بهشت آرزوها

مشخصات كتاب

سرشناسه : یوسفی محمدحسین عنوان و نام پديدآور : بهشت آرزوها: انواع توبه و استغفار رمز روزی و گشایش / محمدحسین یوسفی مشخصات نشر : قم: دلیل ما 1387.‮ مشخصات ظاهری : 116ص.‮ 5/11× 16 س م.‮ شابک : 6000 ریال‮ : 9789647990387 يادداشت : پشت جلد به انگلیسی: Mohammad Hosein Yousofi. Paradise of wishes...‮ يادداشت : چاپ قبلی: قم دلیل ما، 1382 (120 ص.). يادداشت : چاپ پنجم. یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس. موضوع : توبه موضوع : توبه کاران رده بندی کنگره : BP225/7 /ی9ب9 1387 رده بندی دیویی : 297/462 شماره کتابشناسی ملی : 1587320

مقدمه

مقدمه

اَللّ_هُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ

صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى ابآئِهِ فى هذِهِ

السَّاعَةِ وَفى كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً

وَقآئِداً وَناصِراً وَدَليلا وَعَيْناً حَتّى

تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ

فيها طَويلاً

رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمودند :

خَيْرُ الدُّعاءِ الإسْتِغْفارُ . (1)

بهترين دعا استغفار است .

مَنْ أَكْثَرَ الإِسْتِغْفارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ كُلِّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ كُلِّ ضيق مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لايَحْتَسِبُ . (2)

كسى كه زياد استغفار گويد و از خدا عذرخواهى كند ;

خداوند از هر غصّه اى برايش گشايشى قرار دهد و از هر تنگنايى راه فرارى پيش پايش گذارد و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مى دهد .

رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمودند :

اِدْفَعُوا اَبْواب الْبَلايا بِالإِسْتِغفارُ . (3)

درهاى بلاها و گرفتارى ها را به كمك استغفار

ببنديد .

اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمودند :

تَعَطَّروا بِالإِسْتِغْفارِ ، فَلا تَفْضَحَنَّكُم رَوائِحُ الذُّنُوبِ . (4)

با استغفار و آمرزش خواهى از خداوند ، خود را معطّر

كنيد ، تا بوى بد گناهان شما را رسوا نكند

.

پي نوشتها

1 . بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 190 ; كافى ، ج 2 ، ص 504 ; وسائل الشيعه ، ج 7 ، ص 176 .

2 . بحارالأنوار ، ج 90 ، ص 281 .

3 . مستدرك الوسائل ، ج 5 ، ص 318 .

4 . وسائل الشّيعه ، ج 16 ، ص 70 ; بحارالأنوار ، ج 6 ، ص 22 .

انگيزه اين تأليف

بعد از چاپ كتاب « تجربه شيرين ندامت » كه در زمينه رمز آشتى با خدا و امام زمان (عليه السلام) ، اهميت درخواست آمرزش از خداوند و آثار و بركات استغفار ، تأليف گرديده است و در بخش آخر آن ، نسخه هاى مجرّبى از استغفار آمده ، كه در دستورات اهل بيت (عليهم السلام)به تلاوت آن براى حلّ مشكلات مادى و معنوى ، مخصوصاً گشايش روزى ، سفارش شده است ; كتاب ، مورد استقبال دوستان و شيعيان ، مخصوصاً جوانانِ عزيز دانش دوست قرار گرفت ، به گونه اى كه نسخه هاى آن كم ياب و ناشر

محترم ، پس از چهارماه كه از چاپ اول مى گذشت ، ناچار به چاپ مجدد آن گرديد . از طرفى ، جمعى از دوستان ، بعد از مطالعه اين كتاب و پى بردن به نقش حياتى استغفار در توفيقات چشمگير زندگى و ديدن بركات مادّى و معنوى فراوان از تلاوت اين ذكر پربار ، مواظبت تامّى بر قرائت بعضى از انواع استغفار در هر روز و يا هر شب پيدا كردند ; و براى سهولت در كار و توفيق بر مداومت اذكار ، از اينجانب درخواست كردند كه اين نسخه

ها در مجموعه مختصرى گردآورى شود ، بگونه اى كه در سفر و حضر ، قابل حمل و قرائت باشد .

بدين خاطر ، اقدام به چاپ اين مجموعه گرديد كه در واقع برگزيده اى از بخش آخر كتاب ياد شده ، با تغييرات و اضافاتى مى باشد . به اين اميد كه استغفارگويان ، مخصوصاً آن دسته از دلباختگان كوى دوست كه در سحرگاهان ، پس از استغفار و مناجات با حق ; با مولاى خويش نجوا كرده ، در فراقش اشك ريخته و براى ظهور حضرتش دعا مى كنند ; اين حقير كمترين را نيز ، از دعاى خيرشان فراموش نفرمايند .

محمد حسين يوسفى

روز شهادت حضرت زهرا (عليها السلام)

1424 ه_ ق .

استغفار ، تجربه اى شيرين

چه زيباست كه انسان همه چيز را تجربه كند و اگر برايش امكان ندارد از تجربه ديگران استفاده كند .

شما كه دوست داريد همه چيز را بيازماييد و چه بسا در اين راه خسارت هايى را نيز بدوش كشيد ، اين بار بياييد فرمايش هاى خدا و رسول و امامان پاك (عليهم السلام)درباره توبه و استغفار و بازگشت به سوى خدا و امام زمان (عليه السلام)را باور كنيد و اين تجربه ديرينه را در زندگى خويش به كار گيريد . و اگر كوچك ترين ترديدى داريد خود تجربه كنيد ; چه آنچه از علم برتر است ، تجربه است !

اگر در زندگى خويش گرفتارى و آشفتگى داريد ، و خود را از مشكلات زمانه و سختى هاى دوران غيبت در امان نمى بينيد ، اگر تشنه ديدار امام زمانتان (عليه السلام) هستيد و تحمّل فراق آن مولاى مهربان

را نداريد ، از آثار شوم گناهان و پى آمدهاى تلخِ تجاوز از حدود خداوند ، غافل نشويد و بركات ندامت از كردار ناشايست و اظهار پشيمانى از گناهان يعنى : استغفار را ناديده نگيريد .

آرى ! آنان كه دلباخته پرواز در آسمان زيباى معنويّت و شيفته صعود بر قله هاى رفيع موفقيّت ، و تشنه ديدار مولاى خويش با عافيت اند ; بايد از بار سنگين گناهان رهايى يافته ، به نقش حياتى استغفار و پوزش از خداو امام زمان (عليه السلام) در زندگى خويش پى برده ، با شرائط ، موانع و رموزش آشنا شوند;(1) سپس ندامت قلبى خود را به خداى مهربان اظهار كرده و با تكرار ذكر مبارك استغفار به آثار پر مادّى و بركات بى انتهاى معنويش دست يافته ، (2)و شيرينى اظهار ندامت را در ذائقه خويش تجربه كنند . آنگاه با اشتياقى بى امان ، در جستجوى انواع بهتر استغفار برآمده و با تلاوت نسخه هاى گوناگونش ، مشام جانشان را به عطر دل انگيز آن معطّر ساخته ، دل رؤوف امام خويش را به خود مهربان تر كرده و از بركات دعاى سحرگاه و استغفار نيمه شبش بهره مند گردند .

1 . براى آشنايى بيشتر با شروط ، موانع و رموز استغفار به كتاب « تجربه شيرين ندامت » مراجعه فرماييد .

2 . ما مجموع آثار مادى و بركات معنوى استغفار را در كتاب « تجربه شيرين ندامت » با تكيه بر آيات و روايات ، آورده ايم .

استغفار واقعى كدام است ؟

انسانى كه گناه كرده و از جادّه مستقيم دين و ولايت به انحراف كشيده شده ،

با اندك تأمّلى در مى يابد كه اگر به سوى خدا و احكام نورانى اسلام و مكتب پر بار اهل بيت (عليهم السلام) روى آورد و با خداى خود آشتى كند ، خدا نيز از گذشته او چشم پوشيده و پشيمانى او را به عنوان كفّاره گناهانش پذيرفته و از عقوبت او صرف نظر مى فرمايد .

توبه و بازگشت به سوى خدا ، عبارت است از گرايش قلبى توبه كننده به نور معرفت و محبّت حقّ ، و راه يابى به سرچشمه زلال هدايت و سعادت ; و نشان آن ، ندامت باطنى و اظهارات شخص توبه كننده است .

و بهترين لفظ براى اظهار اين ندامت ، همان ذكر « استغفار » است كه خداوند در قرآن بدان سفارش كرده و از امّت پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) خواسته است كه از اين راه ندامت خويش را اظهار كنند و از خداى خويش بخواهند كه از تقصير آنان در گذرد و باران رحمت و مغفرتش را بر پيكر روحشان فرود آورد .

در سوره آل عمران چنين مى فرمايد :

( وَالَّذينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا الله فَاسْتَغْفَروا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ . أُول_ئِكَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنّاتٌ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ نِعْمَ اَجْرُ الْعامِلينَ ) . (1)

آن ها كه وقتى عمل زشتى انجام دادند و يا به خود ستم كردند ، به ياد خدا افتاده و براى گناهان خويش از خداوند آمرزش طلبيدند ، و بر گناه خويش اصرار نورزيدند ، و چه

كسى جز خدا گناهان را مى بخشد ؟ ايشان خوب مى دانند ( كه اصرار بر گناه با استغفار سازش ندارد و جز خدا كسى گناهشان را نمى بخشد ) ; پاداش اينان آمرزشى است از پروردگارشان ، و بهشت هايى است كه زير آن ها نهرهايى روان است و در آن جاودانه زندگى مى كنند . و چه نيكوست پاداش كسانى كه ( براى خدا ) كار مى كنند .

1 . سوره آل عمران ، آيه 135 .

ذكر شريف استغفار در كلمات نورانى پيامبر

ذكر شريف استغفار در كلمات نورانى پيامبر واهل بيتش (عليهم السلام)با تعابير گوناگون آمده است ، و هر تعبيرى حاكى از اظهار ندامت نسبت به گناه خاصّى است كه در طول هفته و ساعات شبانه روز به تعداد خاصّى بدان سفارش شده است ، كه هر يك در جاى خود آثار فراوانى را به دنبال دارد .

مهم ، همانگونه كه در اين آيه بدان اشاره گشته : اين اظهار ندامت و پشيمانى در صورتى رنگ حقيقت به خود مى گيرد كه از دل برخاسته و در عمل نيز آثارش آشكار گردد . امّا كسى كه در حال گناه ، يا مصمّم بر تكرار گناهى است و نسبت به آن استغفار مى كند ، مثل كسى است كه خداى خود را به باد تمسخر گرفته باشد .

امام صادق (عليه السلام) در سخن زيبايى به اين نكته اشاره كرده ، مى فرمايند :

اَلتّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لا ذَنْبَ لَهُ ، وَ الْمُقيمُ عَلى ذَنْب وَ هُوَ يَسْتَغْفِرُ كَالْمُسْتَهْزِءِ . (1)

كسى كه از گناهى توبه كند ، مثل كسى است كه گناهى بر او نوشته نشده

است ; و كسى كه گناهى را ادامه مى دهد و در عين حال نسبت به آن استغفار مى كند مثل كسى است كه ( خداى خودش را ) مسخره مى كند .

بى جهت نيست كه در برخى روايات كه حاوى دستور بعضى از نسخه هاى استغفار هستند اين نكته يادآورى شده است ، كه گفتن اين استغفار در صورتى مؤثر است كه گوينده نسبت به گذشته خود پشيمان شده و در دل ، حالت نفرتى نسبت به گناهش پيدا كند . (2)

1 . مستدرك سفينة البحار ، ج 7 ، ص 601 .

2 . همين كتاب ، ص 34 _ 35 .

شرايط استغفار

اميرالمؤمنين (عليه السلام) در سخن پر بارى ، شرايط جامع ترى را براى تحقّق استغفار واقعى بيان مى فرمايند كه بسيار پر مغز و شايسته دقت و به كار گرفتن است و علما و دانشمندان در شرح و تفسير آن سخنان فراوانى گفته اند . مرحوم سيّد رضى ( ره ) چنين روايت مى كند :

مردى در محضر آن حضرت گفت : أسْتَغْفِرُاللهَ .

مولا به او فرمودند :

ثَكَلَتْكَ أُمُّكَ ، أَتَدْرى مَا الاِْسْتِغْفارُ ، إِنَّ الإِسْتِغْفارَ

دَرَجَةُ الْعِلِّيّينَ ، و هُوَ أِسْمٌ واقِعٌ عَلى سِتِّ مَعان :

أَوَّلُها : النَّدْمُ عَلى ما مَضى .

و الثّانى : اَلْعَزْمُ عَلى تَرْكِ الْعَوْدِ عَلَيْهِ أَبَداً .

و الثّالِثُ : أَنْ تُؤَدّى إِلَى الْمَخْلُوقينَ حُقُوقَهُم حَتّى تَلْقَى اللهَ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ .

و الرّابِعُ : أَنْ تَعْمِدَ إِلى كُلِّ فَريضَة عَلَيْكَ ضَيَّعْتَها تُؤَدّى حَقَّها .

و الخامِسُ : أَنْ تَعْمِدَ إِلى اللَّحْمِ الَّذى نَبَتَ عَلَى

السُّحْتِ فَتُذيبَه بِالأَحْزانِ حَتّى تَلْصِقَ الْجِلْدَ بِالعَظْمِ وَ يُنْشَأُ بَيْنَهُما لَحْمٌ جَديدٌ .

