داستانهايى از فضيلت زيارت امام حسين (ع )

مشخصات كتاب

سرشناسه : میرخلف زاده علی عنوان و نام پديدآور : داستانهایی از فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام تالیف علی میرخلف زاده مشخصات نشر : قم مهدی یار، 1380. مشخصات ظاهری : ص 120 شابک : 964-7643-33-0 4500ریال ؛ 964-7643-33-0 4500ریال وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس موضوع : حسین بن علی امام سوم ع ، 61 - 4ق -- آرامگاه -- زیارت -- احادیث رده بندی کنگره : BP263/2 /م 9د2 رده بندی دیویی : 297/7645 شماره کتابشناسی ملی : م 81-11452

مقدمه

الحمدللّه رب العالمين ، و الصلوه و السلام على اشرف الانبياء و المرسلين ابا القاسم محمد صلى اللّه عليه و آله المعصومين ، سيما حجة بن الحسن (روحى و ارواح العالمين له الفداء

حمد و سپاس بى كران مخصوص ذات لايزال و درود فراوان بر پيغمبر اسلام (ص ) و اهلبيت طاهرينش ، زيارت امام حسين (ع ) ثوابها و فضيلتهاى زيادى دارد كه ما قطره اى از آن را در اينجا مى شماريم منجمله :

1 - عبادت مكرمين را كه ملائكه هستند به زوار امام حسين (ع ) عنايت مى فرمايند .

2 - عبادت مصطفين را كه انبياء هستند .

3 - با انبياء و اوصياء همنشين مى شوند .

4 - سر سفره انبياء و اوصياء مى نشيند و با آنها طعام مى خورد .

5 - پيامبران با او مصافحه مى كنند .

6 - هم صحبت با پيامبران مى شود .

7 - خداوند به زوار امام حسين (ع ) مباهات مى كند .

8 - خداوند به زوار امام حسين (ع ) نظر رحمت مى كند .

9 -

دليل محبت امام حسين (ع ) هستند .

10 - مورد دعاى پيامبران و اوصياء و اولياء و ائمه هستند .

11 - سلام خدا و ملائكه و پيامبران بر آنها است .

12 - با مراتب عباد صالحين و مخلصين و مؤ منين و متقين و زاهدين و خائفين . . . است .

13 - جميع عباداتش مقبول است از نماز و روزه و حج و جهاد . . . .

14 - مرابطه و وقف و صدقه و آداب مستحبه او قبول است .

15 - ثواب اعلاء درجات نيت خالص به او خواهند داد .

16 - ثواب عبادات تمام عمر بلكه تمام دهر را به او خواهند داد .

17 - تمام گناهانش آمرزيده مى شود .

18 - تمام گناهان پدر و مادر و دوستانش آمرزيده مى شود .

19 - محدث خدا در عرش است .

20 - در عليّين اسمش مسطور مى شود .

21 - مورد خطاب و نداى پروردگار قرار مى گيرد .

22 - ثواب جهاد و شركت در ركاب امام حسين (ع ) به او مى دهند .

23 - شريك در اعمال شهداى كربلا است .

24 - ثواب در خون غلطيدن در راه خدا را به او مى دهند .

25 - اگر شقى باشد سعيد مى شود .

26 - از كرّوبين شمرده مى شود .

27 - از ياوران حضرت زهرا(عليهاالسلام ) مى باشد .

28 - اعضاى او از صورت و چشم و قلب محل دعاى امام صادق (ع ) است .

29 - در روز قيامت شافع است .

30 - از باب الحسين وارد مى شود .

31 - از آب كوثر به او مى خورانند .

32 -

ملائكه او را بدرقه مى كنند .

33 - ملائكه به تشييع جنازه او مى آيند .

34 - عزائيل با او مدارا مى كند .

35 - ملائكه بر جنازه او نماز مى خوانند .

36 - وارد بهشت مى شود .

37 - مقرب و هم صحبت الهى مى گردد .

38 - فوز به وصال حورالعين مى شود .

39 - پيغمبر اكرم (ص ) به زيارت او مى آيد .

40 - شامل دعا و محبت و احترام و اكرام پيغمبر و اهلبيت مخصوصاحضرت زهرا (عليهم صلوات الله ) ميگردد .

و ما در اينجا قطره اى از درياى بيكران فضائل زيارت امام حسين (ع ) را آورده ايم كه انشاءاللّه خوانندگان محترم از آن استفاده هاى فراوان نمايند و اين حقير بى بضاعت را از دعاى خير خودشان فراموش نفرمايند و انشاءاللّه اين مجموعه مورد قبول درگاه حق قرار گرفته و هديه ايست به ساحت مقدس امام زمان (ع ) و ثوابش نثار ارواح طيبه مؤ منين و علماء و فضلا و امام راحل (ره ) و شهداء و برادر عزيزم آشيخ احمد مير خلف زاده گردد .

ريزه خوار و روضه خوان حضرت ابى عبداللّه الحسين (ع )

على مير خلف زاده .

ثواب زيارت

((امّ سعيد احمسيّه ، )) مى گويد :

محضر مبارك ((حضرت ابى عبداللّه (ع ))) شرف ياب شدم ، كنيزم آمد و اظهار كرد كه اسب را برايت آماده كرده ام .

امام (ع ) به من فرمودند :

اسب براى چيست ، مگر كجا مى خواهى بروى ؟

عرض كردم : به زيارت قبور شهداء مى روم .

حضرت فرمودند : امروز را به تاءخير بيانداز ، ((از شما اهل عراق

متعجّبم كه راه دورى را طى كرده و به زيارت قبور شهداء مى رويد ولى سيّدالشّهداء(ع ) را ترك كرده و به زيارتش نمى رويد ؟ ! ))

عرض كردم : ((سيّدالشّهداء)) كيست ؟

حضرت فرمودند : ((سيّدالشّهداء حضرت حسين بن علىّ(ع ))) مى باشد .

عرض كردم : من زن هستم .

امام (ع ) فرمودند :

كسى كه مثل شما باشد اشكالى ندارد به آنجا رفته و آن حضرت را زيارت كند . عرض كردم : ((در زيارت ما چه ثواب و اجرى هست ؟ )) حضرت فرمودند : ((زيارت شما معادل با يك حجّ و يك عمره و اعتكاف دو ماه در مسجدالحرام و روزه آن بوده و بهتر از كذا و كذا . )) ام سعيد مى گويد : حضرت سه مرتبه دست هاى مبارك را باز كرده بستند .

السلام اى شاه مظلومان حسين

السلام اى كشته تير وسنين

السلام اى نور چشم مصطفى

السلام اى زاده خيرالنساء

اى پدر اى كشته شمشير كين

از وفا بنگر بزين العابدين

اى پدر آيم من از شام خراب

بادل پر حسرت و چشم پر آب

اى پدر دانى كه بر من چون رسيد

از جفاى پور بوسفيان يزيد

پاى من شد بسته زير راحله

گردنم غل پاى واندر سلسله

زيارت گروهى از آسمان

از ((حضرت ابى عبداللّه (ع ))) شنيدم كه فرمودند :

((مساحت قبر حسين بن على صلوات اللّه عليهما بيست ذراع در بيست ذراع بوده و آن باغى است از باغ هاى بهشت و از آنجا فرشتگان به آسمان عروج مى كنند و هيچ فرشته مقرّبى و نبّى مرسلى نيست ، مگر آنكه از خدا طلب زيارت آن حضرت را مى كند ، لذا فوجى از آسمان به زمين آمده تا

آن حضرت را زيارت كرده و فوجى پس از زيارت از زمين به آسمان مى روند . ))

السّلام اى برادر شهيدم حسين

بى تو پرپر شده گل اميدم حسين

منكه پروانه روى تواءم

زائر كوى تواءم

سيّدى يا حسين

زيارت فرشته ها و انبياء

((صفوان جمّال )) گفت :

وقتى ((حضرت ابوعبداللّه (ع ))) به ((حيره )) تشريف آوردند به من فرمودند : آيا مايل به زيارت قبر امام حسين (ع ) هستى ؟

عرض كردم : فدايت شوم آيا قبر آن حضرت را زيارت مى كنى ؟

حضرت فرمودند : چگونه آن را زيارت نكنم و حال آن كه خداوند متعال در هر شب جمعه با فرشتگان و انبياء و اوصياء به زمين هبوط كرده و او را زيارت مى كنند .

البتّه حضرت محمّد(ص ) افضل انبياء و ما افضل اوصياء هستيم .

(طبق فرموده مرحوم مجلسى مقصود از زيارت حق تعالى ، انزال رحمت هاى خاصه اش بر آن حضرت و زوّار آن جناب مى باشد) .

سپس صفوان عرض كرد : فدايت شوم پس ، هر شب جمعه قبر آن حضرت را زيارت كرده تا بدين وسيله زيارت پروردگار را نيز كرده باشيم ؟

حضرت فرمودند : بلى ، اى صفوان ملازم اين باش برايت زيارت قبر حسين (ع ) را مى نويسند و اين تفضيلى است (يعنى زيارت قبر حسين (ع ) اين فضيلت را دارد كه در آن زيارت پروردگار نيز مى باشد) .

آمدم از گرد ره در كربلايت يا حسين

اى تمام هستى ام بادا فدايت يا حسين

آمدم بر تربتت تا عقده دل واكنم

بسته ام دل بر تو و لطف و عطايت يا حسين

باز كن در را بروى سائل درگاه خود

تا شود مهر

نمازم خاك پايت يا حسين

خواب مى بينم و يا بيدارم اينجا كربلاست

من كجا و حرمت صحن و سرايت يا حسين

بر سرم منت نهادى تا بكويت آمدم

دعوتم كردى تو بر خوان عطايت يا حسين

بر تو از خيل غلامانت سلام آورده ام

يك جهان دل مى زند پر در هوايت يا حسين

مى كنم عرض سلام و از تو مى خواهم جواب

ن كه عمرى بر لبم باشد ثنايت يا حسين

هفتاد هزار فرشته

از حضرت ((ابو عبداللّه (ع ))) شنيدم كه مى فرمود :

خداوند متعال مخلوقى زيادتر از فرشتگان نيافريده ، در هر شب هفتاد هزار فرشته از آسمان نازل شده و از اوّل شب تا طلوع صبح بيت اللّه الحرام را طواف مى كنند و پس از طلوع صبح به طرف قبر نبى اكرم (ص ) برگشته و به آنجا كه رسيدند به حضرتش سلام نموده و بعداً به نزد قبر اميرالمؤ منين (ع ) رفته و به آن جناب سلام كرده و پس از آن به نزد قبر حسين (ع ) آمده و بر آن وجود مبارك سلام داده و قبل از طلوع آفتاب به آسمان عروج مى كنند و پس از ايشان فرشتگان روز كه آنها نيز هفتاد هزار نفر هستند به زمين آمده ابتداء بيت اللّه الحرام را طواف كرده و طول روز به آن اشتغال دارند و پس از غروب آفتاب به طرف قبر رسول خدا(ص ) رفته و بر آنجناب سلام داده و پس از آن نزد قبر اميرالمؤ منين (ع ) مى آيند و بر آن حضرت سلام كرده و بعد به نزد قبر حسين (ع ) حاضر شده و بر آن حضرت سلام داده

و سپس پيش از غروب آفتاب به آسمان مى روند .

عمرى تو را مشتاق ديدارم حسين جان

در پاى گلزار تو چون خارم حسين جان

تنها بدرگاه تو يا مولى الموالى

من افتخار نوكرى دارم حسين جان

سودا كنم تا با ولاى تو به جانم

درد و بلايت را خريدارم حسين جان

دستى نديدم جز تو بر مشكل گشائى

هر جا گره افتاده در كارم حسين جان

بينى اگر بيمارم و رنجور و نالان

بر درد عشق تو گرفتارم حسين جان

مولاى من لطفى كن و دل را صفا ده

خود درد عشقم داده اى خود هم شفاده (1)

زيارت پنجاه هزار فرشته

((اسحاق بن عمّار)) نقل مى كند :

محضر مبارك حضرت ابى عبداللّه (ع ) عرض كردم : شب عرفه در حائر بوده و نماز مى خواندم و در آنجا قريب پنجاه هزار نفر از مردمى ديدم زيبا روى و خوش بو كه طول مدّت شب را در آنجا نماز مى خواندند و هنگامى كه صبح طلوع نمود به سجده رفتم و پس از برداشتن سر احدى از ايشان را نديدم .

امام (ع ) به من فرمودند :

پنجاه هزار فرشته به ((حسين (ع ))) عبور كرده و در حالى كه آن حضرت كشته شده بودند پس به آسمان بالا رفتند و خداوند متعال به ايشان وحى فرستاد :

به پسر حبيبم مرور كرديد در حالى كه او كشته شده بود ، پس چرا كمك و يارى او نكرديد ؟ حال به زمين فرو رويد و نزد قبرش ساكن شويد و با هيئتى ژوليده و حالى غمگين باقى بمانيد تا قيامت بپا شود . (2)

يا حسين زائر كرب و بلاى توام

سائل درگه لطف و عطاى توام

حرمت قبله حاجات ماست

ذكر

نام تو مناجات ماست

ياحسين ياحسين ، ياحسين ياحسين

اى كه باشد خجل آب فرات از لبت

جان عالم بقربان تو و زينبت

آمدم خط براتم بده

تشنه ام آب فراتم بده

ياحسين ياحسين ، ياحسين ياحسين

اى كه هستى سفينة النجات همه

رومگردان زما بحرمت فاطمه

در كنار حرمت آمدم

به اميد كرمت آمدم

ياحسين ياحسين ، ياحسين ياحسين

دعاى معصومين (ع )

((امام صادق (ع ))) به من فرمودند :

اى ((معاويه )) به جهت ترس و وحشت زيارت قبر حضرت امام حسين (ع ) را ترك مكن ، زيرا كسيكه زيارت آن حضرت را ترك كند چنان حسرتى بخورد كه آرزو نمايد قبر آن حضرت نزد او باشد و بتواند زياد به زيارتش برود ، ((آيا دوست دارى كه خدا تو را در زمره كسانى ببيند كه حضرت رسول (ص ) و حضرت على و فاطمه و ائمه (ع ) در حقشان دعاء فرموده اند . ))(3)

گريه لوح دلم شستشو ميدهد

عاشقان را خدا آبرو ميدهد

منكه در كويت سر و سامان گرفتم

مرده بودم از نگاهت جان گرفتم

هرچه دارم از تو دارم

نوكرى شد افتخارم

دعاى امام صادق (ع )

((معاوية بن وهب )) گفت :

اذن خواستم كه بر امام صادق (ع ) داخل شوم ، به من گفته شد كه داخل شو ، پس داخل شده آن جناب را در نمازخانه منزلشان يافتم ، نشستم تا حضرت نمازشان را تمام كردند ، پس شنيدم كه با پرودگار مناجات نموده و مى فرمودند :

بار خدايا ، از كسى كه ما را اختصاص به كرامت داده و وعده شفاعت دادى و مختص به وصيّت نمودى (يعنى : ما را وصى پيامبرت قرار دادى ) و علم به گذشته و آينده رابه ما اعطاء فرمودى ، و قلوب مردم را مايل به طرف ما نمودى ، من و برادران و زائرين قبر پدرم ((حسين (ع ))) را بيامرز .

