المصادرالمجلد25

اشاره

شماره بازیابی : 5-19797

امانت : امانت داده می شود

شماره کتابشناسی ملی : 3310557

عنوان و نام پدیدآور : المصادر[نسخه خطی]

وضعیت استنساخ : : علی رضا بن محمدرضا کرانی، 1249؟ ق.

آغاز ، انجام ، انجامه : آغاز: بالله التوفیق والله اعلم به جمیع الابواب کتاب الالف المجرد باب الالف من المصادر الثانی انا دریافتن کقوله تعا( تعالی) غیر ناظرین اناه...

انجام: ... یعمور بزغاله که در خرد یعاجر جمع؟ ساد بهفتح و کسریا طرچب و توانگری یاسر تمت.

انجامه: تمت کلام بعون الملک علام از ید حقیر اقل عبادالله مذنب درگاه محتاج به مغفرت الله علی رضا ولد مرحوم محمدرضا طایفه کرانی یوم بیست و نهم شهر رمضان المبارک سمت تحریر یافته بحسب الخواهش عالیجناب قدسی مآب سیادت جناب آقا میر نصرالله خلف آقا میر اسدالله در 1249؟

مشخصات ظاهری : 380 برگ (ص. 115 الف - 380 الف)، 22سطر، اندازه سطرها: 129×220؛قطع: 201×303

یادداشت مشخصات ظاهری : نوع و درجه خط:نستعلیق به چند قلم

نوع کاغذ:فرنگی نخودی رنگ

تزئینات متن:عناوین و نشان ها به سرخی و سیاهی

نوع و تز ئینات جلد:مقوایی رویه تیماج مشکی فرسوده ضربی با ترنج و سرترنج حاشیه منگنه

یادداشت استنساخ : حسب الخواهش عالیجناب قدسی ... جناب آقای میر نصرالله خلف آقا میر اسدالله .

معرفی نسخه : کتابی است در واژه نامه عربی به فارسی که براساس مصدر افعال بصورت حروف تهجی تنظیم شده است . با تطبیق با واژه نامه های با نام « مصادر» متاسفانه نام مؤلف مشخص نشد.

یاداشت تملک و سجع مهر : شکل و سجع مهر:مهر چهارگوش با نشان: کتابخانه خصوصی داریوش کلانتری

توضیحات نسخه : نسخه بررسی شده ./ آبان 92

یادداشت کلی : عربی -

فارسی

صحافی شده با : : مفاتیح الاصول/ طباطبایی1145918

موضوع : زبان عربی -- واژه نامه ها -- فارسی

شناسه افزوده : کرانی، علی رضا بن محمدرضا ، قرن 13ق. کاتب

شناسه افزوده : کلانتری، داریوش، فروشنده

الجزء الخامس عشر

اشاره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

تم إعداد الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء علیها السّلام فی خمسه و عشرین مجلدا، یختص الأول منها بخلقها النوری قبل هذا العالم و المجلد الرابع و العشرون بأحوالها علیها السّلام بعد هذا العالم، و المجلد الأخیر بالفهارس و الاثنان و العشرون البواقی بحیاتها و سیرتها فی هذا العالم.

و هذا هو المجلد الخامس عشر من الموسوعه، و هو بقیه المطاف السابع من قسم «فاطمه الزهراء علیها السّلام فی هذا العالم» فیما جری علیها بعد أبیها إلی شهادتها.

اللهم صل علی فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک و أحصاه کتابک، و اجعلنا من شیعتها و محبیها و الذابین عنها بأیدینا و ألسنتنا و قلوبنا و الحمد للّه رب العالمین.

قم المقدسه، یوم میلاد فاطمه الزهراء علیها السّلام

20 جمادی الثانیه 1427 إسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:6

المطاف السادس بعد وفاه ابیها صلّی اللّه علیه و آله إلی شهادتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:7

الفصل الأول سبب شهادتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:8

فی هذا الفصل

إن سبب شهاده سیدتنا فاطمه علیها السّلام أشیاء و لکن الأصحّ و الأقوی فی سبب شهادتها- بل هو أصل السبب فیها- سقط جنینها المحسن علیه السّلام.

و الذی سبّب سقط المحسن علیه السّلام ضرب عمر الباب علی بطنها حتی أسقطت ولدا تماما، و کان أصل مرضها و وفاتها علیها السّلام من ذلک. و جاء فی تاریخ المعصومین علیهم السّلام أن قاتلها هو عمر بن الخطاب فی ما فعل من دفع الباب علی بطنها و إسقاط محسنها، و أعانه علی ذلک قنفذ فی ضربها بالسوط و تأثیر ذلک فی جسمها.

و قیل: إن عله وفاه فاطمه علیها السّلام هجوم عمر مع ثلاثمائه أو أربعه آلاف من أعوانه علی بیتها و لکز عمر برجله الباب و سقط جنینها و مرضها و شهادتها من ذلک؛ أو إنهم روّعوا السیده علیها السّلام بل ضربوها بغمد السیف، حتی صارت مجروحه و أسقطت جنینها و ماتت من ذلک شهیده؛ أو أن عمر ضربها حین أخذ قباله فدک و کسر یدها و إرجاع الباب علی بطنها و إسقاط ولدها و مرضها من ذلک الضرب و شهادتها؛ أو عصرها بین الباب و الجدار و إسقاط جنینها و نبت المسمار فی صدرها، و بقاء آثارها القاسیه، و مرضها و شهادتها بسبب ذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:9

و فی روایه الاختصاص: أن عمر رفسها برجلها و کانت حامله بابن اسمه المحسن، فأسقطت و مضت مما ضربها ثم قبضت.

هذا هو الأصح فی سبب شهادتها علیه السّلام، و یمکن أن یکون السبب أو جزء السبب ضرب قنفذ إیاها بنعل السیف بأمر عمر؛ أو إن سبب شهادتها هجوم و تظافر المنافقین علی

بیتها؛ أو ضرب قنفذ علی یدها و جنبها و ظهرها حین حالت بین علی علیه السّلام و بین المنافقین؛ فإن هذا الضرب المنکر أثّر فی وجهها أثرا شدیدا حتی غشیت علیها و سقطت علی الأرض، و بقی أثرها إلی شهادتها و بعد شهادتها کما رأی علیا علیه السّلام أثرها حین الغسل.

و نورد هنا ما نقل عن المعصومین علیهم السّلام و فی أقوال العلماء فی سبب ذلک. یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 32 حدیثا:

کلام الإمام الباقر علیه السّلام فی سبب مرضها أن قنفذ لکزها بنعل السیف بأمر عمر.

فی حدیث عمار: إن أصل مرضها و وفاتها ضرب الباب علی بطنها و إسقاط ولدها.

فی حدیث سلیم: إن سبب مرضها و شهادتها إلجاؤها إلی عضاده الباب و دفعه و کسر ضلع من جنبها.

کفّ عمر عن إغرام قنفذ شکرا لضربه فاطمه علیها السّلام علی عضدها.

إقرار ابن أبی الحدید بقصه الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام و ضربها و نسبته ضربها بالسوط و ضغطها بین الباب و الجدار و إسقاطها المحسن علیه السّلام إلی عمر؛ و نقل ترویع زینب بفعل هبّار و إهدار النبی صلّی اللّه علیه و آله دم هبّار.

کلام ابن أبی جمهور الأحسائی مع الهروی فی إحراق بیت فاطمه علیها السّلام و ضغطها بین الباب و الجدار و ضرب قنفذ إیاها بالسوط و سقط المحسن علیه السّلام.

ضرب قنفذ فاطمه علیها السّلام بالسوط حین حیلولتها بینه و بین علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:10

کلام صدر الدین الشیرازی فی أن الشهاده عهد من اللّه إلی أهل البیت علیهم السّلام و إلی أمهم فاطمه علیها السّلام.

أبیات الشیخ الکمبانی فی شهاده فاطمه علیها السّلام، منها:

لهفی لها لقد أضیع

قدرهاحتی تواری بالحجاب بدرها أبیات المنصوری فی سقط الجنین، منها:

أبتاه میراثی زووه و أسقطواحملی و ها أنا قد سئمت حیاتی کلام علی علیه السّلام عند دفن الزهراء علیها السّلام مخاطبا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

منع عمر عن إغرام قنفذ و کلام علی علیه السّلام فی سببه.

أشعار الشیخ حبیب فی رثاء فاطمه علیها السّلام، منها:

إلی أن قضت مکسوره الضلع مسقطاجنین لها بالضرب مسودّه الکفّ الکلام فی أن قاتل فاطمه علیها السّلام عمر بن الخطاب لدفع الباب علی بطنها و إسقاط محسنها و ضرب مولاه قنفذ إیاها بالسیاط و کسر یدها و أثر ذلک فی شهادتها.

هجوم عمر مع ثلاثمائه أو أربعه آلاف من أعوانه علی بیتها و لکز عمر برجله الباب و سقط جنینها المحسن علیه السّلام و مرضها و شهادتها من ذلک الضرب.

کلام العلامه المجلسی فی ترویع فاطمه علیها السّلام و ضربها بغمد السیف و إسقاط جنینها و شهادتها من ذلک.

شکوی فاطمه علیها السّلام من أبی بکر و عمر فی أخذ فدک و ضرب عمر إیاها بالسوط و کسر یدها و ضرب الباب علی بطنها و إسقاط ولدها و مرضها من ذلک و شهادتها.

مناظره العلوی مع العباسی فی قصه الهجوم و إحراق عمر الباب و عصر عمر فاطمه علیها السّلام بین الحائط و الباب و إسقاط جنینها و نبت مسمار الباب فی صدرها و ضربها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:11

بالسیاط و إدماء جسمها و بقاء آثارها و مرضها و شهادتها بسبب ما فعل عمر بن الخطاب.

کلام العلیاری فی أن سبب شهاده فاطمه علیها السّلام من الضرب و السقط.

کلام المولی محمد صالح المازندرانی فی إطلاق الشهید علی فاطمه علیها السّلام لقتلها ظلما بضرب الباب

علی بطنها و سقط جنینها.

إخبار اللّه تعالی نبیه صلّی اللّه علیه و آله عن ظلم ابنتها و سقط ولدها و موتها من ذلک الضرب.

شعر القاضی نعمان فی شهادتها، و منها:

فاقتحموا حجابها فعوّلت فضربوها بینهم فأسقطت کلمه المحقق الأردبیلی فی دفع عمر الباب علی بطن فاطمه علیها السّلام و ضرب غلامه بالسیاط علی کتفها بأمر عمر و إسقاط ولدها و شهادتها من ذلک.

عصر عمر فاطمه علیها السّلام خلف الباب و إسقاط جنینها و نبت مسمار الباب فی صدرها و مرضها و شهادتها.

دفع عمر الباب و إصابتها بطن فاطمه علیها السّلام و إسقاط جنینها و شهادتها من ذلک.

سبب شهاده فاطمه علیها السّلام ضرب قنفذ علی عضدها.

کلام الخوانساری بأن سبب شهاده فاطمه علیها السّلام ضربه عمر علی ظهرها.

دفع المهاجمین باب البیت بقوه و کسر أضلاع فاطمه علیها السّلام و سقط ولدها و سقوطها علی الأرض مغشیه علیها من تلک الآلام و شهادتها.

قصیده الکیشوان القزوینی، منها:

فانتهروها بسیاط قنفذو کسروا بالضرب منها أضلعها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:12

کلام الملطی الشافعی فی رفس أبی بکر فی بطن فاطمه علیها السّلام و إسقاط جنینها و شهادتها.

کلام الإمام الحسن بن علی علیه السّلام فی احتجاجه مع مغیره فی ضربها بنت رسول اللّه علیها السّلام و إدمائها و إلقاء ما فی بطنها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:13

1 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال:

ولدت فاطمه علیها السّلام ...، و کان سبب وفاتها أن قنفذا مولی الرجل لکزها بنعل السیف بأمره، فأسقطت محسنا و مرضت من ذلک مرضا شدیدا ....

المصادر:

دلائل الإمامه: ص 45.

و بقیه المصادر و الأسانید مثل ما أوردناه فی المجلد الحادی عشر، الفصل الثالث، الرقم الرابع.

2 المتن:
اشاره

قال عمار بن یاسر فی حدیث الطّیب:

... فلما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جری ما جری یوم دخول القوم علیها دارها و إخراج

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:14

ابن عمها أمیر المؤمنین علیه السّلام، ضربوا «1» الباب علی بطنها حتی أسقطت ولدا تماما، و کان أصل مرضها ذلک و وفاتها علیها السّلام.

المصادر:

نوادر المعجزات للطبری: ص 98.

و بقیه المصادر مثل ما أوردناه فی المجلد الحادی عشر، الفصل الثالث، الرقم الثالث.

3 المتن:
اشاره

فی حدیث سلیم، قال:

سمعت سلمان الفارسی قال: لما أن قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله .... فضربها قنفذ الملعون بالسوط؛ فماتت حین ماتت و أن فی عضدها کمثل الدملج من ضربته؛ لعنه اللّه و لعن من بعث به. فألجأها إلی عضاده بیتها و دفعها، فکسر ضلعها من جنبها، فألقت جنینا من بطنها.

فلم تزل صاحبه فراش حتی ماتت علیها السّلام من ذلک شهیده.

المصادر:

کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 586 ح 4.

و بقیه المصادر مثل ما أوردناه فی المجلد الحادی عشر، الفصل الثالث، الرقم الأول.

4 المتن:
اشاره

عن أبان، عن سلیم:

کتب أبو المختار بن أبی الصعق إلی عمر بن الخطاب ...، إلی قول أمیر المؤمنین علیه السّلام لسلیم:

______________________________

(1). هکذا فی المصدر، و لکن سیاق الکلام یقتضی أن یکون هذا: و ضرب الباب علی بطنها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:15

هل تدری لم کفّ عن قنفذ و لم یغرمه شیئا؟ قلت: لا. قال: لأنه هو الذی ضرب فاطمه علیها السّلام بالسوط حین جاءت لتحول بینی و بینهم؛ فماتت علیها السّلام و ان أثر السوط لفی عضدها مثل الدملج.

المصادر:

کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 674 ح 13.

و بقیه المصادر مثل ما أوردناه فی المجلد الحادی عشر، الفصل الثانی، الرقم الثامن.

5 المتن:
اشاره

قال العلامه السید جعفر مرتضی نقلا عن ابن أبی الحدید المعتزلی فی قصه الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام و ضربها:

فأما الأمور الشنیعه المستهجنه التی تذکرها الشیعه من إرسال قنفذ إلی بیت فاطمه علیها السّلام و أنه ضربها بالسوط فصار فی عضدها کالدملج و بقی أثره إلی أن ماتت و أن عمر أضغطها بین الباب و الجدار فصاحت: یا أبتاه یا رسول اللّه و ألقت جنینها میتا، فکله لا أصل له عند أصحابنا ...، و إنما تنفرد الشیعه بنقله.

مع أنه هو نفسه قد نقل عن شیخه حدیث إسقاط المحسن علیه السّلام و تساءل عن موقف رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله منه حین روی إهدار النبی صلّی اللّه علیه و آله دم هبّار بن الأسود لأنه روّع زینب، و أخبره شیخه حین طالبه بالأمر بأن الأخبار عنده متعارضه و أنه متوقف فی هذا الأمر.

کما إننا قد ذکرنا عشرات النصوص عن غیر الشیعه فی تثبت هذا الأمر؛ فلا وجه لما قاله إذن.

المصادر:

1. مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 211.

2. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 60، شطرا من صدره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:16

6 المتن:
اشاره

قال الفقیه المتکلم ابن أبی جمهور الأحسائی فی مناظرته مع الهروی:

... أما الخلیفه الثانی ...، أراد إحراق بیت فاطمه علیها السّلام لما امتنع علی علیه السّلام و بعض بنی هاشم من البیعه، و ضغطها بالباب حتی أجهضت جنینها، و ضربها قنفذ بالسوط عن أمره، حتی أنها ماتت و ألم السیاط و أثرها بجنبها، و غیر ذلک من الأشیاء المنکره.

المصادر:

1. مناظره الغروی و الهروی: ص 47.

2. مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 90 ح 14، شطرا منه.

7 المتن:
اشاره

قال البهبهانی فی هجوم القوم:

... فألقوا فی عنقه حبلا لیخرجوه إلی المسجد. فحالت بینه و بینهم فاطمه علیها السّلام عند باب البیت، فضربها قنفذ الملعون بالسوط؛ و ماتت حین ماتت و أن فی عضدها مثل الدملج ...

المصادر:

1. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 305.

2. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه علیها السّلام ج 1 ص 97، بتغییر یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:17

8 المتن:
اشاره

قال فی مقدمه شرح أصول الکافی:

... دور الشهاده التی ألفوها و أنسوا بها بأشد من أنس الطفل بثدی أمه، و أخبتوا من باطنها إلی بارئهم ....

و الشهاده تمثّل تفانیهم فی محبه اللّه، إلی حیث أثروا أن یؤذوا فیه و یقتلوا و یشرّدوا و یحسبوا و تسبی نساؤهم و أطفالهم، و ما اختاروا الشهاده إلا بعد ما اختارها اللّه لهم و عهد إلیهم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ فإن الشهاده عهد من اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله إلیهم و إلی أمهم فاطمه علیها السّلام، و هم لا یطلبون فیها و فی سائر الشؤون سوی رضی اللّه ...

المصادر:

شرح أصول الکافی لصدر الدین الشیرازی: ج 1 ص 96.

9 المتن:
اشاره

مقطوعات العلامه الشیخ محمد حسین الأصفهانی الغروی فی شهاده فاطمه الزهراء علیها السّلام:

جوهره القدس من الکنز الخفی بدت فأبدت عالیات الأحرف ...

صدیقه لا مثلها صدیقهتفرغ بالصدق عن الحقیقه

لهفی لها لقد أضیع قدرهاحتی تواری بالحجاب بدرها

المصادر:

1. الأنوار القدسیه: ص 22.

2. موسوعه أدب المحنه: ص 439.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:18

10 المتن:
اشاره

أشعار الشیخ محمد المنصوری فی مصائب الزهراء علیها السّلام:

ما انفکّ صوت تزفّری و بکائی یعلو لجانب حسرتی و عنائی ...

کسروا ضلعا به کسروایوم الطفوف أضالع الأبناء

أبتاه میراثی زووه و أسقطواحملی و ها أنا قد سئمت حیاتی

المصادر:

1. دیوان میراث المنبر للمنصوری، علی ما فی الموسوعه.

2. موسوعه أدب المحنه: ص 648.

11 المتن:
اشاره

روی ابن شاذان عن علی علیه السّلام عند دفن الزهراء علیها السّلام:

... و ستنبّئک ابنتک بتظافر أمتک علی هضمها. فأحفها السؤال و استخبرها الحال؛ فکم من غلیل معتلج بصدرها، لم تجد إلی بثّه سبیلا ...

المصادر:

1. الفضائل لابن شاذان: ص 141.

2. الکافی: ج 1 ص 459 ح 3.

3. مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 44، عن الفضائل.

الأسانید:

فی الکافی: أحمد بن مهران و أحمد بن إدریس، عن محمد بن عبد الجبار، قال: حدثنی القاسم بن محمد الرازی، قال: حدثنا علی بن محمد الهرمزانی، عن أبی عبد اللّه الحسین علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:19

12 المتن:
اشاره

قال أبان: قال سلیم:

انتهیت إلی حلقه فی مسجد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ... فقال العباس لعلی علیه السّلام: ما تری عمر منعه من أن یغرم قنفذا کما غرم جمیع عمّاله؟! فنظر علی علیه السّلام إلی من حوله، ثم اغرورقت عیناه، ثم قال: شکر له ضربه ضربها فاطمه علیها السّلام بالسوط؛ فماتت و فی عضدها أثره کأنه الدملج ...

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 675 ح 14.

و تمام الحدیث و بقیه المصادر فی المجلد الحادی عشر، الفصل الأول، الرقم الرابع.

13 المتن:
اشاره

أشعار الشیخ حبیب شعبان فی رثاء السیده الزهراء علیها السّلام:

سقاک الحیا الهطال یا معهد الألف و یا جنه الفردوس دانیه القطف ...

تعفیت یا ربع الأحبه بعدهم فذکّرتنی قبر البتوله إذ عفی ...

إلی أن قضت مکسوره الضلع مسقطاجنین لها بالضرب مسودّه الکتف

المصادر:

1. شعراء الغری: ج 3 ص 6.

2. موسوعه أدب المحنه: ص 277، عن شعراء الغری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:20

14 المتن:
اشاره

فی تاریخ المعصومین علیهم السّلام:

... و قال فی موضع آخر: قاتلها عمر بن الخطاب، إذ دفع الباب علی بطنها فأسقط المحسن علیه السّلام، و ضربها مولاه قنفذ بالسیاط و کسر یدها، فأثّرت فی جسمها الشریف و توفّیت لذلک.

المصادر:

1. تاریخ المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): فی ذکر السیده فاطمه علیها السّلام.

2. الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام: ص 353 ح 337، عن تاریخ المعصومین علیهم السّلام.

15 المتن:
اشاره

قال الإمامی الخاتون آبادی:

... إن عله وفاه فاطمه علیها السّلام أن عمر هجم مع ثلاثمائه من أعوانه علی بیتها، و فی روایه البحار: أربعه آلاف. فلکز عمر برجله علی الباب، فانقلع و أصاب بطنها فسقط جنینها المحسن علیه السّلام، و مرضت من ذلک الضرب إلی أن ماتت.

المصادر:

1. جنّات الخلود: ص 19.

2. مجمع النورین: ص 81.

3. الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام: ص 331 ح 295، 296.

16 المتن:
اشاره

قال العلامه المجلسی:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:21

... إنهم روّعوه السیده فاطمه الزهراء علیها السّلام، بل ضربوها بغمد السیف إلی أن صارت مجروحه و أسقطت جنینها، و ماتت و هی غضبی علیهم.

المصادر:

1. حق الیقین: ص 189.

2. الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام: ص 329 ح 286، عن حق الیقین.

17 المتن:
اشاره

قال فی حدیث الإمام الصادق علیه السّلام، عن المفضل، فی کیفیه الرجعه:

... قال المفضل: قلت: یا سیدی، و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین علیه السّلام یکونان مع المهدی علیه السّلام؟ فقال: لا بد أن یطئوا الأرض، إی و اللّه ...

فأول من یشکو إلیه فاطمه علیها السّلام من أبی بکر و عمر؛ فتقول له: إنهما أخذا منی فدک ....

فرفع (عمر) سوطه و ضربنی به فکسر یدی، و عصّر الباب علی بطنی فأسقط منی ولدی المحسن ... فرجعت إلی البیت و بقیت مریضه من ذلک الضرب، حتی صرت شهیده منه ....

المصادر:

1. منتخب البصائر: ص 191.

2. الأنوار النعمانیه: ج 2 ص 81، عن منتخب البصائر.

18 المتن:
اشاره

قال العلوی فی مناظرته مع العباسی فی قصه الهجوم:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:22

... و أحرق (عمر) الباب بالنار. و لما جاءت فاطمه علیها السّلام خلف الباب لتردّ عمر و حزبه، عصّر عمر فاطمه علیها السّلام بین الحائط و الباب عصره شدیده قاسیه، حتی أسقطت جنینها و نبت مسمار الباب فی صدرها، و صاحت فاطمه علیها السّلام: أبتاه یا رسول اللّه! انظر ما ذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن أبی قحافه.

فالتفت عمر إلی من حوله و قال: اضربوا فاطمه. فانهالت السیاط علی حبیبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بضعته حتی أدموا جسمها.

و بقیت آثار هذه العصره القاسیه و الصدمه المریره تنخر فی جسم فاطمه علیها السّلام.

فأصبحت مریضه علیله حزینه، حتی فارقت الحیاه بعد أبیها بأیام ففاطمه علیها السّلام شهیده بیت النبوه؛ فاطمه علیها السّلام قتلت بسبب عمر بن الخطاب ...

المصادر:

مؤتمر علماء بغداد: ص 63.

19 المتن:
اشاره

فی الاختصاص:

قال أبو محمد: عن عبد اللّه بن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جلس أبو بکر مجلسه، بعث إلی وکیل فاطمه علیها السّلام فأخرجه من فدک ...

فدعا (أبو بکر) بکتاب فکتبه لها بردّ فدک، فقال: فخرجت و الکتاب معها، فلقیها عمر فقال: یا بنت محمد، ما هذا الکتاب الذی معک؟ فقالت: کتاب کتب لی أبو بکر بردّ فدک. فقال: هلمّیه إلیّ، فأبت أن تدفعه إلیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:23

فرفسها برجله و کانت حامله بابن اسمه المحسن، فأسقطت المحسن علیه السّلام من بطنها، ثم لطمها، فکأنی أنظر إلی قرط فی أذنها حین نقفت، ثم أخذ الکتاب فخرقه. فمضت و مکثت خمسه و سبعین یوما، مریضه مما ضربها عمر، ثم قبضت ....

المصادر:

1. الاختصاص: ص 183.

2. بحار الأنوار: ج 29 ص 192 ح 39، عن الاختصاص.

20 المتن:
اشاره

قال الملا علی العلیاری فی جدول تاریخ موالید المعصومین علیهم السّلام، فی أحوال الزهراء علیها السّلام:

... و سبب شهادتها ضربه و سقط.

المصادر:

بهجه الآمال فی شرح زبده المقال: ج 7 ص 634.

21 المتن:
اشاره

قال المولی محمد صالح المازندرانی:

... الشهید ... أطلق علی کل من قتل منهم ظلما کفاطمه علیها السّلام، إذ قتلوها بضرب الباب علی بطنها و هی حامل. فسقط حملها، فماتت لذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:24

المصادر:

1. شرح الکافی لمولی محمد صالح: ج 7 ص 207.

2. الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام: ص 328 ح 284، عن شرح الکافی.

22 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما أسری بالنبی صلّی اللّه علیه و آله إلی السماء ...، إلی أن قال: و أما ابنتک فتظلم و تحرم ... ثم لا تجد مانعا و تطرح ما فی بطنها من الضرب و تموت من ذلک الضرب ...

المصادر:

کامل الزیارات: ص 332 ح 11.

و باقی المصادر و الأسانید فی المجلد الحادی عشر، الفصل الثالث، الرقم السته عشر.

23 المتن:
اشاره

أشعار القاضی النعمان (م 363 ه) فی ظلم الزهراء و شهادتها علیها السّلام:

...

حتی أتوا باب البتول فاطمهو هی لهم قالیه مصارمه

فوقفت عن دونه تعذلهم فکسر الباب لهم أولهم

فاقتحموا حجابها فعوّلت فضربوها بینهم فأسقطت ...

یا حسره من ذاک من فؤادی کالنار یذکی حرّها اعتقادی

و قتلهم فاطمه الزهراءأضرم حرّ النار فی أحشائی ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:25

المصادر:

1. الأرجوزه المختاره: ص 88، عن المأساه.

2. مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 16 ح 3، عن الأرجوزه المختاره.

24 المتن:
اشاره

قال المحقق الأردبیلی فی قصه الباب و ضرب فاطمه علیها السّلام:

... و دفع (عمر) الباب علی بطنها، و ضرب غلامه بالسیاط علی کتفها. فأسقطت ولدها، و بقی علیها أثر الضرب، و مرضت من ذلک و ماتت بسببه، و هذا کله بأمر عمر.

المصادر:

1. حدیقه الشیعه: ص 265.

2. الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام: ص 320 ح 270.

25 المتن:
اشاره

فی الإمامه و الخلافه:

... و لما جاءت فاطمه علیها السّلام خلف الباب لتردّ عمر و أصحابه، عصّر عمر فاطمه علیها السّلام خلف الباب، حتی أسقطت جنینها و نبت مسمار الباب فی صدرها، و سقطت مریضه حتی ماتت.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 11 ص 231، عن الخلافه و الإمامه.

2. الخلافه و الإمامه: ص 160، علی ما فی العوالم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:26

26 المتن:
اشاره

قال السید جعفر مرتضی العاملی نقلا عن ضیاء العالمین:

و فی بعض روایات أهل البیت علیهم السّلام أن عمر دفع باب البیت لیدخل و کانت فاطمه علیها السّلام وراء الباب، فأصابت بطنها، فأسقطت من ذلک جنینها المسمّی بالمحسن علیه السّلام، و ماتت بذلک الوجع.

و فی بعض روایاته أنه ضربها بالسوط علی ظهرها.

و فی روایه: أن قنفذ ضربها بأمره.

المصادر:

1. مأساه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 97، عن ضیاء العالمین.

2. ضیاء العالمین (مخطوط): ج 2 ص 60، علی ما فی المأساه.

27 المتن:
اشاره

قال فی راحه الأرواح:

... کان سبب شهادتها علیها السّلام أن قنفذا ضرب ضربا شدیدا علی عضد فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

راحه الأرواح (مخطوط): الباب الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:27

28 المتن:
اشاره

قال ولی الدین الخوانساری فی ذکر شهاده فاطمه علیها السّلام:

... و کانت سبب شهادتها علیها السّلام ضربه ضربها عمر علی ظهرها علیها السّلام.

المصادر:

الأنوار (مخطوط): النور الثانی.

29 المتن:
اشاره

قال محمد هادی النائینی:

... فلما بلغ الخبر إلی المهاجمین، دفعوا الباب بقوه، فکسروا أضلاعا من جنبها، و أسقط ولدها الذی سمّاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله محسنا. فوقعت فاطمه علیها السّلام علی الأرض و غشیت علیها، و من هذه الآلام ماتت فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. لسان الذاکرین: ج 1 ص 94، علی ما فی الهجوم.

2. الهجوم علی بیت فاطمه علیها السّلام: ص 337 ح 308، عن لسان الذاکرین.

30 المتن:
اشاره

قصیده الکیشوان القزوینی فی مقطوعاته الفاطمیه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:28 ما لک لا العین تصوب أدمعامنک و لا القلب یذوب جزعا

دری بأن فاطما بضعته فما رأی حرمتها و لا رعی ...

فانتهروها بسیاط قنفذو کسروا بالضرب منها أضلعا

حتی قضت من کمد و قلبهاکاد بفرط الحزن أن ینصدعا

المصادر:

1. وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 140.

2. مثیر الأحزان: ص 105.

3. موسوعه أدب المحنه: ص 414.

31 المتن:
اشاره

قال الملطی الشافعی فیما حکی عن هشام بن الحکم:

... و إن أبا بکر «1» مرّ بفاطمه علیها السّلام، فرفس فی بطنها فأسقطت، و کان سبب علّتها و موتها ....

المصادر:

التنبیه و الردّ علی أهل الأهواء: ص 25.

32 المتن:
اشاره

فی احتجاج الإمام الحسن علیه السّلام علی معاویه و أصحابه، قال لمغیره بن شعبه:

______________________________

(1). و قد مرّ تخلیط و تصحیح الحدیث فی المجلد الرابع عشر، الفصل الثالث، الرقم السادس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:29

... و أنت الذی ضربت بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حتی أدمیتها و ألقت ما فی بطنها، استذلالا منک لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و مخالفه لأمره و انتهاکا لحرمته ....

المصادر:

الاحتجاج: ج 1 ص 414.

و تمام الحدیث و بقیه المصادر مثل ما أوردناه فی المجلد الحادی عشر، الفصل الثالث، الرقم الخامس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:31

الفصل الثانی تاریخ شهادتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:32

فی هذا الفصل

هناک اختلاف فی تاریخ شهاده فاطمه علیها السّلام بین الشیعه و العامه و حتی الشیعه أنفسهم و العامه کذلک، أکثر من اختلاف الأقوال فی سائر المعصومین علیهم السّلام.

و لعل فی هذا الاختلاف مصالح، کما أن فی اختلاف محل قبرها مصالح و برکات ذکرت فی محله.

و من برکاتها انعقاد المحافل و مجالس العزاء فی شهرین أو أکثر و ما جری علیها فی المده القلیله و البکاء علیها، و إن اللّه شاء أن یجتمع محبیها فی مجالس العزاء و البکاء و النیاحه علیها فی الشهرین أو الثلاثه أشهر.

و الاختلاف فی شهادتها- علی ما تتبّعنا فی کتب التواریخ و السیر و الأحادیث- بلغ 21 قولا، و نحن نورد الأقوال علی التفصیل؛ فیأتی فی هذا الفصل مصادر الأقوال فی 615 مصدرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:33

ففی تاریخ شهادتها 21 قولا:

1. 28 ربیع الأول، سنه 11 ه؛ فی ثلاثه مصادر.

2. 8 ربیع الثانی، سنه 11 ه؛ فی 54 مصدرا.

3. 13 ربیع الثانی، سنه 11 ه؛ فی ثمانیه مصادر.

4. 28 ربیع الثانی، سنه 11 ه؛ فی 23 مصدرا.

5. 8 جمادی الأولی، سنه 11 ه؛ فی 17 مصدرا.

6. 10 جمادی الأولی، سنه 11 ه؛ فی 20 مصدرا.

7. 13 جمادی الأولی، سنه 11 ه؛ فی 108 مصدرا.

8. 23 جمادی الأولی، سنه 11 ه؛ فی مصدر واحد.

9. 28 جمادی الأولی، سنه 11 ه؛ فی 68 مصدرا.

10. 3 جمادی الثانیه، سنه 11 ه؛ فی 72 مصدرا.

11. 8 جمادی الثانیه، سنه 11 ه؛ فی 18 مصدرا.

12. 27 جمادی الثانیه، سنه 11 ه؛ فی مصدرین.

13. 28 جمادی الثانیه، سنه 11 ه؛ فی أربعه مصادر.

14. 30 جمادی الثانیه، سنه 11

ه؛ فی مصدر واحد.

15. 21 رجب الأصب، سنه 11 ه؛ فی ثلاثه مصادر.

16. 18 شعبان المعظم، سنه 11 ه؛ فی مصدر واحد.

17. 26 شعبان المعظم، سنه 11 ه؛ فی ثلاثه مصادر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:34

18. 28 شعبان المعظم، سنه 11 ه؛ فی 126 مصدرا.

19. 3 شهر رمضان المبارک، سنه 11 ه؛ فی 45 مصدرا.

20. 28 شهر رمضان المبارک، سنه 11 ه؛ فی مصدرین.

21. 28 شوال المکرم، سنه 11 ه؛ فی 36 مصدرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:35

1شهادتها علیها السّلام فی 28 ربیع الأول سنه 11 ه

1. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 115 مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الاول.

2. أخبار النساء فی العقد الفرید: ص 184 مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الأول.

3. إحقاق الحق: ج 33 ص 386 عن أخبار النساء مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الأول.

2 شهادتها علیها السّلام فی 8 ربیع الثانی سنه 11 ه

1. الیقین: ص 487 ح 195، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:36

2. بحار الأنوار: ج 36 ص 264 ح 85، عن الیقین، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

3. عوالم العلوم: ج 15 ص 127 ح 5، عن الیقین، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

4. عوالم العلوم: ج 11 ص 548 ح 50، شطرا منه، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 786 ح 12، عن الیقین، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 180 ح 16، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

7. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 132، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 797 ح 29، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

9. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ص 240، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

10. مجمع النورین: ص 157، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

11. الإیقاد: ص 15، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد

العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:37

12. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44، عن بعض الکتب القدیمه، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

13. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

15. مجمع النورین: ص 154، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

16. بحار الأنوار: ج 43 ص 177 ح 15، عن بعض الکتب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

17. بعض الکتب المناقب، علی ما فی البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

18. کشف الغمه: ج 1 ص 449، عن تاریخ الموالید، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

19. تاریخ الموالید و وفیات أهل البیت علیهم السّلام، علی ما فی کشف الغمه، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

20. کشف الغمه: ج 1 ص 500، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

21. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 226، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:38

22. بحار الأنوار: ج 43 ص 186 ح 18، عن کشف الغمه، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

23. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 862 ح 48، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

24. بحار الأنوار: ج 43 ص 197 ح 29، شطرا من الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

25. بحار الأنوار: ج 81 ص 256

ح 18، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

26. بحار الأنوار: ج 28 ص 304، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

27. عوالم العلوم: ج 11 ص 589 ح 1، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

28. الاحتجاج: ج 2 ص 119، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

29. منهاج البراعه: ج 9 ص 30، عن کتاب سلیم، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

30. مقاتل الطالبیین: ص 31، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

31. بحار الأنوار: ج 43 ص 215 ح 45، عن المقاتل، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:39

32. عوالم العلوم: ج 11 ص 798 ح 32، عن المقاتل، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

33. منهاج البراعه: ج 9 ص 130، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

34. منتخب التواریخ: ص 84، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

35. مجمع النورین: ص 155، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

36. مرآه العقول: ج 5 ص 312، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

37. بدائع الموالید: ص 12، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

38. الرسول الأعظم و أهل بیته الأطهار علیهم السّلام: ص 76، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

39. العمده لابن البطریق: ص 390 ح 775، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

40. مروج الذهب: ج 1

ص 282، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

41. الأنوار لولی الدین (مخطوط): النور الثانی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:40

42. فاطمه الزهراء علیها السّلام لتوفیق أبی علم: ص 201، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

43. منظومه فی تاریخ النبی و الأئمه علیهم السّلام (مخطوط): ص 17، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

44. أعیان النساء: ص 458، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

45. فاطمه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

46. بیت الأحزان: ص 160، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

47. ناسخ التواریخ: مجلدات الخلفاء ج 1 ص 184، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

48. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 115، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

49. الهدایه الکبری: ص 176، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

50. تذکره الخواص: ص 320، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

51. أبواب الجنان و بشائر الرضوان (مخطوط): الفصل السادس، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:41

52. بحار الأنوار: ج 43 ص 212 ح 41، عن عیون المعجزات، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

53. عیون المعجزات، علی ما فی البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

54. مناقب الأئمه الاثنی عشر علیهم السّلام لابن العربی: ص 17، مثل ما

أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی.

3 شهادتها علیها السّلام فی 13 ربیع الثانی سنه 11 ه

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 132، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثالث. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 41 3 شهادتها علیها السلام فی 13 ربیع الثانی سنه 11 ه ..... ص : 41

بحار الأنوار: ج 43 ص 180 ح 16، عن المناقب.

3. روضه تحفه الواعظین: ص 59، عن المناقب.

4. الإیقاد: ص 15، عن المناقب.

5. الدروس البهیه للّواسانی: ص 22.

6. أساس الأدیان (مخطوط): ص 178.

7. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 30.

8. فاطمه الزهراء علیها السّلام لأبی علم: ص 210.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:42

4 شهادتها علیها السّلام فی 28 ربیع الثانی سنه 11 ه

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 213 ح 44، عن بعض الکتب المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

2. بعض الکتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 797 ح 31، عن البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

4. تاریخ دمشق: ج 1 ص 158، علی ما فی العوالم،، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

5. دلائل النبوه: ج 6 ص 365، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

6. مشکاه النیرین للمیثمی العراقی (مخطوط): الباب الثالث ح 3، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

7. الاکتفاء: ص 270 ح 103، عن تاریخ دمشق، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

8. تاریخ دمشق: ج 3 ص 158، علی ما فی الاکتفاء، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

9. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج

2 ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:43

10. عوالم العلوم: ج 11 ص 785 ح 9، عن المستدرک، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

11. مستدرک الصحیحین: ج 3 ص 163، علی ما فی العوالم، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

12. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 430 ح 60، عن المستدرک، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

13. فاطمه الزهراء علیها السّلام لأبی علم: ص 201، عن المستدرک، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

14. أعیان النساء: ص 457، عن مصباح الأنوار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

15. مصباح الأنوار (مخطوط): ص 459، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

16. هدیه الأبرار للمازندرانی: ص 224، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

17. بحار الأنوار: ج 81 ص 233، عن المصباح، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

18. الاکتفاء: ص 270 ح 103، عن تاریخ دمشق، بسند آخر، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

19. عوالم العلوم: ج 11 ص 782 ح 4، عن المستدرک، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:44

20. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 162، علی ما فی العوالم، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

21. مسند فاطمه علیها السّلام للعطاردی: ص 427 ح 54، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

22. تاریخ الخمیس: ص 278،

مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

23. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 95، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الرابع.

5 شهادتها علیها السّلام فی 8 جمادی الأولی

1. الاکتفاء للسید الجلالی: ص 270 ح 104، عن تاریخ دمشق، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

2. تاریخ دمشق: ج 3 ص 159، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

3. تذکره الخواص: ص 321، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام لأبی علم: ص 201، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

5. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 115، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:45

6. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: 232، عن الإستیعاب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

7. الإستیعاب لابن عبد البر، علی ما فی المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

8. الجوهره للبرّی التلمسانی: ص 18، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

9. شرح الأخبار للقاضی النعمان: ج 3 ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

10. دعائم الإسلام للقاضی النعمان (مخطوط): ص 67، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

11. مروج الذهب: ج 2 ص 282، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

12. الأشعثیات لأبی علی الکوفی: ص 205، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

13. الجمع بین رجال الصحیحین: ج 1 ص 611، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

14. إحقاق

الحق: ج 10 ص 461، عن الجمع بین رجال الصحیحین،، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

15. الروضه الفیحاء فی تواریخ النساء: ص 224 ح 51، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:46

16. تاریخ الخمیس: ص 278، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس.

17. تاریخ خلیفه بن خیاط: ص 96، فی وقائع سنه إحدی عشر.

6 شهادتها علیها السّلام فی 10 جمادی الأولی سنه 11 ه

1. روضه الواعظین: ج 1 ص 143، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 7 ح 9، عن الروضه، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 156 ح 3، عن قصص الأنبیاء علیهم السّلام، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

4. قصص الأنبیاء، علی ما فی البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

5. الاکتفاء: ص 275 ح 115، عن البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

6. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 1 ص 168، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

7. ریاض المصائب (مخطوط): فی ذکر فاطمه علیها السّلام، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:47

8. رساله فی التاریخ (مخطوط): فی أحوال الزهراء علیها السّلام، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

9. مرآه العقول: ج 5 ص 324، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

10. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 294، عن البحار، مثل ما أوردناه فی

المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

11. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 132، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

12. بحار الأنوار: ج 43 ص 180 ح 16، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

13. عوالم العلوم: ج 11 ص 797 ح 29، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

14. روضه تحفه الواعظین: ص 59، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

15. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 235، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

16. الإیقاد: ص 15 الفصل الثانی، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

17. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 30، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:48

18. أعیان النساء: ص 458، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

19. مرآه العقول: ج 5 ص 322، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

20. مجمع النورین: ص 157، عن المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس.

7 شهادتها علیها السّلام فی 13 جمادی الأولی سنه 11 ه

1. الکافی: ج 1 ص 458، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 7 ح 10، عن الکافی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 239، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

4. بشاره الإسلام: ص 34، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر،

الفصل الأول، القول السابع.

5. الکافی: ج 1 ص 458 ح 1، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

6. بحار الأنوار: ج 43 ص 195 ح 22، عن الکافی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:49

7. المحتضر: ص 26، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

8. عوالم العلوم: ج 11 ص 789 ح 24، عن الخرائج، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

9. الخرائج و الجرائح، علی ما فی العوالم، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

10. مجموعه مقالات الزهراء علیها السّلام: ص 244، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

11. رساله فی التاریخ فی وفاه الزهراء علیها السّلام (مخطوط)، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

12. الکافی: ج 4 ص 561 ح 4، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

13. بحار الأنوار: ج 43 ص 195 ح 24، عن الکافی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

14. بحار الأنوار: ج 100 ص 216 ح 12، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

15. لوامع صاحبقرانی: ج 2 ص 486، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

16. منتقی الجمان: ج 1 ص 308، عن الکافی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:50

17. وسائل الشیعه: ج 5 ص 279 ح 1، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

18. مجمع البحرین: ص 554، مثل ما أوردناه فی المجلد

العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

19. عوالم العلوم: ج 11 ص 789 ح 23، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

20. أعیان الشیعه: ج 2 ص 309، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

21. مناقب الأئمه الاثنی عشر: ص 170، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

22. منتخب التواریخ: ص 84، عن الکافی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

23. الذکری للشهید: ص 72، عن الکافی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

24. کشف اللثام: ج 1 ص 384، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

25. الدروس البهیه للّواسانی، ص 22، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع.

26. الهدایه الکبری: ص 176.

27. حبیب السیر: ج 1 الجزء الثالث.

28. العمده لابن البطریق: ص 390 ح 775.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:51

29. تاریخ أهل البیت علیهم السّلام: فی ذکر فاطمه علیها السّلام.

30. الکافی: ج 1 ص 241 ح 5.

31. بحار الأنوار: ج 22 ص 545 ح 63، عن الکافی.

32. بحار الأنوار: ج 43 ص 79 ح 67.

33. الدره الیتیمه: ص 7.

34. بحار الأنوار: ج 43 ص 156 ح 4، عن الخرائج.

35. الخرائج و الجرائح: علی ما فی البحار.

36. الوافی: ج 2 ص 172.

37. الاختصاص: ص 185.

38. أبواب الجنان و بشائر الرضوان (مخطوط): الفصل السادس فیما یتعلق بزیاره البتول الزهراء علیها السّلام.

39. الإمامه و السیاسه: ص 14.

40. فی رحاب محمد و أهل بیته علیهم السّلام: ص 46.

41. کفایه الأثر: ص 62.

42. بحار الأنوار: ج 36 ص 308 ح 146، عن کفایه الأثر.

43. فرائد السمطین: ج 2 ص

84 ح 403.

44. إحقاق الحق: ج 9 ص 262، عن المعجم الکبیر.

45. المعجم الکبیر: ص 135، علی ما فی الاحقاق، بتفاوت یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:52

46. ذیل اللآلی للسیوطی: ص 56، علی ما فی الإحقاق.

47. مفتاح النجا (مخطوط): ص 18، علی ما فی الإحقاق.

48. إحقاق الحق: ج 5 ص 271، عن مجمع الزوائد.

49. مجمع الزوائد: ج 9 ص 165.

50. إحقاق الحق: ج 4 ص 108، عن فرائد السمطین.

51. إحقاق الحق: ج 4 ص 111، عن مفتاح النجا.

52. عقد الدرر فی أخبار المنتظر علیه السّلام: ص 225.

53. تنزیه الشریعه المرفوعه: ج 1 ص 1404.

54. المعجم الکبیر: ج 3 ص 58.

55. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 337.

56. تذکره الهداه: ص 20.

57. کشف الغمه: ج 1 ص 449.

58. تاریخ موالید الأئمه علیهم السّلام و وفیاتهم: فی ذکر فاطمه الزهراء علیها السّلام، علی ما فی کشف الغمه.

59. بحار الأنوار: ج 43 ص 7 ح 8، عن کشف الغمه.

60. نخبه الأخبار للشیرازی (مخطوط): العنوان الثامن، المقاله الأولی.

61. بحار الأنوار: ج 43 ص 212 ح 41، عن عیون المعجزات.

62. عیون المعجزات، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:53

63. أخبار ماتم مجمع أحوال المولد: ص 658 الفصل الثالث.

64. دلائل الإمامه: ص 10.

65. بحار الأنوار: ج 43 ص 9 ح 16، عن دلائل الإمامه.

66. مفاتیح الدرر فی حال الأربعه عشر علیهم السّلام: المفتاح الثانی.

67. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 357.

68. بحار الأنوار: ج 43 ص 180 ح 16، عن المناقب.

69. الإیقاد: ص 15 الفصل الثانی، عن المناقب.

70. منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه: ج 13 ص 10.

71. لوامع صاحبقرانی: ج 8 ص 588.

72. تاریخ الخمیس: ص

278.

73. حدیقه الشیعه: ص 719.

74. ریاض المصائب فی رزایا آل أبی طالب (مخطوط).

75. تذکره الأئمه علیهم السّلام (مخطوط).

76. ریاض المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام (مخطوط).

77. ناسخ التواریخ: مجلدات الخلفاء ج 1 ص 184.

78. المرأه فی ظلّ الإسلام: ص 230.

79. جنات الخلود: ص 18 ح 8.

80. الرسول الأعظم و أهل بیته الأطهار علیهم السّلام: ص 72.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:54

81. أعیان النساء للحکیمی: ص 458.

82. معالم الزلفی للسید البحرانی، علی ما فی أعیان النساء.

83. المفجعه للساروی (مخطوط).

84. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ص 240.

85. المجالس فی المقتل (مخطوط): باب الزهراء علیها السّلام.

86. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 234.

87. الإستیعاب (المطبوع بهامش الإصابه): ج 4 ص 375، علی ما فی المناقب.

88. الفاطمیه لمحمد أمین (مخطوط): الباب الثامن الفصل الثالث.

89. تاریخ الأئمه علیهم السّلام لابن أبی الثلج: ص 3.

90. منتخب الروضه (مخطوط): باب أحوال فاطمه علیها السّلام.

91. فاطمه الزهراء علیها السّلام: ج 2 ص 30.

92. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 34.

93. الروضه الفیحاء فی تواریخ النساء لیاسین العمری: ص 224.

94. تاریخ بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله: ص 22.

95. روضه تحفه الواعظین للشهیدی: ص 59.

96. لوامع الأنوار: ص 97.

97. مختصر تاریخ دمشق: ج 3 ص 340، علی ما فی الإحقاق.

98. إحقاق الحق: ج 33 ص 376.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:55

99. مراقد أهل البیت علیهم السّلام بالقاهره: ص 19.

100. نسب رسول اللّه و الأئمه المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): ص 6.

101. مجمع البحرین: ص 427.

102. القطره: ج 1 ص 264، عن مجمع البحرین.

103. حلیه الأبرار: ج 2 ص 701.

104. تقویم الشریعه: فی ذکر السنه الحادیه عشر.

105. جمره الفؤاد: ص 239.

106. منهاج

العارفین: الباب الحادی عشر.

107. فاطمه الزهراء علیها السّلام أسوه المرأه المسلمه: ص 101.

108. بحار الأنوار: ج 28 ص 358، عن الإمامه و السیاسه.

8 شهادتها علیها السّلام فی 23 جمادی الأولی سنه 11 ه

1. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 1 ص 240، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن.

9 شهادتها علیها السّلام فی 28 جمادی الأولی سنه 11 ه

1. المعرفه و التاریخ للبسوی: ج 3 ص 270، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول التاسع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:56

2. الروضه الفیحاء: ص 224، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول التاسع.

3. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 232، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول التاسع.

4. مناقب علی و الحسنین و أمهما فاطمه علیهم السّلام: ص 273، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول التاسع.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 213 ح 44، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

6. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 797 ح 31، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

8. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 162، علی ما فی العوالم.

9. تاریخ الطبری: ج 3 ص 240، علی ما فی العوالم.

10. عوالم العلوم: ج 11 ص 787 ح 17، عن المستدرک و تاریخ الطبری.

11. مسند فاطمه علیها السّلام للعطاردی: ص 423 ح 45.

12. مسند فاطمه علیها السّلام للعطاردی: ص 427 ح 54.

13. مجمع الزوائد: ج 9 ص 211.

14. عوالم العلوم: ج 11 ص 788 ح 19، عن مجمع الزوائد.

15. الذریه الطاهره للدولابی: ص 151.

16. کشف الغمه، علی ما فی العوالم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:57

17. المناقب الثلاثه للإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام للبلخی الشافعی: ص 121، عن الذریه الطاهره.

18. نور الأبصار: ص 44، عن الذریه الطاهره.

19. عوالم العلوم: ج 11 ص 799 ح 39، عن الکامل فی التاریخ.

20.

الکامل فی التاریخ: ج 3 ص 341.

21. مسند فاطمه علیها السّلام للعطاردی: ص 430 ح 45، عن الکامل.

22. التبیین فی أنساب القرشیین: ص 92.

23. إحقاق الحق: ج 33 ص 386، عن أخبار النساء.

24. أخبار النساء فی العقد الفرید: ص 184، علی ما فی الإحقاق.

25. مرآه العقول: ج 5 ص 12.

26. منهاج البراعه: ج 12 ص 10.

27. تاریخ الخمیس للدیار بکری: ص 278.

28. تذکره الخواص لابن الجوزی: ص 321.

29. نسب رسول اللّه و الأئمه المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): ص 6.

30. الدروس البهیه: ص 22 الدرس الثانی.

31. نخبه الأخبار لعبد الوهاب الشیرازی (مخطوط): العنوان الثامن المقاله الأولی.

32. مفتاح النجا للبدخشی (مخطوط): الباب الرابع الفصل الثالث.

33. بدائع الموالید للحسینی: ص 12.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:58

34. المرأه فی ظلّ الإسلام: ص 230.

35. ریاض المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام للاهیجی (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

36. ریاض المصائب فی رزایا آل أبی طالب علیهم السّلام (مخطوط).

37. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 30.

38. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ص 240.

39. ناسخ التواریخ: مجلدات الخلفاء ج 1 ص 184، بتفاوت یسیر.

40. مجمع النورین: ص 155، عن مقاتل الطالبیین.

41. مقاتل الطالبیین: ص 31.

42. أعیان النساء للحکیمی: ص 458.

43. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 374.

44. فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 201.

45. الاکتفاء للسید الجلالی: ص 271 ح 106، عن تاریخ مدینه دمشق.

46. الاکتفاء: ص 271 ح 107، عن تاریخ مدینه دمشق.

47. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 160، علی ما فی الاکتفاء.

48. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 160، بتفاوت یسیر، علی ما فی الاکتفاء.

49. الاکتفاء: ص 272 ح 108

بتفاوت یسیر، عن تاریخ مدینه دمشق.

50. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 160، بتفاوت فی الألفاظ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:59

51. تذهیب التذهیب: ص 134، علی ما فی الإحقاق.

52. إحقاق الحق: ج 10 ص 460، عن التهذیب.

53. نور الأنوار فی فضائل و تراجم و تواریخ و مناقب مزارات آل بیت الأطهار علیهم السّلام للرفاعی: ص 5.

54. الأنوار لولی الدین علی الخوانساری: النور الثانی.

55. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله للخیامی: ص 341.

56. حدیقه السعداء بالترکیه (مخطوط): الباب الرابع.

57. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 162.

58. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 106.

59. البدء و التاریخ: ج 5 ص 20، علی ما فی التاریخ.

60. إحقاق الحق: ج 1 ص 461، عن البدء و التاریخ و المسمّیات بفاطمه.

61. المسمّیات بفاطمه: ص 46، علی ما فی الإحقاق.

62. غایه المرام للبازلی الشافعی: ص 295، علی ما فی الإحقاق.

63. إحقاق الحق: ج 25 ص 566.

64. تهذیب الکمال: ج 22 ص 144، علی ما فی الإحقاق.

65. التبیین فی أنساب القرشیین: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

66. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 115.

67. الذریه الطاهره، علی ما فی کشف الغمه.

68. تاریخ مختصر الدول لغریغوریوس الملطی: ص 96.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:60

10 شهادتها علیها السّلام فی 3 جمادی الثانیه سنه 11 ه

1. تنقیح المقال: ج 3 ص 82، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

2. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 152، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

3. بیت الأحزان: ص 160، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

4. الشیعه فی المیزان لمغنیه: ص 213، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

5. بحار

الأنوار: ج 43 ص 188 ح 19، عن کشف الغمه، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

6. الذریه الطاهره، علی ما فی کشف الغمه، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

7. عوالم العلوم: ج 11 ص 796 ح 27، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

8. موالید الأئمه علیهم السّلام: فی أحوال فاطمه علیها السّلام، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

9. فی ظلال نهج البلاغه: ج 3 ص 218، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:61

10. راحه الأرواح (مخطوط): الفصل الرابع، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

11. التاریخ و السیره: ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

12. ربیع الشیعه لابن طاوس، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

13. أعیان النساء: ص 458، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

14. معاجز الولایه: ص 76، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

15. المجالس فی المقتل (مخطوط): المجلس الثانی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

16. کفایه الأثر: ص 64، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

17. بحار الأنوار: ج 36 ص 307 ح 146، عن کفایه الأثر، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

18. عوالم العلوم: ج 11 ص 784 ح 8، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول العاشر.

19. البرهان: ج 3 ص 65 ح 8، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول

العاشر.

20. کشف الغمه، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:62

21. تنقیح المقال: ج 1 ص 186.

22. دلائل الإمامه للطبری: ص 45.

23. بحار الأنوار: ج 43 ص 9 ح 4، عن الدلائل.

24. الأنوار النعمانیه: ج 2 ص 139.

25. نخبه الأخبار للشیرازی: العنوان الثامن.

26. بحار الأنوار: ج 100 ص 198 ح 17، عن الإقبال.

27. بحار الأنوار ج 98 ص 375، عن الإقبال.

28. الإقبال: ص 623.

29. الإقبال: ص 98.

30. نسب رسول اللّه و الأئمه المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): ص 16.

31. ریاض المصائب فی رزایا آل أبی طالب لمیرزا علی أکبر التبریزی (مخطوط).

32. منظومه فی تاریخ النبی و الأئمه علیهم السّلام للحرّ العاملی (مخطوط): ص 8.

33. بحار الأنوار: ج 43 ص 170 ح 11، عن دلائل الإمامه.

34. مسارّ الشیعه للمفید: ص 67.

35. نجاه الخافقین لمحمد بن محمد تقی القائینی (مخطوط): المجلس الرابع ص 34.

36. لوامع الأنوار فی معرفه الأئمه الأطهار علیهم السّلام لعلی بن الحسن الزواری (مخطوط):

ص 258.

37. المصباح للکفعمی ص 511.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:63

38. الأخبار الدخلیه للتستری: ص 51.

39. منتهی الآمال: ج 1 ص 99.

40. الأنوار البهیه للقمی: ص 49.

41. ساقطات الآثار الباقیه عن القرون الخالیه لأبی الریحان البیرونی: ص 7.

42. لوامع الأنوار: ص 97.

43. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 331.

44. الدروس البهیه للّواسانی: ص 22.

45. بدائع الموالید للتفرشی: ص 12.

46. أخبار ماتم مجمع أحوال المولد لمحمد حسین بن محمد علی: ص 658.

47. الإیقاد للشاه عبد العظیمی: ص 15.

48. الأنوار لولی الدین علی الخوانساری (مخطوط): النور الثانی.

49. بحار الأنوار: ج 43 ص 215 ح 46، عن المصباح.

50. مصباح المتهجد: ص 793.

51. بحار الأنوار: ج 43 ص 196 ح 26، عن الإقبال.

52. معاجز

الولایه: ص 76.

53. فاطمه الزهراء علیها السّلام للشیرازی: ص 36.

54. الرسول الأعظم و أهل بیته الأطهار علیهم السّلام للحسّون، ص 76.

55. أعیان الشیعه: ص 307.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:64

56. تراجم أعلام النساء للأعلمی: ج 2 ص 302.

57. أساس الأدیان (مخطوط): ص 178.

58. لغت نامه دهخدا: ج 10 ص 14944.

59. زبده التواریخ للیزدی (مخطوط).

60. عمده الزائر فی الأدعیه و الزیارات للسید حیدر: الباب الثانی.

61. إحقاق الحق: ج 33 ص 376.

62. تذکره الهداه: ص 20.

63. بهجه الآمال فی شرح زبده المقال للعلیاری: ج 7 ص 634.

64. الجنّه العاصمه: ص 355.

65. حقوق آل البیت علیهم السّلام: ص 184.

66. توضیح المقاصد للشیخ البهائی: فی شهر جمادی الثانیه.

67. مفاتیح الدرر فی حال الأنوار الأربعه عشر علیهم السّلام: المفتاح الثانی.

68. المجالس الحسینیه لعلی محمد علی دخیّل: ص 39.

69. مرآه العقول: ج 5 ص 312.

70. منهاج البراعه: ج 13 ص 18.

11 شهادتها علیها السّلام فی 8 جمادی الثانیه سنه 11 ه

1. الدروس: ج 1 ص 151، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:65

2. الإیقاد: ص 15، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

3. عیون التواریخ: ج 1 ص 498، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

4. جامع عباسی: ص 188، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

5. أعیان النساء: ص 458، عن المعارف، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

6. تاریخ الخمیس: ص 278، عن ذخائر العقبی، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

7. ناسخ التواریخ: مجلد فاطمه الزهراء علیها السّلام ج 1 ص 241، مثل ما أوردناه فی المجلد

العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

8. ذخائر العقبی، علی ما فی تاریخ الخمیس، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

9. إحقاق الحق: ج 10 ص 461، عن البدء و التاریخ، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

10. البدء و التاریخ: ج 5 ص 20، علی ما فی الإحقاق، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

11. اللمعه البیضاء: ص 106، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:66

12. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

13. بحار الأنوار: ج 43 ص 213 ح 44، عن بعض کتب المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

14. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

15. عوالم العلوم: ج 11 ص 797 ح 31، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الحادی عشر.

16. المعارف لابن قتیبه، علی ما فی کشف الغمه.

17. وصول الأخیار إلی أصول الأخبار: ص 41.

18. زبده التواریخ (مخطوط): فی ذکر فاطمه علیها السّلام.

12 شهادتها علیها السّلام فی 27 جمادی الثانیه سنه 11 ه

1. مجمع النورین و ملتقی البحرین للمرندی: ص 158، عن الدلائل.

2. کتاب الدلائل، علی ما فی مجمع النورین.

13 شهادتها علیها السّلام فی 28 جمادی الثانیه سنه 11 ه

1. إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 148، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی عشر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:67

2. أخبار ماتم: ص 658، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی عشر.

3. اللمعه البیضاء: ص 106، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی عشر.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثانی عشر.

14 شهادتها علیها السّلام فی 30 جمادی الثانیه سنه 11 ه

تذکره الأئمه علیهم السّلام: ص 136.

15 شهادتها علیها السّلام فی 21 رجب سنه 11 ه

1. مصباح المتهجد للطوسی: ص 812.

2. المصباح للکفعمی: علی ما فی البحار.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 215 ح 46، عن المصباحین.

16 شهادتها علیها السّلام فی 18 شعبان سنه 11 ه

تذکره الخواص: ص 320، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الخامس عشر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:68

17 شهادتها علیها السّلام فی 26 شعبان سنه 11 ه

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 461، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس عشر.

2. تذهیب التهذیب: ص 134، علی ما فی الإحقاق، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس عشر.

3. عنوان النجابه: ص 245، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس عشر.

18 شهادتها علیها السّلام فی 28 شعبان سنه 11 ه

1. الجواهر المضیئه: ج 1 ص 38، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس عشر.

2. تاریخ الأمم و الملوک: ج 3 ص 221، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السادس عشر.

3. حدیقه السعداء للعقولی (مخطوط): الباب الرابع فی وفاتها علیها السّلام.

4. نسب رسول اللّه و الأئمه المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): ص 6.

5. نور الأبصار: ص 53.

6. ذخائر العقبی: ص 52.

7. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 49.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:69

8. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 121.

9. علّموا أولادکم محبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 57.

10. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 131.

11. تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 115.

12. جواهر المطالب: ج 1 ص 151.

13. عنوان النجابه فی معرفه من مات بالمدینه للرافعی: ص 245.

14. تاریخ الصحابه الذین یروی عنهم الأخبار: ص 208 ح 1107.

15. الثقات لابن حبان: ج 3 ص 334.

16. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 22 ص 398.

17. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 22 ص 400.

18. الوفیات لابن قنفذ: ص 23.

19. الوفیات لابن قنفذ: ص 25.

20. تاریخ ابن عساکر: ص 162.

21. أسد الغابه: ج 7 ص 225.

22. الأنوار المحمدیه للنبهانی: ص 147.

23. الفتوحات الربانیه: ج 2 ص 51.

24. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 127.

25. تاریخ أبی زرعه: ج 1

ص 290.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:70

26. التبیین فی أنساب القرشیین (مخطوط): ص 11.

27. جواهر المطالب فی مناقب الإمام أبی الحسنین علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 21.

27. تاریخ الأحمدی: ص 132.

29. سیدات نساء أهل الجنه: ص 153.

30. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 435.

31. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 436.

32. دلائل النبوه: ج 6 ص 365.

33. تهذیب الکمال: ج 22 ص 144.

34. زاد المعاد فی هدی خیر العباد لابن قیّم الجوزیه: ج 1 ص 40.

35. ذیل المذیل: ص 68.

36. وسیله الإسلام: ص 63.

37. إحقاق الحق: ج 19 ص 175، عن عده کتب.

38. إحقاق الحق: ج 25 ص 561، عن عده کتب.

39. إحقاق الحق: ج 32 ص 45، عن عده کتب.

40. عوالم العلوم: ج 11 ص 782 ح 2.

41. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 42.

42. إحقاق الحق: ج 10 ص 456.

43. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:71

44. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44.

45. المقدمات الممهدات: ج 3 ص 352.

46. إحقاق الحق: ج 32 ص 45.

47. لغت نامه دهخدا: ج 10 ص 14944.

48. تاریخ الثقات للعجلی: ص 523 ح 2108.

49. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 128، علی ما فی الإحقاق.

50. إعراب الحدیث: ص 243.

51. إحقاق الحق: ج 19 ص 175، عن عده کتب.

52. المعجم الکبیر: ج 22 ص 262، علی ما فی الإحقاق.

53. المعجم الکبیر: ج 22 ص 399، علی ما فی الإحقاق.

54. إحقاق الحق: ج 25 ص 62.

55. ذهول العقول بوفاه الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 115.

56. الصحابه علی لسان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 184.

57. المعجم

الکبیر: ج 2 ص 421.

58. تاریخ المدینه المنوره: ج 1 ص 197.

59. مشکل الآثار للطحاوی: ج 1 ص 48.

60. مسند أحمد بن حنبل: ج 1 ص 6.

61. صحیح البخاری: ج 5 ص 82.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:72

62. الحدائق لابن الجوزی: ج 1 ص 322.

63. تعلیقات محمد جواد مشکور سعد بن عبد اللّه الأشعری: ص 158.

64. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده ص 341.

65. نخبه الأخبار (مخطوط): العنوان الثامن المقاله الأولی.

66. بحار الأنوار: ج 103 ص 185 ح 13، عن مصباح الأنوار.

67. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

68. بحار الأنوار: ج 43 ص 200 ح 30، عن مصباح الأنوار.

69. بحار الأنوار: ج 39 ص 112، عن العمده.

70. العمده لابن البطریق: ص 390.

71. بحار الأنوار: ج 43 ص 183 ح 16، عن المناقب.

72. إحقاق الحق: ج 33 ص 355.

73. المناقب للشروانی: ص 412.

74. بحر الأنساب: ص 2.

75. بحار الأنوار: ج 8 (قدیم) ص 90، عن من لا یحضره الفقیه و العمده.

76. بحار الأنوار: ج 8 (قدیم) ص 103، عن کشف الغمه.

77. بحار الأنوار: ج 8 (قدیم) ص 135.

78. إتمام الوفاء فی سیره الخلفاء: ص 15، علی ما فی الإحقاق.

79. أصهار رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ص 68، بزیاده فیه، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:73

80. إحقاق الحق: ج 33 ص 367.

81. السنن الکبری للبیهقی: ج 4 ص 29، علی ما فی الإحقاق.

82. السنن الکبری للبیهقی: ج 6 ص 300، علی ما فی الإحقاق.

83. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 42، علی ما فی الإحقاق.

84. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 43، علی ما فی الإحقاق.

85. تاریخ أبی الفداء:

ج 1 فی ذکر أبی بکر.

86. ریاض المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): فی ذکر عمرها.

87. العقد الفرید: ج 2 ص 176.

88. إتحاف السائل: ص 94.

89. نزل الأبرار: ص 132.

90. شرح نهج البلاغه لمیثم بن علی البحرانی: ج 2 ص 27.

91. الروضه المستطابه: ص 69 ح 76.

92. إحقاق الحق: ج 2 ص 369.

93. الذریه الطاهره: ص 51.

94. المشرع الروی فی مناقب الساده الکرام آل أبی علوی: ص 85.

95. إثبات الهداه: ج 2 ص 332.

96. المعرفه و التاریخ: ج 3 ص 270.

97. المناقب الثلاثه للإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 121.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:74

98. تاریخ الأمم و الملوک: ج 3 ص 202.

99. کفایه الطالب: ص 370.

100. المغازی النبویه: ص 165.

101. المصنّف لعبد الرزاق: ج 5 ص 472.

102. الثغور الباسمه: ص 49.

103. إثبات الهداه: ج 2 ص 383.

104. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 80.

105. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 83.

106. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 158 ح 103، علی ما فی الاکتفاء.

107. الاکتفاء: ص 270.

108. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 159 ح 105.

109. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 161 ح 112.

110. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 160 ح 108.

111. جمل من أنساب الاشراف: ج 2 ص 30.

112. مرآه الجنان و عبره الیقظان: ج 1 ص 61.

113. خاتم النبیین محمد صلّی اللّه علیه و آله: ج 2 ص 37.

114. العبر فی خبر من غبر للذهبی: ج 1 ص 11.

115. الوفیات لأبی العباس: ص 25.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:75

116. مختصر تاریخ دمشق: ج 13 ص 92.

117. شذرات الذهب: ج 1 ص

15.

118. الجامع فی السنن: ص 321 ح 278.

119. تاریخ خلیفه بن خیاط: ص 96.

120. تذکره الخواص: ص 320.

121. المنجد فی الأعلام: ص 518.

122. تاریخ الإسلام ص 219.

123. أنساب الأشراف: ص 402.

124. الفصول فی سیره الرسول صلّی اللّه علیه و آله: ص 241.

125. إحقاق الحق: ج 25 ص 15.

19 شهادتها علیها السّلام فی 3 شهر رمضان سنه 11 ه

1. مولد العلماء و وفیاتهم للربعی الدمشقی: ج 1 ص 85.

2. أسد الغابه: ج 7 ص 226.

3. إحقاق الحق: ج 10 ص 455، عن عده کتب.

4. إحقاق الحق: ج 25 ص 582.

5. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 162.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:76

6. الأخبار و المصیبه (مخطوط): الباب الرابع.

7. الذریه الطاهره للدولابی: ص 152.

8. إحقاق الحق: ج 25 ص 554.

9. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 22.

10. إحقاق الحق: ج 25 ص 421.

11. نساء أهل البیت علیهم السّلام فی ضوء القرآن و الحدیث: ص 602.

12. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 341. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 76 19 شهادتها علیها السلام فی 3 شهر رمضان سنه 11 ه ..... ص : 75

. فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 52.

14. نساء حول الرسول صلّی اللّه علیه و آله و الرد علی مفتریات المستشرقین: ترجمه الزهراء علیها السّلام.

15. عبقریه الإمام علی، الحسین أبو الشهداء، فاطمه الزهراء علیهم السّلام و الفاطمیون:

ص 335.

16. أحسن القصص: ص 59.

17. الدر المنثور فی طبقات ربات الخدور: فی فضل فاطمه علیها السّلام ابنه النبی صلّی اللّه علیه و آله.

18. المناقب الثلاثه للإمام علی بن أبی طالب و آله علیهم السّلام: ص 121.

19. النهایه فی فضائل العلویین: ص 11.

20. نور الأنوار: ص 5.

21. کفایه الطالب: ص 370.

22. نور

الأبصار: ص 53.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:77

23. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 83.

24. إحقاق الحق: ج 19 ص 176.

25. إحقاق الحق: ج 20 ص 554.

26. تاریخ الخمیس: ص 278.

27. الإتحاف بحب الأشراف: ص 33.

28. الکامل لابن الاثیر: ج 2 ص 231.

29. ذیل المذیل: ص 68.

30. ذیل المذیل: ص 45.

31. روضه الأئمه علیهم السّلام: ص 24.

32. کتاب التاریخ (مخطوط): فی أحوال فاطمه الزهراء علیها السّلام.

33. شهیدات النساء: ص 42.

34. هدایه الأنام: ص 68، بروایه العاصمی.

35. المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم: ص 95.

36. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44.

37. بحار الأنوار: ج 22 ص 167 ح 25.

38. نور الأبصار: ص 51.

39. إسعاف الراغبین: ص 91.

40. منهاج البراعه: ج 13 ص 10.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:78

41. حبیب السیر: ج 1 الجزء الثالث.

42. رجال صحیح البخاری: ص 169.

43. المشرع الروی: ص 15.

44. الثغور الباسمه: ص 48.

45. تاریخ الأمم و الملوک: ج 3 ص 220.

20 شهادتها علیها السّلام فی 28 شهر رمضان سنه 11 ه

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع عشر.

2. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 106، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول السابع عشر.

21 شهادتها علیها السّلام فی 28 شوال سنه 11 ه

1. المعرفه و التاریخ: ج 3 ص 270، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

2. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 159، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

3. الاکتفاء: ص 270 ح 104، عن تاریخ دمشق، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:79

الفصل الأول، القول الثامن عشر.

4. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 160، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

5. الاکتفاء: ص 271 ح 105، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

6. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 160، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

7. الاکتفاء: ص 271 ح 105، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

8. تاریخ مدینه دمشق: ج 3 ص 160، بسند آخر، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

9. الاکتفاء: ص 272 ح 108، عن تاریخ دمشق، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

10. عنوان النجابه: ص 245، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

11. إحقاق الحق: ج 25 ص 561، شطرا من الحدیث، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

12. تهذیب الکمال: ج 22 ص 144، علی ما فی الإحقاق،

مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

13. فاطمه الزهراء علیها السّلام للکعبی: ج 2 ص 30، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:80

الفصل الأول، القول الثامن عشر.

14. اللمعه البیضاء: ص 106، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

15. ذیل المذیل للطبری: ص 5، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

16. بحار الأنوار: ج 43 ص 215 ح 45، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

17. مقاتل الطالبیین: ص 31، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

18. مرآه العقول: ج 5 ص 312، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

19. الأنوار المحمدیه للنبهانی: ص 485، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

20. إحقاق الحق: ج 10 ص 461، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

21. تذهیب التهذیب: ص 134، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

22. إحقاق الحق: ج 10 ص 462، عن تذهیب التهذیب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

23. المسمّیات بفاطمه: أحوال فاطمه الزهراء علیها السّلام.

24. إحقاق الحق: ج 10 ص 462، عن المسمّیات، مثل ما أوردناه فی المجلد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:81

العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

25. تاریخ مدینه دمشق: ج 1 ص 435، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

26. إحقاق الحق: ج 25 ص 563، عن تاریخ مدینه دمشق، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن

عشر.

27. إحقاق الحق: ج 25 ص 563، عن تاریخ الإسلام، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

28. تاریخ الإسلام: ج 3 ص 47، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

29. المقدمات و الممهّدات: ج 3 ص 352، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

30. إحقاق الحق: ج 32 ص 45، عن المقدمات، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

31. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 162، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

32. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 427 ح 54، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

33. مسند فاطمه علیها السّلام: ص 430 ح 59، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

34. عوالم العلوم: ج 11 ص 782 ح 5، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:82

الأول، القول الثامن عشر.

35. بحار الأنوار: ج 43 ص 213 ح 44، عن بعض کتب المناقب، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

36. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

37. عوالم العلوم: ج 11 ص 797 ح 31، مثل ما أوردناه فی المجلد العاشر، الفصل الأول، القول الثامن عشر.

38. الوفیات لأبی العباس: ص 25.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:83

الفصل الثالث کیفیه شهادتها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:84

فی هذا الفصل

إن کیفیه شهاده الزهراء علیها السّلام و ما جری فی آخر ساعات عمرها الشریف، ذو شجون، فیه أمور شتّی:

فتاره نبحث عن تاریخ شهادتها، فقد مرّ فی الفصل الماضی.

و تاره نبحث عن احتضارها و ما رأت فی تلک الحال من جبرئیل و مواکب السماوات و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

و تاره نتحدّث عن وصایاها فی غسلها و تجهیزها و دفنها و صدقاتها و ترکتها.

و تاره نتحدّث عن حالها مع أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و أسماء بنت عمیس.

و تاره عن حالها من تغسیل نفسها و تطییبها و لبس ثیابها الجدد.

و تاره عما جری بینها و بین أمیر المؤمنین علیه السّلام و بکائهما حین شهادتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:85

و تاره عن عملها یوم شهادتها حین عجنت عجینا للخبز و وضعت طینا فی الماء لتغسیل رأس ولدیها.

و فی حال شهادتها أمور أخری، سیأتی فی شرح متون هذا الفصل.

یأتی فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 34 حدیثا:

شهاده فاطمه علیها السّلام بین المغرب و العشاء و رؤیتها حین احتضارها جبرئیل و مواکب السماوات و رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بعض وصایاها علیها السّلام، رؤیه فاطمه علیها السّلام مجی ء الملائکه و صعودها إلی السماء و رؤیتها قصور و بساتین الجنه و الجواری و دخولها قصور أبیها، حضورها عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی الجنه و جلوسها فی حجره و انتباهها عن رؤیاها مرقدها و صیحتها و إخبارها عن إتیان جبرائیل و عزرائیل حین وفاتها علیها السّلام.

وصیه فاطمه علیها السّلام لأسماء فی تغسیلها مع علی علیه السّلام و طلبها ثیابها الجدد و

طیبها و ما جری عند وفاتها مع الأسماء و الحسن و الحسین علیهم السّلام و کلام الصدوق فی دفنها و غسلها.

تمریض أم سلمی فاطمه علیها السّلام و ما جری بینها و بین فاطمه علیها السّلام عند وفاتها من غسلها و لبس أثوابها الجدد و استقبال القبله.

کلام الفتّال النیشابوری فی حال فاطمه علیه السّلام حین وفاتها و کلامها مع الحسنین علیهما السّلام.

مکث فاطمه علیها السّلام أربعین لیله فی مرضها و نعیها إلی نفسها، وصیتها لعلی علیه السّلام و کلامهما و بکاؤهما علیهما السلام.

حدیث فضه الخادمه مع ورقه بن عبد اللّه فی مرض وفاه الزهراء علیها السّلام و ما جری بینها و بین أمیر المؤمنین علیه السّلام حین وفاتها و وصیتها لعلی علیه السّلام.

بکاء فاطمه علیها السّلام علی مصائب أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد وفاتها.

کلام أم سلمی امرأه أبی رافع فی مرض فاطمه علیها السّلام و تجهیز نفسها للوفاه من الغسل و لبس ثیابها الجدد، قصه علی علیه السّلام فی ذی قار و إراءته صحیفه بخطه و إملاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فیها کیفیه قتل الحسین علیه السّلام و أنصاره، و کیفیه شهاده فاطمه علیها السّلام و شهاده الحسن علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:86

کلام الشیخ حسین الدرازی البحرانی فی عمل فاطمه علیها السّلام فی آخر ساعات عمرها عجینا للخبز و وضع الطین لغسل رأس ولدیها الحسن و الحسین علیهما السّلام و مکالمتها مع علی علیه السّلام، و أمرها أسماء ببعض أمور الحسنین علیهم السّلام، جلوس علی علیه السّلام عند رأسها علیها السّلام و وصیتها لعلی علیه السّلام لأشیاء منها منع حضور أبی بکر و عمر عند جنازتها و حکایتها قصه

الهجوم علی دارها و منع إرثها و خرق صحیفتها و إحراق بابها و ضربها بالسوط، إلی آخر الحدیث.

طلب فاطمه علیها السّلام بقیه حنوط الجنه و وصیتها لأسماء و إخبار الجواری خبرها لعلی علیه السّلام، حضوره علیه السّلام عند رأسها علیها السّلام و مکالمتهما فی آخر ساعات عمرها.

وصیه فاطمه علیها السّلام لأسماء و إرسال الحسنین علیهما السّلام إلی روضه جدهما و وداعها ابنتیها زینب و أم کلثوم و ما جری بعد شهادتها فی مجی ء الحسنین علیهما السّلام عند جنازتها علیها السّلام.

قصه فاطمه علیها السّلام مع الحسنین علیهم السّلام فی آخر ساعه من عمرها و مناجاتها و صلاتها و ما جری بینها و بین أسماء بنت عمیس و شهادتها و غسل علی علیه السّلام إیاها و صلاته رکعتین.

بکاء علی علیه السّلام و جزعه بعد قبض فاطمه علیها السّلام و حال الحسنین علیهما السّلام و أسماء عند رأسها علیها السّلام.

شده مرض فاطمه علیها السّلام و حالها مع أمیر المؤمنین علیه السّلام، نقل قصه عرسها لعلی علیه السّلام، إعطاؤها قمیصا جدیدا للسائل و لبسها قمیصها الخلق و إعطاء اللّه فاطمه علیها السّلام سجلا فی سندس أخضر مکتوب فیه: غفران عصاه أمه النبی صلّی اللّه علیه و آله ممن فی قلبه محبه فاطمه علیها السّلام و أمها و بعلها و بنیها، وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام و مجی ء الحسنین علیهما السّلام عند رأسها علیها السّلام و بکاؤهما.

وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام فی تزویجه بعدها و عمل نعش لها و دفنها بعد قبضها و منع حضور الأعداء للصلاه علیها.

تمریض سلمی لفاطمه علیها السّلام فی مرضها و إجراء أوامرها و وفاتها و دفنها بغسل نفسها.

أمر فاطمه علیها السّلام

أسماء بنت عمیس لعمل سریر فی تشییع جسدها.

وصیه فاطمه علیها السّلام فی غسلها علی علیه السّلام و أسماء بنت عمیس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:87

کلام صاحب جنات الخلود فی دفن فاطمه علیها السّلام فی بیتها جنب مسجد الرسول صلّی اللّه علیه و آله، عمل نعش من الأخشاب لتشییعها.

طلب فاطمه علیها السّلام من علی علیه السّلام قمیص رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و إعطاؤه و غشیتها من رؤیتها.

مجی ء عائشه بعد وفاه فاطمه علیها السّلام و منعها أسماء عن الدخول و شکواها لأبی بکر، جواب أسماء إنه أمر فاطمه علیها السّلام، کیفیه وفاتها و غسل علی علیه السّلام إیاها مع الحسن و الحسین علیهما السّلام و دفنها لیلا و تسویه قبرها.

کلام اللاهیجی فی أن عمر فاطمه علیها السّلام ثمانیه عشر سنه و أیاما و أن قاتلها ابن الخطاب و ذکر مقدمات شهادتها فی اختلاف الأقوال فی حضور علی علیه السّلام عند الزهراء علیها السّلام حین شهادتها و استماع وصایاها و عدم حضوره.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی حال فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کیفیه شهادتها و حضور علی علیه السّلام عند رأسها.

کلام الشیخ علی البلادی فی عمل فاطمه علیها السّلام العجین و الطین آخر یوم من عمرها، نقل رؤیا لعلی علیه السّلام و نعی نفسها و بکاء علی علیه السّلام و بکاء فاطمه علیها السّلام، غسل فاطمه علیها السّلام قمیص و لدیها و رأسیهما و أمرها لأسماء بإحضار الطعام لهما و إرسالها علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، کلامها مع علی علیه السّلام و وصایاها له، مجی ء

الحسن و الحسین علیهما السّلام و إخبارهما عن نداء الهاتف و نداء من قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله، احتضار فاطمه علیها السّلام و إحضار بناتها و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام بکفالتهن، استیذانها من علی علیه السّلام فی الخروج إلی قبر أبیها للوداع، شکواها إلی أبیها صلّی اللّه علیه و آله و أخذه قبضه من صعید قبره و وضعها علی عینها و إنشاؤها أبیات منها:

ما ذا علی من شمّ تربه أحمدأ لا یشمّ مدی الزمان غوالیا أمرها لأم سلمه بسکب الماء و لبسها ثیابها الطاهره و بسط فراشها وسط البیت و انضجاعها علی یمینها مستقبله القبله و مناجاتها ربها و وفاتها و مجی ء الحسن و الحسین علیهما السّلام عند رأسها بعد قبضها و بکاؤها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:88

کلام السید الهاشمی للمشککین فی ضرب الزهراء علیها السّلام و إسقاط جنینها و شهادتها و جوابه بقول موسی بن جعفر علیه السّلام بأن فاطمه علیها السّلام صدیقه الشهیده.

کلام المولی محمد صالح المازندرانی فی أن المقتول ظلما کفاطمه علیها السّلام شهید و هی مقتوله بضرب الباب علی بطنها و سقط حملها، ذکر روایات أخری علی أن موتها بالقتل و أنها شهیده: منها ما فی کتاب سلیم: أن شهادتها بإلجائها قنفذ إلی عضاده الباب، و منها ما فی کتاب کامل الزیارات لابن قولویه عن الإمام الصادق علیه السّلام: ... و قاتل أمیر المؤمنین علیه السّلام و قاتل فاطمه و محسن علیهما السّلام و قاتل الحسن و الحسین علیهما السّلام، و منها ما رواه الطبرسی فی الاحتجاج، و منها ما رواه شاذان بن جبرئیل فی الفضائل، إلی غیرهم.

کلام سلمی فی مرض فاطمه علیها السّلام و شهادتها

و دفن علی علیه السّلام إیاها بغسل نفسها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:89

1 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

ماتت فاطمه علیها السّلام ما بین المغرب و العشاء.

و عن عبد اللّه بن الحسن، عن أبیه، عن جده علیهما السّلام: أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لما احتضرت، نظرت نظرا حادّا ثم قالت: السلام علی جبرئیل، السلام علی رسول اللّه؛ اللهم مع رسولک؛ اللهم فی رضوانک و جوارک و دارک دار السلام. ثم قالت: أ ترون ما أری؟

فقیل لها: ما تری؟ قالت: هذه مواکب أهل السماوات و هذا جبرئیل و هذا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و یقول: یا بنیه، أقدمی، فما أمامک خیر لک.

و عن زید بن علی علیه السّلام: إن فاطمه علیها السّلام لما احتضرت، سلّمت علی جبرئیل و علی النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّمت علی ملک الموت، و سمعوا حسّ الملائکه، و وجدوا رائحه طیبه کأطیب ما یکون من الطیب.

و عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: إن فاطمه عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:90

و عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: مکثت فاطمه علیها السّلام فی مرضها خمسه عشر یوما و توفّیت.

و عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال: شهد دفنها سلمان الفارسی و المقداد بن الأسود و أبو ذر الغفاری و ابن مسعود و العباس بن عبد المطلب و الزبیر بن العوام.

و عن أبی جعفر، عن آبائه علیهم السّلام: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عاشت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر، ما رؤیت ضاحکه.

و عنه علیه السّلام: إن

فاطمه علیها السّلام کفّنت فی سبعه أثواب.

و عن حسین بن علوان، عن سعد بن طریف، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال: بدو مرض فاطمه علیها السّلام بعد خمسین لیله من وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ فعلمت أنها الوفاه. فاجتمعت لذلک تأمر علیا علیه السّلام بأمرها و توصیه بوصیتها و تعهد إلیه عهودها، و أمیر المؤمنین علیه السّلام یجزع لذلک و یطیعها فی جمیع ما تأمره.

فقالت: یا أبا الحسن، إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عهد إلیّ و حدثنی أنی أول أهله لحوقا به، و لا بد مما لا بد منه. فاصبر لأمر اللّه تعالی و ارض بقضائه. قال: و أوصته بغسلها و جهازها و دفنها لیلا، ففعل. قال: و أوصته بصدقتها و ترکتها. قال: فلما فرغ أمیر المؤمنین علیه السّلام من دفنها، لقیه الرجلان فقالا له: ما حملک علی ما صنعت؟ قال: وصیتها و عهدها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 200 ح 30، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. بیت الأحزان للقمی: ص 150.

4. بیت الأحزان للیزدی: ص 37.

5. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 349.

6. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 75.

7. مجموعه مقالات الزهراء علیها السّلام: ص 238.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:91

2 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، ما ترک إلا الثقلین؛ کتاب اللّه و عترته أهل بیته علیهم السّلام، و کان قد أسرّ إلیّ فاطمه علیها السّلام أنها لاحقه به أول أهل بیته لحوقا.

قالت: بینا أنی بین النائمه و الیقظانه بعد وفاه أبی بأیام، إذ رأیت کأنّ أبی قد أشرف علیّ. فلما رأیته لم أملک نفسی أن نادیت: یا أبتاه، انقطع عنا خبر السماء.

فبینا أنا کذلک، إذ أتتنی الملائکه صفوفا یقدّمها ملکان، حتی أخذانی فصعدا بی إلی السماء. فرفعت رأسی فإذا أنا بقصور مشیّده و بساتین و أنهار تطرّد، و قصر بعد قصر، و بستان بعد بستان؛ و إذا قد اطلع علیّ من تلک القصور جواری کأنهنّ اللعب؛ فهنّ یتباشرن و یضحکن إلیّ و یقلن: مرحبا بمن خلقت الجنه و خلقنا من أجل أبیها.

فلم تزل الملائکه تصعد بی حتی أدخلونی إلی دار فیها قصور، فی کل قصر من البیوت ما لا عین رأت، و فیها من السندس و الإستبرق علی أسرّه، و علیها ألحاف من ألوان الحریر و الدیباج، و آنیه الذهب و الفضه، و فیها موائد علیها من ألوان الطعام، و فی تلک الجنان نهر مطرّد أشدّ بیاضا من اللبن و أطیب رائحه من المسک الأذفر.

فقلت: لمن

هذه الدار و ما هذا النهر؟ فقالوا: هذه الدار الفردوس الأعلی الذی لیس بعده جنه، و هی دار أبیک و من معه من النبیین و من أحبّ اللّه. قلت: فما هذا النهر؟ قالوا:

هذا الکوثر الذی وعده أن یعطیه إیاه. فقلت: فأین أبی؟ قالوا: الساعه یدخل علیک.

فبینا أنا کذلک، إذ برزت لی قصور هی أشدّ بیاضا و أنور من تلک و فرش هی أحسن من تلک الفرش، و إذا بفرش مرتفعه علی أسرّه، و إذا أبی صلّی اللّه علیه و آله جالس علی تلک الفرش و معه جماعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:92

فلما رآنی، أخذنی فضمّنی و قبّل ما بین عینیّ و قال: مرحبا بابنتی! و أخذنی و أقعدنی فی حجره، ثم قال لی: یا حبیبتی! أ ما ترین ما أعدّ اللّه لک و ما تقدمین علیه؟

فأرانی قصورا مشرقات فیها ألوان الطرائف و الحلیّ و الحلل، و قال: هذه مسکنک و مسکن زوجک و ولدیک و من أحبک و أحبهما؛ فطیبی نفسا فإنک قادمه علیّ إلیّ أیام.

قالت: فطار قلبی و اشتدّ شوقی و انتبهت من رقدتی مرعوبه.

قال أبو عبد اللّه: قال أمیر المؤمنین علیه السّلام: فلما انتبهت من مرقدها، صاحت بی. فأتیتها فقلت لها: ما تشتکین؟ فخبّرتنی بخبر الرؤیا، ثم أخذت علیّ عهد اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله أنها إذا توفّت لا أعلم أحدا إلا أم سلمه زوج رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أم أیمن و فضه، و من الرجال ابنیها و عبد اللّه بن عباس و سلمان الفارسی و عمار بن یاسر و المقداد و أبو ذر و حذیفه، و قالت: إنی أحللتک من أن ترانی بعد موتی؛

فکن مع النسوه فیمن یغسّلنی و لا تدفنّی إلا لیلا و لا تعلم أحدا قبری.

فلما کانت اللیله التی أراد اللّه أن یکرمها و یقبضها إلیه، أقبلت تقول: و علیکم السلام و هی تقول لی: یا ابن عم، قد أتانی جبرئیل مسلّما و قال لی: السلام یقرأ علیک السلام یا حبیبه حبیب اللّه و ثمره فؤاده، الیوم تلحقین بالرفیع الأعلی و جنّه المأوی، ثم انصرف عنی. ثم سمعناها ثانیه تقول: و علیکم السلام، فقالت: یا ابن عم، هذا و اللّه میکائیل و قال لی کقول صاحبه.

ثم تقول: و علیکم السلام، و رأیناها قد فتحت عینیها فتحا شدیدا ثم قالت: یا ابن عم، هذا و اللّه الحق، و هذا عزرائیل قد نشر جناحه بالمشرق و المغرب و قد وصفه لی و هذه صفته. فسمعناها تقول: و علیک السلام یا قابض الأرواح، عجّل بی و لا تعذّبنی. ثم سمعناها تقول: إلیک ربی لا إلی النار. ثم غمضت عینیها و مدّت یدیها و رجلیها کأنها لم تکن حیه قط.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:93

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 207 ح 36، عن دلائل الإمامه للطبری.

2. دلائل الإمامه للطبری: ص 43.

3. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 75، شطرا من آخره.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 149، عن الدلائل.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن أحمد بن محمد الخشاب، عن زکریا بن یحیی، عن ابن أبی زائده، عن أبیه، عن محمد بن الحسن، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

3 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس، قالت:

أوصتنی فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام. فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

و قیل: قالت فاطمه علیها السّلام لأسماء بنت عمیس حین توضّأت وضوءا للصلاه: هاتی طیبی الذی أتطیّب به، و هاتی ثیابی التی أصلّی فیها. فتوضّأ، ثم وضعت رأسها فقالت لها: اجلسی عند رأسی، فإذا جاء وقت الصلاه فأقیمینی؛ فإن قمت و إلا فأرسلی إلی علی علیه السّلام.

فلما جاء وقت الصلاه قالت: الصلاه یا بنت رسول اللّه، فإذا هی قد قبضت. فجاء علی علیه السّلام فقالت له: قد قبضت ابنه رسول اللّه علیها السّلام. قال علی علیه السّلام: متی؟ قالت: حین أرسلت إلیک. قال: فأمر أسماء فغسّلتها و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء، و دفنها لیلا و سوّی قبرها. فعوتب علی ذلک فقال: بذلک أمرتنی.

و روی أنها بقیت بعد أبیها أربعین صباحا، و لما حضرتها الوفاه قالت لأسماء: إن جبرئیل أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله لما حضرته الوفاه بکافور من الجنه، فقسّمه أثلاثا؛ ثلثا لنفسه و ثلثا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:94

لعلی علیه السّلام و ثلثا لی، و کان أربعین درهما؛ فقالت: یا أسماء ایتینی ببقیه حنوط والدی من موضع کذا و کذا، فضعیه عند رأسی. فوضعته، ثم تسجّت بثوبها و قالت: انتظرینی هنیهه و ادعینی، فإن أجبتک و إلا فاعلمی أنی قد قدمت علی أبی صلّی اللّه علیه و آله.

فانتظرتها هنیهه، ثم نادتها فلم

تجبها، فنادت: یا بنت محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله! یا بنت أکرم من حملته النساء! یا بنت خیر من وطی ء الحصا! یا بنت من کان من ربه قاب قوسین أو أدنی! قال: فلم تجبها. فکشفت الثوب عن وجهها فإذا بها قد فارقت الدنیا. فوقعت علیها تقبّلها و هی تقول: فاطمه! إذا قدمت علی أبیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاقرئیه عن أسماء بنت عمیس السلام.

فبینا هی کذلک إذ دخل الحسن و الحسین علیهما السّلام فقالا: یا أسماء! ما ینیم أمّنا فی هذه الساعه؟ قالت: یا ابنی رسول اللّه، لیست أمکما نائمه، قد فارقت الدنیا. فوقع علیها الحسن علیه السّلام یقبّلها مره و یقول: یا أماه، کلّمینی قبل أن تفارق روحی بدنی. قالت: و أقبل الحسین علیه السّلام یقبّل رجلها و یقول: یا أماه، أنا ابنک الحسین علیه السّلام، کلّمینی قبل أن یتصدّع قلبی فأموت.

قالت لهما أسماء: یا ابنی رسول اللّه، انطلقا إلی أبیکما علی علیه السّلام فأخبراه بموت أمکما.

فخرجا حتی إذا کانا قرب المسجد، رفعا أصواتهما بالبکاء. فابتدرهما جمیع الصحابه فقالوا: ما یبکیکما یا ابنی رسول اللّه، لا أبکی اللّه أعینکما؟! لعلکما نظرتما إلی موقف جدکما فبکیتما شوقا إلیه؟

فقالا: لا، أو لیس قد ماتت أمّنا فاطمه علیها السّلام. قال: فوقع علی علیه السّلام علی وجهه یقول: بمن العزاء یا بنت محمد؟ کنت بک أتعزّی، ففیم العزاء من بعدک؟! ثم قال:

لکل اجتماع من خلیلین فرقهوکل الذی دون الفراق قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل ثم قال علیه السّلام: یا أسماء غسّلیها و حنّطیها و کفّنیها. قال: فغسّلوها و کفّنوها و حنّطوها و صلّوا علیها لیلا، و دفنوها

بالبقیع و ماتت بعد العصر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:95

و قال ابن بابویه: جاء هذا الخبر کذا، و الصحیح عندی أنها علیها السّلام دفنت فی بیتها. فلما زاد بنو أمیه فی المسجد صارت فی المسجد. قلت: الظاهر و المشهور مما نقله الناس و أرباب التواریخ و السیر أنها علیها السّلام دفنت بالبقیع کما تقدم.

و روی مرفوعا إلی سلمی أم بنی رافع، قالت: کنت عند فاطمه بنت محمد علیها السّلام فی شکواها التی ماتت فیها، قالت: فلما کان فی بعض الأیام و هی أخفّ ما نراها. فغدا علی بن أبی طالب علیه السّلام فی حاجته و هو یری یومئذ أنها أمثل ما کانت، فقالت: یا أمّه، اسکبی لی غسلا. ففعلت، فاغتسلت کأشدّ ما رأیتها، ثم قالت لی: أعطینی ثیابی الجدد. فأعطیتها فلبست، ثم قالت: ضعی فراشی و استقبلنی، ثم قالت: إنی قد فرغت من نفسی، فلا أکشفن، إنی مقبوضه الآن. ثم توسّدت یدها الیمنی و استقبلت القبله فقبضت.

فجاء علی علیه السّلام و نحن نصیح، فسأل عنها فأخبرته، فقال: إذا و اللّه لا تکشف. فاحتملت فی ثیابها فغیّبت.

أقول: إن هذا الحدیث قد رواه ابن بابویه کما تری، و قد روی أحمد بن حنبل فی مسنده عن أم سلمی، قالت: اشتکت فاطمه علیها السّلام شکواها التی قبضت فیه، فکنت أمرّضها.

فأصبحت یوما کأمثل ما رأیتها فی شکواها ذلک.

قالت: و خرج علی علیه السّلام لبعض حاجته فقالت: یا أماه، اسکبی لی غسلا. فسکبت لها غسلا، فاغتسلت کأحسن ما رأیتها تغتسل، ثم قالت: یا أماه، أعطینی ثیابی الجدد.

فأعطیتها فلبستها، ثم قالت: یا أماه، قدّمی لی فراشی وسط البیت. ففعلت، فاضطجعت و استقبلت القبله و جعلت یدها تحت خدها، ثم قالت:

یا أماه، إنی مقبوضه الآن و قد تطهّرت، فلا یکشفنی أحد. فقبضت مکانها، قالت: فجاء علی علیه السّلام فأخبرته.

و اتفاقهما من طریق الشیعه و السنه علی نقله، مع کون الحکم علی خلافه عجیب، فإن الفقهاء من الطریقین لا یجیزون الدفن إلا بعد الغسل إلا فی مواضع لیس هذا منه، فکیف رؤیا هذا الحدیث؟ و لم یعلّلاه و لا ذکرا فقهه، و لا نبّها علی الجواز و لا المنع، و لعل هذا أمر یخصّها علیها السّلام، و إنما استدل الفقهاء علی أنه یجوز للرجل أن یغسّل زوجته بأن علیا غسّل فاطمه علیها السّلام و هو المشهور.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:96

و روی ابن بابویه مرفوعا إلی الحسن بن علی علیه السّلام أن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیها السّلام، و عن علی علیه السّلام أنه صلّی علی فاطمه علیها السّلام، و کبّر علیها خمسا، و دفنها لیلا، و عن محمد بن علی علیه السّلام أن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 500.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 185 ح 18.

3. منتهی الآمال: ج 1 ص 100، عن کشف الغمه.

4. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 333.

4 المتن:
اشاره

قالت أم سلمی امرأه أبی رافع:

اشتکت فاطمه علیها السّلام شکواها التی قبضت فیها و کنت أمرّضها، فأصبحت یوما أسکن ما کانت. فخرج علی علیه السّلام إلی بعض حوائجه، فقالت: اسکبی لی غسلا. فسکبت و قامت و اغتسلت أحسن ما یکون من الغسل، ثم لبست أثوابها الجدد، ثم قالت: افرشی فراشی وسط البیت. ثم استقبلت القبله و نامت و قالت: أنا مقبوضه و قد اغتسلت، فلا یکشفی أحد. ثم وضعت خدها علی یدها و ماتت ...

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 394.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 183 ح 16، عن المناقب.

3. مجمع الزوائد: ج 9 ص 210، بتفاوت یسیر.

4. بیت الأحزان للقمی: ص 150.

5. الجنّه العاصمه: ص 349.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:97

الأسانید:

فی المناقب: عن أبی عبد اللّه حمویه بن علی البصری و أحمد بن حنبل و أبی عبد اللّه بن بطه بأسانیدهم، قالت أم سلمی.

5 المتن:
اشاره

قال الفتّال النیشابوری فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام:

و روی أن فاطمه علیها السّلام لا زالت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله معصّبه الرأس، ناحله الجسم، منهدّه الرکن من المصیبه بموت النبی صلّی اللّه علیه و آله، و هی مهمومه مغمومه محزونه مکروبه کئیبه حزینه، باکیه العین محترقه القلب، یغشی علیها ساعه بعد ساعه فی کل ساعه، و حین نذکره صلّی اللّه علیه و آله و نذکر الساعات التی کان یدخل فیها علیها فیعظم حزنها، و تنظر مره إلی الحسن علیه السّلام و مره إلی الحسین علیه السّلام- و هما بین یدیها علیها السّلام- فتقول: أین أبوکما الذی کان کان یکرمکما و یحملکما مره بعد مره؟ أین أبوکما الذی کان أشدّ الناس شفقه علیکما، فلا یدعکما تمشیان علی الأرض؟ فإنا للّه و إنا إلیه راجعون؛ فقد و اللّه جدکما و حبیب قلبی و لا أراه یفتح هذا الباب أبدا و لا یحملکما علی عاتقه کما لم یزل یفعل بکما.

ثم مرضت فاطمه علیها السّلام مرضا شدیدا، و مکثت أربعین لیله فی مرضها، إلی أن توفّیت علیها السّلام. فلما نعیت إلیها نفسها، دعت أم أیمن و أسماء بنت عمیس و وجّهت خلف علی علیه السّلام و أحضرته، فقالت: یا ابن عم! إنه قد نعیت إلی نفسی و إننی لا أری ما بی إلا أننی لاحق بأبی ساعه بعد ساعه، و أنا أوصیک بأشیاء فی قلبی. قال لها علی علیه السّلام: أوصینی بما أحببت یا بنت رسول اللّه.

فجلس عند رأسها و أخرج من

کان فی البیت، ثم قالت: یا ابن عم، ما عهدتنی کاذبه و لا خائنه، و لا خالفتک منذ عاشرتنی. فقال: معاذ اللّه! أنت أعلم باللّه و أبرّ و أتقی و أکرم و أشدّ خوفا من اللّه من أن أوبّخک بمخالفتی. قد عزّ علیّ مفارقتک و تفقّدک، إلا أنه أمر لا بد

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:98

منه، و اللّه جدّدت علیّ مصیبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد عظمت وفاتک و فقدک، فإنا للّه و إنا إلیه راجعون من مصیبه ما أفجعها و آلمها و أمضها و أحزنها؛ هذه و اللّه مصیبه لا عزاء لها و رزیّه لا خلف لها.

ثم بکیا جمیعا ساعه، و أخذ علی علیه السّلام رأسها و ضمّها إلی صدره، ثم قال: أوصینی بما شئت، فإنک تجدنی فیها أمضی کما أمرتنی به و أختار أمرک علی أمری.

ثم قالت: جزاک اللّه عنی خیر الجزاء، یا ابن عم رسول اللّه.

المصادر:

1. روضه الواعظین: ج 1 ص 150.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 191، شطرا من الحدیث.

3. الدمعه الساکبه: ج 1 ص 33، عن روضه الواعظین.

6 المتن:
اشاره

فی حدیث فضه خادمه الزهراء علیها السّلام مع ورقه بن عبد اللّه الأزدی فی مرض وفاه الزهراء علیها السّلام:

... و لم تزل علی ذلک إلی أن مضی لها بعد موت أبیها سبعه و عشرون یوما، و اعتلّت العله التی توفّیت فیها، فبقیت إلی یوم الأربعین. و قد صلّی أمیر المؤمنین علیه السّلام صلاه الظهر و أقبل یرید المنزل، إذا استقبلته الجواری باکیات حزینات. فقال لهن: ما الخبر و ما لی أراکن متغیّرات الوجوه و الصور؟ فقلن: یا أمیر المؤمنین! أدرک ابنه عمک الزهراء علیها السّلام و ما نظنّک تدرکها.

فأقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام مسرعا حتی دخل علیها، و إذا بها ملقاه علی فراشها و هو من قباطی مصر، و هی تقبض یمینا و تمدّ شمالا. فألقی الرداء عن عاتقه و العمامه عن رأسه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:99

و حلّ أزراره، و أقبل حتی أخذ رأسها و ترکه فی حجره و ناداها: یا زهراء! فلم تکلّمه.

فناداها: یا بنت من حمل الزکاه فی طرف ردائه و بذلها علی الفقراء! فلم تکلّمه. فناداها:

یا بنت محمد المصطفی! فلم تکلّمه. فناداها: یا بنت من صلّی بالملائکه فی السماء مثنی مثنی! فلم تکلّمه، فناداها: یا فاطمه! کلّمینی فأنا بن عمک علی بن أبی طالب.

قال: ففتحت عینیها فی وجهه و نظرت إلیه و بکت و بکی، و قال: ما الذی تجدینه، فأنا ابن عمک علی بن أبی طالب؟

فقالت: یا ابن العم، إنی أجد الموت الذی لا بد منه و لا محیص عنه، و أنا أعلم أنک

بعدی لا تصبر علی قله التزویج؛ فإن أنت تزوّجت امرأه، اجعل لها یوما و لیله و اجعل لأولادی یوما و لیله. یا أبا الحسن، و لا تصح فی وجوههما، فیصبحان یتیمین غریبین منکسرین، فإنهما بالأمس فقدا جدهما و الیوم یفقدان أمهما؛ فالویل لأمه تقتلهما و تبغضهما. ثم أنشأت تقول:

ابکنی إن بکیت یا خیر هادی و اسبل الدمع فهو یوم الفراق

یا قرین البتول أوصیک بالنسل فقد أصبحا حلیف اشتیاق

ابکنی و ابک للیتامی و لا تنس قتیل العدی بطفّ العراق

فارقوا فاصبحوا یتامی حیاری یحلف اللّه فهو یوم الفراق قالت: فقال لها علی علیه السّلام: من أین لک یا بنت رسول اللّه هذا الخبر، و الوحی قد انقطع عنا؟ فقالت: یا أبا الحسن، رقدت الساعه فرأیت حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قصر من الدرّ الأبیض، فلما رآنی قال: هلمّی إلیّ یا بنیه، فإنی إلیک مشتاق. فقلت: و اللّه إنی لأشد شوقا منک إلی لقائک. فقال: أنت اللیله عندی، و هو الصادق لما وعد و الموفی لما عاهد.

فإذا أنت قرأت یس فاعلم أنی قد قضیت نحبی. فغسّلنی و لا تکشف عنی، فإنی طاهره مطهّره، و لیصلّ علیّ معک من أهلی الأدنی فالأدنی و من رزق أجری و ادفنی لیلا فی قبری؛ بهذا أخبرنی حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:100

فقال علی علیه السّلام: و اللّه لقد أخذت فی أمرها و غسّلتها فی قمیصها و لم أکشفه عنها؛ فو اللّه لقد کانت میمونه طاهره مطهّره، ثم حنّطها من فضله حنوط رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کفّنتها و أدرجتها فی أکفانها ....

المصادر:

بحار الأنوار: ج 43 ص 174 ح 15، عن

بعض الکتب.

و تمام الحدیث و بقیه المصادر مثل ما أوردناه فی المجلد الرابع عشر، الفصل الثانی.

7 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه بکت، فقال لها أمیر المؤمنین علیه السّلام: یا سیدتی ما یبکیک؟

قالت: أبکی لما تلقی بعدی. فقال لها: لا تبکی، فو اللّه إن ذلک لصغیر عندی فی ذات اللّه.

قال: و أوصته أن لا یؤذن بها الشیخین، ففعل.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 218 ح 49، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی بعد الاستشهاد: ص 345، عن البحار.

8 المتن:
اشاره

عن سلمی امرأه أبی رافع، قالت:

مرضت فاطمه علیها السّلام، فلما کان الیوم الذی ماتت فیه قالت: هیّئی لی ماء. فصببت لها فاغتسلت کأحسن ما کانت تغتسل، ثم قالت: ائتینی بثیاب جدد، فلبستها، ثم أتت

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:101

البیت الذی کانت فیه فقالت: افرشی لی فی وسطه. ثم اضطجعت و استقبلت القبله، و وضعت یدها تحت خدها و قالت: إنی مقبوضه الآن، فلا أکشفن فإنی قد اغتسلت.

قالت: و ماتت، فلما جاء علی علیه السّلام أخبرته فقال: لا تکشف، فحملها بغسلها علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 172 ح 12، عن الأمالی للطوسی.

2. الأمالی للطوسی: ج 2 ص 15.

3. العمده لابن البطریق: ص 389 ح 775.

4. زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 344، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی أمالی الطوسی: بأسناده، أخبرنا ابن حمویه، قال: حدثنا أبو الحسین، قال: حدثنا أبو خلیفه، قال: حدثنا العباس، قال: حدثنا محمد بن أبی رجا أبو سلیمان، عن إبراهیم بن سعد، عن أبی إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن سلمی امرأه أبی رافع قالت:

9 المتن:
اشاره

عن سلیم، قال:

لما قتل الحسین بن علی علیه السّلام، بکی ابن عباس بکاء شدیدا ثم قال: ... لقد دخلت علی علی علیه السّلام بذی قار، فأخرج إلیّ صحیفه و قال لی: یا ابن عباس، هذه صحیفه أملاها علیّ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خطی بیدی. فقلت: یا أمیر المؤمنین، اقرأها علیّ. فقرأها، فإذا فیها کل شی ء کان منذ قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی مقتل الحسین علیه السّلام و کیف یقتل و من یقتله و من ینصره و من یستشهد معه. فبکی بکاء شدیدا و أبکانی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:102

فکان فیما قرأه علی علیه السّلام: کیف یصنع به و کیف یستشهد فاطمه علیها السّلام و کیف یستشهد الحسن علیه السّلام ابنه، و کیف تغدر به الأمه ...

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 915 ح 66.

2. بحار الأنوار: ج 28 ص 73 ح 32، عن کتاب سلیم.

10 المتن:
اشاره

قال حسین بن محمد الدرازی فی ذکر مرض وفاه فاطمه علیها السّلام:

... فلما کان فی بعض الأیام، دخل أمیر المؤمنین علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام و هی فی الحجره الطاهره، فرآها عجنت عجینا للخبز و وضعت طینا فی الماء لتغسّل به رأس ولدیها الحسن و الحسین علیهما السّلام. فتعجّب أمیر المؤمنین علیه السّلام من ذلک و قال: یا بنت رسول اللّه! ما عهدتک تشتغلین بعملین من أعمال الدنیا فی یوم واحد، و ما أظنّه إلا من سبب.

فبکت فاطمه علیها السّلام و تحدّرت عبراتها علی و جناتها و قالت: یا أمیر المؤمنین، هذا فراق بینی و بینک؛ اعلم إنی البارحه رأیت أبی فی منامی و هو واقف فی مکان مرتفع، یلتفت یمینا و شمالا کأنه ینظر أحدا. فقلت له: مضیت عنی و ترکتنی وحیده فریده، أبکی علیک لیلی و نهاری و عشیّتی و أبکاری، لا ألتذّ بطعام و لا أتمنّی بمنام.

فقال لی: یا فاطمه، إنی واقف هنا للانتظار. قلت: فلمن تنتظر یا أبتاه؟ قال: انتظرک یا فاطمه، فإن مده الفراق قد تجاوزت و لیالی الهموم و الأشواق قد تصرّمت و قرب وقت الارتحال؛ لتفوزی بالملاقات و الوصال، و تقلعی أطناب خیمه بدنک من المضایق السفلیه، و تنصیبها فی فضاء العوالم العلیّه، و تفرّی من المطموره الدنیا و تسکنی معموره الأخری العقبی. یا فاطمه، عجّلی فإنی فی انتظارک و لا أبرح من مکانی حتی أنت تأتی فأسرعی، و سأخبرک یا بنتی إن وقت وصولک إلیّ فی اللیله القابله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 15،ص:103

لما رأیت الرؤیا، أیقنت أنی راحله عنک فی عشیّه هذه اللیله المستقبله، و هذا العجین أخبزه فی هذا الیوم و الطین أغسل به رءوس أولادی، لأنک غداه غد مشغول بتجهیزی و غسلی و دفنی و أخاف تجوع أولادی و تبقی رءوسهم مغیّره و ثیابهم دکنه؛ فعملت هذین العملین فی هذا الیوم لأجل ذلک.

فلما سمع أمیر المؤمنین علیه السّلام من فاطمه الزهراء علیها السّلام کلمه الفراق جعل یبکی و یقول: یا فاطمه، حزن فراق أبیک حینئذ فی قلبی، و کیف لی أن أزیده بحزن فراقک؟ فقالت له:

یا ابن العم، اصبر علی فراقی کما صبرت علی فراق أبی، فإن اللّه مع الصابرین.

و هی مع ذلک تبکی و تغسل قمیص ولدیها و تمشط رأسیهما و تقول: یا لیتنی کنت أعلم بالذی یصور «1» علیکما بعدی من السمّ و القتل و إلی أیّ شی ء یؤول أمرکما. فبکیا بین یدیها لما سمعا منها ذلک الکلام، و قالت لهما: یا قرتی عینی، امضیا إلی قبر جدکما و اسألا اللّه تعالی أن یمنّ علیّ بالشفاء؛ مرادها عدم حضورهما وقت موتها لئلا یصیبهما فزع و ینالهما جزع.

فمضیا من عندها، فأمرت فضه أن تبسط لها فراش المرض، فاضطجعت علیه فقالت: اجلس عندی- یا ابن العم- هذا وقت الوداع. فجلس أمیر المؤمنین علیه السّلام عند رأسها، و أمرت أسماء بنت عمیس أن تصنع للحسن و الحسین علیهما السّلام طعاما؛ فإذا أتیا یأکلان و یمضیان لشأنهما. ففعلت ما أمرتها، فقالت: یا أسماء، إذا أقبل ولدای فاجلسیهما فی موضع لا یرونی، و احملی لهما طعاما لیتناولا و یمضیا و لا تدعیهما یأتیان إلیّ.

فما کان إلا ساعه إذ أقبلا، فسمعت أسماء صوتیهما. فخرجت إلیهما و استقبلتهما و أجلستهما

فی المکان الذی أمرت به أمهما فأحضرت لهما الطعام، فقالا: یا أسماء! هل رأیتینا نأکل وحدنا بغیر أمّنا و ما فعلنا حتی تفرقی بیننا و بین أمنا؟ فقالت لهما: إن أمکما عندها بعض التصدیع. فقالا: لا نأکل إلا معها.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:104

فقاما من مکانهما و دخلا علی أمهما، فوجداها متکئه علی فراشها و علی علیه السّلام جالس عند رأسها. فلما رأتهما أمهما قالت: یا أمیر المؤمنین! امض بولدیک إلی قبر جدهما.

فقام علی علیه السّلام و أخذ بیدیهما و قال: امضیا إلی قبر جدکما فإن أمکما قد غفت عیناها بالنوم لئلا تتیقّض من نومها.

فرجع أمیر المؤمنین علیه السّلام و جلس عند رأسها، فقالت: یا ابن العم، اجلس عندی هنیئه فقد حان الفراق. فأخذ برأسها و وضعه فی حجره. فانتبهت و فتحت عینیها فرأته یبکی، فقالت: یا ابن العم، هذا وقت الوصیه لا وقت التعزیه. فقال لها و ما وصیتک؟ فقالت: لی عندک أربع وصایا:

الأولی: إن کان وقع منی تقصیر فاعف عنی و اسمح لی. فقال: حاشاک یا سیده النساء و التقصیر، بل کنتی فی کمال المحبه و نهایه المودّه و الشفقه و الرضا و الشکر و القناعه بما یأتیک منی.

ثم قال: و أما الوصیه الثانیه فإنی أوصیک- یا ابن العم- إن تلتفت إلی أولادی و لا تصح فی وجهیهما و لا تنهرهما، فإنهما سیقتلان بعدی و تشرّد زراریهما؛ فإنی سمعت أبی یقول ذات یوم و أنا و أنت و ابنای حوله: یا أهل بیتی، کیف لی بکم إذا کنتم صرعی و قبورکم شتّی؟ فقال الحسین علیه السّلام: یا جد! نموت موتا أو نقتل قتلا. فقال: یا بنی، بل تقتل ظلما

و عدوانا و تشرّد ذراریکم شرقا و غربا.

فقال الحسین علیه السّلام: من یقتلنا یا جد؟ قال: یقتلکم شرار الناس. قال: فهل یزورنا بعد قتلنا أحد من أمتک؟ قال: نعم، طائفه من أمتی یزورون قبورکم و یبکون علیکم و یندبون و ینوحون حزنا علی مصابکم، یریدون بذلک برّی وصلتی.

الثالثه: إنک تدفنّی لیلا حتی لا یشاهد جنازتی الغرباء و الأعداء، کما لم یرونی فی حال الحیاه فلا یرونی فی حال الممات.

الرابعه: إنک لا تقطعنی من زیارتک فإن لی بک أنسا عظیما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:105

فقال علی علیه السّلام: قبلت ذلک و رضیت به، و لکن أنت أیضا اصغی لوصایای. فقالت:

اذکرها لی. فقال: یا بنت العم، لی عندک ثلاث وصایا: الأولی: أنه إن حدث منی لجنابک جرم أو ذنب أو تقصیر فاعفیه عنی و اسمحیه لی. الثانیه: إذا لقیتی أباک فأعرضی علیه سلامی و بلّغیه تحیّتی. الثالثه: إذا قدّمتی علی أبیک فلا تشتکی منی إلیه.

فبینما هما فی الکلام، إذ سمعا أصواتا عالیه بکاء و عویلا و هم یقولون: وا ویلاه، وا مصیبتاه، وا حزناه، وا کربتاه. فخرجت لهما فضه و إذا هی بالحسن و الحسین علیهما السّلام، فقال لهما أبوهما: ما بالکما یا قره عینیّ؟! فقالا: یا أبتاه، أمرتنا بالمسیر إلی قبر جدنا، فسرنا فلما وصلنا سمعنا هاتفا یقول: هذا إبراهیم الخلیل یقول: إن یتامی فاطمه الزهراء علیها السّلام قد أتیا، و هذا إسماعیل الذبیح یقول: إن شفعاء یوم القیامه قد جاء، و هذا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله یقول: ولدیّ و قرتی عینی أقبلا.

فلما سمعنا الأصوات و أتینا إلی قبر جدنا، سمعنا من داخل القبر قائلا یقول: ارجعا- یا ولدیّ- إلی أمکما و

ودّعاها قبل وفاتها، فإنی قد جئت مع جمع من الأنبیاء لاستقبال روح أمکما، فرجعنا.

ثم إنهما أتیا إلی أمهما، فرأیاها متّکئه علی فراشها و هی تجود بنفسها الشریفه.

فجعلا یقبّلان یدیها و رجلیها و یقولان: افتحی عینیک و انظری إلی یتاماک. فلما سمعت صوتهما فتحت عینها، فرأتهما فضمّتهما إلی صدرها و قالت: یا قرتی عینی، ما أدری ما یقع علیکما بعدی من الأعداء و ما تلقونه من المحنه و الأذی و المشقه و الجفاء.

ثم إنها أمرت بإحضار بناتها و أوصت الحسن و الحسین علیهما السّلام بکفالتهنّ و الالتفات لأحوالهن. ثم إنها لما حضرتها الوفاه قالت لأسماء بنت عمیس: إذا أنا متّ فانظری إلی الدار فإذا رأیتی سجفا من سندس الجنه قد ضرب فی جانب الدار. فاحملینی و زینب و أم کلثوم و اجعلونی وراء السجف و خلّونی و بین نفسی.

فلما توفّیت و ظهر السجف، حملنها و جعلنها وراءه. فغسّلت و کفّنت و حنّطت بالحنوط، و کان ذلک کافور أنزله جبرئیل من الجنه و کان ثلاث صرر، فقال: یا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:106

رسول اللّه، ربک یقرؤک السلام و یقول: لک هذا حنوطک و حنوط ابنتک و حنوط أخیک علی علیه السّلام مقسوم أثلاثا، و إن أکفانها و ماءها و أوانیها من الجنه، و إنها أکرم علی اللّه تعالی أن یتولّی ذلک منها أحد غیرها.

و أنها لما توفّیت لم یحضرها إلا أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و أسماء بنت عمیس، و إن أمیر المؤمنین علیه السّلام أخرجها و معه الحسنان علیهما السّلام فی اللیل و صلّوا علیها و لم یعلموا بها أحدا و لا حضروا وفاتها

و لا صلّی علیها أحد من الناس غیرهم، لأنها أوصت بذلک و قالت:

لا تصلّی علیّ أمه نقضت عهد اللّه و عهد أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أمیر المؤمنین علیه السّلام، و ظلموا حقی، و أخذوا إرثی، و خرقوا صحیفتی التی کتبها لی أبی بملک فدک، و کذّبوا شهودی، و هم و اللّه جبرئیل و میکائیل و أمیر المؤمنین علیه السّلام و أم أیمن. فطفت علیهم فی بیوتهم و أمیر المؤمنین علیه السّلام یحملنی و الحسن و الحسین علیهما السّلام لیلا و نهارا، أذکّرهم باللّه و برسوله صلّی اللّه علیه و آله تظلمونا و لا تغصبونا حقنا الذی جعله اللّه لنا؛ فیجیبونا لیلا و یقعدون عن نصرتنا نهارا.

ثم ینفدون إلی داری قنفذا و معه عمر و خالد بن الولید لیخرجوا ابن عمی علیا علیه السّلام إلی سقیفه بنی ساعده لسعایتهم «1» الخاسره، فلم یخرج إلیهم متشاغلا بوصیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بتألیف القرآن. فجمعوا الحطب الجزل علی بابنا و أتوا بالنار لیحرّقوه و یحرّقونا. فأخذت بعضاده الباب و ناشدتهم باللّه و بأبی أن یکفّوا عنا و ینصرفوا. فأخذ عمر السوط من ید قنفذ مولی أبی بکر و ضرب به عضدی، فالتوی السوط علی عضدی حتی صار کالدملج، و لکز الباب برجله فردّ علیّ و أنا حامل. فسقطت لوجهی و النار تستعر، و صفّع وجهی بیده حتی نثر أقراطی من أذنی. فجاءنی المخاض فأسقط محسنا قتیلا بغیر جرم.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر المخطوط و لا معنی لها، و لعل الصحیح: لسعایتهم الخاسره؛ السعایه: یقال: سعایه و سعیا، بفلان عند الأمیر نمّ علیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:107

فهذه أمه تصلّی

علیّ؟! و قد تبرّأ اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله منهم و تبرّأت منهم.

فعمل أمیر المؤمنین علیه السّلام بوصیتها و لم یعلم أحدا بها، و سوّی فی البقیع لیله دفنت فاطمه علیها السّلام أربعین قبرا مزوّره.

ثم إن المسلمین لما علموا بموتها و دفنها، جاءوا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام یعزّونه بها و قالوا: یا أخا رسول اللّه، أمرت بتجهیزها و دفنها، إنا للّه و إنا إلیه راجعون؛ ماتت بنت نبینا- و لم یخلف فینا ولدا غیرها- و لا نصلّی، إن هذا لشی ء عظیم. فقال لهم أمیر المؤمنین علیه السّلام: حسبکم بما جنیتم به علی اللّه و علی رسوله صلّی اللّه علیه و آله فی أهل بیته علیهم السّلام، و لم أکن و اللّه لأغضبها و قد أوصت بأن لا یصلّی علیها أحد منکم، و ما بعد العهد فاعذروا.

فنفضوا القوم ثیابهم و قالوا: لا بد من الصلاه علی بنت رسول اللّه، و مضوا من فورهم إلی البقیع. فوجدوا فیه أربعین قبرا فاشتبه علیهم قبرها من بین تلک القبور. فضجّ الناس و لا بعضهم بعضا و قالوا: لم تحضروا وفاه بنت نبیکم و لا تصلوا علیها و لا تعرفوا قبرها فتزوروه. فقال أبو بکر: هاتوا من تقاه المسلمین من ینبش هذه القبور حتی تجدوا قبرها فتصلّوا علیها و تزورها.

فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام، فخرج من داره مغضبا و قد احمرّ وجهه و دارت عیناه و انتفخت أوداجه و علی بدنه قباه الأصفر الذی لم یکن یلبسه إلا فی کریهه، یتوکّأ علی سیفه ذی الفقار، حتی ورد البقیع. فسبق إلی الناس النذیر فقال لهم: هذا علی بن أبی طالب علیه السّلام قد أقبل کما ترون،

یقسم باللّه إن بحث من هذه القبور حجرا واحدا لأضعنّ السیف علی غابری الأمه. فولّوا القوم هاربین.

