عنوان : عاشورا و امام حسين (ع) در آيينه احاديث
پديدآورندگان : امام سوم حسين بن علي(ع)(توصيف گر)
واحد تحقيقات پايگاه اطلاع رساني حوزه(پديدآور همكار)
ناشر : پايگاه اطلاع رساني حوزه
نوع : متن
جنس : مقاله
الكترونيكي
زبان : فارسي
توصيفگر : قيام عاشورا
احاديث
زيارت امام حسين (ع)
امامان شيعه عليهم السلام براي اينكه نهضتخونين كربلا و محرم و عاشورا براي هميشه زنده و جاويد بماند، سعي و تلاش فراواني نمودند و دراين راستا از پنج شيوه استفاده كردند:1- يادآوري مصائب امام حسين عليه السلام و ياران فداكارش در مناسبتهاي مختلف، بخصوص در ايام محرم و عاشورا.عن ابي عمارة المنشد قال: «ما ذكر الحسين بن علي عند ابي عبدالله عليه السلام في يوم قط فرئي ابو عبدالله عليه السلام متبسما في ذلك اليوم الي الليل» [1] ابوعماره منشد ميگويد: هر گاه در حضور امام صادق عليه السلام نام حسين عليه السلام برده ميشد، آن روز تا شام خنده بر لبان آن حضرت ديده نميشد.حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام ميفرمايد:«كان ابي اذا دخل شهر المحرم لايري ضاحكا و كانت الكابة [2] تغلب عليه حتي يمضي منه عشرة ايام فاذا كان يوم العاشر كان ذلك اليوم يوم مصيبته و حزنه و بكائه و يقول: هو اليوم الذي قتل فيه الحسين عليه السلام» [3] وقتي ماه محرم ميرسيد پدرم را كسي خندان نميديد و غم و اندوه بر او چيره ميگشت تا روز عاشورا فرا ميرسيد و روز عاشورا روز مصيبت و اندوه و روز گريه او بود و ميفرمود: اين همان روزي است كه حسين عليه السلام كشته شد.زماني كه منصور دوانيقي دستور داد در منزل حضرت صادق عليه السلام را آتش بزنند، آن حضرت در منزل بودند و آتش را خاموش كردند و زنان و دختران وحشتزده از آتشسوزي را دلداري دادند:«فلما كان الغد دخل عليه بعض شيعته يسالونه فوجدوه حزينا باكيا، فقالوا: ممن هذا التاثر و البكاء؟ امن الجراة عليكم اهل البيت و ليس منهم باول مرة فقال الامام عليه السلام: لا ولكن لما اخذت النار ما في الدهليز نظرت الي نسائي و بناتي يتراكضن في صحن الدار من حجرة الي حجرة و من مكان الي مكان هذا و انا معهن في الدار فتذكرت فرار عيال جدي الحسين عليه السلام يوم عاشوراء من خيمة الي خيمة و من خباء الي خباء و المنادي ينادي: احرقوا بيوت الظالمين» [4] فرداي آن روز دستهاي از شيعيان خدمت آن حضرت رسيدند تا از حالش جويا شوند، ديدند آن حضرت اندوهناك و گريان است پرسيدند: اين همه اندوه و گريه از چيست؟ آيا از گستاخي و بيحرمتي آنان نسبت به شما - اهل بيت - اين همه ناراحتيد و حال آن كه اين اولين بار نيست كه چنين ميكنند.امام عليه السلام فرمود: نه، بلكه اندوه و گريه من از اين جهت است كه وقتي آتش، آستانه خانه را فرا گرفت، زنان و دخترانم را ديدم كه از اين اطاق به آن اطاق و از اينجا به آنجا پناه ميبردند در حالي كه من پيش آنان حضور داشتم و تنها نبودند. از اين صحنه به ياد فرار خانواده جدم حسين عليه السلام در روز عاشورا افتادم كه از خيمهاي به خيمه ديگر و از پناهگاهي به پناهگاه ديگر فرار ميكردند و دشمن فرياد ميزد: خيمه ستمكاران را به آتش بكشيد!در مورد حضرت علي بن الحسين عليه السلام آمده است كه روزي ابوحمزه ثمالي بر حضرت وارد شد و حضرت را در حال گريه ديد عرض كرد:«سيدي! ما هذا البكاء و الجزع؟ الم يقتل عمك حمزة؟ الم يقتل جدك علي عليه السلام بالسيف انالقتل لكم عادة و كرامتكم من الله الشهادة».