سرشناسه : وطني، منصوره، ۱۳۳۹ -
عنوان و نام پديدآور : نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي در الگوپذيري نوجوانان و جوانان/ نويسنده منصوره وطني.
مشخصات نشر : قم: منصوره وطني، ۱۳۸۹.
مشخصات ظاهري : ۱۶۰ ص.: جدول.
شابك : 978-964-04-5353-7
وضعيت فهرست نويسي : فيپا
يادداشت : كتابنامه.
موضوع : رسانههاي گروهي و نوجوانان
موضوع : والدين و نوجوانان
موضوع : همانندسازي (روانشناسي)
رده بندي كنگره : HQ۷۹۹/۲ /ر۵و۶ ۱۳۸۹
رده بندي ديويي : ۳۰۲/۲۳۰۸۳
شماره كتابشناسي ملي : ۲۰۳۵۳۵۲
نمايش تصوير هذا من فضل ربّي تقديم به: اسوه بشريّت رحمه للعالمين و مربّي انسان كامل خاتم النبيّن حضرت محمّد صلّي الله عليه و آله دوازده الگوي بشريّت و مربّي انسان كامل و جانشينان خاتم النبيّن مادر ولايت و الگوي بشريّت حضرت زهرا سلام الله عليها مظلوم عالم و آخرين مربّي انسان از سوي خدا در زمين بقيه الله الاعظم حضرت مهدي عج الله فرجه
تغيير رفتارهاي موجود در جامعه بين نوجوانان و جوانان با الگو گزيني و همانندسازي با بازيگران برنامههاي ماهواره و ويدئو و رايانه، و تأثير منفي اين الگوها در بياعتقادي و ايجاد باورهاي غلط و انحرافي، وگرايش به پوچي و نهيليسم و عدم اعمال تربيت صحيح و مراقبت لازم از طرف والدين و مدرسه و جامعه باعث شيوع فساد در بين برخي نوجوانان و جوانان كه سازندگان فرداي كشور و سرمايههاي معنوي و انساني هستند، گرديده و بيم دروني شدن گرايشات نهيليستي وبيبندوباريها در بين نسل نو ميرود. از اين رو يافتن راه كارهاي عملي براي كاهش اثرات منفي رسانههاي گروهي بيگانه، كه با هدف خاصي جوانان را نشانه گرفته و سنگرهاي جبهه فرهنگي در حال فرو ريختن ميباشد، جهت ارائه به مسئولين، ميتواند كمكي در راستاي آگاهي و پيشگيري و انجام اقدامات مقتضي بوده، بلكه جلوگيري از فساد، وظيفه شرعي نيز ميباشد. همچنان كه مقام معظّم رهبري در ديدار با اعضاي عالي شوراي انقلاب فرهنگي در سال 19/ 6/ 71 فرمودهاند: «تهاجم فرهنگي يك سنگر و جبهه شناخته نشده دشمن است و لذا بايد آنرا شناخت. چون تا جبهه دشمن و محلّ تجمّع دشمن و نقطه نفوذ دشمن را كشف نكنيم چگونه ميخواهيم دفاع كنيم؟»
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 7
از اين رو، با طرح فرضياتي اثرات رسانههاي گروهي بيگانه و خودي و علل و عوامل الگوگزيني از اين رسانهها مورد بررسي قرار گرفته است و در حد توان علمي، نظري ات يادگيري اجتماعي و نقش تربيتي والدين را بيان نموده، و مصاديق اين نظريّات براساس مشاهده و بررسيهاي نگارنده تطبيق داده شده است تا بتوان نقش پژوهشهاي علمي را در شناخت رفتار فردي و اجتماعي نشان داده و نيز تأثير جريانهاي اجتماعي و خانوادگي را بريادگيري كودك به روشني تبيين نمود. اين پژوهش پاياننامه مقطع كارشناسي نگارنده از دانشگاه پيام نور ميباشد. در اجراي اين پژوهش، از جناب آقاي سرهنگ تشكري مسؤول محترم دفتر سياسي نمايندگي ولي فقيه در منطقه مقاومت بسيج خراسان و زحمات برادران ديگر نهايت امتنان و سپاس را داشته، اميد است زحمات همگي مرضي حضرت حقّ قرارگرفته و در جهت هدايت و ارشاد نسل جوان به مكتب انسان ساز اسلام كه هدف تمام كوششها و زحمات برادران معزّز بوده است، مورد بهرهبرداري قرار گيرد.
منصوره وطني
مشهد مقدس
25/ 8/ 78
هدف بيان اهمّيت نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي خودي و بيگانه، در ميزان و نوعالگوپذيري نوجوانان وجوانان و شناسايي عوامل مسلّط در الگوپذيري منفي آنان، و ارائه راهكارهاي عملي جهت كاهش ميزان الگوپذيري منفي در بين نوجوانان و جوانان ميباشد.
مسئله مورد پژوهش، نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي در الگوپذيري نوجوانان و جوانان 14 تا 30 ساله در شهر مشهد و 13 خانواده با روش تحقيق كيفي، كه ابزار تحقيق، مشاهده و مصاحبه عميق آزاد بوده كه تجزيه و تحليل دادهها با روش تحليل محتواي مقولهاي انجام شده است.
فرضيهها: 1 H
1. ميزان پاي بندي والدين به وظايف شرعي در نوع الگوپذيري فرزندان مؤثّر است.
2. هرچه پايبندي مذهبي والدين به انجام وظايف شرعي كمترباشد بيبندوباري و خلاء فكري فرزندان بيشتر است.
3. هرچه بيبندوباري و خلأ فكري در خانواده بيشتر باشد پذيرش الگوهاي منفي در فرزندان بيشتر است.
4. هرچه پذيرش الگوهاي منفي در خانواده بيشتر باشد، گرايش به جرم و همانند سازي با بازيگران رسانههاي گروهي بيشتر است.
5. ايجاد آگاهي در افراد نسبت به اهداف و عواقب سوء رسانههاي گروهي بيگانه و اشاعه فرهنگ اسلامي در ايجاد هويّت و كاهش گرايش به جرم مؤثّر است.
6. مجازات همراه با تصحيح افكار منفي زندانيان در جلوگيري از تكرار جرم مؤثر است.
7.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 9
8. رعايت عدالت قضايي توسط مسئولين قوه قضائيّه در جلوگيري از تكرار جرم مؤثّر است.
سؤالهاي ويژه پژوهش
1. خانواده در تربيت و شكل دهي شخصيّت و نوع الگوپذيري فرزندان چه نقشي دارد؟
2. علل گرايش نوجوانان و جوانان به عضويّت در گروههاي رپ وهوي متال «1» و ... و الگوپذيري از رسانههاي گروهي چيست؟
3. تأثيرات رفتاري برنامههاي ماهواره، نوارهاي ويدئويي غير مجاز و برنامههاي سيما در نوجوانان و جوانان چگونه ميباشد؟
پيش فرضهاي پژوهش (دلايل نظري)
1. پيامبر گرامي اسلام فرمودهاند:
«وَالله ما مِنْ مَوْلودٍ الّا وَيُولَدُ عَلي الْفِطرَهِ ثُمَّ ابَواهُ يُهَوّدانِه وَ يُنَصّرانِه وَ يُمَجّسانِه».
هر مولودي بر فطرت پاك اسلام آفريده شده، پدر و مادر او را يهودي، نصراني و مجوسي ميكنند. (بحارالانوار- 3/ 280)
2. جان و راتيلد «2» نشان دادهاند كه تأثيرات ايجاد شده بهوسيله پخش تلويزيوني بر حسب آنكه كودكان تماشاگر شديداً به گروههاي خانوادگي بستگي داشته باشند يا تحت نفوذ دوستانشان باشند، بسيار متفاوت است. «3»
3. عنصر شناختي نگرشها، برطبق گفته صاحبنظران، به همان طريقي كسب ميشود كه ما واقعيّات، دانشها يا باورها را ميآموزيم و در اين اكتساب فرآيندهاي بنيادي تداعي تقويت و تقليد، نقش اساسي را بازي ميكنند. يك كودك بخش عمده وقت خود را با والدين خويش ميگذراند، و پس از چندي با كپيه كردن رفتار آنها شروع به كسب باورهايي مانند باورهاي والدين خود، و اين حتّي در حالتي كه والدين تعمّدي در نفوذ در رفتار او نداشته باشند، روي ميدهد «4».
4.
__________________________________________________
(1)- گروههاي انحرافي و ضد اخلاقي در غرب
(2)- dlihtraR dnA nhoJ
(3)- كازنوو، ژان، جامعهشناسي راديو و تلويزيون. ترجمه جمشيد ارجمند ص 15
(4)- جنينگر و تايمي، روانشناسي اجتماعي، يوسف كريمي، ص 243 نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 10
5. الگوي نگرشي شرطي شدن و تقويت، بيشتر در چارچوب نظريّههاي محرّك- پاسخي و رفتاري به توجيه شكلگيري و تغيير نگرشها ميپردازد. فرض بنيادي اين الگو اين است كه نگرشها بيشتر به همان طريقي آموخته ميشوند كه عادتهاي ديگر، مردم، همانگونه كه اطلاعات و واقعيات را ميآموزند، احساسها و ارزشهاي مربوط به اين واقعيّت را نيز ياد ميگيرند «1».
6. سمت و سوي رفتار فرزندان در اجراي آموختهها و مشاهدات خود از فيلم وكتاب و ساير وسايل شنيداري و ديداري و اطرافيان و ... بستگي زيادي به نوع جهت دهي و هدايت و توجّه آگاهانه و ناآگاهانه والدين دارد.
سوابق تحقيقاتي موضوع:
الف) سوابق تحقيقاتي در ايران: تا سال 57 در همانند سازي تحقيقي كه گزارش آن منتشر شده باشد صورت نگرفته است. تحقيقي كه تا اندازهاي با تحقيق حاضر ارتباط دارد، دو مورد تحقيق است كه يك مورد آن بوسيله يوسف خسروپور انجام شده و نتيجه آن در كتاب روانشناسي بلوغ و نوجوانان تأليف نامبرده ذكر گرديده است.
در اين تحقيق ضمن پرسشنامهاي از نوجوانان دختر و پسر، سوال شده كه افكار شما بيشتر تحت تأثير كداميك از عوامل زير قرار ميگيرد: والدين، دوستان، راديو، تلويزيون، سينما، روحانيون، آموزگاران، كتب درسي، مجلات، روزنامهها و چيزهاي ديگر. نتيجه تحقيق مزبور به شرح زير گزارش شدهاست.
1. پسران از دختران بيشتر تحت تأثير دوستان و گروههاي اجتماعي قرار ميگيرند. (7/ 23% در مقابل 7/ 20%)
2. دختران بيشتر از پسران تحت تأثير والدين قرار ميگيرند. (4/ 27% در مقابل 7/ 20%)
3.
__________________________________________________
(1)- مأخذ قبلي ص 243 نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 11
4. در درجه دوم آموزگار، راديو، تلويزيون و سينما افكار نوجوانان را به خود مشغول ميكند. (حدود 17%)
5. با اينكه امور مذهبي در درجه پايينتري قرار ميگيرد معذالك اختلاف فاحشي ميان دختران و پسران مشاهده ميشود، بدين معني كه دختران بيشتر از پسران تحت تأثير مذهب قرار ميگيرند. (2/ 7% در مقابل 9/ 5%)
6. روزنامه و مجلّات نيز در اين مورد تأثير زيادي دارند. (حدود 11%)
در گزارش تحقيق تعداد جواب دهندگان مشخص نشده است و در مورد سوّم آموزگار با راديو، تلويزيون و سينما يكسان قرار داده شده و نحوه مشغول كردن روشن نشده است، در حاليكه تأثيرات رسانهها غير از تأثيرات معلم برروي افراد است. مورد ديگر پژوهش در مورد همانندسازي از طرف انجمن اولياء و مربيان ايران، در سال 56 زير نظر آقاي حيدرعلي هومن تحقيقي برروي 3200 نوجوان دانشآموز دختر و پسر در تهران صورت گرفته است.
نتايج اين پژوهش به شرح زير ميباشد:
«در فرآيند همانندسازي نوجوانان، گروههاي اجتماعي متعدّدي تأثير دارند، و نقش اين گروهها بر حسب سن و جنس نوجوانان تغيير ميكند. بسياري از الگوها در سنين اوّليه دوره نوجواني اهمّيت خاصي دارند، اما به تدريج كه نوجوان وارد مراحل سنّي بالاتر ميشود، نقش گروههاي اجتماعي ديگري بر وي آشكارتر و مهمّتر جلوه ميكند. مدلهايي نيز وجود دارند كه در تمام دوره نوجواني حائز اهمّيت فراوان هستند.
والدين مهمّترين مدل براي همانندسازي نوجوانان (چه دختر و چه پسر) در همه مراحل سنّي هستند، و در سازمان شخصيّت، اجتماعي شدن و گروهبندي جنسي آنان، بالاترين مقام را دارد. البته در اين فرآيندها خواهر و برادر بزرگتر نيز سهم بسزايي دارا ميباشند. گروههاي مادران، خواهران، دوستان، هنرپيشههاي تلويزيون و سينما و مشاوران مهمّترين مدلها را در همانندسازي دختران (در مقايسه با پسران) فراهم ميسازند، و گروههاي پدران و برادران، پيشوايان مذهبي و قهرمانان ورزشي، از مهمّترين مدلها در همانندسازي پسران (در مقايسهبا دختران) به شمار ميآيند. البته گروههاي اجتماعي ديگري نيز وجود دارند كه براي دختران و پسران اهمّيت يكسان دارند. نتايج تحقيق نشان
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 12
ميدهد كه در نوجوانان 12 تا 13 ساله هنوز نوعي تمايل به همانندسازي با جنس مخالف وجود دارد، اما به تدريج كه سن نوجوان افزايش مييابد، از ميزان اين تمايل كاسته ميشود و به عكس تمايل به همانند سازي با هم جنس، در آنها افزايش مييابد. نوجوانان 16 تا 18 ساله قوياً خود را با گروههاي هم جنس همانند ميسازند، بدين معني كه پسران داراي احساس قوي نسبت به همانندسازي با نقشهاي مردانه (و عدم پذيرش نقشهاي زنانه) و دختران داراي احساس قوي نسبت به همانندسازي با نقشهاي زنانه (و عدم پذيرش نقشهاي مردانه) هستند.
انتخاب گروههاي همجنس (بخصوص در سنين اواخر دوره نوجواني) كه در واقع روشنگر گروهبندي جنسي نوجوانان است، اين عقيده را به ثبوت ميرساند كه در اين مرحله از رشد، نقش زنانه براي دختران همان اهمّيتي را دارند كه نقش مردانه براي پسران، و اين موضوع دلالت بر اين دارد كه هر دو گروه نيازهاي عاطفي، رواني و اجتماعي خود را از طريق همانندسازي با مدلهاي هم جنس ارضاء مينمايند.
در ترتيب تقدّم الگوهاي همانندسازي، بعد از «پدر و مادر» بلافاصله «معلمان» قرار دارد، كه اهمّيت آن براي نوجوانان پسر و دختر يكسان است وبعد از معلمان، همانند سازي با دوستان (بخصوص براي دختران) و پيشوايان مذهبي (بخصوص براي پسران) در مقام سوّم است.
نفوذ رسانههاي گروهي در نوجوانان قابل ملاحظه است. هم پسران و هم دختران خود را قوّياً با هنرپيشههاي تلويزيون و سينما همانند ميسازند و اين همانندسازي نزد دختران (به خصوص در سنين قبل از بلوغ) به مراتب نيرومندتر از پسران است.
همانندسازي با قهرمانان ورزشي نيز براي هر دو گروه دختران و پسران حائز اهمّيت بسيار است، اما ميزان آنها نزد پسران به خصوص در سنين قبل از بلوغ) به مراتب قويتر از دختران است. قهرمانان ورزشي براي پسران همان اهميتي را دارد كه هنرپيشههاي تلويزيون و سينما براي دختران.
نقش مشاوران نيز در همانندسازي نوجوانان بخصوص در سنين اوّليه دوره نوجواني (كه دانشآموزان معمولًا در مدارس راهنمايي هستند) حائز اهمّيت فراوان است. ميزان همانندسازي با مشاوران در دختران بيش از پسران است.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 13
در ترتيب تقدّم الگوهاي همانندسازي، مشاوران براي دختران در رديفخواهران و براي پسران در رديف برادران قرار ميگيرند، شايد بتوان استنتاج كرد، كه در خانواده براي نوجوان دختر، خواهر بزرگتر و براي نوجوان پسر، برادر بزرگتر بهترين مشاور بشمار ميآيد. (مشاور در اين سال فقط در مدارس راهنمايي تحصيلي بوده است) (3). توجّه و كاربرد اين يافتهها، در فهم چگونگي و علل رفتار كودكان و نوجوانان نقش مهمّي دارد. علاوه براين، در سال 1356 ناهيد بنياقبال از دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران در تاثير تلويزيون و سينما بركودكان و نوجوانان بررسيهايي انجام داده است كه، نتايج در دسترس نبود و همچنين فريد فدايي در 30 مهر 71 در اولين سمينار بررسي علل و پيشگيري از اختلالات رفتاري و رواني در كودكان و نوجوان در دانشگاه علوم پزشكي زنجان پژوهشي در مورد تأثير موضوعات خشونت آميز ارائه شده در رسانههاي گروهي بررفتارهاي كودكان و نوجوانان انجام داده است. متغيّرهاي مورد استفاده خشونت، رسانههاي گروهي- تلويزيون- تأثير رسانههاي گروهي- تحليل مخاطبين- كودك- نوجوان- تماشاي تلويزيون- بررسي تلويزيون ميباشد، عليرغم اينكه در فصلنامه اطلاعات علوم تربيتي دوره 2 به چاپ رسيده است ولي نتايج در كتابخانهها موجود نبود. در مورد پژوهش حاضر يا زمينههاي مربوط به آن، واحد پژوهش استانداري مشهد- صدا وسيما- هسته علمي پايگاه بسيج دانشجويي و اداره ارشاد اسلامي و اداره مبارزه با مفاسد اجتماعي و مركز مطالعات اجتماعي اداره كلّ زندانها پژوهشي انجام ندادهاند.
به برخي از مطالعات كه در كشورهاي خارج در زمينه همانندسازي كودكان به عمل آمده است به طور خلاصه اشاره ميشود:
يك مطالعه نشان داده است كه، پسربچّههاي پدران خون گرم و صميمي در بسياري از موقعيّتها بيش از پسربچّههاي پدراني كه خودشان مسئول رشد و پرورش كودك نيستند نقش مردانه دارند، و مدلهايي كه نتيجه آنها صميميّت وگرمي است بيش از مدلهايي كه بدون پاداش است به رفتار تقليدي منجر ميشود.
مطالعات باندورا (arudnaB) و همكاران وي در دانشگاه استنفورد آمريكا نشان داده است كه 90% كودكان، واكنشهاي خشونت آميز و پرخاشگرانه را تقليد ميكردند، نتيجه گرفتند كه بيشتر رفتارهاي
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 14
اجتماعي از طريق بروز قرائن مدليابي پرورش و توسعه مييابد و اين رفتارها مطابق قرائن و شواهد موجود در محيط بيان ميشود.
خصوصيات مدل و نتايج مشاهده شده درباره آن دو متغير بالا مهمّ است كه در رشد رفتار اجتماعي كودك تأثير دارد. مدلهاي قومي و معتبر و مشهور احتمالًا در عمل، بيش از مدلهاي ضعيف و بياعتبار و گمنام جذب ميشود.
يافتههاي تحقيقات متعدّد درباره يادگيريهاي اجتماعي همه دلالت بروجود يك سري نيروهاي مؤثّر و ذينفوذ دارد كه ميتوان آنها را از طريق كاربرد روشهاي مدليابي ارائه داد.
مشاهده مدلهاي گوناگون ممكن است به تحصيل و فراگيري يك سلسله پاسخهاي جديد و همچنين منع يا پذيرش رفتارهاي ياد گرفته شده قبلي منجر گردد. كودكان و حتّي بزرگسالان نيز تحت تأثير و نفوذ دامنه وسيعي از مدلها مثل: انسانهاي زنده، انسانهايي كه برروي صحنه نمايش و فيلم و كارتون ظاهر ميگيرند.
مطالعه يك گروه از محقّقان در آمريكا اين فرضيه را تأييد نموده است كه اگر پدر به عنوان يك فرد قوي، نيرومند و پاداش دهنده احساس شود، پسر به احتمال بيشتر تمايل پيدا ميكند تا با پدر همانندسازي نمايد.
در چندين مطالعه كه در ادراك كودكان سه و نيمساله تا ده ساله از والدينشان با روش مستقيم (مثال: شما بيشتر از چه كسي ميترسيد، از پدرتان يا مادرتان) و غير مستقيم (مثال: شما فكر ميكنيد كه اين پسربچّه بيشتر از چه كسي ميترسد، از پدرش يا مادرش) به عمل آمده است، نتيجه آن است كه هم گروه پسران و هم گروه دختران پدر را فردي قويتر، كيفردهندهتر، مداخله كنندهتر، شايستهتر، و هيبتانگيزتر ميدانند، در حاليكه ميزان همانند سازي دختربچّهها با پدران و مادرانشان يكسان بوده است. تحقيقات متعدّد ديگر نيز نشان داده است كه، والدين تنها مدلهايي نيستند كه كودكان، خودشان را با آنها همانند ميكنند. برادران و خواهران بزرگتر كه قوي و شايستهتر بهنظر ميآيند نيز ميتوانند، مدلهاي همانندسازي باشند.
دختراني كه برادران بزرگتر دارند تمايل به گستاخي و پرخاشگري نشان ميدهند، در حاليكه پسر بچّههايي كه خواهران بزرگتر از خود دارند، صفات زنانه نسبتاً زيادي را دارا هستند، مطالعه نشان داده
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 15
است كه گروههاي اجتماعي ديگر مثل همسالان، دوستان، معلّمها و بزرگسالان ديگر نيز، در گروهبندي جنسي و تثبيت اين كيفيّت مؤثّرند. در يك بررسي از كودكان و نوجوانان 8 تا 18 ساله پرسيده شد كه دوست دارند مثل چه شخصي باشند. كودكان كمتر از 10 سال، دوست داشتند مانند والدين خودشان باشند، در حاليكه نوجوانان بزرگتر، اشخاص محبوب و بزرگسالان مشهور را نام بردهاند.
در يك تحقيق جامعي كه نمونهبرداري آن از ميان دانشآموزان كلاسهاي ششم ابتدايي منطقه آلبوكرك كه متعلّق به مدارس نيومكزيكو است انجام شده و در آن 1322 نفر پسر و 1350 نفر دختر مورد مطالعه قرار گرفته است (روش ابزار تحقيق كاملًا مشابه تحقيق حاضر بوده است) از كودكان خواسته شده است كه 3 نفر از آنهايي را كه مورد احترام و تحسين آنها هستند به ترتيب ارجحيّت نام ببرند.
خلاصه نتايج تحقيق به قرار زير است:
1. نقش زنانه براي دختران همان اهمّيتي را دارد كه نقش مردانه براي پسران
2. هم پسران و هم دختران خود را با هنرمندان قويّاً همانند ميسازند.
3. نفوذ رسانههاي گروهي در پسران و دختراني كه در مرحله قبل از نوجواني هستند قابل ملاحظه است (4). علاوه بر اين آلبرت باندورا (1977) يكي از بزرگترين صاحبنظران در زمينه الگوبرداري بوده تحقيقات كاربردي ارزندهاي انجام داده است، كه برخي يافتههاي او در متن اشاره شده است، همچنين پروفسور دوروتي سينگر و بروم سينگر در تأثير تلويزيون برروي كودكان و رشد شخصيّتي آنان تحقيقات برجستهاي نمودهاند كه برخي نتايج در متن آمده است. (1984)
توجّه به اين يافتهها و كاربرد آنها در پژوهشها و در درك و فهم چگونگي و علل رفتار كودكان و نوجوانان ميتواند در حل برخي اختلالات رفتاري و نابهنجاريها، مؤثر واقع شود. پژوهش حاضر نيز علاوه بر تأكيد مجدّد اين يافتهها، در شناسايي علل و عوامل ايجاد كننده همانندسازي و الگوپذيري منفي، مؤثّر خواهد بود.
در لغت به معناي نشو و نما دادن، زياد كردن، بركشيدن و مرغوب يا قيمتي ساختن است.
در اصطلاح تربيت محصول مراقبتي است كه از نشو و نماي آدميزاد در جريان رشد وي يعني سير به سوي كمال به عمل ميآيد. «1» رسانههاي گروهي: منظور تلويزيون، ماهواره، نوارهاي ويدئوئي مجاز و غير مجاز و dc فيلمهاي غير مجاز ميباشد.
الگوپذيري: «اصطلاح الگوگزيني به فرآيندي اطلاق ميشود كه در آن، رفتار يك فرد و يا گروه يعني الگو، مثابه محرّكي براي افكار، نگرشها و يا رفتار هر شخص ديگري كه او را در مشاهده نموده است، به كار گرفته ميشود.» «2» جامعه آماري و حجم نمونه: مصاحبه با 25 نفر جنس مؤنث و 11 نفر جنس مذكّر از سنين 14 تا 30 ساله بازداشت شده و يا محكوميّت گرفته در زندانهاي مركزي، اداره مبارزه با مفاسد اجتماعي و كانون اصلاح و تربيت مشهد بوده و علّت انتخاب زندانيان در جرائم منكرات اخلاقي رابطه نامشروع، فرار از منزل، ولگردي، بدحجابي، سرقت، عضويّت در گروههاي انحرافي، سنجش آخرين حدّ تأثيرات منفي استفاده از ماهواره و نوارهاي ويدئويي بوده است.
اين افراد با روش نمونهگيري تصادفي ساده انتخاب شدهاند.
همچنين 13 خانواده شامل 56 نفر (26 نفر والدين و 30 نفر فرزندان) بين سنين 5 تا 38 ساله با روش مشاهده مشاركتي مستقيم غير فعّال و كانوني مورد بررسي قرار گرفتهاند.
نحوه انتخاب: به جهت متغيّر بودن تعداد زندانيان در بازداشتگاهها 10% زندانيان موجود در روز مراجعه از روي ليست اسامي زندانيان با استفاده از جداول اعداد تصادفي انتخاب شدند. علّت انتخاب اين روش، كنترل متغيّرهاي مزاحم بوده است.
علّت انتخاب افراد مورد مشاهده، امكان مشاهده عميق و مشاركتي براي پژوهشگر فراهم بوده و قابل دسترسي بودند و 6 خانواده از ماهواره و نوارهاي غير مجاز ويدئو استفاده ميكردند و 4 خانواده مذهبي
__________________________________________________
(1)- جنينگر و تايمي (1968) روانشناسي اجتماعي. يوسف كريمي صفحه 243
(2)- مأخذ قبلي قبلي صفحه 258
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 17
بوده و به ارزشهاي ديني پايبند بودند، ولذا امكان مقايسه وجود داشت. همچنين مشاهده وضعيّت ظاهري دختران و پسران 14 تا 30 در مراكز تجمّع گروههاي انحرافي و وضعيّت حجاب در حرم مطهّر رضوي و خيابانهاي پرجمعيّت و مركزي در شهرهاي مشهد و اصفهان و تبريز امكان مقايسه دو گروه شاهد و آزمايشي را فراهم نمود.
مشاهده وضعيّت ظاهري و رفتار و بيان والدين و فرزندان آنان براي بررسي رفتارهاي مشابه بين والدين و فرزندان، و نيز مشاهده رفتار افرادي كه از ماهواره و نوارهاي ويدئويي غير مجاز استفاده ميكنند. و افرادي كه از اين ابزار استفاده نميكنند، براي سنجش ميزان زايل شدن حياء و اختلاط با نامحرم و مشخص شدن موارد الگوگزيني و همانند سازي با هنرپيشهها و بازيگران در اين دو رسانه (ماهواره و ويدئو) و ميزان الگوپذيري از رفتارهاي مذهبي به مدت 5 سال در سنين 2 تا 38 ساله، در 13 خانواده، مورد مشاهده مشاركتي غيرفعّال قرار گرفتند. هدف از مشاهده، تحليل رفتارهاي غير كلامي و كردارهاي نهادي شده و رمزهاي رفتاري بود.
شيوهاجرايي مشاهده و نتايج آن: براي شناخت و بررسي علايق و ارزشها و باورها، شاخصهاي فضايي و حركتي و زباني و فرا زباني (ارتباطهاي غير كلامي) مورد مشاهده قرارگرفت. مدّت مشاهده در طول 5 سال در زمانهاي متفاوت و به طور مستمر بوده است.
مشاهده از نوع مستقيم و مشاركتي غيرفعّال بوده وبرروي بعد خاصي از رفتار افراد خاصي متمركز بوده است.
حجم نمونه در زمانها ووضعيّتهاي مختلف ساعات متمادي مورد مشاهده كانوني قرارگرفتهاند. محقّق به عنوان محقّق در موقعيّت حضور نداشته و افراد از انجام پژوهش و توانايي و هدف محقّق در اين زمينه، هيچگونه اطلاعي نداشتهاند.
از ميان 13 خانواده، 9 خانواده از ماهواره و نوارهاي غير مجاز ويدئو استفاده كرده و به ارزشهاي ديني پايبند نبودند، و 4 خانواده از اين ابزار استفاده نكرده و به ارزشهاي ديني پايبند بودند.
متغيّرهاي مورد مشاهده در والدين: ميزان پايبندي والدين به وظايف شرعي (نماز- روزه- حجاب، رفتن به مسجد و حفظ حريم زن و مرد) و آگاهي والدين از اعتقادات مذهبي تكيه كلامها-
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 18
برخوردها و نگرش نسبت به مسائل ديني و چگونگي سخن و كلمات مورد استعمال و احساسات و عواطف نسبت به اطرافيان و فاميل.
متغيّرهاي مورد مشاهده در فرزندان
ميزان همانندسازي با والدين در انجام وظايف شرعي (نماز- روزه- حجاب- رفتن به مسجد- حفظ حريم زن و مرد) تكيهكلامها و برخوردها و نگرش نسبت به مسائل ديني- باورهاي ديني و نگرش فرزندان نسبت به دين- ميزان همانندسازي با والدين در لحن- كلمات مورد استعمال و نحوه بروز احساسات و عواطف نسبت به اطرافيان و فاميل، بوده است.
نتايج مشاهده جدول شماره 1 مشخصات افراد مورد مشاهده (13 خانواده با 56 نفر)
فرزندان خانوادههاي فوق، در ميزان انجام وظايف شرعي وباورهاي ديني و نوع نگرش نسبت به دين و نيز در لحن كلام و نوع كلمات مورد استعمال و نحوه بروز احساسات و عواطف نسبت به افراد فاميل و اطرافيان با والدين همانند سازي كامل داشتند در 9 خانواده زن سالاري حاكم بوده، و فرزندان در بروز احساسات و عواطف نسبت به فاميل و دوستان و ... از مادر تبعيّت ميكردند، و پدر در اين زمينه تأثير گذار
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 19
نبود، و هيچك از والدين و فرزندان وظايف شرعي را انجام نميدادند و همگي نسبت به دين بيتفاوت بوده و تقيّد ديني را محدوديّت و اضافه ميدانستند. رفتار فرزندان براساس ارزشها و باورهاي والدين و علايق و احساسات تقيّد، و نظرات سياسي افراد متأثّر از محيط خانوادگي و محيط زندگي بدون مبناي ديني شكل گرفته است.
مقايسه رفتار فرزندان، قبل از تماشاي ماهواره و نوارهاي غيرمجاز ويدويي، نشانگر آن است كه، تماشاي مكرر صحنههاي مغاير با اخلاق و عفّت عمومي، قبح اين اعمال را در نظر افراد از بين برده، و حجب و حياء را كاهش داده و هنجارها و ارزشهاي فرد را تخريب مينمايد.
طبقه اجتماعي خانوادهها متوسط و متوسط بالا بوده و فرهنگ غالب در آنها فرهنگ غربي بوده كه، و به آداب و رسوم ديني پايبند نيستند. اين خانوادهها از ماهواره و نوارهاي غير مجاز و ويدئو استفاده ميكنند، و بقيه خانوادهها از طريق دوستان و فاميل استفاده ميكنند. فرزندان 7 خانواده كه از ماهواره و نوارهاي غيرمجاز بيشتر استفاده ميكردند، دين در خانوادهشان جايگاهي نداشته است. بيشتر از بقيه، ارزشهاي ديني را زير پا ميگذارند. به طوري كه مشاهده شد، قبل از تماشاي ماهواره، مقداري حجب و حيا، مانع اختلاط با نامحرم بود، امّا بعد از تماشاي ماهواره و ويدئو همگي در مجلسي مختلط حضور داشته و در حضور والدين با جنس مخالف يا همسرشان ميرقصيدند و بدون ناراحتي و شرمي امري كاملًا عادي محسوب ميشد.
شيوه اجرايي مصاحبهها نوع مصاحبه: مصاحبه عميق و آزاد
سؤالات مصاحبه براساس مشاهدات و مطالعات قبلي، براي سنجش فرضيهها به صورت غير مستقيم و فرافكن ( (evitcejorP تنظيم گرديده، و براي آنكه از هر گونه محافظه كاري در پاسخگويي به پرسشها، كه نتيجه آن بيان اطلاعات غير واقعي است، پيشگيري گردد، سؤالات انحرافي و دروغ ياب گذاشته شد. و نيز به منظور افزايش اعتبار و عينيّت پاسخها به مصاحبه شوندگان اطمينان كامل داده شد، كه پاسخ آنها تنها براي حلّ مشكلات هم سن و سالهاي آنها بكار خواهد رفت و براي
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 20
جلب اعتماد بيشتر، از پرسيدن نام و آدرس منزل خودداري گرديد و مصاحبه به صورت تنها با زنداني صورت گرفت. در انجام مصاحبه به طور دقيق اصول مصاحبه رعايت گرديد، به طوري كه زندانيان در بازگويي جرايمي كه مرتكب شده بودند يا مسائل ديگر، از مصاحبه گر ميخواستند به مأمورين چيزي گفته نشود.
عمليّات مربوط به تخمين روايي ابزار پژوهش:
1. دقّت و صحّت مشاهدات و مقابله دائمي مشاهدات با فرضيهها و سوالات
2. اطمينان از عدم ساختگي پديدههاي مورد مشاهده و همگرايي ميان اطلاعات منابع مختلف از طريق مقابله آنها با يكديگر.
3. جهت تحليل محتوا در جريان انجام مصاحبه، سعي در بيرون كشيدن عناصر اطلاعاتي و عناصر تفكّر از بيان مخاطب
4. عينيّت داشتن سوالات مصاحبه در رابطه با هدف تحقيق.
5. سوالات عامل ويژه «الگوپذيري و همانندسازي» را اندازهگيري نموده به نحوي كه همه منعكس كننده و معرّف يك فرآيند بودند.
روش آماري مورد استفاده: توزيع فراواني- درصد و تحليل محتواي مقولهاي
محدوديّتهاي خارج از اختيار محقّق:
1. در كانون اصلاح و تربيت توسط مسئول مركز مطالعات اجتماعي كه پزشك عمومي بودند اجازه مصاحبه با زندانيان بعد از مصاحبه با 4 نفر لغو گرديد، و با وجود پيگيريهاي متعدّد به دليل نپذيرفتن اين طرح به عنوان طرح علمي! مصاحبه با 6 نفر ديگر صورت نگرفت و مسئول حفاظت هنگام مصاحبه با 4 تن از زندانيان حضور داشتند كه مانع انجام مصاحبه به صورت مطلوب گرديدند مصاحبه 4 نفر را مصاحبه اكتشافي ناميدند.
2.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 21
3. در اداره مبازه با مفاسد اجتماعي به جهت خودداري از دادن نوارهاي ضبط شده از زندانيان به فرماندهي اين اداره، مانع ضبط مصاحبهها گرديدند، كه اطلاعات ذي قيمتي بدين سبب از بين رفت، تنها 4 نوار ضبط شد. هدف از ضبط تحليل محتوا و بررسي افكار و رمزهاي گفتاري بود.
4. در زندان مركزي نيز همين درخواست انجام شد كه امكان ضبط مصاحبه به وجود نيامد. تا حدّ امكان مطالب ثبت گرديد.
5. به دليل عدم تأمين اعتبار طرح از مراكز مورد رجوع فرضيه 7 و 6 و 5 به طور كامل بررسي نشد.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 25
تحقيقات لازم وتكميل كننده اين طرح پژوهش
1. شناسايي نكات قوّت و ضعف بسيج مدارس و دانشگاهها و مساجد و ارائه راهكارهاي عملي در جهت تقويت آنان.
2. بررسي اثرات نامطلوب كشمكشهاي سياسي در افكار نسل نوجوان و جوان در سردرگمي در تشخيص ارزشها.
3. بررسي الگوهاي مثبت در جامعه و نحوه ارائه و تقويت آنان به نسل نو.
4. بررسي نكات ضعف و قوّت عدالت قضايي در قوه قضائيّه از جمله رفتار قاضي و نيروي انتظامي ومجازات اعمال شده و بررسي اثرات آن در ميزان بازدارندگي از جرم و ميزان پروندههاي بدون وقوع جرم در زندان و دلايل آن.
5. بررسي نكات قوّت و ضعف نحوه تربيت اخلاقي و اعتقادي و دروني شدن ايمان مذهبي و درك لذّات معنوي از شروع تحصيل تا دورههاي آخر تحصيل در حوزههاي علميّه خواهران وبرادران. (برخي از اظهار نظرهاي مطابق با نظرات حزبي و گروهي و سليقههاي شخصي به نام اسلام، به دليل نقص تربيتي و آموزشي در حوزههاي علميّه ميباشد. حوزههايي كه زماني سيّد بحرالعلوم و آيتا ... شيخ انصاري و علّامه مجلسي، آيتالله شيخ حسنعلي مقدادي اصفهاني و دهها عالم بزرگ شيعه را تربيت كرده كه هر كدام افتخار اسلام و شيعه بودند و هستند، چگونه در اين وسعت، خلاف روش معمول انجام ميشود؟
تحليل مصاحبهها
روش تحليل محتوا
سوالات مصاحبه به دو قسمت تقسيم شده است: الف- سوالات اطلاعي ب- سوالات ارزشي درتجزيه و تحليل دادهها سوالات اطلاعي از روشهاي آماري (فراواني- درصد) استفاده شده و در تجزيه و تحليل سوالات ارزشي كه شامل سه سوال 3 و 8 و 10 مصاحبه ميباشد؛ از روش تحليل محتواي مقولهاي (مقولههاي ارزشي) استفاده شده است. روش تحليل محتوا به عنوان يك روش عبارت است از
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 26
شناخت و برجسته ساختن محورها يا خطوط اصلي يك متن يا متون مكتوب يا مجموعهاي از سخنرانيها، سوالهاي بازيك پرسشنامه و ...
