فلسفه عزاداري

مشخصات كتاب

سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1391

عنوان و نام پديدآور:فلسفه عزاداري/ مهدي آقابابايي.

مشخصات نشر ديجيتالي:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان، 1391.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه

موضوع: امام حسين (ع) - عزاداري

مقدمه

(الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ و الصلاه وَ السَّلَامُ عَلَيَّ أَشْرَفَ الْمُرْسَلِينَ مُحَمَّدِ الْمُصْطَفِي وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ).

در حديث شريف نبوي كه شيعه و سني آن را روايت نموده اند پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد بن عبدالله صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرمودند:

«حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن». (1)

يعني:

(حسين از من و من از حسينم).

اين حديث داراي دو بند است:

بند اول:

«حُسَيْنٌ مِنِّي» اين قسمت واضح و روشن است.

زيرا امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام فرزند دختر رسول خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم و نوه ي آن حضرت است.

بند دوم:

«و أَنَا مِنْ حُسَيْن» علماء اين بند را چنين معني كرده اند كه: بقاء رسول خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم به بقاء دين او «اسلام» است و بقاء اسلام مرهون جهاد امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام و فداكاري او در راه خداست.

اگر جريان عاشوراء و فداكاري امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام و ياران و اهل بيتش در راه اسلام نبود، بني اميه قرن ها پيش، اسلام را از بين برده بودند!

روي اين حساب است كه بقاء پيامبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم نيز از حسين عَلَيْهِ السَّلَام است.

بنا بر اين حسين عَلَيْهِ السَّلَام از پيامبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم است كه فرزند اوست.

و پيامبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم از حسين عَلَيْهِ السَّلَام است كه بقاء حضرتش از اوست.

همان گونه كه دانشمندي بزرگ در اين باره گفته است:

«اَلاِسلامُ مُحَمَّديُّ الوُجودِ

وَ حُسينيُّ البَقَاءِ».

يعني:

«پيدايش اسلام از محمد صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم و بقاء آن از حسين عَلَيْهِ السَّلَام است».

از اين رو ما درك مي كنيم كه بقاء اسلام در عصر حاضر نيز بستگي به حمايت از نهضت امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام و زنده نگاه داشتن انقلاب آن حضرت، هر چه با شكوه تر برگزار كردن مجالس سوگواري و عزاداري حضرتش دارد و زنده نگاه داشتن نهضت آن حضرت جز با پاسداري از شعائر حسيني كه برنامه ي شيعيان در هر كجا از جهان پهناور در ايام عاشورا و ديگر ايام است، امكان پذير نيست.

زيرا شعائر حسيني يك نوع ممارست عملي و همه جانبه از داستان عاشوراء و فاجعه ي كربلا و فداكاري حضرت امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام در راه دين است و اين شعائر است كه در وجود انسان ها روح حسيني و اسلامي را زنده مي سازد.

اگر اين شعائر متروك شود انقلاب حضرت به دست فراموشي سپرده خواهد شد و به دنبال آن اسلام از بين خواهد رفت.

با اين بررسي مختصر به اين نتيجه مي رسيم كه برگزاري مجالس عزاء حسين عَلَيْهِ السَّلَام همه ساله و در هر منطقه يك نوع واجب كفاييست و در گذشته بعضي از بزرگان فقهاء و مجتهدين به وجوب آن فتوي داده اند و علت وجوب آن هم روشن شد كه بقاء اسلام مرهون نهضت امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام و بقاء نهضت آن حضرت تنها با شعائر حسيني است، بنا بر اين با بر پا داشتن شعائر حسيني سبب بقاء اسلام است و شايد معني واقعي فرموده ي رسول خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم كه فرمودند:

«حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن» همين باشد

كه اشاره شد.

سوگواري سيدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام از شعائر الهيست

خداوند متعال در قرآن مجيد مي فرمايد:

«و مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوب». (2)

يعني:

هر كس شعائر الهي را بزرگ دارد آن نشانه يروح تقويست.

«شعائر جمع شعيره به معني علامت است».

يعني:

هر كس نشانه هاي الهي را بزرگ دارد نشان از تقواي روح است و نشانه هاي خدا: هر چيزيست كه انسان را به سوي خدا راهنمايي كند.

پس نماز جزء نشانه هاي خداست، نماز جماعت از نشانه هاي خداست، حج از نشانه هاي خداست.

پيامبر و امام از نشانه هاي خدايند، بزرگداشت آنان، بزرگداشت نشانه هاي خدا و زنده نگاه داشتن ياد و راه و روش آنان، همه از نشانه هاي خداوند است.

بنا بر اين، ذكر مصيبتهاي حضرت سيدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام و بر گزاري هر گونه عزاداري آن حضرت جزء شعائر الهي و نشانه ي خداوند است، زيرا اين مجالس و يادبودهاست كه مردم را به سوي امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام و در واقع به سوي اسلام فرا مي خواند و اين مجالس تعظيم شعائر و نشانه ي تقواي روح است و از اين روست كه تمامي مراجع تقليد و فقهاء در طول تاريخ شيعه به رجحان اقامه ي شعائر حسيني و استحباب برگزاري آن فتوي داده و همواره بر هر چه با شكوه تر شدن آن تاكيد داشتند.

چكيده

جزوه اي كه پيش رو داريد پيرامون ماهيت عزاداري و فلسفه ي عزاداري كه چرا اصلًا انسان بايد عزاداري نمود، ثمرات عزاداري كه چه ثمره هايي دارد كه شيعه و محب در هر كجاي ايران و اقصي نقاط دنيا مي باشد به عزاداري بپردازد و در پايان هم رواياتي كه از لسان مطهر و نوراني اهل بيت عصمت و طهارت عَلَيْهمُ السَّلَام درباره ي عزاداري آمده است را

بيان نموده ام. انشاء الله مورد رضايت حق تعالي باشد و از شعائر الله و شعائر امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام و چراغ راه همگان قرار گيرد.