آنانكه اموالشان را انفاق كرده و بدنهايشان را به سختى و تعب انداخته به جهت ميل و رغبت در احسان به ما ، و به اميد آنچه در

نزد تست به خاطر صله و احسان به ما و به منظور اداخال سرور بر پيغمبرت و به جهت اجابت فرمان ما و به قصد وارد نمودن غيظ بر دشمنان ما .

اينان اراده و نيّتشان از اين ايثار تحصيل رضا و خشنودى تو است ، پس تو هم از طرف ما اين ايثار را جبران كن و بواسطه رضوان احسانشان را جواب گو باش ، و در شب و روز حافظ و نگاهدارشان بوده و اهل و اولادى كه از ايشان باقى مانده اند را بهترين جانشينان آنها قرار بده و مراقب و حافظشان باش .

و شر و بدى هر ستمگر عنود و منحرفى از ايشان و از هر مخلوق ضعيف و قوى ، خود كفايت نما و ايشان را از شر شياطين انسى و جنّى محفوظ فرما و به ايشان برترين چيزى را كه در بودنشان از وطنهاى خويش از تو آرزو كرده اند اعطاءكن .

و نيز به ايشان برتر و بالاتر از آنچه را كه بواسطه اش ما را بر فرزندان و اهل و نزديكانشان اختيار كرده اند ببخش .

بار خدايا دشمنان ما بواسطه خروج بر ايشان آنان را مورد ملامت و سرزنش قرار داده اند ولى اين حركت اعداء ايشان را از تمايل به ما باز نداشت و اين ثبات آنان از باب مخالفتشان است با مخالفين ما ، پس تو اين صورت هائى كه حرارت آفتاب آنها را درراه محبّت ما تغيير داده مورد ترحّم خودت قرار بده .

و نيز صورت هائى را كه روى قبر ((ابى عبداللّه الحسين (ع ))) مى گذارند و بر مى دارند ، مشمول لطف و

رحمتت قرار بده و همچنين به چشم هائى كه از باب ترحم بر ما اشك ريخته اند ، نظر عنايت فرما و دل هائى كه براى ما به جزع آمده و بخاطر ما سوخته اند را ترحم فرما .

بار خدايا به فريادهائى كه بخاطر ما بلند شده برس ، خداوندا من اين ابدان و اين ارواح را نزد تو امانت قرار داده تا در روز عطش اكبر كه بر حوض كوثر وارد مى شوند آنها را سيراب نمائى .

و پيوسته امام (ع ) در سجده اين دعاء را مى خواندند و هنگامى كه از آن فارغ شدند ، عرض كردم : فدايت شوم اين فقرات و مضامين ادعيه اى كه من از شما شنيدم اگر شامل كسى شود كه خداوند عزّ و جلّ را نمى شناسد ، گمانم اين است كه دوزخ هرگز به آن فائق نيايد ! ! !

به خدا سوگند آرزو دارم آن حضرت (حضرت امام حسين (ع )) را زيارت كرده ولى به حج نروم .

امام (ع ) به من فرمودند :

چقدر تو به قبر آن جناب نزديك هستى ، پس چه چيز تو را از زيارتش باز مى دارد ؟

سپس فرمودند : اى معاويه زيارت آن حضرت را ترك مكن . عرض كردم : فدايت شوم نمى دانستم كه امر چنين بوده و اجر و ثواب آن اين مقدار است . حضرت فرمودند :

اى معاويه كسانى كه براى زائرين امام حسين (ع ) در آسمان دعاء مى كنند به مراتب بيشتر هستند از آنانكه در زمين براى ايشان دعاء و ثناء مى نمايند . (4)

آستان تو بود قبله حاجات حسين

شور

عشق تو بود روح مناجات حسين

نه نبىّ و نه على بلكه خداوند جهان

به وجود تو كند فخر و مباهات حسين

تو كه هستى تو چه هستى كه زتاءييد تو شد

طفل ششماهه تو قاضى حاجات حسين

بعد انجام فرائض كه دوام از تو گرفت

ذكر فضل تو بود افضل طاعات حسين (5)

مصافحه با رسول خدا(ص )

معاوية بن وهب از حضرت ابى عبداللّه نقل كرده ، وى گفت :

امام (ع ) به من فرمودند :

اى معاوية به خاطر ترس و خوف زيارت امام حسين (ع ) را ترك مكن ، زيرا كسى كه آن را ترك كند چنان حسرتى بخورد كه آرزو كند قبر آن حضرت نزدش باشد و بتواند زياد به زيارتش برود آيا دوست دارى كه خدا تو را در زمره كسانى ببيند كه حضرت رسول (ص ) و حضرات على و فاطمه و ائمّه (عليهم السلام ) در حقشان دعاء فرموده اند ؟ !

آيا دوست دارى از كسانى باشى كه به واسطه آمرزش لغزشهاى گذشته طومار اعمالت تغيير يابد و گناهان هفتاد سال از تو آمرزيده شود ؟ !

آيا دوست دارى از كسانى باشى كه از دنيا رفته بدون اينكه گناه قابل مؤ اخذه داشته باشى ؟ !

آيا دوست دارى از كسانى باشى كه رسول خدا(ص ) با آنها مصافحه مى فرمايند ؟ ! (6)

اى سراپاى تو عشق خدايى حسين

جان حق باوران بر تو فدايى حسين

محرم راز شهادت تويى

سرّ اعجاز شهادت تويى

يا حسين مظلوم

يكطرف جلوه ولايت و رهبرى

يكطرف فتنه و ظلم و ستمگرى

در صف معركه كربلا

خطّ باطل شده از حق جدا

يا حسين مظلوم

نسل آزادگى قبله او كربلاست

سجده بر مهُر خون نماز اهل ولاست

كشته مكتب عشق غريب

چون زُهير

است و برير و حبيب

يا حسين مظلوم

خون عباس و قاسم و على اكبرت

حلق معصوم لب تشنه على اصغرت

سند عشق تو امضا كند

سرّ ايثار تو معنا كند

يا حسين مظلوم (7)

نماز زائر

((عنبسه )) ، از ((حضرت ابى عبداللّه (ع ))) نقل كرد :

شنيدم از ((امام صادق (ع ))) كه مى فرمودند :

خداوند متعال هفتاد هزار فرشته را بر قبر ((حضرت حسين بن على (ع ))) موكّل ساخته كه او را نزد قبر عبادت كنند ، يك نماز از يك نفر آنها معادل با هزار نماز آدميان مى باشد و ثواب نمازشان براى زوار قبر حضرت امام حسين (ع ) است .

و وزر و وبال زوار براى قاتل آن حضرت كه لعنت خدا و ملائكه و مردم اجمعين بر او باد محسوب مى گردد . (8)

اى درود ما ، دمادم بر روانت يا حسين

وى سلام ما ، به قلب مهربانت يا حسين

اى فراز بام گيتى ، طاير آزادگى

سينه عشاق باشد ، آشيانت يا حسين

حق خدا و رسول

((عبدالرحمن بن كثير)) غلام ابى جعفر ، از ((حضرت ابى عبداللّه (ع ))) نقل كرده كه آن جناب فرمودند :

اگر يكى از شما طول دهر و عمرش را به حجّ رفته ، ولى به زيارت حسين بن على (ع ) نرود حتماً محقّقاً حقّى از حقوق خدا و حقوق رسول خدا(ص ) را ترك كرده ، زيرا حق حسين (ع ) فريضه و تكليفى است از جانب خداوند كه بر هر مسلمانى واجب مى باشد . (9)

جارى چو گردد بر زبان نام حسين جان

بر دل بتابد پرتوى از نور ايمان

اى آيت فتح و ظفر

بر عاشقان خود نگر

مظلوم حسين جان

مظلوم حسين جان

حوض كوثر

((محمّد بصرى )) ، از ((حضرت ابى عبداللّه (ع ))) نقل كرد :

((امام صادق (ع ))) فرمودند : از پدرم شنيدم به يكى از دوستانشان كه از زيارت (مقصود زيارت قبر امام حسين (ع ) است ) سؤ ال كرده بود فرمودند :

چه كسى را زيارت مى كنى و چه كسى را با اين زيارت اراده مى نمائى ؟ يعنى : با اين زيارت قصد تقرّب به چه كسى را دارى ؟

عرض كرد : مراد و مقصودم خداوند تبارك و تعالى است ، يعنى قصدم تقرّب به خدا مى باشد .

حضرت فرمودند : كسى كه بدنبال زيارت يك نماز بخواند و با اين نماز قصد تقرّب خدا را داشته باشد ، در روزى كه خدا را ملاقات مى كند بر او نورى احاطه مى كند كه تمام اشيائى كه او را مى بينند فقط نور مشاهده مى نمايند و خداوند متعال زوّار قبر مطهّر امام حسين (ع ) را مورد اكرام قرار مى

دهد و آتش جهنّم را از رسيدن به آنها باز مى دارد .

و زائر در نزد حوض كوثر مقامى بسيار مرتفع و مرتبه اى لايتناهى دارد و اميرالمؤ منين (ع ) كه در كنار حوض ايستاده اند با او مصافحه كرده و وى را از آب سيراب مى فرمايد و احدى در وارد شدن بر حوض بر وى سبقت نمى گيرد مگر پس از او و سيراب شدن او ، و پس از سيراب گشتن به جايگاهش در بهشت برگشته و در حالى كه فرشته اى از جانب اميرالمؤ منين (ع ) با او بوده كه به صراط امر مى كند براى وى پائين بيايد و با او مدارا كرده تا از روى آن بگذرد و به آتش جهنّم فرمان مى دهد كه حرارت و سوزشش را به او نرساند تا وى از آن گذر كند .

و نيز با او فرستاده اى است كه اميرالمؤ منين (ع ) آن را فرستاده اند . (10)

سلام ما بر حسين كشته راه خدا

درود بر روح آن تشنه لب نينوا

سلام ما بر قاسم و اكبر و هم اصغرش

به امّ كلثوم و بر زينب غم پرورش

حسرت زيارت

((هشام بن سالم )) از حضرت ابى عبداللّه (ع ) در حديثى طولانى نقل كرده كه شخصى نزد امام صادق (ع ) مشرّف شد و به آن جناب عرض كرد :

اى پسر رسول خدا(ص ) : آيا پدر شما را مى توان زيارت كرد ؟

حضرت فرمودند :

بلى ، علاوه بر زيارت نماز هم نزد قبر مى توان خواند ، منتهى نماز را بايد پشت قبر بجا آورد نه مقدّم و جلو آن .

آن

شخص عرض كرد : كسى كه آن حضرت را زيارت كند چه ثواب و اجرى دارد ؟

حضرت فرمودند :

اجر او بهشت است مشروط به اينكه به آن حضرت اقتداء كرده و از او تبعيّت كند .

عرض كرد : اگر كسى زيارت آن حضرت را از روى بى رغبتى و بى ميلى ترك كند چه خواهد ديد ؟

حضرت فرمودند : روز حسرت ( روز قيامت ) حسرت خواهد خورد .

عرض كرد : كسى نزد قبر آن جناب اقامت كند اجر و ثوابش چيست ؟

حضرت فرمودند : هر يك روز آن معادل يك ماه مى باشد .

عرض كرد : كسى كه براى رفتن و زيارت نمودن آن حضرت متحمل هزينه و خرج شده و نيز نزد قبر مطهّر پول خرج كند چه اجرى دارد ؟

حضرت فرمودند : در مقابل هر يك درهمى كه خرج كرده هزار درهم دريافت خواهدنمود .

عرض كرد : اجر كسى كه در سفر به طرف آن حضرت فوت كرده چيست ؟

حضرت فرمودند : فرشتگان مشايعتش كرده و براى او حنوط و لباس از بهشت آورده و وقتى كفن شد بر او نماز خوانده و روى كفنى كه بر او پوشانده اند . فرشتگان نيز كفن ديگرى قرار مى دهند و زير او را از ريحان فرش مى نمايند و زمين را چنان رانده و جلو برده كه از جلو فاصله سه ميل طى شده و از پشت و جانب سر و طرف پا نيز مانند آن اين مقدار مسافت و فاصله منهدم و ساقط مى گردد .

و براى آن دربى از بهشت به طرف قبرش گشوده شده و نسيم و بوى خوش بهشتى

به قبر او داخل گشته و تا قيام قيامت بدين منوال خواهد بود .

آن شخص مى گويد : محضر مباركش عرضه داشتم :

كسى كه نزد قبر نماز بگذارد اجر و ثوابش چيست ؟

حضرت فرمودند : كسى كه نزد قبر مطهّرش دو ركعت نماز بخواند از خداوند چيزى را در خواست نمى كند ، مگر آنكه حق جلّ و على آن را به او اعطاء مى فرمايد .

عرض كردم : اجر كسى كه از آب فرات غسل كرده و سپس به زيارت آن جناب رود چيست ؟

حضرت فرمودند : زمانى كه شخص از فرات غسل كرده در حالى كه اراده زيارت آن حضرت را داشته باشد تمام لغزش ها و گناهانش ساقط و محو شده و وى نظير آن روزى مى باشد كه از مادر متولّد شده است .

آن شخص مى گويد : عرض كردم :

اجر كسى كه ديگرى را مجهّز كرده و به زيارت قبر آن حضرت بفرستد ، ولى خودش بواسطه عارضه و علّتى كه پيش آمده به زيارت نرود ، چيست ؟

حضرت فرمودند : به هر يك درهمى كه خرج كرده و انفاق نموده حقتعالى همانند كوه احد حسنات براى او منظور مى فرمايد و باقى مى گذارد و بر او چند برابر آنچه متحمّل شده و بلا و گرفتارى هائى كه بطور قطع نازل شده تا به وى اصابت كرده را از او دفع مى نمايد و مال و دارائى او را حفظ و نگهدارى مى كند .

آن شخص مى گويد : عرض كردم :

اجر و ثواب كسى كه نزد آن حضرت كشته شود چيست ؟ مثلا سلطان ظالمى بر وى ستم

كرده و او را آنجا بكشد ؟

حضرت فرمودند : اولين قطره خونش كه ريخته شود خداوند متعال تمام گناهانش را مى آمرزد و طينتى را كه از آن آفريده شده فرشتگان غسل داده تا از تمام آلودگى ها و تيره گى ها پاك و خالص شده همان طورى كه انبياء مخلص خالص و پاك مى باشند و بدين ترتيب آنچه از اجناس طين اهل كفر با طينت وى آميخته شده زدوده مى گردد .