روش تحليل محتوا از آن جهت كه به بررسي عميق نوع گرايش و ارزش گذاري توليد كننده متن (گوينده، نويسنده و ...) ميپردازد، از مهمّترين روشها با وسيعترين زمينهها و كاربردهاست و مكّمل روشهاي آماري است، زيرا جنبههاي تصوّر نشدني و مخفي محتوا را آشكار مينمايد، و اين امر ايجاب ميكند كه نتيجهگيري در مورد محتواي پنهان متنها و يا پيامهاي ارتباطي بر محتواي واقعاً مشهود آنها استوار باشد «1» از اين رو لازم است به نكاتي چند در مورد پديدههاي اجتماعي توجه نماييم:
1. پديدههاي اجتماعي در زمره اشياء و منفرد نيستند، بلكه گاه عوامل مرئي و نامرئي زيادي در بوجود آوردن يك پديده دخيل هستند كه با كمّيسازي امور و پديدههاي مورد مطالعه، شناخت و فهم علل آنها ميسر نخواهد بود.
2. علوم طبيعي و علوم انساني از نظر روششناسي دو مقوله مجزا هستند و نبايد دو دانش را با هم كاملًا يكسان قرار داد.
3. آمار و ارقام، همواره تنها راه ممكن، براي دستيابي به علل و چگونگي پيدايش و استمرار پديدههاي اجتماعي و حتّي رفتار فردي انسانها نيستند.
در اين پژوهش براي بررسي زواياي نامرئي و پنهان متغيرهاي مورد بررسي و نوع گرايشها و ارزشگذاري افراد مورد نظر از مجموع 19 سوال مصاحبه، 3 سوال ارزشي قرار داده شد تا نوع قضاوتها و گرايشها و ارزشگذاري مصاحبه شونده معلوم گردد.
اين سه سوال، (3، 8، 10) از مجموعه سوالات به شرح زير ميباشد:
3- چرابعضي از نوجوانان و جوانان ماهواره يا نوارهاي ويدئويي غير مجاز را تماشا ميكنند.
8- چرا بعضي از جوانها در گروههاي رپ و هوي متال و ... عضو ميشوند؟
10- نظرشما در مورد حجاب چيست؟
__________________________________________________
(1)- معتمدنژاد، كاظم. روش تحقيق در محتواي مطبوعات، صفحه 77
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 27
از بين پاسخهاي داده شده، جملهاي كه پاسخ اصلي بوده انتخاب شدهاست كه در ارتباط با سوالات و فرضيهها و متغيّرهاي پژوهشي ميباشد. كليه پاسخها در قالب سه بعد روانشناختي، فرهنگي و ديني گروهبندي شدند. نمودار زير در صد اين ابعاد را به نسبت فراواني كليه مضامين ثبت شده در كليه واحدهاي عنوان نشان ميدهد:
روانشناختي 44%
فرهنگي 29%
ديني 27%
سپس جهت شمارش شواهد معنادار و متجانس و مربوط به هريك از آن مقوله، تعيين شده و كدگذاري گرديد. در كدگذاري هربار كه يكي از شواهد معنيدار مربوط به مقولهاي مشاهده شده است مقوله مربوط يك بار كد خورده است. جزء معنيدار و جمله به عنوان واحد محتوا بكار رفته است. در صورت تكرار شواهد به مقولهاي درجمله، فقط يكبار فراواني حساب شده است، و هرگاه در يك جمله دو معنا وجود داشته است هريك در مقوله مربوط قرار داده شده است.
از كليه متن مصاحبه، 3 سوال مورد نظر 28 مقوله ثبت شده است كه جمع فراواني آنها 276 ميباشد. جدول يك ليست مقولاتي است كه به ترتيب فراواني نسبي بيشتري دارند. خصوصيات پيامها از اين مقولهها مشخص ميشود.
جداول 2، 3، 4 هريك نسبت مفاهيمي را كه در يك جنبه يا گروه قرارداده شدهاند نشان ميدهند:
جدول شماره 2: ليست مقولاتي كه به ترتيب فراواني نسبي بيشتر دارند.
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 28
جدول شماره 3: مفاهيم علل روانشناختي تربيتي و شخصيّتي و عاطفي
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 29
نمايش تصوير همانطور كه در جدول 1 ديده ميشود، تعداد وتجانس مضامين كه در بعد روانشناختي قرار گرفتهاند، درصد بيشتري از ساير ابعاد را نشان ميدهند. دقّت در مضامين اصلي كه جنبههاي شخصيّتي و يادگيري وتقليد و هدف و اجبار را شامل ميشود، و نيز مقولههاي جدول شماره 2 حاكي از آن است كه استفاده از ماهواره و نوارهاي غير مجاز ويدئويي و همانندسازي با بازيگران و خوانندگان ماهواره و ويدئو و عضويّت در گروههاي رپ و هوي متال و ... ريشه در نقص شخصيّتي وتربيتي فرد دارد كه بالاترين فراواني (27) در اين بعد را به خود اختصاص داده است.
در مفهوم يادگيري با فراواني 23 به يادگيري در خانواده و يادگيري مشاهدهاي از ماهواره و ويدئو و ديگران تأكيد شده است كه نشانگر گروه مرجع اين افراد و تقليد و همانندسازي با آنها ميباشد.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 30
علاوه برآن، با توجه به مقولههاي هدف، بيهويّتي، از خودبيگانگي و ضعف ايمان مذهبي و تفكر سطحي و غلبه احساسات و هيجانات برعقل و ارضاء غير مشروع نيازها كاملًا مشهود است.
از طرفي مي توان گفت، سردرگمي و عدم وجود اعتقاد و اخلاق ديني و آماده بودن بستر جامعه، براي اعمال اينگونه اهداف و رشد ناسالم خانوادگي، بيهويتي و از خودبيگانگي فرهنگي را تسهيل نموده، و نقايص شخصيّتي و تربيتي افراد بجاي اصلاح در خانواده و مدرسه و جامعه، امكان بروز و ظهور يافته است. لذا بارديگر فرضيههاي 1، 2، 3، 4 در روش تحليل محتوا نيز تاييد ميگردد. جدول شماره 4 فرهنگ برتر و عوامل فرهنگي
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 31
مقولههاي مندرج در جدول 4 در مفاهيم اصلي فرهنگ و آزادي و فساد و سرگرمي و تيپ و دوست؛ مصاديق فرهنگ برتر و آزادي و مفهوم تفريح و سرگرمي و گروه مرجع را در بين اين افراد نشان ميدهد.
مقولهها نشانگر ضعف اعتقادات مذهبي و فريفتگي و تقليد كوركورانه از فرهنگ بيگانه و گذران عمر به خوشگذراني و لذّت طلبي و ثبيت مفهوم غلط از آزادي در اذهان اين افراد و خودكم بيني فرهنگي ميباشد.
نمايش تصوير جدول شماره 4: مقولههاي ديني و وظايف شرعي در مورد حجاب و پوشش جدول 4
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 32
در جدول شماره 5 لزوم رعايت حجاب و خوب بودن حجاب از مضامين استخراج شده، بيشترين فراواني را به خود اختصاص داده است. (43 نفر)
تأمّل در مقولههاي رعايت حجاب، كه مفهوم اصلي است، حاكي از آن است كه اين افراد با وجود عدم رعايت حجاب و شركت برخي از آنان در پارتيها و ... به رعايت حجاب علاقمندند و اصل حجاب را انكار نميكنند. ميتوان گفت، هنوز فطريّات آنها بطور كامل سركوب نشده است و بيشتر آنان حجاب را امري لازم ميدانند. اما آنچه مقولههاي مفاهيم اصلي چادر و حدود حجاب و بيحجابي و حجاب ناقص و پوشش مانتو نشان ميدهند، به نظر ميرسد، عدم آگاهي از دستور حجاب در اسلام و اعمال نظرهاي سليقهاي در حدود حجاب و استفاده از زور و احيار در امري اعتقادي، نظرات منفي برخي از آنان را به دنبال داشته است. همچنين نفي حجاب كامل چادر از سوي برخي مسئولين و محافل رسمي و مطبوعات، محدوده حجاب را زير سوال برده و چادر را پوششي اضافه القاء نموده است كه در نظرات اين افراد به وضوح نمايان است.
جدول فراواني جداول و تحليل مصاحبهها
1 سن و تحصيلات و وضعيت تأهّل:
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 33
نوع جرم و علّت ارتكاب جرم
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 34
نمايش تصوير «تحليل مصاحبهها»
در 25 مورد جنس مونث با جرائم ارتباط نامشروع فرار از منزل و بدحجابي (تيپ رپ و هوي متال و ...) علل جرائم 84% از اين افراد (21 نفر) به شرح زير ميباشد:
در وهله اول زمينه ارتكاب جرم در خانواده به جهت متاركه يا اختلافات بينوالدين و عدم اعمال تربيت مذهبي و ايجاد ايمان عملي و دروني نشدن ارزشهاي ديني و وظايف شرعي و نيز عدم وجود محبّت و صميميّت بين اعضاي خانواده و نداشتن همراز و دوست در خانواده و همچنين فشار مالي خانواده كه بيشتر خانوادهها از نوع خانواده ناقص ميباشند، پيريزي شده است. اينها بدون ايمان مذهبي و تفكر منطقي و عزّت نفس بالا- كه يكي از عوامل موثر در كاهش جرم است- و احساسات معقول رشد پيدا نمودهاند، لذا با سطحينگري و تحمّل كمتر وارد زندگي شدهاند. مسبّب اصلي بعد از عوامل فوق، طلاق زير 20 سال و در مورد ازدواج تحميلي و تلاش براي ازدواج مجدد از طريق دوستيابي، به خاطر تأييد روابط نامشروع دختر و پسر قبل از ازدواج در جامعه، و برداشتي غلط و
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 35
مبتذل از مفهوم آزادي كه البته اين باور با روند فرهنگي جامعه ايجاد شده است، و به لحاظ اينكه بيرون از منزل به راحتي ميتوانند مشاهدات خود را از ماهواره و ويدئو كه 40% نوارهاي غير مجاز ويدئو را تماشا كردهاند، عملي نمايند، لذا اقدام به فرار مينمايند، تا در بستر جامعه راحت و با پشتيباني برخي مطبوعات و روشنفكران!! به خيال خود آزاد باشند!! كه در اين مسير گرفتار دام افراد فاسد و گروههاي انحرافي رپ و هوي متال و ... ميشوند، كه مترصد چنين فرصتهايي هستند، همچنين دوستي با پسرها باعث شده، نه تنها مشكل فعليشان حلّ نگردد، بلكه آينده و آبروي خود و خانواده را نيز به تباهي بكشند، و در جامعه فردي مطرود تلقّي شوند كه در برخي موارد خانوادهها نيز حاضر به پذيرفتن اين افراد نميباشند هرچند خود خانوادهها مقصر اصلي هستند، و امكانات ماهواره و ويدئو و برنامههاي مبتذل آنها را تأمين نمودهاند. از اين رو، به اعمال خود بيشتر ادامه ميدهند. لازم به ذكر است كه 100% دختران حتّي زنان متأهّل يا مطلّقه، صرفاً به قصد ازدواج اقدام به دوستيابي كرده و حتّي در برخي از موارد، حاضر به فرار از منزل ميشوند ولي 95% پسران حاضر به ازدواج با چنين دختراني نبوده و جريمه و زندان را به ازدواج ترجيح ميدهند و فقط قصد خوشگذراني و ... دارند. «1» تحصيلات اين افراد بين پنجم ابتدايي تا چهارم نظري است، نشانگر اين است كه عليرغم مشكلات روحي و رواني و اعتقادي و اخلاقي اين افراد كه در برخي موارد منجر به خودكشي نيز گرديده است، مدرسه نتوانسته است اين مشكلات حادّ را تشخيص و با در مان و اصلاح باورها و نگرشهاي منفي در اين افراد، تغيير رفتار به وجود آورد. در حاليكه حدود 20 دقيقه تا سه ربع غير از سوالات مصاحبه اقدام به تصحيح افكار منفي و صحبتهاي ارشادي شد تا امكان اصلاح در اين افراد بررسي گردد، در 88% موارد، متوجّه عمل ناشايست خود شدند كه ابتدا قبيح بودن عمل را هم نميپذيرفتند و دربرخي موارد با چشمي گريان، حالت پشيماني و ندامت به وجود آمد. بطور مسلّم استمرار اصلاح افكار و ايجاد ايمان عملي مذهبي در بين نوجوانان و جوانان عامل بازدارنده قوي خواهد بود.
__________________________________________________
(1)- از نتايج بررسي نگارنده طي 5 سال گذشته در متغيّر علل انحرافات اخلاقي دختران. نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 36
از 11 مورد جنس مذكر با جرايم رابطه نامشروع، مواد مخدر و سرقت و حمل اسلحه منشاء جرم به قرار زير ميتواند باشد:
كليه عوامل گفته شده در جنس مونث در مورد خانواده و جامعه و مدرسه در مورد اين افراد نيز صادق ميباشد، مضاف اينكه خانوادهها ارتباط نامشروع را براي پسران عيب نميدانند وبرخي، خود امكانات لازم را فراهم مينمايند، تا پسران بيهيچ مزاحمي دختران فراري و ... به منزل آورند و نيز بيكاري و نبود امكانات تفريحي سالم و ارزان يا رايگان و تجرّد و پذيرش از طرف دختران مزيد بر علت بودهاست.
با توجه به يافتههاي اين بخش و مشاهدات نگارنده طي 5 سال گذشته بر روي 13 خانواده در متغيّر الگوپذيري مثبت و منفي كودكان از والدين (2 تا 25 ساله) و اثرات تماشاي ماهواره و نوارهاي غير مجاز ويدئو تغيير نگرشها ورفتار اين افراد دو فرض 0 H تحقيق كه:
1. ميزان پايبندي والدين به انجام وظايف شرعي در نوع الگوپذيري فرزندان موثّر نيست.
2. هرچه ميزان پايبندي والدين به انجام وظايف شرعي كمترباشد بيبند وباري و خلاء فكري فرزندان بيشتر نيست. رد شده و دو فرضيه تحقيق:
1. ميزان پايبندي والدين به انجام وظايف شرعي در نوع الگوپذيري فرزندان موثر است.
2. هرچه ايمان مذهبي والدين بيشتر باشد بيبندوباري و خلاءفكري فرزندان كمتر است.
تأييد ميگردد و تفاوت ميان درصد جرايم فوق با جرايم ديگر قابل ملاحظه و از لحاظ آماري معنيدار ميباشد.
لازم به ذكر است جرائم شايع بين دختران در سنين زير 20 سال، در پژوهش انجام شده توسط نگارنده در سال 1375 سرقت و مواد مخدر و بالاترين تحصيلات، ابتدايي بود.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 37
سوال 3- چرا بعضي از نوجوانان و جوانان ماهواره يا نوارهاي ويدئويي غير مجاز را تماشا ميكنند؟
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 38
جدول شماره 8- 4- معمولًا چند ساعت و كدام برنامههاي ماهواره ويدئو تلويزيون و DC را تماشا ميكنيد.
جدول شماره 9- 6 تا حالا شده كاري كه بازيگري در فيلم انجام ميدهد شما هم همان كار را انجام دهيد؟
جدول شماره 10- 7 بازيگر مورد علاقه شما در فيلمها كيست؟ چرا
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 39
جدول شماره 11 به كداميك از برنامههاي تلويزيون علاقهداريد؟ چرا؟
جدول شماره 12 سؤال 8 چرا بعضي ازجوانها در گروههاي رپ و هوي متال عضو ميشوند؟
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 40
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 41
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 42
«تحليل مصاحبهها»
«سؤالات 3- 4- 5- 6- 7- 8»
جوابها حاكي از آن است كه، در خانواده و مدرسه و جامعه (مطبوعات، صدا وسيما، محافل عمومي و ...) مفهوم ومحدوده تفريح وسرگرمي بهطور واضح و روشن تبيين نگرديده است. از جمله عوامل ديگر، سطحينگري نسل نو در برخورد با مسائل و لذت طلبيهاست كه، نتيجه كمبودهاي تربيتي خانواده و مدرسه ميباشد. درصورتيكه تفريحات سالم به نسل نومعرّفي گرديده، و امكانات لازم ارزان يا رايگان فراهم گردد، و با اجراي تمهيدات مذكور در بخش پيشنهادات و بخشهاي ديگر اين مجموعه، كاهش قابل توجّهي در استفاده از اين نوع تفريحات غير سالم مشاهده خواهد شد.
ازطرفي، خلاء فكري وبيهويّتي و به جايي تعلّق نداشتن، كه از نقص نظام آموزشي بوده و تدريس با روش حفظي در مدارس و دانشگاهها افراد را سطحينگر با بار علمي اندك و مدركگرايي بدون ارزشمندي علم بارآورده، لذا، استفاده از ماهواره و ويدئو را يك نوع شخصيّت و فرهنگ بالا ميپندارند، چون در درون خود چيزي ارزشمند نمييابند، لذا در بيرون با همانندسازي در افكار ولباس و ... با ستارگان سينما و گروههاي انحرافي (32% دختران) و تماشاي ماهواره اين خلاء را پر نموده و كسي بودن را براي خود تصوّر ميكنند. (52% دختران) مخالفت با هنجارهاي اجتماعي را يك نوع عرض اندام و مطرح كردن خود ميدانند.
مقابله فرهنگي صحيح با تأثيرات منفي ماهواره، با جايگزيني موضوعات علمي و آموزشي در سيما و تغيير ذائقه افراد به سمت عادات مشروع و مقبول جامعه با فيلمهاي ارزشي، و كاهش روند روبه رشد فرهنگ مصرف گرايي و دكورگرايي در جامعه، هويّتي كاذب را تشديد نمينمايد. كشور ژاپن در اين زمينه موفق بوده و توانسته است از تكنولوژي روز استفاده بهينه را نموده و بدون تغيير هنجارهاي اجتماعي و فرهنگي و ... با تأسيس دانشگاههاي بينالمللي باز با استفاده از فناوري ماهواره در سطح كشور، هم به پيشرفت علوم مختلف و توسعه علم كمك نموده، و نيز عمرگرانبهاي جوانان خود را به بهترين وجه پربار نموده است، در ژاپن 7 دانشگاه باز با استفاده از ماهواره تأسيس شده است كه دانشجويان با در اختيار داشتن دستگاه ماهواره در منزل ميتوانند در سراسر ژاپن درس هر استادي كه
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 43
مجرّبتر تشخيص دهند ببينند. بدين صورت مشكل خوابگاه و فضاي آموزشي و اساتيد مجرّب و ... نيز حلّ شده است.
ازرا. ف ووگل نويسنده آمريكايي كتاب ژاپن كشور شماره يك، حدود بيست سال به ژاپن رفته، و به بررسي و تحقيق براي دستيابي به رمز موفقيّت و معجزه اقتصادي ژاپن و ارائه راهحلهايي براي مشكلات آمريكا پرداخته است، در مورد تلويزيون آموزشي مينويسد: تلويزيون آموزشي در ژاپنتنها از سال 1959 شروع بكار كرده است ولي در سال 1977 شبكه سراسري حدود 52 ساعت در هفته، برنامههاي آموزشي و فرهنگي پخش كرده است، هر هفته تلويزيون آموزشي 96 برنامه از ساعت 9 صبح تا 3 بعد از ظهر پخش ميكنند. از اوايل سال 1976، برنامهها در اكثر كودكستانها و دبستانها و مدارس راهنمايي مورد استفاده قرار ميگيرد. (ژاپن با اين همه برنامههاي علمي مبلغ ناچيزي به عنوان ماليات از هر خانواده دارنده تلويزيون دريافت ميكند «1» اين امر باعث استقلال كامل مالي شده و ميزان آن را خود تلويزيون به مجلس پيشنهاد ميكند.
حاصل كار، برنامههاي آموزشي سطح بالايي است كه، بهطور مجاني و به آساني در اختيار مدارس قرار ميگيرد. برنامهها براساس آخرين اطلاعاتي كه دانشمندان دارند تهيّه و به صورتي پخش ميشود كه با برنامه درسي آموزش اجباري تناسب داشته باشد. وي اضافه ميكند دولت ژاپن از طريق رسانههاي همگاني نقش فعّالي براي بالابردن سطح تغذيه و جلوگيري از ضايعات زغالسنگ و گاز به عهده دارد. «ان. اچ. ك» و تلويزيون ملّي آموزش به مادران شيوه تغذيه درست وبهداشت كودكان را آموزش ميدهند، همچنين مادران را به مدارس دعوت ميكنند و در آنجا به آنها بچّهداري ميآموزند.
اگر قرار است از خارجيها برنامه و فكر كپي كنيم، بهتر است نحوه استفاده از ماهواره را از ژاپنيها كپي كنيم، كه به توسعه و پيشرفت علمي و تحقيقاتي كشور نيز كمك شاياني گردد.
__________________________________________________
(1)- البته در ايران هم اداره برق به عنوان حقّ استفاده از تلويزيون ماليات ميگيرد اما نه براي آموزشهاي علمي و پر محتوا. نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 44
ببنابراين ميتوان هم از فناوري روز استفاده نمود، و هم فرهنگ و عزّت و انسانيّت خود را حفظ نمود و به استعمار الكترونيك نه گفت و در جبهه فرهنگي نيز پيروز گرديد، كافي است همّتي ديگر همچون ايام جنگ براي حفظ استقلال فرهنگي كشور بهكار افتد.
از سوي ديگر، نتايج بررسيهاي نگارنده نشان ميدهد كه در فرزندان خانوادههاي مذهبي، كه از اوان كودكي آموزههاي ديني در آنها دروني شده وبه صورت باور و يقين در آمده است، علاوه براينكه داراي عزّت نفس بالا ميباشند، تقليد و همانندسازي با ستارگان سينما ... و بهطور كلي الگوهاي منفي، بسيار كم بوده و از قدرت استدلال و تشخيص كافي برخوردارند، و از هويّت ديني به عنوان شخصيّت خود احساس رضايت ميكنند.
از اين رو جواب دو سوال تحقيق:
1. علل گرايش نوجوانان و جوانان به عضويّت در گروههاي رپ و هوي متال و ... و الگوپذيري از رسانههاي گروهي چيست؟
2. تأثيرات رفتاري برنامههاي ماهواره و نوارهاي ويدئويي غيرمجاز و برنامههاي ماهواره و نوارهاي ويدئويي غيرمجاز برنامههاي سيما در نوجوانان و جوانان چگونه ميباشد؟
در اين بخش و بهطور مشروح در بخشهاي ديگر روشن گرديده و بار ديگر فرضيه 1 و 2 تأييد ميگردد.
جدول شماره 13- سؤال 9- حجاب مادر و خواهر و خودتان چه شكلي است؟
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 45
جدول شماره 14- سوال 10- نظر شما در مورد حجاب چيست؟
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 46
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 47
جدول شماره 14- 11 حجاب دروني يعني چه؟
نمايش تصوير «تحليل مصاحبهها»
«سوالات 9- 10- 11»
با توجه به اينكه 80% مادران در جنس مونث حجاب را بصورت نسبتاً كامل رعايت ميكنند و 56% خواهران اين افراد، به همين صورت حجاب را رعايت مينمايند ولي دختران همين مادران از رعايت حداقل حجاب شرعي نيز امتناع ورزيده و با وضعيتي زننده در جامعه ظاهر ميشوند (48% و 24% خواهران) و (56%) بطور ناقص رعايت ميكنند. اين تفاوت درصد ميان حجاب مادر و حجاب دختر
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 48
تفاوت معنيداري ميباشد و حاكي از آن است كه اعتقادات مذهبي در برخي از والدين دروني نشده و آن دسته از مادراني كه حجاب كامل را رعايت كردهاند (32%) نتوانستهاند اين عقيده و اين ارزش را به همان صورت به فرزندان خود منتقل نمايند، و چون رعايت حجاب با عقايد و باورها و ارزشهاي ديني فرد سروكار دارد، لذا والدين به خاطر عدم توانايي يا عدم توجه به معتقد نمودن فرزندان به طريق استدلال منطقي، متوسل به زور و اجبار شدهاند كه نتيجه كاملًا منفي بوده است، لذا در برخي موارد (32%) مادر كاملًا محجّبه و دختر كاملًا بيحجاب بوده است (40%) كه شلاق هم نتوانسته او را مجاب و مجبور به رعايت حجاب سازد. از طرفي در استفاده از زور و اجبار و شلاق و حبس، به عنوان عدم رعايت حجاب كه در اصل تيپهاي رپ و هوي متال و ... مورد نظر بوده است، تنفّري از حجاب و افراد محجبه در اين افراد ايجاد نموده است. لازم است جرم افراد بصورت واضح با دلايل كافي و قانع كننده به متهم گفته شود تا نتايج منفي ايجاد نفرت ولجبازي ببار نيايد.
همچنين به دلايل فوق و نيز عدم انجام روشنگري لازم در مدرسه و جامعه از حجاب و حجاب دروني و اثرات مثبت رعايت حجاب و اثرات منفي و زيانبار عدم رعايت حجاب در خانواده و جامعه و تأثير آن برروند فرهنگي و اجتماعي جامعه، باعث شده است، نوجوان و جوان تصوير صحيح و روشن و مستدلي به عنوان وظيفه شرعي، از پديده حجاب نداشته باشد، و چون اقناع دروني نشده است، ضرورتي به رعايت آن نميبيند. از طرفي، جو مسموم حاكم بر جامعه از جهت حفظ ارزشهاي اصيل اسلامي و رعايت موازين شرعي و عدم برخورد قاطع و مستمر با افرادي كه تعمداً زمينه ساز اين جوّ مسموم بوده و هستند، و با تبليغ جامعه مدني و آزاديهاي آن، كه فضا را براي افراد مغرض و نادان و ناآگاه از ارزشهاي اسلامي، و غربزده خود بيگانه، آماده نموده، بدحجابي و بيپروايي و اختلاط با مردان، به نام تساوي حقوق و حضور در اجتماع!! ارزش پيدا كرده و عفّت و پاكدامني و غيرت و حياء در برخي مطبوعات و محافل عمومي به تمسخر گرفته ميشود كه جز اين وضع، نتيجه ديگري نميتوان انتظار داشت. البته عامل تشديد كننده اين وضع و يكطرفه ماندن اين وضعيّت بدون مخالف، سكوت نيروهاي مذهبي است كه به لحاظ رعايت مصالح كشور سكوت را صلاح دانستهاند! اما اين سكوت مصلحتآميز، در نظر اين عدّه، عقبنشيني از موازين شرعي و
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 49
ارزشها تلقّي شده است. لذا مرتّب اين نوع فضاسازي تشديد ميشود. به طوري كه حدّ شرعي حجاب هم رفتهرفته كمتر شده و برخي نوجوانان و جوانان زير چانه و پا را جزو محدوده حجاب نميدانند «1». تا جايي كه برخي بانوان مذهبي در تلويزيون نيز زيرچانه را از حدّ شرعي حجاب خارج نمودهاند!!!
جدول شماره 15- 12- در زندگي به چه چيزهايي پايبند هستيد؟
نمايش تصوير __________________________________________________
(1)- بررسي نگارنده در سال 78 حرم مطهّر رضوي
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 50
جدول شماره 16- سوال 13- معمولًا پدر و مادرتان نمازشان را كي ميخوانند؟ آيا در مسجد ميخوانند؟
جدول شماره 17- سوال 14- معمولًا نمازتان را كي ميخوانيد؟ تا كنون به مسجد رفتهايد؟
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 51
جدول شماره 18- سوال 15- چه چيزهايي در زندگي برايتان ارزش دارد؟
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 52
«تحليل مصاحبهها»
«سوالات 12- 13- 14- 15»
جواب سؤالات 15، (91%) و سؤال 12، (77%) از لحاظ آماري معنيدار ميباشد و حاكي از آن است كه پاسخگويان جز لذّات مادي و زندگي دنيوي چيز ارزشمندي در دنيا نميشناسند (77%) ريشه اين خواستها و بيقيد وبيبنديها ريشه در خلاء فكري و بيهويّتي و بي هدف بودن آنها دارد، و نقص تربيتي خانواده و مدرسه و جامعه را ميرساند و بيقيد وبندي در زندگي و پايبند نبودن به اصول و ارزشهاي اصيل جامعه، نتايج زيانباري دارد كه بخشي در مصاحبهها آمده است.
لازم به ذكر است كه تنها عامل بازدارنده از جرائم و تخلّفات اخلاقي به ميزان پايبندي به وجدان اخلاقي و ارزشهاي اسلامي است كه ايمان مذهبي ايجاد مينمايد. به طوري كه آمار نشان ميدهد تنها 41% پدران نماز اول وقت ميخوانند و 30% آنان به مسجد ميروند و 25% پدران نماز نميخوانند و 61% به مسجد نميروند و همچنين 50% مادران نماز اول وقت و 16% تا قضا نشده نماز ميخوانند و 22% از مادران نماز نميخوانند و 72% به مسجد هم نميروند و 58% خود اين افراد نماز نميخوانند و 58% به مسجد نميروند و تنها 25% گاهي به مسجد ميروند. در اينجا نيز عدم توانايي پدران و مادران نماز خوان، در انتقال ايمان مذهبي خود به فرزندان به چشم ميخورد. اعتقادات را بايد با منطق و دليل و برهان ايجاد كرده و تداوم بخشيد، و عمل نمازخواندن با اعمال ديگر اين والدين كه در مواردي با هم تناسب نداشته است، وتضاد گفتار و كردار باعث عدم موفقيّت والدين در ايجاد باور ديني و عمل به وظائف شرعي فرزندانشان شده است. از آنجا كه نماز رابطه خالق و مخلوق است، و اگر اين رشته ارتباط با خدا به هر دليل گسسته شود با شيطان پيوند خواهد خورد، لذا بررسيهاي نگارنده نشانگر آن است كه هرچه ايمان مذهبي عملي كمتر باشد گرايش و ارتكاب جرم بيشتر بوده است و افراد نمازخوان كه ايمان در آنها دروني شده است داراي عزّت نفس بالا ميباشند كه يكي از عوامل بازدارنده از جرم بوده و تربيت اوّليه در خانواده و مدرسه ايجاد كننده اين خصيصه ميباشد.
لذا بار ديگر فرض: 0 H
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 53
1. ميزان پايبندي والدين به انجام وظائف شرعي در نوع الگوپذيري فرزندان مؤثر نيست،
2. هرچه پايبندي والدين به وظايف شرعي كمتر باشد بيبند و باري و خلاء فكري فرزندان بيشتر نيست.
3. هرچه بيبندوباري و خلاء فكري در خانوادهها كمتر باشد پذيرش الگوهاي منفي در فرزندان كمتر نيست، ردّ شده و سه فرضيه زيرتأييد ميگردد:
1. ميزان پايبندي والدين به انجام وظايف شرعي در نوع الگوپذيري فرزندان مؤثر است،
2. هرچه پايبندي والدين به انجام وظايف شرعي بيشتر باشد بيبندوباري و خلاء فكري فرزندان كمتر است،
3. هرچه بيبندوباري و خلاء فكري در خانوادهها بيشتر باشد پذيرش الگوهاي منفي در فرزندان بيشتر است.
جدول شماره 19- سوال 16- معمولًا كدام روزنامه يا مجلّه را مطالعه ميكنيد؟ چرا؟
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 54
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 55
«تحليل مصاحبهها»
«سؤال 16»
رسانههاي جمعي از جمله صدا و سيما و مطبوعات در ايجاد و يا تغيير ذائقه و عادتي خاص نقش مهمّ وتعيين كنندهاي را ايفا مينمايند. روند كلّي اين رسانهها هرچه باشد، در افكار و عادات مخاطب تأثيرات عميقي ميگذارد.
بررسي محتواي مطبوعات و مطالب انتخاب شده توسط نوجوانان علاوه بر صحّه گذاشتن برروابط عاطفي دختر و پسر قبل از ازدواج، حاكي از سطحينگري خوانندگان نيز بوده و افزايش چاپ داستانهاي عاطفي اين روحيّه را صحّه گذاشته و تشديد مينمايد، بلكه در مواردي باعث همانندسازي با قهرمان داستان نيز ميگردد. (8%)
پندآموزي از بيان سرگذشت زندانيان در مطبوعات نتيجه مطلوب را نداشته و آمار (41%) نشانگر آن است كه همه اين افراد به علت پندآموزي سرگذشتهاي زندانيان را خواندهاند اما متنبّه نشدهاند. پس بايد براي هدايت نوجوانان و جوانان به روش ديگري غير از بيان سرگذشت زندانيان تمسّك جست. نشان دادن الگوهاي منفي خود آموزش غير مستقيم ناهنجاريهاي اجتماعي است. بديهي است فرد تا از درون تغيير نيابد، عوامل بيروني موفقيت كمتري خواهند داشت.
مجلّاتي كه مطالب جنسي و عاطفي را بيان ميكنند (40% خواننده مجلّات خانواده و جوانان) نبايد انتظار داشته باشند نوجوانان و جوانان در برخورد با جنس مخالف صحنههاي داستان مجلّه را تداعي نكرده و فكر و ذهنشان را اشغال نكند. تغيير محتوا به مطالب جدّي و علمي در تغيير افكار و ذائقه راهگشا خواهد بود. غير از مسائل عاطفي در زندگي و جامعه، مسائل قابل طرح فراواني وجود دارد كه ميشود براي نسل جوان مطرح نمود.
ازراووگل محقّق آمريكايي و استاد دانشگاه هاروارد در مورد آموزش بنيادي در جامعه ژاپن مينويسد:
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 56
كراكراسنو «1» خبرنگار پيشين بوستون كلاب «2» در توكيو مشاهده كرد كه خبرنگار ژاپني ميتواند مدّعي شود كه خوانندگان معمولي سه تا روزنامه پرتيراژ ژاپن (در مجموع حدود 60 ميليون تيراژ) درباره مسائل بينالمللي آگاهي بيشتري دارند تا خوانندگان روزنامههاي سطح بالاي ساحل شرقي آمريكا (بوستون و نيويورك). يك مفسر خبري تلويزيون تجارتي سراسري ژاپن ميتواند مدّعي شود كه تماشاگران ژاپني آن قدر فهم علمي دارند كه هنگام بحث درباره آلودگي، نيروگاه اتمي و مسائل ديگر، فرمولهاي شيميايي گوناگون را بكار ببرند. «3» جدول شماره 20- سوال 17 بعد از آزادي از زندان چكار خواهيد كرد؟
نمايش تصوير __________________________________________________
(1)- wonS rekcorC
(2)- bulC notsoB
(3)- ووگل، ازرا، ژاپن كشور شماره 1 صفحه 120
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 57
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 58
جدول شماره 21- سوال 18- تاكنون چه جرمهاي ديگري مرتكب شدهايد؟
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 59
نمايش تصوير «تحليل مصاحبهها»
«سوالات 17 و 18»
با توجه به اينكه 55% افراد دستگيرشده تكرار جرم داشته و در 6/ 41% موارد جرائم قبليشان ارتباط نامشروع و فرار از منزل بوده و در حال حاضر نيز 6/ 66% جرم فعليشان ارتباط نامشروع و فرار از منزل ميباشد. بيشتر آنان سه بار سابقه محكوميّت داشته، و فاصله دستگيريها از اوّلين بار دستگيري تاكنون خيلي كم ميباشد.
آمار حاكي از آنست كه مجازات اعمال شده بازدارنده نبوده بلكه درارتكاب مجدّد جرم نيز مؤثر بوده است.
البته بدآموزي زندان يكي ديگر از عوامل تكرار جرم بوده است. به طوري كه دستگيرشدگان، جرايم ياد شده را جرم سبكي ميدانند، اما جرم مواد مخدّر از نظر آنها كلاس بالا و داراي فرهنگ است و خود را برتر ميدانند، و چون تنها در زندان و در گروه دوستان خود، براي اينگونه افراد اهميّت داده ميشود، لذا در برخي موارد تعمّداً دست به ارتكاب جرم ميزنند تا دستگير شوند، و هويّتي براي خود
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 60
در جمع دوستان زنداني بيابند و تأئيد شوند و احساس بزرگي و برتري نمايند (اظهارات مصاحبه شوندگان) از آنجا كه هر فردي تمايل دارد از طرف جمع تأئيد گردد و به جهت شكستن هنجارهاي اجتماعي همواره از طرف عموم طرد شدهاند، اين تأئيد را در زندان ميجويند.
متأسفانه، اين طرز فكر غلط در هيچكدام از دفعات دستگيري در زندان اصلاح نشده و اين ديدگاه به صورت باور در اين افراد تثبيت شده است كه محرك قوي و زمينهساز ارتكاب جرم ميباشد. در حاليكه هنگام مصاحبه حدود 20 دقيقه تا 3 ربع صحبتهاي ارشادي با هدف تصحيح افكار منفي صورت گرفت كه در 76% نتيجه مثبت بوده و درصورت استمرار تصحيح افكار غلط و حلّ مشكلاتشان امكان ترك جرم وجود دارد.
البتّه اين آزمايش در دو پژوهش (سال 1375) با عنوان نقش اعتقاد و ايمان در كاهش جرايم و تعديل بزهكاري در رابطه با آموزش و پرورش (سال 1374) برروي بيش از 60 پسر 8 تا 16 ساله انجام شد نتيجه در 95% موارد مثبت بود.
باز در سوال 17، 80% جنس مؤنث به طور دقيق نميدانند چه خواهند كرد و از خيالات خود جواب دادند، اما كليه 11 نفر جنس مذكر دقيق ميدانستند و تصميم گرفته بودند چه كاري انجام دهند. هرچند تنها در (83%) موارد (يك نفر مؤنث و دو نفر مذكر) از اين افراد تصميم جدّي بر ترك جرم داشتند. آنچه به دست آمده است اين است كه، تا وقتي مشكل فكري و مادي و ... اين گونه افراد حلّ نگردد به ارتكاب جرم دست خواهند زد. بايد انگيزه را شناسايي و در جهت از بين بردن آن اقدام لازم اعمال شود. با توجه به اين يافتهها، فرض 0 H مبني بر «مجازات همراه با تصحيح افكار منفي زندانيان در جلوگيري از تكرار جرم مؤثر نيست، ردّ شده و فرضيه پژوهش كه «مجازات همراه با تصحيح افكار منفي زندانيان در جلوگيري از تكرار جرم مؤثر است»، تأييد ميگردد. نتايج به دست آمده حاكي از آن است كه رعايت عدالت در هنگام دستگيري و وجود مدارك دال بر وقوع جرم، و ميزان مجازات اعمال شده و رفتار قاضي و ديگر مسئولين ذيربط تأثير زيادي در ترك يا انجام جرم داشته و درصورت احساس ظلم از طرف متهم، امكان تكرار جرم بيشتر است. لذا بعد از بازداشت ضرورت دارد متهم يا مجرم از بازداشت خود با دلايلي كافي
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 61
آگاه شده و مجازات و عمل غيرقانوني يا غير شرعي خود را بپذيرد تا احساس ظلم از بين برود.