واژگان كليدي:

عزاداري: شكيبايي كردن، شكيبايي در مصيبت

شعائر: جمع شعيره به معناي علامت.

فصل اول؛ تعريف ماهيت عزاداري

تعريف عزاداري

عزاء در لغت به معناي شكيبايي كردن، شكيبايي در مصيبت، سوگواري، تعزيت سوگ و ماتم مي باشد.

(2)

و هم چنين به معناي سنگيني، وقار، متانت، تسلي، غمگساري، دلداري و مراسم عزاداري مي باشد.

(3)

و در لغت نامه دهخدا آمده است كه: عزا گرفتن به معناي زاري و شيون كردن و به حالت ماتم زدگان در آمدن و براي سوگ و مصيبت، لباس در بر كردن و به معناي اقامه سوگواري به سبب مرگ كسيست.

(4)

ماهيت عزاداري

اميرالمؤمنين عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي: اطَّلَعَ إِلَي الْأَرْضِ فَاخْتَارَنَا و اخْتَارَ لَنَا شِيعَةً يَنْصُرُونَنَا يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا و يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا و يَبْذُلُونَ أَمْوَالَهُمْ وَ أَنْفُسَهُمْ فِينَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ إِلَيْنَا».

خداوند روي كره زمين، ما را انتخاب كرد و براي ما شيعه را انتخاب كرد. شيعيان ما علامتشان اينست كه ما را نصرت و ياري مي دهند، براي شادي ما جشن مي گيرند، براي غم ما غمناكند). روز عاشوراء خرج ( مي كنند)، عيد غدير خرج ( مي كنند)، اينهايي كه به عشق اهلبيت عَلَيْهمُ السَّلَام شادند و به عزاي اهل بيت عَلَيْهمُ السَّلَام غمناكند و … اينها از ما هستند و به سوي ما مي آيند. (5)

عزاداري نوعي مودت است مثل اين كه كسي گلي به ما بدهد و ما بايد از او تشكر كنيم، پيامبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم ما را از بت پرستي و آتش پرستي و خرافه پرستي، نجات داد و مسلمان شديم، مزد پيغمبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم چيست؟

كه من هيچ مزدي نمي خواهم، تنها مزدي كه من مي خواهم الموده في القربي (6) است، مزد من فقط اينست كه اهل بيت عَلَيْهمُ السَّلَام من را دوست داشته باشيد و

پيامبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم در جاي ديگر مي فرمايد:

مزدي كه من مي خواهم اينست كه در راه خدا برويد:

«إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلي رَبِّهِ سَبِيلًا سبيلًا» (7) حال با توجه به دو آيه ي فوق كه حضرت در يك جا مي فرمايند:

مزد من فقط راه خداست و در جاي ديگر مي فرمايند كه: مزد من فقط مودت اهل بيت عَلَيْهمُ السَّلَام است از اين رو بايد گفت:

راه خدا جز راه اهل بيت عَلَيْهمُ السَّلَام و مودت آنها نيست.

ريشه هاي عزاداري در قرآن

از نظر قرآن، عزاداري ريشه هايي دارد. اولين روضه خوان، خود خداوند است.

خداوند در سوره بروج آيات 4 تا 8 مي فرمايد:

«قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُود، النَّارِ ذاتِ الْوَقُود، إِذْ هُمْ عَلَيْها قُعُود و هُمْ عَلي ما يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنينَ شُهُود و ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزيزِ الْحَميد».

مرگ بر اصحاب اخدود، اصحاب اخدود كيانند؟ (كساني هستند كه) گودالي كندند و مؤمنين را (داخل گودال) ريختند و سوزاندند و (خودشان) بالاي گودال تماشا مي كردند.

قرآن مي فرمايد:

(كه اين مؤمنين) فقط به جرم اين كه مؤمن بودند سوخته شدند. قرآن (در اينجا) روضه ي سوخته شدن اين مظلومين مؤمن را مي خواند. پس اولين روضه خود قرآن (خوانده) است.

(اولين روضه خوان سيدالشهداء هم جبرئيل مي باشد آن موقعي كه حضرت آدم عَلَيْهِ السَّلَام خدا را به اسماي پنج تن قسم داد).

قرآن مي فرمايد:

«و كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِير» چه پيغمبراني بودند و چه ياران مخلصي داشتند اين ياران مخلص، تلاش و جهاد مي كردند، خسته نمي شدند، سست نمي شدند و تا آخرين نفس و تا آخرين تير خود قيام كردند يعني قرآن دارد از ايثار آنها تعريف مي كند.

(8)

قرآن مي فرمايد:

«و اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْراهِيمَ» ابراهيم فداكاري كرد و تو

اي پيغمبر مأموري ياد ابراهيم عَلَيْهِ السَّلَام را گرامي بداري. (9)

و اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ

اي پيغمبر! تو مأموري كه نام مريم و سخنهايي كه به او چسبيده شده بيان كني. (10)

قرآن روضه مي خواند و مي گويد:

إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَت و إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَت و إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ و إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَت و إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَت (11)

روز قيامت كه نور خورشيد گرفته مي شود درياها به جوش مي آيد و مردم پا به فرار مي گذارند، آن روز «إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَت بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَت» (12) سؤال مي شود كه به چه گناهي اين مظلوم را كشتيد؟ پس در سوره شمس هم روضه خوانده شده است.

فصل دوم فلسفه ي عزاداري (چرا بايد عزاداري كرد)؟

1 - زنده نگه داشتن مكتب اسلام

ائمه طاهرين عَلَيْهمُ السَّلَام نور واحد هستند و هدف آنها يكي است؛ كه عبارت است از تلاش و كوشش، نثار و ايثار، براي احياي دين و روشن نگه داشتن چراغ مكتب. از اين رو نگه داشتن نام و ياد هر كدامشان، باعث زنده ماندن اصل مكتب الهيست.

