مصائب فاطمی به روایت شیعه، پیش از دولت صفوی

مشخصات کتاب

سرشناسه: لباف علی ۱۳۵۳ - ، گردآورنده
عنوان و نام پدیدآور: مصائب فاطمی: به روایت شیعه، پیش از دولت صفوی / به اهتمام علی لباف.
مشخصات نشر: تهران: منیر ۱۳۸۸.
مشخصات ظاهری: ۳۱ ص.
شابک: ۹۵۰۰ ریال : 978-964-539-143-8
وضعیت فهرست نویسی: فاپا
یادداشت: کتابنامه به صورت زیرنویس.
موضوع: فاطمه زهرا ( علیهاالسلام ) ، ۸؟ قبل از هجرت - ۱۱ق. - - مصائب
موضوع: شیعه - - تاریخ - - قرن ۱ق.
رده بندی کنگره: BP۲۷/۳/م۵۶ ل۱۷ ۱۳۸۸
رده بندی دیویی: ۲۹۷/۹۷۳
شماره کتابشناسی ملی: ۱۶۲۰۰۸۰

پیش گفتار

هنگامی که از اصالت باورداشت مصائب حضرت زهرا علیهاالسلام در مکتب تشیع سخن می‌گوییم، در واقع بر این نکته تأکید می‌ورزیم که: وقوع یک سری رخدادهای ناگوار در تاریخ صدر اسلام - که به ضرب و جرح حضرت زهرا علیهاالسلام منتهی گردید -، جزو یکی از باورهای تردیدناپذیر شیعیان می‌باشد. به عبارت دیگر: یکی از آموزه‌های مکتب تشیع در زمینه حقایق تاریخ صدر اسلام، تحقق حوادث تلخی است که لطمات جسمانی پدید آمده از آن‌ها، به شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام منجر گردید.
بدیهی است، وقتی از اصالت باورداشت مصائب حضرت زهرا علیهاالسلام در مکتب تشیع، سخن به میان می‌آید؛ نخست باید ثابت گردد که: مصائب حضرت زهرا علیهاالسلام در طول قرون متمادی و به صورت پیوسته، از سوی عالمان برجسته شیعه، مورد تأیید قرار گرفته و بزرگان امامیه، در طول قرون متمادی - به ویژه در یکایک قرون اولیه قرن 4 - 8 (1) هجری - به طور متوالی، به ثبت این مصائب پرداخته‌اند. تأکید بر قرون اولیه در پژوهشهای تاریخی فاطمیه، بدین خاطر است که:
الف - اصالت حوادث و رخدادهای صدر اسلام، چنین اقتضا می‌کند که وقوع آن‌ها، در میراث مکتوب این دوران به ثبت رسیده باشد.
ب - تمرکز بر قرون اولیه، شائبه هر گونه دخالت دولت صفوی (907 - 1135 هجری) در باورداشت این حوادث را برطرف می‌سازد.

نگاهی گذرا به شبهه افکنی ها

بهار 1382

چاپ و توزیع کتاب «وحدت و شفقت صحابه و اهل بیت»
به قلم: صالح بن عبدالله الدرویش، قاضی دادگاه عالی قطیف:
«اخیراً افسانه شهادت حضرت فاطمه را بافتهاند و پر و بال می‌دهند. » !

تابستان 1382

سایت اینترنتی «Persian talk»
درج مقاله «دلایل نادرست بودن شهادت حضرت زهرا» :
«برای نخستین بار در زمان صفویه داستان دروغین شهادت حضرت زهرا مطرح شد …» !

تابستان 1384

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)
گزارش مصاحبه با محسن کدیور به مناسبت ایام فاطمیه:
«کدیور در باب اظهارات مداحان افزود
اینکه در صدر اسلام برخورد نامناسبی با امام علی ( علیه السلام ) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) شده، مسلم است ولی جزییات آن برای ما به طور تاریخی قابل اثبات نیست، یا اثباتش دشوار است و درباره اینکه برخورد فیزیکی شده است یا نه، لااقل تاریخ نمیتواند به این سادگی ثابت کند …» !

تابستان 1387

چاپ و توزیع شب نامه «دعوت به وحدت» توسط اهل سنت سیستان:
«چرا شما تا چند سال پیش، از جریان شهادت فاطمه بی خبر و فراموش بودید و الآن به یادتان آمد؟»!