جدول شماره 22- سؤال 19- برخورد پدر و مادرتان در رابطه با جرمتان چگونه بوده است؟
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 62
نمايش تصوير «تحليل مصاحبهها»
«سوال 19»
72% والدين از عمل فرزندان خود ناراحت شدهاند و 8/ 13% خود والدين خلافكار بوده و برايشان فرقي نميكرد. رفتار معمول والدين در مواقعي كه فرزندان خلافي انجام ميدهند معمولًا ناراحتي و سرزنش فرزند ميباشد، در حالي كه اگر به ريشهها و علل رفتار فرزند نگاه كنيم در خواهيم يافت كه زمينههاي مساعد جرم در 95% موارد به دست خود والدين ايجاد شده است، ووقتي فرزندشان طفلي بيش نبود، هيچگونه توجّهي به رفتار و كردار خود نداشته و حال كه فرزند همچون آينهاي آموختههاي خود را بروز ميدهد سرزنش و كتك دريافت مينمايد. توضيح بيشتر اين مطالب در بحث خانواده آمده است.
«سوال ويژه جنس مذكر»
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 63
جدول شماره 23- سوال 20- اگر خواهر شما با پسري ارتباط داشته باشد عكسالعمل شما چه خواهد بود؟
نمايش تصوير «تحليل مصاحبه» «سوال 20»
مشاهدات و بررسيها و آمار حاكي از آن است كه مردان تنها براي خانواده خود غيرت ميورزند. اين سؤال از پسران 14 تا 16 ساله در كانون اصلاح و تربيت (سال 76) نيز پرسيده شد، همگي به شدّت ناراحت شدند به حدّي كه برخي از شنيدن سوال هم سرخ شده عصباني ميشدند. حتّي برخي با جرايم سرقت حاضرنبودند خواهرشان با مانتو و روسري بيرون برود.
جاي خوشوقتي است اين همه تبليغات براي بيبندوباركردن پسران و دختران هنوز به طور كامل موفق نبوده و نتوانسته است روحيه غيرتمندي را در همه پسران از بين ببرد.
از سويي اين غيرتمندي، در بين اينگونه افراد فقط شامل خانواده خويش ميشود، به طوري كه 99% پسران و مردان حاضر نيستند با دختران و زناني كه ميدانند با مردي ارتباط
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 64
نامشروع داشتهاند ازدواج كنند، حتّي اگر با خود اينها ارتباط داشتهباشند. زندان و حبس و شلاق را به ازدواج با چنين دختراني ترجيح ميدهند و در 100% موارد قصد پسران صرفاً سوء استفاده و 100% هدف دختران و حتّي زنان متأهّل ازدواج بوده است. «1» در صورتي كه از طرف شوراي جوانان و ... با ضوابط و تسهيلات لازم و كافي و استفاده از علوم روز و رايانه و ... با سازماندهي افراد خيّر مؤسسات ويژه ازدواج راهاندازي گردد مشكل ازدواج به ويژه براي دختران و پسران مجرد به نحو مطلوب حل ميگردد.
__________________________________________________
(1)- از نتايج بررسي نگارنده در مركز اجرايي امر به معروف و نهي از منكر سال 76 نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 65
«يافتهها»
1- علل ارتكاب جرم در 84 درصد موارد جنس مؤنث متاركه يا اختلافات والدين و عدم اعمال تربيت مذهبي و ايجاد ايمان عملي و دروني نشدن ارزشهاي ديني و وظايف شرعي و نيز عدم وجود صميميّت و دوستي بين اعضاي خانواده و فشار مالي خانواده از ديگر عوامل زمينه ساز جرم بوده است. اما عامل اصلي و مسلّط فقر ايمان مذهبي دروني شده و نهادينه و تثبيت شده در شخصيّت فرد ميباشد.
2- در جنس مذكر علاوه بر عوامل فوق بيكاري و تجرّد و پذيرش از طرف دختران مزيد بر علّت بوده است.
3- 100 درصد دختران و حتّي زنان متأهّل به قصد ازدواج و 99 درصد پسران و مردان به قصد سوء استفاده اقدام به ايجاد رابطه نامشروع مينمايند كه 99 درصد موارد هيچكدام حاضر به ازدواج با چنين دختران و زناني نيستند «1».
4- طلاقهاي زير 20 سال به ويژه در سنين 14 تا 18 سالگي كه اكثريّت مرتكبين اين نوع جرايم را سنين بين 14 تا 20 سالگي كه در سن 16 تا 18 سالگي شيوع بيشتري دارد تشكيل ميدهد (جنس مونّث).
5- عوامل مختلف از جمله تربيت اوّليه خانواده و مدرسه و روند فرهنگي جامعه و نوع برخورد جامعه با ارزشهاي اسلامي در تكرار و انجام جرم مؤثّر بوده و تبليغ آزادي از عوامل مسلّط و زمينهساز بسياري از جرايم منكراتي از جمله رابطه نامشروع بوده است.
6- 25 درصد دختران استفاده از ماهواره و ويدئو را نوعي شخصيّت و فرهنگ بالا تصوّر ميكنند و 32 درصد دختران با گروههاي انحرافي رپ و هوي متال و ... به همين دليل همانندسازي ميكنند.
7- 80 درصد مادران در جنس مونث و 56 درصد خواهران اين افراد، حجاب را به طور كامل رعايت ميكنند، ولي 48 درصد اين افراد و 24 درصد خواهران آنان از رعايت حداقل حجاب شرعي هم امتناع ميورزند. دليل، دروني نشدن اعتقادات مذهبي در خانواده و عدم استفاده از استدلال و منطق در ايجاد باورهاي ديني و استفاده از زور و اجبار بوده است.
8- والدين مذهبي به جهت عدم آگاهي كافي و عدم توان علمي نتوانستهاند باورها و ايمان مذهبي خود را، به فرزندان خود منتقل كنند.
__________________________________________________
(1)- از نتايج بررسي نگارنده در متغير علل انحرافات دختران طي 5 سال گذشته در جلسات مشاوره فردي و مصاحبه و مشاهده.
«نقش وراثت و محيط در شكلگيري شخصيّت» يافتههاي زير نشانگر اهمّيت نقش محيط و وراثت در شكلگيري شخصيّت انسان هستند كه آگاهي از كم و كيف اين نقشها، ما را به روشهاي تربيتي مناسب رهنمون ميسازد.
يافتههاي علمي نشان ميدهد كه 50 درصد ژنهاي كودك با پدر مشترك است و 50 درصد ديگر با مادر، كاري كه وراثت ميكند اين است كه امكانات را در معرض تأثير متقابل جاندار در حال رشد و محيط قرار ميدهد.
«مطالعات مارگارت ميد «1»» نژاد شناس و جامعه شناس معروف آمريكايي نشان ميدهد كه بعضي ناراحتيهاي رواني كه در بعضي فرهنگها طبيعي و ذاتي سنين بلوغ تلقّي شدهاند فقط ريشه اجتماعي داشته بستگي به آزاديها يا محدوديّتهايي دارند كه اجتماع به جوانان خود تحميل ميكند.
روث بنديكت «2» يكي ديگر از نژادشناسان معروف آمريكايي نشان ميدهد كه چطور در فرهنگهاي مختلف كه عقايد و «ارزش» هاي مختلف دارند شخصيّتهاي متفاوت به وجود ميآيد.
مندل شرمان «3» طي مطالعات خود پيبرد كه كودكاني كه در يك درّه دور افتاده ايالت ويرجينا زندگي ميكردند، قوه ابتكار و تخيّلي بسيار ضعيف دارند و حتّي بازي نميكنند. در اين دهكده در واقع
__________________________________________________
(1)- daem teragraM
(2)- cideneB htuR
(3)- namrehS lednaM نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 67
هيچگونه سازمان اجتماعي وجود نداشت و مردم از رقابت و ناراحتي نيز به دور بودند. كودكان اين دهكده به هنگام بزرگي مثل ساير افراد فاميل خود، بيهدف، كودن و خرافاتي ميشوند. «1»
همچنين آلبرت باندو را در نظريه يادگيري اجتماعي ميگويد:
عوامل شخصي دروني و رفتار نيز به عنوان تعيين كنندههاي دوجانبه يكديگر عمل ميكنند. تا حدّزيادي محيط تنها يك «استعداد بالقوه «2»» است، مگر آنكه توسط كنشهاي مناسب بالفعل شود، آن يك خاصه ثابت نيست كه لاجرم برافراد تحميل خواهند شد. كتب بر مردم بياثر هستند مگر آنكه انتخاب شده و مورد مطالعه قرارگيرند. آتش مردم را نميسوزاند مگر آنكه لمس شود و تأثيرات پاداش بخش و تنبيه كننده تا زماني كه توسط عملكردهاي موقعيّتي فعّال نشوند، بياثر و خنثي هستند.
همين طور، تعيين كنندههاي شخصي تنها استعدادهايي بالقوهاند، كه نافذ نخواهند بود مگر آنكه فعّال شوند. مردمي كه ميتوانند درباب مسائل شخصي مباحثه كنند، درصورتي در ديگران اثر ميگذارند كه حرف بزنند و درصورت سكوت، حتّي اگر به ابزار اين كار نيز مجهّز باشند، تأثيري بر ديگران نخواهند داشت. لذا، رفتار تا حدّي معيّن ميكند كدام يك از تأثيرات بالقوه محيطي به بازي گرفته ميشود و در اين راه چه مشكلاتي بروز خواهد كرد، تأثيرات محيطي نيز به نوبه خود تا حدّي معين ميكند، كدام خزانه رفتاري توسعه يافته و فعّال ميشود. دراين فرآيند و جاذبه، محيط و رفتار هر دو پرنفوذ هستند. مردم محيط را فعّال و ايجاد ميكنند و از آن تأثير ميگيرند. «3»
__________________________________________________
(1)- صانعي، پرويز، قانون و شخصيت، صص 14- 13- 31، چاپ اول 1344
(2)- ytitaitnateP
(3)- باندورا، آلبرت، نظريه يادگيري اجتماعي. صص 206 و 198. چاپ اول 1372
«تأثير روابط پدر و مادر دركودك» شواهد نشان ميدهد بزرگترين عامل تربيت افراد، محيط خانوادگي آنهاست، چه پايه و قسمت اصلي شخصيّت در همان سالهاي اوليه كودكي تشكيل مييابد و ادراكات و تجربههاي بعدي در حقيقت بر همان پايه قرار خواهند داشت. محيط گرم و دوستانه خانوادگي كه در آن بين پدر و مادر و بين اولياء و كودكان روابط خوب و صميمانه وجود داشته باشد، معمولًا افرادي سالم، مثبت و فعّال بار ميآورد كه انعكاس عشق و علاقه خانوادگي را به صورت كار و كمك به ديگران نشان ميدهند، به عكس، از خانوادههاي از هم پاشيده شخصيّتهاي بيثبات و بيكار و احياناً مخرّب بيرون ميآيند. اين حقيقت در مطالعات متعدد به ثبوت رسيده است. از جمله سيريل برت «1» روانشناس انگليسي مشاهده كرد كه 58 درصد كودكان بيكار و منحرفي كه مورد مطالعه او قرارگرفته بودند، داراي خانوادهاي بودند كه بهعلّت مرگ، طلاق يا غيبت يكي از والدين از هم پاشيده شده بود. ظاهراً مرگ يا غيبت يكي از والدين شخصيّت طفل را منحرف ميسازد. هورنل هارت «2» و اي. بي. هارت «3» كه هر دو از جامعهشناسان هستند در چگونگي صدمه رساندن نزاع و عداوت مداوم بين پدر و مادر به شخصيّت كودك تحقيق كردند. كودك بستگي عاطفي نزديكي به هر دو والدين دارد. از اين رو نزاع پدر و مادر باعث ميشود كه تضادّي در شخصيّت خود كودك به وجود آيد. اين تضادّ و عقده دروني غالباً به روحيه و رفتار غيرطبيعي و ضد اجتماعي منجر ميگردد. لابرتاهاتويك «4» روانشناس كودك ضمن مطالعات خود دريافت كه كودكاني كه از خانوادههاي آرام و سالم هستند با ديگر كودكان همكاري و تعاون داشته از لحاظ عواطف سالم و طبيعي ميباشند.
اين كودكان از حسد، عادات، اخم و ترس بري هستند. به عكس، كودكاني كه بين پدر و مادرشان اختلاف و ناراحتي وجود دارد، قادر به همكاري با ساير كودكان نبوده، ناراحت و حسود بوده، مرتّب
__________________________________________________
(1)- truB liryC
(2)- traH llenroH
(3)- traH. E
(4)- kciwttaH. W atreBaL نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 69
گريه ميكنند و ترس و عادات عصبي دارند. ضمناً بالغيني كه شخصيّتشان در كودكي به علت خانواده ناراحت و ازهم پاشيده، منحرف نشده غالباً از زندگاني زناشويي خود راضي هستند، يعني افرادي كه پدر و مادرشان زندگاني زناشويي خوش و سالمي داشتهاند، غالباً صاحبخانواده خوشبختي خواهند بود. اين مطلب توسط لؤئيذترمن «1» و جامعهشناسان دانشگاه در شيكاگو «ارنست برجس «2»» و «لئونارد كوترل «3» ثابت شدهاست.
آگوست آيشهورن (nrohhciE tsguA) ثابت كرد كه عدم توجّه به كودكان مثل عشق و علاقه زياد، باعث پيدايش ناراحتيهاي رواني در آنها ميگردد. او نشان داد كه غالباً ولگردي و انحراف كودكان از طرد كردن آنها در خانواده به وجود ميآيد و عشق و علاقه پيش از حدّ درخانواده نيز موجب پيدايش رفتارو حالات كودكانه و عدم بلوغ در فرد ميگردد.
ريچارد پنيتر «4» و فيليس بلانچارد «5» دكتران روانشناس، سابقه خانوادگي كودكان ولگرد و منحرفي را كه براي درمان نزد آنان آورده شده بودند مطالعه كرده، دريافتند كه در 90 درصد اين موارد ريشه ناراحتي از طرز رفتار و تعليم پدر و مادر و فقدان انضباط لازم در خانواده ناشي بود. «راس استاگنر «6» روانشناس، نشان ميدهد كه اعمال زياد مجازات نسبت به طفل غالباً به طغيان، انحراف، زورشنوي و دوري گرفتن از حقايق زندگي بهصورت خيالپردازي و درويش مسلكي و يا زورشنوي ظاهري و كينه و عداوت داخلي منجر ميشود. البتّه تمام اين حالات تأثير خوبي در شخصيّت ندارند، طرد كودكان و سركوفت زدن به آنان، طبق نظر «ماريون كنورثي «7» و «ديويدلوي «8»، كه از روان شناسان نيويورك هستند، مهمّترين عامل مؤثر در روحيّه و شخصيّت ميباشد. عطف توجّه زياد به كودك
__________________________________________________
(1)- namreT. M siweL
(2)- ssegruB. W tsenrE
(3)- llerttoC dranoeL
(4)- retngaP. H. R
(5)- drahcenalB. F
(6)- rengats ssoR
(7)- yhtrow neK noiraM
(8)- yvel divaD نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 70
ممكن است جنبه سلطه بر او را پيدا كند، يعني پدر و مادر اينقدر در كارهاي كودك دخالت كرده، به او نصيحت و اندرز دوستانه بدهند كه در واقع هيچگونه جايي براي بروز شخصيّت خود او باقي نماند. در چنين صورتي كودك زورشنو و متّكي به ديگران بارخواهد آمد.
توجّه و علاقه زياد، ممكن است به صورت لوس كردن كودك باشد، يعني پدر و مادر تمام خواستههاي كودك را برآورده، حرف بالاي حرفش نياورند. چنين وضعي غالباً باعث ايجاد حس تجاوز و زورگويي، مسخره كردن سايرين و بعضي اوقات ارتكاب جرايم در كودك ميگردد. سايموندز «1» استاد دانشگاه كلمبيا 28 كودك را كه اوليايي سختگير داشتند با 28 كودك ديگر كه اولياء آنها بيش از حدّ مطيع كودكان خود بودند، مقايسه و با تجزيه و تحليل شخصيّت آنان به اين نتيجه رسيد كه، كودكاني كه تحت سلطه پدر و مادر قرار داشتهاند، مؤدّب، وفادار، قابل اطمينان، ملايم ولي درضمن خيلي كمرو و خجالتي و بدون ابتكارهستند. به عكس كودكاني كه پدراني بسيار ملايم و مطيع داشتند، متجاوز، غيرمطيع، يكدنده، كينهتوز ولي در عين حال مستقل و متكبّر بودند. با مقايسه اين آثار «سايموندز» نتيجه گرفت كه بهترين طرز تربيت كودك اين است كه پدر و مادر در مورد او هم انضباط و هم عشق و علاقه صحيح و مناسب به كار بندند.
بنابراين، معاشرين كودك و محيط زندگاني او تأثير زياد درطرز رفتارو روحيه اودارند. بهطوريكه «ويليام هيلي «2»، در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيد كه در دوسوم موارد، مجرميّت كودكان در شهرهاي شيكاگو و باستون از معاشرين سرچشمه ميگيرد. كليفوردشا، در مطالعات خود در مورد كودكان مجرم شهر شيكاگو متوجه شد، رابطه بسيار نزديك بين مجرميّت و نوع محلّهاي كه كودك در آن زندگي ميكند وجود دارد. بيشتر مجرمين كودك در محلّههاي خراب و فقير سكني داشتند. البتّه علّت اين امر كاملًا پيداست زيرا وقتي كودك در محيطي پرورش مييابد كه افراد و اعضاي آن به نادرستي و تقّلب خو دارند وصاحب وجدان اجتماعي و حس وظيفه و قانون شناسي نيستند، او نيز
__________________________________________________
(1)- sdnomgS. M. P
(2)- ylaeH. W نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 71
فردي ميشود كه خوب و بد اجتماعي نميشناسد و از ارتكاب جرم كه در حقيقت بد اجتماعي است احساس ناراحتي يا عذاب نميكند.
شرايط بد خانواده مثل كمي جا و مسكن مانع اين ميشود كه كودكان ساعتي را با خود باشند و به خويش بيانديشند، در چنين شرايط، فرديّت و ابتكار غير ممكن است و افراد چنين خانوادهاي اصول و عقايد و ارزشهاي دروني نخواهند داشت و حالاتشان، متناسب با حالت گروه، تغيير مييابد. عدم امكان پرورش حس خلوت و تنهايي شخصي در خانواده، در اجتماع نيز به صورت فضولي و دخالت در كارديگران و اظهار عقيده كردن در كليه مسائل ظاهر ميشود. «1» نيلون «2» نيز در 1948 توانسته است پانزده كودك از كودكان شرلي را پس از گذشت 15 سال مشاهده كند و توصيفهايي در مورد شخصيّت آنان مدّون نمايد. وي از چندين نفر خواسته است كه تصويرهايي را كه بدينسان از اين كودكان تهيه كرده است شناسايي كنند، و سپس آنها را با تصويرهايي كه شرلي به دست داده بود مقايسه نمايند (شرلي 1913 بررسي طول دو سال اول زندگي) نتايج بسيار مساعدي كه از اين طريق به دست آمدند گواهي ميدهند كه فرديّت كودكان از همان دوسالگي نسبتاً به خوبي مشخص است. «3»
__________________________________________________
(1)- صانعي، پرويز، قانون و شخصيت، صص 38- 32. چاپ اول 1344
(2)- nolieN
(3)- مالي لي. ساخت. پديدهآيي و تحوّل شخصيّت. ترجمه محمد منصور. صفحه 64، چاپ سوم 1373
روشهاي الگوگزيني شيوههاي الگوگزيني در روانشناسي:
قبل از بيان روشهاي الگوگزيني بهتر است كلمه الگوگزيني تعريف گردد. اصطلاح الگوگزيني «1» به فرآيندي اطلاق ميشود كه در آن رفتار يك فرد يا گروه يعني الگو به مثابه محركي براي افكار، نگرشها و با رفتارهاي شخص ديگري كه او را مشاهده نموده به كارگرفته ميشود.
الگوگزيني يكي از بهترين شيوههاي استقرار نگرش در موجود انساني است. انسان در ابتدا با مشاهده رفتار والدين خود و الگوگزيني از آنها رفتارهاي خود را شكل ميبخشد و سپس با ديدن مربيان و آموزگاران در سنين نوجواني از همسالان خود الگو ميپذيرد «2».
الگوگزيني مشاهدهاي الف) الگوبرداري از والدين:
با مشاهده و مقايسه رفتار و نگرشهاي والدين و فرزندان مسلم گرديده است هر آنچه كودكان از لحظه تولد از اطرافيان خود به ويژه والدين مشاهده نموده و ميشنوند و احساس ميكنند، متناسب با رشد جسمي و روحي خود بروز ميدهند. از اينرو ميتوان گفت بيشتر افكار و عادات و آداب و رسوم و ديدگاهها و نگرشها به ويژه جهان بيني حاكم برافكار فرد، ريشه در فرهنگ و جهان بيني والدين داشته، و رفتارهاي فردي و اجتماعي هر فردي مرهون نوع تربيت و ديدگاههاي والدين ميباشد. با پاسخ به سوالاتي ميتوان دليل اين مطلب را به خوبي دريافت كه چرا كودكي در دوسالگي ميرقصد و دست ميزند، در حاليكه هنوز فاقد مهارتهاي حركتي كافي ميباشد. چرا دختر بچّه ديگري در پنجسالگي جلوي ميز آرايش مادر، خود را آرايش ميكند، كودكي ديگر در سه سالگي ترانه ميخواند با اينكه فاقد مهارتهاي گفتاري لازم ميباشد. چرا
__________________________________________________
(1)- gniledoM
(2)- همانندي جستن از طريق مشاهده به نام الگوگريني خوانده شده است. جي آلن مارلت- مارتاآ. پري. ترجمه رضا مهجور 1371 نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 73
كودك ديگري در سه سالگي احساسي كه نسبت به ديگران ابراز ميدارد با احساس پدر يا مادرش يا هردو يكي است؟ چرا كودكي در دهسالگي همراه پدر يا مادر يا هركس ديگري از اطرافيان خود نماز ميخواند و حركات سجده و ركوع را با او انجام ميدهد؟ چرا دختر ششسالهاي در ميهماني كه جز پدرش مرد ديگري حضور ندارد حاضر نميشود چادر خود را بردارد و با مقنعه و چادر حجاب كامل را رعايت ميكند ولي دختربچّه ديگري در پنجسالگي با پيراهني با دو وجب طول بيهيچ ناراحتي از لخت بودن، در خيابان راه ميرود، چرا دختر سه سالهاي چادر مادرش را ميپوشد، چرا دختر بچّه هفت ساله در خيابان مراقب چادر مادرش هست كه كنار نرود و به مادر تذكر ميدهد و خود مقنعه و چادر پوشيده و مراقب چادر خود ميباشد، در حاليكه دختر ده يا پانزده سالهاي از رعايت حداقل حجاب هم امتناع ميورزد چرا پسربچّه پنج و هفت سالهاي از حضور در مجلس خانمها امتناع ميورزد، و قبل از ورود به اتاق خانمها با صداي بلند ياالله ميگويد، چرا پسر بچّه 7 سالهاي نسبت به مادر خود غيرت و تعصّب نشان ميدهد و مانع خريد و پول دادن وي به مغازهدار ميگردد، و پسربچّه ديگري همراه مادر آرايش كرده و ... در مجلس مختلط هيچگونه عكسالعملي از خود نشان نميدهد، و بالاخره چرا كودك سه ساله در جمع صلوات ميفرستد و آيه قرآن و حديث حفظ ميكند، با اينكه توان گفتاري كامل ندارد، چرا كودكي در برخورد با ديگران بيادب است و فحش ميدهد، و ديگري مؤدبانه رفتار كرده و با اجازه والدين حرف ميزند، و وقتي حرف زشتي از كسي ميشنود ناراحت و متعجّب ميشود. چرا كودكي فقط با يك نگاه پدر و يا مادر متنبّه شده و كاري كه انجام داده تكرار نميكند ولي براي كودك ديگري كتك و ضرب وشتم و ... فايدهاي نميبخشد. چرا كودك پنجسالهاي از فيلمي خوشش ميآيد و به برنامهاي ديگر و تلويزيون بيتفاوت است. چرا حركات و لحن و صحبت و تكيهكلامهاي دختران با مادران و پسران با پدران حتّي در بزرگسالي هم مشابه است، چرا احساس و باورهاي كودك و نوجوان با باورهاي والدين در زمينه وظايف شرعي و ارزشهاي ديني همخواني دارد؟
چرا در نسل دوّم و بيشتر نسل سوّم رفتار غيرت ورزي مردان رو به خاموشي است به طوري كه حتّي قيافه غيرتمند پسرها كه در گذشته غيرت از بچّگي در آنها مشهود بوده، اثري مشاهده نميشود، چرا حساسيّتهاي والدين نسبت به مسايل مختلف حتّي در ترس از حيوان، غذا، برخورد با اطرافيان، برنامههاي تلويزيون، افكار ديگران، مسائل اقتصادي، سياسي و مذهبي ... تا حدّ قابل توجهي به
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 74
فرزندان منتقل ميشود. به دليل اين تفاوتها و مشابهت رفتاري والدين با فرزندان چيزي جز يادگيري مشاهدهاي و تقليد و الگوگزيني و شكلگيري كودك براساس رفتارها و عقايد و نگرشها و باورهاي والدين مخصوصاً مادر و تا حدّ قابل توجهي اطرافيان كودك نميتواند باشد. چرا كه كودك تا يازدهسالگي بيشتر تحت تأثير والدين و اطرافيان خود ميباشد تا گروه همسالان يارسانههاي گروهي، هرچند بعد از اين دوره نيز درهمانندي با همسالان و رسانهها تربيت اوّليه كودك اثر تعيين كننده در نوع الگوپذيري كودك دارد. به نظر پياژه «1» كودك از 7 الي 11 سالگي در مرحله تعاون است هرچند مشغول بازي است، امّا تفسير خصوصي او از قواعد فردگرايانه است. ريشه تفاوتهاي رفتاري جز اين نيست كه كودك از لحظه تولد «2» رقص ديده، بيحجابي، و اختلاط زن و مرد در ميهمانيها را مشاهده نموده است، و ترانههاي ايراني و خارجي شنيده، و در ماهواره ضد ارزش را به جاي ارزش با تأييد والدين جايگزين نموده است، و در خانوادهاي ديگر كودك دو ساله و ... از پدر و مادر صوت قرآن شنيده و نماز اول وقت ديده و رعايت حريم زن و مرد و حجاب را مشاهده نموده است، لذا رعايت تقوي توسط والدين و اطرافيان كودك باعث دروني شدن اعتقادات مذهبي و در نهايت منجر به انجام وظايف شرعي همانند والدين بلكه بهتر گرديده است. «3» همچنانكه در خانواده قبلي بيتقوايي و مطرح نبودن ارزشهاي انساني و اسلامي در كودكان دروني شده است زيرا اين رفتارها را صحيح انگاشتهاند «4».
نقش تربيتي والدين از زبان احاديث
پيامبر عظيمالشأن اسلام در بيان نقش تربيتي والدين فرمودهاند:
__________________________________________________
(1)- بزرگترين روانشناس معاصر كودك
(2)- بنا به فرمايش معصوم تربيت حتي قبل از تولد بلكه از زمان تولد پدر و مادر، كودك بايد آغاز گردد.
(3)- يافتههاي نگارنده طي سه سال با پژوهش ميداني.
(4)- يافتههاي نگارنده طي سه سال با پژوهش ميداني. نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 75
«وَاللهُ ما مِنْ مَوْلُودٍ الا وَيُوَلَدُ عَليَ الْفِطْرَهِ ثُمّ ابواه يُهَّوِدانِه وَ يُنَّصِرانِه وَ يُمَّجِسانِه «1» ». «هر مولودي بر فطرت پاك اسلام آفريده شده، است پدر و مادر او را يهودي، نصراني و مجوسي ميكنند.»
و حضرت باقر عليهالسلام در اين زمينه ميفرمايد: «
يَحْفُظُ الاطْفالَ بِصَلاحِ ابائِهِم
.» مصونيّت اطفال از خطرات و انحرافها در پرتو صلاحيّت و شايستگي پدران آنهاست.
بنابراين، همانندسازي و الگوگزيني فرزندان از والدين مسلّم است، و مصاديق زيادي به عنوان شاهد مثال ميتوان آورد.
در توضيح دو پاسخ دروني كردن و همانندسازي كه از پاسخهاي رفتاري به نفوذ اجتماعي هستند، اضافه ميكنيم كه: «همانندسازي، مبتني بر آرزوي شخصي براي همانند شدن با شخصيّتي صاحب نفوذ است. فرد به عقايد و ارزشهايي كه اختيار كرده است اعتقاد پيدا ميكند، هرچند اين اعتقاد خيلي استوار و پا برجا نيست. پس اگر فرد شخصي يا گروهي را پسنديده و جالب بيابد، اين تمايل در او پديد ميآيد كه نفوذ آن شخص با آن گروه را بپذيرد و ارزشها و نگرشهاي خود را با ارزشها و نگرشهاي آن شخص و يا آن گروه هماهنگ سازد. اين عمل به خاطر كسب پاداش و يا اجتناب از تنبيه نيست، بلكه براي اين است كه همانند آن شخص بشود، در اينجا جزء مهمّ جاذبه و كشش است.
دروني كردن يك ارزش يا يك اعتقاد، عميقترين و پايدارترين پاسخ به نفوذ اجتماعي است و آن مبتني بر اين تمايل است كه ميخواهيم رفتار و افكارمان درست و صحيح باشد. بنابراين قبول آن اعتقاد پاداشي دروني دارد. اگر شخص صاحب نفوذ مورد اعتماد ما باشد و قضاوتش را معتبر بدانيم، عقيدهاي را كه وي از آن جانبداري ميكند ميپذيريم و با نظام ارزشهاي خود ادغام ميكنيم، اما پس از اين كه اين عقيده در سلك نظام عقيدتي خود ما در آمد، از منبع مستقل ميشود، و در مقابل تغيير به سختي مقاومت ميكند. امكان زايل شدن رفتار ناشي از همانند سازي در صورت مخالفت شخصي متخصّص و قابل اعتماد وجود دارد، ولي در دروني كردن، چون مبتني بر انگيزه شخصي براي صحيح
__________________________________________________
(1)- بحارالانوارج 3 ص 280 نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 76
بودن است- كه نيروي قوي هميشگي است- رفتار، پايدار بوده و جزء مهمّ در آن، قابليت قبول شخصي است كه اطلاعات را فراهم ميكند. (5) (اليوت ارونسون 71/ 1970)
حال كه تفاوت دو پاسخ معمول به نفوذ اجتماعي معلوم شد، مسئوليت والدين و مسئولين تربيتي در مدرسه و جامعه پرواضح است. چرا كه افراد ناخودآگاه اين پاسخها را بنا به موقعيّت و شرايط موجود و زمينه فراهم شده بروز خواهند داد، پس بهتر است توجّه و دقت لازم در تربيت و نحوه مراقبت از فرزندان و ايجاد نگرشها و باورها در آنها صورت گيرد، تا زمينه را براي دروني كردن ارزشها و نگرشهاي مورد قبول جامعه آماده سازيم، و از زور و اجبار كه متابعت رفتار را به صورت موقّت در پيدارد بپرهيزيم.
«دروني كردن (noitazilanretnI) در فارسي به معناي جذب كردن نيز ترجمه شده است. در اصطلاح روانشناسي اجتماعي بدين معناست كه به جاي ايجاد اجبار (noicreoC) يا سركوب (noisserpeR) يا راهيابي به درون ذهن دست يافت زيرا:
1. فشار سطحي به انسانها به منظور انجام عملي خاص موجبات واكنش منفي آنان را فراهم ميكند. انسان خواه ناخواه از انجام عملي كه به او تحميل گرديده است، اكراه دارد و همين خود عاملي مهمّ در راه امحاي جزئي از انرژي صرف شده در راه تأثير بر ديگري است.
2. فشار بر ديگري به منظور تحقّق اهداف خود و وادارسازي وي در راه انجام عملي خلاف ميل و انديشهاش همواره با محدوديتّهايي است كه از جمله آنان، محدوديّت فضايي و زماني كنترل است.
هرگز فرد مورد فشار، در تمامي ساعات و همه جا زير سيطره ديگري (عامل فشار) نيست. پس ميتواند در موارد غيبت او، آنچه خود ميخواهد به انجام رساند.
3. با فشار، خواست خود را بر ديگري تحميل كردن، نه تنها به پيدايش روحيهاي غير متعارف در فرد عامل فشار منجر ميشود، بلكه موجبات بروز عوارض رواني خاص در فرد تحت فشار را فراهم خواهد ساخت. از جمله حرمان، احساس عدم تحقّق خواستهها و در نتيجه سركوب شخصيت. (6)
تربيت و پرورش غير از پروردن است، كه اوّلي لازمه بعد روحاني انسان و دومي لازمه بعد جسماني و حيواني وي ميباشد. اكثر پدر و مادرها تصور ميكنند جز تامين نيازهاي
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 77
جسماني فرزندان هيچ وظيفه و مسئوليّت ديگري ندارند، در حالي كه اين پروار كردن است نه پرورش و تربيت انسان. از اين رو به رفتار و سكنات خود و اطرافيان و ديدنيها و شنيدنيهاي كودك خود توجه نكرده و چشم و گوش و زبان آنها را رها نموده و صرفاً به خوراك و پوشاك آنها ميپردازند. غافل از اينكه، همان را كه رها كردهاند كودك گرفته و ضبط و تصوير برداري نموده و دربزرگسالي به انحاء مختلف بروز خواهند داد، لذا پيامبر گرامي اسلام در پرورش اخلاقي كودكان فرمودهاند: «
ادّبوا اولادكم فأنّكم مسئولون»
. «فرزندان خود را تربيت كنيد چه دربرابر آنان، مسئوليّت داريد.»
همچنين از حضرت نقل شده است:
«روي عن النبي صليالله عليه و آله انه نظر الي بعض الاطفال فقال: ويل لاولاد آخرالزمان من ابائهم. فقيل يا رسولالله من ابائهم المشركين فقال لا من ابائهم المومنين لا يعلَمونهم شيئاً من الفرائض و اذا تعلّموا اولادهم منعوهم و رضوا عنهم بعرضٍ يسير من الدينا فانّي منهم برّي و هم منّي برآء.»
«رسول اكرم به بعضي ازكودكان نظر كرد وفرمود: واي بر فرزندان آخرزمان از روش پدرانشان عرض شد يا رسول الله ازپدران مشرك آنها فرمود نه، از پدران مسلمانشان، كه چيزي از فرائض ديني را به آنها ياد نميدهند، و اگر فرزندان خود از پيفراگيري بروند، منعشان ميكنند و تنها از اين خشنودند كه آنها در آمد مالي داشته باشند هرچند ناچيز باشد. پس فرمود: من از اين پدران بري و بيزارم و آنان نيز ازمن بيزارند.»
اگر والدين ازلحظه تولّد كودك ارزشهاي انسان ساز اسلام را در باورهاي فرزند گنجانده و او را با عمل خود، چراغ راهنمايي باشند، مسلماً دستورات و احكام اسلامي در وي نهادينه شده و جزو اعتقادات يقيني و محكم او در خواهد آمد، و در برابر تحريف و شبهات مقاومت نموده، راه خود را براساس مكتب اسلام در تاريكيهاي جهل و خرافه و تحريفات دشمنان اسلام پيدا خواهد نمود و آن خواهد پسنديد كه اسلام ميپسندد.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 78
بنابراين والدين، علاوه بر دقّت در اعمال خود بايد محيط مناسبي را در اطراف كودك مهيّا نمايند، چرا كه يادگيري نگرشها بيشتر از آنچه به صورت عمدي آموزش داده شوند، به صورت اتفاقي يادگرفته خواهند شد.
به طوري كه نظريه يادگيري اجتماعي بيان ميدارد:
«تقويت، بيشتر به عنوان امري تسهيلگر در نظر گرفته ميشود تا يك شرط لازم، زيرا كه عواملي جز پيامدهاي پاسخ ميتوانند بر آنچه مورد توجّه مردم قرار ميگيرد، نافذ افتند. براي مثال، لازم نيست فرد را به خاطر گوش دادن به آواي موسيقي يا نگاه به نمايشهاي ديداري پرجاذبه تقويت كنيم، وقتي به واسطه خود رويدادها، به فعاليّتهاي مدل توجّه ميشود، افزايش مشوّقهاي مثبت بريادگيري مشاهدهاي نميافزايد، به هر حال يادگيري مشاهدهاي در نزد مشاهدهگران يكسان خواهد بود. خواه از پيامدهاي پاداش بخش، تقليدهاي درست مطّلع باشند و خواه هيچگونه مشوّق پيشين از براي يادگيري عملكرد مدل دريافت نكنند.» (باندورا- گروسك و منلاو- 1966، روزنتال وزيمرمن 1976)
بنابراين، پس از رشد كامل توانمنديهاي مربوط به يادگيري مشاهدهاي (چشم و گوش و هوش و عقل) نميتوان مردم را از يادگيري آنچه ميبينند منع كرد، لذا بايد در نوع مشاهدات و شنيدههاي كودك و نوجوان دقّت لازم صورت گيرد تا يادگيري و آموزش رفتارهاي منفي در وي استقرار نيابد. (7)
در اهمّيت ارتباط با ديگران و نقش محيط علي () ميفرمايند:
«صُحْبَهُ الْاشْرارِ تَكْسِبُ الشَّرِ كَالريحِ اذا مَرَّتْ بالنَتْنِ حَمَلَتْ نَتْناً، صُحْبَهُ الاخيارِ تَكْسِبُ الخَيْرَ كَالريحِ اذا مَرَّتْ بِالطيبِ حَمَلَتْ طيباً «1» » مصاحبت و رفاقت با بدان بدي را كسب ميكند مثل وزش نسيم وقتي از محلّ تعفّني بگذرد، تعفّن حمل ميكند و مصاحبت با خوبان خير را كسب ميكند، مانند نسيمي كه وقتي از محلّ معطّري عبور ميكند فضا را عطر آگين ميكند.