و نيز قلبش را شستشو داده و سينه اش را فراخ نموده و آنرا مملو از ايمان كرده و بدين ترتيب خدا را ملاقات كرده در حالى كه از هر چه ابدان و قلوب با آن مخلوط هستند پاك و منزه مى باشد و برايش مقرّر مى شود كه اهل بيت و هزار تن از برادران ايمانى خود را بتواند شفاعت كند .

و فرشتگان با همراهى جبرئيل و ملك الموت متولى خواندن نماز بر او مى گردند و كفن و حنوطش را از بهشت آورده و در قبرش توسعه داده و چراغ هائى در آن مى افروزد و دربى از آن بهشت باز مى كنند و فرشتگان برايش اشياء تازه و تحفه هائى بديع از بهشت مى آورند و پس از هيجده روز او را به ((خطيره القدس )) (بهشت ) برده پس پيوسته در آنجا با اولياء خدا خواهد بود تا نفخه اى كه با دميده شدنش هيچ چيز باقى نمى ماند دميده شود .

و وقتى نفخه دوّمى دميده شد و وى از قبر بيرون آمد اوّلين كسى كه با او مصافحه مى كند ((رسول خدا(ص ) و اميرالمؤ منين (ع

) و اوصياء سلام اللّه عليهم )) بوده كه به وى بشارت داده و مى گويند : با ما باش و سپس او را كنار حوض كوثر آورده و از آن به او مى نوشانند و سپس به هر كسى كه او بخواهد و دوست داشته باشد نيز مى آشامانند .

آن شخص مى گويد : عرض كردم :

اجر و ثواب كسى كه به خاطر زيارت آن حضرت حبس شده چيست ؟

حضرت فرمودند : در مقابل هر روزى كه حبس شده و غمگين مى گردد سرور و شادى منظور شده كه تا قيامت ادامه دارد و اگر پس از حبس او را زدند در قبال هر يك ضربه اى كه به وى اصابت مى كند يك حوريّه اى به او داده شده و به ازاء هر دردى كه بر پيكرش وارد مى شود هزار هزار حسنه ملاحظه گرديده و هزار هزار لغزش و گناه از او محو و زائل گشته و هزار هزار درجه ارتقاء داده مى شود و از نديمان رسول خدا(ص ) محسوب شده تا از حساب فارغ گردد و پس از آن فرشتگانى كه حَمَله عرش هستند با او مصافحه كرده و به او مى گويند : آنچه دوست دارى بخواه . و زننده وى را براى حساب حاضر مى كنند پس هيچ سئوالى از او نكرده و با هيچ چيز اعمالش را نسنجيده و محاسبه نكرده بلكه دو بازويش را گرفته و او را برده و به فرشته اى تحويل داده و آن فرشته به او جرعه اى از ((حميم )) (آب داغ جهنم ) و جرعه اى از ((غسلين )) (آب

چرك كه از پوست و گوشت دوزخيان جارى مى باشد) مى چشاند و سپس او را روى تكه اى سرخ از آتش قرار داده و به وى مى گويند : بچش چيزى را كه دست هايت بواسطه زدن شخصى كه او را زدى براى تو پيش فرستاده اند ، كسى را كه زدى پيك و پيام آور خدا و رسول خدا بود و در اين هنگام مضروب را آورده و نزديك درب جهنّم نگاه داشته و به او مى گويند : به زننده خود بنگر و به آنچه به سرش آمده نظر نما آيا سينه ات شفاء مى يابد ؟ اين عذابى كه به او وارد شد بخاطر قصاص براى تو مى باشد ، پس مى گويد :

حمد خدا را كه من و فرزند رسول خدا را يارى فرمود . (11)

مشمول دعاها

((عبداللّه بن بكير)) در ضمن حديثى طولانى مى گويد : حضرت ابو عبداللّه (ع ) فرمودند :

اى ابن بكير خداوند متعال از بقاع و اماكن روى زمين شش بقعه را اختيار فرموده :

بيت الحرام ، حَرَم ، مقابر انبياء ، مقابر اوصياء ، مقابر شهداء ، و مساجدى كه نام خدا در آنها برده مى شود .

اى ابن بكير ، آيا مى دانى اجر كسى كه قبر حضرت ابى عبداللّه الحسين (ع ) را زيارت كند چيست ؟

هيچ صبح و بامدادى نيست مگر آنكه هاتفى از فرشتگان بالاى قبر آن حضرت فرياد مى كند : اى خواستاران خير رو كنيد به برگزيده خدا و كوچ كنيد بطرف ارجمندى و بزرگى و بدين ترتيب از ندامت و حسرت در امان باشيد .

اهل مشرق و مغر

ب نداء اين هاتف را مى شنوند ، مگر جنّ و انس و در زمين هيچ فرشته اى از فرشتگان حافظ و نگهبان در وقتى كه بندگان خواب هستند باقى نمى ماند ، مگر آنكه به قبر مطهّر روى آورده و هجوم مى كنند تا در آن مكان مقدّس حقتعالى را تسبيح نموده و از درگاه جلالش بخواهند تا از آنها راضى گردد .

و هيچ فرشته اى در هوا باقى نمى ماند كه نداء هاتف را شنيده ، مگر آنكه در جواب آن حق تعالى را تقديس مى كند و بدين ترتيب اصوات و صداهاى فرشتگان بلند و قوى شده پس اهل و سكنه آسمان دنيا به آنها جواب داده و در نتيجه اصوات و صداهاى فرشتگان و سكنه آسمان دنيا تشديد يافته به حدّى كه طنين آن به اهل و سكنه آسمان هفتم رسيده و بدين ترتيب انبياء عظام صداهاى ايشان را استماع كرده پس رحمت و صلوات بر حضرت امام حسين (ع ) فرستاده و زائرين آن حضرت را دعاء مى كنند . (12)

بار بگشائيد اينجا كربلاست

آب و خاكش با دل و جان آشناست

السلام اى سرزمين كربلا

السلام اى منزل نور خدا

ترس از ظلم

از حضرت ابى عبداللّه (ع ) نقل كرده ، وى گفت : محضر مبارك امام (ع ) عرضه داشتم : من به شهر ((ارجان )) وارد شده و در آنجا نازل شدم ولى قلب و دلم آرزوى زيارت قبر مطهّر پدر بزرگوارتان را داشت لذا از شهر به قصد زيارت آن جناب خارج شدم امّا دلم ترسان و لرزان بود و از خوف و ترس سلطان و ساعيان و عمّام وى

و مرزبانان تا زمان مراجعت در وحشت و دهشت بودم .

حضرت فرمودند :

اى پسر بكير آيا دوست ندارى كه خداوند تو را از كسانى كه در راه ما ترسان و خائف مى باشند محسوب فرمايد ؟

آيا مى دانى كسى كه به خاطر خوف ما خائف باشد حقتعالى او را در سايه عرش مكان دهد و هم صحبتش حضرت امام حسين (ع ) در زير عرش مى باشد و حق تعالى او را از فزع هاى روز قيامت در امان مى دارد ، مردم به فزع و جزع آمده ولى او فزع نمى كند ، پس اگر فزع كند فرشتگان آرامش كرده و بواسطه بشارت دادن قلبش را ساكت و ساكن مى نمايند . (13)

زنده با عشق حسينم كه جهان زنده اوست

خادم درگه اويم كه ملك بنده اوست

كربلا پايگه عشق حسين بن على است

كه به پا دين حق از دولت پاينده اوست

خاتم حلقه جود است و سليمان وجود

لاله گون جامه ايثار برازنده اوست

عشقبازان حريمش همه مهپاره نور

رخ عبّاس بهين اختر تابنده اوست

ز عطش سوخت گل باغ ولايت افسوس

تا ابد نهر فرات است كه شرمنده اوست

حنجر غنچه اش را ناوك دشمن بدريد

عالمى واله و مفتون شكر خنده اوست

چون ((كميل )) است زجان شاعر درگاه حسين

شاملش در دو جهان مهر فزاينده اوست (14)

احسان به اهلبيت

((عبداللّه بن عبدالرحمن اصم )) نقل كرده :

حديث گفت براى ما ((معاذ)) ، از ((ابان )) ، كه گفت :

از او شنيدم كه مى گفت :

حضرت ابوعبداللّه (ع ) فرمودند :

كسيكه به زيارت قبر ((حضرت ابا عبداللّه الحسين (ع ))) رود محققا به رسول خدا و به ما اهل بيت احسان نموده و غيبتش

جايز نبوده و گوشتش بر آتش حرام است و در مقابل هر يك درهمى كه انفاق كرده خداوند متعال انفاق اهالى و سكنه ده هزار شهرهائى كه در كتابش مضبوط و معلوم است را به او اعطاء مى فرمايد ، و بدنبال آن حوائج و نيازمندى هايش را روا مى فرمايد ، و آنچه را كه از خود باقى گذارد حقتعالى حافظ آنها است و در خواست و سؤ ال چيزى از خدا نمى كند مگر آنكه بارى تعالى اجابتش مى فرمايد اعم از آنكه سريع و بدون مهلت حاجتش را روا كرده يا با تاءخير و مهلت آنرا برآورده نمايد . (15)

السلام اى كعبه آمال ما

اى صفا و شور عشق و حال ما

خاك تو دارالولاى اهل دل

مروه و سعى و صفاى اهل دل

كربلا بوى خدايى مى دهى

عطرناب آشنايى مى دهى (16)

عاق اهلبيت

((حلبى )) ، از حضرت ابى عبداللّه (ع ) در ضمن حديث طويلى نقل كرده ، وى گفت :

محضر مبارك امام (ع ) عرضه داشتم : فدايت شوم چه مى فرمائيد درباره كسى كه با داشتن قدرت زيارت آن حضرت را ترك مى كند ؟

حضرت مى فرمايند : مى گويم :

اين شخص عاق رسول خدا(ص ) و عاق ما اهل بيت مى باشد و امرى كه به نفع او است را سبك شمرده است .

و كسى كه آن حضرت را زيارت كند :

خداوند متعال حوائجش را برآورده نمايد و آنچه از دنيا مقصود او است را كفايت فرمايد .

و نيز زيارت آن حضرت موجب جلب رزق براى زائر مى باشد .

و آنچه در اين راه انفاق كرده بر او باقى مانده و

جانشين و يادگارش خواهد بود و همچنين زيارت آن حضرت موجب مى شود :

گناهان پنجاه ساله او آمرزيده شده و وى به اهلش بازگردد در حالى كه بر عهده اش نه وزر و وبالى بوده و نه لغزشى و آنچه از گناه در صحيفه اعمالش ثبت شده جملگى محو و پاك مى گردد .

اگر زائر در سفر زيارت فوت شود فرشتگان نازل گشته و او را غسل مى دهند و نيز درب هائى از بهشت به روى او گشوده مى شود و نسيم خوش آن در قبر بر او وزيده و در قبر پراكنده و منتشر مى گردد .

و اگر وى در سفر زيارت سالم و از گزند مرگ در امان ماند دربى به روى او گشوده مى شود كه رزق و روزى وى از آن نازل مى گردد و در مقابل هر درهمى كه انفاق كرده ده هزار درهم قرار داده مى شود و آن را براى وى ذخيره كرده و هنگامى كه محضور شد و از قبر بيرون آمد به او گفته مى شود :

در مقابل هر درهمى كه در سفر زيارتت خرج كردى ده هزار درهم مال تو است و خداوند به تو نظر نموده و آنها را نزد خودش براى او ذخيره خواهد كرد . (17)

دعاى مستجاب

((صفوان جمّال )) از حضرت ابى عبداللّه (ع ) حديثى طولانى را نقل كرده و در ضمن آن مى گويد :

محضر مبارك امام (ع ) عرضه داشتم : چه اجر و ثوابى است براى كسى كه نزد قبر مطهّر آن حضرت (امام حسين (ع )) نماز بخواند ؟

حضرت فرمودند :

كسى كه نزد قبر آن جناب

دو ركعت نماز بخواند چيزى را از خدا نخواسته مگر آنكه حق تعالى آن را به وى اعطاء مى فرمايد .

عرض كردم : چه اجر و ثوابى است براى كسى كه از آب فرات غسل كرده و سپس به زيارت آن حضرت رود ؟

امام (ع ) فرمودند :

هنگامى كه با اراده زيارت آن حضرت از فرات غسل مى كند تمام گناهانش ريخته شده و پاك مى گردد ، مثل اينكه تازه از مادر متولد گرديده .

عرض كردم : ثواب و اجر كسى كه خودش بخاطر جهتى نمى تواند به زيارت رود ولى ديگرى را مجهّز ساخته و به زيارت فرستد چه مى باشد ؟

حضرت فرمودند :

در مقابل هر يك درهمى كه خرج كرده خداوند متعال به قدر كوه اُحُد از حسنات به وى داده و چند برابر هزينه اى را كه متحمل شده برايش باقى مى گذارد ، و نيز بلاهائى كه نازل شده را از وى دور مى گرداند و همچنين مال و دارائى وى را حفظ و نگهدارى مى فرمايد . (18)

بجز كربلا آرزوئى ندارم

كه بى او به محراب روئى ندارم

بود مُهر محراب من خاك پاكش

ز بهر وضو آبروئى ندارم

به سوى حسين است روى نيازم

دگر چشم رحمت به سوئى ندارم

لوازم زائر

((محمّد بن مسلم )) براى ما نقل كرد كه :

محضر مبارك حضرت ابى عبداللّه (ع ) عرض كردم : هرگاه به زيارت پدر بزرگوارتان (حضرت امام حسين (ع )) مى رويم آيا بهمان هيئت و كيفيّتى كه به حج مى رويم باشيم ؟

حضرت فرمودند : بلى .

عرض كردم : پس آنچه بر حاجى لازم است بر ما نيز لازم است ؟

حضرت فرمودند

: چه چيزهائى را گفتى ؟

عرض كردم : اشيائى را كه بر حاجى لازم مى باشد .

حضرت فرمودند :

بر تو لازم است كه با همراهانت خوش رفتار باشى ، سخن اندك بگوئى و حتى الامكان تكلّم نكنى مگر به خير .

بر تو لازم است زياد بياد خدا باشى .

و بر تو لازم است جامه و لباس هايت را نظيف و پاكيزه نگاه دارى .

و بر تو لازم است پيش از اينكه به حائر برسى غسل نمائى .

لازم است بر تو كه خاشع بوده و زياد نماز خوانده و بسيار بر محمّد و آل محمّد صلوات بفرستى و به آنچه از تو نيست ومال ديگرى است احترام گذارده و بر ندارى .

لازم است به آنچه حلال نيست نگاه نكرده و چشم خود را از آن فرو ببندى .

لازم است وقتى برادر ايمانى خود را نيازمند ديده و ملاحظه كردى كه بواسطه نداشتن نفقه از ادامه عمل عاجز است به ديدنش رفته او را كمك كرده و به مواسات با او رفتار نمائى .

