الگوي مديريت و رهبري در قيام عاشورا

مشخصات كتاب

عنوان : الگوي مديريت و رهبري در قيام روز عاشورا
پديدآورندگان : امام سوم حسين بن علي(ع)(توصيف گر)
وضعيت نشر :الكترونيكي منشأ مقاله: پگاه حوزه، ارديبهشت 1382، شماره 92
نوع : متن
جنس : مقاله
الكترونيكي
زبان : فارسي
توصيفگر : نظريه هاي مديريت
قيام عاشورا
سيره امامان
شيوه هاي رهبري

الگوي مديريت و رهبري در قيام روز عاشورا

امروزه در پنداشت همگاني، رمز پيروزي مديران سازمان‌ها در سبك رهبري آنها است. هر چند ويژگي‌هايي همچون داشتن انديشه راهبردي، شناخت مهارت‌هاي فني و اقناع سياسي با اهميت هستند، ولي اكنون در صدر گزينش جا ندارند. بويژه، هنگامي كه سازمان‌ها به گرفتاري افتاده و در شرايط پيچيده در پي يك مدير مؤثر باشند كمتر به هوشمندي و تجربه فرد توجه دارند. سرمايه گذاران، تحليل گران و نشريه هاي تخصصي مديريت نيز اين مسئله را دنبال مي كنند و همين گونه مي انديشند؛ يعني سازمان‌ها و مؤسسات امروزه در پي رهبران هستند تا مديران بوركرات و يا تكنوكرات.از سوي ديگر در حوزه مديريت نظامي، جنگ رواني تازه‌ترين اسلحه نبرد است و بر ضد برنامه سازماني، شجاعت، جنگ آوري و اعتماد به نفس به كار گرفته مي‌شود. «جنگ رواني» حتي در دفاع نيز به كار گرفته مي‌شود، لكن با هدف تقويت روحيه نظامي و ملي سربازان.بر اين اساس، در چنين شرايطي هدايت نيروها در جهت اهداف سازمان، همسو كردن هدف‌هاي فردي آنان با هدف‌هاي سازمان، تفهيم و تفهُّم متقابل، ايجاد انگيزه جز از طريق رهبري در اعمال مديريت امكان پذير نيست. به عبارت ديگر، در يك جمله مي‌توان گفت كه شرايط و ملاحظات مزبور سبك رهبري را در مديريت به كليه سازمان‌ها به‌ويژه سازمان‌هاي نظامي ديكته مي‌نمايد.از اين رو، سبك رهبري منحصر به اسلوب‌هاي اداره جامعه نمي‌شود. اداره كنندگان سازمان‌ها، مؤسسات و دستگاه‌ها بايد مديران خود را علاوه بر دانش مديريت، به ويژگي و مهارت رهبري نيز مجهز نمايند.بنابراين از آنجا كه محتواي حركت عاشوراي حسيني(ع)، تبلور عيني يك الگوي رهبري موفق و مؤثر است، بررسي آن به عنوان يك مسئله مهم و زنده ضرورت دارد.در نيمه دوم قرن حاضر، و به ويژه در دهه هاي اخير، توجه پژوهشگران بيشتر به تفاوت ماهوي ميان اين دو مفهوم جلب گرديده است. از اين رو، ديدگاه نوين دانش مديريت كوشيده است تا گونه هاي تمايز ماهوي ميان اين دو مفهوم را تشريح نمايد.به زعم ما، ميان رهبري و مديريت تمايز مهمي وجود دارد؛ رهبري ماهيتا مفهومي وسيع‌تر از مديريت است. رهبري يك امر معنوي و تعهدي است؛ رهبري يك نقش و وظيفه انساني است كه مديريت موظف است آن را به كار گيرد. به عبارت روشن‌تر، رهبري نيازهاي معنوي و انساني يك سازمان را برمي‌آورد، ولي مديريت ابزارهاي مادي و تكنيكي افزايش توليد و رفع نيازهاي مصرفي انسان‌ها را در سازمان شامل مي‌شود.رهبري، آن توان و برجستگي ويژه‌اي كه در محدوده مسؤوليت سازماني، هماهنگي لازم را ايجاد مي‌كند، مشكلات پيش آمده را از سر راه بر مي‌دارد، ضعف‌ها را تقليل و قوت‌ها را افزايش مي‌دهد.بنابراين تفاوت اصلي ميان اين دو مفهوم، در كلمه سازمان نهفته است؛ رهبري ضمن اينكه براي تحقق هدف‌هايش مستلزم كار كردن با افراد و به وسيله افراد است، ليكن اين هدف‌ها، الزاما هدف‌هاي سازماني نيستند.اين تفاوت‌ها را با تفصيل بيشتر مي‌توان چنين بيان نمود:1. قلمرو مديريت، سازمان است، در حالي كه رهبري قلمرو محدودي به خود نمي‌گيرد.2. مديريت تابع سلسله مراتب است، در صورتي كه در رهبري سلسله مراتب رسمي مطرح نيست.3. در مديريت، هدف‌هاي سازمان ملاك است، در حالي كه در رهبري ممكن است اهداف گوناگون مطرح باشند.به طور خلاصه مي‌توان چنين برداشت كرد كه رهبري اعم از مديريت است؛ زيرا چنان‌كه مدير توانست نظام تمايلات عمومي، نظام انديشه و بالاخره نظام رفتار عيني مجموعه انساني تحت سرپرستي خود را به صورت منسجم و هماهنگ به منظور اجراي مديريت و يا تحقق هدف مشخص سازماندهي و هدايت نمايد، مي‌توان گفت كه مديريت در عالي‌ترين درجه خود، يعني «رهبري» محقق گرديده است.در يك جمله بايد گفت كه رهبري، ايمان و تخصص را در خارج از ذهن با يكديگر در آميخته، به آن نمود عيني مي بخشد. [1] .