گفتار یکم (2): برخی نصوص حاکی از ایراد ضرب و جرح

سند شماره 1

ابوهاشم اسماعیل بن محمد حمیری (متوفای 173) در ضمن شعری، چنین می‌سراید:
ضربت و اهتضمت من حقِّها
و اذیقت بعده طَعم السلع
قطع الله یدی ضاربها
و ید الراضی بذاک المتبع (3)
او را زدند و حقش را به زور گرفتند و بعد از او، طعم سوزان آتش را به او چشاندند. خدا قطع کند دستهای کسی را که او را کتک زد و [نیز ] دست آن کس را که به این کار راضی بود [و ] پیروی کرد.

سند شماره 2

(علی بن محمد بن عمار (4)) برقی (متوفای 245) در ضمن شعری، چنین می‌سراید:
لأنه ضارب الزهراء فاطمه
و کاسر بابها ظلما و عدوانا (5)
زیرا او کسی است که فاطمه زهرا را کتک زد و درب [خانه] او را به ظلم و دشمنی شکست.

سند شماره 3

محمد بن مسعود عیاشی (متوفای 320) از امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام روایتی نقل می‌کند که در فرازی از آن، چنین آمده است:
فقامت فاطمه بنت رسول الله صلوات الله علیها تَحول بینه و بین علی فضربها … (6)
پس فاطمه دختر رسول خدا که درود خدا بر او باد برخاست که بین او و علی حائل شود [و مانع دست یافتن او به حضرت علی علیه السلام شود]؛ پس او را زد …

سند شماره 4

قاضی نعمان مغربی (متوفای 363) در ضمن شعری، چنین می‌سراید:
فاقتحموا حجابها فَعولت
فضربوها بینهم فأسقطت (7)
پس به زور وارد سراپرده (حجره‌ی شخصی) او شدند و او صدایش را به گریه و ناله بلند کرد. پس او را در بین خود زدند و در نتیجه، سقط [جنین] کرد.

سند شماره 5

ابن قولویه قمی (متوفای 367) از امام صادق علیه السلام روایتی را نقل می‌نماید که در فرازی از آن چنین آمده است:
قال جبرئیل خطابا للنبی صلی الله علیه و آله و سلم:
… و أما ابنتک فتظلَم و تحرم و یؤخذ حقُّها غصبا الذی تَجعله لها و تضرب و هی حامل … (8)
جبرئیل خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:
و اما دخترت، به او ظلم خواهد شد و حقش را که برای او قرار می‌دهی از او غصب کرده، او را از آن محروم می‌کنند؛ و در حالی که باردار است، او را می‌زنند …

سند شماره 6

شیخ احمد طبرسی (متوفای قرن 6) از امام مجتبی علیه السلام نقل می‌کند که آن حضرت علیه السلام خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود:
و أنت الذی ضربت فاطمه بنت رسول الله … (9)
و تو همان کسی هستی که فاطمه دختر رسول خدا صلّی الله علیه و آله را به شدت (10) مورد اصابت قرار دادی …

گفتار دوم: برخی نصوص حاکی از یورش با تازیانه

سند شماره 1

حسین بن حمدان (متوفای 334) در ضمن روایتی، از امام صادق علیه السلام چنین نقل می‌کند:
و ضرب ید الصدیقه الکبری فاطمه بالسوط …
و شلاق زدن به دست صدیقه کبری فاطمه …
و ضرب عمر لها بالسوط علی عضدها حتی صار کالدملج الأسود … (11)
و شلاق زدن عمر به او، بر روی بازویش، به طوری که [جای شلاق] مثل دُملُج سیاه، [متورم ] شد …

سند شماره 2

عونی (متوفای قرن 4) در ضمن شعری، چنین می‌سراید:
ضرباها فأثر السوط منها
أثرا بینا مکان السوار (12)
پس آن دو، او را زدند؛ در نتیجه: شلاق، اثر و علامت واضحی در محل دستبند، در [بازوی] او به جای گذاشت.

