دنیا بازیچه یهود

مشخصات کتاب

سرشناسه : حسینی شیرازی محمد

عنوان و نام پدیدآور : دنیا بازیچه یهود/ مولف محمد شیرازی ترجمه هادی مدرسی مشخصات نشر : [قم : انتشارات امام صادق ع ، [ ]13.

مشخصات ظاهری : ص 176

شابک : 130ریال وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی یادداشت : چاپ قبلی کانون نشر اندیشه های اسلامی 1366

یادداشت : چاپ نهم 70001380 ریال :ISBN 964-6714-02-1

یادداشت : عنوان روی جلد: دنیا: یهود.

یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس عنوان روی جلد : دنیا: یهود.

عنوان دیگر : دنیا: یهود

موضوع : یهودیان -- تاریخ موضوع : صهیونیسم موضوع : اسرائیل شناسه افزوده : مدرسی هادی مترجم رده بندی کنگره : DS149/ح 5د9

رده بندی دیویی : 956/94001

شماره کتابشناسی ملی : م 79-1996

اشاره

تاریخ ملت یهود تاریخی پرفراز و نشیب است که همواره با مکر و حیله و زراندوزی و بهانه جوئی از پیامبران الهی همراه میباشد. امروزه نیز نام یهود با حرکت جهانی صهیونیست پیوند خورده، حرکتی که باعث بوجود آمدن دولت غاصب و ستمگر اسرائیل شد و از ابتدای تشکیل، این دولت تا کنون دست به قتل و غارت بیگناهان زده و با قلدری بر قسمتی از بهترین سرزمینهای اسلامی حاکم گشته و رؤیای حاکمیت بر جهان را از طریق زر و زور و تزویر در سر میپروراند. اعمال ضد اسلامی و انسانی آنها در طول تاریخ و از ابتدای پیدایش اسلام تا کنون برکسی پوشیده نیست ضمن اینکه آنها نیز دشمنی خود با مسلمین را پنهان نمیکنند. در کتاب دنیا بازیچه یهود مؤلف به برخی از اعتقادات و برنامه های ایشان اشاره نموده و خواننده میتواند در مجموع اطلاعات ذیقیمتی را در این زمینه بدست آورده، به برخی اعمال و

جرائم وحشیانه آنها پی ببرد.

مقدمه مؤلف

مقدّمه مؤلف

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی محمّد و آله الطاهرین واللّعنة الله علی أعدائهم الی یوم الدّین بدون شبهه، یگانه مکتبی که می تواند انسان را به سعادت و خیر دنیا و آخرت و همچنین به آرمانهای جهانی در راه آزادی و مساوات برساند دین مقدّس اسلام است. آری تنها اسلام است که می تواند به نیازمندیهای روحی و جسمی بشر عصر ما پاسخ گفته و جهانی آرام و مملو از صلح و عدالت بوجود آورد. البته چون همه به این حقیقت نرسیده اند، بر مسلمانان لازم است که برای تبلیغ تعالیم عالی اسلام بپا خواسته، تا آنها را به همگان برسانند به شرط آن که:

اولاً: اسلام را بطور دقیق و صحیح مورد مطالعه قرار داده و درک مطالب آن را کرده باشند.

ثانیا: اطلاعات کافی در باره مکتبهای جدید و قدیم داشته باشند.

ثالثا: به علل و جهات برتری قوانین اسلام، بر قوانین غیر اسلامی پی برده و نسبت به آنها شناخت کافی داشته باشند. اطّلاعات کافی از اقتصاد اسلامی و چگونگی اقتصاد سوسیالیسم و کاپیتالیسم داشته و برتری اقتصاد اسلامی را با مطالعه کتابهای مفید درک کرده و بتوانند کتابهای تحقیقی در این زمینه تألیف نمایند. ما مسلمانها عقیده داریم یکی از بهترین وسائل تعمیم و گسترش صلح جهانی، در بین افرادی که بر کفر و انکار خود باقی مانده و هنوز نتوانسته اند به حقیقت اسلام پی ببرند نشر دین مقدّس اسلام است. نخستین گامی که مسلمانان در باره اسلام از سایر مکتبها و آئینهای جهان بایستی بردارند، تألیف کتابها و جزوات سودمندی است که برتری

اسلام را به همه ملّتها و مردم جهان تفهیم نماید. کتاب حاضر، به سؤالهای (یهود کیست؟) و (چه می کند؟) بطور مختصر پاسخ می گوید. این چهارمین کتاب از سلسله انتشارات مقایسه ای بین اسلام و ادیان و مبادی می باشد که از این انتشارات تا کنون:

1 _ ماذا فی کتب النصاری (1).

2 _ موقف الاسلام من الاحزاب.

3 _ بین الاسلام و دارون نوشته شده است. شاید بعضی چنین فکر کنند که کار از کار گذشته و دنیای ما را آن چنان مادّی گری و کفر فرا گرفته که به هیچ وجهی حرکات مذبوحانه آنها را نمی توان جواب داد و فعّالیتهای مسلمانان دیگر ثمربخش نخواهد بود. ولی به عکس این گونه افراد بایستی بدانند حلّ تمام مشکلات یأس و ناامیدی، افسردگی و نگرانی که دنیا را تحت فشار قرار داده تنها آئین جهانی اسلام می باشد. آنچه لازم به نظر می رسد، مسلمانان با کوشش و جدّیت بیشتری دست به کار شده و اسلام را بطور صحیح به جهانیان معرفی می نمایند تا جهان به اعتیاد مواد مخدر که در دست گرفته، پی برده و به سوی اسلام توجّه نماید، چنانچه اعراب جاهلیت پس از آنکه به جهل خود پی بردند دسته دسته به سوی اسلام ایمان آوردند (وَ رَأیتَ النّاسَ یدْخُلُونَ فی دینِ اللَّهِ افْواجا) (2).

و در آن روز مردم را بنگری که فوج فوج بر دین خدا داخل می شوند (و ترا به رسالت تصدیق می کنند) . جهان ما، مذهبهای مسیحی، بودائی و هندو را به خوبی تجربه کرده، سپس رو به کمونیسم و


1- ترجمه فارسی این کتاب تحت عنوان (خرافات در کتب مسیحیان) چاپ شده است.
2- سوره نصر، آیه2.

امپریالیسم نموده ولی گم گشته خود را باز نیافت و امروز فریاد می زند همه را تجربه کردم ولی هیچیک را داروی شفابخشی نیافتم، آیا نجات دهنده ای هست؟ نوبت به اسلام می رسد، تا این فریاد را پاسخ دهد و پرچم دار و قافله سالار آزادی بشریت گردد. من معتقدم که دنیای امروز خواه یا ناخواه و یا خود به خود رو به اسلام می آورد کشورهای اسلامی باید یکی پس از دیگری از خواب غفلت بیدار شوند، تا دست اجانب واستعمارگران را از اسلام و مسلمین قطع کنند. چنانچه چند سال پیش دو کشور بزرگ اسلامی (اندونزی) و (پاکستان) باهم متحد شده و دویست میلیون مسلمان را باهم پیوند داده. کشورهای اروپائی هم، آغوشها را باز کرده و از اسلام استقبال می کنند و هر روزه مسجدی تازه در یکی از شهرهای اروپائی بنا می شود و ده ها نفر مسیحی، یهودی، مادّی و کمونیسم چنانچه در مجلات و نشریات دینی می خوانید، هدایت گشته و به اسلام رو می آورند. آیا اینها دلیل پیشرفت روزافزون اسلام نیست؟ آیا اینها را نمی توان از علائم بیداری مردم جهان نسبت به اسلام دانست؟ این کتاب چنانچه قبلاً گفته شد به سؤالهای یهودی کیست و چه می کند؟ پاسخ می دهد، ولی آنچه در این کتاب دنبال می شود احتیاج به یک فکر نو و تفکّر جدیدی دارد که در این فکر، راه مبارزه را آسان و قوی کرده و هرچند بعضی از افراد این راه را مسخره نموده و قابل قبول نمی دانند ولی ما باید آنها را با این حقیقت بزرگ آشنا کنیم، که (یهود) یکی از کوچکترین ملّتهای جهان است و یهودیت هم بنا به عقیده خودشان

متعلق به هیچیک از ملتها و اقوام جهان نیست بلکه مخصوص بنی اسرائیل می باشد. و اگر کسی بخواهد وارد دین یهودیت بشود برای آنها قابل قبول نخواهد بود و خلاصه یهود بر خلاف تمام آئین های زنده جهان، به جهت خود خواهی که در وجود آنها می باشد هیچ راه پیشرفت و تقدّم مذهبی ندارند. بنا بر این قطع نظر از مبارزات منفی باید یک مبارزه (مثبت) هم در پیش گرفت، بایستی یک هیئت یا جمعیتی برای هدایت کردن یهود تشکیل گردد، گرچه مسلمان شدن بزرگان و ثروتمندان آنها بسیار بعید بلکه محال بنظر می رسد، لکن باید به فکر توده یهودیت باشیم، که ممکن است هدایت شوند خصوصا این فکر و اندیشه در شهرهای اروپائی که آزادی بیشتری وجود دارد بایستی تقویت شود. بدون شک، هدایت شدن یک فرد یهودی بیش از هر عمل منفی مفید خواهد بود زیرا اگر یک یهودی مسلمان شود و به راه راست هدایت گردد می توان گفت که ملّت و یا کشوری را از نابودی و هلاکت نجات داده ایم. باید توجّه داشت که یهود در حال حاضر، گرچه نیرو و توان فراوانی از خود نشان می دهند، ولی این قدرت و نشاط آنها وابسته به کمکها و پشتیبانیهای دولتهای خارجی است و هرگز این چنین کمکها و یاریها پایدار و دائمی نخواهد بود و روزی این پشتیبانیها پایان می پذیرد و باز دوران ذلّت بار یهود آغاز می شود! و در این وقت است که هدایت شدگان دست به کار شده و ملّت خود را به راه حقّ هدایت خواهند کرد. چنانچه قرآن می فرماید: (ضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الذِّلةُ اَینَ ما ثُقِفُوا اِلاّ بِحَبْلٍ مِنَ الله وَ حَبْلٍ مِنَ النّاس

وَ باؤُ بَغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ...) (1).

(محکوم به خواری و ذلّت هستند هرکجا متوسل شوند مگر به دین خدا، و عهد مسلمانان در آیند و آنان پیوسته اسیر بدبختی و ذلّت شدند) .

من نمی گویم، ریشه کن ساختن یهود از سرزمینهای اسلامی مانند (فلسطین) نباید به وسیله سلاح انجام بگیرد، زیرا در برابر دشمن باید تا می توان قدرت وتوان خود را زیاد کرد چنانچه قرآن مجید می فرماید: (وَاَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیلِ...) (2)

و شما ای مؤمنان در مقام مبارزه با آنها خود را تا آن حدّ که می توانید از آذوقه و آلات و اسبان سواری مهیا کنید. ولی باید یک مؤسسه ای هم برای تبلیغ و هدایت یهود تأسیس شود، تا شیوه مبارزه ای که در صدر اسلام و به دستور پیامبر اسلام در پیش گرفته شده بود، دوباره آغاز گردد تا بتوان این ماده (فساد) را که پیوسته باعث خرابی و بدبختیهای بشر شده است به یک ملّت کاملاً مفید و سربلند مبدل نمائیم. والله المسئول لما فیه رضاه

کربلاء محمّد بن المهدی الحسینی الشیرازی

معرفی

معرفی

1 _ حضرت ابراهیم خلیل (ع) یکی از پیامبران عظیم الشأن است مانند: حضرات نوح، موسی، عیسی و محمّد (ص) که برای تمام اهل زمین مبعوث شده و او یکی از پیامبران اولی العزم می باشد.

2 _ ابراهیم (ع) دو همسر به نامهای (هاجر و ساره) داشته است اسحاق از ساره و اسماعیل از هاجر به دنیا آمده است. اسماعیل، پیامبر خدا و یکی از اجداد پیامبر اسلام (ص) است. اسحاق نیز پیامبر بوده و از او یعقوب به دنیا آمده است. یعقوب دوازده


1- سوره آل عمران، آیه112.
2- سوره انفال، آیه60.

فرزند داشت که یکی از آنها (یهودا) می باشد.

3 _ اسرائیل، مرکب از دو کلمه است (اسرا) و (ئیل) به معنی عبدالله یعنی بنده خدا و مراد از این کلمه حضرت (یعقوب) (ع) است.

4 _ حضرات موسی، عیسی و محمّد (علیهم السلام) از نسل حضرت ابراهیم خلیل می باشند، گرچه حضرت عیسی (ع) پدر نداشت، ولی از طرف مادر به حضرت ابراهیم (ع) می رسد.

5 _ صهیون (zion) ام کوهی است واقع در (اورشلیم) که بر آن (هیکل سلیمان) بنا شده است و مسجدالاقصی و صخره نیز در آنجا است اسم این کوه در جاهای متعدّدی از عهدین ذکر شده است (1).

6 _ یهود معاصر، که حالا در فلسطین سکونت دارند، از جهت آن که به (یهوذا) فرزند یعقوب می رسند، یهود گفته می شوند. و چون از فرزندان (یعقوب) می باشند، بنی اسرائیل یعنی فرزندان (اسرائیل) نامیده می شوند و محل سکونت آنها نزدیک به کوهی به نام (صهیون) می باشد.

فلسطین

فلسطین

(فلسطین) اسم سرزمینی است در شرق اَدنی، که از طرف شمال به (لبنان) و از طرف شرق به (سوریه) و (اردن هاشمی) و از طرف غرب به دریای مدیترانه و از جنوب به (مصر) متصل است. این سرزمین دارای آثار باستانی بسیاری است که از یهود، نصاری و مسلمانان آگاهی می دهد و در طول تاریخ همیشه سرآن جنگ و جدال بوده است. فلسطین تا سال1363 هجری قمری در دست مسلمانان بود، پس از این، یهود به پشتیبانی استعمار انگلیس قسمتی از آن را غصب کرده و در آن دولتی به نام (اسرائیل) تشکیل دادند، قسمت دیگر آن هنوز در دست مسلمانان و پاره ای از اردن


1- مزامیر132، صموئیل دوّم، فصل پنجم.

هاشمی را تشکیل می دهد. استعمار، پس از جنگ جهانی دوّم دولت وسیع و دامنه دار (سوریه) را که جزء کشورهای عثمانی بود، به چهار قسمت تقسیم کرد.

1 _ فلسطین را بدست یهود داد.

2 _ لبنان را به مسحیان واگذار کرد.

3 _ اردن هاشمی همچنین در دست مسلمانان عرب می باشد.

4 _ اسکندرونه هم در اختیار مسلمانان ترک است. و بدین ترتیب توانست بر مسلمانان پیروز شود. عجیب اینکه (لبنان) قبلاً جزء کشورهای اسلامی بوده و اکثریت جمعیت آن با مسلمانان است، با این حال هیچ کس اعتراضی ندارد که چرا دولت لبنان باید مسیحی باشد؟! استعمار نقش مهمّی را برای سرزمینهای فلسطین بازی کرد تا بالاخره موفّق شد صدای اسلام را در آن خاموش سازد! ولی چیزی نگذشت که ناسیونالیسم عربی بپا خواست و با آن سخت به مبارزه پرداخت و این خود ضربه دیگری بود که بر پیکر مسلمانان فلسطین وارد آمد، امّا اعراب دیر به فکر افتادند زیرا اگر در همان روزها همه مسلمانان برای پس گرفتن فلسطین بپا می خواستند گرفتن آن، مشکل به نظر نمی رسید! ولی استعمار بنا به وعده بلفورد (1)فلسطین را بدست یهود داد و غاصبین را با سر و صداهای بیجا و بی مورد، محل سکونت و اقامت آنها را محکم ساخت.

