فرزندان امام كاظم عليه السلام

مشخصات كتاب

مؤلف: داوود الهامي

درس هايي از مكتب اسلام، شماره 386، ارديبهشت 1372

برگرفته از:

نوع: مقاله

پديدآور: الهامي، داود1316-1379

عنوان و شرح مسئوليت: فرزندان امام كاظم عليه السلام [منبع الكترونيكي] / داود الهامي

توصيف ظاهري: 1 متن الكترونيكي: بايگاني HTML؛ داده هاي الكترونيكي (8 بايگاني: 25.9KB)

موضوع: موسي بن جعفر (ع)، امام هفتم

فرزندان

فرزندان امام كاظم

اغلب علماي تاريخ و انساب در تعداد اولاد حضرت موسي بن جعفر _ عليه السلام _ اختلاف كرده اند، در حالي كه ابن شهر آشوب تعداد فرزندان آن حضرت را سي نفر نوشته [1] ، صاحب عمدة الطالب اين تعداد را به شصت نفر رسانده است. به اين ترتيب كه 37 نفر از آنان دختر و 23 نفر پسر بوده اند [2] و يعقوبي عدد فرزندان آن حضرت را 41 نفر، 18 پسر و 23 دختر نوشته است [3] و مؤلف كشف الغمة نيز تعداد فرزندان آن بزرگوار را 38 نفر 20 دختر و 18 پسر ذكر كرده [4] وليكن طبق نظر مرحوم مفيد حضرت موسي بن جعفر داراي سي و هفت فرزند پسر و دختر بود هيجده تن ذكور و نوزده تن اناث بودند و اسامي همه آ نها را به ترتيب ذكر كرده است [5] . شيخ مفيد مي نويسد: «و كان أفضل ولد أبي الحسن موسي _ عليه السلام _ و انبههم و أعظمهم قدراً و أعلمهم و أجمعهم فضلاً: أبوالحسن علي بن موسي الرضا _ عليه السلام _» [6] و در ميان فرزندان آن حضرت از همه برتر و در قدر و منزلت والاتر و دانشمندتر و در فضل و كمال جامعتر، حضرت ابوالحسن علي بن موسي الرضا _ عليه السلام _ بوده است. ابوالصلت هروي از اسحاق بن موسي

بن جعفر روايت كرده است كه گفت از پدرم موسي بن جعفر _ عليه السلام _ شنيدم كه به پسران خود فرمود: «هذا اخوكم علي بن موسي عالم آل محمّد فاسألوه عن أديانكم و احفظوا ما يقول لكم، فإنّي سمعت أبي جعفر بن محمد _ عليه السلام _ غير مرّة يقول لي: إنّ عالم آل محمد لفي صلبك وليتني ادركته فانّه سميّّ أميرالمؤمنين علي» [7] اين علي بن موسي برادرتان عالم آل محمد است پس دينهايتان را از او بپرسيد و هر چه به شما مي گويد آن را حفظ كنيد زيرا مكرر از پدرم جعفر بن محمد شنيدم كه مي فرمود: عالم آل محمد در صلب توست واي كاش او را مي ديدم و او همنام اميرالمؤمنين (علي) ناميده مي شود. يكي ديگر از فرزندان با فضيلت امام كاظم _ عليه السلام _ احمد بن موسي است كه قبرش در شيراز و به شاه چراغ معروف است. مفيد درباره او مي نويسد: و احمد بن موسي مردي كريم و بزرگوار و پارسا بوده و حضرت موسي بن جعفر _ عليه السلام _ او را دوست داشت و مقدم مي داشت و مزرعه خود كه معروف بود به «يسيرة» به او بخشيد و گفته اند احمد بن موسي _ رضي الله عنه _ در زمان خود هزار بنده آزاد كرد [8] و ديگر از فرزندان آن حضرت محمد بن موسي است كه از اهل فضل و صلاح بوده و نقل شده كه محمد بن موسي پيوسته با وضوء و هميشه سرگرم نماز بود و شبها كم مي خوابيد و برمي خاست و مشغول عبادت مي شد، يكي از نزديكان وي مي گويد من هرگز او را

