نماز و آموزه‌هاي مكتب عاشورايي امام حسين‌

مشخصات كتاب

عنوان : نماز و آموزه هاي مكتب عاشورايي امام حسين(ع)
پديدآورندگان : روح الله فرجي(پديدآور همكار)
جميله فرجي(پديدآور)
نوع : متن
جنس : مقاله
الكترونيكي
زبان : فارسي
صاحب محتوا : موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان
توصيفگر : نماز[1]
قيام عاشورا
وضعيت نشر : قم: مؤسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان، 1387
ويرايش : -
خلاصه :
مخاطب :
يادداشت : , ملزومات سيستم: ويندوز 98+ ؛ با پشتيباني متون عربي؛ + IE6شيوه دسترسي: شبكه جهاني وبعنوان از روي صفحه نمايش عنوانداده هاي الكترونيكي
شناسه : oai:tebyan.net/3876
تاريخ ايجاد ركورد : 1387/11/3
تاريخ تغيير ركورد : 1387/11/3
تاريخ ثبت : 1389/6/28
قيمت شيء ديجيتال : رايگان

مقدمه

عاشورا از آن واژه‌هايي است كه نمي‌توان برايش، واژه مترادف و هم معنايي نوشت. اگر بگوييم عاشورا زيباترين و با مفهوم‌ترين تابلوي هستي است، سخني به گزاف نگفته‌ايم، زيرا در هيچ تابلويي و در هيچ دوراني، اين همه مفاهيم، به طور فشرده و كامل و زيبا در كنار هم و در يك جا گرد هم نيامده است.در اين تابلو در ميدان جنگ در حساس‌ترين لحظه‌هاي تاريخ، امام و يارانش زيباترين تصوير تاريخ را در نماز ظهر عاشوراي خود آفريدند.نماز ظهر عاشورا، نيايش سرخي است سرشار از رمز و راز، و كهكشاني است از زيبايي و معنا.كربلا و عاشورا كلاس درس فراگير و تكرار ناشدني است كه مي‌توان تا ابد آن را مايه و دست مايه پرورش نسل‌ها قرار داد. ولي سوگ مندانه بايد گفت: «عاشورا، چون امامان مظلوم شده است».و اگر امروز در تار و پود جهان و خاصه كشورهاي اسلامي با مشكلات متعدد و معنوي روبه رو هستيم همه و همه به خاطر دور افتادن از روحيه عزت و افتخار حسيني است.شرايط سياسي اجتماعي ضرورت رجوع به روحيه عزت و افتخار جهت رسيدن به سعادت اجتناب‌ناپذير مي‌نماياند. لذا در اين مقال به بررسي چند علت از علل عاشوراي حسيني مي‌پردازيم.