ليكن سالار شهيدان عَلَيْهِ السَّلَام خصوصيتي دارد كه زنده نگه داشتن نام و ياد او، تاثير بسزايي در زنده نگه داشتن مكتب اسلام دارد. (13)

روضه ي سيدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام براي حفظ مكتب سيدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام است.

آن كساني كه مي گويند روضه ي سيدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام را نخوانيد، اصلًا نمي فهمند مكتب سيدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام چه بوده و نمي دانند اين گريه ها و اين روضه ها اين مكتب را حفظ كرده (است). الآن هزار و چهارصد سال است كه با اين منبرها، اين روضه ها، اين مصيبت ها و اين سينه زني ها، ما را حفظ كرده اند.

(14) آنها توصيه كردند كه عزاي حسين بن علي عليهما السلام بايد زنده بماند، براي اين بود كه هدف حسين بن علي عليهما السلام مقدس

بود.

حسين بن علي عليهما السلام يك مكتب را به وجود آورد، مي خواستند مكتبش زنده بماند. (15) اصلًا حضرت سيدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام چه احتياجي به گريه (ما) دارد (اين كه) ائمه عَلَيْهمُ السَّلَام اين قدر اصرار كردند به اين كه مجمع داشته باشيد، گريه بكنيد، چه بكنيد، براي اينست كه اين مذهب، ما را حفظ مي كند.

(16)

2 - دعوت به دين

سوگواري براي اهل بيت عَلَيْهمُ السَّلَام دعوت گاهيست به سوي دين، به نيكوترين وجه و بهترين برنامه و سلاحي براي اسلام است كه خواب آلودگان را بيدار مي كند و نادانان را از مستي به هوش مي آورد و جان هاي تشنه را سيراب مي كند و در دل ها اثر مي گذارد و نشانه هاي رسالت آيات اسلام، دلائل دين، حجت هاي مسلمانان، روش پيامبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم، خصلت هاي علي عَلَيْهِ السَّلَام و مصيبت هاي اهل بيت عَلَيْهمُ السَّلَام، شكيبايي آنان بر آزارها و كلمه ي اعلاي خداوند را به مردم نشان مي دهد و مي آموزد. (17)

3 - اجر رسالت پيامبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم

مجالس عزاداري اهل بيت عَلَيْهمُ السَّلَام، يك مجمع عظيم اسلامِي و سمينار عالي شيعه است كه به نام پيامبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم و دودمانش تشكيل مي شود و در آن به ريسمان خداوند و كتاب و سنت، دو اصل باقي مانده گران بهاي پيامبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم چنگ زده مي شود و در اين مجامع شيعيان جمع مي شوند تا اجر رسالت را به دوستي دودمان پيامبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم بپردازند و اهداف عاليه اهل بيت عَلَيْهمُ السَّلَام را زنده سازند. (18)

4 - آشنايي و پيوند دل ها با ائمه عَلَيْهمُ السَّلَام و فراگيري راه آنها

مجالس عزاداري براي اينست كه دل هاي ما را با حسين بن علي عليهما السلام و هدف آن بزرگوار نزديك و آشنا مي كند.

در مجالس عزاداري نشستن، روضه خواندن، گريه كردن، به سر و سينه زدن و مواكب عزا و دسته هاي عزاداري به راه انداختن از اموريست كه عواطف عمومي را نسبت به خاندان پيغمبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم پر جوش مي كند و بسيار خوب است.

(19) (از اين رو) ملت عزيز ما در ايام محرم و صفر بايد روح حماسه، روح عاشورايي، روح نترسيدن از دشمن، روح توكل به خدا و روح مجاهدت فداكارانه در راه خدا را در خودشان تقويت بكنند.

از امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام مدد بگيرند. اين مجالس عزاداري براي اينست كه دل هاي ما را با حسين بن علي عليهما السلام و اهداف آن بزرگوار نزديك و آشنا بكند، راه آنها را فرا بگيريم. يك عده كج فهم نگويند كه امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام شكست خورد، نگويند امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام معنايش اينست كه همه ي ملت ايران كشته بشوند. كدام انسان

ناداني ممكن است چنين حرفي را بزند. يك ملت بايد از حسين بن علي عليهما السلام درس بگيرد، يعني از دشمن نترسد، به خود متكي باشد، به خداي خود توكل كند بداند كه اگر دشمن با شوكت است، اين شوكت ناپايدار است، بداند اگر جبه ي دشمن به ظاهر گسترده و قويست امام توان واقعي اش كم است.

(20)

5 - منفور شدن فكر و راه يزيد و يزيديان عصر

سر اين كه سفارش كرده اند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد و نسبت به اهل بيت عَلَيْهمُ السَّلَام تولي داشته و بر آنان صلوات و درود بفرستيد و از دشمنان تبري بجوئيد، براي آن است كه طرز فكر معاندانِ ايشان، منفور شود و گر نه هم اكنون سخن از معاويه و يزيد نيست تا آنان را لعنت كنيم. نام و ياد آنها رخت بر بسته و قبرشان زباله داني اي بيش نيست، الآن سخن از فكر و راه يزيد و يزيديان عصر است.

(21) لعن و نفرين از بي داد بني اميه (لعنت الله عليهم)، با آن كه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده اند، فرياد بر ستمگران جهان و زنده نگه داشتن اين فرياد ستم شكن است.

(22)

زن فرعون وقتي كه به درگاه الهي دعا كرد نگفت:

خدايا مرا فقط از فرعونيان نجات بده بلكه گفت:

«رَبِّ ابْنِ لي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ و نَجِّني مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ و نَجِّني مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمينَ». (23)

يعني مرا از فرعون و فرعونيان كه طرفداران سنت سيئه و رفتار ناپسند او هستند نجات بده. (24)

آنچه مورد اعتقاد سالار شهيدان عَلَيْهِ السَّلَام بود و بر همان مبنا، مبارزه خود را بنا كردند و قيام كردند اين بود كه در نظام هستي حق پيروز است، خواه از قدرت مادي برخوردار

باشند يا نه و نيز باطل محكوم به شكست است.

