مديريت استرس

مشخصات كتاب

عنوان و نام پديدآور: مديريت استرس/ www.modiryar.com

ناشر :www.modiryar.com

مشخصات نشر ديجيتالي:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان 1391.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه , رايانه

موضوع:مديريت - استرس

مهارت هاي مديريت استرس براي سازمان ها و مديران

يكي از روش هاي نوين آموزشي در مديريت، آموزش هاي سريع و كاربردي است. اين آموزش ها، به جاي غلتيدن در حاشيه و توضيحات زياد، به سرعت به اصل قضيه مي پردازند. برخي از اين مهارت ها و آموزش ها، علا وه بر ايجاد زمينه فعّاليّت در محيط كار، عامل بروز خلا قيت هاي فراوان، آرامش رواني و احساس تعلّق به سازمان مي گردند. در اين نوشتار به مقوله ي فشار و استرس، به صورت موجز و به نقش سازمان، به گونه اي بسط يافته، پرداخته مي شود. همچنين مقوله ي استرس ، استرس متعادل، فوايد و ضايعات استرس و درگيري منابع انساني، كه در حقيقت سرمايه هاي سازمان اند، مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. در ادامه ي مقاله، به عامل استرس زا و سياهه اي از ساير عوامل پرداخته مي شود. سپس محرك هاي منفي و مثبت در مقوله ي استرس مورد تحليل قرار مي گيرند و در نهايت ارزش مشاوره، در كاهش استرس، مورد تأكيد قرار مي گيرد.مهارت هاي مديريت استرس در سازمان ها (استرس كاركنان و آموزش سلا متي)اين بخش بسياري از مسايل مشترك را، در تدوين برنامه هاي مديريتي، تحت پوشش قرار مي دهد و تأكيد بيش تري بر مهارت هاي فردي دارد كه مي تواند در كاهش تأثير منفي استرس كارساز باشند.هدف اصلي اين برنامه، كمك به افراد درتشخيص سهم و نقش شان در مديريت استرس، به عهده گرفتن مسؤوليت عواطف و سلا متي خويش و فراگيري فنون مديريت استرس مي باشد.استرس كاركنان و آموزش سلا متي شامل موارد ذيل است:- پاسخ اصلي استرس و نقش عمل كرد آن؛- تأثيرات جسمي، رفتاري و رواني استرس؛- علل استرس؛- تفاوت هاي فردي در تجربه ي

استرس؛- تفكّر مثبت و نقش آن در كاهش استرس؛- سلا متي جسمي و مديريت استرس؛- فنون مديريت استرس براي فن آرامي و بهبود؛- مديريت استرس در كار.استرس كاركنان و آموزش سلا متي آموزش سلا متي به كاركنان، در همه ي سطوح سازماني كه مي خواهد برآگاهي خود بيفزايد و فنون مفيدي را براي مقابله با استرس و مشكلا ت طاقت فرساي آن بياموزد، مناسب است.فرهنگ هاي سازماني و استرس كاركنان همه ي ما در زندگي با فشارهاي زيادي مواجهيم. استرس هاي خيلي شديد يا فشارهايي كه بد كنترل مي شوند، مي توانند ما را مضطرب سازند؛ سلا متي مان را به خطر اندازند و از كارآمدي مان بكاهند. اگر بتوانيم فشار را به اندازه ي كافي كنترل كنيم، مي تواند ما را برانگيزد. فشارهاي خوب كنترل شده مي توانند ما را قوي تر سازند و عمل كردمان را افزايش دهند، چرا كه امروزه مقدار كمي از استرس لا زم است. همچنين اين مسأله بر موفقيت ما، در خانه و محل كار، مي افزايد. اين نوشتار به جلوگيري از استرس و مديريت آن، در تك تك افراد يا كاركنان و مديران در سازمان، تأكيد ندارد، بلكه درباره ي با نقش سازمان، رهبري و مديران، در جلوگيري از كنترل و استرس كاركنان و مأموران و مبلغان مذهبي است اگرچه بسياري از آنها مي توانند درباره ي كاركنان سازمان به كار روند.استرس و نقش سازمان در پاسخ اين پرسش كه چرا جلوگيري و كنترل استرس شديد براي سازمان ها اهمّيّت دارد، بايد گفت استرس مشكل بزرگ، گسترده و به ظاهر حاد، در سراسر دنيا، برآورد شده است در انگلستان بيش از پنجاه درصد بيماري ها، بيش از شصت درصد غيبت هاي كاري و بيش از هشتاد درصد آسيب هاي ناشي ازكار، به استرس مربوط است.چندسال پيش برآورد شده بود كه از هر

چهار نفر بزرگسال در انگلستان، يك نفر بيش تر اوقات داروي آرام بخش استفاده مي كرد.ارزيابي اين كه استرس تا چه حد در بيماري ها تصادفات، بازنشستگي زود هنگام و حتي مرگ، مؤثر مي باشد، بسيار دشوار است، ولي گمان مي رود ميزان آن چشم گير باشد. احتمالا ً ساير تشكيلا تي كه به مراقبت از سلا متي كاركنان كمك مي كنند، اگر اطلا عات كامل و دقيقي ارائه نمي كنند، ولي مي توانند مواردي از اين دست را به شما نشان دهند. گه گاه گزارش هايي از اضطراب و رنج بسيار مأموران و مبلّغان مذهبي منتشر شده است. البته در بين مبلّغان مذهبي يا مديراني كه صبغه ي مذهبي بالا يي داشته باشند، استرس پايين تر است.نكته ي ديگر اين كه سازماني كه به جلوگيري و كنترل استرس علا قه مند است، به مراقبت كردن از كاركنان و مديران جامعه اهمّيّت مي دهد.سازماني كه به جلوگيري و كنترل استرس علا قه دارد به طور جدي مسؤوليت هاي اخلا قي و قوانين را مي پذيرد.نكته اي براي مديران يكي از وظايف كارفرما فراهم آوردن محيطي سالم و مطمئن براي كاركنان مي باشد. موارد زيادي از شكايت كاركنان عليه كارفرمايان، به دليل استرس هاي ناشي از كار، وجود دارد. امروزه، قوانين مربوط به اين موارد، دو برابر گذشته است. موفّقيّت دادخواهي كاركنان مي تواند هزينه هاي مالي بسيار سنگيني براي كارفرمايان داشته باشد. حتي بدون جريمه ي مالي نيز، سازمان نمي خواهد چنين مسؤوليتي را به عهده بگيرد. نه تنها بايد اهداف و مأموريت هاي سازمان را در نظر بگيريم، بلكه بايستي كاركنان و همكاران را نيز در نظر داشته باشيم.استرس متعادل تحت فشار بودن مي تواند فوايد بسيار زيادي را، براي كاركناني كه از سلا متي بيش تري برخوردارند يا رضايت شغلي بيش تري دارند و بهره وري شان بالا ست، داشته باشد. اين عامل باعث خلا قيت بيش تر، بروز توانمندي و ظهور نوآوري ها مي باشد.فوايد

و ضايعات استرس استرس مي تواند براي سازمان و فرايند كار آن فوايدي داشته باشد. همان طوري كه فشار رواني شديد مي تواند موجب كاهش بهره وري گردد، ساعت هاي كاري طولا ني با اثربخشي كم، تصميم ها و قضاوت هاي بيش تر، اشتباهات و خطاهاي فراوان و كيفيت كم، بحث هاي زياد و توافق كمي را به همراه خواهندداشت. استرس كم، در مؤثرتر ظاهر شدن نقش دارد. بنابراين مقدار كمي استرس، براي زندگي و مهارت هاي حرفه اي، لازم است.جاروجنجال هاي زياد، واكنش شديد، تندخويي غيبت براثر بيماري يا تمارض، تصادفات، نقل وانتقال كاركنان، استفاده ي نادرست از وقت، عدم رضايت از وضعيت شغلي، كاهش امنيّت شغلي، پايين بودن حسّ نشاط و شادابي و... اثربخشي كار را كاهش مي دهند. دراين صورت كنترل وكاهش استرس بسيار مفيد است.آسيب هاي كلي فقدان كاركنان كليدي، به علت مشكلا ت ناشي از استرس، موجب كاهش منابع انساني مفيد مي گردد. اين امر مي تواند به طور جدي مأموريت و كار سازمان را از بين برده و هزينه هاي سنگين ناشي از ترك خدمت به دليل بيماري، بازنشستگي زودهنگام و بيماري استخدام و آموزش نيروهاي جديد را بر سازمان تحميل كند.استرس بيش از حد كاركنان بايد روي داد بسيار بدي براي سازمان و مديريت تلقّي شود.راه هاي پيش گيرانه ي سازمان و مديران، براي جلوگيري از هرگونه استرس شديد، لا زم است. بايد آموزش هاي لا زم ارائه شوند كه كاركنان چه كارهايي مي توانند در مقابله ي با آن انجام دهند؟وظيفه ي سازمان نه تنها توجه به رفاه كاركنان، تعادل بين اين دو موضوع و اهداف سازماني است، بلكه بايستي اولويت ها در نظر گرفته شوند. در صورتي كه تحقّق اهداف، تنها با تحت فشار قرار گرفتن و قرباني شدن كاركنان امكان پذير است، بايد آنها را تغيير دهيم.نكته امروزه در سازمان ها

عبارت ltمردم با ارزش ترين دارايي هاي ما هستندgt را مي شنويم. گاهي عمل كردهاي سازمان درست بر عكس اين عبارت است، چرا كه كاركنان براي تحقّق اهداف و منافع سازمان قرباني مي شوند.منابع انساني و اهداف مديريت بايستي، در سازمان هاي امروزي، كاركنان مقدم ترين و مهم ترين منابع باشند، چرا كه در دنياي امروز مقوله ي مهم منابع انساني در جايگاه نخست قرار دارد. بدين ترتيب اهداف، كه بايد به وسيله ي اين منابع تحقق يابند، در درجه ي دوم اهمّيّت قرار مي گيرند. به همين خاطر است كه بدون كاركنان خوب و سالم، اهداف به طور مستمر محقّق نمي شوند. اين امر ممكن است تصميم گيري هاي مشكل و شجاعانه اي را، درباره ي اين كه چه وقت مديران بايستي اهداف، آرمان ها و حيطه هاي زماني ناكارآمد را تغيير دهند، بطلبد.از طرفي مديران بايد علل به وجودآورنده، نحوه ي شكل گيري و گسترش استرس را در افراد، نه فقط براساس كار آنها، بلكه براساس نقش فشارهاي محيطي، اجتماعي، شخصي، مالي و بين فردي افراد مشخص نموده و بفهمند چه چيزي افراد را در مواجه با فشار كم تر يا بيش تر، آسيب پذير مي سازد. برخي از راه كارهاي كاهش استرس به قرار زير است:هر جا كه ممكن است فشارهاي سازمان را كاهش دهيم.بعضي از فشارها اجتناب ناپذير و در نتيجه ضروري هستند و برخي اجتناب پذير و غيرضروري اند. در مجموع فشارهايي كه جزو ماهيت شغل اند اجتناب ناپذيرند. اين دسته، به جز در مواردي كه بسيار شديد هستند تأثير زيادي بر افراد ندارد و به عنوان قسمتي از كار پذيرفته شده و به طور اختياري وارد كار همه ي افراد مي شوند؛ براي نمونه، پزشكاني كه به تازگي استخدام شده اند، مي پذيرند كه مجبورند با موضوعات مربوط به زندگي سروكار داشته باشند؛ وكيلا ن مي پذيرند كه بايد بيش تر وقت خود را

با انتظارات بالا سپري كنند؛ خلبانان، خدمه ي هواپيما و رانندگان اتوبوس مجبورند بسيار مسافرت كنند. بعيد است چنين فشارهايي در اين مشاغل به فشارهاي رواني منجر شوند، مگر اين كه بسيار شديد باشند. در برخي اوقات متأسفانه اين فشارهاي رواني بسيار شديد مي شوند. اين درصورتي است كه افراد به طور كامل ماهيت كار خود را درك نكرده اند: براي انجام آن كاملا ً آگاهي ندارند يا متناسب با آن پيش نمي روند.نقش سازمانتمامي اين موارد، تغييرات طبيعي پشت سر گذاشتن مراحل مختلف زندگي به شمار مي روند. سازمان و مديريت بايد آگاه باشد كه گرچه اين مراحل اجتناب ناپذيرند، ولي مي توانند فشارهاي بسيار شديدي بر افراد وارد آورند؛ پس بايستي به آنها اهمّيّت ويژه اي داده شود.به هرحال برخي از فشارهاي حاصل از كار در سازمان ممكن است دست كم در تئوري، اجتناب پذير و كاهش يافتني باشند؛ براي نمونه، معمولا ً ماهيت مشاغل تغيير مي كند. همچنين وظايف و نقش هايي را كه مسؤولان اصلا ً انتظار انجام آن را نداشته اند وگاهي نيز آموزشي در مورد آنها نديده اند و درباره ي آنها آگاهي كافي ندارند، در بر مي گيرند.هنگامي پرستاران، پزشكان، آموزگاران و بسياري از افراد ديگر دچار آشفتگي مي شوند كه از آنها خواسته شود وقت زيادي را در زمينه هاي جديد مانند مديريت، امور مالي، برنامه ريزي و ... صرف كنند.در مراحل مختلف زندگي، شاهل علل مختلف فشار رواني بوده ايم. نگراني واقعي بيش تر به ديوان سالاري (بوروكراسي يا نظام اداري) بر مي گردد. اگر قرار باشد جلوي هرگونه استرس گرفته شود، سازمان ها بايد در جلوگيري از وقوع چنين فشارهاي رواني بسيار دقيق عمل كنند.منابع انساني ناكارآمداستخدام و به كارگيري افراد ضعيف مي تواند منجر به مشكلا ت و مسايل پي درپي و جدي گردد. اگر

تناسب شغل و شاغل به خوبي رعايت نشده باشد، احتمالا ً دير يا زود مشكلا ت بروز خواهند كرد. تقريباً در تمامي پژوهش هاي پيمايشي، درباره ي منابع استرس زا، بر ltارتباط ضعيف شغل و شاغلgt تأييد شده است. ارتباط مناسب، به ويژه در مورد افرادي كه خارج از كشور به سر مي برند يا تنها هستند، بسيار اهمّيّت دارد. تجربه نشان مي دهد افراد مي توانند در بسياري از سازمان ها و كارخانجات صنعتي، فشارهاي بسيار شديدي را تحمل كنند، اگر فقط احساس كنند به حرف هايشان گوش مي دهند؛ براي آنها اهمّيّت قائل اند و به اصطلا ح به حساب آورده مي شوند.توجه به استرس امروزه از بيش تر كساني كه استرس را تجربه مي كنند، مي شنويم كه ltبه آنها اصلا ً اهمّيّتي نمي دهندgt. متأسفانه در بيش تر مواقع دليل احساس مذكور اين نيست كه ltآنها اهمّيّتي نمي دهندgt، بلكه آنها آن قدر گرفتار و تحت فشارند كه وقت و حسّ كافي براي نشان دادن اهمّيّتي كه قائل اند، ندارند. اگر چه همين طور كه فشار وارد بر آنها افزايش مي يابد و آنها كم تر مي توانند اهمّيّت خود را بيان كنند، هرقدر سازمان ها كاركنان را بيش تر فراموش كنند، استرس افزايش مي يابد. از طريق آموزش و شيوه هاي مناسب مي توان با اين موضوع مقابله كرد.سبك مديريت و استرس سبك مديريتي نامناسب مي تواند فشارهاي شديد و استرس را ايجاد كند. دست كم از لحاظ نظري، بسياري از افراد مايل اند قسمتي از تصميم گيري را به عهده گيرند. براي چنين افرادي سبك مستبدانه ي مديريت مي تواند بسيار استرس زا باشد. بايستي گفته شود بعضي از افراد نمي خواهند و نمي توانند در فرايند تصميم گيري شركت كنند، زيرا نمي توانند استرس هاي ناشي از مشاركت را تحمّل نمايند. آنان مايل اند ديگران مديريت را به عهده گيرند. در مرحله ي استخدام ، براي

افراد جديد، بايد چگونگي مديريت كلّي سازمان تشريح گردد، تاجايي كه آنان بتوانند ميزان سازگاري خود را با سازمان محل كار خود بسنجند. امروزه، با به كارگيري سبك مديريت قابل انعطاف، مي توان نيازهاي افراد مختلف جامعه را شناخت و به درستي پاسخ داد.ارتباطات مديريتي و استرس مي دانيم فقدان بازخورد از هسته ي مركزي سازمان (مديريت استراتژيك) با مسؤولا ن و كاركنان رده هاي مختلف، منبعي استرس زا است، زيرا افراد در خلا ‡ به خوبي كار نمي كنند. آنها نياز دارند شما بدانيد كارشان چگونه است؛ به ويژه زماني كه كارشان را به خوبي انجام مي دهند. بنابراين مديران بايد همانند ltمديري هوشمندgt كوشش كنند هنگامي كه افراد كارشان را خوب انجام داده اند، با آنها گفت وگو و آنها را تشويق نمايند. شنيدن صداي آنها و به رخ كشيدن اشتباه ها، به تنهايي چاره ساز نخواهندبود.دو عامل استرس زادو عامل استرس زا ديگر، تضاد و ابهام نقش مي باشند. اگر چنين مشكلا تي حل نشوند، فشار رواني افزايش خواهديافت و سرانجام زماني خود را، به شيوه هاي گوناگون از جمله مشكلا ت رفتاري، عاطفي، رواني، ذهني يا جسمي نشان خواهد داد. برخي از افراد مي توانند در برابر مقدار معيني از ابهام نقش، مقاومت كنند، ولي ديگران نمي توانند آن را تحمّل نمايند. بسياري از ما نيز دوست داريم بدانيم محدوده ي مسؤوليت هايمان كجاست و چگونه مورد قضاوت، تشويق و يا تنبيه قرار خواهيم گرفت؟ به عبارت كوتاه تر از ما چه انتظار مي رود؟ ندانستن چنين مواردي موجب ناراحتي و استرس ما مي شوند. شرح وظايف افراد بايستي روشن و دقيق باشد. تجربه نشان مي دهد كه ابهام در شغل زياد است. بيش تر اوقات مشخص نيست كه منابع قدرتمند سازمان از مدير چه مي خواهند. اگر همه

چيز روشن نباشد، كاركنان دچار استرس خواهندشد. البته در سال هاي نخستين شروع شغل يا پس از تغييرات ابهام بيش تري وجود دارد، ولي اين ابهام، گذرا است.رابطه ي تغييرات با استرستغييرات متوالي و تغيير پست هاي كليدي، به ويژه اگر بهآن به عنوان تغيير براي تغيير به آن نگريسته شود، بسيار استرسآور است. اگر تغييرات واقعاً ضروري اند، بايد تمامي شيوه هاي ارتباط و مديريت به كار گرفته شوند تا كم ترين آسيب را در پي داشته باشند. يكي از عوامل استرسآور، در زمان تغيير، تعداد تغييرات در زمان آنهاست كه البته به امنيّت و رضايت شغلي منجر خواهد شد. سمينار، در اين زمينه مي تواند مفيد باشد.سياهه ي عوامل استرس زادر زير فهرستي از انواع عوامل استرس زا وجود دارد كه مي توانند آشفتگي خستگي مزمن، ناراحتي هاي عاطفي، جسمي و ذهني را ايجاد كنند:- استرس ناشي از كار؛- بار عاطفي بيش ازاندازه و طولا ني؛- شغل بي هدف؛- ارباب رجوع بسيار؛- مشخص نبودن مسير ارتقاي شغلي و دورنماي پيش رفت؛- تشريفات اداري بسيار زياد؛- برقراري ارتباط خيلي ضعيف؛- نبودن بودجه ي كافي؛- بازخورد ضعيف؛- فقدان استقلا ل؛- فقدان معيار روشني براي موفّقيّت.تحليل ممكن است برخي از اين موارد درباره ي بسياري از كاركنان و حتي مديران صدق كند، ولي تصميم گيري درباره ي اين كه كدام يك از اين موارد در مورد شما صدق مي نمايند و كدام يك را مي خواهيد از بين ببريد، به عهده ي شماست.سازمان به كاركنان چه كمكي مي تواند بكند تا از عهده ي عوامل استرس زاي ضروري برآيند و با موفّقيّت به زندگي و كار خود ادامه دهند؟يكي از بزرگ ترين عوامل محافظ در برابر فشار، حمايت و پشتيباني است؛ كساني كه از حمايت كافي برخوردارند، كم تر تحت تأثير استرس قرار مي گيرند و بهتر

از پس رفتارها بر ميآيند؛ براي نمونه، كارگراني كه از سوي بالادستان خود حمايت مي شوند يا حتي افراد بيكاري كه از شبكه هاي حمايتي خوبي برخوردار هستند، بهتر مي توانند ازعهده ي فشار ناشي از موقعيت خود برآيند.در موقعيت هاي كاري برخي از نقش هاي مهم حمايتي وجود دارند كه هر اندازه افراد زودتر به سازمان احساس تعلّق كنند زودتر مي توانند براسترس خود به ويژه در سال هاي نخستين شروع كارشان، چيره شوند. نبايد اهمّيّت برنامه هاي همگوني، آشناسازي و خوشآمدگويي به افراد تازه استخدام شده، فراموش شوند.تأثير محرك هاي منفي اگر محرك هاي منفي مانند موانع و برخي از سخت گيري ها، كه گاهي لا زم هستند، شديد باشند، بر كار تأثير بدي دارند و مي توانند موجب استرس شوند؛ مانند وضعيت سخت گيري در حقوق، اضافه كاري پاداش شرايط فيزيكي محيط كار و... .به هرحال حتي اگر اين موارد خوب باشند، ناگزير موجب رضايت شغلي نخواهند شد يا در گروه هاي كاري رضايت مندي به وجود نخواهندآورد.تأثير محرك هاي مثبت محرك هاي مثبت - در صورتي كه محرك هاي مثبت وجود نداشته باشند - موجب نارضايتي خواهند شد. البته وجود آنها افزايش رضايت شغلي و اخلا ق كاري را در پي خواهند داشت. محرك هاي مثبت زماني بروز مي كنند كه افراد مي دانند به سازمان تعلّق دارند؛ براي سازمان مهم و با ارزش اند و سازمان براي رشد و پيش رفت شغلي آنها اهمّيّت قائل است.يكي از شيوه هاي مهمي كه سازمان مي تواند از كاركنان خود حمايت كند فراهم نمودن آموزش هاي لازم است. اگر آموزش، ضرورت دارد، تنها در دست رس بودن آن مهم نيست، بلكه فراهم آوردن تسهيلا ت و زمان مناسب، به ويژه ارائه ي آموزش ها در زمان كاري، بسيار مهم است. آموزش مي تواند بسيار عمومي، تخصّصي يا متناسب با تك تك

افراد و وقايع باشد. كمك هاي اوليّه، فراگيري زبان، نوشتن، تدريس و ارائه ي مطالب ممكن است مفيد باشند؛ موجب كاهش استرس شوند و مهم تر از آن، احساس حرفه اي بودن را در افراد ايجاد كنند.فشارهايي كه در خانه، خانواده يا زندگي به افراد وارد مي شوند در حين كار فراموش نمي گردند. از جهتي تحقيقات نشان مي دهند كه بيش ترين مشكلا تي كه افراد ابراز داشته اند، مربوط به كار هستند. در نتيجه سازمان ها بايد اطّلاعات و آگاهي هاي لا زم را، در اين مورد، داشته باشند و كاركنان خود را درك كنند تا در اين زمينه بتوانند به آنها كمك نمايند.مشكلا ت بين فردي و استرسمشكلا ت بين فردي، به ويژه در واحدهاي بسته ي كوچك، مي توانند بسيار استرسآور باشند. افراد در سازمان بايد به كار خود عشق بورزند و بياموزند چگونه كار گروهي انجام دهند و زندگي مستحكم تري داشته باشند. بنابراين فراگيري مهارت اجتماعي، يعني چگونگي برقراري ارتباط با ديگران، بسيار مفيد است. برگزاري دوره ها يا سمينارها براي كاركنان، درباره ي نحوه ي از بين بردن استرس در سازمان، كنترل فشار رواني يا درباره ي نحوه ي از بين بردن استرس در سازمان، كنترل فشار رواني يا درباره ي زندگي و كار كردن موفّقيّتآميز با فشار تغيير و استرس، بسيار مفيد خواهند بود.نقش مشاوره مشاوره، درون و بيرون سازمان، بسيار مؤثر است. مؤسسات مستقل و مورد اعتماد، به ويژه اگر به راحتي در دست رس قرار گيرند، مي توانند جلوي هرگونه استرس و اضطراب را بگيرند.هم اكنون سازمان هاي بسياري برنامه هاي كمك به كارمندان و آموزش مهارت هاي اجتماعي را بر عهده دارند. آنان منبعي مستقل و مورد اعتماد مي باشند و مي توانند در تمامي زمينه ها به طور مستقيم مورد مشورت قرار گيرند. در صورتي كه گروه، خانواده يا فردي

احساس كندكه قرباني موقعيت ها يا تغييرات شده، آن گاه احساس بيچارگي، نااميدي، نگراني محروميت و استرس خواهد كرد. درعين حال، در صورتي كه آنها احساس كنند كارهايي وجود دارد كه مي توانند به خاطر خود انجام دهند هنگام وارد آمدن فشار، پذيراتر خواهند بودكه بسيار ساده اند و مي توانند ابزار بسيار قدرتمندي باشند.آموزش و فراگيري فنون حل مسأله مي تواند درافراد اميد به وجود آورد. بنابراين پيش نهاد مي شود حتماً از اين فنون استفاده شود. نه تنها بايستي دوره هايي در اين زمينه برگزار شود، بلكه كاركنان بايد براي حضور فعّالانه دراين دوره ها، ترغيب شوند.بايد فرصت لازم به آنها داده شود تا فعّالا نه در اين دوره ها شركت كنند. اعتقاد بر اين است دوره ها بايستي جامع باشند؛ در زمان مناسب و براساس استانداردهاي خوبي برگزار شوند و سرمايه گذاري هاي خوبي روي افراد و سازمان صورت گيرد.برخلا ف همه ي كارهايي كه سازمان انجام مي دهد ممكن است بعضي از افراد تحت تأثير استرس قرار گيرند. بنابراين براي آنان و مديران حايز اهمّيّت است كه علا يم و نشانه هاي استرس را بشناسند تا بتوانند در مراحل نخستين و شناختن علل مقدّماتي استرس را در افراد، راه كارهاي ويژه اي براي مقابله با آن وجود دارد. وظيفه ي سازمان آن است كه بيش تر به جوّ اعتماد، تفاهم و حمايت متقابل توجه كند، تا كاركنان ترغيب شوند براي رفع استرس شان، اقدام اصلا حي انجام دهند يا استرس را كاهش داده و ناديده بگيرند.چكيده بنابراين بايستي در سطوح مختلف ابتكاراتي به كار گرفته شوند كه موارد ذيل، مهم ترين آنها هستند:a. بايستي روِسا، فرهنگ سازان را كنترل كنند و يقين حاصل نمايند كه تعادل درستي بين استفاده از منابع موجود، مراقبت و پشتيباني از كاركنان وجود دارد؛b. مديران بايد

تا آن جا كه ممكن است تلا ش كنند جلوي هرگونه فشار رواني قابل اجتناب را، بر كاركنان، بگيرند و هنگامي كه فشارها غيرقابل اجتناب اند، از كاركنان خود حمايت نمايند. اين پشتيباني بايد شامل آموزش افراد براي مقابله با استرس باشد؛c. كاركنان بايستي بتوانند از حمايت ارائه شده، بدون احساس گناه يا بي كفايتي، بهره گيرند منابع و مأخذa. رحيمي شهرام استاندارهاي عمل كرد مديران، (تهران، وزارت آموزش وپرورش دفتر بهبود كيفيت و راه بري استانداردها)، اسفندhab. غفاريان، وفا، شايستگي هاي مديريت تهران، سازمان مديريت صنعتي، acgic. قرائي مقدم، امان اللّه مديريت آموزشي، تهران، ابجد، acged. قورچيان، نادرقلي، برنامه ريزي آموزشي تهران، واحد علوم و تحقيقات (دوره ي دكترا) مديريت برنامه ريزي آموزشي، acghe. ميركمالي، سيدمحمّد مديريت آموزشي، فصل نامه ي مديريت در آموزش و پرورش، شماره ي شانزدهم، زمستان acgf

استرس شغلي، دلايل وآثار آن بر عملكرد كاركنان در سازمانها

مهدي رحماني

در دهه اخير مو ضوع استرس و آثار آن در سازمان يكي از مبا حث اصلي مد يريت رفتار سازماني را به خود اختصاص داده اس_ت و فشار عصبي در ساز مان همچون آفتي فعاليت ها را تحليل داده و از بين مي برد . توجه به مح_يط ه_اي ش_غلي و ش_رايط ك_ار كاركنان امري است كه موجب بالا بردن كيفيت كار ، حفظ سلامت وبهداشت كاركنان وجهت بهره جويي بي_شتر وبهت_ر از ط_ول مدت سنوات كاري مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به تاثير استرس شغلي بر زندگي و كاركاركنان، دست اندر كاران اين گونه سي_ستم ها بايد عوامل مرتبط با رضايت مندي را يافته وجهت پيشرفت وارتقاي سطح كارايي كاركنان مورد توجه قرار دهند .استرس (STRESS) چيست؟استرس به مجموعه واكنشهاي عمومي انسان نسبت به عوامل ناسازگار و پيش بيني نشده داخلي و خارجي

اطلاق مي گردد.فشار رواني (STRESS) تجربه اي است همگاني و عمومي كه هركس به كرات آن را در زندگي خود احساس كرده است، برخلاف تصور، فشار رواني هميشه شامل حوادث ناخوشاين__د نيست بلكه مي تواند محصول موفقيتهاي خوشايند و مطلوب نيز باشد كه سازگاري مجددي را در فرد مطالبه مي كند. به عبارت ديگر شايد نكته اصلي در موقعيتهاي تنش زا نياز به انطباق و سازگاري مجددي است كه براي فرد ضرورت پيدا مي كند.فشاررواني نتيجه يك تعامل بين منابع مختلف فشار و فرد است. تمامي افراد يك موقعيت واحد را استرس زا تصور نمي كنند و اختلافات فردي آنان ازنظر شخصيتي و تجارب زندگي، پاسخ آنان را به فشار رواني تحت الشعاع خود قرار مي دهد.استرس شغلي (Job Stress) چيست؟بكارگيري فرد دركاري كه با توانايي ها و اطلاعات او همخواني ندارد و يا تغيير در فعاليت كاري او مي تواند باعث ايجاد استرس در فرد شود. بطوركلي استرس شغلي نوعي استرس است كه با محيط كاري يا عوامل مرتبط با محيط كاري فرد ارتباط دارد. تغيير در فعاليت هاي كاري همچون فن آوري جديد يا تغيير اهداف، ممكن است باعث ايجاد استرس شود استرس سازماني را مي توان با مقياس كارگريزي و كيفيت كار اندازه گيري كرد.دلايل استرس كاريدر محيط كاري، موقعيت هاي زيادي هستند كه موجب استرس فرد مي شوند. موقعيتهايي همچون فقدان تامين شغل، حاكميت روابط بر ضوابط ، بوروكراسي سردرگم، فقدان مكانيسم هاي كنترل و ارزشيابي، شيفت هاي كار، ساعت كار زياد، فناوري جديد، حقوق كم و سبك مديريت باعث ايجاد استرس در محيط كار ميگردند.برخي ديگر از عوامل استرس زا عبارتند از: 1.

حمايت نكردن مسئولين از كاركنان خود 2. نبود مشاوره و ارتباطات 3. دخالت هاي زيادي در مسايل شخصي، اجتماعي و زندگي خانوادگي 4. حجم زياد كارها يا بيش از اندازه كم بودن كار 5. فشار بيش از حد ناشي از غيرواقعي بودن مهلت انجام كارها 6. انجام كارهايي كه بسيار مشكل اند و يا لزوم چنداني به انجام آنها نيست 7. نداشتن مهارت كافي در نحوه انجام كار 8. شرايط نامطلوب كاري 9. داشتن شغلي كه متناسب با شاغل نباشد 10. نداشتن امنيت شغلي و ترس از بيكار شدناثرات استرس در محيط كاراسترس روي سازمان ها و افراد موجود در آن تأثير مي گذارد. تأثير استرس سازماني با افزايش ميزان كارگريزي ، تعويض زود هنگام كاركنان ، ارتباط نامناسب با ارباب رجوع ، كاهش ميزان امنيت شغلي، عدم سلامت محيط كار ، كنترل ضعيف كيفيت محصولات و .... ارتباط دارد. به بيان ديگر هرچه ميزان استرس سازماني بالاتر باشد، عوامل ذكر شده از فراواني بيشتري برخوردارند.استرس باعث فشارهاي رواني بسياري بر روي فرد مي شود كه اين فشارها به شكل هاي مختلف در رفتار فرد در محيط كاري خود را نشان مي دهد برخي از اين رفتارها عبارتند از : * زود رنجي يا پرخاشگري در برخورد با همكاران و مراجعين * بي تفاوتي و بي علاقگي به آراستگي ظاهر خود و ديگران * كاهش خلاقيت و فقدان اعتماد به نفس * بي تفاوتي نسبت به كار و افزايش اشتباهات * عدم توانايي تمركز برروي كار و ناتواني در تصميم گيري * خستگي مفرط، ناراحتي و احساس گناه * ناتواني در تحمل اطرافيان و تمايل به انزواهمه اين عوامل در نهايت منجر به

كاهش بهره وري و افزايش ضايعات مي شود و از طرف ديگر اين افراد بعلت ناتواني در كنترل احساسات ، ناتواني در تصميم گيري صحيح و ديگر موارد ذكر شده استعداد فوق العاده در ايجاد حادثه براي خود و ديگران پيدا مي كنند .راههاي مقابله بااسترسبراي مقابله بااسترس ابتدا بايستي عوامل و زمينه هاي استرس زا شناسايي تا راه كارهاي متناسب باآنها به كار گرفته وعوامل استرس زا تعديل شوند.استرس درسازمان اثرات نامطلوبي بر كميت و كيفيت كار كاركنان برجاي مي گذارد و عوامل و ريشه هاي استرس سازمانها تنها در سازمان نيست بلكه عوامل استرس زاي برون سازماني مختلفي وجود دارند كه شخص را با تنش و استرس روبرو مي سازد. به اين ترتيب فرد با استرس وارد سازمان شده و از طرف ديگر عوامل سازماني استرس فرد را افزايش مي دهد.برخي از راههاي كاهش استرس در محيط كار به شرح زير است:1- اطلاعات و منابع موردنياز جهت انجام درست كارها را فراهم آوريد.2- در يك زمان فقط يك كار را انجام دهيد تا فشارهاي وارد بر خود را كاهش دهيد.3- يك راه ارتباطي براي تقابل اجتماعي بين ديگركاركنان و مديران ايجاد كنيد.4- پيشنهادهاي ديگران در كمك به خود را بپذيريد.5- توانايي هاي خود را بشناسيد و بيش از حد از خود انتظار نداشته باشيد.6- محيط فيزيكي مناسب فراهم آوريد و از موقعيت هاي پر استرس دوري كنيد.7- كارهايي را انجام دهيد كه برايتان لذت بخش و شادي آفرينند.8- سعي كنيد اوقات خود را با كساني بگذرانيد كه مصاحبت با آنها برايتان لذت بخش باشد و نه با كساني كه انتقاد كننده و خرده گيرند.9- آرام نفس بكشيد، به

طوري كه قسمت پائيني شش هاي خود را به تحرك واداريد.10- تكنيك هاي آرامش بخش را به كار بريد.11- يك واكنش نسبت به استرس، خشمگين شدن است. درباره نحوه غلبه بر خشم خود بيشتر بياموزيد.نتيجه گيريپديده استرس يا فشار عصبي از مسايل بسيار حاد در سازمان هاي امروزي مي باشد كه سلامت جسمي و رواني نيروي كار را به خطرانداخته و هزينه سنگيني را به سازمان ها وارد ساخته است، گروهي از صاحب نظران رفتار سازماني، استرس ناشي از شغل را بيماري شايع قرن نامگذاري كرده اند شايد هم به راستي دوران ما عصر استرس ها است كه در آن انسان بيش از هر زمان ديگر در معرض عوامل استرس زا قرار گرفته و مسايل و مشكلات زيادي از هر سو او را احاطه كرده استكاركنان ساعات زيادي را در محيط كار سپري مي كنند. نارضايتي شغلي و در پي آن استرس ظرف چند سال فرد شاغل را بيمار مي كند. براي همين كارشناسان به مديران پيشنهاد مي كنند به استرس در محيط كار اهميت زيادي بدهند. آنها مي توانند افراد داراي استرس را شناسايي كنند و به آنها آموزش دهند. همچنين مي توانند در عملي پيشگيرانه عوامل استرس زا را از محيط كار حذف كنند. آيا ترجيح مي دهيم كاركناني شاداب و سالم و راضي داشته باشيم يا كارمنداني كه پراز استرس و دچار بيماري هاي قلبي و فشارخون و غيره هستند؟باتوجه به مطالب گفته شده در مورد استرس، دلايل و اثرات استرس و راههاي مقابله با استرس ، مديران و كاركنان در سازمانهاي مختلف مي توانند با به كارگيري راهكارهاي عملي در جهت افزايش قدرت تحمل و فشارپذيري فردي

و سازماني خود گام برداشته واز اين بابت در راستاي سالم سازي محيط و ارتقاي بهداشت رواني سازمان حركت كنند تا انرژيهايي كه ناخواسته صرف تنشهاي سازماني مي گردد در جهت ارتقاي كميت و كيفيت و تحقق مسئوليتهاي اجتماعي سازمان به كار گرفته شود.منابع و مآخذ1- امين ا... علوي، فشارهاي عصبي و رواني درسازم___ان (است_رس)، مجله مديريت دولتي شماره 20، بهار 1372، ص 34 و ص 352- ماهنامه علمي و آموزشي در زمينه مديريت – تدبير شماره 1383- كتاب مديريت استرس - نويسنده جرارد هارگريور – مترجم مرتضي مقدمي پور4- كتاب رفع استرس در محل كار – نويسنده مرتضي كارزيravanshenasi.mihanblog. com -56- stress-anxiety-depression.orgsanatekhodro.com -7نويسنده: مهدي رحمانيكارشناس ارشد مديريت دولتي(منابع انساني)محل خدمت: سازمان ميادين ميوه و تره بار و فرآورده هاي كشاورزي شهرداري تهرانarticles.ir

مديريت نقدينگي يا مديريت استرس در بانك ها

عليرضا كشاورز

در عصر حاضر تاثير مديريت بر زندگي انسان ها به حدي پيچيده شده است كه بدون درنظرگرفتن نقش آن، زندگي را براي بشر بسيار سخت و دشوار و حتي مي توان غير ممكن دانست. علم مديريت به واسطه گستردگي به ابعاد زيادي منقسم گرديده و در بخش پولي و مالي يكي از موارد مهم و كاربردي آن توزيع و مديريت نقدينگي و مديريت گردش وجوه مي باشد. پول در زندگي انسان ها اهميت زيادي داشته و وظايف پول بر همگان آشكار مي باشد. لذا نقش مديريت نقدينگي و كنترل منابع و مصارف در بانك ها و بنگاه هاي اقتصادي و موسسات مالي از اهميت خاصي برخوردار است. با استفاده صحيح از پول و ابزارهاي پولي مي توان زندگي را براي انسان ها سهل و راحت تر نمود و در مقابل با تصميم گيري هاي اشتباه و نابجا، در صورت عدم كنترل پول

و بازارهاي تابعه با تبديل شدن آن به تورم و ركود و...خودپول و آثارآن، بلاي جان و مال مردم شده و منجر به از هم گسسته شدن تمام سيستم هاي موجود مي گردد. لذا براي استفاده بهينه از امكانات موجود در سطح كلان، كنترل نقدينگي مستلزم آگاهي و اشراف مسوولان و دست اندركاران مربوطه به وضعيت جهاني و منطقه اي، كشوري و سياست هاي دولت و رفتار بانك ها و موسسات مالي و بازارهاي پولي و مالي مي باشد.در نگاه اول آنچه متصور است، در راس هرم موسسات مالي و مخصوصا تخصصي، افرادي مي بايست قرار گرفته باشند كه متخصص مديريت مالي بوده يا به شاخه هاي مرتبط به امور مالي و اقتصادي، علم و آگاهي كامل داشته باشند. در صورتي كه اين حداقل ها رعايت نگردد، به مرور زمان عرصه بر ساير مديران مالي اين موسسات تنگ شده و اين خود آغاز بحران هاي مالي خواهد بود.در طي چند سال گذشته باسرعت گرفتن دستور پرداخت تسهيلات تبصره اي از طرف دولت به بانك هاي عامل و به نفع بنگاه هاي زود بازده و عدم امكان و توانايي بانك هاي دولتي براي تامين مالي طرح ها، آن هم به علت حجم بالاي تسهيلات، اين فشار و كمبود نقدينگي به ناچار با پرداخت وام و تسهيلات به بنگاه هاي زود بازده به طور مستقيم و غيرمستقيم توسط اتاق هاي پاياپاي اسناد بانكي از طريق صدور چك رمزدار و ايران چك و ساير ابزارهاي پولي موجود توسط شعب بانك ها به حساب هاي بانك ها نزد بانك مركزي منتقل گرديده و در نتيجه هر روز حساب بانك ها نزد بانك مركزي متورم و منفي تر مي گرديد. كه اين خود درواقع مويد فزوني حجم مصارف و تسهيلات پرداخت شده در سيستم

بانكي نسبت به منابع و سپرده هاي موجود مي باشد.در اين ميان بانك ها به اجبار در مقابل خواسته هاي دستوري همچون پرداخت تسهيلات تبصره اي و تكليفي، با نرخ هاي پايين تر از نرخ بازار قرار گرفته و به علت محدوديت ها و كمبود منابع ناگزير به تامين مالي با نرخ هاي سرسام آور و كمرشكني حتي بالاتر از نرخ هاي 30 تا 35درصد گرديدند و چون در آن دوره تازه مسابقه پرداخت شروع شده بود، تعدادي از بانك هاي دولتي براي اينكه گوي سبقت را از ساير رقبا بربايند، سرعت در پرداخت تسهيلات را افزايش داده و روزانه آمارهاي پرداخت را از تريبون و روزنامه ها اعلام مي نمودند. قابل ذكر اينكه در پرداخت اين گونه تسهيلات (زودبازده) از همه طرف بر بانك ها تاكيد و فشار وجود داشت، وزارتخانه ها و سازمان ها، بانك هاي عامل را در منگنه قراردادند كه بايد تا پايان سال مالي تسهيلات به معرفي شدگان به هر نحو ممكن پرداخت گردد و انتقال اين اعتبارات براي سال بعد مقدور نخواهد بود كه اين امر خود مزيد بر علت شد و نظارت و حساسيت در مصرف و هزينه نمودن وام ها از طرف بعضي از بانك ها به حداقل رسيد و بانك ها علاوه بر امور روزمره خود و شرايط مخصوص پايان سال، مواجه با خيل عظيم ليست هاي افراد حقيقي و حقوقي معرفي شده از طرف دولت گرديدند، به طوري كه اينمعرفي شدگان هر روز بيشتر و بيشتر شده و با توجه به نزديكي به پايان سال مالي بديهي است نظارت بر نحوه پرداخت تسهيلات كاهش يافته و حتي در بعضي موارد تضمينات كافي و ضامنين معتبر از گيرندگان تسهيلات اخذ نگرديد، در صورتي كه دولت وظيفه وصول تسهيلات

و هر گونه اهمالي را در پرداخت و وصول، به عهده پرداخت كننده تسهيلات (بانك هاي عامل) گذارده است.و در اين بحبوحه اگر بانك ها كوچك ترين اعتراضي را مطرح مي نمودند، متهم به كم كاري شده و مسوول و پاسخگوي به وجودآمدن تمام مشكلات در جامعه مي گرديدند و مورد بازخواست مقامات قرار گرفته و در بعضي مواقع كاركنان بانك ها علاوه بر عدم حمايت از طرف مسوولين بانكي، مورد غضب دستگاه هاي متبوعه خود نيز قرار گرفته و از سوي ديگر در مورد كنترل نقدينگي و پرداخت تسهيلات و تلاش براي جلوگيري از خروج منابع از بانك خود، مورد مواخذه قرار مي گرفتند.مهم تر اينكه چون سرمايه گذاري و تسهيلات پرداخت شده اكثرا صرف كار توليدي و اشتغال نگرديده، در نتيجه برگشت و وصول مبالغ پرداختي به سيستم بسيار سخت و دشوار خواهد بود. جالب اينكه اكنون هم با اين همه تلاش و كوشش شبانه روزي و حركت بانك ها در سمت و سوي اهداف دولت باز اين همه خدمات مقبول نيافتاده است.!!در اين ميان بانك ها كه هيچ گونه اختيار و آزادي عمل در پرداخت تسهيلات و سپرده گيري و وصول و تامين منابع و ... نداشته اند، مي بايست پاسخگوي دولت و خيل عظيم مشتريان، سپرده گذاران و عموم مردم باشند. در واقع با توجه به توضيحات مختصر ارائه شده به راستي كساني كه در بانك هاي دولتي درگير مسائل و امور نقدينگي مي باشند، عهده دار مديريت نقدينگي هستند يا مديريت استرس؟!*http://www.bina.ir/html/modules.php?op=modloadname=Newsfile=articlesid=4446

فشار عصبي و استرس

سيد محمد فاطمي نژاد - عضو هيئت دانشگاه  

مقدمهما در دوراني بسر مي بريم كه از مشخصات بارز آن توسعه شهرنشيني، افزايش جمعيت، گسترش مؤسسات، پيچيدگي تكنولوژي و ارتباطات مي باشد و اين موارد بيش از پيش جوامع و

انسانها را به هم نزديك نموده و آنها را جهت رقابت با سايرين به تكاپو و تلاش بيشتر وادار نموده است. از طرفي افزايش توقعات و انتظارات روزافزون جامعه نيز جهت رفع توقعات و حل موارد فوق مثمر ثمر نخواهد بود كه اين را مي توان ناشي از محدوديت توان و امكنانات انسان و محيط وي دانست. يكي از مهمترين موضوعات و مباحثي كه در چنين شرايطي لازم است مطرح شود موضوع فشارهاي عصبي، رواني است كه همه به نوعي با آن سر و كار داشته ودرگيرآن هستند. امروزه فشارهاي عصبي به عنوان مهمترين فاكتور بوجود آورنده امراض روحي، جسمي و رفتاري انسانها توجه پزشكان، روانشناسان و دانشمندان علوم رفتاري و مديريت را به خود معطوف نموده، به طوري كه بايد عنوان نمود كه فشارهاي عصبي نقش مهمي در فراهم نمودن مشكلات روحي و جسمي در انسنانها ايفا مي كند. پرواضح است كه اثرات زيانبار فشارهاي عصبي تنها در مبتلا كردن افراد به مرضهاي روحي و جسمي نيست. بلكه فشارهاي عصبي ، تاثير بسيار زينبشي بر عملكرد مديران و كاركنان نيز دارد. فردي كه مورد حمله فشارهاي عصبي و روحي قرار مي گيرد مسلما در تصميم گيري، برنامه ريزي، برقراري روابط با ديگران، شيوه اجراي اثربخش كار و در نهايت كارايي(2) و بهره وري(3) فردي دچار مشكل خواهد شد. از طرفي مهمتر اينكه يك كارمند دچار فشار مي تواند همه كاركنان در ارتباط خود را دچار فشار عصبي نمايد و بدين ترتيب است كه فشار در سازمان همچون آفتي نيروها را تحليل مي برد و فعاليتها و تلاشها را عقيم مي سازد. گروهي از صاحبنظران

رفتاري استرس را بيماري شايع قرن نامگذاري كرده اند. شايد به راستي هم دوران ما عصراسترس و فشارهاي عصبي است. دوره اي كه در آن انسان بيش از هر زمان ديگري در معرض عوامل موجود استرس قرار گرفته و مسائل و مشكلات بيشماري از هر طرف او را احاطه كرده است. در چنين جهان پرهياهويي چگونه مي توان از فشارهاي عصبي اجتناب كرد و يا با آن به مقابله پرداخت. چه عواملي موجب استرس است و چرا انسان به استرس دچار مي شود و چگونه مي توان فشارهاي عصبي و تاثير آن را بر افراد شناخت؟ در اين مقاله سعي مي شود ضمن تعريفي روشن از فشارهاي عصبي، عوامل موثر در ايجاد و افزايش فشارهاي عصبي كه امروزه دامنگير اكثر مردم و به ويژه كاركنان ادارات و سازمانها گرديده مورد بررسي قرار گيرد و در نهايت راههايي براي مقابله و پيشگيري از فشارهاي عصبي ارائه گردد. ضرورت و چرايي مطالعه فشارهاي عصبي در اهميت فشار عصبي همين بس كه اولا فشارهاي عصبي بر روي مردم، كاركنان و مديران سازمانها تاثيرات نامطلوب جسمي و رواني داشته و اين مسئله باعث مي شود تا نقش مردم، مديران و كاركنان در سازمانها و محيط اجتماعي به حداقل كاهش پيدا نموده و اثربخشي(4) و كارآيي آنان را كاهش مي دهد. ثانيا نتايج تحقيقات نشان مي دهد كه مصرف داروهاي آرام بخش براي آمريكا سالانه شش ميليارد دلار هزينه در بردارد. ثالثا فشار عصبي وارده بر كاركنان و مديران بيشتر مواقع قابل پيشگيري بوده و با كنترل آن مي توان عملكرد انسانها را در اجتماع و سازمانها بهبود بخشيد. تعريف

استرس استرس به معناي فشار واژه اي است كه از فيزيك به عاريت گرفته شده و امروزه براي بيان فشار روان تني كاربرد عام يافته است. به عبارت كلي استرس حالتي است در روان و تن كه ناشي از وارد شدن فشارهاي روحي يا جسمي به فرد است. بنابراين شايد فشار عصبي معادل دقيقي براي استرس نباشد. چرا كه استرس حالتي ناشي از فشار است نه خود فشار. اما با اندك اغماضي مي توان استرس را همان فشار عصبي معني كرد و آن را عكس العملي دانست كه انسان در مقابل محركهاي ناسازگار بيروني از خود بروز مي دهد. در تعريفي ديگر استرس را پاسخي دانسته اند كه فرد براي تطبيق با يك وضعيت خارجي متفاوت با وضعيت عادي به صورت رفتاري رواني و جسماني از خود بروز مي دهد. در اين تعريف استرس عبارتست از عكس العملهاي فرد در مقابل موقعيت هاي تهديد كننده در محيط. صاحبنظر ديگري استرس را مجموعه واكنشهاي عمومي انسان نسبت به عوامل ناسازگار و غيرمنتظره خارجي يا به عبارت ساده تر اخلال در سيستم سازگاري و تطبيق بدن آدمي با محيط خارجي تعريف مي كند. به زعم وي هرگاه تعادل و سازگاري ارگانيسم انسان به علت عوامل خارجي از ميان مي رود فرد دچار استرس مي شود.. استرس مثبت و منفي برخلاف تصور عموم كه همواره فشار عصبي را به مفهوم منفي در نظر مي گيرند، فشار عصبي هميشه بد و مذموم نيست. البته يك شكل از فشار عصبي كه بار منفي دارد “ديسترس”(5) ناميده مي شود كه به هنگام ناراحتي مثلا مرگ يكي از نزديكان، گرفتن توبيخ از

رئيس و… در ما ايجاد مي شود. اما فشار عصبي حالت مثبت و خوشايندي هم دارد كه به وسيله موارد خوب ايجاد مي شود و “يوسترس”(6) نام گرفته است مانند ارتقاي شغلي. در قسمت اول يعني فاز منفي استرس ما مستعد هستيم به: خستگي، بي حوصلگي، كاهش دقت، بدبيني، بيماري، حوادث، عدم برقراري ارتباط مناسب و خلاقيت كم. اما قسمت دوم يعني فاز مثبت استرس منجر مي شود به: نيروي زندگي، جديت، خوش بيني، بنيه بدني، تمركز فكري، روابط شخصي(7) مناسب و افزايش خلاقيت(8). علل و عوامل مؤثردر ايجاد و افزايش فشار عصبي دسته بنديهاي مختلفي از عوامل استرس زا صورت گرفته است ولي عمومي ترين آن به شرح زير مي باشد: 1_ عوامل محيطي _ برون سازماني چنانچه به سازمان با نگرش سيستم باز كه به نحو قابل ملاحظه اي از نيروي بيرون خود متاثر مي شود توجه نماييم، فشار شغلي محدود به مسائلي كه در داخل سازمان و در حين كار اتفاق مي افتد نيست. به دليل گرفتار بودن مردم در زندگي پرازدحام شهري سلامت زندگي افراد جامعه رو به زوال مي رود و زمينه هاي مساعد فشار عصبي افزايش مي يابد. وضع خانوادگي فرد و بيماري افراد خانواده عامل مهمي در زندگي شغلي اوست. همچنين ركود اقتصادي جامعه، گرفتن كار دوم براي امرار معاش و شاغل بودن همسر، همگي از عوامل عمده فشارهاي شغلي مي باشند. 2_ عوامل سازماني فشارزا علاوه بر عوامل بالقوه فشارزا كه به خارج از محيط سازمان مربوط مي شود عوام ديگري نيز وجود دارد كه به خود سازمان مربوط مي شود. اين عوامل فشارزاي سازماني را مي

توان به صورت زير طبقه بندي كرد: الف: عوامل مربوط به سياست سازماني از قبيل مقررات خشك، ملاحظات غيرعادي مربوط به بررسي عملكرد، نابرابري در پرداختها، جابجايي مداوم و… ب: عوامل مربوط به تشكيلات سازمان از قبيل تمركز بيش از حد در تصميم گيري، تضاد صف و ستاد، امكانات اندك براي ارتقاء و پيشرفت و… ج: عوامل مربوط به فرآيندي سازماني از قبيل ارتباطات ضعيف، بازخور ضعيف درباره عملكرد، اطلاعات ناكافي، سيستم نظارتي ناعادلانه و… د: عوامل مادي و فيزيكي ازجمله فقدان امكانات فيزيكي مناسب، سر و صدا و گرماي شديد، آلودگي هوا و خطرات ايمني و… لازم به ذكر است هر چقدر سازمانها بزرگتر و وسيعتر مي شوند براي هريك از كاركنان عوامل فشارزاي بيشتري در محيط كار ايجاد مي شود. 3_ عوامل گروهي فشارزا همانطور كه مي دانيم انسان موجودي است اجتماعي كه مايل است با ديگران باشد، ارتباط برقرار كند و مورد حمايت قرار گيرد و بتواند غمها و شاديهاي خود را با ديگران در ميان بگذارد. چنانچه فرد از اين خواسته محروم شود موجبات نوعي فشار و استرس براي وي فراهم مي گردد. عمده ترين عوامل فشارزاي گروهي را مي توان در فقدان همبستگي گروهي، فقدان حمايت اجتماعي و تضاد و تعارض افراد و گروهها با يكديگر دانست. 4_ عوامل فردي فشارزا هرچند عوامل و شرايط ذكر شده همگي در سطح فردي ظاهر مي شوند و بر فرد تاثير مي گذارند ولي تعدادي از شرايط هستند كه به خود فرد از جمله مهارت، تخصص، شخصيت  و نقشي كه او در خانواده، محيط كار و اجتماع ايفا مي كند مربوط مي شود.

