كاظم الغيظ و سياست

مشخصات كتاب

مؤلف: فاطمه شابندر
برگرفته از:
مترجم: سهير مطيعي

ولادت

امام موسي بن جعفر بن محمّد بن علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب: در هفتم صفر 128 ه. ق در زمان خلافت حاكم ستمكار اموي؛ مروان بن حكم در شهر أبواء ديده به عالم گشود و جهان را به نور خويش روشن ساخت. مادر گرامي ايشان حميده دختر صاعد بربري است كه از طرف امام باقر (ع) به المصفاة من الأدناس؛ صاف و پاك شده از پليدي ها لقب گرفت امام صادق (ع) درباره‌ي اين بانوي گرامي فرمود: المصفّاة من الأدناس كسبيكة الذهب...؛ يعني پاك و صاف شده از پليديها و آلودگي ها مانند شمش طلا است، و همواره فرشتگان او را نگهباني مي كردند تا او براي من كرامتي از طرف خداوند به ارمغان آورد كه حجّت خدا بعد از من شد. [1] در واقع امام صادق (ع) در اين روايت به حجّت خدا بعد از خويش تصريح فرموده است. امام كاظم (ع) نوزده سال با پدر گرامي خويش زندگي كرد.

القاب امام كاظم

العبد الصالح؛ بنده صالح، اين لقب به جهت شايستگي عبادت و اجتهاد اوست. الوفي؛ با وفا، به علّت اين كه او با وفاترين بنده به خداي متعال پس از پدر گرامي اش بود. الصابر؛ صبر كننده، از آن رو كه در برابر دردها و پيش آمدهاي ناگوار صبر پيشه كرد و در راه خدا استقامت ورزيد. الكاظم؛ بازدارنده‌ي خشم، و آن به سبب سكوت و بردباري اش در قبال خشم شديد ستمكاران بود. أمين؛ بر امانت داري او در امور دين گواهي مي دهد و باب الحوايج است؛ يعني راه و طريق وسيله اي كه بندگان براي رسيدن به حاجت ها و حل گرفتاري ها از او مدد مي گيرند. آري هرگاه با اندوه و گرفتاري به درگاه خداوند تضرّع و سؤال كند، و او را به واسطه‌ي امام هفتم (ع) ـ با يكي از القاب حضرتش ـ بخواند، به يقين خداوند متعال درد و گرفتاري اش را خواهد گشود. [2] .

كنيه هاي حضرت

به تحقيق القاب و كنيه هاي زيادي به امام موسي بن جعفر (ع) اختصاص يافته است؛ چرا كه در زمان حضرت تقيه به اوج خود رسيد و شيعيان به امام القاب و كنيه هاي گوناگون نسبت دادند، و هرگاه جاسوسان حكومتي از آن آگاه مي شدند، شيعيان آن نشانه و علامت را تغيير مي دادند؛ از اين رو در روايات به ندرت نام شريف امام (ع) تصريح شده است. از جمله كنيه هاي معروف امام موسي كاظم (ع) مي توان به موارد: ابوالحسن اوّل، ابوالحسن الماضي، أباعلي، ابواسماعيل و ابوابراهيم اشاره كرد. [3] .

شاخص هاي اخلاقي

عفو و گذشت، نيكي، بخشش، سخاوت و برآوردن نياز حاجتمندان از جمله ويژگي هاي برجسته‌ي امام كاظم (ع) است. امام(ع) همواره دوست دار كار خير و تقرّب به خداي متعال بود. [4] .

اثبات امامت

فيض بن مختار نقل مي كند كه به ابي عبدالله (ع) عرض كردم: دستم را بگير و مرا از آتش جهنّم رهايي ده كه ما پس از تو كسي را نداريم؟ در آن هنگام ابوابراهيم(ع) داخل شد، در حالي كه پسر بچه بود، ابي عبدالله (ع) فرمود: اين صاحب شماست، پس دامن او را بگير و به او تمسّك كن. [5] . به تحقيق بسياري از علما همچون: صدوق، كليني، طوسي، مفيد و علماي ديگر روايات فراواني نقل كرده اند كه نص آن بر امامت امام كاظم (ع) دلالت مي كند. نوبختي، [6] امامت امام كاظم (ع) را به اجماع بيان كرده است: تمام اصحاب و ياران امام صادق (ع) بر امامت امام كاظم (ع) اجماع كرده اند. [7] .