«فقال له الامام عليه السلام: شكر الله سعيك يا ابا حمزة كما ذكرت القتل لنا عادة و كرامتنا من الله الشهادة و لكن يا اباحمزة هل سمعت اذناك ام رات عيناك ان امراة منا سبيت و هتكت قبل يوم عاشورا؟ و الله يا ابا حمزة ما نظرت الي عماتي و اخواتي الا و ذكرت فرارهن في البيداء من خيمة الي خيمة و من خباء الي خباء و المنادي ينادي احرقوا بيوت الظالمين» [5] .مولاي من، اين همه گريه و بيتابي براي چيست؟ آيا عموي شما حمزه كشته نشد؟ آيا جد شما - علي عليه السلام - با شمشير كشته نشد؟ كشته شدن، عادت شما خانواده است و شهادت عطيهاي الهي از آن شما است.امام عليه السلام فرمود: اي ابوحمزه خداوند به تو جزاي خير دهد چنانكه گفتي كشته شدن براي ما عادت است و خداوند نيز به ما شهادت را ارزاني داشته است ولي اي ابوحمزه آيا هرگز شنيدهاي يا ديدهاي كه تا قبل از عاشورا زني از خانواده ما به اسارت رفته باشد و هتك حرمت شده باشد؟ به خدا سوگند اي ابوحمزه هر وقت به عمهها و خواهرانم نگاه ميكنم به ياد فرار آنها در بيابان ميافتم كه از خيمهاي به خيمهاي و از پناهگاهي به پناهگاهي فرار ميكردند و دشمن فرياد ميزد: خيمه ستمكاران را به آتش بكشيد!حضرت صادق عليه السلام به داود رقي فرمود:«اني ما شربت ماء باردا الا و ذكرت الحسين» [6] من هرگز آب سرد ننوشيدم مگر اينكه به ياد حسين عليه السلام افتادم.حضرت رضا عليه السلام فرمود:«ان يوم الحسين اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و اذل عزيزنا بارض كرب و بلاء و اورثناءالكرب و البلاء الي يوم الانقضاء» [7] حادثه عاشورا اشك ما را روان ساخت و خون از چشم ما جاري كرد و عزيز ما را در سرزمين غم و اندوه، خوار ساخت و تا روز قيامت براي ما غم و غصه به ميراث گذاشت.و همچنين حضرت رضا عليه السلام به ريان بن شبيب فرمود:«ان المحرم هو الشهر الذي كان اهل الجاهلية فيما مضي يحرمون فيه الظلم و القتال لحرمة فما عرفت هذه الامة حرمة شهرها و لا حرمة نبيها لقد قتلوا في هذا الشهر ذريته و سبوا نساءه» [8] محرم ماهي است كه اهل جاهليت در گذشته، تجاوز و جنگ را در آن حرام ميدانستند و آن را محترم ميشمردند ولي اين امت، حرمت ماه خود را و حرمت ماه پيامبر خود را نگاه نداشتند. در اين ماه فرزندان او را كشتند و خانواده او را به اسارت بردند.2- امامان شيعه بر مصائب امام حسين عليه السلام و اهل بيت گرامياش گريه ميكردند و با توجه به شرايط سياسي زمان، مجالس عزاداري تشكيل ميدادند و شيعيان را به عزاداري و گريه بر مصائب سالار شهيدان ترغيب و تشويق ميكردند.علقمه بن محمد حضرمي نقل ميكند كه حضرت باقر عليه السلام بر امام حسين عليه السلام گريه ميكرد:«ثم ليندب الحسين عليه السلام و يبكيه و يامر من في داره ممن لا يتقيه بالبكاء عليه و يقيم في داره المصيبة باظهار الجزع عليه و ليعز بعضهم بعضا بمصابهم بالحسين عليه السلام» [9] سپس به گريه و زاري بر حسين عليه السلام ميپرداخت و دستور ميداد به افرادي كه در خانه بودند و از آنان تقيه نميكرد، بر حسين عليه السلام گريه كنند. آن حضرت در خانه خود مجلس عزا برپا ميداشت و به يكديگر مصيبت حسين عليه السلام را تسليت ميگفتند.«عن عبدالله بن غالب قال: دخلت علي ابي عبدالله عليه السلام فانشدته مرثية الحسين بن علي عليهما السلام فلما انتهيت الي هذا الموضع:لبلية تسقوا حسينا بمسقاة الثري غير الترابصاحت باكية من وراء الستر: «يا ابتاه» [10] عبدالله بن غالب گويد:بر امام صادق عليه السلام وارد شدم و براي او مرثيه حسين بن علي عليهما السلام را خواندم وقتي به اين جمله رسيدم كه: «چه مصيبتي كه حسين را در كنار آب از خاك سيراب كردند»، از پشت پرده زني فرياد زد: «يا ابتاه». [11] .