نديدم جز اينكه به ياد گفتار خداي تعالي مي افتادم كه: «كانوا قليلاً من الليل ما يهجعون» [9] درباره پرهيزكاران و متقيان مي فرمايد: «چنان بودند كه اندكي از شب را مي خوابيدند» [10] و محمد بن موسي را به جهت كثرت عبادتش «محمد عابد» مي گفتند و او نيز در شيراز مدفون است. و ديگر از فرزندان آن حضرت، ابراهيم بن موسي است كه مردي شجاع و كريم بود و در زمان مأمون از طرف محمد بن زيد بن علي بن الحسين _ عليه السلام _ فرماندار يمن شد. محمد بن زيد كسي است كه در زمان مأمون خروج كرد و ابو السرايا نيز در كوفه با او بيعت كرد و كوفه را فتح نمود و مدتي در آنجا بماند تا آنكه ابوالسرايا در جنگ با بني عباس كشته شد و كار محمد بن زيد پراكنده گشت و براي ابراهيم بن موسي از مأمون امان گرفتند [11] ابراهيم به بغداد آمد و در آنجا بود تا از دنيا رفت. مرحوم محدث قمي به هنگام بحث از دختران حضرت موسي بن جعفر _ عليه السلام _ مي نويسد: بر حسب آنچه به ما رسيده، افضل آنها سيده جليله معظمه، فاطمه بنت امام موسي _ عليه السلام _ معروف به حضرت معصومه _ عليها السلام _ است. [12] . صاحب قاموس الرجال مي گويد: در ميان فرزندان امام كاظم _ عليه السلام _ با آن همه كثرتشان بعد از امام رضا _ عليه السلام _ كسي همسنگ حضرت معصومه نبود [13] . شخصيت فوق العاده حضرت معصومه _ عليها السلام _ از روايتي كه امام صادق _ عليه السلام _ درباره آن حضرت قبل

از تولدش فرموده كاملاً روشن مي گردد. آنجا كه امام صادق _ عليه السلام _ مي فرمايد: «ألا إنّ لله تعالي حرماً و هو مكّة، ألا إنّ لرسول الله حرماً و هو المدينة، ألا إنّ لأميرالمؤمنين حرماً و هو الكوفة، ألا إنّ حرمي و حرم ولدي بعدي قم، ألا إنّ قم كوفتنا الصغيرة ألا إنّ للجنة ثمانية أبواب ثلاث منها إلي قم، تقبض فيها أمرأة هي من ولدي و اسمها فاطمة بنت موسي تدخل بشفاعتها شيعتنا الجنّة بأجمعهم» [14] . يعني: براي خداي تبارك و تعالي حرمي است و آن مكّه است، براي رسول اكرم _ صلي الله عليه و آله _ حرمي است و آن مدينه است، براي اميرمؤمنان _ عليه السلام _ حرمي است و آن كوفه است، براي من و فرزندانم كه بعد از من مي آيند، حرمي است و آن قم است، آگاه باشيد كه قم كوفه كوچك است و بدانيد كه براي بهشت هشت در هست كه سه در آن به سوي قم است. بانوئي از اولاد من در آن وفات مي كند كه نامش فاطمه دختر موسي است، همه شيعيان ما به شفاعت او وارد بهشت مي شوند. طبق نقل يعقوبي امام كاظم _ عليه السلام _ بيست و سه دختر داشت. او بي آنكه سبب اين كار را ذكر كند در تاريخ خود مي نويسد كه: حضرت موسي بن جعفر وصيت كرد كه دخترانش ازدواج نكنند جز يكي از ايشان كه ام سلمه نام داشت و در مصر به زني قاسم بن محمد بن جعفر درآمد و در اين باره ميان قاسم و خويشان جريان سختي پيش آمد تا آنجا كه قاسم قسم خورد

كه جامه از وي دور نكرده و جز آنكه او را به حج برد منظوري نداشته است [15] . مؤلف تاريخ قم به علت اين كار اشاره كرده و مي نويسد: چنين رسيده كه رضائيه دختران خود را به شوهر نمي دادند، زيرا كسي را كه همسر و كفو ايشان بود نمي يافتند و حضرت موسي بن جعفر _ عليه السلام _ را بيست و يك دختر بوده است و هيچ يك شوهر نكرده اند. و اين مطلب در ميان دختران ايشان عادت شده و محمد بن علي الرضا _ عليه السلام _ به شهر مدينه ده ديه وقف كرده است بر دختران و خواهران خود كه شوهر نكرده اند و از انفاقات آن ديه ها نصيب و قسط رضائيه كه به قم ساكن بوده اند از مدينه جهت ايشان مي آوردند [16] . شيخ مفيد در پايان مي افزايد: «و لكل واحد من ولد أبي الحسن موسي _ عليه السلام _ فضل و منقبة مشهورة و كان الرضا _ عليه السلام _ المقدّم عليهم في الفضل علي حسب ما ذكرناه». [17] . و براي هر يك از فرزندان حضرت موسي بن جعفر _ عليه السلام _ فضيلت و منقبتي جداگانه و مشهور است و حضرت رضا _ عليه السلام _ در فضيلت مقدم بر ديگران بود، چنانكه گفتيم.