وَ السّادِسُ

: أَنْ تُذيقَ الجِسْمَ أَلَمَ الطّاعَةِ كَما أَذَقْتَه حَلاوَةَ المَعْصِيَةِ ، فَعِنْدَ ذلِكَ تَقُولُ : « أَسْتَغْفِرُاللهَ » . (1)

مادرت به عزايت بنشيند ، آيا مى دانى معناى استغفار چيست ؟ به يقين استغفار درجه عليّين است . استغفار ، اسمى است كه بر شش معنا استواراست .

نخستين آن ها : نسبت به گناه گذشته ات پيشيمان شوى .

دوّم : براى هميشه تصميم بگيرى كه ديگر به سوى گناه گذشته باز نگردى .

سوم : حق تمام مردم را ادا كنى و خدا را در حالى ملاقات كنى كه هيچ حقى از ديگران به گردنت نباشد .

چهارم : هر واجبى كه از تو فوت گشته و ضايع شده است ، به جا آورى ، ( قضا نموده ) و حقش را ادا كنى .

پنجم : هر گوشتى كه بر بدنت از مال حرام روييده ، با حُزن و اندوه هاى فراوان ، آن را آب نمايى به گونه اى كه پوست را به استخوان بچسبانى ، تا از آن پس در جسم تو گوشت نو ( از مال حلال ) برويد .

ششم : سختى طاعت خدا را بر بدنت چشانده ، همان گونه كه شيرينى گناه را به او چشاندى .

وقتى تمام اين مراحل را طى كردى مى گويى : ( أَسْتَغْفِرُاللهَ ) « از خدا آمرزش مى طلبم » .

البتّه روشن است كه رعايت چهار مطلب اوّل در فرمايش اميرالمؤمنين (عليه السلام) ، شرط تحقق توبه و استغفار است كه تا آن ها محقق نشوند توبه واقعى شكل نمى گيرد; و مطلب پنجم و ششم ، شرط كمال توبه و استغفار است; نه اين

كه اداء واجب ، متوقف بر آن باشد . بلكه اگر كسى بخواهد به كمال توبه دست يابد و تمام آثار كماليّه و معنوى استغفار را دريابد ، بايد اين دو نكته را نيز رعايت كند .

1 . المحجة البيضاء ، ج 7 ، ص 63 ; نهج البلاغه ، حكمت 417 ; وسائل الشّيعه ، ج 16 ، ص 77 .

انواع استغفار و بركات آنها

مقدمه

يكى از پرسش هاى مهم در زمينه استغفار ، اين است : چگونه استغفار كنيم ؟ و چه استغفارى مجرب تر است ، و ما را در دست يافتن به آثار و بركات استغفار زودتر به مقصد مى رساند ؟

پاسخ اين سؤال به صورت پراكنده در الهامات پيامبر و اهل بيت پاكش (عليهم السلام) آمده است ، و با توجّه به موارد گوناگونى كه ، به تلاوت نسخه هاى متفاوت استغفار سفارش شده ، به ميزان فهم و ظرفيّت اشخاص ، براى هر نوع استغفار ، آثار خاصّى ذكر گرديده است . و هر يك جايگاه ويژه اى دارد و اثر خاصّى را ايفا مى كند . و در اكثر موارد آثار مشتركى نيز دارند .

اين بدان خاطر است كه همانگونه كه بدن انسان ، به غذاها ، ميوه ها ، سبزى ها و نوشيدنى هاى مختلف احتياج دارد ; تا انواع ويتامين هاى لازم بدن تأمين شود . و اكتفا كردن به يك نوع خوردنى يا نوشيدنى ، باعث نارسايى ها و كمبودهايى در بدن گشته و سلامت جسم او را به خطر مى اندازد ; روح بشر نيز محتاج به انواع عبادات ، اذكار و ادعيه است ;

كه هر نوعى از آن ها مكمّل نوع ديگر است و از تأثير آن ها در شادابى و سبكبالى روح انسان ، نبايد غافل گشت .

در مورد استغفار نيز ، اين مسأله رعايت شده است . از آن جا كه گناهان انواع مختلفى دارند ، هر گناهى استغفارى مخصوص لازم دارد ; در تعاليم نورانى قرآن و اهل بيت (عليهم السلام)به تلاوت استغفارهاى گوناگونى سفارش شده است .

در نسخه هاى استغفار كه از معصومين (عليهم السلام)رسيده است ، به مناسبت هاى گوناگون نوع خاصّى از آن ذكر گرديده است كه بايد قرائت شود . همچنين در بسيارى از موارد ، زمان و تعداد آن نيز مشخص شده است . پس شايسته است ، انسانى كه شيفته كمال و در جستجوى گل هاى هدايت است ، در گلستان استغفار قدم گذارده و از هر شاخه اى گلى چيده و مشام جانش را به انواع عطرهاى دل انگيزش ، معطر سازد .

توجّه به فرازهاى متفاوت اين ذكر پر بار و تلاوت انواع گوناگونش ، هستى انسان را از زندان تاريك گناهان رهانيده و دل و جانش را به انوار سخنان نورانى معصومين (عليهم السلام) ، روشن مى سازد .

ما در اينجا نمونه هاى مختلف استغفار ، همراه با زمان تلاوت و آثار و بركات هر يك را به طور اختصار يادآور شده و در لابلاى بحث ، به استغفارهاى مجرّب نيز ، اشاره اى خواهيم داشت :

نمونه اول

زمان تلاوت : تا هفت ساعت بعد از گناه

اثر و پاداش : گناه در نامه عمل نوشته نمى شود

امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند

:

كسى كه مرتكب گناهى مى گردد ، هفت ساعت به او

مهلت داده مى شود ، اگر سه مرتبه گفت :

« أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا إِل_هَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَيُّومُ » .

« از خداوند ، طلب آمرزش مى كنم ، خدائى كه معبودى جز او نيست زنده اى ازلى و ابدى و سرپرستى بى همتا است » ; آن گناه در نامه عملش نوشته نمى شود . (1)

در حديث ديگر ، امام صادق (عليه السلام) همين پاداش را براى اين نوع استغفار ، با مختصر اضافه اى ، بيان مى كنند ، متن استغفار در اين روايت چنين است :

أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذى لا إِل_هَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَيُّومُ ذُوالجَلالِ وَ الإِكْرامِ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ . (2)

« از خداوند ، طلب آمرزش مى كنم ، خدائى كه معبودى جز او نيست زنده اى ازلى و ابدى ، سرپرستى بى همتا و صاحب جلالت و جوانمردى است به سوى او توبه مى كنم » .

اين اثر در روايتى ، براى استغفار ديگرى نيز بيان گرديده است ، متن استغفار در اين روايت چنين آمده است :

« أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا إِل_هَ إِلاّ هُو ، عالمُ الْغَيْبِ والشَّهادَة ، العَزيزُ الحَكيمُ ، الغَفُورُ الرَّحيمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِكْرامِ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ » . (3)

« از خداوند ، طلب آمرزش مى كنم ، خدائى كه معبودى جز او نيست ، داناى نهان و آشكار ، ارجمند و نيرومند و صاحب حكمت است ; ( نسبت به گنهكاران ) بسيار آمرزنده و ( نسبت به مؤمنان ) بسيار مهربان و صاحب جلالت و جوانمردى است . و به سوى او توبه مى

كنم » .

1 . كافى ، ج 2 ، ص 437 .

2 . كافى ، ج 2 ، ص 438 ; وسائل الشّيعه ، ج 16 ، ص 65 .

3 . كافى ، ج 2 ، ص 429 _ 430 .

نمونه دوم

زمان تلاوت : بعد از نماز واجب

اثر و پاداش : بخشش تمام گناهان

امام باقر (عليه السلام) مى فرمايند :

هر كس بعد از نماز واجب و قبل از آن كه از حالت نماز خارج شده و پايش را تكان دهد ; بگويد :

« أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا إِل_هَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَيُّومُ ذُوالجَلالِ وَ الإِكْرامِ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ »

« از خداوند ، آمرزش مى طلبم ، خدائى كه معبودى جز او نيست ، زنده اى ازلى و ابدى و سرپرستى بى همتا و صاحب جلالت و جوانمردى است به سوى او توبه مى كنم » .

خداوند همه گناهانش را مى آمرزد ، اگر چه گناهانش به اندازه كف دريا باشد . (1)

1 . كافى ، ج 2 ، ص 521 .

نمونه سوم

زمان تلاوت : لحظه سوار شدن بر مركب

اثر و پاداش : آمرزش تمام گناهان

رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) در ضمن سفارش هايشان به اميرالمؤمنين (عليه السلام)مى فرمايند :

اى على ، هر كس هنگامى كه سوار مركب شد ، آية الكرسى را تلاوت كند و سپس بگويد :

« أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا إِل_هَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ ، اَللّهُمَّ اغْفِرْلى ذُنُوبى ، إِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاّ أَنْتَ » .

« از خداوند ، آمرزش مى طلبم ، خدائى كه معبودى جز او نيست زنده اى ازلى و ابدى ، سرپرستى بى همتا است ، و به سوى او توبه مى كنم . خدايا گناهانم را ببخش ، كه كسى جز تو گناهان را نمى بخشد » .

سيّدالكريم ( خداوند ) خطاب به ملائكه مى فرمايد :

اى فرشتگان

من ، بنده من مى داند كه غير از من كسى گناهان او را نمى بخشد . شما شاهد باشيد كه من همه گناهان او را آمرزيدم . (1)

1 . بحارالأنوار ، ج 73 ، ص 294 .

نمونه سوم

زمان تلاوت : هنگام خوابيدن

اثر و پاداش : آمرزش همه گناهان هر چند زياد باشد

پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايند :

هر كس هنگامى كه براى خوابيدن به بستر مى رود ، سه مرتبه بگويد :

« أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا إِل_هَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ »

خداوند همه گناهان او را مى بخشد ، اگر چه گناهانش مثل كف دريا ، به تعداد برگ درختان و ريگ هاى انباشته بيابان و به عدد روزهاى دنيا باشد . (1)

1 . بحارالأنوار ، ج 73 ، ص 204 .

نمونه چهارم

زمان تلاوت : در طول شبانه روز

اثر و پاداش : آمرزش چهل گناه كبيره در شبانه روز

امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند :

هر مؤمنى كه شبانه روز چهل گناه كبيره انجام دهد و با حالت ندامت و پشيمانى ( از كردار زشت خويش ) بگ_وي_د :

« أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا إِل_هَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَيُّومُ بَديعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِكْرامِ ، وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ يَتُوبَ عَلَىَّ » .

« از خداوند ، طلب آمرزش مى كنم ، خدائى كه معبودى جز او نيست ، زنده اى ازلى و ابدى ، سرپرستى بى همتا ، پديد آورنده آسمان ها و زمين و صاحب جلالت و جوانمردى است . از او مى خواهم كه بر محمّد و آل محمّد درود فرستد و توبه مرا بپذيرد » .

خداوند همه گناهان او را مى بخشد و كسى كه در روز بيش از چهل گناه كبيره انجام دهد خيرى در او نيست . (1)

1 .

كافى ، ج 2 ، ص 438 ; بحارالأنوار ، ج 84 ، 1 .

نمونه پنجم

زمان تلاوت : هر روز بعد از نماز عصر

اثر و پاداش : دو فرشته مأمور ، نامه اعمال زشت را پاره مى كنند

رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايند :

هر كس بعد از نماز عصر هر روز ، روزى يك بار بگويد :

« أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا إِل_هَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَيُّومُ ، الرَّحْمنُ الرَّحيمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِكْرامِ ، وَ أَسْأَلُهُ اَنْ يَتُوبُ عَلَىَّ تَوْبَةً عَبد ذَليل خاضِع فَقير بائِس مِسْكين ( مُسْتَكين ) مُسْتَجير لايَمْلِكُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَ لاضَرّاً وَ لا مَوْتاً وَ لا حَياةً وَ لانُشُوراً » .

« از خداوند ، طلب آمرزش مى كنم ، خدائى كه معبودى جز او نيست ، زنده اى ازلى و ابدى ، بخشنده و مهربان ، صاحب جلالت و جوانمردى است . و از او مى خواهم كه توبه مرا بپذيرد ، بسان ( پذيرش ) توبه بنده خوارى كه فروتن و تهيدست ، نيازمند و درمانده ، و حقير و پناهنده گشته ، و مالك هيچ سود و زيان ، مرگ و حيات و دوباره زنده شدنى نيست » .

خداوند به دو ملك مأمور او دستور مى دهد كه نامه كردار زشت او را ، هر چه هست ، پاره كنند . (1)

1 . مستدرك الوسائل ، ج 5 ، ص 120 .

نمونه ششم

زمان تلاوت : تا دو ماه ، روزى چهارصد مرتبه

اثر و پاداش : دست يافتن به گنجى از علم يا مال

امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند :

هر كس تا دو ماه روزى چهارصد بار پى در پى بگويد :

« أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذى لا إِل_هَ

إِلاّ هُو الرَّحْمنُ الرَّحيمُ ، الْحَىُّ الْقَيُّومُ ، بَديعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ ، مِنْ جَِميعِ ظُلْمى وَ جُرْمى و إِسْرافى عَلى نَفْسى وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ . »

« از خداوند ، طلب آمرزش مى كنم ، خدائى كه معبودى جز او نيست ، زنده اى ازلى و ابدى ، سرپرستى بى همتا و پديد آورنده آسمان ها و زمين است . از همه ستمى كه به خود كرده و جرمى كه مرتكب گشته ام و اسراف و زياده روى كه بر نَفْس خويش روا داشته ام ( آمرزش طلبيده ) و به سوى او باز مى گردم » ;

يا گنجى از علم و دانش به او داده مى شود ، يا گنجى از مال و ثروت روزيش مى گردد . (1)

1 . وسائل الشّيعه ، ج 7 ، ص 225 .