«عن هارون المكفوف قال: دخلت علي ابي عبدالله عليه السلام فقال لي: «انشدني». فانشدته; فقال: «لا، كما تنشدون و كما ترثيه عند قبره» فانشدته:امرر علي جدث الحسين فقل لاعظمه الزكيةقال: فلما بكي امسكت انا فقال مر; فمررت، قال: ثم قال: «زدني» قال: فانشدته:يا مريم قومي واندبي مولاك و عليالحسين فاسعدي ببكاكقال: فبكي و تهايج النساء. قال: فلما ان سكتن قال لي: «يا ابا هارون! من انشد في الحسين فابكي عشرة فله الجنة.هارون مكفوف گويد: وارد بر امام صادق عليه السلام شدم فرمود:برايم بخوان، برايش خواندم. آن حضرت فرمود: نه، آنچنان كه در كنار قبرش مرثيه ميخوانيد بخوان و من خواندم:از كنار نعش حسين گذر كن و به آن استخوانهاي پاك بگو وقتي آن حضرت به گريه افتاد سكوت كردم ولي فرمود: ادامه بده، ادامه دادم. فرمود: باز هم بخوان تا به اينجا رسيدم كه:اي مريم برخيز و بر مولاي خود ندبه كن و با گريه ات بر حسين رستگار شو امام عليه السلام گريه كرد و زنها شيون سر دادند. وقتي آرام شدند، حضرت فرمود: اي ابوهارون هر كس مرثيه حسين عليه السلام بخواند و ده نفر را بگرياند، پاداش او بهشت است.3- تشويق شعرا و دانشمندان به سرودن شعر و خواندن آن در خصوص نهضت حسين بن علي عليهما السلام و مصائب دردناك كربلا و بيان ارزش و ثواب اين كار بزرگ.حضرت صادق عليه السلام به ابي عماره شاعر فرمود:«يا ابا عمارة! من انشد في الحسين بن علي عليهما السلام شعرا فابكي خمسين، فله الجنة و من انشد في الحسين عليه السلام شعرا فابكي ثلاثين، فله الجنة» [12] اي ابوهارون! هر كس در رثاي حسين قصيدهاي بخواند و پنجاه نفر را بگرياند پاداش او بهشت است و هر كس در رثاي حسين عليه السلام، قصيدهاي بخواند و سي نفر را بگرياند پاداش او بهشت است.امام صادق عليه السلام به ابي هارون مكفوف فرمود:«يا ابا هارون! من انشد فيالحسين شعرا فبكي و ابكي عشرة كتب لهم الجنة» [13] اي ابوهارون! هر كس در رثاي حسين قصيدهاي بخواند و بگريد و ده نفر را بگرياند، پاداش آنان بهشت است.حضرت امام صادق عليه السلام به صالح بن عقبه فرمود:«من انشد في الحسين عليه السلام بيتا من شعر فبكي و ابكي عشرة فله و لهم الجنة» [14] هر كس در رثاي حسين عليه السلام يك بيت از قصيدهاي بخواند و بگريد و ده نفر را بگرياند پاداش آنان بهشت است.داستان آمدن دعبل بن علي خزاعي شاعر معروف عرب را در ايام محرم به محضر عليبن موسيالرضا عليه السلام و دعوت امام از وي براي سرودن مرثيه جدش حضرت حسين بن علي عليهما السلام را ميتوان در جلد 45، صفحه 257 كتاب بحارالانوار مطالعه نمود.ائمه معصومين عليهم السلام: از شاعراني همچون كميت، دعبل، سيد حميري و... كه در آن جو خفقان، مصائب حسين عليه السلام را به شعر در آوردند، تقدير نمودهاند.4- ائمه طاهرين عليهم السلام: علاوه بر اينكه خودشان به زيارت حضرت حسين بن علي عليهما السلام و شهداي كربلا ميرفتند شيعيان را هم براي رفتن به زيارت آن حضرت در هر شرايطي ترغيب و تشويق مينمودند و اجر و ثواب فراوان اين زيارت را براي شيعيان تبيين ميكردند.روايات مربوط به زيارت امام حسين عليه السلام و اصحاب و ياران فداكار آن حضرت در جلد 101 بحارالانوار، ج 10 وسائلالشيعه از صفحه 318 تا صفحه 408، كتاب كاملالزيارات از صفحه 131 تا صفحه 222 و در كتاب ثواب الاعمال مرحوم صدوق از صفحه 308 تا 338 آمده است.