ويژگي‌هاي احراز توانايي رهبري

معمولاً مديران نمي‌توانند با دانش مديريت، نقش رهبري كه همانا توليد معنويت و انسانيت در سازمان است، جامه عمل بپوشانند؛ زيرا مديريت يك دانش آموختني است، ولي رهبري يك امر دروني و اخلاقي است. به عبارت ديگر صفت رهبري به آساني قابل تحقق در مديران نيست، مگر با خودسازي و به‌كار گرفتن دستورالعمل‌هاي انساني از مكتب اسلام در تمام زندگي فردي و اجتماعي يا سازماني. از اين رو مدير در نقش رهبري، كسي است كه بتواند در افراد تحت سرپرستي خود نافذ و مؤثر باشد و براي شناخت اين شايستگي در مديران، بايد به ويژگي‌هاي زير توجه داشت:1. ايمان صحيح و قوي؛2. اعتماد به نفس؛3. جرأت انتقاد از خود و حق پذيري؛4. قضاوت صحيح؛5. خوشرويي و توانايي ايجاد روابط اجتماعي فعال؛6. قاطعيت و جرأت اجراي مصوبات و مقررات سازمان؛7. قدرت تدبير و برنامه‌ريزي؛8. متعادل بودن؛9. ايثارگري و از خودگذشتگي؛10. ثبات و همت در اجراي برنامه‌ها؛11. انعطاف‌پذيري و مهلت جبران لغزش را به كاركنان دادن؛12. فعّال و خستگي ناپذير بودن. [2] .

شيوه مبارزه

امام حسين(ع) با توجه به درك دوران حكومت پدرش و برادر بزرگوارش امام حسن مجتبي(ع) و همچنين بي‌وفايي مردم كوفه، به درستي مي‌دانست كه دعوت 12 هزار نفري مردم كوفه از ايشان، به واقعيت نزديك نيست. لذا در مقابله با يزيد، با توجه به ياران اندك و اهداف عالي، يعني بيداري جامعه اسلامي و افشاي عملكرد حكام جائر به‌ويژه يزيد، مي‌بايست شيوه مبارزه را نظامي ـ فرهنگي انتخاب كند.به روشني مي‌توان گفت كه اين نوع مبارزه، اوّلين بار بود كه در اين نهضت به‌كار مي‌رفت. از اين رو امام حسين(ع) تصميم گرفت زنان، كودكان كم و سن و سال حتي كودك شيرخواره خود را در عمليات كربلا شركت دهد.شايد در نخستين نگاه، همراه آوردن كودكان و زنان براي هر شنونده‌اي شگفت‌آور باشد و احساس شود كه با مديريت نظامي ناهمساز است، اما وقتي مجموعه ماجرا را مطالعه كنيد، در مي‌يابيد كه حركت زنان و كودكان خردسال در دل تاريكي از كوره راه‌ها و بيابان‌ها، از مدينه تا مكه و از آنجا تا كربلا و همچنين پس از حماسه كربلا و بازگشت به سوي مدينه، آن هم از غير مسير اول، كاملاً حماسه كربلا اطلاع رساني گرديد و عاطفه مردم را برانگيخت و آتش بر دل‌هاي مرده زد و سؤال‌هايي در اذهان عمومي به‌وجود مي‌آورد كه بعدها ثمره آن روشن گرديد؛ كه آن تثبيت حقانيت قيام امام حسين(ع) و ترسيم چهره تزوير و جنايت حكومت بني اميه بود.