نمونه هفتم

زمان تلاوت : سحر ، در قنوت نماز وتر

اثر و پاداش :

1-آمرزش خدا براى انسان واجب مى شود

2- نام او جزو استغفارگويان در سحر نوشته مى شود

امام صادق (عليه السلام) در حديث زيبايى مى فرمايند :

هر كس در نماز وتر ( يك ركعت آخر نماز شب ، هنگام قنوت ) هفتاد مرتبه بگويد :

« أَسْتَغْفِرُاللهَ رَبّى وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ »

و مدّت يك سال هر شب بر آن مداومت نمايد ، خداوند در نزد خويش او را از استغفار گويان در سحرگان ، مى نويسد ، و آمرزش و مغفرت خدا برايش واجب مى شود . (1)

استغفار پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) در نماز شب همين استغفار بوده است . علاوه بر اين ، حضرتش روزى هفتاد

مرتبه مى فرمودند : « أَسْتَغْفِرُاللهَ رَبّى وَأَتُوبُ إِلَيْهِ » و اهل بيت آن حضرت (عليهم السلام) و صالحين از اصحابشان نيز به همين روش عمل مى كردند . (2)

1 . وسائل الشّيعه ، ج 6 ، ص 279 ; من لايحضره الفقيه ، ج 1 ، ص 489 .

2 . وسائل الشّيعه ، ج 16 ، ص 81 .

نمونه هشتم

زمان تلاوت : هر روز ، روزى هفتاد مرتبه

اثر و پاداش : خدا هفتصد گناه او را مى آمرزد

امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند :

هر كسى روزى هفتاد بار بگويد : « أَسْتَغْفِرُ اللهَ » خداوند هفت صد گناه او را مى آمرزد . و در بنده اى كه روزى هفت صد گناه مى كند ، خيرى نيست . (1)

در اهميّت و شرافت اين ذكر همين بس كه امام صادق (عليه السلام)مى فرمايند :

برنامه رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) چنين بود كه روزى هفتاد بار ، بدين صورت استغفار كرده و هفتاد مرتبه به سوى خدا توبه مى كردند . (2)

1 . كافى ، ج 2 ، ص 439 .

2 . كافى ، ج 2 ، ص 504 .

نمونه نهم

زمان تلاوت : بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب

اثر و پاداش : دست يافتن به ثروت بى گمان

ابى جعفر شامى گويد : در شام مردى به نام هلقام بود ، او اين حديث را برايم نقل كرد :

خدمت مولايم موسى بن جعفر (عليهما السلام) رفتم و عرض كردم : به من دعايى تعليم نماييد كه جامع دنيا و آخرت باشد و مختصر هم باشد .

امام (عليه السلام) فرمودند :

بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب اين ذكر را بگو :

« سُبْحانَ اللهِ العَظيمِ وَ بِحَمْدِهِ ، أَسْتَغْفِرُ اللهَ ، وَ أَسْأَلُهُ مِنْ فَضْلِهِ »

« منزّه است خدائى كه با عظمت است و به حمد و ستايش او مشغولم ، از خداوند آمرزش مى طلبم و از فضل و عنايتش سؤال مى كنم » .

هلقام گفت : وضعيّت من در ميان خاندانم از همه بدتر بود ، نمى دانم چه شد كه ( بعد از تلاوت اين ذكر شريف ) ناگهان ارثى از طرف شخصى به من رسيد كه فكر نمى كردم بين او و من پيوند خويشاوندى باشد ، به حدّى وضع مالى و اقتصاديم رونق يافت كه امروز توانگرترين فرد در ميان بستگان خود هستم ، اين بركات نبود مگر به خاطر آنچه بنده صالح خدا ، مولايم حضرت موسى بن جعفر (عليهما السلام) به من آموخت . (1)

1 . كافى ، ج 2 ، ص 550 .

نمونه دهم

زمان تلاوت : شب عيد فطر بعد از دو ركعت نماز

اثر و پاداش : روا گشتن حاجت ، آمرزش تمام گناهان

حارث اعور گويد : عادت مولايم اميرالمؤمنين (عليه السلام) اين بود كه شب عيد فطر ، دو ركعت نماز مى خواندند ، در ركعت اوّل بعد از حمد هزار مرتبه سوره توحيد و در ركعت دوم بعد از حمد يك مرتبه آن را تلاوت مى فرمودند ، سپس به ركوع مى رفتند و پس از آن سجده مى كردند و بعد از سلام نماز به سجده مى رفتند و صد بار مى گفتند : « أَتُوبُ إِلَى اللهِ »

سپس مى فرمودند :

« يا ذَالمَنِّ وَ الجُودِ ، يا ذَا المَنِّ وَ الطَّوْلِ ، يا مُصْطَفِىَ مُحَمَّد ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ افْعَلْ بى كَذا و كَذا »

« اى خدائى كه صاحب منّت و سخاوتى ، اى خداوئى كه صاحب انعام و برترى هستى ، اى برانگيزنده محمّد ، بر محمّد و آلش درود فرست

و با من چنين و چنان كن ( حاجتم را برآور » .

و چون سر از سجده بر مى داشتند ، چهره نورانيشان را به طرف ما برگردانده و مى فرمودند :

« وَالَّذى نَفْسى بِيَدِهِ لا يَفْعَلُها أَحَدٌ يَسْأَلُ اللهَ تَعالى شَيْئاً إِلاّ أَعْطاهُ ، فَلَوْ أَتاهُ مِنَ الذُّنُوبِ بِعَدَدِ رَمْل عالِج ، غَفَرَاللهُ تَعالى لَهُ . »

سوگند به آن كس كه جان من در دست اوست ، هيچ كس اين عمل را انجام نمى دهد و از خدا حاجتى نمى خواهد مگر اين كه خدا حاجتش را به او عطا مى فرمايد . اگر كسى با كوله بارى از گناه به تعداد ريگ هاى روى هم انباشته شده ، به درگاه او روى آورد ( و اين ذكر را بگويد ) ، خدا او را مى آمرزد . (1)

1 . بحارالأنوار ، ج 88 ، ص 120 .

نمونه يازدهم

زمان تلاوت : شب قدر بعد از نماز مغرب و عشا

اثر و پاداش : برآورده شدن حاجت

حسن بن راشد حديثى را از امام صادق (عليه السلام) نقل مى كند كه بعضى از اعمال شب قدر را در آن بيان مى كنند ،

در بخشى از آن مى فرمايند :

وقتى نماز مغرب و عشايت را خواندى ، دستهايت را بلند كن و بگو :

« يا ذَالمَنِّ يا ذَا الطَّوْلِ ( والطَّوْلِ ) يا ذَالجُودِ يا مُصْطَفَِى مُحَمَّد وَ ناصِرَهُ ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ اغْفِرْلى كُلَّ ذَنْب اَحْصَيْتَه وَ هُوَ عِنْدَكَ فى كِتاب مُبين . »

« اى خدائى كه صاحب نعمت هستى و بر بندگانت منّت دارى ، اى كسى كه صاحب

برترى هستى ، اى كسى كه صاحب جود و سخاوتى ، اى برانگيزنده محمّد و ياور او ، بر محمّد و آلش درود فرست و هر گناهى ( كه از من سر زده و ) تو آن را شماره كرده اى و در نزد تو در كتاب مبين ثبت گرديده است ، ببخشاى » .

سپس به سجده رفته و صد بار در حال سجده مى گويى : « أَتُوبُ إِلَى اللهِ » .

بعد حاجتت را مى خواهى انشاءالله برآورده مى شود . (1)

چقدر مناسب و بجاست كه منتظران و دلباختگان امام زمان (عليه السلام) بعد از انجام اين عمل در شب عيد فطر و شبهاى قدر ، كه وعده استجابت داده شده است ، تعجيل ظهور مولاى مظلوم خويش را از خدا بخواهند و اين دعا را ورد زبان خويش ساخته و بگويند :

« اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيّكَ الْفَرَج »

به اين اميد كه آن يار سفر كرده دعا كنندگان براى ظهورش را از دعاى خويش بهره مند سازد ; آن ها را از خاطر عاطرش دور نگرداند و براى گناهانشان استغفار نمايد .

1 _ الاقبال ، ص 271 .

نمونه دوازدهم

زمان تلاوت : ماه رجب

اثر و پاداش :

1- گوينده آن عاقبت به خير مى گردد

2- پاداش صد شهيد برايش نوشته مى شود

3- در قيامت به آرزويش مى رسد

پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) فرمودند :

هر كس در ماه رجب صد بار بگويد :

أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا إِل_هَ إِلاّ هُو وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ .

و آن را با صدقه اى ختم كند ، خداوند عاقبت او را به رحمت و

آمرزش خودش ، ختم مى فرمايد .

و هر كس اين استغفار را چهار صد بار بگويد ، خداوند پاداش صد شهيد را برايش مى نويسد و زمانى كه در قيامت خدا را ملاقات كند ، خداوند به او مى گويد : تو به سلطنت من اقرار كردى ، اكنون هر آرزويى دارى از من بخواه تا به تو عطا كنم ، به راستى كه قدرتمندى غير من نيست . (1)

1 . وسائل الشّيعه ، ج 10 ، ص 484 .

نمونه سيزدهم

زمان تلاوت : هر صبح و شب در ماه رجب

اثر و پاداش :

1- در حالى مى ميرد كه خداوند از او راضى است

2- آتش قيامت او را فرا نمى گيرد

سيّد بن طاووس در كتاب اقبال گويد : در روايتى چنين آمده است :

هر كس در ماه رجب از خدا آمرزش طلبد ، استغفار كرده و از خدا درخواست توبه كند و هفتاد مرتبه در صبح و هفتاد مرتبه در شب بگويد : « أَسْتَغْفِرُاللهَ وَ أتُوبُ إِلَيْهِ » و بعد از آن كه هفتاد مرتبه تمام شد ، دست هايش را بلند كرده و بگويد : « اَللّهُمَّ اغْفِرْلى وَتُبْ عَلَىَّ » اگر در ماه رجب بميرد ، در حالى از دنيا رفته است كه خدا از او راضى است و از بركت ماه رجب آتش او را فرا نمى گيرد . (1)

1 . وسائل الشّيعه ، ج 10 ، ص 484 .

نمونه چهاردهم

زمان تلاوت : هر روز ماه شعبان

اثر و پاداش :

1- نامه برائت از آتش به انسان داده مى شود

2- مجوز عبور از صراط برايش نوشته مى شود

3- در دارالقرار ساكن مى گردد

4- استغفارش هزار برابر پاداش داده مى شود

ريان بن صلت گويد : از مولايم على بن موسى الرّضا (عليه السلام)شنيدم كه مى فرمودند :

هر كس در هر روز ماه شعبان ، هفتاد بار بگويد : « أَسْتَغْفِرُاللهَ وَأَسْأَلُهُ التَّوبَةَ »

خداوند نامه اى به عنوان برائت از آتش برايش مى نويسد و مجوّزى براى عبور از صراط براى او صادر مى كند و او را در دارالقرار ( بهشت ) ساكن مى نمايد . (1)

گفتن اين استغفار ، اگر در ماه شعبان باشد هزار برابر استغفار در ماه هاى ديگر است . و برترين عمل در اين ماه شمرده شده است .

ابراهيم بن ميمون گويد : از امام صادق (عليه السلام) سؤال كردم : برترين دعا در ماه شعبان چيست ؟

فرمودند : « استغفار » . آن گاه فرمودند :

هر كس در ماه شعبان روزى هفتاد بار استغفار بگويد مثل كسى است كه در ماه هاى ديگر غير از ماه شعبان هفتاد هزار بار استغفار گفته است .

من گفتم : چگونه در اين ماه استغفار كنم ؟

فرمودند : بگو : « أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوبَةَ » . (2)

در اهميت اين استغفار همين بس كه امام رضا (عليه السلام)مى فرمايد :

هر كس در ماه شعبان ، روزى هفتاد بار استغفار كند ، خداوند روز قيامت او را همراه رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) محشور مى گرداند و بر خدا واجب مى شود او را گرامى بدارد . (3)

1 . وسائل الشّيعه ، ج 10 ، ص 509 .

2 . وسائل الشّيعه ، ج 10 ، ص 511 .

3 _ بحارالأنوار ، ج 94 ، ص 72 .

نمونه پانزدهم

زمان تلاوت : روز جمعه ، بعداز عصر

اثر و پاداش :

1- باعث آمرزش گناه گذشته انسان مى شود

2- از گناه در آينده محفوظ مى ماند

3- اگر گناهى نداشته باشد ، خدا پدر و مادرش رامى آمرزد

امام صادق (عليه السلام)مى فرمايند :

هر كس بعد از عصر روز جمعه هفتاد مرتبه بگويد : « أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ » .

خداوند گناه گذشته او را مى آمرزد

و در باقى مانده عمرش او را از گناه حفظ مى كند و چنانچه گناهى نداشته باشد ، گناهان پدر و مادرش را مى بخشد . (1)

1 . بحارالأنوار ، ج 87 ، ص 91 .

نمونه شانزدهم

زمان تلاوت : سحر ، قنوت نماز وتر

اثر و پاداش :

1- وجوب آمرزش خداوند را در پى دارد

2- بهشت براى انسان واجب مى شود

3- نامش در شمار استغفار گويان در سحرها نوشته مى شود

امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند :

كسى كه در آخر ( قنوت ) نماز وتر در سحر ، هفتاد بار بگويد :

« أَسْتَغْفِرُاللهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ »

آمرزش ( خداوند ) براى او واجب مى شود . (1)

و نيز در سخن زيباى ديگرى مى فرمايند :

اگر اين ذكر را هفتاد بار در حال ايستاده در (قنوت) نماز وترش بگويد ، و يك سال بر آن مواظبت كند ، ( نام او ) نزد خداوند در شمار استغفارگويان در سحرها نوشته مى شود و بهشت برايش واجب مى گردد . (2)

1 و 2 . مستدرك الوسائل ، ج 4 ، ص 407 .