روايات زيارت چند دسته هستند كه در اين مورد به چند روايت اشاره ميشود و بقيه روايات را از منابع ارائه شده ميتوان استخراج كرد.
حضرت صادق عليه السلام به ام سعيد احمسيه فرمود:«يا ام سعيد زوريه فان زيارة قبر الحسين عليه السلام واجبة علي الرجال و النساء» [15] او را زيارت كن كه زيارت قبر حسين عليه السلام بر زن و مرد واجب است.حضرت صادق عليه السلام به معاوية بن وهب فرمود:«يا معاوية لاتدع زيارة قبر الحسين لخوف» [16] اي معاويه، زيارت قبر حسين را به خاطر هيچ ترسي، ترك مكن.و همچنين آن حضرت به محمد بن مسلم فرمود:«هل تاتي قبر الحسين عليه السلام؟ قلت; نعم، علي خوف و وجل، فقال: ما كان من هذا اشد فالثواب فيه علي قدر الخوف» [17] آيا به مزار حسين ميروي؟ گفتم: آري، ولي با ترس و وحشت. فرمود: هر چه سختتر و ترسناكتر باشد پاداشش بيشتر است.
«عن ابي الصامت قال: سمعت ابا عبدالله عليه السلام و هو يقول: من اتي قبر الحسين عليه السلام عارفا بحقه غفر له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر» [18] ابوصامت گويد از امام صادق عليه السلام شنيدم كه: هر كس به زيارت قبر حسين عليه السلام بيايد و به حق او شناخت داشته باشد، گناهان گذشته و آينده او بخشيده ميشود.
«عن ابي مسكان عن ابي عبدالله قال: «من اتي قبر الحسين عليه السلام عارفا بحقه غفر له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر» [19] ابومسكان از امام صادق عليه السلام روايت كرده است: هر كس به مزار حسين عليه السلام برود و به حق او آشنا باشد گناهان گذشته و آينده او بخشيده ميشود.
«عن ابي الحسن الرضا عليهما السلام قال: من زار قبر ابي عبدالله بشط الفرات كان كمن زارالله فوق عرشه» امام رضا عليه السلام فرموده است: هر كس قبر امام حسين عليه السلام را در كنار شط فرات، زيارت كند همانند كسي است كه خدا را در عرش خود، زيارت كرده باشد.