تورات و عهد عتیق

اشاره

تورات و عهد عتیق

تورات یعنی تعلیم و بشارت، کتابی است آسمانی که بر پیامبر عظیم الشأن حضرت موسی (ع) نازل شده است. ولی یهود، این کتاب را تحریف کرده و خرافات و افسانه های زیادی در آن جای داد، به طوری که امروز به صورت یک کتاب مضحِک و عجیبی در آمده است. نویسندگان تورات


1- وزیر خارجه سابق انگلستان.

اشخاص مجهول الهویه و گمنامی هستند که قرآن در باره آنها می فرماید: (فَوَیلٌ لِلَّذینَ یکتُبُونَ الکِتابَ بِاَیدیهِمْ ثُمَّ یقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیشْتَروُا بِهِ ثَمَنا قَلیلاً فَوَیلٌ لَهُمْ مِمّا کَتَبَتْ اَیدِیهِمْ وَ وَیلٌ لَهُمْ مِمّا یکْسِبُونَ) (1)

پس وای بر کسانی که از پیش خود چیزی نوشته و به خدای متعال نسبت دهند تا به بهای اندک و متاع ناچیز دنیا بفروشند، وای بر آنها از آن نوشته ها و آنچه از آن بدست آرند. و این آیه به خوبی بر آنها تطبیق می کند.

الف _ خدا در نظر یهود:

خداوند، در کتاب مقدّس یهود، شکل عجیب و غریبی به خود گرفته است. مثلاً مانند انسان است (2) ، گیسو و لباس دارد (3) دوپا دارد (4) ، مانند انسان راه می رود (5) ، از آسمان به زمین فرود آمده به هر کجا که بخواهد می رود و جائی را برای سکونت و زندگی خویش مسکن قرار می دهد (6) ، آن قدر نادان است که بدون نشانه نمی تواند خانه م_ؤمنان را از خانه ک_فّار تشخی_ص دهد (7) و از خیلی چیزها بی خبر است (8) ، پیمان خود را می شکند (9) ، از کرده خویش پشیمان می شود (10) ، گاهی غصه می خورد و بر کاری که کرده است اندوهگین می شود (11) ، با انسان کشتی می گیرد (12) و درعین این که


1- سوره بقره، آیه79.
2- سفر پیدایش، اصحاح اوّل آیه36.
3- سفر دانیال، اصحاح هفتم.
4- سفر خروج، اصحاح بیست و چهارم.
5- سفر پیدایش، اصحاح سوم.
6- سفر خروج، اصحاح19 و مزمور132 آیه13.
7- سفر خروج، اصحاح دوازدهم، آیه12.
8- سفر پیدایش، اصحاح سوم.
9- سموئیل اول، اصحاح دوم، آیه30.
10- سموئیل اول، اصحاح15 آیه10.
11- سفر پیدایش، باب ششم.
12- سفر پیدایش، باب34.

سه تا است، یکی است، یعنی هم یگانه است و هم سه گانه (1) ، مار از او راستگوتر است زیرا مار راست می گوید و خدا دروغ می گوید (2) ، از آسمانها به زمین آمده بین کلام مردم تفرقه می اندازد مثل استعمار که می گوید: (تفرقه بیانداز و حکومت کن) چون از وحدت کلام آنها می ترسد (3) ، چیزی را می گوید و باز تغییر می دهد (4) این است، صفات خداوند در نظر یهود! ولی خداوند جهان از همه این خرافات منزّه و مبرّا است، نه جسم است و نه عوارض جسمی بر او عارض می شود، همیشه راست می گوید و هیچ وقت پیمان خود را نمی شکند، تمام اعمالش از روی خِرد و حکمت است، ابدا اندوهگین و محزون نمی شود، یکی است و شریک ندارد و همیشه خواهان خیر مردم است.

ب _ پیامبران در نظر یهود:

اشاره

پیامبرانِ (کتاب مقدس!) دست کم از خدایان آن ندارند مثلاً بعضی آنها:

1 _ با زنان نامحرم زنا می کنند، چنانچه به حضرت داود (ع) نسبت داده اند (5) .

2 _ با دختران خود زنا می کنند و به حضرت لوط (ع) نسبت می دهند (6) .

3 _ مردم را فریب می دهند و آنها را می کشند و زنهایشان را به همسری در می آورند. این عمل را هم به حضرت داود (ع) نسبت می دهند (7) .

4 _ با خداوند کشتی می گیرند، چنانچه به حضرت یعقوب (ع) چنین نسبت می دهند (8) .

5 _ کارهائی را که


1- سفر پیدایش، اصحاح هیجدهم، آیه اوّل و اصحاح19 ایه اول.
2- سفر پیدایش، اصحاح سوم، آیه30.
3- سفر پیدایش، باب11 آیه11.
4- سفر پیدایش، اصحاح ششم، آیه6.
5- سموئیل دوم، اصحاح11 آیات متفرقه.
6- سفر پیدایش، اصحاح 29.
7- سموئیل دوم، اصحاح11.
8- سفر پیدایش، اصحاح29.

خداوند نهی کرده انجام می دهند، چنانچه به حضرت سلیمان (ع) نسبت داده اند (1) .

6 _ قلبهایشان به جانب بُت متمایل می شود، چنانچه به حضرت سلیمان (ع) نسبت می دهند (2) .

7 _ برای پرستش بُتها خانه می سازند و این مطلب را نیز به حضرت سلیمان (ع) نسبت داده اند (3) .

8 _ خداوند می خواهد آنها را بکشد، چنانچه به حضرت موسی (ع) نسبت می دهند (4) .

9 _ ستمکار هستند و به کشتار کودکان و افتادگان وگاوان و گوسفندان فرمان می دهند (5) .

10 _ با خداوند درشتی و خشونت می کنند، چنانچه این موارد را هم به حضرت موسی (ع) نسبت داده اند (6) .

11 _ سالهای متمادی بین مردم لخت و پا برهنه راه می روند، چنانچه به اشیای پیامبر نسبت داده اند (7) .

12 _ به گردنهای خویش بند و یوغ می گذارند و این را هم به ارمیای پیامبر نسبت می دهند (8) .

13 _ خداوند فرمانشان می دهد تا نان آلوده به نجاسات انسانی بخورند.

14 _ خداوند به آنها دستور می دهد که سر و صورت خود را بتراشند و این دو مورد را هم به حزقیال نسبت داده اند (9) .

15 _ خداوند امرشان می کند تا زن زنا زاده را به همسری در آورند و گفته اند که یوشع (ع) چنین کرده است (10) .

16


1- اوّل پادشاهان، اصحاح11.
2- اوّل پادشاهان، اصحاح11 آیه1.
3- اوّل پادشاهان، باب11.
4- سفر خروج، اصحاح چهارم، آیات متفرقه.
5- اعداد اصحاح31 ، آیات متفرقه.
6- سفر خروج اصحاح32 ، آیه31.
7- سفر اشیا، باب،20 آیه 2، (اشیا نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل است) ..
8- سفر ارمیا، باب27 ، آیه1.
9- سفر حزقیال، اصحاح 4 و 5 ، آیات12 و1.
10- سفر یوشع، اصحاح اول.

_ مردم را به پرستش بُت ترغیب کرده و خود بُت می سازند، و می گویند که این عمل را هم هارون (ع) انجام داده (1) .

17 _ از راه زنا متولّد شده اند، چنانچه به یفتاح پیامبر (ع) نسبت می دهند (2) .

18 _ شراب می نوشند و مستی می کنند و به حضرت نوح (ع) نسبت داده اند (3) .

19 _ دروغگو هستند، چنانچه به پیامبر سالخورده حضرت نوح (ع) نسبت می دهند (4) .

20 _ و یکی از صفات حضرت یعقوب (ع) را گفته اند که نبوّت را به زور از خداوند گرفته است (5) . این است صفات پیامبران و سفرای الهی در نظر عهد عتیق! آری یهود، این صفات زشت را به پیامبران (علیهم السلام) نسبت داده تا میدان گناه برای آنها باز باشد و دامن خود را از هرگونه آلودگی و معصیتی پاک بنمایند، تا اینکه اگر زنا کردند، و یا شراب نوشیدند، دروغ گفتند، عهد و پیمان شکستند کس نتواند به آنها اعتراض کرده و آنها را سرزنش کند و برای گناه و معصیت آزاد بوده و تمام نسبت های زشت را به فرستادگان خدا یعنی پیغمبران روا دارند که اگر کسی متعرّض آنها شد، بگویند: مگر پیامبران خدا چنین نمی کردند؟! ما هم این اعمال را از آنها آموخته و انجام می دهیم! ولی انبیاء اولی العزم (علیهم السلام) از نظر عقل و منطق از همه دروغها و افسانه ها مبرّا و منزّه می باشند، زیرا آنها معصوم بوده و هیچ عمل زشتی را انجام نمی دهند. لازم است به چند نکته از کتاب عهد


1- سفر خروج، باب32.
2- سفر داوران، باب11 ، آیه1.
3- سفر پیدایش، اصحاح9.
4- اوّل پادشاهان، اصحاح13 آیه11.
5- سفر پیدایش، اصحاح32.

عتیق که در واقع معرّف خوبی برای یهود است توجّه فرمائید:

الف _ بی عفّتی یهود:

ابرام یعنی (ابراهیم خلیل (ع)) به طرف جنوب کوچ کرد و در حالی که قحطی در آن سرزمین بود، به مصر رسید تا در آنجا زندگی کند زیرا که قحطی در مصر بسیار شدّت داشت و چون ابراهیم (ع) و همسرش سارا نزدیک مصر رسیدند، باو فرمان داد که در نزد اهالی مصر خود را خواهر من معرفی کن تا از این بابت برای من پیشامد ناگواری بوجود نیاید و در امنیت کامل بسر ببرم چرا که تو بسیار خوش منظر و زیبا می باشی، به مجرّد ورود ابرام به مصر امرای فرعون و اهالی مصر، آن زن را دیدند که بسیار خوش منظر است، آنها او را در حضور فرعون ستودند، پس وی را به خانه فرعون بردند و به ابرام احسان نمودند و به او هدایائی مانند میش، گاو، گوسفند، کنیز و شتران بخشیدند، خداوند هم فرعون و اهل خانه او را به سبب سارا (زوجه ابرام) به بلای سخت مبتلا ساخت. فرعون ابرام را خواند گفت: این چه عملی است که نسبت به من روا داشتی؟ چرا مرا خبر ندادی که او زوجه تو است؟ چرا گفتی او خواهر من است که او را به زنا گرفتم؟ اینک زوجه خود را برداشته و برو. آن گاه فرعون فرمان داد که ابراهیم (ع) با زوجه خود و تمام اموال و دارائی که داشت حرکت کند (1) . وقتی انسان این قصّه را می خواند، به خوبی درک می کند که چرا دولت اسرائیل (زنا) را یک عمل قانونی و شرافتمندانه می داند؟


1- سفر پیدایش، آیه9.

شاید تصوّر کنید که پیامبر بزرگ آنها (ابرام) برای مال و ثروت دنیا چند رأس گاو و گوسفند همسر خود را بعنوان خواهر معرفی و تقدیم فرعون کرده؟!

ب _ طمع یهود:

یهوه خدای ما، مارا در حوریب خطاب کرده و گفت: توقف شما در این کوه بس است، پس به فرمان او کوچ کرده وتوجّه آنها را به کوهستان اموریان و جمیع حوالی آن از عربه، هامون، جنوب و کناره دریا یعنی زمین کنعانیان، لبنان، تا نهر بزرگ که نهر فرات باشد جلب کرده و اجازه ورود داد، اینک زمین را پیش روی شما گذاشتیم، وظیفه شما بر این است که به این سرزمین وارد شده و این سرزمین همان زمینی است که خداوند برای پدران شما (ابرام، اسحاق و یعقوب) و همچنین برای فرزندان شما و نسل آینده در نظر گرفته است (1) .

ج _ بی رحمی و قساوت یهود:

آن قوم صدا زدند و کرناها را نواختند و چون مردم آواز کرنا را شنیدند و به آواز بلند فریاد زدند حصارهای شهر فرو ریخته و هرکس توان داشت به شهر اریحا در آمد، مرد و زن، پیر و جوان حتّی حیوانات همه را از دم شمشیر گذراندند و شهر را به آتش کشیده و طلا و نقره و همه اسباب و اثاثیه و ظروف قیمتی را به خزانه خانه خدا بردند (2) .

چون به نزدیکترین شهر رسیدی، اوّل ندای صلح و صفا ده و اگر از طرف مردم جواب مثبت شنیدی و دروازه ها را به روی تو و یاران تو گشودند و مالیات و جزیه پرداختند با آنها صلح و صفا برقرار کن ولی اگر با تو صلح و صفا برقرار نکرده و از دستورات تو سرپیچی کردند آن شهر را به فرمان خدایت (یهوه) محاصره کرده، زنان


1- سفر تثنیه، باب اوّل، آیه6.
2- صحیفه یوشع، باب ششم، آیه20.

و مردان، اطفال را بکش و دارائی آنها را به تاراج ببر، یهوه خدایت اجازه می دهد که به تمام شهرهائی که از تو دورند و از این امتها نباشند چنین رفتار نمائی. و باز به دستور یهوه خدایت هرآنچه را که به مالکیت تو در آمده و از آن تو است و تا می توانی هیچ ذی نفس را زنده مگذار، بلکه ایشان را یعنی حتیان، اموریان، کنعانیان، فرزیان، حویان، و یئوسیان را چنانکه یهوه خدایت ترا امر فرموده است هلاک ساز (1) .

چنان استوار و محکم باش که مردم هر شهری با تو جنگ کنند. کاری کن که شهر و مردمش منهدم شود (2) .

و خداوند ایشان را پیش اسرائیل منهزم ساخت و ایشان را در جبعون بسیار کشت و عده ای را دنبال نمود که فرار کردند و تا عزیقه و مقیده برفت و آنها را کشت. آن روز یوشع مقیده را محاصره نمود و بنا به فرمان خدایش وارد بر آن شد و همه مردم شهر و بناها را منهدم ساخت و کسی را از آنها باقی نگذاشت، بطوری که با اریحا رفتار نمود مقیده نیز چنین کرد، یوشع و تمامی اسرائیل از مقیده به لبنه رفتند و با مردم لبنه جنگ کردند و خداوند آن را نیز با ملکش بدست اسرائیل تسلیم نمود، پس آن و همه کسانی را که در آن بودند قتل عام نمود و کسی را باقی نگذاشت و بطوری که با ملک اریحا رفتار نموده با ملک لبنه نیز رفتار کرد و یوشع با تمامی اسرائیل از لبنه به


1- سفر تثنیه، اصحاح بیستم، آیه1 0.
2- همان مدرک، آیه20.