نمونه هفدهم

زمان تلاوت : هنگام بروز مشكلات و سختى ها

اثر و پاداش : گشايش در امور و حلّ مشكلات سخت

پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) در حديث زيبايى مى فرمايند :

هر كس مشكلى طاقت فرسا پيدا كرد ، يا مصيبتى سخت بر او وارد شد ، يا در زندگى به تنگنا افتاد ، سى هزار بار بگويد :

« أَسْتَغْفِرُاللهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ »

در اين صورت خداوند گره از كارش مى گشايد و گشايشى در زندگى او قرار مى دهد . (1)

تلاوت اين استغفار در حلّ معضلات سخت زندگى به تجربه رسيده است و گره هاى كور بسيارى از افراد ، با همين ذكر باز شده است ! آنچه مهم به نظر مى رسد

تعداد آن است كه در حديث فوق سى هزار بار ذكر شده است و اشخاص متعددى با تلاوت آن به اين تعداد ، به حوايج خود دست يافته اند .

چه زيبا است ! كه شيعه گنهكارى ، به نيّت بر طرف شدن موانع فرج مولاى عزيزش _ كه گناه شيعيان يكى از آن ها است _ همين استغفار را به تعداد مذكور _ سى هزار بار _ در اوقات استجابت دعا ، تلاوت كند ; تا هم گناهش ريخته و غمى از دل مولاى غريبش برداشته شود و هم مقدّمات خلاصى يوسف زندانى فاطمه (عليها السلام) را از زندان غيبت فراهم كرده باشد ! و در ضمن خداوند گره از كارش بگشايد .

1 . مستدرك الوسائل ، ج 12 ، ص 143 .

نمونه هجدهم

زمان تلاوت : روز جمعه ، بعد از نافله صبح

اثر و پاداش : خانه اى در بهشت براى گوينده استغفار

ابى حمزه گويد : از امام صادق (عليه السلام) شنيدم مى فرمودند :

كسى كه بعد از دو ركعت نافله صبح قبل نماز واجب روز جمعه ، صد بار بگويد :

« سُبْحانَ رَبّى وَ بِحَمْدِهِ وَ أَسْتَغْفِرُ رَبّى وَ أتُوبُ إِلَيْهِ »

خداوند منزلى در بهشت برايش بنا مى كند . (1)

1 . بحارالأنوار ، ج 87 ، ص 18 .

نمونه نوزدهم

زمان تلاوت : شب يا روز در طول سال

اثر و پاداش :

1- همه گناهان آمرزيده مى شود

2- گوينده آن هيچ گاه فقير نمى شود .

3- به تعداد آنچه در آسمان و زمين است ، برايش حسنات نوشته مى شود .

4- اگر در شب يا روزى كه اين استغفار را تلاوت كرده بميرد وارد بهشت مى گردد .

رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) در فضيلت اين استغفار مى فرمايند :

خداوند گناهان صاحب اين استغفار را مى آمرزد ، اگر چه گناهان او آسمان ها و زمين هاى هفتگانه را پر كرده باشد ، به سنگينى كوه ها و عدد قطرات باران ، و به تعداد آنچه در بيابان و دريا است ; باشد . و به همين اندازه براى كسى كه اين استغفار را تلاوت كند ، حسنات نوشته مى شود . و چنانچه بنده اى ، در شب يا روزى كه اين استغفار را قرائت مى نمايد ، بميرد ، داخل بهشت مى شود و هيچ گاه فقير نمى گردد . (1)

متن اين استغفار چنين است :

« اَللّهُمَّ

اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ مِمّا تُبْتُ اِلَيْكَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فيهِ ، وَ اَسْتَغْفِرُكَ لِما اَرَدْتُ بِهِ وَجْهَكَ فَخالَطَنى فيهِ ما لَيْسَ لَكَ ، وَ اَسْتَغْفِرُكَ لِلنِّعَم الَّتى مَنَنْتَ بِها عَلَىَّ فَقَوِيْتُ بِها عَلى مَعاصيك .

أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذى لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الحَىُّ الْقَيُّومُ ، عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ ، لِكُلِّ ذَنْب اَذْنَبْتُهُ وَ لِكُلِّ مَعْصِيَة ارْتَكَبْتُها .

اَللّهُمَّ ارْزُقْنى عَقْلاً كامِلاً ، وَ عَزْماً ثابِتاً ، (2) وَ لُبّاً راجِحاً ، وَ قَلْبًا زَكِيّاً ، (3) وَ عِلْماً كَثيراً ، وَ اَدْباً بارِعاً ، وَاجْعَلْ ذلكَ كُلَّهُ لى ، وَ لا تَجْعَلْهُ عَلَىَّ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ » .

« خداوندا ، از گناهى آمرزش مى طلبم كه از آن به سوى تو توبه كردم ، سپس به سوى آن باز گشتم ، از تو آمرزش مى جويم براى عملى كه در انجامش تو را اراده نمودم سپس در نيّت من چيزى راه يافت كه براى تو نبود ، از تو آمرزش مى خواهم براى نعمتهايى كه آن ها را بر من منّت نهادى ولى من از آن ها براى نافرمانى هاى تو نيرو گرفتم .

از خدائى طلب آمرزش مى كنم كه معبودى جز او نيست ، زنده اى ازلى و ابدى ، سرپرستى بى همتا ، دانايى به پنهان و آشكار و بخشنده اى مهربان است . از او براى هر گناهى كه انجامش داده و هر معصيتى كه مرتكبش شده ام ، آمرزش مى طلبم .

خدايا به من عقل كامل ، اراده پا بر جا ، عقل برتر ، قلب پاكيزه ، علم فراوان و ادب نيكو عطا فرما ، و همه اين

نعمت ها را به سود من قرار ده و بر ضرر من قرار مده ، به رحمت خودت اى مهربان ترين مهربانان » .

سپس پنج مرتبه مى گويى :

« أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذى لا إِل_هَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ » . (4)

« از خدائى آمرزش مى طلبم كه معبودى جز او نيست ، زنده اى ازلى و ابدى و سر پرستى بى همتا است و به سوى او باز مى گردم » .

1 . بحارالأنوار ، ج 84 ، ص 326 .

2 . ثاقباً ( مصباح الكفعمى و البحار والعلوية ) .

3 . ذاكياً ( مصباح الكفعمى ) .

4 . بحارالأنوار ، ج 84 ، ص 326 .

نمونه بيستم

آثار وبركات

زمان تلاوت : شب قبل از خواب

اثر و پاداش :

1- آمرزش تمام گناهان

2- برآورده شدن خواسته هاى انسان

3- ازدياد مال و ثروت

4- يافتن اولاد خوب و سالم

استغفارى كه در صفحات آينده از نظرتان مى گذرد ، تلاوت آن براى برطرف كردن بسيارى از مشكلات ، و برآورده شدن بسيارى از خواسته هاى انسان به تجربه ثابت شده است . اميرالمؤمنين (عليه السلام) متن اين استغفار را به دست مبارك خود نوشته و به فردى كه دستش از مال دنيا تهى شده بود دادند ، و او هم طبق دستور حضرت عمل كرد و به ثروت انبوهى دست يافت .

افراد زيادى از خواندن اين استغفار براى حل مشكلات اقتصادى خويش نتيجه گرفته اند و گره هاى كور زندگى خود را با تلاوت آن باز نموده اند .

بسيار به جاست كه دوستان اميرالمؤمنين (عليه السلام) با تلاوت آن به

خواسته هاى مادى و معنوىِ خويش برسند و از فيوضات آن بهره مند گردند .

ما ابتدا اصل داستان را كه از امام رضا (عليه السلام) روايت شده است ، براى خوانندگان محترم نقل مى كنيم و سپس متن زيباى دستخطّ مولا اميرالمؤمنين (عليه السلام) را با مضامين بلندى كه دارد ، خدمت دوستداران ولايت و شيعيان اميرالمؤمنين (عليه السلام)تقديم مى كنيم .

امام رضا (عليه السلام) از پدرانشان از امام سجاد (عليه السلام) و آن حضرت از پدرشان امام حسين (عليه السلام) چنين روايت مى فرمايند :

يك روز در خدمت پدرم اميرالمؤمنين (عليه السلام)نشسته بودم كه مرد عربى خدمت آن حضرت رسيد و اظهار كرد :

اى اميرمؤمنان من مردى عيال مندم و بهره اى از مال دنيا ندارم . اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمودند : چرا استغفار نمى كنى تا حالت خوب شود ؟

مرد عرب گفت : يا اميرالمؤمنين من استغفار زياد كردم و تغيير و افزايشى در وضع خود نديدم .

اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمودند : خداوند در قرآن مى فرمايد :

( اِسْتَغْفِرُوا رّبَّكُمْ اِنَّهُ كانَ غَفّاراً * يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً * وَ يُمْدِدْكُمْ بِاَمْوال وَ بَنينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّات وَ يَجْعَلْ لَكُمْ اَنْهاراً ) . (1)

« از خدا طلب عفو و بخشش كنيد كه او آمرزنده است و اگر چنين كنيد از آسمان باران رحمتش را براى شما پياپى فرو مى فرستد و شما را با اموال و فرزندان متعدّد كمك مى كند و باغ هاى سرسبز و خرّم و رودهاى جارى و خوشگوار برايتان فراهم مى سازد» .

آن گاه فرمودند : من استغفارى را به تو ياد

مى دهم كه هنگام خواب بايد آن را تلاوت كنى كه اگر اين استغفار را هر شب قبل از خواب بخوانى خداوند روزى تو را افزايش مى دهد .

سپس نسخه استغفار را براى او نوشته و به او دادند و فرمودند : هر گاه براى خواب به بستر رفتى و خواستى بخوابى ، اين استغفار را بخوان و گريه كن و اگر اشكت نيامد حالت گريه به خود بگير و تباكى كن .

امام حسين (عليه السلام) مى فرمايند : مرد عرب رفت و سال بعد خدمت پدرم اميرالمؤمنين (عليه السلام) رسيد و گفت : يا اميرالمؤمنين ، خداوند نعمتش را بر من تمام كرد . و آن قدر به من ثروت و مكنت عطا كرد كه از زيادى اموال ، محل نگهدارى آن ها برايم تنگ شده است و جايى براى بستن و محافظت شتران و گوسفندانم ندارم .

اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمودند : اى برادر عرب سوگند به آن خدايى كه محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) را به رسالت برانگيخته است ، هر بنده اى كه اين استغفار را قرائت كند و به آن خدا را بخواند ، خداوند گناهان او را ببخشد ، حوايج مشروع او را برآورد ، و از بركت تلاوت اين استغفار مال و فرزند او را زياد كند . (2)

نكته قابل تذكّر اين كه ، دست يافتن به آثار و بركات اين استغفار ، علاوه بر آنچه گذشت _ همان گونه كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرموده اند _ مشروط به اين است كه اولاً : با وضو و هنگام رفتن به بستر خواب قرائت شود

. ثانياً : هنگام تلاوت آن اشك ندامت و پشيمانى ريخته شود و چنانچه اشكى نداشت تباكى كند و حالت گريه كنندگان را به خود بگيرد .

از همه مهمتر اين كه ، واقعاً از گذشته خود پشيمان شود ، از گناهان خود توبه كند ، تصميم جدّى بر ترك گناه بگيرد ، از هر گونه معامله حرام و درآمد غيرمشروع فاصله جويد ، خداوند را رازق خود بداند ، و در حضرت

حال كه براى كسب حلال و درآمد مشروع تلاش مى كند ; به درگاه خداوند پناه برده و از او بخواهد كه به كسب و كارش بركت دهد و روزى او را وسيع گرداند .

با حفظ همه اين جهات ، دست يافتن به نتيجه قطعى متوقّف بر اين است كه مصلحت انسان در ثروتِ بيشتر و روزىِ فراوان تر و يا حاجتِ ديگرى كه از خدا خواسته است ، باشد . و اگر مانعى چون ترك دعا ، عدم توجّه به خدا و ارتكاب بعضى از گناهان براى رسيدن به آن در ميان باشد ، با قرائت اين استغفار همه موانع برطرف مى شود و روزى انسان زياد مى گردد و به حاجت خويش دست مى يابد .

گفتنى است : ما متن اين استغفار را با سه كتاب « الصّحيفة العلويّة الجامعة » تحقيق مدرسة الامام المهدى (عليه السلام) ، نسخه خطّى كتاب « مفاتيح النّجاة » تأليف مولى محمد باقر سبزوارى ، (3) و كتاب « الصّحيفة العلويّة الثانية » تأليف علاّمه نورى (رحمه الله) مقابله كرده و نسخه صحيح تر را در متن آورده و اختلاف نسخه ها را

در حاشيه ذكر كرديم . و غلط هاى ادبى كه در چاپها و نسخه مذكور ملاحظه شد ، بر اساس رعايت قواعد عربى اصلاح گرديد . اين استغفار داراى سى فراز است كه هر شب قبل از خواب بايد تلاوت گردد

1 . سوره نوح ، آيه 10 _ 12 .

2 . الصّحيفة العلوية الجامعة ، ص 659 ، متن اين استغفار در ص 164 تا 168 ، كتاب مذكور آمده است . و ما آن را در صفحات آينده با ترجمه روان آورده ايم .

3 . اين كتاب ، از نسخه هاى خطّى كتابخانه آستان قدس رضوى است .

