نورافشانی می کند.

- فاطمه حامی ولایت بود.

- فاطمه به خاطر ولایت شهید شد.

- فاطمه بعد از نماز و به هنگام خواب ذکرش تسبیح بود.

- فاطمه از شوهرش چیزی در خواست نکرد.

- فاطمه غذای حسنین را به فقرا میداد.

- فاطمه الگوی زنان و مردان است .

- فاطمه برای دیگران دعا میکرد.

- فاطمه وجودش از نماز بود.

- فاطمه در محراب عبادت می ایستاد هفتاد هزار فرشته مقرب بر او سلام و درود میفرستادند.

- فاطمه در حال نماز از شدت ترس نفسش به شماره می افتاد.

- فاطمه عابدترین فرد در دنیا بود.

- فاطمه در عبادت ضیاءبخش ملکوت و سماوات بود.

- فاطمه در موکب تهلیل و تسبیح سوار بر ناقه با حلل وارد محشر میشود.

- نماز فاطمه مشکل گشا است در طول تاریخ مؤ منین هر مشکلی داشتند متوسل به فاطمه زهرا میشدند و نماز استغاثه فاطمه زهرا را میخواندند و مشکلات روحی و جسمی آنان برطرف میشد.

در این کتاب جلوه های عبادت فاطمه زهرا و نمازهای او و سخنان او در مورد نماز بیان شده است .

حوزه علمیه قم - عباس عزیزی - تابستان 1377

را آفرید، در آن هنگام ارواح خلق شده بودند. چون خداوند آدم را خلق کرد، ارواح را بر او عرضه داشت .

پرسیدند: در آن زمان فاطمه کجا بود؟

آن حضرت فرمود: در جایگاه مخصوص خود در ساق عرش .

پرسیدند: غذایش چه بود؟

پیامبر جواب داد: ذکر خدا (تقدیس ، تهلیل ، تحمید و تسبیح ) و الله اکبر. چون خداوند، آدم را خلق کرد و دوست داشت که نسل من از فاطمه باشد، او را به سیب بهشتی تبدیل کرد. جبرئیل آن سیب را بر من آورد و گفت : سلام و رحمت خدا بر تو ای محمد. این سیب میوه ای از میوه های بهشت است که خداوند برای تو هدیه فرستاده است .

پس آن را گرفتم به سینه چسباندم . جبرئیل گفت آن را بخور.

سیب را دو نیم کردم . نور درخشان و گسترده ای از آن پرتوافشانی کرد. از آن به هوس افتادم . جبرئیل گفت : ای محمد صلی الله علیه و آله چرا سیب را نمی خوری ، تمام آن را بخور که این نور منصوره در آسمان و نور فاطمه در زمین است . (1)

کنی ، برای خود دعا نمی کنی ؟

حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: فرزندم ! اول ، همسایه ؛ سپس خانه .(2)

انقطاع از سوی الله برای او پدید می آید و بینش او در واگذاری نفس به دست خداوند بینش کسی می شود که خدای را طبیب و خود را بیمار می داند و صلاح خویش را در این اقدام که خود را کاملا در اختیار طبیب قرار دهد نه جز آن چه که خود میل و هوس دارد یا عباد الله ! انتم کالمرضی و رب العالمین کالطبیب فصلاح المرضی فیما یعلم الطبیب و تدبیره به ، لا فیما یشتهیه المریض و یفرحه الا فسلموا لله امره ، تکونوا من الفائزین . (5)

فرماید: امشب خود را برای هدیه و کرامت من مهیا ساز.

پس از آن میکائیل طبقی را که دستمالی از حریر بهشتی روی آن کشیده شده بود، پیش روی آن حضرت گذاشت و عرض کرد: پروردگارت فرمود: امشب با این خوراک افطار کن .

حضرت علی علیه السلام دراین باره فرمود: پیامبر هر شب هنگام افطار به من فرمود: در را بگشا تا هر کس میل دارد با پیامبر افطار کند. اما آن شب فرمود: در خانه بنشین و نگذار کسی وارد شود، زیرا این خوراک بر غیر من حرام است .

پیامبر پارچه حریر را از روی طبق غذا برداشت . در آن طبق یک خوشه خرما، یک خوشه انگور و جامی از آب بهشت بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله از آن خوراک میل کرد تا سیر شد. سپس آب بهشتی را نوشید تا سیراب گشت . پس از آن جبرئیل با کوزه بهشتی آب بر دست مبارک آن حضرت ریخت و میکائیل دست ایشان را شست و اسرافیل دست حضرتش را با دستمال خشک کرد. بعد از آن بقیه طعام دوباره به آسمان برگشت . چون رسول اکرم صلی الله علیه و آله برای نماز آماده شد، جبرئیل عرض کرد. در این هنگام لازم نیست نماز مستحبی به جای آری ، همین الان به خانه خدیجه برو و در کنار او باش ، زیرا حق تعالی اراده کرده است در این شب از نسل تو ذریه پاکیزه ای خلق کند. از این رو پیامبر صلی الله علیه و آله روانه خانه خدیجه شد.

حضرت خدیجه علیهاالسلام ماجرای چهل روز هجران ، و وصال دوباره

اش را چنین بازگو کرده است :

من با تنهایی انس گرفته بودم . هنگام شب درها را می بستم و پرده ها را می کشیدم و نماز می گزاردم . سپس چراغ را خاموش کرده ، به بستر می رفتم . شب چهلم ، در بین خواب و بیداری متوجه شدم که کسی در می زند. سوال کردم : چه کسی در خانه مرا می زند، در حالی که جز وجود مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله کسی حق ندارد کوبه در را به صدا درآورد.

ناگاه از پشت در صدای دلنوازی شنیدم که فرمود: منم محمد صلی الله علیه و آله در را باز کن .

چون آن صدای روح بخش را شنیدم با اشتیاق بسیار از جا برخاستم و در را گشودم . پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شد و این بار بر خلاف عادت دیرینه اش که هنگام خواب آب طلبیده و تجدید وضو می کرد و دو رکعت نماز خوانده ، سپس وارد بستر می شد، یکراست به بستر آمد. طولی نکشید که من نور حضرت فاطمه علیهاالسلام را درون خود یافتم . (7)

است تربیت والای خود را به حدی برساند که یک زن جوان در آن شرایط دشوار بتواند این منزلت عالی را کسب کند. هم عظمت این موجود و این انسان والا تعجب آور و شگفت انگیز است ، و هم عظمت مکتبی که این موجود عظیم القدر و جلیل المنزله را پدید آورده است .

و حضرت آن ها را به منزل فاطمه علیهاالسلام روانه می کرد، می دیدند که حضرت در محراب عبادتش ایستاده و جمال آن فاطمه - صلوات و رحمت خداوند بر او و پدر بزرگوار و شوهر و پسرانش باد - به نور زرد می درخشد (و آن گاه ) می دانستند که آن چه دیده بودند، از نور و جمالش بوده است .

و نیز در هنگام آخر روز، که آفتاب غروب می کرد، صورت فاطمه علیهاالسلام سرخ شده و جمالش از شادی و به جهت شکر خدای تعالی به سرخی می درخشید و نور جمالش به خانه های مردم می تابید و دیوارها سرخ می شد، آنان تعجب کرده و خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسیده و از آن سوال می کردند، حضرت رسول باز آنان را روانه منزل فاطمه علیهاالسلام می کرد، می دیدند آن بانوی بزرگوار نشسته و مشغول تسبیح و تحمید و ثنای الهی است و نور جمالش به سرخی می درخشد و (آن گاه ) می دانستند که آن چه دیده بودند از نور جمال فاطمه علیهاالسلام بوده است . (8)

جوان ، ولی در عبادت چون پیری عارف ، دستش به سوی خدا بلند و قامتش در راه عبادت او دائما در خم وراست .

او در عالم وجود تنها زنی است که خدای را با تمام ذرات وجودش پرستش کرده و تنها بانوئی است که می تواند مظهر عبادت به معنای واقعی باشد. او در سایه عبادت خود را به مقام قربی رسانده که حاصلش چشم و گوش خدا شدن و امرش موثر در کون و هستی شدن بود.

فاطمه زهرا علیهاالسلام دارای خانواده و همسر و فرزندان است ، و مسئولیت اداره خانه و تربیت فرزندان و کارهای خانه از قبیل نان پختن و غیره بر عهده اوست . و از طرفی دیگر از خدمت کردن به محرومان دریغ نمی کند و مشکلات آن ها را برطرف می کند، او به همه اینها رنگ الهی می دهد و با تمام مشکلات از انجام نوافل و قرآن خواندن و دعا کردن باز نمی ماند.

روزها پس از فراغت از کارهای جاری زندگی و شبها پس از به خواب رفتن دیدگان مردم و فرزندان ، وارد محراب عبادت و غرق در مناجات و راز و نیازبا خدا می شد. او در این راه مصداق خطاب خدا با موسی می شود که خدا به او فرموده بود: یا موسی فاعبدنی و قم بین یدی مقام العبد الحقیر و یا مصداق آیات قرآن در خطاب به پیامبر اسلام که :

قم اللیل الا قلیلا نصفه او انقص منه قلیلا او زد علیه .

او به واقع مصداق این آیه قرآن بود که :

و الذین یبیتون لربهم سجدا و قیاما. (10)

کسانی که

شبانگاه برای پروردگارشان سجده و قیام می کنند.

خدا نازل گردیده ، خدا به هر که بخواهد روزی می دهد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آیا می خواهید نظیر این را برای شما نقل کنم ؟

گفتند: بلی .

فرمود: یا علی ! مثال شما زکریا است که هر وقت بر حضرت مریم علیهاالسلام وارد می شد، می دید که او در محراب عبادت است و در پیشگاه وی خوراک مهیا نهاده است ، می فرمود: ای مریم ! این از کجا آمده است ؟ مریم درجواب می گفت : از جانب خدا، خدا به هر کس که بخواهد روزی می دهد. آن گاه آن غذا را یک ماه خوردند و آن کاسه همان ظرفی است که حضرت قائم مهدی (عج ) در آن غذا می خورد. (12)

از بلند پروازی سر درنیاورم ، شان خودت را در جانم بزرگ گردان ، راه و رسم طاعت خود را به من بیاموز، توفیقم به عملی ده که تو را راضی سازد، و از همه آن چه که موجب سخط توست مرا دور دار اللهم ذلل نفسی ، و الهمنی طاعتک ، و العمل بما یرضیک ، و التجنب لما یسخطک یا ارحم الراحمین . (13)

اندازه یک ذره بغض و کینه آنان را نزد من نیاورد مگر این که او را به دوزخ خود وارد سازم و از این کار باکی هم ندارم .

ای آدم ! اینان برگزیدگان من از میان آفریدگانم می باشند، به وسیله آنان رهای بخشیده ، و به وسیله آنان هلاک می کنم . اگر تو به من نیازی داری به اینان توسل بجوی !

پیامبر اکرم پس از این سخنان فرمود: ما کشتی نجاتیم ، هر کس به آن چنگ زند نجات یافته و هر کس از آن دوری گزیند نابود شده است . هر کس نیازی به خداوند دارد به وسیله ما خاندان از خداوند درخواست کند.

و نام علی و فاطمه و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن را و نام مهدی را در وسط آن به گونه ای دیدم که گویا ستاره ای درخشان است . فرمود: ای محمد! اینان حجت های من بر آفریدگانم می باشند و این ، آن کس از فرزندان توست که به شمشیر قیام می کند و از دشمنانت انتقام می گیرد.