__________________________________________________
(1)- غررالحكم
نقش مدرسه در الگوپذيري اين كه نوجوان و جوان با مدير و معلّم و استاد خود همانندسازي ميكند و معلّم براي محصّل در هر مقطع تحصيلي حكم سرمشق و الگويي ايدهآل و بينقص را دارد، امري پذيرفته شده است. نتايج پژوهشهاي متعدّدي اين مسئله را ثابت نمودهاند كه به برخي از اين پژوهشها در بحث سوابق تحقيقاتي اشاره شده است.
آنچه بررسي آن ضروري مينمايد، اين است كه، ميزان تأثير نظام آموزشي و مديريّت آن در الگو سازي مثبت مشخص گردد. ابتدا لازم است مديريّت آموزشي و خصوصيّات مدير روشن گردد، تا مقايسهاي بين مديريت آموزش علمي و وضعيّت كنوني صورت گيرد. «مديريّت علمي است كه بر دانش و يافتههاي علمي، توانايي هنري، مهارت فني و اخلاق اجتماعي مبتني است به عبارت ديگر مدير كسي است كه بتواند در محيط كار خود به اقتضاي موقعيّت، اصول و يافتههاي علمي و مهارتهاي فني را هنرمندانه و با رعايت موازين اخلاقي به كاربندد، بتواند مشكلات را حل كند، و هدفي را تحقّق بخشد. لازمه چنين مديريّتي در محيط آموزشي آن است كه شخص مدير از اهداف و فراگردهاي آموزشي و پرورشي مطّلع باشد، سازمان آموزشي و روابط رسمي و غيررسمي آن را به درستي بشناسد، جو سازماني مساعدي براي انجام وظايف و فعاليّتهاي كاركنان به وجود آورد، از نيروهاي انساني و مادي موجود به طور مقتضي استفاده كند، وحدت و هماهنگي لازم ميان اجزا و عناصر سازمان را ايجاد كند، همكاران و زيردستان خود را به كار و فعاليّت مؤثر برانگيزد، عملكرد سازمان خود را ارزشيابي و انتقاد كند و بالاخره، همكاري و مشاركت خود و زيردستان را در انجام دادن امور، اساس مديريّت و رهبري قرار دهد. مديران مدارس، مربيان پرورش، معلمان از جمله مديران آموزش تلقّي ميشوند.
مديران آموزشي، علاوه بر دانش و معلومات در زمينه آموزش و پرورش و روانشناسي، و تسلّط بر روشها و مهارتهاي عملي، بايد به اندازه كافي سابقه آموزشي داشته باشند تا بتوانند مأموريّت اصلي و مسائل و مشكلات كار خود را به درستي درك كنند. به علاوه از لحاظ شخصيّتي مستعد و پايبند اصول و موازين اخلاقي باشند تا بتوانند از كجرويها و انحرافات در محيط آموزش جلوگيري نمايند، و با رفتار و كردار خود نمونه و سرمشق دانشآموزان قرارگيرند.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 80
اداره مدرسه يا سازمان آموزشي مستلزم نگرش آگاهانه به اهداف و مسائل آموزش و پرورش است. بدون ديدگاه آگاهانه، مدير به هيچ ارزش قابل ملاحظهاي دست پيدا نخواهد كرد، و در اين مسائل، تجارب گذشته، شوق فهم، رابطه آموزش و پرورش و جامعه و تعهّدي نسبت به ارزشهاي اساسي جامعه كه نشانگر فهم است در دستيابي به نگرش آگاهانه امري لازم است.» «1» در ژاپن مدير يا معلّم مدرسه، مسئول رفتار شاگردان خود شناخته ميشوند، تا جايي كه اگريكي از آنها به دست پليس افتد مدير يا معلّم از سمت خود استعفا ميدهد يا رسماً از مقامات مسئول معذرت ميخواهد. گروه با تقويت احساس شرم فرد از رفتار ناشايست خود نسبت به گروه، او را از كار خلاف باز ميدارد. (ازرا، ووگل 1978).
در بررسي وضعيّت رشتههاي تحصيلي مديران مدارس ابتدايي در ناحيه يك، سال 1378 نتايج زير به دست آمد:
جدول شماره 23- رشتههاي تحصيلي مديران مدارس ابتدايي ناحيه يك مشهد (سال 78)
نمايش تصوير جدول شماره 24- رشتههاي تحصيلي تعدادي از مديران مدارس راهنمايي و متوسطه سال 76 نواخي مختلف
__________________________________________________
(1)- علاقهبند، علي. اصول مديريت آموزشي (1369). تهران؛ دانشگاه پيام نور
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 81
از اين تعداد 12 نفر در مقطع كارداني و 4 نفر كارشناسي بودهاند فقط يك نفر از آنها كارشناسي مديريّت آموزش بوده و رشتهتحصيلي بقيه مديران هيچ سنخيّتي با كاري كه به عهدهشان گذاشته شده است نداشته است.
لازم به ذكر است، اگر رشته تحصيلي در ميزان مهارت و بار علمي افراد تأثيري نداشت، به طور يقين اين همه رشتههاي تحصيلي در مدارس و دانشگاهها ايجاد نميشد. اگر هر شغلي را رشتهاي لازم است بايد بدان توجه شود و كار به كاردان سپرده شود.
تقويم اجرايي مديران مدارس كه از طرف معاونت آموزش عمومي وزارت به مديران داده ميشود، نياز به تحصيلات كارشناسي و بالاتر دارد. حال آنكه در مقطع ابتدايي صرفنظر از رشتههاي تحصيلي غير مربوط به مديريت (خانهداري، خياطي، هنر و ...) 29 مدير ديپلم و دو نفر فوقديپلم در رشته هنر و ادبيات فارسي بودهاند. اين آمار هر ساله تهيه شده و به مسئولين ذيربط گزارش ميگردد.
با توجه به خصوصيّات ومهارتهاي مذكور براي مدير در يك سازمان آموزشي در مصاحبه و بررسي انجام شده در مدارس سال 1376 نتايج حاصل حاكي از آن است كه انتخاب اين افراد مبتني برظاهر شان بوده و به توان علمي و تقواي عملي توجه نشده است.
دبير ديني از جمله معلّميني است كه مورد الگوي دانشآموزان قرارگرفته و ميتواند نقش مرشد و هدايت كننده را بهخوبي ايفا كند. نتايج بررسي در مصاحبه با بيش از صد نفر دانشآموز و 171 نفر با تكميل پرسشنامه دختر و پسر در نواحي مختلف آموزش و پرورش نشان ميدهد كه 28% دانشآموزان مشكلات خود را به خاطر نداشتن رابطه دوستانه به دبير ديني نميگويند، و 46% تا حدودي بيان ميكنند و 23% رابطه دوستانه داشته وحرفهايشان را به دبير ديني ميگويند. رشته تحصيلي 7 تن از دبيران ديني كه يك نفر پاسخ نگفته است ديني عربي 2 مورد، علوم انساني، زبان انگليسي و ادبيات فارسي و علوم تربيتي بوده كه 4 نفر در مقطع كارداني و 2 نفر در مقطع كارشناسي بودهاند. يك نفر ديگر از دبيران ديني به علّت بدحجابي و آرايش جهت مصاحبه به نگارنده معرّفي نشد (ناحيه 4) دبير ديني ديگري به علّت عدم توانايي در پاسخگويي به درس توسّط دانشآموزان آنان را مجبور به نوشتن جريمه از روي درس مينمايد يا كنار تخته
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 82
ميايستند. دانشآموزان اظهار ميداشتند از درس ديني بدشان آمده و جريمهها را والدين يا برادر و خواهربزرگشان مينويسند يا خودشان چند خط درميان مينويسند (مقطع متوسطه ناحيه 2 سال 1378)
در بررسي از ايمان مذهبي مدير و معاون و مربّي پرورشي نتايج حاكي از آن است كه خود افراد از ايمان و تقواي دروني شده و عملي برخوردار نيستند كه بتوانند آن را به دانشآموز منتقل نمايند و يا مورد علاقه دانشآموزان قرارگيرند. آنان سليقهاي عمل نموده و صرفاً با اطلاعات غير علمي و شخصي نسبت به امور مختلف از جمله تربيت اخلاقي دانشآموزان اقدام مينمايند در صفحات بعد نمونههايي از اين نوع اظهار نظرها (سال 1376) ارائه ميگردد.
بعيد نيست در يك كلاس 30 نفره، 16 نفر عضو رپ بوده و آزادانه در محيط كلاس و مدرسه قرارهاي پارتي ميگذارند (ناحيه 4) و بعيد به نظر نميرسد بيشتر دستگيرشدگان به جرم فرار از منزل و روابط نامشروع از بين دانشآموزان هستند!! چرا كه به فرمايش شهيد رجائي تربيت بايد از دورن متربّي بتراود، و بعيد نيست بيشترين مقولهاي كه در مدارس دخترانه و پسرانه مورد بحث قرار ميگيرد دوستيابي از جنس مخالف ميباشد. بعيد نيست دختر دبيرستاني به رپ بودن افتخار ميكند و ميگويد: «رپ نيستم رپ بودن عرضه ميخواهد هنوز من ندارم!! بعيد نيست جوّ مدرسه طوري شده است كه دختر نمازخوان و چادري احساس حقارت ميكند و به خاطر در امان بودن از تمسخرهاي دوستانش چادر را و حتّي نماز را كنار ميگذارد و وقت نماز در گوشه و كنار مخفي ميشود. و بعيد نيست برخي معلّمين اجازه نميدهند غير از كلمات كتاب در جواب سوالات امتحان چيزي بنويسند، چون بار علمي، اجازه فهميدن صحّت آن مطالب را نميدهد! و دانشآموزان غافل از اين مسئله، تا مسئولين رده بالا شكايت ميبرند و دهها مورد تأسف انگيز ديگر. «1»
__________________________________________________
(1)- در هنگام صحبت با دانشآموزان دختر چندين كلاس در چند مدرسه متوسطه متفاوت (دولتي) همگي از نگارنده ميخواستند هفتهاي يكبار به مدرسه آنان برود. ميگفتند ميدانيم كه شما نميتوانيد برايمان كاري بكنيد حداقل بياييد با ما حرف بزنيد!! چقدر مظلومانه اسم جوانان بر سرزبانهاست، و خود جوانان تشنه يك نفر كه درد دل گويند.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 83
حال با اين وضع، انتظار مؤمن بودن، ارج نهادن به ارزشهاي اسلامي، علاقه و سختكوشي در راه علم و ... انتظاري نابخردانه و خيالي مينمايد. اگر مديران آموزشي در الگوسازي منفي مؤثر نبودهاند حداقل نتيجه، يعني بيتفاوتي به ارزشها و سطحي نگري و لحظهاي فكر كردن را به بار آورده است. آنچه ضروري است، تغيير ساختاري در نظام آموزشي است. از نظام حفظي به نظام تحليلي و استدلالي و كاربردي، تغييرات اساسي در انتخابات و گزينش افراد در تمام سطوح مديريتي و آموزشي برنامهريزي و سياستگذاري بر مبناي پژوهشهاي انجام شده و مبتني بر مديريت علمي و اسلامي.
حال به بيان نمونهاي از پاسخهاي مديران و معاونين و مربيان پرورشي در زمينه اطلاعات مذهبي و نحوه برخورد با انحرافات نوجوانان ميپردازيم. پاسخها نشانگر فاصله عميق و زياد وضعيّت مطلوب و وضعيّت موجود نظام آموزش و پرورش ميباشد.
جدول شماره 25- پاسخ مديران آموزشي به سوال قرآن در مورد حجاب چه فرموده است؟
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 84
جدول شماره 26- براي ايجاد ايمان عملي به ارزشهاي دين در بين نوجوانان چه اقدامي انجام دادهايد؟
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 85
جدول شماره 27- چگونه ميتوان ايمان نوجوانان را افزايش داد؟
نمايش تصوير نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 86
جدول شماره 28- براي پيشگيري از انحراف نوجوانان با اصلاح آنان چه ميكنيد؟
نمايش تصوير
فرآيند الگوگزيني مشاهدهاي مفهوم ارتباط به بيان ابراهيم رشيدپور اينگونه تعريف شده است:
«ارتباط را ميتوان جرياني دانست كه در وسط آن دو نفر يا بيشتر به تبادل افكار، نظرات، احساسات و عقايد خود ميپردازند و از طريق به كاربردن پيامهايي كه معنايش براي كليه آنها يكسان است به انجام آن مبادرت ميورزند.»
از اين رو در اهميّت انتقال پيامهاي غيركلامي آلبرت باندورا (1977) بيان ميدارد:
تصويرسازي ديداري به ويژه در دورههاي آغازين رشد يعني آنگاه كه كودك فاقد مهارتهاي كلامي است نقش مهمّي در يادگيري مشاهدهاي و نيز يادگيري آن دسته از الگوهاي رفتاري به عهده دارد كه مناسب رمزگذاري كلامي نيستند.»
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 87
بنابراين، هر چيزي كه در معرض ديد و شنيد كودك قرار دارد توسط كودك يادگرفته ميشود و چون فاقد قدرت تشخيص جنبههاي مثبت و منفي اتفاقات و رويدادهاي مورد مشاهده ميباشد لذا همه را درست ميانگارد و در صورت تكرار وتقويت، مشاهدات به تدريج به صورت نگرش وباور و ارزش در نهاد كودك استقرار مييابد.
فرآيند الگوگزيني از نظر باندورا به صورت ذيل است:
«در اوّلين مرحله از فرآيند، رفتار الگو مشاهده ميشود، اين مرحله به نام مرحله «كسب» خوانده ميشود و در آن مشاهده كننده اعمال الگو را كسب «1» ميكند. در اين مرحله براي وقوع يادگيري از طريق مشاهده لازم نيست كه مشاهده كننده تقويت شده و يا آشكارا به تمرين بپردازد، در عوض در طول فرآيند مشاهده، فرض براين است كه مشاهدهگر «تصورات» «2» و معرفتهاي كلامي از رفتار الگو را كسب كرده و آنها را در حافظه خود ذخيره ميكند. دومين مرحله اين فرآيند به «اجراي» «3» رفتار الگو به وسيله مشاهدهگر. تفاوت ميان اين دو مرحله يعني مرحله كسب و مرحله اجرا توسط مشاهدهگر مربوط ميشود. مهم است، زيرا در اغلب اوقات امكان دارد، پاسخ كسب شده در مرحله كسب هرگز توسط مشاهدهگر الگوپذير به مرحله عمل در نيايد. براساس عقيده باندورا در اجراي عمل از طرف مشاهدهگر نقش تشويق يا تنبيه الگوي پذيرفته شده مهم است. تقويت يا عملي كه در تعقيب پاسخ اتفاق ميافتد، باعث ميشود احتمال اجراي عمل در رابطه با پاسخهاي الگو شده افزايش يافته و يا برعكس كاهش يابد». (7)
با توجه به مصاديق ذكر شده، در تفاوت رفتاري كودكان در اول بحث، اين فرآيند نيز بخوبي ملاحظه ميگردد كه هر آنچه در نگرش و باور والدين و محيط كودك اهميت داشته و مورد توجه قرار گرفته و به عنوان ارزش تقويت شده است، توسط كودك به مرحله اجرا در آمده است. الگوگزيني مشاهدهاي، نه تنها از طريق مشاهده رفتار انساني به طور زنده
__________________________________________________
(1)- noisiuqA
(2)- enigamI
(3)- ecnamrofreP نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 88
استقرار مييابد، بلكه حتي ديدن فيلم در رسانههاي جمعي مختلف خودي و بيگانه و حتي با خواندن كتاب نيز الگوبرداري صورت گرفته و يك يا چند عقيده و ارزش در فرد دروني شده به صورت اعتقاد راسخ در ميآيد. مصداق بارز اين مطلب، در تماشاي ماهواره كه يك رسانه جمعي بيگانه بوده و برنامهها به زبان خارجي پخش ميشود، عليرغم عدم آشنايي نوجوانان و جوانان با زبان اين رسانه، آنان مشاهدات خود را در صورت تأييد و تأمين امكانات والدين از اوان كودكي در سنين بالاتر، به مرحله اجرا ميگذارند، بنابراين سمت وسوي رفتار فرزند در اجراي مشاهدات خود از فيلم و كتاب و ساير وسايل شنيداري و ديداري و اطرافيان و ... بستگي زيادي به نوع جهت دهي و هدايت و توجه آگاهانه و ناآگاهانه والدين دارد، و آنچه در ميزان همانندسازي نقش تعيين كننده دارد عزّت نفس ميباشد. «عزّت نفس كمتر، باعث همانند سازي بيشتر است. افرادي كه عزّت نفس كمتري دارند خيلي بيشتر به فشار گروه، تن در ميدهند، تا آنهايي كه عزّت نفس بيشتري دارند.» (3)
ب- الگوگزيني از رسانههاي جمعي و تأثيرات رسانهها
يكي ديگر از منابع نافذ دريادگيري اجتماعي، رسانههاي جمعي است كه به جهت فراواني و گوناگوني مدل سازي نهادين و فيلمها و ديگر انواع رسانههاي گروهي اثرات عميقي در رفتار و نگرشهاي فرد كه به صورت غير مستقيم آموخته ميشود به جاي ميگذارد. بطوري كه (باندورا 1973- ليبرت- نيل وديويدسون 1973) ميگويند: «كودكان و بزرگسالان بسياري از انگيزشها «1» و پاسخهاي هيجاني «2» و شيوههاي جديد رفتار را از طريق مدلسازي تلويزيوني و سينمايي فرار ميگيرند.»
مدل سازي يعني كسب ايدهاز مشاهده ديگران در مورد نحوه انجام رفتارهاي جديد و استفاده ازاين اطلاعات به عنوان راهنماي عمل در موقعيّتهاي بعدي. (باندورا 1977)
__________________________________________________
(1)- edatittA
(2)- esnopseR lanoitomE نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 89
نماد نيز در معناي كل به معناي نشاني است قراردادي، نسبي و تابع شرايط محيطي ويژه. از ديدگاه جامعهشناسي، نمادها، جلوههايي هستند عيني از معناهايي كه توسّط همه با بعضي از اعضاي جامعه شناخته شدهاند، نماد در جهت هدفي خاص و براي ارائه پيام با معناي ويژه وضع ميشود لذا عمدي است (6). (باقر ساروخاني 1366)
براي روشنترشدن فرآيند يادگيري مشاهدهاي لازم است توضيح كافي داده شود، كه براساس نظريات يادگيري اجتماعي بيان شده است:
«يادگيري مشاهدهاي اساساً متّكي بر دو سيستم بازنمايي است: تصوّري و كلامي
برخي از رفتارها به شكل «تصوير سازي ذهني حفظ ميشوند. تحريك حسّي، احساسهايي را فعّال ميكند كه موجب ادراك رويدادهاي خارجي ميگردد. در نتيجه رويايي مكرر، محرّكهاي مدلسازي سرانجام موجب «تصويرهاي ذهني yregamI» ديرپا و قابل موقعيّت بازيافت «cibavcirteR» از كاركردهاي مدل شده ميگردند. در موقعيّتهاي بعد، تصويرهاي ذهني (كه مشخصاً ادراكات را موجب ميشوند) ميتوان بازخوان رويدادهايي باشند كه حضور فيزيكي ندارند.
دومين سيستم بازنمايي فرآيند رمزگذاري gnidoC كلامي رويدادهاي مدل شده است. (آلبرت باندورا 1977). علاوه بر رمز گذاري نمادين، مرور ذهني نيز به عنوان يك كمك حافظه مهمّ عمل ميكند. بازآفريني بسياري از رفتارها به لحاظ تحريمهاي اجتماعي و نبود فرصت، به آساني ممكن نيست. بنابراين، افراد بامرور ذهني كه در آن خود را در حال انجام رفتار مناسب تصوّر ميكنند، بر مهارت و يادآوري خويش ميافزايند. (باندورا و جفري، 1973، ميچل و ماكوبي 1961).
بالاترين سطح يادگيري مشاهدهاي ابتدا توسّط سازماندهي و مرور نمادين رفتار مدل شده وسپس بازآفريني آشكار آن تحقّق مييابد. (جفري 1974).
با توجه به فرآيند يادگيري مشاهدهاي در ذهن، لزوم دقّت در آموختهها و مشاهدات افراد به ويژه در اوان كودكي توسّط والدين و مسئولين تربيتي روشن ميگردد، چرا كه تصويرسازي ديداري در دورههاي آغازين رشد، كه كودك فاقد تواناييهاي كلامي ميباشد، نقش مهمّي را دريادگيري مشاهدهاي و آن دسته ازرفتارهايي كه مناسب رمزگذاري كلامي نيستند ايفا مينمايد. از جمله تلويزيون وديگررسانههاي ديداري كه سرمشقهاي نماديني را به وفور توليد ميكنند، شيوههاي
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 90
گوناگون رفتار را به بينندگان ميآموزند، و مدلهاي نمادين تلويزيون چنان در جلب توجّه مؤثرند كه بينندگان بدون هيچگونه مشوّقي، بسياري از ديدههاي خود را ميآموزند (7). (باندورا، گروسك و منلاو، 1966)
فرآيندهاي توجّهي (8):
در اينجا مهمّترين سوال اين است كه آيا افراد رويدادها و مشاهدات خود را ياد ميگيرند يا فقط بخشي از اتّفاقات را به ياد ميسپارند؟
بايد گفت افراد به طور ناخودآگاه خيلي از حوادث و اتفاقات را به جهت كاركرد حس بينايي ميبينند، اما صرفاً آن دسته از اتّفاقاتي را كه بدان توجّه شده و براي فرد اهميّت داشته است به ياد سپرده و وارد حافظه دراز مدت انسان ميشود. حال بايد ديد عامل تعيين كننده در توجّه و دقت و نوع و ميزان توجه به رويدادها چيست؟ آنچه باعث ميشود فرد به چيزي توجّه نمايد و به چيز ديگري بيتفاوت باشد، ارزشهاي حاكم بر ديدگاه فرد ميباشد، ارزشها معيّن ميكنند كه به كدام منظره، رويداد، برنامه تلويزيون و ... توجّه نمايد و بدان اهمّيت قائل شود. و به برخي ديگر علاقهاي نشان ندهد، به طور مثال در يك برنامه تلويزيوني با مخاطبهاي مختلف، آموختههاي يكساني به دست نميآيد، چرا كه مخاطبين هر كدام قسمتي كه براي آنها مهم و جالب بوده است توجّه كردهاند، لذا يك برنامه اثرات متفاوتي ميتواند درروي افراد باقي بگذارد، مثلًا بعضي به لباس بازيگران وبرخي به كلام و برخي به اهداف فيلم توجّه ميكنند. از اين رو بنا به نظر باندورا، امكان يادگيري آدمي از طريق مشاهده زياد نيست، مگر آنكه به خصوصيات معنيدار رفتار مدل توجّه كرده و آن را به درستي بفهمد. فرآيندهاي توجّهي معيّن ميكنند كه دربين انبوه تأثيرات مدلسازي كه فرا روي فرد قرار ميگيرد كدام يك براي مشاهده انتخاب و چه چيزهايي از اين مواجهه استخراج ميگردد. از ميان تعيين كنندههاي مختلف توجّهي، الگوهاي متداعي اهميّت بيشتري دارند، كسانيكه فرد به طور معمول با آنها پيوند دارد- خواه از طريق رجحان شخصي و خواه به واسطه تحميل انواع رفتارهايي كه مكرر مورد مشاهده قرار ميگيرد،
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 91
مشخص ميكنند، و به همين دليل آن رفتارها به طور كامل آموختهميشوند. براي مثال فرصتهاي يادگيري رفتار پرخاشگرانه، براي اعضاي گروههاي تهاجمي، متفاوت از فرصتهاي يادگيري براي گروههايي است كه شيوه زندگي آرام و بيدرد سر را ترجيح ميدهند. (آلبرت باندورا 1977).
با توجّه به مطالب مذكور در بخشهاي قبل مشخص گرديد، خانواده در جهتدهي و هدايت تمايلات و انگيزههاي قبلي نسبت به امور مختلف از جمله پيامها و مدلهاي ارائه شده در رسانهاي گروهي نقش مهمّي ايفا مينمايد.
جان و راتيلد رايلي yeliR dlihtaR dna nhuJ نشان دادهاند كه، تأثيرات ايجاد شده به وسيله پخش تلويزيوني بر حسب آنكه كودكان تماشاگر شديداً به گروههاي خانوادگي بستگي داشته باشند يا تحت نفوذ دوستانشان باشند، بسيار متفاوت است در توده تماشاگران تلويزيون مسئول اساسي بيشتر خانواده است تا فرد، چرا كه والدين مسئوليّت كنترل فرزندان خويش را برعهده دارند.
طبق گفتهصاحبنظران عنصر شناختي نگرشها به همان طريقي كسب ميشود كه ما واقعيّات دانشها يا باورها را ميآموزيم، و در اين اكتساب فرآيندهاي بنيادي تداعي تقويت و تقليد، نقش اساسي را باز ميكنند. يك كودك بخش عمده وقت خود را با والدين خويش ميگذراند و پس از چندي با كپيه كردن رفتار آنها شروع ميكند به كسب باورهاي والدين خود، و اين فرايند حتّي در حالتي كه والدين تعمّدي درنفوذ در رفتار او نداشته باشند روي ميدهد. (جنينگر و تايمي 1968 به نقل از يوسف كريمي روانشناس اجتماعي صفحه 243)
چنانكه بيان شد، خانواده در جهت دهي و تقويت ميزان تأثير انگيزهسازي رسانهها، در كودك نقش مهمّي را به عهده دارد، زيرا نگرشها بيشتر به همان طريقي آموخته ميشوند، كه عادتهاي ديگر يادگرفته ميشوند، همان گونه كه مردم اطلاعات و واقعيّات را ميآموزند، احساسها و ارزشهاي مربوط به اين واقعيتها را ياد ميگيرند. (يوسف كريمي 1368) به طور مثال لباسي كه از يك مدل زنده يا تصويري مشاهده ميشود، و بنابرارزشهاي حاكم بر فضاي فكري كه ريشه درباورهاي والدين دارد، انتخاب ميگردد، همراه خود نوعي از احساس و ارزش را خواهد داشت كه به مرور در رفتار فرد
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 92
تأثير خواهد گذاشت. لذا خانواده ميتواند با تغيير ارزشها، رفتارها و انگيزههاي كودك و نوجوان را تغيير دهد، همانگونه كه رسانههاي جمعي با استفاده از تكنولوژي جديد و اصول و فنون روانشناسي مبادرت به انگيزهسازي نموده، و درنهايت سعي در تغيير ارزشها و سنّتهاي فردي اجتماعي جوامع مينمايند. چنانكه باندورا بيان نموده است منابع مختلف ارتباط جمعي در هر زمان براي پذيرش تكنولوژي جديد، ايدئولوژي جديد وتجارب اجتماعي مختلف انگيزه سازي ميكنند، هرچه مشوّقهاي محرّك نافذتر باشند، احتمال اينكه نوآوريهاي مكتسبه به عمل درآيد بيشتر است (آلبرت باندورا 1977) و چون برخي مردم از طريق محيط نمادين رسانهها، تصوّرات خود از واقعيّت امور را شكل ميدهند، لذا مقداري از فضاي فكري آنها را ارزشهاي ارائه شده در رسانهها تشكيل ميدهد، زيرا، در خانوادههايي كه پايه تربيت صحيح اوّليه سست بوده و باورها و ارزشهاي معنوي در كودك استقرار نيافته است، كودك با خلاء فكري و بيهويّتي روبروست، از اين رو، آنچه رسانههاي جمعي به خصوص رسانههاي بيگانه ارائه نمايند، به عنوان تجدّد و روشنفكري، بيهيچ مقاومتي به عنوان راه صحيح ميپذيرند، بنابراين تأثير رسانهها با وجود استفاده از فناوري جديد و اصول روانشناسي صرفاً در اين نوع خانوادهها بيشتر بوده و القاء افكار و نظريّات خاص به بينندگان كه از شگردهاي اصلي رسانههاي جمعي بيگانه ميباشد، مثمرثمر واقع ميگردد. ولي در خانوادههايي كه اعتقادي فرزندان از اوان كودكي محكم بوده و ارزشهاي معنوي در وجود آنها دروني گرديده است، رسانهها موفقيّتي نداشتهاند، زيرا، افرادي كه داراي قدرت تجزيه و تحليل و منطق و مكانسيمهاي دفاعي خاص باشند، وسايل ارتباط جمعي، كمتر ميتوانند به آن نفوذ نمايند زيرا ارزشها و باورهاي صحيح دروني تثبيت شده و شخصيّت آنها براساس اين باورها شكل گرفته است، لذا ترفندهاي وسايل ارتباط جمعي در تغييررفتار وبينش اين گونه افراد مؤثّر نخواهد بود. امّا اين امر در مورد كودكان مصداق ندارد زيرا ذهن كودك ساده وفاقد شبكه به هم پيوستهاي متشكل از انديشهها و باورهاست، و هنوز فاقد قدرت تحليل عقايد، تشخيص و سنجش
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 93
نظرات مختلف و پذيرش يا ردّ منطقي مسائل ميباشد، لذا قدرت دفاعي در برابر خطرات وسايل ارتباط جمعي نداشته و به شدّت تأثيرپذير و در نتيجه آسيب پذير ميباشد. از اين رو كودك به حمايت و راهنمايي والدين در برابر صدمات احتمالي و حتمي وسايل ارتباط جمعي نيازمند است. به جهت اينكه «رسانههاي گروهي از لحاظ اثر بخشي مدل سازي رسانهاي و نيز مواجه گسترده عموم يا آن نقش نافذي را در شكل دهي رفتارها و نگرشهاي اجتماعي بازي ميكنند (باركر 1970).
«نحوه تبليغ رسانههاي گروهي بيگانه و اهداف آنان»
يكي از جنبههاي پراهميّت مدلسازي نمادين در نيروي تكاثر شگرف آن است. دريادگيري مشاهدهاي با استفاده از يك مدل واحد، ميتوان الگوهاي رفتاري جديد را در يك زمان به تعداد زيادي از مردم در نواحي مختلف انتقال داد. جنبه ديگر مدلساز نمادين، بزرگ نمايي اثراتي است كه ايجاد ميكند. در طول زندگي عادي مردم تنها با بخش كوچكي از محيط تماس دارند، در نتيجه ادراكات آنها از واقعيّات اجتماعي تحت تأثير شگرف تجارب نيابتي است از آنچه ميبينند و ميشنوند و ميخوانند. هرچه تصوّرات ذهني مردم از واقعيّت بيشتر ناشي از محيط نمادين رسانهها باشد، اثر اجتماعي رسانهها بيشتر است. فرآيندهاي مختلف مدلسازي فرآيندهايي مشابهاند، خواه رفتار از طريق كلمات يا تصاوير انتقال يابند و خواه از طريق كنشها. با وجود اين مشكل ميتوان با كلمات همان ميزان اطلاعاتي را انتقال داد كه در نمايش تصويري يا زنده انتقال مييابد، (آلبرت باندورا 1977) در حال حاضر در جهان غرب به ويژه آمريكا فشار مستقيم بر انسانها (جهت وادارسازي به انجام امري خاص) به حداقل تنزّل يافته و از طريق هدايت و حكومت از طريق اقناع جمعي و هدايت و حكومت از راه دور در برنامههاي راديو و تلويزيون و شبكههاي بينالمللي مبادرت به القاء نظريّات و افكار خاص جهت شكل دادن و ايجاد فرهنگ جهاني مبتني بر جهان بيني مادي نموده است.
به طوريكه در كشور ايران و ديگر كشورها مشاهده ميگردد آنچه از طريق شبكههاي مختلف ماهواره ارائه ميگردد، و در ارتباطات اجتماعي و ارزشهاي حاكم بر جوامع تأثيرات بنيادي گذاشته و درصدد تغيير عقيدتي ملّتها به جاي توليد انبوه به تبليغ، مصرف انبوه آن هم مصرف كالاهاي غربي نه كشور خود اقدام نموده است، از جمله پخش برنامهكانالهاي مد درشبكههاي ماهوارهاي پخش آگهي تجارتي در اين شبكهها و ... ميباشد.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 94
«بيبي مانتي از موسسه ارتباطات جمعي هند اعتقاد دارد ورود شبكههايي نظير «امتيوي» جوانان را «ماديگرا» بار ميآورد و جوانان ما چنين ميپندارند كه دنيا تنها در جمعآوري مال و خوشگذراني خلاصه ميشود. همين مساله در درازمدت مبارزات طبقاتي را دامن خواهد زد. همچنين «مانتي» معتقد است كه افزايش محبوبيّت ماهواره نوعي استعمار الكترونيكي است. نوع برنامهها و تبليغات آنها تنها اين پيام را در بردارد كه شيوه زندگي آمريكايي بهترين شيوه است و بقيه دنيا اهميّتي ندارند. وي ادامه ميدهد ماهواره مبلّغ آزادي بيقيد وشرط مغز و بدن انسان است كه با شيوه زندگي هندي مغايرت دارد. «1» با تأكيد به مطالب مذكور در اهميّت نقش والدين در دروني كردن اعتقادات مذهبي به عنوان عامل بازدارنده از اعمال خلاف و بروز استعدادها و كمالات نهفته انساني در بستر تربيت صحيح والدين با بيان نظر آلبرت باندورا اين بحث را ادامه ميدهيم. باندورا اجتماعي شدن «2» موفق را متضمّن تدريجي كنترلهاي نمادين و دروني به جاي قواعد و فرامين خارجي ميداند، و ميگويد پس از استقرار معيارهاي اخلاقي توسّط تعليم و مدلسازي، اين پيامدهاي خودسنجي «3» كه به عنوان بازدارنده از اقدام خلاف عمل خواهند كرد.
چنانكه مقام معظم رهبري در ديدار با كاركنان رسانههاي گروهي و رؤساي مناطق آموزش و پرورش در سال 21/ 5/ 71 فرمودند:
«در تبادل فرهنگي هدف باور كردن و كامل كردن فرهنگ ملّي است، ولي در تهاجم فرهنگي هدف ريشه كن كردن و ازبين بردن فرهنگ ملّي است. در تبادل فرهنگ ملّت گيرنده فرهنگ، چيزهايي مطبوع و دلنشين و خوب ومورد علاقه را ميگيرد ... در تهاجم فرهنگي چيزهايي را به ملّت مورد تهاجم ميدهند خوب نيست بد است. مثلًا وقتي اروپاييها تهاجم فرهنگي را به كشورما شروع كردند روحيّه وقت شناسي، شجاعت،
__________________________________________________
(1)- جزوههاي منتشره معاونت سياسي نمايندگي ولي فقيه در نيروهاي مقاومت بسيج سپاه پاسداران.
(2)- noitazilaicoS
(3)- noitulavE- fleS نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 95
خطركردن در مسائل تجسّس و كنجكاوي علمي را براي ما نياوردند، نخواستند تا با تعليمات و تبليغات و پيگيري ملّت ايران يك ملّت داراي وجدانكار ووجدان علمي بشود. آنها فقط بيبندوباري جنسي را وارد كشورما كردند.
در بخش سينما، صنعت سينماي آمريكا 700 بنگاه سينمايي با بيش از 1600 كارمند را در خارج از اين كشور اداره ميكند، وفيلمهاي سينمايي بيش از نيمي از پردههاي سينماهاي جهان را اشغال كردهاند و هر هفته حدود 150 ميليون نفر در كشورهاي مختلف فيلمهاي آمريكايي ميبينند.
سيستم تلويزيوني اين كشور بيش از 200 هزارساعت برنامه سالانه كشورهاي جهان را به خود اختصاص دادهاند. در خارج از آمريكا هر روز ميليونها نفر محصولات تلويزيوني اين كشور را تماشا ميكنند. بيش از 5 هزار ايستگاه راديويي در بخشهاي مختلف جهان، سخن پراكنيهاي راديويي ايالات متحده آمريكا را رله ميكنند. در جنگ خليج فارس در سالهاي 1990 و 1991 پيامها و تصويرهايي كه در سراسر جهان به گردش درآمدند از يك شبكه ارسال ميشدند. شبكه خبري كابلي. سيانان «1»، به نوبه خود، مطالب را از دومنبع پنتاگون و كاخ سفيد به دست ميآورد. در نتيجه بيشتر ادراك جهان از آنچه در اين خليج روي ميداد و آنچه برآن دلالت داشت، عملًا از يك منبع آمريكايي ميآمد (9). (هربرت شبلر 1992)
300 ميليون نوار ويدئويي عليه انقلاب و عليه جهان سوّم براي بيتفاوت كردن جهان سوم نسبت به ارزشها از آمريكا صادر ميشود. اين فيلمها با ظرافتي خاص و با استفاده از اصول روانشناسي اجتماعي سعي در حساسيّت زدايي نسبت به ارزشهاي مذهبي و مقدّسات ديني و القاء خشونت پيشگي مذهبيهاي ايراني داشته و ابتذال به حدّ افراط در اين فيلمها به كار گرفتهشده است.
فيلم تايتانيك كه يك فيلم عشقي مبتذل سه ساعته است، قبل از اينكه در آمريكا به روي اكران برود نوار ويدئويي آن و عكس قهرمان فيلم روي پيراهنهاي مردانه هم زمان وارد كشور شد، كه در خيابانهاي شهرها به وفور قابل مشاهده بود. كشتي تايتانيك در ماه آوريل سال 1912 غرق شد كه از
__________________________________________________
(1)- krowteN sweN ebbaC نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 96
ميان 2228 مسافر آن 1523 نفر جان خود را ار دست دادند. فيلم سينمايي اين حادثه دلخراش همراه با يك ماجراي عاطفي مبتذل 200 ميليون دلار هزينه در برداشت، برنده 11 جايزه اسكارشد. تايتانيك تاكنون 1/ 1 ميليارد دلار در سراسر جهان فروش كرده است. پوسترفيلم تايتانيك كه توسط دو تن از بازيگران (نقش اوّل) اين فيلم امضا شده است به 3105 دلار به دو برابر قيمت پيش بيني شده در مزايده پوستر كه يك دقيقه به طول انجاميد، توسّط يكي از بزرگترين توليد كنندگان شلوار جين از طريق تلفن خريداري شد «1».
با توجه به اينكه اثرات مثبت يا منفي فيلم تا 60 سال در ذهن انسان باقي ميماند، و مؤثّر بودن اين ابزار و انتخاب آن در به ثمر رساندن اهداف شوم دشمنان اسلام در دستور پنتاگون مبني بر ساختن 900 فيلم در هر سال به جا و تصميمي سنجيده خواهد بود.