بر تو لازم است تقيه كه دين تو به آن قائم است را رعايت كنى .

واجب است از آنچه منهى هستى و از خصومت و دشمنى و زياد قسم خوردن و از جدال كردن كه در اثناء آن به خوردن قسم مبادرت مى ورزى اجتناب و دورى كنى .

و وقتى به اين دستورها عمل كردى البتّه حجّ و عمره تو تمام و كامل بوده و به واسطه صرف نفقه و دور شدن از اهل و عيالت و روى تافتن از آنچه به آن مايل هستى از كسى كه آنچه نزدش بوده و تو آن

را طلب كردى استحقاق پيدا مى كنى كه از سفرت مراجعه كرده در حالى كه مغفرت و رحمت و رضوانش شامل تو شده باشد . (19)

دوش ديدم عاشقى صحرا نورد

خواندم از نقش جبينش خطّ درد

در سكوتش يك جهان فرياد بود

از علائق فارق و آزاد بود

گفتم اى مجنون شيدا عشق چيست ؟

پاكبازى چيست آيا عشق چيست ؟

در جوابم گفت از خود رستن است

تار و پود خويش را بگسستن است

عشق يعنى زندگى دادن جان بهر او

لن تنال البرّ حتّى تنفقوا

عشق گويد شمع شو در بزم يار

سوختن را پيشه كن پروانه وار

عشق يعنى جان فشاندن در نبرد

عشق يعنى پافشردن همچو مرد

عشق يعنى تيغ حيدر بى نيام

عشق يعنى ذوالفقار سرخ فام

حال زائر

((حضرت امام صادق (ع ))) فرمودند :

هنگامى كه اراده زيارت حضرت حسين (ع ) را نمودى پس آن حضرت را با حالى غمگين و اندوه ناك و ناراحت و ژوليده و گرفته و گرسنه و تشنه زيارت نما .

زيرا حضرتش كشته شدند در حالى كه غمگين و ناراحت و ژوليده و گرفته و گرسنه و تشنه بودند و از آن جناب حوائج و خواسته هاى خود را بخواه و سپس از آنجا برگرد و آن مكان شريف را وطن براى خود قرار مده . (20)

من از كودكى نو كرت بودام

سگ رو سياه درت بوده ام

من آن مرغ عشقم ايا شمع جمع

چو پروانه خاكسترت بوده ام

به امّن يجيب خداى بزرگ

كه من عاشق مضطرت بوده ام

اگر خوب اگر بد مران از درت

كه من كمترين ذاكرت بوده ام

رستگاران

((حسين بن ثوير بن ابى فاخته )) ، مى گويد :

حضرت ابوعبداللّه (ع ) فرمودند :

اى حسين ! كسى كه از منزلش بيرون آيد و قصدش زيارت قبر حضرت حسين بن على (ع ) باشد ، اگر پياده رود خداوند منّان به هر قدمى كه بر مى دارد يك حسنه برايش نوشته و يك گناه از او محو مى فرمايد .

تا زمانى كه به حائر برسد و پس از رسيدن به آن مكان شريف حق تبارك و تعالى او را از رستگاران قرار مى دهد ، تا وقتى كه مراسم و اعمال زيارت را به پايان برساند ، كه در اين هنگام او را از فائزين محسوب مى فرمايد ، تا زمانى كه اراده مراجعت نمايد ، در اين وقت فرشته اى نزد او آمده و مى گويد :

رسول

خدا(ص ) سلام رسانده و به تو مى فرمايد :

از ابتداء عمل را شروع كن ، تمام گناهان گذشته ات آمرزيده شد . (21)

تقديس و تنزيه

حضرت ابى عبداللّه (ع ) فرمودند :

شخصى كه به زيارت قبر حضرت حسين بن على (ع ) مى رود ، زمانى كه از اهلش جدا شد با اولين گامى كه بر مى دارد تمام گناهانش آمرزيده مى شود .

سپس با هر قدمى كه بر مى دارد پيوسته تقديس و تنزيه شده تا به قبر برسد و هنگامى كه به آنجا رسيد ، حق تعالى او را خوانده و با وى مناجات نموده و مى فرمايد :

بنده من ! از من بخواه تا به تو عنايت كنم ، من را بخوان اجابتت نمايم ، از من طلب كن به تو بدهم ، حاجتت را از من بخواه تا برايت روا سازم .

راوى مى گويد ، امام (ع ) فرمودند :

و بر خداوند متعال حق و ثابت است آنچه را كه بذل نموده اعطاء فرمايد . (22)

دوست خدا

حضرت ابى عبداللّه (ع ) فرمودند :

خداوند متعال فرشتگانى دارد كه موكّل قبر حضرت امام حسين (ع ) مى باشند ، هنگامى كه شخص قصد زيارت آن حضرت را مى نمايد حق تعالى گناهان او را در اختيار اين فرشتگان قرار مى دهد و زمانى كه وى قدم برداشت فرشتگان تمام گناهانش را محو مى كنند .

سپس قدم دوّم را كه برداشت حسناتش مضاعف مى گردد ، تا به حدّى مى رسد كه بهشت برايش واجب و ثابت مى گردد ، سپس اطرافش را گرفته و تقديسش مى كنند و فرشتگان آسمان نداء داده و مى گويند : زوّار دوست خداست ، دوست خدا را تقديس نمائيد .

و وقتى زوّار غسل كردند ، حضرت محمّد(ص ) ايشان را مورد نداء

قرار داده و مى فرمايد :

اى مسافران خدا ! بشارت باد بر شما كه در بهشت با من هستيد .

سپس اميرالمؤ منين (ع ) به ايشان نداء نموده و مى فرمايد : من ضامنم كه حوائج شما را برآورده نموده و بلاء را در دنيا و آخرت از شما دفع كنم ، سپس پيامبر اكرم (ص ) با ايشان از طرف راست و چپ ملاقات فرموده تا بالا خره به اهل خود باز گردند . (23)

آشنا كرد خدا عشق ترا با دل ما

از ازل كرد عجين مهر ترا با گِل ما

ما به درياى غمت دل بسپرديم حسين

شده اى خون خدا بحر غمت ساحل ما

اى تو مصباح هدى اى پسر شير خدا

يك نگاه تو كند حل همه مشكل ما

سر تو بر سر نى سر دهد آيات خدا

بفداى سر تو اين سر ناقابل ما

هر كجا نام تو آيد بميان شور و نواست

بجز از اشك در آنجا نبود حاصل ما

به صبا گوى به باغ دلِ ما كن گذرى

عطر جانبخش تو از لطف كند شامل ما

منظر ديده بود بى گل رويت (خاموش )

روشن از جلوه عشق تو شود محفل ما(24)

هزار حسنه

((اءبى الصّامت )) ، مى گويد :

از حضرت ابى عبداللّه (ع ) شنيدم كه مى فرمودند :

كسى كه پياده به زيارت قبر حضرت امام حسين (ع ) برود ، خداوند متعال به هر قدمى كه بر مى دارد ، هزار حسنه برايش ثبت و هزار گناه از وى محو مى فرمايد ، و هزار درجه مرتبه اش را بالا مى برد ، سپس فرمودند :

وقتى به فرات وارد شدى ابتداء غسل كن و كفش هايت را آويزان نما

و پاى برهنه راه برو و مانند بنده ذليل راه برو و وقتى به درب حائر رسيدى چهار مرتبه تكبير بگو ، سپس اندكى حركت كن باز چهار بار تكبير گفته بعد به طرف بالاى سر حضرت برو و در آنجا بايست و سپس چهار مرتبه تكبير بگو و نزد قبر نماز بخوان و از خداوند متعال حاجت خود را بخواه . (25)

هزار گناه محو

((عبداللّه بن مُسكان )) ، از حضرت ابى عبداللّه (ع ) ، نقل كرد كه : آن حضرت فرمودند :

كسى كه از شيعيان ما بوده و حسين (ع ) را زيارت كند ، از زيارت برنگشته مگر آنكه تمام گناهانش آمرزيده مى شود و براى هر قدمى كه برمى دارد و هر دستى كه بالا مى رود و اسبش را حركت داده و مى راند هزار حسنه ثبت شده و هزار گناه محو گشته و هزار درجه مرتبه اش بالا مى رود . (26)

بسر دارم هواى تو

شده دل مبتلاى تو

بلب دارم ثناىِ تو

بياد كربلاىِ تو

پناه عالمين

حسين جانم حسين

گل باغ هدائى تو

شهيد كربلائى تو

بحكم حق رضائى تو

ذبيحً بالقفائى تو

كرامت حق

شنيدم از امام (ع ) كه مى فرمودند :

احدى نيست كه در روز قيامت مگر آنكه آرزو مى كند از زوّار امام حسين (ع ) باشد ، زيرا مشاهده مى كند با ايشان چه معامله اى شده و چه كرامتى حق تبارك و تعالى درباره آنها منظور مى فرمايد .

و نيز آن حضرت فرمودند :

كسى كه دوست دارد در روز قيامت بر سفره هاى نور بنشيند ، پس بايد از زوّار حضرت حسين بن على (ع ) باشد . (27) سلام ما بر حُسين كشته راه خُدا

درود بر روح آن تشنه لب نينوا

سلام بر قاسم و اكبر و هم اصغرش

به امّ كلثوم و برزينب غم پرورش

فرشته ها ملازم زوار

((مفضّل بن عمر)) نقل كرده كه : حضرت ابو عبداللّه (ع ) فرمودند :

گويا مى بينم كه فرشتگان با مؤ منين بر سر قبر حضرت حسين بن على (ع ) ازدحام كرده اند .

راوى مى گويد : عرضه داشتم : آيا مؤ منين فرشته را مى بينند ؟

حضرت فرمودند : هرگز ، هرگز ، آنها به خدا قسم ملازم و همراه مؤ منين بودند ، حتّى با دست هايشان به صورت هاى آنها مسح مى كشند .

سپس امام (ع ) فرمودند : خداوند منّان هر صبح و شام از طعام بهشت بر زوّار امام حسين (ع ) نازل مى فرمايد و خدمتكاران ايشان فرشتگانند .

هيچ بنده اى از بندگان خداوند حاجتى از حوائج دنيا و آخرت را از خداوند متعال درخواست نمى كنند ، مگر آنكه خدا به او عطاء مى فرمايد .

راوى مى گويد : عرض كردم : به خدا قسم اين كرامت مى باشد .

امام (ع )

به من فرمودند : اى مفضّل : برايت بيشتر بگويم ؟

عرضه كردم ، بلى سرور من .

حضرت فرمودند : گويا مى بينم تختى از نور را كه گذارده اند و بر روى آن قبّه اى از ياقوت سرخ زده شده كه با جواهرات آن را زينت نموده اند و حضرت امام حسين (ع ) بر روى آن تخت نشسته اند و اطراف آن حضرت نود هزار قبه سبز زده اند و مؤ منين آن حضرت را زيارت كرده و بر آن جناب سلام مى دهند .

پس خداوند متعال به ايشان مى فرمايد :

اى دوستانم از من سؤ ال كنيد و بخواهيد ، پس زياد اذيّت شديد و خوار و مقهور گرديديد ، امروز روزى است كه حاجتى از حاجات دنيا و آخرتتان را از من درخواست نكرده ، مگر آنرا روا نمايم .

پس خوردن و آشاميدنشان در بهشت مى باشد ، پس به خدا قسم كرامت و احسانى كه زوال نداشته و انتهاء آن را نمى توان درك كرد همين است . (28)

جزء عمر حساب نشود

((حضرت ابى الحسن الرضا(ع ))) نقل نموده و آن جناب از پدر بزرگوارشان حكايت كرده اند كه ابو عبداللّه جعفربن محمّد الصادق (ع ) فرمودند :

ايّام زيارت حضرت امام حسين (ع ) جزء عمر زائر شمرده نشده و از اجلشان محسوب نمى گردد . (29)

امام صادق (ع ) فرمود :

كسى كه مى خواهد در همسايگى رسول خدا(ص ) و حضرت على و فاطمه (عليهاالسلام ) باشد ، زيارت حسين بن على (ع ) را ترك نكند . (30)

اى برق عشقت بر دلم

يادِ تو شمع محفلم

باَبى اَنت يا ثاراللّه

يا مولا يا اباعبداللّه

زيارت مظلوم

((ابى بصير ، )) مى گويد :

از حضرت ابا عبداللّه (ع ) يا ابا جعفر(ع ) شنيدم كه مى فرمودند :

كسى كه دوست دارد محل سكنا و منزلش بهشت باشد پس زيارت مظلوم (كربلاء) را ترك نكند .

عرض كردم : مظلوم كيست ؟

حضرت فرمودند : مظلوم حسين بن على (ع ) كه صاحب كربلاء است مى باشد ، كسى كه بخاطر شوق به آن حضرت و محبّت به رسول خدا(ص ) و فاطمه (عليهاالسلام ) و حبّ به اميرالمؤ منين صلوات اللّه و سلامه عليهم اجمعين حضرتش را زيارت كند ، خداوند او را بر سر سفره هاى بهشتى نشانده كه با آن سروران هم غذا باشد ، در حالى كه مردم در حساب مى باشند . (31)

حساب قيامت

((عبداللّه بن زراره ، )) مى گويد :

از حضرت ابو عبداللّه (ع ) شنيدم كه مى فرمودند :

در روز قيامت براى زوّار حسين بن على (ع ) بر ساير مردم فضيلت و برترى مى باشد .

عرض كردم ، فضيلتشان چيست ؟

حضرت فرمودند :

پيش از ديگران و چهل سال قبل از آنها به بهشت داخل مى شوند در حالى كه مردم در حساب و موقف مى باشند . (32)

دل تنگم سفر كربلا مى خواهد

آستان بوسى شاه شهدا مى خواهد

روز و شب در غم دورى حسين بيمار است

جرم بيمار چه باشد كه دوامى خواهد(33)

عرفان و شناخت

حضرت ((عبد صالح (ع ))) مى گويد :

بر آن حضرت داخل شده و سلام كرده و محضرش عرض كردم :

فدايت شوم : همه گروه از مردم حضرت حسين (ع ) را زيارت مى كنند ، چه كسانى كه به اين امر عرفان و شناخت دارند (امر ولايت را) و چه آنانكه منكر آن مى باشند و نيز زنان سوار مراكب شده و به زيارت آن حضرت مى روند و اين زيارت ها در حالى واقع مى شود كه زيارت كنندگان مشهور و مشخص شده اند كه از دوستان اين خاندان هستند و من چون اين شهرت را در خارج حسّ كرده و لمس نمودم از رفتن به زيارت خوددارى نمودم ، وظيفه در اينجا چيست ؟

راوى مى گويد :

امام (ع ) مكث طولانى نموده و جواب من را ندادند سپس روى مبارك به من نموده و فرمودند : اى عراقى اگر آنها خود را آشكار و مشهور نمودند تو خود را مشهور نساز به خدا قسم هيچ كسى به زيارت حضرت امام

حسين (ع ) نمى آيد ، در حالى كه عارف به حق آن جناب باشد ، مگر آنكه حق تعالى گناهان گذشته و آينده اش را مى آمرزد . (34)

حضرت اءبو عبداللّه فرمودند :

كسى كه به زيارت قبر امام حسين (ع ) برود و به حق آن حضرت عرفان و آگاهى داشته باشد ، مانند كسى است كه سه حج با رسول خدا(ص ) انجام داده باشد . (35)

عمرى است هواى كربلا دارد دل

زين پرده بسى شور و نوا دارد دل

تا باز شود مگر ره كوى حسين

هر شب بخدا دست دعا دارد دل (36)

كنار نهرها

((محمّد بن ابى جرير قمّى )) گفت :

از حضرت اباالحسن الرضا(ع ) شنيدم كه به پدرم مى فرمودند :

كسى كه حضرت حسين بن على (ع ) را زيارت كند در حالى كه به حق آن حضرت عارف و آگاه باشد از هم صحبت هاى حق تعالى بالاى عرش مى باشد ، سپس اين آيه را قرائت فرمودند : انّ المتّقين فى جنّات و نهر ، فى مقعد صدق عند مليك مقتدر .