زمان و مكان مبارزه

امام حسين(ع) با انتخاب راه‌ها و منازل رسمي ـ كه تقريبا از ميان آبادي‌ها مي‌گذشت ـ براي حركت سپاه خويش از مدينه تا كربلا و آن هم در ايام مباركي همچون ماه‌هاي شعبان، رمضان و ذي حجه به تحقق اهداف نهضت تسريع بخشيد؛ زيرا فاصله سيصد فرسخي ـ كه شامل بيست و چند منزل مي‌شد ـ طي يكصد و هفتاد و پنج روز به ويژه توقف چهار ماهه در مكه معظمه (محل تجمع عبادي مسلمانان از سراسر نقاط دور دست) منجر به اين شد كه امام(ع) فرصت اطلاع رساني را بيابد و پيام نهضت را كاملاً تشريح و ابلاغ كند و همچنين اقدام به جذب نيروي انساني نمايد و در نهايت كاروان كربلا را براي به‌وجود آوردن حماسه عاشورا كاملاً آماده سازد؛ حتي كشاندن 30 هزار نفر از سپاه دشمن به كربلا، خود يكي از تدابير فرهنگي امام(ع) به حساب مي‌آيد؛ كه مبادا كشته شدنش مخفيانه صورت گيرد، بلكه در مقابل مشاهده ديدگان 30 هزار نفر قرار گيرد تا براي مستندات تاريخي پيام حماسه عاشورا مؤثر افتد.

طراحي و اجراي عمليات روز عاشورا

امام حسين(ع) در روز تاسوعا به برنامه ريزي جهت مقابله مي‌پردازد و بهترين طرح عملياتي را طراحي و نيروهاي خود را بر اساس آن سازماندهي و آرايش نظامي مي‌دهد. از آنجايي كه سپاه امام حسين(ع) قبل از دشمن به منطقه عملياتي كربلا وارد شده بود، با بررسي‌هاي دقيق امام حسين(ع) و بهره برداري از عوارض طبيعي، در ضلع شرقي فرات مستقر مي‌گردد و سپاه دشمن نيز در ضلع غربي آن قرار مي‌گيرد.در غروب تاسوعا سپاه امام حسين(ع) پس از جلسه توجيهي با يارانش دستور مي‌دهد خيمه‌ها را ـ كه بنا به قولي تعداد آنها 60 چادر بود ـ كه از هم دور بودند، به شكل هلالي نزديك يكديگر قرار دهند و آنچنان نزديك آوردند كه طناب خيمه‌ها در داخل يكديگر فرو رفت؛ به گونه‌اي كه عبور يك نفر از بين دو خيمه ممكن نبود و ضمنا مقابل هر دو خيمه، سه تن تيرانداز قرار داد تا در صورت حمله ناگهاني دشمن، بتوانند آن را دفع كنند. از سوي ديگر امام حسين(ع) دستور داد پشت سر خيمه‌ها كانالي را حفر كنند؛ به طوري كه سواركاران دشمن نتوانند از روي آن عبور كنند و همچنين مقدار زيادي خار و ني را جمع آوري و داخل كانال ريختند تا در صبح عاشورا آن را آتش بزنند و از اين طريق امكان حمله دشمن را از پشت سر كاملاً گرفته باشند. در سمت راست آنان نيز باتلاق و نيزار وجود داشت. بدين ترتيب تنها از روبرو و سمت چپ با دشمن مواجه بودند. در واقع امام‌حسين(ع) با استفاده از عوارض طبيعي و مصنوعي توانست راه نفوذ دشمن را از سه طرف مسدود نمايد و تنها يك راه باريكي براي ورود و خروج به خيمه‌ها قرار داده بود و آن مسير را نيز بوسيله مردان جنگاور و شجاع مورد حفاظت قرار داده بود، بطوريكه دشمن پيش بيني مي‌كرد كه با توجه به حجم نيروي رزمي خويش به ميزان حدودا 30000 نفر و نيروهاي رزمي امام حسين(ع) 72 نفر، عمليات را حداكثر ظرف يك ساعت به نفع خود به پايان رساند؛ لكن امام حسين(ع) به وسيله نيروي انساني اندك و تدابير نظامي و رهبري نافذ خود توانست از صبح روز عاشورا تا عصر آن روز، در مقابل سپاه سي هزار نفره دشمن مقاومت كند و تلفات سنگين، يعني بيش از 1000 نفر از دشمن بگيرد. همچنانكه در سطور قبل اشاره گرديد وقتي دشمن از يك نقطه حمله كرد، حجم زياد نيروي جنگنده تأثير چنداني نداشت؛ مانند اينكه چند نفر معدود در تنگناي كوهي راه را بر سپاهي عظيم ببندند و يا بر آنان كمين بزنند، مي‌توان مدتها آن سپاه را متوقف يا زمين‌گير نمود.همچنين در شب عاشورا، امام حسين(ع)، علي اكبر فرزند خود را به همراه سي سوار و بيست پياده روانه فرات كرد، تا آب آوردند، آنگاه به اصحاب فرمود برخيزيد و آب بنوشيد كه آخرين توشه شماست و وضو بسازيد، غسل كنيد و جامه خود را بشوييد تا كفن شما باشد.صبح روز عاشورا امام(ع) پس از نماز و ايراد خطبه براي اصحابش، صفوف اصحاب را براي رزم آماده ساخت. ستون راست سپاه را به تعداد 20 نفر تحت فرماندهي زهير بن قيس، ستون چپ را به تعداد 20 نفر تحت فرماندهي حبيب بن مظاهر و مابقي را، در قلب سپاه تحت فرماندهي حضرت ابوالفضل العباس سازماندهي نمود.سرانجام عمليات عاشوراي حسيني در سال 61 هجري قمري، دهم ماه محرم، روز جمعه ساعت 8 صبح شروع و به‌مدت 8 ساعت طول كشيد؛ چنانچه جنگ به صورت تن به تن ادامه پيدا مي‌كرد، به نظر مي‌رسيد كه حداقل چند روز طول مي‌كشيد؛ لكن دشمن بر اثر تلفات سنگين از جنگ تن به تن به هراس افتاد و بوسيله جنگ هجومي، خود را از درگيري نظامي رهانيد. ولي پس از جنگ نظامي، خود را در يك جنگ تمام عيار فرهنگي يافت و از آنجايي‌كه اين مرحله از جنگ را پيش بيني نكرده بود و برنامه‌اي بر آن نداشت، دستاورد نظامي خود را از دست داد و پيروزي نهايي از آن منطق امام حسين(ع) و پيروان او گرديد.بنابراين در مي‌يابيم كه امام حسين(ع) از ابتدا با يك برنامه‌ريزي دقيق، نهضت را شروع و حتي در آخرين ساعت‌هاي حيات خويش از مؤثرترين تدابير مديريتي و رهبري استفاده نمود. به عبارت ديگر مقابله امام(ع) با دشمن حالت انفعالي نداشت، بلكه هوشمندانه و كاملاً مسلط بر اوضاع بود. [3] .