عوامل به وجود آمدن عاشورا

الف: عصر امام حسين (ع) عصري است كه انديشه‌ها فلج و شخصيت‌ها فروخته شده‌اند و وفاداران و مردان واقعي تنها، يا گوشه نشين اند، مردمان جامعه ـ اعم از جوانان و پيران ـ مأيوس يا منحرف گشته‌اند، اعوان و انصار پيامبر (ص) و علي (ع) و ياران حقيقي اسلام يا در، گذشته شهيد شده يا توسط حكومت جابرانه خفه و خاموش شده و گاه خريده شده‌اند و بالاخره عصري بود همچون نيمه شبي كه نه تنها قصد نداشت صبح شود، بلكه دستگاه حاكم وضعيت را به سوي اوضاعي وخيم‌تر و بحراني‌تر پيش مي‌برد.هيچ كس نمي‌خواست يا نمي‌توانست فرياد اعتراض را از اين وضعيت در دهد و آنهايي هم كه مي‌خواستند كوچك‌ترين حركتي كنند و پايگاهي از حقيقت بر افرازند حكومت سياه آنان را در هم شكسته و ويران مي‌كرد؛ حكومتي كه رگ‌هاي حياتي‌اش وابسته به فساد و مي‌گساري و خوش گذراني بود. در چنين مقطعي امام حسين (ع) به عنوان وارث و يادگار امامت و به عنوان يك رهبر الهي، ساكت بودن خود را برابر مي‌داند با تبديل شدن دين الهي «فقط» به يك نام و آن، سرپوش براي تمام مفاسد و جلوه دادن جنايت‌ها و به هدر رفتن تمام كوشش هايي كه جدش پيامبر(ص)، پدرش علي (ع) و برادرش امام حسن (ع) و سايرين براي دين نموده بودند.«مسئوليت پذيري» امام (ع) را بر آن داشته بود تا در برابر قبضه قدرت و حكومت ـ كه حق مسلم سيدالشهدا بود و به وسيله حاكم ستمگر زمان تسخير شده و خود را در پناه فريبنده‌ترين جامه تقوا و توحيد و رياكاري بر اريكه سلطنت و قدرت تحكيم نموده بود، ـ به پا خيزد و اين در حالي بود كه امام (ع) از جهت سلاح و سرباز براي مقابله داراي هيچ‌گونه امكاناتي نبود و از قدرت جدّش و پدر و برادرش؛ يعني حكومت اسلام و جبهه حقيقت و عدالت حتي يك شمشير يا يك سرباز نمانده بود، در عوض بني اميه پايگاه‌هاي اجتماعي را فتح كرده بود با اين وجود، براي امام (ع) مسئوليت ايماني وآگاهي، بالاتر از هر وضعي بود و «نتوانستن او را از بايستن معاف نمي‌كرد».بنابراين از مدينه خارج و به مكه آمد و آن جا رو به تمام حاجيان مي‌فرمايد:«من به سوي مرگ مي‌روم» و از مكه خارج و به طرف كوفه به راه افتاد و در واقع به سوي آن حادثه عظيم رهسپار گشت.امام حسين (ع) با ترك طواف و عزم به سوي ميدان نبرد پيام بزرگ «تأسيس حكومت الهي» را به جهانيان، به خصوص كشورهاي استعمارزده امروزي مي‌رساند كه در غير اين صورت چرخيدن به دور كعبه با چرخيدن به دور بت خانه يكسان خواهد بود.