اماميه پس از شهادت امام كاظم

شهادت امام كاظم _ عليه السلام _ شكاف ديگري را در ميان اماميه به وجود آورد و پنج فرقه از ايشان بيرون آمد كه مشهورترين آنها دو فرقه است: اول گروهي كه رحلت امام هفتم را انكار كردند و آن حضرت را «قائم» و «مهدي» دانسته و امامت را به آن حضرت ختم كردند و

گفتند امام هفتم زنده است و تا دنيا را از عدل و قسط پر ننمايد رحلت نخواهد كرد. اين فرقه «واقفيه» خوانده شده اند [18] علت انكار رحلت امام كاظم _ عليه السلام _ از سوي اين گروه، اين است كه بعضي از وكلاي امام هفتم مانند عثمان بن عيسي رواسي در مصر، و زياد قندي، علي بن أبي حمزه، حيان و سراج در كوفه، مبلغ زيادي پول (بيش از صد هزار دينار) به عنوان سهم امام در اختيار داشتند. چون اينان اين پول را به نفع خود مصرف كرده بودند رحلت او و امامت امام رضا _ عليه السلام _ را منكر شدند تا عذري براي عدم پرداخت سهم امام داشته باشند [19] از نقل كشي به نظر مي رسد كه محمد بن بشير و پدرانش واژه مهدي را در مورد امام كاظم _ عليه السلام _ به كار برده و وفات او را منكر شدند و لقب قائم مهدي به او دادند. [20] . دوم گروهي كه بر خلاف واقفيه به رحلت امام هفتم قطع كردند و امامت را بعد از آن حضرت، حق امام ابو الحسن علي بن موسي الرضا (155 _ 203) دانستند و به همين مناسبت به اسم «قطعيه» مشهور شدند. [21] . امام رضا _ عليه السلام _ در اثبات حقوق خود براي امامت نه تنها از جانب پيروان برجسته پدرش، بلكه از سوي برخي از برادرانش نيز با مشكلات عديده اي روبرو شد. [22] با وجود اين عده زيادي از نزديكان مورد اعتماد و اهل علم و تقوي و فقهاي شيعيان حضرت امام كاظم _ عليه السلام _ با نقل نصوصي

صريح و اشاراتي از آن حضرت درباره امامت امام رضا _ عليه السلام _ آن حضرت را مورد تأييد قرار دادند از آن جمله: داود بن كثير رقي، محمد بن اسحاق عمار، علي بن يقطين، نعيم قابوسي، حسين بن مختار، زياد بن مروان، مخزومي، داود بن سليمان، نصر بن قابوس، داود بن زربي، يزيد بن سليط و محمد بن سنان هستند. [23] و به خاطر معجزاتي كه از آن حضرت ظاهر شد جمعي از واقفيگري رجوع كردند مثل عبدالرحمن بن حجاج و رفاعة بن موسي و يونس بن يعقوب و جميل بن دراج و حماد بن عيسي و ديگران اينها از اصحاب امام كاظم _ عليه السلام _ بودند كه در امامت امام رضا _ عليه السلام _ به شك افتاده بودند كه بعداً شكشان بر طرف گرديد و همچنين برخي از شيعيان خود آن حضرت كه واقفي شده بودند از آن دست كشيدند و به امامت امام رضا _ عليه السلام _ و امامهاي بعدي قائل شدند. [24] . بدين جهت امام رضا _ عليه السلام _ در طي سالهاي (199_ 183) بسياري از شيعيان پدر خود را نگه داشت و نظام مخفي ارتباطات را ترتيب داد تا وظائف مذهبي خويش را هدايت كند [25] به علاوه شخصيت امام رضا _ عليه السلام _ با ترجيح ابعاد مذهبي اسلام بر ابعاد سياسي، او را بر بسياري از افراد از جمله شخص مأمون برجسته تر و بارزتر مي نمود.