می شود. و فاطمه علیهاالسلام این چنین بود.

او در قیام به عبادت تنها به خدا می اندیشید و هیچ خاطره و خیالی جز عشق و پرستش معبود در درون او پدید نمی آمد. به تعبیر پیامبر صلی الله علیه و آله دلش خالی برای عبادت بود (و تفرغ لها) فقط او بود و خدایش . اما این که زندگی چگونه است و چه باید کرد اندیشه اش از آن فارغ بود. (14)

پنج تنی که اسامی آنان در سرادق عرش نوشته شده بود. پس ما هستیم آن باب خدایی که از آن در وارد می شوند و هدایت یافتگان به وسیله ما هدایت می گردند. هر کس ما را دوست داشته باشد خداوند او را دوست داشته به بهشت خود واردش می سازد و هرکس با ما دشمنی کند خداوند او را دشمن داشته به آتش داخلش می کند. و دوست ندارد ما را مگر کسی که از دامان پاک و پاکیزه زاده شده باشد.

زنان برگزیده جهان برتری داده است . ای فاطمه ! در پیشگاه پروردگارت خضوع کن ، سجده نما و با رکوع کنندگان رکوع بنما! فاطمه علیهاالسلام با آنان صحبت می کرد. (17)

های مربوط به آنان ، طاغوتیانی که به قدرت رسیده اند و دوران فرمانروایی و تعداد آنان ، مشخصات ائمه و اسامی آنان ، و مدت زمانی که هر یک از آنان امامت و پیشوایی و زمامداری داشته اند، ویژگیهای بزرگان آن ها و خلاصه هر گونه دگرگونی و نقل و انتقالی که در ادوار گوناگون انجام گیرد، همگی اینها در مصحف حضرت فاطمه وجود دارد.

عرض کردم : فدای شما بشوم ، چند دوره وجود دارد؟

فرمود: پنجاه هزار سال که می شود هفت دوره . در آن مصحف اسامی همه آفریدگان و مدت عمر آنها، صفت بهشتیان ، تعداد کسانی که وارد بهشت خواهند شد، تعداد جهنمیان و نام های هر یک از آن دو گروه ، و نیز در همان مصحف علم قرآن به همان گونه که نازل شده است و همچنین علم تورات و انجیل و زبور به همان ترتیب نزول ، و تعداد درختان و سنگریزه های هر شهر و دیار وجود دارد.

حضرت باقر علیه السلام فرمود: هنگامی که خداوند خواست این مصحف را بر آن حضرت نازل فرماید، دستور داد که جبرئیل و میکائیل و اسرافیل آن را برداشته نزد آن حضرت بیاورند. این نزول در ثلث دوم شب جمعه در هنگامی که حضرت در محراب خود به نماز ایستاده بود، واقع شد. فرشتگان سر پا ایستاده تا این که حضرت نشست . پس از آن که از نماز فارغ شد، سلام کرده گفتند: خداوند به تو سلام می رساند و مصحف را در دامان آن حضرت گذاشتند. حضرت فرمود: سلام مخصوص خداوند و از سوی او و به سوی اوست

و بر شما ای فرستادگان خدایی سلام و سلامتی باد! آن گاه به آسمان رفتند. پس از نماز صبح تا سر ظهر به طور پیوسته به خواندن و مطالعه آن مشغول شد تا این که به آخرش رسید آن حضرت بر تمامی خلق خدا از جن و انس ، پرندگان و وحوش ، ملائکه و پیامبران واجب الاطاعه می باشد.

راوی می گوید عرض کردم : فدایتان شوم ، پس از آن حضرت این مصحف به چه کسی منتقل شد؟

فرمود: آن را به امیرالمومنین علیه السلام داد و پس از درگذشت حضرت علی ، به امام حسن و بعد به امام حسین و بعد نزد اهلش باقی می ماند تا این که به صاحب این امر واگذار کند.

عرض کردم : این علم بسیار زیاد است !

فرمود: ای ابومحمد! آن چه را که من به تو گفتم ، در دو برگ اول آن بود و مطالب پس از ورقه دوم را برای تو نگفتم و حتی یک حرف از آن را هم بازگو نکردم . (19)

خود می فرماید: ای فرشتگانم ! به بنده ام نظر افکنید، فاطمه سیده و سرور کنیزانم که در برابر ایستاده ، اعضاء و جوارح او از ترس من می لرزد و با تمام قلب و وجود خویش به عبادتم ایستاده شما را به شهادت می گیرم که شیعیان وی را از آتش ایمن گردانم . (20)

بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله در شاءن ایمانش فرمود: خداوند دل و اعضای دخترم فاطمه علیهاالسلام را از ایمان و یقین سرشار فرمود: ان ابنتی فاطمه ملا الله قلبها و جوارحها ایمانا و یقینا.

او ایمان و یقینش به خدا و معاد به حدی است که گوئی جهان غیب را می بیند، بهشت را با همه نعمت هایش و دوزخ را با همه عذاب و شکنجه هایش شهود می کند.

او در دعا و عبادت خود، در ارتباط و مناجات با خدای خود ترسان و نگران است ، در حین مناجات با خدا و سخن گفتن با او دلش می لرزد گوئی مورد خطاب خدا با موسی علیه السلام است که خدا فرمود: یا موسی ، کن اذا دعوتنی خائفا مشفقا، وجلا، و ناجنی حین ناجیتنی بحسنه من قلب وجل . (23)

می آمدند، امتناع می کرد و عذر می آورد. زهرا علیهاالسلام از او خواست که اذان بگوید، گفت : بسیار مشتاقم که صدای موذن پدرم را بشنوم .

بلال بر بالای بام مسجد رفت . آوای گرم بلال در مدینه پیچید: الله اکبر، همه دست از کار کشیدند. هر کس دست دیگری را می کشید و به شتاب به طرف مسجد می آورد، همه حتی زنان و کودکان در بیرون مسجد جمع شدند، مدینه به یکباره تعطیل شد.

همه به طنین روح افزای بلال گوش می دادند و بر دهان او خیره شده بودند. ناگاه ، به یاد ایام رسول خدا صلی الله علیه و آله افتادند، فریاد های های گریه ها در مدینه پیچید، مدینه کمتر این گونه روزهایی به یاد داشت . همه از یکدیگر سوال می کردند، چرا بلال اذان نمی گفت ؟ چه شده که به درخواست زهرا علیهاالسلام اذان می گوید؟ چرا زهرا علیهاالسلام گریه می کند؟ به یکدیگر نگاه می کردند، سپس سرها را به زیر می انداختند و از خود و بیعتشان با ابوبکر شرمشان می آمد. زهرا علیهاالسلام هم همراه جماعت به اذان گوش داده بود و به یاد دوران پدر و غدیر و...افتاد. و همچون ابر باران اشک می ریخت .

در فضای مدینه پیچید: اشهد ان محمدا رسول الله زهرا علیهاالسلام دیگر طاقت نیاورد، فریاد و ناله و آهی زد و از حال رفت . آن چنان که همه گمان کردند از دنیا رفته .

مردم فریاد برآوردند: بلال بس کن ، دختر رسول الله صلی الله علیه و آله را کشتی !

بلال ، اذان را نیمه رها کرد

و ندانست که چگونه خود را بر بالین زهرا علیهاالسلام رساند.

زهرا علیهاالسلام را به هوش آوردند. درخواست اتمام اذان کرد.

بلال گفت : از این درگذرید که بر جان شما نگرانم .

با اصرار بلال ، التماس و گریه های مردم ، زهرا علیهاالسلام از خواسته خود درگذشت . (24)

و قدر الهی می سازد. به گفته علامه طباطبائی مرحوم آدمی در حقیقت خود را در قبول امر مقبول در امنیت می بیند و قلبش به آن تسکین و آرامش می یابد. انسان که در آرامش و امنیت باشد می تواند نیکو بیندیشد، نیکو تصمیم بگیرد و درست عمل کند و این یکی از رموز عدم اضطراب فاطمه علیهاالسلام در برابر کشاکش زندگی است . (28)

خود پاداش می گیرند.

بریده ، و بریده شده ) نفرستید.سوال شد: یا رسول الله صلوات بتراء (= بریده شده ) چیست ؟

فرمود: این که (بر من صلوات بفرستید و بگویید اللهم صل علی محمد ولی درباره آل من ساکت باشید. شما باید بگویید: اللهم صل علی محمد و آل محمد. صلواتی که شامل علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام نباشد، مقطوع و بریده و مورد قبول خدا و رسولش نمی باشد. لذا حضرت صدیقه زهرا هم ردیف و برابر افرادی است که جمیع مسلمین با ایمان جهان - از شیعه و سنی - هر شبانه روز در تشهد نمازهای پنجگانه بر او درود می فرستند ؛ و او در این مقام ، همتای محمد بن عبدالله ، و علی ، و حسنین علیهم السلام است ؛ و همین لزوم صلوات بر فاطمه در هنگام اقامه نماز یک منقبت و فضیلت ساده نیست ، بلکه نشانگر مرتبه اعلی و منصب والای آن حضرت است که این چنین در جنب صاحبان رسالت و امامت قرار گرفته است . بدون تردید باید فاطمه خود ولیه الله و دارای مقام ولایت بوده باشد، تا هم ردیف و همتای اولیاء خدا، مورد خضوع و مشمول صلوات و درود جمیع مومنین جهان در هر زمان و مکان باشد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:

من صلی علیک یا فاطمه غفرالله له و الحقه بی حیث کنت من الجنه .

یا فاطمه ! هر کس بر تو صلوات فرستد، خدای متعال از او درگذرد، و او را در بهشت به من ملحق گرداند. (31)

فاطمه علیهاالسلام حسنین علیهاالسلام را می خوابانید، ایشان به خواب نمی رفتند از شدت گرسنگی . فاطمه طاهره عرض کرد: یا اباالحسن ! برو قدری طعام طلب کن که این کودکان از گرسنگی به خواب نمی روند.

امیرالمومنین علیه السلام نزد عبدالرحمن بن عوف رفت و از وی دیناری قرض خواست ، عبدالرحمن به خانه رفت و کیسه زری بیرون آورد و عرض کرد: در این کیسه یکصد دینار است بگیر یا علی ! و هرگز عوض آن را مده .

حضرت علیه السلام فرمودند: از تو قبول نکنم که از پیغمبر صلی الله علیه و آله شنیده ام : الید العلیا خیر من ید السفلی . یک دینار به من قرض بده و این حدیث را بشنو که عوض می دهند و قرض را یکی هیجده عوض می دهند.

عبدالرحمن یک دینار به جناب امیر قرض داد، آن حضرت چون روانه شد، در راه مقداد را دید که بر کنار راه نشسته فرمود: ای مقداد! در این وقت اینجا چرا نشسته ای ؟

عرض کرد: از جهت ضرورتی .

فرمود: آن ضرورت چیست ؟

عرض کرد: چهار روز است که طعامی نیافته ام .

فرمود: بگیر این دینار را، تو از ما اولی تری که چهار روز است طعام نیافته ای و ما سه روز است .

مقداد دینار را گرفت و حضرت وقت نماز شام بود روانه مسجد شد، به همراهی پیغمبر صلی الله علیه و آله فریضه را ادا نمود، چون فارغ شد جناب رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: یا علی ! امشب به خانه شما می آیم و مهمان شما خواهم بود.