(همانا اهل تقوى در باغ ها و كنار نهرها منزل گزينند ، در منزل گاه صدق و حقيقت نزد خداوند عزّت و سلطنت جاودانى متنعّم مى باشند) . (37)

عمرى است هواى سر كويت دارم

دل قبله آرزو بسويت دارم

روزى كه ز من روى بتابند همه

اميد نظاره اى به رويت دارم (38)

طلب رحمت

حضرت ابو عبداللّه (ع ) ، فرمودند :

هنگامى كه روز قيامت شود منادى نداء مى كند :

زوّار حسين بن على (ع ) كجا هستند ؟

گردن هاى تعدادى از مردم كشيده مى شود كه عدد آنها را غير از خداوند متعال كس ديگرى نمى داند ، پس به ايشان گفته مى شود قصد شما از زيارت قبر حضرت حسين بن على (عليه السلام ) چه بود ؟

مى گويند : پروردگارا آن حضرت را زيارت كرديم بجهت محبّتى كه به رسول خدا(ص ) و حضرت على و فاطمه (عليهاالسلام ) داشته و به منظور طلب رحمت براى صاحب قبر به ازاء آنچه از آن حضرت صادر گرديد .

پس به آنها گفته مى شود :

ايشان محمّد و على و فاطمه و حسن و حسين سلام اللّه عليهم هستند ، به آنها ملحق شويد .

شما با ايشان

و در درجه و مرتبه آنها هستيد ، به لواء و پرچم رسول خدا(ص ) ملحق گرديد ، پس بطرف لواء آن حضرت رهسپار شده و در سايه آن قرار مى گيرند ، در حالى كه لواء به دست اميرالمؤ منين على (ع ) مى باشد و بدين ترتيب به بهشت وارد مى شوند ، ايشان جلو پرچم و سمت راست و جانب چپ و پشت آن بوده و چهار طرف لواء را گرفته اند . (39)

شناخت هر كه تو را جز خدا بجويد نه

بغير راه تو راهى دگر بپويد نه

اسير عشق تو آزاديش در اين بند است

شكسته از غم تو موميا بجويد نه

نسيم مهر تو در بوستان اگر ندمد

گل از گياه و گياه از زمين برويد نه

اگر كه عطرت را از بهشت برگيرند

دگر محب تو يك گل از آن ببويد نه

بغير بارش اشك غمت دگر چيزى

سياه نامه ما را توان بشويد نه

كه مژده داد سروشم كه آن تجلّى لطف

بود محال كه بر نوكرش بگويد نه (40)

از روى شوق

حضرت ابى جعفر(ع ) ، آن حضرت فرمودند :

اگر مردم مى دانستند كه در زيارت قبر حضرت حسين بن على (ع ) چه فضل و ثوابى است حتما از شوق و ذوق قالب تهى مى كردند و بخاطر حسرت ها نفس هايشان به شماره افتاده و قطع خواهد شد .

راوى مى گويد : عرض كردم : در زيارت آن حضرت چه اجر و ثوابى مى باشد .

حضرت فرمودند :

كسى كه از روى شوق و ذوق به زيارت آن حضرت رود خداود متعال هزار حجّ و هزار عمره قبول شده برايش مى نويسد و اجر و ثواب هزار

شهيد از شهداء بدر و اجر هزار روزه دار و ثواب هزار صدقه قبول شده و ثواب آزاد نمودن هزار بنده كه در راه خدا آزاد شده باشند برايش منظور مى شود و پيوسته در طول ايام سال از هر آفتى كه كمترين آن شيطان باشد محفوظ مانده و خداوند متعال فرشته كريمى را بر او موكّل كرده كه وى را از جلو و پشت سر و راست و چپ و بالا و زير قدم نگهدارش باشد و اگر در اثناء سال فوت كرد فرشتگان رحمت الهى بسويش حاضر شده و او را غسل داده و كفن نموده و برايش استغفار و طلب آمرزش كرده و تا قبرش مشايعتش نموده و به مقدار طول شعاع چشم در قبرش وسعت و گشايش ايجاد كرده و از فشار قبر در امانش قرار داده و از خوف و ترس دو فرشته منكر و نكير بر حذرش مى دارند و برايش دربى به بهشت مى گشايند و كتابش را به دست راستش مى دهند و در روز قيامت نورى به وى اعطاء مى شود كه بين مغرب و مشرق از پرتو آن روشن مى گردد و منادى نداء مى كند : اين كسى است كه از روى شوق و ذوق حضرت امام حسين (ع ) را زيارت كرده و پس از اين نداء احدى در قيامت باقى نمى ماند مگر آنكه تمنّا و آرزو مى كند كه كاش از زوّار حضرت اباعبداللّه الحسين (ع ) مى بود . (41)

من گدايم ، گداى حسينم

مستحق عطاى حسينم

عشق او مايه سوز و سازم

روى او قبله گاه نيازم

بندگان مكرم

((محمّد بن مسلم ))

، مى گويد :

محضر مبارك ابى عبداللّه (ع ) عرض كردم : چه اجر و ثوابى هست براى كسى كه حسين (ع ) را زيارت كند ؟

حضرت فرمودند :

كسى كه از روى شوق و ذوق به زيارت حضرت امام حسين (ع ) رود از بندگان مكرّم خداوند منّان محسوب مى شود و در روز قيامت زير لواء و پرچم حضرت حسين بن على (ع ) بوده تا وقتى كه اين دو بزرگوار داخل بهشت شوند . (42) من يا حسين بر در اين آستان سگم

گر بنده ات نخوانيم اما بخوان سگم

داراى صاحبى است بود هر كجا سگى

تو صاحب منى و منت همچنان سگم

محبت

((ذريح محاربى )) ، وى مى گويد : محضر مبارك حضرت ابى عبداللّه (ع ) عرض كردم : از خويشاوندان و فرزندانم كسى را ملاقات نكردم مگر وقتى به آنها خبر دادم به اجر و ثوابى كه در زيارت قبر حضرت امام حسين (ع ) هست ، من را تكذيب نموده و گفتند : تو بر حضرت جعفر بن محمّد(عليه السلام ) دروغ بسته و اين خبر را از پيش خودت مى گوئى !

حضرت فرمودند :

اى ذريح مردم را رها كن هر كجا كه مى خواهند بروند ، بخدا قسم حق تعالى به زائرين امام حسين (ع ) مباهات كرده و افتخار مى نمايد و مسافر و زائر را فرشتگان مقرّب خدا و حاملين عرش رهبرى مى كنند حتى حق تعالى به فرشتگان مى فرمايد :

آيا زوّار حسين بن على (عليه السلام ) را مى بينيد كه از روى شوق و محبّت به آن حضرت و علاقه به حضرت فاطمه (عليهاالسلام )

دخت رسول اللّه (ص ) به زيارت آمده اند ؟ به عزّت و جلال و عظمت خود قسم كرامت خويش را بر ايشان واجب كرده ام و ايشان را حتما به بهشتى كه براى دوستانم و براى انبياء و رسل و فرستادگانم آماده كرده ام داخل مى كنم .

اى فرشتگان من ! ايشان زوّار قبر حسين حبيب محمّد رسول من بوده و محمّد(ص ) حبيب من است و كسى كه من را دوست داشته باشد حبيب من را نيز دوست مى دارد و كسى كه حبيب من را دوست داشته باشد دوست دار حبيبم را نيز دوست دارد و كسى كه نسبت به حبيب من بغض ورزد ، كسى است كه به من بغض مى ورزد و بر من واجب است كه به اشد عذاب ، عذابش نموده و به آتش دوزخم او را بسوزانم و جهنم را مسكن و مكانش قرار داده و وى را چنان عذابى كنم كه احدى از اهل عالم را آن طور عذاب نكرده باشم . (43)

بر سر كوى تو با راز و نياز

به نياز آمدام اى همه ناز

بارها گفته و مى گويم باز

ياحسين ابن على ادركنى

زجهان غم عشق تو بس است

بى رضايت دو جهان قفس است

اين بيان است مرا تا نفس است

ياحسين ابن على ادركنى

خونشد از غم دل زارم چكنم

گره افتاده بكارم چكنم

سوى تو روى نيارم چكنم

ياحسين ابن على ادركنى

ثواب عمره

حضرت امام صادق (ع ) فرمودند : كسى كه به اميد ثواب و اجر به زيارت حضرت امام حسين (ع ) برود نه از روى تكبّر و نخوت و نه رياء و سمعه گناهانش پاك شده همانطور كه

جامه با آب پاك و طاهر مى گردد ، بنابراين هيچ آلودگى و لغزش بر او باقى نمى ماند و بهر قدمى كه برداشته ثواب يك حج به او داده و هرگاه گام و قدمش را از روى زمين بلند مى كند ثواب يك عمره دارد(44)

شود آيا كه ره كربلا بگشايند

در رحمت به رخ اهل ولا بگشايند

شود آيا كه دگر قافله ها ، طايفه ها

بار در باديه كرببلا بگشايند

بدون تكبر

((عبداللّه بن ميمون قداح )) ، از حضرت ابى عبداللّه (ع ) مى گويد :

محضر مبارك امام (ع ) عرض كردم : كسى كه به زيارت قبر حضرت حسين بن على (عليه السلام ) برود در حالى كه عارف به حق آن جناب بوده و زيارتش بدون تكبر و نخوت باشد ثوابش چيست ؟

حضرت فرمودند :

هزار حج مقبول و هزار عمره پذيرفته شده برايش مى نويسند و اگر شخص شقى باشد او را سعيد قلمداد مى نمايند و پيوسته در رحمت خداوند عزّوجلّ غوطه مى خورد . (45)

ما كه از عشقت گفتگو داريم

اى حسين جانم - اى حسين جانم

كربلايت را آرزو داريم

اى حسين جانم - اى حسين جانم

طلب آمرزش

((عبداللّه بن مسكان )) ، مى گويد :

محضر مبارك حضرت ابا عبداللّه (ع ) بودم در حالى كه گروهى از اهل خراسان محضرش مشرف بودند ، آنان راجع به زيارت قبر حسين بن على (عليه السلام ) و فضل و ثواب آن از حضرت سؤ ال كردند ؟

حضرت فرمود :

پدرم از جدّم نقل فرمود كه آن بزرگوار مى فرمودند :

كسى كه امام حسين (ع ) را زيارت كند و نيّتش فقط خدا باشد حق تعالى گناهانش را محو نموده و او را از ذنوب بيرون آورده همانند مولودى كه مادرش او را زائيده باشد و فرشتگان او را در سير و سفرش مشايعت مى كنند ، يعنى : بالاى سرش بال زده و گاهى بالهايش را بر سرش پهن نموده بدون اينكه حركت دهند و بهمين كيفيّت او را مشايعت نموده تا وى به منزل و اهلش برسد .

فرشتگان از پروردگار متعال براى او طلب آمرزش

نموده و از اطراف و اكناف آسمان رحمت او را احاطه كرده و فرشتگان او را نداء داده و مى گويند :

پاكى و پاك است آن كسى كه تو زيارتش نمودى (يا : خوشا بر تو و خوشا بر كسى كه زيارتش نموده اى ) و او را در ميان اهل و عيالش حفظ و نگهدارى مى كنند . (46)

سلام ما به تو اى سومين امام حسين

كه در حضور تو مهدى كند سلام حسين

سلام بر تو كه در زير تيغ با لب خشك

براى شيعه فرستاده اى پيام حسين

سلام بر تو و آن قطره هاى خون سرت

كه ريخت روى زمين در مسير شام حسين

سلام بر تو و آن لحظه اى كه قاتل تو

نهاد تيغ بر آن لعل تشنه كام حسين

سلام بر تو و آن دم كه زينبت مى گفت

بيا گلوى تو بوسم بجاى مام حسين

سلام بر تو و بر اصغرت كه تير جفا

بريخت شهد شهادت را بكام حسين

حاجت دنيا و آخرت

حضرت ابو عبداللّه (ع ) فرمودند : كسى كه قبر حضرت امام حسين (ع ) را قربة الى اللّه و براى خدا زيارت كند ، حقتعالى او را از آتش جهنم آزاد نموده و روز فزع اكبر او را در امان قرار مى دهد و حاجتى از حوائج دنيا و آخرت را از خداوند نخواسته مگر آنكه بارى تعالى به وى اعطاء مى فرمايد . (47)

خرم دل آنكه رفت به بستان كربلا

بهر طواف قبر شهيدان كربلا

از بهر عاشقان خدا در ره وصال

جولانگهى است عرصه جولان كربلا

خوش گلشنيست گلشن كرببلا كه هست

رنگين و خون پاك جوانان كربلا

از خط سبز و سرخ جوانان گلعذار

خوش جلوه گاه گشته گلستان

كربلا

محبوبترين اعمال

حضرت ابى عبداللّه (ع ) فرمودند :

محبوب ترين اعمال نزد حق تعالى زيارت قبر حضرت حسين (ع ) بوده و برترين اعمال نزد او جلّ و على ادخال سرور و شادى بر مؤ من است و نزديك ترين بنده به خدا ، بنده اى است كه در حال سجود بدرگاه الهى گريان باشد . (48)

السّلام ، السّلام ، بر تو اى كربلا

اى كه پاينده شد ، از تو دين خدا

از كعبه شد جدا ، سيدالشّهداء

به قربانگاه عشق ، مى رود از منا

حسين فاطمه ، عزيز مصطفى

نور چشم على ، همتاى مجتبى

السّلام ، السّلام ، بر تو اى كربلا

اى كه پاينده شد از تو دين خدا

زيارت قبر مطهر

((محمّد بن سنان )) از بشير دهّان برايم نقل كرد و گفت :

در هر سال به حجّ مشرّف مى شدم ، يكسال تنبلى كرده و آنرا ترك كردم و سال بعد كه به حج رفته و محضر حضرت ابى عبداللّه (ع ) رسيدم به من فرمودند :

اى بشير چه چيز تو را در سال گذشته از حج سست و تنبل كرده ؟

عرض كردم : فدايت شوم مالى داشتم كه از مردم مى خواستم و خوف داشتم تلف شود .