جلوه‌هاي مديريت و رهبري در روز عاشورا

كاركردهاي مديريت و رهبري در حركت حسيني در متعالي ترين وجه خود تجلي يافته بود. امام حسين(ع) صحنه‌ها را طوري ترتيب داده بود كه گويي اين نمايش، الگوي مديريت و رهبري موفق و مؤثر بايد تا قيامت باقي بماند.براي آشنايي با كاركردهاي مزبور، در اين بخش به برخي از جلوه‌هاي آن در حماسه روز عاشورا اشاره مي‌گردد:

جلوه‌هاي كاركردي مديريت در روز عاشورا

ـ يكي از اقدامات مقدماتي در برنامه ريزي‌ها، بررسي و حصول اطمينان منابع انساني و مادي و تطبيق آن با واقعيت‌هاي اجراي برنامه است. از اين رو در شب عاشورا، امام حسين(ع) با تمام حساسيت اين نكته را مورد توجه خويش قرار داده.به نقل از مورخين واقعه عاشورا، حسين‌بن‌علي در طول حركت از مدينه تا كربلا و در مواقع مختلف، موضوع خطرناك بودن عمليات عاشورا و شهادت خويش را اعلان نموده و به يارانش اجازه مرخصي داده و بيعت را از آنان برداشته بود. در شب عاشورا نيز براي آخرين بار اين موضوع را با صراحت تكرار كرد. اين پيشنهاد در واقع آخرين آزمايش و برآورد واقعي از منابع نيروي انساني بود كه توسط امام(ع) انجام گرفت.ـ در اختيار داشتن نيروي انساني شايسته و كارآمد از مهم‌ترين عوامل موفقيت مديران و برنامه‌هاي آنان است. لذا حضرت(ع) از اين نكته غافل نبوده است؛ حتي در شرايط سخت و بحران، كه عموم مديران و رهبران ملاك گزينش و پالايش را در جذب نيروي انساني قائل نمي‌شوند. از اين رو مي‌بينيم كه نيروي انساني حضرت(ع) عموما از نظر موقعيت سياسي اجتماعي و فضائل اخلاقي، بسيار برجسته و عالي و داراي سوابق اجتماعي و سياسي و از اصحاب كبار حضرت پيامبر اكرم(ص) و حضرت علي(ع) بودند و در غزوات آنان شركت داشتند؛ در واقع از نخبگان قبائل خود بودند. [4] .ـ سازماندهي مجموعه نيروهاي انساني و منابع مادي براي تحقق اهداف و برنامه‌ها، يكي از كاركردهاي مديريتي است. حضرت امام حسين(ع) در ابتداي حركت خود، دوازده پرچم را برافراشت و هر پرچم را به دست يك نفر از اصحاب داد تا يك پرچم باقي ماند. لذا بعضي گفتند اين را به ما بسپاريد. حضرت در پاسخ آنان فرمود: خداوند به شما جزاي خير بدهد، صاحب اين پرچم خواهد آمد. پس از چندين روز، به دنبال فراخواني حضرت(ع) جناب حبيب بن مظاهر به حضور رسيد و حضرت(ع) نيز پرچم باقي مانده را به دست ايشان سپرد. همچنين در روز عاشورا امام(ع) پس از ايراد خطبه براي يارانش صفوف لشكر خويش را كه بنا به مشهور، 72 تن بودند، منظم نمود. فرماندهي ميمنه سپاه را به زهير بن قيس و ميسره را به حبيب بن مظاهر و خود و برادرش ابوالفضل(ع) فرماندهي قلب سپاه را به‌عهده گرفتند.اين مطالب نشان مي‌دهد كه امام(ع) به تقسيم وظايف و سپردن مسؤوليت به اهلش تا چه اندازه اهميت قائل بود.ـ يكي از اصول اساسي و شايد مهم‌ترين كاركردهاي مديريتي «هماهنگي» است. از اين رو امام حسين(ع) در ابتدا با طولاني كردن مسير حركت و افزايش توقف‌گاه‌ها، سعي در ايجاد هماهنگي برون‌سازماني و اطلاع‌رساني داشت. علاوه بر آن در روز عاشورا براي هدايت مؤثر سپاه خويش، نقطه‌اي مرتفع را در ميدان عمليات، به عنوان مركز فرماندهي قرار داده بود؛ كه مشاهده عمليات، هدايت نيروها و حتي حملاتش از آنجا ممكن بود؛ زيرا هم به يگان‌هاي صفّي (عمليات كننده) و هم يگان‌هاي ستادي (پشتيباني كننده) يعني خيام نزديك بود. [5] .ـ شناسايي و استفاده از ابزار قوي‌تر براي اجراي بهتر مأموريت، يكي از تدابير مديريتي است كه حضرت(ع) بارها از آن سود جسته است. در روز عاشورا حضرت براي ايراد خطبه، جهت آگاهي اذهان عمومي سپاهيان دشمن، دستور دادند كه شتري بياورند. از اسب خود پياده و سوار شتر شد تا در ديد مخاطبين قرار گيرد و صدايش به همه برسد.ـ كاركرد مديريتي يا «كنترل و نظارت» براي شناسايي برنامه‌ها و چگونگي اجراي آنها جهت حصول مؤثر هدف‌هاست از اين رو مديران بايستي سعي در كشف نارسايي‌ها و موانع موجود بر سر راه رشد استعدادهاي نيروهاي انساني و پيشرفت برنامه داشته باشند. در شب عاشورا نيز امام حسين(ع) از محيط خيمه‌ها بيرون رفت تا نزديكي لشكر دشمن. نافع بن هلال (يكي از ياران آن حضرت(ع) بود) از امام(ع) سؤال كرد كه دليل نزديك شدنش به لشكر دشمن در اين وقت شب چه بوده است؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: آمده‌ام تا پستي و بلندي اطراف خيمه‌ها را بررسي كنم كه مبادا براي دشمن، مخفي‌گاهي باشد و از آنجا براي حمله خود يا دفع حمله شما استفاده كند.همچنين ذكر كرده‌اند كه يكي از فعاليت‌ها و وظايفي كه در شب عاشورا توسط آن حضرت تعيين شده بود، آماده‌سازي و كنترل سلاح‌هاي جنگي بود. از اين رو مردي بنام جَوْن (آزاد شده ابوذر غفاري) كه متخصص در كار اسلحه‌سازي بود، در خيمه‌اي به اين كار مشغول شده بود. امام(ع) نيز در شب عاشورا خيمه او را بازديد نمود. با ذكر اين نمونه‌ها به روشني مي‌توان گفت كه كاركردهاي مديريتي در تمام مراحل فرماندهي نهضت عاشورا به نحو شايسته‌اي جاري و ساري بود. [6] .

