رجعت عقيدهاي كه بايد از نو شناخت

مشخصات كتاب

نويسنده : مهدي آقابابايي

ناشر ديجيتالي : مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان

رَجْعَت عقيدهاي كه بايد از نو شناخت

منظور از رَجْعَت چيست؟

بِسْمِ اللَّه الرّحمن الرّحيم

رَجْعَت در لغت به معني بازگشت است و در اصطلاح به معني بازگشت گروهي از مؤمنان خالص و عدّهاي از منافقان فاجر پيش از قيامت به اين جهان اَست. (1)

اعتقاد به رَجْعَت يكي از عقايد مسلّم و ترديد ناپذير شيعه است، كه بر اساس آيات قرآن و احاديث معصومين عَلَيْهمُالسَّلَام استوار مي باشد.

باري، خداوند منّان بر طبق حكمت بالغه اش، مقرر فرموده كه به هنگام پياده شدن احكام الهي و استقرار يافتن حكومت واحد جهاني، چشم انتظاران آن روزگار مسعود باز گردند و از بركات بي پايان دولت كريمهي خاندان وحي برخوردار شوند.

هنگامي كه مؤمنان خالص براي مشاهدهي الطاف حق و درك لذت زندگي در پناه دولت حق باز ميگردند، ستمگران و ملحدان نيز باز ميگردند، تا پيش از آخرت قسمتي از واكنش اعمال خود را ببينند و مايهي سرور و تشفي خاطر ستمديدگان گردد.

فرمان رَجْعَت همانند فرمان ظهور، از طرف خداوند قادر متعال صادر ميشود و جمعي از بندگان خالص خداوند، كه سالها و احياناً قرنها پيش از آنان ديده از جهان فرو بسته اند، باز ميگردند و تَجَلِّي قدرت خداوند را در دولت كريمهي امام مهدي عَلَيْهِ السَّلَام ميبينند.

آيات بي شماري از قرآن كريم توسط پيشوايان معصوم عَلَيْهمُالسَّلَام به عنوان آيات رَجْعَت مطرح شده كه از بررسي آنها وقوع رَجْعَت در ميان پيشينيان و امكان آن در آينده به روشني اثبات ميگردد. ما در اينجا فقط به يك آيه اشاره مينماييم كه در احاديث اهل بيت عصمت و طهارت عَلَيْهمُالسَّلَام به رَجْعَت گروهي از مؤمنان و مشركان

خالص بعد از ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف تفسير شده است:

«وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَحْمَةٌ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» (2)

«اگر در راه خدا كشته شويد و يا بميريد، رحمت و مغفرت خدا بهتر است از آنچه گرد ميآوريد.»

امام باقر عَلَيْهِ السَّلَام در پيرامون اين آيه از جابر پرسيد:

اي جابر! آيا ميداني كه معناي سبيل الله چيست؟

جابر گفت:

نه به خدا سوگند، جز اين كه از شما بشنوم.

فرمود:

«سبيل الله» راه علي عَلَيْهِ السَّلَام و اولاد علي  عَلَيْهِ السَّلَام است.

هر كس با ولايت وي كشته شود، در راه خدا كشته شده است و هر كس با ولايت بميرد، در راه خدا مرده است.

هيچ مؤمني از اين امت نيست جز اين كه براي او قتل و مرگي هست، هر كدام از آنها كشته شود يك بار ديگر بر ميگردد تا بميرد و هر كدام از آنها بميرد، بر ميگردد تا كشته شود. (3)

و امام رضا عَلَيْهِ السَّلَام در اين رابطه فرموده است:

«هر مؤمني در بستر بميرد، در رَجْعَت كشته ميشود و هر مؤمني كشته شود در رَجْعَت خود ميميرد». (4)

و آيات 36 و 72 و 73 سوره بقره دلالت بر رَجْعَت در ميان امّتهاي پيشين دارد و داستان معروف اصحاب كهف كه در قرآن آمده دلالت بر همين امر دارد.