المصادر:

1. التاریخ و السیره: ص 18.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:108

11 المتن:
اشاره

قال حسین بن محمد الدرازی فی ذکر شهادتها علیها السّلام:

و فی روایه أن فاطمه علیها السّلام قالت لأسماء بنت عمیس: ایتینی ببقیه حنوط والدی فی موضع کذا و کذا و ضعیه تحت رأسی، فوضعته؛ و هو الحنوط الذی لما مرض النبی صلّی اللّه علیه و آله مرض الموت أتاه جبرئیل، و هو کافور من الجنه، و قسّمه النبی صلّی اللّه علیه و آله ثلاثه أسهم؛ سهم له و سهم لعلی علیه السّلام و سهم لفاطمه علیها السّلام، و کان أربعون درهما.

قالت أسماء: فلما وضعت الحنوط، انشجّت بثوبها و قالت: انظرینی هنیئه، ثم نادینی. فمهّلت أسماء ساعه ثم نادتها، فلم تجبها.

و ذکر الوالد العلامه- أدام اللّه أیامه- فی کتابه المتقدم ذکره فی حدیث قال فی آخره:

فلما اشتدّت بها العله التی توفّیت فیها، بقیت الیوم الثامن و الثلاثین و یوم التاسع و الثلاثین. فلما کان الیوم الأربعون و قد صلّی أمیر المؤمنین علیه السّلام صلاه الظهر و أقبل یرید المنزل، فاستقبل الجوار و هنّ باکیات حزینات، فقال لهنّ: ما الخبر؟ و قال: ما لی أراکنّ باکیات حزینات؟ فقلن: یا سیدنا، أدرک ابنه عمک و ما نظنّک تدرکها.

فأقبل مسرعا حتی دخل علیها، فإذا هی ملقاه علی فراشها و هی من نسج مصر، و هی تقبض یمینا و تمدّ شمالا. فألقی عن عاتقه الرداء و العمامه عن رأسه و حلّ إزاره و أقبل حتی أخذ رأسها فی حجره و ناداها: یا زهراء، فلم تجبه. فناداها: یا بنت محمد المصطفی، فلم تکلّمه. فنادیها: یا بنت من حمل الزکاه علی طرف کمّه، فلم تجبه.

و ناداها: یا فاطمه، أنا بن

عمک علی بن أبی طالب علیه السّلام.

ففتحت عیناها فی وجهه و نظرت إلیه، و بکی و بکت، ثم قال: ما الذی تجدین یا بنت رسول اللّه؟ قالت: هو الموت الذی لا بد منه و لا محیص عنه، و أنا أعلم بأنک بعدی ما تصبر عن النساء؛ فإن تزوّجت بامرأه فاجعل لها یوما و لولدی یوما یا أبا الحسن و بلّغهما أسئلتهما، و لا تنهرهما و لا تصح فی وجهیهما؛ فیصبحان غریبین منکسرین، لأنهما بالأمس قد فقدا جدهما و الیوم یفقدان أمهما؛ فالویل لمن یبغضهما، ثم قالت:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:109 ابکنی إن بکیت یا خیر هادی و اسکب الدمع قبل یوم الفراق

یا قرین البتول أوصیک بالنسل فقد أصبحا حلیف اشتیاق

ابکنی و ابک للیتامی و لا تنس قتیل العدی بأرض العراق

فارقوا جدهم فأضحوا یتامی من نبی سری بظهر البراق قال لها علی: من أین لک هذا الوحی و قد انقطع عنا؟ قالت: یا أبا الحسن، رقدت الساعه فرأیت حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هو فی دره بیضاء، فلما رآنی قال: هلمّی یا بنیه، فأنا إلیک مشتاق. فقلت: و اللّه إنی لأشدّ شوقا إلیک و إلی لقائک. فقال: اللیله أنت عندی، و هو الصادق فیما و عد و الموفی بما عاهد؛ فإذا أنت قرأت سوره یس فاعلم إنی قضیت نحبی. فغسّلنی فی خماری هذه فإنها طاهره مطهره، و لیصلّ علیّ من أهل بیتی الأدنی و من رزق أجری، و ادفنّی لیلا بقبری؛ بهذا أخبرنی أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

التاریخ و السیره: ص 24.

12 المتن:
اشاره

قال المرندی فی لوامع الأنوار: أنها قالت أسماء بنت عمیس:

إن فاطمه علیها السّلام طلبتنی و أوصتنی بعض وصایاها، ثم قال للحسن و الحسین علیهما السّلام: یا قرتا عینی، إن أمکما مریضه، اذهبا إلی روضه جدکما و ادعوا لها.

و قبّلتها و بکت، فنظرت إلی الحسین علیه السّلام نظر حسری و تأوّهت، ثم ودّعت زینب و أم کلثوم و قالت لزینب: لما صار أخیک الحسین علیه السّلام فی کربلاء وحیدا فریدا، قبّلی حلقومه نیابه عنی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:110

ثم قال للأسماء: دعنی و نفسی، فإنی أرید أن أناجی ربی. فنادینی بعد ساعه، فإن أجبتک فبها و إلا اطلبی علیا علیه السّلام و اعلمی أنی قد قدمت علی أبی.

فقالت أسماء: فمدّت رجلیها إلی القبله و طرحت ثوبا علی وجهها، و ناجت ساعه و دعت للغاصبین من أمه أبیها، فإذا قطع صوتها. فصبرت ساعه فنادیتها: یا بنت محمد المصطفی، یا بنت خیر ولد آدم، یا أم الحسن و الحسین، یا بضعه الرسول؛ أیتها الصدیقه الطاهره، أیتها الزکیه المرضیه، أیتها الطیبه العالمه، و لم أسمع جوابا. فکشفت الثوب عن وجهها فإذا رأیت أن روحها الشریفه طارت إلی ریاض الخلد. فقبّلتها أسماء و وقعت علیها و بکت و قالت: یا فاطمه، إذا قدمت علی أبیک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاقرئیه عن أسماء بنت عمیس السلام.

و دخل الحسن و الحسین علیهما السّلام فی هذه الحاله و قالا: یا أسماء! لا تنام أمّنا فی هذه الساعه!؟ قالت أسماء: ما نامت أمکما، بل وصلت إلی رحمه ربها. فوقع الحسن علیه السّلام علیها و قبّلها و قال: یا أماه، کلّمینی قبل أن یفارق روحی عن

جسدی، و وقع الحسین علیه السّلام علی رجلیها و قبّلها و قال لها: یا أماه، أنا ولدک الحسین؛ کلّمینی قبل أن یفارق روحی عن جسدی.

فقالت أسماء: اذهبا إلی المسجد و أخبرا أباکما. فإذا بلغا المسجد علا صوتهما بالبکاء. فاستقبل الأصحاب و سألوا سبب بکائهما، قالا: إن أمّنا قد فارقت الدنیا. و إذا وصل الخبر إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام وقع علی وجهه و بکی.

فلما انتشر هذا الخبر فی المدینه، أقبل أهلها من الرجال و النساء للتغریه إلی بیت أمیر المؤمنین علیه السّلام باکین؛ فبکی علی علیه السّلام و بکی الناس لبکائه ....

المصادر:

لوامع الأنوار: ص 99.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:111

13 المتن:
اشاره

قال ابن عباس:

لما جاء فاطمه علیها السّلام الأجل، لم تحم و لم تصدع و لکن أخذت بیدی الحسن و الحسین علیهما السّلام فذهبت بهما إلی قبر النبی صلّی اللّه علیه و آله فأجلستهما عنده، ثم وقفت فصلّت بین المنبر و القبر رکعتین. ثم ضمّتهما إلی صدرها و التزمتهما و قالت: یا ولدیّ، اجلسا عند أبیکما ساعه و علی علیه السّلام یصلّی فی المسجد.

ثم رجعت نحو المنزل فحملت ما فضل من حنوط النبی صلّی اللّه علیه و آله، فاغتسلت به و لبست فضل کفنه، ثم نادت: یا أسماء- و هی امرأه جعفر الطیار-، فقالت لها: لبیک یا بنت رسول اللّه. فقالت: تعاهدینی فإنی أدخل هذا البیت فأضع جنبی ساعه، فإذا مضت ساعه و لم أخرج فنادینی ثلاثا، فإن أجبتک و إلا فاعلمی أنی لحقت برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

ثم قامت مقام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی بیتها فصلّت رکعتین، ثم جلّلت وجهها بطرف ردائها و قضت نحبها، و قیل: بل ماتت فی سجدتها.

فلما مضت ساعه، أقبلت أسماء فنادت: یا فاطمه الزهراء، یا أم الحسن و الحسین، یا بنت رسول اللّه، یا سیده نساء العالمین، فلم تجب. فدخلت فإذا هی میته.

فقال الأعرابی: کیف علمت وقت وفاتها یا ابن عباس؟ قال: أعلمها أبوها.

ثم شقّت أسماء جیبها و قالت: کیف أجترئ فأخبر ابنی رسول اللّه بوفاتک؟ ثم خرجت، فتلقاها الحسن و الحسین علیهما السّلام فقالا: أین أمنا؟ فسکتت، فدخلا البیت فإذا هی ممتدّه. فحرّکها الحسین علیه السّلام فإذا هی میته، فقال: یا أخاه، آجرک اللّه فی أمنا؛ و خرجا ینادیان: یا محمداه، الیوم جدّد

لنا موتک إذ ماتت أمنا.

ثم أخبرا علیا علیه السّلام و هو فی المسجد فغشی علیه، حتی رشّ علیه الماء، ثم أفاق.

فحملهما حتی أدخلهما بیت فاطمه الزهراء علیها السّلام فرآها و عند رأسها أسماء تبکی و تقول:

وا یتامی محمداه، کنا نتعزّی بفاطمه علیها السّلام بعد موت جدکما، فبمن نتعزّی بعدها؟

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:112

ثم کشف علی علیه السّلام عن وجهها فإذا برقعه عند رأسها، فنظر فیها فإذا فیها:

بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما أوصت به فاطمه بنت محمد؛ أوصت و هی تشهد أن لا إله إلا اللّه و أن محمدا عبده و رسوله، و أن الجنه حق، و أن النار حق، و أن الساعه آتیه لا ریب فیها، و أن اللّه یبعث من فی القبور. یا علی، أنا فاطمه بنت محمد؛ زوّجنی اللّه منک لأکون لک فی الدنیا و الآخره؛ فأنت أولی بی من غیرک. فحنّطنی و کفّنی و غسّلنی باللیل و صلّ علیّ و ادفنّی باللیل و لا تعلم أحدا، و استودعک اللّه و أقرأ علی ولدی السلام إلی یوم القیام.

فلما جنّ اللیل، غسّلها علی علیه السّلام و وضعها علی السریر، و قال للحسن علیه السّلام: ادع لی أبا ذر.

فدعاه، فحملاه إلی المصلّی. فصلّی علیها، ثم صلّی رکعتین و رفع یدیه إلی السماء و نادی: هذه بنت نبیک فاطمه؛ أخرجها من الظلمات إلی النور. فأضاءت میلا فی میل ....

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 85.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 453، عن موده القربی.

3. موده القربی: ص 131.

4. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه علیهم السّلام و سیده النساء: ص 209، عن موده القربی.

14 المتن:
اشاره

قال الحضینی فی باب سیده النساء فی ذکر وفاتها علیها السّلام:

و کانت فاطمه علیها السّلام غمّضت عینها و حفظت نفسها و مدّت علیها الملاءه و قالت: یا أسماء بنت عمیس، إذا أنا متّ فانظری إلی الدار، فإذا رأیت سجافا من سندس الجنه و ضرب فسطاطا من جانب الدار، فاحملینی و زینب و أم کلثوم و أتیا بی فاجعلونی من وراء السجاف و خلّوا بینی و بین نفسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:113

فلما توفّیت فاطمه علیها السّلام و ظهر السجاف، حملتها و جعلت وراءه. فغسّلت و حنّطت بالحنوط، و کان کافورا أنزله جبرئیل من الجنه و ثلاث صدر، فقال: یا رسول اللّه، العلی الأعلی یقرؤک السلام و یقول لک: هذا حنوطک و حنوط ابنتک فاطمه علیها السّلام و حنوط أخیک علی علیه السّلام، مقسوم ثلاثا، و أن أکفانها من الجنه، لأنها أمه أکرم علی اللّه من أن یتولاها أحد غیره.

المصادر:

الهدایه الکبری للحضینی: ص 177.

15 المتن:
اشاره

قال المسعودی:

و لما قبضت فاطمه علیها السّلام، جزع علی علیه السّلام جزعا شدیدا و اشتدّ بکاؤه و ظهر أنینه و حنینه، و قال فی ذلک:

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الممات قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل قال الرواندی: فحمل علی علیه السّلام الحسنین علیهما السّلام حتی أدخلهما بیت فاطمه علیها السّلام و عند رأسها أسماء تبکی و تقول: وا یتامی محمد، کنا نتعزّی بعدک. فکشف علی علیه السّلام عن وجهها فإذا برقعه عند رأسها. فنظر فیها فإذا فیها: بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما أوصت به فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ....

المصادر:

1. بیت الأحزان للقمی: ص 151، عن مروج الذهب.

2. مروج الذهب: ج 2 ص 291.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:114

16 المتن:
اشاره

عن التبر المذاب، ذکر فی کتاب العقائد هذا الخبر، فمحصله:

إنه لما اشتدّ المرض بسیده النساء علیها السّلام، دخل علی علیه السّلام و عندها ولداها و تحت رأسها مخدّه من جلد کبش و فراشها من و بر جمل و لسانها، لا تفتر عن ذکر ربها. فقالت:

یا ابن عمی و یا باب مدینه علم النبی و یا زوجی فی الدنیا و الآخره و یا صاحب السلاله الطاهره، أوصیک من بعدی بحفظ هذین الولدین، فهما قرتا عین الرسول صلّی اللّه علیه و آله و کفاهما ما لقیاه من فراق جدهما و عن قریب یفقدان أمهما، و لا تمنعهما من زیاره قبری فإن قلبی معهما.

ثم اعلم یا ابن عمی إنی راضیه عنک، فهل أنت راض عنی؟ خدمتک بقدر جهدی و طاقتی و أعنتک علی دنیاک مقدار قوتی؛ طحنت الشعیر بالنهار و استقیت بالقربه باللیل، و بعد ذلک فإنی أعترف بالتقصیر فی حقک فسامحنی، فإن أمامنا عقبه لا یقطعها إلا المحقون.

فبکی علی علیه السّلام و قال: یا بنت المصطفی و یا سیده النساء، روحی لروحک الفداء یا بنت البشیر النذیر و من أرسل رحمه للعالمین.

فلما عرفت الرضا من المرتضی قالت: إذا فرغت من أمری و وضعتنی فی قبری، فخذ تلک القاروره و الحقّه وضعهما فی لحدی. فقال علی علیه السّلام: یا سیده النساء! ما الذی فی هذه القاروره؟ قالت: یا أبا الحسن، إنی سمعت أبی یقول: «إن الدمعه تطفئ غضب الرب و إن القبر لا یکون روضه من ریاض الجنه إلا أن یکون العبد قد بکی من خیفه اللّه»،

و قد علم العزیز الجبار إنی بکیت خوفا بهذه الدموع التی فی القاروره عند الأسحار و جعلتها ذخیره فی قبری، أجدها یوم حشری.

فبکی علی علیه السّلام، فجعلت فاطمه علیها السّلام تأخذ من دموعه و تمسح به وجهها، ثم قالت:

یا أبا الحسن، لو بکی محزون فی أمه محمد صلّی اللّه علیه و آله لرحم اللّه تعالی تلک الأمه، و إنک لمحزون-

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:115

یا ابن عمی- لفراقی، و دمعه المحزون إذا وقعت علی الأمّه خصّها اللّه بالرحمه، فکیف إذا وقعت علی أمه، و قد مسحت وجهی بها طمعا للرحمه، فإنی أمه اللّه و بنت رسول اللّه.

و أخذت بالبکاء، فبکی الحسن و الحسین علیه السّلام.

ثم سألها علی علیه السّلام ما فی هذه الحقّه ففتحها، فإذا فیها حریره خضراء، و فی الحریره ورقه بیضاء فیها أسطر مکتوبه و النور یلمع. قالت: یا أبا الحسن، لما زوّجنی منک أبی، کان عندی فی لیل الزواج قمیصان: أحدهما جدید و الآخر عتیق مرقّع. فبینما أنا علی سجاده إذ طرق الباب سائل و قال: یا أهل بیت النبوه و معدن الخیر و الفتوه، جرت العاده فی الناس یقصدون بیوت الأعراس لأنها لا تخلوا من الطعام لمن حضر من الخاص و العام، و إن کان عندکم قمیص خلق فإنی به جدیر لأنی رجل فقیر یا أهل بیت محمد، فقیرکم عاری الجسد. فعمدت إلی القمیص الجدید فدفعته إلیه و لبست القمیص الخلق.

قالت: یا أبا الحسن، فلما أصبحت عندک بالقمیص الخلق، دخل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله علیّ فقال: یا بنیّه! أ لیس قد کان لک القمیص الجدید، فلم لا تلبسیه؟ فقلت: یا أبه، تصدّقتها لسائل. فقال: نعم ما فعلت،

و لو لبست الجدید لأجل بعلک و تصدّقت بالعتیق لحصل لک بالحالین التوفیق. قلت: یا رسول اللّه، بک اهتدینا و اقتدینا، إنک لما تزوّجت بأمی خدیجه و انفقت جمیع ما أعطتک فی طاعه المولی، حتی أفضت بک الحال أن وقف ببابک بعض السائلین فأعطیته قمیصک و التحفت بالحصیر، حتی نزل جبرئیل بهذه الآیه: «و لا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا». «1»

فبکی النبی صلّی اللّه علیه و آله ثم ضمّنی إلی صدره، فنزل جبرئیل و قال: إن اللّه یقرؤک السلام و یقول لک: اقرأ علی فاطمه السلام و قل لها: تطلب ما شاءت و لو طلبت ما فی الخضراء و الغبراء و بشّرها أنی أحبّها. فقال لی: بنیه، إن ربک یسلّم علیک و یقول لک: اطلبی ما شئت.

______________________________

(1). سوره الإسراء: الآیه 29.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:116

فقلت: یا أبتاه، قد شغلنی لذه خدمته عن مسألته حاجه لی غیر النظر إلی وجهه الکریم فی دار السلام. فقال: یا بنیه، ارفعی یدیک. فرفعت یدی و رفع یدیه و قال: اللهم اغفر لأمتی، و أنا أقول: آمین. فجاء جبرئیل برساله من الجلیل: قد غفرت لعصاه أمتک ممن فی قلبه محبه فاطمه و أمها و بعلها و بنیها علیهم السّلام.

فقال صلّی اللّه علیه و آله: أرید بذلک سجلّا. فأمر اللّه جبرئیل أن یأخذ سندسه خضراء و سندسه بیضاء و کان فیهما: کتب ربکم علی نفسه الرحمه و شهد جبرئیل و میکائیل و شهد الرسول.

و قال: یا بنیه، یکون هذا الکتاب فی هذه الحقّه، فإذا کان یوم وفاتک فعلیک بالوصیه أن یوضع فی لحدک. فإذا قام الناس فی القیامه و انقطع المذنبون و سحبتهم الزبانیه إلی النار، فسلّمی الودیعه

إلیّ حتی أطلب ما أنعم اللّه علیّ و علیک؛ فأنت و أبوک رحمه للعالمین.

و عن کتاب زهره الریاض:

قالت: یا أبا الحسن، إذا أردت دفنی، فأخرج من هذه الحقّه کاغذه و اجعلها فی کفنی و لا تنظر فیه. قال علی علیه السّلام: ما فی الکاغذ؟ قالت: سرّ. قال علی علیه السّلام: بحق النبی صلّی اللّه علیه و آله أن تخبرنی. قالت فاطمه علیها السّلام: حین أراد أبی أن یزوّجنی منک قال: یا فاطمه، هل ترضین أن أزوّجک من علی علیه السّلام بصداق أربعمائه درهم؟ قلت: رضیت بعلی علیه السّلام و لا رضیت بصداق أربعمائه درهم.

فجاء جبرئیل و قال: یا رسول اللّه، یقول اللّه تعالی: جعلت الجنه و ما فیها صداقا لفاطمه علیها السّلام. قلت: لا أرضی. قال: أیّ شی ء تریدین یا فاطمه؟ قلت: أرید أمتک، لأن قلبک مشغول بأمتک. فرجع جبرئیل ثم جاء بهذه الورقه، مکتوب فیها: جعلت شفاعه أمه محمد صلّی اللّه علیه و آله صداقا لفاطمه؛ إذا کان یوم القیامه آخذ هذا الکاغذ و أقول: إلهی، هذه قباله شفاعه أمه محمد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:117

ثم قالت: یا أبا الحسن، لم یبق لی إلا رمق من الحیاه و حان زمان الرحیل و الوداع، فاستمع کلامی فإنک لا تسمع بعد ذلک صوت فاطمه أبدا. أوصیک یا أبا الحسن أن لا تنسانی و تزورنی بعد مماتی، فإنی ما فارقتک مده حیاتی و الآن أقیم فی بیت الغربه و الوحشه و لا أجد من یرحم وحدتی و یؤنس وحشتی، و أوصیک بکذا و کذا.

فبکی علی علیه السّلام و قال: یا فاطمه، إذا لقیت حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فاقرئیه منی السلام و اشرحی

له ما أصابنی من أمته من الظلم و العدوان.

ثم التفتت إلی ولدیها و قالت: یا ولدیّ و یا نور عینی، إذا متّ فمن یتولّی أمرکما و من یتفقّدکما؟ فلما سمعا ذلک، انتحبا و بکیا، فعزّ علیهما و قالت: یا ولدیّ، اذهبا إلی البقیع و اسألا اللّه أن یعافی أمکما.

فسارا إلی البقیع، و استلقت فاطمه علیها السّلام علی فراشها و قالت لأسماء: یا أسماء، أعدّی لهما طعاما، إذا رجعا من البقیع أطعمیهما و لا تدعیهما یشاهدان ما أنا فیه.

فقام علی علیه السّلام و خرج إلی المسجد، و اشتغلت فاطمه علیها السّلام بالبکاء و الدعاء، و سمعتها تدعو اللّه و تقول: إلهی و سیدی، أسألک بالذین اصطفیتهم و ببکاء ولدی فی مفارقتی أن تغفر لعصاه شیعتی و شیعه ذریتی. قالت أسماء: فمکثت ساعه، ثم أتیتها و نادیتها، فلم تردّ جوابی. فدخلت الحجره و کشفت عن وجهها و إذا بها قد فارقت روحها الدنیا.

فبکیت و صرخت: وا فاطمتاه.

فبینما هی فی صراخ و عویل، إذ دخل الحسنان علیهما السّلام باکیان. فأقبلت إلیهما أسماء و أجلستهما و أحضرت لهما طعاما، فقالا: یا أسماء، هل رأیتنا نأکل من غیر أمنا؟ یا أسماء، مضینا إلی البقیع و دعونا لأمنا، ثم انصرفنا إلی قبر جدنا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فسمعناه یقول: یا ولدی، انصرفا إلی أمکما فإنها تفارق الدنیا. ثم قاما و دخلا الحجره.

فی البحار: فوقع الحسن علیه السّلام علیها، یقبّلها مره و یقول: یا أماه، کلّمینی قبل أن تفارق روحی بدنی. قالت: و أقبل الحسین علیه السّلام یقبّل رجلها و یقول: یا أماه، أنا ابنک الحسین علیه السّلام، کلّمینی قبل أن ینصدع قلبی فأموت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 15،ص:118

قالت لهما أسماء: یا بنی رسول اللّه، انطلقا إلی أبوکما علی علیه السّلام و أخبراه بموت أمکما.

فخرجا حتی إذا کانا قریبا من المسجد، رفعا أصواتهما بالبکاء. فابتدرهما جمع من الصحابه و قالوا: ما یبکیکما یا بنی رسول اللّه لا أبکی اللّه أعینکما؟ لعلکما نظرتما إلی موقف جدکما صلّی اللّه علیه و آله فبکیتما شوقا إلیه؟! فقالا: أو لیس قد ماتت أمنا فاطمه علیها السّلام؟

قال: فوقع علی علیه السّلام علی وجهه یقول: بمن العزاء یا بنت محمد؟ کنت بک أتعزّی، ففیم العزی من بعدک؟ و فی خبر غشی علیه حتی رشّ علیه الماء فأفاق.

المصادر:

1. الکوکب الدری: ج 1 ص 251، عن التبر المذاب.

2. التبر المذاب، علی ما فی الکوکب الدری.

17 المتن:
اشاره

قال السید الجزائری فی نور مرتضوی:

... فلما نعی إلی فاطمه علیها السّلام نفسها، أرسلت إلی أم أیمن- و کانت أوثق نسائها- فقالت لها: یا أم أیمن، إن نفسی نعت إلیّ، فادع لی علیا علیه السّلام، فدعته لها. فلما دخل علیها قالت له:

یا ابن عم، أرید أن أوصیک بأشیاء، فاحفظها علیّ.

فقال لها: قولی ما أحببت. قالت له: تزوّج فلانه تکون لولدی مربیه من بعدی مثلی، و اعمل نعشی فإنی رأیت الملائکه قد صوّرته لی. فقال لها علی علیه السّلام: أرینی کیف صوّرته.

فأرته ذلک کما وصف له و کما أمرته به، ثم قالت: إذا قضیت نحبی فأخرجنی من ساعتک، أیّ ساعه کانت من لیل أو نهار، و لا یحضرن من أعداء اللّه و أعداء رسوله صلّی اللّه علیه و آله للصلاه علیّ. قال علی علیه السّلام: أفعل ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:119

المصادر:

1. الأنوار النعمانیه: ج 1 ص 77.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 204 ح 31، عن علل الشرائع، أورد تمام الحدیث.

3. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 2.

الأسانید:

فی علل الشرائع: حدثنا علی بن أحمد، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد بن یحیی، عن عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا.

18 المتن:
اشاره

عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی، قالت:

اشتکت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام شکواها التی قبضت فیها، فکنت أمرّضها.

فأصبحت یوما کأمثل ما رأیتها فی شکواها تلک. فخرج علی علیه السّلام لبعض حاجته فقالت:

یا أماه، اسکبی لی غسلا. فسکبت لها غسلا، فاغتسلت کأحسن ما رأیتها تغتسل، ثم قالت: یا أماه، اعطینی ثیابی الجدد. فأعطیتها فلبستها، ثم قالت: یا أماه، قدّمی فراشی وسط البیت. ففعلت، فاضطجعت و استقبلت القبله و جعلت یدیها تحت خدها، ثم قالت: یا أماه، إنی مقبوضه الآن و قد تطهّرت، فلا یکشفنی أحد. فقبضت مکانها. فجاء علی علیه السّلام فأخبرته فقال: و اللّه لا یکشفها أحد، فدفنها بغسلها.

المصادر:

1. ذخائر العقبی: ص 53.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 465، عن عده کتب.

3. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 81، بتفاوت یسیر.

4. أسد الغابه: ج 5 ص 590، بتفاوت فیه.

5. مجمع الزوائد: ج 9 ص 210.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:120

6. الإصابه: ج 4 ص 367.

7. الثغور الباسمه: ص 16.

8. ینابیع الموده: ص 201.

9. الطبقات لابن سعد، علی ما فی الثغور.

10. مسند أحمد، علی ما فی الثغور.

11. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 49، عن مسند أحمد.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام: أخبرنا الشیخ أبو الحسن علی بن أحمد العاصمی، قال: أخبرنا إسماعیل بن أحمد البیهقی، أخبرنا أحمد بن الحسین البیهقی، حدثنا أبو الحسین بن بشران، أخبرنا محمد بن عمرو، حدثنا الحسن بن مکرم، حدثنا أبو النضر، حدثنا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی.

2. فی أسد الغابه: أخبرنا أبو یاسر بأسناده، عن عبد اللّه بن أحمد، حدثنی أبی، حدثنا أبو النضر، حدثنا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أم سلمی.

3. فی الثغور الباسمه: روی الحدیث من طریق ابن سعد و أحمد، عن سلمی.

19 المتن:
اشاره

عن سلمی، قالت:

اشتکت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، فمرّضناها. فأصبحت یوما کأمثل ما رأیناها فی شکواها. فخرج علی بن أبی طالب علیه السّلام لبعض حاجته، فقالت فاطمه علیها السّلام: اسکبی لی یا أماه غسلا، فسکبت لها غسلا فاغتسلت کأحسن ما کنت أراها تغتسل.

قالت: ثم قالت: یا أماه، ناولینی ثیابی الجدد، فناولتها فلبستها. ثم جاء إلی البیت الذی ماتت فیه فقالت: قدّمی فراشی وسط البیت. فاضطجعت فاطمه علیها السّلام علیه و وضعت یدها الیمنی تحت خدها، ثم استقبلت القبله، ثم قالت فاطمه علیها السّلام: یا أماه، إنی مقبوضه الآن، فلا یکشفنی أحد و لا یغسّلنی أحد. قالت: فقبضت مکانها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:121

قالت: و دخل علی بن أبی طالب علیه السّلام، فأخبرته بالذی قالت و بالذی أمرتنی، فقال علی علیه السّلام: و اللّه لا یکشفها أحد. فاحتملها فدفنها بغسلها ذلک، و لم یکفّنها أحد و لا غسّلها أحد.

المصادر:

1. الذریه الطاهره للدولابی: ص 155.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 380، عن عده کتب.

3. العلل المتناهیه: ج 1 ص 261، بتفاوت یسیر.

4. أحادیث مختاره من موضوعات الجورقانی و ابن الجوزی: ص 109.

5. الخصائص النبویه: ص 240.

6. علی علیه السّلام إمام المتقین: ج 1 ص 71.

7. المشرع الروی: ج 1 ص 85.

8. جامع المسانید و السنن لابن کثیر: ج 1 ص 525 ح 13165، بتفاوت یسیر.

9. الناسخ و المنسوخ من الحدیث لابن شاهین: ص 281 ح 620.

10. إحقاق الحق: ج 25 ص 582، عن تعلیقه علی تاریخ الثقات، شطرا من الحدیث.

11. تعلیقه علی تاریخ الثقات: ص 523، علی ما فی الإحقاق.

12. تاریخ الخمیس: ص 277، بزیاده و نقیصه.

الأسانید:

1. فی الذریه الطاهره: حدثنا النضر بن سلمه، نا یعقوب بن إبراهیم بن سعد و عبد العزیز بن عبد اللّه، عن إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبید اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی.

2. فی العلل المتناهیه: أنا عبد اللّه بن علی المقرئ، قال: أنا منصور محمد بن أحمد بن عبد الرزاق، قال: أنا عبد الملک بن محمد، قال: نا أبو علی أحمد بن الفضل بن خذیمه، قال: نا محمد بن سوید الظمآن، قال: نا عاصم بن علی، قال: نا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبید اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی، قالت.

3. فی الأحادیث المختاره: المخلص: ثنا البغوی، حدثنا علی بن مسلم الطوسی، ثنا نوح بن یزید، ثنا إبراهیم بن سعد، عن ابن إسحاق، عن عبید اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء،

الأنصاری ،ج 15،ص:122

4. فی الناسخ و المنسوخ: نا عبد اللّه بن محمد البغوی، قال: نا علی بن مسلم الطوسی، قال: نا نوح بن یزید، قال: نا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، عن أبیه، عن أمه سلمی.

20 المتن:
اشاره

فی أخبار النساء:

... شکت فاطمه علیها السّلام إلی أسماء بنت عمیس نحول جسمها و قالت: أ تستطعین أن توارینی بشی ء؟ قالت: إنی رأیت فی الحبشه یعملوا السریره للمرأه و یشدّون النعش بقوائم السریر. فأمرتهم بذلک و عمل لها نعش قبل وفاتها، فنظرت إلیه فقالت: سترتمونی سترکم اللّه.

و قالت قبیل وفاتها: یا أمه، اسکبی لی غسلا، فکسبتها فاغتسلت کأحسن ما کانت تغتسل، ثم قالت: ایتینی بثیابی الجدد. فأتتها بها فلبستها، ثم قالت: یا أمه، إنی مقبوضه الساعه و قد اغتسلت، فلا یکشفنّ لی أحد کفنا، ثم توفّیت.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 386.

2. أخبار النساء فی العقد الفرید: ص 184.

3. بنات النبی صلّی اللّه علیه و آله لبنت الشاطی: ص 313.

4. منح المدح: ص 358، بتفاوت یسیر.

21 المتن:
اشاره

خرّج ابن شاهین، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، عن أمه سلمی، أنها قالت:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:123

اشتکت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، فذکر الحدیث إلی أن قال: و خرّج فی حدیث آخر متصلا به عن أسماء بنت عمیس: أن فاطمه علیها السّلام أوصتها أن لا یلی غسلها إلا هی و علی بن أبی طالب علیه السّلام. قالت أسماء: فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

و رأیت فی موضع آخر: أنها لما حضرتها الوفاه، أمرت علیا علیه السّلام فوضع لها غسلا.

فاغتسلت و تطهّرت و دعت بثیاب أکفانها، فأتیت بثیاب خشن غلاظ، فلبستها و مسّت من الحنوط. ثم أمرت علیا علیه السّلام أن لا تکشف إذا قبضت، و أن تدرج کما هی فی ثیابها.

المصادر:

1. کتاب ألف باء: ج 2 ص 348.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 381، عن ألف باء و العبقریات.

3. العبقریات الإسلامیه: ج 2 ص 335.

22 المتن:
اشاره

قال صاحب جنات الخلود فی ذکر موضع وفاه فاطمه علیها السّلام:

أنها فی بیتها جنب مسجد النبی صلّی اللّه علیه و آله بمدینه الرسول صلّی اللّه علیه و آله.

و روی أنه لما خرج أمیر المؤمنین علیه السّلام عن منزله، نادت فاطمه علیها السّلام أسماء بنت عمیس و قالت له: إنه نعیت نفسی و لا أحب أن أحدا أری نعشی بعد الموت. فقالت أسماء: إنی أعمل لک ما رأیته فی الحبشه.

فنصبت أربعه أخشاب و طرحت علیها ثوبا کمثل الهودج. فسرّت فاطمه علیها السّلام من رؤیتها، فقالت لأسماء، فهیأت لها ماء فاغتسلت، و لبست ثیابها الجدد، فقالت: قدّمی فراشی وسط البیت و أغلقی الباب و اخرجی. فإذا حان وقت الصلاه نادینی، فإذا سمعت منی الجواب فادخلی البیت و إلا أخبر أمیر المؤمنین علیه السّلام. فاضطجعت إلی القبله و وضعت یدها تحت خدها فقبضت علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:124

المصادر:

جنات الخلود: ص 19 فاطمه الزهراء علیها السّلام.

23 المتن:
اشاره

فی بعض الکتب المعتبره: روی عن أمیر المؤمنین علیه السّلام أنه قال:

إنی غسّلت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی قمیصه، و ما زالت فاطمه علیها السّلام بعده تطلبنی هذا القمیص، و لما أعطیتها شمّته و غشیت علیها، فغیّبته.

المصادر:

مجالس الشهداء فی مصائب آل عبا علیهم السّلام (مخطوط): فی کیفیه شهادتها علیها السّلام.

24 المتن:
اشاره

قال الخوئی فی منهاج البراعه:

... فلما توفّیت فاطمه علیها السّلام، جاءت عائشه تدخل علیها، فقالت أسماء: لا تدخل.

فکلّمت عائشه أبا بکر فقالت: إن هذه الخثعمیه تحول بیننا و بین ابنه رسول اللّه و قد جعلت لها مثل هودج العروس. فقالت أسماء: أمرتنی أن لا یدخل علیها أحد، و أریتها هذا الذی صنعت و هی حیّه، فأمرتنی أن أصنع لها ذلک. فقال: أبو بکر: اصنعی ما أمرتک فانصرف، و غسّلها علی علیه السّلام و أسماء.

و قیل: قالت فاطمه علیها السّلام لأسماء حین توضأت وضوءها للصلاه: هاتی طیبی الذی أتطیّب به، و هاتی ثیابی التی أصلّی فیها. فتوضّأت ثم وضعت رأسها فقالت لها: اجلسی عند رأسی، فإذا جاء وقت الصلاه فأقیمینی، فإن قمت و إلا فأرسلی إلی علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:125

فلما جاء وقت الصلاه قالت: الصلاه یا بنت رسول اللّه، فإذا هی قد قبضت. فجاء علی علیه السّلام فقالت له: قد قبضت ابنه رسول اللّه. قال علی علیه السّلام: متی؟ قالت: حین أرسلت إلیک.

قال: فأمر أسماء فغسّلتها، و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء، و دفنها لیلا و سوّی قبرها؛ فعوتب علی ذلک فقال: بذلک أمرتنی.

المصادر:

منهاج البراعه: ج 3 ص 22.

25 المتن:
اشاره

قال اللاهیجی فی ذکر فاطمه الزهراء علیها السّلام:

... و أما عمرها الشریف، فکان ثمانیه عشر سنه و أیاما، و بقیت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله خمس و سبعون یوما، و علی قول آخر: ثلاثه أشهر و عشرا، و بروایه العامه: سته أشهر.

و أما قاتلها فهو ابن الخطاب، الذی أحرق باب بیت الولایه و ضرب به علی بطنها، و ضرب بالسکین من ثقبه الباب علی عضدها، و أمر غلامه قنفذ فضرب بالسوط علی یدها المبارکه فانکسرت منه، و هی علیها السّلام مضت إلی جوار رحمه ربها من هذه الآلام و المرض الذی تسبّب عنها.

المصادر:

ریاض المؤمنین فی أحوال المعصومین علیهم السّلام (مخطوط): فی کیفیه شهادتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:126

26 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس:

أن فاطمه ابنه رسول اللّه علیها السّلام لما حضرتها الوفاه قالت: یا أمّه، إنی لأستحیی مما یصنع بالنساء. فقالت لها: إنی قد رأیت بأرض الحبشه شیئا یصنع علی النساء. فأمرتها أن تضعه علیها، و لا یلی غسلها إلا هی و علی بن أبی طالب علیه السّلام. قالت أسماء: فعملت نعشا و غسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

قال ابن فدیک: ففاطمه علیها السّلام أول من حمل علیها النعش.

المصادر:

الناسخ و المنسوخ لابن شاهین: ص 218 ح 621.

الأسانید:

فی الناسخ و المنسوخ: حدثنا عبد اللّه بن محمد البغوی، قال: نا علی بن مسلم، قال: نا ابن أبی فدیک، قال: نا موسی بن عبد اللّه، عن عون بن محمد بن علی بن أبی طالب، عن أمه أم جعفر ابنه محمد بن جعفر بن أبی طالب، عن أسماء بنت عمیس.

27 المتن:
اشاره

فی مسند أحمد بلفظ «أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عند موتها، استقبلت القبله ثم توسّدت یمینها».

المصادر:

1. تلخیص الحبیر: ج 5 ص 108. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 126 المصادر: ..... ص : 126

مسند أحمد، علی فی التلخیص.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:127

الأسانید:

فی تلخیص الحبیر: عن حفصه عن أبی داود. و عن سلمی أم ولد أبی رافع فی مسند أحمد.

28 المتن:
اشاره

قال ولی الدین الخوانساری فی شهاده فاطمه علیها السّلام:

... قال بعض: إن أمیر المؤمنین علیه السّلام لم یکن حاضرا عند الزهراء علیها السّلام حین شهادتها، و قال بعض آخر: إنه علیه السّلام حضر عندها و سمع وصایاها و عمل بها، و هذا هو الأصح.

المصادر:

الأنوار لولی الدین (مخطوط): النور الثانی.

29 المتن:
اشاره

قال السید إمداد علی الحسینی الواسطی:

عن الصادق علیه السّلام: إنه کانت فاطمه علیها السّلام إذا أصبحت قدّمت الحسن الحسین علیهما السّلام و تسیر إلی البقیع و تبکی علی أبیها، و إذا وهجتها الشمس تفیّأت بظلّ أراکه هناک. فبلغ ذلک الرجلین فقطعاها، و لم تزل علی ذلک إلی أن مضی لها بعد موت أبیها سبعه و عشرون یوما و اعتلّت العله التی توفّیت فیها.

فبقیت إلی یوم الأربعین، و قد صلّی أمیر المؤمنین علیه السّلام صلاه الظهر و أقبل یرید المنزل، إذا استقبلته الجواری باکیات حزینات، فقال لهنّ: ما الخبر و ما لی أراکنّ متغیّرات الوجوه و الصور؟! فقلن: یا أمیر المؤمنین! أدرک ابنه عمک الزهراء و ما نظنّک تدرکها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:128

فأقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام مسرعا حتی دخل علیها، و إذا بها ملقاه علی فراشها و هو من قباطی مصر و هی تقبض یمینا و تمدّ شمالا. فألقی الرداء من عاتقه و العمامه من رأسه و حلّ إزاره، و أقبل حتی أخذ رأسها و ترکه فی حجره و ناداها: یا زهراء، فلم تکلّمه.

فناداها: یا بنت محمد المصطفی، فلم تکلّمه. فناداها: یا بنت من حمل الزکاه فی طرف ردائه و بذله علی الفقراء، فلم تکلّمه. فناداها: یا بنت من صلّی بالملائکه فی السماء مثنی مثنی، فلم تکلّمه. فناداها: یا فاطمه، کلّمینی فأنا ابن عملک علی بن أبی طالب.

ففتحت عینیها فی وجهه و نظرت إلیه، و بکت و بکی. فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: ما الذی تجدینه؟ فقالت: إنی أجد الموت الذی لا بد منه و لا محیص ....

المصادر:

مجالس الأحزان للسید إمداد علی الحسینی الواسطی (مخطوط): فی أحوال فاطمه علیها السّلام.

30 المتن:
اشاره

قال فی کتاب «أشعه من حیاه الصدیقه علیها السّلام»:

إن فاطمه علیها السّلام بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله اشتدّ علیها الحزن و الأسی و نزل بها المرض، حتی غدت نحیله سقیمه و بقیت تعافی من شده المرض أربعین لیله، حتی وافاها الأجل المحتوم؛ فکانت- کما وعدها الصادق الأمین- أول أهل بیته لحاقا به ....

و علی الرغم من اشتداد الألم، فإن فاطمه علیها السّلام کانت تبدو فی الیوم الأخیر من حیاتها و کأنها تتمایل للشفاء؛ فقد قامت من فراشها و غسّلت ولدیها الحسن و الحسین علیهما السّلام و ألبستهما ثیابهما. ثم طلبت منهما أن یزورا قبر جدهما رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و علی الرغم مما بدا علیها من تحسّن صحتها و نشاطها، إلا أنها کانت تستعدّ للرحیل و تسرع الخطی للحاق بأبیها صلّی اللّه علیه و آله. فطلبت من أسماء بنت عمیس أن تحضر لها ماء لتغتسل به ...،

فاغتسلت و لبست أحسن ثیابها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:129

و عند ما أحسّت بالأجل یدنو بأنها تنعی إلی نفسها، طلبت من أسماء أن تضع لها فراشا وسط البیت. فاضطجعت فی فراشها و هی مستقبله القبله، ثم دعت أسماء و أم أیمن و طلبت إحضار علی بن أبی طالب علیه السّلام. فحضر علی علیه السّلام، فقالت: یا ابن العم، إنه نعیت إلیّ نفسی و إننی لا أری ما بی إلا أننی لا حقه بأبی ساعه، و أنا أوصیک بأشیاء فی قلبی. قال لها علی علیه السّلام: أوصینی بما أحببت یا بنت رسول اللّه.

فجلس عند رأسها، و أخرج من کان فی

البیت، ثم قالت: یا ابن العم، ما عهدتنی کاذبه و لا خائنه و لا خالفتک منذ عاشرتنی. فقال: معاذ اللّه! أنت أعلم و أبرّ و أتقی و أکرم و أشدّ خوفا من اللّه من أن أوبّخک بمخالفتی، و قد عزّ علیّ مفارقتک و فقدک، إلا أنه أمر لا بد منه؛ و اللّه لقد جدّدت علی مصیبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قد عظمت وفاتک و فقدک. فإنا للّه و إنا إلیه راجعون من مصیبه ما أفجعها و آلمها و أحزنها؛ هذه و اللّه مصیبه لا عزاء عنها و رزیّه لأخلف لها.

ثم بکیا جمیعا ساعه، و أخذ علی علیه السّلام رأسها و ضمّها إلی صدره، ثم قال: أوصینی بما شئت، فإنک تجدیننی وفیّا، أمضی کلما أمرتنی به و أختار أمرک علی أمری. ثم قالت:

جزاک اللّه عنی خیر الجزاء یا ابن العم؛ أوصیک أولا أن تتزوّج بعدی بابنه أختی أمامه، فإنها تکون لولدی مثلی، فإن الرجال لا بد لهم من النساء ....

ثم أتمّت وصیتها، و قد بدأتها بتلک.

المصادر:

1. أشعه من حیاه الصدیقه فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 103.

2. المجالس السنیه: ج 2 ص 123، شطرا منه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:130

31 المتن:
اشاره

فی روایه:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام دخل علیها فی بعض الأیام فی مرضها الذی ماتت فیه، و هی فی الحجره الطاهره. فرآها قد عجنت عجینا للخبزه و وضعت طینا فی الماء لتغسل به رءوس ولدیها الحسن و الحسین علیهما السّلام و ثیابهما.

فتعجب الأمیر علیه السّلام من ذلک و قال لها: یا مخدومه نوع الإنسان، و یا معصومه آخر الزمان، و یا بلقیس حجره التقدیس و الجلال، و یا آسیه عالم التکمیل و الکمال، و یا زهراء المرضیه، و یا حوراء الإنسیه، و یا بنت النبی المعصوم صلّی اللّه علیه و آله، و أم الحسن الزکی المسموم علیه السّلام، و یا والده الحسین المظلوم علیه السّلام، و یا عروسا قلیله الجهاز، و یا خاتون حجله الإعزاز، و یا کوکب سبیل القبول، و یا شمعه مجلس الرسول، و یا البضعه الأحمدیه، و یا البضاعه المحمدیه! ما عهدتک تشتغلین بعملین من أعمال الدنیا فی یوم واحد، و إنی لا أظنه إلا عن سبب!؟

فبکت فاطمه علیها السّلام و تحدّرت عبراتها علی و جناتها، و قالت له: یا صاحب تاج سوره هل أتی، و یا فارس عرصه میدان لا فتی، و یا خطیب منبر سلونی، و یا وارث المرتبه الهارونیه، و یا طراز حله الصفی، و یا مستودع سرّ المصطفی، و یا أسد الجیاد، بل یا سفینه لجه الطریقه، و یا المسمّی بلیث اللّه الغالب، و یا علی بن أبی طالب! هذا فراق بینی و بینک، فسأنبؤک یا علی؛ إنی رأیت أبی البارحه فی منامی

و هو واقف علی مکان مرتفع، یلتفت یمینا و شمالا کأنه ینتظر أحدا. فقلت له: یا أبتاه! مضیت عنی و ترکتنی وحیده فریده، أبکی علیک لیلی و نهاری و عشیتی و بکاری؛ لا ألتذّ بطعام و لا أتهنّئ بمنام. فقال: یا فاطمه، (أنا) «1» هاهنا واقف للانتظار.

قلت: فلم تنتظر یا أبتاه؟ قال: أنتظرک یا فاطمه، فإن مده الفراق قد تجاوزت و لیالی الأشواق و الهموم قد تصرّمت و قرب وقت الارتحال، لتفوزی بالملاقاه و الوصال

______________________________

(1). الزیاده منا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:131

و تقلعی أطناب خیمه بدنک من المضایق السفلیه و تنصبینها فی العوالم العلویه، و تفرّی من مطموره الدنیا و تسکنی معموره العقبی. یا فاطمه، عجّلی أنا فی انتظارک و لا أبرح من مکانی حتی أنت تأتی. فأسرعی یا فاطمه، و سأخبرک بأن وقت وصولک إلیّ عندی فی اللیله القابله.

و هذا العجین أخبزه فی هذا الیوم و هذا الطین أغسل به رءوس أولادی و ثیابهم، لأنک فی غداه مشتغل فی تجهیزی و غسلی و دفنی و أخاف أن تجوع أولادی و تبقی رءوسهم مغبره و ثیابهم دکنه. فعملت هذین العملین فی هذا الیوم لأجل ذلک.

قال المؤلف:

یا نفس إن تتلقی صبرا فقد ظلمت بنت النبی رسول اللّه و ابناها

تلک التی أحمد المختار والدهاو جبریل أمین اللّه ربّاها

لهفی لها إذ غدت بالطیف شاکیهما نالها لأبیها حین ناجاها

فقال: یا بنت قرّی و أبشری إن الملاقاه قد هبت نعاماها

فأصبحت و هی ذاک الیوم مصلحهما إن به بغد یقتات سبطاها

طینا و خبزا لانقاء الثیاب و ذاللأکل فأعجب لمن طابت مزایاها قال الراوی:

فلما سمع أمیر المؤمنین علیه السّلام من فاطمه الزهراء علیها السّلام کلمه الفراق، جعل یبکی بأسف و احتراق و قال:

یا فاطمه، حزن أبیک حینئذ باق فی صمیم قلبی، فکیف لی أن أزیده بفراقک؟ فقالت له: یا ابن العم، اصبر علی فراقی کما صبرت علی فراق أبی، فإن اللّه مع الصابرین.

و هی مع ذلک تبکی و تغسّل قمیص ولدیها و تمشط رأسیهما، و هی تقول: یا لیتنی کنت أعلم بالذی یصدر علیکما من السمّ و القتل و إلی أیّ شی ء یؤول أمرکما. فبکیا بین یدیها لما سمعا منها ذلک الکلام، فقالت لهما: یا قره عینی، امضیا إلی قبر جدکما و اسألاه أن یمنّ علی بالشفاء؛ مرادها عدم حضورهما وقت موتها لئلا یصیبهما جزع و ینالهما

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:132

فزع. فمضیا من عندها، فأمرت فضه أن تفرش لها فراش المرض. فانضجعت علیه و قالت: اجلس عندی یا ابن العم، فهذا وقت الوداع.

فجلس أمیر المؤمنین علیه السّلام عندها و أمرت أسماء بنت عمیس أن تضع طعاما للحسن و الحسین علیهما السّلام، فإذا أتیا یأکلان و یمضیان لشأنهما. ففعلت ما أمرتها، و قالت: یا أسماء، إذا أقبلا ولدای فاجلسیهما و احملی لهما طعاما لیتناولان و یمضیان.

فما کان إلا ساعه إذ أقبلا. فسمعت أسماء أصواتهما، فخرجت إلیهما و استقبلتهما و أجلستهما فی مکان الذی أمرت به أمهما و أحضرت لهما الطعام. فقالا: یا أسماء! أ رأیت ان نأکل وحدنا بغیر أمنا، و ما فعلنا حتی تفرقی بیننا و بین أمنا؟ فقالت: إن أمکما عندها بعض التصدیع. فقالا: إنا لا نأکل إلا معها.

فقاما من مکانهما و دخلا علی أمهما، فوجداها متّکأه علی فراشها و علی علیه السّلام جالس عند رأسها. فلما رأتهما قالت: یا أمیر المؤمنین! امض بولدیک إلی قبر جدهما. فقام علی علیه السّلام و أخذهما بأیدیهما

و قال لهما: امضیا إلی قبر جدکما یا بنیّ. فمضیا و رجع أمیر المؤمنین علیه السّلام و جلس عند رأسها، و قالت له: یا ابن العم، اجلس عندی هنیئه فقد حان الفراق.

فأخذ رأسها و وضعه فی حجره و جعل یقول:

هو الزمان فلا تفنی عجائبه عن الکرام و لا تهدوا نوائبه

فلیت شعری إلی کم ذا تجاذبنافنونه و إلی کم ذا نجاذبه فقالت: یا ابن العم، هذا وقت الوصیه لا وقت التعزیه. فقال: و ما وصیتک یا بنت العم؟

قالت: لی عندک أربع وصایا:

الأولی: إن کان وقع منی فی مده حیاتی معک تقصیر فاعف عنی و اسمحه. فقال:

حاشاک یا سیده نساء العالمین و التقصیر، بل کنتی فی نهایه المحبه لی و الموده و الشفقه علیّ و الرضا و الشکر و القناعه بما یأتیک منی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:133

فقالت: و الوصیه الثانیه: فإنی أوصیک یا ابن العم أن تلتفت إلی أولادی و لا تصح فی وجوههما و لا تنهرهما، فإنهما سیقتلان بعدنا و تشرّد ذراریهما.

و الثالثه: أن تدفنّی لیلا و لا تشاهد جنازتی الغرباء و الأعداء؛ کما لم یرونی فی حال الحیاه فلا یرونی فی حال الممات.

و الرابعه: أن لا تقطعنی من زیارتک، لأن لی بک أنس عظیم.

فقال علی علیه السّلام: قبلت ذلک و رضیت به، و لکن أنت أیضا اصغی لوصایای و اقبلیها.

قالت: أذکر وصایاک یا ابن العم. فقال علی علیه السّلام: لی عندک یا بنت العم ثلاث وصایا:

الأولی: إنه إن کان حدث منی ذنب أو جرم أو تقصیر فاعفیه عنی و اسمحیه لی.

و الثانیه: إذا لقیت أباک فأعرضی علیه سلامی و أبلغیه تحیتی.

و الثالثه: إذا قدّمت علی أبیک فلا تشکی منی إلیه.

فبینما هما فی الکلام، إذ

سمعا أصواتا عالیه و بکاء عالیا و عویلا و هم یقولون:

وا ویلاه، وا مصیبتاه، وا حزناه، وا کربتاه. فخرجت فضه و إذا هی بالحسن و الحسین علیهما السّلام یبکیان.

فقال لهما أبوهما: ما بالکما تبکیان یا قره عینی؟ فقالا: یا أبتاه، أمرتنا بالمسیر إلی قبر جدنا، فلما وصلناه سمعنا هاتفا یقول: هذا إبراهیم الخلیل یقول: إن یتامی فاطمه علیها السّلام قد أتیا، و هذا إسماعیل الذبیح یقول: إن شفیعنا یوم القیامه قد جاء، و هذا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله یقول: إن ولدای و قره عینی قد أقبلا.

فلما سمعنا تلک الأصوات، أتینا إلی قبر جدنا و سمعنا من داخل القبر قائلا یقول:

ارجعا یا ولدای إلی أمکما و دعاها قبل وفاتها، فإنی قد جئت مع جمع من الأنبیاء لاستقبال روح أمکما، فرجعا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:134

ثم أتیا إلی أمهما، فرأیاها متّکأه علی فراشها و هی تجود بنفسها الشریفه. فجعلا یقبّلان یدیها و رجلیها و هما یقولان: یا أماه، افتحی عینیک و انظری إلی یتیمک. فلما سمعت صوتهما، فتحت عینیها فرأتهما یبکیان. فضمّتهما إلی صدرها و هی تبکی و تقول: یا قره عینی، ما أدری ما تقع علیکما بعدی من الأعداء و تلقیانه من المحنه و الأذی و المشقّه و الجفاء.

ثم إنها أمرت بإحضار بناتها و أوصت الحسن و الحسین علیهما السّلام بکفالتهنّ و الالتفات إلی أحوالهن.

شعر للمؤلف سامحه اللّه:

إیه خلیلیّ اسعدانی فی البکاءلبکاء فاطمه علی ابنائها

تذری الدموع و قلبها متوقّدمن فرط لاهب و جدها و شجائها

و تقول من ألم ألّم ببالهاو رسیس شجو صار حشو حشائها

لم أدر ما ذا تلقیان من الأذی بعدی من الأرجاس من طلقائها

فلمثلها یا عین جودی بالدماإن غاض دمعک و

اسهری لعزائها و فی نقل آخر، إنها لما نعت إلیها نفسها، وجّهت نحو علی علیه السّلام. فأتی، فقالت:

یا ابن العم، نعیت إلیّ نفسی و لا أری إلا أنی لاحقه برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی هذه الساعه أو التی تلیها، و اعلم یا ابن العم إنی أرید أن أوصیک بأشیاء کانت فی نفسی.

فأخرج علی علیه السّلام من کان فی البیت و جلس و أخذ رأسها و وضعه فی حجره و قال لها:

أوصینی بما أحببتی، تجدینی ممضیا جمیع ما أمرتنی به إن شاء اللّه تعالی.

فقالت: یا ابن العم، ما عهدتنی کاذبه و لا خاطئه مذ عرفتک. فقال: معاذ اللّه أن یکون ذلک، و لقد عزّ علیّ مفارقتک و فقدک، إلا أنه شی ء لا بد منه، و لقد جدّدت علیّ مصیبه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لقد عظمت وفاتک و فقدک، فإنا للّه و إنا إلیه راجعون.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:135

و بکیا ساعه، ثم قال لها: أوصینی بما تریدین، أختار أمرک علی أمری و رأیک علی رأیی. فقالت: یا ابن العم، أوصیک أن تتزوّج بعدی بابنه أختی أمامه، و لا تشهد جنازتی أحدا ممن ظلمنی و منعنی میراثی، فإنهم أعداء اللّه و أعداء رسوله صلّی اللّه علیه و آله و أعدائی، و ادفنّی باللیل، إذا هدأت العیون و نامت الأبصار.

شعر للمؤلف:

نح ما حییت أخا الوداد لفاطمهبمدامع هی کالسحائب ساجمه

و ألبس لها إن کنت لها من أهل الولاءثوب الشجاء و دع العزاء و لوازمه

فلقد أصیبت بعد فقد المصطفی بمصائب و نوائب متفاقمه

فقضت علی مضض و وجد مکمدو کأنه بین الضلوع ملازمه قال المؤلف: و أما ما ورد فی معنی وفاتها، فقد روی

إنه لما کانت لیله من اللیالی و قد اشتدّ بها المرض حتی أنها لم تطق القیام و أیقنت بالوفاه، قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام:

کم مضی من اللیل یا ابن العم؟ قال: ثلثه. قالت: ائذن لی بالخروج إلی قبر أبی لأودّعه قبل الموت، فقد حان الفراق لک یا ابن العم. فبکی علی علیه السّلام و قال: إنک بهذه الحاله لم تستطیعی القیام!؟ فقالت: لا بد من الوداع عن قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فقال: الأمر إلیک.

فنهضت و توجّهت نحو القبر المقدس؛ فتاره تقوم و تاره تطیح، حتی وصلت إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام معها. فلما نظرت إلی القبر، أنّت أنّه تزلزلت لها الأرضین و قالت: یا أبتاه، سکنت التراب و فارقت الأحباب و أسلمتنا للخطوب و فوادح الکروب، و بکت حتی انصدع قلبها.

فقال لها أمیر المؤمنین علیه السّلام: أقلّی من البکاء و تعزّی بالعزاء، فإنی أخاف علیک أن تکونی من الهالکین. فقالت: یا ابن العم، تلمّنی و أعذرنی، فإن الفراق مرّ المذاق، خصوصا فراق أبی؛ سلطان الرسل و هادی السبل و حبیب قلبی و نور عینی و سیدی و سنادی و ملجئی و ملاذی و عصمه أمری و قوه ظهری رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:136

ثم أخذت قبضه من صعید قبره الشریف و وضعتها علی أنفها و عینها و شمّتها، و أنشأت علیها السّلام:

ما ذا علی من شمّ تربه أحمدأ لا یشمّ مدی الزمان غوالیا

صبّت علیّ مصائب لو أنهاصبّت علی الأیام صرن لیالیا

قل للمغیّب تحت أطباق الثری إن کنت تسمع صرختی و ندائیا

قد کنت لی جبلا ألوذ بظلّه و الیوم

تسلمنی إلی أعدائیا

و إذا بکت قمریه فی لیلهاشجنا علی غصن بکیت صباحیا قال الراوی: ثم قالت لأم سلمه: اسکبی لی ماء أغتسل به. فأتت به فاغتسلت، و لبست ثیابا طاهره و أمرتها أن تبسط فراشها بوسط الحجره. فانضجعت علی یمینها مستقبله القبله و وضعت یدها الیمنی تحت خدها.

و فی روایه أخری: قالت لأسماء: اسکبی لی ماء، و اغتسلت به ثم قالت: ناولینی ثیابی الجدد. فلبستها ثم قالت: آتینی ببقیه حنوط والدی من موضع کذا و کذا فضعیه تحت رأسی، ثم أخرجی عنی و انتظرینی هنیئه، فإنی أرید أناجی ربی عز و جل.

قالت أسماء: فخرجت عنها، فسمعتها تناجی ربها. فدخلت علیها و هی لا تشعر بی، فرأیتها رافعه یدیها إلی السماء و هی تقول:

اللهم إنی أسألک بمحمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و شوقه إلیّ، و ببعلی علی المرتضی علیه السّلام و حزنه علیّ، و بالحسن المجتبی علیه السّلام و بکائه علیّ، و بالحسین الشهید علیه السّلام و کآبته علیّ، و ببناتی الفاطمیات و تحسّر هنّ علیّ؛ أنک ترحم و تغفر للعصاه من أمه محمد صلّی اللّه علیه و آله و تدخلهم الجنه، إنک أکرم المسئولین و أرحم الراحمین.

قالت أسماء: لما سمعت ذلک الدعاء من سیدتی الزهراء علیها السّلام، لم أتمالک و استولی علیّ البکاء. فالتفتت إلیّ و قالت لی: یا أسماء! أ ما قلت لک لا تحضری عندی هذه الساعه و لکن انتظرینی هنیئه؟ قالت أسماء: فخرجت عنها و انتظرتها ساعه، فنادیتها بعد ذلک: یا قره عین الرسول، فلم تجبنی. فدخلت علیها و کشفت الرداء من علی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:137

وجهها، فوجدتها قد انتقلت إلی جوار ربها العلی الکبیر. فقبّلت یدیها و

رجلیها و بکیت و قلت: یا سیده النساء، إذا قدّمت علی أبیک فاقرئیه منی السلام.

و فی هذه الساعه أقبل الحسن و الحسین علیهما السّلام فقالا: یا أسماء، ما حال أمنا؟ فلم تتمالک من البکاء. فجذبت مقنعتها و خمشت وجهها. فلما نظراها علی هذا الحال، بکیا و دخلا علیها. فحرّکها الحسن علیه السّلام فإذا هی میته، فقال للحسین علیه السّلام: عظّم اللّه لک الأجر فی الوالده.