آنچه مبناي امويان بود و بر همان مبنا حكومتشان را بنا كردند، اين بود كه هر كه قدرت مادي دارد پيروز است، خواه با حق همراه باشد يا نه و گر نه محكوم به شكست است؛ هر چند حق باشد.

اين دو طرز فكر كه همراه بوده و هست، از دو نوع جهان بيني نشأت مي گيرد، كسي كه جهان را در ماده خلاصه مي كند و اصالت را به ماده مي دهد، هر جا جريان طبيعت، بيشتر حضور داشت آنجا محو قدرت تلقي مي شود و در آن محور قيام و قعود و عزل و نصب و عزت و ذلت دور مي زند ولي كسي كه جهان بيني را بر اساس حقيقت هستي تنظيم كرده است، اصالت را به معنا مي دهد و در محور حق حركت مي كند، اين گروه حق محورند در قبال ديگران كه ماده محورند.

خلاصه آنكه در جهان هستي، باطل نه اثري دارد و نه دوامي، سراسر جهان بر اساسِ حكومتِ حق تنظيم شده است و نيز در جريان حكومت ها، حق باطل را سركوب مي كند و سخن مؤمنان جنگجو نيز همين است، «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَة غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَة بِإِذْنِ اللَّه». (25) بر اين مبنا اگر حق با كسي بود، وي از تنهايي يا كمي ياري كننده وحشتي ندارد، بلكه همه ي تلاش او در اين خلاصه مي شود كه حق را بشناسد و نيز در شناخت حق محقق باشد، نه مقلد و پس از شناخت حق به خود حق، متصف و متحقق شود اگر متحقق به حق شد، يقينًا ثابت و پيروز است و هرگز شكست نمي خورد و بايد از باطل بپرهيزد

و پس از شناخت باطل، قهرًا آن را سركوب خواهد كرد.

تفكر مردان حق اينست كه جهان در محور طبيعت خلاصه نمي شود و نيز اگر بطلاني است فقط در قلمرو حركت و ماده است اما كساني كه مي گويند «ما هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا و ما يُهْلِكُنا إِلَّا الدَّهْر» (26) محصول معرفت شناسي حسي و تجربي آنها اينست كه جهان آفرينش جز ماده و طبيعت چيز ديگري نيست. (27)

6 - حسيني منش شدن، ظلم نكردن و نپذيرفتن ظلم

مجالس عزا از آن وقت به امر حضرت صادق عَلَيْهِ السَّلَام و به سفارش ائمه هدي عَلَيْهمُ السَّلَام (بر پا شده است) ما كه اين مجالس عزا را بر پا مي كنيم، داريم همان مسأله را مي گوييم، ايستادگي در مقابل ظلم. ما (قضيه كربلا را) زنده نگه داشتيم، خطباي ما قضيه كربلا را زنده نگه داشتند، قضيه مقابله يك دسته كوچك - با ايمان بزرگ - در مقابل يك رژيم طاغوتي بزرگ.

اين كه سفارش فراوان به اشك ريختن و عزاداري كردن نموده اند براي آن است كه اشك بر شهيد، اشتياق به شهادت را همراه دارد، خوي حماسه را در انسان زنده و طعم شهادت را در جان او گوارا مي گرداند. چون اشك، رنگ كسي را مي گيرد كه براي او ريخته مي شود و همين رنگ را به صاحب اشك نيز مي دهد. از اين رو انسان حسيني منش، نه ستم مي كند و نه ستم مي پذيرد.

اين كه عده اي به فكر ظلم كردن يا ظلم پذيري هستند براي آن است كه خوي حسيني در آنها نيست و گر نه شيعه خاص حسين بن علي عليهما السلام نه ظلم مي كند و نه ظلم مي پذيرد. آن كسي كه ظلم پذير است اموي

مسلك است، چنانكه ظالم هم اموي صفت است هر چند كه زمزمه، «يا حسين عَلَيْهِ السَّلَام» بر لب داشته باشد.

(28)

7 - فراموش نكردن ارزش ها

اگر از ما بپرسند شما در روز عاشورا كه حسين حسين مي كنيد و به سرتان مي زنيد چه مي خواهيد بگوييد؟ بايد بگوييم ما مي خواهيم حرف آقايمان را بگوييم. ما هر سال مي خواهيم تجديد حيات بكنيم:

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُول إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُم» (29)

بايد بگوييم عاشورا روز تجديد ماست.

در اين روز مي خواهيم در كوثر حسيني شنا كرده، پاك و بي آلايش شويم، تجديد حيات كنيم، روح خودمان را شستشو دهيم، خودمان را از نو زنده كنيم، مبادي و مباني اسلام را بياموزيم روح اسلام را از نو به خودمان تزريق كنيم. ما نمي خواهيم حس امر به معروف و نهي از منكر، احساس شهادت، احساس جهاد، احساس فداكاري در راه حق در ما فراموش بشود، نمي خواهيم روح فداكاري در راه حق، در ما بميرد. اين فلسفه عاشوراست، نه گناه كردن و بعد به نام حسين بن علي عليهما السلام بخشيده شدن! گناه بكنيم بعد در مجلسي شركت بكنيم و بگوييم گناهانمان بخشيده شد.

گناه آن وقتي بخشيده مي شود كه روح ما پيوندي بخورد با روح حسين بن علي عليهما السلام، اگر پيوند بخورد، گناهان ما قطعًا بخشيده مي شود. ولي علامت بخشيده شدنش اينست كه ديگر دنبال آن گناه نمي رويم. اما (اين كه وقتي) از مجلس حسين بن علي عليهما السلام بيرون (مي) رويم و دوباره دنبال آن گناهان برويم، نشانه اينست كه روح ما با روح حسين بن علي عليهما السلام پيوند نخورده است.