لذا به حج نيامده ولى در عوض روز عرفه به زيارت قبر مطهّر حضرت امام حسين (ع ) رفتم .

حضرت به من فرمودند :

آنچه نصيب اهل موقف (حاجى ها) شد ، از تو فوت نگرديد ، اى بشير كسى كه قبر حسين (ع ) را زيارت كند ، در حالى كه به حق آن حضرت عارف و آگاه باشد ، مانند : كسى است كه خدا را در عرش زيارت نموده

. (49)

عاشقم عاشق كربلاى حسين

عاشقم عاشق نينواى حسين

اى خدا آرزو دارم من در نهان

بوسه باران كنم قبر آن سروران

قبر شش گوشه اش را بگيرم ز بر

درد دلها كنم اى خدا تا سحر

پرسم از اصغر و اكبر نوجوان

داغ اكبر چه شد گشته اى ناتوان

اى حسين نور چشم پيمبر سلام

از همه دوستان آورده ام من پيام

از چه زوار نخواهى تو شاها ديگر

از فراقت عزيز گشته ايم خون جگر

يك شب جمعه كن يا حسين تو نظر

چشم گريان اين دوستان را نگر

كربلا را حسين راهنما شو دگر

دوستان را امير كاروان شود دگر

دوستان مردند از حسرت كربلا

اى خدا باز كن اين ره كربلا

ياحسين ياحسين ياحسين ياحسين (50)

رزق و عمر طولانى و در زمره سعدا

((عبدالملك خثعمى )) ، از حضرت ابى عبداللّه (ع ) ، گفت : حضرت به من فرمودند :

اى عبدالملك زيارت حسين بن على (ع ) را ترك مكن و ياران و اصحابت را به آن امر فرما ، و شيعيان ما را امر كنيد به زيارت آن حضرت ، زيرا حق تعالى بواسطه آن عمر تو را طولانى كرده و روزى و رزقت را واسع مى فرمايد و امورى كه بدى و شر را جلب مى كند دفع مى نمايد . در حال حيات سعيد و سعادتمند نموده و نخواهى مرد مگر سعيد و تو را در زمره سعداء مى نويسد . (51)

و زيارت آن حضرت بر هر مؤ منى كه اقرار به امامت حضرتش از طرف خدا دارد واجب است .

حاجت روا

((بشير دهّان )) ، از ابى عبداللّه (ع ) ، حضرت درباره كسى كه به زيارت قبر امام حسين (ع ) مى رود فرمودند :

وى هنگامى كه از اهلش جدا مى شود به هر قدمى كه بر مى دارد گناهانش آمرزيده مى شود و سپس پيوسته به هر قدمى تقديس و تنزيه شده تا به قبر مطهر مى رسد وقتى به آنجا رسد خداوند متعال او را خوانده و مى فرمايد :

بنده من از من سؤ ال كن تا به تو اعطاء كنم ، من را بخوان تا اجابتت نمايم ، از من طلب نما تا به تو بدهم ، حاجتت را از من بخواه تا برآورده نمايم .

راوى گفت :

امام (ع ) فرمودند :

و حق است بر خدا كه آنچه بذل نموده را اعطاء فرمايد . (52)

مسافرين خدا

حضرت ابى عبداللّه (ع ) حضرت فرمودند :

خداوند متعال فرشتگانى دارد كه موكّل قبر مطهّر حضرت حسين بن على (عليه السلام ) مى باشند ، هنگامى كه شخص قصد زيارت آن حضرت را مى نمايد خداوند گناهان او را به اين فرشتگان اعطاء نموده و در اختيار آنها مى گذارد وقتى وى قدم گذارد فرشتگان گناهان را محو مى كنند سپس وقتى قدم بعدى را برداشت حسنات او را مضاعف مى نمايند و پيوسته حسنات او را مضاعف كرده تا جائى كه بهشت را براى وى واجب مى گردانند سپس اطرافش را گرفته و تقديس و تنزيهش مى نمايند و سپس فرشتگان آسمان را نداء مى دهند كه زوّار حبيب حبيب خدا را تقديس و تنزيه نمائيد و وقتى زوّار غسل زيارت نمودند حضرت محمّد(ص ) ايشان

را نداء داده و مى فرمايد :

اى مسافرين خدا بشارت باد شما را كه با من در بهشت همراه خواهيد بود .

سپس اميرالمؤ منين (ع ) ايشان را نداء داده و مى فرمايد :

من ضامنم كه حوائج شما را برآورده و در دنيا و آخرت بلاء و محنت را از شما دور نمايم .

پس از آن فرشتگان دور ايشان حلقه زده و از راست و چپ آنان را در بر گرفته تا به اهل و خويشاوندان خود بازگردند . (53)

تا جان بتن مراست هواىِ تو در سر است

بر سر مرا هواى تو از لطف داور است

در دل مرا زيارت قبر تو آرزوست

قبر توام زخُلد برين با صفاتر است

اى افتخار خلق جهان ، خون پاك تو

پيروز در مصاف بشمشير و خنجر است

باشد هميشه پرچم گلگون تو بپا

تا بانگ روح پرور اللّه اكبر است

هر بلبلى بباغ خزان تو در فغان

بر غنچه هاى نورس و گلهاى پرپر است

كرامت خداوند

((عبد اللّه بن يحيى الكاهلى )) ، از حضرت ابى عبداللّه (ع ) فرمودند :

كسى كه مى خواهد روز قيامت در كرامت خداوند متعال باشد و شفاعت حضرت محمّد صلوات اللّه عليه و آله شاملش گردد پس بايد حسين (ع ) را زيارت كند چه آنكه بالاترين كرامت حقتعالى به وى رسيده و ثواب و اجر نيك به او داده مى شود و گناهانى كه در زندگانى دنيا مرتكب شده وى را مورد سؤ ال و باز خواست قرار نمى دهند ، اگر چه گناهانش به تعداد ريگ هاى بيابان وبه بزرگى كوره هاى تهامه و به مقدار روى درياها باشد ، حسين بن على سلام اللّه عليهما در

حالى كشته شد كه :

اوّلاً : مظلوم بود .

ثانياً : نفس و جسمش مقهور و مورد ستم قرار گرفته بود .

ثالثاً : خود و اهل بيت و اصحابش تشنه بودند . (54)

سلام ما بر حسين كشته راه خدا

درود بر روح آن تشنه لب كربلا

سلام ما بر قاسم و اكبر و هم اصغرش

به امّ كلثوم و بر زينب غم پرورش

به حامى كودكان و ساقى لشكرش

كه در ره دين شده دو دستش از تن جدا

به آخرين وداع و سوز دل زينبش

به آخرين نماز و زمزمه ياربش

به آخرين كلامى كه بود ورد لبش

كه گفت يا رب منم بر آنچه خواهى رضا

آنكه براه خدا هستى خود را بداد

بهر نجات بشر جان بكف خود نهاد

داد به خلق جهان درس قيام و جهاد

بر همه مسلمين داد به خونش بها

قبله دلها بود كرببلاى حسين

وعده گه عاشقان صحن و سراى حسين

مى طپد اين قلب ما فقط براى حسين

خدا خدا كى شود نصيب ما كربلا(55)

عملت را از سر بگير

((حسن بن راشد)) ، از ((حضرت ابى ابراهيم (ع ))) ، كه آن حضرت فرمودند :

كسى كه از خانه اش خارج شده و قصدش زيارت قبر مطّهر حضرت ابا عبداللّه الحسين بن علىّ سلام اللّه عليهما باشد ، خداوند متعال فرشته اى را بر او مى گمارد پس آن فرشته انگشتش را در پشت او قرار داده و پيوسته آنچه از دهان اين شخص خارج شود مى نويسد تا به حائر وارد گردد و وقتى از درب حائر خارج شد كف دستش را وسط پشتش نهاده سپس به او مى گويد :

آنچه گذشت تمام مورد غفران و آمرزش واقع شد اينك از ابتداء به عمل بپرداز . (56)

رحمت واسعه

((عبداللّه بن مسكان )) ، مى گويد :

حضور مبارك حضرت اباعبداللّه (ع ) رسيدم در حالى كه گروهى از اهل خراسان خدمت آن جناب مشرّف شده بودند ، ايشان از آن جناب راجع به زيارت قبر حضرت حسين بن على (ع ) و ثوابى كه در آن است سؤ ال نمودند ؟

حضرت فرمودند :

پدرم از جدّم نقل كردند كه مى فرمودند :

كسيكه آن حضرت را صرفاً براى خدا و به قصد قربت زيارت كند خداوند متعال از گناهان رهايش نموده و او را همچون نوزادى كه مادر زائيده قرار مى دهد و در طول سفرش فرشتگان مشايعتش كرده و بالاى سرش بال هاى خود را گشوده و با اين حال او را همراهى كرده تا به اهلش باز گردد و نيز فرشتگان از خداوند مى خواهند كه او را بيامرزد و از اطراف و اكناف آسمان رحمت واسعه الهى او را فرا گرفته و فرشتگان نداء كرده

و به وى مى گويند :

پاك هستى و آن كس كه زيارتش نمودى نيز پاك و مطهّر است و پيوسته وى را بين اهل و خويشانش حفظش مى نمايند . (57)

بهر طواف تربت گلهاى چيده

غسل زيارت مى كنم با آب ديده

كو حسين من نور عين من

من زينب بر گشته از شام ويرانم

در اربعين بر باغ خون تازه مهمانم

كو حسين من نور عين من

بوى محبّت آيد از اين خاك صحرا

اينجابخاك و خون طپيده گلهاى زهرا

كو حسين من نور عين من

من شاهد جان دادن خود بودم اينجا

ديدم حسينم زير تيغ يكّه و تنها

كو حسين من نور عين من

من روضه خوان ماتم خون خدايم

شاهد پرپر گشتن اين لاله هايم

كو حسين من نور عين من

ثواب ده حج و عمره

((هارون بن خارجه )) ، گفت :

مردى از حضرت اباعبداللّه (ع ) سؤ ال كرد و من نيز آنجا حاضر بودم ، سائل پرسيد :

چه اجر و ثوابى است براى كسى كه حضرت امام حسين (ع ) را زيارت كند ؟

حضرت فرمودند : خداوند متعال چهار هزار فرشته را به آن حضرت موكّل كرده كه جملگى ژوليده و غبار آلوده بوده و تا روز قيامت براى آن حضرت گريه مى كنند .

عرض كردم : پدر و مادرم فدايت شوند ، از پدر بزرگوارتان نقل شده كه فرموده اند :

ثواب زيارت امام حسين (ع ) معادل حج و عمره است ؟

حضرت فرمودند : بلى ، حجّ و عمره بعد تعداد حجّ و عمره را شمرد تا به ده حجّ و عمره رسيد . (58)

سى حج مقبول

((موسى بن قاسم حضرمى )) مى گويد :

((حضرت ابو عبداللّه (ع ))) در ابتداء حكومت ((ابو جعفر عباسى )) (منصور دوانيقى ) وارد عراق شده و در نجف نزول اجلال فرمودند ، به من فرمودند :

اى موسى ، برو كنار جاده بزرگ بايست و منتظر باش كه عنقريب مردى از طرف ((قادسيّه )) خواهد آمد ، هر گاه نزديك تو شد به وى بگو : يكى از فرزندان رسول خدا(ص ) تو را مى خواند ، او بزودى با تو خواهد آمد .

موسى مى گويد : من به طرف جاده مزبور رفته و به آنجا رسيدم و كنار آن ايستاده و هوا بسيار گرم بود ، پيوسته در آنجا ايستاده بودم بحدّى كه نزديك بود مخالفت كرده و بر گشته و ملاقات با او را ترك كنم ، در اين هنگام چشمم

به چيزى خورد كه به جلو مى آيد و شبيه مردى است كه روى شترى نشسته ، پس چشم به آن دوخته تا نزديك به من شد ، به او گفتم : اى مرد در اينجا يكى از فرزندان رسول خدا(ص ) شما را مى خواند ايشان شما را به من معرفى كرده و پيام برايت فرستاده اند .

مرد گفت : با هم به خدمتش برويم .

موسى مى گويد : او را بردم تا نزديك خيمه رسيديم ، وى شترش را خواباند و درب خيمه ايستاد منتظر اذن دخول بود ، پس حضرت از درون خيمه او را خواندند ، اعرابى داخل خيمه شد و من نيز نزديك شده تا درب خيمه رسيده و سخن ايشان را مى شنيدم ولى آنها را نمى ديدم .

حضرت ابو عبداللّه (ع ) به وى فرمودند ، از كجا آمدى ؟

او گفت : از دورترين نواحى يمن .

حضرت فرمودند : تو از فلان و فلان مكان هستى ؟

او عرض كرد : بلى من از فلان موضع مى باشم .

حضرت فرمودند : براى چه به اين صوب و طرف آمدى ؟

عرض كرد : به قصد زيارت حضرت اباعبداللّه الحسين (ع ) آمدم .

حضرت فرمودند :

تنها براى زيارت آمده اى و هيچ حاجت ديگرى نداشتى ؟

عرض كرد : هيچ حاجتى نداشتم مگر آنكه به سر قبر مطهّر آن حضرت رفته و نماز خوانده و جنابش را زيارت كرده و سپس از حضرتش خداحافظى كرده و به اهل و خويشانم برگردم .

حضرت فرمودند : در زيارت آن حضرت چه مى بينيد ؟

عرض كرد : در زيارتش بركت در عمر خود و اهل

و اولاد و اموال و معايشمان بوده و حوائج و خواسته هايمان بر آورده شده و گرفتاريمان بر طرف مى گردد .

موسى مى گويد : امام (ع ) به وى فرمودند :

اى برادر يمنى آيا از فضيلت زيارت آن حضرت بيشتر از اين برايت نگويم ؟

آن مرد عرض كرد : از پسر رسول خدا زيادتر بفرمائيد :

حضرت فرمودند :

زيارت امام حسين (ع ) معادل يك حجّ مقبول و پاكيزه اى است كه با رسول خدا(ص ) انجام شود .

آن مرد از اين گفتار تعجب كرد .

حضرت فرمودند : آرى ، به خدا سوگند معادل دو حجّ مقبول و پاكيزه اى است كه با رسول خدا(ص ) انجام شود .

