بانك جامع پيامهاي مقام معظم رهبري (دام ظله)

مشخصات كتاب

سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1390

عنوان و نام پديدآور:بانك جامع پيامهاي مقام معظم رهبري (دام ظله)/ آيت اللّه العظمى سيد على خامنه اى (دام ظله).

مشخصات نشر ديجيتالي:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان 1390.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه

موضوع:مجموع پيام ها

پيامها در سال 1368

اعلان برگزارى مجلس بزرگداشت رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران

اعلان برگزاري مجلس بزرگداشت رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران بسمه تعالي اناللَّه و انااليه راجعون به مناسبت ضايعه ي بزرگ و فراموش نشدني ارتحال جانگداز رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و مراد و مرشد و محبوب ملت ايران، حضرت امام خميني(قدّس سرّه الشّريف)، مجلس ترحيمي فردا از ساعت 8 تا 11 صبح در دانشگاه تهران - ميعادگاه نماز جمعه - منعقد خواهد بود. اين جانب با دلي آكنده از غم و اندوه و با عرض تسليت به پيشگاه حضرت بقيةاللَّه الاعظم(ارواحنافداه)، در اين مجلس ماتم به سوگ خواهم نشست. سيّد علي خامنه اي - 16/03/68

پيام به ملت شريف ايران، در تجليل از امام امت و تأكيد بر وحدت و حفظ آمادگى مردم در صحنه

پيام به ملت شريف ايران، در تجليل از امام امت و تأكيد بر وحدت و حفظ آمادگي مردم در صحنه بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم و به نستعين ملت شريف و عزيز ايران، امت سرافراز و قهرمان، مردم آگاه و نستوه، برادران و خواهران هم ميهن و مسلمان ! خبرگان منتخب مردم، در اجلاس فوق العاده ي خود كه بلافاصله پس از اعلام مصيبت جانگداز فقدان رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، حضرت امام خميني(قدّس اللَّه نفسه الزّكيّه) برگزار كرد، اين جانب را به رهبري نظام جمهوري اسلامي ايران برگزيده است. اين، مسؤوليتي عظيم و امانتي گران و آزمايشي بزرگ است كه فقط با تأييدات الهي و توجه و دعاي حضرت وليّ عصر(روحي فداه) و پشتيباني و حمايت شما صاحبان اصلي انقلاب و كشور، مي توان بر دوش گرفت و به سرمنزل رسانيد و از آن سربلند بيرون آمد. اكنون پس از رحلت رهبر فقيد و عزيزمان، حضرت امام خميني(قدّس سرّه)، همه ي ما گنجينه يي بس گرانبها از نمونه هاي رهبريِ بي نظيرِ آن بزرگمرد تاريخ و آن چهره ي استثنايي دوران معاصر، در اختيار داريم. امام خميني، شخصيتي

آن چنان بزرگ بود كه در ميان بزرگان و رهبران جهان و تاريخ، به جز انبيا و اولياي معصومين(عليهم السّلام)، به دشواري مي توان كسي را با اين ابعاد و اين خصوصيات تصور كرد. آن بزرگوار، قوّت ايمان را با عمل صالح، و اراده ي پولادين را با همت بلند، و شجاعت اخلاقي را با حزم و حكمت، و صراحت لهجه و بيان را با صدق و متانت، و صفاي معنوي و روحاني را با هوشمندي و كياست، و تقوا و ورع را با سرعت و قاطعيت، و ابهت و صلابت رهبري را با رقت و عطوفت و خلاصه بسي خصال نفيس و كمياب را كه مجموعه ي آن در قرنها و قرنها بندرت ممكن است در انسان بزرگي جمع شود، همه و همه را با هم داشت. الحق شخصيت آن عزيز يگانه، شخصيتي دست نيافتني، و جايگاه والاي انساني او، جايگاهي دور از تصور و اساطيرگونه بود. او، رهبر و پدر و معلم و مراد و محبوب ملت ايران و اميد روشن همه ي مستضعفان جهان و بخصوص مسلمانان بود. او، عبد صالح و بنده ي خاضع خدا و نيايشگر گريان نيمه شبها و روح بزرگ زمان ما بود. او، الگوي كامل يك مسلمان و نمونه ي بارز يك رهبر اسلامي بود. او، به اسلام عزت بخشيد و پرچم قرآن را در جهان به اهتزاز درآورد. و او، ملت ايران را از اسارت بيگانگان نجات داد و به آنان غرور و شخصيت و خودباوري بخشيد. و او، صلاي استقلال و آزادگي را در سراسر جهان سرداد و اميد را در دلهاي ملل تحت ستم جهان زنده كرد. و او، در عصري كه همه ي دستهاي

قدرتمند سياسي براي منزوي كردن دين و معنويت و ارزشهاي اخلاقي تلاش مي كردند، نظامي بر اساس دين و معنويت و ارزشهاي اخلاقي پديد آورد و دولت و سياستي اسلامي بنيان نهاد. و او، جمهوري اسلامي را ده سال در ميان طوفانهاي سهمگين و حوادث سرنوشت ساز، قدرتمندانه اداره و حراست و هدايت كرد و به نقطه يي مطمئن رسانيد. ده سال رهبري او براي مردم و مديران ما، يادگاري فراموش نشدني و ذخيره يي بس گرانبهاست. رهبري نظام جمهوري اسلامي، اكنون با اين ذخيره ي ارجمند و تمام نشدني، و نيز با آن تصوير والا و دست نيافتني از شخصيت رهبر كبيرمان روبه روست. نه اين جانب كه طلبه يي كوچك، با كاستيها و قصورهاي فراوان است، و نه هيچ فرد ديگري در جمهوري اسلامي قادر نيست كه به قله ي آن شخصيت ممتاز و استثنايي دست يابد و خود را با پدر و معمار انقلاب اسلامي و سازنده و پردازنده ي جمهوري اسلامي مقايسه كند. او، آن نخستين بود كه دومين نداشت، و فاصله ي ميان او و امثال اين جانب، فاصله يي ژرف و ناپيمودني است؛ ليكن اكنون اين فرصت بزرگ و استثنايي براي امثال اين جانب وجود دارد كه از آن ذخيره ي بسيار گرانبها، همچون وديعه يي الهي و الهامي معنوي، بهره مند گرديم. اين جانب كه خود را شاگردي متواضع و فرزندي مطيع و مريدي دلباخته ي آن روح اللَّه مي دانم، اين توفيق را داشته ام كه در تمام مدت ده سال و چند ماه پس از ورود رهبركبير به ايران، تا لحظه ي عروج آن روح ملكوتي، از آن سرچشمه ي فياض سيراب شده و لحظه لحظه ي جريان مبارك آن هدايت الهي را با همه ي وجود خود لمس كنم. سخن و اشارت او، انديشه و

نصيحت او، دستور و توصيه ي او، و بالاخره عمل و رفتار او، عطيه هاي گوناگوني بود كه سخاوتمندانه از آن قله ي مصفا مي جوشيد و معدودي از ياران او را كه در دامنه بودند، پيوسته بهره مند مي كرد. درس او، تنها آن نبود كه در حوزه ي علميه از او فرا گرفتيم، يا در دوران شانزده ساله ي مبارزه از دور و نزديك، به جان نيوشيديم؛ بزرگترين و ماندگارترين درس او، آنها بود كه در اين ده سال، همچون آيات حكمت به جان و دل خريديم و در لوح ضمير ثبت كرديم. به كمك و اراده ي الهي، هيچ حادثه و هيچ انگيزه يي نخواهد توانست آن را كه بخشي از وجود ماست، از ما جدا كند، و اين جانب در مسؤوليت خطير و جديد خود، ملتزم و متعهدم كه موبه مو، آن درسهاي الهي را به كار بندم. اكنون كه تكليف خطير و بار سنگين اين امانت الهي، به وسيله ي خبرگان و برگزيدگان ملت، به اين جانب محول شده است، لازم مي دانم در اين روزهاي حساس و فراموش نشدني، توجه همه ي آحاد ملت عزيز و مسؤولان كشور را به نكاتي جلب كنم: 1)دشمنان زخم خورده و كمين كرده ي انقلاب، سالها انتظار چنين روزهايي را كشيده اند و اكنون همچون خفاشاني كه غروب خورشيد را انتظار مي برند، در صدد تحركات خبيث و پليد خود مي باشند. اگرچه طوفان احساسات مقدس ملت، كه اين روزها همچون آتشفشاني فضاي كشور را گداخته، به بدخواهان و فتنه انگيزان داخلي و نيز به دشمنان كينه ورز خارجي، مجال هيچ گونه شرارت نخواهد داد و هر حركتي بر عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي را، كه ارزنده ترين ميراث رهبركبير و فقيد ماست، به آتش خواهد كشيد، ولي حفظ آمادگي و هشياري

و حضور در صحنه و حساس بودن در برابر تحركات مشكوك، امروز از جمله ي فرايض عمومي است. استكبار جهاني از لحظه ي پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون، هرگز سوداي تضعيف، بلكه محو جمهوري اسلامي را از سر بيرون نكرده؛ همچنان كه از هيچ اقدام ممكن و مقرون به صرفه نيز در اين راه خودداري نورزيده است، و تا آنگاه كه ملت و مسؤولان جمهوري اسلامي، پايبند به استقلال و عزت ملي و اصول اسلامي خود مي باشند، اين انگيزه را در خود نگاه خواهد داشت؛ منتها به فضل و مدد الهي و بنابر قوانين خلقت و تاريخ، در برابر عزم و اراده و آمادگي ملت، كاري از او ساخته نبوده و كيد و مكر او به جايي نرسيده است و به خواست خداوند، همواره نيز همين گونه خواهد بود؛ ان شاءاللَّه. لذا اين جانب، از همه ي آحاد ملت و اقشار گوناگون مي خواهم كه حفظ آمادگي و هشياري و توجه به توطئه هاي دشمنان را فريضه ي انقلابي خود بدانند و نيات پليد دشمنان را از موضعگيريهاي سياسي و تبليغاتي جهاني آنان و نيز از شايعه پردازيها و ايجاد مضيقه هاي اقتصادي كشف كنند و بدانند كه در صورت آمادگي و هشياري، همه ي توطئه هاي دشمن خنثي مي گردد و پيروزي از آنِ ملت ايران خواهد بود. 2)همان طور كه رهبر كبير و عزيز ما بارها تكرار مي كردند و در وصيت نامه ي سياسي، الهي خود نيز بر آن تأكيد ورزيده اند، وحدت كلمه و وحدت صفوف ملت ما كه رمز پيروزي انقلاب بود، رمز بقا و سلامت و تداوم آن نيز هست. تقسيم شدن ملت به گروهها و دسته هاي متعارض و عمده كردن اختلافات كم اهميت و احساسات غيرمنطقي و به فراموشي سپردن اصول

مهمي كه ميان همه ي ملت ما و لااقل ميان اكثريت عظيمي از آنان مشترك است، و به فراموشي سپردن حضور دشمن و خطرات جبران ناپذير ناشي از آن، بزرگترين فاجعه براي ملتي است كه مي خواهد حق تضييع شده ي خود را احيا كند و خود را از وابستگي به بيگانگان برهاند. ما با راه درازي كه به سوي آينده ي درخشان كشور و ملتمان در پيش داريم، و با دشمنان عنودي كه مايلند به هر قيمت، ما را از پيمودن اين راه و رسيدن به آن آينده مانع شوند، به حكم عقل و دين و تجربه، بايد صفوف خود را مستحكم و يكپارچه كنيم و از اختلافات بپرهيزيم. دوگونگي سليقه ها و حتّي بينشها، در هنگامي كه اصول مشتركي همه ي ملت را به يكديگر از بن و بنياد پيوند مي دهد، به هيچ وجه نبايد به معارضه و جدال بينجامد. در اين دوران حساس كه سياستهاي بيگانه از مدتها پيش به خود وعده داده بودند كه در آن شاهد اختلافات شديدي ميان ملت ما باشند، برادران و خواهران عزيز هم ميهن بايد بيش از هميشه به حفظ وحدت و هماهنگي اهتمام ورزند و مانند گذشته، دشمنان اسلام و ايران را مأيوس كنند. شايسته است كه علماي اعلام و ائمه ي محترم جمعه و گويندگان اسلامي و طلاب و دانشجويان عزيز و نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي و روشنفكران و نويسندگان و هنرمندان، اين حقيقت والا را با هزار زبان براي همه روشن و همه را بدان ارشاد كنند. 3)از اوايل پيروزي انقلاب، يكي از توطئه هاي دشمنان كه سعي مي شد به وسيله ي عناصر خائن، در داخل كشور به مرحله ي اجرا درآيد، به ركود كشيدن كارهاي كشور

و تعطيل حركت و توليد و آفرينش و نوآوري علمي و عملي بود. خوشبختانه با هشدارهاي مكرر حضرت امام(قدّس سرّه الشّريف) و هشياري و آگاهي مردم، همواره اين توطئه ي خباثت آميز كه به زيان هدفهاي انقلاب و بر ضد آسايش و رفاه عموم است، خنثي مي گرديده است. در اين برهه ي حساس كه دشمنان بيش از هميشه به خرابكاري در نظام جمهوري اسلامي مي انديشند، لازم است كه با هوشياري عمومي ملت، اين توطئه نيز خنثي گردد. امروز بايد علي رغم خواست دشمن، چرخهاي نظام جمهوري اسلامي، بهتر و روانتر از هميشه حركت كند. بايد روند توليد داخلي، اعم از توليدات كشاورزي و صنعتي شتاب گيرد و دستگاههاي اداري و دولتي و نهادهاي انقلابي، حوزه هاي علميه و دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي، مؤسسات فرهنگي و هنري، روند حركت خودكفايي در ارتش و سپاه و ساير مراكز توليدي، مراكز كسب و پيشه وري و ديگر بخشهاي دولتي و غيردولتي كه به نحوي در اداره ي امور كشور و تأمين نيازهاي حال و آينده ي جامعه نقش دارند، با همتي بلندتر و انگيزه يي بيشتر از گذشته، به كار مشغول باشند. اين جانب از همه ي كساني كه در تنظيم و اداره ي امور جاري كشور نقشي بزرگ يا كوچك دارند؛ از كارگران و عناصر فني، كشاورزان و روستاييان، مديران و كاركنان دولتي، علماي اعلام و روحانيون محترم، دانشگاهيان و دانشجويان، كسبه و پيشه وران، نويسندگان و گويندگان و هنرمندان، نيروهاي مسلح و قواي نظامي و انتظامي، مسؤولان نهادهاي انقلابي و ديگران، صميمانه درخواست مي كنم كه با توجه به اين كه امروز اهتمام دشمنان نسبت به ما مضاعف است، آنان نيز كار و تلاش خود را مضاعف كنند و در فضايي آكنده از

صفا و خلوص و همكاري و هوشياري، دشمنان را از تعرض به جمهوري اسلامي مأيوس كنند. مخصوصاً از دولت محترم و مجلس معظم شوراي اسلامي كه هريك به نحوي با برنامه ي پنجساله ي بازسازي كشور ارتباط دارند، مي خواهم اين مسأله را مشمول اهتمام شايسته ي خود بنمايند. 4)نيروهاي مسلح، بيش از ديگر قشرها و مأموران نظام جمهوري اسلامي، لازم است به آمادگي و استعداد انساني و ابزاري خود اهميت دهند. اگرچه تجربه ي ده سال گذشته به همه ي دشمنان ما نشان داده است كه تهاجم نظامي به ملت و كشور انقلابي ما، موجب خسران و سرافكندگي خود آن مهاجمان خواهد شد، با اين حال، از آن جا كه تعللهاي زياد در عمل به قطعنامه ي 598 از طرف مقابل ديده شده، فلذا با تأكيد بر اين كه ما به طور قاطع طرفدار استقرار صلح باثبات و بادوام در منطقه مي باشيم، ضروري است آمادگي و استعداد نيروهاي نظامي به طور كامل حفظ شود. ارتش و سپاه، دو بازوي نيرومند نظامند و لازم است با تبادل همكاريها ميان آن دو، روزبه روز بر توانايي و استعداد و قدرت آنها افزوده شود، و بسيج مستضعفين كه همواره مايه ي مباهات بوده، بايد تقويت گردد. 5)حضرات ائمه ي محترم جمعه و نمايندگان سياسي و مالي حضرت امام(قدّس سرّه) در مراكز استان و شهرستانها و مراكز خارج كشور و دستگاههاي دولتي و نهادهاي انقلابي و ارتش جمهوري اسلامي و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و كميته ي انقلاب اسلامي و ژاندارمري و شهرباني جمهوري اسلامي و هلال احمر و اوقاف و دبيرخانه ي مركزي ائمه ي جمعه و مطبوعات و نمايندگان روحاني دانشگاهها، كلاً در مسؤوليتهاي خود ابقا مي گردند و لازم است به وظايف مقرره ي

خود، با كمال اهتمام و دقت اشتغال داشته باشند. از حضرات ائمه ي محترم جمعه - چه منصوبين به حكم حضرت امام(قدسّ سرّه الشّريف) و چه منصوبين دبيرخانه ي مركزي ائمه ي جمعه - تقاضا مي كنم كه در اين روزهاي حساس و مهم، ضمن تسليت به ملت عزيزمان كه پدر مهربان خود را از دست داده اند و تشكر از اين همه ابراز وفاداري و اخلاص، همگان را به حضور در صحنه و حفظ دستاوردهاي انقلاب و وحدت كلمه دعوت، و به تقوا و توجه و توكل به خدا توصيه نمايند. 6)اين جانب به طور ويژه به فرزندان شاهد و خانواده هاي معظم شهدا و اسرا و جانبازان و نيز به خود دليرمردان اسير، كه هنوز رنج اسارت را تحمل مي كنند و نيز به جانبازان عزيز كه مورد عطوفت ويژه ي رهبر كبيرمان بودند، صميمانه تسليت عرض كرده و صبر و بردباري آنان را به خاطر فقدان پدر مهربان و رئوف و عالي قدرشان، از خداوند شكور و منان مسألت مي نمايم. همچنين به همه ي ملت بزرگ و رشيد و وفادارمان كه حقيقتاً با ابراز وفاداري شورانگيز خود در اين چند روز، انقلاب و اسلام را سرافراز، و روح بزرگ رهبرمان را شاد كردند، باهمه ي وجود تسليت مي گويم و به آنان عرض مي كنم كه شما ملت بزرگ، با اين صفا و وفا و فداكاري، حقاً شايسته ي الطاف الهي هستيد و اميدوارم مشمول بركات دايمي پروردگار و شاهد پيروزي نهايي و وصول به هدفهاي متعالي رهبر فقيد عزيزمان باشيد. 7)وظيفه ي خود مي دانم، احترام و قدرداني عميق خود را نسبت به بيت معظم و خاندان جليل رهبر كبير و فقيدمان، بويژه يادگار عزيز و محبوب ايشان - جناب

حجةالاسلام آقاي حاج سيّد احمد خميني - ابراز دارم. همه ي كساني كه به امام عزيزمان عشق و ارادت داشته اند، بايد بدانند كه سلامت و نشاط امام عزيز در طول سالهاي متمادي، مديون زحمات و تلاشهاي فداكارانه ي فرزند گرامي ايشان است و اگر فعاليت دلسوزانه و هوشمندانه و مديريت همراه با ابتكار ايشان در اداره ي محيط كار و زندگي حضرت امام نمي بود، شايد ما از مدتها پيش از نعمت وجود و حضور رهبر كبيرمان محروم مي شديم. اين جانب ضمن تشكر و قدرداني فراوان از ايشان و عرض مجدد تسليت به مناسبت اين مصيبت عظيم و اين غم جانكاه، از خداي متعال توفيقات روزافزون ايشان را مسألت مي كنم. همچنين وظيفه ي خود مي دانم از برادران فداكار تيم پزشكي و پزشكان معالج و مراقب حضرت امام(قدّس سرّه)، چه آنان كه در طول ساليان گذشته به طور مستمر و با تلاش اعجاب انگيز به مراقبت و درمان معظمٌ له اشتغال داشتند، و چه آنان كه در عمل جراحي اخير به صورت شبانه روزي و فارغ از استراحت و نيازهاي شخصي، به درمان معظمٌ له پرداختند و همه ي دستياران و كمك كارانشان، صميمانه تشكر كنم. در پايان لازم مي دانم بر اين نكته تأكيد كنم كه خلوص و وفاداري و عشق و ايماني كه شما ملت عزيز در اين امتحان بزرگ الهي از خود نشان داديد، يكي از درخشانترين و ماندگارترين يادگارهاي عظمت شما و رهبر كبيرتان خواهد بود. بحق بايد گفت كه امامي آن چنان را، امتي اين چنين شايسته است. اميد و اطمينان بايد داشت كه تأييد الهي شامل حال شما خواهد بود و بي شك پيروزي نهايي كه عطيه ي الهي به مؤمنين مقاوم و متوكل است، با حفظ ايمان و

روحيه ي مقاومت و توكل به آنان ارزاني خواهد شد. انّه وليّ التّوفيق - 18 خرداد 68 و چهارم ذيقعدةالحرام 1409 - سيّد علي خامنه اي

پيام تشكر و تسليت به حضرت آيةاللَّه العظمى گلپايگانى

پيام تشكر و تسليت به حضرت آيةاللَّه العظمي گلپايگاني بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم حضرت آيةاللَّه العظمي آقاي گلپايگاني، مرجع عالي قدر(دامت بركاته) با سلام و تحيت. حضور آن جناب در مصلاي تهران و اقامه ي نماز بر پيكر مطهر رهبر كبير انقلاب حضرت امام خميني(قدّس اللَّه نفسه الزّكيّه)، موجب تشكر عميق اين جانب گرديد و براي ارادتمندان آن فقيد عظيم الشأن تسلّا، و براي دشمنان مايه ي يأس و ناكامي گشت. اين جانب، ضمن عرض تسليت اين مصيبت بزرگ به پيشگاه حضرت وليّ عصر (ارواحنافداه وعجّل اللَّه فرجه) و به آن جناب و به همه ي حوزه هاي علميه و علماي اعلام، توفيقات الهي را براي همگان مسألت مي كنم و ملتمس دعا هستم. سيّد علي خامنه اي - 22/03/68 - 8 ذيقعدة 1409

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا بنيّ اذهبوا فتحسّسوا من يوسف واخيه ولاتيأسوا من روح اللَّه(1) بارالها! تو را ثنا مي گويم كه باب راز و نياز بني آدم را با خويش گشودي و دل مشتاقان جمال را به وعده ي رحمت ومغفرت نواختي؛ آلايش شرك را بر بندگان خود زيبنده ندانسته، دامان بني آدم را از آن پيراستي و توحيد و اخلاص را زيب دل و جان مؤمنان خواستي. بارالها! تو را سپاس مي گويم كه بر بنده ي برگزيده ات محمّد (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم)، كتاب و حكمت را و شفاي دردهاي بني آدم را نازل فرمودي و راه سعادت را در سخن و عمل او به جهانيان نمودي. بارالها! بر محمّد مصطفي(صلّي اللَّه عليه واله) و همه ي سلسله ي نوراني انبيا و اوصيا و اوليا، گويندگان حق و كوبندگان باطل و شكنندگان بتهاي جاهليت و ناصحان مشفق امت، سلام وصلوات نازل فرما و راه آنان را روزبه روز در چشم خلايق روشنتر، و در دل آنان محبوبتر فرما. بارالها! بر بنده ي صالح متواضعت امام خميني، كه رضاي تو

را بر رضاي ديگران برگزيد و در راه اعلاي كلمه ي تو و احياي دين تو، رنجهاي گران بر جان خريد و مجاهدت در راه ملت ابراهيمي و سنت محمّدي(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) را به نهايت رساند و در اين راه لحظه يي از حركت وتلاش باز نايستاد، با نام و ياد تو زيست و با اميد و عشق تو به ملكوت اعلي پيوست، سلام و رحمت و رضوان فرست، و كلمه ي او را رفعت بخش، و راه او را رونق بخش، و ميراث يگانه ي او را در پناه خود حفظ كن، وآرزوها و هدفهاي او را محقق ساز، و ما را از اخلاف نيك او قرار ده. بارالها! من در اين سخن، مقصدي جز ابلاغ پيام تو و انجام تكليفي كه بر دوش خود احساس مي كنم، ندارم. پروردگارا ! سوز سخن حق را در اين كلام بگنجان و آن را به گوش و دل مؤمنان و همه ي حق طلبان جهان برسان. همان اخلاص و صفا را كه در سخن عبد صالح تو و امام و قائد ما موج مي زد، بدان بياميز وآن را به قبول حَسَن، مقبول فرما ...؛ آمين ربّ العالمين. بار ديگر روزهاي حج فرا مي رسد و صلاي ابراهيمي و «اذّن في النّاس بالحج»(2)، فطرت مسلمانان پاكنهاد را به اجابت مي خواند وفراق خانه ي خدا، دل مشتاقان را آكنده از درد و رنج مي سازد. دست ظلم و عدوانِ بيرون آمده از آستين حكام حجاز، بدين اكتفا نكرده كه صدها زاير خانه ي خدا را در حريم امن الهي به خاك و خون كشيده و هزاران كبوتر خونين بال حرم را فقط به جرم برائت از مشركين و اعلام نفرت از امريكا و اسرائيل

و دعوت مسلمين به وحدت و برادري، تار و مار نمايد؛ بلكه براي انتقام از ملتي كه در همه ي صحنه ها بر قواي استكبار جهاني تاخته و خواب راحت را از چشم غارتگران و زورگويان جهان ربوده است، و براي زدودن اثر چند سال حج همراه با برائت، كه به بركت حضور فرزندان انقلاب و مجاهدان راه قرآن و اسلام، فضاي حرمين شريفين و عرفات و مشعر و مني را از نداي توحيد خالص و نفي آلهه ي زور و زر آكنده بود، راه خانه ي خدا و مأمن خلق را به روي آنان بسته و زبانها و قلمهاي اجير و مزدور را به كمك رسانه هاي صهيونيستي و امريكايي برضد آنان به كار انداخته است. اين دومين موسم حجي است كه در آن ملت ايران - اين فدايي ترين فرزندان اسلام - از طواف بر گرد خانه ي محبوب مصدود شده اند. دولت سعودي با دستاويزكردن بهانه هاي پوچ، امسال نيز همچون سال قبل، به «صدّ عن سبيل اللَّه» پرداخت و خود را مصداق اين آيه ي شريفه ساخت: «انّ الّذين كفروا و يصدّون عن سبيل اللَّه والمسجدالحرام الّذي جعلناه للنّاس سواء العاكف فيه والباد»(3). حافظه ي تاريخ ما اين دشمنيها را فراموش نخواهد كرد. اكنون كه ملت ايران همزمان با سالگرد فاجعه ي خونين مكه، به مصيبت بزرگ فقدان قائد اكبر و منادي وحدت مسلمين و برافرازنده ي پرچم اسلام و قرآن، بنده ي صالح خدا و ناصح دلسوز امت و فرزند خلف پيغمبر - خميني كبير مبتلا شده است، جا دارد كه حجاج بيت اللَّه از هر كشور و ملت، طنين نداي توحيد و وحدت را كه همه ساله از آن حنجره ي ابراهيمي برمي آمد و فضاي خانه ي خدا وسپس

فضاي جهان اسلام را پُر مي كرد و بتهاي قدرت و مكنت را به لرزه درمي آورد، به گوش جان بشنوند و به دعوت او كه حرف دل ميليونها مسلمان تحقيرشده و ستم زده به وسيله ي حكام وابسته و مستكبر بود، پاسخ گويند. آري، اگرچه يوسف عزيز امت اسلام اكنون در ميان ما نيست و جاي او كه همه ساله در وجود يكايك حاجيان دلباخته و سرازپانشناخته ي ايراني تجلي مي كرد، خالي است، ولي هم اكنون نيز او را در هر دل ذاكر و عارف و در هر جان پُرشور و در هر زبان حقگو و در وجود هر مسلمان غيور و دلسوخته و در هرجا كه در آن، سخن از عزت اسلام و وحدت مسلمين و برائت از مشركين و نفرت از «انداد اللَّه» و اصنام جاهليت هست، مي توان يافت. او زنده است، تا اسلام ناب محمّدي زنده است؛ و او زنده است، تا پرچم عظمت اسلام و وحدت مسلمين و نفرت از ظالمين برافراشته است. هنوز نداي ملكوتي او كه مي گفت: «حاشا كه خلوص عشق موحدين، جز به ظهور كامل نفرت از مشركين و منافقين ميسر شود»، در فضاي مكه طنين افكن است، و درس فراموش نشدني او كه مي گفت: «كدام خانه يي سزاوارتر از كعبه وخانه ي امن وطهارتِ ناس كه در آن به هرچه تجاوز و ستم و استعمار و بردگي و يا دون صفتي و نامردمي است، عملاً و قولاً پشت شود؟»، در كتيبه ي ذهن انسانهاي بيدار منقش است. هنوز اين سؤال هشداردهنده ي او كه: «آيا بايد در خانه ها نشست و با تحليلهاي غلط و اهانت به مقام و منزلت انسانها و القاي روحيه ي ناتواني و عجز در مسلمانان، عملاً شيطان

و شيطان زادگان را تحمل كرد؟»، وجدان مسلمانان غيور را برمي انگيزد و پاسخي از سر وارستگي و اخلاص مي طلبد. و هنوز اين سخن پيامبرگون او، دل و جان مشتاقان را تسخير مي كند كه مي گفت: «هيهات كه امت محمّد (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم)، سيراب شدگان كوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان، به مرگ ذلت بار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند؛ و هيهات كه خميني در برابر تجاوز ديوسيرتان و مشركان و كافران به حريم قرآن كريم و عترت رسول خدا و امت محمّد(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و پيروان ابراهيم حنيف، ساكت وآرام بماند و نظاره گر صحنه هاي ذلت و حقارت مسلمانان باشد. قدرتها و ابرقدرتها و نوكران آنان مطمئن باشند كه اگر خميني يكه و تنها هم بماند، به راه خود كه راه مبارزه با كفر و ظلم و شرك و بت پرستي است، ادامه مي دهد». و خدا را شكر خميني بزرگ تنها نماند و چنان كه او مي گفت و مي خواست: «بسيجيان جهان، اين پابرهنه هاي مغضوب ديكتاتورها، خواب راحت را از ديدگان جهانخواران و سرسپردگانشان سلب كردند». هنوز اين نواي شيرين و اميدبخش، دل مؤمنان را از فروغ حيات روشن مي كند و خون اميد و نشاط در پيكر امت اسلامي مي دمد كه: «مسلمانان جهان و محرومان سراسر گيتي، از اين برزخ بي انتهايي كه انقلاب اسلامي براي همه ي جهانخواران آفريده است، احساس غرور وآزادي كنند و آواي آزادي وآزادگي را در حيات و سرنوشت خويش سر دهند و بر زخمهاي خود مرهم گذارند، كه دوران بن بست و نااميدي وتنفس در منطقه ي كفر بسر آمده است و گلستان ملتها رخ نموده است و اميد كه همه ي مسلمانان، شكوفه هاي آزادي و نسيم عطر بهاري و

طراوت گلهاي محبت و عشق و چشمه سار زلال جوشش اراده ي خويش را نظاره كنند ...». آري، امام خميني زنده است، تا اميد زنده است؛ و تا حركت و نشاط هست، و تا جهاد و مبارزه هست، ... امام خميني وامت فداكارش، از مكه و ميقات هم غايب نيستند. سيلاب انديشه ي جهاد و شهادت و مقاومت و برائت از مشركين و محبت به مؤمنين كه از قله ي بلند انديشه ي او جاري است، همه ي دلها و جانهاي مستعد را فرا مي گيرد و به او حضوري معنوي مي بخشد. آري، چنان كه او خود مي گفت: «ما در مكه باشيم يا نباشيم، دل و روحمان با ابراهيم در مكه است. دروازه هاي مدينةالرسول را به روي ما ببندند يا بگشايند، رشته ي محبتمان با پيامبر، هرگز پاره و سست نمي شود. به سوي كعبه نماز مي گزاريم و به سوي كعبه مي ميريم و خداي را سپاس مي گزاريم كه در ميثاقمان با خداي كعبه، پايدار مانده ايم و منتظر هم نمانده ايم كه حاكمان بي شخصيت بعضي كشورهاي اسلامي و غيراسلامي، از حركت ما پشتيباني كنند. ما مظلومين هميشه ي تاريخ محرومان و پابرهنگانيم و غير از خدا كسي را نداريم و اگر هزار بار قطعه قطعه شويم، دست از مبارزه با ظالم برنمي داريم ...». و اكنون كه براي دومين بار دست جور و عدوان، راه خانه ي خدا را بر مسلمانان خداجوي ايران بسته و به حساب امريكا و اسرائيل، بر ملتي كه برترين پرچم مبارزه با شيطان بزرگ و دولت غاصب دست نشانده اش را برافراشته است، جفا روا داشته و امت داغدار ما را كه رخت عزاي امام فقيد اسلام را بر تن دارد، داغدارتر كرده است، اين جانب نكاتي

را از باب تذكر به برادران و خواهران حاضر در صحنه ي حج و به همه ي مسلمانان عالم ونيز به ملت بزرگ ايران عرض مي كنم: 1)حال كه به نام خدا و به دعوت پيامبر خدا، راهيِ كوي دوست شده و از هر «فجّ عميق» به حريم بيت اللَّه الحرام وفود كرده و احرام حج و هجرت الي اللَّه بسته و ابراهيم وار نغمه ي: «انّي ذاهب الي ربّي سيهدين»(4) به زبان فطرت سر داده و زمزمه ي: «ارنا مناسكنا وتب علينا»(5) را به زبان حال و قال مترنم گشته ايد، اميد است از «ثمرات كلّ شيي ء» كه ابراهيم خليل(عليه السّلام) از خداوند استدعا كرد، شيرين كام شده و چشمتان به شهود منافعي كه حضرت ربوبي مژده داده، منور گردد. به طور حتم، يكي از اين منافع آن است كه در پرتو مناسك و شعاير آموزنده ي حج، دلهاتان را كه خانه ي خدا و امانت اوست، به او بسپريد و از شرك و زَيغ و زنگار تطهير كنيد وپيمان: «الم اعهد اليكم يا بني آدم ان لاتعبدوا الشّيطان»(6) را تجديد نماييد و باتمسك به فرمان: «فاجتنبوا الرّجس من الاوثان»(7)، به بشارت: «والّذين اجتنبوا الطّاغوت ان يعبدوها و انابوا الي اللَّه لهم البشري»(8)، سرافراز گرديد. حج، كانون معارف اسلام و بيان كننده ي سياست كلي اسلام براي اداره ي زندگي انسان است. حج، مظهر توحيد و نفي و رمي شيطان و تكرار شعار ابراهيم(عليه السّلام) است كه گفت: «انّي بري ء من المشركين»؛ صحنه ي اتحاد عظيم امت اسلامي برگرد محور توحيد وبرائت از مشركين و نفي و طرد همه ي بتهاست. وبت، هر آن چيزي است كه به جاي خدا قرار گيرد و ولايت الهي را به ولايت خود تبديل كند ونيرو واراده ي افراد

بشر را در اختيار بگيرد؛ حال چه سنگ و چوب، و چه قدرتهاي شيطانيِ سلطه گر و جبار، و چه عصبيتهاي جاهلي و ناحق كه: «فماذا بعدالحقّ الّاالضّلال»(9). حج ابراهيمي ومحمّدي(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و حج علوي و حسيني (عليهماالسّلام) آن است كه در آن توجه به خدا و پناه بردن به حكومت و قدرت او، با پشت كردن به قدرت طواغيت و جباران همراه باشد. زمزمه ي مناجات سالار شهيدان و سيّد شباب اهل الجنة در عرفات، چه زيبا اين هر دو را در يك سخن مي سرايد: «الهي انت كهفي حين تعييني المذاهب في سعتها... وانت مؤيّدي بالنّصر علي اعدائي و لولا نصرك ايّاي لكنت من المغلوبين ... يا من جعلت له الملوك نيرالمذلّة علي اعناقهم فهم من سطواته خائفون»(10). و خطبه ي رسول خدا (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) در يوم التروية كه در آن نسخ مقررات جاهليت وتحذير از فريب شيطان براي وادار كردن بني آدم به عبادت خود و حكم قاطع به پيوند برادري ميان همه ي مسلمين را اعلام فرمود، خط كلي حج را معين مي كند. كدامين جان تشنه است كه از فيض كوثر محمّدي(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و جوشش زمزم حسيني، اين جرعه ها را بنوشد و هنوز در مضمون سياسي حج دچار ترديد و ابهام باشد؟ حج بي برائت، حج بي وحدت، حج بي تحرك وقيام، حجي كه از آن تهديد كفر و شرك برنخيزد، حج نيست و روح ومعناي حج را فاقد است. بتهاي بزهكار استبداد و استعمار، حكمرانان از خدا بي خبر و قدرتهاي سلطه گر جهاني، در گذشته و حال، همواره از حجِ بامضمون سازنده و روشن و الهامبخش، بشدت ترسيده و با آن به مقابله برخاسته اند. آنها تبليغات دامنه دار و خصمانه يي را به

وسيله ي آخوندهاي درباري و ريزه خواران سفره ي عشرت خود بر ضد مضمون سياسي حج به راه انداخته و باهياهو و جنجال خواسته اند بقبولانند كه حج از سياست جداست و جز عبادتي به مثابه ي عبادات فردي نيست؛ غافل از آن كه هر انسانِ اندكي هوشمند هم بوضوح درمي يابد كه اگر درس وحدت مسلمين و عظمت امت اسلامي و تعارف برادران جداافتاده و همصدايي صاحبان زبانها و نژادها و مليتها و مناطق جغرافيايي گوناگون و اعتصام به حبل اللَّه با حالت طبيعي در حج منظور نمي بود و فقط عبادت و رابطه ي جداگانه ي انسانها با خداي خود مطلوب بود، آمدن از «كلّ فجّ عميق» و پياده و سواره، آن هم در يك موسم خاص، چه معني داشت؟ رنج پيمودن اين راه، چرا؟ و حضور در مكه وسپس در عرفات و مشعر و مني آن هم در ايام معدودات و روزها و ساعات معين براي همه ي مسلمين جهان، چرا؟ و طواف گرد يك مركز واحد و رمي يك نقطه ي واحد، چرا؟ آري، حج عبادت است و ذكر و دعا و استغفار؛ اما عبادتي و ذكر و استغفاري در جهت ايجاد حيات طيبه ي امت اسلامي ونجات آن از زنجيرها وغلهاي استعباد و استبداد و خداوندان زر و زور و تزريق روح عزت و عظمت به آن و زدودن كسالت و ملالت از آن. اين است حجي كه از پايه هاي دين به شمار رفته و اميرالمؤمنين علي(عليه السّلام) درنهج البلاغه آن را عَلَم اسلام و جهاد هر ناتوان و برطرف كننده ي فقر وتنگدستي و مايه ي تقرب و نزديكي اهل دين به يكديگر شمرده است؛ و اين است آن حجي كه بندگان مجاهد خدا همه ساله از ايران

با شوق و شور بدان روي مي آورند و برائت از امريكا و صهيونيسم و نفي ولايت استكبار وشعار براي تعميم ولايت الهي را شرط اصلي آن مي شمرند؛ و اين است آن حجي كه سيلي خوردگانِ از اسلام وانقلاب و در رأس آنان امريكاي جنايتكار، از آن احساس خطر مي كردند و اكنون دو سال است حكام آل سعود براي شادي و خشنودي امريكا و اسرائيل، مؤمنين را از اقامه ي آن مانع مي شوند و زبانها و قلمهاي مزدور آخوندهاي نوكرصفت را به نفي آن و محكوم كردن آن وادار مي كنند. اينك شما حاجيان جهان اسلام؛ شما كه دشمنان وحدت اسلامي نخواسته و نگذاشته اند كه همراه با برادران ايراني خود به طواف و سعي و وقوف و رمي و نماز و زيارت قبر رسول گرامي(ص) بپردازيد، ياد برادران مهجور و مصدود خود را در آن مراسم زنده كنيد و حج را هرچه بتوانيد، به معني و روح و حقيقت آن نزديك كنيد و بدانيد كه هر كس حج را از هويت سياسي آن جدا كند، يا جاهل است و يا مغرض؛ و خداوند نخواهد گذشت از آنان كه براي رسيدن به هدفهاي ناپاك و حقير خود، آماده اند كه بزرگترين حربه ي امت اسلامي در برابر جهان كفر و استكبار را از او بگيرند و حج زندگي ساز و شورآفرين را، به عبادتي فردي و سطحي همراه با سياحت و تجارت بدل كنند. 2)از بزرگترين مظاهر شرك در عصر حاضر، تفكيك دنيا از آخرت، و زندگي مادّي از عبادت، و دين از سياست است. گويي خداي دنيا - معاذاللَّه - جباران و زورگويان و چپاولگران و ابرقدرتها و جنايتكارانند، و استضعاف و

استعباد و استثمار خلايق و علو و استكبار نسبت به بندگان خدا حق مسلّم آنهاست، و همگان بايد پيشاني اطاعت بر آستان تفرعن آنها ساييده و در برابر زورگويي و غارتگري و ميل و اراده ي بي مهار آنان تسليم باشند و اعتراض نكنند؛ چرا كه وعاظالسلاطين و نوادگان «بلعم باعورا»، فرياد برخواهند آورد كه دخالت در سياست كرديد، و اسلام را چه به سياست؟! اين، همان شركي است كه امروز مسلمانان بايد با اعلام برائت، دامن خود و اسلام را از آن تطهير كنند. آنچه جاي تأسف است، اين كه سالها غفلت مسلمين و مهجور ماندن قرآن سبب شد كه دستهاي تحريف بتوانند به نام دين، هر سخن باطلي را در اذهان جاي داده و بديهيترين اصل دين خدا را منكر شوند و شرك را جامه ي توحيد پوشانده و مضمون آيات قرآن را بي دغدغه انكار كنند، و در حالي كه قرآن اقامه ي قسط را هدف از ارسال رسل مي داند؛ «لقد ارسلنا رسلنا بالبيّنات و انزلنا معهم الكتاب والميزان ليقوم النّاس بالقسط»(11)، و در حالي كه با خطاب «كونوا قوّامين بالقسط شهداء للَّه»(12)، همه ي مؤمنين را موظف به تلاش براي اقامه ي قسط مي كند، و در حالي كه آيات كريمه ي قرآن، اعتماد به ستمگران را ممنوع مي سازد و به پيروان خود مي فرمايد: «و لاتركنوا الي الّذين ظلموا فتمسّكم النّار»(13)، و گردن نهادن به ظلم طاغوت را منافي با ايمان مي شمرد و مي گويد: «الم تر الي الّذين يزعمون انّهم امنوا بما انزل اليك و ما انزل من قبلك يريدون ان يتحاكموا الي الطّاغوت و قد امروا ان يكفروا به»(14)، و كفر به طاغوت را در كنار ايمان به خدا قرار

مي دهد؛ «فمن يكفر بالطّاغوت و يؤمن باللَّه فقداستمسك بالعروة الوثقي»(15)، و در حالي كه نخستين شعار اسلام، توحيد، يعني نفي همه ي قدرتهاي مادّي و سياسي و همه ي بتهاي بي جان و باجان بود، و در حالي كه اولين اقدام پيامبر(ص) پس از هجرت، تشكيل حكومت و اداره ي سياسي جامعه بود، و يا دلايل و شواهد فراوان ديگري كه بر پيوند دين و سياست حكم مي كند، باز كساني پيدا مي شوند كه بگويند دين از سياست جداست، و كساني هم پيدا شدند كه اين سخن ضداسلامي را از آنها بپذيرند. سياستمداراني كه دايماً دم از جدايي دين و سياست مي زنند و كساني از مدعيان دينداري كه به كمك آنان شتافته و همين سخن را تكرار مي كنند، آيا هرگز در آيات قرآن و تاريخ اسلام و احكام شريعت انديشيده اند؟ آيا فكر كرده اند كه اگر دين جدا از سياست است، پس چرا قرآن همه ي امور سياسي را، يعني حكومت را، قانون را، صف بنديهاي زندگي را، جنگ و صلح را، تعيين دوست و دشمن را و ديگر مظاهر سياست را، همه و همه را به خدا و دين خدا و اولياي خدا مرتبط مي كند؟ آيا در آيه ي «يا ايّهاالّذين امنوا لاتتّخذوا عدوّي و عدوّكم اولياء»(16) و آيه ي «و لاتطيعوا امرالمسرفين الّذين يفسدون في الارض و لايصلحون»(17)، يا آيات معرفي حزب اللَّه و حزب الشيطان، يا آيات ولايت اللَّه، يا آيات حكم به غير ما انزل اللَّه، انديشيده و در آن تأمل كرده اند؟ آيا اعمال و رفتار سياسي و اجتماعي انسانها كه بيشترين بخش زندگي آنهاست، بدون جزاست؟ پس «و وجدوا ما عملوا حاضرا»(18) و «وفيّت كلّ نفس ما عملت»(19) چيست و با كدامين ميزان سنجيده

مي شود؟ آيا مي توان گفت اسلام در دنيا به خوب و بد اين گونه اعمال كاري ندارد و وظيفه يي مقرر نمي كند؛ ولي در آخرت جزاي آن داده مي شود؟ آيا جهاد اسلامي كه درصدها آيه ي قرآن و حديث مسلّم، در زمره ي برترين فرايض ديني قرار گرفته و ترك آن مايه ي ذلت و شقاوت دنيا و آخرت شناخته شده، براي به دست آوردن چه چيز و دفاع از كدامين ارزش است؟ آيا حيات طيبه يي كه براي تحصيل آن بايد جهاد كرد، زندگي در زير سايه ي شوم ولايت غيرخداست؟ بر خاك مذلت نشستن و حاكميت جباران و ارزشهاي غيرالهي را تماشا كردن و تن به ذلت دادن است؟ و اگر چنين نيست و جهاد براي تحصيل حاكميتِ اللَّه و خروج از ولايت طاغوت به ولايتِ اللَّه است، پس چگونه مي توان نقش و ارزش سياست را در دين و در هدفهاي تعيين شده ي ديني، دست كم يا ناديده گرفت؟ بديهي است كه نغمه ي شوم جدايي دين از سياست، ساخته ي دشمنان پليدي است كه از اسلامِ زنده و در صحنه، سيلي خورده و با اين ترفند خواسته اند صحنه ي زندگي را از حضور دين فارغ كرده و خود زمام امور دنياي مردم را به دست گيرند و بي دغدغه بر سرنوشت انسانها تسلط يابند. اما تلخ و تأسف انگيز آن است كه كساني به نام دين و در كسوت علماي دين، همين سخن را تكرار كنند و در ترويج آن، سعي و تلاش كنند. اين همصداييِ برخي ملبسين به لباس دين با دشمنان پليد و خطرناك، اگرچه در مواردي ناشي از غفلت آنان از اهميت سياست و نقش آن در سرنوشت انسانها و در مواردي ناشي

از تنبلي و ترس و تن دادن به زندگي آسان است، اما در مواردي هم ناشي از همدستي خطرناك اين دين فروشان و نوادگان «بلعم باعورا» با ارباب قدرت و مكنت است، كه مسلمانان بايد اين را بزرگترين خطر، و چنين آخوندهايي را پليدتر از اربابان سياسيشان بدانند و از شر آنان به خدا و به همت و آگاهي خود پناه برند. اين وعاظالسلاطين(لعنهم اللَّه)، به اين هم اكتفا نمي كنند كه نغمه ي شوم جدايي دين از سياست را به زبان دين بيان كنند؛ بلكه براي تحكيم قدرت شياطين، به مدح و ثنا و تأييد جنايتكاران هم مي پردازند. آيا اين، دخالت در سياست و حرام نيست؟ آيا تضعيف اسلام و مسلمين، ايجاد تفرقه، مقابله با انقلاب اسلامي و تبرّي از اولياي خدا و تهمت و بهتان به آنها و افكار آيات خدا - ولو سياسي هم باشد اشكالي ندارد؛ ولي حمايت از مظلومان و برائت از مشركان و همنوايي با محرومان و ستمديدگان و اعتراض به تسلط امريكا و اسرائيل بر كشورهاي اسلامي و مخالفت با غارتگري كمپانيهاي خارجي و محكوم كردن خيانت رؤسا و سلاطين مسلمانْ نام و حمايت از مبارزات مسلمانان واقعي و امثال آن جرم است؟! اين جاست كه سخن امام فقيد ما، آن داعي الي اللَّه و فاني في اللَّه آشكار مي شود كه اسلام را به اسلام ناب محمّدي(ص) و اسلام امريكايي تقسيم مي كرد. اسلام ناب محمّدي، اسلام عدل و قسط است؛ اسلام عزت و اسلام حمايت از ضعفا و پابرهنگان و محرومان است؛ اسلام دفاع از حقوق مظلومان و مستضعفان است؛ اسلام جهاد با دشمنان و سازش ناپذيري با زورگويان و فتنه گران است؛ اسلام اخلاق و فضيلت و

معنويت است. اسلام امريكايي، چيزي به نام اسلام است كه در خدمت منافع قدرتهاي استكباري و توجيه كننده ي اعمال آنهاست؛ بهانه يي براي انزواي اهل دين و نپرداختن آنان به امور مسلمين و سرنوشت ملتهاي مسلمان است؛ وسيله يي براي جدا كردن بخش عظيمي از احكام اجتماعي و سياسي اسلام از مجموعه ي دين و منحصر كردن دين به مسجد است (و مسجد نه به عنوان پايگاهي براي رتق و فتق امور مسلمين - چنان كه درصدر اسلام بوده است - بلكه به عنوان گوشه يي براي جدا شدن از زندگي و جدا كردن دنيا و آخرت). اسلام امريكايي، اسلام انسانهاي بي درد و بي سوزي است كه جز به خود و به رفاه حيواني خود نمي انديشند؛ خدا و دين را همچون سرمايه ي تجار، وسيله يي براي زراندوزي يا قدرت طلبي مي دانند و همه ي آيات و رواياتي را كه برخلاف ميل و منفعتشان باشد، بي محابا به زاويه ي فراموشي مي افكنند و يا وقيحانه تأويل مي كنند. اسلام امريكايي، اسلام سلاطين و رؤسايي است كه منافع ملتهاي محروم و مظلوم خود را در آستانه ي آلهه ي امريكايي و اروپايي قربان مي كنند و در مقابل، به حمايت آنان براي ادامه ي حكومت و قدرت ننگين خود چشم مي دوزند؛ اسلام سرمايه داراني است كه براي تأمين سود خود، پا بر همه ي فضيلتها و ارزشها مي كوبند. آري، اين اسلام امريكايي است كه مردم را به دوري از سياست و فهم و بحث و عمل سياسي مي خواند؛ ولي اسلام ناب محمّدي، سياست را بخشي از دين و غيرقابل جدايي از آن مي داند و همه ي مسلمين را به درك و عمل سياسي دعوت مي كند؛ و اين چيزي است كه ملتهاي مسلمان بايد همواره از امام فقيد

خود و زبان گوياي اسلام به ياد داشته باشند. 3)امروز يكي از مسايل مهم جهان اسلام، دشمنيِ كينه توزانه و ديوانه وار جبهه ي شيطان و بخصوص شيطان بزرگ، با اسلام و مفاهيم و عقايد اسلامي است. اگرچه دشمنيِ برنامه ريزي شده و همه جانبه با اسلام، از آغاز پيدايش استعمار سابقه دارد و استعمارگران در سده هاي اخير كه كشورهاي اسلامي را جولانگاه غارت و چپاول و كشتار و تجاوز خود كرده بودند، به اسلام به چشم مانع و سد مستحكمي در برابر فتنه انگيزيهاي خود نگريسته و آن را آماج حملات سياسي و فرهنگي شديد قرار دادند و برنامه ي جدايي مسلمين از قرآن و اسلام را با مكرهاي شيطاني خود و از جمله با ترويج فساد و ابتذال و فحشا به اجرا گذاشتند، و ليكن از هنگامي كه آتشفشان انقلاب اسلامي، خرمن اميدهاي آنان را به آتش كشيد و فروغ اميد را بردل مسلمانان جهان تابانيد و حيات دوباره ي اسلام در جهان را نويد داد، قدرتهاي استكباري همچون گرگ زخم خورده، به هجومي همه جانبه و سراسيمه و ديوانه وار عليه اسلام دست زدند، كه البته دور از انتظار نبود، و به طور حتم سنتهاي الهي در شكست و فضيحت آنان محقق خواهد شد - ان شاءاللَّه - چنان كه قرآن فرموده است: «ولا يزال الّذين كفروا تصيبهم بما صنعوا قارعه»(20)؛ به شرط آن كه مؤمنين به اسلام، به وظايف خود در قبال اين توطئه ها آشنا باشند و از انجام آن غفلت نورزند. بديهي است كه آماج اصلي همه ي توطئه هايي كه در ده سال گذشته عليه اسلام طراحي شد، جمهوري اسلامي بود، كه ام القراي اسلام و پيشاهنگ حركت جهاني آن محسوب مي شود، و در اين ده سال

ملت ايران انواع ضرباتي را كه در واقع به سمت اسلام و نيروي عظيم انقلابي آن هدف گيري شده بود، پذيرا شدند. جنگ تحميلي هشت ساله، محاصره ي اقتصادي و انواع حملات بي شمار سياسي و تبليغاتي و اقتصادي عليه جمهوري اسلامي، درحقيقت با انگيزه ي فشار بر اسلام و دشمني با آن انجام گرفت و ما افتخار مي كنيم كه به خاطر گوهر عزيز يكدانه يي كه با خود داشتيم - يعني ايمان به خدا و عمل به اسلام - سالها مورد خشم جنون آميز و انتقام سبعانه ي قدرتهاي جهاني قرار گرفته و سپر بلا شديم. آري، «مانقموا منهم الّا ان يؤمنوا باللَّه العزيز الحميد»(21). ولي مبارزه ي قدرتهاي استكباري با اسلام، به آنچه نسبت به ايران و مردم آن و نظام جمهوري اسلامي اعمال شد، منحصر نماند؛ بلكه دشمني با اسلام در دايره يي وسيعتر، هم با روشهاي سياسي و تبليغاتي، و هم با روشهاي فرهنگي با جديت دنبال شد. فشار و سختگيري بر مبارزان و آزاديخواهان و علما و روشنفكران مسلمان در كشورهاي اسلامي از سوي رژيمهاي وابسته به امريكا، و نيز سختگيري نسبت به اقليتهاي مسلمان در كشورهاي غيراسلامي، نمونه هاي بارز مبارزه ي سياسي با اسلام، و نوشتن مقالات و كتب و تهيه ي فيلمهاي اهانت آميز نسبت به اسلام و نشر آن در محيطهاي اسلامي و غيراسلامي، نمونه هاي مبارزه ي فرهنگي با اسلام است. اكنون دولتهاي استكباري مانند امريكا و انگليس و امثال آنان، پولهاي گزافي را در راه اين خصومتهاي جنايت آميز خرج مي كنند و متأسفانه هستند نويسندگان و هنرمنداني كه براي منفعت مادّي، قلم و بيان و هنر خود را در معرض معامله گذارده و با سركوب وجدان هنري و ادبي خود، در

خدمت مقاصد شوم صاحبان قدرت قرار مي گيرند. نكته ي مهم آن است كه اين حركات خصمانه، ناشي از احساس ضعف اردوگاه استكبار در برابر اسلام است. صلابت اسلامي و پايداري ملت مسلمان ايران و فريادهاي تندرآساي بت شكن قرن و فضل و نصرت الهي كه آن عبد صالح و يارانش را همواره شامل بود، موجب شد كه صدور انديشه ي انقلابي اسلام كه دشمن بشدت از آن در هراس بود، از همان راههايي كه آنان براي جلوگيري ازصدور انقلاب يا ضربه زدن به آن فراهم كرده بودند، تحقق يابد و مظلوميت ملت ايران و تحمل شدايد، موجب اثبات حقانيت اين ملت بزرگ و گسترش دامنه ي انقلاب در بسياري از كشورها شود و به مسلمانان جهان، عزم راسختر و احساس هويت اسلامي بيشتري ببخشد. امروز ايادي استكبار جهاني در همه جا در برابر اسلام موضع انفعالي دارند و كينه ورزي آنان با اسلام، چه با شيوه هاي فرهنگي و چه سياسي با زور و سرنيزه، از روي احساس ضعف و ترس در برابر موج فزاينده ي اسلام است. اين نيز يكي از الطاف الهي است كه هر اقدام آنان براي توهين يا ضربه زدن به اسلام، خود به عاملي براي شدت يافتن خشم مسلمانان و راسخ شدن اراده ي آنان در دفاع از اسلام تبديل مي شود. نمونه ي بارز، ماجراي نوشتن كتاب شيطاني نويسنده ي مرتد و مهدورالدم انگليسي است كه دولتهاي استكباري با اين كار مي خواستند اسلام را تضعيف كنند، و خداي متعال برعكس خواسته ي آنان، اين كار را موجب آبروريزي آنان قرار داد و با صدور فتواي امام امت بر مهدورالدم بودن نويسنده اش، آهنگ مسلمين رساتر و انسجام آنان بيشتر شد و همه ي تلاشهاي

دشمن در مبارزه با اسلام - ان شاءاللَّه - به همين گونه نتيجه يي منتهي خواهد شد كه: «انّ كيدالشّيطان كان ضعيفا»(22). نكته ي ديگر آن است كه مسلمانان در همه جاي جهان، بايد نسبت به اقدامات توطئه آميز دشمنان براي تضعيف و توهين اسلام، كاملاً حساس و هوشيار باشند؛ مخصوصاً نسبت به توطئه هاي فرهنگي، از قبيل نوشتن كتابها و ساختن فيلمها و نمايشنامه هاي ضداسلامي. در اين صحنه، سنگرداران اصلي، نويسندگان و هنرمنداني هستند كه دلشان براي اسلام مي تپد و از حقد و كينه ي دستگاههاي استكباري با اسلام و مسلمين باخبرند. تهيه ي مقالات و كتب و آثار هنري در تبيين اسلام و افشاي توطئه هاي دشمن و دفاع از حقوق مسلمانان جهان، وظيفه ي عمومي و بزرگ آنهاست. البته وظيفه ي عمومي همگان در برابر اهانت به مقدسات اسلامي، روشن و واضح است و حكم امام فقيد به واجب القتل بودن نويسنده ي مرتد و پليد آيات شيطاني، تكليف همه را نسبت به موارد مشابه روشن مي سازد.حكم امام امت درباره ي آن نويسنده ي نگون بخت به قوّت خود باقي است و او بايد همچنان در انتظار اجراي آن تا لحظه ي مقدر بماند. مسلمانان از اجتماعات بزرگ، مخصوصاً اجتماع عظيم حج، بايد براي اعلام مخالفت و نفرت خود از توطئه هاي فرهنگي استكبار عليه اسلام و ايستادگي قاطع خود در برابر آن، حداكثر استفاده را بكنند، و مطمئنم همان گونه كه مسلمانان غيور در پاسخ به نداي امام امت(اعلي اللَّه كلمته) تاكنون قاطعانه موضعگيري كرده اند، از اين پس نيز به همان گونه عمل خواهند كرد. 4)در حج بايد مسايل جهان اسلام بررسي شود. بزرگترين مسأله ي عمومي مسلمين پس از لزوم آمادگي براي دفاع از اسلام و هويت جمعي مسلمين، مسأله ي ملتهاي زيرستم و

مبارزي است كه دست طغيان و كفر و استكبار، آنان را مقهور و مظلوم ساخته و سخت ترين شرايط زندگي را برآنان تحميل كرده است. ملت مظلوم فلسطين، نمونه ي بارزي از اين گونه ملتهاست. چهل سال است كه اين ملت، از خانه و كاشانه ي خود بيرون رانده شده و يا در وطن خويش غريبانه زندگي كرده است. اين، زخم خونين و دردناكي بر پيكر امت اسلامي است كه با توطئه ي دولتهاي استعمارگر وضد اسلام و به دست جنايتكار صهيونيستها چهل سال پيش وارد شده و هر روز نمكي بر آن پاشيده شده است. كسان و گروههاي زيادي در اين مدت به مبارزه براي نجات اين ملت دست زده، يا ادعاي آن را كرده اند؛ اما هرگز گرهي باز نشده، بلكه گرهها كورتر هم شده است. علت اصلي اين بوده كه ملت فلسطين نمي توانسته از خود دفاع كند، يا جهان اسلام از خنثي كردن توطئه ي امريكا و غرب در دفاع از دولت غاصب ناتوان بوده است. علت اصلي ناكاميها، اولاً از ياد بردن هويت اسلامي ملت فلسطين و عدم تكيه بر اسلام و جهاد اسلامي در طول دهها سال گذشته، و ثانياً خيانت سران كشورهايي از اعراب و حتّي خيانت سران و چهره هايي از فلسطينيان بوده است. و امروز بحمداللَّه عنصر ايمان و جهاد اسلامي در مبارزات ملت فلسطين در داخل وطن مغصوب زنده شده، و به همين جهت معادله ي قدرت در فلسطين به سود فلسطينيان نسبت به گذشته تغيير كرده است. جوانان و كودكان و زنان و مرداني كه امروز مظلومانه در شهرهاي وطن مغصوب با خون خود كوچه ها و خيابانها را رنگين مي كنند، و نمازگزاراني كه در

اجتماعات هفتگي جمعه ي خود، كابوس مرگ را بر سر اسرائيليان غاصب و مهاجر مي كوبند، نور اميدي را بر سراسر فلسطين تابانيده اند كه در تمام چهل سال غصب و قبل از آن در روزگار فشار و اختناق انگليسي، هرگز سرزمين مقدس آن را به خود نديده بود، و آينده هم متعلق به همين مؤمنين مصمم و مبارز است. امروز ديگر روزگار ضعف و انفعال و انتظار ملت فلسطين تمام شده است و اسلام نيروي حقيقي آن ملت برجسته را به وي بازگردانده است. امروز ديگر سران خائن و سازشكار فلسطين فروش فلسطيني كه فارغ از رنج شهروندان يا چادرنشينان، به معامله ي سياسي و تجارت با سرمايه ي فلسطين مشغولند، نمي توانند سرنوشت آن كشور و ملت را رقم بزنند. سرنوشت فلسطين، در مسجدها و نماز جمعه ها و خيابانها و ميدانهاي سراسر زمينهاي اشغالي است كه رقم مي خورد، و اين از بركات اسلام است. ملت لبنان نيز كه از دو سو زير فشار صهيونيستها و همدستان فالانژ آنان سالهاست با آتش و خون سروكار دارد، راه خود را يافته و تصميم خود را بر ضد نظام فاشيستي و قبيله ييِ مدرن و مورد تأييد امريكا و فرانسه و انگليس گرفته است. مسلمانان مظلوم لبنان، سرنوشتشان با ملت فلسطين گره خورده و رنج همسايگي با متجاوزين افزون طلب صهيونيست را مي برند. در اين جا نيز ايمان و جهاد است كه بن بستها را خواهد شكست. دنيا ناباورانه شاهد بن بست شكني در قضيه ي افغانستان بود. مجاهدان افغان، به بركت اسلام و وحدت كلمه، توانستند ارتش بيگانه را بيرون برانند، و اگر باز هم به همين دو عامل تكيه كنند، خواهند توانست حكومت شايسته ي مطلوب خود را در

آن كشور تشكيل داده و رژيم وابسته ي كنوني را از جا بكنند. اين دو عامل، عيناً علاج همه ي دردها و گرفتاريهاي فلسطين و لبنان نيز هست. ما علاج مسأله ي فلسطين را در راه حلهاي ديكته شده ي ابرقدرتها نمي دانيم؛ علاج زخم فلسطين، فقط قلع غده ي سرطاني حكومت صهيونيستي است، و اين كاملاً ممكن است. مسلمانان در حج بايد به اين مسأله انديشيده، براي آن متعهد شده و هماهنگ شعار و عمل را در راه آن به كار برند. ملت ايران مانند هميشه خود را در كنار مبارزان فلسطيني مي داند و بدون پيروزي در قضيه ي فلسطين، پيروزي خود را ناقص مي شمرد. امام راحل عظيم، از نخستين روزهاي شروع مبارزه در ايران، مسأله ي فلسطين را در صدر مطالب خود قرار داد و در طول مبارزه و پس از پيروزي انقلاب، آن را تعقيب كرد و پس از ارتحال ملكوتيش نيز با زبان وصيت نامه ي سياسي، الهي اش با ما و همه ي مسلمانان عالم، درباره ي آن حرف زد. اين واجب، تخلف ناپذير است. شما حاجيان نيز داراي همين وظيفه ايد، و اگر همه به وظيفه عمل كنيم، زخم عميق پيكر اسلام بهبود خواهد يافت - ان شاءاللَّه - و خدا با ماست. 5)نزديك به چهل روز است كه امت اسلام در سوگ امام و مراد و مقتداي خود در التهاب و سوز و خروش است. نزديك چهل روز است كه امام خميني، آن بنده ي مطيع خدا، آن دشمن آشتي ناپذير مستكبران، آن طرفدار و خدمتگزار مستضعفان و محرومان و مظلومان، آن برافرازنده ي پرچم اسلام ناب محمّدي و افشاگر اسلام امريكايي، آن فريادرس مسلمانان جهان، آن مجمع خصال والاي اسلامي و آن مسلمان كامل، در ميان ما نيست.

او به ملكوت اعلي پيوست و ملت انقلابي ايران و ديگر فرزندانش در سراسر جهان را داغدار و ماتمزده كرد؛ اما طنين صداي او كه نداي حق و عدل بود، در دلهاي امتش و در فضاي جهان هست و خواهد بود. او نمرده است و نخواهد مرد. براي او كه راهرو راه پيامبران بود - همچون خود پيامبران - مرگ جسم به معناي مرگ شخصيت نيست. او در بانگ تكبير مبارزان مسلمان، در اراده ي قهرآميز ملتهاي زير ستم، در ايمان آگاهانه ي نسل جوان معاصر در دنياي اسلام، در اميد روشن مستضعفان و مظلومان، در سوز و حال معنوي مناجاتيان، در حيات دوباره ي معنويت و ارزشهاي اخلاقي در جهان، و در همه ي جلوه هاي زيبايي كه حركت انقلابي و تاريخ ساز او در دوران معاصر به وجود آورد، و بالاخره در دل يكايك عاشقان و مريدانش زنده است. دشمنان زخم خورده ي انقلاب، انتظار روز فقدان او را مي كشيدند، تا در غيبت آن ديده بان بيدار و نگاهبان نيرومند، به مولود و ميراث و تلاش او - يعني جمهوري اسلامي در ايران و نهضت بيداري مسلمين در جهان - دستبرد زنند وچشم زخم وارد آورند؛ اما بيداري انقلابي و ايمان آگاهانه و وفاي عاشقانه ي ملت بزرگ ايران كه در تشييع جنازه ي بي نظير وعزاداري تاريخي آن بزرگوار و حوادث پس از آن بروز كرد، و نيز پيوند و رابطه ي عميقي كه مسلمانان جهان در آسيا و اروپا و آفريقا نسبت به ملت ايران و امام فقيد نشان دادند، دشمنان را مأيوس، و تحليلها و پيش بينيهاي آنان را افسانه و پندار ساخت. من وظيفه دارم احترام و سپاس عميق خود را به ملت

عظيم الشأن ايران ابراز دارم و به آنان خاضعانه عرض كنم كه شما با امتحان بزرگ و تكان دهنده يي مواجه شديد و روسفيد و آبرومند از آن بيرون آمديد؛ سلام و رحمت خدا بر شما باد. شما در حيات بابركت امام، بهترين و صديقترين ياران براي او بوديد و مايه ي سربلندي آن فرزند پيغمبر(صلّي اللَّه عليه واله) شديد و پس از پرواز ملكوتي او نيز، باشكوهترين وفاداري را نسبت به او و وصيت او نشان داديد؛ خداي بزرگ از شما راضي باد. و نيز وظيفه دارم از همه ي برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان سپاسگزاري كنم، كه دل ملت ايران را تسلّا دادند و دشمن را مرعوب كردند و وحدت شكوهمند اسلامي را به نمايش گذاردند؛ روح مطهر رسول خدا(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) از همه ي آنان راضي باد. متأسفانه در دنياي اسلامي، كساني از سران سردمداران و جيره خواران و عالم نمايان و قلم فروشان نيز بودند كه قدر امام را كه درةالتاج عزتي بر تارك امت اسلامي بود، نشناختند و با او جفا كردند و براي دلخوشي امريكا و اسرائيل و ديگر دشمنان اسلام، با او درافتادند و براي خاموشي نور وجود او، خفاش گون تلاش كردند؛ «يريدون ليطفئوا نوراللَّه بافواههم واللَّه متمّ نوره ولوكره الكافرون»(23). لعنت خدا و نفرت مسلمين و حسرت ابدي بر آنان كه با خلف صدق پيامبر(ص) آن كردند كه ابوجهل و ابولهب و فرعون و قارون و بلعم باعورا و همه ي ائمه ي نار با پيامبران و صديقان و ائمه ي نور كرده بودند؛ «واتبعناهم في هذه الدّنيا لعنة و يوم القيامة هم من المقبوحين»(24). ما با خدا پيمان بسته ايم راه امام خميني(اعلي اللَّه قدره) را كه راه اسلام و قرآن و راه عزت مسلمين

است، دنبال كنيم. سياست «نه شرقي و نه غربي»، حمايت از مستضعفان و مظلومان، دفاع از وحدت و حركت امت بزرگ اسلامي و فايق آمدن بر عوامل اختلاف و دوگانگي مسلمين در سطح جهان، و مجاهدت براي ايجاد مدينه ي فاضله ي اسلامي، و تكيه بر جانبداري از قشرهاي محروم و كوخ نشين، و به كار گرفتن همه ي عوامل و امكانات براي بازسازي كشور در سطح داخلي كشور، خطوط اصلي برنامه هاي ماست. هدف اصلي از اين همه، زنده كردن دوباره ي اسلام و بازگشت به ارزشهاي قرآن است و ما يك سر مو از اين هدف عقب نخواهيم نشست. برادران و خواهران، ملت عزيز ايران! اگر دست دشمن امسال نيز شما را از حق مسلّمتان - يعني زيارت بيت اللَّه و مرقد پيامبر(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و ائمه ي هداي مدفون در بقيع(سلام اللَّه عليهم) - محروم ساخت و برگ ديگري بر كارنامه ي سياه خود افزود، اما چشم انداز آينده به نظر ما روشن و اميدبخش است. ما تاكنون به تكليف اسلامي خود عمل كرده ايم و بر تبعات آن نيز صبر مي كنيم و اميدوارم خداوند لطف خود را بر ما بگستراند و رضاي حضرت وليّ عصر(ارواحنافداه) و دعاي آن حضرت را شامل حال ما سازد. وعده ي خدا به رسولش، ان شاءاللَّه درباره ي شما فرزندان مخلص امام و ياران فداكار اسلام نيز به تحقق خواهد پيوست، كه فرمود: «لقد صدق اللَّه رسوله الرّؤيا بالحقّ لتدخلنّ المسجدالحرام ان شاءاللَّه امنين محلّقين رؤسكم و مقصّرين لاتخافون»(25). اول ذي الحجةالحرام 1409 هجري - سيّد علي حسيني خامنه اي --------------------------------------------------------------------------------

1) يوسف: 87 2) حج: 27 3) حج: 25 4) صافات: 99 5) بقره: 128 6) يس: 60 7) حج: 30 8) زمر: 17 9) يونس: 32 10) مفاتيح الجنان،

دعاي امام حسين(ع) در روز عرفه 11) حديد: 25 12) نساء: 135 13) هود: 113 14) نساء: 60 15) بقره: 256 16) ممتحنه: 1 17) شعراء: 151 و 152 18) كهف: 49 19) زمر: 70 20) رعد: 31 21) بروج: 8 22) نساء: 76 23) صف: 8 24) قصص: 42 25) فتح: 27

پيام به ملت شريف ايران، در پايان چهلمين روز ارتحال حضرت امام خمينى(ره)

پيام به ملت شريف ايران، در پايان چهلمين روز ارتحال حضرت امام خميني(ره) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اولئك كتب في قلوبهم الايمان و ايّدهم بروح منه و يدخلهم جنّات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها رضي اللَّه عنهم و رضوا عنه اولئك حزب اللَّه الا انّ حزب اللَّه هم المفلحون(1) اكنون چهل روز از مصيبت بزرگ جهان اسلام مي گذرد. چهل روز است كه امام ما - روح خدا و نفس مزكّي - احرام پوشيده، به ميقات رفته و در بحر وحدانيت حق، مأوي گرفته و بزم ملكوتيان را به حضور خود آراسته است. چهل روز است كه آن پدر مهربان و معلم دلسوز و قافله سالار آگاه، فرزندان و مريدان و رهروان را تنها گذاشته و چون جان شيرين، پيكر امت اسلامي را ترك گفته است. امت اسلامي در همه جاي جهان، چهل روز است كه سرود غم مي سرايد و از اين فقدان بزرگ مي نالد. ملت ايران، همچون صاحب عزاي داغداري كه سوز مصيبت هرچند تا مغز استخوان او اثر مي كند، اما او را از وظايف بزرگش غافل نمي سازد. در اين چهل روز، سوخت و گريست و ناله زد؛ اما گردنِ افراشته و چهره ي اميدوار و دست و بازوي توانا و اراده ي پولادين خود را نيز نشان داد و دوست و دشمن را به تحسين وادار ساخت. اين

ملت باوفا و سرشار از صدق و صفا، با همه ي وجود از امام خود تجليل كرد، و با همه ي توان به عزاداري او كمربست، و با هزاران بيان در فراق او شكوه سر كرد. اما با اين همه، هنوز هيچ بياني نتوانسته عظمت امام و عظمت حادثه ي فقدان او را باز گويد، و هنوز هيچ زبان گويايي نتوانسته مرثيه ي او را بسرايد. پيش از اين، در هر مصيبتي ما به او پناه مي برديم، و او وزن و مقدار آن را در بيان خود به ما مي فهماند، و هم او ما را تسلا مي داد: شهادت مطهري، درگذشت طالقاني، شهادت شهداي محراب، فاجعه ي هفتم تير و هشتم شهريور، و پيش از آنها، پانزده خرداد و هفده شهريور و ديگر مصايب ... ؛ اما امروز كجاست آن ميزان عظيم، كه وزن و مقدار اين مصيبت را بسنجد، و كيست آن دريادلي كه جويبارهاي خروشان و آشفته ي ما را در سينه ي پُرعمق خود، به سكينه و اطمينان نايل سازد؟ مگر به حضرت بقيةاللَّه(ارواحنافداه) ملتجي شويم و به او تسليت گوييم و از او تسلا جوييم. براي تبيين شخصيت اماممان - آن انسان والا و آن مسلمان وارسته - بهتر از آن نيست كه به قرآن پناه بريم و او را در لابلاي آيه هاي هدايتگر آن، كه به توصيف بندگان صالح خدا پرداخته است، باز جوييم: او با جهاد و هجرت كه مؤمنان را در حيطه ي ولايت الهي قرار مي دهد، مصداق: «انّ الّذين امنوا و هاجروا و جاهدوا باموالهم و انفسهم في سبيل اللَّه»(2) شد. او با استقبال از خطر و جان بركف گرفتن در راه خدا، در زمره ي كساني

درآمد كه ستايش الهي: «و من النّاس من يشري نفسه ابتغاء مرضات اللَّه»(3) در وصف آنان سروده شده است. او با قيام تاريخيش در راه خدا و تلاش بي نظيرش براي اقامه ي قسط و عدل و نجات مستضعفان از ظلم و تبعيض، پاسخي افتخارانگيز به نداي: «كونوا قوّامين للَّه»(4) و «كونوا قوّامين بالقسط»(5) داد. او خشم و برائت نسبت به مشركين و كفار عنود، و عطوفت و مودت نسبت به مسلمانان سراسر جهان را مصداق كاملي از: «اشدّاء علي الكفّار رحماء بينهم»(6) ساخت. او با مناجات و تهجد و تضرع مخلصانه، در سلك: «عسي ان يبعثك ربّك مقاما محمودا»(7) درآمد. او آمر به معروف و ناهي از منكر و مجاهد في سبيل اللَّه بود. او با قطع هر پيوندي كه با پيوند محبت حق و فناي در حق ناسازگار بود، مصداق: «رضي اللَّه عنهم و رضوا عنه اولئك حزب اللَّه الا انّ حزب اللَّه هم المفلحون»(8) گرديد. او با عمري كه روزها و ساعتها و لحظه هايش با مراقبه و محاسبه سپري مي شد، صدها آيه ي قرآن را كه در توصيف مخلصين و متقين و صالحين است، مجسم و عيني ساخت. او قرآن را نه فقط در محيط زندگي جامعه و با تشكيل جامعه ي اسلامي، بلكه در نفس خود و زندگي خود تحقق بخشيد. او، آن روح اللَّه بود كه با عصا و يد بيضاي موسوي و بيان و فرقان مصطفوي، به نجات مظلومان كمر بست؛ تخت فرعونهاي زمان را لرزاند و دل مستضعفان را به نور اميد روشن ساخت. او به انسانها كرامت، و به مؤمنان عزت، و به مسلمانان قوّت و شوكت، و به دنياي مادّي و بي روح معنويت، و

به جهان اسلام حركت، و به مبارزان و مجاهدان في سبيل اللَّه شهامت و شهادت داد. او بتها را شكست و باورهاي شرك آلود را زدود. او به همه فهماند كه انسان كامل شدن، علي وار زيستن و تا نزديكي مرزهاي عصمت پيش رفتن، افسانه نيست. او به ملتها نيز فهماند كه قوي شدن و بند اسارت گسستن و پنجه در پنجه ي سلطه گران انداختن، ممكن است. لمعات قرب حق را صاحبان بصيرت در چهره ي منور او ديدند و طعم برّ الهي را كه در حيات و ممات بر او مي باريد، همه چشيدند. دعاي او مستجاب شد كه مي گفت: «الهي لم يزل برّك عليّ ايام حياتي، فلاتقطع برّك عنّي في مماتي»(9). با رحلت خود، انقلابي ديگر برپا كرد. ... ده ميليون دل بي قرار را بر جنازه ي خود گرد آورد و صدها ميليون را در سراسر جهان در غم خود عزادار كرد. همان طور كه در زندگيش تختهاي فرعوني را لرزانده بود، با مرگ خود نيز خواب و خيال باطل را از چشم دشمنان ربود. از اين پس دنيا شاهد شكوفايي روزافزون خميني كبير خواهد بود. نهالي كه او نشانده و بذري كه او پاشيده، همان كلمه ي طيبه يي است كه: «اصلها ثابت و فرعها في السّماء تؤتي اكلها كلّ حين باذن ربّها»(10). باري، خميني عزيز ما را كيست كه نشناسد؟ و كيست كه بشايستگي بشناسد؟ الفاظ من را تحمل آن نيست كه آن حقيقت فاخر و آن گوهر نفيس را در خود بگنجاند، و قلم قاصر اين جانب ناتوان تر از آن است كه سوداي ترسيم آن چهره ي ملكوتي را بپروراند. بهتر آن كه عنان قلم دركشم و يك بار ديگر اين مصيبت بزرگ و

جانكاه و اين غم فراموش نشدني را به حضرت بقيةاللَّه(ارواحنالتراب مقدمه الفداء) و بيت معظم ايشان، مخصوصاً به يادگار عزيز و يگانه و نور چشم اعزّ ايشان - جناب حجةالاسلام آقاي حاج سيّد احمد آقا - و به خانواده هاي شهدا و اسرا و جانبازان و مفقودين و به عموم ملت ايران و به امت بزرگ اسلامي تسليت عرض كنم و تذكراً اموري را به عرض ملت عزيز برسانم: 1)قلم و بيان اين جانب قاصر از آن است كه از عموم ملت به خاطر عزاداري مخلصانه و فداكارانه شان در طول چهل روز عزاي عمومي، تشكر كنم. شما ملت بزرگ ايران، درس وفاداري جاودانه يي را در تاريخ به ثبت رسانديد و اوج اخلاص و صفايي را كه از امت قدرداني نسبت به امام و مصلح و منجي بزرگي انتظار مي رود، نشان داديد. شما به دوستان جمهوري اسلامي اميد بخشيديد و در كام دشمنان، شرنگ يأس و تلخكامي ريختيد. شما پايه هاي حكومت اسلامي را مستحكم ساختيد و دل بدخواهان را لرزانديد. شما ملائكةاللَّه را به ستايش ايمان و اخلاص خود واداشتيد و جان پليد شياطين را آماج شهاب اراده ي قهرآميز خود قرار داديد. رحمت الهي و رضاي وليّ اللَّه الاعظم(ارواحنافداه) و دعاي ملكوتي امام عزيزمان شامل حال شما باد. 2)پايان يافتن عزاي رسمي، به معناي پايان يافتن درد و داغ ملت ايران در اين سوگ بزرگ نيست. ياد جاودانه ي امام كبير ما، هم با خاطره هاي شيرين حيات بابركت او، و هم با غم فقدان تسلاناپذير او، همواره همراه خواهد بود. با اين همه، من با تشكر مجدد و با تبريك عيد سعيد قربان كه خاطره ي غم انگيز محروميت از حج را بار ديگر زنده مي سازد و

فرياد ملت ما در برائت از كفار مستكبر و عمال مرتجع آنان را رساتر مي سازد، از عموم ملت ايران مي خواهم كه رخت عزا از تن بركنده و جامه ي كار و تلاش و جد و جهد به تن كنند و با توان و نيروي جديدي كه تجسم لطف خدا بر امام ما در ممات اوست، به سمت هدفهاي او پيش روند. حركت به سمت هدفهاي امام و انقلاب و تأمين عمران و آبادي و عدالت اجتماعي و حفظ مواضع انقلابي و ساختن كشوري نمونه، كار و تلاش و جد و جهد مي طلبد. امام ما بر مصيبتها فايق مي آمد و در همه حال و حتّي در سنين كهولت، از كار و تلاش دست نمي كشيد. غلبه بر مشكلات و شكست دادن توطئه ي دشمنان، تنها با حركت دسته جمعي مردم و همكاري آنان با مسؤولان كشور و حضور قوي و پُرنشاط آنان در صحنه، ميسر خواهد شد. شما ملت عزيز، اين همه را در طول ده سال ونيم پس از پيروزي انقلاب تأمين كرده ايد و از اين پس بيش از گذشته بايد تأمين كنيد. دست خدا با شما و دعاي وليّ عصر(ارواحنافداه) بدرقه ي راهتان باد. 3)مصيبت فقدان امام عزيزمان دلها را گداخت و بسي غشها و ناخالصيها را سوزاند؛ جانها را به هم نزديك، و يخهاي كدورت و حصارهاي دوگانگي را ذوب كرد و وحدت كلمه يي بي نظير به وجود آورد. وظيفه ي يكايك آحاد ملت، مخصوصاً گويندگان و نويسندگان، بالاخص كساني كه از تريبونهاي عمومي استفاده مي كنند، آن است كه ضمن تجليل از اين وحدت عمومي، همگان را به پاسداري از آن تشويق كنند. وحدت عمومي، به معناي گرد آمدن صاحبان سليقه ها و روشهاي گوناگون

بر گرد محور اسلام، خط امام و ولايت فقيه است. اين، همان اعتصام به «حبل اللَّه» است كه عموم مسلمين بدان مكلف گشته اند؛ و اين، آن اسم اعظمي است كه همه ي گرهها را باز، و همه ي موانع را برطرف، و همه ي شياطين را مغلوب مي كند. اعمال و گفتار تفرقه انگيز و دلسردكننده از هر كسي صادر شود، خيانت به امام و اسلام است. از حضرات نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي، ائمه ي محترم جمعه، گويندگان مذهبي و رسانه هاي عمومي تقاضا مي كنم همگان را به اين وظيفه ي انقلابي توجه دهند؛ و البته ضمانت اصلي براي اين كار، آحاد مردم حزب اللَّه اند كه با مشاهده ي تخلف از اين وظيفه ي الهي، موظف به نهي ازمنكر و اعراض از متخلفين مي باشند. 4)در آستانه ي همه پرسي قانون اساسي و انتخابات رياست جمهوري، از عموم ملت تقاضا مي كنم كه با شركت در اين دو امر، يك بار ديگر مشتي محكم بر دهان ياوه گويان و بدخواهان بزنند و دشمن را مأيوس كنند. انتخاب فرد اصلح و داراي تقوا و تدبير براي مقام مهم رياست جمهوري - كه در قانون اساسي جديد، داراي اختيارات وسيع در اداره ي كشور است - وظيفه يي شرعي و عقلي و انقلابي است، و كوتاهي در اين امر يا در حضور در پاي صندوقهاي رأي، خسارتهاي جبران ناپذيري به بار خواهد آورد. حضور شما، پايه هاي انقلاب را محكم مي كند و به مديران آينده ي كشور، جرأت و قدرت كار مي بخشد و آينده را تضمين مي كند. اين جانب، به خواست خداوند در روز ششم مرداد ماه به پاي صندوق خواهم رفت و به اصلاحات قانون اساسي و به رياست جمهوري رأي خواهم داد و از عموم ملت عزيز

نيز انتظار دارم چنين كنند. 5)شعاير اسلامي و مساجد و نمازهاي جمعه و عزاداريها، از جمله عواملي است كه در پيروزي انقلاب و تداوم آن، نقش تعيين كننده يي داشته است. ملتهاي مسلمان اكنون در همه جاي عالم، با بهره گيري از تجربه ي ملت ايران، به مساجد و شعاير ديني اهتمام خاصي نشان مي دهند. نهضت فلسطين و بسي نهضتهاي ديگر، امروزه از مساجد و نمازهاي جمعه و جماعت، نيرو و توان مي گيرد. سزاوار است كه ملت عزيز ايران، نقش اين شعاير را همواره به ياد داشته باشد. اين جانب همه ي مردم - بخصوص جوانان - را به پُر كردن مساجد و حضور در نمازهاي جمعه و جماعت و گرم نگهداشتن مراسم عزاداري سالار شهيدان حسين بن علي(ع) توصيه مي كنم. البته روح و مضمون حقيقي اين شعاير و مراسم بايد به طور شايسته حفظ شود و معنويت و توجه و فراگيري بر آن حاكم باشد. حضرات ائمه ي محترم جمعه و جماعات و گويندگان مذهبي نيز تا سرحد امكان بايد براي پُربار كردن و محتوا بخشيدن به اين مراسم تلاش كنند و اين كانونهاي معنويت و صفا را گرم نگهدارند. 6)در اين مرحله از انقلاب، هدف عمده عبارت است از ساختن كشوري نمونه كه در آن، رفاه مادّي همراه با عدالت اجتماعي و توأم با روحيه و آرمان انقلابي، با برخورداري از ارزشهاي اخلاقي اسلام تأمين شود. هريك از اين چهار ركن اصلي، ضعيف يا مورد غفلت باشد، بقاي انقلاب و عبور آن از مراحل گوناگون ممكن نخواهد شد. رفاه مادّي، به معناي ترويج روحيه ي مصرف گرايي نيست - كه خود، يكي از سوغاتهاي شوم فرهنگ غرب است - بلكه بدين معني است كه

كشور از نظر آبادي و عمران، استخراج معادن و استفاده از منابع طبيعي، تأمين سلامت و بهداشت جامعه، رونق اقتصادي و رواج توليد و تجارت، با تكيه بر استعدادهاي ذاتي نيروهاي انساني خودي، به حد قابل قبول برسد و علم و فرهنگ و تحقيق و تجربه همگاني شود و نشانه هاي فقر و عقب افتادگي رخت بربندد. عدالت اجتماعي، بدين معني است كه فاصله ي ژرف ميان طبقات و برخورداريهاي نابحق و محروميتها از ميان برود و مستضعفان و پابرهنگان كه همواره مطمئنترين و وفادارترين مدافعان انقلابند، احساس و مشاهده كنند كه به سمت رفع محروميت، حركتي جدي و صادقانه انجام مي گيرد. با قوانين لازم و تأمين امنيت قضايي در كشور، بساط تجاوز و تعدي به حقوق مظلومان و دست اندازي به حيطه ي مشروع زندگي مردم جمع شود. همه كس احساس كند كه در برابر ظلم و تعدي مي تواند به ملجأ مطمئن پناه برد، و همه كس بداند كه با كار و تلاش خود خواهد توانست زندگي مطلوبي فراهم آورد. روحيه و آرمان انقلابي، بدين معني است كه ميل به زندگي راحت و مرفه، جامعه و مسؤولان را به سازشكاري و تسليم در برابر زورگويي قدرتهاي جهاني و غفلت از توطئه ي استكبار و بي اعتنايي به پيام جهاني انقلاب نكشاند. آن روزي كه خداي نخواسته جمهوري اسلامي، رفاه و آبادي را هدف عمده ي خويش قرار داده و در اين راه حاضر به چشم پوشي از آرمانهاي انقلابي و جهاني و فراموشي از پيام جهاني انقلاب شود، روز انحطاط و زوال همه ي اميدها خواهد بود؛ و خدا چنين روزي را ان شاءاللَّه هرگز نخواهد آورد. بي شك، ملت ايران براي دفاع از اسلام عزيز و

استقلال ملي آماده است كه همه چيز خود را فدا كند. برخورداري از ارزشهاي اخلاقي اسلام بدين معني است كه روح فضيلت و پرهيزكاري و وارستگي و بردباري و اجتناب از شهواتِ ممنوع و دوري از حرص و آز و دنياطلبي و حق كشي و نامردمي و مال اندوزي و روي آوردن به خلوص و پاكي و پارسايي و ديگر خصلتهاي اخلاقي در جامعه رواج يابد و به صورت ارزشهاي اصلي به حساب آيد. بر اين چهار ستون اصلي است كه جامعه ي رو به رشد اسلامي شكل مي گيرد و قوام و استحكام مي يابد و استعدادها شكوفا و سرچشمه هاي نيكي و بهروزي جوشان مي شود و جامعه ي اسلامي الگوي جذابي براي همه ي ملتها مي گردد. 7)به همان اندازه كه ملت ايران به ساختن و پرداختن كشور و جامعه ي خود مشتاق است، دشمنان از آن هراسان و نسبت به آن خشمگينند. آنها نيز مي دانند كه توفيق ملت ايران در بناي جامعه يي آباد و برخوردار از خيرات مادّي و معنوي، مشوق ديگر ملتها به پيمودن راه اين ملت بزرگ خواهد شد، و اين به معناي خط بطلان كشيدن بر مطامع استعماري و استكباري قدرتهاي جهاني است. اين جاست كه داستان طولاني و پُرماجراي توطئه هاي استكبار در مقابله با جمهوري اسلامي آغاز مي شود. جنگ تحميلي، محاصره ي اقتصادي، دروغ پراكني دايمي در رسانه هاي جهاني وابسته به استكبار و ارتجاع و صهيونيسم، حمايت از ضدانقلاب - از چپ افراطي تا راست افراطي، و منافقين روسياه و امثال آن - همه به خاطر اين بود كه ملت انقلابي ما را از رسيدن به آن آينده ي روشن باز دارند. در آينده نيز توطئه خواهد بود. اگرچه احتمال تهاجم نظامي بسيار

ضعيف مي نمايد، اما توطئه هاي سياسي و شايعه پراكني و تلاش براي دلسرد كردن مردم و جنگ رواني و كارشكنيهاي گوناگون، محتمل است. ملت ما بايد كاملاً هشيار و بانشاط، هر توطئه يي را با قدرت و صلابت خود خنثي كند و بخصوص مراقب نفوذيهاي دشمن و شايعه پراكنان و خناسان پنهان و آشكار باشد. 8)شايسته است كه قشرهاي گوناگون جامعه، بويژه قشرهاي حساس مؤثر، با دقت و تأمل، وظيفه ي خاصي را كه در اين برهه ي خاص برعهده ي آنان است، شناخته و با قصد قربت و به مثابه ي عبادتي بزرگ، آن را انجام دهند. شايسته است كه علماي اعلام و ائمه ي محترم جمعه و جماعت و خطبا و مبلّغين، با نفوذ كلمه ي خود در اقشار مختلف، تقوا و توكل و صبر و مجاهدت را به مردم توصيه كرده، همگان را در برابر مكر و خدعه ي دشمنان هوشيار سازند و وظيفه ي اسلامي و انقلابيِ دفاع از جمهوري اسلامي را، همواره در ياد آنان زنده نگهدارند. طلاب علوم ديني در كنار تحصيل و فراگيري فن اجتهاد و فقاهت - در همان گستره ي وسيعي كه امام عالي قدرمان براي اجتهاد ترسيم مي كرد - با تهذيب نفس و قدرت فهم سياسي، در همه ي صحنه هايي كه انقلاب نياز به آنها دارد، حضور يافته، با زبان و عمل، وظايف خود را انجام دهند. دانشجويان و دانش آموزان، فريضه ي آموزش علم را با كسب مهارت و تجربه توأم ساخته و چنان كه شأن آنان است، به مثابه ي پيشاهنگ حركتهاي انقلابي، در سمت هدفهاي والاي اسلام و در مقابله با توطئه هاي استكبار جهاني و مثلث امريكا، صهيونيسم و ارتجاع، مجاهدتي جانانه كنند. اساتيد و مديران مراكز آموزشي و تحقيقاتي، در

كنار اهتمام بليغ نسبت به ارتقاي سطح دانش و پژوهش - كه پايه ي اصلي رشد و توسعه ي كشور محسوب مي گردد - بر اسلامي كردن محيط آموزش و زدودن آثار سوء فرهنگ وارداتي و تقويت بنيه ي ديني و سياسي دانشجويان و دانش آموزان - كه اميدهاي آينده ي كشورند - همت گمارند و با برنامه هاي ابتكاري و ضربتي، ريشه كن ساختن بي سوادي و گسترش دانش در سطح جامعه را، چون هدفي مقدس تعقيب كنند. كشاورزان و روستاييان، كار خود را كه اصليترين پايه ي خودكفايي كشور است - يعني تهيه و تأمين موادغذايي - قدر دانسته، افزايش محصول و بهبود كيفيت آن را هدف خود قرار دهند و وابستگي كشور به مواد غذايي وارداتي را به صفر برسانند. كارگران و عناصر فني، كيفيت صنعتي را تا آن جا كه به دقت و دلسوزي در كار مربوط است، بالابرده، با روح ابتكار و اعتماد به نفس، نياز كشور به محصولات و دانش فني بيگانگان را كاهش دهند و پايه هاي صنعت اصيل و ملي را استوار سازند و موجب شوند كه مصرف كنندگان به محصولات داخلي اطمينان و علاقه پيدا كنند. همچنين راه به سمت صنعت پيشرفته و پيچيده را باز كنند و نشان دهند كه استعداد و ابتكار ايراني قادر است كشور را - حتّي در صنايع پيشرفته - از ديگران بي نياز سازد. كسبه و پيشه وران، امانت و قناعت را پيشه كنند؛ به سود كم اكتفا نمايند و از كساني كه به خاطر سودجويي، از روشهاي غيراسلامي استفاده مي كنند و بر مردم فشار وارد مي سازند، بشدت تبرّي جسته و براي مقابله با آنان، در كنار دستگاههاي دولتي و قضايي قرار گيرند. هنرمندان،

زبان رساي هنر را در خدمت انقلاب و اسلام - كه عزيزترين سرمايه ي مردم است - به كار گيرند و اين عطيه ي الهي را صرف تعالي افكار مردم كنند و هنر را از آميزش با مظاهر زيانبار فرهنگ بيگانه رها سازند. هنر را با حفظ تعالي آن به ميان مردم برند و در ذهن و دل آنان وارد كنند و از شكل كالاي تجملي و مخصوص گروهي خاص خارج سازند. نويسندگان و گردانندگان مطبوعات، هدايت افكار جامعه و تلاش براي اعتلاء و ارتقاي آن را وظيفه ي بزرگ خود دانسته، فضاي ذهني جامعه را با طرح مسايل مهم جهاني و داخلي و افشاي خدعه هاي نظام سلطه ي بين المللي روشن سازند و امانت و صداقت معلمي دلسوز را، فريضه ي تخلف ناپذير خود شمارند و از طرح موضوعات تفرقه انگيز يا دلسردكننده اجتناب ورزند. ارتش جمهوري اسلامي و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي - كه بازوان مسلح ملت براي دفاع از انقلاب و حفظ مرزهاي كشورند - آمادگيهاي خود را از لحاظ آموزش، تجهيزات و سازماندهي و انضباط افزايش داده، همواره دو سازمان برادر و مكمل يكديگر باشند؛ و بسيج مستضعفين كه هميشه مورد تحسين و رضايت امام عزيزمان بود، زير نظر و مديريت سپاه، به استحكام تشكيلات و سازماندهي خود بيش از پيش اهتمام ورزد. نهادهاي انقلابي كه از آغاز نقش مؤثري در حراست از دستاوردهاي انقلاب داشته اند - چه آنها كه در قالب سازمانها و تشكيلات توليدي و خدماتي و تبليغاتي خدمت مي كنند، و چه انجمنهاي اسلامي كه در همه جا پرچمدار ارزشهاي انقلابي مي باشند - روحيه ي انقلابي را با نظم و انضباط دقيق و توأم با سعه ي صدر به كار گرفته،

بدون تخطي از وظايف خود، راه و رسم دفاع از انقلاب را زنده نگهدارند. مأموران و كارگزاران نظام - چه در قوّه ي مجريه و چه در قوّه ي قضاييه - خود را مظهر تدبير و امانت و خدمتگزاري نظام بدانند و دلسوزانه و صادقانه، در خدمت به مردم بكوشند و با احترام مؤكد به قانون، نمونه هاي بارز درستكاري و خلوص را به مردم نشان دهند و بدانند كه خدمت به اين مردم فداكار، عبادتي بزرگ و افتخاري ابدي است. 9)بانوان در پيروزي و تداوم انقلاب و در مقابله با حوادث بزرگ دوران دهساله، يكي از بارزترين و درخشانترين نقشها را داشته اند.امام فقيد بزرگوار ما، با توجه به اين نقش حساس بود كه در ستايش زنان جمهوري اسلامي، بارها لب به سخن گشوده و يادگارهاي ارزنده يي از قضاوت خود در اين مورد براي نسلهاي آينده به جاي نهاده است. به طور حتم، اگر بانوان كشور ما اين حضور فداكارانه و مواج از آگاهي و اراده و ايثار را از خود نشان نمي دادند، سرنوشت انقلاب و جمهوري اسلامي چيز ديگري مي بود و هرگز اين توفيقات بزرگ تاريخي - نه در پيروزي انقلاب و نه در حوادث بعد از آن - به دست نمي آمد. نقش زنان در انقلاب، ثابت كرد كه زن در سايه ي ايمان و آگاهي و به دور از منجلاب فسادي كه دنياي غرب براي او درست كرده است، مي تواند نقش اول را در تحولات تاريخي و جهاني ايفا كند. ثابت كرد كه افتخار و عظمت زن، در چيزهايي كه دستهاي آلوده ي صهيونيسم براي او در دنياي منحط كنوني فراهم آورده، نيست؛ بلكه زن در سايه ي طهارت

و عفت و احساس مسؤوليت است كه مي تواند دوشادوش مردان و در مواردي جلوتر از آنان، گام بردارد. بانوان در نظام جمهوري اسلامي بايد قدر عظمتي را كه اسلام به آنان داده است، بدانند. دام مصرف زدگي را كه سرمايه داران چپاولگر جهاني بر گرد زن امروز دنيا تنيده اند، كاملاً بدرند و ضدارزشهاي فرهنگ غربي، مانند برهنگي و معاشرت بي بندوبار با مردان و آلودگي به انواع فسادها را كه در كشورهاي پيشرفته و غالب كشورهاي عقب افتاده برزندگي زنان حاكم است، به چشم تحقير و نفرت بنگرند و بدانند كه امروز زن ايراني كه در صحنه هاي سياست و كار و در ميدانهاي انقلاب با تقوا و پاكدامني حضور دارد، برترين زنان دنياست، و اين را مردان و زنان منصف و حق بين در همه جاي جهان تصديق مي كنند. 10)آخرين مطلب، درباره ي بازسازي است. اين جانب به طور قاطع به ملت عزيز عرض مي كنم كه اهميت بازسازي در امروز، كمتر از اهميت جنگ در دوران هشت ساله ي گذشته نيست؛ و همان طور كه همت و اراده و مشاركت مردم در جنگ داراي نقشي بزرگ و بسيار مؤثر بود، امروز نيز همكاري و حضور و مشاركت مردم مي تواند نقش مهمي را در بازسازي ايفا كند. دشمنان در كار بازسازي نيز مانند جنگ كارشكني و دشمني خواهند كرد؛ اما اراده ي انقلابي مردم مي تواند توطئه ي دشمنان را خنثي كند. در بازسازي، حضور و شركت فعال نيروهاي انقلابي يقيناً خواهد توانست كارهاي دشوار را آسان و مدتهاي طولاني را به زمانهاي كوتاه مبدل سازد. عشق و صميميت قادر به انجام كارهايي است كه سرپنجه ي تدبير گاه از انجام آن ناتوان است. شايسته است مسؤولان دولتي با

سازماندهي نيروهاي انقلابي و مردمي و جهت دادن به كار و سرمايه و ابتكار مردم، بازسازي را به مرحله ي تحقق برسانند و موانع را از سر راه مشاركت فكري و مالي و كاري مردم برطرف سازند. در خاتمه، بار ديگر به مناسبت چهلمين روز ارتحال امام بزرگوار و عظيم الشأن و پايان عزاي عمومي چهل روزه، به ملت عزيز تسليت عرض مي كنم و توفيق و صبر و اجر براي همگان مسألت مي نمايم. همچنين عيد سعيد قربان را به عموم ملت تبريك مي گويم و ضمن تشكر از گروهها و آحاد مردم و مسؤولان و دستگاههاي دولتي و نهادهاي انقلابي كه با پيامهاي خود، نسبت به اين جانب ابراز محبت و صميميت نموده اند، از همگان درخواست مي كنم از ارسال پيام تسليت و تبريك خودداري فرمايند و از روزنامه ها - ضمن تشكر - جداً مي خواهم كه از فردا پيام تسليت و تبريك خطاب به اين جانب را درج ننمايند. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - 23/04/68 - دهم ذيحجه هزار و چهارصد و نه - سيّد علي حسيني خامنه اي --------------------------------------------------------------------------------

1) مجادله: 22 2) انفال: 72 3) بقره: 207 4) مائده: 8 5) نساء: 135 6) فتح: 29 7) اسراء: 79 8) مجادله: 22 9) مفاتيح الجنان، مناجات شعبانيه 10) ابراهيم: 24 و 25

پيام تشكر و تجليل از آحاد مردم، به خاطر شركت گسترده در انتخابات رياست جمهورى و همه پرسى قانون اساسى

پيام تشكر و تجليل از آحاد مردم، به خاطر شركت گسترده در انتخابات رياست جمهوري و همه پرسي قانون اساسي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اليوم يئس الّذين كفروا من دينكم فلاتخشوهم و اخشون(1) ملت رشيد و عزيز ايران! خداي را سپاسگزارم كه يك بار ديگر در امتحاني بزرگ و الهي، سربلند و پيروز و موفق گشتيد و با حضور گسترده و چشمگير خود

در صحنه ي همه پرسي و انتخابات، ضمن اداي وظيفه ي حق شناسي خود نسبت به امام عظيم الشّأن فقيد(اعلي اللَّه مقامه) و ميثاق مجدّد با آرمانهاي والاي انقلاب اسلامي، اصلاحات قانون اساسي را تصويب كرديد و رئيس جمهور خود را برگزيديد. خنّاسان و بدخواهاني كه با انواع وسوسه هاي شيطاني و با بهره گيري از كاستيها و فشارهاي ناشي از توطئه هاي دشمنان و جنگ تحميلي، تلاش مذبوحانه يي را به همراه همه ي بوقهاي تبليغاتي دشمنان براي نااميد كردن مردم و خالي كردن صحنه با تمام توان آغاز كرده بودند، امروز ناكام و مأيوس گرديدند و صفوف فشرده ي ملت در جمعه ي ششم مرداد كه متبرك به نزديكي با ايام عيد بزرگ غدير خم و روز ولايت و امامت بود، ان شاءاللَّه زمينه ي نزول رحمت و بركت بيشتر از جانب خداوند متعال بر اين ملت و رضايت و خرسندي وليّ اللَّه الاعظم(ارواحنافداه) را فراهم كرد و تيري بر قلب كفر و استكبار و نفاق بود. جاي آن است كه همه ي كساني كه دانسته و ندانسته در سراسر جهان، اسير تحليلهاي غلط و غير واقعيِ خود و ديگران درباره ي ايرانند، اكنون به خود آيند و حقايق كشور عزيز ما را در رفتار و موضعگيريهاي ملتِ بزرگمان صحيح و واقع بينانه درك كنند. اميد است وحدت صفوف شما ملت عزيز كه هميشه بركات و فضل الهي را به همراه داشته است، اين بار نيز منشأ تحوّلات مباركي در جامعه گشته و با كمك عموم ملت، سعادت، رفاه، ترقي، عزت و استقلال و پيشرفت آرمانهاي انقلاب اسلامي را به ارمغان آورد. قانون اساسي جديد كه يكي از آخرين يادگارهاي امام عزيزمان است، ميثاق امت با انقلابي است كه بيش از

ده سال آماج توطئه هاي همه ي دشمنان عنود و لجوج و نادان و بزرگ و كوچك بوده و مسير خونبار خود را با استقامت و سرفرازي پيموده و با خط برجسته و نوراني در تاريخ ثبت گردانيده است. اين جانب، به عنوان خدمتگزاري كوچك از آحاد مردم غيور و عزيز، برادران و خواهران، جوانان و نوجوانان و سالخوردگان كه با زحمت خود را به صندوقها رساندند و نيز از همه ي برگزار كنندگان انتخابات؛ از شوراي محترم نگهبان و وزارت محترم كشور و صدا و سيما و نيروهاي انتظامي و مباشرين امور صندوقهاي آراء كه آن چنان باشكوه و آرامش و نظم اين مانور عظيم انقلابي را برگزار كردند و ساير دست اندركاران صميمانه تشكر مي كنم و براي همگان از خداي متعال موفقيت و سعادت استدعا دارم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي حسيني خامنه اي - هشتم مرداد ماه شصت و هشت - بيست و ششم ذيحجةالحرام 1409 --------------------------------------------------------------------------------

1) مائده: 3

پيام تشكر از حجةالاسلام والمسلمين حاج سيّد احمد خمينى به مناسبت برگزارى مراسم تنفيذ حكم رياست جمهورى

پيام تشكر از حجةالاسلام والمسلمين حاج سيّد احمد خميني به مناسبت برگزاري مراسم تنفيذ حكم رياست جمهوري بسمه تعالي جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي حاج سيّد احمد خميني(دامت تأييداته) مراسم تنفيذ رياست جمهوري امروز در حسينيه ي مطهر جماران كه از شكوه معنويت و جلوه ي صفا و صميميتي ويژه برخوردار بود، اين جانب را موظف مي سازد كه از جناب عالي به عنوان يادگار يگانه و عزيز امام فقيد و يار و ياور صميمي و هميشگي آن بزرگوار صميمانه تشكر كنم. بيت شريف و كريم آن رهبر و پير مراد ملت ايران، اكنون نيز مانند هميشه مركز و ملجأ دلها و عشقها و اميدهاست و همواره چنين خواهد بود ان شاءاللَّه. اين جانب،

جلوه هاي حضور معنوي امام و مقتداي فقيدمان را امروز بوضوح احساس مي كردم. اين توفيق بزرگ، مرهون تلاش خالصانه جناب عالي است كه شمع آن شبستان محبتيد. بار ديگر از شما و ديگر عزيزان آن بيت معظّم سپاسگزاري مي كنم. سيّد علي خامنه اي - 12/05/68

پيام به خانواده هاى شهدا، اسرا و مفقودان، در آستانه ى هفته ى دفاع مقدس

پيام به خانواده هاي شهدا، اسرا و مفقودان، در آستانه ي هفته ي دفاع مقدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم در سالگرد شروع جنگ تحميلي، ياد شهيدان عالي مقام را گرامي مي دارم و به رزمندگان عزيز درود مي فرستم و به جانبازان و اسراي فداكار و شجاع، عرض ارادت كرده، براي خانواده هاي با اخلاص و پر گذشت همه ي اين عزيزان، پاداش وافر الهي را مسألت مي نمايم. خدا را سپاس مي گويم كه با الطاف بي كران خود، به مجاهدت شما عزيزان بركت بخشيد و خطر بزرگي را كه با توطئه ي شياطين، به كشور و ملت بقيّةاللَّه(ارواحنافداه) متوجه شده بود، به وسيله ي شما برطرف ساخت. اگر نبود آن همه تلاش و جهاد مخلصانه كه شما رزمندگان نيروهاي مسلح و بسيج مردمي، در دوران جنگ هشت ساله نشان داديد و حقيقتاً اسلام را روسفيد و امت رسول اللَّه(صلّي اللَّه عليه واله) را سربلند ساختيد و اگر نبود خونهاي مطهر و معطري كه در راه خدا بر زمين ريخته شد، يقيناً امروز از نظام اسلامي اثري نبود و پرچم قرآن چنين سربلند نمي شد. همه ي كساني كه در جنگ تحميليِ هشت ساله، چه با حضور خود يا فرزندان و عزيزانشان، حضور و فعاليتي داشته اند، مخصوصاً خانواده هاي شهيدان عزيز و جانبازان و اسيران گرامي، بايد بدانند كه در امتحاني بزرگ شركت كرده و در آن سربلند بيرون آمده اند. خدا را بر اين توفيق بزرگ، سپاس بگزارند و روحيه ي دفاع از اسلام را كه موهبتي عظيم

است، براي خود حفظ كنند. پروردگارا! اين بندگان صالح را همواره مشمول رحمت و فضل خود قرار ده و شهيدان عالي قدر ما را با اوليايت محشور فرما. «انّك سميع مجيب». والسّلام علي عباداللَّه الصّالحين - 23 شهريور ماه 1368 - سيّد علي خامنه اي

پيام به مجمع بزرگ فرماندهان سپاه و بسيج

پيام به مجمع بزرگ فرماندهان سپاه و بسيج بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم برادران عزيز، فرماندهان و مسؤولان محترم سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و بسيج مستضعفان! خدا را شكر كه نفس روح اللّهيِ آن عبد صالح و آن يادگار پيامبران و اوليا (سلام اللَّه عليهم)، نقشي معجزنشان و پايدار در كتيبه ي تاريخ نشاند؛ يعني انسانهاي والا و نفوس طيبه يي با تربيت پيامبرگون خود پديد آورد كه در ظلمات جاهليت و مادّيتي كه طاغوتهاي زمان و امپراتوران زر و زور در جهان پديد آورده و بر آدميان تحميل كرده اند، چون ستارگان فروزان بدرخشند و پرتو فضيلت و معنويت را در پيرامون خود بپراكنند و عروج روحي و معنوي و ارزشهاي حقيقي را به جهان بنمايند. خدا را شكر كه زحمت و تلاش آن وارث پيامبران و راهرو راه آنان را بركت بخشيد و پاداش او و امتش را با پيروزي عظيمي كه قرنها آرزوي همه ي مصلحان و ژرف انديشان اسلامي بود، ارزاني داشت و اين پيروزي را با فتوحات درخشاني در عرصه هاي گوناگون و از همه بالاتر، در عرصه ي تربيت و تزكيه ي نفوس جواناني كه پايه هاي استوار و پاسداران بيدار انقلاب و نظام اسلاميند، ضمانت نمود و فتح الفتوحي را كه كليد همه ي پيروزيهاست، نصيب او ساخت. شما جوانان و جوانمرداني كه سابقه ي مجاهدت در جنگي هشت ساله را به مثابه ي بزرگترين افتخار دوران انقلاب براي خود كسب كرده ايد، از جمله ي ارزشمندترين دستاوردهاي

امام فقيد بزرگوارمان در تلاش چندين ساله و پُرمرارتش مي باشيد. جمعي از شما شهد شهادت نوشيدند و به مجاورت اولياء اللَّه و عروج به ملكوت، سرافراز شدند و جمعي ديگر زنده و آماده، پا به ركاب وظيفه ي بزرگ خويشند، تا حكم خدا چه باشد و تكليف الهي چه فرمان دهد: «فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدّلوا تبديلا»(1). امام بزرگوار، به شما جوانان مجاهد و مخلص، محبتي پدرانه داشت و قلب منوّر او از شما راضي بود. اين محبت و رضايت، سرمايه ي ارجمندي است كه بايد گرامي داشته شده و حفظ شود. بي شك، محبت و رضايت روح مطهر آن سلاله ي نبوت و امامت نيز همان بركاتي را خواهد داشت كه رضايت و محبت او در دوران زندگي پُربركتش مي داشت. اينك، ما در دوراني قرار گرفته ايم كه جهاد في سبيل اللَّه در شكلي اگر چه نه به صراحت دوران جنگ، اما با همان دشواريها و شايد با ظرافت بيشتر، بر دوش همه ي ماست. جهاد در اين دوران، براي آنان كه در نيروهاي مسلح يا وابسته به آنند، مستلزم اموري جداست: نخست، حفظ آمادگي روحي براي دفاع از انقلاب و كشور و نظام جمهوري اسلامي. از پيامبر اكرم(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) نقل شده است كه: «من لم يغز ولم يحدّث نفسه بغزو مات علي شعبة من النّفاق»(2). يعني آن كسي كه در ميدان نبرد نباشد، يا در دل و جان، حديث جهاد بر خود نخواند، به گونه يي از نفاق، زندگي را ترك خواهد گفت. ما - همان طور كه امام راحل عظيم فرمود - در سياست خود براي رسيدن به صلح، در چهارچوب قطعنامه ي شوراي امنيت جدي هستيم و هرگز

پيشقدم در تضعيف آن نخواهيم بود؛ ولي حفظ آمادگيهاي گوناگون، مخصوصاً آمادگي روحي براي دفاعي جانانه از اسلام و انقلاب، بالاترين فريضه يي است كه امروز متوجه شما و همه ي نيروهاي مسلح است. سپاه و بسيج و ارتش، بايد اين آمادگي را درحد اعلي حفظ كنند و نگذارند اندك فتوري در عزم و اراده ي مردانه ي آنان پديد آيد. اين جانب، مخصوصاً به آحاد نيروهاي بسيجي تأكيد مي كنم كه جدايي آنان از سازمان متبوعشان - يعني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي - هرگز به معناي بريدگي از صحنه ي دفاع نظامي و غرق شدن در زندگي شخصي يا شغلي نباشد. حيات طيبه ي آنان به اين است كه رابطه ي روحي و سازماني را در حد اعلاي ممكن حفظ كنند. دوم، تقويت آمادگيهاي آموزشي و تشكيلاتي. سپاه و ارتش، هر يك در چهارچوب مأموريت ويژه يي كه براي آنان وجود دارد، بايد به تقويت آموزشي و استحكام سازماندهي خود و نيز آماده نگهداشتن افراد و تجهيزات جنگي سرگرم باشند و كمترين سستي و فتوري در اين وظيفه ي بزرگ حاصل نشود. اكنون، گنجينه ي ذي قيمتي از تجارب نظامي در اختيار شماست كه بايد براي ايجاد آمادگيهاي بيشتر، مورد استفاده قرار گيرد. البته همه ي عزيزان بايد توجه كنند كه اگر چه مأموريت ارتش و سپاه در دراز مدت با يكديگر متفاوت است، اما امروز وظيفه ي قطعي همه، ترميم و تحكيم خطوط دفاعي در مرزهاست و هر يك از دو سازمان و هر يگاني از يگانهاي رزمي آنان، بايد فريضه ي حضور قوي و مقتدرانه در سنگرهاي مرزي را از هر كار و وظيفه ي ديگر مهمتر بشمرد و از آن، لحظه يي غفلت نورزد. سوم، همكاري كامل و محبت

برادرانه ميان برادران سپاه و ارتش. دشمن از روي كمال عناد و خصومت، با القاي شايعات، سعي در ايجاد تفرقه ميان نيروهاي مسلح ما دارد و برخي دوستان نيز از روي جهالت، گهگاه به شايعات ساخته ي دست دشمن دامن مي زنند. گاهي شايعه ي انحلال ارتش و گاهي شايعه ي انحلال سپاه برسر زبانها افكنده شده كه اين هر دو و هر سخني از اين قبيل، سخني است از سوي دشمن يا در جهت منافع او. اين جانب، به پيروي از امام عظيم الشّأن و حكيم فقيدمان، قاطعانه مي گويم: اين هر دو سازمان، همچون دو بازوي جمهوري اسلامي، باقي و نيرومند خواهند ماند و تقويت خواهند شد. هر يك مأموريتي جدا از مأموريت ديگري و مكمل آن خواهند داشت و سپاه به جز مأموريت رزمي خود، وظيفه ي سنگينِ سازماندهي و آموزش و بسيج ارتش بيست ميليوني را هم بر عهده خواهد داشت. ارتش و سپاه، با كمك و همكاري و رقابت مثبت، خواهند توانست مانند هميشه، سدي مستحكم در برابر دشمنان اسلام و انقلاب و كشور اسلامي و دولت اسلامي پديد آورند و هر تجاوزي را با قدرت پاسخ گويند و حتّي فكر تجاوز را هم از ياد دشمن بزدايند. در پايان، بار ديگر به شما عزيزان، فرماندهان و مديران سپاه و بسيج و به يكايك رزمندگان و بسيجيان تأكيد مي كنم كه نظام جمهوري اسلامي، بايد قدرت دفاعي و رزمي يي متناسب با داعيه ها و آرمانهاي انقلابيِ خود داشته باشد. اين، تنها با كار و تلاش و حفظ روحيه و آمادگي شما فرزندان اسلام و امام ميسر خواهد شد. به خدا توكل كنيد، از او مدد بخواهيد، به درگاه او استغاثه

كنيد، با او راز و نياز كنيد و همه ي تلاش و نيروي خود را در اين راهِ روشن به كار بگيريد و خدا با مؤمنان و متوكلان است. اين جانب، با همه ي توان در خدمت شما و پشتيبان شما خواهم بود و خدا بهترين پشتيبان است. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - 26/06/1368 --------------------------------------------------------------------------------

1) احزاب: 23 2) صحيح مسلم، ج 3، ص 1517

پيام به مناسبت نهمين سالگرد جنگ تحميلى

پيام به مناسبت نهمين سالگرد جنگ تحميلي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم سلام و رحمت خدا بر ارواح طيبه ي شهدا، از صدر تاريخ تا امروز، خصوصاً شهيدان جنگ تحميلي كه با نثار خون خود، شجره ي مباركه ي اسلام را آبياري كرده و به برگ و بار نشاندند. عزت را براي مؤمنان به ارمغان آورده و خذلان و ذلت را نصيب معاندان كردند. صلوات و سلام خدا بر شاهد شهيدان و امام مجاهدان و اسوه و مقتداي صالحان و رفعت بخش كلمه ي پيامبران - حضرت امام خميني (قدّس اللَّه سرّه واعلي اللَّه كلمته) - كه آتش خشم مستضعفان را بر هيمه ي فسق و فساد و كفر و الحاد و ظلم و استكبار جهاني افكند و اركان سلطه ي مستكبران را متزلزل ساخت. خداوند تعالي را سپاس كه خلعت اكرام خود را بر قامت امت اسلامي ايران پوشانيد و او را به صراط مستقيم خود رهنمون شد و از آن هنگام كه قيام اين ملت، بر اقامه ي قسط و وفاي به عهد او آغاز شد، تا امروز لحظه يي فضل و عنايت خود را از او دريغ نداشت و مجد و عظمت و عزت و شوكت اسلام را با عطاياي دايمي خود روزافزون ساخت و دشمنان اسلام را منكوب و مقهور ساخت. هر

آن حيله يي كه انديشيدند، در اراده ي خيرش مستحيل گردانيد و هر آن مكري كه ورزيدند و هر آن كيدي كه به كار زدند، به آنان برگردانيد و تيرهاي بلاي رها شده ي آنان را به سينه ي خودشان نشانيد و بنيانهاي برافراشته از توطئه ي آنان را منهدم ساخت و آنان را اسير مكايد خود ساخت. سلسله ي خصومتي كه جنبانيدند، بر جوهر انقلاب خدشه يي وارد نساخت؛ بلكه هرحلقه ي آن، زنجيري برپاي استكبار شد. ملتي كه به راه رضاي خدا مي رفت و به تكليف خود مي انديشيد، به فضل خدا از حلقه هاي دام بلا رهيد و ابزارهاي شيطان، يكي پس از ديگري، فاقد كارايي شد و نور الهيِ انقلاب، سينه ي سياهيها را با گذر از ميدانهاي حيله و توطئه ي دشمن شكافت و به سرزمينهاي حاصلخيز انديشه و اميد مستضعفانِ دربند، نور اميد افشاند و بذر انقلاب پاشيد. از وحشيانه ترين حلقه هاي توطئه ي دشمن كه براساس نقشه هاي شيطاني و شوم، براي هدم اساس اسلام طراحي شده بود، هجوم وسيع نظامي و شروع جنگي بود كه دشمن با استفاده از جاه طلبي و غرور حكام عراق طراحي كرد و به راه انداخت. اين جنگ كه با شعارهاي قومي و با هدف تجزيه ي ايران و به اميد فتح سه روزه ي تهران و سقوط نظام اسلامي آغاز شد، خرابيهايي در دو كشور و در منطقه به بارآورد كه كم نظير بود و جنايتهايي در دفتر تاريخ به ثبت رساند كه تا كنون نظير آن مشاهده نشده بود. ملت رشيد ايران به دفع تجاوز برخاست و با دفاع مقدس از كيان اسلام و ميهن اسلامي، سيلي محكمي بر دشمن نواخت و با سلاح و صلاح و در سايه ي

رهبري وليّ خدا، آن چنان حماسه ي استقامت و رشادت مظلومانه و سرسختانه يي سرود كه در تاريخ، به مثابه ي درس بزرگي باقي خواهد ماند و صراط مستقيم مبارزان و آزاديخواهان را ترسيم خواهد كرد. عنايت خدا در نصرت مظلومان و غلبه ي لشكريانش، بر همه ظاهر شد و اين مرحله از توطئه ي دشمن ناكام ماند و ذليل و شكست خورده و نادم و خسارت ديده، با پرونده يي مالامال از جنايت، به تغيير حيله پرداخت. در طول جنگ، دشمن به جاي تسليم شدن در برابر حق و تن دادن به عدالت، پيوسته به لجاج و عناد خود افزود و با طرحهاي پيچيده و لشكركشي به خليج فارس و ايجاد فشار اقتصادي و تجهيز عراق براي حمله به مراكز صنعتي و اقتصادي و مسكوني، كمك در تهيه ي سلاح شيميايي، آخرين تلاشهاي خود را به كار برد؛ ولي در آن مقطع نيز جز رسوايي بيشتر، چيزي نصيب آنان نشد. در اين مقطع، با حيله و فريب، شعار جنگ به شعار صلح تبديل شد و اين در حالي بود كه وحشيانه ترين و نامردمي ترين اعمال خصمانه از سوي عراق و حاميانش، در جنگ و حواشي آن به وقوع مي پيوست. آنچه از حماسه و شجاعت و قدرت و صلابت و فتح رزمندگان اسلام در اين مدت گذشت و آنچه از ايثار و قدرت روحي و توكل به خدا و اعتماد به نفس كه ملت بزرگ ما از خود نشان دادند، با هيچ بيان قابل توصيف نيست. آري، صحيفه ي دل و لوح ذهن پُرخاطره ي آزاد مردان و شيرزنان و غيور رزمندگان و دلير بسيجيان ملت ما را كه مدرنترين سلاحهاي ابرقدرتها در برابر اراده ي پولادين آنان

خنثي گرديده است، به آساني نمي توان در هيچ گزارشي ترسيم كرد؛ مگر آن كه همه ي كساني كه توانايي نگارش و سرايش، ترسيم و تجسم دارند، ديده ها و يافته هاي خود و ديگران را هنرمندانه به نظم و نثر و تصوير درآورند. در اين جا، از همه ي نگارندگان حوادث جنگ و همه ي كساني كه توان انجام وظيفه در اين مهم را دارند، درخواست مي كنم از ثبت و ضبط جزييات اين دوران غفلت نكنند و اين گنجينه ي تمام نشدني را براي آيندگان به وديعه بگذارند. اين دوره، دوره ي ذخيره ي نيروي محركه ي تاريخ و الهامبخش امم است. وعده ي ظهور قومي را كه «اذلّة علي المؤمنين اعزّة علي الكافرين يجاهدون في سبيل اللَّه و لايخافون لومة لائم»(1) باشند، در سيماي پارسايان شب و شيران روز مي توان مشاهده كرد كه در اين دوران، معركه ي جنگي نابرابر را ميداندار بودند و قدرت الهي را در فتوحات فجر و ظفر و كربلا و خيبر نمودند و ثبات قدمشان، آيات فتح را تفسيري روشن بود و همت بلند و عزم راسخشان، اراده ي الهي را مظهري آشكار. اما آنچه از اين مرحله باقي ماند، جز خسران و شكست براي دشمن و سربلندي و افتخار براي ايران اسلامي نبود. صدور قطعنامه ي 598 در سال 1366، عكس العمل ناگزيري بود كه در برابر شكستهاي رژيم متجاوز عراق، از سوي قدرتهاي حمايت كننده ي او زمينه سازي شد و از شوراي امنيت صادر گشت. اين قطعنامه كه زير فشار سهمگين رزمندگان اسلام بر پيكر دشمن صادر شد، سندي است كه شعار دفاع مقدس ما در آن تأمين گرديده بود و اجراي كامل آن، دشمن را به شكست قطعي مي رسانيد و لذا هرگز جمهوري اسلامي آن

را رد نكرد. آنچه براي ايران اسلامي مطرح و موجب عدم شتاب در قبول آن مي شد، اصرار بر تنبيه متجاوز به قدر كافي در ميدانهاي نبرد و نيز بي اعتمادي در اجراي ميثاقهاي بين المللي توسط قدرتهاي بزرگ بود. از صدور قطعنامه تا قبول رسمي آن از سوي جمهوري اسلامي، دنيا شاهد سنگينترين ضربات نيروهاي اسلام بر دشمن و فتوحات بزرگ رزمندگان ما بر دشمن در جبهه هاي جنگ از سويي و فشارهاي همه جانبه از سوي حاميان رژيم عراق عليه ايران اسلامي از سوي ديگر بود. حصر اقتصادي، حمله به تأسيسات ما در خليج فارس و تمركز بي سابقه ي نيروهاي نظامي امريكا و ناتو در اطراف مرزهاي آبي و هوايي و حتّي تجاوز به آنها، بخشي از اين فشارها بود؛ به طوري كه تقريباً هيچ فشار ممكن باقي نماند، مگر آن كه بر ملت ايران وارد شد و رژيم امريكا تقريباً به طور مستقيم وارد صحنه شد. تهديدها، بمبارانهاي وسيع شيميايي و جنايت حمله به شهرها و هواپيماي مسافربري و كشتي غيرنظامي و اثبات اين كه استكبار در حمايت از عراق آمادگي براي دست يازيدن به هر جنايتي دارد، بخشي از حوادث اين دوران است و جا دارد در موقع مقتضي، اين حقايق هشداردهنده براي ملت ايران شكافته و برملا گردد. قبول قطعنامه ي 598 از سوي جمهوري اسلامي و رهبر عظيم الشّأن فقيد آن، توطئه ي وسيع دشمن را بار ديگر با هدايت الهي به خود او برگرداند و دشمن را كه تحت شعار صلح طلبي، به هر جنايتي دست مي زد، خلع شعار كرد. شايد مشيت الهي بر اين بود كه با قبول قطعنامه، حقانيت جمهوري اسلامي بيش از پيش در جهان

آشكار شود و ملت ايران به هدفهاي اساسي خود در سطح بين المللي نزديكتر گردد. با اين ابتكار جمهوري اسلامي، دشمن در دو راهي شكست قرار گرفت: اگر اجرا شود، ايران اسلامي به خواسته هاي خود رسيده است و اگر اجرا نشود، داعيه ي هميشگي جمهوري اسلامي مبني بر لزوم قطع ريشه ي تجاوز و رابطه ي ميان تجاوزِ عراق و حاكميت سلطه در جهان و اين كه رژيم عراق در ادعاي صلح طلبي صداقت نداشته است، به اثبات مي رسد و بي اعتمادي به قرارهاي ساخته ي قدرتها كه جمهوري اسلامي همواره مدعي آن بوده است، در ميان ملتها رايج خواهد شد و آنها را بر تكيه ي فقط به نيروي خويش، تشويق خواهد كرد. حكام سبكسر عراق كه در طول جنگ عملاً نشان داده اند از تشخيص مصالح عاجزند، اين بار نيز زيانبارترين راه را گزيدند؛ يعني ابتدا با حمله به ايران و نديده گرفتن شعارهاي خود در قبول قطعنامه، بي اعتباري سخن و عمل خود را به ديرباورترين اشخاص هم ثابت كردند و البته وقتي با حضور بي نظير رزمندگان در جبهه، مجبور به عقب نشيني در بخش عظيمي از مرزها شدند، يك بار ديگر آزموده را آزمودند. با تعلل در اجراي قطعنامه، باز هم اقدامي ديگر در جهت عكس منافع سياسي و اقتصادي و نظامي و حيثيتي خود انجام دادند و جهالت و آزمندي خود را به اثبات رساندند. نگهداشتن بخشي از اراضي ايران اسلامي كه عمدتاً دزدانه و پس از آتش بس تصرف شده، به قيمت تعطيل قطعنامه يي كه مدتها دم از اجراي آن مي زده اند، جز نكبت و پشيماني، چيزي براي آنها به ارمغان نخواهد آورد و اين حيله ي شيطاني نيز به خود آنان بر

خواهد گشت: «ولايحيق المكر السّيئي الّا باهله»(2). آنان دير يا زود، مجبور به تخليه ي اين اراضي خواهند شد و همه مي دانند كه ايران انقلابي، حضور متجاوز غاصب پليد را در مرزهاي خود، زمان درازي تحمل نخواهد كرد و به طور حتم خسارتي كه در اين مرحله نصيب متجاوز و منطقه خواهد شد، مانند گذشته خسارتي سنگين خواهد بود. اگر يك سال پيش، صدام به اجراي قطعنامه تن داده بود، اينك اسرا برگشته، اروند لايروبي شده و صلح مستقر گرديده و پيشرفت بازسازيها چشمگير بود. آنچه از تعلل رژيم عراق در عمل به قطعنامه، تا كنون بر دو كشور وارد شده، و آنچه از اين پس وارد شود، مسؤوليتش بر دوش رژيم عراق و شخص صدام است. ما هميشه و حتّي در طول جنگ، مردم عراق را برادران مسلمان خود مي دانسته ايم و هيچ گاه جز خير براي آنان دردل نداشته ايم و حتّي در اوج شرارتهاي دشمن، برخوردهاي اسلامي و انساني ما با مردم عراق - كه ذكر آن خارج از مقال است - گواه صادق ما بر اين مدعا بوده است. قاطعانه اعلام مي كنم كه ملت عراق از وضع فعلي و پيامدهاي آن سودي نخواهد برد و ما نه تنها به خاطر منافع خود، بلكه به دليل آنچه بر منطقه و جهان اسلام مي گذرد، اين وضع را رد مي كنيم و حكام عراق را به قبول حق و دوري از لجاجت فرا مي خوانيم. اگر امروز دولتهايي كه اين منطقه را دچار تشنجهاي سياسي و نظامي ميان برادران كرده و مجري سياستهاي امريكا شده اند، به خود آيند و به جاي برادرآزاري، به فكر دشمنان مشترك باشند و خصوصاً

عليه صهيونيسم كه جنايتهاي بي شرمانه اش قلب هر آزاده يي را به درد مي آورد، اقدام كنند، ريشه ي اين غده ي سرطاني و بيشتر نابسامانيهاي اين منطقه خواهد خشكيد و اگر دير به فكر افتند، كار مشكلتر خواهد شد. به همين دليل است كه ما همواره دست خود را براي دوستي با همه ي كشورهاي اسلامي دراز كرده و براي ميثاق بر مبارزه با صهيونيسمِ غاصب و حاميان زورگوي آن، اعلام آمادگي كرده ايم. اينك، بار ديگر خداوند را سپاس مي گويم كه شما ملت بزرگ را از همه ي آزمونهاي گذشته، سربلند و موفق خارج ساخت. در فتنه ها نلغزيديد و از توطئه ها برخود نلرزيديد و صبر و مقاومت در بلا و حق طلبي و اطاعت از امر خدا را در هر حال از خود نشان داديد و اميد است كه خداي مقتدر به فضل و عنايت خود، شما را تا رسيدن به قلل مرتفعِ اهداف خود ياري كند. «انّه وليّ النّعم فله الحمد من مقتدر لايغلب و ذي اناة لايعجل»(3). اين جانب، با حمد بي پايان خداوند، از همه ي اقشار مختلف مردم رشيد و عزيز ايران اسلامي، غيورمردان بسيجي، ارتش پيروز اسلام، سپاه پاسداران افتخارآفرين، امدادگران، جهادگران، نيروهاي پزشكي و درماني و خدماتي و همه ي اقشار مختلف كه جبهه ي اسلام را در برابر كفر تقويت و ياري كردند، صميمانه تشكر مي كنم. و نيز با طلب علوّ درجات براي شهيدان عزيز، از خانواده هاي معظّم و گرانمايه ي شهيدان و از جانبازان عزيز - اين شهداي زنده - از آسيب ديدگان جنگ، مهاجرين مظلوم، اسرا و مفقودين و خانواده هاي مكرّم آنان و نيز آحاد ملت شريف ايران تقدير و تشكر مي كنم و تذكراتي چند را از باب «فانّ الذّكري

تنفع المؤمنين»(4) تقديم مي دارم. 1)دشمن سبكسر و جاهل، ما را ضعيف پنداشت و به مرزهاي ما حمله كرد و آتش جنگي هشت ساله و پر خسارت را برافروخت. ما بايد آن چنان قوي باشيم كه چنين پندار غلطي، ديگر در فكر هيچ جاهلِ قداره بندي نيايد و فكر تجاوز به ايران، براي هميشه دفن شود. 2)تقويت بنيه ي دفاعي، در وهله ي اول به تقويت نيروهاي مسلح - اعم از سپاه و ارتش - است كه بايد از طريق بالابردن آموزشها، سازماندهي و نظم، تدوين تاكتيكها و انتقال تجارب جنگ و تمرينها و مانورها و نيز مجهز شدن به سلاحهاي لازم و مدرن تأمين شود. اما پشتوانه ي زوال ناپذير دفاع، عبارت است از سازماندهي عمومي بسيج و نيروهاي رزم ديده و تكميل ارتش عظيم بيست ميليوني كه آحاد مردم، سازمان يافته و آماده ي دفاع از انقلاب و ميهن و نظام اسلامي خود آن را تشكيل خواهند داد. لازم است برنامه يي ريخته شود كه طبق آن، همه ي افرادي كه به سن مشموليت مي رسند؛ بدون استثنا (جز بيماران و اشخاص ناتوان) آموزش نظامي ببينند و آمادگي لازم را بيابند. 3)ارتش و سپاه و نيروهاي مشمول، ضمن آن كه آمادگيهاي رزمي را حفظ مي كنند، در شرايط صلح كامل، بايد در خدمت آباداني و بازسازي كشور باشند. بنابراين، خدمت وظيفه ي عمومي، خدمت واقعاً مقدسي است كه در جنگ و صلح، در صف اول نيازهاي ملت و كشور قرار دارند. همه ي خانواده ها و همه ي آحاد جوانان، بايد اهميت آن را درك كنند و با شوق و علاقه به آن بشتابند. معافيت از اين خدمت - جز در مواردي كه بايد مشخصاً تعيين شود - كاري

بر خلاف قاعده و ضد ارزش است. 4)دفاع از اسلام، به دفاع از ميهن اسلامي ختم نمي شود. ما در همه ي مرزهاي اسلام با كفر، آماده ي دفاع و مجاهدتيم. البته، ميدان چنين جهادي، وسيعتر و ميدانداران آن، رجال سياسي و علمي و فرهنگي و هنريند كه همواره بايد آماده ي دفاع از اسلام باشند. 5)نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي در شرايط فعلي كه هنوز صلح كامل استقرار نيافته است، بايد هوشياري و آمادگي كامل خود را حفظ كرده، لحظه يي از آموزش و تمرين و - فوريتر از همه - حفظ و حراست از سنگرهاي خطوط مقدم غفلت نورزند و فرماندهان ارتش و سپاه موظفند مراقبت و برنامه ريزي در اين موارد را در صدر اولويتها قرار دهند. 6)همان گونه كه امام عزيز فرمودند، حفظ آثار جنگ در بعضي از شهرها و مناطق جنگي، در شمار وظايف مهم كنوني است. اين كار و بازسازي يادگارهاي دوران مقاومتِ پيروز و تشكيل موزه ي جنگ، بايد در برنامه هاي دولت و سازمانهاي نظامي قرار گيرد. 7)از دست اندركاران اجرايي كشور مي خواهم كه به وضع نيروهاي مسلح رسيدگي، مشكلات اين عزيزان را به شكل مناسب برطرف كنند. همچنين بازماندگان شهدا كه برترين ايثارگرانند، معزّز باشند و همه ي مسؤولان، در هر چه بيشتر خدمت كردن به آنها بكوشند و در اين كار، رضاي خدا را طلب كنند. بار ديگر از همه ي مردم عزيز ايران تشكر مي كنم و از آنها مي خواهم كه با حفظ وحدت و هوشياري و قدرداني از زحمات آنان كه عزت و سربلندي و افتخار و آزادي را به ايران اسلامي بخشيدند، مهمترين وظيفه ي اين دوران را انجام دهند. از خداوند متعال مي خواهم كه امام

عزيز را با محبوب و مقتدايش پيامبر عظيم الشّأن (صلوات اللَّه عليه واله) و ائمه ي اطهار (عليهم السّلام) محشور فرمايد و شهداي ما را در زمره ي شهداي كربلا قرار دهد و به خانواده هاي آنان صبر و اجر و همه ي جانبازان را شفا و عافيت و همه ي آسيب ديدگان را جبران دنيوي و اخروي عنايت فرمايد. اسرا و مفقودين را به خانواده هاي خود برگرداند و مهاجرين جنگ را بسلامت به خانه هاي خود برساند و اعمال و گفتار ما را مورد رضاي حضرت وليّ اللَّه الاعظم(ارواحنافداه) و ما را مشمول دعاي آن حضرت قرار دهد. «انّه قريب مجيب». والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي حسيني خامنه اي - 30/06/1368 --------------------------------------------------------------------------------

1) مائده: 54 2) بحارالانوار، ج 78 ، ص 231 3) بحارالانوار، ج 94، ص 322 4) ذاريات: 55

پيام به گردهمايى دبيران درس قرآن سال اول دبيرستانها

پيام به گردهمايي دبيران درس قرآن سال اول دبيرستانها بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم انّ هذا القران يهدي للّتي هي اقوم و يبشّر المؤمنين(1) با تشكر از برادران عزيزي كه اين مجمع را فراهم آورده و گامي در جهت ترويج قرآن پيشتر رفته اند، عرض مي كنم كه اين دوران، دوران قرآن است؛ زيرا پس از تجربه هاي ناموفق بشر در قرنهاي بيداري و شكوفايي وجهش، يعني پس از آن كه بشر نتوانسته است نظام زندگي انساني و تسلابخشي متناسب با رشد طوفاني و شگفت آور علم براي خود پديد آورد، اكنون راهها بتدريج به طريقه ي توحيد و راه دين مي گرايد و انسان كه به پختگي نزديك شده، آنچه را در دوران غرور جاهلانه ي آغاز شكوفايي علم به فراموشي سپرده، دوباره باز مي جويد و اين در همان دوراني است كه دين در نقطه يي از جهان به حاكميت رسيده و با انقلابي عظيم و

استثنايي، زمام زندگي ميليونها انسان را به دست گرفته است. پس، امروز فرصتي تاريخي و استثنايي است؛ براي اين كه قرآن در هدايت فكر و عمل انسانها، قدرت و چيره گي خود را نشان دهد. اما اين متوقف است بر اين كه ما خود، به چشمه ي جوشان معارف و هدايت قرآن دست يابيم، قرآن را بفهميم، در آن تدبر كنيم، آن را محور بحث و فحص سازيم و در اعماق آن غور كنيم. واقعيت تلخ اين است كه قرآن هنوز در جامعه ي ما، يك امر عمومي نشده است. همه به قرآن عشق مي ورزند و احترام مي كنند؛ اما عده ي كمي همواره آن را تلاوت و عده ي كمتري در آن تدبر مي كنند. براي رفع اين نقيصه كه كاري ممكن و روان است، در گام اول بايد جوانان و نوجوانان را با متن و ترجمه ي قرآن آشنا كرد و از شربت گوارا و حياتبخش قرآن، به ذايقه ي آنان چيزي چشانيد... و اين، همان كاري است كه شما اينك آغازكننده ي آن خواهيد شد. شما را به ادامه ي اين راه و تقويت و پيگيري روزبه روز آن، دعوت و توصيه مي كنم و از خدا براي شما توفيق و هدايت و كمك مي طلبم. سيّد علي خامنه اي - 20/07/1368 --------------------------------------------------------------------------------

1) اسراء: 9

پيام به سومين كنگره ى جهانى حضرت امام رضا(ع)

پيام به سومين كنگره ي جهاني حضرت امام رضا(ع) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم خداوند را با همه ي وجود سپاسگزارم كه بار ديگر مجمعي از انديشمندان و صاحبنظران به بحث و فحص در تاريخ مظلوم حيات اهل بيت(عليهم السّلام) قيام كرده و مقطعي از زندگينامه ي مشعشعِ دويست وپنجاه ساله ي ائمه ي هدي و مُثُل عُليا را مطمح انظار كاوشگرانه ي محققان و دانشمندان ساخته است. اين مقطع سي وپنج ساله (از 148 تا 183

هجري) يعني دوران امامت حضرت ابي الحسن موسي بن جعفر(عليهماالسّلام) يكي از مهمترين مقاطع زندگينامه ي ائمه(عليهم السّلام) است. دو تن مقتدرترين سلاطين بني عباس - منصور و هارون - و دو تن از جبّارترين آنان - مهدي و هادي - در آن حكومت مي كردند. بسي از قيامها و شورشها و شورشگرها در خراسان، در افريقيه، در جزيره ي موصل، در ديلمان و جرجان، در شام، در نصيبين، در مصر، در آذربايجان و ارمنستان و در اقطاري ديگر، سركوب و منقاد گرديده و در ناحيه ي شرق و غرب و شمال قلمرو وسيع اسلامي، فتوحات تازه و غنايم و اموال وافر، بر قدرت و استحكام تخت عباسيان افزوده بود. جريانهاي فكري و عقيدتي در اين دوران، برخي به اوج رسيده و برخي زاده شده و فضاي ذهني را از تعارضات، انباشته و حربه يي در دست قدرتمداران و آفتي در هوشياري اسلامي و سياسي مردم گشته و ميدان را بر عَلَم دارانِ صحنه ي معارف اصيل اسلامي و صاحبان دعوت علوي، تنگ و دشوار ساخته بود. شعر و هنر، فقه و حديث و حتّي زهد و ورع، در خدمت ارباب قدرت درآمده و مكمل ابزار زر و زور آنان گشته بود. در اين دوران، ديگر نه مانند اواخر دوران بني اميه و نه همچون دهساله ي اول دوران بني عباس و نه شبيه دوران پس از مرگ هارون كه در هر يك، حكومت مسلط وقت، به نحوي تهديد مي شد؛ تهديدي جدي دستگاه خلافت را نمي لرزاند و خليفه را از جريان عميق و مستمر دعوت اهل بيت (عليهم السّلام) غافل نمي ساخت. در اين دوران، تنها چيزي كه مي توانست مبارزه و حركت فكري و سياسي اهل بيت (عليهم السّلام) و ياران

صديق آنان را مجال رشد و استمرار بخشد، تلاش خستگي ناپذير و جهاد خطير آن بزرگواران بود و توسل به شيوه ي الهي «تقيه». و بدين ترتيب است كه عظمت حيرت آور و دهشت انگيز جهاد حضرت موسي بن جعفر (عليه وعلي ابائه التحيّةوالسّلام) آشكار مي گردد. بايد عرض كنم كه كاوشگران تاريخ اسلام، آنگاه كه به فحص و شرح زندگي امام موسي بن جعفر(عليهماالسّلام) پرداخته اند، سهم شايسته يي از توجه و تفطن را كه بايد به حادثه ي عظيم و بي نظير «حبس طويل المدّة»ي اين امام هُمام اختصاص مي يافت، بدان اختصاص نداده و در نتيجه از جهاد خطير آن بزرگوار غافل مانده اند. در زندگينامه ي آن امام عالي مقام، سخن از حوادث گوناگون و بي ارتباط با يكديگر و تأكيد بر مقام علمي و معنوي و قدسي آن سلاله ي پيامبر (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و نقل قضاياي خاندان و اصحاب و شاگردان و مباحثات علمي و كلامي و امثال آن، بدون توجه به خط جهاد مستمري كه همه ي عمر سي وپنج ساله ي امامت آن بزرگوار را فراگرفته بوده است، ناقص و ناتمام مي ماند. تشريح و تبيين اين خط است كه همه ي اجزاي اين زندگي پرفيض را به يكديگر مرتبط مي سازد و تصويري واضح و متكامل و جهت دار كه در آن هر پديده يي و هر حادثه يي و هر حركتي، داراي معنايي است، ارايه مي كند. چرا حضرت امام صادق(عليه السّلام) به «مفضّل» مي فرمايد: امر امامت اين جوانك را فقط به اشخاص مورد وثوق بگو؟ و به «عبدالرحمن بن حجاج» به جاي تصريح به كنايه مي گويد: زره بر تن او راست آمده است؟ و به ياران نزديك چون «صفوان جمّال» او را به علامت و نشانه معرفي مي كند؟ و چرا بالاخره در وصيت نامه ي خود، نام فرزندش را به عنوان

وصي پس از نام چهار تن ديگر مي آورد كه نخستين آنان «منصور عباسي» و سپس حاكم مدينه و سپس نام دو زن است؛ چنان كه پس از ارتحال آن حضرت، جمعي از بزرگان شيعه نمي دانند جانشين آن بزرگوار، همين جوان بيست ساله است؟ چرا در گفتگو با هارون كه به او خطاب مي كند: «خليفتان يجبي اليهما الخراج»، زبان به سخن نرم و انكارآميز مي گشايد؛ اما ابتدائاً در خطاب به مرد زاهد نافذالكلمه يي به نام «حسن بن عبداللَّه» سخن را به معرفت امام مي كشاند و آنگاه خود را امام مفترض الطّاعة، يعني صاحب مقامي كه آن روز خليفه ي عباسي در آن متمكن بود، معرفي مي كند؟ چرا به «علي بن يقطين» كه صاحب منصب بلندپايه ي دستگاه هارون و از شيفتگان امام است، عملي تقيه آميز را فرمان مي دهد؛ اما «صفوان جمّال» را بر خدمت همان دستگاه شماتت مي كند و او را به قطع رابطه با خليفه فرا مي خواند؟ چگونه و با چه وسيله يي آن همه پيوند و رابطه در قلمرو گسترده ي اسلام، ميان دوستان و ياران خود پديد مي آورد و شبكه يي كه تا چين گسترده است، مي سازد؟ چرا «منصور» و «مهدي» و «هارون» و «هادي»، هر كدام در برهه يي از دوران خود، كمر به قتل و حبس و تبعيد او مي بندند؟ و چرا چنان كه از برخي روايات دانسته مي شود، آن حضرت در برهه يي از دوران سي وپنج ساله، در اختفا بسر برده و در قراي شام يا مناطقي از طبرستان حضور يافته و از سوي خليفه ي وقت، مورد تعقيب قرار گرفته و به ياران خود سفارش كرده كه اگر خليفه درباره ي من از شما پرسيد، بگوييد او را نمي شناسيم و نمي دانيم كجاست؟ چرا

هارون در سفر حجي، آن حضرت را در حدّ اعلي تجليل مي كند و در سفر ديگري دستور حبس و تبعيد او را مي دهد و چرا آن حضرت در اوايل خلافت هارون كه وي روش ملايمت و گذشت در پيش گرفته و علويان را از حبسها آزاد كرده بود، تعريفي از فدك مي كند كه بر همه ي كشور وسيع اسلامي منطبق است؛ تا آن جا كه خليفه به آن حضرت به تعريض مي گويد: پس برخيز و در جاي من بنشين؟ و چرا رفتار همان خليفه ي ملايم، پس از چند سال، چندان خشن مي شود كه آن حضرت را به زنداني سخت مي افكند و پس از سالها حبس، حتّي تحمل وجود زنداني او را نيز بر خود دشوار مي يابد و او را جنايتكارانه مسموم و شهيد مي كند؟ اينها و صدها حادثه ي توجه برانگيز و پرمعني و در عين حال ظاهراً بي ارتباط و گاه متناقض با يكديگر در زندگي موسي بن جعفر(عليهم السّلام) هنگامي معني مي شود و ربط مي يابد كه ما آن رشته ي مستمري را كه از آغاز امامت آن بزرگوار تا لحظه ي شهادتش ادامه داشته، مشاهده كنيم. اين رشته، همان خط جهاد و مبارزه ي ائمه(عليهم السّلام) است كه در تمام دوران دويست وپنجاه ساله و در شكلهاي گوناگون استمرار داشته و هدف از آن، اولاً تبيين اسلام ناب و تفسير صحيح قرآن و ارايه ي تصويري روشن از معرفت اسلامي است و ثانياً، تبيين مسأله ي امامت و حاكميت سياسي در جامعه ي اسلامي و ثالثاً، تلاش و كوشش براي تشكيل آن جامعه و تحقق بخشيدن به هدف پيامبر معظّم اسلام(صلّي اللَّه عليه واله) و همه ي پيامبران؛ يعني اقامه ي قسط و عدل و زدودن انداداللَّه از صحنه ي حكومت و سپردن

زمام اداره ي زندگي به خلفاءاللَّه و بندگان صالح خداوند. امام موسي بن جعفر(عليه السّلام) نيز همه ي زندگي خود را وقف اين جهاد مقدس ساخته بود؛ درس و تعليم و فقه و حديث و تقيه و تربيتش در اين جهت بود. البته، زمان او ويژگيهاي خود را داشت؛ پس جهاد او نيز به تناسب زمان مختصاتي مي يافت؛ عيناً مانند ديگر ائمه ي هشتگانه، از زمان امام سجاد(عليه السّلام) تا امام عسكري(عليه السّلام) كه هر يك يا هر چند نفر، مختصاتي در زمان و به تبع آن، در جهادِ خود داشتند و مجموعاً زندگي آنان، دوره ي چهارم از زندگي دويست وپنجاه ساله را تشكيل مي دهد كه خود نيز به مرحله هايي تقسيم مي گردد. جاي آن است كه اين بحث اساسي، از اين ديدگاه مورد توجه فضلا و محققان قرار گيرد و در آيينه ي اين دوران پرشكوه و اين مجاهدت بي نظير، راه كمال مسلمين و مخصوصاً پيروان و دوستداران اهل بيت پيامبر(صلّي اللَّه عليه واله) آشكار گردد. بي شك مجامعي از اين قبيل، فرصتهاي مغتنم و ديريابي را در اختيار پژوهندگان اين حقيقت مي گذارد. در اين جا، لازم مي بينم از مديريت انديشمند و لايق و برجسته ي آستان قدس رضوي (عليه الاف التحيّةوالثّناء) به خاطر فراهم آوردن اين مقدمه ي لازم، صميمانه تشكر كنم. اين جانب، عازم و آرزومند شركتي فعال در اين مجمع و عرض ارادتي خاضعانه به مقام والاي حضرت علي بن موسي الرضا (عليه وعلي ابيه المطهّرالمظلوم الاف السّلام) بودم و چون طبعاً از چنين توفيقي محروم شده ام، بدين مختصر كوشيدم خود را در سلك شما خدمتگزاران به معارف اهل بيت(عليهم السّلام) در اين مجمع قرار دهم. در پايان، ولادت با سعادت حضرت نبيّ اكرم(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و ميلاد مسعود حضرت ابي عبداللَّه الصادق(عليه السّلام) را تبريك مي گويم و توفيق همه ي حضار

محترم را از خداوند مسألت مي كنم. هفدهم ربيع المولود 1410 - سيّد علي خامنه اي

پيام به حجةالاسلام والمسلمين واعظطبسى، به مناسبت رحلت آيةاللَّه ميرزا جوادآقا تهرانى

پيام به حجةالاسلام والمسلمين واعظطبسي، به مناسبت رحلت آيةاللَّه ميرزا جوادآقا تهراني بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي طبسي(دامت تأييداته) با تأثر و تأسف، خبر ارتحال عالم مجاهد و فقيه پرهيزگار و عبدصالح، آيةاللَّه آقاي حاج ميرزا جوادآقا تهراني(رضوان اللَّه تعالي عليه) را دريافت كردم. آن عالم بزرگوار و پارسا، حقاً از زمره ي انسانهاي والا و برجسته يي بود كه عمر خود را در بندگي خدا و خدمت به خلق و مجاهدت در راه دين گذرانيد و با بيان و قلم و قدم، در طريق جلب رضاي الهي گام برداشت. ساليان دراز، حوزه ي علميه ي مشهد را با درس فقه و تفسير و عقايد، رونق بخشيد و طلاب و فضلاي زيادي را مستفيض گردانيد. در مقاطع گوناگون از ساليان مرارتبار نهضت اسلامي و بخصوص در حوادث دوران پيروزي انقلاب، پشتيبان و همراه مبارزين و مايه ي دلگرمي آنان بود. پس از پيروزي انقلاب نيز در صحنه هاي بسيار مهم و حساس، با حضور مؤثر و با بركت خود، انقلاب را تقويت كرد و از جمله در سالهاي جنگ تحميلي، مكرر لباس رزم پوشيد و باوجود كهولت سن، در صحنه ي نبرد، پيشوا و همگام جوانان مجاهد في سبيل اللَّه شد. رحلت آن بزرگوار، ضايعه يي براي حوزه هاي علميه و مصيبتي براي آشنايان به منزلت علمي و عملي اين عالم جليل القدر است. اين جانب، به همه ي علماي اعلام و حوزه ي علميه و مردم مشهد و ديگر ارادتمندان و دوستداران آن عالم جليل و مخصوصاً خانواده ي محترم و فرزندان مكرم ايشان تسليت عرض مي كنم و از خداوند متعال رحمت و علو درجات براي ايشان مسألت مي نمايم. سيّد

علي خامنه اي - 02/08/1368

پيام به سمينار بررسى شخصيت زن از ديدگاه امام خمينى(ره)

پيام به سمينار بررسي شخصيت زن از ديدگاه امام خميني(ره) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم از اقدام شما جوانان مؤمن و انقلابي در ترتيب اين مجمع سپاسگزارم و اميد و انتظار دارم كه محصول آن، در تصحيح و تسريع حركت به سمت جايگاه و منزلت شايسته ي زن انقلابي و مسلمان مؤثر و سودمند افتد. معلم بزرگ انقلاب حضرت امام خميني(قدّس سرّه) نقش زن را در انقلاب - چه در پيدايش و چه در استمرار آن - و نيز جايگاه او را در تكامل جامعه ي اسلامي و بلوغ اسلامي و انقلابي آن، بسي بزرگ مي داشت و حق هم همين است و اين مستلزم آن است كه زن ايراني و زن مسلمان، به مجاهدت خود براي رها شدن از دامهاي پرداخته و در راه نهاده ي فرهنگ تباهگر غرب، با اراده يي راسخ ادامه دهد و به هيچ رو تسليم اغواي آنان كه زن را ابزاري براي پيشبرد سياستهاي ويرانگر و اسارتبار خواسته اند، نشود. ظرافتي هوشمندانه لازم است كه ميان تشخص و منزلت علمي و فرهنگي و اجتماعي و هنري و سياسي زن، با تنزل و انحطاط او تا سطح وسيله و ابزاري براي مقاصد سياسي و شخصي فرق گذاشته شود و اين يك، با آنچه مطلوب و محبوب هر انسان آزاده و آگاه است، مشتبه نگردد. اسلام، آن علوّ رتبه را جايگاه حتمي زن دانسته و سلوك به سوي آن را لازم شمرده و راه آن را با ارزشگذاريها و مقررات و احكامي هموار ساخته است. فرهنگ غرب و بينشي كه پايه ي آن است، اگر آن منزلت را نيز ارزاني زن كند - كه البته ديدگاه مادّي فاقد آن

گستره ي چشم اندازهاي معنوي است - ياراي آن ندارد كه وارستگي از لذات و شهوات و سرگرميهاي حقير را از شخصيت زن جداسازد؛ بلكه اين را اصل شمرده، پايه ي قضاوت خود درباره ي جوامع و عقايد قرار مي دهد. تبليغات استكباري و صهيونيستي، در اين چند سال كه سعي مي كند ايران اسلامي را ضد زن وانمود كند، بهانه يي جز اين ندارد كه در ايران امروز، فساد اجباري و تحميليِ ساخته ي دست رژيم مزدور غرب متوقف شده و رسم برهنگي و آميزش ناسالم زن و مرد، برافتاده است. زن امروز ايران، در صحنه ي علم و سياست و هنر و در گونه گون فعاليتهاي اجتماعي، از گذشته بسي فعالتر و ميداندارتر است؛ امّا اينها براي ذهن و بينش غربي و نيز رسم و آييني كه دستهاي صهيونيسم و استعمار از آن ساخته، در مرتبه ي دوم است. در مرتبه ي اول، آن چيزي مهم است كه ايران اسلامي آن را قاطعانه رد مي كند؛ يعني مرزشكني در روابط زن و مرد و هتك حرمت انسانيِ زن و تبديل آن به وسيله يي براي التذاذ يا دستگاهي براي مصرف مصنوعات پر زرق و برق. باري، ملت ايران امروز به بركت انقلاب قادر گشته است كه نظرگاه جديدي در باب زن و ارزشهاي او ارايه كند و طراز نويني از زنِ برجسته و والا بيافريند. اين، توفيقي بزرگ و حركتي ماندگار و قابل تقليد است. علي رغم هياهوي امتناع و مقاومت از سوي محافل و مطبوعات غرب، نشانه ي تأثير و نفوذ اين حركت را در دنيا مي توان مشاهده كرد. بايد زنانِ انديشمند و آگاه ايران اسلامي، راه روشن خود را ادامه دهند و گامها را متين و محكم

بردارند. مبادا چنان كه در افراد سطحي و غافل ديده شده است، نسل انقلابي و زنان مؤمن، دوباره روي به مصرف و تجملهاي پوچ و گرايشهاي غير انقلابي بياورند يا رسم جاهلي اختلاط بي پروا را دوباره زنده كنند... . شما در چنين سمينارها و اجتماعاتي، بايد روشهاي درست براي ادامه ي خط امام و انقلاب در باب زن را تدوين كنيد و تداوم اين راه را تضمين نماييد. خداوند به همه ي شما توفيق عنايت فرمايد. سيّد علي خامنه اي - 03/08/1368

پيام تسليت به آيةالله فاضل لنكرانى به مناسبت درگذشت والده ايشان

پيام تسليت به آيةالله فاضل لنكراني به مناسبت درگذشت والده ايشان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم آيةاللَّه آقاي فاضل لنكراني دامت بركاته با سلام و تحيات، رحلت والده ي مكرمه را تسليت گفته، رحمت واسعه براي آن مرحومه و صبر و اجر و مزيد توفيقات را براي حضرتعالي از خداوند متعال مسألت دارم. سيد علي خامنه اي 18/8/68

پيام به گردهمايى سراسرى فرماندهان بسيج، به مناسبت سالروز انتشار پيام رهبر فقيد انقلاب براى تشكيل بسي

پيام به گردهمايي سراسري فرماندهان بسيج، به مناسبت سالروز انتشار پيام رهبر فقيد انقلاب براي تشكيل بسيج مستضعفان و گراميداشت هفته ي بسيج بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم سالگرد تشكيل بسيج مستضعفان، يادآور خاطره ي پُرشكوه مجاهداتي است كه در دوران هشت ساله ي جنگ تحميلي، زيباترين تابلوهاي ايثار و فداكاري همراه با نجابت و فروتني و توأم با شجاعت و رشادت را ترسيم كرده است؛ خاطره ي جوانمردان پاكدامن و غيوري كه شيران روز و زاهدان شب بودند و صحنه ي نبرد با شيطان زر و زور را با عرصه ي جهاد با نفس اماره به هم آميختند و جبهه ي جنگ را محراب عبادت ساختند؛ جواناني كه از لذات و هوسهاي جواني براي خدا گذشتند، و پيراني كه محنت ميدان جنگ را بر راحت پيرانه سر ترجيح دادند، و مرداني كه محبت زن و فرزند و يار و ديار را در قربانگاه عشق الهي فدا كردند؛ خاطره ي انسانهاي بزرگ و كم ادعايي كه كمر به دفاع از ارزشهاي الهي بستند و از هيبت دروغين قدرتهايي كه براي حفظ فرهنگ و ارزشهاي جاهلي غرب به مصاف ارزشهاي الهي آمده بودند، نهراسيدند؛ خاطره ي صدها هزار جوانمرد روستايي و شهري، كاسب و كارگر، دانشجو و طلبه، پزشك و پرستار، مهندس و هنرمند، اداري و بازاري، پير و جوان كه عاشقانه به نداهاي مكرر امامشان و محبوبشان و سلسله جنبان

عشق مقدسشان - حضرت امام خميني(اعلي اللَّه كلمته) - پاسخ گفتند و رو به خدا و پشت به دنيا كردند؛ برخي فوز شهادت يافتند و بعضي با اسارت و جراحت و نقص عضو آزمايش شدند و برخي جسم و جان مبارك خود را كه سرشار از فيض و نور شده بود، سالم و كامل به خانه برگرداندند، تا همچون ذخيره يي براي دفاع در روز احتياج، و در خدمت اسلام و انقلاب و ميهن و ملت، از آن نگهداري كنند؛ «فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظرو ما بدّلوا تبديلا»(1). هفته ي بسيج، همچنين سرشار از ياد و نام آن بزرگمرد جهانداري است كه نداي دعوتش همچون صلاي ربوبي در روز الست، فطرتها را مخاطب مي ساخت و از اعماق جان بلي گويان جواب مي گرفت؛ خود عاشق بود و عاشقانه سخن مي گفت؛ بنده ي سلم خدا بود و دلها را سلم خود مي ساخت؛ دردمندانه مي خروشيد و دردهاي مهلكي را كه افيون مخدر شيطانها از ياد آدميان برده و از درمان محروم ساخته بود، علاج جويانه به احساس آنان برمي گردانيد و به درمان نزديك مي ساخت ...؛ ياد و نام امام خميني بزرگ كه خداوند فتح الفتوح تصرف دل هشياران اين ملت و خيل عظيمي از مسلمانان و مستضعفان جهان را نصيب او ساخته بود و او با اين سلاح الهي، قلعه هاي تصرف ناپذير استكبار را يكي پس از ديگري گشود و رأس استكبار - يعني امريكاي جهانخوار - را مرعوب ساخت و تخت امپراتوريهاي بي منازع را متزلزل ساخت؛ مسلمانان جهان را بيدار كرد و هسته هاي مقاومت اسلامي را با دم گرم و صداي اميدبخش خود متشكل ساخت؛ جمهوري اسلامي را پديد آورد و از لابلاي

هزاران مانع و مزاحم و معارض، بسلامت به اوج اعتبار و قدرت رسانيد و خطرناكترين دشمنان آن - يعني سردمداران نظامهاي غربي - را بارها دچار ناكامي ساخت و متوليان نظامهاي شرقي را از موضعي استوار و مسلط، به بطلان انديشه هاي مذهب ستيز و انسان گريزشان هشدار داد، و هنوز يكسال از نامه ي پيامبرگون و تاريخي او به رأس هرم قدرت دنياي شرق نگذشته، اكنون جهان شاهد فروپاشي نظامهاي ماركسيست در سراسر جهان است. آري، رهبر كبير انقلاب اسلامي كه خود را بسيجي مي شمرد و بدان افتخار مي كرد، جهاني را در مقابله با استكبار و قدرتهاي ستمگر عالم بسيج كرد و خواب راحت را از چشم زورگويان زدود و نور اميد را كه كليد همه ي پيروزيها و پيشرويهاست، در دل ملتها تابانيد. بي شك همه ي دستگاههاي استكبار نيز به آساني نخواهند توانست بذري را كه او پاشيده، جمع كنند و بنايي را كه او پي افكنده، ويران سازند؛ اگرچه بشدت و قساوتي عنادآميز، با نتايج و ثمرات جهاد بزرگ او در مبارزه و معارضه اند. در سالگرد بسيج، نكته ي مهمي كه بسيجيان و همه ي ملت ايران بايد بدان توجه كنند، اين است كه قدرتهاي استكباري غرب، امروز در همه جا خود را با اسلام روبه رو مي بينند. آنان از اسلام احساس خطر مي كنند. آنان هر نشانه ي اسلامخواهي را، طليعه ي خطري جدي براي قدرت و منافع خود تلقي مي كنند. بديهي است كه اسلام ناب محمّدي (صلّي اللَّه عليه واله) كه ظلم و فساد و انحطاط اخلاقي را در محيط زندگي بشر تحمل نمي كند، براي نظامهايي كه بر پايه ي ظلم و فساد و انحطاط بنا شده اند، خطري حقيقي است. اين است كه همه ي قدرتهاي شيطاني عالم،

امروز در مصاف جلوه هاي اسلام، از خشن ترين روشهاي برخورد استفاده مي كنند و بديهي ترين اصولي را كه تا كنون شعار داده اند، زير پا مي گذراند. در فلسطين اشغالي، مسلماناني كه بي اعتنا به سازشكاريهاي خائنانه، با دست خالي به مبارزات حق طلبانه ادامه مي دهند، با روشهاي خشن و غير انساني سركوب مي شوند و زن و كودك و پيرشان به دست سربازانِ دستورگرفته ي صهيونيست شكنجه و تارومار مي شوند و از اين همه مدعيان حقوق بشر از دولتهاي غربي صدايي برنمي خيزد و امريكا و انگليس و برخي ديگر، حمايت عملي و تشويق زباني هم مي كنند! در لبنان، علاوه بر اردوگاههاي آوارگان مظلوم فلسطيني، خانه و كاشانه ي مسلمانان لبناني به وسيله ي جتهاي اسرائيلي بمباران مي شود و زن و مرد و پير و جوان رهگذر و غير نظامي به خاك و خون كشيده مي شوند و روحاني موجه و محترمي،(2) نيمه شب به وسيله ي مزدوران صهيوني از خانه ي خود ربوده مي شود، و از ميان اين همه دولت غربي كه سالهاست محكوم كردن تروريسم و آدم ربايي را ترجيع بند همه ي حرفهاي خود قرار داده و به قصد كسب وجهه، مدام هر دولت مخالف منافع خود را بدان متهم مي دارند، حتّي يك نفر هم در برابر اين حركتهاي زشت و وحشيانه ي تروريستي، موضعي جدي نمي گيرد و از اين كه دولتي اين طور قلدرانه به خانه ي مردم كشوري ديگر بمب بريزد، يا از آن آدم بربايد، متأثر نمي شود! در بعضي كشورهاي اسلامي و در سايه ي دولتهاي خودباخته در برابر غرب، خالصترين و غيورترين مسلمانان به چشم عناصر خرابكار نگريسته شده و با شدت و خشونت و با حبس و زجر و اعدام با آنان رفتار مي شود. در اروپا و در كشورهايي كه

خود را مهد تمدن و دمكراسي مي شمارند، مسلمانان دچار تبعيض و حق كشي و حتّي فشار و سركوب قرار مي گيرند و صريحاً به جرم پايبندي به اسلام محكوم مي شوند. آنچه در هفته هاي اخير در فرانسه و بعضي ديگر از كشورهاي اروپايي «جنگ روسري» ناميده شد، در واقع مبارزه ي سراسيمه و ناشيانه يي از سوي سردمداران فرهنگ غربي با پديده هايي است كه آنان آن را جهش برقي از فرهنگ اسلام و نشانه ي نفوذ روزافزون اسلام تلقي مي كنند و در مقابله با آن به قدري صبر و متانت را از دست مي دهند كه يكباره رؤساي كشور به مبارزه جويي در برابر چند دختربچه ي متعبد و چند خانواده ي مقيد مسلمان ظاهر مي شوند! اينها همانهايند كه فرياد دفاع رياكارانه شان از آزاديها و تمايلات فردي، گوش دنيا را كر كرده است! وقتي اعتراض عليه نويسنده يي است كه وقيحانه به مقدسات يك ميليارد مسلمان دشنام داده، آنان طرفدار آزادي بيان و عقيده ي فردي مي شوند؛ اما وقتي سخن از زن يا دختربچه ي مسلماني است كه مي خواهد بر طبق عقيده ي مذهبي خود لباس بپوشد، ديگر آزادي فردي از ياد مي رود و همه چيز رنگ ديگري مي يابد و هرگونه حركت ضد اخلاقي و ضد آزاديها و حقوق فردي، نام مبارزه با ارتجاع مي گيرد! اف باد بر رياكاران دروغگو و منافق! در بسياري از كشورهاي اروپايي، اقليت مسلمان مورد آزار و تبعيض و تحقير قرار مي گيرد؛ اما آنها كه در همه ي امور كشورهاي ديگر زير عنوان دفاع از حقوق بشر دخالت مي كنند و حتّي از تحريك انگيزه هاي قومي و مذهبي در مواردي كه لازم بدانند، ابا نمي كنند، كمترين اشاره يي به حق تضييع شده ي اين مظلومان نكرده، با سكوت و

احياناً عمل خود، به ستمي كه بر مسلمين مي رود، مهر تأييد مي زنند. در برخي كشورهاي آسيايي هم اقليتهاي بزرگ مسلمان دچار همين سرنوشتند و چنان كه همه مي دانند، امروز جامعه ي مسلمين هند با ستمي وسيع و بي مهار روبه روست. در نقاط مختلف جهان، دشمنان اسلام به مساجد - كه پايگاه حريت انسان و جايگاه رابطه ي او با خدا و مركزي براي كسب آگاهي از شيطنتهاي شياطين زر و زور است - با بغض و كينه يي عميق مي نگرند و تا آن جا كه بتوانند، با وجود و حضور و فعاليت آنها ستيزه مي كنند. هم اكنون مسجدالاقصي، قبله ي دوم مسلمين - كه بحمداللَّه پايگاه بيداري و مبارزه نيز شده است - مورد جسارت صهيونيستهاي پليد قرار گرفته، و در فرانسه و هند نيز مسجد در معرض اهانت و تخريب واقع شده است. مجموع اين حوادث و نظاير فراوان آن، بروشني اين حقيقت هشداردهنده را مجسم مي سازد كه امروز قدرتمداران عالم و اداره كنندگان نظام سلطه در جهان، اسلام را خطري بزرگ مي شمارند و تجديد حيات اسلام ناب محمّدي (صلّي اللَّه عليه واله) را در ايران، نه تنها براي منافع منطقه يي، بلكه براي منافع جهاني خود كه عملاً در حفظ و استقرار نظام سلطه - يعني تقسيم كشورهاي جهان به سلطه گر و سلطه پذير - متبلور شده است، تهديدي جدي به حساب مي آورند، و بر اين اساس با همه ي توان خود به مصاف اسلام آمده، و بيش از همه با سرچشمه ي اميدبخش اين فيض الهي - يعني انقلاب پيروز اسلامي و نظام مقدس اسلامي در ايران - دشمني و عناد مي ورزند. دانستن اين حقيقت و توجه به ابعاد گوناگون آن، هوشياري و عزم و جديت عموم ملت

ايران و مسلمانان جهان را در چگونگي مقابله با توطئه هايي كه از سوي دشمن طراحي مي شود، طلب مي كند. ملت ما البته در طول دهساله ي گذشته با انواع توطئه هاي دشمنان آشنا شده و با آنها دست و پنجه نرم كرده و بحمداللَّه بر بيشتر آنها فايق هم شده است؛ و سنت مسلّم الهي آن است كه در چنين ميداني - در ميداني كه ملتي مؤمن و انقلابي و برحق و هوشيار و بااراده، در آن با دشمناني مادّي و زورگو و نابحق و شيطان صفت مبارزه مي كند - پيروزي از آنِ جبهه ي حق است كه از كمك خدا و اراده ي راسخ و روح فداكاري برخوردار است؛ و اين همان چيزي است كه ما در طول سالهاي قبل و بعد از انقلاب تا امروز تجربه كرده ايم؛ و همان چيزي است كه در سراسر تاريخ نبوتها تحقق يافته و قرآن بارها از آن خبر داده است. ولي شرط پيروزي، اتكال و اعتماد به خدا، هوشيار و جدي و آماده بودن، حفظ وحدت، و فريب تبليغات دشمن را نخوردن است. امروز يكي از تلاشهاي دشمنان صرف آن مي شود كه نور اميد را در دل ملت ما خاموش كنند و آنان را به اوضاع كشور و به دست اندركاران و مجريان امور بدبين سازند. فاصله يي كه دشمنان ملت مايلند ميان ملت و دولت به وجود آيد، همان چيزي است كه اگر خداي نخواسته موفق شوند، دست آنان و ايادي حقير و رياكار و خبيث آنان در داخل را براي ضربه زدن به كشور و انقلاب باز خواهد كرد. اين، هدف هميشه ي دشمن بوده و هست؛ و لذا اصرار هميشه ي امام فقيد و عظيم

آن بود كه پيوند ميان ملت و مجريان امور مستحكمتر شود. در دوران سازندگي، اگر دولت بتواند مشكلات ناشي از جنگ تحميلي هشت ساله و نيز مشكلات تحميل شده از سوي دشمنان خارجي را برطرف ساخته و نظام اسلامي را پاسخگوي نيازهاي مادّي و معنوي ملت بسازد - كه به خواست خدا و دعاي حضرت وليّ اللَّه الاعظم (ارواحنافداه) خواهد توانست - بزرگترين ضربه بر استكبار جهاني وارد خواهد آمد كه همواره مي خواسته نظام اسلامي را ناتوان از اداره ي صحيح و كامل كشور معرفي كند و به همين منظور هم جنگ و ديگر مشكلات را بر كشور ما تحميل مي كرده است. پس، پيروزي شما ملت رشيد در امر بازسازي، به معناي ناكامي استكبار و پيروزي انقلاب است، و اين مقصود جز با همكاري صميمانه و همه جانبه ي مردم و صبر و عزم انقلابي آنان ممكن نيست. لذا به همان اندازه كه دشمن بر جدايي ميان قشرهاي مردم و بالخصوص ميان مردم و مسؤولان اصرار مي ورزد، ملت بايد بر همكاري و همدلي ميان قشرهاي مردم و بالخصوص ميان دولت و ملت اصرار داشته باشند و با هوشياري تمام، القائات موذيانه ي دشمنان را شناخته، در جهت مقابل آن حركت كنند. اكنون براي تذكر و توجه عموم ملت عزيز، نكاتي را به اختصار يادآور مي شوم: 1)بسيج براي دفاع از كشور اسلامي و انقلاب اسلامي به وجود آمد. آمادگي براي دفاع، امروز و هميشه يك وظيفه ي اسلامي و انقلابي و ملي است. بنابراين، نيروي مقاومت بسيج بايد كار جذب و سازماندهي بسيجيان عزيز را با برنامه ريزي صحيح ادامه دهد و تشكيل ارتش بيست ميليوني را ميسور و عملي سازد. مسؤولين محترم دولتي و قضايي

نيز موظفند ضمن كمك به اجراي برنامه هاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در تكميل و تقويت ارتش بيست ميليوني، مشكلات آحاد بسيجي در دستگاههاي دولتي را به شكل ويژه حل كرده، عزيزاني را كه با عرضه كردن جان خود از انقلاب و كشور حراست كرده اند، با توسل به روشهاي معمول اداري و كاغذبازيهاي رايج آزرده نكنند و خداي نخواسته موجب دلسردي اين پشتوانه هاي اطمينانبخش انقلاب و كشور نشوند. چنين رفتاري از هر يك از مأموران اجرايي و قضايي، تخلف و موجب مؤاخذه است. 2)امروز بسيج عناصر مؤمن و فداكار، علاوه بر دفاع مسلحانه از كشور و انقلاب، بايد سازندگي كشور را نيز هدف ديگر خود قرار دهد. امروز، روزي است كه همه ي نيروها بايد همه ي سرمايه هاي علمي، فكري، تخصصي، تجربي، مادّي و معنوي خود را همچون بسيجيان ميدان جنگ، پشت سر دولت به ميدان سازندگي وارد كنند؛ دولت به شكل بسيجي عمل كرده و نيروهاي كارآمد بسيجي را به حضور در ميدان سازندگي تشويق كند و با برنامه ريزي جامع، جايگاه هر قشر و هر فردي را در جهاد بازسازي كشور معين كند، و آحاد مردم نيز با ترجيح مصلحت سازندگي بر مصالح شخصي، فداكارانه در اين ميدان مجاهدت كنند. 3)ما همان طور كه در جنگ جدي و مصمم بوديم، در رعايت آتش بس و حركت به سمت صلحي پايدار نيز جدي و مصمميم؛ ليكن روند مذاكرات نشان مي دهد كه رژيم عراق آماده ي قبول حق نيست و در پشت ميز مذاكره نيز با همان روحيه ي تجاوزطلبيِ ميدان جنگ سخن مي گويد. لذا علاوه بر ارتش و سپاه، بسيجيان سلحشور و هسته هاي مقاومت نيز بايد همواره آماده و هوشيار باشند، تا

در صورت لزوم، به وظيفه ي دفاع مقدس قيام كنند. 4)وحدت عمومي مردم، مظهر فضل الهي و پُربركت ترين سرمايه ي ملت ماست. همه بايد سعي بر حفظ اين سرمايه داشته باشند و به هيچ كس اجازه داده نشود كه با پراكندن بذر اختلاف و عداوت، اين موهبت الهي و اين سرمايه ي بي بديل را به آتش بكشد. اختلاف سليقه و نظر سياسي و اقتصادي و اختلاف در تشخيص مصالح، ميان برادراني كه در اصول انقلاب و اسلام همدل و همفكرند، نبايد به خصومت و تنازع و كشمكش بينجامد. 5)همه ي آحاد ملت عزيز را به روح خوشبيني برادرانه ميان برادران، و سوءظن هوشيارانه نسبت به بيگانگان و دشمنان دعوت مي كنم. اگر تبليغات استكبار سعي بر ايجاد فضاي سوءظن و بددلي در داخل كشور دارد، ما بايد علي رغم خواست و از روي سوءظن به او، هر گمان بد نسبت به برادران اسلامي و انقلابي خود را از دل و از فضاي جامعه بزداييم. مخصوصاً گويندگان و نويسندگان و آنان كه در خود شايستگي آن را مي بينند كه با مردم و براي مردم سخن بگويند، بايد مراقب باشند كه به سود استكبار و همزبان با تبليغات استكباري، فضاي زندگي مردم را به بدبيني و بددلي آلوده نكنند، و نواي اميد و نشاط سردهند. 6)تبليغات امريكايي و همدستانشان مي خواهند القاء كنند كه در ايران، دوران جوشش انقلاب بسر آمده و انقلاب راه گذشته ي خود را تغيير داده است. علي رغم دشمن اعلام مي كنيم و همه بايد عملاً و قولاً نشان دهند كه انقلاب اسلامي راه مبارزه با ظلم و استكبار و فساد را رها نكرده و هرگز نخواهد كرد. اگر قلدران عالم، خوش خيالانه گمان

مي كنند كه اين سنگر مظلومان و اين مدافع مستضعفان و اين پايگاه مبارزه با نظام سلطه و ظلم و استكبار جهاني، لحظه يي هدفهاي بزرگ خود را از ياد خواهد برد، سخت در اشتباهند. ما همچنان و هميشه مدافع ملتهاي مظلوم و زير يوغ استكبار هستيم و خواهيم بود. ما همواره در كنار ملت مسلمان و مبارز و رشيد فلسطين، بر ضد صهيونيسم جنايتكار هستيم و خواهيم بود، و به برادران فلسطيني خود توصيه مي كنيم كه راه خدا - يعني مبارزه با دشمن غاصب و حاميانش - را با توكل و اعتماد به خدا و تا نابودي دولت صهيونيست غاصب ادامه دهند. ملت بزرگ و بسيجيان مؤمن و فداكار ما، دفاع از فلسطين را فريضه يي ديني مي شمارند ودر راه خدا هيچ هدفي را دست نيافتني نمي دانند. ما همواره از حق ملت مظلوم افغانستان در برابر آنان كه با او به زور يا تزوير عمل كرده اند، دفاع خواهيم كرد و معتقديم ملت افغان كه با نثار خون هزاران شهيد توانسته نيروهاي بيگانه را از خانه خود بيرون براند، در سايه ي توكل به خدا و قطع اميد از قدرتهاي مداخله گر و كساني كه به آنان خدمت مي كنند، خواهد توانست نظام اسلامي مستقل از شرق و غرب و مبتني بر خواست و اراده ي ملت را در كشور خود مستقر نمايد. ما خود را همواره نسبت به ملت مقاوم و مظلوم لبنان كه دستخوش توطئه ي مشترك صهيوني، ماروني، امريكايي است، داراي تكليف دانسته ايم و خواهيم دانست. اين، راه ما و وصيت امام عظيم الشأن ما و دستور اسلام ماست و بدان همواره وفادار خواهيم ماند. 7)اين جانب از اين كه كساني مي كوشند تا در ميان

مردم ما رسم تجمل گرايي و اسراف و ولخرجي را شايع كنند، شديداً نگران و متأسفم؛ و از اين كه مردم فداكار و انقلابي ايران در امور شخصي به مصرف گرايي سوق داده شوند و قناعت انقلابي را از ياد ببرند، به خدا پناه مي برم. آنان كه تجملات و زياديهاي غيرضرور و ولخرج مآبانه را از روي بي درديِ ناشي از وسعت و توانايي مالي انجام مي دهند، به خود آيند و به انفاق روي آورند؛ و آنان كه با سختي و تنگدستي، بر خود چنين چيزي را تحميل مي كنند، از اين امر خسارتبار دست بكشند. براي متمكنين، ميانه روي؛ و براي قشرهاي متوسط، قناعت در امور شخصي؛ و براي همه، تلاش و كار و توليد و رونق دادن به وضع عمومي، فريضه يي انقلابي و رسمي اسلامي است. از خداوند توفيق همگان را در راه هدفهاي والاي انقلاب اسلامي عزيزمان درخواست مي كنم. به روان پاك امام و قائد بزرگمان درود مي فرستم و علو درجات شهداي عزيز، بويژه شهداي بسيج را از خداوند متعال مسألت مي كنم. سيّد علي حسيني خامنه اي - دوم آذر ماه 1368 --------------------------------------------------------------------------------

1) احزاب: 23 2) شيخ عبدالكريم عبيد

پيام به روحانيون رزمنده

پيام به روحانيون رزمنده بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم سلام خدا بر مجاهدين في سبيل اللَّه؛ آنان كه شرف جهاد را با فضيلت علم به هم آميخته و مصداق عالمِ عامل شدند. تاريخ شكوهمند روحانيت شيعه، هر چند كه در همه ي دورانهاي پُرحماسه ي عُمر تشيع سرفراز، با فداكاريها و مجاهدات خونين همراه است، اما آنان كه در اين عصر - كه عصر پيكار سرنوشت ساز ارزشهاي الهي با تهاجم شيطانهاي زر و زور جهاني است - توانستند رداي سرخ جهاد و شهادت را بر قامت رساي حوزه ي روحانيت

شيعي بيفكنند و اسوه ي قتال في سبيل اللَّه شوند، از ارزش مضاعف برخوردارند. حضور در صحنه هاي جهاد و شهادت، جامعه ي روحانيت را بها و رونقي الهي مي بخشد و سلاح بلاغ و تعليم آنان را بُرّا مي سازد. روحانيون مجاهد في سبيل اللَّه، حق حيات بر گردن حوزه هاي علمي تشيع دارند. اين جانب ضمن تبريك اين توفيق بزرگ به شما رزمنده ي روحاني، اميدوارم مشمول دعاي حضرت وليّ عصر(ارواحنافداه) و مورد رضاي روح مطهر امام خميني (رضوان اللَّه عليه) باشيد و توفيق تلاش در راه رضاي خدا و اسلام، همواره شامل حال شما باشد. سيّد علي خامنه اي - 1/10/1368

پيام به نمايندگان مجلس شوراى اسلامى و مردم ايران درباره ى حفظ وحدت و يكپارچگى، حمايت از دولت، جايگاه

پيام به نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و مردم ايران درباره ي حفظ وحدت و يكپارچگي، حمايت از دولت، جايگاه مجلس شوراي اسلامي و دفاع از اصل ولايت فقيه بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم حضرات نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي (دامت تأييداتهم) و عموم ملت رشيد و بزرگ ايران (دامت شوكتهم وعزّتهم) جاي بسي خوشوقتي است كه نهادهاي مردمي و دلها و زبانها و حنجره هاي انقلابي و مجلس شوراي اسلامي كه تجليگاه حضور مردم و مظهر آراي آنان است، يك بار ديگر دلبستگي و وفاداري خود را به اصل ولايت فقيه و پشتيباني خود را از دولت و كارگزاران مورد اعتماد مردم ابراز كردند و مشت محكمي بر دهان آنان كه ملت ما را دچار تفرقه و اضطراب و نوميدي مي پسندند، زدند. توجه به توطئه هاي پيچيده ي دشمنان نظام اسلامي، كه از كينه ي عميق آنان نسبت به اسلام و مسلمين ناشي مي شود، هر فرد آگاه و دلسوز را به هوشياري و مراقبتِ هر چه بيشتر فرا مي خواند و تقواي فردي و سياسي را بالخصوص براي آنان كه سهم و تأثير بيشتري در جريان امور كشور دارند، فرض

و حتم مي سازد.اين جانب، ضمن تشكر از همه ي افراد و گروههاي مزبور كه در گراميداشت وحدت و در تقويت پيوند ميان دولت و ملت اعلام موضع كردند، بويژه از نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي كه با هماوازي اكثريتي قاطع، عدم اختلاف در مسايل اساسي را عملاً نشان دادند، تذكراتي را به همه ي برادران و خواهران و عموم ملت ايران عرض مي كنم: 1)يكپارچگي اقشار مختلف مردم و اعتماد و محبت ميان ملت و دولت، يكي از مهمترين علل موفقيت و قدرت ملت ايران در برابر خصومتها و توطئه هاي دشمنان در دوران دهساله بوده و لذا امام فقيد و عزيزمان (رضوان اللَّه تعالي عليه) بيش از هر چيز بر آن تأكيد كرده و اصرار ورزيده است. اكنون كه دشمنان از تحميل جنگ و فشارهاي اقتصادي و محاصره ي تبليغاتي براي به زانو درآوردن ملت ايران طرفي نبسته اند، مهمترين تلاشهاي خود را در ايجاد تفرقه در صفوف شما ملت عزيز و مسؤولان محترم متمركز ساخته و با توجه به فقدان خسارتبار امام بزرگوارمان، به توفيق خود در اين حركت شيطاني چشم اميد دوخته اند. بر همه ي كساني كه دلشان براي اسلام و استقلال و سربلندي كشور مي تپد، فرض و لازم است كه امروز بيش از هر روز، از وحدت صفوف ملت پاسداري كنند و اختلافات سليقه يي و سياسي و شخصي را به تنازع و تفرقه نكشانند. مخصوصاً نمايندگان محترم ملت در مجلس شوراي اسلامي، بايد به دقت مراقب باشند كه مبادا خداي نخواسته اظهارات آنان، دلسردي و يأس را از تريبون عمومي مجلس، در سطح جامعه پراكنده سازد؛ بلكه قولاً و عملاً مظهر يكپارچگي ملت باشند. 2)همه مي دانند كه امام فقيد و عزيزمان، حمايت

از دولت را وظيفه ي هميشگي خود و ديگران مي دانستند و در طول ده سال اخير، در كنار تذكرات و ارشادات پدرانه، همواره از دولتهايي كه پي درپي در رأس كار بوده اند، بي دريغ و سخاوتمندانه حمايت مي كردند. اين، بدان معني نبود كه دولتهاي گذشته هرگز در عمل و سياست و تدبير دچار اشتباه نمي شدند؛ بلكه از آن رو بود كه تحمل بار سنگين اداره ي كشور، آن هم در شرايط دشوار جهاني و با وجود دشمنان سوگندخورده ي كوچك و بزرگ، جز با حمايت صميمانه ي عموم ملت و در رأس همه، رهبر و مقتداي آنان، به هيچ وجه امكانپذير نبود. امام عزيز با حمايت دولت، در حقيقت بخشي از سهم سنگين خود در اداره ي كشور را ايفا مي كردند. امروز، دولت تازه نفس و كارآمدي كه با مديريت شخصيتي ممتاز و مورد اعتماد امام و امت، كمر به بازسازي كشور و ترميم ويرانيهاي جنگ تحميلي بسته، با سياستها و عملكردهاي خود، دشمنان خبيث را سراسيمه و غافلگير كرده است. آنها كه مي خواهند ايران هميشه فقير و محتاج و وابسته باشد، از سياستهايي كه ايران را به سمت توسعه ي اقتصادي و خودكفايي و بي نيازي از ديگران حركت مي دهد، به شدت بيمناكند و با شيوه هايي بس پيچيده و توطئه آميز، با آن مخالفت مي كنند. رمز موفقيت دولت و قوّه ي قضاييه و مقننه، در پشتيباني قاطبه ي ملت از آنهاست. هر حركت و گفتاري كه روح اعتماد مردم به اين قوا و كارگزاران آن را متزلزل و در اين پشتيباني، اندك خللي وارد سازد، حرام شرعي و خيانت ملي است. 3)مجلس شوراي اسلامي، نقطه ي اميد نظام و مظهر اقتدار و اختيار ملت است. جايگاه مقدسي است

كه هميشه و در همه ي احوال، مي تواند و مي بايد رأي و اراده ي ملت مسلمان و انقلابي را به كرسي بنشاند و مصلحت مردم را در شكل مقررات لازم الاتباع در بافت و رفتار نظام و حكومت، تضمين كند. خانه ي مردم و ملجأ دولت مردمي و مظهر ارزشهاي اسلام ناب محمّدي(صلّي اللَّه عليه واله) و به تعبير امام حكيم و فقيدمان، عصاره ي فضايل ملت است. در اين مجلس، دور شدن از فضايل و پايبند شدن به اغراض شخصي و گروهي و آلوده شدن به هوي هاي سياسي و نفساني، از هركس كه باشد، مردود و محكوم است. در اين مجلس، رأي بايد تابع معرفت، و بحث بايد دور از تنازع و جدال باشد. در هر موضعگيري و هر سخني، بايد رضاي خدا و مصلحت انقلاب و خواست و نياز مردم در نظر گرفته شود. همواره در اين مجلس، معدود افرادي بوده اند كه از اين تكاليف غفلت ورزيده و راه، كج كرده اند و شايد امروز نيز باشند؛ ليكن اكثريت قاطع نمايندگان محترم كه بحمداللَّه در همه ي دوره ها و امروز، در راه راست اسلام و انقلاب حركت مي كرده اند و مي كنند، بايد پاس نعمت بزرگ جمهوري اسلامي را بدارند و در اعمال و آراء و گفتار خود، خدا را حاضر و ناظر بدانند و مصلحت انقلاب و كشور را با هيچ چيز ديگر معاوضه ننمايند. البته، مجلس همواره بايد به وظايف قانوني خود عمل و از حق قانوني خود استفاده كند؛ اما هم نمايندگان محترم و هم مردم رشيد ما قادرند تفاوت ميان عمل به تكليف قانوني و عمل بر طبق غرض شخصي و سياسي را درك كنند. 4)اصل ولايت فقيه و پيوستن همه ي راههاي

اصلي نظام به مركز ولايت، نقطه ي درخشان نظام اسلامي، و تحقق آن، يادگار ارزنده و فراموش نشدني حضرت امام خميني(قدّس سّره) است. مردم ما در طول يازده سال اخير، وفاداري و اخلاص كامل خود را نسبت به اين اصل، در همه ي ميدانها نشان داده اند و امام عظيم الشّأن ما، خود بزرگترين مدافع و سرسخت ترين پشتيبان اين اصل و پذيراي جدي همه ي آثار و لوازم آن بود. اين اصل، همان ذخيره ي پايان ناپذيري است كه بايد مشكلات نظام جمهوري اسلامي را در حساسترين لحظات و خطرناكترين گردنه هاي مسير پُرخطر جمهوري اسلامي حل كند و گرههاي ناگشودني را بگشايد. دفاع غيورانه ي امام عزيز از مسأله ي ولايت و رهبري - كه بي گمان تصدي رهبري به وسيله ي خود آن بزرگوار، كمترين تأثيري در آن نداشت - ناشي از درك و ايمان عميق به همين حقيقت بود و امروز اين جانب به پيروي از آن بزرگوار، با همه ي وجود و توان از اين اصل و لوازم آن دفاع خواهم كرد و به كمك الهي، به تكليف خود در همه ي موارد عمل خواهم كرد. خدشه در التزام به ولايت فقيه و تبعيت از رهبري، خدشه در كليه ي نظام اسلامي است و اين جانب اين را از هيچ كس و هيچ دسته و گروهي تحمل نخواهم كرد. البته امروز بحمداللَّه و توفيقه، كليه ي آحاد و گروههاي خط امام، ملتزم به ولايت فقيه و تبعيت از رهبري مي باشند و اميد است كه زمينه براي رمي افراد و گروهها به عدم التزام به آن، هرگز فراهم نگردد. خداوند همه ي ما را مشمول هدايت و كمك خود فرمايد و پنجه ي قدرتمند ملت مسلمان و انقلابي ما را بر

دست خيانتكار دشمنان پيروز گرداند. «انّه سميع مجيب» والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - 18/10/1368

پيام در تجليل از شهدا، جانبازان، اسرا و مفقودان، در هشتمين روز از دهه ى مباركه ى فجر

پيام در تجليل از شهدا، جانبازان، اسرا و مفقودان، در هشتمين روز از دهه ي مباركه ي فجر بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم هرگاه و هرجا كه از پيروزي 22 بهمن يادي و نامي آورده مي شود، چهره ي شهيد و نقش خونين شهادت، در برابر چشمها پديدار مي گردد؛ زيرا آن پيروزي بزرگ كه مسير تاريخ را نه تنها در ميهن ما، بل در همه ي جهان عوض كرد، جز با زنده شدن روح جهاد و شهادت در ملت قهرمان ما به دست نمي آمد. از آن روز تا امروز هم كه ما يازده سال مبارزه، يازده سال دفاع از آزادي و استقلال، يازده سال مقاومت در برابر دشمنان ستيزه گر و بالاخره يازده سال جهاد في سبيل اللَّه داشتيم، باز هرچه داريم، به بركت جانفشانيها و فداكاريهاست، به بركت روحيه ي شهادت طلبانه است. شهدا، علاوه بر مقامات رفيع معنوي - كه زبانها و قلمها از توصيف آن و چشم و دلها از مشاهده ي آن ناتوانند - مشعلدار پيروزي و آزادي و استقلال ملتند و حق بزرگ آنان بر گردن ملت، بسي عظيم است. امسال، شهداي ما ميزبان ميهماني ملكوتيند؛ آن كه خود سلسله جنبان كاروان شهادت و محبوب دل همه ي شهيدان بود؛ آن كه ياد او به جوانان پاك و نوراني ما، نشاط مجاهدت و درس طهارت و نزاهت مي داد و فرشتگان را به مصاف اهريمن صفتان مي كشاند؛ آن كه براي خدا مي گفت و براي خدا عمل مي كرد و براي خدا مي زيست و انسانها را باگفتار و عمل، با خدا آشنا مي كرد. آري، امام عزيز و بزرگ ما، اكنون در

ميان ما نيست؛ همان طور كه شهدا در ميان ما نيستند. اما هم او و هم آنان، در ذهن و دل ما، در راه زندگي ما و در صراط مستقيم انقلاب ما، حاضر و زنده و فعال است. اثر وجود آن بزرگمرد و ياران شهيدش، تنها به دوران زندگيشان متعلق نبود؛ همچنان كه فقط به ايران اختصاص نداشت. امروز، به بركت وجود و عمر مبارك او و آنان، اسلام روزبه روز درخشانتر مي شود و ابر غليظ تحريفها و جهالتها و فتنه ها، ناپايدارتر و ضعيفتر مي گردد. انقلابي كه امام پديد آورد و شهيدان با خون خود آن را رنگ و بوي گل سرخ بخشيدند، اكنون در سراسر جهان، در بيداري ملتهاي مظلوم و در تجديد حيات جوامع مسلمان و در استحكام روزافزون مباني معنويت و در فروپاشي مادّيگري صريح و نفاق آلود و خلاصه در سرافرازي حق و سرافكندگي باطل، خود را مي نماياند. پرچم عروج انسان به بام معنويت كه امروز در گوشه و كنار دنيا برافراشته مي شود، در حقيقت پرچم امام ما و شهيدان اوست. آنها زنده اند و روزبه روز زنده تر خواهند شد. من، به شهداي گرامي و به جانبازان و مفقودين و اسرا و مجروحين انقلاب و جنگ تحميلي، سلام و تحيت مخلصانه ام را عرض مي كنم و علو درجات و مقامات معنوي آنان را مسألت مي نمايم. من، اكنون به پدران و مادران، همسران و فرزندان، خواهران و برادران و ديگر كسان شهداي عزيز و جانبازان و اسرا و مفقودين درود مي فرستم و اعلام مي كنم كه آنان در رتبه و شأن معنوي، بلافاصله پشت سر عزيزان فداكار خويشند. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - 19

بهمن 1368

پيام تسليت به آقاى محمود بروجردى به مناسبت درگذشت والده حجةالاسلام محمد حسين بروجردى

پيام تسليت به آقاي محمود بروجردي به مناسبت درگذشت والده حجةالاسلام محمد حسين بروجردي بسمه تعالي جناب آقاي دكتر محمود بروجردي دامت تأييداته رحلت والده بزرگوار جناب مستطاب حجةالاسلام والمسلمين شيخ محمدحسين بروجردي را به شما و ساير بازماندگان محترم تسليت مي گويم. مغفرت و علو درجه براي آن مرحوم و صبر و توفيق براي شما و خاندان مصاب از خداوند متعال خواستارم. سيد علي خامنه اي 30/11/68

پيامها در سال 1369

پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال نو

پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال نو بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب والابصار، يا مدبّراللّيل والنّهار، يا محوّل الحول والاحوال، حوّل حالنا الي احسن الحال نوروز فرصتي است تا انسان به اصلاح امور روحي خود بپردازد عيد سعيد نوروز و تحويل سال جديد هجري شمسي و نزديك شدن به ايام و ليالي مباركه ي ماه رمضان را، به همه ي شما برادران و خواهران و آحاد ملت ايران و ايرانياني كه در نقاط ديگر زندگي مي كنند و همچنين به همه ي مسلمين عالم، تبريك عرض مي كنم. تحويل هر سال جديد شمسي - كه با نوعي تحول در عالم طبيعت مصادف مي باشد - فرصتي است تا انسان به تحول دروني و اصلاح امور روحي و معنوي و فكري و مادّي خود بپردازد. اين دعاي شريفي كه به ما تعليم داده اند، تا در آغاز سال بخوانيم، درس همين تحول است. در اين دعا، از خداي متعال درخواست مي كنيم كه در حال و وضعيت روحي و نفساني ما، تحول و دگرگوني مباركي را ايجاد كند. ايجاد تحول كار خداست؛ اما ما موظفيم كه براي اين تحول در درون و در زندگي خود و در جهان، اقدام و تلاش كنيم و همت بگماريم. اگر انسانها خوب

باشند، زندگي هم خوب و شيرين است همه ي بديها و زشتيها در عالم و در متن زندگي، به بديها و زشتيها در انسانها برمي گردد. اگر انسانها خوب باشند، زندگي خوب و شيرين است. اگر هواهاي نفساني و شيطان دروني بر اعمال انسان حاكم نباشد، امور زندگي با روشي كه مورد رضا و پسند رحمان است، تحقق پيدا خواهد كرد و جريان خواهد يافت. اين انسانها هستند كه متن زندگي و واقعيت جهان و عالم را، تلخ و شيطاني و زشت و همراه با رنج و درد و پريشاني مي سازند. هرجا انسانها خوب شدند، زندگي هم خوب خواهد شد. هرجا انسانها در خود تحولي عميق به وجود آوردند، در زندگي آنها هم تحولي عميق به وجود خواهد آمد. اگر مي بينيم كه در اين دنياي بزرگ، زشتي و بي عدالتي و تبعيض و فقر و تلخي و نشانه ها و خصوصيات شيطاني وجود دارد، بايد رد پاي عامل همه را، در وجود انسانها و شيطان دروني آنها بيابيم. ما مردم ايران، اين فرصت را پيدا كرديم و خداي متعال اين نعمت بزرگ را به ما داد كه زندگي خويش را تحول بدهيم و خودمان را از اسارت طاغوت و حاكميت شيطان، به حاكميت اللَّه و مديريت دين خدا متحول كنيم. خداي متعال، بنده يي از صالحان و برگزيدگان و بهترينها را در ميان ما مأمور كرد و برانگيخت، تا با قدرت الهي و با عزم و اراده ي رحماني، ما را به سمت وادي دين هدايت كند، نيروهاي ما را به كار بگيرد، ملت ما را بيدار نمايد، دشمن را به ما بشناساند و دلهايمان را با هم مهربان كند. ما

به مدد الهي و به رهبري آن مرد صالح و بزرگ و برگزيده، اين راه را طي كرديم و بحمداللَّه توانستيم اسلام را در حد ميسور و معقول و در اين فاصله ي زماني، در جامعه ي خودمان حاكميت ببخشيم. اين، نعمت بزرگي است. اين راه تا سرمنزل نهايي هنوز امتداد دارد و ما ملت ايران وظيفه داريم كه اين راه را طي كنيم و اين، جز با اراده ي الهي و رحماني و با تحول دروني و دور ريختن رذايل اخلاقي از نفوس خودمان، امكان پذير نيست. با تحول سال، از كاستيها و بديهاي دروني خود استغفار كنيم چه قدر مناسب و بجاست كه با تحول سال و با ورود در آستانه ي ماه مبارك رمضان - كه ماه رحمت و مغفرت الهي است - ما هم از كاستيها و كجيها و زشتيها و بديها در درون و وجود خودمان روبرگردانيم؛ يعني استغفار كنيم. استغفار و توبه، يعني برگشتن به خدا، يعني پشت كردن به بديها، يعني همين ايجاد تحول. «و ان استغفروا ربّكم ثمّ توبوا اليه يمتّعكم متاعا حسنا الي اجل مسمّي و يؤت كلّ ذي فضل فضله»(1). استغفار و برگشتن به خدا و اصلاح دروني در وجود خود ما، موجب خواهد شد كه خداي متعال فضل و رحمت و بركت و قوّت و عزت خود را بيش از پيش بر ما نازل كند. همه ي قشرها، چه امثال من و كساني كه مسؤوليتي دارند - كه ما بيش از ديگران بايد به خودمان برگرديم و در خود تجديدنظر كنيم و حاكميت هوي و هوس را در وجود خويش از بين ببريم - و چه آحاد مردم، به اين برگشت

و اصلاح نياز دارند. آن كساني كه بايد براي خدا و انقلاب كاري مي كردند و نكردند، آن كساني كه در جهت مخالف راه خدا و راه انقلاب كاري انجام دادند كه بايد انجام نمي دادند، بايد آنچه را كه گذشته است، اصلاح كنند و از آنچه كه صادر شده، استغفار نمايند. حتّي كساني كه در مقابل انقلاب قرار داشتند و قرار دارند، اگرچه اقليت كوچكي هستند، اما آنها هم بندگان خدايند؛ چنانچه هنوز در آنها مايه و بقيه يي از وجدان الهي و انساني باقي است - كه ان شاءاللَّه باقي است - در رفتار خود تجديدنظر كنند و راه خدا و اين نظام الهي و قرآني را با همه ي وجود تقويت نمايند. امروز بركات حركت شما ملت ايران، در دنيا خود را آشكار مي كند. امروز اقدام شما در يازده سال پيش، كه به تشكيل جمهوري اسلامي منتهي شد، ملتها را بيدار كرده و موج اسلام و معنويت را در همه ي جهان برانگيخته است. امروز شما ملت ايران، نتايج حركت عظيم خود را در سطح جهان مشاهده مي كنيد و البته نتايج برتر و بالاتر اين حركت و ادامه ي اين راه را، باز هم در زندگي خود و در سطح جهان شاهد خواهيد بود. خداي متعال با فقدان امام، امتحان سختي از ما كرد ما امسال عيد نوروز را در حالي برگزار مي كنيم كه خداي متعال با فقدان بزرگ رهبر عظيم الشأنمان، امتحان سختي از ما كرد و دوران سختي را بر ما گذراند. آن فقدان، محنت بزرگي بود. اميدواريم كه خداي متعال، روح آن بزرگمرد را با ارواح مقدسه ي انبيا و اوليا محشور كند و او را از ما

راضي نمايد و ما را در راه او، مستمر و مستدام بدارد. اميدواريم كه خداوند، نظر لطف و محبت خود را كه در طول اين يازده سال همواره بر اين ملت و بر اين نظام داشته است، باز هم آن را بر ما مستمر بگرداند و ما بتوانيم به كمك خدا و با حركت در راه او و با استغفار و توبه ي الي اللَّه، متاع حَسَن و قدرت و قوّت و عزت الهي را براي خودمان و براي اين ملت بزرگ و فداكار تأمين كنيم. در پايان، لازم مي دانم كه بار ديگر تبريك صميمانه ي خودم را به همه ي ملت عزيزمان، مخصوصاً به رزمندگان گرانقدر - كه مرزبانان كشور و ملت ما هستند و حفظ و حراست از عظمت و استقلال ما را برعهده دارند - و همچنين به خانواده هاي معظّم شهدا و جانبازان و اسراي عزيزمان عرض بكنم و فضل و رحمت ويژه ي الهي را براي آنها طلب نمايم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته --------------------------------------------------------------------------------

1) هود: 3

پيام به مناسبت روزجهانى قدس

پيام به مناسبت روزجهاني قدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم برادران مسلمان در سراسر جهان، ملت عظيم الشأن ايران! فرارسيدن روز جهاني قدس، وظيفه ي مبرم پشتيباني و دفاع از ملت مظلوم فلسطين را بار ديگر با تأكيدي از هميشه بيشتر، به مسلمانان غيور جهان يادآوري مي كند. اكنون درحالي كه ملتها در اروپا، توافقهاي اسارتبار ناشي از جنگ دوم جهاني را نقض كرده، حق حاكميت و اراده ي ملي امروز خود را به خواسته ي قدرتهاي فاتحِ ديروز مقدم مي شمارند، ملت فلسطين روزبه روز فشار و ظلم و تعدي بيشتري را از ناحيه ي غاصبين و هم از ناحيه ي حاميان رسمي و غيررسمي آنان تحمل مي كنند. در همين

روزهاي ماه مبارك رمضان، مردم روزه دار فلسطين در خانه ي خود، انواع سختي را از دشمن غاصب مي كشند. خيابانها در اراضي اشغالي، به خون جوانان فلسطيني آغشته و زندانها از آنان پُرشده است و دولتهاي غربي - اين مدعيان دروغگوي دمكراسي و حقوق بشر - نه فقط كمترين اعتراضي نمي كنند، بلكه احياناً غاصب متجاوز را حمايت و تشويق نيز مي كنند. حادثه ي بسيار مهم و تكان دهنده ي اخير - يعني انتقال دسته جمعي و مستمر يهوديان شوروي به فلسطين - به مسأله ي فلسطين ابعاد جديدي مي بخشد و اهميت اين مسأله را در توافقهاي پنهاني امريكا و شوروي نشان مي دهد. سكوت رضايت آميز اغلب سران كشورهاي عربي كه در مواردي حتّي با خيانت صريح همراه است، به اضافه ي مواضع ذلتبار و خائنانه ي مدعيان رهبري ملت فلسطين، حلقه هاي پيوسته ي زنجير غدر و ظلم و تعدي و خيانتي است كه مي خواهد سرزمين اسلامي فلسطين را هميشه مغصوب و ملت مجروح و مظلوم آن را هميشه اسير و آواره بدارد. جنجال دروغين معارضه با اسرائيل كه از طرف رؤساي رژيم عراق به راه افتاده و در رسانه هاي صهيونيستي غرب هم با آب وتاب مطرح مي شود، مكمل نقشه هاي استكباري و وسيله يي است براي پوشاندن خيانتي كه با سكوت دولتهاي عربي نسبت به مسأله ي فلسطين انجام گرفته و نيز براي تحت الشعاع قرار دادن مسأله ي مهم انتقال يهوديان شوروي به فلسطين اشغالي. آنچه در مدت چهل سال اخير از سوي رژيم غاصب به كشور و ملت فلسطين وارد آمده، براي تجربه كافي است. كافي است تا ثابت كند كه از راه توسل به قدرتهاي مسلط عالم و وابستگان آنها در منطقه، هيچ اميدي به نجات فلسطين نيست. انقلاب

بزرگ اسلامي ما نشان داد كه كليد حل مشكلات بزرگ، در دست خود ملتهاست و اراده ي انسانهاست كه در صورت تكيه به خدا و اعتماد به وعده ي الهي، بر تدبير و خواست قدرتهاي مسلط غلبه خواهد كرد. و امروز با حوادثي كه در نقاط متعددي از جهان رخ داده، نقش ملتها بيش از پيش به اثبات رسيده است. در برابر درنده خويي رژيم صهيونيست غاصب فلسطين، تنها اراده ي ملت فلسطين است كه مي تواند بايستد و با مقاومت مردانه ي خود، دشمن را به عقب نشيني و قبول شكست وادار سازد. دولت اسرائيل، با اعمال جنايتكارانه ي خود در فلسطين و لبنان و بمباران وحشيانه ي اردوگاهها و دزدي و آدم ربايي و فساد در داخل و خارج مرزهاي فلسطين، نشان داده است كه به هيچ اصل انساني و هيچ قانون بين المللي پايبند نيست. آنها كه گذشته ها را فراموش مي كنند، چگونه مي توانند جنايات روزمره ي صهيونيستها در فلسطين و لبنان را كه بي وقفه ادامه دارد، ناديده بگيرند؟ خوشبختانه بيداري اسلامي ملت فلسطين، افقهاي آينده را تا حدود زيادي روشن كرده است. امروز نسل نوين ملت فلسطين، با نام خدا و تمسك به ايمان اسلامي مبارزه مي كند و اين مبارزه يي بسيار اميدبخش است و چنانچه مشهود است، دشمن - چه حكام صهيونيست، چه امريكا و ديگر پشتيبانان اسرائيل و چه خيانتكاران منطقه - از اين حركت جديد كاملاً سراسيمه و دهشت زده است و براي لوث كردن و پوشاندن جهت اصلي مبارزه، به هر شيوه يي متوسل مي شود كه آخرين آن، همين شعار توخالي و دروغين حمله به اسرائيل است كه حكام دست نشانده ي عراق بر زبان آوردند. همه مي دانند كه رژيم بعثي عراق، سلاحهايي را كه

از ابرقدرتها گرفته، هرگز بر ضد اسرائيل - كه خود در زير سايه ي ابرقدرتها زندگي مي كند - به كار نخواهد گرفت و از آن، جز در خدمت هدفهاي استكبار، يا براي باجگيري از ثروتمندان منطقه استفاده نخواهد كرد. راه صحيح مبارزه با حكومت غاصب، همان است كه امروز خود فلسطيني ها آن را يافته و قدم استوار خود را در آن گذاشته اند و وظيفه ي همه ي مسلمانان است كه آنان را در اين مبارزه ي مقدس ياري كنند. امروزه، هيچ عذري از دولتهاي مسلمان در بي تفاوتي نسبت به مسأله ي فلسطين پذيرفته نيست. دولت غاصب، وحشيگري و ددمنشي را به اعلي درجه رسانده و ثابت كرده است كه در راه هدفهاي توسعه طلبانه و خطرناك خود، آماده ي دست زدن به هر جنايتي است. قيام اسلامي ملت فلسطين نيز حجت را بر همه تمام مي كند و نشان مي دهد كه علي رغم فشارهاي همه جانبه ي دشمن و غدر و خيانت مدعيان دوستي، نهال مقاومت نخشكيده، بلكه ريشه دار و پُربار نيز شده است. لذا بر همه ي ملتها و دولتها واجب است كه مسأله ي اسلامي فلسطين را صادقانه در زمره ي مسايل درجه اول خود دانسته و به قدر وسع خود به آن كمك كنند. اكنون، جمعه ي آخر ماه مبارك رمضان كه از سوي امام راحل عظيم ما (رضوان اللَّه عليه) روز قدس ناميده شده، در پيش روي ماست و در اين ماه رمضان كاملاً مجاور ليالي قدر، بايد همان طور كه شب قدر را تا صبح به بيداري مي گذرانيم و با دعا و تضرع خود به درگاه الهي، مي خواهيم كه آينده ي مطلوب براي ما رقم زده شود، روز قدس را و همه ي اين ايام حساس را كه ليلةالقدر تاريخ

اسلام است، به بيداري و هشياري بگذرانيم و تا مطلع الفجرِ نجات ملتهاي مسلمان و مخصوصاً ملت شجاع و مظلوم فلسطين، دست از تلاش نكشيم. اين جانب اميدوارم ملت بزرگ ما در اين روز قدس نيز مانند هميشه با حضور يكپارچه ي خود در خيابانها و راهپيمايي تا محل نمازهاي جمعه، فرياد رسا و غريو رعدگون خود را به گوش جهانيان برساند و تكرار كند كه امت امام خميني عظيم، همواره در كنار فلسطين و خصم دشمنان آن خواهد بود. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - علي حسيني خامنه اي

پيام به حجةالاسلام والمسلمين سيّدعلى غيورى، به مناسبت شهادت فرزند ايشان

پيام به حجةالاسلام والمسلمين سيّدعلي غيوري، به مناسبت شهادت فرزند ايشان بسمه تعالي جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي غيوري(دامت افاضاته) خداي بزرگ را سپاسگزارم كه بندگان صالح خود را با ابتلائات آزمود و آنان را به بركت تحمل مشكلات در راه حق، به درجات قرب خود مفتخر فرمود. شهادت فرزند عزيز جناب عالي كه بر اثر بمباران شيميايي دشمن در جنگ تحميلي و پس از تحمل سختي و بيماري در زماني طولاني، به جوار الهي پركشيد، از همين ابتلائات و آزمايشهاست و علاوه بر خود آن شهيد گرامي، موجب علو درجات والدين صابر و مؤمن او مي باشد ان شاءاللَّه. بعلاوه افشاگر جنايات دامنه داري است كه از سوي رژيم متجاوز عراق و با كمك ابرقدرتهاي جنايتكار و در برابر چشمان بي تفاوت مجامع جهاني و مدعيان حقوق بشر اتفاق افتاده است. اين جانب، با طلب فضل و رحمت الهي براي آن عزيز و تبريك و تسليت به جناب عالي و ديگر بازماندگان، سلام و درود به همه ي خانواده ي مكرم شهدا فرستاده، صبر و اجر و استقامت و موفقيت براي همه ي آنان مسألت مي نمايم. سيّد علي

خامنه اي - 26/02/1369

پيام به مناسبت اولين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى(ره)

پيام به مناسبت اولين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني(ره) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم رجال لاتلهيهم تجارة ولا بيع عن ذكراللَّه و اقام الصّلوة و ايتاء الزكوة يخافون يوما تتقلّب فيه القلوب والابصار. ليجزيهم اللَّه احسن ما عملوا و يزيدهم من فضله و اللَّه يرزق من يشاء بغير حساب(1) در تاريخ پُرماجراي انقلاب، هيچ روزي مانند دوازدهم بهمن نبود كه در آن، مردي از دودمان پيامبران و بر شيوه ي آنان، با دستي پُرمعجزه و دلي به عمق و وسعت دريا، در ميان مردمي شايسته و چشم به راه، چون آيه ي رحمت فرود آمد و آنان را بر بال فرشتگان قدرت حق نشانيد و تا عرش عزت و عظمت بركشيد. و هيچ روزي چون چهاردهم خرداد نبود كه در آن، طوفان مصيبت و عزا، بر اين مردم تازيانه ي غم و اندوه فرود آورد. ايران يك دل شد و آن دل در حسرتي گدازنده سوخت، و يك چشم شد و آن چشم در مصيبتي عظيم گريست. در آن روز، خورشيدي غروب كرد كه با طلوع آن، هزار چشمه ي نور در زندگي ملت ايران جوشيده بود؛ روحي عروج كرد كه با نَفَس روح اللهي اش، پيكر ملت را جان بخشيده بود؛ حنجره يي خاموش شد كه نَفَس گرمش، سردي و افسردگي از جهان اسلام زدوده بود؛ لباني بسته شد كه آيات الهي عزت و كرامت را بر مسلمين فروخوانده و افسونِ يأس و ذلت را در روح آنان باطل ساخته بود. آن روز، روز عزاي بزرگ عالم اسلام شد. سوزش آن غم، به ملت ايران منحصر نماند. در سراسر جهان، هرجا دل روشن و جان بيداري بود، مصيبت زده شد. هرجا مسلماني آگاه

از انقلاب و مسايل آن بود، خود را صاحب عزا شمرد. پس، در روي زمين جايي نماند كه در آن، دلهايي از اين حادثه ي عظيم، از اندوه لبريز نشود و انسانهايي از اين فقدان بي جبران،به عزا ننشينند. و اما ايران، يكسر عزاخانه يي شد كه در هر شهر و روستايش، شيون حسرتبار از يكايك خانه ها سرريز شد و كوي و ميدان و خيابان را پُر كرد. هيچ كس نتوانست اين جرعه ي درد را خاموش فرو برد؛ از دلاوران ميدانهاي نبرد، تا مادران و پدراني كه غم شهادت جوانانشان نتوانسته بود گره ي عجز و اندوه بر جبينشان بيفكند، تا بزرگمردان عرصه ي علم و عرفان و سياست و تا يكايك آحاد اين ملت عظيم القدر، همه و همه در اين مصيبت عظمي زار زار گريستند، يا صدا به فغان بلند كردند، يا بي صبرانه بر سروسينه زدند. مصيبت فقدان امام، همان به بزرگي امام بود و جز خدا و اوليايش كيست كه حد و مرز اين عظمت را بشناسد؟ آن جا كه دلهاي بزرگ بي تاب مي شوند، آن جا كه انسانهاي بزرگ دست وپا گم مي كنند، آن جا كه صحنه، از بي قراري ميليونها و ميليونها انسان پُر است، كدام زبان و قلم انساني است كه بتواند نمايشگر و صحنه پرداز گردد؟ من كه خود قطره ي بي تابي در اقيانوس متلاطمِ آن روز - و آن روزها - بوده ام، چگونه خواهم توانست آن را شرح كنم؟! و اما روي ديگر صحنه، يعني فضاي ملكوت جهان در آن روز، تنها براي اصحاب بصيرت و معرفت مشهود بوده است. شايد چشمهاي نافذي كه حجاب ملك را مي گشايند و مرغ نگاه را تا ملكوت پرواز مي دهند، شگفتيهاي بيشتر و صحنه هاي تماشاييتري

را آن روز در آن عاشوراي خميني ديده باشند: عروج نفس مطمئنه يي را به قرارگاه لطف و رحمت خدا، صعود كلمه ي طيبه يي و نفس راضيه و مرضيه يي را به سوي حق، رجوع جويباري را به دريا و وصال عاشقي را به معشوق، استقبال خيل عظيم شهدا را از آن روح مطهر و خيرمقدم ارواح طيبه ي اوليا را به آن ميهمان تازه وارد، فوز و فلاح جان مزكّايي را كه بر بال ملايك رحمت نشسته و شميم حسنات بي شمارش، مشام فرشتگان و خزنه ي بهشت نعيم حق را معطر ساخته، عمل صالحي را كه ردايي از نور گشته و بر پيكر ملكوتي آن روح مجرد پوشانيده شده و باران غفران و فضل خداوندي گشته و بر سراپاي آن عبد صالح فروريخته و دارالسّلام ابدي شده و آن مشتاق رضوان حق را در خود جاي داده است. افسوس كه براي ما خاكيان، از آن آيينه بندان جشن ملكوتي، بارقه ي تسلايي نمي درخشيد و جز اشك ديدگان، نَمي بر آتش هجران آن قبله ي دلها افشانده نمي شد. شور عزا در غم پدر مهربان، معلم دلسوز و مرشد حكيم و ديدبان هميشه بيدار و طبيب درد و درمان شناس و سروش رحمت خدا بر امت و يادگار انبيا و اوليا در زمين، اهل زمين را مي گداخت و غمي بي تسلا بر آنان فرو مي ريخت. زمان، يگانه ي خود را از دست داد و زمين، گوهري يكدانه را در خود گرفت. پرچمدار بزرگ اسلام، پس از عمري مبارك كه در راه اعتلاي اسلام سپري شده بود، دنيا را وداع كرد و قطب عالم امكان و وليّ اللَّه الاعظم(ارواحنافداه) در مصيبت خليفه ي خود سوگوار شد. اكنون، يك سال از آن

روزهاي مالامال درد و رنج مي گذرد. سالي كه در آن، ياد و حضور امام، لحظه يي ملت ما را ترك نگفته و زنده و برجسته و درخشان در ذهن و زندگي آنان و ديگر مسلمانان و مستضعفان در سراسر جهان برجا مانده است. آنچه پس از حيات پُربركت امام و در اين يك سال، براي ما و همه ي دلسوزان امت اسلام بيشترين اهميت را داشته، ميراث عظيم و تاريخي و بي نظير او - جمهوري اسلامي و سلامت و توان و شتاب و جهت گيري صحيح آن در راه و خط امام - بوده است. اين، همان چيزي است كه در دوران زندگي آن بزرگوار نيز مسأله ي اول براي ملت ايران و دوستان آن در سراسر جهان، بلكه براي هر مسلماني به حساب مي آمده كه به مجد و عظمت اسلام دل بسته بوده است. و حق نيز همين است. جمهوري اسلامي كه با پيدايش خود، راه نويني در مقابله با زورگويان طراز اول عالم باز كرد و به ملتهاي مستضعف - مخصوصاً مسلمانان - اميدي تازه بخشيده و در مدت ده سال واندي رهبريِ امام راحل عظيم، بارها قلدران زمان را عملاً تحقير كرده و دروغ شكست ناپذيري آنان را باطل ساخته است، بايد هم بيشترين اهتمام امت اسلام و ملت ستم كشيده ي ما را به خود جلب كند؛ همچنان كه آن پيشواي صالحان نيز هميشه بيشترين همت خود را به همين دو مسأله مي گماشت: پاسداري از جمهوري اسلامي و مراقبت از جهت گيري راست و درست آن. و آن فقيه عظيم القدر و اسلام شناس بي بديل، حفظ جمهوري اسلامي را برتر و با اهميت تر از هر واجبي مي دانست. با رحلت امام خميني(ره)، طيف وسيع دشمنان

اسلام كه در صفوف مقدّم معارضه با جمهوري اسلامي بودند، اين اميد را پنهان نكردند كه جمهوري اسلامي در غياب پديدآورنده و پروراننده ي خود، نيروي دفاع و رشد را از دست بدهد و چون كودك بي صاحبي، احساس ضعف و درماندگي كند، يا بكلي از پاي درآيد و يا به ناچار به زير دامان اين و آن پناه گيرد! در محاسبات تنگ نظرانه ي دشمنان كه همه بي استثنا اسير محاسبات صددرصد مادّي و از فهمِ روابط معنوي و بركات ايمان و تقوا بي نصيبند، نمي گنجيد كه معجزه ي الهي در طليعه ي قرن پانزدهم هجري - يعني حكومت صلاح و دين و حيات دوباره ي ارزشهاي اسلامي - آن قله ي مرتفعي باشد كه دست آلوده ي بندگان هوي و هوس به آن نرسد و ديپلماسي زر و زور از به دام افكندن آن عاجز بماند! اما اراده ي الهي اين بود، و همان شد كه اراده ي الهي بود. نظام اسلامي، رشد و كارايي خود را در اين مصيبت و ابتلاي عظيم الهي نشان داد و ملت عالي قدر و مسؤولان دلسوز و اهل حل و عقد، به پاداش صبر بر اين مصيبت عظمي استحقاق درود و رحمت حق را يافتند و به كمك خداوند و توجهات حضرت وليّ اللَّه اعظم (ارواحنافداه) توانستند با گشودن گرههايي كه به طور طبيعي در صورت ارتحال امام پديد مي آمد، از امتحاني بزرگ سربلند بيرون آيند. نظام اسلامي كه قلب تپنده ي خود را از دست داده بود، به بركت ايمان و توكلش و به بركت درسهاي جاوداني كه مردمش از آن استاد و مرشد خود آموخته بودند، نه فقط از حركت و حيات و نشاط بازنماند، بلكه با نشان دادن كارآزمودگي و حكمت و

سرعت عمل، اعتبار خود را مضاعف ساخت. ابراز وفاداري ملت در آن عزاداري بي نظير كه در مقياس جهان و تاريخ فوق العاده بود، حل مسأله ي رهبري، اعلام حضور عاشقانه ي همه جايي و همگاني مردم در دفاع از راه امام و از ميراث معنوي امام در برابر رهزنان كمين گرفته و رستاخيز شگفت انگيز و به يادماندني چهل روزه ي ايران و آن گاه تصويب ملّي اصلاحات قانون اساسي و شركت در انتخاب رئيس جمهورِ گزيده و تشكيل دولت و جريان يافتن همه ي امور كشور در عين تازگي و جاودانگي داغ رحلت امام و ياد ماندگار او، همه و همه اعتباري افزونتر از پيش به ايران و ايراني و انقلاب و نظام اسلامي بخشيد. درست در آن هنگام كه از حادثه ي ارتحال امام، نفس دنيا در سينه اش حبس شده و خواب از چشم دوست و دشمن در سطح جهان گرفته شده بود، ايران اسلامي نمايشي قهرمانانه داد و با عنايات خداوندي، سنگينترين آزمون خود را به سرافرازي طي كرد و كشتي انقلاب از گردابي خطير، با آرامش و اطمينان عبور كرد. و اين خود آيت ديگري از شمول الطاف الهي بر ملتي شد كه قدم در راه خدا نهاده و به نصرت او قيام كرده است. دوستان، يعني توده هاي مسلمان و مستضعفانِ بسياري از مناطق عالم، جاني و اميدي دوباره گرفتند و به پايه هاي نظام سلطه ي جهاني، ضربه يي دوباره - پس از ضربه ي آغاز پيروزي انقلاب - وارد آمد. يعني حادثه يي كه مي پنداشتند انقلاب را درهم خواهد پيچيد، به انقلاب اوج و حيات بخشيد و امام ما - آن برافروزنده ي مشعل انقلاب - با رحلت خود، يك بار ديگر شعله ي انقلاب را برافروخته

كرد. «فرحمه اللَّه حيّا و ميّتا والسّلام عليه يوم ولد و يوم قادالامّة و يوم ارتحل و يوم يبعث حيّا». در همه ي اين حوادث، و با نگاهي وسيعتر در سرگذشت يازده ساله ي نظام اسلامي و اساساً در پيدايش اين نظام و مقدمات آن و مبارزاتي كه به آن منتهي شد، صحنه پرداز اصلي و عامل حقيقي، همانا اسلام و عقيده و ايمان و تربيت اسلامي است. هم ملت ايران كه با قيام شجاعانه اش در برابر نظام سلطه ي جهاني و برضد ابرقدرتهاي شرق و غرب، كاري عظيم و بي سابقه انجام داد؛ هم رهبر و قائد عظيم الشأن اين انقلاب كه مثل كوه در برابر همه ي بادهاي مخالف ايستاد و هجوم طوفانها را شكست، اما خود كمترين تكاني نخورد؛ هم نظام نوين اسلامي كه توانست كشور را بدون اندك تكيه يي به بيگانگان اداره كند و جنگي را كه محل تلاقي نيروهاي شرق و غرب بر ضد او بود و نزديك به سه چهارم ساليان پس از پيروزي را فرا گرفت، بدون گرايش به هيچ طرف و فقط با تكيه برخود، شرافتمندانه و با عزت و پيروزي به پايان بَرَد، همه و همه توان خود را از اسلام گرفته اند و اسلام جوهراصلي اين حوادث شگفت آور و مايه ي حقيقي قدرت و صلابت و عزتي است كه ايران و ايراني و ملت و رهبر و انقلاب و نظام ما، در تاريخ معاصر از خود بروز داده اند. اسلام، دين توحيد است و توحيد يعني رهايي انسان از عبوديت و اطاعت و تسليم در برابر هر چيز و هركس به جز خدا؛ يعني گسستن بندهاي سلطه ي نظامهاي بشري؛ يعني شكستن طلسم ترس از قدرتهاي شيطاني و مادّي؛

يعني تكيه بر اقتدارات بي نهايتي كه خداوند در نهاد انسان قرارداده و از او بكارگيري آنها را همچون فريضه يي تخلف ناپذير، طلب كرده است؛ يعني اعتماد به وعده ي الهي در پيروزي مستضعفين بر ستمگران و مستكبرين به شرط قيام و مبارزه و استقامت؛ يعني دل بستن به رحمت خدا و نهراسيدن از احتمال شكست؛ يعني استقبال از زحمات و خطراتي كه در راه تحقق وعده ي الهي، آدمي را تهديد مي كند؛ يعني مشكلات راه را به حساب خدا گذاشتن و خود را به پيروزي حتمي و نهايي اميدوار داشتن؛ يعني در مبارزه، چشم به هدف عالي - كه نجات جامعه از هرگونه ستم و تبعيض و جهل و شرك است - دوختن و عوض ناكاميهاي شخصي و ميان راهي را نزد خدا جستن؛ و خلاصه يعني خود را مرتبط و متصل به اقيانوس لايزال قدرت و حكمت الهي ديدن و به سمت هدف اعلي با اميد و بي تشويش شتافتن. همه ي عزت و اعتلايي كه به مسلمين وعده داده شده، در سايه ي چنين ايمان و درك روشن و عميقي از توحيد است. بدون فهم درست و پايبندي عقيدتي و عملي به توحيد، هيچ كدام از وعده هاي الهي درباره ي مسلمانان عملي نخواهد شد. در دوران سلطه ي استكبار، غفلت از توحيد ناب اسلامي و مفهوم زندگي شمول آن بود كه صحنه را براي بُتهاي استعمار باز گذارد و به خداوندان زر و زور، فرصت تاخت وتاز داد. دشمنان با نقشه هاي از پيش آماده شده، دين را در كشورهاي اسلامي از صحنه ي زندگي راندند و شعار جدايي دين از سياست را در اين كشورها تحقق بخشيدند. نتيجه اين شد كه پيشرفت علمي غرب بتواند

اين كشورها را يكباره به صورت تابعي از كشورهاي صنعتي درآورد و سرنوشت سياسي و اقتصادي آن را براي مدتهاي طولاني و جبران ناپذير، به دست غارتگران غربي بدهد. امروزه غالب كشورهاي اسلامي، پس از دهسال كه جيب كمپانيها و دولتهاي غربي از منابع آنها پُرشده، هنوز در وادي عقب ماندگي سرگردانند و هنوز محتاج صنعت و علم و كالاي غربي و هنوز در عالم سياست، طفيلي و پيرو ناگزير آنان. اين، همان خسران عظيمي است كه از روز اول بر اثر عدم توجه به اصل بنيادين اسلام - يعني توحيد اسلامي - پيش آمده و هرچه زمان پيشتر رفته و علم كاملتر شده و دولتها و كشورهايي را مجهزتر كرده، كشورهاي اسلامي ناتوان تر، وابسته تر، كم جرأت تر و بي ابتكارتر شده اند. راه علاج آن است كه مسلمانان به اسلام ناب - كه در آن، توحيد و نفي عبوديتِ غيرخدا، از هر چيز برجسته تر و درخشنده تر است - برگردند و عزت و قدرت خود را در اسلام بجويند. و اين چيزي است كه طراحان توطئه هاي ضد اسلامي، هميشه از آن بيمناك بوده و در راه پيدايش آن، موانع جدي مي نهاده اند. هنگامي كه انقلاب اسلامي در ايران پيروز شد، از آن جا كه پيش بيني مي شد كه جاذبه و محبوبيت انقلاب، ملتهاي مسلمان و حتّي بعضي غيرمسلمانها را شيفته ي اسلام كند، همه ي دستهاي استعماري به كار افتاد، تا از نفوذ معنوي اسلام جلوگيري كند. تلاش وسيع و همه جانبه ي استكبار در برابر نفوذ اسلام، هيچ موجبي جز اين ندارد كه گسترش اسلام و مفاهيم اسلامي در هر نقطه ي جهان، به معناي جمع شدن بساط استكبار و ايادي آن در آن نقطه است. همان طور كه

همه مي دانند، بلافاصله پس از پيروزي انقلاب - كه معناي درست توحيد و نفي عبوديت غيرخدا و عزت در برابر هركس و هرچيز غيرخدا را در عمل و واقعيت به همه نشان داد - مسلمانان در نقاط بسياري از جهان، احساس شخصيت و عزت نموده، در مقابل قدرتمندان و زورگويان ايستادند و سرفصل جديدي در مبارزات ملل مسلمان به وجود آمد؛ از جمله حركت عظيم مردم مسلمان در افغانستان و شروع مبارزات مردمي در سرزمين فلسطين و ايستادن مردم مسلمان و مبارز فلسطين در برابر احزاب معامله گر و شروع نهضتهاي اسلامي زيادي در كشورهاي مسلمان آفريقايي و آسيايي و حتّي در اروپا كه همه براساس جاذبه ي اسلام و شوق به تحقق احكام الهي به وجود آمده و اسلام را رهاييبخش و عزتبخش خود مي داند. تا پيش از پيدايش جمهوري اسلامي، به توده هاي عظيم مسلمان عالم تفهيم شده بود كه اسلام قادر نيست براي آنان عزت و عظمت بيافريند و آنان در جستجوي سعادت بايد يا به دنبال الگوي غربي و فرهنگ اروپا و امريكا بروند و يا به سمت تئوريهاي خيالي و پوچ ماركسيسم گرايش يابند؛ اما پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل جمهوري اسلامي در ايران و عزت و عظمتي كه تحقق اسلام به ملت ايران بخشيد، همه ي بافته هاي ديرينه ي استعمارگران غربي را باطل كرد و در عمل نشان داد كه اسلام مي تواند ملتي را از ضعف و بي حالي و انظلام نجات بدهد و به اوج عزت و شجاعت و اعتماد به نفس برساند و هم مي تواند نظامي استوار و قادر بر زورآزمايي با قدرتهاي مادّي جهان بر آنان ببخشد و دست قدرتهاي ظالمانه و

تحقيركننده ي استعمار و استكبار را از سر آنان كوتاه كند. و چنين بود كه جمهوري اسلامي به بركت اسلام، از پشتوانه ي مردميِ نيرومندي در مقياس جهاني برخوردار گشت و اين به نوبه ي خود، بر توانايي و آسيب ناپذيري جمهوري اسلامي - كه همه ي سلطه هاي بزرگ جهاني، با آن سرناسازگاري دارند - افزوده است. آثار پيروزي ملت ايران در زورآزمايي قدرتهاي جهاني با آن، به جهان اسلام منحصر نماند؛ بلكه در كشورهاي غيرمسلمان و در نظامهايي كه قفس آهنين استبداد حزبي يا ستم قومي اجازه نداده بود كه مسلمانانِ آن كشورها حتّي مسلماني خود را احساس كنند، نسيم هويت اسلامي وزيدن گرفت و ايمانهاي خفته به جوش آمد و گلبانگ مسلماني، خواب اهريمنان را برآشفت: «و تري الارض هامدة فاذا انزلنا عليها الماء اهتزّت و ربت و انبتت من كلّ زوج بهيج».(2) پس، در ماجراي عظيم اين ده سال گذشته، قهرمان اصلي اسلام است. و اين رستاخيزي اسلامي است كه جانهاي مرده را بيدار كرده و زمينه را براي روزي آماده مي سازد كه در پاسخ به سئوال «لمن الملك»، در بسيط زمين از چهارگوشه ي عالم گفته شود: «للَّه الواحد القهّار»(3). امروزه گرچه مغزهاي عليل تحليلگران مادّي، هنوز عاجز از فهم و تحليل حوادث اسلامي در ده سال اخير است و آنان بدرستي نمي توانند بفهمند، كه چه شد كه پس از تلاش دويست ساله ي استعمار در كشورهاي اسلامي و پس از هزاران شيوه ي موفق براي راندن اسلام از صحنه ي زندگي و حتّي از صفحه ي ذهن و دل مردم در اين كشورها و مهمتر از آن، پس از قرنها بدآموزيِ قدرتهاي استبدادي و اياديِ آنان و پس از تحريفهاي بي شماري كه به

وسيله ي وعاظ السلاطين و آخوندهاي درباري در دين پديد آمده و صفا و خلوص آن را مخدوش ساخته و به دارويي بي اثر و جسمي بي جان بدل كرده بود، امروز دوباره اسلام در قلب ميهن اسلامي پروبال گشوده و سايه ي رحمت خود را بر سرتاسر جهان اسلام گسترده و چون خورشيدي روشنگر در دل همه ي مسلمين تافته و به آنان روح و نشاط و اميد بخشيده است؟ و چگونه اسلام كه بتدريج به دست فراموشي سپرده مي شد و هرگز هيچ اميدي را در دل جستجوگر انسانهاي دردمند و بي تاب بر نمي انگيخت، اكنون به يگانه اميد روشن ملتهاي مسلمان، مخصوصاً جوانان و بيداردلان و دردمندان تبديل يافته است؟ آري، فهم و تحليل درست اين حوادث شگفت آور، اگرچه براي مغزها و ذهنهاي بيگانه از حقيقتِ اسلام و بي خبر از سرگذشتِ واقعي اسلام ناممكن است، ليكن براي صاحبان بصيرت،پاسخ در يك كلمه است: معجزه ي انقلاب. نهضت اسلامي در ايران به رهبري منجي بزرگ دوران، حضرت امام خميني (رضوان اللَّه عليه)، به پيروي از شيوه ي نبي اعظم و رسول خاتم و قله ي آفرينش عالم و آدم، حضرت محمّد مصطفي(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم)، در قالب يك انقلاب تمام عيار ظاهر شد و اين طبيعت انقلاب است كه اگر بر پايه يي درست و منطقي استوار باشد، همچون آتشفشان، زلزله در تمام اركان محيط پديد مي آورد و همه چيز و همه جا و همه كس را از گرمي و اشتعال خود متأثر مي سازد. مصلحان اسلامي و متفكراني كه در يكصدوپنجاه سال گذشته، تحت تأثير عوامل گوناگون قيام كرده و پرچم دعوت اسلامي و احيا و تفكر اسلامي را بردوش گرفتند - از قبيل سيّد جمال الدين و محمّد اقبال و ديگران -

با همه ي خدمات ارجمند و گرانبهايشان، همگي اين نقص بزرگ را در كار خود داشتند كه به جاي برپا كردن يك انقلاب اسلامي، به يك دعوت اسلامي اكتفا كردند و اصلاح جوامع مسلمان را نه با قوّت و قدرت انقلاب، كه با تلاش روشنفكرانه و فقط با ابزار قلم و زبان جستجو كردند. اين شيوه، البته ممدوح و مأجور بوده و هست؛ اما هرگز از آن، توقع نتايجي همچون نتيجه ي عمل پيامبران اولوالعزم را - كه سازندگان مقاطع اصلي تاريخ بوده اند - نبايد داشت. كار آنان، در صورت صحت و مبرا ماندن از عيوب سياسي و نفساني، تنها مي توانست زمينه ساز يك حركت انقلابي باشد و نه بيشتر. ولذا مشاهده مي شود كه سعي و تلاش بي حدوحصر مخلصان اين گروه، هرگز نتوانسته حركت معكوس و روبه انحطاط ملل مسلمان را متوقف كند، يا عزت و عظمتي را كه آنان از آن نام مي آورده و در آرزويش آه و اشك مي افشانده اند، به مسلمانان برگرداند و يا حتّي اعتقاد و باور اسلامي را در توده هاي مردم مسلمان تقويت كرده و نيروي آنان را در خدمت آن به كار گيرد و يا دامنه ي جغرافيايي اسلام را گسترش دهد. و اين، بكلي از روش پيامبر عظيم الشأن اسلام(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) جدا است و اين بر هر كس كه اندكي تاريخ بعثت و هجرت رسول معظم(ص) را بداند، آشكار است. امام ما براي حيات دوباره ي اسلام، درست همان راهي را پيمود كه رسول معظم(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) پيموده بود؛ يعني راه انقلاب را. در انقلاب، اصل بر حركت است؛ حركتي هدفدار، سنجيده، پيوسته، خستگي ناپذير و سرشار از ايمان و اخلاص. در انقلاب، به گفتن و نوشتن و تبيين اكتفا نمي شود؛

بلكه پيمودن و سنگربه سنگر پيش رفتن و خود را به هدف رساندن، اصل و محور قرار مي گيرد. گفتن و نوشتن هم در خدمت همين حركت درمي آيد و تا رسيدن به هدف - يعني حاكميت بخشيدن به دين خدا و متلاشي ساختن قدرت شيطاني طاغوت - ادامه مي يابد: «هوالّذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحقّ ليظهره علي الدّين كلّه ولو كره المشركون»(4). در انقلاب اسلامي ايران، چند خصوصيت مهم وجود داشت كه همه منطبق بر حركت اسلامي صدر اول بود: نخست، هدفگيري سياسي؛ يعني اراده ي قاطع بر حاكميت دين خدا و اين كه قدرت از دست شيطانهاي ظالم و فاسد گرفته شود و حاكميت و قدرت سياسي جامعه بر اساس ارزشهاي اسلامي شكل گيرد. دوم آن كه براي تحقق اين هدف، از توده هاي مؤمن و آگاه و دردمند و فداكار - و نه از احزاب و گروهها و سازمانهاي سياسي - نيروي انسانيِ لازم گرفته شد و رهبر حكيم، نصرت را پس از توكل به خدا، از نيروي لايزال مردم جستجو كرد و در سايه ي مجاهدت پانزده ساله، جنود رحمان را از بندگان خدا به وجود آورد و در راه خدا به حركت درآورد: «هوالّذي ايّدك بنصره وبالمؤمنين»(5). سوم آن كه خطوط اصلي جامعه ي مطلوب، يعني استقرار شريعت اسلامي كه متضمن عدل اجتماعي و استقلال سياسي و استغناي اقتصادي و رشد علمي و اخلاقي است، در منظر همگان قرار گرفت و شعار «نه شرقي، نه غربي، جمهوري اسلامي» كه به معناي تبديل واقعي و همه جانبه ي بنيانهاي زندگي جاهلي به بنيانهاي اسلامي است، مطرح گرديد. چهارم آن كه رهبر حكيم و فقيه كه عبد صالح و الگوي مسلماني بود، خود پيشاهنگ اين حركت

در ايمان و عمل شد و اين ايمان، جان او را چنان لبريز كرده بود كه توانست دلهاي بي ايمان و ظرفهاي تهي را از فيضان ايمان خود در صحنه ي عمل، لبريز و سيراب كند و فروغ ايمان و اميد او، ديوارهاي قطور يأس و بي ايماني را بشكافد و فضاي مبارزه و عمل را پُركند: «امن الرّسول بما انزل اليه من ربّه»(6). پنجم آن كه صدق و صفا و هوشياري رهبر، هرگونه كجروي و سازش و معامله با دشمن را و خلاصه هر آن چيزي را كه موجب انحراف از هدف شود، ناممكن ساخت و صراط مستقيم انقلاب به سمت هدفها، استوار و بي اعوجاج باقي ماند. اين، آن چيزي بود كه در ايران اتفاق افتاد و رهبري كه با تقوا و صدق عمل، توانسته بود تأييد و هدايت الهي را جلب كند، حركت خود را شروع كرد و در ظرف پانزده سال مجاهدت و تلاش مستمر، توانست توده هاي عظيم مردم را بتدريج در خدمت هدف - كه همان حكومت اسلامي، تشكيل نظام اسلامي و اجراي احكام اسلامي بود - به حركت درآورد و حكومت طاغوتي و فاسد و وابسته ي حاكم بر ايران را كه از سوي قدرتهاي استكباري و غارتگرِ ثروتهاي كشور ما حمايت هم مي شد، ساقط كرد و در ظرف يازده سال پس از پيروزي، با مجموعه ي پيچيده و بي نظيري از توطئه و خصومت و خيانت و تهاجم و تحريم و حمله ي نظامي و غوغاي تبليغاتي و غيره دست وپنجه نرم كرد و از اين مصاف تاريخي، مظفر و منصور بيرون آمد و اكنون نظام جمهوري اسلامي كه محصول تلاش عظيم امام و امت است، در اوج اقتداري

كه ناشي از مقاومت و سرسختي در برابر زورگويان و استغنا از غارتگران است، چشم دوست و دشمن را به خود جلب و دلهاي مستضعفان و زجرديدگانِ همه ي مناطق عالم را مجذوب كرده است. آري، راز بزرگ در اعتلاي امروزين اسلام و بيداري عمومي مسلمين، اين بود كه در كانون اين حركت - يعني ايران اسلامي - مولود مبارك انقلاب بارديگر از شجره ي طيبه ي اسلام به وجود آمد و محصول آن - يعني جمهوري اسلامي - با بنيه ي مستحكمي كه از ايمان اسلامي رهبر و ملت يافته بود، در راه و جهت درست پايدار ماند و وسوسه ي شيطانها و تيغ خشم و كين آنان بر او كارگر نشد و با مظلوميتي قدرتمندانه و سرافراز، چهره ي منوّر خود را در برابر چشم جهانيان قرارداد و با وجود و بقا و استقامت و صلابت خود، مبلّغ اسلام شد. طبيعت اسلام ناب، طبيعتي پُرجاذبه است و دلهايي را كه آلوده ي غرض ورزي و كينه توزي نباشد، به خود جلب مي كند و اين همان است كه انقلاب ما و امام ما، دوباره در جهان مطرح كردند و بر دلها و چشمهاي نيازمند و جستجوگر عرضه داشتند. در مدرسه ي انقلاب كه امام ما بنيان گذارد، بساط اسلام سفياني و مرواني، اسلام مراسم و مناسك ميان تهي، اسلام در خدمت زر و زور و خلاصه اسلام آلت دست قدرتها و آفت جان ملتها برچيده شده و اسلام قرآني و محمّدي(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم)، اسلام عقيده و جهاد، اسلام خصم ظالم و عون مظلوم، اسلام ستيزنده با فرعونها و قارونها و خلاصه، اسلام كوبنده ي جباران و برپاكننده ي حكومت مستضعفان، سربركشيده است. در انقلاب اسلامي، اسلام كتاب و

سنت، جايگزين اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام جهاد و شهادت، جايگزين اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام تعبد و تعقل، جايگزين اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام دنيا و آخرت، جايگزين اسلام دنياپرستي يا رهبانيت؛ اسلام علم و معرفت، جايگزين اسلام تحجر و غفلت؛ اسلام ديانت و سياست، جايگزين اسلام بي بندوباري و بي تفاوتي؛ اسلام قيام و عمل، جايگزين اسلام بي حالي و افسردگي؛ اسلام فرد و جامعه، جايگزين اسلام تشريفاتي و بي خاصيت؛ اسلام نجاتبخش محرومين، جايگزين اسلام بازيچه ي دست قدرتها؛ و خلاصه اسلام ناب محمّدي(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم)، جايگزين اسلام امريكايي گرديد. و مطرح شدن اسلام بدين صورت و با اين واقعيت و جديت است كه موجب خشم سراسيمه و ديوانه وار كساني شده است كه دل به زوال اسلام در ايران و در همه ي كشورهاي اسلامي بسته بودند و يا از اسلام، فقط نامي بي محتوا و وسيله يي براي تحميق و اغفال مردم را مي پسنديدند. ولذا از روز اول پيروزي انقلاب تا امروز، هيچ فرصتي را براي تهاجم و ضربه زدن و توطئه و بدخواهي نسبت به جمهوري اسلامي و كانون حركت جهاني اسلام - يعني ايران - از دست نداده اند. ملت ايران بخوبي دانسته است كه نقطه ي قوّت و پايداري او، درست همان است كه دشمن همه ي نيروي خود را در مقابله با آن مصروف مي كند؛ يعني توكل به خدا و تمسك به اصول اساسي انقلاب كه همه از مباني اسلام سرچشمه گرفته و در كلمات رهبر كبير انقلاب(رضوان اللَّه عليه) بر آن تأكيد شده است. خشم و غيظ عنادآميزي كه در به كاربردن واژه ي «بنيادگرايي» در اظهارات خصمانه ي رسانه هاي دشمن، از اول انقلاب تا امروز محسوس است، ناشي از درماندگي و

سراسيمگي آنان در برابر پايبندي رهبر و ملت و نظام ما به اصول اساسي انقلاب است. چه قدر ساده لوح و سطحيند كساني كه گمان مي كنند دشمنيِ امريكا و جبهه ي استكبار و دارودسته ي وسيع صهيونيستي كه اكثر خبرگزاريها و رسانه هاي خبري و تبليغي جهان را در اختيار دارند، ناشي از آن است كه جمهوري اسلامي، بموقع تلاش لازم را براي كسب دوستان انجام نداده و يا در مسايل جهاني دچار تندروي شده است. اين گمان، حاكي از عدم تعمق در حوادث و جريانات داخلي و جهاني و عدم بصيرت در دشمن شناسي است. ابرقدرتها كه دشمنان سوگندخورده ي انقلاب اسلاميند، هرگز علت دشمني خود با جمهوري اسلامي را به صراحت بيان نكرده اند و نخواهند كرد. اگر امريكا اعتراف كند كه انگيزه ي دشمني او با ايران، دشمني با اسلام است، يك ميليارد مسلمان جهان را در برابر خود قرار خواهد داد و اگر اعتراف كند كه انگيزه ي او از اين دشمني آن است كه ايران اسلامي خواسته است مستقل و آزاد و به دور از دخالت امريكا زندگي كند، همه ي آزادگان و آزاديخواهان عالم را در برابر خود قرار خواهد داد و اگر اعتراف كند كه دليل خصومت خباثت آميزش با ايران و مسدود كردن اموال ايران و توطئه ي دايميش نسبت به جمهوري اسلامي آن است كه انقلاب ايران، دست او را از منابع غني اين كشور قطع كرده و جلو ادامه ي غارت اقتصادي ملت را كه از سوي رژيم خائن پهلوي، سخاوتمندانه به امريكاييها واگذار شده بود، گرفته است، همه ي ملتهاي مظلوم جهان و ستمديدگان غارتهاي استعماري، در كنار ملت ايران قرار گرفته و به مبارزه ي با امريكا خواهند پيوست.