«عن محمد بن مسلم عن ابي جعفر عليه السلام قال: من لم يات قبر الحسين عليه السلام من شيعتنا كان منتقص الايمان، منتقص الدين و ان دخل الجنة كان دون المؤمنين في الجنة» [20] محمد بن مسلم از امام باقر عليه السلام روايت كرده است: از شيعيان ما هر كس قبر حسين عليه السلام را زيارت نكند، ايمانش ناقص و دينش ناقص است و اگر اهل بهشت باشد مقامي پايينتر از ديگر مؤمنان خواهد داشت.عن سيف بن عميرة عن رجل عن ابي عبدالله قال: «من لم يات قبر الحسين عليه السلام و هو يزعم انه لنا شيعة حتي يموت فليس هو لنا بشيعة.» [21] سيف بن عميره از شخصي روايت ميكند كه امام صادق عليه السلام فرمود: كسي كه تا آخر عمر به زيارت حسين عليه السلام نرود و تصور كند شيعه ما است، چنين شخصي شيعه ما نيست.عن هارون بن خارجة عن ابي عبدالله عليه السلام قال: «سالته عمن ترك الزيارة زيارة قبر الحسين بن علي من غير علة قال: «هذا رجل من اهل النار» [22] هارون بن خارجه گويد: از امام صادق عليه السلام درباره كسي كه زيارت قبر حسين بن علي عليهما السلام را بدون عذر ترك گويد، پرسيدم. فرمود: چنين شخصي اهل دوزخ است.فلسفه اصرار ائمه: بر زيارت حضرت سيدالشهدا اين بود كه چون دشمنان اسلام يعني، بنياميه، بني مروان و بنيعباس با تمام قدرت تلاش ميكردند كربلا و عاشورا و قيام حسين را نابود كرده و نگذارند اثري از قبر امام باقي بماند; لذا ائمه معصومين (ع) بر اين امر عنايت ويژهاي مبذول ميفرمودند; چرا كه فرهنگ عاشورا و تاريخ كربلا و حرم حسين، هميشه براي حاكمان ستمگر زمان، خطرساز بوده و هست.در جلد 45 بحارالانوار، صفحه 390 بابي تحت عنوان «جور الخلفاء علي قبره الشريف»تجاوز خلفا بر قبر شريف آن حضرت آمده است كه ميتوان به آن مراجعه كرد.شخصي به نام ديزج ميگويد:«بعثني المتوكل الي كربلاء لتغيير قبر الحسين». «المتوكل يامر بحرث قبر الحسين عليه السلام مدة عشرين سنة» متوكل مرا به كربلا فرستاد تا آثار قبر حسين را از ميان بردارم. متوكل در مدت بيستسال دستور ميداد قبر حسين عليه السلام را شخم بزنند.بنياميه و بنيعباس، هر دو در اين مورد حساسيت داشتند و در آن مشترك بودند.5- ائمه:خودشان در نمازها از تربت امام حسين عليه السلام استفاده ميكردند و شيعيان را به استفاده از آن توصيه مينمودند. در حالات امام سجاد عليه السلام آمده است:«فكان اذا حضرته الصلاة صبه علي سجادته و سجد عليه» [23] هرگاه وقت نماز ميرسيد آن (تربت كربلا) را روي سجادهاش ميريخت و بر آن سجده ميكرد.حضرت صادق عليه السلام فرمود:«و من كانت معه سبحة من طين قبر الحسين كتب مسبحا و ان لم يسبح بها» [24] هر كس همراهش تسبيحي از تربت قبر حسين عليه السلام باشد، از تسبيحگويان محسوب ميشود گرچه با آن تسبيح نگويد.«عن موسي بن جعفر عليه السلام قال: و لا تاخذوا من تربتي شيئا لتبركوا به فان كل تربة لنا محرمة الا تربة جدي الحسين بن علي عليهما السلام فان الله عزوجل جعلها شفاء لشيعتنا و اوليائنا» [25] موسي بن جعفر عليهما السلام فرمود: از تربت من هرگز براي تبرك بر نداريد زيرا همه تربتها جز تربت جدم حسين بن علي عليهما السلام حرام استخداوند - عزوجل - آن را براي شيعيان و دوستداران ما شفا قرار داده است.بقيه روايات را ميتوان در جلد 101 بحارالانوار از صفحه 118 تا 140; و از صفحه 140 كتاب ثواب الاعمال و جلد 10 وسائل الشيعه صفحه 408 مطالعه كرد.اولين كسي كه بر تربت امام حسين عليه السلام سجده كرد حضرت علي بن الحسين عليهما السلام بود كه پس از دفن پدر، مقداري از خاك قبر را برداشته و بر آن سجده كرد و با آن خاك تسبيح درست كرد. برخي بيماران مدينه با همين تربتشفا يافتند. [26] .ائمه طاهرين عليهم السلام: با اين پنج شيوه، در طول تاريخ كه حكومت به دست مخالفان شيعه بود نگذاشتند نهضتخونين كربلا فراموش شود و امروز اين رسالت بزرگ به عهده شيعيان ميباشد كه شيوهها را شناخته و دنبال كنند چون با زنده ماندن قيام امام حسين عليه السلام و راه او، اسلام و تشيع زنده و جاويد ميماند.
