جايگاه بارداري و زايش در فرهنگ شفاهي مردم هزاره

مشخصات كتاب

سرشناسه:كتابخانه مجازي افغانستان،1392

عنوان و نام پديدآور:جايگاه بارداري و زايش در فرهنگ شفاهي مردم هزاره/ دكتر حفيظ الله شريعتي.

مشخصات نشر ديجيتالي:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان، 1392.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه

موضوع: فرهنگ

جايگاه بارداري و زايش در فرهنگ شفاهي مردم هزاره

به دنيا آوردن نوزاد و زايش در روستاهايي هزارگي، از اهميت و جايگاهي بالايي برخوردار است كه بي شك مراسم و اعتقادات گستردهاي، چه در زمان بارداري، چه در زمان زايمان و حتي پس از آن را در پي دارد. بارداري و زايش در هر منطقهاي از هزارستان آداب و رسوم متنوعي دارد كه مهم ترين آن ها چنين اند.

نذر بچه دار شدن

زنان بي فرزند هزاره كه آرزوي داشتن فرزند دارند، گهواره كوچك درست مي كنند و يك عروسك قنداق كرده داخل آن مي گذارند و با خود به مسجد مي آورند و درگوشه اي مي بندند و چند مرتبه گهواره را مي جنبانند و نيت مي كنند اگر تا سال بعد صاحب فرزندي شوند، حلواي نذري بپزند و خيرات كنند. بسياري از زنان عقيده دارند اگر گهواره را پشت منبر امام حسن(ع) ببندند اثرش بيشتر است.

دفع چشم زخم

هزاره ها به چشم كردن اعتقاد زيادي دارند. براي جلوگيري از چشم زخم، مُهره هايي رنگارنگ بر گردن مادر و پس از تولد نوزاد، روي گهواره وي آويزان مي كنند. آيه ي «وَ اِنْ يكاد» و ادعيه را با سنجاق بر شانه ي چپ مادر و نوزاد مي بندند. ريختن اسپند يا اسفند بر آتش و به اصطلاح اسفند دود كردن و (نيگه ره) دود نمودن نيز براي رفع چشم زخم مرسوم است.

گردن آويز و تعويذ براي مادر بچه

در هزارستان هر مادري كه منتظر به دنيا آمدن فرزندي است، گردن آويز و تعويذ دفع بلايا دارند. معمولا در5 - 4 ماهگي بارداري، يعني زماني كه جنين وجود خود را با تكان خوردن در شكم مادر اعلام ميكند يا پيش از آن، در دوران جنيني، به فكر گردن آويز و تعويذ مي افتند. خانواده ي مادر با تهيه گردن آويزي مخصوص از جنس نقره و مزين به نام خدا، آيه وان يكاد و ديگر آيات خاص قرآني به منظور دفع چشم زخم و محافظت از مادر و فرزند به سراغ زن باردار ميروند. پس از آويختن گردنبند بر گردن مادر، و يا تعويذ بلا بدور از مادر و كودك كه توسط روحاني محل نوشته مي شود، براي مادر و كودك دعا و آرزوي سلامت مي كنند. مادر نوزاد در تمامي مدت بارداري، زايمان و حتي تا مدتها پس از زايمان نيز آن را به همراه دارد. در زمان هاي گذشته گردن آويزي كه براي اين كار استفاده مي شده، به شكل لوله يا لولهاي استوانه اي بوده، اما در حال حاضر شكل هاي ديگر اين گردن آويز نيز مرسوم است و

برخي از اين ها به شكل كعبه، كتاب قرآن يا صندوقچه هاي به شكل قاب قرآن، چهار گوش و سه گوش است كه در آن نوشته هاي از آيات قرآن قرار مي دهند.

آوردن لباس براي مادر و بچه

همين كه زن حامله هشت ماهه شد از طرف مادرش لباس هاي مورد لزوم بچه را در چمدان يا در پتنوس هاي جداگانه گذاشته و روي آن پارچه مي كشيده براي مادر بچه مي فرستند يا با خود مي آورند. لباس و لوازم بچه به طور معمول گهواره، قنداق، پيشاني بند، ناف بند، صابون، روپوش بچه و مانند آن است.