از جمله عوامل فردي كه مي تواند موجبات فشار عصبي را براي افراد ايجاد كند، نقشهاي متعددي است كه افراد در برخورد با ديگران بايد ايفا نمايند. اين نقشهاي چندگانه در اكثر مواقع تقاضاهاي متضادي در برابر آنان قرار مي دهد و انتظارات متضادي را ايجاد مي نمايد. پدري را در نظر بگيريد كه بايد با فرزند خود بسيار مهربان بوده و برخوردي لطيف داشته باشد. همچنين فرد در برخورد با زيردستان خود در محيط كار بايد مديري با قدرت، قاطعيت و گاهي همراه با خشونت عمل نمايد كه بالطبع اين نقشهاي متضاد منجر به نوعي فشار براي وي خواهد شد. همچنين عدم صراحت و وضوح نقش يا به عبارتي وجود ابهام در وظايف و نقشي كه فرد به عهده دارد مي تواند موجبات فشار عصبي را براي افراد ايجاد نمايد. اين ابهام نقش در نتيجه آموزش ناكافي ارتباطات ضعيف و مسائلي از اين قبيل مي باشد. از طرفي تحقيقات نشان مي دهد واگذاري كاري بيش از توان افراد به آنها و يا دادن نقشي بسيار ساده و سبك مي تواند موجبات نارضايتي و در نهايت فشار عصبي را براي آنها  فراهم نمايد. از ديگر عوامل فردي مؤثر در فشار عصبي خصوصيات شخصي (تيپ هاي شخصي) است كه تا حد زيادي ناشي از وراثت مي باشد. از جمله ويژگيهاي شخصيتي و فردي مي توان احساساتي بودن افراد، عجول بودن و مواردي از اين قبيل را نام برد كه مي تواند در ايجاد و تشديد فشار عصبي مؤثر باشد. درنهايت تغيير و تحولات زندگي مانند وفات همسر و فرزند، اختلاف با والدين و فرزندان و حتي

پير شدن فرد مي تواند به فشار عصبي بيانجامد. اثرات و عوارض ناشي از فشار شغلي در ارتباط با عوارض و مشكلات استرس مي توان سه دسته را مطرح نمود. الف: عوارض و مشكلات جسمي فشار شغلي استرس بالا منجر به فشار خون زياد، امراضي قلبي، زخم معده و حتي دردهاي مفاصل مي شود، حتي احتمال رابطه بين استرس و سرطان بعيد به نظر نمي رسد. بديهي است بيماريهاي جدي جسماني اثرات شديد بر افراد دارند و هميشه مانند امراض قلبي واضح و آشكار نيستند، ولي مشكلات و پيامدهاي فيزيكي قابل توجهي بر سازمان و كار آن دارند. ب: مشكلات و عوارض روانشناختي فشار شغلي مشكلات روانشناختي ناشي از فشار شغلي اگر نگوييم به طورمستقيم حداقل به صورت غيرمستقيم بر عملكرد روزانه فرد اثر مي گذارند. بنابراين اگر مهمتر از مشكلات جسماني نباشند، حداقل از همان درجه اولويت برخوردارند. فشار عصبي شديد ممكن است با خشم، دلواپسي، افسردگي، عصبانيت، بي ادبي و بي حوصلگي همراه باشد. تاثير اين حالتها بر كاركنان موجب تغييراتي در وضعيت روحي و شغلي آنها، به خصوص در ارتباط با كاهش اعتماد به نفس، عدم تمركز فكري، تصميم گيري صحيح، عدم رضايت و در نهايت عملكرد شغلي (9) مي گردد. ج: مشكلات و عوارض رفتاري فشار شغلي رفتارهاي مستقيمي كه احتمالا همراه سطح بالاي فشار شغلي هستند، شامل كم خوراكي، پرخوري، مصرف زياد سيگار و مواد مخدر مي باشد. شواهدي كه بدست آمده است اشاره دارد به رابطه اي كه بين فشار شغلي و به خصوص غيبت و ترك خدمت وجود دارد. رها كردن يك شغل پر از فشار مانند پرواز

از قفس است و اين پرواز شايد سالمتر از باقي ماندن در يك شغل پر از تنش براي شاغل آن باشد. رابطه استرس با عملكرد شغلي لازم به ذكر است كه فشار عصبي خود به تنهايي براي افراد يا عملكرد سازمان بد نيست در حقيقت تحقيقات نشان مي دهد كه ميزان كم فشار شغلي مي تواند حتي عملكرد فرد را بهبود بخشد و وجود استرس تا حدي نتيجه كار را افزايش دهد، ولي پس از آن كار رو به نقصان مي نهد. اين رابطه در نمودار زير نشان داده شده است. همانطور كه ملاحظه مي شود بري انجام كار به طريق مطلوب ميزاني از استرس موردنياز است. به عبارتي فقدان كامل استرس مساوي است با مرگ. اگر استرس كمتر از اين ميزان و يا بيشتر از آن شود نتيجه كار كاهش مي يابد. راههاي كنترل و مقابله با فشارهاي عصبي براي مقابله و كنترل فشارهاي عصبي راههاي مختلفي وجود دارد كه هركدام با توجه به در نظر گرفتن شرايطي كه موجبات فشار عصبي را فراهم نموده مي تواند به كار رود. البته ميزان و درجه تاثير هريك از اين راهها در كنترل و پيشگيري فشار عصبي متفاوت است. تعدادي از راههايي كه بوسيله آن مي توان فشار عصبي را كاهش داد و با آن مقابله نمود به شرح زير است: امروزه با درمانهاي خودياري يا انجام امور به صورت شخصي به كمك كلينيك ها، رژيمهاي غذايي و تمرينهاي بدني و اهميت فراواني كه در وسايل ارتباط جمعي براي اين مورد قائل مي شوند، روشهاي مقابله فردي جهت روبرو شدن با فشار رواني مفهوم پيدا مي

كند. به عبارتي ديگر اكثر افراد را بايد متقاعد ساخت كه قبول مسئوليتهاي زندگي امري لازم و ايجاد تغييرات عملي در حيات روزمره واجد اهميت است. تعدادي از فنون خاص كه افراد مي توانند به كمك آن فشار رواني ديرپا و غيرقابل اجتناب را حذف كنند، يا به زندگي معناي زيادتري ببخشند عبارتند از: توكل به خدا در امور، ورزش و فعاليتهاي بدني، استراحت، جلوگيري و كنترل رفتار و اعمالي كه فشارزا هستند و تغيير در ادراگ و نگرش نسبت به مسائل (داشتن ديدي خوشبينانه). علاوه بر استراتژي هاي فوق بايد اذعان نمود كه امروزه اكثر سازمانهاي بزرگ بر داشتن ساختهاي رسمي بسيار بوروكراتيك و ايجاد فضاي انعطاف ناپذير و غيرشخصي تمايل دارند. اين امر مي تواند به فشار شغلي قابل ملاحظه منجر گردد. هدف استراتژي مقابله مي تواند عدم تمركز و يا ايجاد پويايي سازماني همراه با تصميم گيري مشورتي و جريان اطلاعات به صورت صعودي باشد. از لحاظ نظري اين تغييرات ساختي و فرآيندي مي تواند فضاي حمايت كننده تري براي كاركنان فراهم سازد و فشارهاي شغلي آنان را كاهش داده يا از بروز آن جلوگيري كند. همچنين تقويت مشاغل چه از طريق بهبود عوامل تشكيل دهنده محتواي شغل نظير “مسئوليت، شناخت امكانات نيل به هدف، پيشرفت و رشد” و چه از طريق بهبود ويژگيهاي اصلي شغل نظير “تنوع مهارت، هويت وظيفه، ماهيت وظيفه، استقلال و بازخور” مي تواند به افزايش انگيزش منجر شود و اين به نوبة خود به كاهش فشارهاي شغلي منجر مي شود. بنابراين با طراحي دقيق شغل مي توان راهي جهت جلوگيري از فشارهاي شغلي تدوين نمود. همچنين وظيفه

مدير است كه نقش فرد را در سازمان دقيقا روشن و تصريح كند. به اين ترتيب كه ليست انتظارات، وظايف و مسئوليتهايي كه به عهده هر فرد است مشخص شود و هرگونه نقطه ابهام در شرح وظايف و نقش فرد از بين برود. از طرف ديگر وظيفه و شغلي كه برعهده فرد واگذار مي شود طوري باشد كه انجام آن نه زياد سخت باشد كه از توان و مهارت فرد خارج باشد و نه اينكه چنان ساده باشد كه كمترين تلاش و انگيزش را براي فرد ايجاد كند؛ به عبارتي شغل وي چالشي باشد. علائم و نشانه هاي استرس علائم و نشانه هاي بسياري براي استرس عنوان شده است كه ما به چند مورد به شرح زير اشاره مي كنيم: بيماريهاي قلبي و عروقي تحقيقات به عمل آمده يك رابطه قوي بين بيماريهاي قلبي و استرس را نشان مي دهد. در حقيقت بسياري از پزشكان معتقدند كه استرس به خصوص استرس شغلي مهمترين فاكتور در ايجاد تشديد بيماريهاي قلبي مي باشد. چاقي بسياري از اشخاص تحت استرس نه تنها بيشتر مي خورند بلكه يك رژيم نامتعادل مصرف مي كنند. چاقي نه تنها يك علامت استرس مي باشد بلكه يك منبع استرس نيز مي باشد. افراد چاق اغلب قناعت خود را از دست داده و يك اعتماد به نفس پاييني دارند كه خود موجب مي گردد در مقابل استرس آسيب پذير باشند. ديابت ارتباط بين استرس و ديابت به خوبي شناخته شده است و عكس العمل استرس باعث آزاد شدن قند به داخل خون مي گردد. اختلالات پوستي محاسبات آماري نشان مي دهد كه 40% تمام

اختلالات پوستي در ارتباط با استرس مي باشد. با اين وجود بسياري پزشكان بر اين باورند كه اين رقم بسيار بالاتر مي باشد. زخم معده ارتباط بين استرس و زخم معده پيچيده مي باشد، از يك طرف در اكثر بيماران ايجاد زخم معده در ارتباط با استرس هاي مداوم و سطوح مداوم بالاي اسيد مي باشد و از طرف ديگر بسياري از كساني كه از زخم معده رنج مي برند به استرس بسيار حساس هستند. سيستم ايمني (سيستم دفاعي) در ابتدا وقتي استرس ايجاد مي شود سيستم ايمني فعال مي گردد. زماني كه استرس ادامه پيدا مي كند اين سيستم سركوب مي گردد. اعتياد به الكل عدم توانايي درمقابله با استرس زندگي مدرن امروزي دليلي است كه بسياري به الكل روي مي آورند تا خستگي، اضطراب و فشار زندگي را تسكين دهند. اعتياد به دخانيات سيگار كشيدن يك پاسخ متداول و مضر به استرس است. بيشتر افراد دچار استرس براي به فراموشي سپردن آن دخانيات را مؤثر مي دانند. اختلالات فكري يكي از نشانه هاي استرس وجود اختلالات فكري، عدم تمركز و دقت در مسائل مختلف مي باشد، به طوري كه استرس نوعي سردرگمي براي افراد به بار مي آورد. بي خوابي يكي ازعلائم زودرس استرس اختلال درخواب مي باشد. استرس بدن را در يك حالت تحريك شده قرار مي دهد و از خوابيدن جلوگيري مي كند. اعتياد دارويي در روبرو شدن با استرس بسياري از افرادبه درمان دارويي روي مي آورند كه متاسفانه فقط علائم را از بين مي برد و علت اصلي اختلال را روشن نمي كند. كمردرد و سردرد يكي از نشانه

هاي استرس وجود درد در ناحيه سر و عضلات و مفاصل (كمر) مي باش كه تا حد زيادي بر فرد تاثير گذاشته و او را رنجور مي سازد. مشكلات جنسي استرس تاثير زيادي بر فعاليت جنسي در افراد دارد . حتي به عبارتي فعاليت جنسي هم در مردان و هم در زنان به وسيله استرس از بين مي رود. خستگي روحي و جسمي يكي ديگر از نشانه هاي استرس خستگي روحي و جسمي بيش از حد مي باشد كه تاثير زيادي بر افراد و عملكرد آنان دارد. تنش عضلاني تنش عضلاني بيش از حد هم مي تواند يك پاسخ به استرس و هم يك علامت براي استرس باشد. تحت استرس زياد به نظر مي رسد فشار زيادي به عضلاتمان وارد مي آيد. پي نوشت ها: 1-              Strees Management11- 2-              2- Efficiency 3-              3- Productivity 4-              4- Effectiveness 5-              5- Distress 6-              6- Eustress 7-              7- Personal Relation 8-              8- Creativity 9-              9- Job Performance

استرس جوانان

ليلا عطاردي فرد

ناكامي نيز مانع رسيدن شخص به هدف مي شود، واكنش هاي گوناگوني كه افراد در برابر ناكامي از خود نشان مي دهند نماينده وضع و ساختمان رواني و شخصيتي آنان است استرس نيرويي است كه چون بر سيستمي وارد شود آن را دگرگون مي كند. نيروها و فشارهاي رواني و اجتماعي وقتي به شكل رخدادها يا موقعيتهاي خاص، تعادل شخص را بر هم بزند استرس نام دارد. * هيجانها شامل پاسخهاي رفتاري خودمختار و هورموني هستند و اينها مي توانند اثرات زيانباري روي سلامت فرد داشته باشند. چون موقعيتهاي تهديدآميز معمولاً موجب فعاليت شديد مي شوند. فشارهاي رواني مي

توانند انواع مختلف داشته باشند كه اضطراب و ناكامي از جمله آنها مي باشد. * اضطراب نوعي فشار رواني است كه با ناكامي بستگي زياد دارد. البته اضطراب ملايم مي تواند انگيزه اي براي پيشبرد كارهاي آينده باشد. افراد جوان بيشتر دچار اضطراب مي شوند و اغلب نسبت به آينده نامطمئن و از نظر حالت رواني ترسو و محتاط مي شوند. * ناكامي نيز مانع رسيدن شخص به هدف مي شود، واكنش هاي گوناگوني كه افراد در برابر ناكامي از خود نشان مي دهند نماينده وضع و ساختمان رواني و شخصيتي آنان است. * بعضي افراد واكنشهايي را به استرس نشان مي دهند: 1- مي دانند استرس موقتي است. 2- مي كوشند با به حداقل رساندن استرسها بر توان خود براي برخورد با استرس بيفزايند. 3- قواعد جديدي وضع مي كنند. 4- بي آنكه خود را ناكام بدانند وجود تعدادي استرس را بخش طبيعي زندگي مي دانند. * در مقابل، بعضي افراد واكنشهاي زير را نشان مي دهند: 1- از اينكه استرس به زندگي آنان راه يافته احساس گناه مي كنند. 2- به جاي يافتن راه حل، استرس را در ديگران جست وجو كرده و آنها را مقصر مي دانند. 3- تسليم استرس مي شوند. 4- پس از تجربه استرس ضعيف تر مي شوند. عوامل استرس زا صدا،آلودگي آب و هوا، شلوغي وسائط نقليه و جمعيت زياد كه همگي اين عوامل محيطي ناراحت كننده، عصباني كننده و استرس آور است. عاملي را كه يك شخص، استرس آور مي داند ممكن است ديگري آن را استرس آور نداند. زمينه اي كه در آن استرس اتفاق مي

افتد و برداشت و تجارب قبلي افرادي كه با آن مواجه مي شوند نيز مهم است. اغلب استرس آورهاي محيطي حدوداً كمتر از مقداري كه سبب صدمه فوري جسمي مي شود اتفاق مي افتد. هواي دود آلود، اتوبوسهاي شلوغ، خيابانهاي پرسروصدا به استثناي موارد محدود باعث كوري يا ناشنوايي نمي شود. زمينه رواني و اجتماعي يك واقعه به اندازه وضع فيزيكي آن در ايجاد خوشي و ناخوشي مهم است. * واكنشهاي استرسي برانگيزاننده هيجان هستند: سه الگوي هيجاني بسيار بااهميت عبارتند از: خشم، ترس و اضطراب 1- خشم: پاسخ فوري موجود زنده به استرس و ناكامي معمولاً خشم است. خشم به تدريج با حسد و كينه آميخته شده و موجب آسيب رساندن مي گردد. اين واكنشها راههايي هستند براي حفظ امنيت شخص. 2- ترس: خطرات مخصوص موجب ظهور ترس مي شود كه آن به نوبه خود موجب كناره گيري و فرار مي شود. وجود ترس در افراد مختلف واكنشهاي متفاوتي را ظهور مي كند. 3- اضطراب: احساس تهديد موجب ظهور اضطراب مي شود. اضطراب عبارت است از: ترس و تشويش در غياب خطر واقعي و مخصوص. * در ارتباط با استرس جوانان سؤالاتي مطرح مي باشد، يكي اينكه علت عمده استرس در جوانان چيست؟ تأثير استرس در افراد جوان چگونه است؟ عوامل فشار زايي چون مشكلات مالي، مسائل و مشكلات عاطفي، فارغ التحصيلي و عدم كارايي و همچنين محدوديتهايي كه در جامعه براي جوانان وجود دارد در برخي مي تواند اثر و فشار بيشتري داشته باشد. * گرفتاريهاي روزانه، فشارهاي آزارنده، ناكام كننده و روابط ناخوشايندي است كه هر روز افراد را، بخصوص جوانان را

گرفتار مي كند. مواردي از اين گرفتاريها عبارتند از: گذاشتن چيزهايي در جاي نامناسب، محيط كار و نگراني در باره وزن و ظاهر بدني. * درصد نگراني بعضي مسائل جوانان: نگراني در باره وزن: 4/52 درصد محيط كار: 1/38 درصد ظاهر بدني: 9/35 درصد دلگرميهاي روزانه جوانان: رابطه خوب با دوستان: 4/74 درصد احساس سلامتي كردن: 7/72 درصد انجام دادن يك تكليف: 73 درصد بيرون از خانه غذا خوردن: 4/68 درصد دلگرميهاي روزانه لذتهاي جزيي هستند و اين دلگرميها براي درك اثرات استرس با اهميت هستند، زيرا توان بي اثر كردن گرفتاريهاي روزانه كه استرس آور هستند را دارند. دانشمندان گزارش كرده اند كه گرفتاريهاي روزانه بر سلامت هيجاني جوانان مؤثر است. افراد ديگر كه گرفتاري روزانه زيادي دارند به مراتب اضطراب و ناكامي و افسردگي بيشتري را گزارش كرده اند. اثر فشار محيطي در جوانان فشارهاي محيطي، اگر چه نه هميشه، مي تواند موجد اثرهاي منفي در كاركرد معمولي و حتي اثرهاي منفي در كاركرد فرد پس از خاتمه فشار گردد. ارتباط پيچيده اي بين فشارآورهاي مادي و انطباق ذهني و عاطفي مردم وجود دارد. فشارهاي محيطي در جوانان اثرهاي گوناگوني دارد كه عبارتند از: آزردگي مداوم، فشار رواني، آشفتگي خواب، اضطراب، شكايات جسمي و عصبي، كاهش كاركرد تحصيلي، عدم تحمل در برابر ناكامي و افزايش فشار خون. هنگامي كه تمايل جوان به سوي هدفي باشد كه با مانعي برخورد كند چون ظرفيت سازگاري فرد را به شدت تحت تأثير قرار مي دهد مي گوييم فشار روحي و استرس ايجاد شده است. منابع فشار ممكن است محروميتهاي خارجي يا داخلي باشد. به عبارت ديگر

ناكاميها و تعارضها به هرترتيب كه پديد آيند چون وضع رواني يا رفتارهاي عادي فرد را دچار اختلال مي كنند استرس ايجاد مي كنند. همه مسائل و مشكلاتي كه خواسته و ناخواسته در زندگي انسانها بوجود مي آيند نوعي فشار رواني محسوب مي شوند. اغلب استرسهاي جوانان چون شكست تحصيلي و شغلي يا بسياري از بيماريهاي جسمي و رواني مي توانند قابل پيشگيري باشند و استرسهايي چون مرگ نزديكان و زلزله و... را نمي توان پيشگيري كرد. در هر مورد مهمترين عامل در تعيين چگونگي و نوع استرس، تصورات شخص جوان و ميزان ارزشي است كه او براي آن مورد خاص قائل است. به طور طبيعي هر چه مدت دوام و تعداد استرس هايي كه در يك زمان پيش مي آيد افزايش يابد فشار روحي شديدتر است. استرسهاي درازمدت ممكن است به ايجاد اختلالهايي مانند زخمهاي گوارشي، بيماريهاي قلبي و فشار خون كمك كند. اثر و تأثير استرس در افراد جوان چگونه است؟ كساني كه در برابر فشار رواني مقاوم هستند رويدادهاي زندگي را در كنترل خود مي دانند و به آساني با مسائل و مشكلات زندگي مقابله مي كنند. شدت فشار رواني به احساس كارايي فرد، يعني اطمينان خاطر آدمي از اين كه مي تواند موقعيت فشارزا را به خوبي اداره و تحمل كند، ميزان دسترسي به حمايتهاي اجتماعي و توجه مردم، ارزيابي فرد از خود و موقعيت فشارزا و توانايي كنترل آن موقعيتي كه فشار رواني در آن روي مي دهد بستگي دارد. روشهاي كنترل و كنار آمدن با استرس 1- كنار آمدن: معمولاً دو شيوه كنار آمدن با استرس وجود دارد: به

صورت مستقيم و به صورت دفاعي؛ روشهاي مستقيم كنار آمدن مستلزم توجه شخص به واقعه استرس زا و به كارگيري امكانات رفتاري و شناختي است. روشهاي كنار آمدن دفاعي مستلزم اجتناب از واقعه استرس زا، زماني كه رخ داده است يا جلوگيري كردن از پاسخ هيجاني و فيزيولوژيكي به آن و از اين رو، كاهش دادن اثرات آن است. 2- پسخوراند زيستي: روشهاي كنترل استرس نظير مراقبه (مديتيشن)، پسخوراند زيستي و آرميدگي تدريجي با كاهش دادن تنش جسماني مثل داروهاي آرامبخش عمل مي كنند. پسخوراند زيستي مناسب و به موقع بر دامنه وسيعي از پاسخهاي فيزيولوژيكي خودكار كنترل ارادي دارد. 3- ورزش: دانشمندان دريافتند كه شركت در برنامه اروبيك به طور چشمگيري استرس و افسردگي را كاهش مي دهد. زيرا اين روش براي برانگيختگي سمپاتيك است نه پاراسمپاتيك. اروبيك هميشه دوره اي از آرامش كامل را به همراه دارد كه ادراك كنترل فرد بر واكنش پذيري فيزيولوژيكي اش را بيشتر تقويت مي كند.

اضطراب

در سراسر بيماري هاي رواني به چشم مي خورد. دلهره واضطراب غالباً با ترس كه داراي پارهاي از خصيصه هاي روانشناسي وفيزيولوژي است مشتبه مي شود . دلهره در بيشتر موارد نيروي ايجاد اغتشاش و فروريختگي سازمان رفتارهاست . اضطراب به شكل حاد چندين دقيقه طول مي كشد ودر موارد افراطي چندين ساعت ادامه دارد. فرداحساس نامطبوعي از يك ترس نامعين، ترس بدون موضوع، وحشت زدگي وحتي مرگ دارد . تپش قلب ، مشكلات تنفسي همراه با احساس فشردگي قفسه ي صدري وخفگي، تعرق مفرط ، لرزش، احساس سستي در پاها و ميل به ادرار كردن از علائم اضطراب مي باشند. اضطراب

در حد متعال لازمه ي زندگي انسان است، به تعبيربهتر چنانچه فرد نگران آينده و يا سلامت خود نباشد ، براي ادامه ي حيات به شكل مطلوب تلاش نخواهد كرد و چنانچه بيش از حد متوسط باشد در عملكرد فرد اختلال ايجاد مي كند و مانع از انجام فعاليتها به شكل مطلوب مي گردد. شخص مضطرب چهره اي نگران دارد ، فعاليت هاي خود را از قبل با شكست مواجه مي بيند در ناامني اجتماعي و جهاني زندگي مي كند و براي خود ونزديكانش نگران است . احساس خستگي دائم و پائين بودن سطح انرژي و شادي زندگي را تجربه مي كند. آرامش دروني ندارد، بي كفايتي ، شكست وعدم اعتماد ، عدم تسلط برموفقيت ها و.. دارد. فرد مضطرب در خواب شبانه دچار اختلال خواهد شد و افكار نگران كننده مانع خواب آرام وكافي است . از اضطراب تقسيم بندي هاي متفاوتي صورت گرفته است براي مثال اضطراب موقعيتي وتعميم يافته كه همانگونه كه از نام آنها مشخص مي گردد گاه اضطراب وابسته به موقعيت خاص (امتحان ، سخنراني ، قرار گرفتن در جمع و...) مي باشد وگاهي فرد در اكثر موارد و بدون توجه به موقعيت حالات اضطرابي را تجربه مي كند. از آنچا كه منشاء بسياري از بيماريهاي اعصاب وروان اضطراب است، درمان وتشخيص اوليه آن بسيار مهم و ضروري است. پس از تشخص ميزان اضطراب ونوع آن مي توان برحسب نياز از دارودرماني ، رفتار درماني و شناخت درماني استفاده كرد. لازم به ذكر است بالابودن ميزان اضطراب دربسياري از موارد بردانش آموزان و يا دانشجويان و بر نمرات امتحاني آنها

تأثير منفي مي گذارد. توجه به اضطراب وكنترل آن باعث مي شود فرد از كارهاي بيشتري برخوردار گردد. در كودكان اضطراب با حالات رفتاري مثل ناخن جويدن ، شب اداري، عدم آرامش، بي قراري ، ارتباط نادرست با همسالان وگوشه گيري همراه است . خوشبختانه تشخيص به موقع اضطراب، پيش آگهي خوبي براي آن مطرح مي كند. اضطراب زماني كه هنوز به علائم بيروني تبديل نشده است با استفاده از تست هاي خاص كه آن را مي سنجند قابل تشخيص است .اضطراب چيست  همة انسانها اضطراب را در زندگى خود تجربه مي كنند و طبيعى است كه مردم هنگام مواجهه با موقعيتهاى تهديدكننده و تنش زا مضطرب مي شوند، اما احساس اضطراب شديد و مزمن در غياب علت واضح، امرى غيرعادى است.اضطراب شامل احساس عدم اطمينان، درماندگى و برانگيختگى فيزيولوژيكى است. به طور كلى اضطراب يك احساس منتشر، بسيار ناخوشايند و اغلب مبهم دلواپسى است كه با يك يا چند حس جسمى مانند احساس خالى شدن سر دل، تنگى قفسه سينه، طپش قلب، تعريق، سردرد و غيره همراه است.بررسيها نشان مي دهد كه اضطراب در مردها، طبقات اقتصادى مرفه و جوانان كمتر است و در زنان، افراد كم درآمد و سالمندان بيشتر شايع مي باشد. علائم و نشانه هاي اضطراب   _ عصبى بودن، آرام و قرار نداشتن_ تنش_ احساس خستگى_ سرگيجه_ تكرر ادرار_ طپش قلب_ بي حالى_ تنگى نفس_ تعريق_ لرزش_ نگرانى و دلهره_ بي خوابى_ اشكال در تمركز حواس_ گوش به زنگ بودن اضطراب در كودكان و نوجوانان   بسيارى از كودكان هنگام قرارگيرى در وضعيت جديد مثل روبرو شدن با افراد جديد، احساس اضطراب كرده و به طور خجالت آورى به مادر و پدر، افراد

فاميل و يا وابستگان به اصطلاح «آويزان» مي شوند.معمولاً والدين مي توانند آنها را تشويق به خروج از «منطقه امن» بكنند. هر چند بعضى از كودكان در مقابل اين شرايط مقاومت كرده و آنها را نمي پذيرند. به منظور كمك به كودكان در اين موقعيت بايد صبر و حوصله كافى داشت به طوريكه آنها احساس اعتماد به نفس كافى جهت مقابله با مسائلى كه به نظرشان مشكل مى آيد، را كسب كنند.بسيارى از والدين از اين احساس كودكانشان آگاه نيستند تا روزى كه آنان به مشكلى برخورد مي كنند مثل روز رفتن به مدرسه و ... منشاء اين اضطراب در كودكان ناشناخته مي باشد. اغلب تركيبى از يك ترس ناشناخته و فقدان كنترل همراه با يك طبيعت ناشى از شرم و خجالت زمينة بسيارى از اضطراب كودكان را تشكيل مي دهد.بسيارى از شكايتهاى كودكان در دوران ابتدائى مدرسه همچون درد معده يا سوزش سر دل و يا دردهاى پراكنده ديگر، ناشى از وجود يك اضطراب نهفته در كودكان است كه وجود اختلاف در خانواده و نگرانى در پدر و مادر مي تواند از علل آن باشد كه اين نگرانى مستقيماً به كودك انتقال يافته و با اين شكايات بروز مى كند.شايعترين اختلالات اضطرابى در كودكان و نوجوانان عبارتند از:_ اضطراب جدايى (Separation Anxiety)_ اضطراب امتحان (Exam Anxiety)_ اضطراب اجتماعى (Social Anxiety)_ ترس از مدرسه (School Phobia)عوامل موثردر اضطراب نوجوانان و مقابله با آنسرچشمه بسياري از ناراحتيهاي ظاهراً غير منطقي نوجوانان اضطرابي است كه از عوامل گوناگون از جمله عوامل زير ناشي مي شود : تغييرات جسماني از قبيل نگراني از ديررسي بلوغ به خصوص در پسرها، نگراني از زود رسي بلوغ به خصوص در

دخترها، ترس و احساس خجالت از تغيير جسماني و رنج ناشي از عدم پذيرش تغييرات جسماني، عدم پذيرش از جانب همسالان، مستقل شدن، بروز رفتار پرخاشگرانه، غير منطقي بودن، نداشتن مهارتهاي لازم براي زندگي، تمايلات جنسي و آشفتگي در نقش. در اينجا به طور مختصر بعضي از اين عوامل مورد بررسي قرار مي گيرند:نحوه رويارويي با رنج ناشي از تغييرات جسمانيتغييرات ناشي از دوران بلوغ را نوجوان بتدريج مي پذيرد. علت اصلي نگراني در مورد نكات ديگري همچون زودرسي و ديررسي بلوغ و احساس خجالت در مواجهه با تغييرات جسماني، عدم آگاهي، آگاهي ناقص يا محدود و يا اطلاعات نادرست نوجوان در زمينه هاي مختلف بلوغ و تغييرات جسماني ناشي از آن است، كه بهترين راه پيشگيري نيز فراهم آوردن آگاهي و بينش دقيق، صحيح و به موقع است. والدين بايد قبل از پيدايش علايم ثانويه بلوغ فرد را بطور مناسب و با مراعات شئون اخلاقي، در جريان مسائلي از جمله سن بلوغ، عوامل موثر در پيدايش بلوغ و تغييرات جسماني و آثار رواني آن بگذارند. والدين و مربيان با فراهم آوردن جوي آزاد و سالم بايد اين امكان را به نوجوان بدهد كه سوالات، افكار، احساسات و احياناً نگرانيهاي خود را صادقانه مطرح و جوابهاي مناسب دريافت كند و نبايد بگذارند تا نوجوانان براي يافتن پاسخ سوالات خود كساني كه صلاحيت ندارند از جمله همسالان مراجعه و دچار انحراف و اضطراب شود. در مواردي كه نوجوان نمي تواند مسائل را حضوري با والدين مطرح كند، بايد مربيان و اولياي مطلع و متعهد مدرسه در حد مجاز نوجوان را راهنمايي كنند و با ارائه كتابهاي

مناسب و بحثهاي مفيد، زمينه بدست آوردن اطلاعات سالم را فراهم آورند.رويارويي با اضطراب ناشي از عدم پذيرش از جانب همسالان نتايج پژوهشي نشان داده است كه ناامني، وابستگي شديد و ناسالم نوجوان به والدين، ناتواني يا نداشتن مهارتهاي لازم در برقرار كردن روابط عاطفي، اجتماعي و اخلاقي سالم، تفاوت در فرهنگ خانواده ها و بخصوص عدم پذيرش ارزشها و آداب و رسوم گوناگون، موجب اضطراب بسياري از نوجوانان مي شود. براي اينكه نوجواني كه تجربه هاي ذكر شده را نداشته است دچار اضطراب شديد نشود و يا اضطراب او ادامه پيدا نكند اقدامات زير مفيد است :والدين بايد گرايش فرزند خود به همسالان را بدرستي درك كنند، زيرا اين يك نياز طبيعي است كه بخواهد مورد توجه و حمايت همسالان قرار گيرد. والدين با نوجوان در مورد گزينش دوست توافق نمايند تا دچار تعارض نشود و پنهان كاري نيز نكند. بايد سعي كنند به طور منطقي با نوجوان روبرو شوند و در وقت مناسب، با گفتگوي ملايم و استدلال، او را متوجه نتايج نامطلوب بعضي از معاشرتها كنند. والدين و مربيان براي دوستان نوجوان بايد اعتبار و احترام قايل باشند. والدين و مربيان و... بايد در همه مواقع بخصوص در برابر همسالان، احترام و شخصيت نوجوان را حفظ كنند. رويارويي با اضطراب ناشي از دوگانگي و ترس از مستقل شدن يكي از عمومي ترين نيازهاي نوجوان كسب استقلال از افراد خانواده و ديگران است. مطالعات نشان داده كه اضطراب در كساني بيشتر ديده مي شود كه دچار ناامني شديد، عدم اعتماد به نفس، وابستگي ناسالم به والدين بخصوص مادر هستند. كسب استقلال در بسياري

از نوجوانان اضطراب ايجاد مي كند. از جمله حالاتي كه در زمينه مستقل شدن ديده مي شود، تضاد و دوگانگي است، يعني نوجوان در حاليكه مي خواهد و مي داند كه بايد مستقل شود از استقلال نيز مي ترسد. براي جلوگيري از اين دوگانگي والدين بايد وضعيتي فرآهم آورند تا نوجوان با بدست آوردن اعتماد بنفس، امنيت رواني و جرات تجربه كردن، بتدريج درصدد كسب استقلال برآيند. يكي از دلايل اساسي در اضطراب ناشي از مستقل شدن، عدم آگاهي از وضعيتي است كه نوجوان بعد از مستقل شدن پيدا خواهد كرد. به نوجوان بايد مسئوليت و فرصت داد كه در بسياري از امور مربوط به خود اظهار عقيده كنند و تصميم بگيرند، ولو اينكه اشتباه كنند. و نبايد نوجوانان را به خاطر اشتباهاتشان مورد تنبيه يا تحقير قرار داد بلكه بايد به آنها اين فلسفه را آموخت كه زندگي سراسر تلاش و مبارزه است و آنها مي توانند از خطاهاي خود درسهاي مفيد بياموزند. در نياز نوجوانان به كسب استقلال تفاوتهاي فردي وجود دارد به همين دليل نبايد آنها را مقايسه ملامت آميز كرد زيرا گاهي باعث دلسردي، احساس نا امني و اضطراب مي شود. رويارويي با اضطراب ناشي از بروز رفتار پرخاشگرانه يكي از خصوصيات بعضي از نوجوانان مخالفت با افراد مختلف در خانه و خارج از آن است كه گاه بصورت پرخاشگري كلامي يا غير كلامي بروز مي كند. عدم توانايي در كنترل رفتار پرخاشگرانه باعث اضطراب بسياري از نوجوانان است. بطور خلاصه بالا بردن ميزان مقاومت و تحمل كودك در برابر ناكامي و سختيها، ارضاء صحيح نيازهاي كودك، ايجاد امنيت رواني و

بوجود آوردن الگوهاي رفتار مناسب مي تواند در پيشگيري رفتار پرخاشگرانه موثر باشد. اگر اين اقدامات بموقع انجام نشود بايد در زمان حال امكاناتي فراهم آوريم كه نوجوان كمتر پرخاشگري كند و با اضطراب كمتري روبه رو شود. توصيه هاي زير در اين زمينه مفيد است:والدين و ديگران بايد تا حد ممكن از امر و نهي هاي زياد، بي مورد و غير اصولي خودداري كنند. از ايجاد ممنوعيت و محدوديتهاي بي مورد كه مغاير با نياز نوجوان به كسب آزادي و استقلال است خود داري كرد. با تقويت روحيه نوجوان بخصوص تكيه بر مهارتها و تواناييهاي مثبت او، بايد روشهاي مناسب مواجهه با ناكامي را به او آموخت. به نوجوان بايد آموخت كه در مقابله با خشم به جاي اينكه بدون تفكر خشمي كنترل نشده ابراز دارند منطقي برخورد كنند و بدون توهين و تحقير به ديگران ابراز وجود كنند و عواطف خود را بيان كنند. بايد به او فهماند كه نحوه برخورد ديگران با او تا حدي نتيجه رفتار خود اوست. در برابر پرخاشگري نوجوان نبايد از تنبيه يا تحقير استفاده كرد، زيرا اين رفتارها خود باعث تشديد پرخاشگري مي شوند بهتر است به عمل پرخاشگرانه او، پاسخ نداد، منتها بايد به نوجوان فهماند كه بي اعتنايي ظاهري به پرخاشگري او حمل بر تائيد يا قبول آن نيست. انواع اضطراب  اضطراب انواع مختلف و متنوعى دارد كه هر فردى ممكن است به يك يا چند نوع از اين اختلالات مبتلا باشد:1_ اختلال اضطراب فراگير يا منتشر (Generalized Anxiety Disorder)تركيبى از علائم زير در اين اختلال وجود دارد:طپش قلب، تنگى نفس، اسهال، بي اشتهايى، سستى، سرگيجه،

تعريق، بي خوابى، تكرر ادرار، لرزش، فقدان آرامش، مرطوب بودن كف دست، احساس گرفتگى گلو، نگرانى نسبت به آينده، گوش به زنگ بودن نسبت به محيط. در اضطراب فراگير خطر واقعى وجود ندارد.2_ اختلال هراس (Panic Disorder)اين افراد دچار حملات اضطرابى پيش بينى نشده اى مي شوند كه ممكن است ظرف چند ثانيه تا چند ساعت و حتى چند روز نوسان كند. مبتلايان به اين اختلال مي ترسند مبادا بميرند، ديوانه شوند يا بي اختيار دست به كارهايى بزنند و يا علائم روانى _ حسى غيرمعمول نشان دهند. ساير علائم اختلال اضطراب فراگير نيز در اين اختلال مشاهده مي گردد.3_ ترسهاى اختصاصى يا ساده (Simple Phobia)شايعترين نوع ترس است. در خانمها بيشتر وجود دارد. يك نوع ترس غيرمنطقى است كه طى آن فرد از مواجهه با اشياء، فعاليتها و موقعيتهاى خاص همچون ترس از حيوانات، طوفان، بلندى، جراحت، خون و مرگ اجتناب مي كند. در اين موارد خود فرد متوجه افراطى و غيرمنطقى بودن ترس خويش است.4_ ترس از مكانهاى باز (Agorophobia)افراد مبتلا به اين اختلال از وارد شدن به موقعيتهاى ناآشنا هراس دارند. مثلاً از رفتن به فضاى باز، مسافرت و حضور در ازدحام امتناع مي كنند. اين افراد از ترك كردن محيط منزل دچار ترس شديد هستند. اين اختلال در نوجوانى شروع مي شود و معمولاً اين افراد تجربة اضطراب جدايى را در دوران كودكى داشته اند.5_ ترسهاى اجتماعى (Social Phobia)اين نوع ترس از اواخر دوران كودكى يا اوائل نوجوانى شروع مي شود. اين افراد در مواجهه با ديگران احساس شرمسارى مي كنند، نگران هستند كه دستها و صدايشان نلرزد و سرخ نشود. معمولاً از صحبت كردن و غذا خوردن در حضور جمع، ابراز وجود كردن،

انتقاد كردن، اظهارنظر كردن و اشتباه كردن مي ترسند. 6_ اختلال وسواس (Obsessive-compulsive Disorder)عبارت است از وسواس شدن افكار يا اعمال غير ارادى، تكرارى و غيرمنطقى كه فرد برخلاف ميل خود آن را تكرار مي كند. اين بيمارى مي تواند به صورت وسواس فكرى، وسواس عملى و يا وسواس فكرى و عملى توأم با هم باشد.در وسواس فكرى، فرد نمي تواند فكرى را از ذهنش خارج كند (مثل افكار پرخاشگرى يا جنسي)، يعنى يك فكر، عقيده، احساس مزاحم و تكرار شونده وجود دارد.در وسواس عملى فرد براى اجراى تكرارى عملى خاص يا سلسله اعمالى خاص احساس اجبار مي كند مثل شستن مكرر دستها. فكر وسواسى موجب افزايش اضطراب شخص مي گردد درحالي كه عمل وسواسى اضطراب شخص را كاهش مي دهد.7_ اختلال استرس پس از سانحه (PTSD: Post Troumatic Stress Disorder)اين اختلال قبلاً «سندرم موج انفجار» ناميده مي شد. معمولاً با يك استرس شديد هيجانى كه شدت آن مي تواند براى هركس آسيب رسان باشد همراه است از قبيل جنگ، بلا يا سوانح طبيعى مثل زلزله، مورد حمله يا تجاوز به عنف واقع شدن و تصادفات شديد. علل اضطراب  اضطراب مي تواند ناشى از يك وضعيت روحي_اجتماعى، فيزيكى، زيست شناختى، اختلالات طبى، اثرات جانبى داروها و يا تركيبى از اين موارد باشد. هنر يك پزشك در اين است كه اضطراب شما را در مجموعه اى از اين عوامل تشخيص و راهنمايى كند. فاكتورهاى روانى _ اجتماعى _ حالات درونى فرد و انگيزه هاى ناخودآگاه_ ناتوانى فرد در مقابله با فشارهاى محيطى مانند كار، ازدواج و مبادلات بازرگانى_ احساس جدايى يا طرد شدن_ احساس فقدان يا از دست دادن حمايتهاى عاطفى مثل مرگ همسر_ تغييرات ناگهانى محيطى يا حوادث غيرمنتظره و خطرناك

از قبيل:٭ حوادث طبيعى مثل زلزله٭ استرس ناشى از يك بيمارى طبى٭ استرس ناشى از داروها٭ استرس ناشى از مصرف مواد مخدر مثل كوكايين_ يادگيرى در منزل و محيط مثل يادگيرى اضطرابها و ترسهاى والدين_ افكار و عقايد غيرمنطقى، غلط و اغراق آميز در مورد خطرات موجود در موقعيتها مثلاضطراب امتحان كه همراه با افكار و عقايد غلوآميز مي باشد. عوامل جسمانى و زيست شناختى _ ژنتيكاضطراب اغلب از زمان كودكى و طفوليت شروع مي شود. بنابراين تشخيص علائم زود هنگام اين اختلالات از اهميت خاص كلينيكى برخوردار است. مطالعات در اين زمينه روى دو قلوهايى كه پدر و مادر مضطرب داشتند شروع شده و ثابت شده است كه اختلالات اضطرابى به شدت در فرزندان دوقلوى والدين مصطرب، حتى آنانكه در محيطهاى مختلف بزرگ شده اند، بيشتر است. در اين زمينه ژنهاى مخصوصى كه واسطه هاى شيميايى مجزايى را توليد مي كنند شناخته شده است._ فعل و انفعالات شيمياى مغز علل طبى و اثرات داروها انواع و اقسام بيماريهاى طبى مي توانند علائمى شبيه علائم اختلالات اضطرابى ايجاد كنند._ اثرات مصرف داروهاى روانگردان و مواد مخدر_ پركارى تيروئيد، كم كارى تيروئيد و كمبود ويتامين ب١٢_ وجود غده اى در غدة فوق كليوى به نام فئوكروموستيوم، هورمون اپينفرين (Epinephrin) توليد مي كنند كه مي تواند موجب علائم اضطرابى به صورت حمله اى شود._ برخى ضايعه هاى مغزى علائمى ايجاد مي كنند كه شبيه علائم اختلال وسواس عملى است._ بي نظيمهاى قلبى علائم جسمى اختلال هراس (پانيك) را ايجاد مي كند._ كمبود قند خون (هيپوگلسيمي) مي تواند علائمى شبيه علائم اختلال اضطرابى توليد كند._ و بسيارى موارد ديگر. ارتباط اضطراب با بيماريهاي ديگر اضطراب و كاهش قند خون كاهش قند خون در هر شرايطى با علائم اضطراب