امام علي بن موسي الرضا

پس از رحلت امام هفتم، فرزندش علي بن موسي الرضا _ عليه السلام _ جانشين آن حضرت شد و اين به خاطر برتري او از لحاظ علم

و بردباري و پرهيزگاري وي نسبت به همه برادران و خاندان خود بود و شيعه و سني در وجود اين اوصاف در او و برتري آن بزرگوار خلافي نكرده اند و همگان آن حضرت را به اين اوصاف شناخته اند. و دليل ديگر بر امامت آن حضرت نص صريح و اشاراتي است كه پدرش درباره امامت او پس از خود فرموده است در حالي كه درباره هيچ يك از برادران او و خاندان خود چنين نص و اشاره وجود ندارد. [26] . امام هشتم پس از پدر بزرگوار خود به امر خدا و معرّفي پدر و گذشتگان خود به امامت رسيد امامت را با نص از سوي پدرش دريافت كرد. اشاره و نص صريح از امام كاظم _ عليه السلام _ درباره ي امامت امام رضا فراوان است كه از آن جمله: بنا به گفته ي كليني، صحاف گويد: من و هشام بن حكم و علي بن يقطين در بغداد بوديم، علي بن يقطين گفت: خدمت حضرت موسي بن جعفر نشسته بودم كه پسرش علي وارد شد، امام فرمود: علي بن يقطين! هذا عليٌٌ سيد ولدي: همين علي سرور اولاد من است، من كنيه خود (ابوالحسن) را به او بخشيده ام. هشام دست خود را به پيشانيش زد و گفت: واي بر تو چه گفتي؟ ابن يقطين گفت: به خدا همينطور كه گفتم از او شنيدم. هشام گفت: با اين سخن به تو خبر داده كه امر امامت پس از وي به او متعلق است. [27] . 2_ ابن قولويه (به سند خود) از داود رقي روايت كرده كه گويد: به امام كاظم _ عليه السلام _ عرض كردم، فدايت

شوم، من پير شده ام، پس دست مرا بگير و از دوزخ رهائي بخش (امام و صاحب اختيار ما پس از تو كيست؟) حضرت با دست اشاره به فرزندش ابوالحسن _ عليه السلام _ كرد و فرمود: «هذا صاحبكم من بعدي» اين پس از من صاحب شماست. [28] . 3_ اسحاق بن عمار گويد: به حضرت كاظم _ عليه السلام _ عرض كردم، آيا مرا به كسي كه دين و آئين خود را از او بگيرم راهنمائي نمي كنيد. امام فرمود: «هذا ابني علي إنّ أبي أخذ بيدي فأدخلني إلي قبر رسول الله _ صلي الله عليه و آله _ فقال لي: يا بني إنّ الله جلّ اسمه قال: «إنّي جاعل في الأرض خليفة» و إنّ الله تعالي إذا قال قولاً وفي به. [29] اين پسرم علي است همانا پدرم دست مرا گرفت و مرا كنار قبر پيامبر _ صلي الله عليه و آله _ برد و فرمود: پسر جان خداي عزّوجل فرموده: «من در زمين جانشين قرار خواهم داد» و چون خداوند چيزي فرمايد به آن وفا كند. [30] (يعني مطابق اين وعده ي خداوند هميشه در زمين جانشيني از خداوند خواهد بود كه او امام و حجت خداست). 4_ نعيم قابوس گويد: حضرت موسي بن جعفر _ عليه السلام _ فرمود: «إنّ ابني عليّاً أكبر ولدي و ابرهم عندي و أحبهم إلي و هو ينظر معي في الجفر و لم ينظر فيه إلّا نبي أو وصي نبيّ [31] فرزندم علي بزرگترين اولاد من است و خوش رفتارترين و محبوبترين آنان نزد من مي باشد و او با من در جفر مي نگرد، در صورتي كه جز پيغمبر