(30)

فصل سوم ثمرات عزاداري

اشاره

شركت در مراسم مذهبي و عزاداري ها، ثمرات بسياري دارد از جمله:

1 - حفظ مكتب اسلام

گريه كردن بر شهيد، زنده نگه داشتن نهضت است.

لذا در روايت هست: كسي كه (خودش) گريه بكند يا ( ديگري را) بگرياند يا خودش را به صورت گريه دار (در آورد) جزايش بهشت است، براي آن است كه حتي آن (كسي) كه به صورتش، يك حال حزن مي دهد و صورت گريه دار به خودش مي دهد اين (فرد) دارد نهضت را حفظ مي كند، نهضت امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام را حفظ مي كند بيخود نبود كه مأمورين ساواك رضاخان، تمام مجالس عزاداري را قدغن كردند رضا خان همچون نبود كه (در) اصل و اساس مخالف با اين مسائل بشود، رضا خان مأمور بود، مأمور بود براي آنهايي كه كارشناس بودند آنهايي كه ملتفت بودند مسائل را، دشمن هاي ما كه حال ملت ها را مطالعه كرده بودند، مي ديدند كه تا اين مجالس هست و تا اين نوحه سراييها براي مظلوم هست و تا آن افشاگري ظالم هست، نمي توانند به مقاصد خودشان برسند. (31)

2 - تطهير جان و تهذيب نفس:

(از فوائد ديگر) حضور در مراكز مذهبي، اثر شگرف آن در تطهير جان و تهذيب نفس است.

قرآن كريم در مورد اين مراكز مي فرمايد:

كه در آنجا مردماني هستند كه تطهير ضمير و صفاي دل را دوست مي دارند. «فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِين». (32) (33)

3 - آشنايي با جهان بيني و معارف توحيدي و نشر معارف اهل بيت عَلَيْهمُ السَّلَام در بين مردم

اگر به هيچ يك از اينها دست نيافت، دست كم از همنشيني با عالمان بر خوردار مي شود و مشكلاتش را در حضور آنان رفع مي كند يا گرفتار مشكلات تازه نمي شود. (34)

(ازجمله ديگر فوائد) شركت در مراسم مذهبي و عزاداري سالار شهيدان عَلَيْهِ السَّلَام مي توان به اين فرمايش حضرت امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام (اشاره كرد كه) فرمودند:

«من اتانا لم يعدم خصله من اربع: آيَةً مُحْكَمَةً وَ قَضِيَّةً عَادِلَة وَ أَخًا مُسْتَفَادًا و مُجَالَسَةُ الْعُلَمَاء». (35)

كسي كه به سوي ما بيايد – يعني در مجالس مذهبي حضور يابد - كتاب هاي مربوط به ما را بخواند و سنت و سيرت ما را بياموزد، از (چند) فائده بهره مند مي شود (يكي از آنها اين كه) با آيات محكم الهي و جهان بيني و معارف توحيدي آشنا مي شود. (36)

4 - آموختن داستان هاي عدالت آموز و تعديل امور و قوا. (37)

5 - فراگيري آداب دوستي و برادري

«وَ أَخًا مُسْتَفَادًا» اگر ادراك او در مرحله ي پايين تري بود، هماهنگي اجتماعي و آداب برادري و دوستي و آيين داد و ستد را فرا مي گيرد.

(38)

6 - مجالست با علماء

«و مُجَالَسَةُ الْعُلَمَاء»

اگر به هيچ يك از اينها دست نيافت، دست كم از همنشيني با عالمان بر خوردار مي شود و مشكلاتش را در حضور آنان رفع مي كند يا گرفتار مشكلات تازه نمي شود. (39)

7 - نشر معارف اهل بيت عَلَيْهمُ السَّلَام در بين مردم

مجالس عزاداري اهل بيت عَلَيْهمُ السَّلَام، روح معارف را در دل هاي مسلمانان بر مي انگيزد و علوم و دانش ها به بركت اين مجالس، نشر مي گردد و در صورتي كه از روي اصول صحيح اجرا شود، مي توان گفت بهترين مدرسه براي مردم عوام است كه در آن به انوار حكمت ها به واسطه گفتار عالي پيشوايان آشنا مي شوند و از اين مجالس صدف هاي روشن پيشوايان را دريافت مي دارند و به عبرت هاي گوناگون واقف مي گردند و به احاديث و تفسير و فقه آشنا مي شوند و آنچه را لازم دارند و ناچارند بياموزند، فرا مي گيرند؛ بلكه اين مجالس تنها مدرسه اي براي عوامِ مردم در تمام شهرهاي اسلاميست.

(40)

8 - بي اهميت جلوه گر شدن مصائب و دردهاي خود

اگر انسان به ياد مصيبت اهل بيت عَلَيْهمُ السَّلَام بيفتد، در مقابل مصائب ديگر، تسكين پيدا مي كند و در برابر اندوه هاي ديگر تسلي داده مي شود زيرا مصائب ديگر در مقابل مصائب اهل بيت عَلَيْهمُ السَّلَام بي اهميت جلوه مي كند و اگر انسان به ياد مصائب آنها باشد، دردها و رنج هاي خود را فراموش مي نمايد، چنان كه در رثاي ائمه عَلَيْهمُ السَّلَام به اين موضوع اشاره شده است:

«انست رزيتكم رزايانا التي سلفت و هونت رزايانا الآتيه»

يعني اي دودمان پيامبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم، مصائب شما دردهاي گذشته ما را فراموش ساخت و مصائب آينده ي ما را آسان گردانيد. (41)

(البته بايد توجه داشت كه) هر حادثه تلخ و ناگواري را بايد بهانه كرد و براي سالار شهيدان عَلَيْهِ السَّلَام اشك ريخت، نه آن كه افراد داغ ديده، براي تسكين عواطف و احساسات خود آن حضرت را بهانه كنند و براي التيام زخم خويش، اشك بريزند و ندبه نمايند (چه اين كه) بين اين

دو گونه عزاداري فرق وافر است! زيرا محصول يكي، تعزيت براي حضرت امام حسين عَلَيْهمُ السَّلَام است و نتيجه ديگري تسليت براي خود هر چند ممكن است بهانه قرار دادن واقعه جانسوز كربلا هم بي اثر نباشد.