و خرجا یبکیان حتی إذا کان قربا من المسجد، رفعا صوتیهما بالبکاء، و ابتدر لهما جمع من الصحابه فقالوا: ما یبکیکما؟ لعلکما نظرتما إلی موقف جدکما فبکیتما مشوقا إلیه؟ فقالا: أو لیس قد ماتت أمنا فاطمه الزهراء علیها السّلام؟ فوقع علی علیه السّلام علی وجهه و هو یقول: ممن المعزّی بعدک یا بنت محمد؟ و أنشأ علیه السّلام یقول:

و کنا کندمانی جذیمه برههمن الدهر حتی ظنّ أن لن یتصدّعا

و لما تفرّقنا کأنی و فاطم لطول اجتماع لم نبت لیله معا و روی الشیخ فی التهذیب، یرفعه إلی أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: أول نعش أحدث فی الإسلام نعش فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام للبلادی البحرانی: ص 67.

32 المتن:
اشاره

قال السید الهاشمی فی کتابه الحوار:

... إن المتحصل من مجموع الشبهات و الآراء حول ضرب الزهراء علیها السّلام و إسقاط جنینها هو التشکیک فی شهادتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:138

و هذا خلاف صریح للنص الوارد فی الصحیحه من أنها علیها السّلام صدیقه شهیده. فقد أورد الکلینی فی باب مولد الزهراء علیها السّلام من کتاب الحجه من الکافی حدیثا صحیح الأسناد؛ رواه عن محمد بن یحیی، عن العمرکی بن علی، عن علی بن جعفر، عن أخیه أبی الحسن علیه السّلام، قال: إن فاطمه علیها السّلام صدیقه شهیده.

قال المولی محمد صالح المازندرانی (المتوفّی سنه 1081 ه) فی شرحه علی الکافی:

و الشهید من قتل من المسلمین فی معرکه القتال المأمور به شرعا. ثم اتسع، فأطلق علی کل من قتل منهم ظلما کفاطمه علیها السّلام، إذ قتلوها بضرب الباب علی بطنها و هی حامل؛ فسقط حملها، فماتت لذلک.

و قال العلامه المجلسی (المتوفی سنه 1111 ه) فی تعلیقه علی هذا الحدیث بعد الحکم بصحه أسناده ما یلی:

ثم إن هذا الخبر یدلّ علی أن فاطمه علیها السّلام کانت شهیده، و هو من المتواترات، و کان سبب ذلک إنهم لما غصبوا الخلافه و بایعهم أکثر الناس، بعثوا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام لیحضر للبیعه، فأبی. فبعث عمر بنار لیحرق علی أهل البیت علیهم السّلام بیتهم و أرادوا الدخول علیه قهرا. فمنعتهم فاطمه علیها السّلام عند الباب، فضرب قنفذ- غلام عمر- الباب علی بطن فاطمه علیها السّلام، فکسر جنبها و أسقطت جنینا کان سمّاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله محسنا. فمرضت لذلک، و توفّیت علیها السّلام فی ذلک المرض.

ثم ساق الروایات

الداله علی ذلک.

روایات شهاده الزهراء:

فبالإضافه إلی کل ما أوردناه من أدله التعدّی علی الزهراء علیها السّلام، فإن هذه الروایه و روایات أخری تنصّ علی أنها ماتت شهیده مقتوله، و من ذلک:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:139

1. ما جاء فی کتاب سلیم بن قیس الهلالی (المتوفّی سنه 90 ه): فألجأها (قنفذ) إلی عضاده بیتها و دفعها، فکسر ضلعا فی جنبها، فألقت جنینا من بطنها. فلم تزل صاحبه فراش حتی ماتت من ذلک شهیده.

2. ما ذکره الشیخ المفید فی کتابه المزار: و قد روی أن قبرها علیها السّلام عند أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فإذا أردت زیارتها فقف بالروضه و قل: السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علی ابنتک الصدیقه الطاهره، السلام علیک یا فاطمه یا سیده نساء العالمین؛ أیتها البتول الشهیده الطاهره.

3. ما رواه ابن قولویه فی کامل الزیارات بأسناده، عن عبد اللّه بن بکر الأرجانی، عن الإمام الصادق علیه السّلام، أنه قال: و قاتل أمیر المؤمنین علیه السّلام و قاتل فاطمه علیها السّلام و محسن، و قاتل الحسن و الحسین علیهما السّلام.

4. ما رواه أحمد بن أبی طالب الطبرسی فی الاحتجاج بروایه سلمان الفارسی، أنه قال: فلم تزل صاحبه فراش حتی ماتت من ذلک شهیده، صلوات اللّه علیها.

5. ما رواه شاذان بن جبرائیل بن إسماعیل بن أبی طالب القمی فی الفضائل، فیما رفعه بالإسناد إلی سلیم بن قیس، أنه قال: لما قتل الحسین بن علی علیه السّلام، بکی ابن عباس بکاء شدیدا، ثم قال: ما لقیت هذه الأمه بعد نبیها صلّی اللّه علیه و آله! اللهم إنی أشهدک أنی لعلی بن أبی طالب و لولده علیهم السّلام ولیّ، و من عدوه و

عدو ولده بری ء. فإنی مسلم لأمرهم.

و لقد دخلت علی علی بن أبی طالب ابن عم رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بذی قار، فأخرج لی صحیفه و قال: یا ابن عباس، هذه الصحیفه إملاء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خطی بیدی. قال: فقلت:

یا أمیر المؤمنین، اقرأها علیّ. فقرأها و إذا فیها کل شی ء منذ قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلی یوم قتل الحسین علیه السّلام، و کیف یقتل و من یقتله و من ینصره و من یستشهد معه فیها.

ثم بکی بکاء شدیدا و أبکانی، و کان فیما قرأه کیف یصنع به و کیف تستشهد فاطمه ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:140

6. ما رواه الشیخ الصدوق ضمن حدیث طویل یذکر فیه النبی صلّی اللّه علیه و آله ما سیجری علی أهل البیت علیهم السّلام من الظلم، و جاء فیه:

فتکون أول من یلحقنی من أهل بیتی؛ فتقدّم علیّ محزونه مکروبه مغمومه مغصوبه مقتوله.

و قال الشیخ الصدوق فی الفقیه: و إنی لما حججت بیت اللّه الحرام، کان رجوعی علی المدینه بتوفیق اللّه عز و جل. فلما فرغت من زیاره النبی صلّی اللّه علیه و آله، قصدت إلی بیت فاطمه علیها السّلام، و هو من عند الأسطوانه التی یدخل إلیها من باب جبرائیل إلی مؤخّر الحظیره التی فیها النبی صلّی اللّه علیه و آله.

فقمت عند الحظیره و یساری إلیها و جعلت ظهری إلی القبله و استقبلتها بوجهی و أنا علی غسل، و قلت: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ...، السلام علیک أیتها الصدیقه الشهیده ...، السلام علیک أیتها المظلومه المغصوبه، السلام علیک أیتها المضطهده المقهوره.

ثم قال الشیخ الصدوق بعد ما

انتهی من زیارتها: قال مصنف هذا الکتاب: لم أجد فی الأخبار شیئا موظّفا محدودا لزیاره الصدیقه علیها السّلام. فرضیت لمن نظر فی کتابی هذا من زیارتها ما رضیت لنفسی، و اللّه الموفق للصواب، و هو حسبنا و نعم الوکیل.

المصادر:

الحوار حول الزهراء علیها السّلام: ص 392.

33 المتن:
اشاره

عن سلمی، قالت:

مرضت فاطمه علیها السّلام ...، اضطجعت علی فراشها و استقبلت القبله، ثم قالت: و اللّه إنی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:141

مقبوضه الساعه و قد اغتسلت، فلا یکشفنّ لی أحد کنفا. فماتت و جاء علی علیه السّلام فأخبرته، فدفنها بغسلها ذلک.

المصادر:

سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 129.

الأسانید:

فی سیر أعلام النبلاء: روی إبراهیم بن سعد، عن ابن إسحاق، عن علی بن فلان بن رافع، عن أبیه، عن سلمی، قالت.

34 المتن:
اشاره

روی مرفوعا إلی سلمی أم بنی رافع، قالت:

کنت عند فاطمه بنت محمد علیها السّلام فی شکواها التی ماتت فیها، فقالت: یا أمّه، اسکبی غسلا. فقالت: فاغتسلت کأشدّ ما رأیتها، ثم قالت لی: اعطینی ثیابی الجدد. فأعطیتها فلبست، ثم قالت: ضعی فراشی لتستقبلینی، ثم قالت: إنی قد فرغت من نفسی، فلا أکشفن، إنی مقبوضه الآن.

ثم توسّدت یدها الیمنی و استقبلت القبله، فقبضت. فجاء علی علیه السّلام و نحن نصیح، فسأل عنها فأخبرته، فقال: إذا و اللّه لا تکشف. فاحتملت فی ثیابها فغیّبت.

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 202، عن مناقب ابن شهرآشوب.

2. مناقب ابن شهرآشوب: ج 1 ص 364، بتغییر فی الألفاظ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:143

الفصل الرابع تجهیزها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:144

فی هذا الفصل

کفی فی أهمیه تجهیز فاطمه علیها السّلام و تشییعها و الصلاه علیها کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام:

خلقت الأرض لسبعه، بهم یرزقون و بهم یمطرون و بهم ینصرون ... و هم الذین شهدوا الصلاه علی فاطمه علیها السّلام.

و یعلم مکانه تجهیز سیده النساء علیها السّلام بأن جهّزها و غسّلها و دفنها إمام المتقین و سید الوصیین و أمیر المؤمنین علیه السّلام، و ما یلیق بهذا الشأن غیر المعصوم لأنها معصومه، و لا یجوز لغیر الصدیق تغسیل الصدیقه، کما غسّل عیسی المسیح أمها مریم لأنها کانت صدیقه، و یعلم أیضا فضل تجهیزها من أن کافورها جاءت من الجنه.

و أنه لیس فی شأن المنافقین بل کل أهل المدینه حتی غیر المنافقین، أن یحضروا تجهیزها و الصلاه علیها إلا هؤلاء السبعه، بل أوصت علیها السّلام بمنع حضور بعضهم فی تجهیزها و الصلاه علیها و ذکر منهم أبا بکر و عمر.

و ستری فی هذا الفصل العناوین التالیه فی 179 حدیثا:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:145

کلام علی علیه السّلام فی السبعه المصلّین علی فاطمه علیها السّلام و خلق الأرض لهم.

کلام علی علیه السّلام فی السبعه المصلّین علی فاطمه علیه السّلام و ضیق الأرض بهم.

عله دفن فاطمه علیها السّلام لیلا سخطها علی القوم.

الکلام فی جواز تشییع الجنازه بنار بل استحبابها.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی عله دفن فاطمه علیها السّلام باللیل.

وصیه فاطمه علیها السّلام بمنع حضور أبی بکر و عمر فی الصلاه علیها و تعامل علی علیه السّلام و أبی بکر و عمر بعد دفنها علیها السّلام.

أمر فاطمه علیها السّلام أم أیمن بعمل نعش لمواراه جسدها عند التشییع.

مجی ء أبی بکر مع الناس لتجهیز فاطمه

علیها السّلام و إخبار علی علیها السّلام بدفنها لیلا لوصیتها علیها السّلام بذلک.

وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام بتزویج أمامه و اتخاذ النعش فی تشییعها و منع أعداء اللّه عن الحضور فی جنازتها و دفنها و الصلاه علیها، ارتجاج المدینه بالبکاء کیوم قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و دفن علی علیه السّلام لها باللیل و همّ عمر بنبش قبرها و تهدید علی علیه السّلام إیاها و انصراف عمر عن قصده و رجوعه.

کلام الإمام الصادق علیه السّلام فی غسل فاطمه علیها السّلام بید علی علیه السّلام لأنها صدیقه و هو صدیق.

تکفین فاطمه علیها السّلام فی سبعه أثواب، اغتسال فاطمه علیها السّلام نفسها و دفنها بمن دون غسل آخر بعد الوفاه.

أشعار أبی بکر بن أبی قریعه فی مصائب الزهراء علیها السّلام و دفنها لیلا.

قصیده الشیخ حسن البیضائی، منها:

لم شیّعت لیلا و عفی قبرها و هی الودیعه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:146

أشعار الشیخ حسن الحمّود فی مصائبها، منها:

ما شیّعوا نعشها السامی غلا و لقدتزاحمت خلفها الأملاک تنتحب وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام و أسماء بنت عمیس فی غسلها.

تغسیل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لقول رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لعلی علیه السّلام: «هی زوجتک فی الدنیا و الآخره».

رؤیا فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و تبشیرها باللحوق و قولها بعد الانتباه بدفنها لیلا، حضور أم سلمه و أم أیمن و فضه و سلمان و عمار و المقداد و حذیفه و الحسنین علیهم السّلام و العباس فی دفن فاطمه علیها السّلام.

دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام بالروضه و إخفاء موضع قبرها و عمله

فی البقیع أربعین قبرا.

حنوط فاطمه علیها السّلام من ثلث کافور النبی صلّی اللّه علیه و آله التی جی ء بها من الجنه و هی أربعون درهما.

صلاه علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام و تکبیرها فیها خمسا و دفنها لیلا.

کلام جعفر بن محمد علیهم السّلام فی تکبیر صلاه فاطمه علیها السّلام خمس تکبیرات، و فی روایه خمسا و عشرین تکبیره.

وصیه فاطمه علیها السّلام فی غسلها و کفنها و دفنها لیلا و منع حضور أبی بکر و عمر فی تجهیزها، بکاء فاطمه علیها السّلام حین الوفاه، دفن علی علیه السّلام إیاها لیلا و تصویره حولها سبع قبور، غضب أبی بکر و عمر عن فعال علی علیه السّلام.

حدیث ورقه بن عبد اللّه عن فضه فی مرض وفاه فاطمه علیها السّلام، وصیتها لعلی علیه السّلام.

عمل علی علیه السّلام بوصیتها من غسلها فی قمیصها، وداعها أولادها و فضّه عند دفنها، ما جری بینها بین الحسنین علیهم السّلام من مدّ یدیها و ضمّهما إلی قبر أبیها و السلام علی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:147

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و شکواه إلیه و إنشاؤه بهذه الأبیات بعد دفنها:

أری علل الدنیا علیّ کثیره ... إلی آخر الأبیات.

وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام بثلاث: تزویجه أمامه و اتخاذ النعش لها و منع حضور الظالمین جنازتها و الصلاه علیها.

ردّ ابن بابویه قول دفن فاطمه علیها السّلام بالبقیع بقوله: و الصحیح عندی أنها مدفونه فی بیتها.

أخذ علی علیه السّلام فی جهازها فی جوف اللیل و الصلاه علیها و دفنها لیلا، مجی ء أبی بکر و عمر علی الصباح عائدین لفاطمه علیها السّلام و إخبار رجل إیاهما عن وفاتها و دفنها و ما جری

بینهما و بین علی علیه السّلام.

مکث فاطمه علیها السّلام بعد أبیها خمسه و سبعون یوما أو أربعون یوما، دفنها باللیل و مجی ء الناس صباحا و ملامه بعضهم بعضا، اهتمام عمر بنبش قبرها و الصلاه علیها و زیاره قبرها، خروج أمیر المؤمنین علیه السّلام إلیهم مغضبا و انصرافهم عن البقیع.

إخبار علی بن الحسین علیه السّلام ابنه زید عن ترک صلاه أبی بکر و عمر علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فضلا عن فاطمه علیها السّلام.

حمل فاطمه علیها السّلام بعد وفاتها إلی وراء سجف من سندس فی فسطاط جانب الدار، غسل فاطمه علیها السّلام و تکفینها و تحنیطها بکافور الجنه، عدم حضور أحد فی تجهیزها إلا أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و زینب و أم کلثوم و فضّه جاریتها و أسماء، وصیه فاطمه علیها السّلام بمنع حضور الظالمین فی تجهیزها و الصلاه علیها، عمل أمیر المؤمنین علیه السّلام بوصیتها و دفنها لیلا، اجتماع الناس صباحا و مجی ء أبی بکر و عمر لنبش قبرها و خروج أمیر المؤمنین علیه السّلام فی قباء أصفر متوکّئا علی سیفه ذی الفقار و انصراف القوم هاربین قطعا قطعا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:148

کلام قاضی القضاه فی صلاه أبی بکر علی فاطمه علیها السّلام و ردّ السید علیه فی الشافی بالروایات المشهوره و ما فی کتب الآثار و السیر من أن أمیر المؤمنین علیه السّلام صلّی علی فاطمه علیها السّلام.

شعر الهلالی فی الملحمه العلویه فی مصائب الزهراء علیها السّلام:

و بلیل قد دفنت سرّاو بذا للسخط تؤکده قصیده السید بحر العلوم فی ردّ قصیده مروان بن أبی حفصه، منها:

بهم سیئت الزهراء و أوذی أحمدو صنو النبی المصطفی خاتم

الرسل رجوع علی علیه السّلام بعد دفن الزهراء علیها السّلام إلی البیت و جزعه و إنشاؤه هذه الأبیات:

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل وصیه فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام باتخاذ النعش لها و هو أول نعش علی وجه الأرض و وصیتها بمنع حضور ظالمیها فی جنازتها و الصلاه علیها، صیحه أهل المدینه فی وفاتها و صرخه نساء بنی هاشم و إقبال الناس علی علی علیه السّلام، خروج أم کلثوم مبرقعه متجلّله بردائها، تأخیر تشییع جنازه فاطمه علیها السّلام إلی العشیّه و انصراف الناس و دفنها بحضور أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عمار و المقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم و الصلاه علیها فی جوف اللیل و بناء قبورا مزوّره حوالیها.

صلاه علی علیه السّلام علی فاطمه علیه السّلام و غسلها مع أسماء و دفنها لیلا و تغطیه جسدها بالنعش و کذلک بعدها جسد زینب بنت جحش.

سؤال رجل عن موسی بن عبد اللّه بن الحسن عن صلاه أبی بکر و عمر علی فاطمه علیها السّلام و جواب موسی لها: اللهم لا و لا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

مکالمه یزید بن علی الثقفی عبد اللّه بن الحسن فی: منع فاطمه علیها السّلام إرثها و وصیتها عن منع صلاتهما علیها، بیعه الناس قبل دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، بیعه علی علیه السّلام لهم مکرها، آخر

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:149

کلام یزید بن علی بعد سؤالاته: إنی منهما بری ء و أنا علی رأی علی و فاطمه علیهم السّلام.

منع فاطمه علیها السّلام فی وصیتها عن

صلاتها الناقضین عهد اللّه و عهد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و عهد أمیر المؤمنین علیه السّلام و ظالمی فاطمه علیها السّلام و الآخذین إرثها و المکذّبین شهودها ....

استدلال الفقهاء لجواز غسل الرجل زوجته بغسل علی فاطمه علیها السّلام، غسل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام و الصلاه علیها بخمس تکبیرات و دفنها لیلا.

کلام الفیض الکاشانی فی مطاعن الثلاثه: تخلّفهم عن جیش أسامه و منع أبی بکر فدک مع ادعائها النحله لها و شهاده علی علیه السّلام و أم أیمن بذلک و عدم تصدیقه لهم و تصدیقه الأزواج فی ادعاء الحجره لهنّ من غیر شاهد ....

غسل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام و وضعها علی السریر و دعوته أبا ذر و حملها إلی المصلّی للصلاه علیها رکعتان و دفنها و نداؤه علیه السّلام: یا أرض! هذه ودیعتی بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و نداء الأرض له علیه السّلام: یا علی، أنا أرفق بها منک، و رجوع علی علیه السّلام و انسداد القبر.

إرسال العباس لعلی علیه السّلام و استدعائه إجماع المهاجرین و الأنصار فی تشییع فاطمه علیها السّلام و الصلاه علیها لإصابتهم الأجر و ردّ أمیر المؤمنین علیه السّلام کلامه بأن فاطمه علیها السّلام مظلومه و حقها ممنوعه عن میراثها و وصیه فاطمه علیها السّلام بستر أمرها.

کلام الأمینی فی ردّ أکذوبه المخالفین فی الصلاه علی فاطمه علیها السّلام.

کلام ابن شهرآشوب فی مصائب أهل البیت علیهم السّلام: ... و من کثره الظلم دفن الإمام علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لیلا و وصیه نفسه سرّا.

ردّ أبی بکر شهاده أم أیمن من أهل الجنه و غضب فاطمه علیها السّلام علیهما و حلفها بترک تکلّمهما

حتی ملاقاه أبیها و الشکوی إلیه، وصیتها بدفنها لیلا و منع صلاتهم علیها.

استحباب وضع خشب أو جرید فوق سریر المرأه لفعل فاطمه علیها السّلام ذلک.

أقلّ المجزی من الکافور مثقال و الفضل فی أربعه مثاقیل ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:150

کلام البدائع فی تسجیه قبر المرأه بثوب کتسجیه قبر فاطمه علیها السّلام.

کلام الطوسی فی قدر کافور الحنوط بالمثقال الشرعی و الصیرفی.

کلام الطوسی فی تغسیل الزوج امرأته بروایه أبی بصیر و روایه أبی حمزه و منعها بدلیل انقطاع العلقه الزوجیه بالموت، غسل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام بتعلیل أن فاطمه علیها السّلام صدیقه و علی علیه السّلام صدیق و إن مریم صدیقه و عیسی المسیح نبی صدیق ...

کلام تلخیص الحبیر فی تغسیل علی علیه السّلام و أسماء فاطمه علیها السّلام و النقض و الإبرام فیه.

کلام المفید: أقل حنوط المیت درهم و أفضل منه أربعه مثاقیل و الأکمل ثلاثه عشر درهما و ثلث.

کلام طه حسین المصری فی غضب فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر و دفنها لیلا و حرمانه عن حضور جنازتها و الصلاه علیها.

کلام مختصر المزنی فی بحث تغسیل أحد الزوجین الآخر.

کلام النهایه فی جواز تغسیل الرجل زوجته لتغسیل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام.

کلام النهایه فی تحنیط المیت واجبا و مسح مساجده السبعه بالکافور.

کلام النووی فی اتخاذ النعش أو نحوه للمرأه لاستتارها.

کلام علی علیه السّلام فی تجهیزه و تحنیطه بحنوط الجنه.

کلام السبکی فی معنی السریر من خشب أو قصب کالقبّه.

کلام السبط ابن الجوزی فی غسل علی علیه السّلام و أسماء فاطمه علیها السّلام و هو بمنزله الإجماع.

کلام السید حامد حسین فی غضب فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر و البحث فیه.

کلام ابن عبد البرّ

فی غسل الرجل امرأته و نقله الأقوال من العامه و البحث فیه و فی الأقوال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:151

کلام القرطبی فی منع حضور جنازه زینب بنت جحش إلا ذو محرم منها و دلاله أسماء بنت عمیس علی سترها بالنعش.

کلام أبی حنیفه المغربی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام و عمل نعش لها.

کلام الحائری المازندرانی فی تشییع فاطمه علیها السّلام بحضور ملائکه الرحمن و الحسن و الحسین علیهما السّلام و أربع نفر کل منهم شمس مشرقه: أبو ذر و المقداد و عمار و سلمان.

کلام الحلی فی جواز غسل الرجل امرأته لروایه محمد بن مسلم و منعها لتعصّب أهلها.

غسل فاطمه علیها السّلام نفسها قبل موتها و لبسها کفنها و اکتفاء علی علیه السّلام بذلک.

کلام البهوئی الحنبلی فی جواز غسل کل واحد من الزوجین صاحبه بشرط عدم کون الزوجه ذمّیه لغسل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام.

کلام السهیلی فی أن قابله إبراهیم بن رسول اللّه و قابله بنی فاطمه علیها السّلام کلهم سلمی امرأه أبی رافع مولی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هی و أسماء مباشر غسل فاطمه علیها السّلام.

کلام الشیخ الحر العاملی فی منظومته فی باب دفن الزهراء علیها السّلام:

و دفنه لیلا له أسباب و لیس فی ثبوته ارتیاب فی مفاتیح الدرر فی غسل فاطمه علیها السّلام:

وصیّها إلی الوری علی و هو الکریم السید الوفی

و قد تولّی غسلها و کفنهاو حملها و لحدها و دفنها کلام الطبری فی الصلاه علی الزهراء علیها السّلام و دفنها من جانب منبر الرسول صلّی اللّه علیه و آله، مجی ء أبی بکر و عمر و الناس صباحا لتجهیز فاطمه علیها السّلام و الصلاه علیها و ما جری بین أبی بکر

و عمر و المقداد و بینهما و بین علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:152

قصیده السید المرتضی فی دفن فاطمه علیها السّلام:

و غسلها الهادی الوصی و ضمّهاإلی قبرها لیلا و أودعها سرا

فلما أضاء أصبح جاءوا لدفنهافما وجدوا الزهراء و لا عرفوا القبرا إلی آخر القصیده.

کلام الإستیعاب فی سلمی مولاه صفیه و قابله بنی فاطمه و اشتراکها فی غسل فاطمه علیها السّلام.

کلام مغنیه فی تغسیل و تجهیز علی علیه السّلام للزهراء علیها السّلام بمساعده أسماء و دفنها الإمام سرّا فی جوف اللیل بوصیه منها.

کلام أحمد بن عیسی فی جواز غسل المرأه زوجها و الرجل المرأه لغسل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام.

الکلام المبسوط فی تغطیه القبر بالثوب لتغطیه علی علیه السّلام جنازه فاطمه علیها السّلام.

شهاده فاطمه علیها السّلام و حال الناس بعد شهادتها و دفن علی علیه السّلام لها لیلا و مجی ء الناس و أبی بکر و عمر و إراده نبش قبرها و ما جری بین علی علیه السّلام و بینهما.

تشریح کیفیه شهاده فاطمه علیها السّلام من غسلها و لبس ثیابها الجدد و بسط فراشها وسط البیت مستقبله القبله و مکالمتها مع أسماء، و مجی ء أمیر المؤمنین و الحسنین علیهم السّلام و أم کلثوم بعد وفاتها و ما جری عند جنازتها معهم و تجهیز أمیر المؤمنین علیه السّلام إیاها و کفنها فی سبعه أثواب، نداء علی علیه السّلام عند عقد الرداء أم کلثوم و زینب و حسن و حسین علیهما السّلام و فضه لوداع أمهم الزهراء علیها السّلام، صلاه علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عقیل و عمار و سلمان و المقداد و أبو ذر علیها و دفنها فی بیتها، کلام علی

علیه السّلام عند وضعها فی اللحد، تسویه سبعه قبور فی البقیع أو أربعین قبرا لإشکال الأمر علیهم و همّهم نبش قبرها و خروج أمیر المؤمنین علیه السّلام مغضبا و انصرافهم و تفرّق الناس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:153

کلام المقرّم فی أن الإنسان بعد موته لا بد من الغسل إلا فاطمه الزهراء علیها السّلام بدلاله أحادیث تطهیرها و لبس ثیابها الجدد قبل الوفاه و النقض و الأبرام فی غسلها و الصلاه علیها و تکفینها و تحنیطها.

أشعار سلامه الموصلی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

لما قضت فاطمه الزهراء غسّلهاعن أمرها بعلها الهادی و سبطاها أشعار الحمیری فی الصلاه علیها:

و فاطمه قد أوصت بأن لا یصلّیاعلیها و أن لا یدنو من رجا القبر شعر ابن حمّاد فی إخفاء تجهیزها:

فغسّلها الوصی أبو حسین و واراها و جنح اللیل مغش کلام الکعبی فی تجهیز الزهراء علیها السّلام فی جوف اللیل و دفنها سرّا و مجی ء أبی بکر و عمر صباحا و إقبالها إلی علی علیه السّلام و مشاجرتهما و إراده نبش قبرها و الکلام بینهما و بین علی علیه السّلام.

کلام باقر المقدسی فی مناقب فاطمه علیها السّلام و مجی ء أبی بکر و عمر لاسترضاء فاطمه علیها السّلام و إسکات الجماهیر عن التحدّث فی غضب الزهراء علیها السّلام علی الرجلین و تأکید الزهراء علیها السّلام غضبها و سخطها علیهما، وصیتها بمنع حضورهما فی جنازتها و الصلاه علیها، مناظره نظام العلماء التبریزی مع رجل من أهل المدینه فی إخفاء تشییعها و قبرها، دفاع بعض العامه کقاضی عبد الجبار عن الشیخین فی غضب الزهراء علیها السّلام علیهما و التجائهم بالکذب و التلفیق، جواب و ردّ السید المرتضی علیه و النقض و الإبرام فیها و

نقل الأقوال فی دفنها لیلا و عدم حضور أبی بکر و عمر فی تشییعها و دفنها و الصلاه علیها.

کلام السید المرتضی فی فضل أبی ذر و هو أحد المصلّین علی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

کلام المحدث القمی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام و غسلها، کلمته علیه السّلام حین غسل فاطمه علیها السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:154

اللهم إنها أمتک و ابنه رسولک و صفیک و خیرتک من خلقک ....

أشعار الشیخ سلمان البحرانی فی رثاء الزهراء علیها السّلام، منها:

ما هو السرّ حین تدفن سرّاو جهارا أتوا إلی التشییع أشعار السید صالح الحلی فی رثاء فاطمه علیها السّلام، منها:

و لم تبرح علی فرش من الأسقام و العلهإلی أن دفنت سرّا و لم تعلم لها قبرا أشعار السید صالح الحلی أیضا مخاطبا للإمام المهدی علیه السّلام، منها:

ما دفنها باللیل سرّا و مانبش الثری منهم عنادا جهار أشعار السید المدرسی فی مصائب الزهراء علیها السّلام، منها:

فواها للعزیزه ثم واهاأ یحمل نعش فاطم فی الظلام أشعار الحویزی فی رثائها، منها:

أوصت الطهر لا یصلّی علیهاأحد منهم لیوم فناها أشعار الکاظمی فی رثاء فاطمه علیها السّلام، منها:

قبرها المجهول رمز المعتقدهی سرّ الواحد الفرد الصمد أشعار الفرطوسی فی استشهادها و دفنها، منها:

و أهال الثری علیها و عفی قبرها فی غیاهب الظلماء أشعار المنصوری فی رثائها و دفنها، منها:

فمن وجدها أوصت علیا بدفنهاخفاء و هذا للموالین آلم أشعار الیعقوبی فی قصیده، منها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:155 باللیل و اراها الوصی و قبرها عفی ترابه أشعار السید مهدی الشیرازی فی مدحها و مصائبها، منها:

قتلت جهرا و سرّا دفنت فبعین اللّه غارت فی الرسول أشعار کاشف الغطاء فی رثائها، منها:

دفنت لا یری لها الناس نعشالا و لم

یدر لحدها أین شقا کلام القراجه داغی الأنصاری فی نقل خبر تغسیل الزهراء علیها السّلام و نقضه و إبرامه فی غسل نفسها قبل الوفاه و غسلها علی علیه السّلام بعده.

أشعار شریف مکه فی ذکر جدته فاطمه علیها السّلام، منها:

أم لأن البتول أوصت بأن لایشهدا دفنها فی شهداها کلام السید محمد الحسینی فی ذکر وصایا فاطمه علیها السّلام فی تجهیزها و غسلها و حنوطها و الصلاه علیها، حمل جنازتها و تشییعها و دفنها لیلا سرّا و إخفاء قبرها، رؤیه علی علیه السّلام رقعه عند رأس فاطمه علیها السّلام و فیها: بسم اللّه الرحمن الرحیم ...، منعها أبا بکر و عمر عن حضورهما فی تشییعها و الصلاه علیها، نقل الأقوال عن الشیعه و العامه فی دفنها لیلا و تشییعها بالنعش و إخفاء قبرها، ذکر عله وصایا فاطمه علیها السّلام بالتشریح، البحث فی تشییعها و إخفاء موضع دفنها، مجی ء أبی بکر و عمر بعد الدفن و غضب علی علیه السّلام علیهما و إرجاعهما و انصرافهما عن ارادتهما.

نقل شعر الأزری فی الزهراء علیها السّلام، منها:

و لأیّ الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:156

1 المتن:
اشاره

عن علی علیه السّلام، قال:

خلقت الأرض لسبعه؛ بهم یرزقون و بهم یمطرون و بهم ینصرون: أبو ذر و سلمان و المقداد و عمار و حذیفه و عبد اللّه بن مسعود. قال علی علیه السّلام: و أنا إمامهم، و هم الذین شهدوا الصلاه علی فاطمه علیها السّلام.

قال الصدوق: معنی قوله: «خلقت الأرض لسبعه نفر»، لیس یعنی من ابتدائها إلی انتهائها، و إنما یعنی بذلک أن الفائده فی الأرض قدّرت فی ذلک الوقت لمن شهد الصلاه علی فاطمه علیها السّلام، و هذا

خلق تقدیر لا خلق تکوین.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 326 ح 26، عن الخصال.

2. الخصال: ج 2 ص 12 ح 50.

3. روضه الواعظین: ج 2 ص 280، بتفاوت یسیر فی الحدیث.

4. نفس الرحمن: ص 371، عن الخصال و الاختصاص.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:157

5. الاختصاص: ص 5.

6. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 883.

7. الاکتفاء: ص 281 ح 123، بزیاده و نقیصه، عن البحار.

الأسانید:

1. فی الخصال: محمد بن عمیر البغدادی، عن أحمد بن الحسن بن عبد الکریم، عن عباد بن صهیب، عن عیسی بن عبد اللّه العمری، عن أبیه، عن جده، عن علی علیه السّلام.

2. فی الاختصاص: عن جعفر بن الحسین المؤمن، عن ابن الولید، عن الصفار، عن ابن عیسی، عن ابن فضّال، عن ثعلبه، عن زراره، عن أبی جعفر علیه السّلام.

2 المتن:
اشاره

عن أمیر المؤمنین علیه السّلام، قال:

خلقت الأرض لسبعه؛ بهم یرزقون و بهم یمطرون و بهم ینظرون، و هم عبد اللّه بن مسعود و أبو ذر و عمار و سلمان الفارسی و المقداد بن الأسود و حذیفه و أنا إمامهم السابع؛ قال اللّه تعالی: «وَ أَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ» «1»، هؤلاء الذین صلّوا علی فاطمه الزهراء علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 345 ح 57، عن تفسیر فرات.

2. تفسیر فرات: ص 215.

3. نفس الرحمن: ص 370، عن رجال الکشی.

4. اختیار معرفه الرجال: ص 7.

______________________________

(1) سوره الضحی: الآیه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:158

الأسانید:

1. فی تفسیر الفرات: عبید بن کثیر معنعنا، عن أمیر المؤمنین علیه السّلام.

2. فی اختیار معرفه الرجال: روی الکشی، عن جبرئیل بن أحمد الفاریابی، قال:

حدثنی الحسن بن خرّزاد، قال: حدثنی ابن فضّال، عن ثعلبه بن میمون، عن زراره، عن جعفر، عن أبیه، عن جده، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال.

3 المتن:
اشاره

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال:

ضاقت «1» الأرض بسبعه، بهم یرزقون و بهم ینصرون و بهم یمطرون، منهم سلمان الفارسی و المقداد و أبو ذر و عمار و حذیفه، رحمه اللّه علیهم، و کان علی علیه السّلام یقول: و أنا إمامهم، و هم الذین صلّوا علی فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 22 ص 351 ح 77، عن رجال الکشّی.

2. رجال الکشّی: ص 4.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 210 ح 29، عن الخصال.

4. الخصال: ج 2 ص 406.

5. سلمان الفارسی لآل الفقیه: ص 149.

الأسانید:

1. عن رجال الکشّی: جبرئیل بن أحمد، عن الحسن بن خرزاد، عن ابن فضّال، عن ثعلبه بن میمون، عن زراره، عن أبی جعفر، عن أبیه، عن جده، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام.

2. عن الخصال: محمد بن عمیر البغدادی، عن أحمد بن الحسن بن عبد الکریم، عن عبّاد بن صهیب، عن عیسی بن عبد اللّه العمری، عن أبیه، عن جده، عن علی علیه السّلام.

______________________________

(1). و فی الخصال: خلقت الأرض لسبعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:159

4 المتن:
اشاره

عن الأصبغ بن نباته، قال:

سئل أمیر المؤمنین علیه السّلام عن عله دفنه لفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا، فقال علیه السّلام: أنها کانت ساخطه علی قوم کرهت حضورهم جنازتها، و حرام علی من یتولّاهم أن یصلّی علی أحد من ولدها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 387، عن الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: ص 390 ح 9.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 209 ح 37.

4. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 863.

5. الاکتفاء: ص 283 ح 125، عن البحار.

الأسانید:

فی الأمالی للصدوق: حدثنا الحسین بن إبراهیم بن أحمد بن هشام المؤدب، قال: حدثنا حمزه بن القسم العلوی العباسی، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن مالک الفزاری الکوفی، قال:

حدثنا محمد بن الحسین بن یزید الزیّات الکوفی، قال: حدثنا سلیمان بن حفص المروزی، قال: حدثنا سعد بن طریف، عن الأصبغ بن نباته، قال.

5 المتن:
اشاره

عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه قالا:

أتی رجل أبا عبد اللّه علیه السّلام فقال له: یرحمک اللّه، هل شیّعت الجنازه بنار؟ .... إلی أن قال علیه السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:160

فلما قضت نحبها علیها السّلام و هم فی جوف اللیل، أخذ علی علیه السّلام فی جهازها من ساعته کما أوصته. فلما فرغ من جهازها أخرج علی علیه السّلام الجنازه و أشعل النار فی جرید النخل، و مشی مع الجنازه بالنار حتی صلّی علیها و دفنها لیلا .... «1»

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 177 ح 2.

2. بحار الأنوار: ج 78 ص 253 ح 11.

الأسانید:

فی العلل: عن علی بن أحمد، عن أبی العباس أحمد بن محمد بن یحیی، عن عمرو بن المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا.

6 المتن:
اشاره

قال الرضا علیه السّلام:

أول من جعل له النعش فاطمه ابنه رسول اللّه؛ صلّی اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 249 ح 7، عن فقه الرضا علیه السّلام.

2. فقه الرضا علیه السّلام: ص 21.

______________________________

(1). قال العلامه المجلسی فی تبیین الحدیث: یدلّ علی استحباب اتباع الجنازه بالسراج إذا کان باللیل، و ربما یوهم جواز الاستحباب المجمره أیضا، لکنه لیس إلا فی کلام السائل، و جوابه علیه السّلام مقصور علی السراج.

قال فی الذکری: یکره الاتباع بنار إجماعا، و لو کان لیلا جاز المصباح، لقول الصادق 7: إن ابنه رسول اللّه علیها السّلام أخرجت لیلا و معها مصابیح.

و یدلّ علی نفی ما ذهب إلیه الحسن من العامه من عدم جواز الدفن لیلا، و علی أن ما اشتهر بین الناس من استحباب دفن النساء لیلا لدفن فاطمه علیها السّلام لیلا لا أصل له، إذ دفنها لیلا کان لفوتها لیلا، مع أنها علیها السّلام قالت:

فأخرجنی من ساعتک أیّ ساعه کانت من لیل أو نهار.

و یظهر من سائر الأخبار أن دفنها لیلا کان لئلا یحضر الملعونان جنازتها، کما أن دفن أمیر المؤمنین علیه السّلام لیلا کان لإخفاء القبر عن الخوارج لعنهم اللّه، مع أن أخبار تعجیل التجهیز شامله للنساء أیضا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:161

3. لوامع صاحبقرانی: ج 2 ص 533، عن الصادق علیه السّلام.

4. الکافی: ج 3 ص 251 ح 6، بتفاوت یسیر.

الأسانید:

فی الکافی: عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن حماد، عن الحلبی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال.

7 المتن:
اشاره

أبی حمزه، قال:

سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار؟ قال: لأنها أوصت أن لا یصلّی علیها الرجال (الرجلان). «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 250 ح 8، عن العلل.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 1.

3. مرآه العقول: ج 5 ص 322.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 206 ح 34، عن العلل.

الأسانید:

فی علل الشرائع: عن علی بن أحمد بن محمد، عن محمد بن أبی عبد اللّه، عن موسی بن عمران، عن عمه الحسین بن یزید، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، قال.

______________________________

(1). فی البحار ج 43: أن لا یصلّی علیها الرجلان الأعرابیان، و قال المجلسی فی بیانه: الأعرابیان الکافران لقوله تعالی: «الأعراب أشدّ کفرا و نفاقا».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:162

8 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

مکثت فاطمه علیها السّلام بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما .... فقالت علیها السّلام لعلی علیه السّلام: إن لی إلیک حاجه، فأحبّ أن لا تمنعینها. فقال: و ما ذاک؟ فقالت: أسألک أن لا یصلّی علیّ أبو بکر و لا عمر. و ماتت من لیلتها، فدفنها قبل الصباح.

فجاءا حین أصبحا فقالا: لا تترک عداوتک یا ابن أبی طالب أبدا؟ ماتت بنت رسول اللّه فلم تعلمنا؟ فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: لئن لم ترجعا لأفضحنّکما؛ قالها ثلاثا.

فلما قال انصرفوا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 254 ح 13، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

9 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه، کانت قد ذابت من الحزن و ذهب لحمها. فدعت أسماء بنت عمیس- و قال أبو بصیر فی حدیثه عن أبی جعفر علیه السّلام: أنها دعت أم أیمن- فقالت: یا أم أیمن، اصنعی لی نعشا یواری جسدی، فإنی قد ذهب لحمی. فقالت لها: یا بنت رسول اللّه، أ لا أریک شیئا یصنع فی أرض الحبشه؟ قالت فاطمه علیها السّلام: بلی.

فصنعت لها مقدار ذراع من جرائد النخل، و طرحت فوق النعش ثوبا فغطّاه. فقالت فاطمه علیها السّلام: سترتینی سترک اللّه من النار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:163

قال الفرات بن أحنف فی حدیثه: قال أبو جعفر علیه السّلام: و ذلک النعش أول نعش عمل علی جنازه امرأه فی الإسلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 255 ح 14، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

10 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یصلی علیها أبو بکر و لا عمر. فلما توفّیت، أتاه العباس فقال:

ما ترید أن تصنع؟ قال أخرجها لیلا. قال: فذکر کلمه خوّفه بها العباس منهما. قال:

فأخرجها لیلا فدفنها و رشّ الماء علی قبرها.

قال: فلما صلّی أبو بکر الفجر، التفت إلی الناس فقال: احضروا بنت رسول اللّه فقد توفّیت فی هذه اللیله. قال: فذهب لیحضرها، فإذا علی علیه السّلام قد خرج بها و دفنها.

و مضی فاستقبل علیا علیه السّلام راجعا، فقال له: هذا مثل استیثارک علینا بغسل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله وحدک. فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: هی و اللّه أوصتنی أن لا تصلّیا علیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 256 ح 16، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 8 ص 248.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:164

11 المتن:
اشاره

عن زید بن علی علیه السّلام:

أن فاطمه علیها السّلام قالت لأسماء بنت عمیس: یا أمّ، انی أری النساء علی جنائزهن إذا حملن علیها لا تشف أکفانهنّ، و إنی أکره ذلک. فذکرت لها أسماء بنت عمیس النعش، فقالت: اصنعیه علی جنازتی، ففعلت ذلک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 256 ح 17، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

12 المتن:
اشاره

عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم بن قیس، قال:

کنت عند عبد اللّه بن عباس فی بیته ...، إلی أن قال ابن عباس:

فبقیت فاطمه علیها السّلام بعد وفاه أبیها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أربعین لیله. فلما اشتدّت بها الأمر، دعت علیا علیه السّلام و قالت: یا ابن العم، ما أرانی إلا لما بی، و أنا أوصیک أن تتزوّج بنت أختی زینب، تکون لولدی مثلی، و تتخذ لی نعشا، فإنی رأیت الملائکه یصفونه لی، و أن لا یشهد أحد من أعداء اللّه جنازتی و لا دفنی و لا الصلاه علیّ.

قال ابن عباس: و هو قول أمیر المؤمنین علیه السّلام: أشیاء لم أجد إلی ترکهنّ سبیلا، لأن القرآن بها أنزل علی قلب محمد صلّی اللّه علیه و آله: قتال الناکثین و القاسطین و المارقین الذی أوصانی و عهد إلیّ خلیلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بقتالهم، و تزویج أمامه بنت زینب؛ أوصتنی بها فاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:165

قال ابن عباس: فقبضت فاطمه علیها السّلام من یومها. فارتجّت المدینه بالبکاء من الرجال و النساء و دهش الناس کیوم قبض فیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأقبل أبو بکر و عمر یعزّیان علیا علیه السّلام و یقولان له: یا أبا الحسن، لا تسبقنا بالصلاه علی ابنه رسول اللّه.

فلما کان فی اللیل، دعا علی علیه السّلام العباس و الفضل و المقداد و سلمان و أبا ذر و عمار؛ فقدّم العباس فصلّی علیها و دفنوها.

فلما أصبح الناس، أقبل أبو بکر و عمر

و الناس، یریدون الصلاه علی فاطمه علیها السّلام. فقال المقداد: قد دفنّا فاطمه علیها السّلام البارحه. فالتفت عمر إلی أبی بکر فقال: أ لم أقل لک إنهم سیفعلون؟ فقال العباس: إنها أوصت أن لا تصلّیا علیها.

فقال عمر: و اللّه لا تترکون- یا بنی هاشم- حسدکم القدیم لنا أبدا؛ إن هذه الضغائن التی فی صدورکم لن تذهب. و اللّه لقد هممت أن أنبشها فأصلّی علیها.

فقال علی علیه السّلام: و اللّه لو رمت ذلک- یا ابن صهاک- لأرجعت إلیک یمینک، و اللّه لئن سللت سیفی لا غمدته دون إزهاق نفسک، فرم ذلک. فانکسر عمر و سکت و علم أن علیا علیه السّلام إذا حلف صدق.

ثم قال علی علیه السّلام: یا عمر، أ لست الذی همّ بک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أرسل إلیّ، فجئت متقلّدا بسیفی، ثم أقبلت نحوک لأقتلک. فأنزل اللّه عز و جل: «فَلا تَعْجَلْ عَلَیْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا»؟ «1» فانصرفوا.

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 871 ح 48.

2. بحار الأنوار: ج 78 ص 256 ح 18، عن کتاب سلیم، شطرا منه.

3. عوالم العلوم: ج 11 ص 1094 ح 10، عن کتاب سلیم، شطرا منه.

4. الاحتجاج: ج 2 ص 119، عن حمّاد بن عثمان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 197 ح 29، أورد تمام الحدیث.

______________________________

(1). سوره مریم: الآیه 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:166

13 المتن:
اشاره

عن مفضّل بن عمر، قال:

قلت لأبی عبد اللّه علیه السّلام: من غسّل فاطمه علیها السّلام؟ قال: ذاک أمیر المؤمنین علیه السّلام. فکأنما استفظعت «1» ذلک من قوله، فقال لی: کأنک ضقت بما أخبرتک؟ فقلت: قد کان ذلک جعلت فداک. فقال: لا تضیقنّ فإنها صدیقه، لم یکن یغسّلها إلا صدیق؛ أ ما علمت أن مریم لم یغسّلها إلا عیسی.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 184 ح 1.

2. بحار الأنوار: ج 78 ص 299 ح 16، عن العلل.

3. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 264.

4. الکافی: ج 1 ص 459 ح 4.

5. بحار الأنوار: ج 27 ص 291 ح 7، عن الکافی.

6. التهذیب: ج 1 ص 440 ح 1422.

7. الدعوات للراوندی: ص 254 ح 722.

8. بحار الأنوار: ج 43 ص 206 ح 32، عن العلل.

9. الإستبصار: ج 1 ص 199 ح 15.

10. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 87 ح 402، باختصار فیه.

11. لوامع صاحبقرانی: ج 2 ص 211.

12. الوافی: ج 2 ص 172، عن الکافی.

13. وسائل الشیعه: ج 2 ص 717 ح 15، عن من لا یحضره الفقیه.

14. الذکری: ص 37، شطرا منها.

15. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 880.

16. الاکتفاء: ص 286 ح 131، عن العلل.

17. وسائل الشیعه: ج 2 ص 714 ح 2825، عن الکافی.

18. الکافی: ج 3 ص 159 ح 13، بتفاوت یسیر.

______________________________

(1). فی الکافی و التهذیب: استعظمت.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:167

الأسانید:

1. فی العلل: أبی، قال: حدثنی أحمد بن إدریس، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن عیسی، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر، عن عبد الرحمن بن سالم، عن المفضل بن عمر، قال.

2. فی الکافی: العده، عن ابن عیسی، عن البزنطی، عن عبد الرحمن بن سالم، عن المفضل، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

3. فی التهذیب و الإستبصار: أحمد بن محمد، عن ابن أبی نصر، عن عبد الرحمن بن سالم، عن مفضل بن عمر، قال: قلت: لأبی عبد اللّه علیه السّلام.

14 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهم السّلام:

أن فاطمه علیها السّلام کفّنت فی سبعه أثواب.

و عن إبراهیم بن محمد، عن محمد بن المنکدر: أن علیا علیه السّلام کفّن فاطمه علیها السّلام فی سبعه أثواب.

و عن عبد اللّه بن محمد بن عقیل، قال: لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه، دعت بماء فاغتسلت، ثم دعت بطیب فتحنّطت به، ثم دعت بأثواب کفّنها فأتیت بأثواب غلاظ خشنه فتلففت بها، ثم قالت: إذا أنا متّ فادفنونی کما أنا و لا تغسّلونی. فقلت: هل شهد معک ذلک أحد؟ قال: نعم، شهد کثیر بن عباس.

و کتب فی أطراف کفنها کثیر بن عباس: تشهد أن لا إله إلا اللّه و أن محمدا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 335 ح 36، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:168

3. مجمع الزوائد: ج 9 ص 211.

4. إتحاف السائل: ص 93.

5. إحقاق الحق: ج 10 ص 463، عن حلیه الأولیاء، بتفاوت یسیر.

6. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 43، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت یسیر.

7. مجمع الزوائد: ج 9 ص 211، عن حلیه الأولیاء، بتفاوت یسیر.

8. اللآلی المصنوعه: ج 2 ص 427.

9. المعجم للطبرانی، علی ما فی اللآلی المصنوعه.

10. مستدرک الوسائل: ج 1 ص 104 ح 9، عن البحار.

11. مستدرک الوسائل: ج 1 ص 104 ح 10، عن البحار.

12. مستدرک الوسائل: ج 1 ص 110.

13. کتاب جمل من أنساب الأشراف: ص 30.

14. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 242.

15. سبل الهدی و الرشاد: ج 11 ص 49.

16. الأنوار البهیه: ص 53، شطرا من ذیل الحدیث.

15 المتن:
اشاره

قال علی بن عیسی الإربلی:

أنشد هذا الشعر بعض الأصحاب للقاضی أبی بکر بن أبی قریعه فی مصائبها علیها السّلام و دفنها لیلا:

یا من یسائل دائباعن کل معضله سخیفه

لا تکشفن مغطّافلربّما کشفت جیفه

و لربّ مستور بداکالطبل من تحت القطیفه

إن الجواب لحاضرلکننی أخفیه خیفه

لو لا اعتداد رعیهألقی سیاستها الخلیفه

و سیوف أعداء بهاهاماتنا أبدا نقیفه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:169 لنشرت من أسرار آل محمد جملا طریفه

تغنیکم عما رواه مالک و أبو حنیفه

و أریتکم إن الحسین أصیب فی یوم السقیفه

و لأیّ حال لحدّت باللیل فاطمه الشریفه

و لما حمت شیخیکم عن وطأ حجرتها المنیفه

أوّه لبنت محمدماتت بغصّتها أسیفه

المصادر:

1. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 867.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 127.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 190 ح 19، عن کشف الغمه.

16 المتن:
اشاره

قال الشیخ حسن البیضائی فی قصیدته بعنوان فاطمه الشفیعه علیها السّلام:

...

تدری أذیّه فاطم من بعد والدها فجیعه

ألغوا وصیته و ماقد قاله فیها جمیعه ...

فلیندب المجد الأثیل الطهر فاطمه الشفیعه ...

آه علی بنت الهدی ماتت علی أثر الوقیعه

لم تبلغ العشرین عاما قد قضت غضبا مروعه

لم شیّعت لیلا و عفّ ی قبرها و هی الودیعه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:170

المصادر:

1. ذکری وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 5، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی.

17 المتن:
اشاره

قال الشیخ حسن الحمّود فی مصائب الزهراء علیها السّلام:

...

یوم قضی المصطفی فی صبحه و علی الأعقاب من بعد أصحابه انقلبوا

قادوا أخاه و رضّوا ضلع بضعته بجورهم و لها البغضاء قد نصبوا ...

قضت و فی جنبها أثر السیاط و فی فؤادها للرزایا جحفل لجب

ما شیّعوا نعشها السامی غلا و لقدتزاحمت خلفها الأملاک تنتحب

المصادر:

1. المقله العبراء (مخطوط)، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 149.

18 المتن:
اشاره

عن الحسن بن علی علیه السّلام: أن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیها السّلام.

و عن أسماء بنت عمیس، قالت: أوصتنی فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إلا أنا و علی علیه السّلام، فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:171

و عن أسماء فی حدیث: أن علیا علیه السّلام أمرها فغسّلت فاطمه علیها السّلام، و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء، و دفنها لیلا و سوّی قبرها.

قال: و روی أنها أوصت علیا علیه السّلام و أسماء بنت عمیس أن یغسّلاها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 299 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 66، شطرا من صدر الحدیث، عن أخبار فاطمه علیها السّلام.

3. أخبار فاطمه علیها السّلام، علی ما فی کشف الغمه.

4. کشف الغمه: ج 2 ص 61، شطرا من الحدیث.

5. کشف الغمه: ج 2 ص 62، شطرا من الحدیث.

6. کشف الغمه: ج 2 ص 67، شطرا من ذیل الحدیث.

7. تلخیص الحبیر: ص 90، علی ما فی الإحقاق، شطرا من صدر الحدیث.

8. إحقاق الحق: ج 33 ص 379، عن تلخیص الحبیر.

9. الدلیل الفقهی للمرأه المسلمه: ص 51، علی ما فی الإحقاق، شطرا من الحدیث، بتغییر یسیر.

10. وسائل الشیعه: ج 2 ص 717 ح 2825، عن کشف الغمه.

19 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام:

أن علیا علیه السّلام غسّل امرأته فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 299 ح 17، عن قرب الأسناد.

2. قرب الأسناد: ص 59.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 206 ح 32، عن قرب الأسناد.

4. وسائل الشیعه: ج 2 ص 717 ح 2835، عن قرب الأسناد.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:172

الأسانید:

فی قرب الأسناد: عن الحسن بن ظریف، عن الحسین بن علوان، عن جعفر بن محمد، عن أبیه علیهما السّلام.

20 المتن:
اشاره

قال العلامه المجلسی:

وجدت بخط الشیخ محمد بن علی الجبعی، نقلا من خط الشهید قدس اللّه روحهما، قال: لما غسّل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، قال له ابن عباس: أ غسّلت فاطمه علیها السّلام؟ قال:

أ ما سمعت قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: «هی زوجتک فی الدنیا و الآخره».

المصادر:

بحار الأنوار: ج 78 ص 300 ح 20.

21 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

غسّل علی فاطمه علیها السّلام، و کانت أوصت بذلک إلیه.

و عن علی علیه السّلام، أنه قال: أوصت إلیّ فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها غیری، و سکبت أسماء بنت عمیس. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 172 المصادر: ..... ص : 172

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 307 ح 27، عن دعائم الإسلام.

2. دعائم الإسلام: ج 1 ص 228.

3. الأشعثیّات للکوفی: ص 169، بتغییر یسیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:173

22 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رأت فاطمه علیها السّلام رؤیا طویله، بشّرها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله باللحوق به و أراها منزلها. فلما انتبهت، قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام: إذا توفّیت لا تعلم أحدا إلا أم سلمه و أم أیمن و فضه و من الرجال ابنیّ و العباس و سلمان و عمارا و المقداد و أبا ذر و حذیفه، و قالت: إنی أحللتک أن ترانی بعد موتی، فکن من النسوه فیمن یغسّلنی و لا تدفنّی إلا لیلا و لا تعلم أحدا قبری ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 310 ح 30، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 44.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه للطبری الإمامی: عن أحمد بن محمد الخشّاب، عن زکریا بن یحیی، عن ابن أبی زائده، عن أبیه، عن محمد بن الحسن، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

23 المتن:
اشاره

قال محمد بن همام:

لما قبضت فاطمه علیها السّلام، غسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام- و لم یحضرها غیره- و الحسن و الحسین علیهما السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و أسماء بنت عمیس، و أخرجها إلی البقیع فی اللیل و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام، و صلّی علیها و لم یعلم بها و لا حضر وفاتها و لا صلّی علیها أحد من سائر الناس غیرهم، و دفنها بالروضه و عمّی موضع قبرها، و أصبح البقیع لیله دفنت و فیه أربعون قبرا جددا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:174

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 310 ح 31، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه للطبری الإمامی: ص 46.

3. اعلموا أنی فاطمه: ج 8 ص 710، بزیاده فیه و اختلاف یسیر.

4. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 852، عن دلائل الإمامه.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه للطبری الإمامی: عن محمد بن هارون بن موسی التلعکبری، عن أبیه، عن محمد بن همام رفعه، قال.

24 المتن:
اشاره

روی أن فاطمه علیها السّلام قالت:

إن جبرئیل أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله لما حضرته الوفاه بکافور من الجنه، فقسّمه أثلاثا؛ ثلثا لنفسه و ثلثا لعلی علیه السّلام و ثلثا لی، و کان أربعین درهما.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 324 ح 17، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 62.

3. وسائل الشیعه: ج 2 ص 731 ح 2895.

25 المتن:
اشاره

قال علی بن أبی طالب علیه السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:175

کان فی الوصیه أن یدفع إلیّ الحنوط، فدعانی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله قبل وفاته بقلیل فقال: یا علی و یا فاطمه، هذا حنوطی من الجنه؛ دفعه إلیّ جبرئیل، و هو یقرؤکما السلام و یقول لکما: اقسماه و اعز لا منه لی و لکما.

فقالت فاطمه: یا أبتاه، لک ثلثه، و لیکن الناظر فی الباقی علی بن أبی طالب علیه السّلام. فبکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ضمّها إلیه فقال: موفّقه رشیده مهدیّه ملهمه. یا علی، قل فی الباقی. قال:

نصف ما بقی لها و النصف لمن تری یا رسول اللّه؟ قال: هو لک فاقبضه.

و قال: کان فیما أوصی به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یدفن فی بیته الذی قبض فیه و یکفن بثلاثه أثواب، أحدهما یمانی، و لا یدخل قبره غیر علی علیه السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 325 ح 18، عن الطرف.

2. الطرف للسید ابن طاوس: ص 41.

3. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الأسانید:

فی الطرف للسید ابن طاوس و مصباح الأنوار لبعض أصحابنا الأخیار: بإسنادهما، عن عیسی بن المستفاد عن أبی الحسن موسی بن جعفر، عن أبیه، قال: قال علی بن أبی طالب علیهم السّلام.

26 المتن:
اشاره

قال الصادق علیه السّلام:

السنه فی الکافور للمیت وزن ثلاثه عشر درهما و ثلث، و العله فی ذلک أن جبرئیل أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله بأوقیه کافور من الجنه، فجعلها النبی صلّی اللّه علیه و آله ثلاثه أثلاث: ثلثا له و ثلثا لعلی علیه السّلام و ثلثا لفاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:176

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 335 ح 25، عن الهدایه.

2. الهدایه: ص 25، علی ما فی البحار.

3. لوامع صاحبقرانی: ج 2 ص 252.

4. وسائل الشیعه: ج 2 ص 731 ح 2890، عن الفقیه.

5. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 46.

28 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد علیه السّلام:

أنه سئل: کم کبّر أمیر المؤمنین علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام؟ فقال: کان یکبّر أمیر المؤمنین علیه السّلام تکبیره، فکبّر جبرئیل تکبیره و الملائکه المقربون، إلی أن کبّر أمیر المؤمنین علیه السّلام خمسا.

فقیل له: و أین کان یصلّی علیها؟ قال: فی دارها ثم أخرجها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:177

و عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام: أن علی بن أبی طالب علیه السّلام صلّی علی فاطمه علیها السّلام، فکبّر علیها خمسا و عشرین تکبیره.

و عن أبی جعفر علیه السّلام: أن أمیر المؤمنین علیه السّلام صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر خمس تکبیرات.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 390 ح 55، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

29 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

قالت فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام: إنی أوصیک فی نفسی- و هی أحبّ الأنفس إلیّ بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله-: إذا أنا متّ فغسّلنی بیدک و حنّطنی و کفّنی و ادفنّی لیلا، و لا یشهدنی فلان و فلان، و استودعک اللّه تعالی حتی ألقاک؛ جمع اللّه بینی و بینک فی داره و قرب جواره.

و عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال: لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه بکت، فقال علیه السّلام لها: لا تبکی، فو اللّه ان ذلک لصغیر عندی فی ذات اللّه. قال: و أوصته أن لا یؤذن بها الشیخین، ففعل.

و عن یحیی بن عبد اللّه بن محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب، قال: قالت فاطمه علیها السّلام لعلی علیه السّلام: إن لی إلیک حاجه یا أبا الحسن. فقال: تقضی یا بنت رسول اللّه. فقالت: نشدتک باللّه و بحق محمد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن لا یصلی علیّ أبو بکر و لا عمر، فإنی لا أکتمک حدیثا؛ فقالت: قال لی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: یا فاطمه، إنک أول من یلحق بی من أهل بیتی، فکنت أکره أن أسوأک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:178

قال: فلما قبضت، أتاه أبو بکر و عمر و قالا: لم لا تخرجها حتی نصلّی علیها؟ فقال:

ما أرانا إلا سنصبح. ثم دفنها لیلا، ثم صوّر برجله حولها سبعه أقبر. قال: فلما أصبحوا، أتوه فقالا: یا أبا الحسن! ما حملک علی أن تدفن بنت رسول

اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لم نحضرها؟ قال:

ذلک عهدها إلیّ. قال: فسکت أبو بکر، فقال عمر: هذا و اللّه شی ء فی جوفک.

فثار إلیه أمیر المؤمنین علیه السّلام فأخذ بتلابیبه، ثم جذبه فاسترخی فی یده، ثم قال: و اللّه لو لا کتاب سبق و قول من اللّه، و اللّه لقد فررت یوم خیبر و فی مواطن، ثم لم ینزل اللّه لک توبه حتی الساعه. فأخذه أبو بکر و جذبه و قال: قد نهیتک عنه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 112 ح 7، شطرا من الحدیث، عن مصباح الأنوار.

2. بحار الأنوار: ج 78 ص 391 ح 56، شطرا من الحدیث، عن مصباح الأنوار.