پس حسين (ع) عاشورا را ميراث ماندگار خويش ساخت تا فرياد اعتراض خود را از وضعيت حاكم به گوش همگان برساند، تا به نام دين مفسده بازي نشود و دين خدا بابرتري سرخي خون بر سياهي شمشير پيروز شود.ب) در پاسخ به اين كه چرا امام حسين (ع) جنگ نمود و امام حسن (ع) صلح را برگزيد؟ بايد گفت:امام حسين (ع) در مقام يك امام معصوم كه از هر گونه خطا و اشتباه مصون است مي‌داند كه تن دادن به صلح، امضا و تثبيت عملكردها و كاركردهاي حكومت زمان،برابري با زوال اسلام و ارزش‌هاي اسلامي در سايه پيرايه‌هاي زهد ريايي به صورت فساد و تجاوز آشكار مي‌باشد. لذا اگر چه نه سپاه دارد و نه سلاح، اما نتوانستن او را از بايستن معاف نمي‌كند.مي‌داند كه صلح تماماً شر و نابودي در پي خواهد داشت و قيامش به همان اندازه مي‌تواند براي اسلام حياتي و مهم باشد كه صلح برادرش آن را نجات بخشيد و علت اين امر تغيير كردن شرايط و اوضاع زمانه بود.در تفاوت اين دو روش بايد يادآور شد كه موقعيت سياسي امام حسن باامام‌حسين (ع) به تبع شرايط بعدي تغيير كرده بود؛به بيان روشن‌تر امام حسين (ع) در مسند «خلافت» به عنوان وارث حكومت علي (ع) به مقابله با نيروهاي طاغي برخاست، حال آن كه موضع امام حسين (ع) يك «معترض» در مقابل حكومت موجود بود و درست در نقطه مقابل روش امام حسن قرارداشت. پس شرايط كاملاً متفاوت بود و راهي جز مبارزه نبود.ج) امام حسين (ع) مي‌داند كه صلح با يزيد، به معناي بيعت با اوست، نه صلح نامه‌اي كه شرايطش را امام (ع) بنويسد. بيعت با يك جوان شهوت پرست كه به صورت علني مست مي‌نمود.امام حسين (ع) بسيار روشن مي‌دانستند كه گذشته از همه مفاسد يزيد دو مفسده مهم در بيعت با يزيد وجود دارد كه در مورد معاويه و صلح امام حسن (ع) وجود نداشت:يكي اين كه بيعت با يزيد، تثبيت خلافت موروثي از طرف امام حسين (ع) بود؛يعني مسئله فرد مطرح نبود، مسئله خلافت موروثي مطرح بود.مفسده دوّم، مربوط به شخصيت خاص يزيد بود كه وضع آن زمان را از هر زمان ديگر متمايز مي‌نمود.او نه تنها فردي فاسق و فاجر بود،بلكه متظاهر و مبتني بر فسق بود و شايستگي سياسي هم نداشت؛ حال آن كه معاويه و بسياري از خلفاي بني عباس هم، مردمان فاسق و فاجري بودند ولي يك مطلب را كاملاً درك مي‌كردند و آن اين كه مي‌فهميدند اگر بخواهند ملك و قدرتشان باقي بماند، بايد تا حدودي مصالح اسلامي و شئون اسلامي را رعايت كنند. همچنين اين را درك مي‌كردند كه اگر اسلام نباشد آنها هم نخواهند بود،ولي يزيد اين شعور را نداشت آدم متهتكي بود، و به مردم و اسلام و حدود آن بي اعتنايي مي‌نمود.