جناب امیر عرض کرد: حبا

و کرامه .

از پیش روانه شد و فاطمه زهرا علیهاالسلام را خبر کرد، فورا فاطمه زهرا به مصلی خود رفت و روی مبارک بر خاک نهاد و به ایزد پاک عرض کرد: خداوندا! به حق محمد و آل محمد که بر ما طعامی فرست .

هنوز فاطمه علیهاالسلام در سجده بود که بوی طعام به مشام وی رسید، سربرداشت کاسه بزرگی دید پر از طعام که بوی آن خوشبوتر از مشک بود، آن را برداشته و در خدمت پدر بزرگوار خود نهاد، حضرت فرمود: انی لک هذا الطعام ؟ عرض کرد: من عند الله ، ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب .

پس حضرت امیر و فاطمه و حسنین از آن طعام تناول کردند. ناگاه سائلی بر درآمد، امیرالمومنین خواست او را از آن طعام بدهد حضرت رسول صلی الله علیه و آله نگذاشتند و فرمودند: یا علی ! این ابلیس است . خبر شده که ما از طعام بهشت می خوریم آمده که با ما مشارکت کند. (32)

چشمش گشوده می شود و گوشش شنوا می گردد و عرفان پدر و مادرش را می بیند و در هر روز و شب عبادت خالصانه و تضرع آن ها را به درگاه ربوبی مشاهده می کند و پدر را می بیند که در میان شب بر می خیزد و ساعت های متمادی با خدای جهانیان به راز و نیاز می پردازد، و...

و هنگامی که قوه درک این کودک به کمال می رسد، ادراک می کند که آن چه از پدر و مادر خود می بیند و می شنود و آن چه پیامبر به آن عمل می کند و توصیه می نماید حق حقیقی است که از عمق جان بر می خیزد و در عمق دل ها نفوذ می کند، پس جز آن را بر خود نمی پسندد و پای در جای پای پدر می نهد، و از این روست که فاطمه ، فاطمه می شود و لیاقت آن را پیدا می کند که سیده نساء العالمین من الاولین و الاخرین خوانده شود.

پس بنابر عوامل تکوینی و تربیتی و خواست آگاهانه فاطمه است که او را شخصیتی متکامل و برخوردار از همه صفات عالی ، از آن جمله : زهد، ورع ، عرفان و عبادت به بار می آورد و الگوی کسانی می سازد که می خواهند مقام واقعی انسانیت را بشناسند و چنان باشند. (33)

با این حال رفتن به آن جا غیر شماتت حاصلی ندارد.

چون رسول اکرم صلی الله علیه و آله از فاطمه علیهاالسلام این کلمات را شنید، بسیار غمناک گردید، در آن حال جبرئیل نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله ! حق تعالی سلام می فرستد و می فرماید فاطمه را با لباسی که دارد به عروسی بفرست که ما را در این حکمتی است .

رسول اکرم صلی الله علیه و آله پیغام حق تعالی را به فاطمه رسانید، پس آن مخدره شکر حق تعالی را به جا آورد و عرض کرد: صدقنا و آمنا هر چه امر و حکم الهی است عین لطف و مرحمت است .

سپس حضرت صدیقه علیهاالسلام برخاست و با جامه های کهنه خود به عروسی تشریف برد، اما از جهت شماتت زنان قریش دلتنگ بود، فرشتگان هفت آسمان و زمین سرنیاز به درگاه بی نیاز نهادند، عرض کردند: باز خدایا! این دختر پیغمبر آخرالزمان است که او را از جمله پیغمبران برگزیدی ، آیا او را دلشکسته می نمایی ؟

خطاب از جانب رب الارباب به جبرییل شد که دختر برگزیده ما را دریاب و آن چه باید به جهت او مهیا کن .

پس امین وحی به شتاب تمام به جنت فردوس شتافت و برای او جامه های بهشتی حاضر نمود و هنوز حضرت فاطمه علیهاالسلام هفت قدم از خانه بیرون ننهاده که صد هزار حوری ماه لقاگرد وی حاضر شدند و جبرئیل سر تا پای فاطمه طاهره را از سندس و استبرق بیاراست و حوریان هر ساعت خاک قدم فاطمه را به دیده می کشیدند، چون فاطمه این لطف و

حشمت حق تعالی را نسبت به خود ملاحظه کرد، به سجده شکر رفته و حق تعالی چندان از نور لطف خود روشنایی و تجلی به فاطمه علیهاالسلام نثار کرد که شرح آن ممکن نیست ، پس فاطمه حمد و ثنای الهی می کرد و می رفت تا آن که به خانه عروس رسید، زنان قریش به انتظام مقدم شریف فاطمه علیهاالسلام بودند که ناگاه روشنایی و نوری مشاهده کردند، چون برق که عالم از آن روشن شد. مردم آن محله همگی متعجب شدند که این روشنایی چیست . ناگاه آواز از حوریان برآمد که هر که می شنید از خود بی خود می شد و همه زنان از حسن صورت فاطمه علیهاالسلام متحیر شدند و عروس را تنها گذاشتند و به استقبال ایشان شتافتند. فاطمه را دیدند که صد هزار حور بهشتی با او خرامان می آمدند و حوران عود و عنبر می سوختند و از بوی خوش ایشان جمله زنان مدهوش شدند، همه به یک بار در قدم فاطمه افتادند و دست و پای او را بوسیده و با تعظیم هر چه تمامتر او را به خانه آوردند.

چون آن سیده زنان قرار گرفت ، حوریان گرد او صف زده بر روی هوا ایستادند، به نحوی که پای هیچ کدام بر زمین نبود، زنان عرب از مشاهده این امر و عطرهای بهشتی دم به دم می افتادند و سجده می کردند و عروس نیز از کرسی درافتاد و بی هوش گردید و بعد از ساعتی در آن بی هوشی مرد، چون عروس را مرده یافتند همه فریاد واویلا برآوردند و به گریه و زاری نشستند

و عروسی به عزا مبدل شد.

حضرت فاطمه علیهاالسلام از مشاهده آن حال بسیار دلتنگ گردید، در آن حال برخاست تجدید وضو نمود و دو رکعت نماز به جای آورد، بعد از آن سر به سجده نهاد و عرض کرد: ملکا! پادشاها! به عزت و جلال بی زوال تو و به حرمت شرف طاعت بندگان خالص تو و به برکت محمد و علی که برگزیدگان درگاه تواند که این عروس را زنده گردان !

هنوز حضرت فاطمه علیهاالسلام در مناجات بود که عروس عطسه زد و از جا برخاست و به دست حضرت فاطمه علیهاالسلام افتاد و عرض کرد: السلام علیک یا بنت رسول الله ! تو و پدر تو بر حقید و خدای را که شما پرستش می کنید بر حق است و کفاری که راه بت پرستی را گرفته اند بر باطلند.

گویند: در آن روز هفتصد مرد از کسان عروس و غیر ایشان به شرف اسلام مشرف شدند و این مطلب در تمام شهر منتشر گردید. پس فاطمه زهرا علیهاالسلام مراجعت نمود به خانه و شرح آن واقعه را برای پدر بزرگوار خود بیان نمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله سجده شکر به جا آوردند، سپس فرمودند: ای نور دیده ! از آن چه گفتی من هزاران بیشتر و بهتر از حق تعالی امید دارم .

داد، نیمه شب زن یهودی برای حاجتی بدان اتاق رفت و نوری ساطع دید که شعشعه آن نور، چشم را خیره می کرد، دوید و شوهر را آگهی داد، مرد یهودی آمد و این را دید، خاندان خویش را دعوت کرد، هشتاد تن یهود گرد آمدند، چون بدان نور نظاره کردند و بدانستند از چادر حضرت فاطمه علیهاالسلام است ، همگان اسلام آوردند و در بعضی روایات آمده که نام یهودی زید بود.

خانه ارزشمند است .

حضرت علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام هر دو عاشقانه و خالصانه عبادت می کردند. این طور نبود که فقط علی علیه السلام در نماز غرق شود و تیر را از پایش درآورند و متوجه نشود، بلکه فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز همچنان در محراب عبادت می ایستاد که از شدت ترس نفسش به شماره می افتاد.

امروز باید زن و شوهر اقتدا به این زوج ملکوتی بکنند، هر دو در نماز به معراج برسند، عرفان و معنویت و سیر و سلوک برای هر دو لازم است .

پس خانه ای که این دو زوج گرامی با آن عظمتی که هر کدام در نزد پروردگار دارند، معلوم است که آن خانه چه ارزش و فضیلت معنوی را داراست . خانه ای که فاطمه زهرا علیهاالسلام در آن سکونت داشت آن قدر دارای قداست و روحانیت و فضیلت های ربوبی بود که علامه مجلسی از انس بن مالک ، و بریره نقل می کند: هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله این آیه را خواند:

فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الاصال (40)

در خانه هایی (مانند معابد و مساجد و منازل انبیا و اولیا) خدا رخصت داده که آن جا رفعت باید و در آن ذکر نام خدا شود و صبح و شام تسبیح و تنزیه ذات پاک او کنند.

مردی برخاست و سوال کرد: یا رسول الله ! این خانه ها کدامند؟

فرمود: خانه های انبیا، سپس ابوبکر برخاست و پرسید: ای رسول خدا! آیا این خانه (اشاره به خانه علی و فاطمه نمود) نیز از

همان خانه هاست ؟

فرمود: آری و از برترین آنان است .

و ابن عباس گوید: در مسجد پیامبر بودیم که قاریی آیه فی بیوت اذن الله ... را تلاوت کرد.

پرسیدم : ای رسول خدا! این خانه ها کدام خانه ها هستند؟

فرمود: خانه های انبیا و سپس به دست خویش به خانه فاطمه زهرا علیهاالسلام اشاره فرمود. (41)

چهره بشاش و شادابی دارد که وقتی چشم مبارکش به چهره زیبا و نورانی زهرا علیهاالسلام می افتد همه خستگی و ناملایمات و رنج های او برطرف می شود و مثل این که علی علیه السلام هیچ ناراحتی نداشته است . (42)

اهل خانه خوابش ببرد و می فرمود: محروم است کسی که از برکات شب قدر محروم بماند.

گویا فاطمه علیهاالسلام می خواهد از دوران کودکی در قلب پاک فرزندان خود جمال خدا را به تجلی ، و جان و زبانشان را به حلاوت و شیرینی عبادت آشنا کند و محبوب راستین را به آنان نشان دهد تا در جوانی جذب جلوه های دروغین نشود. این روش تربیتی فاطمه علیهاالسلام به عنوان یک سنت بسیار پسندیده و قابل اجرا در گفتار امامان معصوم علیهم السلام نیز به چشم می خورد.

از جمله امام صادق علیه السلام فرمودند: زمانی که کودک به سن شش سالگی رسید او را به نماز و چنان چه تحمل گرفتن روزه را داشت ، او را به انجام آن وادار نمایید.

(س ) را در حال آسیاب کردن جو یافتند که می فرمود: آن چه نزد خداست برتر و ماندگارتر است ؛ بر او سلام دادند و جریان گریه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را به عرض او رساندند.

حضرت زهرا(س ) به خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و گفت : پدر جان ! فدایت شوم ، چه چیز باعث گریه تو شده است ؟

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آیاتی را که جبرئیل علیه السلام بر وی نازل کرده بود، قرائت فرمود.