هماهنگى كامل دارد. يعنى در هر اضطراب قند خون كاهش پيدا مي كند و اين مطلبى است كه تحقيقات جديد را به سوى خود منعطف كرده است.اين واقعيت ما را به اين مهم راهنمايى مى كند كه شايد با كنترل قند خون بتوان علائم اضطراب را در افراد كاهش داد. درمان اضطراب  در بعضى از موارد اضطراب بدون نياز به درگيرى پزشك در اين ماجرا مي تواند درمان گردد. اين موارد اضطراب طبيعى نام دارند كه طى آن اضطراب به خوبى توسط بيمار كنترل شده و برطرف مي شود مثل ترس ناشى از امتحان نهايى و يا ترس ناشى از مصاحبه. در چنين شرايطى استرس مي تواند توسط اعمال و روشهاى زير تحت كنترل درآيد:_ صحبت با شخص مورد اعتماد_ روشهاى ايجاد تمركز_ حمام گرفتن طولانى_ استراحت در يك اتاق تاريك_ ورزشهاى تنفس عميق درمان دارويى در گذشته داروهايى از خانوادة بنزوديازپانها مانند ديازپام (واليوم)، آلپرازولام (زانكس)، لورازپام (آتيوان) و باسپيرون در درمان اختلالات اضطرابى مورد استفاده قرار مي گرفت.در حال حاضر استفاده از داروهاى ضدافسردگى مانندSertaline (Zoloft)، Paroxctine (Paxil)، Fluxetin (Prozac) و Venlafaxineكاربرد بيشترى دارد. تجويز داروهاى ضد اضطراب يك پديده مشخص در تمام دنيا است. تخمين زده مي شود كه بين ١٠ تا ٢٠% از مردم در نيمكره غربى تقريباً به طور مرتب از اين داروها استفاده مي كنند. طبق اظهار نظر رسمى FDA (سازمان غذا و دارويى آمريكا) در سال ١٩٧٨، ده ميليون آمريكايى از داروهاى دسته بنزوديازپينها استفاده مي كرده اند.عده اى معتقدند كه اين آرام بخشها روش مؤثر و كم هزينه اى در مقايسه با ساير طرق درمانى است. عده اى نيز بر اثرات مؤثر درمانهاى غيردارويى تأكيد دارند. درمان غيردارويى درمان غيردارويى شامل تكنيكهاى

متعددى مي باشد. در تمام اين روشها به بيمار آموزشهاى كلاسيك كسب آرامش ياد داده مي شود و بدين وسيله بدن خود به مقابلة مؤثر و مستقيم با عوامل تنش زا برمى خيزد._ تن آرامى يا آرام سازى (Relaxation)_ مواجه سازى (exposure)_ غرقه سازى (Flooding) _ حساسيت زدايي((Desensitization_ سرمشق دهى (Modeling)_ توقف فكر (Thought Stopping) _ و موارد ديگر پيشگيري از اضطراب  پيشگيرى شامل:1-رژيم غذايى رژيم غذايى فاكتور بسيار مهمى استبراى آنكه از تغذيه سالم برخوردار باشيد توصيه مى شود : ١- متنوع بخوريد . ٢- مصرف غذاهاى پرچرب و يا شيرين را محدود كنيد . ٣- از مصرف مقادير زياد نمك و كافئين پرهيز كنيد . ٤- وي_تام_ينهاى A، D، E و K را بيش از مقادير مجاز مصرف نكنيد زيرا بدن اين ويتامينها را ذخيره مى كند و اگر مقادير زيادى از آنها در بافتهاى بدن تجمع يابند ممكن است اثرات سمى داشته باشد. ٥- در روز چندين بار غلات و به اندازه كافى سيب زمينى بخوريد. ٦- در مورد سبزيجات و ميوه اصل پنج بار در روز را فراموش نكنيد. ٧- روزانه به اندازه كافى لبنيات و حداقل يك بار در هفته ماهى بخوريد، گوشت و تخم مرغ به اندازه مصرف كنيد.٨- به اندازه بنوشيد، مصرف آب در زندگى حياتى است و بايد روزانه ٨ ليوان (٢ ليتر) آب بنوشيد. ٩- خوشمزه و سالم بپزيد ، با آب كم ، با چربى كم و حرارت كم. ١٠- آهسته بخوريد و لذت ببريد. ١١- بطور مرتب خود را وزن كنيد و پر تحرك باشيد. ١٢- نمايه توده بدن را با استفاده از فرمول زير محاسبه و با استاندارد مقايسه كنيد: يعنى اينكه وزن

بدن بر حسب كيلو گرم را بر مربع قد بر حسب متر تقسيم نمائيد حال : - اگر نمايه بدنتان كمتر از ٥/١٨ كيلو گرم باشد كم وزن مى باشيد.- اگر نمايه توده بدنتان ٥/١٨ تا ٩/٢٤ كيلو گرم باشد وزنتان در محدوده طبيعى است.- اگر نمايه توده بدنتان ٢٥ تا ٩/٢٩ كيلو گرم باشد دچار افزايش وزن مى باشيد. - اگر نمايه تودة بدنتان بيشتر يا مساوى با ٣٠ كيلو گرم باشد مبتلا به چاقى مى باشيد. هميشه سعى نماييد با تغذيه صحيح و فعاليت بدنى، نمايه توده بدن خود را در محدوده طبيعى نگهداريد. 2-ورزش منظم ورزش نكردن خصوصاً ورزش منظم به گونه اى تمام مراحل درمان اضطراب را تحت تأثير قرار مي دهد. هنگامى كه علت اضطراب مشخص شود و يك برنامه درمانى مشخص تدوين گردد، به راحتى درمان پذير بوده و سريعاً شخص به زندگى عادى بر مي گردد ولى در صورت فقدان علت تشخيص، احساس اضطراب در يك پريود طولانى شخص را آزار داده و از فعاليتهاى اجتماعى دور مي سازد پژوهشگران دريافته اند كه پياده روى تند و سريع به مدت ٤٠ دقيقه ميزان اضطراب را به طور متوسط تا ١٤ درصد كاهش مي دهد.3-مديتيشن ( Meditation)٤_ اجتماعى باشيد.هنگامى كه تحت فشار روانى هستيم غالباً به طور غريزى تمايل پيدا مي كنيم كه خود را از صحنه عمل كنار كشيده و به گوشه اى پناه ببريم. كارى بدتر از اين وجود ندارد؟!!! گوشه گيرى به تشديد استرس كمك مي كند. در اين زمان بايد سعى كنيم كه با دوستان خود ارتباط بيشترى داشته باشيم.بايد ترتيبى دهيم كه عده اى بچه كوچك كنار ما باشند، كودكان مي دانند كه چگونه مارا مجبور به خنده كنند تا نگرانيمان را

از ياد ببريم. 5_ هيجانات سركوب شده خود را روى كاغذ بياوريد.متخصصان معتقدند كه نوشتن ساده هيجانات بر روى كاغذ موجب تسكين روحى و روانى شخص مي شود. نوشتن احساساتان در دفترچه كمك مي كند تا فشار روانى ناشى از رويدادهايى مثل از دست دادن شغل، رنج بردن از مشكلات زناشوئى و ... را تسكين دهد.6_ بخنديد و شوخ طبع باشيد.مطالعات زيادى نشان داده كه خنده مي تواند يكى از سالمترين پادزهرهاى فشار روانى باشد.هنگامى كه مي خنديم يا حتى طبق برخى تحقيقات موقعى كه ما لبخند مي زنيم جريان خون به مغز افزايش مي يابد و موادى بنام اندروفين (هورمانهاى ضد دردى كه در شخص احساس خوش و سلامت ايجاد مي كند) در مغز آزاد مي شود و سطح هورمونهاى استرس زا را در خون پايين مي آورد.7_ ذهن خود را متمركز زمان حال كنيد.اگر بتوانيد ذهن خود را چنان پرورش دهيد كه اميدها و آمال خود را به كنارى نهاده و موقع مناسب و مقتضى به سراغ تك تك آنان برويد،به آرامش ذهنى دست خواهيد يافت.جاده اى كه به آرامش ذهنى منتهى مي گردد از راهى موسوم به توجه مي گذرد.اين توجه به خود در هنگام عمل كردن به كارهاى ساده نظير ظرف شستن و ... باعث مي شود كه به هيچ وجه بى هدف و سرگردان همچون بطرى بر امواج دريا شناور نشويم.٨_ گوش دادن به موسيقى ملايم:برخى مطالعات اخير نشان داده است كه موسيقى آرام باعث آهسته كردن ضربان قلب و افزايش آندروفينها و كاهش اضطراب مي شود.٩_ افزايش اعتماد به نفس:با داشتن اعتماد به نفس بالا حداكثر استفاده را از تواناييهاى خود در مواجهه با استرس خواهيد برد و درنتيجه كمتر دچار مشكل مي شويد.اما افرادى با

اعتماد به نفس پايين نه تنها از شيوة مناسبى جهت مقابله استفاده نمي كنند بلكه آسيب بيشترى نيز به آنان وارد مي شود.١٠_ حمايت اجتماعىوجود حمايت اجتماعى در زندگى هر فرد سبب مي شود كه در مقابل بحرانهاى زندگى همانند سپر از وى دفاع كند. به همين دليل ما بايد شبكهٔ اجتماعى و روابط اجتماعى خود را گسترش دهيم تا بتوانيم به آنها تكيه كنيم و فكر كنيم كه افرادى هستند كه ما را دوست بدارند و ما نيز آنها را دوست بداريم.با كسب حمايت اجتماعى در سطح بالاتر، احساس امنيت و اعتماد به خود افزايش مي يابد و در مقابل استرس و فشار روانى كمتر آسيب مي بينيم.١١_ آمادگى براى موقعيتهاى تنش زابايد ياد گرفت كه در شرايط استرس زا فكر خود را از ترس و نگرانى دور كرد و در جهت مفيد قرار داد. مثلاً بايد به كارى كه در حال انجام است تمركز نمود و به زمينه هاى اضطراب زا آن فكر نكرد.مثلاً بازيكنان فوتبال به جاى فكر كردن به اينكه زير نظر عدة زيادى از تماشاگران هستند به فعاليت و نقش خود در هنگام بازى متمركز شوند.١٢_ كسب اطلاعات در مورد موقعيتعدم اطلاع از موقعيت فشارآور سبب استرس و اضطراب بالاترى در افراد مي گردد بنابراين كسب آگاهى و اطلاعات در مورد موقعيتها و مواردى كه مواجه خواهند شد سبب مي شود كه از پيامد موقعيت مطلع شده و كمتر دچار نگرانى و دلواپسى شوند.مثلاً اگر بيماران قبل از عمل جراحى آگاهى يابند كه عمل چگونه انجام خواهد شد و ميزان درد پس از عمل را بدانند و سير بهبودى برايشان روشن شود، كمتر دچار اضطراب مي گردند.١٣_ تن آرامى (Relaxation)طى آن عضلات بدن

براى مدتى كوتاه به طور ارادى منقبض گرديده و سپس به حالت آرامش برمي گردند. اين كار طى مراحل و سلسله مراتبى انجام مي گيرد. با اين روش كه به تنهايى و يا همراه با تكنيكهاى ديگر به كار مي رود نشانه هاى اضطراب كاهش مي يابد.١٤_ راه حلهاى ديگرراههاى ديگرى كه مي توانيد در چنين موقعيتى انجام دهيد مورد توجه قرار داده و آنها را بيازماييد و مناسبترين راه را انتخاب نموده و استفاده نماييد.٭ اجتناب از موقعيتهاى تنش زا نه تنها حضور و مشاركت كمتر در موقعيتهاى ناراحت كننده و استرس زا سبب كاهش اضطراب مي شود بلكه بايد سعى شود كه در محيط خانوادگى و ارتباطهاى بين فردى آرامش برقرار باشد.٭ خودت باش سعى كنيد در موقعيتهاى فشارزا طبيعى رفتار نماييد و از نقش بازى كردن پرهيز نماييد.٭ انتظارات، ترسها، مهارتها و اميدهايتان را بشناسيد. لازم به ذكر است كه يك برنامه دارويى مناسب و قابل دسترس و يا انجام درمانهاى غيردارويى و البته تركيب آن دو، بهترين نوع درمان مي باشد. منابع:http://www.hayat.ir/?lang=fapage=showbody_newsrow_id=309http://www.ravanyar.com/Stress.asp

فشار رواني و استرس

مترجم:مجيد محمود عليلو

فشار رواني چيست؟ پاسخ بدن به محركهاي بيروني و دروني فشار رواني ناميده مي شود. رهاسازي بيروني فشار رواني شامل تغيير شغل، نقل مكان به يك شهر جديد، ازدواج ، مرگ شخص محبوب و وجود يك بيماري در خانواده مي باشد. حوادث شادي آور به همان اندازه غمبار مي تواند فشارزا باشند) . محركهاي دروني شامي ناراحتي جسماني و يا رواني است ويژگي شخصيتي ، از قبيل نياز به بي نقص گرايي يا بدست آوردن رضايت ديگران، نيز مي توانند فشارآفرين باشند. فشار رواني مي تواند هم واكنش هاي مثبت و هم منفي ايجاد كند. به عنوان نمونه، شايد به دليل

احساس بي كفايتي ، ميل به بي نقص بودن داشته باشيد و در نتيجه فشار دائمي كه بر خورد وارد مي كنيد در نهايت به ضرر خودتان تمامي مي شود. از سوي ديگر، ممكن است شما فشار را به صورت مثبت تجربه كنيد و در نتيجه به شدت برانگيخته شده و مولد باشيد و بتوانيد بيش از آنچه كه در شرايط معمولي مي توانستيد، موفقيت بدست آوريد چرا فشار رواني آسيب رسان است؟ فشار چه مثبت باشد و چه منفي، واكنش هاي جسماني ايجاد مي كند. بدن هورمونها و مواد شيميايي كه كاركرد قلب, ريه ها وعضلات و ساير اندامها را تشديد مي كنند، ترشح مي كند. اين پاسخ ممكن است حالت دفاعي داشته باشد و شما را قادر كند كه مثلاً از يك ماشين بي احتياط فرار كنيد . وقتي دوباره احساس ايمني كرديد، تغييرات بدني مذكور ناپديد مي شوند. بهرحال، اگر فشار رواني براي يك دوره طولاني تداوم يابد ، هورمونها نيز بطور مرتب ترشح كرده و بدن شما را تحريك خواهد كرد، در نهايت اين تبادل بين روان و بدن موجب فرسايش مي گردد اگر در حال فشار رواني زياد باشم بدنم چگونه آن را به من اطلاع مي دهد؟ وقتي بدنتان براي يك دوره زماني زياد تحت فشار رواني و تحريك باشد ، با استفاده از نشانه هاي پريشاني كه در زير مي آيند به شما هشدار خواهد داد تنش افزايش ضربان قلب تحريك پذيري بي خوابي درد گردن يا پشت خستگي سر درد ناراحتي معدي يبوست / تكرر ادرار افزايش يا كاهش اشتها افزايش مصرف مواد (از قبيل سيگار، الكل

، كافئين و داروها) اين علائم نشان مي دهند كه شما بايد سبك زندگي و علائق فشارآلود خود را ارزيابي كنيد. فشار رواني طولاني توانايي لذت بردن شما از زندگي را مختل كرده و بيماري جسماني و يا عاطفي ايجاد مي كند. بيماريهايي كه با فشار رواني مرتبط هستند (اما ضرورتاً ناشي از آن نيستند) عبارتنداز: زخم معده، اختلال روده، تحريك پذيري، فشارخون بالا، سردردهاي ميگرني و درد پشت يا گردن اگر علايم هشدار يا بيماريهاي مرتبط با فشار رواني تداوم يافتند با يك متخصص طبي يا بهداشت رواني مشورت كنيد. همچنين با استفاده از خطوط راهنماي زير مي توانيد تا حدي بهبود يابيد چگونه مي توانم سطح فشار رواني خود را ارزيابي كنم؟ خيلي از مردم نمي دانند كه غييرات عاطفي كوچك ناشي از فشار رواني هستند. سئوالات خود ارزيابي زير به شما كمك مي كند تا نشانه هاي فشار رواني را در زندگي خود پيدا كنيد آيا آرام بودن و شوخي كردن برايتان ممكن است؟ آيا براحتي تحريك پذير مي گرديد؟ آيا خوابيدن در شب برايتان مشكل است؟ آيا احساس مي كنيد كه مسئوليت هايتان سنگين است؟ آيا علائم جسماني فشار رواني را تجربه مي كنيد (از قبيل معده تحريك پذير)_ آيا علاقه خود به روابط اجتماعي را از دست داده ايد؟ آيا در تمركز بر تكاليف دانشگاه يا انجام با كفايت كارها دچار ناتواني هستيد؟ آيا ميل شما به مصرف سيگار يا داروها افزايش يافته است؟ اگر شما به 4 سئوال از 8 سئوال فوق جواب مثبت بدهيد، در آن صورت لازم است كه راهبردهاي ذكر شده در زير را جهت مقابله

با فشار رواني اضافي تان مورد استفاده قرار دهيد راهبردهاي مقابله اي معمول ورزش جسماني فعال – ورزش منظم به كاهش تنش عضلاني كمك كرده و احساس سلامتي را ارتقا مي دهد. تنش جسماني ناشي از نگراني نيز امكان دارد توسط ورزش كاهش يابد . ماساژ نيز همين اثرات را ايجاد مي كند محدود كردن وظايف كاري و فعاليت هاي خارج از برنامه درسي – گفتن (نه) به درخواستهاي افراطي كارفرما و نيز داشتن زمان استراحت مي تواند فشار رواني را به حداقل برساند خانواده، دوستان، گروههاي اجتماعي – نظامهاي حمايتي دوست داشتني به مواجهه با حوادث فشارزا كمك مي كند تعطيلات يا (زمان بازي) – طرح ريزي براي داشتن زمانهاي فراغت كوتاه (يا تعطيلات طولاني تر) جهت آرامش دادن به خودتان در دوره هاي اوج فشار رواني بسيار حائز اهميت است سرگرمي ها: برا ي خودتان سرگرمي هايي را پيدا كنيد و تا پايان يافتن تاثيرات فشار رواني انرژي و توجه خود را به آن معطوف سازيد مذهب – عبادت مي تواند تاثير آرا م كننده بر بدنتان داشته باشد مشاوره – صحبت با يك مشاور برا ي تشخيص مشكلات توليد كننده فشار رواني و شكستن الگوهاي منفي تحريك كه موجب فشار مي شوند، مفيد است روشهاي ايجاد آرامش – شركت در كارگاههاي آموزشي اداره فشار رواني و آرام كردن تنشها، روشهاي موثر اداره كردن فشار رواني را به شما ياد مي دهد تمرين زير خيلي ساده بوده و مي تواند در شما ايجاد آرامش نمايد. روزي دوبار آن را انجام دهيد ترجيحاً قبل از صبحانه و بعد از شام رهايي از فشار رواني

به طور راحت بنشينيد چشمانتان را ببنديد تمام عضلات خود را به صورت عميق آرام كنيد و حالت آرامش را حفظ كنيد از طريق بيني نفس بكشيد . به موازات بيرون دادن نفس، در مورد كيفيت تنفس تان فكر كنيد و واژه اي (مثلاً عدد يك) را بصورت آرام براي خود تكرار كنيد. از طريق تمركز بر تكرار واژه ، جلوي حواسپرتي توسط افكار مختل كننده را بگيريد اين عمل را 10 الي 20 دقيقه ادامه دهيد. بعد از انجام تمرين مذكور، خيلي سريع بلند نشويد و با چشمان باز چند دقيقه بنشينيد

جانشين پروري؛ كليد نجات در بحران استعدادها

مرجان معالي تفتي - محمد تاج الدين

مقدمه: استراتژي هاي سازماني، نيازمند رويكردي كل نگر براي مديريت استعدادهاست ، بنابراين رويكردهاي سنتي بهترين تجربه ها براي يادگيري ، مديريت عملكرد، مديريت جانشين پروري و توسعه مسير شغلي بايد دوباره ارزيابي و بازنگري شوند. همان گونه كه يكپارچگي مديريت عملكرد و يادگيري در موارد زيادي به عنوان مولفه هاي جدايي ناپذير از استراتژي مديريت استعداد موثر شناخته شده است، مديريت جانشيني نيز كه توسعه كاركنان و برنامه ريزي مسير شغلي را به هم متصل كرده، نقش استراتژيك ويژه اي در سازمانهاي امروزي پيدا كرده است. اين سازمانها دريافته اند كه جانشين پروري، يك فرآيند پويا و مستمر است، نه يك هدف ايستا . در دنياي پر رقابت امروزي براي دستيابي به استعدادها ، سازمانها بايد ديدگاهي فراتر از جايگزيني ساده نيروي كار داشته باشند. استراتژي هاي مديريت جانشين پروري همان گونه كه بايد كاركنان را براي دستيابي به هدفهاي شغلي خود توانمند سازد، بايد بر روي توسعه كاركنان نيز براي دستيابي به هدفهاي سازماني، متمركز باشد.تجربه اي ديگر از (Plateau):گرچه

ما به طوركلي به دنبال يك نوع جديد استراتژي مديريت جانشين پروري هستيم ، اما پژوهشهاي اخير انجمنهاي مديريت منابع انساني نشان داده كه بيش از 70% سازمانهاي مورد مطالعه، فاقد استراتژي جانشين پروري اند . اين موضوع، امروزه اهميت ويژه اي دارد، زيرا براي نخستين بار در دنياي جديد كسب و كار، سازمانها به دليل از دست دادن افراد باتجربه خود، متحمل ضرر و زيانهاي چشمگيري شده اند و اين مسئله دقيقا با كمبود نيروي انساني با مهارتهاي مورد نياز براي جايگزيني و استخدام همزمان شده است به گونه اي كه اداره كار در ايالات متحده پيش بيني كرده است كه تا سال 2010 حدود 168 ميليون فرصت كاري فراهم خواهد شد. اين در حالي است كه نيروي كار تنها 158 ميليون نفر خواهد بود، بنابراين با كمبود 10 ميليون نفري نيروي كار روبه رو خواهيم بود. ميزان تقاضا براي كاركنان شايسته بسيار بيشتر از ميزان عرضه است، اين امر برخي از س_ازمانها در حوزه هاي صنعتي را بيشتر زير فشار قرار مي دهد. به گونه اي كه امروزه حوزه هايي، نظير: توليد مراقبتهاي پزشكي و حوزه هاي فني با كمبود نيروهاي ماهر روبه رو شده اند البته حوزه هايي، نظير: مهندسي، تكنولوژي اطلاعات و منابع تخصصي نظير: آب و برق ، انرژي و حمل و نقل، كمتر با اين مشكل روبه رو هستند.رويكرد برنده-برنده در مديريت جانشين پروريبا استخدام نمي توان اين مشكل را حل كرد ، سازمانها براي حل بحران استعداد، نگاه خود را معطوف درون سازمان ساخته، استراتژي هاي جانشين پروري را به كار گرفته اند كه روي توسعه و پرورش استعدادهاي موجودشان تمركز كنند. به گونه تاريخي ، موفق ترين سازمانها

در اجرا ، آنهايي هستند كه سرمايه گذاري بلندمدت برروي كاركنانشان انجام داده اند با سرمايه گذاري در وقت و هزينه براي توسعه استعدادهاي داخلي اين سازمانها قادر خواهند بود هنگامي كه استعدادهاي اصلي آنها بازنشسته شده، يا به هر دليل ديگري از سازمان خارج مي شوند ، بدون هيچ مشكلي ازاين مرحله گذر كنند اتخاذ استراتژي برنده، برنده مديريت جانشين پروري به سازمانها اجازه مي دهد كه مشاغل كليدي، جانشين هاي بالقوه و شكافهاي مهارتي را شناسايي كنند و به كاركنان، گزينه هاي شغلي موجود و ابزارهايي را براي برنامه ريزي و دستيابي به هدفهاي شغلي شان ، ارائه كنند. به كارگيري رويكردي جامع و يكپارچه، مزاياي ايجاد شده براي كاركنان ، مديران و سازمان را در مجموع بهينه مي كند . ثابت شده است كه برنامه هاي جانشين پروري كه با مسير شغلي افراد گره خورده است روحيه كاركنان و بهره وري آنها را افزايش مي دهد . سازمانهايي كه توسعه شغلي را پشتيباني مي كنند با دادن اجازه به كاركنان براي يافتن فرصتهاي جديد در درون سازمان و تشويق به تحرك شغلي به احتمال بسيار قوي آنها را در توسعه شغلي خود سهيم مي كنند . از آنجايي كه اين كاركنان به احتمال زياد فرصتهايي را در سازمان جستجو مي كنند ، بنابراين فرايند نگهداشت به خوبي صورت گيرد كه روي هم رفته منجر به افزايش رضايت كاركنان خواهدشد.بهترين تجربه هاي شركتهاي پيشرو در حوزه مديريت جانشين پروري، اين گونه است :_ تمركز بر مشاغل بحرانيسازمانها به صورت سنتي در برنامه هاي جانشين پروري، روي مشاغل مديريت ارشد تم__ركز دارند . در صورتي كه كم__بود

نيروي انس__اني، نيازمند توسعه برنامه هاي جانشين پ__روري به ساير مشاغل بحراني است كه بيشترين ت__اثير را بر عمل__كرد س_ازمان دارند. به ع__نوان مثال در علوم طبيعي، ح__وزه تحقي_ق و توسعه، و در عل_وم پزشكي، حوزه پرستاري جزو مشاغل بحراني محسوب مي شوند._ يكپارچه كردن برنامه هاي توسعه شغلي كاركنانيك رويكرد يكپارچه متمركز بر شناسايي و نگهداشت استعدادها، بايد به وسيله راه حلهايي كه مي توانند برنامه توسعه و مسير شغلي كاركنان را با برنامه هاي جانشين پروري كلي سازمان مرتبط كنند ، پشتيباني شود ._ تشويق برنامه هاي توسعه پيشگيرانه و قابل پيگيريمديريت جانشين پروري موثر به سازمانهايي اشاره مي كند كه براي توسعه، فرصتها و پيشنهادهاي پيشگيرانه اي را ارائه مي كنند كه مي توانند آمادگي داوطلبان براي مشاغل آينده را افزايش دهند با مرتبط كردن يادگيري و توسعه با جانشين پروري و توسعه شغلي، سازمانها مي توانند تاثير مثبتي براي پرورش استعدادهاي در دسترس به منظور رويارويي با نيازهاي آينده ايجاد كنند ._ ارزيابي راهكارهاي تكنولوژيسرمايه گذاري در بهترين راهكارها به منظور توسعه چرخه مديريت استعداد كامل – شامل توسعه مديريت، بهينه سازي و نظام پاداش – سازمان را قادر مي سازد كه بهره وري نيروي كار را حداكثر رسانده و نيز موفقيت سازمان را در بلند مدت تامين مي كند. راهكارهاي برنامه جانشين پروري مبتني بر وب، به كاركنان اجازه مي دهد كه به صورت مستقيم از راه كامپيوتر خودشان، امكان دسترسي پيوسته و بموقع به فرآيندها و داده ها را داشته و بتوانند فعالانه مسير توسعه و پيشرفت شغلي خود را دنبال كنند.با انتقال و قرار دادن برنامه جانشين پروري در اولويت بالاي برنامه ها و دستور كار سازمانها

و ايجاد يك رويكرد پيشگيرانه براي رهبري و توسعه كاركنان، سازمانها مي توانند پايه و اساسي استوار براي انتقال آسان و بدون نگراني رهبري به آينده فراهم سازند.اجراي طرح جانشين پروري به عنوان بخشي از يك استراتژي مديريت استعداد، سازمان را قادر به شناخت نيازهاي جاري و آتي كرده، در نتيجه همسوسازي و توسعه استعداد براساس آن خواهد بود؛ گرچه براي موفقيت در جانشين پروري سازمانها بايد روي توسعه شغلي كاركنانشان نيز تمركز كنند .

منبع: ماهنامه تدبير-سال نوزدهم-شماره 199

راهكارهاي كاهش تنش براي كاركنان نوبتكار

روح الله سهرابي

چكيده: درحال حاضر بخش قابل توجهي از سيستم هاي توليدي به نوبتكاري (SHIFT WORK) اختصاص داشته و به تبع آن توجه به وضعيت كاركن__ان نوبتكار اهميت بالايي پيدا مي كند. در ايران نيز صنايعي چون نفت، پتروشيمي و

سيمان در بخش توليدي و بيمارستانها، فرودگاه و نيروي انتظامي در بخش خدمات از اين سيستم ها استفاده مي كنند. از سوي ديگر مشكلاتي مانند تنش شغلي، خستگي، نارضايتي از كار و... در شرايط نوبتكاري بروز بيشتري دارد. نوشتار حاضر ضمن معرفي اجمالي سيستم هاي نوبتكاري و عوامل تنش زا و كاهنده رضايت شغلي ناشي از چنين شرايطي به بيان راهكارهاي بهبود شرايط كاري و رضايتمندي كاركنان نوبتكار باتوجه به تجربيات ديگر كشورها مي پردازد.سيستم نوبتكاريسيستم ن_____وبتكاري عبارت است از دوره هاي زماني كه در 24 ساعت شبانه روز، افراد به كار مشغول هستند، يعني 8 ساعت شيفت صبح، 8 ساعت شيفت عصر و 8 ساعت شيفت شب و يا دو شيفت 12 ساعته. اين سيستم در بخش توليد در جاهايي كه نظام توليدي پيوسته است، مانند پالايشگاهها، صنايع پتروشيمي، كارخانه هاي سيمان و... و در

بخش خدمات مانند بيمارستانها، نيروي انتظامي، فرودگاهها و... به كار مي رود(5).شيفت هاي كاري به دو صورت ثابت و چرخشي است. در نوبتكاريهاي كشورهاي آمريكا و كانادا حدود 42 درصد افراد نوبتكار از سيستم ن__وبتكاري متغير (چرخشي) استفاده مي كنند(7). طبيعي است در نوبتكاري ثابت عده اي هميشه شب كار خواهند بود و اين مضرات زيادي براي آنها به همراه خواهد آورد. محدوديتها و اقتضائات خاص نوبتكاري باعث شده تا هر كسي در اين سيستم ها دوام نياورد و مديران را بر آن داشته تا درمورد بهبود وضعيت و شرايط شغلي افراد به فكر فرورفته و راهكارهايي را ارائه دهند. مطالعاتي كه توسط هارينگتون انجام شده نشان مي دهد فقط 10 درصد افراد از نوبتكاري لذت مي برند و بقيه به نحوي با آن مي سازند و گاهي راهي به جز نوبتكاري ندارند(9).در اين سيستم ها، خستگي، واماندگي، كسالت، انزوا، امراض روحي و رواني و بيماريهاي جسمي و بسياري مسائل ديگر شايع و رايج است. مطالعات انجام شده در صنايع پتروشيمي نيز نشان مي دهد رضايت شغلي كاركنان بخش عملياتي از رضايت شغلي بخش ستادي كمتر است و اختلاف آنها معني دار است.هرچند سيستم نوبتكاري به استفاده هرچه بيشتر و بهت__ر از ماشين آلات و توليد بيشينه مي انجامد، اما نبايد فراموش كرد كه معايب و مضراتي هم دارد كه به طور خلاصه مي توان آنها را به صورت زير برشمرد:الف) شيفت هاي ثابت: همانگونه كه در بالا اشاره شد، در اينگونه موارد عده اي دائماً نوبتكار شبانه خواهند بود و كارهاي شبانه، ساعت بيولوژيك بدن را، كه زمان خواب، زمان غذا خوردن و زمان

استراحت را تعيين مي كند، به هم مي زند و اين وضعيت عوارض بسياري دارد. ازطرف ديگر علاوه بر اختلال در سيستم خواب افراد، برنامه ارتباطات با خانواده و ديگر اقوام و آشنايان نيز مختل مي شود. كم خوابي، كم اشتهايي و بيماريهاي قلبي و حالت انزوا و گوشه گيري از ديگر علائم مشاهده شده در بين شب كاران است (5).ب) شيفت هاي متغير و چرخشي: دو نوع شيفت چرخشي داريم: شيفت چرخشي جلوگرد (FORWARD ROTATING SHIFT) كه به صورت شيفت صبح شيفتعص_______ر شيفت شب مي چرخد و شيفت چرخشي عقب گرد (BACKWARD ROTATING SHIFT) كه عكس حالت اول انجام م___ي گيرد. مطالعات نشان مي دهد رضايت شغلي و راحتي كاركنان در سيستم چرخش جلوگرد بيشتر از عقب گرد است.دركل، در اين سيستم ها همه افراد نوبتكار به نحوي در مشكلات سهيم مي شوند و تبعات منفي شيفت ثابت وجود ندارد اما ازطرف ديگر مشكلات عديده اي چون به هم خوردن ريتم شبانه روزي، تنش، عوارض بهداشتي - ايمني و كم خوابي را نيز به همراه دارد(8). به هرحال در هر نوع از نوبتكاري معايب و مزايايي است و مدير بايد براساس تصميم گيري و اهداف يكي را برگزيند.جداي از اين مباحث، پاره اي از مشكلات به ساختار سازماني و شرايط محيط كار و تناسب آن با سيستم نوبتكاري برمي گردد و مدير مي تواند به راحتي آنها را با اتخاذ تدابيري مرتفع گرداند. اي___ن پيشنهادات درقالب توصيه هايي خواهدآمد.عوامل به وجود آورنده فشار عصبي و تنش دركارعوامل تنش زا تقريباً در زندگي همه افراد وجود دارد. محيط كاري نيز بنابه شرايط خود بي بهره

از چنين عواملي نيست. اگر اين عوامل خارج از كنترل كاركنان باشند به آسيبهاي جدي منجر خواهندشد. لذا ضرورت دارد مديران بويژه در نظامهاي نوبتكاري، اين عوامل و منابع استرس را شناخته و آنها را رفع يا كنترل كنند. عوامل به وجود آورنده تنش به دو دسته فيزيكي و سازماني تقسيم مي شوند:عوامل تنش زاي جسمي و فيزيكي: شامل صدا و دماي بيش از حد بالا يا بيش از حد پايين، لرزشهاي شديد و يا حتي سيستم شيفتي چرخشي و متغير مي شود.عوامل تنش زاي سازماني: شامل مواردي چون خستگي، يكنواختي و عدم تنوع در كار، عدم رضايت شغلي، عدم امنيت شغلي، ابهام در مسئوليت، انزوا، ميزان ريسك و خطر شغل است(2).به نظر مي رسد در صنايع نوبتكار امكان وقوع هر دو نوع عوامل وجود دارد و شايد نارضايتي كاركنان تاحدي به اين مسائل مربوط باشد. اگر بخواهيم به صورت بسيار خلاصه عوارض و تبعات بهداشتي - ايمني ناشي از بروز و دوام تنشهاي شديد ومزمن در بين كاركنان را برشماريم، مي توان گفت: بيماريهاي قلبي، فشارخون بالا، امراض گوارشي، جوشهاي پوستي، تنگي نفس، اختلالات عصبي و رواني، عدم تعادل در برقراري ارتباطات سودمند، خستگي، واماندگي، غيبت و جابجايي، اعتياد به موادمخدر و مشروبات الكلي، افزايش ضايعات و تصادفات در كار و بسياري موارد ديگر نمونه هايي هستند كه مانع از تحقق اه____________داف سازمان و افراد مي شوند (2).در رابطه با استرس كاري چند نكته قابل توجه است:الف) در شناسايي تنش شغلي چند فاكتور زير بايد مدنظر باشد:عوامل و علل تسهيل كننده تنش؛محل بروز استرس؛تناوب و شدت عوامل تنش زا؛گستردگي مشكل.ب) در شناخت و تشخيص

تنش شغلي به شاخصهايي چون ميزان بيماري، مرخصي هاي پزشكي، نرخ جابجايي، گزارشهاي بخش ايمني و بهداشت و دعاوي خطرات شغلي بايد توجه كرد.ج) همكاري مديران و كاركنان در كنار هم براي از بين بردن مشكلات لازم و ضروريست و بدون هريك از اين دو، مشكل كماكان برجاي خود باقي خواهدماند.د) لازمست هرچند ماه يكبار ارزيابي دقيقي از وضعيت پرسنل نوبتكاري و مشكلات ايشان به عمل آيد.حال سوال اينجاست كه باتوجه به عوامل تنش زا در سازمانها، چه راهكارها و پيشنه____ادهايي براي مديران صنايع نوبتكار دررابطه با برطرف كردن يا كاهش تنش و مشكلات در سيستم نوبتكاري مي توان داشت، كه ازطريق آنها نه تنها شرايط شغلي ارتقا و بهبود يابد، بلكه رضايت شغلي كاركنان بخش عملياتي و نوبتكاري بالا رود. از اين حيث ما به بيان مشكلات سيستم هاي نوبتكاري پرداخته و راه حلهايي را نيز پيشنهاد مي كنيم.1 - خستگي: در 88 درصد شركتهاي نوبتكار آمريكا و كانادا، خستگي و افسردگي ناشي از كار، جزء مشكل ذكر شده است. اين عامل كه ناشي از يكنواختي، عدم تحرك، تكراري بودن كار، نياز به دقت زياد، تنش زا بودن كار است در سيستم هاي نوبتكاري شايع است (7).2 - عوارض جسمي: كه ناشي از به هم خوردن چرخه شبانه روزي كاركنان است و در نوبتكاريهاي چرخشي نيز ديده مي شود عبارتند از:بيماريهاي قلبي؛ناراحتيهاي گوارشي مانند كم اشتهايي، زخم معده و...؛ديابت؛اعتياد به سيگار، موادمخدر و مشروبات الكلي؛فشار خون بالا؛اختلالات رواني؛انزوا.3 - استرس كاري4 - عدم رضايت شغلي و احساس حقارت و خودكم بيني5 - آسيب پذيري درمقابل مشكلات جسمي و روحي6 - اختلال در روند تعامل

و برقراري ارتباط با ديگران ازجمله خانواده (5).پيشنهادات براي مديريت سيستم نوبتكاريحال به طرح و ارائه توصيه ها و پيشنهادهايي براي رفع مشكلات و م___وانع پيش گفته در محيط كار وكم كردن عوارض منفي ناشي از نوبتكاري مي پردازيم:- وضعيت و شرايط نور، غذاخوري و تفريح و سرگرمي افراد بهبود يابد؛- درصورت امكان هر فرد بيش از دو شيفت شبانه پشت سر هم نداشته باشد؛- درصورت امكان هر فرد بيش از دو شيفت شبانه دوازده ساعته پشت سرهم نداشته باشد؛- تقسيم روزهاي مرخصي و تعطيلي بين شيفتها، يعني از جمع كردن روزهاي مرخصي بپرهيزيد زيرا احتمال تصادفات بالا مي رود؛- اجازه استراحت، تفريح و ارتباط با كاركنان ديگر را به افراد بدهيد؛- كاركنان را در ابتداي امر نسبت به عوارض احتمالي نوبتكاري مطلع سازيدو مورد سبك زندگي خاص نوبتكاري را اعم از وعده هاي غذايي، شيوه خواب، ورزش و... به ايشان آموزش دهيد؛- اصول ارگونومي را در محيط كار براي افراد اجرا كنيد؛- توصيه ها و نكات بهداشتي را به صورت پوستر در اطراف سازمان بچسبانيد و هم در پاكتهاي حقوق و دستمزد، براي كاركنان بفرستيد؛- در بين كار اجازه خواب كوتاه به كاركنان بدهيد. چه اينكه هم اكنون حدود 48 درصد كارخانه ها و شركتهاي نوبتكار، به افراد اجازه خواب در بين كار و در زمان استراحت و تفريح را مي دهند (7)؛- ب___راي نوبتكاران بويژه كساني كه شبها كار مي كنند محيطي را فراهم سازيد كه به فعاليت و نرمش و ورزش بپردازند؛- از بي سيم در شيفت شبانه استفاده كنيد تا امنيت و برقراري ارتباط سريع تسهيل گردد؛- معاينات سالانه دقيقي از

كاركنان به عمل آوريد؛- سيستم نوبتكاري چرخشي جلوگرد (روز، عصر، شب) را به جاي نوبتكاري چرخشي عقب گرد (روز، شب، عصر) جايگزين كنيد؛- براي شيفت هاي مختلف، پاداشهاي مختلفي را قرار دهيد. براي شيفت شب ميزان پاداش را بيشتر كنيد؛- برنامه ايمني دررابطه با رفتار افراد را به اجرا درآوريد؛- گروههاي ايمني تشكيل دهيد كه مسائل شيفتهاي مختلف را بررسي كنند؛- در محيط كار استريو با موسيقي ملايم يا راديو نصب كنيد؛- مواد آموزشي نوبتكاران را افزايش دهيد؛- تدبيري بينديشيد كه مديران بخش منابع انساني، عصرها و شبها بيشتر حضور داشته باشند؛- دركنار قهوه و چاي، تغذيه شكلاتهاي مقوي در برنامه قرار دهيد؛ - از اضافه كاريهاي زيادي پرهيز كنيد؛- گاهي خط را بدون اطلاع قبلي تعطيل كنيد _(البته اگر هزينه آن بالا نيست) و افراد را به نحوي موردنوازش قرار دهيد. مثلاً آنها را به استخر شنا ببريد يا پاداش به ايشان بدهيد؛- به افرادي كه يك فصل را بدون غيبت در كار شركت كرده اند پاداش خوب بدهيد؛- به افرادي كه از شيفت روز به شيفت شب بروند پاداش خوب اعطا كنيد؛- اتاقهايي براي «چرت بين كار» با صندليهاي راحت و محيط ساكت آماده سازيد(10)؛- اجازه دهيد افراد شيفتهاي خود را با هم جابجا و يا معامله كنند؛- كاركنان را در تصميم گيريها دخالت دهيد؛- در برخي آموزشها از كاركنان براي آموزش استفاده كنيد؛- خبرنامه اي حاوي تذكر نكات مهم و مفيد براي كاركنان نوبتكار منتشر سازيد؛- از سري برنامه هاي كمك به كاركنان براي سازگار كردن افراد با عوامل تنش زا استفاده كنيد؛- از چرخش شغلي بين نوبتكاران براي افزايش تنوع، ك__ارايي

و رضايت شغلي استفاده كنيد (3 و 10)؛البته كاركنان هم بايد توصيه هاي زير را جدي گرفته و اجرا كنند تا وضعيت كاري و روحي آنها بهبود يابد.البته به كاركنان نيز توصيه مي گردد نكات زير را جدي گرفته و اجرا نمايند تا وضعيت كاري و روحي آنها بهبود يابد:- محل بسيار آرام و ساكتي براي خواب خود درنظر بگيريد و سعي كنيد هر نوع عامل ايجاد صوت و به هم زننده آرامش را از اطراف خود حذف نماييد.- اگر ج__زء نوبتكاران بويژه شب كاران هستيد به ورزش و تمرينات بدني روزانه توجه بيشتري داشته باشيد. حداقل پياده روي، چرخيدن در اطراف، فعاليت با دوستان را از دست ندهيد.- حتماً رژيم غذايي تاييد شده اي را تنظيم كرده و براساس آن جلو برويد. سعي كنيد هميشه از سبزيجات و ميوه هاي تازه استفاده كنيد.- در سر كار براي خود تنوع ايجاد كنيد، مثلاً گاهي قدم بزنيد، گاهي به دستشويي رفته و آبي به صورت بزنيد و نفسي تازه كنيد. به نوار يا راديو گوش دهيد.- با خانواده خود آخر هفته ها به مسافرت و گردش رفته و كمبود ارتباطات را جبران كنيد.- بعداز شيفت شبانه بلافاصله به رانندگي نپردازيد.- كمتر از قرصهاي خواب آور استفاده كنيد، به عبارت بهتر خود را به آنها عادت ندهيد.- تاحد امكان از اضافه كاري بلافاصله بعد از شيفت بپرهيزيد (5).نتيجه گيريتعداد بسياري از شركتها و سازمانهايي كه ازسيستم هاي نوبتكار به طور موقت يا دائمي بهره مي برند، مشكلات مرتبط با منابع انساني نوبتكاران بويژه در زمينه رضايتمندي ايشان، وجود روشها و راهكارهاي تجربه شده در دنيا جهت ارتقا

بهره وري و رضايتمندي، همه بر استفاده از چنين راهكارهايي كه برخي از مهمترين آنها در اين مقاله موردبررسي قرارگرفته، دلالت مي كند.منابع:1 - مورهد و گريفين (1374)، مديريت رفتار سازماني ترجمه دكتر سيدمهدي الواني و دكتر معمارزاده، انتشارات مرواريد.2 - ميرجليلي، سيدمهدي، آيا گردش شغلي براي واحد شما مناسب است؟، تازه هاي مديريت، دوره سوم شماره 10 و 11

3 - “SOME CAUSES AND SUGGESTED SOLUTIONS FOR SHIFTWORK PROBLEMS” (1999) NATIONAL OCCUPATIONAL HEALTH AND SAFETY COMMISSION, COMMONWEALTH OF AUSTRALIA, INTERNET.4 - “OUR PEOPLE ASSET” (2000), PETROCHEMICAL CORPORATION OF SINGAPORE (PRIVATE) LTD., E-

استرس شغلي و مديريت آن

، 06:48 استرس  شغلي و مديريت آنمرضيه شجاعي - فرزانه شرف دين

چكيده: استرس پديده اي است كه همه انسان ها كم و بيش در طول زندگي خود با آن مواجه مي شوند . استرس يا فشار رواني  داراي ابعاد خوش خيم و بد خيم است . استرس خوش خيم به آن ميزان از استرس اطلاق مي شود كه باعث افزايش سطح فعاليت فرد در جهت نيل به اهدافش مي گردد ولي همين استرس در صورتي كه مقدارش از ظرفيت تحمل فرد فزوني يافت به استرس بدخيم مبدل شده و عوارض روان –تني زيادي را ايجاد مي كند .آنچه معمولا در بحث از استرس  بيشتر به آن توجه مي شود استرس بدخيم مي باشد . در اين مقاله تاكيد بيشتر بر استرس شغلي و مديريت آن در سطح بهينه است همين طور به بررسي علل و عوامل ايجاد فشار رواني در محيط كاري پرداخته شده است .برخي شغل ها به دليل شرايط ويژه اي مثل ساعات كار طولاني ،عدم امنيت شغلي و... بيشتر موجد

استرس هستند و افراد در اين مشاغل بايد داراي ظرفيت تحمل بالاتري براي اينگونه فشارها باشند . سپس به عوارض و اثرات وجود استرس در سازمان ها اشاره شده است و سرانجام راههاي پيشگيري  از اين پديده مسري قبل از شيوع آن در محيط سازمان از جمله مديريت زمان ، حمايت اجتماعي ،طراحي مجدد شغل و...مورد توجه و بررسي قرار گرفته است . كليد واژگان:  فشار رواني - مديريت استرس – استرس شغلي– ظرفيت تحمل  مقدمه: استرس يك واقعيت انكار ناپذير در زندگي كنوني است و گريز از آن امكان پذير نمي باشد .اگر چه در علم پزشكي مسئله فشار عصبي و علل و عوارض آن مدت هاست مورد بررسي  و تحقيق قرار دارد اما باب اين بحث در رفتار سازماني به تازگي گشوده شده است .فشار عصبي آثار فراواني بر عملكرد و فعاليت هاي اعضاي سازمان دارد . مديران ،كاركنان و ارباب رجوع سازمان تحت تاثير  فشار هاي عصبي دچار حالات رواني خاص مي شوند و دست به رفتارها و اعمالي مي زنند كه مستقيما در بازدهي سازمان منعكس مي شود .افرادي كه دچار استرس مي شوند و توان مقابله با آن را از دست مي دهند از جهات جسماني ، رواني و رفتاري دچار آسيب مي شوند و بدين ترتيب است كه استرس در سازمان همچون آفتي نيروها را تحليل مي برد و فعاليت ها و تلاش ها را عقيم مي سازد . مطالعه اخير موسسه گالوپ در زمينه فشارهاي رواني مورد برسي در بيش از يك سوم مديران كه به ماهيت شغلي آنان مربوط  بوده نشان مي دهد: 40 درصد مديران از

فشارهاي رواني رنج برده و شب ها بيدارند، چرا كه پيرامون مشكلات سازمان و كاركنان فكر مي كنند.23 درصد گزارش دادند به دليل فشار رواني نمي توانند در خانه راحت باشند. اين مطالعات نشان مي دهد هزينه عدم اشتغال به كار ناشي از مشكلات رواني در آمريكا، به 2 ميليارد دلار در سال مي رسد كه اين رقم بي وقفه در حال افزايش است.گروهي از صاحب نظران رفتار سازماني استرس را بيماري شايع قرن نامگذاري كرده اند .شايد هم به راستي دوران ما عصر استرس و فشار رواني است . دوره اي كه در آن انسان بيش از هر زمان ديگري در معرض عوامل موجد استرس قرار گرفته و مسائل و مشكلات بي شماري از هر طرف او را احاطه كرده است.  به دليل اهميت مسئله استرس در سازمانها و تاثير آن بر عملكرد سازماني تحقيات زيادي در اين زمينه صورت گرفته است در اين مقاله  نيزبه بررسي استرس در سازمان ، علل و عوارض آن ودر نهايت مديريت استرس و پيشگيري از آن پرداخته  شده است  فشار رواني (استرس( واژه فشار رواني را اولين بار هانس سيله (HANS SELYE) روانپزشك و روانشناس اطريشي معروف به پدر سرشناس فشار رواني در سال 1936 در دانش پزشكي بكار برد .از استرس تعاريف متنوعي  بيان شده از جمله اينكه:  •    استرس به معني فشار واژه اي است كه از فيزيك به عاريت گرفته شده  و امروز ه براي بيان فشار رواني –تني كاربرد عام يافته است .فشار رواني ،وضعيت پويايي است كه فرد در آن وضعيت با يك فرصت ،محدوديت يا نيازي مواجه مي شود كه مرتبط