ما و عاشورا در صحنه سياسي‌

اگر حضرت امام حسين (ع) در راه پيمان خويش با خدا از هيچ دارايي حتي خانواده‌اش دريغ ندارد، پس چرا ما بايد حتي در مسائل ديني و شرعي چون نماز، زكات،خمس و غيره كوتاهي كنيم.مگر نه اين كه دين خدا و جامعه اسلامي پابرجا نمي‌شود، جز در سايه مردان و زنان پاك و فداكار كه دستورات اسلام و اوامر الهي را احيا مي‌كنند.در رأس اهداف نهضت حسيني (ع) بايد از «اقامه عدل» ياد كرد. امري كه بزرگ‌ترين هدف انبيا بوده است: (لقد ارسلنا بالبيّنات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط).مقام معظم رهبري در تفسير اين آيه معتقدند كه انزال كتاب‌هاي الهي و ارسال‌رسل براي اين بوده است كه قسط و عدل در ميان جوامع حاكم شود؛ يعني نهادهاي ظلم‌و زورگويي و فساد از ميان برداشته شود.لذا رويكرد عدالت خواهانه و سمت‌گيري «اصلاح طلبانه» حركت امام حسين (ع) با شرايط كنوني جامعه امروز ما مشابهت هايي دارد.امام حسين (ع) فرمود: «انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدّي»نهضت احياگري و بازگشت به اسلام ناب محمدي (ص) سرلوحه حركت اصلاحي امام حسين (ع) بود.امروز در جامعه ما سخن از «قرائت‌هاي متعدد» و «اصلاحات» بر سر زبان‌هاست.امري كه يكي از پايه‌هاي شكل‌گيري نهضت اباعبدالله الحسين (ع) بود. امام حسين (ع) اصلاحات را تعريف كرد و براي آن راهكار ارائه نمود.مبارزه با رويكردي كه خاندان بني اميّه طي آن «امامت» را به «سلطنت» تبديل‌كرده بودند و با عنوان قرائت‌هاي مختلف و نمادهاي متعدد، نماد راستين اسلام ناب محمدي (ص) ـ كه وجود مبارك اباعبدالله الحسين (ع) بود ـ را اهتمام ويژه‌اي به خرج داده بودند تا به حاشيه برانند.لذا امام حسين (ع) نهضت افشاگرانه و روشن‌گرانه خود را بر عليه يزيد و سلطنت بني اميه بر پا كرد و براي شفاف سازي مرز ميان حق و باطل فرمود: «مثلي لايبايع مثله».او با عدم تمكين از بيعت با يزيد فرياد ماندگار در تاريخ را برآورد كه «هيهات مناالذلة».بدين سان حركت عزت بخش و افتخار آفرين خود را كه نمادي از اقتدار،ايستادگي و حق باوري بود، براي هميشه تاريخ به جهانيان آموخت.سوگ‌مندانه بايد گفت كه امروزه در كشور جريان‌هاي سياسي و نحله‌هاي فكري كه در صدد احياي تفكر امثال يزيد در استقرار سلطنت باشند، هستند.اين به ظاهر مدعيان روشن‌فكري كه به جامعه نخبگان و روشن فكران متعهد كشور خيانت مي‌كنند، بر اين باورند كه «حكومت ديني» با شرايط و اقتضائات كنوني دنيا سازگار نيست. لذا بايد در راستاي «جهاني شدن» ما نيز «سكولاريسم» را در جامعه مستقر كنيم.برخي به ظاهر از اين مدعيان اصلاح‌طلبي و مردم سالاري بر اين باورند كه اصلاحات بر اساس قرائت آنها ذوب شدن در سيطره استكباري است كه امروزه «جهاني شدن» مترادف آن است. آنان به اين نتيجه رسيده‌اند كه بايد براي چنين كاري ساز و كار مناسب طراحي كرد و لذا دين، بايد از صحنه اجتماعي رخت بر بندد و «دين فردي» و يا«دين حداقلي» جايگزين آن شود و از عرصه حكومت، جامعه و سياست «دين زدايي»گردد.