استغفار مجرّبى كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) به مرد عرب آموختند

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

1 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ ذَنْب قَوِىَ عَلَيْهِ بَدَنى بِعافِيَتِكَ ، اَوْ نالَتْهُ قُدْرَتى بِفَضْلِ نِعْمَتِكَ ، اَوْ بَسَطْتُ اِلَيْهِ يَدى بِسابِغِ رِزْقِكَ ، اَوِ اتَّكَلْتُ فيهِ عِنْدَ خَوْفى مِنْهُ عَلى اَناتِكَ ، اَوِ احْتَجَبْتُ فيهِ مِنَ النّاسِ بِسَتْرِكَ ، أَوْ وَثِقْتُ مِنْ سَطْوَتِكَ(1) عَلَىَّ فيهِ بِحِلْمِكَ ، أَوْ عَوَّلْتُ فيهِ عَلى كَرَمِ عَفْوِكَ .

2 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ ذَنْب خُنْتُ فيهِ اَمانَتى ، اَوْ بَخَّسْتُ بِفِعْلِهِ نَفْسى ، اَوِ احْتَطَبْتُ بِهِ عَلى بَدَنى ، اَوْ قَدَّمْتُ فيهِ لَذَّتى ، (2) اَوْ آثَرْتُ فيهِ شَهْوَتى ، اَوْ سَعَيْتُ فيهِ لِغَيْرى ، اَوِ اسْتَغْوَيْتُ اِلَيهِ مَنْ تَبِعَنى ، اَوْ كايَدتُ فيهِ مَنْ مَنَعَنى ، اَوْ قَهَرْتُ عَلَيْهِ مَنْ عادانى ، اَوْ غَلَبْتُ عَلَيْهِ بِفَضْلِ حيلَتى ، اَوْ اَحَلْتُ عَلَيْكَ مَوْلاىَ ، فَلَمْ تَغْلِبْنى عَلى فِعْلى ، اِذْ كُنْتَ كارِهاً لِمَعْصِيَتى فَحَلُمْتَ عَنّى ، ل_كِنْ سَبَقَ عِلْمُكَ فِىَّ بِفِعْلى ذلِكَ لَمْ تُدْخِلْنى يا رَبِّ فيهِ جَبْراً ، وَ لَمْ

تَحْمِلْنى عَلَيْهِ قَهْراً ، وَ لَمْ تَظْلِمْنى فيهِ شَيْئاً فَاسْتَغْفِرُكَ لَهُ وَ لِجَميعِ ذُنُوبى .

3 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب تُبْتُ اِلَيْكَ مِنْهُ ، وَ اَقْدَمْتُ عَلى فِعْلِهِ ، فَاسْتَحْيَيْتُ مِنْكَ(3) وَ اَنَا عَلَيْهِ ، وَ رَهِبْتُكَ وَ اَنَا فيهِ تَعاطَيْتُهُ وَ عُدْتُ اِلَيْهِ .

4 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب كَتَبْتَهُ عَلَىَّ بِسَبَبِ خَيْر اَرَدْتُ بِهِ وَجْهَكَ فَخالَطَنى فيهِ سِواكَ ، وَ شارَكَ فِعْلى ما لايَخْلُصُ لَكَ ، اَوْ وَجَبَ عَلَىَّ ما اَرَدْتُ بِهِ سِواكَ ، وَ كَثيرُ مِنْ فِعْلى ما يَكُونُ كَذلِكِ .

5 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب تَوَرَّكَ عَلَىَّ بِسَبَبَِ عَهْد عاهَدْتُكَ عَلَيْهِ اَوْ عَقْد عَقَدْتُهُ لَكَ ، اَوْ ذِمَّة واثَقْتُ بِها مِنْ اَجْلِكَ لاَِحَد مِنْ خَلْقِكَ ، ثُمَّ نَقَضْتُ ذلِكَ مِنْ غَيْرِ

ضَرُورَة لَزِمَتْنى فيهِ ، بَل اسْتَزَّلَنى اِلَيْهِ عَنْ الْوَفاءِ بِهِ الاَْشَرُ ، وَ مَنَعَنى عَنْ رِعايَتِهِ الْبَطَرُ . (4)

6 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب رَهِبْتُ فيهِ مِنْ عِبادِكَ ، وَ خِفْتُ فيهِ غَيْرَكَ ، وَ اسْتَحْيَيْتُ فيهِ مِنْ خَلْقِكَ ثُمَّ اَفْضَيْتُ بِهِ فِعْلى اِلَيْكَ ،

7 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب اَقْدَمْتُ عَلَيْهِ وَ اَنَا مُسْتَيْقِنٌ اَنَّكَ تُعاقِبُ عَلَى ارْتِكابِهِ فَارْتَكَبْتُهُ .

8 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب قَدَّمْتُ فيهِ شَهْوَتى عَلى طاعَتِكَ وَ آثَرْتُ مَحَبَّتى عَلى اَمْرِكْ ، وَ اَرْضَيْتُ فيهِ نَفْسى بِسَخَطِكَ وَ قَدْ نَهَيْتَنى عَنْهُ بِنَهْيِكَ ، وَ تَقَدَّمْتَ اِلَىَّ فيهِ بِاِعْذاركَ ، وَاحْتَجَجْتَ عَلَىَّ فيهِ بِوَعيدِكَ .

9 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب عَلِمْتُهُ مِنْ نَفْسى ، اَوْ ذَهَلْتُهُ ، اَوْ نَسيتُهُ ، اَوْ تَعَمَّدْتُهُ ، أَوْ اَخْطَأْتُهُ ، مِمّا لا اَشُكُّ أَنَّكَ سائِلى عَنْهُ ،

وَ اَنَّ نَفْسى مُرْتَهَنَةٌ بِهِ لَدَيْكَ ، وَ اِنْ كُنْتُ قَدْ نَسيتُهُ ، اَوْ غَفَلَتْ نَفْسى عَنْهُ .

10 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب واجَهْتُكَ بِهِ ، وَ قَدْ اَيْقَنْتُ اَنَّكَ تَرانى ، وَ اُغْفِلْتُ اَنْ اَتُوبَ اِلَيْكَ مِنْهُ ، اَوْ نَسيتُ اَنْ اَتُوبَ اِلَيْكَ مِنْهُ ، اَوْ نَسيتُ اَنْ اَسْتَغْفِرَكَ لَهُ .

11 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب دَخَلْتُ فيهِ ، وَ اَحْسَنْتُ ظَنّى بِكَ(5) اَنْ لاتُعَذِّبَنى عَلَيْهِ ، وَ اَنَّكَ تَكْفينى مِنْهُ .

12 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب اسْتَوجَبْتُ بِهِ مِنْكَ رَدَّ الدُّعاء ، وَ حرِْمانَ الاِْجابَةِ ، وَ خَيْبَةَ الطَّمَعِ ، وَانْفِساخَ الرَّجاءِ .

13 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب يُعَقِّبُ الْحَسْرَةَ ، وَ يُورِثُ النَّدامةَ وَ يَحْبِسُ الرِّزْقَ وَ يَرُدُّ الدُّعاءَ .

14 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب يُورِثُ الاَْسْقامَ ، وَ يُعَقِّبُ الضَّناءَ ، (6) وَ يُوجِبُ النِّقَمَ ، وَ يَكُونُ آخِرُهُ حَسْرَةً وَ نَدامَةً .

15 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب مَدَحْتُهُ بِلِسانى ، اَوْ هَشَّتْ(7) اِلَيْهِ نَفْسى ، اَوِ اكْتَسَبْتُهُ بِيَدى وَ هُوَ عِنْدَكَ قَبيحٌ تُعاقِبُ عَلى مِثْلِهِ ، وَ تَمْقُتُ مَنْ عَمِلَهُ .

16 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب خَلَوْتُ بِهِ فى لَيْل اَوْ نَهار ، حَيْثُ لا يَرانى اَحَدٌ مِنْ خَلْقِكَ ، فَمِلْتُ فيهِ مِنْ تَرْكِهِ بِخَوْفِكَ اِلَى ارْتِكابِهِ بِحُسْنِ الظَّنِّ بِكَ ، فَسَوَّلَتْ لى نَفْسِى الاْقْدامَ عَلَيْهِ فَواقَعْتُهُ ، وَ اَنَا عارفٌ بِمَعْصِيَتى لَكَ فيهِ .

17 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب اسْتَقْلَلْتُهُ ، اَوِ اسْتَصْغَرْتُهُ ، اَوِ اسْتَعْظَمْتُهُ وَ تَوَرَّطْتُ فيهِ .

18 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب مالَئْتُ(8) فيهِ عَلى اَحَد مِنْ بَرِيَّتِكَ

، اَوْ زَيَّنْتُهُ لِنَفْسى اَوْ اَوْ مَأْتُ بِهِ اِلى غَيْرى ، وَ دَلَلْتُ عَلَيْهِ سِواىَ ، اَوْ(9) اَصْرَرْتُ عَلَيْهِ بِعَمْدى ، اَوْ اَقَمْتُ عَلَيْهِ بِحيلَتى .

19 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب اسْتَعَنْتُ عَلَيهِْ بِحيلَتى ، بِشَىْء مِمّا يُرادُ بِهِ وَجْهُكَ ، اَوْ يُسْتَظْهَرُ بِمِثْلِهِ عَلى طاعَتِكَ ، اَوْ يُتَقَرَّبُ بِمثْلِهِ اِلَيْكَ ، وَ وارَيْتُ عَنِ النّاسِ وَ لَبَّسْتُ فيهِ ، كَأَنّى اُريدُكَ بِحيلَتى ، وَ المُرادُ بِهِ مَعْصِيَتُكَ وَ اَلْهَوى(10) فيهِ مُتَصَرِّفٌ عَلى غَيْرِ طاعَتِكَ .

20 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب كَتَبْتَهُ عَلَىَّ بِسَبَبِ عُجْب كانَ بِنَفْسى ، اَوْ رِياء ، اَوْ سُمْعَة ، اَوْ خُيَلاءَ ، اَوْ فَرَح ، اَوْ مَرَح ، اَوْ اَشَر ، اَوْ بَطَر ، اَوْ حِقْد ، اَوْ حَمِيَّة ، اَوْ غَضَب ، اَوْ رِضىً ، اَوْ شُحّ ، اَوْ بُخْل ، اَوْ ظُلْم ، اَوْ خِيانَة ،

اَوْ سَرِقَة ، اَوْ كِذْب ، اَوْ لَهْو ، اَوْ لَعْب ، اَوْ نَوْع مِنْ اَنْواعِ ما يُكْتَسَبُ بِمِثْلِهِ الذُّنُوبُ وَ يَكُونُ بِاجْتِراحِهِ الْعَطَبُ . (11)

21 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب سَبَقَ فى عِلْمِك ، اَنّى فاعِلُهُ فَدَخَلْتُ فيهِ بِشَهْوَتى ، وَاجْتَرَحْتُهُ بِاِرادَتى ، وَ قارَفْتُهُ بِمَحَبَّتى وَ لَذَّتى وَ مَشِيَّتى ، وَ شِئْتُهُ إِذْ شِئْتَ اَنْ اَشائَهُ ، وَ اَرَدْتُهُ اِذْ اَرَدْتَ اَنْ اُريدَهُ ، فَعَمِلْتُهُ اِذْ كانَ فى قَديمِ تَقْديرِكَ وَ نافِذِ عِلْمِكَ اَنّى فاعِلُهُ ، لَمْ تُدْخِلْنى فيهِ جَبْراً ، وَ لَمْ تَحْمِلْنى عَلَيْهِ قَهْراً ، وَ لَمْ تَظْلِمْنى فيهِ(12) شَيْئاً ، فَاَسْتَغْفِرُكَ لَهُ وَ لِكُلِّ ذَنْب جَرى بِهِ عِلْمُكَ عَلَىَّ وَفِىَّ اِلى آخِرِ عُمْرى .

22 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب مالَ

بِسَخَطى فيهِ عَنْ رِضاكَ ، وَ مالَتْ نَفْسى اِلى رِضاكَ(13) فَسَخِطْتُهُ ، اَوْ رَهِبْتُ فيهِ سِواكَ ، اَوْ عادَيْتُ فيه اَوْلِياءَكَ ، اَوْ والَيْتُ فيهِ اَعْداءَكَ ، اَوْ اخْتَرْتُهُمْ عَلى اَصْفِيائِكَ ، اَوْ خَذَلْتُ فيهِ اَحِبّاءَكَ ، اَوْ قَصَّرْتُ فيهِ عَنْ رِضاكَ يا خَيْرَ الْغافِرينَ .

23 ) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْب تُبْتُ اِلَيْكَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فيهِ . (14)

24 ) وَ اَسْتَغْفِرُكَ لِما اَعْطَيْتُكَ مِنْ نَفْسى ثُمَّ لَمْ اَفِ بِهِ .

25 ) وَ اَسْتَغْفِرُكَ لِلنِّعْمَةِ الَّتى أَنْعَمْتَ بِها عَلَىَّ فَقَوِيت بِها عَلى مَعْصِيَتِكَ .

26 ) وَ اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ خَيْر اَرَدْتُ بِهِ وَجْهَكَ فَخالَطَنى ما لَيْسَ لَك .

27 ) وَ اَسْتَغْفِرُكَ لِما دَعانى اِلَيْهِ الرُّخَصَ(15) فيما اشْتَبَهَ عَلَىَّ مِمّا هُوَ عِنْدَكَ حَرامٌ .

28 ) وَ اَسْتَغْفِرُكَ لِلذُّنُوبِ الَّتى لا يَعْلَمُها غَيْرُكَ ، وَ لاَيَطَّلِعُ عَلَيْها سِواكَ ، وَ لايَحْتَمِلُها إِلاّ حِلْمُكَ ، وَ لا يَسَعُها اِلاّ عَفْوُكَ .

