم به چه دليل مي گوييد ايران تروريستست و تروريسم را صادر مي كند مي گويند: ببينيد در فلسطين و لبنان، مردم چه مي كنند خوب؛ اين به ايران چه ربطي دارد؟!

البته در اين شكّي نيست كه يك عدّه انسان، در فلسطين و لبنان بيدار شدند و از انقلاب اسلامي الهام گرفتند. همان عدّه مي گويند: چرا شما اسرائيلِ غاصب، صهيونيستهايِ بي وطن و دولت جعلي غلطِ اسرائيل را آورديد و بر لبنان و فلسطين مسلط كرديد اين موضوع، به ايران چه ربطي دارد؟! آيا اگر عِده اي از ميهنشان دفاع كنند، به معني تروريسمست و اين به اصطلاح تروريسم را ايران صادر كرده است؟! (1)

گناه جمهوري اسلامي؛ طرفداري از حق

گناه جمهوري اسلامي، اينست كه اين حرف را مي زند! جمهوري اسلامي بر خلاف دولتهايِ ديگر كه از ترس يا با تطميع امريكا همين حرف حقِّ را كتمان كرده و پوشيده داشتند، اين حرف را به صراحت مي زند و مي گويد حقِّ، حقَّست و باطل، باطلست. ما نمي توانيم انكار كنيم كه ملت فلسطين وجود داشته؛ ولي امروز آواره است. نمي توانيم انكار كنيم كه سرزمين فلسطين، از مردم فلسطين غصب شده است؛ آن هم نه با يك روش ظاهراً با نزاكت، بلكه با كشتار و آدمكشي و فريب و دروغ و اعمال زور و سفّاكي و قتل عام. دولت اسراييل با قتل عام و غدر و فريب و سفّاكي و


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ سوُّم رمضان 1415 - 14/11/1373

ص: 82

لگد زدن به ارزشهايِ انساني به وجود آمد. حقوق يك ملت در مقابل پايِ مهاجرين صهيونيست كه وارد فلسطين اشغالي شدند، قرباني شد. در طول قريب پنجاه سالي كه از عمر اين دولت جعلي مي گذرد، دائماً سركوب و قتل نفس و دروغ و فريب و تجاوز و حمله به انسانها و بيگناهان، مايه يِ حيات و تداوم زندگي آن بوده است.

… ما اين حقايق را مي گوييم: ما اين حقايق را مكتوم نگه نمي داريم. ما گناه دانسته ايم كه اين روشنترين حقايق را در اين دنيا كتمان كنيم براي اين كه امريكا خوشش بيايد. اشخاص بسياري در سطح دنيا - كساني كه با ما در ارتباط تجاري يا سياسي هستند - محرمانه به مأموران و كسان ما مي گويند: علَّت دشمني امريكا با شما، عبارت از همين مسأله يِ خاورميانه و قضيه يِ اسراييلست. مي گويند: چرا شما مخالفت مي كنيد؟ صريحاً مي گويند: كه اين قضيه يِ حقوق بشر و محاكمات آنچناني و حقوق زن و از اين حرفهايي كه عليه جمهوري اسلامي، در رسانه هايِ امريكايي و صهيونيستي گفته مي شود، هم هاش حرفست. ما خودمان مي دانستيم كه اين حرفست؛ امّا حالا آنها هم اين را اقرار مي كنند.

… مسأله يِ آنها در جاي ديگرست. دردشان از جاي ديگرست. آنها مي گويند: شما چرا با اسراييل كنار نمي آييد و مثل ديگران، حكم قتل ملت فلسطين را امضاء نمي كنيد؟! حرفشان، اينست. من هميشه اين موضوع را به همه مي گفتم. حالا خود آنها اعتراف مي كنند و به ما مي گويند: كه فشارهايِ امريكا و محاصره يِ اقتصادي و تبليغات خصمانه و رذالت آميزِ عناصري از دستگاه قانونگذاري و اجرايي امريكا عليه جمهوري اسلامي، همه و همه به قضيه يِ اسراييل مربوط است. مي گويند: شما چرا صلح خاورميانه را قبول نداريد؟ چرا مي گوييد اين صلح نيست و سازش گرگ و ميش است؟ چرا نمي آييد اين سازش را امضاء كنيد؟ آنها حكم قتل فلسطينيها را از ما مي خواهند! قضيه، اينست. (1)


1- 1. بيانات در ديدار مردم مشهد و زائران حضرت علي بن موسي الرضا عَلَيْه السَّلَام در صحن حضرت امام خميني (ره) 04/01/1375

ص: 83

بزرگترين عيب جمهوري اسلامي از نظر امريكا، نپذيرفتن غصب غاصبانِ

صهيونيست

از نظر امريكاييها، بزرگترين عيب جمهوري اسلامي، اينست كه غصب غاصبان ِ صهيونيست نسبت به فلسطين را قبول نمي كند. بزرگترين نقطه يِ دشمني آنها با نظام جمهوري اسلامي، اينست كه چرا شما قبول نمي كنيد چكمه پوشان اسرائيلي، بدون اجازه در خانه يِ مردم حركت كنند و بر سر آنها بكوبند و حاكمان ِ آن مردم باشند؟! همه يِ دنيا قبول كرده اند، شما چرا قبول نمي كنيد؟! بزرگترين نقطه يِ قوت اين ملت، از نظر آنها، بزرگترين نقطه يِ ضعفست! (1)

مشكل اصلي امريكا با ايران؛ مخالفت با طرحهايِ ذلّت بار سازش

برادران و خواهران! علَّت اساسي فشارهايِ همه جانبه اي كه استكبار جهاني - و در رأس آنها رژيم امريكا - به ايران وارد مي كند، حمايت ما از فلسطين است. آنها در اظهارات صريحتري گفته اند كه مشكل اصلي امريكا با ايران، مخالفت جمهوري اسلامي ايران با طرحهايِ ذِلَّت بار سازش در فلسطين است و بقيِّه يِ امور نظير ادّعاهايِ مضحكِ نقض حقوق بشر و ساخت سلاحهايِ كشتار جمعي، بهانه اي بيش نيست و اگر ايران دست از حمايت خود از مبارزين و مردم لبنان و فلسطين بردارد، آنها دست از روش خصمانه يِ خويش عليه ايران بر مي دارند!

البته ما به روشني مي دانيم مشكل اصلي آنان، اسلام و حكومت اسلامي است كه مانع از بازگشت غارتگرانه و سلطه طلبانه يِ آنان به اين كشور پهناور شده است و آنها هم حقيقتاً اين رويكرد سياستهايِ جمهوري اسلامي را به خوبي مي شناسند. ما به آنها جواب ردِّ داد ه ايم و حمايت از مردم فلسطين و لبنان را از وظايف مهم اسلامي خويش مي دانيم. لذا آنها از هر سو فشارهايِ خود را وارد مي كنند.

… هر چه دامنه يِ مبارزات لبنان و فلسطين گسترده تر مي شود، بر آشفتگي و عصبانيَّت صهيونيسم و امريكا از نظام جمهوري اسلامي بيشتر و توطئه يِ


1- 1. بيانات در ديدار جمع كثيري از بسيجيان سراسر كشور 30/08/1375

ص: 84

آنها گسترده تر مي گردد؛ ولي آنها بدانند عليٰ رغم تبليغاتشان، ملت عظيم الشّأن ايران و مسؤولان و رؤساي كشور، همگي منسجم هستند. مردم مسلمان ايران يكپارچه از آرمانهايِ انقلاب و اسلام حمايت مي كنند و حمايت از فلسطين، انتفاضه و مبارزه با صهيونيسم و حاميانش از اركان اصلي سياستهايِ راهبردي جمهوري اسلامي ايرانست. (1)

برادران و ملت عزيز! استكبار، خصوصياتي را از جمهوري اسلامي خوش نمي دارد؛ به رو و به زبان هم نمي آورد. در عين حال، مسائل ديگري را به زبان مي آورد كه بهانه است. موضوع كمك به تروريسم، يا نقض حقوق بشر و يا ادّعاهايي از اين قبيل، حرفهايِ مفت و بهانه هايِ واهي است. خودشان هم مي دانند. قضيه يِ اصلي، چيز ديگري است. قضيه يِ اصلي، اينست كه چند موضوع مهم هست كه جمهوري اسلامي به آنها پايبندست. امريكا و طيف مستكبرين عالم، با اينها مخالفند: ما، در قضيه يِ فلسطين، آشتي ناپذيريم. ما گفته ايم كه فلسطين از آن فلسطينيهاست و دولت اسرائيل كه غاصبست، بايد از بين برود و دولت فلسطينيها سركار بيايد.

اين، يك مسأله يِ اساسي است. بر اساس اين مسأله، با هر حركتي كه مخالف اين هدفست، مخالفت مي ورزيم. ما گفتيم: اين كه در دنيا، هر جا گروه يِ از مسلمانان هستند، استكبار خونشان را مي ريزد و تضعيفشان مي كند، توطئه اي عليه اسلامست و افشاگري كرديم. شما ببينيد، امروز در دنيا انواع و اقسام تضعيف مسلمين و قهر بر آنها وجود دارد. يك نمونه اش در بوسني هرزگوين با آن شكل فجيع و فضيح است. يك نمونه اش در هندست؛ مسأله يِ تخريب آن مسجد تاريخي و بزرگ، كه جزو يادگارهايِ اسلامي است و براي نابود كردن و جريحه دار كردن احساسات مسلمين و خراب كردن روحيه يِ مسلمانان هند اين كار را كردند. در خبرها بود كه در هند، صهيونيستها به آن متعصبين نادان كمك و برايشان برنامه ريزي مي كنند. اين هم يك نمونه است. (2)


1- 1. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه ي فلسطين 04/02/1380
2- 2. بيانات در ديدار سپاه پاسداران و نيروي انتظامي، به مناسبت سوُّم شعبان 6/11/1371

ص: 85

اين چيزهايي كه راجع به حقوق بشر و امثال آن مي گويند: خودشان هم مي دانند كه خلاف واقع است؛ اينها را به عنوان فشار ذكر مي كنند. امريكا سالهاست كه وقتي بخواهد عليه هر دولتي خصومتي بكند، يكي از خصومتهايش همينست؛ يعني عليه آن دولت شعار مي دهد كه اين ضدّحقوق بشر و ضدّدمكراسي است! اينها كه خودشان هم مي دانند واقعيت ندارد؛ دنيا هم اين را مي داند. اين، چيز مهمّي نيست.

خواسته يِ حقيقي آنها از جمهوري اسلامي - كه بارها هم آن را تكرار كرده اند - اينست كه جمهوري اسلامي در قضيه يِ فلسطين از مواضع خود عقب نشيني كند؛ يعني اسرائيل را به رسميت بشناسد؛ مثل كشورهايي كه قضيه يِ مبارزه يِ فلسطين را به بوته يِ فراموشي سپردند! مي گويند: شما اين قضيه را رها كنيد، حضور امريكا را در مناطق گوناگون دنيا بپذيريد، حضور امريكا را در قضاياي منطقه يِ خليج فارس بپذيريد و مهمتر از همه، نفوذ امريكا را در قضاياي كشور ايران بپذيريد! اين، خواسته يِ حقيقي رژيم امريكاست. آن چيزي كه به طور حقيقي و جدّي مي خواهند، اين قضيه است كه گفتم. اين را در پوشش حرفهايِ ديگر و اتّهامات و تبليغات مخالف و امثال اين چيزها بيان مي كنند؛ امّا حقيقت قضيه، اينست. (1)

نترسيدن از انزوا به خاطر دفاع از فلسطين

چهل و پنج سال پيش، ظلمي صورت گرفته است: خانه يِ ملت فلسطين از آنها غصب شده است. اين خانه، به تمامه و ب يقيد و شرط، بايد به ملت فلسطين برگردد. حكومت اسلامي، خصوصيَّتش، اينست كه با جَوسازي، عقب نشيني نمي كند. مرتّب بگويند: «! آقا، منزوي مي شويد» «منزوي» يعني چه؟! اگر قدرتهايِ پر روي دنيا، با جنجال و هياهو و سر و صدا، آمدند و خواستند ناحقّي را حقِّ كنند، ما هم مثل ديگران كنار برويم و بگوييم: «صحيح م يفرماييد»، پس معناي حكومت اسلامي چيست؟


1- 1. بيانات در ديدار گروه كثيري از دان ش آموزان، دانشجويان و اقشار مختلف مردم به مناسبت يوم الله سيزده آبان 14/08/1376

ص: 86

خوب؛ معلومست در بين افرادي كه جز باطل و جز زورِ نامشروع، هيچ چيز برايشان مطرح نيست، انسانْ منزوي خواهد شد إن يتّخذونك الا هزواً (1) معلومست! مگر وقتي پيغمبر صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْه، دعوت را آورد، منزوي نبود؟ مگر امام بزرگوار ما، در دوران سلطه يِ طاغوت، در خانه يِ خودش غريب و منزوي نبود؟ منزوي يعني چه؟! حكومت اسلامي، اين جوانمردي و رشادت را دارد كه آنچه را حقَّست بگويد و از امريكا و قدرتهايِ متّحد در دنيا نترسد. فرق ما با آن كشورِ ضعيفِ وابسته در همينست. آن دولتهايي مي ترسند كه به ملتهايشان وصل نيستند. آنها هم اگر با ملتهايشان متّصل بودند، اين جرأت را داشتند كه ما في الضّمير خودشان را بگويند: ما با ملتمان وصليم. ما يك دولت بي پشت و پناه نيستيم. مثل يك پرده يِ پوششي كه نيرويي آن را به طرفي بكشد و پشت سرش هيچ نباشد، نيستيم. عقبه مان خيلي قوي است. عقبه يِ ما، يك ملت با عظمت، يك ملت پنجاه و چند ميليوني مؤمنست. عقبه يِ ما، منطق و استدلالي است كه بر ما و بر روح ما حاكمست.

ما تسليم ظلم نمي شويم. تسليم زورگوييها و گستاخيهايِ وقيحانه يِ امريكا و قدرتهايِ متّحد امريكا نمي شويم. قرآن به ما ياد داده است كه حرف حقِّ را با قدرت بزنيم و بر آن پافشاري و اصرار كنيم و نيرويمان را براي آن بسيج نماييم. خداي متعال هم بركت خواهد داد و كمك خواهد كرد؛ همچنان كه سرنوشت ما در اين پانزده سال ماجراي حماسي ملت ايران اين را اثبات مي كند. (2)


1- 1. سوره يِ انبياء، آيه يِ 36
2- 2. بيانات در ديدار فرماندهان و مسؤولان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» 25/06/1372

ص: 87

فصل سوم: صهيونيسم و اسرائيل

صهيونيسم؛ مفهومي وسيعتر از اسرائيل

عزيزان من! يكي از خدمتهايي كه دشمنان ما به ما مي كنند، همينست كه به ما نشان مي دهند در تبليغ روي چه نقاطي بايد متمركز شويم. امروز اگر شما نگاه كنيد، مي بينيد كه همه يِ دستگاه هايِ تبليغي دشمن دست به دست هم داده اند و تبليغات خود را بر روي چند نقطه متمركز كرده اند. در رأس آنها هم تبليغات صهيونيستهاست. صهيونيستها كه عرض مي كنيم، فقط مراد ما دولت صهيونيست غاصب نيست؛ او بخشي از مجموعه يِ صهيونيستهاست؛ مجموعه يِ صهيونيستهايي كه سرمايه اران بزرگ كشورهايي از جمله امريكا را تشكيل مي دهند و بر سياست آن كشور مسلطند.

امروز متأسِّفانه كشور امريكا، دولت امريكا، كنگره يِ امريكا، در زمينه هايِ گوناگون - مالي، تبليغاتي، فرهنگي و غيره - اسير طلسم صهيونيستند. تبليغات رسانه ايِ دنيا هم غالباً در اختيار اينهاست. اين خبرگزاريهايِ معروفي كه شما مي بينيد، عمده شان در اختيار همين مجموعه اند. بعضيها هم كه متعلق به آنها نيستند، با آنها هم جهتند. اگر شما تبليغات اينها را نگاه كنيد، مي بينيد كه در مورد كشور عزيز و ملت بزرگ و قهرمان و در عين حال مظلوم ما، بر روي چند نقطه متمركزند: اوَّل، اختلاف و دوئيت و تفرقه است؛ همان

ص: 88

داستان قديمي «تفرقه بينداز، حكومت كن» همان درد و بلاي عمد هاي كه از؛ قديم در جان ملتها م يافتاده است. درصدند تفرقه ايجاد كنند، يا اگر هر چه تلاش كردند ديدند نمي توانند تفرقه ايجاد كنند، شايعه يِ تفرقه بيندازند. (1)

صهيونيستها؛ طرّاح تحوُّلات منفي در سطح بين المللي در قالب ناتوي فرهنگي

از اين [فراموشي هويت مستقل ملّي] خطرناكتر، اينست كه سررشته يِ همين تحوُّلات منفي در سطح بين المللي، در دست كساني؛ باشد كه آنها به وسيله يِ اين تحوُّلات مي خواهند اهداف خودشان را - كه يا زرست يا زور - تأمين كنند و براي آنها چيزي به نام هويت ملتها اصلاً ارزش ندارد؛ كه متأسِّفانه اين در صد سال، صد و پنجاه سال اخير، در دنيا اتِّفاق افتاده است؛ يعني تحوُّلات كشورهايِ آسيايي و آفريقايي و امريكاي لاتين در دام طرّاحي باندهايِ قدرت بين المللي افتاده است و طرّاح اينها صهيونيست و سرمايه اران بين المللي بوده اند. براي اينها آنچه مهم بوده، كسب قدرت سياسي است كه بتوانند در كشورها و دولتهايِ اروپايي و غيره نفوذ كنند و قدرت سياسي را در دست بگيرند و پول كسب كنند و اين كمپانيها، سرمايه هايِ عظيم، كارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف اين بوده است؛

آن وقت اگر اقتضاء مي كرده است كه اخلاق جنسي ملتها را خراب كنند، راحت مي كردند؛ مصرف گرايي را در بين آنها ترويج كنند، به راحتي اين كار را انجام مي دادند؛ بي اعتنايي به هويتهايِ ملّي و مباني فرهنگي را در آنها ترويج كنند، اين كار را مي كردند. اينها، اهداف كلان آنها بوده است كه تصوير مي كردند. آن وقت هميشه لشكري هم از امكانات فرهنگي و رسان هايِ و روزنامه هايِ فراوان و مسائل گوناگون تبليغات در مشت اينها بوده است، كه اينها امروز يواش يواش دارد پخش مي شود و من پريروز در روزنامه - البته سه، چهار ماه قبل از اين، من مقال هاش را ديده بودم - گزارشي از تشكيل «ناتوي فرهنگي» را خواندم. يعني در مقابل پيمان ناتو كه امريكاييها در اروپا به عنوان مقابله يِ با شوروي سابق يك مجموعه يِ مقتدر نظامي به


1- 1. بيانات در ديدار علما و روحانيون در آستانه ي ماه مبارك رمضان 03/10/1376

ص: 89

وجود آوردند؛ امّا براي سركوب هر صداي معارض با خودشان در منطقه يِ خاور ميانه و آسيا و غيره از آن اِستفاده مي كردند، حالا يك ناتوي فرهنگي هم به وجود آورده اند. اين، بسيار چيز خطرناكي است. البته حالا هم نيست؛ سالهاست كه اين اتِّفاق افتاده است. مجموعه يِ زنجيره يِ به هم پيوسته يِ رسانه هايِ گوناگون - كه حالا اينترنت هم داخلش شده است و ماهواره ها و تلويزيونها و راديوها - در جهت مشخَّصي حركت مي كنند تا سررشته يِ تحوُّلات جوامع را به عهده بگيرند؛ حالا كه ديگر خيلي هم آسان و رو راست شده است.

در گرجستان كه يك تحول سياسي اتِّفاق افتاد و جا ب هجايي قدرت انجام گرفت، يك سرمايه ار امريكايي و صهيونيست يهودي - البته اسمش معروفست، من نمي خواهم اسمش را بياورم - اعلام كرد كه من ده ميليون دلار در كشور گرجستان خرج كردم و تحول سياسي ايجاد كردم؛ خيلي راحت. ده ميليون دلار خرج مي كنند، يك حكومت را كنار مي گذارند، يك حكومت ديگر را سر كار مي آورند! اينها بايد روي مردم اثر بگذارند؛ بايد اجتماعات درست كنند.

در اوكراين هم همين كار را كردند؛ در جاهايِ ديگر هم همين كار را كردند. گاهي اوقات تأثيراتشان به شكل ديگري است و تعيين كننده است؛ شايد اين را در يك جمع دانشجويي ديگر گفته باشم كه ماهاتير محمَّد، نخست وزير سابق مالزي - كه بسيار هم آدم پركار و دقيق و جدي و پايبندي بود - به تهران آمد، به ديدن من هم آمد؛ همان اوقات بود كه تحوُّلات گوناگوني در آسياي شرقي اتِّفاق افتاده بود؛ در مالزي، اندونزي و تايلند و زلزله يِ اقتصادي به وجود آمده بود. همين سرمايه دار صهيونيستي و بعد سرمايه دارهايِ ديگر، با بازيهايِ بانكي و پولي توانستند چند تا كشور را به ورشكستگي بكشانند. در آن وقت ماهاتير محمَّد به من گفت:

من فقط همين قدر به شما بگويم كه ما يك شبه گدا شديم!

البته وقتي كشوري وابستگي اقتصادي پيدا كرد و خواست نسخه هايِ اقتصادي بانك جهاني و صندوق بين المللي پول را عمل بكند، همينطور هم خواهد شد. خود اين بانك جهاني و صندوق بين المللي هم يكي از بخشها و قطعه هايِ اين پازل بزرگند. اين خيلي خطرناكست كه سر رشته يِ تحوُّلات جهاني

ص: 90

دست باندهايِ قدرت بين المللي باشد؛ كه امروز هست. اينها صهيونيستها و سرمايه دارهايند و عمدتاً هم در امريكا و در اروپايند. اين دو، سه نكته در باب تحول بود، پس، از تحول نبايد گريخت؛ نبايد ترسيد و نبايد آن را با هرج و مرج و آنارشيسم اشتباه كرد. تحول خوبست و لازمست. (1)

رژيم صهيونيست امروز، بسيار ضعي فتر از رژيم صهيونيستِ چند سال قبل امروز بحمدالله موقعيَّت ما، موقعيَّت مستحكمي است؛ بعكس موقعيَّت دشمنان و مخالفان ما متزلزلست. من ديروز و پريروز هم گفتم: امريكاي امروز، امريكاي ده سال و پانزده سال قبل نيست؛ رژيم صهيونيست امروز هم، رژيم صهيونيست چند سال قبل نيست. اين رژيم بشدت تودهني خورد. (2)

صهيونيسم، در قلب صفوف دشمنان خوني اسلام و نظام جمهوري اسلامي امروز در مقابل نظام جمهوري اسلامي كه فعلاً قله يِ اسلام طلبي در دنياي اسلامست، صفوفي قرار گرفته اند؛ استكبار جهاني در قلب آن صفوفست؛ صهيونيسم در قلب آن صفوفست. اينها به طور صريح، دشمنان خوني اسلامند، پس دشمنان خوني جمهوري اسلام ياند. اين شد يك معيار. اگر حركتي كرديم، كاري كرديم كه به نفع اين دشمن انجام گرفت، بايد بدانيم اگر غافليم، هوشيار بشويم، بدانيم كه داريم راه غلط مي رويم. اگر حركتي كرديم كه ديديم اين دشمن را خشمگين مي كند، بدانيم كه را همان راه درستست. دشمن از پيشرفت ملت ايران خشمگين مي شود، از موفقيتهايِ شما خشمگين مي شود، از استحكام نظام اسلامي خشمگين مي شود. شما ببينيد از كداميك از كارهايِ ما دشمن خشمگين مي شود؛ آن چيزي كه دشمن را خشمگين مي كند، اين همان خط درستست. آن چيزي كه دشمن را مشعوف مي كند، ذوق زده مي كند، سعي مي كند بر روي آن هِي تكيه كند؛ در تبليغات، در سياست ورزي، اين آن خط كجست؛ اين همان زاويه داري


1- 1. ديدار دانشجويان 18/08/1385
2- 2. ديدار مردم گرمسار 21/08/1385

ص: 91

است. اين معيارها را در نظر داشته باشيد. اين معيارها حقايق را روشن خواهد كرد. در بسياري از موارد آن جايي كه اشتباهي پيش مي آيد، با اين معيارها مي شود آن اشتباه را برطرف كرد. (1)

سيطره يِ صهيونيسم بر اغلب خبرگزاريها

تبليغات دشمن و عمده يِ اين تبليغات، دست صهيونيستهاست. خبرگزاريهايِ معروفي كه در دنيا وجود دارند، اغلبشان متعلق به صهيونيستها هستند. بعضي از راديوهايِ معروف دنيا هم، متعلق به آنهايند. صهيونيستها هم در اين منطقه، مثل سگ زنجيري استكبار عمل مي كنند. پارس كردن و پاچه گرفتن و به اين و آن پريدن، شأن صهيونيستهاست. از آنها، غير از اين هم انتظاري نيست و البته، كسي هم اهميَّتي به آنها نمي دهد؛ امّا اگر كسي به وضع تبليغات اينها در برهه هايِ مختلف نگاه كند، چيزهايِ شگفت آوري را احساس مي كند. (2)

سيطره يِ صهيونيسم بر اغلب مراكز قدرت بين المللي، قدرتهايِ مالي و اقتصادي

ما امروز مواجه هستيم با يك جبهِه يِ دشمني بزرگ در سراسر دنياي قدرتمندان؛ اين جبهِه اي است كه شكل گرفته است در مراكز قدرت بين المللي، قدرتهايِ مالي و اقتصادي، كه غالباً هم در مشت صهيونيستها و سرمايه دارهايِ بزرگست. اين جبهِه در مقابل نظام اسلامي از همه يِ وسائل استفاده مي كند و در داخل هم متأسِّفانه كساني به اينها جواب مي دهند؛ كساني مي شوند طرف مورد اعتماد آنها، حرف آنها را تكرار مي كنند، به آنها پاس مي دهند، براي اين كه آنها بتوانند به نظام جمهوري اسلامي ضربه بزنند! يك چنين حالتي متأسِّفانه وجود دارد؛ ليكن در مقابل آن، بيداري مردم، آگاه يِ مردم، انگيزه يِ مردم، حضور مردم، دينداري مردم، علاق همندي مردم به مباني


1- 1. بيانات در ديدار عمومي مردم چالوس و نوشهر 15/07/1388
2- 2. بيانات در جمع علما، طُلّاب و روحانيان، در آستانه يِ ماه «محرم» 26/03/1372

ص: 92

نظام و پايه هايِ نظام وجود دارد. اينها حقائقي است كه در جمهوري اسلامي وجود دارد و ما پيش رفتيم. ما در طول اين سالهايِ متمادي، خدا را شكر مي كنيم كه پيش رفتيم. (1)

اعلام هدف اسرائيل بزرگ توسط صهيونيستها، به سبب سكوت و سازش دولتهايِ عربي

سكوت و سازش خيانت آلود بسياري از دولتهايِ عربي و حتّي تظاهر بعضي از آنان به بي تفاوتي و عدم حساسيت نسبت به سرنوشت فلسطين، كار را به جايي رسانده است كه دولت غاصب صهيونيست، پس از سالها كتمان و حتّي انكار، اكنون دوباره داعيه يِ اسرائيل بزرگ را علناً بر زبان مي آورد و با بي شرمِي و وقاحت، نيت پليد غصب سرزمينهايِ جديدي از ميهن اسلامي را تكرار مي كند.

بعضي از پادشاهان و رؤساي عرب، به خاطر جلب نظر معبودشان امريكا، حتّي انگيزه هايِ عربي و عرق قوميت را كه دائماً از آن دم مي زنند، در برابر اسرائيل به فراموشي مي سپارند و به جاي آن، ميدان مسابقه با اسرائيل در گرفتن كمك از امريكا را هر چه بيشتر گرم مي كنند. اين داغ ننگ را چه كسي از پيشاني ملت عرب خواهد زدود؟ و آيا جوانان مسلمان بيدار در كشورهايِ عربي، اين خيانت را بر خودفروختگان خواهند بخشيد؟!

در نظر اين زمامداران خائن، قوميت و وحدت عربي، فقط هنگامي بايد مورد استفاده قرار گيرد كه امريكا بخواهد از آن در برابر ايران اسلامِي و اسلام ناب محمّدي صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم بهره برداري كند. اُف بر وجدانهاي خفته و دلهايِ ناپاكي كه لطف و عنايت امريكا را به قيمت از دست دادن همه چيز، هم ثروتهايِ خداداد طبيعي، هم شأن و كرامت انساني و ايمان اسلامِي و آبرو و اعتبار و تشخص ملت خود طلب كردند و با كفران نعمتهايِ خدا، خود و ملتهايشان را در سراشيب انحطاط و ابتلا به غضب الهي دچار ساختند

اَلَم تَرَ الي الّذين بَدَّلُوا نعم تَالله كفراً و اَحَلُّوا قومَهم دارَالبَوارِ جَهنمَ يصلَونَها و بِئسَ


1- 1. بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 06/12/1388

ص: 93

القَرار(1)

چه شد آن شور و هيجاني كه در برابر اسرائيل غاصب ابراز مي شد؟ و چه شد تعهدي كه رؤساي عرب با ملتهايِ خود درباره يِ مبارزه با اسرائيل بستند؟ لعنت خدا و بندگان صالحش بر آن دستي (2) كه اَوَّلين معاهده يِ سازش با اسرائيل را امضاء كرد و زندگي سياه دنيوي و سرنوشت اخروي خود را با فرعون قرين ساخت و نفرين بندگان صالح و فرشتگان و انبياء و اوليا بر آنان كه آن راه را ادامه داده اند و مي دهند؛ مخصوصاً آنان كه اميد كاذبي به ملت مظلوم فلسطين داده و آنگاه به بهايِ سيه روزي آنان، عيش ناپايداري براي خود فراهم كردند. (3)

ماهيت اسرائيل

اكنون اوضاع آشفته يِ جهان اسلام و وابستگي روزافزون كشورهايِ منطقه به قدرت بي مهار امريكا، زمينه يِ مساعدي براي تهاجم كينه ورزانه يِ دولت غاصب فراهم ساخته، كه با پشتگرمي به حمايت شيطان بزرگ - كه حقاً خطرناكترين دشمن اسلام و مسلمينست - آشكارا مقاصدي را كه هرگز هم تلاش زيادي براي پنهان ساختن آن نمي كرده است، دنبال كند: انتقال يهوديان شوروي كه بخشي از بهايِ كمكهايِ غرب به آن ابرقدرت سابقست؛ انتقال فلاشه هايِ اتيوپي كه قرارست خدمت به صهيونيستهايِ امريكايي و اروپايي غاصب فلسطين را بكنند و اخيراً يهوديان هند؛ شهركسازي در بخش هايِ غصب شده يِ اخير فلسطين و حتّي احتمالاً در بخش اشغال شده يِ لبنان؛ افزايش تجهيزات نظامِي و سلاح هايِ كشتار جمعي در همان حال كه امريكا جنجال تحريم صدور چنين سلاح هايي را به خاورميانه بلند كرده است؛ حملات هوايي روزمره و متناوب به جنوب لبنان و بمباران غيرنظاميان فلسطيني و لبناني؛ سختگيري روزافزون نسبت به شهروندان عرب فلسطيني


1- 1. سوره يِ ابراهيم، آيه يِ 28
2- 2. انور سادات
3- 3. پيام به مناسبت اَوَّلين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 10/03/1369

ص: 94

- يعني صاحبان آن سرزمين - و انجام جنايتبارترين و وحشيانه ترين برخوردهايِ پليسي با مردم و در همان حال در صحنه يِ سياسي، در برابر عقب نشيني روز به روز دولتهايِ عربي و ساف و ضعف نشان دادن زبونانه يِ برخي از سياستمداران عرب، چهره يِ مهاجم به خود گرفتن و حتّي فكر تشكيل كنفرانس بين المللي و يا منطقه اي هر يك را به نوعي ردِّ كردن و بالاخره پيشنهاد تشكيل دولت فلسطين در گوشه اي از سرزمين فلسطين را كه محصول عقب نشيني و ذِلَّت پذيري طرفهايِ فلسطيني بود، به صراحت و قاطعيت ردِّ كردن. اينها مجموعه اي از سياستها و اعمال آشكار آدمي ستيزان صهيونيستست و يقيناً در كنار اينها چندين برابر، فعاليت پنهان در جهت توطئه و ترور و آدمربايي و جنگ رواني و تبليغات مسموم و جنايتهايِ شناخته و ناشناخته اي است كه فقط از صهيونيستها و همكاران آنها ساخته و متصورست. (1)

رژيم غاصب صهيونيست، واضحترين نمونه يِ دولت تروريست

البته دولتِ تروريست هم داريم كه به كارش «تروريسم دولتي» اطلاق مي شود. امروز واضحترين نمونه يِ دولت تروريست، رژيم غاصب صهيونيستست. در واقع، از روزي كه دستِ پليد و سياستِ ضدّاسلامي، ضدِّ مردمِي و ضدّشرقي انگليس، در كشور فلسطين ِ اسلامي به صهيونيستها حكومت داد - يعني از سال 1948 ميلادي و قبل از آن - تروريسم دولتي هم شكل گرفت و به ترور پرداخت. صهيونيستها كارهايشان را با ترور پيش مي بردند و مي برند. به عنوان مثال، قتل عام در «ديرياسين» كه قضيه اش را شنيده ايد، از مظاهر تروريسمست.

وقتي به يك روستا حمله كنند، مردها، زنها و بچه ها را به رگبار ببندند و يا مردها را بكشند و زنهايِ تنها و بي پناه را در بيابان رها كنند و به آنها بگويند: «هر جا مي خواهيد برويد» و سپس همه يِ خانه ها را آتش بزنند، يكي از بارزترين مظاهر تروريسم رخ مي نمايد.


1- 1. پيام به حجاج بيت الله الحرام 26/03/1370

ص: 95

دولت غاصبِ اسرائيل، از بدو تشكيل تا امروز - به عبارتي: در تمام طولِ تقريباً نيم قرني كه اين غده يِ سرطاني در پيكره يِ اسلامي پيدا شده است - هميشه كارش را با ترور پيش برده و مظهر كامل تروريسم دولتي است. حتماً شنيده ايد كه اخيراً اين دولت غاصب، در يك هجوم شبانه، چند فروند چرخبال و هواپيما، همراه با كماندو و اسلحه به لبنان فرستاد، تا روستايي را به محاصره در آورند و مردي را از خانه اش بربايند و به زندان منتقل كنند. آيا تروريسم دولتي از اين واضحتر وجود دارد؟!

جالب اين جاست كه چندي پيش، رؤساي هفت دولت صنعتي جهان، نشستند، ريش جنباندند و راجع به تروريسم حرف زدند. آيا شما نمي دانيد كه امروز مظهر تروريسم كيست؟! آيا شما انصاف داريد؟! آيا شما از افكار عمومي جهان، اندكي ملاحظه داريد؟! آيا شما كه اينقدر مدّعي حقوق بشر هستيد، انسانها را داراي عقل و تشخيص ميدانيد؟! امروز مظهر تروريسم دولتي و دولت تروريست در دنيا كيست؟ آن دولتي كه هر روز به لبنان حمله مي كند و به كشتار و آدمربايي مي پردازد كيست؟ كيست كه دولتش، از اوّل بر اساس ترور، ايجاد وحشت و كشتار و قتل عام به وجود آمده است؟ آيا غير از دولت اسرائيل، دولت ديگري هم هست كه از اين ويژگيها برخوردار باشد؟ دنبال تروريسم دولتي مي گرديد؟ بفرماييد: اسرائيل! چرا در مقابل اقدامات تروريستي اين دولت ساكت مي مانيد و حتّي از آن حمايت مي كنيد؟! چرا دروغ مي گوييد؟! دولت غاصبِ اسرائيل، بلايي جهاني است. (1)

دو بلا در سطح جهان: بلاي تروريسم و بلاي حقكشي مدّعيان زمامداري امور بشر

ببينيد! امروز در سطح جهان، دو بلا وجود دارد:

يك بلا، بلاي تروريسمست؛ كه مظهر اعلايش از لحاظ دولتي، حكومت غاصبِ صهيونيستها و از لحاظ حزبي، منافقين و امثال منافقينند كه مثل ميكروبي كه در محيط مناسبي در زباله دان رشد مي كند و تكثير مي شود، زير بال دولتهايِ بزرگ، رشد و نمو


1- 1. بيانات در ديدار جمعي از اعضاي «نيروي انتظامي» كاركنان «سازمان تأمين اجتماعي» سازمان بهزيستي و اساتيد و دانشجويان دانشگاه ها 29/04/1373

ص: 96

كردند.

بلاي دوُّم، كه شايد از بلاي اوّل هم بزرگترست، حقِّ كشي كساني است كه مدّعي زمامداري امور بشرند. اينها ترور را مي بينند، تروريست را مي شناسند و تروريسم دولتي را هم تشخيص مي دهند؛ امّا حقِّ را مي پوشانند و انكار مي كنند. كار اينها واقعاً براي بشريَّت، بلاي بزرگي است. (1)

حيله گري اسرئيل؛ تلاش براي به رسميت شناخته شدن توسط اعراب

امروز حيله گري آنها، همين ايجاد «كنفرانس فلسطين» يعني كنفرانس براي شناسايي اسرائيلست. همين كنفرانس ژنو و ديگر مجامع جهاني، كه امريكا كارگرداني مي كند، ترفند اينهاست. بمجرَّد اين كه اعراب، اينها را به رسميت بشناسند و اين مانع كه مانع مهمّي است، از سر راه صهيونيستها برداشته شود، باز نوبت زور و خشونت و خباثت آنها مي شود. هم اكنون نيز در لبنان به خباثت و خشونت متوسل شده اند. (2)

… امروز يك بار ديگر يكي از آن لحظه هايِ سرنوشت ساز در پيش است و يكي از آن امتحانهايِ عمومي آمادّه. مسأله، اينست كه امريكا در بحبوحه يِ آنچه پيروزيهايِ، پس از پايان «جنگ سرد» ناميده مي شود و به بركت سكوت رُعب آميزي كه بر برخي از كشورهايِ اين منطقه حاكم گشته و با تكيه بر حضور نظامي غاصبانه در خليج فارس، درصددست مشكل خود و مشكل صهيونيستهايِ غاصب را حل كند؛ اسرائيل از سوي اعراب به رسميت شناخته شود و داعيه يِ «فلسطين» براي هميشه پايان يابد. (3)

كوتاه آمدن در برابر اسرائيل، باعث خشونت بيشترِ آن

ملت ايران نسبت به اين قضيه آگاه است. ملتهاي ديگر هم بايد بفهمند.


1- 1. بيانات در ديدار جمعي از اعضاي «نيروي انتظامي» كاركنان، «سازمان تأمين اجتماعي» سازمان»، بهزيستي و اساتيد و دانشجويان دانشگاه ها 29/04/1373
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه ي تهران 07/01/1371
3- 3. پيام به ملتهايِ مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشورهايِ اسلامي، به منظور بسيج نيروهايِ عظيم كشورهايِ اسلامي براي مقابله با توطئه هايِ خباثت آميز امريكا و اسرائيل در كنفرانس مادريد 25/07/1370

ص: 97

بحمدالله بسياري از ملتهايِ اسلامِي و ملل آزاده يِ دنيا، كم و بيش از اين مسائل اطّلاع دارند. آنچه ما مي خواهيم نتيجه بگيريم، اينست كه چهل و پنج سال از غصب سرزمين فلسطين مي گذرد. هر چه دولتهايِ عربي و سازمانهايِ فلسطيني كوتاه آمدند، دشمن پرروتر و خشونت از طرف او بيشتر شد. نتيجه، اينست كه ملت فلسطين براي نجات خود، يك راه بيشتر ندارد و آن، مبارزه يِ خشن فداكارانه اي است كه بايد در داخل و خارج سرزمينهايِ اشغالي انجام گيرد. وظيفه يِ همه يِ مسلمانان هم، اينست كه به اين مبارزه يِ اسلامي كمك كنند. (1)

خاصيت قدرت استكباري؛ بي توجهيِ به حقوق ديگران

خاصيت قدرت استكباري، اينست كه به همه يِ دنيا مثل منطقه اي كه متعلق به خود اوست، يا او حقِّ استفاده يِ از آن را دارد، نگاه مي كند. اگر بناست يك نقطه را تقويت كند، چون به نفع اوست، بدون هيچ ملاحظه اي تقويت مي كند. امروز شما ببينيد اسرائيل چقدر مورد حمايت امريكاست؛ اسرائيلي كه بعد از آنكه حقوق ملت فلسطين را تضييع كرده است، هيچ حقِّي براي ملتهايِ همسايه يِ خود قائل نيست؛ هر وقت فرصت پيدا كند، تجاوز مي كند؛ امروز چون مي تواند به لبنان تجاوز كند، تجاوز مي كند؛ ولي روزي اگر لازم بداند، به اردن يا به سوريه هم حمله مي كند. چه چيزي مانع او خواهد شد؟!

اسرائيل رژيمي است كه در داخل سرزمينهايِ اشغالي فلسطين، براي مردم اين سرزمين كمترين حقِّ حيات و حيثيت زندگي اي قائل نيست؛ به آنها اجازه يِ زندگي در خانه يِ خودشان هم نمي دهد؛ آن كساني كه در مقابل فشار نيروهايِ صهيونيستي فريادي بكشند، آنطور خشن آنها را خفه و سركوب مي كند؛ به هيچيك از قراردادهايِ بين المللي كه در عرف دولتهايِ جهاني مورد قبولست، اگر نخواهد، عمل نمي كند؛ هر كدام كه براي او اندك مشكلي داشته باشد، آن را خيلي راحت كناري مي گذارد! امريكا از


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه ي تهران 07/01/1371

ص: 98

چنين رژيمي وحشي و گستاخ و بي اعتناي به قوانين انساني و مُقرَّرات بين المللي حمايت مي كند!

اين كارهايي كه امروز اسرائيل مي كند، اگر كمتر از آن را دولتي انجام مي داد كه در خدمت منافع امريكا نبود، ميدانيد تبليغات امريكايي با آن دولت چه مي كرد؟! در همين جريان شهادت دبير كل حزب الله لبنان - مرحوم سَيِّد عبّاس موسوي، اين مجاهد شهيد و با اخلاص - هليكوپترهايِ صهيونيست وارد فضاي كشور ديگري مي شوند؛ آزادانه در آن رفت و آمد مي كنند؛ نقطه اي را زير نظر مي گيرند و كاروان اتومبيلهايِ غيرنظامي را با موشك مي زنند؛ مرد را مي كُشند، زن را مي كُشند، فرزند خردسال را مي كُشند؛ امّا شما ببينيد در مقابل اين جنايت واضح - كه هيچ كس در جنايت بودن اين رفتار نمي تواند كمترين ترديدي بكند - دنياي استكباري چه موضعي مي گيرد؟!

مگر معناي تروريسم چيست؟! مگر تروريسم غير از، اينست؟! به غيرمسلحي حمله كنند؛ به زن و فرزند مردم حمله كنند؛ به خانه يِ مردم حمله كنند؛ از داخل خانه، صاحبِ خانه را بربايند؛ شكنجه كنند و بكُشند!

مگر تروريسم چيست؟! آيا رژيم ايالات متّحده يِ امريكا و سازمانهايي كه دم از طرفداري از حقوق بشر و مخالفت با تروريسم مي زنند، نمي فهمند كه تروريسم يعني اين؟! نمي دانند كه تروريسم دولتي، يعني آن كاري كه چهل و چند سالست كه رژيم غاصب صهيونيست دارد انجام مي دهد؟! يا مي فهمند و به رو نمي آورند؟! آيا وقتي ملَّتي مي بيند كه اينطور فرهنگها و واژه ها و لغات، در قاموس استكبار امريكايي، نابجا و غلط مصرف مي شود، جا دارد كه از اين كه امريكا به او تروريست بگويد، تحاشي (1) كند؟ امريكاييها عِدِّه اي را در ليست تروريستها قرار دادند؛ غلط كردند! اگر بناست كساني در ليست تروريستها قرار بگيرند، اوَّل خود رژيم امريكاست كه تروريست تر از ديگرانست و حامي خبيثترين رژيمهايِ دنيا - يعني رژيم صهيونيست - است. (2)


1- 1. انكار و خود را منزّه دانستن
2- 2. سخنراني در اجتماع بزرگ مردم قم، در سالروز ميلاد حضرت مهدي (عج) 30/11/1370

ص: 99

اهداف اسرائيل از به دست آوردن رسميت از كشورهايِ عربي

خلاصي اسرائيل از دغدغه يِ معارضات دولتهايِ عربي، آن دست آموزِ امريكا را اولاً براي وظيفه يِ اصليش، يعني مبارزه با حركتهايِ اسلامي در اين منطقه - كه بزرگترين خطر جدي براي امريكاست - آمادّه مي سازد؛ ثانياً نفوذ امريكا را بر كشورهايِ اين منطقه يِ حياتي قطعي كرده، منطقه را به صورت خانه يِ امن امريكاييان در مي آورد و شيطان بزرگ، صاحب اختيار بي دردسر خاورميانه مي شود و ثالثاً اسرائيل در راه توسعه يِ سرزمينهايِ اشغالي و آرزوي «از نيل تا فرات» يك سنگر مهم ديگر را فتح مي كند. (1)

علت قدرتمندي اسرائيل؛ دوگانگي دولتهاي اسلامي با ملتهايشان

چرا امروز رژيم غاصب صهيونيستي، به پشتيباني امريكا و پول صهيونيستهايِ عالم، مي تواند به ملتهايِ عربي اينطور واضح زور بگويد؟ چرا بعد از گذشت ده ها سال كه مسلمانان و توده هايِ عرب، مذاكره يِ با اسرائيل را - كه يك رژيم جعلي و بي ريشه و تحميلي و غاصب در منطقه است - تحريم مي كردند و آن را زشت مي شمردند، امروز متأسِّفانه فكر مذاكره در ميان عناصر سياسي و بسياري از دولتهايِ عرب، تلقي به قبول مي شود؟ چون مردم حضور ندارند، چون دست مردم با دسته اي فعال آن كشورها همراه نيست، چون رژيمها به راهي مي روند و ملتها به راهي ديگر؛ نتيجه ضعفست. والّا اگر رژيمهايِ عربي كه امروز مذاكره يِ با اسرائيل را قبول مي كنند، به ملتهايِ خود متكي بودند، چرا احساس كنند كه ناچار و مجبورند با دشمن خانگي و غاصب سرزمين خود بنشينند و در مورد سرزمين مغصوب حرف بزنند؟

اگر ملتها را در صحنه راه مي دادند، اگر به عواطف و فكر و اراده و نيروي ملتها احترام مي گذاشتند، ملتها نمي گذاشتند كشورها و رژيمهايِ عربي اينطور دچار ضعف بشوند. (2)


1- 1. پيام به ملتهايِ مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشورهايِ اسلامي، به منظور بسيج نيروهايِ عظيم كشورهايِ اسلامي براي مقابله با توطئه هايِ خباثت آميز امريكا و اسرائيل در كنفرانس مادريد 25/07/1370
2- 2. سخنراني در ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران 09/05/1370

ص: 100

سوء استفاده يِ دشمن از غفلت مسلمين

ملت اسلام بايد بيدار باشد و اين وظيفه را فراموش نكند. دشمن خدا، از غفلت مسلمين سوء استفاده كرد؛ والّا چندصدهزار صهيونيست در اوَّل كار، بعد هم تا امروز يكي، دو ميليون با همه يِ آن حواشي اي كه از اطراف دنيا فراهم كردند، مگر چقدر قدرت دارند؟ اگر سران كشورهايِ اسلامي بهوش بودند، اگر ملتهايِ اسلامي بيدار بودند، مگر كمكهايِ امريكا در آن صورت مي توانست اسرائيل را نجات بدهد؟ ابداً. مسلمانان غافل مي مانند كه دشمن مي تواند اظهار وجود بكند. دشمن چندان قوي نيست؛ ما از قوّت خودمان غافليم. (1)

عقب نشيني دولتهايِ اسلامي، موجب گستاخي استكبار

اين خطاي بزرگي است كه كسي تصور كند عقب نشيني دولتهايِ اسلامي در برابر استكبار در قضيه يِ فلسطين، آنها را قانع خواهد كرد. مي بينيد همين كوتاه آمدنها و عقب نشيني ها براي دولت استكباري ايالات متّحده يِ امريكا، مسأله يِ خاورميانه را به صورت يك آرزوي خام مطرح كرده است. آنها دنبال خاورميانه اي هستند كه يكسره و به طور كامل در مشت خودشان باشد، كه امروز چنين چيزي نيست. سكوت دولتهايِ اسلامِي و عقب نشيني آنها در عرصه يِ سياسي و در عرصه يِ بين المللي، دشمن را روز به روز گستاختر مي كند.

… امَّت اسلامي امروز در دنيا يك حقيقت غيرقابل انكارست. ملتهايِ مسلمان دلهاشان پُرست از نفرت از آن قدرتهايِ بين المللي زورگو و غاصب و اگر فرصتي پيدا كنند، همه يِ اين ملتها پشت سرِ ملت فلسطين ايستاده اند.

اين را هم همه بايد بدانيم و بفهميم كه عقب نشيني در مقابل قدرتهايِ


1- 1. سخنراني در ديدار گروه يِ از آزادگان، جمعي از خانواده هايِ معظم شهدا و جانبازان، مسؤولان اجرايي و نمايندگان مجلس شوراي اسلامِي و ائمه يِ جمعه يِ استانهايِ كرمانشاه، يزد و چهارمحال و بختياري و گروه يِ از مردم شهرهايِ گرگان، گنبد، محلات، گتوند، شوشتر، سپيدان، تهران، شيراز و جهرم 02/08/1369

ص: 101

استكباري، آنها را جَريتر مي كند؛ امّا ايستادگي، به ناكامي آنها مي انجامد. قدرت ابرقدرتهايِ دنيا يك قدرت بي تخلف و بي منتها نيست. (1)

نقطه يِ ضعف دشمن، همان نقطه يِ سختگيري او

اين را هم بگويم: آن جايي كه شما احساس مي كنيد دشمن سختگيري مي كند، درست همان جايي است كه دشمن آسيب مي بيند. فشاري كه اين روزها به وسيله يِ صهيونيستها بر مسلمانان مظلوم فلسطيني وارد مي شود، به معناي آنست كه استكبار در سرزمينهايِ اشغالي فلسطين مقدَّس، به طور جدي تهديد مي شود. اگر تهديد جدي نبود، اين قدر فشار زياد نمي شد.

اين روزها دولت غاصب صهيونيست، به طور روزمره در سرزمين اشغالي به مردم حمله مي كند و حتّيٰ شنيدم به زنها حمله كرده، تعدادي از آنها را مضروب و مجروح نموده و تعداد كثيري از مردم را به وسيله يِ مزدوران نظامِي و پليس خود مجروح كرده است. چقدر از افراد را مي گيرند و در زندانه اي خود بازداشت و شكنجه مي كنند و در نهايتِ فشار نگه مي دارند؛ امّا شعله يِ مقدَّس، روز به روز در سرزمينهايِ اشغالي مشتعلتر مي شود. (2)

شگرد دشمن؛ انصراف ذهنها از فلسطين به جاهايِ فرعي و به مسائل دروغين دنياي اسلام - به خصوص دنياي عرب - همين امروز بايد متوجّه؛ باشد كه شگرد دشمنان، اينست كه آنها را از اين قضيه يِ مهم كه امروز قضيه يِ اصلي جهان اسلام و به خصوص قضيه يِ اصلي جهان عربست، منصرف و ذهنها را به جاهايِ فرعي و به مسائل دروغين منتقل كنند، براي اين كه بتوانند اين كار را انجام دهند. البته آنها نخواهند توانست انجام دهند. اينها هم اگر غفلت كنند، براي خودشان جز زيان، چيزي به بار نخواهد آورد؛ يعني آبروي غفلت كنندگان خواهد رفت؛ امّا قضيه به همان استحكام اصلي باقي خواهد


1- 1. بيانات در ديدار كارگزاران نظام جمهوري اسلامي به مناسبت عيد سعيد فطر 13/08/1384
2- 2. سخنراني در ديدار جمع كثيري از دانشگاهيان و طُلّاب حوزه هايِ علميه 29/09/1368

ص: 102

ماند و بلاشك روزي ملت فلسطين، سرزمين فلسطين را در زير سلطه يِ حقِّ خود خواهد گرفت؛ هيچ ترديدي نيست.

عدم توجّه به ذخايرِ تاريخ و سرگذشت زندگي - كه تاريخ عبارت از مجموع هايِ از حوادثست - اين نتايج را دارد. بايد همواره به تاريخ و به حوادث گذشته، به خصوص به حوادث نزديك به ما توجّه داشت. (1)

افول قدرت با نبود استدلال و انجام ترور

براي يك نظام و يك رژيم سياسي، ضعف حقيقي و افول قدرت وقتي شروع مي شود كه اين رژيم و اين نظام، استدلال سياسي و قانع كننده يِ براي كار خود و حقّانيَّت سياسي خود را از دست بدهد. وقتي رژيمي حقّانيَّت سياسي اش از دست رفت و استدلال او براي موجوديت و كارهايِ خودش از دست او خارج شد، آن وقت قدرت معنوي خود را از دست داده است و سقوط او شروع شده است؛ ولو در ظاهر چيزي فهميده نشود و خود او نفهمد. اينها اينقدر مست قدرت و شهوتند كه نمي فهمند ضعف استدلال و فقدان حقّانيَّت سياسي آنها در دنيا، با آنها چه دارد مي كند.

به جنايتكار صهيونيست - يعني شارون - تبريك مي گويد كه تو احمد ياسين را كشتي يا شهيد رنتيسي را ترور كردي! استدلالش براي اين كار چيست؟ اينست كه دولت اسرائيل از خودش دفاع مي كند. عجب! مگر منطق ديكتاتورهايِ عالم، آنجايي كه مردم و مخالفان خود را سركوب و تار و مار و شكنجه مي كنند، غير از، اينست؟! همه يِ چهره هايِ نحس و خبيث سياسي دنيا كه معروف به خباثت و ديكتاتوري هستند، مخالفان خود را با همين منطق تار و مار كرده اند؛ مي گويند: ما از موجوديت خود دفاع مي كنيم. او مي گويد اسرائيل از موجوديت خودش دفاع مي كند. شيخ احمد ياسين، پيرمرد فلجِ روي چرخ نشسته، مگر غير از زبان و غير از فكر كار ديگري مي توانست بكند؟ شما كه مي گوييد ما با آزادي بيان و آزادي فكر موافقيم. او را مي زنند شهيد مي كنند و او تبريك مي گويد! وقاحت را ببينيد چقدر


1- 1. بيانات در ديدار جمعي از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي 24/06/1378

ص: 103

است! دنيا اين را قبول كرد؟ ابداً. خود غربي ها و افكار عمومي هم اين را قبول نكردند. اين يعني از دست رفتن حقّانيَّت سياسي؛ يعني اينها ديگر منطق ندارند و آنچه مي گويند: مورد قبول افكار مُنْصِف دنيا قرار نمي گيرد. (1)

نداي صلح طلبانه يِ رياكارانه يِ صهيونيستها

بيست و پنج سالست كه ملت ايران عليه اسرائيل شعار داده است. بارها ملت ايران در شعار خود گفته است به نداي صلح طلبانه يِ رياكارانه يِ صهيونيستها اعتماد نكنيد. امروز همه يِ دنياي عرب و دنياي اسلام صحنه يِ فاجعه بار فلسطين را در مقابل خود مي بينند. امروز كه سردمداران دولت غاصب صهيونيستي همه يِ قرار و مدارهايي را كه با كشورهايِ عربي و طرفهايِ فلسطيني گذاشته بودند، زير پايِ خود لگد كرده اند؛ به همه بي اعتنايي كرده اند و به هيچكدام از التزامهايِ بين المللي هم اعتنايي نمي كنند، بقيِّه يِ ملتها به حرف ملت ايران مي رسند. (2)

دروغگويي اسرائيل درخواست صلح

هر كسي از فلسطينها كه از راه مقاومت پايش را كنار گذاشت، ضرر كرد. اسرائيل در خواستِ صلح، صادق نيست؛ اگر چه اگر صادق هم بود، غلط مي كرد و او در اينجا حقِّ ندارد؛ امّا صادق هم نيست. آن كساني كه در راه مذاكره وارد شدند، مجبور شدند تحميلات دشمن را قبول كنند. اگر يك لحظه پايشان را از مسير تحميلات دشمن دور گذاشتند، يا حذف شدند يا تحقير شدند؛ كه شما نمونه هايِ هر دواش را ملاحظه كرديد و ديديد. بعضي ها را حذف كردند، بعضي ها را هم تحقير و تدريء (3) كردند. راه قدس، راه فلسطين، راه نجات مسأله يِ فلسطين و حل مسأله يِ فلسطين، جز راه مبارزه نيست، كه آقايان اين را گفتند و من خوشحالم از اين كه مي بينم اين مسأله در جمع


1- 1. بيانات در ديدار معلمان و كارگران 12/02/1383
2- 2. بيانات در اجتماع بزرگ مردم قزوين 25/09/1382
3- 3. دور كردن و گمراه كردن

ص: 104

شماها مورد اتِّفاقست و همه آن را قبول داريد. آن كسي كه اين راه را قبول ندارد، چه دانسته و چه ندانسته، دارد به مسأله يِ فلسطين ضربه مي زند. اگر دانسته باشد، اسمش خيانتست؛ اگر ندانسته باشد، اسمش جهل و غفلتست؛ علي اي حال ضربه است به مسأله يِ فلسطين؛ ضربه مي زنند به مسأله يِ فلسطين. فلسطين هيچ راهي جز مقاومت ندارد؛ اين را بايد بگويند: بايد بخواهند؛ دولتهايِ اسلامي هم بايد همين را تكرار كنند. (1)

ترفند فريبنده يِ صلح و دروغگويي اسرائيل

البته امروز ترفند صهيونيستها و پشتيبانانشان - كه دولت امريكا مهمترين پشتيبان آنهاست -، اينست كه از نام زيبايِ صلح استفاده مي كنند: آقا صلح كنيد؛ اين حرفها چيست؟! بله؛ صلح چيز خيلي خوبي است؛ امّا صلح كجا و با چه كسي؟! كسي وارد خانه يِ شما شده، به زور در را شكسته و شما را كتك زده، به عيال و اولادتان اهانت كرده و از سه اتاقي كه شما داريد، دو تا و نصفش را گرفته نشسته است؛ بعد بگويد شما چرا بيخودي مرتّب به اين و آن شكايت مي كنيد؛ مرتّب دعوا و معارضه مي كنيد؛ بياييد با هم صلح كنيم. آيا اين صلح شد؟!

صلح، اينست كه شما از خانه بيرون برويد؛ اگر با هم جنگي داشتيم، آن وقت بيايند صلحمان بدهند. شما در خانه يِ ما نشسته ايد؛ شما در اينجا اين همه جنايت كرده ايد؛ شما همين حالا هم اگر دستتان برسد، كوتاه يِ نداريد. همين الان رژيم صهيونيستي تقريباً روزانه به جنوب لبنان حمله مي كند؛ نه به مبارزان لبنان، بلكه به روستاهايِ جنوب لبنان، به مدرسه هايِ جنوب لبنان. همين چند روز قبل از اين، به يك مدرِّسه يِ جنوب لبنان حمله كرد و جمعي از بچه هايِ كوچك را كشت! اينها كه تجاوزي نكرده بودند، اينها كه اسلحه اي به دست نگرفته بودند. طبيعت، طبيعت متجاوزست. آن روزي كه صهيونيستها وارد لبنان شدند و در ديرياسين و بقيِّه يِ جاها آنطور قتل عام كردند، كسي با آنها كاري نكرده بود. اقلاً آن عدّه مردم


1- 1. ديدار رهبران گروه هايِ جهادي فلسطيني شركت كننده در افتتاحيه يِ همايش غزه 08/12/1388

ص: 105

كاري نكرده بودند؛ البته چرا، يك عدّه جوانان غيور عرب با آنها مي جنگيدند. همان روز هم مي گفتند: : چرا داخل خانه يِ ما آمد ه ايد و اين كارها را مي كنيد!؛ امّا آن مردمي كه مورد ستم آنها قرار مي گرفتند و از مزارع و روستاهايشان آنطور با قتل عام اخراج مي شدند كه كاري نكرده بودند. بنا بر اين، طبيعت اين رژيم، تجاوزست. رژيم صهيونيستي، اصلاً بر پايِه يِ زورگويي و خشونت و قساوت بنا شده است و پيش مي رود. بدون اين، پيشرفتي نم يداشت و بعد از اين هم نخواهد داشت. مي گوييد با اين رژيم صلح كنيد؟! چه صلحي؟! اگر آنها به حقِّ خودشان قانع شوند - يعني خانه را كه فلسطين است، به صاحبان خانه واگذار كنند و سراغ كار خودشان بروند؛ يا از دولت فلسطين اجازه بگيرند و بگويند: به ما اجازه دهيد تعدادي از ما، يا همه يِ ما در اين كشور بمانيم - كسي با آنها جنگي نخواهد داشت.

جنگ، اينست كه آنها غاصبانه و زورگويانه وارد خانه يِ ديگران شده اند؛ آنها را از خانه بيرون كرده اند و الان هم به آنها ظلم مي كنند. الان هم به همه يِ كشورهايِ منطقه ظلم مي كنند و تهديدي براي همه هستند. بنا بر اين، اينها صلح را هم مُقَدَّمه اي براي تجاوز بعدي مي خواهند! اگر صلحي برقرار شود، مُقَدَّمه اي است براي اين كه بعد بتوانند طور ديگري تجاوز و تعدّي كنند. (1)

عامل مهار روحِ سركش استكبار، فقط بيداري و اراده ي ملتها در مقابل روحِ سركش و طغيانگري كه امروز استكبار دارد، فقط يك عامل وجود دارد كه مي تواند آن را مهار كند و جلوِ اين طغيانگري را بگيرد و آن، بيداري و اراده ي ملتهاست. وقتي ملَّتي بيدارست، حقوق خود را مي شناسد، دشمن را مي شناسد، هدف او را مي داند و تصميم مي گيرد در مقابل او بايستد. اينجاست كه ديگر كُميت استكبار و امريكا و همه يِ تجهيزات نظامي لنگست. اينجاست كه ديگر نمي تواند كاري بكند. اين همان نكته يِ اساسي است كه انقلاب اسلامي از اوّل روي آن تكيه كرد و نظام اسلامي بر اساس اين پايِه يِ مستحكم، خود را بنا نمود. اينجاست كه


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378

ص: 106

شما جوانان بايد قدر خود را بدانيد. اينجاست كه مسؤولان كشور بايد قدر اين جوانان پُرشور، مؤمن و با اراده را بدانند. اينجاست كه مسؤولان آموزش و پرورش، مسؤولان آموزش عالي و دانشگاه ها بايد به اين جوانان مؤمن و با عزم و اراده، بها بدهند. آنهايي كه به شرف ملّي و استقلال و ارزشهايِ اسلامي والاي خود اهميَّت مي دهند، حضور و تعرّض دشمن را نمي پسندند و دخالت او را ردِّ مي كنند؛ اينها براي يك ملت ارزش دارند. (1)

شكست صهيونيست در هدف خود

البته ملت فلسطين در انجام دادن وظيفه يِ خود، آنچه حقّ و شايسته يِ يك ملت شجاع و غيرتمندست، انجام داده و ايستاده است. همه بايد بدانيم اين دولتِ غاصبِ ظالمِ كنوني صهيونيست، در عمليات خود تا اين لحظه شكست خورده و هيچ گونه موفَّقيَّتي به دست نياورده و مغلوب اراده ي فلسطينيها شده است. هدف از اين عمليات اين بوده است كه انتفاضه يِ بيت المقدّس را خاموش كنند؛ فلسطينيها دسته اي خود را به علامت تسليم بالا ببرند و انگيزه يِ آزاديخواهي و غيرت مردم فلسطين را خاموش كنند؛ امّا آنچه به دست آمده، درست عكس اين قضيه است. امروز عزم و تصميم و فهم ملت فلسطين از مسأله يِ فلسطين، بيش از آن وقتي است كه انتفاضه هنوز شروع نشده بود. امروز عمق دشمني و خباثت و وحشيگري اين رژيم غاصب و شريكش - امريكا - براي مردم فلسطين روشن شده است.

يك ملت وقتي كارش به جايي برسد كه ببيند هيچ چار هايِ ندارد جز اين كه مردن شجاعانه را به جان بخرد، ديگر هيچ چيز در مقابل او تاب ايستادگي ندارد. نه قدرت صهيونيستها - كه تانك و توپ و همين ابزارهايِ ظاهري است - و نه قدرت سياسي و مالي پشتيبان آنها - كه امريكاست - نمي تواند تأثيري بگذارد. آن روزي كه ملت فلسطين را به نشستن در پشت ميز مذاكره و به اصطلاح، گرفتن امتياز، دلخوش مي كردند، ديگر تمام شد؛ معلوم گرديد كه نشستن در پشت ميز مذاكره و گفتگو با دشمن، هيچ اثري ندارد. امروز


1- 1. بيانات در ديدار جوانان اهواز 08/05/1382

ص: 107

ملت فلسطين فهميده است و كار خود را مي كند. مادران فلسطيني، جوانان فلسطيني، زنان و مردان فلسطيني و نوجوانان فلسطيني در صحنه اند. آنچه مهمَّست، اينست كه دنياي اسلام به وظيفه يِ خود عمل كند. دنياي اسلام، يعني ملتها و دولتها. دولتها ممكنست براي خود محاذيري فرض كنند؛ امّا ملتها اين محاذير را ندارند؛ علما، روشنفكران، سياسيون و مؤثّرين ِ در فكر مردم، اين محاذير را ندارند؛ بايد اقدام كنند. اين اقدام، به دولتهايِ آنها هم كمك خواهد كرد. امروز اگر ملتهايِ مسلمان و به خصوص ملتهايِ عرب در داخل كشورهايشان عزم و اراده ي خود را در حمايت از ملت فلسطين به طور واضح و مستمر نشان دهند، براي دولتهايشان هم خوبست؛ زيرا دولتها در صحنه يِ ديپلماسي مي توانند از اين وسيله براي فشار آوردن روي دشمن استفاده كنند. (1)

شگرد تبليغاتي صهيونيستها از آغاز: مظلوم نمايي

صهيونيست ها از آغاز شروع كار خود، به سمت رسانه هايِ خبري و تبليغي رفتند. يكي از سياست هايِ آنها اين بود كه رسانه هايِ تبليغي دنيا را قبضه كنند. امروز اين گونه است. آنها از اوّلِ كار، يك شگرد تبليغي را انتخاب كردند كه بسيار مهم و تعيين كننده بود و تا امروز تأثيرگذار بوده است. آن شگرد تبليغي عبارتست از مظلوم نمايي. براي مظلوم نمايي، داستان ها و افسانه هايِ فراواني جعل شد؛ خبرهايي ساخته شد و تلاش هايِ بي وقفه اي انجام گرفت.

امروز هم در نهايت سفّاكي، باز همان تبليغات ادامه دارد؛ يعني باز هم مهم ترين كار صهيونيست ها در دنياي تبليغات، مظلوم نمايي است. اينها مسأله يِ نگراني رواني يهوديان را مطرح كردند و گفتند: چون يهوديان در طول قرن هايِ متمادي زير فشار بودند، از لحاظ رواني دچار نگراني اند و به امنيَّت رواني احتياج دارند. صهيونيست ها در مذاكرات با سران كشورهايِ غربي و بعدها در گفتگو هايِ خود با كشورهايِ اسلامِي و عربي، مسأله امنيَّت رواني را مطرح


1- 1. بيانات در جمع مسؤولان و كارگزاران در سالروز ولادت فرخنده يِ نبي اكرم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم و امام جعفر صادق عَلَيْه السَّلَام 09/03/1381

ص: 108

كردند و گفتند: ما به امنيَّت رواني احتياج داريم و بايد امنيَّت رواني ما تأمين شود. اين امنيَّت رواني يعني چه؟ هيچ معناي مشخّص و هيچ پاياني ندارد. هر اقدامي بخواهد انجام بگيرد، اگر به سودشان نباشد، به بهانه امنيَّت رواني، مي توانند آن را خنثي كنند. بسياري را در دنيا قانع كردند كه به امنيَّت رواني احتياج دارند و بايد امنيَّت رواني آنها تأمين شود.

برآوردن نياز اسرائيل در مورد امنيَّت رواني، مشكل ترست از چشم پوشيدن از سرزمين. شما وقتي سرزمين را از دست مي دهيد، ميدانيد چه چيزي را از دست داديد؛ امّا وقتي مي خواهيد خواسته يِ اسرائيل را در مورد امنيَّت رواني برآورده كنيد، نمي دانيد تا كجا بايد تسليم شويد و تا كجا بايد امتياز بدهيد. اين امتياز دهه يِ، پاياني ندارد؛ مرتّب بايد امتياز داد. تجربه يِ اروپا در اين مورد، عبرت آموزست.

دولت آلمان صد و پنجاه ميليارد مارك به عنوان خسارت به يهوديان داد؛ امّا خسارت يهوديان از آلمان هنوز تمام نشده است؛ باز هم خسارت طلبكارند و بايد به آنها داده شود! آنچه يهوديان با آلمان كردند، كم و بيش با برخي كشورهايِ اروپايي ديگر - مثل اتريش، سوئيس، فرانسه، حتّي تا چند سال قبل با واتيكان - نيز انجام دادند. همه بايد خسارت بدهند؛ اين خسارت تمام شدني نيست!

در بعد رواني، اسرائيليها فعّاليتهايِ بسيار مهمّي دارند. همه سياستمداران، خبرنگاران، روشنفكران، كارگزاران و نخبگان غرب بايد در مقابل بناي يادبود كوره يِ آدمسوزي سر تعظيم فرود بياورند؛ يعني همه، داستاني را كه اصل صحّت آن معلوم نيست، مورد تأكيد قرار دهند و خود را بدهكار آن داستان قلمداد كنند. اينها روشهايي است كه در تبليغ دارند و همه معطوف به «مظلوم نمايي» است.

البته در بخش ديگري از دنيا، با تكيه بر داستانهايِ ذكر شده در تورات و اين كه اينجا سرزميني است كه به فرزندان اسرائيل بخشيده شده، بسياري از مسيحيان را هم با خود همفكر و همدل كردند. آن طوري كه من در آماري ملاحظه كردم، اينها توانسته اند در برخي كشورها - از جمله عمدتاً در امريكا - به عنوان پشتوانه يِ افكار عمومي، با همين تبليغات، ميليونها صهيونيست غير يهودي درست كنند!

ص: 109

… اينها سالهاست كه اين كار تبليغاتي را مي كنند. امروز هم با شِدَّت هر چه تمامتر همين تبليغات در دنيا ادامه دارد. امروز در دنيا رسانه هايِ صهيونيستي تجاوزهايِ مكرّر و همه روزه يِ اسرائيل را به صورت گذرا مطرح مي كنند. اگر مي توانستند همين را هم مطرح نكنند، نمي كردند؛ منتها مصالح رسانه ايِ آنها ايجاب مي كند كه مطرح كنند؛ ولي خيلي گذرا، خيلي سطحي، خيلي ناقص و گزينشي؛ امّا عمليات فلسطينيها را كه دفاع از وجود و شرف و ميهن و سرزمينشانست، طوري منعكس مي كنند كه گويا اسرائيل مظلومست! مظلوم واقعي را كه ملت فلسطين است، تروريست و جنايتكار جلوه مي دهند؛ امّا متجاوزِ سفّاكِ جنايتكار را مظلوم نشان مي دهند. امروز رسانه هايِ دنيا اين كار را مي كنند؛ سياستمدارها هم در اظهارت خود، همين حرفها را تكرار مي كنند. (1)

راهبردهاي صهيونيسم و غرب در مواجهه با دولتهاي اسلامي

در اين مصاف طولاني كه يك طرف غرب و صهيونيسم بود و طرف ديگر دولتهايِ عربِ تازه تأسيس شده، دشمنان اسلام براي مقابله، از ابزارهايِ گوناگون و پيچيده اي استفاده كردند كه از جمله يِ آنها رسانه هايِ تبليغاتي و مجامع بين المللي بود. آنها از يك سو مسلمانان را به صبر، خويشتنداري، گفتگوهايِ صلح و سازش دعوت مي كردند و از سوي ديگر اسرائيل را مسلّح مي نمودند. اهداف راهبردي آنها از تعامل نابرابر و تبعيض آميز بين كشورهايِ مسلمان و اسرائيل اين بود كه همواره برتري نظامي اسرائيل را بر كشورهايِ اسلامي حفظ كنند و در مجامع بين المللي از آن رژيم حمايت كنند و با به كار گرفتن رسانه هايِ تحت نفوذ خود، جنايات اسرائيل را توجيه نمايند و در بين مسلمانان تبليغ كنند كه فكر پيروزي بر اسرائيل، خيال خامي بيش نيست. (2)


1- 1. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار شركت كنندگان در همايش بين المللي رسانه هايِ جهان اسلام حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 11/11/1380
2- 2. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه ي فلسطين 04/02/1380

ص: 110

شكست هيمنه يِ نظامي اسرائيل

رژيم اسرائيل از زماني كه رسماً توسط سازمان ملل تأييد شد - يعني بيش از نيم قرن قبل - تا سال گذشته يكّه تازي مي كرد و هيچ چيز و هيچ كس جلودارش نبود؛ ولي مقاومت اسلامي لبنان كه مركّب از چند هزار جوان مسلّح به سلاح ايمانست، خواب اين رژيم و حاميانش را پريشان كرد. اين جوانان عزيز بدون دادن هيچ گونه امتيازي به اسرائيل، آن رژيم غاصب را با خواري از جنوب لبنان بيرون كردند. پيروزي اين عزيزان، چراغ راهِ ديگر مبارزان مسلمان شد و امروز شاهد انتفاضه يِ مسجدالاقصي هستيم كه از نوع مقاومت اسلامي لبنان در ابعادي وسيع است. (1)

هدف اسرائيل؛ سيطره بر همه يِ جهان اسلام

امروز ديگر كاملاً روشن شده است آنهايي كه گمان مي كردند قضيه يِ فلسطين يك امر مقطعي و محدود به بخش كوچكي از جهان اسلامست، كاملاً اشتباه مي كردند. ذخاير عظيم سلاحهايِ هسته اي و كشتار جمعي ذخيره شده در زرّادخانه هايِ رژيم صهيونيستي، براي مقابله با مردم بي دفاع فلسطين نيست؛ بلكه براي برقراري سلطه بر جهان اسلام و به خصوص منطقه يِ خاورميانه است. اين كه حزب الله براي آزادي سرزمين اشغالي تلاش مي كند و اسرائيل در تلافي به نيروهايِ سوريه حمل هور مي شود، نشان بارزي از چنين نيت شيطاني اسرائيل و حاميان غربي آنست. (2)

پوسيدگي رژيم اسرائيل از درون

حضّار محترم! مطمئن باشيد كه رژيم اسرائيل از درون پوسيده و نسل كنوني به هيچ وجه آمادگي ايثار و فداكاري براي حفظ آن را ندارد. بحمدالله ملتهايِ عرب و مسلمان، امروزه بيش از هر وقت ديگري در پنجاه سال گذشته، نيرومند و قوي هستند؛ آنها در زمينه هايِ مختلف قدرتمند شده اند.


1- 1. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه ي فلسطين 04/02/1380
2- 2. همان

ص: 111

مسلمانان، ديگر نمي توانند شاهد سركوبي روزانه يِ ملت فلسطين باشند و ساكت بنشينند. به اسرائيل بايد بفهمانيد كه استمرار سركوبي ملت فلسطين و مناطق فلسطيني نشين، با عكس العمل شديد، جدّي و عملي همه يِ اعراب و مسلمانان مواجه خواهد شد. (1)

اهميَّت بين المللي مسأله يِ فلسطين براي اسرائيل

براي آن دولت غاصبِ دروغي جعلي، مسأله يِ فلسطين، يك مسأله يِ داخلي نيست؛ يك مسأله يِ اساسي بين المللي است. آنچه كه اهميَّت دارد، اينست كه نسل جديد فلسطيني حقيقت را دريافته است. كدام حقيقت را؟ اين حقيقت را كه اگر بخواهد بر اين زبوني و خواري و تحقير و فشاري كه بر او تحميل مي شود، فائق آيد، راهش مبارزه و مقابله است؛ راهش رفتن پشت ميز مذاكره نيست، كه مذاكره كنندگان هم چيزي گيرشان نيامد. (2)

خطر امنيتي اسرائيل براي كلّ منطقه

از جهت امنيَّتي، مسأله يِ اسرائيل، يك خطر امنيَّتي، نه فقط براي مردم خودش، بلكه براي كل منطقه است؛ براي اين كه اينها الان زرّادخانه يِ اتمي دارند و باز هم توليد مي كنند! سازمان ملل هم چند بار هشدار داده؛ امّا اعتنا نكرده اند. البته عمده اش هم به خاطر پشتيباني امريكاست؛ يعني گناهِ كارهايِ صهيونيستها و دولت غاصب، به ميزان زيادي به گردن رژيم امريكاست. (3)

خطر اقتصادي اسرائيل براي كلّ منطقه

از لحاظ اقتصادي هم، اسرائيل براي منطقه، خطرست. چندي است «تز خاورميانه يِ جديد» كه صهيونيستهايِ حاكم بر فلسطين، تزي را به نام مطرح كرده اند. خاورميانه يِ جديد يعني چه؟ يعني خاورميانه بر محور كشور


1- 1. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه ي فلسطين 04/02/1380
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه ي تهران 25/09/1379
3- 3. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه ي تهران 10/10/1378

ص: 112

اسرائيل شكل بگيرد و اسرائيل به تدريج بر كشورهايِ عربي و كشورهايِ منطقه و مناطق نفتي در خليج فارس سيطره يِ اقتصادي داشته باشد! اين هدف اسرائيليهاست. بعضي از دولتها غافلند. وقتي به آنها اعتراض مي شود، مي گويند: ما كه رابطه برقرار نكرديم؛ ما به تُجّارشان اجازه داديم بيايند! اتّفاقاً آنها همين را مي خواهند. آنها مي خواهند اسرائيل با حمايت امريكا و با پشتيباني از زرّادخانه يِ خطرناك خودشان، از غفلت و ضعف بعضي از دولتها استفاده كند و به آنجا وارد شود و مراكز اقتصادي و منابع مالي را در دست گيرد. اين خطر خيلي بزرگي براي منطقه است.

بزرگتر از همه يِ خطرها، اينست. خدا آن روز را نياورد و نخواهد آورد و ملتهايِ مسلمان اجازه نخواهند داد كه چنين اتّفاقي بيفتد؛ امّا نقشه يِ آنها، اينست كه با تكيه بر اقتصاد بتوانند همه يِ مراكز قدرت را در اين كشورها در دست گيرند. بنا بر اين، از لحاظ اسلامي، از لحاظ انساني، از لحاظ اقتصادي، از لحاظ امنيَّتي، از لحاظ سياسي، امروز وجود اسرائيل، يك خطر بزرگ براي ملتها و كشورهايِ منطقه است. (1)

حيله ي دشمنان؛ تبديل نقطه ي اتِّحاد مسلمين به نقطه ي اختلاف

امروز يكي از بزرگترين مصائب دنياي اسلام، اينست كه دشمنان اسلام كاري كرده اند كه آنچه بايد وسيله يِ اتّحاد مسلمين شود - يعني وجود دشمن، وجود صهيونيستهايِ غاصب - وسيله يِ اختلاف آنها شده است! كاري كرده اند كه بعضي از دولتهايِ مسلمان، اين را وسيله اي براي قرار گرفتن در مقابل برادران خود بكنند و حقيقتاً اختلاف به وجود آيد؛ در حالي كه بودن ِ چنين دشمني در قلب كشورهايِ اسلامي، بايد مسلمانان را به هم نزديك كند؛ جبهه يِ واحد تشكيل دهد و يد واحد به وجود آورد. اين گناه هم به دخالت و دست اندازيهايِ استكبار بر مي گردد. (2)


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378
2- 2. بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي 21/04/1377

ص: 113

تفاوت صهيونيستها و يهود

دولت بي اصل و نسب؛ دولت جعلي؛ ملتِ دروغي. از اطراف دنيا آدمهايِ شرير را گرد آوردند و ملغم هايِ به اسم «اسرائيل» درست كردند! اين ملّتست؟! هر جا يهوديهايِ شرير و خبيثي بودند، در آنجا جمع شدند. در اغلب كشورها، يهوديها هستند و زندگي مي كنند - در كشور ما هم هستند كه زندگيشان را مي كنند - كاري به كار كسي ندارند، كسي هم به آنها كاري ندارد. كشورشانست و در آن زندگي مي كنند. آنهايي كه به سرزمينهايِ اشغالي رفتند، خبيثها، شريرها، طمّاعها، دزدها و آدمكشها بودند كه از همه جاي دنيا جمع شدند. اين شد يك ملّت؟!

ملت و دولتي كه اينطور به وجود آمده است و اسم خودش را اسرائيل گذاشته، غير از راهِ ترور، راهي ندارد؛ حرف حسابي ندارد. آن وقت، چنين موجوداتي با اين دنائت و پستي و پليدي، مي خواهند دولت و ملتِ نوراني و سر بلند و عزيزي مثل ايران را در افكارِ عمومي جهان متّهم كنند. خودِ آنها از همه متّهم تر، مجرم تر و رو سياه ترند. (1)

بزرگ ترين خطر براي حال و آينده يِ جهان اسلام؛ دولت غاصب صهيونيست

بدين ترتيب، امروز دولت غاصب صهيونيست، بزرگ ترين خطر براي حال و آينده يِ جهان اسلامست و بر مسلمينست كه براي علاج اين خطر و رفع ظلمي به اين عظمت، در صدد علاج و چاره باشند. (2)

سوء استفاده يِ اسرائيل از حوادث جهان

امّا شما (3) كه كار خودتان را با يك تجاوز شروع كرديد و منافعتان با منافع امريكا اصطكاك پيدا كرد و دو نفري به جان هم افتاديد، نتيجه اش، اينست


1- 1. بيانات در ديدار جمعي از اعضاي «نيروي انتظامي» كاركنان «سازمان تأمين اجتماعي» سازمان بهزيستي و اساتيد و دانشجويان دانشگاه ها 29/04/1373
2- 2. پيام به حجاج بيت الله الحرام 26/03/1370
3- 3. اشاره به دولت صدام و آمريكا

ص: 114

كه ملت عراق و مردم منطقه، در اين بين متضرر مي شوند. از اين اقدام، چه كسي استفاده مي كند؟ اسرائيل خبيث.

جز همين چند فروند موشكي (1) كه به آن سرزمين خورد و آنها قدري طعم موشك را چشيدند و فهميدند كه اين فلسطيني هايِ مظلوم، چگونه زيرفشار قرار دارند، باعث شد كه اسرائيل سوء استفاده كند و اهداف توسعه طلبانه يِ خودش را بيشتر تعقيب نمايد و در اين گير و دارِ دعوا و جنگ در خليج فارس، سيل مهاجرت را به طرف سرزمين هايِ اشغالي فلسطين بكشاند. آنچه كه رژيم عراق انجام داده، قطعاً به سود دشمنان اسلام و به سود اسرائيل و عليه ملت عراق و عليه ملت هايِ مسلمان منطقه است. سرِ جاه طلبي، دو نفر با هم دعوا مي كنند؛ عِدِّه اي بي گناه پايمال خواهند شد. چطور كسي مي تواند بگويد كه من پرچم دفاع از شما ها را در دست دارم؟! مگر چنين چيزي مي شود؟ اين حرف، دروغ است. (2)

شما نگاه كنيد، به مجرَّد اين كه در اين منطقه، براي افكار عمومي، يك سرگرمي درست شد - حمله يِ عراق به كويت و لشكركشي امريكا و ديگران به منطقه يِ خليج فارس - و در اينجاها دري به تخته خورد، فوراً آن مار هفت سر و خطرناك و سرطان پليد، پنجه هايِ خودش را باز كرده و با مسلماناني كه خانه يِ آنها به وسيله يِ صهيونيستها غصب شده، اينطور معامله مي كند.

… من بعيد نمي دانم كه اگر همين فشار داخلي از طرف جوانان فلسطيني، عليه دولت صهيونيست نبود، اين سردمداران خبيث صهيونيست، از اين جنجال دنيا در خليج فارس استفاده مي كردند و تا حالا نصف لبنان را گرفته بودند. اوَّل هم شروع كردند، منتها فشار داخلي - همين حمله يِ دست خالي و مظلومانه يِ اين جوانان مؤمن و شجاع - آنها را سر جايشان نگهداشت. يك روي ديگر قضيه، همين مسأله است؛ يعني عصبانيَّت صهيونيستها به


1- 1. دولت صدام در جريان جنگ با آمريكا در خليج فارس چند موشك به اسراييل شليك نمود.
2- 2. سخنراني در ديدار مجمع نمايندگان طُلّاب و فضلاي حوزه ي علميه ي قم 04/11/1369

ص: 115

خاطر اوج حركت اسلامي در داخل سرزمينهاي اشغالي. (1)

… در مورد مسأله يِ فلسطين، آنچه كه بايد دنياي اسلام را بسيار به خود متوجّه كند، اينست كه بعد از قضاياي 20 شهريور و حمله به مراكز امريكايي در نيويورك و واشنگتن و بعد از توجّه مردم به آن قضايا و دنباله اش قضاياي افغانستان، غفلتي كه از مسأله يِ فلسطين شد، باعث گرديد رژيم صهيونيستي حدّاكثر سوء استفاده را از اين غفلت و بي توجّهي بكند. رژيم صهيونيستي بعد از سختگيريهايِ شديد و جنايتهايِ پي در پي چند ماه اخير، كار را به آنجا رسانده است كه در شهرهايِ فلسطيني، با وسايل جنگي و تانك وارد خانه هايِ مردم فلسطين مي شود و بي محابا جنايت مي كند. صهيونيستها حداكثر سوء استفاده را از آن حوادث كردند. بايد دنياي اسلام متوجّه شود و احساس مسؤوليت كند. (2)

حوادث اخير خليج فارس موجب شد كه دنياي اسلام اندكي از حوادث فلسطين غفلت كند و اين غفلت، صهيونيستها را تشويق كرد كه از فرصت استفاده كنند و فشار را بر مردم فلسطين بيشتر نمايند. اولاً باعث شد كه سيل مهاجرت غربا و بيگانگان - غريبه هايي از فلسطين و از كشورهايِ مختلف - به سمت سرزمين مقدَّس و اسلامي فلسطين سرازير بشود. دولتها و ملتهايِ اسلامي غافل شدند؛ اگر چه غافل هم نمي شدند، بسياري از دولتها؛ شايد هيچ احساس وظيفه اي نمي كردند. بلاي بزرگ، اينست. ثانياً اين مبارزان مخلص و صادق، اين مسلمانان مظلوم غريب در خانه شان، اين كساني كه انتفاضه يِ فلسطيني را در اين سه سال اخير به وجود آوردند، زير سخت ترين فشارها قرار گرفتند. شب و روزي نيست كه از راه فشار بر اين مسلمانان مظلوم، ضربتي به پيكر جامعه يِ اسلامي وارد نشود.

البته مبارزه ادامه دارد؛ امّا آنچه مهمَّست، اينست كه دنياي اسلام بايد از مسأله يِ فلسطين غفلت نكند و ملتها مسأله يِ فلسطين را از ياد نبرند و


1- 1. سخنراني در ديدار گروهي از آزادگان، جمعي از خانواده هايِ معظم شهدا و جانبازان، مسؤولان اجرايي و نمايندگان مجلس شوراي اسلامِي و ائمه يِ جمعه يِ استانهايِ كرمانشاه، يزد و چهارمحال و بختياري و گروهي از مردم شهرهايِ گرگان، گنبد، محلات، كتوند، شوشتر، سپيدان، تهران، شيراز و جهرم 02/08/1369
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه ي 21 رمضان 16/09/1380

ص: 116

آن را فراموش نكنند. امريكا و استكبار و پشتيبانان هميشگي صهيونيستها خواسته اند اين فراموشي را بر مسلمين تحميل كنند؛ شما بايد نگذاريد، ملت اسلام بايد نگذارد، ملت ايران بايد نگذارد. (1)

نياز اسرائيل به صلح

هدف اسرائيل، توسعه است. دولت صهيونيستي به سرزمين فلسطين فعلي هم قانع نيست. اوّل يك وجب جا مي خواستند، بعد نصف زمين فلسطين را گرفتند، بعد همه يِ سرزمين فلسطين را گرفتند، بعد به كشورهايِ همسايه يِ فلسطين - مثل اردن و سوريه و مصر - تجاوز كردند و زمينهايِ آنها را گرفتند. الان هم هدف اساسي صهيونيزم، ايجاد اسرائيل بزرگست. البته اين روزها كمتر اسم مي آورند؛ سعي مي كنند كتمان كنند. باز هم به افكار عمومي دروغ مي گويند: چرا؟ چون در اين مرحله اي كه الان هستيم، احتياج دارند كه هدفهايِ توسعه طلبانه يِ خود را كتمان كنند!

گرفتاري اي كه امروز صهيونيستها دارند، اينست كه به صلح احتياج مبرم دارند. چرا؟ چون بعد از سال 1947 تا سال 1967 مبارزه اي نبود و آن بيست سال در حال خوبي نگذشت. بعد هم كه مبارزات مسلّحانه شروع شد. اين مبارزات مسلّحانه از بيرون سرزمين فلسطين بود؛ همين سازمان آزاديبخش و بقيِّه يِ گروه ها، مركزشان در اردن يا در سوريه يا در جاهايِ ديگر بود. گروه هايي را مي فرستادند و حمله اي مي كردند و ضرب هايِ مي زدند و عقب مي كشيدند. در داخل سرزمين فلسطين، سازمان مبارزي شكل نگرفته بود. در داخل سرزمين، مردم مرعوب بودند و نمي توانستند هيچ حركتي بكنند.

لذا اينها الان مجبورند كه با دولتهايِ منطقه هر طور هست، مسأله يِ صلح را تمام كنند، تا بتوانند به مسأله يِ داخلي خودشان برسند. اين قضيه يِ به اصطلاح صلح با سازمان آزاديبخش فلسطين و قضيه يِ عرفات هم دنباله يِ همينست. آنها خواستند يك عنصر فلسطيني را داخل طرح سازش بياورند،


1- 1. خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 16/01/1370

ص: 117

؛ شايد بتوانند فلسطينيهايِ مبارز را در داخل سرزمينهايِ اشغالي ساكت كنند؛ امّا نتوانستند. امروز با اين خصوصيات، ديگر دولت غاصب صهيونيست جرأت نمي كند مسأله يِ اصلي خودش را - كه توسعه يِ نيل تا فراتست - مطرح كند. سرزمين موعود صهيونيستها، به گمان باطلشان، از رود نيل تا فرات ادامه دارد. هر چه اش را نگرفتند، بايد بعد از اين بگيرند؛ برنامه شان، اينست! الان جرأت نمي كنند اين را به زبان بياورند. (1)

خوي توسعه طلبي صهيونيستها

يك روز صهيونيستهايِ غاصب با پشتيباني قدرت استعمارگر آن روز دنيا - يعني انگليسيها - آمدند در قلب كشورهايِ اسلامِي و در نقطه يِ حسّاس فلسطين، گوشه اي را گرفتند؛ بعد هم ادّعاي تشكيل دولت كردند و صاحب خانه ها را بيرون راندند. بعد از آن، دائماً به اين طرف و آن طرف حمله و تجاوز كردند و زمينها را توسعه دادند تا تمام سرزمين فلسطين و بخشي از اردن و لبنان و سوريه را تصرّف كردند.

امروز، تصرّف غاصبانه يِ آنها، مخصوص فلسطين نيست. اگر بتوانند باز هم اين تجاوز و توسعه طلبي را ادامه خواهند داد. امروز، شرايط دنيا برايشان آمادّه نيست. صبر مي كنند، آن وقتي كه احساس كردند شرايط اطرافشان آمادّه است و مي توانند، آن وقت باز هم تجاوز را ادامه خواهند داد.

آنها به اين چيزهايي كه امروز در اختيارشانست، قانع نيستند. آنها معتقدند كه از آن طرف تا مدينه و از اين طرف تا فرات، متَعَلُّق به آنهاست! آنها كشور عظيمي كه منابع آبي كافي در اختيار داشته باشند، مي خواهند. آنها در صددند بر تمام كشورهايِ اطراف خود و بر تمام منطقه يِ خاورميانه، سلطه يِ اقتصادي و سياسي و نظامِي و اجتماعي داشته باشند. آنها به آنچه كه امروز دارند، قانع نيستند.

… امروز، بعد از اين كه صهيونيستهايِ غاصب، در سرزمين فلسطين، خود را از خطر حمله يِ ارتشهايِ كشورهايِ عربي - كه تا چند سال قبل آنها را


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378

ص: 118

تهديد مي كرد - خلاص كردند، به فكر دست اندازي به مناطق اقتصادي و سياسي كشورهايِ ديگرند؛ آن هم باز با فشار امريكا! امريكاييها با انواع اهرمهايي كه در اختيار دارند و با حربه هايِ سياسي - مثل حقوق بشر - و حربه هايِ اقتصادي - مثل دخالت در مجامع جهاني و بنيانهايِ اقتصادي بين المللي - به يكايك كشورهايِ اطراف منطقه يِ فلسطين و حتّي كشورهايِ دور دست، آن قدر فشار مي آورند كه دولتهايِ ضعيفي كه با اسرائيل رابطه ندارند، مجبور شوند با اين رژيم غاصب رابطه برقرار كنند و آنهايي هم كه رابطه دارند، آن را توسعه دهند! اين فشار، براي آنست كه راه را باز كنند تا اسرائيل غاصب وارد كشورها شود و در آن جاها تلاش اقتصادي و فعّاليت تجاري و بازرگاني كند و بر منابع ثروت كشورها تسلّط يابد. اين، خطر بزرگي است و امروز مسلمانان را تهديد مي كند.