روش سياسي امام

سياست حضرت شيوه‌ي خاص خود را داشت: 1. حضرت بر پيروي از راه و روش اهل بيت تأكيد داشت؛ چرا كه روش سياسي و راه آشكار آن ها مبني بر دوري كردن از ظلم و تنفّر و بيزاري از ظالمان است. حضرت بر اهميّت رعايت اين اصل از سوي شيعيان و دوستان سخت مي گرفت و همكاري با حكومت عباسي را حرام فرموده بود. نحوه‌ي برخورد حضرت(ع) با صفوان جمّال كاشف از دقّت عمل امام(ع) در مورد تربيت سياسي شيعيان و در حقيقت شاهدي روشن بر اين ادعا است. حضرت وي را سرزنش كرد؛ چرا كه او شتران خود را به هارون كرايه مي داد. امام(ع) به او فرمود: اي صفوان هر چيزي از تو صادر مي شود نيكو و زيبا است، مگر يك چيز؛ زماني كه صفوان بيشتر سؤال كرد، امام(ع) به او فرمود: كرايه دادن شترانت به هارون الرشيد. پس از اين گفت و گو صفوان شترانش را فروخت. 2. امام(ع) به خاطر محافظت از مكتب شيعه بر تقيه كردن در آن زمان سفارش و تأكيد نمود. محمّد بن خلاد در اين باره مي گويد: از اباالحسن موسي كاظم (ع) در مورد قيام كردن براي ولايت سؤال كردم، حضرت فرمود: ابوجعفر در اين مورد فرمود: تقيه كردن، آيين من و آيين پدران من است، و هركس كه تقيه ندارد، ايمان ندارد. 3. امام(ع) از طريق اصحاب و يارانش در دستگاه حكومت جايي پيدا كرده بود، چرا كه اصحاب امام(ع) موقعيت هاي سياسي مهمي در حكومت عباسي به دست آورده بودند، امام(ع) همواره با آن ها در مورد همكاري و برآوردن نيازها و حوايج مؤمنان شرط مي كرد. از شيعياني كه در دستگاه حكومت عباسي بودند، مي توان به: علي بن يقطين، حفص بن غياث كوفي كه امر قضاوت را در دست گرفته بود، اشاره كرد و فضل بن سليمان نيز كاتب منصور، مهدي و محمّد بن اسماعيل بود. همچنان كه در پست وزارت و والي نيز قرار گرفت. حسن بن راشد وزير مهدي، هادي و رشيد بود. و حال آن كه افراد ياد شده از ياران و راويان حديث امام كاظم (ع) به شمار مي آيند. [8] .

مدرسه علميه امام و مسأله رهبري

به تحقيق امام صادق(ع) پيمان بسته بود كه امامت را به فرزندش كاظم (ع) تحويل دهد؛ در اين مورد امام صادق(ع) نزد يكي از اصحابش فرمود: به درستي كه اين فرزندم كه تو او را ديدي، اگر از او آنچه در كتاب خداوند است، سؤال كني، با آگاهي و علم پاسخ خواهد داد. [9] . به تحقيق امام كاظم (ع) اين امانت علمي را پس از پدر بزرگوارش در دست گرفت و به پا خاست تا وظايف سنگين امامت را ادا كند و نيز علوم ديني و شريعت را منتشر سازد. گروهي از علما، راويان و محدّثان را تعليم و تربيت نمود. با وجود شدّت اختناق اوضاع سياسي حاكم در آن زمان و فشاري كه از سوي حاكمان بر امام وارد مي شد، حضرت هرگز مسؤوليّت علمي خويش را رها نكرد از همين رو حضرت به كنترل تهاجم فرهنگي و علمي صورت گرفته از سوي ملحدان و كافران زنديق موفق شد. در كتاب هاي رجال و تراجم به بيش از سيصد راوي كه از امام كاظم (ع) نقل حديث مي كردند، اشاره شده است. [10] .

شاگردان برجسته امام

به درستي كه تاريخ علمي، مفتخرانه نام برخي از شاگردان جليل، نمونه و هوشمند امام كاظم(ع) را بيان مي كند و به بسياري از تأليفات و نوشته هاي آن ها گواهي مي دهد. 1. از جمله شاگردان فقيهِ امام كاظم(ع) مي توان از: يونس بن عبدالرحمان، صفوان بن يحيي، محمد بن أبي عمير، عبدالله بن مغيره، حسن بن محبوب سراد و احمد بن محمّد بن أبي نصير ياد نمود. [11] . 2. از جمله شاگردان امام(ع) كه در علم كلام صاحب تأليف مي باشند به هشام بن حكم، علي بن سويد و محمّد بن سنان و... اشاره شده است.