با آن چيزي است كه وي تمايل به آن دارد و نتايج حاصله براي وي مبهم ،نامطمئن و در عين حال با اهميت مي باشد .(اسكالر) •    استرس بر اساس تعريف موسسه ملي امنيت و سلامت شغلي آمريكا بدين معني است: عكس العملهاي مضر جسماني و روحي زماني ظاهر مي شوند كه الزامات شغلي ،ظرفيت ها ،نياز ها و منابع كارمند يا كارگر همخواني ندارد . برخي علل شايع استرس عبارتند:*مرگ اخير فرد مورد علاقه*از دست دادن هر چيزي كه براي فرد ارزشمند باشد*آسيب ها يا بيماريهاي شديد*اخراج يا تغيير شغل*نقل مكان به يك شهر يا استان جديد*ورشكستگي شديد يا مقروض شدن شديد*تعارض مداوم بين فرد و يكي از اعضاي خانواده ،دوست و يا همكار *خستگي دائمي ناشي از عدم استراحت كافي –خواب يا تفريح ناكافي بايد توجه داشت كه استرس لزوما به دليل عوامل  ناخوشايند ايجاد نمي گردد و نبايد آن را صرفا پديده اي منفي انگاشت . استرس يا  فشار عصبي مي تواند داراي اشكال سازنده و يا مخرب باشد . به نظر دكتر هانس سليه  انسان به مقداري از فشارهاي  جسمي و رواني  براي زندگي سالم نيازمند است  .وي اين نوع فشارها را فشارهاي رواني مثبت  مي خواند  اما انسان داراي  نقطه اوج يا حداكثر تحمل  براي اينگونه فشارها نيز هست .تعيين حداكثر  ميزان ميزان تحمل  انسان ها در مقابل فشار رواني ،استاندارد پذير نيست و به بسياري از عوامل  جسمي و رواني و نظاير آن  بستگي دارد . اگر ميزان اين فشارها بيش از اندازه ي تحمل باشد نتايج نامطلوب و حتي ناخوشايندي  را در بر خواهد داشت . عوامل ايجاد

كننده استرس به طور تراكمي عمل مي كنند به اين معني كه هر عامل موجد استرس جديد به فشارعصبي قبلي مي افزايد به همين دليل گاهي بر اثر يك عامل بي اهميت فرد دچار استرس شديد مي شود در حالي كه آن عامل به تنهايي موجد استرس نبوده است. همچنين نكته قابل توجهي كه در اينجا بايد به آن پرداخته شود اين است كه استرس يا فشار رواني با اضطراب تفاوت دارد . اضطراب حالتي رواني است ولي استرس همان طور كه در تعريف آن  هم ذكر شد حالتي روان – تني  مي باشد . يعني اثرات آن علاوه بر روان ، در جسم فرد هم اثر مي گذارد . فشار رواني ممكن است با اضطراب همراه باشد ولي اين دو را نمي توان با هم مساوي دانست . استرس سازماني استرس روي سازمان ها و افراد آن تأثير مي گذارد. تأثير استرس سازماني با افزايش ميزان كارگريزي، تعويض زود هنگام كاركنان، ارتباط نامناسب با ارباب رجوع، كاهش ميزان امنيت شغلي، عدم سلامت محيط كار، كنترل ضعيف كيفيت محصولات و... ارتباط دارد. به بيان ديگر هر چه ميزان استرس سازماني بالاتر باشد، عوامل ذكر شده از فراواني بيشتري برخوردارند. چنانچه ميزان استرس سازماني به طور چشمگيري افزايش يابد، فرد ممكن است مبتلا به سندرم سازماني شود. اين سندرم (به طور كلي سندرم به تعدادي از خصوصيات، رويدادها يا رفتارها كه به نظر مي رسد با هم ديده مي شوند يا به نحوي وابسته و هماهنگ هستند، گفته مي شود و به طور اختصاصي تر به مجموعه علائمي گفته مي شود كه با هم ديده مي شوند و مي توان آنها را حاكي از يك

بيماري يا ناهنجاري خاص تلقي كرد)، زماني ايجاد مي شود كه فرد اجازه ابراز عقيده نداشته باشد، امكان تخليه هيجان فراهم نباشد و امنيت شغلي وي به حداقل ممكن رسيده باشد. عوامل ايجاد كننده استرس در سازماناين عوامل را مي توان در دو سطح مورد بررسي قرار داد .يك سري عوامل مربوط به خود سازمان و سري ديگر مربوط به شغل مي باشد .هر چند عوامل متعدد ديگري همچون عوامل فردي( مشكلات خانوادگي ،شخصيت ،ادراك و...) و عوامل محيطي ( اقتصادي ،اجتماعي ،فرهنگي و...) هم در ايجاد استرس در سازمان دخيل مي باشند  الف)عوامل مربوط به خود سازمان:خط مشي هاي سازماني :خط مشي ها و سياست هاي ناعادلانه ،عدم وجود امتيازات عادلانه شغلي ،قوانين خشك و غير قابل انعطاف ،شرح شغل هاي غير واقعي ،جابجايي هاي غير مكرر و نوع رهبري مي تواند موجب فشار رواني گردد.در مورد نوع رهبري برخي از مديران در روش مديريت خود فرهنگي را به سازمان حاكم مي كنند كه موجب بروز ترس و وحشت و اضطراب و تنش مي شود آن ها افراد را وادار مي كنند در يك دوره زماني كوتاه بدون توجه به تناسب زماني ،كاري را انجام دهند يا كنترل شديدي را اعمال مي كنند و در نتيجه موجب بروز فشار مي شوند .ساختار سازماني :سازمان اعم از بزرگ و كوچك داراي ساختارند ساختار يك سازمان را مي توان به اسكلت يك ساختمان تشبيه نمود و اين ساختار بايد متناسب با اهداف سازمان باشد .سازمان معمولا" نمي تواند از يك ساختار ثابت براي هميشه استفاده كنند وجود عوامل داخلي و خارجي سازمان مديران را مجبور مي كند

ساختارهاي مناسب را ايجاد و در صورت لزوم تغيير دهند عدم تناسب ساختار با عناصر محيطي داخلي و خارجي از جمله عوامل بروز فشار هاي رواني است .تمركز بيش از حد –عدم وجود اختيار كافي براي تصميم گيري –تخصص گرايي افراطي –عدم امنيت شغلي –عدم امكان ارتقا و پيشرفت –تضاد صف و ستاد –عدم امنيت شغلي باعث ايجاد فشار رواني مي شود .در صورت عدم امنيت شغلي و امكان ارتقا و پيشرفت بايد گفت كه هنگام ركود اقتصادي ممكن است ايمني شغلي و مسير ترقي دچار اختلال گرداند .از ديگر عوامل عدم تجانس بين وجهه فرد با شغل اوست فرد احساس مي كند در پستي واقع شده كه او را كوچك و تحقير مي كند.در اين مورد به مرحله حيات سازماني هم بايد اشاره كرد.سازمان زماني تاسيس مي شود ،رشد مي كند ،بالغ يا كامل مي شود و سر انجام به زوال وپيري مي رسد بنابراين سازمان در هر زمان در يكي از چهار مرحله ياد شده به سر مي برد .مرحله تاسيس و پايان يافتن دوره زندگي سازمان فشارزا هستند .زماني كه سازمان در حال تاسيس است مقداري زيادي هيجان و عدم اطمينان وجود دارد و زماني كه در حال از هم پاشيدن است احتمالا" از مقدار كاركنان مي كاهد و موجب ايجاد مجموعه جديدي از عدم اطمينان مي گردد هنگامي كه سازمان به دوره تكاملي خود مي رسد پديده هاي عدم اطمينان در پايين ترين حد خود قرار دارندو ميزان فشارهاي رواني اندك است.فرايندهاي سازماني:هر يك از فرايندهاي ناقص سازماني مي تواند به عنوان عامل فشار زا در سازمان موثر واقع شود .ارتباطات

ناقص و عدم انتقال موثر اطلاعات ،عدم وجود بازخور ،ارائه اطلاعات نادرست ،كنترل هاي بي جا و بي مورد و آزار دهنده ،ارزشيابي عملكرد ، تعارض در اهداف و...هركدام مي تواند موجد استرس باشد.كوچك شدن سازمان ها: عدم امنيت شغلي به دليل كوچك شدن سازمان ها در اثر تجديد ساختار و مهندسي مجدد كه راهكارهايي براي مقابله با كم شدن حاشيه سود و سهم بازار و بهره وري است، عاملي براي بروز پرخاشگري است. سبك مديريت: تكنيك هاي سنتي مديريت در جهت جلوگيري از نااميدي و عصبيت در كار بي اثر است و اين مسئله خصوصاً در يك مديريت سلسله مراتبي و استبدادي بيشتر نمايان مي شود.در يك نظام سلسله مراتبي اگر نوع رفتار يا سبك مدير با ذوق و سليقه كاركنان انطباق داشته باشد فشار كمتري بر آنان وارد مي شود ولي اگر انتظارات كاركنان با سبك مدير سازگار نباشد كاركنان به نسبت عدم سازگاري بايد فشار رواني تحمل نمايند . شركت ها به دليل كمبود متخصصاني در امر اضطراب و افسردگي و همچنين عدم توجه پرسنل به بيماري هاي مغزي و رواني خود به علت جايگاه بد اجتماعي آن و اولويت قرار ندادن اين مشكل توسط سازمان ها باعث كاهش قابليت پرسنل و به وجود آمدن افسردگي شده اند.فناوري: عامل ديگري فشار رواني در سطح سازماني فناوري است . فناوري بسته به اينكه چقدر دقت و صبر و حوصله نياز داشته باشد بر كساني كه با آن سرو كار دارند فشار رواني وارد مي كند . افزايش روز افزون استفاده از فناوري اطلاعات و سيستم هاي اطلاعاتي نيز منشاء فشار رواني سازماني است . ممكن است  كاركنان از اينكه توسط ابزار كنترلي زير

نظر گرفته شوند، برده فناوري شده و همين فناوري عاملي باشد كه كارشان را از دست بدهند، احساس عدم اطمينان در كار كنند.سرانجام نوع طراحي دفتر كار و محيط عمومي از عوامل موثر در سطح سازماني اند . تحقيقات نشان مي دهد نور ضعيف ،صداهاي بلند ، نامناسب بودن ترتيب چيدن ملزومات اداري ،ديواره هاي متحرك  يا محيط كثيف و آلوده  موجب فشار رواني مي گردد . ب) عوامل مربوط به شغل ابهام در نقش :ابهام زماني به  وجود مي آيد كه شخص از شغل و كاري كه به عهده گرفته اطلاع كافي نداشته باشد يعني اهداف كاري وي واضح و صريح نيست و او نمي تواند بين اهداف و انتظاراتي كه از او مي رود پيوند درستي برقرار نمايد.گرانباري  يا سنگيني نقش(كمي و كيفي ):وقتي فرد براي انجام كارهاي خود با محدوديت هاي زيادي مثل محدوديت زماني روبرو شود و ازطرفي حجم كار او نسبت به زمان تعيين شده بسيار زياد باشد آن ها از نظر كمي بايد نقش بالايي را ايفا كنند كه اگر در توان فرد نباشد دچار فشار رواني مي شود.گرانباري نقش كيفي يعني نقشي كه فرد بايد ايفا كند از نظر كيفي بيش از حد توان وي است و استانداردهاي تعيين شده با توجه به توان فرد تعيين نشده و بالاتر ازحد توان فرد هستند .تفريط نقش:هنگامي پيش مي آيد كه افراد كار كمي براي انجام دادن داشته باشند يا كار آن ها تكراري و يكنواخت باشد عوارضي مثل پايين آمدن اعتماد به نفس ،عصبانيت،شكايت و  خستگي هاي جسمي دارد.تفريط نقش كمي يعني فرد وقت زيادي دارد و كار كمي

دارد.و تفريط نقش كيفي يعني فرد انگيزه فكري براي انجام كارهاي تكراري نداشته باشد و توانايي او بيش از كارهاي تكراري و يكنواختي باشد كه انجام مي دهد .تعارض نقش :تعارض نقش در سازمان حالتي است كه اعضا در وضعيتي قرار مي گيرند كه بايستي چند وظيفه متضاد و متعارض را انجام مي دهند ،مثلا" مدير توليد از سرپرست بخواهد با سرعت زياد تر تعداد محصول بيشتر توليد كند در حالي كه مدير كنترل كيفيت از وي بخواهد كه كارها را با كيفيت بيشتر كه مستلزم وقت بيشتري است انجام دهد .تعارض نقش همچنين مي تواند از نقش هاي مختلفي كه بر عهده يك فرد گذاشته شده است نشات بگيرد به عنوان مثال فردي هم مدير است و هم پدر.مسئوليت :    كساني كه مسئوليت و سرپرستي ساير افراد را بر عهده دارند به عبارتي عهده دار انگيزش –پاداش و تنبيه- برقراري ارتباط و هدايت كاركنان مي باشند نسبت به كساني كه صرفا" وظايف سازماني را انجام مي دهند فشار رواني بالاتري را تجربه مي كنند.تحرك جغرافيايي:برخي افراد مثل رانندگان و كساني كه شغل آنها تحرك جغرافيايي زيادي دارد مجبورند زندگي تكراري خود را رها كرده و همه چيز در زندگي آن ها مانند سيل متحرك  مي باشد .طبيعت حركت در مشاغل باعث  مي شود كه افراد كمتر از حمايت اجتماعي برخوردار باشند .در بعضي موارد تحرك به صورت ديگري رخ مي دهد يعني به شكل نقل و انتقال از يك شغل به شغل ديگر كه بسيار پر فشار است.شيفت هاي كار: يكي از عوامل عصبي بودن و اضطراب در محيط كار، افزايش شيفت هاي كاري است. قبل از

جنگ جهاني دوم فقط 15 درصد از كارگران شب كار بودند، اما اخيراً تمايل به دستيابي به توليد بالا باعث شده كه اكثر كارخانجات 24 ساعته و در سه شيفت كار كنند.شيفت هاي كاري باعث به هم زدن ساعت بيولوژيك كاركنان شده كه پيامد آن بروز خستگي، كج خلقي، بي خوابي، بي اشتهايي، عدم تمركز و ضعف حافظه است. كاركناني كه به شكلي كم خوابي دارند و توليد هورمون سروتونين بدنشان به ميزان 20درصد كاهش پيدا مي كند دچار افسردگي مي شوند. كارگران شب كار دو برابر بيشتر نسبت به روز كارها تمايل به كشيدن سيگار دارند و احتمال حمله قلبي بعد از پنج سال در آنها دو برابر مي شود.ساعت كار زياد: مطالعات نشان داده كه شرايط كاري در اكثر كارخانجات نسبت به گذشته مضرتر شده است. فشار به پرسنل جهت كار بيشتر و اضافه كار براي كسب بهره وري بيشتر باعث شده كه كاركنان كمتر به مسائل خانوادگي بپردازند و احساس مي كنند بين كار و روابط خانوادگي مي بايست يكي را انتخاب كنند كه اين مسئله باعث عدم رضايت آنها مي شود.اذيت و آزارهاي شغلي: عدم رسيدگي به شكايات و پرداخت غرامت به كاركنان، كارهاي تكراري، رقابت غيرمعمول بين پرسنل و ناديده گرفتن خواسته ها باعث كاهش روحيه پرسنل، افزايش حملات رواني و خشونت هاي شغلي مي شود.حقوق كم: عدم پرداخت حقوق و امكانات مناسب و اختلاف بين نتايج كار و ارزيابي عملكرد انجام گرفته؛ خصوصاً هنگامي كه اين اختلاف ناشي از تعصبات نژادي و مسائل جنسيتي باشد باعث نااميدي در پرسنل مي شودمشاغل پر استرس طبق گفته انستيتو ملي سلامت و امنيت شغلي، استرس شغلي از مواردي نشات مي گيرد كه اهم آنها عبارتند از: 1 ساعت كاري طولاني

و بدون توقف 2 كار كردن بدون دخالت در روند تصميم گيري ها 3 عدم امنيت شغلي و تغييرات متناوب 4-  خطر فيزيكي ، با اين حال بعضي از مشاغل، پر استرس تر از بقيه مي باشند. البته نمي توان گفت كه اين مشاغل بد هستند، بلكه نيازمند افرادي مي باشند با توانايي لازم و كافي براي تحمل استرس. اين مشاغل عبارتند از : 1 خرده فروشي: افراد در اين حرفه بايد بتوانند مشتري ها را متقاعد خريد و پرداخت پول كنند. 2 پزشكان و پرستاران: اين مشاغل چون اغلب با مرگ و زندگي افراد سر و كار دارند مسلما استرس زيادي را متحمل مي شوند. 3- حسابداري: سر و كله زدن با انبوهي از ارقام و اعداد به هم فشرده براي بر هم زدن تراز ديد كافي است. اين افراد نه تنها با امور مالي مشتريان درگير هستند بلكه بايد انبوهي از قوانين و فرمول هايي كه هر سال تغيير مي كنند را نيز به خاطر بسپارند. 4 - معلمان: معلمان در هر سه مقطع تحصيلي ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان با انبوهي از دانش آموزان با خلق و خو، تربيت و استعداد متنوع سر و كار دارند و از همه بدتر اينكه والديني كه هنوز فرزند خود را نشناخته اند از معلم انتظار دارند كه ضمن تعليم دروس ، تربيت را نيز به آنها آموزش دهند. 5- آتش نشاني: آتش نشانان كه آماده گزارشات تلفني هستند بايد بتوانند براي كمك هاي اورژانسي با هر درجه اي از وخامت- از يك تصادف اتومبيل ساده تا انفجار مهيب - پاسخگو باشند. 6 - كشاورزان: اين افراد از صبح تا شب

با انبوهي از فعاليت فيزيكي سنگين مواجه هستند و به علاوه بلاياي طبيعي غير قابل كنترل نظير سيل، آتش سوزي يا خشكسالي مي تواند ماه ها تلاش آنها را نقش برآب كند. 7- دلالان سهام:رقابت در اين شغل بالاست و به علاوه به دليل نوسان زود به زود در امور سرمايه ، هر لحظه بايد آمادگي شكست را داشته باشند عوارض و اثرات استرس در محيط كار عوارض استرس شغلي در افراد مختلف متفاوت بوده و به عوامل بي شماري بستگي دارد مثل موقعيت و شرايط كاري مختلف –مدت زمان قرار گرفتن در معرض استرس و ميزان استرس وارد شده به فرد.درزير به برخي از عوارض فشار رواني در محيط كار اشاره خواهيم كرد :1- ناكامي : سد شدن راه رسيدن به هدف است كه منجر به رفتار هايي از جمله رفتارهاي زير مي گردد:بي ارادگي:هنگامي كه فردي به طور مداوم در شغلي با شكست مواجه مي شودسعي مي كند تلاش هاي خود را افزايش دهد ولي علي رغم اين موضوع اگر باز هم شكست بخورد احتمالا" علاقه وي نسبت به كارش كاهش مي يابد.پرخاشگري:وقتي كه فردي به طور متوالي در براوردن نياز خود ناكام مي ماند ممكن است تقصير و علت آن را به اشيا و افراد اطراف خود نسبت دهد و واكنش عصبي و رفتاري خود را متوجه شخصي بداند كه فكر مي كند دليل اصلي ناكامي او باشدمثلا" كارمند ممكن است دليل ناكامي خود را به رئيس مربوطه نسبت دهد.همين طور خودكشي،تسليم،تثبيت،دليل تراشي،واپس گرايي2-  كاهش رضايت شغلي: فشار رواني داراي اثر مستقيم بر رضايت شغلي افراد است .تحقيقات نشان مي دهد كارهايي كه

كم اهميت و يكنواخت هستند و در آن ها فرد آزادي عمل زيادي ندارد و نتايج بازخور نمي شود فشار رواني افزايش و رضايت شغلي كاهش مي يابد. استرس شغلي و نارضايتي از كار دو فاكتور عمده مرتبط با خطرات و اثرات زيان بار محسوب مي گردند بر اساس آمار اعلام شده توسط سازمان، بين الملي كار هر ساله در حدود 120 ميليون صدمه شغلي و 210 هزار حادثه منجر به مرگ در محيط هاي كاري سراسر دنيا رخ مي دهد. اين حوادث در تلفات زيادي را براي كارگران، شركت ها و جامعه در بر دارد3- غيبت : وقتي فردي دچار فشار رواني شديد در سازمان مي گردد ممكن است سعي كند تا خود را از محيطي كه اين فشارها در آن قرار دارند دور كند به اين ترتيب اقدام به غيبت از محيط مي نمايد.غيبت يكي از اثرات سازماني مهم فشار رواني مي باشدكه تقريبا" همه محققان كه در زمينه فشار رواني تحقيق كرده اند به وجود آن اتفاق نظر دارند .4- تصميم گيري: در صورتي كه افكارافراد از برخي عوامل از جمله فشار هاي رواني تحت تاثير قرار گيرد كيفيت و كميت تصميمات وي تحت تاثير قرار خواهد گرفت.5 -رفتارهاي تهاجمي انفعالي: كاركنان گاهي براي تخليه عصبانيت خود در محيط كارشان به رفتارهاي غيرخشونت آميز دست مي زنند. امروزه اين رفتارهاي كاركنان پرهزينه تر، زيركانه و پيچيده تر شده است كه از اين جمله مي توان به خرابكاري ها، دزدي و ويروس هاي كامپيوتري اشاره كرد كه همه ساله ميلياردها دلار به اقتصاد جهاني ضرر مي رساند. 6-جريانات منفي: عصبانيت در محيط كار باعث شكاف بين كاركنان و ايجاد محيطي خصمانه

مي شود. نارضايتي كاركنان باعث كاهش رضايت شغلي ديگر كاركنان خواهد شد كه اين مسئله باعث گسترش ناخرسندي در سازمان مي شود مديريت فشار رواني در سازمان استرس يا فشار  عصبي مي تواند به شكل سازنده و مخرب باشد .استرس سازنده موجب خلاقيت و نوآوري مي شود و استرس مخرب عملكرد فرد را كاهش مي دهد پس استرس را بايد مديريت كنيم.به طور كلي مديريت استرس يا فشار رواني در سازمان عبارت است از شناخت و آگاهي از عوامل موجد استرس ،نشانه ها و علائم آن و سرانجام كنترل آن در سطح بهينه مي باشد . اندي آليس از كالج راسكين ،آكسفورد انگلستان اخيرا" در حال كار كردن بر روي پروژه اي مر بوط به استرس شغلي است او نشان داده است كه استرس چگونه مي تواند بر روي راندمان كاري كارمندان تاثير بگذارد .وي توضيح مي دهد كه در مراحل اوليه ،استرس شغلي مي تواند بدن را در وضيت اضطراري قرار داده و موجب شود تا راندمان كاري فرد افزايش يابد شخص در اين زمان همواره به خود تاكيد مي كند كه من بايد كارهايم را بهتر انجام دهم اما اگر اين شرايط ناديده گرفته شود و مورد بررسي قرار نگيرد بدن همچنان در حالت اضطراري باقي مي ماند و در نتيجه بازده كاري به طور اتوماتيك كاهش پيدا كرده و سلامت فرد به خطر مي افتد .آنچه ما نياز داريم يافتن سطح بهينه و مطلوبي از استرس است.براي اينكه يك مدير بتواند ميزان فشار رواني و استرس را در بين كاركنانش كنترل كند نخست بايد گرايشي مثبت نسبت به آن داشته و قادر به انتقال

اين گرايش به ساير افراد باشد.از آن جا كه كاركنان ناگزير  مسائل شخصي خود را به درون سازمان انتقال مي دهند و با توجه به اينكه پديده استرس ،يك پديده واگير دار و قابل سرايت به ساير افراد مي باشد مدير بايد از سرچشمه هاي خارجي فشار رواني آگاه باشد و بتواند با استفاده از راهكارهايي از بروز اين پديده در سازمان پيشگيري و آن را به حداقل رساند . در ادامه به برخي از اين راهكارها اشاره شده است  :1.    طراحي مجدد شغل : هدف عمده طراحي مجدد شغل بايد افزايش آزادي عمل به نحوي باشد كه كارگر خود كارش را كنترل نمايد در بسياري از موارد افزايش كنترل كاركنان بر كار خود موجب كاهش فشار رواني و آسيب مي شود . در صورتيكه طراحي مجدد شغل امكان پذير نباشد گردش يا چرخش شغلي مي تواند فشار رواني را برطرف كند . 2.    هدف گذاري : فعاليت هاي هدف گذاري مي تواند به مديريت پيشگيري  فشار رواني كمك كند . هدفهاي روشن ، قابل اندازه گيري ، قابل مشاهده با محدوده زماني معين و هزينه مشخص انگيزش كاركنان را بالا مي برد ، ضمن آن كه ابهام و تعارض در نقش را كاهش مي دهد . 3.    مذاكره نقش :مذاكره نقش با تعريف نقش خاصي كه در بافت سازماني خود نقش كانوني ناميده مي شود آغاز مي گردد و انگاه فردي كه نقش كانوني مي پذيرد برداشت خود را از انتظارتي كه از نقش مي رود بيان مي كند و اعضاي مهم سازمان نيز انتظارات خود را از شخصي كه نقش خاصي بر عهده

گرفته مشخص مي كنند .در نتيجه نقش مورد نظر خوب تعريف شده و هم فرد و هم ساير اعضاي سازمان آسوده خاطر مي شوند 4.    حمايت اجتماعي : گفتگو با يك دوست يا شركت در محفل دوستانه و بذله گويي در اوقات ترس و فشار رواني و يا مواقع تنهايي مي تواند آرام بخش باشد داشتن روابط اجتماعي مناسب به افراد كمك مي كند فشار رواني را بهتر مديريت كنند.يك توصيه عملي آگاه ساختن كاركنان از نظام هاي حمايت اجتماعي در داخل و خارج سازمان مي باشد .برنامه هاي مديريت مشاركتي و فعاليت هاي بهبود زندگي كاري ا ز منابع غني حمايت اجتماعي به شمار مي آيند . 5.    مديريت زمان : مديريت زمان شخص را قادر مي سازد فعاليت هاي كاري و اوقات فراغت خود را اولويت بندي نمايد و فشار رواني ناشي از حجم كاري زياد را به حداقل رساند . 6.    انتظارات واقع بينانه : لازم است افراد انتظارات و توقعات واقع بينانه اي از خود ، كار ، شغل و مردم اطراف خود داشته باشند . نتيجه گيري : با توجه به مباحث بالا روشن شد كه لزومي ندارد كه استرس به تمامي از زندگي حذف شود بلكه قدري از استرس براي يك زندگي سالم لازم مي باشد .در واقع هدف ما از مديريت استرس  ايجاد سطح مطلوب و بهينه اي از فشار رواني مي باشد كه بتواند مولد و تقويت كننده فرد در رسيدن به اهدافش باشد . همان گونه كه به تازگي در حوزه پزشكي نيز در يافته اند ، بهتر آن است كه مداخله براي مهار كردن استرس 

با رويكردي ( پيشگيرانه ) صورت گيرد . از همين رو  در طرح ريزي برنامه هاي مداخله بايد در نظر داشت كه استرس بيماري نيست تا پس از آشكار شدن  نشانه هاي بيماري و پيامدهاي آن ، نياز به درمان داشته باشد  بلكه رويكرد درست آن است كه پيش از رخ دادن استرس  از آن جلوگيري شود .   يافته هاي پژوهشي حاكي از آن است كه بايد رهيافت اقتضايي را براي انطباق با عوامل فشار رواني به كاركنان آموخت . اين كار مي تواند با كمك به كاركنان جهت شناسايي عوامل فشار رواني زيان بار يا تهديد آميز آغاز گردد .براي كمك به كاركنان جهت مديريت و احتمالا حذف بيشتر عوامل فشار رواني وخيم مي توان از آموزش پشتيباني مديريتي سود جست . فهرست منابع ابزري، مهدي. سرايداريان ، حميد .(1376). سازمان ، مديريت و فشارهاي رواني ، انتشارات اركانرضاييان ، علي .(1387 ). مديريت فشار رواني ،انتشارات سمت عابدي ،برخورداري و ديگران  ،بررسي استرس هاي شغلي و نارضايتي از كار در بندر شهيد باهنر و ارتباط آن با حوادث مرگبار . آنالويي ، سعيد .(1387 ). بررسي علل و عوامل فشارهاي رواني در كاركنان (مطالعه موردي: سازمان فاوا شهرداري اصفهان( مديريت منابع انساني.(2006).مترجم مهدي رحماني . ال آر راس ،رند ، ام آلتماي، اليزابت.(1381 ). استرس شغلي  ،مترجم غلامرضا خواجه پور، ناشر : سازمان مديريت صنعتي www.persianv.com

مفهوم استرس

مهدي رضايي

واژه استرس از لغت لاتين”Stringer” به معني ”سختي“ گرفته شده است. استرس يك واكنش تطبيقي به يك عامل بيروني است كه پيامدهاي فيزيولوژيكي، رفتاري، شناختي و روان شناختي زيادي براي هر فرد در پي داشته، فرد

را از حالت عادي خارج مي كند.هانس سليه پزشك اتريشي،پدر استرس در مفهوم جديد آن، معتقد است استرس بيانگر عكس العملهاي فيزيكي- شيميايي، ذهني و عاطفي بدن درمقابل رويداد ها و موقعيت هاي وحشتتناك، هيجان آور، خطرناك و حساس است. استرس واكنش و پاسخي به موقعيت هاي فشار آور است يا حالتي قلمداد مي شود كه در آن فرد بر اثر محركهاي خارجي از وضعيت و حالت معمول خود خارج مي شود و مي كوشد خود را با آنها منطبق و سازگار نمايد. واكنش روان تني حاصل از اين تلاش استرس نام دارد. استرس پاسخي است كه فرد براي تطبيق با يك وضعيت خارجي متفاوت با وضعيت عادي، بصورت رفتار رواني يا جسماني از خود بروز مي دهد. نكات حائز اهميت در مفهوم استرس ؛    پاسخ به استرس متمايز از استرس زاهاست؛    استرس صرفا يك تنش عصبي نيست؛    استرس ممكن است پيامدهاي مثبت داشته باشد؛     استرس فرد را از حالت نرمال خارج مي كند و فرد نمي تواند كاركرد معمول خود را داشته باشد؛    هر فردي استرس را به طور متفاوتي تجربه مي كند؛     ايجاد سازمان بدون استرس يك رويا است؛ مفاهيم مرتبط با استرس •    فشار عصبي(Nerve Pressure)•    اضطراب(Anxiety)•    تنش(Tension)•    تحليل رفتگي(Burn Out) •    استرس ادراك شده•    استرس درك شده به ادراك و تفسير كلي فرد از تاثير پذيري در برابر استرس زا ها اشاره دارد. افراد متفاوت، يك عامل استرس زاي مشابه را به شكل هاي متفاوتي ادراك و تفسير مي كنند•    نقش عامل فرهنگي در ادراك افراد از استرس •    سندرم عمومي سازگاري •    هانس سليه (H.Selye) بيان مي دارد كه پاسخ

معمول به رخداد هايي كه استرس وارد مي كنند، از يك الگوي نسبتاً سازگار به نام سندرم عمومي سازگاري (GAS) تبعيت مي كند. آن شامل سه مرحله است: •    1- اخطار) Alarm ( •    2- مقاومت( Resistance)•    3- فرسودگي Exhaustion)) •    مرحله اول: اخطار      در اين مرحله سطح اضطراب نسبتا پايين است. ارگانيسم در مواجهه با عامل فشار رواني از خود واكنش نشان مي دهد. در اين مرحله شخص از وجود استرس آگاه شده و ساز و كارهاي مناسب را براي مقابله با آن آماده مي كند.     افزايش هوشياري و آگاهي؛ تلاش زياد براي كاهش اضطراب؛ بالا رفتن فشار خون؛ افزايش ضربان قلب ؛ بزرگ شدن مردمك چشم و كش آمدن عضلات از مشخصه هاي اين مرحله است.  مرحله دوم: مقاومت      در اين مرحله سطح اضطراب نسبتا بالا است. افراد در اين مرحله منابع ذهني، جسمي و احساسي خود را بكار مي گيرند و قدري خود را با عامل فشار انطباق مي دهند. فرد به مبارزه دست مي زند(ستيز) يا از عامل فشار فرار مي كند(گريز).     احساس تهديد؛ زود رنجي و تحريك پذيري؛ احساس طاقت فرسايي و افسردگي از مشخصه هاي اين مرحله است.•    مرحله سوم: فرسودگي      در اين مرحله سطح اضطراب شديد است. در صورتي كه فرد در مرحله مقاومت نتواند به سازگاري برسد، انرژي صرف شده براي مقابله، تعادل فرد را مختل كرده و وي دچار تحليل رفتگي و فرسودگي مي شود.     احساس ترس، بي حمايتي، نگراني، وحشت؛ از دست دادن كنترل؛ اختلال شخصيت؛ از دست دادن تفكر منطقي و گسستگي و بيماري از ويژگي هاي اين مرحله به شمار

مي روند. پيامدهاي استرس •    پيامدهاي فيزيولوژيكي•    پيامدهاي روانشناختي•    پيامدهاي شناختي•    پيامدهاي رفتاري •    پيامدهاي فيزيولوژيكي •    تاثير بر سيستم قلبي – عروقي: افزايش ضربان قلب، افزايش فشارخون، افزايش قند خون، سردي دستها و صورت، اختلال در ريتم قلبي•     تاثير بر سيستم عصبي – عضلاني:سردرد، اتساع عروق، لرزش، بي خوابي، درد مفاصل•    تاثير بر سيستم گوارشي:دردهاي شكمي، گرفتگي عضلاني، تهوع، سوء هاضمه، اشكال در بلع، بي اشتهايي، كاهش حركات روده•    تاثير بر سيستم تنفسي:افزايش تعداد تنفس، كاهش اسيديته خون، سرفه هاي بي مورد •    پيامدهاي روانشناختي •     اختلالات روان – تني•    خشم و عصبانيت•     افسردگي•     كناره گيري و انزوا•     ترس و اضطراب•     كابوس و وحشت شبانه•     تنش و حساسيت•    پيامدهاي شناختي •    كاهش و از دست دادن تمركز حواس•    كاهش خلاقيت•    افت كيفيت تصميم گيري و اتخاذ تصميمات ضعيف•    از دست دادن حافظه كوتاه مدت و بلند مدت•    اختلالات فكري•    افزايش خطا•    فراموشي•    افزايش توهم•    پيامدهاي رفتاري •     كاهش عمدي كميت يا كيفيت كار•    ضرب و شتم در محيط كار•    شتاب زدگي در سخن گفتن•     تعجيل در انجام كارها•     بي قراري و عدم توانايي در آرام گرفتن•     توقف كار•     غيبت و ترك خدمت•     كناره گيري از دوستان و خويشان•    ينه هاي استرس هزينه هاي قابل محاسبه: بيماري، بازنشستگي زودرس، فوت در حين خدمت، سوانح، صدمات، غيبت، مراقبت هاي بهداشتي. - هزينه هاي غير قابل محاسبه: عملكرد ضعيف، مديريت زمان ضعيف، تصميم سازي نادرست، مديريت غيرموثر،، تضاد و تعارض، فقدان تمركز، كاهش خلاقيت. •    عوامل ايجاد استرس     علل فردي     علل بين فردي     علل سازماني     علل فرا سازماني •    علل فردي     تضاد نقش    ابهام در

نقش    تعدد نقش     شخصيت    مسئوليت سنگين    كار كمتر يا بيشتراز ظرفيت فرد    ناسازگاري در اهداف    ناسازگاري بين ارزش ها، نگرش ها و احساسات     اعتياد به كار (پديده كاروشيKaroshi)     پايين بودن مهارت•    علل بين فردي      كار تيمي     پديده فشار گروهي     در معرض خشونت يا ناظر آن بودن     زورگويي و بي نزاكتي     عدم انسجام گروهي    وجود يا عدم وجود نياز هاي مشترك      عدم تعريف دقيق نقش در فعاليتهاي گروهي     اختلافات ميان اعضاي گروه

بررسي رابطه استرس شغلي وتعهدسازماني كاركنان جهادمازندران

رابطه استرس شغلي وتعهد سازماني كاركنان جهاد مازندرانمهدي ملكي

چكيده: در اين مقاله رابطه بين استرس شغلي و تعهد سازماني كاركنان سازمان جهاد كشاورزي استان مازندران مورد بررسي قرارگرفت. سوال اصلي تحقيق آن است كه آيا بين استرس شغلي و تعهد سازماني كاركنان جهاد كشاورزي رابطه معني داري وجود دارد ؟اين سوال اصلي منشاء سه سوال فرعي تحقيق شده است.روش تحقيق، روش توصيفي-همبستگي مي باشد و براي اين منظور از يك نمونه 317 نفري از كاركنان سازمان با نمونه برداري تصادفي ساده استفاده شده است.ابزار اندازه گيري دو پرسشنامه مي باشد.پس از جمع آوري داده ها از آزمون اسپيرمن براي پاسخگويي به سوالات استفاده شد و نتايج تحقيق نشان مي دهد كه ميان استرس شغلي و تعهد سازماني آنان رابطه معني داري وجود نداشته و همچنين بين تعهد عاطفي و هنجاري با استرس شغلي كاركنان نيز رابطه معني داري مشاهده نگرديده و تنها ميان تعهد مستمر كاركنان با استرس شغلي رابطه معني داري وجود دارد.در پايان مقاله پيشنهاداتي براي اين عامل داده شده است.واژه هاي كليدي: تعهد سازماني ، تعهد مستمر ،تعهدعاطفي ، تعهد هنجاري ، استرس شغلي1-مقدمهمديران در ارتباط با مسائل

گوناگون سعي در كنترل مداوم كاركنان خود دارند. تصور مديران اين است كه وقتي شخصي در يك محل استخدام مي شود بايد تمام شرايط آن سازمان را بپذيرد. بعضي از مديران برروي اين مساله كه رضايت كاركنان را مي توان از طريق پاداش و ترغيب به انجام كار افزايش داد،پافشاري مي كنند. شايد تصور مديران اين است كه كاركنان ، زيردستان آنها هستند و بايدفرامين آنها را بپذيرند. اگرچه امروزه به دليل اينكه كاركنان در زير فشار مالي زيادي به سرمي برند بيشتر توجه و تمايل آنها به مسائل اقتصادي كار است ، ولي به تدريج كاركنان علاقه مند به انجام كارهاي با مفهوم و خواهان استقلال شغلي بيشتري در كار خودهستند، تا بدين طريق احساس ارزشمندي به آنها دست دهد. يكي از مهمترين مسائل انگيزشي كه امروزه با حجم گسترده اي در مطالعات روان شناسي صنعتي و سازماني درغرب گسترش يافته ، مساله تعهد سازماني است .از سويي بخش  مهمي از عمر ما در محيط كاري سپري مي شود و بسياري از روابط و مناسبات اجتماعي  ما در ساعات كاري شكل مي گيرد . مي توان از كار به عنوان بخش بسيار مهم  و زندگي انسان ياد كرد با توجه به اهميت ابعاد مختلف كار در زندگي انسانها ،مي توان گفت كه رضايت شغلي و تمايل به  انجام كار نيز تاثير بسزائي درنحوه خشنودي انسانها از وضيعت زندگيشان دارد. . از سويي ديگر سلامت رواني انسانها در گرو همين رضايت شغلي است چنانكه مي توان گفت انسان هائي كه دستخوش نارضايتي شغلي هستند ، دچار استرس هاي شديد در زندگي كاري ونيز خانوادگي و

اجتماعي مي شوند .بررسي هاي انجام گرفته نشان مي دهد كه تقريبا در تمامي مشاغل استرس وجود دارد . اما ميزان و تاثير آن به لحاظ نوع و ماهيت استرس و خصوصيات شغلي افراد در مشاغل گوناگون متفاوت است . به عنوان نمونه پژوهشي در سال 1373 در مورد بررسي رابطه عوامل  فشار زاي اجتماعي – رواني با اختلالات رواني انجام گرفت كه مشخص گرديد : رابطه مستقيمي بين عوامل استرس زا و فراواني اختلالات روان تني در قشر كارمند وجود دارد.2-بيان مساله كارائي ،اثربخش وبهبود عملكرداز مهمترين اهداف يك سازمان محسوب مي شودوهر سازماني سعي در تقويت اين ستادهها از طريق گوناگون دارد. قبل از هر سرمايه گذاري در هرزمينه اي بايداز موثربودن آن تاحد ممكن اطمينان حاصل پيدا كرد.بنابراين براي تقويت عملكردونيل به اهداف بايد عوامل مرتبط و تقويت كننده را شناسائي نمود. پس از شناسائي وبررسي بايددر جهت تقويت آنهاگام برداشت يكي از اين عوامل تعهد سازماني است. تعهد سازماني به عنوان وابستگي عاطفي و رواني به سازمان در نظر گرفته مي شود كه بر اساس آن فردي كه شديدا متعهد است، هويت خود را با سازمان معين مي كند، در سازمان مشاركت مي كند و در آن درگير مي شود و از عضويت در سازمان لذت مي برد .بوكانان( 1974) ، تعهد را چنين تعريف مي كند:«تعهد نوعي وابستگي عاطفي و تعصب آميز به ارزشها و اهداف يك سازمان است. وابستگي نسبت به نقش فرد در رابطه با ارزشها و اهداف سازمان ، به خاطر خود سازمان جداي از ارزشهاي ابزاري آن. پرتر و همكاران (1978) تعهدسازماني را به عنوان «درجه نسبي تعيين هويت

فرد با سازمان و مشاركت و درگيري او در سازمان تعريف كرده اند» . در اين تعريف، تعهد سازماني سه عامل را شامل مي شود 1- اعتقاد به اهداف و ارزشهاي سازمان 2- تمايل به تلاش قابل ملاحظه به خاطر سازمان 3- آرزو وخواست قوي وعميق براي ادامه عضويت با سازمان. مي ير  و آلن  مدل سه بعديشان را مبتني بر مشاهده شباهتها و تفاوتهايي كه در مفاهيم تك بعدي تعهد سازماني وجود داشت، ايجاد كردند. بحث كلي آنها اين بود كه تعهد، فرد را با سازمان پيوند مي دهد و بنابراين، اين پيوند احتمال ترك شغل را كاهش خواهد داد [13].آنها بين سه نوع تعهد، تمايز قائل مي شوند. تعهد عاطفي اشاره به وابستگي احساسي فرد به سازمان دارد .تعهد مستمر مربوط به تمايل به باقي ماندن در سازمان به خاطر هزينه هاي ترك سازمان يا پاداشهاي ناشي از ماندن در سازمان مي شود. سرانجام تعهد هنجاري احساس تكليف به باقي ماندن به عنوان يك عضو سازمان را منعكس مي كند. فشار عصبي از مسايل بسيار حاد در سازمان هاي امروزي مي باشد كه سلامت جسمي و رواني نيروي كار را به خطرانداخته و هزينه سنگيني را به سازمان ها وارد ساخته است، فشار عصبي در ساز مان همچون آفتي فعاليت ها را تحليل داده و از بين مي برد .گروهي از صاحب نظران رفتار سازماني، استرس ناشي از شغل را بيماري شايع قرن نامگذاري كرده اند شايد هم به راستي دوران ما عصر استرس ها است كه در آن انسان بيش از هر زمان ديگر در معرض عوامل استرس زا قرار گرفته و مسايل و مشكلات زيادي از هر

سو او را احاطه كرده است. استرس و يا فشاري عصبي موقعيتي دروني و خاص هر فرد است كه در واكنش به مسئله اي در افراد مختلف به گونه اي متفاوت بروز ميكند.و حتي ممكن است افراد در مقاطع مختلف واكنش هاي متفاوتي نسبت به يك مسئله از خود نشان دهد.فشار عصبي عكس العمل انسان جهت سازگاري با محركها و الزامات فيزيكي و رواني مي باشد [7].باتوجه به دومتغير اشاره شده (تعهدسازماني و استرس شغلي) به عنوان دوعامل مهم در سازمان ها در اين پژوهش به رابطه بين تعهد سازماني و استرس شغلي پرداخته مي شود .3-ادبيات تحقيقمفاهيم و تعاريف تعهد سازمانيتعهدسازماني مانندمفاهيم ديگررفتارسازماني به شيوه هاي متفاوت تعريف شده است . اگر چه درباره تعهد سازماني تعاريف متعددي يافته مي شود ، ولي در بررسي كه دو صاحب نظر به نام هاي مير و آلن  در سال 1987 درباره تعهد سازماني انجام داده اند ، مشخص شد كه هريك از تعاريف تعهد سازماني به يك از سه موضوع كلي ، وابستگي عاطفي  ، درك هزينه ها  و احساس تكليف  بر مي گردد.معمولي ترين شيوه برخورد ، تعهد سازماني آن است كه تعهد سازماني را نوعي وابستگي عاطفي به سازمان درنظر مي گيرند. براساس اين شيوه ، فردي كه به شدت متعهد است ،هويت خود را از سازمان مي گيرد، در سازمان مشاركت دارد و با آن درمي آميزد و ازعضويت در آن لذت مي برد [5].پورتر و همكارانش (1974) تعهدسازماني را پذيرش ارزشهاي سازمان و درگيرشدن در سازمان تعريف مي كنند و معيارهاي اندازه گيري آن را شامل انگيزه ، تمايل براي ادامه كار

و پذيرش ارزشهاي سازمان مي دانند.چاتمن و اورايلي (1968) تعهد سازماني را به معني حمايت و پيوستگي عاطفي بااهداف و ارزشهاي يك سازمان ، به خاطر خود سازمان و دور از ارزشهاي ابزاري آن «وسيله اي براي دستيابي به اهداف ديگر» تعريف مي كنند[4].تعهد سازماني عبارت از نگرشهاي مثبت يا منفي افراد نسبت به كل سازمان (نه شغل ) است كه در آن مشغول به كارند. در تعهد سازماني شخص نسبت به سازمان احساس وفاداري قوي دارد و از طريق آن سازمان خود را مورد شناسايي قرار مي دهد[1]. شهيد مطهري (1368) درباره تعهد چنين مي گويد: تعهد به معني پايبندي به اصول وفلسفه يا قراردادهايي است كه انسان به آنها معتقد است و پايدار به آنها مي باشد. فردمتعهد كسي است كه به عهد و پيمان خود وفادار باشد و اهدافي را كه به خاطر آنها و براي حفظ پيمان بسته است صيانت كند. شلدون  تعهد سازماني را چنين تعريف مي كند:نگرش يا جهت گيري كه هويت فرد را به سازمان مرتبط يا وابسته مي كند. كانتر  تعهدسازماني را تمايل عاملان اجتماعي به اعطاي نيرو و وفاداري خويش به سيستم هاي اجتماعي مي داند.. به عقيده سالانسيك تعهد حالتي است در انسان كه در آن فرد با اعمال خود و از طريق اين اعمال اعتقاد مي يابد كه به فعاليتها تداوم بخشد و مشاركت موثرخويش را در انجام آنها حفظ كند. بوكانان تعهد را نوعي وابستگي عاطفي و تعصب آميز به ارزشها و اهداف سازمان مي داند، وابستگي به نقش فرد در رابطه با ارزشها و اهداف و به سازمان في نفسه جداي از

ارزش ابزاري آن[5].مطالعه بارن و همكاران در جايي ديگر عوامل موثر برتعهد سازماني به صورت دسته بندي زير مطرح مي شود :1-تعهد به وسيله هاي جنبه هاي مختلف شغل تحت تاثير قرار مي گيرد . مشاغلي كه ميزان مسئوليت و اختيار واگذار شده در آن زياد مي باشد ، تكرار پذيري آن كم ، و جذابيت آن زياد مي باشد ، متصدي چنين مشاغلي سطح بالائي از تعهد را از خود نمايش مي دهند. از طرف ديگر فرصت هاي كم براي ارتقاء ، تنش هاي زياد در شغل ، باعث سطح پائيني از تعهد سازماني مي شود .2-نعهد سازماني تحت تاثير وجود فرصت هاي شغلي جايگزين قرار مي گيرد . شانس بيشتر براي يافتن شغل ديگر ، و مطلوبيت بيشتر چنين جايگزين هايي ، باعث مي شوند كه فردتعهد كمتري نسبت به سازمان خود داشته باشد . 3-تعهد سازماني  تحت تاثي ويژگي هاي فردي قرار مي گيرد . كاركنان مسن تر ، و باسابقه كاري بيشتر و ارشدتر به آنهائي كه به كار خود علاقه مند هستند ، سطح بالاتري از تعهد را گزارش مي دهند .در گذشته ،اغلب پيشنهاد مي شد كه زنان به نسبت مردان ، تعهد كمتري نسبت به سازمان خود دارند ، يافته هاي اخير نشان مي دهد كه چنين اختلافاتي در تعهد سازماني وجود ندارد بلكه دو گروه تعهد يكساني را از خود نشان داده اند .4-در نهايت ، تعهد سازماني به طور شديد تحت تاثير عوامل مربوط به محيط كاري قرار مي گيرد .افرادي كه از سرپرستان خود راضي هستند و احساس مي كنند در ارزش يابي عملكرد ،