البته، بديهي است آن غده يِ سرطاني كه گسترش پيدا مي كند، اسرائيل غاصب و صهيونيسمست؛ امّا آن دستي كه به او كمك مي كند، رأس استكبار جهاني - يعني دولت امريكا - است. ملتهايِ مسلمان، نبايد اين نكته را فراموش كنند؛ همچنان كه ملت عزيز و شجاع و با غيرت و آگاه و هوشيار ما، با بيان و عمل و حضور در صحنه هايِ سياسي و ديگر صحنه هايِ لازم، ثابت كرده است كه فشار امريكا را تحمّل نمي كند و آن را به صورت تودهني، به خود او بر مي گرداند.

شما ملت، به امريكا و دشمنان انقلاب و كساني كه مي خواهند نام فلسطين و قدس شريف را از خاطره ها و ذهنها محو كنند، تو دهني زديد. (1)

جديتر شدن دشمنان، پس از مشاهده ي حركتهايِ اسلامي

امروز بعد از اين كه انقلاب اسلامي، بُرندگي اسلام را نشان داد، دشمنان اسلام و مسلمين جديتر شدند. انقلاب اسلامي، جبهه هايِ جديدي عليه اسلام به وجود آورد؛ فقط به خاطر اين كه اسلام را معرفي كرد و نشان داد كه اسلام با ظلم مخالفست و فهماند كه مسلَّم واقعي، آن كسي است كه


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز عيد فطر 01/12/1374

ص: 119

در مقابل قلدري و سركشي و نظام سلطه يِ جهاني، تسليم نمي شود و زير بار نمي رود. اين، سلطه گران را به شدّت خشمگين كرد و در مقابل اسلام، جبهه هايِ جديدي به وجود آورد.

نمونه هايش را در همه جاي دنيا مشاهده مي كنيد. هم در اروپا مشاهده مي كنيد كه عليه گروه ها و افراد مسلمان، چه كارهايي انجام مي گيرد؛ هم در آفريقا مشاهده مي كنيد كه اين حركات تبشيري را فقط براي مقابله يِ با اسلام ناب به راه انداخته اند؛ هم در خود كشورهايِ اسلامي مشاهده مي كنيد كه روي حركات اسلامي، چقدر فشارست. در هر جايي، به يك نحوست. مظاهري از آن را در كشورهايِ ديگر - مثل هند - مشاهده مي كنيد.

اين ماجراي مسجد بابري، يكي از آن مسائلي است كه اگر چه موضوع آن، يك مسجدست و شايد به نظر بعضي كوچك بيايد؛ امّا كوچك نيست. اين، نشان دهنده يِ آنست كه دشمنان اسلام، تا اينجا ايستاده اند كه يك عدِّه را عليه مقدَّسات اسلام تحريك كنند و زندگي را بر مسلمانان تلخ نمايند. … در همه جاي دنيا، حركات خصمانه يِ جديدي عليه اسلام هست.

آن چيزي كه بايستي از اين حركات استنتاج كرد، يك جمله است: مسلمانان بايد در دفاع از اسلام جديتر باشند و خودشان را به معناي واقعي كلمه، سرباز اسلام بدانند و به مقتضاي اين سربازي، عمل كنند. بلاشك، دشمن نخواهد توانست در مقابل حركت عمومي مسلمين كاري بكند و اسلام و مسلميني كه براي دفاع از اسلام تصميم گرفته باشند و قيام بكنند، قطعاً پيروز خواهند شد. (1)

هدف اسرائيل بالاتر از فتوحات فعلي اش

از نظر غاصبان سرزمين فلسطين، مسأله يِ قدس، يك مسأله يِ تمام نشده است. هيچكس نبايد خيال كند كه صهيونيستهايِ غاصب و حاميان بين المللي آنها، مي خواستند فلسطين را بگيرند و حكومت تشكيل بدهند؛ گرفتند و حكومت تشكيل دادند و مسأله تمام شد. قضيه اينطور نيست. هدفهايي


1- 1. سخنراني در ديدار شركت كنندگان در اَوَّلين كنفرانس اسلامي فلسطين 13/09/1369

ص: 120

كه در تشكيل دولت غاصب صهيونيستي در سرزمين فلسطين وجود داشته است، با اين اسرائيل كنوني كاملاً تأمين نمي شود. هدف، بالاتر از اينهاست. هدف، ايجاد كشوري است در سرزميني بزرگتر و پُرجمعيَّت تر از آنچه كه امروز غصب كرده اند.

ديديد به مجرَّد اين كه آمارهايِ دولتي اسرائيل به آنها نشان داد كه رشد جمعيَّت مسلمانان در فلسطين اشغالي، از رشد جمعيَّت مهاجران صهيونيست به آن كشور بيشترست، به كمك قدرتها و دولتهايِ پشتيبانشان، باز نقشه هايِ قديمي خود در زمينه يِ مهاجرت را شِدَّت و شتاب بخشيدند. بنا بر اين، مسأله يِ اسرائيل از اينها بالاترست. (1)

حذف اسرائيل، فقط با كمك همه يِ مسلمانان

تصور مي شد كه دولتهايِ عربي اسلامي مجاورِ سرزمين غصب شده، خواهند توانست، يا لااقل اراده خواهند كرد كه از گسترش اين غده يِ سرطاني در قلب عالم اسلام و در آنجايي كه سه قاره يِ آسيا و آفريقا و اروپا به يكديگر متصل مي شود، مانع بشوند. در اوايل، اين تصور را فلسطينيها و شايد بعضي ديگر مي كردند؛ امّا امروز ثابت شده است كه جز حركت ملتها و اراده ي مردم مسلمان در سرتاسر آفاق اسلامي، هيچ راه ديگري وجود ندارد. (2)

پايبند نبودن اسرائيل به هيچ اصل انساني و هيچ قانون بين المللي

دولت اسرائيل، با اعمال جنايتكارانه يِ خود در فلسطين و لبنان و بمباران وحشيانه يِ اردوگاه ها و دزدي و آدم ربايي و فساد در داخل و خارج مرزهايِ فلسطين، نشان داده است كه پايبند نيست. آنها كه گذشته ها را فراموش مي كنند، چگونه مي توانند جنايات روزمره يِ صهيونيستها در فلسطين و لبنان را كه بي وقفه ادامه دارد، ناديده بگيرند؟ (3)


1- 1. خطبه هايِ نماز عيد فطر 07/02/1369
2- 2. همان
3- 3. پيام به مناسبت روز جهاني قدس 24/01/ 1369

ص: 121

رژيم اسرائيل؛ يك رژيم غيرقابل اعتماد

رژيم صهيونيستي در سرزمين مغصوبِ فلسطين، يك رژيم نژادپرستست؛، مگر از يك رژيم نژادپرست مي شود انتظار عدالت داشت؟! رژيمي كه به وسيله يِ قدرتمندان سياسي و اقتصادي دنيا به وجود آمده است، اصلاً براي اين به وجود آمده است كه نگذارد دنياي اسلام، اتّحادي به خود ببيند؛ عزّتي به خود ببيند؛ نگذارد مسلمانها يك واحد عظيم تشكيل دهند كه مبادا خطر بشوند. براي اين اصلاً به وجود آمده است. از او مي شود انتظار انصاف و عدالت داشت؟!

ساده لوحند كساني كه خيال مي كنند مي شود با اين رژيم گفتگو كرد. هر گفتگويي براي رژيم صهيونيستي به منزله يِ باز كردن يك ميدان براي جلو آمدن اوست. ديروز او را در گفتگوها كمك كردند، امروز آمدند مدّعي مسجدالاقصي شدند! وقتي انسان نداند كه با چنين موجود زورگويي چگونه بايد رفتار كرد و بخواهد تحت تأثير فشارهايِ امريكا و صهيونيستهايِ قدرتمند و پولدار دنيا تصميم بگيرد، همين مي شود. آحاد ملت بالاخره خودشان به ميدان آمدند. (1)

بازدارنده نبودن مذاكره در برابر جنايات اسرائيل

كساني كه خيال مي كنند اگر به زور و فشار امريكا، با صهيونيستهايِ متجاوز، پشت ميز مذاكره نشستند، خود را از درگيري با اين متجاوز و غاصب راحت خواهند كرد، اشتباه مي كنند. آن رژيم غاصب نمي گذارد آنها راحت بمانند. اگر هم مي گذاشت، حقِّ نداشتند به خاطر فشار اسرائيل، با مذاكره و امضاي خود، از سرزمين متعلِّق به مسلمين و ملت فلسطين بگذرند. (2)

استفاده ي دشمن از سلاح رواني براي خامو شنمودن بيداري امَّت اسلامي

در حال حاضر، ملت فلسطين سهم بزرگي در گشودن و پيمودن اين راه


1- 1. سخنراني در اجتماع بزرگ بسيجيان شركت كننده در اردوي فرهنگي، رزمي ياران امام علي عَلَيْه السَّلَام 29/07/1379
2- 2. بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم از سراسر كشور 18/07/1375

ص: 122

بر دوش گرفته است و همه بايد به آن ملت مظلوم و شجاع و بيدار كمك كنند. ديگر ملتها و دولتها مي توانند در ياري رساندن به ملت قهرمان فلسطين، سهم خود را در پيمودن اين راه بر عهده گيرند.

دشمن مستكبر كه بيداري امَّت اسلامي، تهديد كننده يِ مطامع و منافع نامشروع اوست، مهمترين سلاحي كه در برابر اين موج فزاينده در دست دارد، سلاح رواني است: نوميدسازي، تحقير هويت، به رخ كشيدن قدرت و تمكُّن مادّي خويش. امروز و در آينده هزاران ابزار تبليغي به كار افتاده و خواهد افتاد كه مسلمانان را از آينده يِ درخشان نوميد و يا به آينده اي كه منطبق با نيات پليد خود آنانست ترغيب كنند. (1)

جنايت اسرائيل

سالگرد اشغال اين سرزمين موجب اين شده است كه دشمنان، بغض و كين توزي خودشان را با مردم فلسطين مضاعف كنند. از صهيونيستهايِ حاكم بر فلسطين، انتظاري نيست. از اولي كه آنها آمدند، با همين جنايتها و شِدَّت عملها شروع كردند و تا امروز هم آن را ادامه دادند؛ تا وقتي هم باشند، وجود آنها جز شر و فساد، چيزي به وجود نخواهد آورد. (2)

دولت صهيونيستي؛ پا در گل و فرومانده در كار

البته اين تلاش ها، گرهِ كار صهيونيست ها را باز نخواهد كرد؛ اين هم معلوم باشد. امروز دولت صهيونيستي، آنچنان پا در گل و فرومانده در كارست كه نمي داند چه كار كند. غصب و ظلم و زورگويي، عاقبت خوشي ندارد. همين چيزها بايد براي دولت غاصب صهيونيستي پيش مي آمد؛ روزهايِ بدتري هم در پيش است. آنچه كه آنها را خشمگين مي كند، همين انتفاضه است. همه يِ زحمت ها و تلاش ها و تماس ها و دوندگي هايِ صهيونيست ها و دولت امريكا و سياست هايِ آنها براي، اينست كه بلكه بتوانند انتفاضه را فرو بنشانند. انتفاضه يعني چه؟ يعني قيام يك ملت براي احقاق حقِّ خود؛ ملَّتي كه سرزمينش


1- 1. پيام به حجاج بيت الله الحرام 12/12/1379
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 28/02/1380

ص: 123

را گرفته اند، خانه اش را گرفته اند، اموالش را گرفته اند، مزارعش را گرفته اند، تحقيرش كرده اند، در داخل كشور خود مثل يك اَقليَّت تو سري خور با او رفتار مي كنند. اين ملت مُدَّتي كوتاهي كرده است؛ امّا امروز جوانانش وارد ميدان شده اند. در ميدان مبارزه، اين جوانان جري شده اند و با سنگ به مبارزه يِ يك ارتشِ تا دندان مسلّح رفته اند؛ در عين حال آنها را عاجز كرده اند.

رژيم صهيونيستي در اين يك سال و چند ماه اخير كه انتفاضه يِ مسجدالاقصي آغاز شده است، حقيقتاً در كار خود درمانده است. همه يِ سعي آنها، اينست كه بتوانند اين شعله يِ مقدّس و اين قيام بحق را خاموش كنند. بنا بر اين به مردم فشار مي آورند. در اين چند روز، بر مردم بيچاره يِ فلسطين و مدارس كودكان، انواع و اقسام فشارها را وارد كرده اند. (1)

به بُن بست كامل رسيدن دولت امريكا و صهيونيستها در فلسطين

و امّا نگاه به اشغالگران؛ صهيونيستهايِ غاصب و پشتيبانان آنها؛ يعني دولت متجاوز امريكا. اگر كسي مسائل فلسطين را هر چه بيشتر مرور و تعمّق كند، بيشتر اين معنا برايش واضح مي شود كه دولت امريكا و صهيونيستها در فلسطين به بُن بست كامل رسيده اند؛ نه راه پيش رفتن دارند، نه راه عقبگرد كردن؛ محكوم به شكست هستند.

نسل نوخاسته يِ فلسطين بيدار شده و فهميده است كه راه نجات از دست دشمن ِ اشغالگر چيزي جز مبارزه نيست؛ فهميده است كه حضور در جلسات جهاني و بر طبق ميل اشغالگران و حاميان آنها حرف زدن، راه نجات فلسطين نيست. فهميده است بايد بايستد، بخواهد، همّت و فداكاري كند، تا به هدف برسد. اين را ملت فلسطين از بُن ِ دندان دانسته و فهميده است؛ لذا مقاومت مي كند. وقتي سرچشمه يِ اين احساس از منشاءِ ديني و اعتقاد به توحيد ناشي شود - كه امروز بحمدالله در فلسطين اينطورست - هرگز خشك نخواهد شد. اميدواريم خداي متعال روز پيروزي فلسطينيها را هر چه نزديكتر بفرمايند. (2)


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ 21 رمضان 16/09/1380
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز عيد سعيد فطر 05/09/1382

ص: 124

وحشت اسرائيل از بيداري اسلامي در مصر

البته امروز آمريكائي ها به شِدَّت دستپاچه اند؛ اسرائيل يها بيشتر از آنها دستپاچه اند. در قضيه يِ مصر، دنبال يك علاجي هستند؛ علاجي هم پيدا نخواهند كرد. مشغول فريبند؛ دم از طرفداري از مردم مي زنند. حالا گفتند: آمريكائي ها هم به او گفتند: بايستي زودتر بر كنار بشوي و بروي. اين بسته به، اينست كه مردم مصر چه جور عمل كنند و چگونه تصميم بگيرند. (1)

اوضاع منطقه يك اوضاع كاملاً بي سابقه اي است. بيداري اسلامِي و حادثه يِ عظيمي كه در منطقه به وجود آمده است، اين يك چيزي است كه از اوَّل انقلاب تا امروز در حيات جمهوري اسلامي شبيه اين يا چيزي نزديك به اين مطلقاً سابقه ندارد؛ كار بزرگي انجام گرفته، حادثه يِ بزرگي اتِّفاق افتاده. اين كه ملَّتي مثل ملت مصر، اين حركت عظيم را انجام بدهند، رژيم را ساقط كنند، بعد شعارهايِ اسلامي بدهند، موجوديت حكومت جعلي يهودي و صهيونيستي را اوضاع منطقه اينجور تهديد كند، اينها چيزهايي است كه اصلاً در ارزيابي هايِ متعارف نمي گنجد؛ خيلي چيز عظيمي است. خب، ما در يك چنين شرائطي قرار گرفتيم كه براي جمهوري اسلامي يك افق روشن ِ عجيبي را ترسيم مي كند. (2)

مخالفت با اسرائيل و آمريكا، برگرفته از دستور اسلام

مهمترين انگيزه يِ دشمني با ايران اسلامي از دوران حيات امام راحل قدّس سرّه تاكنون، آنست كه در اين كشور، همه يِ سياستها با معيارهايِ اسلامي، محك زده شده و انتخاب يا مردود مي شود. همه يِ موضعگيريهايِ سياسي بر اساس دستورات اسلام، شكل مي گيرد.

سازش دولتها با صهيونيسم مردود اعلام مي شود، چون اين به معني آوارگي هميشگي ملت فلسطين و اشغال هميشگي كشور فلسطين به وسيله يِ دشمنست.


1- 1. خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامي 29/03/1388
2- 2. بيانات در ديدار مسؤولان نظام جمهوري اسلامي ايران ششم رمضا نالمبارك 1432 16/05/1390

ص: 125

از ملت هايِ فلسطين و … و ديگر ملتهايِ مظلوم مسلمان حمايت مي كند، چون قرآن صريحاً حمايت از مستضعفان را لازم شمرده است: وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ الَّلهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدان ِ الَّذينَ يقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيةِ الظَّالِم أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً (1)

با سلطه يِ امريكا و نفوذ و دخالت آن در كشورهايِ اسلامِي و همه يِ كشورهايِ مظلوم مخالفت مي كند؛ چون قرآن فرموده است يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيهِمْ بِالْمَوَدَّة 2.

در كشور خود احكام اسلامي را منشاء و ملاك قانونگذاري قرار داده است. چون عزَّت و استقلال و رفاه و كمال مادّي و معنوي براي يك ملت را در عمل به احكام اسلامي مي داند.

اينها همه موجب آن شده است كه سردمداران جبهه يِ استكبار با دلاّلي و خنّاسي توطئه گران صهيونيست، ايران اسلامي را دشمن شماره يك خود بدانند و به قدر وسع خود با آن دشمني كنند. (2)

سكوت محافل حقوق بشر و اسلامي با مشاهده يِ ستم اسرائيل

چرا دنيا عكس العمل نشان نمي دهد؟ چرا ملت هايِ اسلامي در مقابل اين همه فاجعه و جنايت، سكوت مي كنند؟ مگر اسرائيل و دشمن صهيونيستي، به كجا متكي است؟ مگر امريكا چقدر قوّت و قدرت دارد كه مسؤولان و سياستمداران كشورهايِ اسلامي، بايد اينقدر مرعوب باشند؟! ملت ها بايد سر بلند كنند و بيدار بشوند. مي بينند كه امروز محافل به اصطلاح حقوق بشر و خيرخواه و انسان دوست - به حسب تيتر و عنوان و تابلو - هيچ غلطي نكردند و همه يِ ادّعاهايشان دروغ از آب درآمد. اين را نمي بينند؟ يك دولت غاصب و غدار و زورگو، يك عدِّه انسان هايِ بي دفاع و جوانان

2. سوره يِ ممتحنه، آيه يِ 1


1- 1. سوره يِ نساء، آيه يِ 75
2- 3. پيام به حجاج بيت الله الحرام 14/02/1374

ص: 126

و نوجوانان و كودكان خردسال را داخل خانه هايشان و در خيابانهايي كه متعلق به آنهاست، به خاك و خون مي كشد؛ ولي از دنيا هيچ صدايي در نمي آيد. آنوقت يك جوان فلسطيني، وقتي كه عكس العمل نشان مي دهد و دو، سه نفر را به درك واصل مي كند، يكي از اين طرف دنيا، يكي از آن طرف دنيا، سر بلند مي كنند و اظهار تأسُّف مي كنند! چه تأسّفي؟! خيلي خوب كرد، دستش درد نكند. آن ملَّتي كه نتواند از حقِّ خودش دفاع كند، بايد توسري بخورد. آن روز اوَّل، فلسطينيها خواب و غفلت نشان دادند، دشمن اين گونه بر آنها مسلط شد. امروز فلسطين بيدار شده است. مسلمانان در فلسطين بيدار شده اند. (1)


1- 1. سخنراني در ديدار گروهي از آزادگان، جمعي از خانواده هايِ معظم شهدا و جانبازان، مسؤولان اجرايي و نمايندگان مجلس شوراي اسلامِي و ائمه يِ جمعه يِ استانهايِ كرمانشاه، يزد و چهارمحال و بختياري و گروهي از مردم شهرهايِ گرگان، گنبد، محلات، گتوند، شوشتر، سپيدان، تهران، شيراز و جهرم 02/08/1369

ص: 127

فصل چهارم: غرب و آمريكا و صهيونيسم

هدف استكبار از ايجاد اسرائيل

استكبار جهاني و دولتهايِ استعمارگر، از آغاز تا امروز، رژيم غاصب اسرائيل را به عنوان اهرم فشاري بر روي دولتهايِ عربي و سپس اسلامي منطقه پديد آورده و ذخيره كرده اند و بر آنند كه اين خنجر مسموم را همواره در پهلوي جهان اسلام نگاهدارند و امروز شيطان بزرگ، سررشته يِ اين سگ دست آموز را در دست دارد،

پس، تعجُّبي نيست كه نقض مكرَّر قوانين بين المللي، نقض مداوم حقوق بشر - آن هم به فجيعترين شكل - تجاوز مكرَّر به كشورهايِ همسايه، عمليات تروريستي و آدم ربايي به گونه يِ آشكار، تهيّه يِ روزافزون سلاحهايِ اتمِي و امثال آنها - كه هر يك در هر يك از كشورهايِ جهان كه با امريكا و ديگر دولتهايِ بزرگ رابطه يِ ارباب رعيتي نداشته باشد، حادثه اي عظيم تلقي مي شود - از صهيونيستها قابل قبول باشد و هيچ اعتراض جدي را از سوي شبكه يِ استكباري جهان، مخصوصاً شيطان بزرگ برنينگيزد. (1)


1- 1. پيام به حجاج بيت الله الحرام 26/03/1370

ص: 128

نفوذ صهيونيستها روي دولتهايِ غربي

اَوَّلين احساسي كه به انسان دست مي دهد، شرمندگي از بشريَّتست. به عوض سران اروپا و غرب، اينها بايد از بشريَّت شرمنده باشند كه اينقدر تحت نفوذ صهيونيستها هستند. از ملتهايِ خودشان هم بايد شرمنده باشند؛،

، مگر در دنيا دولتهايي كه دولتهايِ ديگر را قبول نداشته باشند و هويت سياسي آنها را انكار كنند، وجود ندارند؟ مگر رؤساي كشورهايي كه در دل آرزوي نابودي رئيس يك كشور ديگر را داشته باشند، در دنيا كمند؟ به زبان هم مي آورند، مرتب هم هست. كجا چنين حساسيتي به وجود مي آيد؟ نفوذ صهيونيستها روي دولتهايِ غربي و اروپايي متأسُّفانه چنين جنجالهايي را به وجود مي آورد. بعد هم از فرصت استفاده كردند، اين را وصل كردند به قضيه يِ انرژي اتمي! آن ناداني كه اَوَّلين بار اين حرف را زد و اين را به ماجراي انرژي اتمي وصل كرد، نفهميد كه سلاح اتمي براي از بين بردن حكومتها و سيستمها و رژيمها نيست؛ سيستمها و رژيمها با سلاح اتمي از بين نم يروند؛ سلاح اتمي فقط مي تواند انسانها و سرزمينها را نابود كند. آنچه رژيمها را نابود مي كند، قدرت مقاومت و عزم و مبارزه يِ ملتهاست؛ كه اين عزم و مبارزه در فلسطين وجود دارد و به فضل ال_ٰهي حتماً به سرنگوني رژيم صهيونيستي منتهي خواهد شد. (1)

نفوذ صهيونيست بر كشورهايِ اروپايي

اينها [آمريكا و اسرائيل] دشمنان اصلي ما هستند. البته در گوشه و كنار دنيا، باز هم عليه ما دشمني و خباثت مي شود؛ امّا اينها آن اهميَّت چنداني ندارد و مسأله يِ اصلي نيست. همين قضاياي اخير دستگاه قضايي آلمان (2) كه يك حركت بسيار زشت و نفرت انگيزي را به خاطر صهيونيستها انجام دادند، از اين نوع است. البته دولت آلمان خودش را كنار مي كشد و مي گويد به دستگاه قضايي كشورش مربوط است. هم ما مي دانيم و هم آنها مي دانند كه


1- 1. بيانات در ديدار كارگزاران نظام 08/08/1384
2- 2. دادگاه ميكونوس كه در آن به سران جمهوري اسلامي تهمت ترور در مركز يهوديان آرژانتين زده شد.

ص: 129

اينطور نيست كه دولت آلمان، تسلّطي بر دستگاه قضايي كشورش نداشته باشد. جاهايي را خود ما مطّلعيم كه اعمال نفوذ كرده اند. در حقيقت فشار صهيونيستها به دولت آلمان و دستگاه قضايي آن كشورست؛ امّا اهميَّتي ندارد. اينها كارهايي است كه بايد دولت ما و وزارت امور خارجه يِ خود ما حل و فصل كنند كه بحمدالله به خوبي مشغول خدمتند و كار مي كنند و حل و فصل هم خواهند كرد. اينها چيزي نيست كه به عنوان يك مسأله براي ملت محسوب شود. آنچه كه براي ملت مهمَّست، همان نكته اي است كه اشاره كردم؛ يعني مسأله يِ امريكا و اسرائيل. اساس مسأله، اينست. (1)

هدف استكبار؛ حذف هر عنصر مقاومت

اينها مي خواهند هيچ عنصر مقاومتي در اين منطقه وجود نداشته باشد. اصل عنصر مقاومت را جمهوري اسلامي مي دانند. البته اين را درست فهميده اند. اينجا مركز مقاومتست. اينجا جايي است كه ما اگر هيچ اقدامي هم نكنيم، هيچ حرفي هم نزنيم، خود وجود جمهوري اسلامي به ملتهايِ منطقه الهام مي دهد. يك موجوديتي، يك هويتي كه علل يرغم همه يِ قدرتهايِ استكباري و به كوري چشم آنها اينجور در اين منطقه قد كشيده و روز به روز ريشه دارتر مي شود؛ روز به روز قويتر مي شود. خود وجود اين پيكره يِ عظيم و پزشكوه، خار چشم استكبارست و اميددهنده يِ به ملتها. بله، اينجا مركز مقاومتست؛ در اين شكّي نيست. ديگران هم از اينجا الهام گرفتند، منتها براي اين كه اين مقاومت را در هم بكوبند، حلقه يِ ضعيف را اوَّل هدف قرار دادند؛ دولت مردمي منتخب حماس در غزه. او را مظلوم گير آوردند؛ او را دارند مي كوبند.

هر كس در دنياي اسلام، امروز قضيه يِ غزه را يك قضيه يِ منطقه اي و شخصي و محلي بداند، دچار همان خواب خرگوشي اي است كه پدر ملتها را تا حالا در آورده است. نه، اين قضيه يِ غزه، فقط قضيه يِ غزه نيست؛ قضيه يِ منطقه است. فعلاً آنجا نقطه يِ ضعيفترست، تهاجم


1- 1. بيانات در ديدار مردم مشهد و زائران حضرت علي بن موسي الرضا عَلَيْه السَّلَام در صحن حضرت امام خميني (ره) 04/01/1375

ص: 130

را از آنجا شروع كردند و اگر موفق شدند، دست از سر منطقه بر نمي دارند. دولتهايِ كشورهايِ مسلماني كه حول و حوش آن منطقه هستند و كمكي كه بايد بكنند و مي توانند بكنند، نمي كنند، دارند اشتباه مي كنند؛ اشتباه مي كنند. هر چه در اين منطقه ميخ اسرائيل بيشتر فرو برود، تَسلُّط استكبار بيشتر بشود، بدبختي اين دولتها و ضعف و ذِلَّت اين دولتها بيشتر خواهد شد. چرا ملتفت نيستند؟ و دولتها، ملتها را هم دنبال خودشان به ذِلَّت مي كشانند. يك دولت ذليل و مطيع و وابسته، يك ملت را مطيع و ذليل و وابسته مي كند. اينست كه ملتها بايد به خود بيايند. (1)

حمايت آمريكا و كوتاهي دولتهايِ عربي؛ عامل جبران ضعف دروني اسرائيل ملتها مثل ملت ايران رژيم اسرائيل را يك رژيم جعلي و تحميلي در منطقه مي دانند. البته دولتها با ملتها همراه نيستند و متأسفانه آن چيزي كه اسرائيل را تقويت كرده است، همينست.

رژيم صهيونيستي از درون خود نيرويي ندارد، قدرتي ندارد، توانايي ايستادن روي پايِ خود را ندارد. امروز دو عامل رژيم صهيونيستي را سرِ پا نگه داشته است: يكي حمايت بي قيد و شرط وقيحانه يِ آمريكا از اين رژيم منحط و ديگري حمايت نكردن دولتهايِ عربي و اسلامي از مردم فلسطين. متأسُّفانه بسياري از حكومتها و دولتهايِ مسلمان، امروز آنچنان كه بايد به وظيفه يِ خود در قبال فلسطين عمل نمي كنند و با ملتهايشان همصدا نيستند. اگر آنها هم با ملتهايِ خود همصدا شوند و از ملت مظلوم فلسطين دفاع كنند، وضعيت در منطقه به كلّي تغيير خواهد كرد. اين خواست عمومي ملتهاست و اين همان گسترشي است كه امام بزرگوار ما خبر داده بود. (2)

آمريكا و وابستگانش؛ سهيم در شكستهايِ اسرائيل

اين جنگ سي و سه روزه، يك طرف پيروزمند داشت، يك طرف


1- 1. بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار مردم قم به مناسبت قيام نوزدهم دي 19/10/1387
2- 2. بيانات رهبر معظم انقلاب در مراسم نوزدهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 14/03/1387

ص: 131

شكست خورده. … طرف شكست خورده، البته صهيونيستها بودند؛ دولت جعلي اسرائيل بود؛ امّا هيچكس در دنيا نماند كه امريكا را هم جزوِ طرفهايِ شكست خورده نداند. اروپاييها هم اين را تصريح كردند، ديگران هم گفتند: خود امريكاييها هم با زبان بي زباني به شكلهايِ مختلف، گفتند: امريكا هم در اين قضيه شكست خورد. بديهي است اينها در سطوح مختلف، وابستگاني هم در منطقه دارند؛ آنها هم جزوِ جناح شكست خورده محسوب مي شوند. (1)

طرح خاورميانه يِ بزرگ امريكا؛ آن روي سكه يِ افسانه يِ نيل تا فرات امروز نقشه يِ اساسي استكبار براي دنياي اسلام، سيطره يِ كاملست. طرح خاورميانه يِ بزرگي كه امريكايي ها مطرح مي كنند، عبارةٌ اخراي ايجاد كشور بزرگي است به نام خاورميانه، با مركزيت رژيم صهيونيستي.

همه يِ دولتهايي كه در اين كشورها هستند، بايد به دولتهايِ دست نشانده يِ اسرائيل تبديل شوند. معناي خاورميانه يِ بزرگ، اينست كه ما يك عرصه يِ عظيم بشري را در اختيار اسرائيل بگذاريم تا در آن، سرمايه گذاري و توليد ارزان كند و بر فربهي خود بيفزايد و اگر افسانه يِ نيل تا فرات را با شيوه يِ نظامي نتوانست محقّق كند، با شيوه يِ اقتصادي، سياسي، پولي و فني آن را تأمين كند. امريكا - و به يك معنا بايد گفت: غرب - اين را مي خواهد. دنياي اسلام چرا بايد تسليم چنين خواسته اي شود؟

پيشرفت در اين ميدان ها احتياج دارد به فكر، عقل، تدبير و حكمت؛ احتياج دارد به اين كه دلهايِ خود را به هم بيشتر نزديك كنيم. اكسير دور از دسترسي كه بايد سعي كنيم آن را به دست بياوريم، عبارتست از اتِّحاد و همدلي كشورهايِ مسلمان در بخشهايِ مختلف. (2)

مسأله يِ خاورميانه اي بزرگ يك آرزوي امريكايي است. خاورميانه يِ بزرگي كه آنها مي گويند: يعني كشوري بزرگ در خاورميانه به مركزيت اسرائيل. البته منظور آنها اين نيست كه يك دولت واحد تشكيل شود؛ نه.


1- 1. خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامي 21/07/1385
2- 2. بيانات در ديدار رؤساي بانكهايِ مركزي كشورهايِ اسلامي 17/01/1384

ص: 132

همين دولتهايي كه در مرزهايِ جغرافيايي كنوني قرار دارند، باشند؛ منتها دولتهايي كه توي مشت امريكاييها باشند؛ مردم به ظاهر آنها را انتخاب كرده باشند؛ امّا امريكاييها خواسته باشند؛ همانطور كه در ماه هايِ اخير در اوكراين و گرجستان اتِّفاق افتاد.

آنها مي خواهند اسرائيل در اين منطقه يِ پُربهره و پُر از سرمايه هايِ طبيعي، بشود يك مركز برجسته؛ نماينده و پايگاه تمدّن مادّي غرب دست و پايش را در اين كشورها باز كند؛ از كارگر ارزان آنها استفاده كند، از پولهايِ آنها استفاده كند، اقتصاد خودش را گسترش دهد، كشاورزي خودش را توسعه دهد و در واقع خودش را تغذيه كند؛ مثل درختي كه ريشه اش وارد خانه يِ همسايه مي شود و از آنجا تغذيه مي كند، كه در واقع ميوه يِ درخت مال صاحب آن خانه است.

طرح از نيل تا فراتي كه يك وقت اعلام كردند مي خواهند با سرپنجه يِ قدرت نظامي آن را به دست بياورند، در واقع الان مي خواهند با سرپنجه يِ قدرت سياسي و اقتصادي آن را به دست بياورند. البته قطعاً به اين هدف نخواهند رسيد؛ نه امريكاييها و نه صهيونيستها و غاصبان فلسطين. ملتها بيدارند. ما بايد بيدار باشيم. جمهوري اسلامي بايد بيدار باشد. بيداري ما يك شعار نيست؛ بايد حواسمان جمع باشد. (1)

هدف آمريكا از حمايت اسرائيل

دشمن در صددست فلسطين را يكباره از پيكر دنياي اسلام جدا كند و شجره يِ ملعونه يِ صهيونيسم را در خانه يِ مسلمين ماندگار سازد. امريكا در صددست با تثبيت رژيم اشغالگر، همه يِ سررشته هايِ زندگي در اين منطقه يِ حساس را به دست گيرد و خود را از نگراني خيزش اسلامي در خاورميانه و آفريقا نجات دهد. دشمنان اسلام مي خواهند همه يِ كينه يِ ديرين خود با اسلام و شكستهايي را كه در سالهايِ اخير بر اثر بيداري مسلمين تحمُّل كرده اند، در اينجا جبران كنند. اين حادثه با هيچيك از


1- 1. بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 27/12/1383

ص: 133

توطئه هايِ چند سال اخير درباره يِ خاورميانه قابل مقايسه نيست؛ اينجا سخن از غصب يك كشور و در به دري مستمر و ابدي يك ملت و جداسازي نهايي پاره يِ تن جهان اسلام و مركز جغرافيايي وطن بزرگ اسلامِي و قبله يِ اولاي مسلمينست. (1)

حمايت آمريكا از جنايات صهيونيستها

و امّا موضع امريكا. امريكا در اين قضيه بدترين موضعگيري را كرد؛ ديگر از اين بدتر، امكان ندارد. در اين هفت هشت ده روزي كه اين حوادث شِدَّت فو قالعادهايِ گرفته است، تا به حال رئيس جمهور امريكا دو سه مرتبه صحبت كرده است. آخرين مرتبه همين صحبتِ ديروز بود؛ سخنراني اي مفصّل، تقريباً يك سره در حمايت از عمليات و كارهايِ اسرائيل! وي براي خالي نبودن عريضه، در خلال اين سخنراني، پس از حمايتهايِ فراواني كه از جنايتكاران صهيونيست كرد، اين را هم گنجاند كه دولت اسرائيل در مناطق فلسطين ينشين، شهر كهايِ يهودي نسازد

خوب؛ خودش مي داند، همه يِ دنيا هم مي دانند كه اين يك توصيه يِ دروغين و صوري و سطحي است. سالهاست مجامع جهاني تصويب كرده اند و مراكز قدرت جهاني و سياست جهاني گفته اند كه اسرائيليها حقِّ ندارند در مناطق فلسطيني نشين، شهرك يهودي نشين بسازند. همين درند هايكه امروز در فلسطين اشغالي در رأس قدرتست، زماني كه وزير مسكن بود، مقابل همه يِ اينها ايستاد و گفت: من مي سازم و ساخت و تا الان هم ادامه دارد. چه كسي اين حرفها را گوش مي كند؟ خودش هم مي داند كه گوش نمي كنند. يكسره حمايت از صهيونيستها، آن هم با منطق ضعيف، با منطق غلط و غيرقابل قبول براي افكار مردم جهان. … حرفها و موضعگيريهايِ او دقيقاً نقطه يِ مقابل صلح و امنيَّت جهاني است. چه كسي اينها را اداره مي كند؟ جاي تأمّل و تفكُّرست. چه كسي اين آدمهايِ تازه وارد در ميدان سياست و جاه طلب و بي خبر از


1- 1. پيام به ملتهايِ مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشورهايِ اسلامي، به منظور بسيج نيروهايِ عظيم كشورهايِ اسلامي براي مقابله با توطئه هايِ خباثت آميز امريكا و اسرائيل در كنفرانس مادريد 25/07/1370

ص: 134

معنويت را به سوي اين وضعيتي كه پيش مي آورند هدايت مي كند؟ خيلي در خور تأمّلست. (1)

اشتباه بزرگ استكبار؛ حمايت از رژيم صهيونيستي

در زمينه يِ مسائل جهاني - همانطور كه عرض كرديم - استكبار اشتباهات بزرگي مرتكب مي شود. يكي از اين اشتباهات، وضعيتي است كه امروز امريكا در حمايت از رژيم صهيونيستي دارد. امروز دو پديده را مي شود در رژيم صهيونيستي ديد:

يكي خشونت و سبُعيتِ از حد گذشته است. سبُعيتي كه امروز صهيونيستها در برخورد با صاحبان سرزمين فلسطين به خرج مي دهند، واقعاً داستان عجيب و حير تانگيز و بي سابقه اي است.

دومين نكته، اينست كه رژيم صهيونيستي در بن بست كامل قرار گرفته و هيچ راهي ندارد. اشتباه امريكا، اينست كه در اين وضعيت، به طور واضح و آشكار از رژيم صهيونيستي حمايت مي كند و به اسرائيل و به مسؤولان آن، چك سفيد داده تا هر غلطي بخواهند بكنند، بكنند و هر جنايتي مي خواهند مرتكب بشوند، بشوند! اين جزو اشتباهات جبرا نناپذير امريكاييهاست و چوب آن را خواهند خورد.

ملت فلسطين نشان داده است كه ملت لايق و مقاومي است؛ نشان داده است كه با دست خالي مي توان در مقابل يك رژيم مسلّط و مسلّح و بي رحم و خشن مثل رژيم اسرائيل، ايستادگي و مقاومت كرد. اين هم درسي است به ملتهايِ ديگر. امروز همه يِ ما وظيفه داريم از مردم فلسطين حمايت معنوي و مادّي كنيم. (2)

البته امروز امريكا شريك جرمِ اسرائيلست. رئيس جمهور امريكا كه خود را به عنوان ميانجي معرفي مي كند، صريحاً مي گويد حمايت از اسرائيل جزو سياست خارجي ماست! او در مقابل دنياي عرب، سران عرب و امّت اسلامي، اينطور آشكار و وقيحانه، جانبداري خود را از اسرائيل - كه غاصب سرزمين فلسطينست - نشان مي دهد. (3)


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 16/01/1381
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 01/09/1381
3- 3. بيانات در اجتماع بزرگ زائران حرم امام خميني (ره) 14/03/1381

ص: 135

جنايات اسرائيل و حمايت آمريكا

در اين ماه رمضان هم، صهيونيستها حداكثر فاجعه آفريني را كردند. شما مي بينيد كه از بچه يِ كوچكِ؛ شايد يك ساله و دو ساله تا نوجوان و جوان و پيرمرد و مريض، جزو قربانيان اين حوادثند. اين، ضديتِ دشمن اسلام و مسلمين - يعني گروه حاكم بر اين بخش از ميهن اسلامي - را با موازين بشري و با حقوق بشر نشان مي دهد.

در عين حال سناتورها و سياستمداران و زبدگان سياسي امريكا از اينها صريح حمايت مي كنند. اين كار را بكنند؛ ميل خودشانست؛ سياستشان، اينست؛ جوهره يِ آنها همينست كه بايد از اين مفسدان و شيطان صفتها و سَبُعها حمايت كنند. بيش از اين هم توقّعي نيست؛ ليكن مردم دنيا بايد از اين عبرت بگيرند. خوشبختانه ملت ما چشم و گوشش بازست. مردم دنيا كه هميشه در قضاياي مختلف، شعار طرفداري از حقوق بشر، طرفداري از حقوق اكثريَّت و به قول خودشان طرفداري از دمكراسي را، از زبان امريكاييها شنيده اند كه به آن تفاخر مي كردند، بايد در آينه يِ فلسطين، چهره يِ زشت واقعي سياستهايِ امريكايي را مشاهده كنند. (1)

حمايت بيشرمانه يِ غرب از جنايات اسرائيل

سردمداران رژيم مستكبر امريكا هم به همين دليل عصباني اند و باطن خود را نشان مي دهند. آنچه در دل آنها وجود دارد و هميشه پشت پرده هايِ ضخيم رياكاري، آن را پنهان مي كنند، امروز در اظهاراتشان نشان داده مي شود. امروز امريكاييها نه فقط از رژيم سفّاك صهيونيستي، بلكه از جنايتهايِ صريحِ آن هم بدون هيچ پوشش و شرمي حمايت مي كنند. فقط مسأله ترور نيست؛ يك جنايت بزرگ و آشكار صورت گرفته است؛ از اين حمايت مي كنند؛ از آوردن تانْكها در كوچه ها و خيابانها حمايت مي كنند؛ از ويران كردن خانه هايِ مردم حمايت مي كنند. اين باطن رژيم استكبارست «استكبار»ي كه در واژه هايِ انقلاب اسلامي تكرار مي شود، يعني اين.

حماس و جهاد اسلامِي و حزب الله را به عنوان تروريست معرفي مي كنند.


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 25/09/1379

ص: 136

چرا؟! مگر اينها چه كرده اند؟! جرم اينها، اينست كه از شرف و ميهن و خانه و مردمِ خود دفاع كرده اند. ميل امريكاييها، اينست كه اسرائيل با جلاّدان خود، بچه هايِ كوچك؛ بچه هايي مثل پسر اين مرد (1) را جلوِ چشم پدرانشان به قتل برساند و كسي اعتراض نكند، چيزي نگويد، در صدد پاسخ برنيايد و خشمگين نشود. گناه حماس و جهاد اسلامِي و حزب الله لبنان و همه يِ مبارزان حقيقي صحنه يِ نبرد فقط، اينست كه در مقابل اين گونه تجاوزات قساوت آميز و كم نظير، به پاسخ عملي دست مي زنند و اقدام مي كنند.

جرم جمهوري اسلامي هم، اينست كه آشكارا و صريح از حقّ و عدالت دفاع مي كند. ما هرگز دفاع از حقّ و عدالت را به خاطر ميلِ دل قدرتهايِ استكباري كنار نگذاشتيم. ما هرگز در اين زمينه، سازش و رياكاري نكرديم. ما صريحِ حقّ و عدالت را مطرح و از آن دفاع كرديم. اين جرم ماست.

امريكاييها باطن خود را نشان دادند. رئيس جمهور امريكا در نطق اخيرش، مثل كسي حرف مي زند كه تشنه خون انسانهاست! كشورها و ملتها را تهديد و متّهم مي كند. همه يِ دنيا مي دانند كه شيطان بزرگ، امريكاست؛ اين يك حرف متّكي به دليلست. اين عنوان «شيطان بزرگ» براي امريكا، يك نامگذاري بي دليل نبود.

شما به تاريخ سي، چهل سال گذشته نگاه كنيد؛ بيشترين كار شكني را نسبت به نهضتهايِ مردمِي و مستقل، امريكا كرده است. بيشترين ترور شخصيتهايِ مؤمن پاكدامن را در دنيا، دستگاه جاسوسي سياي امريكا كرده است. بيشترين حمايت را از رژيمهايِ ضدِّ مردمي در دنيا، امريكا كرده است. بيشترين فروش اسلحه و سلاحهايِ مرگبار را در دنيا امريكا كرده است. بيشترين چپاول و غارت را نسبت به ثروتهايِ ملتها، امريكا كرده است.

اينها شيطنتست؛، پس بزرگترين شيطانهاست. البته اين كارها را شيطانهايِ ديگري هم در دنيا مي كنند؛ امّا هيچكدام به شيطنت امريكا نيستند. پس او حقّاً شيطان بزرگست. (2)


1- 1. جمال الدّره، پدر شهيد محمَّد الدّره
2- 2. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار شرك تكنندگان در همايش بين المللي رسانه هايِ جهان اسلام حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 11/11/1380

ص: 137

سكوت و حمايت غرب و آمريكا در برابر جنايات اسرائيل

امروز آمريكا و غرب در قضيه يِ فلسطين و در بسياري از قضاياي ديگر صريحاً دارند دروغ مي گويند: صريحاً دروغ مي گويند: فاجعه يِ عظيمي مثل فاجعه يِ غزه را در جنگ 22 روزه وارونه وانمود مي كنند. بايد به اين توجُّه كنيم. اين را مي خواهم يادآوري كنم. امروز غزه و فلسطين عرصه يِ رسوايي غربست. غرب با ادّعاي حقوق بشر بزرگترين و فجي عترين نقض حقوق بشر را در غزه نديده گرفته. تا روزهايِ متمادي غربيها در سال گذشته يك كلمه حرف به نفع مردم غزه و در دفاع از آنها نزدند. روزهايِ متمادي پشت سر هم م يگذشت، ماهه يِ گو شمان بود ببينيم آيا از اروپا - از آمريكا كه هيچ - از سازمانهايِ حقوق بشر، از سازمانهايِ به اصطلاح مدافع آزادي، يك كلمه حرف به نفع مردم غزه صادر مي شود؟ نمي شد.

بعد از آني كه سر و صداي مردم بلند شد، مردم در كشورهايِ مختلف سر و صدا كردند، راهپيمايي كردند، تظاهرات كردند، حرف زدند، رسوايي بالا گرفت، شروع كردند به حرف زدن؛ فقط حرف! غرب هيچ گونه حمايتي از مردم غزه نكرد؛ در مقابل يك چنين فاجعه يِ عظيمي كه جلوي چشم همه داشت اتِّفاق مي افتاد. تا امروز هم باز غرب در همان مواضع است. سازمان ملل خودش را رسوا كرد. آمريكا رسوا بود و رسواتر شد. با اين كه اين گزارش گلدستون در آمده است و همه از او مطّلع شدند. امروز بايستي سران جاني و مجرم رژيم صهيونيستي بيايند پايِ محاكمه و بايد مجازات بشوند؛ ولي هيچ خبري نيست، هيچ اقدامي انجام نمي گيرد؛ بلكه حمايتها از دولت غاصب و دولت جعلي صهيونيستي باز هم بيشتر مي شود! اينها غرب را رسوا كرد.

آمريكا با اين دولت جديد و رئيس جمهور جديد، ادّعا كرد مي خواهد تغيير به وجود بيايد. شعار تغيير براي اين بود كه بي آبرويي و بدنامي آمريكا در اين منطقه يِ اسلامي، يك مقداري بلكه ترميم بشود؛ امّا نتوانستند ترميم كنند و بدانند كه تا آخر نخواهند توانست ترميم كنند؛ چون دروغ مي گويند: چون صريحاً به مردم دارند دروغ مي گويند: آنها در خيلي از قضايا دروغ مي گويند. حالا ما كه در جمهوري اسلامي هستيم، دائماً داريم دروغهايِ اينها را مي بينيم و مي شنويم. واژگونه كردن حقايق و وارونه نشان دادن واقعيات، سي سالست كه جلوي

ص: 138

چشم ماست و ما به اين عادت كرديم؛ لكن دنيا قضاوت خواهد كرد، تاريخ قضاوت خواهد كرد. امروز تمدّن غرب - من به شما عرض بكنم - در مقابل قضيه يِ فلسطين به چالش كشيده شده. امروز دعوي ليبرال دمكراسي غرب زير سؤال رفته. يعني شما در فلسطين به خاطر مقاومتتان، يك ادّعاي چند صد ساله يِ غرب را، كه به وسيله يِ او به دنيا تحكم مي كرد، به زير كشيديد و اين ادّعا را باطل كرديد. مقاومت اين قدر مهمَّست و عظيمست؛ اين مقاومتي كه شما داريد انجام مي دهيد. (1)

گناهِ كارهايِ صهيونيستها، به گردن رژيم امريكا

گناهِ كارهايِ صهيونيستها و دولت غاصب، به ميزان زيادي به گردن رژيم امريكاست. شما اين را بدانيد؛ در طول اين پنجاه سالي كه اينها سرِكارند، در شوراي امنيَّت سازمان ملل، بيست و نه قطعنامه عليه اسرائيل صادر شده، كه امريكا هر بيست و نه مورد را «و تو» كرده است!

الان هم حدود ده سالي است - از بعد از فروپاشي شوروي سابق تاكنون - كه ديگر اصلاً اجازه نمي دهد كه در شوراي امنيَّت، قطعنامه اي عليه اسرائيل مطرح شود! پس، گناه اين جرائم به گردن امريكاست. امريكا كه اين قدر چهره يِ صلح طلبانه به خودش مي گيرد و گاهي هم لبخندهايِ زهر آگيني را به همه يِ ملتها - از جمله به ملت شريف و مظلوم ما - نشان مي دهد، در قضيه يِ فلسطين، مجرم درجه يِ يكست؛ يكي از گناهانش، اينست. امروز دست امريكا تا مرفق در خون فلسطينيها فرورفته است. اينها كشورهايِ منطقه را تهديد مي كنند.

البته دولتهايِ سوريه و لبنان و ديگر كشورهايي كه در آنجا هستند، گرفتاريها و تنگناهايي دارند. بحث دولتها از بحث ملتها جداست. ملتها همه جا دلشان پُرست و دولتها هم حالا زير بار بعضي از فشارها ناچار مي شوند گاهي حرفهايي بزنند، مذاكراتي بكنند و مواضعي بگيرند. (2)


1- 1. ديدار رهبران گروه هايِ جهادي فلسطيني شركت كننده در افتتاحيه يِ همايش غزه 08/12/1388
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378

ص: 139

حمايت استكبار از اسرائيل، ضامن بقاي آن

اگر حمايتهايِ استكبار و در رأس آنها امريكا از اشغالگران فلسطين و تروريستهايِ بين المللي، كه در قلب كشورهايِ اسلامي متمركز شده اند يعني همين حاكمان فعلي دولت جعلي اسرائيل نبود، قدرتِ ماندن نداشتند. الان هم همينطورست.

امريكاييها در قضيه يِ فلسطين نمي توانند ميانجي باشند، نمي توانند واسطه باشند. آنها طرف قضيه اند؛ مقابل دولتهايِ اسلامِي و ملتهايِ اسلاميند. در همين قضاياي چند سال اخير هم نشان داده شد. همين حالا در مقابل اين فاجعه يِ عظيمي كه صهيونيستها راه مي اندازند - يعني در حقيقت غصب دو باره يِ بيت المقدّس، غصب دو باره يِ قبله يِ مسلمانان - همين حمايتهايِ امريكاست كه اينها را جَري كرده است و الا اينها جرأت نمي كردند. اگر حمايت امريكا نبود، دولتهايِ اسلامي اين زمره يِ طاغيه را كفايت مي كردند.

الان هم اگر كشورهايِ اسلامِي و دولتهايِ اسلامي متّحد باشند، كفايت مي كنند. عمده يِ دشمني امريكا با ايران اسلامي، به خاطر دو چيزست: يكي تمسّك به اسلام، ديگري موضعگيري قاطع در مقابل قضيه يِ فلسطين. اين را همه يِ شما بدانيد، همه در دنيا بدانند. علّت اين كه امريكا در مقابل ايران اسلامي، اينطور گستاخ، جري، خشمگين و عنود قرار مي گيرد، اين دو مسأله است: اسلام و موضع در مقابل قضيه يِ فلسطين؛ موضع صريح و قاطع، كه از روز اوّل انقلاب تا امروز تغيير نكرده است و روز به روز روشنتر و واضحتر هم شده است.

تمام فشارها بر ايران اسلامي، براي اين دو چيزست:

دست برداشتن از اسلام و انصراف از حاكميت احكام مقدّس اسلامِي و تغيير موضع در مقابل قضيه يِ فلسطين.

تا اين مواضع ما هست، امريكا دلش با ما صاف نخواهد شد. اين لحنهايِ علي الظّاهر ملايمي هم كه اين اواخر مشاهده مي شود، يك مقدار كار سياسي معمولي منافقانه است؛ مقداري هم بر اثر تحليل غلط اوضاع داخلي ايرانست. نمي فهمند در ايران چه مي گذرد؛ تحليلهايِ غلطي مي كنند، برداشتهايِ غلطي مي كنند، تقسيمهايِ غلطي مي كنند. (1)


1- 1. بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي 21/04/1377

ص: 140

هدف صهيونيستها و آمريكا؛ حذف نام فلسطين

الان؛ شايد بيش از دو هفته است كه در سرزمين فلسطين، فاجعه آفريني مجدّد رژيم صهيونيستي غاصب، ادامه پيدا كرده است و مردم مظلوم فلسطين، در خانه يِ خودشان، دچار سركوب و وحشيگري غاصبيني هستند كه به پشتيباني امريكا، هر كار مي خواهند با آن مردم مي كنند.

چرا بايد بتوانند اين كار را بكنند؟ چرا بايد ملتهايِ مسلمان، حركت واحدي را در سرتاسر دنيا شروع نكنند؟ چرا بايد با امريكا محاجّه نكنند و حرفشان را به گوش دولتمردان ِ سنگينْ خوابِ امريكايي نرسانند؟ چرا دولتهايِ اسلامي، در چنين مسأله يِ حسّاسي، آن وحدت و هماهنگي و همدلي لازم را بين خودشان به وجود نمي آورند؟ اين، فرياد جمهوري اسلامي، از اولِ پيروزي تا امروزست.

اين بارِ چندمست كه با مردم فلسطين، اين كار را انجام مي دهند. ملت فلسطين گناهي ندارد، جز اين كه مي خواهد در خانه يِ خود زندگي كند؛ فقط همين. عليٰ رغم اين نياز حقيقي و صادق و محق كه ملَّتي مي خواهد در خانه يِ خود زندگي كند، خانه اش متعلِّق به او باشد، دشمن در خانه يِ او، به او حمله نكند، خون او را نريزد و امنيَّت او را از بين نبرد، امريكاييها آستينها را بالا زده اند و به خيال خودشان، براي اين كه قضيه يِ فلسطين را به كلّي به فراموشي دچار كنند و بكل، اسم فلسطين را از يادهايِ مردم دنيا ببرند، فرمول صلح و مذاكرات صلح و ميز مذاكرات درست كردند؛ چند سال هم خودشان را معطل كردند! مگر مي شود؟ مگر ممكنست كه يك واحد جغرافيايي را با آن پيشينه يِ تاريخي، از صحنه يِ روزگار بر انداخت؟ مگر مي شود فلسطين را كه زادگاه بسياري از تمدّنهايِ ديرين تاريخي است و جايي است كه پيامبران بزرگ ال_ٰهي در آن جا، پرچم توحيد را بلند كردند و نداي عدل و داد دادند، از صفحه يِ نقشه يِ عالم پاك كرد و به جاي آن، يك كشور دروغي جعلي به نام اسرائيل قرارداد؟ با گذشت ده سال و بيست سال و چهل سال و پنجاه سال كه نمي شود حقايق تاريخي را به فراموشي سپرد. اشتباه كردند، خيال كردند مي توانند. خوي متجاوز، اجازه نمي دهد كه چنين حركت سازشكارانه اي به وجود آيد.

ص: 141

ديديد كه خودِ متجاوزان موجب شدند، مجدداً اين جنجال به وجود آيد. مردم فلسطين را زير فشار سخت تري قرار دادند. بديهي است كه مردم فرياد مي كشند، قيام مي كنند و نسلها بيدار مي شوند. (1) تناقض غرب؛ تلاش براي نجات حيوانات و سكوت در برابر كشتار انسانها امروز، قدرتهايِ اهريمني و شيطاني - يعني همين كه شما به آن استكبار مي گوييد و مظهرش امريكاست - عليه بشريَّت و ارزشهايِ انساني قيام كرده اند. براي اينها، جان ميليونها انسان اهميَّت ندارد.

شما ديديد كه اسرائيل در ظرف پانزده شانزده روز، ده ها هزار نفر را كشت و زخمِي و آواره و آشفته كرد و داغهايي آفريد؛ ولي خم به ابروي استكبار جهاني نيامد. همينهايي كه وقتي گربه اي داخل چاه فلان خانه مي افتد، از روي رياكاري، دستگاه هايشان را بسيج و پولهايي را خرج مي كنند كه اين گربه را كه يك حيوانست، از داخل چاه نجات دهند! يا گاهي اوقات، تظاهر به انسان دوستي مي كنند كه ماها هم كه اينها را خوب مي شناسيم، گاهي اوقات واقعاً شك مي كنيم كه عجب! آيا اين همه اظهار دلسوزي راستست؟! اين قدر اينها رياكاري مي كنند! (2)

بي تفاوتي برخي از دولتها و سياستمداران در برابر كشتار فلسطينيان جاي تأسُّف عميقست كه برخي از دولتها و سياستمداران جهاني، از مقولات اخلاقي و قضاوت و جداني بشري، سخت بيگانه اند. براي آنها قتل عامِ بيش از 1350 نفر و زخمي كردن حدود 5500 نفر مردم بي سلاح و بسياري كودك در ظرف 22 روز در غزه، هيچ حساسيتي برنمي انگيزد؛ قاتلان و مجرمان نه تنها مجازات نمي شوند، كه پاداش هم مي گيرند. امنيَّت رژيم سفاك يك امر قدسي كه بايد در هر حال از آن دفاع كرد به شمار مي آيد و طرف مظلوم، چه دولتي كه با رأي قاطع مردم بر سر كار آمده و چه مردمي


1- 1. بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم از سراسر كشور 18/07/1375
2- 2. بيانات در ديدار جمع كثيري از كارگران، معلمان و فرهنگيان كشور 12/02/1375

ص: 142

كه آن دولت را بر سر كار آورده اند، متهم و محكوم مي شوند. اينست حكم ديوان سياستي كه با اخلاق و وجدان و فضيلت، نسبتي ندارد و آبش با آن به يك جو نمي رود. اين دولتها هنگامي كه نفرت عميق افكار عمومي را از خود مشاهده مي كنند، بي آنكه علَّت آشكار آن را ببينند، به سراغ باز هم سياس تورزي مي روند و اين چرخه يِ معيوب همچنان ادامه مي يابد.

برادران و خواهران عزيز در همه يِ جهان اسلام! از تجربه ها درس بگيريم. امَّت بزرگ ما امروز به بركت بيداري اسلامي، داراي قدرت عظيمي است. كليد حل مشكلات فراوان كشورهايِ اسلامي، در دست همَّت و يكپارچگي اين مجموعه يِ شگرفست و مسأله يِ فلسطين، فوريترين مسأله يِ جهان اسلامست. (1)

اتِّحاد شوم آمريكا و صهيونيسم براي دشمني با اسلام

درباره يِ مسلمانان جهان، آنچه كه حقيقتاً مايه يِ رنج و تأسّف و در دست، اينست كه مسلمانان، امروز به آن چيزي كه بيش از همه احتياج دارند، كمتر توجّه مي كنند و آن عبارت از بازگشت به اسلام و اتّكا به قدرت اسلامِي و استحكام پيوند بين مسلمانان و وحدت مسلمينست. علّت، اينست كه امروز، دشمنان اسلام در مقابل اين دين، موضع خشن تر و حتّيٰ صريحتري اتّخاذ كرده اند. در گذشته هم با اسلام، خيلي دشمني و ستيزه شده است؛ امّا امروز بيش از هميشه، اين دشمني خشن تر و صريحتر و ستيزه جويانه ترست.

در رأس اين دشمنان هم، اتّحاد شوم امريكا و صهيونيسمست. امريكا به عنوان رأس قدرت استكباري عالم و صهيونيسم به عنوان عامل فساد سياسي و اخلال در روابط مسلمين با يكديگر و اخلال در روند حركت رشد ملتها و كشورهايِ اسلامي، عمل مي كنند. اين دو، با هم متّحدند. متأسّفانه وضعي كه بسياري از سران كشورهايِ منطقه يِ عربي به خود گرفته اند - و توقّع مي رفت نسبت به غاصبان فلسطين و در مقابل اين تجاوز فاضح و واضح


1- 1. بيانات در چهارمين كنفرانس حمايت از ملت فلسطين 14/12/1387

ص: 143

و وقيحانه، موضع صحيحي اتّخاذ كنند - وضعي است كه مسلمانان را روز به روز در مقابلِ آن اتّحاد شوم، ضعيفتر و خودِ آن دولتها را هم ضعيفتر و بي پشتوانه تر مي كند. چه خوب بود رؤساي كشورهايِ اسلامي، قدر اسلام را كه به آنها قدرت و شخصيت و استقلال و توانايي ايستادگي در مقابل زورگويان را مي دهد، مي شناختند و مي دانستند. متأسّفانه، بسياري از سران مسلمان، قدر اين نعمت بزرگ را نمي دانند.

اسلام مي تواند به بركت ايمان و تعاليم عالي و نوراني و معارف و احكام مترقّي خود، قدرتي را در كشورهايِ اسلامي به وجود آورد كه هيچ كس نتواند به آن ملتها و كشورها زور بگويد و گردن كلفتي كند و چيزي را بر آنها تحميل نمايد. چرا از اين قدرت عظيم استفاده نمي كنند؟ (1)

دوگانگي مطبوعات غربي درباره يِ جنايات اسرائيل

البته، وجدان امَّت اسلامي توفاني شد. حداكثر كوتاهي و تقصير را در اين قضيه مطبوعات غربي كردند. از راديوي اسرائيل و مطبوعات رژيم صهيونيستي كه انتظاري نيست. آنها خودشان قاتلند. از قاتل، توقع نيست كه خودش را محكوم كند. ؛ امّا مطبوعاتِ دنياي به اصطلاح آزاد، چرا بايد اينقدر حقِّ كشي كنند؟! چرا بايد اينقدر سكوت كنند و حادثه را كوچك بشمارند؟!

اخيراً يك فرد عرب در امريكا، اسلحه به دست گرفت و به چند نفر حمله كرد و ظاهراً خسارت چنداني هم وارد نياورد. شما ببينيد مطبوعات امريكا، طي چند روز گذشته چه غوغايي به پا كردند! همه يِ روزنامه ها و جرايد و ديگر رسانه هايِ گروهي غرب، خبر حمله يِ يك عربِ مسلمان را به سراسرِ دنيا منعكس و مخابره كردند؛ امّا در مقابل آن حادثه يِ تلخ، سكوت پيشه كرده اند و اگر هم بيان كنند، كاملاً تحريف شده است. آنها چنين فاجعه آفريني اي را به يك نفر نسبت مي دهند. اينها همه ظلمست. واقعاً كاركنان و گردانندگان مطبوعات در امريكا و دنياي غرب، چقدر بايد


1- 1. بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم از سراسر كشور 18/07/1375

ص: 144

متعصّب و سنگدل و دور از آزادي اي باشند كه ادّعايش را مي كنند، تا اينطور نسبت به اين قضيه، بد و بي اعتنا عمل كنند! (1)

سكوت قدرتها نسبت به جنايات اسرائيل

قدرتها به چه مناسبت به خودشان اجازه مي دهند يك كشور و يك ملت را چنين مورد تعرُّض و تجاوز قرار دهند؟ اين وحشيگري نيست؟ ما تصميم گرفتيم» از آنها بايد پرسيد: استدلالتان چيست؟؟ كه مي گوييد عراق را ادب كنيم، مگر شما كه هستيد؟ در دنيا، شما را چه كسي بايد ادب كند؟ اگر شما به خودتان حقِّ مي دهيد كه در مسائل جهاني اينطور وارد شويد و به خيال خودتان، بشويد متولي شوراي امنيَّت، كه مصوبات شورا را به عمل در آوريد، با اسرائيل چرا آنگونه ايد؟ در مقابل جنايتي كه امروز اسرائيل عليه فلسطينيها انجام مي دهد، چرا چشمتان را بسته ايد؟ (2)

نكته يِ تلخ؛ مظلوم نمايي نسبت به غاصب و ظال منمايي نسبت به مظلوم

درباره يِ مسأله يِ فلسطين، آنچه بنا دارم عرض كنم اين مطلبست كه در اين قضيه، نكته يِ بسيار تلخي وجود دارد. اگر چه همه يِ مسائل مربوط به سرزمين فلسطين تلخ است؛ امّا اين نكته، انصافاً گزنده است كه در تبليغات جهاني، در تمام اين چهل و پنج سال كه از اشغال فلسطين مي گذرد - به خصوص در اين يك، دو دهه يِ اخير - سعي شده است نشان داده شود كه يهودياني كه آمده اند و فلسطين را گرفته اند، مردمي مظلوم، داراي حقّ و مورد فشار و تعدِّي هستند؛ امّا اعرابي كه تلاش مي كنند خانه هايِ خودشان را، پس بگيرند، مردمي خشن و زورگويند: كه به موازين پايبند نيستند. در دنيا، تبليغات امريكايي و صهيونيستي، اين دروغ بزرگ و اين فريب بي نظير را به او را ندند كه خيلي گزنده و تلخ است. آنها حتّيٰ در نشان دادن فيلم و عكس هم، نكات اغوا كننده را رعايت مي كنند. مثلاً وقتي مي خواهند


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 21 رمضان 1414-13 /12/1372
2- 2. بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام، به مناسبت عيد مبعث 01/11/1371

ص: 145

اعراب را در مجلّات يا روزنامه هايِ خودشان نشان دهند، تصاويري انتخاب مي كنند كه نشانگر يك عدِّه زن و بچه يِ مظلوم آواره يِ ستمديده نيست. يا جواناني را كه با ظلم صهيونيستهايِ ظالم پرپر مي شوند و از مواهب دنيا و همه يِ خيرات روي زمين محروم شده اند، نشان نمي دهند؛ بلكه يك چهره يِ خشن چفيه بسته را نشان مي دهند كه اسلحه در دست دارد و مي گويند: «فلسطينيها اينهايند»

از آن طرف، وقتي صهيونيستها و يهوديان روسي مي خواستند به فلسطين مهاجرت كنند، نمي گفتند: اينها غاصبند؛ اينها اهل فلسطين نيستند كه به آنجا مي روند؛ اينها اهل روسيه اند، اهل اوكراينند، اهل كشورهايِ اروپايي و اهل امريكايند كه هر كدام در سرزمين خود، جايي، مكاني، خان هايِ، ثروتي، پولي و زندگي اي دارند؛ با اين حال به فلسطين مي روند تا حقِّ يك فلسطيني را بگيرند، خانه يِ او را صاحب شوند، ثروت و سرزمين او را غصب كنند و امكان تشكيل خانواده را از او بگيرند. اين را كه نمي گفتند.

مضاف بر اين، عوامل صهيونيست و امريكايي، در رسانه هايِ خود، تصاوير يك عدِّه زن و بچه يِ يهودي را با حال خستگي نشان مي دهند كه مردم دنيا بگويند: عجب! چرا اين عربها با اين بيچاره هايِ مظلوم، چنين رفتار مي كنند اينها مظاهر استكبار جهاني است. نظام نويني كه امريكاييها مي گويند: يعني اين. يعني كاري كنند كه همه يِ دنيا، آنطور كه آنها مي خواهند فكر كنند و حقايق را وارونه بفهمند! قضيه يِ فلسطين از قضايايي است كه من، نظيري به اين شكل، براي آن در تاريخ سراغ ندارم. چگونه مي توان ملَّتي را از كشور و سرزمين خودش بيرون كرد؟

فرض كنيد رژيم عراق، عِدِّه ايِ را از كشور خودش بيرون كرد - مثلاً جمعيَّتي در حدود يك تا دو ميليون نفر را - امّا اين كه يك ملت را به طور كامل از سرزمين خودشان بيرون كنند؛ اسم آنها را از روي سرزمينشان بردارند و هويت آن سرزمين را در جغرافيا و تاريخ از بين ببرند، چنين چيزي اتِّفاق نيفتاده است. اگر بنا بود اين عمل در مورد يك كشور غير اسلامي انجام گيرد، قدرتمندان اروپايي چه مي كردند؟ اگر بنا بود اين عمل در غير اين منطقه يِ حساس، كه منطقه يِ اسلامي است،

ص: 146

انجام گيرد، قدرتمندان عالم چه مي كردند؟ (1)

اين، وضع رفتار استكبار خبري با قضيه يِ صهيونيسم و غصب فلسطينست. به نظر من، گزنده ترين حوادث فلسطين، اينست كه واقعيتها چنين وارونه شده است و معكوس نشان داده مي شود.

حقيقت قضيه، اينست كه ملَّتي را از خانه و زندگي خود آواره كرده اند و اين ملت حقِّ دارد برگردد و خانه يِ خودش را، پس بگيرد. اين مبارزه، مبارز هَاي ح قطلبانه است. امريكا، اين مبارزه را «تروريسم» مي نامد؛ امّا خباثت صهيونيستها نسبت به مبارزين فلسطيني را تروريسم نمي داند!

ببينيد در ذهن و عمل كساني كه امروز مُدَّعِي شباني بشريَّت و رهبري دنيا هستند، چقدر حقايق، وارونه شده است! ببينيد چقدر از حقيقت و انسانيت دورند! ببينيد اين سياست، چه اندازه غير انساني است! صهيونيستها وارد كشور لبنان مي شوند و انسان والا و شايست هايِ مثل سَيِّد عبّاس موسوي را به شهادت مي رسانند. تنها خود او را هم نمي كشند؛ بلكه زن و كودك او را هم مي كشند، بي آنكه آنها در ميدان جنگ بوده باشند. آنها در اتومبيل بودند و در جاده ايِ تردد مي كردند. امريكاييها اين جنايت را محكوم نمي كنند! پس معلوم مي شود كه شما طرفدار ظلميد. چرا اين را انكار مي كنيد؟ شما طرفدار خباثتيد، طرفدار تجاوزيد، طرفدار تروريد. ترور از اين بالاتر و واضحتر نيست. از آن طرف، هنگامي كه چند جوان فلسطيني كه فلسطين خانه يِ آنهاست، بر مي خيزند و با فداكاري، اقدامي عليه دولت غاصب صهيونيستي انجام مي دهند، مي گويند:

«حركتي تروريستي است »

شما به چه حقِّي اسمگذاري وارونه مي كنيد و خودتان را محق مي دانيد؟! … شما ببينيد عملي را كه امروز صهيونيستها انجام مي دهند و مورد تأييد امريكاست. كدام حركت تروريستي، از اين خشن تر و ظالمانه ترست؟! بعضاً در گزارشهايِ خبري تلويزيون مي بينيم كه در كشوري، مردم جنجالي مي كنند و پليس آن كشور در مقابل آنها با خشونت رفتار مي كند. منظره هايي چنين، در بسياري از كشورها ديده مي شود؛ امّا در هيچ كشوري برخورد پليس با


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 07/01/1371

ص: 147

مردم، به خشونت، خباثت و عصبانيَّت مقابله يِ صهيونيستها با مردم فلسطين نيست. اين در حالي است كه پليس حمله كننده به مردم فلسطين، بيگانه است و جواني كه پليس او را گرفته و آنطور با خشونت كتكش مي زند، صاحبخانه است! (1)

توطئه يِ بزرگ، اينست كه در قضيه يِ فلسطين، حقيقت را واژگونه جلوه دادند. آن كسي كه براي مسأله يِ فلسطين - يعني براي خانه يِ خود، براي حقِّ انساني و حقِّ ملّي خود - اقدامي مي كند، در عرف مطبوعات استكباري دنيا و دستگاه تبليغاتي وابسته به استكبار و صهيونيسم، تروريست معرفي مي شود! مصيبت بزرگ آنست كه اين مصائب را، با قبول و تأييد دنياي متمدن، بر سر يك ملت مي آورند! دنياي به اصطلاح متمدن، دنياي به اصطلاح طرفدار حقوق بشر، در طرف آن كساني ايستاده است كه اين همه حقوق انساني و ال_ٰهي و مشروع يك ملت را نديده گرفته اند.

صهيونيستها آمدند خانه يِ فلسطينيها را غصب كردند؛ آنها را از اوليترين حقوقشان محروم كردند؛ در خاك آنها، دولتي را عليه آنها به وجود آوردند و امروز دنياي به اصطلاح متمدن - امريكا و بلندگوهايِ استكباري - به جاي اين كه در جهت آن ملَّتي كه مظلوم واقع شده است، قرار بگيرند، در طرف آن دستگاهي قرار مي گيرند كه اين ستمها را در طول آن چهل و پنج سال كرده است! واقعاً چه مصيبتي از اين بالاتر؟! ما هيچ ظلمي با اين عظمت سراغ نداريم. به يك ملت با چنين حجم عظيمي ظلم كنند و آن وقت اگر آن ملت از روي ناچاري حركت و اقدامي بكند، آن اقدام را به عنوان تروريسم و به عنوان اعمال خشونت بكوبند!

امروز وضع سياست استكباري دنيا، اينست. امروز دستگاه هايِ زر و زور در دنيا دست به دست هم داده اند تا حقوق ملت فلسطين را تضييع كنند؛ سعي مي كنند جنبه يِ انساني اين قضيه را به كلّي نديده بگيرند؛ بلكه بالعكس وانمود كنند. (2)

… آمريكا از دمكراسي حرف زد، از اعتبار رأي ملتها حرف زد؛ امّا در


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 07/01/1371
2- 2. سخنراني در ديدار شركت كنندگان در كنفرانس بين المللي حمايت از انقلاب اسلامي مردم فلسطين 27/07/1370

ص: 148

فلسطين، آراء مردم كه دولتي را انتخاب كرده بودند، نديده گرفت، به هيچ گرفت، اعتنايي به آن نكرد. اين چه نتيجه اي در ذهن مردم مي بخشد؟

معلومست. در مورد حقوق ملت فلسطين، يعني ملَّتي كه ده ها سالست از خانه يِ خود، از ميهن خود با يك روش خشونت آميز و خشن و ظالمانه رانده شده است - اين را كه همه مي دانند، اين كه تاريخ ناشناخت هايِ نيست، مربوط به شصت سال قبلست. ملت فلسطين با اين وضعيت، از حقوق خود محروم، آواره يِ در كشورهايِ مختلف - آمريكا نه فقط نسبت به حقوق اينها هيچ گونه توجُّهي نكرد، از آنها حمايتي نكرد، بلكه به عكس، از رژيم غاصب صد در صد حمايت كرد و اگر فلسطينيهايِ مظلوم در صدد بر آمدند اعتراضي بكنند، آن اعتراض را اخلالگري و كارهايِ شريرانه معرفي كرد. اين چه جور درست خواهد شد؟ (1)

رفتار دوگانه يِ استكبار در برخورد با تروريسم

تروريسم صهيونيستي دولت جعلي و دروغين اسرائيل، بيش از پنجاه سالست كه مردم فلسطين را تحت فشار قرار مي دهد، زير لگدهايِ چكمه پوشان صهيونيستي آنها را له مي كند، علناً و صريحاً خانه ها را خراب مي كند، مردم را مي كشد، جوانان را نابود مي كند، مردان را دستگير مي كند و به زنان اذلال و اهانت مي كند.

اين تروريسم واضحي است كه خود اسرائيليها هم منكر آن نيستند و مي گويند:

ما ترور مي كنيم.

اين آقا اين را نديده مي گيرد؛ آنوقت جوان فلسطيني كه براي دفاع از شرف خود، براي دفاع از خانه يِ خود، براي مقابله يِ كوچكي در مقابل متجاوز، اقدام خشم آلودي مي كند، اين را مي گويد تروريسم فلسطيني! طرفداري آنها از نهضت ضدّتروريسم، اينست! معناي تروريسم در منطق اينها، اينست! ملتهايِ منطقه سرشار از نفرت امريكا و زايده يِ اروپايي امريكا، يعني انگليسند. مخصوص ملت ما نيست؛ همه يِ ملتهايِ منطقه از اينها متنفّرند. اين نفرت را خودِ آنها به وجود آورده اند. كساني كه به حقوق و استقلال و عزّت و ناموس و مرزهايِ ملتها تعرّض


1- 1. بيانات در بيستمين سالگرد رحلت امام خميني (ره) 14/03/1388

ص: 149

مي كنند، خودشان اين ملتها را از نفرت خودشان پُر مي كنند. چرا گله مندند از اين كه از آنها متنفّرند؟ بله؛ ما از شما متنفّريم. (1)

… دولت امريكا با همه يِ ادّعاهايِ دهان پركني كه تبليغات و رسانه هايِ وابسته به او به طور دائم در زمينه يِ لزوم رهبري جهان و حقوق بشر و غيرذلك بر زبان مي آورند، پشت سر دولت اسرائيل ايستاده است. واقعاً انسان از تصوّر وقاحت و بيشرمي بعضي از دولتمردان مستكبر عالم به تعجّب وادار مي شود! اين را دفاع از عدالت مي دانند؛ كساني كه معناي عدالت را نمي فهمند. دولت امريكا معناي عدالت را درك نمي كند. كدام كارِ اينها با عدالت همراه بوده است؟ اين جنايات را يك جنگ عادلانه و جنگ با تروريسم به حساب مي آورند؛ در حالي كه از فجيعترين كارهايِ تروريستي آشكارا دفاع مي كنند. واقعاً پيشاني بشريَّت از شرم عرق مي كند. (2)

… نمونه يِ ديگر، فلسطين اشغالي است. امروز جلوِ چشم مردم دنيا، اسرائيليها غصب مي كنند، زندان مي كنند، شكنجه مي كنند، محكوم مي كنند، تبعيد مي كنند، بمباران مي كنند و دنيا هم هيچ نمي گويد! عجيب تر اين كه، دنياي استكبار، به آن مظلومها تشر مي زند كه «چرا دفاع مي كنيد» دنياي استكبار، يعني در درجه يِ اوّل امريكا، كه از همه شريرتر و خبيثترست و بعد هم آنهايي كه دنباله روِ امريكا هستند.

… دنياي استكبار، به جاي اين كه به آن غاصب بگويد: «چرا غصب كردي» به دفاع كنندگان از خانه يِ خودشان مي گويد «!؟ چرا شما دفاع مي كنيد» ببينيد واقعاً چه نظامِ نوين ِ پليدي بر دنيا حاكمست! اين نظم نوين جهاني كه مي گفتند: همينست؟! فرض كنيد فرد گردن كلفت زورگويي، وارد خانه يِ يك عدّه بچه يِ يتيم مي شود؛ خانه را مي گيرد؛ اثاث را مي گيرد؛ آذوقه را مي گيرد؛ اتاقهايِ راحت را مي گيرد؛ فضاي خانه را اشغال مي كند و بچه ها را در انباري خانه، حبس مي كند و يا محدوديَّتي برايشان ايجاد مي كند. بچه ها هم اگر فرصتي پيش آيد، فريادي مي زنند و مي گويند: «چرا» فرد غاصب


1- 1. بيانات در ديدار جوانان اهواز 08/05/1382
2- 2. بيانات در ديدار گروه كثيري از كارگران و معلمان به مناسبت روز كارگر و هفته يِ معلم 11/02/1381

ص: 150

زورگو فوراً اً خم مي كند كه شما هم كه هم هاش دم از مبارزه مي زنيد! صلح كجا رفت؟! دنبال صلح باشيد. چقدر شما بداخلاقيد؟! (1)

حقوق يك ملت در مقابل پايِ مهاجرين صهيونيست كه وارد فلسطين اشغالي شدند، قرباني شد. در طول قريب پنجاه سالي كه از عمر اين دولت جعلي مي گذرد، دائماً سركوب و قتل نفس و دروغ و فريب و تجاوز و حمله به انسانها و بيگناهان، مايه يِ حيات و تداوم زندگي آن بوده است.

اسراييل، اينست. آن وقت رئيس جمهور امريكا - كه واقعاً انسان تعجّب مي كند - خجالت نمي كشد و روز روشن در مقابل افكار عمومي دنيا مي ايستد و با صداي بلند مي گويد كه ما مي خواهيم براي جلوگيري از تروريسم، با اسراييل همكاري كنيم!

واقعاً انسان تعجّب مي كند كه اسم اين موضعگيري چيست؟؟ اين، اسمش غفلت و بي انصافي و استكبار و زورگويي است. معناي اين حرف چيست؟؟ الان هم خطرناكترين و پليدترين تروريستهايِ عالم، همين كساني هستند كه در رأس قدرت كشور فلسطين اشغال شده يِ مظلوم قرار دارند. شما مي خواهيد در مقابل تروريسم و تروريستها با اينها همكاري كنيد؟! كدام تروريستها؟ آن كساني كه از وطن خود آواره شده اند و بعد از سالهايِ متمادي، در اثر فشارها به جان آمده اند و دستي از آستين در مي آورند و مشتي گره مي كنند و فرياد مي كشند تروريستند؟!

… من هميشه به كساني كه احساس ضعف مي كردند، مي گفتم: چرا شما فريب تبليغات را بخوريد؟ چرا بايد خيال كنيد كه وقتي امريكا از حقوق بشر مي گويد، واقعاً نگران ضايع شدن حقوق بشر در ايرانست؟ آنها براي بشر دل نمي سوزانند. آنها خودشان بزرگترين نقض كنندگان حقوق بشرند. آنها كساني هستند كه در روز روشن، هشتاد نفر آدم را در يكي از شهرهايِ امريكا، زنده زنده، در يك خانه سوزاندند و خم به ابروشان نيامد. آنها به بشر و حقوق بشر چه كار دارند؟ حقوق بشر را چه مي شناسند؟ (2)

تروريسم پديده اي تازه و محصول دورانهايِ اخير نيست؛ ولي پيدايش


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه در دانشگاه تهران 29/11/1372
2- 2. بيانات در ديدار مردم مشهد و زائران حضرت علي بن موسي الرضا عَلَيْه السَّلَام در صحن حضرت امام خميني (ره) 04/01/1375

ص: 151

سلاحهايِ هولناك و آسانشدن كشتارهايِ جمعي و فاجعه بار، اين پديده يِ زشت را صدها برابر مهيبتر و خطرناكتر كرده است.

نكته يِ مهم و تكاندهنده يِ ديگر، محاسبات شيطاني قدرتهايِ مسلّطي است كه بهره برداري از تروريسم را به مثابه يِ ابزاري براي رسيدن به هد فهايِ نامشروع، وارد چرخه يِ سياستها و برنامه ريز يهايِ خود كرده اند. حافظه يِ تاريخي ملتهايِ منطقه يِ ما هرگز فراموش نخواهد كرد كه دولتهايِ استعمارگر چگونه براي غصب فلسطين و فراري دادن ملت مظلوم آن از خانه و كاشانه يِ خود، گروه هايِ تروريستي جرّاري مانند آژانس بين المللي صهيونيزم و بيش از ده گروه مشابه ديگر را سازماندهي كردند و فاجعه يِ ديرياسين و نظائر آن را پديد آوردند.

رژيم صهيونيستي از آغاز پيدايش خود تا امروز نيز علناً به رفتارهايِ تروريستي در درون و بيرون فلسطين ادامه داده و بيشرمانه آنها را اعلام هم كرده است. سردمداران قبلي و كنوني رژيم صهيونيستي، آشكارا به تاريخ تروريستي خود و حتّيٰ در مواردي به شركت خود در عمليات ترور، افتخار مي كنند.

… امريكا و دولتهايِ اروپايي دنباله رو آن، در همين حال، گروه هايِ مبارز فلسطيني را كه به مبارزه اي مظلومانه براي نجات سرزمين خود مشغولند، تروريست مي نامند. اين تعريف اغواگر از تروريسم، يكي از پايه هايِ اصلي مشكل تروريسم در جهان كنوني است.

در نظر سردمداران نظام سلطه، تروريسم عبارتست از هر آنچه منافع نامشروع آنان را تهديد كند. آنان مبارزاني را كه از حقِّ مشروع خود در مقابله با اشغالگر و مداخله گر استفاده مي كنند، تروريست مي دانند؛ ولي هسته هايِ خبيث و مزدور خود را كه بلاي جان و امنيَّت مردم بي گناه اند، تروريست نمي شناسند.

يكي از كارهايِ اساسي نشست (1) كنوني شما مي تواند تعريف روشن و دقيق از تروريسم باشد. (2)


1- 1. همايش بين المللي مبارزه جهاني با تروريسم
2- 2. پيام به همايش بين المللي مبارزه جهاني با تروريسم 3/04/1390

ص: 152

تبديل فلسطينيان به تروريست و اسرائيل به مدافع، در نظر آمريكا همين رئيس جمهور امريكا از حركات حكومت غاصب اسرائيل دفاع كرده و مي گويد اسرائيل از خودش دفاع مي كند! اسرائيل اين كشتارها را انجام مي دهد و او مي گويد اسرائيل از خودش دفاع مي كند و كار او را مبارزه با تروريسم به حساب مي آورد!

آيا كشتن زن و كودك و جوان و خراب كردن خانه هايِ گِلي فلسطينيان با بولدوزر، دفاع از خودست؟! آن كسي كه از خود دفاع مي كند ملت فلسطينست. آن كسي كه از جور و ستم غاصبِ اشغالگر به جان آمده است، همين زن و مرد فلسطيني است كه ديگر قدرت تحملّش را از دست داده و راه چاره را در اين دانسته كه به صحنه بيايد. كي حاضرست جوانش برود در يك واقعه يِ خونين و يك ساعت ديگر به قتل برسد؟!

اينست كه يك مادر، جوان خودش را در آغوش مي گيرد، مي بوسد؛ امّا گريه نمي كند. مي گويد من اين را مي فرستم. ببينيد شما بر سر اين مادر چه آورده ايد؟! شما ببينيد بر سر اين ملت چه آورده ايد كه حاضرست به اين نحو جوانش را به ميدان بفرستد و مي گويد اگر صد جوان هم داشته باشم مي فرستم كه اين گونه كشته شوند. شما با اين ملت چه كرده ايد كه يك دختر هفده، هجده ساله حاضرست به خودش بمب ببندد، در بين دشمنان صهيونيست برود و خودش را از بين ببرد كه آنها از بين بروند. شما همه يِ راه ها را جلوِ اينها بسته ايد. آن وقت مي گويد دولت اسرائيل از خودش دفاع مي كند! دفاع، اينست؟! اين حرف منطقي است؟ اين حرف شايسته يِ يك رئيس جمهورست؟ اين حرف شايسته يِ آن دولتي است كه خودش را رهبر دنيا مي داند و مي گويد همه يِ دنيا بايد از من اطاعت كنند؟ مردم دنيا بيايند از اين برهان سخيف و از اين منطق ضعيف پشتيباني و اطاعت كنند؟ يك ملت را تحقير كرده ايد، با حيله و خشونت خانه اش را از او گرفته ايد، زندگيش را تباه و سياه كرده ايد، روزانه او را تحقير مي كنيد، از اين شهر به آن شهر كه مي رود، در خانه يِ خود و در كشور خود بايد به وسيله يِ بيگانه ها كنترل شود. يك وقت اگر هجوم بياورند يكي را بكشند، هيأت دولتشان مي نشيند تصويب مي كند كه اين آدمها را هر جا ديديد ترور كنيد! دنيا چنين چيزي را ديگر كجا سراغ دارد، غير از اين صهيونيستها؟ آن وقت به اين ملت

ص: 153

مي گويد تروريست و در دفاع از اين تروريستهايِ وقيح و درنده و مفتضح مي گويد: از خودشان دفاع مي كنند. آيا مي شود دولت امريكا موضعي بدتر از اين بگيرد؟ اقدام اسرائيل هم با همين تأييدهايِ آمريكا شروع شد. اگر آمريكا تأييد نمي كرد، اگر چراغ سبز نشان نمي داد، اگر قول حمايت نمي داد، اينها جرأت نمي كردند اينطور وارد شوند. پشتشان به حمايتهايِ بي منطق امريكا گرمست، لذا اين همه جنايت مي كنند. بنا بر اين امريكا در همه يِ جناياتي كه امروز در فلسطين اتّفاق مي افتد، شريك جرمست.

توجّه كنيد! انتفاضه يِ ملت فلسطين، قيام يك ملتست. ملت فلسطين دست خود را از آستين بيرون آورده است؛ اين را به گردن اين و آن نيندازيد. يك ملت قيام كرده، شرف او و عزّت او و هويت و آگاهي او، او را به ميدان كشانده، حال به اينها مي گوييد تروريست؟! اينها تروريستند؟! اگر دولت اسرائيل ادّعا مي كند كه با يك گروه معدود مواجه است، پس چرا وارد خانه يِ مردم مي شوند؟ چرا خانه ها را ويران مي كنند و چرا در كوچه و بازار اين همه جنايت مي آفرينند؟ برويد با همان گروه معدود روبرو شويد. زن و بچه يِ مردم چه گناهي كرده اند؟ منطق غلط اندر غلط، مُقَدَّمات غلط، استنتاج غلط؛ آن وقت چنان حرفهايي را يك رئيس جمهور جلوِ چشم مردم دنيا بر زبان مي آورد و براي خالي نبودن عريضه هم اين دولت و آن دولت - جمهوري اسلامي، عراق، سوريه و ديگران - را متّهم مي كند. اين ادّعاها امريكا را در چشم مردم جهان منفور مي كند؛ اينها توجّه ندارند. (1)

درك غلط مسؤولان آمريكا از مفهوم تروريسم

مطلب بعدي، اينست كه در ذهن مسؤولان امريكا، مفهوم تروريسم، مفهوم غلطي است. آنها تروريسم را بد معنا مي كنند؛ به گونه اي معنا مي كنند كه كشتار دسته جمعي و قتل عامِ مردم صبرا و شتيلا - كه دو اردوگاه فلسطيني بودند - در يك شب به دستور همين كسي كه امروز در رأس حكومت غاصب صهيونيستي است، تروريسم به حساب نمي آيد!