امسال با آغاز ماه محرمالحرام، 1360 سال از شهادت حضرت سيدالشهدا عليه السلام و ياران باوفايش ميگذرد پيوسته در طول اين تاريخ اين سئوال مطرح بوده و هست كه آيا حسين بن علي عليهما السلام در اين قيام و مبارزه پيروز شد يا شكست خورد؟
واژه فوز و فاز به معناي پيروزي آمده است. در كتاب مفردات راغب ذكر شده است:«الفوز الظفر بالخير» [27] پيروزي، دستيافتن به خوبي است.و حضرت علي عليه السلام هنگامي كه ضربت به فرق مباركش اصابت كرد، فرمود:«فزت و رب الكعبة» يعني، به خداي كعبه سوگند كه پيروز شدم.«ان الله اشتري من المؤمنين... و ذلك هو الفوز العظيم» [28] خداوند از مؤمنان خريده است... و اين است رستگاري بزرگ.در زيارت اول ماه رجب آمده است:«فزتم و الله فوزا عظيما» به خدا سوگند به رستگاري بزرگ، دست يافتيد.خطاب به شهداي كربلا آمده است:«اشهد انكم الشهداء و السعداء و انكم الفائزون» [29] شهادت ميدهم كه به راستي شما شهيد و سعيد هستيد و به راستي شما رستگار هستيد.
«كتب الله لاغلبن انا و رسلي» [30] خداوند چنين مقرر داشته كه من و رسولانم پيروز ميشويم.لام و نون تاكيد ثقليه، نشانه قطعي و حتمي بودن پيروزي خداوند و رسولانش است.«فان حزب الله هم الغالبون» [31] حزب خدا پيروز است.در همه جبههها حزب الله پيروز است.«و ان جندنا لهم الغالبون» [32] و لشكر ما پيروز است.پيروزي در فرهنگ اسلام مفهوم پيروزي در فرهنگ اسلام با پيروزي در فرهنگهاي ديگر متفاوت است:1- شهادت، اسارت و صدمه ديدن در راه انجام وظيفه، پيروزي است;«و من يقاتل في سبيلالله فيقتل او يغلب فسوف نؤتيه اجرا عظيما» [33] و آنكس كه در راه خدا پيكار كند و كشته شود يا پيروز گردد، پاداش بزرگي به او خواهيم داد.«قال الحسين عليه السلام: اما والله اني لارجو ان يكون خيرا ما اراد له ربنا قتلنا او ظفرنا» [34] به خدا سوگند من اميدوارم آنچه خدا براي ما خواسته است سرانجام نيك داشته باشد، كشته شويم يا پيروز گرديم.2- رسيدن به هدف حتي با شهادت، پيروزي است. هدف امام عليه السلام در قيام عاشورا، معرفي چهره كثيف يزيد بود كه در لباس جانشيني پيامبر (ص) قصد نابودي اسلام و احياي جاهليت را در سر داشت; كه به آن رسيد و علاوه بر اين، امام عليه السلام مكتب خونين ضد استبداد و ستم را پايهگذاري كرد كه تا قيامت موجب بقاء، عظمت و حفظ اسلام و فرهنگ تشيع گرديد.3- گاهي پيروزي دفعي و كوتاه مدت حاصل نميشود; بلكه آثار آن در دراز مدت ظاهر ميشود; چنانكه حضرت امام خميني (ره) در قيام 15 خرداد، پيروز نشد; لكن زمينه آگاهي و رشد جامعه را فراهم كرد كه به پيروزي 22 بهمن سال 1357 منجر شد.4- دشمنان در قيام كربلا به هيچ يك از اهداف خود نرسيدند. از جمله اهداف دشمنان اسلام، نابودي اسلام، احياي جاهليت، سركوب همه حركتهاي ضد استبداد، اعلام روز عاشورا به عنوان عيد، فتح و پيروزي و به فراموشي سپردن خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله بود.
«قال علي عليه السلام: ما ظفر من ظفر الاثم به، الغالب بالشر مغلوب» [35] .مغلوبي كه حق با او باشد، پيروز است. [36] .«قال رسول الله صلي الله عليه و آله: لاتزال طائفة من امتي ظاهرين علي الحق لايضرهم من خذلهم حتي ياتي امرالله و هم كذلك» پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: همواره دستهاي از امت من پشتيبان حقاند و دشمن گزندي به آنان نميرساند تا امر خدا فرا رسد و باز هم ايشان پشتيبان حقاند.