لاخیش گذشت و در مقابلش اردو زد و با اهالی آن جنگ کرد و خداوند لاخیش را بدست اسرائیل تسلیم نمود که آن را در روز دوّم تسخیر نمود و آن همه کسانی که در آن بودند، به دم شمشیر کشت، چنان که به لبنه کرده بود آنگاه هورام ملک جاذر برای اعانت لاخیش آمد و یوشع، او و قومش را شکست داد، به حدّی که کسی را برای او باقی نگذاشت و یوشع با تمامی اسرائیل از لاخیش به عجلون گذشتند و در مقابلش اردو زدند با آن جنگ کردند و در همان روز آن را گرفته و همه را از دم شمشیر گذراندند و همه کسانی را که در آن بودند در آن روز هلاک کردند، چنان که به لاخیش کرده بود و یوشع با تمامی اسرائیل از عجلون به حبرون برآمده با آن جنگ کردند و آن را با ملکش و همه شهرهایش و همه کسانی که در آن بودند بدم شمشیر زدند و موافق هر آنچه به عجلون کرده بود کسی را باقی نگذاشت، بلکه آن را با همه کسانی که در آن بودند هلاک ساخت و یوشع با تمامی اسرائیل به دبیر برگشت و با آن جنگ کرد و آنرا با ملکش و همه شهرهایش گرفت و ایشان را به دم شمشیر زدند و همه کسانی را که در آن بودند هلاک ساختند و او کسی را باقی نگذاشت و بطوری که به حبرون رفتار نموده بود به دبیر و ملکش نیز رفتار کرد چنانچه به لبنه و ملکش نیز رفتار نموده بود پس یوشع تمامی آن زمین، یعنی کوهستان

و جنوب و هامون وادیهای و جمیع ملوک آنها را زده کسی را باقی نگذاشت و هر ذی نفسی را هلاک کرده چنانچه یهوه خدای اسرائیل امر فرموده بود (1) .

تلمود

تلمود

خاخامهای یهودی طی سالهای متمادی شرحها و تفسیرهای خود سرانه وگوناگونی بر تورات نوشتند که همه آنها را خاخام (یوخاس) در سال1500م جمع آوری نموده و به اضافه چند کتاب دیگر که در سالهای230 و500م نوشته شده بود به نام (تلمود) یعنی تعلیم دیانت و آداب یهود را جمع آوری کرد. این کتاب نزد یهود بسیار مقدّس و در ردیف (تورات) (عهد عتیق) قرار داد (2). برای اینکه بیشتر به خود پرستی و آرمانهای ضدّ انسانی یهود پی ببریم خوب است چند جمله ای از این کتاب را به دقّت مطالعه کنیم: (3)

◄ الف _ روز دوازده ساعت است:

در سه ساعت اوّل آن خداوند شریعت را مطالعه می کند. و در سه ساعت دوّم احکام صادر می نماید. در سه ساعت سوّم هم جهان را روزی می دهد. در سه ساعت آخر روز هم با حوت دریا که پادشاه ماهیها است به بازی می پردازد. هنگامی که خداوند امر کرد (هیکل) را خراب کنند خطا کرده بود به خطای خویش اعتراف کرده و به گریه در آمد و گفت: وای بر


1- صحیفه یوشع، باب دهم، آیه10.
2- بلکه از تورات هم بالاتر است، چنانچه (گرافت) می گوید: بدانید که گفتار خاخام از گفتار پیامبر بالاتر است.
3- آنچه در این فصل ذکر می شود از کتاب (خطرالیهودیة العالمیة) تألیف عبدالله التل اقتباس شده که او نیز از کتاب (الکنزالمرصود فی قواعد التلمود) تألیف دکتر رو هلبخ ترجمه یوسف نصرالله، چاپ بغداد1899 م، نقل می نماید.

من که امر کردم خانه ام را خراب کنند و هیکل را بسوزانند و فرزندان مرا تاراج نمایند. خداوند، از آن که یهود را به چنین حالی گذاشته سخت پشیمان است و هر روز لطمه به صورت خود می زند و زار زار گریه می کند، گاهی از چشمانش دو قطره اشک به دریا می چکد و آن چنان صدا می کند که تمام اهل جهان صدای گریه آن را می شنوند و آبهای دریا به تلاطم و زمین به لرزه در می آید. هرگز خداوند از کارهای ابلهانه و غضب و دروغ برکنار نیست.

◄ ب _ قسمتی از شیاطین، از فرزندان آدم هستند،

آدم زنی داشت از شیاطین به نام (لیلیث) که مدّت130 سال همسر آدم بود، شیاطین از نسل او متولد شدند!! (حواء) در این مدّت130 سال جز شیطان فرزندی نزائید زیرا او هم همسر یکی از شیاطین شده بود. انسان می تواند شیطان را بکشد به شرط این که خمیر نان عید را نیکو به عمل آورد.

◄ ج _ ارواح یهود، از ارواح دیگران افضل است،

زیرا ارواح یهود جزء خداوند است! همچنان که فرزند جزء پدرش می باشد، روحهای یهود نزد خدا عزیزتر است زیرا ارواح دیگران شیطانی و مانند ارواح حیوانات است. نطفه غیر یهودی، مثل نطفه بقیه حیوانات است!

◄ د _ بهشت مخصوص یهود است و هیچ کس به جز آنها داخل آن نمی شوند، ولی جهنم جایگاه مسیحیان و مسلمانان است و جز گریه زاری چیزی عاید آنها نمی گردد زیرا زمینش از گل و بسیار تاریک و بدبو است. پیامبری به نام مسیح نیامده است و تا حکم اشرا یعنی (غیر یهود) منقرض نشود، ظهور

نخواهد کرد و هر وقت که او بیاید زمین خمیر نان و لباس پشمی می رویاند، در این وقت است که سلطه و پادشاهی یهود باز گشته و تمام ملّتها مسیح را خدمت خواهند کرد! آن زمان هر یهودی، دو هزار و هشتصد برده و غلام خواهد داشت.

◄ه_ _ بر یهود لازم است، که املاک دیگران را خریداری کند تا آنها صاحب ملک نباشند و همیشه سلطه اقتصادی برای یهود باشد. و چنانچه غیر از یهودی بر یهود تسلط پیدا کند، یهود باید بر خود گریه کند و بگوید: وای بر ما، این چه ننگی است که ما زیر دست و جیره خوار دیگران شده ایم. پیش از آن که یهود نفوذ و سلطه کامل خود را بدست آورند لازم است جنگ جهانی برپا و دو ثلث بشر نابود شود، در مدّت هفت سال یهود، اسلحه های جنگ را خواهد سوزانید و دندانهای دشمنان بنی اسرائیل به مقدار بیست و دو ذرع که تقریبا هزار و سیصد و بیست برابر دندانهای عادی می شود! از دهانشان بیرون خواهد شد. هنگامی که مسیح حقیقی پا به عرصه وجود گذارد، یهود آنقدر ثروتمند و مال خواهند داشت که کلید صندوقهایشان را بر کمتر از سیصد الاغ حمل نتوان کرد! و کشتن مسیحی از واجبات مذهبی ما است و پیمان بستن با او، یهودی را ملتزم به اداء نمی کند. رؤسای مذهب نصرانی و هرکه دشمن یهود است باید در روز سه مرتبه او را لعن کرد. (یسوع ناصری) که ادعای پیامبری کرده و نصاری گولش را خوردند، با مادرش مریم که او را از مردی به نام (باندار) به زنا آورده

بود، در آتش جهنم می سوزند. کلیساهای نصاری که در آن سگهای آدم نما به صدا در می آیند به منزله زباله خانه است.

◄ ز _ اسرائیلی در نزد خداوند بیش از ملائکه محبوب و معتبر است. اگر غیر یهودی، یک یهودی را بزند چنان است که به عزت الهیه جسارت کرده است و جزای چنین شخصی جز مرگ چیز دیگری نیست و باید او را کشت. اگر یهود نبودند، برکت از روی زمین برداشته می شد و آفتاب ظاهر نشده و باران نمی بارید. همچنان که انسان بر حیوانات فضیلت دارد، یهود بر اقوام دیگر فضیلت دارند. نطفه ای که از غیر یهودی منعقد می شود، نطفه اسب است. اجانب مانند سگ هستند و برای آنها عیدی نیست زیرا عید برای اجنبی و سگ خلق نشده است. سگ افضل از غیر یهودی است، زیرا در اعیاد باید به سگ نان و گوشت داد، ولی نان دادن به اجنبی حرام است. هیچ قرابت و خویشی بین اجانب نیست، مگر در نسل و خاندان الاغ قرابتی است؟ خانه های غیر یهودی به منزله طویله است. اجانب دشمن خدا و مثل خنزیر و قتلشان مباح است. اجانب برای خدمت کردن یهود به صورت انسان خلق شده اند. یسوخ مسیح کافر است زیرا از دین مرتد گشت و به عبادت بُت پرداخت و هر مسیحی که یهودی نشود بُت پرست و دشمن خدا خواهد بود، از عدالت خارج است و انسانی که بر غیر یهود کوچکترین ترحمی روا دارد، عادل نیست. غش و خدعه کردن با غیر یهودی منع نشده است. سلام کردن بر کفار (کسانی که یهودی نیستند) اشکال ندارد به شرط آن که

سِرّا او را مسخره کرده باشد.

◄ ح _ چون یهود با عزت الهیه مساوی هستند، بنا بر این تمام دنیا و هرچه در اوست ملک آنها می باشد و حقّ دارند که بر آن تسلط کامل یابند، دزدی از یهودی حرام است و از غیر یهودی جایز می باشد، چون اموال دیگران مانند رملهای دریا است و هرکس زودتر برآن دست گذاشت او مالک است. یهود مانند زن شوهردار هستند و همچنان که زن در منزل به استراحت می پردازد و شوهر، خرجی او را می دهد بی آن که در کارهای خارج از منزل با او شرکت کند، یهود هم به استراحت پرداخته و دیگران باید آنها را روزی بدهند.

◄ ط _ هرگاه یهودی و اجنبی شکایت داشته باشند باید حقّ را بجانب یهودی داد اگرچه بر باطل باشد. برای شما جایز است که مأمورین گمرگ را غش بنمائید و برای او قسم دروغ خورید... از خاخام (صموئیل) یاد بگیرید، صموئیل از مرد اجنبی کاسه ای از طلا به قیمت چهار درهم خریداری کرد، در حالی که فروشنده نمی دانست که آن طلا است. با این حال یک درهمش را دزدید! ربودن اموال دیگران بوسیله ربا مانعی ندارد، زیرا خداوند شما را به ربا گرفتن از غیر یهودی امر می فرماید. به کسانی که یهودی نیستند قرض ندهید مگر آن که نزول بگیرید در غیر این صورت، قرض دادن به غیر یهودی جایز نیست و ما مأموریم که به آنها ضرر برسانیم. حیات و زندگانی دیگران ملک یهود است، چه رسد به اموال آنها! هرگاه غیر یهودی احتیاج به پول داشته باشد آن قدر باید از او (ربا) و نزول گرفت

که تمام دارائی خود را از دست بدهد.

◄ ی _ غیر یهودی هرچند صالح و نیکوکار باشد، او را باید کشت. حرام است غیر یهودی را نجات بدهید، حتّی اگر در چاهی بیفتد باید فورا سنگی بر در آن گذاشت! اگر یکی از اجانب را بکشیم مثل این است که در راه خدا قربانی کرده ایم. اگر یک نفر یهودی کمکی به غیر یهودی بکند گناهی نابخشودنی مرتکب شده است. و اگر غیر یهود در دریا در حال غرق شدن است، نباید نجاتش بدهی، زیرا آن هفت ملتی که در زمین (کنعان) بودند و بنا بود یهود آنها را به قتل برساند همه آنها نابود نشدند و ممکن است آن شخصی که در حال غرق شدن است از آنها باشد. تا می توانید از غیر یهود بکشید و اگر دستتان به کشتن او رسید و او را نکشتید، مرتکب خلاف شده اید. هلاک کردن مسیحی ثواب دارد و اگر کسی نمی تواند او را بکشد لااقل سبب هلاکتش را فراهم نماید. کسانی که مرتد شوند، اجنبی و اعدامشان لازم است مگر آن که برای خدعه به دیگران مرتد شده باشند.

◄ ک _ تعدّی کردن به ناموس غیر یهودی مانعی ندارد، زیرا کفار مثل حیوانات هستند و حیوانات را زناشوئی نیست. یهودی حقّ دارد، زنهای غیر مؤمنه را به غصب برباید و زنا و لواط به غیر یهودی عقاب و کیفری ندارد. کسی که در خواب ببیند که با مادرش زنا می کند حکیم و خردمند خواهد شد و کسی که ببیند که با خواهر خود جمع شده است نور عقل نصیبش می گردد. برای یهودی مانعی ندارد تسلیم امیال

و شهوات خویش شود. هرگاه یهودی در نزد زن خود با زنی زنا کند زن او حقّ ندارد مانع او شده یا آن که بر علیه او شکایت کند. لواط با زن جایز است، زیرا زن مانند گوشتی است که آن را از بازار خریداری می کنید و به هر طور که بخواهید آن را تناول می کنید.

◄ ل _ قسم خوردن جایز است، خصوصا در معاملات با غیر یهود. اصولاً قسم خوردن برای قطع نزاع تشریع شده است امّا نه برای کفّار، زیرا آنها انسان نیستند. جایز است انسان شهادت زور بدهد، چنانچه لازم است اگر می توانید بیست قسم دروغ بخورید ولی برادر یهودی خویش را در معرض خطر قرار ندهید. بر یهود واجب است روزی سه مرتبه مسیحیان را لعن کنند و دعا کنند تا خداوند آنها را نابود سازد. بر ما لازم است که با نصاری، مانند حیوانات معامله کنیم. کلیساهای نصاری، خانه گمراهان است و خراب کردن آنها ضروری و واجب است.

◄ م _ ملّت برگزیده خداوند مائیم و لذا برای ما حیوانات انسانی خلق کرده است زیرا خدا می دانست که ما احتیاج به دو قسم حیوان داریم، یکی حیوانات بی شعور مانند بهائم و حیوانات غیر ناطقه و دیگری حیوانات ناطقه و با شعور مانند مسیحیان و مسلمانان و بودائیان و برای آنکه بتوانیم از همه آنها به اصطلاح سواری بگیریم، خداوند ما را در جهان متفرق ساخته است و لهذا ما باید دخترهای زیبا و خوشگل خود را به پادشاهان و وزرا و شخصیتهای برجسته یهود به تزویج در آوریم، تا بوسیله آنها بر حکومتهای جهان، تسلط داشته باشیم! گمان

نکنم، آنچه نقل کردیم احتیاج به توضیح و تعلیق از ما داشته باشد زیرا خود بهترین معرف (یهود) است. چنانچه معلوم شد یهود یک حزب خطرناکی است برای فریب دادن مردم آن هم که به صورت مذهب و آئین در آمده است (1).

ماسونیسم

اشاره

ماسونیسم (2)

(ماسون) یعنی بناء (3) . (ماسونیسم) حزبی است مخفی که فقط بخاطر ریشه کن ساختن ادیان، اخلاق و دولتها به حساب یهود، تأسیس شده است. مطالب این بخش از کتاب (اسرار الماسونیة) تألیف ژنرال جواد رفعت ایلخان می باشد.

الف _ تعریف حزب:

ماسونیسم حزبی است مخفی که تا به حال کسی از مقرّرات و قوانین آن اطلاع نداشته و در هیچ کتابی راجع به آن مطلبی نوشته نشده است (4) . عقائد رموز و اشارات ما به لغت مصری فرعونی است، که به وسیله بنی اسرائیل به ما ارث رسیده است (5) .