نذر بچه به دنيا آوردن

نذركردن مادر چند روز پيش از به دنيا آمدن نوزاد نيز رسم ديگري از اين گونه است. مادر در اين روز دلده يا حلوا مي پزد و زنان ديگر را دعوت مي كند. زنان پس از صرف غذاي نذري براي سلامتي مادر و كودك دعا مي كنند. برخي از زنان اين نذر را پس از آگاه شدن از بارداري به گردن مي گيرد و چند روز مانده به زايمان ادا مي كنند. برخي از زنان نيت مي كنند كه اگر فرزند شان پسر باشد، اين نذر را هرسال تكرار كند.

چله گي

پيش از آن كه آثار و نشانه هاي زايمان ظاهر شود، زنان اقوام و خويشان زن باردار به خانه او مي روند. اين رفتن براي آن است كه نزديكان و آشنايان در مراسم زايمان شركت كنند. زن هايي كه از ساعات اوليه زايمان نزد زائو آمده اند، مي توانند بقيه روز ها هم به ديدن او بيايند، ولي زن هايي كه حاضر نباشند يا ناصاف باشند، تا چهل روز پس از تولد نوزاد حق ندارند به ديدن زائو بروند. اگر به طور ناخواسته و اشتباهي بر مادر نوزاد وارد شوند، مي گويند زن چله شده است و بايد مراسم چله بوري براي او گرفته شود. از اين رو هنگام وضع حمل اكثر اقوام و بستگان در اطراف زائو حاضر مي شوند، جز زن هايي كه چله اند و يا زن هاي كه هزاره ها به وي ناصاف مي گويند.

در چنين صورتي نخ بنددار با بند سياه و سفيدي را كه به هم تابيده شده باشد و به آن بند چله مي گويند به دور

گردن، مچ دست و مچ پاي زن زائو و هم چنين به دور گردن و مچ دست نوزاد مي بندند. بند چله را تا چهل روز پس از زايمان از زائو و نوزاد جدا نمي كنند. همين طور براي چله بري به پاي زيارت بزرگان ديني، خاك سيد مي روند و با نذر و خيرات از خداوند مي خواهند كه خطري را از او و بچه اش دور كند.گرفتن تعويد و گردن بند- گردن آويز دعا شده نيز مرسوم است.

چله بري

وقتي چهل روز از تولد نوزاد گذشت، خانواده ي بچه از زنان قريه مي خواهند كه براي مراسم چله بري به خانه مادر كودك بيايند. وقتي زنان رسيدند هريك به كاري مشغول مي شوند. برخي حلوا يا دلده مي پزند و برخي ديگر جيل(زنجير چله بري) را درست مي كنند. زنان چله بر بايد يك نخ بلند رنگارنگ تهيه كنند، سپس نخ را با دانه هاي گندم و جو مانند تسبيح بسازند. وقتي جيل آماده شد، مادر و كودك را سه بار، هفت بار و در برخي مناطق چهل بار از داخل جيل رد كنند تا چله مادر كودك بر شود. پس از آن جيل را دور از خانه در داخل درختچه هاي قد و نيم قد مي اندازند. در هنگام چله بري زنان صلوات مي فرستند و دعا مي خوانند. وقتي چله بري تمام شد، كف مي زنند و شادي مي كنند. در پايان غذاي نذري را صرف مي كنند و دور مادر و نوزاد حلقه مي زنند. در اين دور، اول يكي از دختران با صداي كشيده دوبيتي هزارگي مي خواند و سپس

دو نفري (دي دو) مي خوانند و خوشحالي مي كنند. دختران جوان بازي(رقص) مي كنند. اين دختران بيشتر پوف في(پيشپو) و غومبر مي زنند و زنان ميان سال و پير زنان لنگي مي زنند. با نزديك شدن غروب آفتاب زنان روستا به خانه هاي شان بر مي گردند. خانواده ي بچه و مادر نوزاد آنان را تا كنار در همراهي مي كنند. پس از مراسم چله بري، مادر نوزاد آزاد است كه هر كجا برود و هركه را بخواهد ببيند.