عدالت برقرار مي شود و احساس مي كنند كه سازمان به فكر رفاه آنها مي باشد ، سطوح تعهد بالاتري را از خود نمايش داده اند [12]. مطالعه باتمن و همكاراندر مطالعه اي كه توسط باتمن   و استراسر  در سال 1984 صورت گرفت ارتباط متغيرهاي زير با تعهد سازماني سنجيده شده است .1- رفتار تشويقي مدير 2- رفتار تنبيهي مدير             3- وﻳﮋگي هاي شغل   4- تمركز    5- نياز به موفقيت  6- جايگزين هاي شغلي در خارج سازمان7-استرس شغلي                    8- رضايت شغلي     9- سن         10- تحصيلات  11- سابقه خدمت  12- سابقه در مسير شغلي تجزيه وتحليل همبستگي بين اين متغيرها و تعهد سازماني نشان مي دهد كه تمام اين متغيرها به استثنا جايگزين هاي شغلي و استرس شغلي با تعهد سازماني رابطه مثبت دارند ولي جايگزين هاي شغلي و استرس شغلي با تعهد رابطه منفي دارند . همچنين اين تحقيق نشان مي دهد كه تعهد سازماني پيش شرط رضايت شغلي است نه رضايت شغلي پيش شرط تعهد سازماني[8].مطالعه آلن و مي يردر مطالعه اي كه توسط ((مي ير و آلن )) در سال 1990 براي سنجش و تعيين پيش شرط هاي تعهد سازماني صورت گرفته پيش شرطهاي تعهد عاطفي به صورت زير مطرح شده است :1- چالش شغلي         2- وضوح نقش           3- وضوح اهداف  4- مشكل بودن هدف 5- پذيرش مديريت : حدي كه مديريت پيشنهادات كاركنان را مي پذيرد .6- انسجام همكاران   7- تبعيت سازماني 8- عدالت: حدي كه با كاركنان به طور برابر رفتار مي شود.9- اهميت شخصي : حدي كه كاركنان احساس مي كنند براي سازمان مهم هستند.10- بازخور : حدي كه كاركنان

در رابطه با عملكردكاري خود ، بازخور دريافت مي كنند.11- مشاركت : حدي كه كاركنان مجاز به شركت در تصميم گيري در رابطه با كارشان هستند[9].مطالعه برانينگ  و سيندر در تحقيقي كه توسط برانينگ و سيندر (1993) صورت گرفته نقش ميانجي و تعديل كننده جنسيت و پست و مقام در ارتباط بين تعهد سازماني و متغيرهاي اثرگذار بر آن مورد توجه واقع شده است . در اين تحقيق به منظور بررسي تاثير تفاوتهاي جنسي  و تفاوت در پست و مقام  در رابطه با تعهد سازماني و عوامل موثر بر آن چهار گروه نمونه انتخاب شده اند:سرپرستان زن ، كاركنان زن ، سرپرستان مرد ، كاركنان مرد . عوامل موثر بر تعهد سازماني به عنوان متغير مستقل در چهار دسته زير طبقه بندي شده اند : الف – رويه هاي اجتماعي  ، شامل : سبك رهبري ، انسجام تيم و .....ب- آگاهي از موقعيت  ، شامل : تضاد نقش ، وضوح نقش و .......ج- ارزيابي شخصي شامل احساس شايستگي فردي .د- رضايت شغلي شامل رضايت از كار ، رضايت از همكاران ، رضايت از حقوق ، رضايت از فرصتهاي ارتقاء[6].تعاريف استرس استرس به معناي فشار واﮋه اي است كه از فيزيك به عاريت گرفته شده است و امروزه براي بيان فشار روان تني كاربرد عام يافته است . به عبارت كلي استرس حالتي است در درون و تن كه ناشي از وارد شدن فشارهاي روحي يا جسمي به فرد است . بنابراين شايد فشار عصبي معادل دقيقي براي استرس نباشد . چرا كه استرس حالتي ناشي از فشار است نه خود فشار اما با اندكي اغماض

مي توان استرس را همان فشار عصبي معني كرد . در لغت نامه پزشكي Steadman  استرس چنين تعريف شده است :1-    استرس عكس العمل (واكنش ) بدن حيوان به نيروهاي مضر طبيعت ، عفونت ها و حالات مختلف غير طبيعي است كه تعادل رواني را به هم مي زند.2-    استرس نيروي مقاومتي است كه در نتيجه يك نيروي وارده خارجي در بدن بوجود مي آيد.3-    در روانشناسي ، استرس يك نيروي فيزيكي يا رواني است كه به هنگام وارد شدن بر شخص باعث فرسايش يا عدم تعادل مي شود[3].مورهد و گريفين استرس را بعنوان عكس العمل فرد براي سازگاري نسبت به محركي كه الزامات فيزيكي و رواني گسترده اي را براي او بوجود مي آورد تعريف كرده اند[7].در تعريفي ديگر استرس را پاسخي دانسته اند كه فرد براي تطبيق با يك وضعيت خارجي غير عادي به صورت رفتاري رواني يا جسماني از خود بروز مي دهد.. در اين تعريف استرس عبارت از عكس العمل هاي فرد در مقابل موقعيت هاي تهديد كننده در محيط مي باشد [1].عوامل استرس زا بسياري از عوامل مي تواند باعث ايجاد فشار عصبي شوند شكل (1) فشارهاي عصبي سازماني را  نشان مي دهد كه شامل عواملي از محيط كار مي باشد و مي تواند باعث ايجاد فشار عصبي در كاركنان شود. فشارهاي عصبي سازمانيفشارهاي عصبي سازماني عواملي از محيط كار هستند كه مي توانند باعث ايجاد فشار عصبي شوند چهار مجموعه كلي فشار عصبي سازماني عبارتند از :

1) الزامات شغلي

عوامل ايجاد فشار عصبي در مشاغل مي باشند . به عنوان مثال بعضي از شغلها بيش از ساير مشاغل داراي فشار

عصبي م يباشند . مشاغل جراحي ، كنترل ترافيك هوايي و هدايت تيمهاي فوتبال حرف هاي ، در مقايسه با شغلهايي مانند پزشك عمومي ، مسئول بار هواپيما و مسئول آموزش تيم تحت فشار عصبي بيشتري هستند .2) الزامات فيزيكيبستگي به مكان شغل دارد . يكي از عوامل مهم درجه حرارت است . به عنوان مثال ، ممكن است كار كردن در فضاي آزاد هنگامي كه درجه حرارت بي نهايت زياد است ، منجر به ايجاد فشار عصبي شود . اين موضوع در مورد دفتر كاري كه حرارت نامناسب دارد و سرد است نيز صدق مي كندطرح دفتر كار نيز مي تواند مشكل آفرين باشد . به عنوان مثال دفترهايي كه داراي طرح نامناسبي مي باشند ممكن است باعث شوند كه افراد نتوانند محيطي خصوصي براي خود داشته باشند ويا اينكه نتوانند مراودات اجتماعي خيلي زياد و يا خيلي كم را تحمل كنند . مراودات اجتماعي خيلي زياد ممكن است باعث جدايي فرد از وظيفه اش شده ، در حاليكه مراودات اجتماعي خيلي كم ممكن است به خستگي و يا انزوا منجر شود . به همين ترتيب نور كم ، نبود فضاي كافي و نظاير آن مي تواند منجر به ايجاد فشار عصبي شود .3) الزامات نقشالزامات نقش نيز مي تواند مبناي ايجاد فشار عصبي باشد . نقش عبارت است از مجموع رفتارهاي سازماني در يك گروه يا سازمان كه با يك شغل سازماني همراه شده باشد . فشار عصبي ممكن است ناشي ازالف) ابهام نقش (روشن نبودن انتظاراتي كه از فرد دارند)ب)تضاد نقش (ناهماهنگي بين دو يا چند نقش باشد .)4) الزامات درون شخصيآخرين

مجموعه از عوامل ايجاد كننده فشار عصبي از سه الزام مراوده با ديگران تشكيل شده است كه مي تواند در يك محيط سازماني مقابل فرد قرار گيرد .الف) فشارهاي گروهي :مثل فشار براي محدود كردن توليد ، فشار براي انجام هنجارهاي گروهي و نظاير آن مي باشند .ب) سبك رهبري :سبك رهبري نيز مي تواند باعث ايجاد فشار عصبي شود . فرض كنيد فردي نيازمند حمايت اجتماعي رهبر خود مي باشد ، اگر رهبر مورد نظر تا حدودي خشن بوده و توجه و دلسوزي چنداني نسبت به او نشان ندهد، احتمالاً احساس فشار عصبي خواهد كرد .ج)شخصيت :شخصيت و رفتار نيز ممكن است باعث ايجاد فشار عصبي شود . تضاد ، زماني به وجود مي آيد كه دويا چند نفر با وجود تفاوتهايي كه با هم دارند ، مجبور به همكاري باشند [7].نتايج تحقيقات مشابه پيشيندر تحقيقي تحت عنوان رابطه بين تعهد سازماني و استرس شغلي در مديران بيمارستانهاي آموزشي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان 1386 كه توسط يعقوبي،محمديان و جوادي انجام شد به اين نتيجه رسيدند كه بين استرس شغلي مديران و بعد عقلايي تعهد رابطه معني داري مشاهده شده است. بين استرس شغلي مديران و بعد هنجاري و عاطفي  تعهد رابظه معني داري مشاهده نشد.و در نهايت بين استرس شغلي مديران و بعد تعهد سازماني رابظه معني داري مشاهده نمي شود.انگل و پري پژوهشي در زمينه تعهد سازماني انجام دادند و نتيجه گرفته اند كه تعهد سازماني با عواملي چون سازگاري ، ترك شغل ، استرس و ميزان عملكرد رابطه دارند اما با ميزان كم كاري و غيبت از شغل رابطه اي وجود ندارد[14].كاتلين

دال در تحقيقي با عنوان بررسي رابطه سبك رهبري و تعهد سازماني با تاثير استرس به اين نتيجه دست يافته است كه بين استرس و تعهد رابطه اي وجود ندارد ودر اين  تحقيق وي استرس را بعنوان عامل واسط در نظر گرفته است [11].چنگ بر تحقيقي كه برروي پرستاران كشور تايوان انجام داده است به اين نتيجه رسيده است كه استرس برروي تعهد سازماني تاثير داشته كه آن نيز بنوبه خود برچگونگي رفتار سازماني فرد تاثير مي گذارد[10].4-هدف تحقيقهدف اين تحقيق اين است كه رابطه بين استرس شغلي و تعهد سازماني كاركنان سازمان جهاد كشاورزي استان مازندران را بسنجد.در راستاي اين هدف كلي رابطه استرس شغلي با ابعاد تعهد سازماني در مدل     مي ير و آلن نيز مورد  بررسي قرار مي گيرد  كه اهداف جزئي تحقيق به شمار مي آيند.5-سوالات تحقيق سوال اصلي:  آيا بين استرس شغلي و تعهد سازماني كاركنان جهاد كشاورزي رابطه معني داري وجود دارد ؟سوالات فرعي :1-  آيا بين استرس شغلي و تعهد عاطفي كاركنان جهاد كشاورزي رابطه معني داري وجود دارد ؟2-  آيا بين استرس شغلي و تعهد مستمر كاركنان جهاد كشاورزي رابطه معني داري وجود دارد ؟3-  آيا بين استرس شغلي و تعهد هنجاري كاركنان جهاد كشاورزي رابطه معني داري وجود دارد ؟6-روش تحقيقبا توجه به هدف تحقيق و ماهيت موضوع ،روش تحقيق از نوع توصيفي- همبستگي مي باشد. جامعه آماريجامعه آماري در پژوهش حاضر شامل كليه كاركنان جهاد كشاورزي استان مازندران مي باشد. كه در زمان انجام تحقيق تعداد كاركنان1814 نفر مي باشند.نمونه آماري و روش نمونه گيري براي تعيين حجم نمونه آماري به جدول كرجسي و مورگان

مراجعه شد و از جامعه آماري مورد مطالعه به صورت نمونه گيري  تصادفي ساده 317  نفر از كاركنان جهاد كشاورزي استان مازندران انتخاب شده است .كه از پرسش نامه هاي پخش شده 309 عدد عودت شده بودند.روش گردآوري اطلاعاتاطلاعات موردنياز براي اين تحقيق بر اساس دو پرسش نامه جمع آوري شده است .از پرسشنامه اول براي تعيين سطح استرس شغلي كاركنان و از پرسشنامه دوم (مي ير و آلن) براي اندازه گيري تعهد سازماني كاركنان استفاده شده است .براي تعيين روايي اين پرسشنامه ها از روش روايي قضاوتي استفاده شده است . اين پرسشنامه ها مو رد تأييد اساتيد رشته مديريت قرار گرفته است. و براي تأييد پايايي پرسشنامه ها نيز از روش محاسبه ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شده است . كه براي پرسش نامه استرس شغلي ، ضريب آلفاي كرونباخ برابر با 92/0و براي پرسشنامه تعهد سازماني(مير و آلن) 84/0بدست آمد و از آنجائيكه بالاتر از 7/0 بدست آمد از نظر پايايي مورد تاييد قرار گرفتند .روش تجزيه و تحليل اطلاعات تحقيقدر اين پژوهش هم از آمار توصيفي وهم ازآمار استنباطي جهت تجزيه وتحليل اطلاعات استفاده شده است.در تحليل توصيفي از توزيع فراواني و محاسبه  شاخصهاي مركزي استفاده شده و درتحليل استنباطي از آزمون ناپارامتري  ضريب همبستگي رتبه اي اسپيرمن استفاده شده است . 7-يافته هاي توصيفي تحقيقدر پژوهش حاضر به منظور تعيين ويژگي هاي جمعيت شناختي تعداد شش سوال در پرسشنامه مطرح شده است كه عبارتند از سن ، جنس ، سابقه خدمت اداري ، ميزان تحصيلات ، رشته تحصيلي و پست سازماني. براساس اطلاعات حاصل از استخراج پاسخ هاي تعداد 309 نفر

از اعضاي نمونه تعداد 258نفر مرد و تعداد 51 نفر زن مي باشند و تعداد 24 نفر سن بين20 تا30 سال و تعداد 45 نفر سن بين31تا40 سال و تعداد 157نفر سن بين 41 تا50سال و تعداد83 نفر بالاي 50  سال سن دارند . تعداد 23نفر داراي سابقه خدمت اداري كمتر5 سال و تعداد 1نفر داراي سابقه خدمت اداري كمتر10 سال وتعداد 35نفر داراي سابقه خدمت اداري بين 10 تا 15 سال و تعداد52 نفر داراي سابقه خدمت اداري بين 15 تا20 سال و تعداد 196نفر داراي سابقه خدمت اداري بالاي 20سال مي باشند. تعداد11 نفر داراي تحصيلات زير ديپلم و تعداد نفر56 داراي تحصيلات ديپلم و تعداد 56نفر داراي تحصيلات فوق ديپلم و تعداد 164نفر داراي تحصيلات ليسانس و تعداد 22نفر داراي تحصيلات فوق ليسانس و بالاتر مي باشند تعداد 130 نفر داراي رشته تحصيلي انساني و تعداد 14 نفر داراي رشته تحصيلي رياضي و تعداد  142 نفر داراي رشته تحصيلي تجربي و تعداد 23 نفر داراي رشته تحصيلي فني مي باشند. تعداد 98در پست پشتيباني و اداري و تعداد 146نفر در پست كارشناس و تعداد 41نفر در پست كارشناس مسئول و تعداد 24نفر در پست مديريت بودند. 8-آزمون سوالات در اين قسمت ابتدا به سوالات فرعي و در پايان به سوال اصلي پاسخ داده مي شود.1-آيا بين استرس شغلي و تعهد عاطفي كاركنان جهاد كشاورزي رابطه معني داري وجود دارد ؟نتيجه آزمون: با استفاده از روش آزمون غير پارامتريك ضريب همبستگي اسپيرمن در نرم افزار spss با توجه به اين كه سطح معني داري محاسبه شده بيشتراز پنج درصد است ( 05/ sig

 ) بوده بنابراين به اين نتيجه رسيده ايم كه ميان تعهدعاطفي و استرس شغلي رابطه اي معني داري وجود ندارد.ضريب همبستگي     سطح معني دار    تعداد12.    068.    309 2-آيا بين استرس شغلي و تعهد مستمر كاركنان جهاد كشاورزي رابطه معني داري وجود دارد ؟نتيجه آزمون: با استفاده از روش آزمون غير پارامتريك ضريب همبستگي اسپيرمن در نرم افزار spss با توجه به اين كه سطح معني داري محاسبه شده كمتراز پنج درصد است ( 05/ sig [8]Ab  Rahman  Nik Mutasim 2002 " Commitment to organization versus commitment to profission " Journal pengurusan  21 , pp . 77-94[9]Allen, N.J. Meyer, J.P.(1990) “The measurement and antecedents of affective, continuance and normative commitment to the organization”. Journal of Occupational Psychology, Vol.63, PP:1-18.[10]Chu,IC.The impact of social support and job strees on public health nurses orgazinational citizenship behaviors in rural Taiwan.Public health nurses 200623(6):496.[11]Kathleen D.Leader ship style and organizational commitmentMediating Effect of Role Stress.Joumal of Managerial Issues 200810(1):109-30.[12]Mayer, R.C Schoorman, D.F “Differnting antecedents of organizational commitment: a test of march and simon modle”, Journal of organization behavior, Vol 19 no 1 (1998). [13]Meyer JS,Herscovitch L,Topoinytsky L.Affective,continuance,and normative commitment to the OrganizationA Meta-analysis of Antecedents,correlate and consequence.journal of Vocational behavior 200161:20-25.[14]Mossadeghrad AM.A survey about the relationship between job satisfaction and organizational commitment among staffs of Isfahan University of Medical Sciences hospitals ]Research Project.[School University of Medical Sciences2005.]Persian [Study The Relantionship Job Strees and Organiztional Commitment to employee Agriculture Organization mazandaran provinceAbstract:In this paper the relationship between job stress and organizational commitment to employee Agriculture Organization Mazandaran province were analyzed.The

research major question is whether between job stress and organizational commitment Agriculture employee significant relationship exist?The major question has been the origin of three questions  for this research.Research methods, is correlation- survey and For this purpose a sample of 317 people from its members, with simple random sampling is used.Two questionnaires is measuring instrument. After collecting data from Spearman test was used to answer questions.And the results indicate that job stress and organizational commitment among them there was not significant relationship and similarly, affective and normative commitment to employees with job stress was not significant relationship and Only the continuous commitment of employees with job stress and significant relationship exists.The end article is given suggestions for this factor.Key words: organizational commitment, continuous commitment, affective commitment, normative commitment, job stress

مديريت استرس و اضطراب دركاركنان

عباسعلي عماري استرس فشار و فرسايش بدن به هنگامي است كه با محيط پيوسته در حال تغيير سازگار شويم. چنين تغييراتي آثار جسماني و هيجاني بر ما مي گذارد و مي تواند احساسات مثبت يا منفي ايجاد كند. در صورت مثبت بودن ، اثرات استرس ما را ناگزير به عمل مي كند، هوشياري تازه و چشم انداز مهيج جديدي براي ما به ارمغان مي آورد.چگونه مي توان استرس را از زندگي خود حذف كرد؟استرس مثبت بر تازگي و ابتهاج زندگي مي افزايد. همه ما با تحمل ميزان معيني از استرس زندگي مي كنيم. سر رسيدن مهلت ، رقابتها ، برخوردها و حتي ناكامي ها و نگراني ها به زندگي ها عمق و غنا مي بخشد. هدف ما حذف استرس نيست، بلكه فراگيري چگونگي استفاده از آن به منظور كمك به خود است.استرس كمتر از حد ، عامل

خمودگي است و در ما احساس خستگي و رخوت بر جاي مي گذارد. از سوي ديگر ، استرس مفرط تنش ايجاد مي كند. آنچه ما بدان نيازمنديم، يافتن سطح بهينه و مطلوبي از استرس است كه ما را برمي انگيزد، ولي ما را در خود غرق نمي كند.چگونه مي توان فهميد سطح بهينه استرس براي افراد چيست؟سطح واحدي از استرس كه براي همه انسانها بهينه باشد، وجود ندارد. هر يك از ما مخلوقاتي منحصر به فرد با نيازهاي ويژه هستيم. بنابراين ، آنچه براي يك شخص ناراحت كننده است، چه بسا براي ديگري شادي آفرين باشد. حتي وقتي ما روي ناراحت كننده بودن رويدادهاي خاص توافق داريم، احتمالا در واكنشهاي روان شناختي و فيزيولوژي به آن حادثه با هم تفاوت داريم.شخصي كه شيفته مذاكره و حل اختلاف و تحرك شغلي است، اگر شغلي يكنواخت و بدون تحرك داشته باشد، در فشار و استرس قرار مي گيرد. در حالي كه شخصي كه به شرايط ثابت علاقه مند است، وقتي در شغلي قرار گيرد كه وظايفش از تنوع بالايي برخوردار باشد، به احتمال زياد خود را در تنگناي استرس احساس مي كند. قبل از قرار گرفتن در معرض تغييرات آزار دهنده ، اين موضوع كه استرسهاي شخصي ما چه هستند و ميزان تحمل ما در برابر آنها چقدر است، به شيوه زندگي و سن ما بستگي دارد.اكثر بيماريها با استرس مداوم مرتبط مي باشند. اگر شما علائم استرس را تجربه مي كنيد و اگر استرس در سطحي فراتر از سطح بهينه استرس شما قرار دارد، بايد از استرس زندگي خود بكاهيد و يا توانايي مقابله و اداره استرس خود را بهبود بخشيد.چگونه مي توان استرس را بهتر اداره

كرد؟شناسايي استرس مداوم و آگاه شدن از اثرات آن بر زندگي ما ، براي كاهش اثرات زيان آور آن كافي نيست. همانطوري كه منابع زيادي براي استرس وجود دارد، امكانات بسياري هم براي اداره آن وجود دارد. ولي آنچه بدان نيازمنديم، تلاش براي تغيير است.راهكارهاي مديريت اضطراب در دوره هاي آموزشي به تفصيل توضيح داده مي شود. مديريت استرس واضطراب دركاركنانمديريت و اضطراب را چند گونه مي توان به هم ربط داد .سه نمونه اش را بخوانيد1- وضعيتي كه در آن همه چيز آشفته است و همه نگران، و كسي توان تصميم گيري ندارد2- مديريت اضطراب زا : منظور مدير يا مديريتي است كه به اشكال و طرق گوناگون در زير دستانش دلهره و تشويش مي آفريند انگيزه اين گونه مديران كه گاه ناخودآگاه اضطراب آفريني مي كنند بازدهي بيشتر در كاريا. اما پيش مي آيد كه از سر نابلدي اوضاع را به هم مي ريزند و باعث به هم ريختن نظم ، و ايجاد تشويش در كاركنان، به خصوص كاركنان وظيفه شناس مي شوند. البت ده حتما شما هم كم نديده ايد مواردي از اين گروه را كه خود اوضاع را خراب مي كنند و كاركنان را بازخواست. نزد اين دسته عدم موفقيت در كارها و پس ماندگي هميشه تقصير و يا توطئه ديگران است. فكر كنيد با چنين مديريتي فهرستنويس چگونه بايد شماره بازيابي را صحيح بدهد و كتابدار ميز امانتبا چهوضعيت عصبي و رواني بايد پاسخگوي مراجعان باشد.مديريت اضطراب زدا : مديري كه رهبر است. او مجموعه و كاركنان را خوب مي شناسد، در حوزه كاري متخصص و در كارهاي شخصي و

اداري اش منظم است. به قول خارجي ها ديسيپلين دارد. دلسوز است و دلسوزي اش را نه با آسان گيري در امور جدي ، كه در مواقع اضطراب به كاركنانش نشان مي دهد. مي پرسيد چگونه؟او براي همه كارها برنامه ريزي انعطاف پذيري دارد. به بهبود كار مي انديشد . نظم و انتظام كارها را با مطالعه و با توجه با مباحث و آموزه هاي علمي و تخصصي برقرار كرده و آن را شخصي نمي داند. براي "ماندن" انتظام امور را به هم نمي زند و در حوزه هاي تخصصي كه با روابط و سليقه هاي شخصي ملازم نيست، مقابل " بالا دستي ها" دست تسليم بالا نمي برد. او فشارهاي "بالادستي ها" را، وقتي غير منطقي و غير تخصصي است، و برخاسته از سفارش ها و توصيه هاي خاص، خود مدبرانه تحمل مي كند و در اين موارد كاركنانش را از اضطراب هاي ناشي از ندانم كاري "بالا دستي ها" در امان نگه مي دارد. مسووليت قصورو تقصير كاركنانش را خود مي پذيرد. كمتر همرنگ و همصداي همترازاني مي شود كه نه اصول مديريت مي شناسند و دانش و تخصص لازم را دارند يافته هاي حاصل از تحقيقات پژوهشي نشان داده اند كه : 1 - اضطراب در وظايف آسان تاثيري بر عملكرد ندارند. 2 - اضطراب در وظايف دشوار موجب تضعيف عملكرد مي شود., مهمترين نتيجه جنبي حاصل از اين تحقيق كه پيشنهاد گرديده در آينده مورد مطالعه و بررسي بيشتر قرار گيرد ، تاثير مثبت و يا ارتباط مستقيم اضطراب با كميت انجام وظايف و مسئوليتها و همچنين ارتباط معكوس آن با

كيفيت كار استمقدمه:به مجموعه واكنش ها و كنش هاي پديده ها ، رفتار گفته مي شود . شناخت و شناسائي اين رفتار ها امكان پيش بيني ، كنترل و تغيير رفتار پديده ها را ميسر مي سازد . در مقوله تجارت و بازار ، مطالعه رفتار مشتري ، رفتار كاركنان ، رفتار سازمان ، رفتار رقبا و ساير اجزا از اهميت بسزائي برخوردار است كه بايد با روش هاي علمي وتحقيقاتي به آن پرداخته شود . مثلا بررسي و شناخت رفتار مشتري با محصول ، ما را در زمينه تغيير روش هاي فروش ، توليد ، توزيع و قيمت راهنمائي مي كند . مطالعه رفتار كاركنان و واكنش هاي فردي و يا گروهي آنان مي تواند تحليل هاي بسيار مفيدي را براي پيش بيني ، كنترل و تغيير هنجار هاي رسمي و غير رسمي درباره شخصيت ، ادراك ، نگرش ، يادگيري و آموزش افراد در اختيار مديران قرار دهد تا امكان دستيابي به راهكار هاي تقويت هنجار ها و يا حذف ناهنجار ها براي ايشان فراهم آيد . سازمان نيز تحت تاثير نيروهاي محيطي ، داراي واكنش هائي مي باشد كه رفتار سازماني نام دارد.مواردي چون فرهنگ سازي ، جايگاه سازماني و ... از جمله رفتارهاي سازماني هستند كه همواره در تحليل هاي كلان از يك موسسه و بنگاه اقتصادي ، مورد توجه قرار مي گيرند . براي يررسي و شناخت رفتار ها ، مطالعات و روش هاي فراواني وجود دارد كه در چارچوب روش هاي علمي و تخصصي انجام مي شود . از اين رو با توجه به اهميت موضوع توصيه مي شود

. سازمان ها ، موسسات و بنگاه هاي اقتصادي با مشاوره كارشناسان به بررسي رفتار هاي فردي ، گروهي و يا سازماني خود اقدام نمايند. در اين بخش ، برخي از نتايج كلي مطالعات رفتار شناسي را درباره استرس و اضطراب كاركنان و مديران را پي مي گيريم.آدمي براي آنكه به طرز بهنجاري به كار و كوشش بپردازد بايستي كمي استرس احساس كند . بر انگيختگي هيجاني ملايم ،آدم ها را در جريان كاري كه به عهده دارند هشيار نگه مي دارد . آدمي هنگام روبرو شدن با استرس با آن دسته از الگو هاي رفتاري روي مي آورد كه پيش از آن برايش كارائي نداشته است . به عنوان مثال ، يك آدم محتاط ممكن است محتاط تر هم بشود و سرانجام به كلي كناره بگيرد . و يك آدم پرخاشگر ممكن است كنترل خود را از دست بدهدو بي مهابا همه چيز را در هم بكوبد .عموم مردم بيشتر وقت مفيد خود را در محيط كار مي گذرانند به همين دليل شرايط محيط كاري تاثيرات بسزائي را در تامين سلامت رواني افراد را دارد . به اختصار برخي ار عوامل كه تاثير زيادي در ايجاد استرس ناشي از كار دارند در ذيل ذكر گرديده است .1- شرايط كاري:عواملي چون شرايط نا مطلوب كاري ، تند كاري ، تلاش طاقت فرساي فيزيكي ، ساعات بسياري را در محيط كار گذراندن و پركاري مفرط ، موجب اختلال در سلامت رواني مي شود .كار خسته كننده و تكراري و محيط نامطلوب فيزيكي و رواني از جمله : سروكار داشتن با افراد تند خو و همكاران پرخاشگر

علاوه بر اختلال سلامت رواني موجب كاهش سلامت جسماني نيز مي شود اين افراد زودتر و بيشتر از افراد ديگر به بيماري مبتلا مي شوند و ديرتر بهبود مي يابند .2-تراكم كاري:بعضي افراد زماني كه خيلي نزديك به ديگران كار مي كنند احساس ناراحتي مي كنند در حالي كه اگر عده اي در كنار بقيه كار نكنند احساس تنهائي مي كنند . در هر حالت تراكم كاري (مثبت يا منفي ) مي تواند ايجاد استرس نمايد.3-ابهام نقش:اگر شخص اطلاع كافي از شغل و كاري كه به عهده گرفته نداشته باشد بدين معني كه اهداف كاري وي چنانچه بايد و شايد واضح و صريح نباشد و او نتواند با اين اهداف و انتظارات خود ، همكاران و مسئوليت هاي محوله ارتباط درستي برقرار سازد اين حالت باعث ايجاد نارضايتي شغلي و استرس و اضطراب در كارمند مي شود .4-تعارض شغلي:اگر شخص در محيط كار خود با وظايف يا نيازهائي مواجه شود كه واقعا علاقه اي به انجام آنها نداشته و يا اينكه تصويري از انجام آن كارها در ذهن نداشته باشد . متداول ترين مورد در اين زمينه هنگامي ديده مي شود كه فرد بين دو گروه مختلف كه دو خواست و دو هدف متفاوت دارد واقع شود و به دو سو كشيده شود و يا در شرايطي قرار گيرد كه بين خواسته ها و انتظاراتي كه از او مي رودتعارض وجود داشته باشد .افرادي كه به مشاغل اداري و تخصصي اشتغال دارند بيشتر از بقيه در معرض اين فشار ها قرار داشته و آسيب پذير ترند .5-مسئوليت:موجب استرس است و به نحو چشمگيري به افسردگي

، اضطراب و روانپريشي منجر مي شود . هر چه ميزان مسئوليت فرد در مقابل ديگران بيشتر شود وي بايد دقت و زمان بيشتري را در واكنش و برخورد با سايرين صرف كند و در نتيجه استرس نيزبيشتر خواهد شد .6-روابط با مافوق:در شرايطي كه كاركنان رئيس خود را فردي با فكر و ملاحظه كار احساس مي كنند روابط دوستانه اي ايجاد مي شود كه بر اساس اعتماد متقابل ، احترام و صميميت بوده ، موجب عدم بروز استرس بر كاركنان خواهد شد . كاركناني كه احساس كنند رئيس مراعات آنان را نمي كند و نسبت به منافع آنان بي تفاوت است تحت استرس بوده و بيستر در معرض اختلال رواني هستند .7- روابط با زير دستان:دعوت به تقسيم كار و مشاركت مي تواند در برخي از مديران ايجاد استرس از جمله احساس تنفر و اضطراب گردد .8- روابط با همكاران:نبودن روابط خوب بين همكاران عامل اساسي و محور بي اعتمادي ، عدم صميميت و رقابت نا سالم يكي از عوامل مهم ايجاد استرس است .9- عدم امنيت شغلي:در شرايط فعلي دنيا هيچ شغلي دائمي نيست و حفظ شغل و بقاي آن بستگي به ميزان فعاليت خود فرد دارد ولي عدم آگاهي از اين موضوع موجب ترس از كنار گذاشته شدن و بازنشستگي يكي از فشار هاي رواني است . ترس از تنزل مقام يا كنار گذاشته شدن در افرادي كه مي دانند به مدارج بالا و بالا ترين سطح پيشرفت در كار خود رسيده اند بسيار شديد تر است . اين افراد به پركاري مي پردازند تا همچنان خود را در اوج نگهدارند و

در عين حال مي كوشند عدم احساس امنيت شغلي را مخفي كنند و بدين ترتيب بيش از پيش در معرض استرس قرار مي گيرند .استرس نوعي نياز جسمي يا ذهني است كه در ما پاسخ هاي خاصي را بر مي انگيزد . و به ما امكان مي دهد تا با خطر مبارزه كنيم يا از آن بگريزيم . مقادير كم استرس قادر است عملكرد شما را در اوضاع و احوال خاصي مثل ورزش و كار بهبود بخشد . اما استرس بيش از حد مي تواند زيان هاي فراواني را به فرد و سازمان وارد آورد . كه در زندگي امروزي تمام سازمان ها را براي مقابله با اينگونه استرس تشويق نموده است در ادامه مقاله به توضيح نشانه هاي استرس شغلي مي پردازيم كه اولين راه مقابله با آن شناخت كامل آن از تمامي جهات مي باشد .نشانه هاي استرس شغلي:در اينجا تنها به نشا نه هاي رفتاري اشاره شده است.نشا نه هاي رفتاري فردي مانند خودداري از كار كردن ، نشا نه هاي رفتاري : كه خود بر دو نوع است بي اشتها يي، رفتار ستيزه جويانه در برابر خا نواده . به مصرف روز افزون دارو ، پرخوري ياموارد كلي نشانه هاي رفتاري كه پيامدش به سازمان يا تشكيلات اداري بر مي گردداز جمله غيبت از كار،. افزايش حوادث ناشي از كار و فقدان بهره وري رها كردن شغل،به طور خلاصه ، استرس شغلي را مي توان با توجه به نشانه هايي كه در فرد ظاهر مي شود زخم معده، خلق و خوي افسرده يا دشمني و عناد ورزي مشاهده كرد و همچنين

استرس را مي توان با ملاحظه عملكرد فرد در محيط كار مانند غيبت از كار يا از دست دادن بهره وري تشخيص داد.عوامل استرس شغلي در محيط كارعبارتند از : ويژگيهاي نقش، روابط كاري، ساختار و جو سازماني. چگونه با شناخت عوامل خاص محيط كار كه موجب استرس شغلي مي شوند مي توان مداخلاتي به منظور پيشگيري يا كاهش استرس شغلي انجام داد؟در اين باره پژوهشگران به ويژه با استفاده از نظريه نقش سعي كرده اند مسايل مربوط به استرس را شناسايي كنندو دريابند كه فشار هاي ناشي از نقش تا چه اندازه در پديد آمدن استرس شغلي تاثير دارند بنابراين در نتيجه اين پژوهش ها چهار نوع ويژگي براي نقش برشمرده اند .1)ابهام نقش 2) كمباري نقش 3) گرانباري نقش 4) ناسازگاري نقشابهام نقش : اگر فرد نداند كه چه انتظاري از وي براي انجام شغلش دارند منجر به استرس خواهد شدكمباري نقش : وضعيتي كه در ان مهارت هاي شخص به طور كامل و تمام استفاده نمي شود .گرانباري نقش : فرد نتوانداز پس انجام كاري كه بخشي از شغل اوست برآيد كه دچار استرس خواهد شد.ناسازگاري نقش : زماني رخ مي دهد كه فرد مجبور مي شود به الزاماتي كه با خصوصيات وي ناسازگار است تن دهد كه موجب استرس مي شود .ويژگي هاي شغل نيز از جمله عواملي است كه ممكن است موجب استرس در سازمان گردد نتايج به دست آمده از تحقيقات و بررسي هاي گوناگون گوياي آن است كه جنبه هاي معيني از محيط كار در استرس شغلي نقش دارند .هنگامي كه فردي به محيط كار تازه اي وارد

مي شود بيش از هر زمان ديگر آمادگي براي استرس را دارد . بويژه از آنرو كه تازه واردان در مي يابند كه آنچه در ذهن خود نسبت به چگونگي يك محيط كار مي پنداشتند با آنچه در واقعيت مي بينند تفاوت دارد .عوامل بالقوه استرس در ورود به محيط كار عبارتند از:ابهام ، بي تكليفي ، نگراني از شكل گيري نوعي هويت سازماني ، ياد گيري طرز برخورد با مديران و همكاران در جامعه كنوني كه با مشكل اقتصادي روبرو است ارتباط بين خانه و كار را بيشتر به هم نزديك كرده و اين رابطه يك رابطه مستقيم است .تحقيقات نشان مي دهد كه اگر كارگري درخانه با مشكلي روبرو باشد بي شك آن را با خود به محيط كار خواهد آورد و برعكس اگر در محيط كار با مشكلي مواجه شد بي شك آنرا با خود به محيط خانه خواهد بود .فناوري و خصيصه هاي ماديدر رابطه با متغير هاي مادي ، استرس زماني رخ مي دهدكه حد اقل شرايط زيستن و ايمني جسماني حفظ نشده باشد . خصيصه هاي مادي كار را كه با القوه استرسزا هستند اغلب به عنوان محرك هاي استرس كاري معرفي كرده اند . زيرا اين محرك ها اغلب در محيط هاي كاري مشاهده مي شوند كه كاركنانشان كارگرند .عوامل مادي استرس در محيط كار:نور( نور ناكافي در كارگاه ، تابش شديد و خيره كننده نور )سر و صدا ( قرار گرفتن مداوم در برابر سر و صداي ماشين آلات )دما( قرار گرفتن مداوم در برابر گرما و سرما در فضاي باز )ارتعاش و حركت ( تجهيزات عملياتي

مانند مته ضربه اي )پاسخ به استرس :پاسخ روانشناختي به شرايط استرسزا معمولا داراي سه جزء مي باشد1- پاسخ هيجاني :در موارد خطر اين پاسخ به شكل ترس بروز مي نمايد ، در موارد تهديد به شكل اضطراب بروز مي كند .2- پاسخ جسماني :در موارد تهديد به شكل تحريك سيستم عصبي خودكار ، افزايش ضربان قلب ، فشار خون ، افزايش كنش عضلاني ، خشكي دهان و كاهش فعاليت جسماني3- مكانيسم روانشناختي : اين مكانيسم ها اثر رويدادهاي استرس زا را كاهش مي دهد تا فرد قادر باشد به فعاليت طبيعي خود ادامه دهد مانند شيوه هاي كنار آمدن با كار ، دوري گزيني از موقعيت استرس زا و عوامل يادآوري كننده مستقيم ،مكانيسم هاي دفاعي اغلب به شكل انكار است و فرد احساس مي نمايد اصلا اتفاقي نيفتاده استدلايل استرسهاي كاري4- شيفت هاي كار : يكي از عوامل عصبيت و اضطراب در محيط كار افزايش شيفت هاي كاري است. قبل از جنگ جهاني دوم فقط 15 درصد ازكارگران شب كار بودند اما اخيراً تمايل به دستيابي به توليد بالا باعث شده كه اكثر كارخانجات 24 ساعته و در سه شيفت كار كنند .شيفت هاي كاري باعث به هم زدن ساعت بيولوژيك كاركنان شده كه پيامد آن بروز خستگي، كج خلقي، بي خوابي، بي اشتهايي، عدم تمركز و ضعف حافظه است. كاركناني كه به شكلي كم خوابي دارند و توليد هورمون سروتونين بدنشان به ميزان 20 درصد كاهش پيدا مي كند كه خود عاملي جهت بروز افسردگي مي شود. كارگران شب كار دو برابر بيشتر نسبت به روز كارها تمايل به كشيدن سيگار دارند

و احتمال حمله قلبي بعداز پنج سال در آنها دو برابر مي شود .ساعت كار زياد : مطالعات نشان داده كه شرايط كاري در اكثر كارخانجات نسبت به گذشته مضرتر شده است. فشار به پرسنل جهت كار بيشتر و اضافه كار براي كسب بهره وري بيشتر باعث شده كه كاركنان كمتر به مسائل خانوادگي بپردازند و احساس مي كنند بين كار و روابط خانوادگي مي بايست يكي را انتخاب كنند ك__ه اين مسئله باعث عدم رضايت آنها مي شود . فناوري : كاركنان از اينكه توسط ابزارهاي كنترلي زيرنظر گرفته شوند و اينكه برده فناوري شده اند و همين فناوري عاملي شده كه كارشان را از دست بدهند و احساس عدم اطمينان دركار مي كنند .اذيت و آزارهاي شغلي : عدم رسيدگي به شكايات و پرداخت غرامت به كاركنان، كارهاي تكراري، رقابت غير معمول بين پرسنل و ناديده گرفتن خواسته ها باعث كاهش روحيه پرسنل، افزايش حملات رواني و خشونتهاي شغلي مي گردد .حقوق كم : عدم پرداخت حقوق و امكانات مناسب و اختلاف بين نتايج كار و ارزيابي عملكرد انجام گرفته؛ خصوصاً هنگامي كه اين اختلاف ناشي از تعصبات نژادي و مسائل جنسيتي باشد باعث نااميدي در بخش پرسنل مي شود . كوچك شدن سازمانها: عدم امنيت شغلي به دليل كوچك شدن سازمانها در اثر تجديد ساختار و مهندسي مجدد كه راهكارهايي براي مقابله با كم شدن حاشيه سود و سهم بازار و بهره وري است، عاملي جهت بروز پرخاشگري است .سبك مديريت : تكنيك هاي سنتي مديريت درجهت جلوگيري از نااميدي و عصبيت در كار بي اثر است و اين مسئله خصوصاً در

يك مديريت سلسله مراتبي و استبدادي بيشتر نمايان مي شود .شركتها به دليل كمبود متخصصاني در امر اضطراب و افسردگي و همچنين عدم توجه پرسنل به بيماريهاي مغزي و رواني خود به علت جايگاه بد اجتماعي آن و اولويت قرارندادن اين مشكل توسط سازمانها باعث كاهش قابليت پرسنل و به وجود آمدن افسردگي شده اند .اثرات اضطراب در محيط كاررفتارهاي تهاجمي انفعالي : كاركنان گاهاً جهت تخليه عصبانيت خود در محيط كارشان به رفتارهاي غيرخشونت آميز دستمي زنند . امروزه اين رفتارهاي كاركنان پرهزينه تر، زيركانه و پيچيده تر شده است كه از اين جمله مي توان به خرابكاريها، كارشكني، دزدي و ويروسهاي كامپيوتري اشاره كرد كه همه ساله ميلياردها دلار به اقتصاد جهاني ضرر مي رساند .جريانات منفي: عصبانيت در محيط كارباعث شكاف بين كاركنان و ايجاد محيطي خصمانه مي گردد. نارضايتي كاركنان باعث كاهش رضايت شغلي ديگر كاركنان خواهدشد كه اين مسئله باعث گسترش ناخرسندي در سازمان مي شود . اولين گام در ايجاد يك محيط سالم ارائه سبكي از مديريت است كه برپايه اصول انساني استوار باشد. درك نيازهاي پرسنل و آشنايي و به كارگيري «مديريت استرس >>» باعث رضايت بيشتر و افزايش سلامت پرسنل مي شود. همچنين شركتهايي كه فرهنگ حمايت مثبت همراه با احترام و قدرداني از كاركنان در آنجا جريان دارد كارمندانشان كمتر آسيب ديده و خشونت در آنجا كاهش مي يابد .استراتژي مديريت مشاركتي و كار تيمي به دليل مشاركت دادن افراد در تصميم گيريهاي مرتبط با خويش وسازمان خود باعث افزايش سعي و تلاش و درنتيج__ه افزايش بهره وري مي گردد. قدرت و اختيار نيز اثر مثبت

در كاركنان مي گذارد .راههاي كاهش استرس در محيط كار- به كاركنان و احساسات و آرزوهاي آنها احترام بگذاريد؛- محيط فيزيكي مناسب فراهم آوريد؛- كار و مسئوليتهاي افراد را با قابليت آنها هماهنگ كنيد؛- انگيزه ها و امنيت و فرصت لازم را براي كاركنان جهت استفاده از مهارت آنها فراهم آوريد؛- نقشها و مسئوليتهاي افراد را مشخص و آنها را تشويق به مشاركت در تصميم گيريها سازيد؛- يك راه ارتباطي براي تقابل اجتماعي بين كاركنان و مديران ايجاد كنيد؛- اطلاعات و منابع موردنياز جهت انجام درست كارها، براي پرسنل فراهم سازيد- علائم هشدار دهنده ي استرس زا را تشخيص دهيد و براي رفع آن اقدام كنيد .- از صحبت راجع به مواقعي كه دچار استرس هستيد نترسيد .- وقتي دچار استرس هستيد آرام قدم بزنيد ، اين امر مي تواند آرامش و سلامتي شما را باز گرداند .- از بردن كارهاي اداري به منزل خودداري كنيد .5- سعي كنيد متوجه هر گونه تغيير در الگوهاي غذايي و نوشيدني خود باشيد .- به رؤسا حقيقت را بگوييد ، از گفتن اتفاقات موجود در دفترتان به مدير شركت نهراسيد .- وقتي فكر كرديد كه كار زيادي داريد ، حداقل يكي از آنها را به ديگري واگذار كنيد .- از روش زندگي افرادي كه استرس ندارند الگو بگيريد .- از انجام كار در آخر هفته يا دير وقت پرهيز كنيد . چگونه اضطراب محل كار را مديريت كنيم؟اضطراب با كاهش دادن ميزان تمركز انسان سبب افت بهره وري افراد مي شود. بسياري از اشخاص مدعي هستند كه قسمت اعظم اضطراب آنها با شغل شان مرتبط است.به گزارش پايگاه اطلاع رساني

پيشگيري نوين، اضطراب بخشي طبيعي از زندگي است، اما اضطراب بيش از حد مي تواند علاوه بر تاثير مخرب بر بهره وري، سلامت روح و جسم او را به خطر اندازد.خوشبختانه اضطراب پديده اي قابل كنترل و مديريت است.علايم هشدار دهنده اضطراب مفرطهمان طور كه مقدار اندك اضطراب مفيد است، مقدار زياد آن مي تواند صدمه زننده باشد. اگر شغل شما بر زندگي شخصي عادت هاي خواب يا حتي سلامت تان تاثير مي گذارد، به معني آن است كه وقت آن رسيده با تكنيك هاي مديريت اضطراب آشنا شويد. به احساسات و حالت هاي خود توجه كنيد و هر از گاهي استراحت كنيد.اضطراب، حجم كار و مديريت زمانحجم كار زياد سبب سردرگمي و در هم شكستگي فرد مي شود. با يك عالمه كار كه وقتي براي انجام دادن شان نداريد، مواجهيد؟ در اين شرايط بايد بررسي كنيد بهترين شيوه تقسيم وقت براي انجام كارها كدام است.هر روز صبح وقتي به محل كار مي رسيد، كارها و فعاليت هاي آن روزتان را برنامه ريزي كنيد. در پايان روز هم فعاليت تان را بررسي و جمع بندي كنيد.در برنامه تان زماني براي استراحت بگنجانيداستراحت مي تواند خروجي 15 دقيقه اي از محل كار باشد يا تعطيلاتي 15 روزه. استراحتي كه به كار كردن فكر نكنيد لازم است و به آرامش شما كمك مي كند.كمك بخواهيد اگر به شدت پر كار هستيد و اضطراب داريد بايد از ديگران كمك بگيريد.با مديرتان در مورد حجم كار گفت و گو كنيد. اگر براي خودتان كار مي كنيد، با دوستان و اعضاي خانواده به برنامه هاي تفريحي برويد تا ميزان و سطح اضطراب شما كاهش يابد.اختلالات اضطرابي مي توانند همه جنبه هاي زندگي شما

را تحت تأثير قرار دهند. اين اختلالات مي توانند در روابط اجتماعي شما اختلال ايجاد كنند و موقعيتهاي اجتماعي را براي شما آزاردهنده كنند. اين اختلالات در عملكرد شغلي شما اخلال ايجاد مي كنند. روشهاي مختلفي وجود دارندكه براي كاهش استرس مي توانيد از آنها استفاده كنيد:1.   تمرينهاي تنفسي: چند دقيقه به آرامي نفس بكشيد و به آرامي بيرون دهيد. در 5 ثانيه هوا را به ريه هاي خود بكشيد و در 5 ثانيه آنرا خارج نمائيد. تا 2 دقيقه به اين كار ادامه دهيد. يك بار كه اين كار را تمرين كنيد قادر خواهيد بود در طول روز يا مواقعي كه دچار استرس مي شويد مكرر اينكار را انجام دهيد.2.   بو درماني: عطر سنبل وحشي و بابونه آرام بخش هستند. يك دستمال را با يكي از اين عطر ها نم كنيد و آنرا به همرا داشته باشيد. شما مي توانيد از اين دستمال براي حفظ آرامش استفاده كنيد( به ياد داشته باشيد كه تمرين تنفسي را بين دفعات آرامش تان اجرا كنيد.)3.  يك دفترچه براي نوشته هاي خنده دار به همراه داشته باشيد. از يك دفترچه كوچك براي نوشتن مطالب خنده دار استفاده كنيد. اين  مطالب مي توانند اتفاقاتي باشند كه براي شما پيش آمده، چيزهايي كه كودكان تان مي گويند و يا داستان هاي خنده داري كه مي شنويد. با صداي بلند خنديدن يك راه كاهش استرس است. وقتي احساس نگراني يا استرس كرديد مي توانيد دفترچه تان را بيرون بياوريد و تعدادي از داستان هاي خنده دار را بخوانيد.4.  تمرينهاي كششي انجام دهيد. اين كار را در صورتي كه در جايي هستيد

كه مي توانيد تحركي داشته باشيد، انجام دهيد. مطمئن شويد كه تمرينهاي شما باعث كشش همه اعضاي بدنتان مي شود. اگر در جايي هستيد كه نمي توانيد آزادانه تمرين هاي كششي انجام دهيد، عضلات خود را منقبض كنيد و شل كنيد، اين كار را از پاها شروع كنيد و تا سر و گردن ادامه دهيد. در هر زمان فقط بر يكي از قسمتهاي بدن متمركز شويد. عضلات خود را براي چند ثانيه منقبض كنيد سپس به آرامي آنرا شل كنيد. 5.   پياده روي كنيد. بودن در هواي آزاد يكي از راههاي طبيعي كاهش استرس است. 5 دقيقه در فضاي آزاد پياده روي كنيد. اگر در جايي هستيد كه گل يا باغچه دارد خيلي بهتر است.6.  از شخصي براي همراهي دعوت كنيد. اين شخص بايد قادر به گوش دادن باشد بدون اينكه به قضاوت و يا دادن راه حل بپردازد.گاهي اوقات ما نياز داريم كسي به مشكلاتمان گوش دهد.7.   به يك كار سرگرم كننده بپردازيد. اين كار باعث مي شود كه ذهن شما دچار وقفه شود و براي حداقل چند دقيقه به مساله ديگري مشغول شود. به سرگرمي هايي از قبيل بافندگي و خياطي بپردازيد تا ذهن شما براي چند دقيقه به چيزهايي غيراز مشكل تان مشغول باشد.8.   بر يك شيء خاص متمركز شويد. يك شيء، مثل يك صدف كه از كنار دريا آورده ايد يا يك عكس مورد علاقه را هميشه همراه داشته باشيد. چند دقيقه بر اين شيء متمركز شويد احساس آرامش خواهيد كرد.9.   سرتان را پنج بار به اطراف بچرخانيد. شانه هايتان را تا جايي كه مي توانيد بالا ببريد و سپس به

آرامي آنها را پايين بياوريد. اين تمرين را بطور كامل پنج مرتبه انجام دهيد.10.  مراقبه كنيد. راهبرد تنفس كردن( تكنيك شماره1) و تمركز بر يك شيء يا تكرار يك عبارت را مكرراً تكرار كنيد. اگرچه در ابتدا شايد اين كار دشوار باشد اما با تمرين آسانتر خواهد شد. حتي پنج دقيقه مراقبه به شما كمك مي كند تا احساس راحتي كنيد.

you can find ways to get stress out of your system. The best ways to relieve stress are different for each person. Try some of these ideas to see which ones work for you: * Exercise. Regular exercise is one of the best ways to manage stress. Walking is a great way to get started. * Write. It can help to write about the things that are bothering you. * Let your feelings out. Talk, laugh, cry, and express anger when you need to. * Do something you enjoy. A hobby can help you relax. Volunteer work or work that helps others can be a great stress reliever. * Learn ways to relax your body. This can include breathing exercises, muscle relaxation exercises, massage, aromatherapy, yoga, or relaxing exercises like tai chi and qi gong. * Focus on the present. Try meditation, imagery exercises, or self-hypnosis. Listen to relaxing music. Try to look for the humor in life. Laughter really can be the best medicine.