سند شماره 3

شیخ طوسی (متوفای 460) می‌نویسد:
و قد روی أنَّهم ضربوها بالسیاط … (13)
و روایت شده است که آنها، او را با شلاقها زدند …

سند شماره 4

ابن شهرآشوب مازندرانی (متوفای 588) می‌نویسد:
إنه لما ضربها بالسوط … (14)
همانا او [: عمر بن خطاب] هنگامی که بر آن حضرت علیهاالسلام تازیانه زد …

سند شماره 5

عماد الدین طبری (متوفای قرن 7) از مقداد چنین نقل می‌کند که گفت:
… دختر رسول خدا از دنیا برفت و خون از پشت و پهلوی او میرفت به سبب ضرب شمشیر و تازیانهای که شما بر او زدید … (15)
تذکر
در منابع اهل سنت، وصیتی از حضرت زهرا علیهاالسلام به ثبت رسیده است که معنا و مفهوم آن، جز از طریق تعمق در نصوص فوق، امکان پذیر نمیباشد.
و فی بعض الروایات أنَّها قالت:
لا یکشفن أحد لی کتفا. (16)
و در بعضی از روایات آمده است که او گفت:
مبادا کسی [پس از مرگم ]، پوشش روی کتف مرا کنار بزند.
یادآوری
ضعیف بودن یک راوی یا متهم بودن او به غلو (برای مثال: حسین بن حمدان)، لزوما بدین معنا نیست که هیچ یک از مطالب مندرج در کتاب وی قابل استناد نمیباشد.
برای مثال: نجاشی (متوفای 450) درباره نوفلی می‌نویسد: «ضعیف، لکن له کتاب حسن کثیر الفوائد …» (رجال نجاشی، ردیف 75) یا درباره حسین بن عبیدالله السعدی می‌نویسد: «ممن طعن علیه و رمی بالغلو، له کتب صحیحه الحدیث …» (رجال نجاشی، ردیف 86).

گفتار سوم: برخی نصوص حاکی از سقط حضرت محسن علیه السلام

سند شماره 1

قاضی نعمان مغربی (متوفای 363) در ضمن شعری، چنین می‌سراید:
فاقتحموا حجابها فَعولت
فضربوها بینهم فأسقطت (17)
پس به زور به سراپرده (حجره شخصی) او وارد شدند و او صدایش را به گریه و ناله بلند کرد؛ پس او را در بین خود زدند و در نتیجه، سقط [جنین] کرد.

سند شماره 2

ابن قولویه قمی (متوفای 367) از امام صادق علیه السلام روایتی را نقل می‌نماید که در فرازی از آن چنین آمده است:
قال جبرئیل خطابا للنبی صلی الله علیه و آله :
… و أما ابنتک … و تطرح ما فی بطنها من الضرب و تموت من ذلک الضرب … (18)
جبرئیل خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:
… و اما دخترت … ، در اثر ضربه، آن چه را در شکم دارد، سقط می‌کند و می‌اندازد و در نتیجه آن ضربه، می‌میرد …

سند شماره 3

شیخ صدوق (متوفای 381) روایت مفصلی را از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل می‌نماید که در فرازی از آن چنین آمده است:
و إنِّی لما رأیتها ذکرت ما یصنع بعدی … و أسقطت جنینها … (19)
و من وقتی او را دیدم، به یاد آن چه بعد از من انجام می‌شود، افتادم … و جنینش را سقط کرد …

سند شماره 4

شیخ طوسی (متوفای 460) می‌نویسد:
و المشهور الذی لا خلاف فیه (20) بین الشیعه أن عمر ضرب علی بطنها حتّی أسقطت … (21)
و [خبر ] مشهور (= پرآوازه و فراگیر) بین شیعه که خلافی در آن نیست این است که: عمر به شکم او زد، به گونهای که او سقط [جنین] کرد …

سند شماره 5

محمد بن علی طرازی (متوفای 450) در ضمن ذکر صلواتی بر حضرت زهرا علیهاالسلام ، ایشان را چنین وصف می‌نماید:
… المقتُول ولدها فاطمه بنت رسول الله … (22)
و آن که فرزندش کشته شده، [یعنی] فاطمه دختر رسول خدا …

سند شماره 6

عبد الجلیل قزوینی (متوفای 560) می‌نویسد:
آنگه گفته است: «و گویند که: عمر درب بر شکم فاطمه زد و کودکی را در شکم او کشت که رسول او را محسن نام نهاده بود. »
اما جواب آن است که این خبریست درست؛ و برین وجه نقل کردهاند و در کتب شیعی و سنّی مذکور و مسطور است. (23)

سند شماره 7

علامه حلی (متوفای 726) می‌نویسد:
و ضربت فاطمه علیهاالسلام فألقت جنینا اسمه محسن … (24)
و فاطمه علیهاالسلام را زدند، پس جنینی را که اسمش محسن بود، سقط کرد …