صدیقه طاهره (س ) چون آیات عذاب را شنید، با رو به زمین افتاد، در حالی که زیر لب زمزمه می کرد: وای ! وای بر کسی که داخل آتش جهنم گردد.(45)

اسباب متعدد دارد، گاهی به سبب گناه و سوء عمل است و این که فردی می داند در محضر کسی ایستاده که او را به دلیل گناهش مجازات خواهد کرد و گاهی منشاء خوف ، اطلاع و یقین نسبت به نقص خود و کمال معبود است ، و ناقص وقتی خود را در محضر کامل بیند، البته نفسش به شماره می افتد، رنگش متغیر می شود و حتی غش به او دست می دهد.

در روایتی آمده است : کان امیرالمومنین علیه السلام اذا اخذ بالوضوء یتغیر وجهه من خیفه الله ؛

علی علیه السلام هرگاه وضو می ساخت ، رنگ چهره اش از خوف الهی تغییر می کرد.

و در روایت دیگری آمده است :

امام حسن مجتبی علیه السلام هرگاه سجده شکر را به جای می آورد از خشیت و خوف مقام ربوبی حالت غش به او دست می داد.

و در روایت دیگر، درباره امام حسن علیه السلام آمده است :

امام وقتی از وضو فارغ می گردید، رنگ چهره اش تغییر می کرد، هنگامی که از وی درباره علت این حالت سوال کردند، فرمود:

حق آن است که وقتی در برابر کسی چون (پروردگار عالمیان ) می ایستیم رنگ از چهره ما پریده باشد.

و شبیه این روایات را درباره سایر امامان شیعه علیهم السلام و صدیقین نیز نقل نموده اند: در روایتی آمده است که :

از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: چرا وقتی برای وضو حاضر می شوید رنگ چهره شما زرد می گردد؟ فرمود: چه میدانید که به حضور چه کسی می روم !

بنابراین معلوم می شود که علت خوف و خشیت حضرت فاطمه علیهاالسلام معرفت

تمام نسبت به خداوند متعال می باشد.

حال اگر کسی بگوید: جایگاه خوف و خشیت در قلب است ؟ گوییم : امام مومنان علی بن ابی طالب علیه السلام در این باره گوید: بنده خداوند طعم ایمان را وقتی می چشد که دارای خوف و رجا باشد و اگر خوف و رجای او صحیح و کامل باشد، اثر آن ، در جسد و عمل مومن دیده می شود. (47)

و راه رفتن و سخن گفتن شبیه ترین مردم به پدر بزرگوارش بود، آن گاه اسماء گوید: حضرت امیر از فاطمه اذن خواسته تا به جهت ادای شکر نعمت پروردگار به نماز و ذکر و دعا مشغول شود، فاطمه زهرا اذن داد و خود نیز مشغول به نماز گردید و از برای احیاء آن شب آیه مذکور نازل گردید.

این رو یکی از این پایه ها به صورت انگشتری برای او درآمده است .

و این پایان خواب بود و شروع درسی بزرگتر برای زهرا علیهاالسلام از این رو صبح اول وقت خود را به پدررسانید و نگران و محزون خواب خود را تعریف کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله هوشیار و آگاه از قبل چنین صحنه ای را پیش بینی می کرد و گویا منتظر دخترش بود، فرمود: دنیا برای شما نیست ، آن چه برای شماست سرای دیگر است ، و وعده گاه شما بهشت است ، دنیا فریبنده ای گذرا بیش نیست .

آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: فاطمه جان ! انگشتر را در زیر سجاده بگذار.

او نیز همین کار را کرد و همین که بر روی سجاده اش خوابش برد در رویا دید که داخل همان قصر در بهشت شده ، اما این بار تخت چهارپایه دارد. در حیرت بود که ندا رسید: صاحبش انگشتری را پس فرستاد و پایه های تختش هم کامل شد. زهرا از خوشحالی از خواب بیدار شد.(51)

هم به سجده رفته و صد مرتبه بگو و حاجت خود را یاد کن ، به خواست خداوند حاجتت برآورده می شود.

زمین باشد، روی زمین بگذارد و دعا کند و حاجتش را بخواهد و هر اندازه که خواست ، دعا کند و در حال سجده بگوید:

یا من لیس غیره رب یدعی ، یا من لیس فوقه اله یخشی ، یا من لیس دونه ملک یتقی ، یا من لیس له وزیر یوتی ، یا من لیس له حاجب یرشی ، یا من لیس له بواب یغشی ، یا من لا یزداد علی کثره السوال الا کرما وجودا و علی کثره الذنوب الا عفوا و صفحا، صل علی محمد و آل محمد و افعل بی کذا و کذا.

ای کسی که غیر از او پروردگاری نیست که خوانده شود! ای کسی که برتر از او خدایی نیست که از او ترسیده شود! ای کسی که غیر او حکمرانی نیست که از او پرهیز شود! ای کسی که وزیری ندارد که از رهگذرش نزد او روند! ای کسی که حاجب و دربانی ندارد که رشوه به او بدهند! ای کسی او خدایی نیست که از او ترسیده شود! ای کسی که غیر او حکمرانی نیست که از او پرهیز شود! ای کسی که وزیر ندارد که از رهگذرش نزد او روند! ای کسی که حاجب و دربانی ندارد که رشوه به او بدهند! ای کسی که نگهبانی ندارد که در پس پرده نگه داری شود! ای کسی که زیاده خواهی و بسیار سوال و گدائی از درگاهش جز بر جود و کرم او و بر کثرت گناهان جز عفو و بخشش نیفزاید! بر محمد و آل محمد درود بفرست و (حاجتت را می خواهی و می گویی (این

کارها را برایم انجام ده ! (55)

صلواتک علیهم اجمعین من التوراه و الانجیل و القرآن العظیم من اولها الی آخرها، فان فیها اسمک الاعظم ، و بما فیها من اسمائک العظمی ، اتقرب الیک ، و اسالک ان تصلی علی محمد و آله ، و ان تفرج عن محمد و آله ، و تجعل فرجی مقرونا بفرجهم ، و تبدا بهم فیه ، و تفتح ابواب السماء لدعائی فی هذا الیوم ، و تاذن فی هذا الیوم و هذه اللیله بفرجی و اعطاء سولی و املی فی الدنیا و الاخره ، فقد مسنی الفقر و نالنی الضر و شملتنی الخصاصه ، و الجاتنی الحاجه ، و توسمت بالذله ، و غلبتنی المسکنه ، و حقت علی الکلمه ، و احاطت بی الخطیئه ، و هذا الوقت الذی وعدت اولیاءک فیه الاجابه . فصل علی محمد و آله ، و امسح ما بی بیمینک الشافیه ، و انظر الی بعینک الراحمه ، و ادخلنی فی رحمتک الواسعه ، و اقبل الی بوجهک الذی اذا اقبلت به علی اسیر فککته ، و علی ضال هدیته ، و علی حائر ادیته ، و علی فقیر اغنیته ، و علی ضعیف قویته ، و علی خائف آمنته ؛ و لا تخلنی لقا لعدوک و عدوی ، یا ذوالجلال و الاکرام . یا من لا یعلم کیف هو، و حیث هو، و قدرته الا هو، یا من سد الهواء بالسماء، و کبس الارض علی الماء، و اختار لنفسه احسن الاسماء، یا من سمی نفسه بالاسم الذی به یقضی حاجه کل طالب یدعوه به ، و اسالک بذلک الاسم ، فلا شفیع اقوی له منه ، و

بحق محمد و آل محمد ان تصلی علی محمد و آل محمد، و ان تقضی لی حوائجی ، و تسمع محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین و علیا و محمدا و جعفرا و موسی و علیا و محمدا و علیا و الحسن و الحجه - صلوات الله علیهم و برکاته و رحمته - صوتی ، فیشفعوا لی الیک ، و تشفعهم فی ، و لا تردنی خائبا، بحق لا اله الا انت ، و بحق محمد و آل محمد، و افعل بی کذا و کذا یا کریم .

پروردگارا! با نام آنان به تو روی می آورم ، و به حق آنان ، که جز تو کسی از ژرفای آن آگاه نیست ، به تو درمی آویزم . به حق کسی که حق او نزد تو بسیار بزرگ است ، و به نام های نیکویت ، و موجودات کاملت ، که مرا امر فرمودی با نام آنان تو را بخوانم ، و تو توسل می جویم . و به نام بزرگت ، که به ابراهیم امر فرمودی که با آن ، پرنده را ندا دهد و پرنده او را پاسخ گفت ، و به نام بزرگت ، که به آتش فرمان دادی که بر ابراهیم سرد و سلامت باشد، و آتش چنین شد. و به محبوبترین نام هایت ، و شریف ترین آنها در پیشگاهت ، و بزرگ ترین آنها نزد تو، و به نامهایت که اجابت دعا با آنها سریعتر انجام می پذیرد و به مقصود بهترین نائل می شویم . و به آن چه تو شایسته آنی ، تو را

می خوانم ، و به تو توسل جسته ، و به تو روی می آورم ، و از تو کمک خواسته ، و طلب بخشش گناه و احسان و فضل تو را دارم ، و در پیشگاهت زاری کرده و خضوع و خشوع می نمایم ، و به کردار زشتم اقرار کرده ، و بر تو اصرار می نمایم . و به حق کتاب هایی که بر پیامبران و رسولانت - که درود تو بر تمامی آنان باد - فرستادی ، از تورات و انجیل و قرآن بزرگ و دیگر کتب ، که اسم اعظم تو در آن هاست ، و به حق نام های بزرگ تو که در آن ست ، به تو نزدیکی می جویم . و از تو می خواهم ، که بر محمد و خاندانش درود فرستاده و بر آنان گشایش عطا فرمایی ، و گشایش کار مرا مقرون به گشایش کار آنان قرار دهی ، و آنان را در هر کار نیکی مقدم کرده و از ایشان آغاز نمایی . و در این روز درهای آسمان را برای دعایم بگشایی ، و در این روز و این شب به گشایش کارم و دادن حاجتم در دنیا و آخرت ، اجازه صادر فرمایی . به راستی که فقر و بیچارگی مرا در خود فرو برده ، و پریشان حالی بر من غالب آمده ، و نیاز و حاجت مرا به تو پناهنده ساخته ، و ذلت و مسکنت بر چهره ام نقش بسته بسته ، و درماندگی بر من چیره شده ، و رافت و رحمت بر من لازم گردیده ،

و گناه ، مرا احاطه نموده است ، و این زمان زمانی است که به دوستانت وعده اجابت دعا را داده ای . پس بر محمد و خاندانش درود فرست ، و آن چه از فقر و بیچارگی مرا در خود گرفته ، را با قدرتت از من دور ساز، و با چشم رحمتت بر من نظر افکن ، و مرا در رحمت واسعه خود داخل ساز، و به من توجه در نماز عطا فرما. توجهی که هرگاه بر اسیری افتد او را آزاد سازد، و آن گاه که بر گمراهی افتد هدایت شود، و آن هنگام که بر حیران و سرگردانی افتد او را از حیرت رها سازد، و وقتی بر فقیری افتد او را بی نیاز گرداند، و آن زمان که بر ناتوانی افتد نیرومند گردد، و هرگاه بر خائفی افتد او را ایمنی دهد. مرا در معرض دشمنان خود و دشمنانم قرار نده ، ای صاحب جلالت و بزرگواری . ای کسی که هیچ کس جز تو به کیفیت و جایگاه و قدرتت آگاه نیست ، ای کسی که هوا را به آسمان بست ، و زمین را بر روی آب گستراند، و بهترین نام ها را برای خود برگزید. ای کسی که خود را به نامی نامید، که حاجت هر که با آن نام او را بخواند مستجاب می شود. از تو می خواهم به آن نام ، که برای من شفیعی نیرومندتر از او وجود ندارد، حاجتم برآوری ، و به حق محمد و خاندانش ، از تو می خواهم که بر محمد درود فرستی ، و حاجت هایم را