كي مي گويد استرس بد است؟

... stressبا خواند ن اين مجموعه مطالب مي فهميد چگونه استرس را د ر خود تان يا د ر د يگران افزايش د هيد نويسنده : روهان كانداپامترجم : گيتا گركاني

روش هاي مؤثر براي بالا برد ن استرس و مرد م آزارياسترس! واقعاً بد است؟ يا اين مفهوم، مظلومانه، د چار كژفهمي شد ه؟! يا تنها گناهش اين است كه با بچه مثبت هاي «بياييد همه پروانه اي باشيمِ» اين د وره و زمانه د رافتاد ه؟ به هر حال، هر چه بود ه د يگر بس است! وقتش رسيد ه واقعيت ها را نشان د هيم، وقتش رسيد ه راد يكال ترين حقيقت فلسفي را آشكارا به زبان بياوريم، وقتش رسيد ه بپذيريم استرس خوب است.

چون كه بد ون استرس ممكن است همه مان بچه هاي خيلي خيلي خيلي خوبي به نظر بياييم. از ته د ل كد اممان د لمان مي خواهد د ر همچو د نيايي زند گي كنيم؟ با خواند ن اين مجموعه مطالب مي فهميد چگونه استرس را د ر خود تان يا د ر د يگران افزايش د هيد و ياد مي گيريد به استرس عشق بورزيد و هميشه حواستان باشد براي آد م هاي واقع گرا، نگراني يك جور مراقبه و تقويت روح است. كنترل از راه د وربفهميد برنامه ي تلويزيوني مورد علاقه ي د وستانتان كي شروع مي شود هفت د قيقه بعد از شروع برنامه به آن ها تلفن كنيد شوهر به عنوان منبع اطلاعاتوقتي از زني چيزي مي پرسيد پيشنهاد كنيد قبل از پاسخ د اد ن با شوهرش مشورت كند اگر خود تان زن هستيد اين روش مؤثرتر خواهد بود حتي د ر خواب مي توانيد استرس ايجاد كنيد خروپف كرد ن را ياد بگيريد ورزش گازد ارد ر هر فرصتي قوطي ها و بطري هاي نوشابه هاي گازد ار را تكان بد هيد بعد بگذاريد كس د يگري د ر آن ها را باز كند بازي انتظارهميشه د ير كنيد د وستاند وستاني انتخاب كنيد كه آن ها را د وست ند اريد آتش را تند كنيد هميشه د ر جر و بحث هاي د يگران مد اخله كنيد سعي كنيد بقيه را هم وارد ماجرا كنيد پرهيز از تغييرهرگز چيزي را به د رستي تغيير ند هيد از سبز به قرمزوقتي اولين اتومبيل پشت چراغ قرمز هستيد بيرون بياييد و نقشه اي را مطالعه كنيد سعي كنيد حد اقل به اند ازه ي د و چراغ سبز حركت نكنيد خارجي باشيد آلماني باشيد يا مال هر كشور د يگر...ضربه زد ناگر كسي د ارد يك شوخي برايتان تعريف مي كند و نقطه ي اوج آن را مي د انيد تا نزد يك به آخر شوخي صبر كنيد بعد به او بگوييد آن را قبلاً

شنيد ه بود يد بخيه ي ملايم ترتا حد ممكن مرد م را به مسائل د يگر وصل كنيد و توي هچل بيند ازيد به خصوص د وستانتان را.فيلم را فراموش كن، حرف زد ن را بچسب.به سينما برويد نزد يك د يگران بنشينيد با د وست تان سرگرم صحبت شويد شما به نحوي د اريد از تلف شد ن وقت آن ها جلوگيري مي كنيد موقع بيرون آمد ن از سينما، اگر براي ورود صفي تشكيل شد ه، با صد اي بلند د ر مورد پايان فيلم با د وست تان حرف بزنيد توصيه ي صد اييصد اي چرخ د ند انپزشكي را ضبط كنيد موقع خواب به آن گوش بد هيد شناخت نقاط ضعفنقاط ضعفتان را بشناسيد بعد آن ها را ناد يد ه بگيريد بهتر است آن ها بد انند نقاط ضعف آد م هاي د يگر را بشناسيد بعد به آن ها بگوييد چگونه اند از چنين اتفاقي خيلي بد تان نمي آيد وقتي د وستانتان د ر منزل نيستند به آن ها تلفن كنيد د رست بعد از آن كه منشي تلفني شروع به كار كرد گوشي را بگذاريد تكرار كنيد حراج 1روز اول، وقتي جمعيت از هميشه بيشتر است، به حراج برويد بعد چيزي بخريد كه هرگز، هرگز نمي پوشيد حراج 2نزد يك پايان حراج ها، وقتي خلوت ترند به آن ها برويد خود تان را به خاطر همه ي فرصت هاي خوبي كه از د ست د اد ه ايد سخت سرزنش كنيد روش اسكنرد ر سوپرماركت، باركد همه ي چيزهايي را كه برد اشته ايد خط خطي كنيد تا اسكن نشوند با رانند گي همه را د يوانه كنيد هميشه با اتومبيلتان صف ها را به هم بريزيد هميشه از تمام مسيرهاي اتوبوس استفاد ه كنيد قوطيد ربازكن قوطي ها را پنهان كنيد وقتي به خانه ي د وستانتان مي رويد مال آن ها را هم پنهان كنيد بغرنجهر چه د ر زند گي بايد كارهاي بيشتري انجام بد هيد هر چه چيزهاي بيشتري متعلق به شما باشند

يا آن ها را اد اره كنيد يا مسئولشان باشيد مشكلات بيشتري ممكن است پيش بيايد بهترين سياستصاد ق باشيد همه وقت.با همه كس.د رباره ي همه چيز.سياست بهترد روغ بگوييد همه وقت.به همه كس.د رباره ي همه چيز.بي اد ب باشيد بي اد ب بود ن را تمرين كنيد نه فقط براي ناراحت كرد ن د يگران، بلكه براي اين كه از خود تان هم بد تان بيايد اين يك موقعيت د و سر بُرد است.هرگز نبخشيد بخشش نشانه ي ضعف است.مرد م به خاطر آن شما را تحقير خواهند كرد بزرگ كرد ن خوب استغصه هايتان را بزرگ كنيد اگر اين كار را نكنيد آن ها مي ميرند و هركس د ر مورد شما خطايي انجام د اد ه از مجازات د ر امان مي ماند پارك كرد ن روزانه ي اتومبيلموقع رانند گي اگر د يد يد مي توانيد با چسباند ن اتومبيلتان به اتومبيل كس د يگري مانع از حركت او شويد اين كار را بكنيد پذيرفته نشد نبراي كارهايي تقاضا بد هيد كه اصلاً مناسب آن ها نيستيد تمام نامه هاي عد م پذيرش را نگه د اريد و هر وقت نزد يك است نسبت به خود تان احساس خوبي پيد ا كنيد آن ها را بخوانيد رژيم كشند هكمتر غذاي تازه بخوريد بيشتر چيزهايي بخوريد كه حاوي نگهد ارند ه ها هستند نگهد ارند ه ها، نگهد ارند ه اسم گرفته اند چون كمك مي كنند شما بيشتر زند گي كنيد

مديريت خستگي و استرس در محيط كار

... stressوجود خستگي در افراد باعث مي شود كه آنها نتوانند بر استرس غلبه كنندنويسنده : Ernieo.cecilia  - رئيس كميته روابط صنعتي كشور فيليپينترجمه : مرجان شعباني

مقدمه : بسيار حيرت آور و هشدار دهنده است كه بدانيم چگونه خستگي باعث كاهش بهره وري در مشاغل مهم مي شود . امروزه ممكن است خستگي در محيط كار براي هركس اتفاق بيفتد از مديران عالي مرتبه گرفته تا كارمندان دون پايه كه اين امر باعث

اخلال و عدم بهره وري در مشاغل و حتي زندگي روزمره افراد گرديده است. مراتب خستگي : مراتب خستگي در سه رديف به شرح زير تعريف شده است :خستگي درجه اول به احساس خستگي و تنبلي و كوفتگي ساده گفته مي شود .خستگي درجه دوم شامل علامتهاي ناراحتي ورنجش – ايرادگيري – بد بيني و حتي بي اعتنايي و بيزاري  مي شود.خستگي درجه سوم براي همه بسيار خطرناك است . در اين سطح شخص احساس مي كند كه  اعتماد به نفس و يا علاقه به نيل به موفقيت را از دست داده و بتدريج اين احساس در او بوجود مي آيد كه نمي تواند به كار خود ادامه دهد. در نتيجه همواره شغل و ارتباطات زندگي اين اشخاص در معرض خطر مي باشد.آيا مي توان از بروز خستگي جلوگيري كرد؟ خوشبختانه راه حلهايي براي كاهش خستگي و حفظ ثبات مشاغل وجود دارد . براي غلبه بر ساده ترين نوع خستگي كافي است شخص مدتي استراحت كند ولي در مورد نوع پيشرفته تر آن نياز به معاينات و معالجات خاص پزشكي مي باشد.استرس :خستگي به استرس مربوط مي باشد. در واقع وجود خستگي در افراد باعث مي شود كه آنها نتوانند بر استرس غلبه كنند. آيا مي توان از استرس دوري كرد؟ دكترHans  selye  يكي از محققين برجسته در اين امر ، استرس را به عنوان عكس العملهاي نامشخصي كه بدن در برابر نيازها از خود نشان مي دهد ، تعريف نموده است .  ظاهراً منظور وي اين است كه استرس پوشش و سپري در بدن انسان است كه معمولاً هنگامي كه در مقابل موقعيت مشخصي

در زندگي، كار و يا ارتباط با ديگران از خود  عكس العمل نشان مي دهد بوجود آيد .حقايقي در مورد استرس :دانستن حقايق زير در مورد استرس ضروري و مهم است :1-    بدن انسان طوري ساخته شده است كه مي تواند بر استرس غلبه كند .2-    برخي از مردم  بهتر مي توانند در شرايط تنش زا كار كنند و رشد يابند.3-  استرس بيش از حد و يا متناوب و يا طولاني مخصوصا ًاگر در مورد يك عضو خاص از بدن انسان وارد شود ضرر بيشتري دارد.4-    دو نوع استرس خوب و استرس بد وجود دارد.عوامل ايجاد استرس :بسياري از سازمانهاي روانشناسي علاقه زيادي به مقوله استرس دارند. دكترYates Jere. E .  مطالعات بسياري بر روي عوامل استرس زا در محيط كار انجام داده است. بر اساس مطالعات وي استرس ارتباط تنگاتنگي با شغل فرد دارد. اين عوامل شغلي مثل احساس كسالت – شرايط نامطلوب فيزيكي كار – زمان كار و اتلاف وقت – كار بيش از اندازه – اطلاعات غير لازم و بيش از حد و مشاغل كاذب مي باشند.فرهنگ و بينش كارگر در مورد قوانين مربوط به وي در سازمان نيز، يكي ديگر از عوامل استرس است خصوصا ًدر مواردي مثل مغايرت قوانين – ابهام قوانين – مسئوليت در برابر مردم و كشور و مرزهاي جغرافيايي و اقليمي . ابهامات موجود در اين موارد باعث افزايش استرس مي شود. علايق كارگر در مورد پيشرفت و موفقيت در كار نيز باعث افزايش تنش در محيط كار مي گردد. جالب است بدانيم كه همانگونه كه شكست باعث ايجاد استرس مي شود موفقيت نيز يكي از عوامل

استرس زا در محيط كار است . كتاب جنجالي مباني پيتر«  peter principles» بيان مي دارد كه مردم تمايل دارند كه سطح لياقت و توانايي خود را افزايش دهند. بعلاوه استرس در نتيجه عدم امنيت شغلي يا وجود تغييراتي كه باعث به خطر افتادن امنيت شغلي مي گردد، حاصل مي شود . ارتباطات محيط كار خصوصاً ارتباطات نادرست بين رؤسا و همتايان و زير دستان يك منشأعمده استرس مي باشد. رؤساي غير قابل تحمل – همكاران غير مسئول و رقابت طلب و زير دستان فاقد حس همكاري باعث افزايش استرس مي شوند و اين موارد در روابط بين افراد بسيار معمول است . از عوامل استرس زاي ديگر ، مي توان  برنامه هاي نامناسب در سازمانها و شرايطي مثل عدم مشاركت كارگر، تنگ نظري اداري ، فشار بيش از حد به افراد براي فرمانبرداري و عدم حمايت و مسئوليت افراد نسبت به يكديگر را نام برد.علاوه بر عوامل استرس زاي محيطي ، دكتر yates برخي عوامل استرس زاي فردي را مثل عوارض و ماليات سنگين برمردم خصوصاً مديران و سرپرستان در نظر گرفته است . برخي از اين عوامل استرس زا بحران در ميانسالي است و هنگامي اين حالت رخ مي دهد كه شخص احساس مي كند كه زندگي به حالت ثبات و پايداري رسيده است . همچنين مشكلات خانوادگي توجه شخص را از مسايل شغلي منحرف مي كند و يا مسائل مالي و حتي مواردي مثل ترافيك يا مشكلات اجتماعي مانع تمركز شخص روي كار مي گردد.راههاي غلبه بر مشكلات :مطابق تعريف استرس ، چيزي به عنوان موقعيت داراي استرس وجود ندارد بلكه   واكنش

و عكس العمل در برابر موقعيت ، استرس مي باشد. به عبارت ديگر استرس در موقعيت وجود ندارد بلكه در افرادي است كه در برابر آن موقعيت واكنش نشان مي دهند.افراد از جهات گوناگوني مثل چگونگي واكنش در برابر يك موقعيت خاص با يكديگر تفاوت دارند. دويدن بطور روزانه در مسافتي به اندازه پنج كيلومتر براي فردي 25 ساله يك تمرين بدني مطلوب محسوب مي شود . ولي براي فرد هفتاد- هشتاد ساله داراي مشكل قلبي اين مقدار دويدن مي تواند كشنده باشد.راه غلبه بر استرس اين است كه بدانيد به عنوان يك فرد بايد چگونه عمل كنيد و به توانائيها و محدوديت هاي خود آگاه باشيد. همچنين بايد فردي سالم باشيد و حد سلامتي خود را با معاينات پزشكي منظم دريابيد.چه چيزي استرس مضر را ايجاد مي كند؟(استرس بد)علاوه بر استرس شديد ، متناوب و طولاني كه بدن انسان  نمي تواند برآن غلبه كند فرد بايد در مقابل نوعي استرس مضر بنام افسردگي مقاومت نمايد.يك نشانه افسردگي ، ناتواني پيش بيني موقعيتهاي مختلفي است كه اتفاق مي افتد. زنان خانه داري مشاهده شده اند كه هنگامي كه همسر آنها به خانه نمي آيد يا صورتحساب برق يا تلفن خود را مشاهده مي نمايند دچار هيجان يا آزردگي مي شوند . در حاليكه كه اگر آنها مي دانستند كه همسر آنها در يك جلسه كاري بوده يا اگر افزايش ميزان صورتحساب خود را پيش بيني مي كردند هيچگاه احساس ناراحتي و هيجان نمي كردند.در محل كار راههايي براي شناخت موقعيت هاي پيش بيني نشده وجود دارد . مديران بايد قادر باشند اهداف و توقعات خود

را براي زير دستان خود روشن و واضح بيان كنند و كارهاي آنها را به صورت قابل اجرا در آورند و آنها را از تغييرات قريب الوقوعي كه بايستي براي آن آمادگي داشته باشند آگاه سازند كه در اينصورت دچار هيجان و يا نارضايتي نخواهند شد. شكل ديگر افسردگي احساس عجز يا نداشتن هدف در زندگي است . در اغلب اوقات اين امر يك پديده ذهني مي باشد و ممكن است واقعيت نداشته باشد و در برخي حالات شخص براي توجيه خود به اين احساس متوسل مي شود. بر اساس موارد فوق اگر فكر مي كنيد كه شكست خورده ايد پس حتماً همين طور است .در بسياري از سازمانهاي موفق ، به كارمندان امكان داده مي شود تا در اصلاح امور محيط كار خود مشاركت داشته باشند و براي دستيابي به اهداف سازمان با آن همكاري كنند. اين موقعيت آرماني معمولاً با شفاف سازي اهداف ، قوانين و توقعات آغاز و با ايجاد محيطي سرشار از اعتماد ، احساس نيرومندي ، مالكيت و تعهد ادامه مي يابد.نشانه هاي استرس :علامتهاي زيادي نظير زودرنجي و آمادگي ابتلا به روان پريشي عصبي و غيره براي استرس وجود دارد. معمولترين علامت استرس ، دلتنگي و افسردگي است كه شخص دچار آن مي شود . روانشناسي بنام David viscott  اين پديده را بدين شكل توصيف مي كند كه استرس ملالتي است كه ارتباط فرد را با توالي منطقي حوادث از بين مي برد يعني فرد ارتباط بين توالي منطقي حوادث را تشخيص نمي دهد.اين نوع افسردگي مي تواند به شدتهاي مختلف مثل عدم فعاليت ، غمگين بودن ، احساس

بي ارزش بودن ، فقدان انگيزه براي كار يا فعاليت و عدم تمركز و غيره ظاهر شود. نشانه ديگر استرس ، اضطراب است كه احساس تنش ، دلهره ، ترس و نگراني مي باشد. اضطراب واكنش به خطر پيش بيني شده اي است كه معمولاً تهديدي واقعي تلقي نمي شود ولي ترس عكس العمل معقولانه تري در برابر خطرات ناگهاني مي باشد. هنگامي كه يك كارمند مضطرب است نسبت به كارش احساس پريشاني و گيجي دارد و تمركز خود را از دست مي دهد و گاهي اوقات دچار شك و بدگماني مي شود . اين امر روي كار آيي فرد تأثير دارد و در نتيجه به كل سازمان ضربه مي زند.نشانه جدي ديگر استرس ، بي خوابي است كه معمولاً با اضطراب و افسردگي همراه است . بهر حال ممكن است فرد فقط دچار بيخوابي شود بدون اينكه علائم ديگر استرس را داشته باشد. بسياري از مردم به علت مشكلاتي كه دارند نمي توانند خوب بخوابند. در اغلب اوقات بيخوابي با كاهش اشتها و ناتوا نا ييهاي ديگر بروز مي كند.بيماريهاي عضوي مخصوصاً گردن و ناحيه پشت از علائم عمومي استرس مي باشند . خيلي عجيب نيست كه بشنويم كسي كه نگراني دارد گردن درد نيز داشته باشد. اين بدان معني است كه او استرس و به دنبال آن درد عضلاني را تجربه كرده است.استرس بر بيماري اثر دارد:اگر استرس به خوبي درمان يا كنترل نشود مي تواند منجر به بيماريهاي ناشي از استرس گردد. در خيلي از افراد آمادگي ابتلا به برخي از بيماريها وجود دارد و استرس ، بروز علائم آنها را شتاب

مي بخشد. البته عوامل ديگري هم روي ابتلاء شخص موثرند مثل : وراثت ، محيط ، رژيم غذايي ، بهداشت ، عادات زندگي ، چاقي ، سيگار كشيدن و غيره . معمولترين اشكال بيماري كه به استرس مربوط مي باشند عبارتند از : حمله قلبي ، فشار خون ، سكته مغزي ، آنژين ، ميگرن ، سردرد ، پشت درد مزمن ، ديابت ، انواع زخم ها، بيقراري ، سرطان ، آلرژي ، آرتروز و ناهنجاريهاي جنسي .پيشگيري از استرس :كارشناسان سراسر جهان چندين راه براي مقابله با استرس پيشنهاد كرده اند. در دهه 1970 در بسياري از كشورها اين  روشها بطور وسيعي مورد استفاده قرار گرفت به اميد اينكه سرانجام سازمانها از محيط هاي كاري فارغ از استرس برخوردار شوند.تفكر در مورد ماوراءالطبيعه يا مديتيشن فوق طبيعي (TM) يكي از اين كارها در دهه 1970 بود. در آمريكا اين روش اثر فوق العاده اي بر محيط كار به شكل كارمندان راضي تر كه ارتباط بهتري با روسا و همكاران خود براي برقرار مي كردند داشت و اين امر نه تنها عادت و روشهاي كاري آنها را بهبود بخشيد بلكه در زندگي شخصي آنها نيز تحولي ايجاد كرد بنابراين TM نه تنها كارمندان علاقمندتر بلكه اشخاص راضي تري ارائه مي دهد .عكس العمل استراحت يا ريلكسيشن (relaxation) يكي ديگر از تكنيك هايي بود كه براي غلبه بر استرس در محيط هاي كاري مورد استفاده واقع شد . طبق نظريات دكتر Herbert benson  اين يك روش استراحتي بود كه از TM ناشي مي شد . در هر صورت اين روش نيز مثل TM زياد مورد استقبال

قرار نگرفت و موثر بودن آنها نيز ثابت نشد . برخي از برنامه هاي شخصي كم هزينه تر براي كاهش استرس مثل دويدن منظم ، ورزش يا شنا است . برخي از شركتها مرخصي اجباري غير قابل تغيير و تبديل براي كارمندان در نظر مي گيرند و كارمندان ملزم به استفاده از آنها مي باشند، بنابراين مي توانند استراحت و تجديد قوا كنند و با علاقه و كار آيي بيشتر سر كار خود حاضر شوند . برخي از شركتها نيز  كارمندان خود را تشويق مي كنند كه به بيرون از محل كار خود بروند و در فضاهاي خالي اداره به كار باغباني مشغول شوند و از اين سرگرمي براي ايجاد توازن بين كار و ورزش بهره جويند يا بطور داوطلبانه در برنامه هاي ارتباط جمعي روابط عمومي شركت در محيط هاي روستايي همكاري كنند.در برخي از شركتها و سازمانهاي در حال توسعه ، مدير و كارمندان در فعاليتهاي سازمان يافته غير رسمي شركت  مي جويند تا استرسهاي محيط كار را كاهش دهند، حتي اگر نتوانند آن را بطور كامل از بين ببرند. شركت در تمرينات گروهي كه براي خاتمه دادن به مشاجرات دروني است باعث كاهش استرس در مناسبات متقابل افراد مي گردد. مرور پيوسته كارهاي سازمان و تجزيه و تحليل درباره فرآيند كاري به منظور محدود كردن كارهاي غير ضروري كه باعث كسالت بار شدن بيش از حد كار براي كارمندان مي شود، در بسياري از سازمانها به عنوان بخش مهمي در نظر گرفته شده است . تشويق كارمندان به شركت در تيمهاي چندگانه باعث افزايش قابليت كار گروهي آنها مي شود و به

آنان اجازه مي دهد كه شانس بيشتري براي ابراز عقايد خود در مورد مسائل كاري داشته باشند. همه اين كارها باعث كاهش حس ناتواني در كاركنان مي شود چراكه اين حس خود منشأ توليد استرس است .مسئوليت مديريت استرس : به علت اينكه سازمانها از وجود محيطهاي عاري از استرس سود و بهره زيادي مي برند كارفرمايان بايد در مورد  پيش گيري از استرس به هر نحو ممكن ابتكار عمل داشته باشند. ابزار و برنامه هاي پيشگيري از استرس بايستي به عنوان سرمايه محسوب شوند و نه هزينه هاي اضافي . هنگامي كه استرس در روابط بين افراد و كارمندان به حداقل مي رسد احتمال موفقيت سازمان افزايش چشمگيري مي يابد. بعبارت ديگر كارمند بايد مسئول بهينه سازي  خود و اعمالش باشد و بايد هر كاري را براي مقابله با استرس انجام دهد. هر فرد داراي استرس نه تنها به عنوان كارمند يا كارگر بلكه به عنوان يك فرد ممكن است دچار ناتواني در انجام كارهاي خودگردد . مشاغل پر از استرسمي توانند بر جنبه هاي ديگر زندگي نيز تاثير سوء و نامطلوب داشته باشند . در نتيجه هيچ فردي نبايد اجازه دهد كه استرس وارد زندگيش شود . يك زندگي عاري از استرس و تنش يك زندگي سراسر شادي خواهد بود.منبع:سايت سازمان كاروآموزش فني وحرفه اي قزوين

طبيعت، پيامدها و مديريت استرس

... What Is Stressاسترس يك تجربه است

1- استرس چيست؟مدير يك كارخانه بزرگ در سن 35 سالگي دچار فشار خون بالا شد. يك زن خانه دار 27 ساله به بيماري آسم مبتلا گرديد. اين هر دو هنگامي كه به پزشك مراجعه كردند به آن ها گفته شد كه علت

اختلالاتي كه پيدا كرده اند «استرس» يا فشار رواني بوده است.آن مدير يك سال بود كه بايد به تنهايي تصميمات سريعي در مورد كسب و كارش مي گرفت. هر تصميم مي توانست به زيان هاي هنگفتي براي كارخانه بيانجامد. او پس از هر تصميم گيري، در مورد پيامدهاي آن نگران باقي مي ماند تا وقتي كه درستي تصميم گيريش به اثبات مي رسيد. اين نگراني و اضطراب مداوم باعث بالا رفتن فشار خون او شده بود.آن زن خانه دار نيز مادر شوهر بهانه جو و ايرادگيري داشت و شوهرش پشتيباني لازم را از او نمي كرد. هر بار كه مادرشوهرش سر او نق مي زد، او مي خواست كه جوابش را بدهد ولي اين كار را نمي كرد و خشم خود را فرو مي خورد. با اين كار نوعي حس خفگي در او به وجود مي آمد. سرانجام اين حس خفگي باعث نوعي نفس تنگي در او شد و در انتها به حمله آسم انجاميد.اين ها نمونه هايي هستند از آنچه استرس با ما آدم ها مي كند. هزاران مثال ديگر نيز مانند اين ها وجود دارد. يكي از اختلالاتي كه به تازگي مشخص شده كه بر اثر استرس روي مي دهد «خستگي مزمن» است. بنابراين اگر استرس چنين قدرتي دارد آيا نبايد در مورد آن بيشتر بدانيم؟ البته كه پاسخ مثبت است.استرس يك تجربه است. هنگامي كه ضرورت هاي جسمي، رواني يا اجتماعي باعث مي شود كه ما به آن ها واكنش نشان دهيم، در اين صورت تحت فشار استرس قرار مي گيريم. آن چيزهايي كه ما را به واكنش وامي دارند و مجبورمان مي كنند كه منابع مان را بسيج كنيم «محرك استرس» نام دارند. محرك هاي استرس باعث مي شود كه ما استرس را تجربه كنيم. افزايش دماي اتاق، تقاضاهاي افرادي كه دور

و برمان هستند، و ضوابط و آداب اجتماعي، همگي نمونه هايي از محرك هاي استرس مي باشند. هنگامي كه ما منابع مان را براي برآورده كردن اين تقاضاها به خدمت مي گيريم و بسيج مي كنيم، به گفته روان شناسان، تحت استرس قرار مي گيريم.واژه استرس به دليل كاربرد نامناسبي كه داشته است، به طور ضمني معني بدي را در ذهن ما متبادر مي كند. در حالي كه استرس به خودي خود نه خوب است و نه بد. بلكه نسبت به تاثيري كه بر روي ما مي گذارد خوب يا بد، مطلوب يا نامطلوب، و سالم يا ناسالم مي شود. براي مثال، ضرورت امتحان دادن ممكن است باعث شود كه بچه اي سخت كار كند و درس بخواند و امتحان را با موفقيت بگذراند. ولي در مورد يك بچه ديگر، همان امتحان ممكن است آنقدر پرزحمت و دشوار باشد كه فراتر از منابع در اختيارش باشد و باعث شكست و ناكامي او گردد. بنابراين استرس يا محرك استرس به خودي خود نه خوب است و نه بد، بلكه خنثي است.2- درماندگيهنگامي كه يك محرك استرس خيلي شديد باشد و يا هنگامي كه ما منابع كافي براي برآورده كردن آن تقاضاها در اختيار نداشته باشيم، تحت فشار استرس قرار مي گيريم. اين حالت را درماندگي ( Distress ) مي نامند. درماندگي، حالت بد و ناسالمي است. درماندگي طولاني و مداوم باعث واكنش هاي متفاوتي در سطح بدن و ذهن انسان مي گردد. درماندگي، منابع ما را به اتمام مي رساند و ما را در برابر بيماري ها و اختلالات، ناتوان و آسيب پذير مي سازد. كودكي كه منابع كافي براي گذراندن امتحان ندارد در امتحان رد مي شود. مديري كه نگراني و اضطراب مداوم دارد منابعش در

اين راه صرف مي شود و دچار فشار خون مي گردد. و زن خانه داري كه بخش مهمي از منابعش را صرف فرو خوردن خشمش مي كند نهايتاً گرفتار بيماري آسم مي شود. بنابراين هر استرسي كه به درماندگي بيانجامد ناسالم و بد است.3- استرس مفيدهنگامي كه وجود يك محرك استرس، منابع ما را طلب مي كند و ما دچار استرس مي شويم، اين امر هميشه به درماندگي نمي انجامد. اگر محرك استرس از حد معقولي تجاوز نكند و ما نيز منابع كافي براي برخورد با آن در اختيار داشته باشيم، قادر خواهيم بود تا از پس آن استرس برآئيم. در اين صورت است كه نوعي حس رضايت مندي و خشنودي در ما به وجود مي آيد. استرس هايي كه از عهده شان بر مي آئيم باعث يكپارچگي بيشتر در شخصيت ما مي گردند. چنين استرس هايي را استرس مفيد ( Eustress ) مي نامند. بچه اي كه به خوبي براي امتحان آماده شده و آن را با موفقيت گذرانده است، اعتماد به نفس بيشتري پيدا مي كند و براي خود ارزش بيشتري قايل مي شود. در واقع در اينجا استرس امتحان، اثر مثبتي بر روي او گذاشته است. اين استرس هاي مفيد براي انگيزش و رشد ما ضرورت دارند.4- درك ما از استرسروان شناسان بر اين عقيده اند كه نحوه ادارك ما (نگرش ما نسبت به چيزهاي مختلف) تا حدّ زيادي تعيين كننده اين است كه استرس به «درماندگي» تبديل شود يا «استرس مفيد». براي مثال، كساني كه تعليمات نظامي ديده اند و در عمليات جنگي شركت داشته اند، يك تهديد حمله نظامي را نسبتاً ساده مي انگارند در حالي كه كساني كه چنين آمادگي اي نداشته باشند آن را موضوع مرگ و زندگي تلقي مي كنند. روان شناسان نشان داده اند كه

نحوه ادراك ما تعيين كننده شدّت و ضعف استرس است. آن ها همچنين عقيده دارند كه نحوه ادراك هر فرد از طريق آموزش و تمرين قابل تغيير است. اين نتيجه گيري روان شناسان بسيار با اهميت است زيرا در دنياي امروز استرس هاي شديدي در زندگي همه ما وجود دارد و هر روز نيز استرس هاي جديدي بر استرس هاي قبلي افزوده مي گردد. بنابراين، آموزش ديدن و يادگرفتن چگونگي اصلاح نحوه ادراك (نگرش) و سازماندهي مجدّد آن، در كاهش شدّت، بسامد و مدّت بسياري از اختلالات مربوط به استرس، مي تواند بسيار مفيد باشد. همچنين استرس هاي آينده قابل پيش بيني مي گردد و نحوه ادراك ما متناسب با آن مي تواند تغيير يابد. به اين گونه آموزش ها «مايه كوبي استرس» (زدن واكسن استرس) مي گويند. درست همان گونه كه براي مقابله با ساير بيماري ها مايه كوبي مي كنيم، براي مقابله با استرس نيز بايد خود را آماده كنيم.ترجمه: كلينيك الكترونيكي روان يارمنبع "Stress: Nature, Consequences and Management " Dr. Krishna Prasad Sreedharhttp://www.psychology4all.com

What Is Stress?

Stress is your body's way of responding to any kind of demand. It can be caused by both good and bad experiences. When people feel stressed by something going on around them, their bodies react by releasing chemicals into the blood. These chemicals give people more energy and strength, which can be a good thing if their stress is caused by physical danger. But this can also be a bad thing, if their stress is in response to something emotional and there is no outlet for this extra energy and strength. This class will discuss different causes of stress, how stress affects you, the difference between

'good' or 'positive' stress and 'bad' or 'negative' stress, and some common facts about how stress affects people today.What Causes Stress?Many different things can cause stress -- from physical (such as fear of something dangerous) to emotional (such as worry over your family or job.) Identifying what may be causing you stress is often the first step in learning how to better deal with your stress. Some of the most common sources of stress are:Survival Stress - You may have heard the phrase "fight or flight" before. This is a common response to danger in all people and animals. When you are afraid that someone or something may physically hurt you, your body naturally responds with a burst of energy so that you will be better able to survive the dangerous situation (fight) or escape it all together (flight). This is survival stress.Internal Stress - Have you ever caught yourself worrying about things you can do nothing about or worrying for no reason at all? This is internal stress and it is one of the most important kinds of stress to understand and manage. Internal stress is when people make themselves stressed. This often happens when we worry about things we can't control or put ourselves in situations we know will cause us stress. Some people become addicted to the kind of hurried, tense, lifestyle that results from being under stress. They even look for stressful situations and feel stress about things that aren't stressful.Environmental Stress - This is a response to things around you

that cause stress, such as noise, crowding, and pressure from work or family. Identifying these environmental stresses and learning to avoid them or deal with them will help lower your stress level.Fatigue and Overwork - This kind of stress builds up over a long time and can take a hard toll on your body. It can be caused by working too much or too hard at your job(s), school, or home. It can also be caused by not knowing how to manage your time well or how to take time out for rest and relaxation. This can be one of the hardest kinds of stress to avoid because many people feel this is out of their control. Later in this course we will show you that you DO have options and offer some useful tips for dealing with fatigue.How Does Stress Affect You?Stress can affect both your body and your mind. People under large amounts of stress can become tired, sick, and unable to concentrate or think clearly. Sometimes, they even suffer mental breakdowns.

انواع استرس

... types of stressخوب، بد -  حاد مزمن

اثرات استرس بر بدن١_ درد ها مانند ددرهاي عضلاني در قسمت هاي مختلف بدن٢_زخم هاي اثني عشر و زخم معده كه بسيار شايع است٣_ آسم4_ حساسيت ها5_ عوارض دستگاه قلبي و عروقي6_  مرگ ( اينو نميخواستم بنويسم )تعريف استرس :كمتر كسي است كه در زندگي استرس رو تجربه نگرده باشه . هيچ كس كاملا خوشبخت نيست و هيچ كسي هم به طور كامل بد بخت افريده نشده .احساس خوش بختي در واقع همان

فواصل بين احساسات پي در پي بد بختي است . براي استرس تعاريف زيادي گفته شده است . ساده ترين آنها  اينه : '' استرس حالت هيجاني است كه فشار رواتي به شما وارد ميكند '' .انواع استرس :استرس خوب و استرس بداسترس توعي تهديد است كه شخص آن را احساس ميكند . خواه عامل برانگيزاننده ان واقعي باشد يا ناشي از تصورات خود شخص . عوامل واقعي در پيرامون شما وجود دارد مانند احساسي كه ز صداي شكستن شيشه به شما دست ميدهد . عامل تصوري و تخيلي آن است كه در تصورات شما وجود دارد و سبب بروز حالت ترس ميشود .مثل ترسي كه بسياري از مردم از سفر هاي هوايي دارند .در هر حالت استري به اين دو نوع طبقه بندي ميشود . استرس خوب يا استرس فيزيولوژيك هر نوع تحريكي است كه در شما انگيزه اي ايجاد ميكند يا يا هدف خاصي را به شما نشان ميددهد . نمونه استرس خوب را به عنوان مثال وقتي در روزنامه خبر خوبي را ميخوانيد احساس ميكنيد . استرس بد نوعي ديگر است كه كه نه تنها به شما كمكي نميكند بلكه با يجاد اختلال در جريان تفكرات شما اوضاع را خراب تر ميكند . مانند استرسي كه در شب امتحان بعضي افراد دارند .استرس حاد و مزمن :استرس حاد :به سرعت بروز ميكند و خيلي شديد است و معمولا بين 5 تا  30 دقيقه زمان ميبرد .به طور معمول هر فرد در ماه يك بار اين نوع استرس را تجربه ميكند  و بعضي بنا به اقتضاي شغل و موقعيت خود ممكن است بيشتر

ان را تجربه  كنند . استرس حاد مانند شمشير دو لبه عمل ميكند از يك طرف باعث ترشح هورمون هاي استرسي مانند آدرنالين در بدن ميشود و از طرف ديگر ميزان تحمل شما را در رويارويي با مواقع مشابه بالاتر ميبرد.استرس مزمن :اين نوع استرس شدت زيادي ندارد و ممكن است روزها و هفته ها و ماهها يا حتي سالها طول بكشد .

تصوير استرس در مغز انسان

... Stress چگونگي واكنش مغز تحت استرس رواني براي متخصصان علم اعصاب هنوز موضوعي بكر است

دانشمندان براي نخستين بار توانستند تأثيرات استرس هاي رواني روزمره را در مغز انسان به تصوير بكشند.پژوهشگران در دانشكده پزشكي دانشگاه پنسيلوانيا با استفاده ازكاركردي MRI) fMRI ) موفق شدند از فعاليت مغز افراد عكسبرداري كنند. پژوهشگران از افراد مورد آزمايش در خواست كردند كه به سرعت فعاليت هاي چالش برانگيز ذهني را انجام دهند و بدين ترتيب به آن ها استرس وارد كردند و در همين حال فعاليت مغزي آن ها را زير نظر داشتند.در خلال اين آزمايش، واكنش هاي هيجاني افراد نظير استرس، اضطراب و عصبانيت و نيز تغييرات در هورمون هاي استرس و ضربان قلب مورد ارزيابي قرار گرفت. بسياري از افرادي كه تحت اين آزمايش قرار گرفتند اعلام كردند كه در خلال آزمايش «دستپاچه، آشفته و ناراحت» شده اند.در خلال «آزمايش استرس» نتايج نشان داد كه جريان خون به قشر راست قسمت قدامي لوب هاي پيشاني مغز، يعني همان ناحيه اي كه به اضطراب و افسردگي ارتباط دارد، افزايش يافت. اين افزايش جريان خون، حتي پس از خاتمه آزمايش نيز ادامه داشت. اين نتايج نشانگر ارتباط قوي بين استرس رواني و هيجان هاي منفي بود.احتمال ديگري كه مورد توجه پژوهشگران قرار گرفت

اين بود كه چون قشر قسمت قدامي لوب هاي پيشاني مغز به توانايي انجام وظايف اجرايي مانند حافظه كاري و رفتارهاي هدف گرا نيز مربوط است، اين نتايج مي تواند آن فعاليت ها را نيز برجسته سازد.به گفته جيونگ وانگ، سرپرست اين پروژه پژوهشي: «چگونگي واكنش مغز تحت استرس رواني براي متخصصان علم اعصاب هنوز موضوعي بكر است، امّا مطمئناً يك تكّه مهم از پازل درك تأثيرات استرس بر سلامت انسان است. يافته هاي تازه مي تواند به پيشبرد درك ما از اين فرايند، كمك شاياني نمايد.» ترجمه: كلينيك الكترونيكي روان يارمنبع "Psychological Stress in the Healthy Human Brain", Bjorn Carey, Proceedings of the National Academy of Science, Nov. 21, 2006 .http://www.livescience.com

What Is Stress?

Stress is the emotional and physical strain caused by our response to pressure from the outside world. Common stress reactions include tension, irritability, inability to concentrate, and a variety of physical symptoms that include headache and a fast heartbeat.It's almost impossible to live without some stress. And most of us wouldn't want to, because it gives life some spice and excitement. But if stress gets out of control, it may harm your health, your relationships, and your enjoyment of life.Examples of "overload" situations are common in today's world: * You and your spouse both work full time while you are raising your family. At the same time, your parents are retired, in ill health, and are dependent on your help with shopping and running errands. * You are a single person living alone, and your salary isn't rising as fast as the rate of inflation. It's getting

harder each month to pay the bills. * You are a divorced parent and share the custody of your children with your former spouse. But the friction between the two of you on matters concerning the children is becoming more bitter and more frequent. * The expectations and competition at your workplace is becoming fierce. You find yourself coming in early, staying late, and taking on more work than you can handle.Managing stress involves learning about: * How stress affects the mind and body * How to identify the warning signs of stress * How to develop good stress-management techniques * When to seek professional helpWhat Are The Signs Of Stress?Stress can cause both mental and physical symptoms. The effects of stress are different for different people.The mental symptoms of stress include: * Tension * Irritability * Inability to concentrate * Feeling excessively tired * Trouble sleepingThe physical symptoms of stress include: * Dry mouth * A pounding heart * Difficulty breathing * Stomach upset * Frequent urination * Sweating palms * Tight muscles that may cause pain and trembling

استرس و عوامل استرس زا

... Stress خدايا آرامش را بر قلب و روح من بفرست

«الهي انزل سكينه علي قلبي.»خدايا آرامش را بر قلب و روح من بفرست.بهداشت و سلامت رواني از مباحث اساسي در زندگي همه انسانها بوده و نقش كليدي را در سلامتي، آسايش، طول عمر و شكوفايي توانايي هاي اساسي و ارتباط هاي مسالمت آميز ايفا مي كند.با توجه به اين مطلب پرداختن به مسائل بهداشت رواني نه فقط براي خانواده ها بلكه براي جامعه و

نسل آينده بسيار سودمند است و مي بايست در برنامه هاي توسعه كشوري به اين مسأله توجه به سزايي كرد.متأسفانه، يكي از مشكلات رواني در جامعه متمدن و پيشرفته امروز مسأله استرس و عوامل استرس زا مي باشد. مشكلي كه اكثريت مردم، امروزه با آن دست و پنجه نرم مي كنند به دنبال راهي براي رهايي از اين بيماري هستند تا شايد بتوانند دقايقي را در آرامش به سر برند.استرس چيست؟ريشه استرس در لاتين (استريكوس strictus) و در فرانسه (استريكوسن striction) مي باشد كه در معناي لغوي به معناي شدت و سخت گيري بيش از حد مي باشد.1در علم پزشكي استرس را همان آمادگي ذهني و جسمي لازم براي مقابله با شرايط حاد و بحراني مي دانند؛ وضعيتي كه در آن ذهن و جسم براي رسيدن به تعادل، تحت فشار بيش از حد قرار مي گيرند. به عبارت ديگر استرس حالتي هيجاني است كه فشار رواني را بر فرد وارد مي كند و اگر اين هيجانات درست كنترل نشوند آسيب جدي وارد مي كنند.2دكتر سيل (Dr.Seyle) زندگي خود را وقف تحقيقاتش در مورد استرس نموده است. از نظر وي استرس پاسخ معمولي بدن به تمام تقاضاهايي است كه از وي مي شود و يا سازگاري با توقعات بسيار نابجا كه عوامل استرس زا ناميده مي شوند. در اين تعريف به وضوح تمامي محركهاي خارجي مثل گرما، سرما، فعاليت بدني و نيز تمام محركهاي تغييرات داخلي مثل كاهش قند خون، افزايش درجه حرارت بدن و ميكروبي را از جمله عوامل استرس زا براي بدن مي نامن.3به طور كلي استرس بر روي افراد مختلف اثرات متفاوتي برجا

مي گذارد و مخصوص قشر يا طبقه خاصي از مردم نيست بلكه افراد با توجه به نوع و شرايط زندگيشان با عوامل استرس زاي گوناگوني مواجه هستند.حساسيت در برابر استرس نه تنها در هر فردي به صورت متفاوت تأثير مي گذارد؛ بلكه مي تواند در يك شخص به خصوص سال به سال تأثيرهاي متفاوتي داشته باشد.4در تقسيم بندي كلي استرس مي توان آن را به دو گروه استرس بد و خوب تقسيم كرد. استرس خوب: از يك ديدگاه استرس مثبت يك منبع انگيزه و جزء لازم براي بقاي زندگي است.5 و در حقيقت نوعي محرك است كه ايجاد انگيزه كرد و فكري را در فرد برمي انگيزد و يا هدف خاصي را به فرد نشان مي دهد.6نمونه استرس خوب را در شرايطي كه روزنامه مي خوانيد و به خبر جالبي برمي خوريد يا زماني كه به اخبار تلويزيون گوش مي دهيد مي توانيد تجربه كنيد.اما اغلب آنچه به عنوان استرس، در ميان ما شناخته شده است نوع ديگر استرس است كه متخصصان به آن «استرس بد» مي گويند. اين نوع استرس نه تنها به شما كمك نمي كند بلكه با ايجاد اختلال در جريان فكر، اوضاع را خراب تر مي كند.7بسياري از مردم افرادي هستند كه استرس ها را فقط تحمل مي كنند و به نظر آنها اين گونه استرسها براي آنها فقط جنبه مثبت دارد، اما متأسفانه استرسهايي كه حتي جنبه مثبت دارند اگر دائمي و زياد بشوند مي توانند مضر و ويرانگر باشند.استرس بد هميشه پيامد منفي به همراه دارد به گونه اي كه مي تواند روند يك زندگي سالم را مختل كرده

و افراد را دچار نابهنجاريهاي رفتاري و رواني مي كند.از مهم ترين تغييراتي كه در نتيجه استرس بر روي فرد ايجاد مي شود؛ مي توان هيجانات زياد، حساسيت و عدم توازن در رفتار و عادات را نام برد و اگر فرد در اوج استرس باشد اين تغييرات حتي در مقياس اندك هم، ناگهان برايش بصورت غير قابل تحمل ظاهر مي شود و مي تواند آتشفشان درون او را به انفجار و غليان درآورد.8به طور مثال: در شب امتحان به علت وجود استرس دچار بي خوابي شده و روز جمعه در جلسه امتحان سردرد داريد و حافظه خوب كار نمي كند پس نتيجه امتحان به علت عدم درست انديشيدن نامطلوب مي شود.استرسمي تواند عامل اختلالات بسيار و نقطه شروع بيماريهاي فراوان و مشكلات ارتباطي قوي باشد. غالباً آثار منفي استرس را به خستگي بيش از حد، اضطراب، ضعف و نااميدي محدود مي كنيم ولي متأسفانه نتايج بيش از اينهاست.9در مورد آثار منفي فشارهاي رواني بر اقتصاد و سلامت جامعه مي توان از بررسيهاي انستيتوي ملي سلامت برآورد كه:- هفتاد تا هشتاد درصد مراجعات به پزشكان در رابطه با بيماريهاي ناشي از فشار رواني است.- كساني كه در شرايط پراضطراب زندگي مي كنند 5/4 برابر بيشتر از سايرين در معرض سكته هاي قلبي و مغزي هستند.10نشانه هاي استرس :در حقيقت نشانه هاي استرس در فرد جسماني، روحاني، نفساني، اقتصادي، اداري و سياسي مي باشد.111) علايم فيزيكي: تپش قلب، نفس نفس زدن، انقباض و سختي قفسه سينه، سردرد، عرق كردن، سوء هاضمه، احساس تهوع و افزايش حركات روده ها از علايم فيزيكي هستند.2) علايم روانشناختي: ناتواني در تصميم