آقاي جرالد سگال مديرانيستيتوي بينالمللي استراتژيك لندن، استراتژي غرب براي مقابله با انقلاب اسلامي را اين گونه تدوين كرده است:
«براي مهار كردن كشورهاي مستقل بايد فرهنگ و اقتصاد آنها را آلوده كرد. آلودهسازي شيوههاي فراواني دارد كه با تجارت با دشمن ايجاد طبقه متوسط غير سياسي و بيعلاقه به سياست از جلمه آنهاست» (20) (جزوه منتشره معاونت سياسي نمايندگي ولي فقيه)
آقاي سگال در مصاحبه خود با هفته نامه آمريكايي نيوزويك صراحتاً اعلام ميدارد كه «كشورهاي اسلامي و آيت ا ... ها را بايد با ترويج سكس و فرهنگ والت ديسني در سرزمينهايشان به محاصره در آورد» «2». و نيز آقاي ادوارد شرلي يكي از مقامهاي سابق سيا در ميزگرد بررسي مسائل ايران ميگويد: «اگر ما نتوانيم تحريمهاي شديدي عليه رژيم اسلامي اعمال كنيم، طبيعتاً سياست فرسوده سازي اين رژيم از لحاظ عقيدتي بايد براي ما جذابيّت خاصي پيدا كند.» (فصل نامهآمريكايي خاورميانه) حال نظرات هربرت شيلر يكي از منتقدين اطلاعات رسانهها را در زمينه اهداف رسانهها بيان نموده و بعد به وصول برخي اهداف مورد نظر در ايران اشاره ميشود. هربرت
__________________________________________________
(1)- روزنامه همشهري 10/ 2/ 77 شماره 1524 صفحه 10
(2)- ماهنامه صبح- خرداد 77 شماره 82 نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 97
شيلر دربيان استعمار فرهنگي غرب ميگويد: «امروز كاهشي در صادرات فراوردههاي فرهنگ عامه آمريكايي به وجود نيامده است در حقيقت حجمهاي دلار و فراوردههاي صنايع فرهنگي ايالات متحده كه به بازار بينالمللي جريان مييابند، بيشتر از آن زمان است. آنچه تغيير كرده است اين است كه توليد كنندگان اين فرآوردهها به متّحداني عظيم، يكپارچه و فرهنگي تبديل شدهاند. اين مجموعهها به هم جوش خورده كه فيلم، توليد تلويزيوني، انتشارات، نوار، آرشيوهاي موضوعي «1» و حتّي بانكهاي دادهها «2» را در اختيار دارند، حالا چيزهايي را عرضه ميكنند كه يك محيط فرهنگي كامل ميسازند و آنها، اين محيط فرهنگي را به بازار جهاني وبازار ملّي عرضه ميكنند.
در واقع بازار به شكل فزآيندهاي زير نظارت شركتهاي بزرگ صنايع فرهنگي قرار ميگيرد، مصرفگرايي ديگر يك پديده آمريكايي همراه با برخي آثار مخرّب نيست، اين پديده در اروپا، ژاپن و مناطق ديگر گسترده شده است و علاوه بر سرمايههاي آمريكايي سرمايههاي آلماني، ژاپني، فرانسوي، برزيلي، انگليسي، و ديگر ملّتها در اين شركتها به گردش در ميآيند، به همين دليل فنون و شيوههاي فرهنگي ايالات متحده كه از نظر بينالمللي شهرت بيشتري دارند، از مرزهاي ملّي فراتر رفته و به نيازهاي عقيدتي و بازار بيسرمايه و مناطق تحت نفوذ خدمت ميكنند. براي مثال لسآنجلس تايمز گزارش داد «تلويزيون اروپا، به هاليود رو ميكند. شبكههاي تجارتي جديد در اين قاره، براي گسترش و اداره نمايشها نزد نويسندگان، تهيّه كنندگان و مديران ايالات متحده كارآموزي ميكنند. يك هدف اصلي، فروش برنامه در آمريكاست.
اين مطالب مثال خوبي است كه نشان ميدهد نفوذ فرهنگي آمريكا در اروپايي كه به يك رقيب صنعتي تبديل شدهاست، از چه عناصري تشكيل ميشود: پاريس و ديگر مراكز اروپاييها به خدمت گرفته ميشوند تا براي شكل دادن به بازار جديد شبكهها و خطوط ارتباطي پربيننده به آنها كمك كنند ... آمريكاييها ميدانند چگونه مخاطب را تسخير و حفظ كنند. اين حرفه ميتواند ازنيرنگهاي
__________________________________________________
(1)- skvapemehT
(2)- sknaB ataD نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 98
اختراع شده از هاليوود بهرهگيرد ... نويسندگان فرانسوي ميآموزند كه چگونه به شيوه آمريكايي طرحهايي براي برنامهبسازند كه درجريان آنها و قبل از پايان هربخش تجارتي، صحنههاي هيجانانگيز ارائه شوند. وقتي نمايش پرهيجان سطحي و درعين حال پربيننده «ريوييرا» براي اوّلين باز از تلويزيون اروپا در فرانسه پخش شد، مسلماً احساسي آمريكايي نسبت به آن وجود آورد. «1» نيمي از جهان در اين مسير حركت ميكنند. يك پژوهشگر برزيلي يادآوري كرد كه برنامهسازي تلويزيون برزيل عبارت است از تقليدي از فرآوردههاي فرهنگي ايلات متحده. اين نوع برنامهسازي رونوشتي است از ارزشها، هنجارها و الگوهاي رفتار و مدلها روابط اجتماعي غربي يا چاشني جهان سومي.
يافتههاي او به آنچه ممكن است بتوان در ايالات متحده يا اروپا نيز نتيجهگيري كرد شباهت دارد اين است كه اكثر نمايشهاي روزمره برزيلي همان هدفي را دارند كه شركاء در ايالات متحده براي فروش محصولات دنبال ميكنند.
آنچه كه اين رويدادها تاييد ميكنند پيشرفت جهاني مصرف گرايي است كه با نظام شركتي فراملّي و در پيشاپيش آن با بخش رسانههاي فرهنگي به جلو ميرود و ترويج مييابد. سرمايه شركتي، با تأكيد بر دسترسي كامل به اين نظام اطلاعاتي براي تبليغ پيامهاي تجارتي وعقيدتي خود، خصوصي كردن بخش ارتباطي (تلفن، تلويزيون، ماهواره و كامپيوتر) در تمام كشورها، يكي پس از ديگري، درخواست و اجرا كرده است. براي مثال در فرانسه هزينههاي آگهيهاي تجارتي تلويزيوني از سال 1985 تا سال 1990 سه برابر شده است. (هربرت ان. شيلر، 1992 صفحه 68- 69) و آنچه را كه روند تلويزيون جمهوري اسلامي در پخش آگهي تجارتي تأييد ميكند همسويي با پيام مصرفگرايي و تجمّلپرستي آمريكا و شركاء او ميباشد. متأسفانه در بين سريالها و فيلمهاي ارزشي كه پيام و محتواي معنوي دارد از پخش آگهيهاي تجارتي مبل و پرده و موبايل و ... دريغ نميشود و بدون اجازه بينندگان در ساعت پربيننده
__________________________________________________
(1)-, doowglloH ni emrut vT oeuW, tserpmetenoR" 1- AC 1991,, 11 yluJ, emit, selegnasoL نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 99
فيلم و سريال از اعتماد و وقت و عمر بيننده سوء استفاده ميشود و در لحظه حسّاس، فيلم به خاطر آگهي قطع شده و موجب عصبانيّت بيننده ميگردد.
البتّه اين نحوه پخش آگهي تجارتي، كپيبرداري از ماهواره ورسانههاي گروهي بيگانه است، كه متأسفانه بدون توجه به فرهنگ ملّي و اثرات سوء اين نوع تبليغات بر بهداشت رواني مردم صورت ميگيرد.
يك گزارشگر لسآنجلس تايمز، وضعيّت كنوني صادرات رسانههاي آمريكا را به اين صورت تأييد ميكند، با وجودي كه نيروي سياسي آمريكا ممكن است در حال سايش باشد نشاني از فرسايش تأثيرگذاري فرهنگي آمريكا در سراسر اروپا وجود ندارد. دي مواسي «1» مدير مؤسسه فرانسوي روابط بينالملل پاريس گفت: «به طور كلي تاثير (فرهنگي) آمريكا هرگز در فرانسه نيرومندتر از امروز نبوده است ... «2» در سال 1967، مسائل «ارتباطات جديد و سياست خارجي» و استماعات مربوط به آن، توسط كميته كنگره (آمريكا) مورد بررسي قرار گرفت، و به شكل با معنايي «پيروزي در جنگ سرد و تهاجم ايدئولوژيكي آمريكا» عنوان گرفت. در شهادت ارائه شده در برابر اين كميته، موضع بيطرفانه چنين ارزيابي شد كه «آنچه آمريكا انجام ميدهد، به ميزان قابل توجّهي، نظام ارتباطات بينالمللي را شكل خواهد داد ... به ميزان بسيارگستردهتري ساير كشورها از تجربه ما تقليد خواهند كرد و به نهادها و نظامهايي كه خلق ميكنيم خواهند پيوست به شرطي كه ايالات متحده، به روشني بتواند از نظر تكنولوژي و منابع اطلاعاتي در مركز نظام ارتباطي جهاني قرار گيرد. (هربرت شيلر 1992، صفحه 123)
«فرانتس فانون نشان داده است كه ارتباطات جديد ميتوانند نقش انقلابي داشته باشند، فانون تشريح كرد كه چگونه بخش اطلاعات، به ابزار روشنگري اميد وحدت ملّي مبدل شده بود و با خدمات قبلي به عنوان منبعي از تسلّط فرهنگي و فشارمبارزه ميكرد. با ايجاد صداي الجزاير آزاد، خريد دستگاه راديو به شكل چشمگير افزايش يافت. فانون در اواسط دوره جنگ نوشت: «از سال 1965،
__________________________________________________
(1)- isioM. D
(2)- rewop dna spoort dna- eip naciremA eyBeyB, llahsraM relyT" Z- H egap 1992, 4 yraurbeF, semiT segnasoL نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 100
خريد راديو در الجزاير معنيدار شده است، و اين آغاز حركت «يك راه جديد براي كسب خبر نيست، بلكه به دست آوردن حقّ تنها وسيله برقراري ارتباطات با انقلاب است «1»» در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي ايران نيز خريد راديو و تلويزيون به لحاظ اينكه تنها وسيله ارتباطي بين انقلاب و مردم بود افزايش پيدا كرد. در پيروزي انقلاب كه نقش اطلاعرساني را به عهده داشت نقش تبليغي خود را نيز ايفا نمود.
همانندسازي فرهنگي كه طي سالها در ايالات متحده اجرا ميشود، هم اكنون سراسر جهان را تهديد ميكند. موردكاي گورليك «2» دانشجوي با سابقه تأتر، در سال 1965 چنين نتيجهگيري كرد كه «عصر ارتباط مجهّز و متمركز از طريق مطبوعات، راديو و تلويزيون و سينما صنفي، نوعي همساني آفريده است كه در تاريخ بيمثال است. «3»»
هربرت شيلر در تأثيرات آگهيهاي تجارتي تلويزيوني ميگويد: «حتّي آگهيهاي تجارتي تلويزيوني كه در صف اوّل سازندگان رفتار معيار، قرار دارند، به شكل كنايهآميز، هويّت و فرديّت ملّي خود را از دست ميدهند. والاس اي. راس «4»، مدير جشنواره آگهيهاي تجارتي تلويزيوني آمريكا (درجامعه مصرفي، هر محصول جشنوارهاي ويژه دارد)، گزيدهاي از تبليغات بازرگاني خارجي را نشان داد و يادآوري كرد كه يك رويداد تأسّف بار اين است كه توسعه فزآينده مكان بازار بينالمللي كه به نحوي در راستاي مشخصههاي ملّي پيش ميرفت ... از ميان رفته است.
در روند كنوني برنامههاي تلويزيون به ويژه در سريالها و فيلمها تجمّلگرايي و رفاه طلبي و اشرافيگري از مشخصههاي بارز فيلمهاي ايراني شده است و الگوي رفتار و الگوي مصرف بودن اين رسانه ناديده گرفته شده است.
__________________________________________________
(1)-
72 .p ,1965 ,kroY weN ,weieveR ylhtnoM ,msilainoloC gniyD a ni seidutS ,nonaF .F
به نقل از هربرت شيلر صفحه 197
(2)- kileroG iacedroM
(3)- 1965, 11 lirpA, semiT kroYweN ehT به نقل از هربرت شيلر صفحه 262
(4)- ssoR. A ecallaW نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 101
در حاليكه انديشمندان خود غرب به خودداري از تقليد از فرهنگ غربي هشدار ميدهند. به طوري كه فرانتس فانون به خوبي نتايج وضعيّت كنوني كشورهاي فقير كه بدون اعمال نظارت در معرض فرهنگ غربي قرار دارند، توصيف كرده است:
افراد جوان، در اوقات فراغت خود به فعّاليّتهايي ميپردازند كه براي جوانان كشورهاي سرمايهداري طرّاحي شده است: رمانهاي پليسي، ماشينهاي قمار، عكس سكسي، داستانهاي مستهجن، فيلمهاي ممنوع شده براي كمتر از شانزده سال «1» و بالاتر ازهمه الكل. در غرب، محيط خانواده، تأثيرهاي آموزش و پرورش و سطح نسبتاً بالاي زندگي طبقات كارگر، محافظ كم و بيش مؤثّري را در برابر كنش زيانمند اين وقت گذرانيها به وجود ميآورد. «2»»
از آنجايي كه ايالات متّحده آمريكا مهمّترين كشور صادركننده برنامه تلويزيوني است، علاوه بر اينكه فرهنگ كشورهاي مختلف را در قبضه داشته و سعي در ايجاد يك فرهنگ جهاني براساس ديدگاههاي غربي دارد، تهيّه كنندگان برنامه نيز تمايل دارند، در اين صحنه بيرقيب به جهت كمبود امكانات سرمايهاي وقتي حكومت از راه دور بر انسانها ميسر شده است و متأسفانه مسئولين فرهنگي ايران اسلامي كه پرچم پرافتخار مكتب انسان ساز و آزاديخواه اسلام را در دست داشته و دارد، جز سكوت و تقليد و همسويي در اين مبارزه و تهاجم اقدامي نكرده و ماهيت فرهنگ اسلامي را در پردهاي از ابهام فرو برده و آميخته با فرهنگ غربي براي نسل نو كه تشنه حقيقت و كنجكاو معرفت است ارائه نموده است. در حاليكه ژاپنيها قانون پخشي دارند كه تصريح ميكند. «براي حفظ ميراث فرهنگي گذشته، تلاشهايي به عمل خواهد آمد.» و كنت آدام»
مدير تلويزيون بريتانيا به شكل تحسينآميزي در «ليسنر «4»» نوشت: «اين هدف، بعد از تأثيرهاي نيرومند آمريكايي كردن در سالهاي بعد از جنگ جهاني دوم، به يك عامل كليدي تبديل شده است. ژاپنيها با خوشرويي پذيرفتهاند فرهنگي ثانوي در كنار
__________________________________________________
(1)- در كشورما در شهر مذهبي مشهد بعد از گذشت 20 سال از انقلاب اسلامي شاهد نمايش فيلم مصائب شيرين كه ديدن آن بر 7 تا 18 سالهها ممنوع بود. شديم. (1378)
(2)- به نقل از هربرت شيلر، 1992، ص 269
(3)- madA htenneK
(4)- renetsil ehT نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 102
فرهنگشان قرارگيرد، اما آنها اجازه نميدهند كه راههاي زندگي و انديشه خود آنها در باتلاق فرو برد، و اين خصلتي است كه به شكل فزايندهاي در پخش آنها بازتاب يافته است.»
اين ويژگي از اين روست كه از تكنولوژي ماهواره و ويدئو به صورت مثبت استفاده نموده و به جنبههاي منفي آن و تلاش براي پيشگيري از تأثيرات سوء آن توجه دارند. در كشور ژاپن 7 دانشگاه باز وجود دارد كه به وسيله ماهواره به دانشجويان آموزش ميدهد. در سمينار بينالمللي دانشگاههاي باز در تهران 1377 مطرح شد كه با استفاده از شبكههاي مختلف در سراسر كشور دانشجويان قادر به انتخاب استاد و ماده درسي ميباشند. بدين صورت علاوه بر كيفيت بالاي آموزشي و امكان بهرهگيري تعداد زيادي دانشجو مشكل فضاي آموزشي و خوابگاه و شهريه و اساتيد مجرب و ... حل ميشود و دانشجويان بجاي رد و بدل نمودن نوار برنامههاي مبتذل ماهواره، برنامههاي آموزشي و عملي را مشاهده مينمايند. هر صنعت و فنآوري بطور حتم هم جنبههاي منفي و هم مثبت دارد، مديريت توانمند علمي نيازمند است كه جنبههاي مثبت آن را پيدا نموده و استفاده و تقويت نمايد.
«نقدي بر برخي نكات مؤثر در نگرش بيننده در تلويزيون» از آنجايي كه در بيشتر برنامهها وفيلمها و سريالهاي تلويزيون عليرغم استفاده رسانههاي جمعي بيگانه از روانشناسي اجتماعي به تأثيرات مثبت يا منفي حركات و كلام و محتواي برنامه يا فيلم توجه نميشود لذا مواردي چند كه در ايجاد نگرش منفي نقش دارند بيان ميشوند:
1. در تبليغ فرهنگ اسلامي كه يكي از رسالتهاي مهمّ و اساسي تلويزيون در نظام جمهوري اسلامي ميباشد، چهره افراد مذهبي و زندگي آنها در هالهاي از سياهي و خشن و خشك، فقير، بيسواد نشان داده ميشود، در حاليكه چهره افراد غير مذهبي با جلوهاي روشن، شاداب و جذّاب، پولدار و داراي زندگي مرفّه و اشرافي و تحصيل كرده و فهيم نشان داده ميشود. لذا اين القا را در بيننده به وجود ميآورد كه دنبال مذهب رفتن اين چنين زندگي بيروح و پر مشكل و فقيرانهاي را به دنبال دارد. معمولًا در سيما خانمهاي چادري معمولًا فقير، بيسواد، بيمنطق و پرهياهو و دادن بزن ولي خانمهاي بدحجاب!! پولدار، منطقي و موقّر ومحترم ارائه ميشوند.
2. سريال «بهترين تابستان من» ظاهراً براي القاء فرهنگ جبهه ساخته شده ولي از فرهنگ جبهه فرسنگها دور و تصويري غير واقعي از جبهه نشان ميدهد. انگار در جبهه رزمندگان جز شوخي و مزاح كار ديگري نداشتند.
3. درايام عاشورا به جاي استفاده از هنر براي تبليغ فرهنگ شهادت و آزادگي و دين طلبي و هدف فلسفه اباعبدالله الحسين از جنگ با يزيد، عين مراسم سخنراني و عزاداري مساجد براي معدود بينندهاي كه امكان حضور در مساجد را پيدا نكردهاند، پخش ميشود و براي آن عدّه مخاطباني كه با دين جز نام مسلماني، سروكاري ندارند، حرفي ندارد. در يك رسانه تصويري كه تنها وسيله ارائه برنامه و پيام و محتوا تصوير و هنر ميباشد نتوانسته است در چنين ايامي رسالت خود را به خوبي ادا نمايد. سريال امام علي () از اين جهت بسيار خوب بوده است، امّا استمرار چنين برنامهاي ضرورت دارد. هر محل و مكاني وسيله خاصي جهت ارائه پيام را ميطلبد. جايگاهي همچون مسجد الزاماتي دارد و سخنراني وسيله تبليغ است، امّا در تلويزيون كه هنر و تصوير وسيله اين رسانه هستند، پخش سخنراني و عزاداري انجام شده در مسجد بيزاري چيزي نميافزايد و آن اثر بخشي را بر مخاطبي كه در منزل عزاداري را ميبينند ندارد. اگر برنامهها
4.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 104
مطابق با مخاطب و استفاده از اصول و فنون روانشناسي، به دست گردانندگان توانا و متعهّد و برخوردار از علوم مختلف در حيطهكاري خود سپرده شود به طور يقين جاذبيّت تلويزيون بالاتر خواهد رفت. در صورتي كه امكانات كم براي فيلمسازي با رعايت نكات ياد شده صورت گيرد و در عصر ماهواره فيلمهاي خارجي بيروح 50 سال قبل خريداري نشود، آن تعداد برنامههاي خوب و جاذب هم بيننده خود را به ويژه نسل جوان از دست نخواهد داد. «1» 5. درارائه فيلمهاي تاريخي و محتواي ارزشي از صدر اسلام در نمايشها و سريالها از فضاي تاريك و مهآلود و گرفته و غمزده استفاده ميشود كه اثرات منفي برنگرش و احساس بيننده و ادامه تماشاي برنامه دارد.
اثرات رسانههاي جمعي بر رفتار فرد
با تأكيد مجدّد بر تأثير نقش والدين در هدايت و جهتدهي و الگوپذيري كودكان و اهداف گردانندگان رسانههاي جمعي به ويژه رسانههاي بيگانه نحوه و ميزان تبليغات فرهنگي در داخل كشور كه اثرات مخرّب بر روي رفتار و روان كودك ميباشد ميآوريم:
ويليامز (smailliW) در سال 1986 م. نتايج پژوهشهاي خود را در مورد تأثيرات رسانههاي ارتباط جمعي بررشد قدرت فانتزي و نيز تكوين شخصيّت كودك منتشر كرد. خلاصهاي از اين گزارش به شرح زير است.
«... كاهش قدرت دماغي و نيز از بين رفتن تدريجي قدرت فراگيري و آموزش در كنار كمرنگ شدن استعداد تخيل، نتايج و اثرات اوّليه و كوتاه مدّت تلويزيون است. در كنار اينها فراوان مشاهده ميشود كودكاني كه فيلمهاي جنايي و خشن وسترن مشاهده ميكنند، داراي شخصيّت و رفتاري خشن هستند و هيچگونه توجّهي بر اعمال خشونتزاي خود ندارند، و دليل و موجبيهم نميتوان براي پرخاشگري و اعمال خشن آنان پيدا كرد. كاهش قدرت مطالعه و نيز كمترشدن رغبت به مطالعه رفتهرفته قدرت خواندن در آنان را ضعيف ساخته و به تبع آن از قدرت خلاقيّت كودك ميكاهد و انعطاف پذيري و برخوردهاي فعّال او را در اجتماع مختل ميكند.
__________________________________________________
(1)- رجوع شود به صفحات 26 و 27 نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 105
آزمايشهايي كه برروي كودكان يك دهكده در كانادا صورت گرفت كه تا آن موقع تلويزيون تماشا نكرده بودند، تمامي اين نتايج را تأييد ميكند. مضافاً اين كه اختلافي در شرايط روحي و خانوادگي و روابط متقابل افراد آن دهكده پديدار ساخت ...» (10)
نتايج پژوهشهاي علمي و آماري ارون (norE) ومالاموت (htumalaM) و هوس مان (namscuH) در سال 1968 راپازينسكي (iksnyzcapaR) درسال 1984 م.، دورتي سينگر ( (11) regniS yhtoroD) بروم سينگر (12) (regniS emoreY) در سال 1981 م. و همچنين پرفسور سينگر در سال 1987 در يك نتيجهگيري تأسفبار و وحشتناك مشتركند:
«تحليل و تفسير و مطالعات آماري و گزارشهاي روانكاوي اثبات ميكند: كودكاني كه دائماً به تماشاي تلويزيون مشغول هستند و كودكاني كه فيلمهاي جنايي و خشن را در تلويزيون مشاهده ميكنند، دچار اختلالات رواني هستند و در معرض خطر انهدام با حداقل اعوجاج شخصيّتي بوده، از قدرت تميز حسن و قبح عاجز بوده و بدون دليل خشن و پرخاشگر، عصباني، غيرمتعادل، بدون قدرت تمركز، فراموشكار، بيعاطفه و خرفت ميباشند. چنين كودكاني به دليل فقدان يا كمبود قدرت فراگيري از حضور در كلاس درس رنج ميبرند و فرار را بر قرار ترجيح ميدهند ...»
خانم پروفسور سينگر در مقالهاي در سال 1984. م مينويسد:
«... من و همكارانم به مدت 6 سال سه گروه اجتماعي از كودكان را مورد مطالعه قرار داديم: كودكان خانوادههاي كم درآمد، خانوادههاي با درآمد متوسط و گروهي مخلوط از هر دو، علاوه بر در آمد مالي، تعلّقات گروهي و ميزان خصلتهاي اجتماعي نيز در اين تقسيمبندي و مطالعه مد نظر قرار داشت. مطالعه رشد و تحوّل كودك را از كودكان مهد كودك آغاز كرديم و 6 سال آنها را ميآزموديم. نتايج كار ما ضمن تأييد آنچه تا بحال در مورد تلويزيون و تأثيرات منفي آن ذكر شده نشان ميدهد، كودكاني كه زياد به تماشاي تلويزيون مشغولند، محيط پيرامون خود و اجتماع خود راخطرناك و دشمن خود ميانگارند. ارقام و آمارهاي ما همچنين نشان ميدهد، كودكاني كه درسنين پيشدبستاني،
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 106
زياد تلويزيون مشاهده كردهاند قدرت تحليل مختل بوده و به هنگام ورود به مدرسه با مشكلات بزرگ آموزشي، فراگيري، انطباق با محيط و رفتار با ديگران مواجه بودهاند ...»
خانم سينگر در گزارش ذكر شده در سال 1984 ميافزايد:
«... من و همكارانم در سالهاي اخير بررسيهاي خود را برروي نمونههاي خانوادهها و نيز خانوادههايي كه كنترل كودكان خود را در استفاده از تلويزيون در دست دارند، گسترش داديم.
نتايج آماري و علمي ما همانگونه كه انتظار ميرفت نشان ميدهند كه نوع رابطه خانوادگي، شرايط روحي و عاطفي و انساني حاكم بر محيط خانواده، كنترل پدر و مادر بر خانواده و نيز بر تلويزيون به عنوان عضوي از افراد خانواده تأثيرات عميق و تعيين كنندهاي در تكوين و شخصيّت روحي كودك و رشد و نموّ قواي دماغي و فكري او دارد. رشد و علاقه و رغبت كودكان- چه دختر و چه پسر- به آموزش و فراگيري و نيز شكلگيري شخصيّت رفتاري او با اجتماع و در اجتماع تابع متغير اين شرايط است.
نمونههاي خانوادههايي را كه ما بررسي كرديم و معيارهايي را كه براي انتخاب تعيين كرديم، آنهايي بود كه به نظر ما براي رشد و نمو و تكامل و شكلگيري شخصيّت كودك در مسائل مربوط به توانايي و تمايل براي معرفت شناسي و دانشآموزي، توانايي و چابكي بدني و ورزيدگي اندامهاي حركتي، رفتارهاي صميمي و دوستانه و احترام آميز، انعطاف پذيري با ايجابات محيط و مدرسه، نقش اساسي دارند. از آن جمله خانوادهها و پدران و مادراني كه:
ارزش زيادي براي فانتزي و قدرت خيالپردازي، ايدهپردازي، احساس مسئوليّت و نظم، ثبات شخصيّتي وتعادل روحي قائلند.
تنبيه بدني كودك و انضباط خشك و جدّي را اعمال نميكنند.
از طريق گفتگو و روشنگري و استدلال، كودك را با جهان پيرامون او و مسائل اجتماعي و فردي متقابل آشنا ميكنند، نه از راه تنبيه و ادعا.
خود كمتر به تماشاي تلويزيون ميپردازند و جهان را نامطلوب، زشت و دشمن نميانگارند و حوادث و انسانها و محيط پيرامون خود را هولانگيز قلمداد نميكنند.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 107
اضافه ميكنيم كه ضوابط فوق براي سنجش قدرت استنباط كودك و تواناييهاي كرداري او كافي نيست، ولي نشان ميدهد كه كمّيت و كيفيّت مشاهده تلويزيون توسّط كودك از عوامل مهمّ تكوين شخصيّت اوبه شمار ميآيد. علاوه بر اينها، مشاهدات سيستماتيك ما به وضوح نشان ميدهد، تماشا كردن زياد تلويزيون، كودك را با اين خطرات مواجه ميسازد، كه:
اطلاعات ارزشمند و مفيد و تعيين كننده از محيط خارج و پيرامون خود به دست نياورد.
قدرت قرائت و متن خواني براي او مشكل شود و با لكنت و عدم پيوستگي جملهها را بخواند.
قدرت تشخيص و تميز ميان جهان واقع و جهان تخيّلي در او ضعيف گردد.
قدرت خيالپردازي در او تضعيف گردد تا حدّي كه تقريباً از بين برود.
جهان و زندگي را نامطلوب، هراسناك و كج مدار تلقّي كند.
عدم آرامش و بيقراري روز افزون پيدا كند.
روحيه عاطفي نامتعادل، پرخاشگر، خشن، عصباني و دستپاچه پيدا كند.
و بالاخره قادر به تشخيص حسن و قبح در اعمال خود و ديگران نباشد.
با اين شرايط جسمي و روحي كودك پيشدبستاني وارد محيط آموزش دبستاني و محيط اجتماعي مربوط به آن ميگردد. به نظر ميرسد كه دخالت نافذ پدر و مادر و كنترل كودك در تماشاي تلويزيون عاملي مهم و اساسي باشد.
توصيه ما اين است كه، پدران و مادران نظم و مقرراتي را براي تماشاي تلويزيون برقرار كرده و آن را رعايت كنند. آنها ميتوانند قبلًا با مطالعه جدول برنامههاي تلويزيون، برنامههاي مفيدي را انتخاب كنند و درباره ميزان حساب شده و تماشاي تلويزيون با كودك گفتگوي آموزنده و صميمانه داشته باشند، و نيز بدون آن كه كودك احساس كند دستوري به او تحميل ميشود، ذهن او را به مصالح او آشنا سازند و شرايطي را به لحاظ عاطفي و تربيتي فراهم كنند كه كودك خود از روي رضا و رغبت و نيز فعّال و نقاد به تماشاي تلويزيون بپردازد. به پدران و مادران و مسئولان امورتربيتي و نگاهداري كودكان شديداً توصيه ميكنيم كه نقش و اثر عامل تلويزيون را در زندگي روزمره و نيز تكوين شخصيّت
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 108
روحي و دماغي و نيز جسمي كودك دقيقاً در نظرداشته باشند و در حوزه اعمال و وظايف تربيتي خود لحظهاي از اين مسئوليت بزرگ و اين اثرات جبران ناپذير غافل نباشند ...»
در يك مطالعه، تحقيق و بررسي ديگري كه سينگر و سوكرمان (nam rekcuT) انجام داده و نتيجه آن را طي دو گزارش علمي در سالهاي 1981 1980 م. انتشار دادند چنين آمده است:
«پژوهشها و مطالعاتي كه ما با همكاري پدران و مادران و گروهي از اولياء مدارس به انجام رسانديم، ضرورت مداخله به موقع پدران و مادران كودك را در ميزان زماني و نيز كيفيّت تماشاي تلويزيون به وضوح نشان ميدهد. علاوه بر آن راههايي را بررسي و تجربه كرديم كه اثرات قطعي و مثبت در تربيت سازنده و خلّاق كودك دارا ميباشد. از جمله تدوين يك رساله است كه در يك دوره 8 ساعته آموزشي در دبستان به كودك و نوآموز نشان ميدهد:
ساختمان تلويزيون چگونه است؟
خدعهها و نيرنگهاي فيلمبرداري و صحنهآرايي چگونه است؟
تفاوت صحنههاي تلويزيوني با واقعيّتهاي خارجي در كجاست؟
ماهيت خشونت و اشكال خارجي و معيارهاي اخلاقي و اجتماعي آن چيست؟
نقش پردازان و قهرمانان و بتهاي سينما و تلويزيون چه كساني هستند؟
پيامهاي بازرگاني، اهدافآنها، شيوههاي انحرافي و محرّك آن كدام است؟
وبالاخره اين كه چگونه بايد به اخبار تلويزيون توجّه كرد و چگونه در مقابل آن اتخاذ موضع كرد؟
نتايجي كه از آموزش اين رساله طي چند دوره به دست آمد، نشان ميدهد كه دخالت اولياء اطفال و مدارس و نقش روشنگري و تربيتي آنان در اين مورد، ارزش بذل توجه خاصي را دارد. همچنين نشان ميدهد، تعيين و اجراي دقيق ضوابط و شرايطي براي ديدن و تماشاي تلويزيون چه به لحاظ محدود كردن زمان و چه تعيين نوع برنامهاي كه كودك تماشا كند، حائز اهميت است ...» (13)
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 109
نتايج پژوهش اثرات رسانههاي جمعي بيگانه در چهار استان كشور در سال 72:
1. از جمله اثرات سوء فرهنگي ناشي از فعّاليّتهاي شبكههاي بيگانه در بين مردم منطقه، الگوسازي به شيوه غربي تزلزل در اعتقادات و باورهاي اجتماعي و تغيير در رفتار است.
2. پخش برنامههاي خلاف عفّت به ويژه از تلويزيون ... آثار نامطلوبي در ميان جوانان منطقه برجاي گذاشته است. به گفته فرماندار يكي از شهرستانها در اين استان 98% تلويزيون ... آثار نامطلوبي در ميان جوانان منطقه برجاي گذاشته است. به گفته فرماندار يكي ازشهرستانها در اين استان 98% تلويزيون ... را تماشا ميكنند در اين ميان بينندگان تلويزيون ... نيز رقم بالايي را به خود اختصاص داده است. برنامههاي اين شبكهها در اشاعه فساد مؤثر بوده است. از جمله آثار نامطلوب اين برنامه، افزايش جرائم جنسي ميباشد.
3. «عدّهاي از كارشناسان معتقدند، برنامههاي فرستندهها با توجّه به كثرت آن، تأثير منفي چنداني بر جوانان اين استان نداشته است. آنان يكي از دلايل اين گفته را آمار پايين انحرافات اخلاقي و ارتكاب به مسائل خلاف شرع در اين استان نسبت به استانهاي ديگر ذكر ميكنند. مدير كلّ آموزش و پرورش اين استان در اين زمينه اظهار داشته است با وجود گستردگي برنامههاي تلويزيوني بيگانه در سال گذشته اين استان از لحاظ اقامه نماز در مدارس رتبه سوّم را كسب كرده است. به گفته وي دانشآموزان همچنين در مسابقات قصهنويسي، شعر، كتابخواني، نويسندگي، تئاتر، بازيگري، ماكتسازي و قرائت قرآن رتبههاي بالايي را حائز شدهاند و نيز 15 نفر از قبول شدگان نفرات اوّل كنكور سراسر از اين استان بودهاند.»
براي تعيين عوامل مسلّط در اين استان كه چه عامل يا عواملي باعث عدم تأثيرات رسانههاي بيگانه شده است نياز به بررسي بوده و لازم است نتايج بررسي در سال 72 با بررسي مجدّد مقايسه گردد، تا علل و عوامل بازدارنده بهتر شناسايي شده و تقويت گردند.
4. تماشاي برنامههاي مبتذل اين شبكهها بخصوص در بين نوجوانان و جوانان امري عادي شده و اين مسئله در فساد اخلاقي و افت تحصيلي آنان تأثير بسزايي داشته است.
5.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 110
6. به گفته يك مقام مسئول در يكي از استانها جوانان تماشاي برنامههاي تلويزيونهاي بيگانه را به برنامههاي سيماي جمهوري اسلامي ترجيح ميدهند.
7. بررسيهاي بعمل آمده در مشهد توسّط نگارنده نشان ميدهد كه اين شهر با اينكه داراي بافت مذهبي بوده و اعتقادات مذهبي در بين مردم عميق و ريشهدار ميباشد، عليرغم اين وضعيّت و مهاجرت افراد مذهبي از شهرهاي ديگر به اين شهر، همان نتايج چهار استان را دارد. تعيين علل و عوامل اين مسئله نياز به بررسي و پژوهش گسترده دارد. از جمله اثرات نامطلوب رسانههاي بيگانه در مشهد ترك تحصيل به جهت فرار از منزل، افزايش روزافزون جرائم جنسي تأسفبار و مركزيّت يافتن اين شهر براي گروههاي انحرافي ضد اخلاقي به جهت زوّاري بودن شهر و گرايش به پوچيگرايي و بيقيدي اخلاقي و الگوپذيري از فرهنگ غربي، تزلزل بنيان خانواده و از بين رفتن شرم و حياء و متانت و خويشتنداري، كم رنگ شدن پاكدامني و عفّت و غيرت علل ادامه و افزايش رو به رشد اين اثرات نامطلوب در استانها و عدم موفقيّت اهرمهاي فرهنگي در پيشگيري و كنترل روند كنوني، مبحثي است كه بايد مسئولين فرهنگي كشور با تحقيقات كاربردي پيگير باشند. در اين پژوهش به برخي زمينهها و بسترهاي ايجاد شده توسّط خانواده و مدرسه و جامعه اشاره شده است كه اين عوامل، وسيله به ثمر رسيدن اهداف رسانههاي جمعي بيگانه شده و به آن سرعت بخشيدهاند و آگاهانه و ناآگاهانه در خدمت استعمار الكترونيكي آمريكا قرار گرفتهاند. منشأ رفتار هر فردي از مجموعه عوامل متعدّد تشكيل شده است كه بايد منشأ و ريشه رفتارها را در فرد جويا باشيم. محكوم نمودن معلول جز تشديد رفتار، نتيجهاي نخواهد داشت و نداشته است.
فصل 3 نقش جامعه و تأثيرآن در الگوپذيري مقام معظّم رهبري در ديدار با اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي در خصوص تهاجم فرهنگي فرمودند: (19/ 6/ 71)
«امروز دشمن جبهه وسيعي را با استفاده از ابزارهاي مؤثّر، خطرناك وكارآمد و نيز بابهرهگرفتن از علم و تكنولوژي تشكيل داده است، تا جمهوري اسلامي را هدف يك يورش همه جانبه فرهنگي قرار دهد. مقابله با اين تهاجم بسيار خطرناك و ويرانگر، نيازمند هوشياري و استفاده از ابزار و روشهاي مشابه دشمن و يا شيوههاي جايگزين آن است.»