روا فرمایی ، و صدایم را به گوش محمد، علی ، فاطمه ، حسن ، حسین ، علی ، محمد، جعفر، موسی ، علی ، محمد، علی ، حسن ، حجت - که درود تو و برکات و رحمتت بر آنان باد - برسانی ، تا برایم نزد تو شفاعت کنند و آنان را شفیعم گردانی ، و مرا ناامید ننمایی . به حق آن که خدایی جز تو نیست ، و به حق محمد و خاندانش ، حاجاتم را روا ساز، ای بخشنده . (56)

سوره ای است که بر آن حضرت نازل شد - و پس از فراغت از نماز این دعا را بخواند:

الهی و سیدی من تهیا او تعبا او اعد او استعد لوفاده الی مخلوق رجاء رفده و فوائده و نائله و فواضله و جوایزه فالیک یا الهی کانت تهیئتی و تعبیتی و اعدادی و استعدادی رجاء رفدک و معروفک و نائلک و جوائزک فلا تحرمنی ذلک ، یا من لا یخیب علیه مساله السائل و لا تنقصه عطیه نائل فانی لم آتک بعمل صالح قدمته و لا شفاعه مخلوق رجوته ، اتقرب الیک بشفاعه محمد و اهل بیته صلواتک علیهم اجمعین ، ارجو عظیم عفوک الذی عفوت به علی الخاطئین عند عکوفهم علی المحارم فلم یمنعک طول عکوفهم علی المحارم ان عدت علیهم بالمغفره و انت سیدی العواد بالنعماء و انا العواد بالخطاء، اسئلک بمحمد و آله الطاهرین ان تغفر لی الذنب العظیم ، فانه لا یغفر ذنبی العظیم الا العظیم ، یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم یا عظیم .

ای معبودم و ای آقایم ! هر کسی مهیا و مجهز و آماده و توشه برگرفته است ، تا به امید صله و عطا و بهره و عطیه و بخشش و جایزه ای نزد مخلوقی برود.

پس مهیا شدنم ، و مجهز بودنم ، و آمادگیم ، و توشه برگرفتنم ، به امید بهره هایت و نیکی شناخته شده ات ، و عطیه مطلوبت و جایزه هایت ، به سوی توست ، ای معبودم ! پس ای آن که درخواست درخواست کننده ای نزد او ضایع نشد، و بخشش خواهنده

ای در او کاستی پدید نیاورد، مرا محروم مفرما، چرا که من با عمل صالحی که قبلا انجام داده ام ، و یا شفاعت مخلوقی که امید بدو بسته ام ، و تقرب بدو جسته ام ، نزد تو نیامده ام ، جز به شفاعت محمد و خاندانش - که درود تو بر او و خاندان پاکش باد - به درگاه تو آمده ام ، و امیدوار به عفو و بخشش بزرگت ، که بر خطاکارانی که محرمات تو را انجام داده اند، وعده داده ای می باشم . آن گونه که پافشاری طولانی آنان در انجام امور حرام ، تو را از بخشش و جود به آنان بازنداشت .

و تو ای آقای من ! بسیار نعمت دهنده ای و من بسیار خطاکارم ، به حق محمد و خاندان پاکش از تو می خواهم ، که گناه بزرگم را ببخشایی ؛ چرا که نگاه بزرگ را جز بزرگ نمی بخشد.

ای بزرگ ، ای بزرگ ، ای بزرگ ، ای بزرگ ، ای بزرگ ، ای بزرگ ، ای بزرگ . (57)

، اما اهل کوفه آن را به نام نماز حضرت فاطمه علیهاالسلام می شناسند.

درخواست می کنم و از تو می خواهم به حق خودت بر تمام کسانی که غیر تو هستند، حاجات مرا برآورده سازی .

و نیز سید بن طاووس رحمه الله در کتاب زوائد الفوائد، پس از آن که زیارت مختصر و مخصوص آن حضرت را می آورد و ضمن آن که متذکر می گردد: این زیارت مخصوص به این روز، یعنی روز سوم جمادی الثانی است که روز وفات آن حضرت می باشد، می گوید: سپس نماز زیارت و یا نماز آن حضرت را می خوانی ، که آن دو رکعت است و در هر رکعت حمد یک مرتبه و قل هو الله احد شصت مرتبه .

شیخ بزرگوار حسین بن فضل طبرسی رحمه الله گوید: نماز استغاثه به حضرت زهرا علیهاالسلام بدین گونه است : دو رکعت نماز می خوانی بعد سر به سجده گذاشته صد مرتبه می گویی یا فاطمه بعد قسمت راست صورت را بر روی زمین گذاشته صد مرتبه یا فاطمه می گویی و سپس قسمت چپ را و صد مرتبه آن را می گویی بعد سجده کرده یکصد و ده مرتبه همان کلمه را بگو و بعد این دعا را بخوان :

یا آمنا من کل شی ء و کل شی ء منک خائف حذر، اسالک بامنک من کل شی ء و خوف کل شی ء منک ان تصلی علی محمد و آل محمد و ان تعطینی امانا لنفسی و اهلی و مالی و ولدی حتی لا اخاف احدا ولا احذر من شی ء ابدا، انک علی کل شی ء قدیر.

ای کسی که از همه چیز در امان و همه چیز از

تو ترسان و هراسناک است ! تو را به ایمن بودنت از همه چیز و ترس همه چیز از تو می خوانم و از تو می خواهم که بر محمد و آل محمد درود فرستی و امانی برای من و خانواده و اموال و فرزندانم عطا فرمایی تا از هیچ کس نترسم و هیچ گاه از چیزی وحشت نداشته باشم ، که تو بر همه چیز توانایی .

چه نمازی ، یکپارچه سوز و عشق .

رفقای او همه می دانستند او نماز توسل به فاطمه زهرا علیهاالسلام را می خواند. عجب حالی داشت ، مثل شمع می سوخت ، پس از سلام نماز سر به مهر گذاشته و یا فاطمه اغیثینی می گفت و با حالتی پرسوز فاطمه را به کمک می طلبید. استغاثه فاطمه ، فاطمه او تمامی بیابان را پر کرده بود. گویا تمامی هستی هم با او همنوا بود.

شبی فراموش نشدنی بود، هر کدام از بچه ها را که می دیدی در گوشه ای اشک می ریخت و دعا می کرد. کم کم بچه ها متوجه فرمانده شدند و سعی داشتند به او نزدیکتر شوند.

طولی نکشید که همه دور او حلقه زدند. دیگر در آن موقع شب و در سکوت و بهت بیابان همراه اشک ماه ، تنها ناله یک نفر به گوش می رسید، ناله فرمانده که فاطمه را مدام به کمک می طلبید.

کاش بودی و می دیدی که چگونه مثل ابر می بارید و چون شمع می سوخت . همه به استغاثه های او گوش می دادند و اشک می ریختند، من جلوتر از همه بودم .

دیدم گونه اش را روی خاک گذاشته و آن قدر اشک ریخته که تمامی صورتش غرق گل شده . آنچنان غرق در مناجات و توسل بود که حضور هیچ کس را احساس نمی کرد. تو گویی اصلا در این دنیا نیست .

کمی آرام تر شد. آهسته چیزهایی را زمزمه می کرد. ناگهان برای لحظاتی ساکت شد، من نگران شدم که نکند از حال رفته . اما هیبتی داشت که نتوانستم قدم جلو

بگذارم . همه محو نگاه او بودیم ، به دلمان افتاده بود که خبری می شود. قبلا هم از توسلات او به حضرت زهرا علیهاالسلام و حاجت گرفتنش زیاد شنیده بودم . همین طور هم شد. ناگهان سر از سجده برداشت و فریاد زد بچه ها بیایید بی بی راه را نشان داد! بی بی راه را نشان داد!

بغض هایی که برای چند دقیقه ای در سینه ها متراکم شده بود یک دفعه ترکید. همه زدند زیر گریه ، نمی توانم حالت خودم و بچه ها را در آن لحظه بیان کنم . آن قدر می دانم که بی درنگ همه به دنبالش حرکت کردیم ، من پشت سر او بودم .

به خدا قسم ، او آن قدر محکم و با صلابت می دوید که گویی روز روشن است و جاده هموار. طولی نکشید که از میان مین ها گذشتیم بدون این که حتی یک نفر از ما خراشی بردارد.

بعدها هر بار که از او می پرسیدیم آن شب چه شد و چه دیدی ؟ از جواب طفره می رفت ، اما می گفت : بچه ها فاطمه ، فاطمه ، و دیگر اشک مجالش نمی داد. (59)

بعد امامان را نام برده و بگوید بکم اتوسل الی الله .

که ان شاء الله یاری و مدد الهی فورا به شما خواهد رسید.

. پس طعام را از دیگ بیرون آورده و پیش ایشان نهاد و ایشان به طعام خوردن مشغول شدند، پس فاطمه علیهاالسلام برخاست و تجدید وضو نمود و دو رکعت نماز شکر به جای آورد و بعد از آن هر وقت که کار سخت می شد فاطمه طاهره از آن سنگریزه مقداری جمع می نمود و در دیگ ریخته ، بعد از ساعتی طعامی نیکو می شد آن را نزد طفلان می نهاد، چون این خبر به گوش رسول اکرم صلی الله علیه و آله رسید فرمود: الحمدلله که در فاطمه هست آن چه در ذریه انبیاء بوده .

و در رکعت دوم فاتحه و سوره انعام را قرائت کرد. چون سلام نماز را گفت ، صورت مبارکش را بر زمین نهاد و عرض کرد: پروردگارا! به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله برای ما طعامی بفرست تا تناول کنیم و تو را بیشتر شکرگزار باشیم .

زهرای مرضیه علیهاالسلام چون سر از زمین برداشت ، بوی طعام به مشامش رسید، نگاه کرد، دید ظرف بزرگی از غذا نزد او حاضر شده است ، غذایی پر از گوشت که خدای مهربان از بهشت فرستاده بود و فاطمه زهرا علیهاالسلام تاکنون مانند آن را ندیده بود، حضرت آن را برداشت ، خدمت میهمان عزیزش برده ، بر زمین گذاشت .

آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله ، علی مرتضی علیه السلام ، فاطمه زهرا علیهاالسلام و حسن و حسین علیهم السلام - که سلام و درود خدا بر آنان باد - گرد هم آمدند و آن طعام بهشتی را تناول کردند.(60)

از این عارضه تو را نزد خدا شفیع قرار می دهم و از تو شفاعت می جویم ، ان شاء الله شفا خواهید یافت .