جلوه‌هاي رهبري در روز عاشورا

ـ اصل آگاهي بخشي كاركنان نسبت به اهداف و قوانين سازمان، يكي از وظايف مديران در نقش رهبري است. از اين رو امام حسين(ع) از ابتداي حركت خويش در هر فرصتي نسبت به آگاه كردن اذهان عمومي به‌ويژه كساني كه قصد همراهي او را داشتند، اقدام مي‌نمودند. در شب عاشورا نيز پس از ايراد خطبه‌اي مفصل ياران خود را نسبت به ماندن و رفتن از ميدان عمليات در روز عاشورا آزاد گذاشت، زيرا امام(ع) براي تحقق حماسه مقدس عاشورا تاكيد داشت كه ياران زير پرچم با بصيرت عمل كنند و هر كدام از آنها چنانچه با انگيزه‌هاي ديگر آمده‌اند، پالايش شوند.ـ يكي از وظايف مديران در نقش رهبري، فراهم آوردن شرايط روحي و رواني مناسب براي اجراي عمليات و فعاليت در سازمان مي‌باشد. از اين رو امام(ع) نه تنها به بازسازي و تعالي مستمر روح و فكر ياران خويش پرداخت تا در مناسب‌ترين شرايط روحي به مجاهدت بپردازند بلكه مي‌كوشيدند بر روح و روان دشمن نيز تاثير بگذارد تا اگر هنوز در كسي استعداد و امكان برگشت وجود دارد، باز گردد. در اين راستا به يكي از نمونه‌هاي برجسته هدايت‌هاي امام حسين(ع) در روز عاشورا اشاره مي‌كنيم:حُرّ (يكي از فرماندهان برجسته سپاه دشمن) از كساني است كه خصايل انساني و كرامت در سپاه امام حسين(ع) او را بيدار و به وجد آورده و با خود گفت: خودم را در ميان بهشت و دوزخ مي‌بينم، اما من بر بهشت چيزي را بر نمي‌گزينم؛ هر چند پيكرم پاره پاره شود و مرا در آتش بسوزانند. لذا خود را از دوزخ (سپاه يزيد) رها و به سپاه امام حسين(ع) رسانيد و در ركاب آن حضرت جنگيد تا به شهادت نائل آمد.اين فراز انساني از الگوي رهبري امام حسين(ع) كه حتي توانست نيروي انساني دشمن را جذب و وادار به فداكاري نمايد، براي مديران و رهبران، مايه درس و عبرت است. [7] .ـ يكي ديگر از برجسته‌گي‌هاي رهبري عاشورا، دادن اختيار و تفويض آن به نيروهاي عمل كننده است. در اين مورد مي‌توان، مراجعه حُرّ را به امام(ع) اشاره نمود: در روز عاشورا حُرّ نزد امام(ع) آمد و گفت: اگر سوار بر اسب باشم، بهتر توان جنگاوري خواهم داشت تا پياده باشم. امام(ع) نيز فرمود: «هرگونه مي‌پسندي عمل كن». همان‌طور كه ملاحظه مي‌كنيد، آزادي و اختيار نيروهاي انساني موجب تلاش و مجاهدت‌هاي بيشتر در سازمان مي‌گردد.ـ يكي از اصول مهم رهبري نهضت كربلا اصل انگيزش بود. از اين رو امام(ع) در روز عاشورا پس از نماز صبح رو به سوي يارانش نموده، براي ايجاد آمادگي رواني كامل آنان چنين فرمود:اي بزرگ‌زادگان، صبر و شكيبايي به خرج دهيد كه مرگ چيزي جز يك پل نيست كه شما را از سختي و رنج عبور داده، به بهشت پهناور و نعمت‌هاي هميشگي آن مي‌رساند چه كسي است كه نخواهد از يك زندان به قصري باشكوه انتقال يابد. همين مرگ براي دشمنان شما مانند آن است كه از كاخي به زندان و شكنجه‌گاه منتقل گردد.ـ يكي از نكاتي كه مديران را در به‌عهده گرفتن نقش رهبري موفق مي‌سازد، پيش قدم بودن در مصاف با مشكلات و آسيب‌هاست. در اين رابطه امام علي بن الحسين(ع) مي‌گويد: روز عاشورا چون كار بر امام حسين(ع) سخت شد، اصحاب وي ديدند هر چه كار دشوارتر مي‌شود، رخساره آن حضرت برافروخته‌تر و بدنش آرام و قلبش مطمئن‌تر مي‌گردد. پس يارانش با يكديگر مي‌گفتند: نمي‌بيني چگونه امام(ع) بر روي مرگ مي‌خندد و از مرگ بيم ندارد. اين ايستادگي و پيش‌قدمي امام(ع)، روحيه يارانش را تقويت مي‌كرد. [8] .