بررسي ماهيّت انسان در دو فرهنگ مهاجم و مورد هجوم به جهت شناسايي عوامل و نقش پديدههاي تاثيرگذار در دو فرهنگ است، از لحاظ آنچه مورد هجوم قرارگرفته، انسان است، لذا بايد ديدگاهها و گرايشات اين دو فرهنگ معلوم گردد.
انسان از ديدگاه فرهنگ اسلامي موجودي است ملهم از فجور و تقوي، فالهما فجورها وتقويها (سوره شمس آيه 8).
انسان از نظر آفرينش تركيبي است از لجن و روح، مجموعهاي از حيوانيّت و روحانيّت، بالقوه توان صعود به مرحله «خليفه في الارض» در سير نزولي امكان رسيدن به مرحله «بل هم اضلّ» را دارا هست. از اين رو انسان از نظر تعليمات، آگاه بر فجور و تقوي است و قادر به تشخيص فجور- تمايلات بالفعل حيواني- و تقوي- روحانيت بالقوه- ميباشد، لذا برخي از مفسّران گفتهاند اين آيه اشاره به حسن وقبح عقلي است كه خداوند توانايي درك آنها را به انسان داده است «1».
__________________________________________________
(1)- تفسير نمونه ج 27 ص 47 نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 112
جنبه حيوانيّت نياز به آموزش ندارد، چون بالفعل موجود است مثل توانايي خوردن و آشاميدن ... اما جنبه روحانيّت نياز به آموزش و تربيت دارد، چرا كه موجوديّتي بالقوه دارد، بايد با تعليم، به شكوفايي و منصّه ظهور برسد. اين ديدگاه مكتب اسلام در ماهيّت انسان با فرهنگ غرب درست نقطه مقابل است، زيرا براي انسان موجوديّت و ماهيّتي غير از مادّه و تمايلات حيواني قائل نيست. از ديدگاه اسلام انسان بايد از مرتبه بالفعل حيوانيّت به مرحله كمال روحاني و خليفه اللهي برسد كه اين شدن را ايجاب ميكند ولزوم تعليم و تربيت و تهذيب نفس از رذايل اخلاقي را اثبات مينمايد، اما ديدگاه غربي چون غير از غرايز حيواني و مادّيت در وجود انسان چيزي متصوّر نيست، به اشباع هر چه بيشتر اين غرايز قائل است، لذا از يك پديده واحد، تأثيرات متفاوت در دو فرهنگ ميبينيم كه نشان از تفاوت ماهوي فرهنگي است. به طور مثال مسأله حجاب در فرهنگ اسلامي براي امنيت و سلامت اجتماعي جامعه اهميّت فراوان داشته و يك ضرورت آشكار و غير قابل انكار به شمار رفته و نوعي از ارزش ميباشد. امّا در غرب خطري براي امنيّت و اهداف استعمار فرهنگي كه اصليترين وسيله آن، زن، ميباشد محسوب شده، لذا با آن مقابله ميشود. بروز دو تأثير متفاوت از يك پديده واحد، نشانگر آن است كه اين دو فرهنگ نميتواند جايگزين ديگري گردد، مگر اينكه ديدگاه خود را در ماهيّت انسان تغيير دهد.
چنانكه اشاره شد، شدن يعني شكوفايي و بروز استعدادهاي نهفته در وجود انسان براي رسيدن به كمالات انساني. براي شدن تربيت لازم است، تربيت در خانواده، مدرسه و جامعه. با توجّه به يافتههاي موجود دربحث خانواده كه نشانگر يادگيري و الگوپذيري كودكان از آنچه ميبيند و ميشنود و تثبيت باورها و نگرشها از مشاهدات خود است، لذا مراقبت از محيط فردي و اجتماعي كودك و نوجوان و جوان ضروري مينمايد.
محيط اجتماعي در نوجوان و جوان كه نسبت به مسائل مذهبي كنجكاو بوده و گرايش دارد و در حال يادگيري تحليلي و عمقي ميباشد، تأثير بسزايي دارد از اين رو زير سوال بردن و ايجاد شبهه در اصول و فروع و ارزشهاي اصلي وبنيادي اسلام و اشاعه افكار مسموم و نادرست در رسانههاي گروهي خودي و بيگانه از جمله مطبوعات كه با هدف حسّاسيت زدايي نسل جوان نسبت به ارزشها و وظايف
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 113
ديني صورت ميگيرد، آنان را در تشخيص ارزشها از ضد ارزش دچار سردرگمي نموده و به جهت خلاء فكري در زمينه مسائل اعتقادي كه ريشه در نقص تربيتي درخانواده و مدرسه دارد، حداقل نتيجه، يعني بيتفاوتي برخي نوجوانان و جوانان را نسبت به مسائل مذهبي و خدامحوري كه عامل بازدارنده قوي دربرابر انحرافات فكري و اخلاقي است به بار آورده است.
عواقب آزادي نامحدود و تبليغ آن را دربيان حضرت علي () ميبينيم كه فرمودند:
«اقمعوا هذه النفوس فانّها طلّقه ان تطيعوها تنزع بكم الي شرّغايه»
غررالحكم صفحه 138
علي () فرمود: «اين نفوس سركش را مقهور كنيد، و از خواهشهاي نادرستشان بازداريد كه خودسرو بيقيدند. اگر خواستههاي آنها را پيروي نماييد وبه تمنّيات نامشروعتان جامعه عمل بپوشيد سرانجام شما را در بدترين پرتگاه ميافكند».
عوامل مؤثر در الگوپذيري منفي در 20 سال گذشته حال به برخي واقعيّات ملموس در جامعه كه براي احياء و اجراي احكام اسلام، خون هزاران شهيد و هزاران جانباز و اسير را با خود به همراه دارد، اشاره مينماييم، تا برخي موانع و تأثيرات سويي كه در روند رشد و تربيت سالم نسل نو و ابهام در تشخيص ارزشها پيشآمده و در سالهاي اخير ظهور و نمود بيشتري داشته است، شناسايي گردد.
برخي عوامل زيربنايي و موثر براساس بررسيهاي نگارنده طي سه سال در علل و عوامل گرايش و الگوپذيري منفي كه در تغيير نگرشها و باورهاي ديني نسل نوجوان و جوان و الگوپذيري منفي آنان، از رسانههاي گروهي خودي و بيگانه تأثير داشته، و نيز علل موفقيّت اهداف شوم رو به رشد گردانندگان رسانههاي گروهي بيگانه موارد ذيل بوده است:
1. القاء و اعمال فرهنگ غربي در قالب جامعه مدني و تكرار كلمه آزادي و تعبير غربي از آزادي به طور تلويحي در جامعه.
لازم به ذكر است اصطلاح جامعه مدني قدمتي ديرينه دارد، و شايد به قدمت فلسفه تاريخ دانست، چرا كه در اصل، ايجاد مفهوم توسّط مورّخان فلسفي صورت گرفته است. براي نخستين بار مفهوم جامعه مدني در ادبيات سياسي روم باستان مطرح شد و بسياري از انديشمندان سياسي از جمله سيسرون عبارت sateicoS رابراي توصيف «دولت شهر» به كاربردند. تطوّر و تكامل اصطلاح جامعه مدني به مفهوم جديد، حاصل انديشههاي سياسي قرون 18 و 19 بوده و از اين به بعد است كه به معناي كنوني نزديك شده است «1».
باتوجه به اين كه جامعه مدني برگرفته از افكار فيلسوفان غربي است و اين نسخه دربرابر دين تحريف شده مسيحيّت بعد از قرون وسطي، شفابخش تصور شده بود، در برابر مكتب اسلام و تفاوت ماهوي دو فرهنگ اسلامي و غربي، ذكر شد، القاء و اعمال فرهنگ غربي به طرق مختلف در كشور، اين باور در ذهن حقيقت جو ولي ناآگاه برخي نوجوانان و جوانان ميپروراند كه لابد اسلام نقصي داشته
__________________________________________________
(1)- روزنامه سلام شماره 1801، شهريور. نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 115
است كه دولتمردان به جاي استفاده از رهنمودها و ديدگاههاي اسلام در زمينه حكومت و كشورداري و ساير زمينهها كه انقلاب و جنگ براي دفاع از اين ديدگاه بوده است، از محصولات فكر غربيّان وام گرفتهاند تا اين نقصيه جبران گردد!
به جهت ايجاد شبهات مختلف، دين اسلام در نظر برخي جوانان، كهنه و مخالف هرگونه ترقّي و رشد تلقّي شده است و متأسفانه فعّاليّتي چشمگير در جهت پاك نمودن اين تحريفات و شبهات از چهره تابناك اسلام نگرديده، و ارائه بيكم و كاست افكار مسموم و زهرآگين مغرضان كه سلطه بيگانه را در سردارند، و سكوت مسئولين فرهنگي كشور و بازنمودن راه ارائه افكار غلط و مغرضانه و عدم ممانعت قاطع و اقدام به نقد و بررسي مسلّمات اسلام با هدف تشكيك و حسّاسيت زدايي در بين مردم نسبت به مباني و قداست مكتب به مباني اسلام از طرف افرادي كه جز نام مسلمان چيزي از اسلام نميدانند و ندارند، اين تصورات را به باور تبديل نموده است. و علاوه بر اين، بيانات ضدو نقيض آقاي طباطبايي اين انديشه را كه شهدا همان ميخواستند كه جامعه مدني ميخواهد در اذهان نسل نو بارور نموده و درقشر مذهبي نيز در ايمان نوجوانان و جوانان تزلزل ايجاد نموده است. نمونهاي ازاين بيانات به قرار زير است:
«بايد به همدلي و حماسه حضور مردم و عظمت انقلاب و امام، به فداكاريهاي ملّت بزرگوار به 8 سال حماسه مظلومانه و افتخارآميز، به شهيدان گلگون كفن انقلاب اسلامي، به جانبازان، آزادگان ايثارگران و خانوادههاي معزّز آنان و بسيجيان سرافراز به موفقيّتهاي ملّت بزرگوار طي 18 سال تجربه نظام مستقل وسربلندي جمهوري اسلامي بينديشيم.» (بيانيه آقاي خاتمي به ملّت 5/ 3/ 76).
«هرچه بيشتر بايد جامعه مدني را بر محور قانون اساسي به عنوان عامل وفاق ملّي و چهارچوب ساختار سياسي كشور نهادينه كرد و انتخابات را زمينه مناسبي براي تحقّق اين امر ميدانم.» (11/ 2/ 76 روزنامه سلام شماره 1708).
ايشان در پاسخ به سؤال خبرنگار ايران نيوز گفتند:
«مرحله فعلي بهترين موقعيّت و مناسبترين فرصت براي تثبيت پايههاي جامعه مدني در چهارچوب قانون اساسي است.» (7/ 3/ 76 روزنامه سلام).
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 116
چندين سال است دانشمندان آمريكايي خود، فاجعههايي كه فرهنگ غربي در كشورشان ايجاد كرده اذعان نموده و به دنبال چاره جويي هستند. حال برخي مسلمان نماها، دوباره افكار زهرآگين غربي را كه جز بيبندوباري و ... ريشه و معنايي ندارد، در قالب گروه و احزاب به نام روشنفكري تجدّد به امّت مسلمان تحميل ميكنند. اينكه چه عامل يا عواملي باعث شد شهرك غرب تهران شهرك آمريكايي شود، و افكار مسموم و متعفّن از آنجا به ساير شهرها ارسال گردد، بررسي ديگر ميطلبد. هرچند در اين مختصر به اين عوامل اشاره شده است. درصورتيكه راه بر ارائه افكار غلط و مسموم باز باشد، همچون زمان قبل از انقلاب زير زميني شدن افكار مثبت را در پيخواهد داشت، حال آنكه اولويّت با افكار مثبت و سازنده اسلامي است. از طرفي تكرار بيش از حدّ كلمه آزادي، وجود خفقان و محدوديّت بيش از اندازه و غير منطقي را القاء نموده و اين باور را در برخي سست ايمانها تقويت نموده است كه اسلام ديني مستبدّ و سلطهگر وعقب مانده است، بايد آزادي را از غربيها ياد بگيريم كه هيچ قيد و بندي ندارند و جوانان آزادند هرآنچه خواهند انجام دهند. اين تكرارها نقص ديگري بر اسلام در برخي اذهان نسل جوان ايجاد نموده كه فقط به وسيله جامعه مدني و آزادي اين نقص برطرف ميگردد! با اينكه بعدها مفهوم آزادي با رنگ و لعاب ديگري در چند كلمه معني شد، اما نوجوان و جوان ره گم كرده دنبال مدرنيسم، همان را كه ابتدا بيان شد، گرفتند و عمل كردند. چون نفس در صورت ضعف ايمان، چيزي جز نفسانيات نميپسندد و به جهت عدم آگاهي از افتخارات فرهنگي و علمي اسلام و ايران، كه يگانه پرچمدار آزادي واقعي و حافظ عزّت و شرف انساني در دنيا است، فقط جنبههاي منفي اين ديار را شناخته، كه البتّه اينها را به وي شناساندهاند.
همچنانكه امكان غيررسمي براي فعّاليّت گروههاي انحرافي فراماسونري، ... در شهرك غرب تهران و جاهاي ديگر موجود است و آزادانه!! جوانان و نوجوانان زير 20 سال غافل و بيپناه و ره گم كرده و دور از تربيتهاي خانوادگي و ... به بيبندوباري ونهيليسم و ديگر افكار زهرآگين خود فرا ميخوانند، و فرزندان شهادت طلب و عاشق خدا را به جاي معنويّت، علم، آن علمي كه خداوند ميفرمايد: «العلم نور يقذفه الله في قلبه من يشاء» كه در عالم، بصيرت و بينش و قدرت تحليل به وجود ميآورد، و تلاش و فعّاليّت براي اعتلاي تمدّن اسلام در برهه كنوني، به پسران مسلمان ابرو برداشتن و گوشواره به گوش كردن و دستبند و گردنبند آويزان كردن و در پارتيها ... ميآموزند، آن هم طبق برنامه
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 117
وسازماندهي خاصّي و به دختران مسلمان بيعفّتي و بيحيايي و وسيله هوسبازيهاي مردان بودن و آن هم نه در زمان طاغوت قبل از انقلاب، كه درنظام جمهوري اسلامي كه دستاورد خون و زجر صدها گل شكفته نوجوان و جوان است و به هر دو پوچيگرايي و شعار هر چه پيش آيد را ياد دادهاند، جاي بسي تأمّل و تأسّف بر اين همه ذلّت به نام آزادي. اگر به نام آزادي روح انسانها را به بند كشيدن آزادي است اي كاش هميشه در بند باشيم. آدم تشنه كه ره گم كرده، هر جا سرابي ببيند نوشيدن آغاز ميكند آنگاه كه آبي آلوده نوشيد و سيراب گرديد به خود آمده آب آلوده را با آب زلال تشخيص خواهد داد. اما آن روز خيلي دير است و جز مردههايي متحرّك متعفّن به جامعه تزريق نخواهد شد كه نشده است.
لذا آنچه مهمّ و ضروري است، اينكه در ارائه افكار و نسل جوان در جامعه، بايد نهايت دقّت و هوشياري اعمال گردد، چرا كه بزرگان حرف ميزنند و فرزندان عمل مينمايند، به لحاظ فرآيند يادگيري مشاهدهاي كه در اوّل بحث مطرح گرديده است.
2- سياست بازيها و كشمكشهاي سياسي به نام توسعه سياسي «1» و آزادي بيان در مسائل عقيدتي و مبنايي اسلام.
گفتني است آنچه اكثريّت قريب به اتفاق مردم تاكنون نشان دادهاند، بعد از انقلاب همواره در صحنه بوده و پشت سر ولايت فقيه گوش به فرمان و منتظر اداي وظيفهاند و اين را نه با كلام، كه با عمل خويش بارها در مقاطع مختلف اثبات نموده و هرگز به وساوس احزاب و گروههاي مغرض و ناآگاه وقعي ننهادهاند.
خاصيت تحزّب و گروه گرايي تبليغ شخصيّتپرستي به جاي خداپرستي، با عناوين فريبنده، مطابق با گرايشات مردم، و دنبال نمودن مطالع و مصالح فردي و گروهي و اعمال نظر و سليقه چند نفر انگشت شمار بهعنوان نظر اسلام و مردم با تبليغات فرينبده و پرهياهو و حقّ به جانب ميباشد. در حاليكه اكثر گروهها و احزاب سياسي از اوّل انقلاب اين را ثابت نموده و همواره عضويّت در حزب و گروهي را سكوي پرتابي براي دستيابي به مسئوليّتهاي كليدي كشور ميدانند، لذا تلاش آنها و اهداف
__________________________________________________
(1)- رجوع شود به كتاب عدم سازگاري اسلام و ايده جامعه مدني از همين قلم نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 118
عمليشان در همين روند ادامه دارد. درد بيشتر احزاب رسيدن به پست مقام و ... ميباشد. عليرغم ادّعاهاي آنها كه داعيه درد مردم و اسلام دارند. تجربيات 30 سال گذشته انقلاب در مقاطع مختلف نشانگر آن است. عضويّت در گروه يا حزبي محدوديّت ديد و بينش و تعهّد گروهي ايجاد ميكند، و استقلال فردي و اجتماعي شخص را از بين برده و مرتّب رنگ عوض ميكنند، گاهي طرفدار تز «الف» و چندي ديگر طرفدار تز «ب» ميشوند و آن را به نام «انسان تغيير ميكند» به خورد مردم ميدهند.
واقعيّتهاي جامعه نشان ميدهد گروهها و جناحها دردي دارند و مردم دردي ديگر. درد مردم رفاه عمومي است و عدالت اجتماعي و تثبيت و توسعه اقتصادي و ... درد احزاب و جناحها پست و مقام و خودمحوري ميباشد.
اما آنان كه از بدو انقلاب در كوران حوادث بوده و فروپاشي و انحراف احزاب را به چشم ديدهاند، گول حرفهاي ظاهر فريب آنان را نميخورند. اما نوجوان وجواني كه نه روزهاي پيروزي انقلاب را ديده، نه در ايّام جنگ شهادت طلبيهاي هم سن و سالهاي خود را مشاهده نموده و در اجتماع زير پاگذاشتن احكام اسلام را يكي پس از ديگري شاهد بوده است، به خاطر خلاء فكري و بيهويّتي شخصيّتي سر درگماش نموده است، لذا حرف احزاب تازه و مدرن مينمايد و زندگي ساز و امروزي و آيندهساز. نوجوان و جوان به فرمايش قرآن كريم «كلّ حزب بما لديهم فرحون- هر گروهي به آن چه نزد خود ميپسندند، دلخوش گشتند» «1» نميداند كه خوشيها چند صباحي بيش نيست، چرا كه به فرمايش خداوند متعال در قرآن «فانّ حزب الله هم الغالبون» «2» تنها گروه و لشكر خدا فاتح و غالب است. سكوت مذهبيهاي متعهّد و تبليغات دامنهدار با امكانات وسيع!! نميگذارد فرمايش قرآن را در عمل ببينند. لذا نسخههاي برخاسته از افكار بيمار و مسموم عدّهاي آگاه و آلت دست بيگانه و برخي دوستان ناآگاه و كج سليقه را، داروي شفابخش پنداشته و به جاي معرّفي گروههاي ضد انقلاب و منحرف، سياست اسلام عين ديانت اسلام را به او نشناساندهاند. آيهاي در قرآن قلمرو و محدوده
__________________________________________________
(1)- سوره مؤمنون آيه 53
(2)- سوره مائده آيه 56 نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 119
سياست مسلمانان را معيّن نموده است، كه ميفرمايد: «لن يجعل الله للكافرين علي المؤمنين سبيلا هيچگاه خداوند راهي براي پيروزي و تسلّط كافران بر مسلمانان قرار نداده است.»
از آنجا كه كلمه سبيل معني عموم را ميرساند از آيه استفاده ميشود كه كافران نه تنها از نظر منطق، بلكه از نظر نظامي و سياسي و فرهنگي و اقتصادي و خلاصه از هيچ نظر بر مؤمنان چيره نخواهند شد.
با اين آيه، وضعيّت سياسي و فرهنگي و اقتصادي در سطح خرد و كلان كاملًا روشن است، اگر بنابراين آيه، مجاز به استفاده از لباس كفّار به جهت تشّبه به كفّار نيستيم، در زمينه سياسي نيز به هيچ صورت مجاز نخواهيم بود، راه تسلّط بيگانگان بر مسلمانان را باز گذاريم. بنابراين، وضعيّت برخورد با گروههاي انحرافي چه فكري و چه اخلاقي كه دستاوردهاي بيگانگان است كاملًا مشخص ميباشد. حال چرا راه تسلّط فرهنگي با اين وسعت گشوده شده است جاي تأمّل است!
درصورتي كه آزاديهاي مشروع در اسلام در تمام جوانب و زمينهها اعمال گردد، نيازي به بيرون كشيدن آزادي از بطن اسلام نيست، كه خود اسلام مظهر آزادي و آزادگي است، و نيازي بر شناساندن آزادي با تحزب و گروه و سياست بازيها، بر مردم مسلمان نيست. از آنجا كه توسعه يك وضعيّتي است كه به لحاظ مشاركت گروهها و نهادها وسازمانها بسيج عمومي لازم دارد، لذا لازم است به طور موازي در بخشهاي مختلف اتفاق بيافتد زيرا توسعه در يك زمينه خاص پيامدهاي ناگواري خواهد داشت كه ميبينيم.
در ذيل زمينههاي ضروري براي ايجاد تغيير و دگرگوني زير بنايي و روبنايي بيان ميگردد كه نياز به توسعه موازي را ضروري مينمايد. از جمله توسعه رفاه عمومي، توسعه علمي و تحقيقاتي، توسعه مديريّت علمي، توسعه عدالت اجتماعي، عدالت قضايي و ....
1. توسعه رفاه عمومي، بيشتر جرائم، از جمله سرقت و كلاهبرداري و ارتشاء و جرائم اخلاقي را كاهش ميدهد، و تجرّد وبيكاري را كه بستر و زمينه بسياري از جرايم ميباشد پايان ميبخشد.
2. توسعه رفاه عمومي، باعث ميشود آموزش عمومي كه در اصل سيام از فصل سوم قانون اساسي رايگان اعلام شده نقض نشده و به انحاء مختلف از اولياء هزينه جاري مدارس را درخواست نكرده و باعث تحقير و برخورد دانشآموزان، با والدين درگير با مشكلات مالي، نگردد و اولياء مدارس
3.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 120
شاهد از حال رفتن دانشآموزان به خاطر گرسنگي و سوء تغذيه در سركلاسها نگردند، و همچنين تحصيل در آموزش عالي كمكم به انحصار طبقه مرفّه و متوسط بالا درنيايد.
4. توسعه رفاه عمومي باعث ميشود دختر 14 ساله به خاطر مشكلات مالي با پيرمرد 50 ساله با مبلغ چند هزارتومان در ساعت به گردش نرود و ... باعث ميشود پسر 13 ساله به خاطر پرداخت هزينه عمل جراحي چشماش و از دست ندادن بينايي سرقت نكند ...
5. توسعه رفاه عمومي رضايت عمومي را به دنبال داشته و به جهت كم شدن مشكلات مالي تنشهاي اجتماعي و اضطرابها و اختلافات موجود در بين خانوادهها كاهش مييابد.
6. توسعه رفاه عمومي باعث ميشود برخي مردم دين را عامل مشكلات ندانسته «1» و بنابه فرمايش پيامبر گرامي اسلام كه «لا دين لمن لامعاش له» كمي معيشت و مشكلات اقتصادي به دين و ايمان مردم آسيبهاي جدّي نرساند.
توسعه علمي و تحقيقاتي باعث ميشود:
1. نسل جوان به جاي كشانده شدن به درگيريهاي لفظي و فيزيكي كه از دستاوردهاي مهمّ و اجتناب ناپذير توسعه سياسي موردنظر احزاب است، به مراكز علمي و تحقيقاتي سوق داده شود تا تكنولوژي و صنعت به دست باكفايت و ذوق و استعداد سرشار جوان ايراني توسعه يابد، و بتوانيم به جاي استفاده از نظريّات چندين قرن پيشدانشمندان غربي از نظريّات دانشمندان ايراني همچون گذشته استفاده نماييم.
2. توسعه تحقيقات و پژوهش بنيادي و كاربردي در زمينههاي مختلف در جامعه از مراكز دانشگاهي و حوزوي باعث ميشود برنامهريزيها و تصميمگيريهاي خرد و كلان در سطوح مختلف همراه با درايت و مطابق با علوم روز و بهرهوري بهينه از امكانات و ثروتهاي ملّي براساس واقعيّات موجود در متن جامعه و اجراي اهداف مورد نظر، بعد از كارشناسي دقيق علمي براساس پژوهش انجام شده صورت گيرد، تا در عرض چهارسال دوبار ساختار نظام آموزش دچار تجديد نظر نگرديده و علاوه بر هدر رفتن نيرو و هزينه مصرف شده، دانشآموزان و دانشجويان را به بيبرنامگي و لحظهاي عمل
3.
__________________________________________________
(1)- اظهارات برخي دربرابر تذكرات آمرين به معروف و نهي از منكر در سطح شهر و حرم مطهر نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 121
نمودن مسئولين معتقد نساخته، و نظرات حزبي و گروهي، تعيين كننده اهداف و برنامههاي آموزشي نگردد و ... واين فكر كه با جلسه ميتوان بدون پژوهش و كنكاشي علمي تصميم لازم را در سطح خرد و كلان گرفت از شرح وظايف مسئولين حذف گردد.
4. توسعه علمي و پژوهشي باعث ميشود علم به جاي مدرك، تعيين كننده درجه علمي افراد گرديده و دانشجو همچون دانشآموز به جاي اينكه سختكوش و جستجوگر و طالب علوم و فنون روز در رشته خود باشد، نمره بالا را منتهاي آرزوي خود نداند. زيرا چرخهاي صنعت و توسعه و پيشرفت تنها با توان علمي و شايستگي افراد ميچرخد نه با مدرك كه از مظاهر دكورگرايي و مصرفگرايي تمدّن غربي است و ارمغاني است از ديار غرب.
5. توسعه علمي و تحقيقاتي باعث ميشود پايان نامهها و رسالههاي دانشجويان با استعداد ايراني در مقطع كارشناسي و بعضاً در مقطع كارشناسي ارشد و بالاتر ارزش و اعتبار پيدا نموده و براي حلّ معضلات اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي و ... كشور مورد استفاده قرارگرفته و بايگاني نگردد.
6. توسعه علمي و تحقيقاتي باعث ميشود نوجوانان و جوانان به جاي تقليد از مايكل جكسون و مك دونالد و ... آمريكا، پروفسورهاي آمريكا و كشورهاي ديگر و شخصيّتهاي علمي خودمان را بشناسند و از آنان الگوبرداري نمايند، و به جاي استفاده منفي از تكنولوژي همچون ماهواره و ويدئو در جهت اعتلاي فرهنگي و علمي و تحقيقاتي كشور، همچون ژاپن با تأسيس دانشگاههاي بينالمللي باز مورد استفاده قرارگيرد.
7. و ...
توسعه عدالت اجتماعي:
1. درصورتي كه عدالت اجتماعي توسعه يابد فاصله و شكاف ايجاد شده بين فقير و غني كاهش پيدا كرده و ثروتها و امكانات ملّي و خصوصي به طور عادلانه استفاده ميگردد، و اشرافيگري آرزو و مدينه فاضله جوانان نميگردد، و آنان به خاطر برآورده نشدن انتظارات واقعي و خيالي خود احساس محروميّت نكرده و آنها را غيرقابل دسترس تصوّر نمينمايند، لذا از گذر اين رنجهاي روحي دچار بيماريهاي رواني نميگردند.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 122
2. توسعه عدالت اجتماعي باعث ميشود فرصتهاي شغلي براي همه يكسان بوده و ميزان پول و ثروت و ... تعيين كننده نوع شغل افراد نباشد، و علاقه دانشآموز از شغل دبيري (قبل از انقلاب) به شغل دلالي (بعد از انقلاب 1377) تغيير نيابد. (سيد هاشم نعمتي دانشگاه پيام نور مشهد)
توسعه مديريّت علمي:
1. توسعه مديريّت علمي به دور از سلايق شخصي و حزبي، در صحنه فرهنگي كشور كنترلها و نظارتهاي لازم صورت ميگيرد، تا نوجوان و جوان زير 10 سال براي عملي نمودن مشاهدات خود از ماهواره و ويدئو و خيابانها از منزل فرار نكرده و با رها كردن تحصيل، راهي خيابانها و پارتي نشود و صدها مشكل براي خود و خانواده و جامعه به وجود نياورد.
2. توسعه مديريّت علمي باعث ميشود، با تغيير رياست جمهوري كليه مديران در تمام سطوح به لحاظ هماهنگي فكري با رئيس جمهور وقت تغيير نيافته و امور مردم دستخوش سليقهها و قرائتهاي جديد نگرديده دچار وقفه و ركود نگردد.
3. توسعه مديريّت علمي باعث ميشود تصميمات لحظهاي بر مبناي حلّاجي ذهني دو سه ساعته تبديل به بررسي دقيق و كارشناسي علمي گرديده و اتخاذ تصميم با توجه به تمام جوانب امر صورت گرفته، و برخي هزينهها حيف و ميل نگردد و مديران كلّ همواره در جلسه حضور نداشته باشند. در ژاپن در چندين سال گذشته، هرگاه مبحثي چون طرحريزي يك خط آهن با افزايش ميزان سرمايه مخاطره آميز با اصلاح نظام مالياتي محلّي مطرح شده است، تقريباً همه اعضاي سازمان برروي جنبهاي از آن شروع به كار كرده و زواياي جديد را مورد پژوهش دقيق قرار دادهاند و اطلاعات تازهاي گردآوري و پخش كردهاند.
معمولًا اين فرآيند بسيار جلوتر از تعريف و تعيين كامل ماهيّت مسئله آغاز ميشود. در مرحله نخست دولت يا رهبران بازرگاني، احتمالًا با افراد آگاه و مطّلع شروع به مشورت ميكنند يا نمايندگاني را از مؤسسه خود براي بررسي و رهيافتهاي گوناگون موجود نسبت به مسأله، و مباحث فرعي كه بعداً مطرح ميشود و تعيين منابع و افرادي كه به بهترين وجه ميتوان از نظرات و نصايح آنها بهره گرفت، منصوب ميكنند. سپس بعد از يك دوره مشورتي، افرادي را براي مشاهده و مطالعه متمركز و جدّي،
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 123
اعزام ميدارند. در چنين شرايطي پژوهشگران گرد هم جمع ميشوند، مطالب جمعآوري شده را خلاصه ميكنند و درصورت لزوم كتابها و مقالاتي را ترجمه مينمايند.
بعد از آن، گروههاي مطالعه، تبادل نظر برروي مباحث فرعي را آغاز ميكنند. سپس جلساتي براي ارزيابي آموختهها و تعيين اطلاعاتي كه بايد جمعآوري شود، تشكيل ميشود. مجدداً افرادي براي طرح همان پژوهشهاي قبل، اعزام ميشوند تا برخي نكات روشن شود و مسائلي جديد و تا حدّي متفاوت نيز، مورد توجّه قرارگيرد. اعضاي گروه، تمامي راهحلّهاي مهمّ مربوط را بررسي و در مراحل بعدي مباحث را از نو تعريف ميكنند و رهيافتهاي به ويژه نويد بخش و مناسب را براي مطالعه مجدّد، امّا در اين مرحله به صورت جامع و كامل، بر ميگزينند. با نزديك شدن راهحلّها به راه حلّ مطلوب، و روشن شدن تصميمات، اطلاعات به طور عميق مورد بررسي و مطالعه قرار ميگيرد، خلاصه ميشود، و بعد از تأييد بار ديگر از نو خلاصه ميگردد. (ازرا ووگل، 1977 2) (15)
در ژاپن افراد پيشاز گردآوري اطلاعات و تجزيه و تحليل آن از هرگونه هواخواهي يا جبههگيري خودداري ميورزند. تصميم نهايي نه بر مبناي بحث و جدل، ترغيب يا مخالفت و ستيز، بلكه براساس تلاشهاي مشترك همگي براي رسيدن به بهترين راهحل، گرفته ميشود، فرايند تصميمگيري به اين صورت باعث ميشود تا در سازمان «من» هاي لطمه ديده و ستيزهجوي كمتري برجاي مانده و حسن نيّت و تفاهم بيشتري برروابط حاكم شود. ژاپنيها در تصميمگيري ميكوشند توجّه خود را به هدفهاي كلّي سازمان معطوف داشته و از قطبي كردن تصميم تا جايي كه ممكن است خودداري نموده و راه حلّي بيابند كه بيشترين احتمال موفقيّت را داشته باشد. در ژاپن بدون پشتوانهاي منسجم و متّصل به منبع وحي، مديريّت علمي و سازنده و بر مبناي علم براي تصميمگيري اعمال شود، در ايران اسلامي براي بررسي نظام اداري و توسعه، گردهمايي به جاي پژوهش و كارشناسي دقيق علمي برگزاري ميگردد در حاليكه كشور با مشكلات متعدّدي روبروست، هزينه برگزاري دو همايش بينتيجه به 180 ميليون تومان رسيده است. بر پايه گزارش واصله در برگزاري همايش نظام اداري و توسعه حدود 80 ميليون تومان هزينه شده و به اعتقاد
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 124
بسياري از كارشناسان، اين همايش دستاورد قابل توجّهي براي نظام اداري به همراه نداشته است «1». اينگونه هزينه كردن اموال عمومي كاملًا مغاير با شعارهاي دولت مبني بر مبارزه با اسراف و ريختو پاشها است و رسالتي خطير در مبارزه با تهاجم فرهنگي غرب به عهده دارد كه مسئوليت در اكثر موارد، عدم انجام مقابله لازم با تهاجم فرهنگي را كمبود بودجه اعلام مينمايند. «2» اين مختصر نمونهاي از يك تصميمكارشناسي و همه جانبه به دور از نظريّات حزبي وگروهي و ... است. بهتر بود به جاي كپي برداري از جامعه مدني كه خود نيازمند كپي از ديگري است، از جامعه ژاپن كپي بر ميداشتيم كه حداقل پيشرفتي را در پي داشته باشد.
4- توسعه آزادي بيان:
پيامبر گرامي اسلام و ائمه معصومين به نام آزادي بيان اجازه اهانت به اسلام و تشكيك در آموزههاي ديني و تشويق ملحدان را نميدادند. اين نوع شبهه اندازي، مخصوص فرهنگ غربي است كه نه خدايي ميشناسد و نه حرمتي بر اعتقادات و خود مردم قائل است، زيرا در اين فرهنگ معنويّت و آزادي مشروع، معني ندارد.
يك مثال كافي است كه مشخص گردد اين نوع شبهه در رسانهها و محافل و مطبوعات چه اثرات جبران ناپذيري بر ذهن و فكر در زندگي جوانان گذاشته و ميگذارد.
چند سال پيش كه بحث روابط دختر و پسر درمطبوعات مطرح شد، و هرچه بيغيرتي و بيبندوباري بود به نام شناخت طرفين، با آب و تاب فراوان به خورد جوانان داده شد، (روزنامه سلام) علاوه بر اين كه تيراژ اين نوع مطبوعات بالا رفت، اثر عملي ديگري نيز برجاي گذاشت از جمله دختر 19 ساله ديپلمه با قصد ازدواج دائم بدون اطلاع خانواده خود، با خواندن صيغه محرميّت توسط خود و پسر دانشجويي كه صرفاً قصد وقتگذراني در سالهاي دانشجويي را داشت، به مدّت دوسال به منزل اين دانشجو رفته است كه بعد از دوسال ارتباط، پسراز ازدواج با او امتناع ميورزد، اين دختر بعد از
__________________________________________________
(1)- از جزوه منتشره اداره سياسي ستاد نمايندگي ولي فقيه در سپاه
(2)- دليل عدم اجراي مصوبه مجلس شوراي اسلامي در تأمين بودجه ستاد امر به معروف و نهي از منكر سال 78- 76. نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 125
اينكه آينده خود را با عمل به حرف مطبوعات، در نكاح موقّت تباه كرده در مراجعه به مشاور (نگارنده) با بحران روحي شديد مواجه بوده و آمادگي خودكشي داشت. اين مشتي از خروار بود كه نتايج نسخههاي پيچيده جرايد حزبي براي حلّ مشكل ازدواج جوانان است كه چنين نتايجي به بار ميآورد. البتّه به جهت تكرار موضوع، قبح مطالب از بين رفته و به جهت مساعد بودن زمينه انحراف در جامعه «1» به خواندن صيغه محرميّت هم نيازي نميبينند، و به توصيه مستقيم و غيرمستقيم مطبوعات و فيلمهاي رسانههاي جمعي خودي و بيگانه، اقدام به شناخت قبل از ازدواج خارج از چارچوب شرعي مينمايند، كه در اكثر موارد، نتيجه همان چيزي است كه در متن مصاحبهها مشهود است. از اينرو، كنترل و نظارت بر مطبوعات و افكار ارائه شده در سطح جامعه، امري كاملًا ضروري و اجتناب ناپذيراست، زيرا بنابر يافتههاي علمي، در يادگيري مشاهدهاي آنچه عرضه ميشود ناخودآگاه يادگرفته ميشود.
مقام معظّم رهبري در جمع بانوان فرهيخته كشور در تاريخ 18/ 7/ 77 در اين زمينه ميفرمايند:
«درزمينه گسترش فرهنگ، يا تغيير فرهنگ، يكي از كارهاي مهمّ، ايجاد عادت است، ايجاد عادت خيلي نقش دارد. مطبوعاتي كه درصددند محتواي عميق فرهنگي را تغيير بدهند، يا آن را دچار جهتگيريهاي نادرست بكنند، از جمله كارهايي كه ميتوانند بكنند، اين است كه ذائقه ذهني مردم را به سمت ديگري از مطالب پيش ببرند. مخصوص مطبوعات هم نيست فيلمهاي فارسي، يا مطبوعات فارسي سعي كنند با مطرح كردن چهره و صورت زن در شكلهاي جاذبهدار براي مردها، فيلم خودشان را مورد رغبت عدّهاي قرار بدهند. اين به تدريج تبديل به يك عادت ميشود، يعني به مرور جوري خواهد شد كه چنانچه اين تصوير، اين عكس در اين فيلم نباشد ديگر مطلوب واقع نخواهد شد! در حالي كه اوّل، اين طور نبوده، به تدريج اينگونه شد.