بنابراين، بسيار طبيعي و بديهي است كه امريكا و ديگر دولتهاي جبهه ي استكبار و همه ي دارودسته ي خبري و تبليغي و رسانه هاي دست نشانده ي آنان ناگزير باشند كه تمام همّ خود را به تحريف حقايق ايران و انحراف افكار عمومي جهان مصروف بكنند، و گاه به نام حقوق بشر و گاه با تهمت نقض آزادي و گاه به دشنام ارتجاع و واپسگرايي و امثال آن، ملت شجاع و آگاه و آزاده ي ايران و نظام مترقي و انقلابي جمهوري اسلامي و مسؤولان صالح و لايق آن را مورد اتهام قرار دهند و نفرت عمومي ملت ايران از سلطه گران مستكبر و خبيث، مخصوصاً شيطان بزرگ را بدين گونه تلافي كنند. اگرچه تجربه ي يازده ساله ي جمهوري اسلامي ثابت كرده است كه استكبار و ارتجاع و ايادي آنان، در اين ترفند نيز موفقيتي كسب نكرده و نتوانسته اند نام نيك و چهره ي روشن ملت بزرگوار ما را با اين گونه تلاشها در جهان و بخصوص در ميان توده هاي مستضعف عالم مخدوش سازند و سرمايه گذاري گزاف آنان در استخدام قلمها و زبانهاي مزدور و به كارافكندن صدها رسانه ي صوتي و تصويري و مطبوعاتي براي منزوي يا منفعل يا بد نام كردن انقلاب اسلامي، دچار خسران شده است و هم اكنون علي رغم خواستِ آنان در بسياري از مناطق عالم، ملتها با الگو ساختن حركت نجاتبخش ملت ايران، به مبارزات مردمي با سلطه هاي شيطاني روي آورده و خواب از چشم ستمگران ربوده اند و قشرهاي بيدار مسلمان در همه جا بخوبي تشخيص داده اند كه علت دشمني رأس استكبار - يعني امريكا - و ايادي آن با ملت ايران، دشمني آنان با اسلام است: «و ما نقموا منهم الّا ان يؤمنوا باللَّه

العزيز الحميد»(7). ولي ملت ايران بايد بدانند كه حفظ انقلاب و برپانگاهداشتن پرچم عزت و شرف و ادامه ي راه پُرافتخاري كه مجاهدات اين ملت شريف در برابر ملتهاي جهان، مخصوصاً مسلمانان گشود و به عنوان تنها راه غلبه بر فشار و ظلم قلدران شناخته شد، و تنها باطل السحر توطئه هاي دشمنان برعليه انقلاب و جمهوري اسلامي، همانا حراست از اصول بنيانيِ انقلاب و پاسداري از ارزشهاي انقلاب است. اين، آن نقطه ي روشني است كه شعار ضديت با سلطه ي جهانيِ استكبار را عالمگير ساخته و اركان نظام سلطه ي جهاني را متزلزل كرده است و همين است كه از اين پس نيز ملت ايران را بر همه ي توطئه هاي دشمنان فايق خواهد ساخت. و اين همان وصيت جاوداني است كه امام راحل عظيم القدر(اعلي اللَّه كلمته) در بيانيه ها و اخيراً در وصيتنامه ي خود، همه ي ما را بدان توصيه فرموده است. اكنون، يك سال پس از رحلت آن پدر دلسوز و مرشد و معلم آگاه و حكيم، اين جانب لازم مي دانم اساسيترين معارف انقلاب را كه همه در شمار بيّنات مكتب انقلاب و برخاسته از اصول و احكام اسلام است، يك بار ديگر به برادران و خواهران خود تذكر داده، همه ي ملت انقلابي و شجاعمان را به توجه و اهتمام روزافزون نسبت به آنها دعوت كنم: 1)پيش از هر چيز، زنده داشتن ياد و راه و درس جاودانه ي امام خميني (اعلي اللَّه كلمته) است، كه مشعل راه و ترسيم كننده ي خط اساسي حركت و تعيين كننده ي شاخصهاي اصلي و حياتي اين جاده ي مبارك و فرجام تابناك آن است. حيات و شخصيت خميني كبير، تجسم اسلام ناب محمّدي(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و تبلور انقلاب اسلامي بوده و او خود و سخنش و

انگشت اشاره اش، خضر راه اين حركت الهي و روشنگر نقاط مبهم و برطرف كننده ي همه ي ترديدها بوده و همچنان خواهد بود. ملت ايران و از همه بيشتر مسؤولان كشور، بايد اين درس بزرگ را هرگز از ياد نبرند. 2)اين نهضت مردمي و انقلاب بي نظيري كه در منتهاي مبارزات پانزده ساله ي آن پديد آمد و حماسه ي عظيمي كه در عمر يازده ساله ي اين نظام به ظهور رسيد و شهادت نفوس طيبه و تحمل آن همه دشواريها و شكنجه ها و مصيبتها از سوي ملت مؤمن و مبارز ما، همه و همه به خاطر اسلام بود. اين ملت بزرگ و امام بزرگوارش، سعادت را در پيروي حقيقي از اسلام دانستند و حاكميت اسلام را وسيله ي نجات از سلطه ي شيطانها و طاغوتها و ستمگران ديدند و رضاي خدا را در پيگيري از حاكميت اسلام جستجو كردند. ملتهاي مسلمان و مخلصان دلسوز در سراسر جهان اسلام نيز به خاطر اسلام بوده و هست كه اين انقلاب و اين نظام را متعلق به خود دانسته و از آن حمايت و دفاع كردند و مي كنند. ازاين رو، جمهوري اسلامي بزرگترين وظيفه اش آن است كه اسلام را در زندگي مردم تحقق بخشد و جامعه را به صورت يك جامعه ي نمونه ي اسلامي درآورد. براي عملي شدن اين هدف - كه گامهاي اساسي و بلند آن، از آغاز پيروزي به وسيله ي همه ي دست اندركاران و با اشراف و اهتمام شديد امام(رضوان اللَّه عليه) برداشته شده - بايد قواي سه گانه ي كشور هماهنگ و پيگير عمل كنند و حوزه هاي علميه و مراكز فرهنگي و پژوهشي اسلامي، به تلاش وسيع دست زنند و سرچشمه ي پايان ناپذير تفقه و اجتهاد آگاهانه و بصير را در

خدمت عمق و گسترش معارف اسلامي به كار گيرند و دستگاه فكري و عملي نظام جمهوري اسلامي، با هم و در كنار هم، جامعه را در راه اسلامي شدنِ روزافزون و به سمت هدفهاي اسلامي پيش ببرند. تمامي آحاد ملت مسلمان، در حفظ و حراست از احكام نوراني آن و سعي در گسترش و تعميق آن در جامعه، داراي وظيفه يي بزرگند. امر به معروف و نهي از منكر كه يكي از اركان اساسي اسلام و ضامن برپاداشتن همه ي فرايض اسلامي است، بايد در جامعه ي ما احيا شود و هر فردي از آحاد مردم، خود را در گسترش نيكي و صلاح و برچيده شدن زشتي و گمراهي و فساد، مسؤول احساس كند. ما هنوز تا يك جامعه ي كاملاً اسلامي كه نيكبختي دنيا و آخرت مردم را به طور كامل تأمين كند و تباهي و كجروي و ظلم و انحطاط را ريشه كن سازد، فاصله ي زيادي داريم. اين فاصله، بايد با همت مردم و تلاش مسؤولان طي شود و پيمودن آن، با همگاني شدن امر به معروف و نهي از منكر آسان گردد. مساجد به عنوان پايگاههاي معنويت و تزكيه و هدايت، روزبه روز گرمتر و پُررونق تر شود و نشان ايمان و عمل و اخلاق اسلامي، در گوشه و كنار جامعه، از جمله در مراكز دولتي و ادارات و دانشگاهها، همه را به پيروي از تعاليم نوراني قرآن تشويق نمايد. كتاب خدا در ميان مردم حضور واقعي بيابد و آموختن و تدبر و تعمق در آن، براي همه بخصوص جوانان و نوجوانان، امري رايج و داير گردد. در اين مورد، مسؤوليت علما و آگاهان و نويسندگان و گويندگان و رسانه هاي

عمومي، بسي مهم و خطير است. 3)فوريترين هدف تشكيل نظام اسلامي، استقرار عدالت اجتماعي و قسط اسلامي است. قيام پيامبران خدا و نزول كتاب و ميزان الهي، براي همين بود كه مردم از فشار ظلم و تبعيض و تحميل نجات يافته، در سايه ي قسط و عدل زندگي كنند و در پرتو آن نظام عادلانه، به كمالات انساني نايل آيند. دعوت به نظام اسلامي، منهاي اعتقادي راسخ و عملي پيگير در راه عدالت اجتماعي، دعوتي ناقص، بلكه غلط و دروغ است و هر نظامي هرچند با آرايش اسلامي، اگر تأمين قسط و عدل و نجات ضعفا، و محرومين، در سرلوحه ي برنامه هاي آن نباشد، غيراسلامي و منافقانه است. و از همين جاست كه ادعاي سلاطين و حكامي كه با وجود داعيه ي مسلماني و شعار پيروي از قرآن، راه ديگر جباران را پيموده و فاصله ي فقير و غني را بيشتر كرده و خود در صف اغنيا قرار گرفته و از درد فقرا و پابرهنگان غافل مانده اند، چه در تاريخ و چه در زمان حاضر، همواره از سوي هوشمندانِ آشنا به معارف قرآن و اسلام، مردود دانسته شده است. در نظام اسلامي بايد همه ي افراد جامعه، در برابر قانون و در استفاده از امكانات خداداد ميهن اسلامي، يكسان و در بهره مندي از مواهب حيات، متعادل باشند. هيچ صاحب قدرتي قادر به زورگويي نباشد و هيچ كس نتواند برخلاف قانون، ميل و اراده ي خود را به ديگران تحميل كند. طبقات محروم و پابرهنگان جامعه، مورد عنايت خاص حكومت باشند و رفع محروميت و دفاع از آنان در برابر قدرتمندان، وظيفه ي بزرگ دولت و دستگاه قضايي محسوب شود. هيچ كس به خاطر تمكن مالي،

قدرت آن را نيابد كه در امور سياسي كشور و در مديريت جامعه دخالت و نفوذ كند و هيچ تدبير و حركتي در جامعه، به افزايش شكاف ميان فقرا و اغنيا نينجامد. پابرهنگان، حكومت اسلامي را پشتيبان و حامي خود حس كنند و برنامه هاي آن را در جهت رفاه و رفع محروميت خود بيابند. امام بزرگوار ما، اين را يكي از اساسيترين مسايل جمهوري اسلامي دانسته و قويترين بيانات را در اين باره ايراد نموده اند و اين، خصوصيت غيرقابل تفكيك جمهوري اسلامي است. هيچ حايلي نبايد بتواند مسؤولين نظام و مديران بخشهاي مختلف آن را از اين هدف اساسي غافل كند. پابرهنگان و كوخ نشينان و اكثريت مردم ما كه بر اثر سياستهاي خائنانه و خانه برانداز رژيم ستمشاهي، در فقر و محروميت بسر مي برند، همواره صادقترين و با اخلاصترين ياوران اين انقلاب و اين نظام بوده اند و هستند و نظام اسلامي بايد رفع محروميت از آنان را در صدر برنامه هاي سازنده ي خود قرار دهد. 4)وحدت كلمه، رمز پيروزي ملت ايران در مراحل مختلف بوده و امروزه نيز مهمترين وسيله ي ملت ما براي مقابله با تحريكها و توطئه هاست. باتوجه به سرگذشت دوران دهساله و تأمل در حوادث آن، كه حاكي از آسيب ناپذيري جمهوري اسلامي در برابر انواع توطئه هاي دشمنان داخلي و خارجي است، اهميت وحدت و يكپارچگي ملت و مسؤولان بيشتر آشكار مي شود. ملت ايران و مديران و گردانندگان كشور، بايد بر گرد اصول اساسي نظام جمهوري اسلامي مجتمع گشته و همه ي توان و نيروي خود را براي تحقق و حراست از آن متمركز كنند وهيچ خواسته و شعار و هيچ انگيزه ي فردي و گروهي و قومي و

فرقه يي نتواند فرد و يا جمعي را از تلاش براي آن اصول و رسيدن به هدفهاي نظام جمهوري اسلامي باز دارد. همه ي ملت رشيد ايران، مخصوصاً آنان كه سخن و عملشان در معرض قضاوت و توجه ديگران است، بايد صفوف خود را متحد و مرصوص ساخته، با وحدت و همكاري و با گامهاي استوار، به سوي اهداف عاليه ي اسلام، قدرتمندانه حركت كنند و دشمنان كمين گرفته را كه مترصد فرصتند، مأيوس سازند. رسانه هاي خبري بيگانه كه مظهر تمايلات و سياستها و نيّات خصمانه و اغراض خبيث سردمداران سياستهاي جهانيند، برروي هر كلمه و هر اشاره يي كه از آن، بوي اختلاف و دودستگي استشمام شود و يا بتوان چنين وانمود كرد، شديداً حساسيت نشان داده و با بزرگ كردن نكته هاي ريز و مطرح ساختن استنباطهاي دروغين از گفته ها و نوشته ها در ايران، به طور دايم در تلاشند كه شايد بتوانند تصويري مشوّش و آلوده به اختلافات و زدوخورد داخلي از ايران اسلامي - كه بحمداللَّه برخوردار از وحدت و يكپارچگي كم نظيري است - به مردم ايران و جهان ارايه دهند و زمينه ي دودستگي و نفاق را با اين وسوسه ها به وجود آورند. اينها همه نشانه ي آن است كه امروزه دشمن از همه ي راهها براي تضعيف جمهوري اسلامي عاجر مانده و بدخواهانه در كمين اختلافات داخلي و شكست وحدت عمومي نشسته است. ملت رشيد ايران و مسؤولان و متصديان امور كشور و نمايندگان محترم مجلس، گويندگان و نويسندگان، بايد مانند هميشه به اين طمع خام دشمن پاسخ مناسب را بدهند و وحدتي را كه صنع الهي و رحمت شامله ي حق بر ملت ايران است، با همه ي وجود پاسداري

كنند. 5)حفظ عزت و كرامت انقلابي جمهوري اسلامي و ملت ايران در مناسبات بين المللي، يكي ديگر از نقاط اصلي است. پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، تحولي ژرف در ارتباطات بين المللي از دو نظر به وجود آورد: اول اين كه هيمنه ي دو ابرقدرتِ آن روز دنيا را در رابطه شان با دولتهاي ضعيف جهان، شكستي سخت داد و ابهتي را كه به مرور در چشم ملتها و دولتها به دست آورده بودند، بشدت تضعيف كرد. دوم آن كه به ملتها دلگرمي و شجاعت بخشيد و جرأت و گستاخي در مقابله با دولتهاي دست نشانده را به آنان تزريق كرد. گرچه اين تأثيرات عميق، بتدريج در جهان ظاهر شد و امروز پس از يازده سال، چهره ي سياسي عالم را دگرگون كرده است، اما همه ي چشمهاي تيزبين، از همان آغاز تشخيص دادند كه با پيروزي اين انقلاب عظيم، عصر جديدي در مناسبات عالم پديد آمده است. اين عصر را بايد «عصر امام خميني» ناميد و ويژگي آن، عبارت است از بيداري و جرأت و اعتماد به نفس ملتها در برابر زورگويي ابرقدرتها و شكستن بتهاي قدرت ظالمانه و بالندگي نهال قدرت واقعي انسانها و سربرآوردن ارزشهاي معنوي و الهي. امروز كه با دفن ماركسيسم و تلاشي بلوك شرق و قيامهاي مردمي برضد حكومتهاي استبدادي كمونيست، پيش بينيهاي امام بزرگوار تحقق يافت و يكي از دو ابرقدرت از صحنه ي سياست عالم حذف و به قدرت درجه ي دوم تبديل گرديده و ابرقدرت ديگر هم از سويي با اوجگيري مقاومتهاي مردمي در بسياري از نقاط عالم، از جنوب و شمال آفريقا و فلسطين اشغالي تا اقصا نقاط شرق آسيا و از سوي ديگر، با گسترش روزافزون فساد و

بي ايماني و بي بندوباري، خلأ معنويت و تفكر مكتبي در داخل جامعه ي امريكايي و گسسته شدن رشته ي «مبارزه با كمونيسم» كه همواره سردمداران امريكا مي خواستند با آن، خلأ يك عقيده ي وحدتبخش را در ميان ملت خود پُر كنند و نيز از سوي ديگر، برهم ريختن محاسباتي كه بر روابط اروپا و امريكا حاكم بود، موجب نفوذ دولت امريكا حتّي بر كشورهاي اروپايي مي شد، بشدت احساس خطر مي كند و موقعيت خود را در جهان متزلزل مي بيند. براي حفظ اين روندِ روبه اشتعال و تقويت روحيه ي ملتهاي اصيل و مظلوم، جمهوري اسلامي موظف است كوچكترين تغييري در چهره ي باصلابت و موضع باعزت خود در مناسبات بين المللي ايجاد نكند؛ با قلدران، از موضع قدرت و با دولتهاي ضعيف، از موضع حمايت و با ملتهاي بپاخاسته، از موضع رعايت و هدايت سخن بگويد و عمل كند؛ دولت امريكا را به مثابه ي رأس فتنه و استكبار و رمز غداري و شيطنت و به خاطر ستمش به كشورهاي ضعيف و حمايتش از صهيونيسم غاصب و دشمنيش با بيداري و آزادي ملتها و خصومت عميق و جنايتبارش با ملت ايران، محكوم و منفور و مطرود دانسته، هيچ فرصتي را براي افشاي چهره ي تزويرآلود و رسوا كردن آن مدعيان آزادي و غيره و بيان اين حقايق از دست ندهد. مسأله ي فلسطين، مسأله ي اول بين الملل اسلامي است. امروز كه مبارزات ملت فلسطين در زير پرچم اسلام، خواب از چشم دولت غاصب صهيونيست و حاميانش ربوده است، بزرگترين وظيفه ي ملت و دولت ما و همه ي ملتها و دولتهاي مسلمان، حمايت از اين مبارزات است. غده ي سرطاني اسرائيل را تنها از طريق همين مبارزات مي توان ريشه كن ساخت و

جهان اسلام را از خطرات مهلك آن نجات داد. سكوت و سازش خيانت آلود بسياري از دولتهاي عربي و حتّي تظاهر بعضي از آنان به بي تفاوتي و عدم حساسيت نسبت به سرنوشت فلسطين، كار را به جايي رسانده است كه دولت غاصب صهيونيست، پس از سالها كتمان و حتّي انكار، اكنون دوباره داعيه ي اسرائيل بزرگ را علناً بر زبان مي آورد و با بي شرمي و وقاحت، نيت پليد غصب سرزمينهاي جديدي از ميهن اسلامي را تكرار مي كند. بعضي از پادشاهان و رؤساي عرب، به خاطر جلب نظر معبودشان امريكا، حتّي انگيزه هاي عربي و عرق قوميت را كه دايماً از آن دم مي زنند، در برابر اسرائيل به فراموشي مي سپارند و به جاي آن، ميدان مسابقه با اسرائيل در گرفتن كمك از امريكا را هرچه بيشتر گرم مي كنند. اين داغ ننگ را چه كسي از پيشاني ملت عرب خواهد زدود؟ و آيا جوانان مسلمان بيدار در كشورهاي عربي، اين خيانت را بر خودفروختگان خواهند بخشيد؟! در نظر اين زمامداران خائن، قوميت و وحدت عربي، فقط هنگامي بايد مورد استفاده قرار گيرد كه امريكا بخواهد از آن در برابر ايران اسلامي و اسلام ناب محمّدي(صلّي اللَّه عليه واله) بهره برداري كند. اُف بر وجدانهاي خفته و دلهاي ناپاكي كه لطف و عنايت امريكا را به قيمت ازدست دادن همه چيز، هم ثروتهاي خداداد طبيعي، هم شأن و كرامت انساني و ايمان اسلامي و آبرو و اعتبار و تشخص ملت خود طلب كردند و با كفران نعمتهاي خدا، خود و ملتهايشان را در سراشيب انحطاط و ابتلا به غضب الهي دچار ساختند. «الم تر الي الّذين بدّلوا نعمت اللَّه كفراً واحلّوا قومهم دارالبوار جهنّم يصلونها و بئس

القرار».(8) چه شد آن شور و هيجاني كه در برابر اسرائيل غاصب ابراز مي شد؟ و چه شد تعهدي كه رؤساي عرب با ملتهاي خود درباره ي مبارزه با اسرائيل بستند؟ لعنت خدا و بندگان صالحش بر آن دستي كه اولين معاهده ي سازش با اسرائيل را امضاء كرد و زندگي سياه دنيوي و سرنوشت اخروي خود را با فرعون قرين ساخت. و نفرين بندگان صالح و فرشتگان و انبيا و اوليا بر آنان كه آن راه را ادامه داده اند و مي دهند؛ مخصوصاً آنان كه اميد كاذبي به ملت مظلوم فلسطين داده و آن گاه به بهاي سيه روزي آنان، عيش ناپايداري براي خود فراهم كردند. ملت فلسطين نبايد و نمي تواند آزادي و حقوق حقه ي خود را در كنفرانس و گردهماييهاي سران عرب جستجو كند. اين نشست و برخاستها، اگر براي فلسطيني هاي مظلوم، شوم و بدفرجام نباشد، حداقل بي فايده و بي خاصيت است. رؤسايي كه در اين ايام به عنوان فلسطين گردهم آمدند، اگر صادقانه در انديشه ي نجات فلسطين بودند، بايد دربرابر پيشنهاد مزورانه ي رئيس جمهوري امريكا، موضعي سخت و قاطع گرفته، براي كمك مالي و تسليحاتي و سياسي به مبارزان داخل فلسطين اشغالي، تصميمهاي عاجل و واقعي مي گرفتند و به شعارهاي پوچ اكتفا نمي كردند و اگر چنين نشود - كه نشده است و با وضع فعلي جهان عرب و حكام آن، نخواهد هم شد - مبارزان داخل بايد به خدا و به نيروي مردمي و اسلامي تكيه كنند و بدانند: «كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرة باذن اللَّه واللَّه مع الصّابرين».(9) 6)تكيه بر مردم و حاكميت اراده و خواست و تشخيص آنان، ركن مهم ديگري است كه روزبه روز بايد تحكيم و تقويت

شود. مردم آزاده ي ما، با اراده ي قاطع خود كه از ايمان عميق آنان به اسلام ناشي مي شود، مبارزات را تا پيروزي ادامه داده و جمهوري اسلامي را به وجود آورده و با فداكاري و ايثاري بي نظير، از آن حراست نموده اند و از اين پس هم در همه حال، نظام اسلامي متكي به مردم و متعلق به مردم و در اختيار مردم خواهد بود. مجلس شوراي اسلامي كه در آزادي و استقلال رأي در جهان بي نظير است، مظهر اراده ي مردم و رئيس جمهور، وكيل و برگزيده ي مردم و مديران كشور، آحادي از مردمند و مردم داراي حق رأي و بيان و تصميم در كليه ي امور سياسي، اقتصادي و اجتماعيند. و اين، يكي از بركات بزرگ اسلام و طرح منحصربه فردي است كه نظامهاي شرق و غرب، از ارايه ي آن ناتوان بوده اند و در هيچيك از سيستمهاي حكومتي عالم، نمي توان نظير آن را يافت. علاوه بر نظامهاي ورشكسته و متلاشي شده ي كمونيستي كه در آن، حزب منحصربه فرد كمونيست، به جاي مردم تصميم مي گرفت و علاوه بر نظامهاي ارتجاعي مستبدانه كه در آن، سلطنتهاي موروثي و رياستهاي ناشي از كودتاي نظامي، با آن زندگيهاي قاروني و ديكتاتوريهاي فرعوني، وبال جان و زندگي مردم محسوب مي شوند، در كشورهايي هم كه اسماً داراي نظام دمكراسيند و حكومتها علي الظاهر با رأي و انتخاب مردم بر سر كار مي آيند، باطن كار چيز ديگري است و زمام همه ي كار، در دست كمپانيها و سرمايه داران استثمارگر است و اين قدرت پول و سرمايه است كه با در دست داشتن رسانه ها و قدرت تبليغات، امر را بر خود مردم هم مشتبه مي كند. در همه جاي عالم، فاصله ي ميان

زندگي رؤساي كشور با مردم كوچه و بازار، فاصله ي شاه و گداست و حتّي حكومتهايي هم كه داعيه ي توده يي داشتند، نتوانستند از زندگي مسرفانه ي شاهان براي خود صرف نظر كنند. افتخار نظام اسلامي آن است كه امام عظيم الشأنش تا پايان عمر در زيّ طلبگي زندگي كرد و مسؤولان كشور بدون استثنا، دامان خود را از طرز زندگيهاي رايج مسؤولان در ساير كشورها پاكيزه نگهداشتند و مانند قشرهاي متوسط مردم خود زندگي كرده اند. مردم ميان خود و مسؤولان، آن فاصله ي عميقي را كه در همه جاي دنيا ميان مردم و مسؤولان هست، مشاهده نكردند؛ حرف خود را بي محابا زده و اگر انتقادي داشته اند، براحتي مطرح ساخته اند و مطبوعات، حتّي راديو و تلويزيون، همواره نظرات گوناگون را در مسايل كشور منعكس كرده و مردم را در معرض افكار و سليقه هاي گوناگون قرار داده اند و اين، موضوعي روشن و مشهود است. حتّي ورشكستگان سياسي و دسته جاتي كه در امتحانات متعددي از آغاز انقلاب، مردود و در نزد مردم سرافكنده و به وسيله ي آنان مطرود شده اند نيز هنگامي كه به تحريك اجانب، مقالات زهرآگين و كينه توزانه برعليه نظام اسلامي و مسؤولان كشور مي نويسند، انواع اتهام را به آنان مي زنند، اين نوشته را بدون هيچ مانع و رادعي به چاپ رسانده، تا هرجا كه خواننده يي بيابند، منتشر مي كنند و علي رغم ميل خود، عملاً وجود آزادي را اثبات مي كنند. بعضي از اين نويسندگان و گويندگان كه عمر باطل خود را غرقه در فساد و آلودگيهاي اخلاقي و سياسي و انواع هرزگيها گذرانيده اند، با حكومت اسلامي كه راه را بر اين تباهيها و هرزگيها بسته است و اربابان خارجي آنها را بيرون رانده،

مخالفند و آن گاه اين مخالفت و عناد را كه مخالفت با اسلام و استقلال و آزادگي ملي و طهارت اخلاقي است، به حساب خرده گيري و انتقاد از اوضاع سياسي و اقتصادي مي گذارند و درحالي كه آزادانه هرچه خواسته اند، گفته اند، با وقاحت و بي شرمي، مطالبه ي آزادي مي كنند! خواست حقيقي اينها، بازشدن پاي امريكا و فروختن كشور به دشمنان است و خصم آنان، ملت رشيد و آگاه است. ملت ما، حسرت بازگشت به دوران بردگي امريكا را بر دل آنان خواهد گذاشت و با همه ي وجود، دستاورد بزرگ خود - يعني نظام اسلامي و حاكميت اراده و ايمان انسانها - را حراست خواهد كرد. نظام اسلامي، هرگز نخواسته آزادي را كه پرچمدار آن اسلام و قرآن است، از مدعيان دروغگوي آزادي در نظامهاي غربي بياموزد. ما آزاديِ فساد و بي بندوباري و هرزگي و آزاديِ دروغ و تزوير و فريب و آزاديِ ظلم و استثمار و تجاوز به حقوق ملتها را كه غرب پرچمدار و مرتكب آن بوده است، صريحاً و قاطعاً رد مي كنيم. ما آن آزادي را كه به سلمان رشدي مرتد نابكار، اجازه ي اهانت به مقدسات يك ميليارد انسان را مي دهد، اما به مسلمانان انگليس حتّي حق شكايتِ از او را هم نمي دهد؛ به دولت امريكا حق تحريك و سردستگي اوباش مخالف با يك حكومت مردمي را مي دهد، اما به آن حكومت مردمي، حق مقابله با آن اوباش را نمي دهد؛ به سرمايه داران غارتگر، حق ورود نامشروع به كشورهاي ضعيف و چپاولِ هست و نيست آن ملتها را مي دهد، و به آن ملتها حق مبارزه ي با آنان را نمي دهد، مردود و منفور مي شماريم و آن را ننگ بشريت

مي دانيم. آزادي در منطق ما، آزادي يي است كه اسلام به ملتها مي بخشد و آنان را به كوه استواري در برابر سلطه گران ظالم و غاصب تبديل مي كند؛ همان طور كه در مورد ملت ايران اتفاق افتاد و اين معجزه پديد آمد. و اين آزادي در كشور ما همواره هست و خواهد بود و همه ي آحاد ملت بايد آن را حفظ كنند. مسؤولان كشور بايد مانند هميشه، پاس حضور مردمي و تأثير تعيين كننده ي آن در استقلال كشور را بدارند و به طور روزافزون، مردم را به حضور و فعاليت در صحنه هاي سياسي و اقتصادي، فرهنگي و دفاعي و امنيتي تشويق نمايند. 7)همكاري دولت و ملت و پيوند عاطفي و عقيدتي مردم با مسؤولان كشور، يكي از مظاهر اساسي حكومت مردمي است و تاكنون گرهگشاي مسايل بسيار مهمي بوده است و بايد هميشه با همان قوّت و استحكام باقي بماند. امام بزرگوار ما (رضوان اللَّه عليه) در دوره هاي مختلف و نسبت به دولتهاي همه ي دوران دهساله، همواره مردم را توصيه به همكاري و كمك نموده اند و امروز كه دولت جمهوري اسلامي، با مديريت يكي از چهره هاي شاخص انقلاب و يكي از شاگردان و ياران ديرين امام امت، با مجموعه يي از كارهاي بزرگ براي پيشرفت كشور و رشد و توسعه ي ملي و دفاع از ارزشهاي انقلاب در سطح جهان روبه رو است، اين پيوند و صميميت، از هميشه بايد مستحكمتر باشد و بحمداللَّه همين طور نيز هست. وقتي مديران اصلي كشور مورد اعتماد مردمند و مردم در كار آنان، نشانه هاي لياقت و صداقت را مي بينند، همه ي كارها آسانتر و روانتر انجام مي گيرد و وسوسه ها موجب كارشكني و عدم همكاري نمي شود. ممكن است بدخواهاني براي جلوگيري

از پيشرفت كارها، دست به شايعه پراكني زده و دولت يا دستگاه قضايي را زير سؤال ببرند. ملت عزيز بايد بدانند اين گونه تلاشها، ناشي از حسن نيت نيست و انتقاد نابجا از مسؤولان زحمتكش و مخلص و ناسپاسي در برابر تلاشهاي توانفرساي آنان، هرگز كمكي به پيشرفت امور كشور نكرده و نخواهد كرد. دولت و دستگاه قضايي نيز بايد خود را به تمام معنا خدمتگزار مردم دانسته، هدفي جز كسب رضاي خدا از راه خدمت به ملت، مخصوصاً قشرهاي محروم و زحمتكش و احقاق حق آنان و رفع ظلم از آنان و بريدن دست متجاوزان به حقوق عمومي و سوء استفاده كنندگان و زراندوزانِ از خدا بي خبر نداشته باشند. ملت وفادار ما در راه اسلام و انقلاب، از هيچ گونه فداكاري دريغ نكرده است و جا دارد كه هركس در هر مسؤوليتي، همه ي همت خود را به گشودن گرهها و رفع مشكلاتي كه از سوي دشمنان كشور تحميل شده است، بگمارد. 8)سازندگي كشور و آبادسازي اين سرزمين پُربركت و مستعد و جبران عقب ماندگيهاي تأسف باري كه در دوران حكومت طواغيت، بر اين ملت بااستعداد تحميل شده است، يكي از هدفهاي اصلي جمهوري اسلامي است. ملت ما در بهترين فرصتهاي تاريخي، يعني در دوراني كه جهان، تازه به جاده ي دانش و صنعت قدم نهاده بود و ايران مي توانست با بيداري و تحرك مناسب، سهم خود را در پيشرفت علمي و صنعتي بشريت ايفا كند و از نتايج آن بهره مند شود، در اسارت حكام ظالم و مستبد و بي خبر و وابسته، از قافله عقب ماند. پادشاهان پهلوي و قاجار، به جاي سازندگي كشور و زنده كردن استعدادهاي خدادادي بشري و طبيعي

آن، ايران را به خارجيان سوداگر و چپاولگر فروختند و منابع را به غارت بيگانگان دادند و يا راكد و معطل گذاردند و استعدادهاي انساني را به هدر دادند و به جاي مصلحت ملت، مصالح دولتها و كمپانيهاي خارجي را مقصد خود ساختند؛ به طوري كه خط آهن وقتي با صدسال تأخير به كشور ما وارد شد، در تعيين مسير آن، به جاي رعايت مصالح ملت و نيازهاي بازرگاني، مصلحت نظامي دشمنان در نظر گرفته شد. سياست وابسته و سوء تدبير و ضعف نفس و استبداد در رژيم پهلوي و قاجار، در ظرف دويست سال، ايران را كه روزي به بركت اسلام پرچمدار دانش جهان بود، به ويرانه يي محتاجِ بيگانگان و تحت سلطه ي آنان بدل ساخت. روستاها متروك، شهرها مصرف زده، مزارع بي ثمر، صنعت مونتاژ و مغزها معطل شدند. پس از پيروزي اسلام و تشكيل نظام مردمي و انقلابي جمهوري اسلامي، دشمنان خارجي بخوبي تشخيص دادند كه اين نظام انقلابي، با پشتوانه ي مردمي نيرومند خود و با اعتقاد راسخي كه به نيروي ملي و مردمي خود دارد، خواهد توانست كشور را در جاده ي رشد و پيشرفت مادّي بيندازد و عقب ماندگيها را با برنامه ريزي جبران نمايد و دست بيگانگانِ سودجو و بد نيت را براي هميشه كوتاه كند. لذا از هر وسيله يي براي جلوگيري از سازندگي كشور استفاده كردند كه يكي از آنها، جنگ ويرانگري بود كه بر مردم ما تحميل نموده و موجب شدند كه همت مردم و مسؤولان، به جاي سازندگي و پيشرفت علمي و عملي، صرف دفاع از تماميت و استقلال كشور شود. امروز كه آتش جنگ فرونشسته و برنامه ي سازندگي به وسيله ي دولت و مجلس

تنظيم شده و نيروهاي مخلص، آستين همت بالا زده اند، بر همگان واجب است كه سازندگي كشور را بسيار جدي بدانند و موانع را از سر راه آن بردارند. امروز، آبروي اسلام در گرو آن است كه ايران اسلامي به كشوري آباد تبديل شود، كار و ابتكار در آن همه گير شود، زندگي مردم سروسامان يابد، فقر و محروميت ريشه كن شود، توليد داخلي با نيازهاي مردم متعادل گردد، كشور در صنعت و كشاورزي به خودكفايي برسد، دشمن از طريق احتياجات زندگي مردم، راهي به اعمال فشار نداشته باشد و خلاصه دين در كنار معنويت، زندگي مادّي مردم را نيز سامان بخشد. بعضي از رسانه هاي مغرض خارجي اصرار دارند وانمود كنند كه پايبندي به اصول انقلاب، به معناي دوري از رفاه عمومي و علاج نكردن مشكلات طبقات ضعيف و مستمند است. اين حرف از كساني صادر مي شود كه دهها سال جوامع خود را در سايه ي سنگين تفكر كمونيستي، به راهي بدبختي زا سوق داده اند. درحالي كه سران آن كشورها مانند كشورهاي سرمايه داري، غرق در زندگي اشرافي بودند، طبقات پايين جامعه در انواع سختيهاي مادّي و معنوي بسر مي بردند. در نظام اسلامي، رفع فقر و محروميت، در شمار هدفهاي طراز اول است و پايبندي به اصول انقلاب، بدون مجاهدت در راه نجات مستضعفان و محرومان، سخني بي معني و ادعايي پوچ است. دولت و ملت، بايد سازندگي كشور را وظيفه يي انقلابي بدانند؛ با همكاري و با بسيج همه ي نيروها و استعدادها و مغزها و بازوها، ايران را چنان آباد و پيشرفته بسازند كه اميد را در دل ملتهاي مظلوم زنده كند و راه آسايش مادّي و تعالي معنوي را به آنان ارايه

نمايد. 9)گسترش دانش و تحقيق و رشد علمي و شكوفايي استعدادهاي انساني و گسترش آگاهي و معرفت عمومي، يكي ديگر از نقاط اساسي انقلاب است. جامعه ي مطلوب اسلام، جامعه يي است كه در آن، گنجينه هاي فكر و ذهن انسانها - كه گرانبهاترين ثروت ملي هرجامعه يي است - استخراج و به كار گرفته شود؛ بي سوادي ريشه كن گردد؛ مدارس، دربرگيرنده ي همه ي كودكان و نونهالان؛ دانشگاهها و حوزه هاي علميه، پُررونق؛ مراكز تحقيق، فعال و پيشرو؛ كتاب، همه جا و نزد همه كس رايج؛ مطبوعات، پُرمغز و آگاهي بخش؛ دانشمندان و اساتيد، بانشاط و پُرانگيزه؛ مبتكران و نوآوران و نويسندگان و هنرمندان، دلگرم و فيض بخش باشند. فاصله ي امروزين ما با وضعي كه مطلوب و مقبول اسلام مي باشد، فاصله يي زياد، اما پيمودني است. ايران اسلامي بايد ثابت كند كه امروز هم پرورشگاه نبوغها و استعدادهاي علمي منحصربه فرد است و دو قرن سلطه ي استبداد و استعمار، نتوانسته است جوهر ذاتي اين ملت را نابود كند. اگر در دو قرن گذشته، تسلط استعمار و استبداد، مانع شكوفايي استعدادها شده، امروز در دوران آزادي و بيداري ملت و به بركت انقلاب اسلامي، بايد عقب ماندگي جبران شود. دانشگاهها بايد تلاش علمي و تحقيقي خود را با روحيه ي انقلابي و نشاط اسلامي دنبال كنند؛ وگرنه سرنوشت آنها بهتر از دانشگاههاي دوران طاغوت نخواهد بود كه در آن، خودباختگي علمي در برابر بيگانگان و تحقير ارزشهاي خودي، راه را بر جوشش استعدادها مي بست و مغزهاي مستعد را هم به گريز از مرز و بوم خود تشويق مي كرد. اساتيد عالي قدر و دلسوز، بايد فضاي انقلابي را براي تربيت نيروهاي مستعد مغتنم بشمارند و دانشجويان ضمن تكريم و احترام به

اساتيد - كه فريضه يي اسلامي است - نبايد اجازه دهند احياناً كسي بدخواهانه، از علم و تخصص، وسيله يي براي هموار كردن راه فرهنگ استعماري در دانشگاهها درست كند و مانند دوران سلطه ي بيگانگان، دانشگاه را پرورشگاه مغزهاي از خود بيگانه و بيگانه پرست سازد. روشنفكران دلسوز و صادق بدانند كه امروز، روز آزمايشي بزرگ است و تاريخ درباره ي آنان و رفتار امروزيشان، قضاوتي دقيق و افشاگر خواهد داشت. اگر كساني از وابستگان به قشر روشنفكر كشور، در دوران سلطه ي بيگانگان و حكومت خودفروختگان، توفيق آن را نيافته اند كه به اقتضاي مسؤوليت روشنفكران، در صفوف ملت قرار گرفته و در جايگاه خود در جبهه ي مبارزه با امريكا و رژيم دست نشانده اش قرار گيرند، امروز كه روز حكومت مردم و حاكميت ارزشهاي اسلامي و انساني و روز مبارزه با بيگانگان كينه ورز و خدعه گر است، بايد گذشته را جبران و صفوف مبارزه ي ملت ايران را با امريكا و استكبار و امپراتوري خبيثِ زر و زور جهاني، به سهم خود و به قدر نيرو و توان خود مدد برسانند و زبان و قلم و هنر را در خدمت جهاد عظيم اسلامي اين ملت قرار دهند. زندگي در نظامي كه برپايه ي معرفت و فرهنگ و ارزشهاي الهي بنيان نهاده شده، براي همه افتخارانگيز است؛ نظامي كه در رأس آن امام خميني است؛ آن عظيم القدري كه حتّي دشمنانش او را بزرگ و خارق العاده مي شمارند و به عظمتش كينه مي ورزند. هيچ كس اعتلاي معنوي او و زهد و پارسايي او و دانش و معرفت او و صفاي روح بزرگ او را انكار نمي كند. هيچ كس در او، كمترين شايبه يي از ضعف و تسليم در برابر دشمنان

ملت نمي شناسد و قله يي برتر از او در عظمت روحي، گمان نمي برد. چه قدر كوچك و زبون و بي مقدارند كساني كه خود را دلبسته به نظامي بدانند كه در رأس آن، مردمي فاسد و فاسق و خائن، مانند پادشاهان صدسال اخير قرار داشته باشند و گردانندگان آن، امثال رضاخان و محمّدرضا وعَلَم و اقبال و هويدا و زاهدي و منصور و وابستگان بدنام و مجرمشان باشند و امريكا و انگليس، ارباب اين همه و صاحب اختيار ملك و ملت باشند. آيا روشنفكرنماياني كه در سايه ي آزادي اسلامي، فرصت و امكان آن را يافته اند كه صفحاتي را به داعيه ي روشنفكري، از سخناني خوشايند بيگانگانِ مطرود پُر و منتشر كنند، شهامت آن را دارند كه به صراحت اقرار كنند كه داغ و غصّه ي آنان، نه براي علم يا آزادي، بلكه به خاطر جمع شدن سفره ي ننگين فسق و فساد و كوتاه شدن دست مروّجان فرهنگ تباهگر غربي است؟ و دشمني آنان با نظام، نه به دليل وجود عيب و نقيصه يي در آن، بلكه به انگيزه ي بازگشت به همان دنياي شرم آوري است كه بيگانگان براي آنان به وجود آورده و از خود آنان در راه آن كمك گرفته بودند؟! از مسخ شدگان فرهنگ استعماري غرب، هيچ انتظاري نيست؛ اميد و انتظار از روشنفكران صادق و دلسوزي است كه تعالي و عزت و پيشرفت معنوي و مادّي ملت و كشور خود را مي جويند و سلطه ي بيگانه را در همه ي اشكالش مردود مي شمارند. شايسته است كه اينان نظام اسلامي را - كه مايه ي عزت ايران و حيات دوباره ي ملت است - قدر بدانند و مسؤوليت خود را در آن بشناسند. 10)روحانيت، عنصر اصلي

در مبارزات پانزده ساله ي منتهي به پيروزي انقلاب و سپس در تشكيل نظام مقدس اسلامي و برافراشتن پرچم اسلام در جهان و در مقاومت پُرشور ملت ايران در برابر تهاجمهاي گوناگون دشمنان و پيش از اينها و در طول قرنهاي متمادي، عامل اصلي حفظ معارف اسلامي و ايمان عميق و صادقانه ي ملت ايران به مكتب حياتبخش اسلام و رشد تفكرات ديني در همه جا بوده است. حضور روحانيون متعهد و مبارز در مركز مبارزه با رژيم دست نشانده ي امريكا بود كه قشرهاي گوناگون مردم را به صحنه ي مبارزه كشانيد و مبارزه را شكل عمومي و مردمي بخشيد. در همه ي حوادث بزرگي كه ملت ايران يكپارچه در آن شركت جسته اند - مانند نهضت مشروطيت و قيام تنباكو - نيز حضور علماي دين در پيشاپيش صفوف، تنها عامل اين حضور عمومي بوده است. استعمارگران انگليسي، با درك همين حقيقت بود كه انهدام جامعه ي روحانيت را مقدمه ي لازم براي ادامه ي حضور استعماري خود در ايران دانستند و به وسيله ي عامل دست نشانده شان - رضاخان - در سالهاي 1313 به بعد، نقشه ي محو روحانيت را شروع كردند و در آن سالها دست به فجايعي نسبت به علماي عالي مقام و حوزه هاي علميه زدند كه در تاريخ ايران، پيش از آن هرگز سابقه نداشت و متأسفانه شرح اين فجايع و ماجراي مقاومت مظلومانه ي علما و طلاب در آخرين سالهاي حكومت رضاخان قلدر، به طور كامل تدوين نشده و در معرض اطلاع مردم قرار نگرفته است و لازم است اطلاع شاهدان عيني - كه بحمداللَّه هنوز تعداد آنان كم نيست - به وسيله ي افراد و مؤسسات مسؤول، با همتي مردانه گردآوري شود. آزادگي روحانيون و علماي دين

و عدم نفوذ قدرتهاي داخلي و جهاني در آنان، موجب آن بوده است كه قلدران و حكمرانان خودسر، هيچ گاه نتوانند اين مجموعه ي رباني را از سر راه مفسده جوييها و خيانتهاي خود بردارند و اگر جمعي از معممينِ سرسپرده و آخوندهاي درباري، به طمع حطام ناپايدار دنيا، بر سرسفره ي ستمگران نشسته و قولاً و عملاً آنان را تأييد كردند، اكثريت علما و روحانيون و فضلا و طلاب جوان، در حصار مناعت و پرهيزگاري و پاكدامني باقي مانده و اراده و توان مبارزه ي صادقانه و قدرتمندانه را حفظ كردند و اعتقاد راسخ به روحانيت شيعه را در دل آحاد مردم، زوال ناپذير ساختند. جامعه ي روحانيت به همين دليل، همواره آماج تيرهاي زهرآلود خصومت و غرض ورزي دشمنان گوناگون و استعمارگران و بيگانگان و بيگانه پرستان بوده و به مثابه ي دشمن درجه ي يك آنان تلقي شده است. تبليغات خصمانه و برنامه ريزي شده ي حكومت پهلوي و سياستهاي ذي نفوذ در ايران در طول پنجاه سال برضد قشر روحاني كه ماهيتي صددرصد استعماري داشت، در دوران رضاخان و نيمه ي اول دوران محمّدرضا، آزمايش سختي براي علماي دين بود و جامعه ي روحانيت بحمداللَّه از اين آزمايش سربلند بيرون آمد. در دوران مبارزات پانزده ساله نيز حوزه هاي علميه ي قم و ديگر حوزه هاي علميه و چهره هاي سرشناس روحانيت، كانونهاي اصلي مبارزه و بالطبع هدفهاي اصلي حملات وحشيانه ي دشمن بودند؛ ليكن اين شدت عملهاي بي حد و حساب، به اراده ي الهي موجب آن نشد كه روحانيت از راه پُرافتخار خود - كه پيمودن آن، وظيفه ي تخلف ناپذير اسلامي او بود - قدم باز پس نهد؛ بلكه در اين دوران، فكر اسلامي شكوفاتر، صيقل خورده تر و فقه قرآن، پُربارتر و شخصيت روحانيون مبارز، آبديده تر شد

و زمينه براي تشكيل حكومت اسلامي فراهم آمد. پس از انقلاب تاكنون نيز روحانيت، بخصوص عناصر برجسته ي آن - كه مستقيماً در خدمت نظام جمهوري اسلامي بوده اند - بي وقفه آماج حملات مسموم دشمن بوده اند؛ چه در عرصه ي تبليغات و چه در عرصه ي تروريزم خائنانه و آلت دست دشمن. و شهداي گرانقدري، هم در جبهه ي جنگ تحميلي و هم در جبهه هاي فعاليتهاي جهاديِ خود تقديم داشته اند و محراب نماز جمعه و عرصه ي علم و سياست و تبليغ دين را با خون مطهر خود رنگين ساخته اند. ملت عزيز ما مي دانند كه انگيزه ي دشمن از اين حملات همه جانبه به علماي دين، جز اين نيست كه بوضوح مي دانند روحانيت نقش تعيين كننده و بي بديلي داشته و دارند و آنان حمله به روحانيت را با هدف تضعيف و محو انقلاب انجام مي دهند. امروزه قلمهاي مزدور و دستهاي فروخته شده به دشمن، در كار آنند كه اين پشتوانه ي معنوي انقلاب را در چشم مردم تضعيف كنند. دشمن انقلاب، جامعه ي روحانيت را در صورتي تحمل مي كند كه روحانيون از دخالت در امور سياست و حضور در صحنه هاي انقلاب كنار بكشند و مانند جمعي از روحانيون بي خبر و متحجرِ گذشته و حال، به كنج مدارس و مساجد اكتفا كنند و كشور و زندگي مردم را به آنان بسپارند و از جمله ي پديده هاي پُرمعني آن است كه در تمام مدت مبارزات و نيز سالهاي پس از پيروزي، علماي متحجر و بي خبر از حوادث كشور و دور از جريانهاي سياسي، هيچ گاه در معرض تهاجم دشمنان قرار نگرفتند؛ بلكه حتّي گاه مورد ستايش و تمجيد نيز واقع شدند و حملات جسمي و تبليغي و حتّي تهمت ارتجاع

و واپسگرايي از سوي روشنفكرنمايان عامل بيگانه، تنها متوجه علما و روحانيوني شد كه از لحاظ انديشه ي سياسي و نوآوريهاي عرصه ي علم و عمل، درخشيده و به عنوان قشري پيشرو و مترقي و آگاه، شناخته شده اند. موضعگيريهاي دشمنان، بدرستي همان حقيقتي را براي مردم آگاه و جامعه ي روحانيت متعهد و انقلابي آشكار مي سازد كه امام حكيم و روشن بين ما بارها آن را بيان كرده اند. يعني اولاً اين كه قدرشناسي از روحانيون بزرگوار و تبعيت از آنان، وظيفه يي ديني و ملي و انقلابي است كه هيچ گونه غفلت از آن جايز نيست. ثانياً اين كه تحجر و واپسگرايي در ميان روحانيون و يا خداي نخواسته توجه به منافع شخصي و دنياطلبي و روي آوردن به زيورهاي مادّي و سوء استفاده از مكانت اجتماعي، خطرش براي روحانيت، كمتر از حملات دشمن نيست؛ بلكه به مراتب از آن بيشتر است. و ثالثاً وضعيت دوران انقلاب و توجه روزافزون به اسلام در خارج از مرزهاي كشور اسلامي، ايجاب مي كند كه علماي دين، با بينشي كاملاً نو و با استفاده از ذخيره ي بي پايان معارف دين و با اسلوب فقاهت سنتي و اجتهاد زنده و پويا، راه جامعه ي اسلامي را هموار نمايند و حوزه هاي علميه با تحولي اساسي، خود را با نيازهاي امروز جهان تطبيق دهند و نوآوري را جهت و سمت برنامه هاي خود قرار دهند و البته با اعمال دقت لازم و برجسته كردن اصول و مباني فقاهت، راه را بر التقاط و كجروي ببندند. رابعاً انزوا و دوري از فعاليت سياسي را - كه خواستِ دشمنان و خلاف وظيفه ي اسلامي است - به هيچ وجه در زندگي خود و حوزه هاي علميه راه ندهند و

همواره مخصوصاً در مواقع خطر، پيشاپيش صفوف مردم، به تلاشي مخلصانه و خستگي ناپذير مشغول باشند و علم را با عمل و تفقه را با جهاد و معرفت را با تبليغ قولي و عملي همراه سازند و هر سه سنگر: مدرسه، مسجد و جبهه را پُركنند. 11)در اين مقال، لازم است بزرگداشت وفاداران فداكار نيز به عنوان يكي از نقاط عمده ي معارف انقلاب ذكر شود. مقصود از وفاداران انقلاب، آنهايند كه با نثار جان خود يا عزيزان خود يا سلامتي خود، پايه هاي انقلاب را استحكام بخشيدند و دست دشمنان را از كشور و نظام اسلامي كوتاه كردند: خانواده هاي مكرّم شهيدان، دليرمردان جانباز و اسير و مفقود و خانواده هاي بزرگوار آنان، رزمندگان نيروهاي مسلح و عناصر پاكباز بسيج كه عمر خود را در جبهه ها گذرانيده اند، جهادگراني كه نيروي خود را در دو جبهه ي جنگ و سازندگي صرف كردند... و همه ي كساني كه در اين امتحان الهي، با سختيها و ابتلائات بزرگش دست و پنجه نرم كردند، بايد مورد تكريم و قدرشناسي هميشگي ملت باشند. 12)ختام سخن آن است كه دوران دهساله ي حيات مبارك امام خميني (رضوان اللَّه تعالي عليه)، الگو و نمونه ي حيات جامعه ي انقلابي ماست و خطوط اصلي انقلاب، همان است كه امام ترسيم فرموده است. دشمنان خام طمع و كوردل كه گمان كردند با فقدان امام خميني، دوران جديد با مشخصاتي متمايز از دوران امام خميني (قدّس سرّه) آغاز شده است، سخت در اشتباهند. امام خميني، يك حقيقت هميشه زنده است. نام او پرچم اين انقلاب، و راه او راه اين انقلاب، و اهداف او اهداف اين انقلاب است. امت امام و شاگردان او كه از سرچشمه ي فياض آن

موجود ملكوتي سيراب شده و عزت و كرامت اسلامي و انساني خود را در آن جسته اند، اكنون شاهد آنند كه ملتهاي ديگر، حتّي ملتهاي غيرمسلمان، نسخه ي تعاليم انقلابي آن قائد عظيم را مايه ي نجات خود دانسته و آزادي و عزت خويش را در آن يافته اند. امروز به بركت نهضت آن يگانه ي دوران، مسلمانان در همه جا بيدار شده اند و كاخ امپراتوريهاي سلطه ي ظالمانه، رو به ويراني نهاده است. ملتها ارزش قيام ملي را دريافته و غلبه ي خون بر شمشير را تجربه مي كنند و همه در همه جا، چشم به ملت مقاوم ونستوه ايران دوخته اند. بديهي است كه براي امريكا وديگر سردمداران استكبار، چيزي مهمتر از اين نيست كه ملت ايران از راه دهساله ي خود برگردد، يا در آن ترديد كند؛ زيرا در اين صورت، نقطه ي درخشان اميد ملتها كور خواهد شد و غلبه ي خون بر شمشير، مورد ترديد قرار خواهد گرفت. ما صريحاً به همه ي ملتهاي جهان اعلام مي كنيم كه تفكر «خاتمه يافتن دوران امام خميني» كه دشمن با صد زبان سعي در القاي آن دارد، خدعه و نيرنگي استكباري بيش نيست و علي رغم امريكا و همكارانش، امام خميني در ميان ملت خود و جامعه ي خود حاضر است و دوران امام خميني ادامه دارد و خواهد داشت. راه او راه ما، هدف او هدف ما، و رهنمود او مشعل فروزنده ي ماست. همه ي ملت و مخصوصاً جوانان عزيز و نوجوانان، خود را سربازان امام محبوبشان بدانند و با اتكال به خدا و استمداد از حضرت وليّ اللَّه الاعظم(ارواحنا فداه) با قوّت و قدرت به سمت هدفهاي عالي امامشان حركت كنند و بدانند كه پيروزي نهايي از آن ماست. «كتب اللَّه

لاغلبنّ انا و رسلي»(10). دهم خرداد 1369 برابر با ششم ذي القعدة 1410 - علي الحسيني الخامنه ئي --------------------------------------------------------------------------------

1) نور: 37 و 38 2) حج: 5 3) غافر: 16 4) صف: 9 5) انفال: 62 6) بقره: 285 7) بروج: 8 8) ابراهيم: 28 و 29 9) بقره: 249 10) مجادله: 21

پيام به حجةالاسلام والمسلمين سيّد مهدى عبادى، به مناسبت شهادت حجةالاسلام مزارى

پيام به حجةالاسلام والمسلمين سيّد مهدي عبادي، به مناسبت شهادت حجةالاسلام مزاري بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي حاج سيّد مهدي عبادي امام جمعه ي محترم زاهدان شهادت مظلومانه ي عالم خدوم و متعهد، حجةالاسلام آقاي مزاري(رضوان اللَّه عليه) را به جناب عالي و كليه ي بازماندگان ايشان و به مردم مؤمن زاهدان تبريك و تسليت مي گويم. دشمنان كوردل و عنود، با آلودن دست پليد خود به خون اين روحاني بزرگوار - كه خدمات فرهنگي و اجتماعي او براي همه معلوم، و خلوص و پاكدامني او در فعاليتها و تلاشهاي صادقانه اش مشهود است - خود و اربابان پليد خود را رسوا كردند و اثبات نمودند كه دستگاه استكبار و ايادي و نوكرانش، در راه دشمني با نظام اسلامي و عناصر شريف خدمتگزار آن، از اين گونه جنايات وحشيانه نيز دريغ ندارند. اين حادثه، به روسياهيِ هرچه بيشتر دشمنان و دستهاي تفرقه افكن خواهد انجاميد و دشمنان اسلام، از اين گونه جنايات طرفي نخواهند بست. عناصر مؤمن و متعهد و خدوم، مخصوصاً در مناطق محروم - مانند آن استان مظلوم - با مشاهده ي جنايات دشمن، كه از روي سراسيمگي و به خاطر دشمني با مردم و خدمتگزاران مردم است، با انگيزه ي قويتر و پيگيري بيشتر، خدمات الهي خود را انجام خواهند داد. خداوند آن مرحوم را با اوليايش محشور فرمايد و همه ي شهداي عزيز

و گرانقدر را مشمول رحمت و بركات خود فرمايد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - 21/03/1369

پيام به حجةالاسلام والمسلمين احسانبخش، نماينده ى ولىّ فقيه و امام جمعه ى رشت، در خصوص وقوع زلزله در

پيام به حجةالاسلام والمسلمين احسانبخش، نماينده ي وليّ فقيه و امام جمعه ي رشت، در خصوص وقوع زلزله در استانهاي گيلان و زنجان بسمه تعالي انّا للَّه و انّا اليه راجعون جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي احسانبخش امام جمعه ي محترم رشت حادثه ي تأسف بار زلزله ي شديد استانهاي گيلان و زنجان و ساير نواحي كشور را كه موجب وارد آمدن خسارات سنگيني شده و عده ي زيادي از هم ميهنان عزيزمان به رحمت ايزدي پيوسته و خانواده هاي بسياري داغدار شده اند، به حضرت بقيةاللَّه و مردم شريف آن سامان تسليت مي گويم. اين گونه حوادث تلخ، امتحان الهي است و خسارت ديدگان و ديگر مردم بايد در آن، با صبر و تلاش و همكاري و امداد، خود را در اين امتحان سربلند سازند و آن را وسيله يي براي تقويت و تكامل مادّي و معنوي خود سازند. درخواست اين جانب از مردم بزرگوار كشورمان آن است كه به مدد آسيب ديدگان بشتابند و در هر منطقه، ائمه ي محترم جمعه، با تشكيل گروههاي امداد و سازماندهي نيروهاي فعال، به ياري و بازسازي مناطق آسيب ديده و مردم آن همت بگمارند. و بخصوص در روزهاي اول، نيازهاي اوليه ي مردم آسيب ديده، بويژه در روستاها و مناطق را به طور كامل تأمين كنند و در اين كار، با دولت و هلال احمر جمهوري اسلامي، همكاري و هماهنگي نمايند. براي درگذشتگان، مغفرت و رحمت الهي، و براي بازماندگان، صبر و اجر جزيل مسألت مي كنم. سيّد علي خامنه اي - 31/03/1369

پيام به حجةالاسلام والمسلمين باريك بين، نماينده ى ولىّ فقيه و امام جمعه ى قزوين، در خصوص وقوع زلزله

پيام به حجةالاسلام والمسلمين باريك بين، نماينده ي وليّ فقيه و امام جمعه ي قزوين، در خصوص وقوع زلزله در استانهاي گيلان و زنجان بسمه تعالي جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي شيخ هادي باريك بين امام جمعه ي محترم قزوين حادثه ي فاجعه آميز زلزله در آن

استان و ديگر نواحي كشور، كه هزاران خانواده از آحاد مردم عزيز و شجاع آن سامان را داغدار ساخت، غمي سنگين و مصيبتي بزرگ براي ملت بزرگوار و باايمان ما به بار آورد كه جبران و تسلاي آن، فقط با لطف الهي و اجري كه براي ما بر آن معين فرموده، ميسر است. اين جانب، اولاً به ساحت حضرت بقيّةاللَّه(ارواحنافداه) كه صاحب عزاي حقيقيند، عرض تسليت نموده و سپس به خانواده هاي داغدار و بازماندگان مصيبت ديده كه مورد اين ابتلاي بزرگ الهي واقع شده اند، صميمانه تسليت مي گويم و خود را شريك غم آنان مي دانم. همه ي آحاد ملت، به قدر وسع و توان خود موظفند كه در كاهش آلام و آثار اين فاجعه همكاري كنند و دولت و هلال احمر و ستادهاي امداد را ياري نمايند. از خداوند متعال، توفيق جناب عالي و ساير مسؤولان آن منطقه را در اداي وظايف سنگين اين ايام مسألت مي نمايم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي

پيام به آيةاللَّه سيّد اسماعيل موسوى، نماينده ى ولىّ فقيه و امام جمعه ى زنجان، در خصوص وقوع زلزله در

پيام به آيةاللَّه سيّد اسماعيل موسوي، نماينده ي وليّ فقيه و امام جمعه ي زنجان، در خصوص وقوع زلزله در استانهاي گيلان و زنجان بسمه تعالي آيةاللَّه آقاي حاج سيّد اسماعيل موسوي امام جمعه ي محترم زنجان حادثه ي فاجعه آميز زلزله در آن استان و ديگر نواحي كشور، كه هزاران خانواده از آحاد مردم عزيز و شجاع آن سامان را داغدار ساخت، غمي سنگين و مصيبتي بزرگ براي ملت بزرگوار و باايمان ما به بار آورد كه جبران و تسلاي آن، فقط با لطف الهي و اجري كه براي ما بر آن معين فرموده، ميسر است. اين جانب، اولاً به ساحت حضرت بقيّةاللَّه(ارواحنافداه) كه صاحب عزاي حقيقيند، عرض تسليت نموده و سپس

به خانواده هاي داغدار و بازماندگان مصيبت ديده كه مورد اين ابتلاي بزرگ الهي واقع شده اند، صميمانه تسليت مي گويم و خود را شريك غم آنان مي دانم. همه ي آحاد ملت، به قدر وسع و توان خود موظفند كه در كاهش آلام و آثار اين فاجعه همكاري كنند و دولت و هلال احمر و ستادهاي امداد را ياري نمايند. از خداوند متعال، توفيق جناب عالي و ساير مسؤولان آن منطقه را در اداي وظايف سنگين اين ايام مسألت مي نمايم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم فرارسيدن ايام حج، همه ساله، همراه با شوق و حنين دلهاي شيفته و جانهاي آرزومندي از سراسر جهان اسلام است كه در جوار خانه ي معبود و ديار محبوب، سر بر آستان عشق و تقديس گذارند و جَبهه ي تعبد و تقرب بر خاك آن مقام بسايند. ايام معلومات را در سايه ي ذكر و نيايش بگذرانند و در پناه رحمت و مغفرت حق بيارمند. برادران دور افتاده ي خود از چهارگوشه ي عالم را ببينند و شكوه امت اسلامي را درنمونه يي زنده و مجسم، حس كنند. اما ملت مظلوم و پاكنهاد ما در اين ايام، همراه با اشتياق مخلصانه ي خود به حضور در آن مشهد عظيم جانها و دلها و تنها و تلاشها، دو غم بزرگ و دو مصيبت جانگداز را با همه ي وجود احساس مي كند و آن را به خدا و نبيّ مكرم(صلّي اللَّه عليه واله) و حضرت وليّ اللَّه الاعظم(ارواحنافداه) شكوه مي برد: اول، غم شهادت فراموش نشدني كبوتران خونين بال حرم را كه سه سال پيش به جرم اعلام برائت از مشركين، به تيغ كين و حقد حكام سعودي، در حريم امن الهي به خاك و خون كشيده

شدند. بندگان پرهيزگار و بااخلاصي كه در خانه ي خدا - يعني خانه ي خودشان - به خاطر خوشايند بيگانگان و دشمنان، به دست بيگانه پرستان و از خدا بي خبران، مظلومانه به شهادت رسيدند و با خون به ناحق ريخته ي خود، داغ ننگي بر پيشاني حكام ستمگر و خائن حجاز نهادند. و دوم، درد فراق خانه ي خدا و محروميت از انجام مناسك حج و ممنوع شدن از حضور در محشر عام مسلمين را كه به دست خود فروختگان، بر ايشان تحميل شده و راه خانه ي خدا به روي آنان مسدود گشته است. اين، يكي از عبرت انگيزترين وقايع دوران تحول خيز كنوني است كه ملتي از همه به اسلام وفادارتر و از همه در راه خدا فداكارتر، از خانه ي خدا مصدود شود و از انجام فريضه ي اسلامي ممنوع گردد. آن روي اين صفحه ي شگفت انگيز آن است كه حرم الهي، براي مستشاران امريكايي و كمپانيداران نفتي امن باشد و براي مسلمانان پاكباز و خانه پرداز، ناامن و كمين صدها خطر. اين، از جمله ي نشانه هاي غريبي است كه خبر از وضعي بشدت ناهنجار مي دهد و طبعاً در خود، بشارت تحولي و آينده يي بهنجار حمل مي كند. «فانّ مع العسر يسرا. انّ مع العسر يسرا»(1). بوقهاي جهاني، همصدا با دروغگويان سعودي، آن روز گفتند كه ايرانيان در پاسخ حمله به مسلحين سعودي كشته شده اند و عدد كشتگان آنها اين همه نيست و به همان عدد، از نظاميان مكه به هلاكت رسيده اند! شگفتا ! چگونه زايران بي دفاع كه سلاحي جز اراده ي قوي و ايمان عميق و عشق آميخته به ايثار نداشته اند، مي توانستند گاردهاي دست آموز سعودي را به قتل برسانند، يا آغازگر حمله به آنها باشند؟ و

چگونه مي توان در تعداد شهيدان اين فاجعه شك كرد؟ آيا حمل بيش از چهارصد پيكر شهيد از مكه به ايران، براي اثبات وسعت جنايت كافي نبوده است؟ امروز هم همان بوقها و همان دروغگويان مي كوشند كه گناه آل سعود را در جلوگيري از حج ايرانيان، كوچك جلوه دهند، يا انكار كنند. دولت جمهوري اسلامي، براي گشودن راه كعبه ي مقصود، از هيچ تلاشي سر باز نزد و باز هم نخواهد زد؛ اما مدعيان توليت حرمين شريفين، بر جلوگيري از حضور حاجياني كه حج را به معني درست آن شناخته و توحيد الهي را با برائت از مشركين همراه كرده اند، اصرار مي ورزد. غمي از اين بزرگتر نيست كه مدعيان خدمت به حرمين شريفين و كليدداران خانه ي خدا، كمربستگان خدمت امريكا باشند و از شعار وحدت مسلمين و برائت از امريكا و صهيونيسم، وحشت كنند! اين وضع، موجب آن است كه امروز هم كه روز بيداري مسلمانان و طرح شعارهاي اساسي اسلام است، حج - اين فريضه ي بزرگ امت ساز و دشمن شكن - از مضمون واقعي خود بركنار بماند و قالبي به اين عظمت و شكوه، معنايي به تناسب خود نداشته باشد. حج مي تواند روح توحيد را در دلها زنده كند، تكه پاره هاي امت بزرگ اسلامي را به هم وصل كند، عظمت مسلمين را به آنان برگرداند و آنان را از حقارت و احساس ذلتي كه بر ايشان تحميل كرده اند، نجات دهد. حج مي تواند دردهاي مسلمين را به علاج نزديك كند و بزرگترين درد آنان را - كه سلطه ي فرهنگي و اقتصادي و سياسي كفر و استكبار است - درمان نمايد. حج مي تواند دلبستگيهاي اسارت آفرين را از دلها بشويد و در

مقابل، ارتباط با خدا و با بندگان خدا را در فرد و جمع مسلمانان تقويت نمايد و همين دليل است كه سياستهاي حاكم بر حجاز، از حج واقعي و حامل مضمون الهي و سياسي بيمناكند و قدرت تحمل آن را ندارند. ملت مؤمن و مبارز ما، تنها به اين جرم از حج محروم مي شوند كه خواسته اند روح و معناي حج را به آن برگردانند و عبوديت خدا را با اظهار برائت از مشركين - كه خود، حاق معناي عبوديت است - همراه سازند. اما نه حكام حجاز و نه دستهاي پشت پرده يي كه به خاطر منافع استعماري خود، اين سياستهاي خائنانه را به آنان ديكته مي كنند، نخواهند توانست از بازگشت حج به شكل صحيح خود، جلوگيري كنند. امروز ملتهاي مسلمان بيدار شده و رو به حاكميت اسلام پيش مي روند. امروز شعارهاي اسلامي، كه تا چندي پيش فقط از حنجره ي ملت پيشرو و پيشاهنگ ما خارج مي شد، در ميان ديگر ملتهاي مسلمان نيز گسترش و جذابيت يافته و از شرق تا غرب، در همه جاي جهان اسلام، احساس هويت اسلامي را به ملتها برگردانده است. سياستهاي استكباري، تا كي خواهند توانست از سفر حج جوانان بعضي كشورهاي اسلامي جلوگيري كنند؟ تا كجا خواهند توانست از ورود مسلمانان آگاه و بيدار كشورهاي اسلامي به مكه و مدينه مانع شوند؟ امروز حماسه ي اسلام در شمال آفريقا و در برخي كشورهاي ديگر اسلامي، در حال دگرگون سازي وضعيت سياسي اين مناطق است. آيا خواهند توانست مردم اين كشورها را نيز از حج، مصدود وممنوع كنند؟ ما حج و زيارت حرمين شريفين را حق مسلّم ملت خود دانسته و با

تمام قوا آن را از آل سعود - كه تضييع كنندگان اين حق مسلّمند - مطالبه مي كنيم و به حول و قوه الهي، آن را از آنان مي ستانيم. جبهه ي كفر و استكبار بدانند كه آينده متعلق به اسلام است و هيچ تدبيري و هيچ قدرتي نخواهد توانست از اقتدار روزافزون اسلام و رواج روزافزون شعارها و ارزشهاي اسلامي در جوامع مسلمين، جلوگيري كند. ملت عزيز ما نيز بدانند - و مي دانند - كه عزت و عظمت و شكوه اسلام، كه با قيام و فداكاري آنان در دوران انقلاب تا امروز به وجود آمده، هر روز كه مي گذرد، بر عزت و عظمت و اقتدار آنان مي افزايد و كيد دشمنان در برابر صبر و مقاومت شجاعانه ي آنان، قادر به پايداري نيست. استكبار و ايادي آن، محكوم به عقب نشيني در برابر موج فزاينده ي اسلامند، و خون پاك شهيدان مكه و ديگر شهداي انقلاب اسلامي، راه حركت و پيشرفت اسلام در جهان را هموار ساخته و پرچم اسلام را در بسياري از نقاط عالم به اهتزاز درآورده است. حجاج بيت اللَّه الحرام و برادران و خواهراني كه امسال از سراسر عالم درخانه ي خدا گرد مي آيند، بكوشند تا با طرح مصايب و مشكلات مسلمين و تلاش براي ايجاد وحدت و همدلي مسلمانان - كه شرط اصلي نجات مسلمين از چنگال امپراتوري زر و زور و سلطه ي جهاني است - و نشر معارف اساسي اسلام و تبادل نظر در وظايف بزرگ مسلمين در دوران معاصر، حج را ابراهيمي و محمّدي (صلّي اللَّه عليه واله) سازند. شعار محو غده ي سرطاني اسرائيل كه از سوي امام عظيم الشأن و قائد كبير اسلام، امام خميني(رضوان اللَّه عليه) مطرح شد، علي رغم ميل سازشكاران سياستباز، بايد

با قوّت و شدت مطرح شود و به صداي عمومي مسلمين در حج تبديل گردد. جدايي دين از سياست كه توطئه ي ديرين دشمنان براي منزوي كردن اسلام و قرآن است، بايد با شدت محكوم شود و به ميدان آمدن دين در همه ي كشورهاي اسلامي در مقابله با سياستهاي استعماري و استكباري، بايد درس عمومي ملتهاي مسلمان شمرده شود. اگرچه امسال نيز برادران مجاهد و شجاع و ايثارگر شما از ايران، در جمع حاجيان نيستند و ايادي امريكا و اسرائيل، راه آنان به سوي آن كعبه ي آمال را قطع كرده اند، اما دلهاي آنان در آن جاست؛ همچنان كه شعارها و خواسته ها و سخن دل آنان، بي شك براي يكايك كساني كه به عزت اسلام و مسلمين مي انديشند، مطرح است. از خداوند متعال، پيروزي اسلام و مسلمين را مسألت نموده و اميدواريم با پايداري و استقامت و بيداري و آگاهي مسلمانان، مخصوصاً علما و متفكران و روشنفكران و نويسندگان و شعرا و هنرمندان در كشورهاي اسلامي، و توجه به عظمت وظيفه يي كه بر دوش آنان است، دست كفار و مستكبرين از جوامع اسلامي قطع شود و عزت و عظمتي كه خداوند براي مؤمنان مقدر فرموده، به جوامع مسلمان برگرداند. انّه وليّ التّوفيق - علي حسيني خامنه اي - 5 ذيحجه ي 1410 --------------------------------------------------------------------------------

1) شرح: 5 و 6

پيام تسليت به آيةاللَّه العظمى اراكى، به مناسبت ارتحال آيةاللَّه العظمى مرعشى نجفى

پيام تسليت به آيةاللَّه العظمي اراكي، به مناسبت ارتحال آيةاللَّه العظمي مرعشي نجفي بسمه تعالي حضرت آيةاللَّه العظمي آقاي اراكي(دام ظلّه العالي) خبر ضايعه ي ارتحال مرحوم مبرور، آيةاللَّه العظمي آقاي سيّد شهاب الدّين مرعشي نجفي(رضوان اللَّه عليه) كه از مراجع تقليد بزرگوار شيعه و عالمي بزرگ و ذوفنون بودند و عمر ارزشمند خود را وقف خدمت به مكتب اهل بيت(عليهم السّلام) و تعالي حوزه ي علميه

و نشر معارف الهي نمودند، موجب تأثر گرديد و ثلمه يي جبران ناپذير وارد آورد. اين جانب، فقدان اين عالم رباني را به حضرت عالي و ساير علماي اعلام و حوزه ي علميه قم و ساير حوزه هاي علميه، تسليت عرض مي نمايم و از خداوند متعال، علو درجات براي آن فقيد و طول عمر و بقاي وجود شريف حضرت عالي را مسألت مي كنم. سيّد علي خامنه اي - 08/06/1369

پيام تسليت به آيةاللَّه العظمى گلپايگانى، به مناسبت ارتحال آيةاللَّه العظمى مرعشى نجفى

پيام تسليت به آيةاللَّه العظمي گلپايگاني، به مناسبت ارتحال آيةاللَّه العظمي مرعشي نجفي بسمه تعالي حضرت آيةاللَّه العظمي آقاي گلپايگاني(دام ظلّه العالي) خبر ضايعه ي ارتحال مرحوم مبرور، آيةاللَّه العظمي آقاي سيّد شهاب الدّين مرعشي نجفي(رضوان اللَّه عليه) كه از مراجع تقليد بزرگوار شيعه و عالمي بزرگ و ذوفنون بودند و عمر ارزشمند خود را وقف خدمت به مكتب اهل بيت(عليهم السّلام) و تعالي حوزه ي علميه و نشر معارف الهي نمودند، موجب تأثر گرديد و ثلمه يي جبران ناپذير وارد آورد. اين جانب، فقدان اين عالم رباني را به حضرت عالي و ساير علماي اعلام و حوزه ي علميه قم و ساير حوزه هاي علميه، تسليت عرض مي نمايم و از خداوند متعال، علو درجات براي آن فقيد و طول عمر و بقاي وجود شريف حضرت عالي را مسألت مي كنم. سيّد علي خامنه اي - 08/06/1369

پيام به مناسبت ارتحال آيةاللَّه العظمى سيّد شهاب الدّين مرعشى نجفى

پيام به مناسبت ارتحال آيةاللَّه العظمي سيّد شهاب الدّين مرعشي نجفي بسمه تعالي انّاللَّه وانّااليه راجعون ارتحال عالم جليل القدر و فقيه اهل بيت(عليهم السّلام) آيةاللَّه العظمي سيّد شهاب الدّين مرعشي نجفي(رضوان اللَّه عليه) را به حضرت وليّ عصر(ارواحنافداه) و جهان تشيع، مخصوصاً مراجع عظام و علماي اعلام و حوزه هاي علميه و بالاخص خانواده ي محترم ايشان تسليت مي گويم. آن بزرگوار، يكي از اساتين حوزه ي علميه و از اركان علمي و عملي آن محسوب مي شدند و عمر بابركت خود را به تعليم و تدريس و تربيت و تزكيه مصروف نمودند. فقدان اين عالم جليل، حقاً ضايعه يي بزرگ است. از خداوند متعال، علوّ درجات آن حضرت را مسألت نموده و ملت عزيز را به تجليل از مقام شامخ ايشان در سراسر كشور دعوت مي كنم. سيّد علي خامنه اي - 08/06/1369

پيام به مجمع فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

پيام به مجمع فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم مجمع فرماندهان و مسؤولين سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، علاوه بر اين كه همچون سالهاي قبل، خاطره ي مجاهدتها و ايثارها و شهادتها را براي ملت تجديد مي كند، پرچم پيروزي را نيز كه در سايه ي وحدت كلمه، تحت رهبري امام عظيم الشأن(قدّس سرّه) و به بركت خون شهيدان و همكاري سازمانهاي نظامي و مجاهدات بي نظير بسيج و سپاه و ارتش و تلاش بي وقفه ي مسؤولان دلسوز كشور به اهتزاز آمده است، همچون آيت لطف و رحمت الهي و افتخاري جاوداني، برفراز سر خويش مي بيند. براي شما جوانان عزيز و فرزندان صالح اسلام، مايه ي سربلندي و افتخار است كه در نبرد خونين و تعيين كننده ي اسلام با كفر، حضوري با همه ي وجود داشته و پايداري و صبري كم نظير نشان داده ايد و اكنون شاهد تحقق وعده ي الهي، يعني پيروزي اسلام بر همه ي كفر مي باشيد. ملت ما و

مقدّم بر همه، رزمندگان ايثارگر، اين امتياز بزرگ را دارند كه همچون مسلمانان صدر اسلام، جهاد في سبيل اللَّه را در مقابل صناديد كفر و نفاق و گردنكشان ظالم و متجاوز عالم، با پيروزي كامل به پايان برده و در كارزار بزرگ خود، به هيچ چيز و هيچ كس جز نيروي ايمان و اخلاص - كه ناشي از اعتقاد راسخ به توحيد و اعتماد به وعده هاي الهي است - تكيه نكرده اند. از اين پس نيز در راه طولاني به سمت اهداف نهايي انقلاب اسلامي، هميشه پيروزي با شما خواهد بود. با پيروزيهاي بزرگي كه ملت ايران به دست آورد، حجت الهي بر همه تمام شد و راه آينده در برابر همه ي مسلمين روشن گشت. شما سرداران رشيد اسلام، وظيفه ي سنگينتري داريد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بايد در چهارچوب وظايفي كه براي آن معين شده، جدي، باانضباط، قاطع، پيشرو و با حفظ و تقويت توجه به خدا و اخلاص و ايمان و معنويت - كه ركن اصلي اين نهاد انقلابي بوده است - حركت خود را ادامه دهد؛ با ارتش جمهوري اسلامي ايران، در نهايت هماهنگي و صفا همكاري كند و مأموريت بزرگ تشكيل و تربيت بسيج بيست ميليوني را با توكل به خدا و با روحيه ي ابتكار و پشتكار دنبال كند. هريك از نيروهاي سه گانه ي سپاه، مأموريتي ويژه برعهده دارند و نيروي زميني، محور اصلي و مايه ي اميد و ذخيره ي الهي براي انقلاب و كشور است و بايد يگانهاي خود را به كيفيتي كه معين شده است، سازماندهي و تقويت كند. و كليه ي عناصر عزيز سپاه، در هر بخش از اين سازمان انقلابي و در هر جاي كشور، بايد

در تقويت اين نهاد مقدس - كه پشتوانه ي عظيمي براي ملت و كشور ماست - كوشيده و استوانه ي دفاع مقدس را روزبه روز مستحكمتر بدارند. از خداوند متعال، دوام توفيقات شما عزيزان را مسألت مي كنم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - 28/06/1369

پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا در هفته ى دفاع مقدس

پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا در هفته ي دفاع مقدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم سلام بر ارواح طيبه ي شهيدان به خون خفته ي انقلاب اسلامي و دفاع مقدس و سلام بر پيكر به خاك افتاده ي شهيدان مفقودالجسد و سلام و رحمت خدا بر دلهاي منتظر مادران و پدران و همسران و فرزنداني كه سالها چشم انتظار عزيزان مفقودالاثر خود ماندند و از آنان خبر و نشان نيافتند. اكنون كه ملت ايران، قدوم آزادگان را جشن گرفته و جبهه ي سپاس بر درگاه خداي پيروزي بخش مي سايد، جاي آن است كه ياد شهيدان عالي قدر ما كه با نثار جان خود، زمينه ساز اين عزت و عظمت شده اند، از هر سال گراميتر داشته شود و ملت ايران، دين خود را به آنان و به خانواده هاي صابر و شاكر آنان، همواره در مد نظر داشته باشد. اين شهيدان با ايثار خود، پرچم اسلام را كه دست تواناي رهبر عظيم الشأن ما، حضرت امام خميني(اعلي اللَّه مقامه) در اين سرزمين برافراشته بود، سربلند نگهداشتند و اسلام و معنويت را در همه ي اقطار عالم عزيز كردند. اگر امروز بانگ مسلماني از چهار گوشه ي عالم به گوش مي رسد، و اگر ملتهاي مسلمان به هويت اسلامي خود بازگشته و سنگيني بار سلطه ي مستكبران را احساس مي كنند، و اگر جهاد اسلامي پس از سالها فراموشي، دوباره به جايگاه ارزشيِ رفيع خود بازگشته، همه و همه به بركت استقرار جمهوري اسلامي و استمرار انقلاب

اسلامي است كه خود، مرهون شهادت و گذشت اين عزيزان و خانواده هايشان و نيز جانبازان عزيز و ارجمند است. ملت ما بايد قدر اين عزيزان را بداند و نتايج مجاهدات آنان را پاسداري كند و همه ي موفقيتها و پيروزيها را با ارزش جان گرانبها و صبر بزرگ آنان محاسبه كند و قدر آن را بشناسد. از خداوند متعال، علوّ درجات حضرت امام راحل عظيم الشأن را كه سلسله جنبان جهاد واستقامت بود، مسألت مي كنم و شادي ارواح طيبه ي شهيدان و صبر و تسلّا و شادي دل خانواده هاي داغدار و چشم انتظار و شفاي عاجل جانبازان عزيز و پايداري همه ي ملت ايران را از درگاه خداوند متعال درخواست مي نمايم و رضا و هدايت حضرت وليّ اللَّه الاعظم(ارواحنافداه) را مسألت مي كنم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - 05/07/1369

پيام به دكتر ولايتى وزير امور خارجه، در آستانه ى سفر به عراق براى پيگيرى مذاكرات صلح

پيام به دكتر ولايتي وزير امور خارجه، در آستانه ي سفر به عراق براي پيگيري مذاكرات صلح بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جناب آقاي دكتر ولايتي وزير محترم امور خارجه(دامت تأييداته) اكنون كه جناب عالي پس از توفيق در تلاشهاي فشرده و مجاهدت آميز در مورد پيشرفت روند صلح با كشور عراق و حفظ حقوق حقه ي ملت ايران، عازم آن كشور مي باشيد، لازم مي دانم حق شناسي و قدرداني خود را نسبت به يكايك برادران ارجمندي كه در وزارت خارجه، با تلاش و ابتكار و اخلاص هوشمندانه ي خود، در يكي از مقاطع حساس و خطير تاريخ ايران، به ملت و كشور خود خدمتي ماندگار و بزرگ كردند و دين خود را به اسلام و انقلاب ادا نمودند، ابراز نمايم و از همه ي آنان و از جناب عالي كه با مديريتي توانفرسا، آن تلاشها را هدايت نموده ايد، تشكر كنم. اميد است

اين اداي وظيفه، مقبول درگاه حضرت احديت و موجب پاداش الهي باشد. در پايان، از نقش عالي و تعيين كننده ي جناب رئيس جمهور محترم و مدبر كشورمان كه بي شك به تأييدات الهي مستظهر بوده اند، صميمانه تشكر و تقدير مي نمايم و اميدوارم وجود بابركت ايشان، مشمول لطف حق و دعاي حضرت وليّ عصر(عجّل اللَّه فرجه الشّريف) بوده باشد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - 09/08/1369

پيام به مناسبت روز ملى مبارزه با استكبار جهانى

پيام به مناسبت روز ملي مبارزه با استكبار جهاني بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم واذ يمكر بك الّذين كفروا ليثبتوك او يقتلوك او يخرجوك ويمكرون ويمكراللَّه واللَّه خيرالماكرين(1) در ميان ايام اللَّه انقلاب كه يادگارهاي دوران مبارزه ي بيست وچندساله ي ملت شجاع و پيروز ما و هركدام حامل خاطره يي و پرتوي از امام راحل عظيم ماست، سيزدهم آبان، داراي ابعادي متنوعتر و پيامهايي عميقتر و بنيانيتر است. صف آرايي دو جبهه ي مبارزه يي خونين، جبهه ي ظالم و جبهه ي مظلوم، جبهه ي استكبار و سلطه و پيشاپيش آن امريكا، و جبهه ي حق و عدل و مشعلدار و امامِ آن - خميني كبير - در اين يوم اللَّه بوضوح ديده مي شود و در هر سه مناسبت اين روز، آشكار و روشن، خودنمايي مي كند و نسلهاي امروز و فردا را به تأمل و تدبر وا مي دارد. در شب چنين روزي، دستهاي آلوده و خشن جبهه ي استكبار، امام جبهه ي حق و عدل را دزدانه از خانه ي محقرش كه در آن، همه ي كاخ نشينان مغرور را به مبارزه دعوت مي كرد و سپيده ي طلعت حق را به چشم مستضعفان شب نشين مي كشيد، ربودند و خشم بي ثمر خود را از باطل شدن ترفند كاپيتولاسيون، نابخردانه فرو نشاندند. ... آن روز، همه ي توان استكبار همين بود و كرد. مگر يوسف عزيز، در قعر چاه

دگر يوسف نباشد. زهي خيال باطل. پس از سالها، باز در چنين روزي در بحبوحه ي طلوع خورشيد حق و عدل، كه با مشعل گرداني و تدبير الهيِ آن رهبر نستوه، از روزن دلهاي يكايك مردم اين مرز و بوم سركشيده بود، دست شوم استكبار، خشمگين و سرگردان، بي تدبير و هدف، جمعي از نونهالان دانش آموز را هدف گرفت و مشتي برگهاي نورس بهاري را بر زمين ريخت، تا خون آن جگرگوشگان معصوم، باز هم زودتر دامن ديوان آدمي خوار را بگيرد و موج خشم آگاهانه ي مردم، خس و خاشاك راه پيروزي را بروبد. و باز در چنين روزي در هنگامه ي پُرشور پيروزي، آن گاه كه كشتي انقلاب، با حكمت و توكل نوح كشتيبان، بر روي امواج متلاطم حوادث، با صلابت و قدرت پيش رفته و به ساحل نجات رسيده بود، دست نيرومند انقلاب گريبان استكبار را گرفت و آن را از مسند موهوم شكست ناپذيري - كه از تبليغات دروغين خود و اوهام توده هاي غافل جهان ساخته بود - به زير كشيد و با تحقير دولت مستكبر امريكا، دل ملتهاي تحقير شده ي جهان را شاد كرد. زمره ي دلباخته و پُرشور دانشجويان، لانه ي توطئه گران و جاسوسان را زندان آنان كردند و آشتي ناپذيري اسلام نجاتبخش را با كفر ستم پيشه، به دنيا نشان دادند. از آن روز، انقلاب اسلامي ما كه ضديت با ظلم و استبداد رژيم دست نشانده را به پيروزي رسانده بود، آخرين اميد طمعكاران فرصت جوي جهاني را هم زايل كرد و ابعاد گسترده ي مبارزه ي جهاني خود را كه در آن، نه فقط رژيم وابسته ي حاكم بر ايران، بلكه ريشه و ام الفساد همه ي گرفتاريها - يعني نظام سلطه ي جهاني و در رأس

آن امريكا - آماج اين مبارزه است، آشكار ساخت. در اين حوادث سه گانه، از تبعيد حضرت امام در سال 1343 كه به دنبال اعتراض ايشان به مصونيت مستشاران امريكايي انجام شد، تا كشتار دانش آموزان در سال 1357 و تا تسخير لانه ي جاسوسي در سال 1358، صف آرايي ميان انقلاب اسلامي از يك سو، و امريكا و رژيم دست نشانده اش در ايران از سوي ديگر بود و اين مبارزه كه در ميانه ي اين سه حادثه و پيش از آن و پس از آن ادامه داشته، ترسيم كننده ي طبيعت اسلام و انقلاب اسلامي و هدفها و مسير آن و نيز نمايشگر چهره و هويت استكبار جهاني و مظهر آن امريكا و روشها و نيز ميزان اقتدار و آسيب پذيريِ آن است و مهمتر از همه، خط روشني از روند مبارزه ي حق و باطل را ترسيم مي كند و چگونگي رشد وسمت حركت آن را معلوم مي دارد. مطالعه در اين روند اميدبخش، نشان مي دهد كه هرگاه جبهه ي حق استقامت و فداكاري كند، جبهه ي باطل - هركه و هرچه و با هر حجم - در برابر آن تاب نخواهد آورد و مجبور به عقب نشيني خواهد شد. نه سردمداران رژيم امريكا و نه دست نشانده هاي حقيرشان در ايران در سال 43 كه امام ما را تنها و غريبانه از قم به تهران و از آن جا به تبعيدگاه بردند، گمان نداشتند كه بزودي خود، گروگان عملكرد جبارانه ي خويش خواهند شد و نمي فهميدند كه اين توطئه ي شيطاني و اين يورش كينه توزانه به قلب جبهه ي حق، يكسره ابزار مكر الهي عليه خود آنان خواهد شد و زمينه ي سقوط قدرت جبار شاهي و زوال امپراتوري استكبار را فراهم خواهد ساخت. تسخير

لانه ي توطئه و جاسوسي كه با الهام از فرمان حضرت امام خطاب به دانشجويان و دانش آموزان درباره ي گسترش اعتراضات انجام گرفت، اگرچه عكس العملي در قبال تهاجم جبهه ي استكبار عليه انقلاب بشمار مي رفت، ليكن درعين حال جهادي ابتدايي بود عليه استكبار و علامتي از فرا رسيدن نوبت سر بركشيدن جبهه ي حق و به هم خوردن موازنه هاي استعماري و در هم شكستن صولت امريكا و بطلان تلقينات دهها ساله ي آنان براي مرعوب كردن ملتها. همان امپراتوري قهاري كه يك روز داعيه ي سروري و مصونيت قضايي مستشاران و اتباعش در ايران را داشت و نزديك به سي سال بود كه در صحنه ي تصميم گيري سياسي و نظامي و اقتصادي ايران، قدرت بي رقيب و مسلط به حساب مي آمد و همواره منافع نامشروع خود را بر مصالح ملت ايران طلبكارانه ترجيح داده بود، اكنون با بيداري و عزم راسخ ملت ايران - كه از ايمان پُرشور آنان ناشي مي شد - در برابر حركت گروهي از جوانان مؤمن اين ملت انقلابي، احساس ضعف و شكست كرد و دچار انفعال شد. نه فقط ملت ايران، بلكه همه ي ملتهاي مسلمان كه بر اثر تلقين مستمر قدرتهاي ضد اسلامي در نيم قرن اخير، بكلي اميد به خود و نيروهاي خود و حتّي نيروي اسلام را از دست داده بودند، در هريك از حوادث انقلاب و در هر سخن و اشاره يي از سوي امام انقلاب و در هر حركتي از سوي مردم، پيامي متضمن اميد و نشاط و اعتماد مي گرفتند و به نيروي خود معتقد و از ضعف ذاتي استكبار آگاه مي شدند. اگر دنيا شاهد آن است كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و تا

امروز، ملتهاي مسلمان در همه جاي جهان، حركاتي از سر اعتماد به خود، در جهت بازگشت به هويت و فرهنگ اسلامي خود انجام مي دهند، درست به اين دليل است كه مبارزه ي فداكارانه ي ملت ايران، اين ترفند استعماري و استكباري را كه ملل شرق و ملل مسلمان، قادر به عقب نشاندن قدرتهاي اروپا و امريكا نيستند، ابطال كرده و جايگاه قدرت واقعي را نشان داده است. قدرت واقعي، مردم باايمانند و در برابر چنين مردمي، هيچ قدرت مادّي - هرچند بزرگ و مجهز - قادر به اعمال اراده ي خود نخواهد بود. اين، بزرگترين درس روز سيزدهم آبانماه است. روزي كه هم شاهد غربت و مظلوميت امام جبهه ي حق بود، هم شاهد مقاومت خونين و فداكارانه ي امت آن امام و تا حد قرباني دادن نوجوانان دانش آموز، و هم شاهد ذلت دشمنان آن امام به دست مريدان و شاگردان پُرشور و انقلابيش. ... لذا درس اين روز، درسي بس عبرت آموز و استثنايي است. افسوس كه غالب سياستمداران كشورهاي اسلامي، قدرناشناسي نسبت به نيروهاي عظيم ملتهاي خود را با خودباختگي در برابر قدرتهاي بيگانه توأم ساخته و به جاي بهره گيري از فرصت بزرگي كه پيروزي انقلاب اسلامي براي آنان فراهم ساخته بود و تجديد نظر در روابط ناسالم و حقارت آميز با امريكا و اروپا، ناشيانه در برابر اين انقلابِ نجاتبخش و پُربركت كه ملتهايشان شيفته ي آن بودند، موضع خصمانه گرفتند و در نتيجه، بيش ازپيش در منجلاب ضديت با ملتهاي خود و اسارت در دام تحميل و زورگويي قدرتهاي شيطاني گرفتار شدند. آنان برخلاف گفته ي قرآن كه مي فرمايد: «فانّ العزّة للَّه جميعا»(2)، عزت را نزد امريكا طلب كردند. سزاي اين

كج فهمي و بدكرداري، جز اين نيست كه ذليلانه نگران سرنوشت خود و حكومتهايشان - كه به هيچ نقطه ي اطمينان بخشي متكي نيست - بمانند و به تجربه و عيان حس كنند كه در هنگام خطر، امريكا و ديگر سردمداران قدرت استكباري، قادر به نجات آنان نيستند و دروغ بودن اين پندار را كه امريكا بر هرچه اراده كند، قادر است، با همه ي وجود دريابند. حوادث ديروز و امروز خليج فارس، صفحه ي عبرت ديگري است كه هم بطلان افسانه ي شكست ناپذيري امريكا را، و هم ضعف و زبوني دولتهايي را كه به نيرويي جز ملت خويش تكيه مي كنند، و هم بي وفايي و ناتواني قدرتهاي بزرگ در دفاع از دولتهاي وابسته و دست نشانده شان را بوضوح نشان داده و در آينده بيشتر نشان خواهد داد. خدا را شكر مي گوييم كه ملت ايران با گوش حق نيوش و چشم حق بين، درسهاي بزرگ زندگي را از انقلاب بزرگ و رهبر حكيم خود آموخت و روزبه روز با تحقق وعده هاي الهي، ايمانش به حقانيت اين راه عميقتر شد. ملت ما، پيروزي بر رژيم وابسته ي شاهي را، پيروزي بر ترفندها و توطئه هاي امريكايي را، پيروزي بر جبهه ي نظاميِ پيشكرده ي شرق و غرب را، پيروزي بر محاصره ي اقتصادي را، پيروزي بر جبهه ي سياسي و تبليغاتي جهاني را و پيروزي بر بسياري از مشكلاتي را كه به دست همان دشمنان برايش فراهم شده بود، يكي پس از ديگري با همه ي وجود حس كرد و طعم شيرين آن را چشيد. همه ي اين پيروزيها، به بركت تمسك به اسلام و حفظ استقلال و استغنا از بيگانگان و توكل به خدا و تلاش يكپارچه ي ملت پشت سر رهبر يگانه و

بي بديلش به دست آمد. ملت ما، متلاشي شدن بلوك شرق و پوچ در آمدن داعيه ي ابرقدرتي شوروي را و مضمحل شدن تفكري و دستگاهي را كه آشكارا به ارزشهاي الهي پشت كرده بود و در طول جنگ تحميلي، دست در دست امريكا، با ملت ما كه براي خدا و ارزشهاي معنوي قيام كرده است، كينه توزي و دشمني مي كرد، به چشم خود ديد. اكنون، همه ي آن سياستمداراني كه در صدر آن امپراتوريِ قدرت تكيه زده بودند، از صفحه ي روزگار با بدنامي محو شده اند. ملت ما، درماندگي و ناتواني بلوك غرب را از نگهباني و حراست دولتهاي وابسته كه به اميد آنان نفس مي كشيدند و به اميد آنان در برابر جمهوري اسلامي صف آراييِ نظامي و سياسي كردند و حتّي درماندگي آن بلوك را از حل مسايل و مشكلات اقتصادي و اجتماعي و گرههاي داخلي و خارجيش مشاهده كرده و مي كند و طعم شيرين استقلال و استغنا از اين قدرتهاي ظاهري و ميان تهي را در حوادث پياپي زندگيِ خود مي چشد. اين، آن نعمت بزرگي است كه ملت هوشمند و مجرب ما بايد قدر بداند و شكرگزارد و براي خود حفظ كند. ملت ايران بايد بداند - و مي داند - كه حل همه ي مشكلات بزرگ و كوچكش كه غالباً معلول دوران طاغوتيِ سلطه ي بيگانگان بر كشور يا محصول جنگي است كه همان بيگانگانِ كينه ورز و استيلاطلب بر ما تحميل كردند، تنها و تنها از همين راه ميسر خواهد بود؛ يعني از راه تمسك به اسلام، تلاش و مجاهدت يكپارچه و متحد، استغنا از بيگانگان و دشمنان، دفاع از مظلومين و مبارزه با سلطه جويي و سلطه جويان و تسليم نشدن در

برابر ترفندها و توقعات و تحميلهاي استكبار و در رأس آن امريكا. در جمهوري اسلامي، اگر كساني تصور كنند كه با امتياز دادن به امريكا و ديگران خواهند توانست به مقاصد و اهداف نظام اسلامي برسند، سخت در اشتباهند. اين تصور باطل، ناسپاسي نسبت به پيروزيهاي بزرگي است كه ملت مسلمان ما در سايه ي توكل و استقامت و مجاهدت به دست آورده است. و ناسپاسي و كفران نعمت، بليه يي است كه از آن بايد ترسيد و به خدا پناه برد. اردوگاه «استكبار سرمايه داري»، از سر برآوردن نيروي اسلامي، متوحش و بشدت نگران است و آن را زنگ خطري براي بهره برداري نامشروع خود از مظاهر حياتي همه ي عالم، بلكه براي ادامه ي حيات خود مي داند. اگر كساني تصور كنند كه امريكا كه خود مركز اصلي اين اردوگاه پُرفتنه و فساد است، ممكن است با نظام اسلامي كه مظهر حيات مقتدرانه ي اسلام است، سر آشتي و مساعدت داشته باشد، بسي ساده لوحانه انديشيده اند. امروز، قدرت و عظمت جمهوري اسلامي كه محصول خون شهيدان و فداكاري ملت و زحمات توصيف ناپذير مسؤولان صالح و دلسوز و كارآمد است، حتّي سردمداران استكبار را نيز وادار مي كند كه نقاب دوستي به چهره بزنند و منافقانه ادعاي دوستي كنند؛ بدون اين كه حتّي قدمي در راه دوستي يي كه ادعا مي كنند، بردارند. كيست كه امروز در پشت پرده ي جنايات شرم آور صهيونيستها در فلسطين كه خونخواريِ توأم با وقاحت را به حد اعلي رسانده اند، دست امريكا را نبيند و سردمداران امريكا را در كشتار بي رحمانه ي فلسطينيها مقصر نشناسد؟ و كيست كه مقاصد استيلاطلبانه ي رژيم امريكا را در خليج فارس، از لابلاي گفتار و كردار آنان درك نكند؟

البته هر حركت سلطه گرانه يي از سوي بيگانگان در خليج فارس، با عكس العمل شديد ملتهاي مسلمان غيور اين منطقه مواجه خواهد گرديد و دست هر متجاوزي قطع خواهد شد. ملت ما بايد قدرت و عظمتي را كه در سايه ي اسلام و وحدت و مجاهدت به دست آورده، حفظ كند و بر آن بيفزايد. كمترين گرايش تسليم آميز به دشمن غدار، اين سرمايه را كه با بيشترين فداكاريها به دست آمده، بر باد خواهد داد و دشمن مستكبر را جريتر از پيش خواهد كرد. اينك از باب تذكر، نكاتي چند را به ملت و مسؤولان عزيز عرض مي كنم: 1)به فرزندان و برادران عزيز و انقلابيم، جوانان، دانش آموزان و دانشجويان كه اين روز بزرگ به نام آنان است، عرض مي كنم كه شأن و وضع شما، چه در حال و چه بيشتر در آينده، به گونه يي است كه بار اصلي انقلاب بر دوش شماست و اسلام عزيز و اولياي شهيدان و امام بزرگوار و صالحان ملت، به شما نظر و اميد و از شما انتظار دارند بكوشيد و براي رسيدن به كمالات و اهداف انقلاب اسلامي عظيم، فرصتها را مغتنم شماريد و معرفت و فهم ديني را در ذهن و دل خود، وسعت و عمق بخشيد. با تهذيب نفس و تقويت روح مسؤوليت، صحنه هاي انقلاب را خصوصاً آنچه به پاسداري از ارزشها و فرهنگ و روحيه ي انقلابي است، پُر كنيد و پيوند خود را با جامعه و اقشار مختلف و بخصوص روحانيت معظم تقويت كنيد و از حيله هاي شيطاني و دسايس و ترفندهاي ابليسي كه گاه حتّي در لحن و قالب دلسوزي است، برحذر باشيد. در مسير مبارزه ي افتخارآميز ملت

ايران، جوانان هميشه بايد پيشاهنگ و پيشرو باشند. خود را آماده ي پيشاهنگي در خط صحيح و بي انحراف نگهداريد و هوشمندانه خط صحيح و مستقيم را از كجراهه هاي انحرافي باز شناسيد و صبغه ي الهي را ترويج و شعاير اسلامي را تعظيم كنيد. 2)به كليه ي قشرهاي مردم عزيز، مخصوصاً كساني كه از آگاهي بيشتري نسبت به حقايق موجود جهان و ايران برخوردارند، توصيه مي كنم كه بيش از همه چيز، يك عنصر اساسي را هميشه در مد نظر داشته باشند و آن، وحدت كلمه و حفظ يكپارچگي عموم ملت است. اين را اصلي بدانيد كه بايد بر همه ي گفتارها و كردارها و فعاليتهاي فردي و اجتماعيِ ملت ما حاكم وناظر باشد. كشور بزرگ و پُراستعداد و پُرنشاط ما، هنوز راههاي زيادي هست كه بايد بپيمايد؛ راههايي كه به سعادت كامل ملتمان منتهي مي شود و در زندگي مردم جهان نيز تأثيراتي عميق مي گذارد؛ راههايي كه به امنيت و رفاه و معنويت، نه فقط در سطح كشور خودمان، بلكه در سطح منطقه ي اسلامي و حتّي در سطح جهان نايل مي گردد؛ راههايي كه از آغاز دوران استعمار، يعني از بيش از دويست سال پيش تا كنون، قدرتهاي سلطه گر عالم، هرگز اجازه ي پيمودن آن را به هيچيك از كشورهاي زيرسلطه نداده اند و كشور عزيز ما هم مانند ديگر كشورهاي اسلامي، همواره از آن محروم بوده است. امروز، آن كشوري كه حق دارد به جرأت داوطلب پيمودن اين راهها شود و مطمئن باشد كه دخالت و تحميل قدرتهاي شيطاني، قادر نيست او را از اقدام به حركت و استمرار آن باز دارد، كشور ما و ملت ماست. پايبندي و ايمان عميق به اسلام

و رهايي از نفوذ و سلطه ي قدرتهاي استكباري، اين امكان را كه براي كمتر ملتي و كشوري پيش آمده، در اختيار كشور ما و ملت ما قرار داده است؛ ليكن شرط اساسي، وحدت و يكپارچگي ملي است و اگر نباشد، همه ي آنچه هست، بيهوده خواهد بود. پس، مرز ميان پيروزي همه جانبه ي ملت ما، يا خداي نكرده ناكامي و هدر رفتن همه ي زحمات گذشته، يك چيز بيش نيست و آن، وحدت كلمه ي ميان مردم است. دشمن به همين دليل است كه براي شكستن وحدت ملت، سرمايه گذاري مادّي و معنوي هنگفتي كرده و مي كند. گروهها و جناحها و اشخاص و دستگاهها، در هر نقطه كه تلاش خود را مضر به وحدت ملت ديدند، بايد آن را متوقف سازند. در تمام حوادث بزرگ تاريخِ بيداري و مبارزات ملت، هرجا شكست و نامرادي پيش آمده، بر اثر شكسته شدن صف واحد ملت بوده است. ما امروز حق نداريم تجربه هاي گذشته را تكرار كنيم و هيچ عذر و بهانه يي براي صدور گفتار و عملي كه ناقض وحدت است، پذيرفته نيست. ملت ما بحمداللَّه در تمام دوران پس از انقلاب و در تمام حوادث مهم، وحدت كلمه ي خود را پشت سر امام عظيم الشأن راحل، با استحكام حفظ كرد و تعارضهاي گروهي و جناحي را به چيزي نگرفت و امروز هم بحمداللَّه به همين گونه است. ليكن صاحبان بيان و قلم و تريبون بايد توجه كنند كه تعارضها و مناقشات گروهي، نخستين ضررش آن است كه آنان را از توجه به مسايل مهم جهان و منطقه غافل ساخته و قهراً وظايف آنان در قبال ملت را از يادشان خواهد برد و ضرر بزرگتر

آن كه راه اين گونه افراد را از ملت جدا خواهد ساخت. 3)صميميت متقابل ميان ملت با دولت و دستگاههاي خدمتگزار، همواره يكي از عمده ترين اسرار پيروزيها و كاميابيهاي جمهوري اسلامي بوده است و بايد همچنان باشد. ملت عزيز بايد قدر دولت خدمتگزار و رئيس جمهور عالي قدر و رؤسا و اعضاي قوّه ي قضاييه و مقننه را بداند و تلاش ارزشمند آنان را با تبعيت و محبت و نصيحت خود پاسخ گويد. مسؤولان خدوم كشور در مقايسه با آنان كه به همين مسؤوليتها در ديگر كشورها اشتغال دارند، انسانهايي استثنايي و برجسته اند. آنان از مردم و براي مردم و دردشناس مردمند و اين براي متصديان چنين مسؤوليتهايي، بزرگترين ارزشهاست. كسي كه با زندگي و رفتارها و روابط شخصيتهاي سياسي و حكومتي جهان آشنا باشد، به داشتن چنين دولتمرداني كه از سرچشمه ي اسلام نوشيده و در مكتب امام بزرگوار پرورش يافته اند، خدا را سپاس مي گويد. به دولت خدمتگزار و لايق نيز يادآور مي شوم كه اين ملت بزرگ و فداكار، بخصوص طبقات محروم و پابرهنگان كه بار اصلي انقلاب و كشور را هميشه بر دوش داشته اند، حقاً شايسته ي خدمت و سزاوار صميميتند. در تمام برنامه ها و تصميمها، پيش از هر چيز لازم است استيفاي حقوق و تأمين رفاه و آسايش و رشد مادّي و معنوي و حفظ عزت و شرف آنان مورد توجه باشد. اگر در دورانهاي گذشته، همه ي سرمايه ها و پول و شغل و تحصيل و عمران و خلاصه همه ي خيرات در جهت منافع مرفهين به كار مي رفت و قشرهاي ضعيف - يعني اكثريت - همواره به فراموشي سپرده مي شدند، نظام اسلامي به عكس بايد تمام همت خود را به پُركردن

شكافهاي عميق اقتصادي و اجتماعي ميان فقير و غني مصروف كند و سرمايه هاي مادّي و معنوي كشور را در راه خدمت به پابرهنگان كه حق حيات به گردن كشور دارند، به كار اندازد. هر لحظه يي از عمر مسؤولان كه در خدمت مردم صرف كار و انديشه شود، به عبادت صرف شده است و كارگزاران كشور - كه خدمتگزاري مردم، بزرگترين افتخار آنان است - بايد لحظه يي را از اين عبادت خالي نگذارند. در پايان، ياد شهداي عزيز دانش آموز و دانشجو را گرامي داشته، براي آنان رحمت و فضل الهي را مسألت مي كنم و توفيقات همه ي اقشار ملت عزيز را از خداوند متعال مسألت مي نمايم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - علي الحسيني الخامنه ئي --------------------------------------------------------------------------------

1) انفال: 30 2) نساء: 139

پيام به خانواده هاى معظم شهدا در هفتمين روز دهه ى فجر

پيام به خانواده هاي معظم شهدا در هفتمين روز دهه ي فجر بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم الحمدللَّه ربّ العالمين و الصّلاة علي سيّدنا محمّد خاتم النبيّين و علي اله المطهّرين و علي جميع الشّهداء والصّدّيقين سلام خدا بر شهيدان، بر انسانهاي آزاده و بزرگي كه جان بر سر پيمان نهادند و در راه خدا از خود گذشتند و با اين فداكاري، به برترين قله هاي انسانيت رسيدند و شيرينترين پاداش الهي را چشيدند: «فلا تعلم نفس ما اخفي لهم من قرّة اعين»(1). پرورش نسلي از انسانهاي صالح و پاكدامن و بلندنظر و بزرگ انديش كه نور ايمان و تقوا از ناصيه ي مطهرشان ساطع و دل صاف و ناآلوده شان به شعاع معرفت روشن بود و جهاد آگاهانه شان در راه خدا و زمزمه ي عارفانه شان در نيمه شبها، ياران امام حسين(عليه السّلام) را به ياد مي آورد، بي شك بزرگترين رمز انقلاب و پيشواي عظيم الشأنش حضرت امام خميني(قدّس اللَّه روحه) بوده است. و همينها

بودند كه به فرمان امام محبوبشان، صفوف پولادين و استوار خود را در برابر سهمگينترين خطراتي كه انقلاب را تهديد مي كرد، آراستند و انقلاب و نظام اسلامي را باذن اللَّه حراست كردند. جمعي از آنان، شربت گواراي شهادت في سبيل اللَّه را نوشيدند و جمعي كثير، هستند و خواهند بود و از وديعه ي الهي همچنان دفاع خواهند كرد. نبايد پنداشت كه با گذشت دوازده سال از پيروزي و دو سال از پايان جنگ تحميلي، خاطره ي شهداي عزيز انقلاب و جنگ، كمرنگ شده، از يادها زدوده خواهد شد. به عكس، تصوير آن چهره هاي مقدس، در هاله يي از نور و طهارت، روزبه روز بايد در ذهن ملت ما با عظمت تر و چون چهره هاي اسطوره يي قهرمانان بزرگ، محبوبتر و رفيعتر گردد و نام آنها و ياد آنها به همه، مخصوصاً جوانان و نوجوانان، درس عظمت و شجاعت و تقوا و صفا و طهارت بدهد و خواهد داد. بخش مهمي از اين كار، وظيفه ي نويسندگان و هنرمندان است. بازماندگان شهداي عزيزمان و بيش از همه، مادر و پدر و همسر و فرزندان شهيدان، در شأن و ارزش الهي، بلافاصله پشت سر شهيدان عالي قدر قرار دارند و فداكاري و صبر آنان، از ارج و قدر والايي برخوردار است. هنگامي كه ملت عزيز در مناسبتهاي گوناگون، بخصوص در دهه ي فجر مبارك، ياد شهيدان را گرامي مي دارد و به نام آنان شعار مي دهد، بيش از همه بايد محصول ارزشمند جهاد و شهادت آن عزيزان در مد نظرها باشد و همه خود را به پاسداري از آن موظف بدانند و يكديگر را به آن توصيه كنند. خدا را شكر كه خون شهيدان و جگرگوشگان اين ملت به

بار نشست و ثمرات شيرين آن، در صحنه هاي گوناگون كام ملت ما را شيرين كرد. اكنون همه بايد خود را مسؤول حراست از دستاوردهاي انقلاب - كه در حقيقت دستاورد خون شهيدان ماست - بدانيم و در اين راه از هيچ كوششي دريغ نكنيم. به اميد آن كه توفيق و تأييد الهي همواره شامل حال اين ملت باشد و وجود مقدس وليّ اللَّه اعظم(ارواحنافداه) همه را مشمول ادعيه و توجهات خود سازد. به روح شهداي عزيز درود مي فرستم و به بازماندگان محترم آنان، خاضعانه تبريك و تسليت مي گويم و همه ي شما را به خدا مي سپارم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - 18/11/1369 --------------------------------------------------------------------------------

1) سجده: 17

پيام تسليت به حجةالاسلام والمسلمين سيّد محمّدباقر حكيم، رئيس مجلس اعلاى انقلاب اسلامى عراق، به مناسب

پيام تسليت به حجةالاسلام والمسلمين سيّد محمّدباقر حكيم، رئيس مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق، به مناسبت ارتحال آيةاللَّه سيّد يوسف حكيم بسمه تعالي جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي حاج سيّد محمّدباقر حكيم رئيس محترم مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق با تأسف، خبر ارتحال عالم جليل و متقي، مرحوم آيةاللَّه آقاي سيّد يوسف حكيم، فرزند بزرگ مرحوم آيةاللَّه العظمي سيّد محسن حكيم را دريافت كرده و متقابلاً به جناب عالي و ديگر اخوان و اعضاي بيت عالي قدر و سرافراز حكيم و نيز به حوزه ي علميه ي نجف اشرف و علما و مؤمنين مظلوم آن ديار تسليت مي گويم. آن راحل بزرگوار، مصايب بزرگي در راه خدا متحمل شد و شهادت برادران و فرزندان و كسان خود را كه به جرم دين و تقوا و جهاد شكنجه و اعدام مي شدند، صبورانه و با استحكام روحي يك مؤمن واقعي تحمل كرد. خداوند او را مشمول رحمت و فضل خويش قرار دهد و درجات عالي صابران را به او

عنايت فرمايد. اين ضايعه، در هنگامي وارد شده است كه ملت مسلمان و مظلوم عراق، بر اثر حملات و ضربات جنايتبار امريكا و ديگر دستيارانش، دشوارترين روزها را مي گذراند و بزرگترين مصايب را كه ناشي از خودكامگي و افزون طلبي حكام از سويي، و ظلم و تجاوز وحشيانه ي استكبار از سويي ديگر است، تحمل مي نمايد. اميد است خداوند متعال، فرج كامل به آن ملت مظلوم عطا كرده، شر ستمگران را از هر نوع و هر گروه، از سر آنان مرتفع فرمايد. بمنّه و كرمه. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - 30/11/1369

پيام به گردهمايى جانبازان، در روز ميلاد حضرت ابوالفضل العباس(ع)

پيام به گردهمايي جانبازان، در روز ميلاد حضرت ابوالفضل العباس(ع) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم تاريخ درخشان انقلاب، عرصه ي هزاران گونه ي شناخته و ناشناخته ي گذشت و ايثار و فداكاري است كه هريك از آنها به ياري خداوند در لحظه هاي فراموش نشدني و پُربركتي از زندگي افرادي باايمان پديد آمده و گاه، همه ي عمر آنان را تحت تأثير گرفته و همه ي آنها بر روي هم، اين تاريخ پُرشكوه و درخشان و معجزه آساي دوازده ساله را پديد آورده است. تاريخ انقلاب ما، با همين اجزا و عناصر گرانبهاست كه در جهان مادّي كنوني، همچون حادثه يي معجزنشان و الهي، در كار دگرگون سازي جهان و تغيير مسير انسانهاست. آري، هر گذشت و ايثار كوچك و بزرگي كه از يكي از فرزندان انقلاب در لحظه يي از لحظات سر زده يا مي زند، در تكوين اين ماجراي بزرگ و بي نظير - يعني دوران بي نظير انقلاب اسلامي - داراي تأثيري حتمي و حقيقي است و تاريخ انقلاب، مجموع همين لحظه هاست. با اين نگرش است كه جانبازان عزيز - آنان كه ايثار و فداكاريشان، نشانه يي در جسم مطهرشان

باقي گذارده و يادگار آن لحظه ي حساس را همواره با خود دارند - داراي سهمي ارزشمند در اين تاريخ پُرافتخارند. جانبازان، آسيب در راه خدا را قدر بدانند كه اين موجب توجه حق تعالي به آنان است و اين در ميزان الهي، ارزش والاست. خداوند به همه ي فداكاران راه خود، بويژه جانبازان عزيز، صبر و تحمل و نيز اجر و تقرب عنايت فرمايد و آنان را در اين راه كه شريفترين راههاست، ثابت قدم بدارد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي

پيام به دومين دوره ى مجلس خبرگان رهبرى

پيام به دومين دوره ي مجلس خبرگان رهبري بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم خداوند متعال را سپاسگزاريم كه به ملت عظيم الشأن ايران توفيق انتخاب جمعي از نخبگان و زبدگان ملت را عنايت فرمود و مجلس مبارك خبرگان، طبق اصل يكصدوهفتم قانون اساسي، براي دومين بار با تأييدات الهي و توجهات حضرت وليّ اللَّه اعظم(روحي فداه) تشكيل گرديد. مجلس فعلي اين كمبود بزرگ را دارد كه از انفاس قدسيه و ارشادات حكيمانه ي حضرت امام خميني(قدّس سرّه) كه چون زلال رحمت الهي، به جان و دل نازل مي شد و فروغ هدايت و معرفت را در محفل خاص و عام مي افروخت، محروم است. اين حرمان را پس از توكل به خداوند(جلّ وعلا) و استمداد از تفضلات وليّ عصر(عجّل اللَّه فرجه)، بايد با احساس مسؤوليتِ مضاعف و تلاش و مجاهدت روزافزون از سوي همه ي آحاد مسؤولين نظام، بخصوص مركز با عظمت و حساسي چون مجلس محترم خبرگان، تا آن جا كه ممكن است، جبران كرد. اين مجلس محترم كه مجمع گروهي از علماي بزرگ و مجتهدين و برجستگانِ در آگاهي و تعهد اسلامي و انقلابي است، حساسترين وظايف را در نظام جمهوري اسلامي برعهده دارد و ضامن بقا و استمرار نظام

اسلامي در خطيرترين لحظات است و طبيعي است كه محل اميد ملت و همه ي دوستداران انقلاب و نيز مورد بغض و طمع دشمنان و بدخواهان باشد. اين معني بايد موجب شود كه منتخبين محترم ملت و قبول كنندگان اين امانت عظيم، در نهايت هوشياري و آمادگي و با اعتماد به وعده هاي الهي، در اين سنگر مقدس به وظيفه ي مهم خود پرداخته و كيد دشمنان و وسوسه ي خناسان را باطل سازند. نظام مقدس اسلامي، با استقامت و پافشاري بر اهداف والاي الهي و استمرار مجدانه ي خود بر صراط مستقيم انبيا و اوليا و ايستادگي در حمايت از مظلومين و ستيزه با ستمگران و مجاهدت در راه قسط و عدل اسلامي و نهراسيدن از تهديدها و فشارها و لطماتي كه در اين راه از سوي نظام سلطه ي جهاني بر او وارد آمده، توانسته است فروغ اميد را در دل محرومان و زجركشيدگان در سراسر جهان برافروزد و زنده نگهدارد و به آنان شجاعت و قدرت اقدام ببخشد. چهره ي دنياي امروز، بوضوح با آنچه در روزگار پيش از ظهور دولت اسلامي بود، متفاوت است و جهان، دوراني حساس و در حال تبديل از دوره يي به دوره يي ديگر را مي گذراند. شك نيست كه ايمان اسلامي و عمل صالح بر اساس آن، مي تواند نقش بزرگي در اين تغيير و تبديل ايفا كند و ساختار زندگي بشر را به سمت صلاح و كمال سوق دهد و بنابراين، چشم جهاني به سوي جمهوري اسلامي است كه پرچم معزز اسلام را با دستهاي نيرومند اين ملت بزرگ و بي نظير و با فداكاريهاي بسيار و با خون شهداي بي شمار، برافراشته نگاهداشته و اقتدار ايمان

و عجز جهاندارانِ دنياطلب را به همه نشان داده است. وظيفه ي ما آن است كه با پايداري خود در مقابله با تهديد و تطميع سلطه گران، اين پرچم را همچنان برافراشته نگهداشته، از هيچ فداكاري يي دريغ نكنيم، تا بتوانيم نقش و مسؤوليت تاريخي يي را كه برعهده ي ما در اين برهه از زمان گذارده شده است، به بهترين وجه ايفا كنيم. بديهي است كه مسؤوليت و تكليف رهبري در اين عرصه از همه سنگينتر است و خبرگان محترم با توجه به اين حقيقت است كه بايد مسؤوليت خود را در تشخيص و تعيين و اعانت رهبر در هر دوره انجام دهند. اكنون مدنيت بشري شاهد آن است كه كشوري با نظام ولايت فقيه - يعني حاكميت دين و تقوا - اداره مي شود. اين، براي بشريت كه انواع نظامهاي بشري را آزموده و در هيچيك درمان دردهاي اساسي خود را نيافته، آزمايشي مهم و تعيين كننده است. همه ي ما بايد به ياد داشته باشيم كه اگر اين نظام مقدس بتواند جسم و جان انسانهاي تحت قدرت خود را به آرامش و آسايش برساند، فقر و جهل و بي ايماني و تبعيض و بي عدالتي را ريشه كن كند و در صحنه ي جهاني، با اين دردهاي مزمن بشر به مبارزه برخيزد، بزرگترين خدمت را به تاريخ انسانيت عرضه كرده و راهي تازه به روي آنان گشوده است. اين كار، مستلزم آن است كه از رهبر تا مسؤولانِ طراز اول و تا آحاد مسؤولان، هريك بر حسب مراتب مسؤوليت خود، لحظه يي از مجاهدت باز نايستند و هيچ تهديدي را مانع راه خود ندانند و به هيچ وسوسه يي تسليم نشوند. اين حقيقت نيز اهميت كار

خبرگان منتخب ملت را بيشتر هويدا مي سازد و بار امانتي را كه بر دوش گرفته اند، سنگينتر مي كند. از خداوند متعال، با ابتهال و تضرع درخواست مي كنم كه ما را مشمول هدايت و عنايت و حمايت خود قرار دهد و دست قدرت خود را مانند همه ي دوران دوازده ساله ي گذشته، پشتيبان اين نظام و اين ملت سازد و ما را متمسك به حبل متين و كهف حصينِ ولايت رسول اعظم و اهل بيت مكرّم(صلوات اللَّه عليهم) و مشمول ادعيه ي زاكيه ي حضرت وليّ اللَّه اعظم(روحي فداه) قرار دهد و رحمت و فضل خود را بر تربت پاك قائد معظم و رهبر عظيم الشأن انقلاب، حضرت امام خميني (قدّس سرّه) نازل سازد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - يكم اسفند 1369 - سيّد علي خامنه اي

پيامها در سال 1370

پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال نو

پيام به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال نو بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب والابصار، يا مدبّراللّيل والنّهار، يا محوّل الحول والاحوال، حوّل حالنا الي احسن الحال سال گذشته، سالي پُرماجرا براي امت اسلامي عيد سعيد نوروز را كه امسال با طليعه ي ماه مبارك رمضان همراه است، به همه ي هم ميهنان عزيز، بخصوص به خانواده هاي معظم شهداي عزيز، همچنين به جانبازان عزيز و خانواده هايشان و به آزادگان عزيزمان، تبريك عرض مي كنم. بحمداللَّه خداي متعال بر ما منت نهاد و با بازگشت آزادگان به آغوش خانواده هايشان، به ملت عظيم الشأن ايران عيدي داد. از خداي متعال متضرعانه درخواست مي كنيم كه بقيه ي اين عزيزان را كه هنوز در زندانهاي عراق هستند، به سلامت به ميهن برگرداند و دل بقيه ي خانواده ها را هم با خبر خوشي از عزيزانشان شاد كند و جانبازان عزيز ما را هم به سلامت و عافيت برساند. نگاه كوتاهي به سال گذشته مي كنيم، كه براي امت

اسلامي سال بسيار پُرماجرايي بود؛ هم در خليج فارس و منطقه ي ما، و هم در بعضي مناطق ديگر، بخصوص براي ملت عراق سال سختي بود. مجموع اين حوادث، اين نتيجه را مي دهند كه ملتهاي مسلمان مانند همه ي ملتهاي ضعيف جهان سوم، چه قدر به استقلال و آزادي احتياج دارند، و به اين كه سرنوشت آنان در سرپنجه ي اقتدار قدرتهاي جاه طلب و مادّي و كساني كه جز به منافع خودشان فكر نمي كنند، نباشد. البته اين حوادث، حوادث تلخي بود؛ ليكن تجربه هاي بزرگي هم براي ملت ما و ديگر ملتهاي اسلامي به جاي گذاشت، كه جا دارد همواره از آن تجربه ها استفاده بشود و ما اين درسها را از ياد نبريم و فراموش نكنيم. حوادث سال گذشته، ميدان تجربه و آزمايشي براي ملت ايران به توفيق پروردگار، در خلال سال گذشته، حقانيت ملت ايران در بسياري از سخنان و مطالبي كه در طول ده سال گذشته داشت، بر افكار عمومي عالم روشن شد و ملت ايران در چشم مردم دنيا، به آن والايي و عزتي كه شايسته ي آن است، دست پيدا كرد. سال گذشته، براي داخل كشور و ملت عزيز ما هم سال پُرحادثه يي بود؛ از جمله، حادثه ي بسيار غم انگيز زلزله در شمال كشور، و حادثه ي سيل در مناطقي مثل سيستان، و حوادث ديگري از اين قبيل را داشتيم. البته اين حوادث، تلخ و سنگين بود؛ ليكن همين موارد هم ميدان تجربه و آزمايشي براي ملت بود كه بدانند تلاش آنان چه قدر كمك كننده، و همكاري آنان با دولت، چه قدر شفابخش و التيامبخش است. در اين حوادث، شما ملت عزيز ما توانستيد با كمكهاي خودتان به دولت و

به مردم آسيب ديده ي كشور، كاري بكنيد كه در طول تاريخ گذشته ي ما بي سابقه بود. ما زلزله هاي بسياري را ديده ايم؛ حوادث طبيعي بسياري را در گذشته از نزديك شاهد بوده ايم؛ حادثه يي با عظمتِ زلزله يي كه در شمال پيش آمد، بعضاً در گذشته هم اتفاق افتاده بود؛ ليكن هيچ وقت نشده بود كه آثار و عوارض آن حوادث تلخ، به اين سرعت به سمت بهبودي پيش برود كه در اين بار اتفاق افتاد. البته كمبودها در آن مناطق زياد است؛ ليكن آنچه كه از پيشرفت امور و كمك به زلزله زدگان و آسيب ديدگان و تأمين مسكن و غير اينها اتفاق افتاد، به بركت همكاري و همدوشي مردم با دولت و تلاش فراوان ملت و دولت در اين زمينه بود. بحمداللَّه در سالي كه گذشت، دولت در برنامه هاي خود و در سياستهايي كه در پيش گرفته بود، تلاش زيادي را مبذول كرد، كه يقيناً تأثيرات مثبتي را در زندگي مردم داشته و خواهد داشت؛ اگرچه ما راههاي طولاني در پيش داريم و به تلاش و مجاهدت زيادي احتياج داريم. باز هم بايد دولت و ملت، دست دردست و دوش به دوش، در جهت اهداف عالي انقلاب و كشور به پيش بروند و مشكلات را برطرف كنند. ما صبح روشني را مشاهده مي كنيم نگاهي هم به سال 1370 - اين سالي كه اكنون در طليعه ي آن قرار داريم - بكنيم. اميدواريم كه امسال، سال فرخنده و مباركي باشد. از اين كه در طليعه ي اين سال، ماه مبارك رمضان آغاز شد و خداي متعال در طليعه و مقدمات اين سال لطف فرمود و نعمت باران را به شكل مطلوبي تقريباً در همه جاي كشور نازل

كرد، ما مي توانيم آن را به فال نيك بگيريم. اميدواريم كه سال سرسبز و پُرمحصول و سال عزت و عظمت براي ملت ما و سال دلخوشي براي خانواده ها و همه ي آحاد مردم در هرجا كه هستند، باشد. ما صبح روشني را مشاهده مي كنيم. احساس مي كنيم كه ملت ايران ان شاءاللَّه به سمت پيشرفت درحركتند. استقلال، آزادگي و مردانگي اين ملت، شجاعتي كه در همه ي صحنه ها از خود نشان داد و مي دهد، برخوردار بودن او از مسؤولان خوب و دولتمردان مخلص و دلسوز و انقلابي و علاقه مند، همه را ناشي از عمق رشد و بالندگي اين ملت عزيز - كه نتيجه ي تاريخ پُربار اوست - مي دانيم. البته تقواي الهي، پرهيزگاري و خداترسي مردم و حركتشان به سمت اهداف الهي، به آنان كمك خواهد كرد كه اين راه را با سرعت و سهولت بپيمايند و ان شاءاللَّه به اهداف عاليه نايل بشوند. ماه رمضان، ماه دعا و ماه ذخيره كردن تقواست؛ ماهي است كه ما بايد در آن، به بركت عبادت و توجه به پروردگار، قوّت روحي و معنوي پيدا كنيم و با آن قوّت روحي و معنوي، سنگلاخها را بسرعت و سهولت بپيماييم و راهها را بخوبي طي بكنيم. مردم با هم مهربان باشند و به كمك يكديگر بشتابند اميدوارم كه ملت ايران با كسب تجربه از گذشته ها، برادري و همكاري و همدلي در ميان يكديگر را قدر بدانند و آن را هرچه بيشتر كنند. مردم با هم مهربان باشند و به كمك يكديگر بشتابند؛ بخصوص در اين ايام به كمك مستمندان بشتابند. كساني كه دارند و مي توانند، حتماً به كساني كه نادار و محتاج و مستمندند، كمك

كنند. اين روح همكاري و همياري در ميان ملت ما - كه سنت قديمي و دستور عالي اسلام است - چيز بسيار ارزشمندي است؛ آن را حفظ كنيد و بخصوص در ايام عيد و ايام ماه مبارك رمضان، آن را بيشتر اهميت بدهيد. روحيه ي مردم دوستي، روحيه ي ايثار و ازخودگذشتگي، براي ديگران فكر كردن و كار كردن، روحيه يي است كه ملت ما را به نتايج و غايات اين حركت خواهد رسانيد. با دولت و با مسؤولان، همچنان كه تاكنون بوده ايد، همدل باشيد و كمك كنيد. همه در يك سنگر قرار داريد و دشمن در مقابل شماست. در سال 70، ان شاءاللَّه بايد اين مجاهدت عمومي براي سازندگي كشور، رشد و سرعت بيشتري پيدا كند، تا ما در پايان اين سال شاهد پيشرفتهاي زيادي باشيم، و ان شاءاللَّه توفيق و كمك الهي شامل حال همگان باشد. من مجدداً به همه ي ملت ايران، به خانواده هاي عزيز، مسؤولان گرانقدر، خانواده هاي شهدا، جانبازان، آزادگان، غريبان دور از وطن و ايرانياني كه در خارج از كشورند، صميمانه تبريك مي گويم و توفيق همه ي شما را از خداوند متعال مسألت مي كنم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته

پيام به مجمع يادواره ى فقهى سى امين سالگرد ارتحال آيةاللَّه العظمى بروجردى(ره)

پيام به مجمع يادواره ي فقهي سي امين سالگرد ارتحال آيةاللَّه العظمي بروجردي(ره) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جاي خوشوقتي بسيار است كه همت و پشتكار مؤمنين اين مجمع و شما حضار محترم آن، مصروف تجديد ياد و اعلاي ذكر فقيه عظيم القدر و كم نظيري شده است كه بركات و آثار حيات پُربار او، به زمان خود او و به عرصه ي فقاهت منحصر نماند و او چون خورشيدي درخشان، بر تعدادي از علوم اسلامي، بلكه بر روشها و شيوه هاي تحقيق در آنها و نيز بر

فضاي عام حيات مسلمين در زمان خود و پس از آن، پرتوافشاني كرد و هنوز علماي اسلام و جهان اسلام، از تأثيرات مبارك آن عمر پُرثمر و رياست و مرجعيت تامه ي پانزده ساله ي او متمتعند. اين شخصيت عالي قدر و كم نظير، مرجع عام شيعه در زمان خود و استاد فقيهان و مراجع معاصر، حضرت آيةاللَّه العظمي مرحوم حاج آقاحسين بروجردي است؛ (اعلي اللَّه مقامه و رفع اللَّه اعلامه). علم و تقوا و اخلاص و روشن بيني و بزرگ منشي و كياست و نوآوري و جامع نگري و خستگي ناپذيري و بسي خصلتهاي كمياب و نفيس ديگر از اين مرد بزرگ و ذخيره ي الهي، چنان شخصيت ذوابعاد و عظيمي فراهم آورده بود كه نظير آن را در فقهاي صاحب نام و برخوردار از زعامت، بندرت مي توان يافت. او در فقاهت، مبتكر شيوه يي جديد، و در رجال و حديث، صاحب سبك بود و در تدريس و تربيت شاگرد و تعليم كار دسته جمعي، بر زمان خود سبقت داشت. بينش وسيع او، از مرزهاي حوزه ي قم و حوزه هاي علميه و چهارچوب كشور ايران و جهان تشيع فراتر مي رفت و بر جهان اسلام و همه ي مذاهب مسلمين پرتو مي افكند. زعامت او، نه تنها به اداره ي امور درسي و معيشتي حوزه ها، كه به مسايل سياسي و اخلاقي آن، و نه تنها به امور حوزه، كه به امور ديني و شعاير اسلامي در سراسر كشور و در سطح بين المللي شمول مي يافت. حوزه ي علميه ي تحت زعامت او، پرورشگاه و خاستگاه افكار نو و گوهرهاي درخشاني شد كه به بركت آن در سالهاي بعد، نهضت روحانيت پي ريخته شد و حركتي كه در اوج آن، انقلاب عظيم و شكوهمند اسلامي به رهبري مجدد

بزرگ اسلام حضرت امام خميني(قدّس اللَّه نفسه الزّكيّه) بود، سر برآورد. با اين همه، در مجموع شخصيت آن بزرگمرد، آنچه بيش از همه درخشنده و چشمگير بود، اخلاص و تقوايي بود كه وي در همه ي امور خود از آن بهره مي گرفت. اكنون كه پس از گذشت سي سال، از رحلت مرحوم آيةاللَّه العظمي بروجردي (قدّس سرّه) به بركت نظام جمهوري اسلامي ياد و تجليل مي شود، شايسته است كه حوزه هاي علميه و زعماي علمي آن، به اين تكريم اكتفا نكرده، روشهاي علمي و تحقيقي آن بزرگوار را نيز - كه همچنان از تازگي برخوردار است - تعقيب و تكميل كنند و گردونه ي فقاهت اسلام را به پيش برند. از خداوند متعال، علو درجات آن عالم جليل القدر و توفيقات آقايان محترم را در ظل توجهات حضرت بقيّةاللَّه(روحي فداه) مسألت مي نمايم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - 8/2/1370

پيام به مسلمانان جهان، و اعلام عزاى عمومى به مناسبت هتك حرمت عتبات عاليات در عراق

پيام به مسلمانان جهان، و اعلام عزاي عمومي به مناسبت هتك حرمت عتبات عاليات در عراق بسمه تعالي اللّهم العن اوّل ظالم ظلم حقّ محمّد و ال محمّد و اخر تابع له علي ذلك(1) اخبار متواتر از عملكرد ارتش عراق در نجف و كربلا و اهانت آنان به ساحت مقدس اعتاب عاليه و ورود بي ادبانه به صحن و سراي حرمهاي حضرت امير مؤمنان و حضرت سيّدالشّهداء و حضرت ابوالفضل(عليهم السّلام) و هتك و تخريب آستان مقدس آنان - كه قبله ي قلوب شيعيان و محبان و آزادگان عالم است - هر روز بيش ازپيش پرده از اين هتاكيهاي كينه آلود برداشته، ابعاد جنايت عظيم آنان را آشكارتر مي سازد. لعنت و غضب خداوند بر حكام بعث عراق باد كه چون اسلاف خويش، مصيبت عاشورا را بار

ديگر تكرار كردند و با يورش وحشيانه به نجف و كربلا، آن كردند كه قلم از شرح آن عاجز است؛ و بر عتبات عاليات و مسلمانان مظلوم عراق و حوزه هاي علميه، آن روا داشتند كه طواغيت ستمگر و خون آشام بني اميه و بني عباس هم روا نداشته بودند؛ و چنان ضايعه و جراحتي بر قلب دوستان اهل بيت(عليهم السّلام) وارد كردند كه سنگيني آن را با هيچ فاجعه يي در اين زمان نتوان قياس كرد؛ «هيج احزان يوم الطّفوف»(2). با اين جناياتي كه به دست مزدوران بعث عراق و با حمايت كامل امريكا و ساير شياطين بر آستان مقدس اهل بيت(عليهم السّلام) وارد شد، امت اسلامي داغدار و عزادار است. اين جانب، اين مصيبت بزرگ را به ساحت مقدس وليّ اللَّه الاعظم بقيّةاللَّه(ارواحنا فداه) تسليت عرض كرده و جهت عرض ارادت به پيشگاه مقدسش و اظهار لعن و نفرت به دشمنان اسلام، روز پنجشنبه هشتم ذي القعده برابر با دوم خرداد را عزاي عمومي اعلام كرده و به سوگ خواهم نشست. اميدوارم همت و غيرت دولت و ملت مسلمان ما، كه حب اهل بيت پيامبر(عليهم السّلام) را با جان و دل آميخته دارند، نگذارد كه عاملان اين جنايات بزرگ، پرده يي از اغفال و تزوير بر آن بكشند، و زبان سخنوران و شاعران و دست چيره ي هنرمندان و نويسندگان، اين حقايق تلخ را كه بخشي از ماجراي فاجعه آميز اين روزگار و سرگذشت ملتهاي مظلوم است، بدرستي ترسيم كرده و براي هميشه در سينه ي تاريخ ثبت نمايد. از خداوند قهار، خذلان و نابودي عاملان اين جنايت را خواهانم. «و سيعلم الّذين ظلموا ايّ منقلب ينقلبون»(3). علي حسيني خامنه اي - 5 ذي القعده 1411 - 30 ارديبهشت 1370 --------------------------------------------------------------------------------

1) مفاتيح الجنان، زيارت

عاشورا 2) بحارالانوار، ج 99 ، ص 55 3) شعراء: 227

پيام به مناسبت دومين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى(ره)

پيام به مناسبت دومين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني(ره) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم الم تر كيف ضرب اللَّه مثلا كلمة طيّبة كشجرة طيّبة اصلها ثابت و فرعها في السّماء تؤتي اكلها كلّ حين باذن ربّها و يضرب اللَّه الامثال للنّاس لعلّهم يتذكّرون(1) بار ديگر چهاردهم خرداد فرا رسيد؛ روز عزاي بزرگ جهان اسلام؛ روزي كه در آن، ايران صبحي بي خورشيد را آغاز كرد؛ روزي كه انقلاب، ديگر ضربان آن قلب تپنده را نشنيد؛ روزي كه در سراسر جهان، هرجا مسلمان دردمند يا انسان آزاده يي بود، احساس يتيمي كرد؛ روزي كه ملت ايران، صخره ي استواري را كه بدان تكيه كرده بود و سرو بلندي را كه در سايه ي آن آرميده بود و روح بزرگي را كه كعبه ي عشق و ايمان خود ساخته بود، در كنار خود نيافت؛ روز عزا، روز امتحان، روز فقدان بزرگ و روز ميثاقي ابدي با آن كه جامه ي عاريت را به حيات ابدي تبديل كرده بود. آري، در آن روز، نعمت مجاورت عيني و حضور جسماني امام از دست ما گرفته شد و شعله ي برقي كه به قدرت الهي در فضاي زندگي آلوده و مادّي اين زمانه درخشيده بود، خاموش گشت؛ اما از سويي، معرفت امام ابعادي تازه يافت و به بركت يادآوري لحظه هاي تكرارنشدنيِ سالهاي آن رهبريِ شگفت آور و بي نظير، ذهنها به تأمل و تدبري كه عادتاً تا كسي زنده و در دسترس است، رخ نمي دهد، روي آورد و چشمها خورشيد فروزان و گرمابخشي را كه اكنون ستاره يي دوردست شده بود، به رصد نشست. آنچه در ستايش آن يگانه ي زمان و مجدد دوران، در روزي و

هفته يي چند، بر زبانها و قلمها و در شعرها و مقاله ها آمد، در همه ي دوران رهبريش نيامده بود، و اين براي نسل معاصر - كه سالها دچار تبليغات عنادآميز و فضاي غبارآلوده ي دوران انقلاب و جنگ تحميلي بود - فوزي عظيم به شمار مي رفت و مي رود. و از سوي ديگر، احساس خلأ امام كبير و عظيم، دلهاي انديشناك از خطرات محتمل را يكدل كرد و همه را بر صراط مستقيم خط امام و دفاع از ميراث گرانبهاي او - يعني نظام اسلامي و ارزشهاي انقلاب - ثابت قدم ساخت؛ شور و همتي تازه به ملت، و عزم و تلاشي كم سابقه به خدمتگزاران كشور، و قوّت و استحكامي بيش از گذشته به رابطه ي ملت و دولت بخشيد و بركات پايان ناپذير آن سلاله ي پيامبران و منادي راه صالحان، پس از رحلت از اين جهان نيز، كشور و ملت و انقلاب را شامل شد؛ «فسلام عليه يوم ولد و يوم ارتحل و يوم يبعث حيّا». اكنون با گذشت دو سال از آن حادثه ي تلخ، اگرچه سالگرد روزي كه در آن از زمين و آسمان غم مي روييد و مي باريد، بار ديگر كامها را تلخ و دلها را سرشار از اندوه مي كند، اما مشاهده ي اين كه امام عظيم الشأن ما، همچنان در همه ي مشاهد و مناظر انقلاب، حاضر و ناظر و چون خورشيد پرتوافشان است، دلها و جانها را از اميد و اطمينان سرشار مي سازد. خدا را شكر كه طمع و پيش بيني دشمنان - كه مترصد بودند با درگذشت امام، كشور را دچار هرج ومرج، انقلاب را مواجه با بن بست، ملت ايران را آشفته، وتوطئه هاي خود را موفق ببينند - سراب شد و نيرنگ

و افسون آنان كه كوشيدند كشور و ملت و دولت را از راه امام بگردانند، با هوشياري و تعهد مسؤولان و حضور دايمي مردم در صحنه خنثي گشت و راه امام و خط روشني كه در برابر ملت ترسيم كرده بود، با قوّت و قاطعيت ادامه يافت. اكنون در كنار خاطره ي تلخ چهاردهم خرداد، اين واقعيت شيرين در برابر چشم ماست كه امام راحل، اگر نه به جسم، اما با فكر و راه و وصيت هميشه زنده ي خود در كنار ماست و زنده است و به فضل و قدرت خدا، هيچ قدرتي نخواهد توانست اين حضور و اين حيات را سلب كند و جمهوري اسلامي را از پدر و بنيانگذار و معلم بزرگ خود جدا سازد. اينك اين جانب از اين فرصت براي ذكر نكاتي چند استفاده مي كنم: اول آن كه دشمنان كه نتوانسته اند - و به ياري خدا هرگز نخواهند توانست - ايران اسلامي را از راه امام راحل و خط فكري، سياسي او جدا كنند، تلاش مي كنند در تبليغات زهرآگين خود وانمود كنند كه چنين چيزي اتفاق افتاده و جمهوري اسلامي از مبدأ و ريشه و بنيان خود جدا افتاده است. آنان بويژه در مواردي اين سخن باطل را با جنجال بيشتري از بوقهاي تبليغاتي دشمنان تكرار مي كنند كه جمهوري اسلامي در يكي از صحنه هاي جهاني يا داخلي، به موفقيت و موقعيتي دست يافته باشد. هدف آنان از اين سمپاشي، تحت تأثير گرفتن افكار عمومي مسلمانان به پاخاسته و انقلابي در كشورهاي اسلامي است، كه با بيداري و اميدي كه از پيروزي و پايداري ايران اسلامي سرچشمه گرفته، هم اكنون كار را بر ايادي استكبار در بسياري از

اين كشورها دشوار ساخته اند. استكبار و شبكه ي تبليغاتي وابسته به آن، همت گماشته اند كه اميد و خوش بيني اين مسلمانان به پاخاسته را مبدل به نوميدي و بدبيني كنند، و براي اين مقصود، هيچ چيز بهتر و مؤثرتر از آن نيست كه انقلاب اسلاميِ پيشاهنگ و بن بست شكن ملت ايران را ناكام و ناتوان جلوه دهند و چنين قلمداد كنند كه ايران اسلامي در مواجهه با مشكلات، مجبور شده است از راه اسلام ناب محمّدي (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و خط روشن امام خميني(قدّس سرّه) روي بگرداند. اين جانب، با قوّت و قاطعيت اعلام مي كنم كه اين ترفند استكبار، خود دليل محكمي بر عجز آنان در مقابله با انقلاب اسلامي ايران و نشان بارزي بر تداوم اين راه مقدس در زادگاه نظام نوين اسلامي است. ملت ايران، بهتر از هر كس دانسته است كه يگانه سنگر مستحكم در برابر زر و زور اردوگاه استكبار و بويژه امريكاي غدار - كه امروز علناً دم از سلطه گري بر ملل مظلوم و ضعيف مي زند - تمسك به اسلام و قرآن و پايبندي به اصول نجاتبخش آن است، و انحراف از اين اصول، راه را بر نفوذ دشمنان اسلام باز، و آنان را در سلطه ي انتقامجويانه بر ملتي كه بزرگترين ضربه را بر منافع نامشروع و حيثيت دروغين مستكبرين وارد آورده، كامياب مي سازد. از آن روست كه اين ملت هوشمند و شجاع، از لحظه ي اوجگيري نهضت عظيم خود، همواره با همه ي وجود، از اسلام ناب محمّدي(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) دفاع كرده و هوشيارانه با ترفندها و توطئه هايي كه از سوي سردمداران استكبار و متوليان اسلام امريكايي هدايت مي شده، مبارزه كرده است؛ و ان شاءاللَّه همواره چنين خواهد بود. ديگر آن كه در ماههاي اخير

- و در اجراي همان سياستي كه هم اكنون گفته شد - مسأله يي به نام رابطه ميان جمهوري اسلامي با كشورهاي غربي، در آشفته بازار شايعه و خبرسازي امپراتوري خبري استكبار سر برآورده و مورد بحث وتفسيرها و ادعاها و اعمال نظرهاي گوناگون شده است، و بديهي است كه بوقهاي تبليغاتي از چندين سوي مختلف، اما همه با انگيزه ي مبارزه با جمهوري اسلامي و به زير سؤال بردن اين نظام الهي و مردمي و وارد آوردن ضربه ي حيثيتي به آن، از اين مسأله بهره برداري كرده اند. اين جانب، با اعتماد و اطمينان به هوشياري و قدرت تحليل كه بحمداللَّه به بركت انقلاب در ميان اقشار مردم ما رايج است، لازم مي دانم اعلام كنم كه برخلاف ادعا و ميل سخنگويان استكبار، خطوط اصلي سياست خارجي جمهوري اسلامي - كه پايه ي عمده ي آن، اصل «نه شرقي و نه غربي» است - تغيير نيافته و هرگز هم قابل تغيير نيست و جنجال هوچيگرانه ي دشمنان قادر نيست دولت و ملت ايران اسلامي را از راهي كه با بصيرت انتخاب كرده و با معرفت پيموده است، منحرف سازد. آن روزي كه در تقسيم بندي جهان ميان بلوك شرق و بلوك غرب، دولتها و رژيمها و حتّي تحولات سياسي و انقلابي كشورها، ناچار بايد به يكي از اين دو مجموعه ملحق شده و زير نفوذ سران آن - يعني شوروي يا امريكا - قرار مي گرفتند، اصل «نه شرقي و نه غربي»، اعلام شكستن اين طلسم همگاني و رهايي از نفوذ قدرت هر دو ابرقدرت آن زمان بود. و امروز كه با تحولات شوروي و اروپا، بلوك شرق منهدم گشته و شوروي از جايگاه ابرقدرتي فرو افتاده

و رژيم امريكا در صحنه يي به ظاهر بي رقيب، به تظاهرات مستانه و غرورآميز خود سرگرم است و بدون پايبندي به قيود و رسوم معمول روابط جهاني، قلدرانه مطامع خود را بر مصالح همه ي ملتها ترجيح داده و در هر كاري خودسرانه دخالت مي كند و براي تأمين آنچه منافع خود فرض كرده، عنان گسيخته هر جنايتي را مرتكب مي شود و بي محابا دست خود را تا مرفق به خون بي گناهان مي آلايد و هر دو بلوك سابق شرق و غرب را، عرصه ي حضور نظامي و جاسوسي و تبليغات و بهره كشي خود قرار داده است، اصل «نه شرقي و نه غربي» به معناي عدم تسليم در برابر اين افزونخواهي مستكبرانه و مقابله ي جدي با دست اندازي آن رژيم به منافع امت اسلامي و رد و نفي رسوم و قيودي است كه آن رژيم به جاي اصول پذيرفته ي بين المللي، از سوي خود و براي حفظ مطامع خود، وضع و جعل كرده است. جمهوري اسلامي، رابطه با رژيم امريكا را كه رمز و نشانه ي قلدري و سلطه ي ناحق و مظهر ستم به ملتهاي ضعيف عالم است، مردود مي داند و تا وقتي آن رژيم، مستكبرانه به ملتها ظلم مي كند، در دولتها و كشورها دخالت مي كند، از رژيمهاي نامشروعي چون رژيم منفور صهيونيستي حمايت مي كند، با نهضتهاي آزاديخواهانه و بيداري ملتها ستيزه مي كند وبخصوص با ملت مسلمان پيشگام ايران و ملتهاي به پاخاسته ي مسلمان دشمني مي ورزد، هرگز با آن رژيم رابطه برقرار نخواهد كرد. رابطه با ديگر كشورها - چه اروپايي و چه آسيايي و آفريقايي، و چه كشورهاي پيشرفته ي صنعتي، و چه غير آنها - تا آن جا كه به تشخيص مسؤولين، در جهت منافع و مصالح

كشور و ملت باشد، براي ما هميشه مطلوب، بلكه لازم بوده است و مسؤولين دولتي موظف بوده و هستند، آن را هوشمندانه و پيگير تأمين كنند؛ و آنان و همه ي ملت بدانند و مي دانند كه ايجاد اين روابط و تحكيم آن، هيچ گونه خدشه يي به اصل «نه شرقي و نه غربي» وارد نمي سازد. ديگر آن كه در نظام اسلامي، اگرچه رسم و سنت انتقاد و نصيحت مشفقانه به مسؤولين، يكي از مواهب الهي و مفاخر اسلامي و مايه ي رشد و ارتقاء و پيشرفت امور و مصداق بارز فريضه ي امر به معروف است و بايد در جامعه بماند و توسعه و كيفيت بيابد، ولي مخلوط كردن اين كار مستحسن و لازم با اشاعه ي روحيه ي بدبيني و سوءظن به كارگزاران اصلي كشور و بدگويي از آنان - كه به تضعيف روحيه، يا تضعيف جايگاه آنان بينجامد - خطايي بزرگ و خيانت آميز خواهد بود. اگر كساني با گفتن و نوشتن يا رفتار متعمدانه ي خود، بذر شك و ترديد نسبت به مسؤولان بلندپايه ي كشور را در دلها بيفشانند و فضا و افق را تيره و يأس آور جلوه دهند، با هيچ توجيه و بياني نمي توان آنها را خدمتگزار و خيرخواه به حساب آورد. اين كار در كشور ما كه از نظامي اسلامي و انقلابي، و مسؤولاني كاملاً مردمي، و ملتي بااخلاص و فداكار، و صميميتي بي نظير ميان مردم و مسؤولان، و استعداد و ظرفيتي درخشان براي كار و پيشرفت، و حيثيتي برجسته در جهان و ميان ملتهاي عالم برخوردار است، بي شك ضربه به آينده ي كشور و خيانت به آرمانهاي انقلاب محسوب مي شود و گناهي نابخشودني است. اين جانب، به پيروي از راه و

روش هميشگي امام عظيم الشأن راحل، دفاع از همه ي نهادهاي قانوني كشور را وظيفه ي عاجل خود دانسته، پشتيباني از دولت و مجلس شوراي اسلامي و قوّه ي قضاييه و ديگر دستگاههاي قانوني را بر خود واجب مي دانم و هيچ گونه برخورد خصمانه و تضعيف آميز نسبت به مسؤولان صديق و دلسوز كشور را تحمل نخواهم كرد و بويژه دفاع از رئيس جمهور محترم و دولت خدمتگزار را كه با تفضلات الهي امروز به وسيله ي يكي از درخشانترين چهره هاي انقلاب و يكي از كارآمدترين مغزها و بازوهاي كشور و كسي كه در طول مبارزات شانزده ساله و در دوران دوازده ساله ي پس از پيروزي، هميشه در خط مقدم انقلاب و در جايگاه ممتاز آن قرار داشته، اداره مي شود، برهمگان واجب مي دانم. البته مسؤولان و كارگزاران كشور بايد بدانند و مي دانند كه توجه به انتقاد و نصيحت، و زدودن معايب و نقايص كارها، و رعايت اصول و موازين نظام اسلامي، و حفظ جهتگيريهاي انقلابي، وظيفه يي است كه صلاحيت هر مسؤولي در جمهوري اسلامي، وابسته به رعايت آن و محترم شمردن آن است. در نظام اسلامي، عدالت مبناي همه ي تصميم گيريهاي اجرايي است و همه ي مسؤولان نظام، از نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي، تا مسؤولان بخشهاي مختلف اجرايي، بخصوص رده هاي سياستگذاري و كارشناسي، و تا قضات و اجزاي دستگاه قضايي، بايد به جد و جهد و با همه ي اخلاص، درصدد اجراي عدالت در جامعه باشند. امروز در جامعه ي ما، برترين گام در راه استقرار عدل، رفع محروميت از طبقات محروم و تهيدست و كم درآمد است كه غالباً بيشترين بار نظام را در همه ي مراحل بردوش داشته اند و دارند و همواره با اخلاص و صميميت، از انقلاب

و اسلام دفاع كرده اند. دفاع از قشرهاي محروم - كه صاحبان واقعي انقلابند - بايد در رأس همه ي برنامه ريزيهاي كشور و محور كليه ي تحركات اقتصادي در بخشهاي مختلف آن باشد و صحت هر سياست و برنامه ي اقتصادي، با چگونگي و اندازه ي پيشرفت در اين هدف، در كوتاه مدت يا بلندمدت، سنجيده شود. همچنين مسؤولان نظام، اعم از نمايندگان محترم مجلس و مأموران اجرايي و قضايي، بايد مراقب باشند كه از عوارضي كه در نظامهاي طاغوتي و غيرمردمي، بيماري همه گير كارگزاران است، خود را با دقت و وسواس دور نگهدارند؛ بيماري رفاه زدگي و عشرت طلبي؛ بيماري زدوبند نامشروع و فساد مالي و اداري؛ بيماري تكبر و دوري از مردم و بي اهميتي به نياز و خواست و اراده و حضور آنان؛ بيماري دسته بنديهاي ناسالم و ترجيح مقاصد باندي بر مصالح عمومي و امثال اينها، كه ابتلاي به آن، مانند موريانه پايه هاي هر نظامي را سست و پوك مي كند؛ و يا دل سپردن به سنتهاي طاغوتي و رغبت به احياي آنها و بي تفاوتي يا بي اعتنايي به ارزشهاي اسلامي و انقلابي، كه دل را مي ميراند و نشاط و شوق خدمت به مردمي را كه مخلصانه جان و مال خود را در راه انقلاب داده اند، سلب مي كند و آنان را نوميد و غمگين مي سازد. مأموران نظام در هر بخش، مخصوصاً در بخشهاي كارشناسي و برنامه ريزي، بايد بدانند كه يگانه نجاتبخش كشور و ملت از شر سلطه ي دشمنان و جباران و از شر فقر و جهل - كه ميراث شوم طواغيت است - رعايت ارزشهاي اسلامي و عدل اسلامي و تكيه بر استعدادهاي انساني اين ملت و نيروهاي خالص و مخلص آن است؛ و

هم اين است كه كشور را از وابستگي به بيگانگان و نياز به دشمنان نجات خواهد داد. سخن آخر آن كه در فاصله ي ميان دو سالگرد حضرت امام(قدّس سرّه الشّريف)، عنايات حضرت حق(جلّ وعلا) و توجهات وليّ اللَّه الاعظم(روحي فداه) شامل حال ملت ما گشت و حقوق تضييع شده يي به اين ملت سرافراز و عظيم الشأن برگردانده شد كه مهمترين آن، بازگشت پيروزمندانه ي آزادگان عزيز و سربلند ما بود. اين جانب، ضمن شكر و سپاس به درگاه پروردگار، بار ديگر ياد و نام اين عزيزان را - كه هم اكنون در تهران مجمعي بزرگ فراهم آورده و از سراسر كشور به تجديد عهد با پيشواي عالي قدرشان شتافته اند - گرامي داشته، به خانواده هاي محترم شهداي بزرگوار و جانبازان فداكار و رزمندگان غيور و بااخلاص، ضمن عرض ارادت، يادآوري مي كنم كه اين نيز محصول پايداري و صبر شما و رهبري آن امام راحل عالي مقام(رضوان اللَّه عليه) است؛ «ولينصرنّ اللَّه من ينصره انّ اللَّه لقويّ عزيز»(2). همچنين لازم مي دانم با تجليل از خاطره ي قيام خونين پانزدهم خرداد، از شهداي مظلوم آن روز كه در ظلمات سلطه ي طاغوتي، غريبانه به خون تپيدند، ياد كرده، علو درجات آنان را از ايزد منّان طلب نمايم. از خداوند متعال، دوام فيوضات و بركاتش بر اين ملت و بر همه ي مسلمين عالم و نصرت و ياريش براي مستضعفان و ستمديدگان جهان را مسألت مي كنم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - نوزدهم ذيقعدةالحرام 1411 هجري قمري - برابر با سيزدهم خرداد ماه سال 1370 هجري شمسي - سيّد علي خامنه اي --------------------------------------------------------------------------------

1) ابراهيم: 24 و 25 2) حج: 40

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم و اذّن في النّاس بالحجّ ياتوك رجالا و علي كلّ ضامر يأتين من كلّ فجّ

عميق. ليشهدوا منافع لهم و يذكروا اسم اللَّه في ايّام معلومات علي ما رزقهم من بهيمة الأنعام فكلوا منها واطعموا البائس الفقير(1) خداوند حكيم عزيز را حمد و سپاس كه بر بندگان منت نهاد و آنان را به گردآمدن در خانه ي خود فراخواند و پيامبر بزرگ خود را به سردادن بانگ اذان حج بر گلدسته ي تاريخ مأمور ساخت؛ ساحت خانه را امن و امان كرد و از بتهاي جاهليت پيراست و مطاف مؤمنان و ميعاد دورافتادگان و مظهر جماعت و جلوه گاه شوكت و مجمع امت قرار داد؛ بيت اللَّه را كه سدنه ي كعبه و خدمه ي مطاف و مسعي در عهد جاهليت اولي، بازار تجارت و دكان رياست و سيادت خود كرده بودند، از آنِ مردم و منبع بهره و سود آنان دانست و به رغم انحصارطلبان، از راه رسيدگان را با ساكنان داراي حقي برابر ساخت؛ حج را رمز وحدت و عظمت مسلمين و هماهنگي و پيوند ميان آنان قرار داد و باطل السحر بسياري از ابتلائاتي كه افراد و جوامع مسلمين بر اثر جداماندگي از اصل و ريشه ي خود به آن دچار مي شوند؛ مانند: بيگانه گرايي و خودفراموشي و ترفندپذيري و غفلت از خدا و اسارت در دست اهل دنيا و بدبيني به برادران و شنودن سخن دشمن درباره ي آنان و عدم حساسيت به سرنوشت امت اسلامي، بلكه نشناختن كليتي به نام امت اسلامي، و بي خبري از حوادث ديگر بلاد اسلامي و ناهشياري در برابر نقشه هاي دشمنان دوباره ي اسلام و مسلمين، و بسي بيماريهاي مهلك ديگر كه در طول تاريخ اسلام بر اثر تسلط نااهلان و ازخدابي خبران بر زندگي سياسي و سرنوشت مسلمين، همواره مسلمانان را تهديد كرده و در

قرنهاي اخير، با حضور قدرتهاي استعماري بيگانه در منطقه يا دست نشاندگان فاسد و دنياپرستشان، شكلي بحراني و ويرانگر به خود گرفته است. خدا را سپاس كه حج را همچون ذخيره يي تمام نشدني و چشمه يي هميشه جوشان و چون جويباري زلال و مستمر براي امت خالده قرارداد كه درهرحال آن كه بشناسد و قدرداند، توان استفاده از آن را خواهد داشت و آن را داروي اين بيماريهاي مهلك خواهد ساخت. و خدا را سپاس كه بر ملت شايسته ي ايران رحمت آورد و شوق كعبه ي مقصود را پس از سرزنش خارهاي مغيلان بيابان طلب، به جام وصلي كه شيريني عزت و كاميابي هر دو را داشت، برآورده ساخت؛ حقي را كه سالي چند به ناروا از آنان بازداشته شده بود، كريمانه به آنان برگرداند و جاي خالي ملتي را كه حج ابراهيمي و محمّدي(صلّي اللَّه عليهماوالهما) را جايگزين حج بوجهلي كرده بود، به نيكووجهي پُر كرد؛ دل تفتيده ي مشتاقان مهجور و مصدود و محصور را با جرعه ي وصال آرامش بخشيد و جان مبتهج از انوار معرفت و لبريز از شوق زيارت را لبيك اجابت گفت؛ بندگان مخلص را به لطفي ويژه نواخت و وعده ي نصرت مؤمنان را انجاز كرد و خانه ي خود را جايگاه طائفين و عاكفين قرار داد. پروردگارا ! به اين حاجيان مشتاق و سرازپانشناخته و پس از انتظاري جانگزا به خلوت دوست باريافته، و به همه ي برادران و خواهراني كه از اقطار عالم به بارگاه عام رحمت و غفران شتافته اند، نظري به لطف و رأفت بيفكن و دلهاشان را از انوار معرفت و بصيرت روشن فرما و هدايت و كمك خود را شامل حال آنان كن و آنان را به عزمي راسخ

بر اصلاح حال امت مسلح ساز و بر دشمنانشان پيروز فرما؛ آمين ربّ العالمين. پروردگارا ! بر ارواح شهدايي كه در چهار سال پيش از اين، در حريم امن الهي، هدف خصومت و كين قرار گرفته و زن و مرد و پير وجوان، مظلومانه در عتبه ي خانه ي دوست به خون غلتيدند وكسان و عزيزان چشم انتظار خود را با جنازه هاي خونين خود از انتظار به درآوردند، رحمت و فضل خود را نازل فرما و ثواب حج تمام را به آنان كه در حسرت آن به ملكوت پرواز كردند، عطا كن. پروردگارا ! به امام و قائد راحل ما، آن عبد صالح ممتحن و آن خلف صدق اوليا، آن انسان پرهيزگار و پارسا و هوشيار كه رضاي تو را مي جست و دوستي و دشمنيش به خاطر تو بود و در راه تو از هيچ مشكل هراس نداشت، رحمت و فضل خود را نازل و شامل فرما و از حج حاجيان و عبادت عبادتگران و كوشش تلاشگراني كه مشمول هدايت و راهبري او گشته اند، نصيب وافر به روح پاك او عايد فرما و آرزوي بزرگ او را كه همانا قيام حج ابراهيمي و بهره برداري امت اسلامي از اين مراسم عظيم الهي است، جامه ي عمل بپوشان. پروردگارا ! برترين صلوات و سلام و تحيت خود را بر منجي بشريت در همه ي اعصار و قرون و برترين پيامبر و برگزيده ات، حضرت محمّدبن عبداللَّه(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) نازل فرما، كه راه راست را به بشر نشان داد و وحي تو را بر آنان فرو خواند و كليدهاي سعادت دنيا و آخرت را در دسترس آنان نهاد و در حيات بابركتش، سرمشق قرنهاي طولاني انسانيت

را گنجانيد. درود و سلام و تحيت تو بر او و اهل بيت طيب و معصومش، بويژه حضرت بقيّةاللَّه الاعظم، مهدي منتظر و حجت خدا بر زمين؛ (عجّل اللَّه فرجه و ارواحنافداه). اينك شما برادران و خواهران كه از نقاط مختلف جهان در محشر عظيم حج گرد آمده و در هجرت از «من» قومي و نژادي و فرقه يي، به «ما»ي اسلامي و قرآني پيوسته ايد، مناسب است مسايلي را در مدنظر داشته، درباره ي آن با ديگر مسلمين تبادل انديشه كنيد و پس از سفر حج، آن را سررشته ي تأمل و فكر و عمل سازيد: 1)اولين مطلب، قدرشناسي واجب بزرگ و پُر رمز و راز حج بيت اللَّه است. حج مظهر توحيد، و كعبه خانه ي توحيد است. اين كه در آيات كريمه ي مربوط به حج، بارها از ذكراللَّه سخن رفته، نشانه ي آن است كه در اين خانه و به بركت آن، بايد هر عامل غيرخدا از صحنه ي ذهن و عمل مسلمين زدوده شود و بساط انواع شرك از زندگي آنان برچيده شود. در اين محيط، محور و مركز هر حركتي خداست و طواف و سعي و رمي و وقوف و ديگر شعائراللَّه حج، هر يك به نحوي نمايش انجذاب به «اللَّه» و طرد و نفي و برائت از «انداداللَّه» است. اين است آن «ملت حنيف» ابراهيم(عليه السّلام)؛ بت شكن بزرگ و منادي توحيد بر فراز قله ي تاريخ. شرك همواره به يك گونه نيست، و بت هميشه به شكل هياكل چوب و سنگ و فلز ظاهر نمي شود. خانه ي خدا و حج بايد در همه ي زمانها شرك را در لباس خاص آن زمان، و بت شريك خدا را با جلوه ي مخصوص آن بشناساند و نفي و طرد كند.

امروز البته از «لات» و «منات» و «عزّي» خبري نيست، اما به جاي آن و خطرناكتر از آن، بتهاي زر و زور استكبار و نظامهاي جاهلي و استكباري است كه همه ي فضاي زندگي مسلمين را در كشورهاي اسلامي فرا گرفته است. بتي كه بسياري از مردم جهان و از جمله بسياري از مسلمين، امروز به جبر و تحميل، به عبادت و اطاعت از آن وادار مي شوند، بت قدرت امريكا است كه همه ي شؤون فرهنگي و سياسي و اقتصادي مسلمين را در قبضه گرفته و ملتها را خواه و ناخواه در جهت منافع و اغراض خود - كه نقطه ي مقابل مصالح مسلمين است - حركت مي دهد. عبادت، همين اطاعت بي چون وچراست كه امروز در برابر خواست استكبار و در رأس آن امريكا، بر ملتها تحميل مي شود و آنان با شيوه هاي گوناگون، به سمت آن سوق داده مي شوند. فرهنگ فساد و فحشا كه به وسيله ي دستهاي استعماري در ميان ملتها ترويج مي شود، فرهنگ مصرف زدگي كه روزبه روز زندگي ملتهاي ما را بيشتر در لجنزار خود فرو مي برد، تا كمپانيهاي غربي - كه مغز و قلب اردوگاه استكبارند - بيشتر سود ببرند، سلطه ي سياسي غرب استكباري كه پايه هاي آن به وسيله ي حكومتهاي دست نشانده و ضدمردمي كار گذاشته شده است، حضور نظامي كه با هر بهانه يي شكل آشكارتري به خود مي گيرد، اينها و امثال آن، همه مظاهر همان شرك و بت پرستي است كه در ضديت كامل بانظام توحيدي و حيات توحيدي است كه اسلام براي مسلمانان مقرر داشته است. حج و اجتماع عظيم بر گرد خانه ي توحيد، بايد آن مظاهر شرك را نفي كند و مسلمانان را از آن برحذر دارد.

حج با اين مفهوم روشن و جلي است كه برترين جايگاه برائت از مشركين شناخته شده و خداي متعال از زبان خود و نبيّ مكرمش(ص)، اعلام برائت از مشركين را به روز حج اكبر موكول ساخته است؛ «و اذان من اللَّه و رسوله الي النّاس يوم الحجّ الاكبر انّ اللَّه برئ من المشركين و رسوله فان تبتم فهو خيرلكم و ان تولّيتم فاعلموا انّكم غير معجزي اللَّه و بشّرالّذين كفروا بعذاب اليم»(2). فرياد برائت كه امروز مسلمان در حج سر مي دهد، فرياد برائت از استكبار و ايادي آن است كه مع الاسف در كشورهاي اسلامي قدرتمندانه اعمال نفوذ مي كنند و با تحميل فرهنگ و سياست و نظام زندگي شرك آلود بر جوامع اسلامي، پايه هاي توحيد عملي را در زندگي مسلمانان منهدم ساخته و آنان را دچار عبادت غيرخدا كرده اند، و توحيد آنان فقط لقلقه ي زبان و نام توحيد است و از معناي توحيد در زندگي آنان اثري باقي نمانده است. حج همچنين مظهر وحدت و اتحاد مسلمانان است. اين كه خداوند متعال همه ي مسلمانان و هركه از ايشان را كه بتواند، به نقطه يي خاص و در زماني خاص فرا مي خواند و در اعمال و حركاتي كه مظهر همزيستي و نظم و هماهنگي است، آنان را روزها و شبهايي در كنار يكديگر مجتمع مي سازد، نخستين اثر نمايانش، تزريق احساس وحدت و جماعت در يكايك آنان و نشان دادن شكوه و شوكت اجتماع مسلمين به آنان و سيراب كردن ذهن هر يك تن آنان از احساس عظمت است. با احساس اين عظمت است كه مسلمان اگر تنها در شكاف كوهي هم زندگي كند، خود را تنها حس نمي كند. با احساس اين حقيقت است كه مسلمين در هريك

از كشورهاي اسلامي، شجاعت برخورد با اردوگاه ضديت با اسلام، يعني همين سلطه ي سياسي، اقتصادي دنياي سرمايه سالاري و عوامل و ايادي آن و نيرنگ و فتنه گري آن را مي يابند و افسون تحقير - كه اولين سلاح استعمارگران غربي در برابر ملل مورد تهاجمشان بوده و هست - در آنان نمي گيرد. با احساس اين عظمت است كه دولتهاي مسلمان با تكيه به مردم خود، از تكيه به قدرتهاي بيگانه خود را بي نياز حس مي كنند و اين فاصله ي مصيبت بار ميان ملتهاي مسلمان با دستگاههاي حاكم بر آنان پديد نمي آيد. با احساس اين وحدت و جماعت است كه نيرنگ استعماري ديروز و امروز - يعني احياي احساسات افراطآميز ملي گرايي - اين فاصله ي وسيع و عميق ميان ملتهاي مسلمان را پديد نمي آورد و قوميت عربي و فارسي و تركي و آفريقايي و آسيايي، به جاي آن كه رقيب و معارض هويت واحده ي اسلامي آنها باشد، بخشي از آن و حاكي از سعه ي وجودي آن مي گردد؛ و به جاي آن كه هر قوميتي، وسيله و بهانه ي نفي و تحقير قوميتهاي ديگر شود، وسيله يي براي نقل و انتقال خصوصيات مثبت تاريخي و نژادي و جغرافيايي هر قوم به ساير اقوام اسلامي مي گردد. حج با مشاهد و مناسك و شعاير خود، بايد اين روح وحدت و ملائمت و جماعت و عظمت را در مسلمانان همه ي اقطار عالم زنده كند و از شعوب و قبايل مختلفه، امت واحده پديد آورد و آن امت واحده را به وادي امن عبوديت مطلق خداوند هدايت نمايد و مقدمات تحقق گفته ي خداي بزرگ را كه: «انّ هذه امّتكم امّة واحدة و انا ربّكم فاعبدون»(3) فراهم آورد. تشكيل امت واحده يي كه

ناصيه ي عبوديت بر درگاه ربوبيت و وحدانيت مي سايد، همان آرزوي بزرگ اسلام است و همان است كه در سايه ي آن، نيل به همه ي كمالات فردي و جمعي مسلمين ميسر مي گردد و همان هدفي است كه جهاد اسلامي براي تحقق آن تشريع شده و هر يك از عبادات و فرايض اسلامي، بخشي از آن را زمينه سازي و تأمين مي كند. حج ابراهيمي و محمّدي(صلّي اللَّه عليهماوالهما)، بي گمان يكي از بزرگترين مقدمات و اركان اين دو هدف بزرگ است. بدين جهت در اين عرصه ي عظيم، در همان حال كه ذكر خدا: «فاذكروا اللَّه كذكركم ابائكم او اشدّ ذكرا»(4) و اعلام برائت از مشركان: «و اذان من اللَّه و رسوله الي النّاس يوم الحجّ الاكبر أنّ اللَّه برئ من المشركين و رسوله»(5) ركن حج محسوب مي شود، حساسيت در برابر هر حركتي كه ميان برادران - يعني اجزاي اين امت واحده - جدايي و دشمني بيافريند، نيز در حد اعلاست؛ تا آن جا كه حتّي بگومگوي دو برادر مسلمان نيز كه در زندگي عادي چندان مهم نمي نمايد، در حج ممنوع و حرام است؛ «فلا رفث و لافسوق و لاجدال في الحجّ»(6). آري، همان صحنه كه در آن برائت از مشركان - يعني دشمنان بنياني امت واحده ي توحيدي - لازم مي شود، جدال با برادران مسلمان - يعني اجزاي بنياني امت واحده ي توحيدي - ممنوع و حرام مي گردد، و بدين گونه پيام وحدت و جماعت در حج، صراحت بيشتري مي يابد. رازها و رمزهاي حج، بسي بيش از آن است كه در اين جا بدان اشاره شد، و تدبر در اين رازها - كه همه در جهت احياي شخصيت فرد و جامعه ي مسلمان و مبارزه با عوامل نابودي آن است - افقي جديد در

برابر حاجي مي گشايد و او را به عالمي پُرتلاش و پُرحركت و تمام نشدني مي كشد. اولين وظيفه ي هر يك از حجاج، تأمل در اين راز و رمزها و تبادل نظر و جستجوي سررشته ي كار از اين همه است، و نيز تأمل در اين كه چرا دستها و دستگاههايي سعي مي كنند حج را برون از همه ي مفاهيم سياسي و جمعيش و تنها به عنوان عبادتي يك بعدي كه فقط داراي خواص فردي است، مطرح نمايند، و چرا روحاني نمايانِ دين به دنيافروش كه نام و شأن ديني آنان حكم مي كند كه مردم را به اين اسرار آشنا و جسم و جان آنان را به سمت هدفهاي آن به حركت درآورند، بعكس، با هرگونه روشنگري دراين باره مخالفت و عناد ورزيده، اصرار بر كتمان حقايق دارند؟ و چرا بارها و بارها در بلندگوهايي اعلام مي شود كه سياست در حج نبايد دخالت كند؟ مگر اسلام و احكام نوراني آن، براي اداره و هدايت زندگي مادّي و معنوي انسانها نيست؟ و مگر ديانت در اسلام با سياست آميخته نيست؟ اين از جمله ي دردهاي بزرگ عالم اسلام است كه تحجر و كوته بيني و دنياطلبي جمعي، همواره در خدمت غرض ورزي و حسابگريهاي خباثت آلود جمعي ديگر قرارگيرد و قلمها و زبانهايي كه بايد در خدمت اسلام و در جهت تبيين حقايق آن به كار مي افتاد، ابزاري در دست دشمنان هوشيار و توطئه گر اسلام گردد. اين همان مصيبتي است كه امام راحل(رضوان اللَّه عليه) بارها به تلخي از آن سخن گفته و ناليده اند، و جاي آن است كه هوشمندان امت، عامه ي مردم را با آن آشنا ساخته، مرز ميان علماي صادق و دين به دنيافروشان مزدور را براي آنان مشخص سازند. 2)دومين مساله يي كه

شايسته است بخصوص در اين زمان و مكان به آن انديشيده شود، مسأله ي پيوند امت اسلامي است با تاريخ خود و نيز با سرنوشتي كه بايد براي خود رقم زند. گذشته ي امت اسلامي چيزي است كه استعمار از هنگام ورود به آسيا و آفريقا، همت بر مخدوش ساختن و به فراموشي سپردن آن داشته است. تسلط بر ذخاير مادّي و انساني در كشورهاي اسلامي و به دست گرفتن سرنوشت ملتهاي مسلمان - كه هدف استعمارگران، مستقيم و غيرمستقيم، از اواخر قرن هجدهم ميلادي به اين طرف بوده - به طور طبيعي ايجاب مي كرد كه احساس غرور و شخصيت ملل مسلمان شكسته شود و آنها از گذشته ي پُرشكوه كاملاً منقطع شوند و بدين گونه فرهنگ و اخلاق خود را رها كرده، آماده ي پذيرش فرهنگ غرب و تعاليم استعماري شوند. و اين حيله، در زمينه ي كاملاً مساعدي كه تسلط حكومتهاي فاسد و مستبد در كشورهاي اسلامي فراهم آورده بود، كارگر افتاد و سيل فرهنگ مهاجم غربي و همه ي مفاهيمي كه استعمار رواج آن را در ميان ملل مسلمان براي تأمين سلطه ي سياسي و اقتصادي خود بر آن ملتها ضروري مي شمرد، به راه افتاد و نتيجه آن شد كه در طول دويست سال، كشورهاي اسلامي يكسره به سفره ي گسترده و بي مانع و رادعي براي غارتگران غربي تبديل شد و آنان از حاكميت مستقيم گرفته، تا مالكيت ثروتهاي زيرزميني و تغيير خط يا زبان و حتّي تصرف كامل يك كشور اسلامي مانند فلسطين و تحقير مقدسات اسلامي و غيره، در اين كشورها پيش رفتند و مسلمين را از همه ي بركات استقلال سياسي و اقتصادي و فرهنگي - كه از جمله ي آن،

رشد علمي و فرهنگي است - باز داشتند. يك نگاه به وضعيت فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي و نظامي كشورهاي مسلمان امروز و مشاهده ي ضعف روحي و مادّي آن و مداقه در نظامهاي سياسي و وضع دولتهاي اغلب اين كشورها كه در آن همه چيز حاكي از احساس حقارت و ناتواني است، روشن مي سازد كه از مهمترين علتهاي اين وضع، بيگانگي و بريدگي اين كشورها و ملتها از گذشته هاي تاريخي خود و مجد و عظمتي است كه از وراي قرنها مي تواند هر انسان ضعيف و نوميد را به حركت و تلاش اميدوارانه سوق دهد. آن مجد و شكوه تاريخي، در آغاز با قيام للَّه و جهاد مخلصانه براي خدا و عمل به احكام آزاديبخش و زندگيساز اسلام و به بركت حركت مسلمين در صدر اسلام و در غربت روزهاي مكه و جهاد دوران مدينه، پايه گذاري شد. مولود مباركي كه «جامعه ي اسلامي» ناميده مي شود، به بركت جهاد و مبارزه ي حجاز توانست به جواني نيرومند و هوشمند بدل شود و سپس در طول قرنها توانست مشعل علم و معرفت و درفش قدرت و سياست را بر سر جهانيان بگسترداند. آن عظمت، از عظمت مبارزه ي مكه و مدينه سرچشمه گرفت. اكنون اين جا - مكه و مدينه - پايگاه وحي و محل نزول بركات الهي است بر جماعتي مؤمن و مقاوم، كه به بركت ايمان و عمل به آيات الهي، توانستند از خاك مذلتي كه بر آن آراميده بودند، برخاسته و قد علم كرده و آزادي شايسته ي انسان را براي خود تدارك ديده و پرچم آزادي بشريت و نجات انسان از سلطه ي امپراتوريهاي زر و زور آن دوران را

برافرازند و با نور معرفتي كه از قرآن سرچشمه مي گرفت، پايگاه عظيم دانش بشري را پديد آورند و خود قرنها بر منبر بلند علم و معرفت بشري قرارگيرند و سخاوتمندانه به همه ي بشريت بياموزند و گرانبهاترين آثار علمي را طي قرنهاي متمادي پديد آورند و سرنوشت جهان بشريت را با علم و سياست و فرهنگ خود رقم بزنند. اينها همه از بركات تعاليم خالص اسلام و حكومت الهي در عهد پيامبر(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و برهه يي از صدر اسلام بود كه علي رغم تسلط و رشد شجره ي خبيثه ي حكومتهاي سلطنتي و رجعت از دوران توحيدي، باز تا قرنها ثمرات خود را به مسلمين مي چشانيد و آنان و همه ي بشريت را كامياب مي كرد. هر وجب از اين خاك و اين سرزمين، يادآور خاطره يي از دوران پيامبر خدا(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و ياران فداكار و نوراني اوست. در اين سرزمين بود كه اسلام طلوع كرد و پرچم جهاد برافراشته شد و آزادي بشريت از همه ي غل و زنجيرهاي جاهليت رقم خورد. امروز كه ملتهاي مسلمان، پس از چند قرن انحطاط و ركود و ذلت، در چهارگوشه ي جهان اسلام، به بيداري و قيام للَّه گراييده اند و عطر آزادي و استقلال و بازگشت به اسلام و قرآن، در فضاي بسياري از كشورهاي اسلامي منتشر گشته است، بيش از هميشه مسلمانان نياز دارند كه پيوند خود را با آن گذشته ي نوراني و معجزنشان، با دوران قيام للَّه و مبارزه ي اسلامي دوران نخستين اسلام مستحكم كنند. خاطرات اسلامي در اين سرزمين، براي هر مسلمان متدبر، در حكم داروي شفابخشي است كه او را از ضعف و زبوني و يأس و بدبيني نجات مي دهد و راه دستيابي به هدفهاي

اسلام را - كه هميشه براي هر انسان برخوردار از عمق و حكمت، هدف زندگي و تلاش است - نشان مي دهد. در اين جا بود كه پيامبر عظيم الشأن با ياران مخلص خود، سيزده سال همه ي سختيها را به جان خريدند و مرارتها را تحمل كردند، تا نهال اسلام ريشه دوانيد. و در اين جا بود كه پس از سالهاي مصيبت بار زندگي در شعب ابي طالب، پس از شكنجه ي ياراني چون بلال و عمار و ياسر و سميه و عبداللَّه بن مسعود و ديگران، پس از راهپيمايي طولاني و پُرمشقت و بي حاصل رسول خدا(صلّي اللَّه عليه واله) در ميان قبايل مكه و طائف، بيعت عقبه با اهل يثرب واقع شد و هجرت پُربركت به مدينةالرسول(صلّي اللَّه عليه واله) پيش آمد و دولت اسلامي تشكيل شد. در اين جا بود كه پيروزي بدر و شكست اُحد و محنت خندق و آزمايش حديبيه اتفاق افتاد. اين جا بود كه اخلاص و جهاد پيروزي آفريد، و مالدوستي و غنيمت طلبي ناكامي آورد. اين جا آيه آيه ي قرآن نازل شد و خشت خشت بناي فرهنگ و تمدن و حيات طيبه ي اسلامي، كار گذاشته شد. مسلمان با تدبر در اين گذشته و زيستن در لحظه لحظه ي آن، با آينده نيز پيوندي سازنده مي يابد، راه زندگي و هدف آن را مي شناسد، به خطرات راه پي مي برد، فرداي اين حركت را بالمعاينه مي بيند و خود را براي پيمودن آن آماده مي سازد و بر ترديد ناشي از احساس ضعف و حقارت و ترس از دشمن فايق مي آيد؛ و اين همه، از بركات حج است. از آنچه گفتيم، مي شود فهميد كه چرا استعمارگران ديروز و سردمداران سلطه ي استكبار جهاني امروز، اين همه از پيوند فكري و عاطفي مسلمين با گذشته ي خود بيمناك و

با آن در ستيزند. آري، اين پيوند با گذشته است كه حال و آينده را رقم مي زند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل جمهوري اسلامي در ايران و اعلام اين كه ملت ايران درصدد است جامعه يي بر اساس ارزشهاي اسلامي بسازد و در آن مقررات اسلامي را تحقق بخشد، موج تبليغات بوقهاي تبليغاتي شرق و غرب و وابستگانشان، جمهوري اسلامي را به نام بنيادگرا و كهنه پرست و روبه گذشته و عناويني از اين قبيل، بشدت مورد حمله قرار داد و به نام نوگرايي، از اين كه ايران اسلامي مي خواهد پايبند به سنتهاي گذشته باشد، انتقاد كرد؛ و اين در حالي بود و هست كه نظامهاي مرتجع و مستبد و پايبند سنتهاي پوسيده كه هرگز بويي از مفاهيم نوين عالم مانند آزادي و دمكراسي و حقوق بشر استشمام نكرده و در شرق و غرب جهان كم نيستند، هيچگاه به آن نامها مورد تعرض تبليغاتي قرار نگرفتند! و عبرت انگيز آن كه راديوهاي رژيمهايي كه در آن از ابتداييترين رسوم نوگرايي سياسي خبري نيست و چيزي به نام مجلس ملي و انتخابات آزاد و نشريه ي غيردولتي در آن در حكم افسانه است نيز به كشوري كه در آن به حكم اسلام، حكومتي مردمي بر سر كار است و قانون اسلامي در مجلسي مركب از نمايندگان مردم تصويب و به دست دولتي منتخب مردم اجرا مي شود و مردم در حساسترين مسايل آن داراي حضور فعالند، نام مرتجع دادند و هوشمندان عالم را از تقليد مسخره آميز خود به خنده انداختند! آري، استكبار و دارودسته ي خبري و تبليغاتي و قلمها و بوقهاي مزدورش، از اين كه كشوري در اعماق كهنه پرستي، و ملتي در حال و

هواي سنتهاي جاهلي خود سر كند، ولي درهاي خزاين مادّي خود را به روي آنان بگشايد و تسليم فزونخواهي و سلطه طلبي آنان شود و فرهنگ فساد و فحشا و مصرف زدگي و ميخوارگي و شهوتراني را از آنان بپذيرد، نه تنها نگران نيستند، بلكه بسي خشنودند! آنان از بازگشت ملتها به گذشته يي كه به آنان عزت و عظمت را يادآوري كند، راه جهاد و شهادت را به روي آنان باز كند، كرامت انساني را به آنان برگرداند، دست سلطه گران را از غارت و چپاول به مال و ناموس آنان قطع كند، آيه ي «ولن يجعل اللَّه للكافرين علي المؤمنين سبيلا»(7) را به آنان بياموزد، كريمه ي «وللَّه العزّة ولرسوله وللمؤمنين»(8) را بر آنان فرو خواند، خطاب «و ما لكم لاتقاتلون في سبيل اللَّه والمستضعفين»(9) را به گوش و دل آنان برساند، فرمان «ان الحكم الّا للَّه»(10) را در زندگي آنان اجرا كند و خلاصه، خدا و دين و قرآن را محور زندگي آنان سازد و دست طواغيت مستكبر و مستبد و سلطه طلب را از زندگي آنان قطع كند، از بازگشت به چنين گذشته يي و پيوند با چنين تاريخي، ناخشنود و سراسيمه و بيمناكند و لذا با هر بهايي مي خواهند از آن مانع شوند. مسلمين، بخصوص جوامعي كه نسيم آزادي و قيام للَّه بر آن وزيده، و بالاخص علما و روشنفكران و پيشگامان آنان، بايد مراقب باشند كه در اين دام نيفتند؛ از عنوان بنيادگرايي نترسند؛ از تهمت ارتجاع و سنت گرايي آشفته نشوند؛ براي راضي كردن دشمنان خبيث و حسابگر، از اصل اسلامي خود، از احكام نوراني اسلام، از تصريح به هدفهاي جامعه ي ديني و نظام توحيدي، تبري نجويند و به سخن خدا

گوش فرا دهند كه: «ولن ترضي عنك اليهود و لاالنّصاري حتّي تتّبع ملّتهم»(11) و «قل يا اهل الكتاب هل تنقمون منّا الّا ان امنّا باللَّه و ما انزل الينا و ما انزل من قبل و انّ اكثركم فاسقون»(12) و «فلعلّك تارك بعض ما يوحي اليك و ضائق به صدرك ان يقولوا لولا انزل عليه كنز اوجاء معه ملك»(13) و «ما نقموا منهم الّا ان يؤمنوا باللَّه العزيز الحميد»(14). در حج، در مدينه و مكه، در اُحد و مني و حرا، در اين سرزمين كه قدم مبارك رسول اكرم(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و اصحاب كرامش بر آن نهاده شده و شاهد آن رنجها و دربه دريها و مبارزات و خون دلها بوده و در قدم به قدم سرزمين وحي و جهاد و قرآن و سنت، در آن گذشته ها به تدبر بپردازيد؛ خود را با آن پيوند دهيد؛ در پرتو آن، راه و جهت را بيابيد؛ با تجربه ي آن، نتيجه و سرانجام راه را ببينيد؛ و به حول و قوّه ي خدا و با توكل به او و اميد به نصرت او و اعتماد به توانايي خود، در آن راه و به سمت آن هدف قدم گذاريد؛ «واللَّه معكم و لن يتركم اعمالكم»(15). 3)موضوع مهم ديگري كه حجاج بيت اللَّه به عنوان بخشي از هدف حج بايد به آن بپردازند، مسايل مهم و جاري جهان اسلام است. اگر حج كنگره ي عظيم ساليانه ي مسلمانان سراسر جهان است، بي گمان فوريترين دستور اين كنگره، مسايل روز مسلمانان در هر نقطه از جهان است. اين مسايل، در تبليغات استكباري به گونه يي مطرح مي شود كه از آن، نه درس و تجربه و اميدي به مسلمين سراسر عالم منتقل شود، و نه اگر

در آن حادثه سوء نيت و سوء عمل استكبار مؤثر بوده، مجرمي رسوا و حقيقتي افشا گردد، و يا به طور كلي مطرح نمي شود. حج جايي است كه بايد اين خيانت تبليغاتي افشا، و حقيقت آشكار شود و زمينه ي آگاهي عمومي مسلمانان فراهم آيد. اينك فهرستي از حوادث مهم جهان اسلام را به عرض برادران و خواهران مسلمان مي رسانم: الف: مهمترين مسأله ي امروز، مسأله ي فلسطين است كه در نيم قرن اخير همواره مهمترين مسأله ي جهان اسلام و شايد مهمترين مسأله ي بشريت بوده است. اين جا سخن از محنت و آوارگي و مظلوميت يك ملت است؛ سخن از غصب يك كشور است؛ سخن از ايجاد غده يي سرطاني در قلب كشورهاي اسلامي و در نقطه ي التقاي شرق و غرب جهان اسلام به يكديگر است؛ اين جا سخن از ظلم مستمري است كه اكنون دو نسل پي درپي از ملت مسلمان فلسطين را فرا گرفته است. امروزه كه قيام خونين اسلامي متكي به توده هاي مردم در سرزمين فلسطين، خطر واقعي و جدي را به اشغالگران بي وجدان و بيگانه از انسانيت و بي محابا از جنايت گوشزد مي كند، شيوه هاي دشمن از هميشه پيچيده تر و هشداردهنده تر است و مسلمين در سراسر جهان بايد مسأله را از هميشه جديتر بگيرند و براي آن فكري و كاري بكنند. ... و اين است خبر تازه ي امروز. اكنون اوضاع آشفته ي جهان اسلام و وابستگي روزافزون كشورهاي منطقه به قدرت بي مهار امريكا، زمينه ي مساعدي براي تهاجم كينه ورزانه ي دولت غاصب فراهم ساخته، كه با پشتگرمي به حمايت شيطان بزرگ - كه حقاً خطرناكترين دشمن اسلام و مسلمين است - آشكارا مقاصدي را كه هرگز هم تلاش زيادي براي پنهان ساختن آن

نمي كرده است، دنبال كند: انتقال يهوديان شوروي كه بخشي از بهاي كمكهاي غرب به آن ابرقدرت سابق است؛ انتقال فلاشه هاي اتيوپي كه قرار است خدمت به صهيونيستهاي امريكايي و اروپايي غاصب فلسطين را بكنند و اخيراً يهوديان هند؛ شهرك سازي در بخشهاي غصب شده ي اخير فلسطين و حتّي احتمالاً در بخش اشغال شده ي لبنان؛ افزايش تجهيزات نظامي و سلاحهاي كشتار جمعي در همان حال كه امريكا جنجال تحريم صدور چنين سلاحهايي را به خاورميانه بلند كرده است؛ حملات هوايي روزمره و متناوب به جنوب لبنان و بمباران غيرنظاميان فلسطيني و لبناني؛ سختگيري روزافزون نسبت به شهروندان عرب فلسطيني - يعني صاحبان آن سرزمين - و انجام جنايتبارترين و وحشيانه ترين برخوردهاي پليسي با مردم، و در همان حال در صحنه ي سياسي، در برابر عقب نشيني روزبه روز دولتهاي عربي و ساف و ضعف نشان دادن زبونانه ي برخي از سياستمداران عرب، چهره ي مهاجم به خود گرفتن و حتّي فكر تشكيل كنفرانس بين المللي و يا منطقه يي، هر يك را به نوعي رد كردن، و بالاخره پيشنهاد تشكيل دولت فلسطين در گوشه يي از سرزمين فلسطين را كه محصول عقب نشيني و ذلت پذيري طرفهاي فلسطيني بود، به صراحت و قاطعيت ردكردن. اينها مجموعه يي از سياستها و اعمال آشكار آدمي ستيزان صهيونيست است و يقيناً در كنار اينها چندين برابر، فعاليت پنهان در جهت توطئه و ترور و آدم ربايي و جنگ رواني و تبليغات مسموم و جنايتهاي شناخته و ناشناخته يي است كه فقط از صهيونيستها و همكاران آنها ساخته و متصور است. استكبار جهاني و دولتهاي استعمارگر، از آغاز تا امروز، رژيم غاصب اسرائيل را به عنوان اهرم فشاري بر روي دولتهاي عربي و سپس اسلامي منطقه پديد آورده

و ذخيره كرده اند و برآنند كه اين خنجر مسموم را همواره در پهلوي جهان اسلام نگاهدارند؛ و امروز شيطان بزرگ، سررشته ي اين سگ دست آموز را در دست دارد. پس، تعجبي نيست كه نقض مكرر قوانين بين المللي، نقض مداوم حقوق بشر - آن هم به فجيعترين شكل - تجاوز مكرر به كشورهاي همسايه، عمليات تروريستي و آدم ربايي به گونه ي آشكار، تهيه ي روزافزون سلاحهاي اتمي و امثال آنها - كه هريك در هريك از كشورهاي جهان كه با امريكا و ديگر دولتهاي بزرگ رابطه ي ارباب رعيتي نداشته باشد، حادثه يي عظيم تلقي مي شود - از صهيونيستها قابل قبول باشد و هيچ اعتراض جدي را از سوي شبكه ي استكباري جهان، مخصوصاً شيطان بزرگ برنينگيزد. بدين ترتيب، امروز دولت غاصب صهيونيست، بزرگترين خطر براي حال و آينده ي جهان اسلام است و بر مسلمين است كه براي علاج اين خطر و رفع ظلمي به اين عظمت، درصدد علاج و چاره باشند. متأسفانه رفتار و گفتار اغلب سران كشورهاي اسلامي، هيچ اشاره يي را به عزم آنان بر علاج اين خطر بزرگ - كه چيزي جز محو رژيم صهيونيست نژادپرست نيست - نشان نمي دهد؛ بلكه بعكس، نشانه هايي از گسترش كمپ ديويد و تكميل خيانت «سادات» نيز در برخي از دولتهاي عربي به چشم مي خورد؛ و من نمي دانم آيا اين دولتها با اين رفتار ذلت بار و تسليم ننگ آور در برابر دشمن عنود مسلمين و اعراب، چه پاسخي براي ملتهاي خود و نيز در پيشگاه خداوند آماده كرده اند؟ علاج واقعي اين خطر به دست مسلمين است. آنان مي توانند با كمكهاي حقيقي به مبارزين مسلمان، قيام داخل كشور فلسطين را قويتر و كوبنده تر سازند، و نيز مي توانند به

طرق گوناگون نگذارند كه دولتهاي منطقه به پيروي از خواست و تحميل امريكا، تن به سازش با اسرائيل دهند. اقدامهاي فداكارانه و جوانمردانه ي مسلمانان سربلند لبنان، كه بارها صهيونيستهاي قلدر و حاميانشان را در موضع ضعف و انفعال قرارداده، گواه صادقي است بر اين كه ملتها و جوانان مؤمن قادرند بسياري از كارهاي بزرگ را انجام دهند. ب: مسأله ي ديگر، حركتهاي اسلامي در برخي از كشورهاي عربي و آفريقايي است. اين يكي از مژده بخش ترين حوادث جهان اسلام است كه ملتي با جوانهايش، با روشنفكرهايش، با مردم كوچه و بازارش، داعيه ي اجراي احكام اسلامي و تشكيل حكومت اسلامي داشته و در راه آن حركت كند. از طلوع انقلاب عظيم اسلامي در ايران و تشكيل جمهوري اسلامي، اين انتظار و اميد براي دوستان، و اين هراس و نگراني شديد براي اردوگاه استكبار و در رأس آن امريكا وجود داشت كه انقلاب اسلامي ايران، طليعه ي پيروزيهاي مسلمانان در ساير نقاط جهان اسلام خواهد بود. برادران و خواهران مسلمان ما در همه جاي جهان بدانند كه بخش عمده يي از فشار مشترك شرق و غرب بر ايران اسلامي، چه در دوران جنگ تحميلي و چه قبل و بعد از آن، بدين خيال باطل بود كه با شكست جمهوري اسلامي در ايران، تجربه ي حركت اسلامي در چشم مسلمانان ساير كشورها ناكام جلوه كند و برق اميدي كه از پيروزي انقلاب در ايران، دلهاي آنان را روشن ساخته بود، نيروي آنان را در اين راه مبارك به كار نيفكند. امروز هم تبليغات وسيع بوقهاي استكباري كه مي خواهد انقلاب اسلامي را در ايران، راكد و متوقف و رسيده به بن بست، و نظام جمهوري اسلامي را

رويگردان از خط انقلاب و امام عظيم الشأن آن(رضوان اللَّه عليه) و آشتي جوي با امريكاي غدار جلوه دهد، هدفي جز اين ندارد. اين همان بوقهايي است كه در دوران حيات امام راحل(قدّس سرّه) بارها تهمت رابطه با اسرائيل و خريد تسليحات از آن و فروش نفت به آن را وقيحانه به ايران اسلامي - كه جديترين دشمن رژيم صهيونيستي است - وارد مي كردند. خدا را شكر كه هيچيك از تلاشهاي استكباري - چه عملي و چه تبليغاتي - كارگر نيفتاد و شعله ي اميدي كه با پيروزي انقلاب اسلامي و چهره ي مصمم و تسليم ناپذير آن، بر دنياي اسلام و جانهاي مسلمين پرتو افكنده بود، كار خود را كرد و نتيجه آن است كه امروز در تعدادي از كشورهاي اسلامي، به صورت حركتهاي عظيم مردمي در طلب حكومت اسلامي مشاهده مي شود. ليكن اين جانب به عنوان برادري دلسوز و مجرب، وظيفه ي خود مي دانم به اين ملتها و مخصوصاً به رهبران و هوشمندان و روشنفكران و علماي ديني آنان يادآوري كنم: اولاً، در اين راه كه خطرات زيادي از ناحيه ي بي صبري يا بي بصيرتي حركت را تهديد مي كند، بر دو عنصر صبر و بصيرت بيش از همه چيز تأكيد بورزيد. ثانياً، حركت اسلامي و انقلاب اسلامي، عبارت است از طغيان بر ارزشهاي جاهلي و نظامهاي طاغوتي كه بشر را به زنجيركشيده و موجب ظلم و فساد و تبعيض طبقاتي و نژادي و فحشاي عمومي و ستم پذيري توده ها و ديگر بدبختيهاي ملتها شده و همه چيز را فداي سود بيشتر و حاكميت ظالمانه ي بيشتر صاحبان زر و زور نموده است. پس، حركت صحيح اسلامي، صف بندي ميان دو نظام ارزشي و مبارزه ي ميان دو فرهنگ است:

فرهنگ به زنجير كشيدن بشر، و فرهنگ نجات بشر. لذا هر حركت اسلامي بايد خود را براي مقاومت همه ي زورمندان عالم آماده كند و غافلگير نشود. ثالثاً، دشمن مي كوشد با جوسازي و حيله هاي تبليغاتي، شما را از نام حكومت اسلامي و نظام اسلامي برحذر دارد، و شايد برخي از ساده دلان به اين فكر بيفتند كه براي حساس نشدن امريكا و دولتهاي غربي، بهتر است كه در اظهارات علني، از نام حكومت اسلامي اجتناب شود. توصيه ي اين جانب، اجتناب جدي از اين مصلحت انديشي خلاف مصلحت است. هدف تشكيل نظام اسلامي و حاكميت قرآن و اسلام را، بي هيچ انفعالي به صراحت و به تكرار و در همه ي شرايط بيان كنيد و با عدول از نام مقدس اسلام، دشمن را به طمع نيندازيد و هدف را مبهم و غبارآلود نسازيد. رابعاً، اسلام وحركتهاي اسلامي همواره از نفاق، بيش از كفر صريح لطمه ديده است. امروز خطر اسلام امريكايي - يعني آن جا كه نام و عنوان اسلام در خدمت طواغيت و در جهت هدفهاي امريكا و ديگر مستكبرين است - از خطر ابزارهاي نظامي و سياسي امريكا كمتر نيست و بيشتر است. از علمداران اسلام امريكايي، چه در لباس عالم دين و چه در موضع سياستمدار برحذر باشيد و آنان را در سخن و اشاره و جهتگيريشان متهم كنيد و هرگز درصدد جلب كمك آنان نباشيد. خامساً، از تجارب حركتهاي ديگر اسلامي در ساير كشورها و وضع كنوني آنان بي خبر نمانيد و علي رغم ميل استكبار، با آنان ارتباط بيابيد. و بالاخره سادساً، آيه ي شريفه ي «واعتصموا بحبل اللَّه جميعا و لاتفرّقوا»(16) را كه توصيه ي تمسك به دين و رعايت وحدت كلمه در

آن است، همواره به ياد داشته، هر دو توصيه ي آن را نصب العين خود قرار دهيد و از كيد دشمن در اين باب برحذر باشيد. ج: يكي ديگر از مسايل كنوني جهان اسلام، مسأله ي عراق و وضع مصيبت بار و گريه آور ملتي است كه بر اثر سوء نيت و سوء تدبير زمامدارانش، علاوه بر اختناق و حكومت پليسي شديد، و پس از اين كه از ده سال پيش به اين طرف، به جنگ غيرعادلانه با همسايگان خود مجبور گشته و به خاطر تدابير ابلهانه و جاه طلبانه ي سرانش، هزاران هزار زن و مرد و كودك و پير و جوانش، در بمبارانها و تخريبها به قتل رسيده، يا داغديده و يا مجروح و معلول و بي خانمان شده و بخش عظيمي از ثروت ملي و تاريخيش نابود شده، اكنون از سوي همان زمامداراني كه مسبب همه ي اين مصايب بوده اند، به صورت مستقيم تهديد مي شود و با بمبارانها و سلاحهاي دسته جمعي و شيميايي، قتل عام و آواره و نوميد از زندگي مي گردد. هنگامي كه ارتش عراق براي ارضاي جاه طلبي و افزونخواهي سران رژيم آن كشور، به كشور كويت حمله و آن را تصرف كرد و بهانه يي نقد به دست امريكا براي حضور بي سابقه ي نظامي و بالطبع نفوذ شوم سياسي و اقتصادي در منطقه ي خليج فارس داد و منطقه ي خليج فارس از هر دو طرف - رژيم عراق و متحدين غربي - به آتش كشيده شد، كساني از مسلمين غالباً از روي ساده انديشي خيرخواهانه، و شايد معدودي از سر بدخواهي و حسابگرانه، به جمهوري اسلامي مصرانه پيشنهاد مي كردند كه به كمك رژيم بعثي عراق شتافته، به سهم خود ابعاد جنگ را گسترده تر سازد. اين

نظر، البته برخلاف اصول مسلّم اسلام بود كه جهاد را فقط در راه گسترش دين خدا، يا دفاع از ملتهاي مستضعف و يا دفاع از دولت اسلامي واجب مي شمرد؛ و نه در دفاع از رژيمي مهاجم و اشغالگر و قدرت طلب، آن هم با ايدئولوژي حزب بعث كه رسماً و علناً منكر و معرض دين و معنويت است، آن هم با سوابق ظلم و فساد و اختناق و نسل كشي كه رژيم عراق در آن داراي وضعي استثنايي است، و بالخصوص رژيمي كه سابقه ي تسليم و فرمانپذيريش در برابر قدرتهاي سلطه گر را ايرانيان در طول هشت سال جنگي كه به خواست استكبار و با سلاح و كمك همه جانبه ي آنان بر نظام اسلامي تحميل كرد، بخوبي دريافته اند. آري، اسلام دفاع از چنين رژيمي را جهاد نمي شمرد و آن را جايز نمي داند؛ ليكن اين پيشنهادكنندگان بعضاً تحت تأثير اظهارات رياكارانه و فرصت طلبانه ي مسؤولان ويراني عراق، كه در برهه يي كوتاه براي جلب نظر ساده لوحان، بدروغ دم از اسلام و مقدسات ديني مي زدند و بعضاً با اعتراف به خباثت و فساد و ظلم سران آن رژيم، دفاع از ملت عراق را انگيزه ي خود از اين پيشنهاد مي دانستند، ما به آنان يادآوري مي كرديم كه كمك به مردم مظلوم عراق واجب است، اما ورود در جنگ به نفع رژيم عراق و تحكيم سلطه ي آن رژيم، كمك به مردم عراق نيست؛ بلكه كمك به رژيم ضد مردمي عراق و ظلم به مردم عراق است كه ده سال است آن رژيم منحوس، جنگي ناخواسته را بر آنان تحميل كرده است. اكنون با تسليم و فرار مفتضحانه ي رژيم و ارتش عراق در برابر امريكا و متحدين

غربي و قبول همه ي شرايط مستكبران، آن رژيم توانسته خود را براي مدت نامعلوم ديگري بر سرير حكومتي بي افتخار و قدرتي ذلت آميز تأمين كند؛ و در اين حال، باز مردم عراق - اين ملت مظلوم كه سالهاست گروگان رژيمي خشن و ظالم و فاسد و شكنجه گرند - بايد علاوه بر تاوان جنگي كه فقط به هدف افزونخواهي سران رژيم بر آنان تحميل شده، غرامت شكست و ذلت و عقده هاي حقارت آن رژيم را نيز بپردازند. همان رژيم و ارتشي كه بيش از صد ساعت نتوانستند با دشمنان خارجي كه به داخل خانه ي آنان آمده بودند، بجنگند و از مرگ نترسند، اكنون بيش از صد روز است كه به جان ملت عراق افتاده، خانه ها را ويران، شهرها را بمباران، عتبات عاليات را هتك، مردم را از وطن آواره، علما و بزرگان را دستگير و بسياري را شكنجه و ملت را قتل عام مي كنند. در شمال، كردها و در جنوب، اعراب را طوري كشتند و زدند و دربه در كردند و به عزاي عزيزان نشاندند كه واقعاً در مورد هيچيك از جنايتكاران شناخته شده در روزگاران اخير ما نشنيده و گمان نبرده ايم. با مردم عراق رفتاري كردند كه انسانهاي باوجدان با حيوانات نمي كنند. كردهاي شمال عراق بر اثر اخم و تهديد امريكا و دولتهاي غربي، فعلاً وضع بهتري دارند، تا بعدها چه پيش آيد؛ اما شيعيان جنوب كه به دلايل متعدد، مورد بغض و كينه ي امريكا و متحدينش مي باشند - و دليل عمده آن است كه داعيه ي اسلام و تشكيل حكومت اسلامي در آنان هست - همچنان در تهديد دايم و مورد بلا و مصيبت دايم از سوي رژيم ضد

ديني و طغيانگر و نسل كش عراقند. اين، تصوير ساده يي از وضع عراق است كه گفته شد؛ ملتي ستمديده و مظلوم و بي پناه با دست خالي در برابر حكومتي بس خشن و بي اعتنا به همه ي معيارهاي اسلامي و انساني و بين المللي و بي باك در ريختن خون مردم و ظلم به مردم. ... و صداي ياللمسلمين آن مردم بلند است. و در همين چند روز، علايم آشكار محاصره و حمله يي خونين به صدها هزار نفر فرارياني مشاهده شد كه از بيم ارتش، به مردابهاي ميان بصره و عماره و ناصريه پناهنده شده اند و زن و مرد و كودك بيمار و - بنا بر خبر - بعضاً وبا زده و دچار بيماريهاي واگير مي باشند. غرب و بخصوص امريكا، جز نقل بعضي خبرها، آن هم كوتاه و بي كشش، هيچ كمكي نكرده اند و آنان تنها اميدشان به خداست و به توده هاي مسلمان، كه البته مي توانند حداقل به شكل اعتراض به اين اعمال، آنان را ياري دهند. د: مسأله ي بعدي، وضع مسلمانان كشمير است. دولت هند، با استفاده از اشتغال دنياي اسلام به مسايل حاد ماههاي اخير، كه موجب غفلت عمومي از وضع آن برادران جداافتاده و مظلوم شده، حداكثر فشاري را كه توانسته، بر آن مردم وارد آورده و جان و مال و حتّي - بنا بر نقل - ناموس آنان را مورد تعرض و تاراج قرار داده است. اين جانب اكنون درصدد آن نيستم كه در ماهيت مسأله ي كشمير قضاوتي بكنم - و مطلعين مي دانند كه اين، يكي از زخمهاي كهنه يي است كه انگليسيهاي استعمارگر در هنگام خروج اجباري خود از هند، بر پيكر شبه قاره وارد كرده و به وسيله ي

آن از مسلمانان هند بزرگ انتقام گرفتند - سخن ما آن است كه دولت هند در برخورد با اين مسأله، از ابزارهاي خشن و نامناسب استفاده كرده و با اطمينان به اين كه دولتهاي بزرگ و سازمانهاي مدعي حقوق بشر هيچ دفاع واقعي از مسلمانان نخواهند كرد، به روشهاي غير انساني متوسل شده است. ملتهاي مسلمان بايد بدانند كه مسلمان كشميري از آنان متوقع آن است كه از او دفاع كنند، و اين وظيفه ي اسلامي و برادرانه ي مسلمين است، و دولت هند اگر تصور كند كه مي توان آن جمع كثير از مسلمانان را بدون هيچ عكس العمل از سوي مسلمين جهان، براي هميشه تحت فشار نگهداشت، بي شك در اشتباه است. در همين جا لازم است درباره ي اقليتهاي مسلمان در برخي از كشورها و از جمله كشورهاي اروپايي اشاره شود كه فشار وارد بر مسلماناني كه مايلند هويت اسلامي خود را حفظ كنند، افشاگر ماهيت دمكراسي و آزادي يي است كه غرب پيوسته از آن دم مي زند! حساسيتهايي كه بعضي دولتهاي اروپايي در برابر ساختن مسجد، يا تشكيل اجتماعات اسلامي، يا رعايت لباس اسلامي و امثال آن نشان مي دهند يا در مردم برمي انگيزند، بايد مسلمانان را به مواضع واقعي آن دولتها نسبت به اسلام آشنا سازد. اينها از جمله ي مسايل مهمي است كه مسلمانان جهان بايد درباره ي آن بينديشند و از آن براي معرفت به وظيفه ي خود در اين روزگار بهره گيرند. ه: يكي از مسايل مهم اين روزگار، مسأله ي اختلافات فرقه يي ميان مسلمين است. اين البته مسأله ي تازه يي نيست و اختلافات و نزاع و بعضاً زدوخورد بر سر مسايل كلامي و فقهي و فرقه يي، از قرن اول اسلام همواره

وجود داشته است؛ ليكن در اين باب، سخن تازه آن است كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و گسترش فكر آن در سراسر آفاق اسلامي، يكي از ترفندهاي استكبار در مقابله با اين موج همه گير اسلامي اين بوده است كه از سويي انقلاب اسلامي ايران را يك حركت شيعي به معناي فرقه يي آن - و نه اسلامي به معناي عام - معرفي كرده، و از سوي ديگر، در ايجاد نفاق و نقار ميان شيعه و سني سعي بليغ كنند. ما از آغاز با توجه به اين مكر شيطاني، همواره اصرار بر وحدت فرق مسلمين داشته و كوشيده ايم اين فتنه گري را خنثي كنيم و بحمداللَّه با تفضل الهي توفيقات فراوان نيز داشته ايم، كه يكي از آخرين آنها، تشكيل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي است و هم اكنون در سراسر جهان اسلام، علما و روشنفكران و شعرا و نويسندگان و عامه ي مردم از همه ي مذاهب اسلامي، دوشادوش و با يك زبان و يك نفس، از انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران دفاع مي كنند؛ ليكن دشمن با پول و طرح و تبليغ و خباثت فراوان مجهز است و متأسفانه در نقاطي از جهان كساني را مي يابد كه بتواند با تطميع و اغفال، بر ذهن و زبان آنان تسلط يابد. لذا گاه به گاه در كشوري از يك سياستمدار، و در كشور ديگري از يك عالم نما يا انقلابي نما شنيده مي شود كه به تشنيع و ناسزا به شيعيان يا به ملت ايران - كه بزرگترين انقلاب معاصر را به وجود آورده و به گونه يي بهت انگيز از آن دفاع كرده اند - زبان مي گشايد و قلم مي راند. يا در كشور مسلمان پاكستان -

كه ملت آن، در شمار عزيزترين ملتها براي ما و هميشه در خط دفاع از اسلام و جمهوري اسلامي ايران بوده و هست - كساني با دلارهاي دشمنان اسلام و وحدت مسلمين، جلسات داير مي كنند و كتاب و مقاله مي نويسند، تا شيعه و تشيع اهل بيت پيامبر(صلّي اللَّه عليه واله) را به باد حمله بگيرند و به مقدسات اهانت كنند. ما همه ي اينها را به حساب امريكا و دستياران و مزدورانش مي گذاريم و دامن ملتها و علماي راستين اسلام را از آن پاك مي دانيم؛ ليكن اين از جمله مسايلي است كه بايد با هوشياري مسلمين حل شود و مجال تاخت وتاز به دشمنان اسلام داده نشود. و: آخرين سخن، مسأله ي بسيار مهم سلطه ي روزافزون شيطان بزرگ بر ذخاير كشورهاي اسلامي و حضور بيش ازپيش سياسي و اقتصادي و حتّي نظامي آن در اين كشورهاست. اين ابرقدرت ظالم و سلطه طلب، پس از تحولات اخير جهان كه منتهي به فرو ريختن نظامهاي الحادي كمونيستي شد و شوروي از موضع رقابت با امريكا فرو افتاد، درصدد است كه سراسر جهان و بخصوص مناطق زرخيز اسلامي را به منطقه ي نفوذ بي رقيب خود مبدل سازد و پس از فراغت از - به اصطلاح - جنگ سرد، به جنگ همه جانبه يي با بيداري اسلامي - كه مانع مستحكمي در راه اين نفوذ است - كمر بسته است. اين حكومت شيطاني، بنا بر مقتضاي طبيعت ضد فطري و ضد انساني خود، از درون دچار معضلات لاينحلي است؛ ليكن به اقتضاي همان طبيعت استكباري و جهانخواري، مي كوشد كه مشكلات خود را به كل جهان منتقل كند و با تسلط بر همه ي مراكز حساس و ثروت خيز عالم، از جمله خاورميانه و

مخصوصاً خليج فارس، به حيات خود قدرتمندانه تر از پيش ادامه دهد. اگر اين رؤياي شوم به تحقق بپيوندد، روزگار سياهي بر ملتهاي اين منطقه خواهد گذشت كه در گذشته نظير نداشته است. رژيم امريكا، اينك از هر وسيله يي براي رسيدن به آن هدف شيطاني استفاده مي كند و متأسفانه جهالت و غرور و قدرت طلبي حكام عراق - كه زمينه ي آن را هم كمكهاي قبلي امريكا و غرب به عراق فراهم كرده بود - اوضاعي را در اين منطقه به وجود آورد كه عواقب تلخ و دردناك آن را همه كم و بيش مي دانند؛ و از جمله تبعات آن، يكي اين است كه امريكا به تصميم گيرنده ي اصلي در بخش مهمي از اين منطقه مبدل شده و دولتهاي منطقه را مرعوب خود ساخته است؛ و اين تهديدي بزرگ براي موجوديت اسلامي، بلكه كيان انساني در اين منطقه و در هر منطقه از جهان كه چنين اتفاقي بيفتد، به شمار مي آيد. امروز به جز اسلام و انسانهاي مؤمن و مصمم، هيچ نقطه ي اميد ديگري براي مقابله با اين تهديد بزرگ نيست. و خدا را سپاس كه امروز خورشيد منور اسلام حياتبخش، دوباره بر دل و جان انسانها تابيدن گرفته و بسياري ملتهاي مسلمان در راه تحقق بخشيدن اسلام در زندگي خود، با عوامل دوري مردم از دين خدا مبارزه را آغاز كرده اند. اين، حركتي فرخنده و اميدبخش است و به توفيق الهي همين است كه زنجير سلطه ي شيطاني امريكا و هر قدرت طغيانگر ديگر را خواهد گشود و همه را نجات خواهد داد؛ «كتب اللَّه لاغلبنّ انا و رسلي»(17). ملتها و دولتها در قبال روحيه ي گرايش به اسلام ناب محمّدي(صلّي اللَّه عليه

واله) - اسلامي كه سرلوحه اش، قطع نفوذ شيطان بزرگ و بقيه ي شياطين از زندگي ملتهاست - به يك اندازه مسؤولند. دولتهاي اسلامي اگر به كشور و ملت خود علاقه مندند، بايد بدانند اين آن چيزي است كه زندگي و شرف و استقلال ملتها و كشورها و قدرت دولتها را تأمين مي كند. از خداوند متعال، بيداري همه ي مسلمانان عالم و شرف و عزت و رهايي آنان از چنگال استكبار و پيروزي آنان در مصاف دشمنان خدا را مسألت مي كنم. پروردگارا ! پرتو قرآن و اسلام را بر دلهاي مسلمين مستدام بدار و رحمت و فضل خود را بر آنان نازل كن؛ آنها را تأييد بفرما و دلهاشان را با اميد و ايمان مستحكم بدار؛ قلب وليّ اللَّه الاعظم(ارواحنافداه و عجّل اللَّه فرجه) را از ما شاد و دعايش را در حق ما مستجاب كن؛ حج حاجيان و تلاش تلاشگران راه خودت را به نيكي مقبول فرما؛ دلهاي مسلمين را روزبه روز به هم نزديكتر و عوامل تفرقه را نابود فرما؛ ارواح مطهر شهداي راه حق و جسم و جان آسيب ديدگان اين راه را مشمول رحمتت بفرما. پروردگارا ! از هر حركتي كه در سراسر جهان براي حاكميت دين تو انجام مي شود، حضرت امام خميني - آن بنده ي صالح و برگزيده ات - را جزاي خير عنايت كن؛ آمين ربّ العالمين. والسّلام علي جميع اخواننا المسلمين و رحمةاللَّه - علي الحسيني الخامنئي - سوم ذي الحجةالحرام سال 1411 هجري - قمري - مصادف با بيست وششم خرداد سال 1370 هجري شمسي --------------------------------------------------------------------------------

1) حج: 27 و 28 2) توبه: 3 3) انبياء: 92 4) بقره: 200 5) توبه: 3 6) بقره: 197 7) نساء: 141 8)

منافقون: 8 9) نساء: 75 10) يوسف: 40 11) بقره: 120 12) مائده: 59 13) هود: 12 14) بروج: 8 15) محمّد: 35 16) آل عمران: 103 17) مجادله: 21

پيام تشكر به حجةالاسلام والمسلمين محمّد محمّدى رى شهرى، به مناسبت برگزارى مراسم برائت از مشركين در م

پيام تشكر به حجةالاسلام والمسلمين محمّد محمّدي ري شهري، به مناسبت برگزاري مراسم برائت از مشركين در مكه بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ محمّد محمّدي ري شهري(دام بقائه الشّريف) با سلام و تحيت. از خبر برگزاري باعظمت مراسم برائت از شرك و مشركين، جبهه ي سپاس به درگاه خداوند(جلّت عظمته) سوده، آن را ناشي از تفضل الهي و توجهات خاصه ي حضرت بقيّةاللَّه(روحي فداه) بر ملت مؤمن و صادق و فداكارمان مي دانم. بر حجاج بيت اللَّه الحرام كه با حضور فعال خود توانسته اند به مراسم عظيم حج، صبغه ي ابراهيمي و محمّدي(صلّي اللَّه عليهماوالهما) ببخشند و روح مقدس امام راحل(رضوان اللَّه عليه) را شادمان كنند، اين موفقيت بزرگ مبارك باد. اميدوارم توفيق انجام كامل مناسك حج، فضل الهي را بر همه ي آنان كامل گرداند. لازم مي دانم از شركت فعال همه ي برادران و خواهران ايراني و غير ايراني، مخصوصاً جانبازان عزيز و آزادگان محنت كشيده و خانواده هاي مكرم شهيدان و بالاخص شهداي حج خونين - كه عطر جهاد و شهادت را در اين مراسم پراكندند - تشكر نمايم و از جناب عالي و ديگر خدمتگزاران عزيز حجاج و نيز از وزير محترم خارجه، كه هر يك به نحوي مخلصانه در راه اعلاي كلمه ي توحيد در اين مراسم تلاش نموده ايد، صميمانه قدرداني و تشكر كنم. علي حسيني خامنه اي - هفتم ذيحجةالحرام سال 1411 ه.ق - مصادف با سي ام خرداد سال 1370 ه.ش

پيام به چهارمين مجمع بزرگ فرماندهان و مسؤولان دفاتر نمايندگى ولىّ فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلام

پيام به چهارمين مجمع بزرگ فرماندهان و مسؤولان دفاتر نمايندگي وليّ فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اجتماع شما برادران عزيز، براي اين جانب فرصتي است تا بار ديگر تكريم صميمانه ي خود را نثار بازوان كارآمد و دستان سخاوتمند و مردان دريادلي كنم كه در عرصه ي امتحان بزرگ الهي،

با جهاد مخلصانه در راه خدا، و بذل همه ي سرمايه هاي ارزشمند انساني، يادگاري جاودانه به جاي نهادند؛ از مرگ نهراسيدند و سختيهاي ميدان نبرد را به جان خريدند و از بوته ي آزمايش سرافراز به درآمدند. برخي در اين قله ي شكوه انساني جان دادند و خلعت فاخر شهادت پوشيدند، و برخي همچنان در وادي خدمت به انتظار ايستاده اند، تا وظيفه ي الهي، آنان را به كجا فرا خواند، و تكليف اسلامي از آنان چه بخواهد. درود خدا و اوليايش بر اين بندگان صابر و صالح باد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در سايه ي روحيه ي انقلابي و معنويتي كه از سرچشمه ي جوشان دل منور و روح مصفاي آن امام عارفان و قدوه ي صالحان پيوسته مي جوشيد و بيش از همه جوانان رزمنده و خالص سپاه و بسيج را سيراب مي كرد، توانست نقش تعيين كننده يي را در دفع حمله ي ايادي استكبار به جمهوري اسلامي ايفا كند و در كنار ارتش و با بكارگيري بسيج مردمي، درس تلخي به دشمنان اسلام بدهد و حفظ و استمرار نظام جمهوري اسلامي را تضمين كند. اين، حجتي بر ملت ما و خود نيروهاي مسلح و همه ي دست اندركاران كشور نيز بود كه نقش توكل به خدا و اتكاء به روحيه ي انقلابي و شجاعت در ميدان عمل را به آنان نشان داد و وسوسه ي گرايش به بيگانگان و استمداد از نااهلان را از دل آنان زايل ساخت و بحمداللَّه جمهوري اسلامي با تكيه بر عناصر خودي و باليده در دامان انقلاب و به حول و قوّه ي الهي در عرصه هاي مختلف به پيروزيهاي بزرگي دست يافته است. اكنون كه سپاه پاسداران پس از درخشش در آزمايش جنگ تحميلي، با تعيين

حدود دقيق وظايف و سازماندهي پنج نيرو در مسؤوليتهاي مشخص خود و تدابير مربوط به مراتب و انضباط و آموزش و تجهيزات، مرحله ي تكامل ديگري را گذرانده و به آزمايش ديگري سرافراز گرديده، اين جانب لازم مي دانم به همگي شما زبدگان سپاه و فرماندهان و مسؤولان دفاتر نمايندگي يادآوري كنم كه: برجستگي سپاه، در همراهي «سلحشوري نظامي» با «خلوص معنوي» بوده و همه ي موفقيتها از هماهنگي اين دو ناشي شده است. و اين دو عنصر اصلي كه صفت مجاهدان جليل القدر صدر اسلام و پايه گذاران افتخارات تاريخي اسلامي است، همواره بايد در سپاه پاسداران حفظ شود و هرگز گرايش به جلوه هاي بي قدر مادّي و روح آسايش طلبي و كامجويي نبايد در اين ستون شامخ و استوار نظام اسلامي خلل ايجاد كند. مردان خدا، آنان كه بناي عظمت ملت اسلام را پي افكندند و ياد و آثار وجود بابركت خود را جاودان ساختند، بزرگتر از آن بودند كه كامرانيهاي حقير مادّي بتواند چشم و دل روشن آنان را به خود كشيده، از هدفهاي والا غافل سازد. تذكر مشفقانه ي اين جانب به شما عزيزان - كه مي دانم شما خود با همه ي دل آگاه، آن را در مي يابيد - آن است كه تا حركت در خط اسلام ناب محمّدي(صلّي اللَّه عليه واله) هست، دشمن كمين گرفته و دست كين گشاده نيز هست، و توطئه و خيانت و مفسده انگيزي نسبت به نظام مقدس اسلامي نيز هست. و تا اين تهديدها هست، حضور فداييان انقلاب و فرزندان صميمي و بازوان قدرتمند آن نيز ضرورتي حياتي است. شما با اين بينش و دريافت است كه بايد سپاه را سازماندهي و فرماندهي كنيد و آن را منضبط و آموزش ديده و روشن بين

و كارآمد سازيد. در سپاه بايد با تخلف از هر نوع آن برخورد شود و اين سازمان انقلابي از همه ي آفتهاي طبيعي و دوره يي صيانت گردد. در سپاه بايد انضباط نظامي از ايمان و عقيده سرچشمه گيرد و نظم و آموزش و رعايت مراتب، به عنوان وظيفه يي ديني رعايت شود و درعين حال روح برادري و تفقد از زيردست و ارزشگذاري براساس ارزشهاي معنوي، رواج روزافزون داشته باشد. عناصر سپاه بايد به اقتضاي وظيفه يي كه براي آنان تعريف شده، داراي درك و تشخيص و شم سياسي بار آيند و درعين حال از هرگونه ورود در دسته بنديهاي سياسي - كه براي هر سازمان نظامي، سم مهلك است - بشدت پرهيز كنند. فرماندهان بايد در همه ي رفتارهاي شايسته، سرمشق ديگران باشند و نظاميگري و پرهيزگاري و ضابطه گرايي را در عمل به ديگران بياموزند. رقابتهاي منفي ميان افراد و بخشهاي گوناگون و ميدان دادن به شايعه ها و سوءظنها، بيماري خطرناكي است كه بايد هرگز به كالبد جوان و نيرومند سپاه راه نيابد و فضاي معطري را كه هدفهاي الهي و انگيزه ي جهاد پديد مي آورد، آلوده نسازد. تجمل و رفاه زدگي و عشرت طلبي - كه بحمداللَّه ساحت سپاه از آن دور است - به هيچ بهانه در اين مجموعه ي پاكنهاد نبايد نفوذ كند و وسوسه ها نبايد عزم شما مردان حق طلب را متزلزل سازد. شما خود و خانواده هاي فداكارتان، شايستگي آن را داريد كه الگوي همه ي انسانهاي خدوم و سربلند باشيد، و بايد اين شايستگي را حفظ كنيد. بي شك جلوه هاي بي ارزش و زرق وبرقها نخواهد توانست گردن سرافراز مردان خدا را در چنبر كمند خود بگيرد و ارزشهاي بدلي و دروغين را به جاي