گفتار چهارم: برخی نصوص حاکی از شکسته شدن پهلو

سند شماره 1

شیخ صدوق (متوفای 381) روایت مفصلی را از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل می‌نماید که در فرازی از آن، درباره حضرت زهرا علیهاالسلام آمده است:
و کسرت جنبها … 25
و پهلویش شکسته شده است …

سند شماره 2

محمد بن علی طرازی (متوفای 450) در ضمن ذکر صلواتی بر حضرت زهرا علیهاالسلام ، ایشان را چنین وصف می‌نماید:
المکسور ضلعها … (26)
آن که پهلویش شکسته شده است …

سند شماره 3

شیخ احمد طبرسی (متوفای قرن 6) از سلمان فارسی چنین نقل می‌کند که گفت:
فأرسل أبوبکر إلی قنفذ إضربها، فألجأها إلی عضادة بیتها، فدفعها فکسر ضلْعا من جنبها … (27)
و ابوبکر، سراغ قنفذ فرستاد که او را بزن! لذا آن بانو را به سمتی از خانهاش پرت کرد و استخوان دندهای از پهلویش را شکست …

سند شماره 4

شیخ ابوالسعادات اصفهانی (متوفای 640) می‌نویسد:
الضلع المدقوق … إشارة إلی ما فعلاه مع فاطمه علیهاالسلام من … دق ضلعها. (28)
«پهلوی در هم خرد شده» اشاره است به آن چه آن دو با فاطمه علیهاالسلام انجام دادند که یکی از آنها، در هم شکستن استخوان پهلویش بود.

سند شماره 5

عماد الدین طبری (متوفای قرن 7) از مقداد چنین نقل می‌کند که گفت:
… دختر رسول خدا از دنیا برفت و خون از پشت و پهلوی او میرفت به سبب ضرب شمشیر و تازیانهای که شما بر او زدید … (29)

سند شماره 6

علامه حلی (متوفای 726) پس از نقل بخشی از فضایل و مناقب حضرت زهرا علیهاالسلام از کتابهای اهل سنت، می‌نویسد:
کیف یروی الجمهور هذه الروایات و … یکسرون ضلعها! (30)
چگونه اهل سنت این روایات را نقل می‌کنند و در عین حال، پهلوی آن بانو را می‌شکنند!

گفتار پنجم: برخی نصوص حاکی از اصابت درب به حضرت زهرا علیهاالسلام

سند شماره 1

علی بن الحسین مسعودی (متوفای 346) می‌نویسد:
و ضغطوا سیدة النساء بالباب … (31)
و سرور زنان را با درب مورد فشار قرار دادند …

سند شماره 2

ابوالقاسم کوفی (متوفای 352) می‌گوید:
… و ضغط عمر لها بین الباب و الحائط … (32)
و فشار آوردن عمر به او، بین درب و دیوار …

سند شماره 3

شیخ صدوق (متوفای 381) ذیل روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین می‌نگارد:
… المحسن؛ و هو السقط الذی ألقته فاطمه علیهاالسلام لما ضغطت بین البابین (33) (34).
… محسن، که او همان جنین سقط شدهای است که فاطمه علیهاالسلام ، آن زمان که بین درب و دیوار مورد فشار قرار گرفت، او را سقط کرد.

سند شماره 4

عبد الجلیل قزوینی (متوفای 560) می‌نویسد:
آنگه گفته است: «و گویند که: عمر درب بر شکم فاطمه زد و کودکی را در شکم او کشت که رسول او را محسن نام نهاده بود. »
اما جواب آن است که این خبریست درست؛ و برین وجه نقل کردهاند و در کتب شیعی و سنّی مذکور و مسطور است. (35)

سند شماره 5

شیخ ابوالسعادات اصفهانی (متوفای 640) می‌نویسد:
و ضَغَطا فاطمه علیهاالسلام فی بابها … (36)
و فاطمه را در محل ورودی [خانه] اش (پشت درب)، به شدت مورد فشار قرار دادند …

سند شماره 6

عماد الدین قریشی (متوفای 872) می‌نویسد:
… و أنَّها أسقطته حین راعها عمر بن الخَطاب و دفع علی بطنها الباب. (37)
… و این که فاطمه آن زمان که عمر بن خطاب وی را ترساند و درب را به روی شکمش هل داد، او را سقط کرد.