آن مرد بر تعجبش افزوده شد پس بدين ترتيب امام (ع ) بر تعداد حج هاى مقبول مى افزودند تا اينكه در آخر فرمودند :

زيارت آن حضرت معادل با سى حجّ مقبول و پاكيزه اى است كه با رسول خدا(ص ) انجام گيرد . (59)

غريب و شهيد

((يزيد بن عبدالملك )) مى گويد :

محضر مبارك حضرت ابى عبداللّه (ع ) بودم پس گروهى كه بر درازگوش ها سوار بودند بر ما گذشتند .

حضرت به من فرمودند : اينها قصد كجا را دارند ؟

عرض كردم : به زيارت قبور شهداء مى روند .

فرمودند ، چه چيز ايشان را از زيارت غريب شهيد باز داشت ؟ ! !

مردى از اهل عراق محضر مباركش عرض كرد : آيا زيارت آن حضرت (امام حسين (ع )) واجب است ؟

حضرت فرمودند : زيارت آن جناب از يك حجّ عمره و يك عمره و يك حجّ بهتر است .

سپس حضرت تعداد حجّ و عمره ها

را زياد كرده تا بيست حجّ و بيست عمره شمردند و بعد فرمودند : البتّه تمام آنها مقبول و مبرور باشند .

راوى مى گويد : به خدا سوگند از محضرش مرخّص نشده بودم كه مردى آمد و حضورش رسيد و عرض كرد : من نوزده حجّ انجام داده ام ، از خداوند بخواهيد كه يك حجّ ديگر نصيبم شده و بدين ترتيب تا عدد بيست كامل گردد .

حضرت فرمودند : آيا قبر امام حسين (ع ) را زيارت كرده اى ؟ آن مرد عرض كرد : خير . حضرت فرمودند : زيارت آن حضرت از بيست حجّ بهتر مى باشد . (60)

اِذا شِئتَ النِّجاتَ فَزُر حسيناً

لِكَىِ تَلقَى الالهَ قَريرَ عَينى

فَاِنّ النّارَ لَيسَ تَمُسُّ جِسمًا

عَلَيه غُبارُ زُوارِ الحُسَين

اگر خواهى رهى از آتش قهر

زيارت كن غريب كربلا را

نميسوزد به آتش آنكه از شوق

زيارت كرد شاه نينوا را(61)

پنجاه حج

((مسعدة بن صدقه )) ، وى مى گويد : محضر مبارك حضرت ابى عبداللّه عرض كردم ، براى كسى كه قبر حضرت امام حسين (ع ) را زيارت كند چه اجر و ثوابى است ؟

حضرت فرمودند : ثواب يك حجّى كه با رسول خدا بجا آورند مى باشد .

راوى مى گويد : محضرش عرضه داشتم : فدايت شوم ، ثواب يك حجّ با رسول خدا(ص ) ؟ ! !

حضرت فرمودند : بلى بلكه ثواب دو حجّ .

راوى مى گويد : عرض كردم : فدايت شوم ، ثواب دو حجّ ؟

امام (ع ) فرمودند : بلى بلكه ثواب سه حجّ و پيوسته تعداد حجّها را حضرت اضافه مى كردند تا به ده حجّ رسيدند .

عرض كردم : فدايت شوم ،

ثواب ده حجّ با رسول خدا(ص ) ؟ ! !

امام (ع ) فرمودند : بلى بلكه ثواب بيست حجّ .

عرض كردم : فدايت شوم ، ثواب بيست حجّ ؟ !

پس پيوسته عدد حجّها را بالا مى بردند تا به پنجاه تا رسيد و ديگر سكوت اختيار فرمودند . (62)

ايخدا عاشق كربلايم

از فراق حسين در نوايم

روز و شب سوزم از اين مصيبت

از كرم چاره ئى كن برايم

بوده از كودكى آرزويم

كربلاى حسين جستجويم

هر شبى ياد او گفتگويم

من در اينراه حق جان فدايم

عاشق خيمه هاى حسينم

ذاكر سرور عالمينم

در عزايش بصد شور و شينم

اى خدا عازم نى نوايم

از مزار حسين دل غمينم

آرزو دارم آن را به بينم

رفته در قتلگاهش نشينم

نالم از ماتم آن شهيدان

گريم از سوز آه اسيران

زائر اكبر سر جدايم

پير گشتم نديدم نجف را

مسجد كوفه و آن شرف را

روز و شب ميخورم اين اسفرا

كربلا گشته ورد و ثنايم

تشنه شربتى از فراتم

دل شكسته بحال مماتم

رحمتى كن ز آب حياتم

تا كه از بار محنت در آيم

گرچه قرب و لياقت ندارم

در عزاى حسين غمگسارم

راضيم در رهش جان سپارم

من چه سازم فقير و گدايم

كن نصيبم خدا كربلا را

عمره و حج و شام بلا را

هزار حج و هزار عمره

((عبداللّه بن نيمون قدّاح )) ، از حضرت ابى عبداللّه ، مى گويد : محضرش عرض كردم :

براى كسى كه به زيارت امام حسين (ع ) رود در حالى كه به حق آن حضرت عارف و آگاه بوده و هيچ استكبار و استنكافى از زيارتش نداشته باشد چه اجر و ثوابى مى باشد ؟

حضرت فرمودند : براى او ثواب هزار حجّ و هزار عمره مقبول مى نويسند و اگر شقى بوده سعيد محسوبش مى كنند و پيوسته

در رحمت خدا غوطه ور است . (63)

هركه دارد به دلش مهر شه كرببلا

بشتابد به زيارت كه ديگر آزادست

عازم كوى حسينم عزيزان به نوا

زائر كوى حسين روز جزا دلشادست (64)

بنده آزاد كردن

((ابو سعيد مدائنى )) ، مى گويد :

محضر حضرت ابو عبداللّه (ع ) عرض كردم : فدايت شوم ، آيا به زيارت قبر فرزند رسول خدا(ص ) بروم ؟

حضرت فرمودند : بلى ، اى اباسعيد و زيارت قبر فرزند رسول خدا(ص ) كه پاكيزه ترين پاكيزه گان و نيكوكارترين نيكوكاران هست برو و وقتى آن حضرت را زيارت كردى خداوند متعال براى تو ثواب آزاد كردن بيست و پنج بنده را مى نويسد . (65)

يا حسين خون شد دلم در هواى كوى تو

دمبدم حسين گويم قاصدم بسوى تو

هر كسى به سر دارد آرزوى دنيا را

در دلم نمى باشد ، غير آرزوى تو

شافع قيامت

((سيف تمّار)) ، از حضرت ابى عبداللّه (ع ) ، وى گفت :

زائر امام حسين (ع ) در روز قيامت صد نفر كه همگى اهل دوزخ بوده و در دنيا از مسرفين بودند را شفاعت مى كند . (66)

((وشّاء)) نقل كرد : شنيدم از ((امام رضا(ع ))) كه فرمودند :

هر امامى در گردن دوستان و شيعيانش عهدى دارد و زيارت قبورشان از مصاديق وفاء به عهد و حسن اداء وظيفه محسوب مى شود ، لذا كسى كه از روى رغبت و ميل به زيارتشان رود ايشان در روز قيامت شفيع او خواهند بود . (67)

شفاعت

((عبداللّه بن شعيب تيمى )) ، از حضرت ابا عبداللّه (ع ) نقل مى كند كه حضرت فرمودند :

روز قيامت منادى ندا مى كند : شيعيان آل محمّد در كجا هستند ؟ !

پس از ميان مردم گردنهائى كشيده شده و افرادى بپا مى خيزند كه عدد آنها را غير از حقتعالى كس ديگر نمى داند . ايشان در قسمتى از مردم بپا خاسته اند ، سپس منادى ندا مى كند : زوّاز قبر حضرت امام حسين (ع ) در كجا هستند ؟ !

خلق بسيارى به پا مى خيزند .

پس به ايشان گفته مى شود : دست هر كسى را كه دوست داريد بگيريد و آنها را به بهشت ببريد ، پس شخصى كه جزء زائرين است هر كسى را كه بخواهد گرفته و به بهشت مى برد ، حتى بعضى از مردم به برخى ديگر مى گويند : اى فلانى من را مى شناسى ؟ من كسى هستم كه در فلان روز و در فلان مجلس براى تو ايستاده و

احترام از او نمودم پس من را نيز درياب ، زائر او را نيز گرفته و به بهشت داخل نموده بدون اينكه دافع و مانعى در بين باشد . (68)

اين دل تنگم عقده دارد

گوئيا ميل كربلا دارد

اى حسين جانم

اى دل مهجور مانده در غربت

ميل ديدارِ آشنا دارد

اى حسين جانم

بلبل جان عاشق مُضطر

ميل گلزار نينوا دارد

اى حسين جانم

كربلا قربانگاه عُشّاقست

هر وجب خاكش قصّه ها دارد

اى حسين جانم

هر كجا بر پا شد عزاى او

همچو مهدى صاحب عزا دارد(69)

ملائكه گريان

((ابى الصباح كنانى )) ، مى گويد :

از حضرت امام صادق (ع ) شنيدم كه مى فرمود :

در طرف شما قبرى است كه هيچ مكروب و اندوهگينى به زيارت آن نمى رود ، مگر آنكه خداوند متعال اندوهش را بر طرف كرده و حاجتش را روا مى سازد و از روزى كه آن حضرت شهيد شدند چهار هزار فرشته كه جملگى ژوليده و غبار آلود و گرفته هستند اطراف قبر مطهّرش بوده و تا روز قيامت بر آن جناب مى گريند و كسى كه او را زيارت كند فرشتگان تا وطن و ماءوايش مشايعتش كرده و اگر مريض و بيمار شود عيادتش كنند و اگر بميرد جنازه اش را تشييع نمايند . (70)

ارواح طيبه عصمت بزيارت حسين (ع )

جناب حاج ملا على كازرونى رحمة اللّه عليه كه يكى از افراد و با ايمان با اخلاص بود نقل فرمود : شب 23 ماه رمضان بالاى منزل تنها احياء داشتم كه هنگام سحر ناگاه حالت سستى و بى خودى به من دست داد .

در آن حال متوجه شدم كه تمام عالم اعلاء مملو از جمعيت و غلغله است و سر و صداى فراوانى است از صدائى كه فصيحتر و به من نزديكتر بود ، پرسيدم تو را به خدا تو كيستى ؟ فرمود : من جبرائيل هستم ، گفتم : چه خبر است امشب ؟ فرمود : حضرت بى بى عالم فاطمه زهراء با مريم و آسيه و خديجه و كلثوم (هنّ) براى زيارت قبر حضرت سيدالشهداء(ع ) مى روند .

و اين جمعيت ارواح پيغمبران و ملائكه هستند .

گفتم : براى خدا مرا هم ببريد ، فرمود : زيارت تو از همين

جا قبول است و سعادتى داشتى كه اين منظره را ببينى .

حضرت آية اللّه شهيد دستغيب فرمود براستى حاجى مزبور علاقه شديدى به حضرت سيدالشهداء (ع ) نصيبش شده بود كه در همان مجلس دو ساعتى چند مرتبه كه اسم مبارك حضرت را مى برد بى اختيار گريان و نالان مى شد

و تا چند دقيقه نمى توانست سخن بگويد و فرمود : من طاقت ذكر مصيبت آن حضرت را ندارم . (71)

اين دل تنگم عقده ها دارد

گوئيا ميل كربلا دارد

قلب سوزانم ، ناله ها دارد

چشم گريانم اشكها دارد

اين دلم يارب كربلا خواهد

چون حسين (ع ) نام دلربا دارد

قلب من سوزد بر شهيدى كه

فاطمه بهر او عزا دارد

مى رود بوسد ، آن مزارى كه

تربت پاك جان فزا دارد

تربت پاك شاه مظلومان

بهر بيماران ، بس شفا دارد

پر زند اين دل در هواى او

كه شهيدان باوفا دارد

بر ابوالفضلش ديده مى گريد

كه دو دست از تن او جدا دارد

مى رود بيند قاسم نا شاد

دستها را از خون حنا دارد

بر على اصغر ، اين دلم سوزد

كز دم پيكان ، ناله ها دارد

ميرود بيند تا على اكبر

پيكرى پر خون ، از جفا دارد

نصرانى مهمان

حاجى طبرسى نورى رضوان اللّه عليه نقل مى كند :

در بصره يك تاجر نصرانى بود كه سرمايه زيادى داشت كه از نظر معاملات تجارتى بصره گنجايش سرمايه او را نداشت شريكهايش از بغداد نوشتند سزاوار نيست با اين سرمايه شما در بصره باشيد خوبست وسيله حركت خود را به بغداد فراهم كنيد زيرا بغداد توسعه معاملاتش خيلى بيشتر است .

مرد نصرانى مطالبات خود را نقد كرده و با كليه سرمايه اش به طرف بغداد حركت نمود .

در

بين راه دزدان به او بر خورد كردند و تمام موجوديش را گرفتند چون خجالت مى كشيد با آن وضع وارد بغداد شود ناچار پناه به اعراب باديه نشين بُرد و به عنوان مهمانى در مهمانسراى اعراب كه در هر قبيله اى يك خيمه مخصوص مهمانان بود به سر بُرد .

بالاخره به يك دسته از اعراب رسيد كه در ميان آنها جوانانى بودند بر اثر تناسب اخلاقى كم كم با آنها انس گرفت چندى هم در مهمانسراى آن دسته ماند .

يك روز جوانان قبيله او را افسرده ديدند علت افسردگى اش را سئوال نمودند ؟ گفت : مدتى است كه من در خوراك تحميل بر شما هستم از اين جهت غمگينم .

باديه نشينان گفتند : اين مهمانسرا مخارج معينى دارد كه با بودن و نبودن تو اضافه و كم نمى گردد و بر فرض رفتنت اين مقدار جزء مصرف هميشگى ميهمانان خانه ماست .

تاجر وقتى فهميد توقف آن در آنجا موجب مخارج زيادتر و تشريفات فوق العاده اى نيست شادمان گشت و بر اقامت خود در آنجا افزود روزى عده اى از قبائل اطراف به عنوان زيارت كربلا با پاى برهنه وارد بر اين قبيله شدند .

جوانهاى آنها نيز با شوق تمام به ايشان پيوسته و مرد نصرانى هم به همراهى آنها حركت كرد و در بين راه تاجر نگهبانى اسباب آنها را مى كرد و از خوراكشان مى خورد .

آنها ابتداء به نجف آمدند پس از انجام مراسم زيارت مولااميرالمؤ منين (ع ) شب عاشوراء وارد كربلا شدند اسباب و اثاثيه خود را داخل صحن گذاشتند و به نصرانى گفتند : تو روى اسباب

و اثاثيه ما بنشين ، ما تا فردا بعد از ظهر نمى آئيم و براى زيارت به طرف حرم مطهر رفتند .

تاجر وضع عجيبى مشاهده كرد ديد همراهانش با اشكهاى جارى چنان ناله مى زدند كه در و ديوار گوئى با آنها هم آهنگ است .