ب _ هدف حزب:

حزب ماسونی نباید به یک دولت، یا دو دولت اکتفا نماید بلکه تمام دولتهای جهان را باید تحت سیطره خود قرار دهد برای رسیدن به این هدف در ابتدا لازم است دین و علماء دین را که یگانه دشمن ما هستند نابود کنیم (6) . برادران عزیز، علماء دین می خواهند بر امورات دنیوی ما نیز چیره شوند و این وظیفه ما است که تز آزادی مذهب را در اذهان مردم بگنجانیم و آنها را از دور علماء پراکنده کنیم. دین را که یگانه دشمن بشریت است باید نابود کرد چون باعث جنگها، جدالها، کشتارها و همه کشمکشهای مردمی می باشد. برادران عزیز، تا می توانید قانون و مقرّراتی جعل کنید تا این که مجالی برای دستورات و قوانین دین و مذهب باقی نماند، زیرا حاکمیت علمای دین را تا می توانیم از بین برده و کار دین و دینداران و مؤمنین را با خدا یکسره کنیم (7) . حزب ماسونی، در چندین سال اخیر نقشهای مهمّی در سیاست اروپا داشته است (8) . افراد این حزب نباید به هیچ دینی معتقد باشند (9) . فرد ماسونی ممکن است (وطن پرست)


1- تمام این تعلیمات در تجاوز اخیر یهود 1967 ( میلادی) بر مردم مسلمان عملی گردید و جهانیان شاهد فجایع آنان بوده و هستند!.
2- دائرة المعارف بریتانیا Encyclopaedia Britanica 1911 Masonism_
3- اصل الماسونیة، تألیف عوض الخوری، صفحه 35 The origin of Masonism
4- الخطب الاربع، محفل السلامة الماسونی.
5- همان مدرک.
6- کنفرانس شرق اعظم، سال1923 م.
7- نشریه محفل ماسونی فرانسوی بزرگ، سال1922.
8- مجلة الشرق الکبیر.
9- مذاکرات کنفرانس ماسونی فرانسوی در سال1897.

باشد، ولی به شرط آن که پای بند به مقرّرات حزب ماسونی باشد. افراد این حزب می توانند کارمند دولت، وکیل مجلس و یا رئیس جمهور بشوند، به شرط آن که بدون مشورت با مجلس ماسونی کاری انجام ندهند و از هدف ماسونیسم نباید دور شوند (1) . اگر فرد ماسونیسم، زمامدار مملکتی شد، بقیه افراد حزب را باید در کنار خود به مقامات عالیه برساند (2) . ماسونیسم، حزبی است مخفی که هدفش نشر افکار و عقائد خود و چیره شدن بر جهان و جهانیان است و اگر گروهی افکار ما را قبول کنند سبب راحتی ما می گردند (3) . ماسونیسم یگانه حزبی است که با ادیان، عقائد و مقدّسات دینی سخت مبارزه می کند (4) . هدف ما این است که دولتها و ملّتها را بر پایه انکار خدا تأسیس کنیم (5) . هدف ماسونیسم برپائی نظام جمهوری لامذهب بودن در جهان می باشد (6) . آنها برای رسیدن به اهداف خود بایستی تشکیلات خانواده را به هم زنند و اصول اخلاقی جامعه را کاملاً بدون داشتن دین و اهمیت دادن به ناموس و اخلاق حسنه تربیت کنند. البته این کار در مرحله اوّل مشکل به نظر می رسد ولی چون در میان آنها میل به شهوت و لاابالی گری فطری و طبیعی است از این رو شاید چندان هم مشکل نباشد. افراد حزب را با مقامهای بالا در حزب، فریب داده و آنها را به


1- البناء الماسونی، سال1889.
2- کنفرانس محافل ماسونی، سال1884.
3- کنفرانس مشرق اعظم فرانسوی، سال1923.
4- مجله آکاسیا، ایتالیا، سال1904.
5- کنفرانسی که به یادبود اعلامیه حقوق بشر در سال1889 تشکیل شد.
6- کنفرانس ماسونیسم جهانی، سال1900.

ناهمواریهای زندگی آشنا می سازند، تا از زیر بار حزب شانه خالی نکنند. یکی از اهداف بزرگ مهم آنها این است که تشکیل خانواده را جدّی نگرفته و اهمیتی به رفع مشکلات خانواده نمی دهند گرچه همه نقشه های آنها نقش برآب خواهد شد. طبیعت انسان میل به محرمات و شهوترانی است و این وظیفه ما است که درجه حرارت شهوت را در جامعه بالا ببریم، تا اینکه به تمام مقدّسات خود کافر گردند. تنها از این راه می توان افراد را برای ورود و جذب در حزب آماده کرد (1) . انسان بایستی بر خداوند، خود چیره شده و علیه او اعلام جنگ کند. آسمانها را مانند ورق کاغذ، پاره پاره کند (2) . الحاد و شرک به خداوند، یکی از مفاخر این حزب است. و شعارهای آنها این است که زنده باد مردان و زنان دلیری که به اصلاح دنیای خویش پرداختند و منتظر آخرت نشدند (3) . به زودی باید مؤمنین، دینداران و متدینین را اعدام کرد و بدین وسیله بر عقائد باطله آنها پیروز شد (4) . فراموش نکنید، ما از دشمنان حقیقی ادیان هستیم (5) . یکی از ذخیره های پرارزش بشر این است که پای بند هیچ عقیده ای نباشد. آنچه مردم به آن عقیده دارند از ترشحات فکر و اندیشه های انسان است، مغز انسان است که حقیقت را می تراشد و بخورد دیگران می دهد و بر ما است که از این حقیقت منتهای استفاده را بکنیم.


1- از سخنرانی ماسونی بزرگ آقای (بیکزتو) در سال1921.
2- از سخنرانی (لیفرج) در سال1965.
3- (انه بانزنت) ، صفحه2 ، لندن سال1882.
4- محفل ماسونی بزرگ ، سال1922.
5- مظاهر کنفرانسی ماسونی، سال1911.

جمال و زیبائی و الحاد در همین است و این تنها هدف گمراهی و اساس بین ریشه الحاد است (1) . هدف تنها این نیست که بر (متدینین) غالب شویم بلکه هدف ما نابود ساختن آنها است (2) . نتیجه جنگی که بر علیه (دین) آغاز کرده ایم، جدائی دین از سیاست است (3) . تمام قوانین سیاسی و اجتماعی را کنفرانسهای ماسونی وضع می کند (4) . به زودی ماسونیسم جای ادیان را گرفته و (مساجد و معابد) آنها تبدیل به (محفلهای) ماسونی خواهد شد. وقتی (البرت بایک) فوت کرد و به جای او آقای (لمی) رئیس حزب انتخاب شد، عکس (مسیح) را بر سر در قصر (ماسونیسم) نصب کرده و در زیر آن عکس چنین نوشتند: پیش از آن که این مکان را ترک گوئید بر صورت این شیطان خائن آب دهان بیاندازید (5) . زمینه برای انقلاب (مارکس) آماده است، فقط باید با (کارگران) هم صدا شده و اعلان انقلاب کنیم و حتما این انقلاب پیروز خواهد شد، زیرا ما (قوّه متفکّره) اجتماع هستیم و کارگران (قوّه مادی) اجتماع می باشند، وقتی این دو قوّه باهم جمع بشوند اضطراب و انقلاب بزرگی به وجود خواهد آمد (6) . افراد حزب ماسونی اکثریت دستگاه حاکمه فرانسه را تشکیل می دهند (7) . آزادی پدران به اصطلاح (مقدس) مصالح ما را تهدید می کند (8) . سالخوردگان را اهمیت نداده و نسل جوان را دریابید، سعی کنید


1- جین جیرس، سال1895.
2- مذاکرات کنفرانس ماسونی جهانی، سال1900.
3- مجله آکاسیا، سال1903.
4- نشریه دانشگاه (نانسی) فرانسوی، سال1903.
5- مشرق ماسونی اعظم.
6- مجله آکاسیا، سال1903.
7- کودو، وزیر سابق فرانسوی، در کنفرانس1964.
8- نشریه مشرق اعظم، سال1903.

نوجوانان و جوانان را به مجالس خود جلب کنید، تا تعالیم حزب را در کودکی و جوانی بیاموزند (1) . انطباعات دوران کودکی، هرگز فراموش نمی شود و باید افکار خود را در آن دوران به جوانان تزریق نمائیم و آنها را دور از دین و خدا و مقدّسات تربیت کنیم (2) .

پروتکل ها

اشاره

پروتکل ها (Protocols of Learned Learned Lidersofzion)

یکی از حیرت انگیزترین و عجیب ترین و خطرناکترین کتابهای سیاسی که تا کنون انتشار یافته است، کتاب (پروتکلهای حکمای یهود) میباشد (3). شما هنگامی که این کتاب را مطالعه کنید، حتما متوجه خواهید شد که همین یهودی که آنها را مردمِ سالم و بی آزاری فرض کرده بودید، چه تشکیلات خطرناک و زیان بخشی را تشکیل می دهند. این کتاب را چندین مرتبه مطالعه کرده ام و هر بار که آن را مطالعه کرده دهشتم افزون تر شده است. این کتاب مجموعه ای است از سخنرانیهای یک شخصیت برجسته یهودی که برای چند تن از ثروتمندان و افراد با نفوذ یهودی ایراد کرده است


1- از تعالیم ماسونیسهای آزاد (Freemasonery)
2- از تعالیم (فیلنی) ماسونی.
3- پروتکل در لغت به معنی: صورت مجلس مذاکرات سیاسی، متمم قراردادها و عهدنامه های رسمی و مقاوله نامه ها آمده است.

چاپ رسید، چاپ اخیرش در سال1917 بود که پس از آن دولت وقت دستور جمع آوری کتاب و منع چاپ و نشر آن را صادر نمود. همان سال آقای (فکتور مارسدن) خبرنگار روزنامه Nipost Mornl آن را به انگلیسی ترجمه نمود و آخرین چاپ آن در غرب، در سال1921 انجام گرفت و از آن به بعد هیچ مؤسسه و ناشری جرأت چاپ آن را نداشته، زیرا هرکس آن را چاپ، یا ترجمه می نمود سرانجام بدست یهود کشته می شد، این کتاب به زبان فارسی نیز ترجمه شده و چندین نوبت به چاپ رسیده است. (1)صفحه نخست، پروتوکلات. (2)همان مدرک، صفحه59.

پروتکل شماره1:

تِز آزادی سیاسی را ما وضع کردیم، ولی برما لازم نیست که آن را تطبیق کنیم، امّا اگر ضرورت پیدا کرد تمسک به آزادی سیاسی برای جلب مردم مانعی ندارد. فرق نمی کند کشمکشهای داخلی و یا جنگهای خارجی دولت را از پای درآورد و آن را بدست دشمن بسپارد، در هردو صورت افتخار ما این است که سقوط کشور بدست ما انجام


1- پنجه های خونین یهود از پشت صفحات کتاب به خوبی پیدا است و صدق گفتار (اوسکارلیفی) یهودی ازاین کتاب به خوبی معلوم می گردد، که می گوید: پادشاه اخلال گران، فتنه انگیزان و جلادان جهان ما هستیم
2- اینکه توجّه شما را به چند پروتکل جلب می نمائیم، تا این افعی های پرنفوذ را که یگانه شعار آنها همان کلامی است که (دی) اسرائیلی نخست وزیر سابق بریتانیا گفته است: غَدْر (نیرنگ) ، دروغ و خیانت در راه پیروزی گناه نیست

گرفته است. اخلاق و سیاست جمع نمی شوند، بنا بر این حاکمی که خویش را مقید و پای بند به دستورات اخلاقی می داند، در واقع مغز سیاسی ندارد و هرگز حکومتش پایدار نمی ماند. حقوق ما در پس (قوه) مخفی است، در حقیقت (حقّ) یعنی: آنچه در دست داری به من بده، تا ثابت کنم، من پُرزورتر از تو هستم. هدف واسطه را توجیه می کند و هرچه در راه رسیدن به هدف انجام دهیم خوب است. ما نباید خود را به جملات: این بهتر است این اخلاقی است و مانند آن مقید سازیم. جوانان نصاری را به مواد مخدر معتاد کرده و به شکل کلاسیک Classics آنها را منحرف سازیم. حیا، عفت و ناموس را به وسیله قهرمانان، آموزگاران و کلاً آموزش و پرورش از مغزها بیرون آورده که این چیزها در اجتماع مفهومی ندارد. دروغ و سرنیزه و خدعه یگانه شعار ما است. به عقیده ما زور، عنف و جبر یگانه عامل ایجاد عدالت اجتماعی است. ما نخستین کسانی بودیم که جملات آزادی، مساوات و اخوّت را در ذهن مردم انداختیم، مردم بیچاره هم آنها را طوطی وار تکرار کردند در صورتی که هیچ یک از آنها تا به حال تحقق نیافته است و در نتیجه هم آزادی فردی را از دست داده و هم از حقوق اجتماعی خویش محروم شدند. با آن که این کلمات مانند کِرم، سعادت نصاری را آهسته آهسته نابود می کند، با وجود این، آنها پرچم ما را بر فراز کشورهای خویش نصب کرده و دولتهای خود را یکی پس از دیگری در اختیار ما گذاشتند.

پروتکل شماره2:

از بین مردم افرادی کوتاه فکر و

بی رأی را انتخاب خواهیم کرد، تا هرچه به آنها دستور بدهیم بدون چون و چرا اجرا نمایند. خیال نکنید که این تصریحات پوچ و بی اساس است، به خاطر داشته باشید، ما بودیم که زمینه را برای داروین Darwin و مارکس Marx و نیتچه Nietshche آماده ساختیم و به اصطلاح به آنها سر و سامان دادیم. روزنامه، یکی از بهترین و مهمترین وسیله نشر افکار ما است. روزنامه نگاری یکی از منابع سرشار فرهنگ است، ولی چون دولتها نتوانستند از آن بطور شایسته ای استفاده کنند سرانجام بدست ما افتاد، به وسیله آن توانستیم افکار خود را در اذهان مردم بگنجانیم و صدها کرور طلا و نقره جمع آوری نمائیم.

پروتکل شماره3:

زمامداری مملکت را هدف احزاب سیاسی قرار داده و به وسیله آن میدانهائی را برای زد و خورد بوجود آوردیم، در نتیجه اضطراب و ناامنی همه را بیچاره کرد و فقر و بدبختی بر تمام کشورها حکم فرما شد. با جمله (حقوق کارگران) فقرا و بینوایان را دچار بحران کردیم، زیرا فشار زندگی، آنها را از رسیدن به این حقوق ساختگی باز داشته، در نتیجه هم از حقوق روزانه خود محروم شده و هم در اثر اعتماد بر کابینه های کارگران و تظاهرات بی مورد، فقیرتر و بیچاره تر گشتند. مردم زیر لوای ما اشراف را که در واقع به نفع آنها بود از بین برده و خود را در ذهن استعمارگران و ثروتمندان نوظهور انداختند. ما پیوسته می کوشیم تا خود را مخلص و مدافع از کارگران قرار دهیم و به این وسیله آنها را تحت خِرقه کشیده و از طرفداران کمونیزم قرار دهیم. از مبادی کمونیزم، دفاع خواهیم کرد تا

مردم گمان کنند که مخلص آنها هستیم و این همان روشی است که حزب (ماسونی) در پیش گرفته است. ملّت یهودی برای آن که رفقای خود را به شکل قهرمان نشان دهد، آنها را از قهرمانان درجه اوّل معرفی می کند. تا توانستیم بساط فقر و بیچارگی را وسیع ساختیم تا مردم همچنان برده و ذلیل اراده ما باشند. از راه تقویت حسّ حسد و کینه توزی عواطف و احساسات مردم را به خدمت گرفته و می گیریم. ملتهای غیر یهودی بدون کمکهای فکری ما نمی توانند کاری انجام بدهند، حتّی در کوچکترین مسائل زندگی خود نیاز به ما دارند. انقلاب فرانسه که آن را انقلاب کبیر می نامیم بدست ما انجام گرفت اعلامیه حقوق بشر از تراوشات یهود است، اسرار این اعلامیه برای ما خیلی روشن و واضح است زیرا ما آن را تنظیم کرده و به وسیله آن مردم را بدبخت و بیچاره کردیم.