برای شما ذکر می نمایم . فاطمه آن قدر سنگ آسیاب را چرخانده که دستش پینه بسته و آن قدر آب کشیده که بر سینه اش اثر آن باقی مانده و آن قدر خانه را جاروب کرده که لباسش خاک آلود شده و آن قدر آتش در زیر دیگ افروخته که پیراهن او کثیف شده و بوی دود گرفته . شنیدیم که غلامان و خادمان چندی را خدمت شما آوردند، به وی گفتم : به سراغ پدر خود رفته از ایشان خدمتکاری بخواه تا تو را مساعدت نماید.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: شما را از مطلبی آگاه کنم که بهتر است برای شما از خادمی که سوال کردید، وقتی از خواب برخاستید (در بعضی روایات است وقتی به رختخواب رفتید) سی و چهار بار الله اکبر و سی و سه بار سبحان الله و سی و سه بار الحمدلله بگویید آن بتهر است برای شما از خادم که خدمت شما را بکند. (61)

89 - تعلیم تسبیح به فرزندان

پیامبر اسلام بهترین درس را به دخترش زهرا علیهاالسلام آموخت که عبارت از تسبیح باشد و از آن زمان تا زمان ما میلیون ها انسان در تعقیبات نماز خود آن تسبیح را می خوانند. از پیشگاه خداوند به احترام تسبیح کوثر خدا عرض حاجت می کنند و رفع مشکلات در زندگی و موفقیت را خواهانند.

در کتاب قرب الاسناد از امام صادق علیه السلام آمده است :

ما به فرزندان و کودکان خود امر می کنیم تسبیحات فاطمه زهرا علیهاالسلام را بخوانند همانگونه که آنان را امر به نماز می کنیم تو نیز (خطاب به اباهارون

) خود را بر این امر وادار کن که هر بنده ای آن را نخواند به بدبختی می افتد. (62)

90 - تسبیح به حالت حضور قلب طولانی

شیخ قاسم علی بن هلال جزائری تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام را زیاده بر یک ساعت طول می داد ؛ زیرا هر لفظی از اذکار تسبیح را که بر زبان جاری می کرد، به همراه آن اشک هایش سرازیر می شد. (63)

91 - تسبیح ، نشانه مومن

در مکارم الاخلاق حکایت شده است که تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام یکی از نشانه های پنج گانه مومن است ...(64)

92 - تسبیح و امام سجاد (س )

روایت شده است : هنگامی که حضرت زین العابدین علیه السلام را نزد یزید بردند، یزید تصمیم گرفت ایشان را بکشد. ازاین رو، شروع به صحبت کرد تا شاید حضرت سخنی گوید که موجب قتلش بشود، ولی امام سجاد علیه السلام همان اندازه سخن می گفت که یزید با ایشان گفتگو کرده بود. در دست حضرت تسبیح کوچکی بود که با انگشتانش آن را می چرخانید و صحبت می کرد. یزید علیه اللعنه گفت : من با تو صحبت می کنم و تو پاسخ مرا در حالی می دهی که انگشتانت تسبیح را می چرخاند، چگونه این کار را روا می دانی ؟

حضرت فرمود: پدرم از جدم به من خبر داد هنگامی که نماز صبح را می خواند و از جا حرکت می کرد، چیزی نمی گفت تا این که تسبیح را به دست گرفته این دعا را می خواند:

اللهم اصبحت اسبحک و احمدک و اهللک و اکبرک بعدد ما ادیر به سبحتی . خداوندا!

من صبح کردم در حالی که تو را تسبیح و تحمید و تهلیل و تکبیر و تمجید می گویم ، به تعداد دانه های تسبیحی که می گردانم .

و سپس تسبیح را به دست گرفته آن را می چرخانید و هر چه دلش می خواست سخن می گفت بدون این که ذکری و تسبیحی بگوید و می فرمود که این برایش حساب شده موجب حفظ و نگهداری اوست تا این که به رختخوابش می رفت . آن هنگام که در بسترش جای می گرفت ، همان ذکر را می گفت و تسبیح را زیر سرش می گذاشت . از آن لحظه تا وقتی که از خواب برمی خاست ، برای آن حضرت ذکر و تسبیح به شمار می آمد. من در این کار به جدم اقتدا کرده و به خاطر پیروی از او انجام داده ام .

یزید علیه اللعنه برای چندمین بار به حضرت گفت : من با هیچ یک از شما صحبت نکردم مگر این که طوری پاسخ گفت که بر من چیره شد. و سپس از قتل حضرت صرف نظر کرده و دستور داد ایشان را آزاد کنند. (65)

93 - تسبیح تربت

امام صادق علیه السلام می فرماید: سجده بر تربت قبر حسین علیه السلام تازمین هفتم را نور باران می کند، و کسی که تسبیحی از خاک مرقد حسین علیه السلام با خود داشته باشد، تسبیح گوی حق محسوب می شود، گرچه با آن تسبیح نگوید. (66)

94 - نور تسبیح فاطمه (س )

در مکارم الاخلاق نقل شده که : در دست فاطمه زهرا علیهاالسلام تسبیحی از نخ پشمینی که صد گره

خورده بود وجود داشت که تعداد تکبیرها در آن با گره موجود بود که در دست می گرداندند و تکبیر گفته و تسبیح می کردند تا این که حمزه سیدالشهدا عموی پیامبر شهید شد، پس از شهادت حمزه برای ساختن دانه های تسبیح از تربت او استفاده شد. وقتی که موضوع شهادت حضرت اباعبدالله الحسین سالار شهیدان علیه السلام واقع شد مردم از تربت آن بزرگوار برای ساختن دانه های تسبیح استفاده نمودند؛ زیرا که در خاک و تربت سرور جانبازان عالم فضیلتی عظیم وجود دارد. امام صادق علیه السلام فرمودند: تسبیح از نخ های آبی درست شده و سی و چهار دانه داشت و آن تسبیح مادر ما فاطمه زهرا بود وقتی حمزه شهید شد از خاک قبر او دانه های تسبیح ساخته شد که با آن بعد از هر نماز تسبیح گفته می شد. (67)

95 - آثار تسبیح فاطمه زهرا(س )

امام صادق علیه السلام می فرماید: هر کس بعد از نماز واجب و قبل از این که پای راست را از بالای پای چپ بردارد، تسبیح فاطمه زهرا علیهاالسلام را به جا آورد، تمام گناهان او آمرزیده می شود، و در این تسبیح از الله اکبر آغاز کند. (68)

96 - تسبیح بهتر از خادم

در دعائم الاسلام از امام علی علیه السلام نقل شده که فرمودند:

یکی از پادشاهان عجم برده ای به پیامبر هدیه کرد به فاطمه گفتم نزد رسول خدا برو و خدمتگزاری را برای خود از ایشان بخواه . فاطمه زهرا نزد رسول خدا رفته و این موضوع را با ایشان در میان گذاردند.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:

فاطمه جان ! چیزی به تو بدهم که برایت از خادم و آن چه در دنیاست بهتر باشد؛ بعد از نماز سی و چهار بار الله اکبر و سی و سه بار الحمد لله و سی و سه بار سبحان الله بگو آن گاه این اذکار سه گانه را با لا اله الا الله پایان بخش و این برای تو از آن چه خواسته ای و از دنیا و آن چه در دنیاست بهتر خواهد بود. و لذا فاطمه زهرا ملتزم بودند که این تسبیحات را بعد از هر نماز بگویند و به همین علت این تسبیحات به ایشان نسبت داده شده و در میان مردم به نام تسبیحات فاطمه زهرا معروف است . (69)

97 - دوری شیطان با گفتن تسبیح فاطمه (س )

امام باقر علیه السلام می فرماید:

هر کس که تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام را به جای آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار می گیرد و آن تسبیح به زبان ، صد مرتبه است ، و در میزان (اعمال )، هزار خواهد بود و شیطان را دور کرده و خدای رحمان را خشنود می نماید. (70)

98 - عنایت فرشتگان

هرگاه یکی از شما به بستر رود، فرشته ای بزرگوار و شیطانی سرکش به سرعت به سوی او آیند. آن فرشته به او گوید: روزت را به خوبی ختم کن ، و شبت را به خوبی بگشا. و شیطان به او گوید: روزت را به گناه ختم کن ، و شبت را به گناه بگشای .

پس اگر شخص از فرشته بزرگوار اطاعت کند و روزش را به یاد خدا ختم

نماید و شبش را هنگامی که به بستر رود به یاد خدا آغاز کند و سی و چهار مرتبه الله اکبر و سی و سه مرتبه سبحان الله و سی و سه مرتبه الحمد لله بگوید، آن فرشته ، شیطان را از او می راند و شیطان دور می شود.

و آن فرشته تا زمانی که وی از خواب بیدار شود، او را محافظت نماید. و هنگامی که شخص از خواب بیدار شود، (باز هم ) آن شیطان به سوی او بشتابد و مانند آنچه قبل از خواب وی را گفته بود، به او بگوید. و آن فرشته نیز مانند آن چه قبل از این که بخوابد به او گفته بود، به وی بگوید. پس اگر آن بنده خدای عز و جل را همانسان که اول (در شب گذشته و قبل از خواب ) یاد کرده بود، (مجددا) یاد کند، آن فرشته شیطان را از او براند و شیطان از وی دور شود، و خداوند عزوجل ثواب عبادت شب را برای او بنویسد. (71)

99 - مداومت بر گفتن تسبیح

رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:

ای فاطمه ! به تو چیزی را عطا کنم که از خدمتکار و دنیا با آن چه در آن است بهتر باشد. بعد از نماز سی و چهار مرتبه الله اکبر، سی و سه مرتبه الحمد لله و سی و سه مرتبه سبحان الله بگو و سپس آن را به لا اله الا الله ختم کن . این کار برای تو بهتر است از آن چه در دنیا می خواهی و آن چه در آن است . پس حضرت

زهرا، پس از هر نماز به این تسبیح مداومت کرد و منسوب به او گردید. (72)

100 - آثار تسبیح

امام صادق علیه السلام می فرمایند:

دو برادر به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و عرض کردند:

ما می خواهیم برای تجارت به شام برویم . به ما بیاموزید که (برای محفوظ ماندن از خطرات ) چه بگوییم .

حضرت فرمودند: وقتی به کاروانسرا رفتید نماز عشا را به جای آورید و سپس هر کدام از شما هنگامی که به بستر خواب رفت ، تسبیح فاطمه زهرا علیهاالسلام را بگوید و بعد از آن آیه الکرسی را بخواند. در این صورت تا صبح از هر شری محفوظ خواهد بود.

در بین راه عده ای دزد آن ها را تعقیب کردند و وقتی آن دو به کاروانسرا وارد شدند، غلام خود را مامور کردند که برود و ببیند این دو برادر در چه حالی به سر می برند؛ خوابند یا بیدار. وقتی غلام به آنان رسید، دو برادر به بستر خواب رفتند و هر یک از آنها آیه الکرسی و تسبیح فاطمه زهرا علیهاالسلام را قرائت کرد و به دنبال آن (غلام دید که ) ناگاه در و دیوار آن دو را احاطه کرد. پس آن غلام هر چه اطراف آنها را گشت جز دو دیوار چیزی ندید و به نزد دزدها بازگشت . آن ها به او گفتند: خدا تو را ذلیل کند! تو به ما دروغ گفتی ؛ بلکه ناتوانی کردی و ترسیدی ! آن گاه خودشان برخاستند و نگاه کردند ؛ ولی آن ها نیز جز دو دیوار چیز دیگری ندیدند. سپس گرداگرد آن

دو دیوار قرار گرفتند ولی چیزی نشنیدند و کسی را ندیدند. پس به جایگاه خود بازگشتند.

بعد از آن که صبح شد دزدها به نزد آن دو برادر آمدند و گفتند: شما کجا بودید؟

گفتند: ما همین جا بودیم و از جای خود تکان نخوردیم . دزدها گفتند: به خدا قسم که ما آمدیم و جز دو دیوار چیزی ندیدیم . پس به ما بگویید که داستان شما از چه قرار است .