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 16/01/1381

ص: 154

چند سال قبل از اين، گروه زيادي از مردم قاناي لبنان جلوِ دفتر نمايندگي سازمان ملل در اين كشور براي شكايت جمع شده بودند؛ امّا هليكوپترهايِ اسرائيلي آمدند و چند صد نفر آدم را - كه در ميانشان زن بود، مرد بود، بچه بود، گرسنه بود، تشنه بود - به رگبار بستند و همه را كشتند! امريكاييها اين را تروريسم نمي دانند! بارها به لبنان آمده اند و افرادي را ربوده اند و يا كشته اند؛ امّا هيچكدام از اينها مصداق تروريسم نيست! دولت غاصب صهيونيستي در يكي دو ماه پيش رسماً تصويب كرد كه بايد عناصري از فلسطينيها ترور شوند - حتّي اسم ترور را آوردند - ترور هم كردند؛ ماشينشان را منفجر كردند و افراد متعدّدي را كشتند؛ امّا هيچكدام از اينها مصداق تروريسم نيست؛ ولي مردم فلسطين كه براي دفاع از سرزمين و استنقاذ حقِ پامال شده يِ خودشان قيام مي كنند، فرياد مي كشند و سنگ در دست دارند، اسلحه هم ندارند، تروريستند! منطق امريكاييها، اينست. اين منطقِ غلطي است و دنيا آن را قبول نمي كند. (1)

حمايت امريكا از تروريسم دولتي اسرائيل

از سوي ديگر در چند روز اخير، چنين تهاجمي را همدست امريكا يعني دولت غاصب صهيونيستي در شهرهايِ فلسطين عليه مردم مسلمان اين سرزمين به راه انداخته است و با تانك و هواپيما و چرخبال و ناوچه يِ جنگي، به خانه هايِ بي دفاع مردم، غير نظاميان، كودكان، مدرِّسه ها و بيمارستانها حمله كرده است. اوضاع عجيبي است! امّت اسلامي بايد خيلي زود استنتاج كند و از اين غفلت خارج شود. گوشه گوشه يِ دنياي اسلام مورد تهاجمست. آقايان مژده هم مي دهند كه ما به اينجا اكتفا نخواهيم كرد؛ به بعضي كشورهايِ ديگر هم حمله مي كنيم! اسم عراق و سومالي را مي آورند. بناست دنياي اسلام مورد تهاجم كساني باشد كه به نام مبارزه با تروريسم، وارد ميدان هايِ گوناگوني مي شوند تا منافع خود را تأمين كنند و با بزرگترين دستگاه تروريستي عالم - يعني حكومت صهيونيستي - نه فقط


1- 1. بيانات در ديدار خانواده هايِ شهداي نيروهايِ مسلح 04/07/1380

ص: 155

مبارزه نمي كنند، بلكه از آن پشتيباني نيز مي كنند. اگر حمله كردن با تانك به خانه هايِ مردم، تروريسم نيست، پس تروريسم چيست؟؟! اگر موشكباران خانه هايِ مردم به وسيله يِ هواپيماهايِ اف - 16 و چرخبالهايِ جنگي، تروريسم نيست، پس تروريسم چيست؟؟! به هر حال اين دو مسأله، مسائل بسيار مهمّي است و من راجع به هر كدام چند جمله اي عرض مي كنم. (1)

دوگانگي آمريكا در مبارزه با تروريسم

البته هيچ كس نمي تواند شركت دولت امريكا را در مسؤوليت اين جنايات انكار كند. امريكاييها با شعار مبارزه با تروريسم، به ملت افغانستان حمله كردند. در افغانستان چند نفر را به عنوان تروريست معرفي كردند؛ امّا با ترور مردم فلسطين و حملات وحشيانه عليه آنها، نه فقط مخالفت نكردند؛ بلكه تأييد هم كردند! واقعاً براي مردم و افكار عمومي دنيا، بسيار مايه يِ عبرتست. اينها چه مي گويند:؟ چطور رويشان مي شود دم از حقوق بشر و آزادي و حقوق ملتها بزنند؟! با ملَّتي در خانه يِ خودش، اين گونه رفتار خشن و سبعانه و بي رحمان هايِ بشود؛ امّا نه فقط مخالفتي صورت نگيرد، بلكه همراهي هم بشود! متأسفانه هم دولت امريكا و هم دولت انگليس، در مقابل افكار عمومي، بسيار بد امتحان دادند. به نظر من مسؤولان امريكا، ملت امريكا را در تاريخ شرمنده كردند؛ مسؤولان انگليس، ملت انگليس را در تاريخ منفعل و شرمنده و خجالت زده كردند. اينها در رأس حكومتها و ملتهايي قرار دارند و با اين همه ادّعا، در مقابل اين جنايت عظيم بشري حتّي بي تفاوت نمي مانند؛ بلكه حمايت هم مي كنند! (2)

بزرگترين ظلم؛ تروريست معرفي كردن ملت مظلوم فلسطين

اين ملت مظلوم اگر از خود دفاع كند، اگر داد بكشد، اگر دنياي اسلام را به كمك بخواهد، تروريستست؟! رژيم صهيونيست، اعمال تروريستي را


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ 21 رمضان 16/09/1380
2- 2. همان

ص: 156

با زشتي و وقاحتِ هر چه بيشتر، روز به روز شديدتر انجام مي دهد. چشمان خود را روي اعمال او مي بندند؛ ولي اين ملت مظلوم را تروريست معرفي مي كنند! اين بزرگترين ظلمي است كه صورت مي گيرد. دنياي اسلام بايد به خود بيايد و احساس وظيفه كند. (1)

انتشار نااميدي درباره يِ آينده يِ انتفاضه توسط رسانه هايِ غربي

آنچه كه ما امروز احتياج داريم، اينست كه كساني كه مشغول مبارزه هستند، روحيه پيدا كنند و بدانند آينده يِ آنها اميد بخش است. متأسفانه گاهي عكس اين ديده مي شود. دستگاه هايِ تبليغاتي غرب تلاش مي كنند تا اين اميد را در هم بشكنند. در همين ماه هايِ اخير كه انتفاضه حداكثر احتياج را به حمايت و كمك داشت، ديده شد كه در دنياي اسلام بعضي از قلمها به مطالبي كشانده شد كه براي انتفاضه سم بود. از ناتواني و ضعف انتفاضه حرف زدند؛ اينها سمست. معناي اين مطالب، اينست كه ملت فلسطين هيچ راهي جز تسليم و به خاك افتادن در مقابل صهيونيستها ندارد. (2)

اسرائيل؛ سگ زنجيري دولت امريكا

حادثه يِ اخيري كه به وسيله يِ امريكا و اسرائيل - كه در حكم سگ زنجيري دولت امريكاست - بر سر قضيه يِ آرژانتين پيش آمد، نمونه اي از اين دشمنيهاست. البته براي ما اين گونه تبليغات، تازگي و اهميَّت ندارد. (3) اين سگهايِ دست آموز امريكا، اين اسرائيليهايِ بدتر از حيوان، آن همه فاجعه يِ فضاحت بار را در فلسطين اشغالي انجام مي دهند؛ ولي در دنيا هيچ انعكاسي پيدا نمي كند؛ چون طرفها مسلمانند. اين، همان دنيايي است كه سي يا چهل سال بعد از سقوط آلمان هيتلري، تعقيب كساني را شروع كرد كه


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز عيد سعيد فطر 25/09/1380
2- 2. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار شركت كنندگان در همايش بين المللي رسانه هايِ جهان اسلام حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 11/11/1380
3- 3. بيانات در ديدار كارگزاران و مسؤولان نظام و مهمانان كنفرانس وحدت اسلامي 04/06/1373

ص: 157

گفته شده بود تعدادي يهودي را كشته يا شكنجه كرده اند!؛ شايد حتّي آنچه كه واقع شده بود، خيلي كمتر از آن چيزي بود كه گفته هم مي شد. (1) خواسته يِ امريكا و اسرائيل فقط تسليم شدن فلسطينيها البته امريكا و اسرائيل هم به چيزي كمتر از تسليمِ مطلق فكر نمي كنند؛ امّا آنها دشمنند و البته اشتباه مي كنند. اين چيزي است كه پيش نخواهد آمد. آنها جز به تسليم مطلق از طرف فلسطينيها قانع نيستند؛ رفتار آنها با طرف فلسطيني، يك بار ديگر اين را ثابت كرد. آنها حاضر نيستند هيچ امتيازي به طرف فلسطيني بدهند. آنها مي خواهند از طرف فلسطيني هم به عنوان يك ابزار براي نابود كردن انتفاضه يِ فلسطين استفاده كنند. به كمتر از اين قانع نيستند. (2)

منافع اسرائيل؛ خط قرمز آزادي در غرب

ما سالها قبل جمله اي را شنيده بوديم - تكرار مي كردند - آن جمله اين بود كه «! اي آزادي! به نام تو چه جنايتها كه انجام نمي گيرد» امروز دشمنان ما مصداق همين جمله را تحقّق مي بخشند. حالا امريكا طرفدار آزادي ما شده است؛ آزادي بيان ما! مگر شما نبوديد كه در اين مملكت، سالهايِ متمادي از رژيم وابسته و فاسد پهلوي حمايت كرديد؟! در حالي كه در آن رژيم، كسي جرأت نداشت يك كلمه بر زبان جاري كند! من سالهايِ متمادي در همين شهر مشهد، در همين حوزه يِ علميه، در همين كوچه و خيابان و با همين مردم، در مبارزات دوران طاغوت بودم. اجازه نمي دادند يك روحاني در آن روز به مناسبت مسائل ديني، كمترين اشار هايِ به غصب سرزمينهايِ فلسطين


1- 1. سخنراني در ديدار خانواده هايِ معظم شهدا و جانبازان شهرهايِ خوي، بندر گناوه و استانهايِ مازندران و آذربايجان غربي، گروه هايي از دانشجويان، جمعي از مهاجران جنگ تحميلي، كشاورزان و مسؤولان هيأتهايِ هفت نفره يِ واگذاري زمين 02/03/1369
2- 2. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار شركت كنندگان در همايش بين المللي رسانه هايِ جهان اسلام حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 11/11/1380

ص: 158

به وسيله يِ صهيونيستها كند! اين كشور، اين گونه بود! بله، هم مرگ بر اسرائيل، هم مرگ بر آن كساني كه از اسرائيل حمايت مي كنند و هم كساني كه سالهايِ متمادي اجازه نمي دادند يك كلمه راجع به صهيونيستها گفته شود:! امروز در كشورهايِ غربي، روزنامه ها اجازه ندارند راجع به صهيونيستها بدگويي كنند! يك نفر در كتابي مي نويسد يهوديها در مورد كشتار خودشان به وسيله يِ هيتلر در جنگ بين الملل دوُّم، بزرگنمايي كردند آن وقت اين كتاب را كه توقيف مي كنند هيچ، نويسنده يِ كتاب را هم به پايِ ميز محاكمه مي كشانند! خودشان امروز نسبت به آزادي، اينطور عمل مي كنند! (1)

روزنامه ها در غرب آزادند و همه چيز مي نويسند؛ امّا روزنامه ها در غرب متعلق به چه كساني هستند؟ مگر متعلق به مردم ند؟! اين كه امر واضحي است؛ بروند نگاه كنند. شما در همه يِ اروپا و امريكايك روزنامه يِ قابل ذكر نشان دهيد كه متعلق به سرمايه داران نباشد! پس روزنامه كه آزادست، يعني آزادي سرمايه دار كه حرف خودش را بزند؛ هر كس را مي خواهد، خراب كند؛ هر كس را مي خواهد، بزرگ كند؛ به هر طرف مي خواهد، افكار عمومي را بكشد! اين كه آزادي نشد.

اگر يك نفر پيدا شد و عليه صهيونيسم حرف زد - مثل آن آقاي فرانسوي (2) كه چند جلد كتاب عليه صهيونيستها نوشت و گفت: اين كه مي گويند: يهوديان را در كوره هايِ آدم سوزي سوزاندند، واقعيت ندارد - طور ديگري با او رفتار مي كنند! اگر كسي وابسته يِ به سرمايه داران و مراكز قدرت سرمايه داري نباشد، نه حرفش زده مي شود، نه صدايش به گوش كسي مي رسد و نه آزادي بيان دارد! (3)

دخالت آمريكا موجب كورتر شدن گره ِ مسأله يِ فلسطين

امنيَّت اين منطقه بايد به وسيله يِ دولتهايِ اين منطقه تأمين شود. همچناني كه دخالت آمريكا در قضيه يِ فلسطين موجب گره خوردن هر چه بيشتر اين


1- 1. بيانات در ديدار مردم مشهد و زائران حضرت عل يب نموسي الرضا عَلَيْه السَّلَام در صحن حضرت امام خميني (ره) 01/01/1378
2- 2. روژه گارودي
3- 3. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 23/02/1379

ص: 159

قضيه است.

گره يِ مسأله يِ فلسطين با دخالت آمريكاييها باز نمي شود؛ كورتر مي شود. هر چه آمريكاييها در اين قضيه دخالت كنند، گره را كورتر مي كنند. ملت فلسطين، ملت بيداري است؛ ملت آزاده اي است؛ ملت روشنفكري است. دولتي انتخاب كرده است، بگذاريد آن دولت با پشتيباني آن ملت كارهايِ خودش را بكند. دخالت آنها، آن هم دخالت يكجانبه، زورگويانه، به نفع رژيم غاصب صهيونيستي، هر چه مي گذرد، ماجراي فلسطين را دشوارتر مي كند. البته اين مسائل حل خواهد شد. هم مسأله يِ عراق حل خواهد شد، هم مسأله يِ فلسطين حل خواهد شد؛ امّا آن روزي حل خواهد شد كه با حل اين مسائل، از حيثيت و هويت و موجوديت استكبار آمريكايي هم ديگر چيزي باقي نخواهد ماند. (1)

شياطين صهيونيست؛ وسوسه گرِ سردمداران دولت امريكا

… آن طوري كه من احساس مي كنم، شياطين صهيونيست، حتّي سردمداران دولت امريكا را هم وسوسه مي كنند و به يك معنا، آنها هم در بعضي از موارد، عامل اينها هستند. امروز احساس مي شود، براي تعرّض و مقابله و خباثت و دشمني عليه ملت ايران و جمهوري اسلامي، وسوسه يِ تند و شديدي، از طرف شياطين صهيونيست، نسبت به سردمداران دولت امريكا وجود دارد؛ ليكن تجربه يِ گذشته، در مقابل روي ما و روي آنهاست. (2)

آرزوي هميشگي استكبار؛ قرباني كردن آرمان فلسطين پيش پايِ صهيونيستها

ببينيد امروز درباره يِ فلسطين چه مي كنند و چه خوابي براي اين ملت و در حقيقت براي منطقه ديده اند. اين هم تا حدود زيادي ناشي از همان حوادث يك سال اخيرست.


1- 1. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار عمومي مردم لار 19/02/1387
2- 2. بيانات در ديدار جمع كثيري از بسيجيان سراسر كشور 30/08/1375

ص: 160

امريكا همين كه توانست در اين منطقه با تانك و توپ و ناو جنگي و بمباران و اين گونه وسايل، يك قدرت عربده جويانه براي خود دست و پا كند، فوراً سراغ قضيه يِ اصلي منطقه يعني قضيه يِ فلسطين رفت و به طمع افتاد و چنين تصور كرد كه چون دولتهايِ ضعيف النفس منطقه، خودشان را مديون و زير بار منَّت او مي دانند زيرا خطر رژيم عراق را از آنها دفع كرده است وقت آنست كه در اين ميان استفاده كند و آرزوي هميشگي استكبار در اين سالهايِ اخير را تحقُّق ببخشد. آن آرزو چيست؟؟ آن آرزو، اينست كه آرمان فلسطين را پيش پايِ صهيونيستهايِ غدار قرباني كند و سر ببُرد. اين كار را مي خواهد بكند و دارد مي كند؛ كه اميدواريم با غيرت امَّت اسلام و جوانان مسلمان فلسطين، به اين خيانت بزرگ موفق نشود. (1)

عدم استحقاق آمريكا براي دخالت در مسائل منطقه

امريكا در اين قضيه چه كاره است؟ دولت امريكا به چه مناسبت به خود حقِّ مي دهد در قضيه اي كه متعلق به اين ملت و اين منطقه است، به صورت يك متولي، يك صاحب اختيار و يك قلدر وارد بشود و به اين و آن ديكته بكند كه چه كار بايد بكنيد؟! به شما چه؟ شما در قاره يِ امريكا دست اندازي و تجاوز كرديد، بي اجازه وارد شديد و آدم كشتيد؛ آيا بَسِتان نيست؟! در اين منطقه يِ خاورميانه، دل يكايك آحاد مردم هوشيار و آگاه اين ملتها، پُر از بغض و عداوت نسبت به شماست؛ باز نزديك بياييد و به گمان خودتان بخواهيد مسأله يِ فلسطين را حل كنيد! آيا راه حل اينست؟! حل مسأله يِ فلسطين به، اينست كه دولت غاصب متلاشي بشود و از بين برود؛ صاحبان سرزمين بيايند و در آنجا حكومت تشكيل بدهند و مسلمان و مسيحي و يهودي و هر چه هستند، با هم زندگي كنند. (2)


1- 1. سخنراني در ديدار گروه كثيري از آزادگان، در اَوَّلين سالگرد آزادي و بازگشت به كشور 28/05/1370
2- 2. همان

ص: 161

امريكا؛ شريك جرم رژيم صهيونيستي يقيناً در اين جرائم، تنها نيست. بلاشك شريك جرم او دولت ايالات متّحده يِ امريكاست. هر كسي امروز به آن ظالم كمك كند، در جرم او شريكست. ممكنست امروز اثري بر اين مترتّب نشود؛ امّا از حافظه يِ ملتها و حافظه يِ تاريخ پاك نخواهد شد. (1)

رسوايي ليبراليسم در مسأله يِ فلسطين

مهمترين نقاط ضعفي كه در زمينه يِ مسؤولان وجود دارد - كه من آن روز هم در ميدان امام (2) اشاره يِ مختصري به آن كردم و الان آن را براي شما جوانان بيشتر باز مي كنم - چند موردست:

يكي مسأله يِ سستي بينش و ايمان انقلابي و اسلامي در بعضي از مسؤولانست. اينها مجذوب نسخه هايِ سياسي غربند؛ آن هم نسخه هايِ غلط از آب در آمده. ليبرال دمكراسي غرب كه يك روز گفته مي شد اوج تكامل فكر و عمل انسانست و بالاتر از آن چيزي وجود ندارد - كه به نظر من خود اين حرف نشانه يِ كوته فكري است كه آدم نقطه اي را پيدا كند و بگويد از اين بالاتر ممكن نيست انسان حركت كند؛ نه. انسان در حركت خود بي نهايتست - امروز به دست خود، خودش را رسوا كرده است. اين ليبراليسم، همان چيزي است كه امروز ماجراي افغانستان و سالهاست مسأله يِ فلسطين را به وجود آورده است. اين اومانيسمِ دروغين ِ غرب، همان چيزي است كه پنجاه سال ملت فلسطين را نديده مي گيرد و مي خواهد آن را به كلّي حذف كند. از خودشان سؤال نمي كنند كه اصلاً ملت فلسطين در دنيا وجود داشته يا دروغ است؟ اگر قبول داريد سرزميني به نام فلسطين وجود دارد، پس كو آن ملت؟ خواستند يك ملت و يك نام جغرافيايي را به كلّي از روي كره زمين حذف كنند. امروز اومانيسم و ليبراليسم و دمكراسي آنها به


1- 1. بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامِي و سفراي كشورهايِ اسلامي در سالروز مبعث پيامبر گرامي اسلام صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم 04/08/1379
2- 2. ميدان امام خميني (ره) اصفهان

ص: 162

اختناق و خفقاني رسيده است كه حتّي نمي خواهند به يك رسانه يِ خارجي اجازه دهند كه اخبار افغانستان را پخش كند! اين، جريان آزاد خبر از نظر غربست. اين نسخه، رسواشده و غلط از آب در آمده است؛ در عين حال فلان مسؤول ما كه به بركت انقلاب اسلامي عزّت و احترامي پيدا كرده و به خاطر اظهار طرفداري از اسلام و امام و انقلاب، ممكنست چهار نفر به او احترامي بگذارند، ناگهان طرفدار ليبرال دمكراسي غربي بشود كه نقطه يِ مقابل مردم سالاري اسلامي است! اصلاً مردم سالاري اسلامِي و آزادي در اسلام، آن نيست؛ يك حقيقت ديگرست. گاهي چنين مواردي به ندرت پيدا مي شود.

البته من خدا را شكر مي كنم كه مسؤولان طراز اوّلِ كشور، عميقاً معتقد به مباني اسلامي اند. دشمن نتوانسته است نفوذ فكري و سياسي خود را به جاهايِ حسّاس برساند. امروز رؤساي سه قوّه و مسؤولان طراز اوّل، عميقاً به آرمان امام و انقلاب معتقدند؛ امّا در بعضي از دستگاه ها چنين مواردي پيدا مي شود كه من آن روز هم اشار هايِ كردم. (1)

دشمني آمريكا با گروه هايِ جهادي

امريكاييها رسماً اعلان كردند كه هر گروهي در فلسطين مقابل حماس قرار بگيرد، حاضرند به آنها پول بدهند و دادند و امكان تبليغاتي هم به آنها دادند؛ امّا عليٰ رغم آنها و به كوري چشم امريكا و صهيونيستهايِ غاصب فلسطين، مبارزان حماس پيروز شدند. اگر امروز در هر جاي دنياي اسلامي يك انتخابات آزاد برگزار شود، همين قضيه اتِّفاق خواهد افتاد و گروه مخالف امريكا رأي خواهند آورد؛ چون دل و عواطف مردم و ميل سياسي آنها، امروز، اينست. (2)

شرم باد بر شما! اينست طرفداري از آزادي؟!

ملت فلسطين محقَّست؛ حقِّ با اوست؛ مظلومست. شرم باد بر آن


1- 1. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار جوانان استان اصفهان 12/08/1380
2- 2. بيانات در ديدار پرسنل نيروي هوايي 18/11/1384

ص: 163

مُدَّعِيان آزادي، مُدَّعِيان حقوق بشر كه بر اين همه ظلمي كه به اين ملت شده است، چشم مي بندند، باز ادّعاي طرفداري از حقوق بشر مي كنند؛ خجالت هم نمي كشند. من تعجُّب مي كنم؛ در كجاي دنيا يك انسان مُنْصِف اگر فلسطينيها يك اَقليَّت بيگانه بودند توي كشورشان - نمي گوييم: صاحبان كشور، فرض كنيد فلسطينيها در سرزمين خودشان اَقليَّتي بودند؛ مهاجريني بودند كه به فلسطين آمده بودند - اين همه ظلم را نسبت به اينها تحمُّل مي كرد؟ خانه هايشان را خراب كنند، جوانهايشان را بكشند، مردانشان را زندان ببرند، دائم اينها را تهديد كنند، خانه هايشان را بمباران كنند، جلو ارزاقشان را بگيرند، محاصره يِ اقتصادي كنند، باغاتشان را خراب كنند، همه يِ زندگي آنها را به هم بزنند. آن وقت آقاي بوش خجالت هم نمي كشد، وامي ايستد مي گويد ما متعهد به آزادي هستيم! اين آزادي است؟! شرم باد بر شما! اينست طرفداري از آزادي؟! (1)

وقاحت استكبار در انكار حقيقتي به نام «ملت فلسطين»

استكبار، در تعرُّض خود به ملتهايِ مسلمان، حدي نمي شناسد. امروز صهيونيستهايِ غاصب و امريكا - به عنوان حامي همه جانبه يِ آنها - تا آنجا پيش رفته اند كه حتّيٰ مليت فلسطيني را هم انكار مي كنند و حقيقتي را به نام «ملت فلسطين» نمي شناسند. در حالي كه ملت فلسطين، ملَّتي است با ريشه هايِ عميق تاريخي و پيوندهايِ انكارناپذير جغرافيايي و آنكه نه ريشه يِ تاريخي دارد و نه رابطه يِ جغرافيايي، ملت جعلي و دروغين اسرائيلي است. (2)

دوگانگي در بحث حقوق بشر توسط غرب

در فلسطين اشغالي، مسلماناني كه بي اعتنا به سازشكاريهايِ خائنانه، با دست خالي به مبارزات حق طلبانه ادامه مي دهند، با روشهايِ خشن و


1- 1. ديدار مسؤولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اعظم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم 09/05/1387
2- 2. پيام به حجاج بيت الله الحرام 13/03/1371

ص: 164

غير انساني سركوب مي شوند و زن و كودك و پيرشان به دست سربازان ِ دستورگرفته يِ صهيونيست شكنجه و تار و مار مي شوند و از اين همه مُدَّعِيان حقوق بشر از دولتهايِ غربي صدايي برنمي خيزد و امريكا و انگليس و برخي ديگر، حمايت عملي و تشويق زباني هم مي كنند!

در لبنان، علاوه بر اردوگاه هايِ آوارگان مظلوم فلسطيني، خانه و كاشانه يِ مسلمانان لبناني به وسيله يِ جتهايِ اسرائيلي بمباران مي شود و زن و مرد و پير و جوان رهگذر و غير نظامي به خاك و خون كشيده مي شوند و روحاني موَّجَه و محترمي، نيمه شب به وسيله يِ مزدوران صهيوني از خانه يِ خود ربوده مي شود و از ميان اين همه دولت غربي كه سالهاست محكوم كردن تروريسم و آدم ربايي را ترجيع بند همه يِ حرفهايِ خود قرار داده و به قصد كسب وجهه، مدام هر دولت مخالف منافع خود را بدان متهم مي دارند، حتّي

يك نفر هم در برابر اين حركتهايِ زشت و وحشيانه يِ تروريستي، موضعي جدي نمي گيرد و از اين كه دولتي اينطور قلدرانه به خانه يِ مردم كشوري ديگر بمب بريزد، يا از آن آدم بربايد، متأثر نمي شود! (1)


1- 1. پيام به گرد همايي سراسري فرماندهان بسيج، به مناسبت سالروز انتشار پيام رهبر فقيد انقلاب براي تشكيل بسيج مستضعفان و گرامي داشت هفته يِ بسيج 02/09/1368

ص: 165

فصل پنجم: اسرائيل و دولتهاي عرب و مسلمان

دشمني با اسرائيل، غيرقابل جمع با دوستي حاميانش

غالباً دو نكته از نظر شعاردهندگان ِ به نام اسرائيل، دور مي ماند. ما اين دو نكته را اجمالاً عرض مي كنيم. يكي از اين دو نكته 1، اينست كه دشمني با غاصبان اسرائيل، با دوستي با كساني كه پشتيبان همه جانبه يِ غاصبان اسرائيل هستند، نمي سازد. اين، ممكن نيست. آن كساني كه خيال مي كنند، از راه امريكا و هم پيمانانش مي توانند فلسطين را نجات بدهند، در اشتباه تأسُّف انگيزي به سر مي برند. همچنان كه از راه دولت اسرائيل نمي شود فلسطين را نجات داد، از راه دولت امريكا و هم پيمانانش هم نمي شود فلسطين را نجات داد. هر حركتي كه به تكيه بر پشتيبانان دولت غاصب منتهي بشود، قطعاً يك حركت انحرافي و يك غلط بزرگست.

اگر كسي شعار ضديت با اسرائيل را مي دهد؛ امّا با هم پيمانان اسرائيل در اين مسأله همصحبتي مي كند و به آنها اتكا مي نمايد، بايد دانست كه دروغ مي گويد. چنين چيزي ممكن نيست. آن كساني كه اسرائيل را تغذيه مي كنند، در جبهه يِ اسرائيل هستند. آن كساني كه به هر نحوي از انحاء به اسرائيل كمك مي كنند، در جبهه يِ اسرائيل هستند. آن كساني كه با صهيونيستها مذاكره مي كنند، در جبهه يِ اسرائيل هستند. مبارزه براي استنقاذ سرزمين فلسطين، بايد معناي حقيقي مبارزه را

1. نكته يِ دوُّم در صفحه يِ 282 آمد هاست

ص: 166

داشته باشد. مبارزه، نقطه يِ مقابل سازش است. در اين مسأله، سازش خيانت و مبارزه وظيفه است. هيچكس سازش را به حساب مبارزه نگذارد. (1) كوتاهي دولتهايِ اسلامي، سبب رسيدن دشمن به اهداف بدون عقب نشيني … اين گستاخي استكبار و عوامل آن، با يك اراده ي عمومِي و اقدام هماهنگ از سوي ملتها و آحاد مردم مسلمان بايد پاسخ داده شود و شر توطئه هايِ استكبار از سر ملتهايِ مسلمان برطرف گردد. كوتاهي دولتهايِ اسلامي در مبارزه با رژيم غاصب اسرائيل، امريكا را به راه انداختن مذاكرات مستقيم اعراب و اسرائيل تشويق كرد و متأسفانه، برخي از سران عرب، بي آنكه به ابعاد بسيار وسيع اين ضربه يِ استكباري توجُّه كنند، تن به اين خفت دادند. نتيجه اين شد كه دولت غاصب اسرائيل، به هدف خود، يعني شناخته شدن از سوي كشورهايِ عرب، رسيد؛ بدون اين كه سر سوزني از مواضع متجاوزانه يِ خود عقب نشيني كند.

اكنون صهيونيستها علاوه بر ترور و آدم ربايي و غصب سرزمينهايِ فلسطين و لبنان و سركوب فلسطينيان و كشتارهايِ جمعي و ساير جنايات هولناك خود در گذشته، به طور روزانه، روستاهايِ جنوب لبنان را با حملات هوايي خود با خاك يكسان مي كنند و با اعتماد به اين كه هرگز فشاري از سوي امريكا و اروپا بر آنان وارد نخواهد شد، خشن ترين جنايات را نسبت به مردم آن منطقه مرتكب مي شوند. مذاكرات عربها با اسرائيل، حتّيٰ نتوانسته از ادامه يِ تجاوز و جنايات صهيونيستها جلوگيري كند!

اين، نمونه اي بود از عقب نشينيهايي كه دشمن را طلبكارتر و گستاختر مي سازد. (2)

سكوت خيانت بار سران عرب و مواضع ذلت بار مُدَّعِيان رهبري فلسطين

سكوت رضايت آميز اغلب سران كشور هايِ عربي كه در مواردي حتّي


1- 1. سخنراني در ديدار شركت كنندگان در اَوَّلين كنفرانس اسلامي فلسطين 13/09/1369
2- 2. پيام به حجاج بيت الله الحرام 13/03/1371

ص: 167

با خيانت صريح همراهست، به اضافه يِ مواضع ذلتبار و خائنانه يِ مُدَّعِيان رهبري ملت فلسطين، حلقه هايِ پيوسته يِ زنجير غدر و ظلم و تعدِّي و خيانتي است كه مي خواهد سرزمين اسلامي فلسطين را هميشه مغصوب و ملت مجروح و مظلوم آن را هميشه اسير و آواره بدارد.

جنجال دروغين معارضه با اسرائيل كه از طرف رؤساي رژيم عراق به راه افتاده و در رسانه هايِ صهيونيستي غرب هم با آب و تاب مطرح مي شود، مكمل نقشه هايِ استكباري و وسيله اي است براي پوشاندن خيانتي كه با سكوت دولتهايِ عربي نسبت به مسأله يِ فلسطين انجام گرفته و نيز براي تحت الشعاع قرار دادن مسأله يِ مهم انتقال يهوديان شوروي به فلسطين اشغالي. (1)

آزاد نبودن ملتهايِ مسلمان درباره يِ اعتراض به جنايات اسرائيل

امروز در دنياي اسلام، مسائل مهمّي در جريانست كه دل انبوه مسلمانان را در كشورهايِ مختلف، غرق غصّه كرده است. آنها غم مي خورند، خون دل مي خورند؛ ولي نمي توانند چيزي بگويند: چرا؟ چون متأسّفانه بسياري از سران كشورهايشان در اين خون ِ دل دادن به امّت اسلامِي و نابود كردن اميدهايِ طبقات جوان در كشورهايِ اسلامي، سهيم هستند. يك مورد، قضاياي مربوط به مسلمانان مظلوم فلسطينست … اينها همه در دست. به كشور خودمان نگاه نكنيد كه اين دردها را همه - از عال يترين مسؤولين كشور تا آحاد مردم - آزادانه بر زبان مي آورند؛ حرف مي زنند؛ ابراز وجود مي كنند و حرف دلشان را مي زنند. متأسّفانه در كشورهايِ ديگر اين فرصت را نمي دهند كه مردم اقلاً غصّه هايِ خودشان را نسبت به اين قضاياي عظيم امّت اسلام بر زبان جاري كنند. شما ببينيد در كشورهايِ عربي، چه تعداد انسانهايي هستند كه دلشان از قضاياي مربوط به سازش با دشمن صهيونيستي خونست؛ ولي نمي توانند چيزي بگويند: درست مثل دوران رژيم گذشته در اينجا كه ما نمي توانستيم عليه صهيونيستها مطلبي به زبان بياوريم. دلهايِ ما


1- 1. پيام به مناسبت روز جهاني قدس 24/01/1369

ص: 168

آن روز خون بود؛ ولي نمي توانستيم چيزي بگوييم: بنده در همان سالها، يك وقت در جمع دانشجويان، به مناسبتِ تفسير آيات مربوط به بني اسرائيل - در اوايل سوره يِ بقره - مطالبي گفته بودم. بعد، در يكي از بازداشتها زير منگنه يِ سؤال و بازجوي يام قرار دادند كه شما اسم از اسرائيل آورده ايد! آيات مربوط به بني اسرائيل را مطرح كرده بودم؛ گفتند: چرا اسم از اسرائيل آورده ايد؟! يعني كسي كه تفسير قرآن هم مي كرد، حقِّ نداشت يك كلمه از بني اسرائيل بگويد كه مبادا به متّحد آن رژيم خبيث و خائن - كه آن زمان با اسرائيل روابط گرمي داشت - بر بخورد! امروز در بسياري از كشورهايِ اسلامي، وضعيت به همانگونه است. (1)

خيانت تشكيلات خودگردان

خيانت اين كساني كه به نام فلسطينيها اين كار را انجام مي دهند، از همه يِ خيانتهايي كه تا امروز به فلسطين شده، زشتتر و سهمگينتر و بدترست! هيچ كاري هم براي آن مردم، نه كردند و نه مي توانند بكنند. يك نويسنده يِ فلسطيني عربِ ساكن امريكا نوشته است كه اين دار و دسته يِ عرفات هنوز نتوانسته اند زباله هايِ شهر غزّه را از خيابانها جمع كنند؛ امّا در همين مدّت، پنج سازمان امنيَّتي و اطّلاعاتي تشكيل دادند كه جاسوسي مردم را مي كنند! اين شد دولت فلسطين؟! اين شد بازگشت مردم فلسطين؟! اين شد احقاق حقِّ فلسطين؟! اينقدر اينها بي شرمند!

همان وقتي كه اين شخص، اوّلين مذاكرات را با اسرائيليها كرد، من گفتم او، هم خائنست و هم احمق! اگر خائن بود؛ امّا عاقل بود، بهتر از اين عمل مي كرد! البته بنده درست نمي دانم؛ حدس مي زنم كه امريكاييها و سازمانهايِ جاسوسي اسرائيل از نقاط ضعف اينها استفاده كردند. اينها نقاط ضعف زياد دارند؛ اهل دنيايند. وقتي دين در كار نباشد، همينطور مي شود. اينها در طول اين چند سالي كه مشغول ادراره يِ سازمان آزاديبخش فلسطين بودند، خدا مي داند كه از لحاظ مالي و از لحاظ رفتاري و اخلاقي چه مشكلاتي داشتند؛ آنها هم ظاهراً روي همان نقاط تكيه


1- 1. بيانات در ديدار عمومي به مناسبت روز ولادت باسعادت حضرت جواد عَلَيْه السَّلَام و در آستانه يِ ميلاد با بركت حضرت علي عَلَيْه السَّلَام 23/09/1373

ص: 169

كردند. از طرفي هم خسته شدن و بريدن و از آرمانها چشم پوشيدن، اينها را به اين ورطه يِ هولناك و اين مرداب هلاكت و بدبختي و لعنت ابدي انداخت. شما خيال مي كنيد هيچ فلسطيني اي ممكنست وجود داشته؛ باشد كه اينها را از ته دل لعن نكند؛، مگر اين كه جزو عمله و اگر ه يِ خود اينها و در منافع با اينها سهيم باشد؟ بين چهار تا پنج ميليون نفر آواره يِ فلسطيني بيرون از فلسطينند؛ در حدود سه ميليون نفر فلسطيني در داخلند. بايد ديد اينها درباره يِ فلسطين چه نظري دارند. اينها مشتهايشان محكمست؛ اينها دلهايشان پُر خونست. (1)

ريختن قبح رابطه يِ با اسرائيل در ميان دولتهايِ عرب

يك روز بود كه دولتهايِ عرب، صحبت كردن با اسرائيل و حتّي آوردن اسم اسرائيل را يكي از كارهايِ بسيار زشت مي دانستند. اينها با مطرح كردن و پيش كشيدن اين قضيه، آنها را يكي يكي از صفوف ملت عرب خارج كردند و بار را به گردن او انداختند. به تدريج كاري كردند كه قبح اين قضيه ريخت؛ حتّي دولتهايي كه در مرزهايِ اسرائيل نيستند و هيچ خطر و ضرري هم از اسرائيل نمي بينند، در خانه يِ خودشان نشسته اند و صحبت از مذاكره با اسرائيل مي كنند! واقعاً چه لزومي دارد؟؛ امّا مي كنند؛ چون قبحش ريخته است. (2)

خيانت كشورهايِ حاشيه يِ خليج فارس در به رسميت شناختن اسرائيل

امروز بعضي از كشورهايِ حاشيه يِ خليج فارس، بزرگترين خيانت را به تاريخ خود و تاريخ كشورهايِ عربي مرتكب شدند. يعني اسرائيل را كه غاصب يك كشور اسلامِي و يك ملت عربست، در غصب و در ظلمش تأييد كردند و از آن حمايت نمودند. شناسايي اسرائيل، يعني اين! آنها تحريمهايِ اسرائيل را برطرف مي كنند و اين خيانت به ملتهايِ اسلامِي و ملتهايِ عرب و بزرگترين خيانت به ملت فلسطينست. آيا حكومتهايِ كشورهايِ عضو


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 26/10/1376

ص: 170

شوراي همكاري خليج فارس، از اين خيانت خواهند گذشت؟ آيا ملتهايِ اين كشورها، از خيانتِ سردمداران اغماض خواهند كرد؟ حقايق عالَم با بازيهايِ سياسي و پيشامدهايِ فصلي و موسمي، تغييرپذير نيست. فلسطين متعلِّق به فلسطينيان است. حكومت صهيونيستي يك دولت غاصب و دروغينست. اسرائيل هيچ شهروند حقيقي جز مردم بومي فلسطين ندارد. آنهايي كه از اطراف دنيا جمع شده اند تا خانه يِ فلسطينيان را تصاحب كنند، به همّت ملتهايِ مسلمان، روزي مجبور خواهند شد كه اين خانه را به صاحبانش مسترد كنند. آن روز ممكنست زود يا دير باشد؛ امّا حتمِي و آمدني و تخلف ناپذيرست. (1)

عقب نشيني دولتهايِ عربي و برقراري رابطه با غاصب

اوّل كه قبح مذاكره يِ با اسرائيل از بين رفت، كه خداوند نگذرد از آن سياستمدار مصري كه نمي خواهم اسمش را بياورم. البته در طول سالها در اين تريبون، خيلي به او لعنت فرستاده شده است و من نمي خواهم دگر باره اسمش را بياورم. اوّل، اين فرد با حكومت غاصب مذاكره كرد و قبحش را ريخت. در ابتدا پرچمهايشان را آوردند، بعد هم يواش يواش يك يك كشورهايِ عربي و همسايه ها را - همانهايي كه اين همه جوان داده بودند، اين همه مصيبت كشيده بودند، اين همه شعار داده بودند، اين همه ادّعا كرده بودند - پايِ ميز مذاكره بردند!

ما همان روز هم گفتيم: كه اين مذاكراتِ صهيونيستها با عربها، مبني بر حيله است. صهيونيستها نمي خواهند مشكلشان را با عربها حل كنند؛ مي خواهند به خيال خود، شر را از خودشان كم كنند و باز دوباره تجاوزشان را ادامه دهند؛ چون تجاوز صهيونيستي تمام نشده و هنوز بعد از اين، تجاوزاتي دارند. بعد از آنكه از لحاظ جغرافيايي هم تثبيت شوند، تازه نوبت دست اندازي به منابع حياتي و مالي و اقتصادي اين كشورهايِ عربي است! مگر مي گذارند اينها نفس بكشند؟ آن روز كه قدرت پيدا كنند، پدرشان را در مي آورند. متأسّفانه


1- 1. بيانات در مراسم فار غالتحصيلي دانشجويان دانشگاه افسري و اعطاي سردوشي به دانشجويان جديد 13/07/1373

ص: 171

سران كشورهايِ عربي، به اين مسائل توجُّه نكردند و به مصالح كشورها و ملتها و به آينده شان نينديشيدند. البته فشار امريكا، بيشترين تأثير را در اين زمينه داشت. (1)

نگراني از همگراشدن دولتهايِ اسلامي با اسرائيل

بنده نسبت به كنفرانس اسلامي كه اين روزها در كشور مغرب مشغول كارست، نگرانم. نكند سران كشورهايِ اسلامي را جمع كنند و بخواهند با خدعه و حيله از اينها يك كلمه در جهت منافع و مصالح رژيم غاصب صهيونيستي بگيرند و بگويند: كشورهايِ اسلامي اينطور اتّفاق كردند! سران كشورهايِ اسلامي كه در اين كنفرانس شركت كرده اند، بيدار باشند. ممكنست نفوذيهايِ دشمن و خائنين ِ به دنياي اسلام كار خودشان را بكنند. البّته نماينده يِ امين ما، يعني وزير امور خارجه، در آنجاست و اگر بخواهند در اين زمينه، به خيال خودشان، امر متّفق عليهي را اعلام كنند، نظر قاطع ما را در آنجا اعلام خواهد كرد؛ امّا واقعاً چنين خطراتي براي دنياي اسلام هست. كنفرانسي به نام اسلام تشكيل شود؛ ولي به جاي رسيدن به دردهايِ مسلمانان، سراغ خواسته ها و دردهايِ امريكا و اسرائيل بروند و بخواهند آنها را علاج كنند! اميدست كه اينطور نباشد؛ خدا كند اينطور نباشد. (2)

يا با فلسطين يا با دشمنان

دو جبهه بيشتر هم وجود ندارد: يا حمايت از فلسطين و از مبارزات عادلانه آن و يا قرار گرفتن در جبهه مقابل. (3)


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 28/10/1375
2- 2. بيانات در ديدار عمومي به مناسبت روز ولادت باسعادت حضرت جواد عَلَيْه السَّلَام و در آستانه ي ميلاد با بركت حضرت علي عَلَيْه السَّلَام 23/09/1373
3- 3. ترجمه يِ بيانات عربي در پايان خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامي 29/03/1388

ص: 172

ص: 173

بخش دوم: شكست ها و پيروزي ها

اشاره

ص: 174

ص: 175

فصل اول: تاريخچه ي اشغال و عبرتها

تاريخچه يِ اجمالي غصب

شما امروز حادث هايِ مثل حادثه يِ فلسطين را ببينيد كه ديگر در آنجا جبهه يِ حقّ و باطل معلومست. ملَّتي را از سرزمين آبا و اجداديش - كه استخوانهايِ اجدادش در اين زمين دفن شده و همه يِ تاريخ مي گويد كه اينجا مال اوست - و از خاك و زندگي و خانه و از حقِّ انتخاب در كشور خودش محروم كردند و يك عدّه بيگانه را از اروپا و اروپايِ شرقي و روسيه و امريكا و از جاهايِ ديگر جمع كرده اند و گفته اند شما اينجا را اداره كنيد! خوب؛ اگر هيچ عامل ديگري هم در اين بين نبود، همين اندازه نشان مي دهد كه حقّ و باطل كجاست؟؛ چه برسد به اين كه آن گروه بيگانه يِ متصرّفِ اشغالگر، با انواع و اقسام روشهايِ خشونت بار و سَبُع وار، آن جمعي را كه صاحب آن سرزمين هستند، نابود مي كند؛ يعني مي زند، مي كوبد و مي كشد. ديگر حقّ و باطل از اين مُنحازتر و متمايزتر؟! شما ببينيد همين را جماعتِ طرفدار حضورِ اسرائيل در اين منطقه - امريكا و خود صهيونيستها و بعضي دولتهايِ ديگر - چگونه در افكار عمومي دنيا عوض كرده اند! يعني افكار عمومي را طوري تغيير داده اند كه امروز در مقابل اين حوادث تلخ در دنيا

ص: 176

حركت مهمّي انجام نگيرد. (1)

اسرائيل غده ي سرطاني

فلسطين يك كشور تاريخي است. در طول تاريخ، كشوري وجود داشته است به نام فلسطين. عِدِّه اي با پشتيباني قدرتهايِ ستمگر عالم آمده اند با عنيفترين و شديدترين وجهي اين ملت را از اين كشور بيرون كرده اند؛ كشتند، تبعيد كردند، شكنجه كردند، اهانت كردند، اين ملت را بيرون كردند - كه امروز چند ميليون آواره يِ فلسطيني در كشورهايِ همجوار فلسطين اشغالي و در كشورهايِ ديگر زندگي مي كنند؛ اغلب هم توي اردوگاه ها - در واقع آمدند كشور را از صحنه يِ جغرافيا حذف كردند، ملت را به كلّي از هستي ساقط كردند، يك واحد جغرافيايي جعلي و جديدي به جاي آن تحميل كردند و اسمش را گذاشتند اسرائيل. ببينيد منطق چه اقتضاء مي كند؟ حرفي كه ما در مورد مسأله يِ فلسطين داريم، يك حرف شعاري نيست؛ يك حرف صد در صد منطقي است.

يك عدِّه قدرتمند كه در رأس آنها اوَّل انگليس بود، بعد هم آمريكا ملحق شد، دنباله روِ آنها هم كشورهايِ غربي، آمده اند مي گويند: كشور فلسطين و ملت فلسطين بايد حذف بشوند تا به جاي آن، كشوري به نام اسرائيل و ملت جعلي اي به نام ملت اسرائيل به وجود بيايد. اين يك حرف؛ يك حرف ديگر هم در مقابلش هست كه حرف امامست؛ مي گويد: نه، اين واحد جعلي و تحميلي بايد حذف شود؛ به جاي آن، ملت اصلي و كشور اصلي و واحد جغرافيايي اصلي سر كار بيايد. از اين دو حرف، كدام منطقي است؟ آن حرفي كه متكي به سرنيزه و سركوبست و مي خواهد يك نظام سياسي را، يك واحد جغرافيايي تاريخي را با چند هزار سال سابقه، به كلّي از صحنه يِ جغرافيا حذف كند، اين منطقي است يا آن حرفي كه مي گويد نه، اين واحد اصلي جغرافيايي بايد بماند، آن واحد جعلي و تحميلي بايد از بين برود؟ امام اين را مي گفت: اين منطقيترين حرفي است كه در باب اسرائيل غاصب و


1- 1. بيانات در ديدار مديران صدا و سيما 15/11/1381

ص: 177

در باب مسأله يِ فلسطين مي شود گفت: امام اين را گفت: صريح هم اين را بيان كرد. حالا اگر كسي اين حرف را به اشاره هم بيان كند، عده اي كه مُدَّعِي خط امامند، مي گويند: آقا چرا اين حرف گفته شد؟! خوب، اين حرف امامست؛ اين منطق امامست؛ اين منطق صحيح است؛ همه يِ مسلمانان عالم، همه يِ آزادگان عالم، ملتهايِ بي طرف بايد اين حرف را قبول كنند و بپذيرند. اين، درستست. اين، موضع امامست. (1)

غفلتها در آغاز شكل گيري اسرائيل

در آغاز پيدايش اين مشكل و مصيبت بزرگ براي دنياي اسلام، غفلتهايي صورت گرفت و تدبير درستي براي مقابله با اين مشكل ديده نشد و به كار نرفت. البته شخصيتهايِ برجست هايِ در فلسطين و بيرون از فلسطين بودند كه نبايد زحماتشان ناديده گرفته شود - از قبيل مرحوم عزّالدين قسّام، مرحوم حاج امين الحسيني، مرحوم شيخ محمدحسين كاشِف الغِطَاء - همه يِ اينها خطر وجود دولت و حكومت صهيونيستي را در اين منطقه شناختند و آن را گوشزد كردند و مبارزاتي انجام دادند؛ ليكن دنياي اسلام و موظّفان دنياي اسلام نتوانستند نقش خود را درست ايفا كنند؛ لذا در مبارزه يِ مردم فلسطين با اين پديده يِ بسيار خطرناك، افت و خيزهايي در طول زمان وجود داشته است. (2)

تاريخ مبارزات؛ ابتداي اشغال

در ابتداي اشغال فلسطين، علماي مجاهدي چون شيخ عزّالدين قسّام و حاج امين الحسيني از مسلمانان براي نجات فلسطين استنصار كردند و مرجع بزرگ ديني مرحوم شيخ محمَّد حسين آل كاشِف الغِطَاء حكم جهاد


1- 1. خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران در حرم امام خميني (ره) در بيست و يكمين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 14/03/1389
2- 2. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار شركت كنندگان در همايش بين المللي رسانه هايِ جهان اسلام حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 11/11/1380

ص: 178

عليه صهيونيستها صادر فرمود: ولي متأسّفانه به تدريج شكل اسلامي مبارزات تضعيف و شكل قومي آن پُررنگ شد. (1)

فتح فلسطين؛ آرزوي ديرين غرب

سرزمين فلسطين و قدس شريف، همواره مورد طمعِ بعضي از قدرتهايِ غربي بوده است و تحميل جنگ هايِ طولاني صليبيها عليه مسلمانان، نشان بارز اطماع آنها نسبت به اين سرزمين مقدّس است. بعضي از فرماندهان ارتش متّفقين، پس از شكست عثماني و ورود به بيت المقدّس گفتند: امروز جنگ هايِ صليبي به پايان رسيد (2)

هدف استعمار از تشكيل دولت صهيونيست

اساساً تشكيل دولت يهودي - يا به تعبير درستتر، دولت صهيونيست - در اين نقطه از دنياي اسلام، با يك هدفِ بلند مدتِ استكباري به وجود آمد. اصلاً به وجود آوردن اين دولت در اين نقطه يِ حسّاس كه تقريباً قلب دنياي اسلامست - يعني قسمت غرب اسلامي را كه آفريقاست، به قسمت شرق اسلامي كه همين خاورميانه و آسيا و مشرقست، متّصل مي كند و يك سه راهي است بين آسيا و آفريقا و اروپا - براي خاطر اين بود كه در بلند مدّت، تداوم سلطه يِ استعمارگران ِ آن روز - كه در رأسشان دولت انگليس بود - بر دنياي اسلام باقي بماند و اينطور نباشد كه اگر يك وقت دولت اسلامي مقتدري - مثل دورانهايي از حكومت عثماني - به وجود آمد، بتواند جلوِ نفوذ استعمارگران و انگليس و فرانسه و ديگران را در اين منطقه بگيرد.

لذا يك پايگاه براي خودشان درست كردند. بنا بر اين طبق اسناد تاريخي، تشكيل حكومت صهيونيستي در آنجا، بيش از آنچه كه آرزوي مردم يهود باشد، يك خواست استعماري دولت انگليس بود. شواهدي وجود دارد كه در همان زمان بسياري از يهوديها اعتقادشان اين بود كه احتياجي به اين دولت نيست؛


1- 1. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380
2- 2. همان

ص: 179

اين دولت به نفعشان نيست؛ لذا گريزان بودند. بنا بر اين، اين يك آرزو و ايده يِ يهودي نبود؛ بيشتر يك ايده يِ استعماري و يك ايده يِ انگليسي بود. البته بعد كه به وسيله يِ امريكا گوي سياست دنيا و گوي استكبار از دست انگليس ربوده شد، اين هم جزو همان ابواب جمع مواريث استعماري بود كه به امريكا رسيد و امريكاييها حداكثر استفاده را كردند و الان هم استفاده مي كنند. بنا بر اين نجات فلسطين و محو دولت غاصب صهيونيستي، مسأله اي است كه با مصالح ملتهايِ اين منطقه - از جمله با مصالح كشور عزيز ما ايران - سر و كار دارد. كساني كه از روز اوّلِ انقلاب، يكي از برنامه ها را مقابله و معارضه با نفوذ و اقتدار صهيونيستها قرار دادند، با محاسبه اين كار را كردند. (1)

اهداف اشغال فلسطين

اشغال اين سرزمين بر اساس يك طرح چندجانبه، پيچيده و با هدف جلوگيري از اتّحاد و پيوستگي مسلمانان و پيشگيري از تأسيس مجدّد حكومتهايِ قدرتمند مسلمان بود. دلايلي در دستست كه نشان مي دهد صهيونيستها با نازيهايِ آلمان روابط نزديك داشتند و ارائه يِ آمارهايِ اغراق آميز از كشتار يهوديان، خود وسيله اي براي جلب ترحّم افكار عمومِي و زمينه سازي براي اشغال فلسطين و توجيه جنايات صهيونيستها بوده است. حتّي دلايلي در دستست كه عده اي از اراذل و اوباشِ غيريهودي شرق اروپا را به نام يهودي به فلسطين كوچانيدند تا با پوشش حمايت از بازماندگان قربانيان نژادپرستي، يك حكومت معاند اسلام را در قلب جهان اسلام نصب كنند و پس از سيزده قرن، يك گسستگي بين مشرق و مغرب اسلامي ايجاد نمايند. در آغاز، مسلمانان غافلگير شدند؛ چون از كُنه طرح صهيونيستها و حاميان غربي آنها مطّلع نبودند. (2)


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 25/09/1379
2- 2. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380

ص: 180

سه ركن تسلّط غاصبانه ي صهيونيستها

اين تسلّط غاصبانه يِ صهيونيستها بر فلسطين سه ركن داشت: يك ركنش عبارت از قساوت با عربها بود. برخوردشان با صاحبان اصلي، با قساوت و با سختي و خشونت شديد همراه بود. با اينها هيچ گونه مدارا نمي كردند.

ركن دوُّم، دروغ به افكار عمومي دنيا بود. اين دروغ به افكار عمومي دنيا، يكي از آن حرفهايِ عجيبست. اين قدر اينها ب هوسيله يِ رسانه هايِ صهيونيستي كه دست يهوديها بود، دروغ گفتند: - هم قبل از آن و هم بعد از آن، اين دروغها گفته مي شد - كه به خاطر همين دروغها بعضي از سرمايه داران يهودي را گرفتند! خيليها هم دروغهايِ آنها را باور كردند.

حتّي اين نويسنده يِ فيلسوف اجتماعي فرانسوي - «ژان پل سارتر» - را نيز كه خودمان هم در جواني چندي شيفته يِ اين آدم و امثال او بوديم، فريب دادند. همين «ژان پل سارتر» كتابي نوشته بود كه بنده در سي سال قبل آن را خواندم. نوشته بود:

«مردمي بي سرزمين، سرزميني بي مردم»

يعني يهوديها! مردمي بودند كه سرزميني نداشتند؛ به فلسطين آمدند كه سرزميني بود و مردم نداشت! يعني چه مردم نداشت؟ يك ملت در آنجا بود و كار مي كرد. شواهد زيادي هم هست. يك نويسنده يِ خارجي مي گويد در سرتاسر سرزمين فلسطين، مزارع گندم مثل دريايِ سبزي بود كه تا چشم كار مي كرد، ديده مي شد. سرزمين بي مردم يعني چه؟! در دنيا اينطور وانمود كردند كه فلسطين يك جاي متروكه يِ مخروبه يِ بدبختي بود؛ ما آمديم اينجا را آباد كرديم! دروغ به افكار عمومي! هميشه سعي مي كردند خودشان را مظلوم جلوه دهند؛

الان هم همينطورست! در اين مجلاّت امريكايي - مثل «تايم» و «نيوزويك» كه بنده گاهي به اينها مراجعه دارم، اگر كوچكترين حادثه اي – عليه يك خانواده يِ يهودي اتّفاق بيفتد، عكس و تفصيلات و سن كشته شده و مظلوميَّت بچه هايش را بزرگ مي كنند؛ امّا صدها و هزارها مورد قساوت نسبت به جوانان فلسطيني، خانواده هايِ فلسطيني، بچه هايِ فلسطيني، زنهايِ فلسطيني، در داخل فلسطين اشغال شده و در لبنان اتّفاق مي افتد، كمترين اشار هايِ به آنها نمي كنند!

ص: 181

… الان هم هدف اساسي صهيونيزم، ايجاد اسرائيل بزرگست. البته اين روزها كمتر اسم مي آورند؛ سعي مي كنند كتمان كنند. باز هم به افكار عمومي دروغ مي گويند: چرا؟ چون در اين مرحله اي كه الان هستيم، احتياج دارند كه هدفهايِ توسعه طلبانه يِ خود را كتمان كنند!

… ركن سوُّم هم ساخت و پاخت، مذاكره - و به قول خودشان «لابي» - است. بنشين با اين دولت، با آن شخصيت، با آن سياستمدار، با آن روشنفكر، با آن نويسنده، با آن شاعر، صحبت و ساخت و پاخت كن!

كار اينها تا به حال سه ركن داشته است كه توانسته اند اين كشور را با اين فريب و با اين خدعه بگيرند. آن وقت قدرتهايِ خارجي هم با اينها همراه بودند؛ كه عمده انگليس بود. سازمان ملل و قبل از سازمان ملل، جامعه يِ ملل هم - كه بعد از جنگ براي به اصطلاح مسائل صلح تشكيل شده بود - هميشه از اينها حمايت كردند؛، مگر در موارد معدودي. در همان سال 1948، جامعه يِ ملل قطعنامه اي صادر نمود و فلسطين را بدون دليل و بدون علّت تقسيم كرد. گفت:

پنجاه و هفت درصد از سرزمين فلسطين متعلِّق به يهوديهاست؛

در حالي كه قبل از آن، در حدود پنج درصد زمينهايِ فلسطين متعلِّق به اينها بود! آنها هم دولت تشكيل دادند و بعد هم قضاياي گوناگون و حمله به روستاها و شهرها و خانه ها و حمله به بي گناهان اتّفاق افتاد. البته دولتهايِ عرب هم كوتاهيهايي كردند. چند جنگ اتّفاق افتاد. در جنگ 1967، اسرائيليها توانستند با كمك امريكا و دولتهايِ ديگر، مبالغي از زمينهايِ مصر و سوريه و اردن را تصرّف كنند. بعد، در جنگ 1973 كه اينها شروع كردند، باز به كمك آن قدرتها توانستند نتيجه يِ جنگ را به نفع خودشان قرار دهند و زمينهايِ ديگري را تصرّف كنند. (1)

اصل ماجراي فلسطين

اصل ماجراي فلسطين چيست؟؟ اصل ماجرا، اينست كه يك عدِّه از يهوديان متنفّذ در دنيا به فكر ايجاد يك كشور مستقل براي يهوديها افتادند.


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378

ص: 182

از فكر اينها دولت انگليس استفاده كرد و خواست مشكل خود را حل كند. البته آنها قبلاً به فكر بودند به اوگاندا بروند و آنجا را كشور خودشان قرار دهند. مدّتي به فكر افتادند به طرابلس، مركز كشور ليبي بروند؛ لذا رفتند با ايتالياييها - كه آن وقت طرابلس در دست آنها بود - صحبت كردند؛ امّا ايتالياييها به اينها جواب ردِّ دادند؛ بالاخره با انگليسيها كنار آمدند. انگليسيها آن وقت در خاورميانه اغراض بسيار مه م استعماري داشتند؛ ديدند خوبست كه اينها به اين منطقه بيايند. اوّل به عنوان يك اَقليَّت وارد شوند، بعد به تدريج توسعه پيدا كنند و گوش هايِ را، آن هم گوشه يِ حسّاسي را بگيرند - چون كشور فلسطين در نقطه يِ حساسي قرار دارد - و دولت تشكيل دهند و جزو متّحدين انگليس باشند و مانع شوند از اين كه دنياي اسلام - به خصوص دنياي عرب - در آن منطقه اتّحادي به وجود آورد.

درستست كه اگر ديگران هوشيار باشند، دشمن مي تواند اتّحاد ايجاد كند؛ امّا دشمني كه از بيرون آنطور حمايت مي شود، با ترفندهايِ جاسوسي و با روشهايِ گوناگون مي تواند اختلاف ايجاد كند كه همين كار را هم كرد: به يكي نزديك شود، يكي را بزند، يكي را بكوبد، با يكي سختي كند. بنا بر اين، در درجه يِ اوّل كمك كشور انگليس و بعضي كشورهايِ غربي ديگر بود. بعد اينها به تدريج از انگليس جدا و به امريكا متّصل شدند.

امريكا هم اينها را تا امروز زيربال خودش گرفته است. اينها به اين معنا كشوري به وجود آوردند و آمدند كشور فلسطين را تصرّف كردند. تصرّفشان هم اينطوري بود: اوّل با جنگ نيامدند؛ اوّل با حيله آمدند، رفتند زمينهايِ بزرگ فلسطين را كه زارعان و كشاورزان عرب روي آنها كار مي كردند و خيلي هم سرسبز و آباد بود، با قيمتهايِ چند برابر قيمت اصلي، از صاحبان و مالكان اصلي اين زمينهايِ بزرگ - كه در اروپا و امريكا بودند - خريدند؛ آنها هم از خدا خواستند و زمينها را به اين يهوديها فروختند.

البته دلاّلهايي هم داشتند كه نقل كرده اند يكي از دلالهايشان همين «سَيِّد ضياء» معروف، شريك رضاخان در كودتاي 1299 بود كه از اينجا كه به فلسطين رفت، آنجا دلاّل خريد زمين از مسلمانان براي يهوديها و اسرائيليها شد! زمينها را خريدند؛ زمينها كه ملك اينها شد، با روشهايِ واقعاً بسيار خشن و همراه با سَبُعيَّت و سنگدلي، به تدريج شروع به

ص: 183

اخراج زارعان از اين زمينها كردند. در جايي مي رفتند، مي زدند، مي كشتند و در همين هنگام افكار عمومي دنيا را هم با دروغ و فريب به طرف خودشان جلب مي كردند. (1)

مراحل غصب

ما امروز بايد ابتكار عمل را به دست گيريم. تا كنون همواره دشمن ابتكار عمل را در دست داشته و ما، حدّاكثر شكوه و گله كرده ايم. فلسطين در يك فرآيند تاريخي متشكّل از ده ها ابتكار عمل از سوي دشمن، به ملك طلقِ صهيونيستها بدل شده است. نخست خريدن زمينهايِ فلسطينيان، سپس مسلّح شدن صهيونيستهايِ مهاجر، بعد از آن جنگ داخلي و اعلام تجزيه يِ فلسطين، سپس تصرّف بخشهايِ جديدي از آن كشور اسلامِي و عربي و در نهايت تصرّف همه يِ آن و افزودن بخشهايي از كشورهايِ مصر و سوريه و اردن به آن!

تا اينجا فقط يكبار همسايگان عرب فلسطين، ابتكار عمل را به دست گرفتند و آن حمله يِ رمضان سال هزار و سيصد و نود و سه يِ هجري كشورهايِ سوريه و مصر بود، كه اگر چه بر اثر همراهي امريكا با اسرائيل و كم همّتي كشورهايِ اسلامي به نتايج كامل نرسيد؛ ولي باز مايه يِ افتخار جبهه يِ عرب و رهاسازي بخشي از سرزمينهايِ عربي شد،

پس از آن، باز همواره تا امروز صهيونيستها و حاميانشان و در رأس همه امريكا، ابتكار عمل را در دادن شعارهايِ سازش و عموماً در جهت تحكيم تصرّف غاصبانه يِ فلسطين در دست داشته و حريفهايِ خود را تا هر جا توانسته اند، به دنبال خويش كشانده اند. ما دولتهايِ مسلمان، در راه نجات فلسطين بايد به كشورهايِ خط مُقَدَّم، كمكهايِ جدّيتري مي كرديم. در گذشته بعضي از دولتهايِ ما حتّي از پشت هم به جبهه يِ كشورهايِ خط مُقَدَّم، خنجر زده اند! نمونه يِ بارز آن، دولت ايران در عهد پهلوي است. متأسفانه در آن روزگار، ايران خانه يِ امن صهيونيستها و همكار صميمي دولت غاصب بود! (2)


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378
2- 2. بيانات در مراسم گشايش هشتمين اجلاس سران كشورهايِ اسلامي 18/09/1376

ص: 184

غصب

صهيونيستها آمدند يك كشور اسلامي را غصب كردند و يك ملت اسلامي را بيرون راندند. بعد هم با قلدري و لجبازي و با كار سياسي اي كه صهيونيستهايِ تاجر انجام دادند، كار خود را توجيه كردند و قلمرو غاصبانه يِ خودشان را گسترش دادند. صهيونيستها از صد يا صد و پنجاه سال پيش فهميدند كه بايد دنبال پول در آوردن بروند و اگر بخواهند از اين ذلّتي كه در كشورهايِ اروپايي دارند، بيرون بيايند، بايد خودشان بروند پول در آورند؛ مراكز حساس را بگيرند و خبرگزاريها و مطبوعات و راديوها را در اختيار داشته باشند. آنها دنبال اين كار رفتند.

سرمايه داران بزرگي در دنيا هستند كه صهيونيستند. همه يِ اينها با فشار خودشان، با كار سياسيشان، با كار تبليغاتيشان، فكر كردند كه با گذشت چهل يا پنجاه سال، بالاخره قضيه فراموش مي شود؛ والّا چه كسي باور مي كرد كه بيايند ملَّتي را از اين كشور بيرون كنند و يك عدّه را از اطراف دنيا جمع كنند و به اينجا بياورند و به اصطلاح يك كشور تشكيل دهند؟ امر خيلي عجيب و باورنكردني اي است.

اينها گفتند: كه ما به حرف اين عربها و اين باورها و اين قطعنامه هايِ سازمان ملل و اين سر و صداها اعتنايي نكنيم؛ هر كاري مي خواهند بكنند، بكنند. ما فقط ايستادگي كنيم و به تدريج فشار بين المللي بياوريم؛ اينها فراموش كنند! متأسفانه همينطور هم شد. (1)

فريبكاري صهيونيستها در زمان غصب فلسطين

صهيونيستها از اهداف خودشان منصرف نيستند. هدف «از نيل تا فرات» را كه بر زبان آورده اند، پس نگرفته اند. هنوز هم قصدشان، اينست كه از نيل تا فرات را بگيرند! منتها، استراتژي صهيونيستها، اينست كه ابتدا با حيله و ترفند، جاي پايِ خودشان را قرص كنند و بعد كه جاي پا محكم شد، با فشار و حمله و آدمكشي و استفاده از زور و خشونت، تا جايي كه مي توانند پيش بروند! اينها همين كه با يك مقابله يِ جدي - چه مقابله يِ سياسي و چه نظامي - رو به رو شوند متوقف مي شوند و باز در خط حيله و ترفند مي روند


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهرا ن 28/10/1375

ص: 185

تا بتوانند با مكر، يك قدم ديگر به جلو بردارند! وقتي يك قدم به جلو برداشتند، مجدداً همان فشار و خشونت را اعمال مي كنند. اين كاري است كه از شصت، هفتاد سال پيش تا به امروز انجام داده اند؛ يعني بيست و پنج سال قبل از آنكه فلسطين را رسماً اشغال كنند، همين روش را انجام دادند.

اينها ابتدا كه وارد فلسطين شدند، نگفتند: «ما مهاجر به فلسطين مي آوريم» مردم فلسطين تعجُّب مي كردند كه اينها چه كساني هستند كه مي آيند؟! به دروغ گفتند: «متخصِّص مي آوريم» مطالبي كه مي گويم، مستندست؛ در اسناد وزارت خارجه يِ انگليس بوده كه افشا شده است. بعضي از وزارتخانه هايِ امور خارجه يِ دنيا، اسناد قديمِي و كهنه را منتشر مي كنند و در اختيار همه قرار مي گيرد. اسنادي كه عرض مي كنم، امروز بعد از شصت، هفتاد سال در اختيار ما قرار گرفته است. در اين اسناد، افسر انگليسي اي كه در فلسطين مسؤول كاري بوده، در گزارش خود مي نويسد ما به مردم فلسطين گفتيم:

كساني كه وارد فلسطين مي شوند، متخصِّص و مهندسند؛ دكترند و فلان و به همانند كه مي آيند كشور شما را آباد كنند! وقتي هم سرزمين شما را آباد كردند، مي روند

همين افسر انگليسي در نامه اي نوشته است:

«ولي ما به اين مردم، دروغ ميگوييم:.»

يهوديان فاقد تخصُّص و بي هنر را از اطراف دنيا جمع كردند به فلسطين بردند و امكانات و زمين و همه چيز در اختيارشان گذاشتند؛ چون مي خواستند صاحبان اصلي فلسطين را از آن كشور بيرون كنند! از اوَّل، با ترفند وارد شدند و همين كه جاي پايشان محكم شد، دست به حمله زدند. در سال 1948 ميلادي، تشكيل دولت اسرائيل را اعلام كردند و يك سال بعد از آن هم، به مصر و ديگر كشورهايِ مسلمان حمله ور شدند؛ براي اين كه سرزمين بيشتري را بگيرند. وقتي كه توي دهانشان خورد، مُدَّتي صبر كردند. البته زمين زيادي گرفتند؛ امّا چون ديگر نتوانستند پيش بروند، متوقف شدند و باز به حيله گري پرداختند تا ببينند چگونه مي توانند جاي پايِ جديدي پيدا كنند. به همين ترتيب، تا امروز پيش آمده اند. (1)


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 07/01/1371

ص: 186

سست عنصري، قدرت طلبي، راحت طلبي و ناهشياري فلسطينيان؛ سبب اشغال

بِسْمِ اللَّه الرّحمن الرّحيم أُذِنَ لِلَّذِينَ يقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَ اللهَ عَلي نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ. الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يقُولُوا رَبُّنَا اللهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللهِ كَثِيراً وَ لَينْصُرَنَ اللهُ مَنْ ينْصُرُهُ إِنَ اللهَ لَقَوِيٌ عَزِيزٌ. (1)

در تاريخ ملتها لحظاتي است كه نوع تصميم گيري در آن، بر زماني طولاني از عمر آن ملت اثر مي گذارد و تلخي و رنج و ذِلَّت و اسارت و يا آزادگي و عزَّت و شادكامي، براي نسلهايي به ارمغان مي آورد.

اگر آن روزي كه صهيونيستها اَوَّلين تيشه ها را بر ريشه يِ عميق مليت فلسطيني مي زدند، تا مليتي دروغين و جعلي و بي ريشه به جاي آن در خاك متعلق به مسلمين بگذارند، سران مسلمان و عناصر مؤثر و به تبع آنان توده هايِ مردم، حضور و مقاومت جدي و هوشيارانه اي از خود نشان مي دادند، امروز از اين همه مصيبت و بلايي كه ميوه يِ زهرآگين شجره يِ خبيثه يِ دولت صهيونيستي است، در اين منطقه خبري نبود و شايد ملتهايِ منطقه و به خصوص ملت مظلوم فلسطين، از آنچه در اين چهل و پنج سال كشيده است، معاف مي بود.

آن روز سست عنصري بعضي و قدرت طلبي بعضي و راحت طلبي بعضي و ناهشياري بعضي، دست به هم داد و خيانتي عمومي را شكل بخشيد و نتيجه آن شد كه شد: هزاران خون به ناحق ريخته، هزاران ناموس هتك شده، هزاران خانه يِ ويران شده، هزاران سرمايه يِ بر باد رفته، هزاران آرزوي دفن شده، هزاران روز و شب تلخ و مصيبت باري كه با گرسنگي و در به دري و بي خانماني و اشك و آه يك ملت در اردوگاه هايِ اردن و لبنان سپري شده، يا در وطن اشغالي در زير چكمه و سرنيزه يِ دشمن به سر آمده، هزاران انساني كه بي هيچ جرمي در معرض سخت ترين عقوبتهايِ زمانه قرار گرفته و هزاران غم ناگفتني ديگر كه جز آنان كه روزهايِ جان كندن تدريجي در


1- 1. سوره يِ حج، آيات 39- 40

ص: 187

اردوگاه را در مجاورت خانه يِ غصب شده يِ خود يا در خانه يِ زير قيمومت بيگانه مي گذرانند، كسي ديگر قادر به درك آن نيست. … همه و همه از آن خيانت بزرگ پديد آمد و آن خيانت، خيانتهايِ ديگر را به دنبال آورد و اين امواج خيانت، چه فضيلتها را كه خشكاند و چه روحيه ها را كه ميراند و چه شعله ها را كه فسرد …

هر كسي آن روز مي توانسته كاري بكند و قدمي در راه دفع اين ظلم بزرگ بردارد و نكرده و برنداشته، محكوم لعن و نفرين اين دو نسل فلسطيني و مشمول قضاوت قاطع و سخت تاريخ معاصر و آينده و مورد عذاب و تقاص ال_ٰهي در روز جزاست و در اين، فرقي ميان رجال سياست و رجال اقتصاد و رجال فرهنگ و ادبيات و رجال جنگ و نبرد نيست. (1)

تأثير مخرّب پيمان ننگين كم پديويد

اين حركت عظيمي كه ملت مصر در اعتراض به موضع رژيم قبلي مصر در زمينه يِ فلسطين و غزه و گذرگاه رفح انجام دادند، حركت بسيار باارزشي بود؛ بايد ادامه پيدا كند. مصر كشور تأثيرگذاري در دنياي عربست؛ به همين مناسبت هم بود كه آن كساني كه مي خواستند كشورهايِ عربي را در مقابل رژيم غاصب صهيونيست به زانو دربياورند، رفتند سراغ مصر. پيمان ننگين كم پديويد را در مصر تحميل كردند.

بعد از قبول پيمان كم پديويد در مصر بود كه به تدريج كشورهايِ ديگر عرب هم تسليم شدند، در مقابل آمريكا خاشع شدند؛ مسأله يِ فلسطين از صحنه يِ تصميم گيري كشورهايِ عربي به كلّي خارج شد. بايد مراقب باشند. روي مصر حساسند. يك روز بعد از دوران جمال عبدالناصر كه غربيها و استكبار رانده شده بودند، دوباره برگشتند؛ اين تجربه نبايد در مصر تكرار شود. ملت مصر بيدارند، هوشيارند و اميدواريم خداوند به آنها در اين زمينه هم كمك كند. (2)


1- 1. پيام به ملتهايِ مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشورهايِ اسلامي، به منظور بسيج نيروهايِ عظيم كشورهايِ اسلامي براي مقابله با توطئه هايِ خباثت آميز امريكا و اسرائيل در كنفرانس مادريد 25/07/1370
2- 2. بيانات در بيست و دومين سالگرد امام خميني (ره) 14/03/1390

ص: 188

ملتهايِ منطقه از ابتدا موضع خود را روشن كرده اند، لذا وقتي دولتي به حمايت از فلسطين مي پردازد از حمايت ملت خود و ملتهايِ عرب و مسلمان برخوردار مي شود. اين را مصر در سالهايي از دهه 60 و 70 آزموده است؛ امّا وقتي خود را در جبهه ديگري تعريف كند، ملت از او روي بر مي گرداند. در مصر از پيمان ننگين كمپ ديويد اين شكاف ميان دولت و ملت مصر پديدار شد. ملت مصر كه در 67 و 73 با جان و مال خود به كمك فلسطين رفته بود، به تدريج ديد كه حاكمان چنان در سرسپردگي و اطاعت از آمريكا افراط كرده اند كه مصر به هم پيمان وفادار دشمن صهيونيستي و غاصب تبديل شده است. سيطره يِ آمريكا بر حاكمان مصر همه يِ زحمات گذشته يِ آنان در حمايت از فلسطين را بر باد داد و مصر به بزرگترين دشمن فلسطين و بزرگترين حامي صهيونيستها تبديل شد. (1)

قرارداد «سايكس پيكو»

عثماني شكست خورد؛ قرارداد «سايكس پيكو» به طور محرمانه براي تقسيم كشورهايِ اسلامي خاورميانه بين فاتحين جنگ منعقد شد؛ جامعه يِ ملل قيموميت فلسطين را به عهده يِ انگليسيها گذاشت؛ آنها هم به صهيونيستها وعده يِ مساعدت دادند و با مجموع هايِ از طرحهايِ حساب شده، يهوديان را به فلسطين آوردند و مسلمانان را از خانه و كاشانه يِ خويش آواره كردند. (2)

علل شكست انتفاضه يِ اوَّل

انتفاضه يِ اوَّل، تحت تأثير القائات صهيونيستها و حاميانشان، با وعده يِ دستيابي فلسطينيان به امتيازات از طُرق صلح آميز و با اعِمال نفوذ سازشكاران و فشار امريكا و غرب متوقّف شد؛ ولي گذشت ده سال از آن تاريخ، نشان داد كه همه يِ تلاش هايِ حاميان صهيونيسم در جهان، براي نجات رژيم اسرائيل


1- 1. ترجمه يِ بيانات عربي در پايان خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامي 29/03/1388
2- 2. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380

ص: 189

از فشارهايِ ناشي از مبارزات مسلمانان بوده و آنچه را كه به مذاكره كنندگان فلسطين وعده داده بودند، سرابي بيش نبوده است. اشغالگري، توسعه طلبي و سبعيتي كه امروز اسرائيل از خود نشان مي دهد، از ابتدا براي اهل بصيرت و دلسوزان جوامع اسلامي قابل پي شبيني بود. از ابتداي شكل گيري اسرائيل، اين رژيم غاصب و دروغين، همواره به حقوق مسلّم فلسطينيان تجاوز كرده و بعضي از حكومتهايِ غربي - به خصوص امريكا - آن را توجيه و حمايت كرده اند و مجامع بين المللي هم با توجيه اقدامات اين رژيم، سعي كرده اند به هويت آن و تجاوزاتش مشروعيت بخشند. (1)

مذاكرات اسلو، عامل شكست انتفاضه يِ اوَّل

اين انتفاضه، قيام مردمي است كه از همه يِ روشهايِ سازشكارانه نااميد شده و دريافته اند كه پيروزي صرفاً در گرو مقاومت خود آنانست. مردم فلسطين در انتفاضه يِ قبلي خود متحمّل خسارتهايِ فراوان شدند و شهدا و جانبازان بسياري را در راه اسلام و آزادي سرزمين اسلامي تقديم كردند؛ امّا در نهايت مذاكرات اُسلو آن را متوقّف كرد.

نتيجه يِ اسلو چه بود؟ امروز حتّي طرّاحان و مدافعان فلسطيني اسلو هم ديگر از آن دفاع نمي كنند؛ زيرا عملاً فهميدند كه اسرائيل فقط مي خواست مشكل خود را حل كند؛ يعني از رويارويي مبارزين سنگ به دست خلاص شود و ضربه پذيري خود را كم كند. اگر چيز اندكي به طرف فلسطيني داد و نام آن را اعطاي امتياز گذاشت، صرفاً براي خاموش كردن آتش انتفاضه و كم كردن آسيب پذيري خودش بود. به محض آنكه مشكل خود را حل شده ديد و به غلط احساس كرد كه مردم فلسطين ديگر توان از سرگيري انتفاضه و مقاومت و رؤيارويي با آنها را ندارند، اعطاي همان امتيازات اندك را هم متوقف كرد و فزون طلبي ذاتي خود را آشكار ساخت. فرايند روند سازش و طرح اسلو، مردم فلسطين را در


1- 1. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380

ص: 190

حالتي قرار داد كه دريافتند راهي جز قيام ندارند. (1)

حضور عنصر نجس و منفور صهيونيستها، سبب شروع انتفاضه يِ دوُّم

سه هفته يِ قبل، حضور عنصر نجس و منفور صهيونيست (2) در مسجدالاقصي مردم را بي تاب كرد. اگر همان روز، سران مدّعي مسأله يِ فلسطين يا سران كشورهايِ عربي، معترض مي شدند، مردم احساس مي كردند كسي هست كه حرف آنها را بزند و شايد قضايا اينطور نمي شد؛ امّا مردم ديدند خودشان بايد به ميدان بيايند و به ميدان آمدند.

الان سه هفته است كه شعله يِ مقاومت در سرزمين فلسطين برافروخته است. من به اين جوانان فلسطيني گفتم، شما بدانيد، يك نسل بيدار شده؛ يك نسل به ميدان آمده است؛، مگر مي توانند آن را با اين حرفها خاموش كنند؟ تعدادي با ارتكاب جنايت و ارهاب، تعدادي از جوانان و مظلومين را به قتل مي رسانند؛ امّا خونهايِ اينها درخت نهضت فلسطين و انقلاب فلسطين را آبياري مي كند. مسأله به شكلي نيست كه قدرت استكباري امريكا يا دست نشانده يِ او - حكومت صهيونيستي - بتوانند آن را علاج كنند؛ علاج پذير نيست. ملَّتي را از خانه يِ خود، از ميهن خود، از كشور خود بيرون كرده اند و كساني كه مانده اند، محكوم بيگانه هايي هستند كه به آنجا كشانده شدند؛ اين ملت را، مگر مي شود ساكت كرد؟

دستگاه هايِ استكبار از ايران اسلامي گله مي كنند كه شما با روند صلح مخالفيد. ما البته مخالفيم؛ امّا شما بدانيد، اگر ايران اسلامي هم مخالف نبود، اگر هيچيك از ملتها و دولتهايِ دنيا هم كمك نمي كرد، اين خيال خامي است كه شما خيال كنيد يك ملت را مي شود از صفحه يِ تاريخ محو كرد و به جاي آن يك ملت جعلي به وجود آورد! ملت فلسطين فرهنگ دارد، تاريخ دارد، سابقه دارد، تمدّن دارد. هزاران سال اين ملت در اين كشور زندگي كرده است؛ آن وقت شما بياييد اين ملت را از خانه يِ خودش، از شهر خودش، از تاريخ خودش جدا كنيد و بيرون برانيد و بعد يك عدِّه مهاجر را، ولگرد را، آدمهايِ جورواجور را، سودطلبها را از كشورهايِ دنيا جمع كنيد و يك ملت جعلي


1- 1. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه ي فلسطين 04/02/1380
2- 2. آريل شارون

ص: 191

به وجود آوريد؟! مگر اين شدني است؟! چند صباحي با زور و با فشار كار را انجام مي دهيد؛، مگر اين كارها ممكنست ادامه پيدا كند؟! همچنان كه ادامه پيدا نخواهد كرد و امروز نشانه هايش بُروز كرده است. (1)

اسرائيل در بحران مشروعيت

اكنون 60 سال از اشغال فلسطين مي گذرد. در اين مدّت همه يِ ابزارهايِ قدرت مادّي در خدمت غاصبان قرار گرفته است؛ از پول و سلاح و فناوري، تا تلاش هايِ سياسي و ديپلماسي و تا شبكه يِ عظيم امپراتوري خبري و اطّلاع رساني.

به رغم اين تلاش شيطاني گسترده و حيرت آور، غاصبان و حاميان آنان نه تنها نتوانسته اند مسأله يِ مشروعيت رژيم صهيونيستي را حل كنند، بلكه اين مسأله با گذشت زمان بغرنج تر هم شده است.

عدم تحمُّل رسانه هايِ غربي و صهيونيستي و دولتهايِ حامي صهيونيزم در برابرِ حتّيٰ طرح سؤال و تحقيق درباره يِ هولوكاست كه بهانه يِ غصب فلسطين بود، يكي از نشانه هايِ اين تزلزل و ابهامست. اكنون وضع رژيم صهيونيستي از هميشه يِ تاريخ سياه خود در افكار عمومي جهان بدتر و پرسش از دليل پيدايش آن جديترست. اعتراض بي سابقه و خودجوش جهاني از شرق آسيا تا امريكاي لاتين عليه آن رژيم و تظاهرات مردمي در 120 كشور جهان و از جمله در اروپا و در انگليس كه خاستگاه اصلي اين شجره يِ خبيثه بود و دفاع آنان از مقاومت اسلامي غزه و از مقاومت اسلامي لبنان در جنگ 33 روزه، نشان مي دهد كه يك مقاومت جهاني عليه صهيونيزم پديد آمده كه در 60 سال گذشته هرگز تا اين حد، جدي و حجيم نبوده است. مي توان گفت: مقاومت اسلامي لبنان و فلسطين توانسته است وجدان جهاني را بيدار كند.

اين درس بزرگي است، هم براي دشمنان امت اسلامي كه خواسته اند با زور و سركوب، دولتي و ملتي جعلي و فرمايشي بسازند و با مرور زمان، آن


1- 1. سخنراني در اجتماع بزرگ بسيجيان شركت كننده در اردوي فرهنگي، رزمي ياران امام علي عَلَيْه السَّلَام 29/07/1379

ص: 192

را به واقعيتي انكارناپذير تبديل كرده و چنين تحميل ظالمانه اي را در جهان اسلام، عاديسازي كنند و هم براي امَّت اسلامِي و به ويژه جوانان غيور و وجدانهاي بيدار آن، تا بدانند كه مجاهدت در راه بازگرداندن حقِّ پايمال شده، هرگز ضايع نمي شود و وعده يِ خداوند راستست كه فرمود:

أُذِنَ لِلَّذِينَ يقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَ اللهَ عَلي نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ. الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يقُولُوا رَبُّنَا اللهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللهِ كَثِيراً وَ لَينْصُرَنَ اللهُ مَنْ ينْصُرُهُ إِنَ اللهَ لَقَوِيٌ عَزِيزٌ. (1)

و قال تعالي:

إِنَ اللهَ لا يخْلِفُ الْمِيعادَ (2) و قال عَزَّ وَ جَلَّ: وَ لَنْ يخْلِفَ اللهُ وَعْدَهُ (3) و قال: وَعْدَ اللهِ لا يخْلِفُ اللهُ وَعْدَهُ وَ لكِنَ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يعْلَمُونَ (4) و قال عز من قائل: فَلا تَحْسَبَنَ اللهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَ اللهَ عَزِيزٌ ذُو انتِقامٍ (5)

و كدام وعده از اين وعده ال_ٰهي صريحتر كه فرمود:

وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيمَكِّنَنَ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضي لَهُمْ وَ لَيبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يعْبُدُونَنِي لا يشْرِكُونَ بِي شَيئاً وَ مَنْ كَفَرَ . بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (6) - (7)

شكست اسرائيل در انتفاضه ي دوُّم

همه يِ اميد تندروان صهيونيست به همين درندهايِ بود كه امروز در رأس قدرت و در رأس دولت و در آن حكومت جعلي و دروغينست. اميدشان به اين بود كه اين با چكمه يِ آهنين بيايد و با مشت پولادين و سرنيزه بتواند مردم فلسطين را كه به پا خاسته اند به زانو در آورد و انتفاضه را خاموش


1- 1. سوره ي حج، آيات 39 40
2- 2. سوره يِ آل عمران، آيه يِ 9
3- 3. سوره يِ حج، آيه يِ 47
4- 4. سوره ي روم، آيه ي 6
5- 5. سوره ي ابراهيم، آيه ي 47
6- 6. سوره ي نور، آيه ي 55
7- 7. بيانات در چهارمين كنفرانس حمايت از ملت فلسطين 14/12/1387

ص: 193

كند؛ لكن از روزي كه اين آمده است روز به روز انتفاضه شعله يِ بيشتري پيدا كرده است. اين آخرين اميدشان بود. در داخلِ خودشان الان اختلافست. آن كساني كه از راه هايِ دور آمده بودند تا در اين سرزمين و كشورِ مغصوب با امنيَّت زندگي كنند، امروز در فكر برگشتنند. بسياري از آنها در حال بازگشتنند و ديگر كسي جرأت نمي كند بيايد. بي روحيه اند، احساس ضعف مي كنند و بين خودشان اختلافست. از آينده يِ خودشان نااميدند و افق روشني در آينده يِ خود نمي بينند.

اين صهيونيستهايِ غاصب، سراسيمه و شتابزده اند و كارها و حرفهايشان اين را نشان مي دهد. اگر اين حوادث براي ملت فلسطين تلخ و اندوهبارست، براي دشمن آنها هم خيلي تلخ است. اين آيه يِ شريفه يِ قرآن چقدر گوياست:

إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ الَّلهِ ما لا يرْجُو ن (1)؛

اگر شما در اين مبارزه دچار درد و الم مي شويد، دشمن هم دچار درد و الم مي شود؛ او هم زخم مي خورد، سخت تر از شما. تفاوت در، اينست كه ملت فلسطين افق روشني در مقابل دارد؛ لكن غاصب صهيونيست، اين افق روشن را ندارد. ملت فلسطين افق روشني دارد كه مي تواند خودش را به آنجا برساند؛ با تلاش و سعي و كوششي كه همه بكنند. (2)

اثر انتفاضه يِ دوُّم؛ وحدت فلسطينيان

روند سازش - و به طور مشخّص طرح اسلو - موجب تفرقه يِ فلسطينيان گرديد؛ امّا اين انتفاضه يِ مبارك توانست وحدت ملّي را به صحنه يِ فلسطين بازگرداند. ملاحظه مي فرماييد كه همه يِ اقشار مردم در اين مبارزه حضور دارند و جريانات اسلامِي و ملّي در كنار يكديگر قرار گرفته اند. حتّي كساني كه همچنان دلشان در جاي ديگري است، ناگزير از همراهي با اين حركت عظيم شده اند. (3)


1- 1. سوره يِ نساء. آيه يِ 104
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 16/01/1381
3- 3. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380

ص: 194

بي اثر بودن كنفرانس پاييزي

پارسال در همين روز عيد فطر بود كه من در نماز عيد فطر به ملت مسلمان عرض كردم اين كنفرانسي كه اينها مي خواهند تشكيل بدهند كه به آن كنفرانس پائيزي مي گفتند: - كه برنامه ها و نقشه هايي داشتند براي تَسلُّط هر چه بيشتر بر منطقه - شكست خواهد خورد و امروز مي بينيد اثري از آثار آن كنفرانس و آنچه كه نشستند و گفتند و برخاستند، در صحنه يِ فلسطين و لبنان و منطقه يِ حساس خاورميانه وجود ندارد. اين نشان دهنده يِ، اينست كه آن دستگاهِ مواجه يِ با اسلام و مقابله يِ با امَّت اسلامي كه قصدش سلطه يِ هر چه بيشتر بر اين منطقه يِ حساس بود، احساس مي كند كه قدرت پيشروي ندارد.

البته ما نمي خواهيم خودمان را به خوشبيني هايِ افراطي دلخوش كنيم. واقعيات سخت و دشوار و تلخ در مقابل چشم همه هست، همه آنها را مي بينند؛ امّا مسأله، اينست كه قدرت استكباري در مقابل اراده ي ملتها نتوانسته است كاري از پيش ببرد، بعد از اين هم نخواهد توانست كاري از پيش ببرد. (1)

درسها و عبرتهايِ مبارزه، بزرگتر از دردها و مصيبتهايِ آن

ماه هاست كه موج جديد سركوب، خشونت، خونريزي و آدمكشي توسط رژيم اشغالگر فلسطين، سراسر اين سرزمين را فرا گرفته و مسلمانان مظلوم و آواره، اعم از پير و جوان و خردسال و بيمار را به شهادت رسانده و سيل آسيب ديدگان و مجروحين براي معالجه به بيمارستانهايِ كشورهايِ اسلامي انتقال يافته اند.

در اين ماه مبارك رمضان نيز صهيونيستها هم هر روزه جنايات جديدي را نسبت به مسلمانان روز هدار مرتكب مي شوند؛ ولي درسها و عبرتهايِ اين مبارزه بسي بزرگتر از دردها و مصيبتهايِ آنست و نور اميد را در دلها روشن و افقهايِ آينده را تابناكتر مي سازد. امروز نسل نوخاسته در فلسطين انواع مصيبتها را به جان مي خرد و براي رسيدن به آينده اي پيروز و مطمئن راه صبر و پايداري را در پيش مي گيرد

و لنبلونّكم بشئ من الخوف و


1- 1. ديدار مسؤولان نظام با رهبر انقلاب به مناسبت عيد فطر 11/07/1387

ص: 195

الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثّمرات و بشّر الصّابرين (1)

انتفاضه يِ مسجد الاقصي سر آغاز تحولي بزرگ در مبارزات مردم فلسطينست. مقاومت فلسطين راه هايِ پُرفراز و فرود را آزموده و از انواع دسيسه ها عبور كرده و چالشهايِ سخت را پشت سر گذاشته و چكاچاك سلاحهايِ گوناگون و غرش جنگنده ها و توپخانه هايِ دشمن را شنيده و امروز به نيكي دريافته است كه تنها راه رهايي از چنگال جنايتكاران و حاميان آنها، جهاد و مقاومت مستمرست و افكار عمومي مسلمانان نيز اين راهبرد را مورد تأييد قرار داده اند و نشانه يِ آن سيل كمكهايِ مردمِي و شور و حماسه اي است كه در نمازهايِ جمعه يِ كشورهايِ اسلامي در دفاع و پشتيباني از انتفاضه به راه افتاده است.

شكست و عقب رانده شدن اسرائيل از جنوب لبنان درس بزرگي به حماسه آفرينان انتفاضه يِ مسجدالاقصي داد و مبارزان فلسطيني در اين شكست، نشانه هايِ فروپاشي و شكست دشمن را در سرزمينهايِ اشغالي با هوشمندي و فراست دريافتند و با اتكاء به منبع لايزال دين و معنويت و تعاليم حيات بخش اسلام، به راه اصيل اسلامي برگشتند و پرچم مبارزه را برافراشته تر ساختند.

صهيونيستها معادلات قدرت را بر اساس تحقير و به ذِلَّت كشاندن ملت فلسطين پايه ريزي كرده بودند؛ ولي فلسطينيان بر ضدِّ اين معادله و بر ضدِّ پيمانهايِ خفت بار رژيم صهيونيستي، نظام سلطه طلب امريكا و سازشكاران شكست خورده شوريدند و راه شرف و عزَّت را برگزيدند و رژيم جنايتكار اسرائيل را از درون با بحران و در مرزها با انتفاضه و مقاومت روبرو ساختند.

امسال همه يِ روزهايِ جمعه يِ ماه مبارك رمضان صحنه يِ اعلام حمايت از مردم فلسطين و ابراز انزجار از اشغالگران صهيونيستست و مسلمانان و نمازگزاران جمعه در سراسر جهان خود را براي برگزاري مراسم پُرشكوه


1- 1. سوره يِ بقره، آيه يِ 155

ص: 196

روز جهاني قدس آمادّه مي كنند و يك بار ديگر حمايت بي دريغ خود را از مردم مظلوم فلسطين نشان خواهند داد .

(1)

هدف مذاكرات به اصطلاح صلح؛ به فراموشي سپردن قضيه يِ فلسطين يكي از مسائلي كه امروز مطرح مي شود، براي اين كه قضيه يِ فلسطين به دست فراموشي سپرده شود و از طرح آن در افكار عمومي امّت اسلامي جلوگيري كند، همين مذاكرات به اصطلاح صلحي است كه بين گروهي از فلسطينيها - يعني همين عرفات و دار و دسته يِ او - با اسرائيليها در جريانست؛ يعني قضيه يِ سازش و حكومت به اصطلاح خودمختار فلسطيني و از اين حرفها. اين هم يكي از آن زشتترين فريبها و ترفندهايِ اسرائيليهاست كه متأسّفانه عده اي از مسلمانان و عِدِّه اي از خود فلسطينيها به دام آن افتاده اند. (2)

توافق ننگين ِ تشكيلات خودگردان

مسأله يِ بعدي، توافق ننگيني است كه باز اخيراً ميان صهيونيستها و كساني كه خود را نماينده يِ فلسطينيها مي دانند، انجام گرفته است. من مايل نيستم در تفاصيل اين مسأله وارد شوم؛ اين را بايستي صدا و سيما و مسؤولان كشور و مسؤولان وزارت خارجه و ديگراني كه توضيح اين گونه مطالب بر عهده يِ آنهاست، براي مردم ما روشن كنند، تا مردم در جريان اين مسأله يِ بسيار زشت و خطرناك قرار گيرند. هنوز آن توافقهايي كه تقريباً در دو سال قبل از اين كرده بودند، عمل نشده است كه آمدند توافقنامه يِ ديگري را كه صد در صد عليه مردم مظلوم فلسطين و عليه كشور فلسطين و عليه دنياي عرب و عليه جهان اسلامست، امضا كردند.

امريكاييها دنبال قضيه را جدّاً گرفتند! علّت هم اين بود كه آنها هم به خاطر مشكلات شخصي اي كه رئيس جمهور امريكا به آنها دچارست و هم به خاطر آبروريزي ديپلماسي امريكا در قضيه يِ خاورميانه، به اين


1- 1. پيام به مناسبت روز قدس 29/09/1379
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378

ص: 197

قضيه احتياج داشتند. خود امريكاييها مكرّر گفته اند كه قراردادهايِ صلح بين سازمان به اصطلاح آزاديبخش فلسطين و اسرائيل، نقش كاغذ است و هيچ واقعيت خارجي ندارد. به خاطر ضعف ديپلماسي و ناتواني امريكا در دنبالگيري اين كار، آبروي امريكا در دنيا رفت. مسائل داخلي و خارجي متعدّد ديگري هم هست.