مراسم تولد نوزاد

عروس و داماد در هزارستان انتظار فرزندشان را روزشماري مي كنند. بيشترآنان دوست دارند فرزندشان پسرباشد. پس از تولد بلا فاصله فردي مؤمن و خوش اخلاق اذان را درگوش راست و اقامه را درگوش چپ نوزاد مي گويد. پس از تولد نوزاد اقوام و خويشان به ديدن پدر و مادر نوزاد مي روند و به آن دو تبريك مي گويند. در همان شب اول مراسم شب نشيني براي سه شب آغاز مي گردد. در شب اول جوانان و در شب دوم دختران به دور مادر نوزاد جمع مي شوند و شب را به روز مي رسانند. از برنامه هاي زيباي اين شب ها تاتر پيرگ و آواز خواني (دي دو) است. اين برنامه ها با شادي و خوشحالي همراه اند. گندم بوداده (گندم بيريو) با مغز بادام، مغز هسته ي زردالو و توت خشك از آجيل هاي به ياد مانده ني شب نشيني اين شب هاست.

دايه كه يكي از اعضاي خانه و يا يكي از پير زنان روستا است، وظيفه ي مراقبت از زائو و نوزاد را از بدو تولد تا چهل روز بعد را دارد. به عنوان اولين اقدام براي سلامتي زائو و نوزاد، زير سر زائو؛

خنجر، قرآن و سوزن و ... قرار مي دهند و حتي به گوشه ي يقه ي پيراهنش سوزن يا سنجاق آويزان مي كنند. اين اشيا از جهت دفع «آل خاتو» گذاشته مي شوند، چرا كه معتقدند اگر آل خاتو بيايد جگر زائو را با خود مي برد و در خاكستر قرار مي دهد و يا جگر زائو را به آب مي زند يا مي خورد. مراقبت از زائو درشب ها با هوشياري و دقت بيشتري انجام مي گيرد و براي جلوگيري از آل زدگي او را تنها نمي گذارند. آدم هاي خسته و كوفته نبايد به ديدن مادر و نوزاد بيايند چرا كه آن دو به بي حالي و بي رمقي دچار شده از حال مي روند. در صورت بروز چنين حالتي، كفش نو وارد را پشت و رو مي كنند تا مادر و نوزاد از بي حالي بيرون آيد.

پس از تولد دايه يا زن هوشيار بچه را مي گيرد و هنگامي كه مي خواهد ناف نوزاد را ببرد هركدام ازحاضران مبلغي به عنوان ناف بران به او مي دهند. دايه پس از قطع ناف اضافي نوزاد، آن را زير خاك دفن مي كند و بر محل زخم، روغن بادام تلخ يا شيرين و يا روغن گوسفند مي مالد.

كار بعدي، شستشوي نوزاد و پوشاندن لباس تميز و نو بر تن وي است؛ آنان اعتقاد دارند اگر كودك در اين روز و شب غسل داده شود، آسيب و بيمارياي به او نميرسد و كودك مريض نميشود. البته غسل اصلي نوزاد را در چهلمين روز تولد ميدهند و معمولا ناخنهايش را نيز در اين روز

ميچيدند. رسم بر اين است كه ماماي بچه(دايي) با گذاشتن سكهاي در كف دست نوزاد، ناخنهاي او را ميگيرد به دنبال اين كار، به ابروان و چشمان نوزاد سرمه مي كشند و هفت دكمه ي رنگ به رنگ يا سنجاق بر لباس او مي زنند. اين كارها را بيشتر(قابله ي نوزاد) كه پير زن قريه يا يكي از نزديكان نوزاد است، انجام مي دهد.

دايه يا كسي كه نوزاد را به دنيا آورده است از احترام و جايگاه بالايي ميان خانواده هاي هزاره برخوردار است؛ چرا كه به مادر بچه كمك مي كند تا نوزاد را به دنيا بياورد و به دليل تجربه هاي كه در اين زمينه دارد، كارهاي نوزاد را در روزهاي اوليه انجام مي دهد. البته در بيشتر جاهاي هزارستان مراقبت مادر و نوزاد را يكي از نزديكان مادر به عهده مي گيرد. وي پس از تولد نوزاد غذايي مقوي از كره و شكر تهيه مي كند به مادر مي دهد تا روز دهم نيز به صورت تمام وقت كنار نوزاد و مادر مي ماند. هزاره ها به كسي كه به جاي مادر نوزاد كارهاي خانه را انجام مي دهد(خانه گير) مي گويند. خانه گير يكي از نزديكان مادر نوزاد است.