گيري، ضعف تمركز حواس، ضعف حافظه، كابوس شبانه و افكار منفي را مي توان از علايم روانشناختي برشمرد.3) علايم هيجاني: زودرنجي، يأس و واهمه، بدگماني، كاهش عزت نفس، كاهش اعتماد به نفس و احساس نااميدي.12ما مي توانيم خودمان را از هجوم استرس در امان نگه داريم. براي انجام اين امر مهم بايد ابتدا عوامل بروز استرس را شناختم و از آنها اجتناب كنيم و ياد بگيريم كه چگونه مي توانيم با استفاده از راههاي مناسب خود را با آنها تطبيق دهيم.عوامل استرس زا:در حقيقت هر چيزي كه انسان را بيش از حد تحت فشار قرار دهد و به تحليل جسم و روان بيانجامد عامل استرس زا ناميده مي شود. در دنياي صنعتي امروز عوامل استرس زا مي توان به دو گروه مجزا تقسيم كرد:1. استرس زاهاي شخصي: معضلات خانوادگي، وظايف خانوادگي، توقعات اطرافيان، خستگي، بيماريها، نابسامانيهاي رفتاري در ميان اعضاي خانواده و يا در ميان افراد جامعه، از دست دادن عزيزان و يا شركت در محيط هاي مختلف اجتماعي، برنامه هاي تلويزيون و اخبار.2. استرس زاهاي اجتماعي: عدم تأمين مالي، عدم تأمين شغلي، ازدواجهاي ناموفق، اعتياد، كارهاي اداري و ترافيك شهري، مشكلات اقتصادي و سياسي و نبود امكانات كامل رفاهي براي افراد جامعه.همان طور كه مي دانيد در گروه اول كه مختص استرسهاي فردي است خود فرد در پيدايش استرس نقش مهمي دارد؛ به طور نمونه ذهنيت فرد در رابطه با محيط و اطرافيانش مي تواند استرس زا باشد، به گونه اي كه اگر در برخورد با عوامل و يا محركها ذهنيتي مثبت داشته باشد مي تواند خود را با اين عوامل تطبيق دهد.در بعضي

موارد ترس از بيمار شدن سبب ايجاد استرس مي شود و فرد را احساس مي كند. در دنياي امروز استرس، فقط و فقط به فشارهاي عصبي و روحي فرد گفته نمي شود بلكه دامنه وسيعتري از فرديت را دربرمي گيرد؛ زيرا به همان نسبت كه فشارهاي عصبي، روحي، اخلاقي بر روي فرد مؤثر است، فشارهاي اقتصادي، فرهنگي، اداري و سياسي نيز بر روي جامعه تأثير بسزايي دارد.بيماريهاي ناشي از استرس :استرس موجب بيماريهاي گوناگون در فرد شده و گاهي نيز بيماريها را تشديد مي كند. پس چه بهتر كه با نگرش وديدي درست از بروز يا افزايش استرس جلوگيري كنيم.13بيماريهايي از قبيل آسم، حساسيتها (بروز كهير يا دانه هاي قرمز رنگ)، ريزش مو(تاسي ناگهاني)، چاقي يا كاهش وزن، ديابت (اين بيماري در تنشهاي مختلف كه به طور ناگهاني ايجاد مي شود و از ظرفيت فرد بيشتر است بروز مي كند)، شب ادراري (از شايع ترين مواردي است كه در اثر استرس در كودكان به وجود مي آيد)، زخم معده، زخم دهان، بي خوابي (يكي از شايع ترين حالات اختلال سيستم عصبي بي خوابي و بدخوابي است)، بيمايهاي قلبي و عروقي (استرس اغلب موجب بروز سكته هاي قلبي در افراد مي شود)، سرطان ناشي از استرس هستند. (استرس باعث عدم تعادل در رشد و تكثير سلولها مي شود كه در نهايت منجر به سرطان مي شود). در مجموع تحقيقات نشان داده است كه حدود 75% همه بيماريها و ناخوشيها به استرس مرتبط هستند پس مي بايست راهكارهاي مقابله آميز با اين بيماري را كسب كنيد.14كاهش استرس كوششي است كه نيازمند خودآگاهي، خوش بيني، قاطعيت و پيروي

از يك راهكار شخصي براي مقابله با حوادث استرس زاست و كاهش استرس مستلزم توجه دقيق به جسم و تندرستي است.15راهكارهاي مناسب براي غلبه بر استرس:1. يك رژيم غذايي مؤثر، ورزش و برنامه استراحت: اين راهكار به شما در غلبه بر استرس با دادن نيروي فزون يافته براي دستيابي به انتظاراتي كه از شما مي رود كمك خواهد كرد. همين كه يك برنامه مؤثر تهيه كرده ايد؛ اين امر به يك راه براي ايجاد تناسب در زندگي كه بر يك مبناي منظم استوار شده است، بدل مي گردد. با متناسب شدن شرايط جسماني بدن قادر به پاسخگويي و خنثي كردن انتظاراتي كه از شما مي رود خواهيد بود.162. برنامه ريزي دقيق كارها: با برنامه ريزي درست در هر كاري مي توان از زمان، استفاده بهينه برد.3. فعاليتهاي هنري: هر هنر و مهارت خلاقي سر زندگي و نشاط خاصي را به ذهن مي بخشد و در نتيجه از بروز استرس مي كاهد. در حقيقت هنر با توانايي عظيم خود مي تواند احساسات خوب و باارزش انسانها را از درونشان بيرون بكشد و به مرحله شكوفايي برساند. پس هنرمند با تجربه مي تواند با هنرش از لحظه لحظه زندگي استفاده كند.4. ايجاد تغييرات كارساز در زندگي: تنها عامل مشترك در ايجاد هر نوع استرس، لزوم ضرورت و اجبار در ايجاد تغيير و تحول مهم، در روند زندگي معمولي فرد است.17 پس شما مي بايست براي كاهش استرس در زندگي روند و جريان زندگي خود را به گونه اي كه كارساز و مؤثر باشد تغيير دهيد.5. رفع هيجان و دلهره: اين عمل باعث مي شود كه خستگي شما

برطرف شود، توان جسمي و روحي شما را بالا مي برد و تا حدود زيادي ترس و هيجان زدگي را در شما تحليل مي دهد.186. برقراري روابط اجتماعي و همدلي در بين افراد جامعه: انسان موجودي اجتماعي است و چون در اجتماع و در بين افراد مختلفي زندگي مي كند نيازمند همدلي، مصاحبت و... مي باشد. پس انزوا و ارتباط مؤثر نداشتن با افراد جامعه افزايش استرس زا براي وي به دنبال دارد.7. استفاده از آرامش بخشي ذهني: اين روش كه خود شامل چند مبحث مي باشد روشي بسيار مناسب بوده تا شما در زمانهاي استراحت و در اوقات فراغت بتوانيد ذهن خود را از عوامل استرس را دور كنيد و به آن آرامش دهيد:الف) يوگا: از يوگا مي توان به عنوان روشي نام برد كه جسم و روان توأماً به آرامش مي رسد. در يوگا ذهن در وضعيتي آرام قرار مي گيرد، سرعت كم شده، حركات به كندي صورت مي گرفته و بدن به توازن مي رسد. در حقيقت يوگا از استرس و ناراحتي مي كاهد.ب) مراقبه (مديتيشن): راههاي متفاوتي براي مراقبه وجود دارد. در اين روش ذهن توجه كامل به يك نقطه داشته و آرام است. مديتيشن نيازمند اجراي اصولي و صحيح تمرينات و تكرار آنهاست. و در اثر تكرار در تمرينها مي توانيد ذهن خود را آرام كرده و حاكم ذهن خود باشيد. در حقيقت مي توانيد ذهن خود را بر آنچه كه مي خواهيد متمركز كنيد.براي مقابله با استرس روشهاي بسياري تشخيص داده شده اند؛ اما در اين مقاله به نام بردن همين موارد فوق بسنده مي كنيم. تا شايد با

به كار گرفتن همين موارد بتوانيد از بروز استرس تا حدي جلوگيري كنيد. مباحثي را كه تاكنون توضيح داديم ديدگاه روانشناسي در مقابله با استرس بود اما اكنون مي خواهيم به استرس از ديدگاه بينش الهي نگاه كنيم.استرس از نظر بينش الهي:در قرآن و سنت، سكينه و اطمينان قلبي دو وجه مطلوب براي هيأت مادي و معنوي ذكر شده كه يكي آسايش است و ديگري آرامش كه نتيجه اين سكينه و اطمينان قلبي، همانا صحت جسماني و امنيت روحاني است. همان طور كه در يك جمله بليغ از حضرت رسول _ صلي الله عليه و آله _ مي خوانيم كه:نعمتان مجهولتان: الصحه و الاماندو نعمت براي انسان ناشناخته اند، يكي سلامتي و ديگري امنيت.19اعتقاد و ايمان قلبي به خداي يكتا كه همه چيز و همه كس را آفريده است، در بسياري از موارد به كاهش استرس در افراد كمك مي كند، در حقيقت كسي كه اختيار امور خود را تنها به خداوند مي سپارد و او را مالك همه چيز مي داند، ايمان دارد كه خداوند در همه امور، خير و صلاح او را مي خواهد پس رضايت خود را در كارها خواستار است و به هرچه كه خداوند راضي است او هم راضي مي شود، پس در برابر سختيها، بيماريها، ناكاهيها و... خود را تنها نمي بيند و تنها به او اتكا مي كند. اين فرد با چنين خصوصياتي مي تواند بر آرامش برسد.از نظر بينش الهي عوامل استرس زا در حقيقت از اعمال و نيات انسانها سرچشمه مي گيرد يعني همان اعمال و نيات سوء انسان كه در نهايت منجر يه سيئات مي

شود، در اين زمينه نيات سوء باعث ايجاد فشارهاي رواني و عوامل استرسي براي انسان مي شوند، مثلاً چهار بيماري روحي كه ناشي از نيات انسانها مي شوند عبارتند از: جهل، حسد، عقده و وسوسه. كه همه اينها ناشي از بي ايماني به مبدأ و معاد به وجود مي آيند.و اين عوامل فشارزا از درجات و سنخيتهاي مختلفي تشكيل مي گردند كه به اصطلاح به عموم آنها «ابتلاء» گفته مي شود.در بينش اسلامي براي جلوگيري از بيماريهاي روحي و رواني سفارشاتي شده كه عبارتند از:1. ياد خدا: يكي از راههاي آرامش قلب ياد خداوند در همه مراحل زندگي است. اطمينان قلبي به خداوند بالاترين مرحله ايمان است و ايمان به خداوند موجب مقابله با حزن، اندوه و سرافكندگي مي شود. همان طور كه خداوند مي فرمايد:«الا بذكر الله تطمئن القلوب.»2. زيارت اهل بيت(عليهم السلام ): زيارت ائمه و معصومين _ عليهم السلام _ خود يكي از عوامل آرامش دهنده مي باشد به طوري كه حضور در مكانهاي مقدس و روحاني باعث كاهش استرس و افسردگي در انسانها مي شود و اينكه انسان آنها را شفيع خود قرار دهد بايست اطمينان بيشتر قلبي ثمره و انسان به آرامش مي رسد.3. وضوگرفتن: وضوگرفتن يكي از راههاي مقابله با غضب در انسانهاست و باعث آرامش تن و روان مي شود.4. روزه گرفتن: يكي از عواملي است كه به بدن فرصت استراحت و آرامش مي دهد و صبر انسانها را در برابر هواهاي نفساني بيشتر كرده و در حقيقت عزت نفس انسان را بالا مي برد.5. دوستي با افراد باايمان: همنشيني و دوستي با افراد مؤمن در سلامت روحي

فرد بسيار حايز اهميت مي باشد؛ طوري كه فرد را از ابتلاء به استرس محافظت مي كند.6. اميدواري به رحمت خداوند:والذين كفروا بايات الله و لقائه اولئك يسئوا من رحمتي و اولئك لهم عذاب اليم.20پس بهترين راه براي كاهش استرس، ايمان قلبي به خداوند است باشد كه خود او به ما ياري رساند تا هرچه بهتر در حفظ امانتش يعني سلامتي تن و روانمان بكوشيم.سميرا جهانداري--------------------------------------------------------------------------------پي نوشت ها:1- استرس را به زانو درآوريم، نويسنده: ليونل كودرون، مترجم: فاطمه صالحي طالقاني، تهران، طلايه، 1381 .2- مهارت كنترل استرس، نوشته: مهدي فتحي، ويرايش و نظارت: ح.عطائي راد، مشهد، شهيدي پور، مؤسسه پژوهشي فرهنگ بهداشت حسيني نژاد، 1384، ص12.3- استرس را به زانو درآوريم، نوشته: ليونل كودروم، مترجم: فاطمه صالحي طالقاني، تهران، طلايه، 1381.4- استرس، نوشته گرگ ويليكسون، مترجم: منير سنگلجي، تهران، پيدايش، 1383، ص21 .5- مهارتهاي اساسي زندگي سالم(مهارتهاي مقابله ايي)، نوشته: خسرواميرحسيني، تهران، عارف كامل، 1383 .6- منبع: گزينه1، ص14 .7- مهارت كنترل استرس، نوشته: مهدي فتحي، ويرايش و نظارت: ح.عطائي راد، مشهد، شهيدي پور، مؤسسه پژوهشي فرهنگ بهداشت حسيني نژاد، 1384، ص14 .8- استرس، نوشته: گرگ ويليكسون، مترجم: منير سنجگلي، تهران، پيدايش، 1383، ص349- استرس را به زانو درآوريم، نوشته: ليونل كودرون، مترجم: فاطمه صالحي طالقاني، تهران، طلايه، 1383.10- استرس، نوشته: چارلز اينلرز و سينياك موران، ترجمه: اميرهوشنگ مهريار، مجتبي جزايري، عليرضا جزايري، تهران، نشر حكايت، 1378، ص511- رفتار شناسي استرس، دكتر حسين باهر، ويراستار: نوشين همايونفر، تهران، خيام، 1383، ص28 .12- مهارتهاي اساسي زندگي سالم (مهارتهاي مقابله ايي)، نوشته خسرو امير حسيني، تهران، عارف كامل، 1383،ص103 .13- استرس از مجموعه روان تن درماني، نوشته:

گريحاكانا، مترجم: شقايق قندهاري، تهران، پيدايش، 1382، ص169 .14- مهارت كنترل استرس، نوشته مهدي فتحي، ويرايش و نظارت: ح.عطائي راد، مشهد، شهيدي پور، مؤسسه پژوهشي فرهنگ و بهداشت، حسيني نژاد، 1384، ص34 .15- استرس، نوشته: چارلز اينلدرو سينيتاك موران، ترجمه: اميرهوشنگ مهريار، مجتبي و عليرضا جزايري، تهران، نشر حكايت، 1378، ص17.16- مديران و غلبه بر استرس، نوشته: جين كران ول وارد، مترجمان: امير رشيدي نيك، عبدالرضا جعفري نهر، تهران، مركز نشر و تحقيقات قلم آشنا، 1380، ص178 .17- مهارت اساسي زندگي سالم (مهارتهاي مقابله ايي)، نوشته: خسرو امير حسيني، تهران، عارف كامل، 1383، ص105 .18- استرس، نوشته گرگ ويليكسون، مترجم: منير سنگجعلي، تهران، پيدايش، 1383، ص73 .19- رفتار شناسي استرس، دكتر حسين باهر، ويراستار نوشين همايونفر، تهران، خيام، 1383، ص60 .20- سوره عنكبوت، آيه23 .تهيه و تنظيم : گروه اينترنتي نيك

stress

According to a high school psychology textbook, stress is "a particular pattern of disturbing psychological and physiological reactions that occur when an environment event threatens important motives and taxes one's ability to cope."In plain English, stress is the "wear and tear" our bodies experience as we adjust to our continually changing environment.But not all stress is bad -- some stress is good. In fact, everyone needs stress in their lives without it, life would be dull and unexciting. Stress adds flavor, challenge and opportunity to life. Stress can pump you up, give you energy, supply that zest for living.Stress is an unavoidable part of life. The challenges caused by stress help to develop new skills and behavior patterns. The problems occur, however, when stress

becomes excessive. It can become destructive and can turn into distress. Too much stress on your mind and body can make you feel miserable, worried, sad and ill.Contrary to popular belief, stress is not the pressure from the outside--the divorce, the death, the burned supper, the vacation, the isolation. Those are stressors. Your response to those situations constitutes stress.

استرس كمتر و عمر بيشتر

... Stress اس__ترس احس_اسي قدرتمند و طاقت فرسا است

اس__ترس احس_اسي قدرتمند و طاقت فرسا است. ميتوانيد از افرادي كه تجرب_ه اش را داشته اند، س_وال كن_يد. اگر مدتزي_ادي اي_ن اضط_راب ه_ا و نگ_راني هاي موجود در زن__دگيتان را در خود نگ_اه داريد، اين فشارهاي روحي ممكن اس__ت به پ_يري زودرس و انواع بيماري ها مثل فشارخون و مش_ك_لاتگوارشي  بيانجامد. تح_ق_ي_ق_ات ن_ش_ان داده اس_ت كه خانم ه_ا بيشتر از آقايون دچار ناراحتي___ها و مشكلات عصبي ميش_ون_د. يكي از دلايلاي_ن مسئل_ه م_ي_ت_واند اي_ن باشد كه آقايون مع_م_ولاً به طرق م_ختلف استرس را از بدن بيرون مي كنند، مم_ك_ن است آنرا ب_ا هم_ك_اران_شان در ميان بگذارند يا وقتي مس_ي_ر اداره تا خانه را رانندگي مي كنند مقدار زيادي از اين فشار ك_اه_ش مي يابد و يا حتي وقتي بين كار براي ناهار بيرون مي رون__دبه دفع اين استرس و فشار كمك مي كنند. وقتي براي داشتن يك زندگي شاد و خوشبخت كنار همسر و فرزندانمان هدفمند باشيم، ديگر اجازه نخواهيم داد كه فشارهاي روحي و جسمي تاثير منفي روي ما بگذارد. متاسفانه، فشاري كه معمولاً پدرها و مادرها براي مراقبت كردن از فرزندان و گرداندن چرخ زندگي متحمل مي شوند، ديگر وقتي براي رسيدگي و مراقبت از خودشان

به آنها نمي دهد. هرچند كه اميدوار بودن به كاهش فشارهاي روحي ممكن است بسيار كمك كننده باشد، اما بهتر است كه طريقه مقابله با اين فشارها و راه كنترل خود در زمان رويارويي با مشكلات  را ياد بگيريم. معمولاً وقتي خسته و در هم شكسته ايد، داشتن فشارهاي عصبي امري كاملاً طبيعي است. اگر بگذاريد كه اين فشارها از ميان برود و دوباره تعادل خود را به دست آوريد، زندگيتان تفاوت بسياري خواهد كرد و مي توانيد سالم تر و راحت تر به زندگي خود ادامه دهيد. با رعايت چند نكته در اين زمينه مي توانيد نيروي تازه اي به جسمتان داده و به كنترل فشارهاي عصبيتان كمك كنيد.بهانه نياوريداسترس مي تواند پشت نقاب هاي مختلفي پنهان شود. "ديشب خوب نخوابيدم چون همسرم يكسره خر و پف مي كرد" يا "از گرما سردرد گرفته ام" اينها فقط روش هاي متداول براي درست كردن بهانه به دليل وجود استرس و فشار عصبي است. سعي كنيد علائم ايجاد استرس را دريابيد تا بتوانيد به موقع وارد عمل شده و با اين فشارهاي عصبي مقابله كنيد.متعجب خواهيد شد اگر بفهميد كه چطور اين فشارهاي عصبي به همه جوانب زندگيتان رخنه خواهد كرد. در اين مواقع سعي كنيد از مسكن هاي سردرد استفاده كرده و بخوابيد. به ميزان انرژيتان  و قدرتتمركزتان دقت كنيد. ببينيد وقتي براي بيرون رفتن با دوستان براي ناهار بهانه مي آوريد به اين دليل است كه خسته ايد يا خير. مديتيشنمديتيشن يكي از راه هاي بسيار عالي براي مقابله با استرس شناخته شده است و كمك مي كند كه فشارهاي عصبي از بدنتان خارج

شود. حتي براي كمتر از 10 دقيقه هم كه شده سعي كنيد در روز براي اين كار وقت اختصاص دهيد و خواهيد ديد كه چه تاثير شگرفي روي شما مي گذارد. مديتيشن همچنين به پايين آوردن ضربان قلب و فشار خون نيز كمك مي كند.دستگاه هاي سخن گو را از برق بكشيدبراي مدتي سعي كنيد همه آنچه را كه سر و صدا ايجاد مي كند و صحبت مي كند را خاموش كنيد. تلويزيون، راديو، كامپيوتر، تلفن و ... همه را از برق بكشيد تا محيطي كاملاً آرام و بي صدا ايجاد كنيد. اين تغيير، فكر شما را از همه آشفتگي ها آزاد مي كند و آن را وادار مي كند كه با خود حرف بزند.بخنديدبراي افرادي كه دچار استرس و فشارهاي عصبي هستند توصيه مي شود كه زندگي را جدي نگيرند. سعي كنيد خنده را وارد زندگي خود و اطرافيانتان كنيد. خنده تاثير بسيار مثبتي روي سلامتي شما داشته و همانطور كه از قديم گفته اند: خنده بر هر درد بي درمان دواست.اگر زندگي را سبك بگيريد، همه چيز ساده تر خواهد شد و اين تاثير بسيار خوبي روي اطرافيانتان هم خواهد گذاشت و از استرس و فشارهاي عصبي اطرافيان هم كم خواهد كرد. تاثير بسيار خوبي روي بچه ها نيز خواهد گذاشت و باعث مي شود كه آنها هم از شما الگو بگيرند. به خاطر دارم كه پزشكي مي گفت بهترين هديه اي كه مي توانيد به فرزندانتان بدهيد اين است كه با او بخنديد. اگر جدي و عصبي باشيد، بچه شما نيز همانطور خواهد شد.راه حلي براي استرستان پيدا كنيدمهم است كه بدانيد

اينكه مداوماً به يك مشكل فكر كنيد راه حلي براي آن مشكل نخواهد بود و فقط استرس بيشتر به وجود خواهد آورد. سعي كنيد كه منشاء استرستان را پيدا كنيد و روي آن كار كنيد تا بتوانيد راه حلي براي آن پيدا كنيد. ميتوانيد با دوستان نزديك و خانواده نيز در اين رابطه مشورت كنيد. آنها حتماً كمكتان خواهند كرد.   خود را رها كنيداگر بخواهيد اين فشارهاي عصبي را همه جا با خود ببريد، مانند مسابقه فوتبال فرزندتان يا وقتي با دوستي براي ناهار بيرون مي رويد، باعث خواهد شد كه هيچوقت به آن آرامش مورد نياز بدن براي از بين بردن آن فشار روحي نرسيد. سعي كنيد خود را از همه چيز آزاد كنيد. آنچه را كه باعث ناراحتيتان مي شود را فراموش كنيد و محيطي آرام براي خود ايجاد كنيد.

StressAn in-depth report on the causes, diagnosis, treatment, and prevention of stress.

IntroductionThe stress response of the body is somewhat like an airplane readying for take-off. Virtually all systems (the heart and blood vessels, the immune system, the lungs, the digestive system, the sensory organs, and brain) are modified to meet the perceived danger.External and Internal StressorsPeople can experience either external or internal stressors. * External stressors include adverse physical conditions (such as pain or hot or cold temperatures) or stressful psychological environments (such as poor working conditions or abusive relationships). Humans, like animals, can experience external stressors. * Internal stressors can also be physical (infections, inflammation) or psychological. An example of an internal psychological stressor is intense worry about a harmful event that

may or may not occur. As far as anyone can tell, internal psychological stressors are rare or absent in most animals except humans. Acute or Chronic StressStressors can also be defined as short-term (acute) or long-term (chronic).Acute Stress. Acute stress is the reaction to an immediate threat, commonly known as the fight or flight response. The threat can be any situation that is experienced, even subconsciously or falsely, as a danger.Common acute stressors include: * Noise (which can trigger a stress response even during sleep) * Crowding * Isolation * Hunger * Danger * Infection * High technology effects (playing video games, frequently ringing mobile phones) * Imagining a threat or remembering a dangerous event Under most circumstances, once the acute threat has passed, the response becomes inactivated and levels of stress hormones return to normal, a condition called the relaxation response.Chronic Stress. Frequently, however, modern life poses ongoing stressful situations that are not short-lived. The urge to act (to fight or to flee) must therefore be controlled. Stress, then, becomes chronic.Common chronic stressors include: * On-going highly pressured work * Long-term relationship problems * Loneliness * Persistent financial worries

مديريت استرس

... stress management فشار باعث انگيزش، تحريك و نيرومندي مي شود

● مقدمهفرهنگ سازماني، مسائل مختلفي براي افراد گوناگون به همراه آورده است. مهمترين مسئله همان موضوعي است كه ما تحت عنوان «استرس» مي شناسيم. درواقع، واژه استرس به اندازه واژه هايي همچون سي دي، غذاهاي آماده و تلفن همراه رايج شده است. البته براي آناني كه در كنترل مسائل روزمره خود دچار مشكل جدي هستند، واژه استرس مفهومي

فراتر از معناي معمول دارد. از نظر آن ها استرس يعني «درد».● علائم رفتاري و جسماني استرسفشار باعث انگيزش، تحريك و نيرومندي مي شود اما هنگامي كه فشار فراتر از توانايي فرد باشد، او را دچار استرس مي كند. وقتي علائم رفتاري مندرج در جدول زير نمايان مي شوند، فرد در مرز فشار و استرس قرار گرفته است.● شناسايي ريشه هاي استرس در كاروقتي فردي متوجه مي شود كه به خوبي از عهده فشارهاي روزمره برنمي آيد، گام بعدي در فرآيند شناخت ريشه ها و منابع استرس در كار برداشته شده است. وقتي اين كار انجام شد، آن گاه مي توان يك طرح اقدام تدوين كرد تا فرد آثار مخرب اين فشار را كاهش داده يا حتي از ميان ببرد. جدول دوم مؤيد فشارهاي روزمره است كه افراد را هنگام كار آزار مي دهد. البته بايد مشكلات مهمي ديگري را نيز به موارد ذكر شده افزود مانند نحوه كنار آمدن با اخراج يا نحوه تطابق با فرهنگ سازماني.● استرس فردي: كنترل فشارهاي روزمرهمديريت زمان. از ميان تمامي فشارهايي كه مديران تحمل مي كنند، استرس آورترين آن ها عدم مديريت زمان است. اتلاف كنندگان زمان در طبقه بندي هاي گوناگوني قرار مي گيرند و درنتيجه حل اين مشكل را نيازمند راه هاي مختلفي مي كنند.● پشت گوش اندازهاافرادي كه در اين طبقه قرار مي گيرند، به جاي عمل كردن ترجيح مي دهند بيشتر فكر كنند. پشت گوش انداختن ريشه در بي حوصلگي، عدم اعتماد و بي ميلي به كار دارد. اين افراد مي توانند با پيروي از نكات زير، زمان خود را به شكل بهتري مديريت نمايند:▪ تقسيم وظايف مهم به چند وظيفه كوچك▪ تهيه فهرستي از تمامي كارهايي كه بايد در مدت زماني كوتاه (مثلاً تا هفته آينده) يا در بلندمدت انجام دهيد.▪ وقتي

زمان كاري خود را برنامه ريزي مي كنيد، تلاش كنيد ميان كارهاي عادي و كارهايي كه جذابيت بيشتري دارند، توازن برقرار سازيد.▪ بپذيريد كه خطر اجتناب ناپذير است و هرگز هيچ تصميمي بر مبناي اطلاعات كامل اتخاذ نمي شود.كساني كه ميل چنداني به واگذاري مسئوليت ها ندارندافرادي كه در اين گروه قرار مي گيرند، زمان قابل توجهي را براي انجام دادن كارهايي تلف مي كنند كه ديگران به شكلي اثربخش تر و با صرف زمان كمتري انجام مي دهند. آن ها بايد موارد زير را در نظر بگيرند:▪ واگذاري به معناي سلب مسئوليت نيست.▪ هميشه زماني را به تشريح دقيق آن چه مورد نياز است اختصاص دهيد.كساني كه مسئوليت هاي خود را به شكلي ضعيف واگذار مي كنند، افرادي هستند كه در برقراري ارتباط نيز ضعيفند. به همين دليل است كه آن ها از ديدن تلاش هاي ديگران دچار سرخوردگي مي شوند.▪ وقتي مسئوليتي واگذار شد، فرد بايد به دقت آن را انجام دهد.▪ از انجام كارهاي غيرضرور كه در جهت تحقق اهدافتان نيست يا ديگران مي توانند انجام دهند اجتناب نماييد. ياد بگيريد كه به شكلي مؤدبانه «نه» بگوييد.● افراد نامنظمافرادي كه در اين طبقه قرار مي گيرند معمولاً كساني هستند كه حجم زيادي كاغذ و كارهاي انجام نشده، روي ميزشان ديده مي شود. افراد نامنظم غالباً در جلسات دير حاضر شده يا اصلاً در آن ها شركت نمي كنند. اين افراد فكر مي كنند كه مشكلات آن ها بيشتر ناشي از حجم زياد كار است نه بر اثر عدم سازماندهي منظم امور.آن ها بايد:▪ قبل از عمل كردن، به خوبي برنامه ريزي نمايند▪ در آغاز هر روز، فهرستي از آن چه بايد انجام دهند تهيه و هر روز بعدازظهر آن را مرور كنند.▪ كاري را انتخاب كرده و آن ها

را به اتمام برسانند.▪ قبل از تلفن زدن خوب فكر كنند و فهرستي از تمامي اطلاعاتي كه قصد دارند از طريق آن تلفن به دست آورند، تهيه نمايند.▪ مدت انجام دادن هر كاري را براي خود مشخص كنند.▪ وقتي جلسه اي مي گذارند، زمان دقيق شروع و خاتمه آن را مشخص كنند.● قارچ هاافراد موجود در اين طبقه، معمولاً اطلاعي در مورد اهداف و مقاصد كاري خود، ندارند. آن ها فاقد مهارت هاي ارتباطي هستند و به جاي عمل كردن، مرتباً درباره كارشان سؤال مي كنند. دو كار مهمي كه اين افراد بايد انجام دهند، عبارتند از:▪ در زماني كه نحوه انجام دادن كاري را نمي دانند بگويند «نمي دانم».▪ وقتي انجام دادن كاري يا هدف از انجام دادن آن را درك نمي كنند، بگويند «نمي فهمم».● مديريت مداخلهيك منشأ ديگر به وجود آمدن استرس، مزاحمت هايي است كه مرتباً از طريق تلفن، پست الكترونيك، همكاران و غيره ايجاد مي شود.● فن آوري نويندرخصوص پست صوتي، پست الكترونيك ، تلفن همراه و غيره، مهم است كه شما اين فن آوري ها را اداره كنيد نه اين كه اجازه دهيد آن ها شما را اداره نمايند. استفاده از اين فن آوري ها قواعد خاصي دارد كه اگر از آن ها تبعيت نكنيم فشار غيرضرور به ما وارد خواهد شد.تماس هاي تلفني: تماس هاي تلفني را دسته بندي نماييد، آن چه مي خواهيد بگوييد و آن چه را مي خواهيد دريافت كنيد برنامه ريزي نماييد، هنگام تلفن هاي طولاني طوري رفتار كنيد كه محدوديت زماني شما مشخص شود.▪ پست صوتي: زماني از پست صوتي استفاده كنيد كه انجام دادن يك كار پيچيده، نيازمند توجه و دقت كامل شما است. البته نبايد سعي كنيد هر ده دقيقه يك بار به سراغ پست صوتي خود برويد. ابتدا به سراغ پيام هايي

برويد كه مهمترند، به ساير پيام ها بعداً بپردازيد.▪ پست الكترونيك: پيام هاي الكترونيك خود را پرينت بگيريد و سپس به مهمترين آن ها بپردازيد. به ترتيب اهميت به آن ها پاسخ دهيد. معمولاً افراد براساس زمان دريافت پيام ها به آن ها پاسخ مي دهند نه براساس اهميت آن ها.▪ تلفن همراه: هميشه اين تلفن را همراه خود نداشته باشيد، زيرا مي تواند در مهمترين جلسات يا فعاليت هاي شما خلل ايجاد كند. از تلفن همراه در مسافرت يا زماني كه قصد داريد به جايي برويد و افراد بايد با شما در تماس باشند، استفاده كنيد.● مزاحمت همكاراناگرچه برخي از مراجعات همكاران به دلايل كاري صورت مي گيرد، اما بسياري از آن ها باعث اتلاف وقت مي شوند. روش هاي مختلفي براي كنترل اين نوع مزاحمت ها وجود دارد:▪ ساعاتي را مشخص كنيد كه هيچ كس حق مراجعه و ايجاد مزاحمت براي شما را نداشته باشد. براي اين كار، در اتاق خود را ببنديد و اطلاعيه اي پشت در نصب كنيد.▪ ساعات ملاقات خود را مشخص كنيد و آن را به اطلاع مراجعان برسانيد.▪ جدول ملاقات ها و جلسات خود را جايي قرار دهيد كه هميشه در مقابل چشمتان باشد. اين امر شما را قادر مي سازد كه به موقع محل كارتان را براي شركت در جلسه ترك كنيد.▪ اگر مشاهده كرديد كه افراد حرف اصلي خود را بيان نمي كنند، به شكلي دوستانه و مؤدبانه از آن ها بخواهيد كه نكات اصلي را بيان كنند.▪ اگر كسي، بدون وقت قبلي و به طور ناگهاني مزاحم وقت شما شد، از او بپرسيد كه براي بيان مسائل خود به چه مدت زماني احتياج دارد، اگر زمان كافي وجود نداشت، آن جلسه را به زمان ديگري موكول

كنيد.● مزاحمت هامزاحمت ها به دلايل مختلف واغلب در زماني رخ مي دهند كه مراجعه كننده:1) مي خواهد به مبادله اطلاعات بپردازد.2) به تأييد ديگران نياز دارد.3) فاقد اعتماد به نفس براي انجام دادن كاري است.4) به دليل وجود مشكلات، خواهان گفت وگو با كسي است.بسيار مهم است كه ميان اين موضوعات تمايز قائل شويد. اگر براي مراجعه كننده انجام دادن بهينه كارش مهم است، زمان بيشتري را با او بگذرانيد.● تغيير ماهيت كاريكي از مهمترين منابع استرس مديران و ديگران، اين واقعيت است كه امنيت شغلي فقط به دوران گذشته مربوط مي شود و درحال حاضر موارد كمي وجود دارد كه شخص، همه عمرش را در يك شغل بگذراند. براساس روان شناسي نوين، سازمان ها انتظار دارند كه كاركنانشان انعطاف پذيرتر، مسئوليت پذيرتر، سخت كوش تر و متعهدتر باشند. در عين حال، كارفرمايان، ديگر توجهي به امنيت شغلي كاركنان ندارند. بنابراين چندان دشوار نيست كه تصور كنيم براي كارگران دهه هاي آينده، شغل، فقط كاري موقتي براي امرار معاش خواهد بود.براي افرادي كه هم اينك در ساختارهاي سسله مراتبي سازماني كار مي كنند، تطابق با تغيير در انتظارات شغلي، نيازمند تغييرات فردي مهمي است. فرد بايد شرايط نوين مديريتي را درك كند و براي مشاغل جديد آموزش ببيند. اين امر نيازمند ابتكار بيشتر، برنامه ريزي فردي و كنترل است. اگرچه ترغيب افراد به پذيرفتن ساختاري خارج از شرايط سازماني فعلي كاري دشوار است، اما تحقيقات انجام شده حاكي از آن است كه اين امر مي تواند، رضايت بيشتري را چه در شغل و چه در زندگي افراد، به همراه داشته باشد.● نتيجه گيريدر خاتمه، بايد آن چه را جان روسكين نويسنده و منتقد بزرگ انگليسي در سال 1851 نوشته است، به خوبي درك

كنيم:«براي اين كه افراد در كارشان شاد باشند، تحقق سه اصل مورد نياز است: افراد بايد براي آن كار مناسب باشند؛ نبايد بيش از حد كار انجام دهند؛ و بايد نسبت به انجام دادن آن كار، احساس موفقيت داشته باشند.»● اجازه دهيد رخ دهد▪ براي به حداقل رساندن استرس، بايد:خودتان را بفهميد. بفهميد كه چه عواملي باعث استرس شما مي شود، چه زماني دچار استرس مي شويد و چگونه مي توانيد از اين شرايط پرهيز كنيد. بهتر است به گذشته اي فكر كنيد كه دچار استرس شده بوديد، به خاطر آوريد كه چه احساسي داشتيد، چگونه واكنش نشان داديد، چگونه رفتار كرديد، چه نتيجه اي به دست آورديد و چگونه مي توانيد هم اينك به بهترين شكل ممكن به رفع آن بپردازيد.مسئوليت پذير باشيد. در بسياري مواقع، افراد مشكلات را انكار مي كنند. در اين حالت، اوضاع بدتر مي شود و درنتيجه معمولاً مجبور مي شوند گناه آن را به گردن ديگران بيندازند. حتي اگر كس ديگري مقصر باشد، اين شما هستيد كه آسيب ديده ايد و بايد مشكل را حل كنيد. اغلب مردم از پذيرفتن اين واقعيت كه در شرايط استرس قرار دارند، مي ترسند يا اطلاعي از اين موضوع ندارند، هرچه فرآيند پذيرش و اطلاع به تأخير بيفتد، دوران بهبود و حل و فصل مشكلات، طولاني تر خواهد شد.ببينيد چه عواملي باعث استرس شده اند. آيا استرس ناشي از شغل، وظيفه، روابط كاري، تغييرات و عوامل كاري ديگر است يا اين كه اصلاً ارتباطي به كار شما ندارد؟ علايم استرس و نحوه شروع آن را به خوبي بشناسيد. گام كليدي بعدي شناختن منبع استرس است. اين امر معمولاً كاري دشوار است زيرا استرس نتيجه مجموعه اي از عوامل است كه بر يكديگر

تأثيرگذار نيز هستند. راه حل اين موضوع آن است كه بدانيد دقيقاً در چه شرايطي هستيد. معمولاً استرس فقط با يك راه حل از ميان نمي رود و نيازمند مجموعه اي از اقدامات در زمينه هاي گوناگون است.موقعيت هاي استرس زا (چه در محل كار و چه در منزل) را شناسايي كرده و براي حل آن ها برنامه ريزي نماييد. اين امر نيازمند دريافت كمك از منابع يا افرادي است كه مهارت هاي خاصي در اين زمينه دارند.براي مقابله با استرس، استراتژي هاي خاصي تدوين كنيد. ببينيد چه كارهايي در گذشته براي شما كارآمد بوده اند و چگونه به موفقيت رسيده ايد. همچنين به راه حل هاي برطرف كردن استرس بينديشيد يا اگر نمي توانيد آن را برطرف كنيد حداقل اين واقعيت را بپذيريد.براي پيشگيري و كاهش استرس، روش هاي مديريتي را درك كرده و از آن ها استفاده نماييد. به عنوان مثال مديريت زمان و اعتماد به نفس، دو مهارت مهم در كاهش استرس هستند، زيرا بسياري از مشكلات ناشي از فشارهاي زماني يا روابطي هستند كه از طريق اعتماد به نفس بيشتر و رفتارهاي كنترل شده، قابل حل و فصل هستند. به كمك ارتباطات، تصميم گيري و حل مسئله، مي توان منابع استرس را شناخت و آن ها را رفع كرد.آرام باشيد. دو صد كرده چون نيم گفتار نيست. كليد موفقيت شما اين است كه يك محيط كاري آرام براي خود فراهم نماييد. اين امر به معناي آن است كه حتي براي تعطيلات خود برنامه ريزي كنيد و به مراكزي برويد كه فكر مي كنيد براي شما مناسب هستند. وقتي از نظر زماني خود را از منابع استرس دور نگاه داريد، بهتر مي توانيد به كنترل شرايط و رفع استرس اقدام كنيد. بدين ترتيب مي توانيد

رويكردي جديد بيابيد.▪ اگر مسئول پيشگيري يا كاهش استرس در سازمانتان هستيد، بايد:از وجود استرس در ديگران مطلع باشيد. به عنوان يك رهبر، نبايد از اين موضوع هراس داشته باشيد كه به ديگران بگوييد از استرس رنج مي برند و براي رفع اين مشكل نيازمند كمك شما هستند. همين كه به افراد بگوييد كه از وجود استرس در آن ها مطلع هستيد، انرژي لازم براي دريافت كمك و حل اين مشكل در آن ها به وجود خواهد آمد. درنتيجه شما مي توانيد استرس اين افراد را كاملاً رفع نماييد.يك تيم يا محيط كاري مثبت ايجاد نماييد. به عنوان يك رهبر مي توانيد به كمك سيستم هاي خوب ارتباطي، رويكردهاي مؤثر تيمي، ايجاد يك محيط عاري از سرزنش و دخالت دادن افراد در مسئوليت ها، به كاهش استرس آنان كمك كنيد. ديگر عواملي كه مي توانند كمك كننده باشند عبارتند از: طرح هاي مشورتي كه از استرس پيشگيري مي نمايند و سيستم هاي ارزشيابي و شناخت افرادي كه با آنان كار مي كنيد. البته براي برخي مديران ارشد سازمان هاي بزرگ، اين امر چندان امكان پذير نيست زيرا اين روش ها بايد پس از گذر از زنجيره اي از فرمان ها كه در تمام سازمان وجود دارند، تأييد و اجراشوند.*منبع : آفتاب

Stress Management Techniques

This section of Mind Tools helps you survive the intense stress that can come with a challenging career.The first articles help you to understand stress and what causes it: This is an important starting point for effective stress management. They introduce you to the three main approaches to stress management, and then shows you how you can identify the key sources of stress in your life.We then look at a range

of stress management techniques. The Mind Tools approach is, where possible, to tackle stress at source. This means that not only do we show you how to cope with the symptoms of stress, we help you deal with the underlying causes as well.By the end of the section, you should have a clearer understanding of stress and the importance of managing it you should be able to analyze the points of pressure in your life, so that you can plan to neutralize them and you will understand how to use a range of different stress management techniques

درمان طبيعي استرس

... stressتاثير ورزش در پيشگيري و درمان استرس

ورزش كنيدهر چند امروزه مردم از لحاظ جسمي فعاليتهايي دارند ولي فعاليتهاي بدني آنها معمولا فعاليتهاي سالمي نيستند و در اغلب اوقات خود موجب ايجاد استرس مي شوند. مثل دويدن با سرعت براي رسيدن به اتوبوس. اين فعاليتها جزء فعاليتهاي سالم بشمار نمي روند و در نتيجه فرد را بي نياز از فعاليتهاي ورزشي نمي كنند. بنابراين لازم است ساعاتي براي ورزش با هدف خود ورزش كردن نه چيز ديگر ، اختصاص داده شود و تمرينات ورزشي سالمي انجام گيرد. كساني كه در برنامه هاي ورزشي شركت مي كنند فوايد زيادي نصيبشان مي شود. علاوه بر فوايد فيزيكي ورزش شامل جلوگيري از بيماري قلبي ، اضافه وزن ، پوكي استخوان و ... داراي فوايد روانشناختي عميق است. از جمله كاهش افسردگي ، كاهش اضطراب و مهمتر از آن ايجاد حفاظت در مقابل استرس.تاثير ورزش در پيشگيري و درمان استرس بسيار مهم و شناخته شده است اين امر ممكن است به علت اثر ورزش بر روي دستگاه ايمني

بدن باشد. ورزش باعث افزايش فعاليت آنتي كورها مي شود و نيز باعث مي شود كه لنفوسيتهاي نوع T افزايش پيدا كند كه حامل آنتي كور هستند. اين امر به ما كمك مي كند تا خطرات آنتي ژنها را قبل از اينكه فرصتي براي ضرر رساندن به بدن ما را داشته باشند دفع كنيم. فوايد ورزش در ارتقا و گسترش رفتارها و نگرشهاي مثبت و بالا بردن اعتماد به نفس و خود شناسي و عزت نفس كه از عوامل مهم در كاهش استرس هستند، شناخته شده است.تغذيه مناسب داشته باشيد.تغذيه نقش مهمي در سلامت جسمي و رواني افراد دارد. همانگونه كه مصرف برخي مواد غذايي در حالت افراط و تفريط بيماريهايي چون فشار خون ، كلسترول بالا ، انواع سرطانها را موجب مي شود مقاومت افراد را در برابر انواع استرس نيز تحت تاثير قرار مي دهد. واكنش افراد در مقابل استرسها با نوع تغذيه آنها ارتباط نزديك دارد. مصرف مشروبات الكلي ، سيگار ، غذاهاي آماده ، ادويه جات با افزايش استرس رابطه نشان مي دهند. بنابراين توصيه مي شود برنامه غذايي افراد بويژه افرادي كه در معرض استرس بيشتري قرار دارند به صورت سالمتري برنامه ريزي شود. در اين برنامه هاي غذايي علاوه بر رعايت ميزان كالري مورد نياز براي هر جنس و هر گروه سني بهتر است از يك مواد غذايي استفاده بهينه به عمل بيايد.مصرف ويتامينها بويژه ويتامين C ويتامينهاي گروه B و در اين ميان اهميت اساسي دارد. استفاده از ميوه جات گوناگون نيازهاي طبيعي بدن را برآورده مي كند در غير اين صورت از انواع مكمل با تجويز پزشك مي توان استفاده كرد. در ميان ميوه ها نيز برخي خواص بيشتري در

درمان استرس از خود نشان مي دهند. خواص كيوي در اين ميان براي مبارزه عليه استرس و بيماريهاي ديگر شناخته شده است. بر اين اساس توصيه مي شود روزانه 4 - 2 كيوي مورد استفاده قرار بگيرد. مصرف شير نيز استرس را كاهش مي دهد. مصرف شير بويژه قبل از خواب ايجاد آرامش نموده و خواب راحتتري را براي فرد فراهم مي كند. مصرف شير در ساعات پراسترس توصيه مي شود.خواب خود را تنظيم كنيد.خواب يك فاكتور مهم در چرخه استرس است. عوامل مختلفي ممكن است ايجاد استرس كرده و به اين ترتيب خواب فرد را تحت تاثير قرار دهند و فرد را دچار بيخوابي يا بدخوابي كنند. از سوي ديگر هر عامل ديگري كه موجب بيخوابي شود براي فرد توليد استرس كرده و با كاهش توان جسمي و رواني تحمل فرد را براي مقابله با رخدادهاي روزمره زندگي كاهش مي دهد. تلاش كنيد بهداشت خواب خوبي داشته باشيد و نكاتي را كه به فراهم ساختن يك خواب آرام بخش كمك مي كند، رعايت كنيد. مثلا چند ساعت قبل از خواب شام خود را صرف كنيد و بلافاصله بعد از صرف غذا به رختخواب نرويد به مصرف لبنيات بويژه شير تاثر خوبي روي به خواب رفتن شما خواهد داشت. پياده روي قبل از خواب در هواي آزاد نيز خواب خوبي را براي شما فراهم خواهد ساخت. مي توانيد قبل از رفتن به رختخواب يك دوش بگيريد.يكي از تكنيكهاي مدتيستين را به صورت روزانه انجام دهيد.مدتيستين انواع گوناگوني دارد ولي آثار همه آنها در وهله اول معمولا ايجاد آرامش جسمي و روحي است. بكار بردن مداوم اين تكنيكها با فراخواني آرامش به روح و

جسم شما ، توان مقابله شما را در برابر استرسها افزايش خواهد داد و به شما كمك خواهد كرد كه استرسهاي فعلي خود را درمان كنيد.شيوه زندگي خود را تغيير دهيد.در اكثر اوقات افراد پراسترس داراي شيوه زندگي نادرستي هستند، تغذيه ناسالم دارند، برنامه ريزي مناسب ندارند و اغلب اوقات سرشان بي خود و بي جهت شلوغ است. سر و ساماني به زندگي خود بدهيد و هر چيزي را سر جاي خود قرار دهيد. اين كار را مي توانيد با الويت بندي امور بر اساس ارزشي كه در زندگي شما قرار دارند انجام دهيد.