اصالتها بنشاند. توصيه ي اين جانب اين است كه نسبت به وضعيت اخلاقي و تربيتي همه ي افراد و نيز خانواده هاي فداكار آنان، همت گماشته شود و از روشهاي كارآمد هنري در اين مورد استفاده شود. در مجموعه ي عظيم سپاه، استعدادهاي درخشان در جنبه هاي گوناگون هست، كه بايد شناسايي و پرورش داده شود و اين گنجينه هاي انساني در راه هدفهاي والاي انقلاب به كار افتد. همكاري و روابط صميمانه با ارتش جمهوري اسلامي، وظيفه ي هميشگي سپاه و توصيه ي مستمر امام راحل(قدّس سرّه) است، كه بايد لحظه يي به فراموشي سپرده نشود و اين دو بازوي كارآمد - كه هر يك با وظيفه ي مشخصي، در كنار آن ديگري، مسؤوليت دفاع از انقلاب و كشور را دارند - بايد هماهنگ حركت كنند. دشمن هنوز هم مي كوشد شايعه ي ادغام ارتش و سپاه را هرجا و هر گونه بتواند، بپراكند و در هر موقعيتي به روحيه ي يكي از اين دو سازمان نظامي خدوم، ضربه بزند. لازم است همه، بخصوص فرماندهان، تأثيرات سوء اين غرضورزي خصمانه را خنثي كنند. بسيج مردمي، پشتوانه ي عظيم و بابركتي است كه ارزش بي بديل خود را در ميدانهاي گوناگون به اثبات رسانده است. به اين ذخيره ي الهي بايد به چشم تكريم بنگريد و آن را در عرصه ي سازماندهي و آموزش و انضباط، روزبه روز به پيش بريد. بي شك، تا اين كوششهاي مخلصانه و اين هشياري و كارايي در شما هست، و تا هنگامي كه به اين وظايف مهم اهميت داده مي شود، دشمن در عرصه ي نظامي هيچ طرفي نخواهد بست و نقشه هاي خباثت آلود و خائنانه، نقش بر آب خواهد شد. علو درجات امام بزرگوار(رضوان اللَّه عليه)، و شادي روح شهداي عزيز، و شفا و

اجر براي جانبازان، و آزادي و سلامتي براي اسرا و مفقودين، و توفيق كامل براي آزادگان و همه ي شما برادران را از خداوند متعال مسألت مي كنم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - بيست وپنجم شهريور ماه يكهزاروسيصدوهفتاد

پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا در هفته ى دفاع مقدس

پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا در هفته ي دفاع مقدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم در سالگرد هفته ي دفاع مقدس، هيچ چيز شايسته تر از آن نيست كه ياد و نام گرامي شهيدان و فداكاران راه خدا را بزرگ بداريم؛ آنان كه به عهد و پيمان خود با خدا و با امام عزيز وفا كردند و هستي خود را به ميدان آورده، صادقانه از حريم اسلام و نظام اسلامي دفاع نمودند و به بهاي نثار جان خود، خطر دشمن را از انقلاب و ميهن عزيز دور ساختند. اينها جاودانگان تاريخ ما و ستارگان اسلامند. هر چيزي با گذشت زمان كم رنگ و بي اثر مي شود، و اينان همچون همه ي شهيدان راه خدا، روزبه روز در چشم اهل دل و در متن تاريخ ما، برجسته تر و درخشانتر مي گردند. رحمت خدا بر آنان، و درود و دعاي بندگان صالح خدا نثار تربت آنان باد. جانبازان عزيز كه سلامت خود را فدا كرده اند، و اسيران آزاده و سربلند كه سالياني از آزادي خود را مايه گذاشته اند، و خانواده هاي اين همه كه انواع رنجها را در راه خدا به جان خريده اند، همگي در صفوف مقدم اين جايگاه ارزشي، و پشت سر شهيدان والا مقام ما قرار دارند. اين فداكاريهاي بزرگ در كنار حضور مستمر رزمندگان ملت ما در جبهه هاي گوناگون كارزار انقلابي، توانسته است اسلام را سربلند، و دست بيگانگان را از ميهن كوتاه، و ايران را

بلندآوازه و آبرومند سازد. اين مجاهدتها توانسته است راه ملت ايران را به سوي هدفهاي متعالي اسلام بگشايد و در دنياي تاريك و اسير ماديت و شهوت، دريچه يي به معنويت به روي او باز كند و به او عزت و شخصيت ببخشد. پاسداري از خون شهيدان و احترام به زحمات دهساله ي ملت بزرگ ما در آن است كه روزبه روز حركت ما در راه اسلام سريعتر و صحيحتر گردد و جامعه ي ما و مردم ما و همه ي دستگاههاي ما، در اعمال و رفتار، به اسلام نزديكتر شوند. تكريم شهيدان به آن است كه اين ملت هرگز در برابر سلطه گران مستكبر سر خم نكند و به وسوسه ي دشمنان عظمت اسلام، تسليم نگردد. پيمودن اين راه است كه عزت و كاميابي دنيا و فلاح و سربلندي آخرت را نصيب ملت ما و همه ي مسلمين خواهد ساخت و دست شيطانهاي گوناگون را خواهد بريد. از خداوند متعال علو درجات شهيدان عزيز و شادي ارواح طيبه ي آنان، و نيز تعالي روح مطهر امام شهيدان و آزادگان(قدّس سرّه)، و همچنين شفاي جانبازان و بازگشت سريع اسيران و مفقودالاثرها را مسألت مي نمايم و اميدوارم همه ي ملت ايران مورد توجهات حضرت وليّ اللَّه الاعظم(روحي فداه) و مشمول دعاي مستجاب آن حضرت باشند. والسّلام عليه و علي ابائه الطّاهرين. سيد علي خامنه اي - 04/07/1370

پيام به اولين اجلاس ساليانه ى اقامه ى نماز در مشهد مقدس

پيام به اولين اجلاس ساليانه ي اقامه ي نماز در مشهد مقدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم تشكيل مجمعي از صاحب نظران براي اقامه ي نماز، يكي از شايسته ترين و ضروريترين كارهايي است كه بايد در جمهوري اسلامي صورت مي گرفت؛ زيرا برپاداشتن نماز، نخستين ثمره و نشانه ي حكومت صالحان است؛ و در رتبه ي بعد از آن است كه نوبت به «زكات» به

مثابه ي تنظيم مالي جامعه و ريشه كن كردن فقر، و نيز «امر به معروف و نهي از منكر» - يعني سوق دادن به نيكيها و باز داشتن از بديها - مي رسد؛ «الّذين ان مكّنّاهم في الارض اقاموا الصّلوة و اتوا الزّكوة وامروا بالمعروف و نهوا عن المنكر»(1). اقامه ي نماز فقط اين نيست كه صالحان، خود نماز بگزارند؛ اين چيزي نيست كه بر تشكيل حكومت الهي متوقف باشد؛ بلكه بايد اين ستون دين در جامعه به پا داشته شود و همه كس با رازها و اشاره هاي آن آشنا، و از بركات آن برخوردار گردند. درخشش معنويت و صفاي ذكر الهي، همه ي آفاق جامعه را روشن و مصفا كند و تن ها و جانها با هم به نماز بشتابند و در پناه آن، طمأنينه و استحكام يابند. نماز، ركن اصلي دين است و بايد اصليترين جايگاه را در زندگي مردم داشته باشد. حيات طيبه ي انسان در سايه ي حاكميت دين خدا وقتي حاصل خواهد شد كه انسانها دل خود را با ياد خدا زنده نگهدارند و به كمك آن بتوانند با همه ي جاذبه هاي شر و فساد مبارزه كنند و همه ي بتها را بشكنند و دست تطاول همه ي شيطانهاي دروني و بروني را از وجود خود قطع كنند. اين ذكر و حضور دايمي، فقط به بركت نماز حاصل مي شود؛ و نماز درحقيقت پشتوانه يي مستحكم و ذخيره يي تمام نشدني در مبارزه يي است كه آدمي با شيطان نفس خود كه او را به پستي و زبوني مي كشد، و شيطانهاي قدرت كه با زر و زور او را وادار به ذلت و تسليم مي كنند، هميشه و در همه حال دارد. هيچ وسيله يي مستحكمتر و دايمي تر از

نماز براي ارتباط ميان انسان با خدا نيست. مبتديترين انسانها رابطه ي خود با خدا را به وسيله ي نماز آغاز مي كنند. برجسته ترين اولياي خدا نيز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در نماز مي جويند. اين گنجينه ي ذكر و راز را هرگز پاياني نيست، و هر كه با آن بيشتر آشنا شود، جلوه و درخشش بيشتري در آن مي يابد. كلمات و اذكار نماز، هريك خلاصه يي است كه به بخشي از معارف دين اشاره مي كند و به طور مكرر و پي درپي آن را به ياد نمازگزار مي آورد. نمازي كه با تدبر در معاني و بدون سهو و غفلت گزارده شود، انسان را روزبه روز با معارف الهي آشناتر و به آن دلبسته تر مي سازد. نورانيت نماز، و رازها و رمزهاي آن، و درسهايي كه در آن گنجانيده شده، و اثر آن در ساختن فرد و جامعه، چندان نيست كه بشود در مقالي كوتاه از آن سخن گفت؛ بلكه چنان نيست كه بي خبري چون من بتواند از اعماق آن خبري آورد. آنچه من با قلم قاصر و معرفت ناچيز خود مي گويم، آن است كه مردم ما و جامعه ي ما و بخصوص جوانان ما - كه اكنون بار امانت سنگيني را بر دوش گرفته اند - بايد نماز را منبع قدرتي لايزال بدانند و در برابر جبهه ي فساد و بي عدالتي و كجروي كه امروز بشريت را تهديد مي كند، از نماز و ياد خدا نيرو بگيرند. ميدان مبارزه يي كه امروز پيش روي ماست، ما را به تكيه گاه مستحكم ذكر خدا و اميد و اعتماد به او، بيش از هميشه و پيش از همه محتاج مي سازد؛ و نماز آن سرچشمه ي جوشاني است كه اين

اميد و اعتماد و قدرت معنوي را به ما مي بخشد. نمازِ باحضور و باتوجه، نمازي كه از ياد و ذكر سرشار است، نمازي كه آدمي در آن با خداي خود سخن مي گويد و به او دل مي سپارد، نمازي كه والاترين معارف اسلام را پيوسته به انسان مي آموزد، چنين نمازي انسان را از پوچي و بي هدفي و ضعف مي رهاند و افق زندگي را در چشمش روشن مي سازد و به او همت و اراده و هدف مي بخشد و دل او را از ميل به كجروي و گناه و پستي نجات مي دهد. از اين روست كه نماز در همه ي حالات، حتّي در ميدان نبرد و سخت ترين آزمايشهاي زندگي، اولويت خود را از دست نمي دهد. انسان هميشه به نماز محتاج است، و در عرصه هاي خطر، محتاجتر. حقيقت آن است كه در كار معرفي نماز كوتاهيهاي زيادي شده است؛ و نتيجه آن كه نماز هنوز جايگاه شايسته ي خود را، حتّي در نظام اسلامي ما به دست نياورده است. اين مسؤوليت سنگين، بر دوش دانشوران و آشنايان به معارف اسلامي است كه نماز را به همه، بخصوص به نسل جوان بهتر بشناسانند. از كودك دبستاني تا پژوهشگر دوره هاي عالي، هريك فراخور ذهن و معرفت خود، مي توانند در راه شناختن نماز و رازهاي آن، قدمهايي بردارند و با ناشناخته هايي آشنا شوند. حتّي عرفاي بزرگ نيز براي سالكان وادي معرفت، «اسرارالصلوة» نوشته و آموخته اند؛ يعني اعماق اين اقيانوس، همچنان ناشناخته و پيمودني است. در جامعه ي ما فصل مهمي بايد در معرفي نماز در همه ي سطوح گشوده شود. رسانه ها و بخصوص صدا و سيما، با شيوه هاي گوناگون، نماز را معرفي و يادآوري كنند. همه جا

و هميشه در راديو و تلويزيون، نماز در اولويت گذاشته شود و شوق ايمان و عطش ياد خدا در دلها پديد آيد. در كلاسهاي دروس ديني مدارس و دانشگاهها، درس نماز جايگاه خود را باز يابد و سخنان سنجيده و افكار بلند در بازشناسي نماز فراهم، و در معرض ذهن و دل دانشجويان و دانش آموزان گذاشته شود. فلسفه ي نماز و تحليل رازها و رمزهاي آن، با زبان هنر در معرض ديد همگان قرار گيرد، تا هر كس به قدر ظرفيت خود از آن متمتع گردد. كتابها و جزوه ها در سطوح مختلف و از ديدگاههاي گوناگون به وسيله ي محققان و عالمان به سلك تحرير درآيد و مايه ي كارهاي هنري و ادبي گردد. فصلي نيز بايد براي آسان كردن انجام نماز گشوده شود. در همه ي مراكز عمومي - مدارس، دانشگاهها، كارخانه ها، سربازخانه ها، فرودگاهها، ايستگاههاي قطار، ادارات دولتي و امثال آن - جايگاههاي مناسبي براي نماز پيش بيني شود. مساجد و نمازخانه ها، پاكيزه و مرتب و رغبت انگيز باشد. نماز در وقت فضيلت و به جماعت گزارده شود. در هر محيطي، برجستگان و بزرگان آن بر ديگران پيشقدم شوند و عملاً اعتناء به نماز را به ديگران بياموزانند. و خلاصه در همه جا حركت به سمت نماز و شتافتن به نماز محسوس باشد. با اين مقدمات، به خواست خداوند متعال و با توجهات و ادعيه ي زاكيه ي حضرت وليّ اللَّه الاعظم(روحي فداه)، كشور و جامعه ي ما به هدفهاي والاي نماز نزديك مي شود و از بركات آن بهره مي گيرد. در پايان لازم مي دانم از فراهم آورندگان اين مجمع و همه ي كساني كه با وقوف بر اهميت نماز، در راه اقامه ي آن تلاش مي كنند، مخصوصاً از جناب حجةالاسلام آقاي

قرائتي كه دلسوزانه و عاشقانه در اين راه گام برمي دارند، صميمانه تشكر كنم و قبول حضرت حق تعالي را براي اين كوششهاي مخلصانه مسألت نمايم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - 15/07/1370 --------------------------------------------------------------------------------

1) حج: 41

پيام به ملتهاى مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشورهاى اسلامى، به منظور بسيج نيروهاى

پيام به ملتهاي مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشورهاي اسلامي، به منظور بسيج نيروهاي عظيم كشورهاي اسلامي براي مقابله با توطئه هاي خباثت آميز امريكا و اسرائيل در كنفرانس مادريد(1) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اذن للّذين يقاتلون بانّهم ظلموا و انّ اللَّه علي نصرهم لقدير. الّذين اخرجوا من ديارهم بغير حقّ الّا ان يقولوا ربّنااللَّه و لولا دفع اللَّه النّاس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع وبيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم اللَّه كثيرا ولينصرنّ اللَّه من ينصره انّ اللَّه لقويّ عزيز(2) در تاريخ ملتها لحظاتي است كه نوع تصميم گيري در آن، بر زماني طولاني از عمر آن ملت اثر مي گذارد و تلخي و رنج و ذلت و اسارت، و يا آزادگي و عزت و شادكامي، براي نسلهايي به ارمغان مي آورد. اگر آن روزي كه صهيونيستها اولين تيشه ها را بر ريشه ي عميق مليت فلسطيني مي زدند، تا مليتي دروغين و جعلي و بي ريشه به جاي آن در خاك متعلق به مسلمين بگذارند، سران مسلمان و عناصر مؤثر و به تبع آنان توده هاي مردم، حضور و مقاومت جدي و هوشيارانه يي از خود نشان مي دادند، امروز از اين همه مصيبت و بلايي كه ميوه ي زهرآگين شجره ي خبيثه ي دولت صهيونيستي است، در اين منطقه خبري نبود و شايد ملتهاي منطقه و بخصوص ملت مظلوم فلسطين، از آنچه در اين چهل وپنج سال كشيده است، معاف مي بود. آن روز سست عنصريِ بعضي و قدرت طلبيِ بعضي و راحت طلبيِ بعضي و ناهشياري بعضي، دست

به هم داد و خيانتي عمومي را شكل بخشيد و نتيجه آن شد كه شد: هزاران خون به ناحق ريخته، هزاران ناموس هتك شده، هزاران خانه ي ويران شده، هزاران سرمايه ي بربادرفته، هزاران آرزوي دفن شده، هزاران روز و شب تلخ و مصيبت باري كه با گرسنگي و دربه دري و بي خانماني و اشك و آه يك ملت در اردوگاههاي اردن و لبنان سپري شده، يا در وطن اشغالي در زير چكمه و سرنيزه ي دشمن به سرآمده، هزاران انساني كه بي هيچ جرمي در معرض سخت ترين عقوبتهاي زمانه قرار گرفته، و هزاران غم ناگفتني ديگر كه جز آنان كه روزهاي جان كندن تدريجي در اردوگاه را در مجاورت خانه ي غصب شده ي خود يا در خانه ي زير قيمومت بيگانه مي گذرانند، كسي ديگر قادر به درك آن نيست. ... همه و همه از آن خيانت بزرگ پديد آمد، و آن خيانت، خيانتهاي ديگر را به دنبال آورد؛ و اين امواج خيانت، چه فضيلتها را كه خشكاند و چه روحيه ها را كه ميراند و چه شعله ها را كه فسرد. ... هر كسي آن روز مي توانسته كاري بكند و قدمي در راه دفع اين ظلم بزرگ بردارد، و نكرده و برنداشته، محكوم لعن و نفرين اين دو نسل فلسطيني، و مشمول قضاوت قاطع و سخت تاريخ معاصر و آينده، و مورد عذاب و تقاص الهي در روز جزاست؛ و در اين، فرقي ميان رجال سياست و رجال اقتصاد و رجال فرهنگ و ادبيات و رجال جنگ و نبرد نيست. ... امروز يك بار ديگر يكي از آن لحظه هاي سرنوشت ساز در پيش است، و يكي از آن امتحانهاي عمومي آماده. مسأله اين است كه امريكا در بحبوحه ي آنچه پيروزيهاي پس از

پايان «جنگ سرد» ناميده مي شود، و به بركت سكوت رعب آميزي كه بر برخي از كشورهاي اين منطقه حاكم گشته، و با تكيه بر حضور نظامي غاصبانه در خليج فارس، درصدد است مشكل خود و مشكل صهيونيستهاي غاصب را حل كند؛ اسرائيل از سوي اعراب به رسميت شناخته شود و داعيه ي «فلسطين» براي هميشه پايان يابد. خلاصي اسرائيل از دغدغه ي معارضات دولتهاي عربي، آن دست آموز امريكا را اولاً براي وظيفه ي اصليش، يعني مبارزه با حركتهاي اسلامي در اين منطقه - كه بزرگترين خطر جدي براي امريكاست - آماده مي سازد؛ ثانياً نفوذ امريكا را بر كشورهاي اين منطقه ي حياتي قطعي كرده، منطقه را به صورت خانه ي امن امريكاييان درمي آورد و شيطان بزرگ، صاحب اختيار بي دردسر خاورميانه مي شود؛ و ثالثاً اسرائيل در راه توسعه ي سرزمينهاي اشغالي و آرزوي «از نيل تا فرات»، يك سنگر مهم ديگر را فتح مي كند. دشمن درصدد است فلسطين را يكباره از پيكر دنياي اسلام جدا كند و شجره ي ملعونه ي صهيونيسم را در خانه ي مسلمين ماندگار سازد. امريكا درصدد است با تثبيت رژيم اشغالگر، همه ي سررشته هاي زندگي در اين منطقه ي حساس را به دست گيرد و خود را از نگراني خيزش اسلامي در خاورميانه و آفريقا نجات دهد. دشمنان اسلام مي خواهند همه ي كينه ي ديرين خود با اسلام و شكستهايي را كه در سالهاي اخير بر اثر بيداري مسلمين تحمل كرده اند، در اين جا جبران كنند. اين حادثه با هيچيك از توطئه هاي چند سال اخير درباره ي خاورميانه قابل مقايسه نيست؛ اين جا سخن از غصب يك كشور و دربه دري مستمر و ابدي يك ملت و جداسازي نهايي پاره ي تن جهان اسلام و مركز جغرافيايي وطن بزرگ اسلامي و

قبله ي اولاي مسلمين است. در اين لحظه ي خطير، مسلمين جهان بايد احساس تكليف كنند؛ بايد وظيفه يي را كه مسلماني بر دوش آنان نهاده، درك كنند. از سويي تكليف حفاظت از سرزمينهاي اسلامي است، كه از ضروريات فقه مسلمين است؛ و از سوي ديگر پاسخ به استغاثه ي ملتي مظلوم ... كه پيامبر(ص) فرموده است: هر كس نداي استغاثه ي مسلمي را بشنود و پاسخ نگويد، مسلمان نيست. ... و امروز نه يك فرد، كه يك ملت صدا به استغاثه برداشته است. امروز دولتهاي مسلمان بايد احساس تكليف كنند. قدرت دولتهاي مسلمان، اگر متفق و همصدا باشند، از قدرت امريكا بيشتر است. امريكا به اين منطقه محتاجتر است، تا اين منطقه به امريكا. دولتها بايد بدانند كه خواست ملتهاي مسلمان آن است كه همه ي آنها با هم به خواست مستكبرانه ي امريكا و اسرائيل پاسخ «نه» بگويند. اين مطمئن ترين اقدام براي حفظ خود دولتها و حفظ شرف و عزت كشورهاي اسلامي است. بايد از تهديد و تطميع امريكا و فشار تبليغاتي مطبوعات صهيونيستي نهراسند و به نداي وظيفه ي اسلامي و ملي خود پاسخ گويند. ملتهاي مسلمان بدانند كه آنان نيز به اندازه ي دولتها نزد خدا و نزد تاريخ مسؤولند. شما مي توانيد دولتها را به مقاومت در برابر فشارهاي استكباري وادار، و آنان را در اين راه كمك كنيد؛ و مي توانيد براي دولتهايي كه به اين وظيفه ي حتمي پشت پا مي زنند، خطري بزرگ بيافرينيد. شما علماي اسلام و نويسندگان و روشنفكران و دانشجويان كشورهاي اسلامي، وظايف فوري تري داريد. شما مي توانيد ملتها را از عظمت مصيبتي كه امريكا و اسرائيل براي جهان اسلام تدارك مي بينند، آگاه كنيد و نيروي عظيم ملي

را براي مقابله با آن بسيج نماييد. دولتهايي كه خود را براي همراهي با اين خيانت آماده مي كنند، بايد خطر خشم ملتهاي خود را دريابند. محور اين مبارزه ي حساس و خطير، ملت مظلوم و شجاع فلسطين است، كه مصايب را با همه ي وجود درك كرده و اكنون به بركت تمسك به اسلام، با مبارزه ي جانانه ي خود در داخل وطن غصب شده، خطري عظيم براي دشمن آفريده است. توطئه ي بزرگ استكباري بر آن است كه اين مبارزه را خاموش كند؛ اما به حول و قوّه ي الهي و به همت فلسطينيان شجاع و به كمك ملتها و دولتهاي مسلمان، اين شعله بايد روزبه روز برافروخته تر گردد، تا همه ي بناي پوشالي دشمن را در كام خود فرو برد؛ و اين خواهد شد و نصرت الهي بر آنان نازل خواهد گشت؛ «ولينصرنّ اللَّه من ينصره انّ اللَّه لقويّ عزيز»(3). دشمن بداند كه هيچ تهديد و هيچ ترفندي از قبيل شركت دادن فلسطينيانِ پشت كرده به آرمان فلسطين در كنفرانس امريكايي، نخواهد توانست نفوس مؤمنه يي را كه جهاد در راه نجات فلسطين را تكليف اسلامي خود مي دانند، از اين مبارزه ي برحق رويگردان كند، و علي رغم خواست امريكا و دستياران و وابستگانش، جهاد ملت فلسطين ادامه خواهد يافت و اين شعله ي مقدس، با خيانت سياستمداران وابسته ي فلسطيني و عرب خاموش نخواهد شد. مهمترين علاج توطئه ي امريكا، در داخل سرزمينهاي اشغالي و در دستان نيرومند مبارزان فلسطيني است؛ ليكن همه ي مسلمين موظفند در اين جهاد شركت جسته و كمكهاي مالي و سياسي و اطلاعاتي و نظامي و تجهيزاتي را به سوي آنان سرازير كنند. ملت فلسطين بايد احساس تنهايي نكند. صهيونيستها و كساني كه شكنجه

و كشتار مبارزان فلسطيني منتسب به آنهاست، بايد در هيچ جاي جهان احساس امنيت نكنند. صندوقهاي پشتيباني و هسته هاي كمك به فلسطينيان مبارز بايد در همه جاي عالم و از سوي دولتها و ملتها تشكيل شود. تحريم اقتصادي دولت غاصب و به رسميت نشناختن آن، وظيفه ي همه ي دولتهاي مسلمان است و ملتها بايد در برابر اين مسأله حساسيت نشان دهند ... و با اين وسايل و با همه ي وسايل ممكن بايد با توطئه ي جاري مقابله، و از تأثير آن ممانعت به عمل آيد. به هر تقدير، مسأله ي فلسطين يك راه حل بيشتر ندارد و آن، تشكيل دولتي فلسطيني در تمامي سرزمين فلسطين است. هدايت و كمك الهي را براي همه ي دولتها و ملتهاي مسلمان مسألت مي كنم و دوام اميد و پيروزي آنان را خواهانم. والسّلام علي عباداللَّه الصّالحين - علي الحسيني الخامنه ئي - بيست وپنجم مهرماه يكهزاروسيصدوهفتاد - مصادف با هشتم ربيع الثاني 1412 --------------------------------------------------------------------------------

1) ر. ك: پاورقي صفحه ي 122 2) حج: 39 و 40 3) حج: 40

پاسخ به پيامهاى تبريك مسؤولان و اقشار مختلف مردم، به مناسبت اعلام متجاوز بودن عراق از طرف سازمان ملل

پاسخ به پيامهاي تبريك مسؤولان و اقشار مختلف مردم، به مناسبت اعلام متجاوز بودن عراق از طرف سازمان ملل متحد(1) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اعتراف سازمانهاي بين المللي به حقانيت ايران در جنگ هشت ساله، هرچند بسيار دير انجام شد، اما با اين حال، پيروزي بزرگي براي ملت بزرگ و عظيم الشأن بود؛ ملتي كه هشت سال همچون قهرماني مظلوم جنگيد، تا اجازه ندهد كه دشمنانش - يعني همه ي قدرتهاي زر و زور - پشت سر عراق، ذلت و وابستگي را بر او تحميل كنند و او را از اسلام عزيز جدا سازند؛ و سرانجام به كمك و فضل خداي متعال و توجهات حضرت

بقيّةاللَّه الاعظم(روحي فداه)، در همه ي ميدانها به پيروزي - كه حق او بود - دست يافت. پيشاني سپاس بر درگاه خداوند ساييده و به ملت عزيز تبريك مي گويم. اين شادي بزرگ، با تلخيِ غم فقدان شهيدان عالي مقام و گلهاي پرپرشده ي بوستان خميني همراه است، كه اين روزها بازگشت پيكر مطهر شهيد غريبمان، مهندس تندگويان، وزير بسيجي و فداكار جمهوري اسلامي، آن را تازه تر مي سازد و عظمت فداكاريهايي را كه به اين پيروزيها انجاميد، در چشم هوشمندان عالم به تصوير مي كشد. جاي آن پير مراد و حكيم فرزانه و رهبر دلسوز و تيزبين خالي است كه ثمره ي استواريِ معجزنشان خود را در پيروزيهاي پياپي ملت خود ببيند و شادابي اين درخت تناور را - كه نهال آن به دست تواناي او نشانده شده است - بنگرد. اين جانب، ضمن قدرداني از همه ي كساني كه در مسائل مربوط به قطعنامه ي 598 صميمانه تلاش كرده اند؛ از جناب رئيس جمهور محترم(2) و رؤساي قواي مقننه و قضاييه(3) و فرزند مكرم امام بزرگوار و علماي اعلام و ائمه ي محترم جمعه و مسؤولين دولتي و نظامي و ساير افرادي كه اين پيروزي را به اين جانب و ملت ايران تبريك گفته اند، تشكر كرده، توفيقات همگان را از خداوند متعال مسألت مي نمايم. سيّد علي خامنه اي - 27/09/1370 --------------------------------------------------------------------------------

1) در روز 19 آذرماه 1370 (10 دسامبر 1991 ميلادي) و در پي اجراي بند ششم قطعنامه ي 598 - كه دبير كل را موظف كرده بود تا با ارائه ي گزارشي به شوراي امنيت، مسؤول آغاز جنگ عراق و ايران را معرفي كند - سرانجام پس از گذشت سه سال از برقراري آتش بس، خاوير پرز دكوئيار - دبير كل

وقت سازمان ملل متحد - طي گزارشي به شوراي امنيت، تصريح كرد كه مسؤول آغاز جنگ، رژيم بغداد است كه در تاريخ 31/06/1359 (22 سپتامبر 1980 ميلادي) به خاك ايران حمله كرده است. 2) حجةالاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني 3) حجةالاسلام والمسلمين كروبي و آيةاللَّه يزدي

پيام به مسيحيان و مسلمانان جهان، به مناسبت سالروز ميلاد حضرت عيسى مسيح(ع)

پيام به مسيحيان و مسلمانان جهان، به مناسبت سالروز ميلاد حضرت عيسي مسيح(ع) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مريم انّ اللَّه يبشّرك بكلمة منه اسمه المسيح عيسي ابن مريم وجيها في الدّنيا و الاخرة و من المقرّبين(1) عيد ميلاد حضرت عيسي مسيح - پيامبر برگزيده ي خدا - را به هم ميهنان مسيحي و همه ي مسيحيان و مسلمانان تبريك مي گويم. آن كلمه ي خدا در دوران گمراهي و جهل و بي عدالتي و بي اعتنايي به ارزش انسان، پرچم هدايت و نجات انسانها را بر دوش گرفت و با قدرتهاي ستمگرِ زر و زور به ستيزه برخاست و به بسط عدل و رحمت و توحيد همت گماشت. امروز مؤمنانِ به آن پيامبر بزرگ - يعني مسيحيان و مسلمانان - براي استقرار نظم شايسته ي جهاني، بايد به تعاليم و راه پيامبران روي آورند و فضايل انساني را بر طبق آموزش آن معلمان بشريت گسترش دهند. قدرتهاي ستمگر عالم، بخصوص در صد سال اخير، بر حذف معنويت و ارزشهاي والاي انساني در زندگي جوامع بشري پاي فشرده اند و نتيجه ي آن، گسترش فسادهاي اخلاقي و اعتياد و بي بندوباري و ويراني بنيان خانواده و نيز رشد استثمار و افزايش فاصله ي ميان ملتهاي فقير و غني و دوري روزافزون از عدالت اجتماعي و بي اعتنايي به كرامت انسان و توليد سلاحهاي مرگبار و افزايش كشتارهاي دستجمعي گرديده است. علم نيز مانند انسان، قرباني حذف

معنويت و بي اعتنايي به ارزشهاي ديني شده است. اگر حضرت مسيح(عليه السّلام) امروز در ميان ما مي بود، لحظه يي را براي مبارزه با سردمداران ظلم و استكبار جهاني از دست نمي داد و گرسنگي و سرگرداني ميلياردها انساني را كه به وسيله ي قدرتهاي بزرگ، استثمار و به جنگ و فساد و ستيزه خويي سوق داده مي شوند، تحمل نمي كرد. اين جانب اميدوارم كه با بيداري جوامع بشري، و تلاش صادقانه ي پرچمداران معرفت ديني، و برانگيخته شدن وجدانهاي خفته، بشريت، قرنِ روي آوردن به معنويت و ارزشهاي ديني را در پيش داشته باشد و جهان، چنان كه محو حكومتهاي ماركسيستي را به چشم ديد، فروريختن همه ي بنيانهاي استكباري و ظالمانه را شاهد باشد. والسّلام علي عباداللَّه الصّالحين - علي حسيني خامنه اي - 07/10/1370 --------------------------------------------------------------------------------

1) آل عمران: 45

پيام به كنفرانس انديشه ى اسلامى(1)

پيام به كنفرانس انديشه ي اسلامي(1) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم عيد بزرگ مبعث و سيزدهمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي را به همه ي شما برادران، بخصوص ميهمانان دهه ي فجر تبريك مي گويم. اين واقعه ي عظيم، حركتي در خط پيام الهي بعثت و در جهت اهداف متعالي آن بود و در آن، ايمان و خلوص و فداكاري ملت ايران نقشي اساسي داشت؛ همانند آنچه در حادثه ي ظهور اسلام در چهارده قرن پيش واقع شد و نخستين مجمع اسلامي شكل گرفت. امام عظيم الشأن كه فجر انقلاب اسلامي را در دل تاريكيهاي مادّيت و فساد و ظلم و فسق كنوني جهان به درخشش آورد، شاگرد صادق و مؤمن و مخلص مكتب نبوي بود؛ و اين بود سرّ توفيقات پيوسته و محيرالعقول او در برانگيختن مردم و در هراس افكندن به دل ظالمان و جهانخواران و در پيروزيش در صحنه هاي گوناگون. اين انقلاب، حجت را

بر همه ي مسلمانان جهان تمام كرد. اين انقلاب و شجره ي طيبه ي جمهوري اسلامي در اين سرزمين، نشان داد كه اقتدار و هيمنه و خشونت خداوندان زر و زور نمي تواند بر اراده ي قاهر ملتهاي برخوردار از آگاهي و صبر و خلوص و فداكاري غلبه كند و در مبارزه ي ناگزير ميان حركت اسلامي و دشمنان ثروتمند و مسلح اسلام، پيروزي با اسلام است. البته با رعايت آن شروط، از هيچ كس اين عذر پذيرفته نيست كه از ترس خشونت و قدرت دشمن، از دفاع از اسلام و تلاش براي حاكميت اسلام دست بكشد. بحمداللَّه ملتها بيدار شده و در راه اسلام قدم گذاشته اند؛ نمونه ي زنده، ملتهاي شمال آفريقا، مخصوصاً سودان و الجزايرند.(2) مقاومت اين ملتها و پذيرفتن ابتلائاتي كه خداوند در قرآن فرموده است، سرنوشت قطعي آنان را پيروزي خواهد ساخت؛ «و لنبلونّكم بشي ء من الخوف و الجوع ونقص من الأموال و الأنفس و الثّمرات و بشّر الصّابرين».(3) مسلمانان بايد آگاه باشند و بمانند؛ فريب دشمن و تبليغات ترفندآميز او را نخورند. وحدت و همدلي ما، نخستين آماج آنهاست. بايد اجازه نداد كه بهانه هاي فرقه يي و مذهبي و طايفه يي، بهانه هاي اختلاف شود. بايد اجازه نداد كه فشارهاي توأم با وعده از سوي استكبار، اراده ها را ضعيف كند. بايد اجازه نداد كه بي خبران از اسلام و دشمنان خصلتي آن، درباره ي حلال و حرام خدا و تفسير آيات خدا، به لاطائلات بپردازند و اسلام را به ميل خود و در خلاف جهت پيام و رسالت اسلام و قرآن، تحريف و معني كنند. اگر اين كارها بشود - كه البته نيز خواهد شد - اسلام پرچم نجات بشر را در بخش

عظيمي از جهان خواهد گسترانيد. به اميد آن روز و با تكيه و اعتماد به وعده ي الهي، شما را به خدا مي سپارم. والسّلام عليكم - علي الحسيني الخامنه ئي - بيست ونهم رجب المرجب 1412 ه.ق - مطابق با پانزدهم بهمن ماه يكهزاروسيصدوهفتاد --------------------------------------------------------------------------------

1) اين كنفرانس در زاهدان و توسط نماينده ي مقام معظم رهبري در امور اهل سنت بلوچستان برگزار شد. 2) ر. ك: پاورقي صفحات 161 و 85 همين مجلد 3) بقره: 155

پيام تجليل از شهيدان و ايثارگران انقلاب اسلامى و جنگ تحميلى و خانواده هاى معظم آنها در ششمين روز از

پيام تجليل از شهيدان و ايثارگران انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي و خانواده هاي معظم آنها در ششمين روز از دهه ي فجر بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم الحمدللَّه ربّ العالمين. صلوات و سلام خداوند بر خاتم پيامبران، مظهر اسم اعظم الهي و تجسم همه ي فضايل انساني، حضرت محمّدبن عبداللَّه (صلّي اللَّه عليه واله) و بر اهل بيت پاك و مكرم او، قافله سالاران صراط مستقيم عبوديت و معلمان جهاد و شهادت، و بر حضرت بقيةاللَّه(روحي فداه)، اميد فرداي بشريت. و درود و رحمت خداوند بر شهيدان راه حق و عدالت در همه ي تاريخ، بويژه شهداي عالي مقام انقلاب اسلامي، كه در روزگار غربت فضايل، بر ضد سلطه ي شيطاني ابرقدرتها قيام كردند و جان در راه رضاي خدا و نجات كشور و ملت نهادند و خاطره ي جاودان خود را همچون مشعلي روشن و راهنما، در ذهن و دل و واقعيت زندگي ما باقي گذاردند. و سلام خدا و خلق بر سلسله جنبان آگاهي و ايثار، سلاله ي پاك اولياء در زمان ما، حضرت امام خميني(اعلي اللَّه مقامه). درس بزرگ شهيدان عزيز - كه لحظه يي نبايد از آن غفلت شود - آن است كه جان را و همه ي آنچه را كه براي ما عزيز است، بايد هرگاه كه لازم شود، سپر بلاي ارزشهاي

اسلامي كنيم و با همه ي وجود از حاكميت اسلام - كه مايه ي عزت و شرف و آزادگي است - دفاع نماييم. در ظلمات سلطه ي استكبار و ظلم بر جهان امروز، اسلام و قرآن يگانه ملجأيي است كه مي تواند ملتها را نجات دهد؛ و به همين جهت، قدرتهاي زورگوي جهاني، تا آن جا كه بتوانند، با اسلام مقابله مي كنند و در راه حاكميت آن مانع مي سازند. جمهوري اسلامي ايران كه نخستين تجربه ي موفق پيروزي و حكومت اسلام است، به همين جهت مورد بغض و كينه ي آن سلطه هاست و با همه ي توان با آن مبارزه ي آشكار و پنهان مي كنند. دفاع از اسلام، امروز نيز مانند صدر اسلام، جز با گذشت و فداكاري ممكن نيست؛ و جان و مال و تلاش و دانش و آبرو و همه ي داشته و اندوخته ي مسلمانان صادق بايد هرگاه لازم شود، در راه دفاع از آن حقيقتِ روشن و مقدس صرف شود. همه ي آحاد ملت، بخصوص كارگزاران حكومت اسلامي، بايد اين درس را از شهيدان همواره به ياد داشته باشند و از خداي متعال توفيق در اين راه را بخواهند. اميد است خانواده هاي اين عزيزان و جانبازان و مفقودين مشمول لطف و عنايت الهي باشند و ملت ما قدر اين ايثارگران را همواره بدانند و آنان را در فداكاري الگوي خود قرار دهند. والسّلام عليكم - هفدهم بهمن ماه يكهزاروسيصدوهفتاد - سيّد علي خامنه اي

پيام به مناسبت شهادت حجةالاسلام سيّد عباس موسوى، دبير كل حزب اللَّه لبنان

پيام به مناسبت شهادت حجةالاسلام سيّد عباس موسوي، دبير كل حزب اللَّه لبنان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا اللَّه عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدّلوا تبديلا(1) با تألم و تأسف بسيار، خبر شهادت مظلومانه ي

روحاني مجاهد و خستگي ناپذير و رهبر فداكار حزب اللَّه لبنان، حجةالاسلام آقاي سيّد عباس موسوي و همسر و فرزند خردسالش را به دست جنايتبار رژيم صهيونيست دريافت كردم.(2) رحمت خدا بر اين سيّد عالي قدر و شجاع و بااخلاص و هوشمند؛ و لعنت و نفرين خدا و خلق بر صهيونيستهاي ددمنش و خون آشام كه در راه مقاصد پليد و تجاوزكارانه ي خود، از هيچ جنايتي رويگردان نيستند؛ و بر حاميان خبيث و مستكبرشان كه با چشم پوشي از جنايات بزرگ آن رژيم و كمك به ادامه ي آن، چهره ي ضد انساني و خباثتبار خود را بيش از پيش آشكار مي كنند و از هيچ توطئه و خيانتي عليه مسلمانان حق طلب روي نمي گردانند. خون بناحق ريخته ي اين شهيد بزرگوار عزيز و همراهان مظلومش، مبارزه ي حق طلبانه ي مردم لبنان و فلسطين را بر ضد اشغالگران صهيونيست جدي تر و عميق تر خواهد ساخت. اين سيّد عالي قدر كه علم را با عمل، و گفتار را با صدق، و فداكاري را با درايت توأم كرده بود، در راه هدف الهي و مقدس خود - كه دفاع از اسلام و مقابله با ظلم و تجاوز بود - به شهادت رسيد و به سعادت ابدي نايل آمد و راه او به وسيله ي ياران و همسنگرانش و ملت مسلمان و مظلوم لبنان و فلسطين ادامه خواهد يافت. اسرائيل و امريكا بدانند كه اين گونه جنايات نخواهد توانست راه سلطه گري ظالمانه ي آنان را هموار كند و ملتهايي را كه در طول ساليان دراز مورد ظلم و شرارت آنان قرار گرفته اند، بترساند. اين جانب اين شهادت افتخارآميز را - كه پاداش خداوند به جهاد مستمر آن انسان مخلص و فداكار بود - به ملت لبنان و

به جوانان پاك و عزيز حزب اللَّه و رهبران آن، مخصوصاً به خانواده و دوستان و ارادتمندان آن شهيد بزرگوار تبريك و تسليت مي گويم و رحمت و فضل الهي را براي وي مسألت مي كنم. والسّلام علي عباداللَّه الصّالحين - سيّد علي خامنه اي - سيزدهم شعبان هزاروچهارصدودوازده - مطابق با بيست وهشتم بهمن ماه هزاروسيصدوهفتاد --------------------------------------------------------------------------------

1) احزاب: 23 2) شهيد سيّد عباس موسوي در سال 1331 هجري شمسي در شهرك نبي شيت از توابع بعلبك ديده به جهان گشود. در سال 1346 براي ادامه ي تحصيلات ديني به حوزه ي علميه ي نجف رفت و از محضر اساتيد بزرگي چون آيةاللَّه العظمي خويي و آيةاللَّه شهيد سيّد محمّدباقر صدر كسب فيض كرد. در سال 1357 به لبنان بازگشت و در همان سال حوزه ي علميه ي بعلبك را تأسيس نمود. وي از هواداران سرسخت مبارزه با دشمن صهيونيستي در لبنان و بويژه مناطق اشغالي جنوب لبنان بود و از بنيانگذاران جنبش انقلابي حزب اللَّه لبنان به شمار مي رفت. وي در سال 1369 پس از شيخ صبحي طفيلي به عنوان دومين دبير كل حزب اللَّه لبنان برگزيده شد و در تاريخ 27/11/1370 پس از ايراد سخنراني در مراسم هشتمين سالگرد شهادت شيخ راغب حرب در جبشيت، هنگامي كه با اتومبيل عازم بيروت بود، در منطقه ي تفاحتا در جنوب لبنان در معرض حمله ي هليكوپترهاي توپدار رژيم صهيونيستي قرار گرفت و به همراه همسر و فرزند خردسالش به شهادت رسيد.

پيامها در سال 1371

پيام نوروزى مقام معظم رهبرى به مناسبت حلول سال 1371 هجرى شمسى

پيام نوروزي مقام معظم رهبري به مناسبت حلول سال 1371 هجري شمسي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب والابصار. يا مدبّرالليل والنّهار. يا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الي احسن الحال. عيد سعيد نوروز را به هم ميهنان عزيز، صميمانه تبريك عرض

مي كنم؛ مخصوصاً به ايثارگراني كه ميهن ما به آنها بسيار مديون است و به خانواده هاي عزيز شهدا، جانبازان جنگ تحميلي و خانواده هاي آنها، آزادگان و اسرا و مفقودين و خانواده هاي آنها و همچنين به همه رزمندگان و كساني كه آزمايش دشوارِ دوران جنگ را با همه وجودشان تحمّل كردند؛ چه ارتشيان، چه سپاهيان و چه آحاد عظيم ميليوني بسيج. امسال خوشبختانه عيد نوروز را مي توانيم به بعضي ملتهاي ديگر هم كه به طور رسمي اين عيد را آزادانه جشن مي گيرند، تبريك عرض كنيم. من به مردم جمهوري آذربايجان، مردم تاجيكستان، مردم ازبكستان، مردم تركمنستان و همچنين بسياري از مردم ديگر در كشورهاي منطقه كه عيد نوروز را گرامي مي دارند و آن را جشن مي گيرند، تبريك عرض مي كنم. از اين فرصت استفاده مي كنم و به روح مطهّر امام بزرگوارمان كه برانگيزاننده اين شور و شوق عمومي و متّحد كننده جانها و دلها در همه جهان اسلام و در منطقه بود، درود مي فرستم و براي روح آن بزرگوار طلب مغفرت مي كنم. عيد امسال، با ماه مبارك رمضان، بخصوص ايام و ليالي مباركه قدر و همچنين با ميلاد باسعادت امام مجتبي،عليه الصّلاةوالسّلام، متقارن است. اميدواريم تحوّل طبيعت در بهار امسال، همراه و مقارن با تحوّل اخلاقي و روحي و اعتلاي معنوي در همه ما باشد. عيد كامل براي يك ملت، هنگامي است كه آحاد ملت بتوانند درون خودشان را با اميد، ايمان، نشاط و وجدانِ كار و آگاهي و معرفت بسازند. همچنين بتوانند با استحكام بخشيدن به رابطه خود با خداوند متعال و تحكيم معنويّت در درون، به وسيله دعا و با استعانت از خدا، با توكّل، خضوع و عبادت،

جان و دل خود را روشن كنند و به آن اميد و اطمينان و آرامشي كه براي سعادت انسان لازم است، برسند. در چنين وضعيتي است كه يك ملت در مقابل حوادث زمانه، ديگر به هيچ وجه آسيب پذير نخواهد بود. ان شاءاللَّه در اين سال جديد و بخصوص در اين ماه مبارك رمضان و اين روزها و شبهاي قدر، بتوانيم به چنين توفيقاتي دست پيدا كنيم . سالي كه بر ما گذشت، سال حوادث بزرگي در سطح عالم بود كه البته به طور قهري، ما نيز از آثار اين حوادث كاملاً بر كنار نبوديم. اين حوادث، آثاري شيرين و مطلوب و احياناً آثار نامطلوبي داشته است. البته مسؤولين كشور تلاششان اين است كه در قبال حوادث عالم، آثار شيرين و مطلوب را افزايش دهند و آثار نامطلوب و احياناً تلخ را هر چه مي توانند بكاهند. يكي از اين حوادث، از هم پاشيده شدن امپراتوري بزرگ و كشور اتّحاد جماهير شوروي و زوال يك ابر قدرت بود كه حقيقتاً حادثه اي بزرگ در زمان و تاريخ ما به حساب مي آيد. اين حادثه از چند نظر حائز اهميت است: اوّلاً از اين نظر كه موجب شد در خلال كشورها و ملتهايي كه استقلال و آزادي خودشان را به دست آوردند، كشورها و ملتهاي مسلمان نيز به اين امتيازات برسند. ميليونها مسلمان در اين منطقه و در همسايگي ما توانستند آشكارا و با صراحت، آرزوها، آرمانهاي اسلامي و فرهنگ خود را بر زبان بياورند و آن را مطرح كنند؛ در حالي كه دهها سال از اين حقّ طبيعي محروم بودند. جهت دوم اين است كه زوال يك ابر قدرت در دوران كنوني،

كه دوران تاخت و تاز ابرقدرتها در صحنه جهاني و عرصه زندگي ملتها بود، حادثه اي است كه مي تواند ملتهاي ضعيف را اميدوار كند؛ براي هوشمندان عالم عبرتي باشد و فروغ اميدي در دل بسياري از مردم عالم بيفروزد. از حوادث مهم ديگر در سالي كه گذشت، بيداري مسلمانان و شدّت يافتن نهضتهاي اسلامي در كشورهاي گوناگون بود كه خبرهاي آن را در سال گذشته كاملاً داشتيم و ملت عزيزمان اين خبرها را شنيدند. از جمله حوادث شيرين براي ما در سال گذشته، افزايش نفوذ و اعتبار كشور عزيزمان در سطح عالم بود. كشور ما در حوادث بين المللي، نقش بارزي داشت و توجّه جهاني به آن جلب شد. اين امر موجب بسط و توسعه ارتباطات مثبت سياسي و اقتصادي و فرهنگي با كشورهاي سالم جهان شد كه براي ما بسيار خوب بود. اين همه، معلول فداكاريها و تلاشهاي كساني است كه در طول اين چند سال، در صحنه ها و ميدانهاي مختلف، از دل و جان كوشيدند. بيشترين فضل در اين زمينه، به ملت بزرگ و مردم شجاع و آزاده ما برمي گردد كه در طول ساليان متمادي، صحنه هاي انقلاب را با حضور خودشان چنان زنده نگه داشتند كه انقلاب توانست در دنيا و در چشم ملتهاي عالم، برجستگي لازم را پيدا كند. مسأله محسوس داخلي در سال گذشته، تلاش دولت و مسؤولين براي بازسازي كشور بود. در طول اين يك سال، يا كارهاي زيربنايي خوبي را شروع كردند و يا طرحهاي عمده اي را به بهره داري رساندند. طبيعي است كه براي آبادي و توسعه اقتصادي كشور و نيز براي ريشه كن شدن فقر و بي كاري، اساس قضيه اين است

كه طرحهاي عمده و مادر، در كشور اجرا و راه اندازي شود. اين، كاري است كه بحمداللَّه در سالي كه گذشت انجام گرفت. يعني بخش مهمي از طرحهاي مورد نظر شروع شد و يا اين كه در مرحله طرّاحي، اجرا و بهره برداري است كه البته ادامه آن، به فضل الهي، در سالهاي آينده هم خواهد بود. آنچه كه من مي توانم در اين روزها نسبت به سال گذشته - كه پايان آن را مشاهده كرديم - عرض كنم، اين است كه پارسال، از لحاظ حوادث جهاني و مسائل داخلي، براي ما سالي پر حادثه و پر تحرّك بود و تلاشهاي موفقيّت آميز زيادي صورت گرفت. حتماً لازم است كه حادثه پيروزي سياسي بسيار بزرگ ملتمان را در اظهار نظر سازمان ملل نسبت به جنگ تحميلي و اين كه عراق آغاز گر جنگ بود، تكرار كنم و به ياد بياورم. هشت سال تلاش و مجاهدت مرارت بارِ اين ملت، با اين شهادت جهاني، رنگ و نماي ديگري در دنيا پيدا كرد. اگر چه حق جويان و حق بينان، حقيقت قضيه را قبل از اين شهادت هم مي دانستند و ملت ما از همه بيشتر به حقّانيت و مظلوميت خود واقف بود؛ لكن درعين حال اين ملت نياز به اين گواهي آشكار از سوي رسمي ترين سازمان بين المللي داشت. به هرحال سال موفقيّت آميزي بود. بحمداللَّه موفقيّتهاي نسبي زيادي داشتيم و قدمهايي به سمت جلو برداشته ايم. البته هرگز كسي نمي تواند ادّعا كند كه به اهداف كاملِ اين تلاش چندين ساله رسيده ايم. بلكه در جهت آن اهداف، قدم برداشته ايم و ان شاءاللَّه ملت ما به اهداف نهايي خود هم خواهد رسيد. توصيه اي كه در آغاز امسال مي خواهم به همه ملت عزيزمان

و مسؤولين، عرض كنم، اين است كه هم ملت و هم مسؤولين و دولت خدمتگزار، بايد كوشش كنند اين وحدت و يكپارچگي و اين پيوند صداقت و مودّتي را كه بين دولت و مردم وجود دارد، هر چه بيشتر گسترش دهند و آن را مستحكم و عميق كنند. ملت عزيزمان بايد در صحنه هاي انقلاب، به حضور قوي و نيرومندي كه كار گشاي همه مشكلات اين كشور بوده و توانسته است دنيا را به حقّانيت ما متوجّه كند، ادامه دهند. ما، در روزهاي آينده، روز قدس را داريم كه حضور مردم در راهپيمايي اين روز بسيار مهم است. همچنين در آينده اي نزديك، مسأله انتخابات را داريم كه حضور مردم در آن، بسيار مهم و سرنوشت ساز است. در آينده، در همه زمينه ها، از جمله در امر بازسازي و همكاريهاي گوناگون با دولت، مراحل زيادي است كه ملت بايد حضور خود را در همه آن مراحل نشان دهد. از دولت عزيز و مسؤولين زحمتكش و خدمتگزار هم مي خواهم كه براي كيفيّت حضور مردم در سازندگي كشور، برنامه ريزي و آنان را براي بازسازي كشور سازماندهي كنند. به همه توصيه مي كنم كه كار را يك ارزش والا بدانند. امروز حقيقتاً كار، در هر جبهه اي كه باشد، يك جهاد محسوب مي شود. كساني هم كه براي خودشان كار مي كنند، بايد بكوشند كه كارشان در جهت اهداف كشور، ملت و مصالح عمومي باشد. مردم بايد وحدت خودشان را حفظ كنند. بايد همدلي و بنيان مرصوص وحدت ملي را كه بسيار با ارزش و ارجمند است حفظ كنند. علاج دردهاي ملت، در بلند مدت و كوتاه مدت، وحدت و يكپارچگي است. من بخصوص

توصيه مي كنم كه مردم از اسراف، چه در ايام عيد و چه در طول سال آينده و به ويژه در مراسمي كه معمولاً در آنها دچار اسراف مي شوند، خودداري كنند. مصرف بي رويّه و زياد، قاعدتاً از سوي قشرهاي مرفّه انجام مي گيرد؛ چون قشرهاي ضعيف قادر نيستند كه زياد مصرف كنند. مصرفي كه از سوي يك قشر انجام مي گيرد، به زيان كشور است. يعني هم زيان اقتصادي، هم زيان اجتماعي و هم زيان رواني و اخلاقي دارد. من مكرّر عرض كرده ام، باز هم مي گويم و خواهش مي كنم كه مصرف گرايي را رها كنند. مصرف بايد به اندازه باشد، نه به حدّ اسراف و زياده روي. اين اندازه در هر زماني متفاوت است. امروز بسياري از قشرهاي مردم و خانواده ها دچار مشكل و زحمتند و هنوز اثرات و ثمرات بازسازي كشور، خودش را به طور كامل نشان نداده و خيرات و بركاتش به همه نرسيده است. اندازه عبارت است از اين كه انسان خودش را هر چه مي تواند به اين قشرها نزديك كند. مسؤولين عزيز كشور، اعم از دولتي و قضايي و سايرين، بخصوص بايد اين اصل را بيش از ديگران رعايت كنند. اميدوارم كه خداي متعال، بركات خودش را بر شما مردم نازل كند؛ اين عيد را به معناي واقعي كلمه، بر شما مبارك گرداند و اين سال را براي شما، سال زيبايي، شكوه، عظمت و خوشبختي و شادكامي به معناي واقعي قرار دهد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته.

پيام خطاب به مردم مبنى بر شركت گسترده در انتخابات چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى

پيام خطاب به مردم مبني بر شركت گسترده در انتخابات چهارمين دوره مجلس شوراي اسلامي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اكنون كه به فضل الهي و توجهات حضرت ولي اللَّه الاعظم (روحي فداه) انتخابات چهارمين دوره ي مجلس شوراي

اسلامي با حضور چشمگير و مسؤولانه ي مردم عزيزمان در مرحله اول به پايان رسيده و نتايج آن در سراسر كشور اعلام گرديده است، وظيفه مي دانم تشكرات صميمانه خود را نثار ملت رشيد و هوشيار و عظيم الشأن كرده، به خاطر رشد و آگاهي و همت و وقت شناسي شما ملت بزرگ، جبه ي سپاس به درگاه خداوند موفق و معين بسايم. شما ملت عزيز با اين حركت انقلابي، روح مقدس امام راحل و ارواح طيبه شهدا را شاد كرديد و نام آنان را سرافراز ساختيد. اين حضور عظيم مردمي در مسأله يي كه به سرنوشت كشور ارتباط مي يابد و نقشي حياتي در آينده ايران و نظام مقدس جمهوري اسلامي دارد، پاسخ هوشمندانه و قاطعي بود كه ملت ايران به دسيسه هاي دشمنان داد و نقشه هاي آنان را براي ايجاد محيط يأس آلود و نهايتاً فاصله انداختن ميان مردم و نظام اسلامي تا مدتها خنثي كرد. ملت عزيز ما به خوبي دانسته است كه دشمنان كينه ورز براي آن كه بتوانند توطئه هاي خود درباره ي ايران عزيز را جامه عمل بپوشانند، احتياج به اين دارند كه مردم را از صحنه ي عمل و سياست خارج كنند و آنان را نسبت به مسائل مهم و عمده ي كشور بي اعتنا و بي تفاوت سازند. به همين جهت بود كه از مدتها پيش از شروع انتخابات دوره چهارم با زبانها و شيوه هاي مختلف تبليغاتي تلاش مي كردند مردم ايران را نسبت به اين انتخابات بي اعتنا و دلسرد و مأيوس سازند. شما مردم آگاه و مؤمن با حضور بي سابقه خود در انتخابات، همه ي اين تلاش خباثت آلود دشمنان را خنثي كرديد و به همه ي دنيا فهمانديد كه ملت ايران همچنان زنده و هوشيار

و در صحنه و آماده دفاع از دستاوردهاي عظيم چندين ساله خود و پاسداري از حاصل خون شهدا است. اكنون شبكه ي استكباري تبليغات جهاني پس از ناكامي در اين مرحله درصدد آن است كه با تفسيرها و تأويلهاي كينه توزانه در باب انتخابات و القائات خصمانه، شيريني اين موفقيت بزرگ را از كام ملت ايران بزدايد و با وارد آوردن اتهام به مسؤولان امين و زحمتكش امر انتخابات، مردم را نسبت به نتايج اين آزمايش الهي دچار ترديد كند. اين جانب اعلام مي كنم برطبق گزارشهاي موثق، انتخابات در سراسر كشور با سلامت و اتقان انجام شده و اطمينان به نتايج آن حاصل است. از گويندگان و نويسندگاني كه توفيق سخن گفتن با مردم را دارند درخواست مي كنم كه همواره خدا را در نظر داشته، حقيقت را بيان كنند و با سخنان خلاف واقع يا تكيه بر گمان واهي خداي نخواسته به تبليغات دشمن كمك نكرده، كام شيرين مردم را تلخ نكنند. لازم است به مردم عزيزمان يادآوري كنم در حوزه هايي كه نتايج كامل انتخابات به مرحله دوم كشيده شده، مردم هنوز تكليف الهي و سياسي شركت در انتخابات را بطور كامل ادا نكرده اند و شركت در مرحله دوم انتخابات، واجب شرعي و سياسي است و همه ي آحاد مردم عزيز در اين حوزه ها در روز موعود بايد به مراكز رأي گيري هجوم برده آراء خود را به صندوقهاي رأي بريزند و دشمنان اسلام و مسلمين را يكسره مأيوس نمايند و ان شاءاللَّه كوشش كنند كه به تعداد همه ي افرادي كه در حوزه مورد نياز است نام داوطلبان مورد نظر خود را بنويسند. از خداوند متعال فضل و رحمت و توفيق

الهي را براي شما ملت بزرگوار مسألت مي نمايم. از همه ي برگزار كنندگان انتخابات صميمانه تشكر كرده، قبول حضرت احديت و پاداش الهي را براي آنان مسألت مي نمايم. والسّلام علي جميع عباداللَّه الصالحين - سيزدهم شوال 1412 - مصادف با 27 فروردين 1371 - سيّد علي خامنه اي

پيام به مناسبت پيروزى ملت مبارز و مسلمان افغانستان

پيام به مناسبت پيروزي ملت مبارز و مسلمان افغانستان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اذا جاء نصراللَّه والفتح و رأيت الناس يدخلون في دين اللَّه افواجا فسبح بحمد ربك واستغفره انه كان توابا. با قلبي سرشار از حمد و سپاس خداوند و با اميدي بي پايان به فضل و رحمت الهي، پيروزي درخشان ملت مسلمان و شجاع و فداكار افغانستان را به همه ي آن ملت عزيز مخصوصاً به آنان كه در طول اين جهاد مستمر، در صحنه هاي رزم بي امان با دشمن متجاوز، جان خود يا عزيزانشان را در معرض خطرها گذارده و مشقات وصف ناپذير آن دوران طولاني را تحمل كرده اند، و نيز به خانواده هاي محترم شهيدان عالي قدر آن جهاد خونين، صميمانه تبريك و تهنيت عرض مي كنم. همچنين به ملت عظيم الشأن ايران كه در تمام مدت مبارزات افغانستان در كنار آن ملت برادر بوده و در غم و رنج آنان شركت جُسته و با آغوش باز، آنان را در ميهن اسلامي پذيرفته است، و به امت بزرگ اسلامي كه از مصائب اين عضو خون آلود خود رنج كشيده است، نجات كشور و ملت افغان را از چنگال بيگانگان و بيگانه پرستان تبريك مي گويم، و به روح مطهر حضرت امام خميني (قدس سره) كه اين روز را پيش بيني كرده و تا آخر عمر شريف خود در انتظار آن بود درود مي فرستم. اكنون بي شك دوران تازه يي در تاريخ افغانستان آغاز شده

و زمينه براي نجات كامل آن كشور و آن ملت از آثار محنت بار گذشته، فراهم آمده است. اينك ملت افغانستان و بخصوص عناصر فعال و مبارز و مسؤولان محترم سياسي آن كشور، در آغاز راهي دشوار و خطير قرار دارند كه فقط با توكل و اعتماد به خداوند متعال و تمسك به احكام الهي و تكيه به مردم بكارگيري همه ي ظرفيت و توان ملي و هشياري در برابر توطئه و نفوذ دشمنان، خواهند توانست آن راه را با موفقيت طي كنند و ان شاءاللَّه به هدفهاي والاي آن كه حيات طيبه ي اسلامي و رشد و پيشرفت مادي و معنوي است نائل آيند. در اين شرايط كه همه موظفند مسؤوليت الهي خود را براي تحقق اين مقصود بزرگ، مخلصانه انجام دهند، اين جانب نكات ذيل را به همه ي برادران و خواهران افغاني مخصوصاً كساني كه توفيق قبول مسؤوليتهاي بزرگ در راه ملت افغانستان را يافته اند يادآوري مي كنم: 1- جهاد ملت افغان و تحمل رنجهاي دوران مبارزه، به خاطر اسلام بود. هيچ عامل ديگري نمي توانست اين ملت مؤمن را در برابر فشارهاي رژيم كمونيست و دست نشانده و ابرقدرت شرق سابق، تا اين حد، سرسخت و مقاوم سازد. نتيجه آن كه امروز تشكيل حكومت اسلامي در افغانستان تنها پاسخ به جهاد طولاني ملت افغان است. در دولت آينده و قانون اساسي آينده، همه ي تدابير لازم بايد بكار رود تا حكم خدا و قانون اسلام در آن كشور اجراء شود. 2- ملت افغان كه از اقوام و مذاهب مختلف تشكيل شده، با مشاركت و همكاري همگان توانست به پيروزي برسد. اكنون براي اين كه بتواند راه استقلال و سازندگي را با موفقيت طي

كند و به هدفهاي خود برسد، وحدت كلمه و همكاري اقوام و مذاهب گوناگون شرط اساسي است و اين وحدت فقط بر محور اسلام بايد باشد و بس، مذاهب و طوائف گوناگون به نداي ملكوتي «واعتصموا بحبل اللَّه جميعا ولا تفرقوا»، گوش جان دهند و وحدت خود را بيش از پيش مستحكم سازند. دستهايي در كار است كه تعصبهاي قومي و فرقه يي را تشديد كند و ميان برادران مسلمان و يا اقوام افغان درگيري به راه بيندازد. اين دستها از دشمنان اسلام و دشمنان افغانستان است و با هوشياري مردم و مسؤولان بايد قطع شود ان شاءاللَّه. 3- شما ملت مؤمن و سلحشور افغان در اين چند ساله طعم تلخ نفوذ و دخالت بيگانگان در كشورتان را چشيده ايد و خسارتهاي عظيم آن را متحمل شده ايد. اكنون جهانخواران و قدرتهاي استكباري درصددند با فرصت طلبي، از اوضاع به نفع خود استفاده كرده و نفوذ و سلطه ي خود را بر شما تحميل كنند، همه بخصوص مسؤولان محترم و سران گروهها و احزاب مختلف لازم است با كمال دقت از نفوذ دشمنان اسلام و ايادي استكبار در نظام جديد آن كشور مانع شوند و نگذارند كه خداي نخواسته بجاي ابرقدرت زائل شده ي شرق و ايادي آن، امروز ابرقدرت امريكا و ايادي آن بر سرنوشت آن كشور و ملت مظلوم مسلط گردد و خون شهداي راه آزادي به هدر رود. خطبا محترم و نويسندگان و ديگر روشنفكران افغاني اين خطر بزرگ را دائماً به ملت خود تذكر دهند و آنان را براي مقابله با ترفندهاي پيچيده ي استكباري آماده سازند. 4- در اين روزهاي حساس و پرهيجان، كه متأسفانه درگيريهاي جناحي و حزبي

ميان برادران، صبحگاه پيروزي را غبارآلود و تيره ساخته و بعضي از وظايف فوري را تحت الشعاع قرار داده است، اين جانب اميدوارم اين وظايف مهم، مورد غفلت قرار نگيرد: الف - رسيدگي به حال مجروحان و آسيب ديدگان حوادث كابل. ب - رسيدگي به قشرهاي مستمند و از پا افتاده. پ - تأمين امنيت جان و مال مردم و حفظ حريم خانه ها. ت - استقرار نظم و عدم برخورد افراد و گروههاي مسلح با يكديگر. ث - كمك افراد متخصص و كارآمد به راه اندازي خدمات عمومي مانند آب و برق و غيره. ج - تلاش عمومي مردم اعم از كارگران و كشاورزان و صاحبان حِرَف و صنايع و ديگر مشاغل ضروري براي راه اندازي جريان عادي زندگي و تأمين مايحتاج عمومي بخصوص غذاي مردم. 5- در خاتمه از همه ي دولتها و مجامع بين المللي مانند هلال احمر جهاني بخصوص دولتهاي اسلامي و ملل مسلمان جهان درخواست مي كنم كه ملت و مسؤولان محترم كشور افغانستان را ياري رسانند و با هداياي خود به تسهيل امور زندگي در اين هفته هاي دشوار و نخستين آزادي آن ملت مسلمان، كمك كنند. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمين و پيروزي آنان را بر دشمنانشان مسألت مي نمايم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - دوازدهم ارديبهشت ماه يكهزار و سيصد و هفتاد و يك

پيام به سمينار در پاكستان

پيام به سمينار در پاكستان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اَلّذينَ يُبَلّغُونَ رِسالاتِ اللّهِ وَ يَخشَونهُ وَ لا يَخشَونَ اَحَداً اِلاّ اللّه برگزاري سمينار بررسي مشكلات حوزه هاي علميّه ي پاكستان و حضور حضرات علماء و اساتيد و صاحبنظران برجسته از سراسر آن كشور عزيز اسلامي فرصت مناسبي است تا اينجانب

ضمن سلام و تحيّت به حضّار محترم، نكاتي را بعرض برسانم: انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني قدس اللَّه نفسه الزكيه احياگر اسلام ناب محمّدي(ص) و سرآغاز تحوّلات عميق و سريع در جهان و مبشّر سقوط و اضمحلال قدرتها و امپراتوري هاي بزرگ شد. بيداري و خوديابي و ايستادگي مسلمانان موجب شد كه ما جلوه هائي از قدرت و حكمت الهي را شاهد باشيم و وعده ي حتمي خداوند در ظهور دين و مكنت مسلمين و وراثت صالحين و خلافت مستضعفين را در آينه ي تجارب زمانه، به يقين دريابيم و قيام مهدي موعود ارواحنا فداه و استقرار دولت الهي جهاني آن حضرت را به حقيقت منتظر باشيم. در اين عصر، رسالتِ علماء باللّه و امناء الهي و مبلّغان دين سنگين تر است، تا خود و اهل اسلام را از آتش نيرنگ شياطين جبّار بر حذر دارند و نهال معرفت ديني را در دلهاي مشتاق و بيدار صدها ميليون مسلمان مؤمن به بار نشانند و حبل اللّه المتين را در دسترس امت اسلامي قرار دهند تا با اعتصام همگاني به آن، وحدت جامعه اسلامي محقّق و اركان نظام شرك و استكبار منهدم شود. حوزه هاي علميّه كه خاستگاه علماء ربّاني و مركز تفقّه در دين و تدبّر در امور مسلمين است لازم است با درك زمان و توجّه به شأن و توقّعي كه از آنان در حلّ مشكلات علمي و فكري جوامع و پاسخگوئي به اقبال مردم و هدايت آنها و پرورش و تأمين معلّمان و مبلّغان و دانشمندان و اساتيد و نويسندگان و ائمه جمعه و جماعت و نظريّه پردازان و جامعه شناسان اسلامي وجود دارد، متحوّل شده و به رفع نواقص

و مشكلات پرداخته و براي اين امور مهمّ خود را مهيا سازند. و اين جز با اهتمام علماء اعلام و فقهاء عظام (دامت تائيداتهم) و مشاركت دلسوزانه ي همه ي متصدّيان امور و با استعانت از خداي متعال ممكن نيست. اخلاص در نيّت و ابتغاء مرضات اللّه لازمه توفيق در اين حركت الهي است همچنين مناسب است حضرات شركت كننده مطالب زير را مورد عنايت و نظر قرار دهند: 1- تنظيم برنامه هاي حوزه به گونه اي مناسب كه علوم مختلف اسلامي را عميق و دقيق و همه جانبه فرا گيرند و با جهاد و اجتهاد معارف بلند را از معادن و ذخائر غني فقه شيعي استخراج كنند. 2- در كليه سطوح آموزشي، قرآن به عنوان برترين مشعل هدايت مورد استفاده قرار گيرد. 3 - برنامه ريزي آموزشي و نظم در آموزش و التزام به فراگيري دقيق و امتحان كردن طلّاب مورد توجّه قرار گيرد. 4 - آگاهي از زمان و حقايق علمي و سياسي جهان و مسلح شدن به بينش جهاني و بهره وري از علوم روز در حدّ لزوم در برنامه ها مورد عنايت باشد. 5 - استنان به سنّت نبي اكرم(ص) و اقتداء به امامان معصوم(ع) در رفتار و گفتار و احياي دل با معارف آنها و تهذيب نفس و پرهيز از تجمّل و تخلّق به اخلاق اسلامي و ساختن شخصيّت اسلامي خود و انس با قرآن و ادعيه جزو برنامه هاي فردي و جمعي حوزه باشد. 6 - حفظ وحدت كليّه ي برادران فِرَقِ اسلامي خصوصاً احتراز از تشتّت و پراكندگي برادران شيعه. 7 - گسترش فعّاليّتهاي حوزه براي فراگيري معارف اسلامي توسط خواهران مسلمان. از حضرات و بزرگان و

اساتيد و علماء محترمي كه گرد آمدند و اهتمام به امور مسلمين كردند و اين اجلاس مهم را تشكيل دادند تشكر مي كنم و سلامت و توفيق آنها را از خداي متعال مسئلت دارم و از برگزار كنندگان و خصوصاً جناب حجةالاسلام و المسلمين آقاي سيد ساجد علي تقوي تقدير مي كنم و براي شهيد عزيز جناب حجةالاسلام و المسلمين آقاي سيد عارف حسين حسيني و ساير شهداء عزيز و مرحوم حجةالاسلام والمسلمين صفدرحسين علو درجات را خواستارم و عزّت و شوكت مسلمين در سراسر جهان را از درگاه الهي مسئلت مي نمايم. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته - سيد علي خامنه اي - دوم ذيقعده الحرام 1412

پيام به نمايندگان مجلس سوم شوراى اسلامى در پايان دوره سوم مجلس

پيام به نمايندگان مجلس سوم شوراي اسلامي در پايان دوره سوم مجلس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم مجلس شوراي اسلامي از جمله ي افتخارات كشور و نظام انقلابي ما است، زيرا مظهر اعتماد مردم و محصول رأي و اراده ي آنان، و وسيله ي حضور تعيين كننده ي آنان در گزينش گردانندگان امور كشور و نيز در تقنين قوانين حاكم بر حركت عمومي كشور است. مردم، انتخاب نمايندگان را وظيفه ي ديني و انقلابي خود مي شمرند و بر پايه ي معيارهاي اسلامي است كه كسي را به عنوان نماينده ي خود برمي گزينند. از اين رو سمت نمايندگي مجلس، نعمتي الهي و مايه ي شكر و مباهات است. مجلس شوراي اسلامي تاكنون بحمداللَّه راه اسلام را پيموده و در جهت هدفهاي انقلاب و رهنمودهاي امام راحل (رضوان اللَّه عليه) ره سپرده است و ان شاءاللَّه همواره چنين باشد. خداوند ملت شريف ايران را سربلند و پيروز بدارد و از بركات اسلام بهره مند فرمايد و ديگر ملتهاي مظلوم را نيز نصرت دهد. سيّد علي خامنه اي - 13 ذيقعده

1412 - 26/2/1371

پيام به حجةالاسلام سيدحسن نصراللَّه دبيركل حزب اللَّه به مناسبت تهاجم صهيونيستها به مردم جنوب لبنان

پيام به حجةالاسلام سيدحسن نصراللَّه دبيركل حزب اللَّه به مناسبت تهاجم صهيونيستها به مردم جنوب لبنان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جناب حجةالاسلام آقاي سيدحسن نصراللَّه دبيركل محترم حزب اللَّه (دام بقائه العزيز) سلام عليكم بما صبرتم تهاجم سبعانه صهيونيستهاي متجاوز به مردم غيرنظامي جنوب لبنان و قتل عام مردم بيگناه و بي پناه، نشان دهنده ي ناتواني آنان در مقابله با نيروهاي مؤمن و شجاع و فداكار حزب اللَّه است. دشمن تا دندان مسلح و متكي به كمكهاي همه جانبه امريكا، بطور آشكار از ضربات كوبنده جوانان حزب اللَّه كه بيش از هرچيز به سلاح ايمان و فداكاري مجهزند به ستوه آمده و خشم ديوانه وار خود را بر سر زنان و كودكان فرو مي ريزند. صهيونيستهاي غاصب در برابر چشم مردم دنيا به قتل و جنايت دست مي زنند، مرتكب ترور و آدم ربايي و بمباران مناطق مسكوني مي شوند، روستاها را تخريب و مردم را بي خانمان مي كنند، و دولتها و سازمانهاي مدعي طرفداري حقوق بشر، اين همه را با خونسردي تماشا مي كنند. اين وضع، حقانيت موضع شما مجاهدان راه خدا را بيش از پيش به اثبات مي رساند. كساني كه مي پندارند مذاكره با دشمن وقيح و خشن و زورگويي چون صهيونيستهاي غاصب خواهد توانست به احياء حق مردم فلسطين و لبنان و نجات سرزمينهاي اسلامي منتهي شود، خود را مي فريبند. راه درست، همان است كه شما انتخاب كرده ايد و همين است كه به فضل الهي دشمن را به زانو درخواهد آورد. راه شما، راه خدا و راه اولياء خدا است و با صبر و تداوم و نهراسيدن از دشمن خدا، نصرت الهي را در پي خواهد داشت، و شما در دوران دهساله ي اخير در لبنان، بارها اين

را تجربه كرده و تحقق وعده ي الهي: «ولينصراللَّه من ينصره» را به چشم ديده ايد. گوارا باد بر شما صواب مجاهدان في سبيل اللَّه. اين جانب با اندوه و تأسف از شهادت جمعي از جوانان عزيز حزب اللَّه و غيرنظاميان مناطق جنوب لبنان و با مسرت از پايداري و شجاعت خيره كننده ي شما عناصر مؤمن و فداكار، حوادث خونين اخير را به همه ي ملت لبنان مخصوصاً برادران حزب اللَّه و به خانواده ها و بازماندگان شهداي عزيز و به شخص جناب عالي تسليت و تبريك مي گويم و تفضل و نصرت خداوند و توجهات خاص ولي عصر (ارواحنافداه) را براي همه ي شما مسألت مي نمايم. علي حسيني خامنه اي - چهارم خرداد ماه 4/3/71 - 22 ذيقعده 1412

پيام به مناسبت افتتاح چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى

پيام به مناسبت افتتاح چهارمين دوره مجلس شوراي اسلامي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم خداي بزرگ را سپاسگزارم كه ملت ايران را در مرحله يي ديگر از جهاد و تلاش انقلابي اش موفق گردانيد و چهارمين دوره ي مجلس شوراي اسلامي مانند دوره هاي قبلي اين مجلس، از نمايندگان و برگزيدگان حقيقي اين ملت رشيد فراهم آمد. يكبار ديگر حضور شورانگيز مردم در صحنه ي انتخابات و اراده ي آگاهانه ي آنان كه از دلبستگي و ايماني عميق به اسلام ناشي مي شد، بر شرارت دشمنان مستكبر و خدعه هاي سياسي و تبليغاتي آنان فائق آمد و كمك و فضل الهي و عنايات حضرت ولي اللَّه اعظم (روحي فداه) دستگير اين ملت مؤمن شد و انتخابات به گونه يي كه مايه ي افزايش آبرو و ابهت نظام، و حاكي از استقرار و ثبات كشور، و نشانه ي عزم و نشاط ملت بود، برگزار گشت. ملت و نمايندگان و مسؤولان كشور بايد اين نعمت بزرگ را شكرگزارند و چنانكه لازمه ي قدرداني و نعمت شناسي است، با آن رفتار نمايند.

اين جانب ضمن تشكر دوباره از مردم عزيزمان كه اين قدم بلند را در مرحله يي حساس برداشتند و با درود و سلامي از اعماق جان بر امام رفيع الشأن، كه اين حضور و حماسه ها را پايه گذاري كرد، نكاتي را به نمايندگان محترم يادآوري مي كنم: 1- مجلس در نظام اسلامي داراي نقشي حقيقي در اداره و هدايت كشور است و درست ايفاء كردن اين نقش تأثير عميق و تعيين كننده يي در سرنوشت و مسير و جهت گيري هاي اصلي كشور، به جاي مي گذارد. بر عهده ي يكايك نمايندگان محترم است كه مجلس را بر اداي چنين وظيفه يي قادر سازند و حضور و تصميم گيري هاي خود را با توجه به اين نقش حساس و تعيين كننده، تنظيم نمايند. 2- مجلس شوراي اسلامي، به معناي حقيقي كلمه، مظهر اراده و حاكميت مردم است و همان طور كه تشكيل آن با اراده ي ملت است، تصميم گيريها و جهت گيري كلي آن نيز بايد طبق اراده ي مردم و منطبق با نيازهاي آنان باشد. نمايندگان محترم براي اين كه بتوانند اين مقصود را برآورده كنند بايد با توده هاي مردم و انتخاب كنندگان خود، در تماس و ارتباط باشند و نيازهاي راستين و خواسته هاي بحق آنان را به درستي و از نزديك بشناسند و آن را در مصوبات مجلس رعايت كنند. 3- مشروعيت مجلس به رعايت احكام الهي است، و در نظام اسلامي همه ي اركان و اجزاء نظام، چنين اند. نمايندگان محترم لازم است كه با دقت و رعايتي به اندازه، مصوبات مجلس را از مخالفت با مقررات شرعي، بركنار بدارند و براي اين منظور از آگاهيهاي علماي دين و تجارب نمايندگان دوره هاي قبل و از همه بالاتر، از نظرات شوراي محترم نگهبان

در مراحل تصويب لوايح و طرحها بهره گيري كنند. 4- در تنظيم برنامه هاي كشور، اصلي ترين مسأله عبارت از رفع فقر و محروميت و نجات طبقات مستضعف و محروم و پابرهنگان، از تبعات دوران ستمشاهي و آثار سلطه ي بيگانگان است، همه ي برنامه هاي اقتصادي و توليدي و سازندگي و رونق اقتصادي بايد به اين هدف، متوجه باشد و تنها در اين صورت است كه اين برنامه ها درست و قابل قبول است. نمايندگان محترم بايد در قوانين مصوب و نيز در مواجهات خود با مسؤولين اجرايي كشور، اين را اصل بدانند و وظيفه ي كمك به محرومان را سرلوحه ي مسؤوليتهاي نمايندگي خود قرار دهند. 5- مجلس انقلاب در همه حال بايد منادي شعارهاي اصولي انقلاب و پاسدار راه و خط ترسيم شده ي معمار و بنيانگذار انقلاب حضرت امام خميني (اعلي اللَّه مقامه) باشد. اين، تنها راهي است كه بر نجات و رستگاري كشور عزيز ما از آثار روزگار سياه سلطه ي بيگانگان مي انجامد و زخمهاي كهنه ي دوران ستمشاهي را التيام مي بخشد و رشته هاي ننگين وابستگي و محروميت را كه بيگانگان بخصوص انگليس و امريكا و مزدورانشان در گذشته بر دست و پاي اين ملت بزرگ تنيده بودند، بكلي باز مي كند. در سيزده سال گذشته، هميشه قدرتهاي مداخله گري كه از انقلاب، سيلي خورده و از ايران رانده شده اند، سعي كرده اند ملت و دولت را از پيمودن اين راه منصرف كنند و هميشه هم شكست خورده اند. مجلس چهارم كه محور تبليغات زهرآگين رسانه هاي استكباري و هدف خدعه هاي جنجالي آنان بوده، بطور ويژه موظف است سرسپردگي خود را به امام هميشه فريادگر خود و پايبندي خود را به راه و خط امام، و بيزاري خود را

از سلطه ي امريكا، در هر فرصت و موقعيتي، به زبان و عمل، آشكار سازد. 6- مجلس شوراي اسلامي، با مصوبات خود، راهي را كه دولت اسلامي براي اداره ي كشور بايد بپيمايد ترسيم مي كند و بر اين حركت سرنوشت ساز نظارت مي نمايد. اداي اين وظيفه جز با حمايت از دولت و تعاون و يكرنگي با آن ميسر نيست. و امروز كه دولت خدمتگزار با رياست يكي از ياران برجسته ي امام و يكي از عناصر ممتاز انقلاب كه عمر و جواني خود را در اين راه صرف كرده، به خدمت مشغول است، اين همراهي و مساعدت، وظيفه يي روشنتر و فوري تر از هميشه است اين سخن به معناي آن نيست كه نمايندگان به وظيفه ي نقد و بررسي و نظارت و انتقاد دلسوزانه و ارائه ي راه حلهاي درست نپردازند. مجلس در همه حال بايد حريت و صراحت و حقگرايي و استقلال خود را حفظ كند و راه راست را به مجريان امور بنمايد و بر پيمودن آن نظارت كند. نمايندگان بايد پاسخگوي رأي اعتمادي كه بر اعضاء دولت مي دهند باشند. با اين حال كارشكني و فتنه گري و اغراء به جهل از هيچكس قابل قبول نيست. 7- مجلس، فراهم آمده ي خون مقدس شهدا و محصول مجاهدتهاي عظيم اين ملت و يكي از نقاط اميد روشن براي آحاد مردم است. هر دقيقه وقت اين مجلس با مقياسهاي مادي و معنوي، داراي ارزش والايي است و هيچكس حق ندارد اين سرمايه ي گرانبهاي ملت را به هدر بدهد يا صرف كارها و مباحثات كم ارزش كند. بنابراين در ارائه ي لوايح و طرحها تا آن جا كه ممكن است بايد رعايت اولويتها بشود و مسائل مهمتر

و فوري تر، از تقدم برخوردار شود. امروزه جستجو از راههايي كه موجب گشايش اقتصادي براي طبقات كم درآمد است و نيز قوانيني كه به رشد فرهنگي و سالم سازي فضاي فرهنگي و اخلاقي جامعه بينجامد جزو مسائلي است كه از اولويت برخوردارند و شايسته است كه نمايندگان محترم بطور جدي به آن بپردازند. 8- مجلس شوراي اسلامي، صحنه يي علني در معرض ديد همه ي آحاد ملت ايران بلكه همه ي مردم جهان است. پخش مستقيم مذاكرات مجلس، يكي از افتخارات نظام اسلامي و نشانه ي بارز آزادي انديشه و بيان است و همه ي نمايندگان مردم با هر گرايش سياسي و اقتصادي، به بركت اين آزادي كم نظير، قادرند از تريبون مجلس، با آحاد ملت ايران سخن بگويند. اين فرصت و امكان بزرگ، از سوي ديگر، وظيفه ي شما نمايندگان محترم را بسيار سنگين و خطير مي سازد. اگر نماينده يي از تريبون مجلس خداي نخواسته، سخني خلاف واقع يا موجب اضطراب و تشويش اذهان عموم، يا متضمن اهانت و افتراء به ديگران، يا همراه با افشاي اسرار كشور، يا مايه يأس و سرخوردگي مردم را پخش كند گناه ناشي از آن به عظمت و گستردگي شعاع اين رسانه ي مهم است و مردم چنين كسي را عفو نخواهند كرد. چه نيكو است كه مجلس محترم با پيش بيني هاي قانوني لازم، خود پيشقدم شده و چنين فرد بي مسؤوليتي را از غفلت خارج سازد. همچنين رعايت تقوا و اخلاق و ادب اسلامي در گفتگوها و مباحثات از جمله ي مسائل مهم و قابل توجه نمايندگان و مجلس محترم است. نمايندگان عزيز بايد توجه كنند كه هر كار و گفتار آنان در جامعه منعكس شده و تأثير سياسي و

اخلاقي ويژه يي بر فضاي كشور مي گذارد، بيگمان هنگامي كه در مذاكرات مجلس، نشانه هاي تقوا و راستگويي و پايبندي به ارزشهاي اخلاقي و حس مسؤوليت مشاهده شود، فضاي كشور به عطر اين خصال پسنديده معطر خواهد شد. 9- هرچه دقت و سنجيدگي و بكار گرفتن دانش و اطلاعات در كار قانونگذاري بيشتر باشد، پيشرفت و موفقيت و گره گشايي در كار اجرا، ممكن تر خواهد شد و اين حقيقت روشن، بار مسؤوليت نمايندگان محترم را سنگين تر مي سازد. بديهي است كه قانونگذاري صحيح و حكيمانه، مستلزم آن است كه نمايندگان همه ي وقتي را كه مجلس شوراي اسلامي به آن نياز دارد، صرف كنند و علاوه بر حضور در جلسات عمومي و كميسيونها كه در آن مباحثه و تبادل نظر انجام مي شود، ساعاتي را هم صرف مطالعه و تفكر و مشورت با كارشناسان كنند و نيز از وجود كارشناسان امين در كميسيونها استفاده برند. غيبتهاي ناموجه از ساعات كار مجلس، تعدي به حق مردم و بي اعتنايي به اعتمادي است كه مردم به نماينده ي منتخب خود كرده اند. 10- برادران و خواهران نماينده را به رعايت تقوا، و توكل به خداوند، و توجه به معنويت و اخلاق و عبادت، و بي اعتنايي به تشريفات زايد و تجملات اسراف آميز، و اجتناب از گروهگرايي، و مقدم داشتن مصالح كشور و مردم بر مصالح شخصي و گروهي، و انقياد در برابر حق، و پرهيز از توصيه هاي خصوصي و شخصي، و دوري از صرف نابجاي بيت المال، و دوستي و مهرباني با رقباي دوران انتخابات، و بر حذر بودن از وسوسه ي شيطان و اغواي نفس اماره، توصيه مي كنم. و از برادران و خواهران نماينده در مجلس دوره ي سوم

كه در مقطعي بسيار حساس، توفيق خدمتگزاري در اين سنگر مقدس را داشته اند مخصوصاً رئيس محترم آن مجلس تشكر و تقدير مي كنم و اميدوارم زحمات آنان و همه ي خدمتگزاران به اسلام و مسلمين منظور نظر حضرت بقيةاللَّه (ارواحنافداه) قرار گيرد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - 07/03/1371

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم والحمدللَّه ربّ العالمين والصّلاة والسّلام علي سيّدنا و نبيّنا محمّد و اله الأطيبين الطاهرين قال اللَّه الحكيم: و اذقال ابراهيم ربّ اجعل هذالبلد امنّا واجنبني و بني ان نعبد الاصنام. ربّ انهنّ اضللن كثيراً من الناس فمن تبعني فانّه منّي و من عصاني فانّك غفور رحيم اكنون كه موسم حج فرا رسيده و نغمه لبيك بر آمده از دلهاي مشتاق، فضاي حريم امن الهي را انباشته است و ملتهاي مسلمان، از آفاق گسترده ي جهان، به ميعاد ذكر و استغفار و قيام و اتحاد شتافته، و برادران مهجور، به يكديگر رسيده اند، جبهه ي سپاس و خضوع به ساحت خداي عزيز و حكيم سوده، حمدي به عظمت صفات حسني و شكري به وسعت درياي رحمت حق، نثار حريم حضرت احديت مي كنم، كه يكبار ديگر به مسلمين مشتاق، توفيق اين فريضه را عطا فرمود، و يكبار ديگر پرچم عزت و عظمت را بر فراز سر مسلمانان در خانه ي امن خود برافراشت و يكبار ديگر حجاج ايراني را بر اين سفره ي رحمت و عظمت نشانيد. زبان و قلم از توصيف و تقدير اين نعمت بزرگ، قاصر است، خدا كند كه نور معرفت بر دلهاي روشن شما حج گزاران بتابد و حقيقت، بي واسطه ي حرف و گفت، در جان مشتاق شما متجلي گردد. نكته ي مهمي كه اين جانب

مي خواهم به شما برادران و خواهران از هر كشور و ملت كه هستيد بگويم اين است كه حج، نعمتي الهي است كه بر نسلهاي مسلمان ارزاني شده است. قدرداني و شكرگزاري، آن را زياد مي كند و ناسپاسي و قدرناشناسي، آن را از مسلمين مي گيرد كه اين همان عذاب شديد الهي است كه: «و لئن كفرتم ان عذابي لشديد». گرفته شدنِ حج به اين نيست كه از مسلمانان كسي به حج نرود، بل به اين است كه مسلمانان از منافع بي شمار آن محروم بمانند و زياد شدن آن به اين نيست كه هر سال گروههاي بيشتري حج كنند، بل به اين است كه از منافع آن بهره مند شوند كه: «ليشهدوا منافع لهم». خوب است به درستي بينديشيم، آيا جهان اسلام توانسته است از منافع حج برخوردار شود؟ و اساساً اين منافع چيست؟ حج درست مي تواند تحولي دروني در يكايك مسلمين پديد آورد و روح توحيد و ارتباط با خدا و اعتماد به او و رد همه ي بتهاي درون و برون وجود آدمي كه همان هواها و هوسهاي پست كننده و قدرتهاي اسيركننده ي آدمي اند، و نيز احساس قدرت و اعتماد به نفس و رستگاري و فداكاري در آنان پديد آورد، و چنين تحولي است كه از هر انساني، موجودي شكست ناشناس و تهديد و تطميع ناپذير مي سازد. و نيز حج درست مي تواند از اعضاي جدا افتاده ي امت اسلامي، پيكره يي واحد و كارآمد و نيرومند بسازد، آنان را با هم آشنا و از حرفها و دردها و پيشرفتها و نيازهاي يكديگر، آگاهشان كند و تجربه هاي آنان را متبادل سازد. اگر حج با توجه به اين هدفها و نتايج برنامه ريزي مي شد،و

در اين برنامه ريزي دولتها و علماء و صاحبنظران و روشنفكران جهان اسلام، همكاري مي كردند، ثمرات گرانبهايي نصيب امت اسلامي مي گشت كه با هيچ دستاورد ديگري در دنياي اسلام قابل مقايسه نبود. به جرأت مي توان گفت همين يك تكليف اسلامي اگر درست و چنانكه شريعت اسلام، خواسته است مورد بهره برداري قرار گيرد، پس از زماني نه چندان بلند، امت اسلامي را به عزت و قدرتي كه در خور آن است خواهد رسانيد. بايد با تلخي اذعان كرد كه شكل كنوني انجام اين فريضه ي الهي، با وضعيت مطلوب آن فاصله ي زيادي دارد. امام راحل عظيم، تلاش مؤثري در اين جهت مبذول داشت و تصوير روشني از حج ابراهيمي، حج عظمت و عزت آفرين، حج سازنده و تحول دهنده، در برابر چشم امت اسلامي قرار داد و همين اندازه تاكنون منشأ بركات فراواني در جهان اسلام شده است، ليكن با اين همه گسترش اين انديشه و اين نحوه ي عمل بر همه ي ملتهاي مسلمان نياز به مجاهدت مخلصانه ي علماي ديني و روشن بيني و مساعدت دولتمردان همه ي كشورهاي اسلامي دارد، و اميد است كه اين وظيفه ي بسيار اساسي مورد توجه و عمل آنان قرار گيرد. اكنون بجاست كه با استفاده از اين فضاي معطر اخوت و به عنوان اداي بخشي از وظايفي كه حج بر دوش ما مي نهد، نگاهي به جهان اسلام افكنده و موقعيت آن را با توجه به حوادثي كه پس از حج گذشته تا امروز در سراسر جهان پيش آمده، برآورد نماييم و وظايف خود را در اين مجموعه باز يابيم. حوادث يكسال گذشته از جمله ي مجموعه حوادث نادري است كه كمتر زماني به اين كوتاهي را در

تاريخ به ياد داريم كه اين همه حوادث بزرگ را در خود جاي داده باشد. در رأس اين حوادث، فروپاشي ابرقدرت شرق و نابودي قدرت غول آسايي است كه دهها سال، يكي از دو سلطه ي عظيم سياسي و نظامي و تبليغاتي جهان، به شمار مي رفت. اضمحلال امپراتوري پهناوري با قدرت نظامي افسانه يي و دسترسي به سلاح اتمي و همه گونه وسيله و امكان براي سلطه و نفوذ در ديگران، در محاسبات معمولي و مادي در شمار كارهاي محال است. اما اين حادثه اتفاق افتاد و نادرستي محاسبات مادي يكبار ديگر ثابت شد. گسيخته شدن بلوك شرق، دگرگوني فاحش جغرافيايي سياسي در اروپا، سر برآوردن ملتها و كشورهايي كه ساليان متمادي بزور و غصب، در تصرف بيگانگان يا زير نفوذ آنان بودند، نيز از جمله ي اين حوادث شگفت آور است. به همين اندازه جالب و هيجان انگيز است پيروزي انقلاب اسلامي در افغانستان و به قدرت رسيدن ملتي كه چهارده سال با غُربت و مظلوميت و فقر مادي ولي با ايمان عميق به اسلام، بار جهادي پر مرارت را بر دوش كشيد، و نيز پديد آمدن چند كشور مسلمان مستقل در آسياي ميانه با ملت هايي كه عليرغم تبليغات زهرآگين هفتاد ساله ي كمونيستها و عليرغم تلاش پس مانده هاي آن دوران كه هرگز با اسلام آشتي نكرده اند و نخواهند كرد، نداي اسلام سرداده و به مسلماني خود افتخار مي كنند و در پي تحقق بخشيدن به احكام اسلامي هستند و نيز پديد آمدن حداقل دو كشور مسلمان در اروپا يعني بوسني هرزگوين و آلباني كه هم اكنون موجب دغدغه ي دولتهاي اروپائي شده است. و نيز از نوعي ديگر، پيروزي گروههاي اسلامي در الجزائر در

انتخاباتي آزاد و با روش منطبق بر معيارهاي دمكراسي كه مايه ي اميد و تفاخر همه ي مسلمانان و حاكي از عمق ايمان اسلامي در آن ملت مجاهد و مجرب بود، و در عظمت آن همين بس كه قدرتهاي ضد اسلامي و مرتجعين منطقه را به يك اندازه مشوش كرد، تا آن جا كه با كودتاي مزورانه بر روي آن حركت اسلامي سرپوش نهادند و فعلاً آن را مهار كرده و به بند كشيده اند، و البته هر روشن بين به وضوح درمي يابد كه تا زمان درازي نخواهند توانست به اين وضع ادامه دهند. باري، سال گذشته ي ما سرشار از چنين حوادث كم نظير و شگفت آور بود، و به جز آن، رشد حركت هاي اسلامي و بيداري مسلمين و اصرار آنان بر بازيافتن هويت اسلامي و مبارزه با قدرتهاي قُلدر و معارض، در بسياري از مناطق عالم بخصوص در فلسطين عزيز و برخي كشورهاي شمال آفريقا و خاورميانه نيز از مميزات برجسته ي اين سال بود. اين حوادث مهم و عبرت انگيز كه بسياري از آنها بي واسطه يا با واسطه از اسلام، متأثر بوده است، برروي هم وضعيت جديدي را براي اسلام و مسلمين به وجود آورده كه وظيفه ي همه ي ملتهاي اسلامي است آن وضعيت را درست بشناسند و بدون فوت وقت نسبت به آن، موضعي يكپارچه و متين و منطبق با محاسبه اتخاذ كنند. اين وضعيت جديد داراي دو بخش يا دو عنصر است: اول اين كه تفكر اسلامي و هويت اسلامي در گستره ي جهان، از شوكت و عزت و نشاط بيشتري برخوردار گشته و اسلام به صورت يكي از برجسته ترين حقايق موجود عالم، در سرتاسر جهان مطرح گرديده است. و دوم آن كه قدرت هاي

مسلط جهان در موضع صريحتري از خصومت نسبت به اسلام و مقاصد اسلامي قرار گرفته اند، و تحقيقاً يكي از فصول اصلي در نظم نوين پيشنهادي امريكا براي جهان پس از سقوط كمونيسم، فصل اسلام زدايي و مقابله ي با رشد روزافزون حركتهاي اسلامي است. هركس اظهارات و اقدامات سردمداران رژيم امريكا را درباره ي اسلام، و نهضت هاي اسلامي معاصر، و كشورها و ملت هايي كه دم از گرايش به اسلام مي زنند و مدعي يا آرزومند تشكيل نظام اسلامي اند، تعقيب كند از عمق كينه يي تمام نشدني به اسلام و نظام اسلامي اطلاع مي يابد. در حوادث جاري عالم نيز شواهد متعددي را براين مدعا مي توان مشاهده كرد كه از جمله ي تلخترين و غم انگيزترين آنها، حوادث جاري در بوسني و هرزگوين و نيز جنگهاي خانگي در قره باغ و منطقه ي عمومي قفقاز است. سركوب خونين و قساوت آميز مسلمانان در سارايوو كه در قلب اروپاي باصطلاح متمدن جريان دارد به قدري خشن و وحشيانه است كه آدمي را به ياد قتل عام هاي معروف اروپا در قرون وسطي و در جنگهاي مذهبي و نژادي اين قاره ي جنگ طلب مي اندازد، با اين تفاوت كه امروز صربهاي يوگسلاوي سابق، براي كشتار دستجمعي مسلمانان از ابزارهاي جنگي مدرن استفاده مي كنند! با اين حال اين دولتها كه به بهانه ي حقوق بشر در كار كشورهاي دور دست هم دخالت و اعمال نظر مي كنند در برابر اين فجايع دست روي دست گذارده اند. امريكا و كشورهاي اروپايي در همين منطقه و نسبت به جمهوريهاي ديگر همان كشور سابق، آن جا كه پاي مسلمانان در ميان نبود به طور قاطع از پيش آمدن چنين كشتارهايي جلوگيري كردند. در منطقه ي قفقاز نيز دولتهايي كه مي توانستند با اعمال

فشارهاي معمول، مانع از كشتار مسلمانان قره باغ شوند، نه تنها اقدامي جدي نكردند و بلكه تلاش ميانجي گرانه ي جمهوري اسلامي را هم آماج توطئه و مخالفت خود ساختند و بي علاقگي خود را به سرنوشت ملت تازه استقلال يافته ي قفقاز، ثابت كردند. ارتباطات فشرده ي امريكا و عواملش با دولتهاي تازه مستقل آسياي ميانه براي ترساندن آنان از گرايش هاي اسلامي و آنچه آنان نام بنيادگرايي بر آن مي نهند موضعگيري هاي خصمانه ي آنان در برابر بيداري اسلامي در همه جا و بطور نمونه يي بارز با حركت سياسي پيروزمندانه ي مسلمانان در الجزاير، رفتار حيله گرانه و غدرآميز آنان با ملت عراق و افكندن آنان در وضعيت غم انگيز و مظلومانه ي كنوني، دشمني عنادآميز آنان با زمامداران سودان كه صرفاً عكس العمل گرايش اسلامي آنان است و دهها نمونه ي ديگر در سرتاسر جهان، مجموعاً شواهد انكارناپذيري برخصومت علني امريكا وديگر سلطه گران نسبت به اسلام و بيداري اسلامي و بازيافتن هويت اسلامي از سوي مسلمين جهان است. ملت هاي مسلمان بايد به اين سؤال پاسخ دهند كه وظيفه ي مسلمين در برابر اين موضع عنادآميز و كينه توزانه چيست؟ شك نيست كه قُلدران عالم فقط به احساسات خصمانه اكتفا نمي كنند، و از همه ي امكانات مالي و سياسي و تبليغاتي و اگر بتوانند، نظامي خود براي اعمال دشمني استفاده خواهند كرد، همچنان كه تاكنون كرده اند. و ملت ايران در طول ساليان پس از پيروزي انقلاب اسلامي تا امروز، اين دشمني ها را تجربه كرده و امت بزرگ اسلامي شاهد كينه توزي استكبار جهاني با ايران اسلامي يا ساير نمونه هاي حركت اسلامي در نقاط ديگر جهان بوده است. شك نيست كه بي تفاوتي ملت هاي مسلمان در برابر اين وضع، دشمن را تشويق مي كند و صحنه

را هر روز بر مؤمنين به اسلام تنگتر مي سازد. مسلمانان بايد نشان دهند، كه جهان اسلام داراي قدرت برخورد است و مي تواند در برابر تجاوز و دشمني امريكا و هر متجاوز ديگري بايستد، تاكنون همه ي لطمات جبران ناپذيري كه به امت اسلامي از سوي استعمارگران ديروز و مستكبران امروز وارد شده، عمدتاً ناشي از ضعف نفس و ضعف روحيه ي دولتها يا ملت ها بوده است. ايستادگي ملت ها، دشمن را به ستوه مي آورد و او را در رسيدن به هدفهاي متحيرانه اش ناكام مي سازد. اگر رهبران و ملت فلسطين، همين شجاعت فداكارانه يي را كه امروز انتفاضه ي اسلامي در برابر صهيونيست ها از خود نشان مي دهد، در آغاز تشكيل دولت غاصب صهيونيست نشان مي دادند، اين سرنوشت مرارتبار و زهرآگين براي فلسطين رقم نمي خورد، و اگر امروز سران نهضت هاي اسلامي و مردم مؤمن، سختي هاي مبارزه را بر خود هموار كنند بي گمان امت اسلامي، آينده ي شيريني را به دست خواهد آورد. استكبار در تعرض خود به ملت هاي مسلمان، حدي نمي شناسد. امروز صهيونيستهاي غاصب و امريكا به عنوان حامي همه جانبه ي آنها تا آن جا پيش رفته اند كه حتي مليت فلسيني را هم انكار مي كنند و حقيقتي به نام ملت فلسطين را نمي شناسند. در حالي كه ملت فلسطين، ملتي است با ريشه هاي عميق تاريخي و پيوندهاي انكارناپذير جغرافيايي، و آن كه نه ريشه ي تاريخي دارد و نه رابطه ي جغرافيايي، ملت جعلي و دروغين اسرائيلي است. در كشورهاي اسلامي كه مردم با ايماني ناگسستني به اسلام وابسته اند - از قبيل جمهوريهاي تازه استقلال يافته كه عليرغم هفتاد سال تلاش اسلام زدايي كمونيستها، با گرمي و هيجان از حاكميت اسلامي سخن مي گويند - قدرتهاي ضداسلامي تا آن جا پيش مي روند

كه از خطر اسلام گرايي در اين كشورها سخن مي گويند و شيرين ترين دلبستگي هاي آنان را به عنوان خطر قلمداد مي نمايند. اين گستاخي استكبار و عوامل آن، با يك اراده ي عمومي و يك اقدام هماهنگ از سوي ملت ها و آحاد مردم مسلمان بايد پاسخ داده شود و شر توطئه هاي استكبار از سر ملت هاي مسلمان برطرف شود. كوتاهي دولتهاي اسلامي در مبارزه با رژيم غاصب اسرائيل، امريكا را به راه انداختن مذاكرات مستقيم اعراب و اسرائيل تشويق كرد و متأسفانه برخي از سران عرب بي آن كه به ابعاد بسيار وسيع اين ضربه ي استكباري توجه كنند، تن به اين خفت دادند. نتيجه اين شد كه دولت غاصب اسرائيل به هدف خود يعني شناخته شدن از سوي كشورهاي عرب رسيد؛ بدون اين كه سر سوزني از مواضع متجاوزانه ي خود عقب نشيني كند. اكنون صهيونيست ها علاوه بر ترور و آدم ربايي و غصب سرزمينهاي فلسطين و لبنان و سركوب فلسطينيان و كشتارهاي جمعي و ساير جنايات هولناك خود در گذشته، به طور روزانه روستاهاي جنوب لبنان را با حملات هوايي خود با خاك يكسان مي كنند و با اعتماد به اين كه هرگز فشاري از سوي امريكا و اروپا بر آنان وارد نخواهد شد، خشن ترين جنايات را نسبت به مردم آن منطقه مرتكب مي شوند. مذاكرات عربها با اسرائيل حتي نتوانسته از ادامه ي تجاوز و جنايات صهيونيستها جلوگيري كند. اين نمونه يي بود از عقب نشيني هايي كه دشمن را طلبكارتر و گستاخ تر مي سازد. اين جانب نظر رؤساي كشورهاي اسلامي را به قدرت عظيمي كه در اختيار آنان است جلب مي كنم، و آن قدرت ملت هاي مسلمان است. با پشتوانه ي اين قدرت شكست ناپذير، دولتهاي اسلامي مي توانند در برابر ابرقدرت امريكا كه امروز جبهه ي ضد

اسلامي استكبار را سرپرستي مي كند، بايستند و از حق ملتهاي خود و نيز از ملتهاي مسلمان مظلوم دفاع نمايند. اسلام بهترين تضمين براي اداره ي زندگي يك ملت است و در سايه ي آن، ملتها مي توانند طعم آزادي و استقلال كامل را بچشند و از آن بهره مند شوند، و ايمان اسلامي آحاد مردم در كشورهاي مسلمان نشين، بهترين پشتوانه براي چنين منظوري است. انتظار از دولتهاي مسلمان آن است كه به جاي ترس و واهمه از اسلام - كه امريكا و ديگر سردمداران استكبار سعي فراوان بر القاء چنين ترس و واهمه يي در سران كشورهاي اسلامي دارند - به اين آيين الهي به چشم نجاتبخش ملتهاي خود و به مثابه ي پيوندي ميان ملتهاي مسلمان يعني اجزاء امت اسلامي نظر كنند و با آن براي خود قدرت و عزت فراهم آورند. اين خود قوي ترين وسيله براي جلب و پشتيباني ملت ها است، و دولتي كه ملت خود را پشت سر داشته باشد مي تواند از هيچ تهديدي نترسد. به ملت هاي اسلامي و آحاد مردم مسلمان نيز عرض مي كنم كه علاج همه ي دردها و ناكامي هاي ملل مسلمان، بازگشت به اسلام و زندگي در نظام اسلامي و زير سايه ي احكام اسلامي است. اين آن چيزي است كه عزت و قدرت و برخورداري از نعم بزرگ امنيت و رفاه را به مسلمانان برمي گرداند و سرنوشت تلخ و ذلت آميزي را كه طراحان استكبار براي امت مسلمان تدارك ديده اند، از آنان دور مي سازد. تبليغات استكباري بر ضد اسلام كه بخشي از حمله ي صليبي جديد است، چنين وانمود مي كند كه اسلام قادر بر سازماندهي زندگي سياسي و اقتصادي ملتهاي مسلمان نيست و ملتهاي مسلمان چاره اي جز اين

ندارند كه با معيارها و شكل و محتواي حكومتها و نظام هاي سرمايه داري غرب زندگي كنند. اين يك ترفند و دروغ مزورانه است كه براي وابسته كردن كشورهاي اسلامي به اردوگاه استكباري غرب و استثمار منابع مادي آن طراحي شده و سالها است تبليغ مي شود. نظام سرمايه داري غرب تا گلو در مشكلات انساني لاينحل فرو رفته و با وجود ثروت هاي فراواني كه در اختيار دارد، از استقرار عدالت اجتماعي بكلي ناتوان مانده است. شورش اخير سياهان در امريكا نشان داد كه نظام امريكا نه فقط نسبت به ملت هاي آسيا و آفريقا و امريكاي لاتين، كه نسبت به ملت خود نيز با بي عدالتي عمل مي كند و در اين جا نيز مانند آن جاها، اعتراض را با خشونت و سركوب پاسخ مي دهد. درست است كه اردوگاه كمونيزم متلاشي و نابود شد، اما رقيب آن يعني اردوگاه سرمايه داري هم با وضع فعلي و بخصوص با غرور و طغياني كه پس از يكه تاز شدن در ميدان قدرت، بدان دچار شده ماندني نيست و دير يا زود دنيا شاهد سقوط و تلاشي آن نيز خواهد بود. اسلام قادر است كه مسلمانان و همه ي انسانيت را نجات دهد، مشروط بر آن كه درست شناخته و سپس درست به آن عمل شود. نظام اسلامي در ايران به فضل الهي مظهر اقتدار و توانايي هاي اسلام و تجربه يي مجسم براي مسلمانان است. و اين در حالي است كه از عُمر سيزده ساله ي آن، هشت سالش در جنگي كه با برنامه ريزي و كينه توزي استكبار شرق و غرب بر آن تحميل شده بود، گذشت و پيش از آن و بعد از آن تا امروز هم بي وقفه آماج دشمني ها و خباثت هاي

اردوگاههاي دشمن قرار داشته است. امام خميني عظيم (قدس اللَّه نفسه الزكيه) ملت ايران را بيدار و مسلح به عزم پولادين و عملِ مخلصانه كرد، و اين راه هم اكنون در برابر همه ي ملت ها قرار دارد. همه ي آنچه از دولتهاي مسلمان انتظار مي رود، با اراده و خواست ملتهاي آنان قابل تحقق است. شما بايد از دولت هاي خود، مقابله با صهيونيزم و استكبار، و دفاع از مسلمانان مظلوم سراسر عالم و يكپارچگي و برادري با ملت ها و كشورهاي مسلمان ديگر را طلب كنيد و در راه اين هدفهاي عالي، پشتيبان دلسوز و فداكار آنان باشيد. شما بايد به آنان بقبولانيد كه از امريكا نترسند و در مقابل قُلدري هاي آن بايستند. و شما بايد به آنان تفهيم كنيد كه اسلام و قرآن تنها راه نجات است و آنان را به حصار مستحكم لااله الااللَّه سوق دهيد. و در اين وظيفه ي بزرگ، علماي دين، روشنفكران، خطبا، هنرمندان، دانشجويان و جوانان داراي نقش و مسؤوليت سنگين تري مي باشند، و زنان نيز مانند مردان و دوشادوش آنان در اين وظيفه سهيم اند. اين است آنچه دعاي ابراهيم خليل (عليه السّلام) را در حق همه ي شما مستجاب مي كند و شما را با پيوند الهي به آن مُنادي بزرگ توحيد متصل مي سازد. در پايان به حجاج محترم ايراني توصيه مي كنم كه از اين فرصت ارزشمند براي تزكيه ي نفس و ارتباط با خدا و توبه و انابه به حضرت حق و تحصيل رستگاري روحي حداكثر استفاده را بكنند، و از دعا و تضرع و تفكر و تصفيه ي روح، لحظه يي غفلت نكنند و نگذارند كه خداي نخواسته مظاهر بي ارزش مادي كه همه جا نظائر آن را مي شود يافت، چشم و دل

آنان را به خود جذب كند و اين روزها و ساعتهاي استثنايي را كه مخصوص معنويت و تكميل نفس و تربيت روح و ارتباط با برادران مسلمان است، به بيهودگي از آنان بربايد. خداوند همه ي شما را مشمول تفضلات الهي و توجهات و ادعيه ي زاكيه ي حضرت ولي عصر (ارواحنافداه) قرار دهد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - علي الحسيني الخامنه اي - اول ذي حجةالحرام 1412

پيام تسليت به مناسبت ارتحال آيةاللَّه العظمى آقاى حاج سيدابوالقاسم خويى

پيام تسليت به مناسبت ارتحال آيةاللَّه العظمي آقاي حاج سيدابوالقاسم خويي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اناللَّه و انااليه راجعون با تأسف و تأثر فراوان باخبر شديم كه عالم جليل القدر و فقيه عظيم الشأن حضرت آيةاللَّه العظمي آقاي حاج سيد ابوالقاسم خويي مرجع تقليد بزرگوار روز گذشته دار فاني را وداع گفته و به جوار رحمت حق رحلت نمودند. اين حادثه براي جهان اسلام مخصوصاً حوزه هاي علميه مصيبتي بزرگ است. آن عالم بزرگ بقيه ي سلف صالح و يكي از پرچمداران علوم اسلامي و يكي از مراجع بزرگ تقليد دوران معاصر بود. ايشان در بسياري از علوم اسلامي رايج در حوزه هاي علميه از اساتيد مسلم و كم نظير به حساب مي آمد. فقيهي بزرگ و اصولي يي عميق و مفسري نوآور و رجالي اي صاحب مكتب و متكلمي زبردست بود. آثار علمي ارزشمند اين مرد بزرگ به دهها جلد كتاب در فقه و اصول و تفسير و رجال منحصر نمي شود. هزاران شاگرد تربيت يافته در حوزه ي دروس غني و سرشار او هم اكنون در همه ي بلاد اسلامي منتشرند. اين بزرگوار يكي از نخستين كساني بود كه پس از شروع نهضت اسلامي به رهبري امام خميني (رضوان اللَّه تعالي عليه) حوزه ي علميه ي نجف را به اهميت حوادث ايران متوجه ساخت و سعي و كوششي ارجمند در همراهي

با حركت عظيم روحانيت و مردم در اين مبذول كرد. در نهضت خونين مردم عراق در رمضان سال 1411 هجري قمري قطب اصلي نهضت و مركز صدور حكم قيام اسلامي بود و به همين جهت پس از سركوب شدن اين نهضت به وسيله رژيم خونخوار بعثي اين كهن مرد دانشمند مورد آزار و شكنجه و اهانت مأموران سنگدل بعثي قرار گرفت و در معرض خطر جدي واقع شد و پس از آن كه به فضل الهي از خطر نجات يافت تا مدتها در شرايط سخت زيرنظر مأموران بعثي قرار داشت. عمر طولاني و پربركت اين مرد بزرگ كه نزديك به يك قرن امتداد يافت سرشار از آزمايشهاي الهي و نمايشگر سعي و تلاش يك انسان مؤمن و پرهيزگار است. اين جانب مصيبت درگذشت اين مرجع بزرگوار تقليد را به حضرت بقيةاللَّه الاعظم (ارواحناله الفدا) و جهان تشيع مخصوصاً به حوزه هاي علميه و علما و فقهاي بزرگ و نيز به خانواده ي محترم و فرزندان ايشان و همه ي دوستداران و مقلدين ايشان تسليت مي گويم و رحمت و فضل مغفرت الهي را براي ايشان مسألت مي نمايم. يكشنبه نهم صفر 1413 هجري قمري - سيّد علي خامنه اي - 18/05/1371

پيام به اجلاس نماز

پيام به اجلاس نماز بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم خدا را سپاس كه تلاش مبارك شما دست اندركاران ترويج فريضه ي نماز، به دومين سالگرد رسيد و كاري با چنين اهميّت، به اهتمامي پيگير و خستگي ناپذير پيوست. راز موفقيت در دسترسي به هدفهاي بزرگ و والا، همين پيگيري و استمرار در طلب است، اين درس بزرگ را نيز در يكي از آثار مناجاتي مولاي پرهيزگاران مي آموزيم كه: و هب لي الجدّ في خشيتك و الدّوام في الاتصال

بخدمتك.... نماز در عرصه ي تكاپوي لايزال و ناگزيري كه بشر بدان مأمور بلكه مطبوع گرديده است، بزرگ ترين فريضه و مؤثرترين ابزار است. شايد برخي اين خصوصيّت را براي نماز فقط در ميدان تكاپوي فردي بسوي كمال، شناخته و از نقش آن در صحنه ي جهاد جمعي و اجتماعي و در برابر معارضان پرقدرت دنيائي سخني نشنيده باشند. از اين رو بايد دانست كه پايمردي در همه گونه روياروئي، وابسته به آن است كه دل ها و اراده ها از صفا و توكّل و اعتماد به نفس و اميد به فرجام، لبريز باشد، و نماز سرچشمه ي جوشاني است كه اين همه و بسي فيوضات ديگر را بر دل و جان نمازگزار سرازير مي كند و از او انساني روشن ضمير و ثابت قدم و بي دغدغه و اميدوار مي سازد. اينكه در قرآن و سخن والاي پيامبر خاتم صلي اللَّه عليه و آله و سلّم نماز، بازدارنده از فحشاء و منكر و معراج مؤمن و تقرّب دهنده ي پرهيزگار و در يك سخن، بهترين نهاد دين معرّفي شده و پيامبر مكرّم، آن را روشني چشم خويش خوانده است، بايد ما را در فهم عظمت نماز به تأمّل و ژرف نگري بيشتر بكشاند. البته اين نكته نيز شايان ذكر است كه نماز همين بر زبان راندن كلمات و گزاردن حركاتي معيّن نيست. آن همه فيض و بركت، بر پديد آوردن امواج صوتي و اعمال بدني بي آنكه روح ذكر و توجه در سراسر اين كالبد دميده باشد، مترتب نمي گردد، اگر چه حدّاقل تكليف با آن ساقط مي گردد، روح نماز، ياد خدا و خشوع و حضور در برابر اوست و اين كلمات اعمالي كه با تعليم الهي

بر مكلّف، واجب گشته است بهترين قالب براي آن روح و نزديكترين راه به آن سرمنزل مقصود است. نمازِ بي ذكر و حضور، كالبدي بي روح است كه اگر چه نام نماز بر آن، مَجاز نيست، ليكن اثر و خاصيت نماز نيز از آن مترقب نيست. از اين حقيقت، در آثار ديني با عنوان «قبوليِ نماز» سخن رفته است، و چنين آمده است كه از يك نماز كه تو مي گزاري تنها هر آنچه با حضور و توجه آورده شده قبول است و بس. اينك نماز، موهبتي بي بديل و سرچشمه ي فيضي لايزال، در اختيار ما است كه با آن، نخست از خويش و سپس از هر آنكه بدو مهر مي ورزيم، انسان صالح بسازيم. اين دروازه ئي است گشاده به عرصه ئي پهناور و مصفا. دريغ است كه آدمي عمري را در جوار بهشت مصفائي بگذارند و سري بدان نكشد و عزيزان خود را بدان سوق ندهد. وحي الهي به پيامبر عظيم الشأن صلي اللَّه عليه و آله و سلم چنين فرمان داد: و أمر اهلك بالصلوة و اصطبر عليها. امروز همه ي شما خود راطرف اين خطاب بشمريد و نماز را، حقيقت مقدس و گوهر درخشان را كه عطية الهي به امت محمد مصطفي صلي اللَّه عليه و آله است، قدر بشناسيد در اين وظيفه هر كسي سهم ويژه ئي دارد: پدران و مادران با گفتار و كردار خود، فرزندان را به نماز تشويق و راهنمائي كنند. معلمان، شاگردان مدارس و دانشگاهها را در سمت و سوي اين حقيقت درخشان به حركت وادار نمايند. فضلاء و علماء و روحانيون محترم، امامت جماعت در مراكز آموزشي و اقامتگاههاي دانشجويان، براي نسل نو را

فرصتي مغتنم بشمرند. نويسندگانِ كتابهاي درسي، رازها و رمزها و درس هاي نماز را در كتابهاي درسي بگنجانند. وزارت ارشاد و سازمان تبليغات و صدا و سيما از هنر بويژه هنر سينمابراي نشان دادن گوهر نماز و چهره ي نمازگزار بهره بگيرند. هنرمندان عزيز با زبان شعر و قصه و نقاشي و جز اينها، و با آفرينش آثار هنريِ با كيفيت، بلكه برجسته، دست چيره ي هنر را به كاري چنين شايسته مشغول سازند. در مدارس، معلمان و مديران، و در همه ي مراكز، مسئولان، با حضور خود در صفوف نماز، نمازگزاران را تشويق كنند. در گردهمائي هاي علمي و فرهنگي و آموزشي و تبليغي، نماز را در وقت خود همچون الهام بخش صداقت و هدايت به جاي آورند. نويسندگان و گويندگان ديني درباره ي نماز و مفهوم و فلسفه و هدف و آثار و بركات و احكام آن بگويند و بنويسند. مردم، مساجد را با حضور در نمازهاي جماعت كه بهترين شيوه ي نمازگزاردن است، رونق بخشند. در همه ي بناهاي عمومي و جاي هائي كه همواره به طبع حال، مردمي در آن گرد مي آيند مانند فرودگاهها و ايستگاههاي قطار و بندرها و عزيمتگاههاي خودروهاي همگاني و ادارات دولتي و بوستانهاي شهري و مانند اينها نمازخانه ها يامساجدي بنا كنند و افزون بر اين، مردم، هر زمين پاكيزه و مناسبي را به هنگام در آمدن وقت نماز، مسجد بشمار آورند و در آن به نماز بايستند. از اينگونه كار براي هر كسي و قشري از مردم، هست كه هر كس بايد كنكاش كند و سهم خود از اين فريضه ي همگاني را بيابد و بدان دست زند. در چنين وضعي است كه جامعه ي اسلامي ما،

توانسته است نماز را اقامه كند و مصداق اين آيه ي كريمه گردد كه: الذين ان مكّنّاهم اقاموا الصلوة و آتَواوالزكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و لِلّه عاقبة الامور. صدق اللَّه العلي العظيم. توفيق همه ي آحاد مسلمان را در درست انجام دادن اين وظيفه ي الهي مسئلت مي كنم. والسلام عليكم و رحمةاللَّه - سيدعلي خامنه اي

پيام به كنفرانس بين المللى وحدت اسلامى در شهرستان سنندج

پيام به كنفرانس بين المللي وحدت اسلامي در شهرستان سنندج بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم امسال هفته ي وحدت با حوادث خونبار يك كشور مسلمان در اروپا و آشكار شدن حقه پنهان اردوكشان صليبي به اسلام و مسلمين در آن خطه ي پرماجرا است. اكنون ديگر كسي شك نبايد بكند كه انگيزه هاي صليبي در زير ظواهر فريبگر دموكراسي و حقوق بشر، اغلب يا همه ي قدرتهاي غربي را در پنجه و زير اراده ي خويش گرفته است. ساده لوحي است اگر گمان ببريم كه اين انگيزه هاي قصاوت آميز در بوسني و هر جاي ديگر از ايمان عيسوي مايه مي گيرد. آنان كه امروز با هر نشانه يي از اسلام و هر نبض متحركي از مسلمانان از بن دندان دشمن اند، به مسيح (عليه السّلام) و تعاليم مسيحيت واقعي نيز عقيده يي ندارند. آنان فقط به قدرت بي مهار خود و منافع و هوسهاي خود و خصومت بي پايان خود با هرچه قدرت ظالمانه ي آنان را تهديد كند، ايمان دارند، و نه به هيچ چيز ديگر. اما دست خون آلود آنان امروز صف مسيحيت در مقابل اسلام را آراسته و با اسلام به عنوان يك دين و عقيده و ايمان، با همه ي وجود پرچم دشمن برافراشته است. مسلمانان در چنين شرايطي بايد به فكر فرو روند حوادث را با تدبر بنگرند آيا اگر مسلمين جهان دست متحدي بودند و

مشت مستحكمي داشتند، كسي جرأت مي كرد يك ملت مظلوم را فقط به جرم مسلماني چنين بيرحمانه و قساوت آميز بكوبد؟ هركس در تفرقه ي مسلمين سعي مي كند، هركس برادران مسلمان را به يكديگر بدبين مي كند، هركس تنگ نظرانه و جاهلانه يا خصمانه و مغرضانه، فرق اسلامي را محكوم به كفر مي كند، بداند در فاجعه ي بوسني و امثال آن شريك است. به همان اندازه كه بي حيثيتها و وظيفه نشناسها يا دشمن پذيرها در سرنوشت تلخ برادران مسلمان شريك اند. برادران مسلمان در برابر انگيزه هاي تفرقه و دستهاي تفرقه افكن كه برانگيخته دشمن اند مقاومت كنيد. توفيق شما برگزار كنندگان سمينارهاي وحدت در بلوچستان و كردستان و همه ي شركت كنندگان در اين مجمع گرامي را از خداوند متعال مسألت مي نمايم. سيّد علي خامنه اي - دوازدهم ربيع الاول هزار و چهارصد و سيزده - 19/06/1371

پيام به مناسبت شروع كار سمينار نماز در مشهد مقدس

پيام به مناسبت شروع كار سمينار نماز در مشهد مقدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جناب حجةالاسلام آقاي قرائتي (دامت افاضاته) بسيار از جناب عالي و همكارانتان متشكرم كه همت كرده و دومين مجمع اقامه ي نماز را براي گسترش دادن فرهنگ نماز و استحكام بخشيدن پايه هاي آن در جامعه ي اسلامي ايران، فراهم آورده ايد. و اميدوارم همگي مأجور و به هدف مقدس خود نائل گرديد. امسال اگر اين جانب بايد پيامي به شما و آن مجمع محترم بدهم، اين پيام آن است كه همه ي كوشش خود را براي تحقق توصيه هاي مندرج در پيام سال گذشته به اولين مجمع، به كار بريد و از اين كه آنها فقط نقشي بر كاغذ و الفاظي براي شروع بحث، بمانند مانع شويد، بي شك ناگفته هاي باب نماز بسيار است و قاصري چون اين جانب، كوچكتر از آن است كه به همه ي آن معارف دست يابد، چه

رسد به اين كه آن را در پيامي يا پيامهايي بگنجاند، و اميد است به فضل الهي و دستگيري حضرت ولي عصر (ارواحنافداه)، راه درك و تفهيم آن به ديگران، بر دلهاي نوراني و با معرفت، هموار گردد. ليكن يكي از بزرگترين هدفهاي معرفت، عمل است و هميشه عمل به آنچه شناخته و دانسته ايم راه شناخت بيشتر را به روي ما باز مي كند و معرفت ما را روشنتر و بي شبهه تر مي سازد. گزارشها گوياي آن است كه از سال گذشته تاكنون قدمهاي عمليِ قابل تقديري در اين راه برداشته شده است. ولي اين، از آنچه حق عظيم نماز در ايران اسلامي، مي طلبد بسي كمتر است. ان شاءاللَّه همكاري همه ي دستگاه هاي اسلامي اعم از آموزش و پرورش و دانشگاهها و صدا و سيما و سازمان تبليغات اسلامي و مطبوعات و ديگر نهادها و سازمانهاي مؤثر بتوانند شما را در مقصود مقدستان ياري دهد. توفيق همگان را از خداوند خواستارم. سيّد علي خامنه اي - 21/6/1371

پيام به جامعه ى مدرسين حوزه علميه قم به مناسبت تشكيل شوراى سياستگذارى حوزه

پيام به جامعه ي مدرسين حوزه علميه قم به مناسبت تشكيل شوراي سياستگذاري حوزه بسمه تعالي حضرات آيات و حجج اسلام اعضاء محترم جامعه ي مدرسين حوزه علميه قم (دامت بركاتهم) خداي عزيز و حكيم را سپاسگزارم كه به يكي از آرزوهاي بزرگ درباره ي حوزه هاي علميه، جامه ي عمل پوشانيد و در ظل عنايات حضرت ولي اللَّه الاعظم (روحي فداه)، سرآغازي مبارك براي تحوّل ديريابي كه همواره نيك خواهان و روشن بينان جامعه ي روحانيت، آرزومندانه بدان چشم دوخته بودند، پديد آورد. تشكيل شورايي از علماء و مدرسين عالي مقام براي سياستگذاري و جهت دهي به اداره ي حوزه ي علميه، و تعيين مديري از علما برجسته و انقلابي و بصير، مژده ي بزرگي است كه بيان اهميت آن در

جملاتي كوتاه، ميسّر نيست. همين اندازه بايد گفت كه اين اقدام، قادر است گنجينه ي عظيم حوزه را به سطح شايسته يي از بهره دهي براي اسلام و مسلمين برساند كه به تحقيق، چندين برابر بهره دهي كنوني آن است: «والبلد الطيب يخرج نباته باذّن ربه» شيريني اين اقدام، هنگامي به درستي چشيده مي شود كه تلخ كامي ناشي از بهره گيري نشدن از همه ي ظرفيت اين ذخيره ي الهي در عين نياز مبرمي كه به آن هست، به درستي حس شده باشد، و چه بسيار بزرگان و پيشگامان و دلسوزاني كه در اين تلخ كامي، زندگي را وداع گفتند. اين جانب ضمن تاييد انتخابي كه براي شوراي سياستگذاري و نيز براي مديريت حوزه انجام گرفته است وظيفه ي خود مي دانم كه از همه ي دست اندركاران اين حركت جديد: از شوراي محترم مديريت سابق كه با وجود و فعاليت خود، زمينه ي رسيدن به اين نقطه ي تاريخي را فراهم كردند، از جامعه ي محترم مدرسين كه ابتكار عمل را در ابتكار مهم بدست گرفتند، و از مراجع معظم تقليد كه با قبول و تاييد خود، پشتوانه ي معنوي ارزشمند آن را تأمين فرمودند، صميمانه تشكر كنم و اجر الهي را براي آنان مسألت نمايم و به همه ي فضلاي جوان و روشنفكر حوزه كه همت بلند و دل گرم و پر اميدشان، آسان گير سختيهاي روزگار است، صميمانه تبريك بگويم. اكنون با استفاده از اين فرصت، تذكراتي را به حضرات دست اندركار و به عموم روحانيون محترم حوزه ي علميه قم بخصوص طلّب و فضلاي جوان كه دلي لبريز از اميد و نيرويي سرشار از طراوت و آمادگي دارند، عرض مي كنم: 1 - نخستين مطلب آن است كه قدمهاي بزرگ، ارزش و اهميت

و ضرورت خود را از هدفهاي بزرگي كه حركت، متوجه آنهاست كسب مي كنند، و هر چه آن هدفها والاتر باشد آن قدمها و اقدامها باارزشتر است و براي آن بايد اهتمام و دلسوزي و مجاهدت بيشتري مبذول گردد. اكنون با اين توجه كه: هدف از نظم و كارآيي حوزه ي علميّه، گسترش هدايت الهي در همه جا و رساندن علم دين به آن سطحي است كه قادر باشد همه ي گره هاي ذهني و عملي بشر را در دنياي پيچيده ي امروز با سر انگشت گره گشاي دين خدا باز كند، مي توان فهميد ارزش هر اقدامي كه به افزايش كارآيي هاي حوزه بيانجامد چه اندازه است و در راه آن چه مجاهدت و تلاش پر حجم و با كيفيّتي لازم است. امروز كه راه براي اين مجاهدت باز است، درنگ و كوتاهي از هيچكس پسنديده نيست. 2 - حوزه علميه مشتمل بر ميراث گرانبهايي از روشها و تجربه ها و اندوخته هاي علمي است. براي بهره بردن از اين تراث فنّي و علمي و افزودن بر آن بايد از نيروي ابتكار و خلاقيّت، استفاده كرد و سلف صالح نيز با ابتكار و خلاقيّت خود بود كه توانستند دانشهاي ديني را به سطح كنوني برسانند. حوزه بايد راه را بر نوآوري علمي و فنّي فرزندان خود باز كنند و تازه هاي بازار رايج علم دين را به چشم تقدير بنگرند و صاحبان آن را تشويق كنند و در عين حال، تصرّف ناشيانه و خودسرانه در بنيادهاي سنّتي را مجاز نشمرد و به اعمال نظرهاي جاهلانه و مغرضانه، ميدان رشد و جولان ندهد. 3 - همين سخن درباره ي سنّتهاي ساختاري حوزه و شيوه هاي تعليم و تعلّم

جاري است. بي شك در اين مقوله نيز بسي اندوخته يي ارزشمند هست كه مزاياي نظام حوزه يي به شمار مي آيد در هر تحوّل ساختاري بايد محفوظ بماند، ولي اين سخن حق نبايد مدّعاي حق ديگري را به فراموشي دهد، و آن اين كه حوزه براي پيشرفت خود بايد از ابزارها و روشهاي متداول در محيطهاي علمي استفاده كند و خود را از امكاناتي كه بشر را در كسب علم موفق تر مي سازد محروم نسازد. در دنيايي كه تازه هاي ابزاري و ساختاري به دانش پژوهان فرصت مي دهد كه تازه ترين دستاوردهاي ذهن بشر را به سهولت كسب كنند، روا نيست كه طالب علم دين، راهي به نوآوري در روشهاي ناقص و معيوب نداشته باشد. 4 - شرط اساسي براي تحول سالم و تكامل بخش در حوزه، نظم و انضباط و برخورداري از مركزي انديشمند و با نفوذ و مطاع است. هرج و مرج و پيروي از سليقه هاي مختلف و گاه متضاد، تنها زيانش محروم ماندن از حركتي سالم و منطقي و پيش رونده نيست، بلكه زمينه ي پيدايش تحولهاي ناسالم و حركتهاي غير منطقي و خسارتبار نيز هست. امروز حوزه علميه ما با وظيفه ي بزرگي كه بر دوش دارد و با خسارتهايي كه از درنگ در ترميم و اصلاح به خود آن و نيز به مخاطبانش وارد خواهد آمد، ناهماهنگي و خودسري را بر نمي تابد، طلّاب و فضلاي جوان و نيز همه ي عناصر مؤثر در مجموعه ي حوزه لازم است مديّريت جديد را پشتيباني و ياري كنند و كار كنوني آن را كه برداشتن نخستين قدمهاي جدّي و عملي است شتاب بخشند. 5 - از اين جا مي رسيم به اين كه مدير حوزه بايد قادر بر

انتخاب و ابتكار و شتاب لازم و كوتاه سخن، در دائره ي اين مديريت، مختار باشد و از اين جا است كه بايد يك تن و يك اراده باشد. شوراي سياستگذاري تدبير كلّي و خطّ مشي را به مدير بسپارد و وي را با مسؤوليت سنگين اداره يعني برآمدن خواسته هايي كه در تدبير و خط مشي كلّي ملحوظ شده است، و در دايره ي همان تدبير و خطّ مشي، مريد و مختار بداند. كار اجرايي و مديّريت اگر به ورطه ي شورا و خلط مسؤوليّتها بغلطد، حركت، كند يا متوقّف خواهد شد. و مدير محترم نيز بايد با اعمال مديريت صحيح و قوي، و انتخاب دستياران صالح، و شناسايي كارهاي اصلي و عمده، و مقدم داشتن آن بر كارهاي جزيي و فرعي، و انجام هر كار بر طبق برنامه و محاسبه ي قبلي و ديگر شئون مديّريت، وظيفه ي عقب افتاده و بسيار مهمي را كه بر عهده دارند به بهترين وجه ممكن ايفاء نمايند. 6 - حوزه ي علميه در اين دوران، جوهر حيات و رشد و بالندگي خود را مرهون انقلاب اسلامي و امام عظيم الشأن آن و مجاهدتهاي ايثارگراني است كه به عشق دين خدا و به اميد حاكميّت آن، جان و تن خود را به ميدان فداكاري بردند «فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر»، سياست سلطه گران جهاني اين بوده و هست كه مراكز دانش دين را منزوي، منفعل، بي روحيّه، بي ابتكار، وابسته به خود و فارغ از آرمانهاي بزرگ كنند. آنان را به جدايي دين از سياست، معتقد و از همگامي دين با تحوّلات شگرف جهاني مأيوس سازند: اين ترفند نسبت به حوزه هاي علميه، بكار رفته و تأثيراتي

نيز كرده بود. انقلاب اسلامي كه از حوزه و به رهبري برجسته ترين فرزندان و تربيت شدگان آن، سر كشيد و امواج جهاني را در جهت عكس تدابير و اميدهاي استكبار، هدايت كرد، حوزه ي علميه را نيز درخشش و جذابيت و اعتباري تازه داد و بذر اميد و روشن بيني و عشق به حركت را در آن كاشت. خون پاك علماء و فضلاء و طلّابي كه در اين راه جامه ي شهادت پوشيدند، به اين نهال الهي رشد و رونقي بي سابقه بخشيد و آن را تا دورانهاي طولاني بيمه كرد. اكنون حوزه بايد حق عظيم انقلاب و امام و شهدا و نفوس طيبه ي ايثارگر را همواره به ياد داشته و ارزشهاي انقلاب را به مثابه ي راز تجديد حيات، در خود حفظ كند و به كساني كه جاهلانه يا مغرضانه مي خواهند حوزه را به سمت هدفهاي استكبار بكشانند، ميدان ندهد. 7 - تشكيل نظام اسلامي كه داعيه دار تحقّق مقرّرات اسلامي در همه ي صحنه هاي زندگي است، وظيفه يي استثنايي و بي سابقه بر دوش حوزه ي علميه نهاده است، و آن تحقيق و تنقيح همه ي مباحث فقهي يي است كه تدوين مقرّرات اسلامي براي اداره ي هر يك از بدنه هاي نظام اسلامي بدان نيازمند است. فقه اسلام آنگاه كه اداره ي زندگي فرد و جامعه - با آن گستردگي و پيچيدگي و تنوّع را - مطمح نظر مي سازد مباحثي تازه و كيفيّتي ويژه مي يابد، و اين همان طور كه نظام اسلامي را از نظر مقرّرات و جهتگيري هاي مورد نيازش، غني مي سازد، حوزه ي فقاهت را نيز جامعيّت و غنا مي بخشد. روي آوردن به «فقه حكومتي» و استخراج احكام الهي در همه ي شئون يك حكومت، و نظر به همه ي

احكام فقهي با نگرش حكومتي - يعني ملاحظه ي تأثير هر حكمي از احكام در تشكيل جامعه نمونه و حيات طيبه اسلامي - امروز يكي از واجبات اساسي در حوزه فقه اسلامي است كه نظم علمي حوزه، اميد برآمدن آن را زنده مي دارد. 8 - ارتباط حوزه ي علميه با نظام اسلامي در تدوين اصول اساسي و پايه هاي مقررات اسلامي خلاصه نمي شود، بلكه ربط اين دو، در همه ي ابعاد، ربط منطقي و مبّني بر تعاون است. نظام اسلامي، حوزه ي علميه را همچون پشتوانه معنوي خود عزيز مي دارد، و حوزه علميه، نظام اسلامي را همچون فضاي مناسبي براي رشد و تكامل خود مغتنم مي شمرد. هر يك، كمك و پشتيبان آن ديگري است، اين درك و احساس دو جانبه بايد روز بروز قويتر و واقعيتر گردد. انگيزه هايي وجود دارد كه مي كوشد حوزه را نسبت به نظام اسلامي بي تفاوت يا بدبين سازد و متقابلاً نظام اسلامي را نسبت به حوزه بي اعتنا يا بيگانه بدارد. هم در حوزه و هم در محيطهاي تصميم گيري مسؤولان نظام، بايد با اين انگيزه ها مقابله و در برابر آنها هشياري نشان داده شود. تشكيل جمهوري اسلامي بزرگترين آرزوي برآورده شده ي صالحان و برجستگان علماء اسلام است. بايد آن را قدر شناخت و در تكميل و تصحيح و تقويت آن، نفس و نفيس را بايد نثار كرد. 9 - فقه، محور تلاش علمي حوزه هاي علميه بوده و همواره بايد باشد و البته تطوّر شرايط زندگي بشري، مانند هميشه در استنباط احكام الهي تأثيراتي گذاشته و از اين پس نيز خواهد گذاشت. با اين حال دو نكته لازم است مورد توجّه كامل قرار گيرد: نخست آن كه ديگر علوم

اسلامي مانند تفسير و حديث و فلسفه و كلام و رجال و غيرها بايد مورد اهتمامي كامل و در متن اصلي برنامه هاي حوزه باشد و براي آنها مدارس تخصّصي تشكيل گردد و اين علوم كه حوزه علميه زادگاه و پرورشگاه آن است از مهد خود بيگانه نگشته و در آنها حوزه به بيرون از خود نيازمند نگردد. ديگر آن كه مجموعه يي از علوم انساني و غيره كه داراي تأثير در استنباط و تنقيح موضوعات فقهي اند بايد مورد عنايت قرار گيرند و فقيه اين دوران با همه ي ابزارهاي استنباط صحيح كه از آن جمله تشخيص درست موضوعات است، مجهز گردد. بديهي است كه شناخت درست موضوع در تصحيح شناخت حكم الهي داراي تأثيري تمام است. 10 - مديريت محترم در برابر خود مسائل و مشكلات فراوان و نيز حوادث پي در پي و متوقع و نامتوقع خواهد يافت كه شايسته است در اين ميان نخستين مهّم خود را تشخيص اولويتها و فوريتها قرار دهد. برخي از اين مسائل عبارت اند از: طبقه بندي مراحل تحصيلي طلاب در قم، تعيين رشته هاي اختصاصي و مواد درسي آن، تهيه كتب درسي مناسب و در صورت امكان تغيير در كتب درسي كنوني، تعيين مدارسي براي رشته هاي مختلف كه طبق برنامه هاي درسي معين، اداره شوند، مدارس ويژه براي تربيت افرادي جهت اشتغال در مشاغل خاص يا متناسب با روحانيون، تعيين پايان نامه ها و شهادات مخصوص حوزه ي علميه براي درجات مختلف علمي، شناسايي استعدادهاي برجسته براي تحقيق يا تحصيل و تهيه امكانات براي پرورش آنها، رسيدگي به وضع معيشتي طلاب و تأمين ضروريات مشترك از قبيل مسكن و مدرس و بيمارستان و غيره، تدوين مقرراتي

براي كيفيت زيست عمومي طلاب، فراهم آوردن حوزه هاي درس اخلاق و ترويج معنويت و سلوك روحاني و روحيه زهد و عفاف و ساده زيستي و امثال آن در حوزه، تأسيس واحدهاي علمي با گرايشهاي نو و ابتكاري و كمك به هر آنچه از اين قبيل در حوزه هست، تشكيل مدارس ويژه ي تربيت مبلّغ و مدرّس براي داخل و خارج كشور. و مسائل متعدد ديگري كه هر يك اهتمام و تدبير و برنامه ريزي و پيگيري ويژه يي را مي طلبد. 11 - احترام به ارزشهاي انقلاب در حوزه علميه اگر چه داراي مظاهر گوناگوني است، ليكن مظهر ابتدايي و آشكار آن عبارت است از تكريم طلّاب و فضلاي ايثارگر، جانبازان و آزادگان كه يادگارهاي جهاد ملّت ايران، و نمونه هاي فداكاري در راه هدفهاي الهي، و سند افتخار حوزه ي علميه در شركت همه جانبه اش در آن جهاد بزرگ اند. بسي شايسته است كه اين عزيزان و همه ي طلاب رزمنده و جبهه يي مورد رعايت قرار گيرند و فضيلت قرآني مجاهدان در محيط درس قرآن، تحقّق و تجسّم يابد. در پايان با دعا براي همه ي خدمتگزاران علوم اسلامي و معارف اهل بيت (عليهم السّلام) و آرزوي توفيق براي شما آقايان محترم و مديّريت جديد حوزه، همگان را به اميد واثق به هدايت و كمك الهي دعوت مي كنم و تفضلات الهي و توجهات حضرت ولي اللَّه الاعظم (ارواحنافداه) براي شما مسألت مي نمايم و اميدوارم كه اين اقدام به تدريج در ساير حوزه هاي علميه ي بزرگ شيعه نيز آغاز گردد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - نهم جمادي الاولي 1413 - 24/8/71

پيام به دكتر ولايتى به مناسبت تخريب يكى از مساجد مسلمانان در هند

پيام به دكتر ولايتي به مناسبت تخريب يكي از مساجد مسلمانان در هند

جناب آقاي دكتر ولايتي وزير محترم امور خارجه خبر تأسف آور تخريب يكي از مساجد قديمي و مهم در هند بدست عده يي از جهال متعصب و تحريك شده وظيفه ي سنگيني را بر دوش همه ي مسلمانان مي گذارد، نه تنها از جهت دفاع از يك مسجد در برابر تجاوز كفار و دشمنان، كه تكليفي عمومي است، بلكه از اين جهت نيز كه دشمنان با تحريك مشتي نادان و فريب خورده، خواسته اند با نابود كردن يكي از يادگارهاي دوران حاكميت مسلمين و يكي از نشانه هاي مجد و شكوه اسلام در هند و يكي از مظاهر هنر و مدنيّت اسلامي، حقد و بغض تمام نشدني خود را با اسلام و مسلمين ارضاء نمايند. در اين قضيه توده ي هندوهاي متعصّب و گمراه كمتر مقصّرند تا دستها و مغزهاي شيطاني كه با اين كار در صدد آنند كه اوّلاً جمعيت عظيم مسلمانان هند را تحقير و آنان را در خانه ي خود دچار غربت و استضعاف نمايند و ثانياً اختلافات فرقه يي را در كشور هند كه پس از تحريك انگليسها در دوران مبارزات استقلال، اكنون مدتها است با رفتار عاقلانه ي طرفين به آرامي گراييده بوده است، دو باره مشتعل سازند. مسلمانان هند موظف اند اين خباثت دشمنان را تحمل نكنند و جناب عالي در چهار چوب روابط سياسي با دولت هند تلاش لازم را مبذول فرماييد تا آن دولت به احقاق حق مسلمين همت گماشته و به اين حقيقت توجه كنند كه اين مسأله از يك موضوع محلّي فراتر است و ملت مسلمان ايران و همه ي ملل مسلمان پشت سر مسلمانان هند قرار دارند و هرگز راضي نخواهند شد صدها ميليون مسلمان هندي مورد ظلم

و اهانتي چنين صريح و آشكار واقع بشوند. انتظار مي رود دولت هند با تدابير سنجيده و حكيمانه از توسعه ي مشكل و تبديل آن به يك معضل صعب العلاج سريعاً جلوگيري نمايند. سيّد علي خامنه اي - 15/9/71 جمادي الثانيه 1413

پيام تبريك به مناسبت سالروز ميلاد حضرت مسيح (عليه السّلام)

پيام تبريك به مناسبت سالروز ميلاد حضرت مسيح (عليه السّلام) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم ميلاد پيامبر بزرگ الهي حضرت عيسي مسيح را به همه ي مسيحيان و مسلمانان مخصوصاً به هم ميهنان مسيحي تبريك مي گويم. اين رسول مكرم مانند همه ي انبياء عظام الهي مبشر سعادت بشر و حامل پرچم توحيد و تكريم انسان بود و امروز بشريت بيش از هميشه به اين پيام نجات بخش نيازمند است. امسال در منطقه بالكان جمعي از كساني كه خود را به غلط به حضرت مسيح نسبت مي دهند عيد ولادت آن حامي مظلومان را با خون هزاران زن و كودك و مرد بي گناه مسلمان آلوده كردند و به ظلمي بزرگ دست زدند. شگفتا كه در سراسر جهان مسيحيت، هيچ كس از قدرتمندان حاضر نشد يك قدم در راه دعوت مسيح بردارد و براي نجات مظلومان بوسنيايي عملي به جدّ انجام دهد. دنياي تحت قدرت استكبار، دنياي فريفته به فرهنگ زر و زور، دنياي آفت زده از تعاليم غرب، امروز نمي تواند اين همه جنايت را با خونسردي تماشا كند و در همان حال خود را پيرو موسي، عيسي و محمّد (عليهم سلام اللَّه وبركاته) بداند، در بخش ديگري از همين دنياي گمراه صهيونيستهاي خون آشام فاجعه ي تازه يي آفريده اند. آنها چند صد تن از بهترين فرزندان فلسطين خونين را از خانه و ميهن خود تبعيد كرده اند. اكنون در زمستان سرد و در روز و شبهاي ولادت مسيح نجات بخش، در اروپا و خاورميانه،

صربها و صهيونيستها كه منصوب به دو مذهب اند، با پيروي از مذهب زور و ظلم و استكبار دست به فاجعه سازي گشوده اند و جاي آن است كه همه ي پيروان راستين اديان توحيدي، همه ي مسلمانان و مسيحيان و يهوديان دلسوز به هر كار مناسب و ممكن براي مقابله با اين جنايتها دست زنند. اين است نشان پيروي از پيامبران و سپاس حقيقي ميلاد مسعود حضرت مسيح. اميد است الطاف الهي و توجهات حضرت ولي عصر پشتيبان كساني باشد كه از دعوت عقل و دين پيروي مي كنند. والسّلام علي عباداللَّه الصالحين - سيّد علي خامنه اي - 11/10/71

پيام به مناسبت روز شهيدان در دهه ى فجر

پيام به مناسبت روز شهيدان در دهه ي فجر بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم الحمدللَّه رب العالمين، ربّ الشهداء و الصّديقين سپاس خداوندي را كه باب جهاد و شهادت را كه برترين سكوي پرش انسان به سمت اوج قله ي كمال اوست، به روي اين ملت با اخلاص و فداكار گشود. و از جوانان و نوجوانان. و مردان و زنان ما ستارگان درخشاني در فضاي غبارآلود زندگي بشر امروز، پديد آورد، جهاد مخلصانه را سيره ي آنان و شهادت مظلومانه را گوهر تابناكي بر تارك آنان ساخت. و درود و سلام بي پايان بر پيامبر بزرگ خدا حضرت محمّدبن عبداللَّه (صلّي اللَّه عليه واله وسّلم) باد كه مژده ي نجات بشر را با خود آورد و راه صلاح و سعادت را به او باز نمود و آزادگي و سربلندي دنيا و آخرت را نصيب مؤمنان ساخت. و بر خاندان پاكش كه معلّمان بشر و الگوهاي انسان كامل و رهروان و رهبران راه بهشت در دنيا و آخرتند. به ويژه بر حجّت حق و امام زمان و اميد مطلق جهان حضرت حجةبن الحسن المهدي (ارواحنافداه وعجّل اللَّه فرجه) در ميان روزهاي اين

دهه ي نور و فجر، امروز به شهيدان اختصاص يافته است. در حقيقت همه ي روزهاي اين دهه و همه ي روزهاي سال را بايد متعلق به شهيدان دانست زيرا اگر مجاهدت فداكارانه ي جوانان اين مرز و بوم كه به اين شهادتها منتهي شده است نمي بود، همه ي روزهاي اين ملت، در زير چتر سياه ظلم و تجاوز و دخالت دشمنان اسلام و ايران، به شبهاي تار بدّل مي گشت، ليكن امروز فرصتي است كه همه با شهيدان تجديد خاطره كنند، از آنان از صميم جان قدرداني كنند، در برابر صبر و گذشت خانواده هايشان سر تكريم فرود آورند و فضا را از احترام به شهادت و شهيد و خانواده هاي شاهد آكنده سازند. تا ملت ما از چنين روحيه ي تكريم و احترامي نسبت به فداكاران صفوف مقدّم برخوردار است، عَلم سرافرازي اين ملت در اهتزاز خواهد بود. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي

پيام به مناسبت تشييع پيكر پاك يك هزار تن از شهداى جنگ تحميلى

پيام به مناسبت تشييع پيكر پاك يك هزار تن از شهداي جنگ تحميلي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اطلاع يافتم كه امروز بالغ بر هزار تن از شهيدان به خون تپيده ي جنگ تحميلي تشييع مي شوند. پيكر مطهر و مبارك اين مجاهدان في سبيل اللَّه پس از گذشت سالي چند از شهادتشان امروز بار ديگر حال و هواي شهر تهران را به نَفَس روح بخش فرشتگان الهي، معطر، و به عطر بهشتي آغشته مي سازد و ياد گرامي شان خاطره رشادتها و فداكاريها را كه از يادرفتني نيست زنده و برجسته مي نمايد. سلام خدا بر اين عزيزان و بر همه شهيدان اين مرز و بوم كه حصار تحميلي ماده پرستي و خودخواهي را شكافتند و راهي به ملكوت انسانيت والا به روي بشريت گشودند. سلام خدا

بر اين فداكاران كه در روز غربت فضيلتها و ارزشهاي اسلامي به ياري دين خدا و دفاع از انقلاب اسلامي قد علم كردند و غريبانه جان دادند. سلام خدا و فرشتگان و بندگان صالحش بر اين اجساد پاك و نوراني كه از خود گذشتند تا كشور و ملت خود را از آسيب متجاوزان محفوظ دارند. سلام ما بر اين پاره هاي دل ملت كه دل از زندگي و راحت كندند تا آرامش دل امت و امام تضمين شود، مرگ را استقبال كردند تا اسلام زنده بماند، داوطلبانه به خاك افتادند تا ايران سربلند گردد. درود خدا و اوليائش و درود همه ملت ايران بر آنان باد. اين جانب به خانواده هاي داغدار و چشم انتظار اين شهيدان تبريك و تسليت عرض مي كنم و اميدوارم به بركت اين اجساد طيبه كه شب قدر، اولين شب آرامش آنان در مضجع ابدي است، شبهاي قدر بر آن خانواده ها و بازماندگان و بر همه ملت ايران مبارك گردد. و دعاي مستجاب حضرت بقية اللَّه الاعظم (ارواحنافداه) در اين شبها دستگير ملت ايران شود. بفضل اللَّه من رحمته - سيّد علي خامنه اي - 21/12/71

پيامها در سال 1372

پيام نوروزى رهبر معظم انقلاب اسلامى به مناسبت حلول سال 1372 هجرى شمسى

پيام نوروزي رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حلول سال 1372 هجري شمسي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب و الابصار. يا مدبّرالليل والنّهار. يا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الي احسن الحال. عيد سعيد نوروز و حلول سال جديد و همچنين عيدمبارك فطر رابه ملت ايران وهمه ملتهايي كه براي اين دو عيد، احترام وارزش قائل هستند، تبريك وتهنيت عرض مي كنم. مخصوصاً به آن كساني كه همه ملت ايران، موظّفند نسبت به آنها اداي احترام كنند و در حقيقت، همه

مديون آنهايند؛ يعني خانواده هاي مكرّم شهداي عزيز؛ جانبازان عزيز و خانواده هاي آنان؛ آزادگان و بستگان آنان و مفقودين، يا اسرايي كه هنوز در چنگال دشمنان اسيرند و خانواده هاي آنان؛ به همه، صميمانه تبريك عرض مي كنم و رحمت وبركات الهي را براي روح مطهّر امام بزرگوارمان، مسألت و درخواست مي كنم. يك سال ديگراز عمر ما گذشت و ما، در آستانه سال ديگري از ايام عمرمان قرارگرفتيم. آنچه گذشت، امتحاني الهي بود؛ كه اگر توانسته باشيم در ساعات و آنات و لحظات آن به وظايف خود عمل كنيم و عمل كرده باشيم، از آنچه كه از دست رفته و گذشته است، دچار حسرت نخواهيم بود. اميدواريم كه اين طورباشد؛ و اگر خداي ناكرده، در آنچه گذشته است، قصور و تقصير و غفلتي كرده و به وظايف خودمان اهميّت نداده باشيم، و آنچه كه ما را به كمال مي رساند مورد غفلت قرار گرفته باشد، يا خداي نكرده به جهت و راهي حركت كرده باشيم كه براي بني آدمْ مايه خسران و تأسف است، در اين صورت، آنچه كه از دست داده ايم، مايه حسرت مضاعفي است! عمري است كه از دست رفته، و سرمايه اي است كه نابود شده، و پرونده سياهي است كه - خداي ناكرده - ممكن است به وجود آمده باشد. اميدواريم كه سال آينده، سال عبوديّت، پرهيزگاري و حسن عمل ما، و سال قبول و توجّه الهي به ما و نزول بركات او بر ما باشد. در همين ايام كوتاهي كه از ماه مبارك رمضان باقي مانده است، بايد حداكثر استفاده را بكنيم و از لحظات اين ماه مبارك، بهره برداري نماييم، و خودمان را در جهتي كه مورد

رضاي خداست، قرار دهيم. و اما، سالي كه بر ما گذشت، از لحاظ مسائل جهاني، سال بسيار پرحادثه اي بود. در همه جاي دنيا و در چهارگوشه جهان، كشورها و ملتها، دچار آزمايشهاي دشواري بودند. بخصوص مسلمانان، در اين سال، آزمايشهاي سختي را گذراندند. ما، اگرچه از مشكلات عمومي دنيا و همچنينْ مشكلات خاصي كه ازسوي قدرتهاي بزرگ و مستكبرين عالم بركشورهاي درحال توسعه تحميل مي شود، نمي توانستيم به كلّي بركناربمانيم، اما برروي هم مي توانيم مطمئن باشيم كه دردرياي متلاطم جهان امروز و اين دنياي توفاني،بحمداللَّه، مسؤولين كشور، مورد توفيق الهي قرار گرفتند و با كمك وهمكاري ملت، موفّق شدند كه تا حدّ ممكن و ميسور، كشور را از مشكلات عظيم جهاني بر كنار بدارند. در داخل كشور، آنچه كه مي توانيم بگوييم و به طور روشن احساس مي كنيم اين است كه بحمداللَّه مسؤولين كشور، در جهت هدفها و برنامه پنج ساله اي كه ترسيم شده و مورد تصويب قانون گذاران قرار گرفته است، باتوانايي و قدرت و تلاش فراوان، پيش رفتند. اين را شاهد هستيم و اميدواريم كه آنچه را انجام مي دهند، موردقبول الهي باشد و به نتايج خودواهدافي كه براي آن معيّن شده است، برسد و مردم ما سود ببرند؛ و ان شاءاللَّه مسؤولين موفّق شوندكه همه تلاش خود را به كار بندند. بحمداللَّه محصول تلاش صميمانه ومخلصانه مسؤولين طراز اوّلِ كشور، اين بوده است كه مي بينيم در سرتاسر كشور، نشانه هاي يك تحرّك و سازندگي و تلاش جدّيِ مادّي در راه ساختن كشور محسوس است و به چشم مي خورد. وقتي كه به كيفيّت حركت و عمل آحاد ملت عزيزمان در سال گذشته نظر مي اندازيم، نوعي احساس رضايت و خشنودي به مادست مي دهد. از اوّلِ

سال مردم در آزمايش بزرگ انتخابات حاضر شدند و مجلس شوراي اسلامي را براي دوره چهارم به وجود آوردند و نمايندگان خود را با صميميّت و گرمي و علاقه مندي و جديّت، به مجلس فرستادند. در آخر سال و اوقات بهمن و دهه مبارك فجر هم، در آن راهپيمايي عظيم و باشكوه شركت كردند و ما نشانه هاي حضور قوي مردمي را همه جا - در صحنه هاي سياسي و اجتماعي - مشاهده كرديم. حضور مردمي در جاهايي كه بايستي مردم به كمكِ دولت مي شتافتند، در جاهايي كه بايستي به كمكِ برادران مسلمان خودشان كه دچارمحنت و بلا بودند مي شتافتند - در قضاياي مربوط به بوسني؛ در حوادث اخير داخل كشور و سيل عظيم ويرانگري كه جاري شد - و در همه جا، انصافاً رضايتبخش و دشمن شكن و گره گشا بود. من درهمين جا از فرصت استفاده كنم و درباره اين سيل بزرگ و خانمان براندازي كه اواخر امسال، در مناطق متعدّدي از كشور پيش آمد، اشاره كنم. اين حادثه، حادثه بسيار تأسف انگيزي بود و ما براي مردم مستمند و آسيب ديده اي كه در اين حادثه دچار مشكل شدند، غمگين و متأسفيم. من اميدوارم كه به بركت ايام ماه مبارك رمضان و عيدفطر و به شادي حلول سال نو، خداوند مشكلات آنها را با قدرت خود و با دست گره گشاي ملت و دولت عزيزمان، برطرف فرمايد. البته مردم همكاري و كمك كرده اند؛ لكن آن طور كه من اطّلاع پيدا كردم، ابعاد اين فاجعه بسي بزرگتر از آن چيزي است كه ما توانستيم در تبليغات مشاهده كنيم. به همين سبب، كمك به دولت در اين قضيه، بسيار لازم است. و اما، نگاهي بيندازيم به

سالي كه آغازمي شود - سال 1372- كه اميدواريم ان شاءاللَّه باميمنت و مباركي آغاز شود. از دولت و دولتمردان عزيز انتظارداريم كه در سال آينده، همان حركت پرتوان و پرتلاشي را كه در سال گذشته در راه رسيدن به هدفهاي اعلام شده دولت انجام دادند، تعقيب كنند و برتلاش خود بيفزايند. امسال، سال برنامه ريزي است. برنامه دوم نيز امسال از سوي دولت تهيه و براي تصويب به مجلس شوراي اسلامي تقديم خواهدشد. آنچه كه من به برنامه ريزان و مسؤولين دولتي مؤكّداً سفارش مي كنم، اين است كه در اين برنامه توجّه كنند كه هدف اصلي، كمك به طبقات محروم جامعه باشد. اين، چيزي است كه ما را به «عدالت اجتماعي» نزديك مي كند. هدف اصلي در كشور ما و در نظام جمهوري اسلامي، عبارت از تأمين عدالت است و رونق اقتصادي و تلاش سازندگي، مقدّمه آن است. ما نمي خواهيم سازندگي كنيم كه نتيجه اين سازندگي يا نتيجه رونق اقتصادي، اين باشد كه عدّه اي از تمكّن بيشتري برخوردار شوند و عده اي فقيرتر شوند. اين، به هيچ وجه مورد رضاي الهي و رضاي اسلام و مورد قبول ما نيست. ما مي خواهيم سازندگي شود و كشور رونق اقتصادي و پيشرفت مادّي پيدا كند و ازلحاظ اقتصادي رشد كند، تا بتواند به عدالت اجتماعي نزديك شود و فقير نداشته باشيم؛ تا ديگر، طبقات محروم در جامعه، احساس محروميت نكنند و محروم نباشند؛ تا منطقه محروم در كشور نداشته باشيم و فاصله بين فقير و غني، روزبه روز كمتر شود. اين، هدف اصلي است. بايد اين را در برنامه مورد نظر قرار دهند. اين برنامه هاي پنج ساله، هر كدام رقم درشتي براي حركت ملت و دولت

به سمت اهداف انقلاب است. بايد اين جهت را، كه جهتگيري انقلابي است، با تأكيد و اصرار هر چه تمامتر، در آن رعايت كنند و آن راحفظ نمايند. نكته ديگري را كه به مسؤولين و ملت عزيز عرض مي كنم اين است كه اگر كاوش كنيم خواهيم ديد كه ما در گذشته هرجا كه توفيق داشته و موفّق شده ايم، به خاطر آن بوده است كه به اصول انقلاب احترام گذاشته وآن را رعايت كرده ايم. هرجا ناكامي داشته ايم، به خاطر آن بوده است كه كم و بيش ازاصول الهي و اسلامي و انقلابي، انحراف پيدا كرده ايم. پيشرفتهاي ما، به بركت اصول انقلاب است. البته، دشمنان از خارج و ايادي آنها در داخل، كوشش مي كنند كه عكس اين را وانمود كنند. موذيانه و خباثت آلود مي نويسند و تبليغ مي كنند كه پايبنديهاي انقلابي، مشكل آفرين است! نه؛ اين، دروغ و افتراست. پايبنديِ انقلابي براي ملت و دولت، گره گشا و راهگشاست، و مشكل را برطرف مي كند. آنچه كه مشكل سازاست، انحراف از اصول اسلام و انقلاب است؛ چه در عمل ما و چه در فكر ما. گاهي ممكن است فكر هم انقلابي باشد؛ ولي عمل، انقلابي نباشد. اين هم مشكل آفرين است. شما به صحنه جنگ هشت ساله - جنگ تحميلي - نگاه كنيد. آنجا اين قضيه، خودش را به روشني و وضوح نشان مي دهد. درسياست خارجي نگاه كنيد. آنجا هم اين قضيه، خودش را به وضوح آشكار مي كند. درهمه مسائل ديگر نيز همين طوراست. در برنامه ريزي، بايد اين را رعايت كنيم. من به همين دليل و به همه دلايل ديگر، به ملت عزيزمان توصيه و سفارش مي كنم كه هم در سال آينده، هم

در سال جاري - كه بحمداللَّه با ميمنت و مباركي آغاز شده است - كوشش كنند كه همان جهتگيري انقلابي و اسلامي، همان روح كمك و معاونت به دولت و مسؤولين را حفظ كنند. همان وحدت و هماهنگي و يكپارچگي ملي را حفظ كنند. اينها چيزهايي است كه براي جامعه و كشور ما، گره گشاست. اگر به تبليغات و تلاشهاي دشمنان توجّه كنيد، مي بينيد تلاشهاي آنان بر اين متمركز است كه يكپارچگي را در بين ملت ما از بين ببرند. البته دشمن، بدِ ما را مي خواهد. پس، يكپارچگي براي اين ملت، گره گشا و درمان دردهاست. دشمنان مي خواهند بين دولت و ملت و مسؤولين و آحاد مردم، جدايي ايجاد كنند. بايد در جهت عكس آن حركت كرد. آنان مي خواهند كه مردم از اسلام و هدفهاي انقلاب، فاصله بگيرند. پس، اين چيزي است كه به ضرر ملت ماست و بايد اين فاصله را كم كنند و هر چه بيشتر در جهت اسلام و انقلاب حركت كنند. بر همين اساس، من تأكيد مي كنم كه جوانان عزيز و مؤمن، آحاد مردم - زن و مرد مسلمان - امر به معروف و نهي از منكر را كه دو فريضه الهي و جزو ارزشهايي است كه مي تواند در اين جهت، براي ملت ما وسيله بسيار مفيد و مؤثّر و پيش برنده اي باشد، فراموش نكنند و دستگاههاي مختلف كشور - دستگاههاي دولتي وانقلابي - هم سعي كنند كه خودشان را هرچه بيشتر، به موازين و اصول انقلابي، اسلامي نزديك كنند. اميدوارم كه با تفضّل الهي وبه بركات و توجّهات وليّ عصر ارواحنافداه وعجل اللَّه تعالي فرجه الشريف، روزبه روز زندگي ملت ايران، روشنتر و شكوفاتر و با

بركت و رحمت الهي آميخته تر باشد و اين عيد، بر همه شما، بر همه خانواده ها و جوانان و آحاد ملت ما، مبارك باشد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته.

پيام به كنگره ى جهانى هزاره ى شيخ مفيد

پيام به كنگره ي جهاني هزاره ي شيخ مفيد بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم و الحمدللَّه رب العالمين و افضل صلواته و ازكي تحياته علي سيدنا النبي الاعظم محمّد المصطفي و اله الغُرّالميامين سيّما بقيةاللَّه في الارضين روحي له الفداء هزار سال پيش از اين، در يكي از روزهاي پر حادثه ي بغداد، ميدان «اشنان»، بر مردمي كه به خاطر واقعه يي غم انگيز در آن انبوه شده بودند تنگ آمد. و هزاران چشم بر مردم كه مرگش حادثه يي بزرگ بود، گريست. و دهها هزار نفر بر جنازه ي انسان والايي نماز گزاردند كه پنجاه سال، چون مشعلي تابناك، بخش گسترده يي از جهان اسلام را با دانش و معرفت خود، روشن ساخت، و در كرانه ي دجله ي بغداد، دجله ي ديگري از علم و معرفت به راه انداخته بود. تندباد حوادث تلخ و خونين در پايتخت عباسي و طوفان تعصبها و بد دلي ها نتوانسته بود چراغ علم و عملي را خاموش سازد كه به شجره ي زيتونه ي علوم قرآن و معارف اهل بيت (عليهم السّلام)، متصل گشته و با مصباح خِرَد بشري تلألؤ يافته بود. و خار و خاشاك كج فهمي ها و بدسگالي ها نتوانسته بود در برابر آن شطّ خروشاني سدّ گردد كه فقه و كلام و عقل و نقل را در بستر پر فيضش به سرزمينهاي حاصلخيز رسانيده بود. آن روز كه پيكر مفيد را انبوه خلايق تشييع كردند و به امامت سيد شريف، علي مرتضي بر او نماز گزاردند، دلهايي پر از كينه و تهي از كياست و حكمت، اين را پايان

كار آن بزرگمرد شمرده و ساده انديشان مرگ او را جشن گرفتند . اما چشم و دل هر فرزانه يي مي توانست به وضوح در يابد كه مرگ آن سالار فرزانگان نمي تواند پايان كار كسي باشد و فيضان پنجاه ساله ي او، چشمه ساري از دانش و فرهنگ و اخلاق و حكمت، در فضاي انديشه ي بشري جاري ساخته و اراده ي الهي و سنت تاريخ، زايندگي و فزايندگي آن را در عبور جاودانه اش از لابلاي نسلها و دوره ها و قرنها، تا رسيدن به درياي منتهاي رشد نهايي بشر، تضمين كرده است. آن روز بدن نحيف مفيد در خانه اش در درب الرياح بغداد به زمين سپرده شد تا روزي به جوار بارگاه حضرت ابي جعفر جواد (عليه السّلام) منتقل شود و در آن دارالسّلام رحمت الهي بيارامد، اما شخصيت سترگ او كه پنهان كردني و از يادرفتني نبود، پيوسته در برابر چشم زمان باقي ماند و هر گز از ياد نرفت، و در روند شكوفايي فقه و كلام و مذهب اهل بيت (عليهم السّلام) نقش برجسته ي خود را ايفاء كرد. امروز پس از گذشت هزار سال از آن روز، تشكيل هزاره شيخ مفيد به همّت شما عزيزان، تجديد خاطره ي آن حادثه ي بزرگ و تجليل از آن قله ي علم و تقوا است كه گذشت ده قرن و رشد ده قرني علم و فرهنگ نتوانسته است از سرافرازي او بكاهد و او را از نظرها بيندازد. نسل علمي امروز با بزرگداشت مفيد و نشر آثار مكتوب او، در حقيقت وظيفه ي سپاس خود را نسبت به مردي انجام مي دهد كه خود و افكارش همواره در ضمن جريان غني و پربار فقه و كلام مدرسه ي اهل بيت (عليهم السّلام)، حضور داشته و به

مثابه ي سنگ زاويه و قاعده ي اصلي، در بناي رفيع فقاهت و تكلم شيعي، چنانكه در اين هزار سال شناخته شده است، منشاء اثر بوده است. حضور مفيد در محشر آراء و افكار زنده ي علمي و كلامي، به نشر كتب يا ذكر آراء او نيست - اگر چه نشر كتب و ذكر آراء او مقتضاي شكر منت او بر همه ي متكلمان و فقهاي پس از اوست - بلكه اين حضور درخشان، به تداوم روند و خط سيري است در فقه و كلام كه او گشاينده و مؤسس آن بوده است. تشكيل اين هزاره ي تجليل و سپاس، اولاً نسل امروز را با چهره ي اين بزرگمرد آشناتر مي كند و زمينه ي قدرشناسي و آنگاه بهره گيري از آثار او را براي نسلهاي امروز و فردا فراهم مي سازد. ثانياً به تحليلگران و پژوهندگان تاريخ فقه و علوم عقلي، اين فرصت را ارزاني مي دارد كه معرفتي تازه درباره ي مسير رشد و تكامل اين دانشها و چگونگي شكل گيري و بالندگي و عناصر سازنده ي آن در برهه ي حساسي از تاريخ كسب كنند. اين نكته آنگاه اهميت بيشتري مي يابد كه قرن چهارم و پنجم هجري همچون مقطع برجسته و درخشاني در اعتلاء فرهنگ و علمي و ادبي جهان اسلام، مورد عنايت و بررسي قرار گيرد. ثالثاً آشنايي با معارف كلامي و اساسي شيعه را براي پژوهشگران مسلمان از هر فرقه و مذهب و نيز براي افكار عمومي مسلمين در سطحي وسيع مسير مي سازد. اهميت اين نكته نيز آنگاه آشكار مي گردد كه توجه كنيم امروزه قلمهاي زهرآگين و مزدور دشمن يا مأمور كين و حقد، چندان دروغ و افتراء در باب معتقدات شيعه - كه يكي

از بزرگترين مذاهب اسلامي و امروزه پيشقراول بيداري مسلمين است - نوشته و پخش كرده اند كه با همه ي آنچه در طول تاريخ انجام گرفته(1) قابل مقايسه است. و متأسفانه امروز انگيزه ي سياسي و استعماري در اين حركت گمراه كننده، از هر زمان ديگر آشكارتر است، حتي از آن زمان كه خلفاي بني اميه و بني عباس دروغ پراكني در باب شيعه را همچون جزيي از مبارزه ي همه جانبه ي خود با پيروان اهل بيت (عليهم السّلام) لازم و مقدمه ي حتمي سركوبگري آنان مي شمردند. با اين نگرش، هر پژوهشي در معرفي عقايد و معارف شيعه، كمكي به استقرار وحدت و برادري ميان مسلمين نيز هست، چرا كه دشمنان اسلام، براي تفرقه افكني ميان مسلمانان، همواره به بد نماياندن معارف اعتقادي و فقهي مذاهب آنان براي يكديگر، دست زده اند. اكنون با تشكر از فضلاي برجسته يي كه اين گردهمايي بلند پايه را فراهم آورده اند و نيز از همه ي شما فرزانگان و صاحبنظران كه با حضور علمي خود به آن غنا خواهيد بخشيد، اين جانب بر آنم كه با طرح نكته ي مهمي درباره شخصيت علمي شيخ عظيم الشأن مفيد، خود را در كار بزرگ دسته جمعي شما شريك سازم و در نمايش چهره ي نوراني اين مرد قرون و اعصار سهيم گردم. اين نكته درباره ي «جايگاه مفيد در خط سير تفكر علمي تشيع در دو زمينه ي كلام و فقه» است و من به كمك قرائن قابل اعتمادي از گفته ها و نظرات علمي و آثار مكتوب خود آن بزرگوار يا از گفته هاي كساني كه درباره ي آن بزرگمرد سخن گفته اند - از شاگردان يا مترجمان او - بدان قانع شده ام . آن نكته در عبارتي كوتاه اين است كه: شيخ

مفيد در سلسله ي علماي اماميه، فقط يك متكلم و فقيه سر آمد و برجسته نيست، بلكه فراتر از اين، وي مؤسس و سرحلقه ي جريان علمي رو به تكاملي است كه در دو رشته ي كلام و فقه، تا امروز در حوزه هاي علمي شيعه امتداد يافته و با وجود بركنار نماندن از تأثرات تاريخي جغرافيايي و مكتبي، ويژگيهاي اصلي و خطوط اساسي آن همچنان پابرجاست مانده است. تبيين و اثبات اين نكته از آن جا اهميت مي يابد كه اين جريان علمي، در دوران متصل به زندگي شيخ مفيد تا نزديك به نيم قرن پس از درگذشت او، به چنان تحول و تكامل سريع و شگرفي نائل گشته كه در برابر آن، نقش تأسيسي شيخ مفيد مورد غفلت قرار گرفته است. در اين نكته، تأكيد اصلي بر اين است كه تلاش علمي ممتاز و درخشان شاگرد برجسته ي شيخ مفيد يعني سيد مرتضي علم الهدي (متوفي در 436 ه) و اوج قله ي رفيع همين سلسله در عهد شيخ الطائفه محمّد بن الحسن الطوسي متوفي در 460 ه) در واقع ادامه ي جرياني است كه سرچشمه و مؤسس آن محمّد بن ممد بن النعمان المفيد بوده است. براي تبيين اين نكته لازم است نقش مؤثر و تعيين كننده ي مفيد: 1 - در تثبيت هويت مستقل مكتب اهل بيت (عليهم السّلام) 2 - در بنيانگذاري شكل و قالب علمي صحيح براي فقه شيعه 3 - در آفرينش شيوه ي جمع منطقي ميان عقل و نقل در فقه و كلام ... تعريف شود. بناي رفيعي كه فقهاء و متكلمين شيعه در طول ده قرن گذشته برافراشته و گنجينه ي بي نظيري كه از آثار علمي خود پديد آورده اند

همه بر روي قاعده يي است كه شيخ مفيد با اين سه بعد جهاد علمي خود پي افكنده است. پيش از تشريح سه بعد مزبور جاي آن است كه گفته شود: شيخ مفيد و حوزه ي علمي شيعه ي بغداد در زمان او، هر يك پديده هايي به شمار مي آيند كه تا آن زمان در تاريخ شيعه سابقه نداشته است. پيش از اين تاريخ، بي شك حوزه هاي علمي بارور شيعه از شامات تا ماوراء النهر همه جاگسترده بوده است. حوزه ي «قم» كه مركز بزرگ حديث و جانشين «كوفه»ي قرن دوم و سوم بوده و حوزه ي «ري» كه كليني و ابن قبه و شمار ديگري از برخاستگان آن معروف اند، تنها بخشي از مجموعه هاي علمي شيعه محسوب مي گشته اند. در شرق، حوزه ي علميه ي ماوراء النهر كه دو تن از متخرجين معروف آن عياشي سمرقندي و ابو عمر و كشي مي باشند و در غرب حوزه حلب كه نام حسن بن احمد السبيعي الحلبي و علي بن خالد الحلبي از آن ديار در عداد مشايخ مفيد قرار دارند، بنابر حدس مؤيد به قرائن بايد مراكز مهم علوم و معارف شيعي مي بوده باشند. نگاهي به فهرست مشايخ كشي آشكار مي سازد كه در منطقه ي خراسان و ماوراء النهر با همه ي دوري از حوزه هاي علميه اصلي شيعه چه تعداد قابل اعتنايي از علماء و محدثين تربيت شده اند و اين گمان را تقويت مي كند كه در اين مناطق حتي پيش از يك حوزه ي علمي شيعي به تربيت و تخريج شخصيتهايي از اين قبيل سرگرم بوده است. حداقل ده تن از مشايخ مشاراليهم منسوب به سمرقند يا كش (از شهرهاي نزديك سمرقند) و تقريباً به همين تعداد منسوب به شهرهاي

بخارا، بلخ، هرات، سرخس، نيشابور، بيهق، فارياب و بعضي شهرهاي ديگر آن خطه اند.(2) مشاهده اين همه نامهاي منسوب به شهرهاي ماوراء النهر و خراسان كه بر حسب ظاهر همه يا نزديك به همه ي آنان نيز شيعه بوده اند - با توجه به اين كه بسي دور از عادت است كه كسي در قم يا كوفه يا بغداد به سراغ اين همه مشايخ خراساني و تركستاني رفته باشد - اين گمان را تقويت مي كند كه خانه ي عياشي كه به گفته ي نجاشي: «كانت مرتعاً للشيعة و اهل العلم» (3) يا: «و كانت داره كالمسجد بين ناسخ او مقابل او قاري او معلق مملوئةً من الناس» (4) در همان سمرقند - و نه در بغداد - بوده است (5) و در اين صورت، اين نيز خود حاكي از رواج علوم و معارف اهل بيت و گرمي حوزه ي علمي شيعه در آن شهر است. در شامات و حلب نيز با توجه به كثرت نفوس شيعه و حكومت حمدانيان كه خود، شيعه و پاي بند به مراسم و شعائر شيعي (6) بوده اند بي شك حوزه ي علمي قابل توجهي وجود داشته است. اگر چه با توجه به نزديكي آن به عراق و حضور محدثين و فقهاي آن سامان در بغداد و سپس در زمان شيخ طوسي در نجف، نمي توان آن را در شمار حوزه هاي بزرگ دانست. اين وضع اجمالي حوزه هاي شيعه در دوران منتهي به زمان مفيد است. حوزه ي بغداد نيز در همان دور آنها دائر و به تعاطي علوم و معارف اسلامي سرگرم بوده است. ولي با ظهور شيخ مفيد و گسترش صيت دانش او بتدريج بغداد كه مركز سياسي و جغرافيايي قلمرو

اسلامي بوده به مركز اصلي علوم و معارف شيعي نيز بدل مي شود و نه فقط مرجع حل مسائل فكري و ديني شيعه (7) كه كعبه ي آمال طالبان علم نيز مي گردد. اگر چه فهرست مبسوطي شامل نام همه ي شاگردان مفيد كه قاعدتاً جمع كثيري بوده اند در دست نيست و تعداد كساني كه به عنوان شاگردان او در كُتب تراجم نام برده شده اند بسيار اندك و بسي كمتر از آن چيزي است كه مردي چون مفيد در مدت نزديك به نيم قرن رياست علمي شيعه، بايد تربيت كرده باشد، ولي اولاً عزيمت نابغه يي چون شيخ طوسي از طوس به بغداد و كشيده نشدن او به حوزه هاي نزديك زادگاهش - يعني خراسان و ماوراء النهر - و درنگ نكردن او در ري و قم و نيز عدم اشتهار چهره هاي برجسته يي از حوزه هاي مزبور تا مدت زماني نه چندان كوتاه، همه حاكي از آن است كه حوزه ي بغداد با اشتهار و شكوفايي شيخ مفيد، در جايگاهي كه پيش از آن در مورد هيچيك از حوزه هاي علمي شيعه به ياد نداريم، قرار داشته است، بدين معني كه با حيازت همه ي علوم رايج در مجموع حوزه هاي تشيع، رونق حوزه هاي ديگر در سراسر جهان اسلام را شكسته و تا هنگام و لادت حوزه ي بكر و مبارك نجف (در سال 448 يا 449) درةالتاج مراكز علمي شيعه به شمار مي آمده است. بي شك محور و نقطه ي درخشان و مايه ي درخشش اين حوزه شيخ مفيد بوده است. او با نبوغ و استعداد خارق العاده و تلاش بي وقفه ي خود و با بهره گيري از موقعيت استثنايي شهر بغداد به عنوان مركز سياسي و جغرافيايي جهان اسلام و

رفت و آمد چهره هاي علمي مذاهب مختلف به آن، به جامعيتي بي نظير دست يافته، و آنگاه چون قطب و محور جذابي، عنصر متمايز كننده ي حوزه ي شيعي بغداد در زمان خود شده است. با نظر به آثار علمي اين شيخ بزرگوار و ساير قرائن، آشكار مي گردد كه مفيد مجمع و ملتقاي شگفت انگيزي است از بيشتر ويژگيهايي كه چهره هاي شاخص شيعه تا آن زمان بدان اشتهار داشته اند: در او فقه قديمين و ابن بابويه و جعفربن قولويه، كلام ابن قبه و بني نوبخت، علم الرجال كشي و برقي، حديث صدوق و صفار و كليني به اضافه ي قدرت جدل و هماورديِ فكري بي نظير و بسي برجستگي هاي ديگر يكجا گرد آمده بود. آنان البته هر يك مشعلي بر سر يكي از راههاي معارف اهل بيتند. اما مفيد، چون چلچراغي، مجمع و ملتقاي همه آنها به شمار مي رود. و اين چيزي است كه پيش از او در هيچيك از شخصيتهاي علمي شيعه سراغ نداريم. در يگانه بودن او همين بس كه ابن نديم (م 380) وي را در سنين پيش از 44 سالگي اش(8) سر آمد همه ي شيعه در فقه و كلام و حديث معرفي مي كند. و ذهبي كه در تاريخ الاسلام با لحني كينه آلود و دور از انصاف از وي سخن گفته، در عين حال از ابن ابي طي درباره ي او نقل مي كند كه: او در همه ي علوم، يگانه بود: در اصولين، در فقه، در اخبار و معرفت رجال، در قرآن و تفسير، در نحو و شعر ... در همه ي اين علوم وي سر آمد همگان بود و با پيروان هر عقيده يي مناظره مي كرد.(9) باري، مفيد كسي است كه علوم گذشتگان در تكامل

خود، در او مجتمع گشته بود و به بركت چنين شخصيت جامع و چند بعدي و همه جانبه يي، حوزه ي علمي شيعه بدانگونه كه قرنها پس از آن استمرار يافت، پايه گذاري شد كه در آن فقه و كلام و اصول و ادب و حديث و رجال در كنار يكديگر و مكمل يكديگر تدريس و تحقيق و متكامل مي شد. و همين حوزه است كه در نقطه يي بس والا، سيد مرتضي و در اوج قله ي كمال، شيخ الطائفه محمّد بن الحسن الطوسي را پديد آورد. با توجه به آنچه درباره ي بي سابقه بودن پديده ي شيخ مفيد و حوزه ي بغداد معاصر او گفته شد، حقاً بايد مفيد را بنيانگذار حوزه هاي علمي شيعه با قواره يي كه در قرنهاي پس از آن ديده مي شود، دانست يعني جايي كه در آن مجموعه يي از دانشهاي عقلي و نقلي اسلامي آموخته و تدريس مي شود و متخرج آن در همه يا اكثر آن علوم تبحر مي يابد. حداقل تا دوران شهيد اول يعني تا آنگاه كه ديگر اختصاص به فقه و مقدمات آن، گرايش غالب حوزه هاي علميه را تشكيل داده است، همان قواره در همه يا اغلب حوزه ها و متخرجين آنها مشاهده مي شود و اين ادامه ي جرياني است كه از شخصيت مفيد و حوزه ي آفريده ي او يعني حوزه بغداد تا سال 413، سرچشمه گرفته است. بنابر اين جاي شگفتي نيست اگر ادعا شود كه چنين شخصيت يگانه و ممتازي، مؤسس و باز كننده ي راهي نو در سه محوري باشد كه قبلاً عناوين آن فهرست گونه بيان شد. اكنون نوبت آن است كه به ابعاد سه گانه ي مزبور در شخصيت علمي مفيد بپردازيم. 1 - تثبيت هويت

مستقل مكتب اهل بيت (عليهم السّلام) پس از آغاز دوران غيبت و به ويژه بعد از انتهاء دوره ي 74 ساله ي غيبت صغري و انقطاع كامل شيعيان از امام غائب (ارواحنافداه)، يكي از خطراتي كه كليت مكتب اهل بيت را تهديد مي كرد اين بود كه اشتباه و انحراف عمدي يا غير عمدي كساني از منسوبين به اين مكتب، چيزهايي را از آن كاسته يا به آن بيافزايد، و يا بر اثر كم رنگ شدن مرزبندي هاي اصولي مكتب، خطوط انحرافي با آن آميخته و انحرافات مسلكهاي اعتقادي يا مذهبهاي جعلي با حقايق آن ممزوج گردد. در دوران حضور امام(ع) هر گاه چنين چيزي پيش مي آمد يا خطر آن مطرح مي شد، شخص شخيص امام، آن محور و مركز مطمئني بود كه همه چيز با آن مقايسه و اندازه گيري و درباره ي آن قضاوت مي شد. پس از تا امام (عليه السّلام) در ميان مردم بود اشتباهات، ديري نمي پاييد و آن پيشواي معصوم خطاهاي عمده را در مقطع حساس تبيين مي كرد. شعيه مطمئن بود كه اگر در خط كلي مكتب، از سويي زاويه ي انحرافي پديد آيد بالاخره حجت آشكار خواهد شد و آن كه در پي كشف حقيقت است آن را خواهد يافت. در تاريخ دوران زندگي ائمه (عليهم السّلام) به نام اشخاصي بر مي خوريم كه به خاطر احداث بدعتي يا تأسيسي راه غلطي و ترويج عقيده ي باطلي، صريحاً از سوي ائمه (عليهم السّلام) مورد طعن و رد قرار گرفته اند، مانند محمّد بن مفلاص معروف به ابي الخطاب، يا اين ابي العزافر معروف به شلمغاني (كه اين مورد در دوران غيبت صغري اتفاق افتاده است) و كثيري امثال آن. حتي به مواردي نيز برخورد مي كنيم كه

در اختلاف ميان دو دسته از اصحاب با اخلاص و صادق هنگامي كه يك دسته از آنان كسي يا جمعي را به خاطر عقيده يي مورد طرد و لعن قرار داده اند، امام در دفاع از آن فرد يا جمع مطعون، وي را مورد مدح قرار داده و بدينوسيله آن عقيده را تاييد كرده يا انحرافي را كه بدو گمان برده بودند، رد فرموده است. مثل تاييد امام از يونس بن عبدالرحمن هنگامي كه قميين او را طرد و روايات منكري از او نقل كردند و صدور عبارت: رحمةاللَّه كان عبداً صالحاً ... يا: ان يونس اول من يجيب علياً اذادعا (رجوع شود به رجال كشي در شرح حال يونس بن عبدالرحمن) و نيز هنگامي كه خاندان بني فضال كه به خاطر و ثاقت و علم مورد اتفاقشان مورد مراجعه ي طالبان علوم اهل بيت قرار مي گيرند، با صدور عبارت: خذوا ما رووا و ذروا مادروا.. از نفوذ عقيده ي انحرافي آنان (فطحي) در ميان توده ي شيعه مانع مي گردد. و از اين قبيل موارد در تاريخ مناسبات ائمه(ع) با اصحاب معاصرينشان بسيار است. با اين نگرش، امام (عليه السّلام) در دوران حضور، همان مرزبان بيدار و هماره هوشياري است كه وظيفه ي حراست از مرزهاي مكتب را كه وي حافظ كليت آن است شخصاً بر دوش گرفته است. اما در دوران غيبت، بخصوص غيبت كبري وضع كاملاً تفاوت مي يابد. در اين دوران از طرفي به خاطر نيازهاي روز افزوني كه اكنون ديگر نه به وسيله يي امام (عليه السّلام)، بل به وسيله ي علماء دين بايد بر آورده شود، و از طرف ديگر، به خاطر اختلاف نظرهاي طبيعي ميان علماء و خبرگان دين كه

محور بارز و قاطعي هم براي رفع آن نيست، راه به روي افكار و نظرات و برداشتهاي مختلف در اصول و فروع دين باز است، و در ميان نظرات گوناگوني كه ابراز مي شود طبيعتاً عناصري هم از مكاتب انحرافي يا از مذاهب غير امامي شيعي (زيدي، اسماعيلي، فطحي و....) به مجموعه ي مكتب اهل بيت (عليهم السّلام) راه مي يابد كه خلوص و اتقان آن را تهديد مي كند و حتي در دراز مدت ممكن است جهت مكتب را بكلي دگرگون نمايد. اين جاست كه يكي از مهمترين وظايف رهبران امت در آن برهه از زمان رخ مي نمايد، وظيفه يي كه درست به انجام رسيدن آن مي توانسته است به معناي حفظ مذهب و معادل جهادي سرنوشت ساز باشد. و آن وظيفه عبارت است از اين كه تشيع به مثابه ي يك نظام فكري و عملي، مرزبندي شود و براي آن از لحاظ عقيدتي و عملي با استفاده از ميراث ارزشمند سخنان ائمه (عليهم السّلام) چهار چوبي ترسيم گردد. و بدين گونه هويت مستقل و مرز بندي شده ي مذهب اهل بيت (ع) مشخص گشته در معرض فهم و استفاده ي پيروانش قرار گيرد. اين كار به علماء و متفكران شيعه اين امكان را مي داد كه انحراف اصولي يعني خروج از حيطه ي مباني مذهب در فقه و كلام را، از اختلاف نظرهايي كه در داخل محدوده ي مكتب پيش مي آيد، بتوانند جدا كرد. بي شك اين كار تا پيش تا پيش از زمان مفيد (ره) انجام نشده است. وجود گرايش قياسي در فقه اين جنيد و گرايشهاي معتزلي در كلام خاندان نوبخت، بهترين دليل بر اين مدعا است و اين فقط دو نمونه از نتايج و تبعات مرزبندي نشدن

مكتب تشيع در زمينه هاي اصول و فروع دين است. در عرصه ي فقه، بهره نگرفتن از مباني عقلي و اصولي استنباط و تفريع فرع بر اصل كه از تعاليم مسلم ائمه (عليهم السّلام) است، و يا در طرف مقابل، لغزيدن به وادي قياس، دو سوي انحراف غير عمدي از مكتب و نتيجه ي مرزبندي نشدن و عدم ترسيم چهار چوب روشن براي آن محسوب مي گردد. و در عرصه ي كلام، مظهر عمده ي انحرافي كه ناشي از عدم تحديد حدود مذهب است، همانا خلط كلام شيعي با كلام معتزلي است. در مورد اخير، عوارض ناشي از مرزبندي نشدن مذهب بسي زياد و خسارتبار بوده است. از آن جمله به موارد زير توجه شود: - متكلمين بزرگ و معروفي چون خاندان نوبخت در بسياري از مسائل مطرح شده در علم كلام، دچار گرايشهاي معتزلي شده و همانند معتزله در فهم مباحث كلامي به عقل گرايي افراطي روي آورده اند. - شخصيتهايي از بزرگان شيعه، مورد ادعاي معتزله واقع شده و نويسندگان معتزلي آنها را از خود دانسته اند. يك نمونه از اين قبيل افراد، دانشمند و متكلم معروف شيعه حسن بن موسي النوبختي، خواهرزاده و معاصر ابو سهيل اسماعيل بن علي النوبختي شخصيت برجسته ي نوبختيان است.(10) - تشيع و معتزليگري در شخصيت واحدي قابل جمع تلقي ده و شخصيتهاي معروف و بزرگي به عنوان كسي كه هم شيعه و هم معتزلي است معرفي و شناسايي شده اند و حتي بعضي از آنان خود نيز همين مدعا را پذيرفته و تكرار كرده و آن را باور داشته اند! يك نمونه از اين قبيل صاحب بن عباد است كه خود در شعري مي گويد: لوشق قلبي ليري وسطه سطران قد

خُطّا بلا كاتب العدل و التوحيد في جانب و حُبّ اهل البيت في جانب(11) يا: فقلتُ: انّي شيعي و معتزلي.... و اين در حالي است كه عقيده ي متمايز كننده تشيع، امامت اهل بيت (عليهم السّلام) است كه هيچ معتزلي يي آن را نمي پذيرد، و عقيده ي متمايز كننده ي اعتزال، اصل «المنزلة بين المنزلتين» است كه با مسلّمات تشيع، متعارض و منافي است. - بعضي از علماي شيعه يك اصل از اصول خمسه ي معتزله را پذيرفته است بدون آن كه خودش يا ديگري او را معتزلي بداند. مثلاً نجاشي درباره محمّد بن بشر الحمدوني مي نويسد: وي مردي خوش اعتقاد بود و به وعيد معتقد بود (نجاشي: 381) - بطور كلي كلام شيعه متخذ از معتزله دانسته شده و بخصوص دواصل توحيد و عدل با اين ادعا كه از مكتب اعتزال وارد تشيع شده، دليل بر اين مدعا قلمداد شده است. درد گفتارهاي ملل و نحل نويسان و متكلمين غير شيعي از قديم تا دورانهاي متأخر و نيز در گفتار كساني كه در معلومات خود بيشتر به كتب غير شيعي تكيه كرده اند - مانند مستشرقين - اين سخن بارها و بارها تكرار شده است. حتي در زمان خود مفيد، متكلم و فقيه حنفي معتزلي اهل «صاغان» كه مفيد در المسائل الصاغاينه با عنوان «شيخ گمراه» از او ياد مي كند، درباره ي خود مفيد نيز چنين گمان باطلي برده و با اشاره به او مي گويد: شيخي در بغداد كه مطالب خود را از معتزله گرفته است چنين و چنان گفته است. (رك: المسائل الصاغانيه ص 41) البته محققين و نويسندگان شيعه - بجز آنان كه همچون مستشرقان، بيشتر، از منابع غير شيعي يا

از خود مستشرقان استفاده كرده اند - از اين اشتباه بر كنار مانده اند، و اين از بركات مفيد و كار بزرگي است كه او انجام داده است.(12) با توجه به آنچه گفته شد، اهميت كار شيخ مفيد به عنوان كسي كه مرز بندي مكتب اهل بيت را بر عهده گرفت. آشكار مي شود. اين نابغه ي بزرگوار با احساس نياز زمان و با تكيه بر قدرت علمي خود وارد اين ميدان دشوار شد و كار بي سابقه و بس مهم و حساسي را آغاز كرد و به حق بايد اذعان كرد كه از عهده ي اين كار بزرگ بر آمده است. مدعا اين نيست كه پس از كار مفيد هيچكس در فهم محتواي تشيع دچار جهل و گمراهي نشده يا نمي توانسته بشود. بلكه مدعا اين است كه فهم اين مكتب و شناخت حدود و مرزهاي آن براي آن كس كه در طلب آن بوده، ميسر گرديده و در فقه و كلام، مدرسه ي اهل بيت(ع) بي آن كه با نحله ي ديگري مشتبه شود با نشانه ها و ويژگيهاي خاص خود همواره در معرض فهم و شناخت پژوهشگران قرار گرفته است. مفيد براي تأمين اين هدف بزرگ، به يك سلسله كار علمي دست زده، كه هر يك درخور بررسي و تحقيقي مستقل است. من به اشاره يي به فهرست اين كارها در دو عرصه ي فقه و كلام بسنده مي كنم . در فقه كتاب مقنعه را كه يك دوره ي تقريباً كامل فقه در آن گرد آمده تصنيف كرد و، در آن، صراط مستقيم و خط ميانه ي استنباط فقهي را كه تركيبي از استخدام ادله ي لفظيه و قواعد اصوليه است، و با اجتناب از قياس و استحسان

و ديگر ادله ي غير معتبر، پيمود (در اين باره در بحث بعد سخن خواهيم گفت). به علاوه كتاب «التذكرة باصول الفقه» را ابداع كرد و در آن تا آن جا كه با تكيه بر وجود كتاب و نوشته يي بشود گفت، براي نخستين بار قواعد استنباط فقهي را گرد آورد و براساس آن فتوا داد (درباره ي اين كتاب نيز در بحث بعد سخن خواهيم گفت) از اينها گذشته كتاب «الاعلام» در فراهم آورد در ذكر مواردي كه حكمي ميان فقهاي شيعه مجمع عليه است و عدم فتوي به آن، مجمع عليه در ميان فقهاي اهل سنت است يعني هيچ يك از فقهاي اهل سنت به آن فتوا نداده است. تعدادي از ابواب فقه در اين كتاب به منظور نقل اجماع موجود در آن، مورد بحث و تحقيق قرار گرفته است. در باب ترسيم حدود فقهي ميان فقه اماميه و فقه حنفي كتاب:المسائل الصاغانيه نيز كه در جواب اشكالات يك فقيه حنفي بر مسائلي چند از فقه شيعه، به رشته ي تحرير در آمده، اثري قيمتي است. در اين عرصه يكي از كارهاي اصلي مفيد كتاب «النقض علي ابن الجنيد» است كه عنوان آن نمايشگر همان منش مرزباني قاطع او نسبت به حدود و ثغور فقهي مكتب اهل بيت (عليهم السّلام) است. البته قضاوت قطعي درباره ي محتواي اين كتاب به خاطر در دسترس نبودن آن ممكن نيست، ولي آشنايي با سبك كار مفيد و حجت قوي او در بحث و جدل مذهبي و سعه ي اطلاعات و از منابع ديني و استحكام فكري او در ترتيب مقدمات استدلال عقلاني و موضعگيري قاطع او نسبت به گرايش قياسي اين جنيد كه نمونه ي

آن را در المسائل الصاغانيه مي شود ديد(13) هه به اين نتيجه منتهي مي شود كه كتاب مزبور بايد داراي مضمون و محتوايي عالمانه و قانع كننده بوده باشد و بي شك در ادامه نيافتن گرايش مزبور در ميان فقهاي شيعه پس از مفيد، تأثير تمام داشته است. كار وسيعتر و مهمتر مفيد در اين زمينه - يعني تثبيت هويت مستقل مكتب تشيع - در عرصه ي علم كلام انجام گرفته است. در اين ميدان شيخ بزرگوار ما با دقت و تيز بيني بر آن است كه مرز ميان عقايد تشيع و ديگر نحله هاي كلامي را مشخص كند و از ورود عناصر اعتقادي ديگر فرق اسلامي يا شيعي، به محدوده ي عقايد اماميه و نيز از نسبت دادن افكار غلطي كه شيعه ي اماميه از آن مبرا است، به مكتب تشيع جلوگيري نمايد. بدين جهت است كه وي با اين كه در مقام مجادله با مذاهب ديگر، همه ي مكاتب زمان خود را به مباحثه فرا مي خواند و با اشعري و معتزلي، مرجئي و خارجي، مشبه و اهل حديث، غالي و ناصبي، و ديگر شعب فرق كوچك و بزرگ منتسب به اسلام به بحث و گفتگو بر مي خيزد، اما در اين ميان با مكتب اعتزال و شاخه هاي معروف آن بيش از هه مواجهه ي فكري مي يابد و در كتب و رسائل كوچك و بزرگ متعددي به نقد و رد نظرات معتزله در مباحث مختلف مي پردازد. سرّ اين مطلب آن است كه در ميان فرق مختلف اسلامي، معتزله به خاطر شباهت ميان برخي از اصول آنان با اصول تشيع، در معرض اين شبهه قرار گرفته اند كه مكتب آنان اصل و منشاء بسياري از عقايد شيعه

است و يا حتي بالاتر از اين، اعتزال همان تشيع است با تفاوتهايي در ميان. و اين به نوبه ي خود اين گمان غلط را پديد آورده كه مجموعه ي كلام شيعه، زاييده ي كلام معتزلي، يا اصول كلام شيعي همان اصول كلام معتزلي است و همان طور كه قبلاً گفته شد تبعاتي بر اين پندار غلط مترتب گشته است. در حقيقت پرداختن به عقايد معتزله در كتب مفيد، مصداق برجسته يي است از همان خصوصيت مرزباني از كليت مكتب تشيع و اثبات استقلال و اصالت نظام كلامي آن. دراين باره مهمترين اثر شيخ عالي مقام، كتاب معروف «اوايل المقالات في المذاهب و المختارات» است كه براي بيان فرق ميان شيعه و معتزله نوشته شده است. بنابر آنچه خود آن بزرگوار در مقدمه ي كتاب نوشته است حتي اختلاف اين دو فرقه در بعضي مسائل اصولي مورد اتفاق مثل مسأله ي عدل نيز در آن مورد توجه قرار گرفته و جدايي آنها از يكديگر بيان شده است.(14) عبارت مفيد در همين مقدمه ي كوتاه گوياي آن است كه هدف وي از تدوين اين كتاب آن بوده است كه يك مرجع واصل مطمئن عقيدتي براي كساني كه مي خواهند ايمان تفصيلي به مباني فكري آن داشته باشند، فراهم سازد. وي در اين كتاب حتي عقايد دانشمنداني از شيعه را كه پيش از آن برخي نظرات معتزله را التقاط كرده و مجموعه كلامي شيعه را از خلوص انداخته بودند - و در اين باره نام بني نوبخت را مي آورد - نيز نقد مي كند. و اين همان مرزباني، و دفاع از نظام فكري تشيع است كه مفيد رحمةاللَّه عليه پرچم آن را براي اول بار - تا آن جا كه

به تفصيل ميدانيم - بر دوش گرفته است. البته تعيين مرزهاي عقيدتي ميان شيعه و معتزله، به كتاب اوائل المقالات منحصر نمي گردد. و شيخ بزرگوار در كتب ديگر نيز با بيانهاي گوناگون - و گاه از لحاظ انتخاب قالب، بس شيوا و مؤثر - به اين مهم پرداخته است. ولي در «اوايل...» اين خصوصيت بس كامل و همه جانبه مشاهده مي شود: در اين كتاب به مواردي مي رسيم كه در آن ميان شيعه و معتزله اشتراك در عقيده است. وي در اين موارد بيان مطلب را جوري انتخاب مي كند كه استقلال مكتب اهل بيت در گرايش به آن عقيده آشكار مي شود و گمان تبعيت از معتزله منتفي مي گردد. مثلاً در باب نفي رويت حق تعالي چنين مي گويد:«من گويم: همانا ديدن خداي سبحان به چشم، ممكن نمي گردد و بدين سخن، عقل گواهي مي دهد و قرآن بدان گويا و روايات از ائمه ي هدي در اين باب، متواتر است. و جمهور اهل امامت و همه ي متكلمان آنان بر اين سخن متفق اند، مگر يكي از آنان كه در اين باب از راه راست كناره گرفته، زيرا كه در تأويل روايات او را شبهه يي عارض گشته است. و معتزله همگي در اين باب با اهل امامت، موافق اند و نيز مرجئه و بسياري از خوارج و زيديه و گروه هايي از اهل حديث» (ص 162 اوائل المقالات). در اين سخن، شيعه متكي به ادله ي معتبره ي خود يعني كتاب و سنت متواتر است علاوه بر اين كه دليل عقلي نيز بر آن دلالت مي كند پس نيازي به اين ندارد كه اين سخن را از معتزله يا ديگري اخذ كند، بلكه اين معتزله اند كه

با اهل امامت در اين مسأله توافق كرده اند، و اين بيان بر مي تابد آن را كه معتزله در اين مسأله وام دار شيعه باشند. و باز در باب «علم خداي تعالي به اشياء پيش از وجود آن» چنين مي گويد: «من مي گويم كه خداي تعالي به هر آنچه كه وجود مي يابد، پيش از آن كه وجود يابد عالم است، و هيچ حادثي نيست مگر آن كه پيش از حدوثش بدان عالم است. و هيچ معلومي يا چيزي كه بتواند معلوم باشد نيست مگر آن كه او به حقيقت آن عالم است، و بر او - سبحانه - هيچ چيز در زمين و آسمان، پنهان نيست. و به اين سخن دلائل خرد و كتاب مسطور و روايات متواتر از آل رسول (ص) دلالت دارد، و اين مذهب همه ي اماميه است. و آنچه معتزله از هشام بن الحكم آورده اند كه وي بر خلاف اين سخن گفته است، ما از آن خبري نداريم، و عقيده ي ما آن است كه اين نقل، تهمتي است بدو از سوي ايشان و اشتباهي است از سوي كساني كه در اين نقل از آنان تقليد كرده و آن را به شيعه نسبت داده اند.... و در اين عقيده همه ي منسوبين به توحيد با ما همراه اند مگر جهم ابن صفوان از مجبره و هشام بن عمرو الفوطي از معتزله...» (ص 60 - 61) در اين جا نيز لحن سخن و استناد به حديث متواتر و قرآن و عقل، چنان است كه استقلال شيعه در منشأ استناد، كاملاً واضح مي گردد. گو اين كه معتزله همچون فرقه هاي ديگري نيز آن را پذيرفته اند. در بعضي موارد، شيعه و معتزله در بخشي از يك مسأله ي معروف با

يكديگر موافق اند. مفيد در چنين مواردي نقطه تفارق ميان شيعه با معتزله يا با ديگر فرق را ذكر مي كند تا اتفاق در عنوان مسأله موجب اشتباه در جوانب آن نشود. مثلاً: شيعه و معتزله هر دو قائل به لطف و اصلح اند ولي مفيد در ذيل باب لطف براي آن كه در فهم مسأله اشتباهي رخ ندهد و شيعه، گردنگير اشتباه معتزله در اين باب نگردد، پس از بيان اصلح بلافاصله مي افزايد: «و من مي گويم كه آن لطفي كه اصحاب لطف لازم مي شمرند، تنها از باب جود و كرم خداوند لازم مي آيد، نه چنانكه (معتزله و ديگران) پنداشته اند عدل، چنين لطفي را (بر خدا) واجب مي سازد كه اگر نكند ظلم كرده است»(ص 65). حتي در مواردي كه نظر شواذ از متكلمين شيعه با معتزله متفق گشته است، اصرار بر اين دارد كه آنان را به نام يا به اشاره ذكر كند تا نظر آن شاذ، به عنوان عقيده ي شيعه و به حساب مكتب تشيع تلقي نشود. مثلاً در مسأله ي عصمت، پس از آن كه نظر اماميه را در عصمت ائمه (عليهم السّلام) از صغاير و حتي از سهو و نسيان، ذكر مي كند، مي گويد: «و بر اين قرار است مذهب همه ي اماميه مگر آنكس كه از راه مستقيم آنان كناره گرفته و براي عقيده ي خود به ظواهر بعضي روايات تمسك كرده است كه باطن و تأويل آن بر خلاف رأي فاسد او است. و معتزله همگي در اين مسأله مخالف اند و بر ائمه گناهان كبيره و حتي ارتداد را ممكن مي شمرند» (ص 74) كه گويا اشاره ي مفيد در اين سخن به شيخ صدوق رحمةاللَّه عليه است. در اين مثالها

و در سراسر كتاب اوائل المقالات نقش برجسته ي شيخ مفيد در تحديد مكتب و در چهره مرزبان هوشيار و بي اغماضي كه با اصرار تمام بر آن است كه چهار چوب اعتقادي و كلامي شيعه را چنانكه پيرو آن با هيچ يك از فرق و نحل ديگر قابل اشتباه نباشد، ترسيم كند. همين هدف در كتابهاي ديگري نيز تعقيب شده است، اگر چه با روشهاي تقريباً متفاوتي. مثلاً در «الحكايات» كه بخش عمده ي آن مصروف رد عقايد معتزله در عناوين مختلف كلامي است، فصلي باز شده است زير عنوان «اتهام التشبيه» كه در آن، راوي حكايات - كه گويا سيد مرتضي است - چنين مي گويد كه: «معتزله، اسلاف ما را متهم به تشبيه كرده اند و حتي برخي از اهل حديث از اماميه نيز اين سخن را از آنان پذيرفته و مدعي شده اند كه ما عقيده ي نفي تشبيه را از معتزله گرفته ايم ...» آنگاه از شيخ مفيد(ره) درخواست مي كند كه حديثي روايت كند كه اين تهمت را باطل سازد. مفيد در پاسخ پس از آن كه درباره ي سابقه و ريشه ي اين تهمت قدري سخن مي گويد و روايات وارده از اهل بيت(ع) در رد تشبيه را بيش از حد احصاء قلمداد مي كند حديثي در اين باره از حضرت ابي عبداللَّه (ع) نقل مي كند، آنگاه مي گويد: «اين سخن ابي عبداللَّه (عليه السّلام) است، حالا چطور ممكن است كه ما اين را از معتزله گرفته باشيم؟! مگر اين كه گوينده ي اين حرف در دينداري ضعيف باشد. (الحكايات ص 79 - 81) اين كه شيخ بزرگوار با اين اهتمام، تهمت تشبيه و جبر و رؤيت را از عقايد شيعه نفي مي كند خود مصداق بارز ديگري است از مرزباني شيخ

مفيد و تثبيت هويت مستقل مكتب اهل بيت (ع) كه عنوان بحث كنوني ما است. با توجه به آنچه مفيد در كتاب اوائل المقالات و ساير كتب كلامي اش مانند: تصحيح الاعتقاد و الفصول المختارة و غيرها در بيان عقايد تشيع و بيان فارق ميان آن و عقايد ديگر نحله هاي كلامي و مخصوصاً مكتب اعتزال، افاده كرده است مي توان گفت كه وي در صدد آن بوده است كه يك نظام فكري، منسجم و داراي حدود و ثغور روشن و مشخص براي تشيع ارائه دهد. شك نيست كه نقطه ي شاخص و متمايز كننده در اين نظام فكري، مسأله ي امامت است بدين معني كه هيچ نخله ي ديگري در اين مسأله با شيعه شريك نيست و مناط در نسبت دادن فرد يا جماعتي به مذهب شيعه اعتقاد به اين مسأله است. درست است كه شيعه در بسياري ديگر از اعتقاداتش نيز با وجود شباهت در عنوان مسأله با فرقهاي ديگر - مانند توحيد و عدل و صفات و امثال آن - در روح و معنا يا در برخي از فروع و جزئيات داراي اختلافات عمده يي با آن فرق است، ولي در مسأله ي امامت، تمايز ميان شيعه و ديگر فرقهاي اسلامي از همه آشكارتر و صريح تر است. لذا شيخ مفيد علاوه بر اين كه در كتابهاي مفصل خود مانند اوائل المقالات و غيره افتتاح كلام را با مسأله ي امامت قرار داده، رساله هاي كوتاه و بلند متعددي نيز در موضوع امامت با نامهاي مختلف به رشته ي تحرير درآورده است. ذكر اين نكته در اين جا مناسب است كه «نقطه ي شاخص» بودن مسأله ي امامت در نظام فكري مفيد - چنانكه بيان شد - غير

از چيزي است كه يكي از مستشرقين در اين باره پنداشته و امامت را «محور نظام فكري» مفيد معرفي كرده است. محور نظام فكري شيعه و همه ي متكلمان آن - مفيد و غيره مفيد - مسأله ي صانع و توحيد باري تعالي است. مسائل مهمي همچون: صفات حق تعالي، تعداد و معني و نسبت آن با ذات حضرت حق (عزّاسمه)، مسأله ي نبوت و فروع آن، مسأله ي عدل، و نيز مسأله ي امامت و مسائل مربوط به تكليف و قيامت و غيرها ... همه و همه متفرعات آن مسأله و مبتني بر آن است. متأسفانه مستشرقين و كساني كه احاطه ي علمي لازم به مفاهيم اسلامي ندارند از اين گونه اشتباهات در فهم مراد بزرگاني چون شيخ مفيد مي كنند كه بايد اين گونه جلسات و مباحثات، كج فهمي هاي آنان را اصلاح و حقايق را روشن سازد. پژوهشگر غربي يي كه درباره ي افكار شيخ مفيد مطالبي نوشته، گاه آن بزرگوار را فاقد نظام فكري مشخص و گاه صاحب نظام فكري يي كه مبتني بر امامت است معرفي مي كند. چنانكه گفته شد اين هر دو سخن خطا است. نظام فكري مفيد در كتابها و رساله هاي متعدد شيخ بزرگوار به روشني ترسيم شده است و محور آن پس از مسأله ي «معرفت» كه مقدمه ي طبيعي مسائل اعتقادي است، مسأله ي ذات و صفات باري است، ساير مسائل اساسي بر حسب مراتب خود بر آن متفرعند. مسأله ي امامت چنانكه گفته شد شاخص و نقطه ي تمايز اصلي اين مكتب با ديگر مكاتب است و عقيده يي است كه پيرو تشيع بدان شناخته مي شود، شايد بتوان اين مسأله را به مسأله ي «المنزلة بين المنزلتين» در مكتب معتزله قياس كرد. در اصول پنجگانه ي

مكتب اعتزال، اين مسأله اولين و مهمترين يا ريشه يي ترين اصل اعتزال نيست، چنانكه توحيد و عدل هست، ولي مسأله ي «المنزلة بين المنزلتين» خاصه ي اعتزال و نشانه ي بارز و نيز منشاء پيدايش آن است و هيچ معتزلي يي نيست كه اين اسم بر او صدق كند و معتقد به آن مسأله نباشد. اين خصوصيت در نظام فكري شيعه متعلق به «امامت» است. از آنچه گفته شد دانسته مي شود كه شيخ مفيد، آن نابغه ي بزرگ تاريخ شيعه، نخستين كسي است كه در فقه و كلام، مكتب تشيع را مرز بندي و منضبط ساخته، در علم كلام يك نظام فكري منسجم و محدد را از مجموع عقايد شيعه فراهم آورده و از اشتباه آن با ديگر مذاهب و فرق اسلامي و شعب غير امامي مذهب شيعه، جلوگيري كرده و در علم فقه با روش استنباط مبتني بر اصول متخذه از تعاليم اهل بيت (عليهم السّلام) يك دوره فقه فراهم آورده و راه را بر روشهاي نامعتبر همچون قياس، يا ناقص و ابتدايي همچون روش اهل حديث، مسدود ساخته است. و به عبارت ديگر: او كسي است كه هويت مستقل مكتب اهل بيت (عليهم السّلام) را تثبيت كرده است. و اين آن بُعد نخستين از ابعاد سه گانه يي است كه شخصيت مفيد به عنوان مؤسس و سر حلقه ي جريان علمي رو به تكامل مكتب اهل بيت (عليهم السّلام)، بر آن مبتني است. 2 - بنيانگذاري شكل و قالب علمي صحيح فقه شيعه فقاهت به معناي استنباط حكم شريعت از منابع كتاب و سنت، در شيعه داراي سابقه يي طولاني است. سخن امام باقر (ع) به ابان بن تغلب كه: اجلس في مسجد المدينة و افت الناس

...(15) و نيز تعليم آن حضرت به عبدالاعلي كه: يعرف هذا و اشباهه من كتاب اللَّه عز و جل قال اللَّه تعالي ما جعل عليكم في الدين من حرج ...(16) و بيانات ديگري از اين قبيل حاكي از آن است كه اصحاب ائمه (عليهم السّلام) از دير باز به مرحله ي استنباط احكام از قرآن و سنت پيامبر (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و كلمات آن حضرات نائل گشته، و فقه به معناي معرفت احكام، در دائره ي شيعيان آن بزرگواران به صرف تقليد و عمل به كلمات ائمه (عليهم السّلام) منحصر نمانده و به سمت گسترش به جزئيات بيشتر و پيچيده تر شدن در استدلال پيش رفته است. با اين حال ميان آنچه فقهاي اصحاب ائمه (عليهم السّلام) در باب فقاهت و افتاء انجام مي دادند، با آنچه از فقاهت در دورانهاي شكوفايي فقه شيعه فهميده مي شود يعني رد فروع به اصول و استنباط صدها قاعده ي كليه و هزاران حكم فقهي پيچيده و مشكل از كتاب و سنت و حكم عقل، و تفريع فروع بي شماري كه قادر باشد در غيبت امام معصوم همه ي سؤالهاي مكلفين را از شريعت پاسخ گويد و حلال و حرام خدا را در همه ي ابواب با همه ي جزئيات بيان كند، فاصله يي ژرف وجود داشت و اين فاصله بايد به مرور و با پيشرفت تدريجي فقاهت پر مي شد. بي شك فقهاي پيش از مفيد قدمهاي ارزنده يي در اين راه برداشته اند، ليكن اين شيخ بزرگ با قدرت فكري نبوغ آساي خود، در اين عرصه نيز مبدأ يك تاريخ پر تحول و سر سلسله ي يك جريان زاينده و رو به عمق و افزايش، محسوب مي گردد. گويا پس از چند قرن جمع آوري منابع فقه يعني

كلمات صادره از معصومين و افتاء براساس متون و ظواهر روايات، در مقطعي از تاريخ فقه لازم بوده است كه اين ذخيره و سرمايه ي ارزشمند به قالب انديشه ي علمي زده شود و شيوه يي فني براي استنباط ابتكار گردد. پيش از شيخ مفيد دو جريان متفاوت در فقه شيعه وجود داشته است يكي جرياني است كه فرد شاخص آن علي بن بابويه (متوفي 329) است و شايد بشود آن را جريان قميين ناميد و به گمان زياد استاد مفيد در فقه يعني جعفربن قولويه (متوفي 368) نيز از آن زمره است. فقاهت در اين جريان به معناي افتاء بر طبق متون روايات است. بطوري كه هر فتوا در كتب فقهي اين گروه از فقهاء، حاكي از وجود روايتي در مضمون آن بوده و لذا هر گاه صاحب آن فتوا از وثاقت و ضبط لازم برخوردار باشد آن فتوا مي تواند جايگزين يك حديث باشد. بدين جهت است كه شهيد (ره) در ذكري فرموده است كه: قد كان الاصحاب يتمسكون بما يجدونه في شرائع الشيخ ابي الحسن بن بابويه رحمة اللَّه عند اعواز النصوص لحسن ظنهم به وان فتواه كروايته.(17) بديهي است كه فقاهت با اين كيفيت، بسي ابتدايي و عاري از اسلوب فني و پيچيده است و فروع مذكور در كتب فقهي اين جريان منحصر به فروع منصوص و بسي كم و محدود است و اين همان است كه طعن مخالفين به قلت فروع را متوجه فقه شيعه مي كرده و شيخ طوسي رحمةاللَّه بعدها به خاطر دفع اين طعن كتاب «المبسوط» را تاليف فرموده است. جريان دوم نقطه ي مقابل اين جريان و متكي به استدلال و به ظن غالب،

متخذ و سرمشق گرفته از فقه سني است و دو چهره ي معروف اين جريان حسن ابي ابي عقيل العماني (متوفي ؟) و ابن جنيد الاسكافي (متوفي احتمالاً 381) مي باشند. اگر چه درباره ي اين جريان و حتي همين دو فقيه معروف اطلاعات كافي وجود ندارد كه نشان دهد دقيقاً چه مايه از اجتهاد و نظر در استنباطات فقهاي آنان وجود داشته است ولي از آنچه مفيد و ديگران درباره ي ابن جنيد گفته اند مسلم مي نمايد كه وي گرايش به قياس و رأي داشته و از طريقه ي معروف و مقبول شيعه بركنار بوده است. و اما عماني اگر چه به اين گرايش انتساب نيافته بلكه بنابه گفته ي نجاشي كه مي گويد «وسمعت شيخنا ابا عبداللَّه يكثر الثناء علي هذا الرجل رحمةاللَّه» (18) و از آنچه او و شيخ در دو فهرست درباره ي كتاب او گفته اند(19) مي توان چنين فهميد كه وي فقيهي مستقيم و شايد نزديك به همان طريقه يي بوده است كه مفيد اتخاذ كرده و مشي نموده و در آن، تأليف و تحقيق كرده و بر آن، شاگردان خود را پرورش داده است. ليكن، با اين حال از آن جا كه آراء وي غالباً در شمار شذوذات فقهي و متروك است و شايد به همين جهت هم از كتاب او جز نامي براي اعصار بعد از علامه و محقق(ره) باقي نمانده است، مي توان حدس زد كه وي نمي تواند سلف جريان فقهي بعد از خود باشد و فقاهت او داراي عيبي بوده است. البته شك نبايد كرد كه آن عالم اقدم كه بحر العلوم درباره ي او گفته است كه: هو اول من هذب الفقه و استعمل النظر و فتق البحث عن الاصول

و الفروع في ابتداء الغيبة الكبري (فتاوي العلمين ص 13) در دستيابي شيخ مفيد به قاعده و پايه ي صحيح فقاهت كه بايد گام اول در باب خود شمرده شود، تأثير داشته و چون مقدمه يي براي آن محسوب مي شده است. چنانكه ملاحظه مي شود هر يك از دو جريان فقاهت از جهتي ناقص است. در جريان اول، فتوا همان متن روايت است بدون تفريع و رد فرع بر اصل و بحث و مناقشه و نقد و استنتاج. اجتهاد به معناي مصطلح آن، در فقاهت دخالت و تأثيري ندارد. و در جريان دوم اگر چه استدلال و نظر هست، ليكن گويا آن نيست كه به اقتضاي تعاليم مكتب اهل بيت (عليهم السّلام) بايد باشد، با قياسي همراه است و يا به نحوي است كه به آراء شاذه، منتهي مي شود و بگونه يي است كه در حوزه ي فقاهت شيعه قابل دوام نيست. فقه مفيد از اين هر دو عيب، پاك و داراي هر دو مزيت است: هم تكيه بر روشهاي معتبر نزد اماميه و هم استفاده از اجتهاد مصطلح و دخالت دادن عنصر استدلال و استنباط نظري در فقه. بنابر اين او همان كسي است كه قالب علمي مقبول و معتبر نزد شيعه را به دست آورد و مواد مأثور و اصول متلقاة را نظم علمي بخشيد و آن را در حوزه ي فقاهت شيعه باقي گذارد، و اين همان است كه بعد از او تا قرنها و تا امروز، جريان قانونمند فقاهت، آن را دنبال كرده و به شكوفايي و رشدي كه امروز از آن برخوردار است رسانده است. براي اين كه با ارزش و اهميت كار فقهي مفيد آشنايي اجمالي پيدا

شود به سر فصلهاي سه گانه در اين مورد اشاره مي كنيم: الف) كتاب مقنعه. ب) رساله هاي فقهي كوچك مفيد. ج) كتاب التذكرة باصول الفقه. الف) كتب مقنعه: مقنعه يك دوره ي تقريباً كامل فقه است، هيچ كتاب فقهي پيش از آن با اين خصوصيت وجود ندارد. مقنع صدوق علاوه بر اين كه مانند كتاب علي بن بابويه متون روايات است از لحاظ جامعيت مباحث فقهي هم به مقنعه نمي رسد و علاوه بر آن، مباحث آن مختصرتر و كوتاه تر است، مفيد در اين كتاب، اگر چه استدلال بر فتاواي خود ذكر نكرده و لذافهم چگونگي استدلال او بر اين فتاوي آسان نيست، اما به استناد قرينه ي اطمينان بخشي مي توان گفت كه فتاوي او در اين كتاب متكي به استدلال متين فقهي است و اگر اين استدلال، مكتوب نيست تا آيندگان از آن استفاده كنند، اما چنان بوده كه تلامذه و طبقه ي فقهاي متصل به او آن را سرمشق كار خود قرار دهند و بر آن، بيافزايند. آن قرينه ي اطمينان بخش، كتاب تهذيب شيخ طوسي است. چنانكه مي دانيم، تهذيب شرح مقنعه و بيان استدلالهاي فقهي آن است. شيخ طوسي (ره) در مقدمه ي آن كتاب پس از ذكر انگيزه ي خود از نگارش آن و اين كه همان صديقي كه از او تأليف كتاب را طلب كرده اين را نيز خواسته است كه شيخ براي اداي آن مقصود، مقنعه ي مفيد را كه كافي و شافي و خالي از حشو و زائد است شرح كند، روش خود را در استدلال بيان مي كند كه بطور خلاصه چنين است: استدلال در هر مسأله به ظاهر يا صريح قرآن و يا انواع دلالتهاي مفهومي آن (مانند:

مفهوم موافقه و مفهوم مخالفه و دلالت التزاميه و اشباه آن)، و نيز استدلال به سنت قطعيه به معناي خبر متواتر و يا خبر محفوف به قرينه، و نيز اجماع مسلمين يا اجماع اماميه، سپس ذكر احاديث مشهور در هر مسأله، و آنگاه مطرح كردن دليل معارض (اگر وجود داشته باشد) و سعي در جمع دلالي ميان دليلين و اگر جمع دلالي ممكن نشود، رد دليل مقابل به خاطر ضعف سند يا به خاطر اعراض اصحاب از مضمون آن، و در جايي كه دو دليل از لحاظ سند و امثال آن (مانند جهت صدور يا اعراض مشهور و غيره) برابر باشند و هيچيك ترجيحي بر ديگري نداشته باشد، ترجيح خبري كه موافق اصول و قواعد كليه ي مستخرجه از شريعت است، و ترك دليل مخالف اصل و قاعده، و در صورتي كه هيچ حديثي در مسأله نباشد عمل به مقتضاي اصل، و هميشه ترجيح جمع دلالي بر ترجيح سندي، و جمع دلالي را بر طبق «شاهد جمع» منصوص انجام داده و حتي المقدور از آن تخطي نكردن. اين روشي است كه شيخ طوسي براي استدلالي كردن كتاب مقنعه در اول كتاب تهذيب ذكر مي كند. اهل فن به خوبي مي دانند كه اين، روشن جامع استدلال در تمامي ادوار فقاهت شيعه تا امروز است، و قالب كلي استدلال فقهي در همه ي دورانهاي پس از شيخ طوسي (ره)، تا امروز همين بوده است. اكنون اين سؤال مطرح مي شود كه آيا شيخ مفيد كه خود، نويسنده ي كتاب مقنعه است از اين روش استدلال جامع كه مي تواند فقيه را به فتاوي سراسر آن كتاب برساند غافل بوده و بدون معرفت به

اين روش استدلال به آن فتاوي دست يافته است؟ و به عبارت ديگر آيا شيخ طوسي (ره) مبتكر اين نحوه استدلال است؟ يا او آن را از استاد خود، مفيد آموخته است؟ به نظر مي رسد كه توجه به جوانب موضوع، پاسخ اين سؤال را روشن مي سازد. مي دانيم كه شيخ طوسي، تأليف كتاب تهذيب را در حيات شيخ مفيد يعني پيش از سال 413 آغاز كرده و اين مقدمه در آن هنگام نوشته شده است. ورود شيخ طوسي به عراق در سال 408 است و او در اين سال كه جواني 23 ساله بوده در خدمت شيخ مفيد طي مدارج عالي علم و تحقيق را آغاز كرده و تا سال 413 يعني در مدت 5 سال از محضر آن نابغه ي بزرگ استفاده كرده است، بقيه ي استفاده هاي علمي شيخ از محضر سيد مرتضي و در طول 23 سال بوده است. بدين ترتيب جاي شك باقي نمي ماند كه شيخ طوسي آن اسلوب استدلال فقهي را در محضر شيخ مفيد و از خود آن بزرگوار آموخته و چون با روش استدلال استاد خود آشنا بوده توانسته كتاب وي را با اصول مورد نظر خود او مستدل سازد. اين برداشت هنگامي تقويت مي شود و قطعيت مي يابد كه مباني اصولي شيخ مفيد در كتاب اصول - كه بعداً به بررسي آن خواهيم پرداخت - مورد توجه قرار گيرد. با ملاحظه ي آن كتاب و تكيه ي مفيد بر كتاب و سنت متواتر و محفوف به قرينه يا مرسل مشهور و مورد عمل اصحاب و ديگر نظرات وي در اصول، به روشني نشان مي دهد كه اسلوب استدلالي كه شيخ طوسي در مقدمه ي تهذيب بيان

كرده همان است كه استادش بدان معتقد بوده و عمل مي كرده و به شاگردان خود مي آموخته است. نتيجه آن كه كتاب مقنعه اگر چه با استدلال مقرون نيست ولي از آنچه گفته شد معلوم مي شود كه شيوه ي استدلالي به همان گونه كه در هزار سال بعد از مفيد همواره در حوزه فقاهت شيعه معمول و متداول بوده، آن فقيه نامدار را به فتاوي وي در آن كتاب رسانده است. اين روش استدلال همان خط جامع و كاملي است كه پيش از او در هيچيك از دو جريان فقهي شيعه - يعني جريان ابن با بويه و جريان قديمين - سابقه نداشته و شيخ بزرگوار ما مبتكر و مؤسس و پايه گذاري آن است. ب - رساله هاي فقهي: اين رساله ها به وجود حجم كم، گوياي عميق دانش فقهي شيخ بزرگوار است. اگر چه برخي از آنها مانند رساله ي «المسح علي الرجلين» و «ذبائح اهل الكتاب» مشتمل بر استدلالهاي جدلي و شبه عقلي است، لكن بعضي ديگر به درستي حاوي اسلوب متين وقوي، و منظم فقهي است مثلاً رساله ي «المهر» يا «جوابات اهل الموصل في الرؤية والعدد» يا «المسائل الصاغانيه». در رساله ي رؤيت و عدد كه مخصوص رد قول منسوب به صدوق رد قول منسوب به صدوق (ره) و برخي ديگر از فقهاي قديم مبني برسي روز بودن ماه رمضان است، شيخ مفيد استظهار از آيات، و بهره گيري از لغت، و استشهاد به احكام فقهي مسلم، و بحث در فقه الحديث رواياتي كه مورد استدلال خصم است، و مناقشه در سند و ذكر احوال رجال و نكات فراواني در فهم و استنباط از احاديث را در كنار هم

آورده و از هر يك به بهترين و پخته ترين وجهي استفاده كرده است. از كارهاي جالب وي در اين رساله اين است كه در جايي پس از ذكر حديث مورد استدلال طرف مقابل، هم سند آن را تضعيف مي كند هم مضمون آن را با تكيه بر استدلالي متين، غير معقول و دور از بيان حكمت آميز امام و ناشي از جعل كسي كه عامي و جاهل است مي شمرد، و هم با قرائني احتمال ارسال سند آن را مطرح مي سازد كه اين نكته ي اخير نشان دهنده ي تبحر و احاطه او به حديث است (رجوع شود به رساله ي مزبور، صفحه ي 23 به بعد، فصل مربوط به روايت يعقوب بن شعيب از حضرت ابي عبداللَّه «عليه السّلام»). رساله ي «المسائل الصاغانيه» كه در آن پاسخ به اشكالات فقيه حنفي اهل صاغان را در ده مسأله ي فقهي بيان مي كند، نمونه ي ديگري از قوت استدلال و تبحر فقهي شيخ عالي مقام است. اين رساله اگر چه داراي ماهيت كلامي يعني در مقام بحث و محاجه با خصم غير شيعي و رد اتهام بدعت از سوي او و متقابلاً نسبت افتراء و بدعت دادن به خود او و امام اوست، ليكن چون مسائل مطروحه، عموماً فقهي است هر بيننده ي صاحبنظر را به قوت استدلال و روح علمي و فقاهت مجتهدانه ي وي، به وضوح آگاه مي سازد. اين رساله و رساله ي «العدد و الرؤية» به خوبي مي توانند نمودار مقام ابداع علمي شيخ مفيد و اثبات كننده ي اين حقيقت باشند كه هر آنچه در طبقه شاگردان و شاگردان شاگردان او از شيوه ي علمي فقاهت مشاهده مي شود، تماماً منشأ گرفته از اسلوبي است كه آن بزرگوار پايه گذار و مؤسس آن

محسوب مي گردد. ج - كتاب التذكرة باصول الفقه: علم اصول، آئين استنباط فقهي است. شيوه يي است براي رسيدن از ادله معتبره به احكام عملي. تنظيم قوانين و قواعد اصولي در حكم وضع آئين نامه يي براي فقاهت است. بدون چنين آئين نامه يي قلمرو فقاهت، بي حد و مرز و در معرض خلط و ناخالصي و اشتباه است و احكام استخراج شده لامحاله از اعتبار برخوردار نيست. علاوه بر اين كه سلائق و آراء و فهم شخصي فقيه نقشي بيش از حد در نتيجه ي فقاهت مي يابد و نظرات فقهاء، دچار تشتت و بي قاعدگي مي گردد. درست است كه عمق و پختگي و پيچيدگي روز افزون علم اصول به سلامت آراء فقهي كمك مي كند، اما آنچه بيش از آن در غايت و نتيجه ي فقاهت اثر مي گذارد، اصل ايجاد و وضع اين علم است. بي شك پايه و مايه ي اصلي علم اصول فقه در كلمات ائمه (عليهم السّلام) و در ضمن همان چيزي است كه بدان «اصول متلقاة» اطلاق مي شده است. ولي در شيعه اولين كتاب اصول را (تا آن جا كه مي دانيم) شيخ مفيد نوشته است، و آن همين كتاب كوچك و پر محتواي «التذكرة باصول الفقه» است كه احتمالاً انتخابي است كه به وسيله ي شاگرد وي شيخ ابوالفتح كراجُكي (م - 449) از اصل كتاب مفيد - كه آن نيز خود كتاب مختصري بوده است - انجام يافته است. اين كتاب با همه ي اختصار داراي اهميت زيادي است. زيرا: اولاً اين نخستين كتاب در اصول فقه در شيعه است. شيخ طوسي (رحمةاللَّه) در مقدمه ي كتاب عدة الاصول مي گويد: «ولم يعهد لا حد من اصحابنا في هذا المعني الا ما ذكره شيخنا ابو عبداللَّه

رحمةاللَّه في المختصر الذي له في اصول الفقه ...»(20) ثانياً در آن، مباحث بسياري با عبارات كوتاه آمده و بخصوص در مباحث الفاظ، سرفصلهاي متعددي مشتمل بر ابحاث مهم در آن مشاهده مي شود. ثالثاً در بعضي از مباحث آن، نظر شيخ بزرگوار به آنچه در زمانهاي بسيار متأخر از سوي محققان اصولي ذكر شده، بسي شبيه و نزديك است. مثلاً آنچه در باب نسبت عام و خاص بيان كرده بسيار شبيه است به اصطلاح: «اراده ي جدي و اراده ي استعمالي» كه در تحقيقات اسلاف نزديك به زمان ما وجود دارد. عبارت شيخ مفيد در اين مورد چنين است: «والذي يخص اللفظ العام لاُيخرج منه شيئاً دخل تحته، و انما يدل علي ان المتكلم به اراد به الخصوص و لم يقصد به الي ما بُني في الفظ له في العموم ...» (ص 37). رابعاً در حالي كه بناي كتاب بر اختصار است(21)، مباحثي كه در استنباط احكام فقهي، ضروري تر و كاربردي تر است، مقدم داشته شده و مباحث بيشتر نظري - از قبيل بحث در حقيقت علم يا حقيقت كلام كه شيخ الطائفه رحمة اللَّه در اول عدة الاصول به تفصيل در آن غور كرده - مورد توجه آن بزرگوار قرار نگرفته است. به نظر اين جانب بسي جالب است كه در عين اختصار كتاب مورد بحث، مباحثي از اين قبيل كه: عموم و اطلاق، مخصوص سنت قوليه است و در سنت فعليه عموم يا اطلاق راه ندارد(22) يا اين كه امر عقيب حظر، بيش از اباحه را افاده نمي كند(23) يا اين كه استثناء عقيب جمل متعددة، در صورتي كه قرينه يي نباشد به همه ي آنها بر مي گردد(24)، و امثال اينها مورد

غفلت قرار نگرفته و به خاطر تأثير و تكرر آن در استنباطات فقهي در عبارت مناسب بيان شده است. از آنچه گفته شد آشكار مي گردد كه شيخ بزرگوار ما با نگارش كتاب اصول، مقدمات لازم براي ابداع يك قالب علمي و فني جهت استنباط فقهي را تدارك مي ديده است. علم اصول براي او مجموعه يي از معارف ذهني و شبه كلامي نيست. بلكه همان طور كه شاگرد او نيز در مقدمه ي عدة الاصول تصريح كرده چيزي است كه: «احكام شريعت بر آن مبتني است و بدون مستحكم كردن اين پايه، علم به شريعت كامل نمي شود، و هر كه اصول را مستحكم نكند، حكايت كنند و مقلد است و عالم نيست».(25) 3 - آفرينش شيوه ي جمع منطقي ميان عقل و نقل در فقه و كلام اين سومين بعد از جوانب شخصيت شيخ بزرگوار ما به مثابه ي مؤسس و سرسلسله ي حركت علمي شيعه است. در اين جا نيز شيخ عالي مقام راه تازه يي ميان عقل گرايي مطلق معتزله و پيروان آنان از شيعه - مانند بني نوبخت - و حديث گرايي شيخ صدوق گشوده است. معتزله در روزگار رواج اعتزال يعني در اواخر دوره ي اول خلافت عباسي (منتهي به اواسط قرن سوم هجري) از جريان افكار فلسفي بيگانه (يوناني، پهلوي، هندي و غيره) به عالم اسلام و ترجمه ي آثار آنان به شدت متأثر بودند و در آن هنگام، هم آن جريان بيگانه و هم اين گرايش معتزله بشدت مورد تشويق خلفاء بخصوص مأمون قرار مي گرفت. عكس العمل اين عقل گرايي افراطي، حركت اصحاب حديث در اهل سنت و محدثين شيعه مانند صدوق رحمةاللَّه در شيعه بود كه مي خواستند يكسره معارف كلامي و اعتقادي

را از راه حديث بفهمند. كار بزرگ مفيد اثبات اين مطلب است كه عقل مستقلاً از فهم همه ي مباحثي كه در علم كلام مطرح مي شود، ناتوان است، مثلاً در باب صفات باري مانند اراده و سمع و بصر و امثال آن، عقل به مدد وحي است كه مي توان در وادي معرفت درست گام نهد و به تنهايي وارد شدنش در اين وادي كه مربوط به حضرت حق (جلّ وعلا) است، ورود در تيه ضلالت است، و اين در واقع مضمون همان رواياتي است كه آدمي را از تكلم در باب خداي متعال نهي مي كند. پس كار مفيد، محروم كردن عقل از قلمرو متعلق به او - كه در آن سمع و وحي را راه نيست - يعني وادي اثبات صانع و استدلال بر وجود باري يا توحيد يا نبوت عامه نيست، بل محدود كردن عقل به همان حدودي است كه خالق عقل براي او معين كرده است تا به گمراهي نيفتد. عبارت اوائل المقالات يكجا چنين است: «ان استحقاق القديم سبحانه بهذه الصفات (اعني كونه تعالي سميعاً بصيراً و رائياً و مدركاً) كلها من جهة السمع دون القياس و دلائل العقول»(26) و در جاي ديگر چنين: «ان كلام اللَّه تعالي محدث و بذلك جائت الا ثارعن آل محمّد (صلّي اللَّه عليه واله)»(27) و در جاي ديگر چنين: «ان اللَّه تعالي مريد من جهة السمع و الاتباع و التسليم علي حسب ماجاء في القرآن، و لااوجب ذلك من جهة العقول» (28) و در جاي ديگر بطور كلي چنين:«اتفقت الامامية علي ان العقل يحتاج في علمه و نتائجه الي السمع، و انه غير منفك عن سمع ينبه العاقل علي كيفية الاستدلال

... و اجمعت المعتزلة ... علي خلاف ذلك و زعموا ان العقول تعمل بمجردها عن السمع و التوقيف...»(29) اين گونه تصريحات در كلمات مفيد فراوان است. با اين همه سنديت نقل را در جايي مي پذيرد كه برهان عقلي بر امتناع آن قائم نباشد، و لذا در باب ظهور معجزات از ائمه (عليهم السّلام) پيش از آن كه ورود دليل سمعي بر آن را ذكر كند، مي گويد: «فانّه من الممكن الذي ليس بواجب عقلا ولا ممتنع قياساً»(30) شبيه اين سخن را نيز در، موارد ديگري تكرار كرده است(31) ولي در «تصحيح اعتقادات الاماميه» كه تعليق بر «اعتقادات شيخ صدوق» است پس از حكم به ردّ حديث مخالف قرآن، صريحتر از هر جاي ديگر اعلام مي كند كه: «وكذلك ان وجدنا حديثاً يخالف احكام العقول اطرحناه، لقضية العقل بفساده» (32) در اين بيان علاوه بر اين كه حديث مخالف حكم عقل را رد مي كند، پايه و مبناي همين را نيز حكم عقل مي داند و بدينترتيب بطور مضاعف بر حجيت استدلال عقلي تاكيد مي ورزد. اعتماد بر استدلال عقلي در مكتب مستقل شيخ مفيد تا بدان حد است كه در بحث، «الالم للمصلحة دون العوض» پس از آن كه نظر يگانه ي خود را كه در آن با هيچيك از عدليّه و مرجئه شريك نيست، بيان مي كند با اعتماد به نفس كم نظيري مي گويد: «وقد جمعت فيه بين اصول يختص بي جمعها دون من وافقني في العدل و الا رجاء، بما كشف لي في النظر عن صحته، و لم يوحشني من خالف فيه، اذبالحجةلي اتم انس ولا وحشة من حق و الحمدللَّه» (33) با توجه به اين كه در بحث الم و بحث هاي متفرع بر لطف، عموماً به ادله ي

عقلي - و نه سمعي - استناد كرده، بنابراين منظورش از حجت در عبارت ياد شده همان استدلال عقلي است. وارد شدن عنصر «سمع» در بناي مكتب كلامي شيخ مفيد موجب آن شده است كه به مدد بيانات ائمه (عليهم السّلام) بسياري از مباحث دشوار كه دست يافتن به سخن حق در آن، مسيري طولاني را مي طلبد، به آساني در مجموعه ي كلامي آن بزرگوار جاي گيرد و خط سير كلامي شيعه پس از مفيد را از انحرافها و اضطرابهاي فكري نجات بخشد. براي نمونه مي توان اشاره كرد كه در مسأله ي صفات باري، معتزله از نفي صفات در كلمات واصل بن عطاء و نظريه ي نيابت ذات از صفات، تا رسيدن به نظريه توحيد به معناي عدم زياده ي صفات بر ذات و اين كه صفات حق تعالي عين ذات او در وجود است، راه درازي را پيموده اند، در حالي كه اين مسأله در كلمات مفيد، متخذ از سمع يعني نهج البلاغه و روايات صادره از ائمه (عليهم السّلام) است. حتي از اين روايات استفاده مي شود كه اين مباحث در زمان ائمه (عليهم السّلام) ميان شيعيان مطرح بوده و درباره ي آن از منبع لايزال علم اهل بيت استفاده مي كرده اند (رجوع شود به كافي ج 1 ص 107 باب صفات الذات و به فصول گوناگون از توحيد صدوق و خطبه نهج البلاغه). نكته ي قابل توجه اين است كه در رساله هاي مختصر كلامي مانند: «النكت في مقدمات الاصول» حتي در باب صفات باري نيز - كه در اوائل المقالات استدلال سمعي را مرجع يگانه در آن باب معرفي مي كرد - به استدلال عقلي در كنار استدلال سمعي متوسل مي شود. مثلاً در اين عبارت: «فان

قال: ماالدليل علي انّه قادر ؟ فقل: تعلق الافعال به مع تعذّرها في البدائة علي العاجز...» و باز: «ما الذي يدل علي انّه عالم؟ فقل: ما في افعاله من الاتقان و التظافر علي الاتساق، و تعذّر ماكان بهذه الصفه في البدائة علي الجاهل» و به همين ترتيب در باب سميع و بصير و حكيم و هكذا. (النكت في مقدمات الاصول ص 33 - 34). اين را نمي توان عدول از مبناي ياد شده در اوائل المقالات به شمار آورد. پيشتر گفته شد كه به احتمال قوي رساله هاي مختصري كه شيخ مفيد به ترتيب سؤال و جواب نوشته، دستورالعملي براي نوآموزان جدل كلامي يا شيعيان دور دستي است كه به استادي چون مفيد دسترسي ندارند و شيخ بزرگوار در آن رساله ها، ممشاي بحث عقلي را كه براي مواجهه با هر مخاطبي قابل استفاده تر است، برگزيده است. بدين گونه مشخص مي گردد كه جمع ميان حجّت عقلي و دليل نقلي در مشي كلامي مفيد يكي از كارهاي برجسته و ابداعي آن استاد كلّ است. اين جانب اميدوارم كه در اين مجمع علمي و تحقيقي، اين سرفصلهاي مهم و بسي جوانب درخشان ديگر از حيات علمي شيخ بزرگوار مفيد، مورد پيگيري قرار گيرد. در خاتمه ي اين مقال، شايسته است يادآوري شود كه آن نابغه ي عالي مقام اين جهاد علمي طولاني و پي افكندن كاخ دانش فقه و گشودن راه ميانه در كلام را در اوضاع و احوال اجتماعي دشواري انجام داده است. حكومت آل بويه در بغداد اگر چه فضاي مناسبي براي بحث آزاد علمي پديد آورد، اما به هيچ وجه مشكل برخوردهاي تعصب آميز فقهاء حنبلي و فشارهاي دستگاه حكومت عباسي بر شيخ مفيد

و عموم شيعيان را نتوانست حل كند. مظلوميت شيعيان كرخ بغداد و محنتهاي عظيمي كه بر آنان و پيشواي بزرگوارشان وارد مي آمد، حقائقي است كه تاريخ بدان صريحاً گواهي داده است. به گماني شيخ مفيد غير از آن سه نوبت تبعيد كه در كتب تاريخ آن را ثبت كرده اند، در يك دوره ي تقريباً دو ساله در حدود سالهاي 405 تا 407 دچار گرفتاري و محنتي بوده است كه نوع آن هم به درستي روشن نيست. اين گمان از آن جا پديد مي آيد كه در قضاياي وفات سيد رضي شاگرد محبوب مفيد در سال 406 با اين كه تفاصيل تشييع و ديگر خصوصيات آن در كتب مذكور است از شيخ مفيد كه علي القاعده بايد مكرر از او ياد شود، هيچ ذكري نيست. قرينه ي ديگري كه اين گمان را در ذهن بر مي انگيزد آن است كه امالي شيخ مفيد كه در هر سال در چند مجلس در حول و حوش ماه رمضان در خانه ي شيخ يا در مسجدش در درب الرياح، القاء مي شده است، و از سال 404 تا سال 411 ادامه داشته، در سالهاي 405 و 406 القاء نشده و هيچ مجلسي مربوط به اين دو سال در مجموعه ي امالي مفيد وجود ندارد. و باز قرينه ي ديگر آن است كه در قضاياي محرم سال 406 كه فتنه ي بزرگي بر ضد شيعه بر پا شد و يكي از محنتهاي بارها مكرر آنان، در آن اتفاق افتاد كسي كه حكومت بغداد به عنوان نماينده و رئيس شيعه انتخاب كرد تا با او مذاكره كند، سيد مرتضي بود نه شيخ مفيد. در حالي كه رئيس مطلق و بي منازع شيعه در

آن روزگار - و از سالهاي پيش از آن - شيخ مفيد بود و سيد مرتضي شاگرد و مريد متواضع و تابع او محسوب مي شد. اين قرائن، گمان گرفتاري و محنتي در آن دو سال براي مفيد را كه منتهي به غيبت او از بغداد شده باشد در ذهن بر مي انگيزد كه بايد پيرامون آن تحقيق كرد. ولي آنچه مسلم است آن است كه زندگي در بغداد براي عموم شيعه و از جمله رهبران آنها در بخش عظيمي از صد و سيزده سال حكومت آل بويه به عراق و بغداد بسي دشوار و محنت آميز و همراه با درگيري و كشتار و مظلوميت بود(34) و شيخ مفيد در ميان اين مشكلات عظيم و با تحمل مسؤوليت رهبري شيعه در عراق بلكه در سراسر جهان اسلام، به چنين توفيق عظيمي در زمينه ي معارف شيعه دست يافته است. نكته ي پاياني اين مقال، توصيه ي مؤكّد من به علماء و انديشمندان حاضر در اين اجتماع فرهنگي است كه با همه ي توان بكوشند اين لقاء علمي را وسيله ي نزديكي فكري و اتحاد عملي ميان مذاهب اسلامي قرار دهند. چگونگي برخورد شيخ مفيد با خصم مذهبي زمانش بيگمان متأثر از حوادث تلخ اجتماع و مصائبي است كه شيعه ي مظلوم آن روز با آن مواجه بوده و آتش تعصبهاي كور آن را بر مي انگيخته است. آنگونه رفتار نمي تواند امروزه الگويي براي برخورد فرق اسلامي با يكديگر حتي در صحنه هاي كلامي باشد. امروز همه ي فرق اسلامي بايد با مشاهده ي آن صحنه هاي دردناك تاريخ، تجربه ي مسالمت و مهرباني بياموزند و در زماني كه اصول اسلام - كه مفيدها در هر مذهبي براي احياء آن،

چنان رنجهايي را متحمل شده اند - از سوي دشمنان جهاني در معرض خطر است، به وحدت و اقتراب و همكاري همه ي فرقه ها و همه ي متفكران آنها بينديشند، و اين درس بزرگ انقلاب ما و رهنمود هميشگي امام راحل ما (قدس اللَّه نفسه الزكيه) است. بار ديگر توفيق شما عزيزان را از خداوند متعال مسألت كرده نتايج شايسته و دستاوردهاي ماندگاري را براي اين گردهمايي شما از خداوند متعال مسألت مي نمايم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - علي الحسيني الخامنه يي - فرودين سال 1372 مصادف با شوال 1413 --------------------------------------------------------------------------------

1) در گذشته در اين مورد چندان تلاش غرض آلود يا جاهلانه انجام يافته كه براي پژوهشگر شيعي، دهشت ور و مبهوت كننده است. براي نمونه توجه شود كه صدوق كتاب توحيد را كه كتابي بزرگ و مشتمل بر 67 باب و 583 حديث در مسائل خداشناسي است، طبق گفته ي خودش در مقدمه ي آن بدين خاطر نوشته كه مخالفان شيعه را متهم به عقيده ي جبر و تشبيه مي كرده اند و اين در حالي است كه دو اصل: «امربين الامرين» و «نه تشبيه و نه تعطيل» در شماره معروفترين مباني اعتقادي شيعه بوده است. نسبتهاي شهرستاني در كتاب ملل و نحل و بسي نويسنده ها و نوشته هاي پيش از او و بعد از او نمونه هاي بارز اين تلاش ظالمانه نسبت به پيروان مكتب اه لبيت (عليهم السّلام) است و در زمان ما نويسندگان بي مسؤوليتي كه خود را پاسخگوي نوشته هاي خود درباره ي شيعه ندانسته اند و اهميت نداده اند كه به دست آوردن دل ارباب شوكت و دلار ميتواند به چه هايي از دريدن حفاظ تقوي و پايمال كردن حقيقت تمام شود، چندان زياد و بي محابا

نوشته اندكه نويسنده ي مصري ضد شيعه ي نسل پيش يعني احمد امين كه در هرزه در آيي و دروغ پراكني حد نمي شناخت، ديگر در درجه ي دوم و سوم قرار گرفته است. يا آوري اين نكته بي فايده نيست كه از كتب و نوشته هاي استدلالي و برخوردار از امانت و صداقت در اثبات هر مذهب يا رد بر هر مذهبي، كمترين گلايه و شكوه يي نيست، بلكه چنين كتبي براي حسن انتخاب و رشد افكار مسلمين لازم نيز هست. در اين جا سخن از جعل و تزوير و لجن پراكني و نسبت دروغ است. 2) جبريل بن احمد الفاريابي (فارياب: شهري ميان بلخ و مروالرود) وي به گفته ي شيخ طوسي ساكن كش وده است - ابراهيم بن نصير الكشي (كش: از قراء سمرقند) - خلف بن حمادالكشي - خلف بن محمّد الملقب بامنان الكشي - عثمان بن حامد الكشي - محمّد بن الحسن الكشي - محمّدبن سعدبن مزيد الكشي - ابراهيم بن علي الكوفي السمرقندي (ترتيب دو نسبت اين گمان را پيدد مي آورد كه اين شيخ كوفي به سمرقند مهاجرت كرده بوده است) - ابراهيم الوراق السمرقندي - آدم بن محمّد القلانسي البلخي - احمد بن علي بن كلثوم السرخسي - احمد بن يعقوب البيهقي علي بن محمّد بن قتيبة النيشابوري - محمّد بن ابي عوف البخاري - محمّد بن الحسين الهروي - محمّد بن رشيد الهروي - نصربن الصباح البلخي و ... 3) عبارت نجاشي در شرح حال شيخ كشي ص 372. 4) عبارت نجاشي در شرح حال عياشي ص 351. 5) مؤيد ديگر اين كه علي بن محمّد القزويني براي اولين بار در سال 356 كتابهاي عياشي را به بغداد

ورده است. (رجوع شود به نجاشي ص 267). 6) مولوي در كتاب مثنوي داستان شاعري را نقل مي كند كه در روز عاشورا در حلب بود و ديد كه شهر سياه وش و بازارها تعطيل است بطوري كه گمان كرد امير يا شاهزاده يي بايد مرده باشد. و چون از مردم شهر سؤال كرد آنان به او گفتند معلوم مي شود غريبي .. 7) توجه شود به رساله هاي مفيد در پاسخ به سؤالاتي كه از اكناف بلاد اسلامي وارد مي گشته، و به تنوع و ستردگي دامان اين سؤالها....و در بعضي، پاسخ مفيد نه تنها حل مشكل فكري سؤال كننده، كه مبارزه با يك هماورد فكري و كلامي را هدف قرار مي دهد. گويي كه از مركز خود در بغداد دفاع از حريم مكتب و پشتيباني از مؤمنان به آن را كه اكنون در برابر خصمي مهاجم و خطرناك واقع شده اند، به عهده مي گيرد. نگاه شود به: المسائل الصاغانية و لحن بشدت تهاجمي و قوي آن كه براي شيعه ي مسضعف خراساني آن روز كه اكنون حريم فكري اش نيز مورد هجوم قرار گرفته، روحيه بخش است از اين جا اين گمان به ذهن مي رسد كه رساله هاي نوشته شده به سبك: ان قيل - فَقُل - مانند النكت في مقدمات الاصول و النكت الاعتقادية عموماً براي دور ماندگاني نوشته شده كه دائماً در معرض فشار سؤالات هدايت شده ي مذهبي قرار داشته و براي اسخ كلامي قوي، دستورالعملي مي خواسته اند ... 8) زيرا در سال وفات وي، مفيد كه متولد 336 است 44 سال داشته و نيمدانيم چند سال پيش از اين وي رح حال مفيد را در فهرست خود نوشته بوده است. 9) اين

بخش از گفتار ذهبي بخشي از تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الأعلام است كه هنوز به چاپ رسيده و آنچه نقل شد گويا از نسخه ي آماده ي چاپ نقل شده است. 10) تاريخ علوم اسلامي مجلال همايي ص 51. 11) الكني و الالقاب ج 2 ص 404. 12) شگفتا كه حتي در زمان ما يك مستشرق در نوشته يي در باب انديشه هاي كلامي مفيد، وي را پيرو مكتب عتزله ي بغداد معرفي كرده است. 13) مفيد در المسائل الصاغانيه بر اين جنيد شديداً طعن وارد آورده و از گفته هاي او به «هذيان» تعبير كرده نظرات او را «غير سديد» دانسته است. (رجوع شود به المسائل الصاغانيه ص 62). 14) و فصل ما بين العدليه من الشيعه و من ذهب الي العدل في المعتزلة و الفرق ما بينهم من بعد و ما بين لاماميه فيمااتفقوا عليه من خلافهم فيه من الاصول» (اوائل المقالات ص 40). 15) رجال نجاشي ص 10. 16) وسائل ج 1 ص 327. 17) فتاوي العلمين ص 5 18) رجال نجاشي ص 48 19) عبارت نجاشي چنين است: كتابُ مشهور في الطائفة و قيل: ماورد الحاج من خراسان الاطلب و اشتري نه نسخ (ص 48) و عبارت شيخ در فهرست چنين است: له كتب اُخر م نها كتاب التمسك .. في الفقه، كبير حسن (ص 368 فهرست و با اندك تفاوتي در ص 96). 20) عدة ص 5 21) توجه شود به عبارت منقول از عدة: «... في المختصر الذي له في اصول الفقه ...» 22) وليس يصح في النظر دعوي العموم بذكر الفعل، و انما يصح ذلك في الكلام المبني و الصور منه لمخصوصه، فمن تلعق

بعموم الفعل فقد خالف العقول» التذكره ...«ص 38) 23) اذا ورد لفظ الامر معاقباً لذكر الحظر افاد الا باحة دون الايجاب» (ص 30) 24) والاستثناء اذا اُعقب جملاً فهو راجع الي جميعها، الّا ..» (ص 41) 25) عدّة ص 8 26) اوائل المقالات ص 59. 27) اوائل المقالات ص 57. 28) اوائل المقالات ص 58. 29) اوائل المقالات ص 50. 30) اوائل المقالات ص 79. 31) اوائل المقالات القول في سماع الائمه (ع) كلام الملائكة الكرام. ص 80. 32) تصحيح الاعتقاد ص 149. 33) اوائل المقالات ص 129. 34) دوران تسلط عضدالدوله ي ديلمي بر بغداد (367 - 372) از اين قاعده مستثني است.