3. مصباح الأنوار: ص 259.

4. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 862، عن مصباح الأنوار.

30 المتن:
اشاره

فی حدیث ورقه بن عبد اللّه الأزدی عن فضه فی مرض وفاه فاطمه علیها السّلام:

... إلی أن قالت الزهراء علیها السّلام لعلی علیه السّلام: فإذا أنت قرأت یس فاعلم أنی قد قضیت نحبی.

فغسّلنی و لا تکشف عنی فإنی طاهره مطهره، و لیصلّ علیّ معک من أهلی الأدنی فالأدنی و من رزق أجری و ادفنّی لیلا فی قبری؛ بهذا أخبرنی حبیبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فقال علی علیه السّلام: و اللّه لقد أخذت فی أمرها و غسّلتها فی قمیصها و لم أکشفه عنها، فو اللّه لقد کانت میمونه طاهره مطهره، ثم حنّطتها من فضله حنوط رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و کفّنتها و أدرجتها فی أکفانها. فلما هممت أن أعقد الرداء، نادیت: یا أم کلثوم، یا زینب، یا سکینه، یا فضه، یا حسن، یا حسین! هلمّوا تزوّدوا من أمکم، فهذا الفراق، و اللقاء فی الجنه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:179

فأقبل الحسن و الحسین علیهما السّلام و هما ینادیان: وا حسرتا لا تنطفئ أبدا، من فقد جدنا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و أمنا فاطمه الزهراء علیها السّلام. یا أم الحسن، یا أم الحسین! إذا لقیت جدنا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله فاقرئیه منا السلام و قولی له: إنا قد بقینا بعدک یتیمین فی دار الدنیا.

فقال أمیر المؤمنین علی علیه السّلام: إنی

أشهد اللّه أنها قد حنّت و أنّت و مدّت یدیها و ضمّتهما إلی صدرها ملیّا، و إذا بهاتف من السماء ینادی: یا أبا الحسن، ارفعهما عنها فلقد أبکیا و اللّه ملائکه السماوات فقد اشتاق الحبیب إلی المحبوب. قال: فرفعتهما عن صدرها، و جعلت أعقد الرداء و أنا أنشد بهذه الأبیات:

فراقک أعظم الأشیاء عندی و فقدک فاطم أدهی الثکول

سأبکی حسره و أنوح شجواعلی خلّ مضی أسنی سبیل

ألا یا عین جودی و اسعدینی فحزنی دائم أبکی خلیلی ثم حملها علی یده و أقبل بها إلی قبر أبیها و نادی:

السلام علیک یا رسول اللّه، السلام علیک یا حبیب اللّه، السلام علیک یا نور اللّه، السلام علیک یا صفوه اللّه؛ منی السلام علیک و التحیه واصله منی إلیک ولدیک، و من ابنتک النازله علیک بفنائک، و إن الودیعه قد استردّت و الرهینه قد أخذت؛ فوا حزناه علی الرسول، ثم من بعده علی البتول، و لقد اسودّت علیّ الغبراء، و بعدت عنی الخضراء؛ فوا حزناه ثم وا أسفاه.

ثم عدل بها علی الروضه، فصلّی علیه فی أهله و أصحابه و موالیه و أحبائه و طائفه من المهاجرین و الأنصار.

فلما و اراها و ألحدها فی لحدها، أنشأ بهذه الأبیات یقول:

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو إن بقائی عندکم لقلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:180

المصادر:

بحار الأنوار: ج 43 ص 179 ح 15، عن بعض الکتب.

و تمام الحدیث و بقیه المصادر مثل ما أوردناه فی المجلد الرابع عشر، الفصل الثانی.

31 المتن:
اشاره

قال ابن شهرآشوب فی وفاتها علیها السّلام:

... و أوصت إلی علی علیه السّلام بثلاث: أن یتزوّج بابنه أختها أمامه لحبها أولادها، و أن یتخذ لها نعشا لأنها کانت رأت الملائکه تصوّروا صورته و وصفته له، و أن لا یشهد أحد جنازتها ممن ظلمها، و أن لا یترک أن یصلّی علیها أحد منهم.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 182 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب: ج 3 ص 362.

32 المتن:
اشاره

عن عائشه فی خبر طویل یذکر فیه:

أن فاطمه علیها السّلام أرسلت إلی أبی بکر تسأل میراثها من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله .... فهجرته و لم تکلّمه حتی توفّیت، و لم یؤذن بها أبو بکر یصلّی علیها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 182 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 363.

3. صحیح مسلم، علی ما فی المناقب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:181

الأسانید:

فی صحیح مسلم: عن عبد الرزاق، عن معمر، عن الزهری، عن عروه، عن عائشه.

و فی حدیث اللیث بن سعد: عن عقیل، عن ابن شهاب، عن عروه، عن عائشه.

33 المتن:
اشاره

ابن شهرآشوب، عن الواقدی:

إن فاطمه علیها السّلام لما حضرتها الوفاه، أوصت علیا علیه السّلام أن یصلّی علیها أبو بکر و عمر، فعمل بوصیتها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 182 ح 16.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 363.

34 المتن:
اشاره

عن أبن عباس، قال:

أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یعلم إذا ماتت أبو بکر و لا عمر و لا یصلّیا علیها. قال: فدفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یعلمهما بذلک.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 182، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 363.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:182

الأسانید:

فی المناقب: عیسی بن مهران، عن مخول بن إبراهیم، عن عمر بن ثابت، عن أبی إسحاق، عن ابن جبیر، عن ابن عباس.

35 المتن:
اشاره

عن ابن شهرآشوب: قالت أسماء بنت عمیس:

أوصت إلی فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام، فأعنت علیا علیه السّلام علی غسلها.

کتاب البلاذری: إن أمیر المؤمنین علیه السّلام غسّلها عن معقد الإزار، و إن أسماء بنت عمیس غسّلتها من أسفل ذلک.

أبو الحسن الخزّاز القمی فی الأحکام الشرعیه: سئل أبو عبد اللّه علیه السّلام عن فاطمه علیها السّلام من غسلها، فقال: غسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام، لأنها کانت صدیقه، لم یکن یغسّلها إلا صدیق.

تهذیب الأحکام: سلیمان بن خالد، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال: سألته عن أول من جعل له نعش، قال: فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

و فی روایه عبد الرحمن أنها قالت لأسماء: استرینی سترک اللّه من النار، یعنی بالنعش.

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 364.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 184 ح 16، شطرا منها.

3. الأحکام الشرعیه للخزّاز، علی ما فی المناقب، شطرا منه.

4. تهذیب الأحکام: ج 1 ص 469 ح 1539.

5. بحار الأنوار: ج 43 ص 212 ح 42، عن التهذیب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:183

الأسانید:

فی التهذیب: سلمه بن الخطاب، عن موسی بن عمر بن یزید، عن علی بن النعمان، عن ابن مسکان، عن سلیمان بن خالد، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

36 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس، قالت:

أوصتنی فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام، فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

و قیل قالت فاطمه علیها السّلام لأسماء بنت عمیس حین توضأت وضوءها للصلاه: هاتی طیبی الذی أتطیّب به، و هاتی ثیابی التی أصلّی فیها. فتوضّأت ثم وضعت رأسها، فقالت لها: اجلسی عند رأسی، فإذا جاء وقت الصلاه فأقیمینی، فإن قمت و إلا فأرسلی إلی علی علیه السّلام.

فلما جاء وقت الصلاه قالت: الصلاه یا بنت رسول اللّه، فإذا هی قد قبضت. فجاء علی علیه السّلام فقالت له: قد قبضت ابنه رسول اللّه علیها السّلام. قال علی علیه السّلام: متی؟ قالت: حین أرسلت إلیک. قال: فأمر أسماء فغسّلتها و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء، و دفنها لیلا و سوّی قبرها. فعوتب علی ذلک فقال: بذلک أمرتنی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 186 ح 17، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 500.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:184

37 المتن:
اشاره

قال الإربلی: قال علی علیه السّلام:

یا أسماء، غسّلیها و حنّطیها و کفّنیها. قال: فغسّلوها و کفّنوها و حنّطوها و صلّوا علیها لیلا، و دفنوها بالبقیع، و ماتت بعد العصر.

و قال ابن بابویه: جاء هذا الخبر کذا، و الصحیح عندی أنها دفنت فی بیتها. فلما زاد بنو أمیه فی المسجد، صارت فی المسجد. «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 187، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 501.

38 المتن:
اشاره

قال الإربلی:

و روی أنها أوصت علیا علیه السّلام و أسماء بنت عمیس أن یغسّلاها.

و عن ابن عباس، قال: مرضت فاطمه علیها السّلام مرضا شدیدا فقالت لأسماء بنت عمیس:

أ لا ترین إلی ما بلغت، فلا تحملینی علی سریر ظاهر. فقالت: لا لعمری، و لکن أصنع نعشا کما رأیت یصنع بالحبشه. فقالت: أرینیه. فأرسلت إلی جراید رطبه فقطعت من الأسواق، ثم جعلت علی السریر نعشا، و هو أول ما کان النعش. فتبسّمت و ما رأیتها متبسمه إلا یومئذ؛ حملناها فدفنّاها لیلا.

______________________________

(1). قال المجلسی: قد بیّنا فی کتاب المزار أن الأصح أنها مدفونه فی بیتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:185

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 350 ح 9، عن کشف الغمّه.

2. الذریه الطاهره: ص 152 ح 203، بتفاوت یسیر.

3. المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم: ص 95 ح 151، بزیاده و نقیصه.

4. منهاج البراعه: ج 13 ص 21، عن کشف الغمه.

5. المستدرک مع التلخیص: ج 3 ص 162.

6. الثغور الباسمه للسیوطی: ص 17.

7. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 865، عن کشف الغمه.

8. بحار الأنوار: ج 43 ص 189 ح 18، عن کشف الغمه.

9. کشف الغمه: ج 1 ص 503.

10. إحقاق الحق: ج 10 ص 474، عن مقتل الحسین علیه السّلام و مفتاح النجا.

11. مقتل الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 82.

12. مفتاح النجا (مخطوط): ص 104.

13. وسائل الشیعه: ج 2 ص 876 ح 5، عن کشف الغمه.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام: بأسناده، عن أحمد بن الحسین هذا، حدثنا أبو عبد اللّه الحافظ، أخبرنا أبو محمد الحسن بن محمد بن یحیی العلوی، حدثنا جدی یحیی بن الحسن، حدثنا بکر بن عبد الوهاب، حدثنا محمد بن عمر الواقدی، حدثنا عمر بن محمد بن عمر بن علی، عن علی بن الحسین، عن ابن عباس، قال.

2. فی المستدرک: أخبرنا أبو محمد الحسن بن محمد العقیقی، ثنا جدی یحیی بن الحسن، ثنا بکر بن عبد الوهاب، ثنا محمد بن عمر الواقدی، ثنا محمد بن عمر بن علی، عن أبیه، عن علی بن الحسین علیه السّلام، عن ابن عباس، قال.

3. فی الذریه الطاهره: قال محمد بن عمرو: حدثنی عمر بن محمد بن علی، عن أبیه، عن علی بن الحسین علیه السّلام، عن ابن عباس، قال.

39 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر، عن آبائه علیهم السّلام: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عاشت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر، ما رئیت ضاحکه. و عنه علیه السّلام: إن فاطمه علیها السّلام کفّنت فی سبعه أثواب.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:186

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 200 ح 30، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

3. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 872، عن البحار.

40 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

... فقالت: یا أبا الحسن، إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عهد إلیّ و حدثنی أنّی أول أهله لحوقا به و لا بد مما لا بد منه، فاصبر لأمر اللّه تعالی و ارض بقضائه، قال: و أوصته بغسلها و جهازها و دفنها لیلا ففعل، قال: و أوصته بصدقتها و ترکتها.

قال: فلما فرغ أمیر المؤمنین علیه السّلام من دفنها، لقیه الرجلان فقالا له: ما حملک علی ما صنعت؟ قال: وصیتها و عهدها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 201 ح 30.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

41 المتن:
اشاره

إن فی روایه عمرو بن أبی المقدام عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، المتقدم ذکره، و الحدیث طویل إلی أن قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:187

فلما قضت نحبها علیها السّلام و هم فی ذلک فی جوف اللیل، أخذ علی علیه السّلام فی جهازها من ساعته کما أوصته. فلما فرغ من جهازها، أخرج علی علیه السّلام الجنازه و أشعل النار فی جرید النخل و مشی مع الجنازه بالنار، حتی صلّی علیها و دفنها لیلا.

فلما أصبح أبو بکر و عمر، عاودا عائدین لفاطمه علیها السّلام. فلقیا رجلا من قریش فقالا له:

من أین أقبلت؟ قال: عزّیت علیا علیه السّلام بفاطمه علیها السّلام. قالا: و قد ماتت؟! قال: نعم، و دفنت فی جوف اللیل. فجزعا جزعا شدیدا، ثم أقبلا إلی علی علیه السّلام فلقیاه فقالا له: و اللّه ما ترکت شیئا من غوائلنا و مساءتنا، و ما هذا إلا من شی ء فی صدرک علینا؛ هل هذا إلا کما غسّلت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دوننا و لم تدخلنا معک؟ و کما علمت ابنک أن یصیح بأبی بکر أن أنزل عن منبر أبی.

فقال لهما علی علیه السّلام: أ تصدقانی إن حلفت لکما؟ قالا: نعم، فحلف، فأدخلهما علی علیه السّلام المسجد، قال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لقد أوصانی و قد تقدم إلیّ أنه لا یطّلع علی عورته أحد إلا ابن عمه. فکنت أغسّله و الملائکه تقلّبه و الفضل بن العباس یناولنی الماء و هو مربوط العینین بالخرقه، و لقد أردت أن أنزع القمیص فصاح بی صائح من البیت؛ سمعت

الصوت و لم أر الصوره: لا تنزع قمیص رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لقد سمعت الصوت یکرّره علیّ. فأدخلت یدی من بین القمیص فغسّلته، ثم قدّم إلی الکفن فکفّنته. ثم نزعت القمیص بعد ما کفّنته.

و أما الحسن ابنی علیه السّلام، فقد تعلمان و یعلم أهل المدینه أنه کان یتخطّی الصفوف حتی یأتی النبی صلّی اللّه علیه و آله و هو ساجد، فیرکب ظهره فیقوم النبی صلّی اللّه علیه و آله و یده علی ظهر الحسن علیه السّلام و الأخری علی رکبته حتی یتمّ الصلاه. قالا: نعم قد علمنا ذلک.

ثم قال: تعلمان و یعلم أهل المدینه أن الحسن علیه السّلام کان یسعی إلی النبی صلّی اللّه علیه و آله و یرکب علی رقبته و یدلی الحسن علیه السّلام رجلیه علی صدر النبی صلّی اللّه علیه و آله حتی یری بریق خلخالیه من أقصی المسجد و النبی صلّی اللّه علیه و آله یخطب، و لا یزال علی رقبته حتی یفرغ النبی صلّی اللّه علیه و آله من خطبته و الحسن علیه السّلام علی رقبته. فلما رأی الصبی علی منبر أبیه غیره شقّ علیه ذلک؛ و اللّه ما أمرته بذلک و لا فعله عن أمری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:188

و أما فاطمه علیها السّلام فهی المرأه التی استأذنت لکما علیها، فقد رأیتما ما کان من کلامها لکما. و اللّه لقد أوصتنی أن لا تحضرا جنازتها و لا الصلاه علیها، و ما کنت الذی أخالف أمرها و وصیتها إلیّ فیکما. فقال عمر: دع عنک هذه الهمهمه؛ أنا أمضی إلی المقابر فأنبشها حتی أصلّی علیها. فقال له علی علیه السّلام: و اللّه لو ذهبت تروم من

ذلک شیئا و علمت أنک تصل إلی ذلک حتی یندر عنک الذی فیه عیناک، فإنی کنت لا أعاملک إلا بالسیف قبل أن تصل إلی شی ء من ذلک.

فوقع بین علی علیه السّلام و عمر کلام حتی تلاحیا و استبسل، و اجتمع المهاجرون و الأنصار فقالوا: و اللّه ما نرضی بهذا أن یقال فی ابن عم رسول اللّه و أخیه و وصیه، و کادت أن تقع فتنه، فتفرّقا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 204 ح 31، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 2.

الأسانید:

فی علل الشرائع: حدثنا علی بن أحمد، قال: حدثنا أبو العباس أحمد بن محمد بن یحیی، عن عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا.

42 المتن:
اشاره

عن ابن البطائنی، عن أبیه، قال:

سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار؟ قال: لأنها أوصت أن لا یصلّی علیها الرجلان الأعرابیان.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:189

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 207 ح 34، عن علل الشرائع.

2. علل الشرائع: ج 1 ص 185 ح 1.

3. مستدرک سفینه البحار: ج 3 ص 248، عن العلل.

الأسانید:

فی علل الشرائع: علی بن أحمد بن محمد، عن الأسدی، عن النخعی، عن النوفلی، عن ابن البطائنی، عن أبیه، قال.

43 المتن:
اشاره

قال السید المرتضی علم الهدی:

روی أن فاطمه علیها السّلام توفّیت و لها ثمان عشره سنه و شهران، و أقامت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله خمسه و سبعین یوما، و روی أربعین یوما، و تولّی غسلها و تکفینها أمیر المؤمنین علیه السّلام، و أخرجها و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام فی اللیل و صلّوا علیها و لم یعلم بها أحد، و دفنها فی البقیع و جدّد أربعین قبرا، فاستشکل علی الناس قبرها. فأصبح الناس و لام بعضهم بعضا و قالوا: إن نبینا صلّی اللّه علیه و آله خلّف بنتا و لم نحضر وفاتها و الصلاه علیها و دفنها و لا نعرف قبرها فنزورها.

فقال من تولّی الأمر: هاتوا من نساء المسلمین من تنبش هذه القبور حتی نجد فاطمه علیها السّلام فنصلّی علیها و نزور قبرها. فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام، فخرج مغضبا قد احمرّت عیناه و قد تقلّد سیفه ذا الفقار حتی بلغ البقیع و قد اجتمعوا فیه، فقال علیه السّلام:

لو نبشتم قبرا من هذه القبور لوضعت السیف فیکم. فتولی القوم عن البقیع.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 212 ح 41، عن عیون المعجزات.

2. عیون المعجزات للسید المرتضی، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:190

45 المتن:
اشاره

عن بعض کتب المناقب القدیمه: ... فی وصیه فاطمه علیها السّلام:

یا علی، أنا فاطمه بنت محمد؛ زوجّنی اللّه منک لأکون لک فی الدنیا و الآخره؛ أنت أولی بی من غیری. حنّطنی و غسّلنی و کفّنی باللیل و صلّ علیّ و ادفنّی باللیل و لا تعلم أحدا، و أستودعک اللّه و أقرأ علی ولدی السلام إلی یوم القیامه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:191

فلما جنّ اللیل، غسّلها علی علیه السّلام و وضعها علی السریر و قال للحسن علیه السّلام: ادع لی أبا ذر.

فدعاه، فحملاه إلی المصلّی. فصلّی علیها ثم صلّی رکعتین و رفع یدیه إلی السماء فنادی: هذه بنت نبیک فاطمه علیها السّلام؛ أخرجتها من الظلمات إلی النور، فأضاءت الأرض میلا فی میل.

فلما أرادوا أن یدفنوها، نودوا من بقعه من البقیع إلیّ إلیّ فقد رفع تربتها منی.

فنظروا فإذا هی بقبر محفور، فحملوا السریر إلیها فدفنوها. فجلس علی علیه السّلام علی شفیر القبر فقال: یا أرض! استودعتک ودیعتی؛ هذه بنت رسول اللّه. فنودی منها: یا علی، أنا أرفق بها منک، فارجع و لا تهتمّ. فرجع و انسدّ القبر و استوی بالأرض، فلم یعلم أین کان إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

2. بعض کتب مناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

46 المتن:
اشاره

عن زید بن علی، قال:

قدمت مع أبی مکه و فیها مولی لثقیف من أهل الطائف، فکان ینال من أبی بکر و عمر. فأوصاه أبی بتقوی اللّه فقال له: ناشدتک اللّه و رب هذا البیت، هل صلّیا علی فاطمه علیها السّلام؟ فقال أبی: اللهم لا. قال فلما افترقنا سببته فقال لی أبی: لا تفعل، فو اللّه ما صلّیا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فضلا عن فاطمه علیها السّلام، و ذلک إنه شغلهما ما کانا یبرمان.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 158 ح 35، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار: ص 258.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:192

47 المتن:
اشاره

قال الدیلمی:

روی أنه لما حضرتها الوفاه، قالت لأسماء بنت عمیس:

إذا أنا متّ فانظری إلی الدار، فإذا رأیت سجفا من سندس من الجنه قد ضرب فسطاطا فی جانب الدار، فاحملینی و زینب و أم کلثوم فاجعلونی من وراء السجف و خلّوا بینی و بین نفسی.

فلما توفّیت و ظهر السجف، حملناها و جعلناها وراءه. فغسّلت و کفّنت و حنّطت بالحنوط، و کان کافور أنزله جبرئیل من الجنه فی ثلاث صرر، فقال: یا رسول اللّه! ربک یقرؤک السلام و یقول لک: هذا حنوطک و حنوط ابنتک و حنوط أخیک علی علیه السّلام مقسوم أثلاثا، و إن أکفانها و ماؤها و أوانیها من الجنه.

و روی أنها توفّیت بعد غسلها و تکفینها و حنوطها، لأنها طاهره لا دنس فیها، و أنها أکرم علی اللّه تعالی أن یتولّی ذلک منها غیرها، و أنه لم یحضرها إلا أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و أسماء بنت عمیس، و إن أمیر المؤمنین علیه السّلام أخرجها و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام فی اللیل و صلّوا علیها، و لم یعلم بها أحد و لا حضروا وفاتها و لا صلّی علیها أحد من سایر الناس غیرهم، لأنها أوصت بذلک، و قالت:

لا تصلّ علیّ أمه نقضت عهد اللّه و عهد أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی أمیر المؤمنین علی علیه السّلام، و ظلمونی حقی، و أخذوا إرثی، و خرقوا صحیفتی التی کتبها لی أبی بملک فدک، و کذّبوا شهودی، و

هم- و اللّه- جبرئیل و میکائیل و أمیر المؤمنین علیه السّلام و أم أیمن، و طفت علیهم فی بیوتهم و أمیر المؤمنین علیه السّلام یحملنی و معی الحسن و الحسین علیهما السّلام لیلا و نهارا إلی منازلهم، أذکّرهم باللّه و برسوله صلّی اللّه علیه و آله ألا تظلمونا و لا تغصبونا حقنا الذی جعله اللّه لنا. فیجیبونا لیلا و یقعدون عن نصرتنا نهارا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:193

ثم ینفذون إلی دارنا قنفذا و معه عمر بن الخطاب و خالد بن الولید لیخرجوا ابن عمی علیا علیه السّلام إلی سقیفه بنی ساعده لبیعتهم الخاسره، فلا یخرج إلیهم متشاغلا بما أوصاه به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بأزواجه و بتألیف القرآن و قضاء ثمانین ألف درهم وصّاه بقضائها عنه عداه و دینا.

فجمعوا الحطب الجزل علی بابنا و أتوا بالنار لیحرقوه و یحرقونا. فوقفت بعضاده الباب و ناشدتهم باللّه و بأبی أن یکفّوا عنا و ینصرونا. فأخذ عمر السوط من ید قنفذ مولی أبی بکر فضرب به عضدی، فالتوی السوط علی عضدی حتی صار کالدملج، و رکل الباب برجله فردّه علیّ و أنا حامل. فسقطت لوجهی و النار تسعر و تسفع وجهی. فضربنی بیده حتی انتثر قرطی من أذنی و جاءنی المخاض. فأسقطت محسنا قتیلا بغیر جرم، فهذه أمه تصلّی علیّ؟! و قد تبرّأ اللّه و رسوله صلّی اللّه علیه و آله منهم و تبرّأت منهم.

فعمل أمیر المؤمنین علیه السّلام بوصیتها و لم یعلم أحدا بها؛ فأصنع فی البقیع لیله دفنت فاطمه علیها السّلام أربعون قبرا جددا.

ثم إن المسلمین لما علموا بوفاه فاطمه و دفنها جاءوا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام یعزّونه بها، فقالوا:

یا أخا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله! لو أمرت بتجهیزها و حفر تربتها. فقال علیه السّلام: قد ورّیت و لحقت بأبیها صلّی اللّه علیه و آله. فقالوا: إنا للّه و إنا إلیه راجعون، تموت ابنه نبینا محمد صلّی اللّه علیه و آله و لم أکن- و اللّه- لأعصیها فی وصیتها التی أوصت بها فی أن لا یصلّی علیها أحد منکم، و لا بعد العهد فأعذر.

فنفض القوم أثوابهم و قالوا: لا بد لنا من الصلاه علی ابنه رسول اللّه علیها السّلام. و مضوا من فورهم إلی البقیع، فوجدوا فیه أربعین قبرا جددا. فاشتبه علیهم قبرها علیها السّلام بین تلک القبور، فصح «1» الناس و لام بعضهم بعضا و قالوا: لم تحضروا وفاه بنت نبیکم علیها السّلام و لا الصلاه علیها و لا تعرفون قبرها فتزورونه؟ فقال أبو بکر: هاتوا من ثقات المسلمین من ینبش هذه القبور حتی تجدوا قبرها فنصلّی علیها و نزورها.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر، و لعله «فضجّ».

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:194

فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام، فخرج من داره مغضبا و قد احمرّ وجهه، و قامت عیناه و درّت أوداجه، و علی یده قباه الأصفر الذی لم یکن یلبسه إلا فی یوم کریهه؛ یتوکّأ علی سیفه ذی الفقار حتی ورد البقیع. فسبق الناس النذیر فقال لهم: هذا علی علیه السّلام قد أقبل کما ترون؛ یقسم باللّه لإن بحث من هذه القبور حجر واحد لأضعنّ السیف علی غائر هذه الأمه. فولّی القوم هاربین قطعا قطعا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 30 ص 347 ح 164، عن إرشاد القلوب.

2. إرشاد القلوب، علی ما فی البحار.

3. فاطمه الزهراء علیها السّلام من قبل المیلاد إلی

بعد الاستشهاد: ص 341، عن البحار.

48 المتن:
اشاره

عن عبد اللّه بن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جلس أبو بکر مجلسه .... فلما حضرتها علیها السّلام الوفاه، دعت علیا علیه السّلام فقالت: إما تضمن و إلا أوصیت إلی ابن الزبیر. فقال علی علیه السّلام: أنا أضمن وصیتک یا بنت محمد. قالت: سألتک بحق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إذا أنا متّ أن لا یشهدانی و لا یصلّیا علیّ.

قال: فلک ذلک. فلما قبضت علیها السّلام، دفنها لیلا فی بیتها.

و أصبح أهل المدینه یریدون حضور جنازتها، و أبو بکر و عمر کذلک. فخرج إلیهما علی علیه السّلام، فقالا له: ما فعلت بابنه محمد؟ أخذت فی جهازها یا أبا الحسن؟! فقال علی علیه السّلام:

قد و اللّه دفنتها. قالا: فما حملک علی أن دفنتها و لم تعلمنا بموتها؟ قال: هی أمرتنی.

فقال عمر: و اللّه لقد هممت بنبشها و الصلاه علیها. فقال علی علیه السّلام: أما و اللّه ما دام قلبی بین جوانحی و ذو الفقار فی یدی فإنک لا تصل إلی نبشها، فأنت أعلم. فقال أبو بکر: اذهب، فإنه أحقّ بها منا، و انصرف الناس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:195

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 192 ح 39، عن الاختصاص.

2. الاختصاص: ص 183.

3. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 863، عن الاختصاص.

49 المتن:
اشاره

کلام قاضی القضاه فی المغنی:

بأنه قد روی أن أبا بکر هو الذی صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر أربعا ....

و ردّ علیه السید الأجل فی الشافی بأن ما ادعیت من أن أبا بکر هو الذی صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر أربعا ...، فهو شی ء ما سمع إلا منک، و إن کنت تلقّیته عن غیرک فممن یجری مجراک فی العصبیه، و إلا فالروایات المشهوره و کتب الآثار و السیر خالیه من ذلک، و لم یختلف أهل النقل فی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام صلّی علی فاطمه علیها السّلام إلا روایه شاذّه نادره، وردت بأن العباس صلّی علیها.

المصادر:

بحار الأنوار: ج 29 ص 388.

50 المتن:
اشاره

عن عائشه فی قصه المیراث:

أن فاطمه بنت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر. فلما توفّیت، دفنها علی بن أبی طالب علیه السّلام و لم یؤذن بها أبا بکر، و صلّی علیها علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:196

المصادر:

1. السبعه من السلف: ص 23.

2. سنن البیهقی: ج 4 ص 29، علی ما فی السبعه.

3. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 83.

4. الطرائف: ج 1 ص 258 ح 356، 357، عن صحیح البخاری و مسلم، بتفاوت یسیر.

5. صحیح البخاری: ج 5 ص 177.

6. صحیح مسلم: ج 3 ص 1380.

7. الفصول المهمه: ص 89.

8. کتاب الخلیفه یوحنّا جدید الإسلام بن إسرائیل المصری: ص 44.

9. العواصم من القواصم للمالکی (فی هامش البخاری): ج 5 ص 82، شطرا من ذیل الحدیث.

10. مناقب علی و الحسنین و أمهما فاطمه علیهم السّلام: ص 269.

الأسانید:

1. فی السنن: رواه البیهقی بسندین عنه، عن ابن شهاب، عن عروه، عن عائشه.

2. فی مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: أخبرنا علی بن أحمد العاصمی، أخبرنا إسماعیل بن أحمد البیهقی، أخبرنا والدی أحمد بن الحسین، أخبرنا أبو الحسین بن الفضل، أخبرنا عبد اللّه بن جعفر، حدثنا یعقوب بن سفیان، حدثنا أبو الیمان، أخبرنی شعیب، عن الزهری، حدثنی عروه، أن عائشه قالت.

51 المتن:
اشاره

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه، دعتنی فقالت: أ منفذ أنت وصیتی و عهدی؟ قال: قلت:

بلی، أنفذها. فأوصت إلیّ و قالت: إذا أنا متّ فادفنّی لیلا و لا تؤذننّ رجلین ذکرتهما ....

المصادر:

1. معانی الأخبار: ج 2 ص 338.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 159 ح 8، عن معانی الأخبار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:197

الأسانید:

فی معانی الأخبار: و حدثنا بهذا الحدیث أبو الحسن علی بن محمد بن الحسن المعروف بابن مقبره القزوینی، قال: أخبرنا أبو عبد اللّه جعفر بن محمد بن حسن بن جعفر بن حسن بن حسن بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: حدثنی محمد بن علی الهاشمی، قال: حدثنا عیسی عبد اللّه محمد بن عمر بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال: حدثنی أبی، عن جده، عن علی بن أبی طالب علیهم السّلام، قال:

52 المتن:
اشاره

قال الشیخ جعفر الهلالی فی الملحمه العلویه فی مصائب الزهراء علیها السّلام:

...

یوم المختار و حادثه أم حقک خصمک یجحده

أم إرث حلیلتک الزهراء و ذا القرآن یؤکّده ...

و تضاعف منها السقم و قدأودی بالجسم تشدّده

فقضت و القلب به شجن تبدیه و طورا تکمده

و بلیل قد دفنت سرّاو بذا للسخط تؤکده

محن ما غیرک یجرعهافی هذا العالم نعهده

المصادر:

1. الملحمه العلویه: ص 95، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 139 ح 94.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:198

53 المتن:
اشاره

من قصیده السید محمد مهدی بحر العلوم، یرد علی قصیده مروان بن أبی حفصه:

...

ألا فاطم منی و من هی بضعهو من قطعها قطعی و من وصلها وصلی

و من لرضاها اللّه یرضی و سخطهاله سخط أعظم بذلک من فضل ...

و ما ساء خیر الناس غیر شرارهم کعجل بنی شر و صاحبه الرذل

بهم سیئت الزهراء و أوذی أحمدو صنو النبی المصطفی خاتم الرسل ...

و لا سیئت الزهراء و لا ابتزّ حقهاو لا دفنت سرّا بمحلولک الطفل

و لا عمّی القبر الشریف و قرّب البعید إلی الهادی و بوعد بالأهل

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 96، عن مستدرکات أعیان الشیعه.

2. مستدرکات أعیان الشیعه: ج 2 ص 331.

55 المتن:
اشاره

قال الشبلنجی:

روی أن علیا علیه السّلام لما ماتت فاطمه علیها السّلام و فرغ من جهازها و دفنها، رجع إلی البیت.

فاستوحش فیه و جزع علیها جزعا شدیدا، ثم أنشأ یقول:

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل

لکل اجتماع من خلیلین فرقه و کل الذی دون الفراق قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی أن لا یدوم خلیل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:200

المصادر:

نور الأبصار: ص 53.

56 المتن:
اشاره

عن أم جعفر:

أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام قالت: یا أسماء، إنی قد استقبحت ما یصنع بالنساء؛ إنه یطرح علی المرأه الثوب فیصفها. فقالت أسماء: یا بنت رسول اللّه، أ لا أریک شیئا رأیته بأرض الحبشه؟ فدعت بجرائد رطبه فحنّتها، ثم طرحت علیها ثوبا. فقالت فاطمه علیها السّلام:

ما أحسن هذا أو أجمله؛ یعرف به الرجل من المرأه. فإذا أنا متّ فاغسلینی أنت و علی علیه السّلام و لا یدخل علیّ أحد.

فلما توفّیت، جاءت عائشه تدخل، فقالت أسماء: لا تدخلی. فشکت إلی أبی بکر فقالت: إن هذه الخثعمیه تحول بینی و بین ابنه رسول اللّه، و قد جعلت لها مثل هودج العروس.

فجاء أبو بکر فوقف علی الباب و قال: یا أسماء! ما حملک علی أن منعت أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله یدخلن علی ابنه رسول اللّه علیها السّلام، و جعلت لها مثل هودج العروس؟! فقالت:

أمرتنی أن لا یدخل علیها أحد، و أریتها هذا الذی صنعت و هی حیّه، فأمرتنی أن أصنع ذلک لها. فقال أبو بکر: فاصنعی ما أمرتک.

ثم انصرف، ثم غسّلها علی علیه السّلام و أسماء.

المصادر:

1. مسند فاطمه الزهراء علیها السّلام: ص 83.

2. السبعه من السلف: ص 170.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:201

3. السنن للبیهقی: ج 4 ص 34.

4. الذریه الطاهره: ص 153 ح 205.

5. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 82، شطرا منه.

6. المشرع الروی: ج 1 ص 85.

7. بحار الأنوار: ج 78 ص 252 ح 1، عن کشف الغمه.

8. کشف الغمه: ج 2 ص 67.

9. إتحاف السائل: ص 95، بتغییر یسیر.

10. ذخائر العقبی: ص 53، بتغییر فیه.

11. فضائل الخمسه علیهم السّلام: ج 3 ص 161، عن ذخائر العقبی.

12.

إحقاق الحق: ج 10 ص 471، عن الإستیعاب.

13. الإستیعاب: ج 2 ص 752، علی ما فی الإحقاق.

14. حلیه الأولیاء لأبی نعیم: ج 2 ص 43، علی ما فی الإحقاق، باختصار فیه.

15. کنز العمال: ج 16 ص 289، علی ما فی الإحقاق.

16. أنساب الأشراف: ص 405، علی ما فی الإحقاق.

17. تاریخ الإسلام للذهبی: ج 2 ص 94، علی ما فی الإحقاق.

18. وفاء الوفاء: ج 2 ص 93، علی ما فی الإحقاق.

19. الجواهر الحسان: ص 91، علی ما فی الإحقاق.

20. المنهل العذب المورد: ج 9 ص 30، علی ما فی الإحقاق.

21. أعلام النساء: ج 3 ص 1221، علی ما فی الإحقاق.

22. وسیله المآل: ص 92، علی ما فی الإحقاق.

23. جامع الأحادیث للمدنیان: ج 1 ص 551، علی ما فی الإحقاق.

24. إحقاق الحق: ج 10 ص 551، عن جامع الأحادیث.

25. إحقاق الحق: ج 19 ص 176، عن سیر أعلام النبلاء.

26. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 128، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت فیه.

27. وسائل الشیعه: ج 2 ص 876 ح 6، شطرا منه.

28. تاریخ الخمیس: ص 277.

29. التبیین فی أنساب القریشیین: ص 92.

30. الروضه الفیحاء فی تواریخ النساء: ص 224، بتفاوت یسیر.

31. عنوان النجابه: ص 244.

32. الدره الیتیمه (مخطوط): ص 7.

33. علّموا أولادکم محبه آل بیت النبی علیهم السّلام: ص 96، بزیاده و نقیصه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:202

34. جامع الأحادیث للسیوطی: ج 18 ص 229.

35. أعیان الشیعه: ج 2 ص 314.

36. جامع الأحادیث: ج 13 ص 145.

37. المواهب اللدنیه: ج 1 ص 395.

38. منهاج البراعه: ج 13 ص 21.

39. مناقب أهل البیت علیهم السّلام للشروانی: ص 233.

40. فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء:

ص 13.

الأسانید:

1. فی الذریه الطاهره: حدثنی أبو محمد النضر بن سلمه المروزی سنه خمس و مأتین، نا محمد بن الحسن، و یحیی بن المغیره بن قزعه، قالا: نا محمد بن موسی الفطری، عن عون بن محمد بن علی بن أبی طالب، عن أمه أم جعفر، عن أسماء.

2. فی مقتل الحسین علیه السّلام: و أخبرنی سید الحفاظ أبو منصور الدیلمی، أنبأنا الحسین بن أحمد، أخبرنا أحمد بن عبد اللّه، حدثنا إبراهیم بن عبد اللّه، حدثنا أبو العباس السراج، حدثنا قتیبه بن سعید، حدثنا محمد بن موسی، عن عون بن محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، عن أمه أم جعفر، عن عباده، عن أم جعفر.

3. فی الإستیعاب و عنوان النجابه: أخبرنا قتیبه بن سعید، قال: حدثنا محمد بن موسی، عن عون بن محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، عن أمه أم جعفر بنت محمد بن جعفر، و عن عماره بن المهاجر، عن أم جعفر: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام قالت لأسماء بنت عمیس.

4. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو حازم الحافظ، أنبأ أبو أحمد بن محمد الحافظ، أنبأ العباس محمد بن إسحاق الثقفی، ثنا قتیبه بن سعید.

5. فی حلیه الأولیاء: حدثنا إبراهیم بن عبد اللّه، ثنا أبو العباس السراج، ثنا قتیبه بن سعید.

6. فی وسیله المآل: روی الحدیث من طریق أبی عمرو، عن أبی جعفر.

7. فی سیر أعلام النبلاء: قتیبه بن سعید، حدثنا محمد بن موسی، عن عون بن محمد بن علی، عن أمه أم جعفر، و عن عماره بن مهاجر، عن أم جعفر،

8. فی التبیین: عبد اللّه بن أحمد بن محمد بن قدامه المقدسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:203

57 المتن:
اشاره

عن أم

سلمی، قالت:

اشتکت فاطمه علیها السّلام شکواها التی قبضت فیه، فکنت أمرّضها. فأصبحت یوما و خرج علی علیه السّلام لبعض حاجته، فقالت: یا أمّه، اسکبی لی غسلا. فسکبت لها غسلا، فاغتسلت کأحسن ما رأیتها تغتسل، ثم قالت: یا أمّه، اعطنی ثیابی الجدد فلبستها، ثم قالت: یا أمّه، قرّبی فراشی وسط البیت.

فاضطجعت و استقبلت القبله، و جعلت یدها تحت خدّها و قالت: یا أمّه، إنی مقبوضه و قد تطهّرت، فلا یکشفنی أحد، فقبضت مکانها. فجاء علی علیه السّلام، فأخبرته فقال:

لا و اللّه، لا یکشفها أحد؛ فدفنها بغسلها ذلک.

المصادر:

1. الثغور الباسمه: ص 50.

2. تذکره الخواص: ص 318، بتفاوت یسیر.

3. مسند أحمد بن حنبل، علی ما فی تذکره الخواص.

4. اللآلی المصنوعه: ج 2 ص 427، بتفاوت یسیر.

5. مناقب علی و الحسنین و أمهما فاطمه علیهم السّلام: ص 272.

6. سبل الهدی و الرشاد: ج 1 ص 49.

الأسانید:

1. فی مسند أحمد: حدثنا محمد بن یونس، حدثنا مصعب بن عبد اللّه، حدثنا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبد اللّه بن علی بن أبی رافع، عن أبیه، عن أم سلمه، قالت.

2. فی اللآلی المصنوعه: أخبرنا عبید اللّه بن علی، أنبأنا محمد بن أحمد، أنبأنا عبد الملک بن محمد، حدثنا أحمد بن الفضل، حدثنا سوید الطحّان، حدثنا عاصم بن علی، أنبأنا إبراهیم بن سعد، عن محمد بن إسحاق، عن عبید اللّه بن أبی رافع، عن أبیه، عن أمه سلمی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:204

58 المتن:
اشاره

قال الفتّال النیشابوری:

قالت فاطمه علیها السّلام فی وصیتها لعلی علیه السّلام: أوصیک یا ابن عم أن تتّخذ لی نعشا، فقد رأیت الملائکه صوّروا صورته. فقال لها: صفیه إلیّ. فوصفته فاتخذه لها؛ فأول نعش عمل فی وجه الأرض ذلک، و ما رأی أحد قبله و لا عمل أحد.

ثم قالت: أوصیک أن لا یشهد أحد جنازتی من هؤلاء الذین ظلمونی و أخذوا حقی، فإنهم أعدائی و أعداء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أن لا یصلّی علی أحد منهم و لا من أتباعهم، و ادفنّی فی اللیل إذا هدأت العیون و نامت الأبصار. ثم توفّیت؛ صلوات اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها.

فصاحت أهل المدینه صبیحه واحده، و اجتمعت نساء بنی هاشم فی دارها.

فصرخن صرخه واحده کادت المدینه أن تزعزع من صراخهن و هنّ یقلن: یا سیدتاه، یا بنت رسول اللّه، و أقبل الناس مثل عرف الفرس إلی علی علیه السّلام و هو جالس و الحسن و الحسین علیهم السّلام بین یدیه یبکیان، فبکی الناس لبکائهما.

و خرجت أم کلثوم و علیها برقعه و تجرّ ذیلها،

متجلّله برداء علیها تسحبها و هی تقول: یا أبتاه، یا رسول اللّه، الآن حقّا فقدناک فقدا لا لقاء بعده أبدا.

و اجتمع الناس فجلسوا، و هم یرجون و ینظرون أن تخرج الجنازه فیصلّون علیها، و خرج أبو ذر فقال: انصرفوا فإن ابنه رسول اللّه علیها السّلام قد أخّر إخراجها فی هذه العشیه. فقام الناس و انصرفوا.

فلما أن هدأت العیون و مضی من اللیل، أخرجها علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عمار و المقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم و خواصّه، صلّوا علیها و دفنوها فی جوف اللیل، و سوّی علی حوالیها قبورا مزوّره مقدار سبعه حتی لا یعرف قبرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:205

المصادر:

1. روضه الواعظین: ج 1 ص 152.

2. منتهی الآمال: ج 1 ص 101، عن الروضه.

3. لسان الواعظین (مخطوط): المجلس العاشر الفصل الخامس.

59 المتن:
اشاره

قال أمیر المؤمنین علیه السّلام فی احتجاجه علی أهل الشوری:

... فهل فیکم أحد أعطاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله حنوطا من حنوط الجنه، فقال: أقسم هذا أثلاثا؛ ثلثا حنّطنی به و ثلثا لا بنتی و ثلثا لک غیری؟ قالوا: لا.

المصادر:

1. حلیه الأبرار للبحرانی: ج 1 ص 415.

2. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 868، عن روضه الواعظین.

60 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس:

أن فاطمه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها علی علیه السّلام.

المصادر:

1. بلوغ المرام: ص 118 ح 575.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 378، عن بلوغ المرام.

3. سبل السلام فی شرح بلوغ المرام لابن حجر: ج 2 ص 99، علی ما فی الإحقاق.

4. الأمّ لمحمد بن إدریس الشافعی: ج 1 ص 273.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:206

61 المتن:
اشاره

قال الیعقوبی فی وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... و أوصت علیا علیه السّلام زوجها أن یغسّلها. فغسّلها و أعانته أسماء بنت عمیس، و کانت تخدمها و تقوم علیها و قالت: أ لا ترین إلی ما بلغت؟ أ فأحمل إلی سریر ظاهرا؟ قالت:

لعمری یا بنت رسول اللّه، و لکنی أصنع لک شیئا کما رأیته یصنع بالحبشه. قالت:

فأرینیه!

فأرسلت إلی جرائد رطبه فقطّعتها، ثم جعلتها علی السریر نعشا، و هو أول ما کانت النعوش. فتبسّمت، و ما رؤیت متبسمه إلا یومئذ، و دفنت لیلا، و لم یحضرها أحد إلا سلمان و أبو ذر، و قیل: عمار.

و کان بعض نساء رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أتینها فی مرضها فقلن: یا بنت رسول اللّه، صیّری لنا فی حضور غسلک حظّا. قالت: أ تردن تقلن فیّ کما قلتن فی أمی؟ لا حاجه لی فی حضورکن.

المصادر:

تاریخ الیعقوبی: ج 2 ص 115.

62 المتن:
اشاره

عن أم جعفر: إن فاطمه علیها السّلام أوصت علیا علیه السّلام أن یغسّلها و أسماء بنت عمیس؛ فغسّلاها حین ماتت.

المصادر:

1. الذریه الطاهره: ص 152 ح 202.

2. إیثار الإنصاف: ص 250، بتفاوت یسیر.

3. إحقاق الحق: ج 33 ص 378، عن إیثار الإنصاف.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:207

الأسانید:

فی الذریه الطاهره: قال محمد بن عمرو: حدثنی محمد بن موسی، عن عماره بن المهاجر، عن أم جعفر بنت محمد بن جعفر.

63 المتن:

عن سلمی، قالت:

اشتکت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فمرّضناها. فأصبحت یوما کأمثل ما رأیناها فی شکواها ...

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الثالث، رقم 19، متنا و مصدرا و سندا.

64 المتن:
اشاره

قال البدخشانی: روی عن أبی جعفر الباقر علیه السّلام قال:

ما رؤیت فاطمه علیها السّلام ضاحکه منذ قبض النبی صلّی اللّه علیه و آله، و لما توفّیت غسّلها علی علیه السّلام و أسماء بنت عمیس.

و قد روی أنها اغتسلت فی مرضها. فلما فرغت، اضطجعت مستقبله القبله و جعلت یدها تحت خدها ثم قبضت. فدفنوها بغسلها ذلک و لم تغتسل بعد الموت، و کان ذلک شی ء خصّصها به أبوها صلّی اللّه علیه و آله، و صلّی علیها علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:208

المصادر:

نزل الأبرار: ص 132.

65 المتن:
اشاره

فی تلخیص الحبیر:

أن علیا علیه السّلام دفنها لیلا و لم یعلم أبا بکر و عائشه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 383، عن تلخیص الحبیر.

2. تلخیص الحبیر: ص 90، علی ما فی الإحقاق.

66 المتن:
اشاره

قال المدائنی فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام:

... قیل: صلّی علیها علی علیه السّلام و هو الذی غسّلها مع أسماء بنت عمیس، و دفنت لیلا، و دخل قبرها العباس و علی علیه السّلام و الفضل، و هی أول من غطّی نعشها من النساء فی الإسلام، إذ حکت لها أسماء بنت عمیس ما یصنع للمرأه إذا ماتت بأرض الحبشه.

فأمرتها أن تصنع ذلک لها، و کذلک صنع بعدها بزینب بنت جحش زوجه النبی صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

الجوهره للبرّی: ص 18.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:209

67 المتن:
اشاره

قال الأمینی فی موجده فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر: الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 209 67 المتن: ..... ص : 209

. بلغت من موجدتها أنها أوصت بأن تدفن لیلا، و أن لا یدخل علیها أحد، و لا یصلّی علیها أبو بکر. فدفنت لیلا و لم یشعر بها أبو بکر، و صلّی علیها علی علیه السّلام و هو الذی غسّلها مع أسماء بنت عمیس.

المصادر:

1. الغدیر: ج 7 ص 227، عن عده کتب.

2. طبقات ابن سعد، علی ما فی الغدیر.

3. رسائل الجاحظ: ص 300.

4. حلیه الأولیاء: ج 2 ص 43.

5. المستدرک علی الصحیحین: ج 3 ص 163.

6. طرح التثریب: ج 1 ص 150.

7. أسد الغابه: ج 5 ص 254.

8. الإستیعاب: ج 2 ص 751.

9. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ج 1 ص 83.

10. إرشاد الساری للقسطلانی: ج 6 ص 362.

11. الإصابه: ج 4 ص 378، 380.

12. تاریخ الخمیس: ج 1 ص 313.

68 المتن:
اشاره

عن موسی بن عبد اللّه بن الحسن، قال:

کنت مع أبی بمکه، فلقیت رجلا من أهل الطائف مولی لثقیف نال من أبی بکر و عمر فأوصاه أبی بتقوی اللّه. فقال الرجل: یا محمد، أسألک برب هذه البنیه و رب هذا البیت، هل صلّیا علی فاطمه علیها السّلام؟ قال: اللهم لا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:210

قال: فلما مضی الرجل، قال موسی: سببته و کفرته. فقال: أی بنی، لا تسبّه و لا تکفره، و اللّه لقد فعلا فعلا عظیما.

و فی روایه أخری: أی بنی، لا تکفره؛ فو اللّه ما صلّیا علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لقد مکث ثلاثا ما دفنوه؛ إنه شغلهم ما کانا یبرمان.

المصادر:

تقریب المعارف: ص 251.

الأسانید:

فی تقریب المعارف: رووا عن قلیب بن حمّاد، عن موسی بن عبد اللّه بن الحسن، قال.

69 المتن:
اشاره

قال الحلبی فی تقریبه:

... رووا أنه أتی یزید بن علی الثقفی إلی عبد اللّه بن الحسن و هو بمکه، فقال: أنشدک اللّه أتعلم أنهم منعوا فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام میراثها؟ قال: نعم. قال: فأنشدک اللّه أتعلم أن فاطمه علیها السّلام ماتت و هی لا تکلّمهما- یعنی أبا بکر و عمر- و أوصت أن لا یصلّیا علیها؟ قال:

نعم.

قال: فأنشدک باللّه أتعلم أنهم بایعوا قبل أن یدفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و اغتنموا شغلهم؟

قال: نعم. قال: و أسألک باللّه أتعلم أن علیا علیه السّلام لم یبایع لهما حتی أکره؟ قال: نعم. قال:

فأشهدک أنی منهما بری ء و أنا علی رأی علی و فاطمه علیهما السّلام.

قال موسی: فأقبلت علیه، فقال أبی: أی بنی، و اللّه لقد أتیا أمرا عظیما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:211

المصادر:

تقریب المعارف: ص 251.

70 المتن:
اشاره

قال الحضینی فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام:

روی أنها تکفّنت من بعد غسلها و حنوطها و طهارتها، لا دنس فیها، و أنها لم یکن یحضرها إلا أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و أسماء ابنه عمیس، و أن أمیر المؤمنین علیه السّلام جهّزها و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام فی اللیل و صلّوا علیها.

و أنها وصّت و قالت: لا یصلّی علیّ أمّه نقضت عهد أمیر المؤمنین علیه السّلام، و لم یعلم بها أحدا و لا حضر وفاتها و لا صلّی علیها من سائر الناس غیرهم، لأنها وصّت و قالت:

لا یصلّی علی أمه نقضت عهد اللّه و عهد أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أمیر المؤمنین علیه السّلام بعلی، و ظلمونی و أخذوا وراثتی و خرقوا صحیفتی التی کتبها أبی بملک فدک و العوالی، و کذّبوا شهودی و هم و اللّه جبرئیل و میکائیل و أمیر المؤمنین علیه السّلام و أم أیمن ....

المصادر:

الهدایه الکبری: ص 178.

71 المتن:
اشاره

قال الإربلی:

استدلّ الفقهاء علی أنه یجوز الرجل أن یغسّل زوجته بأن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیها السّلام و هو المشهور.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:212

و روی ابن بابویه مرفوعا إلی الحسن بن علی علیهما السّلام: أن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیه السّلام.

و عن علی علیه السّلام: أنه صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر علیها خمسا، و دفنها لیلا.

المصادر:

1. کشف الغمه: ج 1 ص 502، عن أخبار فاطمه علیها السّلام.

2. وسائل الشیعه: ج 2 ص 776 ح 3065، عن کشف الغمه.

3. أخبار فاطمه علیها السّلام، علی ما فی کشف الغمه.

4. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 259، شطرا منه.

72 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس، أنها قالت:

لما اشتکت فاطمه علیها السّلام شکواها التی توفّیت فیها، قالت لی: وا سوأتاه، فما یصنع بالنساء إذا متن؟ قالت: و کنّ یحملن علی سریر الموتی و علیهم ثوب. فقلت لها:

أ لا أریک شیئا رأیته إذ کنت مع ابن عمک بأرض الحبشه؛ یصنعونه بالنساء إذا حملن؟

قالت: نعم.

فدعوت بجرید رطبه و عملت نعشا، ثم أرتها إیاه. فاستحسنته و قالت: نعم، اجعلی هذا علیّ، و لا یلی غسلی إلا علی علیه السّلام و أنت.

و أمرت علیها السّلام بأن تدفن لیلا؛ فدفنت لیلا، و لم یصلّ أحد منهم علیها و لا عرفوها مکان قبرها ...، و قالوا فی ذلک لعلی علیه السّلام فقال: بذلک أوصت؛ و کان الذی بین وفاتها و وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سبعین یوما.

المصادر:

شرح الأخبار: ج 3 ص 30 ح 971.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:213

73 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها زوجها علی علیه السّلام، فغسّلها هو و أسماء بنت عمیس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 467، عن مقتل الحسین علیه السّلام.

2. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 82.

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 571، عن السنن الکبری.

4. السنن الکبری: ج 3 ص 396، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

1. فی مقتل الحسین علیه السّلام: بأسناده فی کتابه، عن أحمد بن الحسین هذا، أخبرنا أبو حازم العبدی الحافظ، أخبرنا أبو أحمد الحافظ، أخبرنا أحمد بن عمیر الدمشقی، حدثنا عبد اللّه بن حمزه الزبیری، حدثنا عبد اللّه بن نافع، عن محمد بن موسی، عن عون بن محمد الهاشمی، عن أمه، عن أسماء بنت عمیس.

2. فی السنن الکبری: أخبرنا أبو حازم الحافظ، کما فی مقتل الحسین علیه السّلام.

74 المتن:
اشاره

عن أم جعفر:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام قالت: یا أسماء، إذا أنا متّ فاغسلینی أنت و علی بن أبی طالب علیه السّلام. فغسّلها علی علیه السّلام و أسماء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:214

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 4467، عن السنن الکبری.

2. السنن الکبری: ج 3 ص 396، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی السنن: أخبرنا أبو عبد اللّه الحافظ، ثنا أبو عبد اللّه محمد بن عبد اللّه الصفّار، ثنا موسی بن هارون، ثنا قتیبه بن سعید، ثنا محمد بن موسی المخزومی، ثنا عون بن محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، عن أمه أم جعفر بنت محمد بن جعفر أظنّه، و عن عماره بن المهاجر، عن أم جعفر.

75 المتن:
اشاره

قال البلاذری فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... و غسّلها (أی فاطمه علیها السّلام) علی علیه السّلام و أسماء و بذلک أوصت، و لم یعلم أبو بکر و عمر بموتها.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 468، عن أنساب الأشراف.

2. أنساب الأشراف: ص 405، علی ما فی الإحقاق.

77 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس:

أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصت أن تغسّلها إذا ماتت هی و علی علیه السّلام. فغسّلتها هی و علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:215

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 268، عن بدائع المنن.

2. بدائع المنن: ج 1 ص 211، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی بدائع المنن: أخبرنا إبراهیم بن محمد، عن عماره، عن أم محمد بنت محمد بن جعفر بن أبی طالب، عن جدتها أسماء بنت عمیس.

77 المتن:
اشاره

نقل أبو عمر فی قصه وفاتها علیها السّلام:

إن فاطمه علیها السّلام أوصت علیا علیه السّلام أن یغسّلها هو و أسماء بنت عمیس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 468، عن الإصابه.

2. الإصابه: ج 4 ص 367، علی ما فی الإحقاق.

78 المتن:
اشاره

قال المتقی الهندی فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... روی أنها قالت لأسماء: فإذا أنا متّ فاغسلینی أنت و علی علیه السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 468، عن کنز العمال.

2. کنز العمال: ج 16 ص 289، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:216

3. إحقاق الحق: ج 25 ص 571، عن السنن الکبری.

4. السنن الکبری: ج 3 ص 396، علی ما فی الإحقاق، بزیاده فیه.

الأسانید:

فی السنن الکبری: أخبرنا أبو عبد اللّه الحافظ، ثنا محمد بن عبد اللّه الصفار، ثنا موسی بن هارون، ثنا قتیبه بن سعید، ثنا محمد بن موسی المخزومی، ثنا عون بن محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، عن أمه أم جعفر أظنّه، عن عماره بن المهاجر، عن أم جعفر.

79 المتن:
اشاره

قال البدخشی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

أقول: هذا هو المشهور أن علیا علیه السّلام و أسماء غسّلا فاطمه علیها السّلام، و قد رواه محدّثی الشیعه أیضا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 469، عن مفتاح النجا.

2. مفتاح النجا فی مناقب آل العبا علیهم السّلام (مخطوط): ص 104.

80 المتن:
اشاره

قال الترکمانی فی وصیه فاطمه علیها السّلام:

إن فاطمه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها علی علیه السّلام و أسماء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:217

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 469، عن الجواهر النقیه.

2. الجواهر النقیه: ص 264، علی ما فی الإحقاق.

81 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لما حضرتها الوفاه قالت: یا أمّه، إنی لأستحیی مما یصنع بالنساء. فقالت لها: إنی قد رأیت بأرض الحبشه شیئا یصنع علی النساء. فأمرتها أن تصنعه علیها، و لا یلی غسلها إلا هی و علی بن أبی طالب علیه السّلام. قالت أسماء: فعملت نعشا و غسّلتها علیه أنا و علی علیه السّلام.

قال ابن أبی فدیک: ففاطمه علیها السّلام أول من عمل علیها النعش.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 470، عن موضح أوهام الجمع و التفریق.

2. موضح أوهام الجمع و التفریق: ج 2 ص 403، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی موضح الأوهام: أخبرنا أبو بکر محمد بن عمر بن محمد بن إسماعیل الداوودی، أخبرنا عمر بن أحمد بن عثمان الواعظ، حدثنا عبد اللّه بن محمد البغوی، حدثنا علی بن مسلم، حدثنا ابن أبی فدیک، حدثنا موسی بن أبی عبد اللّه- یعنی موسی بن جعفر بن محمد علیه السّلام-، عن عون بن محمد بن علی بن أبی طالب علیه السّلام، عن أمه أم جعفر ابنه محمد بن جعفر بن أبی طالب علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:218

82 المتن:
اشاره

عن ابن عباس، قال:

فاطمه علیها السّلام أول امرأه جعل لها النعش؛ عملته لها أسماء بنت عمیس، و کانت قد رأته یصنع بأرض حبشه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 475، عن الثغور الباسمه.

2. الثغور الباسمه: ص 17، علی ما الإحقاق.

الأسانید:

فی الثغور الباسمه: قال ابن سعد، أخبرنا محمد بن عمر، أخبرنا عمر بن محمد بن عمر بن علی بن حسین، عن ابن عباس، قال.

83 المتن:
اشاره

روی کهمش، عن ابن بریده، قال:

کمدت فاطمه علیها السّلام علی أبیها سبعین من یوم و لیله، فقالت لأسماء: إنی لأستحیی أن أخرج غدا علی الرجال من خلاله بجسمی. «1» قالت: أ فلا نصنع لک شیئا رأیته بالحبشه؟ فصنعت النعش، فقالت علیها السّلام: سترک اللّه.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 475، عن تاریخ الإسلام.

2. تاریخ الإسلام: ج 2 ص 96، علی ما فی الإحقاق.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر، و المعنی: أن یشاهد الرجال من خلال هذا الإخراج جسمی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:219

84 المتن:
اشاره

عن أسماء بنت عمیس:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصت أن تغسّلها إذا ماتت هی و علی علیه السّلام. فغسّلتها هی و علی علیه السّلام.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 568، عن مسند الشافعیه.

2. مسند الشافعیه: ص 361، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی مسند الشافعیه: أخبرنا إبراهیم بن محمد، عن عماره، عن أم محمد بنت محمد بن جعفر بن أبی طالب، عن جدتها أسماء بنت عمیس.

85 المتن:
اشاره

قال الشناوی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

... یقال: أنها لم تغسّل بعد الموت، و أنها غسّلت نفسها؛ تقول سلمی: اشتکت فاطمه علیها السّلام شکواها- أی مرضها- التی قبضت فیه، فکنت أمرّضها.

فأصبحت یوما و خرج علی علیه السّلام لبعض حاجته، فقالت: یا أمّه، اسکبی لی غسلا.

فسکبت لها غسلا، فاغتسلت کأحسن ما رأیتها تغتسل. ثم قالت: قرّبی فراشی وسط البیت. فاضطجعت و استقبلت القبله و جعلت یدها تحت خدها، و قالت: یا أمّه إنی مقبوضه و قد تطهّرت، فلا یکشفنی أحد. فقبضت مکانها.

فجاء علی علیه السّلام فأخبرته فقال: لا و اللّه، لا یکشفها أحد. فدفنها بغسلها ذلک.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:220

و قد أوردنا أن الزهراء علیها السّلام لما حضرتها الوفاه، أمرت علیا علیه السّلام و أسماء بنت عمیس أن یضعا لها غسلا، فغسّلها علی علیه السّلام و أسماء.

و هی أول من غطّی نعشها فی الإسلام، و قد أشرنا إلی ما دار بین الزهراء علیها السّلام و أسماء بنت عمیس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 569، عن سیدات أهل الجنه.

2. سیدات أهل الجنه: ص 163، علی ما فی الإحقاق.

3. الناسخ و المنسوخ لابن شاهین: ح 620.