29 ) وَ اَسْتَغْفِرُكَ وَ اَتُوبُ اِلَيْكَ مِنْ مَظالِمَ كَثيرَة لِعِبادِكَ قِبَلى يا رَبِّ ، فَلَمْ أَسْتَطِعْ رَدَّها عَلَيْهِمْ وَ تَحْليلَها مِنْهُمْ ، اَوْ شَهِدُوا فَاسْتَحْيَيْتُ مِنِ اسْتِحْلالِهِمْ وَ الطَّلَبِ اِلَيْهِمْ وَ اِعْلامِهِمْ ذلِكَ ، وَ اَنْتَ اْلقادِرُ عَلى اَنْ تَسْتَوهِبَنى مِنْهُمْ ، وَ تُرضِيَهُمْ عَنّى كَيْفَ شِئْتَ وَ بِما شِئْتَ ، يا اَرْحَمَ الرّحِمينَ ، وَ اَحْكَمَ الْحاكِمينَ ، وَ خَيْرَ الْغافِرينَ .

30 ) اَللّهُمَّ اِنَّ اَسْتِغْفِارى اِيّاكَ مَعَ الاِْصْرارِ لُؤْمٌ ، وَ تَرْكِىَ الاِْسْتِغْفارَ مَعَ مَعْرِفَتى بِسَعَةِ جُودِكَ وَ رَحْمَتِكَ عَجْزٌ ، فَكَمْ تَتَحَبَّبُ اِلَىَّ يا رَبِّ وَ اَنْتَ الْغَنىُّ عَنّى ، وَ كَمْ اَتَبَغَّضُ اِلَيْكَ وَ اَنَا الْفَقيرُ اِلَيْكَ وَ اِلى رَحْمَتِكَ ، فَيا مَنْ وَعَدَ فَوَفا

، وَ اَوْعَدَ فَعَفا ، اِغْفِرْ لى خَطاياىَ ، وَ اعْفُ وَ ارْحَمْ وَ اَنْتَ خَيْرُ الرّاحِمينَ . (16)

1 . « مفاتيح » : سَطَواتِكَ .

2 . « مفاتيح » : يَدى .

3 . « مفاتيح » : مِنْه .

4 . « العلوية الجامعة » : الْبَصَرُ .

5 . هكذا فى « العلوية كلتيهما » و في « مفاتيح » : وَ اَحْسَنْتُ اَلاّ تُعَذِّبَنى عَلَيْهِ

اَوْ رَجَوْتُكَ لِمَغْفِرَتِهِ لى فارْتَكَبْتُهُ و قَدْ عَوَّلْتُ عَلى حُسْنِ ظَنّى بِكَ اَنْ لا تُعَذِّبَنى عَلَيْه .

6 . المرض و الهزل . و في « العلوية الثانية » وخل : الفَناء .

7 . اشتهدت و في «مفاتيح» : اَوْ حَثَّتْ .

8 . شايعتُ و ساعدتُ و عاونت و في «مفاتيح» : ما يَلْتُ .

9 . « مفاتيح » : وَ اَصْرَرْتُ .

10 . هكذا في « مفاتيح و العلوية الثانية » ، و في « العلوية الجامعة » : وَ أَطْوى .

11 . باكتسابه الهلاك .

12 . « مفاتيح » : و لَم تَظْلِمْنى شَيْئاً .

13 . « مفاتيح » : اِلى اِرْضاها .

14 . « مفاتيح » : ثُمَّ عُدْتُ فيه و عُدْتُ فيه

15 . « مفاتيح » : التَّرخُّصْ .

16 . الصّحيفة العلويّة الجامعة ، ص 164 _ 168 ; مفاتيح النّجاة ، نسخه خطى آستان قدس ; الصّحيفة العلوية الثانية ، ص 64 _ 70 .

ترجمه استغفارى كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) به مرد عرب آموختند

1 ) خدايا از تو طلب عفو و بخشش دارم درباره هر گناهى كه با سلامتى كه به من دادى ، بدنم بر آن نيرو گرفت . يا گناهى كه به خاطر زيادى نعمت تو ، بر انجام آن قدرت

يافتم . يا با افزون گشتن روزيت ، بر آن دست درازى كردم . يا هنگام ترس از آن ، بر متانت و تحمل تو اعتماد كردم و مرتكب آن گشتم . يا گناهى كه از مقام ستّاريت و پوشانندگى تو كمك گرفتم و آن را از مردم پنهان كردم . يا به خاطر حلم و بردباريت از چيره گشتن و سختگيرى تو در مورد آن خاطرم جمع گرديد . يا گناهى كه در مورد آن ، برگذشت كريمانه تو اعتماد كردم و مرتكب آن گرديدم

2 ) خداوندا ، از تو عفو و گذشت مى طلبم در مورد هر گناهى كه در انجام آن به امانت خود ( ايمان و معرفتم ) خيانت كردم . يا گناهى كه با انجامش نفس خود را بى ارزش ساختم يا هيزم ( عقوبت و كيفر قيامت ) را به دوش خويش كشيدم . يا در مورد آن ، لذّت و كاميابى خويش را مقدّم داشتم و شهوت و خواسته دل خود را در راه رسيدن به آن برگزيدم . يا براى رسيدن ديگران بدان تلاش كردم . يا كسى را كه از من پيروى نموده بود به سوى آن فريب داده و گمراه كردم . و با كسى كه مانع از انجام آن گرديد ، حيله به خرج دادم ; و كسى را كه به خاطر ارتكابش با من دشمنى كرد ، مقهور خود ساختم و با چاره انديشىِ برترم بر او غالب و پيروز گشتم . يا تو را ( براى دست يافتن به آن گناه ) اى مولاى من ، ضعيف شمردم ; ولى تو

مرا بر اين كار زشتم مغلوب نساختى و با اين كه از گناه من ناراحت بودى ، نسبت به كردار ناپسند من خويشتن دارى كردى . و تو از قبل ، كردار مرا مى دانستى ، نه به گونه اى كه مرا به اجبار در ميدان آن وارد سازى و به زور به آن وادارى ، كه تو كمترين ظلمى در مورد آن به من نكردى . من براى اين گناه و همه گناهانم از تو درخواست آمرزش مى كنم .

3 ) خداوندا ، براى هر گناهى كه به سوى تو توبه كرده ام ، تقاضاى گذشت و بخش دارم ، گناهى كه بر انجام آن اقدام كردم در حالى كه از تو حيا مى كردم امّا از آن جدا نمى شدم ، از تو مى ترسيدم ولى در آن غرق بودم ، مرتكب آن مى شدم و دوباره به سويش برمى گشتم .

4 ) بارالها ، از تو آمرزش مى خواهم درباره هر گناهى كه بر من نوشته اى ، به واسطه كار خيرى كه تصميم گرفتم آن را براى تو انجام دهم ، ولى غير تو در نيّت من مخلوط گشت ; و چيزى كه نيّتم را براى تو ناخالص مى ساخت ، در آن شركت جست ; يا مرا ملزم ساخت كه به واسطه آن غير تو را اراده كنم . و بسيارى از كارهاى من بدينسان بوده است .

5 ) خداوندا ، از تو آمرزش مى طلبم براى هر گناهى كه دست و پاى مرا بست ، به خاطر عهد و پيمانى كه با تو بستم يا قراردادى

كه براى تو داشتم يا مطلبى را براى يكى از بندگان تو ، به خاطر تو ، به عهده گرفتم ; سپس بدون هيچ ضرورتى عهد شكنى كرده و نقض پيمان كردم . بلكه تكبّر و خودبينىِ من ، مرا از وفاى به عهدم بازداشت و به سوى نقض آن لغزاند ; و شادى بيجا و ناسپاسى ، مرا از رعايت آن بازداشت .

6 ) خداوندا ، از تو عفو و بخشش مى جويم در مورد هر گناهى كه هنگام انجام آن از بندگان تو ترسان گشتم و از غير تو خائف بودم ، ( از تو حيا نكردم ) امّا از آفريده هاى تو حيا كردم و در خلوت تو مرتكب آن گرديدم .

7 ) بارالها ، از تو درخواست بخشش و آمرزش هر گناهى را دارم كه بر آن اقدام كردم ، در حالى كه يقين داشتم كه تو مرا به خاطر آن عقاب مى كنى ، ولى مرتكب آن شدم .

8 ) خداوندا ، از تو درباره هر گناهى طلب آمرزش مى كنم كه در مسير دست يافتن به آن ، شهوت و خواسته دلم را بر طاعت و خواسته تو مقدّم داشتم ، و محبّت به خويشتن را بر دستور و فرمان تو برگزيدم ، و نفس خود را با غضب و خشم تو خشنود ساختم ; در حالى كه تو با نَهى خود ، مرا از فعل آن بازداشتى و قبل از آن كه من به سوى آن حركت كنم ، نصيحتم كردى و راه عذرتراشى را به رويم بستى ; و با وعده عقاب و عذاب

خويش ، حجّت را بر من تمام كردى .

9 ) بار خدايا ، از تو خواهش بخشش دارم براى هر گناهى كه از آن اطلاع دقيق داشتم و يا از آن غافل گشته و فراموشش كرده ام ، خواه با علم و آگاهى مرتكب آن شده باشم يا با جهل و نادانى ، گناهى كه شك ندارم روزى از من سئوال خواهى كرد و نَفْس من در گرو آن خواهد بود ، اگر چه آن را فراموش كرده يا نَفْس خود را از آن غافل كرده باشم .

10 ) بارالها ، از تو طلب آمرزش و ريزش هر گناهى را دارم كه در برابر تو با آن عمل حاضر گشتم در حالى كه يقين داشتم كه تو مرا مى بينى ، ولى از اين كه توبه كنم و به سوى تو باز گردم ، خود را غافل كرده يا فراموش كردم كه توبه كنم و از تو آمرزش بخواهم .

11 ) خداوندا ، از تو تقاضاى عفو و گذشت مى كنم براى هر گناهى كه در ميدان آن داخل گشتم و به تو گمان نيك داشتم كه بر انجام آن ، مرا عذاب نمى كنى و عهده دار نجات من از آثار و عواقب بد آن مى شوى .

12 ) كردگارا ، از تو خواهش آمرزش دارم درباره هر گناهى كه به خاطر آن استحقاق رد شدن درخواست ، محروم گرديدن از اجابت دعا ، نرسيدن به مقصود ، به هم پاشيدن اميد ، و دست نيافتن به آرزو را پيدا كردم .

13 ) بار پروردگارا ، از تو درخواست

عفو و بخشش مى نمايم براى هر گناهى كه حسرت و اندوه به دنبال داشته و ندامت و پشيمانى از خود به جاى گذارده و روزى را حبس كرده ، و دعا را رد مى كند .

14 ) خداوندا ، از تو طلب گذشت و آمرزش مى كنم درباره هر گناهى كه بيمارى هاى مختلف از خود به جاى مى گذارد ، رنجورى و لاغرى به دنبال دارد ، باعث عقوبت و سختى مى گردد ، و سرانجامش حسرت و پشيمانى است .

15 ) بارخدايا ، از تو آمرزش مى طلبم در مورد هر گناهى كه آن را به زبان خود تعريف كردم ، يا نَفْسم به سوى آن ميل پيدا كرد ، يا به دست خويش تحصيلش كردم ; در حالى كه آن كار نزد تو كار زشتى است كه بر مثل آن بندگانت را عقاب مى كنى ، و هر كه را مرتكب آن گردد دشمن مى دارى .

16 ) بارالها ، از تو طلب عفو آمرزش مى كنم براى هر گناهى كه شب يا روزم را با آن خلوت كردم ، به گونه اى كه هيچ يك از آفريده هايت مرا نمى ديد اگر چه به خاطر ترس از تو آن را ترك كرده ولى آنچه مرا به اقدام بر آن مايل ساخت ، گمان نيكى بود كه به تو داشتم ، لذا نَفْسم مرا فريب داد و از ترك گناه به انجام آن مايل گشتم و در منجلابش فرورفتم ، و اين در حالى بود كه عصيان خود را نسبت به تو مى شناختم .

17 ) خداوندا

، از تو تقاضاى عفو و بخشش مى كنم درباره هر گناهى كه آن را كم يا كوچك شمردم ، يا در عين حالى كه بزرگ دانستم در گردابش فرو رفتم .

18 ) پروردگارا ، از تو خواهش آمرزش و ريزش هر گناهى را دارم كه در مورد آن يكى از بندگان تو را به انجام آن كمك و يارى كردم ، يا آن را براى نفس خود زينت دادم يا با اشاره ام ديگرى را بدان واداشتم و غير خود را به سوى آن رهنمون گرديدم و با علم و آگاهى بر آن اصرار ورزيدم ، يا با چاره انديشى خويش بدان استقامت كردم .

19 ) كردگارا ، براى هر گناهى از تو درخواست عفو و بخشش دارم كه با حيله هاى شيطانى خويش براى انجام آن ، از طريق كارى كمك جستم كه به واسطه آن مى توان تو را قصد كرد و به تو تقرّب جست و بر طاعت و پيروى تو غالب گشت يا به تو نزديك شد ; امّا من باطن كارم را از مردم پنهان كردم و مطلب را بر آن ها مشتبه ساختم و چنين وانمود كردم كه مقصودم از انجام اين كار تو هستى ; در حالى كه مراد من نافرمانى تو بود ، و هواى نفس ، باطن كارم را از ظاهرش كه براى تو بود جدا ساخته و به غير طاعت تو برگرداند .