پروتکل شماره4:

اجتماعی در موقعی سعادتمند خواهد بود که متدین و به رهبری روحانیت گام بردارد، ولی هرچه مردم از دین دور شده و به اصطلاح متمدن تر شوند، به نفع ما خواهد بود، بدین سبب ما باید عقده (خداپرستی) را از اذهان مردم بیرون کرده و آنها را به سوی مادیت سوق دهیم. برای آن که ملتهای غیر یهودی متوجه سیاست پشت پرده ما نشوند، باید آنها را به کارهای صنعتی و تجارتی سرگرم کنیم تا به (دشمن مشترک) خود پی نبرند. نتیجه این عمل آن است که ثروت ملتهای غیر یهودی که همچنان در بانکها بیکار مانده است، به وسیله معاملات ربوی به خزانه های ما تحویل می گردد.

پروتکل شماره5:

بذر دشمنی، کینه توزی و حسد را در هر خانه ای کاشته و در این زمینه از تعصّبات مذهبی، قبیله ای و غیره استفاده کنیم. در مملکتی که ما زندگی می کنیم هیچ موقع از طرف همسایگان علیه آن مملکت اعلان جنگ نخواهد شد، زیرا سیاست ما طوری است که هر دولتی صلاح خود را در کناره گیری از ستیزه جویی با ما می داند! خداوند ما را نابغه های جهان خلق کرده است، تا از عهده حکومت بر دنیا به خوبی برآییم. علم اقتصاد حقیقت شگرفی را کشف کرد و آن این است که قیمت (ثروت) بیش از تخت و تاج است. اهمیت بی سلاح بودن ملّت، بیش از روانه کردن او است به جنگ، بهتر از همه آن است که در عوض خاموش کردن عواطف احساسات مردم از آنها در نیل مقاصد خویش استفاده کنیم. برای آن که اجتماع را مجبور سازیم از سیاست ما پیروی کند، باید آن قدر در (قوانین) دولتی تغییر و تبدیل

نماییم تا همیشه اجتماع متحیر بوده و نتواند خطا را از صواب تمیز دهد و در نتیجه از هر رأی مجهولی متابعت خواهد کرد. باید عقاید و آراء متضادی را در اجتماع ایجاد کنیم تا کسی نتواند، حقّ را از باطل تمیز دهد و خلاصه دریچه فهم بر مردم بسته شود.

پروتکل شماره6:

جنگهائی که به پا خواهیم کرد احتیاج به ثروت سرشاری دارد، این چنین پول هنگفت را به وسیله احتکارهای بزرگ تأمین خواهیم کرد، تا هم دولتها را بیچاره نموده و هم هزینه جنگ تأمین شده باشد. اَشرافِ ملتهای غیر یهودی نابود شده و دیگر خطری از جانب آنان متوجه ما نخواهد شد، ولی از این نظر که هنوز ملّت مالک اراضی خود می باشد، مصالح ما در خطر خواهد بود. کارهای درجه یک را در دست گرفتیم، تا دیگران محتاج ما بوده و برای یک لقمه نان در مقابل ما به سجده در آیند.

پروتکل شماره7:

تقویت ارتش و پلیس برای تحقّق این نقشه ها ضروری و لازم است. در اروپا و آسیا باید جنگ، فتنه و آشوب بپا کرد و این کار در حقیقت دو فایده دارد، یکی از بین رفتن آنها و دیگری تسلّط ما بر آنها. پیروزی در کارهائی نصیبمان می گردد که مخفیانه انجام گرفته باشد، هرگز لازم نیست که یک فرد دیپلمات و سیاسی مطابق گفتارش عمل نماید. برای آن که به هدف نهائی خود برسیم لازم است که اولاً افکار خود را به وسیله روزنامه ها به تمام مردم تزریق کنیم، تا اگر دولت بخواهد با ما مبارزه کند آن را با عصای مخالفت با افکار عمومی تأدیب کنیم.

پروتکل شماره8:

رژیم ما آن چیزی است که از طرف نویسندگان قانون شناس، اهل اداره و خلاصه محصلین عالی مقام تهیه شده و این اشخاص تمام جزئیات زندگانی اجتماعی را دانسته و تمام حرفهای دیپلماسی و سیاسی را به ما یاد می دهند و بدین ترتیب از تمام ریزه کاریهای زندگانی مطلع می شویم.

پروتکل شماره9:

وقتی دولت ما تشکیل گردید، ما جزئیات مربوط به زندگانی آزادی، مساوات، اخوّت را تکذیب کرده، فقط همین کلمات را روی افکار خود قبول نموده، نام آنها را (حقّ آزادی و وظیفه مساوات و فکر برادری) می گذاریم یعنی شاخه های کار را بدست خود می گیریم. و بدین وسیله گاو را از شاخهایش گرفته و تمام نیروهای مخالفین را سرکوب خواهیم کرد. من می توانم با کمال جرأت اعلام کنم که واضعین قانون و مجریان آن و خلاصه فرشته سعادت و عفریت بدبختی ما هستیم. سر منشأ هر ارعاب و نگرانی ما هستیم. برای اجرای تصویب نامه های خویش از کمونیستها، سوسیالیسها و امپریالیسها استفاده می کنیم، بدین نحو که تا ممکن باشد آنها را تقویت می نمائیم، زیرا بالاخره هر حزبی به سهم خود دیواری از بناهای عظیم قدیم را خراب کرده و به اصطلاح سرنخی به ما خواهد داد. فقط یک چیز ممکن است از شوکت و قوّت ما بکاهد و آن همکاری دولت و ملّت است ولی ما احتیاطات لازمه را در این زمینه انجام داده ایم، مثلاً بین ملّت و دولت جدائی وسیعی انداخته و ملّت را از دستگاه حاکمه خود مرعوب و خائف کردیم. در این حال چگونه ممکن است ملّت تحت نفوذ ما نباشد؟ بالاخره آموزش و پرورش ما توانست به وسیله نشر افکار و آرای باطله

نسل جوان را فاسد و متعفن سازد. چون پایتخت شهرهای دیگران توسعه پیدا کند، مجبور می شوند، خطّ زیر زمینی بکشند و این به نفع ما است زیرا از همان تونل های زیر زمینی اعمال تخریبی ما شروع خواهد شد.

پروتکل شماره10:

مردم، همیشه از دریچه زرق و برق به سیاست می نگرند. مگر ممکن است آنها حقیقت مطلب را درک کنند، در صورتی که وکلای آنها غرق در شهوات و عشرت هستند؟ وقتی اعلام انقلاب کردیم، به مردم این طور خواهیم گفت: شما در منتهای ناراحتی و بدبختی زندگی می کردید، ما این را خوب درک کرده می خواهیم علت این بدبختی را رفع کنیم، ما می خواهیم آسایش و رفاه عمومی ایجاد کنیم، گرچه شما ما را متهم می دانید، ولی آیا ممکن است قبل از آن که دولت ما را مشاهده کنید حکم قاطعی در بدی ما بدهید؟ برای آن که رأی اکثریت را بدست آوریم، باید به همه (حقّ رأی) بدهیم، زیرا تفرقه و تمیز بین طبقات مانع از تحصیل آن می گردد. لازم نیست تمام دستگاه حاکمه را فاسد کنیم، تنها فاسد کردن یک جزء کافی است که دولت را بدست ما بیاندازد. هرگاه سوزن (آزادی را در جسم مملکت فرو بریم در واقع او را مبتلا به وبا نموده و سبب هلاکتش را فراهم کرده ایم) . دستور و قانون جز مدرسه? فتنه و فساد چیز دیگری نیست و به عبارت ساده تر، یگانه عامل ایجاد ضعف و انحلال ملّتها همانا (دستور) است. (خطابه) چون روزنامه، پادشاهان و رؤسا را ضعیف و زائد در اجتماع کرده و لذا اکثر آنها معزول و برکنار شدند، بدین وسیله زمینه برای رژیم (جمهوری) آماده،

به جای پادشاه هیئتی به ریاست یکی از بردگان جانی و سوء سابقه دار (یهود) تشکیل می دهیم. اختیار یک حاکم جانی برای ما خیلی سودمند است زیرا همیشه از علنی شدن سوء سابقه خود خائف و آنچه دستورش دهیم اجرا خواهد کرد. به این سبب به رئیس صلاحیت اعلان حکم (عرفی) خواهیم داد و در صورت اعتراض، به مردم چنین خواهیم گفت: چون رئیس جمهوری، رئیس کل ارتش است، باید صلاحیت حمایت دستور را داشته باشد، زیرا او نماینده مسئول دستور می باشد. پس از آن که هیئت حاکمه فاسد گشت، مردم به ستوه آمده فریاد خواهند زد ما را از دست این رؤسا نجات دهید، رئیسی برای ما انتخاب کنید که اسباب و علل این اختلافات را از بین برده تعصّبات دینی و اخلاقی را نابود کند، رئیسی که بتواند امنیت را حکم فرما کند.

پروتکل شماره11:

یکی از نعمتهائی که خداوند به یهود عطا فرموده این است که آنها را در چهارگوشه جهان متفرق ساخته است، گرچه دیگران آن را از اسباب ضعف و بدبختی ما می دانند، ولی همین تفرقه است که سبب بدست آوردن زمام حکومت جهان شده است.

پروتکل شماره12:

کلمه (آزادی) تفسیرهای متعددی دارد، بهترین تفسیر، این است که بگوئیم: آزادی یعنی مواردی که قانون رخصت می دهد. این معنی با هدفهای ما بهتر سازش دارد زیرا تعیین آن موارد بدست ما است، چون قانون را ما جعل می کنیم. دیگر هیچ کس نمی تواند به سیاست ما کوچکترین تعرضی بنماید هر نشریه ای که در صدد هجوم بر علیه ما برآید فورا آن را به بهانه تحریک احساسات عمومی توقیف خواهیم کرد. البته در نشریات خودمان، به نقطه هائی از سیاست (یهود) که مایلیم آنها را تغییر دهیم پرخاش خواهیم کرد. هیچ خبری، پیش از آن که به اطلاع ما برسد، به گوش کسی نخواهد رسید، یعنی کنترل اخبار جهان بدست ما و تنها خبرهائی به اطلاع همگان می رسد که به نفع ما باشد. کتابهائی با سبکی شیوا و ارزان تألیف کرده و بدین وسیله افکار مسموم خود را به خورد مردم می دهیم. به زودی، سالسوز کتاب بدست ما خواهد افتاد و از این راه، از نشر افکار مغشوش و مخالف یهود، جلوگیری می کنیم. در درجه اوّل از روزنامه های رسمی برای دفاع از حقوق یهود استفاده خواهیم کرد و در درجه دوّم روزنامه های شبه رسمی را وسیله نشر افکارمان قرار داده و در درجه سوّم از روزنامه های معارض استفاده می کنیم، زیرا مخالفین را فقط به وسیله آنها می توان شناخت. چیزی که هست همین ها به

نقطه ای که مایلیم هجوم خواهند برد و مخالفت ساختگی ما در نقشه سوّم است و آن روزنامه ای که با ما مخالفت می کند مخالفت را با افکار ما نموده است، در آن صورت دشمنان ما از نظر ساختگی به آن روبرو خواهند شد و ما از هر قسم روزنامه ای خواهیم داشت ارستوکرات، جمهوری پرست، انقلابی حتّی آنارشیست، فقط بدون شبه تا این تشکیلات باقی است روزنامه های ما هم مانند خدای هندی (فنشو) از تنگنا خارج خواهند بود و در مقابل دستهائی که اداره روزنامه به آنها سپرده شده هم در تغییر جمعیت و هم حاضر کردن افکار عمومی به نفع ما بی اثر نمی باشد و مردمی که دارای عصبانیت زیاد می باشند، از عقیده تابعیت خود گذشته و به نفع ما سخن خواهند گفت. وقتی رژیم را عوض می کنیم، روزنامه ها نباید از آن انتقاد کنند، تا مردم به حکومت جدید بدبین نشوند.

پروتکل شماره13:

برای آنکه مردم را مشغول کرده باشیم، هر روز مشکلات جدیدی برای آنها به وجود آورده تا آن ها را از مذاکره در مسائل سیاسی باز داریم. هر روزه صفحه های جرائد و مجلات را از مسابقات فوتبال،بسکتبال، کشتی آزاد... پر خواهیم کرد تا بدین وسیله مغز ملّت را در تفکّر به این مسابقات مشغول سازیم. شاید، هیچ کس نداند که در پشت کلمه (تقدّم، پیشرفت) چه دروغها و فریبهائی خوابیده است، بطور حتم این کلمه جز در مواردی که در پیش رویهای علمی استعمال می شود، هیچ گونه معنی مفیدی ندارد.

پروتکل شماره14:

درتمام کشورهای بزرگ، ما عقائد دینی را ریشه کن خواهیم کرد و مطالب مسموم خود را به وسیله نویسندگان عالی مقام همان کشورها تزریق مردم می نمائیم.

پروتکل شماره15:

همه پلیسهای مخفی بین المللی در احزاب ما عضو خواهند شد. برای آنکه (لوکوموتیو) بزرگ خود را به حرکت درآوریم، باید هیئتی متشکل از افراد بی باک، جانی و مطرود اجتماع بوجود آوریم، تا به وسیله (زور) آنها و (زر) ما اهداف و عقائد خود را دائر سازیم. وکلای مجلس سنا و تمامی شخصیتهای بزرگ اجتماع کورکورانه از سیاست ما پیروی می کنند. چگونگی سیطره ما در یک جمله خلاصه می شود: تمام ملتهای جهان (کودک) و یهود (مادر) آنها است.

پروتکل شماره16:

پیروی از (علماء) را ارتجاع و کهنه پرستی قلم داد خواهیم کرد تا بدین وسیله از یگانه دشمنی که ممکن است در مقابل ما ایستادگی کند، آسوده خواهیم شد زیرا دیگر مردم به دور آنها نخواهند رفت. تا یهود هست (علماء) بدبخت، فقیر و بیچاره زندگی خواهندکرد.

پروتکل شماره17:

هرچند زمانی، برای آن که از شوکت و عظمت رؤسای غیر یهود کاسته باشیم، یکی از شخصیتهای برجسته کشور را به وسیله ترور فردی، به قتل می رسانیم.

پروتکل شماره18:

قاتل سیاسی، نبرد در راه آزادی، جهاد برای سعادت انسان، جملاتی است که به وسیله آنها مردم را متمرد، سرکش و بی باک تربیت می کند و اکثرا فریب ما را خورده اند.

پروتکل شماره19:

... بدین جهت مالیات کمرشکنی بر املاک و عایدات وضع خواهیم کرد تا بودجه دولت تأمین گردد. بحرانهای اقتصادی را به وسیله از کار انداختن پولها در کشورهای غیر یهودی به وجود آوردیم. رؤسای غیر یهودی یا از روی اهمال و یا از روی عمد دولتهای خویش را مجبور کردند تا آن قدر از ما پول قرض کنند که از پرداخت آن عاجز بمانند، آیا می دانید با چه زحمتی این کارها را انجام دادیم؟!! این بود جملاتی چند از (پروتکلهای) کتابی که دهها نفر به جرم ترجمه یا نشر آن به قتل رسیده و از زندگانی محروم شده اند. عجیب این که اکثر این مطالب و اوضاع در جهان اسلام و غرب جامه عمل پوشیده است. و عجیب تر آن که دنیا با یک حرکت سریع و کورکورانه ای به سوی تحقّق بخشیدن به اهداف یهود پیش می رود، به طوری که احتمال داده می شود که ظلم و تعدّی و نگرانی و بدبختی به زودی جهان را نابود کند. امید است، نویسندگان مقتدر، بازوی کوشش را بکار انداخته برای مفتضح کردن این (مادّه فساد) جدیت بیشتری از خود ابراز دارند. چنانچه بر صاحبان مناصب عالیه، لازم است که چشمهایشان را بیشتر باز بنمایند، تا در این تارهائی که یهود در هر گوشه و کناری تنیده اند واقع نشوند.