پيام به سمينار اسلام و مسيحيت

پيام به سمينار اسلام و مسيحيت «بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم» قال اللَّه الحكيم: يا اهل الكتاب: تعالوا الي كلمة سواء بيننا و بينكم الاّ نعبد الا اللَّه و لا نشرك به شيئاً و لا يتخذ بعضنا بعضاً ارباباً منّ دون اللَّه. محاوره ي متفكّران و عملاي دو آئين: اسلام و مسيحيّت، كار پسنديده ئي است، و هنگاميكه به اتخاذ موضع مشترك در قبال حياتي ترين مسائل بشر امروز بينجامد، سودمند و پربركت نيز خواهد شد. بي شك يكي از اين مسائل، ستيزه ي بي درنگي است كه امروزه با حضور و گسترش معنويت در زندگي بشر، مي شود. اين ستيزه، يك واكنش شتابزده و سراسيمه از سوي قدرت هاي بي مهار سياسي و اقتصادي بزرگ جهان است كه با پول و ابزارهاي پيشرفته ي تبليغات و سلاح هاي ويرانگر و كشنده، مجهّزند. معنويت در يكي دو دهه ي اخير به شكل بي سابقه ئي در اعماق وجدان و نيز در عرصه زندگي بخشي از نسل كنوني مردم جهان سربرآورده و برخلاف انتظار بندگان ماديگري، حضور خود را

نشان داده است، و همين، ستيزه ي قدرتمداران زر و زور را برانگيخته است. همه ي طرفداران ايمان ديني و معنويت اديان شايسته است كه با تهاجم قدرتهاي مادي گري مقابله كنند. با سلام بر جمع حاضر در اين گردهمائي. سيدعلي خامنه اي

پيام به كنگره بزرگداشت دويستمين سالگرد تولد حكيم حاج ملاهادى سبزوارى

پيام به كنگره بزرگداشت دويستمين سالگرد تولد حكيم حاج ملاهادي سبزواري بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم خداي بزرگ را سپاس كه دلهاي بيدار و قدرشناس شما مردان علم را به تجليل از شخصيت حكيمي بلند مرتبه برانگيخت كه دنياي پا در گل و گرفتار امروز، به شناخت انسان هايي چون او - آزاده و سر در بلنداي ملكوت - بسي نيازمند است. مدح چنان خورشيد سيرتاني، جز از صاحبان چشمهاي روشن و بصيرتهاي نافذ نمي شايد، كه توانسته باشند حجاب پر زرق و برق علم بي عمل، و فلسفه ي بي روح، و ماده ي بي معنا را ديده و تركيب بديع انديشه ي بلند، و روان روشن، و دل خاشع، و ذوق لبريز، و تن خاكسار را در كساني چون حكيم فرزانه ي قرن سيزدهم، يعني حاجي ملا هادي سبزواري تماشا كنند.

اين جمع فرهيخته بر آن است كه حكيم سبزواري را بازشناسي كند. هر كه برگي چند از سرگذشت آن بزرگ را خوانده باشد نيك مي داند كه در زمره ي كساني چون او - عرش سيرو خاك نشين - كمتر كساني چون او در دوران زندگي، شناخته شده اند. او را در زندگي اش خلق بي شماري شناخته و بدو دل سپرده و پرواز شكوهمندش را از منفذ تنگ چشم مادي ديده اند. چندين كتاب او پيش از درگذشتش به چاپ رسيده و در حوزه هاي حكمت و دين، دستگير استادان و دانشجويان شده و نام درخشان او را به دور دستها برده است.

و از زمان او تا امروز هزاران صفحه درباره ي او و فلسفه اش و كتابهايش، قلم زده شده است. بازشناسي نام آوري چون اين بلند آوازه مرد، چگونه و به چه معني است؟

در اين باب سه ديدگاه با هم و در كنار هم، سزاوار ژرف نگري است: نخست، نگاهي تازه به حكمت اوست كه آميزه يي از تفكر قديم عقلاني با رشحه ي الهام عرفاني است. در محشر انديشه هاي فلسفي روز كه غالباً از نور معني و پرتو توحيد، بيگانه و بيخبر است، جاي اين فلسفه ي قرآني و پايه هاي استقرار و خلل ناپذيرش، خالي است. زباني آشنا با فرهنگ و معارف كنوني جهان، و دستي چيره در ترسيم زيبايي هاي «حكمت متعاليه» و در پشت آن، ذهني ژرف بين و نوانديش و جامع نگر به كار است تا فلسفه ي اين حكيم بزرگ را در نمايشگاه فاخرترين فرآورده هاي بشري، در جاي سزاوار خود بنشاند. دوم نظري از سر عبرت به تأثير اين معرفت فلسفي، در بناي شخصيت خود فيلسوف است. اگر فلسفه، شناختي درست از هستي، براي بناي انسان راستين است، كدام تجربه از اين بهتر و گوياتر؟ و سوم زدودن اين گمان غلط كه فلسفه ي اسلامي از قرنهاي ميانه ي هجري به خاموشي و افول تكرار گراييده است. اين غفلت خسارت بار، كه قرنها گريبانگير مطالعه كنندگان غربي و حتي عربي بوده است، مي تواند با جلب نظرها به حكيم سبزواري كه خود يكي از شارحان و مفسّران حكمت مقايسه ي صدرايي و شاگرد فلاسفه ي بزرگ اصفهان است، دريده شود و شعاع هدايتگر هشت قرن فلسفه ي اسلامي - از خواجه ي طوسي تا حاجي سبزواري و معاصران و شاگردان او - بر فضاي انديشه ي فلسفي

در جهان معاصر بتابد. بازشناسي حكيم سبزوار در اين زمينه ها، متضمن اداي حق اين بزرگمرد فيلسوف و عارف و زاهد و شاعري است كه بزرگداشت او، شما صاحبدلان را به كنار تربت پاك او كشانيده است. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - اول ارديبهشت ماه سال 1372 - برابر با بيست ونهم شوال 1314

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم الحمدللَّه ربّ العالمين والصّلاة علي رسوله النّبي الاميين و علي آله الميامين و اصحابه المنتجبين والسّلام علي جميع عباداللَّه الصّالحين. قال اللَّه الحكيم: و اذبوأنا لابراهيم مكان البيت ان لّا تشرك بي شيئاً و طهّر بيتي للطّائفين والقائمين والرّكّع السّجود. بار ديگر اراده ي نافذ الهي، مؤمنين را در زادگاه توحيد و بارگاه رحمت و فضل ربوبي و بر گرد كعبه ي دلها و در ساحت قبله ي جانهاي مسلمين عالم گرد آورده و نداي ملكوتي: و اذّنّ في النّاس بالحجّ، بر فواصل طبيعي و تحميلي برادران مسلمان فائق آمده و انبوه دلهايي را كه با ايمان و عشق و نياز يكسان مي تپند، به سوي مركز توحيد و وحدت امت كشانيده است. ساليان دراز، دست جهل و عناد، سعي كرده است خانواده ي بزرگ اسلامي را در آن واحد، هم از ريشه ي اعتقادي اش وهم از علقه و پيوند فيمابين ايماني اش جدا كند، اما از اين سو نيز همه ساله، فريضه ي حج، درس توحيد و وحدت را، در كالبد اين خانواده ي كهنسال و ريشه دار تزريق مي كند و هر سال شكوفه هاي تازه يي، بيش از گذشته، تجديد بهار ايمان و حيات ديني و انس و مودّت اسلامي را، نويد مي دهد، و ساخته هاي دست دشمن را باطل مي سازد. اين معجزه ي حج است

كه عليرغم وجود درگيريها و منازعاتي كه، در آن، حكومتهاي مسلمان بارها در برابر يكديگر صف آرايي كرده اند، هرگز پيوندهاي فكري و عاطفي و ايماني ميان ملتهاي مسلمان قطع نشده و تأثيرات متقابل اين ملتها همواره رو به افزايش بوده است. اگر چه رازها و رمزهاي حج بيش از آن است كه در گفتاري بتوان آن را گزارش كرد ولي در آن ميان، هر چشم رازشناسي، سه ويژگي برجسته را در نگاه اوّل، در آن باز مي شناسد: نخست آن كه حج، يگانه فريضه يي است كه خداوند براي اداي آن همه ي آحاد مسلمين هر آنكس از آنان را، كه داراي استطاعت باشد از سراسر عالم و از خلوت خانه ها و عبادتگاهها، به يك نقطه فرا مي خواند و در ايّام معلومات، در گونه گون تلاش و حركت و سكون و قيام و قعود، آنان را به يكديگر پيوند مي زند: ثمّ أفيضوامن حيث أفاض الناس و استغفروااللَّه انّ اللَّه غفورٌ رّحيم. دوم آن كه در همين كار دستجمعي و علني، برترين منزل مقصود را ذكر خدا، يعني كاري قلبي و نفساني، معرفي مي كند: و يذكروا اسم اللَّه في ايّام معّلوماتٍ علي ما رزقهم من بهيمة الأنعام. سوّم آن كه در صفحه ي روشن و همه كس شناس آن، تصويري از نماي كلّي زندگي انسان موحّد را عرضه مي كند و در عملي رمزي، به مسلمان درس زندگي هدف دار و جهت دار مي دهد. از ورود در ميقات و حضور در ساحت احرام و تلبيه و تروك تا طواف، گرد مركز كعبه و سعي ميان صفا و مروه و وقوف در محشر عرفات و مشعروذكر و تضّرع و تعارفي كه در آن است، و تا رسيدن به

منا و قرباني اش و رمي جمره اش و حلقش و سپس دوباره برگشتن به طواف و سعي. همه و همه درسهاي رسا و روشن حركت جهت دار و دستجمعي و معرفت آميز مسلمان، در عرصه ي توحيد و در مسعاي حيات و برگرد محور «اللَّه»است. زندگي در آيينه ي حجّ يك سير دائمي بلكه يك صيرورت دائمي به سوي خدا است، و حجّ، آن درس هميشه زنده ي عملي و سازنده است كه اگر به هوش باشيم راه و رسم زندگي ما را در صحنه يي عملي و روشن ترسيم مي كند. ميعادي همگاني، هر سال تشكيل مي شود تا مسلمان، در آن محيط وحدت و تفاهم، و در پرتو ذكر الهي، راه و جهت زندگي را بياموزد، آنگاه به سرزمين خود و به ميان كسان خود برگردد، و در سالهاي بعد گروههاي ديگر و گروههاي ديگر بيايند و بروند بياموزند و بيندوزند، بگويند و عمل كنند، بشنوند و تدبّر كنند، و در نهايت همه ي امتّ، به آنچه خدا خواسته و دين آموخته برسند. نظر افكندن به عرصه ي عظيم زندگي امّت اسلامي، فراتر از ابعاد ملتها و نژادها و قوم و قبيله ها، و نظر افكندن به اعماق وجود خود و فراگرفتن راه و جهت و شيوه ي زندگي، چنانكه شايسته ي اوست، و همه در پرتوي از ذكر خدا. اين است آن سرچشمه ي معرفتي كه هر ساله در حجّ، فيّاض و بي زوال، بر انبوه خلايق گرد آمده در حرم امن خدا سيلان مي يابد و كساني را كه ظرف ذهن و دل خود را بگشايند، از اين زلال معرفت، سيراب مي سازد. در گذشته و امروز،نيز كوششهايي شده است و مي شود تا حجّ را فريضه يي فردي، كه در

آن هر كس فقط سرگرم عبادت و نيايش خود با خداوند است، قلمداد كنند. بگذريم از آن غفلت زدگاني كه به سفر حجّ، به چشم سفري سياحتي و تجارتي نگاه مي كنند. حجّ با برجستگيهايي كه در هيچ فريضه ي ديگر اسلامي، مجموعه ي آن را نمي توان يافت، بسي برتر از بينش تنگ نظرانه ي آنان و نگاه بي فروغ و خطابين اينان است. در دوران ما بزرگترين كسي كه حج را از پرده ي اوهام بيرون كشيد و رازهاي آن را در ذهن و نيز در عمل جمع عظيمي از مسلمانان، نمايان ساخت امام راحل كبير ما بود. او حجّ ابراهيمي را ندا كرد و خلايق را بدان فرا خواند. يكبار ديگر صلاي: اذّن في النّاس بالحجّ را به گوش جهانيان رسانيد. حجّ ابراهيمي همان حجّ محمّدي است كه در آن، حركت به سمت توحيد و اتحاد، روح و سرلوحه ي همه ي مراسم و شعائر است، حجّي مايه ي بركت و هدايت و ستون اصلي در حيات و قيام امّت واحده، حجّي سرشار از منافع و پربار از ذكر خدا، حجّي كه در آن ملتهاي مسلمان، وجود امّت فراگير محمّدي (صلّي اللَّه عليه واله) و حضور خود در آن را لمس مي كنند و با احساس برادري و نزديكي ملتها، از احساس ضعف و عجز و خود باختگي رها مي شوند. حجّ ابراهيمي، آن است كه در آن مسلمين، از تفرقه به جمعيّت حركت كنند و كعبه را كه بناي ياد بود توحيد و رمز برائت و نفرت از شرك و بت پرستي است با معرفت به معناي رمزي آن طواف كنند و از ظاهر و پيكره ي مناسك به باطن و روح آن برسند و از آن برسند

و از آن براي زندگي خود و زندگي امت اسلام، توشه برگيرند. اكنون اين جانب، با اميد به رحمت و هدايت الهي و با دعا براي قبولي و پرباري حجّ شما برادران و خواهران مسلمان از سراسر جهان اسلام، فرصت تدبّر در مناسك حجّ را مغتنم شمرده، مطالبي را كه توجه به آن براي همه ي آحاد مسلمان سودمند است، تذكّراً عرض مي كنم: 1 - نخستين مطلب در باب توحيد است، كه روح اساسي حجّ و مضمون بسياري از اعمال و مناسك آن است. توحيد با مفهوم عميق قرآني آن، به معناي توجّه و حركت به سوي اللَّه و ردّ و نفي بتها و قدرتهاي شيطاني است. خطرناكترين اين قدرتها در درون وجود آدمي، نفس امّاره و هواها و هوسهاي گمراه كننده و پست كننده است، و در سطح جامعه و جهان، همان قدرتهاي استكباري و فتنه انگيز و فساد انگيزند كه امروزه بر زندگي مسلمانان چنگ انداخته و با روشهاي شيطاني، جسم و روح بسياري از ملتهاي مسلمان را دستخوش سياستهاي خود ساخته اند. مراسم برائت در حجّ، اعلان بيزاري از اين قدرتها است. هر چشم روشن و نگاه عبرت آميزي مي تواند در زندگي جوامع مسلمان، نشانه ي سلطه ي قدرتها يا تلاش آنان براي تسلّط بر كشورهاي اسلامي را مشاهده كند. در برخي از اين كشورها، سياست و اقتصاد و روابط بين المللي و موضعگيري در برابر حوادث عالم، همسو و تحت تأثير قدرتهاي سلطه گر و در رأس آن امريكا است. رواج فساد و رسمي بودن فحشاء و محرمات شرعي در بسياري از اين كشورها، متأثر از سياستهاي شيطاني آن قدرتها است. وظيفه يي كه حج و اعمال و شعائر توحيدي

آن بر مسلمان حج گزار لازم مي سازد، ابراز برائت و بيزاري از اين همه است، و اين اوّلين قدم، در راه تجسّم اراده ي اسلامي در نفي اين پديده هاي شيطاني و استقرار حاكميت اسلام و توحيد، بر همه ي جوامع اسلامي است. 2 - مطلب بعدي در باب اتحاد و يگانگي مسلمين است كه مضمون برجسته ي ديگري از مناسك حجّ است. از آغاز ورود استعمار اروپايي به كشورهاي اسلامي، يكي از سياستهاي قطعي استعمارگران، ايجاد تفرقه ميان مسلمين بوده است. گاه با حربه ي اختلافات فرقه يي و گاه با ابزار ملي گرايي و قوم گرايي و گاه با غير اينها. متأسفانه با وجود فرياد مصلحان و مناديان وحدت، اين حربه ي دشمن، هنوز تا حدودي بر پيكر امّت اسلامي، ضربه ها و جراحتهايي وارد مي سازد. دامن زدن به اختلافات شيعه و سني، عرب و عجم، آسيايي و آفريقايي، و عمده كردن ناسيوناليسم هاي عربي، توراني و فارسي، اگر چه به وسيله ي بيگانگان آغاز شده است اما متأسفانه، امروز به وسيله ي خودي هايي كه بر اثر كج فهمي و يا نوكري اجانب، آب به آسياب دشمن مي ريزند، ادامه مي يابد. كار اين انحراف گاه، به آن جا مي رسد كه برخي از دولتهاي مسلمان، با صرف پول تلاش مي كنند، ميان مذاهب اسلامي يا ملتها و اقوام اسلامي تفرقه ايجاد كنند، و يا بعضي از عالم نمايان صريحاً فتوا به كفر بعضي از فرق اسلامي، كه سوابق درخشانشان در تاريخ اسلام واضح است مي دهند. ملتهاي مسلمان شايسته است انگيزه هاي خبيث اين كارها را شناخته، دست پنهان شيطان بزرگ و ايادي و اذنابش را در پشت سر آن ببينند، و خيانتكاران را افشاء كنند. 3 - نكته ي مهمّي كه

شايسته است همه ي مسلمين آن را دانسته و براي مقابله با آن احساس تكليف كنند، آن است كه امروز تقريباً در همه جاي جهان، مبارزه ي سرسختانه و توطئه آميزي از سوي قدرتهاي استكباري عليه اسلام و مسلمين در جريان است. اگر چه اصل اين مبارزه، تازگي نداشته و نشانه هاي آن در تاريخ استعمار اروپايي كاملاً شناخته شده است، ولي مي توان گفت كه شيوه هاي متنوّع آن، علني بودن آن و در مواردي شديداً قساوت آميز بودن آن، تاكنون سابقه نداشته و پديده ي اين روزگار است. نگاهي به اوضاع كنوني عالم اسلام، علّت اين پديده، يعني شدّت گرفتن و علني شدن مبارزه با اسلام را آشكار مي سازد. علّت، چيزي جز گسترش بيداري مسلمين نيست. حقيقت آن است كه مسلمين در يكي دو دهه ي اخير در شرق و غرب جهان اسلام و حتي در كشورهاي غير اسلامي، نهضت حقيقي و عميقي را شروع كرده اند، كه بايد نهضت «تجديد حيات اسلام» ناميده شود. اينك، اين نسل جوان و تحصيلكرده و برخوردار از معارف زمان است، كه بعكس توقّع مستعمران ديروز و مستكبران امروز، نه تنها اسلام را، فراموش نكرده، بلكه با ايماني پر شور، كه با استفاده از پيشرفت معارف بشري، بسي روشن بينانه تر و ژرف تر نيز شده است، بدان روي آورده و گمشده ي خود را در آن مي جويد. قيام جمهوري اسلامي در ايران و استقرار و ثبات و اقتدار روزافزون آن، اوج قله ي اين نهضت جوان و ريشه دار است، كه خود در گسترش بيداري مسلمانان، بيشترين نقش را ايفا كرده است. اين آن چيزي است كه جبهه ي استكبار را كه هميشه از تظاهر به مبارزه با عقايد و مقدّسات ملتها

پرهيز مي كرد، وادار مي سازد كه در مبارزه با اسلام، علناً و با همه ي روشهاي ممكن، و گاه با قساوت و خشونت وارد ميدان شود. در امريكا و كشورهاي اروپايي، رؤسا و سياستمداران متعددي را مي توان شناخت كه حداقل يكبار در گفته هاي خود صريحاً رشد و گسترش ايمان اسلامي را خطري بزرگ دانسته و مبارزه با آن را لازم شمرده اند. هر چه گرايش عمومي جوانان مسلمان، به ايمان و عمل اسلامي گسترده تر شده، اين اظهارات ناشي از سراسيمگي و دشمني، واضح تر گرديده است و اكنون كار به جايي رسيده كه حتي رؤسا و سياستمداران بعضي از كشورهاي اسلامي نيز، كه هميشه عناد خود با اسلام را در زير پوششي از نفاق پنهان مي كردند، به پيروي از اربابان امريكايي و اروپايي شان علناً و صريحاً از خطر اسلام دم مي زنند! و ايمان مقدّس مردمي را كه بر آنان فرمان مي رانند، براي خود خطر مي شمرند. مبارزه با بيداري اسلامي در سطح جهان، شكلهاي گوناگون دارد: در الجزاير، اكثريت قاطع مردم در انتخاباتي آزاد و كاملاً دموكراتيك به حاكميت جبهه ي اسلامي رأي مي دهند، كودتايي خشن، انتخابات را باطل و منتخبين را زنداني و محكوم و مردم را سركوب مي كند، و آنگاه قدرتهاي مستكبر - امريكا و اروپا - نفس راحت كشيده بطور كامل پشت سر كودتاگران قرار مي گيرند و دست پنهان خود در آن را افشاء مي كنند. در سودان گروه هاي اسلامي با پشتيباني قاطع ملت به حكومت مي رسند، و آنگاه غرب انواع تحريكات خود را شروع مي كند و از داخل و خارج مرزهاشان آنان را بطور دائم تهديد مي كند. در فلسطين و لبنان، فلسطينيان مسلمان از سوي صهيونيستهاي غاصب به

وحشيانه ترين وجهي سركوب و شكنجه مي شوند، آنگاه امريكا، آن آدم كشان ددصفت و شكنجه گر را كمك و آن مظلومان مسلمان يا مدافعان لبناني آنان را به تروريسم متهم مي كند. در جنوب عراق، بخش عظيمي از ملّت عراق، كه مبارزه با رژيم بعثي را، با انگيزه ها و شعارهاي اسلامي در پيش گرفته اند، از سوي آن رژيم مورد وحشيانه ترين حملات قرار مي گيرند، و امريكا و غرب، كه انگيزه ي خود براي برخورد قدرتمندانه با صدّام را در قضاياي ديگر، آشكارانشان داده اند، اين جا با سكوتي رضايت آميز و تشويق كننده ظاهر مي شوند. در كشمير و هند، تعصّب كور و جهالتبار هندوها، با استفاده از اغماض و گاه كمك دولت، به ناموس و جان و مقدّسات مسلمين تعرّض مي كند و اين با خونسردي و لبخند بي تفاوت امريكا و غرب مواجه مي شود. در مصر روشنفكرترين نسلهاي مسلمان، مورد تعقيب خشن و خشم آلود رژيم فاسد و نالايق آن كشور قرار مي گيرند، و حكومت وابسته و حقير آن كشور بزرگ مورد تشويق و كمك مالي و امنيّتي امريكا قرار مي گيرد. در تاجيكستان اكثريت مردم مسلمان و مشتاق زندگي در سايه ي اسلام، به وسيله ي پس مانده هاي رژيم كمونيستي، بشدّت سركوب و جمع كثيري از آنان از خانه و كاشانه ي خود آواره مي شوند و غرب با همه ي دغدغه اش از بازگشت كمونيستها در شوروي سابق، اين حركت آنان را مغتنم مي شمرد و در مقايسه ميان اسلام و كمونيزم، آشكارا جانب دشمنان اسلام را مي گيرد. در امريكا و اروپا مسلمانان و گروههاي اسلامي مورد اهانت و تهمت قرار مي گيرند و در مواردي تظاهر به پايبنديهاي اسلامي از قبيل حجاب زنان ممنوع مي گردد. اهانت علني به اسلام در قالب

حجاب تحريم شده و به وسيله ي نويسنده يي مهدورالدّم مكّرر مورد حمايت علني سردمداران رژيم هاي اروپايي قرار مي گيرد و حتي رئيس رژيم بدنام و بدسابقه ي انگليس، با آن نويسنده ي قلم به مزد و بي ارزش ملاقات مي كند. از اينها همه بدتر، فاجعه ي بي سابقه ي نسل كشي مسلمين در بوسني است، بيش از يكسال است كه صربهاي نژادپرست - و اخيراً با همراهي كرواتها - با تكيه بر سلاح و امكانات رژيم صربستان و كمكهاي خارجي، زشت ترين و غير انساني ترين نوع كشتار و ظلم و قساوت را با مسلمانان، يعني صاحبان اصلي بوسني و هرزگوين انجام مي دهند، و غرب و امريكا، نه تنها هيچ كمكي به آنان نكرده و هيچ ممانعتي از جنايت صربها نشان نداده اند، بلكه با استفاده از امكانات شوراي امنيت از رسيدن سلاح به مسلمانان مظلوم نيز جلوگيري كرده و با اعزام نيروهاي سازمان ملل، محاصره ي آنان را كامل كرده اند. مسلمانان، امروز و در آينده بدانند، كه امريكا و دول بزرگ اروپايي در فاجعه ي بي نظير بوسني، مقصّر و مسؤول مستقيم اند. در اين يكسال مشتي حرف پوچ و وعده ي دروغ تحويل داده امّا از كشته شدن حتّي يك نفر از هزاران نفر كشته ي مظلوم آن سرزمين جلوگيري نكرده، و بالاتر، از قدرت دفاع يافتن آنان نيز ممانعت كرده اند. اين تصوير مجملي از دشمني غرب و امريكا با اسلام و مسلمين در روزگار ما است. نه التماس، نه تسليم، نه مذاكره و نه هيچيك از راههايي كه بعضي ساده لوحانه آن را به مسلمانان پيشنهاد مي كنند، گره گشا و مايه ي نجات مسلمين نيست. تنها يك چيز علاج است و بس، و آن اتحاد مسلمانان، پافشاري بر اسلام و ارزشها و اصول آن،

مقاومت در برابر فشارها و تنگ كردن عرصه، در بلند مدت بر دشمن است. و امروز چشم اميد دنياي اسلام، به جوانان غيور و بسيجي در سراسر كشورهاي اسلامي است، كه از كيان اسلام دفاع كنند و نقش تاريخي خود را ايفا نمايند. 4 - نكته ي مهم ديگري كه بايد مورد تكيد قرار گيرد آن است كه استكبار با همه ي تدابير شيطاني اش و با وجود بكارگيري زور و ترفند سياسي و تبليغات دروغ، نتوانسته و هرگز نخواهد توانست، جريان رو به رشد بيداري اسلامي و نهضت گرايش به اسلام را متوقف سازد. فعاليّت همه جانبه ي سياسي و امنيّتي و بيش از همه، تبليغاتي امريكا و ديگر كشورهاي استكباري و ايادي منطقه يي آنان بر ضدّ نهضت اسلامي در كشورهاي مختلف و از جمله بر ضدّ نظام مقدّس جمهوري اسلامي در ايران، در سالهاي اخير، بي سابقه و بسيار وسيع بوده است. و در اين ميان رژيم صهيونيستي همچون زائده ي امريكا در منطقه، در منتهاي رذالت و خباثتي كه از آن انتظار مي رود، ايفاي نقش كرده است. محاسبات مادّي عادي، حكم مي كرد كه بايد بر اثر اين تلاش همه جانبه يي، كه مستكبرانه و از سر خشم و عناد ترتيب مي يابد، نهضت اسلامي در كشورهاي اسلامي ضعيف يا ريشه كن شود. ولي درست بعكس، همه شاهدند كه اين نهضت به مرور وسيعتر و عميقتر شده است. اكنون كشورهاي اسلامي متعدّدي را، مي توان نشان كرد كه اگر انتخاباتي نظير آنچه دو سال قبل در الجزائر اتفاق افتاد، در آن برگزار شود احزاب يا فعّالان اسلامي، اكثريت آراء مردم در آن كشورها را به خود جلب خواهند كرد، و اين در حالي

است كه در بيشتر اين كشورها فعاليّت گروههاي اسلامي و حتي تظاهرات سياسي و تبليغاتي اسلامگراها، ممنوع است. در همين سالها است كه در داخل سرزمينهاي غصب شده ي فلسطين مبارزات مردم، با شعارهاي اسلامي و با مركزيّت مساجد، عرصه را بر صهيونيستها تنگ كرده است، و در همين سالها است كه گروههاي مبارز اسلامي در لبنان، حتي در انتخابات پارلماني و نيز در موقعيّتهاي مردمي به توفيق چشم گيري دست يافته اند. و در همين دوره ي زماني است كه جمهوري اسلامي ايران، كه كساني ساده لوحانه انتظار داشتند يا به بن بست برسد و يا از اصول و آرمانهاي خود چشم بپوشد، با سرعتي بيش از توقّع و در عين پافشاري بر اصول انقلابي خود به پيش رفته است. اين جانب به برادران و خواهران مسلمان در همه جاي جهان اسلام، عرض مي كنم كه ترفند بزرگ دشمن، نوميد كردن و به آينده بدبين كردن شما است. و همين كافي است كه هيچ مسلمان روشن بيني نوميدي را به دل راه ندهد. هيچ چيز به ما اجازه ي نوميد شدن نمي دهد، اگر دشمن قادر بر نابودي اين حركت الهي بود، بايد لااقل مي توانست از رشد آن جلوگيري كند، و همه مي بينيد كه نتوانسته است. سنّتهاي الهي و واقعيتهاي خارجي خبر از آينده ي روشن نهضت نوين اسلامي مي دهند و قرآن بارها مي فرمايد: والعاقبة للمتقين. 5 - تبليغات مدرن و داراي پوشش جهاني، بي شك كارآمدترين حربه ي استكبار است. امروز تعداد رسانه هاي صوتي و تصويري و مطبوعاتي يي كه بيشترين تلاش خود را وقف دشمني با اسلام كرده اند، بسيار زياد و همچنان رو به افزايش است. كارشناساني مزدور، فقط سرگرم ساختن و پرداختن مطلب و خبر و

تحليل، براي گمراه كردن ذهن مستمعان خود و معرفي نادرست و ترسيم زشت از نهضت اسلامي و شخصيتهاي بزرگ اسلامي اند، و جمهوري اسلامي در سالهاي پس از پيروزي انقلاب تا امروز بي وقفه و روزافزون با چنين تبليغات خصمانه يي مواجه بوده است. بايد گفت كه اين ترفند نيز در مقابل حركت اسلامي اصيل و نشأت گرفته از فطرت و نياز، توفيق زيادي نداشته و مقصود دشمن را برنياورده است. گسترش موج دعوت انقلابي امام راحل عظيم الشأن در سراسر دنياي اسلام و حضور فكر و نام و رهنمود و عكس و نشان آن بزرگوار در شرق و غرب عالم، با وجود آنهمه تبليغ دروغ و سخن ناحق كه به نيّت مخدوش كردن سيماي ملكوتي آن وارث پيامبران، گفته و پخش شده است، روشنترين دليل اين مدّعا است. با اين همه بايد اذعان كرد كه عامل مهمّ در حفظ سلامت و سداد فكر ملّتهاي مسلمان، روشنگريهاي علماء و روشنفكران و نويسندگان و هنرمندان و جوانان فعّال و آگاه است. و همه بخصوص علماء متعهّد دين در اين مورد وظيفه يي بزرگ بر عهده دارند. دشمن پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، همواره تا امروز سياهه يي از اتهامات را متوجه ايران اسلامي كرده است. مي بينيم كه همان تهمتها امروزه به همه ي نهضتهاي اسلامي در هر جاي دنيا كه باشند نيز زده مي شود. تهمت تعصّب و جمود فكري كه از آن، با عنوان «بنيادگرايي» نام مي برند، تهمت تروريسم، تهمت بي اعتنايي به حقوق بشر، تهمت ضديّت با دموكراسي، تهمت بي اعتنايي به حقوق زنان، تهمت ضديّت با صلح و طرفداري از جنگ. اندكي انصاف، هر كسي را به دروغ بودن اين تهمتها و

بي شرمي وارد كنندگانش آگاه مي سازد. ايران اسلامي در حالي متهم به مخالفت با دموكراسي مي شود كه از پنجاه روز پس از پيروزي انقلاب كبير اسلامي تا 14 ماه پس از آن، دو همه پرسي عمومي، كه در يكي از آنها مردم ايران، جمهوري اسلامي را به عنوان نظام سياسي كشور برگزيدند، و در ديگري به قانون اساسي رأي دادند، و سه انتخابات كه در آنها به ترتيب: اعضاي مجلس خبرگان براي نوشتن قانون اساسي، رئيس جمهور، و نمايندگان در مجلس شوراي اسلامي معين شدند، در آن برگزار شده، و تا امروز همواره انتخابات آزاد، با شركت پرشور مردم براي تعيين رئيس جمهور و نمايندگان مجلس، در موعد قانوني خود انجام گرفته است. تهمت به تروريسم را، كساني به ايران اسلامي مي زنند، كه خود از دولت تروريست صهيونيستي بيشترين پشتيباني را كرده و گروههاي تروريست ضدّ انقلاب ايراني را در زير چتر حمايت خود قرار مي دهند و حقوق بگيران آنان صدها بار در داخل ايران اسلامي بمب گذاري كرده و هزاران نفر از مردم عادي و عناصر انقلابي و مرد و زن و كودك بيگناه را به قتل رسانده اند. ضديّت با صلح را كساني به جمهوري اسلامي نسبت مي دهند كه جنگي هشت ساله را با تشويق رژيم بعثي عراق و به دست او بر ايران تحميل كردند و در همه ي آن مدّت، انواع كمكها را به آن رژيم كه به خاطر حمله به ايران اسلامي، رژيم محبوب آنان به شمار مي رفت مبذول داشته اند. تضييع حقوق زنان، تهمت از سوي كساني است كه شأن والاي زن ايراني را كه با حفظ حجاب و حدّ شرعي، در برترين فعاليّتهاي كشور

شركت مي ورزد، نمي پسندند و ابتذال حاكم بر روابط زن و مرد و بهره كشي ناجوانمردانه از زن در جوامع غربي را، نسخه ي مطلوب در حيات اجتماعي زن مي شمرند. تهمت نقض حقوق بشر را رژيم هايي متوجه ايران مي سازند كه خود قلم هاي بزرگ و حيرت انگيز پايمال كردن حقوق انسانها را مرتكب شده يا زمينه سازي كرده اند. آيا در دنياي جديد، هرگز حقوق بشر، آنچنان كه امروز در بوسني پايمال مي شود، نقض شده است؟ آيا نقض حقوق يك ملت مانند ملت فلسطين نقض حقوق بشر نيست؟ آيا راندن دستجمعي بيش از چهار صد نفر از شهروندان فلسطيني، به بيرون از خانه و ميهن خود، در برابر چشم دنياي باصطلاح طرفدار حقوق بشر، قابل اغماض است؟ آيا سرنگون كردن هواپيماي مسافري ايران به وسيله ي امريكا برفراز خليج فارس، يا بي عدالتي نسبت به سياهان در امريكا، يا حمايت از كودتاگران در الجزائر، يا حمايت از رژيم فاسد مصر، يا زنده سوزانيدن دستجمعي عدّه يي در امريكا و امثال آن، شكستن حريم انسانيّت و نقض حقوق آن نيست؟ آيا دولتهايي كه اين گونه بي محابا حقوق بشر را پايمال مي كنند يا پايمال كنندگان را با نگاهي خونسرد و بي تفاوت بلكه رضايتمندانه و تشويق آميز تماشا مي كنند، حقيقتاً از اين كه بنا به ادّعاي آنان در ايران اسلامي، حقوق بشر نقض شود ناراحتند؟! حقيقت آن است كه خود تهمت زنندگان و از جمله سردمداران كنوني امريكا كه اخيراً بر سر اين حربه ي تبليغاتي زنگ زده و قديمي، جنجال تازه يي به راه انداخته اند، به خوبي مي دانند كه سخن به گزاف مي رانند، آنچه آنان از جمهوري اسلامي نمي پسندند اينها نيست، چيزهاي ديگري است كه مصلحت سياسي به آنان اجازه نمي دهد

آن را صريحاً اعلام كنند، اگر چه بررسي اظهارات نظريه پردازان و نويسندگانشان مقصود آنان را آشكار مي سازد. در نظام جمهوري اسلامي چيزهايي كه امريكا و هر مستكبر ديگري را خشمگين مي سازد اينها است: اوّل - جدا نبودن دين از سياست و پايه ي اسلامي جمهوري اسلامي. دوّم - استقلال سياسي اين نظام، به معناي تسليم ناپذيري اش در برابر زورگوييهاي معمول ابرقدرتها. سوم - اعلام راه حلّ مشخص جمهوري اسلامي درباره ي مسأله ي فلسطين، كه عبارت است از انحلال رژيم غاصب صهيونيستي و تشكيل دولت فلسطيني، متشكل از خود فلسطينيان و همزيستي مسلمانان و مسيحيان و يهوديان در فلسطين. چهارم - حمايت معنوي و سياسي از همه ي نهضتهاي اسلامي و تقبيح فشار بر مسلمانان در هر جاي عالم. پنجم - دفاع از حيثيت اسلام و قرآن و پيامبر اعظم (صلّي اللَّه عليه واله) و ديگر انبياي الهي و مقابله با توطئه ي رواج دادن اهانت به اين مقدسات، نظير آنچه در باب نويسنده ي مهدورالدّم آيات شيطاني ديده شد. ششم، تلاش براي اتحاد امّت اسلامي و همكاري سياسي و اقتصادي دولتها و كشورهاي اسلامي و حركت در جهت تثبيت اقتدار ملتهاي مسلمان در قالب «امّت بزرگ اسلامي». هفتم، ردّ و نفي فرهنگ تحميلي غرب، كه دولتهاي غربي با تنگ نظري و تعصّب، برآنند كه همه ي ملّتهاي عالم را به پذيرش آن وادار سازند، و اصرار بر احياي فرهنگ اسلامي در كشورهاي مسلمان. هشتم، مبارزه با فساد و بي بندوباري جنسي، كه بعضي از دولتهاي غربي بخصوص امريكا و انگليس اخيراً انحرافي ترين شكل آن را بي شرمانه رسميّت داده يا در راه آنند، و از دهها سال پيش براي ورود اشكال گوناگون اين فساد به كشورهاي اسلامي

برنامه ريزي و تلاش مي كنند. اينها است آنچه موجب دشمني كينه آلود امريكا و همپالگي هايش، با جمهوري اسلامي است. بديهي است كه اگر آنان، صريحاً علت دشمني خود را بيان كرده، اين فهرست را برملا كنند، به دست خود بر اعتبار جمهوري اسلامي در چشم ملتهاي مسلماني كه همه دلبسته ي اين اصول اند، خواهند افزود. بدين جهت است كه آنان در تبليغات خود، از سويي ايران اسلامي را به تروريسم و امثال آن متّهم مي كنند و از سوي ديگر با تحليلهاي دروغين و خبرهاي ساختگي چنين وانمود مي سازند كه گويا جمهوري اسلامي از اصول خود دست برداشته و به خواست دشمن تسليم شده است! اين هر دو سخن، دروغ و ناشي از طبيعت خدعه گر استكبار است. اصول جمهوري اسلامي كه همان راه امام و مباني مسلّم اسلام است، به رغم دشمن، در ايران اسلامي، معتبر و مبناي زندگي سياسي و اجتماعي ما است و دولت و ملّت ايران، زندگي در سايه ي اسلام ناب محمّدي (صلي اللَّه عليه وآله) را كه با فداكاري و بذل عزيزترين جانها به دست آمده، در هيچ شرائطي از دست نخواهند داد و اصول امام خميني (رضوان اللَّه عليه) و در رأس آن اصل عدم انفكاك دين از سياست و مقاومت در برابر فشار ماديّگري مدرن، براي منزوي كردن اسلام و قرآن، اصول هميشه زنده ي جمهوري اسلامي باقي خواهد ماند. 6 - در پايان، به حجّاج عزيز، توصيه مي كنم از فرصت حجّ، حداكثر استفاده را براي كسب آشنايي با برادران مسلمان خود بكنند و اوضاع جهان اسلام را از زبان و رفتار مسلمانان به دست آورند، تجربه ها، آرزوها، دستآوردها و تواناييها را با هم مبادله كنند و حجّ خود

را به حجّ مورد نظر اسلام هر چه نزديكتر سازند. به برادران و خواهران عزيز ايراني نيز توصيه مي كنم كه با زبان و عمل، مبلّغان و پيام رسانان انقلاب پرشكوه و كشور بزرگ و ملّت قهرمان خود، به برادران كشورهاي ديگر باشند. جوار كوتاه مدت خانه ي خدا و حرم پيامبر اعظم (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و مواقف با ارزش حجّ و سرزمين پرخاطره ي حجاز را، براي زنده كردن دل با ياد خدا و تحكيم پيوند معنوي خود با رسول اللَّه (صلّي اللَّه عليه واله) و عترت طيّبه ي آن بزرگوار (عليهم السّلام) و بخصوص توجّه و توسّل به حضرت ولي اللَّه الاعظم كه بي شك فيض حضور مقدّسش در مراسم حج شامل دلهاي با معرفت است، و انس با قرآن و تدبّر در آيات بيّنات آن و دعا و تضرّع و توسّل كه مايه ي تقرّب به خدا است، مغتنم بشمرند و از آن بهره ببرند و براي رفع گرفتاريهاي مسلمين و قوّت و عزّت روزافزون اسلام و جمهوري اسلامي دعا كنند و علوّ درجات روح مطّهر امام راحل و ارواح طيّبه ي شهداي اسلام را از خداوند مسألت نمايند. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - 24 ذي القعده 1413 برابر با 28 ارديبهشت 1372 - علي الحسيني الخامنه يي

پيام تسليت به مناسبت ارتحال آيةاللَّه العظمى حاج سيد عبدالعلى سبزوارى

پيام تسليت به مناسبت ارتحال آيةاللَّه العظمي حاج سيد عبدالعلي سبزواري بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اناللَّه و انا اليه راجعون با تأسف و اندوه اطلاع يافتيم كه آيةاللَّه العظمي آقاي حاج سيدعبدالعلي سبزواري كه از مراجع معظّم تقليد ساكن نجف اشرف بودند ديروز دارفاني را وداع كرده و به جوار رحمت الهي پيوسته اند. ايشان از فقهاي عالي مقام و از مدرسين و علماي بزرگي بودند كه عمر با بركت خود را در نجف به تدريس و

تحقيق و تربيت شاگردان و تأليف كتب سودمند و با ارزش گذرانيده بودند و دو كتاب بزرگ مبسوط در فقه و تفسير از ايشان به طبع رسيده و به يادگار مانده است. در آخرين سالهاي عمر شريف اين روحاني بزرگوار حوادث خونين عراق و قيام فداكارانه ي مردم در برابر حكومت ستمگر بعثي پيش آمد كه ايشان در رهبري و هدايت مردم داراي نقش و تأثير بودند و بدين جهت پس از سركوب قيام تا چندي در محنت فشارهاي رژيم بعثي گذرانيدند و بنا بر مسموع جنازه ي مطهر ايشان نيز ديروز در نجف غريبانه تشييع و دفن شده و از حضور مردم و طلاب و علماي حوزه ي نجف در آن مراسم ممانعت شده است. اين جانب اين حادثه ي تأسف بار را به پيشگاه حضرت بقيةاللَّه الاعظم (روحي فداه) و به مراجع معظم تقليد و حوزه هاي علميه و كسان و ارادتمندان و مقلدين ايشان بخصوص فرزندان محترم و خانواده ي معزّز ايشان تسليت عرض كرده از خداوند متعال علو درجات براي ايشان مسألت مي نمايم. سيّد علي خامنه اي - 28 صفر 1414 برابر 27 مرداد 1372

پيام به دومين سمپوزيوم بين المللى اسلام و مسيحيت ارتدكس

پيام به دومين سمپوزيوم بين المللي اسلام و مسيحيت ارتدكس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم قال اللَّه العظيم في كتاب الكريم: «وَ مَن اَعرَضَ عَنْ ذِكري فَاِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنَكاً» در دوران اخير هيچگاه بن بست تفكر مادي - كه براي انسان و جهان نه ريشه يي قائل است و نه مقصدي - بدين وضوح نبوده است. البته اين تجربه به بهاي خسارتهاي جبران ناپذير و نابودي و انحطاط ميليونها انسان و هدر رفتن امكانات بي حساب به دست آمده است. اما متأسفانه پرچم جنگ بيهوده و نابود كننده ارزشهاي الهي و معنوي كه تا

ديروز در دست ماركسيستها بود، امروز در دنياي به اصطلاح آزاد، هنوز بر زمين نيفتاده است. بلكه تحت لواي دموكراسي و ليبراليسم با هر انديشه ي الهي براي بناي جوامع، با صراحت و وقاحت تمام مقابله مي شود و خدا مي داند چه خسارتهايي را مجدداً بايد بشريت تحمل كند تا بيهودگي اين راه نيز ثابت شود. بايد بدانيم كه در مقابل بشريت مسؤول هستيم، خداوند نعمت خود را توسط پيامبران (عليهم السّلام) بر ما تمام كرده است. ما نبايد نظاره گر ظلم و فساد ميليونها انسان بيچاره باشيم. بر ماست كه براي نجات بشريت قيام كنيم و جوامع، حكومتها و زندگي فردي و اجتماعي را بر اساس انديشه الهي بنا كنيم. لذا در قدم اول بايد زنگارها از چهره ي تابناك راه خدا برداشته شود و به دور از تعصبها و پيش داوريها به سير تكاملي اديان الهي توجه كنيم و كاملترين اديان را كه اتمام نعمت الهي در آن است براي حركت خود برگزينيم. والسّلام عَلي مَن اِتَّبِعَ الْهُدي وَ دينِ الْحَقّ - شهريور ماه 1372

پيام تسليت به مناسبت درگذشت حجةالاسلام والمسلمين حاج سيد ابوطالب محمودى

پيام تسليت به مناسبت درگذشت حجةالاسلام والمسلمين حاج سيد ابوطالب محمودي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم ضايعه ي درگذشت عالم مجاهد بزرگوار جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي حاج سيدابوطالب محمودي امام جمعه ي خدوم و پرتلاش اراك كه حقاً يكي از علماي عاملين و يكي از خدمتگزاران صادق و مخلص اسلام و مسلمين بود موجب تأسف عميق اين جانب گرديد.اين روحاني آگاه و روشن بين چه در سنگر محراب و مسجد و چه در صحنه ي مجلس شوراي اسلامي كه سالها در آن به خدمت اشتغال داشت، نمايشگر نقش مهمّ عالم دين در روزگار فرصت براي خدمت به مردم و انجام تكليف

نسبت به اسلام ناب محمّدي (صلّي اللَّه عليه واله) بود، به ويژه دوران كوتاه ولي پربركت امامت جمعه ي اراك، چنانكه شايسته است، محور تلاش آگاهانه و مركز هدايت ديني و انقلابي مردم مؤمن و فداكار آن سامان به حساب مي آمد. ارتحال اين سلاله ي دودمان نبوت و امامت و شاگرد مكتب دين و قرآن ضايعه و خسارتي براي حوزه ي جهاد مباركِ آن عالم عزيز است. اين جانب اين مصيبت را به حوزه ي علميه و علماي اعلام و دوستان و علاقه مندان آن مرحوم و عموم مردم استان مركزي و گلپايگان بخصوص خانواده ي محترم و فرزندان مكرّم ايشان تسليت مي گويم و صبر جميل و اجر جزيل براي آنان و مغفرت و ثواب الهي براي روح آن عزيز مسألت مي نمايم. سيّد علي خامنه اي - 15/6/1372

پيام به سومين سمينار نماز

پيام به سومين سمينار نماز بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم خدا را سپاس كه تلاش مبارك شما دست اندكاران ترويج فريضه ي نماز، به سومين سالگرد رسيد و كاري با چنين اهميّت، به اهتمامي پيگير و خستگي ناپذير پيوست. راز موفقيت در دسترسي به هدفهاي بزرگ و والا، همين پيگيري و استمرار در طلب است، اين درس بزرگ را نيز در يكي از آثار مناجاتي مولاي پرهيزگاران مي آموزيم كه: وهب لي الجّد في خشيتك والدوام في الاتصال بخدمتك ... نماز در عرصه ي تكاپوي لايزال و ناگزيري كه بشر بدان مأمور بلكه مطبوع گرديده است، بزرگ ترين فريضه و مؤثرترين ابزار است. شايد برخي اين خصوصيّت را براي نماز فقط در ميدان تكاپوي فردي به سوي كمال، شناخته و از نقش آن در صحنه ي جهاد جمعي و اجتماعي و در برابر معارضان پرقدرت دنيايي سخني نشنيده باشند. از اين رو بايد دانست كه پايمردي در همه گونه

رويارويي، وابسته به آن است كه دلها و اراده ها از صفا و توكّل و اعتماد به نفس و اميد به فرجام، لبريز باشد، و نماز سرچشمه ي جوشاني است كه اين همه و بسي فيوضات ديگر را بر دل و جان نمازگزار سرازير مي كند و از او انساني روشن ضمير و ثابت قدم و بي دغدغه و اميدوار مي سازد. اين كه در قرآن و سخن والاي پيامبر خاتم (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) نماز، باز دارنده از فحشاء و منكر و معراج مؤمن و تقرّب دهنده ي پرهيزگار و در يك سخن، بهترين نهاد دين معرّفي شده و پيامبر مكرّم، آن را روشني چشم خويش خوانده است، بايد ما را در فهم عظمت نماز به تأمّل و ژرف نگري بيشتر بكشاند. البته اين نكته نيز شايان ذكر است كه نماز همين بر زبان راندن كلمات و گزاردن حركاتي معيّن نيست. آنهمه فيض و بركت، بر پديدآوردن امواج صوتي و اعمال بدني بي آن كه روح ذكر و توجه در سراسر اين كالبد دميده باشد، مترقب نمي گردد، اگر چه حدّاقل تكليف با آن ساقط مي گردد. روح نماز، ياد خدا و خشوع و حضور در برابر اوست و اين كلمات و اعمالي كه با تعليم الهي بر مكلّف، واجب گشته است بهترين قالب براي آن روح و نزديكترين راه به آن سر منزل مقصود است.نماز بي ذكر و حضور، كالبدي بي روح است كه اگر چه نام نماز بر آن، مجاز نيست، ليكن اثر و خاصيت نماز نيز از آن مترقب نيست. از اين حقيقت، در آثار ديني با عنوان «قبولي نماز» سخن رفته است، و چنين آمده است كه از يك نماز كه تو مي گزاري تنها هر آنچه

با حضور و توجه آورده شده قبول است و بس. اينك نماز، موهبتي بي بديل و سرچشمه ي فيضي لايزال، در اختيار ما است كه با آن، نخست از خويش و سپس از هر آن كه بدو مهر مي ورزيم، انسان صالح بسازيم. اين دروازه يي است گشاده به عرصه يي پهنا و رو مصفا. دريغ است كه آدمي عمري را در جوار بهشت مصفايي بگذراند و سري بدان نكشد و عزيزان خود را بدان سوق ندهد. وحي الهي به پيامبر عظيم الشأن (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) چنين فرمان داد: و أمراهلك بالصلوة و اصطبر عليها. امروز همه ي شما خود را طرف اين خطاب بشمريد و نماز را، حقيقت مقدس و گوهر درخشان را كه عطيه ي الهي به امت محمّد مصطفي (صلّي اللَّه عليه واله) است، قدر بشناسيد در اين وظيفه هر كسي سهم ويژه يي دارد: پدران و مادران با گفتار و كردار خود، فرزندان را به نماز تشويق و راهنمايي كنند. معلمان، شاگردان مدارس و دانشگاهها را در سمت و سوي اين حقيقت درخشان به حركت وادار نمايند. فضلا و علما و روحانيون محترم، امامت جماعت در مراكز آموزشي و اقامتگاههاي دانشجويان، براي نسل نو را فرصتي مغتنم بشمرند. نويسندگان كتابهاي درسي، رازها و رمزها و درسهاي نماز را در كتابهاي درسي بگنجانند. وزارت ارشاد و سازمان تبليغات و صدا و سيما از هنر به ويژه هنر سينما براي نشان دادن گوهر نماز و چهره ي نمازگزار بهره بگيرند. هنرمندان عزيز با زبان شعر و قصه و نقاشي و جز اينها، و با آفرينش آثار هنري با كيفيت، بلكه برجسته، دست چيره ي هنر را به كاري چنين شايسته مشغول سازند. در مدارس، معلمان و مديران، و در همه ي

مراكز، مسؤولان، با حضور خود در صفوف نماز، نمازگزاران را تشويق كنند. در گردهمايي هاي علمي و فرهنگي و آموزشي و تبليغي، نماز را در وقت خود همچون الهام بخش صداقت و هدايت به جاي آورند. نويسندگان و گويندگان ديني درباره ي نماز و مفهوم و فلسفه و هدف و آثار و بركات و احكام آن بگويند و بنويسند. مردم، مساجد را با حضور در نمازهاي جماعت كه بهترين شيوه ي نمازگزاردن است، رونق بخشند. در همه ي بناهاي عمومي و جاهايي كه همواره به طبع حال، مردمي در آن گرد مي آيند مانند فرودگاهها و ايستگاههاي قطار و بندرها و عزيمت گاههاي خودروهاي همگاني و ادارات دولتي و بوستانهاي شهري و مانند اينها نمازخانه يا مساجدي بنا كنند و افزون بر اين، مردم، هر زمين پاكيزه و مناسبي را به هنگام درآمدن وقت نماز، مسجد به شمار آورند و در آن به نماز بايستند. از اين گونه كار براي هر كسي و قشري از مردم، هست كه هر كس بايد كنكاش كند و سهم خود از اين فريضه ي همگاني را بيا بدو بدان دست زند. در چنين وضعي است كه جامعه ي اسلامي ما، توانسته است نماز را اقامه كند و مصداق اين آيه ي كريمه گردد كه: «الذين ان مكّنّاهم اقاموا الصّلاة و اتوا الزكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر واللَّه عاقبة الامور صدق اللَّه العلي العظيم». توفيق همه ي آحاد مسلمان را در درست انجام دادن اين وظيفه ي الهي مسألت مي كنم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - 16/6/1372

پيام به مناسبت دومين روز از هفته ى دفاع مقدس روز «ايثار و شهادت»

پيام به مناسبت دومين روز از هفته ي دفاع مقدس روز «ايثار و شهادت» بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اگر چه روز شهيدان، مناسبت نيكويي براي

عرض ارادت به ساحت شهيدان عالي مقام و ستارگان درخشان تاريخ امروز و فرداي ما است، ليكن حق آن است كه ملّت بزرگ همه ي روزها و سراسر تاريخ خود را مديون و مرهون جوانمرداني است كه با حضور فداكارانه ي خود در صف دفاع از ميهن عزيز، انقلاب بزرگ خود را پيروز و ملت كهن خود را سربلند و روسفيد كردند. مردم ما بايد آن روزهاي پرمحنتي را كه كشور اسلامي مورد تهاجم دشمنان قرار داشت و در بيرون و درون مرزها، در لباسها و زير نامهاي گوناگون، به ملت و كشور ما جفا و دشمني و خيانت مي شد، هرگز از ياد نبرند، فداكاري شهيدان و گذشت خانواده ها و حضور رزمندگان ما بود كه ابرهاي تيره ي آن روزگار دشوار را از افق زندگي اين ملت زدود و بنام خداي بزرگ و ياري ولي اللَّه الاعظم (ارواحنافداه) و با رهبري امام راحل بزرگوار، كشور را نجات داد. هميشه و در همه تجربه هاي دشوار ملّي، همانگونه فداكاريها است كه سپيده ي نجات كشور و ملت را پديدار مي سازند. بدين جهت وظيفه ي قدرداني از ايثارگران به ويژه شهيدان، فريضه يي عيني و تعييني و هميشگي است. سلام خدا بر شهيدان، درود بر همه ي ايثارگران و خانواده هاي گرامي آنان و رحمت و بركات خدا بر امام راحل شهيدان و سلسله جنبان شهادت در ايران اسلامي. سيّد علي خامنه اي - اول مهر هفتاد و دو

پيام به مناسبت برگزارى كنگره ى تجليل از شاعر معاصر آقاى احمد كمال

پيام به مناسبت برگزاري كنگره ي تجليل از شاعر معاصر آقاي احمد كمال بزرگداشت شاعر بر جسته ي خرساني آقاي احمد كمال به دو سبب، براي اين جانب، بسي شيرين و دلنشين است. نخست آن كه تجليل از اين شاعر با فضيلت كه هنر

شعر را با چندين هنر بزرگ ديگر در اخلاق و سلوك انساني به هم آميخته است، تجليل از مجموعه يي از فضائل انساني است. همه ي آنان كه كمال را از نزديك شناخته اند چون من بدين نكته باور دارند كه در اين انسان با شرف و پاكدامن و منيع الطبع و سرشار از صفا و صداقت، شعر او - كه بي شك از قلّه هاي قصيده ي معاصر است - تنها يكي از درخشندگيها بشمار مي آيد و او كه جواني پر ملال و زحمت خود را در دوران حاكميت فرمانروايان بي بهره از فضيلت و معرفت، با قناعت و مناعت سپري كرده است، هرگز رضا نداده كه درّ دري گرانبهاي خود را در خدمت ارباب بي مروت دنيا به كار گيرد و جز به نداي دل پاك و روشن خود سخن بسرايد. دوم آن كه كمال عزيز ما در شمار بازماندگان معدود از خيل سخن سراياني است كه در ميانه ي سالهاي دهه ي 30 تا دهه ي پنجاه شمسي، مشهد را مركز پررونق و توجه برانگيز شعر و ادب فارسي و مايه ي تحسين نام آوران فرهنگ و ادب كشور ساخته و آن را در سياهه ي شهرهاي شاعر خيز ايران، در جايگاه برتر نشانده بودند. به خاطر آن جمع پر استعداد و خوش قريحه و فاضل و برخوردار از شجاعت ادبي بود كه مشهد در تاريخ معاصر شعر فارسي به كثرت شاعران با كيفيّت، اشتهار يافت، و به گرمي دل و محول آنان بود كه سه انجمن ادبي آن (1) شهره ي آفاق گشت. از قدسي و نگارنده و آگاهي تا فرخ و گلشن و نويد و تا فيّاض و يوسفي و رجايي و شاعران و اديبان ديگري

كه بحمداللَّه برخي از آنان تا امروز مي درخشند، هر يك سهمي در بناي اين تاريخ درخشان داشته و نقشي گزارده اند. كمال ما، يكي از برجستگان آن دوران پرشور و پر رنج است. او نيز مانند همه ي آن ديگران، سرمايه ي معنوي خويش را، دست مايه ي نان و معاش نساخت. با شعر خود كه بخشي از وجود اوست، پاك و مصفّا زيست. دنيا داران و كشورمداران آن روز، بسا بي هنران را كه به مزد سرسپردگي، بر كشيده اند، و كمال و قدسي ها هميشه از نگاه و لطف آنان دور ماندند. و اينان هم همين را مي خواستند و مغتنم مي شمردند. دوراني كه در آن براي كساني كه مايه يي از ادب و هنر داشتند، هوس تنعم و برخورداري، به سقوط معنوي و اخلاقي منتهي مي شد گذشت در حالي كه كمال و بسياري از زمره ي شاعران خراسان، لكه يي بر دامان پرهيزگاري و شرف و مناعت خويش نداشتند. شاعر پيشكسوت و گزيده گوي ما امروز بحمداللَّه سر بلند و عزيز در ميان دوستداران خويش و دلباختگان شعر و ادب فارسي است. تجليل از او، تجليل از يك دوران آزمايش موفق و سرافراز است، و تجليل از آن مجموعه ي نيكنامان و برگزيدگاني است كه اگر چه فقدان دريغ انگيز بعضي از آنان، ضايعه است، اما نشاط و تلاش ادبي تعدادي از بهترينهايشان بحمداللَّه امروز مايه ي خشنودي و سپاس پروردگار است. خدا را شكر كه دوران جمهوري اسلامي، دوران تلألؤ حقيقتها و اصالت است. و اين محفل قدرشناس و بزرگداشت مظهر اين خصوصيّت است. از خداوند متعال سلامت و طول عمر همراه با توفيقات شاعر گرانمايه آقاي احمد كمالپور و ديگر شاعران خراسان را مسألت

مي كنم. سيّد علي خامنه اي

پيام تسليت به مناسبت رحلت حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني

پيام تسليت به مناسبت رحلت حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني بسم الله الرحمن الرحيم انالله و انااليه راجعون با تأسف و اندوه فراوان خبر مصيبت بار فقداني بزرگ و جبران ناپذير را دريافت كردم عالم بزرگ فقيه نام آور، مرجع عظيم الشأن عبد صالح و تقي نقي زكي آيت الله العظمي آقاي حاج سيد محمدرضا گلپايگاني قدس ا نفسه واعلي ا مقامه دار فاني را وداع كردند و پس از عمري مشحون از حسنات با نامه عملي سرشار از خيرات و مبرات دعوت معبود را لبيك گفته به پيشگاه محاسبه الهي شتافتند. اينجانب با قلبي متالم و با تضرع و ابتهال از حضرت حق جلت عظمته مسئلت مي كنم كه اين ميهمان نيكوكار و مطيع را با سلام قولا من رب رحيم استقبال و ضيافت فرموده ،به مرتبه والاي لقاءلله نائل فرمايد و بهترين پاداش صالحان را به وي ارزاني دارد. اين شخصيت والاي علمي كهنسال در ميان مراجع عظام تقليد، يكي از موفق ترين و سعادتمندترين ها بودند. سي ودوسال مرجع تقليد، حدود هفتادسال مدرس حوزه علميه قم و حدود هشتادوپنج سال سرگرم فراگرفتن و آموختن فقه آل محمد عليهم السلام بودند. اولين مدرسه علوم ديني به سبك جديد را ايشان در قم تأسيس كردند. اولين موسسه بزرگ قرآني را ايشان در قم بنيان نهادند. اولين فهرست بزرگ فقهي و حديثي با اتفاده از دانش و اختراعات جديد بشري را ايشان پديد آوردند. صدها مدرسه و مسجد و مؤسسه تبليغ دين در سراسر كشور و در كشورهاي ديگر بنياد كردند هزاران شاگرد را از فقه پخته و عميق خود بهره مند ساختند، بسياري آراء و نظرات فقهي كه حاكي از روشن بيني و ذهن نوگراي ايشان بود

ارائه كردند و بالاتر از همه با منش و رفتار پرهيزكارانه و با طهارت و تقوايي كه مي توانست براي علما و فقها، الگويي زنده و ملموس باشد، عمري پربركت را به و نزاهت كامل گذرانيدند. آن بزرگوار يكي از اسطوانه هاي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي بشمار مي آمد. در دوران اختناق و در مقابله با حوادث سهمگين سالهاي تبعيد امام خميني قدس سره مواردي پيش آمد كه صداي اين مرد بزرگ تنها صداي تهديد كننده اي بود كه از حوزه علميه قم برخاست و به نهضت شور و توان بخشيد. پس از پيروزي انقلاب همواره در قضاياي عمومي كشور، حضوري بارز و پشتيباني اي صريح از نظام جمهوري اسلامي و از مقام منيع رهبري و شخص شخيص امام راحل قدس الله نفسه الزكيه داشت و مورد تكريم و احترام بليغ آن حضرت بود. فقدان اين بقيه السلف اعاظم و اين ملجاء و مرجعه مؤمنان ،ثلمه اي بزرگ و ضايعه اي جبران ناپذير است . اينجانب مصيبت اين فقدان تأسف بار را به پيشگاه حضرت بقيه الله الاعظم ارواحنافداه و به علماي عظام و مراجع تقليد و حوزه هاي علميه و به عموم شيعيان و علاقمندان و مقلدان ايشان و بخصوص به بيت شريف و منيع و آقازادگان محترم ايشان تسليت مي گويم و در اين شب جمعه و شب رحمت لطف و تفضل و غفران الهي را براي ايشان مسئلت مي نمايم سيد علي خامنه اي 24 جمادي الثاني 1414 برابربا 18 آذرماه 1372

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامى به مناسبت آغاز هفته ى كتاب

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت آغاز هفته ي كتاب بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم برگزاري هفته ي كتاب در كشور عزيز ما و اعلام آن به وسيله ي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي اين جانب، مژده و مايه ي اميدواري است.

امروز هر اقدامي كه به گسترش سطح آگاهي عمومي بينجامد و نيروي تفكّر و قدرت درك معارف را در مردم با استعداد ما تقويت كند، حسنه يي بزرگ است. كتاب، دروازه يي به سوي گسترده ي دانش و معرفت است و كتاب خوب، يكي از بهترين ابزارهاي كمال بشري است. همه ي دستاوردهاي بشر در سراسر عمر جهان، تا آن جا كه قابل كتابت بوده است، در ميان نوشته هايي است كه انسانها پديد آورده اند و مي آورند. و در اين مجموعه ي بي نظير، آموزشهاي آسماني، و درسهاي پيامبران به بشر، و دانشها و شناختهايي است كه سعادت بشر بدون آگاهي از آن امكان پذير نيست. كسي كه با اين دنياي زيبا و زندگي بخش، دنياي كتاب، ارتباط ندارد بي شك از مهمترين دستاورد انساني و نيز از بيشترين معارف الهي و بشري محروم است. براي يك ملت، خسارتي بزرگ است كه افراد آن، با كتاب سر و كاري نداشته باشند، و براي يك فرد، توفيق عظيمي است كه با كتاب، مأنوس و همواره در حال بهره گيري از آن يعني آموختن چيزهاي تازه باشد. با اين ديدگاه، به روشني مي توان ارزش و مفهوم رمزي عميق اين حقيقت تاريخي را دريافت كه اوّلين خطاب خداوند متعال به پيامبر گرامي اسلام (صلّي اللَّه عليه واله) اين است كه: بخوان! و در اولين سوره يي كه بر آن فرستاده ي عظيم الشأن خداوند فرود آمده، نام قلم به تجليل ياد شده است: «اقرأ و ربّك الأكرم، الذي علّم بالقلم». با تلخي بايد اعتراف كنيم كه رواج كتاب و روحيه ي كتابخواني در ميان ملت عزيز ما كه خود يكي از مشعلداران فرهنگ و كتاب و معرفت در طول تاريخ پس از ظهور اسلام بوده

است، بسي كمتر از آن چيزي است كه از چنين ملتي انتظار مي رود. و اين پديده نيز مانند بيشتر پديده هاي ناگوار در كشور ما، نتيجه ي فرمانروايي پادشاهان و فرمانروايان ظالم و فاسد و بي فرهنگ و بي سواد بر اين كشور در دويست سال گذشته است. در دوراني كه برخي ملتهاي ديگر به سوي دانش و پژوهش و معرفت روي آورده بودند، ملّت كهن و با استعداد ما در زير سلطه ي آن انسانهاي پليد و خودپرست و زورگو و نااهل، از دانش و معرفت دور ماند و در دوره ي اخير كه حكومت دست نشانده و فاسد پهلوي همه ي كارها را برابر خواست بيگانگان و دشمنان اين ملّت و به زيان اين ملّت انجام مي داد، نه تنها تلاشي براي ترويج كتاب و كتابخواني نشد بلكه با ايجاد سرگرمي هاي ناسالم و دامن زدن به آتش غرائز جنسي در ميان جوانان، اين ضرورت فوري و فوتي را هر چه بيشتر، از ميدان ديد و توجّه مردم، بيرون راندند و در يكي از بهترين دورانهايي كه شرائط جهاني، دگرگوني هاي اساسي در وضع نابسامان ملت ايران را بر مي تافت، ملت مظلوم ما را از آن محروم ساختند و كار را به آن جا رساندند كه برابر گزارشهاي همان روزگار، در شهر تهران و برخي شهرهاي ديگر، شماره ي ميخانه ها بيش از شماره ي كتابخانه ها و كتابفروشي ها و يا چند برابر آنها بود. اكنون ملّت ايران بايد عقب افتادگي ها را جبران كند. اينك فرصت بي نظيري از حكومت دين و دانش بر ايران، پديد آمده است كه بايد از آن در جهت اعتلاي فكر و فرهنگ اين كشور بهره جست. امروز كتابخواني و علم آموزي نه تنها

يك وظيفه ي ملّي، كه يك واجب ديني است. از همه بيشتر، جوانان و نوجوانان، بايد احساس وظيفه كنند، اگر چه آنگاه كه انس با كتاب رواج يابد، كتابخواني نه يك تكليف، كه يك كار شيرين و يك نياز تعلل ناپذير و يك وسيله براي آراستن شخصيت خويشتن، تلقي خواهد شد، و نه تنها جوانان، كه همه ي نسلها و قشرها از سر دلخواه و شوق بدان رو خواهند آورد. لازم است آن روي اين سكّه ي زريّن نيز مورد توجه قرار گيرد: نويسندگان و مترجمان و فراهم آورندگان كتاب، اينان كاري با ارزش و پاداشي بزرگ، در كنار مسؤوليتي سنگين دارند. در جامعه ي كتابخوان، پديد آورنده ي كتاب و عرضه كننده ي آن بايد گرامي داشته شود، و او نيز بايد كار خود را با عنايت به تأثير و اهميّت آن انجام دهد. غذاي فكر و روح، بايد سالم و مقوّي عرضه شود و آنكس كه جز اين عمل كند، خطا يا جنايتي بزرگتر از عرضه كننده ي مواد غذايي ناسالم يا بي مايه، مرتكب شده است. اميدوارم مسؤولان عزيز در وزارت ارشاد و ديگر دست اندركاران گرامي ترويج و تسهيل كتاب و كتابخواني با فرا رسيدن اين هفته، روزي نو و كاري نو و اميدي نو درباره ي اين موضوع مهم و حياتي پديد آورند و ما در آينده يي نزديك، نشانه هاي اين همه را در پيش روي خود ببينيم. كمك و توفيق الهي و توجه حضرت ولّي عصر (ارواحنافداه) را براي همه ي شما مسألت مي نمايم. چهارم دي ماه يكهزار و سيصد و هفتاد و دو - مصادف با يازدهم رجب المرجب 1414 - سيّد علي خامنه اي

پيام به مناسبت سالروز ميلاد حضرت مسيح (عليه السّلام)

پيام به مناسبت سالروز ميلاد حضرت مسيح (عليه السّلام)

بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم سالروز عيد ولادت حضرت مسيح عيسي بن مريم، كلمه ي خداوند و بنده ي برگزيده و پيامبر بزرگ او را به عموم مسيحيان و مسلمانان و معتقدان آن حضرت، به ويژه به هم ميهنان مسيحي تبريك مي گويم. عيسي مسيح مجهز به معجزه و دعوت الهي براي نجات بشر از ظلمات شرك و كفر و جهل و ظلم و رسانيدن وي به نور معرفت و عدل و عبوديّت پروردگار مبعوث گشت و در همه ي مدت اقامت خود در ميان انسانها لحظه يي در مبارزه با بدي و دعوت به نيكي درنگ نفرمود. و اين درسي است كه مسيحيان و مسلمانان كه معتقدان به نبوت آن بزرگوارند بايد فراگيرند. امروز بشر بيش از هميشه نيازمند آن تعاليم است و اسلام كه مكمل آئين مسيح است دعوت به خير و صلاح و كمال را سرلوحه ي برنامه ي خود قرار داده است. بشر گمراه با برخورداري از قدرت بيكرانه ي طبيعت كه به بركت علم خدا داده، بدان دست يافته، در جهت مقابل آن هدفها گام بر مي دارد و وظيفه ي پيروان اديان الهي را سنگين تر مي كند. قدرتها و دولتهاي مسلط عالم كه در زير نام و پوشش مسيحيّت در واقع مادّي و بي خبر از رفتار و تعليم حضرت مسيح اند فضاي زيست را بر ملتها و افراد مظلوم تنگ كرده اند و از هيچ ستمي بر آنها فرو گذار نمي كنند. مصيبت بارترين نمونه ها را در وضعيت فعلي دنيا مي توان جست. ظلم و تعدّي كم نظير صربها و كرواتها به مسلمانان بوسني و هرزگوين و تجاوزهاي مكرّر دولت ارمنستان به جمهوري آذربايجان، از اين قبيل اند و بي شك قدرتهاي بزرگ به دلايل متعدّد در گناه اين حوادث تلخ و اسف بار شريك اند.

اين جانب از خداوند متعال درخواست مي كنم كه نور هدايت خود را بر بشريّت فرو بتابد و نيروهاي نيكي و صلاح و عدل را بر نيروهاي شرّ و زشتي و ستم پيروز فرمايد. و لازم مي دانم قدرداني خود را از موضع گيريهاي هم ميهنان عزيز مسيحي درباره ي قضاياي منطقه و جهان، ابراز دارم. سيّد علي خامنه اي - 13/10/1372

پيام به مناسبت سومين روز از دهه ى مباركه فجر روز «ايثار و شهادت»

پيام به مناسبت سومين روز از دهه ي مباركه فجر روز «ايثار و شهادت» بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم سلامي برآمده از اعماق جان و درودي به لطافت روح فرشتگان بر ارواح مطهّر شهيداني كه رضاي خدا و اجابت دعوت بنده ي برگزيده اش و دفاع از ميهن اسلامي و كيان حكومت قرآني را بر زندگي و لذّت دو روزه ي دنيا ترجيح دادند و جان بر كف، به ميدان مجاهدت روانه شدند و سر از پا نشناخته، در راه جهاد مقدّس به بهشت شهادت پاي نهادند و سعادت ابدي را به چنگ آوردند. امروز استقلال و عزت ايران رهين آن مجاهدتها است، پس ياد اين عزيزان بايد همواره سرلوحه ي همه ي افتخارات جمهوري اسلامي ثبت و ضبط باشد. هيچ ملتي و كشوري بدون مجاهدت بهترين فرزندانش نتوانسته است از شرّ سلطه ي بيگانگان كه زشت ترين خفّت و خواري براي يك ملت است، خود را نجات دهد. امروز هم مجاهدت جوانان و برگزيدگان در ميدانهاي ديگر لازم است: ميدان سازندگي، ميدان آگاهي از كيد دشمنان، ميدان تلاش براي خودسازي علمي و اخلاقي، ميدان ايجاد اميد در مردم و مبارزه با ديو يأس، ميدان مبارزه با تبليغات دشمنان مستكبر، ميدان وحدت و همكاري و همبستگي ملّي. پدران و مادران و همسران و ديگر بستگان شهداي عزيز، نيز داراي پاداشي بزرگ اند

اين پاداش صبر و استقامت آنها است و پاداش قبول مصيبت در راه خدا. تلاش و مجاهدت آنان نيز بايد صرف آن شود كه اين پاداش بزرگ را براي خود حفظ كنند. اميد است همه ي ملت ايران به راستي قدردان شهيدان و خاندانهاي معظم آنان باشند و رضاي الهي و حمايت حضرت بقيةاللَّه الاعظم (عليه آلاف السّلام وارواحنافداه) را بدين وسيله جلب كنند. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي

پيام به نخستين كنگره ى علمى، تخصصى دائرةالمعارف فقه اسلامى

پيام به نخستين كنگره ي علمي، تخصصي دائرةالمعارف فقه اسلامي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم نخستين گردهمايي علمي - تخصصي دائرةالمعارف فقه، پيام آور آن است كه در حوزه ي علميه ي قم تحوّل مباركي كه همه چشم انتظار آنند، با آهنگي متين و بي وقفه، در حال وقوع است. نگارش دائرة المعارف فقه بر مذهب اهل بيت (عليهم السّلام) خود، كاري تازه و نيز متّكي بر پايه ها و ابزارهايي است كه آشنايي حوزه هاي علميه ي ما با آن، تازه است. و آنگاه كه اين كار با چنين پختگي و استواري و فراگيري، پا به عرصه ي هستي مي گذارد، بيننده را به داوري خوشبينانه رهنمون مي گردد. فقه مصطلح اسلامي، متضمّن مجموعه ي كاملي از مباحثي است كه در عرف علمي امروز «علم حقوق» ناميده مي شود و داراي عرصه هاي متنوعّي است كه مجموعاً متكفّل تنظيم روابط ميان افراد جامعه ي بشري است و نظامات و مقرّرات حاكم بر زندگي بشر از جهات گوناگون را شامل مي شود. افزون بر اين فقه، روابط ميان انسان با خدا را نيز در قالب احكامي متين و مشروح، مشخّص مي سازد كه علم حقوق از اين بخش، بيگانه است و بدين ترتيب، فقه مصطلح اسلامي از علم حقوق مصطلح جهاني، بسي گسترده تر است. و در ميان فقه مذاهب مختلف

اسلامي، فقه اماميّه كه متّخذ از مذهب اهل بيت (عليهم السّلام) است داراي ذخيره يي گرانبها و درياي عميقي از تحقيق و تفريع است كه نظير آن را در فقه مذاهب ديگر اسلامي نمي توان يافت و اين به فقه شيعه غناي فوق العاده و بي همانندي بخشيده است. از آغاز پيدايش فقه تفصيلي و استدلالي در شيعه در قرن چهارم هجري تا امروز، اين دانش ديني روزبه روز گسترده تر و با كيفيت تر گشته و بتدريج از اسلوب و روش استنباطي متقن و استوار كه همان روش «فقاهت» است و علم اصول فقه، عهده دار تدوين و تحكيم اجزاء و اصول آن است، برخوردار شده است. در اين عرصه، تلاش موفّق و مجاهدت آميز هزاران فقيه برجسته ي شيعه كه در ميان آنان صدها مؤلّف نامدار و دهها فقيه صاحب سبك و مبتكر ديده مي شوند، حجم عظيمي از يك حركت هزار ساله و رو به رشد و داراي محصولي اعجاب انگيز را، در برابر ديدگان ما قرار مي دهد. اين گنجينه ي پربار و كم نظير، امروزه در اختيار فقهاي برجسته ي شيعه و مورد استفاده ي آنان و تا حدودي آحاد مردم متدين است. ليكن تكريم اين ثروت معنوي سه وظيفه ي عمده در قبال آن را برعهده ي همه ي علاقه مندان و متخصصان فقه اماميه قرار مي دهد. اين سه وظيفه عبارت است از: معرفي، بهره برداري و تكميل. دو وظيفه ي اول ناظر به گذشته و اكنون است، و وظيفه ي سوم، ناظر به آينده است. بجا است درباره ي هر يك از اين سه، سخن كوتاهي گفته شود: 1- معرفي: فقه شيعه ناشناخته است - در معلومات غيرمسلمين از فقه اسلام، غالباً جايي ندارد - در كتب استدلالي فقه كه از سوي غيرشيعه تدوين

مي شود آراي آن غالباً مورد سكوت و غفلت است - در دائرةالمعارفهاي جهاني و حتي اسلامي آراي آن غالباً در رديف آراي فقهيِ مذاهب مهجور قرار مي گيرد. و اين ستمي بزرگ است، هم به دانشي بدين وسعت و عمق و پيشرفت كه شايد بتوان گفت: هيچ يك از مذاهب اسلامي به تنهايي داراي فقهي با اين خصوصيات سه گانه نيستند، و هم به كساني كه مي خواهند از آن بهره ببرند. معرفي اين فقه و كشاندن آن به مجموعه هاي جهاني و كتب فقهي ديگر مذاهب اسلامي و مطالعات حقوقيِ مراكز علمي جهان، خدمتي به علم و به دانشمندان است و اين كار بايد به شيوه ي درست و منطقي انجام شود. 2- بهره برداري: بجز در احوال شخصيه و نيز در آنچه مربوط به فرد مسلمان است، فقه اسلامي و از جمله فقه شيعي، در طول قرنها، مورد بهره برداري قرار نمي گرفته است، پس از تشكيل جمهوري اسلامي، فقه شيعه يكسره در معرض عمل جامعه ي ايراني است و به تبع آن، در همخواني با موج همه جاييِ گرايش ملتها به اسلام، فقه ساير مذاهب نيز در برخي كشورها به جايگاه قانون گذاري نزديك شده است. با اين همه هنوز توان عظيم فقه، در گره گشايي معضلات زندگي و حل نقاط كور در مناسبات اسلامي فرد و جامعه، به كار گرفته نشده و بعضاً، شناخته نشده است. پديده هاي روزبه روز زندگي در مقام استفهام و استفتاء از فقه اسلامي، طبعاً بايد به پاسخي قانع كننده و حكمي قابل استدلال برسد. به علاوه، فقه امروز كه از پيچيدگي در استدلال و ظرافت همراه با استحكام برخوردار است، مي تواند در تكميل و پيشرفت دانش حقوق، مورد بهره برداري قرار

گيرد و راههاي تازه يي را در برابر محققان مراكز حقوقي جهان بگشايد. 3- تكميل: با پيشرفت فني و صنعتي و علميِ بشر كه بر روي همه ي شؤون زندگي وي اثر گذارده و سرعت حوادث و پديده هاي نوين را نسبت به روزگار گذشته چند و چندين برابر كرده است، تعداد موضوعاتي كه در معرض پاسخگويي فقه قرار مي گيرند و فقه بايد حكم شرعي آنها را بيان كند نيز به همين نسبت افزايش مي يابد. بي شك سرچشمه هاي فقه و نيز شيوه ي فقاهت براي فهم حكم اين موضوعات كافي است، ولي شناخت موضوعيِ آنها و تحقيق و تدقيق لازم براي تطبيق موضوع با عناوين كلي در فقه و استدلال مناسب و خلاصه بهترين روش براي درك حكم شرعي آن، كاري مهم و راهي دراز است. همچنين اي بسا موضوعاتي كه در فقه مطرح گشته و حكم آن واضح است؛ ولي امروزه، موضوع چنان تحول و تطوري يافته كه به آساني نمي توان حكم آن را از آنچه در گذشته گفته شده است دانست. در چنين مواردي است كه فقهاي عصر بايد با روشن بيني و احاطه ي علمي و پايبندي به روش فقاهت از يكسو، و آزادانديشي و شجاعت علمي از سوي ديگر، مفاهيم جديدي را در فقه، كشف كرده و احكام تازه يي را با استناد به كتاب و سنت، عرضه كنند. و اين تكميل فقه است. علاوه بر اينها، استفاده از سبكهاي نوين در تدوين و نگارش كتب و رساله هاي فقهي، عمومي و تخصصي، و نيز استفاده از روشهاي تحقيق فني و علميِ جديد و حتي استفاده از روشهاي پيشرفته ي بحث علمي و به كار بردن ابزارهايي كه امروز در تسهيل

كار علمي داراي سهم مؤثري است، همه ي اينها به وظيفه ي تكميل فقه كمك مي كند. آنچه بايد صراحتاً اعلام كنيم آن است كه تدوين دائرةالمعارف فقه بر مذهب اماميه در مورد هر سه وظيفه ي مذكور، اقدامي بزرگ و بسي مؤثر است. اين طرح وسيع و ارزشمند در آن واحد مي تواند هم به معرفي فقه شيعه و هم به بهره برداري علمي و عملي از آن و هم بالاخره به تكميل و توسعه ي آن، خدمتي بزرگ بكند. اين جانب خداوند حكيم و عليم را شكر مي گويم كه اين توفيق به جامعه ي علمي و فقهي ارزاني گشته است و حوزه ي علميه ي قم بحمداللَّه اولين بار مقدمات شروع به كاري به اين عظمت را فراهم آورده است. و وظيفه ي خود مي دانم كه از كليه ي علما و فضلاي عالي قدري كه در اين طرح بزرگ سهيم اند و دامن همت براي انجام اين كار به كمر زده اند، تقدير و سپاسگزاري كنم. به ويژه از فقيه محقق و عالم بزرگوار جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي حاج سيد محمود هاشمي (دامت بركاته) كه دانش وسيع و انديشه ي پيشرو و همت بلند و توانِ كاريِ ايشان موجب شد كه آرزوي قلبي اين جانب در عالم تحقق قدم بگذارد و شروع درخشان اين كار، اميدهاي ديگري را زنده نمايد. اميدوارم زحمات طاقت فرساي ايشان و همكارانشان در پيشگاه پروردگار متعال مأجور و مورد تأييد و پسند حضرت بقيةاللَّه الاعظم (ارواحنافداه) باشد. والسّلام عليكم جميعا و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - 14/11/1372

پيام به مناسبت حمله ى وحشيانه ى صهيونيستها به صفوف مسلمانان روزه دار فلسطينى

پيام به مناسبت حمله ي وحشيانه ي صهيونيستها به صفوف مسلمانان روزه دار فلسطيني بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم حمله ي شقاوت آميز صهيونيستها به صفوف نمازگزاران در شهر اشغالي الخليل كه دهها كشته و صدها زخمي بر جاي

نهاد، يكي از آن جنايتهاي نمونه يي است كه منحصراً دست ظلم و تعصب صهيونيستها مانند آن را همواره پديد آورده و متناسب با شقاوت و خباثت غصب كنندگان فلسطين است. اين فاجعه ي دردناك يادآور كشتارهاي دست جمعي ديگر صهيونيستها در طول دوران اشغال است با اين فرق كه امروز اين جنايت بزرگ در برابر چشم همه ي مردم دنيا واقع مي شود. آيا وجدانهاي بي اعتنا به آنچه در خانه فلسطينيان بر سر آنها مي آيد با اين حادثه بيدار خواهند شد؟ آيا مدعيّان صلح دروغين با دشمن غاصب پي به اشتباه خود خواهند برد؟ آيا مجامع و دولتهاي داعيه دار حقوق بشر كه سالهاست بزرگترين نقض حقوق يك ملت در فلسطين را نديده گرفته اند، اين بار به سكوت شرم آور خود خاتمه خواهند داد و به گناه خود در گذشته اعتراف خواهند كرد؟ آيا دولت امريكا خواهد پذيرفت كه در خون بيگناهان فلسطين شريك است زيرا همواره بي قيد و شرط از دولت صهيونيستي حمايت كرده است يا اين كه اين بار هم همه از كنار اين حادثه تكان دهنده خواهند گذشت بي آن كه به ابعاد آن توجه كنند و معناي عبرت آميز آن را بفهمند؟ همان طور كه از فاجعه ي بزرگ اين دوران در بوسني و هرزگوين تغافل كرده اند؟ اما ملت فلسطين بي شك عبرت لازم را از آن خواهد گرفت امروز يك بار ديگر اين حقيقت تلخ براي آن ملت مظلوم آشكار شد كه در خانه خود مجبور است مبارزه كند تا بتواند در آن زندگي كند. آشكار شد كه صهيونيستها عليرغم اظهارات نزاكت آميز بعضي از سرانشان همان وحشي هاي نژادپرست و متعصب پنجاه سال قبلند. و اگر اندك فرصتي يا بهانه يي پيدا

كنند شقاوت آميزترين ضربات را بر مسلمانان صاحبخانه وارد خواهند كرد. بر ديرباورترين افراد فلسطيني نيز ثابت شد كه رژيم هاي استكباري كه اين همه دم از امنيت صهيونيستها مي زنند، كمترين اهميتي به امنيت مسلمانان فلسطيني نمي دهند وگرنه ارتش اسرائيل جرأت نمي كرد صفوف مقدس نمازگزاران را چنين قتل عام كند. فلسطيني ها با مسلح شدن و ضربه زدن به منافع دولت غاصب است كه مي توانند حق حيات و حق زندگاني در خانه خود را بدست آورند. اين است عبرت حادثه ي صبح جمعه ي الخليل. دولتها و ملتهاي مسلمان نيز مسؤوليتي بزرگ دارند. كمترين چيزي كه دولتهاي مسلمان مي توانند مطالبه كنند تحويل دادن قاتلين و همكارانشان در ارتش صهيونيست، به فلسطينيان مسلمان براي اجراي قصاص شرعي و عزل فرماندهان آن ارتش است. البته علاج نهايي منحصربه فرد خلع يد از صهيونيستهاي غاصب و تحويل فلسطين به فلسطينيان از هر مذهب و ملت است. اين جانب ضمن عرض تسليت به ملت مظلوم فلسطين به ويژه كسان شهداي اين حادثه از خداوند متعال غفران درگذشتگان و شفاي مجروحان روزه دار و اصلاح حال مسلمين و حل عادلانه ي مسأله فلسطين را مسألت مي كنم و از همگان درخواست مي كنم كه اين قضيه را با همه ي توان خود دنبال كنند. جمعه چهاردهم ماه رمضان 1414 - سيّد علي خامنه اي - 06/12/1372

پيامها در سال 1373

پيام به مناسبت حلول سال 1373 شمسى

پيام به مناسبت حلول سال 1373 شمسي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب و الابصار. يا مدبّر الليل و النّهار. يا محوّل الحول و الاحوال. حوّل حالنا الي احسن الحال. عيد سعيد نوروز را به همه هم ميهنان عزيز و ايرانياني كه در سراسر جهان زندگي مي كنند، تبريك عرض مي كنم. بخصوص به ايثارگران و خانواده هاي معظّمي كه

به نحوي از انحاء در حركت عظيم ملت ايران، تلاش و كوششِ دشواري را متحمّل شده اند. مخصوصاً به خانواده هاي معظّم شهدا و جانبازان عزيز و خانواده هايشان. همچنين، به آزادگان عزيز و كساني كه هنوز در اسارتند و خانواده هايشان، تبريك عرض مي كنم. دعا مي كنيم كه ان شاءاللَّه هر چه زودتر، مفقودالاثرهاي ما و كساني كه هنوز در زندانهاي اسارت گرفتارند، آزاد شوند و با بازگشت خودشان، دل ما را شاد كنند. همين طور، به ملتهايي كه عيد نوروز را عيد مي دانند - مردم عزيز «جمهوري آذربايجان»، و بعضِ جمهوريهاي ديگري كه اطراف ما هستند و عيد نوروز را بزرگ مي شمارند - تبريك عرض مي كنم و از خداي متعال، براي همه در سال جديد هجري شمسي آرزوي توفيق دارم. ما در دعاي آغاز تحويل، از خداي متعال مي خواهيم كه حالمان را به بهترين حال برگرداند. در طول ماه مبارك رمضان هم، از خداي متعال خواستيم كه «اللّهم غيّر سوء حالنا بحسن حالك.(1)» بديها و ناهنجاريهاي حال ما، منش ما، زندگي ما و روح و جسم ما را به بركتِ خير و رحمت محضي كه در وجود توست، تبديل كن. اين تغيير و تحوّل، يكي از بزرگترين اسرار حركت تكاملي انسان است كه اسلام ما را به آن امر كرده و دستور داده است. مخصوص كسان خاصي هم نيست. مبادا كسي خيال كند كه تغيير حال، از آنِ كساني است كه طبق معيارهاي اسلامي، دچار بدحالي اند! حتّي كساني كه حال و اخلاق نيكي دارند، چون بهترين نيستند، از خدا مي خواهند كه به سمت بهترين حركت كنند. ما، هر كه هستيم، هر جا هستيم و در هر مرتبه اي از دانش،

معرفت، كمال و اخلاق انساني قرار داريم، بايد از خدا بخواهيم كه حالمان را نيكوتر كند و ما را به سمت كاملتر شدن پيش ببرد. اين جا سؤال پيش مي آيد كه «نشانه و جهت اين كامل شدن چيست و چگونه مي شود كه انسان حالش بهتر مي گردد و به سمت كاملتر شدنْ پيش مي رود؟» من، دو عنوان را به عنوان نشانه به شما عزيزان خودم كه اين صحبت را در آغاز سال مي شنويد، عرض مي كنم. اين دو نشانه، عبارت است از سازش و آشتي با خدا و سازش و آشتي با مردم. ما، هر جا هستيم و هر كيفيّت حالي كه داريم، بايد به سمت اُنس و آشتي كردن با خداي متعال پيش برويم. يعني گناهان را در رفتار خودمان جستجو كنيم و آنها را كنار بگذاريم. انسان، غالباً بديهاي كار خودش را نمي شناسد. به عبارت ديگر، حبّ نفسْ نمي گذارد كه ما به نواقص و عيوب خودمان آشنا شويم. پس، بايد اوّل اين نواقص و عيوب را جستجو كنيم و بشناسيم و با برطرف كردن آنها، خودمان را به خدا نزديك سازيم. به تعبير من، «با خدا، آشتي كنيم.» سپس، آشتي با مردم، صفا با مردم، وفا با مردم، نيك رفتاري با مردم و نيكوكاري با مردم را - يعني با همه قشرها؛ مخصوصاً با كساني كه ضعيفند؛ چه ضعيف از لحاظ جسمي، چه ضعيف از لحاظ مالي، چه ضعيف از لحاظ موقعيت اجتماعي و چه ضعيف از لحاظ ندانستن راه و چاه زندگي - سرلوحه رفتار خود قرار دهيم. در برابر هر كس كه قرار مي گيريم، مخصوصاً اگر ضعيف باشد، به تصحيح رفتارمان با او بپردازيم و

سعي مان اين باشد كه با مردمِ خوب و بندگان خدا، حالت آشتي پيدا كنيم. اگر در اين جهت پيش برويم و خودمان را لحظه به لحظه پيراسته تر كنيم، آن وقت، تحويل «حال» به «احسن حال» انجام گرفته است. نمي گويم كه «بهترين» خواهيم شد. اما ان شاءاللَّه به سمت «بهترين» حركت خواهيم كرد. من از اين فرصت، جهت عرض يك تذكّر اخلاقي استفاده مي كنم كه آن هم براي همين بهتر شدن است. قبلاً اين را بگويم: در شرايط كنوني كه ما برخوردار از نظامي جوان و تازه، داراي ارزشهاي متعالي و شعارهاي بسيار مهم و جهتگيري روشن و پرجاذبه براي هر انسانِ با انصاف هستيم، و از طرف ديگر، كشوري بزرگ و با عظمت، داراي سابقه تاريخي مهم، با فرهنگ بسيار متعالي و درخشان در طول تاريخ، با ميراث ارزشمندي از گذشته و با ثروتهاي فراوان مادّي داريم - كه يكي از اين ثروتها كه معلوم هم نيست بزرگترينش باشد، نفت و گاز و ديگر منابع زيرزميني ماست - و در اين كشورِ به اين بزرگي و شكوفايي، ملتي با اين عظمت زندگي مي كند، جا دارد كه مردم ما، اين تحوّل اخلاقي را در خودشان به وجود آورند. تذكّري كه مي خواهم عرض كنم اين است كه از آغاز سال جديد، دو شاخص را به عنوان شعار براي خودمان قرار دهيم: اين دو شاخص، عبارت است از «وجدان كار» و «انضباط اجتماعي». اين دو شاخص، براي همه ما، در هر جا كه هستيم بسيار مهم است. «وجدان كار» يعني اين كه اگر كاري را به عهده گرفتيم و انجام آن را تعهّد كرديم - چه اين كار، براي شخص

خودمان يا خانواده خودمان؛ جهت نان درآوردن باشد، و چه كاري اجتماعي و مردمي و مربوط به ديگران باشد؛ مثل امور مهم اجتماعي و مسؤوليتهاي كشوري - آن را خوب و كامل و دقيق و تمام انجام دهيم. به تعبير معروف، براي آن كار، «سنگ تمام بگذاريم». اگر ملتي داراي «وجدان كار» باشد، محصول كار او خوب خواهد شد، و وقتي محصول كار نيكو شد، وضع اجتماعي، به طور قطع بهبود پيدا خواهد كرد. ممكن است هر كس از افراد اقتصادي يا سياسي، تحليلهاي گوناگوني نسبت به مسائل و پديده هاي مختلف كشور داشته باشد. اما من عرض مي كنم: هر كس هر تحليلي داشته باشد، راه حل مشكلات، همين دو شاخص «وجدان كار» و «انضباط اجتماعي» است. «انضباط اجتماعي»، يعني نظم پذيري در همه امور. شما براي اِعمال اين انضباط، از كارهاي كوچك شروع كنيد. فرض بفرماييد، عبور نكردن از خطّ عابر پياده، براي اتومبيلها، در خيابانهاي شلوغ و پرجمعيت، يا همه جا. يا عبور نكردنِ پياده ها از غير محلِ خطِّ عابر پياده، در خيابان. اين كار، در وهله اوّل، به نظر كوچك و پيش پا افتاده مي آيد. اما از همين جا شروع كنيم و انضباط اجتماعي را در همه مسائلمان تعميم دهيم تا به مسؤوليتهاي بالاي كشور در برخورد با مسائل كشور برسد. يعني كساني كه مراجعات مردمي دارند، در برخورد با مردمي كه به آنها مراجعه مي كنند، نظم و انضباط را حاكم كنند و كساني كه كاري را بر دوش گرفته اند، نظم و انضباط را در انجام آن كار معمول دارند. همه اينها، كشور و ملت ما را به شادابي خواهد رساند و كارِ آنها

را پيش خواهد برد. امروز، خوشبختانه كارها در حال پيشرفت است. من اين را با اطّلاع و آگاهي از مسائل كشور، به شما عرض مي كنم. البته، بسياري از مردم ما هم، به ويژه كساني كه در مسائل جاري، قرار و حضور دارند، اين پيشرفت را احساس مي كنند. فشارها به سمت ما از طرف قدرتهاي قلدر - كه دشمن ملت و استقلال ما هستند - زياد است. اما خوشبختانه، اين فشارها را اين كشور با عظمت، اين ملت بزرگ و اين دولتمردان مخلص و صميمي و دلسوز، با كمال قدرت، از سرِ خودشان دفع مي كنند و در درازمدّت هيچ گونه تأثيري بر زندگي واقعي آنها نمي گذارد؛ اگر چه ممكن است بعضي از مشكلات را، در كوتاه مدت، به وجود آورد. همه اينها را مي توان به خوبي از سرگذراند. ما در حال پيشرفت و سازندگي و در حال بناي يك تمدّن هستيم. من اين را مي خواهم به شما بگويم: مسأله ما اين نيست كه زندگي خودمان را نجات دهيم و گليم خودمان را از آب بكشيم. مسأله اين است كه ملت ايران - همچنان كه شأن اوست - در حال پديد آوردن يك تمدّن است. پايه اصلي تمدّن، نه بر صنعت و فنآوري و علم، كه بر فرهنگ و بينش و معرفت و كمالِ فكري انساني است. اين است كه همه چيز را براي يك ملت فراهم مي كند و علم را هم براي او به ارمغان مي آورد. ما در اين صراط و در اين جهت هستيم. نه اين كه ما تصميم بگيريم اين كار را بكنيم؛ بلكه حركت تاريخي ملت ايران در حالِ به وجود آوردن آن است. در چنين

شرايطي، با احراز موقعيت عظيم ملت بزرگ ايران، بايد همه بدانند كه چه مي كنند و در چه صراطي به حركت در مي آيند. به نظر من، اين دو عنوان - يعني «وجدان كار» و «انضباط اجتماعي» - مي تواند براي ما دو شعار باشد و عرض كردم كه اين دو شاخص، در ما تكامل و تحوّلي به وجود خواهد آورد كه ان شاءاللَّه آن تحوّل، در جهت آشتي با خداي متعال و با ارزشهاي الهي و آشتي با مردم و زندگي مردم است. اميدوارم كه ان شاءاللَّه مردم عزيزمان امسال - سال 1373 هجري شمسي - را به نيكي و با بركت بگذرانند و مشمول دعوات زاكيّه وليّ عصر ارواحنا فداه باشند. ان شاءاللَّه، مسؤولين دولتي هم بتوانند كارهاي بزرگي را كه در پيش گرفته اند، به بهترين وجه انجام دهند. درود مي فرستم به روح مطهّر امام بزرگوارمان كه باز كننده اين راهِ عظمت براي ملت ما بود. اميدوارم كه خداوند متعال، روح مقدّس آن بزرگوار را، امسال هم مثل سالهاي گذشته، مشمول تفضّلات و رحمت و بركت و مغفرتِ خودش قرار دهد و دعوات مردم را در حقِ ّ آن بزرگوار و درباره امور زندگي خودشان قبول كند. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته. --------------------------------------------------------------------------------

1) مفاتيح الجنان: از ادعيه يوميّه ماه رمضان

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم الحمدللَّه ربّ العالمين و صلّي اللَّه علي رسوله الكريم الامين و علي آله الميامين و اصحابه المخلصين والسّلام علينا و علي عباداللَّه الصّالحين و اذّن في النّاس بالحجّ يأتوك رجالاً و علي كلّ ضامر يأتين من كل فجّ عميق ذي حجةالحرام با ذخيره ي ابدي اش براي امّت اسلامي از راه رسيده است. خدا

را سپاس، بر اين هديه ي تمام نشدني و سرچشمه ي هميشه جوشان كه مسلمانان جهان به قدر همت و معرفت خود، مي توانند هر ساله از آن بهره مند گردند و توشه بردارند. گستردگي و تنوع مصالح و منافعي كه دست علم و حكمت الهي در فريضه ي حج گنجانده، به قدري است كه در هيچ فريضه ي ديگر اسلامي شبيه آن ديده نمي شود، از ذكر و حضور معنوي و خويشتن يابي انسان مسلمان در خلوت خود با خدا و شستشوي دل از زنگارهاي گناه و غفلت، تا احساس حضور فرد در جمع و احساس وحدت هر مسلمان با همه ي امت اسلامي و احساس اقتدار ناشي از عظمت جماعت مسلمين. و از تلاش هر فرد براي شفا يافتن از زخم ها و بيماري هاي معنوي يعني گناهان، تا كنجكاوي و تلاش براي شناختن و درمان كردن دردها و جراحتهاي عميق پيكره ي امّت، و همدردي با ملتهاي مسلمان، يعني اندامهاي اين پيكره ي عظيم، همه و همه در حج و در كالبد اعمال و مناسك گوناگون آن گنجانيده شده است. قرآن اعمال حج را«شعائر» مي نامد. اين بدان معني است كه اينها فقط عملي فردي و براي اداي تكليفي شخصي نيست، بلكه نشانه يي است تا برانگيزاننده ي شعور و معرفت انسان به چيزي باشد كه اين عمل، علامت و نشانه ي آن است. در وراي اين نشانه ها، توحيد قرار دارد يعني نفي همه ي قدرتهايي كه به نحوي جسم و جان آدمي را در قبضه ي اقتدار خويش گرفته اند، و اثبات حاكميت مطلق الهي بر همه ي وجود و به عبارت روشن و آشنا: حاكميت نظام اسلامي و مقررات اسلامي بر زندگي فردي و اجتماعيِ مسلمين. در خلال آيات حج، قرآن

همه را به برائت از بتهاي مشركين فرا مي خواند «فاجتنبوا الرّجس من الاوثان». اين بتها ممكن است يك روز همان بتهاي آويخته بر كعبه باشد، اما بي شك امروز و هميشه، همان قدرتهايي است كه حاكميت بر نظام زندگي آدمي را بناحق در دست گرفته اند و امروز واضحتر از همه - قدرت استكبار و قدرت شيطاني امريكا و قدرت فرهنگ غرب و فساد و ابتذالي است كه بر كشورها و ملتهاي مسلمان تحميل مي كنند. البته عالم نمايان وابسته و مزدور حكومتهاي پوشالي اصرار خواهند كرد كه خير، بتها همان منات و لات و هبل اند. همانها كه در روز فتح مكه زير پاي سپاهيان پيروزمند پيامبر بزرگ (صلّي اللَّه عليه واله) خرد و نابود شدند! مقصود اين آخوند السّطنه ها آن است كه حج را به زعم خود از هرگونه مضمون سياسي، تهي سازند! غافل از آن كه همين اجتماع ميليوني مسلمانان از هر گوشه ي جهان، در يك نقطه، در يك زمان، خود داراي بزرگترين مضمون سياسي است. اين نمايش امت اسلامي است كه در آن اختلافات نژادي و زباني و جغرافيايي و تاريخي همه رنگ باخته و از همه، يك «كلّ» پديد آمده است. آنان و اربابانشان براي اين كه مسلمين از اين واحد بزرگ چيزي نفهمند و فردها احساس «جمع» نكنند، همه گونه دروغ و فريب و سخن باطل به ميان آورده اند و مي آورند تا عرصه را بر دعوت كنندگان به وحدت و مناديان برائت از سردمداران شرك، تنگ كنند. ايران اسلامي خواسته است اگر نه بيشتر، كمترين كاري را كه با مضمون حج مناسب است انجام دهد، و آن دعوت مسلمين به اتحاد، و كسب خبرهاي راستِ ملتها از يكديگر،

و ابراز نفرت و بيزاري از سردمداران شرك و فساد است، هر كس با اين هدفهاي ارزشمند و والا مقابله كند هر چه بگويد ناحق گفته است: كه قرآن درباره ي آن مي فرمايد: «واجتنبوا قول الزّور». قول زور، سخن باطل كساني است كه بد جمهوري اسلامي را مي گويند، زيرا: جمهوري اسلامي حاكميت دولت صهيونيست بر فلسطين اسلامي را ردّ مي كند و سازش چند فرد فاسد و مطرود با غاصبان را فاقد ارزش مي شمارد، دخالت مالكانه ي امريكا بر كشورهاي عربي را محكوم مي كند، خيانت بعضي از سران اسلامي به ملتهاي مسلمان خود را براي خوشامد امريكا و صهيونيستها، زشت مي دارد، مسلمانان را به شناختن قدرت عظيم خود كه امروز هيچ ابرقدرتي تاب مقابله با آن ندارد، فرا مي خواند، معرفت اسلامي و مقررات شريعت را قادر بر اداره ي كشورهاي اسلامي مي داند، فرهنگ تحميلي غرب را كه مظهر آن برهنگي و مستي و بي ايماني است، براي كشورهاي اسلامي زيانبخش مي شمارد، و كوته سخن، بر پيروي از قرآن و اسلام پاي مي فشارد. امروز هر يك از كشورهاي اسلامي كه آشكارا همين سخن را بگويد و همين مواضع را اتخاذ كند، يعني اسرائيل غاصب را نفي كند، دخالتهاي قلدرانه ي امريكا را نفي كند، ميگساري و بي بند و باري و فساد جنسي و آميختگي زن و مرد را نفي كند، خيانت سازشكاران با صهيونيستها را نفي كند، مسلمانان را به وحدت و مقاومت در برابر ابرقدرتها فرا بخواند، احكام اسلامي را در حكومت و اقتصاد و سياست و غيره عملي كند، همين تبليغاتي كه امروز بر ضدّ ايران اسلامي همه جا مي پراكنند، بر ضدّ آن كشور و سران آن عيناً همه ي اين تهمتها

و دشنامها و نارواها را خواهند گفت و خبرگزاريهاي استكباري و صهيونيستي و راديوهاي امريكا و انگليس و پيروان آنها همين بددهني و ياوه پردازيها را درباره ي آن خواهند كرد. اين است قول زور كه خداوند آن را همتاي شرك و در كنار آن آورده است. شگفتا كه وعاظالسلاطين نيز در بعض مناطق جهان در اين كار حرام و ضدّ اسلامي، مقلد تبليغاتچي هاي امريكا و صهيونيست اند! البته تسليم مطلق آنان در برابر حكّام جائر كه متأسفانه سرنوشت روحانيون بعضي كشورهاي مسلمان است، جايي براي تعجب نمي گذارد! اينك حجّ، نعمت بزرگ خدا در برابر شما است، بايد آحاد مسلمين و امّت اسلامي از آن سود ببرند و چنانكه فرموده است: «جعل اللَّه الكعبة البيت الحرام قياماً للنّاس». از آن براي اقامه و صلاح دين و دنياي خود بهره گيرند. امروز دين مسلمانان به وسيله ي تهاجم فرهنگي دشمن و ترويج فساد و ظلم و بي ايماني و بي بندوباري در ميان جوامع اسلامي كه غالباً با ابتكار قدرتهاي ضدّ اسلامي و به كمك تبليغات و رسانه هاي آنان و غير آن انجام مي گيرد در خطر است، و دنياي آنان به وسيله ي سلطه ي روز افزون استكبار بر امور كشورهاي اسلامي و فشار و دشمني مضاعف بر هر دولت يا گروهي كه بخواهد افكار را به سوي حاكميّت واقعي اسلام و استقلال و اقتدار ملتهاي مسلمان متوجه كند. و البته جلودار اين تهاجم همه جانبه به اسلام، شيطان بزرگ يعني دولت ايالات متحده ي امريكا است. هر چشم دقيقي مي تواند دست يا اراده ي آن دولت ضدّ اسلام را در پشت سرِ مصائبي كه بر اسلام و مسلمين وارد مي شود، ببيند. در فلسطين اشغالي عمده ترين

عامل خيره سري و گستاخي صهيونيستها و مهمترين عامل به سازش كشانيدن بيشتر دولتهاي عرب در برابر زياده طلبي در برابر اسرائيل، امريكا است. بدون پشتيباني امريكا دولتهاي مرتجع منطقه كه به سرسپردگي در برابر امريكا شناخته شده اند، تبديل به مدافع دولت غاصب و مدّعي فلسطينيانِ ضدّ سازش، نمي شد و آنهايي كه بايد طبق وظيفه ي اسلامي خود، با اسرائيل مقابله كنند، لباس مقابله با مخالفان اسرائيل را نمي پوشيدند. و بدون حمايت بي قيد و شرط امريكا، دولت غاصب نمي توانست فاجعه ي عظيمي مانند كشتار حرم شريف ابراهيمي (عليه السّلام) را پديد آورده و آن چنان بي دغدغه خود را از عواقب آن بر كنار دارد. شبيه اين مطلب در مورد مسلمانان بوسني و هرزگوين نيز صادق است. قتل عام تاريخي مردم گوراژده و سارايوو، به وسيله ي صربها كه حقيقتاً در شمار لكّه هاي ننگ بشريت در دوران معاصر است، مسؤوليت سنگيني بر دوش قدرتهاي مسلّط جهان و بيش از همه امريكاست. اگر دخالت و سياستگذاري آنان نمي بود، مسلمانان بوسني در برابر صربهاي مسلّح و مجّهز، از دريافت كمكهاي تسليحاتي ممنوع و محروم نمي شدند و ملّتي دست بسته و محاصره شده، قرباني مهاجميني خونخوار و گستاخ و تشويق شده، قرار نمي گرفت. دردآور آن است كه امريكا و ناتو پس از اين زمينه سازي بيرحمانه براي قتل عام مسلمانان بوسني، و پس از اين كه سازمان ملل و دبير كلّ آن را كاملاً در جهت همين سياست به كار انداخته اند، و پس از نشان دادن علائم رضايت خود از قلع و قمع مسلمانان به دست صربها، و پس از گذشت چند هفته از حمله ي سبعانه ي مهاجمين به زن و كودك و پير و جوان مسلمان،

و كشته شدن هزاران بيگناه و پديد آمدن محنتي بدان عظمت براي مردم شهر گوراژده. پس از اين همه، با تهديد صربها به بمباران هوايي، شكنجه را متوقف مي كنند و آنگاه اين را به حساب انساندوستي و صلح دوستي و بيطرفي خود مي گذارند!! آيا اگر جلاّدي پس از ساعتها و روزها، شكنجه ي شخصي را موقوف كند مي تواند مدعي انساندوستي خود شود و ادامه ندادن شكنجه را دليل بياورد؟؟! همين موضع ظاهراً بيطرف ولي عملاً خصمانه نسبت به مسلمين، در همه ي قضايايي كه در آن مسلمانان مظلوم، يك طرف قضيه و مورد ستم و فشار دشمنان خود هستند، نيز از امريكا و همدستان اروپايي اش مانند انگليس ديده مي شود. كه نمونه ي آن، قضاياي گريه آور كشمير و محنت شديد مسلمانان قره باغ و تاجيكستان است. هر جا دولت يا جمعيّتي شعار اسلام مي دهند و براي حاكميت اسلام تلاش مي كنند، بطور بي قيد و شرط مورد اهانت و تهمت و سختگيري و دشمنيِ خباثت آميز امريكا قرار مي گيرند، مثال واضح، دولت سودان، نهضت اسلامي الجزائر، حزب اللَّه لبنان، حماس و جهاد اسلامي فلسطين، مسلمانان مصر و امثال آنهايند. در همه ي اين موارد، عناصر استكبار جهاني و بيش از همه امريكا، رفتاري همراه با تعصّب و شبيه رفتارهاي قبيله يي جوامع قبائلي از خود بروز مي دهند. ماجراي دشمني هاي كينه توزانه و همراه با خشم و بي انصافي از سوي امريكا نسبت به ايران اسلامي و البته به فضل و اراده ي الهي، غالباً بي اثر هم خود داستان جداگانه يي دارد كه بسياري در سطح جهان از آن باخبرند. اكنون آيا امت بزرگ اسلامي و رؤسا و سياستمداران و روشنفكران و علماي دينيِ آن، نسبت به اين وضع دردناك

مسلمانان در سراسر جهان، هيچ مسؤوليتي ندارند؟ آنان كه به صدق فرموده ي پيامبر بزرگ اسلام (صلّي اللَّه عليه واله) كه فرمود: «من اصبح ولم يهتمّ بامور المسلمين فليس بمسلم»، عقيده دارند آيا براي بروز دادن اين اهتمام، جايي بهتر از حجّ بيت اللَّه و زماني مناسبتر از ايّام معلومات سراغ دارند؟ يقيناً بي دليل نبوده است كه پيامبر عظيم الشأن (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) براي اعلام برائت از مشركين كه يك عمل كاملاً سياسي و در چهار چوب سياست كلّي نظام و دولت اسلاميِ اوّل بود ايّام حجّ را انتخاب فرمود و دستور الهي و قرآني، اعلام كرد كه: «و اذانٌ من اللَّه و رسوله الي النّاس يوم الحجّ الاكبر انّ اللَّه بريٌ من المشركين و رسوله فان تبتم فهو خيرلكم و ان تولّيتم فاعلموا انّكم غير معجزي اللَّه و بشّرالذين كفروا بعذاب اليم». آري، حج فريضه يي است كه مهمترين گرفتاريهاي سياسي امت اسلامي در آن و با آن قابل حلّ است. بدين معني، حج، فريضه يي سياسي است و طبيعت و خصوصيات آن، اين را به روشني نشان مي دهد. كساني كه اين را انكار و بر ضدّ آن تبليغات مي كنند در واقع با حلّ آن گرفتاريها مخالف اند. بطور خلاصه، حج، فريضه ي امت، فريضه ي وحدت، فريضه ي اقتدار مسلمين، فريضه ي اصلاح فرد و جمع و در يك كلمه: فريضه ي دنيا و آخرت است. آنان كه نمي خواهند مضمون سياسي حج را بپذيرند، در واقع اسلام را دور از سياست، و دين را از سياست جدا مي خواهند، شعار جدايي دين از سياست از همان چيزي است كه دشمنان حاكميت اسلام بر جوامع اسلامي، دهها سال است آن را مطرح كرده اند و امروز كه حكومتي بر اساس دين مقدس

اسلام در ايران پديد آمده و شوق روز افزون به تشكيل حكومت اسلامي همه ي جهان اسلام را فرا گرفته است، آن شعار را سراسيمه تر و خشن تر از هميشه مطرح مي كنند، و هر جا مقدّمات تحقّق اين هدف فراهم شده باشد، اگر بتوانند با خشونت و جديتي تمام بر ضد آن وارد ميدان مي شوند. حاكميت اسلام، متضمّنِ مقابله با دخالت مستكبران در كشورهاي اسلامي و نيز مستلزم كوتاه شدن دست وابستگان به اين قدرتها و بندگانِ شيطانِ نفس و شيطان استكبار، از اداره ي اين كشورهاست. پس طبيعي است كه استكبار و وابستگانش و شيطانها و پيروانشان، از آن ناراضي و خشمگين باشند. و به همان اندازه بايد مؤمنان به خدا و روز جزا و معتقدان راستين اسلام از آن استقبال و در راه آن مجاهدت كنند. اينك كه از همه جاي جهان، سعادتمنداني توفيق آن يافته اند كه ايام معلومات و حجّ خانه ي خدا را درك كنند اين جانب با ابتهال و تضرّع از خداوند متعال مي خواهم كه حجّ آنان را مقبول و مأجور و آنان و همه ي امت اسلامي را از منافع آن برخوردار فرمايد، و ضمناً برادران و خواهران را به اموري چند توصيه مي كنم: 1 - اين فرصت را براي خودسازي و انابه و تضرّع، مغتنم بشماريد و توشه يي معنوي براي همه ي عمر خود از آن برگيريد. 2 - رفع گرفتاريهاي بزرگ مسلمين را از خداوند متعال بخواهيد و بارها و بارها اين خواسته را در دعا و مناجات خود بگنجانيد. 3 - از هر فرصتي براي آشنا شدن با مسلمين كشورهاي ديگر و نقاط مثبت و منفي زندگي جاري آنان استفاده كنيد. و مسلمانان

غير ايراني بخصوص حقايق و قضاياي ايران اسلامي را از زبان برادران ايراني خود بشنوند و درست و نادرستِ تبليغات جهاني را كشف كنند. همچنين امروز و هميشه تلاش كنند تعاليم امام عظيم الشأن راحل حضرت امام خميني (قدس نفسه الشريفه) را درباره ي مسائل مسلمين فرا گيرند و آن مصلح بزرگ تاريخ اسلام را بهتر و از نزديك بشناسند. 4 - هر اطّلاع و معرفت درستي از وضع امت اسلامي يا خصوص كشور خود را كه در اختيار داريد، به مسلمين كشورهاي ديگر منتقل كنيد. 5 - در گفتگو با برادران مسلمان خود از هر جاي جهان اسلام، مسأله ي «امت اسلامي» و نگرش يكپارچه به جهان اسلام را مورد توجّه قرار دهيد. انديشه ي خود و ديگران را از چهارچوب مرزهاي جغرافيايي، نژادي، عقايدي، حزبي و امثال آن فراتر ببريد و به اسلام و مسلمانان بينديشيد. 6 - اقتدار خداداده ي بيش از يك ميليارد مسلمان و دهها كشور اسلامي با اين همه ثروت مادّي و معنوي و با ميراث عظيمي از فرهنگ و تمدن و دين و اخلاق، را همواره به ياد مخاطبان خود بياوريد. 7 - افسانه ي قدرت لايزال غرب و خصوص امريكا را كه استكبار همواره سعي كرده است آن را چندين برابر بزرگ كرده و بي وقفه به ذهن مسلمانان القاء كند، بشكنيد. به ياد خود و ديگران بياوريد كه قدرتِ ظاهراً تسخيرناپذير كمونيسم، در همين نزديكيها در برابر چشم همين نسل، شكست و فرو ريخت و از آن هيچ باقي نماند. قدرتهاي بزرگنماي كنوني و از جمله قدرت امريكا هم ممكن است به همان آساني نيست و نابود شوند. 8 - مسؤوليت علماي دين و روشنفكران

كشورهاي مسلمان را كه بسي بزرگ و سنگين است همواره به ياد خود آنان و ديگران بياوريد. 9 - وظيفه ي رؤساي كشورهاي اسلامي را در قبال امت اسلامي و ايجاد وحدت مسلمين و دوري از قدرتهاي استكباري و گرايش و تكيه به ملتهاي خود و ايجاد حسن رابطه ميان مردم و حكّام، را به عنوان «النّصيحة لائمّة المسلمين» به آنان يادآور شويد و اصلاح اين امر را از خداوند متعال بخواهيد. 10 - همواره به ياد داشته باشيد كه مسؤوليت رؤسا، به معناي رفع مسؤوليت از آحاد ملت نيست و آنان در همه ي اين هدفهاي بزرگ مي توانند نقش تعيين كننده يي ايفاء كنند. اميد است به فضل الهي و با توجهات حضرت ولي اللَّه الاعظم (اروحنافداه وعجّل اللَّه فرجه)، حج مقبول نصيب حجاج محترم، و تفضّلات و رحمت واسعه ي الهي شامل حال امت اسلامي و آحاد مسلمين بشود. والسّلام علي جميع عباداللَّه الصالحين - چهارم ذيحجة الحرام 1414 برابر با25 ارديبهشت 1373 - علي الحسيني الخامنه يي

پيام به مناسبت انفجار بمب در حرم مطهر امام هشتم(عليه السّلام)

پيام به مناسبت انفجار بمب در حرم مطهر امام هشتم(عليه السّلام) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اناللَّه و انا اليه راجعون با اندوه و تأسف اطلاع يافتيم كه دست خيانتكار دشمنان اسلام، به جنايتي بزرگ آلوده شده و با هتك حريم مطّهر و مقدس بارگاه رضوي عليه آلاف التحية والثناء، عدّه يي از زوّار مظلوم را در حرم مطّهر امام هشتم (عليه السّلام) و در روز عاشوراي حسيني به خون غلطانده است. دشمنان منافق و معاند و سنگدل با اين كار نشان مي دهند كه به هيچيك از موازين انساني پايبند نيستند و دشمني آنان با ملّت غيور و مؤمن هيچ حدّ و مرزي نمي شناسد. منافقين كوردل و خائن نشان مي دهند كه براي

حريم مقدّس اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السّلام) نيز هيچگونه حرمتي قائل نيستند و زمان و مكاني بدين عظمت و قداست مانع و رادع خونخواري و ددمنشي و كينه ي سبعانه ي آنان نسبت به ملت ايران نيست. لعنت خدا و نفرين و نفرت بندگان خدا بر آن دستهاي جنايتكار و دلهاي سياه باد. دشمنان ملت ايران با اين گونه كارها عجز و ناتواني خود را به اثبات مي رسانند و ثابت مي كنند كه محكوم به زوال و نابودي اند - اين جانب ضمن عرض تسليت به حضرت ولي اللَّه الاعظم (روحي فداه) و به خانواده هايي كه عزيزانشان قرباني خباثت و جنايت دشمنان شده اند و به همه ي ملت شجاع و بزرگ و استوار ايران اسلامي، و درخواست علّو درجات براي شهداي اين فاجعه ي جانسوز، از مسؤولين امر و نيروهاي امنيتي و انتظامي مي خواهم كه باجديّت به دنبال عاملان اين جنايت باشند و در اسرع وقت ممكن آن خفّاشان خونخوار را به دست عدالت بسپرند. و سيعلم الذين ظلموا ايّ منقلب ينقلبون - سيّد علي خامنه اي - 30/03/1373

پيام به مناسبت گردهمايى ساليانه ى نماز در شيراز

پيام به مناسبت گردهمايي ساليانه ي نماز در شيراز بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم با فرا رسيدن موسم گردهمايي هاي ساليانه ي نماز، بار ديگر فضاي فرهنگي كشور با نام و ياد همگاني اين فريضه ي عظمي معطّر و منوّر گرديده است. همان طور كه مژده ي قيام نماز، پيامبر عظيم الشأن (صلّي اللَّه عليه واله) را - چنانكه در حديث آمده است - به وجد مي آورد و به بلال، مژده رسان هميشگي نماز، مي فرمود: «ارحنا يا بلال!» يعني اي بلال! دلم را با اذان كه مژده ي نماز است، راحت بخش! همان طور هم بزرگداشت نماز و گستردن و بلند كردن نام آن، دل بندگان خدا را وجد و نشاط مي بخشد و

ابرهاي تيره ي ملال و اضطراب را از آفاق آن، پراكنده مي سازد، و اين برخاسته از ويژگي خود نماز است كه مايه ي آرامش دلها و برطرف كننده ي نگراني ها و دغدغه هاي روحي در نمازگزار است. باري، اينك دو سه سالي است كه به همّت مردان صاحب همّتي، ايران اسلامي به سوي حقگزاري نماز پيش مي رود. اگر چه ايرانيان مؤمن، هرگز به نماز پشت نكرده و اين نعمت بزرگ خدا را ناسپاسي ننموده اند، ليكن حق نماز نيز غالباً چنانكه بايد گزارده نشده است. و اكنون اين اميد كم كم در دل پديد مي آيد كه در آينده يي - بخواست خدا نزديك - نماز به درستي حقگزاري شود. پديده هاي زيبايي چون: اقامه ي نمازهاي جماعت در سطح شهرها، در ميدانها و بوستانها و ورزشگاهها، ساختن تالارهاي بزرگ و مناسب نماز در برخي و ساختن يا آماده كردن نمازخانه در برخي ديگر از جاها، گرد آمدن بيش از پيش مردم و به ويژه جوانان در بسياري از مساجد، بر پا داشتن نماز جماعت در ظهر عاشورا، در ميان مراسم عزاداري، نوشتن كتابهاي بسيار در باب نماز و جز اينها، همه و همه برانگيزاننده هاي آن اميد بزرگ است. نشانه ها و شاخصهايي هست كه هرگاه و هرجا ديده مي شوند مي توان گفت: حق نماز، گزارده شده است. نخست همگاني شدن نماز است. ناسپاسي بزرگي است كه كسي در محيط اسلامي به سر برد و نماز را كه برترين وظيفه ي هر مسلمان است، به جا نياورد. چنين كسي نزد خدا و نزد بندگان خدا روسياه و در حقّ خود، مقصر است، چرا كه خويش را از بركات نماز محروم ساخته و درباره ي نماز كوتاهي كرده است.

آن گاه كه در جامعه ي اسلامي همگان از پير و جوان و نوجوان و در هر موقعيت اجتماعي يا خانوادگي، و در همه ي شرائط زماني و مكاني و جوّي، و در آسايش و در رنج و شادي و غم، نماز را چون پايه ي دين و بخشي از زندگي يك مسلمان، بجاي آوردند و به هيچ بهانه، عمداً آن را ترك نكردند، مهمترين نشانه ي حقگزاري نماز آشكار شده است. نشانه ي ديگر، نيكو به جاي آوردن نماز است، يعني با توجه به معني و مفهوم كلمات نماز و همراه با خشوع و حضور. و اين روح نماز است كه بدون آن، نماز كالبدي است بي جان، و اگر چه ساقط كننده ي اقّل تكليف، ولي نه برآورنده ي همه ي هدفها و مقاصد تشريع، اين يك، البته نيازمند آموزش و نيز تمرين است و اگر به كمك الهي، تأمين شود، عمق روحيه ي ديني و بركات فراوان ايمان و عمل را با خود تأمين خواهد كرد. نشانه ي ديگر، آبادي مساجد و افزايش نمازهاي جماعت است، و اين به معناي بروز بركات نماز در سطح همكاري و همدلي اجتماعي است. بي شك اين فريضه نيز با همه ي اتكالش به عامل دروني يعني توجه و ذكر و حضور، همچون ديگر واجبات ديني، ناظر به همه ي عرصه ي زندگي انسان است و نه به بخشي از آن يعني زندگي فردي و شخصي هر كس. و آن جا كه پاي فعاليّت و نشاط دستجمعي افراد جامعه به ميان مي آيد، نماز همچون گرم ترين و پرشورترين عبادت دستجمعي، نقش بزرگي را بر عهده مي گيرد. مظهر اين خصوصيت، همين نمازهاي جماعت پنجگانه و نماز جمعه و نمازهاي عيد است. نشانه ي ديگر، مطرح شدن

نماز در عرصه ي مطالعات و تحقيقات علمي است، همان طور كه بحث فقهي درباره ي نماز و مقدمات آن، طولاني ترين مباحث فقهي در حوزه هاي علميه را تشكيل مي دهد، بحث كلامي، عرفاني و اجتماعي نماز نيز بايد سلسله ي مهمّي از مباحث ديني مطرح در سطح جامعه را پديد آورد. آگاهان ديني و محققان و نويسندگان در اين باره مقالات و تحقيقات و كتابهايي فراهم كنند و بحث نماز بطور مكرر در همه ي جايگاههاي تبليغ دين، با زبانها و شيوه ها و از زاويه هاي گوناگون مطرح گردد. در كتابهاي درسي دوره هاي مختلف، به تناسب، فصل فشرده يا گسترده ولي به هرحال، عميق و متيني درباره ي نماز گنجانيده شود. در صدا و سيما نماز همچون موضوعي كه بايد به همه آموخت، تلقي گردد و در برنامه يي جداگانه يا در دل برنامه هاي گوناگون، از آن سخن رود و اعماق و رازها و درسهاي آن براي همه ي مردم بيان گردد. در سخنرانيهاي ديني در مساجد و غيره بارها و بارها معارف نماز نيز همچون مسائل آن بازگو شود. نشانه ي ديگر آن است كه در همه ي جايها و ساختمانهاي عمومي و دولتي، نماز خانه يي در خور ديده شود و نماز گزاردن در همه جا براي همه، كاري در دسترس به شمار آيد. نشانه ي ديگر آن است كه بزرگان جامعه و كساني كه چشم ها به آنها دوخته شده و انگشتها آنها را نشانه كرده است، در مراكز همگاني نماز ديده شوند و نماز خانه هاي مراكز عمومي، ويژه ي آدمهاي بيكار يا فرودست شمرده نشود. و نشانه هاي ديگري كه با تدبّر مي توان بدانها دست يافت. هر گاه اين نشانه ها همه در جامعه يي پديد آيد، بحق بايد گفت كه

حقّ نماز در آن جامعه ادا شده است، و هر چه اين نشانه ها بيشتر باشد گرايش به حقگزاري نماز بيشتر است. اين جانب با دعا براي دست اندركاران اين حركت الهي و به ويژه براي جناب حجةالاسلام آقاي قرائتي كه تلاش عظيمي را وقف اين كار كرده اند، و تشكر از كساني كه به اين دعوت حق پاسخ مثبت گفته اند و به ويژه از عزاداران عاشوراي حسينيِ امسال كه در روز عاشورا جلوه ي باشكوهي از نمازگزاري را نشان دادند، از خداوند متعال خواهانم كه كشور ما و مردم ما را در اين فريضه ي بزرگ نيز مانند بسي كارهاي مهم ديگر، الگو و نمونه ي برتر سازد و ادعيه ي زاكيه ي حضرت بقيةاللَّه الاعظم (ارواحنافداه وعجل اللَّه فرجه) را شامل حال ملت و كشور فرمايد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - 10/06/1373

پيام به سومين سمپوزيوم بين المللى اسلام و مسيحيت ارتدكس

پيام به سومين سمپوزيوم بين المللي اسلام و مسيحيت ارتدكس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم قال اللَّه الحكيم: يا اهل الكتاب تعالوا الي كلمة سواء بيننا و بينكم الّا نعبد الا اللَّه و لانشرك به شيئاً ولايتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون اللَّه. محاوره ي متفكّران و علماي دو آئين: اسلام و مسيحيّت، كار پسنديده يي است، و هنگاميكه به اتخاذ موضع مشترك در قبال حياتي ترين مسائل بشر امروز بينجامد، سودمند و پربركت نيز خواهد شد. بي شك يكي از اين مسائل، ستيزه ي بي درنگي است كه امروزه با حضور و گسترش معنويت در زندگي بشر، مي شود. اين ستيزه، يك واكنش شتابزده و سراسيمه از سوي قدرتهاي بي مهار سياسي و اقتصادي بزرگ جهان است كه با پول و ابزارهاي پيشرفته ي تبليغات و سلاحهاي ويرانگر و كشنده، مجهّزند. معنويت در يكي دو دهه ي اخير به شكل بي سابقه يي در اعماق وجدان

و نيز در عرصه ي زندگي بخشي از نسل كنوني مردم جهان سربرآورده و بر خلاف انتظار بندگان ماديگري، حضور خود را نشان داده است، و همين، ستيزه ي قدرتمداران زر و زور را برانگيخته است. همه ي طرفداران ايمان ديني و معنويت اديان شايسته است كه با تهاجم قدرتهاي ماديگري مقابله كنند. با سلام بر جمع حاضر در اين گردهمايي. سيّد علي خامنه اي - 24/06/1373

پيام تسليت به مناسبت درگذشت هنرمند فقيد فرهنگ مهرپرور

پيام تسليت به مناسبت درگذشت هنرمند فقيد فرهنگ مهرپرور بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم هنرمندان عزيز برنامه ي صبح جمعه ي راديو اكنون نوبت آن است كه من نيز فقدان همكار گرامي تان آقاي فرهنگ مهرپرور را به شما تسليت بگويم. اين چند روزه، پديده ي زيبا و بي سابقه ي تجليل مردم از اين هنرمند مردمي، كاملاً مرا به خود مشغول مي كرد. امروز هم در پاسخ به درخواست مجري محترم برنامه ي شما در آغاز برنامه، يقيناً ميليونها فاتحه از روي محبت به روح مهرپرور نثار شد كه اين با هيچ دستاورد دنيايي قابل مقايسه نيست. محبت مردم، خيلي با ارزش و با بركت است و مخصوص كساني است كه مردم آنها را از خود و در راه خود مي دانند. «هنرمند مردمي» يعني همين. و فقط كسي كه با مردم و دلبسته به هدفها و دلبستگي هاي آنها باشد، هنرمند مردمي است. و مرحوم مهرپرور اين را درباره ي خود ثابت كرده بود. رحمت خدا بر او و يادش گرامي باد. به خانواده ي محترم و بازماندگان ايشان نيز تسليت مي گويم. سيّد علي خامنه اي - 25/06/1373

پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران در هفته ى دفاع مقدس

پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران در هفته ي دفاع مقدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم سلام خداوند و بندگان شايسته اش به آنان كه جان خود را مشتاقانه به ميدان دفاع از دين خدا و عزت و استقلال ميهن اسلامي، بردند. عاشقانه هستي خود را نثار كردند تا هستي امّت اسلامي، استقرار و قوام بگيرد، و از لذّتها و هوسهاي زندگي چشم پوشيدند تا چشمشان به جمال محبوب ازلي روشن شود، و در راه شهادت گام نهادند تا راه خدا و راه سعادت خلق، همواره باز و به روي مردم گشوده بماند. حق شهيدان

انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي نه فقط بر مردم كشور ما، بلكه بر همه ي دوستداران اسلام و بر همه ي طرفداران از آزادي و ارزشهاي الهي، بسي عظيم است. استكبار، جنگ هشت ساله را بر ملت ما تحميل كرد براي اين كه بتواند اسارت را به ايران اسلامي تحميل كند، و شهيدان عزيز و ديگر فداكاران جبهه هاي نبرد، ترفند دشمن را باطل ساختند. از اين روست كه اين روزها كه يادآور شروع تحميل جنگ بر ملت ماست مناسبت مغتنمي است براي تجليل از شهداي بزرگوار و جانبازان عزيز و آزادگان سرافراز و مفقودالاثرهاي مظلوم و همه ي رزمندگان مؤمن و دلاور، تكريم و تعظيم به پدر و پيشواي شهيدان حضرت امام خميني (قدس سره الشريف). سيّد علي خامنه اي - سي ويكم شهريور ماه 1373

پيام تسليت به مناسبت درگذشت حجةالاسلام والمسلمين حسينى شاهرودى

پيام تسليت به مناسبت درگذشت حجةالاسلام والمسلمين حسيني شاهرودي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم انا للَّه و انا اليه راجعون درگذشت تأسف انگيز خدمتگزار با صفا و فداكار اسلام و مسلمين حجةالاسلام آقاي حسيني شاهرودي مايه ي تأثر و اندوه اين جانب گرديد. اين روحاني فاضل و پرتلاش، عمر كوتاه خود را در سنگرهاي حسّاسِ دفاع از نظام اسلامي و خدمت به مسلمين و ملت عزيز سپري كرد و همواره عضوي مؤثر و كارآمد از مجموعه ي كارگزاران كشور به شمار مي آمد و شايد به همين جهت هم بود كه دشمنان مستكبر از او ناخشنود و نسبت به او حسّاس و عنود بودند و او بي اعتناء به تلاش و ترفند دشمنان زندگي خود را با تلاش و مجاهدت سپري مي كرد. و سرانجام پس از سفر به كشور امريكا كه براي شركت در اجلاس بانك جهاني در ميان هيئتي از جمهوري اسلامي بدانجا رفته بود و

به دنبال برخورد غيرمعمول و بشدّت خصومت آميز مأموران امريكايي با وي و رفتار شبهه انگيزي كه در مدت چندين ساعت بازداشت غيرقانوني در آن كشور با وي شد، پس از مراجعت به بيماري مهلكي دچار گرديد و متأسفانه جان بر سر خدمت گذاشت و سرانجام به لقاءاللَّه پيوست. اين جانب با تأسف و اندوه، اين فقدان تلخ را به حضرت وليّ اللَّه الاعظم (روحي فداه) و به ملت ايران بخصوص مردم عزيز شاهرود و به ويژه جامعه ي علمي معتبر آن شهرستان و به علماء محترم و طلاّب شاهرودي در همه جاي كشور تسليت مي گويم و براي بازماندگان و خانواده ي داغدار آن مرحوم صبر جزيل و اجر جميل مسألت مي نمايم. سيّد علي خامنه اي - 20/07/1373

پيام تسليت به مناسبت درگذشت حضرت آيةاللَّه العظمى اراكى

پيام تسليت به مناسبت درگذشت حضرت آيةاللَّه العظمي اراكي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اناللَّه و انا اليه راجعون با تلخكامي و اندوه اطلاع يافتيم كه عالم ربّاني، فقيه اهل بيت عصمت و طهارت شيخ الفقهاء والمجتهدين، مرجع اعلاي شيعه حضرت آيةاللَّه العظمي آقاي حاج شيخ محمّدعلي اراكي، دار فاني را وداع گفته، جهان تشيّع را به سوگ خود نشانيده اند. اين عبد مُمتَحَن خدا و عالم زاهد و پارسا و اين ذخيره ي گرانبهاي الهي در روزگار ما، و اين بقيه ي سَلَفِ صالح و يادگار اساطينِ علم و عمل و تقوا، از جمله ي برگزيدگاني بود كه عمر طولاني و پربركتي را بي كمترين خدشه و شائبه يي، در طهارت و نزاهت و قداست و معنويت بسر آورد. راه خدا را با گامي استوار و اراده يي خلل ناپذير طي كرد و يك قرن، دل و جان منوّر و پاكيزه ي خود را در برابر جلوه هاي رنگارنگ دنياي فاني، تسليم ناپذير و تسخير ناپذير نگاه

داشت. در امتحانهاي دشواري كه در يك زندگي صد ساله و در حوادث بزرگ و كوچك آن در برابر هر كسي قرار مي گيرد مانند كوه، استوار و بي تزلزل باقي ماند. هرگز به دنيا و مقام و جلال آن نينديشيد، و هرگز احساسات شخصي، ايشان را از شناختن و پيمودن راه خدا باز نداشت. به سوي شهرت و محبوبيّت و مقبوليت قدمي برنداشت و آنگاه كه مقدّسترين و گرامي ترين نوع شهرت و محبوبيّت با انتخاب شدن از سوي ميليونها انسان مؤمن، به مرجعيت تقليد، به سراغ ايشان آمد، با آن بسي كريمانه و بزرگ منشانه روبرو شد، اگر چه حاجت مردم را برآورد و از آنان در راه خدا دستگيري كرد امّا خود همان عبد محتاج رحمت الهي باقي ماند و دل خاشع و روح پارساي خود را با محبت الهي و ولايت اولياء معظّم خدا، بيش از پيش پيوند زد. اكنون آن جان پارسا، به ملكوت پيوسته و آن دامان پاك، از عالم مادّه برچيده شده است. او از حقيقتِ «لاخوفُ ً عليهِم و لا هم يحزنون» برخوردار و به مجاورت ارواح مطهّر اولياء و صلحاء سرافراز است ولي جهان تشيّع و حوزه هاي علميّه عزادارند. اين جانب اين ضايعه ي بزرگ را به ساحت مقدس حضرت وليّ اللَّه الاعظم (ارواحنافداه) و به فرزندان گرامي و فاضل و بيت شريف ايشان، و نيز به عموم شيعيان جهان و ملت بزرگ ايران، به ويژه به علماي بزرگ اسلام و حوزه هاي علميه، مخصوصاً حوزه ي عظيم الشأن قم كه اين بزرگوار يكي از بنيانگذاران و اسطوانه هاي آن بودند، تسليت مي گويم. بي شك حوزه ي علميه ي فيّاض و پر بركت قم، صدقه ي جاريه يي است كه جهان اسلام در

آزمونهاي دشوار و در امر تقليد و هدايت عامّ ديني مي تواند از بركات آن استفاده كند. اين حوزه يي كه در دوران معاصر، منشاء بزرگترين و پاكترين انقلاب جهان شد و رهبري چون شخصيّت درخشان و كم نظير حضرت امام خميني رحمةاللَّه عليه را به جهان اسلام هديه كرد و ذخيره ي گرانبهايي چون مرحوم آيةاللَّه العظمي اراكي را سالياني در حريم خويش براي لحظه ي نياز جامعه ي اسلامي محفوظ داشته بود، به هنگام، تقديم امت اسلام كرد امروز نيز عليرغم دشمنان اسلام، منبع عظيم و تمام نشدنيِ رجال فقاهت و تقوا است. امروز بحمداللَّه شخصيّتهاي علمي بزرگي در آن حوزه ي پرفيض و بركت، سرگرم تحقيق و تدريس و تربيت شاگردان و فراهم آوردن آثار علمي و تهذيب نفس و كمك به امت مسلمان اند و به فضل الهي نياز مردم به مرجع تقليد جامع الشرائط از آن حوزه ي مباركه، برآورده گرديده است. البته دشمنان اسلام از سالها پيش همواره تلاش كرده اند كه اين مشعل درخشان را خاموش و كم فروغ كنند و بخصوص پس از شروع نهضت اسلامي در قم جدّ و جهد آنان براي منزوي كردن حوزه ي قم چند برابر شد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي خصومت آشتي ناپذير استكبار جهاني و همه ي دشمنان اسلام با حوزه علميه ي قم علني تر و بسي خصمانه تر گرديد و بغض آنان در انواع تبليغاتشان بيش از پيش آشكار گرديد ولي بحمداللَّه عظمت علمي اين مركز عظيم جهاني و وجود شخصيّتهاي بزرگ علمي و تقوايي در آن بر همه ي ترفندها فائق آمده است و همچنان مركز توجه و ارادت و عشق و ايمان ملت مسلمان بخصوص شيعيان سراسر جهان، باقي مانده است و از

اين پس هم همين گونه خواهد بود. از خداوند متعال سربلندي و عظمت حوزه ي مقدسه ي قم و ديگر حوزه هاي پربركت علمي را مسألت نموده و اميدوارم توجهات حضرت بقيّةاللَّه الاعظم (ارواحنافداه) شامل حال علماء اعلام و فضلاء و طلاب جوان اين حوزه ها بوده و ملت مسلمان را از بركات علمي آنان برخوردار فرمايد. والسّلام علي عباداللَّه الصالحين - سيّد علي خامنه اي - 26 جمادي الثاني 1415 - 09/09/1373

پيام به مناسبت سالروز ميلاد حضرت عيسى مسيح (عليه السّلام)

پيام به مناسبت سالروز ميلاد حضرت عيسي مسيح (عليه السّلام) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم سالگرد ميلاد حضرت عيسي مسيح پيامبر بزرگوار را كه آغاز سال جديد ميلادي است به همه ي مسيحيان و مسلمانان جهان به ويژه به هم ميهنان مسيحي تبريك مي گويم. آن پيامبر برگزيده ي خدا، مردم را به راه خدا كه راه خوشبختي انسان است دعوت مي كرد و از پيروي هوا و هوس و آلودن صفاي روح انسان به زشتي و ستم و بدكرداري، بر حذر مي داشت. قدرتهاي طاغوتي و فاسد و زورگو و بندگان زر و زور، آن رسول الهي را مورد آزار و تهمت قرار دادند و قصد جان او را كردند و پس از آن كه خداي متعال او را در آغوش حفظ و امان خود جاي داد، حواريّون و پيروانش را سالهاي سال به شكنجه هاي هولناك دچار ساختند تا تعاليم او را كه بر ضدّ فساد و ظلم و شرك و هوسراني و جنگ افروزي و مردم فريبي بود، از بين ببرند. آنان كه خود، فاسد و ظالم و هوسران و جنگ افروز و مردم فريب بودند، نمي توانستند دين خدا و پيامبر خدا و رهروان راه خدا را تحمّل كنند. امروز نيز آنگونه قدرتها حاضر نيستند بندگان خدا و پيروان دين خدا

و رهروان حقيقت را تحمّل كنند. پيروي از حضرت عيسي (عليه السّلام) لازمه اش طرفداري از حقّ و بيزاري از قدرتهاي ضدّ حقّ است و اميد است كه مسيحيان و مسلمانان در هر نقطه ي جهان، اين درس بزرگ حضرت مسيح (عليه السّلام) را در زندگي و عمل خود زنده بدارند. از خداوند متعال درخواست مي كنم سال جديد ميلادي را سال بهروزي براي همه ي ملّتها و همه ي بشريت قرار دهد. سيّد علي خامنه اي - دوازدهم ديماه هزار سيصد و هفتاد و سه

پيام تسليت به مناسبت رحلت حجةالاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خمينى

پيام تسليت به مناسبت رحلت حجةالاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خميني بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اناللَّه و انا اليه راجعون سرانجام پس از هفته يي اندوهبار و سرشار از اضطراب و نگراني، بارسنگين مصيبت فرود آمد و دل امّت وفادار، دستخوش طوفان غم و محنت گشت. يادگار امام و فرزند دلبند و عزيزترين كس او، دنياي فاني را وداع گفت و چهره يي محبوب و آشناي مردم و غمخوار كشور و انقلاب؛ و خدمتگزاري صديق براي هدفهاي امام عظيم راحل؛ و انديشه يي روشن و چشمي تيزبين در خدمت نظام اسلامي؛ كشور و ملت و دوستان و دوستداران خود را ترك كرد و ايران اسلامي را به عزاي خويش نشانيد. در دوران پرحادثه ي انقلاب مرحوم حجةالاسلام والمسلمين حاج سيداحمد خميني يكي از مؤثرترين عناصر در جريانات كلّي كشور و انقلاب بود. او براي رهبر كبير انقلاب فرزندي مهربان و در عين حال مشاوري امين، و ياري ديرين، و سربازي فداكار، و مريدي گوش به فرمان، و كارگزاري لايق و كارآمد بود. امام بزرگ ما بارها محبّت پرشور و اعتماد عميق و تحسين قلبي خود نسبت به اين فرزند خاضع و مطيع خود را

بر زبان آورده بود و نزديكترينها گواهيِ صادقِ آن چنان پدري را در حق پسر يگانه اش از آن زبان پرهيزگار شنيده بودند. در طول سالهاي انقلاب چه بسيار گره ها كه به دست او گشوده شد و چه بسيار كارهاي بزرگ كه به تدبير او انجام گشت. از اينها برتر نقش اين عنصر پرتلاش و پرتوان در حراست عاشقانه از سلامتي جسمي و آرامش خاطر امام بزرگوار بود. بي شك سلامت و توان جسمي و قدرت كاريِ آن قائد عظيم الشأن در دوران پرمخاطره ي دهساله، با وجود كهولت سنّي و بيماري قلبي، در ميان عوامل و اسباب عادي از همه بيشتر به ابتكار و مراقبت و پيگيري دلسوزانه ي اين فرزند مهربان وابسته بود. ملت ايران از اين بابت بسي مديون اين عزيز فقيد است. تاريخچه ي خدمات ارزنده ي آن مرحوم به دوران پس از پيروزي منحصر نمي شود. نقش ايشان در دوران مبارزات ملت ايران نيز برجسته و فراموش نشدني است، و هر چه زمان به مقطع پيروزي انقلاب اسلامي نزديك تر مي شود، اين نقش و سهم صاحب آن بزرگتر و روشنتر مي گردد، و چون فاصله ي زمانيِ ميان فقدان فاجعه آميز مرحوم آيةاللَّه حاج سيد مصطفي خميني فرزند بزرگ و نام آور امام، و روزهاي بازگشت رهبر كبير انقلاب به كشور فرا مي رسد نقش مرحوم حاج سيداحمد آقا در قضاياي انقلاب، وضعي استثنايي و منحصر به فرد مي يابد. بي شك در آخرين ماههاي دوران نهضت، هيچكس در رابطه با امام بزرگوار نقشي تا بدين حدّ بزرگ و مؤثر از خود بروز نداده است. تلاش بي وقفه و پروانه وار ايشان در كنار مشعل فروزان وجود امام عزيز (رضوان اللَّه عليه)، بسي بركات را منشأ گشته و بسي

دشوارها را آسان نموده است. اكنون اين يادگار امام از ميان ما رفته و ما را در فقدان خود، مهموم و مغموم به جا گذاشته است. شكوه ي اين غم جانكاه را به پيشگاه صاحب و مولاي خود حضرت بقيةاللَّه الاعظم مي بريم و از او دعا براي صبر و تسلاّ مي طلبيم، و درعين حال نخستين تسليت را هم به او مي گوييم. تسليت بعدي به مادر داغدار و محنت كشيده است، كه بار سنگين مصائب بزرگ بر دل او سنگيني مي كند، و نيز به همسر گرامي و فداكار ايشان و به خانواده ي معظّم و بيت معزّز حضرت امام راحل به ويژه فرزندان گرامي اين عزيز و بالاخص به يادگار برومندش جناب حجةالاسلام حاج سيدحسن خميني و نيز به عموي بزرگوارشان جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي پسنديده و ديگر خاندانهاي وابسته و به همه ي ملت بزرگ ايران و به همه مسلمانان جهان تسليت مي گويم. خداوند روح آن مرحوم را مشحون از رحمت و فضل خود قرار دهد و او را با اوليائش محشور فرمايد. آمين يا رب العالمين. جمعه بيست و ششم اسفندماه 1373 - سيّد علي خامنه اي

پيامها در سال 1374

متن پيام نوروزى مقام معظم رهبرى به مناسبت حلول سال 1374 هجرى شمسى

متن پيام نوروزي مقام معظم رهبري به مناسبت حلول سال 1374 هجري شمسي بسم اللَّه الرحمن الرحيم يا مقلّب القلوب و الابصار. يا مدبّرالليل والنّهار. يا محوّل الحول و الاحوال. حوّل حالنا الي احسن الحال. عيد نوروز و حلول سال جديد را به همه هم ميهنان عزيز و ملت عظيم الشّأن و بزرگوارمان، بخصوص به مردان و زنان مؤمن و فداكاري كه در راه سربلندي اين كشور و اين ملت و پيروزي اين انقلاب تلاش ويژه اي را انجام داده اند و رنج ويژه اي را متحمّل شده اند و خانواده هاي معظم

شهيدان، جانبازان و آزادگان و خانواده هاي آنها و خانواده هاي مفقودان و اسراي مظلوم و عزيزمان تبريك عرض مي كنم. همچنين اين عيد را به ملتهاي ديگري كه براي عيد نوروز احترامي قائل هستند و ارزش مي گذارند - مثل ملت جمهوري آذربايجان، ملت افغانستان و ملتهاي جمهوريهاي آسياي ميانه و ديگران - و نيز ايرانياني كه در سراسر دنيا هستند، تبريك عرض مي كنم. امسال عيد ما با غم بزرگي آميخته شد و سايه غم فقدان فرزند عزيز امام راحل رضوان اللَّه تعالي عليهما در چهره عيد و چهره بهار و سال جديد سنگيني مي كند و مشاهده مي شود. اميدواريم كه خداوند اين ملت رابه خاطر اين رنجها و بخصوص آن خانواده بزرگوار و بخصوص مادر رنج كشيده و همسر محترم و فرزندان عزيز ايشان و بقيّه خانواده ايشان - خواهران و ديگران - و خانواده هاي وابسته به بيت محترم امام بزرگوار را در اين رنج بزرگ مشمول رحمت و فضل و صبر و كمك خود قرار دهد. من در همين آغاز صحبت لازم است كه از ملت بزرگ ايران صميمانه تشكّر كنم. در اين حادثه غم انگيز، ملت همدردي بزرگي را نشان داد و نسبت به امام بزرگوار خود، يك بار ديگر پس از صدها بار، عرض اخلاص و ارادتِ وفادارانه اي را ابراز نمود. در سالي كه گذشت، در چندين قضيه، ملت عزيز ايران به همين ترتيب، حضور خود را در صحنه، با قوّت و قدرت نشان داد. چه در فقدانهايي كه داشتيم و عزيزاني را از دست داديم و چه در مناسبتهاي مهم اجتماعي در طول سال 1373 - مثل راهپيماييهاي روز 22 بهمن و روز قدس و

بقيّه مناسبتها و همچنين در حوادث تلخي كه با فقدانهاي بزرگ پيش آمد - ملت با حضور عظيم خود يك منش عظيم انقلابي و اسلامي را در معرض ديد همه مردم جهان قرار داد. حضور ميليوني مردم در حوادثي كه به آنها اشاره كردم،در خيابانها و در معرض ديد ملتهاي عالم و ناظران جهاني، چهار مفهوم را به همه نشان داد. اوّلاً موضعگيري سياسي ملت را؛ ثانياً عواطف سرشار و وفاي فراوان مردم به اسلام و انقلاب و رهبر عظيم الشّأن و دلسوزان و خدمتگزاران اين ملت را؛ ثالثاً نشاط روحي ملت را - ملتي كه در صحنه است و در همه حوادث مهم جامعه حضور خود را نشان مي دهد - و رابعاً اميد اجتماعي و اين كه اين ملت يك ملت اميدوار و خوش بين به آينده است. اين چهار مفهوم؛ يعني موضعگيري سياسي، وفاي عاطفي و نشاط روحي و اميد اجتماعي، جمعبندي همه اجتماعات عظيمي است كه ملت ما در سال گذشته، بخصوص در ماههاي اخير - در ماه رمضان، در همين حادثه تلخ ، در شهادت سرداران نيروي هوايي، در رحلت مرجع بزرگوار آيةاللَّه العظمي اراكي و حوادث گوناگون ديگر - از خود بروز داد. من مي خواهم به مردم عزيزمان عرض كنم كه اين حضور پرعظمت شما در صحنه هايي كه حضورتان لازم و ضروري است، نشان دهنده و نمايشگر قدرت و تصرّف الهي است. اين همان معناي «يا مقلّب القلوب و الابصار» و «يا مدبّر الليل و النّهار» است. خدا، گرداننده دلها و هدايت كننده جانها و روحهاست. اين همه تبليغات عليه ايران و ايراني و نظام اسلامي و همه جريانها و حوادث

زندگي در اين كشور به وسيله سردمداران و تبليغاتچيهاي بزرگ جهاني انجام مي شود. رسانه هايي كه در اختيار استكبار و صهيونيسم هستند به طور دائم اين ملت را بمباران تبليغاتي مي كنند. در عين حال وقتي ملاحظه مي كنيد و مي بينيد آحاد اين ملت اين گونه در مقابل تبليغات دشمن، سرافراز، مستقيم، قائم به نفس و پرنشاط در صحنه حضور پيدا مي كند؛ متوجه مي شويد كه اين دست خداست و تصرّف پروردگار در دلها و جانهاست و اين خنثي كردن نقشه هاي دشمن به وسيله تدبير و اراده الهي است. اين نقش عظيم و حياتي را كه نقش اصلي در عالم وجود است، بايد در همه مراحلِ زندگي مان در نظر داشته باشيم. آحاد ملت؛ مسؤولين كشور و كساني كه براي خودشان در اين جامعه و كشور و روي اين كره خاكي، شأن انساني صحيح و شأن اسلامي حقيقي قائلند، بايد به اين اراده الهي و اين تصرّف الهي در دلها و جانها ايمان داشته باشند و بدانند كه كارها با قدرت و اراده الهي پيش مي رود و در اين رهگذر، ملت و شخصي موفّق است كه رابطه خودش را با خداي متعال روز به روز بهتر كند و عبوديّت را در مقابل پروردگار، روز به روز بيشتر و روشن تر و شفّافتر نمايد. سال گذشته براي كشور ما سال بسيار پرتلاش و پرموفقيّتي بود. در زمينهّ سياسي - چه در سطح جهاني و چه در رابطه با قضاياي ويژه اي كه براي ملت ايران مطرح است - حضور ملت ايران حضوري مقتدر بود و مسؤولان سياست خارجي و ارتباطات بين المللي كشور به اتّكاء همين اعتماد و پشتيباني ملت، حقّاً و انصافاً كارهاي

بزرگي را انجام دادند. در صحنه جهاني، ملت ايران سرافراز شد. تهمتهاي دشمنان، بسياري باطل شد و دشمنان ملت ايران و دشمنان جمهوري اسلامي و دشمنان تماميت ارضي كشور، به اشكال مختلف ناكام شدند. در صحنه داخلي؛ يعني صحنه سازندگي و نوآوري و پايه گذاري يك نظام صحيح زندگي در كشور از لحاظ اقتصادي و بناي پايه هاي اساسي اقتصاد آينده هم، حقّاً و انصافاً كارهاي بزرگي انجام گرفت و مسؤولان كشور و دولتمردان توانستند كارهاي باارزشي را انجام دهند. اميدواريم كه اين كارها ادامه پيدا كند و ملت ايران رابطه صميمانه خود را با مسؤولان بيشتر و وحدت و هماهنگي و همدلي خود را در صحنه هاي سازندگي، زندگي، ابتكار و فعاليت روز به روز افزونتر كند و ان شاءاللَّه روند سازندگي كشور به پيش برود. من در نوروز سال 73 دو توصيه به ملت و دولت كردم و به عنوان دو شعار، دو سر فصل را عنوان نمودم كه يكي از آنها «وجدان كاري» و ديگري «انضباط اجتماعي» بود. برحسب جمعبندي خود من، اين دو سرفصل مي توانست و مي تواند حركت ملت ايران به سمت پيروزي و سازندگي ايران اسلاميِ آباد و آزاد را تسريع و تسهيل كند. البته مسؤولين كشور و سردمداران امور گوناگون اقتصادي و اجتماعي و نيز مسؤولين امور فرهنگي و اداره كنندگان رسانه ها و ديگران، نسبت به اين دو موضوع قلم فرسايي كردند، سخنها گفتند و تأييد كردند. همچنين با خود ما، در گفتارهاي شفاهي، در گزارشهاي گوناگون و در سخنرانيها و نوشتارها اعلام كردند كه اين دو سرفصل حقيقتاً مهم است و كارهايي هم در اين جهت انجام گرفت. من امسال -

يعني در طليعه سال 74 - مي خواهم عرض كنم كه ما در صورتي توانسته ايم اين دو سرفصل را با موفقيّت انجام دهيم و اين دو شعار را تحقّق بخشيم كه آثار آن را در خارج مشاهده كنيم. اگر در كشور، توليد در زمينه اقتصادي زياد شده باشد؛ اگر كارهاي اجتماعي و اداري و اقتصادي، روانتر و آسانتر شده باشد؛ اگر اجناس مورد استفاده مردم فراوانتر و در دسترس قرار گرفته باشدو اگر كارهايي از اين قبيل انجام گرفته باشد، اين نشانه آن است كه وجدان كاري در جامعه ما به طور كامل بيدار شده است. يعني در اين كشور انجام دهندگان ميليونها كار، داراي احساس وجدان كاري هستند و كار را يك عمل صالح، يك وظيفه حقيقي، يك عبادت ويك مسؤوليت اجتماعي و سياسي تلقّي كرده اند و معناي وجدان كاري نيز همين نكاتي است كه عرض كردم. هر مقدار آن كارها انجام شده باشد، وجدان كاري پيشرفت كرده است. اگر در آن زمينه ها، كم پيش رفته باشيم، پيداست وجدان كاري مقداري تحقّق پيدا كرده و بيدار شده است. اگر خداي ناكرده در اين زمينه ها هيچ پيش نرفته باشيم - كه البته اين طور نيست - در آن صورت دليل اين است كه وجدان كاري تحرّكي پيدا نكرده است. در سال گذشته اگر چه بحمداللَّه پيشرفتهايي در كارها داشتيم،ولي بايد عرض كنم كافي نيست. در مورد انضباط اجتماعي، اگر تخلّفات اجتماعي و قانون شكني كم شده باشد؛ اگر مردم با عادات و آداب صحيح اجتماعي حقيقتاً خو گرفته باشند؛ اگر جرم و جنايت كاهش چشمگير يافته باشد، آن گاه ما احساس مي كنيم كه انضباط اجتماعي به

معناي واقعي تحقّق پيدا كرده است. البته مقداري پيشرفت داشتيم و تلاش شده است؛ اما نه آن مقدار كه مورد نظر اين حقير بود و براي جامعه ما لازم بود و هست. من عرض مي كنم امسال هم مي خواهم دو توصيه بكنم. يك توصيه اين است كه آن دو شعار را زنده نگه داريم. اين مسائلي كه مربوط به اخلاق و آداب و عادات انساني و اجتماعي است، مسائل فصلي و زودگذر نيست، مسائل يك سال و دو سال نيست. قرنها كار كرده اند تا اين كه يك ملت را به يك موضع خوب يا بد رسانده اند؛ يك عادت اجتماعي يا يك مشت عادتهاي اجتماعي را در ملتي به وجود آورده اند يا در آن تزريق كرده اند. اوّلاً سالها لازم است كه يك عادت زشت برطرف شود و يك عادت خوب در جان يك ملت ريشه دواند. اين كارِ يك ماه و دو ماه و چند ماه و يك سال نيست. بنابراين عرض مي كنم آن دو شعار را كه عبارت بود از تلاش براي به وجود آمدن وجدان كاري و تلاش براي پديد آمدن انضباط اجتماعي در مردم، در داخل جامعه، در مسؤولين، در كارگزاران كشور و در هر كسي كه به كاري مشغول است، بايد ادامه دهيم. بايد كساني كه منادي و محافظ مسائل فرهنگي هستند، آن مسائل را ترويج كنند؛ مسائل را درست براي مردم بشكافند و تبيين نمايند. كساني كه اهل برنامه ريزي هستند، براي دميدن دو روحيه وجدان كاري و انضباط اجتماعي در مردم برنامه ريزي كنند. كساني كه اهل كار و تلاشند اين دو روحيه را در خودشان به وجود آورند. هر كسي اين

كار و تلاش را براي خود بكند. آن كساني هم كه به مردم تذكر مي دهند و براي مردم تبليغ مي كنند، در اين باره براي مردم حرف بزنند. كاري كنيم كه كار و عمل سازنده؛ چه عمل فرهنگي و چه عمل اقتصادي و چه عمل اجتماعي و چه عمل سياسي، براي كسي كه كننده آن است يك عمل مقدّس به حساب آيد. از يك كارگر ساده بگيريد، تا يك مأمور ساده اداري، تا يك مدير عاليرتبه، تا يك صاحب صنعت مهم و بزرگ در كشور، تا يك مأمور عاليرتبه دولتي، تايك معلّم، تا يك دانشجو، تا يك مبلّغ و روحاني، همه و همه احساس كنند اين كاري كه انجام مي دهند يك عبادت و يك عمل خير و صالح است. همه بايد كارشان را با جدّيت و به نيكي انجام دهند. از نبيّ اكرم صلوات اللَّه و سلامه عليه نقل شده است كه فرمود: «رَحِمَ اللَّهُ اِمْرَء عَمِلَ عَمَلاً فَاتْقَنَه(1)»؛ رحمت خدا بر انساني كه كاري را انجام دهد و آن را نيكو و محكم و متقن و صحيح انجام دهد. از سرهم بندي وكار را به امان وحال خود رها كردن و به كار نپرداختن و بي اعتنايي به استحكام يك كار به شدّت پرهيز شود. اين مربوط به وجدان كاري است. در مورد انضباط اجتماعي نيز همين است كه همه حد اجتماعي صحيحي را كه قانون معني مي كند و مقرّرات و حدود الهي معيّن مي نمايد، با دقّت رعايت كنند تا زندگي يك زندگي صحيح و سالمي باشد. اين دو شعار را امسال حفظ كنيد. گويندگان راجع به آن بگويند؛ نويسندگان درباره آن بنويسند؛ مسؤولين در خصوص آن برنامه ريزي

كنند و آحاد جامعه خودشان را با اين معيار بسنجند و پيشرفتهاي خودشان را ملاحظه كنند. اين توصيه اوّل. توصيه دوم كه آن هم براي جامعه ما بسيار مهم است، «انضباط اقتصادي و مالي» است. من اين را از آحاد ملت و مسؤولين كشور و مأمورين دولت، امسال تقاضا دارم. انضباط اقتصادي و مالي يعني مقابله با ريخت و پاش، زياده روي و اسراف. ريخت و پاش مالي و زياده روي در خرج كردن و زياده روي در مصرف، به هيچ وجه صفت خوبي نيست. نه اسمش جود و سخاست و نه كرم و بزرگ منشي است. فقط اسمش «بي انضباطي اقتصادي و مالي» است. كساني كه بي خود خرج مي كنند؛ زيادي خرج مي كنند و زيادي براي خودشان مصرف مي كنند و رعايت موجودي جامعه را از لحاظ امكانات اقتصادي نمي كنند، انسانهايي هستند كه از نظر من بي انضباط از لحاظ امكانات اقتصادي و مالي هستند. اگر چنين وضعيتي ادامه پيدا كند، اين ملت كارش مشكل خواهد شد. به كساني كه بي خود خرج مي كنند، اگر بگوييم شما چرا اين قدر خرج كرديد و چرا اين ميهماني بي خود و بي جهت را با اين همه ريخت و پاش ترتيب داديد؟ مي گويند داريم و مي كنيم! آيا اين دليل كافي است كه دارم و مي توانم خرج كنم؟ نه؛ اين دليل به هيچ وجه دليل قانع كننده اي نيست. بايد به قدر نياز و حاجت، خرج و مصرف كرد. بخصوص كساني كه اموال عمومي را مصرف مي كنند. آنها هم مانند كساني كه اموال خودشان را بي حساب و كتاب خرج مي كنند، مخاطب اين مطلبند و نبايد زيادي مصرف كنند.بعضي افراد، پولدارند و درآمدي ان شاءاللَّه از راه

حلال دارند - آنها كه از راه حرام كسب درآمد كنند كه وضعشان بدتر است - اينها هم اگر در خرج كردن و وضع زندگي و تجمّلات بيهوده و بي جا و اعيان منشي، ريخت و پاش و اسراف كنند، بي انضباطي مالي و اقتصادي انجام داده اند. اين كارها اسمش ريخت وپاش است و ريخت وپاش امري نكوهيده و ناپسند است. اين كارها زندگي ديگران را از لحاظ رواني مختل مي كند. شما مثلاً مبالغ زيادي مواد خوراكي در فلان مهماني معمولي مصرف مي كنيد؛ در حالي كه لازم نيست و در كنار شما و در همسايگي شما در يك محلّ دورتر، ولو در اقصي نقاط كشور، كساني به اين مواد غذايي براي ادامه زندگي خود و فرزندان و عزيزانشان نياز مبرم دارند. آيا اين كار در چنين شرايط كارِ درستي است؟ پس در اموال شخصي و مالي كه از راه حلال هم به دست آمده باشد، ريخت وپاش غلط و خلاف انضباط است. كساني كه اموال دولتي را مصرف مي كنند، ديگر بيشتر. من از مسؤولين امور مي خواهم جّداً در زمينه مصرف اموال عمومي، در جاهايي كه اولوّيت ندارد - ولو ممكن است مورد نياز هم باشد، اما نياز درجه يك نيست - خودداري كنند. آن جايي كه امر داير است بين نيازِ با اولوّيت و نياز بي اولوّيت، خودداري كنيد. آن جايي كه نياز نيست و حاجت نيست، حتماً مصرف نشود. آن جايي كه حاجت هست، اما حاجت بالاتري نيز هست آن جا هم مصرف نشود و اين امكان مالي در حاجت برتر و بالاتر مصرف گردد. اين هم توصيه امسال من است و اميدوارم باز مسؤولين كشور نسبت به اين قضيه

اهتمام ورزند. به تعبير ديگر مسؤولين فرهنگي، اهتمام فرهنگي و مسؤولين اقتصادي و اداري و دولتي و اجرايي، اهتمامِ اجرايي ورزند. در پايان اين صحبتِ آغاز سال نو، مايلم به بعضي از ملتهاي همسايه مان هم كه نسبت به عيد نوروز اهميت قائلند توصيه كنم از فجايع بزرگي كه در بعضي از ملتها رخ مي دهد بكاهند و جلوِ خونريزيها را بگيرند. در اين سال جديد متأسفانه مشاهده مي شود كه در بعضي از كشورهاي همسايه ما از جمله در افغانستان - كه حوادث اين كشور براي ما حوادث به شدّت دردآور و ناراحت كننده اي است - خونريزيها و برادركشيهايي مي شود كه هيچ شعار صحيح و هدف درست و روشني با آن نيست و بيشتر جنبه قدرت طلبي دارد. ملت افغانستان، مسؤولين آن كشور و سردمداران گروهها و احزاب بايستي حتماً به اين نكته توّجه كنند. ملتها اين رخدادهاي خونين را ممكن است در كوتاه مدّت به روي خود نياورند و يا مجال اعتراض پيدا نكنند؛ اما در بلندمدّت و بخصوص در تاريخ، اين گونه روشهاي نادرست به نامِ عاملانش ثبت خواهد شد و مايه روسياهي آنها خواهد گرديد. از خداي متعال با تضرّع و ابتهال مي خواهم كه اين سال را بر مردم مبارك كند. ان شاءاللَّه سال 1374 بر شما ملت ايران سال شاد و نيكويي باشد؛ سال خير و بركت و سال پيشرفتهاي گوناگون اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي باشد؛ سال پيروزيهاي بزرگ سياسي باشد؛ سال ناكامي دشمنانتان در برابر شما و سال نيكبختي بزرگ سياسي باشد. اميدواريم كه ان شاءاللَّه مشمول ادعيهُ زاكيّه حضرت بقيةاللَّه الاعظم حضرت وليّ عصر ارواحنافداه باشيد و خداوند فرج آن بزرگوار را نزديك كند و ما را

از ياران آن بزرگوار قرار دهد و روح امام راحل را از ما شاد كند و روح اين عزيز تازه در گذشته ما را هم از اين ملت و از عواطف اين ملت پاداش نيكو عنايت فرمايد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته --------------------------------------------------------------------------------

1) بحارالانوار: ج 22 ص 157

پيام به نشست سالانه ى اتحاديه انجمنهاى اسلامى دانشجويان (دفتر تحكيم وحدت)

پيام به نشست سالانه ي اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان (دفتر تحكيم وحدت) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم عزيزان من، هر كس در مسائل جاري جهاني و مسائل كنوني انقلاب، بصيرتي داشته باشد به روشني مي فهمد كه انقلاب اسلامي ايران در حال حاضر از يك معبر دشوار و حائل و البته تعيين كننده در حال عبور است. اگر بخواهيم اين مسائل را در چند جمله خلاصه كنيم بايد بگوييم در سطح جهان مراكز استكباري و صهيونيستي به اين نتيجه قطعي رسيده اند كه اگر نتوانند اين انقلاب را در مرحله كنوني اش شكست بدهند به احتمال زياد، سر رشته كار را از دست داده و ديگر نخواهند توانست موج فزاينده ي بيداري اسلامي و حتي گرايش ملتهاي غير مسلمان را به معنويت بلكه به مفاهيم معنوي اسلامي مهار كنند. و اين موج عظيم كه در اين شانزده سال، عمق كافي هم يافته است تهديدي جدي عليه حاكميت استكباري و مشخصاً عليه سلطه فرهنگي غربي خواهد بود. بر اساس اين بينش و برداشت كه البته بينش و برداشت درستي هم هست، فشارها و حملات گوناگون خود را عليه اين انقلاب فشرده تر و قوي تر سازماندهي كرده اند. در سطح داخلي، انقلاب اكنون در مرحله يي است كه مي توان آن را دوران «جهاد اكبر» ناميد كه دوراني است بسيار سخت، بسيار خطرناك و همه انقلابها اين دوران را قاعدتاً

تجربه مي كنند و شايد بشود گفت كه اكثر انقلابها در اين دوران دچار لغزش و انحطاط مي شوند. و شايد تعجب كنيد اگر عرض كنم كه انقلاب عظيم تاريخي نخستين اسلام در چنين دوراني بود كه بيشترين نيروي خود را از دست داد. بلي دوران جهاد اكبر يعني دوراني كه شور و هيجان اوليه انقلاب تا حدود زيادي فرو نشسته، ضمناً موفقيتهايي هم بدست آمده و چهره راحت زندگي، خود را به بسياري نشان داده و چرب و شيرين زندگي در دهانهايي مزه كرده است. اين، آن دوران خطرناك است. اميرالمومنين(ع) در چنين دوراني بود كه به حكومت رسيد و لذاست كه نهج البلاغه بيش از هر چيز ديگر سخن از زهد و بي اعتنايي به دنيا دارد و غمگنانه بايد گفت كه حتي «عدل علوي» و «زهد علوي» هم نتوانست موج مخرب دنياطلبي را در آن دوران مهار كند و در نهايت شد آنچه شد. ما امروز در اين دوران از انقلاب كبير و عظيم و عميق خود قرار داريم. البته امتياز ما به صدر اول در دو نكته، مهم است. نخست: وجود تجربه ي آن دوران در برابر ما كه براي ما صفحه درس آموزنده و هشداردهنده يي است كه اي بسا خواهد توانست از آن خطرات مانع شود. و نكته دوم: كثرت و تراكم دلهاي مؤمن و آگاه با ايمانهاي جوشان و دلهاي پاك و در همه جاي اين كشور بزرگ است. اين دو نكته خواهد توانست ما را از خطر عظيمي كه مسلمانان آن دوران ضربه آن را چشيده اند و انقلابهاي بزرگ دنيا در باتلاق آن فرو رفته اند نجات بدهد اما به يك شرط و آن

شرط تا حدود زيادي به شما جوانان دانشجوي عزيز ارتباط مي يابد و آن اين است كه شما به مدد صفا و پاك نهادي و كم علاقگي خود به دنيا، ميدان را با همه ايمان و مجاهدت خود پر كنيد. حضور انقلابي، فعاليت انقلابي، پارسايي انقلابي، طهارت و معصوميت انقلابي، آگاهي و هوشياري انقلابي، وحدت و يكپارچگي حقيقي، بي اعتنايي به انگيزه هاي گروهي و خطي و امثال آن و در نهايت، توكل و تضرع و توسل شما به خداي قادر متعال خواهد توانست خطر اين دوران را كم كند و سدي عظيم در مقابل تهاجم دشمنان نيز پديد بياورد. اين جانب سرشار از اميد به چنين سرانجامي مي باشم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - 06/02/1374

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم والحمدللَّه رّب العالمين والصّلاة والسّلام علي خيرخلقه محمدالمصطفي و اله الطاهرين «و أذّن في النّاس بالحجّ ياتوك رجالا و علي كلّ ضامر يأتين من كلّ فجّ عميق»(1) چون بهار طبيعت كه همواره در ميعاد هميشگي خود، لبريز از نشاط زندگي فرا مي رسد، موسم حج، نوبهار جان و دل، و فصل رويش و پيدايش روح زندگي توحيدي در دل هر مسلماني كه خود را به ميقات رسانده باشد، همه ساله در موعد خدايي و هميشگي باز مي گردد تاچون چشمه سار مباركي رشحات حيات طيّبه ي اسلامي را بر سراسر جهان اسلام بپاشد وكساني راكه توفيق يافته اند كه تن به اين سرچشمه ي مبارك بزنند، از غبار و كدورت گناه و شرك و ماده گرايي و ميل به پستي و بدكرداري، پاك كند و در آنان اگر اهل توجّه وتذكر باشند، مايه ي صلاح وفلاح يك عمر راذخيره سازد. اكنون بيش ازچهارده قرن

است كه نداي ابراهيم خليل ازحلقوم محمّدمصطفي(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم)، همه ساله ميهمانان بيت را در اين موسم به پايگاه معنويت و وحدت مي كشاند تا گرد مركز توحيد، همراه با آن جريان ابدي عروج، طواف كنند، و در پشت مقام ابراهيم به سمت كعبه ي محمدي(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم)، نماز گزارند، و ميان صفا و مروه، سعي ابدي مؤمن از منشاء صفا را مجسّم سازند. و معرفت به حقارت خويش و عظمت و عزت حق تعالي را در عرفات، و زمزمه ي ذكر و انس و عشق به حضرت احديت و درك نور تابان آن بي همتارا در صحراي ظلماني وجود خود در مشعر بياموزند، و در مني شيطان بزرگ و شيطانهاي ديگر را هدف رمي خود سازند، و به نشانه ي قرباني كردن هواها و تمايلات منحرف ساز، ذبيحه يي قرباني كنند - و اين همه را در حال احرام كه حريم جان و دل حاجي در برابر ميوه هاي ممنوع اين بهشت است و در كنار ديگر مسلمانان از هرجا و هر نژاد و باهر رتبه ي مادي يا معنوي و داراي هر زبان و فرهنگ به جاي آورند و آنگاه به نشان زدودن همه ي چركها و پليدي هايي كه در فضاي آلوده ي زندگي مادّي برجان و دل آنان نشسته است، حلق وتقصير كنند وسپس بار ديگر با طراوتي كه از زدودن گناه و تجلّي معرفت و محبت خداوند، در جان و دل آنان پديد آمده است، به خانه ي خدا برگردند وطواف ونماز و سعي را اينبار در آفاقي برتر از پيش به جاي آورند و با ذخيره يي سرشار از توحيد ومعنويت و صفا، و عزمي راسخ در مبارزه با شيطانها، و قدرتي فائق بر نفس خويشتن، آماده ي برگشتن

به ديار خود و پراكندن عطر حج در اقطار گيتي باشند. حكمت بديع اسلام، اين آزمايش شگفت آور و پر از رمز و راز را چنان ترتيب داده است كه همين يك واجب بتواند در همه ي قرون و اعصار، و با هراندازه گسترشي كه دامنه ي اسلام در شرق و غرب گيتي به دست آورده است، يكپارچگي و اتصال اجزاء اين پيكر عظيم را تامين كند... همه در يكجا و هميشه در يك فصل،... چه آن هنگام كه سفر كعبه ي مشتاقان بيت از برخي نقاط عالم يكسال به طول مي انجاميد و چه امروز كه دشمنان امت اسلامي براي پوشش تبليغات زهرآگين خود به سراسر كره ي زمين به بيش از يكساعت نيازندارند، هميشه اجزاء اين پيكر عظيم و پراكنده، به اين مركز وحدت و قدرت كه براي آنان كانون صفا و برادري و معنويت و توحيد و معرفت واطلاع است نياز داشته اند.. و اسلام اگر از حج خالي مي بود ركني اصلي و جزيي جوهري را فاقد بود. حج در جوهر و ذات خود داراي دو عنصر اصلي است: تقرب به خدا در انديشه و عمل، و اجتناب از طاغوت و شيطان با جسم و جان.. همه ي اعمال و تروك حج، براي ايندو و در جهت آن و تامين ابزارها و مقدمات آن است، و اين در حقيقت خلاصه يي از اسلام و همه ي دعوتهاي الهي نيز هست كه: «ولقد بعثنافي كلّ امّةٍ رّسولاً ان اعبدوااللَّه واجتنبواالطاغوت..»(2) در آيات حج تعبيرات: «حنفاءللَّه غيرمشركين به..»(3)، يا «..فإلَهكم إلَه واحد فَلَه أسلموا..(4)، يا: فَاذَا قَضَيتم مّنا سَكَكم فاذ كرواللَّه كذكركم ءاباءكم أوأشدّ ذكرا»(5) وامثال آن ناظر به همين دو عنصر اصلي است. تقرّب

به خدا، ذكر ونماز وتسليم واحرام وبه خود وخدا انديشيدن وسعي و صفا را مي طلبد ودرنهايت زاد وتوشه ي تقوا را دركوله بار حاجي مي گذارد: «و تزوّدو افإنّ خيرالزّادالتّقوي و اتّقون يأاولي الالباب»(6) و اجتناب ازشيطان وطاغوت، دل كندن ازشهوات و هوسهاي خواركننده وكمك گرفتن ازنيروي صبر واراده ي خود ونيز نيروي عظيم امت اسلامي را لازم دارد كه همانادرحركت دستجمعي وهمراهي وهمدلي و همگامي و هم زباني همگان در طواف وسعي، و وقوف در عرفات و مشعر ومني، وهدف گرفتن دستجمعي جمرات شيطان و رمي از همه جا و همه سو به آن و ابراز برائت عمومي از آن، حاصل مي شود، و درنهايت، گره خوردن دستها و دلها وعزم هاي مسلمين از همه جاي امت اسلامي به يكديگر واحساس قدرت وامنيت در سايه ي وحدت را پديد مي آورد كه: واذجعلناالبيت مثابةًللناس و أمنًا(7) اگر حج، چنانكه قرآن خواسته وپيامبر(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) فرموده وعمل كرده به جاي آورده شود و چنانكه فرموده: خذوا عني مناسككم، مناسك آن از عمل او گرفته شود، تأمين كننده ي كمال فرد و عزت امت است. هركس باچنين حجّي مخالفت كند وحج را جدا ازاين خطوط و نشانهاي اصلي آن بخواهد، باكمال جويي فرد مسلم و عزت امت اسلامي مخالفت كرده است. امروز استكبار جهاني باپرچمداري امريكا و با طرّاحي صهيونيسم به مبارزه يي آشكار با اسلام ومسلمين سرگرم اند. اين البته دنباله ي خصومتهاي ديرين دشمنان اسلام است، ليكن با شيوه هاي تازه و انگيزه هاي تازه وابزارهاي تازه. وامت اسلامي از چنين كانون مقاومت ونيرو و وحدتي برخورداراست. آيا سزاواراست كه مسلمين از حج براي مقابله بادشمن ستيزه جو و تفرقه ساز و توطئه گر بهره نگيرند وخود را بيدفاع در برابر دشمن قراردهند؟

حجّ درست وكامل، مي تواند بوسيله ي نزديك كردن دلها و تبادل آگاهيها و افشاي توطئه ها، خطرناكترين توطئه هاي دشمن عليه اسلام ومسلمين را خنثي كند. امروز دشمن اسلام يعني سردمداران استكبار وصهيونيسم، تفرقه افكني ميان مسلمين و غوغاگري در عرصه ي تبليغات را برضدّ هركشور ودولت وجمعيّتي كه ازبيداري اسلامي وحاكميت قرآن دم زند وداعيه ي عزّت مسلمين را داشته باشد، مهمترين كار خود مي داند. زيرااگر بتواند بخش هاي فعّال و پرتحرك از امت اسلامي را از ديگربخش هاي اين امت جداكند، مطمئن خواهد شد كه دربرابرخودپيكر عظيم و يكپارچه ي امت رانخواهد ديد، ونقشه هاي خباثت آلودش در باره ي امت اسلامي را بي دردسر پيش خواهد برد. اينروزها مردم دنيا، شاهد حجم انبوه و متراكم وسطح وسيع تبليغات بوقهاي استكباري برضدجمهوري اسلامي ايرانند. اين همان سياست است كه البته به فضل الهي تاامروز ناكام مانده ولي باهمه ي توان استكبار، دنبال مي شود. مهمترين انگيزه ي دشمني با ايران اسلامي از دوران حيات امام راحل قدس سره تاكنون، آن است كه دراين كشور، همه ي سياست ها با معيارهاي اسلامي، محك زده شده و انتخاب يا مردود مي شود. همه ي موضعگيريهاي سياسي براساس دستورات اسلام، شكل مي گيرد. سازش دولتها با صهيونيسم مردوداعلام مي شود، چون اين به معني آوارگي هميشگي ملت فلسطين واشغال هميشگي كشور فلسطين بوسيله ي دشمن است. ازملت هاي فلسطين و بوسني وتاجيك وافغان و كشمير و چچن وآذربايجان و الجزائر وديگر ملتهاي مظلوم مسلمان حمايت مي كند، چون قرآن صريحاً حمايت ازمستضعفان را لازم شمرده است: «ومالكم لاتقاتلون في سبيل اللَّه والمستضعفين من الرّجال و النّساءوالولدان الذين يقولون ربّنا اخرجنامن هذه القريةالظّالم اهلها واجعل لنا من لّدنك وليّاً واجعل لنا من لّدنك نصيراً»(8) باسلطه ي امريكا ونفوذ و دخالت آن دركشورهاي اسلامي

و همه ي كشورهاي مظلوم مخالفت مي كند، چون قرآن فرموده است: «.. لاتتّخذواعدوّي و عدوّكم أولياء تلقون إليهم بالمودّة»(9) دركشورخود احكام اسلامي را منشاء وملاك قانونگذاري قرارداده است، چون عزت واستقلال و رفاه وكمال مادّي و معنوي براي يك ملت را درعمل به احكام اسلامي مي داند.. اينهاهمه موجب آن شده است كه سردمداران جبهه ي استكبار با دلاّلي و خنّاسي توطئه گران صهيونيست، ايران اسلامي را دشمن شماره يك خود بدانند وبقدر وسع خود باآن دشمني كنند. نكته ي مهم آن است كه امروز درسراسر امت اسلامي شوروشوق به اين هدفها و موضعگيريها همه جا را فراگرفته است، دربسياري از كشورهاي اسلامي جوانان وقشرهاي برگزيده و زبده ترين و پاكترين عناصر از علماي دين واساتيد مجامع علمي و هنرمندان وشعراء و نويسندگان وحتي بسياري از كاركنان دولتي وقشرهاي ميانه ي مردم، دل و حتي زبان وقلم خود را به اين هدفها سپرده اند. باسازش عربي - اسرائيلي مخالف اند، با تسلّط روز افزون امريكا بر دولتهاشان مخالف اند، بابي تفاوتي دولتهادربرابر قضاياي اسلامي در اروپا و آسيا و آفريقا مخالف اند.. استكباراينهمه را نتيجه ي پيروزي اسلام درايران، و اقتدار روزافزون ايران اسلامي مي داند، و ازاينرو حقد وكينه يي ديوانه وار نسبت به جمهوري اسلامي را در دل مي پروراند. اين يكي از مهمترين انگيزه هاي كساني نيز هست كه با حج ابراهيمي وحجّ معني دار و جهت دار مخالف اند. زيرا تدبّر درحجّ، عامل معجزه آسايي درگسترش اين انديشه درميان همه ي مسلمانان است، بعلاوه چهارراه عظيمي براي تبادل اطلاعات ملتها از شرق وغرب وشمال وجنوب جهان اسلام است. من به همه ي برادران وخواهران مسلمان كه درمحشر عظيم حج گردآمده اند متواضعانه توصيه مي كنم كه درحج تدبر كنند وآن دونكته ي اصلي

رايعني دل سپردن به خدا و نزديك كردن خود به ذات مقدس الهي درانديشه وعمل با عبوديت خالص وحقيقي ازيكسو واجتناب وبرحذر بودن از شيطانها ودشمنان راه وجهت الهي ازسوي ديگر، براي خود تأمين كنند وباروحي مجهّز به تقوا و دلي سرشاراز اعتماد به خداو روحي لبريز از اميد به آينده ي امت اسلامي وتصميمي راسخ درپيگيري هدف هاي اسلام و به قصد حاكميت يافتن معارف وقوانين و فرهنگ اسلامي برجوامع مسلمان، به ديار خود بازگردند. قدرت پوشالي دشمن، نبايد چشم هارا خيره سازد. آنان از تفرق و ضعف روحيه ي مسلمين استفاده مي كنند و قدرتي دروغين براي خود در برابر چشم ساده انديشان مي نمايانند. استكبار در همه ي صحنه هايي كه مسلمانان به راستي در برابر زورگويي آنان ايستاده اند شكست خورده يا در مقاصد خود ناكام گرديده است. نگاهي به ايران اسلامي كه به حول وقوه ي الهي درمواجهه باحجم عظيم وافسانه يي خصومتهاي امريكا و همدستانش در طول شانزده سال گذشته پيروز بيرون آمده و امروز از هميشه مقتدرتر، موفق تر، بانشاطتر واميدوارتراست، ثابت كننده ي اين مدّعا است. امروز امريكا كه پرچمدار استكبار در مبارزه اش با حركت بيداري اسلامي است نه تنها دراين مبارزه ي ناعادلانه، سرشكسته و ناموفق است كه خود در درون خود نيز از لحاظ اقتصادي و امنيتي وسياسي با مشكلات بزرگ و لاينحل روبه رو است. كمااين كه درتلاشهاي ابرقدرتانه ي خود هم كه به گمان باطل سردمداران خام و مغرور امريكا، ازحقوق ابرقدرتي آنان است! طعم تلخ شكستهاي پياپي را چشيده است وانشاءاللَّه درآينده هم خواهد چشيد. نگاهي به وضع فلسطين و خواب خوش ولي تعبيرنشده ي حلّ مسأله فلسطين كه اكنون به گره ي دشواري بدل شده است، يا به شرق آفريقا و خروج

مفتضحانه و منفورانه ي نيروهاي امريكا ازسومالي، يا به اروپا ونقش خنثي وبي خاصيت امريكا در قضاياي بالكان، يا به تلاش دريوزه گون و بي پاسخ امريكا در چهارگوشه ي دنيا براي قطع روابط تجاري همه ي كشورها ب اايران، يا به تكاپوي زشت و نفرت انگيز امريكا براي متهم كردن ايران در حوادثي همچون حادثه ي آرژانتين سرانجام رسوايي آنان با روشن شدن حقايق، وقضاياي ديگر ومتعددي از اينقبيل اثبات مي كند كه قدرت فائقه ي ادّعايي استكبار، مانند بسياري از مدّعاهاي آنان چون طرفداري ازحقوق انسان وامثال آن، سخني پوچ است. مسلمانان درصورت عزم وايستادگي ومعرفت، از استكبار قوي ترند. نيروهاي استكبار درعرصه ي مسائل انساني به ضعف هاي مفرط وبي علاج، دچارند وهيچ جمعيّت ودولت و بخصوص ملّت داراي تصميم راسخ وانديشه ي روشن - چه رسد به امت بزرگ اسلامي - نبايد ازآنان بيمي به دل راه دهد. در پايان بار ديگر همگان را به تدبّر در يكايك اعمال و شعائر حج و نيز به استمداد ا زقدرت لايزال الهي و تمسك به حبل اللَّه دعوت مي كنم و اميدوارم كساني كه دل در گرو استضائه از انوار الهي حج دارند، مورد تأئيدات و تفضلات الهي قرار گرفته و مشمول ادعيه ي زاكيه ي حضرت بقيّةاللَّه الاعظم (ارواحنافداه وعجّل اللَّه فرجه) گردند و با حج مقبول و دعاي مستجاب و ذخيره ي ارزشمند معنوي به ديار خود باز گردند. والسّلام عليكم ورحمةاللَّه - چهارم ذيحجةالحرام 1415 برابر با چهاردهم ارديبهشت 1374 - علي الحسيني الخامنه ئي --------------------------------------------------------------------------------

1) حج: 27 2) نحل: 36 3) حج: 31 4) حج: 34 5) بقره: 20 6) بقره: 7 7) سوره بقره: 125 8) نساء: 75 9) ممتحنه: 1

پيام خطاب به مردم مسلمان افغانستان

پيام خطاب به مردم مسلمان افغانستان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم و لقد صدقكم اللَّه وعده

اذ تحسونهم باذنه حتي اذا فشلتم و تنازعتم في الامر و عصيتم من بعد ما اراكم ما تحبون منكم من يريد الدنيا و منك من يريد الاخرة ثم صرفكم عنهم ليبتليكم و لقد عفا عنكم واللَّه ذوفضل علي المؤمنين(1) خدمت برادران عزيز مسلمان در كشور خونين و مظلوم افغانستان پيروزي شما ملت مبارز بر دشمن اشغالگر يكي از حوادث معجزه آساي تاريخ معاصر بود ليكن اين پيروزي با جنگهاي خونين داخلي و كشتارهاي برادران بدست يكديگر در كام كشور و ملت شما چون زهر تلخ شد شك نيست كه دست نابكار دشمن در ايجاد اين درگيريها نقش زيادي داشته است، ولي اگر گروههاي داخلي فقط به تكليف الهي فكر مي كردند و خودخواهي و گروه گرايي وجود نمي داشت دشمن نمي توانست چنان فاجعه يي را به وجود آورد. جنگهاي بين دستجات سياسي يا نژادهاي گوناگون افغاني يا مذاهب مختلف اسلامي و يا ميان دستجات مختلف شيعه همه به هر شكلي و با هر انگيزه يي به ضرر ملت افغانستان تمام شده است و از اين پس بايد بطور كامل متوقف شود. اين جانب به برادران شيعه ي افغانستان و به هر كس ديگري از مردم افغانستان كه نصيحت برادرانه و خيرخواهانه اين جانب در دل او اثر خواهد داشت عرض مي كنم كه هر گونه درگيري گروهي و جنگ داخلي در افغانستان شرعاً حرام و مورد بغض و نفرت روح مطهر رسول اللَّه (صلّي اللَّه عليه واله) مي باشد و به برادران شيعه عرض مي كنم كه جنگ ميان آحاد شيعه دل مقدس حضرت بقيةاللَّه (ارواحناله الفداه) را به درد مي آورد و هيچيك از آحاد شيعه اعم از حزب وحدت و غير آن و مردم غير حزبي، مطلقاً و به

هيچ بهانه حق ندارند با يكديگر جنگ كنند و هيچ تعهدي به ساير گروهها و احزاب افغاني مبني بر ورود در جنگ، معتبر نيست. اميدوارم خداوند متعال شما ملت افغانستان را مشمول لطف و فضل و هدايت و كمك خويش قرار دهد و دست فتنه گران را از زندگي شما كوتاه كند. والسّلام علي عباداللَّه الصالحين و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - 13/3/1374

-------------------------------------------------------------------------------- 1) آل عمران - 152

پيام به مناسبت گردهمايى ساليانه نماز

پيام به مناسبت گردهمايي ساليانه نماز بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اكنون چند سالي است كه چنين روزهايي در كشور ما، موسم نماز است، يعني فضاي سراسر كشور به عطر دل انگيز ياد و نام نماز، آغشته است و انسانهايي روشن بين و با ايمان، با شور و نشاط، همه جا از نماز مي گويند و به نماز فرا مي خوانند و براي اقامه ي نماز، مجاهدت مي كنند، اين تلاش مبارك، شايسته ي آن است كه از سوي همه ي كساني كه به حيات طيبه ي اسلامي و زندگي در سايه ي حق و عدالت، دل بسته اند گرامي داشته شود و به پيوسته ماندن آن، كمك شود. اقامه ي نماز در كشوري كه پرچم اسلام را بر فراز سر خويش برافراشته و به حاكميت اسلام مفتخر گرديده، يكي از واجب ترين فرائض است. زيرا همه ي هدفهاي يك جامعه ي نيكبخت، از قبيل: تأمين عدالت اجتماعي، دستيابي به رفاه عمومي و شكوفايي مادي، پرورش استعدادها و خلاقيتها در آحاد مردم، برخورداري از دانش و بينش و تجربه، عزت و استقلال و اقتدار ملي، گسترش اخلاق انساني و روابط سالم ميان آحاد مردم و ديگر هدفهاي والا، در صورتي تأمين مي شود كه تربيت فردي و تهذيب اخلاقي در آحاد

مردم به ويژه در كارگزاران امور كشور، تأمين شود و انسانهايي پاك و برخوردار از همت و توكل و اخلاص و صبر و سختكوشي در آن جامعه باشند كه به ياري اين پشتوانه ي روحي، توانايي برداشتن بارهاي سنگين را دارا باشند و در برابر موانع گوناگون و به ويژه امواج فساد و تباهي، ياراي ايستادگي داشته باشند. هر چه شمار اين گونه انسانها در جامعه و كشوري بيشتر باشد، افق آينده ي آن جامعه و آن كشور، روشنتر و حركت به سوي نيكبختي در آن جامعه و آن كشور، ممكن تر و آسانتر خواهد بود. اهميت نماز و يكي از رازهاي پاي فشاري بر آن در معارف اسلامي را از آنچه گفتيم مي توان دانست، زيرا نماز برترين چيزي است كه مي تواند همه ي افراد جامعه ي مسلمان را به تهذيب اخلاقي و تعالي روحي و معنوي برساند. سه خصوصيت عمده در نماز هست كه نقش برتر آن را در تهذيب نفس و پرورش رواني انسانها پديد مي آورد. نخست اين كه نماز، با شكلي كه در اسلام براي آن معين گشته يعني حركات و اذكار مخصوص، بطور طبيعي نمازگزار را به دوري از گناه و آلودگي فرا مي خواند: ان الصّلاة تنهي عن الفحشاء و المنكر. اين فراخواني پيوسته، توانايي آنان را دارد كه هر كس را از منجلابها، رها سازد و عروج بخشد. دوم آن كه در او روح پرستش و خضوع در برابر حضرت باري تعالي را كه محبوب حقيقي و فطري هر انسان است، زنده مي كند و غبار فراموشي از اين حقيقت درخشنده را كه در ژرفاي فطرت او نهاده شده است مي سترد. سوم آن كه به جان و دل نمازگزار، آن

آرامش و اطميناني را كه شرط اصلي موفقيت در همه ي عرصه هاي زندگي است، هديه مي كند و تزلزل و اضطراب را كه مانع بزرگي در راه اقدام مجدانه براي پرورش اخلاقي است، از او دور مي سازد. هر يك از سه خصوصيتي كه گفته شد در خور آن است كه با تدبر و ژرف نگري ديده و سنجيده شود و از اين راه، بسياري از معارف نماز آشكار خواهد شد. اكنون هنگامي كه مي بينيم نماز با اين ويژگيها و كارسازي استثنايي اش، گستردگي يي به اندازه ي گستره ي همه ي جامعه اسلامي، دارد، يعني همه در هر حال و هر جا وظيفه دارند آن را به جاي آورند و هيچكس، هرگز از قلمرو اين فريضه ي الهي بيرون نيست، در مي يابيم كه اندازه ي تأثير آن در تأمين شرط نيكبختي يك ملت و يك جامعه، چقدر زياد است. حقيقت آن است كه هر گاه در ميان مردمي، نماز - با همه ي شرائطش - رواج داشته باشد همين يك واجب الهي آنان را تدريجاً به همه ي نيكبختي ها مي كشاند و خيمه ي دين را در زندگي آنان بر پا مي سازد. ناگفته نگذاريم كه اين همه، درباره ي نمازي است كه با روح آن يعني توجه و حضور قلب به جاي آورده مي شود. چنين نمازي، نمازگزار را با همه ي آفرينش، هماهنگ و همسو مي سازد و راه را براي تحقق سنتهاي الهي در طبيعت و تاريخ، باز مي كند، چرا كه در بينش اسلامي همه ي آفرينش در حال تسبيح و عبوديت حضرت حق است. «يسبح له ما في السموات و ما في الارض ...» توصيه ي مؤكد اين جانب به همه به ويژه جوانان آن است كه خود را با نماز مأنوس

و از آن بهره مند سازند. يعني اين كه نماز را با توجه به معني و با احساس حضور در محضر پروردگار متعال جلت عظمته، به جاي آورند و اين كار را با تمرين، بر خود هموار و آسان سازند و تا بتوانند نوافل، مخصوصاً نافله ي نمازهاي صبح و مغرب را نيز ادا كنند. و اگر هنوز در ميان كسان و نزديكان و دوستان آنان، كسي هست كه خود را از فيض نماز محروم كرده باشد، او را از اين گناه بزرگ و خسارت عظيم باز دارند و اين كار را با زبان خوش و رفتار حكيمانه انجام دهند، البته پدران و مادران نسبت به نماز فرزندان خود مخصوصاً نوجوانان، مسؤوليت بيشتري دارند. اين جانب در پيام نماز سالهاي گذشته، توصيه هايي به دست اندركاران و مسؤولان دستگاههاي گوناگون در باب نماز كرده ام. بجا است اگر هيئتي از اين مجمع نماز، درباره ي آنها به جستجو و فحص پردازد و گزارشي از چگونگي و اندازه ي تحقق آن خواسته ها فراهم آورد. در پايان با دعا براي همه ي شما عزيزان دست اندر كار مسأله ي نماز، اميدوارم زحمات شما مقبول الهي و منظور نظر حضرت ولي اللَّه الاعظم (اروحنافداه وسلام اللَّه عليه) باشد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - 14/6/1374

پيام به مناسبت گردهمايى كتاب و كتابخانه

پيام به مناسبت گردهمايي كتاب و كتابخانه بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم نخست بايد از آستان قدس رضوي براي بر پا كردن اين گردهمايي درباره ي كتابخانه و كتاب، صميمانه سپاسگزاري كنم. اين، كاري است كه بايد در نظام اسلامي ما زودتر و بيشتر، مورد اهتمام واقع مي شد و از اين پس نيز كارگزاران بخشهاي مربوط به كتاب و قلم و نگارش و تحقيق و تأليف، بايد اين سر

رشته را رها نكنند و مسأله ي كتاب همواره يك مسأله ي اصلي در جمهوري اسلامي باقي بماند. و به هر روي، اين مركز مقدس كه پايگاه رفيع علم و دين بوده و هست، يكي از باصلاحيت ترين مراكز براي اهتمام به كار كتاب و كتابخانه است. حقيقت آن است كه كتاب يكي از ارزشمندترين فرآورده هاي بشري و گنجينه ي بزرگترين ثروتهاي بشر يعني دانش و تحقيق است. دين و دنياي بشر و جسم و جان انسان، به بركت كتاب تأمين و تغذيه مي شود و فرآيند كمال بشري به وسيله ي كتاب تحقق مي يابد. كتاب، مادر تمدنها و نيز عصاره ي آنها است، و بشر با پديد آوردن كتاب، درسهاي بي شماري را كه در كتاب تكوين بدو آموخته شده، گرد مي آورد و در محيط بشري، منتشر مي سازد و بدين گونه روز بروز گنجينه ي ثروت بشري، غناي بيشتر مي يابد. با اين همه در ميان انسانها بسيارند كساني كه نه تنها بر اين خزانه ي لايزال چيزي نمي افزايند، بلكه از آن بهره نيز نمي برند. بيسوادي يا بي معرفتي نسبت به ارزش كتاب و بي رغبتي به بهره بردن از آن يا دسترسي نداشتن به آن، از عوامل اين حرمان عظيم و اين خسارت بزرگ اند. نبايد شك كرد در اين كه همينها نيز به نوبه ي خود معلول عوامل اجتماعي و سياسي و فرهنگي است. از اين رو بي ترديد بايد گفت كه كم رغبتي نسبي به مطالعه ي كتاب در كشور ما نتيجه ي كوتاهي هايي است كه در دوران حاكميت رژيم هاي فاسد و وابسته، در اين مورد شده است. پس از پيروزي انقلاب آمار توليد و نشر و ضبط و خواندن كتاب در كشور ما بطور چشمگير بالا رفته است ولي آنچه

اكنون داريم در برابر آنچه شايسته ي ملت بزرگ و پر توان و هوشمند ما است، بسي كم و ناچيز است. بديهي است كه خصلتهاي ملي به كندي دگرگون مي شود و در راه بهبود بخشيدن به آن، به تلاش دراز مدت نياز است. بي شك هر تلاشي در اين راه از نظر دين مبين اسلام، جهاد و مقدس و داراي پاداش و ثواب دنيوي و اخروي است. يكي از افتخارات دنياي اسلام و به ويژه ايران مسلمان آن است كه در طول زندگي هزار و چهارصد ساله ي خود سهمي بزرگ در پيدايش مجموع فرآورده هاي مكتوب بشر داشته و نوشته هاي مسلمانان، در هنگامي كه دنياي مسيحي در دوران سياه قرون وسطاي خود مي زيست، چون خورشيدي بر فكر و ذهن و حيات آنان تابيده و موجب عبور آنان از آن دوران سهمگين شده است. امروز گويا بخشي از ميراث اسلامي آن دوره ها ناشناخته و ناپيدا است. اگرچه در حمله هاي مغول و تيمور و جنگهاي داخلي پادشاهان ايران، بي شك برخي از آنها نابود شده ولي بي شك برخي هم در گوشه و كنار جهان هست كه بايد آن را شناخت و بدان دسترسي يافت. اين يكي از وظائف بزرگ همه ي كساني است كه به گونه يي با مسأله ي كتاب سر و كار دارند و اميد است كه شاهد تلاش مسؤولانه ي آنان و نتايج شيرين آن باشيم. نگهداري نسخه هاي رو به نابودي - كه متأسفانه در كتابخانه هاي اسلامي كشورهاي آسيا و آفريقا فراوان است - و تكثير نسخه هاي يگانه و جلوگيري از ربوده شدن گنجينه هاي كمياب و نگاشته هاي ارزشمند از كتابخانه ي كشورهاي اسلامي و جلوگيري از بيرون بردن آنها از دسترس صاحبان آن،

نيز در شمار وظائف حتمي و پر اهميتي است كه لحظه يي نبايد در آن كوتاهي روا داشته شود. براي بهتر گزاردن اين تكليف، شايسته است كه ميان كتابخانه هاي كشور و كشورهاي اسلامي پيوندي كارساز پديد آيد و همكاري در همه ي زمينه ها به غناي همگي و پيش بردن كارهاي مشترك، كمك كند. همگاني كردن كتاب از راه گسترش زنجيره ي كتابخانه هاي عمومي در هر گوشه و كنار كشور همراه با فراهم سازي زمينه ي لازم براي همگاني كردن كتابخواني و معرفي كتابهاي خوب و پديد آوردن نوشته هاي فراوان در همه ي موضوع هاي مورد نياز و مورد علاقه وظيفه ي بزرگ ديگري است كه اميد است بيش از آنچه كه تاكنون شده، به گونه ي پيگيري انجام گيرد. از خداوند متعال توفيق شما عزيزان و همه ي دست اندركاران را مسألت كرده و اميدوارم اين تلاش مبارك منظور نظر حضرت بقيةاللَّه (ارواحنافداه) قرار گيرد. سيّد علي خامنه اي

پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران در هفته ى دفاع مقدس

پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران در هفته ي دفاع مقدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم بار ديگر هفته ي دفاع مقدس، مناسبت شايسته يي است. براي سلامي از اعماق جان، بر ارواح نوراني و ياد مبارك شهيدان، به خون خفته گاني كه در راه خدا به جهادي بزرگ توفيق يافتند، و خداوند كريم و رحيم، شهادت را كه بالاترين دستاورد اين نشئه است پاداش آنان ساخت و اين ستاره ي گرانبها را بر ناصيه ي آنان به درخشش آورد. ياد شهيدان، يادبود ارزشهاي انساني است، و گراميداشت آنان، تجليل از برترين خصال بشري است. ياد شهيدان بايد با تدبر و عبرت گيري همراه باشد. آنان همان فرزانگاني هستند كه جان عاريت را كه كالايي تمام شدني و رو به زوال است، با نعيم

پايدار الهي سودا كردند و خود را از خسراني كه هر انساني خواه ناخواه دچار آن است يعني اضمحلال تدريجي سرمايه ي زندگي، به نيكوترين وجه رها ساختند. عمل صالح آنان كه از ايماني پايدار ريشه مي گرفته است، برترين عملهاي صالح است. اين درس بزرگ را شهيد، با حضور خود، با كرامت خود، با اجر عظيمي كه بدو وعده داده شده است بطور پيوسته به ما كه هنوز در پشت حصارهاي ماديت و خود پرستي زنداني مي باشيم، مي دهد و ما را به جهاد، به هجرت الي اللَّه، به تلاش مخلصانه در راه خدا كه همان انجام تكليف هر زمان و پاسخ به نياز هر لحظه است، فرا مي خواند. رحمت خدا بر آنان و تفضل و اجر الهي شامل حال خانواده هاي صبور و سرافراز آنان باد. و سلام اللَّه الزاكيات علي وليه الاعظم و محبوب جميع الامم روحي فداه والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - 6/7/1374

پيام به مناسبت شهادت دكتر فتحى شقاقى رهبر جهاد اسلامى فلسطين

پيام به مناسبت شهادت دكتر فتحي شقاقي رهبر جهاد اسلامي فلسطين بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اناللَّه و انا اليه راجعون صحنه ي خونين مبارزات اسلامي فلسطين، بار ديگر با خون بناحق ريخته ي يكي از فرزندان رشيد و مظلوم آن سرزمين، گلگون گشت و كسي كه با قلبي سرشار از ايمان و اخلاص براي دفاع از خانه و ميهن خود، مجاهدت مي كرد به دست غاصبان خونخوار و آدم كش به شهادت رسيد و صهيونيستهاي عاري از شرف و اخلاق يكبار ديگر ثابت كردند كه براي مقاصد نامشروع خود قتل و جنايت را مباح و مشروع مي شمرند. مجاهد مؤمن و شجاع و متفكر و مخلص، شهيد دكتر فتحي شقاقي يكي از چهره هاي درخشاني

بود كه فجر مبارزات اسلامي مردم فلسطين در دهه ي اخير را پديد آورد و همه ي توان و امكان و اكنون جان عزيز خود را بر سر اين جهاد مقدس گذاشت. طلوع خورشيد اسلامي از افق مبارزات فلسطين كه به ملت مظلوم فلسطين جان تازه يي بخشيد، در هنگامي آغاز شد كه مدعيان دروغين قضيه ي فلسطين، از بردن نام اسلام در آن عرصه ي اسلامي محض، بشدت پرهيز مي كردند و با جدا كردن قضيه ي فلسطين از اسلام، دانسته و ندانسته آرمان فلسطين را به محو و نابودي مي كشاندند. و در اين هنگام بود كه گروهي از جوانان پُرشور و بااخلاص و مؤمن و انديشمند و در رأس آنان شهيد عزيز ما دكتر فتحي شقاقي با الهام گرفتن از انقلاب اسلامي ايران و با دلي سرشار از عشق و ارادت به امام عظيم الشأن راحل، پرچم مبارزات اسلامي را برافراشته و به رغم كوردلان سست عنصر و وابسته و به رغم رژيم غاصب و به رغم امريكا و سر سپردگانش در منطقه ي عربي، خون در رگهاي افسرده ي جهاد فلسطيني دميدند و دشمن را كه با ساده انديشي و خوش خيالي، مجاهدات حق طلبانه را پايان يافته مي پنداشت زير ضربات خود گرفتند. اكنون آن مجاهد مؤمن و مخلص به شهادت كه آرزوي همه ي مبارزان خالص و صادق است نائل آمده است، ولي اين جانب با قاطعيت اعلام مي كنم كه اين مرگ سرخ و افتخار آميز، مايه ي اشتداد نهضت عظيم اسلامي در فلسطين خواهد شد و مظلوميت او مظلومان فلسطيني را در مجاهدت في سبيل اللَّه، را سخت تر خواهد ساخت. ملت مبارز فلسطين محق است اگر خيانتكاران به آرمان فلسطين را چه آنان كه با روسياهي تمام،

خود را فلسطيني مي شمارند و چه اعراب غير فلسطيني، شريك جرم سران رژيم صهيونيستي در اين جنايت و جنايات مشابه آن در گذشته بشمارد. بي شك اين آخرين جرم تروريستهاي غاصب نخواهد بود ولي بي شك آن كه در نهايت به پيروزي قاطع مي رسد جبهه ي حق ملت مسلمان و مبارز و مظلوم فلسطين خواهد بود. اين جانب شهادت اين مجاهد برجسته ي فلسطيني را به همه ي آحاد ملت فلسطين به ويژه به سازمان مبارك جهاد اسلامي فلسطين و بالاخص به همسر و فرزندان و والدين و ديگر كسان و ياران وي تبريك و تسليت مي گويم. والسّلام علي جميع عباداللَّه الصالحين - سيّد علي خامنه اي - 08/08/1374

پيام به مناسبت تأسيس مؤسسه فرهنگى دارالحديث در شهرستان قم

پيام به مناسبت تأسيس مؤسسه فرهنگي دارالحديث در شهرستان قم بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم كلامكم نور و امركم رشد اهتمام به حديث، پس از تمسك به كتاب حكيم حميد، برترين وظيفه يي است كه عالم دين بدان مكلف است، اين، استضائه از انوار علم و حكمتي است كه از كلام و تعليم و هدايت پيامبر مكرم اسلام (صلّي اللَّه عليه واله) و ائمه ي معصومين از اهل بيت آن حضرت (عليهم الصّلاةوالسّلام) ساطع مي گردد و خرد و انديشه ي انساني را دستگيري و راهنمايي، و زندگي بشر را برخوردار از سلوك حكيمانه و خردمندانه مي كند. و چنين است كه حضرت ابي جعفر (عليه السّلام) به جابر مي فرمايد: «يا جابر! واللَّه لحديث تصيبه من صادق في حلال و حرام، خير لك مما طلعت عليه الشمس حتي تغرب». در تاريخ علم دين، جمع حديث و حمل و فهم و درك و شرح آن، يكي از بزرگترين و طولاني ترين فصول است و با يك نظر، حديث، مادر بسياري از علوم اسلامي و يا همه ي آنهاست، و از اين رو است

كه عالم دين شناس بزرگ اقدم، شيخ كليني (رحمةاللَّه تعالي) در مقدمه ي كتاب كافي شريف، حديث را برابر با علم دين دانسته و آن را محور علم و ايمان به شمار آورده است. دقت و باريك بيني فقهاء و علماي برجسته ي سلف در امر حديث و چگونگي تحمل آن و شرائط وثوق به روايت و ديگر آنچه در اين باب بر اهلش آشكار است، همه از همين اهميت و عظمت شأني كه درباره ي حديث و تأثير آن در سرنوشت فرد و جامعه ي اسلامي گفته شد، سرچشمه مي گيرد. امروز درباره حديث، به تدقيق و جداسازي سره از ناسره، و راست از دروغ، و مسلم از مشكوك، و نيز به تأمل در فهم معضلات و مفاد و مضمونهاي اساسي در آن، و نيز به تطبيق يا نسبت يابي آن با كلام اللَّه عزيز حكيم، و نيز به شرح و بسط عالمانه و محققانه، و نيز به نشر و همگاني كردن آنچه همگان را به كار خواهد آمد، و بسي خدمات و تلاشهاي ديگر، نيازي مبرم و سازماندهي شده وجود دارد.در كنار اين همه، پردازش علم رجال، و نيز بررسي تاريخ صدور حديث و سير آن، و نيز كسب آگاهي از آن زمينه يي كه صدور هر حديثي را لازم يا راجح ساخته است، و نيز جستجو از مضمونهاي مشابه در كتب حديث اهل سنت، از جمله ي كارهاي لازم و ضروري است. اكنون تأسيس مجمع دارالحديث به همت جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي ري شهري كه در كار حديث، گذشته از شوق و علاقه، تبحر و سابقه و تجربه نيز دارند، اين مژده را مي دهد كه به حصول اين خواسته ها و

نيازها در امر حديث بتدريج نزديك خواهيم شد ان شاءاللَّه تعالي. توفيق ايشان و همكارانشان را از خداوند متعال خواستارم. سيّد علي خامنه اي - 22/08/1374

پيام به مناسبت روز ايمان، ايثار و شهادت

پيام به مناسبت روز ايمان، ايثار و شهادت بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم صلوات و سلام حضرت حق متعال و برترين درود فرشتگان و بندگان صالحش نثار روح مطهر شهيدان باد، كه جان خود را نثار راه خدا كردند و از تعلقات زندگي به خاطر رضاي دوست گذشتند و مصالح امت اسلامي را بر مشتهيات نفساني ترجيح دادند. امروز پرچم اسلام در جهان، به بركت فداكاري شهيدان عزيز است كه به اهتزاز درآمده، و نام مبارك خداوند و عظمت اسلام به خاطر ايثار و تلاش آنان و ديگر مجاهدان راه حق است كه فضاي جهان را پركرده است. و هميشه چنين است: نيكي ها بر اثر فداكاري نيكان، گسترش مي يابد و جاودانه مي شود و خونهاي مقدس فداكاران است كه نهال فضيلتها را در جهان، ريشه دار و آسيب ناپذير مي سازد. امروز در نظام مقدس جمهوري اسلامي كه پايگاه اسلام و سرچشمه ي عظمت و بالندگي نوين آن است، همه چيز مديون خون شهيدان عزيز است و همه روز، روز شهدا و ايثارگران است. اين جانب به مناسبت امروز، تكريم قلبي خود را به ساحت شهيدان مظلوم جنگ تحميلي و همه ي شهداي دوران مبارزه و انقلاب، تقديم مي دارم و براي امام راحل بزرگوارمان كه رهگشاي شهادت و رهنماي شهيدان بود علو درجات مسألت مي كنم و به بازماندگان و خانواده هاي معظم شهداء درود مي فرستم و فضل و لطف حضرت باري تعالي را براي جانبازان و آزادگان و اسيران و همه ي ايثارگران طلب مي نمايم. والسّلام علي جميع عباداللَّه الصالحين - سيّد علي

خامنه اي - 19/11/1374 - برابر با هجدهم رمضان المبارك 1416

پيام به كنگره ى زمان و مكان در اجتهاد

پيام به كنگره ي زمان و مكان در اجتهاد بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم فراهم آمدن اين گردهمايي تحقيقي و علمي با همه ي آثار و نتايجي كه ان شاءاللَّه از آن حاصل خواهد شد يكي ديگر از بركات و حسنات ماندگار شخصيت عظيم و بي بديلي است كه عظيم ترين و شگفت انگيزترين پديده ي تاريخ در عرصه ي مسائل مربوط به اسلام و مسلمين - يعني تشكيل نظام جمهوري اسلامي - نيز يادگار بي نظير اوست. اگر سر برآوردن حكومتي بر پايه ي انديشه ي الهي و اسلامي و با پرچم عدل اسلامي، در جهاني كه از غوغاي انديشه ها و هدفها و شعارهاي مادي انباشته است، از قوت تدبير و اراده و توكل و حكمت آن يگانه مرد، خبر مي دهد؛ و اگر گسترش ارزشهاي اخلاقي و احياء دوباره ي زهد و پرهيز و پارسايي در منش و روش مردان صاحب مقام اين حكومت، آئينه ي شفاف خلوص و صفا و خشوع و عروج روحي آن برگزيده ي زمان را در برابر نسلهاي امروز و فردا مي گذارد؛ نگاه ژرف عالمانه و حكيمانه ي او به فقه و شريعت و تكيه بر شعار «نقش زمان و مكان در استنباط فقهي» نيز احاطه ي علمي و بصيرت و تيز بيني و آينده شناسي و خلاقيت و غناي فكري او را آشكار مي سازد. و تازه اين همه با هم كه خود تركيب بديع و بي نظيري در سلسله ي درخشان شخصيات اسلامي است، بي شك همه ي ابعاد شخصيت امام راحل كبير ما نيست. درباره ي مسأله ي زمان و مكان و نقش و تأثير آن در استنباط احكام اسلامي كوته سخن آن است كه اين سرچشمه ي مبارك اگر به درستي شناخته و

به كار گرفته شود، پشتوانه يي عظيم براي بهره مندي جوامع بشري از كوثر شريعت اسلامي پديد خواهد آورد. تاكنون رائج ترين بهانه و دستاويز كساني كه خواسته اند اجتماعات بشري را از فيض هدايت و سعادت بخشي شريعت، محروم سازند اين بوده است كه احكام ديني را حقيقتي جامد و بي انعطاف پنداشته و جريان پيوسته و جوشان و تبديل پذير زندگي را با آن نا سازگار قلمداد كرده اند. اين سخن اگرچه در مواردي از غرض ورزي و بي اعتقادي به اصل دين ناشي شده، ليكن در مواردي نيز از ناآگاهي و جهالت گويندگانش نشأت گرفته است، و اي بسا كه عكس العمل غير عالمانه يا غير حكيمانه ي برخي از دين باوران نيز به آشفته پنداري و آشفته گويي ها دامن زده است. حقيقتي كه امام راحل (رضوان اللَّه عليه) مطرح مي كند آن است كه كوثر شريعت و فقه، در جرياني دائمي و ابدي، از سرچشمه ي وحي، به سوي عرصه هاي گوناگون حيات جاري است. منشاء و ماده ي حكم الهي، نه خرد و انديشه ي محدود بشر و نه مصلحت انديشي هاي كوته بينانه ي اوست كه در شرائط گوناگون زندگي قالب گيري و منجمد شده است؛ علم و حكمت محيط و لايتناهاي الهي است كه همه ي زمانها و مكانها را در زير بال هماي خود مي گيرد و بر همه ي سرزمينها و كشتزارهاي حيات مي بارد و همه جا و هر زمان را سيراب مي كند. زمان و مكان و اوضاع و احوال گوناگون زندگي بشر و تازه هاي جهان، به فقيه دين شناس و زمان شناس كمك مي كند كه خود و اهل زمان خود را از آن كوثر يعني سرچشمه ي لايزال و فزاينده، سيراب سازد و محروميت از آن را براي بشر كه

همواره و همه جا نيازمند دين و شريعت الهي است، بر نتابد. در فهم و تطبيق اين اصل كلي، روشن بيني و در عين حال، انضباط فكري تمام بايد به كار گرفته شود. هر گونه افراط و تفريط در اين كار حساس و خطير، زيانهاي جبران ناپذير به بار خواهد آورد. در اين كار، لطمه ي بي بند و باري علمي، به همان اندازه سنگين است كه جمود فكري و كوته بيني. شناختن نقش هر زمان و هر مكان، همواره بايد با پايبندي به اصول فقاهت كه «روشي» علمي و تخصصي است، همراه باشد. و اين است معناي سخن امام راحل رحمةاللَّه عليه كه فقه پوينده و منطبق بر نيازهاي هميشه و همه جا را همان فقه سنتي دانسته و بر اين پاي فشرده اند. از اين جا مي توان دانست كه تنها فقهاي كارآزموده و اهل فن، صلاحيت آن را دارند كه تأثير زمان و مكان را در احكام شريعت بشناسند و بر طبق آن فتوا دهند. اين امر خطير از دسترس ناخبرگان و غير متبحران اقيانوس فقاهت، بسي دور است. اكنون جمع شما فرزانگان و دانشمندان دين شناس و خبرگان فقاهت داراي نقشي اساسي است. نخست بايد مراد صحيح از «نقش زمان و مكان در اجتهاد» شناخته و توهم ناسازگاري اين اصل با اصل «پايداري و ابديت شريعت» به شيوه يي عالمانه و دقيق، دفع شود. و سپس مرزبندي اين اصل مهم، و تعريف جامع و مانع، و شيوه هاي استفاده از آن تبيين گردد. در اين كار بزرگ، شرح صدر و تحمل علمي همراه با دقت و مراقبت از اصول مسلم و مقطوع، در كنار يكديگر لازم است. بي شك

حضور علماء و فقهاء و اساتيد برجسته و نامدار حوزه ي علميه ي قم در اين گردهمايي و نيز شخصيت علمي مدير محقق و عالي قدر و ارزشمند و دست اندركاران فاضل و فن شناس و دلسوز آن، اميدهاي فراواني به ثمرات اين مجمع علمي در دل بر مي انگيزد. وظيفه ي تخلف ناپذير خود مي دانم كه از فرزند خلف و شايسته و بزرگوار امام راحل مرحوم حجةالاسلام آقاي حاج سيد احمد خميني (طيب اللَّه رمسه وقدس اللَّه نفسه) كه با دانش و خرد و هوشمندي و دلسوزي خود اين سر رشته ي مبارك را گشود و فكر تشكيل اين مجمع را پديد آورد، با قدرداني و تجليل شايسته ياد كنم و براي روح مطهر او از پروردگار طلب فضل و رحمت نمايم و با اطمينان، بخش عظيمي از اجر و ثواب اخروي و ياد نيك دنيوي اين كار بزرگ را متعلق به وي بدانم. والسّلام عليه و علي والده العظيم و علي جميع العلماء العاملين و الفقهاءالراشدين و عليكم جميعاً و رحمةاللَّه و بركاته. سيّد علي خامنه اي - بيست وچهارم شوال 1416

پيام تشكر خطاب به ملت ايران به خاطر حضور در پنجمين دوره ى انتخابات مجلس شوراى اسلامى