__________________________________________________
(1)- دختران و پسران زير 20 سال براي انجام آموختههاي خود از رسانههاي گروهي بيگانه و مطبوعات ازمنزل فرار ميكنند تا بدون مزاحمت خانواده با خيالي راحت در بستر جامعه درسهاي خود را پس دهند. (رجوع شود به متن مصاحبهها) نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 126
همين حالت، اگر در مطبوعات پيشآيد كه متأسفانه ديده ميشود بعضي از مطبوعات همينگونهكارها را شروع كردهاند و دارند انجام ميدهند اين مثالي است براي «ايجاد عادت». به نظر من خيلي مهمّ است كه مطبوعات خوب و سالم، روي اين نكته توجّه كنند كه چرا مطلبي را كه در ذهن مردم جا افتاده، مستدل، متين و معقول است- يعني يك شئي احساس محض نيست- با تشكيك مداوم و پيدرپي، به يك مسئله مشكوك، به يك مسأله مورد بحث ومورد اختلاف تبديل ميكنند! در حالي كه اين مسأله ميتواند با همان شكلي كه هست، مطرح شود.
اين نقشها در مطبوعات، نقشهاي غير مستقيم و بسياركارآمد ومؤثر است. در جهت عكس هم همين طور است، يعني وقتي بخواهند جامعه را به يك هدف صحيح، يا به يك محتواي عميقتر نزديك بكنند، چنانچه آن محتوا از ذهن مردم دور هم باشد، به تدريج ميشود اين كار را انجام داد. به نظر من توجّه به نقش عادت- عادت دادن مردم، ذهن مردم و ذائقه ذهني مردم- به مسائل گوناگون، در انتخاب راه و در شناختن شيوههايي كه مطبوعات و وسايل فرهنگي آن را دنبال ميكند راهگشاست.»
3- وجود الگوهاي منفي از روحانيّت و مذهبيها و تضادّ و كشمكش بين مردم و مسئولين و عدم ارائه مباني اسلام به نسل جوان در قالبهاي متعدّد مطلوب و جاذب. از آنجا كه باور عمومي بر اين است كه لباس مقدّس روحاني برتن هركه باشد، سخنان و نظريّات او نيز صحيح بوده و مطابق با نظر اسلام است. در مجادله و كشمكشهاي سياسي كه امر الفاظ اسلامي نيز هزينه ميشود، نوجوان و جواني كه زمينه مساعد داشته و شناخت كافي از ديدگاههاي اسلام ندارند، باور و يقينشان خدشهدار شده و تصوّر ميكنند، هنوز خود اسلام شناسان به نتيجه نرسيدهاند، همگي اختلاف دارند. را بر اظهار نظر مغرضان و ناآگاهان باز نموده است لذا جوان نيز نظر برخي روحانيون را ميپذيرد و نظر علماء ديگر را ردّ ميكند و در نهايت سليقه و نظر شخصي خود را پياده مينمايند، چون تعبّدي بودن احكام خدشهدار شده و باور كردهاند كه همه موضوعات را ميتوان نقد و بررسي كرد و نظر داد!! هنوز برخي نقص عقلي خود را با وجود 124 هزار پيامبر باور نداشته و با عقل خود و بدون اتصال به منبع وحي، ميخواهند همه مسائل را حلّ نمايند. از اين روست كه نسل نوجوان و جوان نيز به اظهار نظر پرداخته و آنچه ميبينيم ميكنند!
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 127
از سوي ديگر، فقدان سرپيچي و مخالفت، كه ظاهري از اتحاد و يگانگي را نمايان ميكند، مانع از اين ميشود كه فرد امكان وجود راه حلّهاي ديگر را به مخّيله خود راه بدهد. در شرايط عادي كساني كه واقعيات را ناديده بگيرند به زودي در نتيجه استهزاء وانتقاد اطرافيان اصلاح ميشوند. (اليوت ارونسون 1970) ولي در صورت فقدان انتقاد و اصلاح، هرگونه خود فريبي و رؤياها و خيالاتي كه هيچگونه رابطهاي با دنياي واقعي ندارد، تأييد ميگردند، در اين صورت، فرد جز خود و خيالات خود چيز ديگري را مستدلّ و معقول نميپندارد.
از اين رو در جامعه بايد با اعمال خلاف، به صورت انتقاد و مخالفت و اصلاح و بيان روش درست برخورد گردد، تا خلافكار اعمال خود را معقول و مورد پسند نپنداشته و ادامه ندهد. پس سكوت و عدم مخالفت، تأييد عمل خلاف را به همراه دارد.
هنگامي كه واقعيّت مبهم است، ديگران به عنوان منبع اطلاعات به حساب خواهند آمد، از اين رو در بسياري از مواقع از آن جهت با ديگران همرنگي «1» ميكنيم كه رفتار آنان تنها راهنماي ما براي عمل مناسب است. خلاصه اين كه اغلب ما براي تعيين واقعيّت امور به ديگران متّكي هستيم. طبق نظر فستينجر «2» هنگامي كه واقعيّت مادي و فيزيكي به طور فزايندهاي نامعيّن و مبهم ميگردد، مردم اتّكاي بيشتري به واقعيّت اجتماعي پيدا ميكنند، و به احتمال قوي با آنچه كه ديگران انجام ميدهند همرنگي ميكنند، اما نه از ترس گروه، بلكه از آن جهت كه رفتار گروه اطلاعات ارزشمندي در مورد توقّعات ديگران از آنها در اختيارشان ميگذارد. (اليوت ارونسون 71/ 1970) هنگامي كه فضاي فكري و تنها ارائه كننده افكار در جامعه، مطبوعات و فيلمهاي ويدئويي وماهواره، فيلمهاي عاطفي (دربيشتر موارد مبتذل) و مشاهدات خياباني بوده و وسيله تعيين واقعيّت باشند و دوستان منبع اطلاعاتي مطمئن و قابل اعتماد محسوب گردند، راهنماي عمل و تعيين كننده نوع عمل دوستان و ستارگان سينما خواهد بود، زيرا از منابع ديگر اطلاعات لازم كسب نشده است،
__________________________________________________
(1)- همرنگي تغيير در رفتار يا عقايد شخصي در نتيجه اعمال فشار واقعي با خيالي از طرف فردي ديگر يا گروهي از مردم.
(2)- regnitseF noeL نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 128
لذا همرنگي با ستارگان سينما و دوستان صورت خواهد گرفت كه از نظر اين افراد، اينان هم متخصّصاند و هم قابل اعتماد.
در نتيجه گروه A نظرات و موقعيّتاش در جامعه تثبيت ميگردد و گروه B به تصوّر اين كه با هنجار غالب همسو نيست، يعني نابهنجار است، پيرواناش را از دست ميدهد و فقط يك هسته كوچك از پيروان اصلياش باقي ميماند (5).
اين تئوري هم در زمان رياست جمهوري در خرداد 1376 «1» و هم در زمان محاكمه شهردار تهران (تير- مرداد 1377) و فرايند عقيدهسازي جرايد به نفع ايشان و نيز مطرح نمودن ايده جامعه مدني و بحث آزادي توسط آقاي خاتمي قبل از انتخابات و بعد از انتخابات و فرايند عقيدهسازي جرايد در حمايت از ايشان، تاثير خود را نشان داده است.
حال براي روشنتر شدن عملكرد و پيامدهاي احزاب و تشكلهاي سياسي با وضعيّت فعلي، نظرات جامعه شناسان را درباره گروههاي اجتماعي ارائه ميدهيم:
گروه خودي «2» و گروه غريبه (: (puorg- tuO, puorg nI
اصطلاح گروه خودي و غريبه را ظاهراً سامنر (renmuS) وارد متون علوم اجتماعي نموده است. منظور ازگروه خودي (puorg- ni" puorg- eW" (porg tuo آن گروهي است كه انسان خودش به آن تعلّق دارد و گروه غريبه ( (puorg- tuo puorg rehto، گروهي است كه در مقابل گروه خودي قرار ميگيرد و عموماً با آن در رقابت است. مثلًا ما ايرانيها (گروه خودي) آن عراقيها و ... گروه خودي و گروه غريبه عموماً هريك نقش اساسي در تثبيت موجوديّت و تحكيم همبستگي ديگري ايفا ميكنند، هرچند كه گاه و يا ظاهراً هريك موجوديّت ديگري را تهديد مينمايد. به عبارت ديگر يك قانونمندي اساسي در اين زمينه، نظريه زيمل و سپس به پيروي از او، كوزر (resoC) است كه: اگر دو گروه با
__________________________________________________
(1)- رجوع شود به تحليل انتخابات رياست جمهوري خرداد 1376، آناتومي جامعه، صص 554- 521 فرامرز رفيعپور
(2)- مقام معظم رهبري تمام كساني را كه به اسلام وولايت فقيه معتقدند خودي ناميدند. نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 129
يكديگر در تضادّ قرار بگيرند، در آن صورت در درون هريك از آن گروهها همبستگي، انسجام و وحدت نظر بيشتري به وجود خواهد آمد. (1965, resoC)
درشرايط عادّي درشرايط تضادّ
گروه A گروه B گروه A گروه B
به منظور درك بهتر مطالب وچگونگي به وجود آمدن گروههاي اجتماعي، در قالب يك مثال، به ذكر يك آزمايش كلاسيك و بسيار جالب از دانشمند ترك مقيم امريكا، مظفر شريف (firehS) ميپردازيم، كه براي شرايط كنوني پرتضادّ جامعه ايران و چگونگي ايجاد اين تضادّهاي بينگروهي وهمچنين روش حلّ آن بسيارقابل تعمّق بر مسئولين خيرخواه جامعه در گروههاي مختلف است كه به اين آزمايش توجّه نموده و سپس شرايط خود را با اين آزمايش مقايسه نمايند.
شريف در سالهاي 1949، 1953 و 1954 در امريكا يك اردوي تابستاني براي جوانان تشكيل داد.
در اين اردو 24 نفر جوان تقريباً 12 ساله شركت داشتند كه همگي از نظر رواني سالم و از نظر اجتماعي و اقتصادي (خانواده) داراي شرايط مشابه بودند، اما يكديگر را از قبل نميشناختند.
شريف، دو نفردانشجو را نيز مأمور مشاهده و نظارت كار اين جوانان كرده بود، كه در بازيها و فعاليّتهاي اين جوانان با علاقه شركت ميكردند، ليكن هيچگاه رفتاري از خود نشان نميدادند كه آنها را به عنوان سرپرست و رهبر گروه بپندارند.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 130
و اما خود آقاي شريف در نقش سريدار ساده لوح مزرعه سبز و خرمي كه اردو در آنجا تشكيل شده بود ظاهر ميشد، و گاهگاه سوالات ابلهانهاي ميكرد كه حمل بر بياهميّتي و ناداني او شود، تا كسي او را مزاحم خود نپندارد. به تدريج هيچيك از نوجوانان از سوالات به ظاهر احمقانه او دلگير نميشدند و در حضور وي از صحبتهاي خصوصي و اظهار مكنونات دل خودداري نميكردند. بدين ترتيب شريف از بسياري از جزئيات مطّلع ميشد.
آزمايش در چهار مرحله انجام گرفت، هر مرحله در حدود سه تا چهارروز طول ميكشيد:
1. مرحله اول (3 تا 4 روز اوّل) بچهها فرصت يافتند، همديگر را بهتر بشناسند و با يكديگر به طور آزادانه دوست شوند. بدين ترتيب گروهكهايي به طور آزادانه به وجود آمد كه در هريك از آنها، بچّهها به يكديگر علاقمند شده بودند.
2. مرحله دوّم: در آغاز به وسيله روش سوسيومتري (yrtenoicoS) براساس يك پرسشنامه، ميزان و شدّت روابط و علاقه بچّهها نسبت به يكديگر بررسي شد. پس از آن، بچّهها عليرغم ميل خودشان، به دو گروه 12 نفري تقسيم و لذا دوستان جديد اجباراً از يكديگر جدا شدند. اما طولي نكشيد كه در اين گروههاي مصنوعي، همبستگي شديدي به وجود آمد و اعضاء هريك از آنها احساس تعلّق خاطر (احساس «ما») نسبت به گروه خود پيدا كردند، به طوري كه بعد از مدّت كوتاهي هيچكس افسوس روابط دوستي اوّليه (قبلي) را نميخورد.
3. مرحله سوم: تقريباً خودبه خود در پي مرحله دوّم به وجود آمد. به دين معني كه در هريك از گروهها (كه براي خود يك نام هم انتخاب كرده بودند) سوالاتي در زمينه مقايسه دوگروه باهم پيش ميآمد ... مثلًا: ما همه كارهايمان را به اين خوبي ترتيب دادهايم ... ما ورزشكارهاي زرنگي هستيم. .. اما آنهاي ديگر (گروه ديگر)
4.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 131
چطور؟ حتماً كارهايشان به اين خوبي پيش نميرود. اصلًا آنها نميتوانند خودشان را با ما مقايسه كنند ...»
بدين ترتيب گروههاي خودي و غريبه به وجود آمدند، كه هريك مايل به مقايسه خود با ديگري بودند. از اين رويك مسابقه ورزشي و تيمي ترتيب داده شد. طي اين مسابقه خشونتها و درگيريهاي شديد (از جمله زدو خورد) بين دو گروه به وجود آمد. گروهها متقابلًا مورد حمله قرار ميگرفت، و بالاخره حتّي «پرچم» گروه رقيب نيز سوزانده شد.
در فاصله بين مسابقات و زد و خوردها، هريك از دو دانشجوي ناظر، در گروه خود، نظرات بچّهها را درباره گروه ديگر جمعآوري و ثبت ميكرد. در نتيجه اعضاء هريك از گروهها، گروه خود را «خودي» و گروه ديگر را «غريبه» ميدانست و به اين ترتيب هريك گروه خود را مثبت ارزيابي ميكرد و «با شهامت» و «با استقامت» و «مرتّب» ميخواند، و گروه رقيب را «حقّهباز» «جرزن» و «كثيف» و ...
5. مرحله چهارم (كه مهمترين قسمت كار بود) نوبت به بازگرداندن مجدّد دو گروه به يك گروه واحد، يعني ايجاد وحدت و انسجام بين كليه 24 نفر جوانان شركت كننده در اردو) ميشد. بدين منظور اقدامات زير به عمل آمد:
الف: ايجاد «دشمن مشترك»:
يك مسابقه ورزشي بين همه بچههاي اردو و از يك طرف و تيم يك شهرك نزديك از طرف ديگر، ترتيب داده شدكه در پي آن (فعّاليّت مشترك و كنش متقابل شديد)، جوانان اردو در مقابل دشمن مشترك، سختاحساس همبستگي مينمودند.
ب: ايجاد «نياز مشترك»:
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 132
لوله آب اردوگاه (بطور مصنوعي) خراب شد و در نتيجه همه جوانان با زحمت زياد مجبور به رفتن به تپهها و چشمهها و يافتن وبرطرف كردن نقص شدند.
ج: ايجاد «منافع مشترك»:
بعد از تعريف زياد از يك فيلمسينمايي و ترغيب به كرايه آن. بچّهها همه پساندازهاي خود را روي هم گذاشتند تا بتوانند آن فيلم را كرايه كنند.
د- ايجاد «خوشحالي مشترك»:
يك برنامه گردش جمعي به مناطق بسيار جالب و زيبا ترتيب داده شد و بچهها براي آماده كردن خود و فراهم آوردن شرايط و مقدّمات لازم شديداً و صميمانه با يكديگر همكاري ميكردند. در پي اينگونه فعّاليّتها، همه دشمنيهاي قبلي بين دو گروه ازبين رفت و بررسي مجدّد با همان روش سوسيومتري، نشان داد كه از نظر بچّهها ديگر تفاوتي بين گروه خودي و گروه غريبه وجود نداشت و همه شركت كنندگان در اردو به عنوان يك گروه و همهآدمهاي خوب توصيف شدند. (نقل از (96: 1970. rettatsfoH
مثال فوق نشان ميدهد. كه نسبتاً به راحتي ميتوان به طور مصنوعي عدّهاي از افراد را به هم نزديك و آنها را به يك گروه اجتماعي منسجم تبديل نمود. (مانند مرحله چهارم) و چه آسان ميتوان در يك گروه تفرقه انداخت، همبستگي را از بين برد و گروه را از هم پاشانيد (مانند مرحله سوم). اين جريان چه به طور طبيعي و چه به صورت مصنوعي در جوامع روي ميدهد.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 133
خانم نوله- نويمن «1» در تئوري بسيار مهّم خود «سكوت مارپيچ (laripS egiewhcS) مسئله فشار هنجاري «2» را در سطح كلان و از جنبه سياسي بررسي ميكند. او افراد را ابتدا به دو گروه تقسيم ميكند: گروه: A افرادي كه در محيط خود احساس ميكنند كه نظراتشان پذيرفته ميشود و گسترش مييابد، نظرات خود را در محيطهاي عمومي با اتّكاء به نفس و به گونهاي استوار و محكم بيان ميكنند. گروه: B افرادي كه احساس ميكنند كه نظرات شان مورد پذيرش عموم واقع نميشود، نظرات خود را در محافل عمومي و رسانهها بيان نميكنند.
خانم نوله از اين رفتارها، يك نتيجهگيري بسيار مهمّ ميكند: از آنجا كه پيروان يك (گروه (A اظهار نظر ميكنند و نظراتشان را بيان ميكنند و پيروان نظر ديگر (گروه (B خاموشاند، از اين طريق يك تأثير مهمّ بر جامعه ميگذارند. زيرا گروه A كه نظراتاش بيان ميشود و گسترش مييابد، به نظر قويتر و مهمّتر ميرسند، از آنچه كه واقعاً ميباشند، وگروه B با نظرات بيان نشده نيز ضعيفتر از حدّ واقعي ارزيابي ميشوند. اين خودباعث پيدايش يك «فرايند فنري» ميشود كه طي آن اعضاء جامعه يك تغيير وضعيّت از نظرات غالب را احساس كند و خود را با نظرات غالب (گروه (A تطبيق دهند.
__________________________________________________
(1)- 1978, namueN elleoN
(2)- هنجارها (قواعد و مقياسها) داراي نيرويي فوق العاده و غيرقابل تصوّر هستند كه به قول دوركهايم برخود و اراده فردي تحميل ميگردند و انسانها اگر بتوانند در مقابل هر نيرويي مقاومت كنند، مقاومتشان در مقابل اين نيروي هنجاري كمتر است. اين نيرو، فشار هنجاري ناميده ميشود. ( (1980 leztierD به نقل از پروفسور رفيعپور. آناتومي جامعه، ص 199- 198 نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 134
4. عدم وجود مراكز علمي كافي و توانمند براي پاسخگويي و مقابله با شبهات مطرح شده روز، در دانشگاهها و حوزههاي علميّه و مساجد به صورت حضوري به نحو مطلوب و مؤثّر.
براي پيشگيري از تأثيرات سوء ايجاد شبهات و تحريفات در اسلام، لازم است حوزههاي علميّه قبل از مطرح شدن شبهات و ايجاد تنش و جو سازي توسّط مغرضان، با اعلام فتاوا در مسائل مستحدثه، و با استفاده از روشهاي تبليغ كارآمد، به ويژه در بين قشر تحصيل كرده مانع سوء استفاده و اظهار نظر اشخاص غير مطّلع گردند.
جلسات پرسش و پاسخ در مسائل اعتقادي و تحريفات موجود در مباني اسلام، تا حدّ زيادي در تصحيح و تحكيم باورهاي ديني مؤثّر است. آنچه توجه بدان ضروري مينمايد اين است كه، اين جلسات بايد توسط روحانيون و افرادي كه خود اهل تقوي و فضل بوده و در حدّ مخاطب خود و پاسخگويي به سوالات آنان، آمادگي و اطلاعات لازم و صحيح را داشته باشند و دور از نظرات گروهي و شخصي و تطبيق ديدگاههاي اسلام با نظرات جناحي و حزبي و ...، صرفاً به تبيين مباني و اعتقادات مذهبي اسلام پرداخته و به شدّت از قرائتهاي جديد از اسلام بپرهيزند. به جهت خلاء فكري و شناخت ناكافي نوجوانان و جوانان از اسلام و عدم وجود چنين مراكزي به ويژه براي قشر تحصيل كرده، عدّهاي از جوانان جذب افراد مغرض و ناآگاه شده، و در كشمكشهاي جناحي و حزبي، همان باورهاي قبلي خود را نيز از دست ميدهند، و برخي به خاطر ارائه نظرات متناقض، قيد دين و مذهب را زده و راهي عضويّت در گروههاي منحرف اخلاقي ميشوند. امّا برخي ديگر به دليل تربيتهاي مذهبي خانواده و دروني شدن اعتقادات مذهبي خلاء موجود در جامعه و مدرسه را پركرده و خود با خواندن كتابهاي علماء سلف به تربيت مذهبي خويش همّت ميگمارند. بهطوريكه كتاب تنديس اخلاق با نگارش جالب و جاذب كه جناب آقاي محمد ري شهري شرح حال شيخ رجبعلي خياط يكي از اولياء خدا و عارفان بالله راجمع آوري نمودهاند، از مهرماه سال 1376 كه چاپ اول منتشر شده است تا اسفند ماه 1376، شش بار تجديد چاپ شده و جمعاً 50 هزار تيراژ به فروش رفته است، و
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 135
بازهم چاپ هفتم در خرداد ماه 1377 با 10000 تيراژ منتشر شده است كه استقبال از اين گنج معنوي و الگوپذيري جوانان از چنين اسوه تقوايي جاي بسي اميدواري و شكر دارد.
در زمينه مساجد بايد گفت مساجد در صدر اسلام و قرون بعد علاوه بر اقامه نمازهاي يوميه، كانون تبليغ دين و اصول آن و ابلاغ احكام شرع و مركز آموزش علوم ديني و محلّ حلّ و فصل كشمكشها به وسيله اندرزها و نقل داستانها و سرگذشتها بوده و ملجأ بيپناهان و درماندگان بوده است. مساجد به عنوان مركز علمي، از چنان اعتباري برخوردار بودهاند كه تدريس دربعضي مساجد مشهور و برجسته آرزوي بسياري از دانشمندان بوده است. لذا، مساجد يكي ازنهادهاي معتبر و پرفيض و مهد پرورش دانشمندان علوم ديني بوده است. ولي امروزه مسجد از اين اعتبار و قداست دور افتاده و اقامه نماز جماعت در نيمساعت خلاصه شده است، و نيز به خاطر حفاظت از فرشها و وسايل مسجد، درب مسجد غيراز اوقات نماز بيشتر وقتها بسته ميماند و آن محيط پر معنويّت به خاطر عدم مديريّت صحيح مساجد و استفاده بهينه در روشنگري مردم بلا استفاده مانده است. و جذابيّت و مطلوبيّت كافي و لازم را ندارد. متأسفانه آن اعتبار علمي. در حال حاضر به آموزش خياطي و قلاببافي و نقاشي و روخواني قرآن و ...، تنزّل پيدا كرده است كه يكي از دلايل عدم استقبال نسل نو از مسجد همين است كه با رفتن به مسجد اقناع معنوي حاصل نميگردد.
با تجديد نظر در نحوه اداره و احياء علمي و نوع استفاده از مساجد، ميتوان مسجد را به عنوان يكي ازابزار تبليغي مؤثّر و كارآمد در مقابله با تهاجم فرهنگي به كارگرفت، و هويّت ديني و علمي را كه جوانان به دنبال آن هستند، با روشهاي تبليغي و با استفاده از طلّاب فاضل و با كفايت علوم ديني، به حوزه علميّه تبديل نموده و آن را محل مشاوره و آموزش رايگان نيز براي نسل نو قرار داد.
6. كم رنگ شدن ارزشمندي حياء و عفّت و پاكدامني و غيرت و حميّت به دليل استفاده از فيلمهاي مبتذل و مستهجن و ويدئو و ماهواره و عدم مقابله فرهنگي به طور جاذب
7.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 136
و منطقي و به موقع و كوبيدن چادر به عنوان حجاب كامل و ارائه نظرات و سليقههاي شخصي در مورد حجاب به نام اسلام. «1» در دلايلي كه مردان در ارتكاب جرايم اخلاقي مطرح نمودهاند به دو مورد اشاره گرديده است:
1. سختگيري در امر ازدواج جوانان.
2. اظهار تمايل زنان و دختران و عدم احساس گناه از جانب آنان.
با نهايت تأسف و شرمندگي واقعيّت تلخ مورد دوم در تمامي مصاحبهها ومشاهدات و بررسيهاي نگارنده طي سه سال اثبات شده است. دلايل اين واقعيّت تلخ، مجموعهاي از عوامل را تشكيل ميدهد كه ريشه در كمبود حجب و حياء داشته و در الگوپذيري منفي زنان مؤثر بوده است. اين دلايل عبارتند از:
1. سختگيري و عدم وجود تسهيلات لازم و ساده در امر ازدواج و عدم امكان انتخاب و ازدواج به موقع براي دختران هم توسّط خانواده و هم جامعه به جهت كمبود مؤسسات ويژه ازدواج.
2. طرح مباحث روابط دختر و پسر، در بستر فرهنگي كه دختران حتّي ازبردن عنوان خواستگار نزد پدر و مادر و برادر خود شرمگين شده و پسربچّه 11 و 12 ساله براي خواهرش غيرت نشان ميدهد قبح مطالب را از بين برده وهرچه بيبندوباري بود به نام شناخت به جوانان القاء نموده و پرده حياء را در سطح جامعه دريده و راه را بر مغرضان هوسباز كاملًا بازگذاشت. درحاليكه در روابط قبل از ازدواج 100% دختران صرفاً به قصد ازدواج تن به صحبت و ... با پسرها ميدهند و پسرها در 99% موارد از ازدواج با اين دختران امتناع ميورزند حتّي در دادگاه، حاضر ميشوند زندان بروند يا جريمه پرداخت كنند ولي با دختري
3.
__________________________________________________
(1). رجوع به كتاب حجاب از منظر فطرت و عقل و شرع بحث آسيبشناسي. نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 137
كه با مردي يا خود او رابطه داشته به عنوان همسر و شريك زندگي، جز خيابان و ... شراكتي پيدا نكنند. (يافتههاي اين پژوهش) «1»
البته، علاوه بر ماهواره و ويدئو، فيلمهاي عاطفي سينماها و تلويزيون و داستانهاي عاطفي در كتب و مجلّات كمكشايان توجهي به، كاهش حياء و كم رنگ شدن ارزشمندي حياء و عفّت و پاكدامني و خويشتنداري و متانت و غيرت و حميّت نسبت به ناموس خود و ديگران در خانه وجامعه نزد مردان نموده است. حال اينكه قرآن كريم مسئله روابط دختر و پسر و رعايت حجب و حياء را كه از ويژگيهاي فطري و روحي زن ميباشد، و عفاف و رعايت حريم بين زن و مرد را در چند كلمه واضح و روشن بيان نموده است.
آيه 23 سوره قصص از زبان دختران حضرت شعيب ميفرمايد: «لانسقي حتّي يصدرالرعاء و ابونا شيخ كبير» ما آب نميدهيم تا چوپانان چهارپايان خود را از آبشخور بازگردانند و پدر ما پيري فرتوت است.
دقّت وتدبّر در كلمه كلمه اين آيات، و با مراجعه به روايات مربوط به «اختلاط» گشاينده بسياري از ابهامات، پرسشها و شبهاتي است كه در بعد نظري و عملي اختلاط مطرح است. در تأمّل در عبارتهاي «تمشي علي استحياء» و «ان ابييدعوك» اين نكته را ميآموزد كه چون پدرمان پير است والّا اين كاررا به عهده ميگرفت، حال كه ما به اين كار از روي اختيار تن دادهايم به ضرورت بسنده ميكنيم و حدّ و مرزهاي عفاف را به خوبي ميشناسيم و رعايت ميكنيم، در تأكيد همين برداشت، يكي از مفسّران ميگويد: «دختران خوش نداشتند كه بر چاه وارد شوند زيرا ميخواستند با مردان اختلاط نيايند.»
همان مفسّر در توضيح «تمشي علي استحياء- شرمگينانه قدم برميداشت» ميگويد: «آن دختر همواره از كنار راه ميرفت، زيرا وي از دوشيزگان بسيار عفيف و با حياء بود كه راه رفتن در حضور مردان را خوش نميداشت و از زناني نبود كه بسيار در انظار ظاهر ميشوند.» «2»
__________________________________________________
(1)- رجوع شود به متن مصاحبهها و همچنين جلسات مشاوره در ستاد امر به معروف و نهي از منكر طرح ثامنالحجج سال 76 بيانگر اين مطلب است.
(2)- تفسير مقتنيات الدرر، ج 8 ص 132 نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 138
اينها اقداماتي تأميني و احتياطي است كه چراغهاي قرمز را روشن ميكند. پس اصل و شيوه مورد پسند شارع مقدس عدم اختلاط دختر و پسر است.
ازطرفي با تأمّل و دقّت در آيات 29 سوره نور به مردان جداگانه ميفرمايد: «قل للمومنين يعضّوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم ...» در آيه بعد (آيه 30) بلافاصله به زنان ميفرمايد: «قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهنّ و يحفظن فروجهنّ» و بلافاصله ميفرمايد: «و لايبدين زينتهنّ الّا ما ظهرمنها ...»
به هر دو، زن و مرد، دستور حفظ چشم و اندام را از ناروا ميفرمايد، ورعايت حجاب را بلافاصله بعد از اينها ميآورد يعني چشم، اندام، و حجاب، هر سه بايد هماهنگ باهم رعايت شوند. بدون حجاب حفظ اندام از نگاه ناروا و ... ميسر نيست. از جهتي اگر نگاه نارواي زن و مرد به يكديگر اشكال دارد و بايد پرهيز كرد، چگونه ممكن است حرف زدن ناروا و راه رفتن كنار هم، براي عمل و حرف ناروا بياشكال باشد. (دقّت كنيم) دستور روابط دختر و پسر در قرآن كاملًا مشخص است اما براي آنان كه با قرآن و سنّت سروكاري ندارند و آزادي!! ميطلبند مبهم مينمايد!!
از طرفي آنان كه از ازدواج موقّت با دختران سخن ميرانند تنها به خواسته هواي نفس مينگرند و عواقب شوم ازدواج موقّت دختران را نميبينند و تزلزل بنيان خانوادهها را ناديده ميگيرند. «1» با تأسيس و راهاندازي مؤسسات ازدواج با استفاده از علوم روز و سازماندهي افراد خيّر، ازدواج دائم آسانتر شده و نيازي به ازدواج موقّت براي جوانان نميماند.
6. عدم مقابله قاطع و همه جانبه مستمر با باندهاي فساد در انواع مختلف اداري، قضايي و اخلاقي و اجتماعي و ... روبه رشد و افزايش ادّعاي كلامي مبارزه با انواع فساد.
__________________________________________________
(1) نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 139
7. ازدواجهاي تحميلي يا ناهمگون «1» (مرد 50 ساله و دختر زير 25 سال).
8. عدم معرّفي حضرت زهرا و زينب سلام الله عليها به عنوان الگوي زن در ابعاد مختلف در قالبهاي هنري و علمي جاذب و مطلوب، و زنان عالمه و فاضله ديگر در صدر اسلام و قالبهاي، با هدف الگوسازي براي زنان در خانواده و جامعه.
9. عدم تبيين استدلالي و روشنگري صحيح در مورد مباحث حجاب «2» 10. بيان منكرات و جرائم اخلاقي به طور مشروح در مدارس و محافل عمومي توسّط مسئولين ردههاي مختلف در آموزش و پرورش و نيز برخي مسئولين نيروي انتظامي و قوه قضائيه، با هدف عبرتوپندآموزي از عاقبت مجرمان. لازم به ذكر است بيان اعمال خلاف اخلاق، يك نوع آموزش بوده، علاوه بر اينكه باعث عبرتيا پندآموزي نميگردد، راههاي عملي انجام خلاف نيز آموزش داده ميشود. آگاهي دادن به افراد بياطلاع و برانگيخته شدن حساسيت آنها نسبت به موضوع، از ديگراثرات اين نوع برخورد تربيتي است، لذا در احاديث و در روانشناسي تربيتي آمده كه در تربيت كودك از كلمات مثبت استفاده كنيم، زيرا گفتن جنبه مثبت، هم جنبه منفي را نفي ميكند، و هم راهبعدي را كه چه بايد بكند، به وي نشان ميدهد. از اين رو، اين نحوه برخورد، مؤثّر بوده، پرده حياء را بين مربي و اطلاعات متّربي نميدرد، و به گستاخي و جسارت منجر نميگردد، چنانكه قابل مشاهده هست برخي نوجوانان و جوانان از معروفات اخلاقي كم و شعاري امّا به منكرات اخلاقي كاملًا واقف هستند.
بررسيها، نشان ميدهد حياء و شرمي كه دختران، از خانواده با خود دارند، تا مقطع ابتدايي حفظ ميشود، بعدها هر چه كلاس بالاتر ميرود، طرز صحبتگستاخانه و بيپروا شده،
__________________________________________________
(1)- در ازدواج موقت، ازدواج با دختر مجرد زير 20 سال يا مطلّقه يا بيوه بودن مشخص نگرديده است. آنچه مطرح شده آن است كه در مواقع بحران جنگ و ... از نظر شرع راه براي چند همسري مرد باز شده باشد. مرد وزن داراي مشكل سرپرستي و بيهمسري مورد خطاب است نه همه مردان، و نيز رعايت عدالت و توجّه به تربيت فرزندان و كانون گرم خانوادگي بستر ازدواج موّقت را معيّن ميكند.
(2)- اندازه شرعي، رنگ، نوع، مدل و شكل استدلال مباحث حجاب رجوع به كتاب حجاب از منظر فطرت و عقل و شرع چاپ دوم از همين قلم. نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 140
و عدم رعايت عفاف و حجب و حياء بيشتر شده و رعايت حجاب دروني كمتر به چشم ميخورد. در مواردي هم كه حجاب كامل بوده است، حجاب دروني رعايت نشده كاملًا جا نيفتاده است. «1» رعايت حجاب كامل با حياء و پاكدامني رابطه مستقيم دارد، يعني هرچه حجاب كاملتر بوده، حياء و حجب و رعايت حريم بين زن و مرد و متانت بيشتر است و برعكس.
12. فضاسازي تعمّدي جهت حسّاسيتزدايي در مورد حجاب كامل اسلامي به ويژه چادر و رعايت حريم بين زن ومرد.
روز جمعه 24 ارديبهشت قبل از ظهر تعدادي از دختران جوان در زمين بازي پارك لاله تهران با تعدادي از پسران، مشغول بازي و گفتگو ميشوند! پس ازمدتي پسران زمين بازي را ترك كرده و دختران ملبس به مانتو وروسري دو تيم شده و اقدام به بازي فوتبال مينمايند. اين گروه كه فيلمبردار و مصاحبهگر نيز به همراه خود داشتند، پس از 20 دقيقه بازي و انجام مصاحبه و تهيه فيلم و گزارش زمينبازي را ترك مينمايند. لازم به ذكر است كه حضار و تماشاچيان پسر در طول بازي به تشويق دختران ميپردازند، و درهمين حين بازيكنان تيمملي اميد بحرين كه بعدازظهر با تيم ملي ايران بازي داشتند، از اين بازي ديدن مينمايند. انجام اين اقدام برنامهريزي شده در حالي صورت ميگيرد كه محور اصلي روزنامه زن يا سخنان فائزه هاشمي در جلسات پژوهش و پاسخ، توصيه مكرر به دختران ورزشكار براي فضا سازي به منظور رفع موانع غيرلازم! از ورزش بانوان بوده است.
13. اشاعه افكار فمنيستي بين دختران در مطبوعات وتوسط برخي اشخاص در محافل عمومي و ...
14. ارائه تصويري فاقد متانت و گستاخ و بيپروا در بازيگران زن، در تلويزيون و ساير رسانههاي تصويري، در لحن كلام نوجوانان و جوانان كه مقلّد اين بازيگران هستند الگوپذيري منفي كاملًا مشهوداست. لذا اين باور و نگرش را ايجاد نموده است
__________________________________________________
(1)- رجوع شود به سوال از حجاب دروني در مصاحبهها نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 141
كه براي اجتماعي شدن و حقوق مساوي با مردان، بايدپردهها را كنار زد و در صحنه حاضر شد!
15. ايجاد بيتفاوتي نسبت به رعايت حجاب كامل و حجاب دوگانه در مواقع حضور در مراكز مختلف دولتي و قضايي در برنامهها و سريالهاي تلويزيون.
بازيگر زن مانتويي هنگام ورود به زندان مركزي جلوي در چادر از كيف خود درآورده و مقنعه و چادر مشكي ميپوشد، و وارد محيط قضايي ميشود «1» همان عملي كه در مقابل وروديهاي حرم مطهّر رضوي و حرم حضرت معصومه سلام الله عليها هر روز مشاهده ميگردد. آنچه در تلويزيون نشان داده ميشود به دليل پخش از تلويزيون نظام جمهوري اسلامي، از سوي مردم، حمل بر صحّت و قبول آن از طرف علماء و متديّنين ميشود، لذا حتّي آنان كه ايمان كمي دارند اين اعمال را پذيرفته و تقليد مينمايند. «2» همچنين به عنوان نمونه، بازيگر زن، در سريال درپناه تو، براي اوّلين بار شكل ديگري از پوشش چادر را به نمايش گذاشته چادر ومقنعه ميپوشد، ولي چادر را رها كرده و حجب و حيايي كه اين نوع حجاب دارد به بيپروايي ميكند، لذا اين سنّت شكني از زمان بخش تاكنون اثرات منفي خود را به ويژه در قشر تحصيل كرده گذاشته و شاهد تقليد فراوان از طرز، چادر پوشيدن هستيم. البتّه ارائه اين طرز پوشش چادر بار ديگر ثابت نمود، هر چه رعايت حجاب كمتر باشد، متانت و خويشتنداري كمتر شده، و افزايش جرائم جنسي و موفقيت گردانندگان رسانههاي جمعي بيگانه را در صدور فرهنگ مبتذل و منحط خود شاهد خواهيم بود كه شاهد هستيم.