براي مراسم شوشيني(شب نشيني)، همسايگان و اقوام ديگر، به منظور تبريك گفتن و شركت در جشن به خانه ي پدر نوزاد مي آيند. هركس در آن شب خوراكي هايي با خود به همراه مي آورد كه بيشتر نان از نوع پتير روغني، نان تاوه يي و تندري(تنوري) و روغن گاوي(مسكه)(كره) اند. هديه اصلي را روز دهم كه مصادف با حمام بردن، غسل

دادن مادر و گاهي نامگذاري نوزاد است، مي دهند.

مراسم نامگذاري نوزاد

در انتخاب نام نوزاد، اقوام نزديك براي شام دعوت مي شوند. نام نوزاد را معمولاً به چند روش انتخاب مي كنند: نخست: انتخاب اسم از روي قرآن كريم انجام مي شود. دوم: نام نوزاد را از پيش انتخاب مي كنند. سوم: براي نوزاد نام آبا و اجداد وي را بر مي گزينند. چهارم: اگر روزهاي تولد مصادف با مراسم دهه ي عاشورا، عيد قربان و ساير روزهاي خاص مذهبي و ... باشد، نام نوزاد را به احترام بزرگان دين و نيز همراهي با مراسم مذهبي: حسين، زينب، قربان، و ... مي گذارند. برخي ها در دوران نامزدي يا پيش از بارداري براي بچه ي نيامده شان نام مي مانند و پس از تولد بچه همان نام را براي نوزاد انتخاب مي كنند.

وقتي دعوت شدگان جمع شدند، اولين نفري كه پهلوي مادر نشسته است بچه را بر مي دارد به بغل دستي خود مي دهد، مهمانان تا سه دوركامل بچه را مي چرخانند و دعا مي خوانند.

درمراسم نام گذاري با قرآن، چند اسم را لاي ورق هاي قرآن قرارداده يك نفرمؤمن وضو گرفته با قرائت سوره فاتحه قرآن را باز كرده چند ورق جلو رفته به اولين اسمي كه رسيد آن را انتخاب مي نمايند. يا نام ها را نوشته در ميان قرآن مي گذارند و آن را باز مي كنند. هر نام كه برآمد نام بچه همان مي شود. برخي از روحاني محل مي خواهند كه بچه اش را نام كند و طالعش را ببيند. برخي نوزادان را مادر بزرگ و يا پدر بزرگ شان نام مي كنند.

سپس اسپند يا نيگره دود كرده وصلوات مي فرستند و از

شيريني مجلس به عنوان تبرك برداشته به خانه مي برند. پس از آن در خانواده ها مادر را بنام فرزند بزرگشان صدا مي زنند- مثلاً اگر پسربزرگ علي باشد مي گويند مادرعلي، خيلي ها نام پدربزرگ و مادربزرگ را براي نوزاد برمي گزينند تا ياد و نام آن ها باقي بمانند. در روز هفتم سر بچه را مي تراشند و گوسفندي را نذر مي كنند.

در پايان هر كدام از بستگان هديه و پول بر بالين نوزاد، قرار مي دهند. پس از شام، زن ها كنار مادر و نوزاد مي مانند و مردها به اتاق ديگري مي روند، در اين شب، معمولا از غروب به بعد، نوزاد را روي زمين نمي گذارند و او را در آغوش مي گيرند و دست به دست مي كنند. همين طور هريك از افراد حاضر در مجلس و به خصوص نزديكان مادر و پدر نوزاد، كودك را در آغوش مي گيرند، روي او را مي بوسند و برايش آرزوي سلامتي و خوشبختي مي كنند.

حمام بردن مادر

روز دهم زنان اقوام و خويشاوندان، مادر و نوزاد را به حمام مي برند. پس ازحمام معمولاً به زناني كه به همراه مادر رفته اند، هديه اي داده و براي صرف نهار دعوت مي شوند. هزاره ها باور دارند روز دَه هم اگر مادرحمام برود پس از آن ولو تنها بماند ديگر آل خاتو نمي تواند به او آزار برساند.