يا وصي پيغمبر در آن نمي نگرد. 5_ مخزومي گويد: موسي بن جعفر _ عليه السلام _ (پيش از زندان رفتنش) دنبال ما فرستاد و ما را جمع كرد و فرمود مي دانيد شما را براي چه دعوت كردم؟ گفتيم: نه. فرمود: «اشهدوا إنّ ابني هذا وصيي و القيّم بأمري و خليفتي من بعدي»: گواه باشيد كه اين پسرم وصي من است و پس از من جانشين من است. هر كه از من طلبي دارد از اين پسرم بگيرد و به هر كه وعده اي داده ام از او بخواهد و هر كسي از ملاقات من ناگزير است، جز به وسيله ي نامه ي او مرا ملاقات نكند. [32] . خلاصه ي نص و اشاره بر امامت امام رضا _ عليه السلام _ بسيار است كه نمونه هائي از آنها در اينجا ذكر گرديد. طبق نظر بيشتر مورخان و دانشمندان اسلامي، امام رضا _ عليه السلام _ در سال 148 ه_. در شهر مدينه ديده به جهان گشود [33] يعني در همان سالي كه جدش امام صادق _ عليه السلام _ درگذشت و در ماه صفر 203 در شهر طوس كه از شهرهاي خراسان بود از دنيا رفت و از عمرش در آن روز 55 سال گذشته بود. نام مادرش «ام البنين» بود و بنا بر اين مدت امامت آن حضرت پس از پدر بزرگوارش 20 سال بود. لقب مشهور آن حضرت «رضا» است براي حضرتش القاب و عناوين ديگري هم بوده، چنانكه او را صابر، فاضل، رضي، وفي لقب داده اند.

پاورقي

[1] ابن شهر آشوب ج3_ 438.

[2] عمدة الطالب ص187_ 185.

[3] يعقوبي، تاريخ ج21 / 415.

[4] اربلي، كشف الغمة في معرفة

الأئمة ج3 / 41.

[5] مفيد، ارشاد ص283.

[6] همان كتاب.

[7] بحار ج49 / 100 به نقل از اعلام الوري.

[8] ارشاد، ص284.

[9] سوره ذاريات آيه 17. [

[10] ارشاد ص284.

[11] مفيد، ارشاد ص284.

[12] قمي، منتهي الآمال، ج2 / 161.

[13] تواريخ النبي و الآل ص65.

[14] كتاب النقض ص196 با كمي تفاوت مجالس المؤمنين ج1 / 83 _ بحار ج 60 / 228.

[15] تاريخ يعقوبي ج2 / 415_ عقيدة الشيعة ص160_ 168.

[16] بنقل محدث قمي، منتهي الآمال ج2 / 162.

[17] مفيد، ارشاد ص284.

[18] اشعري قمي، كتاب المقالات و الفرق ص89 شماره 169، توضيح الملل، ج1 / 229.

[19] صدوق، علل الشرايع ج1 / 235_ عيون ص2_ 91، كشي، اختيار/ 467_ 493.

[20] كشي، اختبار ص 478، طوسي، الغيبة ص43.

[21] توضيح الملل، ترجمه ملل و نحل ج 1 / 224.

[22] كشي، اختيار، ص464 و 472 _ حتي برخي از آنان امام رضا _ عليه السلام _ را به دادگاه پيش قاضي احضار كردند. كافي ج1 / 8_ 316.

[23] مفيد، ارشاد ص285.

[24] طوسي، الغيبة، ص47.

[25] كشي، اختيار 2 / 591.

[26] مفيد، ارشاد ص285.

[27] كليني، كافي ج1 / 311.

[28] مفيد، ارشاد ص285_ كافي ج1 / 312_ طوسي، الغيبة ص25.

[29] مفيد، ارشاد، ص285_ كليني، كافي ج1 / 312_ الغيبة، طوسي ص25.

[30] ارشاد، ص281_ كافي ج1 / 312_ 311_ الغيبة، ص26.

[31] كافي ج1 / 312_ ارشاد ص 286_ طوسي، الغيبة ص26.

[32] كليني در اين باره 16 روايت و مفيد 12 روايت نقل كرده است و شيخ حر عاملي در كتاب «اثبات الهداة» ج3 / 238_244 بابي را به اين موضوع اختصاص داده و در آن باب تنها از طرق شيعه 68 روايت نقل كرده است.

[33] كافي ج1

/ 486_ ارشاد ص285_ دلائل الامامة ص 7_ 175_ فصول المهمة ص6_ 245_ كساني هم هستند كه تولد آن حضرت را در 153 دانسته اند مانند: اربلي در كشف الغمة، ابن شهر آشوب در مناقب و صدوق در عيون الأخبار، ابن خلكان در وفيات الأعيان و يافعي در مراة الجنان.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109