20 ) خداوندا ، از تو طلب عفو و آمرزش مى كنم نسبت به هر گناهى كه بر من نوشته اى به خاطر عجب و خودبينى ، ريا و

خودنمايى ، رساندن صداى عبادت خويش به ديگران ، تكبر و بزرگ منشى ، شادى بى جا و نشاط غرور آفرين ، خودپسندى و گردن كشى در برابر حق و ناسپاسى در مقابل نعمت هاى تو ، كينه توزى و رشگ بردن به ديگران ، غضب نمودن و خشمگين شدن ، راضى گشتن و خشنود شدن ، آزمندى و بخل ورزيدن ، ظلم و خيانت ، سرقت و دروغگويى ، كار بيهوده و بازى نمودن ، يا نوعى از انواع صفات زشت و كارهاى ناپسندى كه با مثل آن گناهان تحصيل مى گردد ، و با ورود در ميدان آن انسان به هلاكت مى افتد ( خداوندا ، از هر گناهى كه به واسطه يكى از اين صفات بر آن دست يافتم از تو طلب عفو و بخشش مى كنم) .

21 ) بارالها ، از تو تمنّاى آمرزش و گذشت دارم براى هر گناهى كه در علم تو گذشته است كه من آن را انجام مى دهم ، گناهى كه به شهوت و خواسته دل خويش در آن قدم گذارده ام و با اراده خود انجامش داده ام و به خاطر علاقه اى كه به آن داشتم و لذّتى كه از آن مى بردم با خواست خود مرتكبش گشتم ، و اين خواست من در حالى است كه تو خواستى من بخواهم ، آن را اراده كردم در حالى كه تو اراده نمودى من اراده كنم و در نتيجه آن را انجام دادم ،

زيرا در تقدير قديم و علم گذراى تو چنين گذشته كه من آن را به اراده خود انجام مى دهم ،

نه اين كه تو مرا به زوروادار به اين گناه كنى يا بى اختيار مرا به آن وا دارى ، توهيچ ظلمى در ارتباط با اين كار زشت ، به من نكردى پس ، از تو براى اين گناه و هر گناهى كه علم تو بر آن جارى گشته است و درباره من تا آخر عمرم جارى مى شود طلب عفو و بخشش مى كنم .

22 ) پروردگارا ، از تو تقاضاى مغفرت و آمرزش دارم ، در مورد هر گناهى كه به خشم خود درباره آن از خشنودى تو روى گرداندم و نَفْسم به سوى خشنودى تو مايل گشت ولى به خاطر دست يافتن به گناه ، خشنودى تو را دشمن داشتم در انجام آن از غير تو ترسيدم ، با دوستان تو دشمنى و با دشمنان تو دوستى كردم و آنان را بر بهترين بندگانت برگزيدم و در راه ارتكاب آن دوستان تو را بيچاره و گرفتار كردم يا براى دست يافتن به آن از خشنودى تو كاستم و در تحصيل آن كوتاهى كردم . اى بهترين بخشندگان .

23 ) خداوندا ، از تو تقاضاى بخشش و آمرزش دارم درباره هر گناهى كه به سوى تو توبه كردم ، سپس دوباره به سوى آن بازگشتم .

24 ) از تو مى خواهم مرا ببخشى نسبت به وعده ايى كه به تو دادم ، پيمان هايى كه با تو بستم ، ولى به آن وفا نكردم .

25 ) از تو طلب آمرزش مى كنم براى نعمت هايى كه به من عطا كردى ، و من به واسطه آن ها خود را

براى نافرمانى تو نيرومند ساختم .

26 ) از تو تقاضاى عفو و بخشش دارم در مورد هر كار خيرى كه تصميم گرفتم آن را براى خشنودى تو انجام دهم ، امّا در نيّتم آنچه براى تو نبود راه يافت .

27 ) از تو مى خواهم مرا عفو فرمايى نسبت به امور شبهه ناكى كه در نزد تو حرام بود ، و اجازه ظاهرى مرا به سوى آن فرا خواند .

28 ) از تو درخواست آمرزش دارم ، نسبت به گناهانى كه غير از تو كسى از آن با خبر نيست ، و جز تو كسى از آن اطلاع ندارد ، و جز حلم و بردبارى تو عامل ديگرى گنجايش در بر گرفتن آن را ندارد .

29 ) اى خداى من ، از تو مى خواهم مرا ببخشى و توبه ام را بپذيرى نسبت به مظالم و حقوق فراوانى كه از بندگانت به عهده من است ، امّا من قدرت برگرداندن و حلاليّت طلبيدن از آن ها را ندارم ; يا اگر صاحبان حق براى حلال نمودن نزد من حاضر شدند ; حيا كردم كه از آن ها حلاليّت بطلبم و از آنان بخواهم و به آن ها اعلام كنم كه از من راضى شوند . و تو قدرت دارى كه برايم از آنان طلب بخشش نمايى و آن ها را از من راضى گردانى ، به هر صورت كه خودت مى خواهى ، و به هر چيزى كه مى خواهى . اى مهربانترين مهربانان و اى بهترين حكم كنندگان و برترين بخشندگان .

30 ) خداوندا ! طلب عفو و بخشش

من از تو با اصرار و پافشارى فرومايگى است . و ترك آمرزش خواهى من با معرفتم به گسترش جود و رحمت تو ، عجز و ناتوانى است .

اى پروردگارم ، چه بسيار اوقاتى كه تو به من اظهار محبّت كردى ، در حالى كه تو از من بى نياز هستى ، و چه بسيار كه من با تو دشمنى كردم ، در حالى كه سر تا پا نيازمند به تو و رحمتت هستم . اى كسى كه وعده به ثواب مى دهى و به وعده ات وفا مى كنى ، و از عقاب مى ترسانى امّا مى بخشى ، خطاها و لغزش هاى مرا ببخش ، مرا عفو كن و بر من رحم فرما كه تو بهترين رحم كنندگانى .

در خاتمه تذكّر اين مطلب ضرورى است : اميرالمؤمنين (عليه السلام) ، دو استغفار مفصّل ديگر دارند كه داراى مضامين زيبا و بلندى است و حضرتش يكى را در قنوت نماز وتر ، و ديگرى را بعد از نافله صبح ، قرائت مى كردند و تلاوت اين دو استغفار نيز تأثير بسزائى در وسعت روزى و گشايش در زندگى انسان دارد . ولى با توجّه به اينكه حجم كتابچه زياد مى شد ، براى رعايت اختصار از ذكر آن خوددارى شد . طالبين مى توانند به كتاب « تجربه شيرين ندامت » مراجعه كنند و از بركات تلاوت اين دو استغفار پربار نيز ، بهره مند گردند .

چگونه از امام زمان (عليه السلام) عذر خواهى كنيم ؟

قسمت اول

وظيفه هر شيعه گنهكارى آن است كه پس از استغفار و عذر خواهى از خداوند به امام زمان خويش (عليه السلام)پناهنده شود و از آن ذات

پاك بخواهد كه براى گناهانش استغفار كرده و سخنى را با مولاى خود نجوا كند كه برادران يوسف به يوسف (عليه السلام)گفتند . آن ها جناياتى را نسبت به يوسف روا داشتند تا آنجا كه او را به قصد كشتن ميان چاه افكندند ، و بعد از چند سال گرفتار قحطى و خشك سالى گرديدند . از سوى ديگر ، يوسف (عليه السلام)به قدرت خدا از چاه و زندان نجات يافت و عزيز مصر شد . برادران ، بدون اين كه او را بشناسند خدمتش شرفياب شده و گفتند :

( يا أَيُّهَا الْعَزيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضَُرُّ و جِئْنا بِبِضاعَة مُزْجاة ، فأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ و تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللهَ يَجْزِى الْمُتَصَدِّقينَ ) . (1)

اى عزيز ( مصر ) ، ما و بستگانمان را گرفتارى و ناراحتى فرا گرفته است و با سرمايه نا چيزى ( به بازار ) آمده ايم ، پس تو پيمانه ما را پر و بر ما تصدّق كن ، مسلماً خداوند صدقه دهندگان را پاداش مى دهد .

آرى ! شيعيانِ گنهكارى كه حرمت يوسف فاطمه (عليهما السلام)را نگه نداشته ، و در مقابل چشمان بيناى او گناه كرده اند و با كردار زشت خود ، مولاى خويش را به زندان غيبت افكنده اند; بايد ابتدا همچون برادران يوسف (عليه السلام) ، با امام مهربان خويش نجوا كرده و سپس سخن فرزندان يعقوب (عليه السلام) با پدر خويش را زمزمه كنند ، تا از سر تقصيرشان در گذرد و براى گناهانشان آمرزش طلبد .

فرزندان يعقوب ، بعد از آن كه برادرشان يوسف (عليه السلام)را شناختند ، و او پيمانه

هايشان را پر كرد ; پيراهنش را همراه آنان ، براى پدرش يعقوب (عليه السلام)فرستاد و آن ها امانت برادرشان را آوردند و بر صورت پدرشان افكندند ، چشمان يعقوب (عليه السلام) بينا گشت; ولى فرزندان او از خجالت سر به زير افكنده و گفتند :

( يا أَبانا إِسْتَغْفِرْلَناْ ذُنُوبَنا إِنّا كُنّا خاطِئينَ )(2)

اى پدر _ مهربان _ ما ، براى گناهانمان استغفار نما و از خدا برايمان آمرزش بخواه كه ما از خطاكاران بوديم .

يعقوب (عليه السلام) هم به آنان وعده داد كه سحرگاه جمعه برايشان استغفار كند .

عالم جليل القدر شيعه مرحوم سيّد بن طاووس كه بارها توفيق شرفيابى محضر امام زمان (عليه السلام) نصيبش گشته است ، در سفارشى كه براى فرزند خويش دارد مى فرمايد :

فرزندم ، هر روز دوشنبه و پنجشنبه ( كه اعمال تو خدمت مولايت عرضه مى شود ) با كمال خوارى و فروتنى خواسته هاى خود را به امام زمانت عرضه بدار و با امام خويش حرف بزن ، و بعد از سلام به حضرتش زيارت زير را بخوان :

« سَلامُ اللهِ الكامِلُ التّامُّ الشّامِلُ العامّ وَصَلَواتُهُ الدّآئِمَةُ وَبَرَكاتُهُ الْقآئِمَةُ التّآمَّةُ عَلى حُجَّةِ اللهِ وَوَلِيِّهِ فى اَرْضِهِ وَبِلادِهِ وَخَليفَتِهِ عَلى خَلْقِهِ وَعِبادِهِ وَسُلالَةِ النُّبُوَّةِ وَبَقِيَّةِ الْعِتْرَةِ وَالصَّفْوَةِ صاحِبِ الزَّمانِ وَمُظْهِرِ الاْيمانِ وَمُلَقِّنِ اَحْكامِ الْقُرْآنِ وَمُطَهِّرِ الاَْرْضِ وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ وَالْحُجِّةِ الْقآئِمِ الْمَهْدِىِّ الاِْمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِىِّ وَابْنِ الاَْئِمَّةِ الطّاهِرينَ الْوَصِىِّ بْنِ الاَْوْصِيآءِ الْمَرْضِيّينَ الْهادِى الْمَعْصُومِ ابْنِ الاَْئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُعِزَّ الْمُؤْمِنينَ الْمُسْتَضْعَفينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُذِلَّ الْكافِرينَ الْمُتَكَبِّرينَ الظّالِمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ الزَّمانِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ

رَسُولِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ الاَْئِمَّةِ الْحُجَجِ الْمَعْصُومينَ وَالاِْمامِ عَلَى الْخَلْقِ اَجْمَعينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ سَلامَ مُخْلِص لَكَ فِى الْوَِلايَةِ اَشْهَدُ اَنَّكَ الاِْمامُ الْمَهْدِىُّ قَوْلاً وَفِعْلاً وَاَنْتَ الَّذى تَمْلاَُ الاَْرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً فَعَجَّلَ اللهُ فَرَجَكَ وَسَهَّلَ مَخْرَجَكَ وَقَرَّبَ زَمانَكَ وَكَثَّرَ اَنْصارَكَ وَاَعْوانَكَ وَاَنْجَزَ لَكَ ما وَعَدَكَ فَهُوَ اَصْدَقُ الْقآئِلينَ ( وَنُريدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِى الاَْرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ ) يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ الزَّمانِ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ حاجَتى كَذاوَكَذا ( و به جاى كَذا وَكَذا حاجات خود را ذكر كند ) فَاشْفَعْ لى

فى نَجاحِها فَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَيْكَ بِحاجَتى لِعِلْمى اَنَّ لَكَ عِنْدَ اللهِ شَفاعَةً مَقْبُولَةً وَمَقاماً مَحْمُوداً فَبِحَقِّ مَنِ اخْتَصَّكُمْ بِاَمْرِهِ وَارْتَضاكُمْ لِسِرِّهِ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَ اللهِ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ سَلِ اللهَ تَعالى فى نُجْحِ طَلِبَتى وَاِجابَةِ دَعْوَتى وَكَشْفِ كُرْبَتى»(3)

و سپس بگو :

( يا اَيُّهَا الْعَزيزُ مَسَّنا وَ اَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَة مُزْجاة فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنا اِنَّ اللهَ يَجْزِى الْمُتَصَدِّقينَ تَاللهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللهُ عَلَيْنا وَ اِنْ كُنّا لَخاطِئينَ ) . (4)

آن گاه بگو :

« يا مَوْلانا إِسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنّا كُنّا خاطِئينَ » .

« اى مولاى ما ، براى گناهانمان استغفار و طلب آمرزش كن ، كه ما در گذشته از خطاكاران بوديم » .

پس از آن به امام زمانت بگو :

اى آقا و اى مولاى من ، اين برخورد برادران يوسف با برادر و پدر خود و عكس العمل آن دو بزرگوار ، در برابر آنان است ، كه بعد از آن همه

جنايات و بى مهرى ها كه از آن ها سرزد ، باز يوسف و پدر بزرگوارش يعقوب (عليهم السلام) ، بر آنان مهر ورزيدند و از تقصير و گناهشان در گذشتند و آنان را مورد عفو و بخشش خويش قرار دادند .