در دعاها و زيارات مأثوره نيز رَجْعَت بيان شده است كه از جمله آنها اين فراز از زيارت جامعه كبيره است:

«مُعْتَرِفٌ بِكُمْ مُؤْمِنٌ بِإِيَابِكُمْ مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِكُمْ مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُمْ»

به شما ايمان دارم، بازگشت شما را باور دارم، رَجْعَت شما را تصديق ميكنم، امر شما را انتظار ميكشم، دولت

شما را چشم به راهم. (5)

آيا رَجْعَت اختياري است؟

روشن است كه هر انساني كه براي انتقام و تنبيه رَجْعَت ميكند، هرگز به ميل و اراده ي خود بر نميگردند، بلكه به مصداق «كافر به جهنم نميرود، كشان كشان مي برند»، آنها از روي اجبار به رَجْعَت تن مي دهند. ولي در مورد مؤمنين به نظر ميرسد كه اختياري خواهد بود نه اجباري. اگر چه هرگز ممكن نيست كه براي مؤمني رَجْعَت پيشنهاد شود و او سرباز زند. چنانچه از يك حديث استفاده ميشود كه در مورد مؤمنان رَجْعَت اختياري است.

مفضل بن عمر گويد:

در خدمت امام صادق عَلَيْهِ السَّلَام از حضرت مهدي عَلَيْهِ السَّلَام و از افرادي كه عاشقانه انتظار ظهورش را ميكشند و پيش از نيل به چنين سعادتي از دنيا مي روند، گفتگو شد، فرمود:

«هنگامي كه حضرت مهدي عَلَيْهِ السَّلَام قيام كند، مأمورين الهي در قبر با اشخاص مؤمن تماس ميگيرند و به آنها مي گويند:

اي بندهي خدا! مولايت ظهور كرده است، اگر ميخواهي كه به او بپيوندي آزاد هستي و اگر بخواهي در نعمتهاي الهي متنعم بماني باز هم آزاد هستي.» (6)

آيا رجعت، پس از ظهور حضرت مهدي عَلَيْهِ السَّلَام با تكليف سازگار است؟

مشهور است كه در زمان ظهور امام زمان عَلَيْهِ السَّلَام مؤمن محض و كافر محض به دنيا بر ميگردند.

اولاً:

كافر بعد از آنكه مُرد وضع آخرت را مشاهده كرده و يقين به مبدأ و معاد پيدا ميكند، چطور ممكن است در بازگشت به دنيا «كافر» باشد.

مؤمن نيز كه دورهي تكليف خود را گذرانيده چگونه مجدداً مكلّف خواهد شد؟

پاسخ:

كسي كه در مدّت حياتش حجت الهي بر او تمام گرديده و آيات و بينات الهي را مشاهده نموده و

ايمان نياورد و بيانات پيامبران در او اثري نكرد اگر هزاران مرتبه بميرد و زنده شود، ايمان نخواهد آورد. زيرا كه اگر ايمان آوردني بود همان مرتبه اوليه ايمان ميآورد و سرّش اينست كه چنين شخصي حيات انساني ندارد و حيواني بيش نيست. اما آنچه مورد سؤال است كه كافر پس از ديدن اوضاع عالم برزخ، هرگاه رجوع به دنيا كرد، مؤمن خواهد شد، خيلي اشتباه شده و از بياناتي كه ذكر گرديد - انشاء الله - رفع شبهه ميشود.

كافر پس از رجوع به دنيا مثل حيات اوليهاش مشغول به دنيا و شهوات آن خواهد گرديد و آنچه را كه مشاهده نموده از اوضاع موت و برزخ، فراموش ميكند و اگر هم متذكر شود آنان را به منزلهي خوابي وحشتناك براي خود قرار ميدهد و خلاصه كسي كه اهل نسيان و فراموشي شد، هزار مرتبه هم كه بميرد و زنده شود همان حيوان او ليست و كسي كه اهل عناد شد در جميع عوالم چنين خواهد بود.

اما سؤال از حال مؤمن در زمان رجعت، بايد گفت كه در آن زمان تكليف نيست، بلكه براي رسيدن مؤمن به بعضي از مراتب جزاي ايمان و اعمال حيات اوليهي خود، كه عبارت از ديدن سلطنت اهل بيت عَلَيْهمُالسَّلَام و به آن شاد گرديدن است ميباشد و نيز ممكن است براي بعضي از مؤمنين علاوه بر آنچه ذكر شد يك نوع تكليفي باشد كه در حيات اوليه اش به واسطهي حوادث واقعه موفقيت پيدا نكرده بود، از قبيل رسيدن به درجهي شهادت در ركاب امام عَلَيْهِ السَّلَام، اگر مورد آرزوي او بوده، كه ممكن است در زمان ظهور به دنيا

برگردد تا به اين مرتبه از كمال نايل شود.