86 المتن:
اشاره

قال المقدسی فی ذکر وفاه الزهراء علیها السّلام:

... و روی عنها: أنها اغتسلت لما حضرها الوفاه و تکفّنت، و أمرت علیا علیه السّلام أن لا یکشفها إذا توفّیت، و أن یدرجها فی ثیابها کما هی و یدفنها لیلا، لکن الصحیح کما قال ابن الأثیر: أن علیا علیه السّلام و أسماء غسّلاها کما ذکرنا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 570، عن التبیین.

2. التبیین فی أنساب الصحابه القرشیین: ص 11، علی ما فی الإحقاق.

87 المتن:
اشاره

قال أسماء بنت عمیس:

غسّلت أنا و علی علیه السّلام فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:221

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 25 ص 571، عن السنن الکبری.

2. السنن الکبری: ج 3 ص 396، علی ما فی الإحقاق.

الأسانید:

فی السنن الکبری: رواه لدراوردی عن محمد بن موسی، عن عون بن محمد بن علی، عن عماره بن المهاجر، أن أم جعفر بنت محمد بن علی، قالت: حدثتنی أسماء بنت عمیس، قالت.

88 المتن:
اشاره

قال أبو مسلم:

فاطمه بنت محمد علیها السّلام؛ عاشت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر، و دفنها علی علیه السّلام لیلا و غسّلها و صلّی علیها.

المصادر:

1. تاریخ الثقات: ص 523، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 572، عن تاریخ الثقات و آل بیت الرسول علیهم السّلام.

3. آل بیت رسول اللّه علیهم السّلام: ص 274، علی ما فی الإحقاق، من ذیل الحدیث.

4. حیاه فاطمه علیها السّلام للشلبی: ص 342، علی ما فی الإحقاق، من ذیل الحدیث.

الأسانید:

فی تاریخ الثقات: حدثنا أبو مسلم، حدثنا أبی إملاء من حفظه فی جمادی الأولی سنه اثنتین و خمس و مائتین، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:222

89 المتن:
اشاره

قال الزهری:

توفّیت- یعنی فاطمه علیها السّلام- بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بسته أشهر، فدفنها علی بن أبی طالب علیه السّلام لیلا.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 178، عن تاریخ أبی زرعه.

2. تاریخ أبی زرعه الدمشقی: ج 1 ص 290، علی ما فی الإحقاق.

3. تاریخ المدینه المنوره: ج 1 ص 197، بتفاوت فیه.

4. جامع المسانید و السنن: ج 20 ص 340 ح 1084، بتفاوت یسیر.

5. مشکل الآثار للطحاوی: ج 1 ص 48، بتفاوت یسیر.

6. مختصر إتحاف الساده المهره: ج 3 ص 150 ح 2327، بتفاوت یسیر.

7. أنساب الأشراف: ج 1 ص 405، بتفاوت یسیر.

8. تحفه الأشراف: ج 7 ص 469 ح 1034، بتفاوت فیه.

9. المعجم الکبیر للطبرانی: ج 22 ص 398، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی تاریخ أبی زرعه: حدثنا أبو زرعه، عبد الرحمن بن عمرو، قال: حدثنی الحکم بن نافع، قال: أخبرنا شعیب بن أبی حمزه، عن الزهری، قال.

90 المتن:
اشاره

قال الفیض الکاشانی فی الباب الخامس من المحجّه فی بحث الإمامه:

ثم أقول: و مطاعن الثلاثه أکثر من أن تحصی و أشهر من أن تخفی، و کفاک منها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:223

تخلّفهم عن جیش أسامه ...، و منع أبی بکر فاطمه علیها السّلام فدک مع ادعائها النحله لها و شهاده علی علیه السّلام و أم أیمن بذلک و عدم تصدیقه لهم و تصدیقه الأزواج فی ادعاء الحجره لهنّ من غیر شاهد، و لهذا ردّها عمر بن عبد العزیز و أوصت فاطمه علیها السّلام أن یصلّی علیها؛ فدفنت لیلا.

المصادر:

المحجه البیضاء: ج 1 ص 236.

91 المتن:
اشاره

قال ابن عباس:

لما جاء فاطمه علیها السّلام الأجل، لم تحم و لم تصدع و لکن أخذت ... فلما جنّ اللیل، غسّلها علی علیه السّلام و وضعها علی السریر و قال للحسن علیه السّلام: ادع لی أبا ذر. فدعاه، فحملاه إلی المصلّی، فصلّی علیها، ثم صلّی رکعتین و رفع یدیه إلی السماء و نادی: هده بنت نبیک فاطمه؛ أخرجها من الظلمات إلی النور. فأضاءت الأرض میلا فی میل.

فلما أراد أن یدفنها، نودی من بقعه من البقیع: إلیّ إلیّ، فقد رفع تربتها. فنظر فإذا بقبر محفور. فحمل السریر إلیه فدفنها.

فلما رجع علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام، جلس علی علیه السّلام و قال: یا أرض، استودعک ودیعتی هذه بنت رسول اللّه علیها السّلام. فنودی منها: یا علی، أنا أرفق بها منک، فارجع ولاتهم.

فرجع و انسدّ القبر و استوی فی الأرض، فلم یعلم أین کان إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 85.

2. إحقاق الحق: ج 10 ص 453، عن موده القربی.

3. موده القربی: ص 131.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:224

92 المتن:
اشاره

قال الطبرسی فی ذکر وقت وفاتها و موضع قبرها علیها السّلام:

روی أنها توفّیت لثالث من جمادی الآخره سنه إحدی عشره من الهجره و بقیت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله خمسه و تسعین یوما، و روی أربعه أشهر و تولّی أمیر المؤمنین علیه السّلام غسلها، و روی أنه أعانه علی غسلها أسماء بنت عمیس و أنها قالت: أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام.

فغسّلتها أنا و علی، و صلّی علیها أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عمار و مقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم فی جوف اللیل، و دفنها علی أمیر المؤمنین علیه السّلام سرّا بوصیه منها فی ذلک.

المصادر:

إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 152.

93 المتن:
اشاره

فی جواب من قال فی مجلس المأمون: إن أبا بکر أغلق بابه و قال: هل من مستقیل فأقیله؟ فقال علی علیه السّلام: قدّمک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فمن ذا یؤخّرک؟! فقال المأمون:

هذا باطل من قبل أنّ علیا علیه السّلام قعد عن بیعه أبی بکر، و رویتم أنه قعد عنها حتی قبضت فاطمه علیها السّلام، و أنها أوصت أن تدفن لیلا لئلا یشهدا جنازتها.

المصادر:

1. عوالم العلوم: ج 22 ص 311، عن عیون أخبار الرضا علیه السّلام.

2. عیون أخبار الرضا علیه السّلام: ج 2 ص 200 ح 2.

3. بحار الأنوار: ج 49 ص 189 ح 2.

4. مثالب النواصب لابن شهرآشوب (مخطوط): ص 136.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:225

الأسانید:

فی عیون الأخبار: أبی و ابن الولید، عن محمد العطار و أحمد بن إدریس معا، عن الأشعری، عن صالح بن أبی حماد الرازی، عن إسماعیل بن إسحاق بن إسماعیل، قال.

94 المتن:
اشاره

کلام العباس لما لم یؤذن له فی عیاده فاطمه علیها السّلام و جواب أمیر المؤمنین علیه السّلام لها:

... فأرسل إلی علی علیه السّلام فقال لرسوله: قل له: یا ابن أخ، عمّک یقرؤک السلام و یقول لک:

قد فجأنی من الغمّ بشکاه حبیبه رسول اللّه و قره عینه و عینی فاطمه علیها السّلام ما هدّنی، و إنی لأظنّها أو لنا لحوقا برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و اللّه یختار لها و یحبوها و یزلفها لدیه. فإن کان من أمرها ما لا بد منه، فأجمع- أنا لک الفداء- المهاجرین و الأنصار حتی یصیبوا الأجر فی حضورها و الصلاه علیها و فی ذلک جمال للدین.

فقال علی علیه السّلام لرسوله و أنا حاضر عنده: أبلغ عمی السلام و قل: لا عدمت إشفاقک و تحنّنک و قد عرفت مشورتک و لرأیک فضله. إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لم تزل مظلومه، من حقها ممنوعه و عن میراثها مدفوعه، لم تحفظ فیها وصیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و لا رعی فیها حقه و لا حق اللّه عز و جل، و کفی باللّه حاکما و من الظالمین منتقما، و إنی أسألک- یا عم- أن تسمع لی بترک ما أشرت به فإنها وصّتنی بستر أمرها.

المصادر:

الأمالی للطوسی: ج 1 ص 155.

الأسانید:

فی الأمالی للطوسی: بالإسناد، قال: أخبرنا الشیخ أبو علی الحسن بن محمد بن الحسن الطوسی، قال: أخبرنا الشیخ السعید الوالد محمد بن الحسن الطوسی، قال: أخبرنا محمد بن محمد، قال: أخبرنی محمد بن أحمد بن عبید اللّه المنصوری، قال: حدثنا سلیمان بن سهل، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:226

حدثنا عیسی بن إسحاق القرشی، قال: حدثنا حمدان بن علی الخفّاف، قال: حدثنا عاصم بن حمید، عن أبی حمزه الثمالی.

95 المتن:
اشاره

قال ابن أبی الحدید فی کیفیه المبایعه لأبی بکر عن البخاری و المسلم و الإسناد إلی عائشه:

إن فاطمه علیها السّلام و العباس أتیا أبا بکر یلتمسان میراثهما من النبی صلّی اللّه علیه و آله ... فهجرته فاطمه علیها السّلام و لم تکلّمه فی ذلک حتی ماتت. فدفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر ....

المصادر:

1. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 6 ص 46، عن صحیح البخاری و مسلم.

2. صحیح البخاری: ج 2 ص 186، علی ما فی شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید.

3. صحیح مسلم: ج 3 ص 1380، علی ما فی شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید.

4. کفایه الطالب: ص 370، بتفاوت یسیر.

5. المغازی النبویه: ص 165، بتفاوت یسیر.

6. المصنّف لعبد الرزاق: ج 5 ص 472.

7. تاریخ الأمم و الملوک: ج 3 ص 202، بتفاوت یسیر.

96 المتن:
اشاره

قال الأمینی فی ردّ أکذوبه المخالفین فی الصلاه علی فاطمه علیها السّلام:

هذه الأکذوبه علی الإمام الطاهر الصادق علیه السّلام تخالف ما فی التاریخ الصحیح عن عائشه، قالت: دفنت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا؛ دفنها علی علیه السّلام و لم یشعر بها أبو بکر، حتی دفنت، و صلّی علیها علی بن أبی طالب علیه السّلام؛ صحّحه الحاکم و أقرّه الذهبی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:227

و قال الحلبی فی السیره النبویه: ج 3 ص 360 و قال الواقدی: ثبت عندنا أن علیا علیه السّلام دفنها لیلا، و صلّی علیها و معه العباس و الفضل و لم یعلموا بها أحدا.

المصادر:

الغدیر: ج 5 ص 350.

97 المتن:
اشاره

قال ابن شهرآشوب فی مصائب أهل البیت علیهم السّلام:

... و من کثره الظلم دفن الإمام علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لیلا و أوصی بدفن نفسه سرّا.

المصادر:

المناقب لابن شهرآشوب: ج 2 ص 211.

98 المتن:

قال العلامه المظفر فی منع فاطمه علیها السّلام إرثها:

و منها أنه منع فاطمه علیها السّلام إرثها ... ثم جاءت بأم أیمن فقال: امرأه، لا یقبل قولها، مع أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: أم أیمن من أهل الجنه. فعند ذلک غضبت علیه و علی صاحبه و حلفت أن لا تکلّمه و لا صاحبه حتی تلقی أباها و تشکو إلیه. فلما حضرتها الوفاه، أوصت أن تدفن لیلا و لا یدع أحدا منهم یصلّی علیها.

و قد رووا جمیعا أن النبی صلّی اللّه علیه و آله قال: «ان اللّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک».

المصادر:

دلائل الصدق: ج 3 ص 22.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:228

99 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

سألته عن أول من جعل له النعش، فقال: فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. وسائل الشیعه: ج 2 ص 876 ح 4، عن الفقیه و الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 69.

3. من لا یحضره الفقیه: ج 1 ص 124 ح 597.

4. الأوائل للتستری: ص 26.

5. فقه الرضا علیه السّلام: ص 189، عن الرضا علیه السّلام.

الأسانید:

فی الکافی: محمد بن یعقوب، عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی عمیر، عن حمّاد، عن الحلبی، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

100 المتن:
اشاره

قال فی النهایه فی أحوال فاطمه علیها السّلام:

... و غسّلها علی علیه السّلام و أسماء بنت عمیس، و کانت أوصتها بذلک و قالت لها: یا أسماء، إنی أستقبح إذ یطرح علی المرأه ثوب علی النعش کالرجل. فوصفت لها أسماء فعل أهل الحبشه، و دعت بجرائد رطبه فأرتها ذلک. فأوصتها أن یعمل لها مثله.

المصادر:

النهایه فی فضائل العلویین (مخطوط): ج 1 ص 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:229

101 المتن:
اشاره

فی الشرح الکبیر:

و یستحبّ أن یترک فوق سریر المرأه شی ء من الخشب أو الجرید مثل القبله و یترک فوقه ثوب لیکون أستر لها.

و قد روی أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أول من صنع لها ذلک بأمرها.

المصادر:

الشرح الکبیر: ج 2 ص 326.

101 المتن:
اشاره

قال فی الذکری:

و فی مرسل ابن أبی نجران: أقلّ المجزی من الکافور مثقال.

و فی خبر الکاهلی: الفضل أربعه مثاقیل.

و فی مرفوع إبراهیم بن هاشم: أن جبرئیل نزل النبی صلّی اللّه علیه و آله بحنوط وزنه أربعون درهما، فقسّمه أثلاثا بینه و بین علی و فاطمه علیهما السّلام.

المصادر:

الذکری: ص 42.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:230

103 المتن:
اشاره

قال فی الذکری فی تجهیز الجنائز:

... الثالث: یستحبّ حمل النساء فی النعش للستر.

و عن سلیمان بن داود، عن الصادق علیه السّلام: أول من جعل له النعش فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

و عن الحذّاء، عن الصادق علیه السّلام: أول من جعل له النعش فاطمه علیها السّلام؛ إنه أول نعش أحدث فی الإسلام؛ اتخذته لها أسماء کما رأت بالحبشه؛ أخذت جرائد فشدّت علی قوائمه ثم جلّلته ثوبا.

المصادر:

الذکری: ص 52.

101 المتن:
اشاره

فی بدائع الصنائع قال فی دفن المرأه:

... و یسجّی قبر المرأه بثوب، لما روی أن فاطمه علیها السّلام سجّی قبرها بثوب و نعش علی جنازتها، لأن مبنی حالها علی الستر. فلو لم یسبح ربما انکشفت عوره المرأه فیقع بصر الرجال علیها، و لهذا یوضع النعش علی جنازتها دون جنازه الرجل.

المصادر:

بدائع الصنائع: ج 1 ص 319.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:231

105 المتن:
اشاره

قال الشیخ فی کتاب الطهاره فی تجهیز المیت:

منها: أن یکون قدر کافور الحنوط فقط أو منضمّا إلی کافور الغسل علی ما عن السرائر من نسبته إلی بعض الأصحاب، و إن کان ضعیفا مدفوعا بصریح بعض النصوص، و ظاهر الفتاوی ثلاثه عشر درهما و ثلثا و هو بالمثقال الشرعی تسعه و ثلث و بالصیرفی سبعه کامله؛ هذا هو المشهور فتوی و روایه، و الأصل فیه ما روی فی عده أخبار إن جبرئیل أتی النبی صلّی اللّه علیه و آله بأوقیه من کافور الجنه و هی أربعون درهما، فقسّمها النبی صلّی اللّه علیه و آله أثلاثا بینه و بین علی و فاطمه، صلوات اللّه علیهما و علی آلهما الطاهرین.

المصادر:

طهاره الشیخ: ص 302.

106 المتن:
اشاره

قال الشیخ فی تغسیل الزوج امرأته:

... و کیف کان فمستند هذا القول روایه أبی بصیر: یغسّل الزوج امرأته فی السفر و المرأه زوجها فی السفر إذا لم یکن معه رجل، و روایه أبی حمزه: لا یغسّل الرجل امرأته إلا أن توجد امرأه، و ما دلّ علی تغسیل أمیر المؤمنین علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام و تعلیلها بأنها صدیقه لا یغسّلها الا صدیق و إن مریم لم یغسّلها إلا عیسی.

لذلک، و یؤیّد هما ما حکی عن البحار من أنه وجد بخط الشیخ محمد بن علی الجبعی نقلا من خط الشهید: أنه لما غسّل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، قال له ابن عباس: أ غسّلت فاطمه علیها السّلام؟! فقال له: أ ما سمعت قول النبی صلّی اللّه علیه و آله: «هی زوجتک فی الدنیا و الآخره»؟ قال الشهید: هذا التعلیل یدلّ علی انقطاع العلقه بالموت، فلا یجوز للزوج التغسیل.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:232

المصادر:

طهاره الشیخ: ص 283.

107 المتن:
اشاره

فی تغسیل علی علیه السّلام و أسماء فاطمه علیها السّلام، قالت أسماء بنت عمیس:

إن فاطمه علیها السّلام أوصت أن تغسّلها هی و علی علیه السّلام فغسّلاها؛ رواه الدارقطنی من طریق عبد اللّه بن نافع، عن محمد بن موسی، عن عون بن محمد، عن أمه، عن أسماء.

و قال أبو نعیم فی الحلیه فی ترجمه فاطمه علیها السّلام: حدثنا إبراهیم، ثنا أبو العباس السراج، ثنا قتیبه، ثنا محمد بن موسی، ثنا المخزومی به و سمّی و أم عون أم جعفر بنت محمد بن جعفر.

و رواه البیهقی من وجه آخر، عن أسماء بنت عمیس و أسناده حسن، و رواه من وجهین آخرین. ثم تعقّبه بأن هذا فیه نظر، لأن أسماء بنت عمیس فی هذا الوقت کانت عند أبی بکر و قد ثبت أن أبا بکر لم یعلم بوفاه فاطمه علیها السّلام لما فی الصحیح من حدیث عائشه: أن علیا علیه السّلام دفنها لیلا و لم یعلم أبا بکر؛ فکیف یمکن أن تغسّلها زوجته و لا یعلم هو؟

و یمکن أن یجاب بأنه علم بذلک و ظنّ أن علیا علیه السّلام سیدعوه لحضور دفنها و ظنّ علی علیه السّلام أنه یحضر من غیر استدعاء منه، فهذا لا بأس به.

و أجاب فی الخلافیات بأنه یحتمل أن أبا بکر علم بذلک و أحبّ أن لا یردّ غرض علی علیه السّلام فی کتمانه منه، و قد احتجّ بهذا الحدیث أحمد و ابن المنذر، و فی جزمهما بذلک دلیل علی صحته عندهما.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:233

هذا- إن صح- یبطل ما روی أنها غسّلت نفسها و أوصت أن لا یعاد غسلها، ففعل علی علیه السّلام به بذلک، و هو

خبر رواه أحمد من طریق أم سلمی زوج أبی رافع؛ کذا فی المسند، و الصواب سلمی أم رافع، و هو حدیث أورده ابن الجوزی فی الموضوعات، و فی العلل المتناهیه و أفحش القول فی ابن اسحاق روایه و غیره، و قد تولّی ردّ ذلک علیه ابن عبد الهادی فی التنقیح.

المصادر:

1. تلخیص الحبیر: ج 5 ص 273.

2. حلیه الأولیاء لأبی نعیم، علی ما فی التلخیص، شطرا منه.

3. السنن للبیهقی، علی ما فی التلخیص، شطرا منه.

الأسانید:

فی تلخیص الحبیر: الشافعی، عن إبراهیم بن محمد، عن عماره هو ابن المهاجر، عن أم محمد بنت محمد بن جعفر بن أبی طالب، عن جدتها أسماء بنت عمیس، قالت.

108 المتن:
اشاره

قال الیافعی الیمنی فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

... و کانت إذا دخلت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله رحّب بها، و کانت أشبه الناس بأبیها فی مشیتها و حدیثها، و لما توفّیت غسّلتها أسماء بنت عمیس و علی علیه السّلام و دفنها لیلا.

المصادر:

مرآه الجنان و عبره الیقظان للیافعی: ج 1 ص 54.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:234

109 المتن:
اشاره

روت أسماء بنت عمیس:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصتها أن تغسّلها إذا ماتت هی و علی علیه السّلام، فغسّلتها هی و علی علیه السّلام.

المصادر:

1. الخلاف: ج 1 ص 256.

2. مختصر المزنی: ص 462.

3. الأم للشافعی: ج 1 ص 274.

الأسانید:

فی مختصر المزنی و الأم: أخبرنا إبراهیم بن محمد، عن عماره، عن أم محمد بنت محمد بن جعفر بن أبی طالب عن جدتها، أسماء بنت عمیس.

110 المتن:
اشاره

قال المفید:

أقل ما یحنط المیت درهم و أفضل منه أربعه مثاقیل و الأکمل ثلاثه عشر درهما و ثلث، لأن جبرئیل نزل بأربعین درهما من کافور الجنه، فقسّمه النبی صلّی اللّه علیه و آله بینه و بین علی و فاطمه علیهما السّلام أثلاثا.

المصادر:

تذکره الفقهاء: ج 1 ص 44.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:235

111 المتن:
اشاره

قال طه حسین المصری فی غضب فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر:

... و ما أشک أن أبا بکر لم یمتحن بشی ء کان أشقّ علی نفسه من وفاه فاطمه علیها السّلام مغاضبه له، و من دفنها لیلا علی غیر علم منه و حرمانه أن یشهد جنازتها و یصلّی علیها.

المصادر:

الشیخان لطه حسین المصری: ص 66.

112 المتن:
اشاره

قال فی مختصر المزنی فی تغسیل أحد الزوجین الآخر:

یغسّل الرجل امرأته و المرأه زوجها؛ غسّلت أسماء بنت عمیس زوجها أبا بکر و علی علیه السّلام امرأته فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، و قالت عائشه: لو استقبلنا من أمرنا ما استدبرنا، ما غسّل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله إلا نساؤه.

المصادر:

مختصر المزنی: ص 36.

113 المتن:
اشاره

قال فی النهایه فی تغسیل الرجل زوجته:

... یجوز للرجل أن یغسّل زوجته اختیارا عند أکثر علمائنا، لأن فاطمه علیها السّلام أوصت أن تغسّلها أسماء بنت عمیس و علی علیه السّلام؛ فکان علی علیه السّلام یصبّ الماء علیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:236

المصادر:

نهایه الأحکام: ج 2 ص 229.

114 المتن:
اشاره

قال فی النهایه فی تجهیز المیت و تحنیطه:

ثم یحنّطه واجبا بأن یمسح مساجده السبعه بالکافور بأقل اسمه، و أقل فضله درهم و أزید منه أربعه مثاقیل، و الأکمل ثلاث عشر درهما و ثلث لأن جبرئیل نزل بأربعین درهما من کافور الجنه، فقسّمه النبی صلّی اللّه علیه و آله بینه و بین علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام أثلاثا.

المصادر:

نهایه الأحکام: ج 2 ص 241.

115 المتن:
اشاره

قال النووی فی باب اتخاذ النعش أو نحوه للمرأه و حملها فیه لاستتارها:

... روی البیهقی بأسناده: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصت أن یتخذ لها ذلک ففعلوه.

المصادر:

خلاصه الأحکام للنووی: ج 2 ص 998 ح 2567.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:237

116 المتن:
اشاره

قال العجلی فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

حدثنا أبو مسلم، حدثنا أبی علی إملاء من حفظه فی جمادی الأولی سنه اثنتین و خمسین و مأتین، قال: فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، عاشت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر، و دفنها علی علیه السّلام لیلا و غسّلها و صلّی علیها.

المصادر:

تاریخ الثقات للعجلی: ص 253 ح 2108.

117 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام أنه قال:

غسّل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، و کانت قد أوصت بذلک إلیه.

و عن علی علیه السّلام أنه قال: أوصت إلیّ فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها غیری، و سکبت علیّ الماء «1» أسماء بنت عمیس.

المصادر:

دعائم الإسلام: ص 66.

______________________________

(1). هکذا فی المصدر، و الظاهر: علیها الماء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:238

118 المتن:
اشاره

عن الأصبغ بن نباته، قال:

حضرت أمیر المؤمنین علیا علیه السّلام عند وفاته، فدعا بالحسن و الحسین علیهما السّلام، و محمد بن الحنفیه عنهما ناحیه، فقال لهما: إذا رأیتمانی قد شخصت و خرج روحی من جسدی فأسدلا علیّ ثوبا ثم خذا فی جهازی، و عند أختکما أم کلثوم حنوط هبط به جبرئیل علی النبی صلّی اللّه علیه و آله، فقال لی: حنّطنی بثلث و فاطمه علیها السّلام ابنتی بعدی بثلث و ادّخر الثلث الباقی لنفسک؛ فحنّطانی به و لا تزیدان علیه شیئا.

المصادر:

ذکر أخبار أصبهان لأبی نعیم الأصفهانی: ج 2 ص 60.

الأسانید:

فی ذکر أخبار أصبهان لأبی نعیم: عبد اللّه بن محمد بن عبد الرحمن المخزومی، حدّث عند أبو حامد الأشعری، أخبرنا أبو العباس أحمد بن عبد الرحمن الأسدی الأعرج فیما أذن، ثنا أبو حامد الأشعری، ثنا أبو بکر عبد اللّه بن محمد بن عبد الرحمن بن محمد بن عبد اللّه بن جعده بن هبیره بن أبی وهب بن عمرو بن عائد بن عمران بن مخزوم بن یقظه بن مره بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر، حدثنی إبراهیم بن عبد اللّه الرقّی بالرقّه، عن صفوان الجمّال القرقسانی، عن الأصبغ بن نباته، قال.

119 المتن:
اشاره

قال السبکی:

النعش فی الأصل الذی یحمل علیه المیت، و إذا لم یکن علیه میت فهو سریر، و المراد هنا ثوب یوضع علی أعواد من جرید أو قصب أو خشب، تجعل کالقبه فوق سریر المرأه لیسترها؛ قال ابن عبد البر: أول من صنع له ذلک فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:239

المصادر:

المنهل العذب المورود للسبکی: ص 30.

120 المتن:
اشاره

قال السبط ابن الجوزی فی مسأله غسل الرجل زوجته:

و روت أسماء بنت عمیس: أن فاطمه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها علی علیه السّلام و أسماء.

فغسّلاها و لم ینکر علیه أحد من الصحابه، فنزل منزله الإجماع؛ و الجرح و التعدیل فیه کثیر لا یعبأ به.

المصادر:

إیثار الإنصاف فی آثار الخلاف: ص 250.

121 المتن:
اشاره

قال السید حامد حسین فی خلاصه عبقات الأنوار فی شرح حدیث الثقلین:

... و قد فعل بفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام ما دعاها إلی الوصیه بأن تدفن لیلا و لا یصلّی علیها أحد من أمه أبیها إلا من سمّته.

فلو لم یکن فی الإسلام مصیبه و لا علی أهله عار و لا شنار و لا حجه فیه لمخالف لدین الإسلام إلا ما لحق بفاطمه علیها السّلام، حتی مضت غضبی علی أمه أبیها و دعاها ما فعل بها إلی الوصیه بأن لا یصلّی علیها أحد منهم، فضلا عما سوی ذلک، لکان عظیما فظیعا منبّها لأهل الغفله، إلا من قد طبع اللّه علی قلبه و أعماه؛ لا ینکر ذلک و لا یستعظمه

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:240

و لا یراه شیئا، بل یذکّی المضطهد لها إلی هذه الحاله و یفضّله علیها و علی بعلها و ولدها و یعظّم شأنه علیهم!

المصادر:

خلاصه عبقات الأنوار: ج 2 ص 269، علی ما فی هامش کشف الیقین.

122 المتن:
اشاره

قال ابن عبد البر:

... و اختلفوا فی غسل الرجل امرأته، فأجاز ذلک جمهور من العلماء من التابعین و الفقهاء، و هو قول مالک و الأوزاعی و الشافعی و أحمد و إسحاق و أبی ثور و داود، و حجتهم أن علی بن أبی طالب علیه السّلام غسّل زوجته فاطمه علیها السّلام و قیاسا علی غسلها إیاه و لأنه یحلّ له من النظر إلیه ما لا یحلّ للنساء.

و قال أبو حنیفه و الثوری: و روی ذلک عن الشعبی: و لا یغسّلها لأنه لیس فی عده منها، و هذا لا معنی له، لأنها فی حکم الزوجه لا فی حکم المبتوته بدلیل الموارته، و الأصل فی هذه المسأله غسل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام؛ رواه الدرآوردی، عن عماره بن مهاجر، عن أم عون بنت عبد اللّه بن جعفر، عن جدتها أسماء بنت عمیس، قالت:

أوصت فاطمه علیها السّلام أن تغسّلها أنا و علی علیه السّلام، فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

المصادر:

التمهید لابن عبد البر: ج 1 ص 380.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:241

123 المتن:
اشاره

قال القرطبی:

إنه لما ماتت زینب بنت جحش قال صلّی اللّه علیه و آله: لا یشهد جنازتها إلا ذو محرم منها؛ مراعاه للحجاب الذی نزل بسببها. فدلّته أسماء بنت عمیس علی سترها فی النعش فی القبّه و أعلمته أنها رأت ذلک فی بلاد الحبشه. فصنعه عمر؛ و روی أن ذلک صنع فی جنازه فاطمه بنت النبی علیها السّلام.

المصادر:

الجامع لأحکام القرآن للقرطبی: ج 14 ص 230.

124 المتن:
اشاره

قال أبو سلیمان بعد نقل حدیث و رده:

هذا حدیث لا أصل له، و الصواب فی ذلک- و باللّه التوفیق- عن عون بن محمد الهاشمی، عن أمی، عن أسماء ابنه عمیس: أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها زوجها علی بن أبی طالب علیه السّلام. فغسّلها هو و أسماء بنت عمیس.

المصادر:

وصایا العلماء عند حضور الموت: فی وصیه فاطمه علیها السّلام.

الأسانید:

فی وصایا العلماء: حدثنا به أبو الحسن أحمد بن عمیر بن جوصا، قال: نا عبد اللّه بن حمزه الزبیری، قال: نا عبد اللّه بن نافع الصائغ، عن محمد بن موسی، عن عون بن محمد الهاشمی، عن أمی، عن أسماء بنت عمیس.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:242

126 المتن:
اشاره

قال الحائری المازندرانی فی تشییع فاطمه علیها السّلام:

لا یضیق صدرک أیها المحبّ أن سیدتک الزهراء علیها السّلام ما شیّعها أحد، لقد شیّعتها ملائکه الرحمن، و هذا المعنی یظهر من کلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، قال:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:243

إن اللّه تعالی قد وکّل بابنتی فاطمه علیها السّلام رعیلا من الملائکه؛ یحفظونها من بین یدیها و من خلفها و عن یمینها و عن شمالها، و هم معها فی حیاتها و عند موتها و عند قبرها، یکثرون الصلاه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها.

و فی عالم الظاهر شیّعها سید الأولین و الآخرین بعد خاتم النبیین أمیر المؤمنین علیه السّلام و شیّعها الحسن و الحسین علیهما السّلام و شیّعها أربع نفر، کل منهم شمس مشرقه فی ملک الإیمان: أبو ذر و مقداد و عمار و سلمان.

المصادر:

هدیه الأبرار: ص 234.

127 المتن:
اشاره

فی الحسن، عن محمد بن مسلم، قال:

سألته عن الرجل یغسّل امرأته؟ قال: نعم، إنما یمنعها أهلها تعصبا، و لأن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

1. مختلف الشیعه للحلی: ج 1 ص 409.

2. تهذیب الأحکام: ج 1 ص 439 ح 1419.

3. وسائل الشیعه: ج 2 ص 717 ح 17.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:244

128 المتن:
اشاره

قال الصنعانی الحضرمی:

... و أول من غطّی نعشها من النساء فی الإسلام فاطمه بنت محمد علیها السّلام و بعدها زینب بنت جحش، و صلّی علیها علی علیه السّلام و قیل العباس، و دخل قبرها علی علیه السّلام و الفضل «1»، و کانت أشارت علی علی علیه السّلام أن تدفنها لیلا ....

المصادر:

إشراق الإصباح فی مناقب الخمسه الأشباح علیهم السّلام: ص 131.

129 المتن:
اشاره

قال فی النهایه فی تجهیزها:

... و غسّلها علی علیه السّلام و أسماء بنت عمیس، و کانت أوصتها بذلک و قالت لها: یا أسماء، إنی أستقبح إذ یطرح علی المرأه ثوب علی النعش کالرجل. فوصفت لها أسماء فعل أهل الحبشه، و دعت بجرائد رطبه فأرتها ذلک. فأوصتها أن یعمل لها مثله ....

المصادر:

1. النهایه فی فضائل العلویین: ص 11.

2. سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 127، بتفاوت فیه.

______________________________

(1) کذا فی المصدر، و لکن دخول الفضل علی قبر فاطمه علیها السّلام بعید لأنه أجنبی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:245

130 المتن:
اشاره

قال محمد بن شاکر الکتبی فی ترجمه فاطمه الزهراء علیها السّلام:

... عن عائشه: و کانت أول أهله لحوقا به، و صلّی علیها علی بن أبی طالب علیه السّلام، و هو الذی غسّلها مع أسماء بنت عمیس بوصیه منها.

المصادر:

عیون التواریخ لمحمد بن شاکر: ج 1 ص 498.

131 المتن:
اشاره

قال الحسینی اللواسانی فی تشییع و تدفین فاطمه علیها السّلام:

... و دفنت فی بیتها أو فی البقیع لیلا- صلوات اللّه علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها- و لم یحضر جنازتها إلا علی و الحسنان علیهم السّلام و سلمان و أبا ذر و عمار و نفر من بنی هاشم.

المصادر:

الدروس البهیه للّواسانی: ص 22.

132 المتن:
اشاره

فی أخبار ماتم فی تجهیزها فاطمه علیها السّلام:

... و تولّی أمیر المؤمنین علیه السّلام غسلها، و روی أنه أعانته علی غسلها أسماء بنت عمیس، و أنها قالت: أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام. فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:246

و صلّی علیها أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عمار و المقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم فی جوف اللیل، و دفنها أمیر المؤمنین علیه السّلام سرّا بوصیه منها ذلک.

المصادر:

أخبار ماتم مجمع أحوال المولد: ص 658.

133 المتن:
اشاره

قال الشوکانی:

... إن فاطمه علیها السّلام غسّلت نفسها قبل موتها و لبست کفنها، فاکتفی علی علیه السّلام بذلک.

المصادر:

الفوائد المجموعه للشوکانی: ص 270 ح 200.

134 المتن:
اشاره

قال منصور بن یونس البهوتی الحنبلی فی غسل المیت المسلم و تکفینه:

... و لکل واحد من الزوجین- إن لم تکن الزوجه ذمیه- غسل صاحبه، لما تقدم عن بکر، و روی ابن المنذر أن علیا علیه السّلام غسل فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

الروض المربع بشرح زاد المستقنع للبهوتی: ج 1 ص 147.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:247

135 المتن:
اشاره

قال السهیلی فی ذکر ماریه و إبراهیم بن رسول اللّه:

... و أما إبراهیم بن رسول اللّه، فمات و هو ابن ثمانیه عشر شهرا، فی سنه عشر من الهجره، فی الیوم الذی کسفت فیه الشمس. و کانت قابلته سلمی امرأه أبی رافع و أرضعته أم برده بنت المنذر النجاریه امرأه البرء بن أوس؛ و سلمی هی مولاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و قابله بنی فاطمه علیهم السّلام کلهم، و هی غسّلتها مع أسماء بنت عمیس الخثعمیه، و غسّلها معهما علی بن أبی طالب علیه السّلام. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 247 المصادر: ..... ص : 247

المصادر:

الروض الأنف للسهیلی: ج 2 ص 247.

136 المتن:
اشاره

قال الشیخ الحر العاملی فی منظومته فی باب الزهراء علیها السّلام فی دفنها:

و دفنه لیلا له أسباب و لیس فی ثبوته ارتیاب

المصادر:

منظومه فی تاریخ النبی و الآل علیهم السّلام (مخطوط): فی باب الزهراء علیها السّلام.

137 المتن:
اشاره

فی کتاب الأحکام فی غسل الرجل زوجته:

... و قد غسّل علی علیه السّلام فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام؛ حدثنی أبی، عن أبیه فی الرجل تموت ابنته فی السفر و لیس معها نساء، فقال: یغسّلها و یتجنّب النظر إلی العوره.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:248

حدثنی أبی، عن أبیه: أنه سأل عن الرجل هل یغسّل زوجته و المرأه هل تغسّل زوجها؟ فقال: لا بأس بذلک، لأن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه ابنه رسول اللّه علیها السّلام.

المصادر:

الأحکام فی الحلال و الحرام: ج 1 ص 152.

138 المتن:
اشاره

قال فی مفاتیح الدرر فی غسل فاطمه علیها السّلام:

وصیّها إلی الوری علی و هو الکریم السید الوفی

و قد تولّی غسلها و کفنهاو حملها و لحدها و دفنها

قد عظّم اللّه لذاک أجره و کان فی عاشر عام الهجره

العرش للزهراء شجوما جاءقد فقدت و الحزن أرخ هاجا

فقد البتول الطهر بعد أحمدلفقده الأحزان أرخ جدد «1»

المصادر:

مفاتیح الدرر: المقصد الثانی.

139 المتن:
اشاره

قال الطبری فی الکامل فی ذکر دفن فاطمه علیها السّلام و ما جری بعده:

لما توفّیت فاطمه علیها السّلام، خرج سلمان و قال للناس: اذهبوا إلی بیوتکم فإن دفن الزهراء علیها السّلام قد أخّرت. قال عمر لأبی بکر: و اللّه أنهم یدفنون فاطمه سرّا لئلا نحضر جنازتها.

______________________________

(1) إن کلمه جدد بحساب الأبجد: سنه 11.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:249

لما رجعوا الناس و ناموا و مضی شطرا من اللیل، أحضروا الجنازه و صلّی علی جنازتها علی و الحسن و الحسین علیهم السّلام و سلمان و أبو ذر و مقداد و عباس و ابناه عبد اللّه و فضل و عقیل بن أبی طالب و عبد اللّه بن جعفر و بریده و عمار و زبیر و أسامه و ابنتا علی و نساء قریش من الحاضرات، و دفنوها عند رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله من جانب منبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

فلما طلع الصبح، أقبل الناس إلی بیت فاطمه علیها السّلام لیصلّوا علیها، و رأی المقداد أبا بکر فقال له: نحن دفنّاها البارحه. فقال عمر لأبی بکر: أ لم أقل لک أنهم یفعلون کذلک؟ قال مقداد: إن فاطمه علیها السّلام أوصت بذلک؛ أنکم لا تصلّون علیها.

فرفع عمر یده و ضرب علی رأس مقداد و وجهه ضربا عنیفا حتی أعیی من کثره الضرب، و خلّص الحاضرون المقداد من یده. و قال المقداد: ماتت ابنه رسول اللّه علیها السّلام و الدم ینزف من جنبها بسبب ضربه سیف و سوط ضربتها أنت، و أنا أحقر عندکم من علی و فاطمه علیهما السّلام. و لما سمعوا هذا الکلام قالوا: و اللّه لأحق الناس بالضرب علی

بن أبی طالب علیه السّلام.

فأقبلوا إلی علی علیه السّلام و هو جالس فی باب داره، قال عمر: یا ابن أبی طالب! أ لا تترک حسدک القدیم، فغسّلت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و صلّیت علی جسد فاطمه علیها السّلام فی غیابنا و علّمت الحسن علیه السّلام و نادی لأبی بکر: انزل عن منبر أبی؟! و علی علیه السّلام ساکت لم یقل شی ء.

فأجابه عقیل: و أنتم و اللّه أشدّ الناس حسدا و أقدم عداوه لرسول اللّه و أهل بیته علیهم السّلام؛ ضربتموها بالأمس و خرجت من الدنیا و ظهرها مضرّج) بدم، و هی غیر راضیه عنکما ...

فاجتمعت نسوه بنی هاشم و رفعن أصواتهن و قلن: أردتم قتل رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فلم تقدروا علیه، فقتلتم ابنته بالأمس و تریدون قتل أخیه؟ وا غوثاه باللّه و برسوله، ما من منکر فینکر؟ ما من مسلم یقوم فیتکلم بالحق بما صنع بوصی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و خلیفته من بعده؟ فلم یتکلّم إلا عده قلیل جدا.

المصادر:

کامل بهائی: ج 1 ص 312.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:250

140 المتن:
اشاره

عن ابن عباس، قال:

فاطمه علیها السّلام أول من جعل لها النعش؛ عملها أسماء بنت عمیس، و کانت قد رأته یصنع بأرض الحبشه ....

قال أبو زکریا العجلانی: إن فاطمه علیها السّلام عمل لها نعش قبل وفاتها، فنظرت إلیه فقالت:

سترتمونی سترکم اللّه.

المصادر:

ذیل المذیل: ص 68، 69.

141 المتن:
اشاره

قال الشبراوی الشافعی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

... و یقال أنها غسّلت نفسها قبل موتها، و هی أول من غطّی نعشها فی الإسلام ....

المصادر:

الإتحاف بحب الأشراف للشبراوی: ص 33.

142 المتن:
اشاره

قال السید المرتضی علم الهدی فی قصیدته:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:251 برئت إلی الرحمن ممن لفاطمهعلی فدک بالسوط قنعها قبرا

فماتت و آثار السیاط بجنبهاو نحلتها غصبی و مقلتها عبری

فلما أضاء الصبح جاءوا لدفنهافما وجدوا الزهراء و لا عرفوا القبرا

فلما أرادوا نبشها صار مغضباو سلّ الحسام الغضب و اعتقل السمرا

فصاح علیهم مغضبا یا آل غائب فأقسم بالرحمن أجزرکم جزرا

فما نطقوا فی نبشها قطّ کلمهو لا شهروا سیفا و لا برحوا شبرا

المصادر:

1. لوامع الأنوار: ص 44، عن دیوان السید المرتضی.

2. دیوان السید المرتضی، علی ما فی اللوامع.

143 المتن:
اشاره

فی الإستیعاب فی ترجمه سلمی:

و سلمی کانت مولاه صفیه؛ شهدت خیبر و کانت قابله بنی فاطمه و اشترکت غسل فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام.

المصادر:

1. الإستیعاب: ص 152.

2. أسد الغابه: ج 1 ص 77.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:252

144 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد جواد مغنیه فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

و غسّلها و جهّزها أمیر المؤمنین، و أعانته علی غسلها أسماء بنت عمیس، و صلّی هو علیها و الحسن و الحسین علیهما السّلام و سلمان و أبو ذر و عمار و المقداد و عقیل و الزبیر و بریده و نفر من بنی هاشم، و دفنها الإمام سرّا فی جوف اللیل بوصیه منها.

المصادر:

الشیعه فی المیزان: ص 213.

145 المتن:
اشاره

قال أحمد بن عیسی فی باب ما ذکر من تعجیل المیت:

فی عدم کراهه الدفن لیلا لقول النسائی فی البحر و لفعل علی علیه السّلام فی فاطمه علیها السّلام.

و قال فی تغسیل الرجل زوجته: رواه أحمد و ابن ماجه و صححه ابن حبّان و احتجّوا بغسل علی علیه السّلام لفاطمه علیها السّلام.

و قال: أخبرنی جعفر، عن قاسم بن إبراهیم، قال: تغسّل المرأه زوجها و الرجل المرأه، لأن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیها السّلام.

المصادر:

کتاب رأب الصدع لأحمد بن عیسی بن زید بن علی بن الحسین: ج 2 ص 798، 804.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:253

146 المتن:
اشاره

قال الشیخ الطوسی:

روی أن فاطمه علیها السّلام سجّی قبرها بثوب و غشّی علی علیه السّلام جنازتها.

المصادر:

المبسوط: ج 3 ص 62.

147 المتن:
اشاره

قال التستری فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

فی ذیل الطبری عن ابن عباس: فاطمه علیها السّلام أول من جعل له النعش عملت لها أسماء بنت عمیس، و کانت قد رأته یصنع بأرض الحبشه.

المصادر:

الأوائل للتستری: ص 65.

148 المتن:
اشاره

قال الشیخ الخوئی:

بقیت فاطمه علیها السّلام بعد وفاه أبیها أربعین لیله. فلما اشتدّ بها الأمر، دعت علیا علیه السّلام و قالت:

یا ابن عم، ما أرانی إلا لما بی و إنی أوصیک أن تتزوّج بأمامه بنت أختی زینب؛ یکون لولدی مثلی، و اتخذ لی نعشا فإنی رأیت الملائکه یصفونه لی، و أن لا یشهد أحد من أعداء اللّه جنازتی و لا دفنی و لا الصلاه علیّ.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:254

قال ابن عباس: فقبضت فاطمه علیها السّلام من یومها، فارتجّت المدینه بالبکاء من الرجال و النساء و دهش الناس کیوم قبض فیه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فأقبل أبو بکر و عمر یعزّیان علیا علیه السّلام و یقولان له: یا أبا الحسن! لا تسبقنا بالصلاه علی ابنه رسول اللّه علیها السّلام.

فلما کان اللیل، دعا علی علیه السّلام العباس و الفضل و المقداد و سلمان و أبا ذر و عمارا. فقدّم العباس و صلّی علیها و دفنوها لیلا.

فلما أصبح الناس، أقبل أبو بکر و عمر و الناس یریدون الصلاه علی فاطمه علیها السّلام، فقال المقداد: قد دفنّا فاطمه علیها السّلام البارحه. فالتفت عمر إلی أبی بکر فقال: أ لم أقل لک إنهم سیفعلون؟ فقال العباس: أنها أوصت أن لا تصلّیا علیها. فقال عمر: لا تترکون- یا بنی هاشم- حسدکم القدیم لنا أبدا؟ إن هذه الضغائن الذی فی صدورکم لن تذهب.

و اللّه لقد هممت أن أنبشها فأصلّی علیها. فقال علی علیه السّلام: و اللّه لو رمت ذلک یا ابن صهاک لأرجعت إلیک یمینک؛ لئن سللت سیفی لا غمدته دون إزهاق نفسک. فانکسر عمر و سکت و علم أن علیا علیه السّلام

إذا حلف صدق.

ثم قال علی علیه السّلام: یا عمر، أ لست الذی همّ بک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أرسل إلیّ، فجئت متقلّدا سیفی ثم أقبلت نحوک لأقتلک، فأنزل اللّه عز و جل: «فلا تعجل علیهم إنما نعدّ لهم عدّا». «1»

المصادر:

1. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ص 392.

2. منهاج البراعه: ج 13 ص 20.

3. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 872، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

149 المتن:
اشاره

عن عائشه، قالت:

______________________________

(1) سوره مریم: الآیه 84.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:255

دفنت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا؛ دفنها علی علیه السّلام و لم یشعر بها أبو بکر حتی دفنت، و صلّی علیها علی بن أبی طالب علیه السّلام.

المصادر:

المستدرک مع التلخیص: ج 3 ص 162.

الأسانید:

المستدرک: أخبرنا أبو إسحاق إبراهیم بن محمد بن یحیی و أبو الحسین بن یعقوب الحافظ، قالا: ثنا أبو العباس محمد بن إسحاق، ثنا قتیبه بن سعید، ثنا اللیث، عن عقیل، عن الزهری، عن عروه، عن عائشه، قالت.

150 المتن:
اشاره

عن أم جعفر:

أن فاطمه علیها السّلام قالت لأسماء بنت عمیس: إنی أستقبح ما یصنع بالنساء؛ یطرح علی المرأه الثوب فیصفها. فقالت: یا بنت رسول اللّه، أ لا أریک شیئا رأیته بالحبشه؟ فدعت بجرائد رطبه فحنّتها، ثم طرحت علیها ثوبا. فقالت فاطمه علیها السّلام: ما أحسن هذا و أجمله! إذا متّ فغسّلینی أنت و علی علیه السّلام، و لا یدخلن أحد علیّ.

فلما توفّیت، جاءت عائشه لتدخل، فقالت أسماء: لا تدخلی. فشکت إلی أبی بکر، فجاء فوقف علی الباب، فکلّم أسماء فقالت: هی أمرتنی. قال: فاصنعی ما أمرتک، ثم انصرف.

قال ابن عبد البر: هی أول من غطّی نعشها فی الإسلام علی تلک الصفه.

المصادر:

سیر أعلام النبلاء: ج 2 ص 129.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:256

الأسانید:

فی سیر أعلام النبلاء: قتیبه بن سعید، حدثنا محمد بن موسی، عن عون بن محمد بن علی، عن أمه أم جعفر و عن عماره بن مهاجر، عن أم جعفر، أن فاطمه علیها السّلام قالت.

151 المتن:
اشاره

قال مهنّا الخیامی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

... لما توفّیت فاطمه علیها السّلام، جاءت عائشه فمنعتها أسماء بنت عمیس. فشکتها عائشه إلی أبی بکر و قالت: هذه الخثعمیه تحول بیننا و بین بنت رسول اللّه علیها السّلام! فوقف أبو بکر علی الباب و قال: یا أسماء! ما حملک علی أن منعت أزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله أن یدخلن علی بنت رسول اللّه علیها السّلام و قد صنعت لها هودجا؟! قالت: هی أمرتنی أن لا یدخل علیها أحد و أمرتنی أن أصنع لها ذلک. قال: فاصنعی ما أمرتک.

و غسّلها علی علیه السّلام و أسماء، و دفنت لیلا فی زاویه فی دار عقیل، و بین قبرها و بین الطریق سبعه أذرع.

و عن الزهری قال: دفنت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا و دفنها علی علیه السّلام.

و تواتر حدیث دفنها لیلا عن ابن شهاب و عن عروه و عن محمد بن علی و عن موسی بن علی عن بعض أصحابه و عن عائشه.

و عن علی بن حسین، قال: سألت ابن عباس: متی دفنتم فاطمه علیها السّلام؟ فقال: دفنّاها بلیل بعد هدأه. قال: قلت: فمن صلّی علیها؟ قال: علی علیه السّلام.

المصادر:

زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله و أولاده: ص 342.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:257

152 المتن:
اشاره

قالت أم سلمی زوجه أبی رافع: کنت أمرّض فاطمه علیها السّلام أیام شکاتها. فأصبحت یوما کأمثل ما رأیتها فی شکواها، فقالت لی: یا أماه، اسکبی لی غسلا. فاغتسلت کأحسن ما رأیتها تغتسل، ثم قالت لی: یا أماه، اعطینی ثیابی الجدد. فلبستها و أمرتنی أن أقدّم فراشها وسط البیت، ففعلت. فنامت علیه مستقبله القبله و قالت: یا أماه، إنی مقبوضه الآن، فلا یکشفنی أحد.

تقول أسماء بنت عمیس: لما دخلت فاطمه علیها السّلام البیت، انتظرتها هنیئه، ثم نادیتها فلم تجب؛ فنادیت: یا بنت محمد المصطفی، یا بنت أکرم من حملته النساء، یا بنت خیر من وطأ الحصا، یا بنت من کان من ربه قاب قوسین أو أدنی! فلم تجب. فدخلت البیت و کشفت الرداء عنها، فإذا بها قد قضت نحبها شهیده صابره مظلومه محتسبه ما بین المغرب و العشاء. فوقعت علیها أقبّلها و أقول: یا فاطمه! إذا قدّمت علی أبیک صلّی اللّه علیه و آله فاقرئیه منی السلام.

فبینا هی کذلک و إذا بالحسن و الحسین علیهما السّلام دخلا الدار و عرفا أنها میته. فوقع الحسن علیه السّلام یقبّلها و یقول: یا أماه! کلّمینی قبل أن تفارق روحی بدنی، و الحسین علیه السّلام یقبّل رجلها و یقول: یا أماه! أنا ابنک الحسین علیه السّلام، کلّمینی قبل أن یتصدّع قلبی فأموت.

ثم خرجا إلی المسجد و اعلما أباهما بشهاده أمهما. فأقبل أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی المنزل و هو یقول: بمن العزاء یا بنت محمد؟ کنت بک أتعزّی، ففیم العزاء من بعدک؟

و قال: اللهم إنی راض عن ابنه نبیک علیها السّلام، اللهم إنها

قد أوحشت فانسها، و هجرت فصلها و ظلمت فاحکم لها یا أحکم الحاکمین.

و خرجت أم کلثوم متجلّله برداء و هی تصیح: یا أبتاه یا رسول اللّه! الآن حقا فقدناک فقدا لا لقاء بعده. و کثر الصراخ فی المدینه علی ابنه رسول اللّه علیها السّلام و اجتمع الناس ینتظرون خروج الجنازه. فخرج إلیهم أبو ذر و قال: انصرفوا، إن ابنه رسول اللّه علیها السّلام أخّر إخراجها هذه العشیّه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:258

و أخذ أمیر المؤمنین علیه السّلام فی غسلها، و علّله الإمام الصادق علیه السّلام بأنها صدیقه فلا یغسّلها إلا صدیق، کما أن مریم لم یغسّلها إلا عیسی، و قال علیه السّلام: إن علیا علیه السّلام أفاض علیها من الماء ثلاثا و خمسا و جعل فی الخامسه شیئا من الکافور، و کان یقول: اللهم إنها أمتک و بنت رسولک و خیرتک من خلقک؛ اللهم لقّنها حجتها و أعظم برهانها و اعل درجتها و اجمع بینها و بین محمد صلّی اللّه علیه و آله.

و حنّطها من فاضل حنوط رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله الذی جاء به جبرئیل، فقال النبی صلّی اللّه علیه و آله: یا علی و یا فاطمه، هذا حنوط من الجنه، دفعه إلیّ جبرئیل و هو یقرؤکما السلام و یقول لکما:

اقسماه و اعز لا منه لی و لکما. فقالت فاطمه علیها السّلام: ثلثه لک و الباقی ینظر فیه علی علیه السّلام. فبکی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و ضمّها إلیه و قال: إنک موفّقه رشیده مهدیه ملهمه، یا علی، قل فی الباقی.

فقال: نصف منه لها و النصف لمن تری یا رسول اللّه. قال: هو لک.

و کفّنها فی سبعه أثواب

و قبل أن یعقد الرداء علیها نادی: یا أم کلثوم، یا زینب، یا فضه، یا حسن، یا حسین، هلمّوا و تزوّدوا من أمکم الزهراء علیها السّلام، فهذا الفراق و اللقاء فی الجنه. فأقبل الحسنان علیهما السّلام یقولان: وا حسرتا، لا تنطفی من فقد جدنا محمد المصطفی صلّی اللّه علیه و آله و أمنا الزهراء علیها السّلام، إذا لقیت جدنا فأقرئیه منا السلام و قولی له: إنا بقینا بعدک یتیمین فی دار الدنیا.

فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: أشهد اللّه أنها حنّت و أنّت و مدّت یدیها و ضمّتهما إلی صدرها ملیّا، و إذا بهاتف من السماء ینادی: یا أبا الحسن! ارفعهما عنها، فلقد أبکیا و اللّه ملائکه السماء. فرفعهما عنها و عقد الرداء علیها.

و صلّی علیها و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام و عقیل و عمار و سلمان و المقداد و أبو ذر و دفنها فی بیتها؛ و لما وضعها فی اللحد قال: بسم اللّه الرحمن الرحیم، بسم اللّه و باللّه و علی مله رسول اللّه محمد بن عبد اللّه صلّی اللّه علیه و آله. سلّمتک أیتها الصدیقه إلی من هو أولی بک منی و رضیت لک بما رضی اللّه لک. ثم قرأ: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره أخری». «1»

______________________________

(1) سوره طه: الآیه 55.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:259

و فی حدیث غیرنا: إن أمیر المؤمنین علیه السّلام لما أنزلها فی القبر و سوّاه علیها، سألها الملکان: من ربک؟ قالت: اللّه ربی. قالا: و من نبیک؟ قالت: أبی محمد صلّی اللّه علیه و آله. قالا: و من إمامک؟ قالت: هذا القائم علی قبری علی علیه السّلام.

ثم إنه علیه السّلام سوّی فی

البقیع سبعه قبور أو أربعین قبرا، و لما عرف الشیوخ دفنها و فی البقیع قبور جدد، أشکل علیهم الأمر، فقالوا: هاتوا من نساء المسلمین من ینبش هذه القبور لنخرجها و نصلّی علیها. فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام، فخرج مغضبا علیه قباؤه الأصفر الذی یلبسه عند الکریهه و بیده ذو الفقار و هو یقسّم باللّه: لئن حوّل من القبور حجر لیضعنّ السیف فیهم.

فتلقاه عمر و معه أصحابه، فقال له: ما لک؟ و اللّه یا أبا الحسن لننبشن قبرها و نصلّی علیها. فأخذ أمیر المؤمنین علیه السّلام بمجامع ثوبه و ضرب به الأرض و قال له: یا ابن السوداء! أما حقی فقد ترکته مخافه أن یرتدّ الناس عن دینهم، و أما قبر فاطمه علیها السّلام فو الذی نفس علی علیه السّلام بیده لئن حوّل منه حجر لأسقینّ الأرض من دمائکم. و جاء أبو بکر و أقسم علیه برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أن یترکه فخلّی عنه و تفرّق الناس.

المصادر:

وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 106.

153 المتن:
اشاره

قال السید المقرّم فی حدیث الغسل قبل الوفاه:

لا خلاف بین المسلمین إن الإنسان بعد موته لا بد من أن یغسّل إلا فاطمه الزهراء علیها السّلام، فإن الأحادیث دلّت علی أنها تطهّرت قبل الوفاه و لبست ثیابا جددا، و قالت لأم سلمی زوجه أبی رافع: أنی مقبوضه الآن و قد تطهّرت، فلا یکشفنی أحد؛ رواه أحمد فی

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:260

المسند ج 6 ص 461، و ابن حجر فی الإصابه بترجمتها، و أبو نعیم فی حلیه الأولیاء ج 2 ص 43، و رواه شارح همزیه البوصیری بهامش شرح الشمائل الترمذیه ج 2 ص 125، عن المناقب لأحمد، و نصّ علیه الخفاجی فی شرح الشفاء.

و زاد السیوطی فی اللئالی المصنوعه ج 2 ص 228: فی الحدیث إن أم سلمی حکت لعلی علیه السّلام ما قالته فاطمه علیها السّلام، فقال علیه السّلام: لا و اللّه لا یکشفها أحد و یدفنها بغسلها. ثم ذکر إنکار ابن الجوزی مشروعیه الغسل للموت قبله، و أجاب عنه بأن ذلک من خصائصها کما خصّ أخوها إبراهیم بترک الصلاه علیه.

و حکی هذا الغسل المحدث النوری فی نوادر الغسل من المستدرک ج 1 ص 104، عن الأمالی لابن الشیخ الطوسی.

ثم إن الإربلی فی کشف الغمه ص 150، بعد أن روی حدیث أحمد بن حنبل، و إن الدولابی أیضا روی حدیث الغسل الذی اغتسلته قبل الوفاه و دفنت به، قال: و قد اتفق علیه الخاصه و العامه، مع کون الحکم علی خلاف ما ورد من تشریع الغسل، فإن الفقهاء من الطرفین لا یجیزون الدفن إلا بعد الغسل إلا فی مواضع لیس هذا منها، فکیف رویا هذا

الحدیث و لم یعلّلاه و لا ذکرا فقهه؟.

ثم قال: و لعل هذا یخصّها علیها السّلام، و وافقه المحدث النوری علی کونه من خصائصها، و ما ورد فی بعض الروایات من أن علیا علیه السّلام غسّلها بعد الوفاه لا ینافی کون الغسلین من خصائصها، کما اعترف به بعضهم.

و روی السید هاشم البحرانی فی معالم الزلفی ص 90: إن فاطمه علیها السّلام لما حضرتها الوفاه، قالت لأسماء بنت عمیس: إذا أنا متّ فانظری فی الدار، فإذا رأیت سجفا من سندس من الجنه قد ضرب فسطاطا فی جانب الدار، فاجعلینی من وراء السجف و خلّینی و بین نفسی.

قالت أسماء: فلما توفّیت و ظهر السجف، حملتها و وضعتها وراءه. فغسّلت و کفّنت و حنّطت بالحنوط، و کان کافورا أنزله جبرئیل من الجنه فی ثلاث صرر و قال: یا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:261

رسول اللّه! إن اللّه تعالی یقرؤک السلام و یقول لک: هذا حنوطک و حنوط ابنتک و حنوط أخیک علی علیه السّلام مقسوم أثلاثا. و کانت أکفانها و ماؤها و أوانیها من الجنه، و أنها أکرم علی اللّه من أن یتولّی ذلک منها أحد غیرها.

و بعد أن ورد أن حدیث أهل البیت علیهم السّلام صعب مستصعب، لا یتحمله إلا نبی مرسل أو ملک مقرب أو مؤمن امتحن اللّه قلبه بالإیمان، لا یرمی بالإعراض أمثال هذه الأحادیث مما لا تصل إلیه الأفکار بعد، إن لم یکن من المستحیلات العقلیه، و إلا فقد ورد أن فاطمه بنت أسد کبّر علیها النبی صلّی اللّه علیه و آله أربعین و کبّر علی حمزه سبعین، مع أن التکبیر علی المیت خمسین، کما أن أمیر المؤمنین علیه السّلام أوصی الحسن علیه السّلام أن

یکبّر علیه سبعا و أخبره بأنه لا یصحّ ذلک إلا للمهدی علیه السّلام من ولد الحسین علیه السّلام. فما لم تنکشف الحقیقه یرجع علمه إلیهم علیهم السّلام.

المصادر:

وفاه الصدیقه الزهراء علیها السّلام للمقرّم: ص 112.

154 المتن:
اشاره

قال توفیق أبو علم فی تجهیزها و دفنها:

من وصایاها علیها السّلام أن لا یشهد أحد جنازتها ممن کانت غاضبه علیهم، و أن تدفن لیلا.

کذلک أوصت علیا علیه السّلام أن تحنّط بفاضل حنوط رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أن یغسّلها فی قمیصه و لا یکشف عنها.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام لتوفیق أبی علم: ص 210.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:262

155 المتن:
اشاره

قال سلامه الموصلی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

لما قضت فاطم الزهراء غسّلهاعن أمرها بعلها الهادی و سبطاها

و قام حتی أتی بطن البقیع بهالیلا فصلّی علیها ثم واراها

و لم یصل علیها منهم أحدحاشا لها من صلاه القوم حاشاها و قال الحمیری:

و فاطم قد أوصت بأن لا یصلّیاعلیها و أن لا یدنوا من رجا القبر

علیا و مقدادا و أن یخرجوا بهارویدا بلیل فی سکون و فی سرّ و قال ابن حماد:

و قد أوصت أبا حسن علیابحقی أن علی الأرجاس تغشی

فغسّلها الوصی أبو حسین و واراها و جنح اللیل مغش

المصادر:

1. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 363.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 58، شطرا من صدر الحدیث.