نفوذ و سیطره یهود

اشاره

نفوذ و سیطره یهود!

در فصلهای پیش به این نتیجه رسیدیم که یهود، پیوسته می کوشد تا جهان را تحت سیطره خود در آورد. اینک باید دید، که آنها تا چه اندازه ای در این زمینه موفق بوده اند. قبل از هرچیز باید گفت: ما مطمئن هستیم که ملل جهان گرچه هنوز در پنجه یهود هستند،

ولی بالاخره روزی از این پنجه های خونین خلاص خواهند شد تا ضربت سنگین خود را بر پیکر یهود وارد ساخته و آنها را از سرزمینهای اسلامی ریشه کن کنند. ولی مقصود آن است که مسلمانان را از سیطره یهود بر مواقع حساس جهان مطلع ساخته، قدرت آنها را با نیروی خود بسنجیم تا بیهوده وارد کار نشویم.

الف _ سازمان ملل متحد: (یا کنفرانس بین المللی یهود!)

1 _ شعبه دبیر کلی سازمان

نام شخصیتهای یهود که در شعبه دبیر کلی سازمان ملل متحد هستند از قرار ذیل است (1)

1 _ دکتر اچ، اس، بلوک رئیس شعبه اسلحه!

2 _ انتونی کولات، رئیس امور اقتصادی!

3 _ انس کارد و زنبرگ، مشاور پایه یک امور اقتصادی!

4 _ داوید ونتراب، رئیس شعبه حسابداری!

5 _ کارل، لاجمن، رئیس شعبه خزانه و واردات!

6 _ هانری لانکیر، معاون دبیر کل در امور اجتماعی!

7 _ دکتر لیون استیننگ، رئیس شعبه مواد متبادله!

8 _ دکتر اشکول، رئیس شعبه حقوق بشر!

9 _ اچ، ای، دیکوف رئیس شعبه اداره کشورهای غیر مستقل!

10 _ بنیامین کوهین، معاون دبیر کل شعبه اطلاعات!

11 _ جی، بینوت لیفی، رئیس شعبه فیلم ها!

12 _ دکتر لیفان کونو، معاون رئیس شعبه قانون!

13 _ ابراهام، اچ، فیللر، رئیس شعبه قانون!

14 _ چی ساندبرک، مشاور شعبه قانون بین المللی!

15 _ دافید، زایلو دویسکی، رئیس شعبه مطبوعات!

16 _ جرجو رانیوفیج، رئیس شعبه مترجمین!

17 _ ماکس ایراموفیج، رئیس شعبه تصمیم!

18 _ مارک سولبر، رئیس شعبه ساتو!

19 _ بی، سی، جی، کین، رئیس شعبه محاسبات!

20 _ مرسیدس برکمن، مدیر استقلال (2)!

21 _ دکتر ای، سنجر، رئیس


1- نقل و اقتباس از کتاب (اسرارالماسونیة) ، تألیف ژنرال جواد رفعت ایلخان، بغداد، دارالبصری صفحه221.
2- طلب وابستگی به سازمان ملل متحد، از طرف مدیر بخش استقلال قبول یا رد می شود.

شعبه مراجعات!

22 _ باول، رادزیاتکو، رئیس دکترای بهداشت جهانی!

2 _ شعبه اطلاعات سازمان ملل متحد

1 _ جرزی شبیرو، رئیس خبرگزاریها، مرکز ژنو!

2 _ بی، تیکفر، رئیس شعبه خبرگزاریها، مرکز هند!

3 _ هنری، فاست، رئیس شعبه خبرگزاریها، مرکز چین!

4 _ دکتر جولیوس، ستاویسکی، رئیس شعبه خبرگزاریهای (م وارشو) !

3 _ شعبه امور داخلی، در سازمان ملل متحد

1 _ دایفید، ای، موریس که اسم حقیقیش، موسکوفیچ، رئیس امورات، داخلی جهانی! (1).

2 _ فی، کبریل کارسن، رئیس شعبه های داخلی منطقه استوا!

3 _ جان زوزنر، خبرگزار لهستانی در شعبه های داخلی!

4 _ مؤسسه تغذیه و کشاورزی

1 _ اندری، مایر رئیس شعبه تغذیه و کشاورزی!

2 _ ای، بی، جاکویسن نماینده دانمارک، در شعبه تغذیه کشاورزی!

3 _ ای، فریس نماینده هلند در شعبه تغذیه و کشاورزی!

4 _ ام، ام، لییمن رئیس شعبه آبادانی و مسکن!

5 _ کیروا کاردوس رئیس شعبه همزیستی جهانی!

6 _ بی کاردوس رئیس شعبه متفرقات!

7 _ ام، از اکل (حسقیل) رئیس شعبه اقتصاد تحلیلی!

8 _ جی، سی، کاکان مشاور فنی شعبه حفظ جنگلها!

9 _ ام، ای، هایرمن رئیس شعبه حفظ جنگلها!

10 _ جی، مایر، رئیس قسمت تغذیه!

11 _ اف، ویسل رئیس قسمت اداره!

ب _ (یونسکو) یا مؤسسه فرهنگی. (سازمان یونسکو) یونسکو هم مانند مراکز با اهمیت جهان بدست اخلالگر یهود می چرخد، این مؤسسه تنها بوسیله دو شخصیت اداره می شود:

1 _ آلف سومر، فیلد رئیس هیئت مبادلات خارجی!

2 _ جی، ایزنهارد رئیس هیئت تنظیم فرهنگ جهانی!

شخصیتهای دیگر این مؤسسه از قرار ذیل است:

3 _ ام، لافن رئیس شعبه فرهنگ جهانی!

4 _ اج، کابلن رئیس کل شعبه استعلامات!

5 _ سی، اچ و تیز رئیس شعبه حسابداری!

6 _ اس، سامون، سلیکی رئیس شعبه استقلال!

7 _ بی، ابرامیسکی رئیس شعبه پناهندگان و سیاحت!

8 _ بی، ویرمل رئیس شعبه سازمان و تعیین!

9 _ دکترای، ویلسکی رئیس شعبه فنی مصالح صحراهای آسیا!

ج _ بانک عمران بین المللی

1 _ لیونارد بی رست، مدیر اقتصادی بانک!

2 _ لیوبولد جیمله نماینده (چکسلواکی) در مجلس شورای اداره!

3 _ آی یولاک، عضو مجلس شورای اداره!

4 _ ای، ام، جونک نماینده (هلند) در مجلس شورای اداره!

5 _ بی، مندیس نماینده (فرانسه) در مجلس شورای اداره!

6 _ جی، ام، برتلیس نماینده (بیروفی) در مجلس شورای اداره!

7 _ ام، ام، مندلس سکرتر بانک عمران جهانی!

8 _ وی، ابراموفیچ نماینده (یوگسلاوی) در مجلس شورای اداره!

د _ صندوق نقد بین المللی

در واقع این مؤسسه جهانی ستون اصلی سازمان ملل را تشکیل می دهد، شخصیتهای این مؤسسه بدین ترتیب هستند:

1 _ جوزیف کولد من، عضو (چکسلواکی) در هیئت اداره!

2 _ بی، مندیس، نماینده (فرانسه) در هیئت اداره!

3 _ کمیل، کات مدیر کل مؤسسه!

4 _ (w) کاستر مدیر اداره شعبه (هلند) !

5 _ لویس رامنیسکی، مدیر اداره شعبه کانادا!

6 _ لویس آلمتن، معاون مدیر کل!

7 _ ای، ام، برنستن مدیر شعبه تحقیق و بررسی!

8 _ لیو، لیفانفال، مشاور سابق مؤسسه!

9 _ جوزیف کولد، مشاور سابق مؤسسه!

ه_ _ مؤسسه پناهندگان بین المللی

1 _ مایرکوهین، مدیر کل شعبه بهداشت جهانی

2 _ پییر جاکویسن، مدیر کل اعاده و اسکان پناهندگان.

و _ مؤسسه بهداشت جهانی!

1 _ زت، دوستجمن، رئیس شعبه فنی!

2 _ جی، مایر رئیس قسمت طب!

3 _ دکتر ام، کودمر رئیس اداره قسمت طب و مالیه!

4 _ ای، زارب رئیس قسمتی از مؤسسه!

ز _ مؤسسه تجارت جهانی

1 _ ماکس، لوتنز رئیس هیئت مربوط به امور داخلی!

2 _ اف، سی، ولف رئیس شعبه استعلامات جهانی! (2)

البته آنچه ذکر شد، گوشه ای از سیطره یهود بود، آیا بعد از همه اینها می توان گفت که دنیای غرب بدست غیر یهود می چرخد؟ اینک توجّهی به آمار تکان دهنده ای از نفوذ و فعالیت یهود در آمریکا بفرمائید. صلاح دسوقی در کتاب خود (آمریکا مستعمره صهیونیسم) آمار سال1950 را چنین می نویسد (3):

آمریکائی/یهودی/نوع کار

30% - 70% - وکلای دادگستری

31% - 69% - دکترها

23% - 77% - تجار

57% - 43% - پیشه وران

62% - 38% - کارمندان دولت

98% - 2% - کارگران فنی

99.9% - 1% - کشاورزان

100% - 0% - بیکاران، افتادگان

خوب دقّت بفرمائید، با آنکه یهود فقط 4% ملّت آمریکا را تشکیل می دهند، با این حال تمام مراکز با اهمیت آن کشور در دست آنها است. نفوذ یهود، در چند سال اخیر آن قدر دامنه دار و توسعه پیدا کرده که با مقدّسات نصاری بازی می کند چنانچه، چندی پیش صدها کشیش و کاردینال در واتیکان جمع گشته یهود را از خون مسیح تبرئه کردند! گرچه به عقیده ما مسلمانان (عیسی علیه السلام) زنده است (... وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَلکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ...) (4)نکشتند او را و نه بدار آویختند ولیکن شبهه شد مرایشان را، ولی این تبرئه که مخالف صریح انجیل مقدّس و


1- شخصیتهائی که این شعبه مهم سازمان را اداره می کنند عبارتند از: آلتمن، یهودی، بلونی / دافید، زلباخ، یهودی آمریکائی / فینت، یهودی، بلژیکی.
2- 4 _ به کتاب خطرالمحیط بالاسلام، صفحه323 مراجعه شود.
3- نقل از خطرالیهودیه العالمیه، صفحه205.
4- سوره نساء، آیه157.

صدها کتاب و دلیل دیگر نصاری است، خود بزرگترین سند بر نفوذ عجیب و روز افزون، یهود در جهان مسیحی است.

توطئه ها

اشاره

توطئه ها

تاریخ یهود، یکی ازعجیب ترین و پرحادثه ترین تواریخ جهان به شمار می رود. این ملّت نسبتا کوچک آن قدر نیرنگ و توطئه از خود نشان داده که از حدّ و حصر خارج است. در همان روزهای پیدایش آنها آن قدر با پیامبر عظیم الشأن خود کجروی و بدرفتاری کردند که چندین مرتبه برایشان عذاب نازل شد. در زمان مسیح علیه السلام خواستند او را بکشند و پس از او دست به دین مقدّس او زده بنای تحریف را گذاشتند، سرکشی و تمرّد آنها در زمان پیامبر اسلام آن قدر افزون گشت که حضرت رسول (ص) امر فرمود تا یهود را از جزیرةالعرب بیرون کنند! امّا یهود اخلالگر برای نجات از (خطر اسلام و مسیحیت) دست به توطئه های ناجوانمردانه و خونینی زد. آخرین توطئه بر مسلمانان، سقوط دولت عثمانی بود. و آخرین توطئه بر مسیحیان سقوط روسیه تزاری زیر پرچم (مارکس) بود. گرچه پس از این، توطئه های دیگری نیز بر مسلمانان در (فلسطین) و بر مسیحیان در (تبرئه از مسیح) از خود اعمال داشتند، ولی این توطئه ها نتیجه طبیعی آن دو توطئه بزرگ بود. راستی حیرت آور است که با همه اینها باز مسلمانان با آنها سیاست مسالمت و سازش را در پیش گرفته و بدون توجّه به آیه شریفه قرآن که می فرماید: (یا اَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیهُودَ وَالنَّصاری اَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ اَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَاِنَّهُ مِنْهُمْ...) (1)شما که ایمان دارید، یهود و نصاری را به دوستی نگیرید، بعضی آنها دوست بعض دیگرند و


1- سوره مائده، آیه51.

هرکس از شما با آنها دوستی کند، او هم از آنها است. با آنها روابط دوستانه ای برقرار می نمایند.

الف _ دولت عثمانی چگونه سقوط کرد؟!

بیش از هفتاد سال است که دست غارتگر یهود برای تشکیل (دولت اسرائیل) بکار افتاده و مشغول فعالیت است. در زمان (سلطان عبدالحمید) خواهش کردند که در مقابل دریافت5000000 لیره طلا به عنوان هدیه (1)به آنها رخصت دهد تا وارد (فلسطین) شوند. عبدالحمید از قبول این مطلب به شدّت امتناع کرد، متعاقبا پس از امتناع سلطان تبلیغات شدیدی بر علیه او آغاز گشت، این تبلیغات مغرضانه که حاوی جملات ذیل بود: (در دولت عثمانی آزادی وجود ندارد) ، (استبداد و دیکتاتوری بر مردم سایه افکنده) (عبدالحمید روشنفکران را در دریا می اندازد مردم را از بیچارگی نجات دهید) ، (اروپا می خواهد عثمانی را تقسیم کند) آن چنان قوی و فریبنده بود که اکثر مردم را تحت تأثیر قرار داده، انقلابی بر علیه دولت ایجاد کرد، به طوری که کم کم کوههای مکدونیه ملجأ و پایگاه شورشیان شد، یهود از این فرصت استفاده کرده آقای (قره صو) که یکی از ژنرالهای ماسونی بود و انقلاب اتّحادی سال 1908 بدست او انجام گرفت این آقا را رهسپار پایتخت کردند و در آنجا شروع به فعّالیت بر علیه سلطان نمود (2). (قره صو) طی چند ماهی توانست موفقیتهای زیادی کسب کند افراد برجسته


1- باضافه100.000.000 جنیه طلا به عنوان قرض صد ساله بدون بهره، مجله التربیة الاسلامیة، چاپ بغداد (مؤلف) (جنیه واحد پول کشور مصر) .
2- قره صو، همان کسی است که شخصا متن استعفانامه از تخت تاج را به عبدالحمید رسانید و بعدا در مجلس شورای ملّی سمت نیابت سلانیک را حائز شد.