اگر بنا بر روايات شريفه مؤمني كه قبل از اجل حتمي او كشته شده باشد، در زمان ظهور، رَجْعَت مينمايد تا بقيه عمر اولش را درك نمايد و به سعادت فايز گردد و به مؤمني كه به سعادت شهادت در راه خدا نرسيده و مرده باشد، بر ميگردد تا به فيض شهادت كه مورد آرزويش بوده، برسد. (7)

چه كساني رَجْعَت مي كنند؟

اين كه چه كساني رَجْعَت خواهند كرد، به دو دسته روايت برخورد ميكنيم دسته اي از روايات به طور كلّي دلالت بر بازگشت مؤمن خالص و كافر و مشرك خالص دارند و دسته ي ديگر از روايات اشخاص را به طور خاص و جداگانه ذكر نمودهاند. پيرامون دسته ي اول امام صادق عَلَيْهِ السَّلَام چنين ميفرمايد:

«رجعت همگاني نيست، بلكه خصوصي است، تنها كساني رَجْعَت ميكنند كه مؤمن خالص باشند يا مشرك خالص.» (8)

پيرامون دسته ي دوم بايد گفت كه طبق روايات پيامبران، حضرت اسماعيل صادق الوعد عَلَيْهِ السَّلَام، حضرت عيسي عَلَيْهِ السَّلَام؛ حضرت خضر عَلَيْهِ السَّلَام، حضرت رسول اكرم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم، اميرالمؤمنين عَلَيْهِ السَّلَام، امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام، ساير امامان معصوم عَلَيْهمُالسَّلَام و جمعي از اصحاب با وفاي پيامبر اسلام و اصحابي چون: سلمان، مقداد، جابر بن عبدالله انصاري، مالك اشتر، مفضل بن عمر و نيز اصحاب كهف و برخي ديگر رَجْعَت خواهند كرد.

اما با بررسي روايت رَجْعَت استفاده ميشود كه نخستين كسي كه براي فرمانروايي جهان رَجْعَت ميكند، حضرت امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام است.

چنانكه حضرت امام صادق عَلَيْهِ السَّلَام فرموده است:

«نخستين كسي كه زمين براي او شكافته ميشود و به روي زمين رَجْعَت

ميكند، حسين بن علي عليهما السلام است». (9)

و نيز ميفرمايد:

«نخستين كسي كه به دنيا رَجْعَت ميكند، حضرت حسين بن علي عَلَيْهِ السَّلَام است، به قدري حكومت ميكند كه از كثرت سن، ابروهايش روي ديدگانش ميريزد». (10)

و در روايت آمده كه: امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام در اواخر حكومت بقيت الله عَلَيْهِ السَّلَام با اصحاب باوفايش رَجْعَت ميكند و به همهي مردم معرفي مي شود، تا ديگر كسي در مورد آن حضرت دچار ترديد نشود. هنگامي كه همهي مردم او را شناختند، اجل حضرت مهدي عَلَيْهِ السَّلَام فرا مي رسد و ديده از جهان فرو ميبندد. (به شهادت ميرسد).

آنگاه امام حسين عَلَيْهِ السَّلَام آن حضرت را غسل و كفن و حنوط نموده و به خاك ميسپرد. كه هرگز امام را جز امام غسل نميدهد». (11)

آيا رَجْعَت جسماني است؟

از عموم روايات رَجْعَت چنين استفاده ميشود كه رَجْعَت انسانهاي خاصي كه به دنيا آمدنشان قطعي است، جسماني است نه مثالي. زيرا در هيچ روايتي رَجْعَت را مقيد به غير جسماني بودن، نكرده اند.

شيخ حر عاملي (ره) در كتاب ايقاظ ميفرمايد:

«اوّلاً اين كه در رجعت، روح به يك بدن مثالي وارد شود، نوعي تناسخ است كه باطل و محال ميباشد، ثانياً بر خلاف صريح روايات است، ثالثاً بر خلاف اجماع است، رابعاً آن بدن مثالي گناهي نكرده، تا مجازات آن در مورد رَجْعَت بدكاران جايز باشد.» (12)

بعضي گويند موجودي كه استعداد كمال دارد، هنگامي كه كمالات استعدادي آن جنبهي فعليت به خود بگيرد، يعني از قوه به فعل در آيد، ديگر نميتواند به حال اول برگردد، زيرا رجوع از فعليت به قوه محال است.