مرد نصرانى بواسطه خستگى راه روى اسباب و اثاثيه خوابش برد پاسى از شب گذشت در خواب ديد شخص بسيار جليل و بزرگوارى از حرم خارج شد در دو طرف او دو نفر ايستاده اند به هر يك از آن دو نفر دفترى داده يكى را ماءمور كرد اطراف خارجى صحن را بررسى كند هر چه زائر و مهمان امشب وارد شده يادداشت نمايد ديگرى را براى داخل صحن ماءموريت داد .

آنها رفتند پس از مختصر زمانى باز گشته و صورت اسامى را عرضه داشتند آقا نگاه كرده فرمود : هنوز هستند كه شما نامشان را ننوشته ايد براى مرتبه دوم به جستجو شدند برگشته اسامى را به عرض رساندند باز هم آن جناب فرمود : كاملاً تفحص كنيد غير از اينها من هنوز زائر دارم .

پس از گردش در مرتبه سوم عرض كردند ما كسى را نيافتيم مگر همين مرد نصرانى كه بر روى اسباب و اثاثيه به خواب رفته و چون نصرانى بود اسم او را ننوشتيم .

حضرت فرمود : چرا ننوشتيد (اما حل بساحتنا) آيا به در خانه مانيامده نصرانى باشد وارد بر ما است

تاجر از مشاهده اين خواب چنان شيفته توجه مخصوص اباعبداللّه (ع ) گرديد كه پس از بيدار شدن اشك از ديده گانش ريخت و اسلام اختيار نمود سرمايه مادى خود را اگر از

دست داد سرمايه اى بس گرانبها بدست آورد . (72)

اى حسين جان كه ترا عاشق شوريده بسى است

ر كه شد واله و دلداه عشق تو كسى است

عاشقان را مكن از كرب و بلايت محروم

تا كه از عمر دمى مانده و باقى نفسى است

زيارت امام حسين (ع )

مرحوم سيد بن طاووس رضوان اللّه تعالى عليه نقل نموده از محمد بن داود كه گفت : همسايه اى داشتم معروف به على بن محمد بود كه ايشان برايم گفت من از ايام جوانى هرماه بزيارت حضرت امام حسين (ع ) ميرفتم تا اينكه سن من بالا رفت و نيروى جسميم ضعيف شد و يك چند وقتى زيارت را ترك كردم ، پس از مدتى بقصد زيارت پياده حركت كردم پس از چند روز بكربلا رسيدم و بزيارت آقا امام حسين (ع ) نائل شدم و دو ركعت نماز بجا آوردم و بعد از زيارت و نماز از فرط خستگى راه كنار حرم خوابم برد . در عالم خواب ديدم مشرف شدم خدمت آقاى خودم ابى عبداللّه الحسين (ع ) حضرت رويشان را به بنده كرد و فرمود : اى على چرا به من جفا كردى با اينكه نسبت بمن خوبى و نيكى مى كردى ؟ عرضكردم : اى سيدى اى آقاى من بدنم ضعيف شده و توانايى خود را ازدست دادم و توان آمدن ندارم و چون فهميده ام آخر عمرم است و با آن حالى كه داشتم اين چند روز راه را به عشق شما بزيارت آمدم و روايتى از شما شنيدم دوست داشتم آن را از خود شما بشنوم . حضرت فرمود آن روايت رابگو : گفتم چنين

نقل شده كه (قال من زارنى فى حيوتى زرته بعد وفاته ) هر كه مرا در حال حياتش زيارت كند و بزيارت من نائل گردد من هم بعد از وفاتش او را زيارت ميكنم و بزيارت او مى آيم حضرت فرمود بله من گفته ام ، حتى اگر او را (زيارت كننده ام را) در آتش ببينم نجاتش خواهم داد . (73)

مقصود ما از كعبه و بتخانه كوى تست

رجارويم روى دل ما بسوى تست

اين بس بود شگفت كه جاى تودردلست

وين دل هنوز درطلب جستجوى تست

خوانند ديگران بزبان ، مرا

گرتوراكام وزبان ودل

همه درگفتگوى تست

گفتى بوقت مرگ نهم پاى برسرت

جانم بلب رسيده و درآرزوى تست

حضرت موسى (ع ) به زيارت حسين (ع )

ابى حمزه ثمالى فرمود در اواخر سلطنت بنى مروان اراده زيارت آقا ابى عبداللّه الحسين (ع ) را نمودم و پنهانى از اهل شام خود را به كربلا رساندم در گوشه اى پنهان شدم تا اينكه شب از نيمه گذشت پس بسوى قبر شريف روانه شدم تا آنكه نزديك قبر مقدس و شريف رسيدم . ناگهان مردى را ديدم كه بسوى من مى آيد و گفت خدا ترا اجر و پاداش دهد برگرد زيرا به قبر شريف نمى رسى من وحشت زده و ترسان مراجعت كردم و در گوشه اى دوباره خود را پنهان كردم تا آنكه نزديك طلوع صبح شد باز به جانب قبر روانه شدم و چون دوباره نزديك شدم باز همان مرد آمد و ممانعت كرد و گفت به آن قبر نمى توانى برسى . به او گفتم عافاك اللّه چرا من به آن قبر نمى رسم و حال اينكه از كوفه به قصد زيارت آن حضرت آمده

ام بيا بين من و آن قبر حائل نشو ، زيرا من مى ترسم كه صبح شود و اهل شام مرا ببينند و مرا در اينجا به قتل برسانند ، وقتى اين حرف را از من شنيد گفت يك مقدار صبر كن چون حضرت موسى بن عمران (ع ) از خداى خود اجازه گرفته كه به زيارت آقا سيد الشهداء (ع ) بيايد و خدا به او اجازه داده و با هفتاد هزار ملائكه به زيارت آقا آمده اند و از اول شب تا به حال در خدمت قبر شريف هستند و تا طلوع صبح كنار قبر هستند و بعد به آسمان عروج مى كنند . ابوحمزه ثمالى گويد از آن مرد پرسيدم كه توكيستى ؟

گفت من يكى از آن ملائكه هستم كه ماءمور پاسبانى و پاسدارى قبر آقا سيد الشهداء (ع ) هستم و براى زوار آقا طلب مغفرت مى كنيم تا اين را شنيدم برگشتم پنهان شدم و هنگام طلوع صبح سر قبر حضرت آمدم ديگر كسى را نديدم كه مانع شود پس زيارتم را كردم و بر كشندگان آن حضرت لعن نمودم و نماز صبح را در آنجا اقامه كردم و از ترس مردم شام سريع به كوفه برگشتم . (74)

چون به نظم آورم ثناى ترا

خود ستايش كنم خداى ترا

كربلايت خريدنى باشد

من به جان مى خرم بلاى ترا

اى رخت رشك مهرومه ندهم

به جهان ذره اى ولاى ترا

يا كه در ديده اى و يا در دل

گر ندانند خلق جاى ترا

در همه عمر گر نمى بينم

يك نظر روى دلرباى ترا

دل ما خانه محبت تست

سر ما پرورد هواى ترا

احترام امام زمان به زوار حسين (ع )

مرحوم آية اللّه حاج ميرزا

محمّد على گلستانه اصفهانى در آن وقتى كه ساكن مشهد بودند براى يكى از علماء بزرگ مشهد نقل فرموده بودند كه ، عموى من مرحوم آقاى سيد محمّد على از كه مردان صالح و بزرگوار بود نقل ميكرد ، در اصفهان شخصى بود به نام جعفر نعلبند كه او حرفهاى غير متعارف ، از قبيل آن كه من خدمت امام زمان (ع ) رسيده ام وطى الارض كرده ام ميزد و طبعا با مردم هم كمتر تماس ميگرفت و گاهى مردم هم پشت سر او به خاطر آن كه چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند ، حرف مى زدند .

روزى به تخت فولاد اصفهان براى زيارت اهل قبور ميرفتم ، در راه ديدم ، آقا جعفر به آن طرف ميرود ، من نزديك او رفتم و به او گفتم دوست دارى باهم راه برويم ؟ گفت مانعى ندارد ، در ضمن راه از او پرسيدم مردم درباره شما حرفهائى مى زنند آيا راست مى گويند كه تو خدمت امام زمان (ع ) رسيده اى ؟

اول نمى خواست جواب مرابدهد ، لذا گفت آقا از اين حرفها بگذريم و باهم مسائل ديگرى را مطرح كنيم ، من اصرار كردم و گفتم : من انشاءاللّه اهلم .

گفت : بيست و پنج سفر كربلا مشرف شده بودم تا آنكه در همين سفر بيست و پنجم شخصى كه اهل يزد بود در راه بامن رفيق شد چند منزل كه باهم رفتيم ، مريض شد و كم كم مرضش شدت كرد تا رسيديم به منزلى كه قافله به خاطر نا امن بودن راه دو روز در آن منزل ماند تا

قافله ديگرى رسيد و باهم جمع شدند و حركت كردند و حال مريض هم رو به سختى گذاشته بود وقتى قافله مى خواست حركت كند من ديدم به هيچ وجه نمى توان اورا حركت داد لذا نزد او رفتم و به او گفتم من مى روم و براى تو دعاء ميكنم كه خوب شوى و وقتى خواستم با او خدا حافظى كنم ، ديدم گريه مى كند ، من متحير شدم از طرفى روز عرفه نزديك بود و بيست و پنج سال همه ساله روز عرفه در كربلا بوده ام و از طرفى چگونه اين رفيق را در اين حال تنها بگذارم و بروم ؟ !

به هرحال نمى دانستم چه كنم او همينطور كه اشك مى ريخت به من گفت : فلانى من تا يك ساعت ديگر مى ميرم اين يك ساعت را هم صبر كن ، وقتى من مُردم هرچه دارم از خورجين و الاغ و ساير اشياء مال تو باشد ، فقط جنازه مرا به كربلا برسان و مرا در آنجا دفن كن .

من دلم سوخت و هر طور بود كنار او ماندم ، تا او ازدنيا رفت قافله هم براى من صبر نكرد و حركت نمود .

من جنازه او را به الاغش بستم و به طرف مقصد حركت كردم ، از قافله اثرى جز گرد و غبارى نبود و من به آنها نرسيدم حدود يك فرسخ كه راه رفتم ، هم خوف مرا گرفته بود و هم هرطور كه آن جنازه را به الاغ مى بستم ، پس از آنكه يك مقدار راه مى رفت باز مى افتاد و به هيچ وجه

روى الاغ آن جنازه قرار نمى گرفت . بالاخره ديدم نمى توانم او را ببرم خيلى پريشان شدم ايستادم و به حضرت سيد الشهداء (ع ) سلامى عرض كردم و با چشم گريان گفتم : آقا من با اين زائر شما چه كنم ؟ اگر او را در اين بيابان بگذارم مسئولم و اگر بخواهم بياورم مى بينيد كه نمى توانم درمانده ام و بى چاره شده ام .

ناگهان ديدم ، چهار سوار كه يكى از آنها شخصيت بيشترى داشت پيدا شدند و آن بزرگوار به من گفت : جعفر بازائرما چه ميكنى ؟ عرض كردم : آقا چه كنم ؟ در مانده شده ام نمى دانم چه بكنم ؟ در اين بين آن سه نفر پياده شدند ، يكى از آنها نيزه اى در دست داشت با آن نيزه زد چشمه آبى ظاهر شد آن ميّت را غسل دادند و آن آقا جلو ايستاد ، وبقيّه كنار او ايستادند و بر او نماز خواندند و بعد او را سه نفرى برداشتند و محكم به الاغ بستند و ناپديد شدند .

من حركت كردم با آنكه معمولى راه مى رفتم ديدم به قافله اى رسيدم كه آنها قبل از قافله ما حركت كرده بودند ، از آنها عبور كردم پس از چند لحظه باز قافله اى را ديدم ، كه آنها قبل از اين قافله حركت كرده بودند از آنها هم عبور كردم بعد از چند لحظه ديگر به پل سفيد كه نزديك كربلا است رسيدم و سپس وارد كربلا شدم و خودم از اين سرعت سير تعجب مى كردم .

بالاخره او را بردم در وادى

ايمن (قبرستان كربلا) دفن كردم ، من در كربلا بودم ، پس از بيست روز رفقائى كه در قافله بودند به كربلا رسيدند آنها از من سئوال ميكردند توكى آمدى ؟ و چگونه آمدى ؟ من براى آنها به اجمال مطالبى را ميگفتم و آنها تعجب مى كردند ، تا آنكه روز عرفه شد وقتى به حرم حضرت سيدالشهداء اباعبداللّه الحسين (ع ) رفتم ديدم بعضى از مردم را بصورت حيوانات مختلف مى بينم از شدت وحشت به خانه برگشتم باز دو مرتبه از خانه در همان روز بيرون آمدم ، باز هم آنها را به صورت حيوانات مختلف ديدم .

عجيب تر اين بود كه بعد از آن سفر چند سال ديگر هم ايام عرفه به كربلا مشرف شده ام و تنها روز عرفه بعضى از مردم را به صورت حيوانات مى بينم ولى در غير آن روز آن حالت برايم پيدا نمى شود .

لذا تصميم گرفتم ديگر روز عرفه به كربلا مشرف نشوم و من وقتى اين مطالب را براى مردم در اصفهان مى گفتم آنها باور نمى كردند و يا پشت سر من حرف مى زدند . تا آنكه تصميم گرفتم كه ديگر باكسى از اين مقوله حرف نزنم و مدتى هم چيزى براى كسى نگفتم ، تا آنكه يك شب باهمسرم غذا مى خورديم ، صداى در حياط بلند شد ، رفتم در را باز كردم ديدم شخصى مى گويد : جعفر حضرت صاحب الزمان (ع ) تو را ميخواهد .

من لباس پوشيدم و در خدمت او رفتم مرا به مسجد جمعه در همين اصفهان برد ، ديدم آن حضرت در صفحه

اى كه منبر بسيار بلندى در آن هست نشسته اند و جمعيّت زيادى هم خدمتشان بودند من با خودم ميگفتم : در ميان اين جمعيت چگونه آقا را زيارت كنم و چگونه خدمتش برسم ؟

ناگهان ديدم به من توجّه فرمودند و صدا زدند جعفر بيا ، من به خدمتشان مشرّف شدم فرمودند چرا آنچه در راه كربلا ديده اى براى مردم نقل نمى كنى ؟

عرضكردم اى آقاى من آنها را براى مردم نقل ميكردم ولى از بس مردم پشت سرم بدگوئى كردند تركش نمودم ، حضرت فرمودند توكارى به حرف مردم نداشته باش تو آن قضيّه را براى آنها نقل كن تا مردم بدانند كه ما چه نظر لطفى به زوّار جدّمان حضرت ابى عبداللّه الحسين (ع ) داريم . (75)

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109