(42)

فصل چهارم عزاداري از ديدگاه روايات

اشاره

احاديث ائمه معصومين عَلَيْهمُ السَّلَام در مورد عزاداري

ائمه اطهار عَلَيْهمُ السَّلَام طبق احاديثي كه در كتب معتبر شيعه موجود است سفارش زيادي روي بر پايي اين جلسات عزا و زيارت قبور منورشان داشته اند.

شيعيان هم كه همه دستورات اسلام اعم از اصول و فروع و اخلاق را از ائمه عَلَيْهمُ السَّلَام مي گيرند به پيروي از اهل بيت عصمت و طهارت عَلَيْهمُ السَّلَام اين مجالس و روضه و مصيبت را از صدر اسلام تا به امروز برپا نموده اند و در آينده هم بر پا خواهند نمود، كه به تعدادي از اين احاديث در اين جا مي پردازيم:

1 - حضرت علي عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي اطلعَ الي الارض و فَاخْتَارَنَا و اخْتَارَ لَنَا شِيعَةً يَنْصُرُونَنَا و يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا و يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا و يَبْذُلُونَ أَمْوَالَهُمْ وَ أَنْفُسَهُمْ فينا، أُولَئِكَ مِنَّا وَ إِلَيْنَا».

خداوند بزرگ وقتي كه عنايت و توجه به زمين نمود ما را به عنوان اولياء خود برگزيد و براي ما هم پيرواني (شيعياني) جهت ياري ما انتخاب كرد كه آنان در شادي ما شاد و در غم ما محزون مي باشند و اموال و جان خويش را در راه ما مي بخشند اينان از ما هستند و به سوي ما باز خواهند گشت. (43)

2 - امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

«قولوا لاوليائنا يهتمون في اقامه مصائبنا».

به دوستان و شيعيان ما بگوييد:

در اقامه و بر پايي (مجالس) عزا و مصيبت هاي ما همت و كوشش نمائيد. (44)

3 - امام جعفر صادق عَلَيْهِ السَّلَام به فضيل فرمود:

«عن ابي عبدالله عَلَيْهِ السَّلَام قال:

قَالَ لِفُضَيْلٍ: تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟

قال:

نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ تِلْكَ الْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا فَأَحْيُوا أَمْرَنَا يَا فُضَيْلُ! فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَحْيَا أَمْرَنَا يَا فُضَيْلُ مَنْ ذَكَرَنَا أَوْ ذُكِرْنَا عِنْدَه فَخَرَجَ مِنْ عَيْنِهِ مِثْلُ جَنَاحِ الذُّبَابِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ و لَوْ كَانَتْ أَكْثَرَ مِنْ زَبَدِ الْبَحْر»

آيا مجالس حديث داريد؟ فضيل گفت:

بله، فداي شما شوم. امام عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

اين مجالس را دوست دارم، پس دستورات ما را (با اين مجالس) زنده كنيد. اي فضيل، خدا رحمت كند كسي كه سخن ما را زنده كند، اي فضيل كسي كه مصائب ما را بگوديد يا برايش بگويند سپس از چشمش به اندازه بال پشه اشكي خارج شود، خداوند گناهان او را مي بخشد اگر چه از كف دريا بيشتر باشد.

(45)

4 - امام رضا عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

«من يذكر مصائبنا و بكي لما ارتكب منا كان معنا في درجاتنا يوم القيامه و من ذكر بمصابنا فبكي و ابكي لم تبك عينه يوم تبكي العيون و من جلس مجلسا يحيي فيه امرنا لم يمت قلبه يوم تموت القلوب».

كسي كه مصائب ما را بيان كند و بر آن بگريد، روز قيامت با ما مي باشد و كسي كه مصيبت هاي ما برايش بيان شود و بگريد يا بگرياند روز قيامت كه همه ي چشم ها گريان است، چشم او گريان نخواهد بود و كسي كه در مجلسي كه احاديث و سخنان ما بيان مي شود بنشيند روز قيامت كه همه دل ها مرده خواهد بود دل او زنده است.

(46)

5 - امام محمد باقر عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

«مَنْ دَمَعَتْ عَيْنُهُ فِينَا دَمْعَةً لدمٍ سُفكَ لنا أَوْ حَقٍّ لَنَا نُقِصْنَاهُ أَوْ عِرْضٍ انْتُهِكَ لَنَا أَوْ لِأَحَدٍ مِنْ شِيعَتِنَا بَوَّاَهُ الله تعالي في الجنه حُقبا».

هر كس در راه ما به خاطر خوني كه از ما ريخته شده است، يا حقي كه از ما به تاراج رفته، يا پرده آبروي و حيثيتي كه از ما و يا يكي از شيعيان ما دريده گشته، قطره اشكي بريزد خداوند سبحان پاداش او را سال هاي زياد در بهشت قرار خواهد داد. (47)

6 - امام جعفر صادق عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَجِبُ أَنْ يُكْتَبَ هَذَا الْحَدِيثُ بِالذَّهَب

«نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِيحٌ و هَمُّهُ لَنَا عِبَادَةٌ و كِتْمَانُ سِرِّنَا جِهَادٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، ثم قال عَلَيْهِ السَّلَام:

يَجِبُ أَنْ يُكْتَبَ هَذَا الْحَدِيثُ بِالذَّهَب».