نشستند با يك كار فشرده در ظرف چند هفته يِ كوتاه، توافقي را به امضاي كسي كه خود را نماينده يِ مردم فلسطين مي داند، رساندند؛ انساني حقير، انساني خائن، انساني به شدّت فرو رفته در لجنزار خودپرستي و دنيا پرستي كه اصلاً لايق نيست انسان او را عضوي از مقاومت فلسطين بداند؛ چه رسد به اين كه بخواهد رهبر آن مقاومت باشد! او در حقيقت مسؤوليت تعقيب و دنبالگيري كار مبارزات فلسطيني را بر عهده گرفت؛ يعني مسأله يِ گرفتاري بزرگ دولت صهيونيست را از قِبَل انقلابيون مسلمان فلسطيني، از دوش او برداشت و به دوش خودش گرفت! اين بار را كه او بايد حمل مي كرد، اين حمل كرد و كارِ دشمن آسان شد! براي انقلابيون فلسطين، مشكلات و دردسر آفريد و دخالت زشت و حضور مداخله جويانه يِ تحكم آميز امريكا را بيشتر كرد!

علاوه بر اين، جلساتي است كه صهيونيستها و دار و دسته يِ «عرفات» بايد مرتّباً هر دو هفته يك بار براي دنبال كردن اين كارها داشته باشند! او موظّفست جلسه اي با امريكاييها داشته باشد و به آنها گزارش بدهد كه من اين كارها را كردم، اين اشخاص را گرفتم، اين اشخاص را زنداني كردم، اين افراد را به مجازات رساندم! اگر زنداني اي را آزاد كند، امريكاييها به او اعتراض خواهند كرد كه چرا اين زنداني را كه از انقلابيون بود، آزاد كردي؟! چرا سه لانگاري كردي؟! چرا فلان كس را نگرفتي؟! در اينجا اسرائيل گزارشگرست و فهرست مي دهد؛ امريكا قاضي است و حكم مي كند، آقاي «ياسر عرفات» هم مجري حكم آن قاضي است!

ننگ بر اين انسانهايِ پَست.

البته ظاهر قضيه فعلاً، اينست كه اين مجموعه يِ مزدور بايد فلسطينيها را قلع و قمع كنند؛ امّا اين ظاهر قضيه است. باطن قضيه، اينست كه بايد فلسطينيها را از همين مقدار سرزميني هم كه دارند، براي درازمدّت

ص: 198

محروم كنند. ظاهر قضيه، اينست كه مبارزان فلسطيني سركوب مي شوند؛ امّا باطن قضيه، اينست كه حكومت صهيونيستي حتّي به همين اندازه حضور فلسطينيها هم قانع نيست! كار را آنچنان بايد سخت بگيرد، آنچنان بايد دشوار كند، كه براي فلسطيني آزاده اي كه مي خواهد راحت زندگي كند، امكان زندگي نماند؛، مگر با نوكري اسرائيل! او پايِ امريكا را باز كرد، پايِ سي. آي. اي را - بيش از آنچه كه بود - باز كرد، امكان مداخله يِ آنها را بيشتر كرد و كار را بر مبارزان دشوار نمود. البته اينها همه اش در خيال و وهم آنهاست.

… اين قرارداد براي، اينست كه شايد بتوانند به وسيله ي دسته اي فلسطيني خائن، اين امنيَّت را براي خودشان به وجود آورند. چون تجربه كردند و خودشان نتوانستند، مي خواهند بلكه به وسيله ي عرفات بتوانند به امنيَّت دست يابند! امّا من عرض مي كنم كه ملت فلسطين با صهيونيستها دشمن است؛ با نوكران صهيونيستها هم - هر چند ياسر عرفات باشد - به شِدَّت دشمنست. (1)

تكرار عنوان مذاكره با اسرائيل، سبب شكسته شدن قبح آن

بنده معتقدم كه تكرار اين حرفها از طرف آنها هم، كار بدي است. من اين را عرض مي كنم. اين نظر بنده است. بنده معتقدم: براي رايج كردن يك گناه در عمل، يكي از راه هايش، اينست كه آن گناه را در زبانها رايج كنند. آن قدر بگويند كه قبحش از بين برود! شما قضيه يِ فلسطين و سرنوشت شومي را كه بعضي از فلسطينيها براي خودشان و ملت فلسطين قبول كردند، ببينيد! امروز اين تجربه يِ بسيار عظيم و عبرت بزرگي است. از بس مدام در گوشه و كنار، كسي چيزي گفت و ديگران به او تشر نزدند! هي گفتند: چه مانع دارد كه ما با اسرائيل صحبت كنيم ديگر!

نگفتند: «دشمن ِ غاصب»:

نگفتند: اين دشمن ِ غاصبست. اين در خانه يِ فلسطينيها نشسته است.

چه مذاكر ه اي؟! مذاكره يِ با او، اينست كه بگويند:

فلان فلان شده، از خانه ما


1- 1. خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهرا ن 08/08/1377

ص: 199

برو بيرون!

مذاكره ي با غاصب، اينست. مذاكره ي با ظالم، اينست كه بگويند:

«فلان فلان شده، چرا اين قدر ظلم مي كني»

مذاكره، يعني اين و الِّا، مذاكره ي دوستانه كه بروند و بگويند و بخندند و او چيزي بگويد و اين چيزي بگويد و بعد چانه بزنند و اينكه گفته شود: ديگر با غاصب اين حرفها را نداريم چه معني دارد؟! هيچ كس هم به آن كساني كه هي اسم مذاكره با اسرائيل را آوردند و آوردند و آوردند، تشر نزدند، تا عيب و قبحش در نظرها از بين رفت و آخرش به اين روز تلخ و سياه رسيد. (1)

ثمره يِ كنفرانس خيانت بار فلسطين

آن كنفرانس خيانت تمام شد؛ حرفهايشان را زدند و صهيونيستها و دولت غاصب را عملاً به رسميت شناختند! عاقبت چه شد؟ چه چيزي گير فلسطينيها آمد؟ چه چيزي گير دنياي عرب آمد؟ دولت غاصب و دروغين اسرائيل آرزو داشت كه چنين حادثه اي بعد از چهل و اندي سال اتِّفاق بيفتد؛ در عين حال اينطور وانمود مي كرد كه علاقه اي ندارد؛ هي ناز مي كرد، هي شرط جلو قرار مي داد! بعد هم به كنفرانس رفت و شديدترين و وقيحترين حرفها را در مقابل اعراب زد و از كنفرانس جدا شد و آمد! چرا دولتهايِ عربي در مقابل چنين توطئه و چنين فريبي سلاح انداختند؟! تاريخ به اينها چه خواهد گفت:؟ خدا در قيامت چگونه از اينها بازخواست خواهد كرد؟ ملتهايشان با اينها چه خواهند كرد؟ (2)

مذاكره كننده با اسرائيل؛ منفور ملتهايِ مسلمان

من گمان نمي كنم كه برخي از دولتهايِ غيور عربي حاضر باشند اين ذِلَّت را تحمُّل كنند و نبايد بكنند و ملتها به هيچ وجه تحمُّل نخواهند كرد.


1- 1. بيانات در ديدار دانش آموزان و دانشجويان به مناسبت «روز ملّي مبارزه با استكبار» 12/08/1372
2- 2. سخنراني در ديدار گروه كثيري از دانشجويان و دانش آموزان، به مناسبت سيزدهم آبان ماه (روز ملّي مبارزه با استكبار) 15/08/1370

ص: 200

امريكاييها اگر خيال مي كنند كه مسأله يِ خاورميانه را به اين شكل حل خواهند كرد، اشتباه مي كنند. آنها بايد بدانند هر رژيمي كه پشت ميز مذاكره با رژيم غاصب صهيونيست بنشيند، موقعيَّتش در ميان ملتش متزلزل خواهد شد و بي ثباتي در منطقه روز به روز بيشتر خواهد گرديد. ملتها راه خود را مي روند. رژيمهايِ متضاد با ملتها، همان سرنوشتي را خواهند داشت كه ديروز در مذاكره كنندگان «كمپ ديويد» ديديم. (1)

دو توهم؛ شكست ناپذيري اسرائيل و اميد همزيستي در كنار آن

چه آنان كه با توهم شكست ناپذيري رژيم صهيونيست، شعار «واقع بيني» سر داده دست سازش و تسليم در برابر غاصبان دراز كردند و چه كساني كه به خيال باطل خود، نسل دوُّم و سوُّم سياستمداران صهيونيست را مبرّا از جنايات نسل اوّل دانسته، اميد همزيستي سالم در كنار آنان را در دل پروراندند، اكنون بايد به خطاي خود پي برده باشند.

اولاً: با موج بيداري امَّت مسلمان و باليدن نهال مقاومت اسلامي، آن هيبت دروغين فرو ريخته و نشانه هايِ ناتواني و درماندگي در رژيم غاصب آشكار گشته است

و ثانياً خوي تجاوزگري و بيشرمي از جنايت در گردانندگان آن رژيم همانست كه در دهه هايِ اوّل بود و هر گاه بتوانند يا گمان ببرند كه مي توانند، از هيچ جنايتي رويگردان نيستند. (2)

سخت تر بودن ِ امتحان دوران رفاه از دوران شِدَّت براي فلسطينيان گاهي امتحان دوران ِ شِدَّت، راحتتر از امتحان دوران رخاء و رفاه و آسايش است. امتحان دوران مقابله يِ مظلومانه يِ با اسرائيليهايِ غاصبِ غاشمِ ظالم، امتحان سختي بود. عده اي از عهده يِ آن امتحان بر آمدند، بعد كه چند سالي گذشت، به بركت همان مبارزات، بين مردم احترامي پيدا كردند. پولها سرازير شد، احترامها سرازير شد و دوران راحتي فرا رسيد. ديگر مبارزه اي


1- 1. سخنراني در ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران 09/05/1370
2- 2. بيانات در چهارمين كنفرانس حمايت از ملت فلسطين 14/12/1387

ص: 201

نبود. ديگر خطر مرگي نبود. ديگر مسلسل به دوش انداختني نبود. لذا، در امتحان ِ دوران آسايش، بريدند؛ آن هم چه بريدني! فضاحتِ فروشِ فلسطين را كه ديديد! از اين قبيل، در تاريخ معاصر، زياد داريم. بنده ديده ام مبارزيني كه دوران شدّتشان را به پاكيزه ترين وضع گذراندند؛ امّا در دوران رخائشان، گرفتار كثافت و فساد شدند. (1)

علَّت ناتواني كشورهايِ اسلامي در نابودي اسرائيل؛ عدم وجود رهبري ال_ٰهي به كشورهايِ ديگر نگاه كنيد! مردم ساير كشورهايِ اسلامي هم مسلمانند. نمي شود گفت: كه مردم فلان كشور، دين و ايمان درستي ندارند. حال اگر در بعضي كشورها، بر اثر بعضي عوامل، مردم دچار سستي ايمان باشند و برخي عادات غير ديني داشته باشند، اين يك حرف ديگرست؛ امّا ايمان مردم، در غالب كشورهايِ اسلامي، ايمان عميقي است و مي شود شواهد اين را پيدا كرد.

در همين كشورهايِ آسياي مركزي، كه در آنها حدود هشتاد سال عليه دين كار كردند، باز هم مي بينيد هنوز مردم علاقه يِ ديني دارند. در خيلي از كشورها، نماز مردم، روزه يِ مردم يعني چيزهايي را كه فهميده اند دين آنها را از آنان مي خواهد درست انجام مي شود؛ امّا همان مردم، در مقابل تهاجم فرهنگي دشمنان، در مقابل تهاجم سياسي دشمنان، در مقابل تهاجم اقتصادي كمپانيهايِ استكباري دنيا و اگر روزي پيش آيد در مقابل تهاجم نظامي دشمنان، هيچ كاري از دستشان بر نمي آيد. چرا؟

چرا كشورهايِ بزرگ و پرجمعيَّتي كه در منطقه يِ خاورميانه هستند و بعضي از همين كشورهايِ پرجمعيَّت كه با رژيم متجاوزِ صهيونيست همسايه اند، نمي توانند اين غده يِ سرطاني را علاج كنند.

علَّت چيست؟

علّت، همان چيزي است كه موجب شده بود ملت بزرگ ايران با وجود دين و ايمانش، تا قبل از بره يِ انقلاب در دورانهايِ قبل در همه يِ قضايايي كه برايش پيش آمد، دچار ناكامي شود. علّت، در همه جا يكي است. علّت، اينست كه ملت ما از آن خصايص ممتازي كه در طول


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه در دانشگاه تهران 29/11/1372

ص: 202

اين هشت سال از آنها برخوردار بود، در گذشته برخوردار نبود. امروز هم متأسفانه بسياري از كشورهايِ مسلمان ِ ديگر، از آن برخوردار نيستند. ؛ امّا ملت ما، در طول سالهايِ بعد از انقلاب، از آن برخوردار بود. آن چيست؟

اين، يك نكته يِ اساسي است. اين، عامل پيروزيهايِ بزرگ و كاميابي ملت ايرانست. يعني ارتباط اين توده يِ عظيمِ مؤمن اين جوانان، اين مردان و زنها و قشرهايِ مختلف با آن مركزيت و رهبري ال_ٰهي ايماني كه با همه يِ وجود در راه هدفهايِ اسلامي تلاش مي كرد و مردم را در آن راهي كه بايستي حركت مي كردند، هدايت مي كرد. وجود يك رهبري، يك مركزيت و يك دستگاه هدايت، كه در امام بزرگوار ما آن مرد حكيم و معنوي متجسّم شده بود.

او بود كه به اين توده يِ عظيمِ مسلمان ِ مؤمن ِ متعهّدِ ما راه نشان مي داد. به مردم مي گفت: كه بايد با چه كسي مبارزه كنند. مردم را دعوت مي كرد به اين كه دلشان را با خدا مرتبط كنند و به خدا توكّل نمايند. به مردم هشدار مي داد كه چگونه در مقابل دشمنْ خود را مجهز و آمادّه نگهدارند كه دشمن نتواند آنها را فريب دهد. هر وقت لازم بود، آنچه را كه دانستن آن براي مردم لازم بود به مردم مي گفت:. پشتِ سرِ امام هم، دستگاه اداره كننده يِ كشور، يعني نظام جمهوري اسلامي بود. ؛ امّا قضيه، به شخص امام منحصر نمي شود.

مبادا كسي خيال كند كه در نظام جمهوري اسلامي، توده هايِ عظيم مردم، فقط بايد با شخص رهبر در ارتباط باشند و دستگاه اداره كننده يِ كشور به عنوان يك پديده، در جذب و هدايت و راهنمايي و راه اندازي نيروي مردم و پشتيباني آنها نقشي ندارد! نه؛ اين اشتباهست. براي همين بود كه شما مي ديديد كه امام بزرگوار، بارها و بارها از مسؤولين رسمي كشور حمايت و پشتيباني مي كرد. (1)

يأس، سبب خودداري از ورود به ميدان

يأس موجب مي شد كه بعضي وارد ميدان نشوند. يأس را بايد از خود


1- 1. بيانات در اجتماع بزرگ فرماندهان «نيروي مقاومت بسيج» سراسر كشور در دومين روز از «هفته يِ بسيج» 30/08/1372

ص: 203

دور كرد.

شما روزي كه در زندانه اي رژيم بعثي خشن بوديد، هر چه نگاه مي كرديد، جلو چشمتان تاريكي بود. از آن مأمور شلّاق به دست خشن و آن درجه دار غليظ بعثي بگيريد تا خود صدّام حسين؛ يكي، پس از ديگري، با شما كأنه دشمن شخصي و خوني و پدري بودند. دست هر كدامشان مي افتاديد، بر شما آزار و شكنجه و فشاري وارد مي كردند. اينطور نبود؟ همه يِ فضا تيره و تار بود. ما هم كه اينجا، دور از شما، در خانه نشسته بوديم و غم فقدان شما برادران را داشتيم، هم همان اينطور بوديم.

من خودم شخصاً همين احساسات را داشتم و مي دانم كه اكثر ملت ايران هم، اين احساسات را داشتند حالا چه در خانه يا فاميلشان اسيري بود، چه نبود؛ همه اين احساسات را داشتند. آنها هم وقتي نگاه مي كردند، فضايي تيره مي ديدند. پشت آن ديد مأيوسانه، خورشيد اميد و فضل ال_ٰهي مي درخشيد؛ امّا ما نمي ديديم. اين، يك درس است. چرا بعضي مأيوسند از اين كه بشود بر قدرتهايِ استكباري جهان فائق آمد؟! چرا بعضي مأيوسند از اين كه اسرائيل را بشود از اين منطقه ريشه كن كرد؟! چرا بعضي مأيوسند كه بشود مسلمانان را در سرتاسر دنيا، از اين وضع و مظلوميَّتي كه امروز دارند، نجات داد؟! (1)

سختيها و بلاهايِ ملتهايِ مسلمان، ناشي از گم كردن خط توحيد عقيدتي و كلمه

هر چه امروز از سختيها و بلاها بر سر مسلمانان مي آيد بر اثر گم كردن سررشته يِ زندگي در زير سايه يِ توحيدست. توحيد كه فقط يك امر ذهني نيست؛ توحيد يك امر واقعي و يك نظام و يك دستورالعمل زندگي است. توحيد به ما مي گويد كه با دوستانمان چگونه باشيم، با دشمنانمان چگونه باشيم، در نظام اجتماعي چگونه باشيم و چگونه زندگي كنيم.

بعضي خيال مي كنند كه اعتقاد به توحيد، مربوط به بعد از مرگست؛ در حالي كه اعتقاد به توحيد، سازنده يِ اين عالم و سازنده يِ زندگي است. امروز ما به اين احتياج داريم؛ ملتهايِ اسلامي به اين احتياج دارند.


1- 1. بيانات در ديدار گروه كثيري از آزادگان 26/05/1371

ص: 204

هر چه ما به سمت توحيد و عبوديت لله پيش برويم، شرِ طواغيت و انداد الله از سر ما بيشتر كم خواهد شد. ملت مسلمان ايران به همان انداز هَاي كه در خط توحيد پيش رفته است، امروز از زبان درازي و دست درازي امريكا و غيرامريكا از مستكبران عالم، راحتست؛ از بك ننكن ِ آنها آزادست. اين، خاصيت توحيد و خاصيت عبوديت لله است. بنده يِ خدا كه شُديد، بندگي خدا با بندگي ديگران و نوكري ديگران نمي سازد. اين، آن ركن اولست. ركن دوُّم هم توحيد كلمه است. ملتهايِ مسلمان بايد با هم متّحد

شوند. (1)


1- 1. بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي 21 /04/ 1377

ص: 205

فصل دوم: پيروزيها و درسها

اشاره

ناتواني رژيم صهيونيستي براي يك رؤيارويي درازمدت امروز حزب الله و پيروزي تاريخي اش، پشتوانه يِ انتفاضه يِ مردم فلسطينست، كه البته پشتوانه يِ بسيار نيرومندي است. رژيم صهيونيستي به هيچ وجه توانايي لازم براي يك رؤيارويي مستمر و درازمدت با فلسطينيها را ندارد. يهوديان را فريب داده و به فلسطين آورده اند، با اين اميد كه اعراب با آنها نخواهند جنگيد و اگر تصميم به مقابله داشته باشند، فشار غرب مانع از ايستادگي درازمدت آنها خواهد بود. افرادي كه با اين اميد واهي به فلسطين آمده اند، آمادگي اين را ندارند كه هستي خود را فداي هدفهايِ سياسي بنيانگذاران صهيونيسم كنند. طبق گزارشها، توريسم صهيونيستها به شِدَّت ضربه خورده و حتّي روند مهاجرتِ معكوس آغاز شده است. (1)

صبر بر مصيبتها با نظر به ارزش پيروزي

بي ترديد، مبارزه، خسارتهايِ تأسّفباري را نيز به همراه دارد. مردم كشته مي شوند؛ خانه ها ويران مي گردد؛ فشار اقتصادي بر دوش مردم سنگيني


1- 1. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380

ص: 206

مي كند و ده ها مصيبت ديگر كه ملال و تأثّر آن هرگز دلهايِ ما را رها نخواهد كرد؛ ولي بايد ببينيم نتيجه يِ اين ايثار و فداكاري چيست؟؟ پيروزي آنقدر باارزش است كه ناگزير بايد بهايِ آن نيز پرداخته شود. (1)

به هم ريختن تمام محاسبات اسرائيل با قيام فلسطينيان

نكته ي دوُّم كه بسيار اهميَّت دارد، اينست كه با اين قيام، تمام محاسبات دولت غاصب صهيونيست به هم ريخته است؛ چون اساس محاسبات آنها بر اين استوار بود كه ملت فلسطين بعد از آن فشارهايِ اوّلِ كار و بعد از تبعيد بيش از نيمي از مردم اصلي فلسطين به خارج از كشورشان و گذشتن سالهايِ متمادي، ديگر حال و حوصله و عزم و نشاط و جان ِ مقابله را نخواهد داشت.

در حال حاضر اين محاسبات، غلط از آب در آمده و اين پايه به هم ريخته است. وقتي هزاران هزار مردمي كه در خودِ فلسطين هستند - نه گروه هايِ فلسطيني خارج از مرزهايِ اصلي فلسطين كه در لبنان يا اردن يا جاهايِ ديگر هستند - مصمّم باشند با آن نظام مبارزه كنند، ديگر آن فضاي امني كه براي خودشان به عنوان بهشت موعود در نظر گرفته بودند و مهاجران غيرفلسطيني - يعني يهوديان سرتاسر دنيا - را به آنجا كشانده بودند، وجود نخواهد داشت. امروز محاسبات به هم خورده است؛ لذا مي بينيد كه دولتشان مجبور شد استعفا دهد. اين، اجبار و ناگزيري است.

البته كساني كه بيشترين فشار را براي اين استعفا داشتند، ممكنست در محاسباتشان اينطور خيال كنند كه بايستي شِدَّت عمل بيشتري به خرج داد و حكومت سنگدلتري را بر سر كار آورد؛ امّا اشتباه و خطاست. مسأله، مسأله يِ كوچكي نيست؛ مسأله يِ عظيمي است؛ سرنوشت دنياي اسلام و سرنوشت همه يِ كشورهايِ اسلامي - به خصوص كشورهايي كه به اين كانون خطر و به اين غده يِ فساد نزديكترند - به سرنوشت آنها بستگي دارد. (2)


1- 1. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 25/09/1379

ص: 207

عدم بازدارندگي مذاكره با اسرائيل از جنايات آن

من در همين جا به رؤساي سياسي دولتهايِ اسلامي هم مي گويم: خيال نكنند كه با كوتاه آمدن در چنين قضيه يِ بزرگي، اسرائيلِ غاصب و پشت سر او امريكا، تجاوزات و تعديات خودشان را متوقّف خواهند كرد. يك قدم جلو آمدند؛ تسليم شديد، يك قدم ديگر مي آيند جلو. تا به حال، آن كساني كه متمسّك به اين شعار بودند، يك حربه داشتند. چرا از دست دادند؟ با چه تحليل درستي؟ جمهوري اسلامي ايران، در اين پانزده سال حرفش را از زبان امام بزرگوارش و از زبان ملت ايران گفته است و باز هم حرف، همانست. حقِّ، با گذشتِ زمانْ كهنه نمي شود و ناحق نمي گردد. ظلم هم با گذشت زمان، مشروعيت پيدا نمي كند. (1)

قدرت ملت فلسطين در عين مظلوميَّت و عجز صهيونيستهايِ غدّارِ جبّار

امروز ملت فلسطين در عين مظلوميَّت، قدرت صهيونيستهايِ غدّارِ جبّار را - كه پشت سر آنها قدرت امريكاست - به چالش كشيده و آنها را دچار عجز كرده است. امروز اسرائيل احساس مي كند كه در مقابل مبارزان فلسطيني هيچ راه صحيح و منطقي در مقابلش نيست. اين به خاطر ايستادگي آن ملتست؛ چون آن ملت ايستاده است.

يك روز دشمن ِ آنها از امروز ضعيفتر بود؛ امّا توانست بر ملت فلسطين تسلّط پيدا كند؛ چون مقاومت نبود. امروز دشمنشان صد برابر از آن روز قويترست؛ امّا در مقابل ملت فلسطين دچار ناتواني است؛ چون اين ملت ايستاده و قيام كرده است. معناي ايستادگي امّت اسلامي در هر نقطهايِ كه باشد، اينست. امروز همين جمعيَّت فلسطيني مظلوم كه روزانه دچار مصائب و قساوتهايِ رژيم صهيونيستي هستند، توانسته اند آن رژيم ظالم و ناحق را دچار اختلال كنند. امروز بسياري از كشورهايِ عربي و همسايه هايِ فلسطين، اگر مورد تهاجم اسرائيل نيستند، به بركت مقاومتي است كه آن مردم مظلوم مي كنند. آنها به گردن همه يِ امّت اسلام و ملتهايِ عرب - به خصوص


1- 1. بيانات در ديدار فرماندهان و مسؤولان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» 25/06/1372

ص: 208

همسايگان فلسطين - حقِّ بزرگي دارند.

امروز دشمن اهداف خود را صريح بيان مي كند. صريحاً مي گويند: با بيداري اسلامي مخالفند و مي خواهند آن را در هم بكوبند. صريحاً مي گويند: كه مي خواهند نقشه يِ خاورميانه را عوض كنند. تغيير نقشه يِ خاورميانه به چه معناست؟ معنايش، اينست كه صهيونيستهايِ ظالمِ عاملِ دست استكبار جهاني را همه كاره يِ منطقه كنند و در اين منطقه هيچ كشور و دولت و قدرت و ملَّتي نباشد كه در پنجه يِ استثمار صهيونيستها نباشد. امّت اسلامي در مقابل اين هدفها بايد بايستد. (1)

تهديد هر جوان ِ فداكار فلسطيني به قدر يك لشكر

مبارزه اي كه امروز ملت فلسطين شروع كرده است، مبارزه يِ يك ارتش با يك ارتش ديگر نيست تا ما بگوييم: او چند دستگاه تانك دارد، اين چند دستگاه تانك دارد؛ او بيشتر دارد يا اين بيشتر دارد. مبارزه يِ تنها و جسمها و جانهايِ افرادي است كه از مرگ نمي ترسند.

هر جوان ِ فداكاري كه در مقابل رژيم اشغالگر قرار مي گيرد، به قدر يك لشكر آنها را تهديد مي كند. جواب اين انسان را ديگر تانك و موشك و هواپيما و هليكوپترِ آپاچي نمي دهد. وقتي يك انسان - ولو يك نفر - از مرگ نترسيد و خود را براي فداكاري در راه خدا و در راه وظيفه آمادّه كرد، براي دنياداران ِ بي انصاف بزرگترين خطر مي شود.

لذا شما ديديد در مقابل اين جوانان ِ شهادت طلب، امريكاييها در بالاترين سطح، صريحاً موضعگيري كردند. من مي گويم اين موضعگيريها فايده اي ندارد. اين شهادت طلبي از روي احساسات نيست؛ از روي اعتقاد به اسلام و روز قيامت و ايمان به زندگي بعد از مرگست. هر جا اسلام به معناي حقيقي خود وجود داشته باشد، اين خطر عليه استكبار وجود دارد. استكبار براي تسلّط بر فلسطين مجبورست با اسلام مبارزه كند. مبارزه با اسلام، يعني مبارزه با دنياي اسلام و اين مبارزه به جايي نخواهد رسيد. (2)


1- 1. بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام در سالروز عيد سعيد مبعث 02/07/1382
2- 2. بيانات در اجتماع بزرگ زائران حرم امام خميني (ره) 14/03/1381

ص: 209

قدرت اسرائيل، ناشي از عدم اتِّحاد مسلمين

مسلمانان بر فراز همه يِ شعارهايِ خود - چه شعار قوميت، چه شعار مذاهب اختصاصي خودشان، چه شعارهايِ مربوط به سياستهايِ خودشان - بايد شعار وحدت و يكپارچگي امّت اسلامي را قرار دهند. امروز براي آنها يكي از كار آمدترين شعارها، اينست. مي دانيم كه استعمار و استكبار و دست قدرتهايِ بيگانه هميشه سعي كرده است با انواع و اقسام حيل، اين وحدت را درهم بشكند؛ كه يكي از خبيثترين حيله ها، حيله يِ غصب سرزمين فلسطين و كاشتن شجره يِ خبيثه يِ صهيونيسم در سرزمين اسلامي فلسطين - يعني در قلب ملتهايِ مسلمان و كشورهايِ اسلامي - بوده است.

… اگر ما امروز وحدت مي داشتيم و اگر به معنويت اسلام تكيه مي كرديم، دشمن نمي توانست با اين وضوح ملت فلسطين را در خانه يِ خودش اين گونه مورد شكنجه و فشار و تعقيب و آزار قرار دهد. قضاياي فلسطين دل هر انسان غيرتمندي را - ولو زياد تدين هم نداشته باشد - خون مي كند و راحت و آرام را از او مي گيرد. كيست كه منظره يِ حمل پُر احساس كودكِ يكي دو ساله اي را كه كشته شده است، ببيند و بتواند راحت بخوابد؟ كيست كه محاصره يِ مردم را در خانه ها و كوچه ها و خيابانها و شهرهايي كه متعلِّق به آنهاست و زميني كه استخوان اجداد آنها قرنهاست در آن دفنست، ببيند و متأثّر نشود؟

امروز مردم بيت المقدّس و الخليل و غزّه و بقيِّه يِ مناطق سرزمين مغصوب را محبوس كرده اند؛ آنها را در خانه يِ خودشان مي كُشند؛ در خانه يِ خودشان پدران و مادران را به داغ فرزندانشان مي نشانند؛ به آنها گرسنگي مي دهند و آنها را محاصره يِ اقتصادي مي كنند. اگر امّت اسلامي متّحد بود، مگر چنين چيزي ممكن بود؟ امروز هم واجبترين فرايضِ ما ملتها و دولتهايِ مسلمان، اينست كه در اين قضيه با هم وحدت كلمه پيدا كنيم. (1)


1- 1. بيانات در ديدار مسؤولان نظام به مناسبت عيد سعيد فطر 07/10/1379

ص: 210

پيام، پس از جنگ 22 روزه

بسم الله الرحمن الرحيم

برادر مجاهد جناب آقاي اسماعيل هنيه

سلام عليكم بما صبرتم

صبر بيست روزه يِ شما و مجاهدان دلير و از جان گذشته و آحاد مردم غزه در برابر يكي از فجيعترين جنايات جنگي جهان و تاريخ، پرچم عزَّت را بر سر امَّت اسلام به اهتزاز در آورده است. شما ثابت كرديد كه دل سرشار از ايمان به خدا و قيامت و روح منيع و عزيز مسلماني كه ذِلَّت و تسليم درباره يِ ظلم و زور را بر نمي تابد، آنچنان قدرتي مي آفريند كه حكومتهايِ جبّار و مستكبر و ارتشهايِ مجهّز در برابر آن ناتوان و ذليلند.

ارتشي كه قدرت فداكاري و شهادت طلبي شما، آن را بيست روزست پايِ در گل در پشت دروازه هايِ غزه به خفت افكنده همانست كه ظرف شش روز بخشهايِ عظيمي از سه كشور عربي را زير سيطره يِ خود در آورد. به ايمان و توكُّل خود، به حسن ظن خود به وعده يِ ال_ٰهي، به صبر و شجاعت و فداكاري خود بباليد كه امروز همه يِ مسلمانان به آن مي بالند. جهاد شما تا امروز آمريكا و رژيم صهيونيست و حاميان آنان و سازمان ملل و منافقان امَّت اسلامي را رسوا كرده است.

امروز نه فقط ملّتهايِ مسلمان، كه بسياري از ملتهايِ اروپا و آمريكا حقّانيَّت شما را از بن دندان پذيرفته اند. شما همين امروز هم پيروزيد و با ادامه يِ اين ايستادگي شرأفتمندانه، دشمن زبون و ضدِّ بشر را باز هم بيشتر به ذِلَّت و شكست خواهيد كشاند. انشاء الله.

و بدانيد كه «ما وَدَّعَك رَبُّك و ما قَلي» (1) بدانيد كه «و لَسَوفَ يعطِيك رَبُّكَ فَتَرضَي (2)

انشاء الله.

با اين حال حوادث خونين و فاجعه بار غير نظاميان فلسطيني به خصوص كودكان مظلوم و معصوم، دلهايِ ما را غرق خون كرده است. حوادث ناشي از جنايتهايِ غاصبان فلسطين كه هر روز چندين بار


1- 1. سوره ي ضحي، آيه ي 3
2- 2. سوره ي ضحي، آيه يِ 5

ص: 211

از همه يِ كانالهايِ تلويزيوني ما پخش مي شود ملت ما را ماتمزده و عزادار ساخته است.

اَعظَمَ الله لَكُم الجَزاء وَ عَجَّل لَكُم النَّصر، بدانيد كه وعده يِ خدا راستست كه فرمود:

«وَ لَينْصُرَنَّ اللهُ مَنْ ينْصُرُهُ إِنَّ اللهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ»(1):

و فرمود:

«وَ مَن جاهَد فَانّما يجاهِدُ لِنَفسه ... »(2)

خيانتكاران عرب هم بدانند كه سرنوشت آنان بهتر از يهوديان جنگ احزاب نخواهد بود كه خداوند فرمود:

و اَنزَلَ الَّذين ظَاهَرُوهُم مِن اَهلِ الكِتَاب وَ مِن صَياصِيهم … (3)

ملتها با مردم و مجاهدان غزه اند. هر دولتي كه بر خلاف اين عمل كند فاصله يِ خود و ملّتش را عميقتر مي كند و سرنوشت چنين دولتهايي معلومست. آنها نيز اگر به فكر زندگي و آبروي خودند بايد سخن اميرالمؤمنين عليه السلام را به ياد آورند كه فرمود:

«المَوتُ في حَياتِكُم مَقهورين وَ الحَياةُ في مَوتِكم قاهِرين»(4)

به شما و مبارزان غزه و همه يِ مردم مظلوم و مقاوم شما درود مي فرستم و در كنار همه يِ تلاش هايي كه دولت جمهوري اسلامي ايران در حمايت از شما وظيفه يِ خود دانسته است، شب و روز هم شما را دعا مي كنم و صبر و نصرت را براي شما از خداوند عزيز قدير مسألت مي كنم.

و السلام عليكم و علي عبادالله الصالحين و رحمة الله و بركاته (5)

ريختن آبروي رژيم صهيونيستي و حاميانش، پس از پيروزي مقاومت فلسطين در غزه

دو ماه قبل از اين، يك پيروزي ديگر براي امَّت اسلام به وجود آمد و آن پيروزي مقاومت فلسطين بر دشمن صهيونيست در غزه بود، پيروزيِ بزرگ و درخشان. كدام پيروزي از اين بالاتر كه يك ارتش مجهز كه يك


1- 1. سوره ي حج. آيه ي 40
2- 2. سوره ي عنكبوت، آيه ي 6
3- 3. سوره ي احزاب، آيه ي 26
4- 4. نهج البلاغه، خطبه يِ 51
5- 5. پيام رهبر معظم انقلاب به اسماعيل هنيه نخست وزير دولت قانوني حماس 26/10/1387

ص: 212

روز توانسته بود سه تا ارتش بزرگ كشورها را در سالهايِ شصت و هفت تا هفتاد و سه يِ ميلادي شكست بدهد، بيست و دو روز تلاش كند و نتواند اين جوانهايِ مقاوم و اين مجاهدان مؤمن را در غزه وادار به عقب نشيني كند و آنها را شكست بدهد؟ ناكام، دست خالي مجبور شد برگردد،

علاوه بر اين كه در دنيا هم آبروي رژيم صهيونيستي و حاميانش و در رأس آنها آمريكا رفت؛ آبروشان بر خاك ريخت. اين پيروزيِ بزرگي براي مسلمانها بود؛ مسلمانها را به يك همدلي نزديك كرد. اينجا ديگر مسأله يِ شيعه و سنّي را نمي توانستند مطرح كنند. حالا آمده اند مسأله يِ قوميت را مطرح كرده اند؛ مسأله يِ عربيت و غيرعربيت؛ دعواي بين اين كه مسأله يِ فلسطين مختص به عربهاست و اصرار بر اين كه مختص به عربهاست، براي اين كه غيرعرب حقِّ ندارد در مسأله يِ فلسطين دخالت كند! چرا؟ مسأله يِ فلسطين، مسأله يِ اسلامي است؛ عرب و عجم ندارد. (1)

شكست اسرائيل در جنگ 33 و 22 روزه؛ شيب تند سقوط

از جمله يِ اين حوادث مهم، شكست شگفت آور نظامِي و سياسي اسرائيل در برابر مقاومت اسلامي در جنگ 33 روزه يِ لبنان در سال 1427 هجر يقمري و ناكامي خفت آور رژيم صهيونيستي در جنگ 22 روزه يِ جنايتكارانه اش با مردم و دولت قانوني فلسطين در غزه است. اكنون رژيم غاصب كه چند دهه با ارتش و تسليحات خود و با پشتيباني نظامِي و سياسي امريكا، چهره اي مهيب و شكست ناپذير نشان مي داد، دو بار از نيروهايِ مقاومت كه با اتكاء به خدا و مردم، بيش از اتكاء به سلاح و تجهيزات مي جنگيدند، شكست خورده و با وجود تمرينها و آماده سازيهايِ نظامِي و سازمانهايِ عريض و طويل اطّلاعاتي و حمايت بي دريغ امريكا و بعضي دولتهايِ غربي و همدستي برخي منافقان جهان اسلام، انحلال و شيب تند سقوط و عدم كفايت خود در برابر موج نيرومند بيداري اسلامي


1- 1. بيانات در ديدار جمعي از مسؤولان در سالروز ولادت حضرت رسول اعظم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم 25/12/1387

ص: 213

را ظاهر ساخته است. (1)

شِدَّت عمل دشمن؛ نشانه ي ضعف و ب يتدبيري

شِدَّت عمل دشمن غالباً نشانه يِ ضعف و بي تدبيري اوست. به صحنه يِ فلسطين و به ويژه غزه بنگريد. حركات بي رحمانه و دژخيمانه يِ دشمن در غزه كه نظير آن در تاريخ ظلمهايِ بشري كمتر ديده شده است، نشانه يِ ضعف او در فائق آمدن بر اراده ي مستحكم آن مردان و زنان و جوانان و كودكاني است كه با دست خالي، در برابر رژيم غاصب و پشتيبانش يعني ابرقدرت امريكا ايستاده و خواسته يِ آنها را كه رويگرداني از دولت حماس است زير پايِ خود افكنده اند. درود خدا بر آن ملت مقاوم و بزرگ. مردم غزه و حكومت حماس اين آيات جاودانه يِ قرآن را معني كردند:

وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَي ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الأَمْوالِ وَ الأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لَِّلهِ وَ إِنَّا إِلَيهِ راجِعُونَ أُولئِكَ عَلَيهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ (2)

و

لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذي كَثِيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ (3)

پيروز نهائي در اين كارزار حق و باطل، جز حق نيست و اين ملت مظلوم و صبور فلسطين است كه سرانجام بر دشمن پيروز خواهد شد

وَ كانَ اللهُ قَوِيا عَزِيزاً (4)

همين امروز هم علاوه بر ناكامي در شكستن مقاومت فلسطينيان، در عرصه يِ سياسي با دروغ درآمدن داعيه هايِ آزاديطلبي و دموكراسي خواهي و شعار حقوق بشر، شكست سختي بر آبروي رژيم امريكا و بيشتر رژيمهايِ اروپايي وارد آمده است كه به اين زودي قابل جبران نخواهد بود. رژيم


1- 1. بيانات در چهارمين كنفرانس حمايت از ملت فلسطين 14/12/1387
2- 2. سوره ي بقره، آيه ي 155
3- 3. سوره ي آل عمران، آيه ي 186
4- 4. سوره ي احزاب، آيه ي 25

ص: 214

بي آبروي صهيونيستي از هميشه رو سياهتر و برخي رژيمهايِ عربي نيز در اين امتحان عجيب، بازنده يِ تتمه يِ آبروي نداشته يِ خودند.

وَ سَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَ مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ (1) - (2).


1- 1. سوره ي شعراء، آيه ي 227
2- 2. پيام رهبر معظم انقلاب به كنگره يِ عظيم حج 17/09/1387

ص: 215

بخش سوم: مسؤوليتها

اشاره

ص: 216

ص: 217

فصل اول: مسؤوليت مردم فلسطين

وظيفه ي فلسطينيان

راه اوَّل (1) ادامه يِ انتفاضه، ايستادگي مردم فلسطينست كه بحمدالله تاكنون ايستاده اند. اوج اين ايستادگي، همين عمليات استشهادي است. اين كه يك مرد، يك جوان، يك پسر و يك دختر حاضر مي شود براي منافع و مصالح ملت و دينش جان خود را فدا كند، اوج افتخار و شجاعت و شهامتست. اين همان چيزي است كه دشمن از آن مي ترسد. لذا شما ملاحظه كرديد، از رئيس جمهور امريكا گرفته تا همه يِ كساني كه در سراسر دنيا در خط امريكا كار مي كنند و حرف مي زنند، سعي كردند با شماتت و ملامت و فلسفه بافي، عمليات استشهادي را متوقّف كنند.

نه؛ عمليات استشهادي اوج عظمت يك ملت و اوج حماسه است. آنجايي كه يك نيروي نظامي با كمال فداكاري از ميهن خود دفاع مي كند، مگر عمليات استشهادي نيست؟ آنجايي كه يك ارتش ظالم و ستمگر به يك كشور تجاوز مي كند و مردم آن كشور در مقابل آن ارتش مي ايستند، مگر آنجا عمليات استشهادي نيست؟ كيست كه بتواند چنين كاري را محكوم كند؟ كيست كه بتواند از عظمت و ارزش اين كار در


1- 1. راه دوُّم در صفحه يِ 296 آمده است

ص: 218

چشم انسانهايِ باوجدان و باانصاف بكاهد؟ عمليات استشهادي، اوج عظمت آنهاست. حالا عِدِّه اي بنشينند براي خودشان بگويند و بنويسند و ملَّتي را كه پنجاه سالست به خاطر كوتاهي گذشتگانش و به خاطر عدم توجّه نسل قبلي خودش به منافع بلند مدّت، الان مجبورست با جان خود به ميدان بيايد تا حقوق خود را زنده كند، ملامت كنند؛، مگر اين در حال آن ملت تأثير دارد؟ ملت فلسطين، زنده و بيدارست و پيش مي رود. (1)

وظيفه ي فلسطينيان؛ حفظ وحدت

وحدت دروني مردم فلسطين و جريانات مختلف فلسطيني يك نكته يِ اساسي است. هر چيزي كه موجب انحراف مسير و عدم توجّه به دشمن اصلي شود، يقيناً در خدمت آرمان فلسطين نخواهد بود. الْحَمْدُ لِلَّه فلسطينيها در طول اين پنجاه سال از اين امتحان سر بلند بيرون آمده و پختگي خود را نشان داده اند. ديديم كه همه يِ تلاش هايِ اسرائيل براي دامن زدن به اختلافات مجاهدين، ناكام ماند و تمامي جريانهايِ اصيل و جنبشهايِ مجاهد و مبارز، عليٰ رغم گرايشهايِ متفاوت، با صبر انقلابي مانع از تحقّق خواسته يِ دشمن شدند. از اين، پس نيز بايد چنين باشد. (2)

لزوم حفظ هوشياري و اتِّحاد

همه يِ ملتها بايد هوشيار باشند. ملت ما، ملت لبنان و ملت فلسطين بايد به هوش باشند. ملتهايِ عربي منطقه، ملت عراق و ديگر ملتهايِ مسلمان هم بايد به هوش باشند؛ مواظب باشند اينها حركتي در جهت موفقيت نقشه هايِ خائنانه يِ جديد امريكا و صهيونيسم انجام ندهند. آنچه كه امروز براي دولت امريكا و رژيم اسرائيل به عنوان يك موفقيت محسوب شود، به زيان همه يِ كشورهايِ اسلامي است. اينطور نيست كه بگوييم: بعضي ضرر مي كنند و بعضي سود مي برند؛ ابدا. آنچه كه متجاوزان، غارتگران و طمع ورزان به اين


1- 1. بيانات در ديدار گروه كثيري از كارگران و معلمان به مناسبت روز كارگر و هفته يِ معلم 11/02/1381
2- 2. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380

ص: 219

منطقه را خوشحال كند، همه يِ ملتهايِ اين منطقه را غمگين و متأثر خواهد ساخت. اگر در كوتاه مدّت هم به آن توجُّه نكنند، در ميان مدّت يقيناً دچار آن خواهند شد. كشورها مراقب باشند و اتِّحاد خودشان را حفظ كنند. در داخل ملتها، اتِّحاد ملّي را بايد حفظ كنند. برادران فلسطيني از جناحها و گروه هايِ مختلف بدانند كه اتِّحاد آنها امروز از همه يِ عوامل پيروزيشان مهمترست. مبادا به خواست دشمن - كه مي خواهد بين گروه هايِ فلسطيني اختلاف بيندازد - با هم اختلاف كنند و از نقش هايِ كه دشمنان براي آنها كشيده اند، غفلت كنند. (1)

وظيفه ي مردم فلسطين؛ مقاومت

به برادران عزيز فلسطينيمان كه در آنجا با زحمات مواجه هستند، عرض مي كنيم: اگر مقاومت و صبر كنيد، هم ثواب ال_ٰهي و هم پيروزي را به دست خواهيد آورد. پيروزي هميشه با صبر و با حركت در راه خدا همراهست؛ ترديدي در اين نيست. بنا بر اين؛ «وَ لَينْصُرَنَ اللهُ مَنْ ينْصُرُهُ إِنَ اللهَ لَقَوِيٌ عَزِيزٌ (2)» پيروزي وجود خواهد داشت؛ منتها بايد صبر كنند و تحمّل داشته باشند. (3) محور اين مبارزه يِ حساس و خطير، ملت مظلوم و شجاع فلسطينست، كه مصائب را با همه يِ وجود درك كرده و اكنون به بركت تمسُّك به اسلام، با مبارزه يِ جانانه يِ خود در داخل وطن غصب شده، خطري عظيم براي دشمن آفريده است.

توطئه يِ بزرگ استكباري بر آنست كه اين مبارزه را خاموش كند؛ امّا به حول و قوه يِ ال_ٰهي و به همَّت فلسطينيان شجاع و به كمك ملتها و دولتهايِ مسلمان، اين شعله بايد روز به روز برافروخته تر گردد، تا همه يِ بناي پوشالي دشمن را در كام خود فرو برد و اين خواهد شد و نصرت ال_ٰهي بر آنان نازل خواهد گشت وَ لَينْصُرَنَ اللهُ مَنْ ينْصُرُهُ إِنَ اللهَ لَقَوِيٌ»؛


1- 1. خطبه هايِ نماز عيد سعيد فطر به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامي 02/08/1385
2- 2. سوره ي حج. آيه ي 40
3- 3. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 25/09/1379

ص: 220

عَزِيزٌ (1). -(2).

وظيفه يِ فلسطينيان؛ مقاومت و حفظ وحدت

من به برادران و خواهران فلسطيني عرض مي كنم: جهادتان را ادامه دهيد. ايستادگيتان را ادامه دهيد. بدانيد هيچ ملَّتي جز به وسيله يِ ايستادگي و مبارزه نمي تواند شرف خود و هويت خود و استقلال خود را به دست آورد. به هيچ ملَّتي، دشمن با التماس چيزي نخواهد داد. هيچ ملَّتي به خاطر ضعيف بودن و گردن كج كردن در مقابل دشمن، به چيزي نمي رسد. هر ملَّتي كه در دنيا به جايي رسيده است، به خاطر عزم و اراده و ايستادگي و سينه سپر كردن و سر را بالا نگهداشتن رسيده است. بعضي از ملتها اين توان را ندارند؛ امّا آن ملَّتي كه به اسلام معتقدست، آن ملَّتي كه به قرآن معتقدست، آن

ملَّتي كه به وعده يِ خدا معتقدست، آن ملَّتي كه معتقدست - «لَينْصُرَنَ اللهُ مَنْ ينْصُرُهُ»(3) هر كه خدا و دين خدا را ياري كند، خدا با تأكيد او را ياري خواهد كرد - اين توانايي را دارد.

توصيه يِ ديگر من، اينست كه امروز همه يِ همّت دشمن، اينست كه ميان صفوف فلسطيني اختلاف بيندازد. حتّيٰ آن عناصر خائن فلسطيني هم كه با دشمن همكاري مي كنند، همّتشان ايجاد اختلافست. تسليم اين توطئه يِ دشمن نشويد. عناصر حماس، جهاد اسلامي، فتح - جوانان فتح كه تازه وارد اين ميدان شده اند - اين ميدان را رها نكنند و همه با هم باشند. رئيسان و سركردگاني كه به نفع دشمن حرف بزنند و دستور بدهند، دستورشان گوش كردني نيست. آحاد ملت فلسطين بر محور عناصر با اخلاص و مؤمن و فداكار جمع شوند. ملت فلسطين - كه امروز چشم دنياي اسلام متوجّه به اوست - بداند كه دلهايِ امّت اسلامي او را تحسين و براي او دعا مي كند؛


1- 1. سوره يِ حج. آيه يِ 40
2- 2. پيام به ملتهايِ مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشورهايِ اسلامي، به منظور بسيج نيروهايِ عظيم كشورهايِ اسلامي براي مقابله با توطئه هايِ خباثت آميز امريكا و اسرائيل در كنفرانس مادريد 25/07/1370
3- 3. سوره ي حج. آيه ي 40

ص: 221

و اگر براي كمك راه باز بود، امروز امّت اسلامي كمكهايِ خود را روانه مي كرد؛ چه دولتها موافق و مايل مي بودند و چه نمي بودند. امّت اسلام از فلسطين نمي گذرد، از ملت فلسطين نمي گذرد، از جوانان فلسطين چشم نمي پوشد. (1)

هدف دشمنان؛ ايجاد تفرقه در فلسطين

امروز دشمنان در عراق، در فلسطين، در لبنان و در هر نقطه از جهان اسلام كه بتوانند آتش افروزي مي كنند و با بهانه هايِ گوناگون مذهبي و قومِي و حزبي و غيره مسلمانان را به صف آرايي در برابر يكديگر و برادركشي تحريك مي نمايند. مسلمانان نبايد به آنها در اين هدف ننگين و خطرناك كمك كنند. (2)

ايستادگي، تنها راه پيروزي

همان كه عرض كرديم، اين پيروزي [پيروزي حزب الله در جنگ 33 روزه] از يك طرف و شكست از يك طرف، يك حادثه يِ بزرگ بود و عبرتهايي هم با خودش دارد كه ملتها - چه دشمنان بخواهند، چه نخواهند - از اين عبرتها استفاده خواهند كرد؛ يعني ملت فلسطين، ملت عراق، ايران و ملتهايِ ديگر، همه به چشم خودشان ديدند كه راه مقاومت و ايستادگي، تنها راه پيروزي است؛ راه ديگري وجود ندارد؛ ولو مقاومت كننده يك گروه كوچك باشد؛ ولو آن قدرتي كه در مقابل آن مقاومت مي شود، ارتش درجه يِ يك دنيا باشد و از طرف امريكا هم حمايت بشود. هر چه باشد، اين يك راز و سنّت ال_ٰهي است.

ايستادگي وسيله يِ پيروزي است، منتها كساني كه مقاومت مي كنند، بايد از خطرات مقاومت نترسند. اگر ترسيدند، در مقاومتشان اختلال پيدا خواهد شد و پيروزي به دست نخواهد آمد و اين، آفت اغلب ملتها و جماعات


1- 1. سخنراني در اجتماع بزرگ بسيجيان شركت كننده در اردوي فرهنگي، رزمي ياران امام علي عَلَيْه السَّلَام 29/07/1379
2- 2. پيام رهبر معظم انقلاب در محكوميت هتك حرمت حرمين عسكريين 24/03/1386

ص: 222

است، كه وسط راه دچار ترس مي شوند. اگر آن گروه، ملت و جماعتي كه مي خواهد مقاومت كند، از فقدان لذايذ زندگي، از فقدان حيات و از فقدان راحتي نترسد و ناراحت و آشفته نشود و پيش برود، بدون ترديد مقاومت با پيروزي همراهست.

اين مقاومت وقتي با ايمان باشد، ادامه پيدا خواهد كرد. لذا مي گوييم و هميشه گفتيم: كه ايمان ِ همراه با مقاومت، به دنبالش پيروزي است. مراد ما فقط ايمان ديني هم نيست؛ ايمان به هر اصلي. البته اگر ايمان ديني باشد، آن وقت خداي متعال وعده كرده است كه همه يِ قوانين طبيعت و تاريخ در خدمت اين مقاومان قرار خواهد گرفت «من كان يريد العاجلة عجلنا له فيها و نشاء لمن نريد (1)؛ اين مربوط به كساني است كه دنيا را مي خواهند، نيتشان دنيايي است؛ امّا اراده دارند، مي خواهند و خدا مي دهد و كسي كه اراده ي دين دارد، همينطورست «كلّاً نمد، هؤلاء و هؤلاء». (2) اين سنّت ال_ٰهي است. (3)

لزوم روي آوردن فلسطينيان از مشت و سنگ به سلاحهايِ آتشين

گذشت آن روزي كه صهيونيستها در مقابل وحشيگريهايِ خودشان نسبت به ملت فلسطين عكس العملي دريافت نكنند. امروز اگر ضرب هايِ مي زنند، ضرب هايِ هم از طرف ملت فلسطين به آنها زده خواهد شد. امروز اگر دولت غاصب احساس مي كند كه در مقابل مردم فلسطين بايد ص ف آرايي كند، مردم فلسطين هم احساس مي كنند كه در مقابل او بايد صف آرايي كنند. من نمي دانم چه موقع اين اتِّفاق خواهد افتاد؛ امّا شك ندارم كه ملت فلسطين هميشه به سنگ و مشت اكتفا نخواهد كرد؛ ملت فلسطين ناگزير خواهد شد از وجود خود، از شرف خود، از هستي خود، از باقي ماندن در خانه يِ خود - ولو با سلاحهايِ آتشين - دفاع كند. (4)


1- 1. سوره ي اسراء. آيه 18
2- 2. سوره ي اسراء. آيه 20
3- 3. خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامي 21/07/1385
4- 4. بيانات در اجتماع بزرگ مردم اراك 24/08/1379

ص: 223

فصل دوُّم: مسؤوليت امَّت اسلامي

اشاره

مقبول نبودن عذر دولتهايِ مسلمان در بي تفاوتي نسبت به فلسطين امروزه، هيچ عذري از دولتهايِ مسلمان در بي تفاوتي نسبت به مسأله يِ فلسطين پذيرفته نيست. دولت غاصب، وحشيگري و ددمنشي را به اعلي درجه رسانده و ثابت كرده است كه در راه هدفهايِ توسعه طلبانه و خطرناك خود، آماده يِ دست زدن به هر جنايتي است. قيام اسلامي ملت فلسطين نيز حُجّت را بر همه تمام مي كند و نشان مي دهد كه عليٰ رغم فشارهايِ همه جانبه يِ دشمن و غدر و خيانت مُدَّعِيان دوستي، نهال مقاومت نخشكيده، بلكه ريشه دار و پُربار نيز شده است.

لذا بر همه يِ ملتها و دولتها واجبست كه مسأله يِ اسلامي فلسطين را صادقانه در زمره يِ مسائل درجه اوَّل خود دانسته و به قدر وسع خود به آن كمك كنند. (1) افزايش سير حمايتهايِ مادّي و معنوي و سياسي از حركتهايِ جهادي امروز سير حمايتهايِ مادّي و معنوي و سياسي از حركتهايِ جهادي و انتفاضه رو به گسترش است. امروز صداي مُدَّعِيان دروغين حقوق بشر بي اثر


1- 1. پيام به مناسبت روز جهاني قدس 24/01/1369

ص: 224

گرديده و طبل رسوايي حاميان اسرائيل به صدا در آمده و ماهيت مزورانه يِ آنان برملا گرديده است تا جايي كه بسياري از آنان نمي توانند از محكوم كردن اين جنايات خودداري كنند. (1)

اركان مقاومت

راه نجات، فقط ايستادگي و مقاومتست، با توحيد كلمه يِ فلسطينيان و كلمه يِ توحيد كه ذخيره يِ بي پايان حركت جهادي است. اركان اين مقاومت، از سويي گروه هايِ مجاهد فلسطيني و آحاد مردم مؤمن و مقاوم فلسطين در داخل و خارج آن كشورند و از سويي ديگر، دولتها و ملتهايِ مسلمان در سراسر جهان، به ويژه عالمان ديني و روشنفكران و نخبگان سياسي و دانشگاهيان.

اگر اين دو ركن مستحكم در جاي خود قرار گيرند، بي شك وجدانه اي بيدار و دلها و انديشه هايي كه افسون تبليغات امپراتوري خبري استكبار و صهيونيزم، آنها را مسخ نكرده، در هر نقطه يِ عالَم به ياري ذيحق و مظلوم خواهند شتافت و دستگاه استكبار را در برابر طوفاني از انديشه و احساس و عمل قرار خواهند داد.

نمونه يِ اين حقيقت را در طول روزهايِ اخير مقاومت پرشكوه غزه همه ديديم. گريه يِ رئيس غربي يك سازمان خدماتي بين المللي در برابر دوربين رسانه ها، اظهارات همدردانه فعالان سازمانهايِ بشردوستانه، تظاهرات بزرگ و صميمي مردم در قلب پايتختهايِ اروپايي و شهرهايِ امريكا، اقدام شجاعانه يِ رؤساي چنددولت در امريكاي لاتين، همه و همه نشانه يِ آنست كه دنياي غيرمسلمان نيز هنوز به دست نيروهايِ شر آفرين و فساد آفرين كه نام قرآني آنها شيطانست به طور كامل تسخير نشده و هنوز ميدان براي جولان حقيقت، بازست.

آري! مقاومت و صبر مجاهدان و مردم فلسطين و حمايت و كمك همه جانبه به آنان از سراسر كشورهايِ اسلامي خواهد توانست طلسم شيطاني


1- 1. پيام به مردم فلسطين 13/07/1379

ص: 225

غصب فلسطين را بشكند. انرژي عظيم امَّت اسلامي مي تواند مشكلات جهان اسلام و از جمله، مشكل حاد و فوري فلسطين را حل كند. (1)

وظيفه يِ همه مسلمين و وجدانه اي آگاه

اكنون خطاب من به شما برادران و خواهران مسلمانست در سراسر جهان و نيز به همه يِ وجدانه اي بيدار از هر كشور و ملت. همَّت كنيد و طلسم مصونيت جنايتكاران صهيونيست را بشكنيد. سران سياسي و نظامي رژيم غاصب را كه در فاجعه يِ غزه نق ش آفرين بودند به پايِ ميز محاكمه بكشانيد و به مجازاتي كه عدل و عقل حكم مي كند برسانيد. اين اَوَّلين قدمي است كه بايد برداشته شود. سران سياسي و نظامي رژيم غاصب بايد محاكمه شوند. اگر جنايتكار مجازات شود، راه جنايت براي آنان كه انگيزه و جنون آن را دارند ناهموار خواهد شد.

آزاد گذاشتن عاملان جنايتهايِ بزرگ، خود عامل و مشوق جنايتهايِ ديگرست. اگر امَّت اسلامي، پس از جنگ 33 روزه يِ لبنان و آن فاجعه آفرينيهايِ دهشتناك، مجازات صهيونيستهايِ فاجعه آفرين را به جد مطالبه مي كرد، اگر اين مطالبه يِ بحق، پس از به خاك و خون كشيدن كاروانهايِ عروسي در افغانستان و پس از جنايات «بل كواتر» در عراق و پس از رسواييهايِ سربازان امريكايي در ابوغريب و غير آن صورت مي گرفت، امروز ما شاهد كربلاي غزه نمي بوديم.

ما دولتها و ملتهايِ مسلمان در آن قضايا وظيفه اي را كه قانون عقل و عدل بدان حكم مي كرد انجام نداديم و نتيجه آن چيزي است كه امروز شاهد آنيم. (2)

كمك به مردم فلسطين و حمايت كامل از آنان؛ واجب كفايي بر همه يِ مسلمانان كمك همه جانبه به مردم فلسطين و حمايت كامل از آنان واجب كفايي بر همه يِ مسلمانانست. دولتهايي كه به جمهوري اسلامي ايران و برخي


1- 1. بيانات در چهارمين كنفرانس حمايت از ملت فلسطين 14/12/1387
2- 2. همان

ص: 226

ديگر از كشورهايِ مسلمان به خاطر كمك به فلسطين خرده مي گيرند، خود متحمل اين كمك و حمايت شوند تا تكليف اسلامي از ديگران ساقط شود و اگر همَّت و توان و شجاعت آن را ندارند، بهترست به جاي خرده گيري و كارشكني، قدرشناسِ اقدامات مسؤولانه و شجاعانه يِ ديگران باشند. (1) كمك معنوي، بالاتر از كمك مادّي بالاتر از كمك مادّي، كمك معنوي است؛ چرا كه فلسطينيان احساس مي كنند دل ملتها با آنهاست.

اين تظاهراتي كه اين روزها در دنياي اسلام اتّفاق افتاد خيلي با ارزش بود. اين حركتي كه امروز شما مي خواهيد بكنيد و تا ميدان فلسطين و مقابل سفارت فلسطين راهپيمايي كنيد، بسيار كار با ارزشي است. اينها خيلي ارزش دارد؛ اينها خبرش منعكس مي شود و مردم مظلوم فلسطين احساس مي كنند كه ملتها پشت سرشان هستند.

البته ملت ما بحمدالله در اين زمينه ها هيچ وقت كم نگذاشته است؛ هر وقت كه براي اين قضيه فرا خوانده شده، حضور پيدا كرده و اعلام موضع كرده است و بالاخره مجامع جهاني و سازمان ملل بايد فعّال شوند. اين مجامع حقوق بشر كه هميشه يا غالباً در خدمت هدفهايِ استكبار ياند، ولو يك بار هم شده، برخلاف خواسته يِ دستگاه هايِ استكباري، به نفع ملتها وارد شوند؛ افكار عمومي را در دنيا به خودشان متوجّه كنند، ظالم و متجاوز را محكوم و ملت مظلوم فلسطين را تأييد كنند. اگر اين فشارها انجام گيرد، طرح ايران در مورد فلسطين عملي خواهد بود و متجاوز مجبور خواهد شد.

اگر دولتهايِ عربي، دولتهايِ اسلامي، ملتهايِ مسلمان و مجامع جهاني، همه در اين راه فعّال شوند، آن كار، عملي است. هر كس كه در اين زمينه كوتاهي كند، مسلّماً در نظر ملتها، در نظر تاريخ و بالاتر از همه در پيشگاه خداوند متعال مؤاخذ و مسؤولست. همه وظيفه داريم. (2)


1- 1. بيانات در چهارمين كنفرانس حمايت از ملت فلسطين 14/12/1387
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 16/01/1381

ص: 227

وظيفه ي مسلمين و همه ي انسانها؛ حمايت مالي

البته اين يكي از راه هايِ كمكست و راه بسيار مؤثّري است. راه هايِ كمك ديگري هم وجود دارد؛ ملتها كمكهايِ مالي كنند. همانطور كه در نماز جمعه به مردم خودمان و ديگر ملتها عرض كرديم، بايد كمك كنند. بايد از اين مردم مظلومي كه از وطن خود، از دين خود، از بيت المقدّس و از هويت يك ملت اسلامي دفاع مي كنند و مي خواهند تداوم نفوذ استكبار را در اين منطقه قطع كنند، دفاع كرد. دولتهايي هم كه همسايه يِ فلسطينند، همچنين نيروهايِ مردمِي و مقاومتها و ديگران، بايد دفاع كنند و دفاع هم مي كنند. هر كس بتواند به آنها كمك كند، بايد اين كار را بكند؛ اين وظيفه يِ همه است. (1)

همه يِ ملتها هم مي توانند در اثرگذاري بر اين قضيه تأثير داشته باشند و در آن شركت كنند. همه يِ ملتهايِ مسلمان مي توانند كمك كنند. كمك مالي به فلسطينيها، مخصوص به دولتها نيست كه فلان دولت بگويد: «آقا! من ده ميليون دلار، بيست ميليون دلار، پنجاه ميليون دلار داده ام» معلوم هم نيست كجا داده اند، چه طوري داده اند، به كي داده اند.

امروز ملت فلسطين محتاج غذاست، محتاج داروست. ملت فلسطين گدا نيست، آقاست؛ امّا زير سلطه يِ دشمنست. همه موظّفند به آن كمك كنند. فرض بفرماييد اگر در همه يِ دنياي اسلام - در كشور ما و كشورهايِ ديگر - هر فردي از افراد مردم فقط هزار تومان به مردم فلسطين كمك كند، ببينيد چه اتّفاقي مي افتد! يك ميليارد هزار تومان، چه تأثيري در مردم فلسطين و زندگي مردم فلسطين مي گذارد! هر خانواده ايِ به عدد افراد خانواده، هر كدام هزار تومان، در اين كار خير سهيم شود - حدّاقلش، اينست؛ هر كس هم خواست بيشتر بدهد، بيشتر بدهد - و اين را به ملت فلسطين برسانند.

برايشان آذوقه، دارو، امكانات و هر چه كه براي ايستادگي و مقاومت لازم دارند، تهيّه كنند و بفرستند. اين كار را ملتها مي توانند بكنند؛ ديگر احتياج نباشد كه فلان دولت بگويد من فلان قدر مي دهم حالا چقدر مي دهد، چه طور مي دهد، آيا مي دهد يا نمي دهد؛


1- 1. بيانات در ديدار گروه كثيري از كارگران و معلمان به مناسبت روز كارگر و هفته يِ معلم 11/02/1381

ص: 228

بعد هم مورد تهديد قدرتي قرار گيرد. ملتها در اين جهت سهيم شوند؛ با ملتها چه كار مي توانند بكنند؟! در كشور ما اگر مردم دوست داشته باشند اين كار را بكنند، مي توانند همين هزار تومانها را در همين مراكز امدادي مثل هلال احمر و كميته ي امداد و اين مجامع امدادي كه هست جمع كنند. اين ثروت هنگفتي مي شود و مي تواند كمكي به مردم فلسطين باشد. (1)

وظيفه ي همه؛ پاسخ به فرياد كمك خواهي فلسطينيان

دفاع از ملت مظلوم فلسطين و قيام شجاعانه و مظلومانه يِ آنان، وظيفه يِ اسلامي همه يِ ماست. امروز يك ملت مسلمان با چهره يِ خو ن آلود، از وسط ميدان نبرد، امَّت اسلامي را به ياري مي طلبد. من فرياد آن زن فلسطيني را كه در مقابل دوربين خبرنگار با صداي گرفته يِ خود فرياد مي زد يا للمسلمين … از ياد نمي برم.

همه يِ مسلمانان و اعراب بايد از مشروعيت مبارزات مردم فلسطين حمايت كنند. در مجامع بين المللي بايد اين نكته مورد تأكيد قرار گيرد كه مردم بي دفاعي كه حقوق آنان سلب شده و تحت اشغال قرار گرفته اند، حقِّ دارند براي احقاق حقوق خود مبارزه كنند. لذا استمرار انتفاضه و مقاومت مردم فلسطين حقِّ مشروع آنانست و قوانين بين المللي نيز آن را محترم شمرده است. هر چند كه متأسّفانه اين قوانين معمولاً در جهت خواسته يِ استكبار و قدرتهايِ جهاني تفسير مي شود. (2)

وظيفه ي مسلمين

آنچه كه امروز حرف و مسأله يِ ماست، اينست: مسأله يِ فلسطين از لحاظ اسلامي براي همه يِ مسلمانان - از جمله براي ما - يك مسأله يِ اساسي و يك فريضه است. همه يِ علماي شيعه، سنّي، گذشته و قدما، تصريح دارند كه اگر بخشي از ميهن اسلامي در تصرّف دشمنان اسلام قرار گرفت، اينجا وظيفه يِ همه است كه دفاع كنند، تا بتوانند سرزمينهايِ غصب


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 16/01/1381
2- 2. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380

ص: 229

شده را برگردانند. هر كس هر طور مي تواند، به هر كيفيَّتي كه مي تواند، در قبال مسأله يِ فلسطين وظيفه دارد.

اوّلاً از جهت اسلامي وظيفه دارد. زمين، زمين اسلامي است؛ در تصرّف دشمنان اسلامست و بايد برگردانده شود.

ثانياً هشت ميليون مسلمان، بعضي آواره اند و بعضي در داخل سرزمينهايِ اشغالي وضعشان از آواره بدترست. نه جرأت دارند رفت و آمد معمولي خودشان را بكنند؛ نه اجازه دارند حرف خودشان را بزنند؛ نه اجازه دارند نماينده اي در ادراره يِ كشور خودشان داشته باشند؛ در موارد زيادي جلوِ نمازخواندنشان هم گرفته مي شود. مسجدالاقصي را كه قبله يِ مسلمانانست، تهديد كردند؛ در سالها پيش يك روز آن را آتش زدند؛ بعد هم كه به اصطلاح به حفّاري آنجا پرداخته اند و كارهايِ خلاف انجام مي دهند و مي خواهند اصلاً مسجدالاقصي - قبله يِ مسلمانان - را از شكل اسلامي خارج كنند. از جنبه يِ اسلامي، همه يِ اينها براي مسلمان وظيفه آورست. هيچ مسلماني نمي تواند شانه يِ خودش را از زير بار اين وظيفه خالي كند. هر مقدار كه مي تواند، بايد به وظيفه اش عمل كند. (1)

علاج به دست مسلمانان

علاج واقعي اين خطر به دست مسلمينست. آنان مي توانند با كمكهايِ حقيقي به مبارزين مسلمان، قيام داخل كشور فلسطين را قويتر و كوبنده تر سازند و نيز مي توانند به طرق گوناگون نگذارند كه دولتهايِ منطقه به پيروي از خواست و تحميل امريكا، تن به سازش با اسرائيل دهند. اقدامهايِ فداكارانه و جوانمردانه يِ مسلمانان سر بلند لبنان، كه بارها صهيونيستهايِ قلدر و حاميانشان را در موضع ضعف و انفعال قرار داده، گواه صادقي است بر اين كه ملتها و جوانان مؤمن قادرند بسياري از كارهايِ بزرگ را انجام دهند. (2)


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378
2- 2. پيام به حجاج بيت الله الحرام 26/03/1370

ص: 230

وظيفه يِ مسلمين؛ حمايت و تجهيز مبارزان

اين، وظيفه يِ ماست. اين، وظيفه يِ همه يِ كشورهايِ اسلامي است. مسأله يِ فلسطين، فقط متعلق به عربها و همسايه هايِ فلسطين نيست؛ تمام مسلمين عالم در هر جاي دنيا كه هستند، نسبت به قضيه يِ فلسطين بايد احساس مسؤوليت كنند. كساني كه در داخل و يا از خارج، واقعاً با حكومت غاصب صهيونيستي مي جنگند - نه مُدَّعِيان آزاديخواهي كه دستشان در دست امريكا و دشمنان اسلامست - بايد از طرف ملت و دولت ما و ملتها و دولتهايِ مسلمان ديگر، با پول و سلاح و تبليغات كمك بشوند. هر طوري كه امروز ممكنست، بايد كمك بشوند.

ما چون خودمان با فلسطين همسايه نيستيم تا مبارزه يِ رؤيارويي با اشغالگران بكنيم و ديگراني كه يا همسايه نيستند، يا به هر دليلي تواناييش را ندارند، بايد مبارزان را تجهيز كنند. اين، يك وظيفه يِ شرعي و حتمي براي همه يِ مسلمانانست. تا اين وظيفه انجام نگيرد، مسأله يِ فلسطين حل نخواهد شد و اگر انجام بگيرد، قطعاً صهيونيستها و پشتيبانانشان شكست خواهند خورد.

(1)

افكار عمومي دنياي اسلام هم بداند: امريكا و دولتهايِ مستكبر نمي توانند از موضع دلسوز و خيرخواه و ميانجي وارد قضاياي كشورهايِ ما شوند. موضع آنها، موضع دشمني و حمايت از ظالم و متجاوزست. وظيفه يِ ما تمام نمي شود. اين وظيفه، وظيفه اي ماندني و به عهده يِ همه است. بايد ملت مسلمان فلسطين را تجهيز كنند، به او كمك كنند و به او دلگرمي دهند تا بتواند جهاد شجاعانه يِ خود را دنبال كند. البته به شما بگويم: امروز ملت فلسطين با مقاومت و ايستادگي و شجاعت و خستگي ناپذيري خود ثابت كرده است كه خون در مقابل شمشير مي تواند بايستد و انشاء الله ثابت خواهد كرد كه خون بر شمشير پيروزست. (2)


1- 1. سخنراني در ديدار گروهي از آزادگان، جمعي از خانواده هايِ معظم شهدا و جانبازان، مسؤولان اجرايي و نمايندگان مجلس شوراي اسلامِي و ائمه يِ جمعه يِ استان هايِ كرمانشاه، يزد و چهارمحال و بختياري و گروهي از مردم شهرهايِ گرگان، گنبد، محلات، گتوند، شوشتر، سپيدان، تهران، شيراز و جهرم 02/08/1369
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز عيد سعيد فطر 25/09/1380

ص: 231

كمكهايِ سياسي، مالي، بين المللي

لذا امروز همه يِ مسلمانها وظيفه دارند. اين وظيفه چيست؟ اين وظيفه عبارتست از كمك. كمك چگونه است؟ اين البته شكلهايِ مختلفي دارد؛ كمكهايِ سياسي، كمكهايِ مالي، كمكهايِ بين المللي؛ انواع و اقسام كمكها را مي شود به آنها كرد. اين بايستي در مجامع بالاي دنياي اسلام تصميم گيري شود. اين بايد در بين مسؤولان و مقتدران دنياي اسلام رويش تصميم گيري شود. اگر آنها تصميم گيري نكردند، آن وقت ملتهايِ مسلمان احساس خواهند كرد كه وظيفه يِ مستقيم متوجّه آنهاست.

كمك مسلمانان به فلسطين؛ عمل به قرآن

اگر مسلمانها به آنها كمك كنند - كه اين وظيفه يِ قرآني همه است - يقيناً اين راه كوتاه خواهد شد. اگر مسلمانها هم كمك نكنند، خود آنها مقاومت و ايستادگي كنند، باز هم پيروز خواهند شد؛ منتها پيروزي در حال غربت و تنهايي سخت ترست؛ مثل ملت ما كه تنها ايستادگي كرد و شرق و غرب با او مخالفت كردند.

در جنگ تحميلي عليه ما، همه يِ مراكز قدرت عليه ما شدند. ما غريبانه مقاومت كرديم؛ غربت را تحمُّل كرديم؛ امّا از مقاومت دست برنداشتيم و خداي متعال ما را پيروز كرد. ملت فلسطين نيز همينطورست. براي رفتن ِ در فضاي زندگي شايسته يِ انسان، مبارزه لازمست. وظيفه يِ همه يِ مسلمانهاست كه در اين مبارزه سهيم شوند و به آن قطعه از پيكر اسلامي كه در دست دشمنست، ياري برسانند تا بتوانند آن را، پس بگيرند. يك مصداق از عمل به قرآن، اينست. اگر مسلمانها به همين يك قانون و به همين يك دستور عمل كنند، بسياري از كارها اصلاح خواهد شد. (1)

وظيفه يِ مسلمين در قبال جنايات اسرائيل

از ملتهايِ مسلمان در همه جاي دنيا انتظار مي رود كه ملت فلسطين را فراموش نكنند؛ هميشه در مقابل چشم خود، اين ملت را قرار دهند و از حال


1- 1. سخنراني در مراسم اختتاميه يِ مسابقات حفظ و قرائت قرآن كريم 09/08/1379

ص: 232

آن غافل نمانند. نمي شود ملتهايِ مسلمان از حال يك ملت مسلمان غافل بمانند. (1)

هر حركت تفرقه انگيز در دنياي اسلام؛ گناهي تاريخي

امروز هر حركت تفرقه انگيز در دنياي اسلام، گناهي تاريخي است. آنان كه عنودانه گروه هايِ عظيمي از مسلمين را به بهانه هايِ واهي تكفير مي كنند؛ آنان كه با گمانهايِ باطل، به مقدَّسات فرقه هايي از مسلمين اهانت مي كنند؛ آنان كه به جوانهايِ از جان گذشته يِ لبنان كه مايه يِ سر بلندي امَّت اسلامي شدند، از پشت خنجر مي زنند؛ آنان كه براي خوشامد امريكا و صهيونيستها از خطر موهومي به نام هلال شيعي سخن مي گويند: آنان كه براي شكست دولت مسلمان و مردمي در عراق ناامني و برادركشي را دامن مي زنند؛ آنان كه دولت حماس را كه محبوب و منتخب ملت فلسطينست از هر سو زير فشار قرار مي دهند.. چه بدانند و چه ندانند مجرماني به شمار مي روند كه تاريخ اسلام و نسلهايِ آينده از آنان با نفرت ياد خواهند كرد و آنان را مزدوران دشمن غدار خواهند دانست. (2)

لزوم خروش امَّت اسلامي در مقابل جنايات اسرائيل

امَّت اسلامي بايد به خروش آيد و سران اسلامي بايد خشم ملتهايِ خود را به رخ رژيم غاصب بكوبند. دست دولت امريكا نيز به خون ملت مظلوم فلسطين آغشته است. به پشتيباني آن دولت مستكبر و طغيانگرست كه صهيونيستها با گستاخي مرتكب اين جنايتهايِ نا بخشودني مي شوند. ملتها و دولتهايِ اسلامي نداي مظلوميَّت فلسطينيان مظلوم را به سراسر جهان برسانند و وجدانه اي خفته را بيدار كنند. آيا ملت امريكا مي داند كه زمامدارانش اين گونه همه يِ حرمتهايِ بشري را در پيش پايِ صهيونيستها قرباني كرده اند؟ آيا ملتهايِ اروپايي باخبرند كه تَسلُّط سرمايه داران صهيونيست بر كشورهايِ


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 28/02/1380
2- 2. پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت كنگره يِ عظيم حج 08/10/1385

ص: 233

آنان كار سياستمدارانشان را به كجا كشانده است؟ (1)

احتياج امَّت اسلامي به كمك خواستن از ذات اقدس ال_ٰهي در برابر تهديدها

در چنين شرائطي، آنچه كه امَّت اسلامي بيش از هميشه به آن احتياج دارد، همين توجُّه به پروردگار، كمك خواستن از ذات اقدس ال_ٰهي، متصل كردن دل به آن منبع قدرت لايتناهست. دلي كه با قدرت لايتناهايِ ال_ٰهي آشنا شد، در مقابل تهديدها و رعد و برقهايِ دشمنان از جا در نمي رود، مرعوب نمي شود، احساس ضعف نمي كند، نوميد از آينده نمي شود و اين راه، راه تجربه شده اي است.

جمهوري اسلامي سي سال در مقابل دشمنيها و كارشكنيها و خباثتهايِ دستگاه استكبار با قدرت ايستاد و ملت مسلمان ايران، با همه يِ همتشان، با همه يِ اراده شان، در عرصه هايِ مختلف ايستادند و بحمدالله روز به روز پيش رفتند و اين پيشرفت به اذن ال_ٰهي، به حول و قوه يِ ال_ٰهي روز به روز بيشتر خواهد شد و همه يِ دنياي اسلام انشاء الله روز عزَّت و شكوه اسلامي را خواهند ديد.

هدايتهايِ ال_ٰهي را قدر بدانيم، تفضلات ال_ٰهي را قدر بدانيم، روز عيد فطر را قدر بدانيم، اين اجتماع عظيم مردم را كه دست به دعا بر مي دارند، رو به قبله مي كنند، در روز معيَّني با خدا دلهايشان را متصل مي كنند و انس مي يابند، قدر بدانيم. اتِّحاد خودمان را حفظ كنيم، همَّت و اراده ي خودمان را حفظ كنيم و روز به روز اميدمان را به آينده بيشتر كنيم. (2)

لزوم تكرار كار نمادين اعزام كاروان دريايي به غزه فلسطين، ديگر نه مسأله اي عربي و حتّيٰ نه فقط مسأله اي اسلامي، بلكه مهمترين مسأله يِ حقوق بشري جهان معاصرست. كار نمادين و درخشان اعزام كاروان دريايي به غزه، بايد در ده ها شكل و


1- 1. پيام رهبر معظم انقلاب خطاب به امَّت بزرگ اسلام در پي حملات وحشيانه رژيم صهيونيستي 12/12/1386
2- 2. ديدار مسؤولان نظام با رهبر انقلاب به مناسبت عيد فطر 11/07/1387

ص: 234

شيوه يِ ديگر بارها و بارها تكرار شود. حكومت سفاك صهيونيست و حاميان آن به ويژه آمريكا و انگليس بايد قدرتِ شكست ناپذير عزم و بيداريِ وجدان عمومي جهان را در برابر خود ببينند و حس كنند. (1)

وضعيت فلسطين؛ ضعف جهان اسلام

امروز شما نگاه كنيد به وضعيت فلسطين؛ فلسطين يك نمونه است. البته نمونه يِ بسيار مهمّي است؛ امّا فقط مخصوص فلسطين نيست. نگاه كنيد به فلسطين، ببينيد امَّت اسلامي يك جراحت بزرگي را در وجود خود دارد و آن، مسأله يِ ملت بزرگ فلسطين و سرزمين تاريخي و مقدَّس فلسطينست. چه بر سر اين سرزمين آوردند؟ چه بر سر اين ملت آوردند؟ چه مي كنند با اين مردم؟ ماجراي غزه، مگر قابل فراموش شدنست؟ مگر از ذهن امَّت اسلامي قابل زدوده شدنست؟ فشارها، بي رحمي ها، قساوتها و ظلمهايي كه همين امروز نسبت به مردم غزه مي شود، حتّي بعد از آن جنگ بيست و دو روزه كه دولت صهيونيست ناكام شد و نتوانست مقاصد خودش را عمل كند، تا امروز همچنان اين ظلم بر مردم غزه مي رود و امَّت اسلامي نمي تواند از آنها دفاع كند.

امَّت اسلامي در مقابل اين پديده آنچنان قرار گرفته است كه گويي اين مربوط به او نيست، غصب حقِّ او نيست، ظلم به او نيست. ما چرا اينجور يايم؟ چرا امَّت اسلامي به اين وضعيت دچار شده است؟ يك سرطان خطرناك مهلكي به نام دولت جعلي صهيونيستي اسرائيل در اين منطقه به دست دشمنان اسلام و دشمنان امَّت اسلامي به وجود آمده است. حاميانش كه در ظلم و گناهان بزرگ او شريك هستند، همچنان از او حمايت مي كنند و امَّت اسلامي نمي تواند از خودش دفاع كند؛ اين ضعف ماست. چرا؟ اين ضعف را بايد با برگشت به اسلام، با محور قرار دادن تعاليم رسول مكرم اسلام جبران كنيم. (2)


1- 1. پيام در پي جنايت دريايي رژيم صهيونيستي در حمله به كاروان دريايي آزادي غزه 11/03/1389
2- 2. بيانات در ديدار به مناسبت ولادت حضرت رسول اعظم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم و امام صادق عَلَيْه السَّلَام 13/12/1388

ص: 235

مسؤوليت ملتها در ساختن خاورميانه يِ جديد اسلامي

مسأله يِ غزه مسأله يِ يك تكِّه سرزمين نيست؛ مسأله يِ فلسطين فقط مسأله يِ جغرافيا نيست؛ مسأله يِ بشريَّتست؛ مسأله يِ انسانيتست. امروز مسأله يِ فلسطين شاخص ميان پايبندي به اصول انساني و ضديت با اصول انساني است. مسأله اين قدر اهميَّت دارد. آمريكا هم از اين معامله زيان خواهد ديد بلاشك. اين چيزهايِ تاريخي، ده سال و بيست سال و سي سال در تحوُّلات تاريخي مثل يك لحظه است؛ به زودي خواهد گذشت. قطعاً تاريخ آمريكا و آينده يِ آمريكا مغلوب اين حركتي خواهد شد كه در اين پنجاه شصت سال اخير آمريكاييها در رابطه يِ با مسأله يِ فلسطين انجام دادند.

مسأله يِ فلسطين مايه يِ بدنامي آمريكا در طول قرنهايِ متمادي در آينده خواهد بود. فلسطين آزاد خواهد شد؛ در اين هيچ شبه هايِ نداشته باشيد. فلسطين قطعاً آزاد خواهد شد و به مردم بر خواهد گشت و در آنجا دولت فلسطيني تشكيل خواهد شد؛ در اينها هيچ ترديدي نيست؛ امّا بدنامي آمريكا و بدنامي غرب برطرف نخواهد شد. اينها همچنان بدنام خواهند بود. شكّي نيست كه بر اساس حقايقي كه خداي متعال تقدير كرده است، خاورميانه يِ جديد شكل خواهد گرفت. اين خاورميانه، خاورميانه يِ اسلام خواهد بود؛ كما اين كه مسأله يِ فلسطين يك مسأله يِ اسلامي است.

همه يِ ملتها در مقابل فلسطين مسؤولند. همه يِ دولتها در مقابل فلسطين مسؤول هستند؛ چه دولتهايِ مسلمان، چه دولتهايِ غيرمسلمان. هر دولتي كه ادّعاي طرفداري از انسانيت را دارد، مسؤولست؛ منتها وظيفه يِ مسلمانها وظيفه يِ سنگين تري است. دولتهايِ اسلامي موظفند و بايد به اين وظيفه عمل بكنند و هر دولتي كه به وظيفه يِ خود در قضيه يِ فلسطين عمل نكند، لطمه يِ آن را خواهد ديد؛ چون ملتها بيدار شدند و از دولتها مطالبه مي كنند و دولتها مجبورند نسبت به اين قضيه تن بدهند و تسليم بشوند. (1)


1- 1. ديدار رهبران گروه هايِ جهادي فلسطيني شركت كننده در افتتاحيه يِ همايش غزه 08/12/1388

ص: 236

پاسخ به نداي كمكخواهي فلسطينيان؛ شرط مسلماني

در اين لحظه يِ خطير، مسلمين جهان بايد احساس تكليف كنند؛ بايد وظيفه اي را كه مسلماني بر دوش آنان نهاده، درك كنند. از سويي تكليف حفاظت از سرزمينهايِ اسلامي است، كه از ضروريات فقه مسلمينست و از سوي ديگر پاسخ به استغاثه يِ ملَّتي مظلوم … كه پيامبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرموده است: هر كس نداي استغاثه يِ مسلمي را بشنود و پاسخ نگويد، مسلمان نيست. (1) … و امروز نه يك فرد، كه يك ملت صدا به استغاثه برداشته است. (2)

وظيفه ي مسلمين: فشار آوردن به دولتها براي كمك به فلسطين

ملتهايِ مسلمان بدانند كه آنان نيز به اندازه يِ دولتها نزد خدا و نزد تاريخ مسؤولند. شما مي توانيد دولتها را به مقاومت در برابر فشارهايِ استكباري وادار و آنان را در اين راه كمك كنيد و مي توانيد براي دولتهايي كه به اين وظيفه يِ حتمي پشت پا مي زنند، خطري بزرگ بيافرينيد. (3)

يك هويت جمعي بين المللي زنده يِ خسته نشو، متكي به ايمان قلبي و ديني؛ عامل به چالش كشيدن قدرتها

قدرتهايِ اقتصادي مي توانند بحران ايجاد كنند. بحران آفريني، جنگ آفريني و ايجاد نظامهايِ خشن و قسي القلب - مثل اسرائيل - كار اينهاست. بايد اينها را به چالش كشيد. كي مي تواند؟ يك هويت جمعي بين المللي زنده يِ خسته نشو، متكي به ايمان قلبي و ديني، اينست كه نمي گذارد انسان خسته شود. هر چيز ديگري قابل خسته شدنست، جز ايمان با طراوت ديني. اين


1- 1. الكافي، ج 2، صفحه: 16
2- 2. پيام به ملتهايِ مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشورهايِ اسلامي، به منظور بسيج نيروهايِ عظيم كشورهايِ اسلامي براي مقابله با توطئه هايِ خباثت آميز امريكا و اسرائيل در كنفرانس مادريد 25/07/1370
3- 3. همان

ص: 237

مي تواند آن قدرتها را به چالش بكشد و تعديل كند و در نهايت آنها را از بين ببرد. انشاء الله در حكومت عدل مهدوي (سَلامُ اللهِ عَلَيه) و (عَجِّل اللَّهُ تَعالىٰ فَرَجَهُ الشَّريف) اين كارها انجام مي گيرد؛ منتها ما هم مي توانيم مقدماتش را انجام دهيم؛ اگر همَّت و اراده و ايستادگي و تدبير داشته باشيم. اين كارها، هم ايستادگي و شجاعت و قدرت مي خواهد؛ هم تدبير و عقل مي خواهد. اينها كارهايي كه دمدستي باشد و بشود همينطوري تمامش كرد، نيست؛ امّا شدني است و تا الان هم شده است. (1)

شكر نعمت قيام فلسطينيان توسط مسلمين

اگر ما مسلمين، اين نعمت را شكر كرديم، باقي خواهد ماند

لَئِن شَكَرتُم لَاَزيدَنَّكُم (2)،

اگر به اين نعمت كفران ورزيديم، از دست خواهد رفت. شكر اين نعمت به آنست كه همه يِ مسلمين در همه جاي عالم، تكليف شرعي خودشان بدانند كه از اين مبارزاني كه امروز به نام اسلام مبارزه مي كنند، حمايت نمايند. امروز، هيچ علاجي جز اين نيست.

اين حمايت، بايستي وسيع و همه جانبه باشد. هم حمايت سياسي، هم حمايت تبليغاتي، هم حمايت اخلاقي و هم حمايت نظامي لازمست. هر چه ممكن بشود، لازم و تكليفست. مسلمين دنيا ببينند، كداميك از انواع اين حمايتها را مي توانند بكنند. هر چه را كه دانستند، تكليف شرعي آنهاست و از آن نبايد تخلّف بكنند. (3)


1- 1. بيانات در ديدار جمعي از دانشجويان برگزيده و نمايندگان تشكلهايِ دانشجويي 24/07/1384
2- 2. سوره يِ ابراهيم، آيه يِ 7
3- 3. سخنراني در ديدار شركت كنندگان در اَوَّلين كنفرانس اسلامي فلسطين 13/09/1369

ص: 238

ص: 239

فصل سوُّم: مسؤوليت جمهوري اسلامِي و ملت ايران

اشاره

وظيفه ي شرعي ما؛ دفاع از ملتهايِ مظلوم

ملت ايران، راه روشني را باز كرد. شما ملت، بُن بستي را شكستيد كه همان سلطه يِ استكبار و استبداد جهاني بر ملتها بود. اين را شما شكستيد. ملتها دنبال شما حركت مي كنند و ما وظيفه داريم از ملتهايي كه حركت مي كنند، دفاع كنيم و دفاع خواهيم كرد. من وظيفه يِ شرعي خود مي دانم كه از ملت بوسني هرزگوين دفاع كنم و دفاع خواهم كرد. تا آنجا كه بتوانيم اين ملت مظلوم را پشتيباني كنيم، پشتيباني خواهيم كرد. آنها در خط مقدم قرار گرفته اند و دشمن، همه يِ زور و نيروي خود را بر سرشان فرود آورده است. با تعارفات و حمايتهايِ زباني مي خواهند مسأله را تمام كنند.

البته راه ما، متأسفانه بسته است. امكان كمك رساني به طور كامل نيست؛ امّا اين تصميم جهاني را قبول نداريم كه دشمنان آنها روز به روز از طرق مختلف مجهزتر شوند بعضي گفته اند دشمنان آنها از سوي اسرائيل غاصب حمايت مي شوند ملت ايران، حمايت از آن ملت مظلوم را راه اسلام و اين تكليف را يك تكليف اسلامي مي داند. (1)


1- 1. بيانات در مراسم ديدار قشرهايِ مختلف مردم 29/07/1371

ص: 240

وظيفه يِ ملت ايران؛ حمايت مالي

به ملت عزيز خودمان هم عرض مي كنم، اين حماسه يِ حمايت و فداكاري نسبت به برادران عزيز فلسطيني را - كه شما بحمدالله در دنياي اسلام به حمايت آشكار و همه جانبه از برادران فلسطينيتان سرافراز و برجسته ايد - قدر بدانيد. اين بسيار با ارزش است. همه يِ دنيا مي دانند كه كشور ايران اسلامي عزيز ما، ملت و دولت، آحاد مردم، زن و مرد، نسبت به مسأله يِ فلسطين علاقه مند، حسّاس، عازم و جازمند و اگر بتوانند، كمك مي كنند.

چقدر خوبست كه كمكهايِ مالي مردمِ متمكُّن جمع شود و كساني كه مي توانند، از لحاظ مالي كمك كنند. اگر از لحاظ تسليحات نمي توانيم كمك كنيم؛ اگر از لحاظ نيروي انساني، اين امكان وجود ندارد كه ملت و جوانان ملت به آنجا بروند؛ امّا از لحاظ مالي مي شود به آنها كمك كرد؛ بعضي از دردهايشان را درمان نمود؛ بعضي از زخمهايشان را مرهم گذاشت و دلهايِ مادران آنها و عزم پدران آنها را تحت تأثير اين محبّتها قرارداد.