چگونگي روابط انساني در نهضت عاشورا

آنچه در عصر كنوني، در سازمان‌ها مورد توجه است، مسئله روابط انساني است، و اينكه اعضاي سازمان، خود داراي اهداف، تمايلات، خواسته‌ها و انگيزه‌هايي باشند. اگر مديريت سازمان تنها به هدف‌هاي سازمان پايبند باشد و به ويژگي‌ها و روحيات اعضاء و خواسته‌هاي آنان بي‌توجهي بنمايد علاوه بر آنكه به نقش رهبري خويش لطمه وارد مي‌سازد، به ساختار سازمان نيز آسيب وارد خواهد كرد. از اين رو مديريت و رهبري از ديدگاه مكتب اسلام، هماهنگي و ايجاد روابط اسلامي و انساني بين كاركنان، فراهم آوردن زمينه‌هاي رشد و خلاقيت استعدادها و به‌كار گرفتن صحيح و شروع نيروهاي انساني و مادي سازمان است.به نظر مي‌رسد كه امام(ع) بر اين نكته تأكيد داشتند. روابط دروني ميان فرماندهان و نيروهايشان بر اساس ارزش‌هاي سلسله مراتبي نبوده و روح برابري و همكاري و وفاداري بر آنان حاكم بود؛ زيرا در هر محيط اجتماعي كه عواطف و دوستي، محبت و عشق، وجود نداشته باشد، آن محيط، محيط انساني نيست.از اين رو روش مدبرانه امام حسين(ع) در رهبري و هدايت اصحاب خويش در نهضت كربلا، بهترين سرمشق و عالي‌ترين نمونه، براي مديران دستگاه‌هاي مختلف، به‌ويژه سازمان‌هاي نظامي مي‌باشد. رابطه امام(ع) با اصحاب خويش واقعا خواندني و آموزنده است، و رهبري امام را در بهره گيري از عناصر تحت مديريتش نشان مي‌دهد. در سطور زير تعدادي از اين روابط صميمي را ملاحظه مي‌كنيد:يك. هنگامي‌كه امام حسين(ع) در شب عاشورا به ياران خود فرمود: شما آزاديد و مي‌توانيد شبانه از اين منطقه جنگي كه جز كشته شدن نتيجه‌اي ندارد، دور شويد، اصحاب ايشان همه به سخن آمده، با عباراتي عاطفي و سرشار از محبت به فرمانده و رهبرشان گفتند: ما هرگز شما را تنها نخواهيم گذاشت و از اين سرزمين باز نخواهيم گشت، بلكه با گلوها، پيشاني‌ها و دست‌هايمان تو را از خطر حفظ مي‌كنيم. وفاداري اصحاب در روز عاشورا به منصه ظهور رسيد. بازگويي جملات و احساسات اصحاب امام(ع) در آن شب تاريخي، خالي از لطف و فايده نيست:جناده بن كعب: امير من حسين(ع) هست و چه خوب اميري است. او مايه شادي دل پيامبر(ص) بشير و نذير است. پدر و مادرش حضرت علي(ع) و فاطمه(س) است. آيا شبيهي براي امير و فرمانده من مي‌شناسيد؟زهير بن قين: يا بن رسول الله! به خدا سوگند دوست داشتم كه در راه حمايت تو هزار بار كشته و باز زنده و دوباره كشته شوم و باز آرزو داشتم كه با كشته شدن من، تو و يا يكي از اين جوانان بني‌هاشم از مرگ نجات مي‌يافتند.ابوالحتوف بن الحرث انصاري: جانم و مالم فداي حسين.