ثابت كردن پايه هاي اساسي تفكر و تشريع

معارف و افكار امام هفتم(ع) و قاعده هاي اساسي براي ثبت قوانين و استنباط مباحث فقهي در رساله اي توسط آن حضرت آمده است. اين رساله بنابر خواست خليفه عبّاسي هارون الرشيد نوشته شد. در اين رساله دستورهاي شريعت و مسايل اعتقادي كه در قرآن كريم و سنّت وجود دارد، ثبت شده است. [12] . در اين باره خطاب به هشام بن حكم مي فرمايد: اي هشام به درستي كه خداوند عزوجل حجّت ها را براي مردم به وسيله عقل ها كامل كرد، و به وسيله بيان، به آن ها عطاي فراوان داد و آنان را بر ربوبيّتش به واسطه دليل ها راهنمايي كرد. اي هشام، خداوند فرمود كه عقل بايد همراه علم باشد، چرا كه وتلكَ الأمثالُ نَضرِبُها للنّاس و مَايعقِلُها إلاّ العالمون [13] ؛و اين مثل ها را براي مردم مي زنيم و[لي] جز دانشوران آن ها را در نيابند. [14] .

موضع امام در قبال غلات

مسأله‌ي غلو در مورد ائمه، مولود عصر امام كاظم(ع) نيست؛ بلكه آغاز اين امر در زمان اميرالمؤمنين بوده است و شايد درباره‌ي علّت آن بتوان گفت: علم و كرامات علي (ع) از حدّ ادراك و شعور مردم فراتر بود. امّا در همه حال ائمه معصومين با اين تفكّر به شدت مخالفت كردند و حتي با آن جنگيدند و به شيعيان امر فرمودند كه از آن افراد دوري كنند، و از ازدواج با آن ها خودداري نمايند، آن ها را در قبرستان مسلمين دفن نكنند، ذبح آنان خورده نشود و حتي حكم به نجاست آنان داده اند و هيچ حكم اسلامي را بر آن ها جاري نمي كردند. در زمان امام صادق(ع) فرقه اي ظاهر شد كه بر الوهيت امام صادق(ع) مدعي شد. نام آن فرقه خطابيه است كه منسوب به اصحاب أبي الخطاب محمّد بن ابي زينب الأسدي است. امام (ع) با او مخالفت كرد و عليه او قيام نمود و او را لعن فرمود و دستور داد مردم از او تبري جويند. با اينكه خطاب كشته و سوزانده شد، امّا دعوتش خاموش نگرديد و شرارتي از آن آتش تا زمان امام كاظم (ع) باقي ماند؛ همين امر باعث شد كه محمّد بن بشير دوباره به اين دعوت دامن بزند و الوهيت امام كاظم (ع) را اعلان كند، اما حضرت(ع) او را لعن فرمود و از او متبرّي شد و عليه او نفرين كرد و فرمود: بارالها هرآينه از تو درخواست مي كنم كه مرا از اين مرد پليد و نجس رهايي دهي.

نظر امام درباره‌ي قياس

ائمه معصومين نسبت به آموزش احكام اهتمام ورزيده و اهميت فراواني قائل شده اند و كتاب هايي در اين باره تأليف كرده اند. با اين وجود مردم به خصوص در زمان امام صادق (ع) و امام كاظم (ع) دچار تشتت و پراكندگي افكار شدند و گروه ها و مذاهب گوناگوني ظاهر گرديد و قياسي كه در مكتب اهل البيت از آن نهي شده بود، رواج و گستردگي پيدا كرد، با اينكه ائمه معصومين به صراحت تأكيد فرمودند كه: دين خداوند به وسيله‌ي عقل ها قياس نمي شود. در مذهب اهل بيت جواز رجوع به قياس صادر نشده است و حال آنكه تأكيد بر اين مسأله كه هر چيزي كه مردم نياز دارند، در كتابي نزد آنان مرقوم است. [15] .