آن دو گفتند: ما به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتیم و از او درخواست کردیم تا چیزی به ما بیاموزد. پس آن حضرت آیه الکرسی و تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را به ما آموخت و ما هم آن ها را گفتیم . دزدان گفتند: بروید که به خدا قسم ، ما به دنبال شما نخواهیم آمد و با وجود این کلام (آیه الکرسی و تسبیحات ) هیچ دزدی نمی تواند متعرض شما شود. (73)

101 - تعلیم تسبیح فاطمه زهرا (س )

امام باقر علیه السلام می فرماید:

خداوند به چیزی برتر از تسبیح فاطمه علیهاالسلام حمد و ستایش نشد و اگر چیزی برتر از آن بود، هر آینه رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را به فاطمه علیهاالسلام می بخشید (می آموخت ).

102 - نحوه گفتن تسبیح فاطمه (س )

امام صادق علیه السلام می فرماید:

در تسبیح فاطمه علیهاالسلام با تکبیر الله اکبر شروع کرده و سی و چهار مرتبه بگو، پس از آن سی و سه بار تحمید الحمد لله و سپس سی و سه مرتبه تسبیح سبحان الله .

103 - تسبیح هنگام خواب

امام صادق علیه السلام

می فرماید: هر کس شب را با تسبیح فاطمه علیهاالسلام سپری کند (و هنگام خواب تسبیح گوید) از مردان و زنانی باشد که خدا را زیاد یاد می کنند. (74)

104 - گفتن تسبیح قبل از خواب

امام صادق علیه السلام می فرماید:

یکی از جاهایی که تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام گفتن آن وارد است هنگامی که به خوابگاه خود رفتی ، سی و چهار بار الله اکبر بگو، و سی و سه بار الحمد لله و سی و سه بار سبحان الله و آیه الکرسی و معوذتین را قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس و ده آیه از اول سوره صافات و ده آیه از آخر آن را بخوان . (75)

105 - نجات از شقاوت

امام صادق علیه السلام می فرماید:

ای اباهارون ! ما بچه های خود را همان طور که به نماز امر می کنیم ، به تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز امر می کنیم . تو نیز برآن مداومت کن ، زیرا بنده شقی (و بدبخت معنوی ) بدان پای بند نمی شود.

106 - تسبیحات در قرآن

امام صادق علیه السلام درباره آیه اذکروا الله ذکرا کثیرا می فرماید:

من سبح تسبیح فاطمه علیهاالسلام ، فقد ذکر الله الذکر الکثیر.

کسی که تسبیح فاطمه زهرا علیهاالسلام را بگوید، خدا را به ذکر کثیر یاد کرده است (و به فرمان خدای متعال در این آیه شریفه عمل کرده است ). (76)

107 - غافل شدن از تسبیح

مردی خدمت امام صادق علیه السلام رفت . حضرت با او سخن گفت . آن مرد کلام حضرت را نشنید و از سنگینی گوشش به

حضرت شکوه نمود. حضرت به او فرمود: چرا از تسبیح فاطمه علیهاالسلام غافلی !

آن مرد گفت : فدایت گردم تسبیح فاطمه چیست ؟

حضرت فرمود:

سی و چهار مرتبه الله اکبر و سی و سه مرتبه الحمدلله و سی و سه مرتبه سبحان الله می گویی تا این که به صد برسد و کامل گردد.

آن مرد گوید: پس از مدت کوتاهی که به این تسبیحات مداومت کردم ، سنگینی گوشم برطرف شد.

108 - سیره اهل بیت

امام هادی علیه السلام فرمودند:

ما اهل بیت به هنگام خواب ده عمل را انجام میدهیم : وضو گرفتن ...و سی و سه مرتبه سبحان الله گفتن ، و سی و سه مرتبه الحمد لله گفتن ، و سی و چهار مرتبه الله اکبر گفتن ، و...(77)

109 - موالات تسبیح فاطمه زهرا(س )

از محمد بن جعفر مروی است : امام صادق علیه السلام تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را متصلا انجام می داد و آن را قطع نمی کرد.(78)

110 - توصیه امام زمان به تسبیحات

حضرت آیه الله مرعشی نجفی اعلی الله مقامه می گوید:

در راه زیارت عسکریین علیهماالسلام (امام هادی و عسکری ) و در جاده ای که به امامزاده سید محمد علیه السلام منتهی می شود راه را گم کردم و در اثر شدت تشنگی و گرسنگی از زندگی مایوس شده ، به حالت بیهوشی روی زمین افتادم . ناگهان چشم بازکردم ، دیدم سرم در دامن شخص بزرگواری است . آن شخص به من آب گوارایی داد که مانندش را درعمر خود نچشیده بودم . بعد از آن ، سفره اش را باز کرد، و در میان آن

دو یا سه عدد قرض نان بود که از آن ها نیز خوردم . آن گاه به من فرمود: ای سید! قصد کجا را داری ؟ گفتم : حرم مطهر سید محمد.

فرمود: این حرم سید محمد است .

نگاه کردم دیدم در زیر بقعه سید محمد قرار داریم ، در حالی که من در قادسیه گم شده بودم و مسافت زیادی بین آن جا و حرم امامزاده سید محمد وجود دارد.

در مدتی که با آن شخص بزرگوار بودم ، بهره های فراوانی نصیبم شد و مرا به انجام چندین عمل سفارش کرد؛ از جمله : تلاوت قرآن کریم ...و تسبیح فاطمه زهرا علیهاالسلام و...ولی به ذهنم خطور نکرد این آقا کیست ، مگر زمانی که از نظرم غایب شد.

111 - آثار تسبیحات

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

تعقیباتی هست که هر کس آن ها را بعد از تمامی نمازهای واجب بگوید، ناکام و ناامید نشود؛ (و آن عبارت است از:) سی وسه مرتبه سبحان الله و سی و سه مرتبه الحمدلله و سی و چهار مرتبه الله اکبر. (79)

112 - واجب شدن بهشت

امام صادق علیه السلام می فرماید:

هرکس تسبیح فاطمه علیهاالسلام را در نماز واجب و قبل از این که از حالت جلوس تشهد و سلام خارج شود به جا آورد، خدا بهشت را بر او واجب کند. (80)

کشید که اثر آن بر سینه اش باقی مانده بود و به اندازه ای خانه را روبید تا این که لباسهایش غبارآلود شد. و آن قدر زیر دیگ آتش برافروخت تا لباسش کثیف و گردآلود گردید و به همین علت به سختی و زحمت افتاد، روزی شنیدیم غلام چندی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آوردند به فاطمه گفتم : وقتی خدمت پدر خود رفتی از وی خادمی را بخواه تا در کارها مددکار باشد و از این همه رنج و محنت آسوده شوی .

پس فاطمه زهرا خدمت رسول خدا رفت ، ملاحظه کرد که گروهی با ایشان مشغول بحث و گفتگو هستند، لذا بدون این که با پدر سخنی بگوید به خاطر شرم و حیا بازگشت . علی علیه السلام فرمود: چون رسول خدا می دانست که فاطمه زهرا برای حاجت نیازی مراجعه کرده است ، لذا خود به منزل ما آمد، حضرت فرمود: فاطمه جان ! برای چه منظوری به سوی من آمدی و دو مرتبه سوال فرمود و فاطمه ساکت بود، علی علیه السلام می گوید: عرض کردم : ای رسول خدا من علت را برای شما ذکر می نمایم . فاطمه آن قدر سنگ آسیاب را چرخانده که دستش پینه بسته و آن قدر آب کشیده که بر سینه اش اثر آن باقی مانده و آن قدر خانه را جاروب کرده که لباسش خاک آلود شده و آن قدر آتش در زیر دیگ افروخته که پیراهن او کثیف شده و بوی دود گرفته . شنیدیم که غلامان و خادمان چندی را خدمت شما آوردند، به وی گفتم : به سراغ

پدر خود رفته از ایشان خدمتکاری بخواه تا تو را مساعدت نماید.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: شما را از مطلبی آگاه کنم که بهتر است برای شما از خادمی که سوال کردید، وقتی از خواب برخاستید (در بعضی روایات است وقتی به رختخواب رفتید) سی و چهار بار الله اکبر و سی و سه بار سبحان الله و سی و سه بار الحمدلله بگویید آن بتهر است برای شما از خادم که خدمت شما را بکند. (61)

بسترش جای می گرفت ، همان ذکر را می گفت و تسبیح را زیر سرش می گذاشت . از آن لحظه تا وقتی که از خواب برمی خاست ، برای آن حضرت ذکر و تسبیح به شمار می آمد. من در این کار به جدم اقتدا کرده و به خاطر پیروی از او انجام داده ام .

یزید علیه اللعنه برای چندمین بار به حضرت گفت : من با هیچ یک از شما صحبت نکردم مگر این که طوری پاسخ گفت که بر من چیره شد. و سپس از قتل حضرت صرف نظر کرده و دستور داد ایشان را آزاد کنند. (65)

گذشته و قبل از خواب ) یاد کرده بود، (مجددا) یاد کند، آن فرشته شیطان را از او براند و شیطان از وی دور شود، و خداوند عزوجل ثواب عبادت شب را برای او بنویسد. (71)

علیهاالسلام را قرائت کرد و به دنبال آن (غلام دید که ) ناگاه در و دیوار آن دو را احاطه کرد. پس آن غلام هر چه اطراف آنها را گشت جز دو دیوار چیزی ندید و به نزد دزدها بازگشت . آن ها به او گفتند: خدا تو را ذلیل کند! تو به ما دروغ گفتی ؛ بلکه ناتوانی کردی و ترسیدی ! آن گاه خودشان برخاستند و نگاه کردند ؛ ولی آن ها نیز جز دو دیوار چیز دیگری ندیدند. سپس گرداگرد آن دو دیوار قرار گرفتند ولی چیزی نشنیدند و کسی را ندیدند. پس به جایگاه خود بازگشتند.

بعد از آن که صبح شد دزدها به نزد آن دو برادر آمدند و گفتند: شما کجا بودید؟

گفتند: ما همین جا بودیم و از جای خود تکان نخوردیم . دزدها گفتند: به خدا قسم که ما آمدیم و جز دو دیوار چیزی ندیدیم . پس به ما بگویید که داستان شما از چه قرار است .

آن دو گفتند: ما به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتیم و از او درخواست کردیم تا چیزی به ما بیاموزد. پس آن حضرت آیه الکرسی و تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را به ما آموخت و ما هم آن ها را گفتیم . دزدان گفتند: بروید که به خدا قسم ، ما به دنبال شما نخواهیم آمد و با وجود این کلام (آیه الکرسی و تسبیحات ) هیچ دزدی نمی تواند متعرض شما شود. (73)

آن بود، هر آینه رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را به فاطمه علیهاالسلام می بخشید (می آموخت ).

و سی و چهار مرتبه الله اکبر. (79)

الهی ایجاب می کند که دستاویزهای محکم و عروه الوثقای ناگسستنی در اختیار این بشر سرگردان قرار دهد تا در مسیر ناهموار زندگانیش ، امید گاهی خداپسند و پناهگاهی دور از گزند داشته باشد و با توسل و تمسک و چنگ زدن به ریسمان رحمت واسعه الهی ، فرزندان آدم نیز همانند حضرت آدم علیه السلام به ساحل نجات دست یابند.