استرس شغلي

... stress همان طور كه تكنولوژي پيشرفت مي كند، عوامل استرس زا هم بيشتر مي شونداعظم پراينده

همان طور كه تكنولوژي پيشرفت مي كند، عوامل استرس زا هم بيشتر مي شوند. استرس مخصوص افراد جامعه يا طبقه خاصي از مردم نيست و افراد با توجه به نوع و شرايط زندگي شان با عوامل استرس زاي گوناگوني مواجه هستند. به طوري كه نمي توان آن را از زندگي حذف و جدا كرد. ساختار بدن انسان چنان است كه فقط ظرفيت پذيرش ميزان مشخص و محدودي از استرس را دارد.استرس يك معضل نيست، بلكه از ابتداي پيدايش انسان همواره با او بوده است و هركس به اندازه ظرفيت خود تحت تأثير عوامل استرس زا قرار مي گيرد. بنابراين بايد روش هايي را براي مقابله با استرس پيدا كنيم. البته اين روش ها با توجه به ويژگي هاي افراد در همه يكسان نيست. ناهماهنگي و تفاوت انسان ها را مي توان به ساختار ژنتيكي، پيشينه خانوادگي، ويژگي هاي شخصيتي، عادات تربيتي و تأثيرات محيطي نسبت داد. در صورت آگاهي از پيشينه و ساختار شخصيتي و خلق و خوي فرد، مي توان واكنش او را در برابر وضعيت هاي تنش زا

و پراسترس پيش بيني كرد. پاداش و تنبيه به ميزان درست و به موقع مي تواند آثار ناشي از استرس و فشارهاي رواني را تا حدي تقليل دهد و نقش مهمي در حفظ سلامتي فرد ايفا كند.انواع استرس عبارتند از: استرس فيزيولوژيك _ استرس دوران يائسگي _ استر دوران پيش از قاعدگي _ افت ميل جنسي مردان _ استرس دوره بارداري و شيردهي _ استر دوره كودكي (رفتن به مدرسه بيش از آنكه لذت بخش باشد استرس زاست) _ استرس دوره نوجواني _ استرس تحصيلي _ استرس در فعاليت ها و كارهاي هنري و خلاق _ استرس در ميحط خانه و خانواده _ استرس زن خانه دار _ استرس شغلي _ استرس ناشي از نارضايتي شغلي _ امنيت شغلي _ مشاغل پرتنش _ مشاغلي كه با سفرهاي مداوم همراه است و مشاغل پرخطر. استرس شغليتا چند دهه پيش، غايت خواسته و آرزوي هر جواني كسب يك شغل دولتي يا ادامه حرفه پيشينيان خود بود. شغل دولتي امنيت خاطر لازم را براي مردها و زن هاي نسل پيشين فراهم مي كرد و شخص با پيشرفت تدريجي در حرفه خود، از حقوق و مزاياي مناسب برخوردار مي شد. امروزه چنين مشاغلي چندان مورد توجه نيست، مگر اينكه شخص از پست و مقام و حقوق بسيار بالا برخوردار باشد. مشاغل دولتي با وجود برخورداري از امنيت شغلي، جاذبه چنداني براي جوانان امروزي ندارند. جوان ها حاضرند براي مواجهه با مسائل و مشكلات گوناگون و تجربه ابعاد مختلف زندگي نوين، خطرات عدم امنيت شغلي را به جان بخرند تا بتوانند در جهت پيشرفت خود گام بردارند. البته برخي از مشاغل دولتي نيز مي تواند عامل بروز تنش و استرس شود.به هرحال

هر نوع حرفه و شغلي مقداري تنش و اضطراب با خود به همراه دارد و اين مي تواند به وظايف يك زن خانه دار يا مسئوليت هاي اجرايي يك فرد در محيط كار مربوط باشد. اشخاص با كسب آمادگي جسمي و ذهني لازم مي توانند حداكثر توان خود را به كار گيرند تا به موفقيت و برتري مربوط به حرفه خود برسند.استرس شغلي شديد و مداوم و محيط كار نامناسب، در صورتي كه شخص ظرفيت كافي پذيرش استرس را نداشته باشد تخريب كننده است. شخصي كه تحت چنين شرايطي قرار دارد، به تدريج علائم افسردگي و خستگي مزمن را در خود آشكار مي سازد. ممكن است اين شخص پزشك، مدير شركت، كارگر متخصص كارخانه، منشي دفتر يا تاجري پرمشغله يا كارگر ساده اي باشد كه كاري خسته كننده و يكنواخت انجام مي دهد.استرس تنها زماني مي تواند تأثير منفي بگذارد كه انسان به بن بست برسد و باور كند ديگر هيچ راه حلي وجود ندارد. در صورتي كه آدمي براي رسيدن به هدف خود فقط يك راهكار ندارد، بلكه مي تواند با استفاده از روش هاي گوناگوني به موفقيت دست يابد و هرگز اجازه ندهد كه مشكلات و مسائل او را از پاي درآورد. بينش عاقلانه و منطقي و توأم با آرامش به آدمي كمك مي كند تا بر استرس شغلي غلبه كند. اغلب افراد سخت گير، دقيق، تندخو، و عصبي، بيشتر از افراد آرام و خونسرد و انعطاف پذير تحت تأثير استرس شغلي قرار مي گيرند. زيرا افراد انعطاف پذير هميشه آماده سازگاري با شرايط گوناگون را دارند.اشخاصي كه از حرفه خود راضي نيستند و لذت نمي برند بيشتر در مقابل استرس تسليم مي شوند.  به همين دليل از ناراحتي ناشي از آن رنج

مي برند كه اين امر با غر زدن هاي مداوم و كينه توزي نسبت به ديگران همراه بوده و استرس ايجاد مي كند. در حالي كه انسان ها موجوداتي انعطاف پذيرند به طوري كه مي توانند خود را با محيط كارشان سازگار كنند حتي اگر شغلشان با علايق آن ها همخوني نداشته باشد با تغيير بينش خود مي توانند استرس ناشي از يأس و نوميدي را تا حد زيادي كاهش دهند.

كنترل استرس و فشار عصبي

از مشكلات فرار نكنيد ، آنها را با آغوشي باز پذيرا باشيد101 Order For Control Of Stress گردآوري: مهدي ياراحمدي خراساني

1-      علا ئم هشدار دهنده فشار عصبي را شناسايي كنيد و اقدامات مقتضي را انجام دهيد.2-      از صحبت كردن در مورد وضعيت هاي كه به نظر تنش زا هستند،ترس و واهمه نداشته باشيد.3-      هرگاه دچار فشار عصبي شديد ،قدم بزنيد.با اين كار ديد شما نسبت به كار تغيير مي يابد.4-      از انجام كار هاي اداري در منزل خوداري كنيد.5-      مراقب هر گونه تغيير در خوردن و آشاميدن خود باشيد.6-      «گفتن حقيقت به شما نيرو مي دهد».از بيان كردن حقيقت به مدير خود راجع به وقايعي كه در سازمان در جريان است هراسي نداشته باشيد.7-      هر زمان كه احساس كرديد كار هاي زيادي براي انجام دادن داريد ، حداقل يك كار را تفويض كنيد.8-      از افرادي كه دچار فشار عصبي نمي شوند الگو بگيريد.9-      از كار كردن در ساعت هاي طولاني و در تعطيلات آخرهفته اجتناب كنيد.                       10-   چنانچه دچار سردرد هاي مزمن يا بي خوابي هستيد ، به پزشك  مراجعه كنيد.11-   هر چيزي كه به شما در ايجادآرامش كمك مي كند را يادداشت كنيد.12-    واقع بين باشيد. بدن شما چيزهاي زيادي به شما مي

گوئيد.13-   از خود بپرسيد آيا براي ديگران ايجاد فشار عصبي مي كنيد يا خير.14-    روز هاي را كه به شدت دچار فشار عصبي هستيد ياداشت كنيد.15-   خود را قانع كنيد. ممكن است خواهان خيلي چيز ها باشيد اما امكان دسترسي به انها را ندا شته باشيد.16-   سعي كنيد حتي المقدور ميز كارتان را نزديك پنجره قرار دهيد.17-   هنگام سفر هاي درون شهري ، كار اضافه اي انجام ندهيد. بهترين كار اين است كه در طي اين مدت به برنامه ريزي كارهاي خود در طول روز بپردازيد.18-   هر هفته ساعتي را دور از كار و خانواده و تنها بگذرانيد.19-   باپيشرفت مهارت هاي خود مي توانيد  تغييرات درون سازماني را پيش بيني كنيد.20-   عقايد وايده هاي مديريتي جديد و مفيداتخاذ كنيد و هرگز به ايده هايي كه فقط مد روز هستند اكتفا نكنيد.21-   براي حفظ و نگهداري شغل خود به ارزش آن توجه كنيد.22-   از برنامه هاي آموزشي در ياد گيري فرهنگ هاي كاري مختلف و جديد ، كمال استفاده را ببريد.23-   كارمندان هم فكر و همدل راشناساي و با آنها طوري بر خورد كنيد كه تغييرات را پذيرا باشند.24-   حداقل يك بار در طول زندگي كاري شغل خود را عوض كنيد.25-   يادگيري تكنولوژي جديد را به تدريج شروع كنيد  و اعتماد به نفس خود را باور سازيد.26-   سعي كنيد دفتر كارتان نزديك افراد ديگر باشد، چرا كه جدايي موجب بروز تنش و فشارعصبي مي شود.27-   دفتر خانگي  خود را در محلي خارج از فضاي زندگي خود بنا كنيد.28-   هيچ وقت براي يادگيري يك مهارت  جديد ، نظير كار با كامپيوتر ، دير نيست.29-   قبل ازانتخاب شغل

جديدعوامل تنش زاي آن را شناسايي كنيد .30-    تعداد و پيچيدگي كارهاي كه هر روز تفويض مي كنيد-وبه موفقيت مي انجامد –را به تدريج افزايش دهيد.31-   به تمامي كارمندان بدون در نظر گرفتن پست وعنوان آنها ، احترام بگذاريد.32-   با همكاران طوري رفتار كنيد كه نشا نگر قدر داني و سپاس شما باشد.33-   براي برقراري ارتباط كاري با يك همكار جديد ناهاررا با او صرف كنيد.34-   از دفتر كار افراد بازديد و بدين وسيله خود را به آنها معرفي كنيد.35-   اگر همكاري داريد كه در نزديكي شما زندگي مي كند ، در رفت و آمد به محل كار او را همراهي كنيد.36-   در بهبود كيفيت زندگي اداري نهايت سعي و تلاش خود را بكنيد.37-   همواره در رفتار خود نسبت به كارمندان انعطاف نشان بدهيد، شايد شما از كل ماجرا خبر نداشته باشيد.38-   در اتخاذ تصميم هاي بزرگ تعجيل نكنيد.39-   هفته اي يك بار ناهار را با همسر خود يا يك دوست نزديك صرف كنيد.40-   به صحبت هاي فرزندان خود به دقت گوش دهيد.41-   اگر محل زندگيتان  نزديك به محل كار است ، هفته اي چند بار مسافت بين منزل و محل كار را پياده يا با دوچرخه طي كنيد.42-   احساسات و عواطف خود را به راحتي با دوستان نزديك و افراد قابل اطمينان درميان بگذاريد.43-   يك صندوق پيشنهادات نصب كنيد تا كار مندان بتوانند نظرات خود را در مورد كاهش فشار عصبي در آن بياندازند.44-   با بحث در مورد مشكلات ، فشار را از دوش كارمندان خود برداريد.45-   براي كاهش ميزان  فشار عصبي پياده روي كنيد يا به شنا برويد.46-   با نژاد پرستي و تبعيض

جنسي درشركت خود مبارزه كنيد.47-   قبل از طراحي يك برنامه كامل ، يك برنامه آموزشي در نظر بگيريد.48-   براي كمك به كارمنداني كه دچار فشار عصبي هستند ستاد هاي پشتيبان تشكيل دهيد.49-   در مواقع لزوم ، سرمايه گذاري در آموزش كارمندان را افزايش دهيد.50-   براي مقابله با فشار عصبي قبل از اتخاذ هر گونه استراتژي ،از منابع و امكاناتي كه شركت در اختيار دارد استفاده كنيد.51-   با بهبود كيفي وتنوع در غذاهاي شركت ، افراد را به خوردن غذاهاي سالم عادت دهيد.52-   از سياست شركت خوددر مورد مديريت تنش آگاهي داشته باشيد.53-   موارد غيبت افراد را بررسي كنيد و ببينيد در كدام يك از روزهاي هفته آمار غيبت ها بيشتر است.54-   چنانچه  مي خواهيداز ميزان اثر بخشي مداخله ها آگاه شويد ، به دنبال جمع آوري مشاهدات عيني خود باشيد.55-   اگر مي خواهيد روز را بدون فشار عصبي آغازكنيد. از شب قبل ميزتان را مرتب كنيد.56-   در وقت استراحت و تنفس ، به نحوي خود راسر گرم كنيد.57-   قبل از استقرار در يكدفتر جديد، نقشه اتاق هاي مختلف را بررسي كنيد.58-   پس ازنقل مكان به يك محل كارجديد، زماني را براي فكر كردن درنظر بگيريد تا در يابيد براي خوشايند تركردن محل كار چه كار هاي را مي توان انجام داد.59-   از يكي از همكارانتان بخواهيد تا شما راهر زمان كه هيجان زده و عصبي هستيد مطلع كند.60-   در تخمين مدت زماني كه براي انجام پروژه لازم است ، هميشه زمان بيشتري را محاسبه كنيد.61-   مشكلات را بر پايه يك فاصله روزمره ياداشت كنيدو ببينيد آيا مي توان الگويرا از درون آن بيرون كشيديا خير.62-  

در تعيين اهداف واقع بين باشيد تا در صورتي كه در موعد مقرر موفق به انجام كاري نشديد، دچار فشار عصبي نشويد. 63-   اگر مي دانيد فرد نمي تواندكاري را انجام دهد، با درخواست كمك، او را دچار شرمندگي نكنيد.64-   نظرات منفي خود نسبت به همكاران را بروزندهيد.65-   چنانچه نياز است كاري را با فوريت انجام دهيد، از يكي از كارمندان قسمت پشتيباني بخواهيدتا به تلفن ها پاسخ دهد.66-   بعد از حدود يك ساعت كار بهتر است پنج دقيقه تنفس داشته باشيد.67-   بعد از اتمام هر كار در فهرست «كار هاي در دست اقدام» روي آن را خط بكشيد . كوتاه شدن فهرست كارها احساس خرسندي و رضايت به بار مي آورد.68-   از دادن اطلاعات زياد و نامربوط به افراد خود داري كنيد.69-   از پيام هايي كه نياز به پاسخ دارند ياداشتي تهيه و حتما آنها را پيگيري كنيد.70-   نامه ها و نمابر ها را صبح زود تهيه كنيد- وقتي خسته هستيد مهارت هاي ارتباطي شما نيز از كار مي افتند.71-   از مشكلات فرار نكنيد ، آنها را با آغوشي باز پذيرا باشيد.72-   از افراد يا وضعيت هايي كه شما را وادار مي سازند رفتارهاي ناخوشايندي از خود نشان دهيد دوري كنيد.73-   ورزش مي تواند به صورت موقتي خشم را درمان كند.74-   تصميمات مهم را با شتاب و عجله اتخاذ نكنيد.75-    با خود رو راست باشيد.دلايل واقعي عدم قبول يك كار را پيدا كنيد.76-   براي استراحت دادن به بدن خود مي توانيد يوگا يا ورزش هاي مشابه را امتحان كنيد.77-   به همكاراني كه دچارفشارعصبي هستند كمك كنيد تا زمان خود را بهتر اداره كنند.78-   از

دوستان شخص مبتلا به فشار عصبي تقاضا كنيد تا به او درحل مشكل كمك كنند.79-   همكاراني را كه دچارفشار عصبي هستند ،به مرخصي بفرستيد.80-   فقط در صورتي به همكاران خود وعده كمك دهيد كه مطمئن هستيد از عهده آن بر مي آيد.81-   به همكاران پيشنهاد كنيد از مشكلات براي خلق فرصت هاي مفيد استفاده كنند.82-   به عقايد ديگران احترام بگذاريد –هميشه حق با شما نيست.83-   فهرستي از كارمنداني كه مي توانند فشار عصبي را از شما دور كنند ،تهيه كنيد.84-   به همكاران توصيه كنيد تا دريك زمان مشخص فقط روي يك كار تمركز كنند.85-   مسائلي كه در همكاران ايجاد فشارعصبي ميكنند را يادداشت كنيد.86-   مطمئن شويد كارمنداني كه با يكديگر كار مي كنند با هم سازگار هستند.87-   اسامي افرادي كه ميتوانند به همكار خود -كه دچار مشكل شده است-كمك كنند،را يادداشت كنيد.88-   كارمندان را تشويق كنيد تا از يكديگر پشتيباني وحمايت كنند.89-   جلسه هاي شما نبايد بيشتر از نيم ساعت طول بكشد.90-   از همكاران بخواهيد تا كارهاي خود را با ترتيب اولويت در يك دفتر ياداشت وارد كنند.91-   موقع گفت گو با همكاران تمام عوامل مداخله گر را از بين ببريد .92-   براي تعطيلات آخر هفتهفعاليت هاي را برنامه ريزي كنيد. اجازه ندهيد روزها همين جور بي برنامه و بيهوده بگذرند.93-   به لطيفه هاي طنز پرداز مورد علاقه خود گوش دهيد. خنديدن به شما كمك مي كند كه استراحت خوبي داشته باشيد.94-   قبل از رفتن به رختخواب از خوردن و آشاميدن زياد جدا” خود داري كنيد.95-   هنگام استراحت روي زمين بخوابيد ، ابتدا انگشتان پا وسپس به ترتيب اندام هاي بالاي خود را استراحت دهيد.96-  

هر سال در يكي از كلاس هاي شبانه ثبت نام كنيد و آماده شويد تا نكات جديدي ياد بگيريد.97-   از شركت خود بخواهيد تا شما را به عضويت يكي از باشگاهاي ورزشي نزديك محل كار درآورد.98-   تعطيلاتي كه مي توانيد در آن به سرگرمي مورد علاقه خود  مشغول شويد را از دست ندهيد.99-   چنانچه مي خواهيد نرمش و ورزش جديدي راشروع كنيد ، از وجود يك مربي با تجربه و كاردان استفاده كنيد.100-       صبحانه را مانند پادشاهان ، ناهار را همانندشاهزادگان و شام را همچون گدايان ميل كنيد.101-       چنانچه مجبور هستيد ما بين وعده هاي غذا چيزي ميل كنيد ، بهتر است خوردن چيپس و يا هويچ خام را امتحان كنيد.

مديريت استرس

... stress managementاسترس مثبت بر تازگي و ابتهاج زندگي مي افزايدمهدي ياراحمدي خراساني مقدمه:فرهنگ سازماني، مسائل مختلفي براي افراد گوناگون به همراه آورده است. مهمترين مسئله همان موضوعي است كه ما تحت عنوان «استرس» مي شناسيم. درواقع، واژه استرس به اندازه واژه هايي همچون سي دي، غذاهاي آماده و تلفن همراه رايج شده است. البته براي آناني كه در كنترل مسائل روزمره خود دچار مشكل جدي هستند، واژه استرس مفهومي فراتر از معناي معمول دارد. از نظر آن ها استرس يعني «درد». استرس يا فشار عصبي در روان شناسي به معني فشار و نيرو است و هر محركي كه در انسان ايجاد تنش كند، استرس زا يا عامل تنيدگي ناميده مي شود.تنش ايجاد شده در بدن و واكنش بدن را تنيدگي مي گوييم به عبارتي هر عاملي موجب تنش روح و جسم و از دست دادن تعادل فرد شود، تنيدگي زاست.هنگام وارد شدن استرس بدن واكنش هايي از خود نشان مي دهد تا تعادل از

دست رفته را باز گرداند كه اين عمل استرس است. تنيدگي واكنشي است كه در فرد در اثر حضور عامل ديگري به وجود مي آيد و قواي فرد را براي روبه رو شدن با آن بسيج مي كند و ارگانيزم يا موجود زنده حالت آماده باش پيدا مي كند.كم حوصلگي، سردرد، تغيير ضربان قلب، خستگي جسمي، خشم و پرخاشگري، بي خوابي، فشار در سينه، اختلال گوارشي، سوزش معده، عرق كردن، خشكي دهان، بي اشتهايي، داغ شدن يا سرد شدن بدن، غمگيني، لرزش بدن، ميل به سيگار، از دست دادن تمركز، احساس سرگيجه، تغيير تنفس، تكرر ادرار، كم شدن حافظه، دردهاي بدني پراكنده، آه كشيدن، تمايل به تنهايي، آشفتگي، التهاب، سرخ شدن پوست صورت از عوامل فيزيكي استرس است.مردم اغلب چنان به استرس عادت كرده اند كه از وجود آن درخودبي خبرند.بسياري از ما به رغم اين كه عصبي و هيجان زده نمي شويم، از تأثيرات وعوارض ضعيف كننده و مخّرب استرس در امان نيستيم؛ حتي درصورتي كه احساس يأس و اضطراب نكنيم، استرس مي تواند شيوه و طرز رفتار ما را با ديگران تغيير داده، يا به بدن ما آسيب جدي وارد سازد.عوامل بسياري سبب بروز استرس مي شوند. مثلاً بيماري، دير رسيدن به محل كار، ترافيك و... اما مهم ترين عامل طرز برخورد، نوع نگاه و نگرش ما به حوادث و اتفاقاتي است كه پيرامون ما مي افتد.ما مي توانيم احساسات خود را تغيير دهيم. اين كار از طريق تغيير در رفتار يا تفكر ميسر مي شود.به عنوان مثال انجام دادن مقداري از يك كار مي تواند ما را از نگراني درباره آن برهاند. ايجاد يك برداشت و فهم جديد از يك وضعيت خاص، از هراس و استرس ناشي از آن مي كاهد.استرس چيست؟استرس

فشار و فرسايش بدن به هنگامي است كه با محيط پيوسته در حال تغيير سازگار شويم. چنين تغييراتي آثار جسماني و هيجاني بر ما مي گذارد و مي تواند احساسات مثبت يا منفي ايجاد كند. در صورت مثبت بودن ، اثرات استرس ما را ناگزير به عمل مي كند، هوشياري تازه و چشم انداز مهيج جديدي براي ما به ارمغان مي آورد.آثار منفي استرس احساس بي اعتمادي ، طرد ، خشم و افسردگي مي آفريند كه اين احساسات به نوبه خود به مشكلاتي مانند سردرد ، ناراحتي معده ، جوش و خارش پوست ، بي خوابي ، زخم معده ، فشار خون بالا ، بيماري قلبي و سكته مغزي مي انجامد. مرگ يك عزيز ، تولد يك كودك ، ارتقاي شغلي يا ايجاد يك رابطه جديد استرس به دنبال مي آورد. چون اين تغييرات ما را مجبور به سازگاري مجدد با زندگي خود مي كند. سازگاري با شرايط متغير ، بسته به نوع واكنش ما مي تواند كمك كننده يا آسيب رساننده باشد.علائم رفتاري و جسماني استرسفشار باعث انگيزش، تحريك و نيرومندي مي شود اما هنگامي كه فشار فراتر از توانايي فرد باشد، او را دچار استرس مي كند. وقتي علائم رفتاري مندرج در جدول زير نمايان مي شوند، فرد در مرز فشار و استرس قرار گرفته است.شناسايي ريشه هاي استرس در كاروقتي فردي متوجه مي شود كه به خوبي از عهده فشارهاي روزمره برنمي آيد، گام بعدي در فرآيند شناخت ريشه ها و منابع استرس در كار برداشته شده است. وقتي اين كار انجام شد، آن گاه مي توان يك طرح اقدام تدوين كرد تا فرد آثار مخرب اين فشار را كاهش داده يا حتي از ميان ببرد. جدول دوم مؤيد فشارهاي روزمره است

كه افراد را هنگام كار آزار مي دهد. البته بايد مشكلات مهمي ديگري را نيز به موارد ذكر شده افزود مانند نحوه كنار آمدن با اخراج يا نحوه تطابق با فرهنگ سازماني.استرس فردي: كنترل فشارهاي روزمرهمديريت زمان. از ميان تمامي فشارهايي كه مديران تحمل مي كنند، استرس آورترين آن ها عدم مديريت زمان است. اتلاف كنندگان زمان در طبقه بندي هاي گوناگوني قرار مي گيرند و درنتيجه حل اين مشكل را نيازمند راه هاي مختلفي مي كنند.چگونه مي توان استرس را از زندگي خود حذف كرد؟استرس مثبت بر تازگي و ابتهاج زندگي مي افزايد. همه ما با تحمل ميزان معيني از استرس زندگي مي كنيم. سر رسيدن مهلت ، رقابتها ، برخوردها و حتي ناكامي ها و نگراني ها به زندگي ها عمق و غنا مي بخشد. هدف ما حذف استرس نيست، بلكه فراگيري چگونگي استفاده از آن به منظور كمك به خود است.استرس كمتر از حداسترس كمتر از حد ، عامل خمودگي است و در ما احساس خستگي و رخوت بر جاي مي گذارد. از سوي ديگر ، استرس مفرط تنش ايجاد مي كند. آنچه ما بدان نيازمنديم، يافتن سطح بهينه و مطلوبي از استرس است كه ما را برمي انگيزد، ولي ما را در خود غرق نمي كند.چگونه مي توان فهميد سطح بهينه استرس براي افراد چيست؟سطح واحدي از استرس كه براي همه انسانها بهينه باشد، وجود ندارد. هر يك از ما مخلوقاتي منحصر به فرد با نيازهاي ويژه هستيم. بنابراين ، آنچه براي يك شخص ناراحت كننده است، چه بسا براي ديگري شادي آفرين باشد. حتي وقتي ما روي ناراحت كننده بودن رويدادهاي خاص توافق داريم، احتمالا در واكنشهاي فيزيولوژي و روان شناختي به آن حادثه با هم تفاوت داريم.شخصي كه شيفته مذاكره و

حل اختلاف و تحرك شغلي است، اگر شغلي يكنواخت و بدون تحرك داشته باشد، در فشار و استرس قرار مي گيرد. در حالي كه شخصي كه به شرايط ثابت علاقه مند است، وقتي در شغلي قرار گيرد كه وظايفش از تنوع بالايي برخوردار باشد، به احتمال زياد خود را در تنگناي استرس احساس مي كند. قبل از قرار گرفتن در معرض تغييرات آزار دهنده ، اين موضوع كه استرسهاي شخصي ما چه هستند و ميزان تحمل ما در برابر آنها چقدر است، به شيوه زندگي و سن ما بستگي دارد.اكثر بيماريها با استرس مداوم مرتبط مي باشند. اگر شما علائم استرس را تجربه مي كنيد و اگر استرس در سطحي فراتر از سطح بهينه استرس شما قرار دارد، بايد از استرس زندگي خود بكاهيد و يا توانايي مقابله و اداره استرس خود را بهبود بخشيد.راه هاي كاهش استرسبراي كاهش استرس را ه هاي زير پيشنهاد مي شود:1- ياد بگيريد كه برنامه ريزي كنيد.آشفتگي، بي نظمي و عدم سازمان دهي در كارها و برنامه ها مي تواند توليد استرس كند.2- شناسايي محدوديت ها و ضعف هاما هرگز نمي توانيم كامل و بي نقص باشيم. پس براي خود اهدافي تعيين كنيد كه دست يافتني و قابل دستيابي باشند.3- در زندگي بازي، تفريح و سرگرمي داشته باشيد. شما هر از گاهي نياز داريد كه از فشار زندگي فرار كنيد و به تفريح و سرگرمي روي آوريد. صرف نظر از سطح توانايي و مهارتتان در بازي، سرگرمي ها و بازي هايي پيدا كنيد كه برايتان جذاب و لذت بخش باشند.4- شخصي مثبت، سازنده ومفيد باشيد.5- ياد بگيريد كه گذشت داشته باشيد وعقايد ديگران را تحمل كنيد.6- از رقابت ها و چشم و هم چشمي هاي بيجا و غيرضروري پرهيز

كنيد.7- به طور مرتب ورزش كنيد.8- ياد بگيريد كه روش شما براي استراحت و آرامش، منظم و عاري از داروهاي آرام بخش و مسكن باشد.9- مشكلات و مسائل خود را درون خود نگه نداريد وبا مشاور وافراد قابل اطمينان مشورت كنيد.تفكر خود را عوض كنيد و به مسائل با آرامش نگاه كنيد.بايد هاي لازم جهت پيشگيري و كاهش استرسبراي پيشگيري و كاهش استرس، روش هاي مديريتي را درك كرده و از آن ها استفاده نماييد. به عنوان مثال مديريت زمان و اعتماد به نفس، دو مهارت مهم در كاهش استرس هستند، زيرا بسياري از مشكلات ناشي از فشارهاي زماني يا روابطي هستند كه از طريق اعتماد به نفس بيشتر و رفتارهاي كنترل شده، قابل حل و فصل هستند. به كمك ارتباطات، تصميم گيري و حل مسئله، مي توان منابع استرس را شناخت و آن ها را رفع كرد.آرام باشيد. دو صد كرده چون نيم گفتار نيست. كليد موفقيت شما اين است كه يك محيط كاري آرام براي خود فراهم نماييد. اين امر به معناي آن است كه حتي براي تعطيلات خود برنامه ريزي كنيد و به مراكزي برويد كه فكر مي كنيد براي شما مناسب هستند. وقتي از نظر زماني خود را از منابع استرس دور نگاه داريد، بهتر مي توانيد به كنترل شرايط و رفع استرس اقدام كنيد. بدين ترتيب مي توانيد رويكردي جديد بيابيد.▪ اگر مسئول پيشگيري يا كاهش استرس در سازمانتان هستيد، بايد:از وجود استرس در ديگران مطلع باشيد. به عنوان يك رهبر، نبايد از اين موضوع هراس داشته باشيد كه به ديگران بگوييد از استرس رنج مي برند و براي رفع اين مشكل نيازمند كمك شما هستند. همين كه به افراد بگوييد كه

از وجود استرس در آن ها مطلع هستيد، انرژي لازم براي دريافت كمك و حل اين مشكل در آن ها به وجود خواهد آمد. درنتيجه شما مي توانيد استرس اين افراد را كاملاً رفع نماييد.يك تيم يا محيط كاري مثبت ايجاد نماييد. به عنوان يك رهبر مي توانيد به كمك سيستم هاي خوب ارتباطي، رويكردهاي مؤثر تيمي، ايجاد يك محيط عاري از سرزنش و دخالت دادن افراد در مسئوليت ها، به كاهش استرس آنان كمك كنيد. ديگر عواملي كه مي توانند كمك كننده باشند عبارتند از: طرح هاي مشورتي كه از استرس پيشگيري مي نمايند و سيستم هاي ارزشيابي و شناخت افرادي كه با آنان كار مي كنيد. البته براي برخي مديران ارشد سازمان هاي بزرگ، اين امر چندان امكان پذير نيست زيرا اين روش ها بايد پس از گذر از زنجيره اي از فرمان ها كه در تمام سازمان وجود دارند، تأييد و اجراشوند.چگونه مي توان استرس را بهتر اداره كرد؟شناسايي استرس مداوم و آگاه شدن از اثرات آن بر زندگي ما ، براي كاهش اثرات زيان آور آن كافي نيست. همانطوري كه منابع زيادي براي استرس وجود دارد، امكانات بسياري هم براي اداره آن وجود دارد. ولي آنچه بدان نيازمنديم، تلاش براي تغيير است، تغيير منبع استرس و يا تغيير واكنش نسبت به آن منبع. براي اين منظور چه كار مي توانيد انجام دهيد؟از منابع استرس ، واكنشهاي هيجاني و بدني خود آگاه شويد. * به ناراحتي و تشويش خود توجه كنيد. آنها را ناديده نگيريد. مشكلات خود را به اجمال بررسي نكنيد. * تعيين كنيد چه رويدادهايي شما را ناراحت مي سازد. به خودتان درباره معناي اين رويدادها چه مي گوييد؟ * چگونگي پاسخ بدنتان را نسبت به استرس مشخص كنيد. آيا مضطرب مي شويد؟

يا دلخور؟ اگر چنين است، به چه شيوه اي دچار اين احساسات مي شويد؟ مشخص كنيد چه تغييري مي توانيد ايجاد كنيد؟ * آيا منابع استرس را از طريق اجتناب يا حذف كامل آنها ، مي توانيد تغيير دهيد؟ * آيا شدت آنها را مي توانيد تغيير دهيد (يعني طي دوره درماني به تدريج آنها را كنترل و اداره كنيد، در مدت يك روز يا يك هفته)؟ * آيا مي توانيد رويارويي خود را با استرس كوتاه سازيد؟ (استراحتي به خود بدهيد، يا محوطه ساختمان را ترك كنيد.) * آيا مي توانيد وقت و انرژي لازم را براي ايجاد تغيير اختصاص دهيد؟ (تعيين هدف ، فنون مديريت زمان و راهبردهاي به تعويق انداختن ارضا در اينگونه موارد مي تواند مفيد باشد.) شدت واكنشهاي عاطفي و هيجاني خود را به استرس كاهش دهيد. * واكنش شما نسبت به واسطه درك شما از خطر (جسمي و يا عاطفي) به يك باره اتفاق مي افتد. آيا به منابع استرس به شيوه اغراق آميز مي نگريد و يا موقعيت را دشوار تلقي مي كنيد و از آن فاجعه مي سازيد؟ * آيا انتظار داريد همه به شما خوش آمد بگويند و همه از شما راضي باشند؟ * آيا واكنش مفرط نشان مي دهيد و همه چيزها را بحراني و اضطراري تلقي مي كنيد؟ آيا احساس مي كنيد كه بايد همواره بر هر موقعيتي تسلط داشته باشيد؟ * ديدگاه خود را نسبت به استرس تعديل و اصلاح كنيد. سعي كنيد استرس را به عنوان چيزي در نظر بگيريد كه مي توانيد برآن فائق آييد، نه چيزي كه بر شما چيره مي شود. * سعي كنيد هيجانات شديد و مفرط خود را تعديل كنيد. موقعيت را در يك

چشم انداز وسيع تر قرار دهيد. جنبه هاي منفي را شرح و بسط ندهيد و به خود نگوييد «چه مي شود اگر !!». بياموزيد واكنشهاي بدني خود را به استرس ، تعديل كنيد. * نفس كشيدن آهسته و عميق ، ريتم فعاليت قلب و تنفس شما را به وضع طبيعي برمي گرداند. * فنون آرام بخشي ، تنش عضلاني را كاهش مي دهد. بازخورد زيستي مي تواند بر اموري چون تنش عضلاني ، ريتم قلبي و فشار خون كنترل ارادي ايجاد كند. * دارو به تجويز پزشك مي تواند در كوتاه مدت به تعديل واكنشهاي بدني شما كمك كند، ولي داروها به تنهايي پاسخگو نيستند. تعديل اين واكنشها را به منزله راه حلي بلند مدت ياد بگيريد. ذخاير بدني خود را افزايش دهيد. * به منظور ايجاد تناسب و سلامت قلبي _ عروقي سه تا چهار بار در هفته ورزش كنيد. ( تمرينات موزون ، معتدل و يكنواخت بهترين انتخاب است. مانند قدم زدن ، شنا كردن ، دوچرخه سواري يا آهسته دويدن.) * غذاهاي مقوي به اندازه كافي و متعادل مصرف كنيد. * وزن مطلوب خود را حفظ كنيد. * فراغت و تفريح را با كار درآميزيد. به خود استراحت بدهيد و هرگاه ممكن بود، وقفه اي در كار ايجاد كنيد. * به قدر كافي بخوابيد. تا آنجا كه ممكن است برنامه خواب را رعايت كنيد. ذخاير هيجاني _ عاطفي خود را حفظ كنيد. * دوستي و روابط حمايتي دوسويه اي برقرار كنيد. * اهداف واقع بينانه و معني دار را دنبال كنيد، نه اهدافي كه ديگران براي شما در نظر گرفته اند و براي شما فايده اي دربر ندارد. * انتظار ناكامي ، شكست و

ياس را در زندگي داشته باشيد. * هميشه با خود مهربان و رئوف باشيد و دوست خود باشيد. بايد هاي لازم براي به حداقل رساندن استرس▪ براي به حداقل رساندن استرس، بايد:خودتان را بفهميد. بفهميد كه چه عواملي باعث استرس شما مي شود، چه زماني دچار استرس مي شويد و چگونه مي توانيد از اين شرايط پرهيز كنيد. بهتر است به گذشته اي فكر كنيد كه دچار استرس شده بوديد، به خاطر آوريد كه چه احساسي داشتيد، چگونه واكنش نشان داديد، چگونه رفتار كرديد، چه نتيجه اي به دست آورديد و چگونه مي توانيد هم اينك به بهترين شكل ممكن به رفع آن بپردازيد. مسئوليت پذير باشيد. در بسياري مواقع، افراد مشكلات را انكار مي كنند. در اين حالت، اوضاع بدتر مي شود و درنتيجه معمولاً مجبور مي شوند گناه آن را به گردن ديگران بيندازند. حتي اگر كس ديگري مقصر باشد، اين شما هستيد كه آسيب ديده ايد و بايد مشكل را حل كنيد. اغلب مردم از پذيرفتن اين واقعيت كه در شرايط استرس قرار دارند، مي ترسند يا اطلاعي از اين موضوع ندارند، هرچه فرآيند پذيرش و اطلاع به تأخير بيفتد، دوران بهبود و حل و فصل مشكلات، طولاني تر خواهد شد. ببينيد چه عواملي باعث استرس شده اند. آيا استرس ناشي از شغل، وظيفه، روابط كاري، تغييرات و عوامل كاري ديگر است يا اين كه اصلاً ارتباطي به كار شما ندارد؟ علايم استرس و نحوه شروع آن را به خوبي بشناسيد. گام كليدي بعدي شناختن منبع استرس است. اين امر معمولاً كاري دشوار است زيرا استرس نتيجه مجموعه اي از عوامل است كه بر يكديگر تأثيرگذار نيز هستند. راه حل اين موضوع آن است كه بدانيد دقيقاً در چه شرايطي

هستيد. معمولاً استرس فقط با يك راه حل از ميان نمي رود و نيازمند مجموعه اي از اقدامات در زمينه هاي گوناگون است.موقعيت هاي استرس زا (چه در محل كار و چه در منزل) را شناسايي كرده و براي حل آن ها برنامه ريزي نماييد. اين امر نيازمند دريافت كمك از منابع يا افرادي است كه مهارت هاي خاصي در اين زمينه دارند.براي مقابله با استرس، استراتژي هاي خاصي تدوين كنيد. ببينيد چه كارهايي در گذشته براي شما كارآمد بوده اند و چگونه به موفقيت رسيده ايد. همچنين به راه حل هاي برطرف كردن استرس بينديشيد يا اگر نمي توانيد آن را برطرف كنيد حداقل اين واقعيت را بپذيريد.مديريت استرس در شرايط بحرانيبراي هر گروه از افراد بحران ديده در فجايع بلاياي طبيعي بايد برنامه اي منظم و اصولي به منظور كاهش و كنترل استرس انجام داد. كه اين برنامه ها بسته به شرايط منطقه بحران زده متفاوتند.بحران واقعه اي فاجعه آميز و ناگهاني است كه وضعيت عادي را تحت تاثير قرار داده و باعث از دست رفتن ميزان زيادي از منايع مي شود در بحران ها 2 گروه درمعرض استرس و آسيب هاي روحي فراوان قرار مي گيرند:1-      يكي افراد بحران ديده و2-      ديگري امداد رسانان هستند .تقريبا تمام افراد بحران زده دچار استرس، اضطراب و هراس مي شوند. بسياري احساس بي ثباتي، تعريق شديد و گيجي مي كنند و از تحريك پذيري، بي قراري، خستگي، اختلالات خواب، كابوس هاي شبانه، رنج مي برند . امداد رسان و افرادي كه ناظران فاجعه هستند اغلب دچار هراس و اضطراب مي شوند .ناظران بحران اغلب دچار احساس گناه، افسردگي و خشم مي شوند كه برخورد مناسب براي كاهش استرس

و مديريت استرس در بحران ها، حائز اهميت است.● پشت گوش اندازهاافرادي كه در اين طبقه قرار مي گيرند، به جاي عمل كردن ترجيح مي دهند بيشتر فكر كنند. پشت گوش انداختن ريشه در بي حوصلگي، عدم اعتماد و بي ميلي به كار دارد. اين افراد مي توانند با پيروي از نكات زير، زمان خود را به شكل بهتري مديريت نمايند:▪ تقسيم وظايف مهم به چند وظيفه كوچك▪ تهيه فهرستي از تمامي كارهايي كه بايد در مدت زماني كوتاه (مثلاً تا هفته آينده) يا در بلندمدت انجام دهيد.▪ وقتي زمان كاري خود را برنامه ريزي مي كنيد، تلاش كنيد ميان كارهاي عادي و كارهايي كه جذابيت بيشتري دارند، توازن برقرار سازيد.▪ بپذيريد كه خطر اجتناب ناپذير است و هرگز هيچ تصميمي بر مبناي اطلاعات كامل اتخاذ نمي شود.كساني كه ميل چنداني به واگذاري مسئوليت ها ندارندافرادي كه در اين گروه قرار مي گيرند، زمان قابل توجهي را براي انجام دادن كارهايي تلف مي كنند كه ديگران به شكلي اثربخش تر و با صرف زمان كمتري انجام مي دهند. آن ها بايد موارد زير را در نظر بگيرند:▪ واگذاري به معناي سلب مسئوليت نيست.▪ هميشه زماني را به تشريح دقيق آن چه مورد نياز است اختصاص دهيد.كساني كه مسئوليت هاي خود را به شكلي ضعيف واگذار مي كنند، افرادي هستند كه در برقراري ارتباط نيز ضعيفند. به همين دليل است كه آن ها از ديدن تلاش هاي ديگران دچار سرخوردگي مي شوند.▪ وقتي مسئوليتي واگذار شد، فرد بايد به دقت آن را انجام دهد.▪ از انجام كارهاي غيرضرور كه در جهت تحقق اهدافتان نيست يا ديگران مي توانند انجام دهند اجتناب نماييد. ياد بگيريد كه به شكلي مؤدبانه «نه» بگوييد.● افراد نامنظمافرادي كه در اين طبقه قرار مي گيرند معمولاً كساني هستند

كه حجم زيادي كاغذ و كارهاي انجام نشده، روي ميزشان ديده مي شود. افراد نامنظم غالباً در جلسات دير حاضر شده يا اصلاً در آن ها شركت نمي كنند. اين افراد فكر مي كنند كه مشكلات آن ها بيشتر ناشي از حجم زياد كار است نه بر اثر عدم سازماندهي منظم امور.آن ها بايد:▪ قبل از عمل كردن، به خوبي برنامه ريزي نمايند▪ در آغاز هر روز، فهرستي از آن چه بايد انجام دهند تهيه و هر روز بعدازظهر آن را مرور كنند.▪ كاري را انتخاب كرده و آن ها را به اتمام برسانند.▪ قبل از تلفن زدن خوب فكر كنند و فهرستي از تمامي اطلاعاتي كه قصد دارند از طريق آن تلفن به دست آورند، تهيه نمايند.▪ مدت انجام دادن هر كاري را براي خود مشخص كنند.▪ وقتي جلسه اي مي گذارند، زمان دقيق شروع و خاتمه آن را مشخص كنند.● قارچ هاافراد موجود در اين طبقه، معمولاً اطلاعي در مورد اهداف و مقاصد كاري خود، ندارند. آن ها فاقد مهارت هاي ارتباطي هستند و به جاي عمل كردن، مرتباً درباره كارشان سؤال مي كنند. دو كار مهمي كه اين افراد بايد انجام دهند، عبارتند از:▪ در زماني كه نحوه انجام دادن كاري را نمي دانند بگويند «نمي دانم».▪ وقتي انجام دادن كاري يا هدف از انجام دادن آن را درك نمي كنند، بگويند «نمي فهمم».● مديريت مداخلهيك منشأ ديگر به وجود آمدن استرس، مزاحمت هايي است كه مرتباً از طريق تلفن، پست الكترونيك، همكاران و غيره ايجاد مي شود.● فن آوري نويندرخصوص پست صوتي، پست الكترونيك ، تلفن همراه و غيره، مهم است كه شما اين فن آوري ها را اداره كنيد نه اين كه اجازه دهيد آن ها شما را اداره نمايند. استفاده از اين فن آوري ها قواعد خاصي دارد كه

اگر از آن ها تبعيت نكنيم فشار غيرضرور به ما وارد خواهد شد.تماس هاي تلفني: تماس هاي تلفني را دسته بندي نماييد، آن چه مي خواهيد بگوييد و آن چه را مي خواهيد دريافت كنيد برنامه ريزي نماييد، هنگام تلفن هاي طولاني طوري رفتار كنيد كه محدوديت زماني شما مشخص شود.▪ پست صوتي: زماني از پست صوتي استفاده كنيد كه انجام دادن يك كار پيچيده، نيازمند توجه و دقت كامل شما است. البته نبايد سعي كنيد هر ده دقيقه يك بار به سراغ پست صوتي خود برويد. ابتدا به سراغ پيام هايي برويد كه مهمترند، به ساير پيام ها بعداً بپردازيد.▪ پست الكترونيك: پيام هاي الكترونيك خود را پرينت بگيريد و سپس به مهمترين آن ها بپردازيد. به ترتيب اهميت به آن ها پاسخ دهيد. معمولاً افراد براساس زمان دريافت پيام ها به آن ها پاسخ مي دهند نه براساس اهميت آن ها.▪ تلفن همراه: هميشه اين تلفن را همراه خود نداشته باشيد، زيرا مي تواند در مهمترين جلسات يا فعاليت هاي شما خلل ايجاد كند. از تلفن همراه در مسافرت يا زماني كه قصد داريد به جايي برويد و افراد بايد با شما در تماس باشند، استفاده كنيد.● مزاحمت همكاراناگرچه برخي از مراجعات همكاران به دلايل كاري صورت مي گيرد، اما بسياري از آن ها باعث اتلاف وقت مي شوند. روش هاي مختلفي براي كنترل اين نوع مزاحمت ها وجود دارد:▪ ساعاتي را مشخص كنيد كه هيچ كس حق مراجعه و ايجاد مزاحمت براي شما را نداشته باشد. براي اين كار، در اتاق خود را ببنديد و اطلاعيه اي پشت در نصب كنيد.▪ ساعات ملاقات خود را مشخص كنيد و آن را به اطلاع مراجعان برسانيد.▪ جدول ملاقات ها و جلسات خود را جايي قرار دهيد كه هميشه در مقابل چشمتان باشد.

اين امر شما را قادر مي سازد كه به موقع محل كارتان را براي شركت در جلسه ترك كنيد.▪ اگر مشاهده كرديد كه افراد حرف اصلي خود را بيان نمي كنند، به شكلي دوستانه و مؤدبانه از آن ها بخواهيد كه نكات اصلي را بيان كنند.▪ اگر كسي، بدون وقت قبلي و به طور ناگهاني مزاحم وقت شما شد، از او بپرسيد كه براي بيان مسائل خود به چه مدت زماني احتياج دارد، اگر زمان كافي وجود نداشت، آن جلسه را به زمان ديگري موكول كنيد.● مزاحمت هامزاحمت ها به دلايل مختلف واغلب در زماني رخ مي دهند كه مراجعه كننده:1) مي خواهد به مبادله اطلاعات بپردازد.2) به تأييد ديگران نياز دارد.3) فاقد اعتماد به نفس براي انجام دادن كاري است.4) به دليل وجود مشكلات، خواهان گفت وگو با كسي است.بسيار مهم است كه ميان اين موضوعات تمايز قائل شويد. اگر براي مراجعه كننده انجام دادن بهينه كارش مهم است، زمان بيشتري را با او بگذرانيد.● تغيير ماهيت كاريكي از مهمترين منابع استرس مديران و ديگران، اين واقعيت است كه امنيت شغلي فقط به دوران گذشته مربوط مي شود و درحال حاضر موارد كمي وجود دارد كه شخص، همه عمرش را در يك شغل بگذراند. براساس روان شناسي نوين، سازمان ها انتظار دارند كه كاركنانشان انعطاف پذيرتر، مسئوليت پذيرتر، سخت كوش تر و متعهدتر باشند. در عين حال، كارفرمايان، ديگر توجهي به امنيت شغلي كاركنان ندارند. بنابراين چندان دشوار نيست كه تصور كنيم براي كارگران دهه هاي آينده، شغل، فقط كاري موقتي براي امرار معاش خواهد بود.براي افرادي كه هم اينك در ساختارهاي سسله مراتبي سازماني كار مي كنند، تطابق با تغيير در انتظارات شغلي، نيازمند تغييرات فردي مهمي است. فرد بايد شرايط نوين

مديريتي را درك كند و براي مشاغل جديد آموزش ببيند. اين امر نيازمند ابتكار بيشتر، برنامه ريزي فردي و كنترل است. اگرچه ترغيب افراد به پذيرفتن ساختاري خارج از شرايط سازماني فعلي كاري دشوار است، اما تحقيقات انجام شده حاكي از آن است كه اين امر مي تواند، رضايت بيشتري را چه در شغل و چه در زندگي افراد، به همراه داشته باشد.نتيجه گيريدر خاتمه، بايد آن چه را جان روسكين نويسنده و منتقد بزرگ انگليسي در سال 1851 نوشته است، به خوبي درك كنيم:«براي اين كه افراد در كارشان شاد باشند، تحقق سه اصل مورد نياز است: افراد بايد براي آن كار مناسب باشند؛ نبايد بيش از حد كار انجام دهند؛ و بايد نسبت به انجام دادن آن كار، احساس موفقيت داشته باشند.»اجازه دهيد استرس رخ دهد

Stress Management

Stress can be a major factor in our ability to cope with college or working life. It is often thought of in a negative way as something to be avoided, something harmful, but stress cannot always be avoided and its effects are harmful only when it is handled badly. The proper handling of stress improves performance.The effective goal of stress management is the effective use of energy by: * Learning to recognise the symptoms of stress * Learning skills to control these symptoms * Practising and using these skills Recognising stressPhysical symptoms: Trembling, dizziness, numbness and tingling, sweating, muscle tension, headache, churning stomach, weak legs, racing heart, tiredness.Psychological symptoms: Worry, fear, irritability, restlessness, poor concentration, disturbed sleep.Practical strategies include: * Active living. Regular exercise generates endorphins (hormones which reduce stress), release

tension and enhances sense of control. * Taking time out. Make time for your hobbies and interests and give yourself room to unwind. * Time Management. Set goals and priorities for your work. Stick to your plan as much as possible to prevent over loading at the last minute. Don't forget to incorporate time for min-breaks of 10-15 minutes. * Watching your alcohol and caffeine intake. These substances can 'jostle' your nervous system and leave you feeling edgy. * Eating regularly. Missing meals means that your blood sugar will hit a low. This can leave you feeling tired and irritable and could trigger a stress reaction. Eat small meals, rich in complex carbohydrates, for a steady stream of energy. * Get in good night's sleep! Take time to relax and unwind before sleeping and avoid eating or drinking late at night. Try to stick to a regular sleep routine, if possible. Being well rested will mean you are much better able to tackle the stresses and strains of the day * Learning relaxation and breathing techniques. Simple exercises can help you to control feelings of panic. * Controlling negative thoughts. Strategies include distraction, like reciting a poem or times tables in your head, or challenging your negative thinking. Are you ignoring the positives and focusing on the worst case scenario? Try to rebalance your interpretation of what might happen.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109