شهادت امام كاظم

دستگيري امام

هارون الرشيد آخرين خليفه عبّاسي؛ سعي و تلاش فراوان داشت تا امام(ع) را به شهادت برساند، به همين منظور روش هاي گوناگون را به كار برد. از يك جهت شخصيت عالي و مقام بلند مرتبه امام (ع) او را سخت نگران كرده بود، و از جهت ديگر دوستي و محبّت به اهل بيت مردم را به آن خاندان الهي سخت وابسته نموده بود. در حقيقت كسي نبود كه امام (ع) را نشناسد و از قدر و منزلت حضرت آگاه نباشد و به فرزند رسول خدا (ص) احترام نگذارد. اين وضعيت هارون الرشيد را نسبت به تخت و سلطنت خود بيمناك كرد. او براي دور نگه داشتن مردم از فرزند رسول خدا (ص) همواره حضرت را از زنداني به زندان ديگر منتقل كرد. امّا هر مرتبه آنچنان زندانبان ها تحت تأثير شخصيت حضرت قرار مي گرفتند كه هارون الرشيد آن ها را تنبيه و سرزنش مي كرد. زماني كه فضل بن يحيي از دستور كشتن امام (ع) سرپيچي كرد، هارون او را برهنه نمود و صد تازيانه در مجلس عباس بن محمّد به او زد. [16] . امام(ع) بارها در زندان بصره و بغداد بازداشت شد. حضرت كاظم (ع) روزها را در زندان روزه مي گرفت و شب ها به عبادت خدا مشغول بود، و هيچ گاه اظهار ناراحتي، ناشكري و عدم رضايت نكرد، بلكه فارغ شدن براي عبادت خداوند را از بهترين نعمت ها مي دانست. سومين بازداشت حضرت با نگهباني سندي بن شاهك مصادف شد. هارون الرشيد به سندي دستور داد تا عرصه را بر امام (ع) بسيار تنگ كند. آن مرد پليد و گناه كار در برابر امام خشونت و قساوت را به آخرين درجه رساند، امّا حضرت همچنان بردبار، محتسب و متوكّل بود. رشيد به سندي دستور داد تا امام را به سه رطل آهن ببندد و در زندان را نيز قفل كند و فقط براي وضو به امام اجازه‌ي خروج دهد.

افتخار پل بغداد

هارون الرشيد سندي بن شاهك را بر قتل امام كاظم (ع) تشويق كرد. سندي طعام حضرت را مسموم نمود. هنگامي كه حضرت از آن غذا ميل كرد، سم در بدن طاهر و پاكش جاري شد و در روز سوم مسموميّت در زندان سندي، روح مقدسش، بدن را مفارقت نمود. روز بيست و پنجم رجب سال صد و هشتاد و سه هجري رقم خورد. سندي به نوكرانش دستور داد پيكر مطهر حضرت را حمل كنند و در بازارها بگردانند و بر پل شهر بغداد قرار دهند. او به ياران حضرت اجازه نداد كه امام (ع) را تشييع كنند. حقيقت رفتار با امام كاظم (ع) بيان گر و كاشف قساوت و حقد و كينه‌ي دشمنان اهل بيت است. سلام بر تو اي سرور و مولاي من در روزي كه متولد شدي و جهان به نورت متبرّك شد و در روزي كه در تاريكي زندان به درجه‌ي شهادت نايل شدي و روزي كه حيّ و زنده مبعوث خواهي شد.

پاورقي

[1] كليني، اصول كافي، ج 1، ص 477.
[2] اعلام الهداية، ج 9، ص 17. دلايل الامامة، ص 303 ـ 305 و الامام موسي الكاظم(ع) في محنة التاريخ، ص 23 ـ 17و سيرة رسول الله(ص) ص 328 و 329 و بحارالانوار، ج 48، ص 8 ـ 1. الملل والنحل: ج 6، ص 485 و الفصول المهمة، ج 2، ص 936 ـ 934.
[3] دلايل الامامة، ص 307 و منتهي الامال، ج 2، ص 287 و مسند الامام الكاظم(ع)، ج 1، ص 6.
[4] شيخ صدوق، امالي، ص 458.
[5] اصول كافي، ج 1، ص 311، ح 16.
[6] ابومحمد الحسن بن موسي نوبختي، متكلم و فيلسوف شيعه در قرن سوم و چهارم.
[7] دفاع عن التشيع، ص 220.
[8] اعلام الهداية، ج 9، ص 146 ـ 142.
[9] محمد باقر مجلسي 1، بحارالانوار، ج 48، ص 24. [
[10] سيرة رسول الله(ص)، ص 341 و 342.
[11] مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 350.
[12] تحف العقول، ص 407 و 408.
[13] العنكبوت، 29: 43.
[14] تحف العقول، ص 387 ـ 384.
[15] ر.ك؛ الامام موسي الكاظم(ع) في محنة التاريخ، ص 210 ـ 203.
[16] سيرة رسول الله(ص)، ج 2، ص 393.

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».