156 المتن:
اشاره

قال الکعبی فی تجهیز الزهراء علیها السّلام:

فلما قضت نحبها علیها السّلام و هی فی جوف اللیل، أخذ علی علیه السّلام فی جهازها من ساعته کما أوصته به. فلما فرغ من جهازها، خرج مع الجنازه و أشعل النار علی علیه السّلام فی جریده النخل و مشی مع الجنازه بالنار، حتی صلّی علیها و دفنها لیلا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:263

فلما أصبح أبو بکر و عمر، عادوا عائدین لفاطمه علیها السّلام. فلقیا رجلا من قریش فقالا له:

من أین أقبلت؟ قال عزّیت علیا علیه السّلام بفاطمه علیها السّلام. قالا: و قد ماتت؟ قال: نعم، و دفنت فی جوف اللیل.

فجزعا جزعا شدیدا، ثم أقبلا إلی علی علیه السّلام، فلقیاه و قالا له: و اللّه ما ترکت شیئا من غوائلنا و مساوینا و ما هذا إلا من شی ء فی صدرک علینا؛ هل هذا إلا کما غسّلت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دوننا و لم تدخلنا معک، و کما علّمت ابنک أن یصیح بأبی بکر أن انزل عن منبر أبی؟

فقال لهما علی علیه السّلام: أ تصدقانی إن حلفت لکما؟ قالا: نعم. فحلف فأدخلهما المسجد فقال: إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لقد أوصانی و تقدّم إلیّ أنه لا یطلع علی عورته أحد إلا ابن عمه؛ فکنت أغسّله و الملائکه تقلّبه و الفضل بن العباس یناولنی الماء و هو مربوط العینین بالخرقه، و لقد أردت أن أنزع القمیص، فصاح بی صائح من البیت؛ سمعت صوته و لم أری الصوره: لا تنزع قمیص رسول اللّه صلّی

اللّه علیه و آله، و لقد سمعت الصوت یکرّره علیّ؛ فأدخلت یدی من بین القمیص فغسّلته. ثم قدّم إلیّ الکفن فکفّنته، ثم نزعت القمیص بعد ما کفّنته.

و أما الحسن علیه السّلام ابنی ...، إلی آخر الحدیث، کما أوردناه سابقا.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام لملا داوود الکعبی: ج 1 ص 30.

157 المتن:
اشاره

قال باقر المقدسی فی ملحقات فدک للعلامه السید محمد حسن القزوینی:

الغایه التی من أجلها أوصت الزهراء علیها السّلام بدفنها لیلا، کان المسلمون قد سمعوا النبی صلّی اللّه علیه و آله یتحدّث عن فاطمه الزهراء علیها السّلام و فضّلها و قرّبها من اللّه و ورعها، و أنها بضعه منه،

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:264

و أنها سیده نساء العالمین، و هی ممن باهل النبی صلّی اللّه علیه و آله بها نصاری نجران، و ممن أذهب اللّه عنهم الرجس و طهّرهم تطهیرا، و ممن وجبت مودّتهم، و ممن نزل فی حقهم سوره هل أتی، و جمیع الأحادیث التی وردت فی فضل أهل البیت علیهم السّلام تشملها؛ منها قوله صلّی اللّه علیه و آله فی علی و فاطمه و الحسنین علیهم السّلام: «أنا حرب لمن حاربهم و سلم لمن سالمهم».

و قال فی حق فاطمه علیها السّلام خاصه: «إن اللّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک».

و قال: «فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یؤذینی ما آذاها و یریبنی ما رابها».

و قال: «فاطمه علیها السّلام بضعه منی، یغضبنی ما یغضبها».

و قال: «رضا فاطمه علیها السّلام من رضای و سخط فاطمه علیها السّلام من سخطی؛ فمن أحبّ ابنتی فاطمه علیها السّلام فقد أحبّنی، و من أرضی فاطمه علیها السّلام فقد أرضانی، و من أسخط فاطمه علیها السّلام فقد أسخطنی».

فالنبی الکریم صلّی اللّه علیه و آله یرضی لرضی فاطمه علیها السّلام و یسخط لسخطها، و الذی یؤذی فاطمه علیها السّلام یؤذی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و الذی یؤذی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یؤذی اللّه، و اللّه تعالی

یقول: «إن الذین یؤذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه فی الدنیا و الآخره و أعدّ لهم عذابا مهینا». «1»

کل هذا سمعوه من اللّه و الرسول صلّی اللّه علیه و آله، و اشتهر بین الناس غضب الزهراء علیها السّلام و سخطها علی الرجلین و أنهما آذیاها، فهجرتهما بعد منعهما حقها، حتی قال عمر لأبی بکر: انطلق بنا إلی فاطمه علیها السّلام فإنا قد أغضبناها. کل ذلک بغیه کسب رضاها و إسکات الجماهیر عن التحدّث عن غضب الزهراء علیها السّلام علی الرجلین.

و بعد محاولات کثیره، تمکّنوا من الدخول علیها، و لکنهم لم یستطیعوا کسب رضاها؛ فخرجوا منها خائبین.

______________________________

(1) سوره الأحزاب: الآیه 57.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:265

و لکن الزهراء علیها السّلام خافت أن یذیعا بأنهما دخلا علیها و أرضیاها، و ارتفع عن نفسها ما کان من الغضب علیهما، فأرادت أن تؤکّد غضبها و سخطها علیهما. فعهدت إلی علی علیه السّلام أن لا یصلّیا علی جنازتها و لا یحضرا تشییعها و لا یقدّما علی قبرها، کما أوصت بدفنها لیلا، فقالت فی وصیتها: و أوصیک أن لا یشهد جنازتی أحد من هؤلاء الذین ظلمونی، و لا تترک أحدا یصلّی علیّ منهم و لا من أتباعهم، و ادفنّی لیلا إذا هدأت العیون و نامت الأبصار.

و نفّذ علی علیه السّلام وصایاها؛ فغسّلها و صلّی علیها و دفنها لیلا و عفّی موضع قبرها حتی لا یقوما علیه، و لم یعلمهما بوفاتها. فعاتباه علی ترک إعلامهما بشأنها و عدم إحضارهما الصلاه علیها، فأخبرهما بأنه فعل ذلک بوصیه منها.

و هذا الاحتجاج صریح منها علی فعل الرجلین، و تأکید منها علی استمرار غضبها علیهما، و إخفاء قبرها مع عظم شأنها دلیل آخر علی سخطها

و عدم رضاها.

قال نظام العلماء التبریزی فی کتابه «الشهاب الثاقب»: إنی تحدّثت مع رجل من إخواننا السنه فی المدینه المنوره، فسألته قائلا: لما ذا دفنت الزهراء علیها السّلام لیلا و لم یعملوا لها تشییعا عظیما و هی ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؟ فقال لی المدنی: لقد صار للزهراء علیها السّلام یوم وفاتها تشییع عظیم.

قال: فقلت له: أسألک عن نافع من القراء، کم حضر تشییعه یوم وفاته؟ قال: لا أدری، و لکن ما یزید علی خمسمائه إنسان. قال: فقلت له: و هل معروف موضع قبره أم لا؟

قال: نعم، مدفون فی البقیع و قبره معلوم.

فقلت له: فإذا کانت الزهراء علیها السّلام قد صار لها تشییع عظیم و حضرها الآلاف من أهل المدینه، فکیف لم یعلموا موضع قبرها و محل دفنها؟ قال: لا أدری، بل أنت قل لی ما السبب؟

قال نظام العلماء: فقلت له: إن سببه لأنها هی أوصت بدفنها لیلا، و عدم إخبار الناس بوفاتها. قال المدنی: و ما سبب ذلک؟ قلت: لأن الرجلین کانا قد ظلماها بعد أبیها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:266

و أغضباها. فسخطت علیهما فأوصت بعدم إخبارهما بوفاتها لئلا یحضرا تشییعها و دفنها و الصلاه علیها، و لا یمکن منع الرجلین و حدهما من حضورها. فأوصت بدفنها لیلا و إخفاء قبرها احتجاجا علی موقفهما منها بعد أبیها. «1»

و هذا المعنی أشار إلیه شریف مکه بقوله:

قل لنا أیها المجادل فی القول عن الغاصبین إذ غصباها إلی آخر قصیدتها کما سیجی ء.

و تأکیدا لغرض الزهراء فاطمه علیها السّلام فی إظهار سخطها و عدم رضاها علی الرجلین بإخفاء قبرها، استمرّ الأئمه علی عدم إظهار قبرها، من عهد الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام إلی عهدنا الحاضر،

و إلا فالإمام أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عقیل و عمار و أبو ذر و العباس، کانوا ممن حضروا دفنها فی جوف اللیل.

و قد قام بعض المسلمین القائلین بصحه خلافه الشیخین بمحاولات یائسه للدفاع عن الشیخین فی هذه القضیه، و التجئوا إلی الکذب و التلفیق عملا بالرأی القائل: الغایه تبرّر الواسطه. فمنهم قاضی القضاه عبد الجبار عند استعراضه اعتراضات الشیعه علی الرجلین، یقول: و مما یذکرونه أن فاطمه علیها السّلام لغضبها علی أبی بکر و عمر أوصت ألا یصلّیا علیها، و أن تدفن سرّا منهما، فدفنت لیلا.

ثم یرد علیهم قائلا: و أما أمر الصلاه فقد روی أن أبا بکر هو الذی صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر علیها أربعا، و هذا أحد ما استدلّ به کثیر من الفقهاء فی التکبیر علی المیت.

______________________________

(1) یلاحظ إن الوهابیین فی العصر الحاضر یؤکّدون علی أن الزهراء علیها السّلام مدفونه فی الساحه المدفون بها الأئمه الأربعه الحسن و السجاد و الباقر و الصادق علیهم السّلام، بینما لم یقل بهذا ثقاه المؤرخین، و إنما هو قبر فاطمه بنت أسد أم الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام، و أعتقد أنها محاوله منهم للدفاع عن الشیخین فی هذه القضیه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:267

و لا یصحّ أیضا أنها دفنت لیلا، و إن صحّ ذلک فقد دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لیلا، و دفن عمر ابنه لیلا، و قد کان أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یدفنون بالنهار و یدفنون باللیل، فما فی هذا مما یطعن به، بل الأقرب فی النساء أن دفنهنّ لیلا أستر و أولی بالسنه.

و قد ردّ علیه السید المرتضی علم

الهدی بقوله: و أما قوله أن أبا بکر هو الذی صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر أربعا و أن کثیرا من الفقهاء یستدلّون به فی التکبیر علی المیت، و هو شی ء ما سمع إلا منه، و إن کان تلقاه عن غیره فمن یجری مجراه فی العصبه، و إلا فالروایات المشهوره و کتب الآثار و السیر خالیه من ذلک، و لم یختلف أهل النقل فی أن علیا علیه السّلام هو الذی صلّی علی فاطمه علیها السّلام، إلا روایه نادره شاذّه وردت بأن العباس صلّی علیها.

و روی الواقدی بأسناده فی تاریخه عن الزهری، قال: سألت ابن عباس متی دفنتم فاطمه علیها السّلام؟ قال: دفنّاها بلیل بعد هدأه. قال: قلت: فمن صلّی علیها؟ قال: علی علیه السّلام.

و روی الطبری عن الحارث بن أبی أسامه، عن المدائنی، عن أبی زکریا العجلانی:

أن فاطمه علیها السّلام عمل لها نعش قبل وفاتها، فنظرت إلیه فقالت: سترتمونی سترکم اللّه.

قال أبو جعفر محمد بن جریر الطبری: و التثبیت فی ذلک أنها زینب- أی بنت رسول اللّه- لأن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا و لم یحضرها إلا علی علیه السّلام و العباس و المقداد و الزبیر.

و روی القاضی أبو بکر أحمد بن کامل بأسناده فی تاریخه عن الزهری، قال: حدثنی عروه بن الزبیر: أن عائشه أخبرته أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر. فلما توفّیت، دفنها علی علیه السّلام لیلا و صلّی علیها، و ذکر فی کتابه هذا أن علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام دفنوها لیلا و غیّبوا قبرها.

و روی سفیان بن عیینه، عن عمرو بن عبید، عن الحسن بن الحنفیه:

أن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:268

و روی عبد اللّه بن أبی شیبه، عن یحیی بن سعید القطان، عن معمر، عن الزهری مثل ذلک.

و قال البلاذری فی تاریخه: إن فاطمه علیها السّلام لم تر متبسّمه بعد وفاه النبی صلّی اللّه علیه و آله و لم یعلم أبو بکر و عمر بموتها.

و الأمر فی هذا أوضح و أشهر من أن نطنب فی الاستشهاد علیه و نذکر الروایات فیه.

فأما قوله: و لا یصحّ أنها دفنت لیلا و إن صحّ فقد دفن فلان و فلان لیلا، فقد بیّنا أن دفنها لیلا فی الصحه أظهر من الشمس و أن منکر ذلک کالدافع للمشاهدات، و لم یجعل دفنها لیلا بمجرده هو الحجه لیقال: لقد دفن فلان و فلان لیلا، بل یقع الاحتجاج بذلک علی ما وردت به الروایات المستفیضه الظاهره التی هی کالتواتر: أنها أوصت بأن تدفن لیلا حتی لا یصلّی الرجلان علیها، و صرّحت بذلک و عهدت فیه عهدا.

بعد أن کانا استأذنا علیا علیه السّلام فی مرضها لیعودها، فأبت أن تأذن لهما. فلما طالت علیهما المدافعه، رغبا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام فی أن یستأذن لهما و جعلاها حاجه إلیه، و کلّمها علیه السّلام فی ذلک و ألحّ علیها. فأذنت لهما فی الدخول، ثم أعرضت عنهما عند دخولهما و لم تکلّمهما. فلما خرجا، قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام: هل صنعت ما أردت؟

قال: نعم. قالت: فهل أنت صانع ما آمرک به؟ قال: نعم. قالت: فإنی أنشدک اللّه ألا یصلّیا علی جنازتی و لا یقوما علی قبری.

و روی أنه عفی قبرها و علّم علیه، و رشّ أربعین قبرا فی البقیع و لم یرشّ علی قبرها حتی

لا یهتدی إلیه، و أنهما عاتباه علی ترک إعلامهما بشأنها و إحضارهما الصلاه علیها.

فمن هاهنا احتججنا بالدفن لیلا، و لو کان لیس غیر الدفن باللیل من غیر ما تقدّم علیه و ما تأخّر عنه لم یکن فیه حجه.

قال ابن أبی الحدید مؤیدا السید المرتضی بما قال فی ردّه علی قاضی القضاه قائلا:

و أما إخفاء القبر و کتمان الموت و عدم الصلاه و کل ما ذکره المرتضی فیه، فهو الذی یظهر و یقوی عندی، لأن الروایات به أکثر و أصحّ من غیرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:269

و قال فی ج 16 ص 253: لست أعتقد أنها انصرفت راضیه کما قال قاضی القضاه، بل أعلم أنها انصرفت ساخطه و ماتت و هی علی أبی بکر واجده.

و روی ابن أبی الحدید فی ج 16 ص 232: عن داوود بن المبارک، قال: أتینا عبد اللّه بن موسی بن عبد اللّه بن حسن بن الحسن و نحن راجعون من الحج فی جماعه، فسألناه عن مسائل و کنت أحد من سأله؛ فسألته عن أبی بکر و عمر فقال: سئل جدی عبد اللّه بن الحسن بن الحسن عن هذه المسأله فقال: کانت أمی صدیقه علیها السّلام بنت نبی مرسل صلّی اللّه علیه و آله؛ فماتت و هی غضبی علی إنسان، فنحن غضاب لغضبها، و إذا رضیت رضینا.

المصادر:

هدی المله إلی أن فدک نحله: ص 176.

158 المتن:
اشاره

قال العلامه السید جعفر مرتضی فی ترجمه أبی ذر:

هو أبو ذر ...؛ کان یعبد اللّه قبل مبعث النبی صلّی اللّه علیه و آله بثلاث سنین، کما یقولون: أسلم رابع أربعه، و قیل خامسا، فهو من السابقین إلی الإسلام، و هو أول من جهر فی مکه بإسلامه ...، و هو أحد من امتنع عن بیعه أبی بکر حتی جاءوا بأمیر المؤمنین علیه السّلام کرها فبایع، و هو أحد الذین صلّوا علی فاطمه الزهراء علیها السّلام ....

المصادر:

دراسات و بحوث فی التاریخ و الإسلام: ج 1 ص 80.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:270

159 المتن:
اشاره

قال الشروانی نقلا عن ابن الأثیر فی أحوال فاطمه علیها السّلام:

... ماتت بالمدینه ...، و غسّلها علی علیه السّلام و صلّی علیها و دفنت لیلا.

المصادر:

1. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 231، عن جامع الأصول.

2. جامع الأصول لابن الأثیر، علی ما فی المناقب.

160 المتن:
اشاره

قال المحدث القمی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام:

... فلما جنّ اللیل، غسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام- و لم یحضرها غیره- و الحسن و الحسین علیهما السلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و أسماء بنت عمیس.

و قالت أسماء: أوصت إلیّ فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام؛ فأعنت علیا علیه السّلام علی غسلها.

و روی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام حین غسّل فاطمه علیها السّلام قال: اللهم إنها أمتک و ابنه رسولک و صفیک و خیرتک من خلقک، اللهم لقّنها حجتها و أعظم برهانها و اعل درجتها و اجمع بینها و بین أبیها محمد صلّی اللّه علیه و آله.

و روی أنها نشفت بالبرده التی نشفت بها رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله. فلما غسّلها علی علیه السّلام، وضعها علی السریر و قال للحسن علیه السّلام: ادع لی أبا ذر. فدعاه، فحملاه إلی المصلّی و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام فصلّی علیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:271

المصادر:

1. بیت الأحزان: ص 153.

2. ریاحین الشریعه: ج 2 ص 79، عن بیت الأحزان.

3. منتهی الآمال: ج 1 ص 101.

161 المتن:
اشاره

قال الشیخ سلمان أحمد عباس البحرانی فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

منعوها من البکاء علی رزئک یا خیر فاجع مفجوع

قل لدار الأحزان ما زلت ما زالت ضلوعی تحوی قبور البقیع

ما هو السرّ حین تدفن سرّاو جهارا أتوا إلی التشییع

یا لها من مصائب قد دهتهارمت الشمّ من شجی بصدوع

المصادر:

1. ریاض المدح و الرثاء: ص 216، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 59، عن الریاض.

162 المتن:
اشاره

قال السید صالح الحلی فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

بنفسی من قضت غضبی و لم تشف لها غله

و ما رقّ لها القوم و لا ردّوا لها النحله

و لم تبرح علی فرش من الأسقام و العله

إلی أن دفنت سرّاو لم نعلم لها قبرا

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:272

المصادر:

1. دیوان شعراء الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 121، عن الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 166.

163 المتن:
اشاره

قال السید صالح الحلی فی رثاء فاطمه علیها السّلام فی استنهاض الإمام المنتظر علیه السّلام:

یا مدرک الثار البدار البدارشنّ علی حرب عداک المفار ...

تنسی علی الدار هجوم العدی مذ أضرموا الباب بجزل و نار ...

ما دفنها باللیل سرّا و مانبش الثری منهم عنادا جهار

تعسا لهم فی ابنته ما رعوانبیهم و قد رعاهم مرار

المصادر:

1. دیوان شعراء الحسین علیه السّلام: ج 1 ص 89، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 167، عن دیوان شعراء الحسین علیه السّلام.

164 المتن:
اشاره

قال السید المدرسی فی مصائب الزهراء علیها السّلام و رثائها:

...

إلی المحراب یا زهراء قومی صلاه اللیل أنت لا تنامی

و أنّی یا عزیزه أن تقومی و جسمک مثخن و الجرح دامی ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:273 و أنّی للصریعه من نهوض و أنّی للکسیره من قیام

فواها للعزیزه ثم واهاأ یحمل نعش فاطم فی الظلام

أ لیس لها بطیبه من قریب و فی عنق الصحابه من ذمام

قد اختلست و کانت فی جواری و غابت و هی ما برحت أمامی

رسول اللّه حزنی سرمدیّ و لیلی لا یهم إلی تمام ...

و لو لا الغالبون علی زمانی جعلت مزارها أبدا مقامی

المصادر:

1. المنتخب من الشعر الحسینی: ص 32، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 179، علی ما فی المنتخب.

165 المتن:
اشاره

قال الشیخ عبد الحسین الحویزی فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

...

ضیّعت عهد أحمد فی بنیه و غرور الشیطان قد أغراها

أوصت الطهر لا یصلّی علیهاأحد منهم لیوم فناها

و علی فی الأرض لما توارت تربه القبر عنهم عفّاها

لم تراعی البتول و هی من العصمه فیهم بقیه أبقاها

المصادر:

1. تراثنا (مجله): ج 12 ص 28، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 211.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:274

166 المتن:
اشاره

قال الشیخ عبد الستار الکاظمی فی رثاء فاطمه علیها السّلام:

...

ماتت الزهراء غضبی واجدهتبّت الأیدی و باءت جاحده

فاطم تأتی علیهم شاهده لیری الأصحاب ذاک الموقفا

دفنت و الضلع فی الصدر انخسف قبرها یجهله ذاک السلف

و إلی تعیینه الکل اختلف عند ما أخفیت الحق اختفی

قبرها المجهول رمز المعتقدهی سرّ الواحد الفرد الصمد

نورها فی جبهه الدهر اتقدو العلی نحو هداها ازدلفا

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 221.

167 المتن:
اشاره

قال الشیخ عبد الکریم بن حسن صادق فی قصیدته الفاطمیه:

هی فاطم کم للمصائب صابهاجرعت و کم قد کابدت أوصابها ...

و بدفنها و الناس هجّع نوم فی لیله سدل الظلام نقابها

أدّی وصیتها وصی محمدو اللّه یعلم و الوری أسبابها

و علی ثری قبر الزکیه أرخصت عیناه دمعهما فبلّ ترابها

هاجت به الزفرات حری لوبهاخضراء تلفح أحرقت أعشابها

ما ریع من خیر الوری بغیا به حتی علی عجل أنیل غیابها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:275

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 230.

168 المتن:
اشاره

قال الشیخ عبد المنعم الفرطوسی فی استشهادها و دفنها علیها السّلام:

...

لم تزل دأبها النیاحه حتی أسلمتها إلی قسیّ الفناء

حین أوصت بکل ما طلبته ساعه الموت سید الأوصیاء

و قضت نحبها و فی عضدیهاأثر من سیاطهم مترائی

فأتت ربها بضلع کسیرمن حشاها و مقله حمراء

فبکاها الوصی شجوا لأمرکتمته عنه و عن کل راء

و أتی للبقیع بالنعش لیلابعداد من صحبه الأتقیاء

و أهال الثری علیها و عفّی قبرها فی غیاهب الظلماء

المصادر:

1. ملحمه أهل البیت علیهم السّلام: ج 7 ص 37، علی ما فی الدیوان.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 311.

169 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد سعید المنصوری فی رثائها و دفنها علیها السّلام:

...

أ أقرب من فی الأرض من روح أحمدو أرفع کل الخلق قدرا و أکرم

تموت و من آلامها البعض لو علی یلملم یجری ساخ منه یلملم

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:276 فمن وجدها أوصت علیا بدفنهاخفاء و هذا للموالین آلم

فشیّعها لیلا و عفّی ضریحهاو من عینه قد سال عن دمعه دم

المصادر:

1. دیوان میراث المنبر: ص 22.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 388.

170 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد علی الیعقوبی فی قصیده مطلعها:

ترک الصبا لک و الصبابهصبّ کفاه ما أصابه ...

أذن الإله برفعه و القوم قد هتکوا حجابه

بأبی ودیعه أحمدجرعا سقاها الظلم صابه

عاشت معصّبه الجبین تئنّ من تلک العصابه

حتی قضت و عیونهاعبری و مهجتها مذابه

و أمضّ خطب فی حشا الإسلام قد أوری التهابه

باللیل و اراها الوصی و قبرها عفی ترابه

المصادر:

1. الذخائر: ص 11.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 396، عن الذخائر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:277

171 المتن:
اشاره

قال السید مهدی الحسینی الشیرازی فی مدح فاطمه علیها السّلام و مصائبها:

ظهرت زهره زهراء البتول فاستنار الکون من أنوارها ...

لم تزل بعد أبیها فتنت و بکت شجوا إلی أن زمنت

قتلت جهرا و سرّا دفنت فبعین اللّه غارت فی الرسول

بنت طاها و عفی آثارها

المصادر:

1. مجله أجوبه المسائل الدینیه: ج 5 ص 316.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 421.

172 المتن:
اشاره

قال الشیخ هادی کاشف الغطاء فی رثاء الزهراء علیها السّلام:

بأبی بضعه النبی أضیعت بعده ما رعی لها القوم حقا

فقضت نحبها و قد أوهن الحزن قواها و دمعها لیس یرقی

دفنت لا یری لها الناس نعشالا و لم یدر لحدها أین شقا

المصادر:

1. المجالس السنیه: ج 5 ص 118.

2. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 428.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:278

173 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

أول نعش أحدث فی الإسلام نعش فاطمه علیها السّلام؛ أنها اشتکت شکوتها التی قبضت فیها و قالت لأسماء: إنی نحلت و ذهب لحمی، أ لا تجعلین لی شیئا یسترنی؟ قالت أسماء: إنی إذ کنت بأرض الحبشه، رأیتهم یصنعون شیئا، أ فلا أصنع لک؟ فإن أعجبک أصنع لک.

قالت: نعم. فدعت بسریر فأکبّته لوجهه، ثم دعت بجرائد فشدّدته علی قوائمه ثم جلّلته ثوبا، فقالت: هکذا رأیتهم یصنعون. فقالت: اصنعی لی مثله؛ استرینی سترک اللّه من النار.

المصادر:

1. التهذیب: ج 1 ص 469 ح 39 15، 1540.

2. بحار الأنوار: ج 43 ص 213 ح 43، عن التهذیب.

3. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 884.

الأسانید:

1. فی التهذیب: سلمه بن الخطاب، عن موسی بن عمر بن یزید، عن علی بن النعمان، عن ابن مسکان، عن سلیمان بن خالد، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

2. فی التهذیب: عن سلمه، عن أحمد بن یحیی، عن أبیه، عن حمید بن المثنّی، عن عبد الرحمن الحذّاء، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

174 المتن:
اشاره

قال المولی محمد علی القراجه داغی الأنصاری بعد نقل خبر تغسیل الزهراء علیها السّلام نفسها قبل وفاتها عن ابن بابویه و أحمد بن حنبل و غیرهما من علماء الإمامیه و العامه:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:279

... و اتفاقهما من طرق الشیعه و السنه علی نقله مع کون الحکم علی خلافه عجیب، فإن الفقهاء من الطریقین لا یجیزون الدفن إلا بعد الغسل إلا فی موضع لیس هذا منه، فکیف رویا هذا الحدیث و لم یعلّلاه و لا ذکرا فقهه، و لا نبّها علی الجواز و لا المنع؟

و لعل هذا أمر یخصّها علیها السّلام؛ و إنما استدلّ الفقهاء علی أنه یجوز للرجل أن یغسّل زوجته بأن علیا علیه السّلام غسّل فاطمه علیها السّلام و هو المشهور.

و أما ما ذکر من ترک غسلها، فالأولی أن یؤوّل بما ذکرنا سابقا من عدم کشف بدنها للتنظیف، فلا ینافی الأخبار الکثیره الداله علی أن علیا علیه السّلام غسّلها؛ و یؤید ما ذکرنا من التأویل ما مرّ فی روایه ورقه.

و مثل احتمال الاختصاص هنا بالنسبه إلی الغسل علی وجه احتماله بالنسبه إلی تکفینها علیها السّلام فی سبعه أثواب، علی ما مرّ فی بعض الروایات السابقه.

ثم فی خبر رؤیا فاطمه علیها السّلام رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله- المروی عن أبی بصیر، عن الصادق علیه السّلام-:

أنها إذا توفّیت، لا

أعلم أمیر المؤمنین علیه السّلام أحدا إلا أم سلمه زوجه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أم أیمن و فضه، و من الرجال ابنیها و عبد اللّه بن عباس و سلمان الفارسی و عمار بن یاسر و المقداد و أبو ذر؛ فصلّی علی علیه السّلام علیها معهم.

المصادر:

اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 882.

175 المتن:
اشاره

قال شریف مکه شاعر الفاطمیین الهاشمیین فی ذکر جدته فاطمه علیها السّلام:

و أتت فاطم تطالب بالإرث من المصطفی فما ورّثاها

لیت شعری لم خولفت سنن القرآن فیها و اللّه قد أبداها

رضی الناس إذ تلوها بما لم یرض فیها النبی صلّی اللّه علیه و آله حین تلاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:280 نسخت آیه المواریث منهاأم هما بعد فردها بدّلاها

ثم قالت: فنحله من والدی المصطفی فلم ینحلاها

فأقامت بها شهودا فقالوابعلها شاهد لها و ابناها

لم یجیزوا شهاده ابنی رسول اللّه هادی الأنام إذ ناصباها

لم یکن صادقا علی و لا فاطم عندهم و لا ولداها

کان أتقی للّه منهم عتیق قبح القابح المحال و شاها

جرّعاها من بعد والدها الغیظمرارا فبئسما جرّعاها

لیت شعری ما کان ضرهماالحفظ لعهد النبی لو حفظاها

کان إکرام خاتم الرسل طه البشیر النذیر لو أکرماها

إن فعل الجمیل لم یأتیاه و حسان الأخلاق ما اعتمداها

و لو ابتیع ذاک بالثمن الغالی لما ضاع فی اتباع هواها

أ تری المسلمین کانوا یلومون فی العطاء لو أعطیاها

کان تحت الخضراء بنت نبی صادق ناطق أمین سواها

بنت من أمّ من حلیله من ویل لمن سنّ ظلمها و أذاها

قل لنا أیها المجادل فی القول عن الغاصبین إذ غصباها

أ هما ما تعمّداها کما قلت بظلم کلّا و لا اهتضماها

فلما إذ جهّزت للقاء اللّه عند الممات لم یحضراها

شیّعت نعشها ملائکه الرحمن رفقا بها و ما شیّعاها

کان زهدا فی أجرها أم عنادالأبیها النبی لم یتبعاها

أم لأن البتول أوصت بأن لایشهدا دفنها فما شهداها

أم أبوها أسرّ ذاک إلیهافأطاعت بنت النبی أباها

کیف ما شئت قل کفاک فهذی فریه قد بلغت أقصی مداها

أغضباها و أغضبا عند ذاک اللّه رب السماء إذ أغضباها

و کذا أخبر النبی بأن اللّه یرضی سبحانه لرضاها

لا نبی الهدی أطیع و لافاطم أکرمت و لا حسناها

الموسوعه

الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:281 و حقوق الوصی ضیع منهاما تسأما فی فضله و تناهی

تلک کانت حزازه لیس تبری حین ردّا عنها و قد خطباها

فدعت و اشتکت إلی اللّه من ذاک و فاضت بدمعها مقلتاها

أ تری آیه المودّه لم تأت بودّ الزهراء فی قرباها

ثم قالا: أبوک جاء بهذاحجه من عنادهم نصباها

قال: للأنبیاء حکم بأن لایورّثوا فی القدیم و انتهراها

أ فبنت النبی لم تدر إن کان نبی الهدی بذلک فاها

بضعه من محمد خالفت ما قال حاشاها مولاتنا حاشاها

سمعته یقول ذاک و جاءت تطلب الإرث ضلّه و سفاها

هی کانت للّه أتقی و کانت أفضل الخلق عفه و نزاها

أو تقول النبی قد خالف القرآن ویح الأخبار ممن رواها

سل بأبطال قولهم سوره النمل و سل مریم التی قبل طاها

فهما ینبئان عن إرث یحیی و سلیمان من أراد انتباها

المصادر:

قدیسه الإسلام: ص 300.

177 المتن:
اشاره

قال السید محمد الحسینی المیلانی فی ذکر وصایا فاطمه علیها السّلام:

... و أما وصایاها لعلی علیه السّلام بتجهیزها کما یلی:

1. أن یغسّلها و یحنّطها و یکفّنها بنفسه.

2. أن یصلّی علیها بنفسه.

3. أن یحمل جنازتها مستوره بالنعش کالهودج.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:282

4. أن یشیّعها لیلا و لا یخبر الناس.

5. أن یدفنها لیلا سرّا.

6. أن یخفی قبرها.

ففعل کل ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام و عمل بوصیتها، و إلیک بعض الروایات فی ذلک:

روی الخوارزمی فی مقتل الحسین علیه السّلام ج 1 ص 85:

و کشف علی علیه السّلام عن وجه فاطمه علیها السّلام فإذا برقعه عند رأسها. فنظر فیها فإذا فیها: بسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما أوصت به فاطمه بنت محمد؛ أوصت و هی تشهد أن لا إله إلا اللّه، و أن محمدا صلّی اللّه علیه و آله عبده و رسوله، و أن الجنه حق، و أن النار حق، و أن الساعه آتیه لا ریب فیها، و أن اللّه یبعث من فی القبور.

یا علی، أنا فاطمه بنت محمد، زوّجنی اللّه منک لأکون لک فی الدنیا و الآخره؛ فأنت أولی بی من غیرک. فحنّطنی و کفّنی و غسّلنی باللیل، و صلّ علیّ و ادفنّی باللیل، و لا تعلم أحدا، و أستودعک اللّه و أقرأ علی ولدی السلام إلی یوم القیام ....

و تقصد علیها السّلام من السلام علی ولدها إلی یوم القیام، یوم قیام ولدها المهدی علیه السّلام؛ فسلّمت علیه یوم یقوم لأخذ ثارها؛ عجّل اللّه فرجه الشریف.

و روی ابن عبد البرّ فی الإستیعاب ج 4 ص 1897، بأسناده عن أم جعفر: أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام قالت لأسماء بنت عمیس: یا

أسماء، إنی قد استقبحت ما یصنع بالنساء؛ إنه یطرح علی المرأه الثوب فیصفها. فقالت أسماء: یا بنت رسول اللّه، أ لا أریک شیئا رأیته بأرض حبشه؟

فدعت بجرائد رطبه فحنّتها، ثم طرحت علیها ثوبا، فقالت فاطمه علیها السّلام: ما أحسن هذا و أجمله؛ تعرف به المرأه من الرجال. فإذا أنا متّ فاغسلینی أنت و علی علیه السّلام و لا تدخلی علیّ أحدا ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:283

و روی الخوارزمی فی مقتل الحسین علیه السّلام ج 1 ص 83، بأسناده عن عائشه، قالت:

عاشت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام سته أشهر، بل 75 یوما. فلما توفّیت، دفنها علی بن أبی طالب علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبو بکر، و صلّی علیها علی علیه السّلام.

و قال محب الدین الطبری فی ذخائر العقبی: و ذکر أنها لما أرتها أسماء النعش تبسّمت، و ما رؤیت متبسّمه- یعنی بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله- إلی یومئذ.

و روی ابن سعد فی الطبقات ج 8 ص 18، عن ابن عباس، قال: فاطمه علیها السّلام أول من جعل لها النعش؛ عملته لها أسماء بنت عمیس و کانت قد رأته یصنع بأرض الحبشه.

و روی الخوارزمی فی مقتل الحسین علیه السّلام ج 1 ص 82، بأسناده عن أسماء بنت عمیس: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أوصت أن یغسّلها زوجها علی علیه السّلام، فغسّلها هو و أسماء بنت عمیس.

و قال ابن سعد فی الطبقات ج 8 ص 19: دفنت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا و دفنها علی علیه السّلام.

و روی بأسناده عن علی بن الحسین علیه السّلام، قال: سألت ابن عباس: متی دفنتم فاطمه علیها السّلام؟

فقال: دفنّاها بلیل

بعد هدأه. قال: قلت: فمن صلّی علیها؟ قال: علی علیه السّلام.

و روی الشیخ الصدوق فی علل الشرائع ص 185، بأسناده عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، قال: سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار؟ قال: لأنها أوصت أن لا یصلّی علیها الرجلان.

و لهذا یتساءل الشاعر قائلا:

و لأیّ الأمور تدفن لیلابضعه المصطفی و یعفی ثراها و قال الآخر:

بنت من أمّ من حلیله من ویل لمن سنّ ظلمها و أذاها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:284

قال ابن أبی الحدید ج 16 ص 281: و روی أنه عفی قبرها و علّم علیه، و رشّ أربعین قبرا فی البقیع و لم یرشّ قبرها حتی لا یهتدی إلیه، و أنهما عاتباه ترک إعلامهما بشأنها و إحضارهما للصلاه علیها ....

و روی الطبری عن حارث بن أبی سلمه، عن المدائنی، عن أبی زکریا العجلانی: أن فاطمه علیها السّلام عمل لها نعشا قبل وفاتها؛ فنظرت إلیه فقالت: سترتمونی سترکم اللّه.

و روی القاضی أبو بکر أحمد بن کامل بأسناده فی تاریخه، عن الزهری، قال:

حدثنی عروه بن الزبیر أن عائشه أخبرته أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر- کذا-. فلما توفّیت، دفنها علی علیه السّلام لیلا و صلّی علیها.

و ذکر فی کتابه هذا أن علیا و الحسن و الحسین علیهم السّلام دفنوها لیلا و غیّبوا قبرها.

و قال ابن أبی الحدید المعتزلی فی شرح النهج ج 16 ص 286: یؤیّد کلام السید المرتضی بما ردّ علی قاضی القضاه الذی أنکر کل ذلک قائلا: و أما إخفاء القبر و کتمان الموت و عدم

الصلاه و کل ما ذکره المرتضی فیه، فهو الذی یظهر و یقوی عندی، لأن الروایات به أکثر و أصحّ من غیرها.

و بدیهی إن هذه الوصایا من فاطمه الزهراء علیها السّلام کانت لأجل إدانه غاصبی حقوقها و مانعی إرثها و لإثبات مظلومیتها و ظلامتها، و لکی تعلن للأجیال عن سخطها و غضبها علی ظالمیها. فإیاک یا أخی القارئ أن تحشر مع ظالمیها، بل علیک بموالاتها و البراءه من أعدائها؛ و لا حول و لا قوه إلا باللّه.

و هکذا استمرّت الثوره الفاطمیه من صدر الإسلام حتی یومنا هذا، و ستبقی مستمره حتی ظهور ولدها المهدی علیه السّلام المنتقم، فینادی: یا لثارات جدتی فاطمه علیها السّلام؛ «أ لیس الصبح بقریب». «1»

______________________________

(1) سوره هود: الآیه 81.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:285

و لأجل أن تبقی الثوره الفاطمیه حتی یوم ظهوره مستمره، استمرّ الأئمه المعصومین علیهم السّلام علی إخفاء قبرها و عدم إظهاره لأحد من الناس مع علمهم به قطعا.

فهکذا نجحت السیاسه الفاطمیه طول التاریخ؛ فأخفقت المحاولات الیائسه من أعدائها للکشف عن قبرها و نبشه، إذ حینما حاولوا ذلک، شهر الإمام علی علیه السّلام سیفه و وقف فی وجوههم و حال دون ذلک. فأخفقوا و فشلوا و نجحت الزهراء علیها السّلام و فازت؛ و قد وردت فی ذلک روایات عدیده بأسانید صحیحه و معتبره عن أهل البیت علیهم السّلام.

فمن ذلک ما رواه ابن جریر الطبری بأسناده، عن محمد بن همام بن سهیل بأسناده، عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمد علیه السّلام فی حدیث طویل، قال: فغسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام و لم یحضر غیره و الحسن و الحسین علیهما السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و

أسماء بنت عمیس. أخرجها إلی البقیع لیلا و معه الحسنان علیهما السّلام و صلّی علیها، و لم یعلم بها و لا حضر وفاتها و لا صلّی علیها أحد من سائر الناس غیرهم، و دفنها فی الروضه و عفّی موضع قبرها، و أصبح البقیع لیله مدفنها فیه أربعون قبرا جدیدا.

و لما علم المسلمون بوفاتها، جاءوا إلی البقیع فوجدوا فیه أربعون قبرا، فأشکل علیهم قبرها من سائر القبور. فضجّ الناس و لام بعضهم بعضا و قالوا: لم یخلف فیکم نبیکم صلّی اللّه علیه و آله إلا واحده؛ تموت و تدفن و لم نحضر وفاتها و لا دفنها و لا الصلاه علیها بل و لم تعرفوا قبرها.

فقال ولاه الأمر منهم: هاتوا من نساء المسلمین من ینبش هذه القبور حتی نجدها فنصلّی علیها و نعیّن قبرها. فبلغ ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام، فخرج مغضبا، قد احمرّت عیناه و درّت أوداجه و علیه القباء الأصفر الذی کان یلبسه فی الکریهه و هو یتوکّأ علی سیفه ذی الفقار حتی أتی البقیع.

فسار إلی الناس من أنذرهم و قال: هذا علی علیه السّلام و قد أقبل کما ترونه و هو یقسّم باللّه لئن حوّل من هذه القبور حجر لیضعنّ السیف فی رقاب الآمرین. فتلقاه الرجل و من معه من أصحابه و قال له: مالک یا أبا الحسن؟ و اللّه لننبش قبرها و نصلّی علیها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:286

فأخذ علی علیه السّلام بجوامع ثوبه ثم ضرب به الأرض و قال: یا ابن السوداء! أما حقی فقد ترکته مخافه ارتداد الناس عن دینهم، و أما قبر فاطمه علیها السّلام فو الذی نفس علی بیده لئن رمت أنت أو أصحابک شیئا لأسقینّ الأرض من

دماءکم، فإن شئت فافعل یا ثانی.

و جاء الأول و قال له: یا أبا الحسن! بحق رسول اللّه و بحق فاطمه إلا خلّیت عنه، فإنا لسنا فاعلین شیئا تکرهه. فخلّی عنه و تفرّق الناس و لم یعودوا إلی ذلک، لأنهم عرفوا بأن علیا علیه السّلام لیس مأمورا بالصبر إلی هذا الحدّ، بل إنه سوف یقتلهم بسیفه کما قتل صنادید العرب من قبل و ناوش ذؤبانهم. فبقی لهم الخزی و العار و الشنار إلی الأبد بأن فاطمه علیها السّلام أوصت بأن لا یحضرا جنازتها.

و لقد أجاد الشاعر المفلق الفحل الشیخ کاظم الأزری حینما یصوّر کل ذلک بما یلی:

ترکوا عهد أحمد فی أخیه و أذاقوا البتول ما أشجاها

و هی العروه التی لیس ینجوغیر مستعصم بحبل ولاها

لم یر اللّه للرساله أجراغیر حفظ الزهراء فی قرباها

یوم جاءت یا للمصاب إلیهاو من الوجد ما أطال بکاها

فدعت و اشتکت إلی اللّه شکوی و الرواسی تهتزّ من شکواها

فاطمأنّت لها القلوب و کادت أن تزول الأحقاد ممن حواها

تعظ القوم فی أتمّ خطاب حکت المصطفی به و حکاها

أیّها القوم راقبوا اللّه فینانحن من روضه الجلیل جناها

نحن من بارئ السماوات سرلو کرهنا وجودها ما براها

بل بآثارنا و لطف رضاناسطح الأرض و السماء بناها

و بأضوائنا التی لیس تخبوحوت الشهب ما حوت من سناها

و اعلموا أننا مشاعر دین اللّه فیکم فأکرموا مثواها

و لنا من خزائن الغیب فیض یرد المهتدون منه هداها

إن تروموا الجنان فهی من اللّه إلینا هدیه أهداها

هی دار لنا و نحن ذووهالا یری غیر حزبنا مرآها

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:287 و کذاک الجحیم سجن عداناحسبهم یوم حشرهم سکناها

أیها الناس أیّ بنت نبی عن مواریثها أبوها زواها

کیف یزوی عنی تراثی زاوبأحادیث من لدنه ادعاها

هذه الکتب فاسألوها تروهابالمواریث ناطقا فحواها

و بمعنی یوصیکما اللّه

أمرشامل للعباد فی قرباها

کیف لم یوصنا بذلک مولانا و تلکم من دوننا أوصاها

هل رآنا لا نستحق اهتداءو استحقّت هی الهدی فهداها

أو تراه أضلّنا فی البرایابعد علم لکی نصیب خطاها

ما لکم قد منعتمونا حقوقاأوجب اللّه فی الکتاب أداها

قد سلبتم من الخلافه خوداکان منّا قناعها و رداها

و لأیّ الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها

فمضت و هی أعظم الناس و جدافی فم الدهر غصه من جواها

و ثوت لا یری لها الناس مثوی أیّ قدس یضمّه مثواها

المصادر:

قدسیه الإسلام: ص 291.

177 المتن:
اشاره

عن ابن سنان، رفعه قال:

السنه فی الحنوط ثلاثه عشر درهما و ثلث. قال محمد بن أحمد: و رووا أن جبرئیل نزل علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله بحنوط، و کان وزنه أربعین درهما. فقسّمه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ثلاثه أجزاء؛ جزءا له و جزءا لعلی علیه السّلام و جزءا لفاطمه علیها السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:288

المصادر:

1. علل الشرائع: ص 109.

2. بحار الأنوار: ج 22 ص 504 ح 3، عن علل الشرائع.

3. الکافی: ج 3 ص 42.

الأسانید:

1. فی العلل: أبی و ابن الولید معا، عن محمد بن العطار، عن الأشعری، عن ابن هاشم، عن ابن سنان، رفعه قال.

2. فی الکافی: علی، عن أبیه، رفعه، قال.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:289

الفصل الخامس دفنها علیها السّلام

اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:290

فی هذا الفصل

و لأیّ الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها لقد کان هذا التساؤل فی ضمیر کل صدیق و عدو حتی الأجانب: إن الزهراء علیها السّلام توفّیت بالنهار فی المدینه- بلد الإسلام، بلد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، بلد أمه أبیها- فلما ذا دفنت باللیل سرّا؟ و لم یدفنها الأعداء و لا الأجانب، بل دفنها الأحبّاء من أسرته و أهله؛ دفنها زوجها الکریم بین یدی أولادها و نفر من محبیها لیلا.

و کان أهل المدینه یریدون الحضور فی تشییعها و دفنها و لکن لم یعلم بها أحدا، لأنها أوصت بذلک، کما قال الصادق علیه السّلام: «أوصت أن لا یصلّی علیها الرجلان» فی جواب من سئل عنه: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار.

و سبب هذه الوصیه إن الزهراء علیها السّلام أصیبت من المکاره و الهموم و الظلامات من إحراق بیتها و کسر ضلعها و غصب حقها و سقط ولدها و ظلم زوجها من أهل السقیفه و المنافقین مع ماله من المصائب من فقدان أبیها صلّی اللّه علیه و آله ما لا یوصف حدّا؛ فحقّا صدق هذا الکلام علی ما نسب إلیها:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:291 صبّت علیّ مصائب لو أنهاصبّت علی الأیام صرن لیالیا فنقول فی جواب کل هذه التساؤلات:

و لهذی الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها و نحن نورد فی هذا الفصل ما یناسب المقام من وصیتها بدفنها لیلا و سرّا من الروایات و الآثار؛ فی 65 حدیثا:

وصیه فاطمه علیها السّلام إلی علی علیه السّلام بکتمان أمرها، تمریض علی علیه السّلام إیاها بمعاونه أسماء باستسرار ذلک، دفن علی علیه السّلام

لها و إخفاء موضع قبرها.

تغسیل علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام و إخراجها فی اللیل إلی البقیع مع الحسن و الحسین علیهم السّلام و الصلاه علیها و دفنها بالروضه و إخفاء موضع قبرها.

خروج سلمان إلی الناس و إخباره بتأخیر دفنها و تفرّق الناس.

کلام السید ابن طاوس فی یوم وفاه فاطمه علیها السّلام أنها فی ثالث جمادی الآخره و أنها مدفونه لیلا.

کلام عائشه فی دفن علی بن أبی طالب فاطمه علیها السّلام لیلا.

کلام ابن عباس فی أن فاطمه علیها السّلام مدفونه لیلا.

حدیث فضه فی إنشاء علی علیه السّلام هذه الأبیات بعد دفن فاطمه علیها السّلام:

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل وصیه فاطمه علیها السّلام بمنع أبی بکر و عمر الصلاه علیها و دفن علی علیه السّلام إیاها لیلا.

فی تاریخ الطبری دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لیلا و صلی علیها مع الحسن و الحسین علیهما السّلام و عقیل و سلمان و أبی ذر و المقداد و عمار و بریده، لأنها کانت ساخطه علی غیر هؤلاء.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:292

کلام الطوسی: الصواب أنها مدفونه فی دارها أو فی الروضه.

کلام الإربلی فی قبض الزهراء علیها السّلام وقت الصلاه و تغسیل علی علیه السّلام إیاها مع الحسن و الحسین علیهم السّلام و دفنها لیلا و تسویه قبرها بوصیه منها.

صلاه علی علیه السّلام علی فاطمه علیها السّلام و دفنها و مجی ء أبی بکر و عمر صباحا للصلاه علیها ورد علی علیه السّلام لهما بأن دفنها و صلی علیها و منعهما من الحضور بوصیه منها.

کلام جعفر بن محمد علیه السّلام فی حضور سلمان و المقداد و أبی ذر و ابن مسعود و العباس و الزبیر

بن العوام فی دفن فاطمه علیها السّلام.

دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام فی جوف اللیل و قیامه علی شفیر القبر و إنشائه هذه الأبیات:

لکل اجتماع من خلیلین فرقه و کل الذی دون الممات قلیل أخذ فاطمه علیها السّلام عهدا علی علی علیه السّلام بترک إعلام وفاتها علی أحد إلا أم سلمه و أم أیمن و فضه و الحسنان علیهما السّلام و عبد اللّه بن عباس و سلمان و عمار و المقداد و أبا ذر و حذیفه، تغسیل علی علیه السّلام إیاها مع النسوه و دفنها لیلا.

وصیه فاطمه علیها السّلام فی رقعه عند رأسها، فیه أنها زوجته فی الدنیا و الآخره و أمرها علیا علیه السّلام بحنوطها و غسلها و کفنها باللیل و الصلاه علیها و إبلاغها علی ولدها السلام إلی یوم القیامه.

إخراج علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام بعد مضیّ شطر من اللیل و معه الحسنان علیهم السّلام و عمار و المقداد و الزبیر و سلمان و نفر من بنی هاشم و الصلاه علیها و دفنها فی جوف اللیل و تسویه قبور مزوّره حولها مقدار سبعه.

مجی ء الناس إلی بیت فاطمه علیها السّلام للصلاه علی علیها و إخبار المقداد الناس بدفن فاطمه علیها السّلام لیلا بوصیه منها و ضرب عمر المقداد و إخبار المقداد من أثر السوط و السیف فی ظهر فاطمه علیها السّلام و جنبها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:293

کلام السید ابن طاوس فی أن ضریحها المقدس فی بیتها لوصیتها بدفنها لیلا فإن فی إخراج الجنازه إلی البقیع أو إلی الروضه کشف آثار الحضر و العماره فاستمرار ستر حال ضریحها دلیل علی عدم الخروج من بیتها.

أشعار السید محمد المیلانی بعد ذکر أشعار الأزری، منها:

فهی

أوصت بدفنها جوف لیل فی ظلام لا یشعرون انتباها

فلهذی الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها کلام جعفر بن محمد علیه السّلام بعد ردّ قول دفنها بالبقیع أنها مدفونه فی بیتها.

کلام أمیر المؤمنین علیه السّلام بعد وضع الزهراء علیها السّلام فی القبر: بسم اللّه الرحمن الرحیم، بسم اللّه و باللّه ...

وصیه فاطمه علیها السّلام بتولّی علی علیه السّلام غسلها و جهازها و الصلاه علیها و إدخالها قبرها و جلوسها عند رأسها قباله وجهها و إکثارها من تلاوه القرآن و الدعاء، وصیتها لأم کلثوم أن لها ما فی المنزل.

وصیه فاطمه علیها السّلام عند خروج أبی بکر و عمر من عندها بعد عیادتها بمنع صلاتهما علیها.

دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لیلا و ما جری بین علی علیه السّلام و بین أبی بکر و عمر.

وصیه فاطمه علیها السّلام بمنع صلاه رجال علیها لغضبها علیهما فی منع فدک و غیره، جواب قاضی القضاه عنه و ردّ السید المرتضی علیه فی الشافی و کلام الواقدی و القاضی أبی بکر و کلام البلاذری ...، إلی آخر نقل المجلسی فی دفنها لیلا و منع أبی بکر و عمر عن الصلاه علی فاطمه علیها السّلام.

کلام أبی عبد اللّه علیه السّلام فی دفن فاطمه علیها السّلام لیلا فی بیتها و حضور أهل المدینه و أبی بکر عمر صباحا و مناظرتهما مع علی علیه السّلام فی دفنها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:294

فی هجره فاطمه علیها السّلام أبا بکر حتی ماتت و دفنها علی علیه السّلام لیلا، کلام السید القزوینی أن فی دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لیلا إجماع و هو فی درجه التواتر، النقض و الإبرام فی إثباته بمئات المصادر الشیعیه

و استدلاله بالدلائل العقلیه و النقلیه ....

کلام الشیخ فی التهذیب فی زیاره فاطمه علیها السّلام بالروضه لأنها مقبوره هناک.

کلام الشیخ الصدوق فی موضع دفن فاطمه علیها السّلام: منها دفنها بالبقیع و منها دفنها بین القبر و المنبر و منها دفنها فی بیتها ...

کلام المدائنی فی دفن علی علیه السّلام فاطمه علیها السّلام و تمثّلها عند قبرها بأبیات ...

کلام الشرقاوی فی دفن الزهراء علیها السّلام فی تجهیز و دفنها بعد العشاء سرّا ....

کلام أبی علم فی دفن الزهراء علیها السّلام و وصیتها بثلاث وصایا، دفن فاطمه علیها السّلام لیلا و ما جری بعد الدفن بینه و بین أبی بکر و عمر.

کلام البدخشانی فی دفن الزهراء علیها السّلام و اغتسالها فی مرضها و اضطجاعها بعد الغسل مستقبل القبله، دفنها بعد وفاتها بغسلها.

رثاء فاطمه الزهراء علیها السّلام فی القصیده الأزریه، منها:

و ثوت لا یری لها الناس مثوی أی قدس یضمّه مثواها کلام القاضی ابن قریعه فی قصیدته، منها:

و لأیّ حال ألحدت باللیل فاطمه الشریفه کلام الزهری و ابن شهاب و عروه عن عائشه فی دفن علی فاطمه علیهم السّلام لیلا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:295

1 المتن:
اشاره

عن علی بن الحسین، عن أبیه الحسین علیهما السّلام، قال:

لما مرضت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام، وصّت إلی علی بن أبی طالب علیه السّلام أن یکتم أمرها و یخفی خبرها و لا یؤذن أحد بمرضها، ففعل ذلک. و کان یمرّضها بنفسه و تعینه علی ذلک أسماء بنت عمیس، علی استسرار بذلک کما وصّت به.

فلما حضرتها الوفاه، وصّت أمیر المؤمنین علیه السّلام أن یتولّی أمرها و یدفنها لیلا و یعفی قبرها. فتولّی ذلک أمیر المؤمنین علیه السّلام و دفنها و عفّی موضع قبرها.

فلما نفض

یده من تراب القبر، هاج به الحزن. فأرسل دموعه علی خدیه و حوّل وجهه، إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقال: السلام علیک یا رسول اللّه ....

المصادر:

1. الأمالی للمفید: ص 164.

2. الأمالی للطوسی: ج 1 ص 107.

3. بحار الأنوار: ج 43 ص 210 ح 40، عن الأمالی للمفید و للطوسی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:296

الأسانید:

فی الأمالی للمفید و الصدوق: عن الصدوق، عن أبیه، عن أحمد بن إدریس، عن محمد بن عبد الجبار، عن القاسم بن محمد الرازی، عن علی بن محمد الهرمرازی، عن علی بن الحسین، عن أبیه الحسین علیهما السّلام.

2 المتن:
اشاره

قال محمد بن همام:

و روی أنها قبضت لعشر بقین من جمادی الآخره، و قد کمل عمرها یوم قبضت ثمانیه عشر سنه و خمسا و ثمانین یوما بعد وفاه أبیها. فغسّلها أمیر المؤمنین علیه السّلام- و لم یحضرها غیره- و الحسن و الحسین علیهما السّلام و زینب و أم کلثوم و فضه جاریتها و أسماء بنت عمیس، و أخرجها إلی البقیع فی اللیل و معه الحسن و الحسین علیهما السّلام و صلّی علیها، و لم یعلم بها و لا حضر وفاتها و لا صلّی علیها أحد من سائر الناس غیرهم، و دفنها بالروضه و عمّی موضع قبرها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 171 ح 11، عن دلائل الإمامه.

2. دلائل الإمامه: ص 46.

الأسانید:

فی

الأسانید:

عن محمد بن هارون بن موسی التلعکبری، عن أبیه، عن محمد بن همام، عن أحمد البرقی، عن أحمد بن محمد بن عیسی، عن عبد الرحمن بن أبی نجران، عن ابن سنان، عن ابن مسکان، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:297

3 المتن:

قال عماد الدین الطبری:

لما توفّیت فاطمه علیها السّلام، خرج سلمان و قال للناس: اذهبوا إلی بیوتکم فإن دفن الزهراء علیها السّلام قد أخّرت ....

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی الفصل الرابع من هذا المجلد، الرقم 140، متنا و مصدرا و سندا.

4 المتن:

قال الفتّال النیشابوری:

قالت فاطمه علیها السّلام: ... أوصیک یا ابن عم أن تتخذ لی نعشا ...

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی الفصل الرابع من هذا المجلد، الرقم 59، متنا و مصدرا و سندا.

5 المتن:
اشاره

قال السید فی وفاه الزهراء علیها السّلام:

... إن وفاه فاطمه الزهراء علیها السّلام کانت یوم ثالث جمادی الآخره، فینبغی أن یکون أهل الوفاء محزونین فی ذلک الیوم علی ما جری علیها من المظالم الباطنه و الظاهره، حتی أنها دفنت لیلا مظهره للغضب علی من ظلمها و آذاها و آذی أباها، صلوات اللّه علیه و علی روحها الطاهره ...

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:298

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 623.

6 المتن:
اشاره

عن عائشه، قالت:

دفن علی بن أبی طالب علیه السّلام فاطمه علیها السّلام لیلا.

المصادر:

شرح معانی الآثار للطحاوی: ج 1 ص 514.

الأسانید:

فی شرح معانی الآثار ج 1 ص 514: حدثنا أحمد بن داوود، قال: ثنا إسحاق بن الضیف، قال: ثنا عبد الرزاق، عن معمر، قالا جمیعا عن الزهری، عن عروه، عن عائشه.

7 المتن:
اشاره

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 298 7 المتن: ..... ص : 298

ل البیهقی:

و روینا عن ابن عباس أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام دفنت لیلا.

المصادر:

السنن الکبری: ج 4 ص 31.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:299

8 المتن:

عن علی بن أبی طالب علیه السّلام، قال:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه، دعتنی فقالت: أ منفذ أنت وصیتی و عهدی؟ ...

إلی آخر الحدیث، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الرابع، الرقم 52، متنا و مصدرا و سندا.

9 المتن:
اشاره

فی حدیث ورقه بن عبد اللّه الأزدی عن فضه فی ذکر بکاء فاطمه علیها السّلام و مرضها و شهادتها و دفنها:

... ثم عدل علیه السّلام بها علیها السّلام علی الروضه، فصلّی علیه فی أهله و أصحابه و موالیه و أحبائه و طائفه من المهاجرین و الأنصار.

فلما واراها و ألحدها فی لحدها، أنشأ بهذه الأبیات یقول:

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل إلی آخر الأبیات.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 174 ح 15، عن بعض الکتب.

2. بعض الکتب، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:300

10 المتن:
اشاره

عن ابن عباس، قال:

أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یعلم إذا ماتت أبو بکر و لا عمر و لا یصلّیا علیها؛ قال: فدفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یعلمهما بذلک.

تاریخ أبی بکر بن کامل: قالت عائشه: عاشت فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر.

فلما توفّیت، دفنها علی علیه السّلام لیلا و صلّی علیها علی علیه السّلام.

و فیه: عن الزهری: أن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا.

و عنه فی هذا الکتاب: إن أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام دفنوها لیلا و غیّبوا قبرها.

تاریخ الطبری: إن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا و لم یحضرها إلا العباس و علی علیه السّلام و المقداد و الزبیر، و فی روایاتنا أنه صلّی علیها أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عقیل و سلمان و أبو ذر و المقداد و عمار و بریده.

و فی روایه: و العباس و ابنه الفضل، و فی روایه: و حذیفه و ابن مسعود و الأصبغ بن نباته: أنه سأل أمیر المؤمنین علیه السّلام عن دفنها لیلا فقال: إنها کانت ساخطه علی قوم کرهت حضورهم جنازتها، و حرام علی من یتولّاهم أن یصلّی علی أحد من ولدها علیها السّلام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 183 ح 16، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 362.

3. تاریخ أبی بکر بن کامل، شطرا منه، علی ما فی المناقب.

4. تاریخ الطبری، شطرا منه، علی ما فی المناقب.

5. مستدرک الوسائل: ج 2 ص 289، بتفاوت فیه.

6. الأمالی للصدوق: ص 390، شطرا من ذیل الحدیث.

7. بحار الأنوار: ج 78 ص 387 ح 51، عن الأمالی.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری

،ج 15،ص:301

الأسانید:

1. فی تاریخ أبی بکر بن کامل: عن سفیان بن عیینه، و عن الحسن بن محمد و عبد اللّه بن أبی شیبه، یحیی بن سعید القطان، عن معمّر، عن الزهری.

2. فی الأمالی للصدوق: عن الحسین بن إبراهیم المکتّب، عن حمزه بن القاسم العلوی، عن جعفر الفزاری، عن محمد بن الحسین الزیّات، عن سلیمان بن حفص المروزی، عن سعد بن طریف، عن الأصبغ بن نباته، قال.

11 المتن:
اشاره

فی المناقب، قال أبو جعفر الطوسی:

الأصوب أنها علیها السّلام مدفونه فی دارها أو فی الروضه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 185 ح 17، عن المناقب.

2. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 365.

12 المتن:
اشاره

قال الإربلی فی ذکر وفاه فاطمه علیها السّلام:

... فلما جاء وقت الصلاه، قالت أسماء بنت عمیس: الصلاه یا بنت رسول اللّه، فإذا هی قد قبضت. فجاء علی علیه السّلام فقالت له: قبضت ابنه رسول اللّه علیها السّلام. قال علی علیه السّلام: متی؟

قالت: حین أرسلت إلیک.

قال: فأمر أسماء فغسّلتها و أمر الحسن و الحسین علیهما السّلام یدخلان الماء، و دفنها لیلا و سوّی قبرها؛ فعوتب علی ذلک فقال: بذلک أمرتنی ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:302

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 186 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 502.

13 المتن:
اشاره

قال الإربلی فی تجهیز فاطمه علیها السّلام و دفنها:

... و روی ابن بابویه مرفوعا إلی الحسن بن علی علیه السّلام أن علیا غسّل فاطمه علیها السّلام.

و عن علی علیه السّلام أنه صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر علیها خمسا، و دفنها لیلا.

و عن محمد بن علی علیهما السّلام: إن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا. «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 188 ح 18، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 2 ص 66.

3. بحار الأنوار: ج 78 ص 378 ح 31، عن کشف الغمه.

14 المتن:
اشاره

قال الإربلی فی کشف الغمه:

روی الدولابی حدیث الغسل الذی اغتسلته قبل وفاتها، و کونها دفنت به و لم تکشف، و قد تقدم ذکره ....

______________________________

(1) قال المجلسی فی بیان الحدیث: قد بیّنا فی کتاب المزار أن الأصح أنها علیها السّلام مدفونه فی بیتها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:303

و روی من غیر هذا أن أبا بکر و عمر عاتبا علیا علیه السّلام کونه لم یؤذنهما بالصلاه علیها، فاعتذر أنها علیها السّلام أوصته بذلک و حلف لهما فصدقاه و عذّراه.

و قال علی علیه السّلام عند دفن فاطمه علیها السّلام کالمناجی بذلک رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عند قبره: السلام علیک یا رسول اللّه عنی و عن ابنتک النازله فی جوارک ...، إلی آخر ما سیأتی.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 190 ح 19، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 504.

2. شرح نهج البلاغه لمیثم البحرانی: ج 4 ص 2.

2. نهج البلاغه: الرقم 195.

3. أعلام النساء للکحاله: ج 3 ص 1221.

4. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 10 ص 265 ح 195.

5. الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام: ص 26، علی ما فی الإحقاق، شطرا منه.

6. إحقاق الحق: ج 33 ص 385، عن الإمام علی بن أبی طالب علیه السّلام.

7. نهج السعاده: ج 1 ص 70 ح 16، بتفاوت فیه.

8. الکافی: ج 1 ص 458.

9. المناقب لابن شهرآشوب: ج 3 ص 362.

10. الأمالی للمفید: ص 172.

11. الأمالی للطوسی: ص 67.

12. دلائل الإمامه: ص 47.

13. وفاه الصدیقه علیها السّلام للمقرّم: ص 110، شطرا منه.

14. مصادر نهج البلاغه: ج 3 ص 91 ح 200.

15. روضه الواعظین: ج 1 ص 152، بتفاوت فیه.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: أخبرنی علی بن هبه اللّه، قال: حدثنا محمد بن علی بن الحسین القمی، حدثنا محمد بن الحسن بن الولید، قال: حدثنا محمد بن الحسن الصفّار، قال: حدثنا أحمد بن محمد بن عیسی، قال: حدثنا علی بن مسکان، عن محمد بن سنان، عن المفضل بن عمر، عن الإمام جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین علیهم السّلام.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:304

15 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه الحسین بن علی علیه السّلام، قال:

لما قبضت فاطمه علیها السّلام، دفنها أمیر المؤمنین علیه السّلام سرّا و عفی علی موضع قبرها ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 193 ح 21، عن الکافی.

2. الکافی: ج 1 ص 458 ح 3.

الأسانید:

فی الکافی: أحمد بن مهران: رفعه و أحمد بن إدریس، عن محمد بن عبد الجبار الشیبانی، قال: حدثنی القاسم بن محمد الرازی، قال: حدثنی علی بن محمد الهرمزانی، عن أبی عبد اللّه الحسین بن علی علیه السّلام، قال.

16 المتن:
اشاره

عن سلیم بن قیس بروایه أبان فی ذکر الصلاه علی فاطمه علیها السّلام و دفنها:

... فلما کان اللیل، دعا علی علیه السّلام العباس و الفضل و المقداد و سلمان و أبا ذر و عمارا، فقدّم العباس فصلّی علیها و دفنوها.

فلما أصبح الناس، أقبل أبو بکر و عمر و الناس یریدون الصلاه علی فاطمه علیها السّلام. فقال المقداد: قد دفنّا فاطمه علیها السّلام البارحه. فالتفت عمر إلی أبی بکر فقال: أ لم أقل لک إنهم سیفعلون؟! قال العباس: إنها أوصت أن لا تصلّیا علیها ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:305

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 199 ح 29، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

2. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 870 ح 48.

3. بحار الأنوار: ج 28 ص 304 ح 48.

17 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد علیه السّلام، قال:

شهد دفنها علیها السّلام سلمان الفارسی و المقداد بن الأسود و أبو ذر الغفاری و ابن مسعود و العباس بن عبد المطلب و الزبیر بن العوام.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 200 ح 30، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

18 المتن:

عن ابن نباته:

سئل أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام عن عله دفنه لفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا ....

إلی آخر الحدیث، مثل أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الرابع، الرقم 4، متنا و مصدرا و سندا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:306

19 المتن:

عن علی بن أبی حمزه، قال:

سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار؟ ...

إلی آخره، مثل ما أوردناه فی هذا المجلد، الفصل الرابع، الرقم 7، متنا و مصدرا و سندا.

20 المتن:

عن أبی جعفر، قال:

بدو مرض فاطمه علیها السّلام بعد خمسین لیله من وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله؛ فعلمت أنها الوفاه.

فاجتمعت لذلک تأمر علیا علیه السّلام بأمرها و توصیه بوصیتها و تعهد إلیه عهودها، و أمیر المؤمنین علیه السّلام یجزع لذلک و یطیعها فی جمیع ما تأمره؛ فقالت: یا أبا الحسن! إن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله عهد إلیّ ...

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی هذا المجلد، الفصل الرابع، الرقم 40، متنا و مصدرا و سندا.

21 المتن:

عن عمرو بن أبی المقدام و زیاد بن عبد اللّه، قالا:

أتی رجل أبا عبد اللّه علیه السّلام فقال له: یرحمک اللّه، هل تشیّع الجنازه بنار و یمشی معها بمجمره و قندیل أو غیر ذلک مما یضاء به؟ ....

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:307

إلی آخر الحدیث، مثل ما مرّ فی هذا المجلد، الفصل الرابع، الرقم 5، متنا و مصدرا و سندا.

22 المتن:
اشاره

قال عبد الرحمن الهمدانی:

لما دفن علی بن أبی طالب علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، قام علی شفیر القبر- و ذلک فی جوف اللیل لأنه کان دفنها لیلا- ثم أنشأ یقول:

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الممات قلیل

و إن افتقادی واحدا بعد واحددلیل علی أن لا یدوم خلیل

ستعرض عن ذکری و تنسی مودتی و یحدث بعدی للخلیل خلیل

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 207 ح 35، عن علل الشرائع و الأمالی للصدوق.

2. الأمالی للصدوق: المجلس 47 ح 10.

الأسانید:

فی الأمالی: ابن موسی، عن ابن زکریا القطان، عن ابن حبیب، عن محمد عبید اللّه و عبد اللّه بن الصلت الجحدری، قالا: حدثنا ابن عائشه، عن عبد اللّه بن عبد الرحمن الهمدانی، عن أبیه، قال.

23 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه علیه السّلام فی استتار دفنها علیها السّلام، قال: قال: أمیر المؤمنین علیه السّلام:

... ثم أخذت علیّ عهدا و رسوله أنها إذا توفّیت لا أعلم أحدا إلا أم سلمه زوج

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:308

رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و أم أیمن و فضه، و من الرجال ابنیها و عبد اللّه بن عباس و سلمان الفارسی و عمار بن یاسر و المقداد و أبو ذر و حذیفه، و قالت: إنی أحللتک من أن ترانی بعد موتی؛ فکن مع النسوه فیمن یغسّلنی و لا تدفنّی إلا لیلا و لا تعلم أحدا قبری.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 208 ح 36، عن الدلائل.

2. دلائل الإمامه: ص 44.

3. بحار الأنوار: ج 78 ص 310 ح 30، عن الدلائل.

الأسانید:

فی دلائل الإمامه: عن أحمد بن محمد الخشّاب، عن زکریا بن یحیی، عن ابن أبی زائده، عن أبیه، عن محمد بن الحسن، عن أبی بصیر، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال.

24 المتن:
اشاره

وصیه فاطمه علیها السّلام فی رقعه عند رأسها:

... یا علی، أنا فاطمه بنت محمد؛ زوّجنی اللّه منک لأکون لک فی الدنیا و الآخره؛ أنت أولی بی من غیری. حنّطنی و غسّلنی و کفّنی باللیل و صلّ علیّ و ادفنّی باللیل و لا تعلم أحدا، و أستودعک اللّه و أقرأ علی ولدی السلام إلی یوم القیامه.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 43 ص 214 ح 44، عن بعض کتب المناقب القدیمه.

2. بعض کتب المناقب القدیمه، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:309

25 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر الباقر علیه السّلام فی دفن فاطمه علیها السّلام:

... فلما هدأت العیون و مضی شطر من اللیل، أخرجها علی و الحسنان علیهم السّلام و عمار و المقداد و عقیل و الزبیر و سلمان و نفر من بنی هاشم و صلّوا علیها و دفنوها فی جوف اللیل، و سوّی علی علیه السّلام حولها قبورا مزوره مقدار سبعه حتی لا یعرف قبرها.

المصادر:

لسان الواعظین (مخطوط): المجلس العاشر الفصل الخامس.

26 المتن:
اشاره

قال عماد الدین الطبری فی قصه دفن الزهراء علیها السّلام:

... فلما ارتفع النهار، أقبل الناس إلی بیت فاطمه علیها السّلام لیحضروا الصلاه علیها. فلقی المقداد أبا بکر فقال له: نحن دفنّاها باللیل. فالتفت عمر إلی أبی بکر و قال: أ لم أقل لک أنهم یدفنونها لیلا لئلا نحضرها.

قال المقداد: إن فاطمه علیها السّلام أوصت بذلک عمدا لئلا تصلّیا علیها. فأخذ عمر یضرب المقداد علی رأسه و وجهه حتی تعب عمر و خلّصه الناس من یده. فقام المقداد تجاه القوم و قال: خرجت بنت رسول اللّه علیها السّلام من الدنیا و ظهرها و جنبها ینزفان بالدم لما ضربتموها بالسیف و السیاط و أنا عندکم أحقر من علی و فاطمه علیهما السّلام ....

المصادر:

کامل بهائی للطبری الإمامی: ج 1 ص 312.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:310

27 المتن:
اشاره

قال السید فی ذکر محل دفنها و زیارتها علیها السّلام:

و الظاهر أن ضریحها المقدس فی بیتها المکمل بالآیات و المعجزات، لأنها أوصت أن تدفن لیلا و لا یصلّی علیها من کانت هاجره إلی حین الممات.

و قد ذکر حدیث دفنها و ستره عن الصحابه البخاری و مسلم فیما شهدا أنه من صحیح الروایات، و لو کان أخرجت جنازتها الطاهره إلی البقیع الفرقد أو بین الروضه و المنبر فی المسجد ما کان یخفی آثار الحفر و العماره عمن کان قد أراد کشف ذلک بأدنی إشاره؛ فاستمرار ستر حال ضریحها الکریم یدلّ علی أنها ما أخرجت من بیتها أو حجره والدها الرءوف الرحیم، و یقتضی أن یکون دفنها فی البیت الموصوف بالتعظیم کما قدّمناه.

فقال السید بعد ذکر دفنها: و قد فضّح اللّه جل جلاله بدفنها لیلا علی وجه المساتره عیوب من أحوجها إلی ذلک الغضب الموافق لغضب جبار الجبابره، و غضب أبیها صلّی اللّه علیه و آله صاحب المقامات الباهره، إذ کان سخطها سخطه و رضاها رضاه، و قد نقل العلماء أن أباها صلّی اللّه علیه و آله قال: «فاطمه بضعه منی یؤذینی ما آذاها».

و قال أیضا: و لقد انقطعت إعذار المتعذرین و حیله المحتالین بدفنها لیلا و دعواهم أن أهل بیت النبی- صلّی اللّه علیه و علی عترته الطاهرین- کانوا موافقین لمن تقدم علیهم من المتقدمین.

المصادر:

إقبال الأعمال: ص 624.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:311

28 المتن:
اشاره

قال السید محمد الحسینی المیلانی بعد ذکر أشعار الأزری:

و لقد نظّمت أنا بهذه المناسبه ما یلی:

بادرت بضعه النبی دفاعاتطلب النحله التی غصباها

فأتت فاطم بخیر شهودو عدول هم أقلّت ثراها

فهی لا تدّعی بغیر شهودو هی لا تتبع بذاک هواها

فعلی صادق و فاطم صدیقهو صادقین هما حسناها

صدقت أم أیمن و کذا قنبرشهد الحق بالحقیقه فاها

خالفوا الحق عامدین فقالوابعلها طامع بذا و ابناها

حکم اللّه فی کتاب مبین إنما الفی ء ملکه یؤتاها

ثم جاء الأمین بالوحی نصّاآت حق القربی لبنتک طه

فدک نحله لفاطمه حقابعد أموال أمها تعطاها

فاستجاب العتیق للحق رغماو کتاب بملکها أعطاها

أعلن الثانی العداء عنادامزّق السفر سفله و سفاها

فدعت ربها علیه جهارامزّق اللهم بطنه یا إلها

غضبت عند ذلک قالت قبّح اللّه منک وجها و شاها

فقضت نحبها و هی غضبی أسرعت تشتکی علیه أذاها

بعد ما أخبر النبی بأن اللّه یغضب و یرتضی لرضاها

فهی أوصت بدفنها جوف لیل فی ظلام لا یشعرون انتباها

فلهذی الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها

المصادر:

قدّیسه الإسلام: ص 299.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:312

29 المتن:
اشاره

قال أحمد بن محمد بن أبی نصر، قال:

سألت الرضا علیه السّلام عن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام: أیّ مکان دفنت؟ فقال: سأل رجل جعفرا علیه السّلام عن هذه المسأله و عیسی بن موسی حاضر، فقال له عیسی: دفنت فی البقیع.

فقال الرجل: ما تقول؟ فقال: قد قال لک. فقلت: أصلحک اللّه، ما أنا و عیسی بن موسی، أخبرنی عن آبائک. فقال علیه السّلام: دفنت فی بیتها.

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 2 (قدیم) ص 195، عن قرب الأسناد.

2. قرب الأسناد: ص 161.

الأسانید:

فی قرب الأسناد: عن عبد اللّه بن جعفر الحمیری، عن محمد بن عیسی، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر، قال.

30 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام لما وضع فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فی القبر قال: بسم اللّه الرحمن الرحیم، بسم اللّه و باللّه و علی مله رسول اللّه محمد بن عبد اللّه صلّی اللّه علیه و آله. سلّمتک أیتها الصدیقه إلی من هو أولی بک منی، و رضیت لک بما رضی اللّه تعالی لک. ثم قرأ: «منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره أخری» ... «1»

______________________________

(1) سوره طه: الآیه 55.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:313

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 1 (قدیم) ص 123، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی الوسائل.

31 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

إن فاطمه علیها السّلام لما احتضرت، أوصت علیا علیه السّلام فقالت: إذا أنا متّ فتولّ أنت غسلی و جهّزنی و صلّ علیّ و أنزلنی قبری و ألحدنی و سوّ التراب علیّ و اجلس عند رأسی قباله و جهی، فأکثر من تلاوه القرآن و الدعاء فإنها ساعه یحتاج المیت منها إلی أنس الأحیاء، و أنا استودعک اللّه تعالی و أوصیک فی ولدی خیرا. ثم ضمّت إلیها أم کلثوم فقالت: إذا بلغت فلها ما فی المنزل، ثم اللّه لها.

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 1 (قدیم) ص 122، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی المستدرک.

3. بحار الأنوار: ج 79 ص 27 ح 13، عن مصباح الأنوار.

32 المتن:
اشاره

عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری، عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

قلت له: الشفع یدخل القبر أو الوتر؟ فقال: سواء علیک، أدخل فاطمه علیها السّلام القبر أربعه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:314

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 1 (قدیم) ص 124، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی المستدرک.

33 المتن:
اشاره

عن أبی عبد اللّه، عن آبائه علیهم السّلام:

إن أمیر المؤمنین علیه السّلام لما وضع فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام .... فلما سوّی علیها التراب، أمر بقبرها فرشّ علیها الماء ....

المصادر:

1. مستدرک الوسائل: ج 1 (قدیم) ص 125، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی الوسائل.

34 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام فی عیاده الرجلین:

... فخرجا و هما یقولان لعلی علیه السّلام: إن حدث بها حدث فلا تفوتنا. فقالت عند خروجهما لعلی علیه السّلام: إن لی إلیک حاجه، فأحبّ أن لا تمنعنیها. فقال: و ما ذاک؟ فقالت:

أسألک أن لا یصلّی علیّ أبو بکر و عمر.

و ماتت من لیلتها، فدفنها قبل الصباح. فجاءا حین أصبحا فقالا: لا تترک عداوتک یا ابن أبی طالب أبدا! ماتت بنت رسول اللّه علیها السّلام فلم تعلمنا؟ فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام:

لئن لم ترجعا لأفضحنّکما! قالها ثلاثا. فلما قال انصرفوا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:315

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 254 ح 13، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

35 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

دفن أمیر المؤمنین علیه السّلام فاطمه بنت محمد علیها السّلام بالبقیع و رشّ ماء حول تلک القبور لئلا یعرف القبر. و بلع أبا بکر و عمر أن علیا علیه السّلام دفنها لیلا، فقالا له: فلم لم تعلمنا؟ قال:

کان اللیل و کرهت أن أشخّصکم. فقال له عمر: ما هذا، و لکن شحناء فی صدرک. فقال أمیر المؤمنین علیه السّلام: أما إذا أبیتما فإنها استحلفتنی بحق اللّه و حرمه رسوله صلّی اللّه علیه و آله و بحقها علیّ أن لا تشهدا جنازتها.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 255 ح 15، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

36 المتن:
اشاره

عن جعفر بن محمد، عن آبائه علیهم السّلام، قال:

أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یصلّی علیها أبو بکر و لا عمر. فلما توفّیت، أتاه العباس فقال:

ما ترید أن تصنع؟ قال: أخرجها لیلا ....

قال: فذکر کلمه خوّفه بها العباس منهما، قال: فأخرجها لیلا فدفنها ورش الماء علی قبرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:316

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 255 ح 16، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

37 المتن:
اشاره

عن أبی جعفر علیه السّلام، قال:

إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام مکثت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ستین یوما، ثم مرضت ....

و أوصت بصدقتها و متاع البیت، و أوصته أن یتزوّج أمامه بنت أبی العاص بن الربیع، قال: و دفنها لیلا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 233 ح 8، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

38 المتن:
اشاره

عن عبد اللّه بن محمد بن عقیل، قال:

لما حضرت فاطمه علیها السّلام الوفاه، دعت بماء فاغتسلت، ثم دعت بطیب فتحنّطت به، ثم دعت بأثواب غلاظ خشنه فتلفّفت بها، ثم قالت: إذا أنا متّ فادفنونی کما أنا و لا تغسّلونی ....

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 335 ح 36، عن مصباح الأنوار.

2. مصباح الأنوار، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:317

39 المتن:
اشاره

قال علی بن أبی حمزه:

سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام: لأیّ عله دفنت فاطمه علیها السّلام باللیل و لم تدفن بالنهار؟ قال: لأنها أوصت أن لا یصلّی علیها رجال.

المصادر:

1. علل الشرائع: ج 1 ص 176.

2. بحار الأنوار: ج 78 ص 250 ح 8، عن علل الشرائع.

الأسانید:

فی العلل: عن علی بن أحمد بن محمد، عن محمد بن أبی عبد اللّه، عن موسی بن عمران، عن عمه الحسین بن یزید، عن الحسن بن علی بن أبی حمزه، عن أبیه، قال.

40 المتن:
اشاره

عن أبان بن أبی عیاش، عن سلیم- فی حدیث طویل-:

قالت فاطمه علیها السّلام: یا ابن عم! ما أرانی إلا لما بی، و أنا أوصیک بأن تتزوّج بأمامه بنت أختی زینب؛ تکون لولدی مثلی، و أن تتّخذ لی نعشا فإنی رأیت الملائکه یصفونه لی، و أن لا یشهد أحد من أعداء اللّه جنازتی و لا دفنی و لا الصلاه علیّ. فدفنها علی علیه السّلام لیلا. «1»

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 78 ص 256 ح 18، عن کتاب سلیم بن قیس الهلالی.

2. کتاب سلیم بن قیس الهلالی: ج 2 ص 870 ح 48.

______________________________

(1) بین المعقوفتین فی البحار و لیس فی کتاب سلیم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:318

41 المتن:
اشاره

قال العلامه المجلسی:

الطعن السادس: ما دلّت علیه الروایات السالفه و ما سیأتی فی باب شهاده فاطمه علیها السّلام من أنها أوصت أن تدفن سرّا و أن لا یصلّی علیها أبو بکر و عمر، لغضبها علیهما فی منع فدک و غیره؛ من أعظم الطعون علیهما.

و أجاب عنه قاضی القضاه فی المغنی: بأنه قد روی أن أبا بکر هو الذی صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر أربعا، و هذا أحد ما استدلّ به کثیر من الفقهاء فی التکبیر علی المیت، و لا یصحّ أنها دفنت لیلا، و إن صحّ ذلک فقد دفن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله لیلا و عمر دفن لیلا و قد کان أصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله یدفنون بالنهار و یدفنون باللیل، فما فی هذا مما یطعن به، بل الأقرب فی النساء أن دفنهن لیلا أستر و أولی بالسنه.

و ردّ علیه السید الأجل فی الشافی: بأن ما ادعیت من أن أبا بکر هو الذی صلّی علی فاطمه علیها السّلام و کبّر أربعا و إن کثیرا من الفقهاء یستدلّون به فی التکبیر علی المیت، فهو شی ء ما سمع إلا منک، و إن کنت تلقّیته عن غیرک فممن یجری مجراک فی العصبیّه، و إلا فالروایات المشهوره و کتب الآثار و السیر خالیه من ذلک، و لم یختلف أهل النقل فی أن أمیر المؤمنین علیه السّلام صلّی علی فاطمه علیها

السّلام إلا روایه شاذّه نادره وردت بأن العباس صلّی علیها.

روی الواقدی بأسناده عن عکرمه، قال: سألت ابن العباس: متی دفنت فاطمه علیها السّلام؟

قال: دفنّاها بلیل بعد هدأه. قال: قلت: فمن صلّی علیها؟ قال: علی علیه السّلام.

و روی الطبری، عن الحرث بن أبی أسامه، عن المدائنی، عن أبی زکریا العجلانی:

إن فاطمه علیها السّلام عمل لها نعش قبل وفاتها، فنظرت و قالت: سترتمونی سترکم اللّه. قال أبو جعفر محمد بن جریر: و الثبت فی ذلک أنها زینب، لأن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا و لم یحضرها إلا العباس و علی علیه السّلام و المقداد و الزبیر.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:319

و روی القاضی أبو بکر أحمد بن کامل بأسناده فی تاریخه، عن الزهری، قال:

حدّثنی عروه بن الزبیر: أن عائشه أخبرته: إن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر. فلما توفّیت، دفنها علی علیه السّلام لیلا، و صلّی علیها علی بن أبی طالب علیه السّلام.

و ذکر فی کتابه هذا إن أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام دفنوها لیلا و غیّبوا قبرها.

و روی سفیان بن عیینه، عن عمرو، عن الحسن بن محمد: إن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا.

و روی عبد اللّه بن أبی شیبه، عن یحیی بن سعید العطار، عن معمر، عن الزهری، مثل ذلک.

و قال البلاذری فی تاریخه: إن فاطمه علیها السّلام لم تر متبسّمه بعد وفاه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و لم یعلم أبو بکر و عمر بموتها.

و الأمر فی هذا أوضح و أظهر من أن یطنب فی الاستشهاد علیه و یذکر الروایات فیه.

فأما قوله: و لا یصحّ أنها دفنت لیلا

و إن صحّ فقد دفن فلان و فلان لیلا، فقد بیّنا أن دفنها لیلا فی الصحه کالشمس الطالعه، و أن منکر ذلک کدافع المشاهدات، و لم نجعل دفنها لیلا بمجرده هو الحجه فیقال: فقد دفن فلان و فلان لیلا، بل مع الاحتجاج بذلک علی ما وردت به الروایات المستفیضه الظاهره- التی هی کالمتواتر- أنها علیها السّلام أوصت بأن تدفن لیلا حتی لا یصلّی علیها الرجلان.

و صرّحت بذلک و عهدت فیه عهدا بعد أن کانا استأذنا علیها فی مرضها لیعوداها، فأبت أن تأذن لهما. فلما طال علیهما المدافعه رغبا إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام فی أن یستأذن لهما، و جعلاها حاجه إلیه. فکلّمها أمیر المؤمنین علیه السّلام فی ذلک و ألحّ علیها فأذنت لهما فی الدخول. ثم أعرضت عنهما عند دخولهما و لم تکلّمهما.

فلما خرجا، قالت لأمیر المؤمنین علیه السّلام: قد صنعت ما أردت؟ قال: نعم. قالت: فهل أنت صانع ما آمرک؟ قال: نعم. قالت: فإنی أنشدک اللّه أن لا یصلّیا علی جنازتی و لا یقوما علی قبری.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:320

و روی أنه علیه السّلام عمّی علی قبرها و رشّ أربعین قبرا فی البقیع و لم یرشّ علی قبرها حتی لا یهتدیا إلیه، و أنهما عاتباه علی ترک إعلامهما بشأنها و إحضارهما للصلاه علیها؛ فمن هاهنا احتججنا بالدفن لیلا، و لو کان لیس غیر الدفن باللیل من غیر ما تقدّم علیه و تأخّر عنه لم یکن فی حجه. انتهی کلامه، رفع اللّه مقامه.

و مما یدلّ من صحاح أخبارهم علی دفنها لیلا و أن أبا بکر لم یصلّی علیها و علی غضبها علیه و هجرتها إیّاه، ما رواه مسلم فی صحیحه و أورده فی

جامع الأصول فی الباب الثانی من کتاب الخلافه و الإماره من حرف الخاء، عن عائشه فی حدیث طویل بعد ذکر مطالبه فاطمه علیها السّلام أبا بکر فی میراث رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و فدک و سهمه من خیبر، قالت:

فهجرته فاطمه علیها السّلام فلم تکلّمه فی ذلک حتی ماتت. فدفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر. قالت: فکانت لعلی علیه السّلام وجه من الناس حیاه فاطمه علیها السّلام. فلما توفّیت فاطمه علیها السّلام، انصرفت وجوه الناس عن علی علیه السّلام، و مکثت فاطمه علیها السّلام بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر ثم توفّیت.

و روی ابن أبی الحدید عن أحمد بن عبد العزیز الجوهری، عن هشام بن محمد، عن أبیه، قال: قالت فاطمه علیها السّلام لأبی بکر: إن أم أیمن تشهد لی أن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أعطانی فدک، فقال: یا بنت رسول اللّه! و اللّه ما خلق اللّه خلقا أحبّ إلیّ من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله أبیک و لوددت أن السماء وقعت علی الأرض یوم مات أبوک، و اللّه لئن تفتقر عائشه أحبّ إلیّ من أن تفتقری؛ أ ترانی أعطی الأسود و الأحمر حقه و أظلمک حقک و أنت بنت رسول اللّه؟! إن هذا المال لم یکن للنبی صلّی اللّه علیه و آله؛ ولّیته کما کان یلیه. قالت: و اللّه لا کلّمتک أبدا! قال: و اللّه لا هجرتک أبدا. قالت: و اللّه لأدعونّ اللّه علیک. قال: و اللّه لأدعونّ اللّه لک.

فلما حضرتها الوفاه، أوصت أن لا یصلّی علیها، فدفنت لیلا.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 387.

2. المغنی لقاضی

القضاه: ج 20 ص 335، شطرا منه، علی ما فی البحار.

3. الشافی: ج 4 ص 113، باختلاف یسیر، شطرا منه، علی ما فی البحار.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:321

4. تاریخ الطبری، علی ما فی البحار، شطرا منه.

5. تاریخ البلاذری، علی ما فی البحار، شطرا منه.

6. صحیح مسلم: ج 5 ص 154، علی ما فی البحار، شطرا منه.

7. جامع الأصول: ج 4 ص 482، شطرا منه، علی ما فی البحار.

8. شرح ابن أبی الحدید: ج 16 ص 214، علی ما فی البحار، شطرا منه.

9. مقتل الحسین علیه السّلام للخوارزمی: ص 83، علی ما فی البحار، شطرا منه.

42 المتن:
اشاره

عن عبد اللّه بن سنان، عن أبی عبد اللّه علیه السّلام، قال:

لما قبض رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و جلس أبو بکر مجلسه .... فلما قبضت علیها السّلام، دفنها لیلا فی بیتها. و أصبح أهل المدینه یریدون حضور جنازتها، و أبو بکر و عمر کذلک. فخرج إلیهما علی علیه السّلام، فقالا له: ما فعلت بابنه محمد؟ أخذت فی جهازها یا أبا الحسن؟! فقال علی علیه السّلام: قد و اللّه دفنتها. قالا: فما حملک علی أن دفنتها و لم تعلمنا بموتها؟ قال: هی أمرتنی.

فقال عمر: و اللّه لقد هممت بنبشها و الصلاه علیها. فقال علی علیه السّلام: أما و اللّه ما دام قلبی فی جوانحی و ذو الفقار فی یدی، فإنک لا تصل إلی نبشها فأنت أعلم. فقال أبو بکر:

اذهب فإنه أحقّ بها منا، و انصرف الناس.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 193 ح 39، عن الاختصاص.

2. الاختصاص: ص 183.

3. اللمعه البیضاء فی شرح خطبه الزهراء علیها السّلام: ص 862، شطرا منه، عن الاختصاص.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:322

43 المتن:
اشاره

قال الإربلی: روی الحمیدی:

... قال غیر صالح فی روایته فی حدیث أبی بکر: فهجرته فاطمه علیها السّلام فلم تکلّمه فی ذلک حتی ماتت. فدفنها علی علیه السّلام لیلا، و لم یؤذن بها أبا بکر.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 202 ح 42، عن کشف الغمه.

2. کشف الغمه: ج 1 ص 474.

44 المتن:
اشاره

عن عائشه:

أن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام أرسلت إلی أبی بکر تسأله میراثها ... فوجدت فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر فی ذلک فهجرته، فلم تکلّمه حتی توفّیت؛ و عاشت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر.

فلما توفّیت، دفنها زوجها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر، و صلّی علیها علی علیه السّلام.

و روی مثل ذلک من صحیح مسلم بسنده.

المصادر:

1. بحار الأنوار: ج 29 ص 112 ح 5، عن العمده.

2. العمده: ص 390 ح 776.

3. صحیح البخاری: ج 5 ص 5، علی ما فی العمده.

الأسانید:

فی صحیح البخاری: عن یحیی بن بکیر، عن اللیث، عن عقیل بن شهاب، عن عروه، عن عائشه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:323

45 المتن:
اشاره

قال السید القزوینی فی وصیه فاطمه علیها السّلام أن تدفن لیلا:

و یکاد یکون هناک إجماع من المؤرخین علی أن الزهراء علیها السّلام أوصت إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام بأن تدفن لیلا؛ فمن مؤرّخی أهل السنه، أورد ابن سعد ثلاث روایات:

الأولی: عن وکیع، عن موسی بن علی: إن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا.

الثانیه: عن الزهری، عن عروه، عن عائشه: إن علیا علیه السّلام دفن فاطمه علیها السّلام لیلا.

الثالثه: عن الأوزاعی، عن یحیی بن سعید: إن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا.

و أورد ذلک الطبری فی تاریخه: فدفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر.

و ذکر ابن الأثیر فی أسد الغابه: و أوصت أن تدفن لیلا، ففعل أمیر المؤمنین علیه السّلام.

و أورده ابن کثیر فی البدایه و النهایه حیث ذکر: و الصحیح ما ثبت فی الصحیح عن طریق الزهری، عن عروه، عن عائشه: أن فاطمه علیها السّلام عاشت بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر و دفنت لیلا، و یقال: أنها لم تضحک فی مده بقائها بعده صلّی اللّه علیه و آله.

أما ما ذکره الشیعه فی هذا الصدد، فقد بلغ درجه التواتر.

و أما سبب دفنها لیلا

ذکرنا فیما تقدم أن الزهراء علیها السّلام أوصت أن تدفن لیلا؛ و کان لا بد من وجود سبب لهذه الوصیه. و لربما احتجّ البعض بأن الدفن فی اللیل مسأله عادیه قد لا تثیر شیئا ما، لأن رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دفن فی اللیل، و کان من عاده المسلمین دفن نسائهم لیلا لأنه

أستر لهنّ.

و یدحض هذا القول بأن دفن النبی صلّی اللّه علیه و آله لیلا- هو الآخر- لم یکن أمرا عادیا، بل کان بسبب تنازع الصحابه علی الخلافه و ترکهم النبی صلّی اللّه علیه و آله جثّه دون دفن، بل أخّر دفنه یومین أو أکثر، بل لم یعلم المسلمون بدفنه صلّی اللّه علیه و آله حتی سمعوا صریف المساحی فی منتصف اللیل. فدفن النبی صلّی اللّه علیه و آله لیلا، کان أیضا من جرائم الطامعین فی السلطه و قراصنه الخلافه.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:324

کما یرد هذا القول بما تقدم من أن الزهراء علیها السّلام أوصت بأن تدفن لیلا و أن لا یشترک فی جنازتها أحد ممن آذاها؛ هذا أولا.

أما ثانیا: فلأن الزهراء علیها السّلام کانت غاضبه علی أبی بکر و عمر، کما تشیر الروایات و التی سنذکرها.

و ثالثا: أنها خصّصت الاثنین بعدم اشتراکهما فی تشییع جنازتها؛ لذا کانت وصیتها أن تدفن لیلا و لیست نهارا و سرّا و لیس جهارا.

و رابعا: هناک روایه ذکرها علی بن أحمد الکوفی فی کتاب الاستغاثه و جمّ غفیر من المؤرخین؛ مفادها أن عمر أمر بنبش قبر الزهراء علیها السّلام لیصلّی علیها.

و أما دعوی أن من عاده المسلمین دفن نسائهم لیلا، فذلک ما لم نجد له مؤیدا أو معضّدا، بل هو محض ادعاء و تخرّص، إذ لو صحّ ذلک فلما ذا دفنت عائشه نهارا و کذلک حفصه؟ فهل أنهما کانتا لا تحبّان الستر، أم أن الذین دفنوا زوجات النبی صلّی اللّه علیه و آله کانوا ممن لا یعیّرون للستر اهتماما؟ اللهم إنک لتعلم أن ما قالوه ما هو إلا إفک و زور.

و فی ما یلی المصادر التی تبیّن سبب

دفنها لیلا:

1. صحیح البخاری: عن عروه، عن عائشه: فلما توفّیت، دفنها زوجها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر و صلّی علیها.

2. أنساب الأشراف للبلاذری: إن فاطمه علیها السّلام دفنت لیلا و لم یعلم أبو بکر و عمر بموتها.

3. ابن أبی الحدید فی شرح نهج البلاغه: و الصحیح عندی أنها ماتت و هی واجده علی أبی بکر و عمر، و أنها أوصت أن لا یصلّیا علیها.

أما علماء الشیعه فقد ذکروا ذلک بالتفصیل:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:325

1. سئل أمیر المؤمنین علیه السّلام عن عله دفنه لفاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا، فقال: إنها کانت ساخطه علی قوم کرهت حضورهم جنازتها.

2. روضه الواعظین للفتّال النیسابوری (ت: 508 ه): روی عن الأصبغ بن نباته، سئل أمیر المؤمنین علیه السّلام عن عله دفن فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام فقال علیه السّلام: إنها کانت ساخطه علی قوم کرهت حضورهم جنازتها، و حرام علی من یتولّاهم أن یصلّی علی أحد من ولدها.

و هناک العشرات بل المئات من المصادر الشیعیه التی أدلّت بهذه الحقیقه بصوره متواتره، و لسنا بحاجه إلی إیضاح ذلک.

و هنا نأتی إلی بیت القصید و هو الدواعی التی من أجلها أوصت الزهراء علیها السّلام بوصیتها تلک:

أولا: إن مشارکه أبی بکر و عمر فی تشییع جنازتها سیغطّی علی إساءتهما للزهراء علیها السّلام، بینما هی کانت ترید بهذا الموقف أن تظهر عدم رضاها عنهما.

ثانیا: إن مشارکتهما فی التشییع ربما کان یؤدّی إلی مواجهه دمویّه بین أنصار الإمام علی علیه السّلام المتألّمین لموت الزهراء علیها السّلام و بین أنصار الخلافه الذین کانوا یریدون فرض سیطرتهم بأیّه وسیله کانت؛ سیما و إنهم شعروا بالقوه بعد وفاه

الزهراء علیها السّلام. فباعتقادهم أن الإمام علی علیه السّلام کان قویّا بوجود الزهراء علیها السّلام لأنها ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

ثالثا: لو کانا فی التشییع لأجبرا الإمام علیا علیه السّلام عن التنحّی عن جنازه الزهراء علیها السّلام و کان أحدهما یقوم بأداء الصلاه علیها.

و مما یؤکّد ذلک ما نقله المؤرخون، و منهم علی بن أحمد الکوفی فی کتاب الاستغاثه، حیث ذکر قول عمر: أطلبوا قبرها حتی ننبشها و نصلّی علیها. فطلبوه فلم یجدوه و لم یعرفوا لها قبرا.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:326

و الصلاه علی جنازه الزهراء علیها السّلام سیعزّز من موقفهم السیاسی باعتبار أنها ابنه رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و هما أحقّ بالصلاه علیها حتی من زوجها لأنهما خلفاء لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

و بهذه الکیفیه قد تنطلی هذه اللعبه علی البسطاء من المسلمین الذین کانوا یشکّلون الأکثریه فی ذلک الیوم بسبب الدخول السریع و الجماعی الکبیر إلی الإسلام.

رابعا: إن مشارکتهما فی التشییع سیعنی أنهما سیعرفان أین ستدفن و أین قبرها، و لعلهما سیستغلّان ذلک لمصالحهما الذاتیه، إذ سینصبان من نفسیهما ورثه لهذا القبر و یستغلّان ذلک لدعم موقفها فی الخلافه و التقرّب إلی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله.

المصادر:

علی باب فاطمه علیها السّلام للسید جواد القزوینی: ص 35.

46 المتن:
اشاره

قال فی التهذیب بعد ذکر زیاره النبی صلّی اللّه علیه و آله و الدعاء تحت المیزاب:

و ذکر الشیخ فی الرساله: إنک تأتی الروضه و تزور فاطمه علیها السّلام لأنها مقبوره هناک.

المصادر:

التهذیب: ج 6 ص 9 ح 17.

47 المتن:
اشاره

قال شیخنا الصدوق: اختلف الروایات فی موضع قبر فاطمه سیده نساء العالمین علیها السّلام:

فمنهم من روی أنها دفنت فی البقیع.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:327

و منهم من روی أنها دفنت بین القبر و المنبر و أن النبی صلّی اللّه علیه و آله إنما قال: «ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه»، لأن قبرها بین القبر و المنبر.

و منهم من روی أنها دفنت فی بیتها. فلما زادت بنو أمیه فی المسجد، صارت فی المسجد.

و هذا هو الصحیح عندی، و إنی لما حججت بیت اللّه الحرام، کان رجوعی علی المدینه بتوفیق اللّه عز و جل. فلما فرغت من زیاره النبی صلّی اللّه علیه و آله، قصدت إلی بیت فاطمه علیها السّلام- و هو من عند الأسطوانه التی یدخل إلیها من باب جبرئیل إلی مؤخّر الحظیره التی فیها النبی صلّی اللّه علیه و آله- و قمت عند الحظیره و یساری إلیها و جعلت ظهری إلی القبله و استقبلتها بوجهی- و أنا علی غسل- و قلت: السلام علیک یا بنت رسول اللّه ....

المصادر:

من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 341.

48 المتن:
اشاره

قال محمد بن علی الصبان فی ذکر فاطمه علیها السّلام:

و توفّیت بعد أبیها بسته أشهر علی الصحیح، لیله الثلاثاء لثلاث خلون من رمضان، سنه إحدی عشره، و دفنها علی علیه السّلام لیلا.

المصادر:

إسعاف الراغبین للصبان: ص 91.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:328

49 المتن:
اشاره

قال الخضری فی مطالبه فاطمه علیها السّلام میراثها من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

... فأبی أبو بکر أن یدفع إلی فاطمه علیها السّلام شیئا. فوجدت فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر فی ذلک، قال: فهجرته فلم تکلّمه حتی توفّیت، و عاشت بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر. فلما توفّیت، دفنها زوجها علی بن أبی طالب علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر و صلّی علیها، و کانت لعلی علیه السّلام من الناس وجهه حیاه فاطمه علیها السّلام، فلما توفّیت استنکر علی وجوه الناس.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 33 ص 356، عن إتمام الوفاء.

2. إحقاق الحق: ج 1 ص 378.

3. إتمام الوفاء فی سیره الخلفاء: ص 355، علی ما فی الإحقاق.

4. مناقب أهل البیت علیهم السّلام: ص 413، عن صحیح البخاری.

5. صحیح البخاری: ج 5 ص 25.

الأسانید:

1. فی صحیح البخاری: أخبرنا یحیی بن بن بکیر، قال: أخبرنا اللیث، عن عقیل بن شهاب، عن عروه، عن عائشه.

50 المتن:
اشاره

قال المدائنی:

لما دفن علی بن أبی طالب علیه السّلام فاطمه علیها السّلام، تمثّل عند قبرها فقال:

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الممات قلیل

و إن افتقادی واحدا بعد واحددلیل علی أن لا یدوم خلیل

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:329

المصادر:

1. طبائع النساء و ما جاء فیها من العجائب و الغرائب: ص 182، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 384، عن طبائع النساء.

51 المتن:
اشاره

قال الشرقاوی فی دفن فاطمه علیها السّلام:

فأسرع علی علیه السّلام و جهّزها و دفنها بعد العشاء سرّا کما أوصت، و بکاها أحرّ بکاء و وقف علی قبرها یقول؛ فذکر البیتین.

المصادر:

1. علی علیه السّلام إمام المتقین: ج 1 ص 70، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 384، عن علی علیه السّلام إمام المتقین.

52 المتن:
اشاره

قال الطهطاوی:

و قد عاشت فاطمه علیها السّلام بعد النبی صلّی اللّه علیه و آله سته أشهر، فما ضحکت تلک المده.

و قال علماء السیر: لما دفنها علی علیه السّلام، وقف علی قبرها و بکی؛ قال: فذکر البیتین المذکورین علی ما مرّ.

المصادر:

1. نهایه الإیجاز: ج 2 ص 245، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 33 ص 385، عن نهایه الإیجاز.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:330

53 المتن:
اشاره

عن عروه:

أن علیا علیه السّلام دفن فاطمه علیها السّلام لیلا.

المصادر:

مناقب الإمام أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام للکوفی: ج 2 ص 195 ح 668.

الأسانید:

فی مناقب الإمام أمیر المؤمنین علیه السّلام: حدثنا عبد الوهاب، قال: حدثنا عبد اللّه، قال:

حدثنا یحیی بن سعید، عن سفیان، عن مغیره، عن الزهری، عن عروه.

54 المتن:
اشاره

فی جامع الأصول من طریقی البخاری و مسلم، قال:

و أخرج عن مسلم و البخاری، عن عائشه: مجی ء فاطمه علیها السّلام یلتمس أرضها و میراثها، فردّها أبو بکر ب «لا تورث». فهجرته حتی ماتت، و دفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذنه بها.

المصادر:

1. إثبات الهداه: ج 2 ص 366 ح 194، عن الصراط المستقیم.

2. الصراط المستقیم: علی ما فی الإثبات.

3. جامع الأصول، علی ما فی الصراط المستقیم.

4. صحیح مسلم، علی ما فی الصراط المستقیم.

5. صحیح البخاری، علی ما فی الصراط المستقیم.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:331

55 المتن:
اشاره

عن عائشه:

أن علیا علیه السّلام دفن فاطمه علیها السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 170، عن المصنّف.

2. المصنّف: ج 3 ص 521، علی ما فی الإحقاق.

56 المتن:
اشاره

قال أبو علم فی دفن الزهراء علیها السّلام و وصیتها:

و قد أوصت بثلاث وصایا: .... الثالث: ألا یشهد أحد جنازتها ممن کانت غاضبه علیهم، و أن تدفن لیلا؛ کذلک أوصت علیا علیه السّلام أن تحنّط بفاضل حنوط رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله، و أن یغسّلها فی قمیصه و لا یکشفه عنها، و قیل: أنها أوصت لأزواج النبی صلّی اللّه علیه و آله لکل واحده منها باثنی عشره أوقیه من الفضه، و لنساء بنی هاشم مثل ذلک، و أوصت لأمامه بنت أختها زینب بشی ء مما ترکته.

و تنفیذا لوصیه السیده الزهراء علیها السّلام، دفنت لیلا بالبقیع، و صلّی علیها الإمام علیه السّلام، و نزل فی قبرها، و لم یکن معه سوی الصفوه من أصحابه، تنفیذا لوصیتها. ثم وقف علی حافّه القبر یؤبنها بکلمات تنمّ عن قلب أفعم بالحسرات، و قال متّجها إلی قبر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله:

السلام علیک یا رسول اللّه، عنی و عن ابنتک و زائرتک النازله فی جوارک و البائته فی الثری ببقعتک و السریعه اللحاق بک. قلّ یا رسول اللّه عن صفیّتک صبری و رقّ عنها تجلّدی، إلا أن لی فی التأسّی بعظیم فرقتک و فادح مصیبتک موضع تعزّ، فلقد وسّدتک فی ملحود قبرک، و فاضت بین نحری و صدری نفسک. فإنا للّه و إنا إلیه راجعون.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:332

فلقد استرجعت الودیعه، و أخذت الرهینه. أما حزنی فسرمد، و أما لیلی فمسهّد، إلی أن یختار اللّه لی دارک التی أنت مقیم. و ستنبّئک ابنتک بتضافر أمتک علی هضمها،

فاحفها السؤال و استخبرها الحال. هذا و لم یطل العهد و لم یخلق منک الذکر. و السلام علیکما سلام مودّع لا قال و لا سئم؛ فإن أنصرف فلا عن ملاله، و إن أقم فلا عن سوء ظنّ بما وعد اللّه الصابرین.

لما فرغ سیدنا علی علیه السّلام من دفن زوجته العزیزه الزهراء علیها السّلام، رجع إلی البیت.

فاستوحش فیه و جزع جزعا شدیدا، ثم أنشا یقول:

أری علل الدنیا علیّ کثیرهو صاحبها حتی الممات علیل

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الفراق قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددلیل علی ألا یدوم خلیل و استنّ الإمام سنه حمیده؛ فکان یزور قبر فاطمه الزهراء کل یوم. و ذات یوم أقبل علی القبر الشریف، فانکبّ علیه و أخذ یبکی و أنشا یقول:

ما لی مررت علی القبور مسلّماقبر الحبیب فلم یردّ جوابی

یا قبر ما لک لا تجیب منادیاأمللت بعدی خلّه الأحباب و قد رأینا أنه تنفیذا لوصیه الزهراء علیها السّلام قد دفنت لیلا، و لم یحضر مع الإمام سوی الصفوه المختاره من أصحابه.

و لما علم المسلمون بوفاتها جاءوا إلی البقیع، فوجدوا فیه أربعین قبرا فأشکل علیهم موضع قبرها من سائر القبور. فضجّ الناس و لام بعضهم بعضا و قالوا: لم یخلف نبیکم صلّی اللّه علیه و آله إلا بنتا واحده تموت و تدفن و لم تحضروا وفاتها و الصلاه علیها و لا تعرفون قبرها! ثم قال ولاه الأمر منهم: هاتوا من نساء المسلمین من ینبش هذه القبور، حتی نجدها فنصلّی علیها و نزور قبرها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:333

فبلغ ذلک الإمام علیا علیه السّلام، فخرج مغضبا قد احمرّت عیناه و درّت أوداجه، و علیه قباؤه الأصفر الذی کان یلبسه فی

کل کریهه و هو متکئ علی سیفه ذی الفقار حتی ورد البقیع. فسار إلی الناس النذیر و قالوا: هذا علی بن أبی طالب علیه السّلام قد أقبل کما ترونه؛ یقسّم باللّه لئن حوّل من هذه القبور حجر لیضعنّ السیف علی غابر الآخر. فتلقاه بعضهم فقال له: ما لک یا أبا الحسن! و اللّه لننبشن قبرها و لنصلّینّ علیها.

فضرب الإمام علیهما السّلام بیده إلی جوامع ثوبه، فهزّه ثم ضرب به الأرض و قال: أما حقی فقد ترکته مخافه أن یرتدّ الناس، و أما قبر فاطمه علیها السّلام فو اللّه الذی نفس علی بیده لئن رمت و أصحابک شیئا من ذلک لأسقینّ الأرض من دمائکم، فإن شئت فأعرض.

فتلقاه آخر فقال: یا أبا الحسن، بحق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و بحق من فوق العرش إلا خلّیت عنه، فإنا غیر فاعلین شیئا تکرهه. فخلّی عنه و تفرّق الناس و لم یعودوا إلی ذلک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 19 ص 170، عن أهل البیت علیهم السّلام، شطرا منه.

2. أهل البیت علیهم السّلام: ص 210.

57 المتن:
اشاره

قالت أسماء بنت عمیس:

أوصت فاطمه علیها السّلام أن لا یغسّلها إذا ماتت إلا أنا و علی علیه السّلام. فغسّلتها أنا و علی علیه السّلام و صلّی علیها أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین علیهم السّلام و عمار و مقداد و عقیل و الزبیر و أبو ذر و سلمان و بریده و نفر من بنی هاشم فی جوف اللیل، و دفنها علی أمیر المؤمنین علیه السّلام سرّا بوصیه منها.

المصادر:

إعلام الوری بأعلام الهدی: ص 157.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:334

58 المتن:
اشاره

قال البدخشانی فی دفن الزهراء علیها السّلام:

... و قد روی أنها اغتسلت فی مرضها. فلما فرغت، اضطجعت مستقبل القبله و جعلت یدها تحت خدها، ثم قبضت. فدفنوها بغسلها ذلک و لم تغتسل بعد الموت؛ و کان ذلک شی ء خصّصها به أبوها صلّی اللّه علیه و آله و صلّی علیها علی علیه السّلام علی ما یفهم من روایه البخاری، أو العباس علی ما رواه الدولابی، أو أبو بکر علی ما رواه أبو سعد السمان.

و دفنت لیلا بالبقیع أو فی بیتها علی اختلاف الروایات، و کان بیتها متصلا بالمسجد؛ فلما زاد بنو أمیه فی المسجد صار فیه.

و رثاها علی علیه السّلام:

لکل اجتماع من خلیلین فرقهو کل الذی دون الفراق قلیل

و إن افتقادی فاطما بعد أحمددیل علی أن یدوم خلیل

و کیف هناک العیش بعد فقدهم لعمرک شی ء ما إلیه سبیل

المصادر:

نزل الأبرار بما صحّ من مناقب أهل البیت الأطهار علیهم السّلام: ص 132.

59 المتن:
اشاره

قال المناوی فی تجهیز و دفن فاطمه علیها السّلام:

... و قال کثیرون: غسّلها (فاطمه علیها السّلام) زوجها علی علیه السّلام أو أسماء بنت عمیس، و صلّی علی علیه السّلام علیها و دفنها لیلا بوصیه منها فی محل فیه ولدها الحسن علیه السّلام تحت محرابها.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:335

المصادر:

إتحاف السائل بما لفاطمه علیها السّلام من المناقب: ص 94.

60 المتن:
اشاره

قال الشیخ محمد حسن النائینی فی دفن الزهراء علیها السّلام:

إن أهمّ المصادر التی ذکرت أن فاطمه علیها السّلام دفنها علی علیه السّلام لیلا:

1. صحیح البخاری: ج 5 ص 139.

2. السنن الکبری للبیهقی: ج 6 ص 300.

3. تاریخ الأمم و الملوک للطبری: ج 2 ص 448.

4. کفایه الطالب للگنجی: ص 225.

5. شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: ج 2 ص 18.

6. تیسیر الوصول إلی جامع الأصول للشیبانی: ج 1 ص 209.

7. أنساب الأشراف للبلاذری: ص 405.

8. إکمال الرجال للتبریزی: ص 735.

9. شذرات الذهب لأبی الفلاح: ج 1 ص 15.

10. مرآه الجنان للیافعی: ص 61.

11. إنسان العیون: ج 53 ص 361.

12. الثغور الباسمه للسیوطی: ص 15.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:336

13. خلاصه تذهیب الکمال: ص 425.

المصادر:

فاطمه الزهراء علیها السّلام أم الأئمه و سیده النساء: ص 216.

61 المتن:
اشاره

قال الشیخ الأزری فی رثاء الزهراء علیها السّلام فی قصیدته الهائیه:

نقضوا عهد أحمد فی أخیه و أذاقوا البتول ما أشجاها ...

لم یر اللّه للنبوه أجراغیر حفظ الوداد فی قرباها ...

کیف تنفی ابنه النبی عنادالا نفی اللّه من لظی من نفاها

و لأیّ الأمور تدفن سرّابضعه المصطفی و یعفی ثراها

فمضت و هی أعظم الناس وجدافی فم الدهر غصه من جواها

و ثوت لا یری لها الناس مثوی أیّ قدس یضمّه مثواها

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 93.

2. الأرزیّه: ص 141.

62 المتن:
اشاره

قال القاضی ابن قریعه (م 367 ه) فی قصیدته فی رثاء الزهراء و الحسین علیهما السّلام:

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:337 یا من یسائل دائباعن کل معضله سخیفه ...

و لأیّ حال ألحدت باللیل فاطمه الشریفه

و لما ختت شیخیکم عن وطئ حجرتها المنیفه

أوّه لبنت محمدماتت بغصّتها أسیفه

المصادر:

1. فاطمه الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص 62.

2. الوافی بالوفیات: ج 3 ص 227.

3. کشف الغمه: ج 1 ص 505.

4. بحار الأنوار: ج 43 ص 190.

5. عوالم العلوم: ج 11 ص 513. الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ج 15 337 63 المتن: ..... ص : 337

63 المتن:
اشاره

عن الزهری، قال:

دفنت فاطمه بنت رسول اللّه علیها السّلام لیلا و دفنها علی علیه السّلام.

عن ابن شهاب: دفنت فاطمه علیها السّلام لیلا دفنها علی علیه السّلام.

عن عروه، عن عائشه: أن علیا علیه السّلام دفن فاطمه علیها السّلام لیلا.

عن علی بن حسین علیه السّلام، قال: سألت ابن عباس: متی دفنتم فاطمه علیها السّلام؟ فقال: دفنّاها بلیل بعد هدأه. قال: قلت: فمن صلّی علیها؟ قال: علی علیه السّلام.

المصادر:

1. آل بیت الرسول علیهم السّلام: ص 294، علی ما فی الإحقاق.

2. إحقاق الحق: ج 25 ص 574.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:338

3. حیاه الإمام علی علیه السّلام لشلبی: ص 270، علی ما فی الإحقاق، بتفاوت یسیر.

4. تحفه الأشراف بمعرفه الأطراف: ج 7 ص 469، شطرا منه.

5. تحفه الأحوذی: ج 4 ص 165، شطرا منه.

64 المتن:
اشاره

قال النووی فی ذکر دفن فاطمه علیها السّلام:

و أوصت أن تدفن لیلا، ففعل ذلک.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 476.

2. تهذیب الأسماء و اللغات: ج 2 ص 353.

65 المتن:
اشاره

عن عائشه:

إن فاطمه بنت النبی علیها السّلام أرسلت إلی أبی بکر تسأله میراثها من رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله ... فأبی أبو بکر أن یدفع إلی فاطمه علیها السّلام منها شیئا. فوجدت فاطمه علیها السّلام علی أبی بکر فی ذلک، فغضبت فاطمه علیها السّلام و هجرته؛ فلم تکلّمه حتی ماتت. فدفنها علی علیه السّلام لیلا و لم یؤذن بها أبا بکر.

المصادر:

1. إحقاق الحق: ج 10 ص 478.

2. السنن الکبری: ج 6 ص 300، علی ما فی الإحقاق.

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 15،ص:339

الفهرست

بقیه المطاف السابع: فیما جری علیها بعد وفاه أبیها صلّی اللّه علیه و آله إلی شهادتها علیها السّلام. 6

الفصل الأول: سبب شهادتها علیها السّلام 7

الفصل الثانی: تاریخ شهادتها علیها السّلام 31

الفصل الثالث: کیفیه شهادتها علیها السّلام 83

الفصل الرابع: تجهیزها علیها السّلام 143

الفصل الخامس: دفنها علیها السّلام 289

الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهراء، الأنصاری ،ج 16،ص:5

تعريف مرکز

بسم الله الرحمن الرحیم
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
الزمر: 9

المقدمة:
تأسّس مرکز القائمیة للدراسات الکمبیوتریة في أصفهان بإشراف آیة الله الحاج السید حسن فقیه الإمامي عام 1426 الهجري في المجالات الدینیة والثقافیة والعلمیة معتمداً علی النشاطات الخالصة والدؤوبة لجمع من الإخصائیین والمثقفین في الجامعات والحوزات العلمیة.

إجراءات المؤسسة:
نظراً لقلة المراکز القائمة بتوفیر المصادر في العلوم الإسلامیة وتبعثرها في أنحاء البلاد وصعوبة الحصول علی مصادرها أحیاناً، تهدف مؤسسة القائمیة للدراسات الکمبیوتریة في أصفهان إلی التوفیر الأسهل والأسرع للمعلومات ووصولها إلی الباحثین في العلوم الإسلامیة وتقدم المؤسسة مجاناً مجموعة الکترونیة من الکتب والمقالات العلمیة والدراسات المفیدة وهي منظمة في برامج إلکترونیة وجاهزة في مختلف اللغات عرضاً للباحثین والمثقفین والراغبین فیها.
وتحاول المؤسسة تقدیم الخدمة معتمدة علی النظرة العلمیة البحتة البعیدة من التعصبات الشخصیة والاجتماعیة والسیاسیة والقومیة وعلی أساس خطة تنوي تنظیم الأعمال والمنشورات الصادرة من جمیع مراکز الشیعة.

الأهداف:
نشر الثقافة الإسلامیة وتعالیم القرآن وآل بیت النبیّ علیهم السلام
تحفیز الناس خصوصا الشباب علی دراسة أدقّ في المسائل الدینیة
تنزیل البرامج المفیدة في الهواتف والحاسوبات واللابتوب
الخدمة للباحثین والمحققین في الحوازت العلمیة والجامعات
توسیع عام لفکرة المطالعة
تهمید الأرضیة لتحریض المنشورات والکتّاب علی تقدیم آثارهم لتنظیمها في ملفات الکترونیة

السياسات:
مراعاة القوانین والعمل حسب المعاییر القانونیة
إنشاء العلاقات المترابطة مع المراکز المرتبطة
الاجتنباب عن الروتینیة وتکرار المحاولات السابقة
العرض العلمي البحت للمصادر والمعلومات
الالتزام بذکر المصادر والمآخذ في نشر المعلومات
من الواضح أن یتحمل المؤلف مسؤولیة العمل.

نشاطات المؤسسة:
طبع الکتب والملزمات والدوریات
إقامة المسابقات في مطالعة الکتب
إقامة المعارض الالکترونیة: المعارض الثلاثیة الأبعاد، أفلام بانوراما في الأمکنة الدینیة والسیاحیة
إنتاج الأفلام الکرتونیة والألعاب الکمبیوتریة
افتتاح موقع القائمیة الانترنتي بعنوان : www.ghaemiyeh.com
إنتاج الأفلام الثقافیة وأقراص المحاضرات و...
الإطلاق والدعم العلمي لنظام استلام الأسئلة والاستفسارات الدینیة والأخلاقیة والاعتقادیة والردّ علیها
تصمیم الأجهزة الخاصة بالمحاسبة، الجوال، بلوتوث Bluetooth، ویب کیوسک kiosk، الرسالة القصیرة ( (sms
إقامة الدورات التعلیمیة الالکترونیة لعموم الناس
إقامة الدورات الالکترونیة لتدریب المعلمین
إنتاج آلاف برامج في البحث والدراسة وتطبیقها في أنواع من اللابتوب والحاسوب والهاتف ویمکن تحمیلها علی 8 أنظمة؛
1.JAVA
2.ANDROID
3.EPUB
4.CHM
5.PDF
6.HTML
7.CHM
8.GHB
إعداد 4 الأسواق الإلکترونیة للکتاب علی موقع القائمیة ویمکن تحمیلها علی الأنظمة التالیة
1.ANDROID
2.IOS
3.WINDOWS PHONE
4.WINDOWS

وتقدّم مجاناً في الموقع بثلاث اللغات منها العربیة والانجلیزیة والفارسیة

الکلمة الأخيرة
نتقدم بکلمة الشکر والتقدیر إلی مکاتب مراجع التقلید منظمات والمراکز، المنشورات، المؤسسات، الکتّاب وکل من قدّم لنا المساعدة في تحقیق أهدافنا وعرض المعلومات علینا.
عنوان المکتب المرکزي
أصفهان، شارع عبد الرزاق، سوق حاج محمد جعفر آباده ای، زقاق الشهید محمد حسن التوکلی، الرقم 129، الطبقة الأولی.

عنوان الموقع : : www.ghbook.ir
البرید الالکتروني : Info@ghbook.ir
هاتف المکتب المرکزي 03134490125
هاتف المکتب في طهران 88318722 ـ 021
قسم البیع 09132000109شؤون المستخدمین 09132000109.