در اين مراسم، پيش از غذا با تنقلاتي محلي- توت خشك و چهارمغز همراه شيريني، ميوه و چاي از ميهمانان پذيرايي ميشود. اين تنقلات معمولا عبارت اند از گندم بوداده، نخود، كشمش و توت. آخر شب دهم، مراسم به پايان مي رسد و ميهمانان به خانه

هاي شان بازمي گردند و فقط مادربزرگ ها و فاميل نزديك نوزاد شب را با مادر و نوزادش سپري مي كنند و بدين شكل دهمين شب تولد نوزاد با همراهي دوستان و اقوام، به خوشي سپري مي شود.

مراسم شب هفتم (هفت شب)

از جمله مراسمي كه در هفتمين شب تولد نوزاد در ميان هزاره ها اجرا ميشود، جشن خانوادگي كوچك است كه به آن شب هفتم(هفتينه) هفت شب مي گويند. در خصوص اين شب و مراسمي كه در آن برگزار ميشود، دلايل و اعتقاداتي وجود دارد. از جمله اينكه كودك شش روز پرمخاطره اول زندگي را به سلامت پشت سر گذاشته و برخي ديگر نيز بر اين اعتقادند كه چون تنها ماندن زائو و نوزاد در اين شب خطرناك است، در كنارشان ميمانند و آن ها را ياري ميدهند تا اين شب را به دور از خطرهاي خاص، به شادي و خوشي سپري كنند. افزون بر آن، به نظر ميرسد خوشيمني و تقدس عدد هفت نيز در خصوص انتخاب اين روز براي برگزاري اين مراسم، بيتاثير نيست.

مراسم عقيقه

اين جشن، از آيين هاي شادي مرتبط با تولد نوزاد است. به اين ترتيب كه آن ها نذر مي كنند كه اگر فرزندشان پسر شود، گوسفند، بز يا گاوي را قرباني كنند و با گوشت آن، آبگوشتي بپزند و بين مردم تقسيم كنند. در مواقعي نيز خانواده ها براي سلامتي فرزندان شان، يا براي از بين بردن امراض و بيماري هايي كه ممكن است كودكان شان به آن دچار شوند، چنين نذري مي كنند. عقيقه به طور معمول، گوشت گوسفند، يا بز است و صاحبخانه، مقدار قابل توجهي از اين گوشت را كه بيشتر اوقات، دل و جگر حيوان ذبح شده است، به قابله اي كه بچه را به دنيا آورده است، مي دهد.

افرادي كه آبگوشت عقيقه را مي خورند، لازم نيست كه حتماّ از مردم فقير باشند اما

بيشتر اوقات صاحب مراسم، براي ثواب بيشتر، غذا را فقط به افراد مستحق مي دهد. پدر ومادر و خانواده ي بچه اي كه برايش عقيقه نذر كرده اند نبايد از گوشت عقيقه بخورند.

تراشيدن موي كودك

در مراسم عقيقه به طور معمول موي كودك را مي تراشند. موي بچه را مي تراشند و تنها كاكلي در جلوي سرش باقي مي گذارند، در برخي مناطق كاكل هم نمي گذارند. پس از تراشيدن موي كودك حيوان عقيقه را مي كشتند. در بعضي از نقاط هزارستان، مردم جشن عقيقه را پيش از10 سالگي براي فرزندان خود مي گيرند و در برخي مناطق ديگر، بلافاصله بعد ازتولد نوزاد اين جشن برپا مي شود. اكنون هزاره ها عقيقه را تنها مختص به فرزندان پسر نمي دانند و براي تمامي فرزندان اين رسم را به جا مي آورند. در برخي مناطق به اندازه ي وزن موي كودك چيزهاي با ارزش به فقرا مي دهند. برخي مناطق فقط به آرد گندم و جو اكتفا مي كنند.

نذر بلا بدور

خانواده هاي هزاره براي آن كه كودكشان از قضا و بلا دور باشند؛ گوسفندي را ذبح مي كنند. اين گوسفند بايد شرايط خاصي داشته باشد. سنش از دو سال بيشتر نباشد. همچنين نبايد آسيب ديده، لاغر وكور باشد! سپس با گوشت اين گوسفند آبگوشتي مي پزند، تمام همسايه ها از كوچك و بزرگ دعوت مي شوند و با آبگوشت از آن ها پذيرايي مي گردند. در بعضي مواقع، اين آبگوشت را بدون ميهماني دادن بين همسايه ها، توزيع مي كنند و سهم فقيران را به خانه هاي آن ها مي فرستند.