نفس شخص اندوهگين به خاطر ظلمي كه بر ما شده است تسبيح (سبحان الله گفتن) و ذكر است و اندوه او به خاطر ما عبادت است و پوشاندن اسرار ما جهاد در راه خداست، سپس فرمود:

لازم و زيبنده است كه اين حديث با طلا نوشته شود. (48)

7 - اما جعفر صادق عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

«عن ابي عبدالله قال:

قال لي: يا اباعماره انشدني في الحسين بن علي. قال فانشدته فبكي ثم انشدته فبكي قال:

فوالله ما زلت انشده و يبكي حتي سمعت البكاء من الدار. قال:

فقال:

يا اباعماره من انشدني الحسين بن علي عليهما السلام شعرًا فابكي خمسين، فله الجنه و من انشد في الحسين شعرًا فابكي ثلاثين، فله الجنه و من انشد في الحسين شعرًا فابكي عشرين، فله الجنه و من انشد في الحسين شعرًا فابكي عشره، فله الجنه و من انشد في الحسين شعرًا فابكي واحداً، فله الجنه و من انشد في الحسين شعراً، فله الجنه و من انشد في الحسين شعرًا فتباكي، فله الجنه.

ابوعماره گفت:

امام صادق عَلَيْهِ السَّلَام به من فرمود:

درباره ي امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام براي من شعر بخوان. من هم شعر خواندم، امام صادق عَلَيْهِ السَّلَام گريه نمود. دوباره شعر خواندم امام عَلَيْهِ السَّلَام مجددًا گريه نمود. بعد ابوعماره گفت:

هر وقت براي امام عَلَيْهِ السَّلَام شعر مي خواندم آن حضرت چنان گريه مي نمود كه صداي گريه اهل بيت امام عَلَيْهِ السَّلَام را هم از درون منزل مي شنيدم.

بعد امام صادق عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

اي ابو عماره هر كس درباره ي امام

حسين عَلَيْهِ السَّلَام شعر بگويد و 50 نفر را بگرياند، پاداش او بهشت است و هر كس درباره ي امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام شعر بگويد و 30 نفر را بگرياند، پاداش او بهشت است.

حسين عَلَيْهِ السَّلَام شعر بگويد و 20 نفر يا 10 نفر و يا يك نفر را بگرياند، پاداش او بهشت خواهد بود و هر كس درباره ي امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام شعر بگويد و خود بگريد و يا حالت عزا به خود بگيرد، مزد او بهشت مي باشد.

(49)

8 - حضرت محمد صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرمود:

«لمّا اخبر النبي صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم ابنته فاطمه بقتل ولدها الحسين و ما يجري عليه من المحن بكت فاطمه بكاء شديدًا و قالت يا ابت متي يكون ذلك؟ قال في زمان خال مني و منك و من عليٍ، فاشتد بكاء هاو قالت: يا ابت فمن يبكي عليه؟ و من يلتزم به اقامه العزاء له؟

فقال النبي: يا فاطمه، ان نساء امتي يبكون علي نساء اهل بيتي و رجالهم يبكون علي دجال اهل بيتي و يجددون العزاء جيلًا بعد جيلٍ، في كل سنهٍ. فاذا كان القيامه تشفعين انت للنساء و انا اشفع للرجال و كل من بكي منهم علي مصاب الحسين اخذنا بيده و او خلناه الجنه.

يا فاطمه كل عين باكيه يوم القيامه الا عين بكت علي مصاب الحسين فانها ضاحكه مستبشره بنعيم الجنه». (50)

هنگامي كه رسول خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم خبر شهادت امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام و مصائبي كه بر آن حضرت وارد مي شود براي حضرت فاطمه سَلَامُ اللهِ عَلَيهَا بيان كرد، حضرت فاطمه سَلَامُ اللهِ عَلَيهَا گريه شديدي نمود بعد از پيامبر صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم

سؤال نمود، پدرم اين واقعه در چه زماني است؟

پيامبر خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرمود:

در زماني اين حادثه واقع مي شود كه من و تو و علي عَلَيْهِ السَّلَام نيستيم، گريه حضرت فاطمه سَلَامُ اللهِ عَلَيهَا بيشتر شد و فرمود:

پدرم پس چه كسي بر حسينم گريه خواهد كرد؟ و چه كسي مجالس عزا براي پسرم بر پا مي كند؟

رسول خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم فرمود:

اي فاطمه زنان امت من بر زنان اهل بيتم گريه مي كنند و مردان امتم بر مردان اهل بيتم گريه مي كنند و اين عزاداري را هر سال بر پا مي كنند.

(و پاداش اين عزاداري ها اينست كه) روز قيامت تو براي زنان امتم شفاعت مي كني و من هم براي مردان و هر كس از امت من بر مصيبت حسين عَلَيْهِ السَّلَام گريه كرده باشد، اين چشم روز قيامت خندان است و بشارت بر او به نعمت هاي بهشتي باد.

9 - امام جعفر صادق عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

راوي مي گويد:

ما گروهي از مردم كوفه در حضور امام صادق عَلَيْهِ السَّلَام بوديم، جعفر بن عفان كه شاعر بود به محضر امام عَلَيْهِ السَّلَام او را نزديك خود قرار داد. بعد امام عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

اي جعفر، شاعر گفت:

بله خداوند مرا فداي شما كند.

امام عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

اطلاع به من رسيده كه شما شعر خوب درباره ي (جدم) امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام مي گويي؟ جعفر گفت:

بله.

امام عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

برايم شعر بخوان.

شاعر گفت:

من شعر خواندم، امام عَلَيْهِ السَّلَام و اطرافيان شروع به گريه نمودند، بعد امام صادق عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

«يا جعفر و الله لقد شهدت ملائكه الله المقربون ههنا يسمعون قولك في الحسين عَلَيْهِ السَّلَام و لَقَدْ بَكَوْا كَمَا بَكَيْنَا و

اكثر و لقد اوجب الله تعالي لك يا جعفر في ساعته الجنه باسرها و غفرالله لك.