اکنون با قلبی سرشار از خلوص و امیدوار - همانگونه که خداوند یکتا به پیامبرانش راه نجات را نشان داده است و به آن ها طریق دعای خداپسند را آموخته است - ما نیز به درگاه الله روی نیاز می آوریم ، و وجود مقدس آبرومند زهرا علیهاالسلام را شفیع و راهگشا و واسطه فیض خدایی قرار می دهیم و عرضه می داریم : یا فاطمه اغیثینی یا فاطمه اغیثینی .

چنان که به صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام و زیارت آنان - به عنوان یک فرمان الهی و امر اسلامی - دستور داده شده است ، عینا به صلوات بر فاطمه علیهاالسلام و زیارتش تصریح و تاکید گردیده است .

ای از آن را می نوشید، لحظه ای از نوشیدن باز می ماند و سپس با صدای بلند به حدی که در بیرون خانه نیز شنیده می شد از ته دل مادرش زهرا علیهاالسلام را صدا می کرد و می فرمود: فاطمه ای دختر رسول خدا و بدین گونه خود را از سوز تب تشفی می داد و بر خود مرهمی می نهاد و جان و روح خود را با یاد محبوب و توسل به او آرام و عطرآگین می نمود.

کردم ، پس با من به مدرسه آمد و نزد حجره ام فرمود: معروف است که نام مادر حضرت موسی کلید قفل های بسته است . پس چگونه نام نامی حضرت فاطمه علیهاالسلام چنین اثری نکند؟

آن گاه دست روی قفل نهاد و ندا کرد: یا فاطمه که ناگهان قفل باز شد.

خارج شود.

الف ) اما آن شش بلاهایی که در دنیا دامنگیرش می شود:

1 - خداوند برکت را از عمرش می برد.

2 - خداوند برکت را از رزقش می برد.

3 - خداوند عز و جل سیمای صالحین را از چهره اش محو می کند.

4 - هر عملی که انجام می دهد پاداش داده نمی شود.

5 - دعایش به آسمان نمی رود.

6 - بهره ای از صالحین برای او نیست .

ب ) اما آن سه بلاهایی که هنگام مرگ گرفتارش خواهد شد:

1 - ذلیل از دنیا می رود.

2 - هنگام مرگ در حال گرسنگی خواهد بود.

3 - تشنه از دنیا خواهد رفت ، اگرچه آب نهرهای دنیا را به او بدهند.

ج ) اما آن سه بلاهایی که در قبر دامنگیرش می شود:

1 - خداوند ملکی در قبر برای او می گمارد تا او را زجر دهد.

2 - قبرش برای او تنگ خواهد شد.

3 - گرفتار ظلمت و تاریکی قبر خواهد شد.

د) اما آن سه بلایی که در روز قیامت گرفتارش خواهد شد:

1 - خداوند ملکی را موکل می سازد تا او را با صورت بر زمین بکشد، در حالی که خلایق تماشا می کنند.

2 - محاسبه اعمالش به سختی انجام می شود.

3 - خدا به نظر لطف به او نمی نگرد و برای اوست عذاب همیشگی .

کن ، زیرا در چنین لحظه هایی میت به انس گرفتن با زندگان محتاج است من تو را به خدا می سپارم و درباره فرزندانم سفارش به نیکوکاری دارم . (82)

دادم و هر کس که تب او را فرا می گرفت چون این دعا را می خواند، به امر خدای سبحان تب از او دور می گشت . (102)

ابواب رحمتک .

به نام خدا، خدایا! بر محمد صلی الله علیه و آله درود فرست و گناهانم را بیامرز و درهای رحمت خودت را به روی من بگشا.

و هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله از مسجد خارج می شدند می فرمودند:

بسم الله ، اللهم صل علی محمد و اغفر ذنوبی و افتح لی ابواب فضلک .

به نام خدا، خدایا! بر محمد صلی الله علیه و آله درود فرست و گناهانم را بیامرز و درهای فضل و بخشش خودت را به روی من بگشا.

، آن چه فلان شخص بدان گرفتار شده را بگشا. (105)

مقام معنوی فاطمه زهرا علیهاالسلام در کلام امام خمینی قدس سره

- زنی که در حجره ای کوچک و خانه ای محقر انسان هایی تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوی افلاک و از عالم ملک تا آن سوی ملکوت اعلا می درخشد. (106)

- حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام یک زن معمولی نبوده است ، یک زن روحانی ، یک زن ملکوتی ، یک زن به تمام معنا انسان ، تمام نسخه انسانیت ، تمام حقیقت زن ، تمام حقیقت انسان . (107)

- مساءله آمدن جبرئیل برای کسی یک مساءله ساده نیست ، خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی می آید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است ....این معنا و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیای درجه اول بوده است ، مثل رسول خدا و موسی و عیسی و ابراهیم و امثال اینها، بین همه کسی نبوده است ، بعد از این هم بین کسی دیگر نشده است ، حتی درباره ائمه هم من ندیده ام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آن ها نازل شده باشد...(108)

مقام معنوی فاطمه زهرا علیهاالسلام در کلام مقام معظم رهبری

- من از جنبه های معنوی و روحی و الهی آن بزرگوار (حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام ) حرفی نمی توانم بزنم . من کوچک تر از این هستم که آن چیزها را درک کنم ، حتی اگر کسی هم بتواند

درک بکند نمی تواند آن چنان که حق اوست او را توصیف و بیان کند. آن جنبه های معنوی یک عالم جداگانه ای است . (109)

- این چه دانش والایی است ؟ این چه معرفت و حکمت بی نظیری است که خدای متعال به یک زن در سنین جوانی می بخشد؟ این مقام معنوی حضرت زهرا علیهاالسلام است . این مسائل معنوی تا حدود زیادی به فضایل علمی ارتباط پیدا می کند. ارتباط پیدا می کند به آن چه که از تلاش فاطمه زهرا علیهاالسلام ناشی می شود. (110)

- عبادت فاطمه زهرا علیهاالسلام یک عبادت نمونه است .

حسن بصری که یکی از عباد و زهاد دنیای اسلام است ، درباره فاطمه زهرا علیهاالسلام می گوید: به قدری دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که تورمت قدماها پاهای آن بزرگوار از ایستادن در محراب عبادت ورم کرد. (111)

پایان

از ولادت تا شهادت، ص 231.

[22] احقاق الحق، ج 4، ص 481.

[23] در مکتب فاطمه، ص 166.

[24] بحارالانوار، ج 43، ص 157.

[25] فص حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه، ص 50.

[26] بحارالانوار، ج 43، ص 16.

[27] در مکتب فاطمه، ص 171.

[28] در مکتب فاطمه، ص 163.

[29] فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر، ص 292.

[30] بحارالانوار، ج 43، ص 46.

[31] فاطمه زهرا، علامه امینی، ص 327.

[32] ریاحین الشریعه، ج 1، ص 122.

[33] زندگانی حضرت زهرا علیهاالسلام، ص 929.

[34] ریاحین الشریعه، ج 1، ص 107.

[35] ریاحین الشریعه، ج 1، ص 107.

[36] ریاحین الشریعه، ج 1، ص 109.

[37] ریاحین الشریعه، ج 1، ص 107.

[38] مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 356.

[39] ترجمه تفسیر المیزان، ج 14، ص 338 و 339.

[40] سوره نور، آیه 35.

[41] فاطمه در کلام اهل سنت، ص 343.

[42] فاطمه در کلام اهل سنت، ص 347.

[43] مسند احمد، ج 1، ص 236.

[44] سوره حجر، آیات 43 و 44.

[45] بحارالانوار، ج 43، ص 28.

[46] ارشاد القلوب، ج 1، ص 105.

[47] زندگانی حضرت زهرا علیهاالسلام علامه مجلسی، ص 933.

[48] ریاحین الشریعه، ج 1، ص 23.

[49] فاطمه زهرا(س) شادمانی دل پیامبر، ص 456.

[50] ریاحین الشریعه، ج 3، ص 61.

[51] بحارالانوار، ج 43، ص 47.

[52] بحارالانوار، ج 93، ص 40.

[53] زندگی حضرت زهرا علیهاالسلام، ص 291.

[54] خلاصه الاذکار للمحدث الفیض، ص 70.

[55] مصباح المتجهد، ص 265؛ فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر، ص 305.

[56] مسند فاطمه، ص 401.

[57] جمال الاسبوع، ص 132؛ مسند فاطمه، ص 399.

[58] مسند فاطمه، ص 400.

[59] چشمه در بستر، ص 357.

[60] منهج الصادقین، ج 2، ص 119 - 120.

[61] ذخائر العقبی، ص 50.

[62] فاطمه در کلام اهل سنت،

ص 358.

[63] فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر، ص 156.

[64] فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر، ص 303.

[65] دعوات راوندی، ص 61.

[66] وسائل الشیعه، ج 3، ص 608.

[67] فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت، ص 235.

[68] تهذیب الاحکام، ج 2، ص 105.

[69] فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت، ص 234.

[70] وسائل الشیعه، ج 4، ص 1023.

[71] فلاح السائل، ص 279.

[72] بحارالانوار، ج 85، ص 336.

[73] تسبیحات حضرت زهرا (س)، ص 26.

[74] سفینه البحار، ج 1، ص 593.

[75] اصول کافی، ج 2، ص 536.

[76] معانی الاخبار، ص 193.

[77] فلاح السائل، ص 280.

[78] جامع آیات و احادیث نماز، ج 2، ص 54.

[79] امالی الطوسی، 402.

[80] فلاح السائل، ص 165.

[81] احقاق الحق، ج 24، ص 250.

[82] بیت الاحزان، ص 176.

[83] کشف الغمه، ج 2، ص 62.

[84] احقاق الحق، ج 6، ص 33.

[85] الوافی، ج 7، ص 571.

[86] کنزالعمال، ج 12، ص 339.

[87] مجموعه ورام، ج 2، ص 108.

[88] اعیان الشیعه، چاپ جدید، ج 1، ص 316.

[89] همان، ص 137.

[90] بحارالانوار، ج 41، ص 46.

[91] احتجاج، ج 1، ص 134.

[92] بحارالانوار، ج 2، ص 892.

[93] نهج الحیاه، ص 271.

[94] نهج الحیاه، ص 270.

[95] ذخائر العقبی، ص 53.

[96] زندگانی حضرت زهرا علیهاالسلام، ص 928.

[97] ریاحین الشریعه، ج 2، ص 101.

[98] ریاحین الشریعه، ج 1، ص 108.

[99] ریاحین الشریعه، ج 1، ص 113.

[100] زن در آینه جلال و جمال، ص 42.

[101] ریاحین الشریعه، ج 2، ص 101.

[102] بحارالانوار، ج 43، ص 66.

[103] مسند فاطمه، ص 415.

[104] صحیفه فاطمه زهرا علیهاالسلام، ص 164.

[105] صحیفه فاطمه زهرا علیهاالسلام، ص 144.

[106] صحیفه نور، ج 16، ص 125.

[107] صحیفه نور، 6، ص 185.

[108] صحیفه نور، ج 19،

ص 278.

[109] سخنرانی مقام معظم رهبری در تاریخ 25/9/71.

[110] سخنرانی مقام معظم رهبری در تاریخ 25/9/71.

[111] سخنرانی مقام معظم رهبری در تاریخ 25/9/71.