نفس انساني با مردن از ماده، تجرد پيدا ميكند و يك موجود

مجرد مثالي يا عقلي ميشود، كه اين دو رتبه (مثالي و عقلي) از مرتبهي ماده برتر است و وجود آنها از وجود ماده قويتر است.

اگر مجدداً نفس بعد از مرگ به ماده تعلق پيدا كند، لازم ميآيد كه از فعل به قوه باز گردد و آن محال است.

علامه طباطبايي (ره) در پاسخ به اين شبهه ميفرمايد:

«آنچه گفته ميشود كه بازگشت فعل به قوه محال است، مطلب درستي است، ولي زنده شدن يك موجود پس از مرگ از مصاديق آن نيست، زيرا اگر انساني پس از مرگ به دنيا باز گردد و نفس او مجدداً با ماده ( بدن قبلي) تماس و تعلق پيدا كند، اين امر باعث ابطال تجرد و بازگشت از فعل به قوه نيست، چه اين كه او قبل از مردن و پيش از قطع رابطه با بدن هم، مجرد بوده است، بنا بر اين تعلق و ارتباط مجدد او با بدن به طور يقين منافاتي با تجرد او ندارد.

تنها چيزي كه هست اينست كه بر اثر مرگ،، روابط ي كه ضامن تأثير و فعل نفس در ماده بود مفقود شد و لذا پس از آن قدرت بر انجام افعال مادي را نداشت، درست مانند صنعتگري كه آلات و ابزار لازم، براي عمل را از دست بدهد. ولي با بازگشت نفس به حال سابق و تعلق آن به بدن مجدداً قوا و ادوات آن را به كار مياندازد. در نتيجه ميتواند حالات و ملكات خود را به واسطهي افعال جديد به مرحلهاي فوق مرحله سابق برساند و تكامل تازهاي پيدا كند بدون اين كه سير نزولي و عقب گرد از حال كمال به

نقص و از فعل به قوه كرده باشد.» (13)

پي نوشتها:

(1) - يكصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان عَلَيْهِ السَّلَام / ص257.

(2) - آل عمران / 157.

(3) - تفسير عياشي / ج1 / ص 202.

(4) - بحارالانوار / ج53 / ص 66.

(5) - بلد الامين كفعمي / ص 301.

(6) - بحارالانوار / ج53 / ص 92.

(7) - هشتاد و دو پرسش / آيت الله دستغيب / ص 125.

(8) - تفسير برهان / سيد هاشم بحراني / ج2 / ص 408.

(9) - الزام الناصب / شيخ علي يزدي حائري / ج2 / ص 360.

(10) - بحارالانوار / ج53 / ص 46.

(11) - بحارالانوار / ج51 / ص 56.

(12) - الايقاظ من الهجعه / ترجمه جنتي / ص 427.

(13) - الميزان / ج1 / ص207.

منابع و مآخذ

يكصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان عَلَيْهِ السَّلَام / علي رضا رجالي تهراني / انتشارات نبوغ / چاپ يازدهم / 1382.

بحارالانوار / علامه مجلسي / 110 جلدي / دارالكتب الاسلاميه.

بلد الامين / شيخ ابراهيم كفعمي.

هشتاد و دو پرسش / آيت الله دستغيب / انتشارات: دفتر انتشارات اسلامي / چاپ هفتم / پاييز 1375.

تفسير برهان / سيد هاشم بحراني / ناشر: بنياد بعثت / سال چاپ: 1416 ق

نوبت چاپ: اول.

الزام الناصب / شيخ علي يزدي حائري / دار التوحيد بيروت.

الميزان / علامه سيد محمد حسين طباطبايي / انتشارات: دفتر انتشارات اسلامي جامعه ي مدرسين حوزه علميه قم / سال چاپ: 1417 ق / نوبت چاپ: پنجم.

الايقاظ من الهجعه / شيخ حر عاملي / ترجمه: احمد جنتي.

(5)

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109