هنگامي كه حضرت تصميم گرفت كه از مدينه حركت كند، كاغذي خواست و روي آن خطاب به بنيهاشم نوشت:«بسماللهالرحمن الرحيم من الحسين بن عليبن ابيطالب الي بنيهاشم اما فانه من لحق بي منكم استشهد و من تخلف لم يبلغ الفتح» [37] به نام خداوند بخشنده مهربان از حسين بن علي بن ابيطالب عليهم السلام: به بنيهاشم: آگاه باشيد كه هر كس با من بيايد شهيد خواهد شد و هر كس نيايد به فتح و پيروزي دست نخواهد يافت.«قال الحسين عليه السلام: ليس الموت في سبيل العز الا حياة خالدة و ليست الحياة مع الذل الا الموت الذي لاحياة معه» [38] حسين عليه السلام: مرگ در راه عزت، زندگي جاودان است و زندگي با ذلت مرگي است كه حيات در آن راه ندارد.«قال الحسين عليه السلام: و ان نغلب فغير مغلبينا» [39] امام فرمودند: و اگر مغلوب شديم، ما شكست ناپذيريم.
«لا ارهب الموت اذ الموت رقا» [40] از مرگ هراسي ندارم زيرا مرگ تكامل است.
ابراهيم بن طلحه در مدينه از حضرت عليبن الحسين عليه السلام پرسيد: چه كسي در اين واقعه پيروز شد؟ فرمود: هنگام اذان معلوم ميشود:«اذا دخل وقت الصلاة فاذن و اقم تعرف من غلب» [41] وقتي هنگام نماز رسيد اذان و اقامه بگو، آنگاه پيروز را خواهي شناخت.سهل بن سعد نقل ميكند: سر بريده حضرت ابوالفضل را بر بالاي نيزه ديدم كه خنده بر لب دارد (يعني، بر مرگ خنده ميزند). [42] .ره توشه راهيان نور ويژه محرم 1379/1421
[1] بحارالانوار، ج 44، ص 280.
[2] الكآبة: اندوه و غصه.
[3] بحارالانوار، ج 44، ص 284، امالي صدوق، 288.
[4] مجمع مصائب اهل البيت، الخطيب الهندوبي، ج 1، ص 24.
[5] همان، ص 61.
[6] امالي صدوق، ص 122.
[7] بحارالانوار، ج 44، ص 284.
[8] امالي صدوق، ص 112.
[9] وسائل الشيعه، ج 10، ص 398. [
[10] بحارالانوار، ج 44، ص 286.
[11] يعني امام را سنگ باران كردند.
[12] بحارالانوار، ج 44، ص 282.
[13] همان، ص 288.
[14] همان، ص 289.
[15] كامل الزيارات، ص 131، بحار الانوار، ج 101، ص 3، ح 9.
[16] همان، ص 136 و 137.
[17] همان، صفحات 149، 163، 165، 184.
[18] همان، صفحات 149، 163، 165، 184.
[19] همان، ص 211.
[20] همان.
[21] همان، ص 212.
[22] وسائل الشيعه، ج 3، ص 608.
[23] همان.
[24] همان، ج 10، ص 410 تا 412.
[25] زندگاني امام حسين، مرحوم حسين عمادزاده، ص 855.
[26] مفردات راغب، ص 387.
[27] توبه، 111.
[28] مفاتيحالجنان، ص 440.
[29] مجادله، 21.
[30] مائده، 56.
[31] صافات، 172.
[32] نساء، 74.
[33] موسوعة، ص 362.
[34] قصار الحكم، حديث 327.
[35] موسوعة، ص 362.
[36] مجموعه ورام، ص 7.
[37] بحارالانوار، ج 44، ص 330.
[38] ادب الحسين، ص 159.
[39] كتاب بر شطي از حماسه و حضور، سازمان تبليغات اسلامي، ص 185.
[40] بطال العلقمي، ص 309، رقا به معناي تكامل و ترقي است.
[41] الامام زينالعابدين، سيدعبدالرزاق مقرم، ص 370.
[42] قهرمان علقمه، دكتر احمد بهشتي، ص 303.
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».