آل خاتو

زنى است بلند قامت با موهاي بلند كه تا قوزك پايش مي رسد، دست ها و پاهاى استخوانى لاغر دارد، رنگ چهره اش سرخ و سياه و بينى اش سرخ رنگ و كنده كنده است.

هزاره ها براي دفع آل خاتو رختخواب زائو را در وقت زايمان دور تا دور نخ مي بستند. زبان وي را با نخ گره مي زدند و در گوشه ي ديوار مي بستند تا آل خاتو نتواند آسيبي به وي برساند. يكي از نزديكان مادر نوزاد دور رختخواب او را با چاقو برهنه خط مي كشيد تا آل خاتو جرات وارد شدن بر بستر مادر را نداشته باشد. شمشير برهنه را بالاى سر زائو آويزان مي كردند. اين شمشير تا روزي كه چل مادر را بيرون مي كردند(روز چل بوري) همان جا مي ماند.

بدين مناسبت زنان هزاره نزديك غروب، دور تا دور رختخواب مادر و نوزاد را حلقه مي نشستند. كاسه ي مسي، چاقوي را بالاي سر مادر قرار ميدادند، تا مادر و فرزند از شر و تأثيرات سوء جن كه معروفترين آن، جن آل است و

در اصطلاح محلي به آن آل خاتو ميگويند، در امان بمانند. حلقه نشستن و طناب بستن دور بستر مادر و كودك حصاري ميشد تا جنها، ناراحتيها و بيماريها نتوانند به مادر و فرزند نزديك شوند. معمولا در كنار كاسه مسي و چاقو، قرآن تكه ناني نيز به يمن بركت و روزي نوزاد، قرار ميدادند.

ختنه سوران(سنت كردن)

از مراسم معمول و متداول در هزارستان مراسم ختنه سوران پسران در سنين 4 يا 5 سالگي است. در اغلب روستاها روز ختنه سوران پسر را حمام مي برند. چشم هايش را سرمه مي كشند و لباس نو بر تنش مي پوشانند و در خانه اي كه همه جمع اند، اسپند و نيگره دود مي كنند و دهل، دنبوره وسرنا مي زنند و پسر را به تيغ سلماني مي سپارند. هنگام ختنه، دهان پسر را كه از درد داد مي كشد از شيريني و نقل و نبات پر مي كنند و پسر را هديه هاي زياد نثار مي كنند. خانواده هاي هزاره براي اين كه پسرشان زود خوب شود و خداي نكرده آسيب نبيند، نذري به گردن مي گيرد و پس از مراسم ختنه سوران ادا مي كنند. نذر را به آشنايان و دوستان و به ويژه فقيران مي دهند.

در گذشته، در برخي مناطق براي اين كار ابتدا شخصي، كودك را محكم در بغل مي گرفت و دلّاك با گفتن جمله اي نظر كودك را به جايي ديگر جلب مي كرد و سپس به سرعت به كمك ابزارهاي بُرنده اي كه در كيفش قرار داشت كودك را ختنه مي كرد و در محل زخم، پنبه اي نيم سوخته قرار مي داد و آن را مي بست. در اين هنگام

جشن و شادي در خانه آغاز مي شد، دلّاك پارچه اي را كه قبلاً به صورت دامن دوخته شده بود به كودك مي پوشانيد و معمولاً كودك را از خوردن آب سرد منع مي كرد.

از شير گرفتن بچه

مادر هزاره پسر را تا دوسال دوماه كم (بيست ماه) و دختر را دوسال و دو ماه شير مي دهند و اين موضوع را به پيغمبر اكرم نسبت مي دهند.

مادراني كه مي خواهند بچه از شير بگيرند روز جمعه دلده يا حلوا مي پزند و به مردم و فقيران مي دهند. برخي از زنان نان پتير آماده مي كنند و براي فقير روستا مي فرستند. مادر ظهر جمعه درمنزل رو به قبله مي نشيند و بچه را كاملا شيرداده سير مي كند، آنگاه نان روغني پتير را از سر تپه اي هل مي دهند و اگر دو و چند تكه شد، خوشحال مي شود و مي گويد كه بچه به خوبي و خوشي از شير گرفته مي شود. پس از آن نان نذري را به فقير روستا مي دهد. از آن ساعت شيردادن به بچه را قطع مي كند. تا سه روز از نان دعا كرده كه با خود به مسجد برده و ملاي مكتب بر آن دعا خوانده است؛ به بچه مي دهد.