پيام تشكر خطاب به ملت ايران به خاطر حضور در پنجمين دوره ي انتخابات مجلس شوراي اسلامي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اكنون كه بحمداللَّه ملت عظيم الشأن ايران انتخابات پنجمين دوره مجلس شوراي اسلامي را در مرحله اول آن با شكوه و شوكتي كه شايسته ي اين ملت رشيد و بزرگ است، به انجام رسانيده است وظيفه خود مي دانم خداوند حكيم و قدير را شكر گويم كه با توفيق و كمك خود مردم را به چيزي كه هم وظيفه و هم حق آنان است يعني انتخاب نمايندگاني براي قانون گذاري و وظايف مهم ديگر، هدايت فرمود و ايشان را بدان موفق ساخت

و نيز از مردم هوشمند و آگاه و مؤمن صميمانه تشكر مي كنم كه در اين برهه ي حساس نيز مانند هميشه به نداي انقلاب پاسخ گفته و با درك اهميت انتخابات، به پاي صندوقهاي رأي شتافتند و با اقدام خود، دشمنان اين كشور و بدخواهان اين ملت را دچار حيرت و خشم و نوميدي كردند. يعني در هنگامي كه دشمنان بدخواه و كين ورز جمهوري اسلامي با تبليغاتي وسيع و بسيار پر خرج سعي مي كردند مردم را نوميد و بي تفاوت و بد بين سازند و با انواع دروغها و تهمتها انتخابات عظيم و سراسري كشور را كاري بيهوده و تصنعي وانمود كنند و بدين وسيله مردم را از حق عظيم خود محروم و از وظيفه حساس خود غافل بدارند، درست در همين هنگام، مردم هوشيار و موقع شناس و دشمن شناس ايران با حركت انقلابي خود، بزرگترين انتخابات دوران هفده ساله ي پس از پيروزي انقلاب را شكل بخشيدند و در روز جمعه ي مبارك هجدهم اسفند دشمن را در جبهه سياسي مغلوب و منكوب كردند و درس تلخ ديگري به رژيم استكباري امريكا و توطئه گران بين المللي و صهيونيستهاي حقير و كينه جو آموختند. رحمت خدا بر اين ملت بزرگ. اين جانب دست ابتهال و تضرع به درگاه خداوند رحيم و كريم دراز كرده براي اين ملت مؤمن و مخلص، فضل و عنايت و بركت و هدايت پروردگاري و توجهات خاص حضرت ولي اللَّه الاعظم (ارواحنافداه) را مسألت مي كنم. همچنين وظيفه خود مي دانم كه از وزارت محترم كشور كه بار سنگين اجراي انتخابات را بر دوش گرفته و آن را به شكلي شايسته برگزار كردند و نيز از شوراي محترم نگهبان

كه با زحماتي مستمر و طاقت فرسا بر حُسن اجرا و صحت و اتقان انتخابات نظارت كردند و از همه سازمانها و دستگاههايي كه در اين آزمايش بزرگ و همگاني، وظايف مهم و تعيين كننده خود را به بهترين وجه ادا كردند صميمانه تشكر كنم. اين همكاري و حسن عمل كه با اعتماد به مسؤولان اجرا و نظارت انتخابات همراه است موجب آن است كه اين جانب با اطمينان و آسايش خاطر معتقد باشم كه بحمداللَّه انتخابات به نحو سالم و بي هيچ خلل انجام گرفته است و تلاش مذبوحانه تبليغي دشمنان براي عيب جويي در آن هيچ ارزشي ندارد. البته مسؤولان وظيفه دارند كه به شكايات اشخاص در هر مورد با كمال دقت و اهتمام رسيدگي كنند و اگر در گوشه يي از كشور به كسي ظلم شده باشد احقاق حق نمايند. همچنين مسؤولان ذيربط موظفند به گزارشهايي كه حاكي از بي ملاحظگي در برخي از مخارج تبليغاتي است با دقت رسيدگي كنند و اگر كساني خداي نخواسته در مصرف پول براي تبليغ و معرفي نامزدها دچار بي بند و باري و دست اندازي به بيت المال شده باشند، آنان را براي تعقيب قانوني به مراجع ذيربط معرفي كنند و نتايج اقدام خود را به اين جانب گزارش دهند. از خداوند متعال مسألت مي كنم كه فضل و لطف و كمك خود را شامل حال همگان بفرمايد. سيّد علي خامنه اي - 25 اسفند 1374

پيامها در سال 1375

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامى به مناسبت آغاز سال 1375

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت آغاز سال 1375 بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب والابصار. يا مدبّر الليل والنّهار. يا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الي احسن الحال. عيد سعيد نوروز را به همه ملت عزيز ايران و

ايرانياني كه در سراسر جهان زندگي مي كنند و به ملتهاي فارسي زبان مانند - ملت افغانستان و تاجيكستان - و همچنين به ملتهايي كه عيد نوروز را بزرگ مي شمارند و گرامي مي دارند، تبريك عرض مي كنم. بدين ترتيب، عيد نوروز وسيله اي براي احساس همبستگي ملتهاي متعدّدي است كه اميدواريم اين همبستگي، روز به روز ميان ملتهاي برادر و همسايه و مؤمن بيشتر شود. همچنين اين عيد سعيد را به ايثارگران ملتمان، خانواده هاي عزيز شهيدان و نيز به جانبازان عزيز و آزادگان سرافراز و اسرا و مفقودان مظلوم ما كه در دست بيگانگان و دشمنانند و به خانواده هاي آنها و همچنين به همه كساني كه در راه اين كشور و انقلاب، به تلاشي بزرگ و دشوار سرگرمند، تبريك عرض مي كنم. اميدوارم خداي متعال حلول اين سال جديد را براي ملت ما حلول بركت و خير قرار دهد و براي آنها - به معناي حقيقي كلمه - اين روز را روز نو و اين سال را سال مباركي گرداند. در نگاهي كه به سال گذشته مي افكنيم، احساس مي شود كه بحمداللَّه سالي پركار و پربار بود و هم دولت و مسؤولان كشور و هم آحاد ملت، كارهاي بزرگي را انجام دادند. اميدواريم خداي متعال، اين خدمات و كارهاي بزرگ را از همه ي آنها - به فضل و لطف خود - قبول فرمايد. دولت و مجلس توانستند برنامه دوم را آغاز كنند، كارهاي مهمي را در كشور انجام دهند، قانونگزاران قانون وضع كنند و مسؤولان اجرايي، در زمينه آگاهي و پيشرفت امور كشور و سازندگي و كارهاي زيربنايي، آنچه را كه وظيفه آنهاست، به بهترين وجه انجام دهند. همچنين وقتي

به دستگاه قضايي كشور نگاه مي كنيم، امسال كارهاي خوبي براي مردم انجام گرفت كه اميدبخش بود: مبارزه با فساد و افراد فاسد و كساني كه از بيت المال سوءاستفاده كرده و دست چپاول به آن گشوده بودند، صورت گرفت و محاكمه هايي انجام شد و خائنان به سزاي خودشان رسيدند. اين، هنر بزرگ قوّه قضائيّه است كه اميدواريم هميشه همين طور باشد. مردم هم در سال گذشته، حقّاً و انصافاً كارهاي عظيمي را انجام دادند. مهمترين كار مردم، حضور در صحنه انقلاب و سازندگي است. هم به دولت در انجام كارهايي كه در پيش داشت، كمك كردند - كه بدون كمك مردم، هيچ كس نمي تواند به طور موفّق، در اين كشور كار مهمي را انجام دهد - و هم در صحنه انقلاب، حضور خود را نشان دادند و در راهپيماييها و در هر جايي كه لازم بود حضوري از آنها محسوس باشد و بخصوص در اين برهه اخير - در امر انتخابات - حضور جانانه اي از خود به نمايش گذاشتند. در حالي كه تبليغات دشمن وانمود و اصرار مي كرد كه نسبت به انتخابات، فضا را تيره و تار نشان دهد و مردم را غايب از صحنه قلمداد كند. بحمداللَّه درصدي از مردم كه در انتخابات شركت كردند، نسبت به دوره هاي اخيري كه آمار آنها به درستي در ذهنمان است، كاملاً بيشتر بود. مردم به شكل چشمگيري حضور پيدا كردند و در اين امر مهم شركت نمودند. البته نيمي از انتخابات هنوز باقي است كه اميدواريم آن را هم مردم به بهترين وجه انجام دهند. ملت عزيز ما مي دانند كه سرنوشت كشور در دست آنها و بسته به اراده و همّت

و ايمان آنهاست. بنابراين براي آينده، همه بايد به تلاش و كار و حضور و تصميم گيري جدّي، عازم باشند. وقتي مردم در صحنه بودند و همّت كردند و خواستند، مسؤولان هم به كار تشويق مي شوند و كار را بهتر و بيشتر و جدّي تر انجام مي دهند. براي اين كه نسبت به كارهاي مهم اين سال و سالهاي آينده، سررشته اي در دست باشد، دو سه سرفصل را در مورد تلاش مشترك مردم و دولت مطرح مي كنم: من همه را به رعايت منابع مالي كشور توصيه مي كنم. كشور ما، كشور ثروتمندي است و مي تواند خود را به خوبي اداره كند و بسازد. حتي مي تواند به غير از زمان حال، زمان آينده را هم پايه ريزي كند و تضمين و تأمين نمايد؛ اما مشروط بر اين كه موارد ثروت، به شكل صحيحي مورد ملاحظه قرار گيرد و در آن، اسراف و زياده روي نشود. اسراف بد است و از نظر شرعي، گناه و حرام محسوب مي شود. از نظر منطق عقلاني و اداره كشور هم، يك كار ممنوع و زشت است و مخصوص كسان خاصي نيست. همه موظّفند اسراف نكنند - هم مسؤولان و كارگزاران و كساني كه مأمور انجام كارهايي در دولت هستند و هم آحاد مردم - بنابراين، اگر ما توصيه مي كنيم از اسراف جلوگيري شود و به تعبير بهتر، با اسراف مبارزه شود؛ مخاطب ما همه - هم مسؤولان و هم آحاد مردم - هستند. اسراف در ثروت عمومي و موجوديهاي اين كشور و منابع طبيعي و نيز در آنچه كه با زحمت زياد به دست مي آيد و اسراف در نان و آب و انرژي و نيروي انساني، همه اينها بد است. اسراف،

نقطه مقابل آن توصيه اي است كه ما در سال گذشته و سالهاي قبل از آن عرض كرديم كه عبارت از «انضباط» است. اگر بخواهيم با اسراف مبارزه كنيم، بايد براي اين كار برنامه ريزي انجام گيرد و آن را مسؤولان دولتي انجام دهند. بنابراين، توصيه اوّل من، مبارزه با اسراف و زياده روي و نابود كردن اموال عمومي و اموال شخصي است؛ چون اموال شخصي هم، به نحوي به اموال عمومي برمي گردد. توصيه ديگري كه براي سال جديد دارم و هميشه مي خواهم آن را مطرح كنم، توصيه به كار سازنده است. خيلي كسان كار مي كنند كه سازنده نيست. بعضي هم كارهايي مي كنند كه مخرّب است. همه بايد تلاش نمايند كار سازنده بكنند. كار سازنده، مبارزه با دشمن است. اگر كسي براي علم و براي اداره كشور تلاش كند، با دشمن مبارزه كرده است. اگر كسي براي افزايش ثروت ملي تلاش كند، با دشمن اين ملت و اين كشور مبارزه كرده است؛ چون دشمن نمي خواهد اين كشور به خوبي اداره شود و امور مردم به سهولت بچرخد. دشمن مي خواهد مشكل درست كند. بايد با اداره صحيح و كار سازنده و صحيح و منطقي، با دشمن مقابله كرد. بنابراين، در هر كاري كه شما هستيد و در هر رشته اي كه كار مي كنيد، بايد كوشش كنيد كار شما سازنده باشد. يعني براي اين كشور و اين ملت و براي آينده، مفيد فايده باشد. البته فايده ي شخصي هم، براي كارهاي آحاد مردم، يك هدف است؛ اما به اين نبايد اكتفا كرد. بايد علاوه بر فوايد شخصي، به منافع عمومي هم توجّه شود. بنابراين، توصيه به كار سازنده هم، توصيه دوم است. يك

توصيه مهم ديگر هم هست كه مي خواهم بخصوص به مسؤولان دولتي و هر كسي از مردم كه به آنها كمك مي كند، تأكيد كنم و آن، استنقاذ حقوق عمومي است. بسياري هستند كه ثروتهاي بادآورده اي دارند، ماليات نمي دهند، از اموال عمومي به نفع شخصي خود استفاده مي كنند و بدون استحقاق بسياري هستند كه ماليات و حقي را كه متعلّق به مردم است، از درآمد و كسب خود منع مي كنند و نمي دهند. اين، كارِ ناروايي است. در جامعه ما بايد در همه ذهنها و فكرها جا بيفتد كه منع ماليات و منع اداي حقوق عمومي دولت و ملت، يك خلاف و يك گناه است. مسؤولان دولتي بايد تلاش كنند كه ماليات را - بخصوص - از كساني كه ثروتهاي زيادي دارند و ماليات آنها در وضع كشور مؤثّر است، استنقاذ كنند؛ چون اين حقّ مردم است و بايد آن را به هر نحوي كه روا و شايسته است بگيرند. البته، طبقات متوسّط - كساني كه آن طور ثروتها را ندارند - ماليات مي دهند و در دادن آن هم، آسان گيرتر هستند و سهلتر عمل مي كنند. كساني هم هستند كه از امكاناتي كه در اختيار آنهاست و متعلّق به آحاد مردم است، ثروتهاي زيادي را به دست مي آورند. اينها، حقّ دولت را - كه حقّ اين مردم است - ادا نمي كنند. بنابراين، گرفتن ماليات و اداكردن آن و كمك به دولت و استنقاذ ماليات، يك وظيفه است. من در سال گذشته، به نكته اي توجّه كردم و آن اين است كه جوانان ما، در عرصه هايي كه براي دشمنانمان هيچ خوشايند نيست، حضور جدّي و فعّالي دارند. مثلا در عرصه معنويّات، دشمن

مي خواهد كه مردم ما - بخصوص جوانانمان - از معنويّات دور شوند. ما در سال گذشته، خبرهاي موثّقي داشتيم كه مجالس و اجتماعات ديني و عبادي و مساجد و نمازهاي جماعت، از حضور جوانان سرشار و مشحون است. حتّي مثلا اعتكاف كه يك مستحبّ بسيار مهمّي است و مخصوص كساني بوده است كه در گذشته، به امور مستحبّه توجّه زيادي مي كردند. در سال گذشته ديديم كه جوانان - حتّي جوانان دانشجو - اعتكاف مي كنند و تعداد اعتكاف كنندگان زياد بودند. بنابراين، جوانان ما به معنويات توجّه كردند. همچنين به علم روي آوردند. پيشرفت علم و تحوّل امور دانشجويي و افزايش تعداد دانشجويان در كشور، براي دشمنان ما هيچ خوشايند نيست و نمي توانند ببينند كه در كشور، اين همه طلب علم مي شود و به اين وسيله، آينده ميهن تضمين و تأمين مي گردد. حتّي در صحنه مسابقات علمي ديديم كه جوانان ما، پيشرفتهاي خوبي كردند كه همه اينها، مبارزه با استكبار محسوب مي شود و كمك به آينده كشور است. همچنين در عرصه هاي ورزش هم، جوانان ما تلاشهاي زيادي كردند و كارهاي خوبي انجام دادند كه اين را هم دشمنان ما نمي پسنديدند. بنابراين در سال گذشته، جوانان ما در همه عرصه هايي كه براي دشمنان، عرصه هاي مطلوبي در كشور نيست و حضور آحاد مردم - بخصوص جوانان - را در آن نمي پسندند، حاضر شدند و حضور برجسته اي از خود نشان دادند. من مي خواهم عرض كنم كه اين حضور را ادامه و بلكه افزايش دهيد. همه مردم - بخصوص جوانان - بايد هم در صحنه علمي و هم در صحنه ي معنوي و عبادي و هم در صحنه هاي اجتماعي - مثل كمك

به آحاد مردم، كمك به مستمندان، ورزش و كارهاي گوناگون ديگر - شركت كنند. اين هم توصيه ديگري است كه اگر ان شاءاللَّه مورد توجّه مردم قرار گيرد - كه ان شاءاللَّه خواهد گرفت - يقيناً بر آينده ما اثر خواهد گذاشت. مسأله انتخابات هم، مسأله مهمي است؛ چون در همين هفته هاي آينده، ما مسأله انتخابات را خواهيم داشت. تقريباً نيمي از انتخابات باقي است. همه آنچه را كه راجع به مرحله اوّلِ انتخابات عرض كرديم، در مورد اين مرحله، به قوّت خود باقي است و بلكه از جهاتي شايد اهميت بيشتري هم داشته باشد. مردم، مثل مرحله گذشته، به انتخابات اقبال نشان دهند و در صحنه انتخابات حضور پيدا كنند و كانديداهاي مناسب را انتخاب نمايند. البته، بهترين كساني را هم كه مي شود انتخاب كرد، كساني هستند كه انسان نسبت به آنها اطمينان دارد كه وقتي وارد مجلس شوراي اسلامي شدند، مورد اعتماد و اطمينانند و خداي نكرده، دچار انحراف و فساد نخواهند شد و براي مردم و اسلام و مسلمين و رفاه امور كشور و پيشبرد اهداف انقلاب و گسترش و تعميق ارزشهاي انقلابي، تلاش خواهند كرد و تحت تأثير دشمن قرار نخواهند گرفت. نيروهاي انقلاب را به مجلس شوراي اسلامي بفرستيد و ان شاءاللَّه مجلس را كامل كنيد. آنچه كه تا كنون براي اين كشور كار شده، به بركت انقلاب بوده است. آنچه هم كه بعد از اين براي اين كشور كار شود، به بركت انقلاب و اسلام انقلابي و احكام نوراني اسلام و دين خواهد شد. اميدواريم ان شاءاللَّه خداي متعال توجّه كند و دعاهاي اين ملت را مستجاب نمايد و قلب مقدّس وليّ عصر

ارواحنافداه، بيش از گذشته به اين ملت متمايل و متوجّه باشد و توسّلات و توجّهات آنها، مورد قبول و رضاي آن بزرگوار قرار گيرد و راه نوراني امام بزرگوارمان - كه همان راه خدا و شهدا وايثارگران و جانبازان است - ان شاءاللَّه ادامه پيدا كند و قلب مقدّس و روح مطهّر آن بزرگوار و روح شهيدان، از همه شما راضي باشد. بار ديگر اين عيد سعيد را به همه شما عزيزان تبريك عرض مي كنم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته

پيام به سيدحسن نصراللَّه به مناسبت حوادث خونين در لبنان به دست جنايتكاران صهيونيست

پيام به سيدحسن نصراللَّه به مناسبت حوادث خونين در لبنان به دست جنايتكاران صهيونيست بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم عالم مجاهد جناب حجةالاسلام آقاي سيدحسن نصراللَّه (دام بقائه وعزه) سلام عليكم بما صبرتم؛ حوادث خونين چند روز اخير در لبنان كه به دست جنايتكار صهيونيستهاي غاصب و خونخوار و پشتيباني صريح دولت مستكبر و طغيانگر ايالات متحده ي امريكا انجام گرفته، اين جانب و عموم ملت ايران و خدمتگزاران آنان در دولت جمهوري اسلامي را در غمي سنگين و عميق فرو برده است. اين فاجعه ي بزرگ بشري كه قربانيانش كودكان و زنان و مردان غير نظامي اند ثابت مي كند كه حكومت غاصب كشور فلسطين تا چه اندازه در تجاوز به جان و مال و استقلال ملتها، گستاخ و بي بهره از كمترين ملاحظه ي اخلاقي و تعهدات بين المللي است و چگونه از سكوت و سازشكاري برخي دولتهاي عربي براي ادامه ي تجاوز بر سرزمينهاي عربي و اسلامي بهره برداري مي كند. در اين امتحان بزرگ، ملت و دولت لبنان از خود شجاعت و غيرت نشان داده و در مقابل دشمن خبيث و افزون طلب تسليم نشده اند. اين موضع در خور ستايش است. نيروهاي فداكار حزب اللَّه در اين حادثه ي

بزرگ مانند هميشه در موضع سربازان جان بركف و مدافع از كشور و ملت لبنان، حماسه آفريدند و خدا را از خود خشنود كردند. عزيزان من! شرف دنيا و آخرت در اين است كه در مقابل متجاوزان به جان و مال و دين و استقلال، ايستادگي كنيد و ضربات خود را بر آنان وارد كنيد تا از تجاوز خود پشيمان شوند. كوچكترين نرمش در برابر صهيونيستها، آنان را گستاخ تر و درنده تر مي كند، اين محصول تجربه ي پنجاه ساله ي همسايگان فلسطين و مردم فلسطين است. به خداوند توكل كنيد، از او كمك بخواهيد، بر ناملايمات صبر كنيد تا پيروزي همراه با سربلندي و شرف را خداوند بر شما ارزاني دارد. امروز شما در خط مقدم دفاع از سرزمينهاي اسلامي در برابر تجاوزگران قرار گرفته ايد. بر همه ي مسلمانان جهان و همه ي دولتهاي اسلامي واجب است كه از لبنان دفاع و به مدافعان از ملت و دولت آن كمك كنند. از خداوند متعال مي خواهم كه همه ي دولتها و ملتهاي مسلمان را با اين وظيفه ي بزرگ آشنا فرمايد. اين جانب شما و رزمندگان جان بر كف حزب اللَّه و ملت لبنان را متضرعانه دعا مي كنم و صبر و پيروزي شما را از خداوند متعال مسألت مي نمايم و براي شهداي اين واقعه، علو درجات و براي كسان آنان صبر و اجر مي طلبم. والسّلام عليكم و علي جميع عباد اللَّه الصالحين - جمعه سي ام ذي القعدة 1416 - علي الحسيني الخامنه يي

پيام به مناسبت برگزارى كنگره عظيم عبادى سياسى حج

پيام به مناسبت برگزاري كنگره عظيم عبادي سياسي حج بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم والحمدللَّه رب العالمين و صلي اللَّه علي سيدالاولين و الاخرين محمّد المصطفي و آله الميامين و السّلام علي بقيةاللَّه في الارضين. حج، سرچشمه ي جوشان

تقوي و معنويت و خير و بركت، همه ساله تا ابد، فيضان خود را بر جهان اسلام و بر يكايك مسلمانانِ موفق جاري مي سازد تا هر كس و هر مجموعه، به اندازه ي ظرفيت و قابليت خود از آن بهره بگيرد. حجاج بيت اللَّه الحرام، تنها بهره مندان از اين سرچشمه ي فياض نيستند. اگر اين فريضه ي عظيم به درستي شناخته و عمل شود ملتها و آحاد مسلمان در همه جاي جهان، مشمول بركات آن خواهند شد. افراد و مجموعه هاي بشري همواره از دو سو آسيب مي بينند، اول از درون خود كه منشاء آن ضعفهاي بشري و هوسهاي مهار گسيخته و ترديدها و بي ايماني ها و خصلتهاي منهدم كننده است، و دوم از دشمنان بيروني كه بر اثر طغيان و افزون طلبي و تجاوز و ددمنشي، محيط زندگي را بر انسانها و ملتها تنگ و فشار آلود مي سازند و با جنگ و ظلم و تحميل و زورگويي، بلاي جان آنان مي شوند. محيط اسلامي - چه افراد و چه ملتها - همواره در معرض اين دو گونه تهديد قرار داشته و امروز بيش از هميشه قرار دارد. ترويج متعمدانه ي فساد در كشورهاي اسلامي و تحميل فرهنگ غربي كه از سوي برخي رژيم هاي وابسته نيز به آن كمك مي شود و از رفتار فردي تا شكل شهرسازي و محيط عمومي زندگي و مطبوعات و غيره را در بر مي گيرد، از يكسو و فشارهاي نظامي و سياسي و اقتصادي بر بعض ملتهاي مسلمان و كشتارهاي لبنان و فلسطين و بوسني و كشمير و چچنستان و افغانستان و غيره از سوي ديگر، شاهد بارز وجود اين دو گونه تهديد در محيطهاي اسلامي است. حج،

آن شط هميشه جاري و آن عطيه ي بي زوال الهي است كه مسلمانان تا ابد مي توانند غبار رنج و مرارت و آلودگي و بيماري خود را در آن بسترند، و به كمك اين ذخيره ي ابدي، هر دو نوع آسيب پذير را در همه ي زمانها از خود دور سازند. در حج، عنصر تقوا و ذكر و حضور و خشوع و توجه به حق متعال، متكفل مقابله با تهديد اول است و عنصر تجمع و وحدت و احساس عظمت و قدرت در امت بزرگ اسلامي كه حج مظهر آن است، عهده دار مقابله با تهديد دوم. هر چه اين دو جنبه در حج تقويت شود، مصونيت و مقاومت افراد و جامعه هاي اسلامي در مقابل آن دو گونه تهديد، بيشتر خواهد شد. و هر گاه يكي از اين دو جنبه يا هر دو، ضعيف يا منتفي گردد، به همان نسبت امت اسلامي - چه افرادش و چه ملتها و كشورهايش - آسيب پذيرتر مي گردند. در متون شرع مقدس اسلام و در نص قرآن كريم، به هر دو جنبه ي حج تصريح شده و براي چشم هاي بينا و دلهاي با انصاف، جاي ترديد گذاشته نشده است. در كنار فرمان: «فاذكروا اللَّه كذكركم آباءكم او اشد ذكراً»، دستور: «و اذان من اللَّه و رسوله الي الناس يوم الحج الاكبر ان اللَّه بري من المشركين و رسوله»(1) آمده، و هماهنگ با كريمه ي حكمت آميز: «لن ينال اللَّه لحومها و لادماؤها و لكن يناله التقوي منكم كذالك سخرها لكم لتكبروا اللَّه علي ماهداكم و بشرالمحسنين»(2) آهنگ اميد بخش: ليشهدوا منافع لهم نازل گرديده است. هر توصيه و تبليغ و كوشش براي كمرنگ كردن يا كنار گذاشتن

هر يك از اين دو جنبه، مقابله با آيات و فرامين قرآن كريم است. هيچ خسارتي براي امت اسلامي، سنگين تر از آن نيست كه تعاليم و رهنمودهاي اسلام كه ذخيره هاي حياتي ابدي براي مسلمانان و همه ي بشريت است، دستخوش غفلت و جهالت رهبران ديني و سياسي آنان گردد و مجال بهره مندي مردم از آن، سلب شود. حج يكي از اين ذخيره هاي ابدي است، و بر همه ي مسلمين واجب است كه آن را بهتر شناخته و بيشتر مورد بهره برداري امت اسلامي قرار دهند. امروز جهان اسلام دچار مشكلات بزرگ و تهديد كننده يي است كه اگر مسلمانان با نيروي ايمان و مجاهدت و توكل و با همتهاي بلند و چشمهاي باز و استفاده از ذخائري كه خداوند در اين دين حنيف قرار داده است، اين مشكلات را بر طرف نسازند دشمنان مستكبر اسلام كه به سلاح قدرت سياسي و نظامي و تكنولوژي مسلح اند، هر روز دائره ي مشكلات را تنگتر خواهند كرد و آزادي و نجات را براي ملتهاي اسلامي باز هم دهها سال بلكه قرنها به عقب خواهند انداخت و شايد برخي ملتها را بكلي استحاله كرده، خصوصيت اسلامي آنان را با تحميل و ترويج نيمه ي فاسد و مفسد فرهنگ غربي، بتدريج نابود خواهند ساخت. امروزه - پس از قيام جمهوري اسلامي در كشور ايران و شكوفا شدن نهضت بيداري اسلامي در بسياري از كشورهاي اسلامي - پرده از روي بسياري از حقايق تلخ و شيرين برداشت شده و افراد زيادي در سراسر جهان اسلام قادر بر تحليل حوادث و فهم واقعيات اند. ولي بايد قبول كرد كه دست جادويي تبليغ راديو و تلويزيون و مطبوعات كه

در سطح جهان، عمدتاً از آستين صهيونيستها و همكاران غربي شان و احياناً مزدوران ظاهراً مسلمان دولتهاي مستكبر، خارج مي شود، بسياري از حقايق روشن را واژگونه مي سازد. لذا بجاست كه فهرست مجملي از مشكلات و نيز امكانات دنياي اسلام آورده شود: در بخش امكانات بايد از جمعيت يك ميليارد و چند صد ميليوني مسلمين آغاز كرد كه بيش از پنجاه دولت، و سرزمين گسترده يي در ميانه ي اقيانوس آرام و اقيانوس اطلس را در اختيار دارند. در ميان اين جمعيت عظيم، ملتهايي كه معروف به هوش سرشارند. و تمدنهايي كه داراي سابقه ي چند هزار سال است، و شخصيتهاي بارز علمي و سياسي وجود دارند. اين مجموعه كه نامش امت اسلامي است داراي فرهنگي غني با ميراثي زخار و همراه با شكوفايي و درخشندگي استثنايي است و در عين تنوع و گوناگوني گسترده، از وحدت و هم آهنگي شگفت آوري بهره مند است كه از احاطه و نفوذ اسلام و توحيد خاص و خالص آن در همه ي اجزاء و اركان و زوايايش، پديد آمده است. اين ملتهاي برادر و همدل كه از نژادهاي سياه و سفيد و زرد تشكيل شده و به دهها زبان سخن مي گويند، همه خود را اجزاء برابر امت بزرگ اسلامي مي دانند و به آن افتخار مي كنند و همه روزه به يك مركز رو كرده با يك زبان خدا را نيايش كرده، از يك كتاب آسماني درس و الهام مي گيرند. و آن كتاب آسماني متضمن تبيين همه ي حقايق و مشتمل بر دستور همه ي نيازها و تكاليف آنهاست: «و نزلنا عليك الكتاب تبياناً لكل شي ء و هدي و رحمة و بشري للمسلمين»(3) منطقه ي جغرافيايي اين مجموعه ي

بشري، يكي از غني ترين - اگر نگوييم غني ترين - سرزمينهاي جهان از لحاظ منابع طبيعي است، و بطور ويژه منابع نفت آن پشتيبان تمامي چرخ و پر تمدن ماشيني امروز جهان است، يعني اگر اين مجموعه براي چند ماه نفت خود را به روي مشتريان ببندد، بيشترين بخش جهان و از جمله كشورهايي كه دولتهاي آنان از قرنها و هم اكنون، سرنوشت ملتهاي مسلمان را بازيچه ي آزمندي و زورگويي خود كرده اند، در تاريكي و سرما و واماندگي غرق خواهند شد. بجز اينها، فهرست امكانات امت اسلامي، مشتمل بر صدها عنوان و سرفصل برجسته ي انساني، فرهنگي، مادي و اقتصادي، سياسي و اجتماعي است كه هر كسي با ژرف بيني و بازنگري مي تواند از آن آگاه شود. اكنون به مشكلات بزرگ اين مجموعه ي عظيم - يعني امت اسلامي - نظر بيفكنيم؛ مشكلاتي كه موجب شده است اين واحد پر استعداد، نتواند از آنهمه امكانات استثنايي و كارساز بهره ببرد و در نتيجه ملتها و كشورهاي اسلامي از قافله ي دانش بشري عقب؛ و از ثروت عظيم مادي خود بي بهره؛ و در مسابقه ي بزرگ فرهنگي جهان، مقهور فرهنگهاي بيگانه؛ و در عرصه ي سياست بين المللي، تابع ديگران؛ و از لحاظ نظامي غالباً در معرض تجاوز و سركوب قدرتهاي استكباري، بوده باشد. اين مشكلات كه بيشتر بر اثر كوتاهي و غفلت يا بد كرداري و خيانت از درون امت اسلامي، پديد آمده است، فهرست طولاني يي را تشكيل مي دهد، كه به عنوان رديفهاي اول آن مي توان اينها را بر شمرد: - اختلافات فرقه يي كه بيشتر به وسيله ي علماي سوء و نويسندگان مزدور ترويج و تشديد مي شود. - اختلافات قومي و ملي ناشي

از ملي گراييِ افراطي كه بيشتر به دست روشنفكران وابسته دامن زده مي شود. - تسليم در برابر قدرتهاي مداخله گر كه برخي كشورها را به اقمار قدرتهاي بزرگ بدل ساخته است. - تسليم در برابر فرهنگ فاسد غرب و حتي ترويج آن با انگيزه هاي سياسي يا عقيدتي. - بي اعتقادي و بي اعتنايي برخي از دولتها به مردم خود و اراده و عقيده و نيازهاي آنان، و خودكامگي در برابر آنان. - مرعوب بودن بسياري از شخصيتهاي سياسي و فرهنگي دنياي اسلام از قدرتهاي مسلط جهان و امروز مشخصاً از امريكا. - حضور دولت غاصب صهيونيستي در قلب منطقه ي اسلامي كه خود عامل بسياري از مشكلات ديگر است. - ترويج جدايي دين از سياست و معرفي اسلام به عنوان يك تجربه ي فردي كه هيچ كاري به مسائل زندگي از قبيل: حكومت و سياست و اقتصاد و غيره ندارد. اينها و دهها مشكل بزرگ و اساسي ديگر كه غالباً با وجود ريشه هاي تاريخي، در صورتي كه رهبران سياسي و ديني از خود اخلاص و همت و آزادگي نشان مي دادند قابل علاج مي بود، منشأ گرفتاريهاي كنوني جهان اسلام شده و در پي خود، فقر و جهل و تبعيض و فرو دستي سياسي و عقب ماندگي و جنگ و ويراني و خرافه و تعصب به ارمغان آورده است. سخن آن است كه حج اگر درست و كما فرض اللَّه اقامه شود قادر است همچون دارويي شفابخش، همه ي اين بيماريهاي اصلي و علتهاي ناكامي را درمان كند. اين كار يكباره اتفاق نمي افتد، ولي در طول سالهاي دراز، اجتماع ميليوني برادران و خواهران از چهار گوشه ي جهان اسلام در يك نقطه، آنهم در

عرصه ي اعمالي هماهنگ و پر معني، و در زير لواي با عظمت توحيد، و همراه با تجديد خاطره هاي صدر اسلام و ياد آوري بدر و احد، و زيارت مسجدي كه نغمه ي روح بخش آيات قرآن از حنجره ي مبارك رسول اللَّه (صلّي اللَّه عليه واله) هنوز از در و ديوار آن به گوش مي رسد، و نواي پر قدرت اللَّه اكبر مجاهدان صدر اسلام در آن موج مي زند، و در فضايي لبريز از ذكر و حضور و مناجات خداي عزوجل، كه انسانها را از نفس ضعيف و خود خواه و كج انديش جدا كرده، به معدن مجد و عظمت و قدرت ربوبي متصل مي سازد سرچشمه ي شفابخشي است كه دلها را قوي، و همتها را بلند، و اراده ها را استوار، و جانها را سرشار از اعتماد، و ديدها را وسيع، و آرمانها را نزديك، و برادران را متحد، و شيطان را خوار، و كيد او را ضعيف مي سازد. آري، حج درست و كامل، حج توحيدي، حجي كه منبع عشق به خدا و مؤمنين و برائت از شيطانها و بتها و مشركين باشد، رشد همه ي مشكلات امت اسلامي را ابتدا متوقف و سپس آن را مرتفع مي سازد و منشأ عزت اسلام و شكوفايي زندگي مسلمين و استقلال و آزادي كشورهاي اسلامي از شر اجانب مي شود. بر پايه ي همين درك درست از اهميت حج بود كه پس از پيروزي انقلاب كبير اسلامي در ايران، مسأله ي حج در صدر اقدامات بين المللي حكومت جمهوري اسلامي قرار گرفت و دولت كريمه، جنبه ي سياستُ اللهي اين فريضه را كه مظهر عزت و قدرت حضرت حق است با جنبه ي عبادتُ اللهي آن كه جلوه گاه غفران و رحمت ربوبي است، به هم

آميخته، حج امروز را به حج صدر اسلام نزديك ساخت، و به عنوان نمادي از اين همه، مراسم برائت از مشركين را در حج، بار ديگر زنده كرد و تاكنون با وجود همه ي سختگيري هاي سياسي و شدت عملهاي ناشي از انگيزه هاي غير اسلامي، اين وظيفه ي اسلامي را دنبال كرده است. جمهوري اسلامي به عنوان نظامي كه عليرغم تبليغات و تلاشهاي ضد اسلامي صد سال اخير، حيات و پويايي و قدرت اسلام را در اداره ي جوامع عظيم بشري، ثابت كرده است، به حج نه همچون وسيله يي براي خود، بلكه همچون عرصه يي براي بيداري مسلمين و دميدن روح تقوا و ايمان به اجراي شريعت اسلام و عزت و استقلال مسلمانان جهان، نظر افكنده است. آنان كه تحرك و جامعيت حج را نفي و رد مي كنند، در واقع عزت و استقلال مسلمانان و نجات آنان از پنجه ي خونين استكبار و صهيونيسم را رد مي كنند. هر گونه فتوي و نظريه ي ديني در اين باره، حكم به غير ما انزل اللَّه است كه به گمان زياد، از روي جهل به حقايق جهان و محيط و نداشتن چشم باز و بصيرت لازم در امور مسلمين صادر مي شود. امروز هر كس وضع دشوار ملتهاي مسلمان و تسلط دولت جبار ايالات متحده بر آنان را بداند، هر كس از جنايات صهيونيستها و توطئه هاي پنهان آنان عليه كشورهاي مسلمان آگاه باشد، هر كس از پيشرفت اين غده ي بدخيم سرطاني در اركان اقتصادي و سياسي دولتهاي منطقه احساس خطر كند، هر كس وضع تيره ي ملت فلسطين را ببيند كه در اردوگاههاي غربت، رنج مي برند و خانه و كاشانه ي خود را در تصرف جلادان خويش مي بينند،

هر كس از وضع جنوب لبنان و منطقه ي اشغالي آن به دست صهيونيستها و مناطق دائماً در معرض تهاجم آن با خبر باشد، هر كس فاجعه آفريني اخير در لبنان را شنيده باشد كه صهيونيستها با پشتيباني دولت امريكا اكنون دوازده روز است كه يكسره از هوا و زمين و دريا بيش از نيمي از اين كشور را بمباران مي كنند و كودكان و زنان و مردم غير نظامي را قتل عام مي كنند؛ هر كس از بوسني و افغانستان و كشمير و تاجيكستان و چچنستان مطلع باشد، هر كس توطئه هاي پي در پي و اقدامات خصمانه ي امريكاي طغيانگر و صهيونيسم ضد بشر را بر ضد جمهوري اسلامي كه امروز مظهر حاكميت قرآن و اسلام است، بداند، آري هر كس اين حقايق را دانسته و از غيرت اسلامي و احساس وظيفه ي ديني برخوردار باشد، ترديد نخواهد كرد كه از دست دادن ذخيره ي عظيم حج و ضايع كردن اين پشتوانه ي مستحكم الهي براي اسلام و مسلمين، خسارتي بي جبران و گناهي بي غفران است. ضعف كنوني دولتهاي مسلمان، و تفرقه ي مصيبت بار كشورهاي اسلامي، واقعياتي نيستند كه بشود كتمان يا انكار كرد. امروز جهان عرب به دست خود، خود را در شرائطي قرار داده است كه متأسفانه قادر نيست حتي براي يك روز پاي در ميدان جنگ با دشمن غاصب سرزمينهايش بگذارد و از ملت لبنان كه قرباني جنايت دولت غاصب صهيونيست است دفاع كند. امروز در حالي كه ابزارهاي جنگ هوايي و دفاع هوايي با قيمتهاي افسانه يي از كارخانجات غربي در انبارهاي اين كشورها انباشته شده، هواپيماهاي صهيونيستهاي خونخوار آزادانه خانه و كاشانه ي مردم عرب را بر سر آنان

ويران مي كنند و هيچيك از اين دولتها نمي توانند راه آن را ببندند. اين حقائق تلخ باضافه ي نفوذ سياسي قدرتهاي استكباري در بسياري از اين كشورها؛ و هجوم بدون مانعي كه براي تسخير فرهنگي كامل آن كشورها مي شود و مصائب فراوان و هشدار دهنده ي ديگر، براي هر وجدان پاك و عقل سالمي كافي است تا تشخيص دهد كه كشورها و ملتهاي اسلامي و مجموعه ي نمونه برداشته ي آن كه اينك در گرد كعبه ي شريف و در مواقف متبرك سرزمين وحي حضور دارند، بيش از هميشه به معني و روح حج و به ذخيره هاي انباشته ي آن نيازمندند و حتم است كه از آن بهره بردارند. اين است سخن ما و اين است داعيه ي ما درباره ي حج و درباره ي ديگر شعائر نجاتبخش اسلامي. جمهوري اسلامي به خاطر همين موضع استوار و شجاعانه در دفاع از اسلام و احكام اسلامي، از آغاز تاكنون مورد خشم و انزجار قدرتهاي استكباري و در رأس آنان شيطان بزرگ امريكا قرار داشته و دارد. آنها جمهوري اسلامي را به توسعه طلبي و جنگ طلبي و صدور ناامني متهم مي كنند تا در برابر افكار عمومي مردم جهان و مسلمين، دليلي براي كين توزي و دشمني خباثت آميز خود تراشيده باشند. راديوهاي مزدور آنان و مطبوعاتي كه با سرمايه هاي صهيونيستها يا دست نشاندگان امريكا و صهيونيسم در همه جا از جمله در كشورهاي اسلامي منتشر مي شود، بي وقفه تهمتها و شايعه ها و تحليلها و خبرهاي دروغ و غرض آلود را بر ضد جمهوري اسلامي منتشر مي كنند، تا مدّ نفوذ معنوي انقلاب اسلامي و قداست و محبوبيت نام امام راحل ما (قدس اللَّه نفسه) را بشكنند و متوقف كنند. آنها با مدرن ترين روشنهاي تبليغي نامردانه

مي كوشند با لجن پراكني بر ضد جمهوري اسلامي، طرفدارانش در دنياي اسلام را از آن رويگردان كنند و حائلي از دروغ و تهمت ميان ايران سربلند اسلامي و ديگر كشورهاي اسلامي كه آنان از تكرار تجربه ي ايران در آنها مي هراسند پديد آورند. رسواترين تروريستهاي عالم يعني سران حكومت غاصب صهيونيست و حاميان بد سرشت آنان در دولت امريكا، ايران اسلامي را به تروريسم متهم مي كنند. سردمداران امريكا و اسرائيل به هر بهانه يا بي بهانه، انگشت اشاره ي تهمت آميز خود را به سوي جمهوري اسلامي نشانه مي روند و در هر چند كلمه ي سياسي خود يك بار، نام مقدس و عزيز و درخشان ايران اسلامي نشانه مي روند و در هر چند كلمه ي سياسي خود يك بار، نام مقدس و عزيز و درخشان ايران اسلامي را با خشم و نفرت بر زبان مي آورند. اين مايه ي افتخار ما است كه بد سيرتان و روسياهان مشهور عالم از ما متنفر باشند. ما نيز از آنان و كردارهاي زشت و دستهاي آلوده ي آنان متنفر و بيزاريم. خدا و رسولش هم از آنان متنفر و بيزارند. «ان اللَّه بري من المشركين و رسوله»(4) امروز جمهوري اسلامي به فضل الهي و به رغم دشمني و كارشكني بدخواهان، با قدرت و عزت و با اراده و عزم استوار به پيش مي رود. كشوري با ثبات، سازندگي و آباداني يي روز افزون، مديريتي محبوب و محشور با مردم، حضور و عزتي بسزا در جهان، ايماني پرشور به اسلام، جواناني زنده و با نشاط و رها از گرفتاريهاي غم انگيز جوانان بسياري از كشورها، مردمي هوشمند و شجاع و آماده ي دفاع از اسلام و ايران، معنويتي دامن گستر

در كنار زندگي يي رو به توسعه و رشد، و بالاخره وحدت كلمه يي كم نظير و مثال زدني. و بحمداللَّه چنين است كه حجم انبوه تبليغ دشمن بر ضد ما، نشانه ي عظمت و اقتدار روز افزون ملت و كشور ماست. در پايان، همه ي حجاج عزيز را به اغتنام فرصت اين ايام بزرگ فراخوانده، همگان را به تدبر در حج و توشه برداري معنوي و روحي براي بقيه ي عمر دعوت مي كنم. از آقايان روحانيون محترم مي خواهم كه اين مضامين را در جمع كاروانهاي ايراني و غير ايراني به گونه هاي مناسب مطرح فرمايند و دلها و جانها را به معنويت حج و نيز به مضمون سياسي آن متوجه سازند. از خداوند متعال عزت اسلام و مسلمين و استقلال واقعي كشورهاي اسلامي و رهايي آنان از نفوذ سياسي و اقتصادي مستكبران عالم را مسألت مي كنم و بقاء مجد و عظمت ايران اسلامي را در زير سايه ي الطاف و عنايات ويژه ي حضرت بقيةاللَّه الاعظم (روحي فداه) از حضرت احديت طلب مي نمايم. والسّلام علي جميع اخوانناالمؤمنين - علي الحسيني الخامنه يي - چهارم ذي الحجه 1416 هجري قمري - برابر با چهارم ارديبهشت 1375 هجري شمسي --------------------------------------------------------------------------------

1) سوره ي توبه - آيه ي 3 2) سوره حج - آيه ي 37 3) سوره نحل - آيه ي 89 4) سوره توبه - آيه ي 3

پيام خطاب به نمايندگان مجلس شوراى اسلامى

پيام خطاب به نمايندگان مجلس شوراي اسلامي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اكنون كه مجلس شوراي اسلامي دوره ي چهارم به پايان مي رسد، جاي آن است كه از نمايندگان محترم در اين مجلس، به خاطر انجام وظيفه ي نمايندگي ملت بزرگ و عظيم الشأن ايران، تشكر و قدرداني كرده، ثواب معنوي و اخروي را كه نتيجه ي خدمت صادقانه با قصد قربت است،

براي آنان آرزو نمايم. نمايندگان مجلس شوراي اسلامي بايد اين عنوان بزرگ را قدر دانسته با همه ي وجود به وظائف آن قيام كنند. بحمداللَّه مجلس محترم در همه ي ادوار خود خدمات بزرگي را تقديم كشور و انقلاب كرده است و اميدوارم همواره چنين باشد. والسّلام علي العباد الصالحين - 12 ذيحجه 1416 برابر با 12 ارديبهشت 1375 - سيّد علي خامنه اي

پيام به مناسبت افتتاح دوره ى پنجم مجلس شوراى اسلامى

پيام به مناسبت افتتاح دوره ي پنجم مجلس شوراي اسلامي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم با تفضلات الهي و عنايات حضرت بقيةاللَّه (ارواحنافداه)، اكنون مجلس شوراي اسلامي كه يكي از زيباترين جلوه هاي مردم سالاري در نظام جمهوري اسلامي است، براي يك دوره ي چهار ساله ي ديگر قدم در راه مي گذارد و محصول انتخابات پر شور و پر تلاش اخير، كار و تكليف قانوني خود را آغاز مي كند. خداوند قادر متعال را بر اين موفقيت و نعمت بزرگ سپاس مي گويم، و از ملت عظيم الشأن ايران كه با اراده ي قوي و ذهن بيدار و ايمان شور انگيز خود اين بار نيز بر مكر دشمنان فائق آمده، راه عزت و سعادت خود را در پرتو راهنمائيها و نصايح امام راحل شناخته و پيمودند، تشكر مي كنم. همچنين در اين فرصت از نمايندگان محترم دوره ي چهارم مجلس به خاطر تلاش چهارساله ي آنان در راه اعتلاي كشور در زير پرچم عزيز و سربلند اسلام، قدرداني كرده، به ويژه زحمات دلسوزانه ي رئيس محترم و هيأتهاي رئيسه ي آن دوره را گرامي مي دارم و اميدوارم خداوند به يكايك آن برادران و خواهران به قدر مجاهدتي كه كرده و اخلاصي كه ورزيده اند، اجر جزيل عنايت فرمايد. برعهده ي همه ي آحاد ملت و مخصوصاً مسؤولان بخشهاي مختلف و بالاخص نمايندگان دوره ي پنجم

مجلس شوراي اسلامي است كه نعمت تشكيل مجلس مردمي را در موعد مقرر قانوني كه به همت دست اندركاران امور انتخابات فراهم گشته است قدر دانسته خداي بزرگ را بر اين دستاورد گرانبها كه مايه ي عزت كشور و سربلندي ملت انقلابي ما است، شكر گزارند. اين حركت متين و مداوم كه در طول سالهاي پرحادثه ي انقلاب و در ميان همه ي دشواريهاي گوناگون شانزده سال اخير، بي وقفه ادامه داشته، نمايشگر ثبات كشور و پويايي انقلاب و بيداري مردم و توانايي مسؤولان است. و در وراي اين همه، نمايشگر لطف و فضل الهي بر اين ملت و اين كشور، و نشانه ي دست اعانتي است كه به بركت اخلاص مؤمنان و فداكاري جوانان و خون شهيدان و گذشت ايثارگران اين ملت، از آستين قدرت كامله ي الهي به ياري آنان برآمده است. اين جانب با تضرع و ابتهال به درگاه حضرت باري تعالي، تداوم اين چشمه ي فياض را از ذات مقدسش مسألت مي كنم و نكاتي را كه با توجه به شرائط كنوني و اوضاع و احوال فعلي جهان، تذكر آن لازم و رعايت آن، وظيفه ي حتمي است، به عرض شما نمايندگان محترم و منتخب مردم در دوره ي پنجم مجلس شوراي اسلامي، مي رسانم: 1 - نخستين نكته ناظر به جهت گيري كلي مجلس است كه بايد در سمت و سوي هدفها و شعارها و ارزشهاي متعالي اسلام باشد. اين نكته اگر چه با توجه به اين كه مجلس، عصاره ي ملت مسلمان و انقلابي و محصول انقلاب اسلامي است، سخن تازه يي نيست و توصيف افتخار آميز «اسلامي» در دنباله ي نام مجلس شورا خود گوياي طبيعت و جهت آن هست، ليكن در وضع كنوني كشور

كه بحمداللَّه حركت سازندگي با شتاب و استحكام، در حال اوجگيري است، توجه و اعتناء به اين خصوصيت، نقش و اهميت تازه يي مي يابد. شايد يكي از عوارض دوران سازندگي در نظامهاي ارزشي آن است كه برخي افراد ساده انديش و ظاهربين را از نقش عامل ايمان و عقيده و اصول پايه يي نظام غافل مي سازد و اين پندار غلط را بر آنان مسلط مي كند كه گويا با ورود به مراحل پيشرفت سازندگي كشور، دوران شعارهاي مقدس و ارزشهاي اصيل به سرآمده است. اين تصور باطل همراه با برخي انگيزه هاي مادي و شخصي موجب آن مي شود كه اين گونه اشخاص ارزشها را مورد بي اعتنايي قرار داده، رابطه ي تنه و شاخه را با ريشه، انكار كنند. براي پيشگيري از اين پديده ي خطرناك، بر زبدگان ملت است كه در همه ي برنامه ريزي ها به نقش بنياني ارزشهاي اسلام و انقلاب تكيه يي حقيقي - و نه زباني و ظاهري - نشان دهند. بديهي است كه هر ملتي براي تأمين سعادت و عزت خود نيازمند به حركت سازندگي در كشور خود مي باشد. مشكل ملتهايي كه نمي توانند با تلاش سازنده، كشور خود را از حضيض فقر و وابستگي و تبعيض و فساد سياسي و اخلاقي نجات دهند آن است كه: سازندگي را با فراموش كردن اصول ارزشي و اخلاقي و ديني صحيح، طلب مي كنند و به دنبال سراب سازندگي، خود را در دام بيگانگان يا در ورطه ي فساد مالي و سياسي و اخلاقي مي افكنند. نتيجه آن است كه به نام پيشرفت ظاهري كشور، انسانيت و شرف و استقلال خود را از دست مي دهند، و غالباً حتي به سازندگي پايه هاي مادي كشور خود هم توفيق نمي يابند

و دنيا و آخرت و ماده و معني را يكجا فداي غفلت خود مي كنند. جمهوري اسلامي مدعي سازندگي كشور و نجات ايران از عقب ماندگي هاي دوران ستمشاهي است، و امروز هر گامي در راه پيشرفت علمي و صنعتي و اقتصادي و هر اقدامي در وادي نوسازي كشور، دليلي بر حقانيت نظام مقدس جمهوري اسلامي و شاهدي بر درستي آن مدعا است. ولي هر اقدامي در راه توسعه ي اقتصادي و آباد سازي كشور در صورتي با توفيق همراه خواهد بود كه از تفكر و اصول اسلامي مايه بگيرد و در جهت تحكيم آرمانها و ارزشها و شعارهاي انقلاب اسلامي باشد. در اين صورت است كه حركت سازندگي، حركتي حقيقي و تضمين شده خواهد بود و كشور به توهم سازندگي، در ورطه ي وابستگي و فساد مالي و سياسي و اخلاقي نخواهد غلتيد. نمايندگان محترم مجلس پنجم بايد به دقت مراقب باشند تا در تصويب برنامه ها و طرحهايي كه مقصود از آن سازندگي كشور است به اين نكته توجه كنند و همچنانكه دولت خدمتگزار و مجلس شوراي اسلامي تاكنون عمل كرده اند، آباداني كشور و عزت و اعتلاي ملت را در پرتو ارزشهاي اسلام و انقلاب دنبال كنند. هر كس به نام سازندگي، ارزشهاي انقلابي را مورد بي اعتنايي قرار دهد، در دعوي سازندگي نيز دچار خطا و توهم است، و هر كس به اين عنوان كه امروز روز عمل است، شعارهاي درخشان انقلاب را تحقير كند، مانند كسي است كه بر سر شاخه نشسته و بن مي برد. ليبراليسم منحرف غربي كه امروزه ملتهاي اروپا و امريكا در فضاي آلوده ي آن دست و پا مي زنند و اخلاق و فضيلت و روابط

انساني و اساس خانواده و پيوند نسل جديد را با پدران و مادران و بطور كلي معنويت و ايمان خود را در سايه ي شوم آن فاني شده مي يابند، در ميدان سياست و اقتصاد، توقعات نامشروعي را از نظام اسلامي و مسؤولان بلند پايه ي آن مطرح مي كند. وظيفه ي مجلس شوراي اسلامي در مرتبه ي اول، ايستادگي در برابر اين توقعات و پاي فشردن بر راه روشن و صراط مستقيم اسلام و انقلاب اسلامي است. و اين مهمترين توقع اين جانب و ملت بزرگ و شجاع ايران از نمايندگان منتخب مردم است. 2 - مجلس شوراي اسلامي، مظهر وحدت ملي و يكپارچگي و اتفاق همه ي گروهها و قوميتها و سلائق و عقايد است. در اين مجلس كه از منتخبان حقيقي ملت بزرگ ايران تشكيل شده است، نمايندگان شهرها و استانهاي دور و نزديك، نمايندگان اقوام گوناگون ايراني، نمايندگان سلائق و عقايد سياسي، نمايندگان اقليتهاي ديني در كنار مسلمانان، همه با هم براي انجام وظايف قانوني مجلس شوراي اسلامي همكاري و تلاش مي كنند. اين يكي از باشكوه ترين جلوه هاي اتحاد ملت ايران است. اين جا همه براي پيشرفت ايران اسلامي، و سربلندي و پيروزي نظام پرافتخار جمهوري اسلامي مجاهدت مي كنند و همه يك هدف را مي جويند. نمايندگان محترم بايد اين يكپارچگي را قدر شناخته، همه ي كوشش و مجاهدت خود را صرف تحكيم و تعميق آن كنند. همه ي گفته ها و مصوبه ها و نطقها در مجلس بايد در جهت همدلي بيشتر ميان ملت باشد و حتي منش و رفتار و گفتار نمايندگان محترم بايد زخم هايي را كه احياناً در هنگام انتخابات در برخي از حوزه ها پديد آمده است، التيام بخشد. هر حركت و گفتار

و نطقي در مجلس كه به دودستگي و اختلاف يا تشويش اذهان مردم بينجامد، كاري بر خلاف طبيعت و جهت مجلس شوراي اسلامي است. مجلس در همه ي دوره هاي چهارگانه ي گذشته محل تلاقي جناحها و سلائق سياسي موجود در كشور بوده و در اين دوره نيز چنين است. در برخي دوره ها، برخوردهاي سياسي نمايندگان، نتوانسته است تريبون مجلس را از وظيفه ي مهم «حفظ التيام و همدلي ملي » باز دارد و آن را به وسيله يي براي ايجاد تشنج و جنگ اعصاب بدل سازد. اين بي شك براي هر دوره يي از ادوار مجلس شوراي اسلامي مايه ي پيشرفت است. ولي همه ي اينها بايد در محيطي سالم و آرام و به دور از تشنج و پيراسته از كارهاي غير اخلاقي باشد. بلندگوي مجلس نبايد وسيله يي براي پراكندن سخنان زهرآگين و خاموش كردن فروغ اميد در دلهاي مردم و بدبين كردن آنان به دولت يا مجلس يا ديگر مسؤولان بخشهاي گوناگون كشور باشد. جناح هاي گوناگون سياسي بايد در عين دوگانگي هايي كه در فهم مسائل گوناگون دارند سعي خود را بر پيشرفت كشور در زير پرچم پرعزت احكام اسلامي متمركز كنند. جبهه گيري هاي ناسالم و نسبتهايي كه به معناي وجود چند دستگي در مراكز عالي نظام است، مناسب مجلسي كه مي بايد مظهر وحدت ملي باشد نيست. در جمهوري اسلامي همه ي كانونهاي اصلي انديشه و سياست و تدبير موظف اند، برگرد محوري واحد، جهت واحدي را دنبال كنند كه متوجه به هدف والاي بناي ايران اسلامي آباد و مقتدر و سربلند است و بحمداللَّه هيچكس از مسؤولان نظام جمهوري اسلامي، از اين وظيفه ي بزرگ رويگردان نيست. مجالس كشورهاي غربي همچنانكه از لحاظ اخلاق سياسي، صلاحيت

آن را ندارند كه الگو قرار گيرند، از لحاظ تركيب سياسي نيز لزومي ندارد كه در كشور بزرگي چون ايران كه از لحاظ اخلاق و سياست و ارزشهاي متعالي، از منبع فرهنگي سرشاري برخوردار است، مورد تبعيت و تقليد واقع شوند. تعبيرهاي چپ و راست يا اصرار بر وجود احزاب سياسي در مجلس قانونگذاري و مانند اينها، سوغاتهاي بي ارزشي است كه شأن مجلس شوراي اسلامي بالاتر از پذيرش كوركورانه ي آنها است. 3 - مجلس بر حسب طبيعت خود داراي رابطه يي نزديك و مهم با دولت است. تنظيم صحيح اين رابطه، يكي از مهمترين كارهاي نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي است. تصويب قوانيني كه دولت را موظف و قادر بر اداره ي صحيح امور نمايد و سپس نظارت بر اجراي آن از راههاي قانوني، نخستين وظيفه ي مجلس است و اين وظيفه مستلزم همكاري و همدلي ميان مجلس با دولت و حمايت مجلس از دولت است. سلامت اين رابطه بايد به گونه يي باشد كه دولت، مجلس را گره گشاي كارهاي بزرگ بشناسد و از حكمت و مصلحت شناسي آن در اجراي وظائف دشوار خود بهره بگيرد. هم در وضع كنوني كه دولت خدمتگزار با رياست يكي از ياران برجسته ي امام راحل و يكي از چهره هاي درخشان انقلاب در حال انجام وظيفه است و هم در دولت بعدي كه به فضل و هدايت الهي مسؤوليت اداره ي اجرايي كشور بر دوش شخصيت برجسته و برگزيده ي ديگري خواهد بود، همواره مجلس محترم بايد همچون چشمي تيزبين و مغزي مصلحت شناس و سرانگشتي گره گشا عمل كند تا دولت و مجلس هر يك در جايگاه خود بتوانند مشكلات مردم را حل كنند

و كشور را به پيش ببرند و مجلس زمينه ساز و آسان كننده ي خدمات و وظائف اجرايي دولت باشد. بديهي است كه اين سخن به آن معني نيست كه نمايندگان به وظائف قانوني تذكر و سؤال و استيضاح در موارد خود عمل نكنند يا در رسيدگي به تخلفات كوتاهي نمايند. نمايندگان محترم در هر حال بايد صراحت و حقگويي و آزادگي خود را حفظ كنند و بالخصوص مراقب باشند كه وسوسه هاي بعضي از شياطين كه احياناً ممكن است در صفوف مقدس مديران اجرايي كشور نفوذ كرده باشند آنان را از وظائف نمايندگي ملت كه امانت الهي است باز ندارد. 4 - توصيه ي اين جانب به نمايندگان محترم آن است كه رابطه ي خود را با توده هاي مردم بخصوص قشرهاي محروم برقرار و مستحكم سازند. اين كار، هم نيازهاي حقيقي مردم را به آنان نشان خواهد داد، هم اولويتها را مشخص خواهد كرد و هم اهميت رعايت بيت المال و حذف هزينه هاي غير لازم را آشكار خواهد نمود و نمايندگان محترم را در ارائه ي طريق به مسؤولان دولتي و نيز در عمل شخصي، از معرفت لازم برخوردار خواهد ساخت. همچنين نمايندگان محترم را به اهميت دادن به وقت مجلس و كميسيونهاي آن و جلوگيري از هدر رفتن حتي يك دقيقه از آن و اجتناب از غيبتهاي ناموجه، توصيه مي كنم و نيز به استفاده از اطلاعات كارشناسانه در كميسيونها و بخشهاي مختلف، و دقت و مطالعه بر روي لوايح و طرحهايي كه تقديم مجلس شده است، و شركت حتمي در رأي گيري، و رأي دادن بر طبق صلاح كشور و در چهارچوب احكام نوراني اسلام، و سنجيده گويي در همه ي اظهاراتي كه

از بلندگوي مجلس منتشر مي شود. و همچنين همه ي برادران و خواهران نماينده را توصيه مي كنم به رعايت تقوا، و روي آوردن به توجه و عبادت و معنويت، و بي اعتنايي به زخارف دنيا، و خرد و حقير دانستن پست و مقام، و بزرگ و مهم شمردن خدمتگزاري به مردم، و اهتمام به برپايي حق و سركوب باطل و بر حذر داشتن خود از تكبر و غفلت و اسراف و انحراف. و اين موعظه ي عظيم قرآني را به ياد آنان مي آورم: تلك الدار الاخرة نجعلها للذين لا يريدون علواً في الارض و لا فساداً و العاقبة للمتقين.(1) والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي --------------------------------------------------------------------------------

1) عنكبوت - 83

پيام به كنگره ى بزرگداشت مقدس اردبيلى

پيام به كنگره ي بزرگداشت مقدس اردبيلي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم برگزاري اين مجمع علمي - تحقيقي، يكي ديگر از ابتكارهاي حوزه ي علميه ي قم در بازخواني تفصيلي تاريخ قطور فقاهت شيعه و تكيه بر نقاط برجسته ي اين تاريخ غني و پر مضمون است. اين كار به اهل فن كمك مي كند تا ذخائر گرانبهايي را كه عادتاً در نگاه اجمالي آنان به مجموعه ي ميراث سلف، چنانكه بايد به چشم نمي آيد، با ريزبيني و ژرف نگري بيشتري مشاهده كنند و از متاع ارجمند هر يك از بزرگان و برجستگان، بهره ي مناسب آن را ببرند. بي شك فقيه محقق متبحر عظيم الشأن، مرحوم ملا احمد مقدس اردبيلي (قدس اللَّه نفسه) يكي از نقاط برجسته در آن تاريخ مشعشع است و در عين حال از جمله ي كساني است كه در حوزه هاي فقاهت چنان كه شأن او است مطرح نگشته و آراء فقهي و شيوه ي استنباط او در معرض نقد صاحب نظران و استفاده ي فقيهان در نيامده است. اين

بزرگوار كه عمر مبارك و نورانيش بخش اعظم قرن دهم هجري را فرا گرفته، اگر در ميان سه شخصيت بزرگ فقهي اين قرن، نفر اول شمرده نشود، مي توان گفت كه در برخي از جهات علمي از آن دو بزرگمرد ديگر يعني محقق كركي و شهيد ثاني (رحمهمااللَّه) - كه بي شك وي از هر دو نفر آنان بالواسطه استفاده برده است - برجسته تر است. دقت نظر او در تطبيق مدارك با مدعاي فقهي در هر مسأله، و قوت تحقيق او كه بحق، عنوان محقق را در كلمات بزرگان براي او تثبيت كرده است، همراه با نوآوري و شجاعت علمي، از جمله ي خصوصياتي است كه وي را شايسته ي عنوان شيخ الطائفه و حِبر محقق در كلمات مرحومين مجلسي و وحيد بهبهاني، و كتاب مجمع الفائده ي او را - بنا بر معرفي بهبهاني (رحمةاللَّه عليه) - نوشته يي بي نظير در ميان كتب متقدمين و متأخيرين و موجب شگفتي و حيرت خردمندان و انديشه وران قرار داده است. رتبه ي مثال زدني و منحصر به فرد او در تقوا و ورع چنان است كه محشّي جليل القدر مجمع الفائده، او را از جمله ي كساني مي شمرد كه فرشتگان كمر به خدمت آنان بسته اند و بزرگاني چون صاحب جواهر كه آراء فقهي او را مورد خدشه قرار داده اند، بدان اعتراف كرده اند. حوزه ي مباركه نجف تجديد حيات علمي خود را مديون اوست و سلسله ي بي انتهاي فقهاي شيعه ي ايراني تبار پس از دوره هاي نخستين فقاهت شيعه، آغاز گشته با شخصيت ممتاز و والاي اوست. انتظار مي رود كه معرفي اين بزرگمرد و تحليل شيوه ي علمي و آراء فقهي او، براي حوزه هاي علمي و حلقه هاي درس روزگار ما، افقهايي تازه

در روش فقاهت بگشايد و فقه اين روزگار را كه به استحكام و شمول و سهولت نيازمند است، هر چه غني تر سازد. اين جانب از علما و فضلاي محترم حوزه ي علميه ي قم و نيز بزرگان و دانشوران شهر كهن اردبيل - كه صدف اين گوهر تابناك بوده است - به خاطر اقدام به اين مهم، سپاسگزاري مي كنم و اميدوارم كار بزرگ آنان با برگزاري اين مجمع علمي - تحقيقي پايان نيابد و بركات آن در محيط علمي - فقهي ما ماندگار باشد. از خداوند متعال دوام توفيقات شما عزيزان و از حضرت بقيةاللَّه اعظم (روحي فداه) توجهات ويژه اش را به همگان مسألت مي نمايم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - 21/06/1375

پيام به مناسبت گردهمايى سالانه ى نماز در شهر زنجان

پيام به مناسبت گردهمايي سالانه ي نماز در شهر زنجان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم خداوند متعال را سپاس مي گويم كه دلهاي نوراني و پاكيزه يي را به كار نماز و ترويج و برپاداري آن، بر انگيخته و شوق مجاهدت و تلاش مخلصانه در اين راه را به آنها بخشيده است. ثمره ي كوششهاي هوشمندانه ي جمع شما در اين چند سال آن شده است كه نماز كه مظهر كامل پرستش و نيايش و رازگويي و نياز جويي و عشق و ايمان به محبوب فطريِ عالم وجود است، پرتوي درخشانتر و حضوري برجسته تر در ذهن و عمل جامعه ي اسلامي ما يافته است. اكنون بحمداللَّه در بسياري از جاهايي كه جماعت مردم در آن گرد مي آيند، و به ويژه مراكز گردآييِ جوانان مانند مدارس و دانشگاهها و سربازخانه ها و بوستانها و نيز دانشگاههاي دولتي و راهها و غيره، نماز، حاضر و بارز و چشم و دل نواز است. نوشته ها و گفته هاي

بسيار در رسانه ها و در كتابها و درسها و برنامه هاي هنري و تبليغي، به نماز مي پردازد و ذهنها و دلهاي كسان بي شماري را به اين تكليف شيرين و دلنشين، متمايل مي سازد و به گزاردن آن وا مي دارد. شك نبايد كرد كه اين، راهي است به سوي كاميابي و توفيق در همه ي مهامّ شخصي و اجتماعي، راهي است به سوي سعادت و فلاح. قد افلح المؤمنون، الذين هم في صلوتهم خاشعون. چه افراد و جماعاتي كه با شناختن قدر و جايگاه ذكر و خشوع و انابه - كه نماز مظهر كامل آن است - و همراه كردن كار و ابتكار دنيايي با آن، به قله هاي تعالي و كمال رسيدند، و چه بي خبران و كوته نظراني كه با غفلت از اين راز بزرگ هستي، خود را از سعادت كامل محروم ساختند و چه در صورت تلاش و كار مادي و چه در صورت بيكارگي و تنبلي، هر جا به گونه يي خود را در منجلابهاي محروميت و ناكامي غرقه ساختند. انسانهايي كه تلاش و مجاهدت در عرصه ي زندگي بشري را با ياد خدا و انس با او و عشق به او همراه مي سازند، خوشبختي در معناي حقيقي آن را در مي يابند و آن را براي جسم و جان خود فراهم مي كنند. شما برادران و خواهراني كه به امر نماز همت گماشته ايد از اين ديدگاه، در تدارك بزرگترين خدمت به مردم و كشور خود هستيد، و بي گمان، ملت ما از معرفت به نماز و عمل به آن بهره هاي بزرگ در همه ي عرصه هاي زندگي خود خواهد برد. مسؤولان محترم اقامه ي نماز گزارش اميد بخشي از به كار بستن سفارشهاي قلبي درباره ي

نماز داده اند. اين جانب پس از سپاس از آنان و از همه ي بخشهايي كه به آن سفارشها جامه ي تحقق پوشانده اند، به همه ي دست اندركاران اين مهم و ديگر مديران و مسؤولان كشور توصيه مي كنم كه: 1 - براي تبيين ژرفاي نماز و معرفي رازها و زيبايي هاي آن، دست به تلاش پيگير و همه جانبه يي زده شود. در كتابهاي معارف دانشگاهها و كتب درسي دوره هاي پيش از دانشگاه و جزوه هاي كوچك و قابل فهم همه، سخنان نغز و پر مغز و مضمونهاي تازه ي فراوان در اين باره وارد شود. 2 - احكام فقهي نماز به صورت آسان و روان منتشر شود، و جزوه ها و نوارهاي صوتي و تصويري مناسب براي فرستادن به ميان ملتهاي ديگر، آماده گردد. 3 - اذان از حنجره ي اشخاص خوش صدا در همه جا پخش شود و هيچ شهر و محله يي محروم از آهنگ اذان نماند. 4 - مساجد، به شكل شايسته غبار روبي شود و خدمت به مسجد، كاري مردمي و همگاني شمرده شود. 5 - نماز صبح در مساجد اقامه شود. 6 - نمازهاي جمعه در هر شهر با شركت فرزانگان و اصحاب معرفت در ستادهاي آن، پربارتر گردد. 7 - مديران دستگاههاي اداري و دولتي، خود متصدي اقامه ي نماز در آن دستگاهها شوند. 8 - در سربازخانه ها آموزش نماز و عمل به آن، از آنچه هست، جدي تر گرفته شود. 9 - در ميان جاده هاي بياباني، مسجد به قدر كافي ساخته شود و در شهرهاي سر راه در همه ي بيست و چهار ساعت، مسجد باز و آماده وجود داشته باشد. 10 - در شهرها و شهركهايي كه تازه ساخته مي شود، مسجد جامع، نخستين

بنا و مركز حقيقي شهر قرار گرفته و ساخته شود. 11 - در همه ي اجتماعات با فرا رسيدن وقت نماز، نماز به پا داشته شود و اجتماعاتي كه به خاطر انبوهي آن يا به هر جهت ديگر قادر به اين كار نيستند، برنامه ي زمانبندي آنها جوري تنظيم شود كه با وقت نماز تصادف پيدا نكند. 12 - و به طور خلاصه وضع شهرها و روستاهاي كشور را جوري كنيد كه هر كس كه تازه وارد آن مي شود، آن را محيط اهتمام به نماز و جايگاه اقامه ي آن بداند. توفيقات همه ي شما را از خداوند خواستارم سيّد علي خامنه اي - 31/06/1375

پيام شفاهي به دانشجويان

پيام شفاهي به دانشجويان

بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم فرزندان عزيزم! شما در دانشگاهها به نام اسلام و براي تأمين هدفهاي عاليه ي اسلامي، فعاليت مي كنيد. اين خصوصيت اگر در عمل تحقق يابد، مي توان گفت كه كمتر فعاليتي، از لحاظ ارزش با آن برابري تواند كرد. نامهاي گوناگون مهم نيست و سلائق مختلفي كه به جدايي اين نامها از يكديگر مي انجامد، تعيين كننده نيست؛ آنچه مهم است، عمل و نيت شماست. نيتهاي خود را خالص كنيد و با هر نامي كه در دانشگاه به فعاليت اسلامي سر گرميد، آن فعاليت را منتظم، هوشمندانه، همراه با حكمت و كارداني و به دور از جنجالهاي بيهوده و تعارضهاي بدفرجام شكل دهيد. امروز كشور به دانشگاهي كه حقيقتاً اسلامي باشد، نيازمند است. در دانشگاه اسلامي علم، با دين، و تلاشگري با اخلاق، و تضارب افكار با سعه ي صدر، و تنوع رشته ها با وحدت هدف، و كار سياسي با سلامت نفس، تعمق و ژرف نگري با سرعت عمل، و خلاصه دنيا با آخرت همراه است. چنين

دانشگاهي است كه كشور را آباد مي كند، و به نظام اسلامي آبرو مي بخشد. و به پيشرفت توأم علم و اخلاق در جهان كمك مي كند. اگر اسلامي شدن دانشگاه را با اين ديد در نظر آوريد، خواهيد ديد كه براي اين كار، تلاش استاد و شاگرد و مدير دانشجو و درس و برنامه و كتاب، همه و همه ضرور و دخيل است و البته نقش مجتمعات دانشجويي اسلامي و به ويژه دفاتر نمايندگي در آن ممتاز و برجسته است. خداوند همه ي شما را موفق كند و موجبات رضاي حضرت بقيةاللَّه اعظم (ارواحنافداه) را به شما عنايت كند. سيّد علي خامنه اي

75/07/03

پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران در هفته ى دفاع مقدس

پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران در هفته ي دفاع مقدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم بار ديگر هفته ي دفاع مقدس، مناسبت شايسته يي است براي سلامي از اعماق جان، بر ارواح نوراني و ياد مبارك شهيدان، به خون خفته گاني كه در راه خدا به جهادي بزرگ توفيق يافتند، و خداوند كريم و رحيم، شهادت را كه بالاترين دستاورد اين نشئه است، پاداش آنان ساخت و اين ستاره ي گرانبها را بر ناصيه ي آنان به درخشش آورد. ياد شهيدان، يادبود ارزشهاي انساني است، و گراميداشت آنان، تجليل از برترين خصال بشري است. ياد شهيدان بايد با تدبر و عبرت گيري همراه باشد. آنان همان فرزانگاني هستند كه جان عاريت را كه كالايي تمام شدني و رو به زوال است، با نعيم پايدار الهي سودا كردند و خود را از خسراني كه هر انساني خواه ناخواه دچار آن است - يعني اضمحلال تدريجي سرمايه ي زندگي - به نيكوترين وجه رها ساختند. عمل صالح آنان كه از ايماني پايدار ريشه مي گرفته

است، برترين عملهاي صالح است. اين درس بزرگ را شهيد با حضور خود، با كرامت خود، با اجر عظيمي كه بدو وعده داده شده است، به طور پيوسته به ما كه هنوز در پشت حصارهاي ماديت و خود پرستي زنداني مي باشيم، مي دهد و ما را به جهاد، به هجرت الي اللَّه، به تلاش مخلصانه در راه خدا - كه همان انجام تكليفِ هر زمان و پاسخ به نياز هر لحظه است - فرا مي خواند. رحمت خدا بر آنان و تفضل و اجر الهي شامل حال خانواده هاي صبور و سرافراز آنان باد. و سلام اللَّه الزّاكيات علي وليّه الأعظم و محبوب جميع الأمم (روحي فداه). والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي

پيام به مراسم فارغ التحصيلى مؤسسه آموزشى پژوهشى امام خمينى قم

پيام به مراسم فارغ التحصيلي مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني قم بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم خداوند حكيم و عليم را سپاس كه اين مؤسسه ي مبارك، با فراهم آمدن شرائط لازم، اكنون رسماً افتتاح مي شود و بدين گونه حوزه ي عظيم الشأن قم از ثروت معنوي و ابزار كارآمد ديگري در عرصه ي متنوّع و پيچيده ي مسئوليّت بزرگ و تاريخي خود، بهره مند مي گردد. ژرف نگري در اين عرصه ي منحصربه فرد و توجه به هدف متعالي اين مسئوليّت ما را به لزوم اهتمام روزافزون بر انتخاب روش ها و ابزارهاي نو و كارآمد و مبتكرانه، متقاعد مي سازد و جاي ترديد نمي گذارد كه بي اعتنائي به اين مهم، مخصوصاً در اين برهه ي بي سابقه و بي نظير، موجب وارد آمدن زيان هاي جبران ناپذير بر گسترش معرفت ديني و رواج و همه گيريِ ايمان اسلامي خواهد بود. حوزه ي مقدسه ي قم كه علوم اسلامي را در سطح راقي و ممتاز تعليم و تحقيق مي كند در كنار مراكز درسي به شيوه ي معمول و معهود كه

از امتيازات فراوان برخوردار است، بايد از مراكزي كه شيوه هاي جديد پژوهش و آموزش را تجربه مي كنند، نيز برخوردار باشد و بر ذخيره ي كهن و غني و تمام نشدني خود، فراورده هاي تازه ي بشري را نيز بيفزايد. اين حركت، بيگمان بر نشاط و طراوت و تحرك اين حوزه ي سرافراز، خواهد افزود و در آينده ي نه چندان دور، ملت مسلمان ايران بلكه امّت اسلامي از بركات آن بهره مند خواهد شد. اكنون يكي از اوّلين گام ها در اين راه برداشته شده و اميد است اين روند هرگز متوقف نشود. اين جانب ضمن سپاسگذاري از رئيس عاليقدر و عالمِ و حكيم اين مؤسسه و ديگر اعلام و افاضل بزرگواري كه در اين كار سهيم بوده اند مزيد توفيقات آنان را از خداوند مسألت مي كنم و اميدوارم اين خدمت آنان مقبول خاطر مبارك بقيّةاللَّه اعظم ارواحنا له الفداه بوده باشد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته سيد علي خامنه اي 11/8/75

تقدير از دست اندركاران برگزارى نمايشگاه قرآن در موزه هنرهاى معاصر

تقدير از دست اندركاران برگزاري نمايشگاه قرآن در موزه هنرهاي معاصر بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم نشر و ترويج قرآن كريم و عزيز كه مايه ي گسترش نور و معنويت وحي الهي است، هم وظيفه است و هم خود عملي محبوب است و هم مايه ي سربلندي و افتخار كساني است كه بدان موفق شوند. در اين كار به تناسب اهميت آن، دقّت و پايبندي به اصول و موازين لازم است و هيچ سهل انگاري روا نيست. ترجمه قرآن به فارسي هنوز در نيمه راه است و جا براي برتر شدن دارد. به زبانهاي ديگر هم اين كار با همين توجه بايد انجام گيرد. توفيق شما آقايان محترم را از خداوند مسألت مي كنم. سيدعلي خامنه اي 26 رمضان المبارك 1417

تقدير از هنرمند گرامى، بهرام سالكى

تقدير از هنرمند گرامي، بهرام سالكي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم قرآن شريف مسمّي به عقيق كه عقيق درخشان اين نمايشگاه است زيارت شد. حجم و كيفيت كار هنري در آن شگفت آور است. خداي بزرگ را بر اين جلوه هاي درخشنده استعدادهاي انساني در دوران مبارك جمهوري اسلامي سپاس مي گويم و بويژه از هنرمند عزيز آقاي بهرام سالكي بخاطر تلاش ارجمندي كه مبذول داشته اند تشكر مي كنم و پرتو فضل الهي را بر دل و جان پرشوق و نوراني ايشان و ديگر هنرمندان متعهد و مؤمن مسألت مي نمايم. سيدعلي خامنه اي 17/11/75 26 ماه مبارك رمضان 1417

پيام به مناسبت هفتمين روز از دهه ى مبارك فجر انقلاب اسلامى و روز ايمان، ايثار و شهادت

پيام به مناسبت هفتمين روز از دهه ي مبارك فجر انقلاب اسلامي و روز ايمان، ايثار و شهادت بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم الحمدللَّه ربّ العالمين و صلّي اللَّه علي سيدالعالمين محمّد و اله الطاهرين سيما بقيةاللَّه في الارضين روز شهيدان فرصت مغتنمي است براي ابراز شكرگزاري از جانهاي پاكي كه بدن و همه ي تعلقات جسماني را رها كردند تا براي انسانها آزادي و رستگاري فراهم آيد و انسانهاي والايي كه غرقه در خون بر خاك افتادند تا روي زمين از ظلم و تجاوز و قساوت پاك شود. سلام ما بر آنان، بر همه ي شهيدان راه خدا كه روشنگر راه زندگي بشرند و مشعل هدايت الهي كه هديه ي پيامبران خدا براي ساكنان زمين است، فروغ و شعاع خود را از آنان گرفته است و همچنين سلام بر خانواده هايي كه گاهواره ي تربيت اين عزيزان بودند و مادران و پدراني كه در دامانهاي پاك و مطهر خود چنين گوهرهاي تابناكي را پرورش دادند، و سپس در هنگام جواني و بالندگي، آنها را به خيل شهادت سپردند و بر دشواري اين اهداء شگفت

آور، صبر و تحمل ورزيدند. و برترين درود بر امام عزيز راحل ما كه اين همه را به ما آموخت. انقلاب اسلامي و نظام مقدس جمهوري اسلامي، حيات و شكوه و پايداري و بالندگي خود را از اين فداكاري ها و گذشتها دارد و اين در ميزان عدل الهي، چيزي عظيم و حقيقتي نمايان است و ثواب الهي كه از همه ي دنيا و مافيها برتر است، بر آن مترتب است. البته افراد جامعه و به ويژه مديران و مسؤولان آن نيز وظائفي در قبال اين عناصر گرامي دارند كه اهم آن زنده نگاهداشتن نام و ياد و راه آنها است، و راه خدا هيچگاه از فداكاري هاي بزرگ كه از انسانهاي ارزشمند سر مي زند، بي نياز نيست. خداوند همه ي ما را در زمره ي اين انسانها قرار دهد. والسّلام علي عباداللَّه الصالحين - سيّد علي خامنه اي - 18/11/1375

پاسخ به پيام تبريك رياست ستاد مشترك ارتش به مناسبت حلول سال نو

پاسخ به پيام تبريك رياست ستاد مشترك ارتش به مناسبت حلول سال نو بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم تيمسار سرلشكر شهبازي متقابلاً عيد نوروز و آغاز سال نو را كه امسال مقارن با ميلاد حضرت ابي الحسن علي بن موسي الرضا (عليه الصّلاةوالسّلام) تبرك و شادي و شيريني مضاعف يافته است، به شما و همه ي فرماندهان و مسؤولان رده هاي گوناگون و يكايك آحاد عضو ارتش جمهوري اسلامي ايران و همه ي اعضاي خانواده هاي آنان صميمانه تبريك مي گويم و خوشبختي و شادكامي و توفيق همگي شماها را از خداوند متعال مسألت مي كنم. اميدوارم در سال جديد نيز مانند همه ي سالهاي قبل، ارتش شاهد موفقيت و پيشرفتهايي در انجام مأموريت خود كه در دوران سازندگي از اهميت و ظرافت ويژه يي برخوردار است، باشد. سيّد علي خامنه اي 8/12/1375

پيامها در سال 1376

پيام نوروزى مقام معظم رهبرى به مناسبت آغاز سال 1376

پيام نوروزي مقام معظم رهبري به مناسبت آغاز سال 1376 بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب والابصار. يا مدبّرالّليل والنّهار. يا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الي احسن الحال (1) عيد نوروز امسال، با يك عيد بزرگ و گرامي ديگر مصادف است كه عبارت از ولادت با سعادت حضرت ثامن الائمّه عليه الصلّاة والسّلام است. مردم شريف ايران به خاطر قرب جوار، نسبت به اين بزرگوار تعلّق خاطر مخصوصي دارند و شيعيان همه عالم، بلكه همه مسلمين عالم، از اين جهت بر مردم ايران غبطه مي برند و ايران - بخصوص مشهد مقدّس - را قبله آمال خود قرار مي دهند. هر دو عيد بزرگ را - هم عيد نوروز كه عيد تازگي و طراوت و شادي زمين و زمان است وهم اين ولادت بزرگ كه عيد مذهبي و ديني و اخلاقي و معنوي و عيد تاريخي است - به همه ملت شريف و عزيزمان و

به ايرانياني كه در خارج از كشور زندگي مي كنند؛ مخصوصاً به خانواده هاي معظّم شهيدان عاليقدر و به جانبازان عزيز و آزادگان و مفقودان و خانواده هاي آنها - كه اميدواريم ان شاءاللَّه. از مفقودان عزيز ما هم هر چه زودتر خبري به خانواده هاي آنها برسد تبريك عرض مي كنم. همچنين عيد نوروز را به ملتهاي ديگري كه براي اين عيد و آغاز بهار، اهميتي قائل هستند و آن را عيد مي شمارند - مثل كشورهاي آسياي ميانه و بعضي كشورهاي ديگر - تبريك عرض مي كنم. اميدوارم اين سال جديد كه با چنين روزي آغاز مي شود، براي ملت ما سال مبارك و به معناي حقيقي كلمه سال نيكي باشد. البته مباركي يك سال براي يك ملت، فقط به جنبه هاي مادّي آن سال نيست؛ گاهي جنبه هاي معنوي اهميت بيشتري دارند. اگر ملتي بتواند يك تحوّل اخلاقي در خود به وجود آورد؛ اگر بتواند رذايل اخلاقي را از درون خود پاكسازي كند و خود را به فضايل اخلاقي آراسته سازد، حقيقتاً براي آن ملت عيد است. شايد اساساً قرار دادن اعياد - چه اعياد ملي و چه اعياد ديني و مذهبي - براي ايجاد چنين تحوّلاتي در درون انسانهاست. خوشبختانه در اين سالهاي اخير، ملت ما از لحاظ معنوي، پيشرفتهاي زيادي كرده اند. اقبال به معنويّات، اقبال به دين و عبادت، توجّه به ذكر و حضور و خشوع و به نماز و روزه و به طاعت حق و تقرّب به پروردگار در بين ملت ما؛ بخصوص جوانانمان رايج و شايع شده است؛ ولي تحوّل اخلاقي ، فقط اين نيست. شايد بشود گفت كه تحوّل اخلاقي براي ملت، دشوارتر هم هست و به همين

جهت، در باب تحوّل اخلاقي هم مخاطب اوّل و مسؤول اوّل جوانان هستند كه براي آنها همه كارها آسانتر و راحت تر است. دلهاي جوانان، نوراني است و فطرتهاي آنان، سالم و دست نخورده است. آلودگي آنان به زخارف و آلودگيهاي دنيا؛ به بندهاي گراني كه پولدوستي و مالدوستي و جاه طلبي و قدرت طلبي و اين چيزها بر پاي انسان مي زند، خيلي كمتر است؛ لذا تحوّل اخلاقي در جوانان آسانتر است. البته ميانسالها، بلكه كمسالها هم نبايد از امكان تحوّل اخلاقي در خودشان مأيوس باشند. تحوّل اخلاقي، يعني اين كه انسان هر رذيلت اخلاقي را - هر اخلاق زشت، هر روحيه بد و ناپسندي كه موجب آزار ديگران يا عقب ماندگي خود انسان است - كنار بگذارد و خويشتن را به فضايل و زيباييهاي اخلاقي، آراسته كند. در جامعه اي كه حقد و بددلي و كينه نباشد، اگر كساني صاحب فكرند، آن فكر را در راه توطئه براي ديگران و تقلّب با ديگران و خدعه در كار ديگران به كار نبرند؛ اگر كساني داراي سواد و معلوماتند، آن را در راه ضرر زدن به مردم و كمك كردن به دشمنان مردم به كار نبرند؛ بلكه همه افراد انسان در يك جامعه، نسبت به يكديگر خيرخواه باشند، به هم كينه نورزند، به هم حقد و حسد نداشته باشند،به بهاي نابودي ديگران، زندگي خود را سروسامان ندهند و دست يافتن به همه چيز را نخواهند. اين تحوّلِ اخلاقي است و حدّاقل قضيه است. در جامعه اي كه بد عمل كردن نسبت به محرومان با بي اعتنا بودن نسبت به آنان همراه نباشد؛ مال مردم خوردن وجود نداشته باشد؛ اگر خُلقيّات اسلامي - همان چيزهايي

كه در اسلام براي يك انسان فضيلت است، همان چيزهايي كه به تعبير روايات، جنود عقل است(2) - رواج پيدا كند؛ مردم اهل صبر و استقامت باشند؛ اهل توكّل و تواضع و حلم باشند، نسبت به يكديگر بدبين نباشند؛ نسبت به احوال يكديگر بي تفاوت نباشند؛ نسبت به سرنوشت جامعه قناعت وجود داشته باشد؛ زياده روي و اسراف و ريخت و پاش و اين چيزها نباشد و نشاني از حرص و افزون طلبي در امور مادّي نباشد، اين جامعه به بهشت و گلستان تبديل مي شود. گرفتاريِ امروز مردم دنيا، حتّي كشورهاي ثروتمند و پيشرفته، اين چيزهاست. تهيدستي از اخلاقيّات است كه انسانيّت را امروز در دنيا پريشان كرده است. ملت ما به بركت اسلام، به بركت سنن كهن خود و به بركت فضايل اخلاقي كه در او وجود دارد، بحمداللَّه مقداري از اين پريشاني جهاني بر كنار مانده است و غالب ملتهاي مسلمان نيز به بركت اسلام، امتيازاتي را دارند. البته اين به معناي آن نيست كه ما كمال اخلاقي داريم؛ نه. نقصهاي زيادي در ما هست، كمبودهاي زيادي در ما وجود دارد كه بايد اين كمبودها را جبران و برطرف كنيم. تنبلي، نوميدي، بي حوصلگي، بهانه جويي نسبت به انسانهاي ديگر و همان خصال ناپسندي را كه قبلاً اشاره كردم، هر كدام در ما هست، بايد دور بريزيم. اين، يك مبارزه و مجاهدت است. جوان، به طور طبيعي اصلِ هماورد طلبي است. بسيار خوب؛ هماورد مورد علاقه ما كه مي خواهيم جوانان با آن دست و پنجه نرم كنند، نفس امّاره است كه انسان را به پستيها و زشتيها دعوت مي كند و او را از عروج و تكامل باز

مي دارد. جوانان بايد در مقابل شهوات و هوسهايشان و در مقابل همه انگيزه هايي كه آنان را به چنين رذايلي فرا مي خواند، مقاومت كنند. جوانان در درجه اوّل قرار دارند و غير جوانان نيز همين طورند. بر همه واجب است، بر امثال من هم واجب است؛ بلكه بيش از ديگران واجب است كساني كه مسؤولند؛ كساني كه مأموريت بزرگي را بر عهده گرفته اند و كساني كه تصميم و اقدام و حركت و رفتار آنان، فقط رفتار يك شخص نيست؛ بلكه رفتار يك مجموعه است، رفتار يك جامعه است و گاهي در چشم ديگران، رفتار يك كشور است، بايد خيلي مراقبت كنند. آنان بيش از ديگران مخاطب به خطاب الهي اند و موظّف به اين هستند كه دعاي شريف «حوّل حالنا الي احسن الحال» را در خودشان تحقّق بخشند. عزيزان من؛ ملت شريف ايران! درست است كه تحوّل را در حقيقت خدا به وجود مي آورد و لذا در اين دعا ما از خدا مي خواهيم كه «حوّل حالنا الي احسن الحال»؛ يعني حال ما را به بهترين حالها تبديل كند؛ اما در همه دعاها اين طور است كه از سوي انسان، تلاش و حركت و همّت لازم است. همه بايد در اقدام، در عمل و در خوب كردن خود، همّت بگمارند. در زمينه مسائل اجتماعي نيز همين طور است.امروز دوران ما، دوران بناي نوين كشور اسلامي ماست. ما بايد از نو ايران را بسازيم؛ به همان شكلي كه شايسته ملت بزرگ ايران است؛ به همان شكلي كه اسلام از ما خواسته است كه ما خانه و كشور و جامعه خود را بسازيم؛ به طوري كه ويرانيهاي وارد شده بر

آن - ويرانيهاي جنگ، ويرانيهاي دوران ستمشاهي و دوران تسلّط حاكمان و زمامداران فاسد و مفسد و وابسته - برطرف شود. ويرانيهاي كشور را ما بايد بسازيم. ما بايد كشورمان را از نو بنا كنيم؛اما بناي ايران، فقط به معناي ترميم ويرانيها نيست؛ بلكه بايد همه چيز را كه خداي متعال در اين كشور به وديعه گذاشته است، احيا كنيم و در اختيار نسل كنوني و نسل آينده قرار دهيم. منابع طبيعي، منابع انساني، امكانات اجتماعي ، طبيعت نيكويي كه در اختيار ماست، ميراث عظيمي كه گذشتگانمان در اختيار ما گذاشته اند و خيلي از امكانات ديگري كه هست را، بايد احيا كنيم و در واقع نعم الهي را استخراج نماييم. اميد كه سال جديد، براي اين گونه كارها سال مباركي باشد. در اوايل امسال، مسأله مهمّي در مقابل مردم ماست كه آن، مسأله انتخابات رياست جمهوري است. من از همه ملت ايران تقاضا مي كنم كه با روشن بيني و هوشمندي و تيزبيني خود به اين مسأله به صورت يك مسأله ملّي و تاريخي نگاه كنند و آن را دست كم نگيرند. البته در شروع انتخابات، بخصوص در تبليغات، هر كسي و هر جمعيتي گزينه اي دارند؛ كسي را مي خواهند انتخاب كنند و او را بر ديگران ترجيح مي دهند. اين جا، جاي خطرناكي است و ميداني است براي اين كه خداي نكرده صفات بد در انسان بروز پيدا كند. اين، خطري در راه انتخابات است كه يك تجربه بزرگ محسوب مي شود. همه با همّت؛ اما با حسن خلق و روشن بيني و اميد و روي خوش و دل خوش با اين قضيه مواجه شوند؛ آراي زيادي را در صندوقها

بريزند و رئيس جمهور را با رأي بالايي ان شاءاللَّه انتخاب كنند تا دولت و رئيس جمهور آينده ، دستشان باز باشد و بتوانند با پشتوانه عظيم آراي ملّت، كشور را بسازند و ديگراني كه در بيرون از مرزها هميشه منتظرند تا نقص كوچكي در ملت ما ببينند و آن را چند برابر بزرگ كنند، آنها هم از اين كه بتوانند اين كار را انجام دهند ، مأيوس شوند. من امسال مي خواهم مثل سالهاي قبل، به همه مردم يك سفارش بكنم. بحمداللَّه سفارشهايي كه شده، مورد توجّه قرار گرفته است. هم مردم توجه كرده اند و هم مسؤولان، و من توقّعم از هر دو است؛ هم از مردم و هم از مسؤولان. من مي خواهم به مردم عزيزمان عرض كنم كه امسال همه سعي كنند اسراف را كنار بگذارند. متأسفانه در زندگيهاي ما اسراف وجود دارد. اسراف يعني تضييع نعمت الهي؛ يعني نشناختن قدر نعمت الهي. البته بيشتر، مخاطب ما در اين سخن، افراد متمكّنند. افرادي كه تهيدتست يا متوسّطند، به نظر مي رسد كه كمتر اسراف مي كنند؛ اگر چه در بين آنها هم بعضاً اسراف هست. كنار گذاشتن اسراف در چيزهايي كه به نظر كوچك مي آيد؛ مثل اسراف در مصرف بي رويّه آب، ضروري است. امسال قدري بارندگي كمتر بوده است كه اقتضا مي كند صرفه جوييِ بيشتري بشود. البته بحمداللَّه آينده بدي در انتظار ما نيست. همه چيز بحمداللَّه و به فضل الهي، برطبق مصلحت ملت ايران پيش خواهد رفت؛ ليكن ما وظيفه داريم كه زندگي خود را بر طبق آنچه كه دين از ما خواسته است و عقل سليم از ما مي طلبد، تنظيم كنيم. اسراف در آب، اسراف در

نان، اسراف در مواد غذايي، اسراف در وسايل زندگي، زياده روي، زياد خريدن، زياد مصرف كردن، دور ريختن چيزهايي كه قابل استفاده است، اينها تضييع نعمت خداست. در آمارها مي خوانيم و همه شما هم حتماً اطّلاع داريد كه بخش عظيمي از اين گندمي كه با اين همه زحمت و مرارتِ دهقان و كشاورز ايراني به وجود مي آيد و خريداري مي گردد و بعد آرد مي شود و از آن نان تهيه مي گردد، متأسّفانه دور ريخته مي شود. من نمي خواهم درصد معيّن كنم؛ اما مسؤولانْ رقمهاي خيلي بالا و وحشت آوري از مقدار ناني كه مثلاً دور ريخته مي شود، ذكر مي كنند. اين فقط يك مثال است؛ اما در همه امور ما بايد به صرفه جويي عادت كنيم. صرفه جويي، يعني آن چيزي را كه قابل استفاده است و مي توانيم از آن استفاده كنيم، دور نريزيم. نسبت به امكانات، با هوس رفتار نكنيم. دائماً چيزهاي ماندگار را نو كردن و چيزهاي ضايع نشدني را دور ريختن، روش درستي نيست. به نظر من بايد مسؤولان كشور، راه صرفه جويي و مقابله با اسراف را به مردم بياموزند. من به صورت كلّي اين را عرض مي كنم. خودِ مسؤولان دولتي هم نبايد اسراف كنند. اسراف مسؤولان دولتي، از اسراف مردم عادّي مضرتر است؛ زيرا كه اين اسراف در بيت المال است. بنابراين مسؤولان، فهرستي از مثالهاي صرفه جويي و اجتناب از اسراف را رديف كنند و آن را به مردم بگويند و تعليم دهند كه چگونه مي شود صرفه جويي كرد. سالي كه گذرانديم، سالي پركار و پرتلاش و سال عزّت هم براي ملت و هم براي دولت بود. علي رغم اين كه در سال گذشته، همه دستگاههاي استكبار و همه بوقهاي تبليغاتي،

عليه ملت ايران تبليغات و تهديدها كردند؛ حرفها زدند و خوابهاي آشفته اي را كه ديده بودند، براي ملت ايران بر زبان آوردند، بحمداللَّه با قوّت و ايستادگي و حضور شما و با راهپيماييهاي عظيمتان در ماه رمضان و بيست و دوم بهمن و در مراسم گوناگون ديگر و حمايت شما از نظام و مسؤولان، همه اين نقشه ها خنثي شد. حضور ملت، معجزه گر است و آثار آن، معجزه آساست و حقيقتاً تأثيراتِ مثبتي مي بخشد. سال پرتلاش و پركاري بود. در ميدان سازندگي،كار داراي پيشرفت بود. براي ملت هم كار پرحجمي وجود داشت. براي مسؤولان هم همين طور. بحمداللَّه سال خوبي بود؛ سال پيشرفتهاي بزرگ، سال عزّت بين المللي، سال اميد مردم، سال اتّحاد و همبستگي مردم كه در اين اجتماعات عظيمشان پيدا شد. اميدواريم امسال هم از اين جهاتي كه گفته شد، مثل سال گذشته باشد؛ بلكه پيشرفتهايي هم داشته باشيم. در سال گذشته متأسفانه حادثه زلزله را داشتيم كه نه فقط براي مناطق زلزله زده - مثل اردبيل و بجنورد - بلكه براي همه ملت ايران كه دردهاي هم ميهنانشان و دردهاي مسلمانان براي آنها مايه آزار و ناراحتي است ، تلخ بود. من اميدورام كه خداي متعال براي اين بخش از كشور ما كه دچار آفت زلزله شد، خير اراده فرموده باشد و به ساكنان آن خير بدهد. مي خواهم از ملت عزيزمان خواهش كنم، همان طور كه تا بحال بحمداللَّه در راه كمك به زلزله زدگان و آسيب ديدگان خوب عمل كرده اند، باز هم اين كمكها را ادامه دهند. اين، همدردي است و لازم است. اميدواريم خداوند متعال، روح مقدّس امام عزيز و بزرگوار راحلِ عظيم الشّان ما را كه اين راه و

اين درسها را به ما تعليم داد، شاد فرمايد و درجات آن بزرگوار را در اعلي علّيين با اولياء خودش قرار دهد. من مجدّداً همه شما ملت عزيز را به خدا مي سپارم و براي همه تان شادي و بهروزي و خوشبختي و پيشرفت در همه كارها را - چه مادّي و چه معنوي - از خداي بزرگ مسألت مي كنم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته --------------------------------------------------------------------------------

1) زادالمعاد، ص 531 2) تحف العقول، ص 401

پيام به مناسبت برگزارى مراسم حج

پيام به مناسبت برگزاري مراسم حج بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم الحمدللَّه رب العالمين والصّلاة والسّلام علي سيدنا محمّد و آله الطاهرين. قال اللَّه الحكيم: و اذ جعلناالبيت مثابةللناس و امناً و اتخذوا من مقام ابراهيم مصلي و عهدنا الي ابراهيم و اسمعيل ان طهرا بيتي للطائفين و العاكفين و الركع السجود اين روزها بار ديگر خانه ي خدا ميزبان خيل عظيم دلهاي پر شور و شوقي است كه از سراسر جهان در آن كعبه ي اميد گرد آمده اند؛ ميليونهايي كه در سايه ي عبوديت خالص حضرت احديت، احساس وحدت و جمعيت مي كنند؛ چشمهايي كه با گلاب اشك خود، قدمگاه پيامبر عظيم الشأن (صلّي اللَّه عليه واله) و اولياء خدا (عليهم السّلام) و مجاهدان و بزرگان اسلام را شستشو مي دهند؛ جانهايي كه در پرتو معنويت بيت اللَّه الحرام و حريم تربت مصطفوي (عليه واله الاف السّلام)، نورانيت و صفا مي يابند؛ دستهاي به دعا برافراشته يي كه قافله ي نياز و حاجت را روانه ي درگاه بي نياز مي كنند؛ دردمنداني كه بر در سراي طبيب، علاج درهاي مزمن جهان اسلام را مي جويند و در آن، همدرداني از هر نژاد و زبان و رنگ و از هر گوشه ي عالم مي يابند؛ ضعيفان تنها مانده يي كه در آن جا احساس قدرت و عظمت مي كنند. اين روزها بار

ديگر پيكره ي عظيم امت اسلام، نمايي از ابهت و شكوه خود را در برابر چشم كساني كه دچار غفلت از آنند، مي گذارد؛ دوستان را اميدوار و دشمنان را بيمناك مي سازد. ابر رحمت و حكمت بر تشنگان مي بارد، دلهاي افسرده يي را طراوت مي بخشد، و مغزهاي راكدي را به شكفتن و انديشيدن وا مي دارد. آري، اين روزها براي جهان اسلام و امت اسلامي روزهاي عيد و روزهاي ميعاد است و بجاست كه مسلمين در همه جاي گيتي و به ويژه حجاج بيت اللَّه الحرام، ساعتها و لحظه هاي آن را براي تعبد و تعقل، مغتنم بشمارند و آنان كه به فرصت گرانبهاي حج و زيارت دست يافته اند، با دستاني پر از رحمت و حكمت الهي، و با تصميم و اراده يي تازه براي آينده ي خود و امت اسلامي، به ديار خويش باز گردند. در ميان فرايض ديني، حج، بزرگترين فريضه يي است كه در آن هر دو جنبه ي فردي و اجتماعي به شكلي نمايان، گنجانيده شده است. در جنبه ي فردي، هدف، تزكيه و رسيدن به صفا و نورانيت و پيراستگي از زخارف بي ارزش مادي و فراغت با خويشتن معنوي و انس با خداي متعال و ذكر و تضرع و توسل به حضرت حق است، تا آدمي به عبوديت - كه صراط مستقيم الهي به سوي كمال است - راه يابد و در آن گام بردارد. در اين بخش، تنوع فرصتها و آزمايشگاهها به حدي است كه هر گاه كسي با توجه و تدبر از آن عبور كند، بي گمان دستاوردي گرانبها خواهد داشت؛ فرصت احرام و تلبيه، فرصت طواف و نماز، فرصت سعي و هروله، فرصت وقوف در عرفات و مشعر، فرصت

رمي و قرباني و فرصت ذكراللَّه كه همچون فضاي سرشار از روح و حيات، در همه ي اين مراحل، گسترده شده است. مجموعه ي اين فرصتها مي تواند براي هر فرد، دوره ي كوتاهي از رياضت شرعي و تمرين زهد و سِلم و حلم و برخي خلقيات پسنديده ي ديگر نيز باشد. در جنبه ي اجتماعي، حج در ميان همه ي فرايض اسلامي بي همتا است؛ زيرا مظهري از قدرت و عزت و اتحاد امت اسلامي است. هيچ فريضه ي ديگري بدين سان به آحاد مسلمان، درباره ي مسايل امت اسلامي و جهان اسلام، درس و عبرت نمي آموزد و آنان را در روحيه و واقعيت، به قدرت و عزت و وحدت نزديك نمي كند. تعطيل اين بخش از حج، بستن سرچشمه يي از خيرات به روي مسلمين است كه از هيچ رهگذر ديگري نمي توانند بدان دست يابند. قدرت ملي براي جوامع بشري، كليد همه ي كاميابيها و وسيله ي لازم براي رسيدن افراد جامعه به حيات طيبه است. مقصود از قدرت ملي آن است كه جامعه و كشور، از اخلاق، علم، ثروت، نظام سياسي كارآمد و عزم و اراده ي عمومي برخوردار باشد. درست است كه جوامع قدرتمند، اگر فاقد هدايت و نظارت و اجراي عدالت باشند، همان ثروت و علم، آنان را به طغيان خواهد كشانيد و اخلاق و اراده ي آنان را زايل كرده، مسير آنان را به سمت انحطاط رقم خواهد زد - همان طور كه امروز در كشورهايي همچون امريكا و غيره، نشانه هاي آن ديده مي شود - ولي فقدان آن تواناييها و اقتدارها، بلاي انحطاط اخلاقي و سياسي را بسي سريعتر بر جان كشورها مي اندازد و دنيا و آخرت و علم و اخلاق و همه چيز را از ملتها

مي ستاند. از آن روست كه تعاليم سياسي و اجتماعي اسلام، همه در جهت آن است كه ملل اسلامي به اقتدار و سيادت علمي و اخلاقي و سياسي و روحي و مادي دست يابند. و امروز همه ي رهبران هوشيار ملتهاي جهان در صددند كه از هر امكان و ذخيره يي كه مي تواند آنان را قدرتمند كند، بهره گيرند. امت بزرگ اسلامي با وجود عِده و عُده ي خود، فاقد عزت و قدرت در سطح بين المللي است؛ چگونه بايد عزت و قدرت شايسته ي خود را به دست آورد؟ همه ي آحاد مسلمان، بخصوص زمامداران و مسؤولان كشورهاي اسلامي و علما و روشنفكران و شخصيتهاي مسلمان، بايد همواره اين سؤال را در ذهن و زبان خود داشته و به دنبال پاسخ آن باشند. امروز بيشترين منابع نفت كه بي اغراق به منزله ي خون براي تمدن كنوني جهان است، در كشورهاي اسلامي است. حساسترين مناطق سوق الجيشي عالم، در اختيار مسلمانان است. بخش عظيمي از منابع زيرزميني كه براي بناي امروز و فرداي جهان مورد نياز ضروري است، در اين كشورها است. يك پنجم همه ي جمعيت دنيا متعلق به آنان است. بزرگترين بازار مصرف مصنوعات كشورهايي كه خود را بر مسلمانان تحميل كرده اند، در دست آنان است. فرهنگ غني و ريشه دار و علوم و معارف آنان، اولين گامهاي عروج به اوج دانش كنوني جهان را به غربيها آموخته و حق حيات به گردن دانش و تمدن غرب دارند. با اين همه، مسلمانان، امروز در سطح جهان، در روند عمومي سياست جهاني، در تصميم گيريهاي بزرگ عالم و در تعيين نظام همبستگي جهاني، هيچ نقشي ندارند؛ و از اين بالاتر، بسياري از كشورهاي اسلامي در سياست

ملي خود، دنباله رو و محكوم يكي از چند دولت مستكبر و زورگوي جهانند؛ دولتهاشان دست نشانده و ضعيف النفس، ملتهاشان دچار اختناق يا بي خبري، و علما و روشنفكرانشان دستخوش ترس و تغافل و عشق به راحتي ... و نتيجه آن شده است كه سرمايه هاي آنان بر باد مي رود؛ جايگاه سياسي آنان به اشاره ي دولتهاي مستكبر تعيين مي شود؛ و عِده و عُده ي آنان به حساب نمي آيد؛ و امت بزرگ اسلامي كه امروز بايد از همه ي موجودي خود براي كسب عزت و اقتداري كه مستحق آن است، برخوردار شود، بدين گونه از بخش عظيمي از عِده و عُده ي خود محروم مي ماند و دشمن اسلام و مسلمين، از آن به زيان اسلام و مسلمين استفاده مي كند. وضع كنوني جهان اسلام و حوادث محنت باري كه در هر گوشه ي آن، زندگي را بر ميليونهاي اسلامي تلخ و دشوار كرده است، فاجعه ي بي نظير فلسطين مغصوب، محنت تاريخي مسلمانان بالكان، اوضاع كشمير و افغانستان، اوضاع انفجار آميز خليج فارس، وضع اقليتهاي مسلمان در برخي از كشورهاي اروپايي، همه و همه شواهد گوياي اين حقيقت تلخند. جهان اسلام در همين هفته هاي اخير شاهد آن بود كه دولت ايالات متحده دو بار پياپي، رأي شوراي امنيت سازمان ملل را بر محكوميت رژيم صهيونيستي براي ويران سازي خانه هاي مسلمانان بخش شرقي بيت المقدس، وتو كرد؛ و اين همان امريكاست كه بخش عظيمي از ثروت و قدرت خود را از موجودي كشورهاي عربي مسلمان كسب مي كند و دولتهاي بسياري از اين كشورها، صريحاً دوستي و احترام و ثروت خود را، بلكه بخشهايي از خاك خود را تقديم آن كرده اند. چرا امريكا در مقابل اين دوستيهاي قولي

و عملي، حتي يك بار هم حاضر نيست در مسأله ي فلسطين، ميل و خواست آنان را رعايت كند. بي شك هيچ دولتمرد عرب و مسلمان نمي تواند در برابر تجاوزهاي اخير رژيم صهيونيست كه ياد آور و دنباله ي جنايات پنجاه ساله ي آن رژيم است، و حتي مخالف قرارهايي است كه به نام صلح در سالهاي اخير بسته شده است، بي تفاوت باشد و از آن خشمگين نشود، ولي چرا دوستي و وفاداري ديرين دولتمردان عرب با امريكا، كمترين تأثيري در روند روزافزون حمايت امريكا از رژيم غاصب نمي گذارد؟ درست است كه دولت كنوني امريكا بيش از اسلاف خود به صهيونيستها سرسپردگي نشان مي دهد؛ ولي كِي و كجا اتفاق افتاده است كه دولتهاي متعاقب امريكا، دوستان عرب خود را با برادران صهيونيستِ خود برابر بشمارند و يك بار هم كه شده، غاصبان صهيونيست را از خود ناراضي كنند؟ در اين باب، سخنان گريه آور بسيار است و حديث غفلت و احياناً خيانت خوديها و استكبار و خباثت بيگانگان و دشمنان، چيزي نيست كه در اين گفتار مختصر بگنجد؛ آنچه اين جانب مي گويم، آن است كه جفاي دشمن به خاطر آن است كه جبهه ي خودي نخواسته است از همه ي نيرو و امكان خود استفاده كند و عِده و عُده ي خود را به مصاف دشمن بياورد. بزرگترين پشتوانه ي جهان اسلام، امت بزرگ اسلامي است؛ يعني ملتهاي مسلمان كه وحدت و اتفاق و تفاهم آنها و غريو رعد آساي اعتراض آنها و قدرت انديشه و بازوي كار و ثروت طبيعي و خداداده ي آنها، مي تواند دل هر دولت مستكبر را آب، و گوش او را كر، و پشت او را خم كند. حج، مظهري

و نمونه يي از اين پشتوانه ي عظيم و تمام ناشدني و غير قابل شكست را در برابر چشم ما مي گذارد. اين جاست كه معناي حقيقي فرياد برائت در حج آشكار مي گردد؛ و چنين است كه غريو دستجمعي مسلمانان در برائت از مشركين، در حج روح مي دمد و مضمون مي بخشد. آيا اكنون هيچ مسلماني مي تواند در اين سخن حكيمانه شك كند كه «حج بي برائت، حج نيست»؟ ملتهاي مسلمان بدانند كه اگر با هم باشند، دست خدا با آنها است و دست خدا مقتدرتر از هر پديده ي قدرتمند در عالم وجود است. و دولتهاي مسلمان بدانند كه ملتهاي آنان، قويترين پشتيبان در مقابله با بيگانگان پر توقع و متجاوز و غارتگر و بيرحمند. اگر ملتها به صحنه راه داده شوند، اگر به ملتها اعتماد شود، اگر با ملتها صادقانه عمل شود، دولتها آن چنان اقتداري خواهند يافت كه نه در ميدان نبرد لازم است از دشمني بترسند، و نه در عرصه ي بناي كشور و زندگي عمومي لازم است به بيگانه يي احساس نياز كنند. امروز دولت و ملت ايران به بركت همين يگانگي است كه با توكل به خدا در برابر زورگوييهاي امريكا ايستاده اند و تهديدهاي مكرر او آنان را تكان نمي دهد و چنان احساس قدرت مي كنند كه با تكيه بر حقانيت خود و با وجود فشارهايي كه به وسيله ي ايادي استكبار، از همه طرف بر آنان وارد مي آيد، آينده را درخشان و راه خود را روشن و دلهاي خود را سرشار از اميد و اطمينان مي يابند. برادران و خواهران عزيز در همه جاي جهان! ميعاد بزرگ حج را مغتنم بشماريد؛ آشنايي و الفت ميان خود را در

آن تحكيم بخشيد؛ از سرنوشت يكديگر با خبر شويد؛ از تجربه هاي يكديگر درس بگيريد؛ راز ايستادگي و ثبات جمهوري اسلامي و ملت بزرگ ايران را از آنان بشنويد. در حج به صداي بلند اعلام اتحاد كنيد؛ به صداي بلند بيزاري خود را از جبهه ي استكبار و ظلم و نفاق فرياد كنيد؛ علما و روشنفكران و شخصيتهاي سياسي و علمي خود را به تبادل نظر با يكديگر فراخوانيد؛ حمايت عمومي خود را از ملت مظلوم فلسطين و طلبگاري خود را نسبت به مسأله ي فلسطين، به گوش دشمن برسانيد. برخلاف تبليغات مغرضانه ي دشمنان، ملت ايران حج را جايگاه رفيعي براي رشد آگاهي امت اسلام مي شمارد و از حضور خود به نفع همه ي جهان اسلام - و نه فقط منافع خود - بهره مي طلبد. ملت ايران حامل تجربه ي گرانقيمتي براي همه ي كشورهاي اسلامي است. اين ملت عظيم الشأن توانسته است به بركت حاكميت اسلام، در همه ي عرصه ها به موفقيتهاي بزرگ دست يابد؛ استقلال سياسي و اقتصادي و فرهنگي خود را كه در دوران طاغوت يكسره از دست رفته بود، به دست آورد و حفظ كند؛ عظمت و شوكت اسلام را در مواجهه با قضاياي جهاني نشان دهد؛ از مرزهاي خود در برابر تهاجم چندين ساله يي كه با فكر و سلاح و پول دشمنان اسلام به راه افتاده بود، به طور كامل دفاع كند؛ پس از جنگ هشت ساله، كشور را بازسازي كند و معجزه ي انقلاب را در نوسازي زيربنايي كشور نشان دهد؛ در مجموعه ي جهاني، جايگاهي عزيز و رفيع به دست آورد؛ دولتهاي مردمي و منتخب خود را يكي پس از ديگري در كشور بر سر كار آورد؛ كاروان

علم و تحقيق و پيشرفت صنعتي و كشاورزي را به راه اندازد و گامهاي بلندي در راه توسعه ي كشور بر دارد؛ در سياست جهاني، صريحاً از مواضع حقي كه بدان مؤمن است، دفاع كند؛ مسأله ي فلسطين را در صدر مسائل جهان اسلام دانسته و علي رغم امريكا و صهيونيزم كه خواسته اند اين مسأله به فراموشي سپرده شود، به طور مداوم آن را در همه جا و همه وقت مطرح سازد؛ به مردم مظلوم بوسني كمكهاي مؤثر برساند؛ در همه ي قضاياي محنت بار ملل اسلامي، دست ياري به سوي آنان دراز كند و با وجود فشارهاي روز افزون استكبار و تهديدهاي مداوم امريكا، با صلابت و قدرت، در اين راهها به جلو رود. اين تجربه ي ذيقيمتي براي همه ي دولتها و ملتهاي مسلمان است. اين جانب با صدق و خلوص، دست دوستي به طرف همه ي دولتهاي مسلمان دراز مي كنم و به آنان براي همكاري و همفكري در راه رفع هموم دنياي اسلام خوش آمد مي گويم و به همه ي ملتهاي مسلمان متواضعانه عرض مي كنم كه قدر خود و قدر اسلام و احكام نوراني قرآن را بدانند. درس بزرگ امام راحل عظيم الشأن ما(رضوان اللَّه عليه)، بازگشت به خود، بازگشت به اسلام و شناختن قدر خود و قدر ذخاير معنوي بي شمار خود بود. ملت ايران با عمل به اين درس، در راه سعادت قدم نهاد و در آن، مراحل متعددي را طي كرد و همچنان در آن راه پوياست. راه ملتهاي ديگر نيز به سعادت، چيزي جز اين نيست. اگر چنين شود، دولت غاصب صهيونيست، توان مقاومت در برابر قدرت امت اسلامي را نخواهد داشت و ايالات متحده بيش از اين

جرأت بازي با سرنوشت ملت فلسطين و استهزاي دولتهاي عرب را نخواهد يافت. اگر چنين شود، دولتهاي عرب خود را مجبور نخواهند پنداشت كه بر خلاف حق و برخلاف واقع، ملت فلسطين را ناديده بگيرند و مسأله ي فلسطين را به دست فراموشي بسپرند و با ايجاد رابطه ي سياسي و اقتصادي با رژيم غاصب و متجاوز، صهيونيستها را به ميان جوامع عربي راه دهند و بدين آساني حصاري را كه مي تواند رژيم صهيونيست را به مرور خفه كند، از گرد او برچينند. ما شك نداريم كه در آينده ي نه چندان دور، عاقبت ملت فلسطين در سايه ي فداكاري خود و آگاهي دنياي اسلام، به حق مغصوب خود دست خواهد يافت و بيگانه ي متجاوز و ستمگر را از خانه ي خود بيرون خواهد افكند؛ ولي تصميم و اراده ي دولتها و ملتهاي مسلمان به فضل الهي خواهد توانست اين آينده را تسريع كند و از محنتهاي آن بكاهد. در خاتمه، همه ي حجاج عزيز را به اغتنام فرصت گرانبهاي حج براي خودسازي شخصي و آينده سازي اجتماعي دعوت مي كنم و اميدوارم همه ي مسلمانان جهان، بخصوص ملتهايي را كه گرفتار حوادث تلخ و شدتهاي زندگيند، به دعاي خير ياد كنند و اين حقير را هم از دعاي خير فراموش نكنند. والسّلام اللَّه علي بقيةاللَّه في ارضه و عجّل اللَّه تعالي فرجه والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - علي الحسيني الخامنه ئي - دوم ذيحجةالحرام 1417 برابر با بيست ويكم - فروردين ماه 1376

پيام به ملت ايران، پس از انتخاب حجةالاسلام والمسلمين محمّد خاتمى به رياست جمهورى اسلامى ايران

پيام به ملت ايران، پس از انتخاب حجةالاسلام والمسلمين محمّد خاتمي به رياست جمهوري اسلامي ايران بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم ملت عزيز ايران، صحنه ي زيبا و پرشوري كه در روز جمعه ي دوم خرداد و در

پاي صندوقهاي رأي آفريديد، حقيقتاً يك حماسه ي تاريخي بود. آگاهي و هوشياري سياسي شما يك بار ديگر به كمك خداوند، درست در لحظه ي مقتضي، كار خود را كرد و از ايران اسلامي چهره يي با نشاط، مصمم، و سرشار از ايمان و آگاهي به دنيا نشان داد و بحمداللَّه كشور را در برابر توطئه ي دشمنان و وسوسه ي بدخواهان تا مدتها بيمه كرد. شركت شما در يك مسابقه ي سالم و مسؤولانه براي انتخاب رئيس جمهور، با امنيت و انضباط تمام، و با رعايت بيشتر ملاحظاتي كه در چنين حركت عظيمي با ابعاد يك ملت بزرگ، در دنيا كمياب و كم نظير است، براي دوست و دشمن ثابت كرد كه ملت ما به بركت عمل به اسلام ناب محمّدي (صلّي اللَّه عليه واله) در صحنه ي جهاد سياسي نيز مانند صحنه ي جهاد نظامي، از انسجام و ابتكار و نظم و قاعده ي درست برخوردار است و نَفَس زهرآگين دشمنان كه از ماهها پيش به قصد دلسرد كردن مردم، صوري بودن و جدي نبودن انتخابات را با زبانهاي مختلف در همه ي تبليغات فرامرزي خود تكرار مي كردند، در او كمترين تأثير را ندارند. اكنون با حضور بسيار گسترده ي شما ملت عزيز در اين آزمايش الهي، و با اختصاص اكثريت قاطع آراء به رئيس جمهور منتخب مردم، ايران اسلامي از آزمايشي ديگر، موفق و سرافراز بيرون آمده و دوران تازه يي در تاريخ درخشان جمهوري اسلامي آغاز شده است. ملت عزيز ما بايد در دل از خداوند متعال شاكر باشد كه او را به اين حركت افتخار آميز هدايت كرد و دشمنان او را ناكام ساخت. اين جانب پس از سپاس خاضعانه از ساحت مقدس پروردگار كه در لحظه

لحظه ي اين آزمايش بزرگ، شما ملت انقلابي و مؤمن و اين بنده ي ناتوان را از هدايت و كمك و دستگيري خود محروم نساخت، از همه ي آحاد ملت كه در اين حماسه ي بزرگ شركت كردند، همچنين از مراجع عظام و علماي اعلام و شخصيتهاي سياسي و فرهنگي و برجستگان حوزه و دانشگاه كه در تشويق قشرهاي گوناگون مردم به اين امر اثر بارز داشتند، و بخصوص از صدا و سيما كه با تلاش بي سابقه و فراهم ساختن گفتگوها و فرصتهاي مناسب براي آشنايي مردم با نامزدهاي انتخابات، انگيزه و امكان گزينش آزاد را به مردم دادند، و نيز از شوراي محترم نگهبان و وزارت كشور كه با صدق و امانت و كوشش خستگي ناپذير خود، ميدان را براي اين مسابقه ي عمومي مهيا ساختند، و از همه ي كساني كه به نحوي در اين امر كمك كردند، صميمانه و با همه ي وجود تشكر مي كنم و نكاتي را يادآور مي شوم: 1 - به رئيس جمهور منتخب مردم، جناب حجةالاسلام آقاي حاج سيّد محمّد خاتمي، توفيق خدمتگزاري ملت عظيم الشأن ايران و تحمل اين امانت بزرگ را صميمانه تبريك مي گويم و ايشان را به وظيفه ي شكر و اهتمام و آمادگي متذكر مي گردم. و همچنين از ساير نامزدهاي محترم رياست جمهوري كه با آمادگي و حضور خود در ميدان اين آزمايش الهي، بزرگترين كمك را به ايجاد رقابت انتخاباتي و انگيزه بخشيدن به مردم كردند، صميمانه تشكر مي كنم. بي شك بدون حضور افكار و سليقه ها و منشهاي متنوع در صحنه ي نامزدي رياست جمهوري، اين موج عظيم حضور ملي پديدار نمي گشت و اين افتخار براي ملت ايران به ثبت نمي رسيد. 2 - از طرفداران

انتخاباتي رئيس جمهور محترم مي خواهم كه موفقيت خود را از كمك و هدايت الهي بدانند و در آينده نيز در همه ي عرصه هاي زندگي از خداي متعال كمك بخواهند. از طرفداران انتخاباتي ساير نامزدهاي محترم نيز مي خواهم كه خدا را بر توفيقي كه به آنان داد تا بتوانند در پديد آوردن اين فصل درخشان سهيم باشند، شكرگزاري كنند و خود را براي كمك به رئيس جمهور منتخب آماده سازند. 3 - به همه ي ملت عزيز عرض مي كنم كه در انتخاباتي با اين درخشندگي و زيبايي، همه ي عناصر دست اندركار بَرَنده اند؛ هم كسي كه بار مسؤوليت را با افتخار بر دوش گرفته، و هم همه ي كساني كه با ورود در ميدان رقابت انتخاباتي، در اين آزمايشِ پرشور نقش آفريده اند. و بديهي است كه برنده ي اصلي در اين پديده ي تابناك، ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي است. 4 - در پايان، با پشتگرمي به فضل و رحمت و هدايت الهي، متضرعانه از خداوند متعال مسألت مي كنم كه مسؤولان امور را به آنچه رضاي او و صلاح ملت در آن است، رهنمون گردد و رئيس جمهور منتخب ملت را مشمول هدايت و كمك خود فرمايد و همگان را مشمول دعاي حضرت ولي اللَّه الأعظم (روحي فداه) سازد و بندگان مخلص و دلهاي پاك و سرشار از نور و صفاي انسانهاي مؤمن و دلسوز را در سايه ي حمايت و هدايت و امنيت معنوي خويش قرار و آرام بخشد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - سوم خرداد سال 1376 شمسي

پيام تبريك و تسليت به حجةالاسلام سيد حسن نصراللَّه به مناسبت شهادت فرزند ايشان

پيام تبريك و تسليت به حجةالاسلام سيد حسن نصراللَّه به مناسبت شهادت فرزند ايشان «بسمه تعالي» جناب حجةالاسلام

عالم مجاهد آقاي سيدحسن نصراللَّه دامت معاليه شهادت افتخار آميز فرزند عزيز و جوان برومندتان را به شما و مادر گرامي اش تبريك و تسليت مي گويم. اين آزمايش بزرگ ديگري است كه شما در راه خدا آن را با سرافرازي مي گذرانيد و فهرست آزمايش هاي ديگري را كه در دوران پر رنج و پراجرِ جهاد و مقاومت، صبورانه طي كرده ايد با آن زينت مي بخشيد. رژيم غاصب و متجاوز و ددمنش صهيونيستي از جنايت هاي خود كه به شهادت بهترين جوانان لبنان و فلسطين، مي انجامد هيچ بهره ئي نخواهد برد و خون هادي شهيد و ديگر فرزندان شهيد اسلام در لبنان، آتش مقاومت در برابر رژيم اشغالگر فلسطين و لبنان را مشتعل تر خواهد ساخت. جهاد كنوني در برابر رژيم غاصب صهيونيست با همه ي نابرابري، عاقبتي جز پيروزي حق يعني نجات سرزمين هاي غصب شده ي اسلامي به دنبال ندارد و گذشت زمان نمي تواند حق غصب شده ي ملت ها را به دست فراموشي بسپارد. هر خوني كه در اين راه ريخته مي شود و هر مبارز صادق و مظلومي كه به خاك مي افتد، آن عاقبت تاريخي را قطعي تر و تخلف ناپذيرتر مي سازد. بار ديگر شهادت فرزند جوان و مظلوم شما را به شما والدين گرامي و ديگر بازماندگان و همرزمانش و به همه ي جوانان لبنان و فلسطين، تبريك و تسليت مي گويم، و اجر الهي را براي شما و علوّ درجات در محضر حضرت حق متعال را براي آن عزيز مسئلت مي كنم. والسلام عليكم و رحمةاللَّه - 23/06/1376 - سيدعلي خامنه اي

پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران در هفته ى دفاع مقدس

پيام به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران در هفته ي دفاع مقدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم در هفته ي دفاع مقدس و در ميان خاطره هاي عزيز و با شكوه ملت

ايران از دوران هشت ساله ي دفاع، از همه درخشانتر، ياد و خاطره ي شهيدان گرانمايه و عالي قدر است؛ ستارگان فروزاني كه اين قطعه ي از تاريخ را نورباران كردند؛ مردان بزرگي كه در كسوت شريف گمنامي، گرانبهاترين هديه ها را نثار اسلام و قرآن نمودند؛ دلاوراني كه حصار جهالت و گمراهي را دريدند و شعاع خورشيد هدايت را به دورترين نقاط عالم رساندند؛ مظلوماني كه شجاعانه از حق دفاع كردند و ستمگران زمان را به عجز آوردند. ايران اسلامي و ملت بزرگ و شرافتمند اين كشور ياد اين عزيزان را همواره گرامي خواهد داشت و سنت لايتغير الهي، ذكر آنان را جاودانه خواهد ساخت. اين جانب سلام و درود خالصانه ي خود را از اعماق جان بر تربت مطهر اين عزيزان نثار مي كنم و سرنوشت سعادت بار آنان را، همچون آرزوي شيريني براي خود و همه ي مشتاقان، از خداوند متعال مسألت مي نمايم. سلام و صلوات خدا و فرشتگان مقرب و بندگان صالح بر آن ارواح طيبه و طاهره و همنشيني پيامبران و اولياء خدا نصيب آنان و رحمت و فضل الهي شامل حال بازماندگان آنان باد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - 03/07/1376

پيام به اجلاس نماز

پيام به اجلاس نماز بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم در ميان مجموعه ي وظائف خطيري كه با استقرار حاكميت الهي در نقطه يي از زمين، بر دوش مؤمنان و بندگان زبده ي خداوند قرار مي گيرد، قرآن اقامه ي نماز را شأني ويژه بخشيده و آن را در صدر فهرست جاي داده است: «الذين ان مكناهم في الارض اقاموا الصّلاة». اگر بر پا داشتن نماز در ميان مردم، نقشي بنياني نمي داشت و همچون پايه ي استواري براي پيشبرد هدفهاي بزرگ نظام اسلامي

به شمار نمي آمد، چنين تأكيد بليغي بر اهميت نماز نمي شد. حقيقت آن است كه نماز با نقش عظيم تربيتي، با تأثير شگرف در ايجاد آرامش و سكينه ي قلبي مؤمنان، با دميدن روح توكل و تقوا و اخلاص در نماز گزار، با ايجاد فضاي تقدس و معنويت در پيرامون نمازگزار كه موجب دوري او و ديگران از گناه است، و با درسهاي معرفتي گوناگون كه در الفاظ و اذكار آن نهفته است، بسي بيش از صرفاً يك وظيفه ي شخصي، و در واقع داراي نقش كليدي در اداره ي فرد و جامعه است. تأكيدهاي بليغي كه بر گزاردن اين واجب شده، و حتي پدر و مادر موظف شده اند كه فرزند خود را از دوران كودكي با آن مأنوس سازند، در ميان همه ي واجبات ديني بي نظير است؛ و اين به خاطر نقش استثنايي نماز در تنظيم انگيزه هاي رواني فرد و تأمين فضاي مساعد براي تحمل بارهاي سنگين وظيفه در جامعه است. با توجه به همه ي اين جهات، بحق بايد نماز را برترين اعمال دانست و صلاي «حي علي خيرالعمل» را در بانگ نماز، سخني حكمت آميز به حساب آورد. نماز است كه مايه هاي لازم ايثار و گذشت و توكل و تعبد را كه پشتوانه ي حتمي واجبات پر خطر و دشوار همچون جهاد و نهي از منكر و زكات است، در روح آدمي پديد مي آورد و او را شجاعانه بدان ميدانها گسيل مي دارد. هنگامي كه به خاطر هجوم دشمن، فريضه ي جهاد اهميت مي يابد، يا بر اثر دشواري زندگي قشرهايي از مردم، فريضه ي زكات و انفاق، همه را مخاطب مي سازد، يا به اقتضاي تلاش دشمن در عرصه ي فرهنگ و اخلاق، امر

به معروف و نهي از منكر واجب همگاني مي شود، در همه ي اين شرائط، نماز، نه فقط از شأن «خيرالعملي» فرو نمي افتد، بلكه به مثابه ي پشتوانه ي روحي و معنوي همه ي مجاهدتها و ايثارها و خطرپذيري ها، بر اهميت آن افزوده مي شود. امروزه با سيطره ي نظم ماشيني بر همه ي جامعه هاي بشري، انسان و انسانيتها سخت در فشارند. آحاد بشر در چنين نظمي ناگزيرند آهنگ زندگي فردي و اجتماعي را، با نواخت سنگين و روح گداز ماشين، همسان و يك آهنگ كنند. رحم و مروت و گذشت و ايثار و بسي ارزشهاي اخلاقي ديگر، در اين همنواختي است كه كم تأثير و بي رنگ مي شود، و خانواده و اخلاق همزيستيِ مهرآميز خانوادگي، در چنين وضعي است كه پايمال و منهدم مي گردد. از دهها سال پيش، دلسوزان و تيزبينان، حتي در قلب محيط تمدن صنعتي و ماشيني، اين خطر را احساس كرده و هشدار داده اند، و با تأسف، هنوز ميليونها انسان - به ويژه جوانان كه احساسات لطيف تر و روحيه ي آسيب پذيرتر دارند - در اين بلاي بزرگ همچنان بي دفاع و بي علاج اند. نياز به رابطه ي معنوي با خداوند رحيم و كريم، بدين جهت امروز براي مردم دنيا از هميشه حادتر و جدي تر است؛ و نماز برترين و كارآمدترين وسيله براي تأمين اين نياز است. بشريت امروز به نماز خالص و كامل و پرشور اسلامي، از هميشه نيازمندتر است و شما مسؤولان امر ترويج نماز، بايد به كمك الهي بتوانيد، نه فقط نسل رو به رشد و بالنده ي جوان كشورمان، بلكه همه ي جانهاي نيازمند و كامهاي تشنه ي بشر متحير در سراسر جهان را اشباع كنيد و از سرچشمه ي فياض نماز بهره مند سازيد.

اين جانب ضمن تقدير از زحمات شما عزيزان كه سال به سال، گسترده تر و بار آورتر مي شود، شما و ديگر مسؤولان و همه ي ملت عزيز را به نكات زير توصيه مي كنم: 1 - آشنايان با معارف اسلامي، شأن نماز و روح و محتوا و گستره ي تأثير آن در جان فرد و مجتمع را با شيوه هاي رسا تبيين كنند، و به ويژه هنرمندان براي اين مقصود از ابزار كارآمدِ هنر بهره بگيرند. 2 - پدر و مادرها، كودكان و نوجوانان را با صورت و معناي اين فريضه آشنا سازند و اگر بايد از ديگران كمك گرفت، كتابهاي شيرين و آسان فهم را براي كودكان خود بخوانند. 3 - معلمان مدارس در هنگام نماز، نوجوانان پسر و دختر را به حضور در نمازخانه هاي مدارس تشويق كنند و خود پيش از همه به نماز بشتابند. 4 - مسؤولان پرورشي مدارس، نماز را در رأس برنامه هاي پرورشي به شمار آورند. 5 - مسؤولان ورزش كشور، محيط ورزش را با يادآوري و اقامه ي نماز روح بخشند و در تعيين وقت مسابقات ورزشي، ساعت نماز را فارغ و زمين و زمان را آماده ي برگزاري نماز كنند. 6 - برنامه ريزان حركت رسانه هاي سفري مانند قطار و هواپيما و غير آن، حفظ وقت و امكان نماز مسافران را در برنامه ريزيها در نظر بگيرند. 7 - ائمه ي محترم جماعات، مساجد را از هميشه فعال تر كنند و آموزش ترجمه و مفهوم و روح نماز را به شكل نوين و جذاب، در برنامه هاي خود بگنجانند. 8 - نويسندگان كتب معارف دبيرستانها و دانشگاهها، نماز را از موضوعات مورد بحث آن كتابها قرار دهند و در آن،

بحث هاي عالمانه و عميق را در اين باره مطرح سازند. 9 - جوانان عزيز، دقائق معدود نماز را فقط براي نماز بگذارند و در طول نماز، تا آن جا كه مي توانند، با تمركز و حضور قلب، مايه ي زندگي بخش ذكر و تضرع را براي جان و دل نيازمند خويش تأمين كنند. 10 - همگان، نماز را كه داروي شفابخش روح و مايه ي صفا و آرامش و نورانيت است، بر همه ي كارهاي ديگر مقدم دارند و در هيچ شرائطي خود را از آن محروم نسازند و هرگز به بهانه ي مشغله و گرفتاري، اين حضور رهايي بخش در محضر آفريدگار رحيم و كريم و عزيز را از دست ندهند. خداوند فيض نماز را بيش از پيش بر اين ملت مؤمن و نمازگزار ارزاني فرمايد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - 07/07/1376 - سيّد علي خامنه اي

پيام تشكر به مناسبت برگزارى هشتمين اجلاس سازمان كنفرانس اسلامى

پيام تشكر به مناسبت برگزاري هشتمين اجلاس سازمان كنفرانس اسلامي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جناب آقاي سيدمحمّد خاتمي رئيس محترم جمهوري اسلامي ايران و رئيس سازمان كنفرانس اسلامي، حضرات محترم سران كشورها و رؤساي محترم جمهور و مسؤولان بلند پايه ي شركت كننده در اجلاس هشتم، جناب آقاي دكتر عزالدين عراقي دبير كل محترم كنفرانس، جناب آقاي دكتر خرازي وزير محترم امور خارجه و كليه ي مسؤولان و دست اندركاران اين اجلاس! اكنون كه به فضل الهي و توفيق و هدايت و كمك پروردگار، هشتمين اجلاس سازمان كنفرانس اسلامي به گونه يي تحسين انگيز برگزار گشته و با همسويي و تفاهمي كم سابقه از سوي همه ي اعضاء و با موفقيت به پايان رسيده است، لازم مي دانم پس از شكر و سپاس الهي از جناب عالي و همه ي شركت كنندگان و دست اندركاران اين مجمع

عظيم جهان اسلام، صميمانه تشكر كنم. چنان كه در اين اجلاس بارها از سوي اعضاء و سخنرانان تكرار شد، جهان اسلام از امكانات بي شماري در همه ي زمينه هاي زندگي بشر برخوردار و با رنج هاي بزرگي دست به گريبان است. نياز به معرفت و جديت و همكاري براي نيل به حيات طيبه ي تمدن اسلامي، نياز به يكپارچگي و هوشياري براي مقابله با خطرها و دشمني ها، و نياز به اخلاص و صميميت براي جلب رحمت و كمك الهي، مشهود و مورد قبول همگان است. همچنان كه تلاش عملي براي تحقق بخشيدن به خواسته هاي جمعي كه در قطعنامه ها و بيانيه ي اين اجلاس بدان اشاره يا تصريح شده، شرط اصلي پيشرفت اين سازمان بزرگ و مهم است. به نظر مي رسد كه اجلاس هشتم مي تواند نقطه ي عطفي در تاريخ اين سازمان باشد و حركت به سمت وضع مطلوب آن، محتاج همكاري صميمانه ي كليه ي دولتهاي عضو در چهارچوب وظائف و هدفهايي است كه اين سازمان براي خود تعريف كرده است. اميدوارم اين دوره شاهد چنين همكاري گره گشايي در همه ي قضاياي بزرگ جهان اسلام باشد. بي شك ناخرسندي دشمنان دنياي اسلام نخواهد توانست در برابر اراده ي جمعي دولتهاي مسلمان مقاومت كند؛ همچنان كه در مورد برگزاري موفق و باشكوه اين اجلاس در تهران، نيز اين خواست جمعي بر نارضايي ديگران فائق آمد. در پايان لازم مي دانم از عموم ملت بزرگ ايران - بخصوص شهروندان عزيز تهراني - به خاطر ياري دولت در برگزاري اين مراسم تاريخي صميمانه سپاسگزاري نمايم. سيّد علي خامنه اي - 21/09/1376 - برابر با يازدهم شعبان يكهزاروچهارصدوهجده

تقدير از مجلس شوراى اسلامى به خاطر از دستور كار خارج كردن طرح تغيير قانون مطبوعات

تقدير از مجلس شوراي اسلامي به خاطر از دستور كار خارج كردن طرح تغيير قانون مطبوعات

بسمه تعالي اقدام خردمندانه و مسئولانه ي مجلس شوراي اسلامي در كنار گذاشتن طرح تغيير قانون مطبوعات، خدمتي بزرگ به ملت مؤمن و شجاع و قدرشناس ايران بود. اين حركت پسنديده، دلهاي مردم آگاه و نگران را شادمان كرد و بيگانگاني را كه دل به آشفته بازار مطبوعاتي در ايران بسته بودند، خشمگين و ناكام ساخت. اينجانب وظيفه دارم از نمايندگان محترم و بطور ويژه از رئيس محترم مجلس شوراي اسلامي و هيئت رئيسه، تشكر كنم و از عمل صواب آنان قدرداني نمايم. در دو روزي كه از اين اقدام بزرگ مي گذرد رسانه هاي بيگانه ئي كه ابزار دست غارتگران بين المللي و وسيله ي اغراض صهيونيستها و مراكز سلطه ي استكباري اند، نتوانسته اند خشم و نوميدي خود را از اين حركت هوشيارانه كتمان كنند و در پي آنند كه با دروغپراكني و تحريف حقائق در صفوف متحد ملت ايران رخنه و اختلاف به وجود آورند. ملت عزيز ايران بخوبي مي دانند كه كارآمدترين سلاح آنان در مقابل توطئه ي دشمنان، وحدت همدلي در تمسّك به اسلام و دفاع از قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي است.

پيام تجليل از شهيدان و ايثارگران انقلاب اسلامى و جنگ تحميلى

پيام تجليل از شهيدان و ايثارگران انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم روز شهيدان در دهه ي مبارك فجر، يكي از فرصتهاي عرض ارادت و اخلاص، به ساحت والاي شهيدان انقلاب اسلامي است. انسانهاي والا و سعادتمندي كه توفيق مجاهدت يافتند و پاداش شهادت گرفتند. فرشته سيرتاني كه متاع دنياي گذران را، در بازار سوداي معنوي و الهي نثار كردند و رضوان خدا را، كه برترين سود هر سوداي معنوي است، به دست آوردند. فرزانگاني كه توانستند، عمر فاني را در خدمت سعادت ابدي و عمر جاودان بگذرانند. امروز كشور و

ملت و انقلاب به اين عزيزان و بازماندگان آنان، دِيني بزرگ دارد. عزت امروز ايران، و همه ي پيشرفتهاي كشور، و امنيت و استقلال، و هر دستاورد بزرگ ديگر هديه ي گرانبهايي است كه شهيدان و پدران و مادران و همسرانِ صبور آنان، به ملت ايران ارزاني داشتند. سلام خدا و همه ي بندگان شايسته اش بر آنان باد. والسّلام عليكم و عليهم و رحمةاللَّه و بركاته - سيد علي خامنه اي - 15/11/1376

پيام تسليت به مناسبت حادثه ى اسفبار درگذشت هفت نفر از نخبگان جوان رياضى كشور

پيام تسليت به مناسبت حادثه ي اسفبار درگذشت هفت نفر از نخبگان جوان رياضي كشور بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم خبر تلخ حادثه اي كه به درگذشت هفت نفر از نخبگان جوان رياضي كشور و مجروح شدن تعدادي ديگر از اين مجموعه ي عزيز و گرانبهاي نيروي جوان انجاميد، مايه ي اندوه و تأسف عميق اين جانب گرديد. بي شك فقدان استعدادهاي برجسته و درخشاني از اين قبيل، ضايعه يي براي كشور و نيروي جوان بالنده ي آن است. اين جانب اين ضايعه ي دردناك را به خانواده هاي مصيبت ديده و به همه ي علاقه مندان به علم و تحقيق، مخصوصاً دانشگاهيان ارجمند، تسليت مي گويم. اميد است به لطف الهي، حال مجروحين اين حادثه، بهبود كامل يافته و نيز با تلاش و همت جوانان بااستعداد و كوشا، خلاء پديدآمده جبران گردد. سيد علي خامنه اي - 26 اسفند 1376

پيامها در سال 1377

پيام مقام معظم رهبرى به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال نو

پيام مقام معظم رهبري به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال نو بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب و الابصار. يا مدبّرالليل والنّهار. يا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الي احسن الحال(1). فرا رسيدن عيد سعيد نوروز را كه سرآغاز بهار طبيعت و بهار جسم و جان انسان است، به همه هم ميهنان عزيز و به همه ايرانيان در هر جاي عالم كه هستند، صميمانه تبريك عرض مي كنم؛ مخصوصاً به خانواده هاي عزيز ايثارگر، خانواده هاي عزيز شهداي گرانقدرمان، اسرا و جانبازان و آزادگان و خانواده هايشان و همه كساني كه در راه اعتلاي نظام مقدّس جمهوري اسلامي و ايران عزيز، تلاش و مجاهدت مي كنند. همچنين به ملتهايي كه نوروز را گرامي مي دارند، بخصوص به ملتهاي آسياي ميانه و افغانستان و بالاخص به مردم تاجيكستان و جمهوري آذربايجان، تبريك عرض مي كنم. اميدوارم سرآغاز سال جديد، سرآغاز روزهاي نو، زيبا

و بانشاط و سرشار از سعادت و خوشبختي براي مردم عزيزمان در چهارگوشه كشور و در همه جاي ميهن بزرگ و پهناورمان باشد. در اين دعاي پُرمغزي كه در آغاز سخن، تلاوت شد و بر زبان همه جاري است، از خداي متعال درخواست مي كنيم كه حال ما را به بهترين حالات برگرداند. هرجا كه باشيم و هرچه نيكويي در حال ما باشد، نيكوتر از آن هم هست. ما از خداوند متعال در اين دعا، درخواست مي كنيم كه حال ما را به بهترين حالات برساند. اين درخواست، مخصوص حال شخصي نيست؛ بلكه درباره كسان خود، ملت خود و در يك دايره وسيعتر، درباره بشر و انسانيت است. البته بايد توجه داشته باشيم كه دگرگوني هر پديده اي در عالم، به دست انسان است و همه تحوّلها با اراده انسان، انجام مي گيرد. انسان اگر بخواهد در وضعيت جامعه خود، كشور خود و زندگي خود، تحوّل ايجاد كند، بايد اين تحوّل را در خود آغاز كند - تحوّل اخلاقي، تحوّل دروني، رفتن به سوي صفا و انسانيت، عبوديّت پروردگار و تسليم در مقابل اراده خداوند عالم و آفريننده هستي - كه اين تحوّل، سعادت انسانها را متضمّن است. بشر هرچه ناراحتي و رنج و دشواري تحمّل مي كند، بر اثر دوري از راه خدا و سركشي در مقابل احكام الهي است. بحمداللَّه مردم كشور ما در اين راه، حركت بزرگي را آغاز كرده و در اين حركت، پيش رفته اند و من اميدوارم هرچه مي گذرد، مردم ما از لحاظ اخلاق فردي و جمعي، از لحاظ ايجاد صفات و خصال ممتاز بشري در درون خودشان، پيشتر بروند و با دوستان، با صفا

و محبّت و با مروّت هرچه بيشتر، با بيگانگان با هوشياري و بيداري هرچه بيشتر و با دشمنان با سرسختي هرچه بيشتر مواجه شوند، تا ان شاءاللَّه بتوانند كشتي نجات خودشان را به ساحلهاي امن و امان الهي برسانند. سالي را كه پشت سر گذاشتيم، سالي پر از حوادث بزرگ و البته در ميان آنها حوادث بسيار شيرين و احياناً حوادث تلخ بود. به نظر من يكي از بزرگترين حوادث سالي كه بر ما گذشت، حادثه انتخابات رياست جمهوري و شركت عظيم مردم در اين انتخابات بود كه قطعاً نظام جمهوري اسلامي را سرافراز و سربلند و داعيه هاي جمهوري اسلامي را در چشم جهانيان، متقن و متّكي به استدلال كرد. يكي از بزرگترين شاخصهاي مردمي بودن حكومتها در دنيا، عبارت است از اين كه مردم در انتخابات و گزينشهاي بزرگ ملي، چقدر شركت مي كنند. در آن كشوري كه بيش از هشتاد درصدِ حائزين شرايط براي رأي دادن در پاي صندوقها حضور مي يابند - يعني كشور ما - طبق معيارهاي جهاني با همه منطقها و زبانهايي كه امروز در دنيا، در عالم سياست و مسائل سياسي و اجتماعي مطرح و قابل فهم است، حكومت و نظام، نظامي مردمي است؛ نظامي است كه در آن، حضور مردم محسوس است. در انتخابات رياست جمهوري، نزديك به سي ميليون نفر شركت كردند و بحمداللَّه گزينش خوبي هم انجام دادند و رئيس جمهور محترم ما را كه از فرزندان انقلاب، از كارگزاران طولاني دوران انقلاب، از خاندان پيغمبر و از ملبّسين به كسوت روحاني و از كساني است كه در راه دانشهاي ديني، سالهاي متمادي زحمت كشيده و تلاش كرده است، برگزينند.

بحمداللَّه چهره موجّه و مقبول مردم انتخاب شد. اين انتخابات، با حضور سي ميليوني مردم و با گزينش بيست ميليوني يك رئيس جمهور، سند محكمي براي نظام جمهوري اسلامي بود كه برخلاف داعيه و خواست دشمنان، در ميان مردم، داراي محبوبيتِ متزايد است. اين براي جمهوري اسلامي، خيلي باارزش بود. بحمداللَّه در همه صحنه ها موفقيّتهاي بزرگي داشتيم كه شايد بتوان گفت اين انتخابات، بزرگترينِ آنها بود. در صحنه مسائل خارجي نيز همين طور بود. بعضي از دولتهاي اروپايي، با طرح دعاوي نامعقول، سعي داشتند جمهوري اسلامي را به عقب نشيني وادار كنند كه ايستادگي، استقامت، درايت و تدبير و اتّكا به ارزشهاي انقلاب و اسلام و گزينش آن راهي كه امام بزرگوارمان در طول ده سالِ اوّلِ انقلاب پيمودند، موجب شد كه نتوانستند اين مقصود خودشان را محقّق كنند! آنها عقب نشيني كردند و جمهوري اسلامي در آزمايش سفراي كشورهاي اروپايي كه يكجا از كشورمان خارج شده بودند، سربلند بيرون آمد و همه به اين معنا اعتراف كردند! از اوّلِ سال هفتاد و شش تا همين اواخر، پي درپي در اظهارات جهاني از سوي امريكاييها و ديگران - حتّي عناصر و رجال خودِ امريكا - عنوان شد كه در هماوردي در مقابل جمهوري اسلامي، نتوانستند موفّقيتي كسب كنند و جمهوري اسلامي در همه ميدانها - در ميدان اقتصادي و سياسي، در جذب دوستان و در مواجهه با دشمنان - توانست قدرت و عظمت و عزّت خود را نشان دهد و به دشمن بفهماند كه جمهوري اسلامي را نمي توان ناديده و غير جدّي گرفت؛ بلكه بايد به اين پديده عظيم انساني و اسلامي در اين منطقه، با چشم جدّ نگاه

كنند. البته و خوشبختانه، ملت ما در اين ميدان، نهايت كمك هوشيارانه را به مسؤولين كرده و باز هم مي كند. ايستادگيِ يك دولت، يك نظام و يك مجموعه حكومتي در مقابل بيگانگان و در برابر دشمنان، بدخواهان و مدّعيان از هر نوع، علاوه بر اين كه به درايت و كارداني و حكمت مسؤولين، متّكي است، بر هوشياري و حضور مردم نيز اتّكا دارد. حضور قوي مردم در طول اين سال - چه در انتخابات، چه در راهپيماييهاي گوناگوني كه طبق معمول همه ساله، بخصوص در اواخر سال انجام شد - توانست حرف قوي خود را بزند و نتايج بزرگي را به بار آوَرد. ما سال ديگري را در پيش داريم؛ سالي نو و روزي نو كه نوروز نشانه شروع اين سال است. ملت عزيز! شما تجربه هاي گوناگوني را با اقتدار و با اتّكا به شخصيت ملي خودتان و با ايمان عميق اسلامي گذرانده ايد؛ راهي را كه امام بزرگوار ما در مقابل ملت ايران گشودند، تا امروز طي كرده ايد و بعد از اين هم بايد همين راه را با استحكام تمام برويد. ما مي دانيم كه انتظارات مردم از دستگاه حكومت و دولت در زمينه اقتصادي و در همه زمينه هايي كه مردم، انتظاراتي از دولت دارند، عمدتاً انتظارات بجا و صحيح و درست است. مردم بايد بدانند - و البته مي دانند - كه مسؤولين بخشهاي گوناگون حكومت و نظام جمهوري اسلامي - اعم از قوّه مجريّه، مجلس شوراي اسلامي و قوه قضاييّه - در صددند كه خواسته ها، نيازها، انتظارات و حقوق اساسي مردم را برآورده سازند و با بهترين وجهي آنها را ادا كنند. البته دشمناني مشغول تلاش

هستند كه نگذارند اين كارها انجام گيرد! ساده انديشي و ساده لوحي است كه كسي خيال كند ما در خارج از مرزهاي خودمان - بلكه در داخل مرزها - هيچ دشمن و بدخواهي نداريم و كسي عليه ما كار نمي كند! مگر ما از همه ملتها و دولتها و همه جوامعي كه در طول تاريخ بوده اند، مستثني هستيم؟ آنها همه دشمن داشته اند، ما هم دشمن داريم. آنها در مقابل دشمن، روشهاي گوناگوني را اتّخاذ كردند كه سرنوشتشان را رقم زده است. بعضي هوشيارانه و مدبّرانه و حكيمانه و سرسختانه ايستادند و پيروز شدند؛ بعضي هم سست عنصري و زودباوري و سهل انديشي و ساده لوحي به خرج دادند و شكست خوردند! ما بايد درس بگيريم. خوشبختانه گذشته خود ما هم - گذشته نوزده ساله بعد از انقلاب تا امروز - از همين درسها و تجربه ها پُر است. يكي از اقداماتي كه شده است، اقدام به كاهش قيمت نفت است! من نمي خواهم ادّعا كنم كه اين كار را صرفاً دشمنان كرده اند و صرفاً به خاطر ضربه زدن به جمهوري اسلامي است؛ نه. دشمنان كرده اند و دوستان نادان و كساني كه نتوانستند هوشيارانه در اين زمينه بينديشند نيز با آنها سهيم شده اند! تصميماتِ نادرست گرفته اند و حتماً دشمنان هم دخالت و شركت داشته اند و هر كسي به دنبال مقاصد خودش است. نمي توان گفت كه مقصود آنها فقط جمهوري اسلامي است؛ ولي مسلّماً جمهوري اسلامي هم هدف است و حتماً كشورهاي ديگري هم هدف هستند. خوب؛ اين حالتِ جديدي است. ما بايد در مقابل آن، هوشيارانه حركت كنيم و تصميم مقتضي اتّخاذ نماييم. گزارشهايي كه برادران ما در مسؤوليتهاي گوناگون اقتصاديِ دولت به

من دادند، نشان مي دهد كه آنها خودشان را براي شكلها و وضعهاي گوناگون آماده كرده اند تا بتوانند كشور را به درستي اداره كنند و ان شاءاللَّه اداره خواهند كرد؛ ليكن در همه اين وضعيتها، همكاري، كمك، دلسوزي و پشتيباني دلسوزانه مردم از مسؤولين، لازم و واجب است. من آنچه را كه مي خواهم در اين برهه عرض كنم اين است كه ملت عزيز جدّاً از اسراف و زياده روي پرهيز كنند. ما حق نداريم به عنوان يك ملت، مصالح بزرگ و ملي و دورنگر - بلكه مصالح نقد مهم و كنوني - خود را به خاطر خواسته هاي شخصي خودمان - كه ما را به اسراف و بي بندوباري در مصرف مي كشاند - فدا كنيم و آنها را نديده بگيريم. همه بايد مسأله صرفه جويي را جدّي بگيرند. امسال توصيه مهمّ من عبارت است از صرفه جويي. دولت هم بايد صرفه جويي كند؛ ملت هم بايد بكند. دولت، علاوه بر صرفه جويي بايستي راههاي صرفه جويي را هم به مردم تعليم دهد. تا وقت نگذشته است - تا ماههاي اوّل سال، سپري نشده است - بايستي فهرستي از انواع صرفه جوييهايي را كه مردم مي توانند بكنند - در آب، نان، بنزين و در مصارف گوناگون و همه چيزهايي كه براي صرف آنها مجبوريم از سرمايه هاي كشور و نفت مصرف كنيم - و راههاي صرفه جويي در آنها را به مردم تعليم و نشان دهند؛ مردم هم جدّاً سعي كنند كه صرفه جويي نمايند. عزيزان من! بنده ملت ايران را به «رياضت» دعوت نمي كنم. بحمداللَّه ما احتياجي به اين نداريم كه ملت خودمان را به رياضت، دعوت كنيم. فضاي غم آلود رياضت، از زندگي اين مردم دور باد! من مردم

را به «قناعت» دعوت مي كنم؛ قناعت سرافرازانه، قناعت انسان عاقل و خردمندي كه مي داند آينده خود را با قناعت تأمين مي كند و زندگي و روال اقتصادي كشور را تسهيل و به مسؤولين كمك مي كند كه بتوانند تدابير صحيح را در كار اداره مملكت اِعمال كنند. من بار ديگر براي همه شما دعا مي كنم. اميدوارم روز و نوروز خوش و بهاران باصفا، با بركت و زيبايي در انتظار همه ملت ايران باشد، و سالي پُربركت و سرشار از عزّت و عظمت را در پيش داشته باشيد. از خداوند متعال براي ارواح طيبّه شهداي عزيزمان و براي روح مطهّر امام بزرگوار، طلب رحمت و مغفرت و علوّ درجات مي كنم. همان طور كه مي دانيد اخيراً - در آستانه سال نو - براي برخي از دانشجويان عزيز ما حوادثي پيش آمد كه ما را داغدار كرد. اين ضايعه را به خانواده هاي آنها تسليت عرض مي كنم و اميدوارم جوانان، دانشجويان و همه نسلها و قشرهاي كشور ما، در زير سايه عزّت و عظمت اسلامي و احكام نوراني اسلام، زندگي آبرومند و سربلند و همراه با عزّت و رفاه و رضايت را بگذرانند. و السّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته --------------------------------------------------------------------------------

1) زادالمعاد، ص 531

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم الحمدللَّه ربّ العالمين والصّلاة والسّلام علي البشير النذير والسّراج المنير سيّدنا ابي القاسم المصطفي محمّد و علي اله الأطيبين الطاهرين و علي الخيرة من اصحابه المنتجبين موسم حج با مژده ي بزرگترين ديدار ساليانه ي مسلمانان، از راه رسيده است، و بجاست اگر صدها هزار دل مشتاق كه در اين موسم، مجال بهره مندي از فيض لقاء خواهند داشت، پيوسته در جوش و شور و هيجان آماده سازي

خويش باشند، و ميليونها مسلمان آرزومند كه امسال در فهرست بهره مندان نهاده نشده اند، به ياد لحظه لحظه ي ايّام سعادتمندان و دعا براي خود و آنان، دل و ذهن خويش را رنگين و معطر سازند، و همه ي مسلمانان صاحبدل به گونه يي در ايام حج، با حج و شعائر و آيات جلال و جمال آن سپري كنند. مراسم حج در هر سال، يك حادثه ي بزرگ است كه رواست اگر در آن ايام معلومات، مركز اصليِ فكر و توجه و انديشه و احساس مردم در سراسر جهان اسلام باشد؛ و هركس بسته به جايگاه روحي و فكري و سياسيش، به نوعي بدان بينديشد و با آن بسر برد. و بديهي است كه بهره مندان از فيض حج، در مركز اين تكليف و توقعند؛ و چون جسم و جان و انديشه و تلاش آنان آميخته به حج و بركات و آثار آن است، شايسته است كه بيشترين بهره ي معنوي و روحي و فردي و اجتماعي را از آن به دست آورند، و ان شاءاللَّه چنين خواهد بود. اگرچه بركات حج، همه ي جنبه هاي حيات بشري را فرا مي گيرد و اين باران رحمت بي دريغ، از خلوت دل و انديشه ي آدمي تا عرصه ي سياست و اجتماع و قدرت ملّي مسلمانان و تعاون ميان ملتهاي مسلمان را، بارور و سرزنده و برخوردار از شور زندگي مي سازد، ليكن شايد بتوان گفت كه كليد اين همه، «معرفت» است؛ و نخستين هديه ي حج به كسي كه مايل است چشم خود را به حقايق بگشايد و از نيروي خداداده ي «فهم پديده ها» بهره بگيرد، همان معرفت و شناخت منحصر بفردي است كه عادتاً جز در حج، در اختيار خيل عظيم

مسلمانان قرار نمي گيرد، و هيچ پديده ي ديني ديگري نمي تواند مجموعه ي شناختهايي را كه در مراسم حج، قابل وصول است، يكجا در اختيار امت اسلامي قرار دهد. اين معرفت، عبارت است از مجموعه يي از شناختها كه از جمله ي آنهاست: شناخت خود به عنوان يك فرد، شناخت خود به عنوان جزيي از مجموعه ي عظيم امت اسلامي، شناختِ نمونه و نمايي از آن امت واحدة، شناخت عظمت و رحمت خدا، و شناخت دشمن. شناخت خود به عنوان يك فرد، به معني تأمل در وجود خويش و شناخت ضعفها و تواناييهاي آن است. آن جا كه تعيّنات مادي و تشخصّ به مال و مقام و نژاد و عنوان و زيور و لباس، رنگ مي بازد و آدمي جدا از آن مايه هاي تمايز، در كنار صدها هزار انسان ديگر به طواف و سعي و نماز و افاضه و وقوف مي رود، و فقير و غني، و حاكم و محكوم، و تحصيلكرده و امّي، و سياه و سفيد، همه با يك لباس و در يك جايگاه، رو به سوي خدا مي كنند و دست نياز به سوي او مي گشايند و خود را در برابر مركز جمال و عظمت و قدرت و رحمت مي يابند، هر انسان با تدبّري مي تواند ضعف و تهيدستي خود را در برابر خدا، و علوّ و اقتدار و عزت خود را در اتصال به خدا، بخوبي بشناسد، توهّم باطل و غرورانگيز درباره ي هستي ضعيف خود را به دور افكند، و شيشه ي كبر و خودپسندي را كه مايه ي زشت ترين خُلقيات و رفتارهاي او است، به خاك بكوبد، و از سوي ديگر حلاوت ارتباط با معدن عظمت و به او پيوستن و از بتهاي دروني

خويش گسستن را بيازمايد و بچشد. اين شناخت اساسي كه جوهر همه ي عبادات و مضمون همه ي مناجاتها و راز و نيازهاي اولياي خداست، آدمي را صيقل و صفا مي بخشد و او را براي ديگر شناختها، مستعد و بر پيمودن همه ي راههاي كمال، توانا مي سازد. در زندگي عادي، گرفتاريهاي دنيوي و سرگرمي افراطي به تكاپوي مادّي و درگيريها و جدالهاي تمام نشدني در زندگي روزمرّه ي انسانها، دل را غافل و مشغول مي سازد و او را از اين معرفت روشن بازداشته، دچار تار عنكبوت توهّم و گمانهاي باطل مي سازد و دل را به تكدّر و تيرگي مي كشاند؛ و حج علاج قاطع اين گرفتاري است. شناخت خود به عنوان جزيي از مجموعه ي امت اسلامي، به معني نگرش به مجموعه ي حاجيان و به همه ي ملتها و سرزمينهايي است كه مردم خود را به طواف خانه ي خدا فرستاده اند. نگرش به كلّ حجاج و در آئينه ي اين جمع متراكم، نگرش به امت بزرگ اسلامي است كه امروزه از دهها ملت و صدها ميليون انسان در سراسر جهان تشكيل شده، و از مهمترين امكانات مادي و معنوي براي حيات و رفاه اجتماعي برخوردار است و همه ي بشريت و تمدن صنعتي با همه ي حجم مادّيش، به آن و منابع عظيم آن و بازارهاي رايج آن و ميراث فرهنگي و علمي آن، محتاج و از آن بهره مندند. شناخت خود به مثابه ي جزيي از اين واقعيت عظيم، حجگزار را با پيوندي عاطفي و واقعي با برادران و خويشاوندانش متصل مي كند؛ و افسون جدايي را كه سالهاست دستهاي استعمار ديروز و استكبار امروز، به نام نژاد و زبان و مذهب و ملي گرايي مي دمند، باطل مي سازد. سردمداران جهانِ طبقاتي،

يعني سياستمداراني كه همّت گماشته اند جهان را هميشه در دو قطب قوي و ضعيف، يا مستكبر و مستضعف نگهدارند، و مركز قدرت را به زيان ملتهاي مستضعف، ميان خود تقسيم كنند، از دو قرن پيش تا امروز، از وحدت امت اسلامي بيمناك بوده و بر سر راه آن مانع تراشيده اند! همان كساني كه در دهه ي حاضر، با قتل عام مسلمانان بالكان، يا تبعيض و بي عدالتي نسبت به اقليتهاي مسلمان اروپا، يا بي تفاوت ماندن در برابر اينها، عزم مسيحي كردن يكسره ي اروپا را آشكار ساختند، از يكپارچه شدن دنياي اسلام با عنوانهاي اهانت آميز ياد كردند و در تبليغ و عمل، از آن جلوگيري نمودند. تقويت اين احساس در فرد، كه وي عضوي از پيكر بزرگ امت است و هدايت درست آن، بايد بتواند بر همه ي آن ترفندهاي تفرقه ساز، غلبه كند؛ و ضمن اين كه هويت ملّي و فرقه يي را در بخشهاي گوناگون امت اسلامي پاس مي دارد، از فوايدي كه در يكدلي و اتحاد است، همه ي اين مجموعه ي بزرگ را بهره مند سازد و عزّت و اقتدار و خير كثيري را كه در يكپارچگي امت اسلامي نهفته است، شامل همه ي اجزا و اعضاي آن كند. طواف و سعي و نمازهاي جماعت و همه ي حركات و سكنات دستجمعي در حج، اين درس را به حجگزار مي رساند و آن را در اعماق وجود او نفوذ مي دهد. شناخت نمونه و نمايي از آن امّت واحدة، به معني گامي عملي در راه تحقق آن آرزوي بزرگ - يعني اتحاد اسلامي - و در نهايت سر بركشيدن قدرت واحده ي اسلامي در ميدان سياست جهاني است. ديدن توده هاي عظيم حجگزار از نقاط گوناگون عالم، و

با زبانها و رنگها و نژادهاي گوناگون، افق ديد مسلمان را گسترش مي دهد و از مرزهاي شخصي و قومي و ملّي فراتر مي برد، و وظيفه ي اسلاميِ رفتار برادرانه، وي را با آنان به تعارف و همزباني و همدلي مي كشاند، خبرهاي اختصاصي ملتها را به سراسر جهان اسلام مي بَرَد و توطئه ي تبليغاتي دشمن را كه هميشه، و امروز بيش از هر زمان، دست اندركار قلب حقيقت و دروغ سازي و شايعه پراكني است، خنثي مي كند و فاصله هاي مكاني و زباني و پنداري را از ميان برمي دارد. با تبيين موفقيت يك ملت، در دل ملتهاي ديگر، اميد مي دمد و با تشريح تجربه ي يك كشور، كشوري ديگر را مجرّب مي سازد. احساس انزوا و تنهايي را از افراد و ملتها مي زدايد و ابّهت دشمن را در چشم آنان مي شكند، مصيبتهاي بزرگ يك كشور را براي ديگران شرح مي دهد و آنان را به فكر علاج آن مي افكند. توقف حجگزاران در موسم حج در يك نقطه، و بخصوص وقوف در عرفات و مشعر و مَبيت در مني همگي، زمينه هاي مستعد اين شناختِ كارساز و كارآمدند. شناخت عظمت و رحمت خداوند در حج، به معني تأمل در پايه گذاري اين خانه است كه درعين حال، هم خانه ي خداست و هم خانه ي مردم؛ إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَ هُدًي لِّلْعَلَمِينَ.(1) هم جايي است كه انسان نيازمند، بدان روي مي كند و هم نقطه يي است كه عظمت آيين الهي در آن جلوه گر مي شود. آميزه يي از شكوه و عظمت و صفا و سادگي، يادگاري از نخستين نداي توحيد، و جايگاهي براي تحقق وحدت كلمه. هم نشاندار جاي پاي مجاهدان صدر اسلام، كه غريبانه در آن مبارزه

كردند و مظلومانه از آن هجرت نمودند و فاتحانه و مقتدرانه بدان بازگشتند و آن را از نشانه هاي جاهليت عرب پيراستند؛ و هم معطّر به نَفَس نيايشگران و جاي سجده ي متعبدان و دست نياز ثناگويان. هم مَطلَع خورشيد اسلام در آغاز و هم مشرق طلوع مهدي موعود در انجام. هم پناهگاه دلهاي رميده و هم اميد بخش جانهاي به ستوه آمده! تشريع فريضه ي حج و ترتيب مناسك آن، هم نشانه ي عظمت است و هم آيت رحمت. با اين شناخت است كه دلها به مشاهده ي كعبه ي شريف در مسجدالحرام منقلب مي شود و بيراهه ها به صراط مستقيم مي پيوندد و انسانها دگرگونه مي شوند. شناخت دشمن، محصول همه ي آن شناختها و متمم و مكمّل آنهاست. بدون آن، دل و ذهن مسلمان، مخزني بي حصار است كه از دستبرد راهزن و خائن و غارتگر، مصون نيست. در خودِ اعمال حج، رَمي جمرات، نماد دشمن شناسي و دشمن ستيزي است؛ و پيامبر مكرّم اسلام(صلّي اللَّه عليه واله)، اذان برائت را در حج سر داد و آيات برائت را از حنجره ي امير مؤمنان (عليه السّلام) در مراسم حج تلاوت فرمود. اگر جهان اسلام و امت اسلامي، روزي از وجود دشمنان جرّار فارغ گردد و چنين چيزي ممكن شود، برائت نيز بي فلسفه خواهد بود. ولي با وجود دشمنها و ستيزه گريهاي كنوني، غفلت از دشمن و بي مبالاتي به برائت، خطايي بزرگ و پُرخسارت است. اگر آن شناختهاي پيشين به دست آيد، دشمن جهان اسلام نيز شناخته مي شود. هر پديده، يا شخص، يا حكومتي و نظامي كه مسلمانان را از هويت اسلاميشان بيگانه كند، يا به تفرّق و پراكندگي بكشاند، يا به كسب عزت و عظمت اسلامي بي اعتنا، يا از آن مأيوس

سازد، كاري دشمنانه مي كند؛ و اگر خود، دشمن نيست، سرانگشت دشمن است! شيطان درقرآن، تعبيري ازنيروهاي شرآفرين و فساد آفرين و انحطاطآفرين است كه در صف مقابل انبيا قرار مي گيرد؛ وَكَذلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الاِْنسِ وَالْجِنِّ.(2) و در سراسر قرآن، ياد و نشان شيطان تكرار شده و در تمام طول مدت نزول وحي، از آن نام برده شده است. اين بدان معناست كه ياد و نشان دشمن، هرگز نبايد مورد غفلت جوامع مسلمان قرار گيرد. امروز بيشترين تلاش شيطان كه همان جبهه ي سياسي استكبار است، مصروف آن مي شود كه مسلمانان را از آينده ي خود، نوميد و به ذخيره ي گرانبهاي فرهنگ و دانش خود، بي اعتنا سازد. هر پديده يي كه به مسلمانان جهان، اميد ببخشد و آنان را به فكر بناي آينده بر پايه ي اسلام بيفكند، در چشم استكبار، بشدت منفور و مبغوض است. دشمني شيطان بزرگ با ايران اسلامي، از آن است كه تشكيل جمهوري اسلامي و اداره ي كشوري پهناور، با جمعيتي انبوه و با ثروت مادي و معنوي بي پايان، به مسلمانان، نويد عزت و عظمت اسلامي مي دهد و فروغ اميد را در دلهاي آنان زنده مي كند. در نوزده سالي كه از تشكيل جمهوري اسلامي در ايران گذشته است، همه ي جهان، نشانه هاي اميد را در رفتار ملتهاي مسلمان ديده اند و مي بينند و هرچه گردونه ي زمان، به پيش رفته و تدابير دنياي استكبار در برابر اين موج بلند و دنباله دار، بيشتر شكست خورده، اين اميد بيشتر شده است. بيداري فلسطينيان و آغاز مجاهدتهاي آزادي طلبانه ي آنان با شعارهاي اسلامي در برابر صهيونيستهاي غاصب، بيداري ملتهاي مسلمان در اروپا و تشكيل كشور مسلمان بوسني - با وجود

فاجعه ي خونباري كه به دست، يا با سكوت رضايت آميز اروپاييان براي آنان پيش آمد - به حكومت رسيدن معتقدانِ به حاكميت اسلام در تركيه و الجزاير، از راههاي معمول دموكراسي غربي - كه البته در هر دو مورد، با كودتا و دخالت قدرتهاي نامشروع و خصومت دشمنان جهانيِ قدرت اسلام، موفقيت آنان نيمه كاره ماند - تشكيل حكومت بر پايه ي مباني اسلامي در سودان - كه با وجود كارشكنيهاي خارجي، بحمداللَّه همچنان در راه اقتدار اسلامي به پيش مي رود - زنده شدن شعارهاي اسلامي در بسياري از كشورهاي مسلمان - كه سالهاي متمادي اين شعارها در آن فراموش شده بود - و مثالهاي متعدد ديگر، همه و همه، نشانه هاي تأثير عميق و روزافزون ولادت جمهوري اسلامي در ايران، بر سراسر جهان اسلام و امت اسلامي است. دشمني استكبار، به همين نسبت با ايران اسلامي، روزبه روز سخت تر و بغض آلودتر شده است! پس از شكست توطئه هاي پياپي نظامي و اقتصادي و سياسي و تبليغاتي، استكبار، جبهه ي تازه يي گشوده كه تاكنون نيز بر ضدّ ايران اسلامي فعال است. اين جبهه، يك جبهه ي جنگ تبليغاتي است؛ و هدف آن، متهم كردن ملت و دولت ايران و بر اثر آن، خاموش كردن فروغ اميد در دل ملتهاي مسلمان است! در اين جنگ تبليغاتي، اين طور وانمود مي شود كه ملت ايران، از حركت عظيم انقلاب و شعارهاي آن و از حاكميت اسلام و قرآن، پشيمان شده و مسؤولان كشور، به اسلام و انقلاب پشت كرده اند! و به عنوان شاهد و نمونه، ادعا مي شود كه دولت ايران، در صدد ايجاد روابط دوستانه با دولت امريكا است! انكار مكرر اين ادعا از سوي مسؤولان كشور

و تأكيد هميشگي آنان بر عشق و پايبندي به اسلام و انقلاب و خط امام راحل (رضوان اللَّه عليه) مانع از آن نيست كه دستگاههاي تبليغاتي و حتي مسؤولان سياسي استكبار و بخصوص رژيم مستكبر امريكا، ادعاي خود را با زبانها و شيوه هاي گوناگون، تكرار كنند و آن را در تفسيرها و خبرها و گزارشهاي جهاني، مخصوصاً در سطح جهان اسلام، بيش از پيش، تكرار نمايند! شناخت دشمن در حج، به معني شناخت اين روشها و انگيزه هاي آن، و برائت در حج، به معني افشاي توطئه ي دشمن و اِعلام بيزاري از آن است. ملت و دولت ايران، با انقلاب عظيم خود كه به رهبري امام خميني عظيم الشأن (رحمةاللَّه عليه) و ادامه ي خطّ و راه او، پرچم عظمت اسلام و ايران را برافراشت، عزت و استقلال ملّي خود و حيات دوباره ي تاريخي خود را بازيافته است. به بركت انقلاب اسلامي، ملت ايران از فساد روزافزون و انحطاط علمي و اخلاقي و استبداد سياسي و وابستگي به امريكا نجات يافت و نشاط زندگي و سازندگي را دوباره به دست آورد. از حاكميت مهره هاي نوكر مآب و بي كفايت و غيرامين و فاسق و بدكار و مستبد و ظالم، خلاص شد و حكومتي مردمي و مديراني دلسوز و كاردان و مؤمن و امين يافت. سرنوشت كشور و منابع ملّي و ثروتهاي خداداده اش را كه به وسيله ي بيگانگان غارت مي شد، خود به دست گرفت. نيروي ابتكار و سازندگي را كه بر اثر ضعف و فساد پادشاهان خائن و وابسته، سالها به خمودگي و ركود كشيده شده بود، در خود زنده كرد و در همه ي ميدانهاي علمي و عملي، به جبران دو قرن عقب افتادگي، گامهاي

بلند برداشت و براي آينده نيز همت بلند و عزم قاطع و فكر روشن را با تجربه ي دوران نوزده ساله، چراغ راه ساخته است. اسلام و انقلاب اسلامي و امام كبير آن، حق حيات، بر گردن ايراني و ايران دارند، و ملت و دولت ما اين حقيقت را از ياد نخواهد برد و اين راه روشن و صراط مستقيم را از دست نخواهد داد. رژيم امريكا از اولين سالهايي كه در نيم قرن پيش در صحنه ي سياسي ايران قدم نهاد، به ايران و ايراني جفا و خيانت كرد، از رژيم فاسد و ضدمردمي پهلوي حمايت كرد، دولتهاي وابسته و ضعيف و نوكرمآب را بر سر كار آورد، اراده ي خود را بر ملت ما تحميل و منابع ملي را غارت كرد، ثروت عظيمي از اين ملت را از طريق معاملات خسارتبار نفت و سلاح، ربود، نيروهاي مسلّح ايران را در قبضه ي خود گرفت، دستگاه ضدّ امنيتي شاه و شكنجه گران آن را آموزش داد، موجب اختلاف ميان ملت ايران و بسياري از ملتهاي مسلمان، از جمله اعراب شد، فساد و فحشا را در ايران ترويج كرد، با رژيم شاه در سركوب نهضت اسلامي در مقاطع گوناگون، همكاري و آن را راهنمايي كرد! و پس از آن كه علي رغم مجموعه ي آن جبهه ي ظلمت و كفر و طغيان، انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد، از نخستين روزهاي تشكيل جمهوري اسلامي، انواع دشمنيها و كارشكنيها و تهاجمها و توطئه ها را بر ضد ايران و ملت انقلابي آن، به كار بست! از كمك فعال به رژيم عراق در جنگ هشت ساله، تا فعاليت براي محاصره ي اقتصادي كامل ايران، تا كمك به عناصر خائن

و فراري، تا تبليغات دايمي در همه ي دستگاههاي تبليغي مربوط به خود، تا آتش بياري در اختلافات منطقه يي، و سعي وافر براي ايجاد اختلاف ميان ايران و همسايگانش، تا تلاشهاي براندازي و تروريستي به وسيله ي مزدبگيران سازمان سيا، تا فعّاليت شديد براي جلوگيري از انعقاد قراردادهاي اقتصادي ميان ايران و كشورهاي گوناگون جهان، تا دهها حركت موذيانه و تهديدآميز ديگر در همه ي جبهه ها و همه ي زمينه هاي ممكن! اين فهرست كوتاهي از طومار بلند خصومتهاي رژيم امريكا با ايران و ايراني است. و البته همه مي دانند و خود سردمداران رژيم امريكا بيش از همه بتلخي مي دانند كه رژيم امريكا در اغلب اين زمينه ها شكست خورده و ناكام مانده و در انزوا قرار گرفته است! و ملت ايران به كمك الهي و به بركت اقتدار و عزتي كه از اسلام و انقلاب به دست آورده، در بيشتر اين موارد توانسته طعم زهرآگين شكست و ناكامي را به دشمن خود بچشاند. با توجه به اين حقايق روشن، چگونه ممكن است كه ملت و دولت ايران، به سوي دشمني كه هنوز هم با دلي پركينه و كامي تلخ از شكستهاي پي درپي، درصدد ضربه زدن به ايران و ايراني است، دست دوستي دراز كند و فريب لبخند زهرآگين دشمن را كه همين امروز هم با خنجري زهرآلود، در دست وي همراه است، بخورد؟! جمهوري اسلامي ثابت كرده است كه در پي تشنّج آفريني در روابط خود با كشورها نيست، و به روابطي برابر كه با سه اصل عزت و حكمت و مصلحت، در سياست خارجي منطبق باشد، علاقمند و پايبند است؛ و ثابت كرده است كه در اين روابط، منافع مادي

و معنويِ كشور و رعايت مصلحت و عزت ملت عظيم الشأن ايران و صيانت از آرامش و سِلم در فضاي سياسي جهان، شاخص و راهنماي اصلي اوست. روابط ما با همسايگان و با ديگر كشورهاي جهان - از جمله با كشورهاي اروپا - دليلي گويا و روشن است، و تلاش هميشگي ما براي گفتگوهاي برادرانه با كشورهاي مسلمان - كه بحمداللَّه هم اكنون شاهد نتايج شيرين تعدادي از آنها هستيم - در برابر چشم مردم جهان است؛ ليكن در كنار اين همه، شناخت دشمن و هشياري و سرسختي در برابر آن را نيز دستورالعمل هميشگي خود ساخته و به اغواي شياطين، فريب نخورده است، و ان شاءاللَّه از اين پس نيز نخواهد خورد. و دشمن صهيونيست را كه دولتي غاصب و اشغالگر، در سرزمين اسلامي فلسطين برپا كرده، هرگز به رسميت نخواهد شناخت و اعتقاد خود به لزوم محو آن دولت اشغالگر و تشكيل دولتي از مردم خود كشور فلسطين را، هرگز پنهان نخواهد كرد. همچنين امريكا را كه شيطان بزرگ و رأس فتنه ي استكبار است، تا وقتي به روشهاي كنوني خود پايبند است، دشمن خود به حساب خواهد آورد و دست دوستي به سوي او دراز نخواهد كرد. برادران و خواهران عزيز از سراسر جهان اسلام و حجّاج عزيز ايراني! با استعانت از خداي بزرگ، بكوشيد تا معرفت را كه از بزرگترين دستاوردهاي حج است، در همان گستره يي كه تبيين شد، به دست آوريد و با شناختهاي تازه يي در زمينه هاي ياد شده، به كشور خود بازگرديد و آن را دستمايه ي تلاش و حركت خود براي آينده بسازيد. در اين موسم، بخصوص، محنت مسلمانان كوزوو را كه

دنباله ي سرگذشت خونبار مناطق بالكان و تجربه ي ديگري از نوع تجربه بوسني و هرزگوين است، با يكديگر بازگو كنيد. براي پيروزي و نجات آن مردم مظلوم، دعا و در راه كمك به آنها اقدام كنيد. همچنين براي مسلمانان ديگر مناطق محنت زده ي اسلامي، چاره جويي و دعا كنيد و اصلاح امور مسلمانان را از قدرت و رحمت مطلقه ي الهي، مطالبه نماييد. اميد است همگي با حج مقبول و دستي پُر از دستاوردهاي معنوي و اخلاقي و سياسي، به خانه هاي خود برگرديد. والسّلام علي بقيةاللَّه في ارضه و عجّل اللَّه فرجه. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - علي الحسيني الخامنه يي - سوم ذيحجةالحرام 1418 برابر با دوازدهم فروردين ماه 1377 --------------------------------------------------------------------------------

1) آل عمران: 96 2) انعام: 112

پيام به نخستين كنگره «راه كربلا» ويژه ى بزرگداشت شهداى انجمنهاى اسلامى دانش آموزان

پيام به نخستين كنگره «راه كربلا» ويژه ي بزرگداشت شهداي انجمنهاي اسلامي دانش آموزان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم در بوستان پُربار و بركت ايثار و شهادت كه فضاي ايران اسلامي را آكنده از عطر صفا و معنويت كرد لاله زار شهداي دانش آموز داراي جلوه يي ويژه و حال و هوايي به شدت تأثيرگذار است. نوجوانان و جواناني كه در سپيده دم عمر كوتاه خويش نداي «ارجعي الي ربّك راضية مرضية» را به گوش دلِ نورانيِ خويش شنيدند و همچون كبوتراني سبكبال به بهشت رضوان الهي پرواز كردند. هر گاه در ميان ملتي تفكر سالم و نجاتبخش در سطح وسيع جوانان نورسته گسترش و عمق يابد فلاح و رستگاري آن جامعه و آن ملت، محتوم و تخلف ناپذير مي گردد. نسل جوان مظهر تلاش و ابتكار و صفا و وارستگي است. انقلاب كبير اسلامي توانست در برابر هجوم بي امان فساد و شهوتراني و بيكارگي و عادتهاي زشت به سوي نسل جوان

معاصر خود، سدي نفوذناپذير بسازد. دستهاي مرموز، دلهاي بدخواهي كه تهاجم آن گنداب اخلاقي را به سوي دل و جان جوانان در همه جاي گيتي سازماندهي مي كردند در مقابل اين حصار تسخيرناپذير از كار بازماندند و نتيجه همان است كه در تاريخ افتخارات ايران در شمار بلندترين قله هاست. امروز دولت و ملت بخصوص مسؤولان امور آموزش و پرورش و ديگر مسائل جوانان بايد حفاظت از آن سد منيع را بزرگترين وظيفه ي انساني و انقلابي خود بدانند. از خداوند متعال علو درجات شهداي دانش آموز و ديگر شهيدان اين مرز و بوم و صبر و اجرِ بازماندگان آنان را خواستارم. سيد علي خامنه اي - 24/1/77

صدور پيام به مناسبت برگزارى نخستين كنگره "راه كربلا"

صدور پيام به مناسبت برگزاري نخستين كنگره "راه كربلا" بسم الله الرحمن الرحيم در بوستان پربار و بركت ايثار و شهادت كه فضاي ايران اسلامي را آكنده از عطر صفا و معنويت كرد لاله زار شهداي دانش آموز داراي جلوه اي ويژه و حال و هوايي بشدت تأثيرگذار است. نوجوانان و جواناني كه در سپيده دم عمر كوتاه خويش نداي "ارجعي الي ربك راضيه مرضيه" را به گوش دل نوراني خويش شنيدند و همچون كبوتراني سبكبال به بهشت رضوان الهي پرواز كردند. هرگاه در ميان ملتي تفكر سالم و نجاتبخش در سطح وسيع جوانان نورسته گسترش و عمق يابد فلاح و رستگاري آن جامعه و آن ملت، محتوم و تخلف ناپذير مي گردد. نسل جوان مظهر تلاش و ابتكار و صفا و وارستگي است. انقلاب كبير اسلامي توانست در برابر هجوم بي امان فساد و شهوتراني و بيكارگي و عادتهاي زشت به سوي نسل جوان معاصر خود، سدي نفوذناپذير بسازد. دستهاي مرموز، دلهاي بدخواهي كه تهاجم

آن گنداب اخلاقي را به سوي دل و جان جوانان در همه جاي گيتي سازماندهي مي كردند در اين حصار تسخيرناپذير از كار بازماندند و نتيجه همانست كه در تاريخ افتخارات ايران در شمار بلندترين قله هاست. امروز دولت و ملت بخصوص مسؤولان امور آموزش و پرورش و ديگر مسائل جوانان، بايد حفاظت از آن سد منيع را بزرگترين وظيفه ي انساني و انقلابي خود بدانند. از خداوند متعال علو درجات شهداي دانش آموز و ديگر شهيدان اين مرز و بوم و صبر و اجر بازماندگان آنان را خواستارم. سيد علي خامنه اي 24/1/1377

پيام خطاب به مردم اصفهان

پيام خطاب به مردم اصفهان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم مردم با ايمان و فداكار و غيور اصفهان خداوند متعال دين خود را همواره بوسيله ي انسانهاي مؤمن و آزاده تقويت كرده و به دست آنان، توطئه گران و بدخواهان و دشمنان را منكوب و مغلوب نموده است. و در زمان ما ملت عظيم الشأن ايران با رهبري امام راحل كبير خود به ياري خداوند و دعاي مستجاب حضرت ولي عصر ارواحنافداه توانست دشمن غدّار و جبار را در همه ي مراحل به زانو در آورد و به فتح مبين نائل آيد. شما مردم شريف اصفهان يكي از زيباترين و پرافتخارترين آزمايشها را به جهانيان نشان داده و با تقديم شهيدان عاليمقام و فداكاريهاي درخشان، در صفوف اول جهاد عظيم ملت ايران جا گرفته ايد. اكنون چندي است دستگاه استكبار آمريكا و عوامل صهيونيست آنان با اين گمان باطل كه ملّت ايران از اسلام و هدفهاي امام كبير خود روي برگردانده، به توطئه هائي دست زده و عوامل خود را در همه جا فعال كرده است. در استان اصفهان بقاياي منافقين و باند تبهكار مهدي هاشمي

معدوم به فعاليتهاي اسرائيل پسند روي آورده اند و با اغفال برخي ساده دلان، موجب آزار و مزاحمت براي مردم عزيز و شريف نجف آباد كه اخلاص و فداكاري آنان زبانزد همه است شده اند و براي دوستان آمريكائي و صهيونيست خود خوراك تبليغاتي فراهم مي كنند. شما مردم قهرمان اصفهان بخصوص فرزندان عزيز بسيجي ام و ساير جوانان متعهد و آگاه اجازه ندهيد بقاياي آن باند روسياه كه دل امام عزيز را خون كردند، بار ديگر مجال فتنه گري پيدا كنند. و ميدانم كه اجازه نخواهيد داد. همچنين مردم شهيدپرور و عزيز نجف آباد، نگذارند كه افتخاراتشان در دوران انقلاب و سالهاي جنگ تحميلي، بدست عناصر معلوم الحال مخدوش گردد و ميدانم كه نخواهند گذاشت. براي ابراز برائت و بيزاري از استكبار جهاني و ايادي داخلي و خارجي آنان فردا اجتماع نماز جمعه را با حضور خود شكوهمند كنيد و با شعارهاي كوبنده ي خود از كسانيكه مي خواهند با امنيت ملّي و هدفهاي انقلابي ملت مسلمان ايران معارضه كنند، بيزاري بجوئيد و عزم انقلابي خود را در معرض ديد ايادي استكبار بگذاريد. عناصر فريب خورده و فتنه گر نيز بدانند كه اينجانب اجازه نخواهم داد آنان امنيت و آرامش ملّت ايران را براي هدف هاي خائنانه و حقير خودشان برهم بزنند و كشور را از راه مستقيمي كه بحمداللّه در آن حركت مي كند با فتنه و آشوب منحرف كنند، و ملّت ايران با كمك پروردگار و عنايت وليّ عصر ارواحنا فداه هميشه بر دشمنان عنود خود پيروز خواهد گرديد. والعاقبةللمتقين. والسلام علي اخواننا المؤمنين - سيدعلي خامنه اي - 24 ارديبهشت ماه 1377

پيام تسليت به مناسبت شهادت آيةاللَّه حاج ميرزا على غروى تبريزى

پيام تسليت به مناسبت شهادت آيةاللَّه حاج ميرزا علي غروي تبريزي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم انّا للَّه و انّا

اليه راجعون اطلاع يافتيم كه دستهاي گنهكار در كشور عراق بار ديگر به جنايتي بزرگ دست زدند و حضرت آيةاللَّه آقاي حاج ميرزا علي غروي تبريزي را كه از فقهاي بزرگ و در شمار مراجع معظم تقليد بودند در نجف اشرف به شهادت رساندند. دشمنان اسلام اكنون به حوزه ي كهن و عالي مقدار نجف كه پشتوانه ي عظيم و تمام نشدني فقاهت است روي آورده و به گمان باطل خود در صدد ضربه به اين حصن منيع اند. شهادت اين عالم مهاجر الي اللَّه كه عمر مبارك خود را در راه تنقيح مباني شريعت سپري كرد، پس از شهادت مرحوم آيةاللَّه بروجردي به فاصله يي اندك، نشانه ي توطئه ي خباثت آميزي نسبت به مرزداران حريم تشيع در جوارِ «باب مدينه علم» است، و اين چيزي نيست كه ملت بزرگ ايران و سراسر جهان تشيع نسبت به آن بي تفاوت بمانند. اين شهيد سعيد يكي از ذخائر حوزه ي نجف و يكي از اعلام نامدار همه ي حوزه هاي علميه بود. آثار علمي او هم اكنون در همه ي حوزه ها مورد استفاده ي مجتهدان و فقهاي بزرگ است. نام او در رديف مراجع معظم تقليد در همه جا منتشر است. شهادت اين عالم جليل هم اكنون حوزه هاي علميه ي قم و نجف و همه ي حوزه هاي علمي جهان اسلام و شخص اين جانب را داغدار و عزادار كرده است. خواست جدي اين جانب از دولت عراق آن است كه به مسؤوليت خود در اين فاجعه ي بزرگ پي برده و به وظائف اسلامي و انساني و بين المللي خود در قبال اين دو حادثه عمل كند و ملت ايران و ساير شيعيان و همه ي مسلمانان علاقه مند به پرچمداران شريعت اسلامي را از نگراني خارج سازد. آن شهيد

سعيد پاداش زحمات و مجاهدات خود در راه فقاهت و تحمل يك عمر غربت و بخصوص مرارتهاي ساليان اخير خود را كه به خاطر حفظ كيان حوزه ي مباركه ي نجف متحمل شد، با ورود بر جرگه ي شهيدان راه خدا دريافت كرد و به خواست خدا به بهشت الطاف ويژه ي الهي كه خاص مجاهدان و صديقين و شهداء است راه يافت، ولي ضايعه ي از دست دادن فقيهي بزرگ و عالمي رباني براي جهان اسلام باقي ماند. اين جانب شهادت آن بزرگوار و ديگر كسان و نزديكان ايشان را كه همزمان به شهادت رسيدند به حضرت ولي اللَّه الاعظم روحي فداه و به مراجع معظم تقليد و حوزه هاي علميه ي نجف و قم و ساير حوزه هاي علميه و بخصوص به آقازادگان و خانواده و نيز به علاقه مندان و مقلدان ايشان تبريك و تسليت مي گويم و بقاء و استحكام و دوام حوزه ي علميه ي نجف و علو درجات آن شهيدان را از خداوند متعال مسألت مي نمايم. سيد علي خامنه اي - 30/03/1377

پيام به مناسبت پيروزى تيم فوتبال جمهورى اسلامى ايران بر تيم فوتبال امريكا

پيام به مناسبت پيروزي تيم فوتبال جمهوري اسلامي ايران بر تيم فوتبال امريكا بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم عزيزان! به نام خدا در بازي جوانمردانه ي امشب، كه با مهارت و قدرت همراه بود، بر حريف تواناي خود پيروز شديد؛ سپاس و درود بر شما. اين، تصويري زيبا از مجاهدت ملت ايران در همه ي صحنه هاي زندگي انقلابي اوست. تركيبي از هوشمندي، قدرت، تلاش مخلصانه و هماهنگ و در بهشتي از ياد خدا و توكل. همين مجاهدت كم نظير بود كه در دوران انقلاب و در سالهاي دفاع مقدس و در همه ي درگيريهاي ملت ايران با شيطان بزرگ، به ملت ما پيروزي و سرافرازي بخشيد. امشب نيز يك بار ديگر

حريف قوي پنجه و مستكبر طعم تلخ شكست را از دست شما چشيد. خرسند باشيد كه ملت ايران را خرسند كرديد. سيّد علي خامنه اي - 01/04/1377

پيام به مناسبت گردهمايى مسؤولان انجمنهاى اسلامى دانشگاهها

پيام به مناسبت گردهمايي مسؤولان انجمنهاي اسلامي دانشگاهها بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اجتماع شما مسؤولان انجمنهاي اسلامي دانشگاهها را گرامي مي دارم و از خداي بزرگ مي خواهم كه آن را وسيله ي تعالي كيفي اين انجمنها قرار دهد. عزيزان! پيدايش انجمنهاي اسلامي در دانشگاهها محصول احساس صادقانه يي بود كه همه ي دلسوزان انقلاب در آن شريك بودند و آن نياز محيط دانشجويي به كوششي پيگير و جوانانه براي گسترش و تعميق درك اسلامي و روحيه ي ايماني جوانان و دانشجويان بود. با گذشت اين سالها، هر چند محيط دانشگاه و همه ي كشور از بركات فكر و عمل اسلامي برخوردار بوده است، با اين حال نياز به همان تلاش جوانانه و پر شور براي گسترش ايمان اسلامي و عمق بخشيدن به روحيه ي انقلابي، همچنان پا بر جاست. شرط اول در صلاحيت هر مجموعه ي اسلامي در دانشگاه و غير آن، برخورداري از ايماني عميق و صادقانه به اسلام و انقلاب است. امروز تلاش تبليغي و فرهنگي گسترده يي از سوي دشمنان ايران و اسلام به كار مي رود تا مايه ي اصلي استقلال و سربلندي و پيشرفت كشور را كه همان ايمان و تعهد به اصول انقلاب است، از ذهن و عمل جوانان بزدايند. همه در جهان دانسته اند كه شكست تاريخي جبهه ي استكبار در مقابل انقلاب اسلامي، بيش از همه از ايمان صادقانه ي جوانان نشأت گرفته است و دشمن با هزار زبان و هزار وسيله، به تهاجم بر اين سنگر استوار دست زده است. جوانان ما، مخصوصاً دانشجويان، شور انگيزي در مبارزه

با دشمن و مقابله با تهاجم او بر دوش دارند. انجمنهاي اسلامي و ديگر تشكلهاي اسلامي دانشگاهها، بايد خود را در صفوف مقدم اين مبارزه ي پرشور قرار دهند. عزيزان! نگذاريد با تضعيف ارزشهاي انقلاب و اسلام، به جبهه ي دشمن كمك كنند؛ و بخصوص نگذاريد غفلت زدگاني از اين قبيل، در مجموعه هاي شما - يعني در صفوف مقدم - جا بگيرند. شعارهاي انقلاب را كه پرچمهاي راهنما در راه اعتلاء و سربلندي و آباداني اين كشور است، گرامي بداريد و با همه ي وجود از آن دفاع كنيد و سهل انگاري نسبت به آن را از بيگانگاني كه احياناً به لباس خودي در مي آيند و با زبان خودي سخن مي گويند، تحمل كنيد. خداوند پشت و پناه همه ي جوانان مؤمن اين كشور باد. سيّد علي خامنه اي - 10/05/1377

پيام تسليت به مناسبت شهادت حاج سيد اسداللَّه لاجوردى

پيام تسليت به مناسبت شهادت حاج سيد اسداللَّه لاجوردي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم من المؤمنين رجال صدقوا ما جاهدوا اللَّه عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدّلوا تبديلا شهادت سيد بزرگوار و مجاهد في سبيل اللَّه مرحوم آقاي حاج سيد اسداللَّه لاجوردي كه از چهره هاي منور انقلاب و پيشروان جهاد في سبيل اللَّه بود بار ديگر ارج و قدرِ سربازان ديرين اسلام و مبارزان سختكوش راه آزادي را در خاطره ها زنده ساخت. منافقان كوردل و خيانت پيشه با اين جنايت عمق كينه ي خود را نسبت به ياران صادق امام امت و خدمتگزاران حقيقي مردم آشكار كردند و چهره ي منفور خود را تيره تر و منفورتر ساختند. اين شهيد عزيز در تمام دوران مبارزات اسلامي به اخلاص و صبر و مقاومت و روشن بيني شناخته شده بود. در راه خدا بلاهاي بزرگ را به

جان مي خريد و در ميدانهاي سخت حاضر بود. پس از پيروزي انقلاب در همه ي مسؤوليتهايي كه در راه خدمتگزاري به مردم و كشور به او محول شد با قدرت و ايثار و بدور از اغراض و مطامع مادي اداي وظيفه كرد و هيچگاه خستگي به خود راه نداد. شهادت در راه خدا اجر بزرگي است كه خداي شاكر عليم به اين انسان مؤمن و بااخلاص مرحمت فرمود. خداوند روح مطهر او را با اجداد طيبين و طاهرينش محشور فرمايد. اين جانب شهادت اين برادر ارجمند را به خانواده ي گرامي و دوستان همرزم و همسنگرش و به همه ي ملت ايران تبريك و تسليت عرض مي كنم. والسّلام علي عباداللَّه الصالحين - سيد علي خامنه اي - 2/6/77

پيام به اجلاس نماز

پيام به اجلاس نماز بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم نظام اسلامي كه برترين هدفش، پرورش انسانهاي والا و بافضيلت است، سازندگي فرد و جامعه را از هر دو سو، يعني هم از جسم و هم از جان، هم در عرصه ي مادي و هم در ساحت معنوي به پيش مي برد و هر دو بال پرواز و تعالي آدمي را مي گشايد و مي آرايد. عبادات و در رأس آنان «نماز» بدين جهت است كه چنين اهميتي مي يابد و نماز ستون دين ناميده مي شود. نماز آن گاه كه با توجه و حضور همراه است، نه تنها دل و جان نمازگزار، كه فضاي پيرامون او را نيز لطيف و نوراني و معطر مي سازد و به خانه و خانواده و محيط كار و محفل دوستان و مجامع شهروندان و همه ي فضاهاي زندگي پرتوافشاني مي كند. هرچه نمازگزارانِ متوجه و خاشع و ذاكر بيشتر شوند، ظلمات خودخواهيها و خودكامگيها و بددليها و آزمنديها و

تجاوزگريها و حسادتها و بدخواهيها كمتر مي شود و نور رستگاري بر پيشاني زندگي، بيشتر مي درخشد. ريشه ي همه ي تلخكاميهاي بشر در غفلت از خدا و محدود شدن به منافع شخصي است. نماز، آدمي را از اين حصارهاي ظلماني مي رهاند و شهوت و غضب او را به سوي حقيقت متعالي و خير همگاني هدايت مي كند. نمازِ خاشعانه و سرشار از حال و حضور، بهشتي واقعي، نخست در دل و جان نمازگزار و بتدريج در محيط زندگي مي آفريند و صلاح و فلاح را به انسان هديه مي كند. از اين رو در همه ي اديان الهي، نمازگزاردن، اصلي ترين ادبِ دينداري و آشكارترين و عموميترين نشانه ي ايمان است، و نماز اسلام، كاملترين و زيباترين نمازها است. يكي از بركات انقلاب اسلامي در سالهاي اخير آن است كه دلهاي پُرشور و شوقي را به اهميت و والاييِ فريضه ي نماز توجه داده و ترويج روزافزون اين پايه ي اساسي دين را، مركز همت و تلاش آنان ساخته است. اكنون در سال، هزاران تلاش گرانبها، با اهتمام و كوشش صادقانه ي آنان، صرف آن مي شود كه راه روشن نماز به روي همگان گشوده شود و نمازگزاران بيشتري توفيق نمازِ باتوجه و تذكر بيابند. انواع فعاليتهاي فرهنگي و هنري و تحقيقي و اجرايي در فهرست طولاني اين تلاشها قرار دارند. اين جانب وظيفه ي خود مي دانم كه از اين تلاشگران مؤمن كه مشتمل بر مسؤولان عالي رتبه ي دولتي، و علماي معزز ديني، و برجستگان فرهنگي و علمي و هنري، و جوانان پُرشور و زنان و مردان مؤمن از بخشهاي گوناگون اجتماع است، صميمانه سپاسگزاري كنم و به طور ويژه از روحاني آگاه و دلسوز جناب حجةالاسلام قرائتي كه نيروي عظيمي

را در اين راه بسيج كرده اند، تشكر نمايم. اكنون لازم مي دانم تذكراتي را به شما و همه ي مردم عزيزمان عرض كنم: 1- همه ي آحاد نمازگزار بايد سعي كنند كه نماز را با توجه به معاني كلمات بخوانند، يعني در نماز با خداي عزيز و رحيم سخن بگويند. اين است آن سرچشمه ي فيضي كه جان نمازگزار را سيراب مي كند. البته اين حقيقت نبايد دستاويزي براي نفس بهانه گير باشد كه اگر توفيق چنين توجه و حضوري نيافت، نماز را ترك كنند. نماز در هر صورت واجب و فريضه است و تاركِ نماز بزرگترين فرصت ارتباط با خداوند سبحان را از دست مي دهد. 2- لازم است دست اندركاران، اوراقي شامل ترجمه ي نماز در همه ي سطوح، فراهم و ميليونها نسخه از آن را در همه جا منتشر كنند. به هر كسي بايد اين امكان را بدهيد كه معاني كلمات نماز را بفهمد. 3- فصل تازه يي از اقامه ي نماز - كه بحمداللَّه در سطح شهرهاي كشور تا حدود گسترده يي صورت گرفته - بايد در سطح روستاهاي كشور آغاز شود. ترويج صورت و معناي نماز در روستاها را با برنامه ريزي وسيع، آغاز كنيد. 4- چه نيكو است كه از همه ي شهرهايي كه در آن حوزه ي علميه و طلاب علوم ديني حضور دارند، در همه ي شبهاي جمعه گروههايي به روستاها اعزام شوند. شعار اولِ اين پيام رسانانِ دين و معنويت، بايد اقامه ي نماز باشد. 5- علماي ديني و فضلايي كه در بخشهاي گوناگونِ دولتي به خدماتي اشتغال دارند، شايسته است كه به عمران معنويِ مساجدي كه در آنها نماز جماعت اقامه نمي شود، بپردازند، امامت در مسجد را نيز وظيفه يي بزرگ بشمرند. 6- مأموران بخشهاي

گوناگون دولتي، توصيه ها و دستورهاي وزراي محترم درباره ي نماز را به طور جدي دنبال كنند. همه ي سطوح و بخشها در اين تلاش مقدس سهيم شوند و سهمي از اجر آن را نصيب خود كنند. 7- نماز در اغلب موارد در قرآن كريم همراه و هم شأن زكات آمده است. فريضه ي عظيم زكات نيز همانند نماز به مجاهدتي خستگي ناپذير و تلاشگراني صادق و دلسوز نيازمند است. انتظار و اميد آن است كه شما عزيزان در اين ميدان جديد نيز گام نهيد و همه ي كساني كه مي توانند در ترويج و تبيين و تحقيق مسأله ي مهم زكات، خدمتي ارائه كنند. بي درنگ دامن همت به كمر زنند و از خود صدقه ي جاريه يي بر جاي نهند. از خداوند شكور و رحيم مسألت مي كنم كه خدمات شما را به نحو شايسته قبول فرمايد و دعاي حضرت ولي اللَّه الاعظم ارواحنافداه را شامل حال شما نمايد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - 18/6/77

پيام در خصوص كشتار مردم مزارشريف به دست طالبان

پيام در خصوص كشتار مردم مزارشريف به دست طالبان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم خبرهاي تلخ و تكان دهنده يي كه پياپي از افغانستان خونين و مظلوم مي رسد، دل هر مسلمان غيور، بلكه هر انسان آزاده يي را از غم جانكاه لبريز مي كند و تكليفي بزرگ بر دوش او مي گذارد. جناياتي كه اندكي پيش از اين در شهر مزار شريف به دست قشون ظالم و سنگدل طالبان اتفاق افتاد - يعني كشتار وسيع مردم غير نظامي و به شهادت رسانيدن جوانان پاك و مؤمن ايراني كه در مشاغل سياسي و خبري به انجام وظيفه مشغول بودند - در نوع خود فاجعه يي بي نظير بود كه بايد دولتها و ملتهاي مسلمان را به حركتي جدي در برابر

اين قوم متعصب و وحشي و بيگانه از تعاليم نوراني اسلام و بي خبر از قوانين عمومي جهان، بر مي انگيخت. اكنون آنچه در مركز افغانستان و در مناطق هزاره نشين استان باميان شروع شده، بنا به خبرهايي كه مي رسد، به مراتب وحشتناك تر از جنايتهاي گذشته است. اين قتل عام حقيقيِ مردمي است كه با وجود فقر و محروميت و محاصره ي طولاني، توانسته اند شجاعانه از شرف و حيثيت خود دفاع كنند. مردمي كه در دوران اشغال ارتش شوروي سابق، پايمردي درخشاني نشان داده و شهداي زيادي را تقديم نجات افغانستان كرده اند، اكنون مردم شهرهاي اين منطقه به جرم تسليم نشدن در برابر قشون مزدور طالبان، محكوم به قتل و غارت و اسارتند. شنيده شد كه رؤساي طالبان، خون آنها را مباح كرده و هر پسر بزرگتر از هفت سال را محكوم به قتل دانسته اند. و شنيده شد كه هواپيماهاي ارتش پاكستان نيز در قتل و ويراني باميان شركت داشته اند. آيا اين سبعيت و خونخواري نسبت به اين مردم مظلوم به چه جرمي است؟ آيا به جرم جانفشاني هاي آنها در راه استقلال افغانستان است؟ آيا به جرم تسليم نشدن در برابر توطئه ي طراحي شده از سوي كمپاني هاي نفت و گاز امريكايي است كه با دست اندركاري بعضي از نظاميان كشور پاكستان به شكل فتنه ي طالبان بروز كرد؟ آيا به جرم تمسك مردم اين منطقه به ذيل ولايت اهل بيت پيامبر (عليهم السّلام) است؟ آيا تعصبات مذهبي و قومي است كه چنين وحشيگري و تطاولي را نسبت به مردم پاكنهاد هزاره مباح كرده است؟ اكنون ملت ايران بر اثر داغ بزرگ شهادت مظلومانه ي جوانان خود در مزارشريف و به خاطر ناامن كردن

مرزهاي شرقي كشور و به خاطر خون بناحق ريخته ي مردم مظلوم باميان و مزار شريف، با دلي مالامال از درد و خشم، بي صبرانه منتظر تصميم گيري مسؤولان كشور است. اين جانب از همه ي دولتهاي مسلمان، از همه ي علماي مسؤول و متعهد جهان اسلام، از همه ي آزادگان و دلسوزان امت اسلامي، براي مظلومان هزاره و ديگر اقوام مظلوم افغانستان استمداد مي كنم؛ از مردم مؤمن پاكستان كه قسمتي از ارتش آن در خدمت به كمپانيهاي نفتي، بر سر زن و مرد و كودك باميان بمب و آتش مي ريزد، استمداد مي كنم. نگذاريد ميليونها مردم محروم افغانستان، اين گونه قرباني فتنه ي طالبان شوند. نگذاريد جنگ مذهبي، با خونريزي اين گروه غافل و متحجر و سنگدل، در افغانستان و خداي نخواسته در نقاط ديگر دنياي اسلام، ريشه بگيرد. نگذاريد آن بخش از ارتش پاكستان كه بذر نا آرامي را در منطقه مي پاشد، به آتش افروزي خود ادامه دهد. نگذاريد كمپانيهاي نفتي امريكايي، منافع پست و حقير خود در افغانستان و آسياي ميانه را به بهاي خون دهها هزار مسلمان به چنگ آورند. اين جانب به كمك خداوند و با همكاري و همدلي مسؤولان كشور، تاكنون از برافروخته شدن آتشي در اين منطقه كه به آساني قابل اطفاء نيست، جلوگيري كرده ام؛ ولي همه بايد بدانند كه خطر بسي بزرگ و فراگير و بسي نزديك است، و جز با وادار كردن ارتش پاكستان به عدم دخالت در افغانستان و وادار كردن رؤساي گروه طالبان به انقياد در برابر منطق عقل سليم و رها كردن كارهاي فاجعه آفرين و جبران خطاهاي گذشته، نمي توان از آن اجتناب كرد. به جوانان و مظلومان سلحشور هزاره و ديگر اقوام

مظلوم افغاني هم عرض مي كنم: عزيزان! اين جانب با دلي پر خون و چشمي اشكبار، حوادث تلخ و امتحانهاي دشواري را كه شما در اين اوقات مي گذرانيد، با دقت دنبال مي كنم و رنجهاي شما را با همه ي وجود احساس مي كنم. به خداي بزرگ توكل كنيد، و از او مدد بجوييد، و شجاعانه در برابر درنده خويان، ايستادگي نماييد و به وعده ي الهي اميد داشته باشيد كه: سيجعل اللَّه بعد عسر يسرا. ان شاءاللَّه به كمك الهي بر دشمنان عنود خود پيروز مي گرديد و با استقامت و دلاوري يي كه همه شما را بدان مي شناسند، بيني خصم از خدا بي خبر را به خاك خواهيد ماليد. فرّج اللَّه عنكم و عنا بمحمد و اله - سيّد علي خامنه اي - 23/06/1377

پيام به مناسبت بزرگداشت روز شهيدان هفته دفاع مقدس

پيام به مناسبت بزرگداشت روز شهيدان هفته دفاع مقدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم امسال روز يادبود شهيدان در هفته ي دفاع مقدس و روز شهادت سيده ي شهيدات تاريخ حضرت صديقه ي طاهره فاطمه ي زهرا سلام اللَّه عليها همزمان شده است. شهيدان ما نيز مانند بانوي بزرگوار اسلام در راه حق درخشاني به شهادت رسيدند، كه براي كتمان و اخفاء آن، از همه ي ابزارها و وسائل زمان، استفاده مي شد. سنت لايتغير الهي نگذاشت كه زهراي مرضيه در پشت حجاب غليظ اوهام پنهان بماند، و آن ستاره ي درخشان خونين، در گذشت زمان به خورشيدي تابان بدل شد. و امروز نام او و ياد مظلوميت او از همه ي حصارهاي كتمان، عبور كرده است، و به اعماق دلها و جانها رسيده است. و اين درخشندگي و فزايندگي ادامه خواهد داشت: «انّا اعطيناك الكوثر ... . نام و ياد شهيدان عزيز ما نيز، همانند سيده ي عالميان، با گذشت زمان نوراني تر و نافذتر خواهد شد.

امروز دستهاي مجرم كه از آغاز انقلاب و بخصوص در دوران دفاع مقدس همه ي سعي شان اين بود كه حقانيت درخشان و مظلومانه ي ياوران خميني عزيز را كتمان كنند در كار آنند كه خاطره هاي دوران جنگ را به دست تندبادهاي تبليغات مغرضانه بسپرند و آنها را در وادي فراموشي رها كنند، ولي بي شك موفق نخواهند شد. همت و غيرت و ايمان صادقانه ي خيل عظيمِ مؤمنانِ انقلاب و اسلام بخصوص جوانانِ غيور و صالح كه بدنه ي عظيم ملت ايران را تشكيل مي دهند، يك بار ديگر در تاريخ تجربه ي احياء نام و يادِ آن حق مظلوم را تكرار خواهند كرد و به توفيق الهي خورشيد فروزانِ شهادت، همه ي حجابهاي تحريف و فريب را، خواهد شكافت. پروردگارا شهيدان را در جامعه ي ما روزبه روز عزيزتر فرما و همه ي مشتاقان شهادت را توفيق پيوستن به آن كاروان مبارك در سير عرشي و ربوبي اش عنايت كن و دعاي حضرت بقيةاللَّه ارواحنافداه را سايه ي سر آنان قرار داده و روح امام راحلِ عظيم الشأن را با آنان محشور فرما. آمين يا ربّ العالمين. سيّد علي خامنه اي - 02/07/1377

پيام به مناسبت بزرگداشت مقام شهيدان

پيام به مناسبت بزرگداشت مقام شهيدان بسم الله الرحمن الرحيم امسال روز ياد بود شهيدان در هفته ي دفاع مقدس و روز شهادت سيده ي شهيدات تاريخ حضرت صديقه ي طاهره فاطمه ي زهرا سلام الله عليها همزمان شده است. شهيدان ما نيز مانند بانوي بزرگوار اسلام در راه حق درخشاني به شهادت رسيدند، كه براي كتمان و اخفاء آن، از همه ي ابزارها و وسائل زمان، استفاده مي شد. سنت لايتغير الهي نگذاشت، كه زهراي مرضيه، در پشت حجاب غليظ اوهام پنهان بماند، و آن ستاره درخشان خونين، درگذشت زمان به

خورشيدي تابان بدل شد. و امروز نام او و ياد مظلوميت او، از همه ي حصارهاي كتمان، عبور كرده است، و به اعتماد دلها و جانها رسيده است. و اين درخشندگي و فزايندگي، ادامه خواهد داشت: انا اعطيناك الكوثر... نام و ياد شهيدان عزيز ما نيز، همانند سيده ي عالميان، با گذشت زمان نوراني تر و نافذتر خواهد شد. امروز، دستهاي مجرم، كه از آغاز انقلاب و بخصوص در دوران دفاع مقدس همه سعي شان اين بود، كه حقانيت درخشان و مظلومانه ي ياوران خميني عزيز را، كتمان كنند در كار آنند كه خاطره هاي دوران جنگ را، به دست تند با دهاي تبليغات مغرضانه بسپرند، و آنها را در وادي فراموشي رها كنند، ولي بي شك موفق نخواهند شد. همت و غيرت و ايمان صادقانه ي خيل عظيم مؤمنان انقلاب و اسلام بخصوص جوانان غيور و صالح كه بدنه ي عظيم ملت ايران را تشكيل مي دهند، يكبار ديگر در تاريخ تجربه ي احياء نام و ياد آن حق مظلوم را، تكرار خواهند كرد. و به توفيق الهي خورشيد فروزان شهادت، همه ي حجابهاي تحريف و فريب را، خواهد شكافت. پروردگارا شهيدان را در جامعه ي ما روز به روز عزيزتر فرما و همه ي مشتاقان شهادت را توفيق پيوستن، به آن كاروان مبارك در سير عرشي و ربوبي اش، عنايت كن، و دعاي حضرت بقيه الله ارواحنا فداه را، سايه ي سر آنان قرار ده، و روح امام راحل عظيم الشأن را با آنان محشور فرما. آمين با رب العالمين. سيد علي خامنه اي 2/7/77

پيام به مناسبت برگزارى دومين كنگره جامعه اسلامى دانشجويان

پيام به مناسبت برگزاري دومين كنگره جامعه اسلامي دانشجويان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جوانان عزيز حضور در صحنه ي پُرشور دانش اندوزي كه از زيباترين و مباركترين فصول دوران جواني

است، هنگامي كه با مجاهدتهاي اسلامي و تلاش در راه گسترش فهم و معرفت درست ديني و سياسي همراه باشد، يكي از برترين آميزه هاي معنوي براي نسل جوان كشور را پديد مي آورد. اكنون شما اين امتياز بزرگ را داريد كه در حال تحصيل علم، به آن فعاليت ايماني نيز اشتغال جسته ايد و مجموعه ي شما يكي از تشكلهايي است كه به دانشگاه كشور، جلوه ي مضاعفي از بروز تواناييهاي معنوي و فكري جوانان بخشيده است. اين را قدر بدانيد و اين موجودي ارزشمند را هرچه مي توانيد عمق و كيفيت دهيد. اكنون، دانشگاه به تلاش براي پيشرفت علمي و رشد فكري و نورانيت معنوي روزافزون بيش از هميشه نيازمند است. نه از آن رو كه دانشجويان ما در اين سه زمينه از گذشته عقبترند، زيرا همه مي دانند كه دانشگاهِ امروز ما به بركت انقلاب اسلامي، در هر سه زمينه، از گذشته بسي جلوتر و برتر و شتابنده تر است. بلكه از آن رو كه اولاً حفظ عزت و استقلال كشور، در گروِ پرورش نسل كنوني در همه ي عرصه هاي علمي و ديني و سياسي است و ثانياً امروز بار ديگر دشمنان اين ملت، نسل جوان و به ويژه دانشجويان را هدف توطئه هاي ويرانگر خود ساخته اند. يك تحليل عميق كه محصول تجارب بيست ساله ي نظريه پردازان سياسي بيگانه است همه ي دشمنان ايران اسلامي را به اين نتيجه رسانيده است كه راه سلطه بر اركان جمهوري اسلامي و رخنه در پايه هاي استوار اين نظام شامخ، منحصراً سست كردن ايمان ديني نسل جوان، سست كردن پيوند فكري و عاطفي آنان با كانونهاي اصلي نظام، سست كردن انگيزه هاي آموزشي و پرورشي آنها است. امروز هدف اصلي همه ي تبليغات

و نظريه پردازيهاي دستگاههاي پرخرج تبليغاتي استكباري و صهيونيستي همين است و بس. و هر كس مي تواند نشانه هاي اين كوشش نامبارك و ان شاءاللَّه نافرجام را در فعاليتهاي فرهنگي و خبري و تبليغي دشمنانِ شناخته و ناشناخته ي جمهوري اسلامي مشاهده كند. در اين شرايط وظيفه ي شما سنگين، پُرهيجان و پُراجر است. شما و ديگر تشكلهاي اسلامي دانشگاه، به كار خود نظم دهيد، آن را با هدفهاي روشن كه از بيّنات و محكمات انقلاب گرفته شده، جهت بخشيد، بصيرت لازم و ديد نافذ را براي شناخت دشمن و روشهاي كينه ورزانه اش براي خود و عموم دانشجويان فراهم سازيد، فتنه گريها و فتنه گرها را بخصوص در محيط دانشجويي شناسايي و خنثي كنيد، اختلافات درون سازماني و برون سازماني را به حداقل برسانيد، خدا را در همه حال حاضر و ناظر اعمال و نيات خود بدانيد، و بدانيد كه هيچ هدفي براي انسان، شايسته تر و والاتر از رضاي الهي نيست. اميدوارم دوران جواني و دانشجويي شما براي خود و كشورتان منشأ فيض و بركت باشد و ادعيه ي حضرت بقيةاللَّه شامل حالتان گردد. سيّد علي خامنه اي - 08/07/1377

پيام به پنجمين گردهمايى بسيج دانشجويى

پيام به پنجمين گردهمايي بسيج دانشجويي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم عزيزان، بسيج دانشجويي يكي از ارزنده ترين يادگارهاي امام راحل بزرگوار ما است. آن روزي كه آن حكيم فرزانه، يكي از ضروري ترين تشكلها را بسيج دانشجو و طلبه اعلام كرد، كمتر كسي به اهميت حضور اين مجموعه ي ارزشمند در دانشگاه كشور واقف بود، و امروز كه دانشگاه و همه ي عرصه هاي زندگي، صحنه ي زورآزمايي فرهنگي - سياسي - تبليغاتيِ استكبار و صهيونيسم با انقلاب و نظام اسلامي است، روشن بيني امام بزرگوار ما از هميشه آشكارتر گرديده است. در صحنه يي كه دشمن با

ابزار فرهنگي و تكيه بر سلاح تبليغ، مزورانه به ميدان مي آيد، چه كسي شايسته تر از دانشجو و طلبه است كه در صفوف مقدم اين دفاع مقدس قرار بگيرد و با تكيه بر ايمان صادقانه و منطق قوي و عمل صالح خود، دشمن را مغلوب و رسوا كند. آري، بسيج مدرسه ي عشق است، و در همه ي ميدانهاي دشوار، فقط حضور عاشقانه و مخلصانه است كه مي تواند پرچم حق و عدل و راستي و ايمان را به اهتزاز درآورد و جنود شيطان را منهزم سازد. دانشجوي بسيجي، آن عنصر نوراني و پاكنهادي است كه در حال فراگرفتن دانش و آماده سازي علمي و فكري خود براي شركت در پيشرفت مادي ملت و كشورش، چراغ ايمان و هدايت را نيز در دل خود و در محيط دانشگاه فروزان مي كند و فضا را با صلاح و صفا و نورانيت خود نوراني مي سازد. دانشجوي بسيجي كسي است كه دشمن كمين گرفته را از ياد نمي برد و غافلانه، خود و دانشگاه و كشورش را به دست تطاول دشمن نمي سپرد. دانشجوي بسيجي، جواني خود را مغتنم مي شمرد و از لحظه هاي گرانبهاي آن براي خودسازي علمي و فكري و روحي بهره مي گيرد. دانشجوي بسيجي، پيكار فرهنگي و فكري و عقلاني را نيز مانند حضور در ميدانهاي جنگ، با تكيه بر هوشمندي و تلاش و توكل به پيش مي برد و خود را در همه حال، سرباز اسلام و انقلاب و فرزند خميني كبير مي شمرد. بسيج دانشجويي در عين آن كه يك تشكل نظم يافته و برخوردار از سازماندهي است، نه در جناحهاي سياسي، هضم و حل مي شود و نه خود را رقيب سازمانهاي دانشجويي متعارف مي شمرد. هر دانشجويي

با هر سليقه ي سياسي، اگر پايبند به ارزشهاي انقلاب و آماده ي حضور در عرصه ي مبارزه ي فرهنگي و سياسي با استكبار و ايادي آشكار و نقابدار آن است، مي تواند در خيل بسيجيان دانشگاه و عضوي از بسيج دانشجويي باشد. عزيزان، سلاح شما ايمان صادقانه و منطق مستحكم و عزم پولادين است. نبايد تصور كرد كه بسيج دانشجويي حتي در دوراني كه كشور در حال جنگ مسلحانه نيست، يك مجموعه ي نظامي است. سازمان بسيج در دوران حاضر بايد كانون رشد و اشاعه ي تفكر بسيجي باشد. و تفكر بسيجي تركيبي است از ايمان عميق، تلاش مخلصانه، هشياري در شناخت دشمن، گذشت و ايثار در برابر دوست، و ايستادگي و مقاومت شجاعانه و خستگي ناپذير ... و اين است آن حقيقت والايي كه امام بزرگوار ما به خاطر آن، بسيجي بودن را افتخار خود مي دانست. امروز دانشگاه، بيش از هميشه به بسيج دانشجويي و بسيج دانشجويان در صراط مستقيمِ انقلاب نيازمند است، و تشكل بسيج دانشجويي، بيش از هميشه به خودسازي و هوشمندي و پايداري. اميد است همگي، مشمول تفضلات الهي و منظور نظر حضرت بقيةاللَّه (ارواحنافداه) باشيد. سيّد علي خامنه اي - 14/07/1377

پيام به گردهمايى جمعى از پيروان اهل بيت (خوجه هاى هند)

پيام به گردهمايي جمعي از پيروان اهل بيت (خوجه هاي هند) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم گردهمايي شما برادران و خواهران به عنوان مجموعه اي از مسلمانان متعهد و نيز به عنوان گروهي از شيعيان و پيروان اهل بيت عليهم السلام و نيز به عنوان يك مجموعه اي فعّال و پرنشاط، براي اينجانب ارجمند و داراي اهميت است. امروز همه ي كسانيكه به تدابير قدرتهاي ضد ديني در مقابله با انديشه ي ناب اسلامي آگاهي دارند، همبستگي مجموعه هاي مؤمن و پايبند به حقيقت درخشان اسلام

و قرآن و تشيّع را قدر مي دانند و مغتنم مي شمارند. اين حقيقت شيريني است كه علي رغم تلاش گسترده و پايان ناپذير دشمنان اسلام براي خاموش كردن فروغ تعاليم اسلامي و علي رغم هزينه ي سنگيني كه به منظور بسيج همه ي عوامل فرهنگي و تبليغي در پيكاري همه جائي و همه جانبه بر ضد انديشه ي ناب اسلامي صورت مي گيرد، روزبه روز خورشيد تابان معارف اسلامي آشكارتر و مايه هاي ايمان و عشق به حقايق والاي محمّدي و علوي صلي اللَّه عليهماوعلي آله ما انبوه تر و عميق تر مي گردد. در دو دهه ي اخير ميليون ها انسانِ مشتاق در پنج قاره ي عالم، خود را به سرچشمه ي معارف اسلامي و به خصوص معارف ناب اهل بيت عليهم السلام رسانيده و از آن سيراب گشته و بدان ايمان آورده اند. بي شك پديد آمدن جمهوري اسلامي در ايران خود يكي از عوامل اين شكوفائي و رشد ايمان اسلامي در جهان و در عين حال يكي از برجسته ترين نشانه ي گسترش تفكّر اسلامي در امتداد تاريخ است و اين همه، تحقّق وعده ي الهي است كه (انا اعطيناك الكوثر) . شما جماعت برادران و خواهران مؤمن به اسلام و شيفته و پيرو اهل بيت پيامبر عليهم السلام، اجتماع خود را قدر بدانيد و از آن براي كمك به تلألؤ روزافزون اين معارف والا بهره برداري كنيد. اينجانب به همه ي شما زنان و مردان مخصوصاً به جوانان شما توصيه مي كنم كه خود را سربازان اسلام و ادامه دهندگان راه اولياء دين بدانيد و با اميد به گسترش روزافزون هدايت اسلامي در هر نقطه اي از جهان كه هستيد گوهر ايمان خود را پاسداري كرده، به نسلهاي پس از خود و نيز به همه ي مشتاقان از آن بهره برسانيد. اميد است تلاش

شما مشمول لطف و عنايت الهي و مورد نظر حضرت بقيةاللّه الاعظم ارواحنافداه قرار گيرد. والسلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيد علي خامنه اي - 05/08/1377 - 6 رجب 1419

پيام تسليت به مناسبت درگذشت استاد علامه آيةاللَّه حاج شيخ محمّدتقى جعفرى تبريزى

پيام تسليت به مناسبت درگذشت استاد علامه آيةاللَّه حاج شيخ محمّدتقي جعفري تبريزي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم با اندوه و تأسف اطلاع يافتيم كه علامه ي فرزانه و متفكر و فيلسوف و اديب نامدار، آيةاللَّه آقاي حاج شيخ محمّدتقي جعفري تبريزي به لقاء حق شتافته است. اين براي جامعه ي علمي و فرهنگي كشور، ضايعه يي سنگين و فقداني بي جبران است. آن عالم بزرگ و متعهد در طول بيش از چهل و پنج سال از هنگامي كه پس از تكميل تحصيلات عالي و ممتازِ خود قدم در وادي تأليف و تحقيق و تعليم نهاد، آثار علمي با ارزشي پديد آورد و تفكر فلسفي را در دائره يي وسيع از مستفيدان و تحسين كنندگان جهاني خود، ارتقاء بخشيد. پس از پيروزي انقلاب نيز همواره افكار سازنده ي او در زمينه معارف ديني و نگاه فلسفي به مسائل اسلامي، با استقبال فرزانگان و تشنگان علم و معرفت روبه رو مي گشت. سخنرانيهاي پر مغز اين دانشمند عالي قدر كه سرشار از نكته هاي عميق و درسهاي به ياد ماندني براي نسل جوان و دانش پژوه كشور بود، در شمار حسنات علمي و فكري دوران حاضر محسوب مي گردد و خاموشي اين چراغ فروزان حقاً خسارتي بزرگ براي جويندگان معارف عميق اسلامي به شمار مي آيد. اين جانب با تسليت به جامعه ي علمي كشور و علما و دانشجويان محترم حوزه ها و دانشگاهها و مخصوصاً به بازماندگان محترم و ارجمند ايشان، به روح اين عالم بزرگوار درود مي فرستم و رحمت و مغفرت الهي

را براي ايشان مسألت مي كنم. والسّلام علي عباداللَّه الصالحين - سيّد علي خامنه اي - 25/08/1377

پيام به مردم قم به مناسبت سالروز قيام نوزدهم ديماه

پيام به مردم قم به مناسبت سالروز قيام نوزدهم ديماه بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم ياد روز تاريخي 19 دي را گرامي مي دارم و براي شهداي آن حادثه ي خونين كه جزو پيشگامان كاروان شهادت در جمهوري اسلامي بودند، از خداوند متعال طلب رحمت و علو درجات مي كنم. تجليل از اين گونه حوادث تاريخي به معناي تجليل و تكريم مناسبتهايي است كه آن حوادث را به وجود آورده است. دفاع شجاعانه ي مردم قم از امام بزرگوار كه مظهر آرمانهاي اسلامي ملت ايران بود، همان مناسبت بزرگ و فراموش ناشدني است كه با يادآوري خاطره 19 دي در يادها زنده مي ماند و تجليل مي شود. مردم مؤمن و عزيز قم در سالهاي بعد و در آزمايشهاي بزرگ ديگر نيز همين حضور شجاعانه را همواره از خود نشان داده اند و اين يكي از بركات و جلوه هاي ايمان اسلامي است. آن جا كه ايمان هست، ايستادگي و اقدام شجاعانه و آگاهي و تصميم آگاهانه نيز هست. دشمنان ملت ايران از آن رو است كه در تلاشهاي گوناگون تبليغي و فرهنگي خود، هميشه ايمان ملت ايران را هدف گرفته اند. در كشور ما بحمداللَّه ريشه هاي ايمان، مستحكم و شاخه هاي آن سرسبز و پُرثمر است؛ و نسل جواني كه در مسير حوادث استثنايي كشور بزرگ ما رو به بالندگي و رشد مي رود، به هدايت و مدد الهي، همه جا مشعل ايمان را با خود حمل مي كند. البته همه ي تلاشگران فرهنگي كشور، بخصوص فضلا و علماي حوزه هاي علميه و ديگر دلسوزان و راهنمايان فكرها و دلها بايد مسؤوليت عظيمي را كه در قبال حفظ و

تقويت و باروري ايمان اسلامي نسل جوان برعهده دارند، هرگز از ياد نبرند. اين ميدانِ مجاهدتي است كه زمينه ي آن را مجاهدات ساليان پُرمحنت دوران نهضت اسلامي، از جمله شهداي عزيز 19 ديِ قم پديد آورده است. خداوند به همه ي رهروان راه حق، توفيق و كمك خود را ارزاني خواهد داشت؛ ان شاءاللَّه. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - نوزدهم ديماه يكهزاروسيصدوهفتادوهفت

پيام به مناسبت بزرگداشت روز شهيدان در دهه ى فجر انقلاب اسلامى

پيام به مناسبت بزرگداشت روز شهيدان در دهه ي فجر انقلاب اسلامي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم امسال روز بزرگداشت شهيدان عظيم الشأن ما، همزمان با بيست سالگي انقلاب شكوهمندي است كه به بركت خون مطهر آنان پديد آمد و پايدار ماند. فداكاري شايستگان و جهاد مجاهدان توانست اين نهال برومند را در ميهن گرامي ما بنشاند و آن را از گزند طوفانهاي حوادث محافظت كند و به ثبات و استواري و برگ و بار برساند. امروز انقلاب كبير اسلامي و نظام والايي كه بر بنيانهاي مستحكم آن بنا شد، بيست ساله - يعني در عنفوان جواني و بالندگي - است. دشمنان اسلام و ايران با همه ي توطئه ها و يورشهاي نظامي و اقتصادي و فرهنگي نتوانستند اين كلمه ي طيبه را از رشد و تكامل باز دارند، و ملت ايران با پيشتازي شهيدان و ايثارگران و رزمندگان خود، با تمسك به اسلام و ايمان صادقانه و هوشمندانه توانست دستاورد گرانبهاي خود را پاسداري كند و به نقطه ي ثبات و استحكام برساند. هرگز نبايد گمان كرد كه جبهه ي كفر و ظلم و استكبار و ماديگري، از تلاش خصمانه ي خود براي آسيب رساندن به انقلاب - كه امروز در قالب نظام جمهوري اسلامي متبلور است - دست برداشته

است؛ ولي شك نيز نبايد كرد كه امروز و هميشه، تلاش مخلصانه ي حق طلبان، و همت بلند ملت ايران و در پيشاپيش همه، مجاهدت و ايثار مخلصان و از جان گذشتگان و جوانان مؤمن و پاكنهاد، بر هر دشمني پيروز خواهد شد و هر توطئه يي را خنثي خواهد كرد و نيروي عظيم ايمان و ايثار در همه ي ميدانهاي خطير، سخن اول و آخر را خواهد گفت. رحمت خدا و درود پيامبران و فرشتگان و بندگان صالحش بر روح پاك شهيدان و همت آزادگان و سلام و رحمت حق بر امامِ هميشه زنده ي ملت ايران. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - 15/11/1377

پيام به مناسبت مراسم معنوى مهمانى لاله ها

پيام به مناسبت مراسم معنوي مهماني لاله ها بسم الله الرحمن الرحيم امسال روز بزرگداشت شهيدان عظيم الشأن ما، همزمان با بيست سالگي انقلاب شكوهمندي ست كه به بركت خون مطهر آنان پديد آمد و پايدار ماند. فداكاري شايسته گان و جهاد مجاهدان توانست اين نهال برومند را در ميهن گرامي ما بنشاند و آن را از گزند طوفانهاي حوادث محافظت كند، و به ثبات و استواري و برگ و بار برساند. امروز انقلاب كبير اسلامي و نظام والايي كه بر بنيانهاي مستحكم آن بنا شد، بيست ساله يعني در عنفوان جواني و بالندگي ست. دشمنان اسلام و ايران با همه ي توطئه ها و يورشهاي نظامي و اقتصادي و فرهنگي نتوانستند اين كلمه ي طيبه را از رشد و تكامل باز دارند، و ملت ايران با پيشتازي شهيدان و ايثارگران و رزمندگان خود با تمسك به اسلام و ايمان صادقانه و هوشمندانه توانست دست آورد گرانبهاي خود را پاسداري كند و به نقطه ي ثبات و استحكام برساند.