ديديد نوجواني را كه در آغوش پدرش به قتل رسيد؟! اين تنها مورد نبود؛ موارد ديگري هم وجود داشته است. عظمت اين حركت آنقدر زيادست كه اين گونه فداكاريها به چشم خود آنها بزرگ نمي آيد؛ همچنان كه در دوران جنگ تحميلي، شما آن قدر فداكاري كرديد كه به چشم خودتان نمي آمد؛ امّا فداكاريهايِ شما دنيا را خيره كرد. امروز هم ملت فلسطين همينطورند؛ به چشم خودشان نمي آيد؛ امّا دنيا را خيره مي كند. يك شهادت - مثل شهادت آن نوجوان در آغوش پدرش - توفاني در دلهايِ ملتهايِ دنيا بر مي انگيزد. اينها بسيار ارزشمندست. (1)

بزرگترين وظيفه ي ملت و دولت ما

مسأله يِ فلسطين، مسأله يِ اوَّل بين الملل اسلامي است. امروز كه مبارزات ملت فلسطين در زير پرچم اسلام، خواب از چشم دولت غاصب صهيونيست


1- 1. سخنراني در اجتماع بزرگ بسيجيان شركت كننده در اردوي فرهنگي، رزمي ياران امام علي عَلَيْه السَّلَام 29/07/1379

ص: 241

و حاميانش ربوده است، بزرگترين وظيفه يِ ملت و دولت ما و همه يِ ملتها و دولتهايِ مسلمان، حمايت از اين مبارزاتست. غده يِ سرطاني اسرائيل را تنها از طريق همين مبارزات مي توان ريشه كن ساخت و جهان اسلام را از خطرات مهلك آن نجات داد. (1)


1- 1. پيام به مناسبت اَوَّلين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 10/03/1369

ص: 242

ص: 243

فصل چهارم: روز قدس

فايده يِ اعتراضات مردمي به جنايات اسرائيل

البته ملت عزيز ما، هميشه مواضع خودش را اعلام كرده است. كساني نگويند: كه «چه فايدهايِ دارد» اعلام اين مواضع، مهمترين فشار را برگرده يِ غاصب در هر نقطه اي از دنيا كه باشد وارد مي آورد. اگر ملتها در كشورهايِ خودشان، در برابر چنين حادث هايِ قيام كنند، راهپيمايي كنند و مشتها را گره نمايند، فضا را بر جنايتكاران تنگ خواهند كرد. در همه يِ قضايا چنين است. عليه امريكا همچنين است … ملتها بايد حضور خودشان را اعلام كنند. اعلامِ حضورِ ملّتها، در فضاي بين المللي و سياست جهاني بسيار اثر دارد. (1)

زنده نگه داشتن روز قدس

امروز ملت ايران كاري كه مي تواند بكند - كه از همه يِ كارها هم مهمترست، تظاهرات - مثل همين تظاهرات امروز - است. اين كار بسيار مهمّي است. از هدفهايِ اينها، اينست كه نام فلسطين را به دست فراموشي بسپارند. كاري كنند كه اصلاً فراموش شود كه چنين چيزي وجود داشت؛ امّا شما


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 21 رمضان 1414 - 13/12/1372

ص: 244

نمي گذاريد؛ روز قدس نمي گذارد؛ امام بزرگوار ما با تدبير خودش نگذاشت. اين كار بزرگي بود. از جنبه يِ انساني هم مظلوميَّت خانواده هايِ فلسطيني براي هر انساني وظيفه آورست؛ مظلوميَّت مردمي كه در داخل فلسطينند، كه بعضي از فيلمها و نوارهايش را شما همين روزها ديديد كه چقدر اينها نسبت به مردمِ فلسطين ظالمانه رفتار مي كنند و عجيب، اينست كه اين سازمانهايِ حقوق بشر هم مرده اند!

اين امريكاييها و بعضي از اين غربيها و اينهايي كه ادّعا مي كنند رسالت گسترش دمكراسي را در دنيا دارند، در اين قضيه آبروي خودشان را بردند؛ به خاطر اين كه ملَّتي الان وجود دارد كه در هيچ شأني از شؤون كشور و وطن خودش، قدرت تأثيرگذاري ندارد و حرفش در هيچ جا خوانده نمي شود و آن ملت فلسطينست. از نظر انساني، مردمي مظلوم؛ از آن طرف در مقابلشان حكومتي نژادپرست با آن همه ظلم و اين هم دروغ بزرگي كه امريكا و سازمانهايِ جهاني و متفكّران به اصطلاح غربي در ادّعايي از دمكراسي مي گويند:! (1)

اثر بزرگداشت روز جهاني قدس

امام خميني (ره) با اعلام چنين روزي [روز جهاني قدس]، مسأله يِ فلسطين را در وجدان هايِ بشري بيدار نگهداشت و همه يِ فريادها را عليه صهيونيسم متمركز ساخت و ما هر سال شاهد استقبال فراوان و گسترده يِ مسلمانان در اين مراسم هستيم. (2)

وظيفه ي ملتها در روز قدس

حالا در اين قضيه يِ با اين سه نقطه يِ اساسي و حساس [جنايات كم نظير اسرائيل، استقامت جانانه يِ مردم فلسطين و سكوت مجامع بين المللي و دولتها]، ملتها چه كار مي توانند بكنند؟ مي توانند روز قدس به خيابانها بيايند و شعار بدهند؛ مشتهايشان را گره كنند و به آن ملت مبارزِ مجاهدِ پراستقامت


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378
2- 2. پيام به مناسبت روز قدس 29/09/1379

ص: 245

نشان بدهند كه ما طرفدار شما هستيم. اگر چه دولتهايِ ما نمي گذارند يا نمي توانند به شما كمكي بكنند، بدانيد دلهايِ ما با شماست. اين آنها را دلگرم خواهد كرد؛ كمك بزرگي است. (1)

روز قدس؛ عامل شكست دشمن غاصب

جمعه يِ آينده روز قدس است. اگر انشاء الله دنياي اسلام اين روز را به معناي درست كلمه گرامي بدارد و براي فرياد كشيدن بر سرصهيونيستهايِ غاصب، مغتنم بشمارد، به ميزان زيادي دشمن را شكست خواهد داد و به عقب نشيني وادار خواهد كرد. شما ملت ايران، انشاء الله با حضور خود نشان خواهيد داد كه استفاده از روز قدس و فرصت اعلام موضع در قضيه يِ فلسطين، يعني چه. ملت ايران، بحمدالله در اين زمينه خوب عمل كرد.

دولت هم خوب عمل كرد. وزارت خارجه هم خوب عمل كرد. يعني وقت را تلف نكردند و حرفها را زدند. مظلومين فلسطيني فهميدند كه كساني در اطراف دنيا هستند كه نسبت به قضيه يِ آنها حساسند. بايد اين حساسيت ثابت شود. بايد فشار روي اسرائيل بيشتر شود.

بايد فلسطينيها، خودشان مسؤوليت زنده كردن مسأله يِ فلسطين را جدّاً بر عهده گيرند و مجاهدت كنند. اگر چه مجاهدت سختست؛ امّا زندگي در زير فشار صهيونيستها، سختي و دشواري اش از مجاهدت كردن بيشترست. اگر مجاهدت كنند، آينده برايشان خوب خواهد بود؛ امّا اين گونه زندگي كردن، روز به روز سختيها را بيشتر خواهد كرد.

البته امروز در سرزمينهايِ اشغالي و در فلسطين اشغالي، ملت مسلمان بيدار شده است؛ امّا بايد مبارزات در داخل فلسطين، عمومي، همه گير، پيگير، متّصل به خارج و متّصل به اعماق امّت اسلامي گردد و امّتها و ملتهايِ مسلمان سراسر دنيا به آنها كمك كنند. (2)

امّا ملت فلسطين بي شك عبرت لازم را از آن خواهد گرفت امروز يك بار ديگر اين حقيقت تلخ براي آن ملت مظلوم آشكار شد كه در خانه يِ


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 15/08/1383
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 21 رمضان 1414 - 13/12/1372

ص: 246

خود مجبورست مبارزه كند تا بتواند در آن زندگي كند. آشكار شد كه صهيونيستها عليٰ رغم اظهارات نزاكت آميز بعضي از سرانشان همان وحشيهايِ نژادپرست و متعصب پنجاه سال قبلند و اگر اندك فرصتي يا بهانه اي پيدا كنند شقاوت آميزترين ضربات را بر مسلمانان صاحبخانه وارد خواهند كرد.

بر ديرباورترين افراد فلسطيني نيز ثابت شد كه رژيمهايِ استكباري كه اين همه دم از امنيَّت صهيونيستها مي زنند، كمترين اهميَّتي به امنيَّت مسلمانان فلسطيني نمي دهند وگرنه ارتش اسرائيل جرأت نمي كرد صفوف مقدَّس نمازگزاران را چنين قتل عام كند. فلسطينيها با مسلح شدن و ضربه زدن به منافع دولت غاصبست كه مي توانند حقِّ حيات و حقِّ زندگاني در خانه يِ خود را به دست آورند. اينست عبرت حادثه يِ صبح جمعه يِ الخليل. (1)

تأثير اعلام حمايتها از مبارزين

آن كساني كه در داخل سرزمينهايِ اشغالي، مظلومانه مبارزه مي كنند و رنج مي برند و كتكش را مي خورند - كه تنها اميد براي آزادي فلسطين و محو دولت غاصب نيز همان مبارزان داخلي هستند - بايد احساس كنند و بدانند كه در سرتاسر دنياي اسلام، ملتها به ياد آنها هستند و از آنها پشتيباني مي كنند. اگر بخواهيم در آن مبارزان مظلومي كه در خانه يِ خودشان غريب هستند، اين احساس پيدا بشود، بايد همينگونه تظاهرات مردمي در دنياي اسلام به وجود بيايد.

اين ابتكار روز قدس از سوي امام بزرگ و رهبر عظيم القدر ما (رضوان الله تعالي عليه)، با توجُّه به همين معنا بود؛ والّا معلومست مردمي كه در خيابانهايِ تهران راه مي روند، از اينجا به وسيله يِ اسلحه با اسرائيل نمي جنگند.

امروز براي اسرائيل و حاميانش و به خصوص امريكا، اسلحه يِ مشت شما كه گره مي شود و شعاري كه مي دهيد، از هر سلاح ديگري كوبنده ترست. آنان براي مقابله يِ با سلاحهايِ ديگر، وسيله دارند. ديديم كه كشورهايِ


1- 1. پيام به مناسبت حمله يِ وحشيانه يِ صهيونيستها به صفوف مسلمانان روزه دار فلسطيني 06/12/1372

ص: 247

عربي در طي چند جنگ، اين قدرت را پيدا نكردند كه با سلاح با اسرائيل بجنگند و او را شكست بدهند. هر دفعه، يا او كاملاً غالب شد، يا بالاخره پيش برد؛ ولو در وهله يِ اوَّل جنگ هم غالب نشده باشد.

كشورهايِ عربي اطراف اسرائيل، براي آنكه اين كشور در بُرد تير آنها قرار بگيرد، هر چه سلاح داشته باشند، باز قدرتهايي كه اين غده را در دل دنياي اسلام كاشتند، او را دو يا چند برابر مسلح خواهند كرد؛ بنايشان بر، اينست. آن چيزي كه جواب ندارد و آن سلاحي كه امريكا و شوروي و ديگر حاميان اسرائيل نمي توانند در مقابل آن، سلاح برابر و مشابهي به ميدان بياورند، سلاح اراده و خواست ملتهاست.

سياستمداران عالم بايد بدانند كه دنياي اسلام اجازه نداده است و نمي دهد. بايد بدانند كه ما حضور دشمن غاصب را در خانه يِ خودمان فراموش نكرده ايم. اينطور نيست كه صهيونيستها دايماً بتوانند دنياي اسلام را در مقابل عمل انجام شده قرار بدهند. نخير، ملتها بيدارند. (1)

مبارزه يِ حاميان اسرائيل با روز قدس

مبارزه اي كه از طرف حاميان رسمي اسرائيل و هم پيمانان آنها - كه حاميان غيررسمي اسرائيلند - با روز قدس شد، يك مبارزه يِ تماشايي است. براي روز قدس رقيب درست كردند و سعي نمودند كه اين روز را از يادها ببرند. ما در هيچ جاي دنياي اسلام نديده ايم كه قدرتهايِ جهاني اجازه بدهند، دولتهايِ محلي مردم را به اين حركت و راهپيمايي وادار كنند. متأسفانه سياست قدرتهايِ گرد نكلفت دنيا، در بسياري از كشورهايِ اسلامي، داراي نفوذ است. اين از بدبختيهايِ مسلمين و دنياي اسلامست. چرا نبايد در روز قدس، دولتهايِ كشورهايِ اسلامي، مردم را به راهپيمايي در خيابانها تشويق كنند؟ مگر چه چيزي از آنها كم مي شود؟ اگر با آرمان فلسطين همراه و موافقند، چرا اجازه نمي دهند؟ (2)


1- 1. خطبه هايِ نماز عيد فطر 07/02/1369
2- 2. همان

ص: 248

روز قدس؛ بيداري ليلة القدر امروز تاريخ اسلام تا مطلع الفجر نجات اكنون، جمعه يِ آخر ماه مبارك رمضان كه از سوي امام راحل عظيم ما (رضوان الله عليه) روز قدس ناميده شده، در پيش روي ماست و در اين ماه رمضان كاملاً مجاور ليالي قدر، بايد همانطور كه شب قدر را تا صبح به بيداري مي گذرانيم و با دعا و تضرُّع خود به درگاه ال_ٰهي، مي خواهيم كه آينده يِ مطلوب براي ما رقم زده شود، روز قدس را و همه يِ اين ايّام حساس را كه ليلة القدر تاريخ اسلامست، به بيداري و هشياري بگذرانيم و تا مطّلع الفجرِ نجات ملتهايِ مسلمان و مخصوصاً ملت شجاع و مظلوم فلسطين، دست از تلاش نكشيم.

اينجانب اميدوارم ملت بزرگ ما در اين روز قدس نيز مانند هميشه با حضور يكپارچه يِ خود در خيابانها و راهپيمايي تا محلّ نمازهايِ جمعه، فرياد رسا و غريو رعدگون خود را به گوش جهانيان برساند و تكرار كند كه امَّت امام خميني عظيم، همواره در كنار فلسطين و خصم دشمنان آن خواهد بود. (1)

تشكّر از ملت ايران به خاطر بزرگداشت روز قدس

مردم دنيا و ملتهايِ مسلمان از مبارزان مظلوم فلسطيني پشتيباني كردند. ملت عزيز ما با همه يِ فرياد خود، پشتيباني خويش را از حركت مردم فلسطين نشان داد. من لازمست از همّت شما مردم عزيز كه در راهپيمايي عظيم روز قدس و اجتماع پُرشكوه نماز جمعه، با شكوه و عظمت فراواني متجلّي شد، با همه يِ وجود تشكّر كنم.

ملت عزيز ما مثل هميشه به كشور خود، به تاريخ خود و به مسؤولان كشور آبرو داد. امسال در همه يِ دنياي اسلام، روز قدس با كيفيَّت ويژ ه اي برگزار شد؛ همچنان كه پيش بيني مي شد اينطور بشود و اين به خاطر حقّانيَّت فرياد مظلومانه يِ ملت فلسطينست. اميدواريم كه دولتها هم با ملتهايِ خودشان همينطور همكاري كنند و ملت فلسطين را كمك نمايند. آن


1- 1. پيام به مناسبت روز جهاني قدس 24/01/1369

ص: 249

مردم مظلوم و مقهور و محاصره شده به وسيله يِ سنگدلترين و سَبُع خوترين ِ دشمنان، احتياج به كمك دارند. هم ملت ما، هم دولت ما، هم ملتها و دولتهايِ مسلمان ِ ديگر وظيفه دارند تا آنجا كه مي توانند، به اين ملت مظلوم كمك كنند. اين يك وظيفه يِ ديني و انساني و خردمندانه است كه عقل به آن حكم مي كند و يك وظيفه يِ تاريخي است كه تاريخ درباره يِ آن قضاوت خواهد كرد. (1)

بايد از دو پديده يِ ستايش برانگيز ملت ايران سپاسگزاري و قدرداني كنم:

اوَّل، حضور عظيم مردم به مناسبت روز قدس در جمعه يِ آخر ماه مبارك رمضانست. اين صحنه، براي دوستان در سرتاسر عالم فرح انگيز و اميدواركننده بود و مبارزان فلسطيني را شاد كرد و دلهايشان را قرص نمود. براي دشمنان هم كوبنده بود؛ چه آن دشمناني كه مايلند مسأله يِ فلسطين از ذهن ملتها به كلّي محو بشود و مسلمانان يادشان برود كه اساساً چنين مسأله يِ مهمّي وجود داشته و دارد و چه آن دشمناني كه مايلند ملت ايران به جاي پرداختن به مسائل اساسي اسلامِي و انقلابي، به مسائل حقير سرگرم باشد، درگير اختلافات و مسائل شخصي باشد. اين ملت زنده و در صحنه و هوشيارِ در وقت لازم، در هر شرايطي حركت لازم را انجام مي دهد. (2)

من بايد از ملت عزيز خودمان و برخي ملتهايِ ديگر كه در جمعه يِ آخر ماه مبارك رمضان - كه روز جهاني قدس است - با حضور خود مسأله يِ قدس را در فضاي جهان بار ديگر زنده كردند، تشكَّر بكنم؛ اگر چه مسأله يِ قدس هميشه زنده است. (3)

همچنين لازم مي دانم در اين مناسبت، عَلَي العِجالَه از مردم عزيزمان كه در روز جمعه در راهپيمايي روز قدس، شكوهي را از خودشان نشان دادند و عظمتي را تجسم بخشيدند، صميمانه قدرداني و سپاسگزاري كنم. حقاً و انصافاً امسال روز قدس يك نماد بود از حضور ملت ايران و انگيزه يِ ملت


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز عيد سعيد فطر 07/10/1379
2- 2. سخنراني در اجتماع بزرگ مردم مشهد و زائران حضرت رضا عَلَيْه السَّلَام 29/01/1370
3- 3. پيام به حجاج بيت الله الحرام 19/10/1384

ص: 250

ايران؛ همان چيزي كه اميد را در فضاي منطقه مي پراكند و ملتها را وادار به استقامت مي كند. (1)

لازم مي دانم از ملت شريف و عزيزمان به خاطر حضور ارزشمند و باشكوه در راهپيمايي روز قدس تشكَّر و تقدير كنم. من قابل نيستم كه بخواهم از اين ملت بزرگ تقدير يا تشكَّر كنم؛ صاحب چيزي هم نيستم؛ متعلق به خود مردمست؛ براي خودشان كردند و درست قدم برداشتند. ما لازمست خدا را شكر كنيم، به خاطر اين بصيرت عمومي، اين همَّت عمومي، اين انگيزه يِ گسترده يِ در دلهايِ زن و مرد مسلمان. امسال روز قدس، روز بسيار پزشكوهي بود.

حوادثي كه در منطقه اتِّفاق افتاده است، موجب شد برخي ملتهايِ مسلمان ِ ديگر هم امسال بيش از سالهايِ گذشته در اين آزمايش بزرگ، در اين حركت عظيمِ ضدِّ استكباري همراهي كنند. اميدواريم خداوند متعال شر وجود صهيونيستهايِ ظالم و خونخوار را از سر فلسطينيان و از سر منطقه كم و كوتاه كند.. (2)

شركت در راهپيمايي روز قدس، در سرما و گرما؛ دليل اعتماد مردم به نظام جمهوري اسلامي

كمتر كشوري در دنيا وجود دارد كه اعتمادي را كه مردم ايران نسبت به نظام جمهوري اسلامي دارند، نسبت به نظام حكومتي خود داشته باشند. دليل اين اعتماد هم همين پديده هايِ روشني است كه جلوي چشم همه است. باز يك عِدِّه اي اينها را نمي بينند، هي دم از بي اعتمادي مردم مي زنند؛ نخير، مردم به نظام اعتماد دارند. يك دليل، همين انتخابات دو سال قبلست كه بيش از هشتاد درصد از مردمي كه حقِّ رأي داشتند و قادر به رأي دادن بودند، در انتخابات شركت كردند. كجاي دنيا چنين چيزي هست؟ يك نمونه، همين دو راهپيمايي اي است كه ما هر سال داريم؛ راهپيمايي بيست و دوي بهمن و راهپيمايي روز قدس. اين راهپيمائي ها مربوط به نظامست؛ مربوط به


1- 1. بيانات در ديدار رييس جمهوري و اعضاي هيأت دولت بيست و هفتم رمضان المبارك 1432 06/06/1390
2- 2. خطبه هايِ نماز عيد سعيد فطر 9/06/1390

ص: 251

هيچ دولتي، مربوط به هيچ جريان خاصي نيست؛ مال نظامست. شما ببينيد مردم در اين حركت عظيم چه مي كنند؛ در سرماي بيست و دوي بهمن، در ماه رمضان با دهان روزه؛ چه اوقاتي كه هوا سرد بود، چه حالا كه هوا گرمست. انشاء الله خواهيد ديد روز قدس باز مردم چه عظمتي را از خودشان نشان مي دهند. اين نشان دهنده يِ علاقه مندي و دلبستگي مردم به نظامست. اعتماد به نظام، از اين بهتر و روشن تر نمي شود. اين حضور، حضور بسيار پرمعنايي است. (1)

روز قدس؛ عامل فشار ملّتها

و امّا من به شما عرض مي كنم: عزيزان من! ملت عزيز ايران و به همه يِ ملتهايِ مسلمان هم عرض مي كنم: عاملي كه مي تواند در اين زمينه - مثل همه يِ زمينه هايِ ديگر - تعيين كننده باشد، تصميم ملتها و افكار عمومي است. ملتها هستند كه با فشارِ خواست و مطالبه يِ خود مي توانند دولتها را به اين حركت وادار كنند. روز قدس در پيش است. امسال روز قدس، ملتهايِ مسلمان بايد نشان دهند كه نسبت به رژيم صهيونيستي و حاميانش خشمگينند و هر كس در اين زمينه بي تفاوت باشد و هر سياستي كه در آن جهت باشد، با او خشمگينند و خشمگين برخورد خواهند كرد. (2)

روز شريف قدس؛ يادگار فراموش نشدني امام بزرگوار

من مطمئنم انشاء الله امسال هم روز شريف قدس، كه يادگار فراموش نشدني امام بزرگوار ماست، پُرشورتر و وسيعتر از هميشه - همچنان كه پارسال هم پُرشورتر از سالهايِ قبل بود - انجام خواهد گرفت و دنياي اسلام موضع خود را در مقابل صهيونيسم غاصب، روشن خواهد كرد و صهيونيستها روز به روز نفسهايشان بيشتر به شماره خواهد افتاد. اين قدرتمنديها، دليل


1- 1. بيانات در ديدار مسؤولان نظام جمهوري اسلامي ايران ششم رمضان المبارك 1432 16/05/1390
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ 21 رمضا ن 16/09/1380

ص: 252

قدرت واقعي نيست. دولت غاصب، روز به روز و به تدريج به پايان عمرِ ناشي از استبداد و زورگويي خود نزديك مي شود و انشاء الله دنياي اسلام روزي را خواهد ديد كه فلسطين به دست ملتِ فلسطين اداره شود. (1)

دست قدرت ال_ٰهي؛ عامل جذب دلها براي شركت در راهپيمايي روز قدس بعد نوبت مي رسد به حضور سياسي مردم در روز قدس. باز انسان دست قدرت ال_ٰهي را مشاهده مي كند كه اينطور دلهايِ مردم را جذب مي كند و مي آورد توي آن هواي گرم، با دهان روزه، وسط خيابانها؛ وفاداري خودشان را به انقلاب، به آرمانهايِ انقلاب نشان مي دهند، فرياد مي كنند؛ پيرمرد مي آيد، بچه يِ كوچك مي آيد، زنها مي آيند، مردها مي آيند.

… البته ما اشتباه مي كنيم؛ گاهي نمي فهميم اين تفضل ال_ٰهي را، نمي بينيم دست عطوفت ال_ٰهي را در قضاياي مختلف كه بر سر ما گذاشته مي شود. گاهي هم از اين جهت اشتباه مي كنيم كه خيال مي كنيم ماييم كه داريم اين كارها را مي كنيم، در حالي كه ما نيستيم:

لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً ما أَلَّفْتَ بَينَ قُلُوبِهِمْ وَ لكِنَّ اللهَ أَلَّفَ بَينَهُم (2).

قلبُ المُؤمِن ِ بَينَ اِصبَعَي الرّحمن (3)

كي اين. مؤمنين را مي كِشد مي آورد توي اين ميدان ها، اينجور اينها را متوجِّه به خدا مي كند؟ جز دست ال_ٰهي، جز قدرت ال_ٰهي، چيز ديگري نيست. اينهاست كه ما را اميدوار مي كند.

من نمي خواهم فقط شرح ماوقع را عرض كنم - كه خب، اين ماوقع را همه داريم مي بينيم - من مي خواهم اين استنتاج را بكنم هُوَ الَّذي أَيدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنين (4) خداي متعال تأييد خودش را در كنار نصرت به وسيله يِ مؤمنين؛ مي گذارد، كه علي الظاهر مراد در اينجا نصرتهايِ معنوي است؛ مثل همان «أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفين» (5) و امثال اينها

هوَ الَّذي أَيدَكَ بِنَصْرِهِ


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ 21 رمضان 16/09/1380
2- 2. سوره ي أنفال، آيه ي 63
3- 3. بِحارالاَنْوار، ج 67، صفحه: 3 (با اندكي تفاوت)
4- 4. سوره ي انفال، آيه ي 62
5- 5. سوره ي انفال، آيه ي 9

ص: 253

وَ بِالْمُؤْمِنين

مؤمنين هستند كه موجب نصرت مي شوند؛ مؤمنين هستند كه؛ نظام را پابرجا نگه مي دارند؛ مؤمنين هستند كه در ميدان هايِ مختلف، جاده را صاف مي كنند تا نظام اسلامي بتواند كارهايِ بزرگي را انجام دهد. ما اينها را «إِنَّما أُوتيتُهُ عَل ي عِلْمٍ عِنْدي» (1) نبايد تصور كنيم؛ خيال نكنيم ما هستيم داريم مي كنيم؛ اينها را خدا دارد مي كند. اين نكته يِ اوَّل؛ كه به نظر من مردم ما به توفيق ال_ٰهي، به لطف پروردگار، مردم خوبي هستند؛ خوبيشان هم به وفاداري آنها به ايمانست، به رسوخ ايمان در دلهاست. (2)

روز قدس؛ روزِ آزمايش بزرگ ملتهايِ مسلمان

و امّا مسأله يِ فلسطين و روز قدس. روز قدس نزديكست. روز قدس، روزِ آزمايش بزرگ ملتهايِ مسلمانست. روز قدس، آن روزي است كه ملتهايِ مسلمان بي واسطه يِ مقامات رسمي حرفشان را در دنيا مطرح مي كنند. امسال هم روز قدس اهميَّت مضاعفي دارد؛ هم به خاطر حادثه يِ غزه - كه واقعاً عقب نشيني از غزه يك شكست بزرگِ صهيونيستها بود - هم به خاطر توطئه اي كه بعد از شكست غزه و براي جبران آن شكست، از سوي امريكاييها و صهيونيستها و بعضي از هم پيمانانشان در جريانست. يعني عاديسازي رابطه يِ زشت با رژيم صهيونيستي در ميان برخي از دولتهايِ اسلامِي و برخي از دولتهايِ منطقه، كه نبايد زير بار بروند. (3)

نقش روز قدس در حفظ ياد فلسطين

اَوَّلين مطلبي كه در خطبه يِ دوُّم بايد عرض كنم، سپاس فراوان از ملت ايران به خاطر راهپيمايي روز قدس است. حقيقتاً بايد گفت: درود بر ملت ايران! عظمت ملّي خود را، عظمت جايگاه اسلامي خود را، عزَّت خود را به دنيا نشان داديد. نقش اين راهپيماييها بسيار زيادست. استعمارگران از


1- 1. سوره يِ قصص، آيه يِ 78
2- 2. بيانات در ديدار اعضاء مجلس خبرگان رهبري 17/06/1390
3- 3. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 29/07/1384

ص: 254

وقتي فلسطين را اشغال كردند، هدفشان اين بود كه نام و ياد فلسطين را به فراموشي بسپرند؛ اصلاً مردم دنيا و نسلهايِ بعدي فراموش كنند كه روزي يك سرزميني در دنيا بوده است، يك كشوري بوده است به اسم فلسطين؛ هدفشان اين بود. بعد كه نتوانستند و اين قيام عظيم ملت فلسطين - چه در انتفاضه يِ اوَّل و چه در انتفاضه يِ مسجدالأقصي - بار ديگر اين شعله را در دنيا برافروخته كرد و دلهايِ ملتها و آحاد مردم و مُنْصِفان عالم را به خود متوجِّه كرد، راه علاج را اين دانستند كه مجموعه يِ عرب فلسطيني را در گوش هايِ از اين سرزمين، در واقع زنداني كنند؛ محصور كنند و كشور آباد پرنعمت فلسطين و منطقه يِ حساس فلسطين را به طور خالص در اختيار صهيونيستها و با هويت صهيونيستي نگه دارند و عربها را به طرف غزه و ساحل غربي برانند. (1)

همه گير شدن گرامي داشت روز قدس در جهان

يك مطلب درباره يِ روز قدسِ امسالست كه اين حركت عظيم در دنياي اسلام روز به روز جا افتاده تر شده است و گسترش بيشتري پيدا كرده است. امسال دنياي اسلام شاهد تظاهرات بخشهايي از اغلب ملتهايِ مسلمان بود؛ از شرق دنياي اسلام يعني از اندونزي، تا غرب دنياي اسلام يعني آفريقا و نيجريه. در كشورهايِ مسلمان هر جا به آحاد مردم اجازه داده شد كه بتوانند نيت و اراده ي خود را در روز قدس نشان دهند، مجموعه هايي از مردم آمدند و نشان دادند كه نسبت به مسأله يِ قدس چه احساساتي دارند. حتّي مسلماناني كه در اروپا زندگي مي كردند، اَقليَّتهايي كه زير فشارهايِ عصبيت دولتها و مؤسسات اروپايي قرار دارند، آنها هم روز قدس را گرامي داشتند.

اين نشانه يِ، اينست كه مسأله يِ فلسطين عليٰ رغم آنچه كه غاصبان فلسطين و حاميان آنها مي خواستند، روز به روز در دنياي اسلام زنده تر مي شود. آنها نيتشان اين بود كه نام فلسطين را از خاطره يِ ملتهايِ مسلمان پاك كنند. اراده ي آنها اين بود، هدف آنها اين بود كه نقشه يِ فلسطين و ملَّتي


1- 1. خطبه هايِ نماز عيد سعيد فطر 21/07/1386

ص: 255

به نام فلسطين را به كلّي از جغرافياي دنياي اسلام حذف و محو كنند. همه يِ تلاش خودشان را هم در طول اين شصت سالِ تمام كه از اين فاجعه يِ بزرگ مي گذرد، بر اين كار متمركز كردند؛ امّا آنچه واقع شده است، عكس آن چيزي است كه آنها مي خواستند و دنبال آن بودند. امروز دنياي اسلام نسبت به مسأله يِ فلسطين بسيار حساستر و بسيار پرانگيزه ترست. علَّت، اينست كه دنياي اسلام بيدار شده است. اگر اين بيداري در سال 1948 ميلادي - يعني 1327 هجري شمسي - كه فلسطين به طور رسمي غصب شد و در اختيار صهيونيستها قرار گرفت، وجود مي داشت، قطعاً واقعيتها جور ديگري مي بود و اين حادثه يِ تلخ دنياي اسلام و اين جراحت عميق بر پيكر امَّت اسلامي واقع نمي شد.

امروز مسلمانها بيدارند، متوجِّه اند، روز به روز هم به توفيق پروردگار بيدارتر خواهند شد و من لازمست عرض بكنم يكي از مهمترين عوامل اين حمايت و گسترش جهاني، ايستادگي و مقاومت ملت شجاع فلسطينست. ما به ملت فلسطين درود مي فرستيم. اين ملت حقاً و انصافاً اثبات كرده است كه لايق نام مسلماني و لايق نام يك ملت زنده است. ما از همين جا در مقابل شما جمعيَّت مسلمان به مردم فلسطين و به دولت قانوني فلسطين و به برادر مجاهدمان آقاي هنيه مي گوييم:

بدانيد كه ملت ايران شما را تنها نگذاشته است و تنها نخواهد گذاشت. (1)

روز قدس؛ عامل زنده ماندن نام فلسطين

هفته يِ آينده جمعه روز قدس است. اين يكي از برجسته ترين يادگارهايِ امام عزيز ماست؛ نشانه يِ دلبستگي انقلاب و دلبستگي ملت ما به ماجراي قدس شريف و ماجراي فلسطينست. به بركت روز قدس، اين نام را ما توانستيم هر سال در دنيا زنده نگه داريم. خيلي از حكومتها و خيلي از سياستها مي خواستند، مايل بودند، تلاش كردند، پول خرج كردند كه مسأله يِ فلسطين فراموش شود. اگر تلاش جمهوري اسلامي نبود، اگر ايستادگي جمهوري اسلامي با تمام قوا در مقابله يِ اين سياست خباثت آلود نبود، بعيد


1- 1. خطبه هايِ نماز عيد سعيد فطر، اوَّل شوال 1429 - 10/07/1387

ص: 256

نبود كه بتوانند مسأله يِ فلسطين را به تدريج به زاويه بكشانند؛ اصلاً فراموش كنند. الان هم خود دستگاه استكبار و خود صهيونيستهايِ خبيث معترفند، معتقدند و ناراحتند از اين كه جمهوري اسلامي پرچم فلسطين را برافراشته است و نمي گذارد كه با سازشكاريهايي كه مي خواهند انجام بدهند، مسأله يِ فلسطين را از دور خارج كنند.

روز قدس، روز زنده كردن اين ياد و اين نامست. امسال هم به توفيق ال_ٰهي، به هدايت ال_ٰهي، ملت عظيم ما در تهران و در همه يِ شهرستانها روز قدس را گرامي خواهند داشت، راهپيمايي خواهند كرد. در كشورهايِ ديگر هم بسياري از مسلمانان در روز قدس از ملت ايران تبعيَّت مي كنند. روز قدس، روز متعلق به مسأله يِ قدس است و ضمنا مظهر وحدت ملت ايرانست. مراقب باشيد در روز قدس كساني نخواهند از اين اجتماعات براي ايجاد تفرقه استفاده كنند. از تفرقه بايد ترسيد. با تفرقه بايد مقابله و معارضه كرد. تفرقه نبايد به وجود بيايد. آن وقتي ملت ايران مي تواند پرچم قدس را با افتخار بلند كند كه يكپارچه باشد. در طول اين سالها سعي كردند اين را هم به هم بزنند؛ امّا به حمدالله نتوانستند؛ انشاء الله بعداً هم نخواهند توانست. (1)

روز قدس؛ نماد صف بندي حقِّ در مقابل باطل

در خطبه يِ دوُّم، اَوَّلين مطلبي كه وظيفه يِ خود مي دانم عرض بكنم، عرض سپاس و قدرداني است از ملت عظيم الشأن ايران به خاطر نمايش عظمتي كه در روز قدس در برابر چشم جهانيان قرار دادند. چقدر سعي كرده اند در طول اين سالها كه روز قدس را كه نماد صف بندي حقِّ در مقابل باطلست، تضعيف كنند.

روز قدس نشان دهنده يِ صف بندي حقِّ و باطل، صف بندي عدل در مقابل ظلمست. روز قدس فقط روز فلسطين نيست؛ روز امَّت اسلامي است. روز فرياد رساي مسلمانان عليه سرطان كشنده يِ صهيونيزمست كه به وسيله يِ دست متجاوز اشغالگران، مداخله كنندگان، قدرتهايِ استكباري به جان امَّت اسلامي افتاده است.

روز قدس


1- 1. خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 20/06/1388

ص: 257

چيز كوچكي نيست. روز قدس يك روز جهاني است. يك پيام جهاني هم دارد. نشان دهنده يِ، اينست كه امَّت اسلامي اولاً زير بار ظلم نمي رود، ولو اين ظلم از پشتيباني بزرگترين و قدرتمندترين دولتهايِ عالم برخوردار باشد. چقدر سعي كردند روز قدس را تضعيف كنند و امسال بيش از هميشه تلاش كردند؛ امّا روز قدس در ايران اسلامي، در تهران با عظمت به همه يِ دنيا نشان داد كه عقربه يِ انقلاب و ملت ايران به كدام سمت و كدام جهتست؛ نشان داد كه اراده ي ملت ايران چيست؟؛ نشان داد كه ترفندها و حقِّه ها و پول خرج كردنها و خباثتهايِ سياسي آنها بر روحيه يِ ملت ايران اثري ندارد. (1)

روز قدس؛ مانع ذوب شدن ِ فلسطين توسط دولت هايِ خيانتكار

هفته يِ آينده روز قدس است؛ روزي كه يادآور يكي از ابتكار هايِ امام راحل عظيم الشأن ماست. اين روز را گرامي بداريد؛ دنياي اسلام بايد اين روز را گرامي بدارد. توده هايِ مسلمان نگذارند كه بعضي از دولت هايِ خودفروخته، در فضاي آرام و سكوت مصنوعي اي كه به وجود آورده اند، فلسطين را ذَرِّه ذَرِّه و لحظه به لحظه ذوب كنند و قضيه را به دست فراموشي بسپارند. خيانت دولت هايي كه با رژيم غاصب ساختند و فلسطيني ها را قرباني كردند، نبايد از ياد برود و فراموش بشود. اين قضيه، يك قضيه يِ كوچك نيست.

بيش از چهل سالست كه ملت اسلام نام فلسطين را مي آورد. مسلمين، متفكران اسلامي، نويسندگان و سياستمداران، هزاران و هزاران بار گفته اند و هزاران نفر در اين راه شهيد شده اند؛، مگر مي شود پاره يِ تن جهان اسلام را همينطور در اختيار دشمنان گذاشت كه آن را تصرف كنند و ملَّتي را از خانه يِ خودش بيرون نمايند؛، مگر چنين چيزي مي شود؟ مگر اسلام اجازه مي دهد؟ مگر ملت هايِ اسلامي اجازه مي دهند؟

در فضاي عالم، اين جو آمادگي و حضور و انتظار و طلبكاري نسبت به فلسطين، بايد روز به روز بيشتر بشود. در داخل فلسطين هم بايد اين شعله يِ مقدَّس روز به روز برافروخته تر بشود. آن جوانان، آن زنان و مردان،


1- 1. خطبه هايِ نماز عيد سعيد فطر 29/06/1388

ص: 258

آن نوجوانان، آن فداكاراني كه در داخل فلسطين با رژيم غاصب مبارزه مي كنند، بايد بدانند نقطه يِ اصلي همان جايي است كه آنها بر روي آن انگشت گذاشته اند. اين، آنجايي است كه دشمن شكست خواهد خورد. اين كه سازمان ها در خارج از مرز هايِ فلسطين پشت ميز هايِ مذاكره بنشينند، يا در تريبون ها به نام فلسطين خودنمايي كنند، مشكلي را حل نخواهد كرد. پشتيباني عمومي دنياي اسلام از بيرون و مبارزه يِ واقعي و محسوس ملت فلسطين در داخل، اين دو با هم مشكل را حل خواهد كرد و سر دشمن فلسطين را به سنگ خواهد كوبيد. (1)

روز قدس؛ اميد بخش به مبارزين و اسراي در بند اسرائيل

روز قدس را گرامي بداريد و آن را بزرگ بشماريد. البته تبليغات جهاني منعكس نمي كنند؛ نكنند. آن كساني كه در زندان هايِ فلسطيني هستند، به ما گفته اند كه از شعار شما و حضور شما و مشت گره كرده يِ شما - كه حاكي از نيت و عزم صادقانه يِ شماست - احساس قوّت و قدرت مي كنند و ايستادگي مي نمايند.

آن كسي كه در پشت ديوار هايِ زندان فلسطيني است، بايد احساس تنهايي نكند، تا بايستد. آن زن و مردي كه در كوچه ها و خيابان هايِ بيت المقدَّس و نوار غزه و شهر هايِ ديگر فلسطين اشغالي مورد تهاجم اراذل و اوباش صهيونيستست، بايد احساس كند كه شما پشت سرش هستيد، تا بتواند مقاومت كند. البته دولت ها هم تكاليفي دارند. دولت جمهوري اسلامي هم وظايفي دارد و به اين وظايف عمل مي كند؛ باز هم خواهد كرد. مسأله يِ ملّي و عمومِي و مردمي نقش خاص خودش را دارد، كه بايد در جاي خود انجام بدهد. (2)

مقاومت وتظاهرات؛ تابنده ي نور اميد

جوانان و كودكان و زنان و مرداني كه امروز مظلومانه در شهر هايِ وطن


1- 1. خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 16/01/1370
2- 2. همان

ص: 259

مغصوب با خون خود كوچه ها و خيابان ها را رنگين مي كنند و نمازگزاراني كه در اجتماعات هفتگي جمعه يِ خود، كابوس مرگ را بر سر اسرائيليان غاصب و مهاجر مي كوبند، نور اميدي را بر سراسر فلسطين تابانيده اند كه در تمام چهل سال غصب و قبل از آن در روزگار فشار و اختناق انگليسي، هرگز سرزمين مقدَّس آن را به خود نديده بود و آينده هم متعلق به همين مؤمنين مصمم و مبارزست.

امروز ديگر روزگار ضعف و انفعال و انتظار ملت فلسطين تمام شده است و اسلام نيروي حقيقي آن ملت برجسته را به وي بازگردانده است. امروز ديگر سران خائن و سازشكار فلسطين فروش فلسطيني كه فارغ از رنج شهروندان يا چادرنشينان، به معامله يِ سياسي و تجارت با سرمايه يِ فلسطين مشغولند، نمي توانند سرنوشت آن كشور و ملت را رقم بزنند. سرنوشت فلسطين، در مسجد ها و نماز جمعه ها و خيابان ها و ميدان هايِ سراسر زمين هايِ اشغالي است كه رقم مي خورد و اين از بركات اسلامست. (1)

روز قدس پشتوانه يِ امنيَّت كشور ما

خب، روز قدس در پيش است. روز قدس، يك روزِ به معناي حقيقي كلمه، بين المللي اسلامي است؛ روزي است كه ملت ايران مي تواند با كمك ملت هايِ مشتاق ديگر، كه امروز خوشبختانه تعدادشان هم متعدِّد و زياد شده، يك حرف حقِّي را فرياد كند كه براي پنهان كردن آن حرف حقّ و خاموش كردن آن فرياد، شصت سالست كه دستگاه استكبار دارد سرمايه گذاري مي كند - البته حدّاقل شصت سالست، يعني از زمان تشكيل دولت غاصب؛ والّا از مقدماتش؛ شايد صد سال هم بيشترست - شصت سالست كه دارند سعي مي كنند فلسطين را از نقشه يِ جغرافياي جهاني حذف كنند.

البته تا حدود زيادي هم موفق شده بودند. انقلاب اسلامي زد توي دهن اينها. ايجاد نظام جمهوري اسلامِي و اعلان روز قدس و تبديل سفارت رژيم غاصب به سفارت فلسطين در تهران، حركت هشدار دهنده و متوقف كننده


1- 1. پيام به حجاج بيت الله الحرام 14/04/1368

ص: 260

و مهاجمي بود كه در مقابل اين نقشه يِ استكباري ايستاد. امروز خوشبختانه اين حركت، روز به روز توسعه پيدا كرده.

روز قدس پشتوانه يِ امنيَّت كشور ما هم هست . اين را همه يِ آحاد مردم عزيز ما بدانند ؛ هر يك نفري كه روز قدس توي خيابان مي آيد ، به سهم خود دارد به امنيَّت كشور و امنيَّت ملت و حفظ دستاورد هايِ انقلابش كمك مي كند . روز قدس روز بزرگي است ، روز مهمّي است . انشاء الَّله امسال ، هم در كشور ما و هم در كشور هايِ اسلامي ديگر ، اين روز، باعظمت تر از هميشه برگزار خواهد شد . (1)


1- 1. بيانات در ديدار جمعي از اساتيد دانشگاه ها در بيست و سومين روز رمضان المبارك 1432 02/06/1390

ص: 261

فصل پنجم: مسؤوليت دولتهاي اسلامي

وظيفه ي ملت ها و دولت هايِ مسلمان

اين رژيم قابل دوام نيست. صهيونيست ها خيال مي كنند توانسته اند بر فلسطين مسلّط شوند و تا ابد فلسطين متعلِّق به آنهاست! نخير؛ اينطور نيست. سرنوشت فلسطين، اينست كه قطعاً يك روز كشور فلسطين خواهد شد. ملت فلسطين در اين راه قيام كرده است. وظيفه يِ ملت ها و دولت هايِ مسلمان، اينست كه اين فاصله را هر چه بيشتر كم كنند و كاري كنند كه ملت فلسطين به آن روز برسد. (1)

امروز همه يِ ما وظيفه داريم از مردم فلسطين حمايت معنوي و مادّي كنيم. (2)

مهم ترين علاج توطئه يِ امريكا، در داخل سرزمين هايِ اشغالي و در دستان نيرومند مبارزان فلسطيني است؛ ليكن همه يِ مسلمين موظفند در اين جهاد شركت جسته و كمك هايِ مالي و سياسي و اطّلاعاتي و نظامِي و تجهيزاتي را به سوي آنان سرازير كنند. ملت فلسطين بايد احساس تنهايي نكند. صهيونيست ها و كساني كه شكنجه و كشتار مبارزان فلسطيني منتسب به آنهاست، بايد در هيچ جاي جهان احساس امنيَّت نكنند. صندوق هايِ پشتيباني


1- 1. بيانات در اجتماع بزرگ زائران حرم امام خميني (ره) 14/03/1381
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 01/09/1381

ص: 262

و هسته هايِ كمك به فلسطينيان مبارز بايد در همه جاي عالم و از سوي دولت ها و ملت ها تشكيل شود. تحريم اقتصادي دولت غاصب و به رسميت نشناختن آن، وظيفه يِ همه يِ دولت هايِ مسلمانست و ملت ها بايد در برابر اين مسأله حساسيت نشان دهند … و با اين وسايل و با همه يِ وسايل ممكن بايد با توطئه يِ جاري مقابله و از تأثير آن ممانعت به عمل آيد. به هر تقدير، مسأله يِ فلسطين يك راه حل بيشتر ندارد و آن، تشكيل دولتي فلسطيني در تمامي سرزمين فلسطينست. (1)

حمايت از فلسطين؛ وظيفه يِ ال_ٰهي و سياسي

آلام مردم فلسطين، آلام و درد ها و رنج هايِ ماست. امروز فرياد ملت فلسطين بلندست كه يا لَلْمُسلِمين! جواب اين فرياد، بر تك تكِ مسؤولان دولت هايِ اسلامي واجب و لازمست؛ خداي متعال آنها را مؤاخذه خواهد كرد. همه يِ ما وظيفه داريم. اين، بالاتر از ملاحظات سياسي است؛ اگر چه عقل سياسي هم اقتضاء مي كند كه امروز همه يِ دنياي اسلام پشت به پشت و دست در دستِ هم در مقابل صهيونيسمِ غاصب و متجاوز بايستند. اين خطر براي همه يِ دنياي اسلامست. حتّي دولت هايي كه خيال مي كنند ارتباطاتشان با دولت غاصب صهيونيست به نفع آنهاست، وجود صهيونيست ها بيشتر به ضررشانست.

اين غدهيِ سرطاني و شجرهيِ خبيثهايِ كه در آنجا گنجانده شده است ، امروز تهديدي عليه موجوديَّت و هويت همهيِ كشور ها و دولتهايِ اسلامي است . كمك به فلسطين بايد صورت گيرد ؛ چار هايِ نيست . اگر ما نكنيم ، بلاشك كساني پيدا خواهند شد كه اين كار را خواهند كرد ؛

«فسوف يأتي الله بقوم يحبّهم و يحبّونه» (2)

اين سنتِ ال_ٰهي است. (3)


1- 1. پيام به ملت هايِ مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشور هايِ اسلامي، به منظور بسيج نيرو هايِ عظيم كشور هايِ اسلامي براي مقابله با توطئه هايِ خباثت آميز امريكا و اسرائيل در كنفرانس مادريد 25/07/1370
2- 2. سوره يِ مائده، آيه يِ 54
3- 3. بيانات در ديدار مسؤولان نظام به مناسبت عيد سعيد فطر 07/10/1379

ص: 263

وظيفه يِ دول اسلامي؛ قطع يك ماهه يِ نفت، براي سركوب اسرائيل اين مسأله يِ قطع يك ماهه يِ نفت كه ما گفتيم: يك مسأله يِ اساسي است. با اين مسأله نمي شود سطحي برخورد كرد. البته يك مسأله يِ نمايشي هم نيست كه دولتي تنها بايستد و بگويد من نفت خود را قطع مي كنم؛ معلوم نيست چه طوري قطع مي كند يا نمي كند. اين يك مسأله يِ جدّي و واقعي است و بايد همه تصميم بگيرند.

آمدند گفتند: كه قطع نفت به ضرر كشور هايِ قطع كننده است؛ در حالي كه اينطور نيست؛ اين خطاي در محاسبه است. قطع نفت به ضرر ملت ها نيست؛ به سود آنهاست. همين الان شما مي بينيد در نوسانات قيمت نفت، چند صباح قيمت به بيست و چهار دلار، بيست و پنج دلار مي رسد؛ امّا بعد از چند روز به پانزده دلار، شانزده دلار كاهش پيدا مي كند. از بالا رفتن و پايين آمدن قيمت ها، ملت ها اين همه ضرر مي بينند؛ چون اختيار در دست ديگرانست. با قطع يك ماهِ نفت، اين قدرت تصميم گيري در ملت هايِ اسلامي آشكار خواهد شد.

ملت ها و دولت هايِ اسلامي نشان مي دهند كه مي توانند عليه ديكتاتوري بين المللي و عليه خواستِ زورگوياني كه فقط به سرنيزه متّكي هستند، اقدام كنند. بايد اين كار را بكنند؛ اين اجتناب ناپذيرست.

البته بعضي از دولت ها مواضع خوبي اتّخاذ كردند. دولت سوريه و دولت لبنان شجاعانه ايستادند؛ مواضعشان، مواضع خوبي است؛ ليكن همه يِ دولت هايِ عربي، همه يِ دولت هايِ اسلامِي و دولت هايِ صادر كننده و توليد كننده يِ نفت بايد به اين وظيفه يِ تاريخي خود اهميَّت دهند. تاريخ در آينده روي اين اقدام هايِ تعيين كننده قضاوت خواهد كرد؛ امروز هم ملت ها قضاوت مي كنند. امروز ملت ها بر اين اساس نسبت به دولت هايِ خود و نسبت به صداقت و دلسوزي و پاكدامني آنها تصميم گيري مي كنند. (1)

من اينطور به نظرم مي رسد، از جمله كار هايِ مهمّي كه دولت هايِ عرب مي توانند بكنند، اينست كه صادر كنندگان نفت از نفت استفاده كنند. اين حرفي كه غربي ها در دنيا به راه انداخته اند كه از سلاح نفت استفاده نكنيد، حرف درستي نيست. نفت مال ملتهاست و بايد به سود خودشان از آن


1- 1. بيانات در ديدار گروه كثيري از كارگران و معلمان به مناسبت روز كارگر و هفته يِ معلم 11/02/1381

ص: 264

استفاده كنند.

امريكايي ها از گندم و از محصولات غذايي به عنوان سلاح استفاده كردند؛ در خيلي جا هايِ دنيا هم مي كنند. چرا كشور هايِ اسلامِي و عربي اين حقِّ را نداشته باشند؟ يك ماه - فقط يك ماه - به صورت نمادين و سمبليك، صادرات نفت را به همه يِ كشور هايي كه با اسرائيل روابط حسنه دارند قطع كنند.

امروز دنيا حركت را - حركت كارخانه ها - روشنايي و انرژي را - انرژي برق - و حرارت را، كه سه عنصر اصلي زندگي اش است از نفت ما دارد. اگر نفت ما در اختيار آنها قرار نگيرد، حركت كارخانجات، روشنايي و حرارت متوقّف خواهد شد؛، مگر اين چيز كمي است؟ دولت هايِ عرب به خاطر خودشان اين كار را بكنند. يك ماه - نه اين كه دائم - به صورت نمادين به عنوان حمايت از ملت فلسطين اين كار را بكنند، دنيا تكان مي خورد. اين از كار هايي است كه مي توانند بكنند. (1)

نابودي اسرائيل در به كارگيري همه يِ امكانات جهان اسلام

اسرائيل كه روزي در اين منطقه عربده مي كشيد و همه يِ خواسته هايِ خود را بر ملت هايِ عربي ديكته مي كرد، اينك ناتوان و افسرده در برابر عظمت مقاومت اسلامي، بر زمين زانو زده است؛ اين بخشِ كوچكي از توانايي هايِ ملت هايِ مسلمان و عربست. يقين بدانيد كه اگر همه يِ امكانات جهان اسلام و حتّي بخشي از آن در اين مسير به كار گرفته شود، ما شاهد زوال و نابودي رژيم صهيونيستي خواهيم بود. اسرائيل در جنوب لبنان از يك مقاومت چند هزار نفره شكست خورد.

درستست كه حزب الله، امتداد مردمي عميقي داشته و به هنگام ضرورت توانسته است هزاران، بلكه ده ها هزار نيرو را بسيج كند؛ ولي به طور مستمر فقط از چند هزار، بلكه گاه از چند صد نيرو در محور هايِ رويارويي با اشغالگران صهيونيست بهره برده است.

يعني اسرائيل و همه يِ امكانات نظامي آن و فناوري تسليحاتي و پيشرفته اش - كه به زرّادخانه يِ امريكا متّصلست - از چند صد جوان ِ باايمان و پُرشور كه از سلاح هايِ بسيار ابتدايي در جنگ بهره مي برند، شكست خورد. البته


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 16/01/1381

ص: 265

سلاح قوي و شكست ناپذير آنها، سلاح ايمان بود. (1)

وظيفه يِ دولت ها؛ همراهي با خواسته يِ ملت هايِ مسلمان اميدست دولت هايِ اسلامي با خواسته هايِ قاطبه يِ ملت هايِ مسلمان همراه شوند و از اين حركت عظيم حمايت كنند و هر گونه رابطه با اين رژيم اشغالگر را به طور كامل قطع نمايند و از تحريم هايِ مختلف اقتصادي و ابزار هايِ ديگر براي مقابله با اين رژيم غاصب استفاده كنند و كمك هايِ مردمي را صرف مسأله يِ اصلي فلسطين، معالجه مجروحان و بازسازي ويراني ها بنمايند.

جمهوري اسلامي ايران نيز به حمايت هايِ خود از اين حركت و مردم مظلوم فلسطين ادامه خواهد داد و آيين هايِ روز جهاني قدس را همراه با همه يِ مسلمانان، پُرشكوه تر از هر سال برگزار خواهد كرد و اميدوارست هر روز شاهد پيروزي حقّ و عدالت و شكست و رسوايي باطل و اشغالگري باشيم. (2)

شما يك چهارم جمعيَّت دنيا هستيد. مسلمانان بزرگترين ابزار هايِ قدرت را در اختيار دارند. امروز دنيا به نفت شما محتاجست. امروز دنيا به منطقه يِ حساس حيات و زندگي شما محتاجست. چرا امريكا بايد بتواند چيزي را بر شما تحميل بكند؟ تحمُّل نكنيد، قبول نكنيد. اينها شعار نيست؛ اينها واقعيت هايي است كه اگر ما همَّت بكنيم و با اين تكليف عظيم ال_ٰهي و انساني صادقانه برخورد نماييم، قابل تحقُّق و قابل عملست.

امروز يك عدِّه مسلمان، فداكار، برگزيدگان ملت فلسطين، از پير و جوان و مرد و زن، در سرزمين هايِ مقدَّس فلسطين دارند مبارزه مي كنند؛ به آنها كمك كنيد؛ راه، اينست. كمك به فلسطين، يعني كمك به عناصري كه دارند مبارزه مي كنند. كمك به فلسطين، معنايش اين نيست كه به عناصر سازشكاري كه دلشان براي فلسطين نسوخته، بلكه دلشان براي منافع شخصي خودشان سوخته، كمك كنند. آن سازماني مورد قبولست و نماينده يِ واقعي مردم فلسطينست، كه در راه آرمان فلسطين مبارزه بكند؛ نه آن سازماني كه برود


1- 1. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380
2- 2. پيام به مناسبت روز قدس 29/09/1379

ص: 266

آرمان فلسطين را به دشمن بفروشد و بر سر آن معامله بكند!

بايد ملت هايِ مسلمان حركت كنند و احساس تكليف نمايند. من آنچه را كه به نظرم مي رسد امروز بايد گفته بشود و بايد انجام بدهيم، در بيانيه گفته ام؛ الان هم دارم مي گويم. ملت هايِ اسلامي به هر نحو كه مي توانند، بايد انواع كمك هايِ خودشان را به آن مردمي كه دارند در داخل فلسطين مبارزه مي كنند، برسانند؛ اين يك تكليف شرعي و ال_ٰهي و انساني است.

اگر امروز شما مسلمانان عقب بنشينيد، بدانيد كه دشمن يك سنگر جلو مي آيد - دشمني كه تمام نمي شود - اسرائيل يك سنگر جلو مي آيد؛ امريكا كه دشمن جهان اسلامست، يك سنگر جلو مي آيد. اگر شما عقب بنشينيد، آنها جلو مي آيند. دشمني ميان آنها و ميان شما امَّت اسلام كه تمام نخواهد شد. خواسته هايِ استكباري استكبار كه تمامي ندارد.

شما بايد در اينجا يك حركت قاطع و يك تصميم گيري قطعي بكنيد. اين اجتماع در تهران مي تواند اجتماع مباركي باشد. كار به دست شماست؛ تصميم گيري كنيد. پارلمان ها بنشينند براي سرنوشت فلسطين تصميم گيري كنند و آن را از دولت ها بخواهند. روشنفكران و نويسندگان بنويسند و افكار عمومي را بيدار كنند. دانشجويان و جوانان آماده باشند، تا با صداي بلند، خواستِ ملت ها را اعلام كنند.

ملت ايران آماده است. ما در حد توان و قدرتمان آماده هستيم، تا اين تكليف را انجام بدهيم؛ دشمني استكبار را هم تحمُّل مي كنيم. ما را به خاطر حمايت از فلسطين و از انتفاضه يِ فلسطين و از قيام مردم فلسطين تهديد نكنند؛ اين حمايت وظيفه يِ ماست؛ ما اين را انجام مي دهيم و از هيچ تهديدي هم نمي هراسيم. از بعد از انقلاب، بلافاصله ما در معرض تهديد هايِ استكبار بوديم و به فضل پروردگار و به حول و قوه يِ ال_ٰهي، استكبار نتوانسته است كاري بكند. ما باز هم تكليفمان را انجام خواهيم داد.

من از شما آقايان محترم و از شما برادران عزيز خواهش مي كنم كه اين اجتماع را به طور كاملاً جدي مورد نظر قرار بدهيد و سعي كنيد كه در نشست و برخاست ها به تصميم برسيد. صرف اجتماع تنها، صرف نشستن و گفتن و برخاستن، كافي نيست؛ بايد تصميم بگيريد، با تصميم برگرديد و آن تصميم را به مرحله يِ اجرا بگذاريد؛ آنگاه خواهيد ديد كه آنچه به نظر

ص: 267

بُن بست مي آيد، گشوده خواهد شد. در مقابل اراده ي ملت هايِ مسلمان، هيچ بُن بستي وجود ندارد. (1)

امروز دولت هايِ مسلمان بايد احساس تكليف كنند. قدرت دولت هايِ مسلمان، اگر متفق و همصدا باشند، از قدرت امريكا بيشترست. امريكا به اين منطقه محتاج ترست، تا اين منطقه به امريكا. دولت ها بايد بدانند كه خواست ملت هايِ مسلمان آنست كه همه يِ آنها با هم به خواست مستكبرانه يِ امريكا و اسرائيل پاسخ «نه» بگويند. اين مطمئن ترين اقدام براي حفظ خود دولت ها و حفظ شرف و عزَّت كشور هايِ اسلامي است. بايد از تهديد و تطميع امريكا و فشار تبليغاتي مطبوعات صهيونيستي نهراسند و به نداي وظيفه يِ اسلامِي و ملّي خود پاسخ گويند: (2)

وظيفه يِ دولت ها

به همه يِ كشور هايِ اسلامِي و ملت هايِ مسلمان هم عرض مي كنيم كه امروز وظيفه يِ شرعي همه يِ ملت ها و دولتهاست كه به آن جماعت مؤمن و آن ملت مظلوم كمك برسانند و آنها را وسط ميدان، تنها ر ها نكنند. البته كمك هايي هم مي شود كه اميدواريم اين كمك ها به جاي خود برسد و انشاء الله بتواند براي كم كردن ِ آلام مردم فلسطين، مفيد و مؤثّر واقع شود. از خداوند متعال مي خواهيم كه مشكلات اسلام و مسلمين و مشكلات مردم فلسطين را برطرف كند. (3)

وظيفه يِ دولت هايِ مسلمان؛ قطع رابطه

اين وظيفه يِ همه يِ دولته است. امروز ملت فلسطين بحق از امَّت اسلامي


1- 1. سخنراني در ديدار شركت كنندگان در كنفرانس بين المللي حمايت از انقلاب اسلامي مردم فلسطين 27/07/1370
2- 2. پيام به ملت هايِ مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشور هايِ اسلامي، به منظور بسيج نيرو هايِ عظيم كشور هايِ اسلامي براي مقابله با توطئه هايِ خباثت آميز امريكا و اسرائيل در كنفرانس مادريد 25/07/1370
3- 3. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 25/09/1379

ص: 268

انتظاراتي دارد؛ از دولت هايِ اسلامي هم توقّعاتي دارد. امروز امَّت بزرگ اسلامي هم از دولت هايِ اسلامي - به خصوص دولت هايِ عربي - انتظار دارد كه روابط خود را با صهيونيسمِ غاصب و ظالم و گستاخ، قطع كنند. صهيونيسم چهره يِ واقعي خود را يك بار ديگر آشكار كرد؛ يك بار ديگر نشان داد كه جز زبان زور، جز منطق زور، جز فكر زور و زورگويي، چيزي بر او حاكم نيست. (1)

مسؤوليت سران اسلامي براي حمايت هماهنگ از فلسطين البته همين جا من عرض كنم، ملت هايِ مسلمان در سرتاسر دنيا دلبسته يِ اين حادثه يِ بسيار مهمّي هستند كه امروز در سرزمين اشغال شده و مغصوب و مظلوم فلسطين در جريانست.

اگر چه در قطعنامه يِ كنفرانس اسلامي حرف هايِ نسبتاً خوبي زده شده است - كه البته بخش مهمّي از آن به خاطر، اينست كه كشور جمهوري اسلامي ايران در اين قضايا كاملاً صريح و قاطع اظهار نظر مي كند و بعضي از كشور هايِ اسلامي هم به دنبال شعار هايِ جمهوري اسلامي حركت مي كنند - امّا به دنبال اين حرف ها حتماً بايد عمل باشد.

بايد دولت هايِ مسلمان نسبت به مبارزان فلسطيني، نسبت به مردم فلسطين و نسبت به كساني كه در خيابان هايِ فلسطين مورد فشار صهيونيستهايند، احساس مسؤوليت كنند؛ هر گونه كمكي كه مي توانند، بايد به آنها برسانند. جمهوري اسلامي ايران در اين زمينه سخن خود را گفته است؛ امّا از سوي كشور هايِ مختلف اسلامِي و كشور هايِ عربي «عمل»، بايد هماهنگ گردد تا بشود به آن مردم مظلوم كمكي كرد. ماجراي امروز فلسطين يكي از نشانه هايِ ضعف استكبار - يعني ضعف دشمن ملت ايران - است. (2)

كمك سياسي، مالي، تبليغاتي

امروز ملت فلسطين قيام كرده است. آن روزي كه ملت فلسطين خواب


1- 1. بيانات در مراسم فار غالتحصيلي جمعي از پرسنل نيروي انتظامي 18/07/1379
2- 2. بيانات در اجتماع بزرگ مردم اراك 24/08/1379

ص: 269

بود، سرنوشت و تقديرش همان چيزي بود كه اتّفاق افتاد؛ امّا امروز كه ملت فلسطين بيدار شده است، سرنوشت و تقدير او پيروزي است.

ممكنست اين جهاد، جهادي طولاني باشد؛ امّا پيروزي، غيرقابل ترديدست. اگر ما نكنيم، خداي متعال بندگان ديگرش را به كار وادار خواهد كرد. اين وظيفه يِ امروز ماست؛ اميدواريم كه بتوانيم اين وظيفه را انجام دهيم. امروز دولت هايِ اسلامي وظيفه دارند به آنها كمك كنند - كمك سياسي، كمك مالي، كمك تبليغاتي - روز قدسِ امسال بحمدالله نشان داد كه در همه يِ دنياي اسلام، ملت ها تا آنجايي كه مي توانند، به اين وظيفه پايبندند. (1)

وظيفه يِ دولت هايِ مسلمان در قبال جنايات اسرائيل

از دولت هايِ مسلمان اين توقع وجود دارد كه امكانات لازم را به منظور دفاع، به آن ملت بدهند. از دولت هايِ مسلمان همچنين انتظار مي رود كه بر كساني كه در دنيا از منافع صهيونيست ها حمايت مي كنند، فشار سياسي وارد كنند. اين كار را مي توانند در روابط دو جانبه شان، در مجامع بين المللي، در گفتار هايِ عمومِي و در مذاكرات خصوصي انجام دهند. علاوه بر اين - همانطور كه عرض شد - حال كه مهاجم و متعرض حاضر نيست از جنايت خود دست بكشد، اقلاً ملت فلسطين - كه حقِّ با اوست و از حقِّ خود دفاع مي كند - بتواند از خودش دفاع كند. (2)

احساس مسؤوليت دولت ها

من از ملت عزيزمان به خاطر حضور قدرتمندانه و پُرشورشان در روز قدس، با همه يِ دل تشكّر مي كنم. ملت هايِ دنيا تا آنجايي كه مي توانند و تا آنجايي كه به آنها اجازه داده مي شود، اظهار نفرت مي كنند؛ امّا اين بايد در تصميم دولت ها، به عمل تبديل شود. دولت هايِ مسلمان بايد احساس كنند كه در مقابل اين قضيه مسؤوليت دارند. (3)


1- 1. بيانات در ديدار مسؤولان نظام به مناسبت عيد سعيد فطر 07/10/1379
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 28/02/1380
3- 3. بيانات در خطبه هايِ نماز عيد سعيد فطر 25/09/1380

ص: 270

لزوم هوشياري دولت هايِ اسلامي

در سطح جهان اسلام نيز همينطورست. دولت ها بايد به هم نزديك شوند؛ بايد احساس قدرت اسلامي به وجود آيد. اگر استكبار بتواند تك تكِ دولت ها و حكومت هايِ اسلامي را با مسائل جزيي و با وعده هايِ فريبگر، از بدنه يِ مجموعه يِ دنياي اسلام جدا كند، وضع همين چيزي مي شود كه ملاحظه مي كنيد. (1)

عدم استفاده يِ مسلمين از دارايي هايِ مادّي و معنوي؛ عامل تسلّط دشمنان

اگر امَّت اسلامي از نفت خود، از نيروي انساني خود، از بازار هايِ خود، از علم خود، از ذخاير گوناگون مادّي و معنوي خود خوب استفاده كند، قدرتمندان عالم و سلطه گران نمي توانند اينجور به او زور بگويند: شما ببينيد در مورد ملت فلسطين، زورگويي دنياي استكبار چقدر مفتضح و واضح است.

يك ملت در سرزمين خود مغلوب غاصبان آن سرزمينست؛ آن هم با اين فجايعي كه به وسيله يِ آنها انجام مي گيرد: حقوق بشر پامال مي شود، جان انسان ها از بين مي رود، امكانات زندگي كردن از انسان ها در اين سرزمين گرفته مي شود، خانه هايشان را خراب مي كنند، مزارعشان را نابود مي كنند، تجارتشان را مسدود مي كنند، استعدادهايشان را خفه مي كنند، امكان رشد و ترقي به اينها نمي دهند، مرتب هم جوان ها، مرد ها و زن هايِ اينها را به قتل مي رسانند و بعضي از دنياي استكبار صريحاً از اينها حمايت مي كنند، بعضي هم سكوت مي كنند؛ دنياي اسلام هم شده تماشاچي؛ تماشاچي گويا بي طرف! اين مصيبت بزرگي براي دنياي اسلامست.

علَّت، همين ضعف دنياي اسلام و اين تفرقه يِ دنياي اسلامست. بايد باور كنيم كه امتداد قدرت ما در ميان اين جمعيَّت عظيم مسلمان ها و در دل اين امَّت بزرگ اسلامي است؛ اين را بايد باور كنيم. ما را به جان هم مي اندازند، با عناوين مختلف ما را سرگرم مي كنند، ما را به هم بدبين مي كنند، دعواي مذهبي راه مي اندازند، دعواي قومي راه مي اندازند، دعواي ارضي راه مي اندازند؛ ما را به هم مشغول


1- 1. بيانات در ديدار كارگزاران نظام جمهوري اسلامي به مناسبت عيد سعيد فطر 25/09/1380

ص: 271

مي كنند، از تَفَرُّق ما سوء استفاده مي كنند. اين بزرگ ترين مصيبت ماست امروز؛ بزرگ ترين بلاي ماست. (1)

مسؤوليت تاريخي دولت هايِ اسلامي؛ دفاع صريح از ملت فلسطين دولت هايِ اسلامي براي حفظ منافع ملّي خودشان، براي جلب عواطف ملت هايِ خودشان، براي اداي مسؤوليت تاريخي خودشان، بايد روي نقاط اساسي هويت امَّت اسلامي تكيه كنند؛ از ملت فلسطين بايد صريحاً دفاع كنند؛ از استقلال كامل عراق و سپردن اختيار به ملت عراق بايد دفاع كنند؛ از ملت افغانستان بايد دفاع كنند؛ از ملت هايِ مسلمان در اروپا و آسيا و آفريقا بايد دفاع كنند؛ از هويت قرآني و از احكام قرآن در كشورهايشان بايد دفاع كنند؛ ارتباطاتشان را با همديگر نزديك و صميمي كنند؛ با هم صادق باشند؛ به هم كمك كنند و دست يكديگر را بگيرند؛ آن وقت امَّت اسلامي خواهد توانست خود را از زير يوغ استكبار نجات دهد و تهديد هايي را كه امروز دنياي استكبار نسبت به دنياي اسلام دارد، از سر بگذراند. (2)

لزوم پرهيز دولت هايِ اسلامي از عاديسازي رابطه با رژيم صهيونيستي به خاطر توطئه اي كه بعد از شكست غزه و براي جبران آن شكست، از سوي امريكايي ها و صهيونيست ها و بعضي از هم پيمانانشان در جريانست؛ يعني عاديسازي رابطه يِ زشت با رژيم صهيونيستي در ميان برخي از دولت هايِ اسلامِي و برخي از دولت هايِ منطقه، كه نبايد زير بار بروند.

دولت هايِ اسلامي با بهانه هايِ مختلف و براي خاطر شاد كردن دل امريكا، نبايد ارتباطشان را با اين رژيم غدارِ ستمگر غاصب - كه خطري براي همه يِ منطقه و همه يِ ملت ها و دولته است - عادي كنند؛ نبايد به خاطر امريكا، روي خوش به اين رژيم نشان بدهند، كه اين كار زشتي است. دليل زشت بودن اين كار هم، اينست كه آن كساني كه مرتكب اين عاديسازي مي شوند، لااقل در اوايل كار،


1- 1. بيانات در ديدار مسؤولان نظام و سفراي كشور هايِ اسلامي 24/08/1383
2- 2. بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام به مناسبت مبعث فرخنده يِ پيامبر مكرم اسلام صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم 11/06/1384

ص: 272

آن را پنهان نگه مي دارند؛ لذا كار زشتي است كه پنهانش مي كنند. كار زشت را نبايد انجام داد، نه اين كه پنهان كرد. بنا بر اين، روز قدس انشاء الله پُرشورتر از هميشه برگزار شود. (1)

امروز روز به دست گرفتن ابتكار عمل توسط مسلمين

امروز روزي است كه ملّت ها و دولت هايِ مسلمان مي توانند ابتكار عمل را به دست گيرند و كاري بزرگ را آغاز كنند. كمك به ملت مظلوم فلسطين، حمايت از ملت بيدار عراق، حراست از ثبات و استقلال لبنان و سوريه و ديگر كشور هايِ منطقه، وظيفه اي همگاني است و وظيفه يِ نخبگان سياسي و ديني و فرهنگي و رجال ملّي و جوانان و دانشگاهيان، سنگين تر از ديگرانست. وحدت و همدلي ميان پيروان مذاهب اسلامِي و پرهيز از اختلافات فرقه اي و قومي بايد از برجسته ترين شعار هايِ اين نخبگان باشد. نشاط علمي، نشاط سياسي، تلاش فرهنگي و بسيج كردن همه يِ نيرو ها در اين صفوف اصلي، بايد سرلوحه يِ دعوت آنان قرار گيرد. (2)

وظيفه يِ دول اسلامي؛ قطع تمام روابط سياسي و اقتصادي

كار ديگري كه مي توانند بكنند، اينست كه تمام روابط و قرار داد هايِ سياسي و اقتصادي خودشان را با دولت صهيونيست قطع كنند و هيچ همكاري نكنند. ملت هايِ عرب از اين خوشحال خواهند شد. ملت هايِ عرب پشت سرِ آن دولت هايي قرار خواهند گرفت كه اين اقدام شجاعانه را بكنند.

واي به حال آن دولتي كه ملتش بفهمد از پشت سر با اسرائيل رابطه يِ اطّلاعاتي و امنيَّتي و غيره دارد! دولت هايِ اسلامي هم موظّفند. آنها هم وظيفه شان كمتر از دولت هايِ عربي نيست؛ چون اين قضيه قضيه يِ عربي نيست؛ اين قضيه فراتر از اينهاست؛ يك قضيه يِ انساني و اسلامي است. دولت هايِ اسلامي هم هر كدام كه توانايي هايِ نفتي و امثال آن را دارند، همينطور مي توانند عمل كنند.


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 29/07/1384
2- 2. پيام به حجاج بيت الله الحرام 19/10/1384

ص: 273

اين كنفرانسي هم كه وزراي خارجه يِ كشور هايِ اسلامي در مالزي داشتند، كنفرانس خوبي نبود. البته اظهار موضع و اظهار وجودي كردند؛ امّا ضعيف بود. بايستي از اين قوي تر اقدام مي كردند. اين همه دولت اسلامي، اين همه كشور اسلامي، برادران مسلمانشان آن طور گرفتار؛ بايد اينها اقدام قوي تري مي كردند. (1)

وظيفه يِ دولت هايِ مسلمان؛ خروج از حال انفعال

برادران و خواهران عزيز! اين وضع، با عزّت اسلامي ناسازگار و از راه علاج درد هايِ امَّت اسلامي، بسي دورست. هم بايد همه يِ كشور هايِ اسلامي در احقاقِ حقِّ ملت فلسطين سهم شايسته اي بر عهده گيرند و هم دنياي اسلام بايد از حالت انفعال به حالت ابتكار در آيد. اين هر دو وظيفه را عجالتاً فقط جوانان مؤمن و غيور فلسطين و لبنان، با همه يِ وجود خود انجام مي دهند. درود بر آنان! مخالفت ما با آنچه بدان گفتگوي صلح خاورميانه مي گويند: به دليل ناعادلانه بودن، استكباري بودن و تحقير آميز بودن و بالاخره غيرمنطقي بودن آنست.

اصل تحميلي صلح در مقابل زمين به معناي آنست كه صهيونيست ها، زمين هايِ كشور هايِ همسايه را، پس بدهند، تا ما بپذيريم كه كشور فلسطين متعلِّق به آنها باشد! چه سخني از اين نا عادلانه ترست؟ چه پاسخي مي توان به ملت كهن فلسطين در اين معامله يِ مغبونانه داد؟

از شوخي هايِ عبرت انگيز زمانه، يكي، اينست كه دولت غاصب، همين را هم نامناسب دانسته و ردِّ كرده است! آيا وقت آن نرسيده كه دنياي اسلام، به اين روحيه يِ استكباري پاسخ دهد؟ ما اگر مناسبات خود را تنظيم و برادرانه كنيم، اين قدرت را داريم. امريكا در برابر جبهه يِ متّحد كشور هايِ اسلامي، از اندونزي تا شمال آفريقا، چه مي تواند بكند؟ امروز دلگرمي استكبار، به پراكندگي اين جبهه است. آيا وقت آن نرسيده كه اين صف را به نفع خودمان مستحكم كنيم؟ حضور دشمني مانند حكومت صهيونيستي در قلب قلمرو اسلامي؛ شايد مي توانست ما را


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 16/01/1381

ص: 274

به يكديگر نزديك تر سازد؛ ولي دسته اي مرموز استكبار، اين خطر را هم از برابر خود برداشت. با ما كاري كرد كه اينك از يكديگر بيشتر مي ترسيم تا از دشمن! وسوسه ها و دروغ ها و تبليغات موذيانه، كشور هايِ اسلامي را به غلط و نابجا از يكديگر ترسانده است. (1)

مسؤوليت سران عرب نسبت به جنايات اسرائيل

در آينده يِ بسيار نزديكي اجلاس سران عرب تشكيل مي شود. من لازم مي دانم به سران كشور هايِ عربي مسؤوليَّت بزرگي را كه امروز متوجّه آنهاست، يادآوري كنم. امروز امَّت اسلام از سران عرب انتظار دارد. امريكايي ها سعي كردند در اجلاس «شَرمُ الشَّيخ» كاري كنند كه اجلاس سران عرب تحت تأثير قرار گيرد. نبايد تحت تأثير قرار گيرند.

امروز هر تصميمي كه در اجلاس سران عرب گرفته شود، مورد قضاوت هميشگي تاريخ خواهد بود. سران عرب مي توانند با تصميم هايِ درست، براي خودشان در اين اجلاس افتخار ابدي كسب كنند.

البته مسأله يِ فلسطين با اين اجلاس ها حل نمي شود؛ امّا اين اجلاس ها مي توانند مطالبات ملت فلسطين را به دنيا عرض كنند. (2)

ايستادگي در مقابل خباثت هايِ صهيونيست ها، با استفاده از ظرفيت هايِ دنياي اسلام

دنياي اسلام بايستد و مي تواند. ظرفيت هايِ دنياي اسلام براي ايستادگي در مقابل خباثت ها و طمع ورزي هايِ خيلي بالاست. همه يِ توجُّه فوراً متوجِّه نفت مي شود؛ مسأله يِ نفت نيست. اينجا مركز دنياست؛ بزرگ ترين بازار هايِ مصنوعات غربي توي اين منطقه است؛ آبرويشان به اينجا وابسته است؛ مهم ترين گذرگاه هايِ جهاني در اختيار اين مجموعه يِ كشور هايِ مسلمانست. اين چيز ها رگ هايِ حيات دنياست، دست مسلمانهاست؛ مسلمان ها از


1- 1. بيانات در مراسم گشايش هشتمين اجلاس سران كشور هايِ اسلامي 18/09/1376
2- 2. سخنراني در اجتماع بزرگ بسيجيان شركت كننده در اردوي فرهنگي، رزمي ياران امام علي عَلَيْه السَّلَام 29/07/1379

ص: 275

اينها استفاده كنند، مي توانند.

از همه يِ اينها هم كه بگذريم، منطق سياسي و حرف سياسي در دنياي امروز كارگرست. مي توانند بخواهند، بدون اين كه حتّي از اين ابزار ها بخواهند استفاده كنند. نفس خواستن دولت ها و ملت ها، وزنه يِ عظيمي در حوادث جهاني است. متأسفانه از اين استفاده نمي شود، غفلت مي شود. (1)

آزمون سخت براي دولت هايِ عربي، كنفرانس اسلامِي و اتِّحاديه يِ عرب دولت هايِ عربي در معرض آزموني دشوار قرار گرفته اند. ملت هايِ بيدار عرب از آنان اقدامي قاطع و جازم مطالبه مي كنند. كنفرانس اسلامِي و اتِّحاديه يِ عرب نبايد به كمتر از برداشتن كامل محاصره يِ غزه و توقف كامل دست اندازي به خانه ها و سرزمين هايِ فلسطيني در كرانه يِ غربي و محاكمه يِ جنايتكاراني چون نتانياهو و ايهود باراك، قانع شوند. (2)


1- 1. بيانات در ديدار مسؤولان و شخصيت هايِ علمي سياسي 17/01/1389
2- 2. پيام در پي جنايت دريايي رژيم صهيونيستي در حمله به كاروان دريايي آزادي غزه 11/03/1389

ص: 276

ص: 277

فصل ششم: مسؤوليت رسانه ها

وظيفه ي رسانه ها در دفاع تبليغاتي از فلسطين

اين پيامي [پيام انقلاب] كه توليد شده و ما از لحاظ اصلِ پيام و تحكيم و شناسايي و تدوين ِ آن، مشكلي نداريم، براي اين كه بدانيم چگونه تقسيم و توزيع و پخشش كنيم، مديريَّتِ صحيح لازم دارد. وقتي اينها انجام گرفت، آن وقت افكار عمومي در اختيار شما قرار مي گيرد؛ يعني شما مي توانيد افكار عمومي را مديريَّت كنيد. وقتي اين كار انجام گرفت، افكار عمومي در اختيار شماست.

دشمن مي خواهد افكار عمومي را در اختيار گيرد. شما بايد نگذاريد كه او افكار عمومي ملت خودتان و ملت هايِ ديگر را - تا هر جايي كه صداي شما مي رسد - در اختيار گيرد. شما امروز حادثه اي مثل حادثه يِ فلسطين را ببينيد كه ديگر در آنجا جبهه يِ حقّ و باطل معلومست.

ملَّتي را از سرزمين آبا و اجداديش - كه استخوان هايِ اجدادش در اين زمين دفن شده و همه يِ تاريخ مي گويد كه اينجا مال اوست - و از خاك و زندگي و خانه و از حقِّ انتخاب در كشور خودش محروم كردند و يك عدّه بيگانه را از اروپا و اروپايِ شرقي و روسيه و امريكا و از جا هايِ ديگر جمع كرده اند و گفته اند شما اينجا را اداره كنيد! خوب؛ اگر هيچ عامل ديگري هم در اين بين نبود،

ص: 278

همين اندازه نشان مي دهد كه حقّ و باطل كجاست؟؛ چه برسد به اين كه آن گروه بيگانه يِ متصرّفِ اشغالگر، با انواع و اقسام روش هايِ خشونت بار و سَبُع وار، آن جمعي را كه صاحب آن سرزمين هستند، نابود مي كند؛ يعني مي زند، مي كوبد و مي كشد. ديگر حقّ و باطل از اين مُنحاز تر و متمايز تر؟!

شما ببينيد همين را جماعتِ طرفدار حضورِ اسرائيل در اين منطقه - امريكا و خود صهيونيست ها و بعضي دولت هايِ ديگر - چگونه در افكار عمومي دنيا عوض كرده اند! يعني افكار عمومي را طوري تغيير داده اند كه امروز در مقابل اين حوادث تلخ در دنيا حركت مهمّي انجام نگيرد. والّا اگر اين تبليغات نبود، ملت هايِ دنيا - ولو هيچ رابطه اي هم با فلسطين نداشتند - روزي نبود كه تظاهراتي به نفع مردم فلسطين راه نيندازند، اعتراضي نكنند، حكومت ها را زير فشار قرار ندهند و دولت هايِ خودشان را براي موضعگيري تحتِ فشار نگذارند. اگر اين تبليغات نبود، اصلاً صحنه يِ سياست دنيا عوض مي شد.

اينها افكار عمومي را همانطور كه خودشان مي خواستند، تصرّف و هدايت كردند - به خاطر رعايت همان ترتيب منطقي كار رسانه اي - و اين دروغ بزرگ را در ذهن مردم جا انداختند.

اگر ما بتوانيم يك كار رسانه اي درست انجام دهيم، مي توانيم اين صحنه يِ باطل را لااقل تا حدودي به صحنه يِ حقِّ تبديل كنيم؛ يعني در افكار عمومي دنيا كار را طوري پيش ببريم كه واقعاً قضيه به عكس شود. بنا بر اين ما در اين زمينه ضعيف هستيم «ما» كه مي گويم، يعني جبهه يِ حقِّ. اين در مورد افكار عمومي دنيا نسبت به يك قضيه يِ بين المللي است. در مورد افكار عمومي داخل كشور هم عيناً همين مسأله وجود دارد.

… مسأله يِ خبر هم بسيار مهمَّست. خبر، نيازست. البته وضع خبر خيلي به تر از گذشته شده است؛ منتها هر چه بتوانيد خبر را موثّق، به هنگام، فراگير و داراي خصوصياتي كه گفتيم: بكنيد. گاهي پخش يك خبر ضعيف و كمتر موثّق، در مردم ايجاد يأس مي كند. گاهي يك خبر واحد را دو گونه مي شود داد: مثلاً خبر تجهيزات امريكايي يا تجهيزات اسرائيلي را مي شود به گونه اي داد كه مردم، انگيزه پيدا كنند كه با آن به مقابله برخيزند؛ همان خبر را مي شود طوري داد كه مردم احساس كنند كه نمي شود دست از پا تكان

ص: 279

داد و اصلاً هيچ حركتي نمي شود كرد، پس نحوه يِ دادن خبر بايد اميد بخش باشد. البته خودِ خبر، مهم و حاوي نكات سودمندست. (1)

وظيفه يِ رسانه هايِ خبري

به نقش رسانه ها و تبليغ مي رسيم. اين صحنه يِ مبارزه، يك صحنه يِ عمومي است. هر كس به قدر توانايي خود در سرتاسر دنياي اسلام وظيفه اي دارد و بايد نقشي ايفا كند. امروز دنيا، دنياي رسانه ها و تبليغ و تبيينست. امروز در مقابل شما امپراتوري خبري دشمنان دنياي اسلام قرار دارد كه غالباً در كنترل صهيونيستهاست. امروز يك اتوبان يك طرفه يِ خبر و تحليل از طرف رسانه هايِ خبري به سمت افكار عمومي دنيا - از جمله افكار عمومي كشور هايِ عربي و اسلامِي و خود مسلمانان - جاري است.

صهيونيست ها از آغاز شروع كار خود، به سمت رسانه هايِ خبري و تبليغي رفتند. يكي از سياست هايِ آنها اين بود كه رسانه هايِ تبليغي دنيا را قبضه كنند. امروز اين گونه است. آنها از اوّلِ كار، يك شگرد تبليغي را انتخاب كردند كه بسيار مهم و تعيين كننده بود و تا امروز تأثيرگذار بوده است. آن شگرد تبليغي عبارتست از مظلوم نمايي. براي مظلوم نمايي، داستان ها و افسانه هايِ فراواني جعل شد؛ خبر هايي ساخته شد و تلاش هايِ بي وقفه اي انجام گرفت. امروز هم در نهايت سفّاكي، باز همان تبليغات ادامه دارد؛ يعني باز هم مهم ترين كار صهيونيست ها در دنياي تبليغات، مظلوم نمايي است.

اينها مسأله يِ نگراني رواني يهوديان را مطرح كردند و گفتند: چون يهوديان در طول قرن هايِ متمادي زير فشار بودند، از لحاظ رواني دچار نگراني اند و به امنيَّت رواني احتياج دارند. صهيونيست ها در مذاكرات با سران كشور هايِ غربي و بعد ها در گفتگو هايِ خود با كشور هايِ اسلامِي و عربي، مسأله يِ امنيَّت رواني را مطرح كردند و گفتند: ما به امنيَّت رواني احتياج داريم و بايد امنيَّت رواني ما تأمين شود. اين امنيَّت رواني يعني چه؟ هيچ معناي مشخّص و هيچ پاياني ندارد. هر اقدامي بخواهد انجام بگيرد، اگر به سودشان نباشد، به بهانه يِ امنيَّت رواني، مي توانند


1- 1. بيانات در ديدار مديران صدا و سيما 15/11/1381

ص: 280

آن را خنثي كنند. بسياري را در دنيا قانع كردند كه به امنيَّت رواني احتياج دارند و بايد امنيَّت رواني آنها تأمين شود.

برآوردن نياز اسرائيل در مورد امنيَّت رواني، مشكل ترست از چشم پوشيدن از سرزمين. شما وقتي سرزمين را از دست مي دهيد، مي دانيد چه چيزي را از دست داديد؛ امّا وقتي مي خواهيد خواسته يِ اسرائيل را در مورد امنيَّت رواني برآورده كنيد، نمي دانيد تا كجا بايد تسليم شويد و تا كجا بايد امتياز بدهيد. اين امتياز دهي، پاياني ندارد؛ مرتّب بايد امتياز داد.

تجربه يِ اروپا در اين مورد، عبرت آموزست. دولت آلمان صد و پنجاه ميليارد مارك به عنوان خسارت به يهوديان داد؛ امّا خسارت يهوديان از آلمان هنوز تمام نشده است؛ باز هم خسارت طلبكارند و بايد به آنها داده شود! آنچه يهوديان با آلمان كردند، كم و بيش با برخي كشور هايِ اروپايي ديگر - مثل اتريش، سوئيس، فرانسه، حتّي تا چند سال قبل با واتيكان - نيز انجام دادند. همه بايد خسارت بدهند؛ اين خسارت تمام شدني نيست!

در بعد رواني، اسرائيلي ها فعّاليت هايِ بسيار مهمّي دارند. همه يِ سياستمداران، خبرنگاران، روشنفكران، كارگزاران و نخبگان غرب بايد در مقابل بناي يادبود كوره آدم سوزي سر تعظيم فرود بياورند؛ يعني همه، داستاني را كه اصل صحّت آن معلوم نيست، مورد تأكيد قرار دهند و خود را بدهكار آن داستان قلمداد كنند. اينها روش هايي است كه در تبليغ دارند و همه معطوف به «مظلوم نمايي» است.

البته در بخش ديگري از دنيا، با تكيه بر داستان هايِ ذكر شده در تورات و اين كه اينجا سرزميني است كه به فرزندان اسرائيل بخشيده شده، بسياري از مسيحيان را هم با خود همفكر و همدل كردند. آن طوري كه من در آماري ملاحظه كردم، اينها توانسته اند در برخي كشور ها - از جمله عمدتاً در امريكا - به عنوان پشتوانه يِ افكار عمومي، با همين تبليغات، ميليون ها صهيونيست غير يهودي درست كنند! اينها ساله است كه اين كار تبليغاتي را مي كنند. امروز هم با شِدَّت هر چه تمام تر همين تبليغات در دنيا ادامه دارد.

البته از حوادثي هم كه پيش آمد - مثل حادثه بيستم شهريور (يازده سپتامبر) در نيويورك و واشنگتن - حداكثر سوء استفاده را كردند و توانستند

ص: 281

مسأله يِ فلسطين را از متن قضاياي دنياي اسلام به حاشيه برانند. از اين جهت هم صهيونيست ها صد در صد مورد كمك امريكا قرار گرفتند؛ امّا در مقابل، هيچ كس حقِّ ندارد و نبايد در كشور هايي كه ادّعاي آزادي مي كنند، آتش زدن زندگي زنان و كودكان فلسطيني را مورد سؤال و اعتراض قرار دهد و قساوت هايي را كه امروز عليه ملت فلسطين به كار مي رود، ذكر كند.

با توجُّه به اين روش تبليغي و شناخت رواني اي كه انسان از دشمن پيدا مي كند، مجموعه يِ مسؤولان و كارگزاران رسانه هايِ كشور هايِ اسلامي بايد مسؤوليَّت خود را احساس و راه خود را تنظيم كنند. اين يك كار حياتي و مهمَّست. امروز نه فقط براي ملت فلسطين، بلكه براي دنياي اسلام، اين يك كارِ حياتي و يك وظيفه يِ سنگينست.

به عنوان يك مثال، من تجربه يِ جنوب لبنان را - كه دوستان در جريان آن هستند - به عنوان يك الگو مي توانم مطرح كنم. مؤمنين و جوانان مبارز لبنان توانستند از اهرم و عامل تبليغات به بهترين وجه و به صورت شايسته، در حركت عظيمي كه عليه صهيونيست ها كردند، استفاده كنند؛ توانستند عنصر مقاومت و فداكاري را به دنياي اسلام درست منعكس كنند؛ به اين ترتيبست كه دشمن به ستوه مي آيد.

همه يِ دنياي اسلام فهميد كه مقاومت در جنوب لبنان چه مي كند و چه كار مي خواهد بكند و هدفش چيست؟. در آنجا تبليغات به شيوه يِ خوب و درستي به كار رفت. خودي روحيه پيدا كرد، دشمن روحيه اش ضعيف شد و به ستوه آمد. اين كاري است كه ما هميشه بايد بكنيم. دنياي اسلام هميشه در حال مبارزه و مورد حمله است. اين قطع هايِ از بدن دنياي اسلامست كه امروز در چنگال صهيونيستهاست؛ شب و روز به آن حمله مي كنند؛ لذا بايد از رسانه ها حداكثر بهره برداري به نفع اين قضيه به عمل آيد.

لازمست براي استراتژي تبليغي عليه صهيونيست هايِ غاصب، يك طرّاحي بنيادين صورت گيرد. اين كه ما به صورت تاكتيكي در هر موقعيَّتي بخشي از مظلوميَّت ها را بيان كنيم كافي نيست. بايد يك راهبرد عمومي، تبليغي در همه يِ دنياي اسلام به صورت مشترك تعيين و به آن عمل شود.

ما رسانه هايِ بزرگ دنيا را در اختيار نداريم؛ امّا آنچه را هم كه در اختيار

ص: 282

داريم؛ چيز كمي نيست. ما بايد از سرمايه و موجودي خود - كه متعلِّق به دنياي اسلامست - حداكثر استفاده را بكنيم.

… ما نبايد به تسليم كردن و نوميد كردن ملت فلسطين كمك كنيم؛ ما بايد حقيقت را بيان كنيم. حقيقت، اميد و افق تازه و به لرزه درآمدن زانوان صهيونيست ها و محتاج شدن و مستأصل شدن قدرت هايِ حامي صهيونيست ها در مقابل حركت عمومي ملَّتي است كه متّكي به ايمانش حركت مي كند.

آن ملَّتي كه يكپارچه حركت مي كند و به ايمان خود متّكي است، شكستپذير نيست. ما بايد اين حقايق را براي ايجاد اميد بيشتر در دل هايِ كساني كه وسط ميدان و صحنه اند، روشن كنيم و زمينه يِ رواني مقاومت را فراهم نماييم. وظيفه يِ رسانه ها، اينست كه كاري كنند تا زمينه يِ رواني مقاومت پيدا شود.