کشور را مانند طلعت پاشا که بعدا به ریاست مشرق اعظم عثمانی انتخاب شد به دام حزب (ماسونی) انداخت. (طلعت پاشا) مرد نیک و مخلص بود، ولی تنها داشتن این دو صفت برای اداره کشور کافی نیست، اداره دولت، سیاست و فرهنگ کامل و تجربه فراوانی لازم دارد. در حقیقت همان جمعیت (اتّحاد و ترقّی) که سلطان را معزول داشت بنای استبداد و دیکتاتوری را گذاشت، به طوری که مردم ظلمها و تجاوزهای32 ساله عبدالحمید را فراموش کردند. و در همین زمان بود که مردان آزادیخواه و میهن پرست آخرین دقائق خود را بر چوبه های دار گذرانیدند. از همه بدتر این که اداره، آن دولت عظیم اسلامی بدست حزب ماسونی افتاد، تا مسلمانان را برای همیشه بدبخت نماید. آنها عبدالحمید را معزول داشته و به جای او طلعت پاشا بر سرکار آورده و بعد هم که طلعت پاشا خواسته های حزب را انجام نداد، او را در یکی از جزائر دوردست به قتل رسانیدند (1). در حقیقت، گر دولت عثمانی به روش اسلام قدم بر می داشت هرگز یهود نمی توانست، با چنین حرکت ناجوانمردانه ای آن را از پای درآورد. عامل ضعف این دولت از دو ناحیه سرچشمه می گرفت: اول _ از ناحیه سلاح، زیرا در عوض آن که سلطان عبدالحمید در مقابل توپ و تانک دشمن، تانک و توپ به میدان بیاورد، دست به قبضه شمشیر زده و با جمله (الإسلامُ یعلُو وَلا یعْلی عَلَیه) اسلام برتر است. و چیزی بالاتر از آن نمی گردد، خود را تسلی می داد، غافل از آن که قرآن می فرماید: (وَأعِدُّوا لَهُمْ


1- (اسرار الماسونیة) تألیف ژنرال جواد رفعت ایلخان، صفحه231 کتاب (یهود در ترکیه) صفحه22.

ما اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیلِ....) (1). و آماده سازید برای آنها (دشمنان) آنچه بتوانید از قوّت و قدرت. دوم _ از ناحیه تعصبات مذهبی، چنانچه شیعه در منتهای فشار، زندگی می کردند مثلاً در عراق خرید و فروش کتابهای شیعه به طور کلی ممنوع بود و مخالفین به بدترین وجهی کیفر می شدند. تبعیضات نژادی هم دست کمی از تعصبات مذهبی نداشت مثلاً نژاد ترکی پیش دستگاه حاکمه از هر نژاد و عنصری پیش تر و مقرّب تر بود و این سبب شد که همه مردم به ستوه آیند، در صورتی که قرآن می فرماید: (... اِنّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ اُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوبا وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللَّهِ اَتْقکُمْ...) (2)ما شما را از زن و مرد آفریدیم و شما را شعبه های بسیار و در فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، بدرستی که گرامی ترین شما نزد پروردگار خود پرهیزکارترین شما است. حضرت رسول (ص) می فرماید: النّاسُ سَواءٌ کَأسْنانِ الْمُشْطِ (3)سستی و ضعف از طرف دولت و قدرت و قوّتی که یهود به وسیله اتّحاد با دنیای مسیحی بدست آورده بودند، دست بدست هم داده دولت عثمانی را با آن عظمت و جلالی که داشت از پای در آوردند. اگر آن روز دولت عثمانی، مقاومت می کرد هرگز مردی یهودی ماسونی چون (4)(آتاتورک) بر سر کار نیامده و نمی توانست دین و لغت عربی را در ترکیه لغو کند! مسلمانان، در این توطئه نه تنها ترکیه را از دست دادند بلکه با سقوط ترکیه تمام دولتهای اسلامی رو به انحلال گذاشت زیرا یهود این کشور را


1- سوره أنفال، آیه60.
2- سوره حجرات، آیه13.
3- مردم همانند دانه های شانه مساوی هستند.
4- خطرالیهودیة العالمیة، صفحه233.

محل اجتماعات و کابینه تبلیغات خود قرار دادند و از همانجا، اعمال ضدّ اسلامی آنها شروع شد. این بود قصه سقوط دولت عثمانی.

ب _ روسیه چگونه از پای در آمد؟

مؤلف کتاب (اسرار الماسونیة) نقل از کتاب (المؤامرة الیهودیة) علل سقوط روسیه را چنین می نویسد:

محفل ماسونی آمریکائی که تمام نقشه های حزب ماسونی به توسط آن کشیده می شود کنفرانسی با همکاری ثروتمندترین یهود آمریکا تشکیل داده و در آن چنین مقرّر شد که با خرج کردن یک میلیارد دلار و قربانی یک میلیون یهودی در روسیه قیصری کودتا کنند. نام اهداءکنندگان آن یک میلیارد دلار از قرار ذیل است:

1 _ اسحاق موتیمر.

2 _ سیستر.

3 _ لیفی.

4 _ رون.

5 _ شیف. و این پول را در تبلیغات ضدّ دولتی صرف کردند (1). چنانچه پس از انقلاب مارکس، زمام حکومت بدست یهود افتاد. جدول زیر که از کتاب (خطرالیهودیة العالمیة) صفحه194 نقل شده صدق گفتار ما را روشن می کند:

در دفتر سیاسی:

لینین: همسری از یهود دارد

استالین: یهودی است

تروتسکی: یهودی است

کامینیف: یهودی است

سوکولنکوف: یهودی است

زینو فیف: روسی است

یابزوفی: در وزارت جنگ (2): یهودی است

Trotsky تروتسکی: یهودی است

Joffe ژوف: ؟

Lenin لنین: قفقازی است

Bokii بوکیج: روسی است

Podowoiski پودوسکی: همسری یهودی دارد

Molotov مولوتوف: روسی است

Newski نیوسکی: یهودی است

Uritski انتچلخت: یهودی است

Antonov سویردلوف: یهودی است

Uritski یورتسکی: روسی است

Antonov انتونوف: روسی است

Medchonoscnin میکونسنین: یهودی است

Gussev ژوسیف: روسی است

Ermejev ارمیجیف: پولندی است

Dierjinski جیرجنسکی: اوکرانی است

Dybenko دیبنکو: روسی است

Raskolnikou راسکولنکوفی

آمار ذیل نفوذ یهود را در ادارات شوروی سابق پس از انقلاب بلشوی به خوبی نشان می دهد (3):

یهودیان/مجموع کارمندان/نام اداره

17/22/نخستین حکومت پس از جنگ

34/43/مجلس اداره جنگ

45/64/مجلس امورات داخلی

13/17/مجلس امورات


1- اسرار الماسونیة، صفحه230.
2- عدد77 بتاریخ 28/6/1951 از نشریه.
3- خطرالیهودیة العالمیة، صفحه195 نقل از:Itestify _ Robert Edmondson_ Oregon _ u_s_a 1953.

خارجی

26/30/مجلس امورات مالی

18/19/مجلس امورات قضائی

4/5/مجلس امورات بهداشتی

44/53/مجلس ارشاد عمومی

2/2/مجلس بناء و تعمیر

8/8/صلیب سرخ روسی

21/23/اداره ایالات

41/42/امورات خبرگزاری

5/7/مجلس رسیدگی به کارمندان

7/10/مجلس تحقیق در باره کشته شدن قیصر

45/56/مجلس اقتصادی

19/23/مکتب کارمندان و ارتش در مسکو

33/34/کمیته مرکزی4 کنفرانس شوروی سابق

34/62/کمیته مرکزی5 کنفرانس شوروی سابق

9/12/کمیته مرکزی حزب اشتراکی

425/532/مجموعا

جنایتها

جنایتها

یهود مادامی که خود را ملّت برگزیده خداوند و بقیه را حیوانات انسان نما می دانند، از ارتکاب هیچ جرم و جنایتی مضایقه نکرده، به هر عمل ناشایست و خطرناکی دست می زنند بنا بر این نباید تعجب کنیم وقتی بشنویم که یهود دارای دو عید مقدّس است که این عیدها بدون تناول خون تمام نمی شود: اول _ عید یوریم در مارس Purim دوم _ عید فصح در آپریل (1)Passover هر ساله افراد زیادی قربانی این دو عید (مقدّس) می شوند برای نمونه به این رویداد توجّه فرمائید: بطوری که همه روزنامه ها نوشتند:

روز چهار شنبه سال1840م، کشیش ایتالیائی آقای اپ، فرانسوا، انطون توما به اتفاق خدمتکار خود ابراهیم از خانه بیرون آمده و ناپدید می شوند. پس از تحقیق و جستجوی بسیاری که از طرف ملّت و دولت شروع شد معلوم می شود که کشیش بیچاره بدست یهود به قتل رسیده است. سلیمان سرتراش که یکی از متّهمین بود، در اعترافات خویش چنین اظهار داشت: نیم ساعت از مغرب گذشته بود که خدمتکار داود هراری وارد شده و درخواست کرد که فورا خود را


1- سر ریچارد بورتون یهودی در کتاب خود (یهود... نور... اسلام) ، 1898، صفحه81، می نویسد: تلمود می گوید: ما را دو مناسبت خونین است که در آنها خداوند از ما راضی می شود، یکی (عید خمیر ممزوج به خون) و دیگری مراسم (ختنه کردن فرزندانمان) است!.

به خانه داود برسانم، من هم فورا خود را به منزل او رساندم، در آنجا هارون هراری، اسحاق هراری، یوسف هراری، یوسف لینیوده، خاخام موسی ابوالعافیه، خاخام موسی بخوریودامسلونکی و داود هراری (صاحب خانه) را دیدم که جمع بودند من به مجرد آن که وارد منزل شدم و کشیش (توما) را دست و پا بسته دیدم، فهمیدم برای چه مرا احضار کردند. خلاصه، پس از آن که من وارد شدم، درهای منزل بسته و طشت بزرگی حاضر نمودند و از من خواهش کردند که او را بکشم، ولی من امتناع کردم. داود گفت:

پس تو و بقیه، سرش را بر طشت نگه دارید، تا ما کارش را یکسره کنیم. در این وقت کشیش را پیش آورده، محکم بر زمینش زده و بی آنکه قطره ای از خونش بر زمین بچکد سرش را از بدن جدا کردند. بعدا جسد بی جان او را به انبار برده و با هیزم آتش زدیم. سپس جسد او را قطعه قطعه کردیم و در کیسه های بزرگی جای داده و در صرّافی واقع در اوّل خیابان یهود دفن نمودیم. مأموریتمان که تمام شد، به ابراهیم خادم کشیش وعده دادند که اگر این سرّ را برای کسی فاش نکند، او را از مال خود داماد خواهند کرد.

بازپرس سؤال کرد: _ استخوانهایش را چه کردید؟

_ با دسته هاونگ! خورد کردیم!

_ سرش را چه کردید؟

_ با دسته هاونگ! خورد کردیم!

_ روده هایش را چه کردید؟

_ آنها را قطعه، قطعه کرده و در یکی از صرّافیهای نزدیک دفن نمودیم! آنگاه بازپرس رو به اسحاق هراری کرده و سؤال نمود:

_ آیا به اعترافات

(سلیمان) اعتراض دارید؟

_ آنچه (سلیمان) می گوید صحیح است، ولی شما نمی توانید این عمل را جرم حساب کنید، زیرا یکی از مراسم مذهبی ما در این عید استفاده از خون انسان است.

_ خونهای کشیش را چه کردید؟

_ در شیشه کرده به خاخام موسی ابوالعافیه دادیم.

_ شیشه سفید بود یا سیاه؟

_ سفید بود.

_ چه کسی شیشه را به خاخام تسلیم کرد؟

_ خاخام موسی سلونکی.

_ در مراسم مذهبی شما، درچه چیزی از خون استفاده می شود؟

_ در (خمیر نان عید) .

_ آیا همه یهود باید از این نان استفاده کنند؟

_ نه، ولی چنین نانی حتما باید نزد خاخام بزرگ موجود باشد (1). باز در همین کتاب می نویسد: (2)در سال1823 روز عید فصح در شهر Valisob واقع در شوروی سابق کودک دوساله ای ناپدید گشت و پس از یک هفته جستجو جسد بیجان او را در یکی از لجن زارهای خارج شهر پیدا نمودند و با آن که آثار فرو بردن میخ و سوزن، بر آن نمایان بود، ولی قطره ای خون بر لباسهایش وجود نداشت و چنانچه بعدا معلوم شد، جسد را بعد از قتل شسته بودند. خانمی که تازه یهودی شده و در این قصّه متّهم بود در اعترافات خود چنین گفته: ما از طرف یهود مأمور شدیم که این کودک مسیحی را ربوده و در ساعت معینی در منزل یکی از آنها حاضر کنیم. هنگامی که ما با این کودک وارد منزل شدیم دیدیم همه دور میزی نشسته و منتظر ما هستند. طفل را روی


1- خطرالیهودیة العالمیة، نقل از کتاب الکنزالمرصود فی قواعد التلمود، چاپ بغداد1899.
2- همان مدرک، صفحه90.

میز گذاشته و با قدری شکلات و بیسکویت و شیرینی سر او را گرم کرده، کودک بیچاره همین که مشغول خوردن شد یکی از آنها میخ تیز و درازی را در رانش فرو برد. صدای دلخراش کودک بلند شد هراسان به یکی از آنها پناه برد، او هم نامردی نکرد و با سوزن درازی که در دست داشت کمرش را مجروح کرد، طفل باز فریادی زد و به سوّمی پناه برد او هم سینه اش را سوراخ نمود و خلاصه آن قدر میخ و سوزن به تنش فرو کردند که همانجا جان سپرد. سپس خونهایش را در شیشه کرده و به خاخام بزرگ تسلیم کردند. در کتاب (من اثر النکبة تألیف نمرالخطیب) می نویسد: (1)در یکی از روزهای گرم تابستان، یهود به یکی از خانه های مسلمانان فلسطینی حمله کرده دختر بزرگ آن خانواده چنین می گوید: وقتی سربازان یهودی وارد منزل ما شدند چنان وحشت زده شده بودم که می خواستم هلاک شوم، خواهر کوچکم به گوشه ای فرار کرد، پدر و مادرم فریاد می زدند و کسی نبود به ما کمک کند. مردان وحشی و حیوان صفت و قسی القلب یهود، مادرم را گرفته در موضع مخصوصش چند گلوله شلیک کرده! بعدا پدرم را با لگد و مشت و ته تفنگ کشته و ما را دست و پا بسته کشان کشان از خانه بیرون آوردند. او می افزاید: من نمی دانم بر سر خواهرم چه آمد، من را با یک عدّه مردان خشن یهودی به پشت کامیون سوار کرده و به جانب مجهولی روانه شدیم. در میان راه خواستند با من عمل منافی عفت انجام دهند مقاومت


1- نقل از کتاب قصص من الحیاة.