«دشمن‌شناسي» يكي از مؤلفه‌هاي بزرگ نهضت حسين (ع) بود. امروزه درجامعه ما جريان‌هايي هستند و متأسفانه، كساني كه به دليل اهمال و مسامحه برخي مسئولان و نهادها، در اركان نظام نفوذ كرده‌اند و سخن از وجود دشمن خارجي را «توهم توطئه» مي‌پندارند.«دنيا گرايي خواص» يكي از بسترهاي مهم شكل‌گيري نهضت امام حسين (ع) كه منجر به شهادت امام (ع) گرديد.«خواص» با قرار دادن موقعيت‌هاي سياسي - اجتماعي ويژه به خود و بعضاً بامباهات پيشينه مبارزاتي خود در گذشته «خواهان امتياز ويژه» از حكومت بودند.دنياطلبي و اشرافي گري آنان از يك سو و نياز به «گلادياتورهاي بزرگ» براي حضور در «بزنگاه‌هاي تاريخ» داشت، موجب شد كه بسياري از «خواص» ابتدا به نهضت امام حسين (ع) بپردازند و او را از اين كار بازدارند.آن گاه كه اين حربه مؤثر نيفتاد، براي رسيدن به ثروت، مقام و شهرت براي قرار گرفتن در اردوگاه باطل از يك‌ديگر سبقت مي‌گرفتند.برخي براي اثبات مراتب جان نثاري بيشتر به يزيد در پرتاب تير به خيمه سالار شهيدان، خود پيشگام شدند.شرايط امروزي ما اگر نه همه مولفه‌ها، بسترها، و زمينه‌هاي نهضت حسيني (ع) را دارا نمي‌باشد، اما در مواردي مشابهت فراوان دارد.امروز مشاهده مي‌گردد كه اپوزيسيون ضد انقلاب، منافقين، سلطنت طلبان خارج نشين همراه با استكبار جهاني و در رأس آن آمريكاي جنايت‌كار «تماميت ارضي»،«كيان»، «هويت»، «آرمان‌ها» و «انقلاب، نظام، امام و رهبري» را نشانه گرفته‌اند. و با به كارگيري بنگاه‌هاي سخن پراكني و با تكيه بر امپراتوري رسانه‌اي خود، بسيج گسترده‌اي براي «خاموش كردن صداي حق» مي‌باشند.صد افسوس كه غافلان و مرعوبان داخلي نيز در يك هم‌گرايي حيرت آور دراردوگاه دشمن قرار گرفته‌اند و هزاران افسوس كه باز «خواص» و آن هم از نوع «گلادياتورها» در اين صف نقش آفريني مي‌كنند.در شرايطي كه مبارزه اقتصادي، رانت خواري و مقابله با تبعيض، فساد و فقر با تحقق هدف بزرگ «عدالت» به عنوان رويكرد عصر سوّم انقلاب اسلامي نور اميدي را دردل همگان بر افروخته است. باز همين خواص هستند كه به صورت مختلف در كار و راه‌اين كار بزرگ مانع تراشي مي‌كنند و برخي از آن به عنوان «بازي» و «شوخي» يادمي‌نمايند.امروز كساني از «حاكميت دوگانه» در ساختار حكومتي ايران سخن مي‌گويند و لزوم عبور از هر آن چه كه مانع باشد را بيان مي‌كنند، ايشان همان كساني هستند كه با نظريه «فتح سنگر به سنگر»، «فشار از پايين و چانه زني از بالا» به انحصارطلبي روي‌آوردند و پس از آن كه بازار شعارهاي آنها رو به خاموشي گراييد عبور از «خاتمي»، «عبور از قانون اساسي» و امروز «عبور از نظام» را در قالب نظر به حاكميت دوگانه تئوريزه‌مي‌كنند.اين همان اقدامي است كه موجب خوشحالي آمريكا و سردمداران كاخ سفيد گرديد و خانم آلبرايت وزير خارجه اسبق آمريكا گفت: «شاگردان خوب من اصلاحات را در ايران دنبال مي‌كنند».براي جلوگيري از اين گونه انحراف‌ها بايد گفت عنصر «امر به معروف و نهي ازمنكر» را به عنوان يك فريضه الهي بايد زنده كرد و با دنيا گرايي خواص به شدت مقابله نمود و هيچ گونه سازش و مسامحه‌اي را در اين مسير نپذيرفت.