لازم است در علّت تأكيد بيشتر بر چادر به عنوان حجاب كامل، و ناقص دانستن مانتو و روسري يا مقنعه توضيحي داده شود. اگر به سير مدل لباس زنان از سالهاي توجّه كنيم، در خواهيم يافت كه بلند و كوتاهشدنها و اشاعه اين تفكّر در بين زنان كه چون مانتوي بلند و گشاد پوشيدهاند ديگر نيازي به چادر ندارند، از جمله القائات ارسال كنندگان مد با اهداف
__________________________________________________
(1)- سريال تنها در تاريكي
(2)- از نتايج پژوهش نقش اعتقاد و ايمان در كاهش جرائم توسط نگارنده سال 1374 نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 142
خاصي ميباشد. بعد از انقلاب، چادر به عنوان يك ارزش اسلامي در جامعه جايگاهي متعالي براي خود به دست آورد، و معتقدين راسخ و ثابت قدم به آن، افزايش پيدا كرد، از اين رو اين ارزش از بين رفته و اين مدلها در جامعه اشاعه ميگردد، چون شكل چادر را نميتوان تغيير داد. چادر يك حجاب سنّتي زن ايراني بوده و مطابق با موازين شرعي هست، كه از دهها سال پيش باكمي تغيير به همين شكل فعلي باقي مانده است و تلاش غربيها و غرب زدگان در چادر و ماهيّت ارزشمند و پرمعنويّت آن بينتيجه مانده است. منظور اصلي دشمنان اين بوده است كه ماهيت اصيل چادر كه عفّت و حياء و حفظ شخصيّت انساني و امنيّت و سلامت اجتماعي زن كه چادر محافظ آنهاست- از بين برده و او را از خودبيگانه نمايند، تا آنچه مايه عفّت و بزرگواري و وقار و مشاركت اجتماعي با حفظ شخصيّت والاي انساني زن هست، به نام تمدّن و پيشرفت و آزادي! قرن بيستم از خود براند، و او را به موجودي تبديل نمايد كه بدون اختصاص سرمايههاي هنگفت، فساد و تباهي را در كشور اشاعه دهند. زيرا دشمنان به فراست دريافتهاند، اگر در جامعه زن را به ابتذال و فساد بكشاند و او را از خويشتن اصيل خويش بيگانه سازد، ديگر نيازي به پياده كردن نيروهاي نظامي و طرّاحي نقشههاي مختلف ندارد. خود اين زنان به راحتي كشور و فرهنگ اسلامي كشور را به سويي كه ميخواهند سوق ميدهند، يعني به سوي مصرف كننده بياعتراض غرب و مبلّغان فرهنگ برهنگي وكوبندگان ارزشهاي اسلامي و زير پاگذارندگان حريم دستورات الهي. چادر مانع رسيدن به اهداف هجوم فرهنگي است. زيرا چادر حياء و عفّت و عزّت نفس و امنيّت و شخصيّت انساني زن را حفظ ميكند و همراه با ايماني است كه پا روي هواي نفس ميگذارد و اجازه ظهور غريزه خودنمايي را در خود راه نميدهد، از هر آنچه پردهدري وبيعفّتي و بيبندوباري است گريزان است و حفظ هويّت خود را در حفظ حجاب ميبيند. لذا نقشههاي دشمنان و وسوسههاي ماهواره و ويدئو در زناني كه چادر را با ايمان خود انتخاب نمودهاند هيچ تأثيري نداشته كه بر مقاومت آنها نيز افزوده است. آنگاه كه هواي نفس حاكم گرديده و خود را در خودنمايي گم كرده و در زير كرمها و گريمها، چهره واقعي خود را پنهان و چهرهاي كاذب و ساختگي درست كرده است، ارباب شياطين بر او چيره گشته و هر آنچه دارد از او ميگيرد، گاهي در خيابان و گاهي در
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 143
پارتيهاو ... در اين ميان، تأكيد بر چادر به عنوان حجاب كامل، تأكيد بر حجاب دروني در خانواده و مدرسه و جامعه و تكريم حياء و عفّت و پاكدامني و رعايت حريم زن و مرد و ارزشمندي غيرت عامل بازدارنده در جرائم جنسي خواهد بود.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 144
ميزان مجازات و تأثير بازدارنده آن
از كودكاني كه هفتهها پيش بطور ملايمي تهديد شده بودند، از بازي كردن با آدم آهني امتناع ورزيدند، در عوض با اسباببازيهاي ديگر به بازي پرداختند. از سوي ديگر اكثريت زيادي از كودكان كه سختتهديد شده بودند باآدم آهني بازي كردند. خلاصه اينكه تهديد سخت در جلوگيري از رفتار بعدي مؤثّر نبود، اما يك تهديد ملايم تا نه هفته بعد هم مانع بروز رفتار گرديد. بايد خاطرنشان كرد كه نيروي اين پديده ناشي از اين واقعيت است كه كودك رفتار بازي كردن با اسباببازي را از آن جهت كم اعتبار نساخت كه بزرگسالي به او گفته بود اين رفتار نامطلوب است، بلكه از آن جهت كه خودش خود را متقاعد ساخت كه آن رفتار نامطلوب است. از اين روفرصت دادن به مردم براي گردآوري توجيهات دروني ميتواند گامي بلند در راه كمك به آنها در كسب مجموعهاي از ارزشهاي پايدار باشد. (اليوت ارونسون 71/ 1970)
اين مطلب را نوع جرائم و ميزان مجازات و تداوم آنها، از بعد از اولين دستگيري با فاصله خيلي كم، و مصاحبههاي انجام شده توسط نگارنده نيز ثابت ميكند. بيانات مصاحبه شوندگان نشانگر آن است كه هيچ گونه اثر بازدارنده يا حداقل احساس پشيماني بعد از مجازات اعمال شده صورت نگرفته و تنها اثري كه داشته است احساس تنفّر از مسئولين نظام و بالاخص روحانيون به جهت حرام دانستن عمل آنها بوده است.
در مصاحبه صحبتهاي ارشادي انجام شد، و نتيجه اين بود كه شلّاق و حبس احساس ندامت را به وجود نياورده و بيشتر حالت مقاومت در آنها ايجاد نموده است اما صحبتهاي ارشادي با استفاده از روشهاي مصاحبه رواني و روش سقراطي و روش منطقي عاطفي آليس، بسيار مؤثّر بوده و حالت ندامت و آگاهي از عمل انجام شده، و علّت و پذيرش مجازات اعمال شده را به وجود آورد. امكان توبه در صورت استمرار اين نحوه هدايت ارشادي، كاملًا وجود دارد، به طوري كه برخي از اين افراد عليرغم تصوّر نگارنده مبني بر عدم امكان اصلاح آنها، با ندامت و چشمي اشكآلود اتاق را ترك نمودند، در حاليكه به خاطر جرائم متعدّد به ويژه حجاب و رابطه نامشروع، شلّاقهاي زيادي را تحمّل كرده بودند. شلاقها عامل بازدارنده نبوده
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 145
ولي صحبتها كه كاملًا صميمانه و محترمانه صورت گرفت، حالت توبه و ندامت را ايجاد نمود. از اين رو هدايت و ارشاد قبل از دستگيري در قوه قضائيّه بسيار لازم و ضروري مينمايد، هم زيرا از لحاظ تشديد جرم و نيز افزايش دوستان ناباب به جهت بدآموزي زندان و نيز خدشهدار نشدن شخصيّت فرد، اثر بازدارنده خواهد داشت. مراكز اجرايي ستاد امر به معروف و نهي از منكر مناسبترين وسيله به عنوان عامل اجرايي هست. هم تنبيه و تهديدي ملايم است و هم امكان ارشاد وجود دارد. البتّه درصورتي كه از افراد متعهّد و كاردان و تحصيل كرده استفاده گردد، اشكالات سابق رفع خواهد شد «1». و از طرفي وجود مراكز كنترل و نظارت يكي از عوامل غير مستقيم كاهش جرم است.
«دونالدكلين متخصص علوم سياسي تطبيقي گفته است رفتار ژاپنيها با مسئله بزهكاري برخي از نظريهها را كه در آمريكا باعث بدبيني شده است از اعتبار ساقط ميكند. مثلًا اين درست نيست كه در شهرهاي پرجمعيت ميزان بزهكاري و قانون شكني بالاتر است يا برنامههاي خشونت آميز تلويزيون باعث رواج خشونت در جامعه ميشود. برنامههاي تلويزيون ژاپن چه بسا بيش از تلويزيون امريكا صحنههاي خشونتآميز را تشكيل ميدهد با اين حال، ميزان خشونت در جامعه كم است. ژاپنيها در كنترل بزهكاري در شهرهاي بزرگ موفقتر بودهاند تا جاهاي ديگر. ويليام كيلفورد اين را ناشي از تفاوت در زمينههاي فكري جامعه ميداند و ميگويد: «تراكم جمعيت در شهرها ووجود حريم زندگي خصوصي و آزادي فردي و عدم توجه به منافع ديگران، باعث ميشود تا بزهكاري در شهرها افزايش پيدا كند. .. ژاپن شهروندان خود را در چهارچوب وظايف اجتماعي، وحدت گروهي و محدوديتهاي زندگي جمعي نگه داشته است.
16. ابزار فرهنگ مهاجم فيلم و نوار و ژورنال وماهواره، مقابله فرهنگ تحت هجوم شلّاق و حبس و ...
__________________________________________________
(1)- نگارنده به مدت يك سال به عنوان مشاور در اين ستاد با روش مذكور عمل نموده است نتيجه مثبت بوده است. نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 146
مطالعه دقيق علمي نشان داده است كه هرگاه مردم با تنبيهي ملايم تهديد شوند، نسبت به عمل ممنوعه بيعلاقه ميگردند، اما اگر با تنبيهي شديد تهديد شوند، افزايش كمّي هم در دلبستگي به عمل ممنوعه حاصل ميشود (5) دستگيريهاي مداوم بعد از اولين دستگيري اين مطلب را اثبات ميكند.
ماده 638 قانون مجازات اسلامي در فصل هجدهم ميگويد: هركس علناً در انظار و اماكن عمومي و معابر تظاهر به عمل حرامي نمايد، علاوه بر كيفر عمل به حبس از ده روز تا دوماه يا 74 ضربه شلاق محكوم ميگردد، درصورتي كه مرتكب عملي شود كه آن عمل داراي كيفر نميباشد، ولي عفّت عمومي را جريحهدار نمايد فقط به حبس از ده روز تا دوماه يا تا 74 ضربه شلاق محكوم خواهد شد.
تبصره: زناني كه بدون حجاب شرعي در معابر و انظار عمومي ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دوماه و يا پنجاه هزارتا پانصد هزار ريال جزاي نقدي محكوم خواهد شد.
ابهام در عدم تعيين مصاديقي كه عفّت عمومي را جريحهدار مينمايد، مجوّز بسياري از بازداشتها بوده است. كه در بعضي موارد جرمي واقع نشده است. در اين زمينه و عدالت قضايي در قوه قضاييه نياز به بررسي بيشتر ميباشد. روانشناسي اجتماعي ميگويد: براي ايجاد تغيير واقعي در نگرشها، هرچه پاداش بيشتر باشد، احتمال اين كه تغيير نگرشي رخ بدهد كمتر خواهد بود. اگر شخصي نگرش خود را در نتيجه اظهار علني مطالبي ووجود توجيه دروني (پاداش) اندك تغيير دهد، آن تغيير نگرش نسبتاً پايدار و ثابت خواهد ماند. چه شخص به خاطر پاداش (متابعت) يا به خاطر نفوذ شخصي كه براي او جالب است (همانندسازي) تغيير نگرش نميدهد، وي از آن جهت نگرشهايش را تغيير ميدهد كه موفق گرديده است خود را مجاب سازد كه نگرشهاي پيشين او نادرست بودهاند. اين روش تغيير نگرش خيلي نيرومند است. اين تفكّرات در چند آزمايش علمي مورد پژوهش قرار گرفتهاند. (لئون فستينجر) وج. مريل كارلسميت) «1»
__________________________________________________
(1)- htimslraC llirreM. J dna regnitseF noeL نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 147
جوناتان فريدمن «1» يافتههاي بالارا گسترش داده و به نحو برجستهاي ثبات اين پديده را نشان داده است. وي به عنوان «اسباببازي خيلي مهم» يك آدم آهني باطريدار خيلي جالب بكار برد كه تندتند در اطراف حركت ميكرد. همه كودكان آدم آهني را ترجيح دادند. آنگاه از آنها خواست تا با آن بازي نكنند. برخي را به تنبيه ملايم و عدهاي را به تنبيه سخت تهديد كرد. اكثريت زيادي خود را در چهارچوب وظايف اجتماعي وحدت گروهي و محدوديتهاي زندگي جمعي نگه داشته است.
يكي ديگر از ويژگيهاي فرهنگي ژاپنيها كه باعث شد آنها به عنوان نخستين كشور غير اروپايي بتوانند جامعه خود را وارد عصر تكنولوژي كنند توان حيرتآور آنها در انعطاف فكري و نوپذيري است در حالي كه غالب كشورهاي آسيايي در برابر ارزشهاي غربي از خود مقاومت نشان داده و آن را طرد كردهاند، ژاپنيها به جاي آنكه جريانهاي فكري غربي را به كلّي ردّ كنند، روش خاصي در پيش گرفتند. بدين گونه از يك سو پذيراي جريانهاي فكري غرب شدند، و از سوي ديگر دست به انتخابات زدند و بيشتر شيوه برخورد و روشهاي غرب را گرفتند و بدان قالب ژاپني دادند و كوشيدند ضمن آنكه راه را براي پيشرفت علوم و فنون به سبك غربي ميگشايند همچنان هويّت فرهنگي خود را حفظ كنند.
دلايل كنترل جرايم در ژاپن:
1. سهولت تماس با پليس (در سراسر كشور ژاپن يك شماره تلفن واحد پليس وجود دارد).
2. عكسالعمل سريع پليس و پيگيري وي در تعقيب جنايتكاران.
3. توانايي بيشتر در رسيدگي به شكايات و تخفيف جرم تنها به جهت همكاري با پليس.
4. كمي جرم و تعداد زياد پليس نسبت به جمعيت.
دو عامل تخصص حرفهاي پليس و همكاري مردم با آن، در امر كنترل جرايم در ژاپن نقش مهمتري دارند.
__________________________________________________
(1)- namdecrF nahtanoJ نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 148
ژاپنيها اعتقاد دارند كه تخفيف در مجازات در بسياري از موارد اين احساس متهم را كه تصور ميكند به او ظلم شده است، كاهش ميدهد و از رنجش او كم ميكند و در نتيجه مجازات اثر بيشتري پيدا ميكند. اگر كسي مرتكب جنايت بزرگي شود، مطمئن است كه چنگ پليس ميافتد ولي مجازاتها به طور نسبي سبك است از اين رو ناعادلانه جلوه نميكند.
مقابله با افكار غلط و باورهاي نادرست جز از راه متقاعد سازي و دروني كردن نگرشهاي صحيح امكان پذير نيست. اگر نوجوان و جوان در خيابانها و پارتي رضايت داشته و گرايش دارد، به اين علت است كه آنجا به نوجوان و جوان هويّت ميدهند هر چند كاذب، او را دوست دارند و ارزش و اهميّت قائلاند، به حرفها و نظراتش گوش ميدهند و نيازهايش را برطرف ميكنند، اما در قوه قضائيّه دختري كه به علّت متاركه يا اختلاف والدين جز خيابان جايي تحويلاش نميگيرند وجايي ندارد، تحقير دريافت ميكند، بدون اينكه حتّي در محضر قاضي اجازه دفاع از خود و گفتن علّت انجام جرماش را داشته باشد. آن قدر از اين افراد زياد است كه قاضي اگر هم بخواهد گوش كند و نصيحتي، فرصت ندارد. لذا از زندان با تنفّر و تصميم به ادامه مجدد عملاش بيرون ميآيد چون در زندان او را مجرم ميدانند و محكوم است، كسي به حرفش گوش نميدهد. هرچند مقصّر كسي ديگر است و اينها قربانيان سكوت متعهّدين و كج سليقگيها و قرائتهاي جديد از اسلام وسياست بازيها و تحزّب و آزادي!! هستند، اما همواره ضعيف و آنكه مدرك جرم به دست دارد محكوم است. حال چگونه به اينجا رسيده است براي كسي مهمّ نيست. اگر مهمّ باشد به خاطر ايجاد مشغله كاري در مسئوليّت است.
خلاصه اينكه، مسئولين فرهنگي به دلايل فوق و تأثيرات سوء اين روند در كلّ جامعه، تلاش لازم را براي كاهش تأثيرات سوء ماهواره و ويدئو ننموده، و در ايجاد و گسترش و عميق شدن فضا سازي عليه ارزشهاي اسلام مؤثر بودهاند.
1. آشنا نمودن خانوادهها از خطراتي كه عضويّت در گروههاي انحرافي اخلاقي (رپ و هوي متال و ترش و ...) و با انحراف فكري (پنا و ...) نسل جوان را تهديد ميكند، در قالب فيلم وسريال و
2.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 149
پخش مصاحبه در مدرسه و صدا وسيما كه بيانگر انحرافات اخلاقي جوانان بدون آموزش انحراف ميباشد، و تبليغ گسترده و مستمر و جاذب، با استفاده از هنر طراحي و خطاطي و هنر تصويري، ارزشمندي و ضرورت حفظ گوهر حيا و پاكدامني و غيرت و حميّت براي زن و مرد و نيز چادر به عنوان حجاب كامل در مدارس و دانشگاهها و سطح شهر به ويژه در مكانهاي مذهبي در قالب تراكت و فيلمو پخش جزوات جاذب در بين مردم.
3. برخورد قاطع و مستمر در مدارس با اعضاي اين گروهها، با هدف اصلاح و پيشگيري و ممانعت از گسترش آن، با استفاده از فيلمهاي آموزشي در مقاطع راهنمايي و متوسط به طور مستمر و پخش مصاحبه افراد نادم و عاقبت اين گونه دختران بدون ذكر موارد منكر.
4. فعّال نمودن بسيج خواهران و برادران در مدارس و دانشگاهها و مساجد با كيفيتي بيشتر متناسب با زمان، به ويژه فعاليّت عمقي و گسترده هستههاي علمي و هنري.
در هسته تحقيقات و پژوهش با برگزاري نشستهاي علمي تخصصي در موضوعات فرهنگي و اجتماعي از جمله حجاب و رابطه آن با حياء و پاكدامني و ... ميتوان بازتاب گسترده و فضا سازي لازم را ايجاد نمود.
5. اصلاح روند فعلي تشنج آفرين و شبههاندازي مطبوعات در جهت انجام رسالت مطبوعاتي كه وظيفه اصلي آنان روشنگري مردم در زمينههاي مختلف علمي و فرهنگي و اجتماعي و ... است و جلوگيري از اظهار نظر افراد مغرض و بياطلاع در مورد مباني اساسي و زير بنايي اسلام در رسانههاي گروهي.
6. پخش فيلمهاي آموزش متناسب با دروس آموزش و پرورش و دانشگاهها در رشتههاي مختلف، با استفاده از اساتيد مجرب وعالم كشور در ساعات مختلف روز براي استفاده در مدارس و دانشگاهها و منزل، جهت افزايش بار علمي نسل نو و نيز پركردن اوقات فراغت و تغيير ذائقه آنان از فيلمهاي عاطفي و بيمحتوا به مفاهيم و برنامههاي جدّي و ارزشي.
7. آموزش نحوه عمل تلويزيون و خدعههاي فيلمبرداري و صحنهآرايي در مقاطع تحصيلي سه گانه آموزش و پرورش و كودكستانها با استفاده از هنرهاي تصويري از زبان متخصّصين مشهور در اين رشتهها.
8.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 150
9. ممنوعيّت عضويّت و فعاليت در احزاب و گروههاي سياسي و حزبي براي پستهاي رياست جمهوري، وكلاي مجلس، اعضاي شوراي اسلامي شهر و روستا و مديران ارشد در كليه ردههاي مديريّتي، به هر شكل و عنوان، به لحاظ كلّي بودن اين مسئوليّتها. زيرا احزاب سياسي مصلحت ملّت را وجه المصالحه منافع فردي و گروهي خود مينمايند، لذا براي حفظ آزادي و استقلال فكر و رأي در همه اين پستها اين مهمّ ضروري است.
10. خلع لباس روحانيوني كه به جهت فعاليّت در گروهها و جناحهاي سياسي مرتكب اعمال خلاف مشهود از جمله اهانت به مقام ولايت فقيه و ... دروغ و تهمت و سياسي كاري و خلاف ذيطلبگي ومقام شامخ روحانيّت و به جهت ايجاد شبهه و تشكيك در ذهن مردم در تشخيص ارزشها و عقايد اسلامي و به دليل نقش الگويي و هدايتي آنان در جامعه و حفظ قداست و حرمت مقام و لباس مقدس روحانيّت.
11. برخورد قاطع و قانوني با فروشندگان لوازم گروههاي انحرافي در سراسر كشور توسط نيروي انتظامي و اداره اطلاعات و ضابطين قوه قضائيه در بسيج.
12. اجباري بودن آزمايش خون به طور دقيق براي مزدوجين، جهت كاهش آمار طلاق با علت اعتياد همسر كه آمار بالايي را به خود اختصاص داده كه برخي مفاسد توسط مطلّقههاي زير 20 سال صورت ميگيرد و ممنوعيّت انجام عقد رسمي بدون انجام آزمايشات لازم.
13. تبيين مفهوم آزادي از نظر اسلام و دانشمندان و محقّقان داخلي و خارجي و جامعه شناسان كشور در سيما و مطبوعات و محافل عمومي و مدارس و دانشگاهها.
14. شركت زندانيان قبل و بعد از آزادي از زندان در جلسات اصلاح و بازپروري و تصحيح افكار و عقايد به صورت مشاوره گروهي و فردي. (مشاور و سخنران داراي تحصيلات حوزوي حداقل سطح سه، باورع و متعهّد و حتّيالامكان تحصيلات دانشگاهي در يكي از رشتههاي علوم تربيتي، روانشناسي، مشاوره و علوم اجتماعي و
15.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 151
آشنايي كافي با گروههاي انحرافي در جامعه) جهت الگوسازي مثبت و تصحيح باورها و عقايد منفي و ايجاد اعتقاد و ايمان مذهبي و هويت ثابت و مثبت در افراد.
16. تشكيل واحد ازدواج در اداره مبارزه با مفاسد اجتماعي و شوراي ملّي جوانان با استفاده از افراد خير در تأمين هزينه مالي و افتتاح حساب بانكي براي ارائه به مردم از طرف شوراي جوانان و فراهم نمودن تسهيلات لازم براي ازدواج دختران و پسران مجّرد، (در بار اول دستگيري) با استفاده از افراد دلسوز و توانا و پرهيز از اعمال سليقههاي شخصي در برنامه ريزيهاي اساسي
17. ممنوعيّت مسافرت بينشهري دختران تا 18 ساله و پسران تا 16 ساله به صورت تنها براي جلوگيري از فرار از منزل و عضويت در گروههاي انحرافي و نيز ممانعت از پخش مواد مخدر و ...
18. اصلاح وضعيت شركت واحد اتوبوسراني از جهت نظم و توجّه به عمر و وقت مردم و افزايش تاكسي و اتوبوس در مسيرهاي مدارس. (برخي دانشآموزان و دختران زير 20 سال به جهت شلوغي و اتلاف وقت و نياز به حوصله و صبر از اتوبوس و مينيبوس استفاده نميكنند و سوار ماشينهاي شخصي ميشوند).
19. طرح نماز در مدارس به جهت عدم برخورداري از ابتكار مبتني بر اصول روانشناسي و ايجاد جاذبه و متقاعد نمودن موفق نبوده است، و نيز به جهت استفاده از اجبار، پاداشهاي بيمورد و عدم ارائه تصويري صحيح و الگوسازي از علما و عارفان سلف براي درك روح نماز و درك لذّات معنوي به دانشآموز و همچنين عدم شركت اختياري و فعّال معلّمين در صف اول نماز جماعت و ... نتوانسته است ايمان عملي
20.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 152
ايجاد نمايد. با رعايت موارد فوق مدرسه و نماز ميتواند ايماني بازدارنده از تخلّف ايجاد نمايد.
«براي اقدام بازدارنده و مقابله با تهاجم فرهنگي، امروز هر چند دير شده امّا هنوز فرصت باقي است، ميشود دلهاي زنگار گرفته را با آب زلال معرفت خدا شستشو داد، امّا فردا خيلي دير است و دشمن بيدار منتظر فرصت»
1. تبليغ علمگرايي در مدارس و دانشگاهها و مساجد و توسعه پژوهش در عرصههاي مختلف و سوق دادن دروس تئوري و نظري به دروس كاربردي و بنيادي تحقيقي.
2. تشكيل كميته پژوهش و بيان احكام شرعي متشكّل از مراجع و علماء و محقّقان طراز اول حوزههاي علميّه در قم و مشهد به عنوان مرجع قابل اطمينان و كارشناس در مسائل و موضوعات اسلامي و قابل دسترسي براي پاسخگويي به شبهات و تحريفات موجود در اسلام قبل از طرح در افكار عمومي و ايجاد تنشو سردر گمي در اين مردم، با اعلام نظرات اين كميته در مطبوعات و صدا وسيما و مدارس و دانشگاهها براي جلوگيري از اثرات نامطلوب اظهار نظرهاي مغرضانه و قرائتهاي جديد از اسلام.
3. استفاده از مساجد بزرگ و داراي امكانات براي تحصيل علوم حوزوي براي احياء اعتبار علمي و معنوي مساجد.
4. گسترش پژوهش بنيادي و كاربردي درزمينههاي مختلف توسط مراكز علمي و دولتي و ايجاد مراكز پژوهشي خصوصي در كشور براي استفاده از نتايج پژوهشها در برنامهريزيهاي خرد و كلان.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 153
5. عرضه استدلالي دين به جامعه با افزايش تقابل فكري در مسائل عقيدتي و فرهنگي و اجتماعي در رسانههاي نمايشي براي ايجاد هويّت ديني و هويّت فرهنگ ايراني به دوراز شبهه اندازي و اهانت به ارزشهاي ديني.
6. ايجاد تسهيلات لازم براي افراد خيّر جهت ساخت مجتمعهاي ورزشي هنري و فرهنگي 15 ساعته در مراكز پرجمعيت و طبقه پايين و متوسط نشين شهر با كمترين هزينه براي استفاده كنندگان.
7. ايجاد يك شبكه قوي از جوانان متدين با توانمندي علمي و آشنا به اصول روانشناسي شخصيّت نوجوان و جوان، و روانشناسي اجتماعي و تربيتي از بين دانشجويان متعهّد و طلّاب علوم ديني براي برگزاري جلسات، پرسش و پاسخ در مدارس و مساجد شهر و روستا.
8. افزايش چاپ نشريات مناسب با قيمتي كمتر در مدارس و دانشگاهها و مساجد.
9. آموزش زنداري و شوهرداري و تربيت كودك در اسلام با استفاده از متخصصين مجرّب در صدا و سيما در ساعات پر مخاطب و نيز پخش اين آموزشها در جلسات انجمن و اولياء مربيان در مدارس به لحاظ كاهش اختلافات خانوادهها و برخورداري كودكان از تربيت اوّليه صحيح و نيز بياثر نمودن تبليغات فيمنيستي در كشور و كاهش مردسالاري در خانوادهها.
10. تقويت قدرت تجزيه و تحليل و استدلال و تفكر منطقي در دانشآموزان به جاي تقويت قدرت حفظ كردن مطالب.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 154
11. توجّه به ميزان تقوا و ايمان عملي و بار علمي در انتخاب مديران و معلّمان مدارس به جهت الگوسازي مثبت و ممانعت از الگوسازي منفي در نسل كودك و نوجوان.
12. تجديدنظر كلي در گزينش نيروي انساني در آموزش و پرورش به ويژه دبيران ديني و مديران مدارس از جهت تقوي و ايمان عملي و توانمندي علمي.
13. ترويج و اشاعه وجدان كاري و توجه به كيفيت عمل و نتايج آن در انجام مسئوليتهاي محوله در امور صنعتي و توليدي و خدماتي و آموزشي و ... جهت سوق دادن فرهنگ كشور به سوي تعمّق در امور و تسريع در توسعه و سازندگي كشور و كاهش سطحي نگري در افراد.
14. توبيخ به موقع افراد خطاكار و متناسب با خطا در كليه ردههاي مسئوليّتي، بدون تبعيض و استثناء.
15. تطابق عمل با گفتار در انتصاب مديران و مسئولين مختلف در ردههاي بالا و پستهاي كليدي كشور براي جلوگيري از بيتفاوتي افراد به ويژه جوانان نسبت به ارزشهاي اسلامي.
«والسلام علي من اتبع الهدي»
1. شكوهي، غلامحسين. تعليم و تربيت و مراحل آن. (1372) مشهد: آستانقدس رضوي. چاپ پانزدهم صفحه 6
2. مارلت. جي، آلن. آ. پري. مارتا. روانشناسي تقليد (روشهاي الگوگزيني) ترجمه: سيامك رضا مهجور، پروين غياسي جهرمي (1371) چاپ اول صفحه 14
3. همانندسازي (شناخت الگوهاي رفتاري نوجوانان.) (1357) تهران: انجمن ملي اولياء و مربيان ايران صفحه 81 تا 83
4. ماخذ قبلي 12 تا 16
5. ارونسون، اليوت. روانشناسي اجتماعي. ترجمه دكتر حسين شكركن (71/ 1970) صفحه 35- 33 و 137- 135 استاد دانشگاه استانفورد، كاليفرنيا و محقق مركز مطالعات پيشرفته رفتاري، تحقيقات ارونسون از پشتوانه محكم تجربي برخوردار است.
6. ساروخاني، باقر. جامعهشناسي ارتباطات (1371). چاپ سوم صفحه 99
7. باندورا، آلبرت نظريه يادگيري اجتماعي. (1977). ترجمه فرهاد ماهر. (1372) چاپ اول صفحه 39- 36 و 52- 49 باندورا اهل كانادا، داراي درجه دكترا از دانشگاه آيوا، يكي از بزرگترين صاحبنظران در زمينه الگوبرداري بوده و توجه اصلي وي به جنبههاي عملي و كاربردي موضوع معطوف است.
8. فرآيندهاي توجهي عبارتند از: محركهاي مدلسازي، متمايز بودن، والانس عاطفي، پيچيدگي، رجحان، ارزش كاركردي خصوصيات مشاهدهگر، توانمنديهاي حسي، سطح برانگيختگي، آمايه ادراكي، تقويت گذشته. نظريه يادگيري اجتماعي باندورا صفحه 37.
9. شيلر. هربرت. آي. وسايل ارتباط جمعي و امپراتوري آمريكا (1992) ترجمه احمد ميرعابديني چاپ اول 1377 صفحه 69- 67 و 94 و 197 و 123. پروفسور هربرت شيلر استاد ممتاز دانشگاه كاليفرنيا در شهر سن ديگو نخستين محقق آمريكايي در مطالعات انتقادي
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 156
ارتباطات و منتقدي پرسابقه در اطلاعات و رسانه و نويسنده حدود دوازده جلد كتاب در اين زمينه ميباشد.
10. ويليامز. ت. ام. (1986) به نقل از صادق طباطبايي، طلوع ماهواره و اقول فرهنگ صفحه 77- 76
.noitisiveleT fo tcapmI eh T( 1986 ).MT ,smaililiW
seitinummoC eerhT ni tnemirepxE larutaN A
cnI ,sserP cimedacA :adirolF ,odnairO 11. سينگر، دورتي. به نقل از ماخذ قبلي صادق طباطبايي
خانم پرفسور دورتي سنيگراستاد كرسي روانشناسي دانشگاه بريچپورت و سرپرست گروه مطالعات و پژوهشهاي رواني كودكان. خانم سينگر معاون شوهرش پرفسور يروم سينگر regnis moreJ رئيس مركز مطالعات روانشناسي باليني و برنامههاي پژوهشي پياژه است، مقالات سخنرانيها و رسالات زيادي درباره روانشناسي باليني كودكان، ساختار مركز تكلم و بيان در كودكان كه بيننده تلويزيون هستند انتشار داده است.
12. يروم سينگر به نقل از مأخذ شماره 10 صادق طباطبايي
پرفسور سينگر، استاد كرسي روانشناسي دانشگاه ييل آمريكا و رئيس مركز مطالعات روانشناسي باليني و برنامههاي پرورشي كودكان دانشگاه مزبور ميباشد.
مركز ثقل برنامههاي پژوهشي سينگر روانشناسي شخصيتي، اجتماعي و باليني است. وي در زمينههاي پروسههاي (فرآيند) تعقلي، قدرت تخيل و فانتزي، روشهاي روان درماني براي پرخاشگران و همچنين معتادان پژوهشهاي ارزشمندي انجام داده است. از زمره تحقيقات برجسته او در زمينههاي تأثير تلويزيون بر قدرت فانتزي كودكان ورشد شخصيتي آنها ميباشد كه نشر يافته است.
13. نتايج پژوهشهاي دورتي سينگر به نقل از صادق طباطبايي، طلوع ماهواره و افول فرهنگ صفحه 82- 76 به نقل از مأخذ ذيل:
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 157 ( 1982 ).L .J ,regniS .U .G .D ,regniS .W ,iksnytcapaR
55 46 ,32( noitacinummoC fO lanruoJ ).nerdlihC gnuoY roF mulucirruC A :noisiveleT gnihcaeT 14. در اصل سيام قانون اساسي آمده است: «دولت موظف است وسايل آموزش و پرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسط فراهم سازد و وسايل تحصيلات عالي را تا سرحد خودكفايي كشور بطور رايگان گسترش دهد. مقايسه تطبيقي اجمالي بين اين قانون و وضعيت موجود در آموزش و پرورش و آموزش عالي گوياي ضرورت توسعه رفاه عمومي و عدالت اجتماعي است.
15. ووگل، ازرا، پژوهش legoV arezE، ژاپن كشور شماره يك (1977). ترجمه شهيندخت خوارزمي- علي اسدي (1366) چاپ اول تهران: نشر نگارش صفحه 137 و 135 و 38
4. اين مقاله در 20 اسفند 1373 در شماره 13216 براساس بررسيهاي انجام شده توسط نگارنده در روزنامه خراسان به چاپ رسيده وباقي مقالات در حجاب دروني و غيرت در دست تأليف ميباشد.
5. ارمغان ديدار سازمان تبليغات اسلامي. مركز آموزش و پژوهش در ديدار با زنان فرهيخته كشور 8/ 7/ 78
6. وكيليان، منوچهر. تاريخ آموزش و پروش در اسلام و ايران. تهران: دانشگاه پيام نور (1374)
7. جزوههاي منتشره ستاد نمايندگي ولي فقيه در سپاه و معاونت سياسي نمايندگي ولي فقيه.
8. علاقهبند، علي. اصول مديريت آموزشي. (1369). تهران: دانشگاه پيام نور
9. فم درزبان فرانسه به معني زن ميباشد. فمنيست يعنيزنگرايي- زنخواهي حقوقي.
به اصولي معتقدند از جمله اصل رسيدن به حقوق مساوي به معناي مشابه با مردان اگر مرد حق دارد با چند زن ارتباط داشته باشد زن هم بايد بتواند ارتباط داشته باشد و اصل ديگر
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 158
ميگويند براي احقاق حقوق زنان بايد مبارزه كرد. برخي از فمنيستها مبناي ظلم را ازدواج ميدانند كه بايد ازدواج را از اجتماع بردارند و ... (بولتن ويژه زنان نهاد نمايندگي مقام رهبري). اين نظريات و طرفداران آن از طرف سازمان بينالمللي يونسكو حمايت ميشود!!
10. اينگلس، فرد. رسانهها. مترجم محمود حقيقت كاشاني. مركز تحقيقات، مطالعات و سنجش برنامهاي صدا وسيما چاپ اول 1377
11. كتاب سروش (مجموعه مقالات (2) رسانهها و فرهنگ). تهران: صدا وسيماي سروش. چاپ اول 1376
12. منصوري، جواد. جنگ فرهنگي عليه انقلاب اسلامي. (1369). مشهد؛ آستان قدس رضوي
13. يونسكو. يك جهان چندين صدا. ترجمه ايرج پاد (1369) تهران: سروش
14. برگ، اتوكلاين روانشناسي اجتماعي، ج 2 ترجمه محمدعلي كاردان
15. معتمدنژاد، كاظم. وسايل ارتباط جمعي ج يكم
16. ايهارا، شينتارو. ژاپني كه ميتواند بگويد نه- چرا ژاپن درميان همسانان اولين خواهد بود. وزارت امور خارجه چاپ اول (1372) ترجمه فرهاد نجفزاده خوبيي
17. بنه ديكت، روت. ژاپنيها دارند ميآيند (الگوهاي فرهنگ ژاپني) (1948- 1887) ترجمه: حسين افشين منش تهران: اميركبير (1371) بنه دلكت مردم شناس صاحب نام آمريكايي ميباشد.
18. فلسفي هيئت معارف اسلامي. گفتار فلسفي جوان ج 2 (1348)
19. روزنامه سلام از تاريخ 1/ 2/ 76 تا 1/ 4/ 76 روزنامه همشهري ارديبهشت و خرداد ماه 77
20. كيوي، ريمون كامپنهود، لوكوان. روش تحقيق در علوم اجتماعي ترجمه عبدالحسين نيكگهر. تهران: فرهنگ معاصر (1370)
21.
نقش تربيتي والدين و رسانههاي گروهي، ص: 159
22. اقتباس، سيف، علياكبر. روش تهيه پژوهشنامه در روانشناسي وعلوم تربيتي بر اساس راهنماي انتشارات انجمن روانشناسي آمريكا. (1378) تهران: دوران تاريخ تأليف (1994)
23. دلاور، علي. روشهاي تحقيق در روانشناسي و علوم تربيتي. تهران: دانشگاه پيام نور چاپ اول (1368)
24. كريمي، يوسف. روانشناسي اجتماعي. تهران: دانشگاه پيام نور چاپ اول (اسفند 1368)
25. نهجالبلاغه. ترجمه فيض الاسلام
26. اصول كافي 4 جلد
27. وسائل الشيعه
28. ساروخاني، باقر، روشهاي تحقيق در علوم اجتماعي ج 2 پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي- چاپ دوم 1378
29. صانعي، پرويز. قانون و شخصيت چاپ اول 1344
30. سرمدي، محمد منصور- اصول مقدماتي وراثت- چاپ اول 1368
1. عدم سازگاري اسلام و ايدهجامعه مدني
2. حجاب از منظر فطرت و عقل و شرع چاپ دوم
3. حقوق وتكاليف زوجين ومقايسه تطبيقي با متون مذهبي درقرآن و روايات
4. حقوق و وظايف زن و شوهردرقرآن و روايات
5.. نقش تربيتي والدين ورسانههاي گروهي در الگوپذيري نوجوانان و جوانان.
6. مجموعه داستانهاي واقعي. چاپ دوّم
7. علل ظهور امام زمان عجّ الله فرجه در قرآن و روايات
8. DCV سلسله مباحث علل ظهور امام زمان عجّ الله فرجه
9. نرم افزار علمي كاربردي جامع حجاب
مركز پخش: 09191472305
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».