برير بن خضير: به خدا سوگند اي فرزند رسول خدا، حقيقتا خداوند بر ما به‌واسطه وجود تو منت گذاشت كه توفيق جهاد در محضرت را به ما عطا كرد كه در راه تو قطعه قطعه شده، به توفيق شفاعت جدّت نائل شويم.نافع بن هلال: اگر امروز كشته مي‌شوم، اين آرزوي من است و اين انديشه‌ام بوده ]كه در راه خدا شهيد شوم[ و پاداش خود را خواهم ديد.حجاج بن مسروق: جانم به قربانت اي حسين كه هدايت شده و هدايت كننده‌اي.عمرو بن مطاع جعفي: امروز گواراست دفاع از حسين(ع). بدين‌وسيله رستگاري و نجات از آتش را اميدوارم.انيس بن معقل اصبحي: دفاع مي‌كنم از حسين؛ صاحب مجد و بزرگواري و فضيلت. او فرزند بهترين رسولان است.دو. در روز عاشورا، خبر اسارت فرزند محمد بن بشير حضرمي (كه يكي از ياران آن حضرت بود) توسط نيروهاي ابن زياد به وي رسيد. امام(ع) به او فرمود: تو آزادي، برو و در آزادي فرزندت تلاش كن. حتي چند قطعه پارچه قيمتي به او داد؛ تا در اختيار كساني كه مي‌توانند در آزادي فرزندش تلاش كنند، قرار دهد. لكن محمد بن بشير گفت به خدا سوگند من ابدا دست از تو بر نمي دارم و اين جمله را نيز اضافه نمود كه اگر درندگان بيابان‌ها مرا قطعه قطعه كنند و طعمه خويش قرار دهند، دست از ياري تو بر نمي‌دارم. [9] .سه. وقتي كه اصحاب همه شهيد شدند و جز چند نفر باقي نمانده بود و دشمن مرتب تيرباران مي‌كرد، حنظله يكي از ياران آن حضرت(ع) خود را همچون سپري در مقابل حضرت قرار مي‌داد و تيرها و نيزه‌ها و شمشيرهايي كه امام(ع) را هدف قرار مي‌دادند، به جان مي‌خريد. [10] .چهار. ملحق شدن حر، به امام حسين(ع) يكي از وقايع برجسته نهضت كربلا و يكي از لطايف مديريت و رهبري امام حسين(ع) است. سخنان امام(ع) در منزلگه غديب الهيجانات و غيره و سيراب كردن حر و سپاهش و حتي اسبان آنان، همانند برقي روح و روان حر را روشن كرد و انقلابي در او به‌وجود آورد و احساس حق طلبي او را بيدار، و جذب رهبري نوراني و انساني آن حضرت(ع) كرد. سرانجام با رشادت تمام در ركاب حضرت به درجه شهادت نائل آمد. [11] .پنج. امام حسين(ع) در شب عاشورا اصحاب خود را اين چنين ستايش كرد: فَإنّي لا اَعلَمْ اُصحابا أوْفي و لا خَيرا مِنْ أصحابي و كأيّن مِن نَبيّ قاتَلَ مَعَهُ رِبيُّونَ كثيرٌ، فَما وَهَنوا لِما أصابَهُمْ في سَبيلِ اللّهِ وَ ما ضَعُفُوا و مَا اسْتَكانُوا و اللّهُ يُحِبُّ الصابرين. [12] .«من ياراني ]در جهان[ بهتر از ياران خودم باوفاتر و بهتر سراغ ندارم. چه بسيار رخ داده كه پيامبري جمعيت زيادي از پيروانش در جنگ كشته شده اشت و با اين حال، با سختي‌هايي كه در راه خدا به آنها رسيده مقاومت كردند و هرگز بيمناك و زبون نشدند و سر در مقابل دشمن فرود نياوردند و راه صبر و ثبات پيش گرفتند؛ خداوند صابران را دوست مي‌دارد. [13] .