فقال عَلَيْهِ السَّلَام:

يا جعفر أَلَا أَزِيدُكَ؟ قال:

نَعَمْ يَا سَيِّدِي. قال عَلَيْهِ السَّلَام:

مَا مِنْ أَحَدٍ قَالَ فِي الْحُسَيْنِ شِعْرًا فَبَكَي وَ أَبْكَي بِهِ إِلَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ وَ غَفَرَ لَه». (51)

اي جعفر به خدا قسم، فرشتگان مقرب خداوند اينجا شاهد بودند و شعر تو را درباره ي امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام شنيدند، همان طوري كه ما گريه كرديم، فرشتگان هم گريستند بلكه آنها بيشتر از ما گريه كردند و خداوند پاداش تو را بهشت كامل قرار داد و گناهانت را بخشيد.

بعد امام عَلَيْهِ السَّلَام به جعفر فرمود:

مي خواهي ثواب بيشتر برايت بيان كنم؟

جعفر گفت:

بله.

امام عَلَيْهِ السَّلَام فرمود:

هر كس درباره ي امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام شعر بگويد و بگريد و بگرياند خداوند بهشت را بر او واجب خواهد نمود و گناهانش را مي بخشايد.

منابع و مآخذ

فرهنگ فارسي / دكتر محمد معين / انتشارات اميركبير / چاپ هجدهم / سال 1380.

كتاب و فرهنگ معاصر عربي به فارسي

بِحارالاَنْوار / علامه محمد باقر مجلسي / انتشارات دارالكتب الاسلاميه / 110 جلدي.

لغت نامه دهخدا / علي اكبر دهخدا / تهران 1377 / دانشگاه تهران.

حماسه و عرفان / آيت الله جوادي آملي / مركز نشر اسراء / چاپ ششم / اسفند 1384.

صحيفه نور / امام خميني / موسسه تنظيم نشر و آثار امام خميني / چاپ چهارم / 1385.

فلسفه ي شهادت و عزاداري امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام

حماسه حسيني / استاد شهيد مرتضي مطهري / انتشارات صدرا / چاپ سي ام / دي ماه 1380.

شكوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني / جوادي آملي / مركز نشر اسراء / چاپ سوم / آذرماه 1384.

منتهي

الآمال / شيخ عباس قمي / انتشارات هجرت / چاپ يازدهم.

اَمَالِي شيخ مفيد / محمد بن محمد بن نعمان عكبري بغدادي / بنياد پژوهشهاي اسلامي / آستان قدس رضوي / 1364.

پي نوشت

(1) - صحيح تِرمِذي، ج 2، ص 307، كَنْزُ العمّال، ج 6، ص 221، فضائل الخمسه، ج 3، ص 262، مُسْتَدْرَك الصَّحِيحَيْن، ج 3، ص 177 و أُسْد الغَابَة، ج 2، ص 19 و ص 130.

(2) - فرهنگ فارسي محمد معين، ج 2 ص 2298

(3) - كتاب و فرهنگ معاصر عربي به فارسي، آذرتاش آذر نوش، ص 473

(4) - لغت نامه دهخدا ج 10 ص 15857

(5) - بِحارالاَنْوار ج 10 ص 114

(6) - الشوري / 23.

(7) - فرقان / 57.

(8) - آل عمران / 146.

(9) - مريم / 41.

(10) - مريم / 16

(11) - التكوير / 1 تا 5.

(12) - التكوير / 8 و 9.

(13) - حماسه و عرفان، آيت الله جوادي آملي، ص 310

(14) - صحيفه نور، ج 8، ص 69.

(15) - حماسه حسيني، مرتضي مطهري، ج 1، ص 81.

(16) - صحيفه نور، ج 10، ص 217.

(17) - فلسفه ي شهادت و عزاداري امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام، ص 112.

(18) - همان صص 110 - 111

(19) - فرازهايي از بيانات مقام معظم رهبري در تاريخ 17 / 3 / 1373

(20) - همان، تاريخ 10 / 4 / 1371

(21) - حماسه و عرفان، صص 310 - 311.

(22) - صحيفه نور، ج 21، ص 173.

(23) - تحريم / 11.

(24) - حماسه و عرفان، ص 311.

(25) - بقره / 249.

(26) - جاثيه / 24.

(27) - شكوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني، جوادي آملي، صص 55 - 60.

(28) -

حماسه و عرفان، صص 311 - 312.

(29) - انفال / 24.

(30) - حماسه حسيني، ج 1، صص 187 - 189، آيين عزاداري، صص 35 - 43.

(31) - صحيفه ي نور، ج 10، ص 31.

(32) - توبه / 8.

(33) - شكوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني، ص 249.

(34) - همان، ص 247.

(35) - بِحارالاَنْوار، ج 44، ص 195 و شكوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني، ص 247.

(36) - همان، ص 247.

(37) - همان، ص 247.

(38) - همان، ص 247.

(39) - همان، ص 247.

(40) - فلسفه شهادت و عزاداري، صص 113 - 114.

(41) - همان، ص 115.

(42) - شكوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني، ص 234 و آيين عزاداري، صص 43 - 47.

(43) - بِحارالاَنْوار ج 44 ص 287

(44) - منتهي الآمال وداع حضرت عَلَيْهِ السَّلَام با اهل بيت خويش

(45) - بِحارالاَنْوار، ج 44، ص 282.

(46) - بِحارالاَنْوار، ج 44، ص 278.

(47) - اَمَالِي، شيخ مفيد، مجلس 22، ح 5.

(48) - اَمَالِي، شيخ مفيد، مجلس 40، ح 3.

(49) - بِحارالاَنْوار، ج 44، ص 282.

(50) - بِحارالاَنْوار، ج 44، ص 293.

(51) - بِحارالاَنْوار، ج 44، ص 283.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109