… سيستم رسانه اي اسلام و سيستم رسانه اي عرب بايد طوري رفتار كند كه معنايش اين نباشد كه از معركه دورست. شما وسط ميدانيد؛ چه بخواهيد و چه نخواهيد. امروز، روزي است كه هر اقدام ما، در آينده يِ تاريخ اثر مي گذارد و ثبت خواهد شد. ما اميدواريم كه همه يِ دنياي اسلام اين قضيه را با همه يِ ابعادش به روشني درك كند و بر طبق آنچه وظيفه يِ اوست، عمل كند. (1)

لزوم استفاده از روش هايِ تبليغاتي براي مبارزه با اسرائيل

غالباً دو نكته از نظر شعاردهندگان ِ به نام اسرائيل، دور مي ماند. ما اين دو نكته را اجمالاً عرض مي كنيم … نكته يِ دوُّم 2، اينست كه يكي از چيز هايي كه در روز اوَّل، ايجاد دولت غاصب را زمينه سازي كرد و امروز هم ادامه يِ آن دولت را زمينه سازي مي كند، تبليغاتي است كه دستگاه تبليغاتي سراسري صهيونيست ها و دوستانشان در همه جاي دنيا، به راه انداخته اند. براي افكار مردم دنيا، اينطور وانمود كرده اند كه صاحبِ خانه، آن كساني هستند كه بر آنجا حكومت مي كنند و يك عدِّه دور از فرهنگ هم براي آنها مزاحمت

2. نكته ي اوَّل در صفحه ي 165


1- 1. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار شركت كنندگان در همايش بين المللي رسانه هايِ جهان اسلام حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 11/11/1380

ص: 283

ايجاد مي كنند! متأسفانه، اين را در دنيا جا انداخته اند. روي اين قضيه، در افكار عمومِي و در فرهنگ عام جهاني، كار تبليغاتي كرده اند؛ ولي ما مسلمين غافل بوده ايم! ما مسلمين، به شيوه هايِ تبليغاتي دشمن وقوف پيدا نكرده ايم. از بهترين شيوه ها، براي بيان حقّانيَّت مردم فلسطين استفاده نكرده ايم. آنچه بر اين مقدَّمه مي خواهم مترتب كنم، اينست كه در تمام اقطار عالم، همه يِ روشنفكران و نويسندگان و هنرمندان و كساني كه در تبليغات، اندك دستي دارند، بايد با احساس وظيفه يِ كامل نسبت به اين قضيه، اداي تكليف بكنند.

بعد از جنگ جهاني دوُّم، يهودي ها در سرتاسر دنيا، براي مظلوم نمايي، صد ها و بلكه هزار ها فيلم درست كرده اند، تا چهره يِ آنها را مظلوم و چهره يِ كساني را كه با آنها مقابل بودند - به صورت واقعي يا غيرواقعي - ستمگر نشان بدهد. تا آنجا كه ما اطّلاع داريم، ظلمي كه امروز به ملت فلسطين مي شود، هيچوقت به مجموعه يِ يك ملت نشده است؛ در حالي كه متأسفانه افكار عمومي دنيا، از اين ظلم مطّلع نيست. اين، بايستي درست بيان بشود. بايد فيلم ها ساخته بشود، بايد كار هايِ هنري انجام بگيرد تا همه يِ افكار عمومي دنيا بدانند كه چه مي گذرد.

متأسفانه بايد اعتراف كنيم كه روشنفكران ما و كساني كه مي توانستند، كوتاهي كردند. ما بايد در سطح عالم، مسأله يِ فلسطين را آنچنان كه هست، معرفي بكنيم. براي اين كار بايد سرمايه گذاري بشود و افراد، تلاش و كار كنند. اين، نكته اي بوده است كه ما از آن غفلت كرده ايم. (1)

اتِّفاقاً دو، سه سال پيش نيز ايتاليايي ها كتابي نوشتند كه به فارسي هم ترجمه شده است؛ آنجا هم به وجود بخش هنري سازمان سيا و فعّاليت هايِ گوناگونش اشاره شده است. سياست، اين گونه از هنر استفاده مي كند. شما در اينجا مي خواهيد چه كار كنيد؟ اگر همه يِ سياستمداران و مستكبران و قلدران و صاحب اختياران دنيا مي آمدند در مقابل كتاب مقدّس خودشان قسم جلاله مي خوردند كه از هنر استفاده نكنند، مي شد آدم نسبتاً خيال راحتي پيدا كند و بگويد بسيار خوب، الْحَمْدُ لِلَّه، هنر خلاص شد؛ امّا آنها از هنر


1- 1. سخنراني در ديدار شرك تكنندگان در اولين كنفرانس اسلامي فلسطين 13/09/ 1369

ص: 284

استفاده مي كنند. شما مي خواهيد چه كار كنيد؟ آيا شما مي خواهيد در مقابله با مطامعي كه آنها به وسيله يِ هنر به آن مي رسند، از اين ابزار بهره نبريد؟ اين خردمندانه است؟ نه؛ اين خردمندانه نيست.

… اين جرم جمهوري اسلامي است. در زمينه يِ مسائل گوناگون و قضيه يِ فلسطين و غيره نيز همينطورست. به جرم تسليم نشدن ِ يك ملت در مقابل تمايل مستكبرانه يِ قدرت هايِ جهاني، اين ملت محكوم مي شود كه با همه يِ ابزار ها - از جمله ابزار هنري - با او به شِدَّت مبارزه شود.

همانگونه كه عرض كردم، سازمان سيا بخش هنري دارد و فيلم هايي كه بعد از انقلاب عليه ما و عليه شيعه و اسلام درست كردند، بسيار زيادست. شما كه يك فيلمساز و سينماگر و بازيگر سينما و تئا تر و موسيقيدان و آهنگساز ايراني هستيد و اين واقعيت و مظلوميَّت را ادراك مي كنيد، تكليفتان چيست؟ آيا هيچ تكليف مردمي وجود ندارد؟

… آنها اين همه سلاح توليد مي كنند و به همه يِ دنيا مي دهند. بنا بر اين حقيقت قضيه، اينست كه خود آنها بيشترين خشونت را مرتكب مي شوند. از تروريسم صحبت مي كنند؛ ولي مرادشان، اينست كه چرا جمهوري اسلامي از مبارزان فلسطيني كه از وطن خودشان دفاع مي كنند، حمايت مي كند.

از نظر رسانه هايِ جهاني، حمايت از تروريسم، يعني حمايت از مبارزان فلسطيني! خراب كردن خانه يِ فلسطيني روي سرش توسط تانك اسرائيلي و كشتن بچه يِ چند ماهه، تروريسم نيست؛

امّا وقتي نظامي خشن ِ جنايتكاري در حادثه اي كشته مي شود، در مطبوعاتِ خودشان عكس زنش را جدا، عكس بچه اش را جدا - در حال گريه كردن و شيون زدن - و عكس خاكسپاري اش را جدا منتشر مي كنند؛ براي اين كه نشان دهند اين طرف خشونت مي ورزد!

اينها كار هايِ تبليغاتي اي است كه مي كنند. غرض، اينست كه به هنر و سياست بايد قدري عميق تر نگاه كنيم. نمي شود ساده انديشي كرد. (1)


1- 1. بيانات در ديدار اصحاب فرهنگ و هنر 01/05/1380

ص: 285

فصل هفتم: مسؤوليت نخبگان

اشاره

مسؤوليَّت علما، روشنفكران، سياستمداران، شاعران، نويسندگان، هنرمندان و دانشگاهيان مسلمان همه در اين زمينه مسؤول و موظّفند. روشنفكران و سياستمداران و شاعران و نويسندگان و هنرمندان و دانشگاهيان مسؤولند. اينها قشر هايِ اثرگذارند؛ اينها كساني اند كه مي توانند رسانه ها را به درستي تغذيه كنند. شما كه در اينجا جمع شده ايد، همين اجتماعتان يك حادثه يِ بزرگست.

در اين اجتماع، شما مي توانيد اين را پايِ هايِ براي يك حركت هماهنگِ رسان هايِ در همه يِ دنياي اسلام قرار دهيد. اين كارِ ممكني است. چرا ما از ابزار هايِ خود استفاده نمي كنيم؟

بسياري از نويسندگان و روشنفكران دنياي اسلام به سردمداران برخي از كشور هايِ اسلامِي و دولت هايي كه رفتار مناسبي در مقابل صهيونيست ها ندارند، اعتراض مي كنند و مي گويند: چرا از نفت و ثروت و از امكان سياسي خود عليه صهيونيست ها استفاده نمي كنيد؟ البته اين اعتراض واردست و به نظر ما اين اشكال، اشكال درستي است؛ امّا عيناً مي شود همين سؤال را در دنياي روشنفكري، نويسندگي و دنياي دانشگاه ها مطرح كرد: چرا از سرمايه يِ عظيم علمِي و روشنفكري، چنان كه بايد و شايد، استفاده نمي شود؟ گاهي يك شعر

ص: 286

و يك قصيده تأثيري مي گذارد كه بسياري از پول ها و ثروت ها نمي تواند آن اثر را به وجود آورد. يك روز يك شاعر فلسطيني قصيد هايِ گفت و دل هايِ دنياي عرب را به شورش وادار كرد - اين مربوط به سال 67 يا 68 است - گاهي يك شگرد خوب رسانه اي يا يك حركت هماهنگ تبليغاتي، از بستن شير هايِ نفت اثرش بيشتر مي شود. (1)

شما علماي اسلام و نويسندگان و روشنفكران و دانشجويان كشور هايِ اسلامي، وظايف فوري تري داريد. شما مي توانيد ملت ها را از عظمت مصيبتي كه امريكا و اسرائيل براي جهان اسلام تدارك مي بينند، آگاه كنيد و نيروي عظيم ملّي را براي مقابله با آن بسيج نماييد. دولت هايي كه خود را براي همراهي با اين خيانت آماده مي كنند، بايد خطر خشم ملت هايِ خود را دريابند. (2)

البته علماي اسلام در سرتاسر دنياي اسلام و همچنين روشنفكران دنياي اسلام مسؤوليَّت هايِ ويژ ه اي دارند. به صِرف اين كه امريكايي ها از حركتي ناراضي هستند، نبايد فلان عالم و فلان مفتي را در فلان كشور عربي و اسلامي به اتّخاذ يك موضع ضدِّ اسلامي وادار كند؛ كه متأسفانه در قضيه يِ اخير، يكي دو موردِ چنين در دنياي اسلام مشاهده شده است.

علماي اسلام، علماي كشور هايِ اسلامي، روشنفكران دنياي اسلام، شاعران، گويندگان، نويسندگان، هنرمندان و قشر دانشجو در سرتاسر دنياي اسلام، همه بايد امروز در حمايت از مردم فلسطين نقش ايفا كنند - وظيفه يِ آنهاست - و اين نقش ها مؤثّرست و مي تواند به اين ملت مظلوم ياري برساند. زبان و حرف، كافي نيست. موضعگيري هايِ قاطع مردم، از بسياري از كمك ها بالا تر و تأثيرش بيشترست.

اين وظيفه است و اميدواريم خداوند متعال توفيق دهد تا همه بتوانند اين وظيفه را انجام دهند. (3)

امروز دولت ها و ملت هايِ مسلمان به ويژه عرب، وظيفه يِ سنگيني بر دوش


1- 1. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار شركت كنندگان در همايش بين المللي رسانه هايِ جهان اسلام حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 11/11/1380
2- 2. پيام به ملت هايِ مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشور هايِ اسلامي، به منظور بسيج نيرو هايِ عظيم كشور هايِ اسلامي براي مقابله با توطئه هايِ خباثت آميز امريكا و اسرائيل در كنفرانس مادريد 25/07/1370
3- 3. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ 21 رمضان 16/09/1380

ص: 287

دارند.

وظيفه يِ دولت ها البته بسيار سنگين و خطيرست؛ امّا سنگيني وظيفه يِ ملت ها به ويژه علماي ديني و شخصيت هايِ سياسي و نخبگان دانشگاهي و روشنفكران و ديگر عناصر اثرگذار از سنگيني وظيفه دولت ها كمتر نيست. اين وظيفه يِ عبارتست از كمك رساندن و روحيه دادن و اين جهاد مقدَّس را تداوم بخشيدن. از خداوند متعال مي خواهم كه به همه يِ ما توفيق عمل به اين وظيفه را عنايت فرمايند: (1)

وظيفه ي روشنفكران در مبارزه با جنگ تبليغاتي دشمن

نوميدسازي، تحقير هويت، به رخ كشيدن قدرت و تمكُّن مادّي خويش. امروز و در آينده هزاران ابزار تبليغي به كار افتاده و خواهد افتاد كه مسلمانان را از آينده اي درخشان نوميد و يا به آينده اي كه منطبق با نيات پليد خود آنانست ترغيب كنند.

اين جنگ فرهنگي و رواني از آغاز دوران استعمار تاكنون، كاري ترين ابزار غرب در سلطه گري اش بر كشور هايِ اسلامي بوده است. آماج اين تير زهر آلود، نخست نخبگان و روشنفكران و سپس توده يِ مردمند. مبارزه با اين ترفند جز با رويگرداني از فرهنگ تحكم آميز و تحميلي غرب ممكن نيست.

فرهنگ غربي بايد به وسيله يِ نخبگان و روشنفكران، پالايش شود. عناصر مفيد آن جذب و اجزاء زيانبار و مخرّب و فسادانگيز آن از ذهن و عمل جامعه هايِ اسلامي طرد شود. معيار در اين پالايش بزرگ، حكميت فرهنگ اسلامِي و انديشه هايِ بارور و راهگشا و هدايتگر قرآن و سنتست.

اين يك فصل اساسي از مبارزه يِ همه جانبه و خوش عاقبتي است كه علماي ديني و روشنفكران و نخبگان سياسي در سراسر جهان اسلام بر عهده دارند. به اميد آنكه حج امسال بتواند عزم همگان را در پيمودن اين راه پربركت و پرأفتخار، راسخ و جازم كند. (2)


1- 1. پيام به كنفرانس بين المللي امام خميني (قدس سره) و حمايت از فلسطين 12/03/1381
2- 2. پيام به حجاج بيت الله الحرام 12/12/1379

ص: 288

وظيفه يِ سياستمداران، انديشمندان و روشنفكران نسبت به حفظ وحدت امَّت اسلامي بايد بيدار باشد؛ بايد در مقابل اينها بايستد. وظيفه يِ درجه يِ اوَّل هم بر دوش سياستمدارانست. مسؤولان و زمامداران كشور هايِ اسلامي بهوش باشند. اين فرياد ممكنست از گلوي بعضي از سياستمداران خودي خارج شود؛ امّا ما اشتباه نمي كنيم. ما در شناخت عامل اصلي خطا نخواهيم كرد. از گلوي اينهاست؛ امّا مال اينها نيست؛ فرياد، فرياد ديگرانست، مربوط به قدرت هايِ استكباري دنياست. آنها هستند كه مخالف وحدت امَّت اسلامي اند. اگر از حنجره يِ كساني از داخل امَّت اسلامي هم خارج شود، اينها فريب خورده اند. اين صدا، صداي اينها نيست. اين صداي آنهاست؛ اين صدا را مي شناسيم.

در درجه يِ اوَّل، سياستمداران و مسؤولان و باز در درجه يِ مهم و بالا، انديشمندان، كساني كه با مغز و دل مردم سر و كار دارند؛ علماي دين، روشنفكران، نويسندگان، روزنامه نگاران، شعرا، ادبا، دانشمندان دنياي اسلام، اين وظيفه يِ بزرگ را بر عهده دارند كه به مردم، سرانگشتاني را كه مي خواهند در اين وحدت اختلال كنند و اين رشته يِ مستحكم ال_ٰهي را از دست مسلمان ها بگيرند، معرفي كنند.

قرآن به ما صريحاً مي گويد:

«و اعتصموا بحبل الله جميعاً»(1)؛

با همديگر اعتصام به حبل الله پيدا كنيد.

اعتصام به حبل الله را تك تكِ هم مي شود انجام داد؛ امّا قرآن مي گويد:

«و اعتصموا بحبل الله جميعاً» (2)؛

با هم باشيد و «لاتفرّقوا» (3)؛ تَفَرُّق پيدا نكنيد، حتّي در اعتصام به حبل الله؛ چه برسد به اين كه بعضي بخواهند اعتصام به حبل الله كنند، بعضي بخواهند اعتصام به حبل الشيطان بكنند. حتّي اعتصام بحبل الله هم كه همه بخواهند بكنند «جميعاً» با هم، همدلانه اين كار انجام بگيرد. اين مسأله يِ بزرگ دنياي اسلامست.

اميدواريم خداوند متعال به همه يِ آحاد امَّت اسلامِي و همه يِ ملت هايِ اسلامِي و همه يِ دولت هايِ اسلامي توفيق بدهد كه اين مسأله يِ مهم را با وزن آن، با همان مقدار اهميَّت آن تلقي كنند و آن را در عمل اجرا كنند و رضوان


1- 1. سوره يِ آل عمران، آيه يِ 103
2- 2. همان
3- 3. همان

ص: 289

ال_ٰهي و رحمت ال_ٰهي باد بر روح امام بزرگوار ما كه فرياد وحدت را در دوران ما و در زمان ما، او بود كه بلند كرد و مسلمانان را به اين اتِّحاد دعوت كرد. اميدواريم خداوند متعال دل هايِ ما را با سروش ال_ٰهي، با دعوت ال_ٰهي هر چه بيشتر مأنوس كند؛ آشنا كند و آينده يِ امَّت اسلامي از گذشته يِ آن به مراتب بهتر باشد. (1)

وظايف سنگين ِ دلسوزان فلسطين

اكنون كه شما عزيزان به عنوان يك وظيفه يِ اسلامي، براي حمايت از انتفاضه گرد هم آمده ايد، وظايف بس سنگيني را بر دوش داريد. قبل از هر چيز بايد نشان دهيد كه جهان اسلام در سايه يِ بيداري اسلامي، مصمّم به بازگشت به سنّت هايِ حسنه يِ تاريخ شكوهمند اسلامست و همان سنّت ها و در رأس همه، وحدت مسلمانانست كه در گذشته موجب شد مسلمانان در نبرد هايِ سرنوشت ساز عليه متجاوزان صليبي پيروز شوند. در آن واقعه يِ عظيم تاريخي، از همه يِ جهان اسلام، مجاهدين جهت پيوستن به كارزار سرنوشت ساز و طولاني نبرد كفر و ايمان روانه شدند. (2)

كنفرانس تهران در سال 1370؛ كانون اميد براي مخالفان سازش

كنفرانس گذشته يِ فلسطين كه در تهران تشكيل شد، يك نقش اساسي و مثبت ايفا كرد؛ به اين معني كه كانون اميدي را براي مخالفان روند سازش فراهم كرد و در عين حال به مردم فلسطين روحيه و اميد بخشيد. مواضع ايران اسلامِي و پايداري منحصر به فرد آن در ميان دولت هايِ اسلامي نيز توانست به اين مردم قهرمان اميد بخشد. (3)


1- 1. بيانات در ديدار جمعي از مسؤولان در سالروز ولادت حضرت رسول اعظم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم 25/12/1387
2- 2. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380
3- 3. همان

ص: 290

دستاورد مطلوب كنفرانس تهران در سال 1380؛ حمايت معنوي از پايداري

اينك نيز مردم فلسطين بيش از هر چيز به حمايت معنوي و پايداري در مواضع نياز دارند. درستست كه نياز مالي نيز دارند و بايد براي آن، اقدامات جدّي نمود؛ ولي خود آنها در مصاحبه هايِ مختلف مي گويند: كه ما بيش از هر چيز به موضعگيري نيرومند عربي - اسلامي نيازمنديم. (1)

كنفرانس شما بايد زمينه يِ تحقّق چنين امري را فراهم نمايد و مردم فلسطين را دلگرم به حمايت هايِ بي دريغ و فراگير امَّت اسلامي كند. شما نمايندگان كشور هايِ مختلف اسلامي مي توانيد با تلاش در اين مسير، امكانات ملت هايِ خودتان را براي آزادي فلسطين بسيج كنيد.

… مردم فلسطين را بايد به ادامه يِ مقاومت دلگرم كنيد. مردم فلسطين خوب مي دانند كه آنچه بر اقدامات سركوبگرانه يِ اسرائيل در لبنان لگام زده است، توان مقاومت اسلامي در پاسخگويي به اسرائيل و وارد آوردن ضربات سهمگين به آن مي باشد و نه اتّكاء به تلاش هايِ مسالمت آميز و ميانجيگري اين و آن. (2)

نقد ترين و فوري ترين مطالبات ملت فلسطين

نقد ترين و فوري ترين مطالبات ملت فلسطين، اينست كه عاملان كشتار فلسطيني در اين سه هفته بايد در يك دادگاه اسلامي يا عربي، محاكمه و مجازات شوند. آن موجود پليدي (3) كه با حضور خود در مسجدالاقصي احساسات مردم مسلمان را جريحه دار كرد، بايد مجازات شود.

قدس شريف و شهر بيت المقدَّس بايد از وجود صهيونيست ها به كلّي پاكسازي شود؛ اجازه داده شود كه ملت فلسطين آزادانه نسبت به آينده و سرنوشت خود تصميم بگيرد. اينها مطالبات نقدي است كه سران كشور هايِ عربي مي توانند مطرح كنند. (4)


1- 1. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380
2- 2. همان
3- 3. آريل شارون
4- 4. سخنراني در اجتماع بزرگ بسيجيان شركت كننده در اردوي فرهنگي، رزمي ياران امام علي عَلَيْه السَّلَام 29/07/1379

ص: 291

لزوم درخواستهاي عملي در كنفرانسها

همه وظيفه دارند. در درجه يِ اوَّل، دولت هايِ اسلامِي و مُقَدَّمِ بر همه، دولت هايِ عرب وظيفه دارند. ظاهراً قرارست چند روز ديگر كنفرانسي از اتّحاديه يِ عرب تشكيل شود. ما تشكيل اين كنفرانس ها را تأييد مي كنيم. هم سازمان كنفرانس اسلامِي و هم اتّحاديه يِ عرب بايد بنشينند و براي اين مسائل فكر كنند. راه مقابله، اينست كه از نيرو و ثروت و جمعيَّت عظيم و امكانات جهان اسلام و قدرت رأي آن در مجامع بين المللي، براي دفاع از ملت فلسطين استفاده كنند. به صِرف يك قطعنامه و دو كلمه حرف، اكتفا نكنند؛ بلكه امريكا را به قطع مناسبات گوناگون و به اتّخاذ مواضع قاطع تهديد كنند و از رژيم هايِ اروپايي بخواهند كه وارد ميدان شوند. (1)


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ 21 رمضان 16/09/1380

ص: 292

ص: 293

فصل هشتم: مسؤوليَّت ديگر افراد و اقشار

وظيفه ي حجّاج؛ لزوم بالا تر بردن بصيرت سياسي

مسلماناني كه از چهارگوشه يِ جهان در اينجا به شوق طواف كعبه و زيارت حرم رسول اعظم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم گرد آمده اند بايد اين فرصت را براي مستحكم كردن پيوند هايِ برادري ميان خود كه درمان بسياري از درد هايِ بزرگ امَّت اسلامي است مغتنم شمارند.

امروزه آشكارا مي بينيم كه دست بدخواهان دنياي اسلام، بيش از گذشته در كار تفرقه افكني ميان مسلمانانست و اين در حالي است كه امَّت اسلامي امروزه بيش از گذشته به انسجام و همدلي نيازمندست. امروز پنجه يِ خونين دشمنان در جاي جاي سرزمين هايِ اسلامي به طور نمايان در كار فاجعه آفريني است؛ فلسطين در سيطره يِ خباثت صهيونيست ها در رنج و مِحَنت روزافزونست؛ مسجدالاقصي در معرض خطر جدي است؛ مردم مظلوم غزه، پس از آن نسل كشي بي سابقه همچنان در سخت ترين شرائط به سر مي برند …

… اشغالگران از سويي نهضت هايِ مقاومت مردمي در فلسطين و لبنان و ديگر نقاط را تروريست مي نامند و از سويي تروريسم وحشي فرقه اي و قومي را ميان ملت هايِ اين منطقه سازماندهي و رهبري مي كنند. (1)


1- 1. پيام حضرت آيت الله خامنه اي به كنگره يِ عظيم حج سال 1430-05 /09/1388

ص: 294

وظيفه ي حجّاج نسبت به مسأله ي فلسطين

حجاج بيت الله الحرام و برادران و خواهراني كه امسال از سراسر عالم در خانه يِ خدا گرد مي آيند، بكوشند تا با طرح مصائب و مشكلات مسلمين و تلاش براي ايجاد وحدت و همدلي مسلمانان - كه شرط اصلي نجات مسلمين از چنگال امپراتوري زر و زور و سلطه يِ جهاني است - و نشر معارف اساسي اسلام و تبا دل نظر در وظايف بزرگ مسلمين در دوران معاصر، حج را ابراهيمِي و محمّدي (صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) سازند.

شعار محو غده يِ سرطاني اسرائيل كه از سوي امام عظيم الشأن و قائد كبير اسلام، امام خميني (رِضوانُ اللهِ عَلَيْه) مطرح شد، عليٰ رغم ميل سازشكاران سياست باز، بايد با قوّت و شِدَّت مطرح شود و به صداي عمومي مسلمين در حج تبديل گردد. (1)

در حج بايد مسائل جهان اسلام بررسي شود. بزرگ ترين مسأله يِ عمومي مسلمين، پس از لزوم آمادگي براي دفاع از اسلام و هويت جمعي مسلمين، مسأله يِ ملت هايِ زير ستم و مبارزي است كه دست طغيان و كفر و استكبار، آنان را مقهور و مظلوم ساخته و سخت ترين شرايط زندگي را بر آنان تحميل كرده است.

ملت مظلوم فلسطين، نمونه يِ بارزي از اين گونه ملتهاست. چهل سالست كه اين ملت، از خانه و كاشانه يِ خود بيرون رانده شده و يا در وطن خويش غريبانه زندگي كرده است. اين، زخم خونين و دردناكي بر پيكر امَّت اسلامي است كه با توطئه يِ دولت هايِ استعمارگر و ضدِّ اسلام و به دست جنايتكار صهيونيست ها چهل سال پيش وارد شده و هر روز نمكي بر آن پاشيده شده است. (2)

آن هم رفتار سازمان هايِ بين المللي و بعضي دولت هايِ اروپايي و انگليس و ديگران! خوب؛ يك عدِّه مسلمان، در آنجا مظلوم واقع شده اند و منتظرند كه چه وقت قتل عام شوند! مسلمانان در اين مورد چه كنند؟ آيا راهي غير از حج وجود دارد؟ آن عاملي كه قدرت هايِ استكباري را مي لرزاند «سواد الناس»،


1- 1. پيام به حجاج بي تا للهالحرام 07/04/1369
2- 2. پيام به حجاج بيت الله الحرا م 14/04/1368

ص: 295

يعني توده يِ مردمست و الا، چند دولت، در فلان كنفرانس كه در فلان گوشه يِ دنيا برگزار مي شود، بنشينند و قطعنامه اي هم صادر كنند. اهميَّتي نمي دهند! صد قطعنامه هم صادر كنند، بي نتيجه است؛، مگر عليه صهيونيست هايِ غاصب، تا كنون چندين قطعنامه صادر نشده است؟ يعني هيچ؛ يعني باد هوا! قطعنامه فايد ه اي ندارد. آن عاملي كه قدرت هايِ استكباري را به معناي واقعي مي ترساند و متوقف مي كند، حضور آحاد ملتهاست. كجا بهتر از حج؟

دو ميليون مسلمان از همه يِ كشور هايِ اسلامي در آنجا جمع مي شوند. از هر كدامشان بپرسي «احساس شما نسبت به گوراژده چيست؟»: خواهد گفت: «دلم مي خواهد به گوراژده بروم و از مسلمانان مظلوم آنجا دفاع كنم»

حيف نيست كه ما اين جماعت را از دست بدهيم؟! حيف نيست اجتماعي به اين خوبي كه اين همه مي تواند بركت داشته باشد و جان اين همه مسلمان را نجات دهد، از دست برود؟! آن وقت، اين سياسي كردن حجّست؟! (1)

انتظار از دولت هايِ غيرمسلمان (اروپايي)

انتظار از دولت هايِ غيرمسلمان - عمدتاً دولت هايِ اروپايي -، اينست كه در مقابل جناياتي كه عليه يك ملت - عليه مردان، عليه پيرمردان، عليه زنان، عليه نوجوانان، عليه بچه يِ چندماهه و شيرخوار - انجام مي گيرد، سكوت نكنند.

چرا سكوت مي كنند؟ چطور با وجود اين همه جنايت، باز از آن دولت غاصب و اشغالگر حمايت مي كنند؟ مگر ادّعا نمي كنند كه طرفدار حقوق انسانند؟ اگر اين حرف، دروغ و فريب و بازي سياسي و وسيله اي براي چاپيدن ملت ها نيست، اينجا ميدان امتحان آنست. اينجا حقوق انسان پامال مي شود؛ موضع بگيرند، حرف بزنند، كار هايِ اسرائيل را تقبيح كنند و رويِ او فشار آورند.

همچنانكه براي چند مجرم يهودي كه در فلان جاي دنيا به خاطر يك جرم جاسوسي محاكمه مي شوند، بسيج مي گردند و وظيفه يِ خودشان مي دانند كه دخالتي بكنند و حرفي بزنند - در حالي كه آنجا مجازات مجرم و كار قانوني صورت مي گيرد - اينجا هم كه يك ملت،


1- 1. بيانات در ديدار مسؤولان و دست اندر كاران حج 31/01/1373

ص: 296

مظلوم واقع مي شود، دخالت كنند. چرا دخالت نمي كنند؟ براي دولت هايِ اروپايي و غيره ننگست كه تحت تأثير عوامل صهيونيست و كمپاني هايِ وابسته يِ به صهيونيست ها و ثروتمندان صهيونيست باشند. ما به امريكا چيزي نمي گوييم و از او توقّعي نداريم؛ او نه خواهد كرد و نه مي تواند بكند؛ چون هيأت حاكمه يِ امريكا در مشت صهيونيست ها قرار دارد. (1)

فلسطين؛ محل امتحان دولتهاي اروپايي

امروز براي اروپايي ها و غربي ها هم روز امتحان ِ بزرگي است. بايد امتحانشان را در دفاع از حقوق بشر و آزادي - كه اين همه ادّعايش را مي كنند -، پس بدهند. چطور از يك ملت با اين ميزان از مظلوميَّت نمي شود دفاع كرد؟! البته بعضي از دولت هايِ اروپايي، زباني چند كلمه چيزي گفته اند؛ امّا اينها كافي نيست. سازمان كنفرانس اسلامِي و دولت هايِ اسلامي وظيفه دارند. (2)

راه دوُّم (3) حمايتهاست. همه يِ دنيا بايد از اينها حمايت كنند. البته ملت ها حمايت كردند. در اروپا هم ملت ها حمايت كردند، دست به راهپيمايي زدند و با انواع و اقسام راه ها و شيوه ها، خواست قلبي خود را نشان دادند. حتّي در داخل كشور ايالات متّحده يِ امريكا هم اين حمايت ها ابراز شد. بعد از اين هم اين چيز ها ادامه خواهد داشت؛ ليكن دولت ها بايد به وظيفه يِ خود عمل كنند. از همه واجب تر، دولت هايِ اسلامِي و بالاخص دولت هايِ عربي هستند. (4)

وظيفه يِ سازمان كنفرانس اسلامي؛ دفاع از فلسطين امروز سازمان كنفرانس اسلامي كه وظيفه و اساس فلسفه يِ وجودي اش اصلاً دفاع از فلسطين و مسأله يِ فلسطين بوده، واقعاً وظيفه دارد كه ايستادگي


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 28/02/1380
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ 21 رمضان 16/09/1380
3- 3. راه اوَّل در صفحه 217 آمده است
4- 4. بيانات در ديدار گروه كثيري از كارگران و معلمان به مناسبت روز كارگر و هفته يِ معلم 11/02/1381

ص: 297

كند؛ دنياي اسلام را در مقابل اين حركت موذيانه يِ صهيونيست ها و حاميانشان - كه اغلب دولت هايِ مستكبر غربي، عليٰ رغم اختلافاتي كه دارند، در اين پشتيباني سهيم و شريكند - بسيج كند. (1)

وظيفه يِ ورزشكاران

اين كارِ آقاي آرش (2) عزيزمان هم از آن كار هايِ بسيار برجسته بود؛ خيلي كار باارزشي بود. ايشان اگر مسابقه اش را برگزار مي كرد و پيروز هم مي شد، ارزش كارش اينقدر نبود. البته در دنيا سعي كردند كه به سرِ اين كار بزنند؛ نتوانستند. همه شان دست به يكي كردند كه: المپيك را خراب كرديد؛ سياسي كرديد. خودِ آنها از همه چيز به نفع سياست هايِ استعماري خودشان بهره برداري و استفاده مي كنند؛ امّا وقتي يك جوان مسلمان و مؤمن از يك ارزش دفاع مي كند؛ از يك ملت مظلوم دفاع مي كند و با يك قلدرِ بين المللي گردن كلفتِ چاقوكشِ عربده كش، با اين زبان و با اين منش در مي افتد، اينطور عليه او جنجال و جوسازي مي كنند.

البته غلط مي كنند! آنها در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتند و ضربه فني شدند! با اين كار سيلي خوردند؛ حالا بعد از آن هر چه مي خواهند جنجال كنند، بكنند؛ ايشان كار خودش را كرد. (3)


1- 1. بيانات در ديدار مسؤولان و شخصي ت هايِ علمي سياسي 17/01/1389
2- 2. آرش ميراسماعيلي: جودوكار ايراني كه از مواجهه با ورزشكار صهيونيست سر، باز زد.
3- 3. بيانات در ديدار ورزشكاران شركت كننده در المپيك و پاراالمپيك 14/07/1383

ص: 298

ص: 299

بخش چهارم: جنايات

اشاره

ص: 300

ص: 301

شدت عمل، سبب افزايش خشم فلسطينيان

از طرفي رفتار صهيونيست ها آنقدر وحشيانه و دور از موازين رحم و مروّت انساني است كه به طور طبيعي اين نسل جوان ِ روي كار آمده يِ فلسطيني را به ستوه آورده؛ ديگر طاقتشان تمام شده است و نمي توانند تحمّل كنند. صهيونيست ها خيال مي كنند كه اگر شِدَّت عمل به خرج دادند و تانك آوردند و توپ زدند و شيميايي زدند، مردم را ساكت خواهند كرد.

بله، ممكنست فشار را زياد كنند و در بره هايِ مردم را ساكت كنند؛ امّا آن عقده هايِ گره شده در گلو را كه نمي توانند از بين ببرند؛ آنها كه از بين رفتني نيست؛ آنچنان رعد و غرّشي در فضا به وجود خواهد آورد كه همه يِ كاخهايشان را فرو خواهد ريخت.

اينطور نيست كه بتوانند اين حركت را ريشه كن كنند. (1) هدف جنايات؛ تحميل خواسته هايِ نامشروع، بر مذاكره كنندگان سازش اگر چه اين فاجعه يِ كريه و زشت با هدف تحميل اغراض و خواسته هايِ نامشروع حاكمان صهيونيست بر مذاكره كنندگان سازش به وقوع پيوست؛ ولي ملت شجاع فلسطين اين گفتگو ها را محكوم و عرصه را بر آنان تنگ تر خواهد ساخت و سرنوشت ذِلَّت بار آن را تغيير خواهد داد و اين مجاهدت ها با


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 25/09/1379

ص: 302

وعده هايِ نصرت ال_ٰهي روزي به بار خواهد نشست و سرزمين هايِ تصرف شده آزاد و سرمايه هايِ به تاراج رفته به صاحبان اصلي آن باز خواهد گشت. (1)

جنايات كم نظير اسرائيل

در قضيه يِ فلسطين سه نكته يِ برجسته است. اين سه نكته يِ برجسته در ياد تاريخ مي ماند:

نكته يِ اوَّل ظلم و جنايت كم نظيري است كه امروز صهيونيست ها نسبت به مردم فلسطين مرتكب مي شوند؛ اين اصلاً در تاريخ ماندني است. يك جواني بعد از آنكه اين همه زجر كشيده و مصيبت ديده، جان خودش را قربان مي كند، تا ضربه اي به غاصب خانه يِ خودش بزند؛ خودش هم به شهادت مي رسد. آنها مي آيند خانه يِ آن جوان و خانه يِ پدر و مادرش را ويران مي كنند و خانواده يِ او را به شكنجه و اذيَّت و آزار مي كِشند؛ با تانك وارد اردوگاه ها و شهر ها مي شوند؛ به خانه ها حمله مي كنند و خانه ها و مزارع را ويران مي كنند و آدم مي كشند. امروز كشته شدن ِ جوان، كودك، پيرمرد و پيرزن فلسطيني و غيرمسلح فلسطيني يك كار روزمره شده! اين چيز عجيبي است؛ اين حادثه اي است كه واقعاً تاريخي است؛ اين در تاريخ خواهد ماند.

سكوت مجامع بين المللي و دولت ها

در قضيه يِ فلسطين سه نكته يِ برجسته است. اين سه نكته يِ برجسته در ياد تاريخ مي ماند:

… نكته يِ سوُّم (2)، سكوت مجامع بين المللي و دولتهاست! اين آقايان اروپايي ها كه اينقدر عاشق حقوق بشرند؛ اينقدر دلشان براي حقوق بشر سوخته، در مقابل چشم آنها اين حوادث انجام مي گيرد؛ امّا در بسياري از موارد سكوت مي كنند؛ در بسياري از موارد طرف ظالم را كمك مي كنند!


1- 1. پيام به مردم فلسطين 13/07/1379
2- 2. نكته يِ دوُّم در صفحه يِ 408 ذكر شده است

ص: 303

شگفت آورست واقعاً! حالا امريكا كه هيچ، امريكا كه خودش شريك جرمست؛ دولت هايِ امريكايي دستشان تا مرفق در خون فلسطيني ها فرورفته. اگر بنا باشد دادگاهي درباره يِ فلسطيني ها حكم بكند، متهم آن دادگاه فقط شارون و صهيونيست ها نيستند، بلكه متهم آنها امريكا و همين بوش و دار و دسته يِ بوش و حكومت هايِ امريكا هم هستند. اينها هم در همان رديف اوَّل اتهامند؛ امّا آنها كه هيچ، مسأله، مسأله يِ مجامع جهاني است؛ مسأله يِ سازمان مللست؛ مسأله يِ دولت هايِ اروپايي است كه اينقدر دم از حقوق بشر مي زنند؛ ولي حقوق بشر را واقعاً نمي شناسند و اصلاً احترامي برايش قايل نيستند و البته اين مسأله، مسأله يِ دولت هايِ ديگر هم هست؛ دولت هايِ مسلمان. سكوت اينها واقعاً تعجُّب آورست. (1)

قضيه يِ فلسطين؛ لكه يِ ننگ بزرگِ قرن بيستم

اوّلاً بايد عرض كنيم كه قضيه يِ فلسطين، يكي از لكّه هايِ ننگ بزرگِ اين قرني است كه همين چند روزه تمام شد. البته لكه هايِ ننگ اين قرن بيش از اينهاست: دو جنگ بزرگ در اين قرن اتّفاق افتاده است؛ چقدر در دنيا حكومت هايي در اين قرن به دست استعمارگران ِ ديروز به وجود آمد؛ از جمله كشور خود ما. در همين قرن بود كه حكومت خشن و سركوبگر و غير انساني و فاسد و وابسته يِ پهلوي به وجود آمد؛ ليكن در ميان زشتي هايي كه در اين قرن بر ما گذشت - كه البته در كنارش محسّناتي هم در اين قرن اتّفاق افتاده است كه حالا مورد بحث ما نيست - يكي از زشت ترين، يا؛ شايد بشود گفت: زشت ترين آنها، مسأله يِ فلسطين بود. چرا؟

چون در اين قضيه، يك ملت را از كشور خودش بيرون كردند. من خواهش مي كنم جواناني كه با مسأله يِ فلسطين خيلي آشنايي و سابقه يِ ذهني ندارند، روي اين كلمات تأمّل و درنگ كنند. يك ملت را از خانه و از كشور خود بيرون كنند و يك عدّه آدم هايي را از اطراف دنيا جمع كنند و به جاي آن افراد در آن كشور بگذارند. چرا؟ چون آن جماعتي كه از اطراف دنيا جمع كردند، از يك نژادند؛


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 15/08/1383

ص: 304

نژاد اسرائيلي، نژاد يهودي! يعني يك حركت نژادگرايانه يِ زشت كه هر جاي دنيا به وسيله يِ هر كسي در ابعاد كوچك تر از اين پيش مي آمد، مايه يِ ننگ و سرافكندگي بود؛ امّا اين را در ابعاد يك كشور به وجود آوردند. چه كسي به وجود آورد؟ در حقيقت انگليس؛ بعد هم امريكا. (1)

جنايات غزّه

از سويي ديگر جناياتي كه در حادثه يِ تاريخي غزه از مجرمان صهيونيست سر زد؛ كشتار وسيع مردم غيرنظامي، ويران كردن خانه هايِ بيدفاع، سوراخ كردن سينه يِ كودكان شيرخوار، بمباران دبستان و مسجد، به كارگيري بمب هايِ فسفري و برخي سلاح هايِ ممنوع ديگر، بستن راه غذا و دارو و سوخت و ديگر نياز هَاي اوليه يِ مردم در مُدَّتي نزديك به دو سال و بسي جنايات ديگر، ثابت كرد كه غريزه يِ وحشيگري و جنايت در سران دولت جعلي صهيونيست، با دهه هايِ آغازين فاجعه يِ فلسطين هيچ تفاوتي نيافته و همان سياست و همان خويِ درندگي و بي رحمي كه فاجعه هايِ دير ياسين و صبرا و شتيلا را پديد آورد، امروز هم بعينه بر ذهن و دل ظلماني اين طاغوت هايِ زمان حاكمست كه البته امروز با بهره گيري از پيشرفت فناوري، دائره يِ جنايت بسي گسترد ه تر و فاجعه بار تر مي باشد. (2)

هدايت ال_ٰهي؛ عامل ايستادگي مردم غزّه

پيشرفت هايِ مقاومت و استحكام مواضع فلسطين در اين سال هايِ اخير، ممكن نمي شد اگر اين ايستادگي عظيم ملت فلسطين نبود. حقاً، انصافاً، مردم فلسطين، مردم غزه در تاريخ، نام خودشان را به عنوان مقاوم ترين ملت ها ماندگار كردند. (3)

آنچه كه بر مردم فلسطين گذشته است، در طول اين چند سال اخيري


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378
2- 2. بيانات در چهارمين كنفرانس حمايت از ملت فلسطين 14/12/1387
3- 3. ديدار رهبران گروه هايِ جهادي فلسطيني شركت كننده در افتتاحيه يِ همايش غزه 08/12/1388

ص: 305

كه انتفاضه ها شروع شده و مقاومت واقعي شكل گرفته، يك پديده يِ عجيبي است. اين، جز هدايت ال_ٰهي و دستگيري ال_ٰهي چيز ديگري نيست. انسان مي بيند در غزه اين همه مصيبت، اين همه تلخي، اين همه فشار؛ چه در طولِ آن بيست و دو روزي كه جنگ بود، چه بعد از آن تا امروز - كه مصائب پشت سر هم بر مردم وارد مي شود - امّا اين مردم مثل كوه ايستاده اند. اين خيلي واقعيت عظيمي است؛ اين را نمي شود نديده گرفت. (1)

بازسازي غزه، يكي از فوري ترين مسائل فلسطين

اكنون مسأله يِ بازسازي غزه يكي از فوري ترين مسائل فلسطينست، دولت حماس كه منتخب اكثريَّت قاطع فلسطينيان است و حماسه يِ مقاومتش در ناكام گذاشتن رژيم صهيونيستي، درخشان ترين نقطه در تاريخ صد ساله يِ اخير فلسطينست، بايد مركز همه يِ فعاليت هايِ مربوط به بازسازي قرار گيرد. شايسته است كه برادران مصري راه كمك ها را باز كنند و بگذارند كه كشور ها و ملت هايِ مسلمان به وظيفه يِ خود در اين مهم عمل كنند. (2)

انتقام شكست از حزب الله، با حمله به فلسطين و ايجاد تفرقه

يكي از كار هايي كه دنبال مي كنند [اسرائيل، پس از پيروزي حزب الله در جنگ 33 روزه]، مسائل فلسطينست. آنچه كه دارد در فلسطين اتِّفاق مي افتد، مقداري براي جبران بي آبرويي اسرائيل در قضيه يِ لبنانست. بخش مهمّي از اين فشار ها، اين كشتار روزانه يِ مردم در فلسطين، اين حمله يِ به نقاط مختلف - چه در ساحل شرقي، چه در غزّه - به خاطر جبران آن بي آبرويي است و سعي دارند دولت حماس را ساقط كنند. آنچه كه من در اينجا مي خواهم برادران فلسطيني را به آن توجُّه بدهم - كه آن در بيانات عربي هم آمده است -، اينست كه ما و مردم فلسطين و همه يِ ملت هايِ


1- 1. ديدار رهبران گروه هايِ جهادي فلسطيني شركت كننده در افتتاحيه يِ همايش غزه 08/12/1388
2- 2. بيانات در چهارمين كنفرانس حمايت از ملت فلسطين 14/12/1387

ص: 306

مسلمان بايد توجُّه كنند كه واقعيت مردم عليه اشغالگر را به مردم عليه مردم تبديل نكنند. سعي دشمن، اينست؛ فلسطيني ها در مقابل فلسطيني ها؛ در عراق هم عراقي ها در مقابل عراقي ها. اين را بايد همه مواظب و مراقب باشند. امروز اتِّحاد، مهم ترين نياز مردم فلسطينست، مثل بقيِّه يِ مناطق عالم. (1)

جنايت و ديكتاتوري اسرائيل

مهم ترين مسأله در مسائل خارجي ما - كه به مسأله يِ كنوني كشور ما هم ارتباط مستقيم دارد - فلسطينست. مسأله يِ فلسطين فقط مسأله يِ يك ملت نيست؛ مسأله يِ حاكميت ديكتاتوري بين المللي و حاكميت زورست. شما ببينيد امروز در اراضي فلسطين چه مي گذرد!

امروز ما فاجعه بار ترين حوادث خونين را در فلسطين شاهديم. دولت غاصب و جعلي اسرائيل با نيروي نظامي خود، با تانك و هواپيما و آتش بي رحمِي و ظلم خود، شهر هايِ فلسطين را محاصره كرده است و يكي، پس از ديگري وارد اين شهر ها مي شود؛ مردم را قتل عام و خانه ها را ويران مي كند؛ يك روز رام الله، يك روز نابلس، يك روز جنين و امروز الخليل و شهر هايِ ديگر. فاجعه هايي كه در اين شهر ها به وجود آمده است، قابل وصف نيست.

نيروي نظامي وارد شهري شود، زن و مرد و كودك را دستگير كند و بكُشد و يا زخمي كند! ده هزار مجروح و هزاران شهيد در اين شهر ها امروز وجود دارد. هزاران جوان را از خانه هايشان ربودند و به نقاط نامعلوم بردند و خانه هايِ ب يشماري را ويران كردند. شنيدم در شهر جنين، هفتاد درصد خانه ها ويران شده است! هفتاد درصد خانه هايِ يك شهر را تانكها بيايند ويران كنند! اين جنايات، مقابل چشم بشريَّتست.

معناي اين كار ها چيست؟ معناي اين كار ها، اينست كه يك دولت ظالمِ بي اعتناي به همه يِ مقرّرات بشري، انساني، ديني و خدايي، به خاطر طمع ها و ادامه يِ ظلم چندين ده ساله يِ خود، اين فاجعه ها را به بار مي آورد؛ دولتي هم مثل امريكا به طور كامل و صد در صد از او حمايت مي كند و همه يِ


1- 1. خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامي 21/07/1385

ص: 307

شعار هايِ حقوق بشر و دفاع از ملت ها و دمكراسي و آزادي و همه و همه فراموش مي شود. وجدان جهاني به حركت درآمد؛ امّا وجدان سران امريكا و كاخ سفيد اندك تأثّري هم پيدا نكرد! (1)

هدف اسرائيل از جنايات

اينها مي خواهند دو چيز را براي دنيا مشخّص كنند: يكي اين كه اين غده يِ سرطاني به هر قيمتي بايد بماند؛ دوُّم اين كه مي خواهند به دنيا بگويند و تفهيم كنند كه امروز سر و كار شما با اعِمال زورست و مي خواهيم زور بگوييم: هر كس هم هر چه مي خواهد بگويد، بگويد؛ يعني مردم دنيا را قانع كنند كه هيچ حرف و هيچ اقدامي در مقابل زور سرنيزه و زور نظامي امريكا قادر به هيچ كاري نيست.

البته تا الان شكست خورده اند و عليٰ رغم همه يِ اين تظاهرات قدرتمند، به هدف هايِ خود نرسيده اند. چرا؟ چون فلسطين تسليم نشده است. آنها مي خواهند با فشار و كشتار و بي رحمِي و لگدكوب كردن همه يِ نشانه هايِ انساني، ملت فلسطين را وادار به تسليم كنند و اين ملت دربست زير بار آنها برود و از خواسته هايِ بحق خود دست بردارد؛ امّا تاكنون نتوانسته اند. برخلاف تصوّر امريكا و اسرائيل، اين قدرت زور نيست كه پيش مي رود؛ قدرت اراده و ايمان انسانهاست كه حرف آخر را در همه يِ مسائل مي زند؛ در اين مسأله هم همينطورست. (2)

جنايت در فلسطين؛ فاجعه يِ كم نظير انساني

آنچه كه امروز در سرزمين هايِ فلسطيني نشين ِ كشور فلسطين جريان دارد، يك فاجعه يِ انساني كم نظيرست. در طول تاريخ فلسطين هم ما شبيه اين را با اين شِدَّت، با اين خشونت و با اين قساوت سراغ نداريم. جناياتي كه در


1- 1. بيانات در ديدار گروه كثيري از كارگران و معلّمان به مناسبت روز كارگر و هفته يِ معلّم 11/02/1381
2- 2. همان

ص: 308

فلسطين اتّفاق مي افتد، حقيقتاً تكان دهنده است. دولت جعلي صهيونيست با امكانات نظامي، با تانك، با سرباز - شنيده ام حدود سي هزار نيرو و صد ها تانك وارد كرده است! - وارد شهر ها و خيابان ها مي شوند و فاجعه آفريني مي كنند. شهر هايِ «رام الله» «نابلس»، «غزّه»، «خان يونس»، «بيت اللّحم»، «رفح» و ديگر مناطق فلسطيني نشين، همه دچار اين مصيبتند.

كاري مي كنند كه شبيه اين كار را ما در دوره هايِ نزديك به خودمان با اين شِدَّت و خشونت در ه يِ چجا سراغ نداريم! خانه ها را ويران مي كنند، با تانك و بولدوزر به جان خانه هايِ محقّر فلسطيني ها مي افتند - چه در اين شهر ها و چه در اردوگاه ها - خانواده ها را آواره مي كنند. مرد و زني را كه دم تيغشان بيايد، مي كُشند و هيچ ملاحظه نمي كنند.

شنيده ام جوانان و مردان را - از سنين سيزده سال تا پنجاه سال - دستگير مي كنند و تعداد زيادي از مردان اين خانواده ها به خصوص جوانان و نوجوانان را دستگير كرده و به مناطقي برده اند كه معلوم نيست كجاست؟! خبر هايي كه از داخل بازداشتگاه ها بعضاً به بيرون درز كرده و در مطبوعات دنيا منعكس شده است، خبر مي دهد كه اينها را شكنجه و آزار مي كنند و حتّي در داخل اين بازداشتگاه ها هم به آنها دستبند مي زنند.

به مسجد ها و كليسا ها در بيت اللّحم حمله كرده اند و از رساندن آمبولانس، آذوقه و دارو به مردمي كه مجروح مي شوند جلوگيري مي كنند. آنطوري كه نقل كرده اند، حتّي آمبولانس ها را تيرباران مي كنند و بسياري از مجروحان اين حوادث براثر خونريزي و بي دارويي از بين رفته و به شهادت رسيده اند. حتّي بيمارستان ها و دارو خانه ها را مورد تهاجم قرار مي دهند و به غارت مراكز و «رام الله» و مغازه هايي كه در آنها مواد غذايي است مي پردازند.

مردم در بعضي شهر هايِ ديگر جرأتِ بيرون آمدن از خانه هايِ خودشان را ندارند. زنان، بچه ها، اين خانواده هايِ آواره شده و كساني كه مجبورند چون سقف خانه شان فرو ريخته است، به خانه يِ خويشاوندانشان و ديگران بروند، خدا مي داند با چه مصيبت و سختي اي زندگي مي كنند.

آب و برق را در بعضي از اين شهر ها قطع كرده اند. وقاحت را به جايي رسانده اند كه در شهر «رام الله» به مقر اقامتگاه رئيس حكومت خودگردان حمله كرده و آنجا را تصرّف نموده اند؛ يعني همان حكومتي كه خودشان آن را به رسميت شناخته اند،

ص: 309

خودشان قرارش را بسته اند و خودشان امضاء كردند! خلاصه وضع عجيبي به وجود آورده و صداي دنيا را در آورده اند! (1) اعتراض همه يِ آزادانديشان به جنايات اسرائيل در سال 81 سياستمداراني كه به خاطر رودربايستي از صهيونيست ها حاضر نبودند يك كلمه عليه دولت صهيونيستي حرف بزنند، امروز صريحاً اعتراض مي كنند.

ملت هايِ مسلمان در همه جا خشمگينند و م يجوشند. اگر جلوِ ملت هايِ مسلمان و ملت هايِ عرب را حكومتهايشان نمي گرفتند، آن وقت ديده مي شد كه اين يك ميليارد مسلمان چه مي كند و چه مي تواند بكند! مسأله، اينست كه نماد خونخواري و وحشيگري و درّندگي و بي اعتنايي به همه يِ موازين بشري، حقوق بشر و ارزش هايِ بشري - كه همين نظاميان صهيونيستند - در يك طرف و نماد مقاومتِ قهرمانانه و مظلومانه - كه ملت مظلوم فلسطينند - در طرف ديگر مقابل هم ايستاده اند. من وجدان جهاني را به داوري و قضاوت دعوت مي كنم.

همه يِ حرف هايي كه به عنوان تحليل سياسي، راه حل و توصيه مي زنند، در مقابل اين واقعيت، افسانه و موهومست. واقعيت، اينست كه ملَّتي در خانه يِ خود تحقير مي شود، دستگير مي شود، كشته مي شود، جوانش از او گرفته مي شود، امنيَّتِ جان و مال و مسكنش به وسيله يِ غاصبان همان سرزمين تهديد مي شود. حال وجدان جهاني قضاوت كند؛ اينجا حقِّ با كيست و وظيفه يِ انسان ها چيست؟

ما به هيچ چيز ديگري احتياج نداريم؛ همين واقعيت را مقابل خودشان بگذارند ببينند چه اتّفاقي در حال وقوع است؟ در اوّلِ كار كه همين صهيونيست ها بر سرِ كار آمدند - پنجاه و چهار سال قبل - نگذاشتند دنيا بفهمد كه اينها چه فجايعي انجام مي دهند؛ امّا امروز دنيا مي بيند. البته تلويزيون ها و دوربين ها قادر نيستند حقيقت را نشان دهند. فقط بخشي از حقيقت يك تصوير و شبحي از حقيقت را نشان مي دهند. حقيقت خيلي بيشتر از اينها و خيلي تلخ تر از اينهاست. واقعيت را از روي همين فيلم هايِ تلويزيوني كه در دنيا پخش مي شود - آنجا هايي كه


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 16/01/1381

ص: 310

پخش مي شود - قضاوت كنند. البته صهيونيست ها كه بسياري از دستگاه هايِ ارتباط جمعي و رسانه ها در قبضه يِ قدرتشانست و يا زير نفوذ و متعلِّق به آنهاست، نمي گذارند حقايق روشن شود؛ امّا مردم جستجو كنند؛ ملت هايِ دنيا جستجو كنند. اين، واقعيتِ قضيه است. اين، مسأله اي است كه اين روز ها اتّفاق مي افتد؛ مربوط به تاريخِ گذشته نيست، متعلِّقِ همين زماني است كه من و شما اينجا با هم حرف مي زنيم. (1)

جنايتِ حمله به كليسا

به كليسا ها حمله كرده اند. خوب؛ مسيحيان دنيا حدّاقل از آن كشيش مسيحي دفاع كنند كه در همين روز هَاي گذشته در حين انجام مراسم عبادي خودش كشته شد. او در محاصره يِ كليسا در «بيت اللّحم» و حمله يِ صهيونيست ها به كليسا در مقابل چشم كساني كه در آن كليسا پناه آورده بودند، جان خود را از دست داد.

اينجا مسأله، مسأله يِ اسلامي نيست، مسأله يِ بشري است، مسأله يِ انساني است. اينجا ملاك قضاوت، انسان بودنست، فهميدن ارزش هايِ انساني است. خوب؛ اين، واقعيت. البته بعضي از دولت ها در اروپا و غيراروپا موضعگيري كرده اند. اين موضعگيري هر چند ضعيف هم بوده است؛ ولي بالاخره اخم مختصري نسبت به اسرائيل كردند. (2)

حمايت بي دريغ غرب از جنايات اسرائيل

البته امريكا و بسياري از كشور هايِ غربي از اسرائيل حمايتي بي دريغ و آشكار مي كنند و ميثاق هايِ بين المللي را زير پا مي گذارند و يك بار ديگر براي همه يِ دنيا به اثبات مي رسد كه نگاه قدرت هايِ بزرگ به معاهدات و مجامع بين المللي، يك نگاه ابزاري است. آنها از اين معاهدات و از اين مجامع بين المللي، فقط در جهت منافع و هدف هايِ خود استفاده مي كنند و براي معاهدات و مجامع مذكور، احترامي قائل نيستند. يقيناً اسرائيل بدون


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 16/01/1381
2- 2. همان

ص: 311

پشتيباني اقتصادي و سياسي و تبليغاتي و رسان هايِ قدرت هايِ بزرگ، امروز و هميشه، نمي توانست و نمي تواند بر سر پا بماند. مجرم در اين قضيه، فقط اسرائيل نيست. در درجه يِ اوّل، امريكا هم در همه يِ فجايع اسرائيل شريك جرمست.

غرب و قدرت هايِ غربي، از آغاز پيدايش غدّه سرطاني صهيونيسم در اين منطقه، تعامل دو جانبه اي را با هم داشتند. وظيفه يِ اسرائيل اين بوده است كه منافع قدرت هايِ متجاوز غربي را در منطقه يِ اسلامي حفظ كند؛ يعني هميشه رو به روي كشور هايِ اسلامِي و كشور هايِ منطقه، تهديد دائمي بالفعلي قرار داشته باشد و كشور هايِ اسلامي را در يك دغدغه يِ دائمي نگه دارد تا آنها نتوانند با هم متّحد شوند و يك مجموعه يِ همدل و هم جهت را به وجود آورند و از امكانات و ثروت و نيروي انساني خود براي منافعشان استفاده كنند.

متقابلاً وظيفه يِ آنها هم اين بوده است كه اين غده يِ سرطاني را در اين منطقه با همه يِ وجود نگه دارند. البته امروز اين نقش بيشتر از همه بر عهده يِ امريكاست. (1)

اهانت به مسجدالاقصي

مسجدالاقصي را كه قبله يِ مسلمانانست، تهديد كردند. در سال ها پيش يك روز آن را آتش زدند؛ بعد هم كه به اصطلاح به حفّاري آنجا پرداخته اند و كار هايِ خلاف انجام مي دهند و مي خواهند اصلاً مسجدالاقصي - قبله يِ مسلمانان - را از شكل اسلامي خارج كنند. (2)

كشتار نمازگزاران روزه دار در الخليل و سكوت مجامع بين المللي فاجعه يِ تهاجم دشمن صهيونيست به حرم شريف ابراهيمي، آنقدر بزرگ و دردناكست كه با چند جمله نمي شود درباره يِ آن سخن گفت و حقّش را ادا كرد. به نظر ما، دولت غاصب، مستقيماً مسؤول اين فاجعه است


1- 1. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار شركت كنندگان در همايش بين المللي رسانه هايِ جهان اسلام حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 11/11/1380
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378

ص: 312

و حاميان دولت غاصب هم، در اين قضيه مسؤولند. در رأس حاميان دولت غاصب، امريكا قرار دارد كه در طول سال هايِ متمادي، هميشه و در همه جا از صهيونيست ها دفاع كرده است. هر جا مشكلي براي صهيونيست ها پيدا شد، فوراً امريكا سينه سپر كرد.

يهوديان امريكايي و سرمايه داران بزرگ، هر كاري خواستند، به وسيله يِ قدرت، پول و نفوذ سياسي امريكا، در دنيا براي اين غده يِ سرطاني كه در دل ملت هايِ اسلامي به وجود آمده است انجام دادند. در قضيه يِ اخير، آيا اينها مقصر و مسؤول نيستند؟ بي شك هستند. چنا نكه ديگرِ هم پيمانان اسرائيل و كمك كار هايِ او نيز در اين قضيه مسؤولند.

رسانه هايِ عمومي جهاني هم كه حقِ اين مسأله را ادا نكردند، مسؤولند. سازمان هايِ حقوق بشر، ب هويژه «كميته يِ حقوق بشر سازمان ملل» نيز مسؤولند. سازمان هايِ كوچك و بزرگي كه با عناوين گوناگون در دنيا وجود دارند و كمين كرده اند تا اگر در گوشه اي از جهان، در كشوري كه با امريكا ميانه يِ مناسبي ندارد، مسأله اي پيدا شد، فوراً در بوقهايشان بدمند كه نقض حقوق بشر شد چرا خفقان گرفته اند؟!

دولت غاصبِ خبيث و صهيونيست هايِ دشمن بشر، صد ها فلسطيني را در حال سجده و با دهان روزه به خاك و خون مي كشند. ده ها نفر را مي كشند و صد ها نفر را مجروح مي كنند. بعد هم كه مردمِ عصباني و داغدار كه دلشان سوخته است، در خيابانْ مشت ها را گره مي كنند، سربازان اسرائيلي، يكي يكي فرزندان مردم را هدف مي گيرند و نابود مي كنند؛ امّا سازمان هايي كه حافظ حقوق بشرند، خفقان گرفته اند و هيچ نمي گويند:! حداكثر، اينست كه گفته مي شود: فلان سازمان محكوم كرده است

«محكوم كرده است»! يعني چه؟!

اين كه كلم هايِ در محكوميت گفته اند، به چه درد فلسطيني ها مي خورد؟! سازمان هايي كه مُدَّعِي حقوق بشرند، اگر راست مي گفتند: بايستي همه قيام مي كردند. بايستي در دنيا غوغا مي كردند. بايستي دولت اسرائيل را محاصره مي كردند. بايستي به حاميان اسرائيل، اولتيماتوم مي دادند و تهديدشان مي كردند كه حقِّ نداريد به اين دولتِ خونريزِ فاسقِ جنايتكار كمك كنيد ؛ امّا هيچ يك از اين كار ها انجام نگرفت.

دولت هايِ عرب هم متأسفانه كوتاه آمدند. مذاكرات را كاملاً و باطناً كه قطع نكردند، هيچ؛ حتّيٰ عزاي عمومي هم اعلام نكردند! واقعاً كه خيلي كوتاهي

ص: 313

و تقصير كردند! (1)

… حمله يِ شقاوت آميز صهيونيست ها به صفوف نمازگزاران در شهر اشغالي الخليل كه ده ها كشته و صد ها زخمي بر جاي نهاد، يكي از آن جنايت هايِ نمونه اي است كه منحصراً دست ظلم و تعصب صهيونيست ها مانند آن را همواره پديد آورده و متناسب با شقاوت و خباثت غصب كنندگان فلسطينست. اين فاجعه يِ دردناك يادآور كشتار هايِ دسته جمعي ديگر صهيونيست ها در طول دوران اشغالست با اين فرق كه امروز اين جنايت بزرگ در برابر چشم همه يِ مردم دنيا واقع مي شود.

آيا وجدان هايِ بي اعتنا به آنچه در خانه يِ فلسطينيان بر سر آنها مي آيد با اين حادثه بيدار خواهند شد؟ آيا مُدَّعِيان صلح دروغين با دشمن غاصب پي به اشتباه خودخواهند برد؟ آيا مجامع و دولت هايِ داعي هدار حقوق بشر كه سالهاست بزرگ ترين نقض حقوق يك ملت در فلسطين را نديده گرفته اند، اين بار به سكوت شرم آور خود خاتمه خواهند داد و به گناه خود در گذشته اعتراف خواهند كرد؟

آيا دولت امريكا خواهد پذيرفت كه در خون بيگناهان فلسطين شريكست، زيرا همواره بي قيد و شرط از دولت صهيونيستي حمايت كرده است يا اين كه اين بار هم همه از كنار اين حادثه تكان دهنده خواهند گذشت بي آنكه به ابعاد آن توجُّه كنند و معناي عبرت آميز آن را بفهمند؟ (2)

جنايت در مسجد الخليل و كوتاهي نهاد هايِ بين المللي

قضيه يِ دوُّم، فاجعه يِ خونين حرم ابراهيمي است. در اين ماجرا اسرائيل مي بايست شديداً محكوم مي شد. بايستي محاكمه مي گرديد و مجبور مي شد مجازات هايي را تحمّل كند. اين كار ها را بايستي سازمان ملل مي كرد و نكرد. شوراي امنيَّت هم در اين قضيه به وظيفه يِ خود به هيچ وجه عمل نكرده است.


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 21 رمضان 1414 - 13/12/1372
2- 2. پيام به مناسبت حمله يِ وحشيانه يِ صهيونيست ها به صفوف مسلمانان روزه دار فلسطيني 06/12/1372

ص: 314

علّت را در چه مي بينيم؟ در نفوذ قدرت هايِ بزرگ و در رأس آنها نفوذ امريكا بر شوراي امنيَّت و بر شخص دبيركل! اين، نظر نظام جمهوري اسلامِي و نظر ملت ايرانست. ما با كسي دشمني خاصي نداريم. ما به مقامات جهاني، برحسب شأن و موقعيَّتشان احترام مي گذاريم.

دبيرك ل قبلي سازمان ملل، مكرّر به ايران آمد. در آن زمان، رئيس جمهور، رئيس مجلس و مسؤولين وزارت خارجه، از او احترام و تكريم كردند. اگر دبيركل به وظايف خود عمل كند، ما او را احترام مي كنيم؛ امّا به نظر ما و به نظر ملت ايران، دبير كل فعلي سازمان ملل به وظيفه يِ خود عمل نكرده است. اين حركت زشت اخير كه كميسيون به اصطلاح حقوق بشر سازمان ملل انجام داد و در اقدامي مفتضحانه، جمهوري اسلامي را متّهم كرد، از همين قبيلست. جلوِ چشمشان، اسرائيلي ها صدها نفر مسلمان نمازگزار را به خاك و خون مي كشند و بيش از هفتاد نفر را مي كشند؛ امّا آنها را محكوم نمي كنند! (1)

وظيفه يِ دولت ها و ملت هايِ مسلمان نسبت به جنايت الخليل دولت ها و ملت هايِ مسلمان نيز مسؤوليَّتي بزرگ دارند. كمترين چيزي كه دولت هايِ مسلمان مي توانند مطالبه كنند تحويل دادن قاتلين و همكارانشان در ارتش صهيونيست، به فلسطينيان مسلمان براي اجراي قصاص شرعي و عزل فرماندهان آن ارتش است. البته علاج نهايي منحصر به فرد، خلع يد از صهيونيست هايِ غاصب و تحويل فلسطين به فلسطينيان از هر مذهب و ملتست.

اينجانب ضمن عرض تسليت به ملت مظلوم فلسطين، به ويژه كسان شهداي اين حادثه، از خداوند متعال غفران درگذشتگان و شفاي مجروحان روزه دار و اصلاح حال مسلمين و حل عادلانه يِ مسأله يِ فلسطين را مسألت مي كنم و از همگان درخواست مي كنم كه اين قضيه را با همه يِ توان خود دنبال كنند. (2)


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز عيد فطر 22/12/1372
2- 2. پيام به مناسبت حمله يِ وحشيانه يِ صهيونيست ها به صفوف مسلمانان روزه دار فلسطيني 06/12/1372

ص: 315

ظلم و جنايت عليه مردم فلسطين

فرارسيدن روز جهاني قدس، وظيفه يِ مبرم پشتيباني و دفاع از ملت مظلوم فلسطين را بار ديگر با تأكيدي از هميشه بيشتر، به مسلمانان غيور جهان يادآوري مي كند. اكنون در حال يكِّه ملت ها در اروپا، توافق هايِ اسارتبار ناشي از جنگ دوُّم جهاني را نقض كرده، حقِّ حاكميت و اراده ي ملّي امروز خود را به خواسته يِ قدرت هايِ فاتحِ ديروز مقدم مي شمارند، ملت فلسطين روز به روز فشار و ظلم و تعدِّي بيشتري را از ناحيه يِ غاصبين و هم از ناحيه يِ حاميان رسمِي و غيررسمي آنان تحمُّل مي كنند.

در همين روز هَاي ماه مبارك رمضان، مردم روزه دار فلسطين در خانه يِ خود، انواع سختي را از دشمن غاصب مي كشند. خيابان ها در اراضي اشغالي، به خون جوانان فلسطيني آغشته و زندان ها از آنان پُر شده است و دولت هايِ غربي - اين مُدَّعِيان دروغگوي دمكراسي و حقوق بشر - نه فقط كمترين اعتراضي نمي كنند، بلكه احياناً غاصب متجاوز را حمايت و تشويق نيز مي كنند.

حادثه يِ بسيار مهم و تكان دهنده يِ اخير - يعني انتقال دسته جمعي و مستمر يهوديان شوروي به فلسطين - به مسأله يِ فلسطين ابعاد جديدي مي بخشد و اهميَّت اين مسأله را در توافق هايِ پنهاني امريكا و شوروي نشان مي دهد. (1)

جنايتِ حمله به نمازگزاران در مسجدالاقصي

رژيم جنايتكار و اشغالگر فلسطين، بار ديگر قساوت و ددمنشي خود را با تجاوز به حريم مقدَّسات و آلوده ساختن محيط پاك و مطَّهر مسجدالاقصي و كشتار مسلمانان آغاز كرد. نمازگزاران را به خاك و خون كشيد و فرزند خردسال را در آغوش پدر بر روي دستان او به گلوله بست و به شهادت رساند و صحنه هايِ وحشيانه و شرارت بار پنجاه ساله را يكبار ديگر تكرار نمود؛ با اين طمع خام كه بتواند شعله هايِ جهاد آزاديبخش و مبارزات حق طلبانه و خستگي ناپذير را خاموش و روند سازش هايِ خفت بار را هموار و


1- 1. پيام به مناسبت روز جهاني قدس 24/01/1369

ص: 316

اغراض و اطماع خود را بر سازشكاران بيش از پيش تحميل نمايد. امّا اين بار نيز، همچون گذشته از اين جنايات هولناك طرفي نخواهد بست و نقشه هايِ شوم و اوهام شيطاني او نقش بر آب خواهد شد.

به دنبال اين شرارت ضدِّ بشري و كينه توزانه، امواج خروشان اعتراض، مردم فلسطين، مسلمانان و مبارزان را فرا گرفته و تظاهرات مردمِي و دانشجويي در جاي جاي كشور هايِ اسلامي به راه افتاده و انتفاضه جان تازه اي يافته و راه جهاد اسلامي پُررهرو تر شده است.

امروز مسلمانان هشيار

و بيدار در تظاهرات گسترده و پُرشور ضمن سردادن شعار هايِ حق طلبانه از مسؤولين كشور هايِ اسلامي درخواست مي كنند كه راه جهاد را بگشايند و اجازه دهند مسلمانان به اين وظيفه يِ مهم به عنوان تنها راه حل عمل نموده و اشغالگران را از سرزمين هايِ غص بشده بيرون كنند تا فلسطينيان به سرزمين و خانه هايِ خود برگردند.

امروز موج محكوميت حاكمان اشغالگر دامنه دار تر شده و راه سازشكاري كم رونق تر گرديده و هر روز بي نتيجه بودن آن بر همگان روشن تر مي شود. (1) تحقير فلسطينيان در خانه يِ خود امروز گرفتاري هايِ بزرگي در جهان اسلام وجود دارد. همه يِ مسلمانان دنيا مسؤولند.

دولت ها، علما، روشنفكران، دانشگاهيان و هنرمندان در سرتاسر دنياي اسلام و همه يِ كساني كه از نفوذ كلمه برخوردارند، مسؤولترند. امروز بعضي از دولت هايِ بزرگ، به عنوان شرورِ بين المللي، از حدود خود تجاوز كرده اند؛ براي پيشبرد سياست هايِ خود، از اعِمال هر گونه زوري دريغ نمي كنند؛ عليه ملت هايي كه مي خواهند آزاد زندگي كنند و دست چپاولگران را از سفره يِ گسترده يِ منافع ملّي خود قطع كنند، فشار نظامِي و سياسي و تبليغاتي وارد مي كنند.

امروز فاجعه يِ فلسطين در اوج زشتي و تكان دهندگي است. امروز مردم مظلوم فلسطين بدون اينكه هيچ جرمي داشته باشند، جز اينكه مي خواهند در خانه و در ميهن خود آزادانه زندگي كنند و تحقير


1- 1. پيام به مردم فلسطين 13/07/1379

ص: 317

نشوند، تروريست خوانده مي شوند! اين يكي از ظلم هايِ بزرگ تاريخي است.

ملت فلسطين در خانه يِ خود، غاصبان را مشاهده مي كند؛ زندگي او به تاراج رفته است؛ خانه يِ او از او گرفته شده است؛ منابع ثروتش در اختيار دشمنان اوست؛ علاوه بر اينها، در خانه و شهر و ديار خود او، او را تحقير مي كنند. اگر جوان مسلمان در فلسطين بخواهد به نماز جمعه برود، سر تا پايِ او را مورد بازرسي قرار مي دهند؛ او را تحقير مي كنند؛ به او اهانت مي كنند و نمي گذارند به نماز جمعه برود.

اگر در خيابان اندك سوء ظنّي به جوان و مرد و زن مسلمان پيدا كنند، آنها را در خانه شان مورد تحقير و اهانت قرار مي دهند. اگر حرفي بزنند و يا از گوشه اي شعله يِ خشم آنها بلند شود، بدون هيچ مانع و رادعي وسايل جنگي را به داخل كوچه و خيابان مي كشانند و خانه يِ آنها را با تانك ويران مي كنند. (1)

جنايات اسرائيل عليه فلسطين

ملت فلسطين در سختي به سر مي برد؛ خانه هايِ مردم را ويران مي كنند؛ مزارع و باغ هايِ مردم را از بين مي برند؛ امكان كار را از جوانان مي گيرند؛ مردان كار آمد آنها را به زندان مي كشند؛ جمعيَّت هايِ آنها را قتل عام مي كنند و حتّي كودكان آنها را هم از دم تيغ ظلم خود مي گذرانند. امروز با ملت فلسطين در سرزمينش كاري صورت مي گيرد كه در تاريخ ملت ها كم سابقه است.

ملتِ مظلوم، ب يكس و محاصره شده يِ فلسطين با تمام قدرت به بركت نام و پرچم برافراشته يِ اسلام از خود دفاع مي كند و در مقابل ستمگران و اشغالگران مي ايستد و ايستاده است. ما از اين نماز پُرشكوه عيدفطر تهران و از طرف همه يِ ملت ايران به ملت فلسطين، جوانان، نوجوانان، زنان و مادرانشان؛ آن دل هايِ شجاع و مؤمن، سلام مي كنيم و درود مي فرستيم. آنها در اين منطقه در صف مُقَدَّم دنياي اسلام در مقابل دشمنان و متجاوزان با


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز عيد سعيد فطر 25/09/1380

ص: 318

جان و عزيزان و همه ي وجودشان ايستاده اند. (1)

قساوت و شقاوت صهيونيست ها در جنايات غزّه

امَّت بزرگ اسلام؛ ملت عزيز ايران!

حوادث خونين غزه در اين روز ها چنان فجيع و دردناكست كه نمي توان غم سنگين ناشي از آن را با زبان و قلم، بيان كرد. كودكان بي گناه و زنان و مردان مظلوم، پس از ماه ها محاصره يِ كامل، اكنون با قساوت و شقاوت صهيونيست ها، در خانه و كاشانه يِ خود به خاك و خون كشيده مي شوند، غنچه هايِ نورس در برابر چشم پدر و مادر و پدران و مادران در برابر كودكان معصوم، در آتش كينه يِ جلادان غاصب مي سوزند. مُدَّعِيان تمدّن و انسان دوستي با وقاحت تمام، اين فاجعه عظيم انساني را خونسردانه و بي تفاوت تماشا مي كنند و حتّيٰ برخي با بيشرمي از آن ابراز خشنودي مي نمايند. سكوت دنياي اسلام در برابر اين تعدِّي كم نظير به هيچ رو پذيرفته نيست.

… اينجانب به مردم غزه، به مردان و زنان مظلوم و مقاوم، به كودكان معصوم و غنچه هايِ پرپر شده درود مي فرستم و صبر و فرج و پيروزي آنان را از خدا مسألت مي كنم. (2)

انّا لله و انّا إليه راجِعُون (3)

جنايت هولناك رژيم صهيونيستي در غزه و قتل عام صدها مرد و زن و كودك مظلوم، بار ديگر چهره يِ خونخوار گرگ هايِ صهيونيست را از پشت پرده يِ تزويرِ سال هايِ اخير بيرون آورد و خطر حضور اين كافر حربي را در قلب سرزمين هايِ امَّت اسلام، به غافلان و مسامحه كاران گوشزد كرد.

مصيبت اين حادثه يِ هولناك براي هر مسلمان بلكه براي هر انسان با وِجدان و با شرف در هر نقطه يِ جهان بسي گران و كوبنده است؛ ولي


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز عيد سعيد فطر 05/09/1382
2- 2. پيام رهبر معظم انقلاب خطاب به امَّت بزرگ اسلام در پي حملات وحشيانه رژيم صهيونيستي 12/12/1386
3- 3. سوره يِ بقره، آيه يِ 156

ص: 319

مصيبت بزرگ تر سكوت تشويق آميز برخي دولت هايِ عربي و مدّعي مسلماني است. چه مصيبتي از اين بالا تر كه دولت هايِ مسلمان كه بايد در برابر رژيم غاصب و كافر و محارب، از مردم مظلوم غزه حمايت مي كردند، رفتاري پيشه كنند كه مقامات جنايتكار صهيونيست، گستاخانه آنها را هماهنگ و موافق با اين فاجعه آفريني بزرگ معرفي كنند؟

سران اين كشور ها چه جوابي در برابر رسول الله صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم خواهند داشت؟ چه جوابي به ملت هايِ خود كه يقيناً عزادار اين فاجعه اند خواهند داد؟ به يقين امروز دل مردم مصر و اردن و ساير كشور هايِ اسلامي از اين كشتار، پس از آن محاصره يِ طولاني غذايي و دارويي، لبالب از خونست.

دولت جنايتكار بوش در واپسين روزهاي حكمراني ننگين خود با همدستي در اين جنايت بزرگ، رژيم آمريكا را بيش از پيش رو سياه كرد و پرونده يِ جرايم خود را به عنوان جنايتكار جنگي قطور تر ساخت. دولت هايِ اروپايي با بي تفاوتي و شايد همراهي خود در اين فاجعه يِ بزرگ، يكبار ديگر دروغ بودن ادّعا هايِ طرفداري از حقوق بشر را ثابت كردند و شركت خود در جبهه يِ ضديت با اسلام و مسلمين را نشان دادند.

اكنون سؤال من از علما و روحانيون جهان عرب و رؤساي اَزهَر مصر، اينست كه آيا هنگام آن نرسيده است كه براي اسلام و مسلمين احساس خطر كنيد؟ آيا هنگام آن نرسيده است كه به واجب نهي از منكر و كلمةُ حقٍ عندَ امامٍ جائر عمل كنيد؟

آيا عرصه يِ ديگري عريان تر از آنچه در غزه و فلسطين در جريانست در همدستي كُفار حربي با منافقان امّت براي سركوب مسلمانان لازمست، تا شما احساس تكليف كنيد؟

سؤال من از رسانه ها و روشنفكران جهان اسلام و به ويژه جهان عرب آنست كه تا چه هنگام به مسؤوليَّت رسانه اي و روشنفكري خود بي تفاوت خواهيد ماند؟ آيا سازمان هايِ حقوق بشرِ رسواي غرب و شوراي به اصطلاح امنيَّت سازمان ملل، بيش از اين هم ممكنست رسوا شوند؟

همه يِ مجاهدان فلسطين و همه يِ مؤمنان دنياي اسلام به هر نحو ممكن موظف به دفاع از زنان و كودكان و مردم بي دفاع غزه اند و هر كس در اين

ص: 320

دفاع مشروع و مقدَّس كشته شود شهيدست و اميد آن خواهد داشت كه در صف شهداي بدر و اُحد در محضر رسول الله صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم محشور شود.

سازمان كنفرانس اسلامي بايد در اين شرايط حساس به وظيفه يِ تاريخي خود عمل كند و جبهه يِ يكپارچه اي به دور از ملاحظه كاري و انفعال، در برابر رژيم صهيونيستي تشكيل دهد. بايد رژيم صهيونيستي به وسيله يِ دولت هايِ مسلمان مجازات شود. سران آن رژيم غاصب بايد به جرم اين جنايت و نيز محاصره يِ طولاني مدّت، شخصاً محاكمه و مجازات شوند.

ملّت هايِ مسلمان مي توانند با عزم راسخ خود اين مطالبات را تحقّق بخشند و وظيفه يِ سياستمداران و علما و روشنفكران در اين بُرهه بسي سنگين تر از ديگرانست.

اينجانب به مناسبت فاجعه يِ غزه، روز دوشنبه را عزاي عمومي اعلام مي كنم و مسؤولان كشور را به اداي وظايف خود در اين حادثه يِ غم انگيز فرا مي خوانم. وَ سَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَ مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ 1. 2.

باطن جنايات در فلسطين

امروز مسأله يِ فلسطين هم همينجورست. مسأله يِ غزه كه شما مشاهده مي كنيد، اين بخشي از ظاهر قضيه است، باطن قضيه عبارتست از اين كه دستگاه استكبار بي اعتقاد به همه يِ اصول انساني، مايلست اين منطقه يِ خاورميانه، اين منطقه يِ حساس را كه پر از ثروت و حساسيت گوناگون جغرافيايي و اقتصادي است، در اختيار بگيرد؛ در مشت بگيرد.

وسيله اش هم اسرائيل غاصبست؛ صهيونيست هايِ مسلط بر فلسطين اشغالي. مسأله، اينست. همه يِ اين حركاتي كه اين چند سال در اين منطقه انجام گرفته است - از قضاياي لبنان تا قضاياي عراق تا قضاياي فلسطين - با اين نگاه

1. سوره ي شعراء، آيه ي 227

2. پيام رهبر معظم انقلاب درباره يِ مصيبت هولناك قتل عام مردم مظلوم غزه 08/10/1387

ص: 321

قابل تفسير و قابل فهمست.

مسأله، اينست كه اين منطقه بايد در مشت آمريكا و استكبار - استكبار اعم از آمريكاست. البته مظهر عمده اش، شيطان بزرگ، دولت آمريكاست - قرار داشته باشد. استكبار مي خواهد اين منطقه را در اختيار داشته باشد؛ در مشت داشته باشد. استكبار اين منطقه را لازم دارد و عاملش هم اسرائيلست.

همه يِ اين داستان ها و قضاياي اين چند سال با اين نگاه، تحليل مي شود. ديديد در جنگ سي و سه روزه، وزير خارجه يِ آمريكا گفت: اين درد زايمان ِ منطقه يِ خاورميانه يِ جديدست! يعني از اين حادثه يك موجود تازه اي متولد خواهد شد كه همان خاورميانه اي است كه آمريكا دنبالش است. البته اين خواب آشفته تعبيرش هماني بود كه بر سرشان آمد. شجاعت و بيداري و فداكاري و ايثار و جهاد جوانان مؤمن در لبنان، تو دهن ِ نه فقط اسرائيل، بلكه تو دهن ِ آمريكا و همه يِ پشتيبانانشان و دنباله روانشان زد. قضيه يِ غزه هم از همين قبيلست. (1)

جنايت اسرائيل و مقاومت جانانه ي ملت فلسطين در غزّه

از جمله يِ مسائل مهم جهان و منطقه در سالي كه گذشت، مسأله يِ حمله يِ رژيم صهيونيستي به غزه بود، كه همه يِ چشم هايِ جهانيان را به خودش معطوف كرد. عِدِّه اي از اين نظرگاه به مسأله يِ نگاه كردند كه با مقاومت اسلامِي و با مسأله يِ فلسطين، داراي عناد و كينه يِ ديرين بودند - كه عمدتاً سياستمداران بسياري از كشور هايِ غربي از اين جمله بودند - عِدِّه اي هم با نگاه طرفدارانه يِ از ملت مظلوم فلسطين و مردم غزه به مسأله يِ نگاه كردند.

امّا نتايجي كه در اين حمله يِ ناجوانمردانه و ظالمانه مترتب شد، براي همه يِ دنيا بُهت آور بود. بيست و دو روز مردم بي دفاع غزه مقاومت كردند و رژيم صهيونيستي بيست و دو روز با تمام قوا به اين مردم حمله كرد و پايان اين ماجرا با ناكامي رژيم صهيونيست همراه بود. اين براي مردم دنيا يك تجربه يِ بسيار مهمّي است در زمينه يِ امكان مقاومت ملت ها در مقابل زورگويي و ستمگري ستمگران و زورگويان. (2)


1- 1. بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار مردم قم به مناسبت قيام نوزدهم دي 19/10/1387
2- 2. پيام نوروزي رهبر انقلاب به مناسبت آغاز سال 1388 - 30/12/1387

ص: 322

گناه حسني مبارك در قضيه يِ محاصره يِ غزه فرض كنيد مردم مصر مشاهده مي كردند كسي كه در رأس كشورشان قرار دارد، به نيابت اسرائيل، كثيف ترين كار ها و جنايت ها را مرتكب مي شود. در قضيه يِ محاصره يِ غزه اگر حسني مبارك با اسرائيل همكاري نمي كرد، اسرائيل نمي توانست غزه را آنجور زير فشار قرار دهد و آن جنايت ها را مرتكب شود. حسني مبارك وارد ميدان شد، كمك كرد، راه ورود و خروج غزه به مصر را بست.

بعد اطّلاع پيدا كردند كه مردم غزه از زير كانال زدند، از زيرزمين حركت مي كنند. براي اين كه مردم مظلوم غزه ديگر نتوانند اين كار را هم انجام دهند، ديوار هايِ فولادي به ارتفاع سي متر درست كردند، كردند توي زمين، تا راه اين كانال ها را ببندند! اين كار ها را حسني مبارك كرد. خب، ملت مصر دارند اين را مي بينند؛ لذا غرور ملت جريحه دار شد. نظير اين در كشور هايِ ديگر هم وجود دارد. (1)

در قضيه يِ غزه اگر حسني مبارك به اسرائيل ي ها كمك نمي كرد، نمي توانستند غزه را محاصره كنند. فلسطيني ها در غزه در محاصره بودند - الان چهار سالست در محاصره اند - در جنگِ بيست و دو روزه، مرد و زن و كودك اين مردم به وسيله يِ آتش اسرائيلي سوختند، نابود شدند، خانه هاشان تخريب شد؛ امّا نگذاشتند كاروان هايِ كمك رساني به اين مردم كمك كنند. نه اين كه از خود مصر، حتّي ديگر كشور ها هم مي خواستند از مصر عبور كنند - از جمله مردم ما - مي خواستند بروند به اينها كمك برسانند؛ امّا حسني مبارك نگذاشت. يك چنين وضعي در مصر حاكم بود. خب، اين مردم را به ستوه آورد. مردم مصر به خاطر طرفداري رژيم كنوني مصر از اسرائيل، به خاطر دنباله روي و اطاعت محضش از آمريكا، احساس ذِلَّت مي كنند، احساس تحقيرشدگي مي كنند. عامل اصلي حركت، اينست. اينها مردمي هستند مسلمان. (2)

كار نظام سرسپرده يِ مصر به جايي رسيد كه مردم مصر براي نخستين بار در تاريخ ديدند كه در جنگ اسرائيل عليه برادرانشان در غزه دولتشان در


1- 1. بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطَّهر رضوي 01/01/1390
2- 2. خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامي 29/03/1388

ص: 323

جبهه يِ اسرائيل قرار گرفته است و نه تنها كمك نمي كند بلكه در جبهه يِ دشمن به شِدَّت فعالست. تاريخ هرگز فراموش نخواهد كرد كه حسني مبارك همان كسي است كه در محاصره يِ وحشتناك مردم غزه و در 22 روز كشتار زن و مرد و كودك غزه، همكار و امين و شريك اسرائيل و آمريكا بود. مردم مصر در آن روز ها چه كشيدند؟ تلويزيون صحنه هايي از احساسات شديد مردم مصر را نشان داد كه با گريه از وضعيت خود و از اين كه اجازه نمي يابند به برادران فلسطيني خود ياري برسانند، سخن مي گفتند: ملت مسلمان مصر ديگر چقدر مي توانست تحمُّل كند؟ آنچه امروز در قاهره و ديگر شهر هايِ مصر مشاهده مي شود، انفجار خشم مقدَّس و فَوَران عقده هايي است كه در طول ساليان متمادي رژيم نامسلمان و خائن و دست نشانده با رفتار خود در دل مردان و زنان آزاده يِ مصري متراكم ساخته است. (1)

فاجعه آفريني در فلسطين در سايه يِ مشغول شدن دنياي اسلام به مسائل فرعي

البته سعي مي كنند دنياي اسلام را مشغول كنند. امروز همين قضاياي فلسطين در سايه يِ مشغول شدن دنياي اسلام به مسائل فرعي دارد اتِّفاق مي افتد. واقعاً امروز در فلسطين فاجعه آفريني است، در غزه فاجعه آفريني است، در كرانه يِ باختري هم فاجعه آفريني است. قضاياي حرم ابراهيمي را نبايد دست كم گرفت؛ اينها خيلي مهمَّست. به خاطر اقامه يِ نماز، مسلمان ها را از پايگاهشان و خانه شان بيرون كنند و راه ندهند! اسلام زدايي از آثار اسلامي، يكي از آن كار هايِ بسيار خطرناكي است كه دارد جلوِ چشم مسلمان هايِ عالم اتِّفاق مي افتد. از بس همه مشغولند، سرگرم چيزهاي فرعي و جزيي هستند، نمي فهمند در دنياي اسلام چه دارد مي گذرد. توطئه عليه دنياي اسلام، اينست. (2)


1- 1. ترجمه يِ بيانات عربي در پايان خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامي 29/03/1388
2- 2. بيانات در ديدار مسؤولان و شخصي ت هايِ علمي سياسي 17/01/1389

ص: 324

جنايت حمله به كاروان آزادي و حمايت غرب

حمله يِ جنايتكارانه و قساوت آميز رژيم صهيونيست به كاروان دريايي امدادي و بشردوستانه، حلقه يِ ديگري از زنجيره يِ جنايت هايِ بزرگي است كه آن حكومت شرير و خبيث، هفتمين دهه يِ حيات ننگين خود را با آن انباشته است. اين نمونه اي است از رفتار گستاخانه و بي رحمانه اي كه مسلمانان در اين منطقه و به خصوص در سرزمين مظلوم فلسطين ده ها سالست كه با آن دست و پنجه نرم مي كنند.

اين بار اين كاروان، اسلامي يا عربي نبود، بلكه افكار عمومِي و وجدان هايِ بشري از سراسر جهان را نمايندگي مي كرد. اين حمله يِ جنايتبار بايد براي همه مدلّل كرده؛ باشد كه صهيونيزم، چهره يِ جديد و خشن تري از فاشيزمست كه اين بار از سوي دولت هايِ مدّعي آزادي و حقوق بشر و بيش از همه دولت ايالات متّحده يِ آمريكا، حمايت و كمك مي شود.

آمريكا و انگليس، فرانسه و ديگر دولت هايِ اروپايي كه از اين جانيان بالفطره، حمايت سياسي و رسانه اي و نظامِي و اقتصادي كرده و همواره پشت سِر فاجعه آفريني هايِ آنان ايستاده اند، جداً بايد پاسخگو باشند. وجدان هايِ بيدار در سراسر جهان بايد جداً بينديشند كه بشريَّت امروز با چه پديده يِ خطرناكي در منطقه يِ حساس خاورميانه روبروست؟ چه رژيم سفاك و گستاخ و ديوانه اي امروز بر كشور غصب شده يِ فلسطين و مردم مظلوم و داغديده يِ آن تحكّم مي كند! سه سال محاصره يِ غذايي و دارويي و حياتي يك و نيم ميليون زن و مرد و كودك در غزه، به چه معني است؟ كشتار و حبس و شكنجه يِ روزانه يِ جوانان در غزه و ساحل غربي چگونه قابل فهمست؟ (1)


1- 1. پيام در پي جنايت دريايي رژيم صهيونيستي در حمله به كاروان دريايي آزادي غزه 11/03/1389

ص: 325

بخش پنجم: راه حل ها

اشاره

ص: 326

ص: 327

فصل اوَّل: راه حل غلط

اشاره

فلسطين در پنجاه سال اخير يك مسأله يِ مهم دنيا و خاور ميانه بوده است. براي اين كه اين مسأله يِ مهم و اين مشكل بغرنج حل شود دو نوع راه حل هميشه پيشنهاد شده است: يك راه حل غلط، يك راه حل درست. راه حل غلط، اينست كه با همين غاصبي كه نه به ارزش هايِ انساني پايبندست و نه به قوانين بين المللي و به قطعنامه هايِ سازمان هايِ بين المللي گردن نمي نهد، مذاكره كنند و با او به يك نقطه يِ توافق برسند. اين راه حل، راه حل غلطي است؛ اين به هر شكلش ظاهر شود غلط است. اسرائيل نشان داده است كه به هيچ امضاي خود پايبند نيست؛ اگر توافق هم بكنند، امضاء هم بكنند، پايبند نمي ماند.