پاورقي

[1] حسن عابدي جعفري ـ رهبري و مديريت ـ فصلنامه مصباح ـ دانشگاه امام حسين(ع) ـ سال 72 شماره 6 و 7 ص 1 و 47.
[2] حميدزاده، بهرام ـ مديريت و برنامه ريزي ـ جزوه درسي، دانشكده عقيدتي و سياسي شهيد محلاتي، سال تحصيلي 1378.
[3] حاج شيخ عباس قمي، نفس المهموم، انتشارات اسلاميه ص 117-140.
[4] شمس الدين، شيخ محمد ـ بيضاء الحسين ـ ص 118.
[5] مطهري، مرتضي ـ مجموعه آثار ـ جلد 17.
[6] تاريخ طبري، ج7، ص 322.
[7] شيخ عباس قمي، همان، ص 102.
[8] شيخ عباس قمي، همان ص 100 - 117.
[9] تاريخ طبري ج7، ص 322. [
[10] شيخ عباس قمي، همان ص 102.
[11] شمس الدين، شيخ محمد مهدي، انصار الحسين ـ ترجمه ناصر هاشم زاده، تهران اميركبير سال 1364.
[12] سوره آل‌عمران، آيه 146.
[13] مطهري، مرتضي ـ مجموعه آثار ـ بخش حماسه حسيني ـ جلد 17 انتشارات صدار ـ سال 1376.

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».