سند شماره 7

زین الدین بیاضی (متوفای 877) می‌نویسد:
و اشتهر فی الشیعه أنه حصر فاطمه فی الباب … (38)
و بین شیعه [این خبر ] مشهور (39) است که او فاطمه را در محل ورودی [خانه] (پشت درب)، در تنگی و فشار قرار داد …

پی‌نوشت

(1) - اگر آغاز تدوین جوامع روایی شیعه (آغاز انتقال میراث حدیثی اصحاب ائمه علیهم السلام از مشایخ حدیث به نام‌آورانی همچون: نعمانی، فرات کوفی، برقی، صفار، عیاشی، کلینی، ابن قولویه و شیخ صدوق) نیمه دوم قرن سوم در نظر بگیریم؛ به این نکته خاطر نشان می‌گردیم که: مکتب تشیع در این مقطع - که بیش از نیم قرن به طول انجامید -، دوران ویژه‌ای از انتقال شفاهی احادیث را سپری می‌کرده است. گزارش شیخ طوسی (متوفای 460) از «شهرت» روایت حاکی از سقط حضرت محسن علیه السلام در اثر رفتار خشونت بار خلیفه دوم، نشان دهنده کثرت نقل این قبیل روایات (احادیث مطاعن و مصائب) از سوی مشایخ حدیث، در همین دوران «انتقال شفاهی» می‌باشد.
دقت در گزارش‌های اهل سنت (همانند: مقدسی متوفای 355 هجری در کتاب «البدء و التاریخ»، جلد 5، صفحه 20، چاپ: بغداد) از باورهای جامعه تشیع در رابطه با مصائب حضرت زهرا علیهاالسلام ، شاهد دیگری بر «کثرت» نقل این قبیل روایات است.
(2) - تمامی نصوص مندرج در این کتاب، برگرفته از کتاب «دراسه و تحلیل حول الهجوم علی بیت فاطمه علیهاالسلام » می‌باشد
(3) - الهجوم، ص 230، ش 98؛ به نقل از: الصراط المستقیم، ج 3، ص 13، چاپ: المکتبه المرتضویه.
(4) - معالم العلماء، ص 148؛ همچنین، از وی با نام «ابومحمد عبدالله بن عمار» نیز یاد شده است. (ر.ک: أعیان الشیعه، ج 8، ص 63)
(5) - الهجوم، ص 236، ش 109؛ به نقل از: مثالب النواصب، ص 423، مصورة مرکز إحیاء التراث الإسلامی، قم.
(6) - الهجوم، ص 247، ش 125؛ به نقل از: تفسیر العیاشی، ج 2، ص 308، چاپ: العلمیه الإسلامیه، تهران.
(7) - الهجوم، ص 266، ش 144؛ به نقل از: الأرجوزة المختاره، ص 89 - 90، چاپ: معهد الدراسات الإسلامیه، بیروت.
(8) - الهجوم، ص 266، ش 145؛ به نقل از: کامل الزیارات، ص 334، چاپ: نجف.
(9) - الهجوم، ص 290، ش 188؛ به نقل از: الإحتجاج، ص 278، چاپ: اعلمی، بیروت.
(10) - به «محکم کوبیدن». در لغت عرب، ضرب گفته می‌شود
(11) - الهجوم، ص 258 و ص 259، ش 135؛ به نقل از: الهدایه الکبری، ص 401 - 418، چاپ: مؤسسه البلاغ، بیروت [در این مقام، تنها قدمت نگارش این کتاب مورد توجه بوده است].
خاطر نشان می‌گردد که: «علامه سید هاشم بحرانی» در کتابش به نام «حلیه الأبرار» ،. این حدیث را نقل فرموده است
(ر.ک: حلیه الأبرار، ج 2، ص 652 - 676، چاپ: دارالکتب العلمیه، قم)
(12) - الهجوم، ص 270، ش 154؛ به نقل از: مثالب النواصب، ص 420، مصورة مرکز إحیاء التراث الإسلامی، قم.
(13) - الهجوم، ص 281، ش 175؛ به نقل از: تلخیص الشافی، ج 3، ص 156، چاپ: مطبعه الآداب، نجف.
(14) - الهجوم، ص 296، ش 207؛ به نقل از: مثالب النواصب، ص 419، مصورة مرکز إحیاء التراث الإسلامی، قم.