بزرگ ترين و قوي ترين استدلال بر اين معنا هم همين وضع امروز رام الله است. خوب؛ خودشان نشستند در اسلو امضا كردند؛ حكومت خودگردان را به رسميت شناختند. حالا بفرماييد؛ اين رفتاري است كه با حكومت خودگردان و با طرف مذاكره شان - يعني ياسر عرفات - انجام مي دهند. اينها به امضاي خودشان پايبند نيستند. هر امضايي كه طرف مقابل به اينها بدهد، پايشان را روي آن امضاء مي گذارند يك قدم جلو مي آيند. طبيعتشان، اينست.

اين راه حل، راه حل درستي نيست. البته من اين مطلبي كه مي گويم، طرفِ خطابم كساني نيستند كه مي خواهند به هر قيمتي شده،

ص: 328

اين غده يِ سرطاني را حفظ كنند. آنها اين حرف را قبول نمي كنند؛ ما اين را مي دانيم. لكن طرفِ خطاب من، دولت هايِ عربي، دولت هايِ اسلامي، ملت هايِ مسلمان و وجدان هايِ بيدار در همه جاي دنياست؛ من با آنها حرف مي زنم.

اين راه حل كه طعم هايِ در دهن اين متجاوز بيندازند و او را فربه تر كنند تا قادر شود قدم بعدي را بردارد، راه حل نيست. اين تجربه يِ پنجاه ساله يِ فلسطينست. قطعنامه ها در سازمان ملل صادر شد. هر چند امريكا هم كه مدافع صهيونيست ها بوده به ظاهر پايِ آن قطعنامه ها را امضا كرد؛ امّا اين غاصب به اين قطعنامه ها عمل نكرد و كسي هم نگفت بالاي چشمت ابروست! با چنين دولتي و با چنين طرفي، انسان چه مذاكره اي بكند؟! اين راه حل راه حلِ غلطي است؛ اين راه حل درستي نيست. (1)

نامشروع و ناپايداربودن هر مذاكره با اعتراف به وجود اين رژيم … برادران و خواهران! امروز مبارزه يِ مردم فلسطين روي محور خود قرار گرفته است؛ همان محوري كه اميد پيروزي در پيمودن آنست؛ يعني ملت به صحنه آمده است. اسرائيل، يك رژيم جعلي و غيرقانوني و غاصبست. با زور و ظلم و ترفند آمدند يك كشور را از دست مردمش گرفتند. بنا بر اين هر گونه مذاكره اي كه بر اساس اعتراف به وجود اين رژيم باشد، نامشروع و ناپايدارست. البته امروز ملت فلسطين واقعيت صحنه را خوب درك كرده و فهميده است كه زبان زور، تنها زباني است كه اشغالگران بيت المقدّس و كشور فلسطين به آن معتقدند. ملت مي داند هر گونه مذاكره و قرار دادي، براي او خسارت به بار خواهد آورد؛ لذا وارد ميدان شده است. (2)

عيان بودن نتيجه ي مقاومت و سازش

پس، الگوي مقاومت و مبارزه پيش روي ماست؛ يعني مي توان با مقاومت و مبارزه و البته تحمّل خسارت، به پيروزي رسيد. در عين حال الگوي شكست


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 16/01/1381
2- 2. بيانات در اجتماع بزرگ زائران حرم امام خميني (ره) 14/03/1381

ص: 329

نيز پيش روي ماست و آن دل بستن به روش هايِ سازشكارانه و كاسه يِ گدايي صلح در دست گرفتنست. نتيجه يِ آن نيز تحقير، به ذِلَّت كشاندن و در نهايت تحميل يك طرفه يِ خواسته هايِ اسرائيلست كه اين را نيز عيناً مشاهده كرديم. (1)

بي توجه بودن مردم مبارز به تهديد دشمن و قراردادهايِ صلح خائنان امروز اينها، به خيال اين كه قضيه يِ فلسطين تمام شده است، جشن گرفته اند. بنده عرض مي كنم: قضيه يِ فلسطين، تمام شده نيست. اشتباه نكنند! البته دنياي استكبار، بر اثر اين كه «ذهب الله بنورهم و تركهم في ظلمات» لايبصرون (2)، با همه يِ تحليل هايِ علمي اي كه به اصطلاح انجام مي دهند، نمي توانند اين حقايق انساني را پوشيده بدارند.

قضيه تمام شده نيست. قضيه فرقي نكرده است. قضيه يِ فلسطين به حال خود باقي است. طرف فلسطيني، يعني آن امضا كننده يِ حقيرِ بدنامِ رو سياهِ علي الظّاهر فلسطيني علي الباطنش را خدا مي داند او نبود كه برود و چيزي را بفروشد؛، مگر ملت فلسطين «عرفات» است؟! عرفات چه كاره است كه برود فلسطين را با غاصبين فلسطين و صهيونيست هايي كه صدها حادثه يِ فاجعه آميز از آنها در تاريخ ثبتست غير از آنچه كه ثبت نشده است معامله كند؟!

قضيه يِ ديرياسين و روستا هايِ منهدم شده با ديناميت و بر سر مردم فرو ريخته، مگر فراموش شده است؟! مگر مي شود فراموش بشود؟! اينها را چه كسي كرده است؟! حالا همان ها بيايند از شخص هيچ كاره اي امضا بگيرند كه ما چهل و پنج سالست اينجا را غصب كرده ايم، حالا شما بيا امضا بده كه اينجا مال خود ما باشد! مگر مي تواند؟! مگر كسي قبول مي كند؟! سردمداران امريكايي و صهيونيستي، همچنين آن زبون ها و حقير هايي كه بر سرِ اين ميز مذاكره و امضا نشستند، بدانند: مشت هايِ فلسطيني، همچنان بر سر غاصبين فرو خواهد آمد. تبليغات جهاني را با


1- 1. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380
2- 2. سوره ي بقره، آيه ي 17

ص: 330

جنجالي به رخ همه مي كشند كه «يك عدّه از فلسطيني ها خوشحالند» بله؛ در همه جا آدم هايِ مزدور، آدم هايِ ضعيف، آدم هايِ ناآگاه كه نمي دانند فرداي آنها چه خواهد شد البته وجود دارند. ممكنست كه اينطور هم باشد. چرا در اين قضيه، از دنياي اسلام نظر خواهي نمي شود؟ اين قضيه، يك قضيه يِ اسلامي است. در همان دنياي عرب كه متأسفانه بعضي از سران عرب، به طور افتضاح آميزي به اين خيانت تسليم شدند و تن دادند.

در همان كشور ها، اگر راست مي گوييد كه تبليغات جهاني آزادست، برويد با آحاد مردم مصاحبه كنيد. اينجا كه مي رسد، ديگر آزادي تبليغات و آزادي بيان معني ندارد! ديگر جزو اصول دمكراسي غرب شمرده نمي شود!

بروند با مردم مصاحبه كنند ببينند مردم چه مي گويند:؟ مگر امّت اسلامي حاضرست از اين همه قرباني اي كه در اين چهل و پنج سال داده است، صرف نظر كند؟! مگر امّت اسلامي، همان چهار نفر شاه و رئيس جمهور خائني هستند كه هر چه امريكايي ها اشاره كنند، دو دستي تقديم مي كنند؟! امّت اسلامي، امّت اسلامي است! امّت عرب هم، در محدوده يِ خودش، با شهامت تر و سر بلندتر از اين حرفهاست. اين مبارزه، به درون ملت ها كشيده خواهد شد؛ همچنان كه كشيده شده است. (1)

دشمن بداند كه هيچ تهديد و هيچ ترفندي از قبيل شركت دادن فلسطينيان ِ پشت كرده به آرمان فلسطين در كنفرانس امريكايي، نخواهد توانست نفوس مؤمنه اي را كه جهاد در راه نجات فلسطين را تكليف اسلامي خود مي دانند، از اين مبارزه يِ بر حقِّ رويگردان كند و عليٰ رغم خواست امريكا و دستياران و وابستگانش، جهاد ملت فلسطين ادامه خواهد يافت و اين شعله يِ مقدَّس، با خيانت سياستمداران وابسته يِ فلسطيني و عرب خاموش نخواهد شد. (2)

اين قراردادهايي هم كه در «شَرمُ الشَّيخ» و ديگر مناطق، بين اطرافِ بي مسؤوليَّتِ قضيه بسته شده است، هيچ تأثيري ندارد. مايه يِ شرمندگي


1- 1. بيانات در ديدار فرماندهان و مسؤولان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» 25/06/1372
2- 2. پيام به ملت هايِ مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشورهايِ اسلامي، به منظور بسيج نيرو هايِ عظيم كشورهايِ اسلامي براي مقابله با توطئه هايِ خباثت آميز امريكا و اسرائيل در كنفرانس مادريد 25/07/1370

ص: 331

قرار دادكنندگان و كساني كه اين قراردادها را بسته اند، خواهد شد. هيچ فايدهايِ ندارد؛ هيچ تأثيري نخواهد داشت. (1)

ممنوع و بي فايده بودن مذاكره

ملت فلسطين نبايد و نمي تواند آزادي و حقوق حقِّه يِ خود را در كنفرانس و گرد همايي هايِ سران عرب جستجو كند. اين نشست و برخاست ها، اگر براي فلسطيني هايِ مظلوم، شوم و بدفرجام نباشد، حدّاقل بي فايده و ب يخاصيتست. رؤسايي كه در اين ايّام به عنوان فلسطين گرد هم آمدند، اگر صادقانه در انديشه يِ نجات فلسطين بودند، بايد در برابر پيشنهاد مزوّرانه يِ رئيس جمهوري امريكا، موضعي سخت و قاطع گرفته، براي كمك مالي و تسليحاتي و سياسي به مبارزان داخل فلسطين اشغالي، تصميم هايِ عاجل و واقعي مي گرفتند و به شعار هايِ پوچ اكتفا نمي كردند و اگر چنين نشود - كه نشده است و با وضع فعلي جهان عرب و حكام آن، نخواهد هم شد - مبارزان داخل بايد به خدا و به نيروي مردمِي و اسلامي تكيه كنند و بدانند:

«كم مِن فئةٍ قليلةٍ غَلَبَت فئةً كثيرةً بِإذن الله و الله مع الصّابرين (2)» (3)

مذاكرات؛ مصداق ظلم، نه صلح

حالا مثلاً، به اصطلاح «مذاكرات صلح» راه انداخته اند براي اين كه قيام مسلمانان ِ فلسطين را خاموش كنند! مگر توانستند؟ مگر مي توانند؟ اسمش را گذاشته اند صلح! اين صلح است يا ظلمست؟! مخالفت ما با اين مذاكراتي كه بر سر فلسطين مظلوم انجام مي گيرد، به خاطر مخالفت با صلح نيست. ما طرفدار صلحيم؛ ما منادي صلحيم؛ ما منادي بالا تر از صلحيم. ما مي گوييم: بين مسلمين عالم و بين آحاد بشر، برادري باشد. ما طرفدار برادري هستيم.


1- 1. سخنراني در اجتماع بزرگ بسيجيان شركت كننده در اردوي فرهنگي، رزمي ياران امام علي عَلَيْه السَّلَام 29/07/1379
2- 2. سوره يِ بقره، آيه يِ 249
3- 3. پيام به مناسبت اَوَّلين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 10/03/1369

ص: 332

ما مخالف با صلح نيستيم؛ امّا اين مذاكراتي كه امروز در امريكا در جريانست، مذاكره يِ صلح نيست. اين، مذاكره يِ ظلمست. مي خواهند يك ظلم را تثبيت كنند؛ مي خواهند يك ظلم را قانوني و رسمي كنند. البته كه ما مخالفيم! همه يِ جوانمردان عالم بايد مخالف باشند. همه يِ مسلمانان بايد مخالف باشند و با آن مخالفت كنند. خانه يِ ملت فلسطين را از آنها گرفته اند و يك عدّه غاصب را در آنجا، جا داده اند، پشتيباني كرده اند و به دست آن غاصبين، صاحبخانه ها را به فجيع ترين شكل، سركوب كرده اند. حالا هم، براي اين كه دهان صاحبخانه ها را ببندند و وادارشان كنند كه به كلّي ادّعاي خود را از مايملكشان، پس بگيرند، مي خواهند با دولت هايِ عرب و اسرائيل بنشينند مذاكره كنند!

، مگر كسي حقِّ دارد از طرف ملت فلسطين، چيزي را امضا كند؟ مگر كسي حقِّ دارد عوض كسي، خانه يِ آن ملت را به غاصبي بفروشد؟ ما اميدواريم اين مذاكرات، به قرار دادِ امضا شدهايِ نرسد؛ امّا اگر قرار دادي هم درست شود؛ اگر پايِ آن را دولت هايِ عربي هم كه حضور پيدا كرده اند امضا كنند، آن امضا ها از نظر مردم فلسطين و مسلمانان عالم و ما، اعتباري ندارد. امريكا اشتباه مي كند.

امريكا با جمع كردن دولت هايِ عرب دور يك ميز براي چنين مذاكره يِ ننگيني، دولت هايي را كه در آنجا جمع شده اند، پيش مردم شان منفور تر مي كند؛، مگر مردم كشور هايِ عرب حاضرند موافقت كنند كه رؤسايشان بروند خانه يِ ملت فلسطين را به ديگران بفروشند؟ با اين كار، فاصله يِ بين اين رؤسا اگر خداي ناكرده به چنين امضايي برسند و ملتهايشان، بيشتر خواهد شد. اين كار، ملتهايشان را خشمگين تر خواهد كرد. ملت مصر را خشمگين تر خواهد كرد.

آن بيچاره يِ مصري 1، بلند مي شود مثل سائل به كف، مي رود به امريكا، براي شكايت كردن از ايران! شكايت پيش آن بيچار هايِ بكند كه خود او، بيشتر از اين، دلش از ايران پُرست و از آن شكايت دارد! از ايران چرا شكايت مي كني؟! از اسلام شكايت كن! از ملت مسلمان

1. حسني مبارك

ص: 333

خودت شكايت كن! آن آقا (1) اگر قرارست از كسي شكايت كند، از ملت مصر بايد شكايت كند. ملت مصر، ملت مسلماني است. ملت مصر، داراي سابقه در اسلامست. ملت مصر، افتخارات بزرگي در راه افكار نو اسلامِي و مبارزات اسلامي دارد. اين ملت، ملت غيوري است. يقينست كه اين ملت، حاضر نيست خيانت سران خودش را تحمّل كند و با آنها درگيري پيدا مي كند. (2)

راه حل عادلانه؟ و مبارزه غيرعادلانه!؟

آن كساني كه براي فلسطين دل مي سوزانند، براي صدها هزار و ميليون ها انسان ِ از حقوق انساني محروم شده دل مي سوزانند. كساني كه با حضور دولت غاصب صهيونيستي در وطن فلسطيني مخالفت مي كنند، براي بشريَّت، براي مادران داغديده و براي جوانان مؤمن دل مي سوزانند؛ براي انسان هايي دل مي سوزانند كه حرفشان، اينست كه خانه يِ ما را به خود ما بدهيد، وطن ما را از ما نگيريد، در داخل خانه يِ ما اينقدر به ما ظلم نكنيد. آيا اين حرف، خلافست؟ آيا اين حرف، زورگويي و خشونتست؟ آيا اگر كسي در اين دنيا براي احياي حقِّ مليت خود مبارزه كند، مبارزه يِ غيرعادلانه اي انجام داده است؟ ما از كساني كه امروز مي گويند: مي خواهيم در قضيه يِ فلسطين راه حل عادلانه پيدا كنيم، سؤال مي كنيم كه اين راه حل عادلانه چيست؟؟ فلسطين متعلق به كيست؟ جز اين كه متعلق به فلسطيني است؟

آيا شما با تغيير اسم مي توانيد يك ملت را از اولي ترين حقش - يعني حقِ داشتن سرزمين خود - محروم كنيد؟ آيا با تبليغات مي توانيد يك مليت دروغين به نام مليت اسرائيلي به وجود بياوريد؟ آيا چنين چيزي مقبولست؟ آيا چنين چيزي مطابق با انصافست؟ آيا چنين چيزي عادلانه است؟ مسأله غير از اينهاست. مسأله، اينست كه دنياي استكباري، به سرزمين فلسطين به عنوان قلب جغرافيايي جهان اسلام احتياج دارد، تا اسلام را بكوبد، ملت هايِ


1- 1. حسني مبارك
2- 2. بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران حج 08/02/1372

ص: 334

اسلامي را زير فشار قرار بدهد و از حركت اسلامي مانع بشود. دولت اسرائيل در اين نقطه، قائ ممقام حضور استكباري است، تا منافع استكبار را در اين منطقه تأمين كند؛ قضيه، اينست. آيا انسان هايِ سالم و بي غرض حاضرند گول تبليغات دروغين و خباثت آلود استكبار را نسبت به فلسطين بخورند؟ امروز اردوگاه استكبار ايستاده است تا حقِّ بزرگ ملت فلسطين و ملت هايِ اسلامي را تضييع كند. آيا ملت هايِ اسلامي حقِّ دارند بنشينند و تضييع حقِّ يك ملت مسلمان و تضييع حقوق خود را تماشا كنند؟!

راه حل مسأله يِ فلسطين، راه حل روشني است. كساني كه گول اين مطلب را مي خورند كه بروند با دشمن - يعني با عامل غصب - مذاكره كنند، خودشان را فريب مي دهند. آنها مي خواهند ملت ها را فريب بدهند؛ امّا ملت ها فريب نمي خورند. راه حل مسأله يِ فلسطين اين نيست كه بروند با اسرائيل غاصب فلسطين بنشينند حرف بزنند. (1)

آيا جوانان غيور فلسطيني مرده اند؟

آيا جوانان غيور فلسطيني مرده اند؟ آيا جوانان كشور هايِ اسلامي همجوار فلسطين و ديگر كشور هايِ اسلامي مرده اند كه دشمنان بخواهند بزرگ ترين مسائل جهان اسلام را اينطور راحت به سود خودشان و به زيان امَّت اسلامي حل كنند؟ اين چه سكوتي است كه امروز در دنياي اسلام هست؟ تا چند سال قبل از اين، مگر كسي در دنياي اسلام جرأت مي كرد سخن از گفتگو با دولت غاصب اسرائيل بر زبان بياورد؟ يك نفر خائن آن طاغوت مصري (2) جرأت كرد و اقدام نمود و بعد از اندكي سزاي عمل خودش را هم ديد.

امروز قضيه را به صورت يك قضيه يِ ساده مطرح مي كنند. آن طرف قضيه امريكاست كه مي گويد بياييد با صهيونيست ها، با اين دزدها، با اين قاتل ها،


1- 1. سخنراني در ديدار شركت كنندگان در كنفرانس بين المللي حمايت از انقلاب اسلامي مردم فلسطين 27/07/1370
2- 2. انور سادات

ص: 335

با اين كساني كه چهل سالست ملت فلسطين را شكنجه مي دهند و نسبت به همه يِ دنياي اسلام سمپاشي و خيانت مي كنند و از پشت خنجر مي زنند و همه يا بيشتر مشكلات دنياي اسلام ناشي از اينهاست، بنشينيد مذاكره كنيد و امضاء نماييد كه بيت المقدَّس و سرزمين فلسطين و جولان متعلق به صهيونيست ها باشد! (1)

ترفند كشاندن ِ طرف فلسطيني به مذاكره، پس از شكست در ميدان نبرد

به گمان زياد، ناكامي رژيم صهيونيستي و شريك جرمش آمريكا در عمليات چند ماهه يِ اخير، آنان را به سمت طرّاحي ترفند تازه اي براي رهايي از اين گرداب وادار خواهد كرد. ترفند كشاندن طرف فلسطيني به پشت ميز مذاكره اي كه تنها اثرش براي فلسطين ايجاد اختلاف در صفوف مبارزان فلسطيني و فرو نشاندن شعله يِ انتفاضه خواهد بود. در برابر اين ترفند تسليم نبايد شد. رژيم اشغالگر ثابت كرده است كه به هيچ قراري پايبند نيست و هيچ منطق حق طلبانه او را قانع نخواهد ساخت و به هيچ منطقي جز زورگويي و زياده طلبي اعتقاد ندارد. بي شك مبارزان مؤمن و راستين و دولت هايِ معتقد به قضيه يِ فلسطين، فريب اين ترفند را نخواهند خورد. (2)

خيانت تشكيلات خودگردان؛ به فراموشي سپردن فلسطين به قيمت حكومت بر چهار در صد آن!

همين امروز شما نگاه كنيد، ببينيد سعي بر، اينست كه چيزي به نام ملت فلسطين، به كلّي به فراموشي سپرده شود؛ كانّه هيچ سرزميني به نام فلسطين و هيچ ملَّتي كه مالك اين سرزمين باشد، وجود نداشته است! مُقَدَّمات كار را اينطور فراهم كردند و انسان با كمال تعجّب و تأسّف و با حيرت مي بيند كه بعضي ها هم تسليم مي شوند و امروز در دنيا كسي هست كه تسليم چنين


1- 1. سخنراني در ديدار گروه كثيري از آزادگان، در اَوَّلين سالگرد آزادي و بازگشت به كشور 28/05/1370
2- 2. پيام به كنفرانس بين المللي امام خميني (قدِّس سِره) و حمايت از فلسطين 12/03/1381

ص: 336

پديده ي ظالمانه، عجيب و غريب و ابلهانه - براي آن مجموعه ي تسليم شده - بشود! امروز اين اتّفاق مي افتد: يك مجموعه ي به اصطلاح فلسطيني را در بخشي از سرزمين بزرگ فلسطين مي آورند و در آنجا - در چهار درصد كشور فلسطين - يك حاكميت نيمه كاره و دروغين، يك حاكميت سطحي و غيرواقعي مي دهند و چيزي كه در مقابل از آنها مي خواهند، اين است كه قضيه ي فلسطين، مسأله ي سرزمين و مسأله ي ملت، به كلّي فراموش و كنار گذاشته شود و هر كس از فلسطيني ها كه اسم ملت فلسطين، اسم كشور و تاريخ فلسطين را آورد، همين كساني كه اين معامله ي زيانبار را كردند، مأمورند او را سركوب كنند!

خوب؛ اين معامله يِ خيلي غيرمعقول و ابلهانه اي است. چه كسي حاضرست چنين معامله اي را قبول كند؟! اگر قبل از آنكه اين كار انجام گيرد، صورت مسأله را جلوِ ملت هايِ عالم - به خصوص ملت هايِ اسلامي - مي گذاشتند و مي گفتند: قرارست ما چنين معامله اي بكنيم كه در گوش هايِ از سرزمين فلسطين - آن هم اين يك وجب جا! - يك حاكميت پنداري و دروغيني به چند نفر فلسطيني بدهيم و در مقابل، كل مسأله يِ فلسطين، ملت فلسطين، كشور و گذشته يِ فلسطين و آوارگان كنوني فلسطين را به فراموشي بسپارند؛

؛ شايد در دنياي اسلام كسي كه باور كند چنين چيزي ممكنست اتّفاق بيفتد، خيلي كم بود؛ امّا امروز اين قضيه اتّفاق افتاده است! يعني مجموعه يِ حقير و بي ارزشي كه حقيقتاً قابل اين نيستند كه انسان آنها را فلسطيني بنامد - چه برسد به اين كه نماينده يِ ملت فلسطين باشند - اين كار را مي كنند!

آن طرف هايِ مقابل هم - دولت غاصب و آمريكا كه پشت سرِ دولت غاصبست - ساده لوحانه خيال مي كنند كه مسأله يِ فلسطين تمام شد! غافل از اين كه ملت فلسطين در جاي خودش هست. يك ملت را كه نمي شود از تاريخ حذف كرد. خوشبختانه انسان احساس مي كند كه امروز در ميان اين ملت، مردمان رشيد، مردمان شجاع، خردمند، غيور و متمسّك به اسلام وجود دارند و چنين معامله اي سرنخواهد گرفت. (1)


1- 1. بيانات در ديدار جمعي از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي 24/06/1378

ص: 337

عاقبت مذاكره با اسرائيل؛ تهاجم ظالمانه ي به غزه

شما ببينيد الان در فلسطين چه دارد مي گذرد! روزانه فلسطيني ها قتل عام مي شوند. صهيونيست هايِ وحشي كه ابهت به دست آمده يِ نظامي در طول پنجاه سال را در جنگ سي و سه روزه يِ لبنان از دست دادند - پنجاه سال تلاش كردند تا نشان بدهند كه اسرائيل شكست ناپذيرست؛ امّا اين ابهت پنجاه ساله در سي و سه روز دود شد رفت هوا.

يك گروه مجاهد مؤمن تهيدست از سلاح هايِ پيشرفته يِ هوايي و غيره، توانست آن ارتش مغرور و سركش را به ذِلَّت بكشاند؛ تلفات بر آن وارد كند؛ او را در سطح دنيا مسخره كند - گويا مي خواهند انتقام آن شكست و آن فضاحت را از فلسطيني هايِ بيچاره بگيرند. الان چندين روزست يا؛ شايد چند هفته است كه غزه مورد تهاجم دائمي صهيونيستهاست و خود همين تهاجم بي امان و ظالمانه يِ به غزه - كه ب هظاهر در ذيل يك قرار دادي آنها را به دست فلسطيني ها برگرداندند و حالا دارند اينطور با آنها رفتار مي كنند - بايد نشان بدهد كه آخر عاقبت و با اسرائيل غاصب و صهيونيست ها چيست؟؟.

بعضي ها مي گويند: با مذاكره، مشكلاتمان را با صهيونيست ها حل كنيم. بفرماييد اين هم مذاكره! اين ستم بزرگ امروز دارد انجام مي گيرد؛ طرفداران حقوق بشر، مُدَّعِيان حقوق بشر، حضراتي كه در هر نقطه يِ دنيا سر چيز كوچكي دولت هايي را كه مطيع آنها نيستند، به نقض حقوق بشر متهم مي كنند - در اروپا و غرب - نشسته اند، دست روي دست هم گذاشته اند؛ فارغ البال و بي خيال دارند به اين كشتار روزانه نگاه مي كنند.

اگر كسي يك گوسفند را هم در يكي از خيابان هايِ يك پايتخت اروپايي سر ببرد، اينقدر فراغت بال به وجود نخواهد آمد. براي كشتن ده ها و صدها انسان و براي نابود شدن كودكان، زنان و مردان بي دفاع، كساني كه در هيچ كار مسلحانه اي شركت نداشته اند و همينطور چشم بسته به قتل مي رسند، ارزشي به قدر ريختن خون يك گوسفند ندارند؛ امروز وضع عدالت در دنيا، اينست. بعضي كه به اين وضعيت نگاه مي كنند، مي گويند: شما نام عدالت اجتماعي را مي آوريد، مگر مي شود؟! (1)


1- 1. ديدار مردم دامغان 19/08/1385

ص: 338

هدف مذاكراتِ به اصطلاح صلح؛ به فراموشي سپردن قضيه يِ فلسطين

يكي از مسائلي كه امروز مطرح مي شود، براي اين كه قضيه يِ فلسطين به دست فراموشي سپرده شود و از طرح آن در افكار عمومي امّت اسلامي جلوگيري كند، همين مذاكرات به اصطلاح صلحي است كه بين گروهي از فلسطيني ها - يعني همين عرفات و دار و دسته يِ او - با اسرائيلي ها در جريانست؛ يعني قضيه يِ سازش و حكومت به اصطلاح خودمختار فلسطيني و از اين حرف ها.

اين هم يكي از آن زشت ترين فريب ها و ترفندهايِ اسرائيليهاست كه متأسّفانه عِدِّه اي از مسلمانان و عِدِّه اي از خودِ فلسطيني ها به دام آن افتاده اند. (1) منفعت كم قراردادهايِ صلح چون واي ريور 2 براي فلسطينيان يكي از حرف هايي كه امروز مطرح مي كنند، همين مسأله يِ مذاكرات سازش بين اين جماعت و سران اسرائيلست، كه يكي از آن زشت ترين ترفندهاست. چرا؟ به خاطر اين كه بر اساس بهترين فرض ها در آخرين مذاكراتي كه اينها انجام دادند - به قول خودشان «واي ريور 2» اگر همه يِ اين – تعهّداتي كه اسرائيلي ها كردند، تحقّق پيدا كند، آنچه كه گير اين جماعت فلسطيني بيچاره مي آيد، اندكي بيش از چهار درصد سرزمين فلسطينست!

يعني از اين كشور فلسطيني كه متعلِّق به فلسطينيهاست و هم ه اش را مردم فلسطين مالكند و حقِّ آنهاست، چهار درصدش را به اينها مي دهند؛ آن هم چطور چهار درصدي؟! اين چهار درصد، در يك جا مجتمع نيست؛ شايد در ده جا تكّه تكّه شده و متفرّقست! به آن كساني هم كه گفتند: بياييد شما اينجا حكومت تشكيل دهيد - كه همين دار و دسته يِ اين رو سياهان باشند - بهيچ وجه اجازه ندادند كه مثل يك حكومت عمل كنند.

از اينها خواستند به آنجا بروند و مواظب باشند كه فلسطيني هايِ اين منطقه عليه دولت اسرائيل اقدامي نكنند! يعني منطقه يِ محدودِ كوچكِ متفرّقِ غيرقابل اداره اي را ب هعنوان يك كشور، به صورت ناقص و نيم هكاره در اختيار اينها قرار دادند! آنچه اينها در مقابل بايد انجام دهند، اينست كه علاوه بر


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378

ص: 339

خود آن دستگاه هايِ امنيَّتي اسرائيل، اينها هم عليه فلسطيني هايِ مبارزِ داخل سرزمين اشغالي، اقداماتي بكنند! خيانت از اين بالا تر؟! (1)

راه جبران خيانت به رسميت شناختن اسرائيل و ذِلَّت اعراب البته راه جبران - نه جبران كامل - باقي است و دولت هايِ عرب مي توانند اين كار زشتي را كه انجام شد ، تا حدودي جبران كنند : همهيِ دولت هايِ عرب اعلان كنند كه ما اسرائيل را به رسميت نمي شناسيم و آن حرف هايي كه در آنجا زده شده است - چون اسرائيل در مقابل ، با آن وضع رفتار كرده است - كأن لم يكن و ملغاست . با اين تصميم ، ملت ها را خوشحال كنند . مي توانند اين كار را بكنند؛ امّا اميد به ملت ها و جوانانست. (2)

بي ارادگي سران كشورهايِ اسلامي بر محو اسرائيل

متأسفانه رفتار و گفتار اغلب سران كشورهايِ اسلامي، هيچ اشاره اي را به عزم آنان بر علاج اين خطر بزرگ - كه چيزي جز محو رژيم صهيونيست نژادپرست نيست - نشان نمي دهد؛ بلكه به عكس، نشانه هايي از گسترش كمپ ديويد و تكميل خيانت «سادات» نيز در برخي از دولت هايِ عربي به چشم مي خورد و من نمي دانم آيا اين دولت ها با اين رفتار ذِلَّت بار و تسليم ننگ آور در برابر دشمن عنود مسلمين و اعراب، چه پاسخي براي ملت هايِ خود و نيز در پيشگاه خداوند آماده كرده اند؟ (3)


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378
2- 2. سخنراني در ديدار گروه كثيري از دانشجويان و دانش آموزان، به مناسبت سيزدهم آبان ماه (روز ملّي مبارزه با استكبار) 15/08/1370
3- 3. پيام به حجاج بيت الله الحرام 26/03/1370

ص: 340

ص: 341

فصل دوُّم: راه حل صحيح

راه حل مسأله ي فلسطين

راه حل مسأله يِ فلسطين، راه حل هايِ تحميلي و دروغين نيست. تنها راه حل مسأله يِ فلسطين، اينست كه مردم واقعي فلسطين - نه مهاجران غاصب و اشغالگر - چه آنهايي كه در داخل فلسطين ماندند، چه آنهايي كه در بيرون فلسطين هستند، خود نظام حاكم بر كشورشان را تعيين كنند. اگر اتّكاء به آراءِ يك ملت از نظر مدّعيان دمكراسي در دنيا حرف راستي است، ملت فلسطين هم يك ملتست و بايد تصميم بگيرد.

رژيم غاصبي كه امروز در سرزمين فلسطين بر سرِ كارست، هيچ حقّي بر اين سرزمين ندارد؛ يك رژيم جعلي، دروغين و ساخته يِ دست قدرت هايِ ظالمست. بنا بر اين از مردم فلسطين نبايد بخواهند اين رژيم را به رسميت بشناسند. اگر كسي در دنياي اسلام اين اشتباه را بكند و اين رژيم ظالم را به رسميت بشناسد، علاوه بر اين كه براي خود رو سياهي و ننگ به وجود خواهد آورد، كار بي فايده اي هم كرده است؛ چون اين رژيم قابل دوام نيست. صهيونيست ها خيال مي كنند توانسته اند بر فلسطين مسلّط شوند و تا ابد فلسطين متعلِّق به آنهاست!

نخير؛ اينطور نيست. سرنوشت فلسطين، اينست كه قطعاً يك

ص: 342

روز كشور فلسطين خواهد شد. ملت فلسطين در اين راه قيام كرده است. وظيفه يِ ملت ها و دولت هايِ مسلمان، اينست كه اين فاصله را هر چه بيشتر كم كنند و كاري كنند كه ملت فلسطين به آن روز برسد. (1)

آنها كه در اين منطقه صلح مي خواهند، اگر خانه يِ فلسطيني ها را به خودشان برگردانند، صلح ايجاد خواهد شد. چرا شما افرادي را با مليت هايِ مختلف روسي، انگليسي، امريكايي، آفريقايي، آسيايي، از هند و از مناطق ديگر دنيا در اينجا جمع كرده ايد، تا مردمي را از خانه يِ خودشان بيرون كنيد؟ اگر شما صلح مي خواهيد، صلح به، اينست كه افرادي كه متعلق به كشورهايِ ديگرند، به خانه هايِ خودشان برگردند و فلسطين را به فلسطيني ها بدهند.

فلسطين متعلق به فلسطينيهاست. اگر مردم سرزمين فلسطين در داخل فلسطين - يعني در همه يِ فلسطين، بدون تجزيه - دولتي تشكيل بدهند، صلح خواهد شد. اگر شما راست مي گوييد و اگر توطئه اي عليه ملت فلسطين و ملت هايِ اسلامِي و عليه اسلام در نظر نداريد، راه حل، اينست؛ امّا اگر نخواهيد اين راه حل را عمل كنيد، اردوگاه استكبار بداند كه با اين نشست و برخاست هايي كه ترتيب مي دهند و با اين تصميم گيري ها، مسأله يِ فلسطين حل نخواهد شد؛ مبارزات فلسطين خاموش نخواهد شد و نبايد بشود. (2)

نكته يِ مهم ديگر، اينست كه مسأله يِ فلسطين با اين عقب نشيني ها حل نخواهد شد؛ اين را بدانند. هم امريكا بداند، هم صهيونيست ها بدانند، هم كساني كه حالت دلالي دارند و به شكل دلال دارند عمل مي كنند، بدانند كه مسأله يِ فلسطين اينطوري حل نخواهد شد. اين كه از يك قسمت عقب نشيني كنند، بعد قضيه تمام شود، اين نمي شود. كسي بيايد خانه يِ شما را به زور اشغال كند، بعد از مُدَّتي يك اتاق كوچك را آن گوشه يِ خانه به شما بدهد، بقيِّه يِ خانه را هم به اسم خودش ثبت كند؛، مگر مي شود چنين چيزي؟ فلسطين را


1- 1. بيانات در اجتماع بزرگ زائران حرم امام خميني (ره) 14/03/1381
2- 2. سخنراني در ديدار شركت كنندگان در كنفرانس بين المللي حمايت از انقلاب اسلامي مردم فلسطين 27/07/1370

ص: 343

گرفته اند؛ حالا ناچار شده اند از گوشه اي از فلسطين عقب نشيني كنند؛ كسي بگويد خيلي خوب، حالا كه اينجا را داديد، پس ديگر بقيِّه يِ فلسطين مال شما! مگر مي شود چنين چيزي؟ مسأله يِ فلسطين اينطوري حل نخواهد شد. مسأله يِ فلسطين فقط يك راه دارد؛ همان چيزي كه ما چند سال پيش اعلام كرديم: از فلسطيني هايِ اصيل - چه آنهايي كه داخل فلسطين هستند، چه آنهايي كه در اردوگاه ها هستند، چه آنهايي كه در كشورهايِ ديگر هستند؛ چه مسلمان باشند، چه يهودي باشند، چه مسيحي باشند، فرقي نمي كند؛ فلسطيني باشند - نظرخواهي كنند؛ هر دولتي كه آنها خواستند، سر كار بيايد. آن دولت اگر مسلمان باشد، اگر مسيحي باشد، اگر يهودي باشد، اگر مخلوط باشد، چنانچه برخاسته يِ از آراء خود فلسطيني ها باشد، مورد قبولست و مسأله يِ فلسطين را حل خواهد كرد. بدون اين، مسأله يِ فلسطين حل نخواهد شد. (1)

پيشنهاد ما، يك همه پرسي

حضار محترم! شما كه در اين گردهمايي حضور يافته ايد، در مسأله يِ فلسطين صاحبه نظر و انديشه وريد. وظيفه يِ تاريخي امروز ما تكرار سخنان و تئوري هايِ ناتوان ِ گذشته نيست، بلكه ارائه يِ راهكاري است كه فلسطين را از زير ستم رژيم صهيونيستي آزاد كند. پيشنهاد ما يك راهكار كاملاً منطبق بر مردم سالاري است كه مي تواند منطق مشترك همه يِ افكار جهاني باشد. آن پيشنهاد، اينست كه همه يِ صاحبان حقِّ در سرزمين فلسطين اعم از مسلمان و مسيحي و يهودي در يك همه پرسي، ساختار نظام خود را انتخاب كنند و همه يِ فلسطيني هايي كه سال ها مشقِّت آوارگي را تحمُّل كرده اند نيز در اين همه پرسي شركت كنند.

دنياي غرب بايد بداند كه نپذيرفتن اين راه حل نشانه ي پايبند نبودن به دموكراسي است كه پيوسته از آن دم مي زنند و اين آزمون افشاگر ديگري بر عليه آنان خواهد شد.


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 28/05/1384

ص: 344

آزمون قبلي آنان نيز در فلسطين بود كه نتيجه يِ انتخابات كرانه يِ باختري و غزه را كه روي كار آمدن دولت حماس بود نخواستند بپذيرند. كساني كه دموكراسي را تا جايي مي پذيرند كه نتايج آن مطلوب آنان باشد، جنگ طلب و ماجراجويند و اگر از صلح دم مي زنند جز دروغ و فريب نيست. (1)

؛ امّا براي اين مسأله، راه حل منطقي وجود دارد. راه حل منطقي راه حلّي است كه همه يِ وجدان هايِ بيدار دنيا و همه يِ كساني كه به مفاهيم امروزِ دنيا معتقدند، ناچارند آن را قبول كنند. ما يك سال و نيم قبل هم اين راه حل را گفتيم و دولت جمهوري اسلامي بارها در مجامع و در مذاكرات بين الدولي آن را تكرار كرده است.

الان هم ما همان را مي گوييم و بر آن هم اصرار مي ورزيم: راه حل نظرخواهي از خودِ مردم فلسطين؛ همه يِ كساني كه از فلسطين آواره شده اند؛ البته آنهايي كه مايلند به سرزمين فلسطين و به خانه يِ خودشان برگردند. اين يك امر منطقي است. اين كساني كه در لبنان و در اردن و در كويت و در مصر و در بقيِّه يِ كشورهايِ عربي سرگردانند، به كشور و به خانه يِ خودشان فلسطين برگردند - آنهايي كه مايلند؛ نمي گوييم: كسي را به زور بياورند - و از كساني كه قبل از سال 1948 كه سال تشكيل دولت جعلي اسرائيلست، در فلسطين بوده اند - چه مسلمانشان، چه مسيح يشان، چه يهود يشان - نظرخواهي شود. اينها در يك نظرخواهي عمومي، رژيم حاكم بر سرزمين فلسطين را تعيين كنند. اين دمكراسي است.

چطور براي همه يِ دنيا دمكراسي خوبست، براي مردم فلسطين دمكراسي خوب نيست؟! چطور همه يِ مردم دنيا حقِّ دارند در سرنوشت خود دخالت كنند؛ امّا مردم فلسطين حقِّ ندارند؟! هيچ كس شك ندارد رژيمي كه امروز در فلسطين بر سرِ كارست، رژيمي است كه با زور، با حيله و ترفند و با فشار روي كار آمده است؛ در اين كسي شك ندارد. صهيونيست ها با مسالمت نيامده اند؛ مقداري با حيله و ترفند و مقداري با زور سلاح و فشار بر سركار آمدند؛ لذا يك رژيم تحميلي دارند. خيلي خوب؛ مردم فلسطين جمع شوند، رأي بدهند و نوع رژيمي را كه در اين كشور بايد حاكم باشد، انتخاب كنند.


1- 1. بيانات در چهارمين كنفرانس حمايت از ملت فلسطين 14/12/1387

ص: 345

آن رژيم و آن دولت، تشكيل شود و درباره يِ كساني كه بعد از سال 1948 به سرزمين فلسطين آمده اند، تصميم گيري كند؛ هر چه تصميم گرفت. اگر تصميم گرفت بمانند، پس بمانند، اگر هم تصميم گرفت بروند، پس بروند. اين، هم آراءِ مردمست، هم دمكراسي است، هم حقوق بشرست، هم منطبق با منطق فعلي دنياست. اين راه حل. خوب؛ اين راه حل بايد اجرا شود. غاصب كه با زبان خوش اين راه حل را قبول نمي كند! اينجاست كه همه يِ اطراف قضيه بايد خودشان را مسؤول بدانند؛ هم دولت هايِ عربي، هم دولت هايِ اسلامي، هم ملت هايِ مسلمان در همه يِ دنيا، هم به خصوص خود ملت فلسطين و هم مجامع جهاني. هر كدام مسؤوليَّتي دارند كه اصرار بورزند اين راه حل منطقي بايد تحقّق پيدا كند و مي شود تحقّق پيدا كند.

بعضي ها نگويند: آقا! چنين چيزي خواب و خيالست و ممكن نيست؛ نخير! مي شود. كشورهايِ دريايِ بالتيك بعد از گذشتِ چهل سال و اندي كه جزو شوروي سابق بودند، برگشتند و مستقل شدند. كشورهايِ منطقه يِ قفقاز بعضي در حدود صد سال قبل از اين كه شوروي تشكيل شود در اختيار روسيه يِ تزاري بودند؛ بعد برگشتند و مستقل شدند. الان قزّاقستان، آذربايجان، گرجستان و بقيِّه مستقلند؛ خودشان هستند. پس اين ممكنست. اينطور نيست كه اين يك امر نشدني باشد؛ نخير، شدني است. منتها اراده و عزم لازم دارد، جرأت و دليري لازم دارد. كي بايد دليري به خرج دهد؟ ملت ها يا دولت ها؟ ملت ها دليرند، ملت ها نمي ترسند؛ ملت ها نشان داده اند كه آماده اند. پس دولت ها اينجا وظيفه دارند؛ در رأس همه و مُقَدَّم بر همه، دولت هايِ عربي.

نشست اخير سران ِ عرب در بيروت، نشست خوبي نبود. اينها مي توانستند از اين اجلاس استفاده هايِ خيلي بزرگي بكنند كه فقط به سود فلسطين نبود؛ به سود خود دولت هايِ عرب هم بود. امروز دولت هايِ عرب مي توانند جلو بيفتند و محبوبيت و حمايت ملت هايِ خودشان را در قضيه يِ فلسطين كسب كنند. اگر دولت و حكومتي مورد حمايت مردم خود باشد، ديگر امريكا نمي تواند با او كاري بكند، ديگر از امريكا نخواهد ترسيد، ديگر لازم نمي داند كه ملاحظه يِ امريكا را بكند. در اين قضيه، دولت هايِ عرب خيلي كارهايِ خوب مي توانستند بكنند

ص: 346

و مي توانند بكنند. (1)

و امّا جمهوري اسلامي ايران از روز اوّل، موضعش را در مقابل اين پديده يِ زشت، روشن كرده است. موضع جمهوري اسلامي ايران كه امام فرمودند: بارها مسؤولان گفته اند و ما هم بارها تأكيد كرده ايم، اينست كه اساساً اين غده يِ سرطاني اسرائيل بايد از اين منطقه كنده شود. اين يك فرمولِ كاملاً انساني قابل قبول هم دارد و آن، اينست كه همه يِ مردم فلسطين - نه مردمي كه از جا هايِ ديگرِ دنيا به فلسطين مهاجرت كرده اند - از اردوگاه ها و از همه جاي دنيا به فلسطين برگردند و تكليف حكومت خودشان را - كه از آنها بايد تشكيل شود - تعيين كنند.

البته بديهي است كه هرگز هيچ فلسطيني اي - چه مسلمان باشد، كه اكثريَّت قاطعشان مسلمانند؛ چه مسيحي و يهودي باشد، كه اَقليَّت كوچكي هم مسيحي و يهودي در آنجا هستند - راضي نيست و اجازه نخواهد داد كه يك عدّه از كوچه گردهايِ لندن، يا از خانواده هايِ تو سري خورده يِ مسكو، يا از هرزه هايِ امريكا بيايند و در كشور آنها يك دولت تشكيل دهند و بر آنها حكومت كنند. كساني كه روزي چاقو كشي و قدّاره كشي مي كردند و فقط هنرشان اين بود كه مي توانستند خوب بزنند، خوب بكُشند و بر طبق خواسته يِ سرمايه داران صهيونيست و يهودي خوب عمل كنند، اگر بيايند و بر فلسطين حكومت كنند؛ بديهي است كه ملت فلسطين و دنياي اسلام چنين چيزي را اجازه نخواهد داد.

اين فرمول، فرمول دنيا پسندي است. كساني كه مي گويند: ما معتقد به آراء مردم و معتقد به دمكراسي هستيم، بسيار خوب؛ بفرماييد اين دمكراسي! بالاخره اين قطعه يِ از دنيا كه در اينجا قرار دارد، مردمي داشته است؛ اين مردم امروز هم هستند و زنده اند؛ چند ميليون نفر در همان جا زندگي مي كنند، چند ميليون نفر هم در خارج از آنجا - در لبنان و اردن و نقاط ديگر - زندگي مي كنند؛ اينها بيايند در همانجا اجتماع پيدا كنند و خودشان حكومت خود را انتخاب كنند؛ اين روشِ بسيار درستي است.

آنچه كه مسلّمست، اينست كه حكومت صهيونيستي كه امروز حاكمست و هر حكومت صهيونيستي


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 16/01/1381

ص: 347

ديگر، حقِّ بقاء و حاكميت در سرزمين فلسطين را ندارد. (1)

براي مسأله يِ خاورميانه هم يك راه بيشتر وجود ندارد و آن انحلال و زوال دولت صهيونيستي است. بايد آواره هايِ فلسطيني به كشورشان برگردند. اين هشت ميليون نفر، صاحبان اصلي فلسطينند. البته اكثريَّت قاطع مردم فلسطين، مسلمانند و در ميانشان تعداد كمي هم از فلسطيني هايِ يهودي و مسيحي هستند. صاحبان فلسطين و ملت فلسطين، دولت تشكيل دهند؛ آن دولت تصميم بگيرد كه آيا مهاجراني را كه از ساير كشورها به داخل فلسطين آمده اند و در حال حاضر در آنجا هستند، نگهدارد - با چه شرايطي نگهدارد - يا برگرداند.

عكس قضيه، اينست كه بايد يك دولت فلسطيني در همه يِ سرزمين فلسطين تشكيل شود. بازي هايي از قبيل دولت خودمختار و از اين حرف ها هم امروز نمي تواند هيچكس را فريب دهد؛، مگر آدم هايِ خيلي ساده لوح را! اينها كار نيست؛ كار اصلي و واقعي كه بايد انجام گيرد، اينست. امروز نسل هايِ جوان فلسطيني بيدار شده اند و مي فهمند كه مبارزاتشان اثر دارد.

در داخل فلسطين، در بيرون فلسطين، در لبنان، در اردن، در سوريه و در مناطق ديگر مشغول مبارزه اند و مي دانند كه مبارزاتشان داراي اثرست و ملت ها دلشان با آنهاست؛ به خصوص موضع شرأفتمندانه و پُرشكوه ملت و دولت ايران و نظام جمهوري اسلامي، اينها را دلگرم مي كند. اينها مبارزه را ادامه خواهند داد و به فضل پروردگار به نتايج اصلي و مطلوب خودشان هم خواهند رسيد. (2)

من حرف اوّلم در باب فلسطين، اينست كه هيچ قدرتي در دنيا وجود ندارد كه بتواند انگيزه يِ آزادي و بازگشت فلسطين به صاحبان آن را در دنيا و در دل ملت هايِ مسلمان و به طور ويژه در دل ملت فلسطين خاموش كند. راه علاج هم يك راه بيشتر نيست. من به كساني كه مسأله يِ خاورميانه را يك مسأله يِ بحراني دنيا مي دانند و مي گويند: بايستي سعي كنيم بحران خاورميانه مهار شود، مي گويم تنها راه مهار كردن يا از بين بردن بحران خاورميانه


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 25/09/1379
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378

ص: 348

، اينست كه ريشه يِ بحران خشك شود. ريشه يِ بحران چيست؟؟ رژيم تحميلي صهيونيستي در منطقه. تا وقتي كه ريشه يِ بحران هست، بحران هم هست. راه حل، اينست كه آوارگان فلسطيني از لبنان و هر نقطه يِ ديگري كه هستند، به فلسطين برگردند. اين چند ميليون فلسطيني اي كه در بيرون فلسطين زندگي مي كنند، به فلسطين برگردند. مردم اصلي فلسطين - چه مسلمان، چه مسيحي، چه يهودي - رفراندوم كنند و تصميم بگيرند كه چه رژيمي بر كشورشان حاكم باشد. اكثريَّت قاطع مسلمانند؛ تعدادي هم يهودي و مسيحي اند كه اينها ساكنان اصلي سرزمين فلسطينند و پدرانشان در اينجا زندگي كرده اند. نظامي را كه مطلوب اين جمعيَّتست، سرِ كار بياورند؛ بعد آن نظام تصميم بگيرد با كساني كه در طول اين چهل سال، چهل و پنج سال و پنجاه سال به فلسطين آمده اند، چه كار كند. نگهشان دارد، برشان گرداند، در نقطه يِ خاصي اسكان داده شوند؛ اين ديگر با آن نظام حاكم بر فلسطينست؛ اين راه حل بحرانست. تا وقتي اين راه حل اجرا نشود، هيچ راه حلِ ديگري كارايي نخواهد داشت؛ امريكايي ها هم با همه يِ قدرتنماي يشان كاري نمي توانند بكنند. آنها هر كاري مي توانسته اند، كرده اند؛ نتيجه، اينست كه مشاهده مي كنيد. (1)

راه حلِّ ما

حرف ما در باب مسأله يِ فلسطين يك حرف منطقي و مقبولست. ده ها سال پيش، جمال عبدالناصر - كه محبوب ترين چهره يِ عرب محسوب مي شد - در شعارهايِ خود مي گفت: ما يهودي هايِ غاصب فلسطين را به دريا مي ريزيم. سال ها بعد از آن، صدام حسين - كه منفورترين چهره يِ عرب محسوب مي شد و مي شود - اعلام مي كرد كه ما نصف سرزمين فلسطين را آتش مي زنيم.

ماه هيچكدام از اين دو حرف را قبول نداريم. با اصول اسلامي ما، نه به دريا ريختن يهودي ها، نه آتش زدن سرزمين فلسطين، معقول و


1- 1. سخنراني در اجتماع بزرگ بسيجيان شركت كننده در اردوي فرهنگي، رزمي ياران امام علي عَلَيْه السَّلَام 29/07/1379

ص: 349

منطقي نيست. حرف ما، اينست كه ملت فلسطين بايد به حقِّ خود برسد. اين كشور متعلق به مردم فلسطينست؛ فلسطين متعلق به فلسطينيهاست و سرنوشت فلسطين را هم بايد فلسطيني ها معيَّن كنند. اين يك ميدان آزمايشي براي صدق ادّعاي مُدَّعِيان دمكراسي و حقوق بشرست. آن كساني كه ادّعا مي كنند كه طرفدار مردم سالاري ملت ها و كشورها هستند، فلسطين براي آنها ميدان آزمايش است. ملت فلسطين؛ مردماني كه فلسطين متعلق به آنهاست - از مسلمان، يا مسيحي، يا يهودي - و سرزمين تاريخي آنهاست و تاريخ و جغرافيا به اين گواهي مي دهد، بايستي رأي و نظر بدهند؛ آنها در يك نظرخواهي مقابل چشم مردم جهان، در يك رفراندوم، تكليف دولت فلسطين را معيَّن كنند و آن دولت، دولت مشروعي خواهد بود.

در آن دولت، جنايتكاراني كه در فلسطين جنايت كردند، بايد مجازات شوند؛ امثال اين شارون و بقيِّه يِ جنايتكارهايِ فلسطيني. درباره يِ آن كساني هم كه به اين سرزمين از نقاط مختلف دنيا مهاجرت كردند، آن دولت تصميم گيري خواهد كرد كه چه بايد بكند. اين، حرفي است منطقي. امروز ميليون ها فلسطيني در كشورهايِ ديگر آواره اند و ميليون ها فلسطيني هم در اردوگاه ها با بدترين شكل زندگي مي كنند؛ ولي سرزمين آنها دست مردمان ديگري است. اين، معقول نيست؛ اين، منطقي نيست. اين كه پنجاه يا پنجاه و پنج سال از قضيه گذشته است، اين، جنايت را از بين نمي برد؛ جرم را سبك نمي كند. (1)

جمهوري اسلامي از چند سال پيش راه حل را اعلام كرده است. راه حل مسأله يِ فلسطين، اين راه حل هايِ آمريكايي و امثال آنها نيست؛ اينها راه به جايي نخواهد برد. راه حل، اينست كه يك رفراندوم و همه پرسي اي از مردم فلسطين انجام بگيرد؛ هر رژيمي را كه آنها بر طبق رفراندوم رأي دادند، آن رژيم بايد بر كل فلسطين حاكم شود. بعد آنها خودشان تصميم خواهند گرفت كه با اين صهيونيست هايي كه از خارج وارد كشور فلسطين شدند، چه معامله اي بكنند؛ اين بسته به نظر آن رژيمي است كه برخاسته يِ از آراء مردم فلسطينست. (2)


1- 1. بيانات در ديدار كارگزاران نظام جمهوري اسلامي به مناسبت عيد سعيد فطر 13/08/1384
2- 2. بيانات در بيست و دومين سالگرد امام خميني (ره) 14/03/1390

ص: 350

قدرت ايمان ملت ها، بالا تر از قدرت اتمي

اينها نمي دانند قدرتي وجود دارد كه بالا تر از قدرت سلاح آنهاست و آن قدرت ملتهاست، قدرت انسانهاست. هر ملَّتي كه به يك مبدأ و به يك منطق و به يك مبناي فكري اعتقاد داشته باشد و با عزم راسخ پايِ آن منطق بايستد، هيچ قدرتي - چه قدرت اتمِي و چه بالا تر و پايي ن تر از اتم - نمي تواند مقهورش كند.

اينها قدرت ملت ها و قدرت خداوند قادر متعال را كه پشت سر اراده و عزم و اقدام ملتهاست دستِ كم گرفته اند؛ «كلاً نمد هؤلاء و هؤلاء» (1) هر گروهي براي اهدافي كه به آن ايمان دارد كار كند، خداي متعال كمك و مددش خواهد كرد. اگر گروهي مؤمن به خدا باشد، آن وقت در آويختن با آن و شكست دادنش ده برابر مشكل تر هم مي شود؛، مگر آسانست؟! هر كس با اين نيرو - نيروي ملت ها و انسان ها - درافتاد خُرد مي شود. امريكا هم خُرد خواهد شد.

اينها مي خواهند قدرت مقاومت ملت فلسطين را نابود كنند و نمي توانند. خوب؛ حالا بالاخره چه خواهد شد؟ اين حادث هايِ كه امروز اتّفاق افتاده است، ظواهري دارد و بواطني. ظواهرش همينست كه گفتيم: گروهي با زور و سرنيزه و تفنگ و تانك و پشتيباني سياسي امريكا به جان زن و مرد و پيرزن و كودك و غيره افتاده است. آنها را مي كشد، خانه شان را ويران مي كند، دستبند به دستشان مي زند، تحقيرشان مي كند؛ آنها را با اهانت از خانه و زندگيشان دور مي كند، خانواده ها را آواره مي كند. اين ظاهر قضيه است؛ امّا باطن قضيه، اينست كه همين قدرتِ به ظاهر مسلّط، در درون خود ذوب مي شود، آب مي شود. ملت فلسطين تصميم گرفته است؛ سازمان هايِ مبارز فلسطيني اعم از سازمان فتح، سازمان حماس، جبهه يِ خلق، جهاد، حزب الله و ديگران، دستشان را روي هم گذاشته و تصميم گرفته اند.

همه به يك نتيجه رسيده و راه فداكاري را پيدا كرده اند؛ فهميده اند كه راه نجات فلسطين آماده شدن براي فداكاري است. شهادت را تجربه كرده و فهميده اند كه دشمن در مقابل شهادت و شهادت طلبي و نترسيدن از مرگ ناتوانست «ياسر عرفات». هم پيغام داده است كه من آماده يِ شهادتم؛ اين


1- 1. سوره ي اسراء، آيه ي 20

ص: 351

تصميم خوبي است. اميدواريم ايشان از اين تصميم منصرف نشود و پايِ اين حرف بايستد. آن كسي كه در راه خدا شهيد مي شود مي ماند - فكر او و شخصيت او مي ماند - امّا آن كسي كه با اختيار خود به سمت فداكاري براي آرمانش نمي رود، ممكنست كه جسمش چند صباحي زنده بماند؛ امّا شخصيت و هويت او از بين مي رود. شهادت؛ اين را مردم فلسطين پيدا كرده اند، اميدواريم كه مسؤولان حكومتِ خودگردان هم همانطور كه گفتند: پايِ اين حرف بايستند و با مردم خودشان در اين راه همراهي كنند و تسليم نشوند؛ دشمن روز به روز رو به ضعيف تر شدنست. (1)

دو خصوصيَّت مبارزه ي امروز فلسطيني ها

ولي مبارزه امروز دو خصوصيَّت دارد كه در هيچيك از زمان ها اين دو خصوصيَّت در مبارزات فلسطيني ها و مبارزه براي فلسطين، با هم وجود نداشته است:

يك خصوصيَّت، اسلامي بودن اين مبارزه است و خصوصيَّت دوُّم، مردمي شدن و همه گير شدن آنست. اجتماع اين دو خصوصيَّت با هم، زانوان رژيم صهيونيستي را به لرزه در آورده است. احساس خطر در سراسر كيان صهيونيستي وجود دارد. مي فهمند و درست تشخيص مي دهند كه خطر عمده و اساسي، امروز به وجود آمده است. كسي كه امروز در مقابل كيان صهيونيستي قرار گرفته، يك گروه نيست؛ شخصيت هايِ سياسي اي نيستند كه بشود پشت ميز مذاكره آنها را مجاب كرد.

شما مي دانيد كه پشت ميز مذاكره، با شيوه هايِ گوناگون مي شود افراد را مجاب كرد - با تهديد، تطميع و وعده هايِ دروغ - امّا وقتي مبارزه در دامن ملت افتاد و خود آگاهي در ميان مردم به وجود آمد و آنها با همه يِ وجود احساس كردند كه وظيفه دارند در مقابل وضعيت بايستند، والّا يكسره نابود و پامال خواهند شد؛ از طرفي هم هنگامي كه تدبير مبارزه، از ايمان اسلامي سرچشمه گرفت و به دل ها و جان ها متّكي شد، در اين صورت، مبارزه براي دشمن، بسيار خطرناك مي شود. امروز چنين وضعي پيش آمده است.


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 16/01/1381

ص: 352

… رژيم صهيونيستي با پشتيباني امريكا - دو عنصرِ به كلّي دور از معنويت و حقيقت و عدالت و انسانيَّت - در صددست ملت فلسطين را به زانو در آورد و او را وادار كند كه حرف حقِّ خود را بر زبان نياورد و پس بگيرد و البته نخواهد توانست. خصوصيَّت مبارزه يِ امروز و انتفاضه يِ فلسطين، اينست كه ملت فلسطين به معناي حقيقي كلمه به پا خاسته است. (1)

معادلات سياسي و محاسبات مادّي؛ مقهور وعده يِ ال_ٰهي و فداكاري جوانان مؤمن پيروزي مقاومت اسلامِي و سازمان حزب الله سرا فراز لبنان و موفقيت افتخارآميزي كه براي ملت خود آفريدند، به همه مي آموزد كه صراط مستقيم به سوي آزادي و استقلال، جز رفتار شجاعانه و عدالت خواهانه و متكي بر ايمان و آگاهي جوانان حق طلب نيست.

اكنون همه يِ معادلات سياسي و محاسبات مادّي، مقهور فداكاري جوانان مؤمن و مخلصي شد، كه آرايش هايِ فريبنده يِ ارتش غاصب صهيونيست و قضاوت هايِ عجولانه درباره يِ شكست ناپذيري آن را به چيزي نگرفته و نيروي فداكاري و ايثاري را كه آيات باهره يِ اسلام و قرآن در ذهن و دل آنان پديد آورده بود، به درستي ارج نهادند. به وعده يِ ال_ٰهي، اطمينان يافتند و جان هايِ پاك خود را به ميدان بردند.

اكنون درستي قضاوت روشن بيناني آشكار گشت كه علاج زورگويي و قساوت صهيونيست هايِ غاصب را فقط در منطق مقاومت و جهاد و ايثار مي ديدند.

بي شك اين تجربه يِ بزرگ، جوانان ِ فداكارِ فلسطيني و ديگر جوانان پاك نهادِ عرب را در راه مبارزه يِ بي امان بر ضدِّ دشمن غاصب و سفاك، پايدارتر از گذشته خواهد ساخت. (2)


1- 1. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار شركت كنندگان در همايش بين المللي رسانه هايِ جهان اسلام حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 11/11/1380
2- 2. پيام به مناسبت پيروزي ملت لبنان و عقب نشيني اسرائيل از مناطق اشغالي 04/03/1379

ص: 353

رمز موفقيت؛ مبارزه در پرتو اسلام نه ناسيوناليسم

پس روشن شد كه ناسيوناليسم و قوميتگرايي نمي تواند مشكلات بزرگ را حل كند. اين مسائل را اسلام بايد حل كند و به فضل ال_ٰهي، حل خواهد كرد. مردم مسلمان، در همه جاي كشورهايِ اسلامي حضور دارند و غيرت اسلامِي و دلسوزي هايِ اسلامي دارند؛، مگر اينها به اين آساني دست بر مي دارند؟! يك نفر رفته امضا كرده است؟ غلط كرده، امضا كرده است! او چه حقّي داشته است امضا كند؟!

ملت فلسطين هم دست برنمي دارند. البته اين مقطع، مقطعِ مهمّي است. اين يك توطئه ي بزرگست. در همه جاي دنياي اسلام، دلسوزان بايستي بيش از پيش مواظب باشند. در اينجا هم، همينگونه است. دشمن يك سنگر را فتح كرده و جلو آمده است؛ امّا اين فتح نهايي نيست. اين فتح واقعي نيست. تو دهني اش را خواهد خورد. دنياي اسلام بايد پاتك كند. در همه جاي دنياي اسلام، بايد جوانان، روشنفكران، علما و به خصوص علماي دين، احساس مسؤوليَّت كنند. (1)

من اوّلِ انقلاب به يكي از اين سران فلسطيني كه اينجا آمده بود، گفتم چرا شما شعار اسلام را مطرح نمي كنيد؟ عذره ايِ بيهوده ايِ آورد. نمي خواستند بكنند؛ دلشان به اسلام باور نداشت. امروز بيش از دوازده، سيزده سالست كه ملت مسلمان فلسطين، با نام اسلام و با شعار اسلام به ميدان آمده است.

دشمن فوراً فهميد قضيه چيست؟؟. وقتي كه در دهه يِ قبل، انتفاضه در فلسطين شروع شد، دشمنان - يعني صهيونيست ها و رفيق هايِ امريكاي يشان - زودتر از همه احساس خطر كردند. ديدند بايد اين را نابود كنند؛ چون به نام اسلامست. در صدد علاج بر آمدند؛ امّا قادر به علاج نيستند؛ چون طبيعتاً زورگويند: (2)


1- 1. بيانات در ديدار فرماندهان و مسؤولان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» 25/06/1372
2- 2. سخنراني در اجتماع بزرگ بسيجيان شركت كننده در اردوي فرهنگي، رزمي ياران امام علي عَلَيْه السَّلَام 29/07/1379

ص: 354

قيام اسلامي فلسطين؛ نعمت ال_ٰهي امروز، حادثه يِ بزرگي داخل سرزمين ها در جريانست و آن، همين قيام اسلامي است كه اين روزها وارد چهارمين سال عمر خود مي شود. اين، همان چيزي است كه بايد فلسطين را نجات بدهد. اين، همان چيزي است كه حاميان و توليدكنندگان اسرائيل، از آن مي ترسيدند. اين، همان چيزي است كه بدان اميد بود و اين اميد، امروز برآورده شده است. اين، يك نعمت بزرگ ال_ٰهي است. (1)

بيداري اسلامي ملّت فلسطين

خوشبختانه بيداري اسلامي ملت فلسطين، افق هايِ آينده را تا حدود زيادي روشن كرده است. امروز نسل نوين ملت فلسطين، با نام خدا و تمسُّك به ايمان اسلامي مبارزه مي كند و اين مبارزه اي بسيار اميدبخش است و چنانچه مشهودست، دشمن - چه حكام صهيونيست، چه امريكا و ديگر پشتيبانان اسرائيل و چه خيانتكاران منطقه - از اين حركت جديد كاملاً سراسيمه و دهشت زده است و براي لوث كردن و پوشاندن جهت اصلي مبارزه، به هر شيوه اي متوسل مي شود كه آخرين آن، همين شعار توخالي و دروغين حمله به اسرائيلست كه حكام دست نشانده يِ عراق بر زبان آوردند.

همه مي دانند كه رژيم بعثي عراق، سلاح هايي را كه از ابرقدرت ها گرفته، هرگز بر ضدِّ اسرائيل - كه خود در زير سايه يِ ابرقدرت ها زندگي مي كند - به كار نخواهد گرفت و از آن، جز در خدمت هدف هايِ استكبار، يا براي باجگيري از ثروتمندان منطقه استفاده نخواهد كرد.

راه صحيح مبارزه با حكومت غاصب، همانست كه امروز خود فلسطيني ها آن را يافته و قدم استوار خود را در آن گذاشته اند و وظيفه ي همه ي مسلمانان است كه آنان را در اين مبارزه ي مقدَّس ياري كنند. (2)

امروز براي امَّت اسلام روز عيدست؛ ليكن عيد مبعثِ امسالِ ما متأسّفانه


1- 1. سخنراني در ديدار شرك تكنندگان در اولين كنفرانس اسلامي فلسطين 13/09/1369
2- 2. پيام به مناسبت روز جهاني قدس 24/01/1369

ص: 355

آميخته شده است با خون مظلومان فلسطين. حادثه يِ فلسطين، حادثه يِ بزرگي است. بيش از نيم قرنست كه دنياي اسلام در قبال اين حادثه يِ عظيم قرار دارد. در اين ده ها سال، زمان هايي پيش آمد كه مسؤولان دنياي اسلام و كساني كه مي توانستند تصميمي بگيرند، اگر تصميم خوبي مي گرفتند؛ شايد اين مشكل يا برطرف مي شد يا لااقل برطرف كردنش آسان تر مي نمود. در طول اين سال هايِ متمادي، كوتاهي هايِ زيادي شده است.

امروز يكي از همان فصل هايِ تعيين كننده است. امروز از آن دوره هايي است كه سرنوشت ملت فلسطين مي تواند يك زاويه پيدا كند به سمت آنچه كه مطلوب دنياي اسلامست. چرا؟ چون يك نسل در فلسطين بيدار شده است. يك حزب را مي شود سركوب كرد، يك مجموعه را مي شود از ميدان خارج كرد، تعدادي انسان را مي شود از مجاهدتشان يا از شجاعت ورزيدنشان پشيمان كرد؛ امّا يك نسل رو به رويش را به هيچ قيمتي نمي توان از راهي كه شناخته است و به آن رو آورده است، منصرف كرد. امروز مسأله، اينست.

اين نسلي كه امروز بار مسأله يِ فلسطين را بر دوش گرفته است، بيدار شده و حقيقت را فهميده است. حقيقت به چيست؟؟ حقيقت، اينست كه قدرتمندان، سياستمداران و ثروتمندان دنيا، در بره هايِ از زمان تصميم گرفتند يك ملت را از روي زمين محو و يك كشور را از نقشه يِ جغرافيا خارج كنند و به خيال خودشان توانستند اين كار را بكنند. عدّه اي را كشتند، عدّه اي را بيرون كردند، عدّه اي را سركوب كردند؛ خيال كردند قضيه تمام شد؛ در حالي كه يك ملت را، آن هم ملَّتي مثل ملت فلسطين؛ ملَّتي با سابقه يِ درخشان، با فرهنگ غني و عميق اسلامي، با استعدادهايِ درخشاني كه در ميان اين ملت وجود دارد - فلسطيني ها ملت برجست هايِ هستند و مردمان با استعداد و شخصيت هايِ بزرگ در ميانشان كم نيستند - قدرت هايِ دنيا؛ انگليس و امريكا و صهيونيست ها و فلان كمپاني دار و فلان محفل قدرتمند جهاني بخواهند از عرصه يِ وجود خارج كنند. اين شدني نيست؛ كما اين كه نشد. (1)


1- 1. بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامِي و سفراي كشورهايِ اسلامي در سالروز مبعث پيامبر گرامي اسلام صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم 04/08/1379

ص: 356

امروز زمام كار از دست قدرت هايِ بزرگ خارج شده است. عليٰ رغم همه يِ تلاش متمركزي كه عليه اسلام و موج اسلامِي و خيزش اسلامي مي كنند - چه در آسيا و چه در آفريقا - اين موج اسلامِي و بيداري اسلامي همينطور روز به روز گسترش پيدا مي كند و آنها ديگر نمي توانند كاري بكنند.

اين به بركت انقلاب و قيام مردانه و مؤمنانه و شجاعانه يِ شماست. يك نمونه اش همين انتفاضه يِ فلسطينست كه زمام اين كار از دست قدرت هايِ بزرگ خارج شده است. ملت فلسطين، يك ملت محاصره شده يِ در خيابان ها و شهرهايِ خودش است كه با وحشي ترين دشمن ها مواجه است. آنجا هر سربازي، دشمن آن فلسطيني است؛ اينطور نيست كه سرباز از خود آنها باشد تا بتوانند با عواطف و با مَحبَّت و با گل دادن و گل گرفتن، مشكل را حل كنند؛ خود آن سرباز، دشمن شخصي آن جوان فلسطيني انتفاضه كننده است.

چنين مردمي در يك فضاي بسته، با اين همه مشكلات گوناگون اقتصادي، با اين همه خسارت ها و شهادت ها، ايستاده اند و عقب نشيني نكرده اند. اين نشان دهنده يِ چيست؟؟ نشان دهنده يِ، اينست كه رشته يِ كار از دست قدرتمندان ِ زورگوي گُنده گو خارج شده است. (1)

لزوم رسيدن به نتايج عملي از كنفرانس هايِ فلسطين

اميدوارم كه خداوند متعال، به همه يِ ما توفيق بدهد كه از اسلام دفاع كنيم. انشاء الله اين نشست شما، اجتماع مباركي باشد. در ساعات و ايامي كه براي بحث درباره يِ مسأله يِ فلسطين مي نشينيد، راه هايِ عملي را جستجو كنيد و به آنها بپردازيد. هر كسي تكليف خودش را حقيقتاً بشناسد و بر طبق آن عمل كند. حرف تنها، وقتي كه مقدَّمه يِ عمل نباشد، تجربه يِ خوبي براي ما نيست. تنها در سايه يِ عمل به وعده ها و گفته هاست كه خواهيم توانست انشاء الله به نتايجي برسيم. (2)


1- 1. بيانات در ديدار جمع كثيري از مردم قم 19/10/1379
2- 2. سخنراني در ديدار شركت كنندگان در اَوَّلين كنفرانس اسلامي فلسطين 13/09/1369

ص: 357

ثمره ي تشكيل اجلاس براي آزادي فلسطين

تصميم به تشكيل چنين اجلاسي، امري مباركست و انشاء الله در بسيج جوامع اسلامي براي حمايت از قيام مردم مسلمان فلسطين، اثرات مثبت و سازندهايِ خواهد داشت. اين نوع گردهمايي ها عملاً اثبات مي كند كه فلسطين يك موضوع اسلامِي و متعلِّق به كل جهان اسلامست و اشغال آن، يكي از اركان توطئه هايِ شيطاني سلطه گران جهاني - در گذشته انگليس و اكنون امريكا - براي تضعيف و ايجاد تفرقه در جهان اسلام بوده است.

دشمنان اسلام همواره سعي كرده اند با تقسيم بندي هايِ قومي مانع از وحدت كلمه يِ مسلمانان شوند تا بتوانند بر آنها سيطره پيدا كنند. (1)

راه حلِ مسأله يِ فلسطين؛ مقاومت و مبارزه

من عرضم، اينست كه اين استقامت را، اين روحيه را بايد در مردم هر چه مي توانيد پايدار كنيد. شما گفتيد و درست هم گفتيد: تنها راه حل مسأله يِ فلسطين، مقاومت و مبارزه است. اين، درستست؛ لكن اين مقاومت و مبارزه، متوقفست بر حفظ روحيه يِ اين مردم، حفظ اميد اين مردم، نگه داشتن مردم در صحنه. اين، به نظر من بزرگ ترين كاري است كه مجموعه هايِ فلسطيني و سازمان هايِ فلسطيني، مبارزان فلسطيني بايد انجام بدهند.

اين فشارهايي كه امروز از هر دو طرف، چه از طرف دشمن صهيونيست، چه از آن طرف، بر غزه وارد مي شود، به قصد، اينست كه مردم را از مقاومت روگردان كنند. فشارهايي كه در ساحل غربي بر مردم وارد مي شود؛ چه در شهركسازي ها، چه در مسأله يِ قدس … چه آن سختگيري هايِ عجيب، چه در ديوار حائل و امثال اينها، براي، اينست كه مردم را از مقاومت روگردان كنند و به سمت گزينه يِ تسليم، سوق بدهند.

نبايد بگذاريم؛ نبايد بگذاريد كه اين اتِّفاق بيفتد. مردم فلسطين را، مردم غزه را، اين ملت مقاوم و پولادين را بايد اميدوار نگه داريد و بدانند كه اين حركت عظيم آنها به نتيجه خواهد رسيد. اين، يك نكته است كه به نظر من خيلي مهمَّست. (2)


1- 1. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380
2- 2. ديدار رهبران گروه هايِ جهادي فلسطيني شركت كننده در افتتاحيه يِ همايش غزه 08/12/1388

ص: 358

اسرائيل ثابت كرده است كه جز زبان زور، چيز ديگري نمي فهمد. با او جز با زبان قدرت يك ملت و قدرت يك امَّت اسلامي در سراسر عالم، نمي شود حرف زد. شما نمايندگان ملت هايِ اسلامي هستيد. شما نمايندگان مردم فلسطين، نمايندگان پارلمان ها و نمايندگان ملت ها در اينجا جمعيد؛ نسبت به فلسطين تصميم بگيريد. تصميم بايد استنقاذ فلسطين باشد و لاغير و اين هم يك راه بيشتر ندارد و آن راه، همان راهي است كه عناصر انتفاضه يِ مقدَّسه يِ فلسطين آن را شناختند و دارند تعقيب مي كنند؛ راه مبارزه در داخل سرزمين هايِ فلسطين. علاج، اينست و لاغير. (1)

جايگزي نشدن تفكُّر مبارزه به جاي سازش در مسلمانان

امروز همه يِ مسلمانان جهان به اين مبارزات سرنوشت سازِ مردم فلسطين چشم دوخته و بيش از انتفاضه يِ اوّل به آن دل بسته اند؛ زيرا در آن زمان - يعني ده سال پيش - فضاي سازش به تدريج در منطقه فراگير شده بود؛ عِدِّه اي دل در گرو امريكا داشتند و گروهي ديگر نيز معتقد بودند نمي توان در برابر آن فشار سياسي و جوسازي بين المللي ايستادگي نمود و راهي جز پذيرش سازش - آن هم با شرايط امريكا و اسرائيل - وجود ندارد، پس از تحوّلاتي كه در آن هنگام در منطقه صورت پذيرفت، زمينه يِ تثبيت اين نظريه بيشتر فراهم شد؛ امّا امسال، در شرايطي اين كنفرانس شكل گرفته است كه راه حل سازش در منطقه با بُن بست مواجه شده است و حتّي آنهايي كه دل در گرو امريكا داشته و دارند، به اين بُن بست اعتراف مي كنند.

در سال 1370، اعراب و مسلمانان در پي يك سلسله شكست هايِ متوالي - در جريان جنگ خليج فارس - دچار سرخوردگي بودند. وحدت دروني آنان نيز در معرض فروپاشي جدّي قرار داشت و چنددستگي بر آنان حاكم بود؛ ولي در شرايط كنوني و به ويژه در پرتو پيروزي تاريخي و عظيم مقاومت اسلامي در جنوب لبنان، اميدهايِ تازه و حيات بخشي در دل مسلمانان پيدا شده است.


1- 1. سخنراني در ديدار شركت كنندگان در كنفرانس بين المللي حمايت از انقلاب اسلامي مردم فلسطين 27/07/1370

ص: 359

آن زمان در مورد نحوه يِ برخورد با اسرائيل، همواره دو روش مطرح مي شد: مقابله يِ نظامي ارتش هايِ عرب با اسرائيل - كه گفته مي شد همه يِ تجربه ها در آن با شكست مواجه شده است - و روش سازش كه منجر به تحقّق خواسته هايِ اسرائيل از طُرق مسالمت آميز مي گرديد و در ازاي عقب نشيني از بخشي از اراضي اشغال شده، عدم رشد توان نظامي كشورهايِ عربي را تضمين مي كرد؛ نظير آنچه كه در كمپ ديويد شاهد آن بوديم.

در آن روزها، الگوي مقاومت مطرح نبود و گفته مي شد از پذيرش عمومي برخوردار نيست؛ امّا اينك يك الگوي موفّق پيش روي ماست كه توانست براي نخستين بار سرزمين هايِ اشغال شده را بدون دادن هر گونه امتيازي به اسرائيل، آزاد كند و مانع از تحقّق خواسته يِ رژيم صهيونيستي در به جاي گذاشتن پرچم خود در پايتخت اين كشور عربي - يعني لبنان - گردد. در كمپ ديويد، شرط عقب نشيني اسرائيل، عدم اعزام ارتش مصر به شمال سينا بود؛ ولي در جنوب لبنان، اين اسرائيلست كه با نگراني از قدرت مقاومت اسلامي، ملتمسانه خواستار اعزام ارتش لبنان به مرز فلسطين و لبنانست؛ يعني مقاومت توانست حاكميت را به طور كامل به جنوب لبنان و ديگر مناطق اشغالي باز گرداند. (1)

خطِ كلّي مبارزه با رژيم غاصب

خطِّ كلّي مبارزه با رژيم غاصب بايد اين باشد:

الف - زنداني كردن رژيم غاصب در درون مرزهاي سرزمين اشغالي و تنگ كردن فضاي تنفّس اقتصادي و سياسي آن و گسستن پيوندهايِ آن با محيط پيرامونش.

ب - تداوم بخشيدن به مقاومت و مبارزه يِ ملت فلسطين در داخل كشورشان و رساندن هر گونه كمكي كه به آن نياز دارند، تا تحقّق پيروزي نهايي. (2)


1- 1. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380
2- 2. همان

ص: 360

كليد حلِ مشكلات در دست خود ملت ها، نه قدرتمندان

آنچه در مدّت چهل سال اخير از سوي رژيم غاصب به كشور و ملت فلسطين وارد آمده، براي تجربه كافي است. كافي است تا ثابت كند كه از راه توسُّل به قدرت هايِ مسلط عالم و وابستگان آنها در منطقه، هيچ اميدي به نجات فلسطين نيست.

انقلاب بزرگ اسلامي ما نشان داد كه كليد حل مشكلات بزرگ، در دست خود ملتهاست و اراده ي انسانهاست كه در صورت تكيه به خدا و اعتماد به وعده يِ ال_ٰهي، بر تدبير و خواست قدرت هايِ مسلط غلبه خواهد كرد و امروز با حوادثي كه در نقاط متعدِّدي از جهان رخ داده، نقش ملت ها بيش از پيش به اثبات رسيده است. در برابر درنده خويي رژيم صهيونيست غاصب فلسطين، تنها اراده ي ملت فلسطينست كه مي تواند بايستد و با مقاومت مردانه يِ خود، دشمن را به عقب نشيني و قبول شكست وادار سازد. (1)

بسيج فلسطيني

امروز اين اردوي رزمي، فرهنگي در حالي تشكيل شده است كه جمع كثيري از جوانان امّتِ اسلام، در خودِ فلسطين و در خودِ قدس شريف، پرچم جهاد را برافراشته اند و با جان خودشان، با تن خودشان، با سرمايه يِ حيات خودشان؛ از عزّت خود، از هويت خود و از هستي خود دفاع مي كنند و به مجاهدت مي پردازند و در خارج از كشور فلسطين عزيز - در ديگر كشورهايِ اسلامي - به نام و ياد آنها و به عنوان همدردي با آنها شعار مي دهند و حضور خودشان را اعلام مي كنند. در چنين شرايطي است كه اردوي بزرگ شما در اينجا تشكيل شده است.

… عزيزان من! در فلسطين هم بسيج هست؛ بسيج فلسطيني كه دنيا را امروز متوجّه به خود كرده است. آن وقتي كه سرنوشت قضيه يِ فلسطين، دستِ چند نفر سياستمدار باشد، مردم در آن نقشي نداشته باشند، جوانان در آن حرفي نداشته باشند؛ سرنوشت همان مي شود كه ديديد: ذِلَّت پشت


1- 1. پيام به مناسبت روز جهاني قدس 24/01/1369

ص: 361

سرِ ذِلَّت؛ عقب نشيني پشت سرِ عقب نشيني؛ ميدان دادن به دشمن؛ سنگرها را يكي، پس از ديگري به نفع دشمن زورگو، متجاوز، پُر رو و وقيح، خالي كردن. اين آن وقتي است كه مردم در صحنه نيستند. مردم را كنار گذاشتند؛ انگيزه هايِ حقيقي اي كه مردم را جذب مي كند - يعني انگيزه يِ ايماني - فراموش كردند و ده ها سال مسأله يِ فلسطين را عقب انداختند.

مقاومت مردم فلسطين، سدِّ راه اسرائيل

البته ملت فلسطين قوي و نيرومندست؛ اين را نشان داده است. ملت فلسطين نشان داد كه قدرت مقاومت دارد و انگيزه ها در او عميقست و بلاشك دندان هايِ مهاجم خونريزِ سفّاك را خواهد شكست و تا امروز هم با مقاومت و پايداري خود، مشكل عظيم و لاينحلي را براي دولت جعلي و غاصب صهيونيستي به وجود آورده است كه در طول پنجاه سال اخير براي اين دولت پيش نيامده بود. فشاري كه صهيونيست ها و پشتيبانان آنها بر مردم فلسطين - اين مردم مظلوم و به ستوه آمده - وارد مي كنند، به خاطر، اينست كه حركت و قيام آنها در چرخ و پَرِ دستگاه استكبار و استعمار، چنان قلوه سنگي انداخته است كه همه يِ محاسبات را به هم زده است.

البته دنياي اسلام به اين مسأله بايد با چشم جد نگاه كند؛ آن را از نظر دور ندارد؛ وظيفه يِ خود را در قبال آن بشناسد و به آن عمل كند. آنگاه كار با روش صحيح، دنبال و انشاء الله افق روشن خواهد شد. (1)

مقاومت؛ سبب عقب نشيني صهيونيست ها

مطلب بعد، مسأله يِ فلسطينست. عقب نشيني صهيونيست ها از غزه بعد از 38 سال اشغال غزه، حادثه يِ بسيار مهمّي است. جالبست بدانيد كه اين عقب نشيني يك انتخاب نبود كه رژيم صهيونيستي انجام داد؛ اين يك شكست و يك اجبار بود؛ از روي ناچاري و ناگزيري بود. الان فشار رواني اين شكست روي همه يِ اركان ملت و دولت صهيونيستي اثر گذاشته و


1- 1. بيانات در ديدار كارگزاران نظام جمهوري اسلامي به مناسبت عيد سعيد فطر 25/09/1380

ص: 362

آنها را دارد تكان مي دهد. بعضي از آنها قهر مي كنند، بعضيشان اعتراض مي كنند. چند روز پيش يك تظاهرات دويست هزار نفره در تل آويو به راه انداختند. متلاطمند؛ امّا چاره اي نداشتند. عِدِّه اي مي خواهند وانمود كنند كه اين عقب نشيني بر اثر مذاكره بود؛ اين حرف خيلي كودكانه است.

در طول 70 سال اشغال فلسطين، صهيونيست ها از يك متر خاك اشغالي با مذاكره عقب ننشستند؛ مذاكره كدامست؟! اين عقب نشيني بر اثر مقاومت فلسطيني ها بود. حادثه يِ اوَّل، عقب نشيني و فرار از جنوب لبنان بود؛ اين هم حادثه يِ دوُّمست كه بر اثر مقاومت پيش آمد.

ملت فلسطين بداند، گروه هايِ جهادي فلسطين بدانند؛ در اين دام نيفتند كه خيال كنند مذاكره غزه را آزاد كرد؛ نخير، مذاكره غزه را آزاد نكرد؛ هيچ نقطه يِ ديگر را هم آزاد نكرد؛ تا ابد هم هيچ جا را آزاد نخواهد كرد. آنچه غزه را آزاد كرده، فشار مقاومت ملت فلسطين بوده است؛ آنها ناچار شدند. (1)

مقاومت؛ عامل پيروزي

مسلمانان با همكاري و تكيه بر مباني مشتركي كه قرآن و سنَّت بدان ناطقست قدرت خواهند يافت كه در برابر اين اهريمن چندچهره بايستند و آن را مغلوب اراده و ايمان خود سازند. ايران اسلامي با پيروي از درس هايِ امام خميني كبير، نمونه يِ بارز اين مقاومتِ موفقست.

آنان در ايران اسلامي شكست خورده اند. سي سال ترفند و توطئه و دشمني از كودتا و … همه و همه به صحنه هايي از شكست و انفعال و سرگرداني دشمن تبديل شد و آيه يِ: ان كيد الشيطان كان ضعيفاً (2) در برابر چشم ايرانيان بار ديگر مجسّم گشت. در هر نقطه يِ ديگر نيز كه مقاومتِ برخاسته از عزم و ايمان، مردم را به مصاف مستكبران پرمدعا كشانيد، پيروزي نصيب مؤمنان و شكست و رسوايي سرنوشت حتمي ستمگران شد.

فتح نمايان 33 روزه در لبنان و جهاد


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 28/05/1384
2- 2. سوره ي نساء، آيه ي 76

ص: 363

سرا فراز و پيروز غزه در سه سال اخير، شاهد زنده يِ اين حقيقتست. (1) علَّت ناموفق بودن تلاش ها براي نجات فلسطين؛ عدم تكيه بر اسلام كسان و گروه هايِ زيادي در اين مدّت به مبارزه براي نجات اين ملت دست زده، يا ادّعاي آن را كرده اند؛ امّا هرگز گرهي باز نشده، بلكه گره ها كورتر هم شده است.

علَّت اصلي اين بوده كه ملت فلسطين نمي توانسته از خود دفاع كند، يا جهان اسلام از خنثي كردن توطئه يِ امريكا و غرب در دفاع از دولت غاصب ناتوان بوده است. علَّت اصلي ناكامي ها، اولاً از ياد بردن هويت اسلامي ملت فلسطين و عدم تكيه بر اسلام و جهاد اسلامي در طول ده ها سال گذشته و ثانياً خيانت سران كشورهايي از اعراب و حتّي خيانت سران و چهره هايي از فلسطينيان بوده است و امروز بحمدالله عنصر ايمان و جهاد اسلامي در مبارزات ملت فلسطين در داخل وطن مغصوب زنده شده و به همين جهت معادله يِ قدرت در فلسطين به سود فلسطينيان نسبت به گذشته تغيير كرده است. (2)

علاج درد فلسطين؛ اسلام و وحدت كلمه

مجاهدان افغان، به بركت اسلام و وحدت كلمه، توانستند ارتش بيگانه را بيرون برانند و اگر باز هم به همين دو عامل تكيه كنند، خواهند توانست حكومت شايسته يِ مطلوب خود را در آن كشور تشكيل داده و رژيم وابسته يِ كنوني را از جا بكنند. اين دو عامل، عيناً علاج همه يِ دردها و گرفتاري هايِ فلسطين و لبنان نيز هست. (3)


1- 1. پيام حضرت آي تالله خامنه اي به كنگره يِ عظيم حج سال 1430 - 05/09/1388
2- 2. پيام به حجاج بيت الله الحرام 14/04/1368
3- 3. همان

ص: 364

اقتدار روزافزون، در گرو ايمان

نكته يِ ديگر، اينست كه ما آنچه كه در قضيه يِ فلسطين از پيشرفت مشاهده مي كنيم - كه اين پيشرفت قابل انكار نيست - اقتدار روزافزون جبهه يِ مقاومت در مقابل جبهه يِ استكبار و كفرست كه امر مشهود و واضحي است. آنچه در اين زمينه ملاحظه مي شود، ناشي از ايمان به خدا و توكُّل به خدا و وارد كردن عنصر معنويت در مبارزه است.

اگر يك مبارزه با عنصر ايمان همراه نباشد، آسيب پذير مي شود. آن وقتي مبارزه موفق خواهد شد كه در او ايمان به خدا و توكُّل به خدا وجود داشته باشد. روحيه يِ دين را و ايمان حقيقي به وعده يِ ال_ٰهي و توكُّل به خداي متعال را بايد در مردم تقويت كنيد؛ حسن ظن به خداي متعال و به وعده يِ ال_ٰهي را بايد در مردم تقويت كنيد. خود ما هم بايستي به خداي متعال حسن ظن داشته باشيم.

خداي متعال اصدق القائلينست؛ او به ما مي گويد؛ «لَينْصُرَنَ اللهُ مَنْ ينْصُرُهٌ (1)»: او به ما مي فرمايند: كه «من كان لله كان الله له»: او مي گويد كه: از دشمن؛ نهراسيد «إن كيد الشّيطان كان ضعيفا»، (2) او به ما اين را تلقين مي كند؛ بيان مي كند. خداوند متعال صادقست.

ما اگر به وظيفه يِ خودمان در اين راه عمل بكنيم، براي خدا حركت كنيم، براي خدا مبارزه كنيم، هدف را رضاي خدا قرار بدهيم، بدون شك پيروزي نصيب خواهد شد. (3)

آزادي فلسطين، به شرط استقامت

من به شما عرض كنم: پيروزي ملت فلسطين در بازگرداندن حقِّ خود، دشوارتر نيست از پيروزي اي كه ملت ايران در ايجاد جمهوري اسلامي در ايران داشت. آن روز - روزي كه طاغوت بر اين كشور حكومت مي كرد - اگر كسي نگاه مي كرد به صحنه يِ عالم و به صحنه يِ منطقه، جزو محالات قطعي بود كه رژيم طاغوت در اينجا تغيير پيدا كند، آن هم اين كه تبديل بشود به يك نظام اسلامي. اين، جزو محالات به نظر مي آمد و به حسب


1- 1. سوره ي حج، آيه ي 40
2- 2. سوره ي نساء، آيه ي 76
3- 3. ديدار رهبران گروه هايِ جهادي فلسطيني شركت كننده در افتتاحيه يِ همايش غزه 08/12/1388

ص: 365

موازين طبيعي، به حسب موازين عادي، چنين چيزي ممكن نبود؛ مقدور نبود. قدرت ب يكلام آمريكا در اين منطقه و حمايت بي قيد و شرطش از رژيم شاه، نداشتن هيچ گونه امكاني براي مبارزين در اينجا - يعني امكانات ما آن روز در حال مبارزه، بسيار كمتر بود از امكاناتي كه امروز مردم شما در غزه دارند يا در ساحل غربي دارند - در عين حال اين اتِّفاق افتاد، اين محال ممكن شد و واقع شد؛ به بركت تداوم مبارزه، به بركت توكُّل به خدا، به بركت رهبري عازم و جازم و قاطع امام بزرگوارمان.

من مي گويم اين اتِّفاق در مورد فلسطين ممكنست پيش بيايد. بعضي نگاه مي كنند به صحنه، قدرت آمريكا را نگاه مي كنند، پشتيباني غرب را از صهيونيست ها نگاه مي كنند، قدرت شبكه هايِ مالي صهيونيست ها را در آمريكا و در ساير نقاط عالم مي بينند، قدرت تبليغاتيشان را مي بينند، به نظرشان مي آيد كه برگرداندن فلسطين به فلسطيني ها يك امر ناممكني است.