احياي امر به معروف و نهي از منكر

چه بسيار درس مهمي كه شايد بزرگ‌ترين كليد نجات جامعه ما باشد. اگر خاندان بني اميه در تبليغات خود، خويش را از خاندان رسول خدا قلمداد كرده و اسلام را وارونه به مردم نشان داده بودند و حسين (ع) با قيام خويش با محوريت امر به معروف و نهي از منكر، همه اين توطئه‌ها را به هم ريخت و اسلام اموي را از اسلام ناب محمدي جداساخت.اكنون نيز ما بايد همان طريق را بپيماييم، اگر تبليغات استعمار و اجانب مي‌كوشد تا اسلام را به عنوان روش‌ها و حرف‌هاي متفاوت از صحنه زندگي‌ها خارج كند، اگر مي‌كوشد تا مسير افكار را از مسير اسلام منحرف سازد.بايد با سلاح «امر به معروف و نهي از منكر» به مقابله آن رفت، براي نجات دين و وطن اسلامي.

نماز در فرهنگ عاشورا

بدون شك امام حسين (ع) مي‌توانست نماز ظهر را به صورت فرادا و در خيمه خود بخواند، اما پيش روي دشمن نماز امام حسين (ع) در ظهر عاشورا غير از جنبه معنوي،داراي بعد سياسي و اجتماعي نيز بود؛ يعني اگر عاشورا عالي‌ترين و ناب‌ترين جلوه‌هاي ارزش الهي و انساني، نقطه اوج و قله رفيع تابناك‌ترين آموزه‌ها و مفاهيم ولايت است، و اگر عاشورا را تحقق آرمان‌ها و تبلور صداقت اسلام بدانيم. پس نماز ظهر عاشورا نماينده تمام عيار ارزش و اعتبار است كه نماز در اين مكتب آسماني دارد. و از اين منظر نماز ظهرعاشورا پيام نهضت حسين (ع) را دارد.پس نماز چنان كه ستون دين است، يكي از اركان و مؤلفه‌هاي نهضت حسيني نيز مي‌باشد.نماز ظهر عاشورا روايتي است كه از جنس آسمان كه هر صاحب دلي را متحيّر مي‌كند و به تحقيق، در مقام عمل بالاترين تأكيد و سفارش بر اهميت جايگاه فريضه نماز است.زيبايي و صلابت نماز شكوهمند ظهر عاشورا آن چنان است كه تمامي راويان،مورّخان و اديبان در آثار خويش از آن با عظمت بي نظيري ياد كرده‌اند و مقام الهي و پايمردي ملكوتي آن حضرت را در بر پا داشتن اين فريضه مقدّس در ميدان جهاد و در هنگامه خطر و مصيبت ستوده‌اند.ابن اثير و ديگر مورخان در باب نماز ظهر عاشورا نگاشته‌اند:«ابوثمامه صيداوي، كه نامش عمرو بن عمرو، و از شمار ياران حضرت امام حسين (ع) بود، نگاهي به آسمان افكند و متوجه شد كه زوال ظهر و هنگامه نماز فرارسيده است؛ از اين رو پيش امام آمد و عرض كرد:«جانم به فدايت! مي‌بينم مردمان به تو نزديك گشته‌اند و سوگند به خدا! كه توكشته نخواهي شد قبل از اين كه من در پيش روي شما كشته شوم. اما دوست دارم درحالي خدا را ملاقات كنم كه اين نمازي كه وقت آن نزديك شده است، خوانده باشم».امام حسين (ع) سر به سوي آسمان بلند كرد و فرمود: «ذَكرت‌َ الصلاة جَعَلَك‌َ اللهُ من المصلّين الذاكرين، نعم هذا اول وقتها».