طرد، تنبيهي زجرآور مربوط به جوامع ابتدائي

مشخصات كتاب

برگرفته از:
سايت بهائي پژوهي

طرد، تنبيهي زجر آور مربوط به جوامع ابتدائي

در جوامع ابتدايي و توسعه نيافته، يكي از زجر آورترين روش هاي تنبيه افراد خاطي، طرد آن ها از چنين جوامعي بوده است. نفي بلد كه در زمان هاي گذشته از رايج ترين مجازات ها بوده است، نمونه اي از اشكال مختلف طرد است. در اين جوامع كه مي توان از عنوان توده وار نيز براي چنين جوامعي استفاده نمود، به دليل وابستگي شديد افراد به بنياد هاي قبيله اي، زندگي بدون اين وابستگي ها، زجر آورو درد آور بوده است. اساسا در چنين جوامعي، فرد بدون اين وابستگي ها فاقد هويت مي باشد. وابستگي يك فرد به جامعه اي خاص مهم ترين عنصر هويت ساز بوده است. مثلا در دوران جاهليت، وابستگي فرد به عشيره اي هم چون بني تميم، مهمترين عنصر سازنده هويت او مي باشد. به همين دليل است كه در دوران پيشا مدرن وابستگي آدمي به قبيله و عشيره و يا شهر و ديارش، هميشه جزئي از نام او بوده است و فرد به نام قبيله و عشيره و يا تيره و طايفه اش شناخته مي شده است. برخورد با اين نام ها در تاريخ تمامي اقوام، بازگو كننده اهميت اين وابستگي است. اين وابستگي كه در انتهاي نام افراد مي آمده در تاريخ ايران نيز مشهود است و حتي هنوز نام خانوادگي و يا فاميل بسياري از افراد برگرفته از نام شهر و ديار و يا ايل و عشيره آن هاست. عناويني چون عيساي ناصري (منسوب به روستاي ناصره)، ملا مهدي سبزواري (منسوب به شهر سبزوار)، فتح علي شاه قاجار (منسوب به ايل قاجار)، جابرابن عبدالله انصاري (منسوب به جماعت انصار) نمايان گر اهميت اين وابستگي هاست. ساز و كار مجازات طرد، اساسا مبتني بر نفي اين وابستگي ها مي باشد. در واقع شخصي را كه طرد مي كنند، هويتش را از او مي گيرند. حال شخصي كه از جامعه اي كه هويتش را مي سازد، طرد مي شود وارد جامعه اي ديگر با عناصر هويت ساز ديگري مي گردد كه بنا به ساختار هاي جوامع پيشا مدرن، فرد جديد را نه درك مي كند و نه او را مي پذيرد. فردي كه وارد جامعه اي جديد، با مختصاتي جديد مي شود، به عنوان عضوي از اعضاي تشكيل دهنده جامعه جديد پذيرفته نمي گردد و طبيعي است كه زندگيش همراه با رنج و عذاب است چرا كه در جوامع ابتدايي، تنها كساني كه هويتشان مبتني بر عناصر آن جامعه باشد حق حيات و استفاده از امكانات آن جامعه را دارند و فرد تازه وارد، براي هميشه بيگانه و سربار جامعه انگاشته مي شود. در چنين جوامعي، اقليت هاي قومي و مذهبي، چون هويتي يكسره جدا از جامعه دارند، سخت محتاج وابستگي هاي درون گروهي خود مي باشند. آن ها تنها با حفظ روابط بين خود قادر به ادامه حيات اجتماعي هستند و در جامعه ابتدايي نيز با نام مذهب و يا قوم خويش شناخته مي شوند. نام هايي چون ابواسحاق صابي (منجم مشهور قرن پنجم كه صابي مذهب بوده است) يا ابوالبركات بغدادي كليمي (فيلسوف قرن پنجم و ششم كه يهودي مذهب بوده است) نمونه هايي از اهميت وابستگي به گروه هاي اقليت مي باشند. گروه هاي اقليت در جامعه ابتدايي هميشه به نام اقليت خود معروفند و هويتشان با وابستگي شان به اين گروه هاي اقليت تعريف مي شود. بنابراين وقتي به عنوان مجازات از اين جامعه اقليت نيز طرد و حذف مي شوند، دچار عذابي مضاعف مي گردند. ايشان سرگشته و بي پناه در جامعه اي كه از هيچ سوي پذيرايشان نيست رها مي شوند و حياتي سراسر مشقت و رنج را مي گذرانند. اما در جوامع جديد به دليل ساختار هاي جديد اين جوامع نسبت هاي قومي و حتي