هرگز نبايد گمان كرد كه جبهه كفر و ظلم و استكبار و مادي گري، از تلاش خصمانه ي خود براي آسيب رساندن به انقلاب كه امروز در قالب نظام جمهوري اسلامي متبلور است، دست برداشته است، ولي شك نيز نبايد كرد كه امروز و هميشه، تلاش مخلصانه ي حق طلبان، و همت بلند ملت ايران و در پيشاپيش همه، مجاهدت و ايثار مخلصان و از جان گذشتگان و جوانان مؤمن و پاكنهاد بر هر دشمني پيروز خواهد شد و هر توطئه يي را خنثي خواهد كرد و نيروي عظيم ايمان و ايثار در همه ي ميدانهاي خطير سخن اول و آخر را خواهد گفت. رحمت خدا و درود پيامبران و فرشتگان و بندگان صالحش بر روح پاك شهيدان و همت آزادگان و سلام و رحمت حق بر امام هميشه زنده ي ملت ايران . والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته سيد علي خامنه اي 15/11/77

پيام به ملت ايران به مناسبت بيستمين سالگرد انقلاب اسلامى

پيام به ملت ايران به مناسبت بيستمين سالگرد انقلاب اسلامي ملت سرافراز ايران! هر ملتي و كشوري در طول زندگاني ممتد خويش، دورانهايي و حوادثي را مي گذراند كه تاثير آن در سرنوشت تاريخي او، بسي تعيين كننده و ماندگار است و مي تواند او را به نيكبختي و عزت و اقتدار، يا سيهروزي و ذلت و حقارت بكشاند. اين حوادث هر چند سالها بطول انجامد در مقايسه با عمر ملتها، در حكم لحظه يي زودگذر است، و اگر ملتي كه در تندبادِ چنين حوادثي قرار مي گيرد از خود اراده و هوشمندي و ايمان و استقامت نشان دهد قله هاي شرف و بهروزي را فتح مي كند و قدم در جاده ي پيشرفت و تعالي مي گذارد و با هر گردنه ي دشوار و سنگلاخي

مواجه شود از آن عبور مي كند و خود رابه هدف مي رساند. ولي اگر ضعف و تن پروري و دل سپردن به لذت و راحتِ موقت و ناهوشمندي و بي ارادگي و بي ايماني گريبانگير او شود آينده ي خود را تباه مي كند و دستخوش ذلت و اسارت و وابستگي مي شود، و همه ي سختي ها و گرفتاريهاي ملل عالَم كه ناشي از وابستگي و اسارت است پي درپي و بتدريج بر او مي تَنَد و او را دچار بدبختي دنيا و آخرت مي كند. ملتهاي پيشرو و موفق جهان در همه ي دورانها، ملتهايي هستند كه در يكي از چنين لحظه هاي تاريخي تصميمي شرافتمندانه و شجاعانه گرفته و سختيهاي مجاهدت و پايداري را با شوق و شور، تحمل كرده اند و خود را با تلاش و هوشمندي به نقطه ي اَمن و عزت و استقلال رسانده اند. ملت بزرگ ايران در انقلاب اسلامي كبير خود كه در چنين روزهايي در سال 1357 به اولين پيروزي تاريخي خود رسيد يكي از زيباترين و شگفت انگيزترين نمايشها را از اينگونه در صحنه ي تاريخ اجراء كرد. رژيم پهلوي كه در بيكفايتي و فساد و سرسپردگي به بيگانگان در ميان حكومتهاي فاسد اين منطقه از همه روسياهتر بود در طول دهها سال حكومت خود بزرگترين ضربه ها را برملت و كشور ايران وارد آورده بود: ملت را با ديكتاتوري خشن و سركوب بيرحمانه از صحنه ي سياسي كشور بيرون رانده، منافع كشور را قرباني بند و بست با قدرتهاي مداخله گر و كمپانيهاي غارتگر كرده، جوانان را با رواج ابتذال و شهوتراني از انديشيدن به سرنوشت كشور باز داشته و صداي هر معترض و آزاديخواهي را در گلو شكسته بود. با نابود كردن كشاورزي ملي

و وابسته كردن صنعت ناقص و معيوب، و بازگذاشتن دست بيگانگان حريص و نوكران دربار و غارت منابع نفتي و بذل و بخشش ثروت ملي به اربابان امريكايي و اروپايي و ويران كردن روستاها و تبديل ايران به بازار كالاهاي بي ارزش خارجي و پس مانده ي محصولات كشاورزي امريكا و برنامه هاي خائنانه ي ديگري از اين قبيل، اقتصاد كشور را دچار انحطاط مزمن و وابسته به اراده ي قدرتهاي خارجي كرده و رگ حيات ملت را به دست دشمنان سپرده بود. ايمان و فرهنگ و اعتقادات ملت ايران را به تمسخر گرفته و با تحقير آن و ترويج تحميلي فرهنگ غرب، به مبارزه يي جدي با خود باوري و اعتماد بنفس اين ملت بزرگ كمر بسته بود. دين و روحانيت را كه درطول چندقرن هميشه منشأ حق طلبي و عدالت خواهي وآزادگي و سنگر اصلي مقاومت دربرابر تهاجم بيگانگان وستمگران ومستبدان بودند، مورد سخت ترين انتقامها قرار داده و با همه ي وسائل زور و تهديد و تهمت و تبليغ با آنها رفتار مي كرد. در حاليكه فقر و تنگدستي و گرسنگي و سطح پائين زندگي گلوي اكثريت ملت ايران را مي فشرد، اسراف و ولخرجي و تجمل و زندگيهاي افسانه وار و كاخهاي شاه و خانواده و رجال درباري و فرماندهان نظامي اش از يكطرف و غارت منابع ملي بوسيله كمپانيهاي بيگانه و دلالان داخليشان از طرف ديگر روزبروز عرصه را بر مردم تنگتر مي كرد. احكام نجاتبخش اسلام بدست گنهكار سران رژيم بكلي از صحنه ي زندگي اجتماعي خارج شده و حتي رعايت تقواي ديني و نماز و عبادت در محيطهاي زير نفوذ مستقيم رژيم مانند محيطهاي نظامي و آموزشي، مورد تمسخر و در مواردي جرم بود. كمترين انتقادي از

رژيم ظالم و سفاك با برخوردهاي خشن و خونين روبرو مي شد و ساواك جهنمي شاه كه بوسيله سياي امريكا و صهيونيستهاي ضد بشر سازماندهي و تجهيز شده بود سخت ترين شكنجه ها و مخوفترين زندانها را براي سركوب كسانيكه جرئت مقابله با آن رژيم را به خود مي دادند، آماده داشت. حوزه هاي علميه وطلاب وعلماي مبارز و جوانان و دانشجويان و دانشگاهها بخصوص آنهائيكه از دين و مبارزات ديني دم مي زدند، مورد خشن ترين وحشيگريها قرار مي گرفتند. كشور رو به ويراني، ايمان ديني رو به اضمحلال، استقلال و عزت و شرف ملي مورد غارت بيگانگان و آينده ي ايران و ايراني بشدت تيره و سياه بود. نهضت اسلامي برهبري امام خميني عظيم در ميانه ي سالهاي 1341 تا 1357 در چنين شرائطي آغاز شد و رشد و تكامل يافت. امام بزرگوار ما با تكيه به تعاليم اسلام ناب محمدي(صلّي اللَّه عليه واله وسلّم)، و با اعتماد به ايمان ديني مردم، و با شجاعت و اخلاص و توكل كم نظير خود، راه مبارزه را در ميان سختي ها و مصائب طاقت فرسا گشود و پيش رفت و صبورانه و پيامبرگونه ذهن و دل مردم رابا واقعيتهاي تلخ و راه علاج آن آشنا كرد. ملت ايران كه از اولين قدمها به نداي اين مرد الهي و روحاني گوش فرا داده و به منطق حق و درس روشنگر او دل بسته بودند، با انگيزه ي نيرومند ايمان و عشق به اسلام، فداكاري ها و جانفشانيهاي فراموش ناشدني كردند. در خرداد سال 42 در تهران و برخي نقاط ديگر كشور چنان قيامي به راه انداختند كه رژيم سفاك براي سركوب آن از همه ي ساز و برگ نظامي خود استفاده كرد و هزاران

شهيد بر روي اسفالت خيابانهاي تهران و قم و جاده ي ورامين به خون غلتيدند. و صدها تن از مبارزان و زبدگان و در رأس همه امام بزرگوار به زندانها كشيده شدند. در سالهاي پس از آن نيز كه مباني اسلام و نهضت انقلابي آن بطور پيوسته و بي گسست، بوسيله ي زبدگان و دلسوختگان در فضاي كشور همه جا آشكار و پنهان تدريس و تبليغ مي شد، مردم مؤمن بخصوص جوانان، شجاعانه و مؤمنانه بدان مي گرويدند و فكر و دل خود را به هدايتهاي قرآني، روشن و دست و زبان و جسم و جان خود را در دفاع از آن و تلاش در راه آن به ميدان مي آوردند. آنچه در طول سالهاي مبارزات نهضت اسلامي در ايران گذشت هرگز در تاريخ شناخته شده ي ما نظير نداشته است. در زير ظاهر آرام زندگيِ ملت، جريان مبارزات اسلامي شبكه ي عظيمي از انواع تلاشهاي مبارزاتي مردمي به وجود آورده بود: از سخنرانيهاي روشنگر، و جلسات آشكار و پنهانِ درسهاي اسلامي، و تهيه و پخش بيانيه ها و جزوه ها و فعاليتهاي تربيتي و تعليمي بر اساس رهنمود اسلام، تا تظاهرات و راهپيمائيها و تجمعهاي بزرگ ديني و مردمي و تا تشكيل مجموعه هاي عملياتي و فداكاريهاي شگفت آور و مثال زدني، و همه بنوعي متصل و مرتبط به قلب تپنده ي اين مبارزه ي عمومي و برخوردار از رهبريهاي آن روح بزرگ و ايمان ناب و مغز متفكر. امام بزرگوار ما در اين مدت در عين هدايت مردم و گستردن دامنه ي آگاهي همگاني و كشاندن توده ي ميليوني به مبارزه، انديشه ي حكومت اسلامي رانضج و قوام بخشيد و در مقابل دو مكتب رائج سياسي عالم يعني حكومت ديكتاتوري

حزبي كمونيستي در شوروي سابق و چين و اقمار آنها در اروپا و آفريقا و ديگر نقاط، و حكومت هاي پارلماني غربي كه سلطه ي سرمايه داران و كمپانيها بر فكر و اخلاق و سرنوشت مردم بنام دموكراسي بود، راه اسلامي را مطرح كرد كه در آن بر دو عنصر دين و انسان بطور اساسي تكيه شده و ايمان ديني و اراده ي مردمي بزرگترين شاخصه ي آن است. نظام اسلامي در مكتب امام خميني نظام عدل و ايمان و عقل و آزادگي و مردمگرايي است، و استقلال ملي و رد نظام سلطه ي بين المللي در مكتب امام بزرگوار ما داراي چنين ريشه هاي عميقي است. ملتي كه نظام اسلامي را انتخاب مي كند از آنجا كه مؤمن به اسلام و عاشق عدالت، و پايبند به منطق و عقل و دين، و آزاد از تحميل و زورگويي است، بطور طبيعي همه ي قدرتهاي سلطه گر سياسي و اقتصادي و فرهنگي عالم را نفي مي كند و از همه ي زورگويان و چپاولگران و متجاوزان بين المللي روي برمي تابد و اگر از آنان تعرضي ببيند با همه ي توان در مقابل آنان مي ايستد و از استقلال و شرف و آزادگي خود دفاع مي كند، و از آنجا كه معتقد به برادري همه ي مسلمانان و شرف همه ي انسانهاست در هر نقطه ي جهان كه ملتي را مقهور دست ظلم و استكبار ببيند با آنان احساس همدردي مي كند و اگر بر آزادي طلبي همت گمارند، دست كمك به آنان مي دهد. دفاع شجاعانه ي ملت و دولت ايران از مردم مظلوم فلسطين و مواضع و رفتار صريح آنان در حمايت از ملتهاي مبارز و به خون نشسته ي بوسني و افغانستان و سودان و لبنان، و

مواضع معروف و زبانزد آن در برابر دو ابرقدرت متعارض ديروز يعني شوروي سابق و امريكا، و نظر صريح و قاطع آن نسبت به رژيم غصب و ظلم و ترور صهيوني در كشور فلسطين اشغالي و موضع استوار و متقن و شجاعانه ي آن در برابر همه ي قلدران و زورگويان عالم تا امروز، همه و همه از اين انديشه هاي بنياني نظام اسلامي سرچشمه مي گيرد. امام بزرگوار ما با ارائه ي مكتب سياسي اسلام، خط بطلان بر همه ي تلاشهاي فرهنگي و سياسي دشمنان اسلام در طول يكقرن و نيم گذشته كشيد كه سعي كرده بودند اسلام را بكلي از عرصه ي زندگي جامعه بيرون رانده و با طرح نظريه ي جدايي دين از سياست، دينداري را فقط پرداختن به عبادت و اعمال شخصي قلمداد كنند، و با حذف اسلام از صحنه ي سياست جهان، كشورهاي اسلامي را عرصه ي غارتگريها و تاخت و تازهاي سياسي و نظامي خود نمايند. با ارائه و تعليم و تبليغ مكتب سياسي اسلام، كه در آن هم نقش مردم و اراده و خواست آنان و هم نقش هدايت الهي و احكام سعادتبخش قرآني در اداره ي زندگي عمومي و حكومت، مشخص گرديده، و جايگاه ايمان و جهاد و اراده و تدبير تبيين شده است، مبارزات گسترده ي مردم، سمت و سوي منطقي و فكري خود را يافت و امام حكيم فرزانه و شجاع، در موضع رهبر بي معارض، چون خورشيدي صحنه ي مبارزات را روشن كرد، و سيل عظيم مردم به سوي ميدانهاي نهضت اسلامي سرازير شد، و رهبري حكيمانه و هميشه بيدار امام موجب شد كه هجوم وحشيانه ي رژيم و مزدورانش به مردم مبارز، نه فقط عزم و اراده ي

آنان را سست نكند، كه آتش خشم و عزم انقلابي آنان را تيزتر نيز بنمايد. كمكهاي سياسي و تسليحاتي و امنيتي امريكا و صهيونيسم و ديگرحاميان رژيم منحوس پهلوي كه در تمام اين مدت به سوي آن سرازير مي شد، سود نبخشيد و ملت ايران به كمك خداوند متعال و عنايات حضرت بقيةاللَّه ارواحنا فداه و با سلاح ايمان و جهاد و عشق به شهادت، بر رژيم تا دندان مسلح پهلوي پيروز شد، و نظام پوسيده ي سلطنت را پس از قرنها سلطه ي ظالمانه و تحقيرآميز، به دور افكند و بنيان شامخ نظام اسلامي را كه بر ايمان و معرفت و منطق و اراده ي مردم استوار است بنا كرد. ملت ايران با وحدت كلمه و با تمسك به اسلام و رهبري شجاعانه و حكيمانه ي مردي الهي و دين شناسي بزرگ و مؤمن و صالح، نظام جمهوري اسلامي را بر سر كار آورد و نمونه ي بديعي از نظام سياسي را با كارگزاراني از متن مردم مؤمن و مبارز - و نه از اشرافزادگان و خانزادگان فاسد و وابسته - در برابر چشم جهانيان قرار داد. شعارها و هدف ها و راهها و روشهاي اين نظام جديد و بديع همه از سرچشمه هاي زلال معارف و احكام اسلام و قرآن جوشيده بود و لذا پشتوانه ي ايمان عميق ملت ايران به اسلام و اعتماد ديرين آنان به علماي ديني، ضامن تحقق آن شعارها و ره سپردن به سوي آن هدفها و پيمودن آن راهها و روشها گشت. با پيروزي انقلاب اسلامي و سر برافراشتن جمهوري اسلامي بطور همزمان دو جريان عظيم در سراسر گيتي آغاز شد : اول : روند ستايش و اميد

و درس گيري از سوي ملتهاي مستضعف و زير ستم، بخصوص در كشورهاي اسلامي و نيز مسلمانان سراسر جهان و همه ي آزادانديشان عالم. دوم : روند نگراني و توطئه و دشمني از سوي دولتهاي مستكبر و صهيونيستها و سرمايه داران غارتگر بين المللي و نيز وابستگان آنها در برخي كشورهاي ديگر. جريان اول كه سرگذشتي ناگفته و عمداً مكتوم مانده و بسي درس آموز و عبرت انگيز دارد، يكي از پديده هاي كم نظير تاريخ است و سزاوار است محققان جوان و پيگير ما در زمينه هاي سياسي و اجتماعي و تاريخي در باره ي آن به كنكاش برخيزند. خلاصه يي از اين سرگذشت آن است كه با تشكيل جمهوري اسلامي در ايران، مسلمانان در همه ي جهان هويتي تازه يافتند و احساس عزت و شخصيت اسلامي، در آنان دميده شد، كوشش مستمري كه در طول دهها سال از سوي قدرتهاي استعماري و استكباري براي تحقير مسلماني و مسلمانان بكار رفته بود، نقش بر آب گشت و در همه جاي دنياي اسلام روحيه ي افتخار به اسلام و مسلمان بودن رو به رشد و گسترش گذاشت. نهضتهاي فرهنگي و سياسي از سوي جوانان و آزادگان مسلمان در چهارگوشه ي عالم شكل گرفت، از غير مسلمانان كسان بسياري به اسلام و مكتب انقلابي آن ايمان آوردند و كسان بسيارِ ديگري به ديانت و رسالت دين در تحولات اجتماعي دل بستند، و امام خميني عظيم، همچون رمز هويت اسلامي و پرچمدار مبارزه با استكبار و فرعونها و زورگويان بين المللي شناخته شد. كسانيكه توفيق نظاره و تامل در تظاهرات ملتها و ابراز احساسات عميق آنان نسبت به جمهوري اسلامي و امام راحل و مسؤولان برجسته ي آن را

پس از انقلاب تا امروز داشته اند و شوق و شور و ستايش و تحسين بيسابقه ي آنان را نسبت به اين بنيان رفيع و همچنين نسبت به مسؤولان و شعارها و پرچم كشورمان در تمام مدت اين بيست سال ديده يا شنيده اند، ميتوانند عظمت اين پديده را ادراك كنند. در بسياري از كشورهاي اسلامي، حاكميت دين و عزت و استقلال اسلامي، شعار مبارزان و جوانان و روشنفكران شد و خيل عظيمي از جوانان آنان، منش و رفتار جوانان ايراني را الگوي خود قرار دادند. و بسياري از روساء و سياستمداران آنان نيز تظاهر به مسلماني و ديانت را از سر مصلحت، جايگزين تظاهر به بيديني و بي بند و باري كردند! اين جريان يعني پشتيباني و طرفداري و سرسپردگي مسلمانان و آزاديخواهان در سراسر جهان نسبت به جمهوري اسلامي و ملت ايران با وجود تبليغات خصمانه ي شبكه ي تبليغاتي استكباري كه شبانه روز بر ضد ايران اسلامي سرگرم كار است، همچنان ادامه دارد و تا وقتي ملت ايران در مواضع انقلابي و اسلامي افتخار آميز خود ثابت قدم است، ادامه خواهد داشت ان شاءاللَّه. جريان دوم، يعني روند دشمنيها و كينه ها و توطئه ها از نخستين روزهاي پيروزي انقلاب آغاز شد و بتدريج با زائل شدن حيرت و گيجي و سردرگمي يي كه سياستمداران دولتهاي استكباري و غارتگران و صهيونيستها بر اثر پيروزي انقلاب اسلامي در اين نقطه ي حساس جهان بدان دچار شده بودند، گسترش و عمق و تنوع يافت. پيشرو و پرچمدار اين خصومت آشتي ناپذير دولت امريكا و زائده ي صهيونيست آن در خاورميانه بودند كه با سقوط رژيم پهلوي، مطيعترين متحد و مزدور خود در منطقه را از

دست داده و از منافع نامشروع سياسي و اقتصادي خود در ايران محروم شده بودند. شرح اين روند خباثت آميز و بغض آلود و برخاسته از كينه يي عميق در سطور و صفحاتي معدود نميگنجد و ظرفيت دهها كتاب و هزاران صفحه براي تبيين آن لازم است، كه بحمداللَّه نوشته هاي آگاهانه يي در اين زمينه در دسترس همگان است. نگاهي به فهرست اين تلاشهاي خصمانه كه شامل اقدامهاي سياسي و تهاجمات نظامي وتدارك كودتاها و شورش آفريني در مناطق متعددي ازكشور و محاصره ها و توطئه هاي اقتصادي و حبس ذخائر ارزي و به كار گيري صدها راديو و روزنامه و دهها هزار مقاله و گفتار تبليغاتي، و درسالهاي اخير، شبيخون همه جانبه ي فرهنگي است، مي تواند عمق دشمني غارتگران بين المللي و صهيونيستها و قدرتهاي استكباري و در رأس همه دولت امريكا را با اسلام و انقلاب اسلامي و ملت انقلابي ايران نشان دهد. تنها يكي از اين اقدامهاي خصمانه، تشويق و تحريك و سپس كمك همه جانبه به رژيم عراق براي راه اندازي جنگي ويرانگر با ملت ايران بود كه هشت سال بطول انجاميد و علاوه بر خسارتهاي سنگين انساني و مادي و ويرانگري صدها شهر و روستا و بلعيدن امكانات گرانبهاي كشور، ملت و دولت ايران را در فرصت مغتنمي كه بايد صرف سازندگي ويرانيها و اصلاح مفاسد دوران طاغوت مي شد، به خود مشغول ساخت و هشت سال از عمر انقلاب بزرگ ما را به جنگي بزرگ و دفاع از مرزها و سرزمينهاي ميهن عزيز مصروف ساخت. اين جريان شيطاني و رذيلانه در طول دو دهه بطور مستمر ادامه داشته و باقتضاي شرائط گوناگون، رنگ و نشانهاي مختلف يافته است،

ولي خصوصيت هميشگي آن، سردمداري امريكا و صهيونيزم، هدف هميشگي آن بازگرداندن ايران به وابستگيِ دوران رژيم پهلوي، و اصلي ترين آماج هميشگي آن سه عنصر: اسلام ناب محمدي، وحدت ملي و جايگاه رهبري بوده است. آنان مي خواستند با تهاجمات متوالي سياسي و نظامي و اقتصادي و فرهنگي و با نشانه گرفتن اصليترين پايه هاي نظام اسلامي، انقلاب را از مهمترين وظائف بلندمدت خود يعني سازندگي مادي و معنوي جامعه و كشور بازدارند و دين و انقلاب و حكومت اسلامي را در اداره كشور ناتوان نشان دهند و به اين ترتيب از الگو شدن جمهوري اسلامي در دنياي اسلام جلوگيري كنند. اما انقلاب بزرگ ما در ميان همه ي اين خصومتها، راه دشوار خود را با اقتدار و صلابت طي كرد و ملت ايران با الهام از هدايتهاي هميشه روشنگر امام راحل با ايمان و اراده و هوشياري خود، گردنه هاي دشوار را پشت سرگذاشت و به موفقيتهاي درخشان دست يافت. نه در اولين سال انقلاب كه عناصر وابسته به رژيم گذشته با كمك سفارت امريكا سعي در ايجاد آشوب و بلوا در نقاط مختلف مي كردند و قلمها و زبانهاي مزدور و گنهكار، انقلاب و اركان اساسي آن را مورد تهاجم تبليغاتي قرار مي دادند، و نه در سال 60 كه دست گنهكار گروهك منافقين و همدستانشان آتش فتنه يي بزرگ را بر افروختند و ترور و ناامني را حتي به خانه هاي مردم عادي كشاندند، و نه در دوراني كه تهران و دهها شهر كشور هدف بمباران جنگنده هاي اهدايي شرق و غرب به رژيم عراق قرار داشتند، نه در دوران محاصره ي اقتصادي در عين گرفتاري كشور به هزينه هاي جنگ، و نه

در سالهاي آخر دهه شصت كه درآمدهاي كشور به يك سوم رسيد، نه در آنهنگام كه امام عظيم الشأن ما از ميان ملت خود رخت بربست و مردم، پدر و استاد و مرشد بزرگ و حكيم خود را از دست دادند، و نه در سالهاي بعد كه امواج خشم ديوانه وار امريكا و صهيونيزم، بخاطر ادامه ي راه امام بصورت تهديد نظامي و تحميل مشكلات اقتصادي و تبليغ رسانه يي و تلاش وسيع سياسي، بسوي نظام جمهوري اسلامي و مردم ايران روانه بود. و نه تا امروز، هرگز انقلاب از پيمودن راه خود بسمت بناي كشوري آباد و آزاد و مستقل و برخوردار از عزت و نشاط و پيشرفت مادي و معنوي در زير لواي اسلام و با تكيه بر معارف و احكام قرآن، باز نايستاده و سستي به خود راه نداده است. در سازندگي مادي كشور آنچه در اين بيست سال اتفاق افتاده، در همه ي دوران حكومت جباران پهلوي و پيش از آن بيسابقه است و حجم خدماتي كه در اينمدت بدست فرزندان كشور و پروردگان انقلاب تقديم ايران عزيز شده است فهرستي بلند و افتخار آميز دارد، و البته در رأس همه ي آنها و مهمترين خدمت انقلاب در زمينه ي بناي علمي و عمراني كشور، روح خود باوري و اعتماد به نفسي است كه سرمايه ي از دست رفته ي ملت ايران در طول قرنهاي اخير بود و نابود كردن آن، گناه بزرگِ پادشاهان بيكفايت و دست نشانده ي غرب بوده است. امروز ايراني احساس مي كند كه خود قادر به اداره ي كشور، قادر بر سازندگي، قادر بر عبور ازموانع و قادر بر ابتكار و نوآوري است، و اين همان سرمايه ي

لايزالي است كه هر ملتي را در رسيدن به هدفهاي خود كامياب مي سازد، و همين است كه در بيست سال گذشته آنهمه افتخارات را در زمينه هاي علمي و صنعتي و نظامي و سياسي نصيب ملت ايران كرده است. در سازندگي معنوي محصول تلاش بيست ساله ي انقلاب، رشد دين و معنويت، رشد استقلال و عزت ملي و رشد آزادي و روشن بيني سياسي قشرهاي مختلف، و هر يك در جاي خود مايه ي مباهات و سربلندي ملت ايران و موجب تحسين و ستايش ملتهاي ديگر و برجستگان مُنصِف است. مقايسه ي دستاوردهاي ملت ايران در اين سه مقوله با دوران حكومت سلطنت بسي آگاه كننده است، دوراني كه معنويت و دين در انزواي كامل، وفساد و بي بندوباري در همه جا رائج بود، بيان و قلم صاحبان انديشه و علم، ممنوع و اختناق سياسي تيره كننده ي فضاي كشور بود، ملت ايران مقهور سياستهاي بيگانگان و بكلي از صحنه ي مسائل جهان و منطقه و حتي مسائل كشور خود محروم بود، ايران محل اجراي اراده ي امريكا و انگليس و صهيونيزم و سرمايه داران بيگانه، و ايراني اسير سياستهاي آنان و شاهِ وابسته و دست نشانده بود. امروز ببركت انقلاب و با وجود صدها دسيسه ي اقتصادي و سياسي و فرهنگي از سوي دشمنان، ملت ايران زنده و با نشاط، مسؤولان و دولتمردان كوشا و دلسوز، استعدادهاي جوانان در جوشش و بالندگي، طرحهاي سازندگيِ مادي و معنوي در حال پيشرفت به دست ايراني، عزت و استقلال كشور در دنيا همچون نمونه يي معروف و مثال زدني، پيوند ميان ملت و مسؤولان در دنيا كم نظير، شعارها و هدفهاي ملت و دولت يكسان و همه با سمت

و سوي ايراني بزرگ و آباد و متحد و الگو براي كشورهاي اسلامي، و آفاق آينده، روشن و تابناك است. اكنون ملت عزيز بويژه جوانان كه اميدهاي آينده ي كشورند بايد با تكيه بر گذشته و حال، آينده را بسازند، نخستين قدم، شناخت نعمت بزرگ الهيِ انقلاب و اسلام و شكرانه ي آن به درگاه خداوند منان و درخواست توفيق براي تداوم بخشيدن به اين راه روشن و سعادتبخش است، دشمني دشمنان و هياهوي آنان نبايد اراده ها را سست و دلها را مرعوب كند. ملت ايران نشان داده كه مي تواند بر دشمني مانند ابرقدرتها در عرصه هاي مختلف پيروز شود و با استقامت و ايمان و مجاهدت، دشمن را از سر راه دوركند. خطاي بزرگي است اگر كسي گمان كند كه با نرمش و عقب نشيني مي توان دشمن را از پيشروي بازداشت. دشمن يعني همان استكبار جهاني و بطور ويژه امريكا و صهيونيزم، به چيزي كمتر از بازگرداندن وضع پيش از انقلاب يعني سلطه ي كامل سياسي و اقتصادي و قبضه كردن ايران و بر سر كار آوردن دست نشانده يي همچون محمدرضا پهلوي راضي نخواهد شد. ملت ايران بايد با استقامت و قاطعيت خود آنها را براي هميشه مأيوس كند و خواهد كرد. امروز ميليونها دست و فكر و استعداد ايراني در كار نوسازي و آبادسازي كشور خويش و استفاده از منابع حياتي آن براي اعتلاء مادي و معنوي ايرانند. همت آنان نبايد اجازه دهد و اجازه نخواهد داد كه بيگانگان مانند دوران پهلوي و قاجار، غاصبانه اين منابع را در اختيار بگيرند و صاحبان آن را در فقر و جهل و بيخبري و ذلت رها كنند. انقلاب اسلامي،

رعب و هيبت قدرتهاي دخالتگر را در دلها شكسته است، همچنانكه پرده ي ريا و تظاهر به دوستي را از چهره ي خشن و كينه آلود آنان برداشته است. تبليغات خصمانه دشمنان امروز پس از بيست سال به حرفهايي تكراري و مشمئز كننده تبديل شده است. كساني كه از سركوب خونين قيام پانزده خرداد و قتل عام هفده شهريور با وقاحت تمام دفاع كردند، امروز دم از حقوق بشر مي زنند. كسانيكه پنجاه و چند سال ديكتاتوري سياه پهلوي ها را پشتيباني كردند، امروز تهمت ديكتاتوري به جمهوري اسلامي مي زنند، كسانيكه با ويران كردن و غارت منابع كشور و تحميل صنعت معيوب و ناقص و وابسته، دهها سال ايران را از كاروان جهاني عقب راندند، امروز شكوفائيها و معجزه هاي سازندگي انقلاب را نديده مي گيرند، كسانيكه هنوز در آرزوي رجعت ايران به دوران سياه و نكبت بار پادشاهي اند، نظام نوين و تازه نفس و جوان انقلابي را مرتجع مي نمامند! ملت هوشيار ايران و تربيت يافتگان محيط بالنده ي اسلامي فريب اين ترفندهاي استكباري و سلطه طلبانه را نخواهند خورد. امروز مانند هميشه دشمن، فعال اما آينده روشن است. نسل تازه نفس آماده ي مبارزه با دشمنان شناخته شده ي كشور است. جوانِ امروز با مرور بر تاريخ كوتاه اما پر ماجراي دوران بيست ساله، امريكا و صهيونيزم را مي شناسد و فريب ترفندها و اخمها و لبخندهاي آنان را نميخورد، كشور متعلق به ملت است و ملت با همه ي وجود از آن و از استقلال و عزت خود دفاع خواهد كرد. عناصر خود باخته و مرعوب يا تن داده به لذت و راحت و عشرت نخواهند توانست با قلمهاي مسموم و گفتارهاي ديكته شده و

از دشمن فرا گرفته ي خود، راه ملت را به سمت دلخواه سلطه طلبان و غارتگران بكشانند و فقط آبروي خود را مي برند. اكنون در پايان سخن چند توصيه را متواضعانه به ملت عظيم الشأن ايران و مسؤولان و زبدگان عرض مي كنم: 1 - به دولتمردان و مسؤولان كشور در قواي سه گانه و نيروهاي مسلح عرض مي كنم قدر خدمتگزاري به اين ملت بزرگ و اين كشور مبارك را بدانيد. خدمت صادقانه ي شما خدمت به اسلام و بشريت است. اين فرصت كم نظيري است كه صالحان و صديقان در آرزوي آن بوده اند. با همه ي توان از اين فرصت براي كسب رضاي الهي و تقرب به خداوند بهره گيريد و با اخلاص و پارسايي و مجاهدت، در راه رفع مشكلات كشور و ملت، و ساختن ايراني آباد و پيشرفته، و رفع كامل بيعدالتي و تبعيض، و قطع وابستگي اقتصادي و فرهنگي، و بريدن طمع غارتگران بيگانه و سوءاستفاده كنندگان داخلي، گامهاي بلندي را با توكل به خداوند برداريد. مبادا وسوسه ي قدرت طلبي يا جمع زخارف مادي شما را از كار بزرگي كه بر عهده داريد بازدارد. لحظه ي تاريخي يي كه ما در آن قرار داريم بسي مهمتر و حساستر ازآن است كه از ما خدمتگزاران كسي حق داشته باشد آن را با سرگرم شدن به جمع ثروت براي خود يا فرزندان و كسان خود، ضايع كند و لعنت خدا و خلق را متوجه خود سازد. 2 - به علماء بزرگوار ديني و آگاهان و روشنفكران و فرزانگان و دانشمندان فنون مختلف عرض مي كنم: نسل جوان و مستعد وفضاي آماده وآزاد كشور، بزرگترين فرصت تعليم و تربيت را در اختيار

شما گذاشته است، از اين فرصت ديرياب كه ببركت انقلاب اسلامي و در سايه ي مجاهدتهاي بسيار بدست آمده، حداكثر استفاده را ببريد. دلها را به نور معارف اسلامي روشن، فكرها را با منطقِ استوار، مسلح و آفاق آينده را براي ملت ايران مجسم كنيد.در دلها نور اميد بتابانيد و سايه ي شوم يأس و سرخوردگي را كه دشمن مي خواهد با تبليغات خود بر دلها بيفكند برطرف كنيد. ذهنها را از تحجر و ايستايي و نيز از بي بندو باري فكري و ياوه گرايي بر حذر بداريد، و در اين برهه ي حساس تاريخ ايران وظيفه ي بزرگ خود را كه داراي آثاري ماندگار و تعيين كننده است، همچون تكليفي الهي و مقدس بدانيد. 3 - به جوانان عزيز عرض مي كنم فرصت جواني را براي خود سازي فكري و روحي و جسمي مغتنم بشماريد. كشور خود را بشناسيد و جايگاه رفيعي راكه ايران و ايراني ببركت انقلاب اسلامي در جهان و در منطقه و در ميان امت بزرگ اسلامي به دست آورده قدر بدانيد، خود را به علم و معرفت و پارسايي مجهز كنيد و همچون جوانان دوران پيروزي انقلاب و دفاع مقدس، خود را الگو و اسوه ي جوانان كشورهاي ديگر سازيد. تداوم راه پر افتخار انقلاب اسلامي كه كشور را به قله ي رفيع هدفهاي بزرگ مي رساند به نيرو و نشاط جوانانه ي شما نيازمنداست و امروز بار اين وظيفه ي بزرگ بر دوش شما است. كسب دانشها و مهارتهاي گوناگون، كسب قدرت تحليل سياسي، حفظ صفا و صداقت جواني، رعايت دينداري و پاكدامني، وظائف بزرگي است كه در همه ي محيطهاي جوان: دانشگاهها و حوزه هاي علميه، مدارس و كارگاهها و شهرها و روستاها بايد

در ياد جوانان باشد. در اين راه از خداوند هدايت و كمك بخواهيد و باب توجه و تضرع و نماز و نياز را ميان خود و خدا باز نگهداريد. 4 - به عموم ملت عزيز و عظيم عرض مي كنم: همه ي موفقيتهاي دوران مبارزات و پس از پيروزي مرهون هوشياري و صبر انقلابي و حضور دائمي شما در صحنه است، فداكاري و ايمان و مجاهدت شما است كه رهبر كبير انقلاب رابه كاري چنان بزرگ موفق ساخت و صبر و همدلي و همكاري شما است كه مسؤولان كشور را به ارائه ي خدمات شايسته توانمند كرد. امروز نيز بحمداللَّه دولتي خدمتگزار، رئيس جمهوري شايسته، نمايندگاني دلسوز، قوه ي قضائيه يي مستقل، نيروهاي مسلحي كارآمد و مسؤولاني انقلابي به خدمت مشغولند. پيوند ميان خود و مسؤولان را مستحكم كنيد و خدمتگزاران خود را كه از ميان شما و براي شمايند ياري دهيد. وحدت كلمه و حضور خود را در صحنه حفظ كنيد و ياد امام و انقلاب را زنده نگهداريد و بويژه راهپيمايي بيست و دوم بهمن امسال را كه نمايش عظيم ملت ما در برابر غوغاگران و فتنه انگيزان داخلي و خارجي و همزمان با بزرگداشت شهادت رئيس مذهب جعفري و خورشيد تابان معارف اسلامي حضرت جعفربن محمد الصادق (عليه السّلام) است، با عظمت و متانت كامل برگزار نمائيد. 5 - به جناحها و دستجات و گروههاي سياسي داخلي نيز عرض مي كنم: همت خود را بر رشد فكري و سياسي مردم بگماريد و كسب قدرت را هدف ندانيد. تلاش سياسي سالم و بدور از درگيري و تهمت و شايعه سازي اگر با اخلاص و قصد نيك باشد عبادت است و در دل

مردم نيز مؤثر و براي آنان جذاب است، ولي اگر اغراض گروهي بر آن سايه افكند و روشهاي قبيله يي بر آن حاكم گردد، خدا و خلق را خشنود نخواهد كرد. كار جناحي و حزبي نبايد وحدت ملي را خدشه دار كند و كشمكش هاي گروهي را به ميان مردم بكشاند. در پايان؛ سر بر درگاه لطف و مغفرت خداوند متعال نهاده هدايت و توفيق و كمك ذات اقدس الهي را براي همگان مسألت مي كنم و از حضرت وليّ اللَّه الاعظم(ارواحنافداه) دعا براي نصرت اسلام و مسلمين و پيروزي و كاميابي ملت ايران در همه ي ميدانها را تمنا مي كنم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّدعلي خامنه اي - 21/11/1377

پيام به مناسبت اولين اجلاس دوره ى سوم مجلس خبرگان

پيام به مناسبت اولين اجلاس دوره ي سوم مجلس خبرگان خداي بزرگ را سپاسگزارم كه با الطاف كريمانه ي خود و به دعاي حضرت ولي اللَّه الاعظم (ارواحنافداه) ملّت مؤمن و بزرگوار ايران را در همه ي مراحل حركت شجاعانه اش بسوي صلاح و فلاح مادي و معنوي، هدايت و ياري فرمود و آنان را در عبور از موانع دشوار و دريدن پرده هاي جهل و تلبيس و فرونشاندن غبارهاي فتنه و ناكام ساختن دشمنان موفق ساخت. اقدام به تشكيل مجلس خبرگان سوم در انتخاباتي سالم و پرشور از جمله ي توفيقات بزرگي است كه خداوند متعال به اين ملت مؤمن و مقاوم و رشيد عنايت فرمود. از آنجا كه جايگاه والاي اين مجلس معظّم در حفظِ تداوم و سلامت نظام اسلامي برتر از همه ي مجالس و مراكز تصميم گيري در اين نظام است، دشمنان اسلام و ايران سعي خود را بر اين متمركز كرده بودند كه با تبليغات مسموم و شبه افكنيهاي انبوه، اراده ي ملّت را در برگزاري باشكوه

انتخاباتِ آن سست كنند و اين مجلس را از پشتوانه ي آراء مردم محروم سازند. آنچه ببركت هدايت الهي و بيداري و عزم مردمي اتّفاق افتاد، دشمنان اسلام و در رأس همه دستگاه سياسي و تبليغاتي استكبار و بخصوص امريكا را با واقعيتي كه بكام آنان تلخ است مواجه ساخت. آنها كه با بذل پولهاي گزاف و تلاش پر خرج تبليغاتي خود سعي داشتند نظام سياسي مترقي و انقلابي اسلام را با حكومتهاي مرتجعِ ساخته و دست نشانده ي سياستهاي استكباري مقايسه كنند و با ترفندهاي تبليغاتي، دموكراسي هاي دروغين و مبتني بر نيرنگ و وعد و وعيد را به رخ ملّت ايران بكشند، و حاكميت دين و قانون را استبداد معرّفي كنند، به چشم خود شاهد استقبال و حضور انبوه مردمي بودند كه در انتخابات خبرگان شركت كردند و گمانه زنيهاي آنان را درباره ي عدم استقبال مردم از انتخاباتي كه به امور روزمرّه ارتباط ندارد، باطل ساختند، ملت ايران با حضور خود در انتخابات خبرگان نشان داد كه تحت تاثير تبليغات استكباري دشمناني كه هنوز هوسِ بر روي كار آوردن حكومتي دست نشانده و گوش بفرمان در كشور ما را از سر خارج نكرده اند، قرار نميگيرد و تلاش آنان و ايادي مزدور يا همفكران غافل و فريب خورده شان را با عزم و بيداري و دورانديشي خود نقش بر آب ميسازد. وظيفه ي حساس مجلس خبرگان كه عبارت از حفظ و استمرار بخشيدنِ رهبري ديني و انقلابي است با اين حضور آگاهانه ي مردمي بسي سنگين و خطير است. اين مجلس در اين دوره نيز بحمداللَّه مجمع گروهي از فضلاء و علماء و مجتهدين آگاه و متعهد است و اميد

و انتظار مي رود كه وظائف مهمّي را كه قانون اساسي برعهده ي آن نهاده است، در لحظه ي خطيري كه هر روز و هر ساعت ميبايد مترصّد آن بود با امانت و شجاعت و اخلاص به انجام برساند. تعيين رهبر حائز صلاحيت و نيز تشخيص ناتواني يا عدم صلاحيت وي، وظيفه ي بزرگ وبي بديلي است كه اعضاء اين مجلس محترم بردوش گرفتن آن را با خداي عليم وقدير و با ملّت ايران پيمان بسته اند، و سزا است كه همه ي ايمان و تقوا و آگاهي و اخلاص خود را در خدمت آن قرار دهند. استقرار حكومت اسلامي در ايران بدست مردم و دفاع شجاعانه و فداكارانه ي آنان از اين نظام در لحظات خطير و در هنگامه ي دشمنيهاي سهمگين و همچنين حركات بيداري مسلمين در سراسر جهان اسلام، كه همه موجب سراسيمگي و ناكامي طرّاحان توطئه هاي شوم عليه جمهوري اسلامي شده است، در نهايت آنان را به اين نتيجه رسانيده كه براي توفيق در اهداف شيطاني خود هيچ راهي بجز سست كردن ايمان مردم، مخدوش كردن وحدت و همدلي ملّت، و تبليغ بر ضدّ شعارهاي شورآفرين و وحدت بخش مردم كه برخاسته از متن ايمان آنان و محصول درسهاي جاودانه ي امام راحل كبير آنان است، وجود ندارد. امروز بيشترين تلاش سياسي و تبليغي دشمن با شيوه هاي پيچيده و موذيانه، متوجّه اين سرمايه هاي معنوي ملت ايران است كه او را در مقاطع بسيار سخت در بيست سال گذشته قادر ساخته كه خطرات را از خود و كشورش دور كند. دشمن با توطئه هاي كنوني در فكر خلع سلاح ملت ايران است. هر يك از اركان ومراكز نظام اسلامي كه نقش و تاثير بيشتري

در حفظ ايمان مردم، در حفظ اتّحاد ملت، در پاسداري از ارزشها و شعارهاي آگاهي بخش و شورآفرين، داشته باشد در معرض كينه و بغض بيشتر و آماج دشمنيهاي ناجوانمردانه تر آنان قرار ميگيرد. هدفگيري نظرات و درسهاي حكيمانه ي امام راحل و شعارها و پرچمهاي راهنمايي كه آن يگانه ي دوران در راه اين ملت بزرگ برافراشته بود، بخشي از همين نقشه ي شوم است، همچنانكه جمع عِدّه و عُدّه براي تحريف يا تشكيك در اصل ولايت فقيه كه پايه ي اصلي اين بناي شامخ و بمعناي حاكميّت دين و تقوا بر زندگي اجتماعيِ يك ملت است، از همين انگيزه ي شيطاني و سلطه جويانه منشاء ميگيرد. در دنيايي كه حكومتها مظهر استكبار و زورگويي و بي عدالتي و ماديگرايي و بي تقوايي اند، نظام اسلامي مفتخر است كه شعار حاكميّتِ تقوا و معنويت ميدهد و حكومت را نه سلطه ي خودسرانه يا رياست مبتني بر نيرنگ و ظاهرسازي، كه ولايت و محبت و پيوند قلبي و ايماني مي داند، و بجاي همه ي معيارهاي رائج از قبيل زور و پول و تبليغِ دروغ، فقاهت و عدالت را معيار حاكم ميشناسد. اين اوج قله ي نظام مطلوب اسلامي است كه هر يك از آحاد امت اسلامي در هر كجاي جهان هرگاه بتواند آن را بدرستي ببيند و بشناسد دل در گرو آن خواهد داشت. و اين همان راه روشني است كه ميتواند جامعه ي اسلامي را به استقلال و آزادي و رفاه مادي و عزّت جهاني برساند. منشور اصلي جمهوري اسلامي كه قانون اساسي مترقي و جامع ما است با توزيع صحيح و منطقي و عادلانه ي قدرت در ميان اركاني كه معيارهاي اسلامي در تشكيل آنها بكار گرفته شده،

و با ايجاد پيوندي ديني و عاطفي ميان مردم با مسؤولان كشور، تازه ترين سخن را در فلسفه ي سياسي به ميدان آورده و نظام هاي متكي به سلاح كودتاگران يا سرمايه هاي حرام كمپاني داران يا وراثت نامعقول و نامشروع پادشاهان را در برابر سؤالهاي بي پاسخ قرار داده است. بيخبران غافل يا سرسپردگان خائني كه اين نظام الهي و مردمي را طبق دلخواه دشمنان توصيف ميكنند بايد بدانند كه اركان رفيع اين نظام از پشتوانه ي دست قدرت الهي و حمايت صميمانه مردمي برخوردار است. حضور مردم در انتخابات متعدد در طول بيست سال گذشته كه بيستمين آن در روزهاي آينده بحول و قوه ي الهي واقع خواهد شد و حضور آنان در همه ي عرصه هايي كه به مجاهدت ملّي نياز افتاده است و عبور اين جمهوري مقتدر و مظلوم از همه ي موانعي كه ستمگرانِ ناكام در سر راهش نهاده بودند، دليل واضحي بر تأييد الهي و اراده ي ذات اقدس احديت - جلَّ و عَلا - از اين نظام و از مردمي است كه براي حاكميت دين خدا از همه ي موجودي خويش مايه گذاشته اند و تا تمسّك به اسلام و قرآن هست همين تأييد و حمايت خواهد بود انشاءاللَّه. ولا تهنوا ولاتحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مؤمنين. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيد علي خامنه اي - 03/12/1377

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم الحمدللَّه ربّ العالمين والصّلاة والسّلام علي رسوله الأمين الكريم، و علي اله الميامين و صحبة المنتجبين. بار ديگر روزهاي خاطره ساز حج فرا رسيده و منادي پروردگار، دلهاي پُرشوق و التهابِ مؤمنان را بدان كعبه ي اميد فرا خوانده، و از هر سوي جهان گروهي سعادتمند را در پايگاه دعوت

ابراهيمي و خاستگاه دين محمدي (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) گرد آورده است. اكنون فرصت مغتنمي است كه اين نمونه ي منتخب امت بزرگ اسلام، خود را و امت واحده و آئين صلاح و فلاح آن را با نگاهي ژرف بنگرد و حقيقتي را كه در حصارهاي قوميت و نژاد و زبان، كمتر مي توان بدان پرداخت، در گستره ي اين ميعادگاه جهاني به چشم آورد. در ميان واقعيتهاي بزرگي كه در اين تدبر و خودنگري جلوه مي كند دو چيز از همه برجسته تر است؛ نخست: غنا و عظمت سرمايه يي كه امت اسلامي از آن برخوردار است. و ديگر: سهمگين بودن خطري كه دركمين اين سرمايه ي بزرگ است. سرمايه ي بزرگ امت اسلامي، آئين اسلام و معارف رسا و روشن و مقررات متين و دستور جامع آن براي زندگي انسان است. اسلام با ارائه ي بينشي خردمندانه و عميق در باره ي جهان و انسان و با توحيد ناب و دستورالعمل اخلاقي و معنويِ حكمت آميز و ارائه ي مقررات و نظامات سياسي و اجتماعي مستحكم و فراگير و اعمال و وظائف عبادي و فردي، همه ي آحاد بشر را دعوت مي كند تا: هم درون خود را از زشتيها و ضعفها و پستيها و آلودگيها برهانند و در باطن خود فروغ ايمان، و خلوص، و وارستگي، وصميميت، و محبت، و اميد، و نشاط را بيفروزند، و هم دنياي خود را از فقر و جهل و ظلم و تبعيض و عقب ماندگي و ايستايي و زورگويي و تحميل و تحقير و تحميق رها سازند. براي فراهم شدن زندگي سعادتمندانه و مطلوب انسان، هم تزكيه ي اخلاقيِ فرد كه گوهر او را از زشتي ها و آلودگيها برهاند، و هم حركت و تلاش جمعي كه

ميدانهاي زندگي را بروي او بگشايد و او را در چالشِ ناگزيرش با طبيعت و با نگهبانان رژيم هاي ستم و استكبار ياري دهد، ضروري و حتمي است. اسلام با معنا كردن زندگي و هستي و با نشان دادن راه درست آن، انسان را در فراهم آوردن زندگي حقيقتاً سعادتمندانه ياري مي دهد و صراط مستقيم الهي را به او معرفي مي كند. همه ي احكام و دستورهاي اسلامي، و همه ي خطوط اصلي در شيوه هاي سياسي و اجتماعي و اقتصادي اسلام، و همه ي عبادات و مقررات فردي و جمعي اسلام، اجزاء درهم تنيده ي اين نسخه ي زندگي بخش و سعادت آفرين است. همين مراسم جاودانه يي كه حجگزاران در آستانه ي آنند، خود مجموعه ي گويا و پرنكته يي است از ذكر و شور و حال معنوي و دروني، در ضمنِ حركت و تلاش و هماهنگي سازنده ي جمعي. حج، در آئيني پُر راز و رمز، و در آميزه ي شگفت آوري از شُكوه و خاكساري، و اقتدار و فروتني، و حركت وَ تلاش دروني و بُروني، نمادي از مبارزه و جهاد نفساني و جهاني انسانِ مسلمان، در راه تحقق حيات طيبه ي انساني را در برابر چشم آدمي مي گذارد و حجگزار را به تمرين عمليِ وظائف بزرگ خود وادار مي سازد. امروزه جوامع گوناگون بشري، در خلاء معنويت و در سرگرداني و حيرت و گرفتاريهاي بزرگ اجتماعي و فردي كه بدست زر و زورسالاران جهاني بدان دچار شده اند، به اسلام و رهنمودها و درسهاي بزرگ آن نيازمندند، و دعوت اسلامي نه فقط براي ملتهايي كه در آتش فقر و استضعاف مي سوزند، بلكه به همان اندازه براي مردمي كه در مردابهاي پوچي و سرگرداني و فقر معنوي در كشورهاي ثروتمند

و پيشرفته دست و پا مي زنند، جذاب و نافذ و اميدبخش است. گرايش روزافزون به اسلام در ميان قشرهاي جوان و آزرده از پوچيِ دنياي مادي در كشورهاي پيشرفته ي غربي، كه آمارها و تحقيقها بدان گواهي مي دهد، نشانه ي اين جذابيت و نفوذ است. مسلمانان جهان با درست شناختن و براستي قدر دانستن اين سرمايه ي بزرگ، قادر خواهند بود كه تحولي حقيقي در زندگي خود پديد آورند و كشورهاي اسلامي را از ضعف و وابستگي و عقب ماندگي و انحطاطي كه امروزه بدان دچارند، نجات بخشند. اگر روزي بر اثر كج فهميها و غرض ورزيها چنين وانمود مي شد كه اسلام فقط در محدوده ي مسجد و محراب يا در زندگي فردي و درونيِ انسان به كار مي آيد و در عرصه ي سياست و اقتصاد و مبارزات اجتماعي و ميدانهاي بين المللي، ساكت و بي تفاوت است، و اگر روزي نظريه ي جدايي دين از سياست، همچون دستمايه ي قدرتهاي استعماري و سلطه هاي ظالمانه و حكومتهاي استبدادي براي خاموش كردن انگيزه هاي اصلاح طلبانه ي مسلمانان و نابود ساختن زمينه ي قيامهاي اسلامي، به كار مي رفت، امروزه با سربرافراشتن جمهوري اسلامي در ايران و فائق آمدن آن بر همه ي توطئه ها و دشمني هاي نظامي و سياسي و اقتصادي، و يكتنه ايستادن آن در برابر جبهه ي وسيع كفر و استكبار و استبداد، و ناكام ساختن امريكا و صهيونيزم و همدستان آنان كه با همه ي توان به نابودي يا انحراف آن كمر بسته بودند، و رشد و اقتدار روزافزون بيست ساله ي آن، همه ي آن كج فهميها و غرضورزيها خنثي گشته و نظريه ي سياسي و اجتماعي اسلام، حقانيّت و درستي خود را در ميدان عمل به اثبات رسانده است. جمهوري اسلامي با

پيمودن مسيري دشوار كه يكسره پوشيده از مانعها و دامهايي بود كه سردمداران نظام سلطه ي جهاني و زر و زورمداران بين المللي بر سر راه او نهاده بودند و با پيروز شدن در نبرد نظامي هشت ساله و نبردهاي سياسي و امنيّتي و اقتصادي و تبليغي بيست ساله، توانسته است قدرت خود را در اداره ي كشور، و بسيج توده هاي ميليوني، و پيش بيني و مقابله با حوادث بزرگ، و حضور موفّق در چالش هاي بين المللي به اثبات برساند و توانايي و ابتكار خود را در سازندگي و پيشرفت و ترميم ويرانيها آنهم با وجود صف آرائيهاي ظالمانه ي جهاني در برابر خود و نداشتن هيچگونه كمك سياسي و اقتصادي از بيرون، در معرض ديد همگان بگذارد. و علاوه بر اينها نهضت بيداري مسلمانان و اقدامهاي بزرگ ملل اسلامي را كه نشانه ي زنده شدن هويت اسلامي در آنان است تقويت و تسريع كند. امروز به بركت پيروزي اسلام در ايران، در همه جاي جهان اسلام موج بيداري اسلامي رو به افزايش و اقتدار است. اينك اين اسلام است كه سرافرازتر از هميشه در صحنه ي حيات بشر، حضور و قدرت خود را بر همگان آشكار مي سازد و فروغ اميد را در دل انسان رنج كشيده ي اين عصر بر مي افروزد. و اين است بزرگترين سرمايه ي امت اسلامي. ولي در راه بكار گرفتن اين سرمايه ي بي زوال، خطرهاي بزرگي كمين گرفته است، و بزرگترين اين خطرها يكي خطر دروني است و ديگري خطري از بيرون. خطر دروني كه دشمن قديمي امت اسلامي است همان كج فهمي و جمود و تحجّر، يا خودباختگي و التقاط، يا نوميدي و ضعف نفس، يا ترديد و وسوسه ي

فكري، و يا مجموعه يي از اينها و امثال آن است. ملت رشيد و پيشرو ايران برهبري امام خميني عظيم راحل، دشمن دروني را شكست داد و بر آن فائق آمد تا توانست در جبهه هاي سياسي و نظامي پيروز شود و نظام جمهوري اسلامي را در كشور خود مستقر و در مدت بيست سال در راه آن مجاهدت كند. ولي تا دشمن بيروني در مقابله با اسلام و جمهوري اسلامي فعال است، خطر سر برآوردن آن دشمن دروني نيز همواره هست و مسؤولان نظام اسلامي در ايران، اين را خطري بالقوّه بزرگ و جدّي ميشمارند. آنچه ما آنرا تهاجم فرهنگي دشمن مي ناميم و پيوسته مردم هوشيار خود و بيش از همه جوانان را به مجاهدت در برابر آن فراميخوانيم، همانا كوشش همه جانبه ي دشمنان ما با استفاده از همه ي ابزارهاي تبليغي و خبري و سياسي و امنيتي براي برانگيختن همين دشمن دروني است. حقيقت آن است كه امپراتوري بين المللي زر و زور، به سردمداري امريكا، با همه ي توان خود در برابر تأثير جمهوري اسلامي بر جهان اسلام، به جدّ و جهد مشغول است. رژيم امريكا و شبكه بين الملل صهيونيزم با مأيوس شدن از مقابله ي نظامي و اقتصادي با ايران اسلامي، اينك بر تلاش تبليغي و سياسي خود افزوده اند. هدف از اين تلاش، تأثيرگذاري بر فكر و روحيه ي مسلمانان علاقه مند به جمهوري اسلامي در سراسر جهان و نيز بر ذهن و فكر مردم مؤمن ايران است. آنان در اين صددند كه جمهوري اسلامي را كه امروزه در جهان، مظهر جامعيت اسلام شمرده ميشود، در موضع دفاعي قرار داده، ابتكار عمل را در ميدان معارضه با دشمنانش از

دست او خارج كنند، و براي اين مقصود در چهره يي منافقانه و رياكار، شعارهاي مردم پسند مانند: حقوق بشر، آزادي، مبارزه با تروريسم، دفاع از حقوق زن و امثال آن سر مي دهند و جمهوري اسلامي را به بي اعتنايي به اين شعارها، متهم مي سازند. رژيم امريكا در حالي از حقوق بشر دم مي زند كه زشت ترين تصوير از نقض حقوق بشر را در رفتار مستكبرانه اش با ملتهاي ضعيف جهان از خود بر جاي مي گذارد؛ در حالي ادعاي مبارزه با تروريسم مي كند كه خطرناكترين تروريستها را در حمايت خود قرار مي دهد؛ در حالي از دموكراسي سخن مي گويد كه از مستبدترينِ حكومتها در برخي مناطق جهان پشتيباني مي كند؛ در حالي بنام آزادي شعار مي دهد كه كمترين سخن آزادانه را در افشاي ماهيت رژيم صهيونيستي و نقشه هاي خطرناك و ستمهاي روزافزون يهوديان صهيونيست - نه در كشور خود و نه در هر جاي ديگر كه بتواند - تحمل نمي كند؛ در حالي بنام حقوق زن بر ضدّ جمهوري اسلامي تبليغ مي كند كه زن امريكايي در خانواده و در محيط كارش مورد تعدّي و سوءاستفاده و اهانت است؛ در حالي خود را پرچمدار مشاركت مردمي در حكومت مي شمارد كه هر جا مردم مسلمان حكومتي تشكيل دهند، با همه ي عدّه و عُدّه در مقابل آنان بميدان مي آيد و از كودتاهاي نظامي و توطئه هاي سياسي بر ضد آنان با همه ي وجود پشتيباني مي كند. در قضاوت سياسيِ امريكا، آوارگان فلسطيني و لبناني كه با اشغالگرانِ خانه ي خود مبارزه يي مظلومانه مي كنند، تروريست اند؛ ولي تروريستهاي صهيوني كه مستمراً به روستاها و شهرهاي لبنان حمله ي نظامي مي كنند و زندانيان فلسطيني را با شيوه هاي قرون وسطايي شكنجه و آزار

مي دهند و خانه هاي فلسطينيان را خراب و بجاي آن آباديهاي صهيونيستي احداث مي كنند، شايسته ي كمكهاي ميلياردي اند!! نظامي همچون جمهوري اسلامي كه مظهر قويترين پيوند ميان مردم و مسؤولان است و قانون اساسي و همه ي اركان اصلي حاكميت در آن و اصل نظامِ آن با رأي و اراده و انتخاب مردم تعيين و برگزيده شده اند، غير دموكراسي است؛ ولي مستبدترين حكومتهاي فردي كه در طي سالهاي متمادي حتي يكبار مردمشان قدرت انتخاب حكومت و حاكم و قانون را نيافته اند، مقبول و خالي از ايراد است! براي جمهوري اسلامي كه هرگز به هيچ كشوري حمله ي نظامي نكرده، داشتن سلاح غير اتمي هم ناروا است و غصب و توقيف قطعات يدكي و هواپيما و بالگردانهاي قبلاً خريداري شده ي آن مجاز است؛ ولي پر كردن منطقه ي خليج فارس از انواع سلاحها و جنگنده هاي غير لازم و تجهيز روز افزون رژيم صهيونيستي به سلاح اتمي بي اشكال، بلكه لازم است! در منطق تبليغاتي امريكا و شبكه ي تبليغاتي صهيونيستي، اعدام قاچاقچيان هروئين در ايران، نقض حقوق بشر است؛ ولي ربودن مردم لبنان و بمباران روستاها و تيرباران بي پناهاني كه از روستاي خود گريخته اند، حتي خدشه يي هم در حقوق بشر نيست! كمك به مسلمانان مظلوم در منطقه ي بالكان برخلاف مقررات بين المللي است؛ ولي راه اندازي كودتاي نظامي در كشورها بوسيله ي سازمان سيا و موساد، با مقررات بين المللي مخالف نيست! كمك به دولت عراق در هنگامي كه به مردم حلبچه و جبهه هاي ايران حمله ي شيميايي مي كند، جرم نيست؛ ولي كمك غذايي به ملت عراق كه بر اثر محاصره امريكا سالانه پانصدهزار كودك آن تلف مي شوند، جرم است! رژيم امريكا با سياهه ي جرائمي كه فقط گوشه يي

از آن گفته شد، مدّعي رهبري جهان و طرفدار جهان تك قطبي به رياست سران و سياستمداران كم وزن و گرفتار خويش است و بگمان باطل خود قادر خواهد بود ملت با شرف ايران و سياستمداران پاكدامن و نظام ريشه دار و مردميِ آن را در موضع دفاعي قرار دهد. برادران مسلمان ما در همه جاي جهان بدانند كه نظام جمهوري اسلامي با قدرت و استحكام در راه روشني كه اسلام ناب محمدي (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) ترسيم كرده، به پيش مي رود و ايران سرافراز با يكپارچگي مسؤولان كشور و وحدت كلمه ي مردم مؤمن و رشيدش در ادامه ي خط امام خميني عظيم راحل همه ي توطئه هاي اقتصادي و سياسي و امنيتي و غوغاهاي تبليغاتي دشمن را پشت سر گذارده و روزبه روز به هدفهاي بزرگ خود نزديكتر خواهد شد، و همانطور كه در اين بيست سال بارها با نصرت الهي، دشمن را ناكام ساخته باز هم با ايمان و عمل صالح خود، نصرت و رحمت الهي را شامل حال خويش خواهد ساخت ان شاءاللَّه. در خاتمه از همه ي برادران و خواهراني كه از هر نقطه ي جهان در آن قبله ي دلها گرد آمده اند تقاضا ميكنم كه دست تضرع برداشته صلاح كار همه ي مسلمانان جهان و نصرت اسلام و مسلمين را از خداوند مسألت نمايند. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - علي الحسيني الخامنه ئي - بيست وهشتم اسفندماه يكهزاروسيصدوهفتادوهفت - مصادف با اول ذي الحجه 1419

پيامها در سال 1378

متن كامل پيام نوروزى مقام معظم رهبرى به مناسبت آغاز سال 1378

متن كامل پيام نوروزي مقام معظم رهبري به مناسبت آغاز سال 1378 بسم اللَّه الرحمن الرحيم يا مقلّب القلوب والابصار. يا مدبّر الّليل والنّهار. يا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الي احسن الحال(1). فرارسيدن عيد سعيد نوروز را به همه هم ميهنان عزيز و ايرانيان

در داخل كشور، يا هر نقطه ديگر از جهان، همچنين به ملتهايي كه عيد نوروز را گرامي مي دارند - مخصوصاً ملتهاي فارسي زبان، مثل تاجيكستان و افغانستان - تبريك عرض مي كنم. بخصوص فرارسيدن عيد را به خانواده هاي ايثارگر و خدمتگزاري كه با جان خود، با سلامت و با عزيزان خود به اين كشور و اين انقلاب و اين ملت، خدمت كردند - خانواده هاي عزيز شهيدان، جانبازان و خانواده هاي محترمشان، آزادگان و ديگران - تبريك عرض مي كنم. از خداوند گرداننده دلها و ديده ها مسألت مي كنم و مي خواهم كه دل ملت ايران را شاد و پُر اميد و سرشار از مهرباني و صميميّت و محبّت گرداند و ديدگانش را با نشان دادن آفاق روشن از آينده، روشن كند. سالي كه پشت سر گذاشتيم - مثل هميشه - سالي مشتمل بر شيرينيها و تلخيها بود. آنچه در طول اين سال، بخصوص در نيمه دوم، براي ما تلخ بود - از لحاظ وضع زندگي و به خاطر وضع اقتصادي و گراني - سختيها و فشارهايي بود كه بر بعضي از قشرهاي كشور، وارد مي شد. اميدواريم خداوند متعال كمك كند كه مسؤولان كشور با همّت والا و با تلاش خود و با كمك مردم بتوانند مشكلات زندگي، مشكلات اقتصادي و همه انواع مشكلات را از سر راه ملت ايران - بخصوص طبقات ضعيف - بردارند. ان شاءاللَّه خداي متعال كمك خواهد كرد و توفيق خواهد داد و اين گامها برداشته خواهد شد. البته موفقيتهاي بزرگ و شيرينيهاي مطلوب هم در سال گذشته بود كه مظهر همه آنها حضور مردم در صحنه هاي گوناگون سياسي، در دو انتخابات، در دو راهپيمايي مهم و

در صحنه مسائل كشور بود. اميدواريم كه روز به روز ملت ايران، با استحكام، با قدرت، با اميد و آگاهي هرچه بيشتر، در راه هدفهاي بزرگ خود پيش برود و توفيق پيدا كند. سالي كه در اين ساعت و در اين روز آغاز مي شود، سالي است با اميدها و با امكانات فراوان و ان شاءاللَّه با توكّل به خدا، سالي متناسب با خواستها و ارزشهاي ملت ايران است. از مهمترين خصوصيات امسال اين است كه مصادف با صدمين سال ولادت امام بزرگوار ماست. به همين مناسبت جا دارد كه اين سال را سال امام خميني (رحمةاللَّه عليه) بدانيم و بناميم. فقط هم ناميدن و عنوان، كافي نيست. بايد ان شاءاللَّه همه سعي كنند شخصيت بزرگوار امام خميني را با همان ابعاد عظيم، به درستي بشناسند و خصوصيات آن را ان شاءاللَّه در زندگي خود و زندگي ملت و عرض و طول معنوي كشور، اِعمال و پياده كنند. طبق ارزيابي من، امام بزرگوار ما مظهر تجديد حيات تاريخي ملت ايران است. ملت ايران در طول قرنهاي متماديِ گذشته - كه اگر خيلي هم به قديم نرويم، در همين قرنهاي اخير - محكوم حاكميت كساني بود كه اساس حكومت و مشروعيت آنها متّكي به زور بود؛ با زور و با راه انداختن كشتارها و حوادث خونين، بر سرِكار مي آمدند. حكّام اين كشور، مدّتي را با جبّاريت و استبداد و خودكامگي، زندگي مي كردند. البته بعضي انسانهاي باتوان و باعُرضه اي هم بودند كه مي توانستند در همان مدّت، لااقل اقتدار ملت ايران را به نحوي در ميداني از ميدانها نشان دهند؛ ولي بعضي همين را هم نداشتند! بعد هم كه از دنيا مي رفتند، وُرّاث

آنها - فرزند آنها، برادر يا برادرزاده آنها - بدون هيچ استحقاقي بر سرِ كار مي آمدند؛ بدون اين كه مردم، هيچ نقشي در گزينش، در انتخاب و در خواستن و پذيرفتن و پسنديدن آنها داشته باشند. ملت ايران، قرنها اين گونه زندگي كرده بود. آخرين آنها همين حكومت وابسته و فاسدي بود كه با كودتا سرِكار آمد و در طول پنجاه و چند سال، با ديكتاتوري حكمراني كرد و با چوب حراج زدن به هستي ملت ايران، سالهاي آخر حكومت خود را گذراند. امام بزرگوار، با فكر روشن و منش خردمندانه خود، با اراده و تصميم قوي و قاطع خود، با روحيات و خصلتهاي والاي انساني خود و با تعبّد و ايمان حقيقي به دين كه در وجود او بود - با اين چند خصوصيت ممتاز - توانست انعكاس دهنده آرزوهاي مردم شود و فرياد مردم، ندا و خواست مردم را تجسّم و تبلور ببخشد. وقتي كه مردم خواستهاي خود را در وجود اين مرد و در پيام او منعكس ديدند، به دنبال او حركت كردند. اين موج خروشان و اين درياي عظيم و توفاني، توانست كارهاي بزرگي بكند و ملت را از آن وضعيت نجات داد و ايران و ايراني در مسير جديدي؛ در مسير حضور مردم، انتخاب مردم، اهميت دادن به خواست و عقيده و گرايش مردم، در اهميت دادن به مصلحت و نفع و سود مردم و در مسير ارزش بخشيدن به شخصيت و عزّت ملت ايران، قدم گذاشت و در اين راه قدم برداشت. امام بزرگوار ما و جمهوري اسلامي - به فضل پروردگار - در همين راه پيش رفت. امروز ملت

ايران در دنيا ملت عزيزي است و در درون خود احساس توانايي و اقتدار و عزّت مي كند. ملت ايران از تحقير قدرتهاي بزرگ و ظالم و سلطه گران خود را نجات داد. ملت ايران در مسير ايجاد زندگي خوب و مطلوب و حيات طيّبه قرار گرفت. البته اين مسير، به سرعت و بي مانع طي نمي شود؛ اما اگر ملت ايران و برگزيدگانش - يعني مسؤولان كشور - با همان خصوصياتي كه امام بزرگوار ما مظهر آن بود، يعني فكر روشن و روشِ خردمندانه، سپس اراده و تصميم و عزم راسخ و قاطع و آن گاه خُلقيّات انساني و والا و بالاخره تديّن و تعبّد و ايمان ديني و اعتقاد راسخ به ارزشهاي اسلامي و قرآني - كه اين چهار خصوصيت، چهار خصوصيت ممتاز امام و راه امام بوده و ان شاءاللَّه خواهد بود - در همين مسير حركت كنند، ان شاءاللَّه به اهداف بزرگ خواهند رسيد. من اميدوارم امسال كه سال امام خميني و زنده كننده ياد امام بزرگوار و فرصتي براي بررسي هرچه بيشتر در زندگي و خصوصيات و اهداف و غايات مورد نظر آن بزرگوار است، سال مباركي براي ملت ايران و سال موفّقيتهاي بزرگ براي مسؤولان كشور باشد؛ سالي باشد كه ان شاءاللَّه ما بتوانيم اين راه روشن را با عزم قاطع و با فكر روشن، هرچه بهتر ادامه دهيم و پيش ببريم. از مسؤولان كشور هم مي خواهم كه خود را هرچه بيشتر با همين خصوصيات، تطبيق كنند؛ در خدمت مردم و براي مردم باشند و در رفع مشكلات مردم بكوشند. البته - بلاشك - مسؤولين دلسوز كشور، در همين راه قدم مي گذارند و سير مي كنند و همين طور

هم عمل خواهند كرد. من تأكيد مي كنم كه هرچه بيشتر، همه وجود و همه توان خود را به كار ببرند. از آحاد ملت عزيز هم مي خواهم كه مثل هميشه، پشت سرِ مسؤولان و همراه و كمك كار آنها باشند، تا ملت و دولت بتوانند بر دشمنيهاي دشمنان فائق آيند و ان شاءاللَّه كشور و ملت را به اهداف بزرگ خود برسانند. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته --------------------------------------------------------------------------------

1) زادالمعاد، ص 531

پيام به رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام براى رسيدگى به موارد پيشنهادى دولت

پيام به رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام براي رسيدگي به موارد پيشنهادي دولت بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني رئيس محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام با سلام و تحيت، پيرو نامه ي مورخ 8/12/1377 از آن جا كه بهره گيري از كار كارشناسي دولت مي تواند مساعدت جدي و مؤثري در ارائه ي مشورتهاي مناسب توسط مجمع تشخيص مصلحت براي تعيين سياستهاي كلي برنامه ي پنجساله ي سوم باشد، نامه ي رئيس جمهور محترم و مواد پيشنهادي دولت در اين مورد براي جناب عالي ارسال مي شود تا با رعايت نكات لازمي كه ذيلاً متذكر مي گردم، نظريه ي مشورتي مصوب آن مجمع محترم جهت تصميم گيري نهايي براي اين جانب فراهم و ارسال گردد. نكات مورد نظر عبارت است از: 1 - سياستهاي كلي برنامه ي پنجساله ي دوم و نيز سياستهاي طرح ساماندهي اقتصادي دولت كه به تأييد اين جانب رسيده است و همچنين مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي در باب سياستهاي فرهنگي برنامه، همچنان از ظرفيت شايسته يي براي بهره گيري در تنظيم سياستها برخوردارند. 2 - با وجود برخورداري پيش نويس ارسالي رئيس جمهور محترم از منطق و استحكام و دقت - كه بجاست از دست اندركاران تهيه ي آن تشكر شود - به نظر مي رسد بعضي از بندهاي

مذكور در آن، در حدي كه در قالب سياستهاي كلي ارائه شوند، نيست، و در موارد محدودي، سياست كلي مذكور مورد اهتمام اين جانب نيست، و بعضي ديگر گرچه در مجموعه ي برنامه كلان و درازمدت نظام قرار مي گيرند، اما در قالب يك برنامه ي پنجساله نمي گنجد؛ مانند برخي از آنچه ناظر بر برنامه هاي بين المللي است. در مقابل اين موارد، سياستهايي نيز وجود دارد كه مورد تأكيد اين جانب است، اما از آنها ذكري در پيش نويس ارسالي به ميان نيامده است. 3 - در تنظيم سياستهاي اقتصادي لازم است امر رشد و توسعه همراه با: - عدالت اجتماعي، و بهره مندي عمومي در جريان افزايش بهره وري ملي - جلوگيري از تداول ثروت در دست افراد و گروههاي خاص - برنامه ي جامع تأمين اجتماعي و حمايت از حقوق محرومين و مستضعفين جامعه - گسترش هر چه بيشتر صادرات غير نفتي به منظور كاهش اتكاء اقتصاد به نفت - انتخاب سياستهاي محوري از قبيل كشاورزي و بي نيازي نسبي از ديگران در تأمين امنيت غذايي جامعه - ايجاد زمينه هاي اشتغال با توجه به استعدادها و ظرفيتهاي طبيعي و جغرافيايي كشور - تأمين امنيت كامل براي سرمايه گذاري مشروع - جلوگيري از پيدايش فساد، ارتشاء، انحصار و ثروتهاي حرام مورد توجه قرار گيرد. 4 - در امر سياست خارجي، اصول اعلام شده ي جمهوري اسلامي و تأكيد بر عناوين عزت و حكمت و مصلحت مورد توجه قرار گيرد. 5 - روشن است كه سياستهاي كلي بايد از آن چنان شفافيت، صراحت و واقع بيني برخوردار باشد كه زمينه ي اجراي جدي آنها براي مجريان فراهم شده و درجه ي تحقق آن قابل اندازه گيري و ارزيابي

گردد. در خاتمه توفيقات جناب عالي و همه ي اعضاي محترم و معزز مجمع را از خداوند متعال مسألت مي نمايم. سيّد علي خامنه اي - 19/01/1378

پيام تسليت به مناسبت شهادت سپهبد على صياد شيرازى

پيام تسليت به مناسبت شهادت سپهبد علي صياد شيرازي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا اللَّه عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدّلوا تبديلا امير سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداكار دين و قرآن، نظاميِ مؤمن و پارسا و پرهيزگار، سپهبد علي صياد شيرازي امروز به دست منافقين مجرم و خونخوار و روسياه به شهادت رسيد. اين نه اولين و نه آخرين باري است كه دلي نوراني و سرشار از عشق و ايمان و وفاداري به آرمانهاي بلند الهي، هدف تير خشم و عناد و عصبيت از سوي زمره ي جنايتكار و فاسدي كه ادامه ي حيات خود را در خدمتگزاري به دشمنان اسلام دانسته است، قرار مي گيرد و دست خائنِ خودفروخته يي، نهال ثمربخش انسان والايي را قطع مي كند. او مانند ديگر مردان حق از روزي كه قدم در راه انقلاب نهادند همواره سر و جان خود را براي نثار در راه خدا بر روي دست داشتند. سرزمينهاي داغ خوزستان و گردنه هاي برافراشته ي كردستان، سالها شاهد آمادگي و فداكاري اين انسان پاكنهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهه هاي دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خودگذشتگي او حفظ كرده است. خطر مرگ كوچكتر از آن است كه بندگان صالح خدا را از راه او باز گرداند، و عشق به منال دنيوي حقيرتر از آن است كه در دل نوراني شايستگان جايي بيابد. كوردلان منافق بدانند كه با اين جنايتها روزبه روز نفرت ملت ايران از

آنان بيشتر خواهد شد و خون مردان پاكدامن و پارسا همچون صياد شيرازي و شهيد لاجوردي بدنامي و سياه رويي آنان را در تاريخ و در دل اين ملت هميشگي خواهد كرد. و سردمداران استكبار كه با وجود لافزنيهاي ضد تروريستي خود، به اميد آن نشسته اند كه تروريستهاي مزدورشان در ايران اسلامي با شهيد كردن مردان استوار و مقاوم انقلاب، راه تسلط بر ايران اسلامي را هموار كنند، بدانند كه خون شهيدان راه حق، ملت مؤمن ما را سختر و آشتي ناپذيرتر و مقاومت تر مي سازد. رحمت و فضل بيكران الهي بر روح شهيد عزيزمان علي صياد شيرازي و لعنت و نفرين خدا و فرشتگان و بندگان صالحش بر ايادي منفور و مطرود استكبار. اين جانب شهادت اين بنده ي برگزيده ي خدا را به ملت ايران بخصوص به ياران دفاع مقدس و ايثارگران جبهه هاي نور و حقيقت و به خانواده ي گرامي و فداكار و بازماندگان محترمش تبريك و تسليت مي گويم و صميمي ترين درود خود را بر روح پاك او و خون بناحق ريخته ي او نثار مي كنم. والسّلام علي عباداللَّه الصّالحين - سيّد علي خامنه اي - 21/01/1378

پيام به مناسبت آغاز به كار شوراهاى اسلامى شهر و روستا

پيام به مناسبت آغاز به كار شوراهاي اسلامي شهر و روستا بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم خداي متعال را شكرگزاريم كه در انتخابات شوراها يك نهاد ديگر براي خدمت به مردم تأسيس شد و ملت ايران يك گام ديگر به تحقق كامل قانون اساسي مترقي جمهوري اسلامي نزديك گشت. اكنون كه در سالروز پيام امام عزيز و در سالي كه بنام گرامي آن يگانه ي دوران نامگذاري شده، اين نهاد اصيل آغاز به كار مي كند، از صميم قلب آرزو مي كنم كه شوراهاي اسلامي شهر و روستا بتواند در سمت اهداف

والا و انقلابي بنيانگزار نظام اسلامي تلاش و فعاليت كند و در چهارچوب تكاليف قانوني خود به رفع مشكلات مردم بپردازد. تقارن اين مناسبت با ايام شهادت سالار شهيدان و پيشواي مجاهدان راه حق و آزادگي (سلام اللَّه عليه و علي الارواح التي حلّت بفنائه)، مي تواند به اين پديده ي اسلامي، طراوت اخلاص و صفاي عاشورايي ببخشد و آن را براي كشور و ملت ما ذخيره يي از امانت و تقوا و خدمت قرار دهد. اكنون كه بحمداللَّه مردم در انتخاباتي سراسري، اشخاص مورد اعتماد خود را براي اين مسؤوليت برگزيده اند، از انتخاب شوندگان محترم انتظار مي رود كه با تكيه و اميد به فضل الهي بار مسؤوليت را بر دوش كشيده همه ي توان خود را به اداي وظايفي كه در قانون براي اين شوراها معين است، مصروف كنند و خدمت به مردم را كه از بزرگترين عبادات است سرلوحه ي همه ي انگيزه هاي خود قرار دهند. بر دولت و مسؤولان محترم هم لازم است كه از اين امكان گرانبها براي جلب مشاركت مردم در اموري كه به شوراها محول شده است، بسود كشور و ملت حداكثر استفاده را بكنند. اكنون در طليعه ي فعاليت اين نهاد مردمي شايسته مي دانم اعضاي محترم شوراها و مسؤولان مربوط را به اموري تذكر دهم: 1- براي كسب توفيق در وظايف شوراهاي اسلامي، شرط اول آن است كه اعضاي شوراهاي اسلامي هر شهر يا روستا در عمل با يكديگر تفاهم و همدلي داشته باشند. بدون اين شرط مهم، يقيناً اين نهاد تازه تأسيس نخواهد توانست براي مردم منشأ خير و صلاح گردد. مناقشات سياسي و جناحي و ورود در هر اقدامي كه اعضاي شوراي اسلامي را از اتحاد عملي خود دور

كند، براي اين شوراها مضر و ناروا است. 2- از آنجا كه شوراها از مظاهر مشاركت مردمي و براي تسهيل امور مردم است، اعضاي محترم ارتباط دائمي خود با مردم و حضور در ميان آنان و اطلاع از مشكلات آنان را وظيفه ي مستمر خود بدانند و دسترسي مردم را به خود، آسان سازند. 3- حدود و وظايف شوراهاي اسلامي كه در قانون معين شده بايد در قول و عمل بطور كامل رعايت شود. اعضاي شوراها وظايف خود را به درستي بشناسند و بر تحقق آن همت بگمارند و چيزي را كه در قانون پيش بيني نشده و يا به خاطر واقعيتهاي كشور و دولت، قادر به انجام دادن آن نيستند، وعده ندهند و مردم را از كمك و اقدام شوراهاي اسلامي مأيوس نسازند. 4- در انتخاب شهرداران و دهياران، مهمترين خصوصيتي كه بايد رعايت شود، كارداني و صلاحيتهاي ديني و انقلابي است. شوراهاي اسلامي در اين انتخاب مهم لازم است به امانتداري و تدين و توانايي اجرايي اين برگزيدگان كمال اهتمام را بورزند. 5- اگرچه پس از انقلاب اسلامي به همت جوانان جهاد سازندگي خدمات عظيم و بي سابقه يي مستقيماً يا به وسيله ي شوراهاي اسلامي روستاها، به روستاهاي كشور شده است با اين حال روستاها و روستانشينان عزيز كه بار سنگين تأمين آذوقه ي كشور را بر دوش دارند به تنگناهاي زيادي دچارند. لازم است توجه به روستاها و شوراهاي اسلامي روستا در صدر برنامه ي مسؤولان كشوري قرار گيرد. 6- شوراهاي شهري در فعاليتهاي خود به مختصات «شهر اسلامي» توجه كرده و خدمات شهري را در جهت تأمين اين مقصود به كار گيرند و بخصوص به معماري و

شهرسازي متناسب با حيات طيبه ي اسلامي بطور كامل توجه كنند. در شهر اسلامي، عدالت در تقسيم خدمات شهري، تأمين آرامش روحي و امنيت معنوي، ظهور و اعتلاي مظاهر اسلامي و انقلابي، عمران و آبادي و زيبايي، حفظ طبيعت و صفاي طبيعي، همه با هم بايد مورد توجه قرار گيرد. 7- مسؤولان محترم دولتي، شوراها را مشاور امين خود بدانند و تا سرحدّ امكان به آنها در عمل به وظايف خود كمك كنند. 8- مردم عزيز سراسر كشور نيز كه همواره از منتخبان خود حمايت كرده اند، همكاري و كمك خود را به شوراهاي اسلامي نيز مبذول دارند. بدون اين كمك و همكاري يقيناً شوراها قادر بر عمل به وظايف خود نخواهند بود. در پايان از همه ي دستگاهها و مسؤولاني كه در تحقق اين كار بزرگ اقدام و همكاري كرده اند: دولت محترم بخصوص وزارت كشور، هيأتهاي محترم نظارت، صدا و سيماي جمهوري اسلامي، نيروهاي انتظامي و ديگر دستگاههاي دست اندركار صميمانه تشكر مي كنم و توفيقات همه ي شما را از خداوند متعال مسألت مي نمايم. سيّد علي خامنه اي - 08/02/1378

پيام به رياست محترم جمهورى در خصوص سياستهاى كلى برنامه ى پنجساله ى سوم

پيام به رياست محترم جمهوري در خصوص سياستهاي كلي برنامه ي پنجساله ي سوم جناب آقاي خاتمي - رياست محترم جمهوري اسلامي ايران اينك به فضل و عنايت خداوند سبحان و توجهات حضرت بقيةاللَّه الاعظم (ارواحنافداه) سياستهاي كلّي برنامه پنجساله ي سوم برابر اصل يكصد و دهم قانون اساسي ابلاغ ميگردد. اين سياستها با هدف: استقرار عدالت اجتماعي، ارتقاء ديني و علمي و فرهنگي، امنيت و رفاه اقتصادي، افزايش عزت و اعتبار بين المللي كه در مدّت برنامه ي سوم از اولويت برخوردار است، با اصرار مؤكّد بر حضور و مشاركت مردم تنظيم شده و ميتواند

پايه و چهارچوب متين و قابل تحققي براي پيشرفت و توسعه ي كشور باشد، ان شاءاللَّه. بيشك مراقبت و دقت نظر جنابعالي و ديگر مسؤولان محترم در مجلس و دولت خواهد توانست با بهره گيري از تجارب گذشته، تحقق اين سياستها را در سرتاسر برنامه و قوانين ومقررات مترتب برآن تضمين كند. همچنانكه نظارت مستمر مجمع تشخيص مصلحت بعنوان يكي از وظائف آن مجمع محترم، اطمينان لازم براي پياده شدن اين سياستها در مراحل تنظيم و اجراي برنامه را تأمين خواهد كرد. لازم مي دانم قدرداني و خرسندي خود را از تحول مثبتي كه در روند تعيين سياستهاي كلان پديد آمده ابراز دارم و از همه ي دستگاههاي تخصصي و كارشناسي كه در رده هاي گوناگون دراين امر شركت كرده اند، بويژه از مجمع تشخيص مصلحت، هيئت دولت، سازمان برنامه و دبيرخانه ي مجمع تشخيص تشكر نمايم. نسخه ي حاوي مجموعه ي سياستها همزمان براي مجلس شوراي اسلامي و مجمع تشخيص مصلحت ارسال مي گردد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيدعلي خامنه اي - 30/02/1378 اقتصادي: 1- تمركزدادن همه فعاليتهاي مربوط به رشد و توسعه ي اقتصادي به سمت وسوي «عدالت اجتماعي» و كاهش فاصله ميان درآمدهاي طبقات، رفع محروميت از قشرهاي كم درآمد 2- ايجاد نظام جامع تأمين اجتماعي براي حمايت از حقوق محرومان و مستضعفان و مبارزه با فقر و حمايت از نهادهاي عمومي و مؤسسات و خيريه هاي مردمي با رعايت ملاحظات ديني و انقلابي 3- تلاش براي مهار تورم و حفظ قدرت خريد گروههاي متوسط و كم درآمد جامعه و كمك به سرمايه گذاري و ايجاد اشتغال براي آنان. 4- اصلاح نظام مالياتي درجهت : برقراري عدالت درگرفتن ماليات، توجه به ضرورت توليد و سرمايه گذاريهاي توليدي، و ايجاد انگيزه هاي مردمي در پرداختن ماليات

و افزايش نسبت ماليات در درآمدهاي دولت 5- اهتمام به توسعه و عمران روستاها و توجه ويژه به معيشت روستانشينان 6- فراهم آوردن زمينه هاي اشتغال بيشتر با ايجاد انگيزه هاي مناسب و حمايت و تشويق سرمايه گذاري و كارآفريني و توسعه فعاليتهاي اشتغال زا درجهت كاهش بيكاري، بخصوص در بخشهاي كشاورزي و صنايع تبديلي و كارگاههاي متوسط و كوچك 7- اصلاح مقرراتي كه انحصارهايي در فعاليتهاي اقتصادي بوجودآورده يا خواهدآورد با رعايت موارد پيش بيني شده در قانون اساسي و مصالح كشور. 8- عدم ترجيح بخشهاي دولتي و عمومي كه فعاليت اقتصادي دارند نسبت به بخشهاي خصوصي و تعاوني در برخورداري از امتيازات و دسترسي به اطلاعات 9- رعايت مندرجات بند 8 از سياستهاي برنامه ي دوم در امر واگذاري مؤسسات اقتصادي دولت به بخشهاي تعاوني و خصوصي 10- حفظ امنيت سرمايه گذاري، و ارج نهادن به سازندگي و كارآفريني، و حفظ حرمت دارائيهاي ناشي از راههاي قانوني و مشروع 11- برنامه ريزي جامع براي دستيابي به جهش در صادرات غيرنفتي، و كاستن از تكيه بر درآمدهاي حاصل از صادرات نفت خام. 12- استفاده ي مطلوب از موقعيت و مزيت جغرافيايي كشور بويژه در امر بازرگاني 13- فراهم ساختن امنيت غذايي و خودكفايي در كالاهاي اساسي، بوسيله ي افزايش توليد داخلي بويژه در زمينه ي كشاورزي 14- اصلاح نظام پولي و سامان بخشيدن به بازارهاي مالي كشور درجهت : حفظ ارزش پول ملي، و تجهيز منابع مالي براي سرمايه گذاري مولد و اشتغال آفرين 15- رعايت دقيق منافع ملي واصول قانون اساسي وپرهيز ازسلطه ي بيگانگان درجذب منابع خارجي. 16- آموزش و بازآموزي نيروي انساني درسطوح گوناگون، براي پاسخگويي به نياز بنگاههاي اقتصادي، و فراهم ساختن مهارتها و تخصصهاي لازم در همه ي سطوح. فرهنگي 17- اعتلاء و عمق بخشيدن به معرفت و بصيرت ديني

و قرآني، و تحكيم فكري و عملي ارزشهاي انقلاب اسلامي، و مقابله ي با تهاجم فرهنگي بيگانه. 18- زنده و نمايان نگاهداشتن انديشه ي ديني و سياسي حضرت امام خميني رحمةاللَّه عليه در همه ي سياستگذاريها و برنامه ريزيها، و برجسته كردن نقش آن بعنوان يك معيار اساسي. 19- رعايت آراستگي سيماي جامعه وكشور و محيط سازندگي به ارزشهاي اسلامي و انقلابي 20- جهت دهي رسانه ها بخصوص صداوسيما به سمت سالم سازي فضاي عمومي و رشد آگاهيها و فضائل اخلاقي و اطلاع رساني صحيح و تحقق سياستهاي كلي برنامه توسعه 21- توجه به پرورش و شكوفايي استعدادها، تشويق خلاقيت و نوآوري علمي، و تقويت امر پژوهش، و بالابردن توان علمي و فناوري كشور. 22- معرفي و ترويج فرهنگ و ارزشهاي والاي اسلام و ايران اسلامي به جهانيان و تبيين شخصيت و مباني سياسي و فكري امام خميني رحمةاللَّه عليه به آنان و توجه به تجربه ي ديگر كشورها - بويژه كشورهاييكه مشتركات بيشتري با ما دارند - در برنامه ي توسعه و شناسايي نكاتي كه به موفقيت يا ناكامي آنان انجاميده است. اجتماعي، سياسي، دفاعي، امنيتي 23- گسترش و عمق بخشيدن روحيه ي تعاون و مشاركت عمومي، و بهره مند ساختن دولت از همدلي و توانائيهاي عظيم مردم 24- اهتمام به موضوع «جوانان»، ايجاد زمينه هاي مساعد براي پيشرفت معنوي و علمي و مسؤوليت پذيري، وتلاش براي رفع دغدغه هايي ازقبيل ازدواج وآينده ي شغلي وعلمي آنان. 25- تقويت نهاد خانواده و جايگاه زن در آن و در صحنه هاي اجتماعي، و استيفاي حقوق شرعي و قانوني بانوان در همه ي عرصه ها، و توجه ويژه به نقش سازنده ي آنان. 26- اولويت دادن به ايثارگران انقلاب اسلامي در عرضه ي منابع مالي و فرصتها و امكانات دولتي در صحنه هاي مختلف فرهنگي و اقتصادي. 27- اهتمام به نظم، قانونگرايي، روحيه كار

و تلاش، خوداتكايي، قناعت و پرهيز از اسراف و تبذير در سطح جامعه، بويژه در كارگزاران و مسؤولان نظام و مبارزه با فساد. 28- اصلاح نظام اداري درجهت : افزايش تحرك و كارآيي، بهبود خدمت رساني به مردم، تأمين كرامت و معيشت كاركنان، به كارگيري مديران لايق و امين و تأمين شغلي آنان، حذف يا ادغام مديريتهاي موازي، تأكيد بر تمركززدايي در حوزه هاي اداري و اجرايي، پيشگيري از فساد اداري و مبارزه با آن، و تنظيم قوانين موردنياز. 29- تقويت و كارآمد كردن نظام بازرسي و نظارت، و اصلاح قوانين و مقررات درجهت رفع تداخل ميان وظايف نهادهاي نظارتي و بازرسي. 30- آمايش سرزميني بعنوان چارچوب بلندمدت در برنامه ريزي ها مبتني بر اصول ذيل: - ملاحظات امنيتي و دفاعي. - كارآيي و بازدهي اقتصادي. - وحدت و يكپارچگي سرزمين. - گسترش عدالت اجتماعي و تعادلهاي منطقه يي. - حفاظت محيط زيست و احياء منابع طبيعي. - حفظ هويت اسلامي، ايراني و حراست از ميراث فرهنگي. - تسهيل و تنظيم روابط دروني و بيروني اقتصاد كشور. - توجه به توسعه متكي بر منابع داخلي و رفع محروميتها خصوصاً در مناطق روستايي كشور. 31- ثبات در سياست خارجي براساس اصول : عزت، حكمت و مصلحت و تعقيب هدفهاي زير: - گسترش همكاري هاي دوجانبه و منطقه يي و بين المللي - ادامه پرهيز از تشنج در روابط با كشورهاي غيرمتخاصم - بهره گيري از روابط براي افزايش توان ملي - مقابله با افزون خواهي و اقدام متجاوزانه در روابط خارجي - تلاش براي رهايي منطقه از حضور نظامي بيگانگان - مقابله با تك قطبي شدن جهان - حمايت از مسلمانان و ملتهاي مظلوم و مستضعف - تلاش براي ايجاد

نزديكي بيشتر ميان كشورهاي اسلامي - تلاش براي اصلاح ساختار سازمان ملل 32- افزايش اقتدار دفاعي و امنيتي و انتظامي بمنظور بازدارندگي و پاسخگويي مؤثر به تهديدها، و تأمين منافع ملي و امنيت عمومي، و پشتيباني از سياست خارجي و گسترش صلح و ثبات و امنيت در منطقه با بهره گيري از همه ي امكانات. 33- توجه جدي در تخصيص منابع، به وظايف مربوط به اعمال حاكميت دولت، بهبود امنيت عمومي و پيشگيري و مقابله مؤثر با جرائم و مفاسد اجتماعي و امنيتي از طريق تقويت و هماهنگي دستگاههاي قضايي، امنيتي، انتظامي. 34- بهبود و تكميل سازماني و توزيع جغرافيايي نيروهاي مسلح، متناسب با اندازه و نوع تهديدها و آمايش سرزميني. 35- تقويت و توسعه و نوسازي صنايع دفاعي كشور با تأكيد بر گسترش تحقيقات و سرعت دادن به انتقال فناوريهاي پيشرفته. 36- توجه ويژه به حضور و سهم نيروهاي مردمي در استقرار امنيت و دفاع از كشور و انقلاب با تقويت كمي و كيفي بسيج مستضعفين.

پيام به كنگره ى بزرگداشت صدرالمتألّهين (ملاصدرا)

پيام به كنگره ي بزرگداشت صدرالمتألّهين (ملاصدرا) از تشكيل اين مجمع بزرگ علمي و فكري كه بر گرد انديشه و شخصيّت فيلسوف نامدار ايراني، حكيم صدرالمتألّهين شيرازي فراهم آمده، احساس افتخار و مسرّت ميكنم و خداي سبحان را سپاس ميگويم. اگرچه دانسته هاي دنياي غرب و حتي بخشهايي از دنياي اسلام از اين شخصيّت كم نظير چندان وسيع نيست، ولي حوزه هاي فلسفي ايران لااقل در سه قرن اخير - يعني تقريباً از صد سال پس از تأليف كتاب اسفار تاكنون - يكسره از آراء فلسفي صدرالمتألّهين تغذيه شده و كتابها و آراء مهمّ او - كه بسياري از آنها حداقل در قالب

استدلالي و عقلاني اش از ابتكارات اوست - محور درس و تحقيق و شرح و تنقيح بوده است. از طرفه هاي زمانه اين است كه صدرالمتألّهين، هم بيشترين پيروان و منتحلان فلسفي و هم بيشترين منتقدان و مخالفان را در مدت چهار قرن گذشته داشته است. در اين مدت بيشترين مشعلداران فلسفه ي الهي در ايران، دنباله روان و شارحان فلسفه يي بشمار ميروند كه او با نبوغ و ابتكار خود همچون ناسخ شيوه هاي معروف مشايي و اشراقي، و مشتمل بر همه ي برجستگيهاي آن، بنيان نهاد و مباني آن را در هزاران صفحه با تقرير رسا و پر جاذبه ي خويش، تبيين كرد. و باز در همين مدّت كسان زيادي از منتحلان عقايد او در ابواب وجود و الهيات خاص و معاد و غيره، به همان سرنوشتي دچار شدند كه وي در دوران زندگي اش آن را بتلخي آزموده و موطن مألوف را بخاطر آن ترك كرد. البتّه نقد علمي و تحقيقي آراء او بدور از توسّل به طعن و جنجال نيز از دوران يكي از دو شاگرد بلافصل و مقرّبش تا امروز ادامه داشته و نام آوراني چند از حكماي متأله، در برخي از اصليترين مبانيِ دستگاه فلسفي شامخ صدرايي، مناقشات جدّي وارد كرده اند. ترديد نبايد كرد كه هم آن تاثير خاضع كننده بر روي بزرگاني از سرآمدان فلسفي، و هم اين برانگيختگي عقيدتي يا علمي از سوي منتقدان و مخالفان، به نقطه ي يگانه يي اشاره ميكند كه همانا جز عظمت فكري، و نيروي ابداع، و بنيان رفيعِ فلسفه ي اين حكيم بزرگ، چيز ديگري نيست. مكتب فلسفي صدرالمتألّهين همچون شخصيت و زندگي خود او، مجموعه ي در هم تنيده و به وحدت رسيده ي

چند عنصر گرانبها است. در فلسفه ي او از فاخرترين عناصر معرفت يعني عقل منطقي، و شهود عرفاني، و وحي قرآني، در كنار هم بهره گرفته شده، و در تركيب شخصيّت او تحقيق و تأمّل برهاني، و ذوق و مكاشفه ي عرفاني، و تعبّد و تديّن و زهد و انس با كتاب و سنّت، همه با هم دخيل گشته، و در عمر علميِ پنجاه ساله ي او رحله هاي تحصيلي به مراكز علمي روزگار، با مهاجرت به كهك قم براي عزلت و انزوا، و با هفت نوبت پياده اِحراميِ حج شدن، همراه گرديده است. همان گونه كه فلسفه ي صدرايي - كه خود او بحق آن را حكمت متعاليه ناميده - در هنگام پيدايش خود، نقطه ي اوج فلسفه ي اسلامي تا زمان او و ضربه يي قاطع بر حملات تخريبي مشكّكان و فلسفه ستيزان دورانهاي ميانه ي اسلامي بوده است، امروزه پس از بهره گيري چهار صد ساله از تنقيح و تحقيق برجستگان علوم عقلي، و نقد و تبيين و تكميل در حوزه هاي فلسفه، و وَرز يافتن با دست تواناي فلاسفه ي نامدار حوزه هاي علمي بويژه در اصفهان و تهران و خراسان، نه تنها استحكام بلكه شادابي و سرزندگي مضاعفي گرفته و ميتواند در جايگاه شايسته ي خود در بناي فرهنگ و تمدن، بايستد و چون خورشيدي در ذهن انسانها بدرخشد و فضاي ذهني راتابناك سازد. مكتب فلسفي صدرالمتألّهين همچون همه ي فلسفه ها در محدوده ي مليت و جغرافيا نمي گنجد و متعلق به همه ي انسانها و جامعه ها است. همواره همه ي بشريت به يك چهارچوب و استخوان بندي متقن عقلاني براي فهم و تفسير هستي نيازمندند. هيچ فرهنگ و تمدني بدون چنين پايه ي مستحكم و قابل قبولي نميتواند بشريت را به

فلاح و استقامت و طمأنينه ي روحي برساند و زندگي او را از هدفي متعالي برخوردار سازد. و چنين است كه بگمان ما فلسفه ي اسلامي بويژه در اسلوب و محتواي حكمت صدرايي، جاي خالي خويش را در انديشه ي انسان اين روزگار ميجويد و سرانجام آن را خواهد يافت و در آن پابرجا خواهد گشت. ما ايرانيان بيش از همه به اين فلسفه الهي وامدار و بيش از همه در برابر آن مكلّفيم. دوران ما با دميدن خورشيدي چون امام خميني كه يگانه ي دين و فلسفه و سياست و خود يكي از صاحبنظران برجسته در حكمت متعاليه بود، و نيز با حوزه ي درسي و تحقيقي پربركت حكيم علامه ي طباطبايي كه استاد يگانه ي مباني ملاصدرا در طول سي سال در حوزه ي قم به شمار ميرفت، و تلاش تلامذه و همدوره هاي آنان، بيشك دوره ي با بركتي براي فلسفه الهي است. و اكنون بر پايي اين گردهمايي بزرگ از فرزانگان ايراني و غير ايراني مژده ي آگاهيهاي ژرفتر و گسترده تري در باب فلسفه ملاصدرا ميرساند. شايد اين يكي از موجباتي شود كه مسير مستقيم و تكاملي و نامتناقض فلسفه كه از مميّزات فلسفه ي اسلامي بويژه پس از روشن شدن مشعل حكمت صدرايي است، در ذهن انديشوران و فيلسوفان غرب، با مسير پر تقاطع و پرتناقض و پرنشيب و فراز فلسفه ي غربي در همين چهار صد سال مقايسه شود و فرصت تازه يي براي نقد و بحث در باشگاه جهانيِ معرفت و استدلال عقلاني، فراهم آيد. در پايان لازم مي دانم سپاس عميق و صميمانه ي خود را از برگزار كنندگان عزيز اين مجمع علمي و نيز از شركت كنندگان آن ابراز دارم و انتظار خود را

براي نشر مجموعه ي آراء صدرالمتألّهين در كتابي جداگانه تكرار كنم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي

پيام به كنگره ى بزرگداشت علامه سيّد موسى صدر

پيام به كنگره ي بزرگداشت علامه سيّد موسي صدر گراميداشت عالم فرزانه و انديشمند پيشرو، علاّمه سيدموسي صدر كه اكنون به همت شما حضار محترم صورت ميگيرد، اقدامي پسنديده و ديرهنگام است كه شايد بتواند قدرداني و سپاس بجايي محسوب شود از بخشي از خدمات بزرگي كه آن عالم مبتكر و پرنشاط در مدتي نزديك به بيست سال در صحنه ي اجتماعي و سياسي لبنان به شيعه و به لبنان تقديم كرد. وحدت و هويت بخشيدن به شيعه ي لبنان و ايجاد هم زيستي و احترام متقابل ميان پيروان اديان و طوائف سياسي در آن كشور از سويي، و صراحت در معرفي رژيم غاصب صهيونيست بعنوان «شرمطلق» و اعلام حرمت همكاري با آن از سوي ديگر و بالاخره ابراز ارادت و صميمت نسبت به رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، چه در عرصه ي فرهنگي و نوشتاري و چه با همكاري با عناصر مبارز ايراني در مدتي طولاني، از اين عالم بزرگوار كه فرزند حوزه ي علميه ي قم و بازمانده ي يكي از خاندانهاي بزرگ علمي در جهان تشيع است، شخصيّتي همه جانبه پديد آورده بود، و چنين بود كه امام راحل بزرگوار ما دلبستگي و تكريم خود به اين شخصيت معزّز را از اوائل پيروزي انقلاب با بيانات گوناگون ابراز داشتند. يقيناً محروم شدن صحنه ي لبنان از حضور چنين عنصر ممتاز و ارزشمندي يك خسارت بزرگ بوده و هست كه متاسفانه عكس العمل مناسب خود را از سوي مدعيان طرفداري از حقوق بشر دريافت نكرده، و اميدواريم بي خبريها در اين

قضيه با همت صاحبان همت و مسؤوليت پايان يابد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - 08/03/1378

پيام به گردهمائى ويژه ى دانشگاهيان و دانشجويان در تجليل از حضرت امام خمينى

پيام به گردهمائي ويژه ي دانشگاهيان و دانشجويان در تجليل از حضرت امام خميني گردهمايي ويژه ي دانشگاهيان و دانشجويان در تجليل از رهبر كبير انقلاب، حركتي پرمعني و نشانه ي پيوندي استوار ميان جامعه ي دانشگاهي كشور با آرمانها و درسهاي آن معلم خردمند و آن روح قدسي زمان است. اين رابطه، يكسويه نيست. امام نيز از آغاز نهضت اسلامي و بويژه از آغاز دوران پيروزي، به دانشگاه و دانشجو بچشم ركني مهم براي بناي آينده ي انقلاب و كشور مينگريست و اهتمامي كه از ايمان و عشق و حكمت، منشأ گرفته بود، بدان ميگماشت. در نظر امام، دانشگاه نه تنها مركزي براي فراگرفتن دانش، كه عرصه يي براي پرورش اصيلترين نيروهاي اداره ي كشور بود و دانشجو نه فقط جواني طالب علم، كه مظهر شور و نشاط و خلاقيت و آرمانگرايي. نقش آفريني دانشجو و دانشگاه، چه در دوران مبارزات اسلامي و چه در مقابله با فتنه ي گروهكها پس از پيروزي انقلاب، و سپس در سالهاي دفاع مقدس، درستي نگاه امام راحل به دانشگاهيان را به اثبات رسانيد و همتي را كه آن حكيم فرزانه بر بناي دانشگاه مستقل، مبتكر، پيشرو و پايبند به ارزشهاي اسلام و انقلاب، گماشته بود، موجَّه ساخت. كساني كه پيش از دميدن جمهوري اسلامي، پنجاه سال سياستگذاري و سرپرستي دانشگاه كشور را بر عهده داشتند، در جهتگيريهاي خود نقطه ي مقابل راهي را كه انقلاب در برابر دانشگاه گذاشت، دنبال ميكردند. دانشگاه مطلوب آنان دانشگاهي بود كه نه تنها در علم، بلكه در فكر و

فرهنگ و نيز در آرزوها و پسندها، وابسته و دست آموز و پيرو غرب باشد. تاثيرپذيري و تبعيت بي چون و چرا از فرضيه ها و نظريه هاي رائج در غرب، آنهم نه فقط در علم وفناوري، بلكه حتي در اخلاق وسياست وهنر و رفتار و آداب زندگي، شاخصه ي اصلي دانشگاهي بود كه نظام وابسته و فاسد پهلوي ميپسنديد و آن را برنامه ريزي و اجرا ميكرد، و دانشگاه در برنامه ي كلان آن رژيم، بايد جلودار حركت ايران به سمت سلب هويت اسلامي و ملي خويش ميشد. بي شك بخش مهمي از گناه عقب ماندگي علمي كشور در دوران بيش از پنجاه سال حكومت رژيم فاسد همچون سهم بزرگي از بي لياقتي كارگزاران آن رژيم كه در سايه ي چنين تفكري پرورش يافته بودند، بر دوش كساني است كه دانشگاه كشور را آنگونه مي خواستند و براي آن برنامه ريزي ميكردند. انقلاب اسلامي، جهتگيري دانشگاه را يكسره دگرگون كرد و خودباوري، و ابتكار، و استقلال، و پايبندي به ارزشهاي اسلامي، و جهاد علمي، و آزادي از اسارت و تبعيت، را جهت اصلي آن قرار داد. امروز رسالت اول دانشگاهيان، حفظ اين جهتگيري و تلاش براي شكوفا شدن استعداد علمي و فكري نسل جوانِ بالنده ي كشور است. نظام اسلامي نشان داده است كه ملت ايران، داراي ظرفيت عظيمي براي پيشرفت در همه ي عرصه هاي زندگي است. گام بلند انقلاب، در اين راه طولاني، قطع وابستگي و تبعيت است. محيط علمي بايد در عين آنكه بالاترين بهره ي ممكن را از دانش پيشرفته ي جهان ميبرد، متكي به خود و مبتكر و خلاق و كاوشگر باشد. نظام سلطه ي جهاني هميشه كوشيده است كه بوسيله ي عوامل تبليغي خود، احساس حقارت و

ناتواني و نياز را در ملتهايي كه از قافله ي علم و فناوري عقب مانده اند، تقويت كند و آنان را هميشه نيازمند خود نگاهدارد. تاكيد مكرر امام راحل بر اسلامي شدن دانشگاه، براي اين بود كه نسل جوانِ تحصيلكرده ي كشور از اين احساس ناتواني و نياز نجات يابد و به نجات كشور از تبعات وابستگيِ دوران گذشته همت گمارد. جامعه ي دانشگاهي كشور اعم از دانشجو و استاد ومديران، امروزوظيفه ي بزرگي بردوش دارند. انقلاب توانسته است اعتماد به نفس را در نسل جوان زنده كند. حفظ و تقويت اين احساس مبارك، همان وظيفه ي بزرگ و تاريخي است. در عرصه ي دانش و تحقيق: ده برابر شدن كميت دانشجويي، پيدايش و گسترش رشته هاي متعدد علمي وتحقيقي، فراگيرشدن تحصيلات عالي، بروز استعدادهاي درخشان در ميدان ابتكار و اختراع از ثمرات همان خودباوري و اعتماد بنفس است كه انقلاب اسلامي به جامعه ي دانشگاهي بخشيد. در عرصه هاي فرهنگي و ديني و سياسي نيز حضور دانشجويان و دانشگاهيان در فرصتهاي خدمت به نظام اسلامي و جانفشاني در ميدان دفاع و سازندگي، و پايبندي به آرمانهاي اسلامي و روح صفا و تعبد در قشر عظيمي از دانشجويان و اساتيد، از آثار همان جهتگيري انقلابي و محصول درس جاودان امام بزرگوار است. ساده انگاري است اگر اميد و طمع دشمن بر رجعت دانشگاه به آن گذشته ي آفت زا، ناديده گرفته شود. امروز آماج بسياري از تبليغات خصمانه ي دشمنان، در درجه ي اول، دانشجويان و دانشگاهيانند. امروز در حاليكه نسل جوان روشنفكر در بسياري از كشورهاي اسلامي، مجذوب امام و انقلاب و اسلام ناب محمدي (صلّي اللَّه عليه واله) است، طراحان تبليغاتي نظام سلطه ي جهاني، در صدد آنند كه نسل جوان و نوخاسته ي كشورِ انقلاب را با آرمانهاي

انقلاب، بيگانه و از ريشه ي خود جداكنند. دستهاي طرار و مغزهاي مكار و دلارهاي بيشمار در تلاشي بيهوده، نسل جوان انقلاب را هدف گرفته اند. آنان از بيداري جوانان و قدرت تحليلي كه در پرتو انقلاب به آنان داده شده، غافل اند. با اينحال جوانان دانشور، طلبه و دانشجو، و اساتيد متعهد، دانشگاهي و روحاني، بايد مسؤوليت سنگين روشنگري و جهاد فكري و علمي را بيش از پيش بر دوش خود احساس كنند و در ميدان علم و دين و آرمانگرايي به مسابقه يي الهي كه پاداش آن بهشت دنيوي و اخروي است، بپردازند. توفيقات الهي و رضايت و دعاي حضرت ولي اللَّه اعظم (ارواحنافداه) و خشنودي روح مطهر امام راحل عزيز را براي همه ي شما مسألت ميكنم. سيّد علي خامنه اي - 12/03/1378

پيام به كنفرانس بين المجالس اسلامى

پيام به كنفرانس بين المجالس اسلامي الحمدللَّه ربّ العالمين والصّلاة والسّلام علي سيّدنا محمّد و اله الطّاهرين آقايان رؤسا و نمايندگان محترم مجالس كشورهاي اسلامي السّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته در ابتدا به شما ميهمانان گرامي كه به دعوت مجلس محترم شوراي اسلامي ايران براي تشكيل اولين جلسه رسمي و مستقل بين المجالس اسلامي به تهران آمده ايد خوش آمد گفته و براي اين اجلاس آرزوي موفقيت مي كنم. تشكيل مجالس مقننه به شكل فعلي در كشورهاي اسلامي در يك قرن اخير رايج شده ولي در اصل، اسلام منادي و پيشرو برپايي حكومتهاي مردمي و شورايي در چهارچوب وحي و قوانين الهي است. پيامبر گرامي اسلام به فرمان الهي «و شاورهم في الامر» در مهمات حكومتي اسلام مشورت مي فرمودند و حتّي در صورت غلبه رأي جمع بر نظر مبارك ايشان، در مواردي به نظر اصحاب عمل مي كردند. شايد بتوان گفت كه اين

امر يكي از رموز پيشرفت سريع و بي سابقه مسلمين در آغاز تاريخ اسلام بوده است. طرح تشكيل اتحاديه بين المجالس اسلامي از ابتكارات ارزشمندي است كه بين كشورهاي مسلمان شكل گرفته و جا دارد از بانيان آن قدرداني كنيم ولي آنچه كارآيي، دوام و پيشرفت آن را تضمين مي كند بررسي مشكلات جهان اسلام و چاره جويي عملي وارائه طريق به حكومتهاي كشورهاي مسلمان از يكسو و به سازمان كنفرانس اسلامي از سوي ديگر است. زيرا حلّ مشكلات پيچيده جهان اسلام جز با مشاركت فعال هر يك از كشورهاي اسلامي و تلاش دستجمعي بين المللي در چهارچوب مجامع اختصاصي مسلمانان، نظير كنفرانس اسلامي، ميّسر نيست. يكهزار سال مشعلداري فرهنگ و تمدن جهان توسط مسلمانان، ظرفيت اسلام را براي ترقي و پيشرفت جوامع مسلمين نشان ميدهد. به لطف خداوند متعال، سرخوردگي از تقليد بيگانه و بازگشت به اسلام، به سرعت در جهان اسلام فراگير شده و در كشوري مثل ايران حكومت جمهوري اسلامي با رهبري حضرت امام خميني و هوشياري و پايداري و شجاعت مردم مسلمان ايران شكل گرفته و امروز در ايران قالب و محتواي نظام كشور، اسلامي است. در ديگر كشورهاي اسلامي هم سرعت گرايش به اسلام و حاكميت ارزشهاي اسلامي، شگفت انگيز است، ولي دشمنان اسلام هم ساكت ننشسته و به مقابله برخاسته اند و شما نمايندگان مجالس كشورهاي اسلامي بايد جهت تقويت و نهادينه شدن اين گرايش ها رايزني كرده و راه هاي عملي بيابيد. باتوجه به طبيعت آزادتر مجالس مقنّنه، شما مي توانيد فارغ از محظورات ديپلماتيك دوجانبه و بين المللي، مشكلات و مصائب مسلمانان را رسيدگي و نسبت به آنها اظهار نظر نمائيد. متأسفانه از نقاط ضعف موجود مسلمانان فقدان هماهنگي، همدلي و

همكاري هاي بين المللي است. امروز جهان اسلام مبتلابه مصيبتهايي است كه نتيجه فشار و ظلم مخالفين و معاندين متّحد و ضعف دوستان متفرّق است. هنوز از غم بوسني فارغ نشده ايم كه فاجعه كوزوو پيش مي آيد و مسلمانان آن منطقه تحت فشار مضاعف ناتو و صربها دچار بلاهاي عظيم آوارگي، قحطي، بيماري و انهدام هويت اسلامي خويش ميشوند. متأسفانه جهان اسلام به وظيفه خويش آنطور كه شايسته است عمل نكرد. فلسطين عزيزكماكان درچنگال صهيونيسم غدّار وحاميانش بخصوص حكومت امريكا اسيراست و جنوب لبنان و جولان همچنان در اشغال متجاوزين قرار دارد. افغانستان دچار بيماري تفرقه و سير به سمت ويراني بيشتر است و مردم كشمير روزگار سختي را مي گذرانند. بلاي ديگري كه سلامت جوامع اسلامي، بخصوص جوانان را تهديد مي كند تهاجم فرهنگي غرب است. امواج صوتي، تصويري حامل ابتذال، بدتر و نافذتر از كشتي ها و هواپيماهاي جنگي، براي سلطه مجدد دشمنان جهاني اسلام، زمينه سازي مي كنند. و باترويج ارزشهاي كاذب، غرب گرايي را كه موجب ذلت و اسارت مسلمانان است تبليغ مي نمايند. اين اجلاس علاوه بر مقابله با اين تهاجم خانمان برانداز، بايد در جستجوي راههاي مناسب ترويج فرهنگ غني و ارزشهاي اصيل اسلامي و تقويت مباني اعتقادي ملّتهاي اسلامي باشد. به علاوه رسانيدن پيام حيات بخش اسلام به دنياي غيرمسلمان بويژه جوامع صنعتي تشنه معنويت و خسته از مكاتب شكست خورده مادّي جزء وظايف اجلاسهاي بين المللي اسلامي مي تواند باشد. ماركسيسم جزء موزه تاريخ سياسي جهان شده و سرمايه داري از پاسخ دادن به نيازهاي معنوي و روبه رشد ملل غربي عاجز است و گرايش به معنويت در بين آنها روزافزون است و هيچ آئين و مكتب فكري، ظرفيت اسلام براي پاسخ گويي به نيازهاي

روحي انسان عصر ما را ندارد. اينها نمونه هايي از ابتلائات و نيازهاي مسلمانان در عصر حاضر است كه شما نمايندگان محترم مجالس كشورهاي اسلامي براي حل و رفع آنها بايد چاره جويي نمائيد. مناسب است كه اصل رايزني، هماهنگي و همكاري بين المللي اسلامي نهادينه شود. معضلات بين المللي ما جز در سايه تعاون بين كشورهاي مسلمان حل شدني نيست. اميداست روزي جهان اسلام شاهد برپايي مجلس مشترك نمايندگان امّت باشد تا در چنان جمعي، ظرفيتهاي عظيم مسلمانان براي تصميم گيري هاي كلان در جهت منافع و حل مشكلات آنها مورد بهره برداري شايسته قرار گيرد. در خاتمه توفيق همگان را در خدمت به اسلام و ملل مسلمان از خداوند متعال خواستارم. سيّد علي خامنه اي

پيام به ملت رشيد ايران

پيام به ملت رشيد ايران بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم ملت رشيد و غيور ايران، مردم عزيز تهران دو روز است كه جمعي از اشرار با كمك و همراهيِ برخي از گروهكهاي سياسيِ ورشكسته و با تشويق و پشتيباني دشمنان خارجي در سطح تهران، به فساد و تخريب اموال، و ارعاب و عربده جويي پرداخته و موجب سلب امنيت و آسايش مردم شده اند. دشمنان زبون و حقير اسلام و انقلاب گمان كرده اند، انقلاب و مردم مؤمن و انقلابي به آنان اجازه خواهند داد كه با فتنه انگيزي خود، راه سلطه ي امريكاي جنايتكار را بر ميهن عزيز ما هموار كنند. گروهكهاي وابسته و معاند، طبق تحليل اربابان و معلمان خود، گمان كرده اند مردم ايران از اسلام و انقلاب، دست برداشته اند، و به خيال باطل خود مي خواهند از انقلاب اسلامي انتقام بگيرند؛ ولي غافل از اين كه ملت مؤمن و شجاع و هوشيار به آنان و اربابان و پشتيبانان آنان اجازه ي ادامه ي شرارت را نخواهند

داد و نظامِ مقتدر اسلامي، آنان را به شدت منكوب خواهد كرد. به مسؤولان در دولت و بخصوص مسؤولان امنيت عمومي تأكيد شده است كه با درايت و قدرت، عناصر مفسد و محارب را بر جاي خود بنشانند و بي شك كساني كه چشم به فتنه انگيزيهاي اين روسياهان دوخته اند، مأيوس خواهند شد. ملت بزرگ ايران مخصوصاً جوانان عزيز بايد در كمال هوشياري مراقب حركات دشمن باشند و به طور كامل با مأموران، همكاري كنند و عرصه را بر عناصر مزدور و خودفروخته ي دشمن، تنگ نمايند. و به خصوص فرزندان بسيجي ام بايد آمادگي هاي لازم را در خود حفظ كنند و با حضور خود در هر صحنه يي كه حضور آنان در آن لازم است، دشمنان زبون را مرغوب و منكوب سازند. تأييد اسلام و مسلمين را از خداوند متعال مسألت مي كنم. سيّد علي خامنه اي - 22/04/1378

پيام به دانشجويان اروپا

پيام به دانشجويان اروپا بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم فرزندان دانشجوي عزيزم به شما درود مي فرستم و نشست سالانه تان را گرامي مي دارم. عزيزان! هر چه مي گذرد اين حقيقت، آشكار مي شود كه آينده ي ملت و ميهن اسلامي ما، در گرو اراده هائي است كه برخاسته از دانش و ايمان باشد. در گذشته ها هر چه بر ما رفته از فقدان يكي از اين سه چيز بوده است: اولاً اين را ايمان، علم، عزم و اراده ئي كه برايندو متكي است. شما در بهار زندگي خود به كسب دانش سرگرميد؛ مُهمّ شمريد و در آن بكوشيد و هر چه مي توانيد از آن برخوردار شويد، ثانياً عمق بخشيدن به ايمان و دست يافتن به معرفت ديني و مجاهدت براي حفظ طهارت و صفاي دل نيز در جواني از هميشه ميسّرتر

است، در اين نيز كوششي در خور، به كار بريد. ثالثاً از مطالعه در وضع ميهن عزيز خود و چالش بزرگي كه ملت رشيد و مؤمن و روشن بين ما بدان سرگرم است، غافل نمانيد. اين رابطه ذهني، بيگمان عزم هر انسان آزاده و شرافتمندي را بر پيوستن به جهاد بزرگ ملت ايران در راه بناي آينده ي شامخ اش، مستحكم و بي تزلزل مي سازد. شما و نسل جوان مؤمن و كارآمدي كه در راه است، بخواست خدا بر همه ي بدانديش هائي كه استقلال و آزادي و جمهوري اسلامي ايران را هدف گرفته است، غلبه خواهيد كرد. ان شاءاللَّه. توفيقات الهي و دعاي حضرت بقيةاللّه ارواحنا فداه را براي شما مسئلت مي كنم. سيد علي خامنه اي - 17 شهريور 1378

پيام به نهمين سمينار نماز

پيام به نهمين سمينار نماز بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اگرچه درباره ي نماز سخنان گزيده و پرمغز از ائمه ي معصومين (عليهم السّلام) و نيز از متفكران و صاحب نظران ديني، دلهاي هدايت پژوه را روشن ساخته و به حقيقت و حكمتِ اين فريضه ي بزرگ الهي آشنا كرده است، با اين همه بايد گفت جايگاه بلند پايه ي نماز هنوز براي بسياري از مردم حتي آنان كه نماز را فريضه مي دانند و به جاي مي آورند، به درستي شناخته نيست. بي شك آگاهان جوامع اسلامي در اين باب وظيفه يي سنگين بر عهده دارند و جاي آنست كه همه ي روشهاي تبيين و روشنگري براي اداي حق معرفت نماز به كار گرفته شود. بايد گفت كه نماز معبر اصلي براي سلوك انسان در راهي است كه اديان الهي دربرابر آدمي نهاده اند تا بتواند از آن به هدف و غايت اصلي حيات يعني رستگاري و خوشبختي دنيا و آخرت دست يابد. نماز اولين قدم سلوك الي اللَّه

است؛ ولي ظرفيت اين عامل الهي به اندازه يي است كه در اوج كمال بشري نيز مي تواند بال پرواز انسان عرشي شود، تا آنجا كه برترين انسان تاريخ يعني پيامبر گرامي اسلام مي فرمايد: «نماز نور چشم من است» و در هنگام فرا رسيدن وقت نماز از مؤذن خود مي خواهد كه با سر دادن بانگ اذان، جان او را كامياب و سرشار از راحت و امنيت سازد. شايد بتوان گفت كه هيچ عامل عبادي ديگري اينگونه در همه ي مراحل تكامل معنوي انسان براي او كارگشا و نيروبخش و پيشبرنده نيست. نماز از آنجا كه اولاً سلامت و تعالي اخلاقي و معنوي به افراد جامعه مي بخشد و ثانياً از آن رو كه با شكل و محتواي ويژه خود نمازگزار را به انضباط مي كشاند و از بيهودگي و ولنگاري نجات مي دهد، به حق بايد يكي از عوامل مهم انضباط و انتظام اجتماعي شناخته شود. اگر نماز با حضور و از سرِ شوق و در هنگام فضيلت در ميان مردمي رواج پيدا كند، اينها دستاوردهاي قطعي آن مردم خواهد بود، بديهي است كه نماز از سر كسالت و بي حضور و يا خودنمايانه، هيچ يك از اين فوائد را نخواهد داشت. اكنون كه بحمداللَّه به همت شما كمربستگان امر نماز حركت تازه يي در جهت كشانده شدن دلها به نماز به راه افتاده است، لازم است كه از ظرفيت عظيم اين عطيه ي الهي بيشترين بهره برده شود. جوانان با مضامين و معارف گنجانيده در نماز به درستي آشنا شوند. جا و فضا براي نمازگزاران در همه ي مكانهايي كه مردمي در آن گرد مي آيند، به شكل شايسته و جذاب آماده گردد. هر برنامه ي

مزاحم با نماز در اول وقت از سوي دستگاههاي مؤثر مانند مراكز رسانه و فرهنگي و مراكز جابجايي مسافران و مراكز كسب و كار برطرف گردد. آهنگ اذان و لزوماً با صداي خوش در همه ي اوقات نماز در همه جاي كشور به گوش رسد. ائمه ي جماعت و كساني كه در عمل، خود مقتداي ديگرانند، در تحصيل شرائط نمازِ مقبول مجاهدت بليغ كنند. و مانند اصحاب معروف ائمه (عليهم السّلام) در كيفيت و كميت نمازهاي فريضه و نافله سرمشق ديگران باشند و خلاصه نماز را كه دهها سال پيش از انقلاب در كشور ما مورد بي مهري و تهاجم تبليغات گوناگون قرار گرفته بود، در كيفيتي شايسته همگاني كنند. فضل و توفيق و هدايت الهي و دعاي حضرت ولي اللَّه الاعظم (ارواحنافداه) را براي شما و همه ي نمازگزاران مسألت مي كنم. سيّد علي خامنه اي - 18/06/1378

پيام به نشست اتحاديه انجمن هاى اسلامى دانشجويان در اروپا

پيام به نشست اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم فرزندان دانشجوي عزيزم به شما درود مي فرستم و نشست سالانه تان را گرامي مي دارم. عزيزان، هرچه مي گذرد اين حقيقت، آشكار مي شود كه آينده ي ملت و ميهن اسلامي ما، در گرو اراده هايي است كه برخاسته از دانش و ايمان باشد. در گذشته ها هرچه بر ما رفته از فقدان يكي از اين سه چيز بوده است: ايمان، علم، عزم و اراده يي كه بر اين دو متكي است. شما در بهار زندگي خود به كسب دانش سرگرميد. اولاً اين را مهم شمريد و هرچه مي توانيد از آن برخوردار شويد، ثانياً عمق بخشيدن به ايمان و دست يافتن به معرفت ديني و مجاهدت براي حفظ طهارت و صفاي دل نيز در جواني از هميشه ميسرتر است. در اين نيز كوششي

در خور بكار بريد. ثالثاً از مطالعه در وضع ميهن عزيز خود و چالش بزرگي كه ملت رشيد و مؤمن و روشن بين ما بدان سرگرم است، غافل نمانيد. اين رابطه ي ذهني، بي گمان عزم هر انسان آزاده و شرافتمندي را بر پيوستن به جهاد بزرگ ملت ايران در راه بناي آينده ي شامخش، مستحكم و بي تزلزل مي سازد. شما و نسل جوان مؤمن و كارآمدي كه در راه است، به خواست خدا بر همه ي بدانديشهايي كه استقلال و آزادي و جمهوري اسلامي ايران را هدف گرفته است، غلبه خواهيد كرد؛ ان شاءاللَّه. توفيقات الهي و دعاي حضرت بقيةاللَّه (ارواحنافداه) را براي شما مسألت مي كنم. سيّد علي خامنه اي - 26/06/1378

پيام به مناسبت بزرگداشت مرحوم آقا حسين خوانسارى و فرزند بزرگوار ايشان، مرحوم آقا جمال خوانسارى

پيام به مناسبت بزرگداشت مرحوم آقا حسين خوانساري و فرزند بزرگوار ايشان، مرحوم آقا جمال خوانساري سنت حسنه ي تجليل از چهره هاي علمي برجسته ي تاريخ شيعه بايد يكي از با بركت ترين و مفيدترين سنتها در اين مقوله به شمار آيد. حقيقت آنست كه در بخش هائي از تاريخ پُربار فرهنگ و علوم اسلامي، شخصيتهاي بزرگ و مؤثري بوده اند كه نسل كنوني علمي و فرهنگي كشور با نام و ياد آنان آشنا نيست و از آثار علمي و ثمرات انديشه ي بلند آنان بهره ي شايسته را نمي برد. حوزه هاي علمي شيعه چه در دوران رونق حوزه ي علميه نجف و كربلا و چه پيش از آن در روزگار شكوفائي علمي و فرهنگيِ اصفهان و برخي شهرهاي ديگر در دوران صفويه، مجموعه ي بزرگي از فقهاي نامدار و فيلسوفان و متكلمين بزرگ را در خود پرورش داده است كه هر يك از آنان ميتوانند براي جامعه ي علمي امروز و بخصوص فرزانگان و علم جويان حوزه هاي علميه، الگو و

راهگشا و آموزنده باشند. ويژگي پرجاذبه ي اين دانشمندان گمنام، غالباً جامعيّت آنان و برجستگي شگفت آورشان در علوم گوناگون مانند فقه و فلسفه و تفسير و علوم رياضي و حتي شعر و ادب است. اين تفنّن و تنوع در معلومات همچنانكه از آفاق ذهنيِ گسترده ي حوزه هاي علميه خبر مي دهد، نمايشگر ذهن خلاّق و فكر بلند و استعداد وافر اين بزرگان نيز هست. بي شك در فهرست اين ستارگان غالباً ناشناخته ي آسمان علم و فرهنگ، خانواده ي جليل خوانساريها بويژه محقق برجسته و كم نظير مرحوم آقا حسين خوانساري و فرزند فقيه و حكيم و بزرگوارش مرحوم آقا جمال خوانساري مي باشند. در عظمت و شأن مرحوم آقاحسين خوانساري همين بس كه نام آوران بزرگي همچون وحيد بهبهاني و شيخ انصاري از او با عناوين «محقّق» و «استادالكل في الكل» و امثال آن ياد كرده اند. او و فرزندش حكيم و فقيه و اصولي و متكلم و رياضيدان و محدّث و اديب بوده و سهم وافري در شكوفائي و درخشش حوزه ي فرهنگي و علميِ اصفهان در دوران مياني و پايانيِ صفويه داشته اند. اگر چه برخي از مؤلفاتِ فقهي آنان در معرض استفاده اهل فنّ بوده است، ولي مجموعه ي آثار آنان هرگز بصورت قابل قبول در دسترس دانش پژوهانِ علوم اسلامي قرار نگرفته است. برپائي مراسم تجليل از اين بزرگان مي تواند، نام نيك و ياد مبارك آنان را زنده كند و سهم آنان را در پيشرفت دانش و فرهنگ و معرفت افزايش بخشد. رحمت خداوند بر آنان و بر احياكنندگان نام بلند آنان. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّد علي خامنه اي - 29/06/1378

پيام به مناسبت دهه ى بزرگداشت يكصدمين سال ميلاد مبارك امام خمينى

پيام به مناسبت دهه ي بزرگداشت يكصدمين سال ميلاد مبارك

امام خميني ملت عزيز ايران: در هر يك از كشورهاي جهان و در هر زمان، هر گاه انساني با دانش و خردمندي و انديشه ي بلند، يا با پرهيزگاري و پارسائي و ايمان استوار، يا با شهامت و دليري و همّت والا، يا با زيركي و تيزبيني و پختگي سياسي، قدم در ميدان كاري بزرگ بگذارد و پايدار و صبور، هدف مقدّسي را دنبال كند، بي ترديد كشور و ملّت خود و گاه بشريت را به افتخارات بزرگ و پيشرفتهاي ماندگار خواهد رسانيد. همه ي كساني كه نامشان در فهرست نام آوران تاريخ قرار گرفته است به برخي از اين ويژگي ها آراسته بوده اند. امّا نام آور بزرگ دوران معاصر يعني امام روح اللَّه خميني همه ي اين ويژگي ها را با هم، آنهم در نصابي معمولاً دست نيافتني و كم نظير داشت. او دانشمندي پارسا، و خردمندي پرهيزگار، و حكيمي سياستمدار، و مؤمني نوانديش، و عارفي شجاع و هوشمند، و فرمانروائي عادل، و مجاهدي فداكار بود. او فقيه، و اصولي، و فيلسوف، و عارف، و معلّم اخلاق، و اديب، و شاعر بود، برترين كرسي تدريس و فشرده ترين و گرمترين مجمع علمي حوزه در طول ساليان دراز به او تعلق داشت. در او، خصلتهاي برجسته ي خداداد، در آميخته با آنچه او خود از معارف قرآني آموخته و دل و جانش را به آن زيور داده بود، شخصيت عظيم و جذّاب و تأثيرگذاري پديد آورده بود كه هر يك از چهره هاي برجسته ي يكقرن اخير جهان - كه قرن رجال بزرگ و مصلحان نام آور ديني و سياسي و اجتماعي است - در برابر آن كم جاذبه و يك بعدي و كوچك به نظر مي آمدند.

كاري كه او بدان همت گماشت و با ايمان و توكّل و تدبير و صبر خود بدان دست يافت، نيز به همان اندازه بزرگ و باورنكردني و اعجاب انگيز بود. شخصيت ممتاز و درخشان او در همه ي دوره هاي حيات سياسي اش خيره كننده و منحصر به فرد بود، هم در آنروزي كه از جايگاه مرجعيت ديني در قم، رژيم وابسته و فاسد پهلوي و حاميان مداخله گر آمريكائي آن را با نهيب پيامبرانه ي خود به مبارزه طلبيد و ظلم و استبداد و زراندوزي و دين ستيزي شاه و دستيارانش را دستخوش طوفان خشم ملت ساخت، و هم در آن هنگام كه پس از مبارزه ي فشرده و پر محنتِ پانزده ساله، توانست با جهاد عظيم ملت ايران، نظام اسلامي را بر سر كار آورد و رژيم خائن و فاسد و بي كفايت را ريشه كن سازد. در همه حال، او همين قلّه ي ايمان و شجاعت و فداكاري را در كنار ژرفاي حكمت و تدبير و خردمندي، در وجود گرانبهاي خود به نمايش نهاد. او ايران را بدرستي مي شناخت: از سوئي موقعيت حساس و تعيين كننده ي جغرافيائي و جفرافياي سياسي آن، استعداد انباشته ي طبيعي و انساني آن، دلبستگيها و هدفها و آرزوهاي بزرگ آن، و از سوئي تاريخ محنتبار صدو پنجاه سال اخير آن، سلطه ي بيگانگان و غارتگران بر آن، خيانت و فساد و خودكامگي خاندان پهلوي و هزار فاميل وابسته به آن، فقر و عقب ماندگي علمي و صنعتي و اخلاقي تحميل شده بر آن.. و برتر از همه، ملت بزرگ و ريشه دار و رشيد و با ايمان آن. با وضع جهان و ملّتهاي استعمار

شده و دولتهاي مستكبر و نسل جوان حيرتزده و تشنه ي حقيقت، بويژه وضع اسفبار كشورهاي مسلمان و امت اسلامي نيز آشنا و بخاطر آن دردمند بود و مسئله ي غمبار فلسطين روح با عظمت او را مي آزرد. احساس وظيفه ي ديني، او را وارد ميدان مبارزه ئي بزرگ و تاريخي كرد كه هرگز بجز مردان استثنائي تاريخ در آن قدم ننهاده و بجز معدودي از آن پيروز بيرون نيامده اند. او به نجات ايران از چنگال رژيم فاسدي كه عقب ماندگي و انحطاط و فقر اقتصادي و اخلاقي و علمي را بر آن تحميل كرده بود مي انديشيد و راه يگانه ي آن را بازگشت به اسلام، و ايجاد نظام سياسي اسلام در كشور، و حكومت ارزشهاي الهي تشخيص داد. با گشودن اين راه، الگوئي زنده در برابر امت اسلامي نهاد، و جريان تازه ئي در دنياي اسلام پديد آورد كه احياء دوباره ي هويّت اسلامي در ميان مسلمانان، اولين محصول مبارك آن بود. مبارزه ي خود را از قدم اوّل به كمك قشرهاي وسيع مردم با نام خدا آغاز كرد، با آنان سخن گفت و ايمان و عقل و همت آنان را به ياري طلبيد. هرگز به سراغ احزاب و گروههاي مدّعي نرفت و غالباً به انگيزه هاي آنان با چشم ترديد نگريست و از بند و بستها و بده بستانهاي سياسي آنان روي گردانيد. با مردم هميشه صادقانه و دلسوزانه سخن گفت و چون معلّمي بصير و راهنمائي بَلَد، در مسير طولاني مبارزه، عقل و حكمت و معرفت خود را در اختيار راهروان نهاد. هنگاميكه مبارزه ي ملت ايران در ميان ناباوري جهانيان به پيروزي رسيد و ملت ايران يكپارچه رهبري و

زمامداري او را به جان پذيرفت او با رفتار و منش خود، بزرگترين تحوّل را در تاريخ سياسي اين كشور پديد آورد: يعني سلطنت را كه حكومت مستبدانه ي ستمگران و دنياخواران بود به امامت كه نهاد حكومت خدائي و مردميِ بندگان خدا است تبديل كرد. اقتدار و صلابت خود را با عدل و دادگري مزيّن كرد، و تفوّقِ همه كس پذيرِ خود را با عبوديت و خاكساري منوّر ساخت، و تمكّن و برخورداري را با زهد و پارسائي درمان كرد. راه خدا و بندگي خدا را لحظه اي رها نكرد و چون بارامانتي سنگين بر دوش داشت مراقبت روح خود را مضاعف ساخت. سخنِ از دل برخاسته و دلِ ذاكر و خاشع، و رفتارِ از دين الهام گرفته ي او، چشمه ي جوشاني از معرفت و حكمت و تدبير الهي را بر فكر و ذهن ملّت ايران كه عاشق صفا و معنويت او بودند، جاري ساخت و دولتمردان و مسئولان و آحاد مردم را براي مواجهه با انبوه دشمني ها و دسيسه ها و حلّ كوه مشكلاتِ تحميلي آماده و مجهّز كرد. دوران دهساله ي حيات مبارك امام بزرگوار، دوران پيدايش نظام سياسي اسلام و احياء هويت اسلامي در مسلمانان جهان و افراشته شدن پرچم اسلام در كشور ما است. دوران استقلال و آزادي ايران و عزّت و غرور ملّي و خيزش بيسابقه ي ملت بسوي تعالي و ترقي است. دوران شور انقلابي و شعور سياسي و حركت براي حفظ كشور و سازندگي آن است. دوران سربلنديِ ايران در عرصه ي جهان و تأثيرگذاري بر حوادثِ بين المللي است. دوران آغاز راهي نو در تاريخ كشور ما است. با ادامه ي آن، ايران اسلامي به

تعالي مادّي و معنوي دست خواهد يافت. امام حكيم و خردمند، اين راه را با نشانه هائي مشخص كرده است و آن را در دهها مناسبت و در ضمن صدها رهنمود راهگشا خطاب به مسئولان كشور و همه ي ملت ايران، بروشني نمايانده است. اين نشانه ها و رهنمودها امروز نيز به همان اندازه ارزشمند و متين و راهگشا است و دولت و ملت ايران براي عبور از مسير پرفراز و نشيب خويش بسوي رستگاري و پيشرفت مادي و معنوي بدان نيازمندند. اكنون كه نام پرافتخار امام خميني كبير، زينب بخش صدمين سال ولادت آن مرديگانه ي تاريخ گشته است، انتظار و اميد مي رود كه همگان بويژه مسئولان كشور، درس فراموش نشدني امام خود را در زبان و عمل تكرار كنند و راهي را كه او آغاز كننده ي آن بود، به پايان برند. از خداوند متعال ميخواهم كه اين توفيق بزرگ را بر ملت و دولت و همه ي مسئولان كشور ارزاني دارد و دعا و عنايت حضرت بقيةاللَّه ارواحنا فداه بر آنان پرتو افكند و روح مطهّر امام بزرگوار و شهيدان اين راه مشمول رحمت بي پايان الهي گردد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيّد علي خامنه اي - 31/06/1378

پيام به مناسبت بازگشايى دانشگاه ها

پيام به مناسبت بازگشايي دانشگاه ها بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اينك دروازه ي سال تحصيلي تازه ئي بروي خيل عظيم دانشجويان ما گشوده مي شود و راهنوردان دانش و تحقيق، با توفيق الهي، جدّ و جهد خود را براي عبور از گردنه هاي علم و معرفت آغاز مي كنند تا به قله هاي كمال برسند. اين مهمترين مسئوليت جوان با استعداد نسل كنوني است. ايران عزيز براي رسيدن به هدفهاي بزرگي كه به بركت انقلاب اسلامي در برابر

او ترسيم شد، چشم به تلاش جوانان در عرصه ي علم و معرفت دوخته است، و بدون آن، فروغ خودباوري و استقلال ملي كه در طول دو دهه از انقلاب همواره راهگشاي ملت و دولت ما در گذرگاههاي دشوار بوده است، به ضعف خواهد گرائيد. اسلام عزيز بزرگترين مشوّق علم است و چنين بود كه در طيّ قرنهاي پي درپي، مسلمانان پرچم دانش و معرفت و پيشرفت علمي را در همه ي جهان در دست داشتند، و امروز كه پس از دوران تلخ تسلّط سياستهاي بيگانه بر كشورمان، بار ديگر ملت ايران آزادي از نفوذ استكبار جهاني را ميآزمايد، جهاد علمي يكي از بزرگترين فرائض ما است. اين يكي از معروفترين توصيه هاي مرد عظيم الشأني است كه امسال بنام گرامي او نامگذاري شده است. در گذشته سعي مي شد كه محيط دانشگاه، از دين و تقوا و تعبّد فاصله بگيرد. هدف از اين ترفند كه از سوي دشمنان ملت ايران برنامه ريزي مي شد اين بود كه نسل تحصيلكرده و روشنفكر، دچار لاقيدي و بي مبالاتي شده، حساسيت و علاقه ي خود را به آرمانهاي بزرگ از دست بدهد و اسير تمايلات حقير و سود شخصي شود. دانشگاهيان با شرف و استادان و دانشجويان متدين در آن محيط دشوار، همواره با اين ترفند شيطاني مبارزه مي كردند. امروز بحمداللّه دانشگاه مانند ديگر محيطهاي اجتماعي كشور اسلامي ما، مزيّن به نشانه هاي ديني و آراسته به صفا و ديانت و روحيه ي انقلابي است. دانشگاه انقلاب در طول دو دهه در همه ي صحنه هاي انقلابي حضور فعال داشته و شهيدان بلند آوازه ئي تقديم كرده است. شما دانشجويان عزيز و شما استادان گرامي امروز امانتدار اين بخش مؤثر از پيكره ي

فعال و پرنشاط كشور اسلامي عزيزمان مي باشيد. همه مي توانند ببينند كه دشمن امروز هم در تلاش است كه دانشگاه را از صراط مستقيم علم و دين و روحيّه ي انقلابي منصرف كند. بزرگترين مسئوليت در مقابله با توطئه دشمنان، بر دوش خود دانشگاهيان عزيز چه اساتيد و چه دانشجويان است، و يقيناً مانند برخي مقاطع حساس گذشته به اين مسئوليت عمل خواهند كرد. انتظار اينجانب از فرزندان دانشجويم آن است كه هوشيارانه حوادث سياسي جهان و كشور را زير نظر داشته باشند. دشمن را در هر جا و با هر چهره ئي بشناسند و هدفها و روشهاي خصمانه را با تيزبيني تشخيص دهند. در هيچ شرائطي اجازه ي اخلال در روند علم و دين را در دانشگاه به كسي ندهند و محيط مصفّا و پرنشاط دانشجوئي را براي پيشرفت سريع علمي همراه با تعهّد و تديّن و تلاش انقلابي حفظ كنند. اميد است سال تحصيلي جديد كه با نام بلند و تابناك حضرت فاطمه ي زهرا سلام اللَّه عليها و يكصدمين سالگرد فرزند والا مقام او، امام خميني كبير، آغاز مي شود بر همه ي شما بويژه بر تازه واردان به دانشگاه، مبارك باشد، و توجهات ويژه ي حضرت وليّ عصر ارواحنافداه بر شما ارزاني گردد. همه ي شما را به خداي بزرگ مي سپارم. والسلام عليكم و رحمةاللّه - سيدعلي خامنه اي - 06/07/1378

پيام به مناسبت مراسم ميهمانى لاله ها

پيام به مناسبت مراسم ميهماني لاله ها بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم سلامي برآمده از اعماق جان و درودي بلطافت روح فرشتگان بر ارواح مطهّر شهيداني كه رضاي خدا و اجابت دعوت بنده ي برگزيده اش و دفاع از ميهن اسلامي و كيان حكومت قرآني را بر زندگي و لذّت دو روزه ي دنيا ترجيح دادند و جان بر كف،

به ميدان مجاهدت روانه شدند و سر از پا نشناخته، در راه جهاد مقدس به بهشت شهادت پاي نهادند و سعادت ابدي را به چنگ آوردند. امروز استقلال و عزت ايران رهين آن مجاهدتها است، پس ياد اين عزيزان بايد همواره سرلوحه ي همه ي افتخارات جمهوري اسلامي ثبت و ضبط باشد. هيچ ملتي و كشوري بدون مجاهدت بهترين فرزندانش نتوانسته است از شرّ سلطه ي بيگانگان كه زشت ترين خفّت و خواري براي يك ملت است، خود را نجات دهد. امروز هم مجاهدت جوانان و برگزيدگان در ميدانهاي ديگر لازم است: در ميدان علم و معرفت، در عرصه ي تلاش براي خودسازي معنوي و اخلاقي در صحنه ي مجاهدت فرهنگي، در رساندن پيام نجات بخش انقلاب به دلهاي مشتاق، در ايجاد اميد و مبارزه با ديو يأس، در مبارزه با تبليغات دشمنان مستكبر، در استوار كردن وحدت ملي و نزديك كردن دلها به يكديگر. پدران و مادران و همسران و ديگر بستگان شهداي عزيز، نيز داراي پاداشي بزرگ اند اين پاداش صبر و استقامت آنها است و پاداش قبول مصيبت در راه خدا. تلاش و مجاهدت آنان نيز بايد صرف آن شود كه اين پاداش بزرگ را براي خود حفظ كنند. اميد است همه ي ملت ايران براستي قدردان شهيدان و خاندانهاي معظّم آنان باشند و رضاي الهي و حمايت حضرت بقيةاللَّه عليه آلاف السلام وارواحنافداه را بدينوسيله جلب كنند. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيدعلي خامنه اي - 14/11/1378

پيام به مناسبت جشن ازدواج دانشجوى دانشگاههاى تهران

پيام به مناسبت جشن ازدواج دانشجوي دانشگاههاي تهران بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم

همسري شما جوانان عزيز را كه پيوند دلها و جسمها و سرنوشتها است صميمانه به همه ي شما فرزندان عزيزم تبريك مي گويم. توصيه مي كنم به

همسران خود مهر بورزيد، به آنان وفادار باشيد و خويشتن را در سرنوشت يكديگر شريك بدانيد. از گِره افتادن در رشته ي زندگي مشترك برحذر باشيد و گرههاي كوچك و بي اهميت را ناديده بگيريد. خداوند به شما خوشبختي و شادكامي و اعتلاء روحي عطا فرمايد و كانون زندگيتان را با فرزنداني تندرست و صالح، گرمي و روشني ببخشد. ان شاءاللَّه سيد علي خامنه اي - 24 بهمن 1378

پيام تسليت به مناسبت درگذشت همسر آيةاللَّه بهشتى

پيام تسليت به مناسبت درگذشت همسر آيةاللَّه بهشتي بسم الله الرحمن الرحيم خبر درگذشت سيّده ي جليله، همسر محترم آيت اللَّه شهيد سيدمحمد بهشتي رحمةاللَّه عليهما موجب تأثر و اندوه گرديد. همه ي كسانيكه ارزش مجاهدات و خدمات برجسته و كم نظير آن شهيد مظلوم را ميدانند، براي اين بانوي مكرّم كه شريك زندگي او در دوران حيات و وارث غمهاي او پس از آن شهادت خونبار بود، ارج و كرامت قائلند. اينجانب با معرفت به آن شخصيت والا و با تكريم صبر جميل اين بانوي بزرگوار مصيبت وارده را به بازماندگان آن مرحومه بويژه به فرزندان عزيز و محترم ايشان و به همه ي ارادتمندان شهيد بهشتي صميمانه تسليت ميگويم و علو درجات آن شهيد والامقام و مرحومه ي مغفوره را از خداوند متعال مسئلت مي كنم. سيدعلي خامنه اي - 27/11/1378

پيام به مناسبت برگزارى انتخابات مجلس ششم

پيام به مناسبت برگزاري انتخابات مجلس ششم بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم حضور پرشور و آگاهانه ي ملّت ايران در پاي صندوقهاي رأي، يكبار ديگر آيات نصرت الهي و عنايت ويژه ي حضرت بقيةاللَّه ارواحنا فداه را آشكار ساخت و دفاع جانانه ي مردم از نظام اسلامي را در منظر جهانيان نهاد. بيست و نهم بهمن با اين نمايش عظيم به يوم اللَّه و روز حماسه ي ملّي تبديل شد. همه ي ناظران جهاني با شگفتي ديدند كه ملّت ايران پس از بيست و يكمين جشن بزرگداشت انقلاب، با چه گرمي و نشاطي بيست و يكمين حضور فعالانه ي خود براي شركت در سرنوشت كشور را ثبت كرد، و خط بطلان بر توهمِ جدائي مردم از اسلام و انقلاب كشيد. بيگمان پيروز و برنده ي اين انتخابات، ملّتِ بزرگ و با اراده ي ايران است و موفقيتهاي فردي و جناحيِ نامزدها

در برابر اين پيروزي بزرگ، چيزي نيست. اينجانب ناصيه ي شكر و خشوع بر درگاه الهي مي سايم و پروردگار را، بر توفيقي كه به مردم خداجوي ارزاني فرمود، سپاس مي گويم، از ملّت زنده و پرنشاط ايران كه به نداي وظيفه پاسخ گفته و سفارشي را كه امام هميشه پايدار در وصيّتنامه ي خود به همه ي نسلها داده است، پاس داشتند، با همه ي دل، تشكّر مي كنم و اميدوارم كه مجلس ششم بتواند مجاهدت فراگير ملت را به نيكوترين وجه پاسخ گويد و وظائف بزرگي را كه بر عهده ي اوست به ملّت مؤمن و انقلابي تقديم دارد. وظيفه ي خود مي دانم: اوّلاً از همهي دست اندركاران برگزاري انتخابات، و نيز از همه ي دستگاههائي كه در كمك به آنان و شورآفريني در فضاي اجتماعي كشور، نقش شايسته ي خود را ايفا كردند، و نيز از شخصيتهاي برجسته اي كه به هدايت افكار در اين حركت عمومي ياري رساندند به ويژه مراجع معظّم تقليد و مسئولان عاليرتبه كشور و علماي اعلام صميمانه تشكر كنم. و ثانياً از آنجا كه در بعضي حوزه هاي انتخاباتي، مرحله ي دوّم انتخابات نيز در پيش است، از همه آحاد مردم عزيز در آن حوزه ها درخواست كنم كه كار بزرگ خود را با شركت در آن مرحله كامل سازند و براي ايجاد مجلسي با پشتوانه ي عظيم مردمي، قدم آخر را نيز بردارند. از خداوند متعال عزّت اسلام و سربلندي و بهروزي ملّت بزرگ ايران را مسئلت مي كنم. والسلام علي عباداللَّه الصالحين - سيدعلي خامنه اي - 30/11/1378

پيام به مناسبت حضور پرشور ملت ايران در پاى صندوقهاى رأى

پيام به مناسبت حضور پرشور ملت ايران در پاي صندوقهاي رأي بسم الله الرحمن الرحيم حضور پرشور و آگاهانه ي ملت ايران در پاي صندوقهاي رأي، يكبار

ديگر آيات نصرت الهي و عنايت ويژه ي حضرت بقية الله ارواحنا فداه را آشكار ساخت و دفاع جانانه ي مردم از نظام اسلامي را در منظر جهانيان نهاد. بيست و نهم بهمن با اين نمايش عظيم به يوم الله و روز حماسه ي ملي تبديل شد. همه ي ناظران جهاني با شگفتي ديدند كه ملت ايران پس از بيست و يكمين جشن بزرگداشت انقلاب، با چه گرمي و نشاطي بيست و يكمين حضور فعالانه ي خود براي شركت در سرنوشت كشور را ثبت كرد، و خط بطلان بر توهمِ جدايي مردم از اسلام و انقلاب كشيد. بي گمان پيروز و برنده ي اين انتخابات، ملتِ بزرگ و با اراده ي ايران است و موفقيتهاي فردي و جناحيِ نامزدها در برابر اين پيروزي بزرگ، چيزي نيست. اينجانب ناصيه ي شكر و خشوع بر درگاه الهي مي سايم و پروردگار را، بر توفيقي كه به مردم خداجوي ارزاني فرمود، سپاس مي گويم، از ملت زنده و پرنشاط ايران كه به نداي وظيفه پاسخ گفته و سفارشي را كه امام هميشه پايدار در وصيتنامه ي خود به همه ي نسلها داده است، پاس داشتند، با همه ي دل، تشكر مي كنم و اميدوارم كه مجلس ششم بتواند مجاهدت فراگير ملت را به نيكوترين وجه پاسخ گويد و وظائف بزرگي را كه بر عهده ي اوست به ملت مؤمن و انقلابي تقديم دارد. وظيفه ي خود مي دانم: اولاً از همه ي دست اندركاران برگزاري انتخابات، و نيز از همه ي دستگاههايي كه در كمك به آنان و شورآفريني در فضاي اجتماعي كشور، نقش شايسته ي خود را ايفا كردند، و نيز از شخصيتهاي برجسته اي كه به هدايت افكار در اين حركت عمومي ياري رساندند بويژه مراجع معظم تقليد و مسؤولان

عاليرتبه كشور و علماي اعلام صميمانه تشكر كنم. و ثانياً از آنجا كه در بعضي حوزه هاي انتخاباتي، مرحله ي دوم انتخابات نيز در پيش است، از همه آحاد مردم عزيز در آن حوزه ها درخواست كنم كه كار بزرگ خود را با شركت در آن مرحله كامل سازند و براي ايجاد مجلسي با پشتوانه ي عظيم مردمي، قدم آخر را نيز بردارند. از خداوند متعال عزت اسلام و سربلندي و بهروزي ملت بزرگ ايران را مسألت مي كنم. والسلام علي عباد الله الصالحين سيد علي خامنه اي

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبراهيِمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْمعِيلُ، رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّآ إِنَّكَ أَنْتَ السَّميِعُ الْعَليِمُ. برادران و خواهران مسلمان! حج گزاران امّت اسلام! سلام عليكم و رحمةاللَّه روزي كه منادي بزرگ توحيد ابراهيم و فرزندش اسمعيل (8) پايه هاي كعبه را در ميان درهّ ها و كوههاي دور افتاده و خشك بنا مينهادند، دوربين ترين چشمهاي بشري نيز نميتوانست آينده ي آن را همچون كانون گرم ايمان و اميد و قبله ي دلها و جسمها درگمان آورد. امروز كعبه، مركز معنوي جهان اسلام و بزرگترين مجمع هرساله ي امّت اسلامي است. سرچشمه ي جوشان عشق و اميد، و درياي خروشان عظمت و اعتماد، و محل التقاء رودهاي بزرگ قوميت ها و ملتها است. اخلاص بنيانگذاران و قبول خداي سميع و عليم، آن بذر را به چنين درخت پربار و شاخه گستري بدل كرده است. آيا امّت اسلامي از اين منبع پرفيض بهره ي شايسته را ميبرد؟ پاسخ اين سؤال، دردناك و تكان دهنده است. امروز جهان اسلام دچار دردهاي مزمني است. شايد مهمترين آنها اين دردهاي دهگانه است : منازعات سياسي و مذهبي، سست شدن رشته هاي اخلاق و

ايمان، عقب ماندگي علمي و صنعتي، وابستگي سياسي و اقتصادي، اسراف و اشرافيگري و غرور دركنار فقر وگرسنگي و ذلّت، ضعيف شدن اعتماد به نفس واميد به آينده در سران، منزوي كردن دين و گسستن آن از سياست و زندگي، بي ابتكاري در آفرينش مفاهيم نو كه قرآن منبع بيزوال آن است، تسليم در برابر تهاجم فرهنگ تحميلي غرب، و بالاخره : پايمال شدن عزّت ملتهاي مسلمان با ذلّت پذيري و طمعكاري برخي سران سياسي. اين بيماريها كه برخي از برخي ديگر و همه در طول زمان اند در خيانت و بي ارادگي و جهالت و استبداد عناصر داخلي يا از دشمني و شيطنت و ظلم بيگانگان پديد آمده، بزرگترين ضربه ها را بر امّت اسلامي وارد آورده است. ناكاميهاي جهان اسلام، نتيجه ي اين بيماريها و تنها راه خوشبختي و كاميابي، نجات از آن ها است. امروز ثروتهاي طبيعي جهان اسلام بتاراج ميرود، ذخيره ي فرهنگي و فكري گرانبهاي آن در زير حجابي از پوشالهاي تبليغاتي مهاجمان فرهنگي عمداً پنهان ميماند، استعدادها و مغزهاي جوان آن ربوده ميشود، قواي آنان در منازعات نظامي و سياسي نابود ميگردد، بي مبالاتي و ولنگاري اخلاقي و اعتقادي، از راه مدرنترين ابزارهاي ارتباطي، همچون گندابي به درون محيط زندگي و درس و ورزش جوانان آن نشت ميكند، نفت آنان، روز بروز بر ثروت كمپانيها و خزانه ي ماليات گيرندگان بيگانه ميافزايد و بجاي صاحبان اصلي، دشمنان آنان را فربه ميسازد، در قلب جهان اسلام و در گوشه و كنارهاي آن - در آسيا و آفريقا و اروپا - تازيانه ي ظلم و خشم كافران بر پيكر ميليونها مسلمان فرود ميآيد و فلسطين و لبنان در آتش قساوت صهيونيستها ميسوزد،

.. و اينهمه درد و رنج، سياستمداران و رجال ديني و روشنفكران امّت اسلامي را به چاره سازي برنمي انگيزد. اين در حالي است كه در همه جا دستمايه هاي ارزشمند براي پايه گذاري يك وضع نوين و نجاتبخش، هست و ابزار و انگيزه ي لازم براي تحوّل بوضوح در همه ي كشورهاي اسلامي قابل مشاهده است. امروز كمتر كشور اسلامي است كه احساس و انگيزه اسلامي در نسل جوان، و پايبندي عميق ايماني در بيشتر مردم، و نگراني از وضع موجود و اميد به دورنماي اسلامي، در آن بطور آشكار ديده نشود. آنچه ميتواند از فعال شدن اين امكانات مانع شود در درجه ي اوّل آن است كه قدرت سياسي در داخل كشورها در سمت و سوي اين آرزوها و خواست ها نيست و در مواردي حكومتها با ضعف يا وابستگي يا استبداد و مردم ستيزي كه دچار آنند قادر بر همراهي و همكاري با آرزوهاي بزرگ اسلامي مردم نيستند. از سوي ديگر عظمت جهان اسلام و قدرت تاثيرگذاري آن بر وقايع جهاني از چشم آنان پوشيده است و در نتيجه هر ملّتي خود را در برابر فشار قدرتهاي اسلام ستيز استكباري تنها مي بيند و مقابله با هجوم سياسي و تبليغاتي و احياناً نظامي آنان را ناممكن مي يابد. و بالاخره از سوي ديگر تجربه ي عملي و عيني حاكميت اسلام در عصر كنوني يعني جمهوري اسلامي ايران در پشت غبار غليظي از تبليغات خصمانه پوشيده است و صدها رسانه ي صوتي و تصويري و نوشتاري و هزاران مغز و قلم مزدور هر روز در كار وارونه نشان دادن حقايق آن، درشت كردن ضعفها و ناكاميهاي آن و انكار كردن موفقيتها و پيشرفتهاي آنند. اگر

مسلمانان قدر حج را بشناسند و از اين نقطه ي التقا و مركز اجتماعِ همه ساله، بدرستي بهره ببرند بخش مهمّي از اين حصار نوميدي و تلقين ضعف كه بر گرد ملتها كشيده شده است ويران خواهد شد. موسم حج، ميتواند عظمت و تنوع و اقتدار معنوي و انسانيِ دنياي اسلام را هرساله بطور محسوس در برابر چشم مردمي از همه ي كشورهاي مسلمان بگذارد و ارتباط و شناسائي و تبادل نظر را در ميان برگزيدگان هر ملت برقرار سازد. در حج همه ي ملتها ميتوانند خبرهاي حقيقي از حال برادران را به دست آورند و حجاب تبليغات خصمانه ي دشمنان جهان اسلامي را درنوردند، و با بهره گيري از فضاي معنوي بيت اللَّه الحرام، خود را براي حركتي هماهنگ و مخلصانه در راهِ بازگشت به حاكميت اسلام و كسب عزّت و استقلال و تلاش براي تحولي اساسي در كشورهاي خود آماده سازند. ايجاد حاكميت اسلام در كشورهاي اسلامي، يك زايش مبارك و البته دردآلود است. مرحله ي بعدي كه حفاظت از مولود و تغذيه ي مادي و معنوي و مراقبت از رشد و تكامل روز بروز آن است، بسي دشوارتر و مجاهدت براي آن بسيار طولاني تر است. در ايران اسلامي، اين مولود با انواع دشمني هاي آشكار و پنهان مواجه شد و بحمداللَّه اكنون در دوران استقلال و ثبات و بالندگي است، و البته طوفانهاي دشمني از سوي خبيث ترين مراكز استكباري و ضداسلامي همچنان از همه طرف او را احاطه كرده است. اين نهاد ديرياب چون اولين نمونه در جهان معاصر بود و ميتوانست الگوي ديگر كشورها شود و منافع آمريكا و صهيونيسم و ديگر جهانخواران را در سراسر دنياي اسلام تهديد كند، در

معرض دشمني خشم آلود و سراسيمه ي همه ي مراكز قدرت طلب جهان قرار گرفت؛ تحريكات قومي در داخل كشور، اولين حركت دشمن بود، فعال كردن هسته هاي متشكل از مزدوران رژيم گذشته و تدارك كودتاهاي نظامي و سپس تحريك يك دولت همسايه به تهاجم از مرزي بطول هزار و سيصد كيلومتر قدمهاي بعدي بود كه هر كدام به تنهايي براي قلع و قمع يك دولت ملّي كافي بود. ولي جمهوري اسلامي فقط حكومتي ملّي نبود، بلكه بنائي متشكل از همه ي آحاد ملّت با ايمانها و انگيزه هاي ايماني عميق بود. جنگ آن همسايه ي خائن هشت سال بطول انجاميد و با اينكه تلاش مغرضانه ي آمريكا توانست ما را در معرض بددلي و سوء ظن برخي ديگر از همسايگانمان قراردهد و كمكهاي بيدريغ آنانرا به سمت متجاوز سرازير كند، در نهايت، جنگ افروز، خسته و تهيدست و شكست خورده از مرزهاي ما عقب نشست. در همه ي مدّت بيست و يك ساله ي عمر جمهوري اسلامي، امپراتوري خبري استكبار يكسره بر ضد ما تبليغ كرده و براي بسيج افكار عمومي جهان در مقابله با حكومت اسلامي همه گونه سرمايه گذاري كرده است. سياست خارجي و دستگاه امنيتي آمريكا بكمك كلان سرمايه داران صهيونيست هر چه توانسته اند در ايجاد حصار اقتصادي و معارضه با تلاش سياست خارجي جمهوري اسلامي، كوشش كرده اند. در سراسر جهان دهها گروهك تروريست يا مجموعه هاي مزدور سياسي از وطن فروشان خائن، با پول و وعده و پشتيباني دشمنان در حال عمليات خرابكارانه اند و صدها شهيد نامدار و جاودان كه محصول جنايتهاي حقيرانه ي اين مزدورانند، تاريخ انقلاب ما را رونقِ پايداريِ مظلومانه بخشيده اند. كوتاه سخن آنكه بيش از بيست سال است كه جبهه ي

دشمن ما كه در رأس آن آمريكا و صهيونيزم است، با همه ي توان و با همه ي تدبير و با همه ي تلاش خود با مولود مبارك انقلاب يعني نظام جمهوري اسلامي مي جنگد. عليرغم آنان بيش از بيست سال است كه نظام جمهوري اسلامي يك لحظه را براي رشد و بالندگي و ثبات خود از دست نداده و امروز نيرومندتر از هميشه، همان نداي اسلام و وحدت اسلامي و عزّت اسلامي را كه مايه ي پريشاني و سراسيمگي دشمنان است با همان قوّت و انگيزه ي آغاز كار سر ميدهد. امروز يازده سال پس از رحلت معمار و بنيانگذار اين بنا، امام خميني عظيم، جمهوري اسلامي به سمت همان هدفي كه او ترسيم كرده و از همان راهي كه او نشان داده به پيش ميرود. افتخار اين ثبات و اقتدار اولاً متعلق به ذات اسلام و تعاليم راهگشا و عزّت بخش آن و ثانياً متعلق به ملّت ايران است كه مؤمنانه در راه اسلام پانهادند و مخلصانه فداكاري كردند و صبورانه از دستاوردهاي آن پاسداري نمودند. بيشك اگر ضعفهاي ما مسئولان نظام جمهوري اسلامي و كوتاهيها و غفلتهاي موجّه يا ناموجّه ما نميبود، امروز جمهوري اسلامي ببركت احكام و معارف نوراني اسلام فصل بزرگتري از مشكلات را پشت سر گذاشته و به هدفهاي خود نزديكتر از اين شده بود. امروز مانند هميشه ترفند عمده ي تبليغاتي استكبار آن است كه وانمود كند ملت ايران و دولت اسلامي آن از هدفهاي ترسيم شده ي خود روي گردانده است. اين دروغ رذالت آميزي است كه هدف آن نوميد كردن شيفتگان حاكميت اسلام در سراسر جهان و سست كردن همت جوانان در داخل كشور

ما است. در پي همين خدعه ي استكباري است كه پس از بيست و يكمين انتخابات سراسري ما كه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي را مشخص ميكند، سران استكبار از حضور چيزي كه بر آن نام دموكراسي مينهند در ايران ابراز شادماني كردند. براي آنان دشوار است كه به وجود مشاركت مردمي در تمام سالهاي بعد از انقلاب تا امروز اعتراف كنند. دشوار است كه بپذيرند انتخابات با همين شور و وسعت در چهار سال قبل براي تشكيل دوره ي قبلي مجلس و در سه سال قبل براي تعيين رئيس جمهور اتفاق افتاده است. آنان بيهوده خود را به اينكه شايد مخالفان حاكميت اسلام و دلدادگان تجديد سلطه ي استكبار بر ايران، به مراكز قدرت راه يابند دلخوش ميكنند. اين همان بدفهمي و اميد پوچي است كه آمريكا و مزدورانش را بارها در چالش با نيروي عظيم اسلام و اراده ي پايدار ملت ايران دچار ناكامي كرده است. اينجانب با اتكال و اعتماد به خداوند عزيز حكيم، و با ايمان عميق و خلل ناپذير به احكام نوراني و نجاتبخش اسلام، و با معرفت كامل به ملت بزرگي كه خود از دل آن برآمده و همه ي عمر را در ميان آن گذرانيده و با عشق به آن به سالهاي آخر عمر رسيده ام، به دوستان و نيز به دشمنان اطمينان ميدهم كه اين ملّت راه اسلام را تا رسيدن به هدفهاي بزرگ خود طي خواهد كرد و به همه نشان خواهد داد كه عزّت و رشد و پيشرفت مادي و معنوي و نيل به كرامت والاي انساني فقط در عمل همه جانبه به اسلام و قرآن است. آمريكا نميتواند اميدوار باشد كه دوباره ايران

را در چنبره ي تسلط خود درآورد، كه جوشش آرمانخواهي و مطالبه ي حاكميت اسلام را در كشورهاي اسلامي فروبنشاند، كه فلسطين را بي دغدغه در آغوش صهيونيستهاي نژادپرست و سفاك بيفكند، كه موج نفرت از خود را كه روز بروز در دنياي اسلام رو به گسترش است بخواباند. اگر اين نگرش در ميان دولتهاي مسلمان عموميت پيدا كند پرچم عزت اسلام بطور شايسته در جهان برافراشته ميشود، حج كانون همبستگي واقعي و منبع لايزال نيروي اسلامي ميگردد، ذخائر طبيعي جهان اسلام در خدمت ملتهاي مسلمان درمي آيد، فرهنگ غني و حياتبخش اسلام مجال كمك به بشريت را مييابد. از خداوند متعال نزديك شدن آن روز را مسئلت ميكنم و از همه ي شما حجاج محترم دعا براي فرج مسلمين جهان و كمك الهي به ملّت مبارز ايران را درخواست مينمايم، و حجاج عزيز ايراني را به كوشش هر چه بيشتر براي كسب فيض معنوي و حفظ متانت و وحدت و شركت در جماعات و كسب ذخيره روحي و اخلاقي فراميخوانم. والسّلام عليكم و رحمه اللَّه و بركاته - سيّدعلي خامنه ئي

پيامها در سال 1379

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامى به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 1379

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به ملت شريف ايران، به مناسبت حلول سال 1379 بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب و الابصار، يا مدبّر اللّيل و النّهار، يا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الي احسن الحال. فرا رسيدن عيد نوروز و آغاز سال نو را - كه امسال در ميانه دو عيد سعيد بزرگِ غدير و قربان واقع شده - به يكايك هم ميهنان عزيزمان و ايرانياني كه در هر نقطه اي از جهان هستند، همچنين به همه فارسي زبانان و همه كساني كه اين اعياد بزرگ را ارج مي گزارند، تبريك عرض مي كنم.

بخصوص تبريك مي گويم به كساني كه در راه سربلندي كشور و عظمت ملت ايران، تلاش و ايثارگري كردند و همه اين ملت را مرهون مجاهدات و خدمات خودشان قرار دادند؛ ايضاً به خانواده معظّم شهيدان و ايثارگران درود مي فرستم و اميدوارم سالي كه در پيش داريم، براي همه، سالي سراسر خير و بركت و مشحون از تفضّلات الهي باشد. اگر نگاهي به سال گذشته بيندازيم، خواهيم ديد كه سال گذشته - مثل همه عمر - شامل شيرينيها و تلخيهايي بود و مجموع و محصول اين شيرينيها و تلخيهاست كه بايد براي ما درس باشد و ما را براي جلو گذاشتن گام بزرگي در راه اعتلاي روحي و معنوي و مادّي خود و كشورمان، ياري دهد. سال گذشته، به اسم مبارك امام خميني قدسّ سرّه مزيّن بود و عملاً در سرتاسر سال، ياد آن بزرگوار در همه گوشه و كنارهاي كشورمان و در ذهن و آفاق زندگي مردم، محسوس بود و شايد بتوان اميدوار بود كه مردم ما از لحاظ ذهني و عملي، گامي به امام بزرگوار خودشان نزديك شده باشند. اگر بخواهيم شيرينيهاي اين سال را بشمريم، برترينش عبارت بود ازحضور مردم؛ گرمي و شور و شوقي كه مردم در هر صحنه اي كه به آنها ارتباط پيدا مي كرد و از آنها مسؤوليتي مي طلبيد، از خود نشان دادند. آخرينش، حضور پرشور و متين مردم در انتخابات مجلس شوراي اسلامي بود كه براي ملت ما احترام آفريد و نظام جمهوري اسلامي را مفتخر و سرافراز كرد. از اول سال تا امروز هم به همين ترتيب مشاهده مي كنيم كه مردم در هر نقطه و در هرزماني كه حضور

خود را در عرصه هاي انقلاب لازم دانستند، حضور پيدا كردند؛ در راهپيماييهاي روز قدس، بيست و دوم بهمن و بخصوص در راهپيمايي پرشور و ميليوني بيست و سوم تير كه مردم براي دفاع از هويت اسلامي كشورشان به صحنه آمدند و حضور خودشان را نشان دادند. تلاشگران در سرتاسر اين سال، تلاشهاي زيادي كردند و مردم مؤمن و مسؤولان متعهّد، كارهاي خوب و باارزشي انجام دادند كه ان شاءاللَّه آثار خود را در زندگي مردم خواهد بخشيد. البته تلخيهايي هم داشتيم؛ تلخيها ناشي از ضعفهاي ما و توطئه هاي دشمنان ماست. سال گذشته سالي بود كه همه در آن، بُروز توطئه دشمنان را مشاهده كردند و تهديد امنيت ملي را كه با سلسله جنباني دشمنان انجام مي گرفت، به چشم خود ديدند. مردم از لحاظ وضع معيشت و مسائل اقتصادي، دشواريهاي بزرگي داشتند و تلاشهايي كه انجام گرفت، نتوانست اين مشكل را براي مردم، آن گونه كه شايسته و مورد انتظار بود، برطرف كند. سال جديدي را در پيش رو داريم و همان طور كه مي دانيد، امسال، هم در آغاز و هم در پايان خود، مزيّن به عيد مبارك غدير است؛ يعني سال 1379، دو عيد غدير دارد. بسيار مناسب است كه ما اين سال را به اين مناسبت، «سال امام اميرالمؤمنين، علي بن ابي طالب عليه السّلام» بدانيم و بناميم و خودمان را به آن بزرگوار نزديك كنيم. اميرالمؤمنين عليه السّلام، يك الگوي كامل براي همه است. جوانيِ پرشور و پرحماسه او، الگوي جوانان است. حكومت سراسر عدل و انصاف او، الگوي دولتمردان است. زندگي سراپا مجاهدت و سراپا مسؤوليت او، الگوي همه مؤمنان است. آزادگي او، الگوي همه آزادگان جهان است و

سخنان حكمت آميز و درسهاي ماندگار او، الگوي عالمان و دانشمندان و روشنفكران است. اميرالمؤمنين عليه السّلام در زندگي حكومتي خود، نسبت به عدالت، نسبت به حقوق ضعفا و درماندگان و پابرهنگان، بي اغماض و بي گذشت بود. ماهم بايد همين طور باشيم. آن حضرت نسبت به حقّ خود و به سهم خود، بسيار پرگذشت بود؛ همه ما نيز بايد همين گونه باشيم. او در همه عمر، مظهري از خداپرستي و صفاي معنوي و مجاهدت و تلاش و سرزندگي و نشاط بود و با تلخيها، غمها و دردها، شادمانانه برخورد كرد و مسؤولانه وظيفه خودش را انجام داد. اين الگوي بسيار خوبي است. ما مي توانيم در سايه نزديكي به اميرالمؤمنين عليه السّلام، به آرزوي بزرگ كشور و ملتمان و نظام جمهوري اسلامي - يعني عدالت اجتماعي - نزديك شويم. اميدوارم كه ما مسؤولان كشور - در درجه اوّل - و همه آحاد مردم تلاش كنند تا بتوانيم عدالت اجتماعي را در اين كشور، مستقر كنيم. اين آرزوي بزرگ همه عدالتخواهان، همه مبارزان و شهيدان و همه رادمردان عالم در تاريخ ما و در تاريخ عالم بوده و هست. من گمان مي كنم بزرگترين شعار ما در سالي كه در پيش داريم، مي تواند «وحدت ملي و امنيت ملي» باشد. اين براي ما دو شعار اساسي است. «وحدت ملي»، همان چيزي است كه مي تواند پشتوانه همه تلاشهاي دولتمردان و مسؤولان و مبارزان و دلسوزان اين كشور و اين انقلاب باشد. بدون وحدت ملي، اين كشور بزرگترين نيروي خود و مايه عظمت خودش را نخواهد داشت. مي بينيم كساني تلاش مي كنند تا اين وحدت را خدشه دار كنند. يقيناً آنها دوستان اين ملت نيستند. وحدت ملي، شعار اساسي

و حياتي براي كشور ماست. مخاطب اين شعار هم افراد خاصي نيستند؛ همه هستند. آحاد مردم مسؤولند؛ بخصوص مسؤولان كشور، بيش از همه مسؤولند. سياستمداران و كساني كه در صحنه سياست، حضور و فعاليت دارند، بسيار مسؤولند. وحدت ملي براي همه ملت، شعار بزرگي است. و ديگر «امنيت ملي» است. اگر امنيت نباشد، اقتصاد هم نيست؛ تلاش براي سازندگي و براي افتخارآفريني هم نيست. ناامني، بزرگترين خطري است كه يك ملت را تهديد مي كند. اگر به بعضي از ملتهاي ديگر نگاه كنيد و ببينيد كه در زيرآوار ناامني، چه مشكلاتي برايشان به وجود آمده و امنيتي كه ما در طول سالهاي گذشته داشتيم، چه فرصتهاي خوبي را در اختيار ملت ايران قرار داده است، آن وقت اهميتِ امنيت ملي براي كشور و مردم ما آشكار خواهد شد. اميدوارم همه مسؤولان، همه آحاد مردم و همه شخصيتهاي اثرگذار برروي ذهن و دل مردم و هدايت كننده عمل مردم، اين دو شعار - «امنيت ملي» و «وحدت ملي» - را پاس بدارند و نه فقط به صورت يك شعار زباني، بلكه به صورت يك شعار عملي و به صورت يك حركت، در راه اين دو هدف بزرگ، تلاش كنند. اميدوارم خداي متعال تفضّل كند و اين ملت در سايه اخلاص خود، در سايه ايمان و مجاهدت خود و در سايه عظمتي كه خون مطهّر شهدا برايش به وجود آورد، در راه امام بزرگوارمان - كه امام نيكيها و سرچشمه عظمتها براي ملت ما بود - راه خودش را ادامه دهد. با درود به همه ملت ايران و درود به ارواح مطهّر شهيدان و روح مطهّر امام بزرگوار،

سخنان خودم را پايان مي دهم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته

نداء الإمام السيد علي الحسيني الخامنئي إلى حجاج بيت اللَّه الحرام والمسلمين كافة بمناسبة موسم الحج ع

نداء الإمام السيد علي الحسيني الخامنئي إلي حجاج بيت اللَّه الحرام والمسلمين كافة بمناسبة موسم الحج عام 1421 ه بسم اللَّه الرحمن الرحيم الحمد للَّه رب العالمين والصلاة والسلام علي سيدنا محمد و آله الطاهرين. قال اللَّه الحكيم: (إن هذه أمتكم أمة واحدة و أنا ربكم فاعبدون) يعود مرة أخري موسم الحج، و يعود معه المشهد الاستعراضي العظيم المدهش المفعم بالحركة والنشاط في قاعدة الوحي والنبوة. أمواج بشرية هادرة من الشعوب الإسلامية تتحرك من كل حدب و صوب لتصب في البحر الكبير، و لتجسد تعايش الأمه الواحدة تحت لواء التوحيد. مشاعر مترابطة تجمع هذه الكتل البشرية تقصح عن آمال هذه الأمة الإسلامية العظيمة و آلامها و تطلعاتها و قدراتها. ساحة الحج تستضيف الآن أناساً من إيران و العراق، من فلسطين و لبنان، من شبه القارة و شمال أفريقيا، من تركيا و البوسنة، و من أرجاء آسيا و أروبا. هذه الأفئدة المشتاقة تستطيع أن تتحدث عما تحمله قلوب الأمة الإسلامية، و إنما الحج من أجل هذا التقارب و التباوب بين المسلمين في جميع أرجاء العالم. الرِباط المقدسِ الذي يشد كل هذه القلوب هو نفسه النداء الذيِ انطلق لأول مرة من هذه الأرض، و ملأ الخافقين طولاً و عرضاً و امتد علي كل مساحة التاريخ.. إنه نداء التوحيد والوحدة، توحيد اللَّه و وحدة الأمة. التوحيد: رفض ألوهية الطواغيت والمستكبرين و جبابرة الثروة والقوة. والوحدة مظهر عزة المسلمين و قدرتهم. الحج أصدق إنباء من كل خطاب مكتوب أو مسموع، يجدد كل عام هذا النداء الخالد عبر اجتماعه العظيم، و يبلغه إلي كل أرجاء العالم. كل مسلم في كل بقعة من

بقاع العالم يجب أن يستحضر في موسم الحج هذه الحقيقة، و هي أن عزة البلدان الإسلامية و تقدمها و نموها و نجاحها الشامل إنما يتحقق في ظل هذين العاملين: التوحيد بكل أبعاده الفردية والاجتماعية والسياسية، والوحدة بمفهومها الصحيح العملي المتناسب مع عالمنا المعاش. في تجمع الحج العظيم هذا العام يمكن الاستماع إلي ألوان الأحاديث الحلوة والمرة من الوافدين علي الأراضي المقدسة. كل حديث فيها يضيف مسؤولية علي عاتق الجميع، و مجموع تلك الائحاديث تصور المشهد الحالي لواقع الأمة الإلامية الكبري.. حديث الشعب العراقي الذي أرهقه و أزال بهجة حياته و فرض عليه الهوان والضعف الغازي بظلمه و تطاوله، و الحاكم بدكتاتوريته و سوء تدبيره. حديث الشعب الأفغاني الذي أحبط التعصبُ و ضيقُ الأفق أجرَ جهاده الطويل، و عرّض شعباً لعبث حفنة غافلة عنودة. حديث شعب البوسنة الذي تتعرض هويته للخطر و سيادته الوطينة للإبادة بفعل سياسة استئصال الإسلام التي تمارسها أمريكا و من لف لفها. حديث الشعب الفلسطيني الذي يرفع عالياً لواء العزة في انتفاضته المجيدة، و يبطل بدمه مفعول سيف القسوة والظلم الصهيوني. حديث شعب لبنان الذي سَخَر بمقاومته الباسلة من أسطورة عدم إمكان دحر الغاصبين المحتلين، و أنزل بهم هزائم مخزية. حديث شعوب آسيا الواسطي و شرق آسيا و أفريقيا و الأقليات المسلمة في أروبا و أمريكا، و كل منها يخبر عن آلام و أفراح و مصاعب و نجاحات. و أخيراً حديث شعب إيران الإسلام الذي يقدم بكل عز و افتخار للمشتاقين فصولاً من المقاومة و حرارة الإيمان و تجاربه اليومية في مواجهة المؤامرات و الأحقاد، و عزمه الراسخ في تحقيق المجتمع الإسلامي الأمثل. الأمة الإسلامية تقطع اليوم هذا الطريق اللاحب الطويل من

النجاحات والاخفاقات. الحكومات الإسلامية والشعوب الإسلامية تتحمل مسؤولية كبري تجاه هذا الواقع. العالم الإسلامي يمر بمرحلة حساسة من تاريخه، و بفهم طبيعة هذه المسؤولية و اتخاذ موقف ملتزم تجاهها يمكن تجاوز فصل من الضعف والنكد في كتاب تاريخ الإسلام، والانتقال إلي فصل آخر من فصول عزة العالم الإسلامي و عظمته و سطوع نجمه المادي والمعنوي. الغرب الذي يقف وراء تركيز عوامل الضعف والتخلف في البلاد الإسلامية، يعاني اليوم من عقد مستعصية كبري. فساد المادية و نظام سلطة رؤوس الأموال بكشف بالتدريج عن توغله إلي قواعد تلك الحضارة المادية، و يبرز رويداً رويداً تلك الأمراض المزمنة التي كانت مختفية تحت الوهج المبهر للتقدم الصناعي، و ينبئهم بقرب الأزمة. العالم الإسلامي يحس بهبوب نسيم الصحوة الإسلامية علي وجهه المرهق الملتهب. و يري مظاهر لك في كل بقاع العالم الإسلامي خاصة في إيران العزة والجهاد، و كذلك في فلسطين و لبنان. نور الأمل يملأ قلوب الشباب في كل مكان، و طلاسم تحكّم الغرب و إهانته و تحقيره قد انفظّت. و هذه الفرصة لم تتوفر مجاناً، بل بتضحية آلاف الأرواح الطاهرة علي هذا الطريق. و ما نستقبله من درب هو أيضاً صعب طويل، لكنه مفعم باليقين و خال من أي شك و ترديد. الشعب الفلسطيني أخذ علي عاتقه اليوم السهم الأكبر من مسؤولية شقّ هذا الطريق والسير عليه. و علي الجميع أن يعاضدوا هذا الشعب المظلوم و الشجاع والمتيقظ. الشعوب الأخري تستطيع بمناصرتها الشعب الفلسطيني البطل أن تفي بسهمها في مواصلة هذا الطريق. العدو المستكبر الذي يري في الصحوة الإسلامية تهديداً لأطماعه و مصالحه العدوانية، عمد إلي أهم ما في يده من سلاح لمواجهة هذا المدّ المتصاعد، و هو

سلاح الحرب النفسية: بثّ اليأس، الاستهانة بالهوية، استعراض العضلات، و سيشهد المستقبل ممارسة آلاف الآليات الإعلامية الأخري.. كل ذلك من أجل بث اليأس في المسلمين من مستقبلهم، و دعوتهم إلي مستقبل منسجم مع أهدافه الخبيثة. هذه الحرب الثقافية والنفسية منذ بداية عصر الاستعمار حتي الآن كانت أمضي أسحلة الغرب في فرض سيطرته علي البلدان الإسلامية. و كان غرض هذه السهام السامة بالدرجة الأولي النخبات والمثقفين ثم سائر الجماهير. و مواجهة هذه الدسيسة إنما يكون بالإعراض عن ثقافة الغرب المتهكمة المفروضة. الثقافة العربية يجب غربلتها بيد النخبات والمثقفين. يؤخذ منها ما كان مفيداً، و يلفظ من الفكر والعمل ما كان منها مضراً و مخرباً و مفسداً. والحَكَم في هذه الغربلة الكبري الثقافةُ الإسلاميةُ و ما يقدمه القرآن والسنة من فكر معطاء وضّاء و موجّه. هذا فصل أساسي من النضال الشامل الواعد الذي ينهض به علماء الدين والمثقفون والنخبات السياسية في جميع أرجاء العالم. علي أمل أن يستطيع حج هذا العام نرسيحَ و تقوية عزم الجميع علي قطع هذا الطريق المبارك الكريم. أسأل اللَّه سبحانه و تعالي لكل حجاج بيت اللَّه الحرام توفيق حج مقبول، و عطاء ثرا من بركة هذا الموسم الفريد. والتحيات المباركات بسعة بركات اللَّه و فضله و رحمته لحضرة بقيةاللَّه الأعظم أرواحنا فداه و عجل اللَّه فرجه، الذي يُحتمل حضوره المبارك في هذا الموسم السنوي، راجياً قبول دعائه المستجاب بحقّ الجميع. والسلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - علي الحسيني الخامنئي - 6 ذي الحجة 1421 ه

پيام به مناسبت پايان يافتن دوره ى پنجم مجلس شوراى اسلامى

پيام به مناسبت پايان يافتن دوره ي پنجم مجلس شوراي اسلامي بسم اللَّه الرحمن الرحيم پايان يافتن دوره ي پنجم مجلس شوراي اسلامي مناسبت شايسته ئي است براي قدرداني از خدماتي كه نمايندگان

محترم ملّت در اين دوره ي قانونگذاري، به كشور و به مردم برگزيننده ي خويش تقديم داشته اند. هر دوره ي مجلس براي نمايندگان آن، كارنامه ئي است كه در كنار نظاير خود، تاريخ و سرنوشت ايران و انقلاب را رقم ميزند و محاسبه ي الهي و داوري تاريخ را در باره ي آنان، شكل مي بخشد. بيشك هر اقدام خيرخواهانه و سخن و عملي كه براي رضاي خدا و مصالح كشور و ملّت صادر گشته باشد، گوينده و عمل كننده ي آن را مشمول رحمت الهي و قضاوت نيك آيندگان قرار خواهد داد. مجلس پنجم كه پشتوانه ي انبوه ترين آراء انتخاب كنندگان را با خود داشت، حسناتي از اين قبيل را در سوابق ماندگار خانه ي ملّت به جاي گذارده است. از خداوند متعال مسئلت ميكنم كه خدمات شما را قبول فرمايد و توفيق عمل به وظيفه را در همه حال به شما ارزاني دارد و دعاي حضرت بقيةاللَّه ارواحنا فداه و هدايت و كمك خود را شامل حال شما فرمايد. والسلام عليكم - سيدعلي خامنه اي - 01/03/1379

پيام به مناسبت پيروزى ملت لبنان و عقب نشينى اسرائيل از مناطق اشغالى

پيام به مناسبت پيروزي ملت لبنان و عقب نشيني اسرائيل از مناطق اشغالي بسم اللَّه الرحمن الرحيم و مثل آنان در انجيل، چون كشتزاري است كه جوانه ي خود را از خاك برآورد، پس آن را مايه دهد تا ستبر شود، و بر ساقه ي خود بايستد، و دهقانان را به شگفت آورد، تا خدا از بالندگيِ آنان كافران را به خشم افكند. خدا به كساني از آنان كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده اند، آمرزش و پاداش بزرگ وعده كرده است. (قرآن مجيد) پيروزي ملت عزيز لبنان كه به بركت مقاومت شجاعانه و بي گُسَستِ جوانان حزب اللَّه و مقاومت اسلامي لبنان، بر

آن كشور مظلوم و مجروح ارزاني شد، پديده اي بزرگ و بي سابقه و سرشار از درس و عبرت است. اينك ملتهاي عرب و مسلمان براي نخستين بار شاهد عقب نشيني خفت بار و از سر ناچاريِ غاصبان صهيونيست از سرزميني مي باشند كه سالها آنرا ملك طِلقِ خود پنداشته و هر گونه گفتگو درباره ي آن را رد مي كردند. اين حادثه ي عظيم، منشأ مقايسه اي به ياد ماندني ميان دو گونه رفتار با دولت خشن و زورگويِ صهيونيست و حاميان بي انصافِ آن است : رفتاري از سر شجاعت و عدالت خواهي و متكي بر فداكاريِ مؤمنانه ي جوانان، و رفتاري از سر تسليم و گريز و متكي بر تصميم مستكبران .. پيروزي مقاومت اسلامي و سازمان حزب اللَّه سرافراز لبنان و موفقيت افتخار آميزي كه براي ملت خود آفريدند، به همه مي آموزد كه صراط مستقيم به سوي آزادي و استقلال، جز رفتار شجاعانه و عدالت خواهانه و متكي بر ايمان و آگاهيِ جوانان حق طلب نيست. اكنون همه ي معادلات سياسي و محاسبات مادي، مقهور فداكاري جوانان مؤمن و مخلصي شد، كه آرايش هاي فريبنده ي ارتش غاصب صهيونيست و قضاوتهاي عجولانه درباره شكست ناپذيري آن را به چيزي نگرفته و نيروي فداكاري و ايثاري را كه آيات باهره ي اسلام و قرآن در ذهن و دل آنان پديد آورده بود، به درستي ارج نهادند. به وعده ي الهي، اطمينان يافتند و جانهاي پاك خود را به ميدان بردند. اكنون درستيِ قضاوت روشن بيناني آشكار گشت كه علاج زورگوئي و قساوت صهيونيستهاي غاصب را فقط در منطق مقاومت و جهاد و ايثار مي ديدند. بيشك اين تجربه ي بزرگ، جوانانِ فداكارِ فلسطيني و ديگر جوانان

پاك نهادِ عرب را در راه مبارزه ي بي امان بر ضد دشمن غاصب و سفاك، پايدارتر از گذشته خواهد ساخت. اينجانب به همه ي جهان اسلام مخصوصاً به ملت لبنان كه چنين جواناني را در دامان خود پروردند و با دست و زبان و دل، آنها را ياري كردند و نيز به دولت لبنان كه اين فداكاريها را به طور شايسته پاس داشتند و بخصوص به رهبران و آحاد حزب اللَّه و مقاومت اسلامي لبنان كه در اين مبارزه ي دشوار، هرگز از پاي ننشستند، صميمانه تبريك مي گويم و آنان را به صبر و توكل و مقاومت تا تحقق آخرين هدفهايشان توصيه مي كنم. درود خدا و بندگان صالحش بر شما و همه ي مجاهدان في سبيل اللَّه. والسلام عليكم و رحمةاللَّه - سيدعلي خامنه اي - 04/03/1379

پيام به مناسبت افتتاح ششمين دوره ى مجلس شوراى اسلامى

پيام به مناسبت افتتاح ششمين دوره ي مجلس شوراي اسلامي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم آغاز هر دوره از مجلس شوراي اسلامي، براي ملت ايران، سرآغاز مرحله ي نويني از حركت دسته جمعي اين ملت بزرگ به سوي آرمانها و آرزوهاي مادي و معنوي است. مظهر تلاش ديگري است كه مردم انقلابي و مسؤوليت شناس ايران براي تحقق خواسته هاي دست نيافته و برآوردن نيازهاي برنيامده، و ترميم ويرانيهاي باقيمانده، و اصلاح فسادهاي پديد آمده، و مهار تهديدهاي از پرده برون افتاده، در عرصه ي تعيين كننده ي قانونگذاري از آن خود بروز مي دهند و در انتظار نتايج اين تلاش مبارك مي نشينند. روز نوي است كه از آن انتظار دستاوردي ديگر مي رود، و نوروزي است كه رويش و بهار ديگري را نويد مي دهد. تشكيل بهنگام هر دوره از مجلس، نشانه ي آن است كه اين عزم ملي و كوششي كه خدمتگزاران ملت در هموار

كردن مسير آن به كار برده اند، مشمول عنايت و تفضل خداوند واقع شده و ابر كرامت پروردگار بر آن باريده است، اين جانب خاضعانه جبهه ي سپاس بر درگاه لطف الهي فرود مي آورم و از توجهات حضرت بقيةاللَّه (ارواحنافداه) و دست حمايتگر و دعاي گره گشاي آن ولي حقيقي ملت ايران تشكر مي كنم، و به روان بنيانگذار حكومت مردمي در ايران، امام راحل رفيع الشأن درود مي فرستم. همچنين وظيفه ي خود مي دانم از ملت بزرگ ايران كه در اين دوره نيز با شركت در انتخابات، چهره ي شاداب و عزم راسخ و دل پُراميد خود را در معرض داوري افكار عمومي جهانيان قرار دادند و اتكاء نظام اسلامي را به پشتيباني خويش بار ديگر به رخ خرده گيران و شايعه پردازان كشيدند، متواضعانه سپاسگزاري نمايم، و از شوراي نگهبان، وزارت كشور، هيئتهاي اجرايي و نظارت، صدا و سيما و ديگر سازمانها و افرادي كه در اين آزمون بزرگ، نقش مؤثري برعهده گرفتند، تقدير و تشكر كنم. اين فرصت را همچنين براي سپاس از نمايندگان محترم مجلس پنجم كه دوره يي پُرتلاش و پُرحادثه را از سر گذرانيدند، مغتنم شمرده و براي آنان به شمار اقدامها و تلاشهاي صادقانه و به وزن اخلاص و مجاهدتي كه مبذول داشته اند، از خداوند متعال كريمانه و ياد و نام نيك مسألت مي كنم. اكنون نمايندگان مجلس ششم را كه در سال مزين به نام بلند امير مؤمنان و پيشواي پرهيزگاران و دادگستران (عليه السّلام) بر مسند قانونگذاري تكيه زده اند، به نكات لازمي تذكر مي دهم: 1- اين بار نيز مانند بيشتر دوره هاي گذشته، مجلس شوراي اسلامي با اكثريتي همدل و هماهنگ با رئيس دولت آغاز مي شود. بي شك اين يك حادثه ي تصادفي

نيست. انتظار رفع مشكلات و تأمين نيازها از دولت، مردم را بر گزينش نمايندگاني وادار مي سازد كه آنان را همراه و كمك كار دولت در برآمدن اين مقصود تشخيص داده اند. پس نخستين هدف براي نمايندگان بايد اين باشد كه در قلمرو قانونگذاري، به گشودن گرهها و از ميان برداشتن مشكلات زندگي مردم همت گمارند و هيچ انگيزه يي را بر آن مقدم ندارند. بي شك نبايد متوقع بود كه همه ي مشكلات در زماني كوتاه از ميان برود. ليكن آنچه مردم را خرسند و خشنود مي سازد مشاهده ي اهتمام و جديت نمايندگان و لمس كردن آثار محسوس آن است و اگر اين انتظار برآورده نشود، اعتماد آنان به برگزيده ي خود نيز ديري نخواهيد پاييد. 2- در ميان گرفتاريها و مشكلات عمومي، شناخت فوريتها و اولويتها، هنر بزرگ مجلس شوراي اسلامي است. مشكلات عموميتر، محسوستر، مرارت بارتر را بايد جست و به رفع آنها همت گماشت. مسأله ي اشتغال، مسأله ي ارزش پول ملي، مسأله ي امنيت، مسأله ي گراني و مسائل چند ديگري هست كه براي پرداختن به آن از همه ي فرصتها بايد بهره جست و زمان نمايندگي را كه بسي زودگذر است، براي گشودن اين گرهها بايد مغتنم شمرد. خطاي بزرگ آن است كه اين خواسته هاي حقيقي مردم به دست غفلت سپرده شود و خواسته هاي جناحي و حزبي و شخصي به جاي مصالح ملي بنشيند. 3- نمايندگان محترم غالباً وابسته به قشرهاي متوسط و برخاسته از متن توده هاي ميليوني مردم اند، توقع مي رود كه ميان آنان و توده هاي مردم به ويژه مستضعفان و محرومان، رابطه يي مداوم برقرار باشد و رنجها و محروميتها و خواستهاي حقيقي و فوري اين قشرها، در مجلس كه خانه ي ملت

و محل اميد آن است، انعكاسي شايسته بيابد. نماينده يي از همت و نظر بلند برخوردار است كه از صف صدرنشينان و برخورداران عبور كرده خود را به دورافتادگان و كوته دستان برساند و با آنان و براي آنان باشد. 4- مجلس شوراي اسلامي مي تواند سرچشمه و مظهر وفاق ملي و آرامش و اعتماد عمومي، و يا خداي نخواسته منشأ دودستگي و تشويش و اضطراب دلها و فكرها شود. محسوسترين و نقدترين هديه ي نمايندگان محترم به مردمي كه آنان را به مجلس فرستاده اند، آن است كه با منش و گفتار خود، اميد و نشاط و آرامش را بر فضاي عمومي كشور حاكم سازند و گفتارها و نطقهاي خود را همچون الگويي از رفتار سياسي سالم و سرشار از سماحت و تحمل و انصاف، تنظيم كنند. 5- همكاري دلسوزانه با قواي ديگر و كمك به پيشرفت برنامه ي توسعه كه اكنون دستور كار قوه ي مجريه است، فصل مهمي از وظايف مجلس شوراي اسلامي است. امروز نيز بحمداللَّه در رأس دستگاه اجرايي كشور، روحاني برگزيده يي قرار دارد كه از ياران و ارادتمندان امام و خود آراسته به علم و عمل و وابسته به بيت رفيع روحانيت و سيادت است. همكاري از دو سو ميان دستگاههاي قانونگذاري و اجراء مي تواند راه پيشرفت كشور را هموار و حركتهاي سازنده را روان و شتابان سازد. بديهي است كه اين به معناي كوتاهي ورزيدن در وظايف نظارتي مجلس نيست. مجلس بايد بذل اعتماد خود به كارگزاران عالي دولت را مرهون ملاكهاي: تعهد و تدين، كارايي و كارشناسي، وفاداري به نظام و به مردم قرار دهد و در نظارت قانوني بر عملكرد آنان جدي باشد.

6- آخرين و مهمترين سخن آن است كه مجلس شوراي اسلامي، ركن مهم نظام اسلامي و انقلابي است و بايد پايگاه مستحكم اسلام و انقلاب باشد. چنين بوده و به تأييد الهي چنين نيز خواهد بود. دشمنان سيلي خورده ي انقلاب و شبكه ي تبليغاتي جهاني آنان، وانمود مي كنند كه مجلس ششم، نه در خدمت آرمانهاي اسلام و انقلاب، كه در سمت و سوي منتقدان و معارضان آن است. يك بار ديگر نيز در حوالي انتخابات رياست جمهوري در خرداد 76 شبيه همين ترفند تبليغاتي با هدف روحيه بخشيدن به معارضان نظام اسلامي و مأيوس كردن انقلابيون در ايران و جهان، با جنجال و سر و صداي فراوان به راه افتاد. موضعگيري صريح و قاطع و مستمر رئيس جمهور مؤمن و انقلابي، در آن نوبت نقشه ي دشمن را خنثي كرد. امروز نيز موضعگيري بهنگام و صريح مجلس شوراي اسلامي، بايد دشمنان را مأيوس سازد. دفاع قاطع و آشكار نمايندگان از انقلاب و نظام اسلامي و راه روشن و ماندگار امام عظيم الشأن، و تبرّي از بلندگوهايي كه با تكرار شعار ارتجاعي «جدايي دين از سياست» در انديشه ي حذف جهاد خونين بيست وچند ساله ي ملت ايران براي استقرار نظام مترقي جمهوري اسلامي اند، تلاش پُرهزينه ي دشمن را بيهوده خواهد ساخت. اين كمترين انتظار ملت انقلابي و مسلمان از نمايندگان مجلسي است كه با خون شهيدان و مجاهدت ايثارگران پديد آمده و برقرار مانده است. كمك و هدايت الهي را براي شما برادران و خواهران عزيز مسألت مي كنم و همه ي شما را به خدا مي سپارم. سيد علي خامنه اي - 06/03/1379

پيام تسليت به مناسبت درگذشت حجةالاسلام سيد على اكبر ابوترابى به همراه آيةاللَّه سيد عباس زوينى ابوتر

پيام تسليت به مناسبت درگذشت حجةالاسلام سيد علي اكبر ابوترابي به همراه آيةاللَّه

سيد عباس زويني ابوترابي، پدر ايشان بسم اللَّه الرحمن الرحيم با اندوه و تاسف فراوان خبر درگذشت عالم مجاهد خستگي ناپذير، حجةالاسلام آقاي حاج سيدعلي اكبر ابوترابي و پدر بزرگوارش آيت اللَّه آقاي حاج سيدعباس قزويني ابوترابي را دريافت كردم. اين پدر و پسر پارسا و پرهيزگار، در راه ضيافت بارگاه حضرت ابي الحسن الرضا عليه آلاف التحية والسلام بودند كه به لقاءاللَّه و با فضل و كرم او به ضيافت اولياء مقرب الهي نائل آمدند و انشاءاللَّه در بهشت رضاي خداوند كه پاداش يك عمر مجاهدت و صبر و استقامت و پاكدامني آنان است مستقر گرديدند. پسر، پس از سالها حضور در ميدانهاي مبارزه ئي دشوار با نظام طاغوتي، و پس از مشاركت شجاعانه در صحنه ي جنگ تحميلي، سالهاي درازي محنت اسارت در دست دشمن نابكار و فرومايه را چشيد و مبارزه ئي دشوارتر از گذشته را در اردوگاههائي آغاز كرد كه او در آن ها، همچون خورشيدي بر دلهاي اسيران مظلوم ميتابيد، و چون ستاره ي درخشاني، هدف و راه را به آنان نشان ميداد، و چون ابري فيّاض، اميد و ايمان را بر آنان ميباريد. و پدر، با صبر و متانت يك فقيهِ فيلسوف و عارف فقدان و هجران چنين پسري را تحمل ميكرد و آنچه را در حوزه هاي دانش و دين آموخته بود، در عمل و منش خويش تجسّم مي بخشيد. اينجانب حادثه ي تاسفبار اين پدر و پسر عزيز را به همه ي بازماندگان و دوستان و ارادتمندان ايشان و به همه ي آزادگان گرامي و به عموم اهالي تهران و قزوين بخصوص حوزه هاي علميه و علماي اعلام و بالاخص به جناب حجةالاسلام آقاي حاج سيدمحمد ابوترابي تسليت ميگويم و علو

درجات آنان را از خداوند بزرگ مسئلت ميكنم. سيدعلي خامنه اي - 12/03/1379

پيام تبريك به دكتر رمضان عبداللَّه دبير كل حركت جهاد اسلامى فلسطين

پيام تبريك به دكتر رمضان عبداللَّه دبير كل حركت جهاد اسلامي فلسطين بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جناب دكتر رمضان عبداللَّه دبير كل حركت جهاد اسلامي فلسطين با سلام و تحيت پيام تبريك جنابعالي را به مناسبت پيروزيهاي بزرگ ملت لبنان كه به بركت مجاهدت جوانان مخلص حزب اللَّه و مقاومت اسلامي تحقق يافته است دريافت كردم. در حقيقت اين پيروزي متعلق به همه ي كساني است كه ايمان و عزم خود را بر مبارزه با صهيونيستهاي غاصب حفظ كرده و وسوسه ي سازش و تسليم در برابر دشمن عنود و زياده خواه را به دل راه نداده اند. اين پيروزي از آنِ همه ي كساني است كه قدرت اراده و ايمان مردم را قدر مي دانند و هيچ سلطه ي استكباري و ظالم را شكست ناپذير به حساب نمي آورند. اين پيروزيِ مدعاي شما فلسطينيان مبارز است كه با دست خالي و به نيروي جوانان شجاع و مظلوم خود، عرصه را بر حاكميت غاصبانه ي صهيونيستها در فلسطين تنگ كرده ايد. اين پيروزيِ حق است و حق هرگاه با عزم و ايمان همراه شود پيروز است. صهيونيستهاي غاصب و ظالم بايد بدانند كه اين نسل جوان مؤمن فلسطيني و لبناني شكست ناپذير است. مبارزه ي مؤمنانه و صبورانه ي ملت فلسطين را نمي توان با معاملات سياسي يا فشار نظامي و امنيتي يا بوقهاي مزدور تبليغاتي متوقف كرد. همچنان كه نيروي ايستادگي و استقامت ملت عظيم الشأن ايران را نمي توان با شيوه هاي كهنه و از كارافتاده يي كه در دو دهه ي اخير بارها از سوي صهيونيستها و حاميانشان تكرار شده و شكست خورده است، مقهور كرد. بار ديگر تأكيد مي كنم كه فلسطين

متعلق به ملت فلسطين است و سلطه ي غاصب، دير يا زود ناچار به تسليم در برابر اين حقيقت خواهد شد. امروز جوانان مسلمان و مبارز فلسطين حامل وظيفه يي بزرگ و تاريخي اند و بايد به نصرت الهي و وعده ي قطعي او دل بسپرند و آينده را با اميد و ايمان و مجاهدتي كه امروز مي ورزند به ملت و كشور خود هديه كنند. و ان اللَّه علي نصرهم لقدير. والسّلام عليكم - سيد علي خامنه اي

پيام به آقاى دكتر بشار اسد به مناسبت درگذشت آقاى حافظ اسد

پيام به آقاي دكتر بشار اسد به مناسبت درگذشت آقاي حافظ اسد بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم انا للّه و انا اليه راجعون جناب آقاي دكتر بشاراسد ضايعه درگذشت تأسف بار جناب آقاي حافظاسد رئيس جمهور فقيد كشور برادر سوريه را به شما و ديگر اعضاي خانواده محترم آن مرحوم، دولت و ملت بزرگ سوريه تسليت مي گويم . او يكي از شخصيت هاي مبارز و ممتاز جهان عرب و اسلام بود كه در طول حيات پرثمرش مصدر خدمات بزرگي به ملت سوريه و جهان عرب بود. وي بي ترديد در طي سه دهه گذشته استوانه مقاومت در بين دولت هاي خط مقدم جبهه و عامل مهمي در جلوگيري از سقوط خط پايداري در برابر صهيونيسم و حاميانش بشمار مي آمد. نقش آن مرحوم در تقويت همبستگي بين جهان عرب و امت اسلامي را نمي توان به آساني فراموش كرد. وي در پيروزي اخير مقاومت اسلامي جنوب لبنان نقش انكارناپذيري داشت. استمرار مبارزه در سرزمين هاي اشغالي فلسطين مرهون حمايتهاي بيدريغ وي بود. از زمان وقوع انقلاب اسلامي ايران تاكنون دولت و ملت سوريه به رهبري آن فقيد سعيد همواره از اين انقلاب، علي رغم همه فراز و نشيب هاي منطقه اي و بين المللي، حمايت مي كرد.

زيرا به حق تشخيص داده بود كه تشكيل حكومت اسلامي ايران موازنه قوا را به نفع نيروهاي انقلابي جهان اسلام بهم زده است و لذا از اين انقلاب الهي حتي به قيمت تحمل بعضي فشارها حمايت مي كرد. رجاء واثق دارم كه ملت رشيد و سرفراز سوريه راه آن بزرگ مرد را در جهت اعتلاي ملّي وحدت و يكپارچگي، حفظ استقلال و پايداري در برابر صهيونيسم و حاميانش ادامه خواهد داد. دولت و ملت جمهوري اسلامي ايران نيز كماكان خود را يار و همسنگر دولت و ملت سوريه دانسته و در غم از دست دادن آن پير عرصه مبارزه، شريك شما، خانواده محترم آن مرحوم، دولت و ملت شريف سوريه مي داند. از خداوند تبارك و تعالي براي آن فقيد سعيد رحمت و مغفرت الهي را خواستارم . سيد علي خامنه اي - 21/03/1379

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامى به اجلاس هزاره ى رهبران دينى جهان

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به اجلاس هزاره ي رهبران ديني جهان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم الحمدللَّه ربّ العالمين و صلّي اللَّه علي جميع انبياء اللَّه و رسله، سيّما علي خاتم النّبيين محمّد و اله الطّاهرين والسّلام علي بقيّةاللَّه في الارضين. گردهمايي نمايندگان اديان عالم را كاري شايسته و مبارك مي شمارم و از خداوند متعال، توفيق عمل به گفته ها و تداوم تلاش براي بهره مند كردن بشريت از دين الهي را مسئلت مي كنم. رهبران اديان، امروز خود را جانشينان پيامبران و دنباله روان و ادامه دهندگان راه آنان مي شمارند. هدف اديان چه بوده و پيامبران به مخاطبان خود، چه پيامي را از سوي خداوند متعال عرضه كرده اند؟ پاسخ به اين سؤال بايد امروز راه و روش همه ي كساني را كه پرچم اديان را در دست دارند، روشن سازد. بي شك اديان

همگي فلاح و رستگاري و نجات انسان را هدف خود دانسته اند و هر يك به تناسب زمان و مكان و ظرفيت مخاطبان، برنامه يي را از سوي خداوند به ميان مردم آورده اند. آنان عموماً براي ابلاغ و تحقق بخشيدن به پيام خود، متحمل مجاهدتي دشوار و طولاني گشته و نمونه هاي ممتازي از فداكاري در راه عقيده و راه خود را در يادها ماندگار ساخته اند. اين جهاد و تلاش مؤمنانه، براي رستگاري مردم و در راه خدا و عموماً در برابر اميال و غرض ها يا در برابر جهالتهايي كه صاحبان اغراض به آن دامن مي زده اند، بوده است. تاريخ جهان و كتابهاي مقدس اديان، سرشار از ذكر اين مجاهدتها و تجليل از آن مجاهدان است. دين خدا، رستگاري را براي مردمي خاص و زماني خاص و منطقه يي خاص نمي خواهد، آن را بر مردم تحميل نمي كند، و آن را مخصوص بخشي از عرصه هاي زندگي آنان نمي داند. بلكه همه ي مردم در همه جا و همه وقت و نسبت به زندگي فردي و اجتماعي خود، مخاطب پيامبران خدايند، و آنان با جلب ايمان و خرد و تلاش انسانها، هدايت الهي را به آنان هديه مي كنند و صراط مستقيم به سوي فلاح و صلاح را در برابر آنان مي گشايند. شايسته نيست كه برنامه ي پيام آوران سعادت انسان را به عمل فردي در رابطه ي روحي او با خدا منحصر دانسته و عرصه ي عظيم رابطه ي انسان با انسان، فرد با جامعه، انسان با محيط زيست، و تشكيل نظام اجتماعي و سياسي را از آن محروم بدانيم. از نظر ما همه ي پيامبران خدا در اين خطّ روشن، راه پيموده اند و ما به همه ي پيامبران

ايمان و عشق مي ورزيم: «لا نفرّق بين احد من رسله». اديان الهي دنيا را پرورشگاه آدمي و محلّ امتحان او مي دانند و منحصراً راه تعالي معنوي بشر را در بناي دنيايي سالم و به دور از عوارض طغيانها و خودخواهيها و تنگ نظريهاي قدرت طلبان و ضعف و جهالت و انفعال كوته نظران، دانسته اند و براي ايجاد چنين دنيايي مجاهدت كرده اند. رها كردن و بي اعتنايي به طبيعت و نيروها و قوانيني كه در آن براي تعالي انسان وديعه نهاده شده است، همانند تصرّف ظالمانه و فساد انگيز در آن محكوم و مردود است. سلامت محيط پرورش آدمي، به معناي آن است كه بشر با خداي خود، با درون خود، با همنوعان خود و با طبيعت پيرامون خود با صلح و سلامت رفتار كند. صلح به اين معناي عام يكي از بزرگترين نيازهاي بشر براي رشد و تعالي و رستگاري است. اين صلح بايد برخاسته از ايمان و انديشه باشد. انبياء كوشيده اند اين حقيقت را واقعيت ببخشند. محيط سكوت ناشي از زور و رعب و فريبي كه كارگزاران زر و زور در بخشهايي از عالم پديد مي آورند، با صلحي كه مبشّران رستگاري انسان بدان فرا مي خوانند، بكلّي متفاوت و متناقض است. صلح بايد بر مبناي عدالت و با معرفت به كرامت انسان و به دور از اغراض قدرتمداران عالم باشد. تحميل سكوت و تسليم بر مردمي كه به دفاع از حق پايمال شده ي خود برخاسته اند آن صلحي نيست كه پيام آوران صلح آسماني به آن دعوت كرده اند. در هميشه ي تاريخ، قدرت طلباني كه جز به اشباع هوسهاي سيري ناپذير خود نمي انديشيده اند خواسته اند از دين و رجال ديني نيز در راه مقاصد سلطه طلبانه ي

خود بهره كشي كنند. هيچ دين الهي اين نيرنگ بزرگ را تأييد نكرده است. بسياري از جنگهاي به ظاهر مذهبي آلوده به چنين سوء نيّتي بوده است. دين در خدمت سياستهاي سلطه طلبانه قرار نمي گيرد. دين حوزه ي سياست و اداره ي امور جوامع بشري را در قلمرو خود مي داند و همچون نظام سياسي متكي به عشق و ايمان مردم با آن سياستها مبارزه مي كنند. بسياري از ارباب سلطه و سياستمداران قدرت طلب، دين را از تصرّف حوزه ي سياست برحذر مي دارند و ميان دين و سياست مرزي عبورناپذير تعريف مي كنند. هر چند اين مرز هرگز مانع از دست اندازي آنان به حوزه ي دين و بهره كشي ابزاري از آن نشده است. امروز دنيا تجربه ي موفق تشكيل نظام سياسي براساس تعاليم ديني را در ايران اسلامي در برابر چشم خود دارد. بزرگترين چالش جمهوري اسلامي خنثي كردن مشكلاتي است كه از سوي قدرت طلبان بزرگ دنيا بر آن تحميل مي شود. آنان مايل نيستند در اين نقطه از جهان نيز هيچ مانعي بر سر راه تحميلها و ستمگريها و افزون طلبي هاي آنان خودنمايي كند. دوستان و ميهمانان! اگر رهبران اديان الهي مي پذيرند كه در جاي پيامبران نشسته اند، راه روشن آن پيام آورانِ فلاح و سعادت انسان، در برابر آنها است. اين راهي پرتلاش و پرمانع است، ولي در عين حال راهي است كه بهجت و رضايت رهرو خود، و در نهايت رضايت الهي را ميسّر و محقق مي سازد، «ولينصرنّ اللَّه من ينصره». والحمدللَّه ربّ العالمين - سيدعلي خامنه اي

پيام به سمينار نماز

پيام به سمينار نماز در ميان خصلتهاي نكوهيده كه سلامتِ جان و راحتِ زندگي را با خطر و مانع مواجه مي سازند، تكبّر از پُرآفت ترين آنها است.