باورها و اعتقادات مردم هزاره در مورد آبستني

هنگام گرفتن خورشيد يا ماه زن آبستن هرجاى تن خود را بخاراند و يا جايي از بدن كودك عريان باشد همان نقطه تن بچه را ماه مىگيرد و داغ سياه رنگ بر بدن وي مي رويد. هرگاه زن آبستن به كسى نگاه بكند و يا چشم به روي كسي باز كند و بچه در شكم وي حركت كند، بچه خوي و اخلاق و زيبايي او را وام مي گيرد يا اگر زن باشد، بچه در شكم دختر است و اگر مرد باشد، بچه پسر است.

زن آبستن اگر چاق شود و يا

صورتش لك و پيس بشود، بچه ياو دختر خواهد شد. اگر زن آبستن به غذاي سرد علاقه داشته باشد، بچه اش دختر است و اگر به غذاي گرم علاقه داشته باشد، بچه اش پسر است. اگر زني باردار به گل علاقه پيدا كند و يا موهايش را بلند بگذارد و علاقه نداشته باشد موهايش را كوتا كند، بچه اش دختراست و اگر اخلاق مردانه پيدا كند بچه اش پسراست. زن آبستن كه زياد غذاي ترش بخورد بچه اش پسر مي شود و اگر به شيرينى بيشتر مايل باشد، بچه دخترخواهد بود. جلو زن آبستن سوزن و چاقو بگذارند و چشمش را ببندند اگر سوزن را برداشت بچه اش دختراست و اگر چاقو را برداشت بچه اش پسر است. زن آبستن كه زياد كار بكند و راه برود بچه اش پسراست و هرگاه بخورد و بخوابد(تنبل) شود، بچه اش دختر خواهد بود.

زن آبستن اگر مشكل زنانگي پيدا كند يا خطرى متوجه او بشود، زير درخت كهن سال مي خوابد و يا از سوراخ سنگ چند بار رد مي شود و يا قفلي را مي بندد و تا پايان زايمان باز نمي كند. اگر زن آبستن زياد درد بكشد، تربت امام حسين مي خوراند تا دردش آرام گيرد. يا چادر زن زائو را به علم مسجد مي بندند. بره ياسنگي را در آب مي اندازند، اذان مي گويند، و يا شوهر او با صداي بلند بچه را صدا مي زند. بعد از آنكه فارغ شد تا چند روز او را سفيد آب مي مالند و خال ابرو مي گذارند. زنى كه بچه اش بيمار است و

يا مرده نبايد داخل اطاق زائو بشود.

اما زناني كه باردار هستند مخصوصاً آن هايي كه بچه اولشان است مقداري پارچه و ريسمان و قيچي و سوزن و انگشتانه اي با خود به مسجد مي آورند و بعد از نماز ظهر و عصر پارچه را مي برند و لباسي مي دوزند چنانچه فرصت نكردند رخت را در مسجد بدوزند چند بخيه به آن مي زنند و رخت را در خانه مي دوزند و اين رخت را تا زمان تولد فرزندشان نگه مي دارند و به عنوان اولين لباس به تن نوزاد مي پوشانند و عقيده دارند با پوشيدن اين رخت فرزندشان تا آخر عمر لباس عافيت مي پوشد و ناخوش و بيمار نمي شود

اگر زن حامله هر روز يك دانه سيب سرخ دعا خوانده بخورد، فرزندش زيبا مي شود؛

زن باردار نبايد تنها به جايي برود زيرا آل او را مي زند؛

براي اين كه زن حامله احساس تنهايي نكند بايد دعاي ام البنون را به گردنش انداخت؛

اگر زن حامله در ايام وضع حمل يا تا چهل روز بعد از وضع حمل فوت شود، بهشتي است؛

مار هرگز زن حامله را نمي گزد؛

اگر كودك زياد بيمار شود او را از سوراخ درخت كهن سال و يا سوراخ سنگ هاي بلند و بزرگ رد مي كنند.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109