کردم ولی مرا بیهوش کرده و وقتی به هوش آمدم فهمیدم که دیگر آبرویم رفته است. هم اکنون مرا به عنوان هم خواب در یکی از هتلها، استخدام کرده اند! خدا شاهد است، این قصّه کوچک، آن قدر مرا تحت تأثیر قرار داد که وقتی آن را خواندم اشک از دیده هایم جاری گشت و چنان شد که هر وقت آن را به نظر می آورم، اشکم جاری می گردد، به طوری که وقتی خواستم آن را برای یکی از دوستان نقل کنم، بغض آن چنان گلویم را فشرد که از شنونده معذرت خواستم و گفتم: من آن قدر شجاع نیستم که بتوانم این قصّه را به آخر برسانم! و حتّی همین الآن که مشغول نوشتن این کلمات می باشم اشک در چشمانم حلقه زده است. ای وای کار مسلمانان به کجا رسیده که یهود دختر و ناموس آنها را برباد دهند؟! مسلّما، مسلمانان مرگ را هزار مرتبه بر این فاجعه ترجیح می دهند ... در روزی که قشون (معاویه) به شهر (انبار) حمله کردند، زینت زنان مسلمان و ذمّی را ربودند، أمیرالمؤمنین (ع) بالای منبر رفته می فرماید: بخدا قسم اگر کسی در شنیدن این فاجعه بمیرد، من ملامتش نخواهم کرد. من نمی دانم اگر حضرت علی (ع) امروز می بودند و از این قصّه باخبر می شدند چه می گفتند و چه می کردند. یکی دیگر از فجایع و جنایات یهود کشتار بی رحمانه ای بود که در دهکده (دیریاسین) واقع در سرزمین اسرائیل انجام شد: روز 9 اپریل، سال1948 م، نزدیک ظهر بود سربازان یهودی به این دهکده بی سلاح و از همه جا بی خبر حمله کردند، اهالی را از زن و مرد بزرگ و کوچک، همه و همه را

صف بسته و هدف گلوله های ننگین خود قرار دادند! و پس از آن اجساد را قطعه قطعه نموده و حتّی شکم زنهای حامله را، پاره کرده و بچّه هائی که هنوز دیده به جهان نگشوده بودند سر بریده و در میان چاه به اصطلاح گابی انداختند. هنگامی که نماینده صلیب سرخ آقای دکتر لینر برای تحقیق رهسپار قریه شد و آن250 جسد بیجان را با آن وضع فجیع دید، بیهوش شده و فورا قریه را ترک گفت: (1)! ولی مگر این گونه حادثه ها در (دیر یاسین) به پایان رسید؟! درست در همان روز پس از اتمام این کشتار! به قریه ناصرالدین نزدیک طبریا و قریه بلدالشیخ و سکریر و همچنین علیوط و شهر حیفا طبریا حمله کرده و مثل همین کشتار بی رحمانه را در آن محلها تکرار کردند (2).

یهود چه می کند؟

یهود چه می کند؟

قریب به صد سال است که استعمار یهودی بر کشورهای غربی سایه افکنده است، به طوری که همین آمریکائی که ثروتمندترین و متمدّن ترین کشورهای جهان محسوب می شود امروز به صورت یک کشور یهودی در آمده است. چنانچه چندی قبل، هنگامی که نویسنده عالیقدر یهودی آقای Alfred_Litenthal کتاب خود را The other side of the coin به رشته تحریر در آورد ولی نتوانست آن را چاپ کند، چون به طور کلی تمام مؤسسات انتشاراتی اروپا و آمریکا از چاپ آن خودداری کردند، تا بالاخره مجبور شد ترجمه آن را به عربی پیش از اصل انگلیسیش چاپ نماید. سیاست یهود، در هرکجا که باشد یکی است و یهودی قبل از


1- این قصّه در رادیوها و جراید و مجلات آن زمان منتشر شد.
2- تذکرة عودة، تألیف ناصرالدین نشاشیبی، صفحه25.

هرچیز یهودی است، خاخام (یهوذا) در اعلامیه ای که در سال1961 انتشار داد، می گوید: من در مرحله اوّل یهودی و در ثانی آمریکائی هستم (1). و آقای (استیفن سی واین) می گوید: من تنها در شصت و سه جزء از شصت و چهار جزء حیاتم آمریکائی بودم، امّا مدّت چهار هزار سال است که یهودی هستم (2). با چنین تعصّبی توانستند، بر کشورهای اروپائی سلطه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود را حاصل کرده و سیاست دولتهای غربی را به نفع خود جهت داده به طوری که دولت بریتانیا حاضر نمی شود تجاوز یهود را بر کشورهای مسلمان نشین که مستعمره آن هستند جواب گوید. ایدن، در یادداشتهایش می نویسد: ما نمی توانستیم در برابر ظلمهای اسرائیل به اعراب کوچکترین کمکی به آنها بکنیم، چنانچه چند سال پیش وقتی یکی از هواپیماهای جنگی اسرائیلی، از حدود اردن تجاوز کرده و چند قریه را بمباران کرد، دستگاه حاکمه اردن، از ما کمک خواست ولی همین که هواپیماهای ما آماده شدند، تلگرافی دریافت داشتیم مبنی بر این که حتّی یک هواپیما هم نباید از جا حرکت کند! بنا بر این نه تنها امروز، یهود در مقابل مسلمانان قرار گرفته بلکه کشورهای اروپائی و قسمتی از کشورهای شرقی که خاضع سیاست آنها هستند نیز با آنها دست داده و با مسلمانان نبرد می کنند. برای آن که به قوّت و قدرت یهود بیشتر پی برده باشیم لازم می دانیم که قطعه هائی از کتاب (کُنْت فی اسرائیل) تألیف روزنامه نگار مشهور مصری، آقای ابراهیم عزّت برای خوانندگان نقل کنیم:


1- اسرائیل ذلک الدلار الزائف، تألیف الفرد لیدلتنال، ترجمه عمر الدیراوی، دارالعلم للملایین، بیروت، صفحه121.
2- یادداشتهای انتونی ایدن، قسمت دوم، صفحه 354.

ناگفته پیدا است که مقصود نشان دادن (مشت) است تا نشانه (خروار) باشد و الا اگر بخواهیم تمام موارد قوّت و نفوذ یهود را بنگاریم بنا به مثل مشهور (مثنوی هفتاد من کاغذ شود) .

◄ الف _ بازی.... بر چند بند؟

ما قبل از هرچیز یهودی هستیم و برای ما فرق نمی کند، که از اعضاء کمونیسم باشیم و یا از اتباع امپریالیسم قرار بگیریم، زیرا (ما قبل از هرچیز یهودی هستیم) و این گونه احزاب هرگز نمی تواند در یهودی بودنمان کوچکترین تأثیری داشته باشد. چنانچه آمریکا علیه شوروی اعلام جنگ کند، یهود آمریکا اوّلین کسانی خواهند بود که به میدان جنگ خواهند رفت و اگر شوروی آمریکا را مورد هجوم قرار دهد، یهود ساکن شوروی نخستین کسانی خواهند بود که شوروی را تأیید می کنند و بدین نحو همیشه موقعیت خود را در جهان حفظ خواهیم کرد (1).

◄ ب _ به امید سیطره صنعتی بر شرق!

این همه کارخانه را به خاطر یک چیز تأسیس کرده اند و آن سیطره اقتصادی بر خاورمیانه است. در واقع ما نمی توانیم تمام این مصنوعات را (اسرائیلی) بدانیم زیرا اکثر سرمایه داران و صاحبان این کارخانجات (آمریکائی) هستند، هر کارخانه ای را که مشاهده کردم، هدیه یکی از هیئتها و جمعیتهای آمریکا بود. اسرائیل بواسطه کمکهای دولتهای خارجی زندگی می کند و حتّی دبستانها، دبیرستانها و دانشگاههایش را دیگران تأمین می کنند!

◄ ج _ کارهای دسته جمعی

روز اوّل (مایو) که مطابق بزرگترین عید اسرائیل است طبق دستور دولت تمام طبقات از شهر خارج گشته نزدیک مرزهای (مصر _ و اسرائیل) مشغول حفر خندق


1- از گفته های (ناحوم گولدمان) ، رئیس سازمانهای صهیونیسم جهانی.

و زراعت می شوند. در بین جمعیت گروهی از وزیران، وکلای مجلس، وکلای دادگستری و شخصیتهای بزرگ مملکت را می بینیم

◄ د _ اسرائیل.... مادر عطوف و مهربان کمونیسم.

مؤسسه (هستورت) یا (اتّحادیه کارگران اسرائیل) که بزرگترین سازمانهای اسرائیلی است و بر تمام شؤون مملکت سلطه دارد، مبادی (کمونیسم) را تطبیق می کند! این سازمان حقّ دارد که کارگر را بدون مزد استخدام کند. در تمام محلاتی که تابع (هستورت) است و به نام (کاربوتز) نامیده می شود، یک عکس استالین و تروتسکی بر دیوار نصب شده است. در این مؤسسه بیش از550 نفر کارگر شرکت دارند و در واقع90? ملّت اسرائیل را این مؤسسه تشکیل می دهد

◄ ه_ _ وسائل بیکاری.

در شهر (ناصره) صدها عرب روزهای خود را به بیکاری و نشستن در قهوه خانه ها می گذرانند. معمولاً افتتاح قهوه خانه در شهرهای عرب نشین بی مانع و در شهرهای یهودی ممنوع است.

◄ و _ فساد اخلاق.

در اسرائیل فساد اخلاق به حدّ اعلا رسیده، به طوری که دیگر برای (نکاح) و (طلاق) مفهومی باقی نمانده است. معمولاً دخترها، با دامنهای بالای زانو و یا شورت بیرون می آیند و در طرفهای عصر دختران و پسران، در خیابانها به راه افتاده و بدون کوچکترین توجّهی به عابرین مشغول معاشقه می شوند. در هتل Dan Hotel همیشه چند دوشیزه یهودی چشم به راه مشتری موجود است، همین قدر کافی است که دست یکی را گرفته و به هرکجا که بخواهید بیرون ببرید.

(روزنامه هاعولام) ضمن تحقیقی نوشته بود:

زنا در اسرائیل به هیچ وجهی ممنوع نیست و حتّی قانون هم نمی تواند از آن جلوگیری کند. چندی قبل یکی از نمایندگان یهودی لایحه ای مبنی

بر منع زنا تقدیم مجلس نمود، ولی کنیساهای یهودی با تصویب آن به شدّت مبارزه کرد.

◄ ز _ اختلافهای شدید، ملّت و دولت.

در ایامی که در اسرائیل اقامت داشتم، روزنامه (حیروت) مقاله ای نوشته بود، که ذیلاً ترجمه آن از نظرتان می گذرد: لیفی اشکول، وزیر دارائی، پس از آن همه اختلاسها و دزدیها، باید معزول شود، ملّت اسرائیل می گوید: وزراء باید به حروف ابجد یکی پس از دیگری معزول شوند، یعنی اگر از حرف الف شروع کنیم (اشکول) اولین کسی است که باید برکنار شود، سپس نوبت به (بن گوریون) (1)می رسد و بعد هم نوبت (گولدامایرسون) خواهد رسید و تا ملّت از این دستگاه آسوده نشود ساکت نخواهد شد.

◄ ح _2500 انجمن.

هرچیزی در اسرائیل انجمنی دارد. تعداد این انجمنها از2500 تجاوز می کند و تنها 46 صفحه از راهنمای تلفن اختصاص به انجمنهای اسرائیل دارد. در شهر (تل آویوو) که یکی از شهرهای مهم اسرائیل است آپارتمان بسیار با شکوه و مجللی را برای کنفرانسهای ساکنین (یافا) (تل آویوو) اختصاص داده شده است، هر روزه ساکنین این دو شهر در این عمارت که (پارلمان) نام دارد، کنفرانسی تشکیل داده، در مسائل سیاسی، اقتصادی و مانند آن بحث و گفتگو می کنند، گاهی بازار مناقشه آن قدر گرم می شود که به زد و خورد کشیده و بالاخره پلیس آنها را جدا می سازد، در فصل تابستان (پارلمان) را به (باغهای لندن) که محلی خوش آب و هوا است منتقل می کنند. سابقا باغهای لندن و میدان (هربرت سموئیل) و هتل دان، ملک یک جوان عرب بنام عیسی دهمش بود، ولی در اثر یک قمار


1- رئیس جمهوری سابق اسرائیل.

آنها را به یک یهودی باخته و اینک در اسرائیل زندگی می کند و همسری یهودی دارد.

◄ ط _ شبهای شنبه.

معمولاً یهودیان در شبهای شنبه مراسم مذهبی انجام می دهند، این مراسم را (اروحات للشابات) یعنی غذای روحی شب شنبه می گویند. یکی از شبهای شنبه در اسرائیل اقامت داشتم برای تناول شام به خانه یکی از شخصیتهای یهودی دعوت شدم. در اثنای تناول شام وکیل (وزارت امور دینی) چون امور دینی در اسرائیل وزارت خاصی دارد، سخنرانی به لغت (ییدیه) که لغت یهود ساکنین اروپا است، ایراد کرده، آنها را وعظ و ارشاد نمود، بعدا موسیقی مذهبی شروع شده و پس از آن هرکسی کلاه مخصوص بر سر گذاشت مشغول صرف شام شدند.

◄ ی _ اهمیت تعطیلی های مذهبی.

اصولاً تعطیلی های دینی اسرائیل از شب شنبه شروع شده و شب یکشنبه پایان می یابد. در این مدّت تمام بانکها، وزارتخانه ها، بازارها و حتّی تاکسی ها و اتوبوسها تعطیل می باشند و خلاصه در این بیست و چهار ساعت تمام وسائل زندگی از کار می افتد.

◄ک _ تهدیدهای ما چه اثری دارد؟

یکی از مسئولین بزرگ اسرائیل شخصا به من گفت: ما یقین داریم که همه تهدیدهای مسلمانان پوچ و بی اساس است، ولی ما از آنها برای تبلیغات علیه عرب استفاده می کنیم.

◄ ل _ مساجد و مقابر مسلمانان در چه حالست؟

... هیچ مسلمانی حقّ ندارد بدون اجازه دولت، از شهر یا دهکده خود خارج شود، چنانچه چندی پیش یک جوان عرب را به جرم این که برای عیادت دخترش بدون اجازه از دهکده خارج شده است اعدام کردند. مسجد بزرگ (یافا) را خراب کرده و مسجد

(عمقا) و (سماویه) را به زباله دانی تبدیل کرده اند و مساجد دیگری را هم مبدل به (تآتر) نمودند. مقابر مسلمانان و مسیحیان عرب در اختیار دولت است و هر روز به اسم کشیدن خیابان آنها را خراب کرده، استخوانهای مرده ها را آتش می زنند!!

◄ م _ وای بر ما!! دولت اسرائیل اهالی قریه (امّ الفحم) را به جرم مسلمان بودن تحت فشارهای غیر انسانی قرار می داد، آنها نیز در تلگرافی از پاپ نصاری تقاضا کردند که به آنها اجازه داده شود به دین (مسیحیت) وارد شوند. این بود کلماتی چند از کتاب (کُنْتُ فی اسرائیل) واین بود، احوال شهری که هنوز صدای آوارگانش به گوشها می رسد. و این بود قصّه مسلمانان و یهود، ما اینها را نوشتیم و به گوشها رساندیم.... تا مسلمانان این اخلال گران ثروتمند که دنیائی را بازیچه خود گرفته اند بهتر بشناسند.

در مقابل این جنایت چه باید کرد؟

در مقابل این جنایت چه باید کرد؟

اکنون که یهود با کمک استعمار صلیبی (فلسطین) را غصب کرده اند، مسلمانان چه کار می توانند بکنند؟ تنها دو راه در پیش است:

◄ اوّل _ مسلمانان دست روی دست گذاشته و از این قطعه زمین (فلسطین) صرف نظر کنند.

◄ دوّم _ همه مسلمانان جهان که جمعیت آنان بیش از یک میلیارد نفر است برای مقابله با یهود اشغال گر و رسوا کردن آنان با تمام قوا وارد جنگ و کارزار همه جانبه شوند. و بدون شک این بهترین طریقی است که به وسیله آن ممکن است (فلسطین) را آزاد کرد زیرا نیروی معنوی مسلمانان که با قوّه مادی آنها ضمیمه گردد چون طوفان رعد آسا، ریشه یهود را کنده و کشورهای اسلامی را نجات خواهد داد.

امید است مسلمانان بپا خواسته و غائله یهود را درهم بشکنند.

والله المستعان

عراق _ کربلاء محمّد بن مهدی الحسینی الشیرازی

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109