گرماي شديد هوا، تشنگي فراوان، بي شرمي دشمنان، خطر تيرها و يورش‌هاي بي امان، اندوه شهادت ياران و بسياري از علل و عوامل ديگر، هيچ كدام در آن روز تاريخي نتوانست كوچك‌ترين خللي در برپايي اين فريضه مقدس ايجاد نمايد و امام (ع) اين گونه راه را بر همه بهانه گران و مستمسكان براي ترك نماز بست و اهميت و عظمت‌آن را يادآور شد.حضرت امام حسين (ع) انگيزه بزرگ خود را در انقلاب كبير عاشورا، امر به معروف و نهي از منكر و احياي دين جدّ گرامي خويش معرفي مي‌كند و مگر نه اين كه ستون دين جدّ عظيم الشأن او نماز است؟ پس نماز را همان گونه كه جدش سفارش فرموده نبايد سبك شمرد و نماز را مي‌بايست «اول وقت» به جاي آورد. و اين حقيقت بزرگ در عاشورا به صورت واقعيتي عيني به ظهور در آمد.از سوي ديگر، امام حسين (ع) با نماز ظهر عاشورايش به تمام وجدان‌هاي بيدارثابت كرد كه هدف او از بر پايي نهضت عاشورا «دين خواهي» و عمل به تكليف بوده است و نه خواسته‌هاي دنيوي و هواهاي نفساني.امام (ع) با اقامه نماز ظهر عاشورا، صداقت، خلوص، ايمان و اصالت خود را به‌عنوان رهبري الهي به اثبات رسانيد. نماز ظهر عاشورا تفاوت بزرگ نهضت عاشورا به عنوان يك نهضت الهي با ساير نهضت‌ها است.تاثير شگرف نماز ظهر عاشورا را در همين گلچيني آن نيز مي‌توان به نظاره نشست و انديشيد كه در اين نماز چه عاملي وجود داشت كه قرار از كف عده‌اي ربود و آنان را از وصف دشمنان امام (ع) به صف دوستان او كشاند؟ چه جاذبه‌اي در اين نماز موجب شد تا گروهي به جانبازي برخيزند و فرزند و عيال و خانمان و حال و آينده خود را در راه خدا به فراموشي بسپارند و مهياي سخت‌ترين مصايب شوند؟و نكته ديگري كه در اين باب شايان ذكر است، آن كه سپاهيان يزيد - كه خود را خليفه مسلمين معرفي مي‌كرد - با حمله به امام (ع) و عدم رعايت حرمت نماز، ماهيّت پليد و ضد ديني خود را برملا كردند و خود موجبات رسوايي خود را فراهم آورند.«نماز ظهر عاشورا نهاد پاكي ابر مردي است كه زندگي را عقيده و جهاد مي‌دانست و سرانجام مرگ شرافت‌مندانه در راه خدا را بر ذلت و ننگ زندگي با ستم‌كاران برگزيد».آري، حسين (ع) خود و يارانش هر يك آياتي مجسم از نماز ظهر عاشورا هستند و اين كه ما در پس قرن‌ها شهادت مي‌دهيم: «اشهد أنّك قد أقمت الصلوة» از اين رو است كه جهاني از عشق و فداكاري و مهر و عطوفت در نماز ظهر عاشورا جلوه‌گر شد؛ از اين روست كه آواي نوراني «اني احب الصلوة» حسين (ع) و نماز ظهرش كار صد اعجاز براي حفظ دين كرد و از اين روست كه حسين (ع) از هر چه گذشت، جز نماز اول وقت ظهر عاشورا.نازم به قيام و قامت والايت هنگامه عشق، چشم چون دريايت‌خاموش در آن ميانه غوغا كردي نازم به نماز ظهر عاشورايت