(15) - الهجوم، ص 307، ش 239؛ به نقل از: کامل بهائی، ج 1، ص 312، چاپ: المکتبه المرتضویه، تهران.
(16) - الطبقات الکبری (: ابن سعد)، ج 8، ص 18، چاپ: دارالفکر؛ الإصابه (: ابن حجر)، ج 8، ص 58، چاپ: دارالجیل / ج 4، ص 379، چاپ: دار صادر؛ سیر أعلام النبلاء (: ذهبی)، ج 2، ص 95، چاپ: دارالمعارف.
(17) - الهجوم، ص 266، ش 144؛ به نقل از: الأرجوزة المختاره، ص 89 - 90، چاپ: معهد الدراسات الإسلامیه، بیروت.
(18) - الهجوم، ص 266، ش 145؛ به نقل از: کامل الزیارات، ص 334، چاپ: نجف.
(19) - الهجوم، ص 201، ش 56؛ به نقل از: أمالی، ص 114، چاپ: کتابخانه اسلامی.
(20) - شیخ طوسی قدس سره با افزودن این قید (= لا خلاف فیه)، معنای «شهرت» را به سوی معنای «اجماع = اتفاق نظر» (: فقدان هرگونه نظر شاذ در برابر آن) سوق داده و آن را «به منزله» اجماع دانسته است
(21) - الهجوم، ص 281، ش 175؛ به نقل از: تلخیص الشافی، ج 3، ص 156، چاپ: مطبعه الآداب، نجف.
(22) - الهجوم، ص 287، ش 184؛ به نقل از: إقبال الأعمال، ص 625، چاپ: دارالکتب الإسلامیه.
(23) - الهجوم، ص 292، ش 193؛ به نقل از: النقض، ص 297، به تصحیح: محدث ارموی.
(24) - الهجوم، ص 310، ش 246؛ به نقل از: شرح التجرید، ص 376، چاپ: قم.
(25) - الهجوم، ص 201، ش 56؛ به نقل از: أمالی، ص 114، چاپ: کتابخانه اسلامی.
(26) - الهجوم، ص 287، ش 184؛ به نقل از: إقبال الأعمال، ص 625، چاپ: دار الکتب الإسلامیه.
(27) - الهجوم، ص 228، ش 95، به نقل از: الإحتجاج، ص 83، چاپ: اعلمی، بیروت.
(28) - الهجوم، ص 307، ش 238؛ [رشح الولاء، ص 183، تحقیق: قیس العطار ].
(29) - الهجوم، ص 307، ش 239؛ به نقل از: کامل بهائی، ج 1، ص 312، چاپ: المکتبه المرتضویه، تهران.
(30) - الهجوم، ص 311، ش 247؛ به نقل از: نهج الحق، ص 254، چاپ: دار الهجره، قم.
(31) - الهجوم، ص 262، ش 136؛ به نقل از: إثبات الوصیه، ص 145، چاپ: دار الأضواء.
درباره کتاب إثبات الوصیه:
تألیف یا کتابت «إثبات الوصیه» منسوب به مسعودی (ر.ک: رجال نجاشی، ردیف: 665) [یا فردی دیگر (؟) ]، در ربیع الأول سال 332 هجری قمری به پایان رسیده است؛ لذا، سند فوق انعکاسی از باورداشت این حادثه تاریخی در اوائل قرن 4 هجری و پیشینه آن در میراث مکتوب قرون نخستین می‌باشد.
(32) - الهجوم، ص 265، ش 142؛ به نقل از: الإستغاثه، ص 185، چاپ: اعلمی، تهران [در این مقام، تنها قدمت نگارش این کتاب مورد توجه بوده است].
(33) - قاعده تغلیب.
(34) - الهجوم، ص 268، ش 150؛ به نقل از: معانی الأخبار، ص 206، چاپ: قم.
(35) - الهجوم، ص 292، ش 193؛ به نقل از: النقض، ص 297، به تصحیح: محدث ارموی.
(36) - الهجوم، ص 307، ش 238؛ [رشح الولاء، ص 183، تحقیق: قیس العطار ].
(37) - الهجوم، ص 317، ش 259؛ به نقل از: عیون الأخبار، ص 6، چاپ: دارالتراث فاطمی، بیروت.
(38) - الهجوم، ص 317، ش 263؛ به نقل از: الصراط المستقیم، ج 3، ص 12، چاپ: المکتبه المرتضویه.
(39) - خبری که نقل آن، پرآوازه و فراگیر است

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».