خود برتربيني و سركشي برخاسته از آن، چه بسيار حقيقتها را ناشناخته، و چه راههاي فضيلت را ناپيموده مي گذارد، و چه كينه ها و خصومتهاي نابحق و چه زشتيها و ناهنجاريها كه پديد مي آورد. آري تكبّر، حجاب حقيقت، و خار راه فضيلت، و دشمن صفا و صداقت، و انگيزه ي دشمني و شرارت است. آحاد و جامعه هاي بشري از آغازِ عمر خود تا كنون، ضايعات بي شماري را از كبر و خودپسنديِ اقوام و افراد، و سركشي ها و تعصّبات ناشي از آن، تحمل كرده اند و مي كنند. عبادات اسلامي و بيش از همه نماز، براي زدودن اين آفت از جانِ آدميان، از جمله درمانهاي مؤثر و كارآمد مي باشند. نماز، آنگاه كه با حال و حضور و آداب، گزارده شود روح آدمي را به نيازمندي ذاتي وي آشنا مي سازد، و ريشه ي كبر و تفاخر و جبروتِ موهوم را در درونِ او مي سوزاند. خشوع در برابر پروردگار، نور بصيرت را بر دلِ او مي تاباند و سايه ي وَهْم آلودِ خود بزرگ بيني را از آن مي زدايد: «فرض اللَّه الايمان تطهيراً من الشرك والصلاة تنزيهاً من الكبر». چه نيكو است به سخن پيشواي پرهيزكاران و امير مؤمنان عليه السلام گوش فرا دهيم و ستايش نماز را در سالي كه مزيّن به نام والاي اوست، از بيانِ ستوده ي او بشنويم. در نهج البلاغه چنين آمده است. «و عن ذلك ما حرس اللَّه عباده المؤمنين بالصلوات والزكوات و مجاهدةالصيام في الايام المفروضات، تسكيناً لاَطرافهم و تخشيعاً لابصارهم و تذليلاً لنفوسهم و تخفيضاً لقلوبهم و اذهاباً للخُيلاء عنهم». يعني: خداوند بندگانِ مؤمن را بانمازها و زكاتها و روزه هاي دشوار از كبر و خودبيني محافظت و حراست مي كند: به پيكر آنان

آرامش مي بخشد، به ديدگان آنان فروتني مي دهد، نَفْس آنان را رام مي سازد، دلهاي آنان را افتادگي مي آموزد، و خودپسندي را از آنان دور مي كند. در كشور اسلاميِ ما همه ي آحاد مردم، بويژه بلندپايگان علمي و اجتماعي و مالي، به اين خصوصيات نيازمندند. بلاي طغيان، و تجاوز، و زورگوئي، و زياده طلبي، و تحقير ديگران، و ناديده گرفتن حقِ صاحبانِ حق، امروزه بزرگترين آفت جوامعِ بشري و جامعه ي جهاني است و علاج اين همه، در اين بيان والاي علوي عليه السلام است. توجّه به اين واقعيّتها، نقش برجسته ي نماز و نيايش را در چشم اهل بصيرت و انصاف آشكار مي سازد و اهتمام به ترويج و تعريف اين فريضه ي پر راز و رمز را، بر دوش آگاهان جامعه مي نهد. اينجانب ضمن سپاسگزاري از شما كه به كار نماز و معرفي و اقامه ي آن پرداخته ايد، بار ديگر بر توصيه هائي كه در پيامهاي گذشته كرده ام تاكيد مي ورزم، نسل جوان و نيك نهاد كشور را به قدرداني از فرصت نماز كه فرصت شكفتگي معنوي و پالايش روحي است فرا مي خوانم، به مسئولان فرهنگي و رسانه يي و همه مبلغان ديني اهميت ترويج اين فريضه و نقش بي همتاي آن در پرورش فضيلتها و زدودن فسادها را يادآور مي شوم، و از همه ي خدمتگزاران اين راه، و دلسوزان امر نماز كه با قلم و بيان و مال و آبرو و حضور خود، به اقامه ي نماز كمك مي كنند صميمانه تشكر مي كنم. اميد است همگي مشمول رحمت الهي و دعاي حضرت بقيةاللَّه (ارواحنافداه) باشيد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيد علي خامنه يي - 19/6/1379

پيام به سى وپنجمين نشست اتحاديه انجمنهاى اسلامى دانشجويان در اروپا

پيام به سي وپنجمين نشست اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان در اروپا بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم سلام

بر دانشجويانِ نشست سالانه ي انجمنهاي اسلامي فرزندان عزيزم از خداوند بزرگ مي خواهم كه شما را در دستيابي به قله هاي دانش و بينش و ابتكار علمي ياري فرمايد و دلِ ناآلوده و جوان شما را با پرتو ايمان و معنويت، روشن سازد. جوان ايران امروز بايد بداند كه دست تقدير، او را در مقطعي قرار داده كه براي ملت و تاريخ او تعيين كننده است. نسل دانش پژوهِ امروز، مي تواند در بناي كشوري مستقل و مقتدر و پيشرو سهيم گردد و بناي شامخي را كه نسل انقلاب با فداكاريهاي كم نظير خود در ميان طوفان ستيزه ها و كينه ورزيها برپا داشت، استحكام و ماندگاري بخشد و هشيارانه از آن حراست كند. اين مسئوليّتي و نيز افتخاري عظيم است. نظم ظالمانه ي كنوني جهان و فرهنگي كه آن را پديد آورده و در عين حال از آن بشدّت تاثير پذيرفته است، برآنند كه خود را بر همه ي ملتها و همه ي فرهنگها تحميل كنند و با هر كانون مقاومتي بيرحمانه و كينه جويانه به ستيزه گري برخيزند. امروزه نظام مقدس جمهوري اسلامي يكي از مقاومترين اين كانونها و بگمان من، مقاومترين آنهاست. اين مقاومت، نه بر اثر عصبيت جاهلانه و كوته نظرانه، بلكه از سر معرفت و اصالت و احساس مسئوليّت است. اين مقاومتِ ملتي است كه هويّت و رفتار ستمگرانه و متكبّرانه و مزوّرانه ي سردمداران سودجوي نظام استكبار جهاني را بخوبي شناخته و با الهام گيري از معرفت و فرهنگ غني و ريشه دار اسلاميِ خويش، از خواست جبّارانه ي آن سرپيچيده است. اين مقاومتي آگاهانه و نيز مؤمنانه است، و از اينرو دشنام سبكسرانه و كارشكنيِ موذيانه از سوي جبهه ي استكبار و همه ي خيل

و حَشَم سياسي و رسانه ئي و امنيّتي او، نتوانسته است در آن اثر بگذارد و از اين پس نيز نخواهد توانست ان شاءاللَّه. عزيزان! ملت خود، فرهنگ خود، ايمان خود، نظام اسلامي سرافراز خود را قدر بدانيد و خود را براي ياري رساندن و نقش آفريني در آن آماده سازيد. فضل الهي و دعاي حضرت و ليّ عصر ارواحنا فداه شامل حال شما باد. سيد علي خامنه اي - 19/6/1379

پيام تسليت به مناسبت درگذشت آقاى احمد كمال

پيام تسليت به مناسبت درگذشت آقاي احمد كمال بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم درگذشت تأسف انگيز شاعر آزاده ي خراسان، دوست همدل ديرين، آقاي احمد كمال را به جامعه ي ادبي و بخصوص شاعران و هنرمندان آن ديار فرهنگ و ادب، و نيز به خانواده و بازماندگان آن انسان شريف و مؤمن تسليت عرض ميكنم. مرحوم احمد كمال سخنسرائي بزرگ و ارجمند بود كه هم خلعت فاخر قصيده ي خراساني، به شخصيت انساني او جلال و جمال بخشيده بود و هم خصال والاي او مايه ي آبرو و زينت شعر فارسي گشته بود، او مردي پاك سيرت، پارسا و پرهيزگار، آزاده و بلند نظر بود. او گوهر و شعر و هنر را به بازار سوداگري هاي مادي نبرد و قدر آن را نشكست. او زبان گوياي خود را در خدمت بزرگداشت ارزشهاي معنوي و ديني - و نه اهانت به آن - به كار گرفت. او دلي مؤمن، روحي بردبار و مهربان، تني متواضع و خاكسار، و انديشه ئي پاك و تابناك داشت. او پهلواني فروتن و شاعري حقگو و هنرمندي ديندار بود. با شرافت و پاكدامني زندگي كرد و با سربلندي و نيكنامي به ديدار حق شتافت. رحمت خدا بر او و گرمترين درودها بر نام و

ياد او باد. سيد علي خامنه اي - 30/6/1379

پيام به مناسبت هفته ى دفاع مقدس

پيام به مناسبت هفته ي دفاع مقدس هفته ي دفاع مقدس نمودار مجموعه اي از برجسته ترين افتخارات ملت ايران در دفاع از مرزهاي ميهن اسلامي و جانفشاني دلاورانه در پاي پرچم برافراشته ي اسلام و قرآن است. و در اين مجموعه ي تابناك درخشنده ترين و نفيس ترين نگين گرانبها ياد و خاطره شهيدان است. آنان جوانان و جوانمردان رشيد و پاك سرشتي بودند كه با آگاهي و درك والاي خود موقعيت حساس كشور را تشخيص دادند و وظيفه ي بزرگ جهاد در راه خدا را مشتاقانه پذيرا شدند، هيچ ملتي و كشوري بدون چنين مجاهدتها به عزّت و تعالي دست نخواهد يافت. كشور ما مديون فداكاري اين جانهاي عزيز و خانواده هاي صبور آنهاست. هر ملتي كه چنين دلاوران آگاه و شجاعي را در دامان خود پرورده باشد حق دارد به آنان ببالد و آنان را الگوي تربيت جوانان خود در همه ي دورانها بداند. رحمت خدا و درود پيامبران و فرشتگان و بندگان صالح او بر اين ارواح طيب و طاهر باد. سيد علي خامنه اي - 31/06/79

پيام به مردم فلسطين

پيام به مردم فلسطين بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم رژيم جنايتكار و اشغالگر فلسطين، بار ديگر قساوت و ددمنشي خود را با تجاوز به حريم مقدسات و آلوده ساختن محيط پاك و مطهر مسجدالاقصي و كشتار مسلمانان آغاز كرد. نمازگزاران را به خاك و خون كشيد و فرزند خردسال را در آغوش پدر بر روي دستان او به گلوله بست و به شهادت رساند؛ و صحنه هاي وحشيانه و شرارت بار پنجاه ساله را يكبار ديگر تكرار نمود؛ با اين طمع خام كه بتواند شعله هاي جهاد آزاديبخش و مبارزات حق طلبانه و خستگي ناپذير را خاموش و روند سازشهاي خفت بار را هموار و اغراض و

اطماع خود را بر سازشكاران بيش از پيش تحميل نمايد. اما اين بار نيز، همچون گذشته از اين جنايات هولناك طرفي نخواهد بست و نقشه هاي شوم و اوهام شيطاني او نقش بر آب خواهد شد. به دنبال اين شرارت ضد بشري و كينه توزانه، امواج خروشان اعتراض، مردم فلسطين، مسلمانان و مبارزان را فرا گرفته و تظاهرات مردمي و دانشجويي در جاي جاي كشورهاي اسلامي به راه افتاده و انتفاضه جان تازه يي يافته و راه جهاد اسلامي پُررهروتر شده است. امروز مسلمانان هشيار و بيدار در تظاهرات گسترده و پُرشور ضمن سردادن شعارهاي حق طلبانه از مسؤولين كشورهاي اسلامي درخواست مي كنند كه راه جهاد را بگشايند و اجازه دهند مسلمانان به اين وظيفه ي مهم به عنوان تنها راه حل عمل نموده و اشغالگران را از سرزمينهاي غصب شده بيرون كنند تا فلسطينيان به سرزمين و خانه هاي خود برگردند. امروز موج محكوميت حاكمان اشغالگر دامنه دارتر شده و راه سازشكاري كم رونق تر گرديده و هر روز بي نتيجه بودن آن بر همگان روشن تر مي شود. امروز سير حمايتهاي مادي و معنوي و سياسي از حركتهاي جهادي و انتفاضه رو به گسترش است. امروز صداي مدعيان دروغين حقوق بشر بي اثر گرديده و طبل رسوائي حاميان اسرائيل به صدا در آمده و ماهيت مزورانه ي آنان برملا گرديده است تا جايي كه بسياري از آنان نمي توانند از محكوم كردن اين جنايات خودداري كنند. اگرچه اين فاجعه ي كريه و زشت با هدف تحميل اغراض و خواسته هاي نامشروع حاكمان صهيونيست بر مذاكره كنندگان سازش به وقوع پيوست، ولي ملت شجاع فلسطين اين گفتگوها را محكوم و عرصه را بر آنان تنگ تر خواهد ساخت و سرنوشت ذلت بار آن را

تغيير خواهد داد و اين مجاهدتها با وعده هاي نصرت الهي روزي به بار خواهد نشست و سرزمينهاي تصرف شده آزاد و سرمايه هاي به تاراج رفته به صاحبان اصلي آن باز خواهد گشت. اين حماسه در ادامه مبارزات بر حق مردم فلسطين و به وسيله ي نسلهاي تازه و آموزش ديده ي راه انقلاب و جهاد و با اتكاء به تجربيات گرانبهاي آن به وقوع پيوسته و نشان دهنده ي آن است كه نسل امروز، راه صحيح را براي پيروزي دريافته و با عزم و تصميم آن را خواهد پيمود. من به همه ي ملت مظلوم فلسطين به ويژه جهادگران و پيروان راه انتفاضه درود مي فرستم و بشارت مي دهم كه نهضت شما هر روز با استقبال بيشتر مسلمانان و انقلابيون مواجه خواهد شد و اشغالگران را بر سر جاي خود خواهد نشاند ان شاءاللَّه. جمهوري اسلامي ايران هم چنان باافتخار به حمايت و تأييد خود از اين حركت مقدس ادامه خواهد داد و دعاي خير فرزندان راستين خود را بدرقه راهتان خواهد ساخت. ان تنصروا اللَّه ينصركم و يثبت اقدامكم سيّد علي حسيني خامنه اي - ششم رجب 1421 - 13/07/1379

پيام به نخستين اجلاس پژوهشى امر به معروف و نهى از منكر

پيام به نخستين اجلاس پژوهشي امر به معروف و نهي از منكر هر چند فريضه ي امر به معروف و نهي از منكر يكي از بزرگترين واجبات اسلامي است و توصيه به آن در قرآن و گفتارهاي پيامبر خدا (صلّي اللَّه عليه وآله وسلّم) و امير مؤمنان و ديگر امامان : داراي لحني كم نظير و تكان دهنده است، ولي اگر كسي از اين همه چشم پوشي كند و تنها به نداي خرد انساني گوش بسپرد، باز هم بيشك اين عمل سازنده را فريضه و تكليف خواهد

شمرد. به نيكي خواندن و از بدي برحذر داشتن را كدام خِرَدِ سالم، ستايش نميكند؟ و كدام انسان خيرخواه و حسّاس، از آن روي ميگرداند؟ هنگامي كه به اين وظيفه عمل شود، به تعداد آمران و ناهيان، دعوت به خير در ميان مردم صورت ميگيرد، و بيگمان لبيك گويانِ به اين دعوت نيز كم نخواهند بود. اين فراخواني، بگمان زياد بر خود داعيان نيز نشانه ي نيك برجاي ميگذارد و از دو سو راه صلاح را هموار ميسازد. كار نيكي كه مخاطب خود را به آن امر ميكنيم و رفتار زشتي كه وي را از آن برحذر ميداريم، هر چه بزرگتر و تأثير اجتماعي يا فردي آن ژرفتر و ماندگارتر باشد، امر به معروف و نهي از منكر ما ارزشمندتر است و چنين است كه عمل به اين وظيفه، تضمين كننده ي دوام و استحكام حكومت صالحان است، و رهاكردن و به فراموشي سپردن آن، زمينه سازِ سلطه ي اشرار و نابكاران. شما دوستان ارجمند كه اكنون همت به ترويج اين فريضه گماشته ايد، كار بزرگِ خود را چنانكه شايسته ي اين فريضه است، پاس بداريد و با همه جانبه نگري در اين كار، زبان بدگويان و ذهنِ بي خبران را از فرو افتادن در ورطه ي ناسپاسي از اين عملِ اصلاحي بزرگ، نجات بخشيد. از خداوند متعال توفيق روزافزون شما را مسئلت ميكنم. سيدعلي خامنه ئي - 23/08/1379

پيام تسليت به مناسبت درگذشت آيةاللَّه آقاى حاج سيد مهدى روحانى

پيام تسليت به مناسبت درگذشت آيةاللَّه آقاي حاج سيد مهدي روحاني بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم با تأسف فراوان اطلاع يافتيم كه عالم رباني و فقيه و متكلم عالي مقام آيةاللَّه آقاي حاج سيد مهدي روحاني پس از گذراندن دوران بيماري پُررنج و دشوار، زندگي را بدرود گفته و حوزه ي علميه ي

قم و دوستان و ارادتمندان بيشمار خود را به فقداني دردناك دچار ساخته است. ايشان فقيه و متكلمي سرآمد و يكي از اسطوانه هاي علم و تقوا در حوزه ي علميه ي قم، و نمونه و اسوه يي در پارسايي و پرهيزكاري و صدق و صراحت بودند. بيت رفيع و اصيل، و منش زهد و تواضع، و رفتار مردمي و فروتنانه، در كنار برجستگي علمي و تحقيقي، از ايشان شخصيتي كم نظير پديد آورده بود كه ارادت و محبت و تكريم دلهاي بيشماري را به خود جلب مي كرد. نام اين روحاني برجسته و جليل القدر در آزمونهاي بزرگ دوران مبارزات و از آغاز تشكيل نظام جمهوري اسلامي تاكنون، در رديف مدافعان صميمي و صادق انقلاب قرار داشت و شهادت فرزند رشيد و عزيز ايشان در جبهه هاي جنگ تحميلي، آزموني بزرگ در اين راه بود. رحلت اين شخصيت ممتاز، فقداني خسارتبار براي حوزه ي علميه ي قم و دوستان و ارادتمندان ايشان محسوب مي گردد و اين جانب اين مصيبت را به حضرت بقيةاللَّه (روحي فداه) و حوزه هاي علميه و خاندان محترم و فرزندان و بازماندگان مكرم ايشان تسليت عرض مي كنم و علو درجات ملكوتي ايشان را از خداوند رحيم مسألت مي نمايم. سيد علي خامنه اي - 03/09/1379 - بيست وششم شعبان المعظم 1421

پيام به مناسبت روز قدس

پيام به مناسبت روز قدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم سلام گرم و تحيات خالصانه و بهترين تمنيات خود را در اين ماه پُرفيض رمضان به همه ي مسلمانان جهان و انسانهاي بيداردل تقديم مي كنم و براي شهداي فلسطين از آغاز نبرد با صهيونيسم تا امروز، رحمت و مغفرت و علو درجات و براي همه ي كساني كه در اين راه با جان و مال خود مجاهدت مي كنند موفقيت و پيروزي آرزو

مي كنم. ما امسال در شرايطي به استقبال روز جهاني قدس مي رويم كه تحولات اساسي در صحنه ي مبارزات حق و باطل در سرزمين فلسطين صورت گرفته و مسلمانان درسهاي بزرگي از آن آموخته اند كه عبرت آموزي از آن تأثير سرنوشت سازي در روند تحولات بر جاي خواهد گذاشت. ماهها است كه موج جديد سركوب، خشونت، خونريزي و آدمكشي توسط رژيم اشغالگر فلسطين سراسر اين سرزمين را فرا گرفته و مسلمانان مظلوم و آواره اعم از پير و جوان و خردسال و بيمار را به شهادت رسانده و سيل آسيب ديدگان و مجروحين براي معالجه به بيمارستانهاي كشورهاي اسلامي انتقال يافته اند. در اين ماه مبارك رمضان نيز صهيونيستها همه روزه جنايات جديدي را نسبت به مسلمانان روزه دار مرتكب مي شوند، ولي درسها و عبرتهاي اين مبارزه بسي بزرگتر از دردها و مصيبتهاي آن است و نور اميد را در دلها روشن و افقهاي آينده را تابناكتر مي سازد. امروز نسل نوخاسته در فلسطين انواع مصيبتها را به جان مي خرد و براي رسيدن به آينده يي پيروز و مطمئن راه صبر و پايداري را در پيش مي گيرد «ولنبلونّكم بشئ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثّمرات و بشّر الصّابرين». انتفاضه مسجد الاقصي سرآغاز تحولي بزرگ در مبارزات مردم فلسطين است. مقاومت فلسطين راههاي پُرفراز و فرود را آزموده و از انواع دسيسه ها عبور كرده و چالشهاي سخت را پشت سر گذاشته و چكاچاك سلاحهاي گوناگون و غرش جنگنده ها و توپخانه هاي دشمن را شنيده و امروز به نيكي دريافته است كه تنها راه رهايي از چنگال جنايتكاران و حاميان آنها، جهاد و مقاومت مستمر است و افكار عمومي مسلمانان نيز اين

راهبرد را مورد تأييد قرار داده اند و نشانه ي آن سيل كمكهاي مردمي و شور و حماسه يي است كه در نمازهاي جمعه كشورهاي اسلامي در دفاع و پشتيباني از انتفاضه به راه افتاده است. شكست و عقب رانده شدن اسرائيل از جنوب لبنان درس بزرگي به حماسه آفرينان انتفاضه مسجدالاقصي داد و مبارزان فلسطيني در اين شكست، نشانه هاي فروپاشي و شكست دشمن را در سرزمينهاي اشغالي با هوشمندي و فراست دريافتند و با اتكاء به منبع لايزال دين و معنويت و تعاليم حيات بخش اسلام، به راه اصيل اسلامي برگشتند و پرچم مبارزه را برافراشته تر ساختند. صهيونيستها معادلات قدرت را بر اساس تحقير و به ذلت كشاندن ملت فلسطين پايه ريزي كرده بودند، ولي فلسطينيان بر ضد اين معادله و بر ضد پيمانهاي خفت بار رژيم صهيونيستي، نظام سلطه طلب امريكا و سازشكاران شكست خورده شوريدند و راه شرف و عزت را برگزيدند و رژيم جنايتكار اسرائيل را از درون با بحران و در مرزها با انتفاضه و مقاومت روبرو ساختند. امسال همه ي روزهاي جمعه ماه مبارك رمضان صحنه اعلام حمايت از مردم فلسطين و ابراز انزجار از اشغالگران صهيونيست است و مسلمانان و نمازگزاران جمعه در سراسر جهان خود را براي برگزاري مراسم پُرشكوه روز جهاني قدس آماده مي كنند و يك بار ديگر حمايت بي دريغ خود را از مردم مظلوم فلسطين نشان خواهند داد. امام خميني(ره) با اعلام چنين روزي، مسأله فلسطين را در وجدانهاي بشري بيدار نگهداشت و همه ي فريادها را عليه صهيونيسم متمركز ساخت و ما هر سال شاهد استقبال فراوان و گسترده مسلمانان در اين مراسم هستيم. در كنار مسأله ي فلسطين، بيت المقدس نيز از اهميت والايي برخوردار است. امروز

توطئه هاي رنگارنگي براي غصب و بلعيدن اين شهر مقدس و از بين بردن آثار اسلامي آن توسط صهيونيستها در جريان است، ولي اين شهر به همه ي مسلمانان تعلق دارد و همه ي قدس پايتخت همه ي فلسطين است و مسلمانان اجازه نخواهند داد نقشه هاي شوم دشمنان جامه ي عمل بپوشد و با آن مقابله خواهند كرد. اميد است دولتهاي اسلامي با خواسته هاي قاطبه ملتهاي مسلمان همراه شوند و از اين حركت عظيم حمايت كنند و هرگونه رابطه با اين رژيم اشغالگر را به طور كامل قطع نمايند و از تحريمهاي مختلف اقتصادي و ابزارهاي ديگر براي مقابله با اين رژيم غاصب استفاده كنند و كمكهاي مردمي را صرف مسأله اصلي فلسطين، معالجه مجروحان و بازسازي ويرانيها بنمايند. جمهوري اسلامي ايران نيز به حمايتهاي خود از اين حركت و مردم مظلوم فلسطين ادامه خواهد داد و آيين هاي روز جهاني قدس را همراه با همه ي مسلمانان، پُرشكوه تر از هر سال برگزار خواهد كرد و اميدوار است هر روز شاهد پيروزي حق و عدالت و شكست و رسوايي باطل و اشغالگري باشيم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيد علي خامنه اي - 29 آذرماه 1379 - 22 رمضان المبارك 1421

پيام به كنگره ى بزرگداشت حضرت آيةاللَّه العظمى بروجردى و علامه شيخ محمود شلتوت

پيام به كنگره ي بزرگداشت حضرت آيةاللَّه العظمي بروجردي و علامه شيخ محمود شلتوت خداي بزرگ را سپاسگزارم كه به شما دست اندركاران محترم اين اجلاس توفيق تجليل از دو بزرگمردي را عنايت كرد، كه سهم آنان، در آرزوي تقريب ميان مذاهب اسلامي بسي بزرگ و فراموش نشدني ست. اين دو شخصيت برجسته و ممتاز يكي فقيه بزرگ دوران و مرجع اعلاي همه ي شيعيان جهان در زمان خود، و شخصيت كم نظير

روحاني در دورانهاي اخير حضرت آيةاللَّه العظمي بروجردي و ديگري فقيه و مفتيِ بزرگ اهل سنت، و رئيس شجاع و نوانديش ازهر شريف علامه شيخ محمود شلتوت مي باشند. تجليل از اين دو شخصيت بلند آوازه ي دنياي اسلام تنها تجليل از دو انسان بزرگ نيست، بلكه خدمتِ باعظمتي كه ايندو به امّت اسلامي كرده اند، هدف اصلي اين بزرگداشت است. امروزه دنياي اسلام كه از جهت ذخائر مادي و انساني و فكري و تاريخي، يكي از بزرگترين مجموعه هاي جهان است، بيش از هميشه نيازمند وحدت و تقريب است. اگر متمركز، و هم جهت ساختنِ تلاشها و توانها، و به جريان انداختنِ آن در سمت و سويِ نجات امت اسلامي، هدف و آرزوي هر مسلمانِ خيرخواه و دلسوز است، بايد دانست كه اين هدف جز در سايه يِ نزديك كردن دلها و فكرها، و ايمانها، دست يافتني نيست. اين دو مرد بزرگ نزديك به نيم قرن پيش اين حقيقت روشن را دريافتند و براي آن تلاش كردند. واگر مردان علم وسياست، اين تلاش را بِجِدّ دنبال مي كردند، شايد دنياي اسلام امروز شاهد نتائج غم انگيز اختلاف مسلمانان نميشد. و شايد مصيبت فلسطين، و ديگر اوضاع رقت بار دنياي اسلام، اينچنين هولناك و دلخراش گريبان جهان اسلام را نميگرفت. در آن روز همّت، و عزم مرجع اعلاي شيعه و شجاعت و حريّتِ مفتي بزرگ مصر، گامي بلند و درخور نياز زمان بود. امروز نيز بزرگان و انديشوران، عالمان دين و روشنفكران، مفتيان و سياستمداران، هر يك وظايف بزرگي در اين راه بر دوش دارند. مجمع التقريب مذاهب اسلامي در تهران، مي بايد مانند دارالتقريب مذاهب اسلامي در قاهره، به كاري بزرگ و ماندگار

همّت گمارد. امواج تخريبِ روابطِ مذاهب و ملتها، از كانونهاي فتنه در درون دنياي اسلام و بيرون آن، تشتتِ روزافزون ملتها و مذاهب اسلامي را نشانه گرفته است. مجاهدتِ مخلصانه در برابر اين امواج فتنه، وظيفه ي همگان، بخصوص آگاهان و هوشمندان است. با تمسك به قرآن و سنّت قطعي نبوي (صلّي اللَّه عليه واله) مانند حديث ثقلين و تبعيت از اهل بيت عليهم السلام، راه روشني در برابر ما قرار ميگيرد. از خداوند متعال توفيق پيمودن اين راه را براي خود و شما و همه ي علما و امّت اسلامي مسئلت ميكنم. در پايان لازم ميدانم از زحمات دست اندركاران اين اجلاس تشكر كنم و براي روح مرحوم علامه شيخ محمدتقي قمّي مؤسس دارالتقريب طلب رحمت و مغفرت نمايم. والسلام عليكم و رحمةاللَّه - سيدعلي خامنه اي - 18 دي ماه 1379 - 12 شوال 1421

پيام تسليت به مناسبت درگذشت علامه محمدمهدى شمس الدين رئيس مجلس اعلاى شيعيان لبنان

پيام تسليت به مناسبت درگذشت علامه محمدمهدي شمس الدين رئيس مجلس اعلاي شيعيان لبنان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم با تأسف و تاثر اطلاع يافتيم كه عالم برجسته ي لبناني و رئيس مجلس اعلاي شيعيان در لبنان حجةالاسلام والمسلمين علامه شيخ محمدمهدي شمس الدين دار فاني را وداع گفته و به لقاءا... پيوسته است. فقدان اين عالم پرتلاش و خدوم براي ملّت لبنان و بخصوص مسلمانان و شيعيان آن كشور يك ضايعه است. خدمات ايشان در مقاطع گوناگون در عرصه دين و فرهنگ و سياست در تاريخ آن كشور ثبت خواهد شد. بي شك با درگذشت اين روحاني خدوم كشور لبنان يكي از چهره هاي برجسته ي خود و جمهوري اسلامي ايران يكي از دوستان و مدافعان صميمي خودرا از دست داده است. اينجانب رحلت اين عالم محترم را به خانواده گرامي ايشان بخصوص

پدر بزرگوار و فرزندان مكرم و برادران آن مرحوم و نيز به جامعه ي شيعيان و علماي محترم لبنان و اعضاي مجلس اعلاي شيعه و همه ي ملت لبنان تسليت ميگويم و رحمت و مغفرت الهي را براي وي مسئلت مي نمايم. سيدعلي خامنه اي - 16 شوال 1421 - 22/10/1379

پيام به كنگره بزرگداشت شهيد آيةاللَّه سيد محمدباقر صدر

پيام به كنگره بزرگداشت شهيد آيةاللَّه سيد محمدباقر صدر بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم در ميان چهره هاي برجسته ي حوزه هاي علميه در دهه هاي اخير مرحوم آيةاللَّه شهيد سيد محمدباقر صدر (قدّس اللَّه روحه) يكي از ممتازترين و شگفت انگيزترين آنهاست. هر مجمع علمي حق دارد كه به فرآورده ي انساني بزرگي چون اين عالم بزرگوار به خود ببالد. او بي شك يك نابغه و يك ستاره ي درخشان بود. از جنبه ي علمي، جامعيت و تحقيق و نوآوري و شجاعت علمي را يك جا دارا بود. در اصول، در فقه، در فلسفه و در هر آنچه به اين دانشها ارتباط مي يابد در زمره ي بنيانگذاران و صاحبان مكتب محسوب مي شد. استعداد خارق العاده و پشتكار كم نظير او از وي عامل ذوفنون و ژرف نگري پديد آورده بود كه ديد نافذ و ذهن جستجوگرش در آفاق علوم متداول حوزه ها محصور نمانده و هر آنچه را كه براي يك مرجع بزرگ ديني در دنياي متنوع امروز سزاوار است به حيطه ي تحقيق و مطالعه كشيده بود و سخني نو و فكري بكر و اثري ماندگار در آن مي آفريد. بي شك اگر اين جوهره ي علم و تحقيق و اين ذخيره ي تمام نشدني انساني، با دست پليد جنايتكاران از حوزه علميه ربوده نمي شد، جامعه ي شيعي و اسلامي مي توانست در آينده ي نزديكي شاهد اوج ديگري در قلمرو مرجعيت و رياست علمي و ديني باشد. توفيق و مدد الهي، آميختگي اين فضيلتهاي

بزرگ را با رتبه ي والاي جهاد في سبيل اللَّه رقم زد. در هنگامي كه حوزه ي كهن نجف در بوته ي آزمايش مواجهه با امواج بيداري اسلامي و انقلابي قرار گرفت، اين شخصيت بيدار و آگاه قدم در راه مجاهدتي علمي و سياسي نهاد و درخشش معنوي خود را مضاعف ساخت، بينش عميق او نياز زمان را حس كرد و در راهي كه اجداد طاهرينش به روي پيروان و جانشينان خود گشوده بودند، گامي استوار نهاد و چه زود پاداش اين فداكاري عظيم، يعني محنت و سپس شهادت در راه خدا را دريافت كرد. شهيد آيةاللَّه صدر براي طلاب و فضلاي جوان بي شك يك اسوه و نمونه است. درس انسان پروري او با شهادت جانگدازش خاتمه نيافته است. آثار علمي و شيوه تحقيق او اكنون پيش روي فضلاي جوان حوزه هاي علميه قرار دارد و انگشت اشاره ي او آنان را به راه عظمت و مجد علمي، همراه با روشن بيني و جهان نگري هدايت مي كند. حوزه هاي علميه امروز نيز محتاج شهيد صدر و هر عنصر باهمت و پرتواني هستند، كه راه علمي و اسلام شناسي و جهان نگري او را دنبال كند. صلوات و درودي از اعماق جان بر آن روح مطهر و خواهر شهيده ي مظلومه اش بنت الهدي مي فرستم و رحمت و علو درجات براي آنان و توفيق رشد و تربيتِ فضلاي جوان حوزه ها بدان سان را از خداوند متعال مسألت مي كنم. همچنين از خداوند متعال مي خواهم كه شما فراهم آورندگان اين مجمع علمي و انقلابي را پاداش نيك دهد و اين اقدام را مبارك و پُراثر فرمايد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيد علي خامنه اي - 29 دي 1379 - 21 شوال 1421

پيام تجليل از شهيدان و ايثارگران انقلاب اسلامى

پيام تجليل

از شهيدان و ايثارگران انقلاب اسلامي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم در طليعه ي روزهاي درخشان فجر از همه چيز شايسته تر تكريم شهيدان و خضوع در برابر روح فداكار آنهاست، و امسال كه با نام سلسله جنبان جهاد و شهادت امير مؤمنان مزين گرديده همه ي روزهاي آن روز شهيد و آميخته با ياد شهادت است. عزت و استقلال امروز كشور و حركت آن به سوي شكوفايي و كمال يكسره بايد مرهون خون شهيدان شمرده شود. فداكاري اين جوانمردان نامدار زمانه گوهر فروزاني بود كه توانست قدر شخصيت امام و عظمت امت را بر جهانيان آشكار كند و به مجاهدت ملت ايران معنا بخشد. اين ملت بزرگ همه ي قله هايي را كه تا امروز فتح كرده و از اين پس فتح خواهد كرد مرهون عزم راسخ و همت بلند شهيدان است كه به قيمت جان خود صخره هايي عظيم را از سر راه وي برداشتند. و معجزه ي ايمان و فداكاري را به همه نشان دادند. خفاشان تيره دل بايد بدانند كه شهيدان ما همچنان در دل و انديشه ي ما زنده اند و غبار نفاق و ناسپاسي آنان نخواهد توانست اين ستاره گان فروزان را از چشم و دل ما پوشيده بدارد. سلام بر شهيدان و بر خانواده هاي صبور آنان و بر رهبر عظيم الشأن آنان امام راحل. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيد علي خامنه اي - 12/11/1379

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام در موسم حج

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام در موسم حج بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم الحمدللَّه رب العالمين و الصلوة و السلام علي سيدنا محمد و آله الطاهرين قال اللَّه الحكيم: انّ هذه اُمّتكم اُمّةً واحده وَ اَنَا رَبُّكُم فاعبدون. موسم حج بار ديگر نمايشگاه عظيم خود را در پايگاه وحي و نبوت بر سر

پا كرده و صحنه ي شگفت آور و شورانگيزي پديد آورده است. رودهاي خروشان ملتهاي مسلمان از همه سوي جهان در اين اقيانوس فرو مي ريزند و همزيستي امت واحده را در زير لواي توحيد مجسم مي كنند. احساسات در هم تنيده ي اين مجموعه ي بشري، نمايشگر آرزوها و نيازها و دردها و توانائيهاي امت عظيم اسلامي است. سرزمينهاي حج، اكنون ميزبان مردمي از ايران و عراق، از فلسطين و لبنان، از شبه قاره و شمال آفريقا، از تركيه و بوسني و از سراسر آسيا و اروپاست. اين دلهاي پراشتياق، مي توانند ترجمان سخن دل امت اسلامي باشند. حج براي همين نزديكي و صدا به صدا رساندن مسلمانان سراسر جهان است. رشته اي كه اين همه دل را به هم پيوند مي دهد همان پيامي است كه نخستين بار از اين سرزمين، صلا زده شد و طول و عرض جهان و تاريخ را در نورديد: پيام توحيد و وحدت؛ توحيدِ خدا و وحدتِ امت. توحيد، نفي خداوندگاري طواغيت و مستكبران و زر و زور سالاران است، و وحدت، مظهر عزت و اقتدار مسلمانان. حج، فراتر از هر نوشته و گفتاري، اين پيام ماندگار را هر ساله در قالب اجتماع عظيم خود، بازپردازي مي كند و به سراسر جهان اسلام مي فرستد. هر مسلماني در هر بخشي از عالم اسلام، در موسم حج، يك بار ديگر بايد اين حقيقت را بشناسد كه شكوفائي و سربلندي و كاميابي همه جانبه ي كشورهاي اسلامي تنها در سايه ي اين دو به دست خواهد آمد: توحيد با همه ي ابعاد فردي و اجتماعي و سياسي آن، و وحدت با مفهوم درست و قابل تحقق آن در دنياي امروز. در اجتماع عظيم حج امسال،

دهها سخن تلخ و شيرين را از دهها كشور اسلامي مي توان دريافت كرد. هر يك از اين پيامها، بار وظيفه اي را بر دوش ديگر برادران مي گذارد و مجموع آن دورنمائي از واقعيت امت بزرگ اسلامي را در برابر چشم همه قرار مي دهد: سخن ملت عراق كه تطاول و ستم مداخله گران و ديكتاتوري و بي تدبيري زمامداران، رونق زندگي را از آنان گرفته و فلاكت و زبوني را بر آنان تحميل كرده است. سخن ملت افغانستان كه تعصبها و كوته نگريها، اجر مجاهدات گذشته ي آنان را بر باد داده و ملتي را دستخوش جهالتِ مشتي غافل و عنود ساخته است. سخن ملت بوسني كه سياست اسلام زدايي از سوي آمريكائيان و همدستانشان، هويت اسلامي آنان را به خطر افكنده و حاكميت ملي آنان را بتدريج در معرض نابودي نهاده است. سخن ملت فلسطين كه پرچم پرافتخار انتفاضه را با پنجه هاي استوار خود بپا داشته و با خون جوانان خود، شمشير ظلم و قساوت صهيونيستها را كُند كرده است. سخن ملت لبنان كه با پايداري پرشكوه خود، افسانه شكست ناپذيري غاصبان كشور فلسطين را به سُخره گرفته و شكستهاي فضاحت بار را به آنان چشانيده است. سخن ملتهاي آسياي ميانه و شرق آسيا و آفريقا و اقليتهاي اسلامي در اروپا و آمريكا كه هر يك از رنجها و شاديها و دشواريها و موفقيتهاي خود خبر مي دهند. و بالاخره سخن ملت سرافراز ايران اسلامي كه در آن پايداري، و ايمانِ بارور، و تجربه هاي روزبروز خود در برابر توطئه ها و دشمنيها، و عزم راسخ خود در راه تحقق جامعه ي آرماني اسلام را به گوش مشتاقان و تحسين كنندگان خود مي رسانند. امت اسلامي امروز

در حال تجربه ي اين موفقيتها و ناكاميها است. هم دولتهاي مسلمان و هم ملتها در برابر اين واقعيّتها، تكاليف بزرگي بر دوش دارند و جهان اسلام در حال گذار از مرحله ي حساسي از تاريخ خويش است. آشنايي با اين تكاليف و احساس تعهد در برابر آن مي تواند ورق شوربختي و ضعف را از كتاب تاريخ اسلام بگرداند و بار ديگر صفحه ي عزت و عظمت مسلمانان و درخشش مادي و معنوي دنياي اسلام را بگشايد. امروز دنياي غرب كه عامل تشديد كننده ي ضعف و عقب ماندگي كشورهاي اسلامي بوده است،دستخوش گرفتاريهاي بزرگ و حل نشدني است. فساد ماديگري و نظام سرمايه سالاري بتدريج نفوذ خود در پايه هاي آن تمدن مادي را آشكار مي سازد و بيماريهاي مزمني را كه در زير تشعشع خيره كننده ي صنعت و سرمايه پنهان مانده بود، بتدريج برملا مي كند و نزديكي بحران را به آنان خبر مي دهد. دنياي اسلام، نسيم بيداري اسلامي را بر چهره ي ملتهب و رنج كشيده ي خود حس مي كند و نشانه هاي آن را در جابجاي جهان اسلام، بويژه در ايران مجاهد و سربلند و نيز در فلسطين و لبنان به چشم مي بيند. فروغ اميد، دلهاي جوانان را در همه جا روشن كرده و طلسم تحقير و تحكّم غرب، در هم شكسته است. اين فرصت، آسان به دست نيامده و هزاران جان گرامي در راه آن ايثار شده است. از اين پس نيز راه، دراز و دشوار، ليكن مطمئن و بي چون و چرا است. در حال حاضر، ملت فلسطين سهم بزرگي در گشودن و پيمودن اين راه بر دوش گرفته است، و همه بايد به آن ملت مظلوم و شجاع و بيدار كمك

كنند. ديگر ملتها و دولتها مي توانند در ياري رساندن به ملت قهرمان فلسطين، سهم خود را در پيمودن اين راه بر عهده گيرند. دشمن مستكبر كه بيداري امت اسلامي، تهديد كننده ي مطامع و منافع نامشروع اوست، مهمترين سلاحي كه در برابر اين موج فزاينده در دست دارد، سلاح رواني است: نوميدسازي، تحقير هويت، به رخ كشيدن قدرت و تمكّن مادي خويش. امروز و در آينده هزاران ابزار تبليغي به كار افتاده و خواهد افتاد كه مسلمانان را از آينده ي درخشان نوميد و يا به آينده ئي كه منطبق با نيّات پليد خود آنان است ترغيب كنند. اين جنگ فرهنگي و رواني از آغاز دوران استعمار تاكنون، كاريترين ابزار غرب در سلطه گري اش بر كشورهاي اسلامي بوده است. آماج اين تير زهرآلود، نخست نخبگان و روشنفكران و سپس توده ي مردم اند. مبارزه با اين ترفند جز با رويگرداني از فرهنگ تحكّم آميز و تحميلي غرب ممكن نيست. فرهنگ غربي بايد بوسيله ي نخبگان و روشنفكران، پالايش شود. عناصر مفيد آن جذب، و اجزاء زيانبار و مخرّب و فسادانگيز آن از ذهن و عمل جامعه هاي اسلامي طرد شود. معيار در اين پالايش بزرگ، حكميّت فرهنگ اسلامي و انديشه هاي بارور و راهگشا و هدايتگر قرآن و سنت است. اين يك فصل اساسي از مبارزه ي همه جانبه و خوش عاقبتي است كه علماي ديني و روشنفكران و نخبگان سياسي در سراسر جهان اسلام بر عهده دارند. به اميد آن كه حج امسال بتواند عزم همگان را در پيمودن اين راه پربركت و پرافتخار، راسخ و جازم كند. از خداوند متعال توفيق حج مقبول و بهره مندي از فيوضات و بركات اين عرصه ي بي نظير، براي همه حجّاج

مسئلت مي كنم، و بر حضرت بقيةاللَّه الاعظم ارواحنا فداه و عجل اللَّه فرجه كه گمان حضور مباركش در اين مراسم ساليانه مي رود، به قدر گستره ي فضل و رحمت واسعه ي الهي، درود مي فرستم و دعاي مستجابش را در حق همگان آرزو مي كنم. والسلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - علي الحسيني الخامنه ئي - ششم ذي الحجه 1421 - 12/12/1379

پيامها در سال 1380

پيام نوروزى رهبر معظم انقلاب اسلامى به مناسبت حلول سال 1380

پيام نوروزي رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حلول سال 1380 بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب و الأبصار، يا مدبّر اللّيل و النّهار، يا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا الي احسن الحال. عيد نوروز و طليعه بهار و آغاز سال نوي هجري شمسي را به همه هم ميهنان عزيزمان، به خانواده هاي عزيز ايثارگران، شهيدان، جانبازان، آزادگان و مفقودان تبريك عرض مي كنم. همچنين اين عيد را به همه ملتهايي كه نوروز و آغاز سال جديد هجري شمسي را گرامي مي دارند - مثل ملت آذربايجان، افغانستان و آسياي ميانه - و ديگر كساني كه در هر نقطه، به عيد نوروز اهميت مي دهند، تبريك عرض مي كنم. اميدوارم كه سال جديد، سالي سرشار از خير و بركت و خوشي و سعادت براي همگان، بخصوص براي ملت عزيز ايران باشد. با نگاهي به سال 79، اين سال را سرشار از حوادث گوناگون، اعم از حوادث تلخ و شيريني كه در كشورمان اتّفاق افتاده، يا حوادثي كه در نقاط ديگر عالم براي مردم كشورمان حائز اهميت بوده است - كه هر سال همين طور است و همه زندگي تركيبي از شيرينيها و تلخيها و كاميابيها و ناكاميهاست - مشاهده مي كنيم. از خداي متعال بخواهيم كه سال جديد و همه سالهاي آينده عمر را، براي ما سال تقرّب به

او و سال موفّقيتها و كاميابيهاي گوناگون در عرصه هاي مادّي و معنوي قرار دهد. سال 79 را مزيّن به نام مبارك اميرالمؤمنين مشاهده كرديم. مردم عزيز ايران به اين نام و به اين پيرايه مقدّس دلبستگي نشان دادند و در سرتاسر سال 79، ياد و نام مبارك امير مؤمنان، بر بسياري از تلاشها و فعاليّتهاي علمي و فرهنگي حاكم بود؛ ليكن آنچه مهم است، علي وار شدن، يا اگر اين را براي خودمان مبالغه آميز بدانيم، حركت به سوي علي وار شدن است. همه، بخصوص مسؤولان كشور و دولتمردان و كساني كه باري از بارهاي اجتماعي را بر دوش دارند، بايد سعي و تلاش كنند تا عمل خود را در جهتي كه به هماننديِ با امير مؤمنان منتهي مي شود، منطبق كنند. نام اميرالمؤمنين، نامي گرامي براي همگان است. ملت ما هم به اين بزرگوار عشق مي ورزد؛ و ما اگر بخواهيم خود را عملاً به نقطه مطلوب اسلام برسانيم، اين بهترين نشانه و شاخص براي ماست. سال 80 هم بايد سال اميرالمؤمنين به حساب آيد و شناخته شود. در اين سال سعي كنيم به كار فرهنگي و علمي اكتفا نكنيم؛ تلاش كنيم رفتار و عملكردمان را - بخصوص در حوزه مسائل اجتماعي و به طور اخص در زمينه مسائل حكومتي - به عملكرد آن بزرگوار نزديك كنيم. تقواي اميرالمؤمنين و پارسايي او، نزديكي و دلسوزي او نسبت به قشرهاي ضعيف و محروم، كاركرد درخشان او براي خدا، استقامت و خستگي ناپذيري او در راه هدفهاي متعالي، هر كدام سرفصلي است كه مسؤولان مختلف مي توانند خود و مجموعه زير نظر خودشان را در جهت اينها - يا لااقل در جهت يكي از

اين سرفصلها - توجيه كنند و به حركت و تلاش وا دارند. اگر ما بتوانيم رفتار آن بزرگوار را براي مسؤولان نظام جمهوري اسلامي - چه مسؤولان قوّه مجريّه، چه مسؤولان قوّه قضاييّه، چه مسؤولان و نمايندگان مردم در قوّه مقنّنه، چه مسؤولان نظامي و چه همه كساني كه در بخشي از اين نظام به نحوي مشغول خدمتند - الگو قرار دهيم و سعي كنيم خود را به آن نزديك نماييم، يقيناً رفع مشكلات از زندگي مردم و از وضع كشور، آسانتر و راههاي كمال به سوي ملت عزيز ما گشاده تر و سهلتر خواهد شد. در زمينه آنچه كه ما در سال 80 بايد به عنوان شعارهاي اساسيِ خودمان به آن نگاه كنيم، من دو نقطه مهم را مطرح مي كنم: نقطه اوّل، اقتدار ملي است. اقتدار ملي براي يك كشور، حفظ كننده هويت او، مايه عزّت او و وسيله رسيدن او به آرمانهاست. تلاشي كه براي نابودي ملتها و به زنجير كشيدن آنها - از دورانهاي گذشته تا امروز - مي شود، هميشه در جهت نابود كردن يا ضعيف كردن اقتدار ملي آنها بوده است؛ و بعكس، ملتهايي كه در راه تعالي و كمال قدم برمي دارند، بايد در اقتدار مليِ خودشان بكوشند. اقتدار ملي، فقط به معناي تواناييهاي نظامي نيست؛ اقتدار ملي يك مسأله همه جانبه است و بر دوش همه دستگاههاست و به عنوان يك وظيفه اصلي، بر دوش هر سه قوّه اساسي كشور نهاده شده است. اقتدار ملي به معناي اين است كه يك ملت، در مسؤولان كشور جلوه هاي قدرت و توانايي و عزّت خود را مشاهده كند و كارها با سياستهاي درست، با

برنامه ريزي صحيح، با جدّيت و پشتكار و با هماهنگي و انسجامِ كامل پيش برود. در سايه اقتدار ملي است كه مردم مي توانند به قدر استعدادشان و با شكوفايي اين استعدادها، تلاش خودشان را مبذول كنند. هر سه قوّه بايد تلاش كنند تا با جدّيت و پشتكار و توكّل به خدا و اعتماد به مردم و همكاري با يكديگر، اقتدار ملي را تجلّي بخشند و مظهر اقتدار ملي شوند. نكته دوم و نقطه ي اساسي ديگر - كه بيشتر به دستگاههاي اجرايي ارتباط پيدا مي كند - مسأله اشتغال است. سال را بايد از آغاز تا پايان، سالِ تلاش براي ايجاد اشتغال مفيد و مولّد قرار دهيم. در مطالعات عميق و بررسيهاي همه جانبه اقتصادي، به اين نتيجه مي رسيم كه نقطه عزيمت و شروع، عبارت است از تلاش براي اشتغال. براي جامعه ما شايسته نيست كه جمع بزرگي از مردم اين كشور - كه عمدتاً جوان و غالباً داراي استعداد هستند - از اشتغال مفيد و مولّد محروم باشند؛ در حالي كه كشور به اين اشتغال نياز بسيار زيادي دارد. كيفيّت اشتغال هم مهم است؛ اما در درجه اول، ايجاد اشتغال و فرصتهاي شغلي، داراي اهميت مضاعفي است. در سال 79 در اين زمينه مطالعات و برنامه ريزيهايي شده است. اين برنامه ريزيها بايد به مرحله اجرا درآيد؛ بايد همه براي آن تلاش كنند و احساس نمايند كه اين برنامه ها در حال اجراست و اثرِ آن را در زندگيِ خود و در مجموعه سيماي عمومي كشور مشاهده كنند. بنابراين برنامه ريزي براي اشتغال - كه عمدتاً از ناحيه قوّه مجريّه است؛ البته قوّه مقنّنه و قوّه قضاييّه بايستي كمك و زمينه سازي و

پشتيباني كنند - بايد يكي از برنامه هاي اساسي ما و همه مسؤولان در طول سال باشد. در اوايل سال 80، ما مسأله بسيار مهم انتخابات رياست جمهوري را داريم كه عرصه اي براي حضور ملت در صحنه سياسي كشور و مظهري براي اقتدار ملي است. حضور مردم در انتخابات رياست جمهوري و ان شاءاللَّه آراء متراكم و بالايي كه به صندوقها خواهند ريخت، مظهر اقتدار ملي و عظمت ملي و ان شاءاللَّه مظهر وحدت ملي خواهد بود. اميدواريم كه ملت ما در سايه اين اقتدار و اين حركت و تلاش و كار، بتوانند هم وحدت را - كه آرزوي عمومي مردم است - هم امنيت را - كه نياز اساسيِ ملت ماست - و هم بسياري از برنامه هاي خودشان را عمل شده و تحقّق يافته ببينند. اگر ما در كارنامه سال 79، فهرستي طولاني از كارهاي صورت گرفته و برنامه هاي عمل شده، و فهرستي طولاني تر از كارهاي نشده و نيازهاي برآورده نشده مشاهده مي كنيم، ان شاءاللَّه در سال 80 شاهد باشيم كه فهرست كارهاي انجام شده بيشتر و طولاني تر و درخشانتر باشد، و فهرست كارهاي مانده و عقب افتاده بسي كوتاهتر. همه شما هم ميهنان عزيز و برادران و خواهران گرامي را به خداي بزرگ مي سپارم. از خداوند متعال عيدِ مبارك و شادي را براي همه شما مسألت مي كنم و اميدوارم ان شاءاللَّه اين سال، سال نيكبختي باشد و همه شما مشمول دعاي مستجاب حضرت بقيةاللَّه ارواحنافداه باشيد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته

پيام تسليت به مناسبت درگذشت وزير راه و ترابرى و جمعى از نمايندگان مردم استان گلستان درحادثه هوايي

پيام تسليت به مناسبت درگذشت وزير راه و ترابري و جمعي از نمايندگان مردم استان گلستان درحادثه هوايي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم با تأسف و تأثر فراوان خبر حادثه هوايي را كه به

فقدان جمعي از خدمتگزاران نظام جمهوري اسلامي انجاميده است، دريافت كردم. در اين حادثه ي تلخ و اندوهبار، وزير راه و ترابري و تعدادي از همكاران ايشان و نمايندگان مردم شهيدپرور استان گلستان در مجلس شوراي اسلامي و مجموعه پروازي و ديگر همراهان را از دست داده ايم. سفر آناني كه با اين سانحه تأسف انگيز مواجه شد، براي انجام دادن خدمات دولتي و در راه خدمت به مردم بوده است، و لذا اميد است، اين درگذشتگان عزيز مشمول رحمت و فضل الهي قرار گيرند و پاداش خدمات خود را در نزد خداوند متعال بيابند. اينجانب ضمن تسليت به خانواده هاي داغدار يكايك درگذشتگان، به دولت محترم و به مجلس محترم شوراي اسلامي و مردم مؤمن و انقلابي استان گلستان تسليت مي گويم و علو درجات آنان را از خداوند متعال مسئلت مي كنم. والسّلام عليكم ورحمةاللَّه - سيد علي خامنه اي - 28/02/1380

پيام به كنگره بزرگداشت آيت اللَّه حججى

پيام به كنگره بزرگداشت آيت اللَّه حججي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم والحمدللَّه ربّ العالمين و الصلوة علي محمد و آله الميامين از اينكه به تجليل از عالم جليل القدر مرحوم آيت اللَّه آقاي حاج شيخ احمد حججي طاب ثراه همت گماشته ايد، خرسند و متشكّرم. تجليل از شخصيت آن عالم عامل، تجليل از علم و تقوا و ترويجِ خصال برجسته در يك روحاني حقيقي است. اگر شاخص هاي يك عالِم ديني ممتاز را، دانش، و پارسائي، و پرهيزگاري، و تلاش خستگي ناپذير، و همدلي و همراهي با مؤمنان، و غمگساري و همدردي بامستضعفان بدانيم، بي شك مرحوم آيت اللَّه حججي يك عالم ديني ممتاز و موفق بوده است. اكنون پس از گذشت دهها سال از درگذشت ايشان، بزرگداشت و يادآوري اين خصوصيات برجسته، نشانه ي قدرشناسي و معرفت و

انگيزه هاي با ارزش در مردم شريف و عزيز نجف آباد است. خداوند آن مرد والا و خدوم را با اولياي خود محشور فرمايد و بركات خود را بر مردم نجف آباد افزون سازد. والسلام عليكم و رحمةاللَّه - سيدعلي خامنه اي - 05/03/1380

پيام تشكر به مناسبت برگزارى انتخابات رياست جمهورى

پيام تشكر به مناسبت برگزاري انتخابات رياست جمهوري بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم ملت عزيز ايران حماسه ي حضور پرشور شما در انتخابات، صفحه ي تابناك ديگري بر افتخارات بزرگ انقلاب افزود. يكبار ديگر آگاهانه و بهنگام، دفاع جانانه ي خود از نظام اسلامي را به همه نشان داديد و ياوه هاي دشمنان اين مرز و بوم را باطل ساختيد. يكبار ديگر بر وفاداري خود به قانون اساسي كه انتخاب رئيس جمهور را حق و تكليف شما دانسته است پاي فشرديد. يكبار ديگر بر سرپيچي خود از اراده ي مراكز استبكاري و مداخله جو اصرار ورزيديد و وسوسه ي شيطاني آنان را كه مي كوشيدند ملت را از حضور دركنار صندوقهاي رأي دلسرد كنند، نقش برآب كرديد. و بالأخره يكبار ديگر به اثبات رسانديد كه ايران اسلامي مي تواند باتكيه بر عزم ملت خود، راه استقلال و آزادي از چنبره ي سلطه ي بيگانگان را كه درس بزرگ اسلام است تا نقطه ي مطلوب بپيمايد. اكنون رئيس جمهور كه مدير اجرائي كشور و مسئول پيشرفت مادي و معنوي است، با رأي و تشخيص شما انتخاب شده و نمونه ي اشكار مردمسالاري ديني در برابر چشم ملتهائي كه تشنه ي نظام اسلامي و مردمي اند، آشكار گشته است. اينجانب جبهه خشوع در برابر خداوند متعال بر خاك سائيده، اين توفيق بزرگ ملي را شكرگزاري مي كنم، و سپاس و تحسين خود را به پيشگاه ملت عظيم الشأن ايران تقديم مي نمايم. به رئيس جمهور محترم، توفيق

دوباره ي خدمتگزاري به مردم و كشور عزيز را تبريم مي گويم و ايشان را به وظيفه ي شكر الهي و قدرداني از ملت و اهتمام به وظائفي كه قانون اساسي بر عهده ي ايشان نهاده است و تلاش بي وقفه در راه رفع مشكلات كشور متذكر مي گردم. از ديگر نامزدهاي محترم رياست جمهوري كه با حضور در صحنه و طرح مباحث اساسي، ذهن هاي جوينده به ويژه جوانان را به راهِ انديشيدن و تصميم گرفتن كشاندند و زمينه ي حضور حماسي مردم را فراهم ساختند تشكر مي كنم. لازم مي دانم از مراجع معظّم تقليد و علماي اعلام و شخصيت هاي سياسي و فرهنگي و برجستگان حوزه و دانشگاه كه در تشويق مردم به شركت در انتخابات، نقش بزرگي ايفاء كردند و نيز از صدا و سيما كه با ابتكار و برنامه ريزي هوشمندانه ي خود انگيزه و شور و شوق را در مردم زمينه سازي كردند، صميمانه تشكر كنم. همچنين قدرداني و تشكر خود را از شوراي محترم نگهبان و وزارت كشور و مجريان و ناظران كه در راه اين وظيفه ي بزرگ كوششي خستگي ناپذير نشان دادند، و نيز از نيروي انتظامي و ديگر كساني كه به نحوي به اين امر كمك كردند، ابراز ميدارم و همكاري و همدلي آنان را در انجام دادن وظائفي كه قانون بر عهده ي آنان نهاده است انتظار مي برم. از طرفداران انتخاباتي همه ي نامزدهاي محترم و نيز از دست اندركاران امور سياسي در همه جاي كشور مي خواهم كه قدر اين نعمت الهي را بدانند و با متانت و رفتار خردمندانه، از بروز هر آنچه خدا و خلق را ناخشنود مي سازد، جلوگيري كنند. در تجربه ي افتخارآميز انتخابات مردمي همه ي ملت بَرنده اند. با طرح مسئله

برنده و بازنده خواسته ي بدخواهان را كه به جز به شكستن وحدت ملّي نمي انديشند برآورده نكنيد و فضاي زندگي مردم را با غوغاهاي تحميلي آلوده نسازيد. در پايان با اعتماد به فضل و رحمت الهي و اميد به توجّهات حضرت بقيةاللَّه روحي فداه توفيق مسئولان را در عمل به آنچه موجب رضاي او و صلاح ملت است، و توانائي و عزم آنان را در تأمين عدالت اجتماعي و نزديك شدن به رفتار علوي، از خداوند عزوجل مسئلت مي نمايم. والسلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيدعلي خامنه اي - 19/03/1380

پيام به اردوى تحكيم وحدت

پيام به اردوي تحكيم وحدت بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جوانان عزيز جوان بودن، دانشجو بودن و از پيكره ي يك مجموعه ي فعّال اسلامي بودن، هر يك به تنهايي، فرصتي است كه بايد مغتنم شمرده شود و ارزشي است كه بايد گرامي داشته شود. مجامع اسلامي دانشجويي داراي اين هر سه خصوصيت ممتاز است. اگر صفا و نشاط و آرمان خواهي و تلاش اميدوارانه كه خصوصيات جواني است، با فرزانگي و انديشه ورزي و نگاه عالمانه كه ويژگيهاي دانش پژوهي است و با پرهيزگاري و پاكدامني و تعبّد ديني كه لازمه ي اسلامي بودن است در تشكّلهاي دانشجويي فراهم آيند، اين مجموعه ها از جمله ي مبارك ترين مجموعه هاي انساني به شمار خواهد آمد. هر يك از سه خصوصيت ياد شده را آفاتي تهديد مي كند كه بايد هوشمندانه از آن برحذر بود. انجمنهاي اسلامي دانشگاهها در نخستين سالهاي پس از پيروزي انقلاب از جمله ي موفق ترين و نويدبخش ترين پديده هاي نظام اسلامي بودند؛ كارهاي بزرگي هم انجام دادند. امروز نيز اين انجمن ها و ديگر مجموعه هاي دانشجويي مي توانند در پيشرفت و تعالي كشور نقش ايفا كنند. حتي مي توانند پيشتاز

باشند. برخي از سر بدخواهي سعي دارند انجمن هاي اسلامي دانشجويي را دچار نگاه بدبينانه و مأيوسانه يا رويگرداني از آرمان هاي والاي اسلامي يا گرفتار وسوسه هاي سياسي و اخلاقي و دنباله رو جريان هاي وابسته به امريكا و غرب نمايند. اين به طور كامل عكس آن چيزي است كه فلسفه و قاعده ي منطقي انجمن هاي اسلامي را تشكيل مي داده است. در اين انجمن ها امروز نيز ايمان و انگيزه ي پاك، نقش آفرين است و بايد هر چه نقش آفرين تر و اثرگذارتر باشد. هدف سلطه گران جهاني آن است كه هر گونه مقاومت را در برابر امواج افزون طلبي هاي خود، از ميان بردارند. ايران اسلامي با تكيه بر سرمايه هاي عظيم فكري و روحي و عملي كه اسلام در اختيار نظام اسلامي مي گذارد هرگز در برابر اين امواج سركش، تسليم نشده است. شما جوانان عزيز بايد همّت كنيد تا اين مقاومت روزبه روز ماندگارتر و مستحكم تر شود، يعني درست در برابر دشمن كه هدف خود را نابود كردن اميد و ايمان و عزم كه سرچشمه هاي اين مقاومت اند، قرار داده است. توصيه مي كنم كه تلاش سياسي و فكري مؤمنانه و پرهيزگارانه ي خود را حفظ كنيد، با ديگر مجموعه ي اسلامي دانشجويي هر چه بيشتر نزديك شود، به كساني كه مقاومت شكني را ترويج مي كنند به چشم سوءظن بنگريد و همواره خدا را در ياد داشته باشيد و از او كمك بخواهيد و السلام عليكم و رحمةاللّه - سيّد علي خامنه اي - 03/06/1380

پيام به كنگره جامعه اسلامى دانشجويان در مشهد

پيام به كنگره جامعه اسلامي دانشجويان در مشهد بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جوانان عزيز گردهمائيهائي كه در آن، عنصر جوانِ دانشجو، با انگيزه ي ايمان و شور و احساس ديني، گرداننده و محور گفت وگو و تصميم گيري است، از جمله مباركترين

گردهمائيها براي حال و آينده ي كشور به شمار ميرود. دلي بي آلايش جوان، هنگامي كه با نور ايمان و فروغ انديشه ي عالمانه روشن شود گنجينه ئي الهي است كه فرآورده هاي آن، امروز و فرداي كشور را بهره مند ميسازد. در مرحله ي كنوني، آنچه ميبايد پس از تحصيل علم، در صدر فعاليتهاي دانشجوئي قرار گيرد، ارتقاء فكري دانشجويان در زمينه ي فرهنگ و سياست است. امروز هيچكس نميتواند انكار كند كه فوريترين هدف دشمنان جمهوري اسلامي، تسخير پايگاههاي فرهنگي در كشور است. آنان درصددند بدين وسيله، باورهاي اسلامي و انقلابي را كه اصلي ترين عامل ايستادگي ملت ايران در برابر نظام سلطه ي استكباري است، از ذهنها و دلها بزدايند و باورهاي سلطه پذيري و فرو دستي در برابر غرب را به جاي آن بنشانند. تلاش آشكار از سوي واسطه ها و دست نشاندگان امپراتوريهاي زر و زور، در بسياري از عرصه هاي فرهنگي براي ترديد افكني در مباني اسلام و انقلاب، امروز افراد دير باور را نيز به دغدغه افكنده است، و كساني كه ديروز هشدار در برابر شبيخون فرهنگي را جدّي نميگرفتند، امروز آن را به چشم خود مي بينيد. بيشك نخستين آماج اين شبيخون، جوانان اند، بويژه آنانكه در جاده ي دانش و فرزانگي قدم برمي دارند و آينده ي فرهنگي و سياسي كشور در دست آنها است. درست است كه دشمن به رغم تلاش و هزينه ي فراوان، نتوانسته است به محصول مورد نظر خود دست يابد، ولي به روشني مي دانيم كه مهمترين پاسخ كوبنده ي بدخواهان، معرفت و ايمان روشن بينانه و قدرت تحليل سياسي است، و اينها همان است كه تشكلهاي دانشجوئي شايسته ي همت گماشتن و پرداختن به آن ميباشند. شما جوانان عزيز مي توانيد اثر انگشت دشمن را

در بسياري از مسائلي كه امروزه در فضاي سياسي و فرهنگي مطرح است، مشاهده كنيد و نشانه هاي هدفمندي اين مسائل و جريانات را بسوي تغيير باورهاي اسلامي و انقلابي ببينيد. اين واقعيّت بايد سمت و سوي فعاليتهاي جامعه ي اسلامي دانشجويان و ديگر تشكلهاي اسلامي دانشجوئي را ترسيم كند. در اين راه، آموختن دين و سياست از انسانهاي امين و آگاه و نيز رعايت پرهيزگاري و پارسائي در كار شخصي و جمعي، و البته كمك و راهنمائي طلبيدن از خداوند دانا و مهربان، خطّ روشن و مسير بي ضلالت است . از خداوند متعال توفيق همه ي شما را مسئلت مينمايم والسلام عليكم و رحمةاللَّه - سيد علي خامنه اي - 10/06/1380

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامى به اجلاس سراسرى نماز

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به اجلاس سراسري نماز بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم انسان كه از سويي گاه مظهر برترين و زيباترين حقايق هستي است، از سويي ديگر، گاه محلّ بُروز زشتيها و پستيهاي بي همانند نيز مي گردد. اگر در جايي و زماني او را مظهر آگاهي و محبت و فداكاري يا خردمندي و آفرينندگي و پيشرفت در عرصه هاي تعالي، يا آيت شوق و شور و اميد مي بينيم، در جايي و زماني ديگر او را دچار غفلت و كينه و خودخواهي، يا جهل و عادت و ركود، يا سستي و نوميدي و بدبيني مشاهده مي كنيم. اين عنصر با استعداد، مي تواند برترين موجود گيتي تا پست ترين پديده ي هستي گردد. او مجهّز به همه ي ابزارها و زمينه هاي تعالي و تكامل معنوي و مادي، آفريده شده است. سرشت او، نيك و راهِ نيكي به روي او باز است. خرد و قدرت بر تصميم گيري و انتخاب، دو بال تواناي اويند. و رسولان الهي راهنمايان و

اميد دهندگان و كمك كنندگان به او. اما او با اين حال مي تواند تسليم ضعفها و هوسها و خودخواهيها يا جهلها و غفلتها و عادتهاي خود شود و خود را از همه ي آن بشارتها و اميدها و معراجها محروم سازد. اين همان است كه آن را بايد «فسادپذيري انسان» ناميد و همان است كه در عمر دراز بشريت و نيز در عمر هر يك از آحاد بشر، بزرگترين مصيبت او و خطرناكترين تهديد او بشمار رفته است و مي رود. براي پيشگيري و نيز درمان اين آفت بزرگ، دين خدا «ذِكر» را به انسان آموخته است. ذكر يعني حقيقت را به ياد آوردن، خود را در برابر خدا يافتن، به او گوش سپردن و به او دل دادن. يعني از دلمشغوليهايي كه آدمي را اسير وسوسه ي هوسها مي كند يا ميل به برتري جويي و كين ورزي و آزمندي او را ارضاء مي سازد، خود را رها ساختن، يعني او را از جهنمي كه براي خود فراهم كرده است، به بهشت صفا و انس و بهجت و امن بردن. و نماز با تركيب هماهنگ دل و زبان و حركت، نابترين و كاملترين نمونه و وسيله ي ذكر است. انسان در زندگي شخصي اش، گاه بر اثر محنتها و شدّتها و مصيبتها، و در زندگي جمعي اش گاه با حوادث تحول آفرين مانند حركت عمومي به سوي جهاد يا انفاق يا كمك به نيازمندان، به عامل ذكر نزديك مي شود، و گاه با سرگرميهاي هوس آلود و غرق شدن در سرخوشي و اشرافيگري و عيش بارگي، از آن دور مي افتد. عنصري كه مي تواند در همه ي اين احوال او را به بهشت «ذكر» نزديك يا نزديكتر

كند، نماز است. نماز در حالات آمادگي روحي، به آدمي عروج و حال و حضور بيشتر مي بخشد و در حالات غفلت و ناآمادگي، در گوش او زنگ آماده باش مي نوازد و او را به آن وادي نوراني نزديك مي سازد. لذا نماز در هيچ حالي نبايد ترك شود. در عين شدت و محنت، در بحبوحه ي ميدان جهاد، در هنگام فراغ و آسايش، و حتي در ميان محيط لجن آلودي كه انسان با هوسها و كينه ها و شهوتها و خودخواهيها، پيرامون خود پديد آورده است، نماز يك شربت مقوّي و شفابخش است، بايد آن را با دل و جان خود نوشيد و از هر نقطه كه در آن واقع شده ايم، يك گام يا يك ميدان به بهشت رضوان نزديك شد. از اين روست كه نه حَيَّ علي الجهاد و نه حَيَّ علي الصوم و نه حَيَّ علي الإنفاق، نگفته اند، ولي در هر روز بارها سروده اند: حيّ علي الصلاة. در دوران انقلاب و جنگ تحميلي، نماز، ما را در حركتمان مصمّمتر و نيرومندتر مي كرد، و امروز كه خطر غفلت و عيش بارگي و آرزوهاي حقير و تنگ نظرانه و عادتها و روزمرّگيها ما را تهديد مي كند، نماز به ما مصونيّت مي بخشد و بن بستهاي پنداري را مي شكند و راه ما را روشن و افق را درخشان مي سازد. اين تنها برگي از كتاب مناقب نماز است، و همين براي به راه انداختن حركتي جدّي تر از گذشته، مي تواند انگيزه يي ژرف و كارآمد پديد آورد. همه بايد در اين حركت بزرگ كه شايسته است جهاد ناميده شود، خود را ملتزم و متعهد بدانند. علماي دين، روشنفكران، هنرمندان، جوانان، پدران و مادران و همسران، دارندگان منبرها و رسانه ها، نويسندگان،

و بيش از همه مسئولان بخشهاي حكومتي مانند: وزارتهاي آموزش و پرورش، علوم و فن آوري، ارشاد، صدا و سيما، سازمانهاي تبليغاتي، مراكز توليد سينمايي، پژوهشگاهها، مديراني كه نيروي انساني كلاني در قبضه ي امر و نهي آنهايند، مانند: نيروهاي مسلّح، وزارتخانه ها، كارگاهها، دانشگاهها و مدارس، وسائل حمل و نقل و غيره و غيره. اينان هر يك به گونه يي مي توانند و مي بايد در اين حركت همگاني سهيم گردند و نقش ويژه ي خود را بگزارند. اين كار با سهل انگاري و كم همّتي به سرانجام خود نمي رسد. از برترين شيوه ها و فني ترين و هنري ترين ابزارها بايد بهره گرفته شود. نمايش نماز جماعت مهجوري با جمع معدودي آنهم از فرسودگان بي نشاط، ترويج نماز جماعت نيست، همچنانكه پخش صداي اذان از رسانه هاي صوت و تصوير، كافي نيست. جوانهاي ما هزاران صف جماعت پر شور و حال در سراسر كشور تشكيل مي دهند، مردم زيادي از آنان كه فيلمهاي سينمايي در گزارش واقعيتهاي زندگي آنان ساخته مي شود، اهل نماز و نياز و تهجّدند، حنجره هاي بسياري از روي ايمان و تعبّد در هنگام اذان، صدا به اين سرود معنوي بلند مي كنند، گروههاي انبوهي در هنگام نماز از كار روزانه دست كشيده به مسجد رو مي آورند، اينها مي تواند در ساختهاي هنري، چهره ي زيبا و ترغيب كننده ي اين فريضه ي نجات بخش را به همه نشان دهد. در دانشگاهها و ديگر مراكز انساني انبوه، مسجد مي تواند جايگاه امن و صفا باشد، و امام جماعت، غمگساري و راهنمايي و همدلي را در كنار اقامه ي نماز، در آن مهبط رحمت و هدايت الهي به نمازگزاران هديه كند. مجامع دانشجويي و دانش آموزي در آن صورت، جذابترين مركز

تجمع خود را مسجد دانشگاه و مدرسه خواهند يافت و پايگاه تقوا، پايگاه فعاليت جوانان خواهد شد. به مديران آموزش و پرورش و علوم يادآوري مي كنم كه سهم مسجدسازي و مسجدپردازي بايد در اعتبارات فعاليتهاي فوق برنامه، در رديف اوّل و بيش از سهم ديگر بخشهاي اين سرفصل باشد. هجرت هفتگي روحانيون مستقر در مراكز نظامي و غيره، به روستاهاي همسايه ي اين مراكز از توصيه هاي پيشين من است كه بر آن تاكيد مي ورزم. همچنين فراهم ساختن فضاي مادي و معنوي براي اقامه ي نماز در بوستانها و گردشگاهها و نمايشگاهها و امثال آن. امامان محترم جماعت اگر خود بر اثر كهولت و غيره نمي توانند وظيفه ي رابطه و اُنس و راهنمايي را براي نمازگزاران بويژه جوانان فراهم كنند، در كنار خود فضلاي جوان و پرنشاط را به كار گيرند و آنان را در كار با خود شريك سازند. نمازهاي جمعه بايد پايگاه جذب و نصيحت و تعليم باشد. امامان محترم جمعه با كمك برگزار كنندگان مراسم نماز، همه ي سعي خود را در اين جهت مبذول دارند. خدا را سپاس كه محيط عمومي كشور، محيط ذكر و نماز و معنويت است، و خدا را سپاس كه خيل عظيمي از مردم ما بويژه جوانان با نماز و نياز، پيوندي روحي و عاطفي و عقلاني دارند. ليكن اين همه بايد گامهاي نهايي شمرده نشود و بيش از گذشته تلاش عالمانه و مدبرانه و نازك انديشانه در اين رويكرد به كار رود. لازم ميدانم از همه ي كساني كه اين راه را دلسوزانه گشوده و پيموده و براي آينده ي آن برنامه ريزي كرده اند صميمانه سپاسگزاري كنم، بويژه از روحاني پرهيزگار و پارسا و پرانگيزه

جناب حجةالاسلام قرائتي كه حقاً در اين كار بر گردن همه ي ما حقي بزرگ دارند. رحمت خدا و توجه حضرت بقيةاللَّه (ارواحنافداه) را براي ايشان و همگان مسألت مي كنم. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه - سيّدعلي خامنه اي - 15/06/1380

پيام شفاهى به دانشجويان ايرانى در اروپا

پيام شفاهي به دانشجويان ايراني در اروپا بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جوانان عزيز نخست شما را به خودسازي معنوي و روحي - در كنار تكاپوي علمي و تحصيلي - دعوت مي كنم. محيطي كه شما اكنون در آن به سر مي بريد دچار خلاء ايمان و معنويت است و از آن بشدت زيان مي بيند و اين فقدان بزرگ، آينده ي آنرا تهديد مي كند. نگذاريد تأثيرات آن محيط، شما را كه از زمينه هاي ايمان ديني و طراوت رابطه با خدا و دين برخورداريد، به همان آسيبي دچار كند كه امروزه خردمندان و آينده نگران آن محيط را نگران و سراسيمه كرده است. يقيناً جوان مؤمن و پاك سرشت ايراني، در اين مجاهدت دروني، به كمك خداوند متعال پيروز و سربلند خواهد بود ان شاءاللَّه. مجاهدت ديگر شما آن است كه مسائل اساسي ميهن عزيز خود را با علاقه و قوت قلب، دنبال كنيد. يكي از مهمترين اين مسائل اين است كه امروز بيشترين تلاش خصمانه مصروف آن مي شود كه نظام اسلامي در انديشه و عمل، متهم به ناكارآمدي شود. پيكاري وسيع در زمينه هاي اقتصاد، سياست، فرهنگ و انديشه از سوي مراكز استكباري در جريان است تا نظام اسلامي در افكار عمومي كشورهاي مسلمان و نيز در نظر ملت ايران، به ناتواني متهم شود و درخشش و جذابيت خود را از دست بدهد. اكنون از سوئي دولتمردان جمهوري اسلامي و از سوئي متفكران و انديشه وران

انقلاب خود را موظف دانسته اند تا در بخش مربوط به خود، با اين هدف شيطاني مقابله كنند و به ياري خداوند، استحكام و آسيب ناپذيري و جايگاه برتر فكري و عملي نظام اسلامي را بار ديگر به اثبات برسانند. خود را هم از لحاظ فكري و هم از لحاظ علمي و عملي آماده سازيد تا در اين جهاد بزرگ و آكنده از افتخار، به ديگر فرزانگان و نخبگان مؤمن و انقلابي بپيونديد. از خداوند متعال توفيق و رحمتش و دعاي مستجاب حضرت بقيةاللَّه روحي فداه را درباره ي شما مسئلت مي كنم. والسلام عليكم - سيد علي خامنه اي - 19/06/1380

پيام تسليت به مناسبت درگذشت آيت اللَّه آقاى حاج سيدعباس خاتم يزدى

پيام تسليت به مناسبت درگذشت آيت اللَّه آقاي حاج سيدعباس خاتم يزدي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم رحلت تأسف بار فقيه رباني آيت اللَّه آقاي حاج سيدعباس خاتم رحمةاللَّه عليه را به حوزه ي علميه ي قم و بخصوص به مراجع معظم و مدرسين و علماي اعلام آن و نيز به مردم شريف و مؤمن استان يزد و بطور ويژه و به بازماندگان و خانواده ي محترم و فرزندان مكرم آن مرحوم و نيز به شاگردان و ارادتمندان ايشان تسليت عرض مي كنم. اين عالم بزرگوار از جمله ي پرهيزگار علمي در حوزه هاي علميه ي شيعه بشمار مي رفتند و سالها در نجف و قم به افاضه و تدريس اشتغال داشتند، همچنين از ياران نزديك امام راحل قدس اللَّه نفسه در طول زمان به حساب مي آمدند. درگذشت ايشان براي حوزه ي علميه و بخصوص كساني كه از دانش ايشان بهره مي بردند ضايعه و خسارت محسوب مي گردد. از خداوند متعال علوّ درجات و حشر با اوليائش را براي آن مرحوم و صبر و اجر براي بازماندگانشان مسئلت مي نمايم. سيد علي خامنه اي - 21/06/1380

پيام به مناسبت روز شهيدان در هفته ى دفاع مقدس

پيام به مناسبت روز شهيدان در هفته ي دفاع مقدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم روز شهيدان در هفته دفاع مقدس روزي است كه شهيدان والامقام ما با چهره ي قدسي خود در همه جاي ايران اسلامي بار ديگر در برابر چشم ما دورماندگان و خاكيان ظهور مي كنند، گويي همه ي ملت ما يكبار ديگر هزاران انسان دلاور و با گذشت و جوانمرد را در كسوت نوراني فرشتگان به صورت دستجمعي در برابر خود مي بينند و سر تعظيم و تكريم در مقابل آنان فرود مي آورند. شهيدان ما اين حق بزرگ را بر فرهنگ اسلامي و همه ي وابستگان و دلبستگان به آن در سراسر جهان دارا مي باشند كه يكي از

سرفصلهاي مهم ولي فراموش شده ي اين فرهنگ را در دنياي مادي امروز زنده كرده اند و آن فداكاري و از خود گذشتگي براي آرمانهاي بلند اسلامي و انساني است. سرگرميهاي مادي و خودخواهي و سودطلبي افراد انسان در همه ي دورانهاي تاريخ به كج رويها و بدرفتاريهاي بزرگ، جوامع بشري انجاميده است و دنياي مادي امروز بيش از هميشه قرباني اين سودطلبي ها و خودخواهي ها است. شهيدان ما در ظلمات ماديگري اين دوران بار ديگر فرهنگ شهادت را كه بالاترين سطح فداكاري براي آرمانهاي بشري است زنده كردند و نور رستگاري را به انسانهاي پاك طينت و حق طلب نشان دادند. اگر اين درس بزرگ، بدرستي فرا گرفته شود، همه ي سلاحهاي زر و زور از كار خواهد افتاد و ابزار سلطه گر جهاني براي سيطره بر اجتماعات بشري ناكارآمد خواهد گشت. سلام خدا و اوليائش بر ارواح مطهر شهيدان و بر معلم بزرگ شهادت يعني امام راحل. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيدعلي خامنه اي - 5/07/1380

پيامها در سال 1381

پيام نوروزى رهبر معظم انقلاب اسلامى در ابتداى سال 1381

پيام نوروزي رهبر معظم انقلاب اسلامي در ابتداي سال 1381 بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب والأبصار. يا مدبّر اللّيل والنّهار. يا محوّل الحول والأحوال. حوّل حالنا الي احسن الحال. امسال آغاز بهار و سال نو، با روزهاي عاشوراي حسيني و تجديد خاطره آن حماسه بزرگ تاريخي مقارن است. براي ملت عزيز ما كه ارادتمند و عاشق حسين بن علي عليه السّلام است، اگرچه عيدِ به معناي جشن و شادي كودكانه وجود ندارد؛ اما بهجت معنوي اي كه ناشي از عزّت و افتخار است، وجود دارد؛ زيرا حسين بن علي عليه السّلام مظهر عزّت راستين و نمودار كامل افتخار حقيقي است؛ هم در چشم ما مردمِ اسير در دستگاه مادّي عالم و هم

براي رستگاران عالم ملكوت. امسال، سال شمسي ما، هم در فروردين و هم در آخر سال در اسفند، با عاشوراي حسيني مقارن و مصادف است. بنابراين جا دارد كه ما امسال را «سال عزّت و افتخار حسيني» بدانيم. اميدواريم ملت عزيز ما با تمسّك به معنويتِ حسين بن علي عليه السّلام و با آشنايي بيشتر با آن بزرگوار، عزّت و افتخار و سربلندي را براي خود كسب كند؛ همچنان كه بحمداللَّه به بركت آن حضرت و به بركت اسلام و قرآن، از عزّت و افتخار معنوي برخوردار بوده و هست. سال 1380، مثل همه سالهاي ديگر، با شاديها و غمهاي خود سپري شد و سالي نو و بهاري تازه پيش روي ماست و بهار، فصل رويش و بالندگي و نو شدن و طراوت و صفاست. از خداي متعال مي خواهيم كه ملت عزيز ما در هر جاي كشور كه هست، و در هر جاي جهان مردمي كه دل در گرو خواسته ها و اهداف اين ملت دارند، مشمول لطف الهي و برخوردار از صفا و طراوت و نويي و شادابي باشند. من به همه ملت عزيزمان در اين مناسبت درود مي فرستم و از خداوند متعال براي همه آنها سلامت و موفقيّت و پيشرفت در امور مادّي و معنوي مسألت مي كنم. اگرچه در سال گذشته - كه به نام رفتار علوي مزيّن و موسوم شده بود - كارهاي فراوان و تلاشها و اقدامهاي مفيدي از طرف مسؤولان و مردم صورت گرفت؛ اما بخصوص دو حركت در جهت رفتار علوي از طرف مسؤولان كشور آغاز شد كه اميدواريم اين دو كار با همان جديّت و شور و شوق و انگيزه و اهتمام

ادامه پيدا كند: يكي پرداختن به مسأله اشتغال بود كه يكي از مهمترين گره گشاييها در كار مردم است و گره گشايي، سيره علوي است؛ و ديگري مبارزه با فساد بود كه يكي از شاخصه هاي برجسته رفتار علوي است. ان شاءاللَّه هر دو اقدام بايد در سال نو از طرف مسؤولان با همه جديّت و اهتمام دنبال شود. براي مسأله اشتغال، تلاشهاي خوبي شد و برنامه ريزيهاي مفيدي صورت گرفت؛ ليكن اين آغازِ كار است؛ اين از آن كارهايي است كه به پيگيري و تعقيب جدّي از طرف همه مسؤولان كشور احتياج دارد؛ اين يك نيازِ بسيار مهم براي مردم و كشور ماست. مسأله مبارزه با فساد هم يك عنصر حقيقي و اساسي در اصلاح امور كشور است. مبارزه با فساد، وظيفه همه است؛ اما در درجه اوّل، وظيفه مسؤولان كشور است. مبارزه با فساد بايد با جديّت، دقّت، بي نظريِ كامل و دور از تندروي و زياده روي باشد. همه مسؤولان بايد وظايف خود را در قبال اين ملت بزرگ به بهترين وجهي شناسايي و دنبال كنند. مردم عزيز ما در طول سالهاي بعد از انقلاب نشان داده اند كه به اسلام و مباني ديني و سربلندي كشور خود و پيشرفت همه جانبه اين كشور علاقه مند و بر آن عازمند. مسؤولان عزيز ما هرچه براي اين ملت بزرگ تلاش كنند، يقيناً بيش از وظيفه خود انجام نداده اند و اگر بتوانيم به قدر وظيفه خود كار كنيم، بايد خدا را شاكر باشيم. اميدوارم ان شاءاللَّه سالي را كه در پيش داريم، براي ملت ما سال اعتلاي مادّي و معنوي و پيشرفت در همه امور كشور و سال عزّت و افتخار باشد و همچنان كه

حسين بن علي عليه السّلام مظهر عزّت بود و او بود كه فرمود: «هيهات منّا الذّلّة(1)»، اين ملت هم در عرصه هاي مختلف نشان دهد كه گرد ذلّت بر دامانش نخواهد نشست و در عزّتمندي و عزّتمداري، پيرو آقا و سالار خود، حسين بن علي عليه السّلام خواهد بود. از خداوند متعال مي خواهيم كه توجّهات حضرت وليّ عصر و دعاي آن بزرگوار را شامل حال همه شما مردم عزيز بفرمايد و روح مطهّر امام بزرگوار و شهداي سربلند انقلاب اسلامي را با اوليايشان محشور كند. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته --------------------------------------------------------------------------------

1) بحارالانوار: ج 45، ص 83

پيام تسليت به مناسبت درگذشت دكتر يداللَّه سحابى

پيام تسليت به مناسبت درگذشت دكتر يداللَّه سحابي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم درگذشت مرحوم مبرور آقاي دكتر يداللَّه سحابي رحمةاللَّه عليه را به همه فرزندان محترم و به خاندان گرامي ايشان تسليت مي گويم. اين شخصيت كهن سال علمي و فرهنگي و سياسي، سالهاي درازي را با مجاهدت و جديت، به تلاشي صادقانه در راه آنچه بدان باور داشت مصروف كرد. همت اصلي او گماشته شده بود اولاً بر زدودن تهمتِ ناسازگاري دين و علم، كه انگيزه هاي منحرفي موجب طرح مكرر آن از سوي عناصري مي گشت و نيز به مردود شمردن پندار جدايي دين از سياست. در بخش هايي از سالهاي متمادي اين مجاهدت طولاني، وي به شيوه هاي فرهنگي و در بخش هاي ديگري به شيوه هاي سياسي روي مي آورد و سالها زندان در رژيم ستمشاهي، هزينه ي اين اقدام بااهميت بود. مرحوم دكتر سحابي، مردي باايمان، با حقيقت، خوش روحيه و مقاوم بود. در دوران نظام جمهوري اسلامي پس از مقطعي كه وي از قواي مجريه و مقننه خارج شد، اختلاف برخي از ديدگاههايش با مسؤولان كشور، وي را به وادي بي انصافي و

غرض ورزي سوق نداد. او مردي ديندار و متعبد و درست كردار بود. از خداي متعال مسألت مي كنم كه رحمت و فضل خود را بر روح او ارزاني فرمايد و دوراني را كه او اكنون در آن به سر مي برد، براي او دوران آسايش و برخورداري از مغفرت الهي قرار بدهد. بمنّه و كرمه - سيد علي خامنه اي - 24/01/1381

پيام تسليت به آقاى خاتمى به مناسبت فوت آقاى محسن نوربخش

پيام تسليت به آقاي خاتمي به مناسبت فوت آقاي محسن نوربخش بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جناب آقاي خاتمي رياست محترم جمهوري اسلامي ايران درگذشت تأسف انگيز فقيد سعيد جناب آقاي دكتر محسن نوربخش را كه از پدران ارشد و پرسابقه ي جمهوري اسلامي بودند، به جنابعالي و هيئت محترم وزيران و به خانواده ي محترم و گرامي ايشان صميمانه تسليت ميگويم و رحمت و مغفرت الهي را براي آن مرحوم و صبر و اجر براي بازماندگان محترمشان مسئلت مي كنم. سيد علي خامنه اي - 03/02/1381

پيام به گردهمايى وقف

پيام به گردهمايي وقف بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم گردهمايي وقف فرصت مغتنمي است براي تدبر در اين حكم والاي اسلامي و تشويق مؤمنان متمكّن به پيروي از اين سنت سنيّه ي ديني. اين يكي از كارسازترين و سالمترين شيوه هايي است كه تمكّن مالي را به صورت احساني ماندگار، در خدمت نيازهاي جامعه قرار مي دهد و اراده ي نيك آدمي را پس از طي دوران زندگي، همچنان زنده و كارساز نگه مي دارد. متولّيان و مباشران امور اوقاف وظيفه اي بزرگ و مسئوليّتي خطير بر عهده دارند. و دين و وجدان، آنان را به امانت و درستكاري و تلاش سالم فرا مي خواند. اميد است اين همايش در تحقق هدفها و تكاليف مربوط به وقف، تأثيري سازنده بر جاي بگذارد. توفيق همگان را از خداوند متعال مسئلت مي كنم. والسلام عليكم و رحمةالله - سيد علي خامنه اي - 15/02/1381

پيام تسليت به مناسبت غرق شدن جمعى از دانش آموزان در حادثه درياچه پارك شهر

پيام تسليت به مناسبت غرق شدن جمعي از دانش آموزان در حادثه درياچه پارك شهر بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم حادثه ي تلخ و غم انگيز پرپر شدن گلهاي نوشكفته، دانش آموزان عزيز و نيز مربي آنان، موجب تألم شديد اينجانب گرديد. از خداوند رحمان مسئلت مي كنم كه با عنايت و فضل خود داغديدگان اين ضايعه ي تلخ، خصوصاً پدران و مادران عزيز و سوگوار را به تحمل اين مصيبت توانمند سازد و اجر و پاداش صابران را شامل آنان گرداند و اين عزيزان در گذشته را با اوليائش محشور فرمايد. اميد است پيگيري مجدّانه مسئولان و مجازات عبرت آموز متخلفان و مقصران اين حادثه تأثرانگيز، موجب تشفّي خاطر بازماندگان و مانع تكرار اينگونه حوادث ناگوار گردد. بار ديگر تسليت و تعزيت خود را به پدران و مادران و برادران و خواهران و بستگان

و مربيان و همدرسان اين عزيزان نثار مي كنم. سيد علي خامنه اي - 17/02/1381

پيام به كنگره جامعه اسلامى دانشجويان

پيام به كنگره جامعه اسلامي دانشجويان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جوانان و دانشجويان عزيز به شما و همه ي جواناني كه انگيزه و همّت خود را از سرچشمه ي ايمان و آگاهي ناب سيراب مي كنند و نيرو و نشاط جواني را در راه رشد و تعالي كشور به كار مي برند درود مي فرستم و توفيقات روزافزون شما را از خداي متعال درخواست مي كنم. امروز وظيفه ي شما جوانان خطير و سنگين و مجاهدت در اين راه، دقيق و ظريف است. امروز دشمنان مستكبر و سلطه طلب در صدد محاصره كردن نظام جمهوري اسلامي اند. تلاش بي ثمر آنان در طول دو دهه براي به زانو در آوردن ملّت ايران به بركت ايمان و روشن بيني مردم، همچنان ناكام مانده است و آنان امروز به ناچار مقاصد و اغراض شوم خود را بي پرده و نمايان كرده اند. دشمن مستكبر، سراسيمه و شتاب زده همه ي راههاي نفوذ فرهنگي و سياسي و اقتصادي را در مدّ نظر قرار داده و اميدوار است بتواند از اين راهها ملّت ايران و نظام جمهوري اسلامي را محاصره كند و پنجه ي شوم خود را همانند دوران پيش از انقلاب بر جسم و جان كشور عزيز ما فرو برد. همه و بخصوص جوانان لازم است هوشيارانه و مصمّم نقشه ي دشمنان را خنثي كنند. شرط اصلي موفقيت، تقويت ايمان و آگاهي و نگاه تيزبين به سرانگشتان فعّال و خيانتكار دشمن است . اتّحاد نيروهاي مؤمن و غيور در دانشگاهها امروز يك ضرورت ترديدناپذير است. از خداوند متعال توفيقات همه ي شما را مسئلت مي كنم. سيد علي خامنه اي - 31/02/1381

پيام به آقاى احمد جبرئيل به مناسبت شهادت فرزند ايشان

پيام به آقاي احمد جبرئيل به مناسبت شهادت فرزند ايشان بسمه تعالي جناب آقاي احمد جبرئيل دبيركل

محترم جبهه ي خلق براي آزادي فلسطين (فرماندهي كل) سلام عليكم با تأثر و تأسف خبر عروج خونين فرزند مجاهد و برومندتان آقاي جهاد احمد جبرئيل را دريافت نمودم. براي شما كه جهاد مستمر و پرافتخاري را در راه آرمان فلسطين در طول دهها سال پي گرفته ايد اين حادثه ي دردناك نيز نشان ديگري از سرافرازي و اخلاص است و بر قدر و منزلت شما در نزد خدا و خلق خواهد افزود انشاءالله. اين اولين و آخرين جنايت حركت تروريستي صهيونيستهاي غاصب نبوده و نخواهد بود. اما همه آگاهند كه اينگونه ترورها عزم مردم متدين و فداكار فلسطين را در راه مقاومت و جهاد تا پيروزي نهايي راسخ تر مي كند و نشانه هاي فروپاشي دشمن اشغالگر را آشكارتر مي سازد و به يقين دشمن صهيونيستي از اينگونه حركت هاي مذبوحانه طرفي نخواهد بست. از خداوند متعال مي خواهم كه به شما اجر و صبر و توانايي روزافزون دهد و آن شهيد را مشمول رحمت خود فرمايد. والسلام عليكم ورحمةالله - سيدعلي خامنه اي - 01/03/1381

پيام مقام معظم رهبرى به كنفرانس بين المللى امام خمينى (قدّس سرّه) و حمايت از فلسطين

پيام مقام معظم رهبري به كنفرانس بين المللي امام خميني (قدّس سرّه) و حمايت از فلسطين بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم برگزاري كنفرانس بين المللي «امام خميني (قدّس سرّه) و حمايت از فلسطين» در سالگرد رحلت آن امام راحل عظيم الشان، كاري ارزشمند و پُرمعناست. زيرا نهضت امام خميني (قدّس سرّه)، جان تازه اي در كالبد قضيه ي فلسطين دميد و پشتوانه ي ايمان اسلامي را كه همواره با جهاد فداكارانه همراه است، بار ديگر براي آن ايجاد كرد. سياستهاي خاورميانه اي آمريكا پس از قرارداد كمپ ديويد سرنوشت خسارت باري را براي قضيه ي فلسطين و ملت فلسطين ترسيم كرده بود و اين همان سياستي بود كه در نهايت به قرارداد اسلو

و پيامدهاي دردناك آن منتهي گشت. در اين سياستها محو روحيه جهاد و مقاومت و حذف تدريجي ملت فلسطين از كليه معادلات منطقه و تكيه ي آن ملت به اميدهاي واهي بجاي تكيه ي او بر اراده و نيروي ذاتي خود پيش بيني شده بود. روح ايمان اسلامي و انگيزه ي جهاد في سبيل اللَّه كه بار ديگر با مبارزات مردم فلسطين آميخته شد، بزرگترين مانع را در برابر پيشرفت سياستهاي استكباري و انگيزه هاي خائنانه پديد آورد. امروز ملت فلسطين به بركت همين روحيه و انگيزه با همه ي وجود در صحنه حاضر است و با اراده و عزم و فداكاري خود آينده اي را كه براي دشمنان و حتي دوستان فلسطين قابل پيش بيني نبود، شالوده ريزي مي كند. صحنه ي امروز فلسطين مژده دهندي آينده ي محتومي است كه خداوند به مجاهدان صادق و ثابت قدم وعده داده است و اين وعده تخلف ناپذير است. رژيم ظالم و قساوت پيشه ي صهيونيست و پشت سر آن، سياست آمريكا و صهيونيسم جهاني و صليبي هاي مرتجع مي پندارند، كه با رفتار جنايت بار و فاجعه آميز خود، خواهند توانست بر ملت فلسطين پيروز شوند. و آنرا وادار به تسليم كنند و اين خطايي فاحش است كه مرتكبان آن در آينده گوشمالي سخت خواهند ديد. جلادان تل آويو در رفتارهاي خود فقط توانسته اند بي گناهاني را به قتل برسانند و شهرهائي را ويران كنند، اما نتوانسته اند در عزم استوار مجاهدان فلسطيني خلل وارد سازند. انتفاضه مسجدالاقصي يكي از آيات الهي است و جنايتكاران روسياه را به شدت مجازات خواهدكرد. به گمان زياد ناكامي رژيم صهيونيستي و شريك جرمش آمريكا در عمليات چند ماهه ي اخير، آنان را به سمت طراحي ترفند تازه اي براي

رهائي از اين گرداب وادار خواهد كرد. ترفند كشاندن طرف فلسطيني به پشت ميز مذاكره اي كه تنها اثرش براي فلسطين ايجاد اختلاف در صفوف مبارزان فلسطيني و فرونشاندن شعله ي انتفاضه خواهد بود، در برابر اين ترفند تسليم نبايد شد. رژيم اشغالگر ثابت كرده است كه به هيچ قراري پايبند نيست و هيچ منطق حق طلبانه او را قانع نخواهد ساخت و به هيچ منطقي جز زورگوئي و زياده طلبي اعتقاد ندارد. بي شك مبارزان مؤمن و راستين و دولت هاي معتقد به قضيه ي فلسطين، فريب اين ترفند را نخواهند خورد. امروز دولت ها و ملت هاي مسلمان بويژه عرب، وظيفه ي سنگيني بر دوش دارند. وظيفه ي دولت ها البته بسيار سنگين و خطير است، اما سنگيني وظيفه ملتها بويژه علماي ديني و شخصيت هاي سياسي و نخبگان دانشگاهي و روشنفكران و ديگر عناصر اثرگذار از سنگيني وظيفه دولتها كمتر نيست. اين وظيفه عبارتست از كمك رساندن و روحيه دادن و اين جهاد مقدس را تداوم بخشيدن. از خداوند متعال مي خواهم كه به همه ي ما توفيق عمل به اين وظيفه را عنايت فرمايد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيد علي خامنه اي - 12 خرداد ماه 1381

پيام تسليت به مناسبت وقوع زلزله در استانهاى قزوين و همدان

پيام تسليت به مناسبت وقوع زلزله در استانهاي قزوين و همدان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم حادثه غم انگيز و تأسف بار زلزله در بخشي از ميهن اسلامي كه منجر به كشته و مجروح شدن جمعي از اهالي محترم استان هاي قزوين و همدان گرديد و خسارت هاي مالي قابل توجهي به مردم عزيز اين مناطق وارد ساخت موجب تأثر و تألم شديد اينجانب گرديد. اين ضايعه تلخ را به پيشگاه مقدس حضرت ولي عصر ارواحنافداه و همه بازماندگان و داغ ديدگان و مصدومان اين مصيبت

تسليت مي گويم و از خداوند رحمان براي همه اين عزيزان صبر و تسلا و جبران، مسألت مي كنم. از همه مسئولان خصوصاً امدادگران هلال احمر و سازمان هاي خدماتي و امدادي و درماني ديگر، ميخواهم كه با سرعت در كمك رساني و نجات و درمان و اسكان مردم آسيب ديده اقدام كنند و از عموم مردم رشيد ايران خواستارم كه مسئولان و ستادهاي ويژه امدادرساني را به شكل شايسته حمايت نمايند. براي درگذشتگان رحمت و غفران و براي مجروحان شفاي عاجل و كامل و براي همه بازماندگان صبر و بردباري و اجر از حضرت احديت مسألت دارم و اميدوارم كه برنامه ريزي و سرعت عمل مسئولان و حمايت هاي بي دريغ مردم ابعاد اين ضايعه را به حداقل كاهش دهد. از خداوند بزرگ توفيق همگان را خواستارم. والسّلام عليكم ورحمةاللَّه وبركاته - سيد علي خامنه اي

پيام به مناسبت انتشار نامه آيت اللَّه سيد جلال الدين طاهرى امام جمعه اصفهان

پيام به مناسبت انتشار نامه آيت اللَّه سيد جلال الدين طاهري امام جمعه اصفهان بسم اللَّه الرحمن الرحيم جناب آيةاللَّه آقاي حاج سيد جلال الدين طاهري دامت توفيقاته با سلام و تحيت ديروز نامه اي منصوب به جنابعالي ملاحظه كردم كه در آن از برخي اوضاع كشور از جمله رواج فسادهاي اخلاقي و مالي و وجود تبعيض ميان طبقات مردم و استفاده هاي نامشروع برخي از اصحاب مناصب حكومتي يا روحاني شكوه كرده ايد. اينها مطالب حقّي است كه اينجانب در چند سال اخير بارها در اجتماعات عمومي و نيز در ديدار مسئولان ذيربط درباره ي آن هشدار داده و بسيج همه ي امكانات را براي مبارزه با فقر و فساد و تبعيض از همه خواسته ام. اكنون هم معتقدم جز با جهادي مخلصانه و برخاسته از احساس درد و احساس خطر، اين شجره هاي ملعونه قلع نمي شود و

اين محتاج همكاري و همصدايي همه بخصوص صاحبان موقعيتهاي حكومتي و اجتماعي است. يقيناً از جنابعالي كه سوابق ممتدي در انقلاب داريد بيشتر از خيلي ها انتظار و توقع داشته و دارم و اكنون كه طبق اين اعلاميه به اين فكر افتاده ايد آن را به فال نيك مي گيرم. امروزه براي رفع مشكلات مردم سه امر محوري وجود دارد، يكي توليد كار و اشتغال براي نسل جوان پراستعداد و پرشمار اين كشور است كه مشكلات زندگي را از دوش بخش مهمي از مردم ما بر مي دارد، دوم مبارزه با فساد اقتصادي در دستگاهها است كه اگر عزم همگاني بر آن قرار نگيرد همه ي تلاشهاي دولت كنوني و دولتهاي قبلي را خنثي و دستاوردهاي نظام مقدس ما را ضايع مي سازد و فاصله طبقاتي را عميق و منابع محدود ملّي را به خورد متجاوزان به حقوق ملت مي دهد. سوم و از همه مهمتر وحدت ملّي و يكصدايي مسئولان و خواص است كه اگر مخدوش شود هيچ حركت سازنده به سامان نمي رسد. مردم فداكار و مؤمن ما بحمداللَّه در زير پرچم اسلام و انقلاب متحدند. نمونه اي از حضور پُرحماسه و پُرانگيزه ي مردم در دفاع از نظام اسلامي و اعلام حمايت از مباني انقلاب را خود جنابعالي در سفر چند ماه قبل اينجانب به اصفهان شاهد و ناظر بوديد و پس از آنكه عظمت و هيبت اجتماع مردم مؤمن و غيور و جوانان پرشور و مصمم را در ميدان امام و خيابانهاي اطراف آن به چشم خود ديديد به اينجانب گفتيد كه من از اوايل انقلاب چنين جمعيت متراكم و پرشوري در اين ميدان عظيم نديده ام. مردم بر خلاف تحليل تعداد

انگشت شمار اشخاص مغرض يا فريب خورده، پشتيبان نيرومند انقلاب و اسلام و امام اند. كساني كه بر اثر تلقين اطرافيان ناباب و نامطمئن پنداشته اند كه نظام جمهوري اسلامي دوران ضعف وانحلال را مي گذراند، خودشان در دوران ضعف و انحلالند. دشمنان سوگند خورده ي انقلاب كه يكروز هم با امام و امت دلِ صاف و مهربان نداشته اند با اين تلقين ها مي خواهند مردم را مأيوس، جوانان را گمراه، و بعضي پيران موجّه ولي بي خبر را مدّعي امام و انقلاب كنند. در چنين شرايطي حرف زدن و اقدام كردن هوشياري بيشتري مي طلبد و اندك غفلتي دشمنان داخلي و خارجي را در سوءاستفاده و سوء نيت خود گستاخ مي سازد و جفاي بزرگي به اين ملت مظلوم است. از همين رو، روزي كه اطلاعيه ي منسوب به جنابعالي صادر شده ضدانقلاب كه در زير سايه ي آمريكا و اسرائيل با پول آنها زندگي و تغذيه مي كند بيشترين سوءاستفاده را از آن كردند و آن را مقابله با سياستهاي امام راحل و نفي و رفض نظام اسلامي و شعارهاي آن وانمود كردند. البته بنده با سابقه ي رفاقت و آشنايي با جنابعالي و اطلاع از سوابق ممتدتان در انقلاب و نيز اطلاع از محبّتي كه همواره نسبت به اينجانب ابراز كرده ايد چنين برداشتي نمي كنم ولي كساني كه سخن شيطان را باور كنند و فريب آن رابخورند نيز وجود دارند. اين بايد موجب شود كه همه ي ما در گفتار و اظهار خود هوشياري و دقت و اخلاص بيشتري به كار گيريم و نگذاريم وحدت و انگيزه اين ملت بزرگ و قهرمان خداي نخواسته با غفلت ما مخدوش شود. آمريكا براي عملي كردن تهديد خود در ايران

تنها كمبودي كه دارد وجود يك پايگاه مستحكم مردمي است كه بتواند با استفاده از آن انتقام خود را از انقلاب و اسلام و امام بگيرد و براي سركوب اين ملت آزاد و شجاع، يك ديكتاتوري سياه شبيه ديكتاتوري پهلوي در اين كشور مستقر كند. البته اين خواب بي تعبير و خيال احمقانه ي آنان مانند تحليلهاي غلط هميشگي شان نسبت به مسائل كشور، براي آنان جز خسران و يأس چيزي به بار نخواهد آورد. مهم آن است كه خواص ملت نگذارند هيچ حركت و اقدام آنان در خدمت آن هدف شوم قرار گيرد. در باب فساد اقتصادي خوب است همه از اطرافيان و منسوبان خويشاوندي و شخصيتي خود شروع كنند. فساد را فقط در اشخاص دور دست نبينند، بلكه در نزديكان خود و اشخاص ظاهراً مورد اعتماد خود هم آن را حس و با آن مبارزه كنند. بلاي گرفتاري در مُشت اطرافيان نامطمئن موجب شد كه يكي از ياران و شاگردان نزديك امام در اواخر عمر آن يگانه ي زمان، مطرود ايشان واقع شود و او را از دخالت در امور سياسي منع شرعي كنند و باز اگر آن شخص به اين تصميم و اخطار حكيمانه ي استاد و مراد خود عمل مي كرد يقيناً مشكلات بعدي را براي خود و كشور به وجود نمي آورد. اينجانب جفاي به خودم را فراموش مي كنم اما همه بايد از امام راحل عظيم خود آموخته باشيم كه جفاي به ملت و تلاش براي سُست كردن بنيان نظام اسلامي قابل بخشش نيست. در پايان از مردم عزيز و وفادار ومردان و زنان مؤمن و غيور اصفهاني و بخصوص از فرزندان انقلابيم مي خواهم كه همه ي

سعي خود را در حفظ آرامش شهر و محيط نماز جمعه ي اصفهان بكار برند و از هر شعار و حركتي كه موجب تشنج و اختلاف و دودستگي شود جداً پرهيز كند. بي شك يكي از مهمترين هدفهاي دشمن ايجاد هرج و مرج و آشفتگي و درگيري ميان اقشار ملت است. با كمال هوشياري از تحقق اين خواسته ي دشمنان زبون و ابله و پليد، جلوگيري كنيد. اكنون كه جناب آقاي طاهري از امامت جمعه كناره گرفته اند مانند ماههاي گذشته كه ايشان به خاطر ابتلائات جسماني در نماز حاضر نمي شدند جناب حجةالاسلام آقاي حاج سيد علي قاضي عسگر و جناب حجةالاسلام آقاي حاج شيخ محمد تقي رهبر امامان جمعه ي موقت اصفهان، نماز جمعه را با متانت و استحكام و شكوه فراوان برگزار كنند. اينجانب از كسي شِكوه نمي كنم و به مدد الهي اطمينان دارم و به خاطر عزم مؤمنانه ي اين ملت بزرگ و عظمتي كه در هنگامه مشكلات از خود نشان مي دهند جبهه ي سپاس بر درگاه الهي مي سايم و اگر شكوه اي در دل باقي بماند به درگاه ولي اللَّه اعظم (ارواحنا فداه) عرضه خواهم كرد. والسلام علي جميع عباداللَّه الصالحين - سيدعلي خامنه اي - 20/04/1381

پيام در تجليل از راهپيمايى 28 تير 81

پيام در تجليل از راهپيمايي 28 تير 81 بسم اللَّه الرحمن الرحيم ملت شريف ايران، حضور بي دريغ و ميليوني شما بندگان صالح خدا و انسانهاي آگاه و مؤمن كه زير آفتاب تفتيده به خيابانها آمديد، به جهان اعلام كرد كه اين ملت بزرگ راه رفته را باز نخواهد گشت و پرچم امام خميني و شهيدان قافله عشق را همچنان در اهتزاز نگاه خواهد داشت. بيانيه بوش در صدد ايجاد شكاف در حكومت، ايجاد يأس در ملت،

تفكيك در نهادهاي نظام و القاي بحران مشروعيت براي كل نظام و تطميع برخي گروههاي غافل، پيشنهاد تسليم و سازشِ عوامفريبانه و تجربه زبان چرب اغواگري، پس از زبان تيز تهديد و ارعاب بود و شما مردم يكجا به همه اين ترفندها و خدعه ها پاسخي مناسب شأن ملت ايران داديد و از اين پس حجّت بر دوستان و دشمنانِ اين انقلاب، در داخل كشور و سراسر جهان تمام شده است. امريكا از سويي سايه جنگ و مرگ را در منطقه گسترانده و ملت و نظام ايران را رسماً تهديد به براندازي مي كند و از سويي ديگر، شعار دمكراسي و حق انتخاب ملت ها و پيشرفت و آزادي سر مي دهد. اينك براي سران واشنگتن بايد روشن شده باشد كه اين مردم باطن بين و و حقيقت شناس، دشمن را با هر ادبيات و زباني بجا مي آورند و نيز روشن شد كه در هيچ جناحي در حاكميت امريكا كمترين نشانه اي در عدول مواضع زياده خواهانه وجود ندارد. حاكميت امريكا يكپارچه تجاوزگر و زياده طلب است و همانگونه كه تفكيك در حكومت ايران توطئه دشمن است، تفكيك ميان باندهاي حاكم در واشنگتن نيز بهانه اي براي سازش و مجامله است. همه جناحهاي حاكم در امريكا در دهها سال گذشته نشان دادند كه در هدفِ سلطه بر ايران يكسانند گرچه اين هدف گاه با روش نسل كشي و گاه با شعار صلح طلبي و حقوق بشر تعقيب مي شود. شما مردم ايران همچنين به عناصر ضعيف النفس داخلي نشان داديد كه به دنبال فتنه و جنگ نبوده ايد و نيستيد، اما هرگاه فتنه گران يك گام پيش آيند شما با پولاد اراده خويش آنانرا دو گام به پس مي رانيد. بار ديگر

تأكيد مي كنم كه در اين شرايط حساس، وحدت، مقاومت و هوشياري، ملت و دولت ما را از اين گردنه نيز با سلامت و عزّت عبور خواهد داد. اينجانب با سپاس فراوان به درگاه خداي متعال بر اين نعمت بزرگ، نعمت ايمان و جهاد و وحدت به يكايك شما هموطنان غيورِ حماسه آفرين خود درود مي فرستم و عظمت شما را مدح مي گويم و از خداي رحمان پيروزي و سربلندي و سعادت و خير دنيا و آخرت براي شما و خذلان و خواري دشمنان شما را خواستارم و از همه خدمتگزاران اين ملت عزيز مي خواهم كه با تلاش مضاعف و پرهيز از تفرقه، شكرگزار اين مردم باشند و با قدرت و همدلي و سرعت و همكاري و شجاعت، موانع پيشرفت و ترقي اين ملت و خصوصاً مفاسد مالي و اقتصادي و اداري را مرتفع نمايند. سيدعلي خامنه اي - 29/04/1381

پيام مقام معظم رهبرى به نشست ساليانه ى و اتحاديه ى تشكلهاى اسلامى دانشگاه آزاد اسلام

پيام مقام معظم رهبري به نشست ساليانه ي و اتحاديه ي تشكلهاي اسلامي دانشگاه آزاد اسلام بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جوانان عزيز اكنون كه اين مجموعه ي پرشوق و نشاط در جوار بارگاه امام هشتم عليه آلاف التحية و الثّناء گرد آمده ايد، تا شور و توان جواني را با عشق به اهداف خدايي، پيوند بزنيد و شوق فزاينده ي خدمت به مردم و انقلاب اسلامي را ارمغان اين سفر معنوي قرار دهيد، شايسته است بكوشيد تا احساس يگانگي با آن امام نور و افتخار پيروي از آن پيشواي حقيقت را، سرمايه رشد و كمال خود سازيد و از لحظه لحظه حضور در محضر آن امام حاضر و ناظر توشه برگيريد . دلهاي شما جوانان، چون آيينه اي صاف و روشن است. شما مي توانيد انوار حيات بخش معارف

قرآن كريم را از سنّت و سيره ي امامان معصوم عليه السّلام گرفته و بر دل و جان خويش بتابانيد و از انعكاس آن، محيط پيراموني را نيز روشنايي بخشيد. فرزندان عزيزم، آن كس كه بكوشد تا در تلاطم حوادث روزگار، از گوهر تابناك خرد و ايمان غافل نماند، هرگز در برابر كوچك و بزرگ آن حوادث نخواهد لرزيد، و شك و ترديد و وسوسه هاي خنّاسانِ درون و برونِ، راه را بر وي نخواهد بست، چون كوهي استوار خواهد ماند با صلابت و اميد و با دلي هوشيار و چشماني بيدار به راه خود ادامه خواهد داد. فهم درست و آگاهي فزاينده، اخلاص و خداجويي، ايثار و فداكاري، صبوري و ايستادگي، تلاش شما را سازنده و بالنده و ثمر آنرا ماندگار خواهد نمود. با دستيابي به قله هاي دانش و ايمان و با وحدت و همدلي شما جوانان عزيز است كه شعله اميد در دل دشمنان افروخته نمي شود و چشم طمع بددلان و نامحرمان به اين مرز و بوم دوخته نمي گردد. ملّت شما امروز با صريح شدن تهديد جهانخواران، به اين ذخيره ي عظيم نيرو نيازمند است. با تضرع ابتهال از پيشگاه خداوند متعال سرافرازي و سعادت اين ملّت و شما دانشجويان عزيز را خواهانم. سيد علي خامنه اي - 31/04/1381

متن پيام مقام معظم رهبرى خطاب به شركت كنندگان در نشست ساليانه اتحاديه انجمنهاى اسلامى دانشجويان مستق

متن پيام مقام معظم رهبري خطاب به شركت كنندگان در نشست ساليانه اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاههاي سراسر كشور بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جوانان! و دانشجويان عزيز نهال انجمن اسلامي در دانشگاههاي كشور با درايت و دورنگري امام بزرگوار در حساسترين لحظات انقلاب ريشه دوانيد و به ثمر رسيد، و در طول سالهاي متمادي با توصيه هاي حكيمانه ي آن بزرگوار

آبياري شد. امروز با گذشت بيش از دو دهه از آن دوران، ارزش اين نهال انقلابي و اسلامي و مردمي، همچنان پابرجاست. امروز هم مانند دوران پيدايش اين انجمن ها محيط دانشگاه نيازمند مشعل داران ايمان و تقوا و خودآگاهي سياسي و تحرك و جوشش آرمان گراي دانشجويي است و انجمن هاي اسلامي مي توانند در شمار مجموعه هاي موفق اين مسؤوليت بزرگ باشند. پرچم عدالت و آزادي اسلامي كه امروز بوسيله ي نظام مقدس جمهوري اسلامي در برابر چشم جهانيان برافراشته شده است با دشمنان كينه ورز و معاندي روبرو است و زر و زورسالاران بين المللي، براي برگرداندن چشم و دل ملت هاي مسلمان از اين نشانه ي عزت و آزادگي به صدها شيوه و توطئه سرگرمند. نسل جوان و دانشجوي ما بايد لحظه اي از اين عرصه ي رويارويي و ستيزه گري غافل نماند. دست پنهان و آشكار دشمن، دانشگاهها را از جمله ي اولين آماج هاي توطئه مي شمرد و اين، همه ي دلسوزان بخصوص خود دانشجويان عزيز را به بيداري و حساسيت روزافزون فرا مي خواند. نشانه ي فتنه هاي فرهنگي و سياسي در برابر چشم همگان است. جوانان با ايمان و آگاه مي توانند اين فتنه ها را در نطفه خفه كنند و اگر غبار فتنه برپا شود آنرا فرو بنشانند. امام بزرگوار انجمن هاي اسلامي را بارها از نفوذ دشمنان برحذر مي داشتند. اين توصيه ي حكيمانه امروز نيز همچنان باقي است. اعضاي انجمن ها، تلاش سياسي را بايد با خودسازي دروني و معنوي همراه كنند و سدّ مستحكمي در برابر نفوذ شيطان بسازند. در اين صورت خلوص و صفاي جواني و دل پاك و آرمانگراي دانشجويي خود عهده دار همه ي مسؤوليت هاي بزرگ اين دوران خواهد شد. والسلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته - سيد علي

خامنه اي - 22/05/1381

پيام به كنگره بزرگداشت آزادگان و حجةالاسلام ابوترابى

پيام به كنگره بزرگداشت آزادگان و حجةالاسلام ابوترابي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم سالهاي مجاهدت خاموش و دشوار آزادگان عزيز ما در اسارتگاههاي عراق از جمله ي مقاطع فراموش نشدني، تاريخ پرشكوه ما است. لحظه، لحظه ي آن روزها و شبهاي فراموش نشدني، سرشار از درس و خاطره و افتخار است. ملت ما از اين گنجينه ي پربار خواهد توانست همچون ذخيره اي فرهنگي براي تقويت ايمان و مقاومت و اميد براي نسلهاي آينده بهره گيرد. شهيدان مظلومي كه در آن دوران پرمرارت جان باختند در شمار سرافرازترين شهداي دوران جنگ تحميلي قرار دارند. و ياد گرامي عالم مجاهد بزرگوار مرحوم حجةالاسلام آقاي سيدعلي اكبر ابوترابي، كه اردوگاههاي اسارت را به مدرسه ي بزرگي از تقوا و آگاهي و استقامت تبديل كرده بود همواره در چشم ملت ايران گرامي و پايدار است. آزادگان عزيز مي توانند با زنده نگه داشتن آن ذخائر معنوي و آن خاطره هاي پرشكوه، رسالت ديني و انقلابي خود را همچنان حفظ كنند. توفيق همگان را از خداوند متعال مسئلت مي كنم. سيدعلي خامنه اي - 24/05/1381

پيام به مناسبت روز آزادگان

پيام به مناسبت روز آزادگان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم سالهاي مجاهدت خاموش و دشوار آزادگان عزيز ما در اسارتگاههاي عراق از جمله ي مقاطع فراموش نشدني، تاريخ پر شكوه ما است. لحظه، لحظه ي آن روزها و شبهاي فراموش نشدني، سرشار از درس و خاطره و افتخار است. ملت ما از گنجينه ي پر بار خواهد توانست همچون ذخيره اي فرهنگي براي تقويت ايمان و مقاومت و اميد براي نسلهاي آينده بهره گيرد. شهيدان مظلومي كه در آن دوران پر مرارت جان باختند در شمار سرافرازترين شهداي دوران جنگ تحميلي قرار دارند. و ياد گرامي عالم مجاهد بزرگوار مرحوم حجةالاسلام آقاي سيد علي

اكبر ابوترابي، كه اردوگاههاي اسارت را به مدرسه ي بزرگي از تقوا و آگاهي و استقامت تبديل كرده بود همواره در چشم ملت ايران گرامي و پايدار است. آزادگان عزيز مي توانند با زنده نگه داشتن آن ذخائر معنوي و آن خاطره هاي پر شكوه، رسالت ديني و انقلابي خود را همچنان حفظ كنند. توفيق همگان را از خداوند متعال مسئلت مي كنم. سيد علي خامنه اي - 24/05/1381

پيام به گردهمايى دفتر تحكيم وحدت

پيام به گردهمايي دفتر تحكيم وحدت بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم گردهمايي دفتر تحكيم وحدت براي اينجانب خاطره انگيز است. آنچه در ساليان نخستين انقلاب در زير اين نام تحقق يافت، يكسره تأثيرگذار و در مواقعي تعيين كننده بود. اين نام، فهرستي از ارزش هاي حقيقي انقلاب را در برابر چشم نگاه مي دارد: پايبندي جوانانه و پرشور به مباني نظري و عملي انقلاب، تشكيل صفوف مقدم در عملياتي كردن آرزوهاي امام بزرگوار درباره ي دانشجويان، تاباندن نور اميد به افقهايي كه بيگانگان براي تيره جلوه دادن آن مي كوشيدند، افتخار و اعتزاز به مسلماني و انقلابي بودن خويش و بالاخره سهيم شدن در تشكيل فهرست طولاني شهيدان انقلاب و جنگ تحميلي. آنروز و امروز انگيزه هاي شناخته و ناشناخته اي همواره خواسته اند اين عنصر فعال و مفيد را از انقلاب و نظام اسلامي جدا كنند. مراكز قدرت استكباري نيز ميل و اصرار خود را بر چنگ انداختن به ذهن و دل دانشجويان، امروزه آشكارتر از هميشه ابراز مي دارد. اكنون خط مقدم جبهه ي ظلم و استكبار در تهاجم به ملّت انقلابي ايران و نظام جمهوري اسلامي عمله ي تبليغ و بوقهاي فريب و نيرنگ است. اين نيز امروزه ديگر حقيقتي آشكار است كه همّت زورگويان و قلدران آمريكايي بر غارت منابع

نظري و معنوي و تهيدست كردن ملّت ايران از اين پشتوانه اقتدار خويش است. اين منابع همان ايمان و اميد و انگيزه ي ملّت ايران است و جوانان نخستين آماج اين غارت فرهنگي هستند. نيت دشمن آن است كه با اينكار هزينه ي تهاجم نظامي را از دوش خود بردارد و بدون آن به هدفهاي پليد خود دست يابد. اگر آنان در غارت اميد و ايمان و انگيزه ي جوانان ما موفق شوند سلطه ي دوباره ي آمريكا بر ايران حتمي و براي آنان بي هزينه است. آنچه از روح جواني و دانشجويي انتظار مي رود، خنثي كردن جوانانه و شجاعانه ي اين شبيخون فاجعه بار است. دفتر تحكيم وحدت و ديگر مجموعه هاي دانشجويي بايد اين مسؤوليت را به دوش خويش حس كنند. همّت و اراده ي شما و تصميم قاطعتان بر خسته نشدن از خباثتها و حماقتها، مهمترين سرمايه ي شما است. از خداي متعال كمك بخواهيد و ارواح طيبه اولياي خدا و شهداي راه حق را به مدد بطلبيد و با استقامت در اين راه به پيش رويد و خدا با ما است. و َلَيَنْصُرَنّ اللّهُ مَنْ يَنْصُرُه مقام معظم رهبري متن بالا را انشاء فرمودند. والسلام عليكم و رحمةالله - سيد علي خامنه اي - 27/05/1381

پيام به مناسبت صعود به دماوند به وسيله ى ورزشكاران سپاه و بسيج

پيام به مناسبت صعود به دماوند به وسيله ي ورزشكاران سپاه و بسيج بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اقدام به صعود ورزشكاران سپاه و بسيج به قله ي دماوند و ديگر ارتفاعات تهران و سراسر ايران، كاري شايسته و مبتكرانه و تقارن آن با ايام ولادت با سعادت حضرت صديقه ي طاهره «سلام الله عليها» موجب بركت و قداست اين اقدام سازنده و ورزشكارانه است. اين حركت نمادين مي تواند جوانان برومند اين كشور

را به استفاده از صعود سالم به ارتفاعات تشويق كند و در اين بخش از ورزش كشور، تحركي پديد آورد. اميدوارم جوانان عزيز به ورزش و به خصوص ورزشهاي سالم كه مايه ي پرورش جسم و آسايش روان است بيش از پيش اهميت دهند. جوانان عزيز سپاهي و بسيجي كوشش كنند كه قله هاي معنويت و معرفت را نيز هدف تلاش جوانانه ي خود قرار دهند. ان شاءاللَّه همه به سلامت باشيد. والسلام عليكم و رحمةاللَّه - سيد علي خامنه اي - 03/06/1381

پيام تسليت به مناسبت درگذشت فقيد سعيد مرحوم آقاى حاج آقا مهدى شكوهنده

پيام تسليت به مناسبت درگذشت فقيد سعيد مرحوم آقاي حاج آقا مهدي شكوهنده بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم درگذشت فقيد سعيد مرحوم آقاي حاج آقا مهدي شكوهنده را كه از خادمان ديرين كلام اللَّه مجيد و از استادان پيشكسوت قرائت و تجويد بودند، به همه ي دوستان و ارادتمندان آن مرحوم و خادمان و معلمان قرآن كريم و بالاخص به خانواده ي مكرم ايشان تسليت عرض مي كنم. آن مرحوم يكي از بندگان صالح و مؤمنان مخلص بودند كه در آزمايشهاي گوناگون سربلند گشتند. دو فرزند و دو صهر نامدار ايشان از شهداي عاليمقام انقلاب و دفاع مقدس اند. و ايشان با صبر و شكر نمونه ي خود در زمره ي صابران كه خداوند متعال صلوات و رحمت خود را بر آنان نثار كرده است قرار گرفتند. از خداوند متعال غفران و علوّ مرتبه ي آن مرحوم و صبر جميل و اجر جزيل براي همسر مكرمه و خاندان معزز ايشان مسئلت مي كنم. سيد علي خامنه اي - 12/06/1381

پيام به اجلاس سراسرى نماز

پيام به اجلاس سراسري نماز بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اين گردهمايي را كه همه ساله با حضور بلندپايگان علمي و سياسي كشور تشكيل مي گردد، بايد يكي از مهمترين گردهمايي ها شمرد، زيرا موضوع آن نماز است كه برترين فريضه ديني است و مخاطب آن همه ي آحاد ملت اند و از اين رو لازم است كه دست اندركاران اجرايي ذيربط نكاتي را كه در آغاز اين گردهمايي خطاب به آنان تذكر داده مي شود صرفاً يك توصيه ي تشريفاتي نينگارند. در پيام سال گذشته ي اينجانب به حاضران اين گردهمايي و ديگران چنين آمده است: «انسان كه از سوئي گاه مظهر برترين و زيباترين حقايق هستي است، از سوئي ديگر، گاه محلّ بُروز زشتيها و پستيهاي بي همانند نيز

مي گردد. اگر در جائي و زماني او را مظهر آگاهي و محبت و فداكاري يا خردمندي وآفرينندگي و پيشرفت در عرصه هاي تعالي، يا آيت شوق و شور و اميد مي بينيم، در جائي و زماني ديگر او را دچار غفلت و كينه و خودخواهي، يا جهل و عادت و ركود، يا سستي و نوميدي و بدبيني مشاهده مي كنيم. اين عنصر با استعداد، مي تواند برترين موجود گيتي تا پست ترين پديده ي هستي گردد. او مجهّز به همه ي ابزارها و زمينه هاي تعالي و تكامل معنوي و مادي، آفريده شده است. سرشت او، نيك و راهِ نيكي به روي اوباز است. خرد و قدرت بر تصميم گيري و انتخاب، دو بال تواناي اويند. و رسولان الهي راهنمايان و اميددهندگان و كمك كنندگان به او. اما او با اين حال مي تواند تسليم ضعفها و هوسها و خودخواهيها يا جهلها و غفلتها و عادتهاي خود شود و خود را از همه ي آن بشارتها و اميدها و معراجها محروم سازد. اين همان است كه آن را بايد «فسادپذيري انسان» ناميد و همان است كه در عمر دراز بشريت و نيز در عمر هر يك از آحاد بشر، بزرگترين مصيبت او و خطرناكترين تهديد او به شمار رفته است و مي رود. براي پيشگيري و نيز درمان اين آفت بزرگ، دين خدا «ذِكر» را به انسان آموخته است. ذِكر يعني حقيقت را به ياد آوردن، خود را در برابر خدا يافتن، به او گوش سپردن و به او دل دادن. يعني از دلمشغوليهائي كه آدمي را اسير وسوسه ي هوسها مي كند، يا ميل به برتري جويي و كين ورزي و آزمندي او را ارضا مي سازد، خود را رها ساختن،

يعني او را از جهنمي كه براي خود فراهم كرده است، به بهشت صفا و اُنس و بَهجَت و اَمن بردن. و نماز با تركيب هماهنگ دل و زبان و حركت، نابترين و كاملترين نمونه و وسيله ي ذكر است. انسان در زندگي شخصي اش، گاه بر اثر محنتها و شدّت ها و مصيبتها، و در زندگي جمعي اش، گاه با حوادث تحوّل آفرين مانند حركت عمومي به سوي جهاد يا انفاق يا كمك به نيازمندان، به عامل ذكر نزديك مي شود، و گاه با سرگرميهاي هوس آلود و غرق شدن در سَرخوشي و اشرافيگري و عيش بارگي، از آن دور مي افتد. عنصري كه مي تواند در همه ي اين احوال او را به بهشت «ذِكر» نزديك يا نزديك تر كند، نماز است. نماز در حالات آمادگي روحي، به آدمي عروج و حال و حضور بيشتر مي بخشد و در حالات غفلت و ناآمادگي، در گوش او زنگ آماده باش مي نوازد و او را به آن وادي نوراني نزديك مي سازد. لذا نماز در هيچ حالي نبايد ترك شود. در عين شدت و مِحنت، در بُحبوحه ي ميدان جهاد، در هنگام فراغ و آسايش، و حتي در ميان محيط لجن آلودي كه انسان با هوسها و كينه ها و شهوت ها و خودخواهيها، پيرامون خود پديد آورده است. نماز يك شربت مقوّي و شفا بخش است، بايد آن را با دل و جان خود نوشيد و از هر نقطه كه در آن واقع شده ايم، يك گام يا يك ميدان به بهشت رضوان نزديك شد. از اين روست كه نه حَيَّ علي الجهاد و نه حَيَّ علي الصوم و نه حَيَّ علي الانفاق، نگفته اند، ولي در هرروز بارها سروده اند: حيّ علي الصلاة. در دوران

انقلاب و جنگ تحميلي، نماز، ما را در حركتمان مصمّمتر و نيرومندتر مي كرد، و امروز كه خطر غفلت و عيش بارگي و آرزوهاي حقير و تنگ نظرانه و عادتها و روزمرّگيها ما را تهديد مي كند، نماز به ما مصونيّت مي بخشد و بن بستهاي پنداري ما را مي شكند و راه ما را روشن و افق را درخشان مي سازد. اين تنها برگي از كتاب مناقب نماز است، و همين براي به راه انداختن حركتي جدّي تر از گذشته، مي تواند انگيزه ئي ژرف و كارآمد پديد آورد. همه بايد در اين حركت بزرگ كه شايسته است جهاد ناميده شود، خود را مُلتزم و متعهد بدانند. علماي دين، روشنفكران، هنرمندان، جوانان، پدران و مادران و همسران، دارندگان منبرها و رسانه ها، نويسندگان، و بيش از همه مسئولان بخشهاي حكومتي مانند: وزارتهاي آموزش و پرورش، علوم و فن آوري، ارشاد، صدا و سيما، سازمانهاي تبليغاتي، مراكز توليد سينمايي، پژوهشگاهها، مديراني كه نيروي انساني كلاني در قبضه ي امر و نهي آنهايند، مانند: نيروهاي مسلّح، وزارتخانه ها، كارگاهها، دانشگاهها و مدارس، وسايل حمل و نقل و غيره و غيره.. اينان هر يك به گونه اي مي توانند و مي بايد در اين حركت همگاني سهيم گردند و نقش ويژه ي خود را بگزارند. اين كار با سهل انگاري و كم همّتي به سرانجام خود نمي رسد. از برترين شيوه ها و فني ترين و هنري ترين ابزارها بايد بهره گرفته شود. نمايش نماز جماعت مهجوري، با جمع معدودي، آنهم از فرسودگان بي نشاط، ترويج نماز جماعت نيست. همچنانكه پخش صداي اذان از رسانه هاي صوت و تصوير، كافي نيست. جوانهاي ما هزاران صف جماعت پرشور و حال در سراسر كشور تشكيل مي دهند، مردم زيادي از آنان كه فيلمهاي سينمائي در گزارش

واقعيتهاي زندگي آنان ساخته مي شود، اهل نماز و نياز و تهجدند، حنجره هاي بسياري از روي ايمان و تعبّد در هنگام اذان، صدا به اين سرود معنوي بلند مي كنند، گروههاي انبوهي در هنگام نماز از كار روزانه دست كشيده به مسجد رو مي آورند، اينها مي تواند در ساختهاي هنري، چهره ي زيبا و ترغيب كننده ي اين فريضه ي نجات بخش را به همه نشان دهد. در دانشگاهها و ديگر مراكز انساني انبوه، مسجد مي تواند جايگاه امن و صفا باشد، و امام جماعت، غمگساري و راهنمائي و همدلي را در كنار اقامه ي نماز، در آن مهبط رحمت و هدايت الهي به نمازگزاران هديه كند. مجامع دانشجوئي و دانش آموزي در آن صورت، جذابترين مركز تجمع خود را مسجد دانشگاه و مدرسه خواهند يافت و پايگاه تقوا، پايگاه فعاليت جوانان خواهد شد. به مديران آموزش و پرورش و علوم يادآوري مي كنم كه سهم مسجدسازي و مسجدپردازي بايد در اعتبارات فعاليتهاي فوق برنامه، در رديف اوّل و بيش از سهم ديگر بخشهاي اين سرفصل باشد. هجرت هفتگي روحانيون مستقر در مراكز نظامي و غيره، به روستاهاي همسايه ي اين مراكز از توصيه هاي پيشين من است كه برآن تأكيد مي ورزم. همچنين فراهم ساختن فضاي مادي و معنوي براي اقامه ي نماز در بوستانها و گردشگاهها و نمايشگاهها و امثال آن. امامان محترم جماعت، اگر خود بر اثر كهولت و غيره نمي توانند وظيفه ي رابطه و اُنس و راهنمايي را براي نمازگزاران، بويژه جوانان فراهم كنند، در كنار خود فضلاي جوان و پرنشاط را به كار گيرند و آنان را در كار با خود شريك سازند. نمازهاي جمعه بايد پايگاه جذب و نصحيت وتعليم باشد. امامان محترم جمعه با

كمك برگزار كنندگان مراسم نماز، همه ي سعي خود را در اين جهت مبذول دارند. خدا را سپاس كه محيط عمومي كشور، محيط ذكر و نماز و معنويت است، و خدا را سپاس كه خيل عظيمي از مردم ما به ويژه جوانان با نماز و نياز، پيوندي روحي و عاطفي و عقلاني دارند. ليكن اين همه بايد گامهاي نهائي شمرده نشود و بيش از گذشته تلاش عالمانه و مدبرانه و نازك انديشانه در اين رويكرد به كار رود.» اكنون اين سؤال بسيار جدي و مهمّ براي اينجانب مطرح است، كه مسئولان اجرائي مخاطب اين مطالبات تا چه حدّ به وظيفه ي خود عمل كرده اند. صدا و سيما، آموزش و پرورش، وزارت علوم و ساير مراكز دانشگاهي، وزارت ارشاد اسلامي، سازمان تبليغات اسلامي، مراكز توليد سينمائي، نيروهاي مسلح، مديريت حمل و نقل و مديريت هاي شهري و ديگران، چه اندازه وظيفه اي را كه در اين پيام از آنان خواسته شده است به انجام رسانده اند. از رياست محترم جمهوري و ديگر مسئولان عاليرتبه به جدّ انتظار مي رود كه دست اندركاران را با اين سؤال اساسي مواجه سازند و پاسخ فعال آنان را مطالبه كنند. توفيق همه ي حضرات را از خداوند متعال مسئلت مي كنم. والسلام عليكم و رحمةاللَّه - سيدعلي خامنه اي - 16/06/1381

پيام به مناسبت نشست ساليانه اتحاديه انجمنهاى اسلامى دانشجويان در اروپا

پيام به مناسبت نشست ساليانه اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان در اروپا بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جوانان و دانشجويان عزيز نشست ساليانه ي شما، اكنون در زماني برگزار مي شود كه منطقه ي ما و همه ي جهان در انتظار حوادثي ناخواسته و كم سابقه است. اكنون رژيم آمريكا با روشي متكبرانه و زباني آميخته به زور و تزوير، منطقه ي خاورميانه را به تهاجمي خونين

و آشوبي سهمگين تهديد مي كند. آماج اين ستيزه گري نظامي و تبليغاتي در وهله ي اوّل عراق، و در پي آن همه ي اين منطقه است و هدف آن به تسليم و تمكين كشاندن هر قدرت مستقل و به تسخير در آوردن همه ي منابع حياتي در اين بخش از جهان است، حتي دوستان و همپيمانان سنتي و هميشگي آمريكا نيز، امروز همين تلقي را از تحرك نظامي و رسانه اي آمريكا دارند. اينرا بايد بزرگترين گرفتاري بشريت امروز دانست كه كشوري متكي به زر و زور، خود را از همه ي بنيادهاي اخلاقي و قراردادهاي بشري رها بداند و بي مهار به سلطه جويي و استيلاطلبي بپردازد. اين همان مفهوم واژه اي عميق و پرمعناي استكبار است كه فرهنگ سياسي جمهوري اسلامي آنرا به زبدگان و روشنفكران جهان معرفي كرد. در كشاكش اين حوادث بزرگ تنها نيرويي كه قادر است هيمنه قدرت استكباري را در هم بشكند و قدرتهاي شيطاني متكي به سلاح را عقب براند نيروي ملتها است. هر نظام سياسي كه توانسته باشد به ملت خود تكيه كند و سرچشمه ي ايمان و اعتماد به نفس و وحدت ملي را ميان آنان جوشان سازد، خواهد توانست در برابر چنين ستيزه گري ها و زورگويي ها مقاومت كند و لبه ي تيغ زورگويي را با صخره ي مستحكم خود كُند سازد. ملت بزرگ ايران اكنون از اين موهبت ها برخوردار است. شما جوانان برومند مي توانيد در امتداد عزّت و افتخار ملت خود نقش هاي سازنده و مؤثر ايفا كنيد. خداوند بزرگ شما را راهنمايي و كمك خواهد كرد. ان شاءاللَّه والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته - سيد علي خامنه اي - 21/06/1381

پيام تسليت به مناسبت درگذشت نويسنده و محقق لبنانى، سيدحسن امين

پيام تسليت به مناسبت درگذشت نويسنده و محقق لبناني،

سيدحسن امين بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم با تأسف و تأثر اطلاع يافتيم كه نويسنده و محقق و مورخ شهيد لبناني آقاي سيدحسن امين فرزند ارجمند علامه جليل القدر و فقيه و مورّخ برجسته ي جهان اسلام آيت اللَّه مرحوم سيد محسن امين دار فاني را وداع گفته و به لقاءاللَّه پيوسته است. فقدان اين شخصيت ارجمند براي ملت لبنان و بخصوص مسلمانان و شيعيان آن كشور يك ضايعه مي باشد. تحقيقات علمي و آثار ارزشمندي كه از ايشان در زمينه هاي مختلف بويژه تاريخ اسلام و اهل بيت عليهم السّلام بر جاي مانده است برگ زرين ديگري از سلسله افتخارات جاودانه جبل عامل به شمار مي آيد. اينجانب رحلت اين انديشمند محترم را به خاندان بزرگ امين و علماء اسلام و نيز به جوامع علمي و دانشگاهي و همه ملت لبنان تسليت گفته. صبر و اجر براي مصيبت ديدگان و رحمت و مغفرت الهي را براي آن فقيد سعيد از خداوند متعال مسئلت مي نمايم. سيد علي حسيني خامنه اي - 13 شعبان المعظم 1423 - 28/07/1381

پيام به مناسبت دومين همايش جنبش دانشجويى

پيام به مناسبت دومين همايش جنبش دانشجويي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم جوانان و دانشجويان عزيز در اين گردهمائي دانشجوئي مجموعه هاي متعددي از دانشجويان شركت كرده اند. اين نقطه ي روشن ديگري ست كه جذابيت طبيعي گردهمائي هاي دانشجوئي را مضاعف مي سازد. دانشجوي متعهد و آگاه از پيش از انقلاب تا كنون همواره در جستجوي مهمترين مسائل جاري كشور بوده است. او با انگيزه ي آگاهي و نشاطي كه لازمه ي محيطهاي دانشجوئي ست، در پي آن است كه آرمانهاي والا و تعهدآور خود را در پيگيري اين گونه مسائل جستجو كند و در راه آن گام نهد. اين نيز خصوصيت طبيعي ديگري براي محيطهاي دانشجوئي ست . امروز سرآغاز فهرست بلند مسائل كشور

مسئله ي عدالت است. دانشجوي جوان اگر چه خود برخاسته از قشرهاي مستضعف جامعه هم نباشد، به عدالت اجتماعي و پر كردن شكافهاي طبقاتي به چشم يك آرزوي بزرگ و بي بديل مي نگرد. اين احساس و انگيزه در دانشجو پر ارج و مبارك است. و مي تواند پايه ي قضاوتها و برنامه هاي عملي او براي حال و آينده باشد. اگر عدالت - عدالت واقعي و ملموس و نه فقط سخن گفتن از عدالت - آرزو و آرمان و هدف برنامه ريزي هاست، پس بايد هر پديده ي ضد عدالت در واقعيات كشور مورد سؤال قرار گيرد . مسابقه ي رفاه ميان مسئولان، بي اعتنائي به گسترش شكاف طبقاتي در ذهن و عمل برنامه ريزان، ثروت هاي سر برآورده در دستاني كه تا چندي پيش تهي بودند، هزينه كردن اموال عمومي در اقدامهاي بدون اولويت، و به طريق اولي در كارهاي صرفاً تشريفاتي، ميدان دادن به عناصري كه زرنگي و پرروئي آنان همه ي گلوگاههاي اقتصادي را به روي آنان مي گشايد، و خلاصه پديده ي بسيار خطرناك انبوه شدنِ ثروت در دست كساني كه آمادگي دارند آنرا هزينه ي كسب قدرت سياسي كنند. و البته با تكيه بر آن قدرت سياسي اضعاف آنچه را كه هزينه كرده اند گرد مي آورند. اينها و امثال آن نقطه هاي استفهام برانگيزي ست كه هر جوان معتقد به عدل اسلامي ذهن و دل خود را به آن متوجه مي يابد و از كساني كه مظنون به چنين تخلفاتي شناخته مي شوند پاسخ مي طلبد. و همچنين در كنار آن از دولت و مجلس و دستگاه قضائي عملكرد قاطعانه براي ريشه كن كردن اين فسادها را مطالبه مي كند. امروز اين مهمترين و مطرح ترين مسئله ي كشور ماست و نسل جوان دانشجوي متعهد و

مؤمن نمي تواند نسبت به آن بي تفاوت بماند. توفيقات همگان را از خداوند متعال خواستارم والسلام عليكم و رحمةاللَّه - سيد علي خامنه اي - 6/08/1381

پيام به مناسبت كنگره شهداى دانشجو

پيام به مناسبت كنگره شهداي دانشجو بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم شهادت بدين معنا است كه يك انسان برترين و محبوبترين سرمايه ي دنيوي خويش را نثار آرماني سازد كه معتقد است زنده ماندن و بارور شدن آن، به سود بشريت است و اين يكي از زيباترين ارزش هاي انساني است. و آنگاه كه آرمانِ مطلوبِ او الهي و آرزوي همه ي پيامبران خدا است، اين ارزش، در صدر همه ي نيكي هاي بشري قرار مي گيرد و در هيچ ترازوي مادي نمي گنجد. پذيرش اين تفكر همان عامل خيره كننده اي است كه به مجاهدان راهِ حقيقت، نيرويي براي باطل ساختن همه ي محاسبات جبهه ي خصم مي بخشد و چنانكه به تجربه دانسته شده است، دشمنِ حقيقت را دچار بن بست و عجز و حيرت مي سازد. هنگامي كه بنام دانشجوي شهيد مي رسيم، اين يقين در ما پديد مي آيد كه پذيرش شهادت و اقدام به جهادي كه بدان منتهي شده، از سر خود آگاهي و با اراده ي روشن بينانه بوده است، و اين ارزش عمل را مضاعف مي كند و بدين دليل است كه دانشجويانِ شهيد كه در شمارِ سرآمدان ايمان و ايثارِ آگاهانه بوده اند ستارگان هميشه درخشاني هستند كه هر جوياي حقيقت مي تواند راه خويش را با آنان بيابد. امروز دشمنان كمين گرفته ي نظام اسلامي ما با شيوه هاي گوناگون برآنند كه رونق جهاد و شهادت را در چشم مردم ما بخصوص جوانان و بويژه دانشجويان بشكنند، و اين براي كساني كه عادت كرده اند با راحت طلبي و تغذيه از ذخيره ي شرف و شجاعت و غيرت مجاهدان

سرافراز، زندگي را بگذرانند بسي مطبوع و دلنشين است، پس آنان نيز دانسته يا نادانسته به اين خط مشي خصمانه كمك مي كنند. توصيه ي اين جانب به شما دانشجويان عزيز و همه ي جوانان عزيز اين كشور آن است كه اين عامل قدرت ملي و شاخص ايمان خالصانه را از دست ندهيد و آنرا بزرگ بشماريد. شهيدان سرافراز خود را تجليل و تقديس كنيد، آخرين وصاياي آنان را كه غالباً رشحاتي از فيض و هدايت الهي است با چشم تدبّر بخوانيد. ابزار قدرت خود را از دست ندهيد آنرا بكار بياندازد و به كمك و حمايت الهي اميدوار باشيد. والسلام عليكم و رحمةالله - سيد علي خامنه اي - 15/10/1381

پيام به مناسبت دهه ى مبارك فجر

پيام به مناسبت دهه ي مبارك فجر بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم ياد گرامي شهيدان و خاطره ي دلاوراي و پاكبازي آنان امروز نيز مانند هميشه چون گوهري تابناك بر تارك نظام جمهوري اسلامي ميدرخشيد و ملت ايران را و جوانان روشن ضمير اين مرز و بوم را به رشادت و عزت و اميد فرا مي خواند. براي يك ملت هوشمند و مستقل كه بسوي قلّه هاي آرماني خود در حركت است، از همه چيز ارزشمندتر، حضور جوانهائي است كه نيروي جواني و نشاط خود را در خدمت عزّت و ايمان و شرف و استقلال ملّي خود بكار ميگيرند. و ملّت ما از اين نعمت بزرگ در سالهاي گذشته و امروز، همواره برخوردار بوده و هست. امروز نيز صفا و اخلاص و ايمان جوانان، بزرگترين ذخيره ي اين ملت است. امروز نيز جوانان ما با روحيه و حماسه اي شورانگيز مهياي دفاع، از دست آوردهاي انقلاب اسلامي اند. امروز نيز ملت ما و جوانان ما در همه ي ميدانها آماده اند تا

از افتخارات خود دفاع كنند و كشور خود را بسمت آرمانهاي بلند اسلامي پيش ببرند. قدرتهاي سيطره جو و متكبّر بايد بدانند كه اين ملت و جوانانش در ميدان مقابله با طمع ورزيهاي استكباري، همچنان مصمم و نيرومند ايستاده است و از دست آوردهاي خون شهيدان خود با همان عزم و روحيّه ي استوار دفاع خواهد كرد. سلام و درود خدا بر ارواح مطهر شهيدان و بر صبر و پايداري خانواده هاي آنان و سلام و درود بر امام شهيدان، امام راحل. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته - سيدعلي خامنه اي - 17/11/1381

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام در موسم حج

پيام به حجاج بيت اللَّه الحرام در موسم حج بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم گردهمائي ميليوني مسلمانان در حج، پديده ئي بي نظير و شگفت انگيز است. همه ي ملتهاي مسلمان از همه جاي جهان و از همه ي قشرهاي اجتماعي، در اين چند روز در خانه ي خدا، زادگاه اسلام و پيامبر عظيم الشأن آن گرد مي آيند و آئينهاي پررمز و راز حج را برپا مي دارند. در اين شعائر پرشكوه و پرمعني، پيوند دلها با خداي بزرگ، پيوند دلها با يكديگر، حركت بر محور توحيد، سعي و تلاش همگاني، رمي شيطان و برائت از طاغوت، ذكر و تضرّع و خشوع در برابر خدا، و احساس عزت و عظمت در پرتو اسلام، همه در عمل و بگونه ئي نمادين به ملتهاي مسلمان، آموزش داده مي شود؛ و مهرباني و همزيستي با برادران و استحكام و سرسختي با دشمنان، و رها شدن از پيرايه هاي خودپرستي و پيوستن به درياي عزت و عظمت الهي در قالب مناسك حج تجسّم مي يابد. حج، نِماد امت اسلامي و آموزنده ي نوع رفتاري است كه اين امت بزرگ براي تأمين سعادت خود بايد در پيش گيرد.

مي توان حج را در حركت هدفمند و آگاهانه و متنوّع همگان در جهتي واحد خلاصه كرد. تار و پود اين حركت، ياد خدا و همدلي بندگان خدا است، و هدف آن ايجاد پايگاه مستحكم معنوي براي زندگي سعادتمندانه ي انسان: جعل اللَّه الكعبة البيت الحرام قياماً للناس و الشهر الحرام و الهدي و القلائد. امت اسلامي اكنون برابر الگوي حج، به حركت بزرگ و هدفداري در زندگي واقعي خود نيازمند است و همه، چه دولتها و چه ملّتهاي مسلمان، در اين مسئوليّت سهيمند. كشورهاي اسلامي در يك قرن اخير ضايعات جبران ناپذيري را تحمّل كرده اند. موج استعمار وكشور گشائي غريبان، بيشترين آسيب را به ملتهاي مسلمان زد كه ثروتها و منابع مادي شان، آنان را آماج تهاجمهاي همه جانبه ي دول استعمارگر ساخته بود. حاصل اين دست اندازيها براي مسلمانان، اسارت سياسي و اقتصادي و عقب افتادگي علمي و مادي بود، و براي استعمارگران، بهره مندي از منابع مادي و انساني مسلمين و افزودن بر ثروت و قدرت خود از راه غصب و ظلم و جنگ افروزي و خشونت. پس از گذشت سالهاي متمادي ملتهاي مسلمان به خود آمدند و نهضت بيداري مسلمانان و پرچمهاي حق طلبي و آزاديخواهي در سراسر جهان اسلام، افقهاي نويدبخشي را در برابر آنان گشود و در نهايت، پيروزي اسلام در ايران و برپا شدن نظام جمهوري اسلامي، آغاز دوران نويني را براي جهان اسلام اعلام كرد. بديهي است كه كانونهاي زر و زور جهان به آساني تسليم حق نمي شوند و ملتهاي مسلمان، راهي دراز و دشوار ولي مبارك و خوش عاقبت در پيش رو دارند. روندگان اين راه اگر استقامت بورزند خود و نسلهاي پس از خود را از

ذلت عقب ماندگي و اسارت سياسي و اقتصادي و فرهنگي رها خواهند ساخت و طعم گواراي زندگي در سايه ي اسلام را خواهند چشيد. اين راه، راه مجاهدت علمي، مجاهدت سياسي و دفاع قدرتمندانه از حقِّ روشن است. در اين ميدان، مسلمانان مدافع شرف و عزت و حقوق پايمال شده ي خويشند. انصاف و وجدان بشري، قاضي آگاه و بي گذشتي است كه اين مجاهدت مظلومانه را تأييد مي كند و سنت الهي، پيروزي حتمي آنان را نويد مي دهد: اُذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان اللَّه علي نصرهم لقدير.. استكبار جهاني يعني شبكه ي در هم تنيده ي كارتلهاي نفتي و اسلحه سازي و صهيونيسم جهاني و دولتهاي وابسته به آنان، با خطري كه از سوي بيداري امت اسلامي، احساس مي كنند با تلاشي سراسيمه در حال تهاجم اند. مظهر اين تهاجم كه داراي ابعاد سياسي و تبليغي و نظامي و تروريستي است، امروز در رفتار و گفتار خشونتبار و صريح نظاميان حاكم بر ايالات متحده و رژيم صهيونيستي به ضوح ديده مي شود: فلسطين مظلوم و خونين، روزانه در معرض قساوت آميزترين برخوردهاي رژيم غاصب است. ملت فلسطين همه ي مصيبتها را از قتل و غارت و تخريب و شكنجه و تحقير و اهانت فقط به اين جُرم تحمل مي كند كه جرأت يافته تا حق پايمال شده ي خود را پس از نيم قرن بطور جدّي مطالبه كند. ملت عراق، نعره هاي تهديد به جنگ را به اين دليل دريافت مي دارد كه رژيم آمريكا براي تسلط بر جريان حياتي نفت و غارت باقي مانده ي منابع نفتي اين منطقه و حضور موثر در كنار مرزهاي فلسطين و ايران و سوريّه و عربستان سعودي، لازم مي داند در عراق استقرار يابد و سرنوشت

آن كشور و بر اثر آن، سرنوشت همه ي كشورهاي خاور ميانه را در چنگ خود بگيرد. ملت افغانستان فقط به اين دليل در يك سال و چند ماه گذشته بمبها و سلاحهاي كشتار جمعي آمريكا و انگليس و نيز دخالت و حضور اهانتبار و اشغالگرانه ي آنان را بر جسم و جان خود لمس كرده كه دولت آمريكا منافع نامشروع خود را اينگونه تعريف كرده است. طمع ورزي اين شبكه ي استكباري و ضد بشريت، حد و مرز نمي شناسد. اگر در نيم قرن قبلي، آمريكا خود را صاحب اختيار كشورهاي آمريكاي لاتين مي خواست، در نيم قرن كنوني خود را سلطان و ديكتاتور بي قيد و شرط همه ي كشورهاي منطقه ي اسلامي مي خواهد. هدف گيريها و برنامه ريزيهاي بين المللي و پرضايعه ي آمريكا، همه ناظر به اين مدّعاي متكبرانه و در عين حال احمقانه است. شك نيست كه آمريكا و متحدانش ناكام خواهند شد و دنيا يكبار ديگر شاهد سقوط يك امپراتوري قدرتمند ولي مَست، خواهد بود، همچنانكه هم در افغانستان و هم در فلسطين، محاسبات مستانه ي آنان غلط از آب درآمد. ولي اگر امت اسلامي - چه دولتها و چه ملتها - بموقع و خردمندانه و شجاعانه تصميم نگيرند، بار ديگر خسارتهاي سنگين و دير جبراني خواهند داشت. آمريكا در دور تازه ي تحركات ديوانه وار خود، كه پس از حادثه ي بشدّت مشكوك 20 شهريور آغاز شده، دست به يك حمله ي تبليغاتي نيز زده است: يعني پرچم دموكراسي و تروريزم ستيزي را بر سر نيزه كرده و براي ملتهاي اسلامي در مذمّت سلاح كشتار جمعي و سلاح شيميايي داد سخن مي دهد. آيا نمي انديشد كه ممكن است مسلمانان بپرسند: اينها را چه دولتها و شركتهائي در

اختيار رژيم بعث عراق قرار دادند؟ پس نوزده هزار بمب شيميايي را كه ادعا مي كنيد رژيم بعضي عراق در انبار داشته و چون سيزده هزار آنها را بر سر ايرانيها ريخته پس شش هزار آن بايد موجود باشد و شما به اين دليل حمله ي آينده ي خود به كشور عراق را توجيه مي كنيد، اين تعداد سلاح و وسيله ي شيميائي از كجا به دست رژيم عراق رسيد؟ آيا كسي جز شما و هم پيمانانتان شريك جرم در اين فاجعه ي تاريخي است؟ آيا نمي انديشد كه ادعاي مبارزه با تروريزم و متهم كردن گروهي مجهول و نامشخص نمي تواند ملتهاي مسلمان را كه پشتيباني آمريكا را از وحشي ترين تروريست جهان يعني رژيم اسرائيل مي بينند، فريب مي دهد؟ آمريكا با اين تحرك تبليغاتي پرهزينه و ديوانه وار، اكنون در چشم ملتهاي مسلمان، مظهر دروغ و دغلبازي و حيله گري است. آمريكاي متكبّر و مستكبر در فلسطين و افغانستان به هدفهاي خود نرسيده است و آن هزينه گزاف مادي و معنوي جز خسران نداشته است، و از اين پس نيز بر همين گونه خواهد گذشت ان شاءاللَّه. در عراق نيز ادعا مي كند هدفش حذف صدّام و رژيم بعثي است، و البته دروغ مي گويد و هدف واقعي اش قبضه كردن اوپك و بلعيدن نفت منطقه و حمايت نزديكتر از رژيم صهيونيستي و توطئه گري نزديكتر بر ضد ايران اسلامي و سوريه و سعودي است. قدر مسلم آن است كه اگر آمريكا بر عراق چه با جنگ و چه بي جنگ سلطه پيدا كند، اولين قرباني اين اشغال خصمانه، ملت عراق و شرف و غيرت و ناموس و ثروت آن ملت تاريخي است. و اگر آن ملت و كشورهاي مجاور آن بهوش باشند

به اين هدفها هم نخواهد رسيد ان شاءاللَّه. استكبار مي داند كه سرچشمه ي مقاومت ملتها و دولتهاي مسلمان، اسلام و تعاليم رهائي بخش آن است. از اين رو جنگ رواني گسترده ئي را بر ضد اسلام و مسلمانان آغاز كرده است. پس از حادثه ي 20 شهريور كه قرائن بيشماري انگشت اتهام را به سوي شبكه هاي پنهان و نفوذيِ صهيونيست دراز مي كرد، با شتابزدگي نام مسلمانان و اسلام را در ستون اتهام گنجاندند و شب و روز تكرار كردند. جمعي مسلمان را نيز از آمريكا و افغانستان و نقاطي ديگر اسير كرده به زندانها و شكنجه هاي مخوف سپردند. نه هرگز اتهام اين افراد ثابت شد و نه متهمان نام و نشان دار به چنگ آمريكائيان افتادند. اما جنگ رواني بر ضد مسلمين و اسلام متوقف نشد و گويا به اين زوديها هم نخواهد شد. اسلام دين آزادي و عدالت و حقجوئي است. مردمسالاري حقيقي همان مردمسالاري ديني است كه با پشتوانه ي ايمان و مسئوليت ديني مطرح مي شود و همانطور كه در ايران اسلامي مشهود است بسيار مطمئنتر و صادقانه تر و مردمي تر از دموكراسي امثال آمريكا عمل مي كند. دموكراسي ئي كه آمريكائيها ادعا مي كنند به مردم كشورهاي اسلامي و عربي خواهند داد به اندازه ي گلوله و بمب و موشكشان خسارتبار است. دشمن حتي اگر دانه ي خرمائي هم به ما بدهد نمي توان مطمئن بود كه آن را انباشته از زهري كشنده نكرده باشد. امت اسلامي در آفريقا و خاور ميانه و غرب آسيا اين را بارها و حتي در همين سالهاي اخير آزموده اند. امت اسلامي در چنين اوضاع حساس و خطيري بيش از هميشه به درس گيري از الگوي حج نياز دارد: حركت و نهضتي

هدفمند، و آگاهانه، و متنوع، و همگاني، در سمت هدفهاي قرآني و بر صراط مستقيم اسلام.. قال تعالي: الذين آمنوا يقاتلون في سبيل اللَّه والذين كفروا يقاتلون في سبيل الطاغوت، فقاتلوا اولياء الشيطان انّ كيد الشيطان كان ضعيفها، و قال تعالي: و قال موسي لقومه استعينوا باللَّه و اصبروا ان الارض للَّه يورثها من يشاء من عباده و العاقبة للمتقين و صدق اللَّه العلي العظيم. والسلام عليكم و رحمةاللَّه - السيدعلي الحسيني الخامنه ئي - 18/11/1381 - 5 ذيحجه 1423

پيامها در سال 1382

پيام نوروزي رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حلول سال 1382

پيام نوروزي رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حلول سال 1382 بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب والابصار، يا مدبّراللّيل والنّهار، يا محوّل الحول والاحوال، حوّل حالنا الي احسن الحال فرا رسيدن سال نو را به همه ي هم ميهنان عزيزمان تبريك عرض مي كنم و بر سرور آزادگان و سيّد شهيدان حضرت حسين بن علي عليه السّلام و نيز بر روح مطهّر امام راحل و ارواح طيّبه ي شهيدان بزرگوار درود و سلام مي فرستم. دفتر عمر ما ورقي ديگر خورد و برگي بر كتاب قطور عمر تاريخ ملت ايران افزوده شد. سطور اين ورقها و نوشته هاي اين كتابها، سرنوشت ساز آينده ي افراد و ملتهاست. مردمِ بسياري در سطور برگ هر سال زندگي، كلمات زرّين و ارزشمندي را ثبت كردند و در خوشبختي و آينده ي خود و آفاق روشني كه در انتظار آن هستند، تأثير كم يا زيادي گذاشتند. بعضي از ما هم كوتاهيهايي كرديم و تأثير همه ي اين نيكيها و خوبيها، يا بديها و كوتاهيها به خود ما برمي گردد. از خداوند متعال مسألت مي كنم كه در سال آينده كلمات نيك، يعني كارهايي كه در جهت اهداف عاليه ي الهي و انساني انجام مي دهيم و براي دنيا و آخرت

ما و ملت ما سودمند است، بيشتر باشد و از كارها و جملاتي كه موجب كوتاهي، عقب ماندگي و پشيماني است، كاسته شود. در سالي كه گذشت دو مبارزه را به ملت ايران و مسؤولان توصيه كرديم: يكي مبارزه با بيكاري و ايجاد اشتغال بود و ديگري مبارزه با فساد مالي و تلاش براي ريشه كن كردن گرداب مهيب آن كه همه ي فعاليتهاي نيك را مي بلعد و از بين مي برد. تأكيد به مسؤولان به اين معنا بود كه در ميان فعاليتهاي فراواني كه دستگاههاي مختلف و مسؤولان كشور متعهّد آن هستند، اين بايد برجستگي خاصي پيدا كند و ضمن اين كه همه ي كارها بايد در جريان عادّي خود حركت كند، اين دو حركت و مبارزه حقيقتاً به شكل «مبارزه»اي پيش برود. البته محصول آنچه انجام گرفته است، تحسين برانگيز است؛ اگرچه قانع كننده و كافي نيست. علّت هم اين است كه كارهاي بزرگ - اگر درست بخواهد انجام گيرد - در زمانهاي متناسب خود انجام مي گيرد. نمي توان كارهاي بزرگ را به صورت برقي و ضربتي، با اتقان انجام داد. قوه ي مجريّه در بخش اشتغال، فعاليتهاي مفيدي انجام داد. همچنين قوه ي مجريّه و قضاييّه با يكديگر در بخش مبارزه با فساد اقتصادي و مالي تلاشهاي خوبي انجام دادند. كار دولت در زمينه ي پيشگيري و كار قوه ي قضاييّه در زمينه ي تعقيب قضايي بود؛ وليكن آنچه كه انجام گرفته، فقط شروع كار است. ما شروع را نيز قدر مي دانيم و آن را دست كم نمي گيريم؛ ليكن شروع زماني ارزش دارد كه ادامه پيدا كند. البته مبارزه با فساد هميشه همراه با جنجال و هياهو نيست. ممكن است در مواردي جنجال شود و گاه ممكن است

اين كار بي جنجال صورت گيرد. نبايد در اين زمينه منتظر غوغا و جنجال و تبليغات بود؛ بايد منتظر كار و عمل بود. قوه ي مقنّنه هم بايد به اين مبارزه بپيوندد. كار و عمل مسؤولان محترم در قواي مجريّه، قضاييّه و مقنّنه طوري باشد كه شيريني آن در كام مردم عزيز ما بنشيند و آثار آن را حس كنند. بنابراين بايد امسال هم مبارزه براي اشتغال و ريشه كن كردن فساد مالي و اقتصادي در دستگاههاي دولتي ادامه پيدا كند. نكته اي كه امسال اضافه مي كنم و به آن تأكيد مي ورزم، اين است كه همه ي مسؤولان در سه قوّه، بايد نهضتي را براي خدمت رساني به مردم شروع كنند. ممكن است ما انواع و اقسام كارها و برنامه ها را در پيش رو داشته باشيم و اجرا كنيم؛ بايد در ميان آنها آنچه خدمت رسانيِ عميقتر و ماندگارتر و زودبازده تر محسوب مي شود، اولويّت پيدا كند. به ويژه اين كارها بايد بيشتر در خدمت قشرهاي مستضعف و محروم و محتاج جامعه صورت گيرد. اين اقدامات بايد مدبّرانه و با برنامه ريزي انجام شود و گزارش آن نيز به مردم ارائه گردد. مسؤولان بايد مردم را در قبال يك گزارش درست و متقن، مختار به قضاوت كنند تا مردم بتوانند كارآمديِ نظام را به چشم ببينند و نسبت به آن قضاوت نمايند. نهضت خدمت رساني به مردم يك مبارزه ي بزرگ و سنگين است؛ زيرا خدمت رساندن به عموم مردم با منافع بعضي گروههاي خاص تضاد پيدا مي كند و اين جاست كه بايد با مبارزه و همّت و عزم راسخ وارد ميدان شد. خطاب من به همه ي مسؤولان سه قوّه، كارگزاران كشور و گروههاي سياسي است؛ اين امر

را رقابت اصلي بدانيد. امروز در كشور، رقابت مشروع و مقبول از نظر مردم و ما، فقط رقابت براي خدمت كردن به مردم است. رقابتهاي سياسي كه اغلب بر سر موضوعات پوچ صورت مي گيرد، در موارد بسياري به دعواها و جنجالهاي مضر منجر مي شود و رقابتي نيست كه ما آن را براي كشور و ملت بپذيريم و بپسنديم. همچنين در اسلام براي قبضه كردن قدرت، رقابتي وجود ندارد. اين را از آن جهت مي گويم كه عدّه اي تنها براي كسب قدرت سياسي تلاش مي كنند و به رقابت مشغولند. بنابراين رقابت صحيح، مشروع و مقبول، رقابت در خدمت رساني به مردم است. همه بايد نهضت خدمت رساني به مردم را جدّي بگيرند. مردم اين امر را مطالبه كنند و مسؤولان به برنامه ريزي آن بپردازند. مجريان برنامه ها را به اجرا درآورند و كارآمدي نظام را كه دشمن با بيشترين تلاش درصدد انكار آن است، عيناً و به طور ملموس به مردم ثابت كنند. ما امسال سال نو را در حالي آغاز مي كنيم كه متأسّفانه يك جنگ خانمانسوز، ظالمانه و مبتني بر قلدري در جريان است. متأسّفانه امريكا و پشت سرِ او بعضي از كشورهاي ديگر از جمله انگليس، به تبع انگيزه هاي شيطاني، حركتي را آغاز كرده اند كه اگرچه شروعش با آنها بوده است؛ معلوم نيست كه ختم آن به دست و اختيار آنها باشد؛ مگر آن كه هرچه سريعتر خود را از معركه عقب بكشند و به اين فاجعه ي انساني پايان دهند. در پنجاه سال گذشته، اين اوّلين باري نيست كه امريكا جنگي را آغاز يا ملتي را دچار دردسرِ بزرگِ خونريزي و جنگ مي كند. اوّلين بار نيست كه امريكاييها مي خواهند به

زور كشوري را اشغال كنند. ما قبلاً قضاياي ديگري را در شرق آسيا، آفريقا و امريكاي لاتين از دولت ايالت متّحده ي امريكا مشاهده كرده ايم و جالب است كه در همه ي اين موارد اگرچه در كوتاه مدّت پيروزيهايي نصيب امريكا شده است، در درازمدّت از دست ملتها تودهني سختي خورده است. حكومتي كه امريكا در ويتنام - ويتنام جنوبي آن روز - از آن دفاع مي كرد اكنون كجاست؟ «پينوشه» را كه در شيلي بر روي كار آورد كجاست؟ گروههاي غيرقانوني كه با پول امريكا يا با پول نفت عُمّال امريكا در افغانستان و مناطق ديگر آمده بودند، در چه وضعي اند و كجا هستند؟ امريكا در همه ي اين موارد، به ويژه وقتي با فاجعه آفريني در آفريقا حاضر شد، بالاخره ناچار گرديد با خزي و ذلّت و سرافكندگي آن كشورها را ترك كند. در هيچ يك از اين قضايا امريكا موفّق نبوده است؛ در اين قضيه هم همين طور خواهد شد. جنگي كه امروز امريكا و انگليس به راه انداخته اند، در معارضه ي قطعي با افكار عمومي مردم جهان قرار دارد. همه ي صاحب نظران دنيا و افكار عمومي مردم جهان، اين جنگ و برپاكنندگان آن را محكوم كرده اند. جنگ افروزان كه ادّعا مي كنند براي آراي انسانها ارزش قائلند، بدون اعتنا به اين افكار عمومي كار خود را انجام مي دهند. هدف آنها اشغال عراق، سلطه بر منطقه ي خاورميانه، گنجينه ي گرانقيمت نفت عراق و منطقه و حمايت و حراست از موجوديت دولت نامشروع صهيونيستي است. در چنين شرايطي ما براي مردم عراق دعا مي كنيم. اين به معناي دفاع از ديكتاتور عراق و رژيم بعثي آن نيست. ما بهتر از هر كسي آنها را مي شناسيم و موشكها و

مواد شيميايي آنها را با پوست و گوشت و جان و جوانان خود حس و لمس كرديم. جنگ افروزان امريكايي و انگليسي، خود «صدّام حسين» را به تجهيزات مرگبار مجهّز كردند و امروز يكي يكيِ اين تجهيزات را از او بازخواست مي كنند و خود را بي طرف و مدّعي به حساب مي آورند. بنابراين دفاع ما از ملت عراق است. تنها ملت عراق حق تغيير سرنوشت و آينده ي خود را دارد و اين حق در اختيار هيچ دولت و سازمان ديگري، حتي سازمان ملل نيست. ملت كهن و باستاني عراق كه داراي تمدّني عميق و عريق و شخصيتها و انسانهايي برجسته است، بايد سرنوشت خود را معين كند. مردم عراق با دادن رأي و در نظر گرفتن مجموع آرا، مي توانند آينده ي عراق و حكومت آن را معيّن كنند. ما اين جنگ را محكوم مي كنيم و دلسوزي و جانبداري خود را از مردم عراق اعلام مي نماييم و اعتقاد داريم كه اين جنگ بايد هرچه سريعتر متوقّف شود. اگر مهاجمين اين جنگ را متوقّف نكنند، بلاشك به زيان آنها تمام خواهد شد و ضربه ي آن به خود آنها برمي گردد. به ملت عزيز خودمان عرض مي كنم: اين امريكاست! اين چهره ي بي نقاب امريكاست! آن جايي كه لازم بداند و منافع ملي اش را، ولو به صورت نامشروع و غيرقانوني تعريف كند، به خود اجازه مي دهد كه به يك ملت و كشور حمله كند. به تازگي به ما اطّلاع دادند كه در شهر بصره آتشبازي زيادي مرتكب شده اند. در بغداد هم فجايع فراواني به راه انداختند. اين چهره ي بي نقاب استكبار جهاني است. معناي واژه ي «استكبار» كه انقلاب اسلامي آن را در شمار واژگان سياسي دنيا وارد كرد، اين است؛

يعني دولتي با تكيه به سلاح و زور، به منافع ملي ديگران تجاوز كند و اسم آن را مطالبه ي منافع ملي يا دفاع از حقوق مردم و يا از اين گونه شعارهاي دروغين و خدعه آميز بگذارد. ملت ايران بايستي همان طور كه تا كنون آگاه بوده، آگاهتر باشد؛ امريكا، انگليس و استكبار را درست بشناسد و خود را براي مقابله هاي احتمالي - نه فقط در زمينه ي نظامي - در زمينه هاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي آماده كند. پيام من به جوانان كشورمان كه بيش از هفتاد درصد از ملت ما و سنين پانزده تا سي و پنج سال را تشكيل مي دهند اين است كه همّت كنيد و عزم و اراده ي خود را تقويت نماييد. در ميدانهاي گوناگون، شجاعانه خود را مهيّا كنيد و آماده باشيد. ممكن است ما هرگز جنگ نظامي نداشته باشيم؛ اما يقيناً جنگ سياسي، اقتصادي و به ويژه فرهنگي خواهيم داشت. در اين جا من مجدّداً به مسؤولين توصيه مي كنم كه حسابها را طوري تنظيم و برنامه ها را طوري تدبير كنند كه جوانان كشور ما مزه ي شيرين مبارزه با فساد و تلاش براي خدمت رساني را بچشند و احساس كنند .دعا مي كنم كه خداي متعال به مسؤولين اين توفيق را بدهد و به ملت عزيز ما سرافرازي، كاميابي، سعادت و عزت عطا فرمايد و توجّهات حضرت وليّ عصر ارواحنافداه و دعاي مستجاب آن حضرت را شامل حال ملت عزيز ما قرار دهد. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته

پيام به مردم رنج كشيده عراق 10 صفر 1424

پيام به مردم رنج كشيده عراق 10 صفر 1424 بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم برادران و خواهران، ملت ستمديده و رنج كشيده عراق اين جانب از حوادث ناگوار و مصيبت هاي جانكاه و آلام جان گدازي

كه ملت غيور عراق در اين برهه از زمان، متحمل آن شده است، شديداً متأثر و متألم گشته، ضمن ابراز همدردي با عموم مردم خاصه خانواده هاي رنج ديده و داغدار براي همگان صبر و شكيبائي و عزت و عظمت در سايه اسلام از خداوند متعال مسئلت دارم. گذشته از اين مشكلات و حوادث تأسف انگيز، اخبار منتشره از هرج و مرج و فجايع دردناك از قبيل قتل و غارت كه در برخي مناطق روي داده بسيار تلخ و نگران كننده و دور از انتظار بوده، موجب تألم خاطر گشته است. همه ي آحاد ملت غيور و شجاع و مؤمن عراق بدانند كه تعرض به جان و مال افراد بخصوص در اين شرايط در شمار اكبر محرّمات است. در شرايط كنوني وظيفه ي اسلامي همه ي مردم اعم از شيعه و سني است كه با هوشياري و بيداري خود، بهانه را از دشمنان و متجاوزان بگيرند، با رعايت نظم عمومي و ابراز مهرباني و برادري، به حمايت از محرومان و مستمندان بشتابند و با تشكيل كميته هاي مردمي به ياري مجروحان و خسارت ديدگان همت گمارند. رعايت احترام علماء اعلام و مراجع عظام دامت بركاتهم بر همه واجب است. لازم است با دخالت افراد دلسوز و متدين و همكاري و همفكري علماء و روحانيون و ساير نخبگان و با محوريت مساجد جلوي هرگونه هرج و مرج و قتل و تجاوز و غارت اموال عمومي و خصوصي گرفته شود و فضاي امن و محيط آرام براي كليه شهروندان بوجود آيد تا ملت عراق بتواند در سايه وحدت و يكپارچگي، توانائي و آگاهي خود را به نمايش بگذارد و تمدن اصيل اسلامي و فرهنگ

ملّي و جايگاه والاي آن ملت قدرتمند و شجاع را بازيابد و موجبات رضاي خداوند سبحان فراهم گردد. پيروزي و سعادت براي اسلام و مسلمانان را خواستارم. سيدعلي خامنه اي - 10 صفر 1424

پيام به ملت ايران براى كمك به مردم مسلمان و ستم ديده عراق

پيام به ملت ايران براي كمك به مردم مسلمان و ستم ديده عراق بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم ملت شريف و عزيز ايران گزارش هايي كه از كشور مسلمان و برادر عراق مي رسد حاكي از وخامت وضع مردم و فِقد اوليّات زندگي است كه بدنبال تخريب منابع حياتي اين ملّت با بمبارانهاي وسيع توسط مهاجمان پديد آمده و تلفات سنگين انساني و آلوده سازي محيط زيست و ضربه بر اقتصاد و منابع آن كشور را موجب گشته و مشكلات فراوان روحي و جسمي و هزاران مجروح و معلول و يتيم و بي خانمان به جاي گذاشته است. مشاهده گوشه هايي از اين صحنه هاي فجيع در سيما، كوهي از غم و اندوه بر جان هر آزاده اي مي گذارد. تلخ تر اينكه اين مصائب سنگين و فقر و درماندگي بر مردمي وارد مي شود از جمله ثروتمندترين كشورها و داراي ذخائر فراوان مادي و معنوي مي باشند. اينجانب با قلبي مالامال از حزن و ماتم و با استغاثه به خداوند ذوالجلال و الاكرام براي نصرت اين مظلومان، همدردي، رسيدگي، همبستگي و اهتمام به رفع مشكلات حياتي مردم شريف عراق را وظيفه اي اسلامي و انساني مي دانم و از شما ملّت شريف مي خواهم به اين وظيفه ي مهم اقدام كنيد و به ياري برادران و خواهران مظلوم و ستمديده خود بشتابيد و كمك هاي مالي و انساني خود را براي امدادرساني به طرز متناسب و محترمانه، بوسيله ي متصديان اين كار در اختيار آنان قرار دهيد. از دولت محترم مي خواهم

كه با ترتيبي درست، كمك هاي مردم را دريافت و با سرعت و سازمان مناسب به مردم عراق برسانند و تأمين نيازهاي اوليه حياتي و دارويي و درمان مجروحان را در اولويت قرار دهند. از خداوند بزرگ، رفع گرفتاري و محنت از ملت عراق و خذلان دشمنان اسلام و قطع يد متجاوزان را خواستارم. سيدعلي خامنه اي - 27/01/1382

پيام به مسلمانان جهان

پيام به مسلمانان جهان بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم سلام بر همه ي برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان مخصوصاً ملت مظلوم و مصيبت ديده ي عراق. حوادثي كه اين روزها بر عراق مي گذرد بسيار مهم و پيچيده و سرنوشت ساز است. سقوط رژيم صدام كه مظهر ظلم و قصاوت و خشونت بوده و ملت عراق را سالها زنداني استبداد و سركوب خونين خود ساخته بود، براي آن ملت غيور و با شرف روز شادي تاريخي است، ولي مصائب بزرگي كه در هجوم آمريكا و انگليس بر مردم وارد آمد و آنچه مهاجمين براي آينده ي آن ملت در سر مي پرورانند، كام مردم غيور و با شرف عراق را تلخ مي كنند و همه ي مسلمانان و آزادگان جهان را غمگين مي سازد. كشتار مردم بي پناه، ناله ي داغديدگان و گريه ي كودكان گرسنه و مجروحان بي درمان، تخريب خانه هاي مردم، دستبندزدن و اسير كردن رهگذران با بهانه هاي واهي، تعرض به حريم خانواده ها، ايجاد فضاي رعب و وحشت همگاني، توهين و تذليل مردان غيور را در برابر فرزندان و زنانشان، تخريب زير بناهاي حياتي كشور و زدنِ هزاران بمب و موشك و گلوله توپ به شهرها كه هر يك بتنهائي جنايت جنگي محسوب مي شود، كاري كرد كه مهاجمان گوي سبقت را از جنايات صدام در سالهاي متمادي ربودند. براي يك

ملت هيچ چيز دردآورتر از آن نيست كه نظاميان بيگانه با احساس غرور فاتحانه، در خانه و خاك آنان آزادانه راه بروند و بر آنان تحكم كنند. آمريكا و انگليس ادعا كردند كه هجوم آنان براي ازاله ي صدام و آوردن دموكراسي و آزادي بر عراق است. آنان عمداً ناگفته گذاشتند كه خود آنان صدام قسي القلب و ستمگران با پشتيبانهائي كه به او امكان آن خشونتها و قساوتها را مي داد مجهّز كردند. خود آنان دست او را در كشتار سال 91 باز گذاردند و كمترين چشم غرّه ئي بر او نكردند، خود آنان در به كار بردن سلاح شيميايي عليه ايرانيان و حتي عليه مردم حلبچه او را ياري كردند و اين جنايات را از او ناديده گرفتند، خود آنان در سالهائي كه او جنگ هشت ساله را بر جمهوري اسلامي تحميل كرد همه گونه در تقويت تسليحاتي و تبليغاتي او كوشيدند و چشم بر فجايعي كه او بر ملت عراق وارد آورد بستند. ادعاي آزادي دادن آمريكا و انگليس به مردم عراق، مسخره آميزترين ادعاي آنها است. آنها به دنبال سيطره بر عراق، بر نفت، خاورميانه و سركوب انتفاضه ي فلسطين و نهضت بيداري اسلامي اند. تعيين حاكم بيگانه و نظامي بر عراق بزرگترين اهانت به آزادي و مردمسالاري در عراق است. نقشه ي آنان محو هويّت اسلامي و ملّي عراق و تبديل آن به مركز سلطه ي آمريكائي بر همه ي خاور ميانه و منابع و ذخائر قيمتي آن است. از نظر آنان مطلوبترين عناصر عراق كساني اند كه به متجاوزين بيگانه بيشتر خدمت كنند و به ملت و كشور خود بيشتر پشت كنند. در قضاوت وجدان عمومي ملت عراق و همه ي

آزادگان و قضاوت تاريخ، خدمت و كمك به آمريكا براي دستيابي اش به هدفهاي پليد استعماري، خيانت به عراق و ملت و تاريخ آن است. خوابي كه آمريكائيها و انگليسيها براي عراق ديده اند تعبيرناشدني است. در همه جا در برابر رفتار و ادبيات تجاوزكارانه، ادبيات و رفتار مقاومت شكل مي گيرد و ملت عراق كه به غيرت و حميّت اشتهار دارد، از اين قاعده مستثني نيست. ملت مظلوم فلسطين با مقاومت جانانه ي خود رژيم سفاك صهيونيستي را عاجز كرده است. ملت مؤمن و انقلابي ايران با اتحاد و استقامت خود توانست جنگ متجاوزانه ي رژيم صدام را كه از سوي همين آمريكا و انگليس بعلاوه ي شوروي و بلوك شرق سابق پشتيباني تسليحاتي و اطلاعاتي و سياسي مي شد، ناكام سازد و دشمن را به پشت مرزهاي خود براند. شهرهاي ايران سالها از سوي همين صدام حسين ستمگر موشك باران و بمباران شد و بر سر جوانان آزاده و فداكارش بمب شيميايي ريخته شد. ولي مقاومت يك ملت همه ي افسونهاي ديكتاتوري و سركوبگري و تجاوز باطل مي كند. مهاجمان امروز به عراق بر رژيم بعثي غلبه كردند، و انتظار آن نمي رفت كه رژيمي كه از سوي مردم خود حمايت نمي شود و فقط به نيروهاي سركوبگر خود متكي است بتواند مقاومت كند. ولي اين مهاجمان بر ملت عراق نمي توانند غلبه كنند. اگر مي خواهند در مقابل آن ملت قرار نگيرند بايد عراق را فوراً از نظاميان خود تخليه كنند و كوچكترين دخالتي در آينده و سرنوشت آن ملت و كشور نكنند. حكومت عراق و ذخائر آن متعلق به مردم عراق است. خود آنان مي توانند و مي خواهند حكومت آينده ي خود را تعيين كنند. اگر آمريكائيها

راست مي گويند و دموكراسي را قبول دارند در كار عراق دخالت نكنند تا آن ملت با رفراندم، نظام آينده ي كشورش را تعيين و مديران كشورش را انتساب كند و براي بازسازي آنچه مهاجمين ويران كرده اند خودش تصميم بگيرد. موضع دولت و ملت ايران روشن است. ما با رژيم ستمگر و سركوبگر صدام مخالف بوديم. با تجاوز بيگانگان به عراق مخالفت كرديم. در جنگ ميان صدام با آمريكا و انگليس كه هر دو را ظالم مي دانستيم به هيچكدام كمك نكرديم و عدم گرايش خود به هيچيك از دو طرف را اعلام كرديم. اما در مقابله ي اشغالگران با ملت عراق بي طرف اشغالگر، متجاوز و محكوم است و ملت در حال مقاومت، محق و مظلوم است. حمايت معنوي و سياسي ما از هر ملت مظلوم و مورد تجاوز، راه هميشگي ما است. ملت عراق امروز مسئوليت سنگيني دارد. هرگونه سهل انگاري و تفرقه آينده ي دشواري را براي آنان رقم خواهد زد. وحدت ملي، حضور در صحنه، شركت در تشكيل حكومت مستقل و پاسدار هويت اسلامي، بزرگترين وظيفه ي مردم عراق بويژه علماء، روشنفكران و نخبگان علمي و سياسي است.

پيام تسليت به مناسبت شهادت جمعى از روحانيون نجف در زندانهاى عراق

پيام تسليت به مناسبت شهادت جمعي از روحانيون نجف در زندانهاي عراق بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم براساس گزارشهاي موثقي كه از عراق دريافت شده و آيت اللَّه آقاي حاج سيد محمدباقر حكيم دامت بركاته نيز آن را تأييد كرده اند، شمار زيادي از علماء و مجتهدان و فضلا و طلاب حوزه ي علميه ي نجف اشرف كه سالها پيش به وسيله ي رژيم سفاك بعثي عراق بازداشت شده بودند و اميد آن بود كه در زندان در قيد حيات باشند، به دست آن رژيم به دست آن رژيم به شهادت

رسيده اند. اين تنها بخشي از جنايات و مظالم رژيم بعثي عراق است و اين شهيدان مظلوم تنها جمع محدودي از دهها هزار شهيد از قشرهاي گوناگون مردم آن كشورند كه در دوران سياه حكومت آن رژيم سفاك و با كمك يا سكوت جانبدارانه ي دولتهاي استكباري، به خون غلتيده اند. نه تنها سران آن رژيم، بلكه كساني كه با كمكها و سياستهاي خود آنان را تقويت و تجهيز و بر ملت عراق مسلط كرده بودند و نيز عوامل اجرائي اين جنايات در پيشگاه خدا و مردم عراق مسئولند. اينجانب پس از عرض تسليت به محضر حضرت بقيةاللَّه ارواحنا فداه به حوزه ي مقدس نجف اشرف و مراجع عظام و علماء اعلام و به عموم خانواده هاي آن شهداي مظلوم بويژه خاندانهاي معظّم: آل حكيم، آل بحرالعلوم، آل صاحب جواهر و خاندانهاي معزّز: خلخالي، هاشمي شاهرودي، انصاري قمي، خوئي، شيرازي، مرعشي، اشكوري، فقيه و ديگر خاندانهاي علمي تسليت ميگويم و ياد شهداي عالي مقام، آيت اللَّه سيد محمدباقر صدر، آيت اللَّه سيد محمد صدر، آيت اللَّه حاج ميرزا علي غروي تبريزي، آيت اللَّه حاج شيخ مرتضي بروجردي را گرامي ميدارم، و قطع يد ظالمان و متجاوزان عراق و فلسطين و ساير بلاد مسلمين از خداوند متعال مسئلت ميكنم. سيد علي خامنه اي 1382.2.14

پيام به مناسبت برگزارى همايش حقوق محيط زيست ايران

پيام به مناسبت برگزاري همايش حقوق محيط زيست ايران بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم برگزاري همايش حقوق محيط زيست با مشاركت قواي سه گانه پاسخي مثبت به يكي از نيازهاي امروز جامعه براي صيانت بيشتر از محيط زيست و رعايت حقوق عمومي است. تخريب محيط زيست معلول نابرابريهاي اجتماعي و استفاده غلط از طبيعت و يكي از عوامل تضييع حقوق انسانها است. متأسفانه در جهان امروز

اقليتي مرفه و ثروتمند از همه ي امكانات و مواهب طبيعي و سالم بهره برداري مي كنند ولي اكثريت ملتها محكوم به زندگي در شرائط محيطي آلوده و غير بهداشتي و تن دادن به عوارض سوء و انواع بيماريها و پذيرفتن بلا و مصيبت و مرگ و ميراند. كشورهاي صنعتي بيشترين آسيب را به طبيعت و محيط زيست وارد ساخته و به حقوق ساير كشورها تجاوز نموده اند و در اثر سياست هاي خود، بيماري و فقر و ويراني را بر بسياري از انسانها تحميل كرده اند. شيوه هاي ناصحيح و غير عادلانه در تعامل با طبيعت و آلوده ساختن محيط زيست در كشورمان نشان دهنده فقدان آگاهيهاي زيست محيطي و ضعف ساز و كارهاي قانوني در صيانت از محيط زيست و جلوگيري از آلوده ساختن آنست. براي از بين بردند اين نقيصه ي بزرگ و اساسي بايد آگاهي افراد نسبت به مسائل زيست محيطي افزايش يابد و مديريت هاي كلان در ايجاد ساختار مناسب همراه با الزامات قانوني براي رعايت حقوق عمومي تلاش كنند و انگيزه ها و حساسيت ها را براي مقابله با آلاينده ها بالا ببرند. در اسلام، جامع ترين ديدگاه و صحيح ترين شيوه ي تعامل با طبيعت و محيط زيست بيان گرديده است. خداوند، جهان هستي و همه ي پديده ها را زيبا، متقن و موزون آفريده و ما بايد رابطه ي خود را با آنها تصحيح كنيم و با تصرفات نادرست خود آنرا ويران و آلوده و جامعه را با بلا و مصيبت مواجه نسازيم . نگاه اسلام به طبيعت و محيط - اعم از جاندار و بيجان - عاطفي، اخلاقي، معنوي و هدايت گرانه است و برخورداري از مواهب طبيعي نيز بر پايه ي اصولي متين، عادلانه، حكيمانه، متوازن و

سازنده استوار گرديده است. هدف متعالي اسلام برخوردار ساختن همه ي نسلها از نعمتهاي الهي و ايجاد جامعه اي سالم و بدور از فاصله ي طبقاتي و مستعد براي رشد و شكوفائي است و الزمات شرعي براي حفظ تعادل و توازن در استفاده از مواهب طبيعي با پرهيز از زياده روي و مقيّد به عدم اضرار به غير فراهم آورده است. در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، حفاظت از محيط زيست براي همه ي نسلها وظيفه اي عمومي تلقي گرديده و هر گونه تخريب آن در فعاليتهاي اقتصادي ممنوع اعلام شده است. اينك هماهنگي قوا كه حاكي از عزم ملّي بر تأمين محيط زيست سالم و جلوگيري از تخريب منابع طبيعي است از اهميت ويژه اي برخوردار است. شايسته است مسئولان محترم براي ارتقاء سطح آگاهي و حساسيت عمومي در رابطه با محيط زيست تلاش و خلاءهاي قانوني را پر كنند و دستگاههاي مسئول با دقت نسبت به اجراي قوانين مراقبت نمايند و با متخلفان بطور قاطع برخورد كنند و قوه قضائيه با ساز و كار مناسب به تخلفات زيست محيطي رسيدگي كند. اميدوارم اين همايش در پيشبرد اهداف انساني خود موفق شود و زمينه ي برخورداري عامه مردم از مواهب طبيعي و محيط زيست سالم را فراهم سازد. و السلام عليكم و رحمةالله و بركاته - سيد علي خامنه اي - 20/03/1382

پيام مق_ام مع_ظم رهب_ري در ترور نافرجام آيت الل_ه سي_د محمد سعيدحكيم

پيام مق_ام مع_ظم رهب_ري در ترور نافرجام آيت الل_ه سي_د محمد سعيدحكيم بسم الله الرحمن الرحيم.

آيت الله آقاي حاج سيد محمد باقرحكيم دامت بركاته خبر حادثه انفجار دربيت شريف آي_ت الله آقاي سيد محمد سعيد حكيم دامت بركاته اينجانب را به شدت متاثر و نگران كرد.

دستهاي مجرمي كه اين

حادثه خوني_ن را ب_ه وجود آوردند در جهت سياستهاي پليدي حرك_ت مي كنند كه هدفش تضعيف حوزه ش_ام_خ نج_ف اشرف و تهديد مقام رفيع مرجعيت است.

اينگونه اقدامات جنايتكارانه ميي ت_وان_د دستاويزاشغالگران عراق براي تحميل روشهاي پليسي و سركوبگرانه شود و ب_ه ن_اامنيي و اختلافات داخلي در هنگامي كه ملت مظلوم عراق بيشترين نياز را به وحدت كلمه دارد منتهي شود.

مرتكبان اين جنايت اگر مزدوران م_ست_قي_م دشمن متجاوز نباشند بي شك فريب خوردگانيي هستند كه برخلاف حكم دين و عقل واخلاق عم_ل كرده اند.

اينجانب عقيده راسخ دارم كه ملت م_وم_ن و غيور عراق در پرتو هشياري و عزم راسخ به فضل الهي برهمه توطئه هاي دش_من_ان ف_ائق خواهد آمد و با تمسك به اسلام عزي_ز و ب_ا استمداد از ت_وجه_ات حض_رات ائم_ه اطه_ار صلوات الله عليهم اجمعين كه عراق مشرف به مرقد مطهر آنان است پرچم اسلام واس_تق_لال وآزادي خود را برفراز آن كشور به اهت_زاز خواهد آورد, انشاالله.

سربلندي اسلام ومسلمين و توفيقات جنابعالي را از خداوند مسئلت مي كنم.

والسلام عليكم و رحمت اله و بركاته.

سيدعلي خامنه اي . 2/6/82

پيام تسليت به مناسبت شهادت آيةاللَّه سيدمحمدباقر حكيم

پيام تسليت به مناسبت شهادت آيةاللَّه سيدمحمدباقر حكيم بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اناللَّه و انااليه الراجعون دست گنهكار و پليد مزدوران استكبار، فاجعه اي بزرگ آفريد و شخصيت ارزشمندي را كه در برابر اشغالگران عراق، سنگر مستحكمي بشمار مي آمد، از مردم عراق گرفت و اين سنگر را ويران كرد. امروز در جوار حرم ملكوتي مولاي متقيان عليه آلاف التحيةوالثناء، آيت اللَّه سيدمحمدباقر حكيم بهمراه دهها نفر از مردان و زنان با ايماني كه از زُلالِ ذكر و خشوع نمازجمعه بهره مند شده بودند شربت شهادت نوشيدند و

به حريم امن رحمت و فيض خاص الهي عروج كردند. اين شهيد عزيز، عالم مجاهدي بود كه سالهاي متمادي براي احقاق حقّ ملت عراق با رژيم خبيث صدام مبارزه كرد و پس از سقوط آن مجسمه ي شرّ و فساد در مقابله با اشغالگران آمريكايي و انگليسي همچون سدّ مستحكمي ايستاد و مبارزه اي دشوار را با نقشه هاي شوم آنان آغاز كرد و خود را براي شهادت در راه اين جهاد بزرگ و پيوستن به خيل شهيدان خاندان معظم آل حكيم و ديگر شهيدان علم و فضيلت در عراق آماده كرده بود. فاجعه ي امروز نجف اشرف و شهادت اين سيّد بزرگوار و عالم مجاهد بي شك در خدمت هدفهاي آمريكا و صهيونيستهاي غدّار انجام يافته است. شهيد آيت اللَّه حكيم مظهر خواستْهاي بحقّ ملّتي بود كه دين و استقلال و آينده كشور خود را در معرض تهديد و خانه ي خود را در زير چكمه ي اشغالگران مي بيند و مي خواهد از هويت ديني و ملّي خود در برابر متجاوزان دفاع كند. شهادت اين سيّد بزرگوار مصيبت جانكاهي براي ملّت عراق و سند ديگري بر جُرم اشغالگران است كه ناامني و هرج و مرج را با حضور نامشروع خود بر عراق تحميل كرده اند. اما دشمنان عراق مستقل و مسلمان بدانند كه با اين شهادت مظلومانه، عزم و مقاومت ملّت عراق در برابر نقشه ها و هدفهاي استكبار و صهيونيزم و ايمان و وفاداري آنان به خط اسلام و رهبري ديني ضعيف نمي گردد و بر عكس خواسته ي آنان، پايدارتر خواهد گشت، انشاءاللَّه. به ملّت مؤمن و غيور عراق يادآوري مي كنم كه تنها راه سربلندي ملّت و نجات كشور از شرّ نقشه هاي خطرناك استكبار و

صهيونيزم، وحدت كلمه ي آنان در زير پرچم پرافتخار اسلام است و امروز آنان مي توانند با تمسك به اين ريسمان مستحكم الهي آينده اي را براي كشور خود و نسلهاي بعدي رقم بزنند كه در آن عراق اسلامي و مستقل همچون ستاره ي درخشاني در دنياي اسلام نمايان گردد. بزرگان و نخبگان ديني و سياسي عراق تنها با تمسّك به اسلام و وحدت كلمه خواهند توانست وظيفه ي بزرگي را كه در اين روزگار استثنائي بر عهده دارند انجام دهند و اميد است كه در اين راه ثابت قدم و موفق باشند. اينجانب اين فقدان مصيبت بار را به حضرت بقيةاللَّه الاعظم روحي فداه و عموم ملّت عراق و ايران و به حوزه ي علميه و مراجع معظم و علماي اعلام نجف و قم و مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق و بخصوص به خاندان معظم و شهيدپرور حكيم، بالاخص به برادر مُكرم ايشان جناب آقاي سيدعبدالعزيز حكيم و به خانواده و فرزندان معزز اين شهيد محراب تسليت و اين شهادت بزرگ را تبريك مي گويم و همچنين براي خانواده هاي محترم ساير شهيدان اين حادثه ي مصيبت بار صبر جميل و اجر جزيل مسئلت مي كنم و علوّ درجات همه ي آن شهيدان مظلوم و شفاي عاجل مجروحان اين حادثه را از خداوند متعال خواهانم و بمنظور بزرگداشت ياد آن سيّد شهيد عزيز و ساير همرزمانش سه روز عزاي عمومي اعلام مي دارم. وسيعلم الذين ظلموا اي مُنقلب ينقلبون. سيد علي خامنه اي - 07/06/1382 - اول رجب 1424

پيام به مناسبت رحلت حجةالاسلام حاج سيدمحمد احمدى امام جمعه خمينى شهر

پيام به مناسبت رحلت حجةالاسلام حاج سيدمحمد احمدي امام جمعه خميني شهر بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم رحلت عالم مجاهد مرحوم حجةالاسلام والمسلمين آقاي حاج سيدمحمد احمدي امام جمعه ي فقيد خميني شهر را به عموم مردم مؤمن و

انقلابي آن شهر و بخصوص جامعه ي روحانيت و به همه ي ارادتمندان آن مرحوم و بالاخص به خاندان و بازماندگان محترم ايشان تسليت مي گوييم. مجاهدات و بيانات روشنگر ايشان در ادوار مختلف انقلاب و خدمات ارزنده در دوران نمايندگي مردم و حوادث روزگار دفاع مقدس و پس از آن در موقعيت هاي گوناگون از مفاخر فراموش نشدني آن مرحوم است. از خداوند متعال علوّ درجات و رحمت واسعه ي الهي را براي آن سيد بزرگوار مسئلت مي كنم. سيد علي خامنه اي

پيام مقام معظم رهبري به سيزدهمين اجلاس نماز

پيام مقام معظم رهبري به سيزدهمين اجلاس نماز

اينك پس از دوازده سال از آغاز حركت مبارك اقامه نماز، بايد فصل ديگري دراين تلاش و جهاد مبارك آغاز شود. اين فصل مي بايست نگاه خود را به برنامه ريزي كوتاه مدت و ميان مدت براي دستيابي به هدفهاي تعريف شده اي بدوزد كه به گونه اي انبوه و متراكم درخلال توصيه ها و دستورالعمل هاي تقديم شده دراين مدت، موج مي زند. هدف بلندمدت اقامه نماز در جامعه، صلاح و فلاح همگاني است، ليكن تا رسيدن به آن مقصود والا، هدف ميان مدت، برافروختن چراغ نمازدرهمه خانه ها و در خانه ي دلها است و هدف كوتاه مدت به كارگيري همه ظرفيت علمي و هنري و تبليغي كشوردراين راه و سمت وسو دادن به همه آنگونه تلاشها در اين جهت است. هم چنانكه براي گزاردن نماز بايد قبله را شناخت و به آن روي آورد، براي لبريز كردن فضاي دنيا و دنياي دلها از عطر و جلوه و روح نماز هم قبله اي وجود دارد كه بايدآن را يافت و بدان روي كرد، اين قبله همان هدفهاي والا

و نهايي نماز است و روي كردن به آن، پيمودن راههايي است كه بدان منتهي مي شود و اين راهها در قالب هدفهاي كوتاه مدت و ميان مدت تعريف شدني است.

اكنون بحمدالله با همت رئيس جمهور محترم، دستگاههاي اجرايي زيربط به همكاري درعمل براي اقامه نماز فراخوانده شده اند، و از دستگاههاي تبليغي به ويژه صدا و سيما و وزارتهاي فرهنگي و گردانندگان مراكز جمعيتي، به طور ويژه در پيام سالهاي پيش تعهد مسئولانه خواسته شده است، كارلازم امروزآن است كه هيئت هايي براي تعيين دقيق ماموريتهاي اين دستگاهها تشكيل شود و بر اثر آن، برنامه زمانبندي شده فعاليتها و خدماتي كه وظيفه آنان است با شيوه اي علمي و واقع بينانه فراهم گردد، و هيئت كارآمد ديگري مامورپيگيري و نظارت مستمربرپيشرفت اين فعاليتها و خدمات گردد.

براين اساس، گردهمايي سال آينده شما، مجمعي فقط براي سخنراني نيست بلكه عرصه اي است كه در آن مي بايد هيئت هاي مزبورگزارش پيشرفت آن برنامه زمانبندي شده را بدهند و جمع داوري عالي رتبه اي، سهم هر دستگاه را از تشويق و تقدير و يا خداي نخواسته از توبيخ و سرزنش به او بپردازد و براساس پيشرفتها يا توقعها و موانع راه، برنامه ي جامع را تصحيح يا تكميل كند. بي شك دولت محترم و شخص رئيس جمهور مي توانند برترين نقش را دراين فرايند منطقي و كارساز ايفاء كنند.

توفيقات همگان به ويژه جناب حجت الاسلام قرائتي را در پيشبرد اين خواسته ي ارزشمند از خداوند متعال مسئلت مي كنم و اميدوارم مشمول ادعيه زاكيه حضرت بقيه الله باشند.

پيام به مناسبت روز شهيدان در هفته ى دفاع مقدس

پيام به مناسبت روز شهيدان در هفته ي دفاع

مقدس بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم با دلي سرشار از تكريم و ستايش، به روح شهيدان عزيز درود ميفرستم و نام و ياد بلندآوازه ي آنان را گرامي ميدارم. اين مردان خدا با دلهائي كه به ايمان و اخلاص و شجاعت، مزيّن بود، كشور و ملت خود را در يكي از بزرگترين حوادث تاريخي، از مهلكه نجات دادند و تهديدي را كه ميتوانست به ذلت و اسارت ايران و شكست اسلام بينجامد، دفع كردند. آنان با فداكاري دلاورانه ي خود بيداري اسلامي را در جهان تداوم بخشيدند و پرچم پيروزي اسلامي را كه با انقلاب بزرگ ملت ايران به اهتزار درآمده بود برافراشته نگاه داشتند. دشمن بعثي كه بسود هدفهاي استعماري غرب، به كشور ما هجوم آورده بود، از دليران مؤمن و غيور ما شكست خورد و پس از هشت سال، سرافكنده در پشت مرزهاي خود متوقف گشت. ملت ايران در اين آزمون مرگ و زندگي، بهاي سنگيني پرداخت ولي استقلال و عزت ملي و هويّت اسلامي خود را كه براي ملتها از همه چيز گرانبهاتر است حفظ كرد و پرچم بيداري اسلامي را كه دنياي اسلام به آن چشم دوخته است، سربلند نگاه داشت. اكنون آن دشمن عنود كه نخستين ضربات را از رزمندگان اسلام دريافت كرده و به لبه ي پرتگاه ذلّت و نابودي كشانده شده بود، از صحنه حذف شده و در لجنزار ذلت و ناكامي و خسران دنيوي و اخروي سقوط كرده است، و شهيدان و جانبازان و ديگر دلاورمردان عرصه ي دفاع و جهاد و خانواده هاي صبور و پرگذشت آنان تجربه ي درخشان ديگري را در تاريخ بشريت ثبت كرده اند. اين تجربه ي درس آموز، سرمشق هميشگي ملت بزرگ ايران و

الگوي موفقي در برابر چشم همه ي ملتهاي مسلمان است. و لينصرنّ اللَّه من ينصره انّ اللَّه لقويٌ عزيز. صدق اللَّه العلي العظيم والسّلام علي عباداللَّه الصالحين - سيد علي خامنه اي - 03/07/1382

پيام مقام معظم رهبري در مورد هتك حرمت اماكن مقدسه شهر سامرا

پيام مقام معظم رهبري در مورد هتك حرمت اماكن مقدسه شهر سامرا بسم الله الرحمن الرحيم

هجوم وحشيانه ي اشغالگران متجاوز و غاصب به مردم سامرا و هتك حرمت بارگاه ملكوتي امامين همامين حضرت هادي و حضرت عسگري سلام الله عليهما كه به قتل بيش از 50 نفر از مردان ، زنان ، كودكان و زخمي شدن عده بيشتري انجاميد، موجب تاثر و تالم شديد گرديد.

متجاوزان ددمنش و مستكبر بار ديگر نشان دادند كه نه براي جان مردم ونه براي مقدسات آنان هيچ حرمتي نمي شناسند و مي خواهند بر ارعاب و سياست سرنيزه تكيه كنند. سياستمداران نادان و مغرور آمريكا ابلهانه پنداشته اند كه با گلوله و آتش مي توان مردم مومن وغيورعراق را تسليم كرد و به زانو درآورد و همين فهم غلط و نگاه مستكبرانه است كه در آينده اي نه چندان دور آن رژيم متجاوز و چپاولگر و زورگو را به خاك سياه خواهد نشانيد ان شاءالله.

اين جانب اين فاجعه را به حضرت بقيه الله الاعظم ارواحنا فداه و به همه مسلمانان به خصوص به ملت ستمديده عراق و حوزه هاي علميه معظم تسليت مي گويم و پيروزي اسلام و مسلمين و رفع شر متجاوزان را از سر ملتها از خداوند متعال مسئلت مي نمايم. سيد علي خامنه اي

11/ 9/ 1382

پيام تسليت مقام معظم رهبري به حضرت آيت الله وحيد خراساني

پيام تسليت مقام معظم رهبري به حضرت آيت الله وحيد خراساني

بسم الله الرحمن الرحيم حضرت مستطاب آيه الله آقاي وحيد خراساني دامت بركاته مصيبت وارده را به آن جناب صميمانه تسليت عرض مي كنم و از خداوند متعال مسئلت مي نمايم كه سكينه و تسلا بر قلب شريف

جنابعالي نازل فرمايد و به جنابعالي و ديگر بازماندگان اجر جزيل مصيبت ديدگان ار ارزاني دارد و روح آن جوان صالح را با اوليائش محشور گرداند. والسلام عليك و رحمه الله و بركاته.

سيد علي خامنه اي

15/9/82

پيام رهبر معظم انقلاب در پى حادثه دلخراش زلزله بم

پيام رهبر معظم انقلاب در پي حادثه دلخراش زلزله بم بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم حادثه دردآور و تأسف بار زلزله در شهرستان بم را كه خانواده هاي بسياري از هم ميهنان عزيز را داغدار كرد و به كشته و مجروح شدن جمع كثيري از مردم متدين و وفادار آن سامان انجاميد به حضرت بقيةاالاعظم روحي فداه و به همه ملت ايران به ويژه كساني كه عزيزان خود را از دست داده اند تسليت عرض مي كنم و شفاي عاجل مجروحان و آسيب ديدگان را از درگاه خداوند متعال مسألت مي نمايم. بر همه دستگاههاي مسؤول در استان كرمان و در مركز لازم است كه با همه توان و با سرعت به ياري مردم زلزله زده بشتابند و وسايل مورد نياز را به خصوص با توجه به فصل سرما براي آنان فراهم كنند. از همه مردم عزيزمان بخصوص در مناطق نزديك به آن شهرستان درخواست مي كنم كه به هر اندازه ممكن به برادران و هم ميهنان آسيب ديده و مصيبت زده خود ياري برسانند. از خداوند متعال توفيق و كمك به همگان را مسألت مي نمايم. سيد علي خامنه اي

5/10/1382

پيام مقام معظم رهبري به حجاج بيت الله الحرام

پيام مقام معظم رهبري به حجاج بيت الله الحرام بسم اللّه الرّحمن الرّحيم امت اسلامي اكنون بار ديگر، ميعاد بزرگ ساليانه خود رابرگزاركرده و به فراخوان «و اذن في الناس بالحج» به شايستگي پاسخ داده است. اين فريضه بي نظير نيز مانند ديگر فرايض الهي، خزانه رحمتي است كه درموعد خود به روي بندگان گشوده مي شود و فرصتي براي بهره گيري از فيض بي منتهاي خداوند دردسترس آنان مي گذارد. حج، از اين جهت، استثنايي و بي همتاست كه درآن، هم دل ها و جان ها صيقل مي يابد و يكايك

حاجيان به قدر همت و ظرفيت خود از اين باران رحمت، برخوردار مي شوند و هم شخصيت كلان امت اسلامي كه از ملت ها و نژادها و اقليم ها و فرهنگ ها تشكيل شده است، مي تواند درآن به انسجام و شجاعت و بيداري و خودآگاهي بيشتر نايل آيد و اين، نياز بزرگ امروز دنياي اسلام است. دنياي اسلام پس از رخوت و خواب آلودگي درازمدت و خسارت بار خود كه سرانجام به سيطره سياسي و فرهنگي بيگانگان انجاميد و منابع مادي و بشري اش در خدمت رشد و اقتدار و سلطه دشمنانش قرارگرفت، اكنون خود را بازيافته و به مرور، دربرابر غارتگران و حراميان، جبهه گرفته است. نسيم بيداري اسلامي در همه جاي جهان اسلام وزيده و پانهادن اسلام به عرصه عمل، به مطالبه اي جدي بدل شده است. نظريه «اسلام سياسي» جايگاهي والا در ذهن نخبگان يافته و در مد نگاه آنان، افقي روشن و اميدبخش گشوده است. با افول انديشه هاي وارداتي و پرجنجال، همچون سوسياليسم و ماركسيسم و به خصوص با دريده شدن پرده ريا و فريب از روي دمكراسي ليبرال غرب، سيماي عدالتخواه و آزادي بخش اسلام، از هميشه آشكارتر گشته و بي رقيب، درصدر آرزوهاي عدالتخواهان و آزادي طلبان و نخبگان و انديشمندان نشسته است. جوانان و جوانمردان بسياري در كشورهاي مسلمان به نام اسلام و در آرزوي حكومت عدل اسلامي به جهاد سياسي و فرهنگي و اجتماعي روي آورده اند و عزم ايستادگي در برابر تحميل و سلطه بيگانگان مستكبر را در جوامع خود گسترش مي دهند. در مناطقي از دنياي اسلام كه نقطه اوج آن كشور مظلوم

فلسطين است، مردان و زنان بيشماري با بذل جان در زير پرچم اسلام و با شعار استقلال و عزت و آزادي، حماسه اي دايمي و همه روزه پديد آورده و قدرت هاي مادي مستكبر را در برابر دليري خود، زبون ساخته اند. آري، بيداري اسلامي، محاسبات استكباري را به هم ريخته و معادلات جهاني مطلوب مستكبران را تغيير داده است. از سوي ديگر، پيدايش و رشد انديشه هاي نوين اسلامي در چارچوب مباني و اصول اسلام و نوآوري در عرصه سياست و علم، بالندگي و پويايي مكتب اسلام را در عمل به اثبات رسانده و ميداني وسيع در برابر متفكران و روشن بينان جهان اسلام گشوده است. استعمارگران ديروز و مستكبران امروز كه با سياست هاي مكارانه خود مي خواستند جوامع اسلامي را در تعارض دايمي ميان جمود و تحجر از سويي و خودباختگي و التقاطي گري از سوي ديگر سرگردان كنند، اكنون خود را در برابر اين پويايي دليرانه فكر اسلامي مي بينند. در دنياي اسلام، انديشه و حركت، ايمان و عمل صالح، در حال رشد و جوانه زدن و باروري است و اين پديده مبارك، مراكز قدرت استكباري را به وحشت افكنده است. اكنون امت اسلامي بايد خود را آماده مقابله با مجموعه اي از واكنش هاي عصبي و شرارت آميزي كند كه مراكز قدرت استكباري در برابر اين پديده عظيم، نشان خواهند داد. شك نيست كه در مصاف حق و باطل، پيروزي از آن حق و شكست و زوال، سرنوشت باطل است، مشروط بر آنكه جبهه حق از نيروي مادي و معنوي خويش به گونه اي درست بهره بگيرد و با خردمندي

و تلاش شايسته و با استقامت و اميد و با توكل به خدا و اعتماد به نفس، راه درست را بجويد و بپيمايد. در اين صورت امداد و نصرت الهي، حق مسلمي است كه وعده قرآني براي او مقرر فرموده است:«ان تنصروالله ينصركم و يثبت اقدامكم» و :«لينصرن الله من ينصره» و : «ان الارض يرثها عبادي الصالحون». شبكه سرطاني صهيونيسم و دولتمردان شرور و جنگ افروز آمريكا كه امروز خطرناكترين و اصلي ترين مركز استكبارند از راه هاي گوناگون به معارضه با امت اسلام برخاسته اند از جنگ رواني و تبليغاتي تا مقابله اقتصادي تا اقدامات عنودانه سياسي و تا خشونت و ترور و تقابل نظامي. آنان براي حفظ منافع نامشروع خود از هيچ جنايتي رويگردان نيستند. نگاهي گذرا به جنايات تكان دهنده صهيونيست هاي غاصب در فلسطين كه با حمايت دولت آمريكا صورت مي گيرد و نيز مطالعه رفتار اشغالگران در عراق و افغانستان عمق شقاوت كساني را آشكار مي سازد كه دنيا را از ادعاي رياكارانه حقوق بشر و طرفداري از دمكراسي و آزادي پر كرده اند. آنان باشعار مبارزه با تروريسم، فجيع ترين شكل ترور را مرتكب مي شوند، به نام آزادسازي ملت ها، ديكتاتوري و غارتگري خود را بر ملت ها تحميل مي كنند. آمريكا صريحا خود را در تجاوز به كشورها و ملت ها ذيحق مي شمارد. دولت صهيونيست صريحاً شخصيت هاي فلسطيني را به ترور تهديد مي كند. صهيونيست ها در فلسطين، خون پير و جوان و زن و مرد و كودك را مي ريزند و خانه ها را ويران مي سازند. آمريكا و انگليس در عراق به

تظاهركنندگان بي سلاح حمله مي كنند و حريم خانه ها و حرمت نواميس مردم را مي شكنند. هنوز آتش هاي برافروخته آنان فرو ننشسته، دنياي اسلام را به آتش افروزي هاي ديگر نويد مي دهند. اين رفتارهاي عصبي و شرارت آميز، بيش از آنكه برخاسته از قدرت و اعتماد به نفس باشد، ناشي از سراسيمگي و وحشت است. آنان بيداري اسلامي را حس مي كنند و از فراگيري انديشه «اسلام سياسي» و حاكميت اسلام بشدت احساس خطر مي كنند. آنان از فكر روزي كه امت اسلامي يكپارچه و اميدوار، بپاخيزد به خود مي لرزند. در آن روز، امت اسلامي با ثروت طبيعي و ميراث عظيم فرهنگي و تاريخي و با گستردگي جغرافيايي و نفوس پرشمار انساني، به قدرت هاي سلطه گري كه دويست سال خونش را مكيده و حرمت و كرامتش را پايمال كرده اند، اجازه نخواهد داد كه اين طغيان و تجاوز را ادامه دهند. اكنون نخبگان سياسي و فكري در دنياي اسلام، وظيفه سنگيني برعهده دارند. انديشمندان مسلمان، پيام آزادي بخش اسلام را هرچه رساتر و شيواتر به گوش و دل آحاد مردم خود برسانند. هويت اسلامي ملت هاي مسلمان را بدرستي تبيين كنند. تعاليم روشن اسلام را در موضوعاتي چون: حقوق بشر، آزادي و مردم سالاري، حقوق زن، مبارزه با فساد، رفع تبعيض، مبارزه با فقر و عقب ماندگي علمي براي جوانان بازگو كنند. فريب رسانه اي غرب را درباره مبارزه با تروريسم و مقابله با سلاح هاي كشتارجمعي، براي همگان آشكار سازند. امروز جهان غرب است كه بايد به لحاظ نظري و عملي در اين موضوعات به چالش كشيده شود و

در برابر افكار عمومي جهان پاسخگو باشد. جهان غرب بايد درباره كشتار كودكان خردسال در فلسطين، درباره حقوق زن و حفظ كرامت او، درباره حق ملت ها در تعيين سرنوشت خود، درباره حق ملت ها در بهره گيري از ثروت هاي خود و حتي درباره آزادي شهروندان خود پاسخگو باشد. آيا ممنوعيت حجاب در برخي كشورهاي اروپايي نشانه دروغ بودن اعتقاد به آزادي نيست؟ مردان سياست و كارگزاران حكومت در كشورهاي اسلامي نيز وظايف تاريخي و بزرگي بر دوش دارند. تكيه بر ملت هاي خود و دست رد زدن بر توقعات تحميل آميز و تمام نشدني قدرت هاي استكباري، مهمترين اين وظايف است. آنان نبايد هويت عظيم و پرقدرت «امت اسلامي» را كه مي تواند گره گشاي بسياري از مشكلات باشد، از ياد ببرند. در مسائل جهان اسلام، شاخص تعيين كننده در تصميم گيري ها، مصالح امت اسلامي و حفظ اقتدار آن باشد. امروز خروج اشغالگران از عراق و تثبيت حاكميت ملي در آن كشور، بيرون رفتن نظاميان بيگانه از افغانستان و تاكيد بر اسلاميت و استقلال آن كشور، كمك به ملت مظلوم فلسطين و تقويت مادي و معنوي كساني كه به دفاع از جان و مال و عزت و استقلال خود در برابر غاصبان برخاسته اند، ترويج شعاير ديني و ايمان مذهبي در همه جاي دنياي اسلام، نزديك شدن روزافزون دولت هاي مسلمان به يكديگر و حل مناقشات آنان با يكديگر، فعال شدن سازمان كنفرانس اسلامي و پيگيري حق وتوي آن در شوراي امنيت سازمان ملل، همه و همه در جهت مصالح امت اسلامي است، پس بايد در سياست ها و تلاش هاي همه

دولت هاي مسلمان گنجانيده شود و ملت ها و نخبگان، آن را از حكومت هاي خود مطالبه كنند. ملت و دولت ايران كه در اين روزها بيست و پنج سالگي نظام جمهوري اسلامي را جشن مي گيرند، در اين راه پرافتخار تجربه هاي گرانبهايي اندوخته و الگوي شايسته اي در برابر همگان قرار داده اند، ما با اتكال به خداي بزرگ و مقتدر و با بهره گيري از نيروي ملتي كه به ايمان و معرفت، مجهز است، هدف هاي بزرگ خود را تعقيب كرده و با گام هاي مستحكم به سوي آن پيش رفته ايم. دانش و فناوري را آميخته با ارزش هاي معنوي و استقلال و آزادي را همراه با تقيد به حدود ديني و مردم سالاري را برخاسته از آموزش هاي قرآني فراگرفته و بكار بسته ايم. كشور ما در اين مدت بيشترين تهديد و عناد و خباثت را از استكبار دريافت كرده و ملت ما در اين مدت، بيشترين ايمان و ايستادگي و افتخار را كسب كرده است. ما سخن قرآن را در عمل تجربه كرديم كه مي فرمايد: «ان كيد الشيطان كان ضعيفا» و مي فرمايد: «ان الله مع الذين اتقوا و الذين هم محسنون» و مي فرمايد: «و ان الله علي نصرهم لقدير». ما افق آينده را در برابر ملت خود و جهان اسلام، روشن مي بينيم و با اعتماد روزافزون به وعده الهي، راهي را كه امام خميني عظيم ترسيم كرده است، با عزم راسخ ادامه مي دهيم. والعاقبه اللمتقين. والسلام علي عبادالله الصالحين سيدعلي خامنه اي 8/11/82 5 ذيحجه

پيام رهبر انقلاب به مناسبت مراسم عطرافشاني و غبار روبي مزار شهدا

پيام رهبر انقلاب به مناسبت مراسم عطرافشاني و غبار

روبي مزار شهدا متن پيام مقام معظم رهبري كه حجت الاسلام والمسلمين رحيميان نماينده ولي فقيه و سرپرست بنياد شهيد، امروز(16بهمن 82) آنرا در مراسم ميهماني لاله ها در گلزار شهداي تهران قرائت نمود به اين شرح است:

در روزي كه مزين به نام مبارك شهيد است، مخلصانه ترين سلام و درود خود را به روح مطهر شهيدان والامقام تقديم مي دارم و فضل ورحمت الهي را براي آنان مسئلت مي كنم. در حقيقت همه دستاوردهاي انقلاب اسلامي مرهون مجاهدت وصبرشهيدان و خانواده هاي مكرم آنهاست.

امروزعزت و استقلال ملت ايران و پيشرفتهاي مادي و معنوي كشور كه مردم و مسئولان ما آنها را به حق، مايه افتخار خود مي دانند و بدان مي بالند، به بركت جانفشاني هاي بهترين فرزندان اين مرز و بوم در راه استقرار نظام اسلامي و دفاع از ارزشهاي آن به دست آمده است.

مسئولان كشور بايد خود را امانتدار اين وديعه الهي بدانند و با همه توان خود در پاسداري از آن بكوشند. همان دشمناني كه رزمندگان و مردان و زنان رشيد و فداكار ما، جان عزيز و گرامي ترين عزيزان خود را در مقابله با آنان به ميدان آوردند، امروز هم در كمين نشسته اند. اندكي غفلت ما به تسلط دشمن خواهد انجاميد و سرمايه بزرگ ملت ايران را به هدر خواهد داد. همه بايد در راه آبادي و سربلندي ايران و حاكميت اسلام، تلاش كنيم و روح شهيدان و قلب مبارك حضرت ولي الله اعظم ارواحنافداه را خشنود سازيم. انشاءالله .

والسلام علي عبادالله الصالحين

سيد علي خامنه اي 16 بهمن 82

پيام رهبر انقلاب به مناسبت انتخابات دوره هفتم مجلس شوراي اسلامي

پيام رهبر انقلاب به مناسبت انتخابات دوره هفتم مجلس شوراي

اسلامي بسم الله الرحمن الرحيم ملت عزيز و سرافراز!

حضور ديروز شما در پاي صندوقهاي راي، به معناي حقيقي يك حماسه اسلامي و ملي بود ، پس از دو ماه جنگ رواني دشمن كه هدفي جز نوميد كردن ملت ايران و بي رنگ كردن انتخابات نداشت، شما يكبار ديگر آگاهي و موقع شناسي خود را در محك آزمايش جهانيان نهاديد و عظمت اين ملت مومن و انقلابي را به رخ دشمنان خود كشيديد.

مستكبران مداخله جو به خيال باطل خود مي خواستند جمهوري اسلامي را از پشتوانه مردمي خود جدا قلمداد كنند، و شما خط بطلان بر اين پندار واهي كشيديد. در اين دو ماه همه ي نيروي دشمن مصروف اين طرح خباثت آميز شد و شما به حول و قوه الهي با متانت و هوشمندي آن را نقش بر آب كرديد.

انتخابات اول اسفند در زير بمباران تبليغاتي دشمنان، اهميتي فراتر از انتخابات سالهاي دفاع مقدس در زير بمباران شهرها دارد.

اينجانب جبهه ي خضوع به درگاه الهي مي سايم و امداد الهي به اين كشور و اين ملت را در اين تجربه فراموش نشدني با همه ي وجود سپاس مي گويم و بار ديگر عظمت شما ملت رشيد و مومن را با همه ي دل و جان تكريم مي كنم.

انتخابات ديروز در محيطي كاملا آزاد و به شيوه كاملا سالم و قانوني انجام گرفت و نتيجه ي آن هرچه باشد در نهايت اعتبار است و قضاوت آمريكاييهاي مستكبر و ياوه گو در باب اين انتخابات از نظر مردم و مسوولان كشورمان پشيزي ارزش ندارد.

لازم مي دانم از همه ي دست اندركاران اجراء و نظارت و متصديان نظم

و امنيت و نيز از رسانه ها بويژه رسانه ي ملي تشكر كنم.

توصيه ي اينجانب به مسوولان، اولا: پاسداري از راي مردم و رعايت امانت كامل و ثانيا قدرداني از اين ملت وفادار و عزيز است، توصيه اينجانب به كساني كه با راي مردم، مجلس هفتم را تشكيل خواهند داد به كارگيري همه ي ظرفيت علمي و اجتماعي و سياسي و همه ي كارآمدي خود براي اين ملت و خدمت رساني به آنها و استحكام بخشيدن به بناي رفيع و پرشكوه نظام اسلامي است، آنان فقط وامدار ملتند و وظيفه ديني و انقلابي آنان كمر خدمت بستن براي ملت است.

توصيه اينجانب به جريانها و گروهها و احزاب سياسي آن است كه بحث دل آزار برنده و بازنده را به كنار بگذارند و به اختلافات دشمن شاد كن دامن نزنند ، برنده ي اين انتخابات ملت است و همه ي كساني كه در انتخاب شركت داشته اند اعم از آنها كه خود يا نامزد مورد علاقه شان راي آورده يا نياورده اند، همه برنده اند، بازنده ي اين انتخابات، امريكا و صهيونيسم و دشمنان ملت ايرانند همه با همدلي به يكديگر و به دولت خدمتگزار كمك كنيد تا گره ها يكي پس از ديگري گشوده شود.

خداوند از همه ي شما راضي باشد و همه را مشمول رحمت و فضل و كمك خود قرار دهد. سلام بر بقيه اله اعظم روحي فداه و درود بر ارواح طيبه ي شهيدان و بر امام عظيم الشان آنان. والسلام عليكم و رحمه اله

سيدعلي خامنه اي

2/12/82

پيام تسليت رهبر انقلاب به مناسبت كشتار عزادران حسيني در عراق و پاكستان

پيام تسليت رهبر انقلاب به مناسبت كشتار عزادران حسيني در عراق و پاكستان .

بسم الله الرحمن الرحيم

انالله و انا اليه راجعون

فاجعه ي خونين كربلا و كاظمين و مشابه آن در كويته ي پاكستان، عاشوراي حسيني را به مشهد عاشقان اهل بيت (ع) بدل ساخت و دست جنايتكاري را كه برانگيخته ي كينه و بغض از يكسو و جهل و تعصب از سوئي ديگر است، آشكار كرد. مظلوماني كه در اين حوادث به خاك و خون غلطيدند گناهشان اين بود كه با دلي سرشار از محبت حضرت سيدالشهدا (ع) در بزرگداشت شهيدي شركت كردند كه حيات و بقاء اسلام رهين قيام او و دين محمدي (س) مديون خون مطهر اوست. شهيدي كه دنياي اسلام در طول قرنهاي متمادي از درس فراموش نشدني او الهام گرفته و مظلوميت و شهادت او و يارانش در مهمترين مقاطع تاريخ، پرچم آزادگي را برافراشته است. مظلوماني كه در روز عاشوراي حسيني در كربلا و كاظمين و كويته به خون غلطيدند فدائيان راه اسلام و شهيدان عشق خاندان پيامبر عظم الشان صلي الله و عليه و آله اند.

فاجعه شهادت عزاداران عاشورا و هتك حرمت حرم مطهر كاظمين عليهما السلام از هر دسته ي تروريست جنايتكاري صادر شده باشد اشغالگران عراق در مسووليت سنگين آن سهيم اند.

سياستهايي كه ايجاد فتنه هاي مذهبي ميان فرق اسلامي، شيوه هاي شناخته شده ي آنها است نمي تواند خود را از ننگ اين جنايت هولناك مبرا سازند. امروز عراق مظلوم در زير چكمه ي نظاميان اشغالگر از تشكيل دولتي دلسوز و كارآمد محروم شده است. اشغالگران اگر بتوانند ثابت كنند كه در طراحي اين توطئه دخالت نداشته اند. هرگز نمي توانند مسووليت ناشي از سهل انگاري خود

را در حفظ امنيت عمومي اين كشور انكار كنند. توصيه ي موكد اين جانب به ملت مومن و غيور عراق آن است كه اسير ترفند دشمنان نشوند و خود را در دام اختلافات فرقه ئي گرفتار نسازند و همه با وحدت كلمه در زير لواي مرجعيت ديني، احقاق حقوق طبيعي و انساني خود را مطالبه كنند. نخبگان سياسي و فرهنگي عراق، اخراج اشغالگران و تشكيل حكومت ملي براساس اسلام عزيز را با جديت، وجهه ي همت خود سازند.

اين جانب حادثه ي خونبار عاشوراي حسيني در شهرهاي مقدس كربلا و كاظمين و نيز در شهر كويته ي پاكستان را به حضرت بقيه الله اروحنا فداه و به سه ملت ايران و عراق و پاكستان تسليت مي گويم و صبر و اجر بازماندگان شهداي اين حوادث و شفاي عاجل مجروحان را از خداوند متعال مسئلت مي نمايم.

سيدعلي خامنه اي

13/12/82

پيام رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت شاعر متعهد مرحوم نصرالله مرداني

پيام رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت شاعر متعهد مرحوم نصرالله مرداني بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت تاسف انگيز شاعر شيرسخن و انقلابي مرحوم آقاي نصرالله مرداني را به همه ي دلبستگان به شعر و ادب فارسي و نيز خانواده ي محترم و دوستان وعلاقمندان آن مرحوم و به جامعه ي هنرمندان و شاعران انقلاب تسليت مي گويم. اين شاعر مومن و پرتلاش سرمايه ي طبع روان خود را در خدمت معارف انقلاب قرار داده و شيوايي سخن خود را با ابراز عشق به خاندان پيامبر عليهم السلام و مفاهيم زنده و واقعي دوران دفاع مقدس و تكريم شهيدان عزيز آميخته بود و سرانجام در جوار تربت مطهر حضرت سيد شهداءعليه السلام سر بر آستان دوست نهاد.

بي شك

نام وي در شمال خدمتگزاران به ادبيات انقلابي همواره در خاطره ي ملت ايران باقي خواهد ماند.

رحمت واسعه ي حضرت حق و حشر با اوليائش را براي آن مرحوم مسئلت مي نمايم.

پيامها در سال 1383

پيام رهبر انقلاب به مناسبت حلول سال 1383 هجري شمسي

پيام رهبر انقلاب به مناسبت حلول سال 1383 هجري شمسي

بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب والأبصار يا مدبّر الليل والنّهار يا محوّل الحول والأحوال، حوّل حالنا الي احسن الحال.

عيد نوروز و فرا رسيدن سال نو را به يكايك آحاد ملت ايران و به خدمتگزاران راستين ملت و كشور بخصوص به خانواده هاي معظم شهدا و جانبازان تبريك عرض ميككنم و براي روح مطهر امام بزرگوار و ارواح طيبه ي شهداي عزيزمان از خداوند متعال طلب رحمت ميككنم و سلام و درود خالصانه و خاضعانه ي خود را به پيشگاه حضرت بقيةاللَّه )ارواحنافداه( تقديم مي دارم. با فرا رسيدن بهار فصل نويي در طبيعت آغاز مي شود و من به حول و قوه ي الهي و به همت دولت و ملت، اميدوارم فصل نويي هم در زندگي ملت ايران آغاز شود. ملت ما به بركت تجربه هاي بي نظير دوران نظام اسلامي، به ملتي مجرب، هوشيار، مقاوم و پرنشاط تبديل شده و اين ظرفيت و قابليت را يافته است كه بتواند نمونه ي برجسته و آموزندهييي را در سايه ي اسلام در مقابل چشم جهانيان قرار دهد. البته اين كار به حركت مداوم و تلاش پيوسته و خستگي ناپذير از سوي مسؤولان و كمك مردم نيازمند است؛ كاري است تدريجي و قدم به قدم كه ان شاءاللَّه در سايه ي استقامت و پشتكار به نتيجه خواهد رسيد. ملت ما در عرصه هاي مختلف، قابليت و ظرفيت خود را به اثبات رسانده است. الان نگاهي به سال پايان يافته - سال

82 - بكنيم و نگاهي هم بكنيم به سالي كه اكنون آغاز مي شود؛ سال 83. سال 82 مثل همه ي دوران زندگي انسان سالي بود مشتمل بر غم ها و شادي ها، توانايي ها و كاستي ها؛ مثل اينككه همه ي زندگي انسان مشمول اين قاعده ي كلي است؛ غم و شادي در زندگي انسان به هم آميخته است. در لابلاي اين تجربه هاي گوناگون و فراز و نشيب ها، انساني و ملتي موفق است كه هدف خود را گم نكند و راه خود را با پشتكار و استقامت ادامه دهد. همه بايد دست به دست هم دهيم و فراتر از نگاه هاي كوچك و تنگ نظرانه، همت عاليِ خود را به اهداف والاي انقلاب اسلامي معطوف كنيم و به سمت آن حركت كنيم. ملت ما همچنان كه در دوران دفاع مقدس قابليت نظامي خود را نشان داد، در سال گذشته و دوران هاي بعد از جنگ هم قابليت و ظرفيت و وزن اجتماعي و سياسي خود را اثبات كرد. اگرچه سال 82 با تهاجم نظامي آمريكا و انگليس به همسايه ي غربي ما آغاز شد و چكمه پوشان شيطان هاي بزرگ در نزديكي مرزهاي ما مستقر شدند و اين مايه ي نگراني براي ملت ايران بود، اما در مقابل دشمن عنود و خبيثي مثل صدام - كه با ملت خود هم كمتر از ملت ما دشمني نداشت - از صحنه اخراج شد؛ اگرچه در تابستان سال 82 دستگاه ها و سرويس هاي جاسوسي آمريكا و اسرائيل تا آن جا كه توانستند تلاش كردند تا زمينه ي آشوب هاي اجتماعي را در كشورمان فراهم كنند، اما با هوشياري و اقتدار ملت ايران و دستگاه هاي خدمتگزار ملت، توطئه ها نقش بر آب شد؛ اگرچه در پائيز سال 82

تبليغات سياسي پُرحجمِ آمريكا عليه كشورمان به بهانه ي حمله ي سياسي به تلاش ها و فعاليت هاي هستهييي كشور ما به اوج خود رسيد، اما در مقابل ملت و مسؤولان اولاً به اهميت دستاورد علمي و فناوري خود در اين زمينه بيشتر از پيش واقف شدند، ثانياً راه پخته و صحيحي را در مقابل اين آشوب ها اتخاذ كردند و پيش رفتند؛ اگرچه در زمستان سال 82 حادثه ي مصيبت بار زلزله ي بم دل هاي همه را غمگين كرد، اما حركت عظيم ملت ايران در كمك به آسيب ديدگان و دست ياري بلند كردن به سوي برادران هم ميهن خود، همه ي مردم دنيا و كساني را كه مطلع از اين ماجرا شدند، به اعجاب و تحسين وادار كرد؛ در پايان سال هم انتخابات پُرشور مجلس شوراي اسلامي انجام شد كه حضور مردم، علي رغم همه ي تلاشي كه دشمنان ملت ايران براي سرد و بلكه تعطيل كردن كانون انتخابات به خرج دادند، توانست همه ي اين توطئه ها را نقش بر آب كند؛ افتخار ديگري بر افتخارات ملت ايران افزوده شد. در طول سال هم خدمتگزاران كشور و مسؤولان بخش هاي مختلف دولتي و ساير بخش هاي مسؤول در كشور به انجام خدمات بزرگي موفق شدند كه گزارش آنها را در سال آينده به مردم خواهند داد. بنابراين سال 82 مثل همه ي دوران زندگي بشر سالي بود با شادي ها و غم ها، با موفقيت ها و نگراني ها؛ اما در نهايت وقتي نگاه ميككنيم، مي بينيم كه ملت ايران از اين تجربه هاي گوناگون سرافراز و سربلند بيرون آمده و يك گام پيش رفته است. و اما سال 83؛ سال 83 در حقيقت ادامه ي همه ي فعاليتهاي اساسي از سوي مسؤولان گوناگون براي كشور است. اگرچه

سال 82 را به عنوان سال نهضت خدمتگزاري معرفي كرديم، اما نهضت خدمتگزاري چيزي نيست كه در طول يك سال به پايان برسد و وظيفه ي خدمتگزاري وظيفهييي نيست كه پس از مدتي از دوش مسؤولان برداشته شود؛ همچنان كه نهضت توليد علم، نهضت عدالت طلبي و نهضت مبارزه با فساد، كارهايي است كه بايد با شدت و قوت ادامه پيدا كند. خصوصيت سال 83 در اين است كه دستگاه هاي مهم و اساسي كشور فصل جديدي را طي ميككنند و به دوره ي جديدي قدم مي گذارند. سال 83 آخرين سال دولت خدمتگزار كنوني است؛ همچنانككه در اواسط سال 83 مدت مسؤوليت پنج ساله ي اول رئيس قوه ي قضائيه به پايان مي رسد و در اوايل همين سال هم مجلس ششم شوراي اسلامي دوران مسؤوليت خودش را به پايان مي برد؛ همان طور كه برخي از دستگاه هاي مهم و تأثيرگذار كشور دوره هايي را طي ميككنند و به پايان دوره ي مسؤوليت هاي خودشان مي رسند و دوره هاي جديدي آغاز خواهد شد. آنچه كه در اين سال مناسب و لازم است كه انجام بگيرد، اين است كه مسؤولان بخشهاي مختلف به مردم گزارش بدهند كه در دوران مسؤوليتي كه در حالِ پايان يافتن است يا پايان يافته، چه خدمت بزرگ و چه كار شايستهييي را براي مردم انجام داده اند. دولت خدمتگزار، قوه ي قضائيه و مجلس شوراي اسلامي به مردم پاسخ دهند كه آنچه را كه به عنوان شعار كار خود بر زبان آورده اند و همچنين آنچه را كه مطالبات عمده ي رهبري در اين سالها بوده است، چگونه تحقق بخشيده اند. مسؤولان دولتي و قوه ي قضائيه و مجلس شوراي اسلامي به مردم بگويند كه براي خدمت به عموم ملت

ايران، براي توليد علم، براي استقرار عدالت و رفع فقر و فساد و تبعيض در جامعه - كه اصلاح واقعي در جامعه اينهاست - براي نهضت عدالت خواهي و براي نهضت مبارزه با فساد، چه اقدامات عمدهييي را انجام داده اند. درواقع سال 83، سال پاسخگويي سه قوه به ملت ايران است. مطمئناً در اين پاسخگويي، حقايق شيرين و بسياري براي مردم روشن خواهد شد و خدمات بزرگي كه انجام گرفته است، به مردم گفته خواهد شد. در اين پاسخگويي، مسؤولان به كمبودها و نواقصي در كار خود پي خواهند برد، كه آن ها را برطرف خواهند كرد و مردم هم با آشنايي بيشتر با عملكرد دستگاه ها، منتظر شروع دوره هاي جديد و كارهاي جديد و مسؤوليتهاي جديد خواهند بود. البته ملت و دولت و نيز مسؤولان و آحاد مردم، مي دانند كه چه كرده اند و مي دانند كه چه بايد بكنند و چه پيش روي آنهاست. از خداوند متعال مسألت ميككنيم كه مسؤولان را موفق بدارد؛ همه ي ما را در راه تحقق آرمان هاي انقلاب اسلامي، كه رضاي الهي و شادي قلب ولي عصر )ارواحنافداه( در آن است، توفيق دهد؛ و ملت ايران را همواره خوشبخت و شاداب و پرنشاط باقي بدارد.

والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته

پيام تسليت رهبر انقلاب به مناسبت شهادت رهبر حماس

پيام تسليت رهبر انقلاب به مناسبت شهادت رهبر حماس بسم الله الرحمن الرحيم اطلاع يافتيم كه دست گنهكار رژيم غاصب صهيونيستي مرتكب جنايتي بزرگ شده و عالم مجاهد مرحوم شيخ احمد ياسين بنيانگذارو پيشواي جنبش حماس را به شهادت رسانيده است.

شهادت بي گمان آرزوي هميشگي اين شيخ مجاهد پارسا بود و كشته شدن در راه خدا در كام بندگان مخلص او شيرين است ولي اين نمي تواند

از عظمت گناه تبهكاران غاصب صهيونيست بكاهند و وزر اين جنايت بزرگ را بر دوش آنان سبك كند.

خون شيخ احمد ياسين درخت تناور مقاومت اسلامي را آبياري وآتش خشم ملت فداكار فلسطين را شعله ورتر خواهد كرد و مظلوميت او پرچم مظلوميت فلسطين را به اهتزاز درخواهد آورد.

آنچه از شيخ احمد ياسين و ملت فلسطين با اين جنايت ستاندند جسمي نحيف وعليل بود. فكر او را و خطي را كه او ترسيم كرد و راهي را كه او گشود نخواهند توانست از ملت فلسطين بگيرند.

روح شيخ زنده است و درس او كه اينك با خون مظلومانه اش ماندگارتر و برجسته تر شده زمزمه جوانان و نوجوانان نسل آينده فلسطين خواهد بود.

تبهكاران غاصب فلسطين بدانند كه قدرت نمائيهاي احمقانه آنان بزرگترين شاهد ضعف و شكست آنهاست و رژيم غاصب و دولت مجعول صهيونيستي محكوم به فناست.

فلسطين متعلق به ملت فلسطين است و هر لجاجتي در برابر اين حق مسلم سرنوشتي جز ناكامي و شكست ندارد.

" ليحق الحق و يبطل الباطل و لو كره المجرمون "

اينجانب شهادت اين شيخ مجاهد في سبيل الله را به روح بلند او تبريك و به ملت فلسطين و به ويژه به جوانان سرفراز مبارز فلسطيني و نيز به خاندان مكرم او تسليت مي گويم و سربلندي امت اسلامي و پيروزي مجاهدان فلسطين و لبناني را از خداوند متعال مسئلت مي كنم. سيد علي خامنه اي

3 فروردين 1383

پيام تسليت رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت شاعر فرزانه سيد حسن حسيني

پيام تسليت رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت شاعر فرزانه سيد حسن حسيني

"بسم الله الرحمن الرحيم "

با اندوه و تاسف بسيار ، خبر درگذست شاعر و هنرمند عزيزمان آقاي سيد

حسن حسيني را شنيدم .اين داغ بزرگي بر دل جامعه هنري و ادبي انقلاب است . اين انسان فرزانه و آزادانديش و اين مومن پارسا و با فضيلت، يكي از نمونه هاي برجسته ي امروز و يكي از اميدهاي آينده بود . در شعر و ادب و نيز در پژوهش و تاملات محققانه ، خرد و ذوق و ابتكار، شاخصه هاي كار او بود . مشاهده ي فرآوردهاي ذهن خلاق او همواره براي اينجانب اعجاب آور و تحسين انگيز بود . در گذشت او خسارت بزرگي براي اصحاب هنر وادب است . اين حادثه ي تلخ را به بازماندگان آن عزيز و نيز دوستان و همكارانش و به همه ي دلبستگان به زبان و ادب و شعر فارسي تسليت مي گويم و از خداوند متعال فيض و رحمت و مغفرتش را براي آن فقيد مسئلت مي كنم . سيد علي خامنه اي 9/1/1383

پيام رهبر انقلاب به همايش جهاني انديشه مطهر

پيام رهبر انقلاب به همايش جهاني انديشه مطهر بسم الله الرحمن الرحيم در ابتدا از همه مسوولان و دست اندركاران برگزاري اين كنگره و از حضور همه علما، اساتيد، محققان بويژه مهمانان خارجي كه براي شركت در اين اجلاس از كشورهاي مختلف به جمهوري اسلامي ايران تشريف آورده اند صميمانه تشكر مي كنم. بررسي انديشه ها و آراء شهيد آيت الله مطهري و تاثير آن در شكل گيري مباني فكري انقلاب اسلامي و تجليل از شخصيت كم نظير ايشان، هم مورد نياز جوامع اسلامي و هم اداي بخشي از وظيفه حق شناسي نسبت به انديشمندان و فرزانگان انقلاب اسلامي است.

به نظر مي رسد محور اصلي در اين گردهمايي بايد تبيين شخصيت فكري

و هويت روشنفكري شهيد مطهري و نقش آن در جريان فكري و روشنفكري اسلامي معاصر باشد. درباره هويت فكري و روشنفكري شهيد مطهري تاكنون تعريف جامعي ارايه نشده است.

ايشان با قوت فكري و انديشه صائب خود در دهه هاي 50 - 1340 وارد ميدان هايي شد كه تا آن زمان هيچكس در زمينه مسائل اسلامي وارد آن نشده بود و با تفكرات وارداتي غربي و شرقي به چالش علمي عميق، وسيع و تمام نشدني پرداخت و در جبهه مقابله با ماركسيسم و تفكرات غربي و ليبراليسم دست به يك جهاد هوشمندانه زد و با توان علمي و ايمان راسخ و اعتماد به نفس، موفقيت هاي بزرگي بدست آورد و با قدرت اجتهاد و انصاف و ادب علمي، روشي متقن و بدور از تحجر و التقاط براي معرفي اسلامي و مقابله با كج انديشي و انحراف ايجاد كرد و پايه هاي افكار مورد نياز جامعه اسلامي و انقلابي را تاسيس نمود و نقش موثري بر جريان فكري اسلامي و شكل گيري نظام اسلامي بر جاي گذاشت و بصورت سنگري امن براي جوانان طالب و علاقه مند فكر اسلامي در حوزه ها و دانشگاهها درآمد تا بتوانند زير سايه اين تفكر عميق و مستحكم دين خود را حفظ كنند و دست آوردهاي نوين فكري داشته باشند و از آن دفاع نمايند.

محور ديگري كه پيشنهاد مي كنم در اين گردهمايي به آن توجه شود بررسي راههاي تداوم اين جريان عميق و اصيل است. ما نمي توانيم در شهيد مطهري متوقف شويم. هر چند پس از گذشت 25 سال از شهادت اين مرد بزرگ ، كتابهاي او جزو جذاب

ترين و پرفروش ترين كتابها براي نسلهاي جوياي فكر متين و منطقي اسلام است و ما در حال حاضر بديلي براي مجموعه كتابهاي شهيد مطهري نداريم ولي نيازهاي فكري روز به روز و نو به نو مي شود و جريان ورود به چالش با افكار وارداتي و نقادي علمي و تفكيك صحيح از سقيم آن، از وظايف مهمي است كه بايد ادامه پيدا كند. و ما در دهه هاي آينده به مطهري ها نياز مبرم داريم.

فكر اسلامي بويژه پس از انقلاب اسلامي مورد چالش جدي قرار گرفته و اين روند ادامه خواهد يافت. ما بايد خود را آماده كنيم و با توجه به سرمايه هاي عظيم فكري و فرهنگي اي كه در اختيار ما است اگر از همه امكانات خوب استفاده كنيم در اين مصاف پيروز خواهيم شد.

خوشبختانه در حوزه هاي علميه و دانشگاهها، فضلا، علما، دانشمندان و افراد صالح و شايسته از نظر علمي و فكري وجود دارند و بايد حضور خود را در اين ميدانها گسترش دهند و با امواج تبليغاتي و شبهات جديد مقابله كنند و وظيفه خود را نسبت به اسلام ادا نمايند.

اميدوارم خداوند متعال همه شما را موفق بدارد و اين گردهمايي بتواند زمينه هاي شناخت بيشتر انديشه هاي شهيد مطهري و راههاي تداوم آنرا براي نسلهاي آينده فراهم سازد.

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت هنرمند طنزپرداز و مبتكر،مرحوم آقاي كيومرث صابري

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت هنرمند طنزپرداز و مبتكر،مرحوم آقاي كيومرث صابري بسم الله الرحمن الرحيم

با تاسف فراوان خبر درگذشت هنرمند طنزپرداز و مبتكر مرحوم آقاي كيومرث صابري را دريافت كردم. اين ضايعه اي در عرصه هنر و غم بزرگي براي دوستان و معاشران او و كساني

است كه با سلامت نفس و پاكدامني سياسي او آشنا بودند. او يار ديرين شهيد رجايي و طرفدار وفادار هميشگي انقلاب و نظام اسلامي بود. هنر برجسته او در سالهاي دفاع مقدس همواره در خدمت كشور قرار داشت و او تا آخرين روز عمر خود هرگز قلم و قريحه سرشار خود را جز در راه ايمان و باور خود بكار نگرفت.

اينجانب كه مدتها از همكاري او و در همه بيست سال اخير از لطف هنر او برخوردار بوده ام، خود را در غم درگذشت او شريك مي دانم و به خانواده محترم و دوستان و همكاران او تسليت مي گويم و رحمت و غفران الهي را از خداوند متعال براي او مسالت مي كنم.

سيد علي خامنه اي

1383/2/11

پيام رهبر انقلاب اسلامي بمناسبت آغاز بكار هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي

پيام رهبر انقلاب اسلامي بمناسبت آغاز بكار هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي سپاس ، خداوند عزيز و حكيم را كه بار ديگر در يكي از برترين آزمونهاي تاريخي ، ملت ايران را سربلند و پيروز ساخت و با راي روشن آنان ، هفتمين دوره ي مجلس شوراي اسلامي را در موعد قانوني ، شكل بخشيد. سلام خدا بر پيامبر مكرم اسلام صلي الله عليه و آله و همه ي پيامبران الهي و برامامان معصوم بويژه بر امام مهدي موعود ارواحنا فداه ، كه الهام بخش ملت ايران و مشعل افروز راه بشريت اند. درود بر روان بنيانگذار جمهوري اسلامي و شهيدان راه آزادگي و سرافرازي ايران كه اسلام را معنا كردند و بندهاي اسارت را گسستند و راه استقلال و سربلندي ملت را گشودند ، دژ كهن استبداد را ويران ساختند و بناي مردمسالاري ديني را با

همت والاي ملت عظيم الشان استوار كردند. بيست و چهار سال قانون گذاري در شش دوره ي مجلس شوراي اسلامي با همه دشواريها و فراز و فرودها ، به حول و قوه ي الهي ، بي وقفه طي شده است و مردم ايران در نخستين تجربه ي ماندگارخود در طول تاريخ، با همت و پشتكاري ستايش بر انگيز، حتي يك روز تاخير و تعويق را در اين كار بزرگ بر نتافته و خلا حضور مجلس قانونگذار را نپذيرفته اند، و اينك مجلس هفتم در موعد قانوني خود آغاز مي شود و شما نمايندگان تازه نفس ، در خانه ي ملت كه كانون اصلي حركت به سوي آينده است گرد آمده ايم. وظيفه ي خود مي دانم كه تفضل الهي را در برپايي بهنگام مجلس و حضور پرشور مردم در انتخابات اول اسفند از اعماق دل شكر گويم. پيروزي مردم بر توطئه ي پيچيده و استكباري "تاخير مجلس " ، پديده اي فراموش نشدني و سرشار از عبرتها براي امروز و فرداي نظام اسلامي است و جز با تفضل ويژه ي پروردگار به دست نيامد. كمك و همراهي مسئولان و دست اندركاران انتخابات در وزارت كشور و شوراي محترم نگهبان و تلاش مجاهدت آميزي كه مبذول داشتند، زمينه ساز اين عنايت معنوي و الهي بود، وتشكر از يكايك آنان وظيفه ي حتمي و هميشگي اينجانب است. همچنين خود را موظف مي شمرم كه براي يكايك اقداماتي كه در مجلس ششم در جهت پيشرفت و توسعه ي كشور و با نيت خدمت به مردم انجام يافته ، از نمايندگان آن مجلس تشكر كنم و بويژه از مديريت

پرتلاش و طاقت فرساي جناب آقاي كروبي رياست محترم مجلس ششم صميمانه قدر داني نمايم. اكنون كه شما برادران و خواهران با گزينش ملت ايران در انتخاباتي سالم و آزاد و از ميان رقابتي پرشور ، به مجلس شوراي اسلامي راه يافته و بر مسند نمايندگي اين ملت مومن و آزاده نشسته ايد، لازم مي دانم نكاتي را به عرض برسانم: 1- نمايندگي در مجلس ، حضور در عرصه ي خدمتگزاري به مردم است . اين توفيق بزرگ را عطيه يي الهي بدانيد و خداوند را بر آن شكر گزاريد و به شرط الزامي آن كه غفلت نورزيدن از وظيفه ي خدمتگزاري است پايبند بمانيد. مجلس را حقيقتا - و نه تنها در زبان - خانه ي مردم بدانيد. 2-شما گزيده اي مردمي مي باشيد كه دلبستگي خود به نظام اسلامي و ارزشهاي والاي آن را به اثبات رسانده اند. تعهدي كه از اين گزينش بر ذمه ي شما است، در اصول قانون اساسي و بويژه در سوگند نمايندگي بروشني تبيين شده است. به اهميت و عمق و ابعاد اين سوگند در همه حال پايبند باشيد. 3- مردم هميشه طرفدار نمايندگاني با ايمان ، خدمتگزار ، عدالتخواه ، امين، و تلاشگر در راه عزت و استقلال كشورند، و در هر دوره كساني را كه داراي اين ويژگيها دانسته اند، به نمايندگي بر گزيده اند. به اعتماد مردم ارج نهيد و از اين ويژگيها در مجلس ، پاسداري كنيد. 4- هر گفتار و كرداري در مجلس كه به فرسايش نظام و بر افروختن چالشهاي جناحي بينجامد؛ همبستگي ملي را سست و دشمن را به نفوذ در

صفوف ملت و مسوولان اميدوار كند؛ مردم را از كارگشايي نمايندگان خود نوميد و در راست گويي آنان به ترديد افكند؛ بيگمان در سمتي مخالف با وظيفه ي نمايندگي است. نماينده ي مجلس در اين صورت ، وكيلي بي موكل و نشسته بر اريكه اي ناسزاوار است. 5- نيازها و مطالبات حقيقي مردم را مي شناسيد؛ اشتغال ، مبارزه با فساد مالي ، زدودن محروميت از مناطق محروم، مهار تورم و مقابله با گراني، روان شدن چرخه ي خدمت رساني ، گسترش و اعتلاي فرهنگ و اخلاق، رونق يافتن علم و تحقيق ، مسووليت پذيري و پاسخگويي مسوولان حكومتي ، در شمار برجسته ترين اين نيازها است و اينها است كه عدالت اجتماعي را ممكن و پيشرفت و توسعه را محقق ميسازد. نيازهاي موهوم و ساخته ي دست تبليغاتچي هاي بيگانه و بدخواه، نبايد بجاي اين خواسته هاي حقيقي بنشيند. 6- پيوند حقيقي با مردم، مستلزم حضور در ميان آنان و دور نشدن از سطح متوسط زندگي آنان است . ساده زيستي و پرهيز از اسراف و پرهيز از هزينه كردن بيت المال در امور شخصي و غير ضروري ، شرط لازم براي حفظ اين پيوند است. ترويج فرهنگ اشرافيگري و تجمل و سفرهاي پرهزينه و بيهوده ي خرجي از كيسه ي مردم ، دور از شأن نمايندگي و عامل گسيخته شدن پيوند نماينده بامردم است. 7- نگاه ملي به همه ي قوانين و برنامه هاي مصوب مجلس ، وظيفه ي عموم نمايندگان است. انواع سليقه ها و گرايشهاي سياسي و اقوام ايراني و پيروان اديان و اهالي مناطق گوناگون كشور در مجلس حضور دارند.

همه ي تمايلات منطقه ئي و قومي و بخشي بايد در پرتو نگاه ملي برآورده شود ، و بجاي قوانين كم عمق يا كم عمر و كم اثر يا غير عملي ، قوانيني گره گشا، پرتاثير، جامع و سنجيده فراهم گردد. 8- استقلال نمايندگان و شخصيت متين و استوار آنان ، مورد انتظار همه ي موكلان است. هيچ تطميع و تهديدي نبايد نماينده را تحت تاثير بگيرد و او را از شأن و وظيفه ي نمايندگي باز دارد. شايسته گزيني و ارزشگرايي و شجاعت، معيار درست براي قول و فعل نمايندگان است. 9- ارتباط منطقي با قواي ديگر بر پايه ي همكاري و همدلي ، وظيفه ي مهم ديگر مجلس است. كمال اين وظيفه آنگاه تحقق مي يابد كه با اعمال نظارت قانوني و نهادينه ساختن پاسخگويي در ديگر قوا، كه وظيفه ي ديگر مجلس است ، همراه گردد. تعامل و تفاهم با شوراي محترم نگهبان كه خود، بخشي از قوه ي مقننه است، البته در اولويت قرار دارد. ارتباط با صاحبنظران محيطهاي علمي و عملي و بهره گيري از تجربه ها و انديشه هاي ارزشمند آنان ، نيز به غناي مجلس كه بحمدالله خود داراي تركيبي علمي و كارشناسي و تخصصي است خواهد افزود. 10 - امروز كشور و منطقه ي ما در شرايط ويژه ئي به سر مي برد. حضور نيروهاي متجاوز و اشغالگر آمريكايي و انگليسي در عراق و تحريكات مستكبرانه و ابلهانه ي آنان و بخصوص جريحه دار ساختن احساسات ديني و غيرت ملي مسلمانان، وضعيت حساسي پديد آورده است. برخي تهديدها كه تضعيف جايگاه جمهوري اسلامي و كندي يا توقف

روند دانش و فناوري را هدف گرفته است، نيز دامن زده مي شود. بي شك اينها هيچيك نخواهد توانست خللي در عزم راسخ مسوولان پديد آورد و گام استوار ملت و دولت را سست كند ، نمايندگان مردم در مجلس وظيفه ي سنگيني در اين باره بر عهده دارند. گفتار و عمل آنان بايد يكپارچگي ملت، عزت ملي ، ايمان و اميد و تلاش ، بيداري و آگاهي ، اخلاق و قضيلت و آزادگي و عزم و اراده ي پولادين را براي كشور به ارمغان آورد. چنين مجلسي بيشك، عصاره ي فضائل و بطور طبيعي در رأس امور خواهد بود. توفيق يكايك شما را از خداوند متعال مسالت مي كنم. والسلام عليكم و رحمة الله

سيد علي خامنه اي

ششم خرداد 1383

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت در گذشت استاندار قزوين و همراهان وي درحادثه سقوط بالگرد

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت در گذشت استاندار قزوين و همراهان وي درحادثه سقوط بالگرد بسم الله الرحمن الرحيم

حادثه تاسف آور سقوط بالگرد حامل استاندار خدوم و متدين استان قزوين ومعاون عمراني استانداري و فرمانده نيروي انتظامي آن استان و بقيه همراهان ايشان را كه براي انجام وظيفه و خدمت به مردم آسيب ديده از زلزله عازم منطقه زلزله زده بودند و در اين راه به لقاي الهي شتافتند، به خانواده هاي داغدار آنان و مردم مقاوم ومتدين استان تسليت مي گويم و ازدرگاه ايزد متعال براي بازماندگان مصاب صبر و اجر و براي آن عزيزان از دست رفته غفران الهي مسئلت مي نمايم.

سيد علي خامنه اي

1383/3/11

پيام تسليت مقام معظم رهبري به مناسبت درگذشت حجت الاسلام والمسلمين سجادي

پيام تسليت مقام معظم رهبري به مناسبت درگذشت حجت الاسلام والمسلمين سجادي بسم الله الرحمن الرحيم جناب حجت الاسلام آقاي سليماني

امام جمعه محترم زاهدان از خبر درگذشت مرحوم عماد الاعلام و ثقة الاسلام آقاي حاج سيد ابراهيم سجادي متاسف گشتم. تسليت اينجانب را به مردم عزيز ايرانشهر و بخصوص به خانواده اين روحاني خدوم و پرتلاش ابلاغ نماييد.

خداوند رحمت و مغفرت خود را شامل حال ايشان بفرمايد.

سيد علي خامنه اي

هفدهم خرداد 1383

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت در گذشت حجه الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ صدرالدين حائري شير

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت در گذشت حجه الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ صدرالدين حائري شيرازي بسم الله الرحمن الرحيم جناب آقاي حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ محي الدين حائري شيرازي « دامت بركاته » درگذشت تاسف بار اخوي مكرم جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ صدرالدين حائري شيرازي رحمه الله عليه را صميمانه به جنابعالي وديگر بازماندگان آن مرحوم تسليت عرض مي كنم. ايشان عمر با بركتي را درخدمت به اسلام و آرمان هاي نظام اسلامي سپري كردند و در اين راه رنجها و مجاهدات بسياري را گذراندند. از خداوند متعال مسئلت مي كنم كه تلاشهاي ايشان را ماجور و مشكور فرمايد و ايشان را با اولياء معصومين عليهم السلام محشور گرداند. والسلام وعليكم ورحمه الله

سيدعلي خامنه اي

پيام رهبر معظم انقلاب براي آيت الله سيستاني

پيام رهبر معظم انقلاب براي آيت الله سيستاني بسم الله الرحمن الرحيم

حضرت آيت الله آقاي حاج سيد علي سيستاني دامت بركاته خبر عارضه ي كسالت جنابعالي موجب نگراني شديد گرديد.

از خداوند متعال مسئلت مي كنيم كه شفا و عافيت عاجل به آن جناب مرحمت فرمايد و سلامت آن وجود محترم را كه تكيه گاه معنوي ملت عراق مي باشيد به شما بر گرداند.

جنابعالي همواره در طول سالهاي متمادي پشتيبان استوار معنوي و روحي براي آن ملت مظلوم بوده ايد و امروز هم عليرغم خواست دشمنان و نظر بد انديشان، همانگونه است و دعا براي شما، دعا براي سعادت ملت عراق است. از خداوند متعال دفع شر بيگانگان و اشغالگران ظالم و متجاوز را از ملت مسلمان عراق و همه ي ملتهاي مسلمان مسئلت مي كنم .

سيد علي خامنه

اي

83/5/21

پيام مقام معظم رهبري به مناسبت قهرماني حسين رضا زاده در المپيك آتن

پيام مقام معظم رهبري به مناسبت قهرماني حسين رضا زاده در المپيك آتن بسم الله الرحمن الرحيم

حسين عزيز

ازاينكه دهها ميليون ايراني را شاد كردي از تو متشكرم.

سيد علي خامنه اي

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به اجلاس سراسري نماز

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به اجلاس سراسري نماز بسم الله الرحمن الرحيم

پيش از هر سخن، بايد خداي حكيم عليم را بر توفيقي كه به دست اندركاران اين گردهمايي مبارك ارزاني داشته، سپاس گويم و از آنان به ويژه جناب حجت الاسلام آقاي قرائتي بخاطر تداوم كار و پيگيري اين مهم، قدرداني كنم. اهتمام به اقامه نماز در شمار برترين مواد در برنامه كلان دولت اسلامي است: الذين ان مكناهم في الارض اقاموا الصلوة و اتو الزكاة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر.

اكنون نوبت محاسبه خويشتن است. بايد به حساب خود در اين وظيفه بزرگ بپردازيم و كاركرد خويش را بيازمائيم. اين اجلاس، بار سنگين اين بررسي را بر دوش گرفته است. اگر چه مي توان حجم خدمات را در دستگاهها به تقريب، مشخص كرد ولي ارزيابي حقيقي و درست، آنگاه ميسر مي گردد كه نتايج و دستاوردها نيز محاسبه شود.

مهمترين شاخص در تعيين موفقيت باغبان، كميت و كيفيت ميوه اي است كه در عرصه تلاش و مجاهدات او به دست مي آيد.

توصيه موكد اينجانب اين است كه از نيروهاي خلاق، متفكر و مولد در مجموعه پيگير امر نماز ، بيشترين بهره گيري صورت گيرد . از تواناييهاي نرم افزاري در زمينه ها ي : هنر ، ادبيات، فيلم و تبليغات حداكثر استفاده برده شود. راهكارهاي برخاسته از توانايي علمي و هنري انتخاب گردد، و همه ظرفيت هاي فراوان موجود به كار گرفته

شود.

ارزيابي مثبت و رضايت برانگيز، هنگامي صورت خواهد گرفت كه اين فريضه انسان ساز، همچون زلال هميشه جوشان، فضاي زندگي و فضاي دل همگان را به طراوت و اميد و ايمان مزين گرداند.