تجلي نماز ظهر عاشورا در ادبيات فارسي‌

در طول تاريخ حيات بشري چه بسيار وقايع بزرگي پديد آمده كه به رغم تمامي بزرگي و عظمتشان، هرگز مورد اعتنا و توجه اديبان و سخنوران قرار نگرفته و يا ورود اين وقايع به قلمرو هنر و ادبيات بسيار كوتاه و كم‌رنگ بوده است.اما نهضت بزرگ عاشورا واقعه‌اي است كه قرن‌ها و قرن‌ها چون نگين درخشان برتارك ادبيات درخشيده است و چه بسيار شاعران نكته سنجي كه به سبب ارادت به پيشگاه مقدس امام حسين (ع) اشعار فراواني در مدح و منقبت آن حضرت سروده‌اند و براين شور آسماني هيچ نقطه پاياني وجود نداشته است.به تحقيق مي‌توان ادعا نمود كه تاكنون در خصوص هيچ واقعه‌اي، همانند قيام كربلا تا اين اندازه اثر هنري خلق نشده و در اين ميان نماز ظهر عاشورا نيز همواره موضوعي شگرف و خارق العاده مورد تحسين و تمجيد سخن سرايان چيره دست قرارگرفته است و شاعران در توصيف مقام ارجمند و خلوص صادقانه آن حضرت در روز عاشورا به ترسيم نماز ظهر عاشورا پرداخته‌اند.نماز ظهر عاشورا، داراي مضامين بديع و والايي است؛ مضامين متعددي كه هر يك دنيايي است از زيباترين جلوه‌هاي آسماني.اين نماز آميزه‌اي است از حماسه، دين خواهي، مظلوميت، شرف، آرمان‌گرايي،حقانيت، اصالت، تعهد و.... از آن جا كه بيان تمامي آثار در اين مجال نمي‌گنجد، لذا دراين فرصت به ارائه گلچيني از گلزار ادبيات پارسي بسنده مي‌كنيم:ياور همداني:نيايش را با صوت جلي خواند صفاي سينه صافي دلي خواندچه شوري ظهر عاشورا به پا كرد نمازي كه حسين بن علي (ع) خواندمحمود قاري:در هر نفسش سوز و گداز است حسين(ع) سرچشمه هر راز و نيازي است حسين(ع)مي‌خواند نماز آخرين را در خون يعني كه فدايي نماز است حسين(ع)كاظم جيرودي:حسين (ع) از خون پاكش تا وضو كرد وصال روي جانان آرزو كردنماز از حرمت خون شهيدان خدا داند كه كسب آبرو كردسيف الله خادمي:آن تابش بي غروب در پهنه دشت از معركه كرب و بلا باز نگذشت‌بگذشت زهر چه داشت حتي سرو جان اما زنماز خويش هرگز نگذشت‌رضا خيري:سرو آزاد تويي، لاله و شمشاد تويي تا ابد در افق عاطفه فرياد تويي‌چون به احياي نماز است قيام تو حسين(ع) من فداي عطش سرخ كلام تو حسين(ع)
كريمي مراغه‌اي:
نازم به عاشقي كه در عشق باز كرد
در خاك و خون تپيدن او كشف راز كرد
تا هر بشر بداند اهميت نماز
با خون وضو گرفت و شروع نماز كرد
محمد ابوالقاسم جندقيان:
خاك دشت كربلا را مُهر هر سجاده كرد پاسدار خون پاكان جهان باشد نمازكامران شرفشاهي:قامت به نماز ظهر عاشورا بست آموخت به ما نماز را اول وقت‌نيلوفر صفايي:در سايه قنوت تو راه نجات ماست از آخرين نماز تو، دين خدا به پاست‌و.... هر يك از اشعاري كه درباره نماز ظهر عاشورا سروده شده، گواه ديگري برعمق زيبايي و معناي آسماني اين نماز شكوهمند است.

نتيجه‌

امامان شيعه، همواره در طول تاريخ با تحمل رنج‌ها و مصايب بي شمار، راه را براي پيروان و ياران خويش هموار ساخته و كوشيده‌اند آنها را به اهداف اصلي و غايت آفرينش متوجه سازند.امام حسين (ع) سومين امام اين سلسله وقتي كانديداي چنين امر بزرگي شد، در اين راه از همه چيز و همه دارايي خويش حتي خانواده و فرزندان خويش مضايقه ندارد و هرگز نيز راضي نيست كسي در اين راه اجباراً همراه او بيايد، لذا شب عاشورا چراغ‌ها را روشن نمي‌كند، تا آنها كه دل در گرو دنيا دارند مرخص شده و فقط احرار خالص بمانند.امام حسين (ع) و ياران به ظاهر اندكش پيام خونين خودشان را روي صفحه لرزان هوا ثبت مي‌كنند، ولي چون توأم با رنگ قرمز و خون بود، در دل‌ها حك شد و امروزه ميليون‌ها افراد از عرب و عجم اين پيام حسين (ع) را به دل دارند:«انّي لا اري الموت الّا سعادة و لا الحيوة مع الظالمين الّا برما».اكنون ما در سايه اين ميراث گران بهاي حسين (ع) هرگز چيزي كم نخواهيم داشت، به شرط آن كه «تجلي عملي اين امانت را در زندگي خويش به ظهور برسانيم و از سايه سياه و خطرناك غفلت و تحريف و احساس گرايي محض بر حذر باشيم».

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».