پس اگر من هم مورد پسند وخوشنودى خدا و رسول او و پدران بزرگوار شما و خودتان نيستم ، شما از حضرت يعقوب و يوسف (عليهما السلام) سزاوارتريد در اين كه مرا مشمول مهر و بردبارى ، و كرم و بزرگوارى خويش قرار دهيد . (5)

چه زيباست كه : دوستان غافلِ آن امام غريب و تنها ، كه در گردباد سياه گناهان گرفتار شده اند ، و با سنگ معصيت دل بلورين مولاى خويش را شكسته و بر زخم دل نازنينش نمك پاشيده اند ; با مولاى خود چنين نجوا كنند :

اى مولاى مهربان ، با اينكه سالها زير پَر و بالِ مهر و عطوفتت مأوا گرفته و در سايه چتر عناياتت آرميده بودم ; خود را در صحراى سوزان شهوت ها گرفتار و به دست طوفان هاى بى رحم معصيت ها سپردم .

اينك از شهر خراب شده اى به سويت باز آمده ام كه ازشرمسارى نمى توانم چشم به سويت بگشايم ، چه آنكه رويم از زيادى معصيت سياه گشته ، پيكرم در لجنزار غفلت فرو رفته و بوى بد گناهان روحم را آزار مى دهد ; آخر با چه رويى به سويت سر بلند كنم ؟ ! با كدامين چشم به رويت بنگرم ؟ با چه زبانى با تو سخن گويم ؟ و با كدامين گوش صداى دلنشينت را

بشنوم ؟ و با چه دستى دست نياز به سويت برآورم ؟

آيا با چشمى به تو بنگرم كه با نگاه به نامحرم آن را آلوده ام ؟

آيا با زبانى با تو سخن بگويم كه آن را در بند دروغ و غيبت و سخن چينى ، درآورده ام ؟ !

آيا با گوشى به صداى روح بخش تو گوش فرا دهم كه آن را با غنا و موسيقى و شنيدن غيبت و تهمت و صداهاى حرام ، پُر كرده ام ؟ !

آيا با دستى به سويت التماس كنم كه با آن خيانت در امانت نموده ام ؟ !

قسمت دوم

ولى با همه اين معصيت ها از لطف و عنايتت نااميد نيستم ، چه آنكه آنچه مرا اميدوار مى سازد و از دام بلايى كه گرفتارش شده ام ، نجات مى دهد ; اشك و آهى است كه از خوف خدا سر داده ام ، حال توبه اى است كه به من دست داده ، پرده ستّاريتى است كه خداى مهربان بر پيكرم پوشانده و در سايه اش آرميده ام ، وعده آمرزشى است كه پروردگار غفور به من داده و بدان دل بسته ام ; و آغوش باز و دل مهربان توست كه مرا به درگاه با جلالت بازگردانده ، تا از تو با شرمسارى عذر خواهم .

اى عزيزِ مهربان تر از پدر ! از اينكه دل نازك و نورانيت را شكسته ، قلب عطوف و مهربانت را به درد آورده ، بر زخم جگرت نمك پاشيده ، اشك از چشمهانت گرفته و بر جراحت پلكهايت افزوده ام ; با يك دنيا

ندامت ، پوزش مى طلبم . نمى دانم مرا چه مى شود كه با اين همه غفلت ، دستهاى لرزانم آرام آرام به سويت گشوده گشته و لبهاى ترك خورده ام باز و زبان بند آمده ام ، سخن آغاز مى كند كه :

اى ستاره درخشان اميد ، اى كشتى نجات و نويد ، اى رساننده فيض خورشيد ، اى سجده گاه عشق و اى صبح سپيد ! منم كه با كوله بارى از گناه ، چشمانى غرقِ در اشك ، نايى پُر شده از آه و تنى خسته از سختى راه به درگاهت آمده ام ; شايد خاك پايت را توتياى چشمان كم سويم و گرد كويت را آبروى تن بى آبرويم سازم .

مولاى من ! به سوى تو گام برداشتم تا در باغستان لطف و رحمتت بياسايم ، در جويبار عفو و بخششت غسلى كنم ، در

درياى لطف و كرمت غوطهور گردم و از خورشيد جود و عنايتت نور گيرم ; بلكه جسم آغشته به لوث گناهم ، شسته و روح تاريك شده به ظلمت معصيتم ، نورانى گردد .

مهربان اماما ! من به سوى تو نيامدم ، مگر براى آنكه مرا به عطر دل انگيز استغفارت معطرسازى و از خدا برايم آمرزش طلبى ، كه دعاى تو مستجاب و دستگيريت تنها راه نجات من است .

بى جهت جدّ بزرگوارت اميرمؤمنان (عليه السلام)نفرموده : تَعَطَّرُوا بِالإِسْتِغْفارِ . (6)

خودتان را با استغفار معطر سازيد .

آرى ! عطر روح بخش استغفار تو است كه به انسان جان تازه مى بخشد !

مولاى من ! رو به سوى تو نياوردم

، جز براى اينكه با كيمياى نگاهت ، صحيفه قلبم را از هر صفتِ زشتى پاك ساخته ، و به نور معرفت خويش جلا بخشى ، و با شعاع زرّين ديدگانت ، مسِ سياه شده جانم را صفا داده ، طلا سازى ; چه آنكه من روح آلوده خويش را از علاقه به شهوات خالى كرده و به نور توبه ، آشتى با خدا و عذرخواهى از شما روشن ساخته ام .

اكنون زمان آن است كه شما مولاى مهربان با دعاى پدرانه ات ، توبه ام را صفا داده و مرا تجليّگاه الطاف بى پايانت

قرار دهى !

آخرين سخن من با تو اى عزيز بهتر از جان اين است :

( يا مَوْلانا إِسْتَغْفِرْلَناْ ذُنُوبَنا إِنّا كُنّا خاطِئينَ ) .

اى مولاى ( مهربان ) ما ، براى گناهانمان استغفار و طلب آمرزش كن ، كه ما در گذشته از خطاكاران بوديم .

و سلام بر آن لحظه اى كه براى شيعيان و دوستان گنهكارت استغفار مى كنى !

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُهَلِّلُ وَتُكَبِّرُ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ .

سلام بر لحظه آمرزش خواهيت ، كه خطاكاران را اميد بخشيده است !

سلام بر گاه راز ونيازت ، كه هستى را نيازمند تو ساخته است !

سلام بر اشك بى امانت ، كه در ديدگان ، چشمه ها جوشانده است !

سلام بر سينه بى كينه ات ، كه عالمى را عاشقت كرده است !

سلام بر سوز مدينه ات ، كه شكيب از سوختگانت برده است !

سلام بر خال رخساه ات ، كه خورشيد را شرمگين ساخته است !

سلام بر

ترازوى عدالتت ، كه غنچه بر لبهاى ضعيفان شكوفانده است !

سلام بر يكتايى وجودت ، كه هستى به طُفيلش پا بر جا مانده است !

سلام بر شكوه سجودت ، كه فرشتگان را خطاب « اُسْجُدوا » آورده است !

سلام بر روشنى ظهورت ، كه عالمى را به انتظار افكنده است !

و چه دلنشين است زمزمه اين فرازهاى زيارت ، به عنوان عذرخواهى از امام عصر ارواحنا فداه :

« اَشْهَدُ اَنَّ بِوِلايَتِكَ تُقْبَلُ الاَْعْمالُ وَتُزَكَّى الاَْفْعالُ وَتُضاعَفُ الْحَسَناتُ وَتُمْحَى السَّيِّئاتُ فَمَنْ جآءَ بِوِلايَتِكَ وَاعْتَرَفَ بِاِمامَتِكَ قُبِلَتْ اَعْمالُهُ وَصُدِّقَتْ اَقْوالُهُ وَتَضاعَفَتْ حَسَناتُهُ وَمُحِيَتْ سَيِّئاتُهُ وَمَنْ عَدَلَ عَنْ وِلايَتِكَ وَجَهِلَ مَعْرِفَتَكَ وَاسْتَبْدَلَ بِكَ غَيْرَكَ اَكَبَّهُ اللهُ عَلى مِنْخَرِهِ فِى النّارِ وَلَمْ يَقْبَلِ اللهُ لَهُ عَمَلاً وَلَمْ يُقِمْ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْناً » . (7)

گواهى مى دهم ، به ولايت و دوستى تو همه اعمال پذيرفته و تمام كارهاى عبادى پاكيزه مى گردد ، اعمال نيك چند برابر گشته و گناهان از بين مى رود ; پس هر كس با ولايت و دوستى تو ( به درگاه خدا ) آيد و به امامت و پيشوايى تو اعتراف كند ، اعمالش پذيرفته شده ، گفتارش تصديق گرديده ، اعمال نيكش چند برابر گشته و گناهانش پاك مى گردد ; و هر كس از ولايت و دوستى تو منحرف گشته و از شناخت تو باز مانَد و به جاى تو ولايت شخص ديگرى بپذيرد ، خدا او را با صورت در آتش سرنگون مى كند ، هيچ عملى را از او نمى پذيرد ، و روز قيامت نيز ، برايش ارزشى قايل نمى گردد .

« اَسْئَلُكَ يا

مَوْلاىَ اَنْ تَسْئَلَ اللهَ تَبارَكَ وَتَعالى فى صَلاحِ شَاْنى وَقَضآءِ حَوآئِجى وَغُفْرانِ ذُنوُبى وَالاَْخْذِ بِيَدى فى دينى وَدُنْياىَ وَآخِرَتى لى وَلاِِخْوانى وَاَخَواتِىَ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ كآفَّةً اِنَّهُ غَفوُرٌ رَحيمٌ » . (8)

مولاى من ، خواهشم از تو آنست كه از خدا بخواهى ، كار مرا اصلاح سازد ، خواسته هايم را برآورد ، گناهانم را ببخشد ، و در كار دين ، دنيا و آخرتم ، دست من و همه برادران و خواهران با ايمانم را بگيرد . براستى كه او بسيار آمرزنده و مهربان است .

« مَوْلاىَ ، وَقَفْتُ فى زِيارَتِكَ مَوْقِفَ الْخاطِئينَ النّادِمينَ الْخآئِفينَ مِنْ عِقابِ رَبِّ الْعالَمينَ ، وَقَدِ اتَّكَلْتُ عَلى شَفاعَتِكَ ، وَرَجَوْتُ بِمُوالاتِكَ وَشَفاعَتِكَ مَحْوَ ذُنُوبى ، وَسَتْرَ عُيُوبى ، وَمَغْفِرَةَ زَلَلى ; فَكُنْ لِوَلِيِّكَ يا مَوْلاىَ عِنْدَ تَحْقيقِ اَمَلِهِ ، وَاسْئَلِ اللهَ غُفْرانَ زَلَلِهِ ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِحَبْلِكَ وَتَمَسَّكَ بِوِلايَتِكَ وَتَبَرَّءَ مِنْ اَعْدآئِكَ . اَللّ_هُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ ، وَاَنْجِزْ لِوَلِيِّكَ ما وَعَدْتَهُ ، اَللّ_هُمَّ اَظْهِرْ كَلِمَتَهُ وَاَعْلِ دَعْوَتَهُ وَانْصُرْهُ عَلى عَدُوِّهِ وَعَدُوِّكَ يا رَبَّ الْعالَمينَ »(9)

مولاى من ، در پيشگاه تو براى زيارتت ايستاده ام ، همچون ايستادنِ خطاكارانِ پشيمان كه از عقوبت پروردگار جهانيان ، خائف و ترسانند . به شفاعت و دستگيرى تو اعتماد كرده ، و براى از بين رفتن گناهان ، پوشيدن عيوب ، و آمرزش لغزشهايم ; به دوستى و دستگيرى تو اميدوارم .

پس تو اى مولاى من ، دوست خويش را براى رساندن به آرزوهايش يار و ياور باش ، آمرزش لغزش هايش را از خدا بخواه ، به راستى كه او به ريسمان دستگيرى تو چنگ زده ، به ولايت و

دوستى تو تمسّك جسته و از دشمنانت بيزار گرديده است .

خدايا بر محمد و آلش درود فرست ، و آنچه را براى وليّت وعده داده اى به انجام برسان ، پروردگارا پيام و سخن او را آشكار ساز ، دعوتش را بالا ببر و او را بر دشمنش و دشمن خودت يارى فرما ، اى پروردگار جهانيان .

بعد از اين عبارات نورانى ، بهترين ذكرى كه دل رنجيده امام (عليه السلام) را مرهم بخشيده ، قلب مهربانش را شاد مى سازد و در روا گشتن حوايج و آمرزش گناهان تأثير بسزائى دارد ، تكرار اين دعاست :

« اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيّكَ الْفَرَج »

خدايا فرج وليّت ، ( امام زمان (عليه السلام) ) را زود برسان

پي نوشتها

1 . سوره يوسف : آيه 88 .

2 . سوره يوسف : آيه 97 .

3 . اين زيارت را محدث قمى در اوايل « مفاتيح الجنان » قبل از « مناجات خمس عشرة » آورده است . كه قبل از آن دو ركعت نماز خوانده و سپس زيارت مذكور را زير آسمان تلاوت مى كنى .

4 . برگرفته از آيات 88 و 97 سوره يوسف .

5 . كشف المحجّة لثمرة المهجة ، فصل 150 ، ص 209 .

6 . وسائل الشيعه ، ج 16 .

7 . زيارت امام عصر _ عجل الله تعالى فرجه _ در سرداب مطهر ، مفاتيح الجنان .

8 . زيارت امام عصر _ عجل الله تعالى فرجه _ ابتداى زيارت چنين است : اَلسَّلامُ عَلَى الحَقِّ الجَديدِ . . . مفاتيح الجنان .

9 . زيارت امام عصر _ عجل الله تعالى فرجه _ در سرداب مطهر

، مفاتيح الجنان .

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109