من مي گويم نه، اين امر ناممكن، ممكن خواهد شد؛ به شرط ايستادگي و استقامت. خداي متعال مي فرمايند: كه «فَلِذلِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْت»: (1) استقامت لازمست، ايستادگي لازمست، ادامه دادن راه لازمست. اين ادامه دادن راه، يكي از مقدماتش همين گردهمايي هايِ شماست، هماهنگي هايِ شماست، تبليغات جهاني شماست؛ … افكار عمومي دنيا را اينها مسموم كردند. (2)

نصرت خداوند در دنيا به مبارزين

البته بسياري از دولت هايِ عرب، در قضيه يِ غزه و قبل از او در قضاياي ديگر، امتحان بسيار بدي دادند؛ بسيار امتحان بدي دادند. هر وقت صحبت مسأله يِ فلسطين شد، هي گفتند: مسأله يِ فلسطين مسأله يِ عربي است! آن وقتي كه وقت عمل آمد، مسأله يِ فلسطين به كلّي از همه يِ معادلاتشان حذف شد و به جاي اين كه به فلسطين كمك كنند، به فلسطيني كمك كنند،


1- 1. سوره يِ شوري، آيه يِ 15
2- 2. ديدار رهبران گروه هايِ جهادي فلسطيني شركت كننده در افتتاحيه يِ همايش غزه 08/12/1388

ص: 366

به برادر عرب خودشان كمك كنند اگر به اسلام هم عقيده ندارند، اقلاً به عربيت خودشان پابند باشند همه از ميدان عقب كشيدند! بسيار امتحان بدي دادند. اينها هم در تاريخ خواهد ماند و اين سزا ها و جزا ها مربوط به آخرت فقط نيست، در دنيا هم اينجورست. همچناني كه نصرت خداوند نسبت به شما ها كه داريد مبارزه مي كنيد، مال آنجا نيست. در همين آيه اي كه خواندند - كه آقاي خالد مشعل هم تكرار كردند - ملائكه مي گويند:

نحن اولياؤكم في الحياة الدّنيا و في الاخرة» (1)

بنابراين فقط براي آخرت نيست،

در دنيا هم ملائكة الله، فرشتگان ال_ٰهي و قواي معنوي ال_ٰهي كمك مي كنند آن كساني كه «قالوا ربّنا الله ثم استقاموا» (2) اينها كمك مي كنند. حالا اين كمك آنها را ما در دنيا به چشم داريم مي بينيم؛ به چشم خودمان داريم مشاهده مي كنيم و مي بينيم. ملائكة الله به ما هم در دفاع هشت سال همان كمك كردند؛ ما اين كمك را به چشم خودمان ديديم. حالا يك آدم غرق در ماديات باور نمي كند، خب نكند؛ ما اين كمك را ديديم. امروز هم ملائكة الله دارند به ما كمك مي كنند؛ امروز هم به كمك ال_ٰهي است كه ما ايستاديم.

ما نيروي نظامي مان با آمريكا قابل مقايسه نيست؛ نيروي اقتصاد يمان، امكانات مال يمان، امكانات تبليغات يمان، گستره يِ فعاليت سياس يمان با آمريكا قابل مقايسه نيست؛ امّا در عين حال ما قوي تر از امريكاييم. با اين كه او پولدارترست، او مسل ح ترست، او امكانات تبليغاتي اش بيشترست، او امكانات مالي و سياسي اش بيشترست؛ امّا در عين حال او ضعيف ترست و ما قوي تريم. دليل قوي تر بودن ما، اينست كه در همه يِ اين ميدان هايي كه ما و امريكا با هم مواجهيم، او قدم به قدم عقب نشيني مي كند؛ ما عقب نشيني نمي كنيم؛ ما جلو مي رويم. اين، نشانه؛ اين به بركت اسلامست؛ اين به بركت كمك ال_ٰهي و كمك ملائكة الله است. ما به اينها اعتقاد داريم، اينها را باور داريم، اينها را به چشم خودمان داريم مي بينيم. (3)


1- 1. سوره ي فُصِّلَت، آيه ي 31
2- 2. سوره يِ فُصِّلَت، آيه يِ 30
3- 3. ديدار رهبران گروه هايِ جهادي فلسطيني شركت كننده در افتتاحيه يِ همايش غزه 08/12/1388

ص: 367

راه حل؛ اتحاد

امروز بيش از همه چيز، در امَّت اسلامي اتِّحاد لازمست. وحدت پيدا كنيم، حرفمان را يكي كنيم، دلمان را يكي كنيم؛ اين وظيفه يِ يكايك كساني است كه در اين امَّت بزرگ مسلمان قدرت تأثيرگذاري دارند. چه دولت ها، چه روشنفكران، چه علما، چه فعالان گوناگون سياسي و اجتماعي، هر كدامي در هر كشوري از كشورهايِ اسلامي هستند، وظيفه دارند امَّت اسلامي را بيدار كنند و اين حقائق را به آنها بگويند: اين وضعيت تلخ را كه دشمنان اسلام به وجود آوردند، براي آنها روشن و تبيين كنند؛ آنها را دعوت كنند به اين كه در صدد انجام وظيفه بربيايند؛ اين وظيفه يِ همه يِ ماست. (1)

حركت امام حسين عَلَيْه السَّلَام؛ نسخه ي حل مسأله ي فلسطين

امام حسين بايد اين حركت را انجام مي داد، تا نشان بدهد كه دستور كار، در يك چنين شرايطي، براي مسلمان چيست؟؟. نسخه را به همه يِ مسلمان هايِ قرن هايِ بعدي نشان داد. يك نسخه اي نوشت؛ منتها نسخه يِ حسين بن علي، نسخه يِ لفاظي و حرافي و «دستور بده، خودت بنشين» نبود؛ نسخه يِ عملي بود. او خودش حركت كرد و نشان داد كه راه، اينست. ايشان از قول پيغمبر نقل مي كند: آن وقتي كه شما ديديد كه اسلام كنار گذاشته شد؛ ظالمين بر مردم حكومت مي كنند؛ دين خدا را تغيير مي دهند؛ با فسق و فجور با مردم رفتار مي كنند؛ آن كسي كه در مقابل اين وضع، نايستد و قيام نكند كان حقّا علي الله ان يدخله مدخله خداي متعال با اين آدم ساكت و بي تفاوت هم مثل همان كسي كه «مستحل حرمات الله» است، رفتار خواهد كرد.

اين نسخه است. قيام امام حسين، اينست. در راه اين قيام، جان مطَّهر و مبارك و گرانب هايِ امام حسين كه برترين جان هايِ عالمست، اگر قرباني شود به نظر امام حسين، ب هايِ زيادي نيست. جان بهترين ِ مردمان كه اصحاب امام حسين بودند، اگر قربان شود، براي امام حسين بهايِ گراني محسوب نمي شود. اسارت آل الله، حرم پيغمبر، شخصيتي مثل زينب كه در دست بيگانگان اسير


1- 1. بيانات در ديدار به مناسبت ولادت حضرت رسول اعظم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم و امام صادق عَلَيْه السَّلَام 13/12/1388

ص: 368

بشود - حسين بن علي مي دانست وقتي در اين بيابان كشته شود، آنها اين زن و بچه را اسير مي كنند - اين اسارت و پرداختن اين بهايِ سنگين به نظر امام حسين، براي اين مقصود سنگين نبود. بهايي كه ما مي پردازيم، بايد ملاحظه شود با آن چيزي كه با اين پرداخت، براي اسلام، براي مسلمين، براي امَّت اسلامِي و براي جامعه به دست مي آيد. گاهي صد تومان انسان خرج كند، اسراف كرده؛ گاهي صد ميليارد اگر خرج كند، اسراف نكرده. بايد ديد چه در مقابلش مي گيريم.

انقلاب اسلامي عمل به اين نسخه بود. امام بزرگوار ما به اين نسخه عمل كرد. يك عدِّه آدم هايِ ظاهرنگر و سطحي بين - البته آدم هايِ خوب، مردمان بدي نبودند؛ ما اينها را مي شناختيم - همان وقت مي گفتند: كه ايشان اين جوان ها را توي ميدان آوردند و بهترين جوان هايِ ما به كشتن داده مي شوند؛ خونشان ريخته مي شود. خيال مي كردند امام نمي داند كه جان اين جوان ها در خطر قرار مي گيرد. دلشان براي او مي سوخت. اين ناشي بود از اين كه محاسبه درست نمي شد.

خوب بله؛ در جنگ تحميلي، ما اين همه شهيد داديم، اين همه جانباز داديم، اين همه خانواده داغدار شدند. اين، بهايِ بزرگي است؛ امّا در مقابل، چه؟ در مقابل، استقلال كشور، پرچم اسلام، هويت ايران اسلامي را در مقابل آن طوفان عظيم حفظ كرديم. آن طوفاني كه درست كرده بودند، طوفان صدام نبود. صدام، آن سرباز جلوِ جبهه يِ دشمن بود. پشت سرِ صدام همه يِ دستگاه و دنياي كفر و استكبار قرار گرفته بودند. اگر فرض كنيم از اوَّل هم وارد اين توطئه نبودند، در ادامه واضح و روشن بود؛ همه آمدند پشت سرِ صدام. آمريكا آمد، شوروي آن روز آمد، ناتو آمد، كشورهايِ مرتجع و وابسته يِ به استكبار آمدند؛ پول دادند، اطّلاعات دادند، نقشه دادند، تبليغات كردند. اين جبهه يِ عظيم آمده بود تا ايران بزرگ، ايران رشيد و شجاع، ايران مؤمن را به كلّي در هم بپيچد.

يك منطقه يِ دست نشانده يِ براي استكبار را در درجه يِ اوَّل، مغلوبِ عنصر پست و كوچكي مثل صدام كند و در درجه يِ بعد هم در مشت و چنگال آمريكا نگه دارد. مصيبتي را كه در طول دويست سال بر سر كشور ما آوردند و اين همه مشكل براي اين

ص: 369

ملت درست كردند، اين مصيبت را صد سال ديگر، دويست سال ديگر ادامه بدهند. ملت ما ايستاد، امام بزرگوار ايستاد. البته جان هايِ عزيزي را داديم، شهيدان بزرگي را داديم، جوان هايِ محبوبي را فدا كرديم؛ امّا اين ب هايِ گزافي در مقابل آن دستاورد نبود.

امروز مسأله يِ فلسطين هم همينجورست. مسأله يِ غزه كه شما مشاهده مي كنيد، اين بخشي از ظاهر قضيه است، باطن قضيه عبارتست از اين كه دستگاه استكبارِ بي اعتقاد به همه يِ اصول انساني، مايلست اين منطقه يِ خاورميانه، اين منطقه يِ حساس را كه پر از ثروت و حساسيت گوناگون جغرافيايي و اقتصادي است، در اختيار بگيرد؛ در مشت بگيرد. وسيله اش هم اسرائيل غاصبست؛ صهيونيست هايِ مسلط بر فلسطين اشغالي. مسأله، اينست. همه يِ اين حركاتي كه اين چند سال در اين منطقه انجام گرفته است - از قضاياي لبنان تا قضاياي عراق تا قضاياي فلسطين - با اين نگاه قابل تفسير و قابل فهمست. مسأله، اينست كه اين منطقه بايد در مشت آمريكا و استكبار - استكبار اعم از آمريكاست؛ البته مظهر عمده اش، شيطان بزرگ، دولت آمريكاست - قرار داشته باشد. استكبار مي خواهد اين منطقه را در اختيار داشته باشد؛ در مشت داشته باشد.

استكبار اين منطقه را لازم دارد و عاملش هم اسرائيلست. همه يِ اين داستان ها و قضاياي اين چند سال با اين نگاه، تحليل مي شود. ديديد در جنگ سي و سه روزه، وزير خارجه يِ آمريكا گفت: اين درد زايمان منطقه يِ خاورميانه يِ جديدست! يعني از اين حادثه يك موجود تازه اي متولد خواهد شد كه همان خاورميانه اي است كه آمريكا دنبالش است. البته اين خواب آشفته تعبيرش هماني بود كه بر سرشان آمد. شجاعت و بيداري و فداكاري و ايثار و جهاد جوانان مؤمن در لبنان، تو دهن نه فقط اسرائيل، بلكه تو دهن ِ آمريكا و همه يِ پشتيبانانشان و دنباله روانشان زد. قضيه يِ غزه هم از همين قبيلست. (1)


1- 1. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار جمعي از مردم قم به مناسبت قيام نوزدهم دي 19/10/1387

ص: 370

تنها راه؛ مبارزه

اين صهيونيست ها، جز زبان زور، هيچ چيز نمي فهمند. چهل سالست كه هر چه سازمان ملل نسبت به مسأله يِ فلسطين، عليه صهيونيست ها قطعنامه صادر كرده است، اينها ردِّ كرده اند. اينها لوس شده اند! سكوت و اغماض را هم كه از قدرت هايِ بزرگ و از ملت ها و دولت ها ديدند، جري شدند. آنها از قطعنامه نمي ترسند؛، مگر اسرائيل را با قطعنامه مي شود عقب نشاند؟ اسرائيل با زور و سلاح و مشت، عقب خواهد نشست. (1)


1- 1. سخنراني در ديدار گروهي از آزادگان، جمعي از خانواده هايِ معظم شهدا و جانبازان، مسؤولان اجرايي و نمايندگان مجلس شوراي اسلامِي و ائمه يِ جمعه يِ استان هايِ كرمانشاه، يزد و چهارمحال و بختياري و گروهي از مردم شهرهايِ گرگان، گنبد، محلات، گتوند، شوشتر، سپيدان، تهران، شيراز و جهرم 02/08/1369

ص: 371

بخش ششم: قهرمانان

اشاره

ص: 372

ص: 373

شهيد شيخ احمد ياسين

پيام تسليت شهادت شيخ احمد ياسين

بِسْمِ اللَّه الرّحمن الرّحيم

اطّلاع يافتيم كه دست گنهكار رژيم غاصب صهيونيستي مرتكب جنايتي بزرگ شده و عالم مجاهد مرحوم شيخ احمد ياسين بنيانگذار و پيشواي جنبش حماس را به شهادت رسانيده است. شهادت، بي گمان آرزوي هميشگي اين شيخ مجاهد پارسا بود و كشته شدن در راه خدا در كام بندگان مخلص او شيرينست؛ ولي اين نمي تواند از عظمت گناه تَبَه كاران غاصب صهيونيست بكاهد و وزر اين جنايت بزرگ را بر دوش آنان سبك كند.

خون شيخ احمد ياسين درخت تناور مقاومت اسلامي را آبياري و آتش خشم ملت فداكار فلسطين را شعله ورتر خواهد كرد و مظلوميَّت او پرچم مظلوميَّت فلسطين را به اهتزاز در خواهد آورد.

آنچه از شيخ احمد ياسين و ملت فلسطين با اين جنايت ستاندند جسمي نحيف و عليل بود. فكر او را و خطي را كه او ترسيم كرد و راهي را كه او گشود نخواهند توانست از ملت فلسطين بگيرند. روح شيخ زنده است و درس او كه اينك با خون مظلومانه اش ماندگارتر و برجسته تر شد زمزمه يِ جوانان و نوجوانان و نسل آينده يِ فلسطين خواهد بود.

ص: 374

تَبَه كاران غاصب فلسطين بدانند كه قدرتنمايي هايِ احمقانه يِ آنان بزرگ ترين شاهد ضعف و شكست آنهاست و رژيم غاصب و دولت مجعول صهيونيستي محكوم به فناست. فلسطين متعلق به ملت فلسطينست و هر لجاجتي در برابر اين حقِّ مسلّم، سرنوشتي جز ناكامِي و شكست ندارد.

«ليحق الحق و يبطل الباطل و لوكره المجرمون». (1)

اينجانب شهادت اين شيخ مجاهد في سبي ل الله را به روح بلند او تبريك و به ملت فلسطين و به ويژه به جوانان فداكار و سرا فراز مبارز فلسطيني و نيز به خاندان مكرّم او تسليت مي گويم و سر بلندي امَّت اسلامِي و پيروزي مجاهدان فلسطيني و لبناني را از خداوند متعال مسألت مي كنم. (2)

ترور شيخ احمد ياسين، نشانه يِ سخت شدن كار بر اسرائيل

آنها شصت سالست كه بر فلسطين مسلطند. سال هايي گذشت كه فلسطيني ها جنبش و جوششي نداشتند؛ امّا الان زندگي بر صهيونيست ها سخت شده؛ كارشان به جايي رسيده است كه تحمُّل وجود يك پيرمرد روحاني فلج را هم كه بايد روي چرخ راهش ببرند، ندارند. كسي مثل شيخ احمد ياسين را نمي توانند تحمُّل كنند. (3)

اين شيخ شجاع فلسطيني كه به ايران آمد و سر تا پا فلجست - دستش فلج، پايش فلج و قطع نخاعي است - سالهاست كه شجاعانه مبارزه مي كند. با وجودي كه قطع نخاع دارد، او را به زندان بردند و شكنجه كردند! احتمال دادند اگر به بدنش ضربه بزنند، حس نكند؛ لذا به صورتش شلاق زدند و به او بي خوابي دادند! اينها تروريست نيستند؟! (4)


1- 1. سوره ي انفال، آيه ي 8
2- 2. پيام به مناسبت شهادت شيخ احمد ياسين رهبر جنبش مقاومت اسلامي فلسطين 03/01/1383
3- 3. بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم 26/01/1383
4- 4. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 18/02/1377

ص: 375

شهيد دكتر فتحي شقاقي

پيام به مناسبت شهادت دكتر فتحي شقاقي رهبر جهاد اسلامي فلسطين

بِسْمِ اللَّه الرّحمن الرّحيم

انا لله و انا اليه راجعو ن

صحنه يِ خونين مبارزات اسلامي فلسطين، بار ديگر با خون به ناحق ريخته يِ يكي از فرزندان رشيد و مظلوم آن سرزمين، گلگون گشت و كسي كه با قلبي سرشار از ايمان و اخلاص براي دفاع از خانه و ميهن خود، مجاهدت مي كرد به دست غاصبان خونخوار و آدم كش به شهادت رسيد و صهيونيست هايِ عاري از شرف و اخلاق يكبار ديگر ثابت كردند كه براي مقاصد نامشروع خود قتل و جنايت را مباح و مشروع مي شمرند.

مجاهد مؤمن و شجاع و متفكر و مخلص، شهيد دكتر فتحي شقاقي يكي از چهره هايِ درخشاني بود كه فجر مبارزات اسلامي مردم فلسطين در دهه يِ اخير را پديد آورد و همه يِ توان و امكان و اكنون جان عزيز خود را بر سر اين جهاد مقدَّس گذاشت.

طلوع خورشيد اسلامي از افق مبارزات فلسطين كه به ملت مظلوم فلسطين جان تازهايِ بخشيد، در هنگامي آغاز شد كه مُدَّعِيان دروغين قضيه يِ فلسطين، از بردن نام اسلام در آن عرصه يِ اسلامي محض، به شِدَّت پرهيز مي كردند و با جدا كردن قضيه يِ فلسطين از اسلام، دانسته و ندانسته آرمان فلسطين را به محو و نابودي مي كشاندند و در اين هنگام بود كه گروهي از جوانان پُرشور و بااخلاص و مؤمن و انديشمند و در رأس آنان شهيد عزيز ما دكتر فتحي شقاقي با الهام گرفتن از انقلاب اسلامي ايران و با دلي سرشار از عشق و ارادت به امام عظيم الشّأن راحل، پرچم مبارزات اسلامي را برافراشته و به رغم كوردلان سست عنصر و وابسته و به رغم رژيم غاصب و به رغم امريكا و سرسپردگانش در منطقه يِ عربي، خون در رگ هايِ افسرده يِ جهاد فلسطيني دميدند و دشمن را كه با ساده انديشي و خوشخيالي، مجاهدات حق طلبانه را پايان يافته مي پنداشت زير ضربات خود گرفتند.

اكنون آن مجاهد مؤمن و مخلص به شهادت كه آرزوي همه يِ مبارزان خالص و صادقست نائل آمده است؛ ولي اينجانب با قاطعيت اعلام

ص: 376

مي كنم كه اين مرگ سرخ و افتخارآميز، مايه يِ اشتداد نهضت عظيم اسلامي در فلسطين خواهد شد و مظلوميَّت او مظلومان فلسطيني را در مجاهدت فِي سَبِيلِ اللَّهِ سخت تر خواهد ساخت.

ملت مبارز فلسطين محقَّست اگر خيانتكاران به آرمان فلسطين را چه آنان كه با رو سياهي تمام، خود را فلسطيني مي شمارند و چه اعراب غير فلسطيني شريك جرم سران رژيم صهيونيستي در اين جنايت و جنايات مشابه آن در گذشته بشمارد. بي شك اين آخرين جرم تروريست هايِ غاصب نخواهد بود؛ ولي بي شك آنكه در نهايت به پيروزي قاطع مي رسد جبهه يِ حقِّ ملت مسلمان و مبارز و مظلوم فلسطين خواهد بود.

اينجانب شهادت اين مجاهد برجسته يِ فلسطيني را به همه يِ آحاد ملت فلسطين به ويژه به سازمان مبارك جهاد اسلامي فلسطين و بالاخص به همسر و فرزندان و والدين و ديگر كسان و ياران وي تبريك و تسليت مي گويم. (1)

«فتحي شقاقي» شهيد راه يك ارزش انساني؛

من به ملت هايي كه تحت تأثير تبليغات رسانه هايِ صهيونيستي هستند، كاري ندارم. آنها ممكنست اشتباه كنند. افكار عمومي را رسانه هايِ عمومي تغيير مي دهند؛ امّا در بين سردمداران سياست هايِ جهاني، كسي نيست كه نداند

«فتحي شقاقي» شهيد راه يك ارزش انساني بود. امروز كيست كه سربازي را كه براي برگرداندن خانه يِ خود از دست اشغالگران مي جنگد، تحسين و ستايش نكند؟ چرا سرداران جنگ ها و سربازان فداكارِ معلولِ جنگ هايِ آزاديبخش، در همه جاي دنيا مورد احترامند؟ چرا مقبره يِ سرباز گمنام به عنوان يك حركت نمادين در همه جاي دنيا مورد احترامست؟ اين سرباز، مگر چه كار كرده است؟ اين سرباز يا آن سردار و يا آن معلول جنگي در آفريقا، در اروپا، در هر جاي دنيا كه شما نگاه كنيد، همان كاري را كرده است كه امروز فلسطيني هايِ مظلوم مي كنند؛ سرداران فداكارشان مي كنند و شهداي غريبشان انجام مي دهند. هر كس كه به ارزش هايِ انساني پايبند باشد، اينها را از


1- 1. پيام به مناسبت شهادت دكتر فتحي شقاقي رهبر جهاد اسلامي فلسطين 08/08/1374

ص: 377

اعماق جان تحسين مي كند؛ امّا در شهادت شهيد فتحي شقاقي، هيچ چشمي از چشم هايِ استكباري نگريست. يك قطره اشك از چشم هايِ دوخته به مطامع حيوانيشان، فرونريخت. آن وقت براي قاتل او و براي يك تروريستِ سابقه دار، اشك مي ريزند! (1)

شهيد رنتيسي

شما با جهاد و صبر و مقاومت درخشان خود دنياي اسلام را سرافراز كرديد و ملَّتي نمونه شديد. بار سنگين اين مِحَنت بزرگ پشت شما را خم نكرد و خون مطَّهر شهيدا نتان عزم و استقامتتان را ريشه دارتر ساخت. دشمن شما با سفّاكي و بي رحمي خود، با كشتار و تخريب و آدم ربايي و وحشيگري خود، نتوانست شما را عقب براند و امروز شما از هميشه قوي تريد.

خون شهداي بزرگي چو ن «شيخ احمد ياسين» و «فتحي شقاقي» و «رنتيسي» و جوانان شهادت طلب و ديگرِ شهداي مظلوم شما، تاكنون بر شمشير دشمن پيروز شده و از اين، پس به حول و قوه يِ ال_ٰهي بيشتر پيروز خواهد شد.

ما در جمهوري اسلامي ايران و يقيناً انبوه مسلمانان و آزاد يخواهان در سراسر جهان در غم و مِحَنت شما خود را شريك مي دانيم. شهيدان شما، شهيدان ما؛ رنج و اندوه شما، رنج و اندوه ما و پيروزي شما، پيروزي ماست. (2)


1- 1. بيانات در ميدان «صبحگاه دانشگاه امام حسين» عَلَيْه السَّلَام 17/08/1374
2- 2. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در سومين كنفرانس بين المللي قدس و حمايت از حقوق مردم فلسطين 25/01/1385

ص: 378

ص: 379

بخش هفتم: روشنگري

اشاره

ص: 380

ص: 381

فصل اوَّل: شبهات

شبهه؛ مسأله يِ فلسطين، مسأله اي عربي؟!

البته بسياري از دولت هايِ عرب، در قضيه يِ غزه و قبل از او در قضاياي ديگر، امتحان بسيار بدي دادند؛ بسيار امتحان بدي دادند. هر وقت صحبت مسأله يِ فلسطين شد، هي گفتند: مسأله يِ فلسطين مسأله يِ عربي است! آن وقتي كه وقت عمل آمد، مسأله يِ فلسطين به كلّي از همه يِ معادلاتشان حذف شد و به جاي اين كه به فلسطين كمك كنند، به فلسطيني كمك كنند، به برادر عرب خودشان كمك كنند - اگر به اسلام هم عقيده ندارند، اقلاً به عربيت خودشان پابند باشند - همه از ميدان عقب كشيدند! بسيار امتحان بدي دادند. اينها هم در تاريخ خواهد ماند و اين سزا ها و جزا ها مربوط به آخرت فقط نيست، در دنيا هم اينجورست. همچناني كه نصرت خداوند نسبت به شما ها كه داريد مبارزه مي كنيد، مال آنجا نيست.

در همين آي هايِ كه خواندند كه آقاي خالد مشعل هم تكرار كردند - ملائكه مي گويند: نحن اولياؤكم في الحياة الدّنيا و في الاخرة (1) بنا بر اين فقط براي آخرت نيست، در دنيا هم ملائكة الله، فرشتگان ال_ٰهي و قواي معنوي ال_ٰهي كمك مي كنند آن كساني كه: «قالوا ربّنا الله ثم استقاموا» (2) اينها كمك مي كنند. (3)


1- 1. سوره ي فُصِّلَت، آيه ي 31
2- 2. سوره ي فُصِّلَت، آيه ي 30
3- 3. ديدار رهبران گروه هايِ جهادي فلسطيني شركت كننده در افتتاحيه ي همايش غزه 08/12/1388

ص: 382

گاهي شنيده مي شود كه كساني مي گويند: فلسطين يك مسأله يِ عربي است. اين سخن به چه معني است؟ اگر مقصود آنست كه عرب، احساسات خويشاوندان هتري دارد و مايلست خدمت و مجاهدت بيشتري تقديم كند، اين چيز پسنديده اي است و ما به آن تبريك مي گوييم: ولي اگر معني اين سخن آنست كه سران برخي كشورهايِ عربي به نداي يا لَلْمُسلِمين مردم فلسطين كمترين توجُّهي نكنند و در قضيه يِ مهمّي مانند فاجعه يِ غزه با دشمن غاصب و ظالم همكاري كنند و بر سر ديگران كه نداي وظيفه، آرامشان نمي گذارد فرياد بكشند كه شما چرا به غزه كمك مي كنيد، در اين صورت هيچ مسلماني و هيچ عربي غيور و با وجداني اين سخن را نمي پذيرد و گوينده يِ آن را از سرزنش و تقبيح معاف نمي سازد.

اين همان منطق اخزمست كه پدر خود را كتك مي زد و اگر كسي دخالت مي كرد بر سر او فرياد مي كشيد؛، پس از او هم پسرش آن پدر بزرگ را به باد مشت و كتك مي گرفت و اين در زبان عربي مَثَل شد كه:

انَّ بَني رمّلوني بالدّم

شِنشِنةٌ اَعرِفُ ها من اَخزَم. (1)

شبهه؛ پذيرش واقعيتي شصت ساله

مغالطه يِ بزرگي كه در قضيه يِ فلسطين بر ذهن برخي از دست اندركاران چنگ انداخته، اينست كه كشوري به نام اسرائيل يك واقعيت شصت ساله است و بايد با آن كنار آمد. من نمي دانم اينها چرا از واقعيت هايِ ديگري كه در برابر چشم آنانست درس نمي گيرند؟ مگر كشورهايِ بالكان و قفقاز و آسياي جنوب غربي، پس از هشتاد سال بي هويتي و تبديل به بخش هايي از شوروي سابق، بار ديگر هويت اصلي خود را باز نيافتند؟

چرا فلسطين كه پاره يِ تن جهان اسلامست نتواند بار ديگر هويت اسلامِي و عربي خود را بازيابد و چرا جوانان فلسطيني كه در شمار باهوش ترين و مقاوم ترين جوانان عربند نتوانند اراده ي خود را بر اين واقعيتِ ظالمانه فائق گردانند؟ (2)

البته امروز بعضي ها مي خواهند اينطور وانمود كنند كه چرا مسأله يِ


1- 1. بيانات در چهارمين كنفرانس حمايت از ملت فلسطين 14/12/1387
2- 2. همان

ص: 383

فلسطين را بحث مي كنيد؛ اين مسأله خاتمه يافته است! بنده عرض مي كنم كه مسأله يِ فلسطين به هيچ وجه خاتمه يافته نيست. اينطور نيست كه شما خيال كنيد تا ابد بايد فلسطيني ها - صاحبان سرزمين - خود و اولادشان بيرون از سرزمين خودشان باشند؛ يا اگر در آن داخلند، به صورت يك اَقليَّتِ مقهور زندگي كنند و آن بيگانه هايِ غاصب در اينجا بمانند؛ نه، چنين چيزي نيست.

كشورهايي كه صدسال در تصرّف قدرتي بودند - همين قزّاقستاني كه الان شما ملاحظه مي كنيد، همين گرجستاني كه الان شما ملاحظه مي كنيد؛ اين كشورهايِ تازه استقلال يافته يِ آسياي ميانه - بعضي در اختيار شوروي، بعضي قبل از شوروي در اختيار روسيه - آن وقتي كه هنوز شوروي به وجود نيامده بود - اينها دوباره مستقل شدند و برگشتند و متعلِّق به مردم خودشان شدند؛ بنا بر اين هيچ بُعدي ندارد و حتماً بايد اي نكار اتّفاق بيفتد و انشاء الله اتّفاق خواهد افتاد و فلسطين به مردم فلسطين بر مي گردد. لذا مسأله خاتمه يافته نيست؛ اين خطاست. (1)

شبهه؛ تنها راه نجات ملت فلسطين، مذاكره با اسرائيل يا غرب يا مجامع بين المللي مغالطه يِ بزرگ ديگر آنست كه گفته شود: تنها راه نجات ملت فلسطين، مذاكره است! مذاكره با كي؟ با رژيم غاصب و زورگو و گمراهي كه جز به زور، به هيچ اصل ديگري معتقد نيست؟ آنان كه به اين بازيچه و فريب خود را دلخوش كردند چه به دست آوردند.

آنچه آنها به عنوان حكومت خودگردان از صهيونيست ها گرفتند، با صرفنظر از ماهيت تحقيرآميز و اهانت بار آن،

اولاً با هزينه يِ سنگين ِ اعتراف به مالكيَّت رژيم غاصب بر تقريباً سراسر فلسطين تمام شد،

ثانياً همان حكومت نيم بند و دروغين را هم با بهانه هايِ واهي در مواردي زير پايِ خود لگدكوب كردند. محاصره يِ ياسر عرفات در ساختمان مديريَّتش در رام الله و انواع تحقير و تذليل او حادثه اي نيست كه فراموش شود.

ثالثاً: چه در زمان عرفات و چه به ويژه، پس از او با مسؤولان حكومت


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378

ص: 384

خودگردان مانند رؤساي كلانتري هايِ خود رفتار كردند كه وظيفه شان تعقيب و دستگيري مجاهدان فلسطيني و محاصره يِ اطّلاعاتي و پليسي آنهاست و بدينصورت تخم كينه را در ميانه يِ گروه هايِ فلسطيني پاشيدند و آنها را به جان يكديگر انداختند.

و رابعاً: همان اندازه دستاورد ضعيف هم فقط به بركت جهاد مجاهدان و مقاومت غيور مردان و زنان تسلي مناپذير بود. اگر انتقاضه ها رخ نمي داد صهيونيست ها با وجود ت نازل پي در پي رؤساي سنتي فلسطين در برابر آنها، همين اندازه را هم هرگز به آنان نمي دادند.

يا مذاكره با امريكا و انگليس كه بزرگ ترين گناه را در ايجاد و حمايت از اين غده يِ سرطاني مرتكب شده اند و خود پيش از آنكه ميانجي باشند طرف دعوايند. دولت آمريكا هيچگاه حمايت بي قيد و شرط خود از رژيم صهيونيست و حتّيٰ از جنايت هايِ آشكار آن از قبيل ماجراي اخير غزه را متوقف نكرده است.

حتّيٰ رييس جمهور جديد آمريكا هم كه با شعار تغيير در سياست هايِ دولت بوش بر سر كار آمده است، از تعهد بي قيد و شرط به امنيَّت اسرائيل دم مي زند؛ يعني دفاع از تروريسم دولتي، دفاع از ظلم و زورگويي، دفاع از قتل عام صدها مرد و زن و كودك فلسطيني در 22 روز. اين يعني همان كژراه يِ دوران بوش و نه چيزي كمتر.

مذاكره با مجامع وابسته به سازمان ملل هم يك رويكرد عقيم ديگرست. سازمان ملل؛ شايد در كمتر نمونه اي همچون مسأله يِ فلسطين، مورد آزمون ِ افشاگر و رسواكننده قرار گرفته باشد.

شوراي امنيَّت، يك روز اشغال فلسطين به وسيله يِ گروه هايِ تروريست جرّار را سريعاً به رسميت شناخت و نقشي اساسي را در پيدايش و تداوم اين ظلم تاريخي بازي كرد و پس از آن چندين دهه همواره در برابر نسل كشي ها، آواره سازي ها، جنايت هايِ جنگي و انواع جرائم گوناگون ديگر آن رژيم، سكوت رضايت آميز كرد و حتّيٰ هنگامي كه مجمع عمومي رأي به نژادپرست بودن

ص: 385

صهيونيسم داد، نه تنها با آن همراهي نكرد، كه در عمل 180 درجه با آن فاصله گرفت. كشورهايِ زورگوي عالم كه برخوردار از عضويت دائم در شوراي امنيتند از اين مجمع جهاني همچون ابزار استفاده مي كنند. نتيجه آنكه نه تنها اين شورا به كار امنيَّت در جهان كمكي نمي كند بلكه هر جا كه قرارست مفاهيمي همچون حقوق بشر يا دموكراسي و امثال آن، وسيله يِ زياده طلبي و سلطه يِ بيشتر آنان گردد، به كمك ايشان مي شتابد و بر كارهايِ نامشروع آنان پوششي از فريب و دروغ مي افكند.

نجات فلسطين با دريوزگي از سازمان ملل يا از قدرت هايِ مسلّط و به طريق اوليٰٰ از رژيم غاصب به دست نمي آيد. راه نجات فقط ايستادگي و مقاومتست؛ با توحيد كلمه يِ فلسطينيان و كلمه يِ توحيد كه ذخيره يِ بي پايان حركت جهادي است. (1)

شبهه؛ محلي بودن مسأله يِ غزّه

هر كس در دنياي اسلام، امروز قضيه يِ غزه را يك قضيه يِ منطقه اي و شخصي و محلي بداند، دچار همان خواب خرگوشي اي است كه پدر ملت ها را تا حالا در آورده است. نه، اين قضيه يِ غزه، فقط قضيه يِ غزه نيست؛ قضيه يِ منطقه است. فعلاً آنجا نقطه يِ ضعيف ترست، تهاجم را از آنجا شروع كردند و اگر موفق شدند، دست از سر منطقه بر نمي دارند. دولت هايِ كشورهايِ مسلماني كه حول و حوش آن منطقه هستند و كمكي كه بايد بكنند و مي توانند بكنند، نمي كنند، دارند اشتباه مي كنند؛ اشتباه مي كنند.

هر چه در اين منطقه ميخ اسرائيل بيشتر فرو برود، تَسلُّط استكبار بيشتر بشود، بدبختي اين دولت ها و ضعف و ذِلَّت اين دولت ها بيشتر خواهد شد. چرا ملتفت نيستند و دولت ها، ملت ها را هم دنبال خودشان به ذِلَّت مي كشانند. يك دولت ذليل و مطيع و وابسته، يك ملت را مطيع و ذليل و وابسته مي كند. اينست كه ملت ها بايد به خود بيايند. (2)


1- 1. بيانات در چهارمين كنفرانس حمايت از ملت فلسطين 14/12/1387
2- 2. بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار مردم قم به مناسبت قيام نوزدهم دي 19/10/1387

ص: 386

شبهه؛ چراغي كه به خانه رواست …

طبق اسناد تاريخي، تشكيل حكومت صهيونيستي در آنجا، بيش از آنچه كه آرزوي مردم يهود باشد، يك خواست استعماري دولت انگليس بود. شواهدي وجود دارد كه در همان زمان بسياري از يهودي ها اعتقادشان اين بود كه احتياجي به اين دولت نيست؛ اين دولت به نفعشان نيست؛ لذا گريزان بودند. بنا بر اين، اين يك آرزو و ايده يِ يهودي نبود؛ بيشتر يك ايده يِ استعماري و يك ايده يِ انگليسي بود.

البته بعد كه به وسيله يِ امريكا گوي سياست دنيا و گوي استكبار از دست انگليس ربوده شد، اين هم جزو همان ابواب جمع مواريث استعماري بود كه به امريكا رسيد و امريكايي ها حداكثر استفاده را كردند و الان هم استفاده مي كنند. بنا بر اين نجات فلسطين و محو دولت غاصب صهيونيستي، مسأله اي است كه با مصالح ملت هايِ اين منطقه - از جمله با مصالح كشور عزيز ما ايران - سر و كار دارد.

كساني كه از روز اوّلِ انقلاب، يكي از برنامه ها را مقابله و معارضه با نفوذ و اقتدار صهيونيست ها قرار دادند، با محاسبه اين كار را كردند. اين برنامه، طبق مصالح كشور و مصالح عمومي جمهوري اسلامِي و مردم ايران انتخاب شده است. در كشورهايِ ديگر نيز همينطورست. همه يِ روشنفكران كشورهايِ اسلامي، همه يِ سياستمداران آزادانديش، همه يِ آنهايي كه دستشان در حناي استكباري امريكا رنگ نگرفته است، معتقدند كه بايد با اسرائيل مقابله كرد؛ يعني اين را جزو مصالح كشورشان مي دانند. (1)

امروز مسأله يِ فلسطين، مسأله يِ دنياي اسلامست. چه ما مسلمانان كشورهايِ اسلامي بدانيم و چه ندانيم، چه بفهميم و چه نفهميم، سرنوشت فلسطين، سرنوشت همه يِ ماست. اگر فلسطين در اين صحنه يِ رويارويي شجاعانه اي كه امروز براي خود به وجود آورده است، موفّق شود، موفَّقيَّت همه يِ دنياي اسلامست؛ امّا هر چه رنج آن ملت ادامه پيدا كند، مايه يِ ذِلَّت روزافزون دنياي اسلامست. دنياي اسلام بايد به معناي واقعي كلمه، اين


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 25/09/1379

ص: 387

مسأله را مسأله يِ خود بداند. درستست كه همه يِ ما وظيفه يِ شرعي داريم و اسلام بر ما واجب كرده است به مردم فلسطين كمك كنيم؛ امّا حرف من امروز فرا تر از وظيفه يِ شرعي است. مي گويم امروز هر حادثه اي كه در فلسطين رخ دهد و اين قضيه به هر جا منتهي شود، به طور مستقيم به سرنوشت كشورهايِ اسلامي - چه آنهايي كه نزديكند و چه آنهايي كه دورند - مربوط است و بر آنها هم اثر مي گذارد.

امروز ملت هايِ مسلمان براي فلسطين هر كار بكنند، براي خود و به نفع خود كرده اند. وقتي با نقشه يِ استعمار بريتاني و كمك دنياي استكبار، اين قطعه يِ خونين از پيكره يِ دنياي اسلام جدا شد، آن روز نظرشان فقط فتح همين قطعه نبود؛ آن روز هم نظر استعمارگران تسلّط بر كل منطقه - كه قلب دنياي اسلامست - بود. بنا بر اين امروز همه يِ ما وظيفه داريم.

… امام بزرگوار ما، حقيقت مسأله را خوب شناخته و ديده بود. از شروع اين نهضت از سال 1341 - يعني چهل سال قبل - آن وقتي كه هنوز در ايران مسأله يِ فلسطين حتّي در بين خواص هم منتشر نشده بود، حرف امام اين بود كه در مقابل سلطه يِ اسرائيل بايد همه احساس خطر كنند؛ همه بايد بايستند و مقابله كنند. بعد هم همين راه را ادامه داد و اين يكي از شعارهايِ بزرگ آن مرد ال_ٰهي و آسماني بود. (1)

ما از فلسطيني ها كه فلسطيني تر نيستيم!

بنده از زمان رياست جمهوري خودم اين چالش را با بعضي از اين كشورهايِ عربي داشتم. حرفي را مطرح كردم؛ امّا دولت هايِ اين كشورها مي گفتند: ما از فلسطيني ها كه فلسطيني تر نيستيم! هر چه خود آنها بخواهند، بايد انجام شود. البته آن وقت مذاكرات سازش به اين شكل مطرح نبود؛ امّا نشانه هايِ سازش پيدا بود.

اوّلاً مسأله يِ فلسطين، يك مسأله يِ دنياي اسلامست. غير از جنبه هايِ


1- 1. بيانات در جمع مسؤولان و كارگزاران در سالروز ولادت فرخنده يِ نب ياكرم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم و امام جعفر صادق عَلَيْه السَّلَام 09/03/1381

ص: 388

سياسي و امنيَّتي و اقتصادي، مسأله يِ تكليف ال_ٰهي و اسلامي است. بالا تر از همه، مسأله يِ خدايي است؛ امّا اگر كسي به خدا هم اعتقادي نداشته باشد و بخواهد فقط براي مردم فلسطين كار كند، بايد ببيند آحاد مردم فلسطين چه مي گويند: امروز ملت فلسطين همان هايي هستند كه دستگير شده هايشان در زندان هايِ دولت غاصب هستند و ده ها برابر آنها در خيابان ها و در مسجدالاقصي و در بازارها و در سرتاسر سرزمين غصب شده شعار مي دهند و عمليات مي كنند.

يك اَقليَّتِ كوچكِ تطميع شده كه رفتند سازش كردند، ملت فلسطين نيستند كه ما بگوييم: ما از فلسطيني ها فلسطيني تر نيستيم. در همان سيزده، چهارده سال پيش، من يادمست يكي از دولت هايِ عرب - حالا نمي خواهم اسم بياورم - كه آن روز نشان نمي داد يك دولت رو به فسادي است - چون سوابق انقلابي داشت - اين حرف را زد. بنده همان وقت استشمام كردم اينها انحراف پيدا مي كنند؛ بعد هم انحرافشان آشكارتر شد، كه حالا ديگر نمي خواهيم بعضي از خصوصيات را ذكر كنيم. (1)

شبهه؛ اسلام دين صلح

در قضيه يِ فلسطين، آنچه كه حقيقت قضيه است، همين مطلبي است كه سال هايِ متمادي است جمهوري اسلامي علناً و مستدلاًّ آن را بيان كرده است. يك باند و گروه وابسته و مزدور به قدرت هايِ جهاني، با اتّكا به همين وابستگيشان، آمدند سرزمين فلسطين را غصب كردند. آيا كسي مي تواند منكر اين بشود؟! از اين چند ميليون صهيونيستي كه امروز در سرزمين هايِ اشغالي ما در فلسطين هستند، چند نفرشان فلسطيني اند؟ پدرشان در فلسطين بوده يا خودشان متولّدِ فلسطينند؟! بيگانه هايي هستند كه با اهدافي شوم، از جا هايِ مختلف به اينجا آورده شدند، تا اينجا را پايگاهي قرار دهند و نفوذ قدرت هايِ استكباري را در منطقه، راحت گسترش دهند. آيا اين غصب نيست؟! آيا اين ظلم نيست؟! آيا اين محكوم نيست؟! اگر گروهي بروند خانه يِ ديگري را، شهر ديگري را بگيرند، اين در نظر آزاديخواهان


1- 1. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 10/10/1378

ص: 389

و مردم عادّي و مُنْصِف اهل هر دين و مذهبي مردود نيست؟ اگر ما گفتيم: «صهيونيست ها غاصبند، ظالمند» حرفي خلاف گفته ايم؟! يك عدّه مظلوم، كه، همان ملت مغصوبٌ منه و مظلوم هستند، در طول ساليان دراز، مبارزاتي را شروع كرده اند. آيا كسي كه براي دفاع از سرزمين خود مبارزه مي كند، يك تروريستست يا يك قهرمان؟ از اطراف و اكناف عالمِ استكبار، دستگاه هايِ رسمي آحاد مردم نه با تبليغاتي كه مال خود صهيونيست ها و در دست سرمايه داران وابسته به صهيونيسمست، سال هايِ متمادي مرتّب تكرار كردند كه:

«اينها تروريستند؛ چرا مي جنگند»

تا بالأخره اين ترتيباتِ يكي دو سال پيش تا به حال را درست كردند و اسمش را صلح گذاشتند! اين صلح است؟! آن بابا هم در آنجا براي ما اسلام شناس شده است و مي گويد قرآن گفته است كه صلح كنيد اين صلح است؟ اين صلح را اسلام و قرآن گفته است انجام دهيد؟! اين كه كسي به ديگري ظلم كند و بعد مظلوم را وادار كنند كه ظلم او را بپذيرد بدون اين كه از طرف ظالم اندك انعطافي به وجود آيد و از ظلم خود كم كند اين صلح است يا ننگست؟! اين تسليمِ به ظلمست. اين همان انظلامي است كه در شرع مقدّسِ اسلامْ حرام و مذمومست. (1)

شبهه؛ خريد زمين هايِ فلسطينيان توسط صهيونيست ها

عكس آن اوضاع، در اينجا انجام گرفت! در اينجا، قدرتمندان عالم به اين غصب بزرگ و ظلم بي نظير كمك كردند. آنها به اين حركتي كه شبيه آن در دنياي معاصر و حتّيٰ در گذشته هم اتِّفاق نيفتاده است، كمك كردند. تلخ تر اين كه، بيرون راندن مردم فلسطين از سرزمين خودشان، به حالت عادي هم انجام نگرفت.

يك وقتست كه مي آيند زمينهايشان را مي خرند؛ پولش را مي دهند و مي گويند: «بايد برويد» البته اين هم ظلمست، اين هم غصبست؛ امّا اينطور هم عمل نكردند. شبانه رفتند و يك ده را با اهلش سوزاندند! هر كه توانست خودش را نجات دهد، نجات داد و هر كه ماند،


1- 1. بيانات در ديدار فرماندهان و مسؤولان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» 25/06/1372

ص: 390

سوخت كه سوخت!

قضيه يِ «ديرياسين» راستست؛ قضيه يِ «كفرقاسم» راستست؛ روستا هايي را كه صهيونيست ها آتش زدند، حقيقت دارد. همين كار را كردند. نخست وزير اسبق صهيونيست (1) كه همين روزها و همين اواخر به درك واصل شد و امريكايي ها به خاطر مرگ او اظهار تأسُّف كردند، يكي از كساني بود كه در نابود كردن و آتش زدن روستا ها و خانه هايِ مردم فلسطين، دخالت داشت. تبليغات جهاني، گنگ شدند و اين حادثه يِ تلخ را نگفتند: تا مردم دنيا پي نبرند كه در اين گوشه يِ دنيا چه اتِّفاقي افتاده است. يك ملت بي پناه و مظلوم، مواجه با زور و قلدري و دروغ و فريب شد و اين دروغ و فريب و زور و قلدري، تا امروز هم ادامه دارد. (2)

شبهه؛ عدم امكان از بين رفتن اسرائيل

ما در تاريخ معاصر خودمان كشورهايي را داريم كه پنجاه يا شصت سال در اختيار دولت هايي بر آمده يِ از غير ملتهايشان بودند، بعد اوضاع دنيا عوض شد و مردماني كه غاصب بودند، كنار رفتند. با تجزيه يِ شوروي، شما ديديد چقدر از كشورها به صاحبان و به ملت هايِ خودشان برگشتند. اين چيزها در دنيا ممكنست و بي سابقه نيست؛ در زمان خود ما و در جلوِ چشم ما اتِّفاق افتاده است؛ اين چيزي است عملي و بايد پيش بيايد و دير يا زود پيش خواهد آمد. (3)

شبهه يِ ناصبي بودن ِ ملت فلسطين

ببينيد، در قضيه يِ حمايت از فلسطين - اين يك مثالي است مي خواهم بزنم - هيچ كشور و هيچ دولتي به گرد جمهوري اسلامي نرسيد. اين را همه يِ دنيا تصديق كردند. جوري شد كه بعضي از كشورهايِ عربي از ناراحتي، دادشان بلند شد، گفتند: ايران دارد براي مقاصد خود اينجا تلاش


1- 1. اسحاق رابين
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه تهران 07/01/1371
3- 3. بيانات در ديدار كارگزاران نظام جمهوري اسلامي به مناسبت عيد سعيد فطر 13/08/1384

ص: 391

مي كند! البته فلسطيني ها به اين حرف اعتنايي نكردند. از جمله در قضيه يِ غزه - در اين جنگ بيست و دو روزه يِ چند ماه قبل - جمهوري اسلامي در همه يِ سطوحش؛ از رهبري و رياست جمهوري و مسؤولين گوناگون و مردم و تظاهرات و پول و كمك و سپاه و غيره، همه در خدمت برادران فلسطيني مظلوم و مسلمان قرار گرفتند.

در بحبوحه يِ اين حرف ها، يك وقت ديديم كه ويروسي دارد تكثير مثل مي كند؛ دائم مي روند پيش بعضي از بزرگان، بعضي از علماء، بعضي از محترمين، كه: آقا! شما داريد به كي كمك مي كنيد؟ اهل غزه ناصبي اند! ناصبي يعني دشمن اهلبيت. يك عدِّه هم باور كردند! ديديم پيغام و پسغام كه آقا، مي گويند: اينها ناصبي اند. گفتيم: پناه بر خدا، لعنت خدا بر شيطان رجيم خبيث. در غزه مسجد الامام اميرالمؤمنين عليّ بن ابيطالب عليهما السلام هست، مسجد الامام الحسين عَلَيْه السَّلَام هست، چطور اينها ناصبي اند؟! بله، سني اند؛ امّا ناصبي؟! اينجور حرف زدند، اينجور اقدام كردند، اينجور كار كردند. (1)

همزيستي مسلمانان، مسيحيان و يهوديان در قدس

ما مسلمانان را دعوت به اتِّحاد مي كنيم. اين اتِّحاد، نه عليه مسيحيان يا ساير اديان و ملت ها، بلكه براي مقابله با متجاوزان و اشغالگران و جنگ افروزان، براي اجراي اخلاق و معنويت و احياي عقلانيت و عدالت اسلامِي و پيشرفت علمِي و اقتصادي و بازيابي عزَّت اسلامي است. به ياد جهانيان مي آوريم كه وقتي قدس در دوران خلفاء راشدين در دست مسلمانان بود، مسيحيان و يهوديان در آرامش و امنيَّت كامل بودند؛ امّا اينك كه قدس و مراكزي ديگر زير سلطه يِ صهيونيست ها يا صليبي هايِ صهيونيستست، چگونه خون مسلمانان را مباح مي شمرند؟! (2)


1- 1. بيانات در ديدار روحانيون و طُلّاب تشيُّع و تسنُّن كردستان 23/02/1388
2- 2. پيام به كنگره يِ عظيم حج 29/10/1383

ص: 392

تصوّر غلط از «بي طرفي»

و امّا موضع جمهوري اسلامي. اين موضعي كه مسؤولان جمهوري اسلامي اعلام كرده اند، صد در صد اسلامِي و انقلابي است؛ چون نفي تجاوزطلبي و تقبيح حوادثي است كه عليه مردم اتِّفاق افتاده است. بعضي سعي مي كنند كه كلمه يِ بي طرفي را به معناي غلطي معنا كنند. ما از اوَّل انقلاب، در جنگ بين شرق و غرب، بي طرف نبوده ايم. ما از اوَّل انقلاب تا حالا، عليه شرق و غرب جنگيده ايم؛، مگر اينطور نيست؟ شرق و غرب هم عليه ما متّحد شده اند و جنگيده اند.

آن روزي كه شرق و غرب هنوز با هم آشتي نكرده بودند و در دنيا شرق و غربي وجود داشت، شعار انقلاب ما «نه شرقي و نه غربي» بود؛ يعني نفي هر دو و مخالفت با هر دو. اين، معنايش بي طرفي نيست. ما هرگز به نفع چپ، با راست دشمني پيدا نمي كرديم؛ به نفع راست هم با چپ دشمني پيدا نمي كرديم. (1)

دشمني ما، هم با دولت اشغالگر و هم با مردم آن يك نفر پيدا مي شود درباره يِ مردمي كه در اسرائيل زندگي مي كنند، اظهار نظري مي كند. البته اين اظهار نظر، اظهار نظر غلطي است. ايني كه گفته شود: ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگر دنيا دوستيم، حرف درستي نيست؛ حرف غيرمنطقي اي است؛، مگر مردم اسرائيل كي هايند؟ همان كساني هستند كه غصب خانه، غصب سرزمين، غصب مزرعه، غصب تجارت به وسيله يِ همين ها دارد انجام مي گيرد. سياهي لشكرِ عناصر صهيونيسم، همينهايند.

نمي شود ملت مسلمان نسبت به افرادي كه اينجور عامل دست دشمنان اساسي دنياي اسلام هستند، بي تفاوت باشد. نه، ما با يهودي ها هيچ مشكلي نداريم، با مسيحي ها هيچ مشكلي نداريم، با اصحاب اديان در دنيا هيچ مشكلي نداريم؛ امّا با غاصبان سرزمين فلسطين چرا؛ مشكل داريم. غاصب هم فقط رژيم صهيونيستي نيست. اين موضع نظامست، اين موضع انقلابست، موضع مردمست. حالا كسي حرف اشتباهي مي زند، عكس العمل هايي هم در


1- 1. سخنراني در ديدار مجمع نمايندگان طُلّاب و فضلاي حوزه يِ علميه يِ قم 04/11/1369

ص: 393

مقابل آن نشان داده مي شود. خوب، مسأله را بايد تمام كرد. اين كه يك روز يك نفر از اين طرف بگويد، يكي از آن طرف بگويد، يكي اينجور استدلال كند، يكي از آن طرف حرف بزند، درست نيست. اين التهاب آفريني است. حرفي بود، گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع دولت جمهوري اسلامي هم اين نيست. اين با كشورهايِ ديگر فرق مي كند كه مردمش روي سرزمين غصبي اي ننشستند.

شهرك هايِ يهودي نشين، امروز به وسيله يِ همين مردمي كه گفته مي شود مردم اسرائيل هستند و به وسيله يِ همين ها پر شده؛ همينهايند كه دولت جعلي صهيونيست، اينها را مسلح كرده است عليه مردم مسلمان فلسطيني، كه فلسطيني ها جرأت نكنند نزديك اين شهر ك ها بشوند. (1)


1- 1. خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران در روز هجدهم رمضان 1429-30 /06/1387

ص: 394

ص: 395

فصل دوم: نكات

مبناي فقهي دفاع از فسطين

حكم اسلامي اين قضيه، واضح است. احدي از مسلمين، درباره يِ حكم منطبق بر قضيه يِ فلسطين، ترديدي ندارد. اين، همان مسأله اي است كه در تمام كتب فقهي - كه بحث جهاد در آن مطرح شده - آمده است. اگر كفّار بيايند و بلد مسلمين را تصرف يا احاطه كنند، هيچيك از فقهايِ مسلمين - قديم و جديد - در وجوب عيني جهاد در اين مورد، ترديد نكرده است.

همه يِ مذاهب اسلامي، در اين معنا هم عقيده هستند. جهاد ابتدايي، واجب كفايي است؛ امّا در غير اين مورد. جهاد دفاعي كه اظهر مصاديق دفاع هم هست، واجب عيني است.

مسأله اي با اين وضوح و با اين اهميَّت، امروز در دنياي اسلام، مثل يك مسأله يِ درجه يِ دو مورد توجُّه قرار مي گيرد. البته گناه اوَّل، به عهده يِ رؤساي مسلمينست. اگر زعماي مسلمين و رؤساي كشورهايِ اسلامي، متّحداً و جداً بر استنقاذ فلسطين تصميم بگيرند، خواهند توانست. (1)


1- 1. سخنراني در ديدار شركت كنندگان در اَوَّلين كنفرانس اسلامي فلسطين 13/09/1369

ص: 396

تهمت ارتباط داشتن ايران با اسرائيل

در طول يازده سال گذشته، هر وقت دستگاه هايِ جهاني، از نفوذ كلمه يِ جمهوري اسلامي در ميان ملت ها خيلي ترسيدند، چند تهمت به جمهوري اسلامي زدند. حساب كار آنها دست ماست. هر وقت مي بينيم اين چند تهمت در دنيا خيلي رواج پيدا مي كند، مي فهميم كه دستگاه هايِ استكبار، از نفوذ كلمه يِ جمهوري اسلامي خيلي مي ترسند. ممكنست حوادثي در گوشه و كنار؛ باشد كه ما خبر نداريم؛ ولي آنها اطّلاع دارند و مي ترسند و اين چند تهمت را رديف مي كنند:

يكي تهمت ارتباط با اسرائيلست؛ چون مي دانند ملت هايِ مسلمان روي اسرائيلِ غاصب حساسند و نيز مي دانند آن دولتي كه به معناي واقعي كلمه و صادقانه، با ملت هايِ مسلمان همصداست، در درجه يِ اوَّل جمهوري اسلامي است. مي دانند كه امام فقيد بزرگوار ما، از اوايل شروع نهضت، مبارزه يِ با اسرائيل را يك ركن اساسي نهضت قرار داده بود.

به همين خاطر، براي اين كه نفوذ جمهوري اسلامي در ميان ملت ها كم بشود، يك خبر و شايعه و زمزمه و معامله اي درست مي كنند و مي گويند: در جايي، كسي از كسي چيزي خريده و چيزي فروخته است؛ يكي از طرف جمهوري اسلامِي و يكي هم از طرف اسرائيل!

اين، يكي از اين تهمت هايي است كه هميشه مي گفتند و عجيب و طُرفه اين كه همان كساني اين تهمت ها را به صورت جنجال مطرح مي كنند كه خودشان علناً و يا در خفا، با اسرائيل رابطه دارند! بعضي از همين دولت هايِ مرتجع منطقه كه با اسرائيل ارتباطات پنهاني و مخفي دارند، در راديوهايشان به شكلي اين قضيه را به صورت جنجالي مطرح مي كنند.

ما اعلان مي كنيم كه حتّي يك روز و يك ساعت، با دولت غاصبِ غيرقانوني خبيث اسرائيل، دوستي و مَحبَّت و كوچك ترين و ضعيف ترين نوع رابطه را هم نداشتيم و نخواهيم داشت. (1)


1- 1. خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 20/11/1368

ص: 397

توهين به وجود مقدَّس خاتم الأنبياء صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم؛ انتقام شكست از حماس چند سال قبل، يكي از سران اروپا در ملاقات با من، صحبت از جنگ مسيحي و مسلمان كرد! من حساس شدم؛ با اين كه آن شخص، آدم چندان وزيني نبود و نيست؛ ليكن چون مرتبط و متصل با امريكا و پيرو آن كشور بود، اين حرف، من را حساس كرد و امروز مي بينم كه دسته اي صهيونيستي در دنياي مسيحي و در اروپا، اين كار را زمينه سازي مي كنند.

به چه دليل بايد اهانتي كه در يك ماه و نيم يا دو ماه پيش در روزنامه اي و در يك كشوري درج شده، بعد از گذشت مُدَّتي، باز مجدداً همان اهانت در كشورهايِ اروپايِ مركزي و اروپايِ غربي، پي در پي چاپ شود!؟ انگيزه يِ اين كار چيست؟؟ چه دستي در كارست؟ ملت هايِ مسلمان بجا و به موقع عكس العمل نشان دادند و بايد هم نشان بدهند.

وجود مقدَّس خاتم الأنبياء صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم، كانون همه يِ عشق ها و مَحبَّت هايِ دنياي اسلامست؛ محور و مركز اتِّحاد و اتِّفاق و هماهنگي همه يِ مذاهب اسلامي است و جا دارد كه مسلمان ها از خودشان، حميت و غيرت و عكس العمل نشان بدهند؛ امّا همه بدانند كه اين تظاهرات، اين خشم بجا و مقدَّسي كه مسلمان ها دارند، عليه مسيحيان دنيا نيست، بلكه عليه دست هايِ پنهان و خبيث صهيونيستهاست، كه سياستمداران دنياي سلطه را بازيچه يِ خود دارند و مطبوعات و رسانه هايِ فراواني هم در اختيار آنهاست؛ همان هايي كه امروز بر دولت كنوني امريكا به كلّي حاكمند و در اروپا هم فعاليت مي كنند.

آنها وقتي در فلسطين ضربه خوردند و پيروزي حماس بر آنها سخت ترين شوك را وارد كرد، مي خواهند آن شكست را اينطوري عليه مسلمان ها جبران كنند، تا بلكه بتوانند آبروي ريخته يِ در فلسطين را طور ديگري جبران كنند. (1)


1- 1. بيانات در ديدار پرسنل نيروي هوايي 18/11/1384

ص: 398

ص: 399

بخش هشتم: آينده يِ روشن

اشاره

ص: 400

ص: 401

وعده يِ صدق؛ آزادي قدس

و انشاء الله آن روزي را كه قدس شريف، عليٰ رغم اين دغدغه هايي كه در مورد قدس بيان كردند - كه يك دغدغه هايِ واقعي است - به دست مسلمان ها بيفتد؛ شايد خيلي از شما ها آن را ببينيد؛ ما باشيم يا نباشيم؛ به هر حال اين را يك روزي مردم فلسطين و مردم دنيا مشاهده خواهند كرد. (1)

آينده روشن فلسطين

اميدواريم خداي متعال بركات و فضل خود را بر ملت فلسطين و بر دنياي اسلام نازل كند و آنها را مشمول لطف و نصرت خود قرار دهد. ما آفاق را روشن مي بينيم. ما با ايستادگي، آينده يِ خوبي را براي دنياي اسلام و فلسطين پيش بيني مي كنيم. ما معتقديم كه مرگ دنياي اسلام و ذِلَّت و تحقير نهايي او روزي است كه در مقابل فزون طلبي استكبار و صهيونيسم عقب بنشيند و تسليم آن شود. اميدواريم خداوند چنين روز و چنين وضعيتي را هرگز براي دنياي اسلام پيش نياورد. (2)

ما يقين داريم با ادامه ي مبارزات مردم مسلمان فلسطين و حمايت جهان


1- 1. ديدار رهبران گروه هايِ جهادي فلسطيني شركت كننده در افتتاحيه يِ همايش غزه 08/12/1388
2- 2. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار شركت كنندگان در همايش بين المللي رسانه هايِ جهان اسلام حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 11/11/1380

ص: 402

اسلام، فلسطين به فضل ال_ٰهي آزاد مي شود و بيت المقدّس و مسجدالاقصي و ساير نقاط آن سرزمين اسلامي به آغوش جهان اسلام باز مي گردد؛

انشاء الله

و الله غالب علي امره (1)؛ (2)

امروز وظيفه يِ همه يِ دولت هايِ اسلامِي و همه يِ ملت هايِ اسلامي، اينست كه هر چه مي توانند، به اينها كمك كنند. من ادّعا نمي كنم كه قضيه يِ فلسطين در كوتا همدت تمام خواهد شد؛ امّا ادّعا مي كنم بدون شك فلسطين به فلسطيني ها بر خواهد گشت. زمان، ممكنست كوتاه يا بلند شود؛ بهايي كه پرداخته مي شود، ممكنست سنگين يا سنگين تر باشد؛ امّا اين واقعه اتِّفاق خواهد افتاد.

آنچه كه تأثير مي گذارد، رفتار ما مسؤولان كشورهايِ اسلامِي و ما ملت هايِ مسلمانست. اگر ما خوب رفتار كنيم، اين زمان كوتاه تر و اين هزينه كمتر خواهد شد. اگر ما بد رفتار كنيم، اين زمان طولاني تر خواهد شد؛ اين هزينه سنگين تر خواهد شد و اين هزينه فقط بر دوش ملت فلسطين بار نخواهد شد؛ بر دوش همه يِ دنياي اسلام بار خواهد شد. همان كساني كه كوتاهي مي كنند، همان كساني كه به ظالم كمك مي كنند، خودشان هزينه يِ اين كار را خواهند پرداخت؛ خودشان خسارت اين را خواهند داد و تلخيش را خواهند چشيد. (3)

شكست يقيني اسرائيل

البته دشمن، فقط امريكا نيست؛ اسرائيل هم دشمن اصلي است؛ آن هم دلايل خاص خودش را دارد. اسرائيل - همانطور كه من بارها گفته ام - يعني يك وجود جعلي، يك ملت جعلي و يك ملت دروغين. از روسيه، از اروپايِ شرقي، از امريكا، از كشورهايِ اسلامِي و از ايران خود ما چند ميليون يهودي را برده اند يك جا اسكان داده اند و اسم آنها را گذاشته اند


1- 1. سوره ي يوسف، آيه ي 21
2- 2. سخنراني در مراسم گشايش كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 04/02/1380
3- 3. بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهوري اسلامِي و سفراي كشورهايِ اسلامي در سالروز مبعث پيامبر گرامي اسلام صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم 04/08/1379

ص: 403

يك ملت! آنها يك ملت نيستند؛ هر كدام مال يك ملتند. اگر به توفيق خدا دولت صهيونيستي متلاشي شود - كه اين روز يقيناً در پيش است؛ حالا كِي؟ نمي توانم بگويم؛ امّا يقين دارم كه چنين روزي پيش خواهد آمد - آن وقت شما جوان ها انشاء الله حتماً خواهيد ديد - ما ممكنست ببينيم، ممكنست نبينيم - اكثريَّت اين جمعيَّتي كه امروز در اسرائيل هستند، از آنجا به مناطق خودشان خواهند رفت.

… راجع به اسرائيل هم مطلب واضح ترست. ببينيد عزيزان من! نهضت بيداري فلسطينيان و مبارزه با دولت غاصب، امروز نهضتي شده است كه به اين آساني ها نمي شود شكستش داد. چيزي نيست كه وابسته به كسي مثل عرفات؛ باشد كه بروند او را يا خسته كنند يا بخرند؛ نه. نهضت فلسطين به دست مردم و جوان هايِ مؤمن افتاد.

شكست در جنوب لبنان، بعد شكست مذاكرات سازش در «كمپ ديويد 2» و در آينده شكست هايِ فراوان براي اسرائيل - تحت تأثير حضور قوي و مؤمنانه يِ جوانان فلسطيني و لبناني - ادامه خواهد داشت.

اين قلاّب نهضت ضدِّ صهيونيستي در دهان اين كوسه ماهي خاورميانه افتاده، گير كرده و نمي توانند كاري بكنند. اين قلاّب وقتي به داخل دهان ماهي افتاد، ماهي هر حركتي بكند، قلاّب او را بيشتر اسير خواهد كرد. هر كار بكنند، خواهند خورد: نرمش نشان دهند، به گونه اي مي خورند؛ سختي و شِدَّت نشان دهند، به گونه اي مي خورند؛ مذاكرات سازش را دنبال كنند، به گونه اي ضربه مي بينند؛ متوقّف و تعطيل كنند، به گونه اي ضربه مي بينند. اين قلاّب، گير كرده است. بنا بر اين، آنها آسيب پذيرند و نظام جمهوري اسلامي مستحكمست. (1)

بازنگشتن امنيَّت به اسرائيل براي هميشه

مي خواهند امنيَّت را براي صهيونيست هايِ رو سياه فراهم كنند، كه البته نخواهند توانست؛ مطمئن باشند كه نخواهند توانست. صهيونيست ها اوّل با


1- 1. بيانات در ديدار گروه كثيري از جوانان استان اردبيل 05/05/1379

ص: 404

كمك انگليس، بعد با كمك امريكا و بسياري از كشورهايِ دنيا و با انواع و اقسام كارهايِ خيانتكارانه و تروريستي و ايجاد وحشت و ارعاب، توانستند اين حكومت صهيونيستي را در داخل اراضي اشغالي به وجود آورند. چهل، پنجاه سال را هم كه بگذرانند، باز يك نكته يِ اصلي حل نشده است و آن، اينست كه آدم صهيونيستِ غاصب نمي تواند در اين خانه يِ غصبي خواب راحت بكند؛ امنيَّت ندارد. بله؛ اين واقعيتست.

پول دارند، فناوري مدرن و فوق مدرن دارند، حمايت سياسي قدرت هايِ استكباري را دارند، اسلحه دارند، وسايل شكنجه دارند، فلسطيني ها را در همه جا، حتّيٰ نوجوانان را در داخل مدارسشان تعقيب مي كنند - همه يِ اينها به جاي خود محفوظ - امّا خداي متعال آسايش و راحتي را از آن جمعِ آسايش و راحت طلب و ترسو باز گرفته است؛ چون فلسطين زنده است، چون ملت فلسطين زنده است، چون جوانان فلسطين زنده اند. آنها خواستند كه نقشه يِ فلسطين را از روي نقشه يِ عالم محو كنند. آنها خواستند اسم فلسطين را به فراموشي بسپارند.

آنها خواستند ملت فلسطين را در داخل ملت هايِ ديگر حل و هضم كند و از بين ببرند، تا چيزي به نام فلسطين باقي نماند. آنچه اتّفاق افتاده است، درست بر عكس اينهاست.

ملت فلسطين از سال 1948 تاكنون، به مراتب قوي تر، مصمّم تر و آگاه ترست و جمعيَّت افزونتري دارد و شخصيت هايِ برتر در ميانش بيشترست. اگر آن روز در داخل خانه يِ خودشان آنقدر ضعيف بودند كه دشمن توانست بيايد دستشان را بگيرد و با اهانت آنها را از خانه بيرون كند، امروز ملت فلسطين آنچنانست كه جمعيَّتِ چند ميليوني مجهّزِ صهيونيست ها را در داخل كاخ هايِ خودشان، در داخل شهرك هايِ يهودي نشين خودشان و در داخل مزارع خودشان، از آسايش و امنيَّت محروم كرده است. همه چيز دارند؛ امّا امكان زندگي ندارند، آرامش و امنيَّت ندارند. (1)

حتميت پيروزي نهايي فلسطين

آنهايي كه از اطراف دنيا جمع شده اند تا خانه يِ فلسطينيان را تصاحب


1- 1. خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 08/08/1377

ص: 405

كنند، به همّت ملت هايِ مسلمان، روزي مجبور خواهند شد كه اين خانه را به صاحبانش مسترد كنند. آن روز ممكنست زود يا دير باشد؛ امّا حتمِي و آمدني و تخلّف ناپذيرست. (1)

نبايد شك كرد كه اين شجره يِ خبيثه اي كه اُجتُثَّت مِن فَوقِ الارضِ ما لها مِن قَرارٍ (2) هيچ پايه و پايگاه و استمراري نخواهد داشت و بي شك نابود خواهد شد و شك نبايد كرد كه حقِّ پيروز خواهد شد و فلسطين به پيكر اسلامي بر خواهد گشت؛ امّا دير و زود شدن آن، بسته به همَّت و غيرت مسلمينست. مسلمين بايستي همَّت كنند؛ جوانان بايستي مسأله را رها نكنند؛ مثل ملت سرافراز و شجاع ايران حرفشان را بزنند؛ آنچه را كه مي خواهند، مطالبه كنند؛ بلاشك خداي متعال هم به آنها تفضل خواهد كرد. (3)

آنچه رژيم ها را نابود مي كند، قدرت مقاومت و عزم و مبارزه يِ ملتهاست؛ كه اين عزم و مبارزه در فلسطين وجود دارد و به فضل ال_ٰهي حتماً به سرنگوني رژيم صهيونيستي منتهي خواهد شد. (4)

اكنون مستكبران طغيانگر بدانند كه با خشونت و درندگي نخواهند توانست فروغ بيداري روزافزون اسلامي را خاموش كنند. مقاومت قهرمانانه يِ ملت فلسطين و شجاعت حيرت برانگيز مرد وزن و پير و جوان آنان در برابر صهيونيست هايِ خونخوار، گواه زنده يِ اين مدعاست. فرجام اين درگيري، پيروزي حقِّ بر باطلست، همچنانكه فرمود: فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذينَ أَجْرَمُوا وَ كانَ حَقّاً عَلَينا نَصْرُ الْمُؤْمِنين (5)؛ (6)


1- 1. بيانات در مراسم فار غالتحصيلي دانشجويان دانشگاه افسري و اعطاي سردوشي به دانشجويان جديد 13/07/1373
2- 2. سوره ي ابراهيم، آيه ي 26
3- 3. سخنراني در ديدار گروه كثيري از دانشجويان و دانش آموزان، به مناسبت سيزدهم آبان ماه (روز ملّي مبارزه با استكبار) 15/08/1370
4- 4. بيانات در ديدار كارگزاران نظام 08/08/1384
5- 5. سوره ي روم، آيه ي 47
6- 6. پيام رهبر معظم انقلاب خطاب به امَّت بزرگ اسلام در پي حملات وحشيانه رژيم صهيونيستي 12/12/1386

ص: 406

نابودي حتمي اسرائيل و آمريكا

نظر ما نسبت به مسائل فلسطين روشن و واضح است. ما راه حل فلسطين را نابودي رژيم اسرائيل مي دانيم. نگويند: نمي شود؛ نمي شود در دنيا نيست. همه چيز شدني است. همه يِ كوه هايِ عظيمي كه مانع راه حركت انسان ها باشد، برداشتني است. چهل سال گذشته است؛ اگر چهل سال ديگر هم بگذرد، عاقبت دولت اسرائيل نابود شدني است و بايد نابود بشود. تا چند صباح قبل از اين، هيچكس فكر نمي كرد كه ابرقدرت شرق اين گونه متلاشي بشود.

اگر دو سال قبل كسي مي گفت: كه ابرقدرت شرق از بين خواهد رفت، عِدِّه اي فيلسوفانه ريش مي جنباندند كه بله، شما ساده هستيد! آن روزي كه امام در نامه به گورباچف نوشتند كه بعد از اين ماركسيسم را بايد در موزه ها پيدا كرد، عِدِّه اي پوزخند زدند! دو سال يا سه سال نگذشته بود كه آن پيشگويي تحقُّق پيدا كرد. بعد از درگذشت امام، به يك سال نرسيد كه همه چيز دگرگون شد؛ چطور نمي شود؟

قدرت استكباري امريكا هم از بين خواهد رفت، او هم متلاشي خواهد شد، اين قدرت جهنَّمي ماندني نيست، اسرائيل هم ماندني نيست. اين، حرف دولت و ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي است و همين خواهد شد. اين، در سايه يِ هوشياري شما ملت و هوشياري ملت هايِ مسلمان عملي خواهد شد. ما بايد تلاش كنيم. وظيفه يِ ما تلاش كردنست. (1)

حماسه يِ دفاع از فلسطين به وسيله يِ نسل هايِ تازه

اين حماسه در ادامه مبارزات بر حقِ مردم فلسطين و به وسيله يِ نسل هايِ تازه و آموزش ديده يِ راه انقلاب و جهاد و با اتكاء به تجربيات گرانبهايِ آن به وقوع پيوسته و نشان دهنده يِ آنست كه نسل امروز، راه صحيح را براي پيروزي دريافته و با عزم و تصميم آن را خواهد پيمود.

من به همه يِ ملت مظلوم فلسطين به ويژه جهادگران و پيروان راه انتفاضه


1- 1. سخنراني در ديدار گروه كثيري از آزادگان، در اَوَّلين سالگرد آزادي و بازگشت به كشور 1370/05/28

ص: 407

درود مي فرستم و بشارت مي دهم كه نهضت شما هر روز با استقبال بيشتر مسلمانان و انقلابيون مواجه خواهد شد و اشغالگران را بر سر جاي خود خواهد نشاند. انشاء الله.

جمهوري اسلامي ايران هم چنان باافتخار به حمايت و تأييد خود از اين حركت مقدَّس ادامه خواهد داد و دعاي خير فرزندان راستين خود را بدرقه راهتان خواهد ساخت.

اِن تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم. (1) - (2)

موقعيَّت استثنايي فلسطين، هم از نظر فشارها و هم فداكاري ها و مبارزه ها بايد شك نكنيم كه اين روزها، روزهايِ سرنوشت سازي براي فلسطينست. البته فلسطين صحنه درگيري هايِ اسلام و دشمنانش در طول تاريخ ما بوده و در صد سال اخير - به خصوص در پنجاه سال اخير - خط مُقَدَّم مبارزه با دشمنان اسلام بوده است. در واقع مي شود فلسطين را تابلويي از حوادث مهم تاريخ اسلام در قرن هايِ متمادي دانست؛ ولي آنچه كه امروز در فلسطين مي گذرد - با توجُّه به جوانب قضيه - تقريباً استثنايي است.

اوّلاً فشارهايي كه امروز بر مردم فلسطين وارد مي آيد، بي سابقه است؛ ثانياً فداكاري و مبارزه جانان هايِ هم كه امروز مردم فلسطين مي كنند، بي سابقه است. ما هرگز ملت فلسطين را با اين جدّيت، با جسم و جان و مال و فرزند و عزيزانشان در صحنه مشاهده نكرده ايم. اين خصوصيَّت مربوط به اين انتفاضه يِ مباركست. (3)

صبر و استقامت افسانه اي ملت فلسطين

در قضيه يِ فلسطين سه نكته يِ برجسته است. اين سه نكته يِ برجسته در


1- 1. سوره يِ محمّد صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم، آيه يِ 7
2- 2. پيام به مردم فلسطين 13/07/1379
3- 3. بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار شركت كنندگان در همايش بين المللي رسانه هايِ جهان اسلام حمايت از انتفاضه يِ فلسطين 11/11/1380

ص: 408

ياد تاريخ مي ماند:

… نكته يِ دومي (1) كه در تاريخ مي ماند، صبر و استقامت افسانه اي ملت فلسطينست. يك ملت محاصره شده، تنها، اطرافش همه دشمن؛ امّا اينطور ايستاده. با گرسنگي مي سازند، با غم فرزندان و داغ جوانهايشان مي سازند، با ويراني خانه ها و با خرابي مزارعشان مي سازند، با بيكاري مي سازند. الان چند ميليون فلسطيني - همه يِ اينها كه جزو احزاب و گروه ها نيستند - كه يك ملتند؛ زن، مرد، كوچك، بزرگ و پير با قدرتِ تمام ايستاده اند. آفرين! آفرين! عجب ملت مقاومي هستند! اين هم در تاريخ مي ماند؛ اين نكته در اين قضيه درخشنده است و چشم ها را در تاريخ به خودش جلب خواهد كرد. (2)

به نتيجه رسيدن مبارزات بر پايِه يِ قرآن

عزيزان من! ملت ايران به همان اندازهايِ كه به قرآن نزديك شده است، به عزَّت نزديك شده است؛ به نجات نزديك شده است؛ به رستگاري نزديك شده است؛ به نصرت نزديك شده است. راه نجات همه يِ ملت هايِ دنيا نزديكي به اسلام و به قرآنست.

راه نجات فلسطين نيز همينست. شما ببينيد؛ پنجاه سالست كه يك حكومت غاصب در كشور فلسطين تشكيل شده است. در طول اين مدّت، مبارزاتي هم انجام گرفت؛ ليكن به نهايت نرسيد. چرا؟ چون در اين مبارزات، دين خدا، ايمان اسلامِي و حكم قرآني ملاك نبود. امروز ملت فلسطين با نام اسلام عليه دشمن مبارزه مي كند و اين مبارزه در اركان دشمن تزلزل ايجاد كرده است. (3)

شكست اسرائيل در محو كردن نام فلسطين

يك نمونه يِ ديگر، قضاياي فلسطين اشغالي است. رژيم امريكا در پنجاه سال گذشته - به خصوص در دهه هايِ اخير - چقدر براي باقي ماندن و بي خطر


1- 1. نكته يِ اوَّل و سوُّم در صفحه يِ 302 آمده است.
2- 2. بيانات در خطبه هايِ نماز جمعه يِ تهران 15/08/1383
3- 3. سخنراني در مراسم اختتاميه يِ مسابقات حفظ و قرائت قرآن كريم 09/08/1379

ص: 409

زندگي كردن ِ رژيم غاصب صهيونيستي در سرزمين فلسطين خرج كرد؛ هم خرج پولي، هم خرج سياسي، هم خرج آبرويي! امروز شما ببينيد كه اين هزينه يِ گزاف با يك مانع بسيار عمده مواجه شده است؛ آن مانع چيست؟؟ آن مانع، ملت فلسطينست؛ همان ملَّتي كه اينها مي خواستند انكارش كنند؛ مي خواستند بگويند: چيزي به نام ملت فلسطين ديگر وجود ندارد. پنجاه سالست كه صهيونيست ها با همه يِ توان سعي كرده اند ملت فلسطين ديگر وجود نداشته باشد. يك عدّه آواره در كشورهايِ عربي، يك عدّه عرب هم به عنوان شهروند درجه يِ دو در سرزمين به اصطلاح اسرائيل - سرزمين جعلي و دروغين - زندگي كنند.

همه يِ كارهايِ لازم را كرده اند؛ كار تبليغاتي كرده اند؛ كار سياسي كرده اند؛ فشار بسيار شديد و غير انساني بشري را بر اينها وارد كرده اند؛ امّا مي بينيد كه بعد از گذشت اين مدّت طولاني، حقيقت، خود را نشان مي دهد؛ يعني ملت فلسطين قيام مي كند. (1)

وعده يِ تخلّف ناپذير خداوند به مجاهدان صادق

صحنه يِ امروز فلسطين مژده دهندي آينده يِ محتومي است كه خداوند به مجاهدان صادق و ثابت قدم وعده داده است و اين وعده تخلّف ناپذيرست. رژيم ظالم و قساوت پيشه يِ صهيونيست و پشت سر آن، سياست آمريكا و صهيونيسم جهاني و صليبي هايِ مرتجع مي پندارند، كه با رفتار جنايت بار و فاجعه آميز خود، خواهند توانست بر ملت فلسطين پيروز شوند و آن را وادار به تسليم كنند و اين خطايي فاحش است كه مرتكبان آن در آينده گوشمالي سخت خواهند ديد. جلادان تل آويو در رفتارهايِ خود فقط توانسته اند بي گناهاني را به قتل برسانند و شهرهايي را ويران كنند؛ امّا نتوانسته اند در عزم استوار مجاهدان فلسطيني خلل وارد سازند. انتفاضه يِ مسجدالاقصي يكي از آياتِ ال_ٰهي است و جنايتكاران رو سياه را به شِدَّت مجازات خواهد كرد. (2)


1- 1. بيانات در اجتماع بزرگ مردم اراك 24/08/1379
2- 2. پيام به كنفرانس بين المللي امام خميني (ره) و حمايت از فلسطين 12/03/1381

ص: 410

نويدهايِ شكل گيريِ هويت متّحد اسلامي

نگاه به فلسطين امروز كه در آن دولتي (1) پايبند به اصل بي خدشه يِ «آزادي از اشغال صهيونيستي» بر سر كار آمده و مقايسه يِ آن با غربت و انزوا و ناتواني ملت فلسطين در گذشته … و بالاخره نگاه به جامعه يِ جوان در كشورهايِ اسلامِي و نسل روبه رشد و روبه افزايشي كه با گرايش به ارزش هايِ اسلامِي و نفرت روزافزون از آمريكا و غرب در حال رشد و بالندگي است …

نگاه به اين همه مي تواند بخت واژگون و سياست هايِ شكست خورده يِ مستكبران غربي و پيش از همه آمريكا را به درستي به تصوير بكشد و شكل گيري هويت متّحد اسلامي را نويد دهد. (2)

يأس در دل اشغالگران و اميد در ناصيه يِ ملت فلسطين

مسأله يِ فلسطين كه يك مسأله يِ غم انگيز براي دنياي اسلام بود، امروز با اين كه وحشيگري صهيونيست ها نسبت به فلسطينيان چند برابر شده است، در عين حال اميد را شما در ناصيه يِ ملت فلسطين مشاهده مي كنيد.

امروز خود اشغالگران فلسطين از ادامه يِ راه خودشان احساس و اظهار يأس مي كنند؛ خودشان اعتراف مي كنند كه به بُن بست رسيده اند. رژيم ايالات متّحده يِ آمريكا كه بعد از پايان روزگار و انهدام شوروي سابق احساس مي كرد كه كد خداي دهكده يِ جهاني است و آقا و سرور بي منازع دنياست، شما ملاحظه كنيد در مناطق مختلف دچار بُن بست، دچار اشكال هايِ اساسي و گره هايِ بازنشدني است.

به بهانه يِ مبارزه يِ با تروريسم وارد اين منطقه يِ حساس شدند؛ آن در افغانستان، آن در عراق، آن در لبنان، آن در فلسطين. در همه يِ مناطق كه شما ملاحظه كنيد، نقشه هايِ آمريكا، يكي، پس از ديگري نقشه هايِ باطل از آب در آمده است و هيچ گونه اميدي به پيشرفت اين


1- 1. دولت مردمي حماس
2- 2. پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت كنگره يِ عظيم حج 08/10/1385

ص: 411

نقشه ها نيست؛ خودشان هم اميد ندارند و اين را بر زبان هم مي آوردند؛ ذكر هم مي كنند. (1)

ضعيف تر شدن دشمن صهيونيست

در نقطه يِ مقابل، دشمن صهيونيست هم از لحاظ روحيه، هم از لحاظ واقعيت ساخت و وجود خارجي خود، روز به روز ضعيف تر شده است. امروز بزرگان صهيونيست اعتراف مي كنند كه رو به ضعف و انهزام و شكست هستند و مسلَّماً دنياي اسلام آن روز را خواهد ديد و اميدواريم همين نسل كنوني مردم فلسطين ببينند آن روزي را كه فلسطين در اختيار مردم فلسطين، ملت فلسطين و صاحبان خانه قرار گرفته است و آنها بتوانند آنجا به اراده ي خودشان و آنچناني كه شايسته يِ آنهاست، زندگي كنند. (2)

بشارت پيروزي به مجاهدين فلسطيني

ملت مجاهد فلسطين و مردم و دولت مردمي غزه نيز بدانند كه دشمن خبيث آنان اكنون از هميشه ضعيف تر و آسيب پذيرترست. جنايت دريايي روز دوشنبه نه نشانه يِ قدرت، كه نشان درماندگي و سراسيمگي رژيم غاصبست. سنَّت ال_ٰهي بر اين جاري شده كه ستمگران در اواخر دوران ننگ آلود خود، به دست خويش، سرنوشت محتوم فنا و زوال خود را نزديك تر كنند.

حمله به لبنان و سپس حمله به غزه در سال هايِ پيش، از جمله يِ همين اقدام هايِ ديوانه وار بود كه تروريست هايِ اريكه نشين صهيونيست را به دره يِ سقوط نهايي نزديك تر كرد. حمله به كاروان امدادي بين المللي در آب هايِ مديترانه نيز اقدام ابلهانه يِ ديگري از همان قبيلست.

برادران و خواهران فلسطيني! به خداوند حكيم و قدير اعتماد كنيد، قدرت خود را باور كنيد و بر آن بيفزاييد و به پيروزي نهايي يقين داشته


1- 1. ديدار مسؤولان نظام با رهبر انقلاب به مناسبت عيد فطر 11/07/1387
2- 2. خطبه هايِ نماز عيد سعيد فطر، اوَّل شوال 1429 - 10/07/1387

ص: 412

باشيد و بدانيد كه «وَ لَينْصُرَنَ اللهُ مَنْ ينْصُرُهُ إِنَ اللهَ لَقَوِيٌ عَزِيزٌ (1)» (2)

پيروزي مبارزان مصمّم بر ايستادگي براي اسلام و نصرت آن

ما معتقديم كه ملت هايِ مسلمان، در هر نقطه از دنيا كه هستند، اگر تصميم بر ايستادگي براي اسلام و نصرت آن داشته باشند، پيروز خواهند شد. اساس قضيه، اينست كه مسلمانان در هر نقطه از عالم كه هستند، بايد تصميم بگيرند از عدالت دفاع كنند، از عدالت بگويند: در مقابل ظلم بايستند و از اسلام - اسلامي كه طرفدار مظلومين و ضعفاست - دفاع كنند. قدرتمندان عالم كه بر همه جا مسلطند، خودشان قدرتشان را افسانه اي جلوه داده اند. واقعيت قدرت آنها با آنچه كه دارند خيلي متفاوتست.

اگر امريكا از آن قدرتي كه ادّعا و تلقين مي كند برخوردار بود، امروز بايد از مبارزات فلسطين اثري ديده نمي شد؛ امّا مي بينيد كه مبارزات مردم فلسطين، روز به روز پيش مي رود. فلسطيني هايي كه در اين سرماي زمستان از خانه و كاشانه يِ خود بيرون رانده شده اند، مشكل ترين مشكل را براي رژيم صهيونيست غاصب به وجود آورده اند. اينها قوي هستند و غالب خواهند شد؛ به شرط اين كه صبر كنند.

اسرائيلي هايِ غاصب و خبيث، با اين عمل، اشتباه بزرگي مرتكب شده اند و خودشان را در محظوري چند جانبه گذاشته اند. امروز از هر طرف حركت كنند، شكست مي خورند و ضربه مي بينند. امروز هر كار كه بكنند با شكست مواجه مي شود. اگر فلسطيني ها را برگردانند، شكست خورده اند. نگهشان بدارند، شكست خورده اند. اعدامشان كنند، شكست خورده اند. زندانيشان كنند، شكست خورده اند. البته شرطش، اينست كه مبارزين فلسطيني خسته نشوند؛ مقاومت كنند و بايستند و از سخن خود برنگردند. دشمن، آسيب پذيرست. همه يِ دشمناني كه با ملت ها مبارزه مي كنند، آسيب پذيرند. (3)


1- 1. سوره ي حج. آيه ي 40
2- 2. پيام در پي جنايت دريايي رژيم صهيونيستي در حمله به كاروان دريايي آزادي غزه 11/03/1389
3- 3. بيانات در ديدار مهمانان خارجي دهه يِ فجر و قشرهايِ مختلف مردم در روز نيمه شعبان 18/11/1371

ص: 413

بيداري اسلامي فلسطين، عامل نجات آن

در دنياي اسلام، بحمدالله بيداري اسلامي به وجود آمده است. صهيونيست هايِ غاصب، تقريباً بعد از چهل سال آسايش، كه جز گاهي چند روزي مختصر حمله اي از طرف دولت ها شده بود و بعد هم خساراتشان به اضعاف مضاعف از طرف امريكا جبران شده بود، امروز در داخل سرزمين هايِ فلسطين، از سوي اسلام تهديد مي شوند. اين اسلامست كه آنها را تهديد مي كند. سازمان هايِ فلسطيني، آنها كه از دين فارغ و نسبت به آن بيگانه بودند، ناتواني خودشان را نشان دادند. امروز كار به جايي رسيده است كه سردمداران به اصطلاح سازمان هايِ فلسطيني، به فلسطيني هايِ داخل سرزمين هايِ اشغالي و بعضي مناطق ديگر پيغام مي دهند كه كار را سخت نكنيد، ايجاد مشكل نكنيد.

آنها براي خودشان، مبارزه يِ حقيقي را مشكل به حساب مي آورند! سرنوشت حركتي كه از دين جدا باشد، بهتر از اين نيست؛ امّا دين، فلسطين را نجات خواهد داد. اسلام، فلسطين را از دست متجاوزان، پس خواهد گرفت. (1)

برافراشته شدن پرچم فلسطين، با مبارزه

من به طور روشن مي بينم كه در آينده يِ نزديك، عليٰ رغم ميل امريكا و صهيونيست ها و سازشكاران ِ برخي از كشورهايي كه در منطقه هستند، كشور و پرچم فلسطين، در همان جاي حقيقي خودش، يك روز همه يِ دنيا را به خود متوجِّه خواهد كرد. شرط اين آينده يِ مهم تاريخي، همينست كه مردم خودِ فلسطين، بيدار باشند؛ به خاطر زندگي ذليلانه، از مبارزه دست نكشند و به خاطر چهار صباح در زير تيغ خونين دشمن با ذِلَّت زندگي كردن، از بيان حقيقت خودداري نكنند. اين شرط هم بحمدالله حاصل شده است.

آن نسلي كه فلسطين را تحويل دشمن داد، منقرض شد و گذشت. آن نسلي هم كه با سازشكاري خواست، بلكه بتواند بخور و نميري براي خود درست كند، رو به انقراض است. نسلي كه امروز بر سرِ كار مي آيد، نسلي است كه با شعار اسلامي، با هدف اسلامي، با تكيه به اسلام و به بركت


1- 1. سخنراني در ديدار ميهمانان و شركت كنندگان كنفرانس جهاني اهلبيت عَلَيْهم السَّلَام 04/03/1369

ص: 414

آشنايي با قرآن، در صدد، اينست كه كاري كند كه از يك ملت مسلمان، انتظار مي رود. اين، نشانه هايِ آن كار بزرگي است كه انجام مي دهند.

غاصبان سرزمين فلسطين، به فكر اين نباشند كه دائماً پايِ اين و آن را به ماجرا بكشانند و بگويند: جمهوري اسلامي ايران، تحريك مي كند. تحريكِ كسي لازم نيست. امروز به بركت بيداري اسلامي، ملت هايِ مسلمان بيدارند. لازم نيست كسي به آنها بگويد، تشويقشان كند و دستي به پشت آنها بزند. خودشان مي دانند.

امروز جوانان فلسطين، در مي دانند و نسل هايِ نو فهميده اند كه راه عزّت و سعادت و مسلماني چيست؟؟. البته در سرتاسر دنياي اسلام هم، دلِ مخلصان به ياد آنها مي تپد. اين همدلي، مخصوص ايران نيست؛ در مصر هم برويد، همينست؛ در آفريقا هم برويد، همينست؛ به آسيا هم بياييد، همينست؛ در خاورميانه هم برويد، همينست. شما به هر كشور اسلامي كه برويد، با هر مذهبي از مذاهب اسلامي كه باشند، اگر به سراغ انسان هايِ آگاه و مخلص برويد، خواهيد ديد دلشان به ياد فلسطين و مردم آن مي تپد. (1)


1- 1. بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم از سراسر كشور 18/07/1375

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109