ملي كمرنگ و كمرنگ تر مي شوند و ساز و كار حيات اجتماعي بنا بر ارزش هاي ديگري شكل مي گيرد. سيل عظيم مهاجرت ها كه در دنياي جديد شكل گرفته است، بيانگر كم رنگ شدن اهميت اين وابستگي هاست. فرد از كشور خود مهاجرت مي كند و در جامعه ي ديگر با حفظ دين و سنت هاي خود زندگي مي كند. بدون اين كه جامعه جديد او را سربار خود بداند. نمونه بارز چنين جامعه اي، كشوري چون امريكا و يا استراليا و يا نيوزلند است كه افراد تشكيل دهنده آن تماما مهاجرند. اساسا هر چه جامعه اي با ارزش هاي جامعه مدرن همخواني بيشتري داشته باشد، زندگي مهاجران در آن آسان تر و راحت تر است. در جوامع مدرن تكثر گرايي قومي و مذهبي و فرهنگي، كاملا به چشم مي آيد و هر فردي با هر پيشينه تاريخي و قومي، به راحتي در اين جوامع زندگي مي كند. به همين دليل است كه امروزه مجازات تبعيد تنها در كشور هاي توسعه نيافته اعمال مي گردد، چرا كه در جوامع مدرن تبعيد و نفي بلد، اساسا مجازات تلقي نمي شوند. وجود مجازاتي ذاتا پيشا مدرن، چون طرد روحاني در آيين بهايي كه خود را دين دوران جديد مي خواند، از ناسازه اي بنيادين در اين آيين حكايت مي كند. آيين بهايي از يك طرف خود را ديني جهاني مي داند، خود را ديني جديد متناسب با ارزش هاي دنياي جديد معرفي مي كند، منادي وحدت عالم انساني است و مبلغ وحدت اديان و تكثر مذهبي مي باشد، اما از طرفي ديگر طردي روحاني دارد كه مجازاتي كاملا بدوي و پيشا مدرن است و اساسا مغاير با تكثر گرايي مذهبي است. آيين بهايي مدعي دموكراسي و خرد جمعي در نهاد دين است. مدعي است كه شوراي بيت العدل بر اساس اصول دموكراسي از محافل ملي بهايي انتخاب مي شوند، اما هنوز نمي داند كه نقد تشكيلات از اساسي ترين اصول دموكراسي و فعاليت گروهي و جمعي است. نقد تشكيلات و تصميماتي كه سران تشكيلات مي گيرند، از طرف اعضاي ساده گروه، از بديهي ترين اصول دموكراسي در هر تشكيلاتي است كه تمامي عالمان علوم اجتماعي بر آن اتفاق نظر دارند، اما در جامعه بهايي هر كه انتقادي نسبت به تصميمات بيت العدل داشته باشد، دچار مجازاتي چون طرد مي شود كه خود مجازاتي بدوي است. بنابراين در چنين تشكيلاتي، علي رغم ادعاهاي پر دامنه، نه تنها اصول مدرن كار تشكيلاتي مراعات نمي شود، بلكه متخطيان دچار مجازاتي ذاتا ابتدايي و غير مدرن چون طرد روحاني مي شوند. چنين مجازات هايي ياد آور ساز و كار تشكيلات غير مدرني چون سازمان هاي مخوف كمونيستي و يا سايه ها و كاريكاتورهاي چنين سازمان هايي چون سازمان مجاهدين خلق ايران مي باشد. اين تشكيلات كه هدفشان كسب قدرت، آن هم به شيوه اي غير مدرن و غير مدني مي باشد، به محض برخورد با عضوي كه تصميمات تشكيلات را بر نمي تابد، به سرعت ساز و كار حذف و طرد را در پيش مي گيرند. اما تشكيلات بهايي كه خود را مدرن مي داند و اساسا هدف كسب قدرت نيز ندارد، پيرو ساز و كار تشكيلات فوق الذكر است. اين خود ناسازه اي ديگر است كه ادعاي عدم دخالت در قدرت سياسي تشكيلات بهايي را به يك شوخي شبيه مي كند. حذف و طرد مجازات تشكيلاتي است كه اعضاي آن تشكيلات سوداي قدرت دارند و نه هواي ديانت. اين ناسازه ها همگي حكايت از ناهمگوني دروني تشكيلات و آيين بهايي دارند كه بزرگان بهايي را به چالش مي كشند. موضوعاتي كه ادعاهاي پر طمطراق آيين بهايي را با علامت هاي بزرگ سوال مواجه مي كند. آيا بزرگان تشكيلات بهايي قادر به حذف و يا عبور از اين علامت بزرگ مي باشند؟!

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».