توفيق همه مسوولان را در اين راه از خداوند متعال مسالت مي كنم.

سيد علي خامنه اي

دهم شهريور 1383

پيام مقام معظم رهبري به مناسبت شهادت حاج داوود كريمي

پيام مقام معظم رهبري به مناسبت شهادت حاج داوود كريمي بسم الله الرحمن الرحيم

شهادت سردار رشيد اسلام آقاي حاج داوود كريمي را به خانواده و بازماندگان گرامي و به همه همرزمان و دوستانش تبريك و تسليت مي گويم.

اينجانب آن مرد با ايمان و ايثارگر را در همه دوران پس از انقلاب داراي صدق و صفا شناختم و آزمايش دشوار الهي در دوران ابتلا به عوارض دردناك آسيب شيميايي را براي او هديه اي معنوي براي رشد و اعتلاي روحي آن شهيد عزيز مي دانم .

خداوند او را با شهداي صدر اسلام محشور فرمايد .

والسلام عليكم و رحمه الله

سيد علي خامنه اي

1383/6/18

پيام تسليت مقام معظم رهبري به مناسبت در گذشت عالم بزرگوار مرحوم حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج سيد

پيام تسليت مقام معظم رهبري به مناسبت در گذشت عالم بزرگوار مرحوم حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج سيد حسن ديباجي بسم الله الرحمن الرحيم

در گذشت عالم بزرگوار و روحاني جليل القدر مرحوم حجه الاسلام و المسلمين آقاي حاج سيد حسن ديباجي را به خانواده محترم و بيت شريف و آقازادگان ايشان و نيز به همه ي علاقمندان و همكاران ايشان در فعاليت هاي وسيع اجتماعي كه از نزديك شاهد تلاش مخلصانه آن بزرگوار در صحنه هاي گوناگون انقلاب بوده اند تسليت مي گويم و از خداوند متعال مسئلت مي كنم كه روح مطهر ايشان را با ارواح طيبه ي معصومين عليهم الاسلام محشور كند.

سيد علي خامنه اي

83/6/30

متن پيام رهبر معظم انقلاب به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران دفاع مقدس

متن پيام رهبر معظم انقلاب به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران دفاع مقدس نام مبارك شهيدان و نامگذاري يك روز از هفته دفاع مقدس به ياد پرخاطره آنان، حامل مضموني بزرگ است. اين كار نمادين بدين معني است كه هيچ ملتي بدون فداكاري قادر نخواهد بود از هويت و عزت و ناموس ملي خود و از ارزش ها و باورها و حقوق خود دفاع كند. گريز از عرصه هايي كه زورگويان و مستكبران جهان بر ملتهاي آزاده تحميل مي كنند سرانجامي جز تحقير شدن و آنگاه گرفتار شدن در چنبره ستم و تجاوز آنان نخواهد داشت. اين درس را ملت رشيد و بيدار ما به همه آموخت و در تاريخ ، ماندگار ساخت. امروز جهاد پرشكوه فلسطينيان مظلوم كه با دست خالي، صهيونيستهاي خشن و سنگدل و تا دندان مسلح را عاجز و بيمناك كرده اند، ادامه همان درس جاودانه است و پا

در گل ماندن نيروهاي اشغالگر در عراق، حاصل اين سرمشق كارآموز است در آن مرز و بوم.

شهيدان گوهر تابناك بر پيشاني دفاع مقدس اند و از اين روز است كه هر دل آگاه و وجدان پاكي ، تكريم و سپاس آنان را بر خود فرض مي شمرد و هر آرزومند سربلندي پرچم اسلام و هر مومن به بشارتهاي قرآن، بر آنان درود مي فرستند.

پروردگارا بهترين سلام و رحمت خود را بر آنان نثار فرما و آنان را با برترين بندگانت محشور كن.

سيد علي خامنه اي

83/7/2

مقام معظم رهبري درگذشت آيت الله مرواريد را تسليت گفتند

مقام معظم رهبري درگذشت آيت الله مرواريد را تسليت گفتند بسم الله الرحمن الرحيم در گذشت عالم رباني و عبد صالح آيت الله آقاي حاج ميرزا حسنعلي مرواريد(طاب ثراه) را به حضرت بقيه الله ارواحنا فداه و نيز به علماء اعلام و حوزه ي علميه و عموم مردم متدين و وفادار مشهد مقدس و به ويژه به فرزندان مكرم و معزز و ديگر افراد خاندان محترم ايشان صميمانه تسليت عرض مي كنم. اين عالم جليل القدر عمر پربركت خود را يكسره با پرهيزگاري و صلاح و سداد گذرانيد و در طول ساليان متمادي با رفتار و منش علمي و عملي خويش چهره يي نوراني و فراموش نشدني از خود در خاطره ي همه ي كساني كه با ايشان آشنا بودند، باقي گذاشتند. از خداوند متعال علو درجات و رحمت و مغفرت واسعه براي ايشان و اجر جزيل و توفيق براي بازماندگان شان مسالت مي كنم. سيد علي خامنه اي 15/7/1383

پيام مقام معظم رهبري به كنگره عظيم حج

پيام مقام معظم رهبري به كنگره عظيم حج -------------------------------------------------------------------------------- بسم اللَّه الرحمن الرحيم ياقَوْمَنا اَجيبُوا داعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ، يَغْفِرْلَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُجِرْ كُمْ مِنْ عَذابٍ اَليمٍ.

بار ديگر اجابت كنندگان دعوت الهي - لبيك گويان و هَرْوَلِه كنان - خود را به خانه ي دوست رسانده اند. موسم حج فرا رسيده و عرصه ي شوق و نياز، به روي دلدادگان صفا و معنويت، گشوده شده است. اينك خانه ي خدا و قبله ي دلها پيش روي شما است، عرفات و مَشْعَر آراسته براي جوشش سرچشمه ي ذكر و معرفت است، مِني و صَفا آموزنده ي سعي و تلاش در قُرب به خدا و رَمْيِ شيطان است، اينك فرصت خودسازي و بهره گيري از اين آبشار زُلال توحيد و وحدت فرا رسيده است. لبيكي را

كه در آغاز اِحرام بر زبان رانده ايد، در دل خويش راسخ كنيد و دعوت خدا را كه با سفر به حريم دوست اجابت كرده ايد، با تأمُّل در معنا و هدف حج، از سود و ذخيره ي هرچه افزونتر، برخوردار سازيد. فريضه ي حج، آنگاه كه با معرفت و هوشيارانه به جاي آورده شود، به مسلمان حج گزار و به امت بزرگ اسلامي فيض مي بخشد

فريضه ي حج، آنگاه كه با معرفت و هوشيارانه به جاي آورده شود، به مسلمان حج گزار و به امت بزرگ اسلامي فيض مي بخشد، حاجي را به صفا و پاكي و معنويت سوق ميدهد، و امت را به اِتّحاد و عِزّت و اِقتدار نزديك ميكند.

گام اول براي حاجيان، خودسازي است. اِحرام و طواف و نماز، مَشْعَر و عرفات و مِني، قرباني و رَمْي و حَلْقْ، همه و همه، مظاهر خشوع و فروتني انسان در برابر خداوند و جايگاه ذكر و تَضَرُّع و تقُّرب به او است. اين مناسك پرمعني را نبايد از سر غفلت گذرانيد. مسافر ديار حج، در همه ي اين مراسم بايد خود را در محضر حق متعال بداند، خود را در انبوه متراكم جمع، با محبوب تنها ببيند، با او راز و نياز كند، از او بخواهد و به او دل ببندد، شيطان و هوا را از دل خويش براند، و زنگار حِرص و حَسَد و جُبْن و شهوت را از خويش بِزُدايد. خدا را بر هدايت و نعمتش سپاس گويد، دل را بر مجاهدت در راه خدا، رام كند، مهرباني به مؤمنان و بيزاري از معاندان و حق ستيزان را در دل بپروراند، عزم خويش را بر اِصلاح خود و اِصلاح

دنياي پيرامون خود استوار سازد، و با خداي خود بر آبادي دنيا و آخرت، پيمان بندد. حج براي تقرب دستجمعي به خدا و بَرائت دستجمعي از شياطين اِنْس و جِن است.

حج در عين حال، يك حركت دستجمعي است. دعوت الهي به حج براي آن است كه مؤمنان خود را در كنار يكديگر ببينند و نُمادي از وحدت پيكره ي مسلمين را به چشم خود بنگرند. حج براي تقرب دستجمعي به خدا و بَرائت دستجمعي از شياطين اِنْس و جِن است. تمرين اتحاد و پيوستگيِ امت اسلامي است. و امت اسلامي هرگز مانند امروز به اين برادري بايكديگر و برائت عَلَني از مُشْرِكين و مستكبرين، نياز نداشته است.

امروز جهان اسلام در محاصره ي علمي و اقتصادي و تبليغاتي و اينك نظامي است. اِشغال قدس و فلسطين به اِشغال عراق و افغانستان انجاميد، و اُختاپوس صهيونيزم و استكبار وقيح و نفرت انگيز آمريكا، اكنون براي همه ي خاورميانه و شمال آفريقا و همه ي دنياي اسلام، توطئه و نقشه در سر ميپرورانند و نهضت بيداري را كه امروز جان تازه ئي در پيكر امت اسلامي دميده است، هدفِ كينه و انتقامِ خويش ساخته اند.

اكنون آمريكا و غرب مُسْتَكْبِرْ به اين جمعبندي رسيده اند كه كانون بيداري و ايستادگي در برابر نقشه ي حاكميت آنان بر همه ي جهان، كشورها و ملتهاي مسلمان و بويژه در منطقه ي خاور ميانه است، و اگر با ابزار اقتصادي و سياسي و تبليغاتي و سرانجام، نظامي نتوانند در چند سال آينده، نهضت بيداري اسلامي را مهار و سركوب كنند، همه ي محاسبات آنان براي حاكميت مطلق بر جهان و سِيْطَرِه بر مهمترين منابع نفت و گاز كه تنها وسيله ي مُحَرِّكه ماشين صنعتي

و برتري مادّي آنان بر همه ي بشريت است، به هم خواهد ريخت، و كلان سرمايه داران غربي و صهيونيست كه بازيگر پشت صحنه ي همه ي دولتهاي مستكبرند، از اوج اقتدار تحميلي خود ساقط خواهند شد.

استكبار، همه ي ظرفيت توانائيهاي خود را به ميدان آورده است. در يكجا با فشار سياسي، در يكجا با تهديد اقتصادي، در جائي با ترفند تبليغاتي و در جائي ديگر - مانند عراق و افغانستان و پيش از آن در فلسطين و قدس- با بمب و موشك و تانك و چكمه پوشان نظامي، به عرصه ي نبرد سرنوشت ساز وارد شده است.

مهمترين ابزار اين دَدْمَنِشان آدميخوار، پرده ي نفاق و فريبي است كه بر چهره ي خود كشيده اند. جوخه هاي تروريستي را تجهيز و به قصد جان بيگناهان روانه ميكنند، و دم از مبارزه با تروريسم ميزنند. از دولت تروريست و جلادي كه فلسطين را غصب كرده، علناً پشتيباني ميكنند و مدافعان جان به لب رسيده ي فلسطيني را تروريست مينامند. از آزادي و حقوق اقليتها سخن ميگويند، و حق آموزش و تحصيل را از دختران مسلمان، بجرم پايبندي به حجاب اسلامي سلب ميكنند.

سلاحهاي كشتار جمعي اتمي و شيميائي و ميكربي را توليد و توزيع و مصرف ميكنند و فجايعي مانند هيروشيما و حلبچه و خطوط دفاعي ايرانيان در جنگ تحميلي پديد ميآورند و در عين حال شعار كنترل سلاح كشتار جمعي سر ميدهند. آنان خود در پشت سرِ مافياي كثيف مواد مخدرند و دم از مبارزه با مواد مخدر ميزنند. آنان نمايش عِلْم گرائي و جهاني سازيِ عِلْم ميدهند و آنگاه با پيشرفت دانش و فناوري در جهان اسلام مقابله ميكنند و سر بر آوردن فناوري هسته ئي

صلح آميز در كشورهاي اسلامي را، گناهي بزرگ ميشمارند. از آزادي و حقوق اقليتها سخن ميگويند، و حق آموزش و تحصيل را از دختران مسلمان، بجرم پايبندي به حجاب اسلامي سلب ميكنند. درباره ي آزادي بيان و عقيده داد سخن مي دهند، و ابراز عقيده درباره ي صهيونيزم را جرُم ميشمرند و بسياري از آثار فكري و قلمي برجسته ي اسلامي را و حتي اسناد به دست آمده از لانه ي جاسوسي آمريكا در تهران را، در آمريكا اجازه ي نشر نميدهند. در باب حقوق بشر پرگوئي ميكنند، اما دهها اردوگاهِ شكنجه چون گُوانْتانامُو و اَبُوغُرَيْبْ بپا ميكنند، يا در مقابل چنين فجايع كم نظيري سكوت رضايت آميز در پيش مي گيرند. آنها از احترام به همه ي مذاهب سخن مي گويند، اما از مُرتَّدِ مَهْدُورُالدَّمي چون سلمان رشدي حمايت مي كنند و در راديوي دولتي انگليس، سخن كُفرآميز بر ضِدّ مقدسات اسلامي مي پراكنَنَد. امروز در هر كشور اسلامي، انتخابات آزاد صورت گيرد، ملتهابر ضد خواسته ي آمريكا و انگليس رأي خواهند داد.

امروز بر اثر گستاخي و بي پروائي حماقت آميز زمامداران آمريكا و انگليس، نقاب خدعه و نفاق آنان شكاف برداشته و نفرت از اين مستكبران، به دست خودشان دل ملتها و جوانان مسلمان را انباشته است. امروز در هر كشور اسلامي، انتخابات آزاد صورت گيرد، ملتهابر ضد خواسته ي آمريكا و انگليس رأي خواهند داد.

اكنون انتخابات عراق پيش روي ما است. هدف ملت عراق و رهبران راستين آنان از انتخابات، نقطه ي مقابل هدف اشغالگران از آن است. ملت و رهبران عراق، انتخابات را براي تشكيل حكومتي مردمي و بر خاسته از اراده ي مردم و براي عراقي مستقل و يكپارچه و آزاد ميخواهند. انتخابات از نظر آنان بايد

پايان اِشغال نظامي و سلطه ي سياسي آمريكا و انگليس باشد. بايد به حضورِ فتنه انگيز صهيونيستها كه در زير سايه ي سلاح آمريكائيها، خود را به كناره ي فرات رسانده و خواب آشفته ي «از نيل تا فرات» را تعبيري ناقص كرده اند، خاتمه دهد. بايد كُدُورتهاي فِرقه ئي و قومي را كه غالباً برانگيخته ي خِباثَت دشمنان مشترك است، به اُخُوَّت و اِتحاد تبديل كند. در اين استعمار فَرانُوين، مزدوران بيگانه مانند گذشته بطور مستقيم از سوي استعمارگران به كار گماشته نمي شوند، بلكه در انتخاباتي كه رأي مردم با تقلب و خدعه هاي رائج ناديده گرفته شده، كساني بنام مُنْتَخَب مردم بر سركار ميآيند.

اما انتخابات در خيال خام اشغالگران، هدف ديگري دارد. آنان ميخواهند زير نام انتخابِ مردمي، مزدوران خود را كه غالباً بخاطر سوابق وابستگيِ شان به حزب بعث، ذليل و رامِ دست اشغالگران اند، بر مردم حاكم كنند. ميخواهند هزينه ي حضور نظامي را از دوش خود بردارند و به دست مزدوران خود هرچه را هم هزينه كرده اند، از جيب و نفت عراق جبران كنند. ميخواهند استعمار را در شكل كاملاً جديد آن در عراق مُسْتَقَر سازند. در اين استعمار فَرانُوين، مزدوران بيگانه مانند گذشته بطور مستقيم از سوي استعمارگران به كار گماشته نمي شوند، بلكه در انتخاباتي كه رأي مردم با تقلب و خدعه هاي رائج ناديده گرفته شده، كساني بنام مُنْتَخَب مردم بر سركار ميآيند. نام و ظاهر كار دموكراسي وباطنِ آن، حاكميت مطلق بيگانه بر ملت مظلوم است.

اكنون دو خطر بزرگ، انتخابات عراق را تهديد مي كند: نخست، تقلب و جابجا كردنِ آراء مردم كه بخصوص آمريكائيها در آن مهارت دارند. اگر زُبْدِگان عراقي و جوانان سياسي و تحصيل كرده،

با همت وتلاش شبانه روزي، بتوانند از وقوع اين تقلب مانع شوند و حكومت مردمي و مُنْتَخَب خود را بر سركار بياورند، آنگاه خطر دوم، مطرح ميشود كه كودتاي نظامي و مسلَّط كردن يك ديكتاتور ديگر بر سرنوشت عراق است.

اين خطر نيز با هوشمندي و موقع شناسي و شجاعت مردم غيور و مؤمن عراق و رهبران حقيقي و بزرگوارِ آنان، قابل دفع است. آنان دراين لحظه ي حساس تاريخي كه سرنوشت دهها سال آينده ي آنان را رقم ميزند، بايد از ايمان و شجاعت و همبستگي مليِ خود، بيشترين استفاده را ببرند، انتخاباتي فراگير و سالم و پرشور برگزار نمايند و از نتائجِ آن، با همه ي توان پاسداري كنند. اختلافِ شيعه و سني يا عرب و كرد و تُركَمان و يا ديگر دسته بنديهاي تفرقه انگيز، تنها بوسيله ي دشمنان دامن زده ميشود. همچنانكه ناامني كه همواره مقدمه ي بروز ديكتاتوري است، از سوي سرويسهاي اطلاعاتيِ دشمن، طرّاحي و تشويق ميشود. كساني كه با ترورهاي جِنايَتْبار، جان شهروندانِ عراقي و شخصيت هاي علمي و سياسي را هدف ميگيرند، هرگز در شُمار مجاهداني كه در راه استقلالِ عزّت اسلامي با اشغالگرانِ ستمگر مبارزه ميكنند، قرار نميگيرند.

برادران و خواهران حج گزار! ملتها و دولتهاي مسلمان!

امروز دنياي اسلام بيش از هميشه، به اتحاد و يكدلي و تَمَسُّك به قرآن نيازمنداست. از سوئي، ظرفتيهاي جهان اسلام براي توسعه و عزت و اقتدار، امروز بيش از گذشته آشكارشده و بازيابيِ مَجد و عَظِمت امت اسلامي، امروز در سراسرِ جهانِ اسلام، انگيزه و خواست جوانان و فرزانگان شده است. شعارهاي منافقانه ي مستكبران، رنگ باخته و نيّات پليد آنان براي امت اسلامي، بتدريج، آشكارشده است.

و از سوي ديگر، جهانخواران كه سوداي

حاكميت بر سراسر جهان را در سر مي پرورانند، از بيداري و وحدت امت اسلامي بيمناكند و آن را سدّي در برابر سيلِ ويرانگرِ نقشه هاي خود ميشمرند و در تلاش براي پيشدستي و پيشگيري از آنند. بايد چه در هنگام بمباران نجف و فَلُّوجه و مُوصِل، چه هنگام زلزله ي دريائي در اقيانوس هند كه دهها هزار خانواده را داغدار كرد، چه در هنگام اِشغال عراق و افغانستان، و چه در حوادث خونبارِ هر روزه يِ فلسطين، تكليفِ الهي را بر دوش خويش، احساس كنيم.

امروز، روز اُخوت عملي در همه ي عرصه ها و در برابر همه ي فتنه ها است. روز فراهم ساختنِ زمينه براي حكومت حضرت مهدي، عجل الله فرجه الشريف است. روز اِجابت دعوت الهي در همه ي زمينه ها است. روزي است كه بايد آيه ي «اِنَّمَا المُؤْمِنُونَ اِخْوَة» و آيه ي «لاتَقُولُوا لِمَنْ اَلْقي اِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤمِناً» و آيه ي «اَشِدَّاءُ عَلَي الكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» را بار ديگر بر دلهاي خود تلاوت كنيم، بايد چه در هنگام بمباران نجف و فَلُّوجه و مُوصِل، چه هنگام زلزله ي دريائي در اقيانوس هند كه دهها هزار خانواده را داغدار كرد، چه در هنگام اِشغال عراق و افغانستان، و چه در حوادث خونبارِ هر روزه يِ فلسطين، تكليفِ الهي را بر دوش خويش، احساس كنيم. ما مسلمانان را دعوت به اتحاد ميكنيم، اين اتحاد، نه عليه مسيحيان يا ساير اديان و ملتها، بلكه براي مقابله با متجاوزان و اشغالگران و جنگ افروزان، براي اجراي اخلاق و معنويت و احياء عقلانيت و عدالت اسلامي و پيشرفت علمي و اقتصادي و بازيابيِ عزَّت اسلامي است. به ياد جهانيان ميآوريم كه وقتي قدس در دوران خلفاء راشدين در دست

مسلمانان بود، مسيحيان و يهوديان در آرامش و امنيتِ كامل بودند، اما اينك كه قدس و مراكزي ديگر زير سلطه ي صهيونيستها يا صليبي هايِ صهيونيست است، چگونه خون مسلمانان را مباح ميشمرند؟!

حج گزارانِ عزيز را به خُشوع و ذِكر و اِنابِه و تلاوت قرآن باتدبّر و حضور در نمازهاي جماعت و مهرباني با حاجيانِ كشورهاي ديگر و پرهيز از وقت گذرانيهايِ بيهوده، فرا ميخوانم و از خداوند متعال موفقيت و عافيت و قبولي عبادات شما را مسئلت ميكنم و همه را به دعا براي حضرت بقيةالله ارواحنا فداه و فرا رسيدن حكومت عدل جهانيِ آن ذخيره ي الهي دعوت ميكنم. وَالسَّلامُ عَلَيْهِ وِ عَلَيْكُم وَ رَحْمَةُاللَّهِ وَ بَرَكاتُه

علي الحسيني الخامنه اي

هفتم ذي الحجة 1425

برابر با 29 دي ماه 1383

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت حادثه آتش سوزي مسجد ارك تهران

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت حادثه آتش سوزي مسجد ارك تهران بسم الله الرحمن الرحيم

انا لله و انا اليه راجعون حادثه ي جانگداز آتش سوزي در مسجد ارك تهران كه به كشته شدن دلخراش و فجيع ده ها نفر از بندگان مؤمن و صالح و مصدوم شدن تعداد بيشتري از آنان منجر شد موجب تاٌلم شديد اينجانب گرديد. به يقين آنان كه در حال اقامه نماز در وقت فضليت و جماعت بودند و براي برپائي عزاي سالار شهيدان حضرت ابا عبدالله الحسين(ع) و فراگيري معارف و تعظيم شعائر دين در خانه خدا گرد آمده و مشغول بهترين عبادات بودند اينك به جوار رحمت حق پر كشيده و ميهمان سرور و مولاي خويش اند و عمري ياليتنا كنا معكم را اينك ادراك كرده و عند الله متنعم اند انشاءالله. اينجانب اين مصيبت بزرگ را به پيشگاه حضرت بقيت الله ارواحنا

فداه و همه مصيبت ديدگان اين ضايعه مؤلمه و مردم عزيز تهران و ملت شريف ايران تسليت مي گويم و براي اصحاب مصيبت از حق تعالي صبر و شكيبائي و اجر و پاداش وافر رحماني مساٌلت مي كنم و براي قربانيان اين واقعه رحمت و مغفرت و رضوان الهي را استدعا دارم و شفاي عاجل و سلامتي كامل و شامل را براي همه مصدومان و مجروحان و آسيب ديدگان از حضرت احديت طلب مي كنم. لازم مي دانم ضمن تشكر از همه مسؤولان امداد رسان و متصديان درمان بر لزوم بكار گيري تمام توان در تسريع به رسيدگي و درمان اين عزيزان تاٌكيد كنم.

والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته

سيد علي خامنه اي

27/بهمن/1383

پيام مقام معظم رهبري بر لزوم اقدامات آني و بسيج فوري در پي وقوع زلزله استان كرمان

پيام مقام معظم رهبري بر لزوم اقدامات آني و بسيج فوري در پي وقوع زلزله استان كرمان بسم الله الرحمن الرحيم وقوع زلزله اي خسارت بار در بخشهايي از استان كرمان به ويژه منطقه زرند كه موجب كشته و مجروح شدن صدها نفر از هموطنان و آوارگي هزاران تن از مردم شريف اين خطه گرديده است، موجب تاٌثر عميق اينجانب شد. قبل از هر چيز لازم مي دانم بر لزوم اقدامات آني و بسيج فوري دستگاههاي امداد و نجات، درمان و اسكان موقت و تاٌمين مايحتاج ضروري تاٌكيد كنم. بايد در عمليات نجات لحظه ها را غنيمت دانسته و تا پايان اين مرحله متصديان استاني و كشوري نظارت دقيق اعمال كنند و سپس مرحله به مرحله رسيدگيهاي لازم با برنامه اي صحيح در زمان مناسب به انجام رسد. جان باختن اسفبار اين تعداد از مردم مؤمن و شريف استان

كرمان مصيبتي بزرگ و موجب غمي جانكاه است كه با التجاء به حضرت بقيه الله ارواحنا فداه و استعانت از صبر و درجات صابران ميتوان بر آن فائق شد. اينجانب ضمن تسليت اين مصيبت به پيشگاه مقدس حضرت ولي عصر (عج) و ملت شريف ايران و خصوصاً بازماندگان و هم ميهناني كه به سوگ عزيزان خود در اين حادثه دلخراش نشسته اند، سلامتي و شفاي كامل و عاجل مصدومان و مجروحان را از خداي متعال خواستارم و بار ديگر از همه مسؤولان و متصديان كار، سرعت، دقت، انضباط و جامعيت در رسيدگي را مطالبه مي كنم.

والسلام عليكم و رَحْمَةُاللَّهِ

سيد علي خامنه اي

4/اسفند/1383

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت امام جمعه مشهد

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت امام جمعه مشهد

بسم الله الرحمن الرحيم در گذشت تاسف بار روحاني عاليقدر و مجاهد جناب حجه الاسلام و المسلمين آقاي حاج سيد مهدي عبادي (ره) را به عموم مردم عزيز و وفادار مشهد مقدس و حوزه علميه و علماي اعلام و به ويژه به خاندان گرامي و معزز و همسر مكرم و اخوان و فرزندان و نيز به ارادتمندان ايشان صميمانه تسليت عرض مي كنم. اين عالم خدمتگزار كه شهادت دو جوان برومندش در جبهه هاي دفاع مقدس را صبورانه و شكرگزارانه تحمل مي كرد، خود از ديرباز در شمار مبارزان راه اسلام و خدمتگزاران به ملت بود و سالهاي متمادي پرچم ارشاد و هدايت مردم و جوانان را در سنگر امامت جمعه در مشهد و زاهدان بر دوش داشتند خدمات با ارزش اين روحاني پرتلاش فراموش نشدني است. از خداوند متعال رحمت و مغفرت و حشر با اجداد طاهرينش را براي اين سيد

بزرگوار مسئلت مي كنم.

سيدعلي خامنه اي

8/ اسفند/ 1383

پيامها در سال 1384

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامى به مناسبت آغاز سال 1384

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت آغاز سال 1384

بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم

يا مقلّب القلوب والابصار، يا مدبّر الّليل و النّهار، يا محوّل الحول والاحوال، حوّل حالنا الي احسن الحال. عيد سعيد نوروز و حلول سال نو را به همه ي ملت ايران و هم ميهنان عزيز، مخصوصاً به خانواده هاي معظم شهيدان و به جانبازان و به همه ي ايثارگران و تلاشگران، همچنين به همه ي ملتهايي كه عيد نوروز را گرامي مي دارند، تبريك عرض مي كنم. در حالي وارد سال 1384 مي شويم كه سالي را با حوادث تلخ و شيرين پشت سر گذاشتيم. يقيناً اگر حوادث تلخي از قبيل زلزله و سيل و آتش سوزي و حوادث مصيبت باري كه در اين مدت بر اثر بلاياي طبيعي براي كشور پيش آمد، نمي بود، ملت ما شيرين كام تر وارد سال نو مي شد. از خداوند متعال مي خواهيم كه سال نو را سالي همراه با آرامش، امنيت، شادكامي و بهروزيِ ملت ايران قرار دهد. سال گذشته سال پاسخگويي بود؛

... يك غرض عمده از طرح اين شعار در سال 83 اين بود كه روح پرسشگري در ذهن ملت ايران زنده شود و مسؤولان احساس كنند كه در مقابل مردم بايد پاسخگو باشند.

سال گذشته سال پاسخگويي بود؛ پاسخگويي مسؤولان در برابر مطالبات ملت ايران. برخي مسؤولان به نحو شايسته پاسخگويي كردند؛ با اين حال مقصود عمده از طرح عنوان «سال پاسخگويي» برآورده شد؛ زيرا آن روي سكه ي پاسخگويي، پرسشگري است. يك غرض عمده از طرح اين شعار در سال 83 اين بود كه روح پرسشگري در ذهن ملت ايران زنده شود و مسؤولان احساس كنند كه در مقابل مردم بايد پاسخگو

باشند. پاسخگويي و روحيه ي پرسشگري و احساس مسؤوليت مسؤولان در مقابل مطالبات ملت، مخصوص سال 83 نيست؛ همه ي سالها به همين كيفيت است. البته نوع و مواجهه و پاسخگويي مسؤولان در قبال اين شعار، يقيناً براي ذهن مردم در انتخابها و قضاوتهاي آينده ي آنان مؤثر خواهد بود. سالي كه در پيش داريم، سال مهمي است؛ هم از اين جهت كه در آغاز اين سال انتخاباتي برگزار مي شود كه براي ملت ايران و سرنوشت كشور در يك دوره ي چهارساله حايز اهميت است، و هم از اين لحاظ كه سال شروع سند چشم انداز بيست ساله يي است كه نظام براي آينده ي خود پيش بيني كرده است. از امسال برنامه هاي پنج ساله بر اساس چشم انداز بيست ساله تنظيم خواهد شد؛ بودجه ها بر آن اساس نوشته خواهد شد و تلاش مسؤولان در اين رويكرد قرار خواهد گرفت. بنابراين امسال، سال دو آغازِ بسيار مهم است: هم مسأله ي انتخابات و هم شروع سند چشم انداز بيست ساله. آنچه اهميت دارد، اين است كه مسؤولان به وظايف خود با چشم مسؤولانه نگاه كنند و قواي سه گانه آنچه را كه سند چشم انداز بيست ساله بر عهده ي آنها گذاشته است، بار مسؤوليت عظيمي براي آينده ي كشور بدانند. اگرچه مسؤوليتها در دوران بيست ساله، دوره هاي كوتاه مدت و چهارساله است، ليكن هر كدام از اين حلقه هاي چهار ساله، تشكيل دهنده ي زنجيره ي بسيار مهم و تعيين كننده ي سرنوشت كشور در بيست سال آينده خواهد بود. بخصوص در سالهاي اول لازم است زيرساختهاي اين چشم اندازِ مهم و سازه ها و ساز و كارهاي آن، آن چنان تنظيم و چيده شود كه بتوان بر اساس آن، اين بناي مستحكم را بالا برد و ان شاءاللَّه براي آينده ي

كشور و ملت جاده ي همواري را براي پيشرفت فراهم كرد. امسال «همبستگي ملي و مشاركت عمومي» مي تواند شعار بزرگ ملت ايران باشد. يقيناً مشاركت عمومي مردم ... و همبستگي ملي آنان خواهد توانست به پيشرفت برنامه ها كمك كند.

آنچه براي مردم و مسؤولان - هر دو - حايز اهميت است، عبارت است از همكاري و حفظ وحدت ملي و همبستگي عمومي ملت در قبال آنچه مسؤولان موظفند انجام دهند. ادامه ي اين راه از يك طرف، و همكاري مردم و مسؤولان از سوي ديگر، مي تواند ما را در پيشرفت اين راه و پيشبرد اين اهدافِ والا كمك كند. بنابراين امسال «همبستگي ملي و مشاركت عمومي» مي تواند شعار بزرگ ملت ايران باشد. يقيناً مشاركت عمومي مردم - چه در انتخابات و چه در مسائل گوناگوني كه اين دولت و همچنين دولت آينده در پيش رو دارد - و همبستگي ملي آنان خواهد توانست به پيشرفت برنامه ها كمك كند. از خداوند متعال براي ملت ايران بهروزي و شادكامي و موفقيت، و براي مسؤولان توفيق خدمتگزاري به اين ملت مسألت مي كنيم و اميدواريم ادعيه ي زاكيه ي حضرت بقيةاللَّه (ارواحنافداه) شامل حال ملت ايران باشد. همچنين به روح مطهر امام بزرگوارمان كه بنيانگذار اين بناي رفيع است، درود مي فرستيم.

والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت استاد سيد جلال الدين آشتياني

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت استاد سيد جلال الدين آشتياني

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت فيلسوف علامه بزرگوار مرحوم استاد سيد جلال الدين آشتياني رحمت الله عليه را به همه دوستداران علوم عقلي در حوزه و دانشگاه به ويژه اساتيد و دانشجويان فلسفه و عرفان و بالاخص به جمع كثير شاگردان و بهره مندان

از آثار آن فرزانه گرانمايه تسليت عرض مي كنم ايشان يكي از پرورش يافتگان حوزه درسي حضرت امام خميني ره) و استاد علامه طباطبايي و خود در شمار برجسته ترين اساتيد فلسفه و عرفان بودند و فقدان چنين شخصيتي تاسف بار است. از خداوند متعال مغفرت و رحمت واسعه اش را براي آن فقيد سعيد مسالت مي كنم سيد علي خامنه اي چهارم فروردين هشتاد و چهار

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامى به مناسبت درگذشت محمدرضا آقاسي

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت محمدرضا آقاسي

بسمه تعالي با تأسف و تأثر خبر در گذشت شاعر آزاده و بسيجي مرحوم محمد رضا آقاسي را دريافت كردم. اين حادثه غم انگيز ضايعه اي براي هنر و ادبيات متعهد كشور و بويژه شعر مذهبي و انقلاب به شمار مي رود. شعر روان و با مضمون و خوش ساخت آقاسي كه نمايشگر دل پاك و احساسات صادق و هنر خودش او بود، بي شك داراي جايگاه ويژه اي در ادبيات معاصر است. درگذشت اين شاعر عزيز را به جامعه ي ادبي و شعراي كشور و به علاقمندان آثار او و بطور خاص به خانواده ي گرامي و دوستان و ياران اين بسيجي دلباخته تسليت عرض مي كنم و شادي روح و علو درجات او را از خداوند متعال مسألت مي نمايم.

سيد علي خامنه اي

7/3/1384

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت حجة الاسلام محمد جعفر ثمري

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت حجة الاسلام محمد جعفر ثمري

بسم الله الرحمن الرحيم در گذشت روحاني خدوم و بزرگوار مرحوم حجة الاسلام آقاي حاج شيخ محمد جعفر ثمري رحمة الله عليه را به خاندان محترم و دوستان و ارادتمندان ايشان و به عموم مردم عزيز شهريار تسليت مي گويم. اين عالم خدمتگزار و ابوالشهيد در طي ساليان متمادي خدمات با ارزشي به مردم مؤمن آن سامان انجام داده و اميد است اين تلاش ها مأجور و مقبول حضرت احديت باشد. رحمت و غفران الهي بر آن مرحوم باد.

والسلام عليكم و رحمة الله

سيد علي خامنه اي 9/3/1384

پيام تبريك رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت پيروزي افتخار آفرين تيم ملي فوتبال

پيام تبريك رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت پيروزي افتخار آفرين تيم ملي فوتبال

بسمه تعالي پيروزي تيم ملي فوتبال را به آن جوانان عزيز و مربيانشان و به همه دوستداران ورزش تبريك مي گويم. بازيكنان توانا و پر همت ما به ملت عزيز ايران شادي و سربلندي دادند.از يكايك آنان صميمانه متشكرم.

سيد علي خامنه اي

18/خرداد/1384

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامى به مناسبت درگذشت آيت الله آقاى حاج شيخ ابوالحسن مصلحى

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت آيت الله آقاي حاج شيخ ابوالحسن مصلحي

بسم الله الرحمن الرحيم در گذشت مرحوم مغفور آيت الله آقاي حاج شيخ ابوالحسن مصلحي رحمة الله عليه فرزند مرحوم آيت الله العظمي اراكي قدس سره را كه خود از علماءِ محترم و عضو جامعه ي مدرسين بودند به اعلام و فضلاءِ حوزه ي مقدس قم و به خانواده و فرزندان معزّز و مكرّم و ديگر بازماندگان ايشان تسليت ميگويم و از خداوند متعال براي آن عالم بزرگوار رحمت و مغفرت طلب مينمايم.

والسلام عليكم و رحمة الله

سيد علي خامنه اي

18/خرداد/1384

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حماسه ي پرشور 27 خرداد

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حماسه ي پرشور 27 خرداد

بسم الله الرحمن الرحيم سلام بر ملت بزرگ ايران درود بر شما امت زمان شناس و شجاع حماسه ي پرشوري كه به هنرنمائي شما در 27 خرداد آفريده شد، يكبار ديگر چهره ي استوار و پرافتخار ملتي را نشان داد كه با عزمي راسخ به افق بلند هدفهاي خود چشم دوخته و با دستي توانا به ساختن كشور خود همت گماشته است. حضور پر طراوت و شورانگيز شما در پاي صندوقهاي رأي بار ديگر به اثبات رسانيد كه مردم سالاري اسلامي در نهاد اين ملت ريشه دوانيده و اين شجره ي طيبه ي الهي، همه ي بادهاي مخالف را با ثبات و استقرار خود تحقير كرده است. شما با مشاركت انبوه و حداكثري، ملتي سَر زِنده و هشيار و زمان شناس را در برابر جهانيان به نمايش گذاشتيد و به بزرگترين نياز كشور خود پاسخي شجاعانه داديد. شما با حضور متين و همگاني و با شكوه خود، يكبار ديگر توطئه ي دشمنان خود را باطل كرديد

و گوهرِ نفوذناپذير و پرصلابت ايراني مسلمان را در برابر كج انديشانِ بددل و بدخواه به جلوه درآورديد. دشمن نابخرد شما با اين گمان غلط كه ملت ايران را مرعوب و اِغفال كند، در اعلاميه اي سراپا دروغ و دغل، به ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي دشنام داد. رئيس جمهور رو سياه امريكا كه خود با پول كمپاني هاي غارتگر صهيونيستي و براي تأمين منافع نامشروع آنان بر سر كار آمده، در پيش داوري احمقانه ي خود در روز 26 خرداد، انتخابات شما را نادرست و مخدوش دانست. اين جنايتكار ابوغريب و گوانتانامو، به نظام جمهوري اسلامي تهمت زد و با سرپوش گذاشتن بر جنايات چكمه پوشان امريكائي در عراق و افغانستان، حمايت دولت امريكا از رژيم هاي كودتايي و ضدمردمي در زمان گذشته و حال را ناديده گرفت و به تصور اينكه ملت ايران رژيم كودتائي و سلطنتي محمدرضا را كه بيست و پنج سال با پشتيباني امريكا، به ايران و ايراني ستم كرد، به فراموشي سپرده است، ادعا كرد كه دولت او طرفدار دموكراسي و دوستدار ملت ايران است. شما ملت عزيز، شما جوانان پرشور و متعهد، شما مرد و زن با ايمان، با حضور حماسي و آگاهانه ي خود، دشنام بوش را به خودش برگردانديد و عزم راسخ خود را بر استقلال كشور و دفاع از اسلام و مردم سالاري اسلامي اعلام كرديد. رأي شما كه در محيطي آزاد و با حضور سلايق گوناگون و به نامزدهائي با چهره ها و گرايشهاي متنوع، در صندوق رأي ريخته شد، پيش از هرچيز، رأي به جمهوري اسلامي، رأي به استقلال ملي، رأي به قانون اساسي، رأي به پيشرفت و عدالت و آرمانهاي اسلامي

است كه در آن، دين و دنياي مردم، و رفاه و معنويت عمومي، و عزت و افتخار ملي تأمين خواهدشد. هركدام از نامزدهاي محترم كه سرانجام از بيشترين رأي مردم برخوردار باشد، متعهد به اين آرمانها است و عدالت اجتماعي و رفع فساد و تبعيض و مقابله با توطئه هاي سياسي و فرهنگي و اقتصادي نخستين وظيفه ي اوست. اينجانب با تضرع و خشوع، سر بر سجده ي شكر مي گذارم و خداي حكيمِ عليم را به هدايت و توفيقي كه به ملت با ايمان ما عنايت كرد سپاس مي گويم، و از يكايك آحاد شما مردم عزيز كه حق خود را اِعمال و تكليف خود را ادا كرديد صميمانه تشكر مي كنم و توصيه هايي را به عرض ملت عزيز مي رسانم: 1 ) بزرگترين برنده ي اين انتخابات، ملت ايران است كه به رغم سمپاشي هاي دشمن خارجي و ايادي داخلي اش، شكوه و عظمت آفريد و بدبينان را غافلگير كرد. طرفداران نامزدهايي كه توفيق خدمت در مسئوليت رئيس جمهوري نيافته اند، نبايد احساس خسارت كنند. هركس بر طبق عقيده ي خود تلاش كرده است، سرافراز است و آنگاه كه اين تلاش با نيت خير و قصد الهي باشد برخوردار از پاداش و قبول خداوند است ان شاءالله. 2) ايران اسلامي، اكنون بار ديگر الگوي مردم سالاري صادقانه ي خود را كه مبتني بر رأي و حضور مردم و نه مانند شيوه ي آمريكائي با لشكركشي و تحميل، است، در برابر ملتهاي جهان و خاورميانه به نمايش گذارده است. اين حادثه ي شيرين به كام دشمنان تلخ است. انتظار مي رود همه با هوشياري و آگاهي خود نگذارند فتنه گري هاي احتمالي دشمن، شيريني انتخابات را از كام ملت ايران بزدايد. 3) رئيس جمهور

منتخب هركه باشد، رئيس جمهور همه ي ملت ايران است و همه به همكاري با او در پيشرفت كشور موظف اند. اينجانب نيز مانند هميشه از هر اقدام و حركت ايشان در اداره ي قانوني كشور و حركت در جهت اهداف نظام اسلامي حمايت خواهم كرد ان شاءالله 4) به رئيس جمهوري منتخب هركه باشد توصيه ميكنم كه از اولين ساعات اعلام نتيجه ي انتخابات، خود را براي تلاش هرچه بيشتر و اهتمام افزون تر به خدمتگزاري خستگي ناپذير براي اين ملت وفادار و مخصوصاً جوانان و بالاخص طبقات محروم كه پرشمارترين حاميان نظام اسلامي اند، آماده سازد و خدمت خود به ملت و كشور عزيز را در عمل نشان دهد. 5) اكنون كه در نخستين ماههاي سال همبستگي ملي و مشاركت عمومي، ملت ايران فصلي درخشان را رقم زدند، از همه و بويژه از عناصر سياسي و دارندگان جايگاههاي هدايت افكار عمومي و رسانه ها و ديگران مي خواهم كه همچنان روحيه ي همبستگي و مشاركت را تقويت كنند و از هر كار و گفتارِ تفرقه انگيز و دلسردكننده بپرهيزند. 6) لازم ميدانم از مراجع عظام و علماي اعلام و فرزانگان دانشگاهي و شخصيتهاي فرهنگي و سياسي و اجتماعي و فعالان عرصه ي انتخابات و بخصوص از صدا و سيما كه برنامه هاي شوق آفرين و هنرمندانه اش، نقشي ماندگار آفريد، و نيز از شوراي نگهبان و وزارت كشور كه با صدق و امانت و كوشش فراوان خود، ميدان را براي اين مسابقه ي بزرگ آماده ساختند و از ديگر كساني كه به گونه اي در اين تلاش عمومي نقش آفريدند و نيز از خودِ نامزدهاي محترم رياست جمهوري كه در اين ميدان پرمسئوليت قدم نهادند صميمانه تشكر كنم. بار ديگر متضرعانه

خداوند متعال را سپاس گفته و هدايت و رحمتش را براي اين ملت عزيز و اين بنده ي ناتوان مسئلت ميكنم و با سلام به حضرت ولي الله الاعظم روحي فداه به دعا و توجه و حمايت آن صاحب اصلي كشور و ملت دل مي بندم. و اينك كه انتخابات به مرحله ي دوم كشيده شده است، همگان را به حضوري قاطع و پرصلابت دعوت ميكنم.

والسلام عليكم و رحمه الله

سيدعلي خامنه اي

28/ خرداد/1384

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حضور پر شور ملّت ايران در مرحله دوم انتخابات رياست جمهوري

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حضور پر شور ملّت ايران در مرحله دوم انتخابات رياست جمهوري

بسم الله الرحمن الرحيم ملّت بزرگ و عزيز ايران! قلم ناتوان اينجانب قادر نيست همت بلند و انگيزه ي عميق و بصيرت نافذ و شور مخلصانه ي شما را توصيف كند. شما در دو جمعه ي پي در پي با اقدامي پرمعنا و پيامي رسا، بار ديگر عظمت خود را به جهانيان نشان داديد و قدرت خود را به رخ بدخ__واهان و دشمن__ان كينه توز كشيديد. شما عزم راسخ خود را بر دفاع از استقلال ملي فرياد زديد. شما پايبندي خود را به حراست شجاعانه از منافع كشور و نظام جمهوري اسلامي كه تأمين كنند ه ي همه ي آرمانهاي اسلامي و انقلابي است، در عمل ثابت كرديد. شما نمايش باشكوهي از همبستگي ملي و مشاركت عمومي در برابر چشم دوست و دشمن قرار داديد و راز استحكام و اقتدار خود در روياروئي با زياده خواهي هاي استكباري را مجسم ساختيد. اينك دشمن شما علي رغم ياوه گوئي هاي خود، در برابر عظمت و شفافيت مردم سالاري شما، در دل خود تحقير مي شود و امت بزرگ اسلاميِ گسترده در سراسر جهان، از ظرفيت و توانائي نظام اسلامي كه مظهر هويّت جمعي مسلمانان

است به خود مي بالد. اين پيروزي درخشان ملّت مظهر رحمت الهي بر شما مردم مؤمن و جوانان صادق و صالح و نصرتي از سوي حضرت احديت است. اينجانب خاشعانه جبهه ي سپاس بر خاك مي نهم و دوام لطف و رحمت و نصرت ذات اقدس الهي را براي شما ملت عزيز و وفادار مسئلت مي كنم و خود و شما را به شكر و ذكر و خضوع و رفق و مدارا توصيه مي نمايم. اينك با تبريك اين مسئوليت خطير به رئيس جمهور منتخب جناب آقاي دكتر محمود احمدي نژاد، نكاتي را به ايشان و همه ي آحاد ملت عرض مي كنم: 1) دوران انتخابات دوران شور و التهاب است با پايان گرفتن انتخابات بايد هيجان و التهاب، جاي خود را به متانت و رفاقت و همكاري بدهد. همه، چه طرفداران نامزد منتخب و چه طرفداران ديگر نامزدهاي محترم بايد از خود ظرفيت و حلم و دانايي بروز دهند. هيچ احساسي، چه شادماني و چه ناشادماني، نبايد كسي را به رفتاري برخلاف شأن يك انسان متعهد و خردمند وادار سازد. وحدت ملي و رفق و مدارا، تضمين كننده ي امنيت كشور و خنثي كننده ي هر توطئه است. 2) اكنون پس از هفته ها گفتن و شنودن، نوبت كار و اقدام است. رئيس جمهور منتخب تا پذيرش رسمي مسئوليت، داراي فرصت ارزشمندي است، شايسته است اين فرصت، بدون فوت وقت، مصروف اقدامهائي شود كه شروع مسئوليت خطير رياست جمهوري بدان نيازمند است. همه ي مسئولان كشور و نخبگان بخشهاي گوناگون، ياري ايشان را تعهّدي انساني و اسلامي بشمارند. 3) نقش مؤثر و تعيين كننده ي نامزدهاي رياست جمهوري در خلق اين حماسه ي بزرگ ملي، انكار ناپذير و سپاس از آنان

بر همگان لازم است. اينجانب تشكر وافر خود را به همه ي آقايان بويژه به جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني كه خود از ذخائر انقلاب و از چهره هاي برجسته ي نظام جمهوري اسلامي ايرانند تقديم مي دارم و اميدوارم اين برادر عزيز و همسنگر ديرين مانند هميشه در عرصه هاي مهمِ نظام اسلامي نقش آفرين باشند. 4) لازم مي دانم از همه ي آحاد ملت عزيز كه يكبار ديگر حادثه اي بزرگ در جهت رشد و اعتلاي كشور آفريدند، و از همه ي كساني كه به اين آزمايش بزرگ شور و حال بخشيدند، بويژه حضرات مراجع معظم و علماي اعلام و نخبگان دانشگاهي و اقشار گوناگون اجتماعي و سياسي و فرهنگي، و نيز از دستگاههاي خبري بويژه صدا و سيما كه مبتكرانه در اين حركت عمومي نقش آفريد، و از همه ي خبرنگاران و فعالان عرصه ي خبر و تحليل، و نيز از دست اندركاران برگزاري انتخابات، شوراي محترم نگهبان، وزارت كشور، استانداران، فرمانداران، عوامل اجرائي و نظارتي، نيروهاي انتظامي، امنيتي و اطلاعاتي و قضائي كه با مجاهدتي بزرگ، امنيت اين ايام را تأمين كردند، صميمانه سپاسگزاري كنم و براي همه ي آنان پاداش و ثواب الهي مسئلت نمايم. بار ديگر خداوند متعال را به خاطر نعمت و رحمتش بر اين ملت و اين كشور شكر مي گزارم و بر ساحت حضرت بقيه الله ارواحنا فداه سلامي مخلصانه معروض مي دارم و رعايت و عنايت و دعاي آن بزرگوار را مي طلبم.

والسلام علي عبادالله الصالحين

سيّدعلي خامنه اي

4/ تير/1384

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج ميرزا حسن مصطفوي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج ميرزا حسن مصطفوي

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت عالم پرهيزكار و اخلاقي و سالك الي الله مرحوم

حجت الاسلام والمسلمين آقاي حاج ميرزا حسن مصطفوي را به خاندان محترم مصطفوي بخصوص فرزندان مكرم ايشان تسليت عرض مي كنم و علو درجات آن آموزنده ي عملي اخلاق و فضيلت را از خداوند مسالت مي نمايم.

والسلام عليكم و رحمه الله

سيدعلي خامنه اي

8/تير/84

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت آقاى عالى نسب

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت آقاي عالي نسب

بسم الله الرحمن الرحيم در گذشت مرحوم مغفور آقاي ميرمصطفي عالي نسب را به خاندان محترم و دوستان و نزديكان و همكاران ايشان تسليت عرض مي كنم. آن مرحوم، انساني دانا، مديري مبتكر، مؤمني روشن بين، مردي نيكوكار و دلسوز و پرتلاش بود. حضور فعال ايشان در مباحثات دشوار اقتصادي دولت در دوران جنگ تحميلي، يادگاري فراموش نشدني و صبر ايشان در برابر مصائب سنگين، نمونه ئي فراگرفتني است. خداوند رحمت خود را شامل حال او گرداند و پاداشي بزرگ به او عنايت فرمايد.

والسلام عليكم و رحمة الله

سيد علي خامنه اي

10/تير/1384

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامى به يادواره شهداى روحانيت نجف آباد

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به يادواره شهداي روحانيت نجف آباد

بسمه تعالي به ارواح طيبه ي شهداي عزيز نجف آباد و طلاب و روحانيان شهيد كه اين مراسم به ياد نيك آنان برگزار مي شود، درود مي فرستم. مردم نجف آباد در آزمايش هاي بزرگ انقلاب اسلامي و دوران دفاع مقدس از جمله سر افرازترين مردم بخشهاي كشورند. ايمان و صداقت و هوشمندي و شجاعت و وفاداري آنان به اسلام را در عمل صالح اين مردم عزيز به طور مجسم مي توان مشاهده كرد. اميد است همواره مشمول الطاف الهي و توجهات حضرت بقيةالله ارواحنا فداه باشند.

سيد علي خامنه اي

13/ تير/ 1384

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت حجت الاسلام آقاي شيخ محمدتقي بهلول

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت حجت الاسلام آقاي شيخ محمدتقي بهلول

بسم الله الرحمن الرحيم خبر درگذشت روحاني وارسته و پارسا مرحوم حجت الاسلام آقاي شيخ محمدتقي بهلول رحمةالله عليه را با تأسف و دريغ، دريافت كردم. اين بنده ي صالح و مجاهد و پرهيزگار كه عمر طولاني و پرماجراي خود را يكسره با مجاهدت و تلاش گذرانيد، يكي از شگفتيهاي روزگار ما بود. هفتادسال پيش در ماجراي خونين مسجد گوهرشاد، زبان گوياي ستمديدگان وحق طلبان شد و آماج كينه ي حكومت سركوبگر پهلوي گشت. بيست وپنجسال مظلومانه در اسارت حكومت ظالم ديگري انواع رنجها و آزارها را تحمّل كرد. پس از آن سالها در مصر و عراق نداي مظلوميت ملت ايران را از رسانه ها به گوش مسلمانان رسانيد. سالها پس از آن در ايران بي هيچ پاداش و توقعي به هدايت ديني مردم پرداخت. در سالهاي دفاع مقدس همه جا دلهاي جوان و نوراني رزمندگان را از فيض بيان رسا و صادقانه ي خود نشاط و شادابي بخشيد، نودسال از يكقرن عمر خود

را به خدمت به مردم و عبادت خداوند گذرانيد. زهد و وارستگي او، تحّرك و تلاش بي وقفه ي پيكر نحيف او، ذهن روشن و فعال او، حافظه ي بي نظير او، دهان هميشه صائم او، غذا و لباس و منش فقيرانه ي او، شجاعت و فصاحت و ويژگيهاي اخلاقي برجسته ي او، از اين مؤمنِ صادق، انساني استثنائي ساخته بود. اكنون اين يادگار يك قرن تاريخ پرحادثه ي مبارزات ملت ايران از ميان ما رفته و انشاءالله قرين رحمت و مغفرت الهي است. به همه ي علاقمندان و دوستان و نزديكان آن مرحوم تسليت ميگويم و فضل و فيض خداوندي را براي او مسئلت ميكنم.

سيّدعلي خامنه اي

10/مرداد/1384

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت حجةالاسلام آقاي حاج شيخ محمد آخوندي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت حجةالاسلام آقاي حاج شيخ محمد آخوندي

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت عالم خدمتگزار حجةالاسلام آقاي حاج شيخ محمد آخوندي رحمةالله عليه را به فرزندان محترم و ديگر بازماندگان ايشان و نيز به همه ي دوستداران كتاب و فرهنگ و معرفت، تسليت ميگويم. اين روحاني پرتلاش و خدوم در طول دهها سال، با حوصله و پشت كاري تحسين برانگيز قدمهاي بلندي در نشر معارف اسلامي برداشت و كتابهاي مهمي از ميراث علمي گذشتگان با همت و سرمايه ي وي در دسترس اهل علم و تحقيق قرار گرفت. حق بزرگ او بر كتاب و معرفت اسلامي، فراموش نشدني است. خداوند به ايشان جزاي خير دهد و رحمت و مغفرتش را شامل حال وي گرداند.

سيّدعلي خامنه اي

10/مرداد/1384

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي بمناسبت درگذشت آقاي سيد رضا زواره اي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي بمناسبت درگذشت آقاي سيد رضا زواره اي

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت تاثرانگيز مرحوم مغفور آقاي سيدرضا زواره اي را به خانواده محترم و همسر و فرزندان داغدار ايشان تسليت مي گويم. ايشان از ياران ديرين انقلاب بود و سالهاي طولاني از عمر خود را در خدمت به نظام مقدس جمهوري اسلامي در سنگر هاي مختلف گذرانيد و در مسووليت هاي مختلف اداي وظيفه كرد. خداوند متعال ايشان را مشمول غفران و رضوان خود قرار داده و خصوصاً در اين ايام و ليالي مبارك رحمت واسعه خود را شامل حال ايشان گردانيده و به اصحاب مصيبت و به بازماندگان ايشان صبر و اجر وافر عنايت فرمايد.

سيد علي خامنه اي

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حوادث خونين و تألم بار كاظمين

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حوادث خونين و تألم بار كاظمين

بسم اللَّه الرحمن الرحيم اناللَّه وانااليه راجعون امروز صدها تن از عزيزترين برادران و خواهران ايماني ما، از پير و جوان و كودك، زن و مرد، در اجتماع عظيم مردمي كه در ماتم شهادت مولاي ما، حضرت امام موسي بن جعفر عليه السلام، در شهر مقدس كاظمين و بغداد مشغول عزاداري بودند، بر اثر حادثه اي خونبار به لقاءاللَّه پيوستند و همه را داغدار و سوگوار كردند. ملت عراق كه هنوز خاطره انفجارهاي گذشته در شهرهاي كربلا و نجف توسط دست پروردگان دشمن را از ياد نبرده، اينك در شهر مقدس كاظمين نيز دستخوش حمله ي آتشين دهشت افكنان مزدور و سپس ضايعه ي ناشي از تهديد آنان مي گردد. به يقيين اشغالگران عراق كه به بهانه ي امنيت، حضور شوم خود را بر ملت عراق تحميل كرده اند مسئول اصلي اين گونه حوادث مصيبت باراند و بايد پاسخگو باشند. اينجانب با قلبي اندوهگين، اين مصيبت را به

پيشگاه مقدس حضرت بقيةاللَّه الاعظم روحي فداه، و نيز به ملت بزرگ عراق و به مراجع معظّم و حوزه هاي علميه و دولت مردمي عراق تسليت مي گويم و با تضرع و ابتهال از خداي متعال نصرت كامل را براي ملت عراق مسألت مي كنم و از حضرتش مي خواهم كه قربانيان اين حادثه ي تلخ را با مولايشان امام موسي بن جعفرالكاظم عليه السلام محشور فرمايد و به مصدومين شفاي عاجل و به همه ي مصيبت ديدگان صبر و شكيبايي و اجر وافر عنايت فرمايد. از ملت هوشيار و مؤمن عراق مي خواهم كه به رغم دشمنان و توطئه گران، وحدت و انسجام خود را حفظ نمايد و دشمن را از دستيابي به هدف اين نوع توطئه ها كه ايجاد تفرقه در ملت عراق است، مأيوس گردانند. خداوند شر مستكبران بيگانه از عاطفه و مروت را از سر عراقيان و همه ي امت اسلامي زائل فرمايد.

سيدعلي خامنه اي

9/6/84

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران بسم الله الرحمن الرحيم حماسه ي ملت ايران در دفاع مقدس، نمايشگر قله ي ظرفيتهاي انساني مردم اين سرزمين خدائي است. قدرت ايستادگي و شجاعت، قدرت ابتكار و خلاقيّت عمق هوشمندي و فطانت، پيوندهاي فكر و عاطفي، صفاي باطن و زلال انديشه ي ايراني، و برتر از همه: ايمان عميق و عمل آفرين و تحول ساز اين ملت موحّد در جام جهان نماي اين دوران پرحادثه، نشان داده شد. مظهر و نماد اين دوران طلائي، شهيدان عزيز و والامقامند كه با نثار جان و هستي خود، اين بناي رفيع را استحكام بخشيدند و گوهر درخشان ملت مؤمن را آشكار ساختند. ياد آنان همچون خوني كه به پيكر شخصيت ايراني تزريق شود، زندگي بخش

است. اين ياد را همواره بايد زنده و جاري نگهداشت. سلام خدا بر آنان و بازماندگان صبورشان و بر همه ي ايثارگران راه حق.

والسلام عليكم و رحمة الله

سيد علي خامنه اي

31/شهريور/1384

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي حادثه ي مصيبت بار زلزله ي ويرانگر در پاكستان

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي حادثه ي مصيبت بار زلزله ي ويرانگر در پاكستان

بسم الله الرحمن الرحيم حادثه ي مصيبت بار زلزله ي ويرانگر در پاكستان را كه به جان باختن ده ها هزار نفر از برادران و خواهران ما و ويراني ها و بي خانماني ها و آسيب ديدگي هاي گسترده انجاميده است، به ملت و دولت پاكستان و نيز به همه ي امت اسلامي تسليت مي گويم. ملت و دولت جمهوري اسلامي ايران، خود را شريك غم برادران پاكستاني مي دانند و هر گونه كمكي را كه موجب تخفيف آلام آنان شود وظيفه مي شمارند. انتظار دارم در عمل به اين وظيفه كوتاهي نشود. از خداوند متعال، غفران درگذشتگان و تسلاي بازماندگان را مسالت مي كنم.

سيد علي خامنه اي

18 مهر 1384

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت مرحوم آقاي حاج علي محمدي دوست

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت مرحوم آقاي حاج علي محمدي دوست

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت تاسف بار دوست و همكار صديق و امين آقاي حاج علي محمدي دوست را كه از ياران وفادار جمهوري اسلامي و از اشخاص خدوم و با اخلاص بودند به خانواده محترم و فرزندان گرامي و همكاران ايشان در بيت رهبري و جامعه معلمان كشور و شاگردان و دوستان ايشان تسليت مي گويم و رحمت واسعه الهي و پاداش شايسته براي اين مومن صالح و صبر و اجر براي بازماندگانشان مسئلت مي نمايم.

سيد علي خامنه اي

21/08/1384

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حادثه تلخ سقوط هواپيما و جان باختن عده اي از خدمتگزاران

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حادثه تلخ سقوط هواپيما و جان باختن عده اي از خدمتگزاران جامعه

بسم الله الرحمن الرحيم انا لله و انا اليه راجعون حادثه ي جانگداز سقوط هواپيما كه در آن، دهها جان عزيز و دل وفادار از جامعه ي رسانه يي و نظامي كشور از دست رفتند، اينجانب را نيز همانند خانواده هاي عزادار و عموم ملت ايران داغدار كرد. جوانان خدوم و ارزشمندي كه در اين حادثه ي مصيبت بار، پركشيدند، خاطره هاي به ياد ماندني از خدمات خود را در حافظه ي همكاران و آشنايان خود به جاي گذاشته اند. پاداش آن تلاشهاي باارزش، امروز كه ارواح آزاد شده ي آنان در پيشگاه پروردگار رحيم قرار گرفته، توشه ي گرانبهايي است كه همه به اميد آن و بخاطر آن زندگي مي كنيم. اينجانب به خانواده هاي مصيبت ديده ي اين عزيزان و نيز به همه ي همكاران آنان و به عموم ملت ايران تسليت عرض مي كنم و از خداوند متعال رحمت و مغفرت براي همگان و صبر و اجر براي بازماندگان و

شفاي عاجل براي بيماران و مجروحان اين حادثه مسالت مي كنم.

سيدعلي خامنه اي

16/آذر/1384

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت مرحوم دكتر سعيد كاظمي آشتياني

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت مرحوم دكتر سعيد كاظمي آشتياني

بسم الله الرحمن الرحيم با تاسف و تلخكامي خبر درگذشت دانشمند مومن و جهادگر، مرحوم دكتر "سعيد كاظمي اشتياني" را دريافت كردم و بر فقدان ان شخصيت ارزشمند كه كانون اميد و ابتكار و نوآوري بود، افسوس خوردم. وي يكي از فرزندان صالح انقلاب و از رويش هاي مباركي بود كه آينده ي درخشان علمي در كشور را نويد مي دهند. موسسه ي رويان كه مجمع ارزشمندي از نوآوران و جهادگران عرصه ي علوم زيستي است ، در پيدايش و رشد و اعتلاي خود ، مديون همت و ايمان و پشتكار اين دانشمند جوان و بلند همت است. اينجانب ضايعه ي دردناك فقدان اين عنصر خدوم و با ارزش را به خانواده ي گرامي و همكاران عزيزش صميمانه تسليت مي گويم و از خداوند متعال رحمت و علو درجات را براي وي و صبر و سكينه ي الهي را براي بازماندگان و همراهانش مسالت مي كنم.

سيد علي خامنه اي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت مرحوم آيت الله سيد محمد حسن مرتضوي لنگرودي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت مرحوم آيت الله سيد محمد حسن مرتضوي لنگرودي

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت فقيه پرهيزگار مرحوم آيت الله آقاي حاج سيد محمد حسن مرتضوي لنگرودي را به بيت معظم لنگرودي و به خانواده و فرزندان مكرم ايشان و نيز به اعلام و فضلاي حوزه ي علميه ي قم بويژه دوستان و ارادتمندان ايشان تسليت مي گويم و علو درجات اين روحاني عاليقدر را كه از شاگردان و تربيت شدگان علمي امام راحل بزرگوار بودند از خداوند متعال مسألت مي نمايم.

سيد علي خامنه اي

17/دي/1384

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي بمناسبت كنگره عظيم حج

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي بمناسبت كنگره عظيم حج

بسم اللّه الرحمن الرحيم قال اللَّه تعالي: فَإِذَاقَضَيْتُم مَّناسِكَكُم فَاذْكُرُواللَّهَ كَذِكْرِكُم آبائَكُم اَوْاَشَدَّ ذِكْر چون مناسك خود را به پايان برديد، خدا را چنان ياد كنيد كه پدران و برترين عزيزان خود را ياد ميكنيد، بل از آن نيز بيشتر ( «سوره بقره ، آيه ي 200») برادران و خواهران مسلمان! روزهاي حجّ، روزهاي اميد و نويد است. از سوئي شكوه همبستگي ميان مسافران خانه ي توحيد، در دلها اميد مي آفريند، و از سوئي طراوت يافتن جانها به بركت ذكر الهي، گشايش درهاي رحمت را نويد ميدهد. حاجيان پس از آنكه مناسك پر رمز و راز حجّ را كه خود لبالب از ذكر و خشوع است به جاي آوردند، بار ديگر به ذكر خدا فرا خوانده ميشوند. اين تاكيد از آنرواست كه ياد خدا دلهاي افسرده را فروغ مي بخشد و نور ايمان و اميد در آن ميدمد. و دل آنگاه كه اميدوار و مؤمن است، آدمي را بر درست پيمودنِ گردنه هاي لغزنده و پرچالش زندگي و رسيدن به قلّه هاي كمال

مادي و معنوي قادر ميسازد. معنويت حجّ، همين در ذكرُاللَّه است كه چون روح در يكايك اعمال حجّ گنجانيده شده است. اين سرچشمه ي مبارك بايد پس از دوران حجّ نيز همچنان بجوشد و اين دستاورد، ادامه يابد. آدمي در ميدانهاي گوناگون زندگي، قرباني غفلت خويش است. هر جا غفلت هست انهدام اخلاقي و انحراف فكري و هزيمت روحي نيز هست.. و همين ضايعات است كه به نوبه خود ميتواند علاوه بر اضمحلال شخصيت افراد انسان، شكست ملّتها و فروپاشي تمدّنها را نيز پديد آورد. حجّ يكي از برترين تدابير اسلام در غفلت زدائي است. بين المللي بودن اين مراسم، گويا اين پيام را ميرساند كه امّت اسلامي در هويت جمعي خود نيز، جدا از وظيفه ي فردي هر مسلمان، موظف به غفلت زدائي از خويشتن است. عبادات و مناسك حجّ، فرصت ميدهد كه ما اسارت و وابستگي غفلتبار خود به لذّت طلبي و هوس و تن آسائي را موقتاً ترك كنيم. احرام و طواف و نماز و سعي و وقوف، مارا از ياد خدا سرشار و به حريم الهي نزديك ميكند، و لذّت انس با خدا را در كام جان ما مينشاند. از سوي ديگر، شكوه و جلال اين گردهمائي بي نظير، مارا با واقعيت امّت عظيم اسلامي كه فراتر از ملتها و نژادها و رنگها و زبانها است، آشنا ميسازد. اين جمع درهم تنيده و هماهنگ، اين زبانها كه همه به يك سخن مترنّم اند، اين تَن ها و دلها كه همه به يك قبله رو ميآورند، اين انسانها كه دهها كشور و ملّت را نمايندگي ميكنند، همه متعلق به يك واحد ويك مجموعه ي عظيم اند، و آن امّت اسلامي

است. حقيقت آن است كه امّت اسلامي دوراني دراز، در غفلت از خويش گذرانيده است. عقب ماندگيهاي امروز علمي و عملي و فرودست ماندن در ميدان سياست و صنعت و اقتصاد، محصول تلخ آن غفلتها است.. و اكنون با تحول شگرفي كه درجهان پديد آمده يا در حال پديدآمدن است، امّت اسلامي بايد غفلت هاي گذشته ي خود را جبران كند.. و خوشبختانه برخي پديده هاي دوران كنوني، نويد دهنده ي آغاز اين حركت جبراني است. ترديد نبايد كرد كه دنياي استكبار، بيداري مسلمانان و اتّحاد اسلامي و پيشرفت ملتهاي ما در ميدانهاي دانش و سياست و نوآوري را، بزرگترين مانع سلطه و سيطره ي جهاني خود ميشمارد و با همه ي توان با آن مي ستيزد. تجربه ي دوران استعمار و نواستعماري پيش روي ما ملتهاي مسلمان است. امروز كه دوران استعمار فرانوين است بايد از آن تجربه ها درس بياموزيم و بارديگر براي مدّتي طولاني، دشمن را برسرنوشت خود مسلط نكنيم. در آن دورانهاي تلخ و سياه، قدرتهاي مسلط غربي، همه ي ابزارهاي فرهنگي و اقتصادي و سياسي و نظامي را براي تضعيف كشورها و ملتهاي مسلمان به كار گرفتند و تفرقه و فقر و جهل را بر آنان تحميل كردند. غفلت و تنبلي و ضعف نفس بسياري از رجال سياسي، و مسئوليت ناپذيري بسياري از نخبگان فرهنگي ما به آنان كمك كرد، و نتيجه، غارت ثروتهاي ما، و تحقير و حتّي انكار هويت ما، و نابود شدن استقلال ما شد. ما ملّتهاي مسلمان روز بروز ضعيفتر شديم و چپاولگران زياده خواه و سلطه طلب روز بروز قوي تر. اكنون كه به بركت فداكاري مبارزان و شجاعت و صداقت

رهبران در برخي از نقاط دنياي اسلام، بيداري اسلامي امواج خود را گسترش داده و جوانان و نخبگان و آحاد مردم را در بسياري از كشورهاي اسلامي به ميدان آورده و چهره ي غدّار سلطه طلبان براي بسياري از سياستمداران و زمامداران مسلمان آشكار گشته است، بار ديگر سردمداران استكبار در پي ترفندهاي تازه براي ادامه و تحكيم سيطره ي خود بر دنياي اسلام اند. شعار دموكراسي خواهي و حقوق بشر يكي از اين ترفندها است. امروز شيطان بزرگ كه خود مجسمه ي شرارت و قساوت برضد بشراست، پرچم طرفداري از حقوق بشر را بلند كرده و ملّتهاي خاورميانه را به دموكراسي دعوت ميكند. دموكراسي مورد نظر آمريكا دراين كشورها به معناي آن است كه دست نشاندگاني رام و مطيع، به كمك توطئه و رشوه و تبليغات اغواگر، در انتخاباتي ظاهراً مردمي و باطناً آمريكائي برسركار بيايند و عامل آمريكا در تحقّق هدفهاي پليد استكباري شوند. سرلوحه ي اين هدفها سركوب موج اسلامخواهي و به انزوا كشيدن دوباره ي ارزشهاي اسلامي است. همه ي ابزارهاي تبليغاتي و سياسي آمريكا و ديگر سلطه طلبان، امروز به كار افتاده است تا نهضت بيداري اسلامي را به تاخير اندازند و اگر بتوانند سركوب كنند. ملتهاي مسلمان بايد امروز كاملاً هوشيار و مراقب باشند.. و علما و پيشوايان ديني، روشنفكران و دانشگاهيان، نويسندگان و شاعران و هنرمندان، جوانان و نخبگان، همه و همه بايد با هوشياري و اقدام بهنگام، نگذارند، آمريكاي جهانخوار دوره ي جديدي از سلطه ي استعماري خود بر دنياي اسلام را آغاز كند. شعار دموكراسي خواهي از سوي سلطه گراني كه سالها مدافع رژيمهاي ديكتاتوري در آسيا و آفريقا و قاره ي آمريكا بوده اند، پذيرفته

نيست. داعيه ي مبارزه با خشنونت و تروريسم از كساني كه خود مروّج تروريسم صهيونيستي و مرتكب خونين ترين خشونتها در عراق و افغانستان اند، نفرت آور است. ادعاي طرفداري از حقوق مدني از شيطانهائي كه جنايات تروريست خون آشامي چون شارون را بر مردم مظلوم فلسطين، همواره تحسين و تشويق كرده اند، فريبي مستوجب لعن و نفرين است. مرتكبان جنايات گوانتانامو و ابوغريب و زندانهاي مخفي در اروپا و تحقير كنندگان ملت عراق و فلسطين و پرورش دهندگان گروههائي كه بنام اسلام، خون مسلمانان را در عراق و افغانستان مباح ميشمرند، حقّ ندارند از حقوق بشر سخن بگويند. دولتهاي آمريكا و انگليس كه شكنجه ي متهمان و حتي ريختن خون آنان در خيابانها را مجاز ميشمرند و حتي شنود مكالمات تلفني شهروندان خود بدون حكم قضائي را جايز ميدانند، حق ندارند خود را طرفدار حقوق مدني معرفي كنند. دولتهائي كه با توليد سلاح اتمي و شيميائي و به كار گرفتن آن، تاريخ معاصر خود را سيه رو كرده اند، حق ندارند خود را متولّي عدم اشاعه ي صنعت هسته ئي قلمداد كنند. برادران و خواهران مسلمان! امروز جهان و بويژه جهان اسلام دوران حساسي را ميگذراند. از سوئي امواج بيداري سراسر دنياي اسلام را فرا گرفته، و از سوئي چهره ي غدّار آمريكا و ديگر مستكبران از پرده ي تزوير و ريا، بيرون افتاده است. از سوئي حركت به سمت بازيابي هويّت و اقتدار در بخشهائي از جهان اسلام آغاز شده و در كشوري به عظمت ايران اسلامي، نهالهاي دانش و فناوري مستقل و بومي به بارنشسته و اعتماد به نفسي كه محيط سياسي و اجتماعي را متحوّل كرده بود به محيط علم و

سازندگي كشيده شده است. و از سوئي رخنه هاي ضعف و انحطاط در آرايش سياسي و نظامي دشمنان پديد آمده است. امروز عراق از سوئي و فلسطين و لبنان از سوئي، نمايشگاه ضعف و عجز قدرت پرمدعاي آمريكا و صهيونيزم است. سياست خاورميانه ئي آمريكا در نخستين گامهاي خود با موانعي بزرگ مواجه شده و ناكامي دراين سياست، به حربه ئي بر ضد طراحان آن تبديل شده است. امروز روزي است كه ملّتها و دولّتهاي مسلمان ميتوانند ابتكار عمل را به دست گيرند و كاري بزرگ را آغاز كنند. كمك به ملت مظلوم فلسطين، حمايت از ملت بيدار عراق، حراست از ثبات و استقلال لبنان و سوريه وديگر كشورهاي منطقه، وظيفه ئي همگاني است، و وظيفه ي نخبگان سياسي و ديني و فرهنگي و رجال ملّي و جوانان و دانشگاهيان، سنگين تر از ديگران است. وحدت و همدلي ميان پيروان مذاهب اسلامي و پرهيز از اختلافات فرقه ئي و قومي بايد از برجسته ترين شعارهاي اين نخبگان باشد. نشاط علمي، نشاط سياسي، تلاش فرهنگي و بسيج كردن همه ي نيروها در اين صفوف اصلي، بايد سرلوحه ي دعوت آنان قرار گيرد. دنياي اسلام براي مردمسالاري و حقوق بشر، محتاج نسخه ي مغلوط و بارها نقض شده ي غرب نيست، مردمسالاري در متن تعاليم اسلامي و حقوق انسان از برجسته ترين سخنان اسلام است. دانش را از دارندگان آن، از هرجا و هركه، بايد آموخت ولي دنياي اسلام بايد همّت كند تا هميشه شاگرد نماند و از استعدادهاي خود و همّت خود براي نوآوري و ابتكار و توليد علم كمك بگيرد. ارزشهاي غربي كه در كشورهاي آنان به فروپاشي اخلاقي و رواج شهوتراني و خشنونت

و قانوني كردن همجنس بازي و فضاحتهاي ديگري از اين قبيل انجاميده، قابل تقليد نيست. اسلام با ارزشهاي والاي خود، برترين منبع رستگاري انسانها است و نخبگان ملتها وظيفه ي حتميِ بازخواني و ترويج اين ارزشها را بر دوش دارند. تروريسم كور و وحشيانه كه امروز مستمسك اشغالگران عراق براي حمله به اسلام و مسلمانان و بهانه ي ادامه ي اشغال نظامي آن كشور اسلامي است، بنابر تعاليم اسلام مطرود و محكوم است. اولين متهم اين حوادث جنايتبار، نظاميان آمريكائي و دستگاههاي جاسوسي آمريكا و اسرائيل اند كه تاثيرگذاري بر روند تشكيل دولت در عراق نزديكترين هدف خباثت آلود آنها به شمار ميرود. برادران و خواهران مسلمان! تضمين كننده ي همه ي هدفهاي بزرگ امّت اسلامي، توكل به خداوند و اعتماد به وعده ي حتمي قرآن و تحكيم اتّحاد اسلامي است، و فريضه ي حج با مايه ي غني و كارساز »ذكراللَّه« و با اجتماع متراكم و عظيم مسلمانان در مناسك آن، ميتواند نقطه ي آغاز و سكوي پرش اين نهضت فراگير باشد. و برائت در قول و عمل از سردمداران كفر و استكبار در اين فريضه، الگوي عمل و نخستين گام در اين راه گردد. توفيق الهي را براي شما حجّاج و دعاي حضرت وليّ اللَّه اعظم روحي فداه را براي همه ي مسلمانان آرزو ميكنم.

والسلام عليكم و رحمةاللَّه

سيدعلي خامنه اي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي بمناسبت شهادت سرلشگر احمد كاظمي و تعدادي از همراهان

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي بمناسبت شهادت سرلشگر احمد كاظمي و تعدادي از همراهان

بسم الله الرحمن الرحيم فقدان شهادت گون سردار رشيد اسلام سرلشگر احمد كاظمي و تعدادي از سرداران و افسران سپاه در حادثه هواپيما، اينجانب را داغدار كرد. اين فرمانده شجاع و متدين و غيور از يادگارهاي ارزشمند دوران دفاع

مقدس و در شمار برجستگان آن حماسه بي نظير بود. تدبير و قدرت فرماندهي او در طول جنگ هشت ساله كارهاي بزرگي انجام داده و او بارها تا مرز شهادت پيش رفته بود. آرزوي جان باختن در راه خدا در دل او شعله مي كشيد و او با اين شوق و تمنا در كارهاي بزرگ پيشقدم مي گشت. اكنون او به آرزوي خود رسيده و خدا را در حين انجام دادن خدمت ملاقات كرده است. اينجانب شهادت اين سردار رشيد و نامدار و ديگر جانباختگان اين حادثه را به همه ملت ايران بويژه به مردم عزيز و شهيدپرور نجف آباد تبريك و تسليت مي گويم و از خداوند متعال براي بازماندگان اين شهيدان،بردباري و قدرت تحمل و پاداش صابران و براي خود آنان علو درجات اخروي را مسألت مي كنم. سيّدعلي خامنه اي

19/دي/1384

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت رحلت مرحوم آيت الله حاج ميرزا علي آقاي فلسفي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت رحلت مرحوم آيت الله حاج ميرزا علي آقاي فلسفي

بسم الله الرحمن الرحيم رحلت فقيه پرهيزگار مرحوم مغفور آيت الله آقاي حاج ميرزا علي آقاي فلسفي طاب ثراه را به علماء اعلام و فضلاء و طلاب حوزه ي علميه و همه ي مردم مؤمن و وفادار مشهد مقدس به خصوص به خانواده ي معزّز و فرزندان مكرّم و ديگر بازماندگان و ارادتمندان آن عالم گرانقدر تسليت عرض مي كنم و درجات عاليه ي اخروي و پاداش خدمات علمي و ديني ايشان در نزد خداوند متعال را مسألت مينمايم.

سيدعلي خامنه اي

22/بهمن/1384

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي درگذشت مرحوم مغفور حجت الاسلام والمسلمين پيشوا

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي درگذشت مرحوم مغفور حجت الاسلام والمسلمين پيشوا

بسم الله الرحمن الرحيم جناب حجت الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ محي الدين حائري شيرازي دامت بركاته، درگذشت مرحوم مغفور حجت الاسلام والمسلمين آقاي پيشوا را به عموم مردم شيراز بالخصوص به علماي اعلام و جامعه ي علمي فارس و خانواده معزز و محترم ايشان و به همه ي ارادتمندان آن مرحوم، تسليت عرض مي كنم. اميد است خدمات و زحمات آن عالم بزرگوار مشمول نظر لطف و رحمت باريتعالي قرار گيرد و مغفرت و رحمت حق شامل حال ايشان گردد.

والسلام عليكم

سيد علي خامنه اي

26/بهمن/1384

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت هتك حرمت حرم مطهر حضرات عسكريين عليهماالسلام

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت هتك حرمت حرم مطهر حضرات عسكريين عليهماالسلام

بسم الله الرحمن الرحيم

انا لله و انا اليه راجعون دست تبهكار و به خون آلوده ي جنايتكاران سيه دل، امروز فاجعه اي بزرگ آفريد و در تجاوز به حريم مقدسات ديني، مرتكب گناهي ديگر شد. حرم مطهر حضرت امام هادي و حضرت امام عسكري عليهماالسلام مورد اهانت و تخريب قرار گرفت و داغي سنگين بر دل شيعيان و همه ي مسلمانان ارادتمند به اهل بيت عليهم السلام نهاد. اين جنايت كه احتمالاً عوامل اجرايي آن از متعصبان متحجر و مزدوران بدبخت و غافل انتخاب شده اند، بي شك به وسيله ي تصميم گيراني توطئه گر و با نيات خبيث شيطاني طراحي شده است. اين يك جنايت سياسي است و سررشته ي آن را بايد در سازمانهاي اطلاعاتي اشغالگران عراق و صهيونيستها جستجو كرد. قدرتهاي سلطه گر كه اوضاع سياسي و اجتماعي عراق را با هدفهاي سيطره جويانه ي خود در تضاد مي بينند، نقشه هاي

شومي در سر مي پرورانند كه تشديد ناامني و ايجاد اختلافهاي مذهبي از جمله ي آنهاست. جنايت امروز در سامراء، برگ ديگري بر پرونده ي سيه كاريهاي اشغالگران عراق افزود. حرم مطهر حضرات عسكريين عليهماالسلام بار ديگر به همت عاشقانه ي ارادتمندان اهل بيت عليهم السلام، با شكوه تر از گذشته قامت خواهد افراشت ان شاءالله. ولي اين جنايت بر پيشاني دشمنان اسلام و مسلمين لكه ي سياه ديگري ثبت كرد كه تا مدتهاي مديد پاك نخواهد شد. اينجانب ضمن تسليت به ساحت پيامبر مكرم اسلام صلي الله عليه و آله و به پيشگاه حضرت بقيه الله ارواحنا فداه، به خاطر اين حادثه ي فاجعه بار، به عموم شيعيان در سراسر جهان و به همه ي مسلمانان غيور و آگاه و ارادتمندان به خاندان مطهر رسول خدا عليه و عليهم السلام، تسليت عرض مي كنم و يك هفته در كشور عزاي عمومي اعلام مي نمايم. لازم مي دانم مؤكداً از مردم عزادار در ايران و عراق و ساير نقاط جهان درخواست كنم كه از هرگونه عملي كه به تعارض و دشمني برادران مسلمان مي انجامد جدا پرهيز كنند. يقيناً دستهايي در كار است كه شيعيان را به تعرض به مساجد و مكانهاي مورد احترام اهل سنت وادار كند. هرگونه اقدامي در اين جهت كمك به مقاصد دشمنان اسلام و دشمنان ملتهاي مسلمان و شرعاً حرام است.

والسلام علي عبادالله الصالحين

سيدعلي خامنه اي

3 / اسفند ماه / 1384

پيامها در سال 1385

پيام نوروزي رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حلول سال 1385

پيام نوروزي رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حلول سال 1385

بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم

يا مقلّب القلوب و الأبصار، يا مدبّر اللّيل و النهار، يا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الي احسن الحال. امسال، اول فروردين با ايّام اربعين

حسيني همراه است. اربعين هم خود يك فروردين ديگر است. اولين شكوفه هاي عاشورايي در اربعين شكفته شد. اولين جوشش هاي چشمه ي جوشان محبت حسيني - كه شطّ هميشه جاري زيارت را در طول اين قرن ها به راه انداخته است - در اربعين پديد آمد. مغناطيس پُرجاذبه ي حسيني، اولين دل ها را در اربعين به سوي خود جذب كرد؛ رفتن جابربن عبداللَّه و عطيّه به زيارت امام حسين در روز اربعين، سرآغاز حركت پُربركتي بود كه در طول قرن ها تا امروز، پيوسته و پي درپي اين حركت پُرشكوه تر، پُرجاذبه تر و پُرشورتر شده است و نام و ياد عاشورا را روزبه روز در دنيا زنده تر كرده است. تصادف اول فروردين با اربعين حسيني، در حقيقت تقارن دو فروردين است؛ تقارن دو بهار است. ضمن تسليت به همه ي مؤمنين و همه ي شيعيان و مسلمانان به مناسبت اربعين حسيني، عيد نوروز و آغاز بهار را به ايرانيان و به ديگر ملت هايي كه عيد نوروز را گرامي مي دارند، تبريك عرض مي كنم؛ بالخصوص به ايثارگران كشورمان و به خانواده هاي مجاهد و ايثارگري كه با همه ي وجود و توان خود، در راه اعتلاي اسلام و ايران تلاش كردند. خوشبختانه كشور با قطع نظر از بهار طبيعت، در بهار اميد و حركت و نشاط است. روي كار آمدن يك دولت مردمي، و حماسه ي خدمت رساني و شور و نشاط جوانان در عرصه هاي مختلف، كشور را در فرورديني از اميد و نشاط قرار داده است؛ و عيد واقعي براي هر ملت، چنين وضعيتي است. اينها همه از بركات مشاركت عمومي و همبستگي ملي است كه ملت ايران در سال 84 آن را سرلوحه ي كار و تلاش خود قرار داد. موفقيت هاي

ملت - چه در زمينه ي حضور مردمي و مشاركت عمومي، چه در نشان دادن شاخص هاي همبستگي ملي - در سال 84 درخشان بود. انتخابات پُرشكوه و حضور مردمي پُرشور و تشكيل يافتن يك دولت برخاسته ي از مردم و متعهد به خدمت رساني؛ و پيشرفت ها و موفقيت هايي در زمينه هاي گوناگون در كشور، از موفقيت هاي بزرگ ملت ما در سال 84 بود. درست است كه در كنار اين موفقيت هاي بزرگ، تلخي ها و سوانح و فقدان هاي دردناك و جفاهايي هم داشته ايم - چه به حرمت پيامبر اكرم، چه به قداست حريم عسكريين، چه به ياد شهيدان گرامي، چه به عزت ملت ايران - كه آنها را در سال گذشته ملت ايران آزموده؛ اما عزم انقلابي بر آن است كه به حول و قوه ي الهي، از تلخي ها، پلكاني به سوي شيريني ها بسازيم و سختي ها را به سختكوشي ها تبديل كنيم؛ اين درس اسلام و درس پيامبر عظيم الشأن اسلام است. در اين مقطع زماني، ياد و نام مبارك پيامبر اعظم از هميشه زنده تر است؛ و اين يكي از تدابير حكمت و الطاف خفيّه ي الهي است. امروز امت اسلام و ملت ما بيش از هميشه به پيغمبر اعظم خود نيازمند است؛ به هدايت او، به بشارت و انذار او، به پيام و معنويت او، و به رحمتي كه او به انسان ها درس داد و تعليم داد. امروز درس پيغمبر اسلام براي امتش و براي همه ي بشريت، درسِ عالم شدن، قوي شدن، درس اخلاق و كرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است. پس نام امسال به طور طبيعي، نام مبارك پيامبر اعظم است. در سايه ي اين نام و اين ياد،

ملت ما درس هاي پيغمبر را بايد مرور كند و آنها را به درس هاي زندگي و برنامه هاي جاري خود تبديل كند. ملت ما به شاگردي مكتب نبوي و درس محمّدي (صلّي اللَّه عليه وآله) افتخار مي كند. ملت ما پرچم اسلام را در ميان امت اسلامي با استقامت و استحكام برافراشته است؛ سختي ها را تحمل كرده است و كاميابي هاي حضور در اين ميدان شرف و افتخار را ديده است و به فضل الهي، كاميابي هاي بيشتر در راه است. ما درس اخلاق پيغمبر، درس عزت پيامبر اعظم، درس علم آموزي و درس رحمت و كرامت و درس وحدتي را كه ايشان به ما داد و درس هاي زندگي ماست، بايد در برنامه ي زندگي خودمان قرار بدهيم. امروز دولتي مصمم و خدمتگزار در وسط ميدان، با مردمي آماده به كار و سرشار از اميد، و با جواناني پُرشور و بااستعداد، در اين سرزمين حضور دارند و اين نويد بزرگي براي آينده ي كشور و ملت ماست. از خداوند متعال خواهانيم كه روح مطهر پيامبر اعظم را از ما خشنود كند و بركات خود را به آن پيامبر رحمت و عزت و به امت او روزبه روز افزون فرمايد؛ و قلب مقدس وليّ عصر (ارواحنافداه) را از ما شاد كند و ما را در پيمودن اين راه دشوار موفق و مؤيّد بدارد؛ و روح شهيدان عزيز و روح مطهر امام بزرگوار ما را در جوار اولياء و بندگان صالحش، سرشار از نعمت خود قرار دهد. والسّلام عليكم و رحمة اللَّه و بركاته

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت در گذشت والده ي مكرمه ي آيت الله مكارم شيرازي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت در گذشت والده ي مكرمه ي آيت الله مكارم شيرازي

بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم آيت الله جناب آقاي مكارم شيرازي دامت بركاته درگذشت

مرحومه مغفوره والده ي مكرمه ي جنابعالي را تسليت عرض ميكنم. از خداوند متعال مسئلت مي كنم كه ايشان را مشمول رحمت و مغفرت خويش قرار دهد و بركات ناشي از خدمت جنابعالي به والده ي مكرمه تان بعد از وفات ايشان نيز ادامه يابد، انشاءالله

والسلام عليكم و رحمة الله

سيّدعلي خامنه اي

15/فروردين/1385

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت مرحومه مغفوره همشيره آيت الله فاضل لنكراني

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت مرحومه مغفوره همشيره آيت الله فاضل لنكراني

بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم آيت الله جناب آقاي فاضل لنكراني دامت بركاته درگذشت مرحومه ي مغفوره همشيره ي مكرمه را به آن جناب تسليت عرض ميكنم و رحمت و مغفرت الهي را براي ايشان و دوام صحت و عافيت جنابعالي را از خداوند منان مسألت مينمايم.

والسلام عليكم و رحمة الله

سيّدعلي خامنه اي

19/فروردين/1385

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت مرحوم آقاي حسن نيري تهراني

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت مرحوم آقاي حسن نيري تهراني درگذشت دوست همرزم ديرين و برادر نيكدل و نيكخواه و پر تلاش آقاي حسن نيري تهراني را به همسر و فرزندان گرامي و ديگر بازماندگان تسليت ميگويم و تسلّاي ايشان و آمرزش آن درگذشته ي عزيز را از خداوند ودود و رحيم مسألت مينمايم.

سيدعلي خامنه اي

23/ارديبهشت/1385

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ محي الدين فا

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ محي الدين فاضل هرندي

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت مرحوم مغفور حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ محي الدين فاضل هرندي رحمه الله عليه را به خانواده ي محترم و فرزندان مكرم ايشان و نيز به همه ي علاقمندان وارادتمندان آن عالم خدوم و مجاهد تسليت ميگويم ، ايشان عمري را در خدمت انقلاب و نظام جمهوري اسلامي و حوزه هاي علميه گذرانيدند ، و اميد است خدمات ايشان در نزد حضرت حق جل و علا مشكور و روح ايشان مشمول مغفرت و رحمت الهي باشد.

سيد علي خامنه اي

27/ارديبهشت/1385

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت پدر آقاي دكتر احمدي نژاد

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت پدر آقاي دكتر احمدي نژاد

بسم الله الرحمن الرحيم جناب آقاي دكتر احمدي نژاد

رياست محترم جمهوري اسلامي ايران درگذشت پدر بزرگوارتان را كه از مردان صالح و مؤمن و انقلابي بودند به جنابعالي و ديگر فرزندان آن مرحوم و والده ي مكرّمه تسليت عرض ميكنم و رحمت و مغفرت الهي را براي ايشان و دوام تاييد و توفيق جنابعالي را از خداوند متعال مسألت مينمايم.

سيدعلي خامنه اي

9/خرداد/1385

پيام دفتر مقام معظم رهبري به مناسب هفدهمين سالگرد ارتحال امام خميني (ره)

پيام دفتر مقام معظم رهبري به مناسب هفدهمين سالگرد ارتحال امام خميني (ره)

بسم الله الرحمن الرحيم 14 خرداد، يادآور هجران جانسوز حضرت امام خميني (قدس الله نفسه الزكيه) و ماتم بي پايان امتي سرافراز فرا مي رسد. در غم شخصيت فرزانه و بي نظيري چون او، جا دارد كه برگزيده ترين انسانها و هوشمندترين ذهنها و پاكترين دلها و جانها، از احساس تعظيم و تكريم او سرشار شوند. در سالگرد ارتحال آن عزيز، بار ديگر امت امام به ياد مقتداي خويش مجلس عزا به پا مي دارد، تا خاطره آن يگانه دوران را گرامي بدارد و عهد خود را با آرمانهاي جاودانه اش تجديد نمايد. به همين منظور، از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه اي مجلس بزرگداشتي امشب سيزدهم خرداد ماه بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد اعظم قم برگزار مي شود.

دفتر مقام معظم رهبري

13/3/85

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي درگذشت مرحوم حجت الاسلام و المسلمين سيداحمد فهري (ره)

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي درگذشت مرحوم حجت الاسلام و المسلمين سيداحمد فهري (ره)

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت عالم خدمتگزار، و فقيه اخلاقي و سالك مرحوم حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج سيداحمد فهري رحمة الله عليه را به خانواده و فرزندان معزّز و مكرّم ايشان تسليت ميگويم. آثار علمي و عرفاني و حضور چندين ساله ي ايشان در كشور سوريه كه با خدمات با ارزش همراه بود از يادگارهاي ماندگار آن مرحوم است. از خداوند متعال رحمت و مغفرت و پاداش نيكوكاران را براي ايشان و صبر و اَجر براي بازماندگانشان مسألت ميكنم.

سيدعلي خامنه اي

12/تير/1385

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت حجت الاسلام و المسلمين آقاي سيد حسن موسوي شالي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت حجت الاسلام و المسلمين آقاي سيد حسن موسوي شالي

بسم الله الرحمن الرحيم رحلت عالم جليل و خدمتگذار مرحوم مغفور حجت الاسلام و المسلمين آقاي سيد حسن موسوي شالي رحمه الله عليه را به همه ارادتمندان ايشان و به خصوص به فرزندان مكرم و خانواده گرامي و به مردم مومن منطقه شال و استان قزوين صميمانه تسليت عرض مي كنم. اين سيد بزرگوار چه در سال هاي نمايندگي در مجلس خبرگان و چه در دوران جنگ تحميلي، منشاء خدمات با ارزشي بود و اميد است مشمول لطف و رحمت حق تعالي و مغفرت واسعه پروردگار قرار گيرد.

سيد علي خامنه اي

10/مرداد/1385

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي در محكوميت جنايات رژيم صهيونيستي در لبنان

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي در محكوميت جنايات رژيم صهيونيستي در لبنان

بسم الله الرحمن الرحيم فاجعه سهمگين قانا دلهاي ما را لبريز از درد و اندوه كرده و ما و ديگر ملتهاي مسلمان و همه آزادگان جهان را سوگوار و خشمگين ساخته است. آن كودكان معصوم , آن تن هاي ضعيف و رنجور , آن دلهاي وحشت زده و كوچك به چه گناهي كشته شدند , دل آتش گرفته مادران و پدران آنان چرا بايد به دست صهيونيستهاي خونخوار و حاميان مست و مغرور امريكايي اين چنين كباب مي شد , بيست روز بمباران بي وقفه لبنان , بيست روز جنايت در حجم انبوه , ويرانسازي يك كشور و قتل عام غيرنظاميان در آن و فاجعه اي همچون كشتار قانا از كدام پشتوانه منطق و استدلا ل برخوردار است كه دنياي مدعي تمدن و سازمان ملل و دولتها و سازمانهاي مدعي حقوق بشر اينگونه در برابر آن

خونسرد و بي تفاوتند. دنياي اسلا م تا كي بايد وجود سراپا فتنه و شر رژيم صهيونيستي را تحمل كند, دولتهاي اسلا مي تا كي بايد دست امريكاي جنگ افروز و مستكبر را در اين منطقه حساس بازبگذارند. آنچه در لبنان اتفاق افتاد , حقوق بشر امريكايي را براي همه معنا كرد و خاورميانه اي را كه دولت امريكا در پي آن است نشان داد. امروز براي همه روشن شده است كه تهاجم به لبنان نقشه اي از پيش طراحي شده و اقدامي امريكايي , صهيونيستي به عنوان گامي اساسي در راه تسلط بر خاورميانه و جهان اسلا م بوده است. بوش و همكاران امريكايي وي به همان اندازه در فجايع لبنان گنهكارند كه سران خبيث و رو سياه رژيم صهيونيستي و سكوت سازمان ملل و بيشتر دولتهاي غربي و حمايت برخي از دولتها همچون دولت بدسابقه و بدنام انگليس آنان را نيز به اندازه هاي مختلف در قضاوت امروز و فرداي بشريت و در مواخذه و عقوبت عظيم الهي مسئول و شريك جرم مي سازد. امروز ملتهاي مسلمان بيش از هميشه از امريكا متنفر و بر آن خشمگينند. دولتهاي آنان نيز حتي آنها كه ملا حظات سياسي موجب محدوديت آنها است , از اين همه تعدي وقاحت آميز و مستكبرانه بيزار و بر آن معترضند. رژيم امريكا با حمايتش از جنايتها و جنايتكاران صهيونيست و با تجاوز آشكارش به حقوق ملتهاي مسلمان بايد منتظر سيلي سخت و مشت كوبنده امت اسلا مي باشد. ايستادگي ملت لبنان و مجاهدت قهرمانانه حزب الله و اقتدار برخاسته از ايمان و صبر و توكل آنان نماد ديگري از بيداري دنياي اسلا مي و عزم راسخ آن در

برابر دشمني ها و كين توزي ها است. مشت پولا دين جوانان مومن و شجاع و مظلوم لبناني اكنون بر چهره زشت متجاوزان فرود آمده و شيشه غرور مستانه آنان را شكسته است. سياست راهبردي امريكا ايجاد ناامني و بحران و جنگ در اين منطقه است. بدانند كه هرچه ناامني را گسترش دهند ملتها را بر خود خشمگين تر و دنيا را براي خود ناامن تر خواهند كرد. رفتار و خوي تجاوزگرانه امريكا و اسرائيل , روح مقاومت را بيش از پيش در دنياي اسلا م زنده خواهد كرد و ارزش جهاد را براي انان نمايانتر خواهد ساخت. دنياي اسلا م و جوانان مسلمان در همه كشورهاي اسلا مي بدانند كه راه مقابله با گرك وحشي صهيونيزم و تجاوزگري شيطان بزرگ جز مقاومت فداكارانه نيست. تسليم و انقياد در برابر دولتمردان ماجراجو و فتنه گر امريكا بر طمع و جسارت انان مي افزايد و كار را بر ملتها سخت تر مي كند. اگر لبنان تسليم تجاوز اسرائيل و امريكا مي شد و اگر جوانان مجاهد حزب الله و مردم مظلوم جنوب رنج اين دفاع مقدس را به جان نمي خريدند , محنتي بلند مدت و ذلتي روز افزون همه ملت لبنان را تهديد مي كرد و ادامه اين روند تهاجمي تمام اين منطقه را در بر مي گرفت. امروز حزب الله خط مقدم دفاع از امت اسلا مي و همه ملتهاي اين منطقه است. براي دشمن صهيونيستي دين و آئين و مسجد و كليسا و شيعه و سني فرق نمي كند , رژيمي است نژادپرست و متجاوز و سفاك , اگر مانعي در راه خود نبيند , از هيچ جنايتي به هر

گروه و هر ملت روگردان نيست. ملتهاي منطقه و فرقه هاي اسلا مي و پيروان دينهاي مختلف در لبنان و در همه كشورهاي اسلا مي بايد دست اتحاد به يكديگر دهند و نگذارند , تفرقه آنان موجب قوت دشمن شود. ايران اسلا مي مقاومت در برابر زوگويي ها و تجاوزگري هاي امريكا و شرارت هاي رژيم صهيونيستي را وظيفه خود مي داند و در كنار همه ملتهاي مظلوم به ويژه مردم عزيز لبنان و ملت مبارز فلسطين خواهد ايستاد. امريكا كه با حمايت صريح خود از كشتار غيرنظاميان لبناني و مخالفت صريح با آتش بس در لبنان و كمك تسليحاتي مالي و سياسي به متجاوزان صهيونيست عملا مجرم صحنه اين فجايع بزرگ است , اكنون درصدد آن است كه با تحميل شرايط خود بر ملت و دولت لبنان ظلمي مضاعف را بر آنان وارد آورد. بي شك آن ملت مقاوم و آن مجاهدان شجاع زير بار چنين ظلمي نخواهند رفت و جز بر اساس مصالح خود تصميمي نخواهند گرفت. اينجانب مصائب وارد امده بر ملت لبنان به ويژه فاجعه بزرگ قانا را به آن ملت عزيز و به مجاهدان نستوه و به برجستگان و مسئولا ن سياسي آن كشور تسليت مي گويم و همدردي ملت بزرگ ايران را با آنان اعلا م مي كنم. سلا م بر ملت لبنان , سلا م بر حزب الله پيروز و سلا م بر رهبر دلا ور و مومن عربي سيد حسن نصرالله. قال الله تعالي : فاصبر ان وعدالله حق و لايستخفنك الذين لايوقنون. سيد علي خامنه اي

دهم مرداد 1385

پيام تبريك رهبر معظم انقلاب اسلامي به حجت الاسلام و المسلمين سيد حسن نصرالله به مناسبت پيروزي مقاومت

پيام تبريك رهبر معظم انقلاب اسلامي به حجت الاسلام و المسلمين سيد حسن نصرالله به مناسبت پيروزي مقاومت اسلامي

برادر مجاهد و بسيار عزيز جناب آقاي سيّدحسن نصرالله ادام الله عمره و ع?زّه و عافيته سلام عليكم بما صبرتم درود بر شما و بر ديگر برادران و بر يكايك مجاهدان حزب الله. آنچه شما با جهاد و مقاومت بي نظير خود به امت اسلامي هديه كرده ايد از حد توصيف اين جانب بالاتر است. جهاد دلاورانه و مظلومانه ي شما كه نصرت الهي را به شما ارزاني داشت، بار ديگر ثابت كرد كه سلاح هاي مدرن و مرگبار در برابر ايمان و صبر واخلاص ناكارآمد است و ملتي كه ايمان و جهاد دارد مغلوب سيطره ي قدرتهاي ستمگر نميشود. پيروزي شما پيروزي اسلام بود. شما توانستيد به حول و قوه ي الهي ثابت كنيد كه برتري نظامي، به ابزار و سلاح و هواپيما و ناو و تانك نيست، به قدرت ايمان و جهاد و فداكاري همراه با عقل و تدبير است. شما برتري نظامي خود را بر رژيم صهيونيستي تحميل كرديد؛ تفوق معنوي خود را در ابعاد منطقه ئي و جهاني تثبيت نموديد؛ افسانه ي شكست ناپذيري و هيبت دروغين ارتش صهيونيست را به سخره گرفتيد؛ و آسيب پذيري رژيم غاصب را به نمايش گذاشتيد. شما به ملتهاي عرب، عزت بخشيديد و توانائيهاي آنان را كه دهها سال بوسيله ي تبليغات وسياستهاي استكباري، انكار شده بود، در صحنه ي عمل به همه نشان داديد. آنچه اتفاق افتاد حجتي از سوي خداوند بر همه ي دولتها و ملتهاي اسلامي و بويژه در منطقه ي خاورميانه است. شما بار ديگر مصداق اين كلام نوراني قرآن شديد: قَدْ كانَ لَكُمْ ءَايَةٌ في فِئَتَينِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقاتِلُ في سبِيلِ اللَّهِ وَ أُخْرَي كافِرَةٌ يَرَوْنَهُم مِّثْلَيْهِمْ رَأْي الْعَينِ وَ اللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصرِهِ مَن يَشاءُ إِنَّ في ذَلِك

لَعِبرَةً لأُولي الأَبْصارِ. اين اولوالأبصار، امروز توده هاي ميليوني و جوانان غيور و مؤمن در كشورهاي منطقه، و سياسيون سالم، و زمامداران و رهبران مستقل و خردمندند. جهاد مظلومانه ي شما، دشمن را افشاء كرد و چهره ي حقيقي او را به نمايش گذاشت. كشتار بيرحمانه ي مردم غيرنظامي؛ به خاك و خون كشيدن كودكان بيگناه و زنان بيدفاع؛ حادثه ي قانا و نظائر متعدد آن، ويرانسازي هزاران خانه و كاشانه و آواره كردن هزاران خانواده؛ نابود كردن زيرساختهاي بخش مهمّي از لبنان، و فجايعي از اين قبيل ، چهره ي حقيقي زمامداران آمريكا و برخي دولتهاي اروپائي را در كنار چهره ي كريه و منفور رژيم صهيونيستي به همه نشان داد. نشان داد كه شعارهاي منافقانه ي آنان در باب حقوق بشر و آزادي و دموكراسي، چقدر آلوده به دروغ و فريب و رذالت است. نشان داد كه وقتي زمامداران كشورها از رحم و شفقت و منطق و صداقت بيگانه باشند چه فجايعي ممكن است براي جامعه ي انسانيت پيش بيايد. سخنان اخير رئيس جمهور آمريكا در دفاعي قلمداد كردن جنايات رژيم صهيونيستي و ادعاهاي خنده آور او در باره ي پيروز شدن اسرائيل در جنگ لبنان، نمونه ي روشني از اين بيرحمي و شقاوت و بي منطقي را در برابر چشم همه گذاشت. و اما لبنان .. و ما ادراك ما لبنان .. لبنان به بركت همت و شجاعت مردم خود درخشيد. دشمن به غلط پنداشته بود كه با حمله به لبنان ضعيفترين حلقه ي كشورهاي منطقه را هدف قرار ميدهد و طرح وهم آلود خاورميانه ي دلخواه خود را كليد ميزند. دشمن، يعني امريكا _ اسرائيل، از صبر و هوشمندي و دلاوري ملت لبنان غافل بود؛ از توانائي

بازوان سطبر لبنان غافل بود؛ از سنت الهيِ« ... كم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كثِيرَةَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصابرِينَ» غافل بود. ملت لبنان و جوانان دلاور و سياستمداران هوشمندش با سيلي سخت خود، او را از اين غفلت بيرون آوردند. دشمن اكنون در صدد بريدن اين بازوي توانا و كارآمد است؛ در صدد ايجاد اختلاف ميان سياستمداران است؛ در صدد پاشيدن ويروس بي صبري و ترديد در مردم است. همه بايد در برابر اين سمپاشيها بيدار باشند. به حول و قوه ي الهي شما در خنثي كردن توطئه هاي آنان موفق خواهيد شد و پيروزي دومي بدست خواهيد آورد، انشاءالله. جهادي كه اكنون در اين ميدان جديد، پيش روي شماست مانند جهاد فداكارانه ي شما در ميدان نظامي، حائز اهميت و در آن، صبر و توكل و اخلاص و تدبير، تعيين كننده است. به شما و ديگر برادران و دلاوران عرصه ي جهاد درود ميفرستم و دست و بازوي همه ي شما را مي بوسم.

سيّدعلي خامنه اي

25/مرداد/1385

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي خطاب به همايش مسئولين بسيج دانشگاهي كشور

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي خطاب به همايش مسئولين بسيج دانشگاهي كشور

بسم الله الرحمن الرحيم دانشجويان بسيجي عزيز به يكايك شما درود مي فرستم و توفيق و ثبات قدم و بالندگي شما را از خداوند متعال مسألت مي كنم. تشكل دانشجويان در زير نام بسيج، گستره ي پهناور و پيچيدگي و چندجانبگي اين نام پرافتخار و پرآوازه را به نمايش مي گذارد. بسيجي بودن، به ميدان آوردن همه ي تواناييهاي خود در راه آرمانهاي نظام اسلامي است. به تكاپوي اميدوارانه و هدفدار و سلوك مؤمنانه و رو به كمال است. اين ويژگيها آنگاه كه در دانشگاه و در قالب يك مجموعه

ي دانشجويي ظهور مي كند، پيشگامي و نوآوري و دليري در ميدان علم و سياست و دينداري و خدمت را با خود به همراه مي آورد. دانشجويان بسيجي بايد خود را با اين معيارها بسنجند و تلاش مجاهدت آميز در راه هدفهاي والا را هرروز بيشتر كنند. گذر زمان، صحت اميدواريهاي گذشته را به اثبات رسانده است. نظام اسلامي در عرصه هاي گوناگون، قابليت و ظرفيت عظيم خود را نشان داده و رويش و طراوت و بالندگي خود را به نمايش در آورده است. سخن نو و همت صادقانه و پيام اميدبخش ملت ايران، تا دوردست ها شناخته شده و افقهاي تازه ئي را در برابر چشم ملتها پديد آورده است. در كانون اين اشعه ي تابناك، جوانان مومن و پرتلاش و پاك سيرت ما قرار دارند. اين كانون را روزبروز وسيعتر و درخشانتر كنيد. خداوند يار و مددكار شما باد.

والسلام عليكم رحمه الله

سيدعلي خامنه اي

1/شهريور/85

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان عزيزان دانشجو هرچه زمان ميگذرد و نظام نو خاسته و پر توان جمهوري اسلامي، با تجربه هاي انبوه زندگي بشر، تماس بيشتري مي يابد، حقانيت صدق وعده هاي الهي و تخلف ناپذيري سنتهاي قرآني آشكارتر ميگردد. در معادلات بشدت پيچيده و درهم تنيده ي روابط انسانها و جامعه ها و پديده ها و اقدامها، بارزترين وكار آمدترين نقش، از آن: ايمان، عزم، وجهاد است. در هر نقطه از جهان و براي هر هدف و آرمان، اين سه رانشگر در كنار يكديگر گرد آمده اند. آن هدف، به دست آمده و راه تا سر منزل مقصود، طي شده است.

جامعه ئي كه عدالت ، معنويت ، عزت و استغناء را سرلوحه ي هدفهاي خود ميداند، از آراسته شدن به ايمان و عزم و جهاد، ناگزير است . اين همان سه درس جاودانه ي اسلام به پيروان خود و به همه ي بشريت است و همين است كه يك روز مسلمانان را بر قله ي افتخارات تاريخي نشانيد و امروز آنان را از اسارت هوسهاي خوار كننده و هوسرانهاي بر كرسي تحكم نشسته، نجات خواهد داد. دل پاك و اميدوار، و ذهن بي شائبه و روشن، و جسم سالم و توانمند شما جوانان، داراي شايسته ترين ظرفيت براي آن سه عنصر محوري است. نگذاريد بي ايماني و ترديد و بي عملي در اين ظرف گرانبها جاي بگيرد، و نگذاريد دشمنان عدالت و نابينايان معنويت و به زنجير كشانندگان ملتها و غاصبان بين المللي حقوق انسانها، در جنگ شرارت آميزشان براي حفظ زر و زور ناحق خود، پيروز شوند. به وعده هاي الهي كه تحقق آن را در روزگار بيداري ملتها شاهديد، اعتماد كنيد و توانائيهاي خود در عرصه ي علم وعمل را قدر بشناسيد . آينده از آن شما است و لله الامر من قبل و من بعد.

والسلام عليكم رحمه الله

سيدعلي خامنه اي

23/شهريور/1385

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به نشست سراسري اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان اروپا

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به نشست سراسري اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان اروپا بسم الله الرحمن الرحيم جوانان دانشجوي عزيز نشست سراسري شما را گرامي مي دارم و از خداوند متعال، موفقيت و پيشرفت شما را مسألت ميكنم. شما اكنون در بهار عمر خويش به سر ميبريد، بهاري كه بحمدالله با تلاش شما در راه دانش و آگاهي، از طراوت

و زيبايي برخوردار است. خوشبختانه كشور و ملت شما نيز با مجاهدت و عزم راسخ خويش، خود را به دوراني بهاري و سرشار از بالندگي و اميد و پيشرفت رسانده است. براي ملتي كه تاريخش غني و عزمش راسخ و هدفهايش روشن و دلش لبالب از اميد است، دستيابي به افقهاي بلند آينده، حتمي و تخلف ناپذير است. ما توانسته ايم به بركت اسلام اين همه را به دست بياوريم. امروز آهنگ خوش پيشرفت و عزت ملي، در كشور شنيده مي شود. شما جوانان بايد خود را براي مسئوليتهايي كه ادامه ي اين حركت، بر دوش يكايك آحاد اين ملت، به ويژه ورزيدگان دانايي و آگاهي مي گذارد، آماده كنيد. از خداوند كمك و هدايت بخواهيد، دلهاي پاك و روشن خود را هرچه بيشتر به او نزديك كنيد، و خود را براي سهيم شدن در تعالي كشور و ملتتان مهيا سازيد. خدا يار و مددكار شما. سيد علي خامنه اي

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي بمناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران دوران دفاع مقدس

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي بمناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران دوران دفاع مقدس بسم الله الرحمن الرحيم در روزي از هفته ي دفاع مقدس كه بنام شهيدان مزّين است، بيش از هرچيز بايد به حق بزرگ اين رادمردان بركشور و ملّت و تاريخ ايران، انديشيد. فداكاري آنان در عرصه ي انقلاب و دفاع نظامي، بود كه استقلال ملّي و حريم مرزهاي جغرافيايي را صيانت كرد و امنيّت را به كشور ارزاني داشت. دشمنان اسلام براي اينكه پرچم برافراشته ي حكومت اسلامي را درهم بپيچند و اين نشانه ي اميد آفرين را از برابر چشم ملّتهاي مسلمان دور كنند، به تهاجم نظامي متوسل شدند

و رژيم بعثي فاسد و گمراه را با تجهيزي همه جانبه به جنگ ملّت مؤمن و شجاع ايران فرستادند. مجاهدت اين ملّت بزرگ كه دفاعي غيورانه از اسلام و جمهوري اسلامي بود و اسلام و امت اسلامي را سرافراز كرد، از ايمان به ارزش شهادت و منزلت شهيد، مايه گرفت و شوق فداكاري با اين معرفت روشن، در دلهاي رزمندگان و خانواده هاشان، پديد آمد. برخي به اين مقام والا رسيدند، و برخي در انتظار آنان، جسم و جان خود را به ميدان آوردند، فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر ... و چنين شد كه مجاهدت بي نظير ملّت ايران الگوئي شد براي همه ي امت اسلامي كه رمز عزت و استقلال و سعادت را كه همان جهاد فداكارانه است، در عمل به همه نشان داد. شهيدان نقاط مشعشع در اين صفحه ي درخشان اند كه مانند ستاره ي راهنما، راه را به همه نشان مي دهند. رحمت و صلوات خدا بر آنان باد.

سيّدعلي خامنه اي

6/مهر ماه/1385

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي درگذشت عالم خدوم مرحوم آيت الله سيدمهدي يثربي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي درگذشت عالم خدوم مرحوم آيت الله سيدمهدي يثربي

بسم الله الرحمن الرحيم با تأسف و تأثر درگذشت عالم خدوم و بزرگوار مرحوم آيت الله آقاي حاجي سيدمهدي يثربي رحمت الله عليه را به علماء اعلام و حوزه هاي علميه و مردم شريف و مومن كاشان، و نيز به بيت محترم و بازماندگان مخصوصا آقازادگان مكرم آن مرحوم تسليت مي گويم. ايشان از جمله علما و روحانيون خدمتگذار و دلسوزي بودند كه از ساليان دور و به ويژه در دوران انقلاب و دفاع مقدس و پس از آن منشأ بركات و

خدمات فراواني گرديدند و براي مردم و حوزه هاي علميه پدري مهربان و ناصحي مشفق و راهنمايي خبير محسوب مي شدند. خداوند روح ايشان را مشمول رحمت و مغفرت قرار داده با اجداد طاهرينشان محشور فرمايد.

سيدعلي خامنه اي

10/مهر ماه/1385

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت عالم رباني آيت الله حاج ميرزا جواد آقاي تبريزي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت عالم رباني آيت الله حاج ميرزا جواد آقاي تبريزي

بسم الله الرحمن الرحيم انا لله و انا اليه راجعون با تأسف و تأثر فراوان اطلاع يافتيم كه عالم رباني و فقيه عالي مقام آيت الله آقاي حاج ميرزا جواد آقاي تبريزي رحمه الله عليه دار فاني را وداع گفته و حوزه هاي علميه را سوگوار ساخته است. ايشان از مراجع معظم تقليد و از برجسته ترين اساتيد حوزه ي علميه قم بودند و در طول دهها سال، جمع كثيري از فضلا و طلاب علوم ديني از افادات و تحقيقات علمي اين فقيه و اصوليِ عاليقدر بهره مند گشتند. تقوي و پارسايي اين مرد بزرگ در كنار خلق و خوي مردمي و رعايت پدرانه اي كه با شاگردان و ارادتمندان خويش به كار مي برد، ايشان را در ميان طلاب و جوانان و بسيجيان، شخصيتي محبوب ساخته و حضور ايشان در عرصه هاي گوناگون حماسه هاي انقلاب كرامت مضاعفي در اين وجود پربركت پديد آورده بود. مردم شريف قم هنوز سيماي با وقار ايشان در تشييع پيكرهاي مقدس شهيدان دوران دفاع مقدس را فراموش نكرده اند. درگذشت اين عالم عامل و اين شخصيت علمي برجسته براي حوزه هاي علميه خسارتي بزرگ است. اينجانب رحلت آن بزرگوار را به مراجع معظم تقليد و علماي اعلام و حوزه هاي علميه و

به عموم ملت ايران، به ويژه به شاگردان و ارادتمندان و مقلدان ايشان و نيز به بيت مكرم و آقازادگان محترمشان تسليت عرض مي كنم و از خداوند متعال مي خواهم كه برترين پاداش صالحان را به ايشان عطا فرمايد.

سيد علي خامنه اي

30/آبان/1385

پيام رهبر معظم انقلا ب اسلامي درپي قهرماني حسين رضازاده

پيام رهبر معظم انقلا ب اسلامي درپي قهرماني حسين رضازاده

بسم الله الرحمن الرحيم صحنه را ديدم، از اينكه ملت ايران را خوشحال كرديد، صميمانه از شما متشكرم. انشاءالله موفق باشيد.

سيد علي خامنه اي

15 آذر 1385

پيام مقام معظم رهبري به ملت بزرگ ايران در پي حماسه پرشكوه 24 آذر

پيام مقام معظم رهبري به ملت بزرگ ايران در پي حماسه پرشكوه 24 آذر بسم الله الرحمن الرحيم خداوند قادر متعال را سپاس ميگويم كه ملّت ايران را در آزمون بزرگ ديگري سرافراز كرد و كشوري را كه به پرچمداري اسلام مفتخر است عظمت و ابهتي دوباره بخشيد. روز بيست وچهارم آذر يكبار ديگر معني مردمسالاري ديني را به ديرباوران و بدانديشان فهمانيد و حضور پرشور و متراكم قشرهاي عظيم مردم در پاي صندوقهاي رأي، صحنه ي نمايش اقتدار و خودباوري و حضور هشيارانه ي ملّت ايران شد. نه شرائط جوّي نامساعد روز انتخابات و نه فضاي جنگ رواني دشمنان كه از هفته ها پيش از آن با ابزارها و شيوه هاي گوناگون براي سرد كردن دلها آرايش داده شده بود هيچيك نتوانست در عزم ملّي خلل وارد سازد. اراده ي الهي بر بي__داري مردم، كيد بدخواهان را مغلوب ساخت و برگ ديگري بر دفتر زرين اين ملّت مؤمن و انقلابي افزوده شد. رفتار متين و خردمندانه ي مردم و تعهّد و صداقت مسئولانِ دست اندركار موجب شد كه اين بار نيز، مردم سالاري ديني، از نصاب سالمترين دموكراسيهاي جهان، سالم تر و مشاركت مردم از بالاترين نصاب دموكراسيهاي غربي بيشتر باشد. جهت گيري آراء كه نشانه ي دلبستگي به مباني انقلاب است و افزايش حضور مردم كه سند حضور پرانگيزه ي آنان در صحنه هاي اساسي است، به همه ي دوستان و دشمنان ملّت ايران در سراسر جهان، پيامي رسا و روشن داد. اين

پيام پاسخ شفافي به همه ي ترديدافكنيها و وسوسه ها است. اين پيام آن است كه ملّت ايران، زنده و پرنشاط و پر اميد، هدفهاي بلند خود را همچنان پي ميگيرد و ميدانها را پي درپي درمي نوردد، اين ملّت تا دستيابي به حقوق حقه ي خود از پاي نمي نشيند و پيوند خود را با نظام اسلامي كه هدف آن عدالت و عزّت و اقتدار ملّي است، روزبروز مستحكمتر ميسازد. اينجانب جبهه ي سپاس در برابر خداي عزيز و حكيم بر خاك ميسايم و با همه ي وجود از ملّت بزرگ ايران تشكر ميكنم. لازم ميدانم از همه ي كسان و دستگ__اهه__ايي كه در اين آزم__ون بزرگ نقش آف__ريدند سپاسگ_زاري كنم، از علماي اعلام و مراجع عظام، از دانشمندان و نخبگان حوزه و دانشگاه، از فعالان سياسي و اجتماعي، از دستگاههاي مسؤول برگزاري و نظارت بويژه از شوراي نگهبان و وزارت كشور و مبعوثان مجلس شوراي اسلامي، از رسانه ي ملي كه نقشي هنرمندانه و متعهدانه ايفا كرد، از نيروهاي انتظامي و بسيج كه امنيت حوزه هاي رأي را عهده دار بودند، و از همه ي كساني كه با نامزدي يا حمايت از نامزدها بر شور و گرمي انتخابات افزودند. از خداوند متعال مي خواهم كه منتخبان ملّت را بر مسئوليت پذيري و سپاسِ اعتم_اد مردم و عم_ل مخلص_انه و بي منّت موف_ق ف_رمايد و روز به روز بر عزّت ملّت ايران بيفزايد، و سلامي از اَعماق دل بر حضرت بقيه الله ارواحنافداه كه پيروزي ملّت ايران مايه ي شادي قلب مبارك اوست.

والسلام علي عباد الله الصالحين

سيّدعلي خامنه اي

28/آذر/1385

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي بمناسبت كنگره عظيم حج

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي بمناسبت كنگره عظيم حج بسم الله الرحمن الرحيم والحمدلله رب العالمين و الصلاة علي سيدالمرسلين و

علي آله الطيبين و صحبه الصادقين موسم حج مانند همه سال با بشارتهاي معنوي فرا رسيده و فرصتي گرانبها پيش روي جه_ان اسلام نهاده است. هرچند دلهاي مشتاق از همه جا به آنسو پر ميكشند، ليكن نيك بختاني كه به اين آرزو دست مي يابند اندكي از بسيارند، و اين خود مايه ي پيوستگي جاودانه ي اين چشمه ي هميشه جوشان است. ديدار ساليانه ي برادران در خانه ي محبوب، دلها را از سوئي با قبله ي آفرينش و از سوئي با ياران جدا افتاده پيوندي دوباره ميزند و در پيكر امّت اسلامي، هم در معنويت و هم در سياستش طراوت و نشاط ميدمد. وارستگي از آلودگيهاي مادّي و يكسره در همه جا و همه كار، خدا را ديدن، هرچند در مدتي چند روزه، توشه ي بزرگي براي آدمي است. همه ي آداب و مناسك حج براي آن است كه حج گزار به اين تجربه ي معنوي دست يابد و اين لذت را در كام جان دريابد. در بُعد سياسي، محور اصلي در حج، نمايش هويت متحد امّت اسلامي است. دوري برادران از يكديگر، عرصه را براي بدخواهان ميگشايد و تخم تفرقه ميان مسلمانان را بارور ميكند. امّت اسلامي از ملّتها و نژادها و پيروان مذاهب گوناگون تشكيل يافته است. اين تنوع كه با پراكندگي جغرافيائي در بخش حساس و مهمي از كره ي زمين همراه است ميتواند خود نقطه ي قوتي براي اين پيكره ي عظيم به شمار آيد و ميراث و فرهنگ و تاريخ مشترك آنان را در گستره ئي پهناور، از كارآمدي بيشتر برخوردار سازد، و انواع استعدادها و قابليتهاي انساني و طبيعي را در خدمت آن به كار گيرد. استعمار غربي از آغاز ورود به كشورهاي اسلامي، همين

نكته را مدنظر ساخته و يكسره به تحريك انگيزه هاي تفرقه افكن پرداخته است. سياستمداران استعمارگر به خوبي ميدانستند كه اگر هويت يكپارچه ي جهان اسلام شكل بگيرد، راه بر سيطره ي سياسي و اقتصادي آنان بسته خواهدشد. پس در تلاشي همه سويه و بلندمدت، به اختلافات در ميان مسلمانان دامن زدند و زير چتر اين سياست خبيثانه از غفلت توده هاي مردم و سست عنصريِ زمامداران سياسي و فرهنگي، بهره برداري كردند و كار خود را در تسلط بر كشورهاي اسلامي پيش بردند. سركوب حركتهاي آزاديخواهانه در كشورهاي اسلامي در قرن گذشته، و پيشروي استعمارگران در سلطه گري بر اين كشورها، و ايجاد يا تقويت حكومتهاي مستبد در آنها، و غارت منابع طبيعي و نابودسازي منابع انساني آنها، و در نتيجه عقب نگهداشتن ملتهاي مسلمان از قافله دانش و فناوري، همه در سايه ي تفرقه و بيگانگي كه در مواردي به دشمني و ستيز و برادركشي ميرسيد، پديد آمده است. با آغاز بيداري اسلامي كه نقطه ي اوج آن سربرآوردن جمهوري اسلامي در ايران بود، اردوگاه استعمار غربي با تهديدي بزرگ روبرو شد. شكست مكتبهاي سياسي شرق و غرب و غلط درآمدن و فروريختن ارزشهائي كه استعمارگران، آن را تنها راه خوشبختي بشريت وانمود ميكردند، خودآگاهي اسلامي را در ميان توده هاي مسلمان ريشه دار ساخت و ناكامي هاي پي درپي مستكبران در پوشاندن و خاموش كردن اين فروغ الهي، نهال اميد را در دل ملتهاي مسلمان بارور ساخت. نگاه به فلسطين امروز كه در آن دولتي پايبند به اصل بي خدشه ي « آزادي از اشغال صهيونيستي » بر سر كار آمده و مقايسه ي آن با غربت و انزوا و ناتواني ملت فلسطين در گذشته، نگاه به لبنان كه

مسلمانان از جان گذشته در آن توانستند ارتش مجهز اسرائيل را با همه ي كمكهائي كه امريكا و غرب و منافقان به آن ميرساندند، شكست دهند و مقايسه ي آن با لبناني كه صهيونيستها هرگاه اراده ميكردند تا هركجاي آن بي هيچ مانعي پيش ميرفتند، نگاه به عراق كه ملت غيور آن بيني آمريكاي مغرور را به خاك ماليده و ارتش و سياستمداراني را كه با كبر و نخوت، از مالكيت خود بر عراق دم ميزدند، در باتلاقي از مشكلات سياسي و نظامي و اقتصادي گرفتار ساخته است، و مقايسه ي آن با عراقي كه حاكم خونخوار آن به پشتگرمي امريكا، نفس هاي مردم را بند آورده بود، نگاه به افغانستان كه همه ي وعده هاي آمريكا و غرب در آن، فريب و دروغ از آب درآمده و لشكركشي كم نظير جبهه ي متحد غربي در آن، جز ويراني كشور و فقر و كشتار مردم و اقتدار روزافزون مافياي موادمخدر به بار نياورده است. و بالاخره نگاه به جامعه ي جوان در كشورهاي اسلامي و نسل روبه رشد و روبه افزايشي كه با گرايش به ارزشهاي اسلامي و نفرت روزافزون از آمريكا و غرب در حال رشد و بالندگي است .. نگاه به اين همه ميتواند بخت واژگون و سياستهاي شكست خورده ي مستكبران غربي و پيش از همه آمريكا را به درستي به تصوير بكشد و شكل گيري هويت متحد اسلامي را نويد دهد. اكنون دولت امريكا و سرمايه سالاري غرب و فعالان مفسد صهيونيست حقيقت زنده ي بيداري اسلامي را حس ميكنند و با اعتراف به اين كه سلاح و قدرت نظامي در برابر اين حقيقت، كارآئي ندارد، همه ي توان خود را در حيله ها و شيوه هاي سياسي

به كار ميگيرند. امروز روزي است كه امت اسلامي چه نخبگان سياسي و فرهنگي و ديني و چه توده هاي مردم در آن، بايد بيش از هميشه هوشيار باشند و حيله هاي دشمن را بشناسند و با آن مقابله كنند. يكي از كارآمدترين حيله ها افروختن آتش اختلاف است. آنان با صرف پول و تلاش سراسيمه و بيدرنگ، در پي آنند كه مسلمانان را سرگرم اختلافات ميان خود كنند و بار ديگر با بهره گيري از غفلتها و كج فهميها و تعصبها، ما را به جان يكديگر بيندازند. امروز هر حركت تفرقه انگيز در دنياي اسلام، گناهي تاريخي است. آنان كه عنودانه گروههاي عظيمي از مسلمين را به بهانه هاي واهي تكفير ميكنند؛ آنان كه با گمانهاي باطل، به مقدسات فرقه هائي از مسلمين اهانت ميكنند؛ آنان كه به جوانهاي از جان گذشته ي لبنان كه مايه ي سربلندي امت اسلامي شدند، از پشت خنجر ميزنند؛ آنان كه براي خوشامد امريكا و صهيونيستها از خطر موهومي بنام هلال شيعي سخن ميگويند؛ آنان كه براي شكست دولت مسلمان و مردمي در عراق ناامني و برادركشي را دامن ميزنند؛ آنان كه دولت حماس را كه محبوب و منتخب ملت فلسطين است از هرسو زير فشار قرار ميدهند.. چه بدانند و چه ندانند مجرماني به شمار مي روند كه تاريخ اسلام و نسلهاي آينده از آنان با نفرت ياد خواهند كرد و آنان را مزدوران دشمن غدار خواهد دانست. مسلمانان در همه ي جهان بدانند كه دوران تحقير و عقب ماندگي جهان اسلام به سر آمده و دوران تازه ئي آغاز شده است. اين گمان باطل كه كشورهاي مسلمان بايد براي هميشه در پنجه ي اقتدار فرهنگي و سياسي غرب اسير باشند

و در انديشه و عمل و رفتار فردي و جمعي از آنان تقليد كنند، به دست خود غربيها و بر اثر طغيان و افراط و غرور آنان، از ذهنيت توده هاي مسلمان زدوده شده است. غرب بويژه پس از سردمداري آمريكا، با ستمهاي آشكار و رفتارهاي بي منطق و استكبار و غرور بي حد و حصر، در جهان اسلام به يك ضد ارزش تبديل شده است. رفتار آنان با مردم فلسطين و متقابلاً رفتار آنان با دولت خونخوار صهيونيست؛ موضع آنان در قبال اعتراف رژيم صهيونيستي به سلاح اتمي و متقابلاً موضع آنان در برابر استفاده غيرنظامي ايران از انرژي هسته ئي؛ حمايت آنان از حمله ي نظامي بر لبنان و كمك تسليحاتي و سياسي به حمله كننده و متقابلاً ضديت آنان با مدافعان جان بركف لبناني؛ باجگيري دائمي آنان از دولتهاي عربي و متقابلاً باج دهي هميشگي آنان به رژيم صهيونيستي؛ حمايت از اهانت كنندگان به مقدسات اسلام و حتي افتراء و اهانت صريح بلندپايگان غربي ازقبيل پاپ به اين آئين الهي و متقابلاً جرم شمردن تحقيق و ترديد درباره ي هولوكاست و كيان صهيونيستي؛ حمله نظامي و كشتار و ويراني در عراق و افغانستان بنام دم____وكراسي، و متقابلاً توطئه بر ضد دولتهاي منتخب مردمسالار در فلسطين و عراق و آمريكاي لاتين و هر جاي ديگري كه عوامل آمريكا و صهيونيست بر سر كار نيامده باشند؛ غوغاي مبارزه با تروريسم و متقابلاً گفت و گوي پنهاني و حتي كمك به تروريستهاي جرّار در عراق و غيره.. اين رفتارهاي نامعقول و كين توزانه بر ملتهاي مسلمان حجت را تمام كرده و به بيداري اسلامي كمك رسانده است. امروز چه بخواهند

و چه نخواهند حركتي عميق و ريشه دار در دنياي اسلام آغاز شده است و همين حركت است كه در زمان متناسب خود به استقلال و عزت و حيات دوباره ي امت اسلامي خواهد انجاميد. اين يك مقطع تاريخي تعيين كننده است. نخبگان و علماء و روشنفكران وظيفه ي سنگيني در اين مقطع بر دوش دارند. هرگونه ضعف و سست عنصري و غرضورزي و كوتاهي آنان ميتواند به فاجعه منتهي شود. علماي دين در برابر اختلاف افكني مذهبي ساكت ننشينند؛ روشنفكران در دميدن روح اميد در جوانان كوتاهي نكنند؛ سياستمداران و زمامداران، مردم خود را در صحنه نگهدارند و به آنان تكيه كنند؛ دولتهاي اسلامي همبستگي ميان خود را تقويت كنند و از اين قدرت حقيقي در برابر تهديد سلطه گران بهره مند شوند. امروز سرويسهاي جاسوسي آمريكا و انگليس در عراق، در لبنان، در كشورهائي از شمال افريقا و در هر جاي ديگري كه بتوانند با همه ي قوا در حال پراكندن ويروس اختلاف مذهبي اند. اجتماع حج بايد ما را در برابر اين بيم__اري مهلك مصونس__ازي كن__د و آيه ي شريفه ي: « و أطيعوا الله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم و اصبروا إن الله مع الصابرين » را پيوسته در برابرچشم ما قرار دهد. امروز برائت از مشركان نداي قلبي و فطري همه ي ملتهاي مسلمان است. موسم حج تنها نقطه ئي است كه اين ندا ميتواند از سوي همه ي اين ملتها با صداي بلند طنين افكند. اين فرصت را مغتن__م بشم___اريد و با دع_ا براي امت اسلامي و دعا براي تعجي_ل در ظهور مهدي موعود سلام الله عليه و عجل الله فرجه، از هر كرانه

خود را در اين اقيانوس عظيم شستشو دهيد. توفيق و خوشبختي و حج مقبول را براي همه ي شما مسئلت ميكنم.

سيّدعلي خامنه اي

سوم ذي الحجه 1427 مصادف با سوم ديماه 1385

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي درگذشت مرحوم مغفور آقاي جمال كريمي راد وزير دادگستري

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي درگذشت مرحوم مغفور آقاي جمال كريمي راد وزير دادگستري

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت تأسفبار مرحوم مغفور آقاي جمال كريمي راد سخنگوي قوه قضائيه و وزير دادگستري را به خانواده ي ايشان و نيز به دولت محترم و قوه محترم قضائيه تسليت عرض ميكنم. آن مرحوم از مسئولان خدوم و مومن بودند و از خداوند رحيم شمول رحمت و علو درجات را براي ايشان مسئلت مينمايم. سيّدعلي خامنه اي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي درگذشت عالم خبير حجت الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ علي دوا

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي درگذشت عالم خبير حجت الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ علي دواني

بسم الله الرحمن الرحيم با تأثر و تأسف خبر درگذشت عالم خبير و مورخ و پژوهشگر برجسته مرحوم حجت الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ علي دواني رحمت اله عليه را دريافت كردم. تلاش كم نظير ايشان در تحقيق و تأليف در باره ي رجال علمي شيعه ، حقاً در خور تقدير و تمجيد است. ضايعه ي رحلت اين شخصيت عالم و محقق را به جامعه ي علمي كشور و به خانواده ي مكرم و فرزندان شايسته و خدوم و ديگر بازماندگان محترم ايشان تسليت ميگويم و از خداوند رحيم علوّ درجات و رحمت و مغفرت براي آن مرحوم مسئلت مينمايم.

سيد علي خامنه اي

20/ ديماه/ 1385

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي درگذشت آيت الله حاج شيخ محمدهادي معرفت

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي درگذشت آيت الله حاج شيخ محمدهادي معرفت

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت عالم خدمتگزار و قرآن پژوه آيت الله آقاي حاج شيخ محمدهادي معرفت رحمه الله عليه را به حوزه ي علميه و علما و فضلاي قرآني و مردم وفادار قم و به خانواده و فرزندان محترم ايشان تسليت مي گويم. اين روحاني عالي مقام خدمات ارزشمندي در زمينه ي تحقيقات و تأليفات ديني به ويژه در تفسير و علوم قرآني به جامعه ي علمي كشور عرضه داشته اند و تأليفات ايشان يادگارهايي ماندني به شمار مي آيد. ايشان همچنين در عرصه هاي مجاهدات ملت ايران در دوره هاي گوناگون حضور داشته اند و فرزندشان در دفاع مقدس به فيض شهادت رسيده است. از خداوند متعال علو درجات اين فقيد سعيد را

مسألت مي كنم.

سيدعلي خامنه اي

1/11/1385

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت در گذشت حجت الاسلام آقاي حاج سيد صالح طاهري خرم آبادي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت در گذشت حجت الاسلام آقاي حاج سيد صالح طاهري خرم آبادي

بسم الله الرحمن الرحيم آيت الله حاج سيد حسن طاهري خرم آبادي دامت افاضاته درگذشت روحاني مجاهد مرحوم حجت الاسلام آقاي حاج سيد صالح طاهري خرم آبادي رحمت الله عليه را به آن بيت شريف و خانواده و فرزندان آن مرحوم و مردم عزيز خرم آباد و به شخص جنابعالي تسليت مي گويم. تلاشها و زحمات آن مرحوم در دوران جنگ تحميلي در اهواز و نيز در دوران نمايندگي در مجلس شوراي اسلامي فراموش نشدني است. از خداوند متعال رحمت و مغفرت براي ايشان و صبر جزيل براي بازماندگانشان مسألت ميكنم.

سيدعلي خامنه اي

2/11/1385

پيام تسليت رهبر معظم نقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت مرحوم حجت الاسلام آقاي حاج شيخ اسماعيل فردوسي پور

پيام تسليت رهبر معظم نقلاب اسلامي به مناسبت درگذشت مرحوم حجت الاسلام آقاي حاج شيخ اسماعيل فردوسي پور

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت تأثرانگيز روحاني خدمتگزار و با اخلاص مرحوم حجت الاسلام آقاي حاج شيخ اسماعيل فردوسي پور را به خاندان مكرم و ارادتمندان و دوستان آن مرحوم مخصوصا مردم شريف خراسان و به ويژه اهالي مؤمن فردوس تسليت عرض مي كنم. اين عالم بزرگوار بيشتر دوران حيات را به خدمت به اسلام و نظام جمهوري اسلامي گذرانيد. همراهي خالصانه ي ايشان با امام عزيز در نجف و دوران هجرت و پس از آن، خدمات قضايي در مشهد و نمايندگي مجلس خبرگان و مجلس شوراي اسلامي از قطعات پرافتخار زندگي ايشان است. جانبازي ناشي از فاجعه ي هفتم تير نيز نقطه ي ديگري است كه فضائل اين روحاني ارزشمند را مشخص مي سازد. از خداوند متعال رحمت و مغفرت براي ايشان و

صبر و اجر براي بازماندگان و خانواده ي محترمشان مسألت مي كنم.

سيدعلي خامنه اي

28/11/1385

پيام رهبر معظم انقلاب به مناسبت افتتاح چهارمين دوره مجلس خبرگان رهبري

پيام رهبر معظم انقلاب به مناسبت افتتاح چهارمين دوره مجلس خبرگان رهبري

بسم الله الرحمن الرحيم تشكيل چهارمين دوره ي مجلس خبرگان، گام موفق ديگري است كه ملت بزرگ ايران در استمرار موفقيت در جبهه هاي گوناگون، برداشته و با حضور قاطع خود در سالي كه به نام پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله مزين است پيام روشني به همه ي بدخواهان داده است. اين بيعت چندين باره ي مردم با نظام جمهوري اسلامي و وفاداري هوشمندانه و شجاعانه آنان به اصل مترقي ولايت فقيه، مسئوليت خطير و سنگين منتخبان معتمد آنان يعني اعضا محترم اين مجلس معظم و نيز مسئولان نظام در رده هاي گوناگون را به آنان يادآوري مي كند و الطاف و تأييدات الهي را در پيمودن مسير حياتي اين نظام در برابر آن مجسم مي سازد. الگوي نوين مردمسالاري ديني، راه جديدي را به بشريت ارائه كرده است كه زندگي انسان در آن، از آفات نظامهاي بنا شده بر استبداد فردي و حزبي يا برآمده از نفوذ زرسالاران و چپاولگران، و از غرقه شدن در وادي ماديگري و اباحيگري و دور افتادن از معنويت، مبرا گردد، و تقابل و تضاد خداپرستي با مردم گرايي را در عمل تخطئه كند. هرگز انتظار نبوده است كه نظامهاي مبتني بر زر و زور و قدرتهاي مستكبر و باندهاي تحكم و استثمار، در برابر اين پديده بي تفاوت بمانند و با آن ستيزه نكنند. اين الگوي نوين، در رشد خود و در بقا و استحكام خود در دست يابي

به هدفهاي خود، حجتي قاطع بر ضد همه ي نظامهايي است كه به نام انسان گرايي مردم را از خدا و معنويت بيگانه ساختند و با نام مردمسالاري انسانها را به شكلهاي گوناگون در پنجه ي اقتدار خود فشردند. توطئه هاي متراكم و پيوسته ي دشمنان نظام اسلامي پس از نوميدي از نابود كردن اين نظام، همواره در جهت جلوگيري از دستيابي جمهوري اسلامي به آن هدفها و الگو شدن براي ديگر ملتهاي مسلمان بوده است. امروز و هميشه وظيفه ي اساسي مسئولان گوناگون جمهوري اسلامي آن است كه در پيمودن مسيري كه ملت ايران را به آن هدفهاي والا مي رساند، درنگ را جايز نشمرند و به حول و قوه ي الهي مسيري را كه اسلام عزيز مشخص ساخته و در گفتار و رفتار امام راحل يگانه ي ما تجلي يافته و با فداكاري شهيدان و ايثارگران طراوت و صفا گرفته، دنبال كنند و به اذن الله آن هدفها را يكي پس از ديگري به دست آورند. شاخص هاي اصلي اين راه، پايبندي به تكليف شرعي، شجاعت در اقدام، حزم و حكمت در تدبير، و صداقت و وفاداري به مردم است و عدالت اجتماعي، سلامت اخلاقي، پيشرفت علمي، قدرت و ثروت ملي، از جمله ي مهمترين هدفهاي اين نظام اسلامي است. خدا را سپاس بي پايان مي گوييم كه كشور و ملت ما و مسئولان دلسوز در مدت نزديك به سه دهه راههاي دشواري را پيموده و از گردنه هاي خطرناكي به سلامت گذشته اند. ادامه اين مسير نيز با همان ايمان و توكل و عزم راسخ پيمودني است. شرط مهم موفقيتهاي آينده، وحدت

كلمه و تلاش پرحوصله و اعتماد به وعده ي الهي است و در اين صورت تحقق آرمانهاي نظام اسلامي قطعي است، انشاءالله. از خداوند متعال متضرعانه مسألت مي كنم كه مسئولان و همه ي ملت عزيز ايران را مشمول تفضلات و تأييدات خود قرار دهد و دعاي مستجاب حضرت بقيه الله ارواحنا فداه را شامل حال گرداند. لازم مي دانم تشكرات فراوان خود را از اعضاي محترم دوره ي پيشين مجلس خبرگان ابراز دارم.

والسلام عليكم و رحمه الله

سيدعلي خامنه اي

30/بهمن ماه / 1385

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي درگذشت هنرمند دفاع مقدس مرحوم آقاي رسول ملاقلي پور

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي درگذشت هنرمند دفاع مقدس مرحوم آقاي رسول ملاقلي پور

بسم الله الرحمن الرحيم درگ___ذشت ناگهاني هنرمند دفاع مقدس مرحوم آقاي رسول ملاقلي پور را به بازماندگان و دوستان ايشان و به همه ي سينماگران و اصحاب هنر متعهد تسليت ميگويم. آن مرحوم در زمره ي كساني بود كه با شوق و خلوص جوانانه و با انگيزه هاي انقلابي پاي در ميدان هنر نهادند و سالهائي از عمر خود را در اين تلاش مؤمنانه سپري كردند و آثار ماندگار و ارزشمندي آفريدند. در گذشت ايشان براي جامعه ي هنري تأسفبار است. از خداوند متعال پاداش شايسته و رحمت و مغفرتش را براي آن مرحوم مسألت ميكنم.

سيدعلي خامنه اي

17/اسفند/1385

پيامها در سال 1386

پيام نوروزى رهبر معظم انقلاب اسلامى به مناسبت حلول سال 1386

پيام نوروزي رهبر معظم انقلاب اسلامي به مناسبت حلول سال 1386

بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب و الأبصار، يا مدبّر الليل و النّهار، يا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا الي احسن الحال. اللّهم صلّ علي علي بن موسي الرّضا المرتضي الامام التّقي النّقي. عيد نوروز و فرا رسيدن سال نوِ شمسي را به همه ي هم ميهنان عزيزمان تبريك عرض مي كنم؛ همچنين به همه ي ايرانيان در سراسر عالم و در هر جاي دنيا كه زندگي مي كنند؛ و نيز به همه ي ملتهايي كه نوروز را گرامي مي دارند. به طور خاص تبريك عرض مي كنم به خانواده هاي معظم شهيدان عزيزمان و به جانبازان و خانواده هاشان و به همه ي ايثارگران و فعالان عرصه ي حيات ملت ايران. عيد نوروز، سرآغاز طراوت طبيعت و جوان شدن جهان و تازه شدن فضاي زندگي طبيعي انسان است. و چه نيكوست كه همراه با طراوت جهان، جان و دل انسان هم طراوت پيدا كند؛

طراوت جان و دل با ذكر خدا، با درخواست كمك از پروردگار، با روياندن نهال خيرخواهي و نيك خواهي براي همه ي برادران و خواهران و براي همه ي بشريت. رسم نوروز در درون خود زيبايي هاي زيادي را دارد؛ علاوه بر اينكه در هر نقطه، ايرانيان اين لحظه ي تحويل را با نام خدا و با درخواست تحول اساسي در زندگي شان آغاز مي كنند. يكي از زيباترين رسمهاي موجود در عيد نوروز، رسم ديد و بازديد و صله ي ارحام و مستحكم كردن روابط و پيوندهاي عاطفي ميان افراد جامعه است. اين را اگر با بعضي از جشنهاي مليِ ملتهاي ديگر - كه همراه با كارهاي غير اخلاقي و به دور از اين ارتباطات عاطفي است - مقايسه كنيم، آن وقت درمي يابيم كه جشن ملي و آغاز سال نوِ ما ايرانيان علاوه بر تقارن با بهار طبيعت كه يك امتيازي است، چه خصوصيات نجيبانه و مهربانانه اي در خود دارد. شادي دلها، لبخند و تبريك و خوش آمدگويي به يكديگر و پي گرفتن روابط انساني و نو كردن محيط زندگي از رسوم بسيار خوب و مطلوبي است كه ايرانيان از گذشته تا امروز به آن پايبند بوده اند و اينها همه مورد تأييد آئين مقدس اسلام و شرع اسلامي است. نگاهي به سال 85 داريم كه منقضي مي شود و نگاهي به سال 86، كه از اين لحظات آغاز مي شود: سال 85 متبرك بود به نام مبارك پيامبر اعظم (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و از آغاز تا انجام آن، مشحون از ذكر آن بزرگوار و تلاش براي معرفت بيشتر نسبت به پيامبر گرامي و خصوصيات زندگي آن بزرگوار و حالات و درسها و آموزه هاي آن پيامبر عظيم الشأن بود.

البته جا براي معرفت پيامبر باز هم بسيار گسترده است و همه ي سالهاي ما در واقع سال پيامبر اعظم است. سال 85 مثل همه ي سالهاي ديگر و مثل همه ي زندگي انسان از حوادث گوناگون، از تلخي ها و شيريني ها، از شادي ها و غم ها آكنده بود. همه ي زندگي همين جور است. اما در يك نگاه جمع بندي شده، من مي توانم با اطمينان اين را به ملت عزيزمان عرض كنم كه در سال 85، موفقيتهاي ملت ايران بيش از تلخي ها و ناكامي ها بود؛ پيشرفتهاي ما بيش از توقفها و سكونهاي ما بود؛ شادي هاي حوادث بيش از تلخي ها بود. در عرصه ي داخلي تلاشهاي متراكم براي پيشرفت كشور، در همه جا ديده شد؛ تصميم هاي بجا و خوب از سوي مسئولان و تحرك عمومي در اين زمينه ها تحرك مطلوبي بود كه در سخنراني(1) ان شاءاللَّه در اين زمينه توضيحات بيشتري را به ملت عزيزمان عرض خواهم كرد. در عرصه ي بين المللي و سياسي جهاني هم پيشرفتهاي نظام جمهوري اسلامي ايران پيشرفتهاي چشمگيري بود. ملت ما و كشور ما به بركت نظام جمهوري اسلامي در دنيا سرافراز شد؛ ابهت ملي ما و نگاه مهربانانه ي مردم ما نسبت به ملتهاي جهان و ملتهاي مسلمان در همه ي حوادث آشكار شد؛ عزم راسخ ملي ما در زمينه هاي علمي، در تحرك اقتصادي براي ديگران تا حدود بسياري روشن شد. ما در مسائل داخلي و مسائل خارجي بحمداللَّه پيشرفتهاي زيادي داشتيم. در سال 86 ادامه ي حركت مليِ ما بايد يك ادامه ي متناسب با نيازهاي ملت ما باشد. اين يك حقيقتي است كه ملت ايران بر اثر تسلط قدرتهاي طاغوتي و قدرتهاي فاسد و دولتهاي وابسته يا بي كفايت در طول دهها سال

- شايد نزديك به دويست سال - دچار عقب ماندگي هاي زيادي در عرصه هاي گوناگون بوده است. امروز كه ملت ايران به بركت اسلام و نظام جمهوري اسلامي به خودآگاهي و اعتماد به نفس دست يافته است، بايد ما اين فاصله هاي طولاني را با سرعت طي كنيم. ما فاصله هاي بسيار زيادي با آنچه كه شأن ايران سربلند و پُرافتخار است، داريم؛ اين فاصله ها جز با همت بلند، جز با اميد بي پايان، جز با تلاش همه جانبه ي ملي ميسر نخواهد شد. ملت ما هدف روشني دارد؛ هدف بزرگ ملي ما «استقلال ملي، عزت ملي و رفاه عمومي ملت» است. همه ي اينها به بركت اسلام و ايمان اسلامي تحقق يافتني است. ما اين را تجربه كرديم و دريافتيم. ملت ما ظرفيت بسيار زيادي براي پيمودن راههاي دشوار به سوي آينده هاي محبوب و مطلوب دارد. ظرفيت ملي ما، اگر به طور كامل و همه جانبه مورد استفاده قرار بگيرد، بدون ترديد ملت ايران خواهد توانست به همه ي اميدها و آرزوهاي خود دست پيدا كند. تحرك ملت ايران به بركت اسلام آغاز شد و اين بيداري و اين اميد و اين اعتماد به نفس روزبه روز تا امروز بيشتر شد و ما هر سالي كه نو مي شود، بايد عزم خود را نو كنيم و پا را در ميدانهاي تازه تري بگذاريم. بديهي است كه يك ملت زنده، با چالشها مواجه است؛ چالشها، لازمه ي زنده بودن است. هر موجود زنده اي بايد هزينه ي زنده بودنِ خود را بپردازد تا بتواند به اهداف خود دست پيدا كند. زنده بودن همراه با چالشهاست؛ همراه با مانعهاست؛ از مانعها بايد عبور كرد. احياناً همراه با دشمني هاست؛ براي دشمني ها بايد تدبير و

انديشه ي راسخ داشت. عزم قوي را بايد دستمايه ي اين حركت كرد. ملت ايران نيازمند اين عزم ملي است كه تا امروز هم اين عزم را نشان داده است و روزبه روز بايد پايه هاي اين عزم مستحكم تر بشود. با نگاه به حوادث و مسائل جهاني بروشني درمي يابيم كه دشمنان ملت ايران درصدد آنند كه دشمني خود را از دو راه با ملت ايران به تحقق برسانند (آنچه كه امروز در دنيا محسوس است اين است). يكي، ايجاد تفرقه در ميان صفوف ملت؛ از بين بردن يكپارچگي ملت ايران؛ و از دست ملت ايران اين نيروي عظيم وحدت را ربودن و آنها را به اختلافات داخلي سرگرم كردن. و دومي، ايجاد مشكلات اقتصادي و تلاش براي توقف ملت ايران در زمينه هاي گوناگون سازندگي كشور و رفاه عمومي خود. اين دو، چيزي است كه در نقشه هاي كوتاه مدت و ميان مدت دشمنان ما به طور محسوس وجود دارد كه اگر خود آنها هم بر زبان نياورده بودند، قابل حدس بود؛ ولي دشمنان ما خودشان هم به هر دو نكته اعتراف كردند. در سال 86 هم در زمينه ي تلاش اقتصادي بايد همه ي نيروهاي ملي، نيروهاي معتقد به آرمانهاي بلند ملت ايران، مسئولان كشور، جوانان پُرنشاط، دست به دست هم بدهند و تلاش كنند. ميدان براي تلاش اقتصادي گسترده است؛ بخصوص با ابلاغ سياستهاي اصل 44 قانون اساسي و آنچه كه به مسئولان توصيه و به آنها تأكيد شد و آنها هم عزم خودشان را نسبت به اين قضيه ابراز كردند، ميدان تلاش اقتصادي براي مردم گشوده است و راهها باز است. مسئولان بايد براي مردم تشريح كنند امكانهايي را كه در اختيار

مردم وجود دارد و خودشان هم بايد تلاش كنند. كشور ما ظرفيت اقتصادي بسيار زيادي دارد و مي توان براي بناي يك جامعه ي برخوردار از رفاه، تلاش و كار كرد. مسأله ي ديگر، مسأله ي اتحاد عمومي مردم است. دشمنان با تبليغات خود، با جنگ رواني خود، با تلاشهاي موذيانه ي گوناگون خود سعي مي كنند بين صفوف ملت ايران اختلاف بيندازند؛ به بهانه ي قوميت، به بهانه ي مذهب، به بهانه ي گرايشهاي صنفي، وحدت كلمه ي ملت را از بين ببرند؛ علاوه ي بر اين، در سطح دنياي اسلام هم يك تلاش وسيع عميقي از سوي دشمن محسوس است براي اينكه ميان ملت ايران و جوامع گوناگون مسلمان ديگر فاصله بيندازند؛ اختلاف مذهبي را بزرگ كنند؛ جنگ شيعه و سني را در هر نقطه اي از دنيا كه ممكن باشد، به وجود بياورند و عظمت و ابهت ملت ايران را در ميان ملتهاي ديگر - كه روزبه روز بحمداللَّه تا امروز بيشتر شده - از بين ببرند. ملت ما بايد هشيار باشد. تلاش براي سازندگي كشور و عمده تر و مهمتر از آن، تلاش براي اتحاد كلمه و يكپارچگي ملي و اتحاد امت اسلامي ادامه يابد. عاقلانه، هوشيارانه، خردمندانه و مدبرانه بايستي اين اتحاد را حفظ كرد و روزبه روز تقويت كرد. من به همين جهت به مسأله ي اتحاد كلمه ي ملتمان اهميت مي دهم. و به نظر من امسال، سالِ «اتحاد ملي و انسجام اسلامي» است؛ يعني در درون ملت ما اتحاد كلمه ي همه ي آحاد ملت و قوميتهاي گوناگون و مذاهب گوناگون و اصناف گوناگون ملي؛ و در سطح بين المللي، انسجام ميان همه ي مسلمانان و روابط برادرانه ي ميان آحاد امت اسلامي از مذاهب گوناگون و وحدت كلمه ي آنها.

امروز عظمت اسلام هم وابسته به استقلال ملتها و عزم راسخ ملتهاست و ملت مسلمان ايران در اين راه تاكنون بحمداللَّه پرچمدار بوده است و پرچمدار هم خواهد بود. از خداوند متعال براي روح ملكوتي امام بزرگوارمان كه اين راه را به روي ما گشود، طلب آمرزش و تعالي درجات مي كنيم و اميدوارم ملت ايران در اين راه موفق و مؤيد باشند.

والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته

-------------------------------------------------------------------------------- 1) سخنراني در حرم مطهر امام رضا(عليه السّلام)

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت مرحوم فخرالدين حجازي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت مرحوم فخرالدين حجازي

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت خطيب گرانمايه و چهره ي سرشناس فرهنگي و سياسي مرحوم آقاي فخرالدين حجازي را به خاندان مكرم و بازماندگان و همه ي دوستان و علاقمندان ايشان تسليت عرض مي كنم. آن مرحوم در طول ساليان متمادي، چه در دوران اختناق و چه پس از پيروزي انقلاب اسلامي از جمله ي سخنوران موفقي بود كه با بيان گرم و پراحساس خويش دل هاي بيشماري را مجذوب حقايق دين و معارف اسلامي مي ساخت، به ويژه در دوران دفاع مقدس، حضور ايشان در عرصه هاي مختلف گرمابخش فضاي حماسي آن دوران و مايه ي شور و شوق جوانان اين مرز و بوم بود. از خداوند متعال مغفرت و رحمت واسعه اش را براي آن مرحوم مسئلت مي كنم و براي بازماندگان ايشان صبر و اجر جزيل آرزو مي نمايم.

سيدعلي خامنه اي

30/ارديبهشت/1386

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي رحلت مرحوم آيت الله حاج آقا حسن طباطبائي قمي رضوان الله تعالي عليه

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي رحلت مرحوم آيت الله حاج آقا حسن طباطبائي قمي رضوان الله تعالي عليه

بسم الله الرحمن الرحيم رحلت عالم مجاهد، مرحوم مغفور آيت الله آقاي حاج آقا حسن طباطبائي قمي رضوان الله تعالي عليه را به حضرات علماء اعلام و حوزه ي علميه ي مشهد مقدّس و به عموم مردم انقلابي و با ايمان آن شهر شهيد پرور، و بخصوص به علاقمندان و ارادت ورزان آن مرحوم و بالاخص به بازماندگان مكرّم ايشان و بيت رفيع طباطبائي قمي تسليت عرض ميكنم. ساليان درازي از عمر با بركت اين فقيه مجاهد در راه مبارزه با رژيم طاغوت گذشت و بيانات پر شور ايشان گرمابخش نيروهاي مبارز بود. رنج و محنت زندان و تبعيد نتوانست در

عزم راسخ آن بزرگوار خلل وارد آورد و تا لحظه ي پيروزي انقلاب تلاش ايشان را متوقف سازد . از خداوند متعال علوّ درجات و حشر با اولياء مكرّمين را براي ايشان مسالت ميكنم .

والسلام عليه و رحمه الله و بركاته

سيدعلي خامنه اي

21/خرداد/1386

پيام رهبر معظم انقلاب در محكوميت هتك حرمت حرمين عسگريين

پيام رهبر معظم انقلاب در محكوميت هتك حرمت حرمين عسگريين

بسم الله الرحمن الرحيم انالله وانا اليه راجعون دست تبهكار فتنه انگيزان بار ديگر خنجر زهرآلود خود را به پيكره ي امت اسلامي فرود آورد و مرتكب جنايتي فجيع شد. حادثه ي انفجار در حرم سامراء و هتك حرمت مرقد مطهر امامين همامين عسگريين سلام الله عليهما نه فقط دل شيعيان جهان را خونين و عموم مسلمان را كه به خاندان مكرم پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله عشق و ارادت مي ورزند، غمگين و جريحه دار كرد، بلكه دنياي اسلام را در برابر توطئه ي هولناكي قرار داد كه هدفش ايجاد جنگ داخلي در عراق و مشغول كردن ملت هاي مسلمانان به حوادث خونيني مذهبي و فرقه ئي است. عاملان كوردل و سيه روي اين جنايت بزرگ، چه بازماندگان كافركيش رژيم بعث صدامي باشند و چه متحجران فريب خورده وهابي و سلفي، ترديد نمي توان كرد كه سرويس هاي جاسوسي اشغالگران و صهيونيست ها طراحان اصلي اين نقشه ي پليدند. اشغالگران براي سست كردن پايه هاي دولت مردمي عراق و توجيه حضور نامشروع خود در آن كشور، ميدان را براي تروريست ها و وحشت آفرين ها بازگزارده و ميان برادران مسلمان آتش افروزي مي كنند. حرم مطهر عسگريين قرن ها در شهر سامراء و در ميان مردم اهل تسنن محترم بود و هرگز كسي در هيچ دوره به ساحت مقدس آن اهانت روا نداشته بود. اكنون در دوران سلطه ي اشغالگران اين

دومين بار است كه چنين بي شرمانه و جنايتكارانه به آن جايگاه رفيع و قدسي تعرض مي شود. اشغالگران عراق نمي توانند از مسئوليت اين جنايت بزرگ شانه خالي كنند. برادران شيعه و سني عراق به هوش باشند كه در دام توطئه ي دشمن نيفتند. مسلمانان در همه جاي جهان بيش از گذشته بايد مراقب سياست تفرقه افكني و جنگ افروزي دشمنان اسلام باشند. امروز دشمنان در عراق، در فلسطين، در لبنان و در هر نقطه از جهان اسلام كه بتوانند آتش افروزي مي كنند و با بهانه هاي گوناگون مذهبي و قومي و حزبي و غيره مسلمانان را به صف آرائي در برابر يكديگر و برادركشي تحريك مي نمايند. مسلمانان نبايد به آن ها در اين هدف ننگين و خطرناك كمك كنند. علماي محترم اهل تسنن فاجعه ي سامراء را محكوم كنند و صريحا بيزاري خود را از مرتكبان آن ابراز نمايند و علماي محترم شيعه، پيروان اهل بيت عليهم السلام را به خويشتنداري دعوت كنند و همه ي علماء و بزرگان روحاني جهان اسلام پيروان خود را به همدلي با برادران خود و رعايت احساسات مذهبي هر فرقه سفارش نمايند. اينجانب اين مصيب بزرگ و ساير مصائب مسلمين را به حضرت بقيه الله ارواحنا فداه تسليت عرض مي كنم. خداوند شر مستكبران ظالم و كافر را از سر ملت هاي مسلمان برطرف نمايد.

والسلام علي عبادالله الصالحين

سيد علي خامنه اي

24 خرداد ماه 1386

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت ارتحال فقيه مجاهد مرحوم مغفور حضرت آيت الله فاضل لنكراني

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت ارتحال فقيه مجاهد مرحوم مغفور حضرت آيت الله فاضل لنكراني

بسم الله الرحمن الرحيم انا لله و انا اليه راجعون با تأسف و تأثر فراوان از ارتحال فقيه مجاهد مرحوم مغفور حضرت آيت الله آقاي فاضل لنكراني رضوان الله تعالي عليه اطلاع يافتم.

اين ضايعه ئي سنگين براي حوزه ي علميه و ملت شريف ايران است. حوزه ي علميه يكي از اسطوانه هاي علمي و تحقيقي و يكي از استادان برجسته ي خود، و ملت ايران يكي از مراجع تقليد انقلابي و بيدار و پرتحرك خود را از دست داد. ايشان در سالهاي طولانيِ دوران اختناق در شمار برجستگاني از حوزه ي علميه ي قم بودند كه در ميدانهاي گوناگون مبارزات حضور داشته و رنج تبعيد را به جان خريدند، و پس از پيروزي انقلاب از جمله ي روحانيون نامداري بودند كه نقشهاي مهمي در همه ي موارد حساس ايفاء نمودند. رحمت خدا بر ايشان باد. اينجانب اين مصيبت بزرگ را به حضرت بقيه الله ارواحنافداه و به مراجع عظام و علماي اعلام و فضلاء و طلاب حوزه ي مباركه و به عموم ملت ايران تسليت ميگويم. همچنين به خانواده ي مكرّم و آقازادگان ارجمند و ديگر بازماندگان و منسوبان ايشان عرض تسليت كرده، تسلّا و صبر آنان را از خداوند متعال مسألت مينمايم.

والسلام علي عبادالله الصالحين

سيّدعلي خامنه اي

26/خرداد/1386

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي درگذشت آيت الله حاج ميرزا عبدالكريم حق شناس رحمة الله عليه

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي درگذشت آيت الله حاج ميرزا عبدالكريم حق شناس رحمة الله عليه

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت عالم رباني و اخلاقي مرحوم آيت الله آقاي حاج ميرزا عبدالكريم حق شناس رحمة الله عليه را به بازماندگان محترم و ارادتمندان ايشان تسليت عرض ميكنم. اين روحاني پرهيزكار و پاك نهاد بخاطر تربيت جوانهاي مؤمن و معرفت جوي در طول دهها سال، حق بزرگي بر گردن همه ي مشتاقان معارف اسلامي دارد و اميد است بركات ناشي از نفس پاك و مؤثر ايشان همواره مستدام گردد. خداوند روح مطهر او را با اوليائش محشور فرمايد.

سيدعلي

خامنه اي

2/مرداد/1386

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي رحلت آيت الله حاج ميرزا علي مشكيني اعلي اله مقامه

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي رحلت آيت الله حاج ميرزا علي مشكيني اعلي اله مقامه بسم الله الرحمن الرحيم

انالله و انا اليه راجعون رحلت فقيه مجاهد و پارسا حضرت آيت الله آقاي حاج ميرزا علي مشكيني اعلي اله مقامه موجب تأسف و تأثر شديد اينجانب گرديد. اين روحاني عاليقدر از جمله ي شخصيت هاي نادري بود كه در سراسر عمر با بركت و در مراحل گوناگون زندگي نوراني خويش منشأ بركات فراوان براي حوزه ي علميه و مردم مؤمن و اسوه ي اخلاقي و عملي براي شاگردان و ارادتمندان خود بود. در دوران طاغوت جزو پيشگامان نهضت اسلامي و در دوران جمهوري اسلامي در شمار مجاهدان واقعي و معلم اخلاص و پرهيزگاري و پارسائي محسوب مي گشت. رفتار و عمل او بيش از بيان شيرين و رسايش، دعوت كننده ي به ايمان و پارسائي و حق طلبي و حقگوئي بود. جايگاه رفيع او در نظام جمهوري اسلامي و رياست مجلس خبرگان رهبري از آغاز تشكيل اين مجلس كه نشانه ي حرمت و مكانت او در چشم نخبگان و علماي بزرگ و اساتيد مبرّز روحاني كشور است، هرگز نتوانست در تواضع و فروتني او يا در زندگي زاهدانه و دامن پاك او كمترين خدشه ئي وارد آورد. او جامع علم و عمل، و جهاد و زُهد، و تشخيص و سلوك صائب و مستقيم و بدون انحراف بود. فقدان اين عالم رباني و اين روحاني جليل القدر، ضايعه ئي بزرگ است. از خداوند متعال علوّ درجات و مغفرت و رحمت واسعه اش را براي روح مطهر ايشان مسألت مي كنم و به ملت

ايران و حوزه هاي علميه و مراجع عظام و علماي اعلام بويژه به خاندان مكرم و بازماندگان محترم و همه ي ارادتمندان و شاگردان ايشان تسليت عرض ميكنم. والسلام عليه و رحمه اله و بركاته

سيدعلي خامنه اي

8/مرداد/1386

پيام تسليت به مناسبت درگذشت تأسف بار جناب آقاي حاج شيخ محمد حسين بهجتي (شفق)

پيام تسليت به مناسبت درگذشت تأسف بار جناب آقاي حاج شيخ محمد حسين بهجتي (شفق)

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت تأسف بار دوست ديرين عزيز جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ محمد حسين بهجتي (شفق) رحمة الله عليه را به خاندان مكرّم و دوستان و ارادتمندان آن مرحوم صميمانه تسليت عرض ميكنم. ايشان عالمي پرهيزگار، و اديبي فرزانه، و شاعري بلند آوازه، و انساني وارسته بودند و فِقدان ايشان براي كساني كه با فضائل و مكارم اخلاقي آن بزرگوار آشنايي داشتند دردآور و تأسف انگيز است. از خداوند متعال علوّ درجات براي آن فقيد عزيز و صبر جزيل براي بازماندگان مكرّمش مسألت ميكنم.

سيّدعلي خامنه اي

31/مرداد/1386

پيام تبريك رهبر معظم انقلاب به قهرمانان واليبال

پيام تبريك رهبر معظم انقلاب به قهرمانان واليبال

بسم الله الرحمن الرحيم از جوانان عزيزي كه با قهرماني خود در واليبال دل ملت ايران را شاد كردند صميمانه متشكرم . سيدعلي خامنه اي

پيام تسليت درگذشت حجة الاسلام و المسلمين حاج ميرزا مرتضي بني فضل رحمة الله عليه

پيام تسليت درگذشت حجة الاسلام و المسلمين حاج ميرزا مرتضي بني فضل رحمة الله عليه

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت عالم خدمتگزار مرحوم مغفور حجة الاسلام و المسلمين آقاي حاج ميرزا مرتضي بني فضل رحمة الله عليه را به عموم ارادتمندان آن بزرگوار بخصوص مردم غيور و مؤمن تبريز و نيز به خانواده ي مكرّم و فرزندان محترم ايشان صميمانه تسليت ميگويم. آن عالم روشن بين از جمله ي اوّلين پيوستگان به نهضت عظيم امام راحل و از وفاداران صميمي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي بودند و خدمات علمي و اجتماعي ايشان در همه ي اين دوران در نزد خداي متعال مأجور و مشكور است. انشاءالله. از خداوند متعال علو درجات آن مرحوم و اجر بازماندگان را مسألت مينمايم.

سي_د علي خامن_ه اي

11/ شهريور/1386

پيام رهبر معظم انقلاب به شانزدهمين اجلاس سراسري نماز

پيام رهبر معظم انقلاب به شانزدهمين اجلاس سراسري نماز

بسم الله الرحمن الرحيم برپائي اجلاس نماز را گرامي ميدارم و از ايزد دانا و شنوا درخواست ميكنم كه آن را كانوني گرمابخش و چراغي روشنگر براي دلهاي پاك و با صفاي جوانان ما بگرداند و نواي گوشنواز نيايش را در پهنه ي كشور ما بگسترداند. نماز، نياز آدمي است. ما گرفتاران تخته بند زندگي مادّي، به دريچه ئي كه هواي پاك آزادي را از عالم معنا به ما برساند و دل را از آلودگي و بيخبري برهاند نيازمنديم. بدون اين پنجره ي روشني و طراوت، نهاد آدمي، درخشندگي گوهر خويش را از دست ميدهد و دل، رنگ و بو و سرشت گِل ميگيرد. اگر نماز را آن گونه كه هست بشناسيم، خدا را بر اين هديه ي بزرگ كه پيامبرانش به ما داده اند، هزاران بار سپاس خواهيم

گفت. شما بر پا دارندگان اين گردهمائي كه كوشش ارجمندتان پوشيده نيست، همّت خويش را بر آن بگماريد كه نماز را به درستي بشناسانيد. اين از هر بخشنامه و دستور و فرماني كارسازتر است. دلها با جويائي معنويت سرشته شده اند، شما اين راه راست، اين داروي معجزه گر، و اين پنجره ي دلگشا را به آنان نشان دهيد. اين است آنچه نماز را همگاني و آن را با حال و حضور و شور و شيدائي همراه ميسازد، و اين سخنان والا را معني مي كند، كه: الصلاه معراج المؤمن – نماز اوجگيري مؤمن است. الصلاه خير موضوع، من شاء استقلّ و من شاء استكثر نماز بهترين نهاده ي دين است، هر كه خواهد كم و هر كه خواهد بيش، بهره از آن ميگيرد. و براي اين كار بزرگ، ناگزير بايد هم خِرد و هم هنر و هم انگيزه به كار گرفته شود. از خداوند متعال توفيق روزافزون براي همه ي شما مسألت ميكنم.

والسلام عليكم و رحمه اله

سيدعلي خامنه اي

14/شهريور ماه/1386

پيام تسليت در پي درگذشت حجة الاسلام حاج شيخ هادي مروي رحمة الله عليه

پيام تسليت در پي درگذشت حجة الاسلام حاج شيخ هادي مروي رحمة الله عليه

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت خطيب دانشور و فاضل جناب حجه الاسلام آقاي حاج شيخ هادي مروي رحمة الله عليه را به خانواده و فرزندان محترم ايشان و نيز به آيه الله آقاي خزعلي و جناب حجه الاسلام آقاي حاج شيخ احمد مروي و ديگر بازماندگان و علاقمندان آن مرحوم تسليت عرض مي كنم. خدمات ايشان در سنگر خطابه و بيان و نيز در مسئوليتهاي قضايي مايه ي ياد نيك و سرمايه يي معنوي است و اميد است موجب علوّ درجات آن

مرحوم باشد انشاءالله. از خداوند متعال رحمت و مغفرت براي ايشان و صبر و اجر براي بازماندگان مسألت مي كنم.

سيّدعلي خامنه اي

19/شهريور ماه/ 1386

رويت هلال ماه مبارك رمضان - امروز پنجشنبه 22 شهريور 86 اول ماه رمضان مي باشد

رويت هلال ماه مبارك رمضان - امروز پنجشنبه 22 شهريور 86 اول ماه رمضان مي باشد

بسم الله الرحمن الرحيم به اطلاع عموم برادران و خواهران ايماني و ملت شريف ايران مي رساند كه بنا به گزارشات موثق از گروههاي راصد، حلول ماه مبارك رمضان براي رهبر معظّم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي «مدظله العالي» به اثبات رسيد و امروز پنجشنبه 22 شهريور 86 اول ماه رمضان مي باشد.

دفتر مقام معظّم رهبري

22/6/86

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت علامه عسگري

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت علامه عسگري

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت محقق و نويسنده عاليقدر مرحوم آيت الله آقاي حاج سيد مرتضي عسكري رحمه الله عليه را به علما اعلام و حوزه هاي علميه و شاگردان و ارادتمندان و به طور ويژه به خاندان مكرم و فرزندان محترم ايشان تسليت ميگويم. اين عالم بزرگوار و سخنكوش دهها سال از عمر با بركت خود را در راه پژوهش در كلام و تاريخ و حديث صرف كرد و محصول مبارك آن تاليفات و مقالاتي است كه در گستره جهان اسلام با استقبال و تحسين روبرو شد و در ترويج مكتب اهل بيت عليهم السلام موفقيت هاي ارزشمندي به دست آورده است. رحمت خدا بر آن دانشمند بلند همت و پر تلاش و خستگي ناپذير.

والسلام عليه و رحمه الله

سيد علي خامنه اي

27 شهريور ماه 1386

پيام تسليت در پي درگذشت شاعر برجسته و خلاق انقلاب دكتر قيصر امين پور

پيام تسليت در پي درگذشت شاعر برجسته و خلاق انقلاب دكتر قيصر امين پور

بسم الله الرحمن الرحيم با اندوه و دريغ، خبر تلخ درگذشت شاعر فرزانه ي انقلاب دكتر قيصر امين پور را دريافت كردم. از دست دادن او براي اينجانب و براي همه ي اصحاب شعر و ادب، خسارت بار است. او شاعري خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قله هاي اين هنر بزرگ پيش ميرفت. درگذشت او آرزوهائي را خاك كرد، ولي راه فتح قله ها را اميد است دوستان و ياران نزديك و شاگردان اين عزيز، ادامه دهند. او و دوستانش نخستين رويشهاي زيبا و مبارك انقلاب در عرصه ي شعر بودند و بخش مهمي از طراوت و جلوه ي اين بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزيز و

ديگر دوستان همراه اوست. خداوند پاداش خوبيهاي او را امروز كه بيش از گذشته به آن نيازمند است، با كَرََم و فضل به او برگرداند و او را در آغوش رحمت و مغفرت خويش بگيرد. به خاندان و بازماندگان و دوستان و شاگردان آن عزيز صميمانه تسليت ميگويم.

سيّدعلي خامنه اي

9/ آبان/1386

پيام تسليت بمناسبت درگذشت عالم مجاهد حجت الاسلام سيد ابوالحسن موسوي همداني

پيام تسليت بمناسبت درگذشت عالم مجاهد حجت الاسلام سيد ابوالحسن موسوي همداني

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت عالم مجاهد و خدوم مرحوم حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج سيد ابوالحسن موسوي همداني را به عموم دوستان و ارادتمندان ايشان و مردم مؤمن و انقلابي استان همدان و بالخصوص به خانواده محترم و معزز ايشان تسليت عرض مي كنم. دوران عمر اين بزرگوار بخصوص در مقام امامت جمعه شهر همدان مشحون از خدمات ديني و روحاني و اجتماعي و انقلابي است. استقامت و مجاهدت ايشان در دوران جنگ تحميلي براي ارادتمندان و آشنايان آن بزرگوار فراموش نشدني است. رحمت و مغفرت حضرت حق شامل روح پر فتوح اين عالم رباني باد.

سيّدعلي خامنه اي

9/آبان/1386

پيام رهبر معظم انقلاب به چهل و دومين نشست سالانه اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا

پيام رهبر معظم انقلاب به چهل و دومين نشست سالانه اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا

بسم الله الرحمن الرحيم دانشجويان گرامي:

اكنون كه چهل و دومين نشست سالانه خود را برگزار مي كنيد مايلم مراتب خرسندي خود را از اينگونه نشست ها كه اميد است منشأ خير و بركات زياد و موجب تقويت دوستي و صميميت بيشتر و اتخاذ تدابير و تصميم هاي ارزنده گردد ابراز دارم. فرزندان عزيزم:

در شرايط كنوني كه بشريت سرخورده از مكتب ها و دسيسه ها در صدد يافتن راهي مطمئن به سوي معنويت و عدالت و عقلانيت است، ملت عزيز ايران به ويژه نسل جوان و دانشجوي آن با نشاط و بالندگي قله هاي علم و معرفت را يكي پس از ديگري فتح ميكند و دسيسه هاي دشمنان از جمله آپارتايد علمي كه از سوي سلطه گران جهاني تعقيب مي شود با عنايت الهي فقط موجب استحكام عزم و اراده آنان را فراهم كرده است. اميدوارم

شما جوانان برومند كه براي كسب دانش و تخصص دوري از وطن را تحمل و به اين هجرت علمي اقدام نموده ايد، با تمسك به سرچشمه زلال قرآن كريم و درسهاي حيات بخش نبوي و ائمه معصومين صلوات الله عليهم اجمعين در كسب علم و خودسازي و جامعه سازي موفق گرديد. از خداوند متعال براي شما فرزندان انديشمند و دين باورم توفيق روزافزون و براي امت اسلامي عزت و سرافرازي را مسئلت دارم.

سيدعلي خامنه اي

3/آذر ماه/1386

پيام رهبر معظم انقلاب به مناسبت كنگره عظيم حج

پيام رهبر معظم انقلاب به مناسبت كنگره عظيم حج بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمين و الصلاة و السلام علي سيدنا محمد المصطفي و علي آله الاطيبين و صحبه المنتجبين سلام بر زائران خانه ي خدا، ميهمانان سراي دولت، و لبيك گويان دعوت او. و درود ويژه بر دلهائي كه از ياد خدا طراوت يافته و بر فيض و رحمت بي دريغ او در گشوده اند. در اين روزها و شب ها و ساعت هاي اكسيرگون، چه بسيارند آن ها كه قدرشناسانه، خود را به جذبه ي معنويت سپردند و با انابه و توبه، دل و جان را نورانيت بخشيدند، زنگار گناه و شرك را از خود ستردند. سلام خدا بر اين دل ها و بر اين صاحبدلان و پاكان. همه ي برادران و خواهران شايسته است به چنين دستاوردي بينديشند و اين فرصت بزرگ را مغتنم شمارند. نگذارند در اينجا نيز دل مشغولي هاي زندگي مادي، كه گرفتاري هميشگي ماست، دل ها را به خود سرگرم كند. با ياد خدا، با انابه و تضرع، با عزم راسخ بر راستي و درست كرداري و درست انديشي، و با كمك خواستن از خداوند، دل مشتاق خود را در فضاي توحيد و معنويت ناب، به پرواز درآورند و

براي پايداري در راه خدا و صراط مستقيم، توشه بگيرند. اينجا كانون توحيد حقيقي و خالص است. در اينجا است كه ابراهيم خليل عليه السلام، با آوردن پاره ي تن خود به قربانگاه، مظهري از توحيد را كه غلبه بر نفس خود و تسليم محض در برابر امر الهي است، براي همه موحدان در سراسر تاريخ جهان به يادگار گذاشت. و در اينجاست كه حضرت محمد مصطفي صلي الله عليه وآله در برابر مستكبران زمان و خداوند زر و زور، پرچم توحيد را برافراشت و بيزاري از طاغوت را در كنار ايمان به خدا، شرط نجات و رستگاري شمرد: فمن يكفر بالطاغوت و يؤمن بالله فقد استمسك بالعروة الوثقي. حج، بازخواني و فراگيري اين درس هاي بزرگ است. برائت از مشركان و بيزاري از بت ها و بتگران، روح حاكم بر حج مؤمنان است. جاي جاي حج، نمايشگر دل سپردن به خدا و سعي و تلاش در راه او، و برائت از شيطان و رمي و طرد او و جبهه گيري در برابر اوست. و جاي جاي حج، مظهر اتحاد و انسجام اهل قبله و رنگ باختنِ تفاوت هاي طبيعي و اعتباري و برجسته شدن وحدت و برادري حقيقي و ايماني آن ها است. اين ها درس هائي است كه ما مسلمانان از هر نقطه ي جهان بايد فرا گيريم و براساس آن براي زندگي و آينده ي خود برنامه ريزي كنيم. قرآن، جبهه گيري مقتدرانه در برابر دشمنان، عطوفت و مهرباني در ميانه ي مومنان و عبوديت و خشوع در برابر خداوند را سه نشانه ي جامعه ي اسلامي دانسته است: محمد رسول الله والذين معه اشداء علي الكفار، رحماء بينهم، تراهم ركعاً سجداً يتغون فضلاً من الله و رضواناً.. اين سه ركن اصلي براي برافراشتن پيكره ي عزتمند و

باشكوه امت اسلامي است. همه ي آحاد مسلمانان با توجه به اين حقيقت، مي توانند آسيب هاي كنوني دنياي اسلام را به درستي بشناسند. امروز دشمن غدار امت اسلامي، گردانندگان مراكز استكباري و قدرت هاي فزوني طلب و متجاوزي مي باشند كه بيداري اسلامي را تهديدي بزرگ براي منافع نامشروع و سلطه ي ظالمانه ي خود بر دنياي اسلام مي دانند. همه ي ملت هاي مسلمان و پيشاپيش آنان، سياستمداران و علماي دين و روشنفكران و رهبران ملي كشورها، بايد در برابر اين دشمن متجاوز، صف متحد اسلامي را با استحكام هر چه بيشتر تشكيل دهند. بايد همه ي عناصرقدرت را درخود گرد آورند و امت اسلامي را به درستي مقتدر سازند. دانش و معرفت، تدبير و هوشياري، احساس مسئوليت و تعهد، توكل و اميد به وعده ي الهي، چشم پوشيدن از خواست هاي حقير و كم بها در برابر كسب رضاي خدا و عمل به وظيفه. اين ها عناصر اصلي اقتدار امت اسلامي است كه او را به عزت و استقلال و پيشرفت مادي و معنوي مي رساند و دشمن را زياده خواهي و دست اندازي به كشورهاي اسلامي ناكام مي سازد. عطوفت در ميانه ي مؤمنان، ركن دوم و نشانه ئي ديگر براي وضعيت مطلوب امت اسلامي است. تفرقه و ستيزه جويي ميان بخش هاي امت مسلمان، بيماري خطرناكي است كه بايد با همه ي توان به درمان آن پرداخت. دشمنان ما از ديرباز در اين عرصه نيز به تلاش گسترده و بي وقفه دست زده اند و امروزه كه بيداري اسلامي، آنان را وحشت زده كرده است، تلاش خود را شدت بخشيده اند. همه ي سخن دلسوزان آن است كه تفاوت ها نبايد به تضاد تبديل شود و چندگونگي نبايد به ستيزه گري بينجامد. امسال را ملت ايران سال انسجام اسلامي ناميد. اين نامگذاري بر

اثر آگاهي از توطئه هاي شدت يافته ي دشمنان براي اختلاف افكني ميان برادران بود. در فلسطين، در لبنان، در عراق، در پاكستان و افغانستان، اين توطئه ها كارگر شد و بخشي از مردم يك كشور مسلمان، در برابر بخشي ديگر به جنگ و ستيز برخاستند و خون يكديگر را ريختند. در همه ي اين حوادث تلخ و مصيبت بار، نشانه هاي توطئه آشكار بود و چشم هاي تيزبين، دست دشمن را مشاهده كردند. فرمان: «رحماء بينهم» در قرآن به معني ريشه كني اين ستيزه گري ها است. شما در اين روزهاي پرشكوه و در مناسك گوناگون، مي بينيد كه گرد يك خانه مي گردند. به سوي يك كعبه نماز مي گزارند؛ نماد شيطان رجيم را با هم سنگباران مي كنند؛ در نماد قرباني كردن تمنيات و هوس هاي نفساني به يك گونه رفتار مي كنند؛ در ميعاد عرفات و مشعر در كنار يكديگر به تضرع مي پردازند. مذاهب اسلامي در اصلي ترين و بيشترين فرائض و احكام و عقايد، به همين اندازه به يكديگر نزديك اند. با اين حال، چرا بايد تعصب ها و پيشداوري ها ميان آنان آتش افروزي كند و دست خيانتكار دشمن، به اين آتش خانمان سوز دامن بزنند. امروز كساني با كوته بيني و بي خردي، به بهانه هاي واهي، جماعت بزرگي از مسلمانان را مشرك مي شمارند و حتي خون آنان را مباح ميدانند. اين ها چه بدانند و چه ندانند، در خدمت شرك و كفر و استكبارند. چه بسا كساني كه احترام به بارگاه پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله و اولياء و ائمه دين عليهم السلام را كه تكريم دين و دينداري است، شرك و كفر ناميدند، اما خود در خدمت درگاه كافران و ستمگران درآمدند و هدف هاي پليد آنان كمك كردند. عالمان راستين

و روشنفكران متعهد و زمامداران صادق بايد با اينگونه پديده هاي خطرناك مبارزه كنند. وحدت و انسجام اسلامي امروز يك فريضه ي حتمي است كه با همكاري خردمندان و دلسوزان متعهد ميتواند راه هاي عملي آن آن پيموده شود. اين دو ركن عزت، يعني از سوئي مرز بندي و جبهه گيري مقتدرانه در برابر استكبار، و از سوئي تراحم و همگرايي و برادري ميان مسلمانان، آنگاه كه با ركن سوم يعني خشوع و تعبد در برابر پروردگار همراه شود، امت اسلامي در راهي كه مسلمين صدر اسلام را به اوج عظمت و عزت رسانيد، پي در پي به پيش خواهد رفت و ملت هاي مسلمان از عقب ماندگي حقارت باري كه در قرن هاي اخير بر آنان تحميل شده نجات خواهند يافت. طليعه ي اين حركت بزرگ آغاز شده و امواج بيداري در همه جاي دنياي اسلام كمابيش به حركت درآمده است. رسانه ها و تبليغات دشمن و عواملش مي كوشند هر جنبش آزادي خواهانه و عدالت طلب را در هر نقطه ي جهان اسلام به ايران يا به شيعي گري نسبت دهند، و ايران اسلامي كه نخستين پرچمدار پيروز بيداري اسلامي است، مسئول ضرباتي بدانند كه از سوي غيرتمندان كشورهاي مسلمان در عرصه ي سياست يا فرهنگ بر آنان وارد مي شود. آنان حماسه ي بي نظير حزب الله در جنگ 33 روزه، ايستادگي مدبرانه ي ملت عراق كه به تشكيل مجلس و دولتي نادلبخواه اشغالگران منتهي شد، صبر و استقامت اعجاب انگيز دولت قانوني فلسطين و ملت فداكار آن و بسياري از آيات تجديد حيات اسلام در كشورهاي مسلمان را با تهمت هائي همچون ايراني گري يا شيعي گري متهم مي سازند تا حمايت يكپارچه ي دنياي اسلام را دچار محذور كنند. ولي اين ترفند نخواهد توانست با سنت الهي

كه پيروزي مجاهدان في سبيل الله و نصرت دهندگان دين خدا است، پنجه در افكند. آينده از آن امت اسلامي است، و يكايك ما مي توانيم به سهم خود و بقدر توان و ظرفيت و مسئوليت خود، آن آينده را نزديكتر سازيم. مراسم حج، براي شما حج گزاران نيكبخت، فرصت بزرگي است تا خود را بيش از گذشته آماده ي اداي اين دين كنيد. اميد است توفيق الهي و دعاي حضرت مهدي موعود عجل الله له الفرج، شما را در اين هدف بزرگ ياري دهد. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

السيدعلي الحسيني الخامنه ئي

4 ذي الحجة 1428

24 آذر 1386 هجري

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي درگذشت حجه الاسلام والمسلمين حاج سيد حبيب الله طاهري گرگاني

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي درگذشت حجه الاسلام والمسلمين حاج سيد حبيب الله طاهري گرگاني

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت عالم خدمتگزار مرحوم حجه الاسلام والمسلمين آقاي حاج سيدحبيب الله طاهري گرگاني را به مردم شريف گرگان، بخصوص ارادتمندان و علاقمندان به ايشان و بالاخص به خانواده ي مكرم و بازماندگان مصيبت ديده تسليت مي گويم. اين عالم بزرگوار از دوران مبارزات اسلامي تا زمان رحلت همواره در خدمت انقلاب و هدفهاي آرماني آن بودند. حضور ايشان در مسئوليتهاي گوناگون، به ويژه در مجلس خبرگان در دوره هاي متعدد در شمار ذخائر معنوي اين عالم خدوم و موجب اجر و پاداش الهي است. انشاءالله رحمت و مغفرت پروردگار را براي روح مطهر آن مرحوم و صبر و اجر براي خانواده مصاب مسئلت مي نمايم.

والسلام عليكم و رحمه الله

سيدعلي خامنه اي

9/ديماه/1386

پيام تسليت در پي رحلت عالم رباني حجت الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ احمد مجتهدي تهراني

پيام تسليت در پي رحلت عالم رباني حجت الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ احمد مجتهدي تهراني

بسم الله الرحمن الرحيم ارتحال عالم رباني و معلم اخلاق مرحوم حجت الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ احمد مجتهدي تهراني رحمت الله عليه را به علماي اعلام و روحانيت معظم تهران و به شاگردان و تربيت شدگان و ارادتمندان اين شخصيت روحاني با ارزش و خدمتگزار و بخصوص به خانواده ي محترم و بازماندگان ايشان تسليت مي گويم. عمر با بركت اين عالم عامل، منشاء خدمات ديني ارزنده يي بود كه برجسته ترين آن تأسيس و اداره ي شايسته ي مدرسه يي است كه در طول دهها سال، محل پرورش علماء و فضلاي فراوان بوده و هم اكنون تعدادي از تربيت شدگان در آن، در شمار فضلاء برجسته و عالمان و مجتهدان بزرگوارند. علم و تقوا و تلاش متعهدانه

در تربيت طلاب علوم ديني سه عنصر شاخص در شخصيت اين روحاني عاليقدر بود و بركات فراواني را براي حوزه هاي علميه به بار آورد. حق عظيم ايشان بر حوزه ي علميه ي تهران فراموش نشدني است. رحمه الله رحمت واسعه و حشره مع محمد و آله الطاهرين.

سيدعلي خامنه اي

24/10/86

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت علّامه سيد جعفر شهيدي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت درگذشت علّامه سيد جعفر شهيدي

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت علّامه ي بزرگوار مرحوم آقاي دكتر سيد جعفر شهيدي رحمت الله عليه را به خاندان گرامي و بازماندگان و به شاگردان و ارادتمندان ايشان و به جامعه ي علمي و دانشگاهي كشور تسليت ميگويم. ايشان اديبي فرزانه و مورخي ژرف نگر و انساني والا و با كرامت و در شمار مفاخر علمي اين زمان بودند و آثار قلمي با ارزش و ماندگاري از خود به جاي گذاشتند. خداوند متعال اين مرد مؤمن صادق را مشمول رحمت واسعه ي خود گرداند و با اجداد طاهرينش محشور فرمايد.

سيّدعلي خامنه اي

25/دي/1386

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به دبير كل حزب الله لبنان به مناسبت شهادت حاج عماد مغنيه

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به دبير كل حزب الله لبنان به مناسبت شهادت حاج عماد مغنيه

بسم الله الرحمن الرحيم برادر عزيز جناب حجة الاسلام آقاي سيدحسن نصرالله شهادت برادر مجاهد مخلص و فداكار آقاي حاج عماد مغنيه براي خود او كه سراپا عشق و شور جهاد في سبيل الله بود فوزي عظيم و سرانجامي سعادتبار است و براي ملت لبنان كه چنين مردان بزرگي را پرورده و به عرصه ي آزاديخواهي و مبارزه با ستم، تقديم كرده، مايه ي سرافرازي و سربلندي است. فقدان اين مرد آزاده ي فداكار و برجسته، اگر چه براي همه ي انسانهاي شريف و همه ي آنان كه او را مي شناختند بويژه براي والدين و همسر و فرزندان عزيز و ديگر كسان و يارانش دردناك است، ولي زندگي و مرگ انسانهائي مانند او، حماسه ئي است كه ملتها را بيدار ميكند و به جوانان الگو ميدهد و افقهاي روشن و راه رسيدن به آن را براي همه ترسيم

مينمايد. صهيونيسته__اي خونخوار و جنايتكار بدانند كه خون مطهر شهيداني همچون عماد مغنيه صدها عماد مغنيه مي آفريند و مقاومت در برابر ظلم و فساد و طغيان را دو چندان ميكند. مرداني چون اين شهيد بزرگوار زندگي و آسايش و بهره منديهاي مادي خود را در راه دفاع از مظ_لوم و مب_ارزه با ظلم و استكبار ف__دا كردند. و اين ارزش والائي است كه همه ي وج__دانهاي انس_اني در برابر آن سر تعظي__م ف__رود مي_آورند. رض___وان خدا بر او و بر همه ي مجاهدان راه حق باد. من اين شه___ادت بزرگ را به شخص شم_ا و به خ_انواده ي گراميش و به جوانان سرافراز حزب الله و مقاومت و به همه ي ملت لبنان تبريك و تسليت ميگويم.

والسلام عليه و عليكم ورحمةالله

سيدعلي خامنه اي

25/بهمن/1386

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت ارتحال حجت الاسلام و المسلمين توسّلي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب به مناسبت ارتحال حجت الاسلام و المسلمين توسّلي

بسم الله الرحمن الرحيم با تأثر و تأسف، از ارتحال جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ محمدرضا توسلي رحمة الله عليه اطلاع يافتم. اين عالم محترم از شاگردان امام راحل رضوان الله عليه و از نخستين پيوستگان به نهضت عظيم آن بزرگوار بودند و پس از انقلاب تا آخرين لحظات حياتِ مباركِ آن قائد عظيم الشأن در خدمت ايشان حضور داشتند. اميد است در نشأه ي آخرت هم با آن بزرگوار محشور باشند انشاءالله. اينجانب مصيبت وفات آن عالم مُكرّم را به همسر و فرزندان معزّز و ديگر بازماندگان و نيز به دوستان و ارادتمندان ايشان تسليت مي گويم و رحمت و مغفرت الهي را براي آن مرحوم و صبر و اجر براي خانواده ي مُصاب مسألت ميكنم.

سيد علي خامنه اي

27/بهمن ماه/1386

پيام تسليت به مناسبت درگذشت والده ي جناب آقاي دكتر حسن حبيبي

پيام تسليت به مناسبت درگذشت والده ي جناب آقاي دكتر حسن حبيبي

بسم الله الرحمن الرحيم جناب آقاي دكتر حسن حبيبي دامت بركاته درگذشت والده ي مكرمه را به جنابعالي و ساير بازماندگان محترم تسليت مي گويم و از خداوند متعال رحمت و غفران الهي براي ايشان و توفيق براي جنابعالي و خاندان مصيبت ديده مسئلت مي نمايم.

سيد علي خامنه اي

12 / اسفند / 1386

پيام رهبر معظم انقلاب خطاب به امت بزرگ اسلام در پي حملات وحشيانه رژيم صهيونيستي

پيام رهبر معظم انقلاب خطاب به امت بزرگ اسلام در پي حملات وحشيانه رژيم صهيونيستي

بسم الله الرحمن الرحيم امت بزرگ اسلام، ملت عزيز ايران حوادث خونين غزه در اين روزها چنان فجيع و دردناك است كه نمي توان غم سنگين ناشي از ان را با زبان و قلم ، بيان كرد. كودكان بي گناه و زنان و مردان مظلوم پس از ماهها محاصره ي كامل، اكنون با قساوت و شقاوت صهيونيست ها، در خانه و كشانه ي خود به خاك و خون كشيده مي شوند، غنچه هاي نورس در برابر چشم پدر ومادر، و پدران و مادران در برابر كودكان معصوم، در آتش كينه ي جلادان غاصب مي سوزند، مدعيان تمدن و انساندوستي با وقاحت تمام، اين فاجعه عظيم انساني را خونسردانه و بي تفاوت تماشا مي كنند و حتي برخي با بيشرمي از آن ابراز خشنودي مي نمايند. سكوت دنياي اسلام در برابر اين تعدي كم نظير به هيچ رو پذيرفته نيست. امت اسلامي بايد به خروش آيد و سران اسلامي بايد خشم ملتهاي خود را به رخ رژيم غاصب بكوبند. دست دولت امريكا نيز به خون ملت مظلوم فلسطين آغشته است. به پشتيباني آن دولت مستكبر و طغيانگر است كه صهيونيستها با گستاخي مرتكب اين جنايتهاي نابخشودني مي شوند، ملتها و دولتهاي اسلامي نداي مظلوميت

فلسطينيان مظلوم را به سراسر جهان برسانند و وجدانهاي خفته را بيدار كنند آيا ملت امريكا مي داند كه زمامدارانش اينگونه همه ي حرمتهاي بشري را در پيش پاي صهيونيستها قرباني كرده اند؟ آيا ملتهاي اروپايي باخبرند كه تسلط سرمايه داران صهيونيست بر كشورهاي آنان كار سياستمدارانشان را به كجا كشانده است؟ و اين تصادف و اتفاق نيست كه همزمان با اين جنايتهاي نظامي، در گوشه ديگر از جغرافياي زير سيطره ي استكبار، برترين مقدسات اسلامي دستخوش تعرض مي شود و قلمهاي پليد و سياستهاي شيطاني حامي آنها، ساحت مقدس حضرت رحمه للعالمين را كه همه ي بشريت وامدار پيام الهي او وذات مقدس اوست، مورد هتك و اهانت قرار مي دهند، آري اين اسلام عزيز است كه با پيام رهائي بخش و ظلم ستيز خود و با برانگيختن روح كرامت و عزت در انسانها و ملتها، مستكبران را به وحشت انداخته و آتش كينه ي ملتهاي مسلمان را در دل آنان مشتعل ساخته است و حركات آنان را ديوانه وار كرده است. اكنون مستكبران طغيانگر بدانند كه با خشونت و درندگي نخواهند توانست فروغ بيداري روز افزون اسلامي را خاموش كنند. مقاومت قهرمانانه ي ملت فلسطين و شجاعت حيرت برانگيز مرد وزن و پير و جوان آنان در برابر صهيونيست هاي خونخوار، گواه زنده ي اين مدعا است. فرجام اين درگيري، پيروزي حق بر باطل است، همچنانكه فرمود .. فانتقنها من الذين اجرموا و كان حقا علينا نصر المومنين. اينجانب به مردم غزه، به مردان وزنان مظلوم و مقاوم، به كودكان معصوم و غنچه ها ي پرپر شده درود ميفرستم و صبر و فرج و پيروزي آنان را از خدا مسئلت مي كنم.

والسلام عليكم و رحمة

الله

سيد علي خامنه اي

12/12/1386

پيام تشكر از مردم به مناسبت حضور در انتخابات هشتمين دوره مجلس

پيام تشكر از مردم به مناسبت حضور در انتخابات هشتمين دوره مجلس

بسم الله الرحمن الرحيم ملت آزاده و سربلند! هم ميهنان عزيز اين بار نيز حضور پر قدرت و حماسه آميز شما بر مكر دشمنان غلبه كرد، و حجم سنگينِ جنگ رواني دشمن براي بي رونق ساختن انتخابات را به حبابي پوچ و هرزه گرد، بدل ساخت. اينك جمهوري اسلامي با برگزاري حدود 30 انتخابات مردمي و آزاد در كمتر از 30 سال و در شرائط سخت و آسان، نشان داده است كه صادق ترين نظام مردمسالار در جهان جديد است، و بدينگونه است كه الگوهاي مادي، از دموكراسيهاي دين گريز تا استبدادهاي فردي و حزبي و صنفي، بتدريج در چشم هوشمندان جامعه ي جهاني، مورد سئوال و ترديد اساسي قرار خواهد گرفت. در غوغاي آن همه ناسازگاريهاي جعلي و دروغين ميان جمهوريت و اسلاميت، اينك نظام مردمي و اسلاميِ شما، همه ي مدلهاي ضدّ ديني يا ضد مردمي را به چالش كشيده است. با همت و هشياري شما يكبار ديگر همه ي ترفندهاي شيطاني، از صدور قطعنامه و تحريم انتخابات تا دعوت ناظران بيگانه به دخالت در حقوق و زندگي مردم، از سياه نمائي در خصوص مديريت كشور تا ترساندن مردم از خطر حمله ي دشمن، از تهمت سالم نبودن انتخابات تا تلقين دلسردي و بي تفاوتي مردم، و بخصوص پيشگوئيهاي تبليغاتي و شيطاني درباره ي مشاركت نكردن جوانان، همه و همه به سنگ خورد و درهم شكست. ملّت شريف و مسئوليت شناس ايران، از زن و مرد، پير و جوان، شهري و روستائي، بار ديگر به نام خدا به ميدان آمدند تا مجلس شوراي اسلامي را به نمايندگان خود بسپرند و مجلسي آگاه،

متدين، نخبه، ضد استكبار و مقتدر و دردشناس و مردم گرا براي چهار سال آينده فراهم آوردند. اينجانب خاشعانه و با همه ي وجود خداوند حكيم و عزيز را سپاس ميگويم و از شما مردم بزرگوار عميقاً تشكر ميكنم كه به توفيق الهي و با عزم راسخ خود چنين صحنه ي باشكوهي را رقم زديد و اتحاد ملي را در پايان سالي كه به اين نام، ناميده شده به نمايش درآورديد. بويژه بايد از جوانان عزيز تشكر كنم كه برابر آمار، سهم بزرگي از اين مشاركت همگاني را بر دوش گرفتند و با اينكه حداقلِ سن انتخاب، سه سال ارتقاء يافت و چند ميليون نوجوان كمتر از هجده سال از شركت در انتخابات محروم شدند، ميليونها جوان زير 30 سال به سوي صندوقهاي رأي شتافتند و با حضور شور انگيز خود نشان دادند كه پسران و دختران نسل بعد، آماده ي تحويل گرفتن اين جمهوري مقدس ميباشند كه خونبهاي دهها هزار شهيد و محصول مبارزه سالهاي متمادي ملت ايران است. شما نشان داديد كه انقلاب اسلامي زنده است و با گذر زمان بالنده تر ميشود. لازم ميدانم از همه ي جريانهاي سياسي كه با احساس مسئوليت در اين آزمون بزرگ شركت كرده اند، و نيز از مجريان و ناظران انتخابات كه با تلاش طاقت فرسا، بار اين مسئوليت قانوني را بر دوش كشيدند و با صداقت و امانت، آراء مردم را صيانت نمودند، و از رسانه ي ملي كه با هنرمندي و ابتكار، فضاي حماسه وحضور را رونق بخشيد، و از متصديان نظم و امنيت كه آسايش ذهني مردم را تأمين كردند، و از ديگر رسانه ها كه به هر چه بهتر برگزار شدن انتخابات

كمك كردند، و از نامزدهاي رأي آورده و يا رأي نياورده و سرانجام از نمايندگان مجلس هفتم كه دوره ي نمايندگي را در خدمت مردم گذرانيدند، صميمانه سپاسگزاري كنم. اميد است با كمك و توفيق الهي و با توجهات حضرت بقية الله ارواحنافداه مجلس هشتم با احساس بار مسئوليت ديني و انقلابي خود، به پيشرفت روزافزون كشور و عزت ملي و شادابتر كردن جمهوري اسلامي نائل گردد انشاءالله.

سيّدعلي خامنه اي

25/اسفند/1386

پيامها در سال 1387

پيام نوروزى رهبر انقلاب به مناسبت حلول سال 1387

پيام نوروزي رهبر انقلاب به مناسبت حلول سال 1387

بسم الله الرحمن الرحيم يا مقلّب القلوب و الابصار، يا مدبّر اللّيل و النّهار، يا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الي احسن الحال. طليعه ي بهار، امسال يك عيد سه گانه است: اولاً ميلاد مسعود نبي مكرّم (صلّي الله عليه و آله و سلم) و سپس ميلاد مسعود حضرت صادق (عليه الصّلاه و السّلام) و آنگاه روز عيد نوروز ملي ايراني. به حضرت بقيه الله (ارواحنا فداه) سلام عرض مي كنم و اعياد مبارك را به ايشان تبريك مي گويم و همچنين به عموم ملت ايران و به عموم مسلمانان و به همه ي محبان و عاشقان اهل بيت پيغمبر، تبريك عرض مي كنم؛ همچنين به همه ي ملتهايي كه عيد نوروز را گرامي مي دارند و در اين جشن آغاز سال با ايرانيان شريك و سهيم هستند. اميدواريم اين سال خوب، اين بهار زيبا و پُر طراوت، يك سال پُر بار براي عموم مسلمانان و بخصوص براي ملت عزيز ايران باشد. لازم مي دانم در آغاز عرايض، به خانوادهاي معظّم شهيدان و جانبازان و ايثارگران راه حق تبريك عرض كنم. نگاه گذرايي مي كنيم به سال 86 و نگاه كوتاهي به سال 87 .

سال 86 سال مهم و پُر حادثه و عزت آفريني براي ملت ايران بود. در آغاز اين سال ماجراي دستگيري و سپس عفو و آزادي ملوانهاي متجاوز بيگانه به كشورمان، ملت را سرافراز كرد و چهره ي ملت عزيز ما را در دنيا چهره اي مقتدر و در عين حال بردبار و پُرگذشت نشان داد؛ در پايان اين سال هم انتخابات پُر شكوه و با عظمت ملت و انتخاب نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، براي چشمان حيرت زده ي جهانيان يك حادثه ي بزرگ، و براي ملت ايران _ براي دوران چهار سال _ سرنوشت ساز بود. در اين حادثه هم ملت عزيز ما عظمت خود، اقتدار خود، حضور پُر صلابت خود و عزم جدي خود را براي درست اداره كردن كشور و حضور در ميدانهاي مديريت كشوري، نشان دادند. در طول سال 86 كارهاي با ارزشي از سوي مسئولين كشور _ چه دولت، چه مجلس و چه مسئولين در سراسر بخشهاي گوناگون _ و همچنين كارهاي بزرگي از سوي آحاد ملت، انجمنهاي علمي و مجموعه هاي دانشجويي و كاوشگر، براي ملت ايران انجام گرفت و ملت ايران را در ميدانهاي مختلف و عرصه هاي مختلف به پيش برد؛ پيشرفتهاي علمي، پيشرفتهاي عمراني و كارهاي سازندگي مهمي كه در بخش آباداني كشور انجام گرفت، همه ي اينها _ چه آنچه مربوط به بحث تقنين و چه آنچه مربوط به مرحله ي اجرا بود _ براي ملت ايران بسيار پر سود و ان شاءالله مايه ي پيشرفت و شكوفايي شد. البته در طول سال ضايعات و فقدانها و ناكامي هايي هم داشتيم: چه در برنامه هاي گوناگون و چه در مورد از دست دادن شخصيتهاي عزيز. البته زندگي همين است و

براي يك ملت، شاديها و غمها، شيرينيها و تلخيها هميشه به هم آميخته است؛ مهم اين است كه در ميانه ي اين حوادث گوناگون، يك ملت بتواند هدف خود را مشخصاً در نظر داشته باشد و بسوي آن هدف گامهاي بلندي بردارد. آخرين حادثه ي تأسف بار هم فقدان عزيزان دانشجويي بود كه در سانحه ي دلخراشي اتفاق افتاد و همه ي ما را مصيبت زده كرد. اما در مورد سال 87 كه اكنون آغاز مي شود، چشم انداز و اميدهاي ما بسيار روشن و متعالي است. در اين سال نظام مقدس جمهوري اسلامي سي سالگي خود را تمام مي كند و سه دهه را پشت سر مي گذارد. در اين سه دهه، ملت ايران و مسئولين تلاشهاي بسيار با ارزشي انجام دادند: در دفاع از كشور، در دفاع از استقلال و عزت ملي و در پيشرفتِ به سمت اعتلاي علمي و عملي. در طول اين سالهاي متمادي، ملت ايران بر آن بود كه عقب ماندگيهاي سالهاي طولاني گذشته ي پيش از انقلاب را جبران كند و موفقيتهاي بزرگي هم در اين راه به دست آورد. آنچه در طول اين سالهاي متمادي انجام گرفته است، در تاريخ ملت ايران كارهاي برجسته و ان شاءالله ماندگاري خواهد بود. و اما امسال سالي است كه ما اميدهاي زيادي به حركت و تلاش در اين سال بسته ايم. اولاً مجلس تازه نفسي به ميدان كار و تلاش قدم مي گذارد و ثانياً دولت خدمتگذار و پُر تلاش و خستگي ناپذيري بر سر كار است. اگر مجلس و دولت ان شاءالله با حكمت و درايت و تدبير كارها را برنامه ريزي بكنند، اميد اين هست كه ما در اين سال بتوانيم كارهاي بزرگي انجام بدهيم. هم

در صحنه ي داخلي و هم در عرصه ي پيچيده ي بين المللي، ملت ايران نياز به كار و ابتكار و تلاش مجدانه دارد. ما بايد آنچه را كه در گذشته _ در دروان حكومت طاغوتها _ از دست داده ايم و دچار عقب ماندگي شده ايم، جبران كنيم؛ اين ايجاب مي كند كه ما تلاشمان را هرچه مي توانيم بيشتر و بيشتر و جدي تر كنيم. در عرصه ي داخلي آنچه مورد نياز است، پيدا كردن راههاي ميان بر همراه با تدبير و درايت و حكمت است؛ ما نمي توانيم آرام و معمولي حركت كنيم؛ بايد با شتابي حساب شده و منظم و منضبط پيش برويم. بايد بتوانيم كارهايي را كه براي نسلهاي آينده ماندگار خواهد بود انجام بدهيم. در عرصه ي بين المللي دوستاني در جهان داريم، دشمناني هم داريم، كساني هم هستند كه دشمن نيستند لكن رقيب ما هستند؛ اين عرصه ي پيچيده هم نياز دارد كه تلاشمان را مدبرانه و شجاعانه و عزت مدارانه برنامه ريزي كنيم. در اين عرصه اگر موفق بشويم، اين موفقيت در توفيقات داخل كشور و پيشرفتهاي بزرگ ملت ايران در زندگي خود هم اثر خواهد گذاشت. خوشبختانه مسئولين كشور عزت ملي را كاملاً در نظر دارند و مي دانند كه در مقابل زياده خواهي دشمنان، راه نجات تسليم شدن و عقب نشيني كردن نيست؛ اگر دشمن زورگويي و زورگيري مي كند، بايد در مقابل دشمن ايستاد و پيشرفت كرد. علاج ملت ايران در كسب اقتدار است؛ اين اقتدار فقط به معناي اقتدار نظامي نيست؛ بايد اقتدار علمي، اقتدار اقتصادي، به دست آوردن قدرت اخلاقي و اجتماعي و بالاتر از همه ي اينها اقتدار معنوي و روحي _ كه از اتكال به خداوند متعال براي يك ملت حاصل

مي شود _ هم كسب كنيم. اگر بخواهيم در صحنه ي قدرت يابي ملت ايران پيش برويم و به هدفهاي خود دست پيدا كنيم، ملت و دولت بايد به يكديگر دست دوستي و همكاري كامل بدهند؛ همچناني كه بحمدالله ملت همواره پشتيبان مسئولان بوده است، بايد اين پشتيباني _ هر چه بيشتر _ ادامه پيدا كند و ملت و دولت با يكديگر همكاري كنند. قشرهاي گوناگون ملت ايران، قشر عالمان و فرزانگان و محققان، قشر دانشجويان، قشر كارگران و كشاورزان، قشر سرمايه گذاران و كساني كه قادرند با سرمايه گذاري خود ملت را به پيش ببرند، مديران بخشهاي گوناگون مؤسسات دولتي و غيردولتي، همه ي اينها بايد احساس بكنند كه بار سنگين پيشرفت كشور بر دوش آنهاست و تكليفي است الهي و مردمي و نتائج انجام اين تكليف عايد همه خواهد شد و همه _ و بيش از همه، خود آن كساني كه اين تكليف را به بهترين وجهي انجام داده اند _ از آن سود خواهند برد. من براي اين سال دو چيز را انتظار مي برم: يكي اين كه در همه ي بخشهايي كه گفتيم بايد نوآوري بوجود بيايد؛ مسئولان دولتي در روشهاي اقتصادي، در روشهاي سياسي و ديپلماسي، در پيشبرد كشور به سمت علم و تحقيق، در گسترش فرهنگ مطلوب در ميان كشور، در ارائه ي خدمات به همه ي قشرها بخصوص قشرهاي محروم و مظلوم، در آباداني كشور، آحاد مردم در دانشگاهها، در بنگاههاي اقتصادي، در دستگاههاي گوناگون اجتماعي و خدماتي، هر كدامي نياز دارند در كار خود و در عرصه ي فعاليت خود نوآوري كنند؛ اين نقطه ي اولي است كه مورد انتظار ماست. در اين سال بايد نوآوري فضاي كشور را فرا

بگيرد و همه خود را موظف بدانند كه كارهاي نو و ابتكاري را _ در سايه ي مديريت صحيح و تدبير درست _ در فعاليت كشور وارد كنند. انتظار دوم اين است كه فعاليتهايي كه در سالهاي گذشته انجام گرفته است، كارهايي كه دولت كرده است، سرمايه گذاري هاي بزرگي كه مسئولان گوناگون و آحاد مردم در بخشهاي مختلف _ چه سرمايه گذاري مادي، چه سرمايه گذاري معنوي _ انجام داده اند، اينها به شكوفايي برسد و مردم نتايج آن را در زندگي خود حس كنند. برخي از كارها امروز آغاز مي شود، لكن بزودي نتيجه ي خود را نشان نمي دهد؛ كارهايي كه در سالهاي اخير انجام گرفته است و همچنين بسياري از كارهايي كه در طول سالهاي گذشته انجام گرفته است، بايد نتايج خود را بتدريج به مردم نشان بدهد و كام مردم را شيرين كند؛ بايد آنچه را كه كاشته ايم، شكوفا بشود و به مردم ثمر بدهد. لذا من امسال را «سال نوآوري و شكوفايي» مي نامم و انتظار دارم كه ان شاءالله هم در زمينه ي نوآوري و هم در زمينه ي شكوفايي، ملت ما شاهد نتايج شيريني باشند و سال را ان شاءالله به بهترين وجهي، با عزت، با موفقيت، با كاميابي و شادابي و با توان بيشتر به پايان ببرند. از خداوند متعال توفيق آحاد مردم عزيزمان و توفيق مسئولين محترم كشور را مسئلت مي كنم و اميدوارم دعاي حضرت بقيه الله (ارواحنا فداه) شامل همه ي مردم باشد و روح مطهر امام بزرگوارمان _ كه گشاينده ي اين راه و آغازكننده ي اين فصل جديد زندگي ملت ايران بودند _ با اولياء پروردگار محشور گردد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي حادثه انفجاري در كانون رهپويان وصال شيراز

پيام تسليت رهبر معظم

انقلاب در پي حادثه انفجاري در كانون رهپويان وصال شيراز

بسم الله الرحمن الرحيم حادثه غم انگيز و تأسف بار در كانون رهپويان وصال كه به پرواز شهادت گونه ي جمعي از شيفتگان وصال دوست و زخمي شدن جمعي بيشتر انجاميد، اين جانب را مصيبت زده كرد. تسلاي من به عزاداران اين حادثه تلخ و نيز به آسيب ديدگان وعده پاداش الهي به صابران است كه فرمود: اولئك عليهم صلوات من ربهم و رحمة. از خداوند متعال صبر و سكينه براي دل هاي مصيبت ديده، رحمت و غفران براي عزيزان درگذشته و شفاي عاجل براي مجروحان مسألت مي كنم و از مسئولان مي خواهم كه وظايف خود در پيگيري اين حادثه را با اتقان و سرعت لازم انجام دهند.

والسلام علي عبادالله الصالحين

سيد علي خامنه اي

26/فروردين/1387

پيام رهبر معظم انقلاب به مناسبت آغاز به كار هشتمين دوره ي مجلس شوراي اسلامي

پيام رهبر معظم انقلاب به مناسبت آغاز به كار هشتمين دوره ي مجلس شوراي اسلامي بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم

اكنون كه هشتمين دوره ي مجلس شوراي اسلامي آغاز ميشود و با ياري خداوند توانا، حلقه ي ديگري از زنجيره ي بي گسستِ اين نماد مردمسالاري ديني، شكل ميگيرد، پيشاني سپاس بر درگاه احديت فرو ميسايم. و با دلي لبالب از قدرشناسي و اميد، به ملت ايران درود ميفرستم. اين، سند افتخاري است كه همه ي مؤمنان به اسلام و دلبستگان به ايران بايد آن را عطيه ئي الهي بدانيم و قدرشناسانه از آن پاسداري كنيم. در ميانه ي امواج طوفانيِ دنيائي كه در آن، افزون طلبان سلطه گر با سيطره ي متعرضانه ي خود استقلال و هويت ملتها را نشانه گرفته و تا توانسته اند عرصه را بر عزم ملي آنان تنگتر كرده اند، ملت ايران با اراده ئي راسخ بر ترفندهاي پيچيده ي دشمنان فائق آمده و در راه عزت و آزادگي به رهنمائي اسلام

و قرآن، گردنه هاي دشوار را يكي پس از ديگري پشت سر ميگذارد. مجلس مؤمن و مستقل و شجاع و مدبّر، نماد پايداري و ثبات الگوئي از مردمسالاري است كه انقلاب اسلامي در برابر چشم جهانيان قرار داد و ملت بزرگ ايران با اتكال به خدا و با عزم راسخ خود آن را ماندگار كرد. اينجانب وظيفه ي خود ميدانم كه از ملت عزيز كه عرصه ي اين آزمون ملي را با جدّ و نشاط خود انباشت و بار ديگر آگاهي و بيداري خود را به رخ دشمنان كشيد، با همه ي وجود، سپاسگزاري كنم. و نيز لازم ميدانم از مسئولان و دست اندركاران انتخابات در وزارت كشور و شوراي محترم نگهبان كه بار سنگين انتخابات را با صبوري و مسئوليت شناسي به سرمنزل رساندند، و از دستگاههاي كمك كننده بويژه رسانه ي ملي و مأموران نظم و امنيت، و از گروهها و جريانها و چهره هاي ديني و سياسي كه با حضور و تلاش خود بر شور و شوق همگاني افزودند، و از همه ي كساني كه با سخن و رفتار و منش خود به برگزاري اين حماسه ي بزرگ كمك رساندند، قدرداني و تشكر كنم. همچنين لازم است كه به اقتضاي قدرشناسي و انصاف، از عموم نمايندگان مجلس هفتم بويژه از رئيس فرزانه و پرتلاش و بُردبار مجلس جناب آقاي دكتر حدادعادل و هيئت رئيسه محترم آن تشكر كنم. مجلس هفتم با رويكرد ارزشي و شجاعانه ي خود در مسائل جهاني و ملي، و با دفاع از حقوق ملت در برابر بيگانگان، و با تلاش در راه رفع مشكلات مردم و با حرمت نهادن به آرامش فضاي سياسي و پرهيز از آشفته سازي و جنجال آفريني، كارنامه ي

تحسين برانگيزي به جاي گذاشت. اكنون مجلس هشتم با رأي قاطع و پرمعناي ملت در انتخاباتي رقابتي و پرمشاركت و قانونمند، شكل يافته است. نم_ايندگاني كه توفيق آن يافت_ه اند كه م_ورد اعت_ماد م_ردم قرارگرفته به جايگاه والاي مجلس راه يابند به ياد داشته باشند كه در يكصد سال اخير، همواره تشكيل مجلسي كه با مشاركت مردم پديد آيد و قانونمند شدن مديريت ها و نظارت پذيري مديران و تحقق بخشيدن به هدفها و ضوابط مبارك اسلام را در قالب قوانين رسا و شفاف تضمين كند، در صدر خواسته هاي ملت ايران و رهبران ديني و ملي در مبارزات پرهزينه ي آنان قرار داشته است و براي تحقق مجلسي كه عقل اجتماعي و روح مشورت را در راه پيشرفت كشور و سامان بخشيدن به مصالح ملت و تعالي اسلامي به كار گيرد، جانهاي پاك بسياري فدا شده و خونهاي شريفي بر زمين ريخته است. امروز ما مديون همه ي آن انسانهاي بزرگ از شيخ فضل الله و بهبهاني و مدرس تا شهداي انقلاب در سي سال اخير و شهيدان مجلس شوراي اسلامي ميباشيم. تكليف حقوقي و اخلاقيِ سنگيني بر ذمه ي يكايك نمايندگان محترم قرار دارد و اين امانت شرعي كه از امروز تا چهار سال بر عهده ي شما معتَمدان ملت است، ميتواند فرصت تاريخي و باشكوهي در تاريخ حيات سياسي ايران عزيز باشد. بر اين پايه، نكاتي يادآوري ميگردد: 1_ شكر نعمت نمايندگي در آن است كه قدر آن دانسته شود و نماينده در همه ي اين دوران، همه ي توان و ظرفيت خود را در خدمت آن قرار دهد. سرگرم شدن به هر كاري كه در اين وظيفه خلل وارد آورد، ناروا و ناسپاسي است. حضور كامل

در همه ي جلسات عام و خاص مجلس، لازمه ي حتمي اين وظيفه گزاري است. 2_ شما نمايندگان ملتي مؤمن و شجاع و با اراده ايد. اين ملت با اين ويژگيها توانسته است از گردنه هاي دشوار عبور كند و بسي موانع طبيعي يا ساخته ي دشمن را پشت سر گذارد. انديشه و عمل شما بايد در همين جهت به كار افتد. دشمنان پركينه و زياده طلب، اكنون در چندين جبهه از ملت ايران شكست خورده اند و ملت ايران بر ثبات و اقتدار و استقلال خود در برابر آنان افزوده است. امروز آنان خود به اين حقيقت معترفند. شما بايد در كنار دولت انقلابي و مؤمن، پيشاهنگ اين حركت شجاعانه و مدبرانه باشيد؛ دنيا از همه ي شما سخن واحدي بشنود و تبلور عزم ملي را در حرف و عمل شما ببيند. 3_ آغاز اين مجلس با ورود در دهه ي چهارم انقلاب همزمان شده است. در اين دهه، گفتمان اصليِ انقلاب، پيشرفت و عدالت است؛ پيشرفت در همه ي ابعاد علمي و اقتصادي و اخلاقي و فرهنگي، و عدالت همه جانبه در توزيع فرصتها و امكانات مادي و معنوي. عنصر پيشرفت، بايد نگاه ما را به استعدادهاي بيشمار پراكنده در ميان ملت، معطوف سازد و ظرفيتهاي توليد و خلاقيت و درخشش توانائيهاي گوناگون در همه ي زمينه ها را در نگاه ما برجسته كند. و عنصر عدالت بايد نابرخورداران از فرصتها و توانائيهاي كشور را، از اين مواهب الهي و عمومي برخوردار سازد. مجلس كه پديدآورنده ي نرم افزار اصلي حركت كشور است بايد لحظه ئي از اين تكليف غفلت نورزد. 4_ نماينده ي ملت از جنس ملت است. شما نه از قصرهاي رفيع و خاندانهاي اشرافي، كه از متن مردم،

از مدرسه و حوزه و دانشگاه، و از ميدانهاي كار به مجلس گسيل شده ايد. اين رابطه و اين منش را پاس بداريد و براي خود نگاه داريد. خوي اشرافي و گرايش به اسراف و طعمه انگاشتن اين مسئوليت، بلاي بزرگي است كه گاه مردمِ سابقاً نجيب و پارسا هم ممكن است نتوانند خود را از آن برحذر بدارند. همه بايد بشدّت مراقب خويش باشيم و دوره ي مسئوليت خود را، حسنه ئي ماندگار، و نه سيئه ئي دامنگير، بسازيم. در اين كار دشوار كمك خواستن متضرعانه از خداوند رحيم و قدير، و مراقبت از خود، بزرگترين كمك كار تواند بود. 5_ هنر قانون نويسي و قانون گذاري، از برترينهاي نمايندگي است. قانون بايد كارآمد، روان، شفاف، روزآمد و با اين حال با نگاه بلندمدت داراي گستره ئي هرچه پهناورتر و قابل ماندگاري، و يكسره معطوف به نيازهاي مردم و منافع عمومي باشد. نگرش جزئي، بخشي، شخصي و يا خداي نخواسته با نگاه لجاجت آميز در قانون گذاري، بي سود و احياناً زيانبار است. اولويتها بايد ترجيح يابد، تناقض و تكرار در قوانين بايد ريشه كن شود، و از خرد جمعي و كارشناسي در تدوين قوانين بيشترين بهره گرفته شود. 6_ دو عنصر نظارت و همكاري صميمانه، در تعامل با قواي ديگر، بايد دو بخش تفكيك ناپذير باشند. مسئوليت نظارتي مجلس هرگز نبايد به دست اهمال سپرده شود، اما هرگز هم نبايد نظارت مجلس به معناي رقابت با دولت و نشنيدن نيازها و ضرورتها و تنگناهاي آن شمرده شود. محور كار و عمل در كشور و نماد داخلي و خارجي نظام جمهوري اسلامي، عمدتاً قوه ي مجريه است. همه بايد به آن كمك كنند و هرگاه دولتي بانشاط بيشتر

و همت بالاتر و ارزشگرائي قويتر در صحنه است، اين كمك بايد مضاعف گردد. متقابلاً دولت بايد مجلس قانون گذاري را راهنماي عمل خود بداند و به قوانين مجلس، يكسره پايبند باشد و از آن تخلف نكند. بر سر دوراهيهاي اختلاف نظر، كارشناساني از دوطرف، گره را بگشايند و راه درست را پيش پاي هر دو طرف باز كنند. اكنون كه بحمدالله دولت و مجلس را مردمي مؤمن و انقلابي و وفادار به ارزشها و اصول اسلامي، انباشته اند بايد اين تعامل برادرانه با رعايت حقوق قانوني از هر دو سو، بيش از هميشه ديده شود. عزيزان من! دوران نمايندگي كوتاه، و مسئوليت شما سنگين، و هر فعل و ترك و گفت و سكوت شما در ديوان الهي ثبت و ماندگار است. سوگندنامه را كه بايد با نيت و جِدّ خوانده شود، همواره در ياد نگهداريد و خود را با آن تطبيق كنيد، بدين ترتيب حسنه ي ماندگاري از خود بر صحيفه ي الهي باقي خواهيد گذارد. سخن را با سلام بر پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله وسلّم و ديگر پيامبران و بر امامان معصوم عليهم السلام بويژه بر حضرت مهدي ارواحنافداه، و نيز به ارواح طيبه ي شهيدان و به روح مطهّر امام شهيدان به پايان ميبرم و توفيق و كمك خداوند را براي شما مسألت ميكنم. سيّدعلي خامنه اي

7/خرداد/1387

پيام تسليت درگذشت آيت الله اشتهاردي

پيام تسليت درگذشت آيت الله اشتهاردي بسم الله الرحمن الرحيم با تأسف و تأثر خبر درگذشت عالم پارسا و پرهيزگار مرحوم آيت الله آقاي حاج شيخ علي پناه اشتهاردي را دريافت كردم. ايشان از بندگان صالح خداوند و عالمي مهذّب و پاك و برخوردار از سجاياي اخلاقي و صلاح و سداد عملي بودند و نه تنها درس

اخلاق ايشان در حوزه ي علميه، كه شيوه ي زندگي و رفتار ايشان نيز آموزنده ي تقوا و پارسائي محسوب ميگشت. اينجانب فقدان آن عالم رباني را به علماي اعلام و مراجع عظام و به عموم فضلا و طلاب و ارادتمندان و شاگردان آن مرحوم تسليت ميگويم و رحمت و غفران و فضل الهي را براي وي از خداوند متعال مسألت ميكنم. سيّدعلي خامنه اي

19/تير/1387

پيام به كنگره اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان

پيام به كنگره اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان بسمه تعالي سلام بر شما جوانان عزيز اميدواريم اين گردهمايي، شما را به بصيرت و صبر كه نياز جوان دانش ور امروز است، هرچه نزديكتر كند. از اين فرصت ها و از فرصت جواني براي اعتلاي معنوي و فكري بهره بگيريد. كشور شما به نسل جوان مومن و انديش مند و پر انگيزه، از همه چيز و از هميشه بيش تر نيازمند است. همه شما را به خداي حكيم و عليم مي سپارم. والسلام عليكم ورحمه الله

سيد علي خامنه اي

پيام تسليت رهبر انقلاب در پي درگذشت آقاي فولادوند

پيام تسليت رهبر انقلاب در پي درگذشت آقاي فولادوند بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت مترجم برجسته و نامدار قرآن كريم مرحوم آقاي محمدمهدي فولادوند را به خانواده محترم و بازماندگان آن مرحوم و همه مستفيدان از اثر ماندگار ايشان تسليت عرض مي كنم. اميد است اين خدمت قرآني در كفه ي حسنات آن مرحوم مقبول پروردگار قرار گيرد. سيّدعلي خامنه اي 20/مرداد/1387

پيام به پانزدهمين نشست سراسري تشكل هاي مرتبط با جنبش عدالت خواه دانشجويي

پيام به پانزدهمين نشست سراسري تشكل هاي مرتبط با جنبش عدالت خواه دانشجويي بسم الله الرحمن الرحيم جوانان عزيز پرچم عدالت خواهي را همواره پيامبران الهي و پيروان راستين آنان بر دوش كشيده اند. امروز و هميشه مجاهدت در زير اين پرچم، صادقانه ترين نشانه ي پيروي از رسولان الهي است. آنچه در كنار همه ي الزامات اين حركت، ضروري و حياتي است آن است كه اوّلاً مراقبت شود كساني با انگيزه هاي ديگر، اين شعار حق را ابزار نكنند؛ و ثانياً به نام عدالت طلبي، حركتي غير منصفانه از سر جهل يا غفلت انجام نگيرد. صبر و بصيرت را براي شما و ديگر تشكل هاي عزيز دانشجوئي از خداوند متعال مسألت مي كنم.

سيد علي خامنه اي 22 مرداد 1387

پيام تسليت به مناسبت درگذشت آيت الله حاج سيد محمد حسن مرعشي

پيام تسليت به مناسبت درگذشت آيت الله حاج سيد محمد حسن مرعشي

بسم الله الرحمن الرحيم درگذشت عالم پرهيزگار مرحوم آيت الله آقاي حاج سيد محمد حسن مرعشي را به عموم اهالي مومن شوشتر و ارادتمندان و شاگردان ايشان در حوزه ي علميه ي تهران و بخصوص به خانواده و فرزندان محترم و ديگر بازماندگان ايشان تسليت عرض مي كنم. اين عالم محقق سال ها به تدريس و تعليم و پژوهش در زمينه ي فقه و حقوق اسلامي اشتغال داشته، خدمات ارزشمندي به قوه ي قضائيه و محيط علمي در تهران ارائه كردند. خداوند متعال رحمت و مغفرت خود را شامل حال اين خدمتگزار دين و دانش بفرمايد. سيدعلي خامنه اي

30/مرداد/1387

پيام به نهمين نشست ساليانه اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل

پيام به نهمين نشست ساليانه اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل

بسم الله الرحمن الرحيم

جوانان عزيز دست يافتن به آرزوهاي بزرگ ملي، نيازمند فكر روشن و عزم راسخ و شجاعت و اخلاص است، و جوان مومن كه مباني جمهوري اسلامي و راه امام بزرگوار را عميقا پذيرفته است، اميد بخش ترين نيرويي است كه ميتواند ملت ايران را در رسيدن به آرزوهاي بزرگش ياري برساند. نقشه ي راه براي رسيدن به پيشرفت و عدالت در دهه ي چهارم را فقط با اذعان به اين حقيقت ميتوان ترسيم كرد. از خداوند بزرگ كمك بخواهيد و به ياري او اميدوار باشيد. دعاي حضرت بقيه الله پشتيبان شما باد.

3/ شهريور/ 1387

سيد علي خامنه اي

پيام تبريك رهبر معظم انقلاب به مناسبت پيروزي ورزشكاران در مسابقات پارالمپيك پكن

پيام تبريك رهبر معظم انقلاب به مناسبت پيروزي ورزشكاران در مسابقات پارالمپيك پكن بسم الله الرحمن الرحيم

من از پيروزي شما كه مايه خوشحالي مردم عزيزمان شد خرسند شدم و شما را دعا مي كنم، انشاالله همه شما موفق باشيد. سيد علي خامنه اي

26 شهريور 1387

پيام به مناسبت روز تجليل از شهداء و ايثارگران در هفته دفاع مقدس

پيام به مناسبت روز تجليل از شهداء و ايثارگران در هفته دفاع مقدس بسم الله الرحمن الرحيم نام مبارك شهيدان و نامگذاري يك روز از هفته دفاع مقدس به ياد پرخاطره آنان، حامل مضموني بزرگ است. اين كار نمادين بدين معني است كه هيچ ملتي بدون فداكاري قادر نخواهد بود از هويت و عزت و ناموس ملي خود و از ارزش ها و باورها و حقوق خود دفاع كند. گريز از عرصه هائي كه زورگويان و مستكبران جهان بر ملت هاي آزاده تحميل مي كنند، سرانجامي جز تحقيرشدن و آنگاه گرفتارشدن در چنبره ستم و تجاوز انسان نخواهد داشت. اين درس را ملت رشيد و بيدار ما به همه آموخت و در تاريخ ماندگار ساخت. امروز جهاد پرشكوه فلسطينيان مظلوم كه با دست خالي، صهيونيست هاي خشن و سنگدل و تا دندان مسلح را عاجز و بيمناك كرده اند، ادامه همان درس جاودانه است و پا در گل ماندن نيروهاي اشغالگر در عراق، حاصل اين سرمشق كارآموز است در آن مرز و بوم . شهيدان، گوهر تابناك بر پيشاني دفاع مقدس اند و از اين رو است كه هر دل آگاه و وجدان پاكي، تكريم و سپاس آنان را بر خود فرض مي شمرد و هر آرزومند سربلندي پرچم اسلام و هر مومن به بشارت هاي قرآن، بر آنان درود مي فرستد . پروردگارا؛ بهترين سلام و رحمت خود را بر

آنان نثار فرما و آنان را با برترين بندگانت محشور كن . سيدعلي خامنه اي

پيام تسليت به مناسبت درگذشت آيت الله آقاي حاج شيخ محمد حسن قديري

پيام تسليت به مناسبت درگذشت آيت الله آقاي حاج شيخ محمد حسن قديري بسم الله الرحمن الرحيم با تاسف و تاثر، خبر درگذشت فقيه پرهيزكار مرحوم آيت الله آقاي حاج شيخ محمد حسن قديري رحمه الله عليه را دريافت كردم. ايشان عمر با بركتي را در محضر امام راحل و ديگر برجستگان علمي و طي مدارج عاليه علوم حوزوي گذرانيده و سال هاي متمادي به خدمات علمي در حوزه هاي علميه نجف و قم اشتغال داشته اند. عضويت فقهاي شوراي نگهبان و نيز جامعه مدرسين حوزه علميه و همچنين عضويت در گروه پاسخ به استفتائات حضرت امام (رضوان الله عليه) در شمار خدمات برجسته اي است كه حسنات آن در پرونده اعمال اين عالم متقي مضبوط و باقي است. رحمت و رضوان الهي شامل حال ايشان باد. اينجانب به عموم ارادتمندان و شاگردان ايشان در قم، نجف و اصفهان و به خصوص به خاندان گرامي و فرزندان محترم ايشان تسليت عرض مي كنم. سيد علي خامنه اي

26 مهر 1387

پيام به نشست اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا

پيام به نشست اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا بسم الله الرحمن الرحيم

دانشجويان عزيز

هر كوششي كه از سوي شما جوانان در راه فراگيري دانش به كار مي رود، گامي در راه بازگرداندن اقتدار معنوي و مادي ملت و كشور شما است كه روزي مشعلدار دانش و نوآوري در جهان بود. نسل انقلاب مي تواند عقب ماندگي هاي دوران وابستگي و دنباله روي را جبران كند. اين يك رسالت تاريخي است.

در گزينش رشته هاي درسي و نيز در جد و جهدي كه براي آموختن و انديشيدن به كار مي بريد، نيازهاي كشورتان را در مدنظر قرار دهيد.

از خداوند عليم و قدير كمك و راهنمايي بخواهيد و دلهاي پاك

و نيالوده خود را در معرض نور هدايت و تفضل او بگذاريد و بدانيد كه آينده از آن ملتي است كه جوانانش كوشنده و پراميد و انديشه ورزند.

همه شما فرزندان عزيزم را به خدا مي سپارم. سيد علي خامنه اي

2 آبان 1387

پيام رهبر انقلاب به مراسم تشييع و تدفين شهدا در دانشگاه تربيت مدرس

پيام رهبر انقلاب به مراسم تشييع و تدفين شهدا در دانشگاه تربيت مدرس بسمه تعالي تكريم شهيدان، تكريم ايثار و اخلاص است؛ تكريم دل هاي نوراني و جان هاي لبريز از صفا و نورانيّت است. از كار شما قدرداني مي كنم. رحمت خدا بر شهيدان عزيز باد. سيد علي خامنه اي 87/8/2

پيام تسليت به مناسبت درگذشت خانم دكتر طاهره صفارزاده

پيام تسليت به مناسبت درگذشت خانم دكتر طاهره صفارزاده

بسم الله الرحمن الرحيم

درگذشت بانوي فرزانه، مترجم قرآن و نويسنده و شاعر خلاق، خانم دكتر طاهر ه ي صفارزاده را به بازماندگان گرامي ايشان و به جامعه ي ادبي و شعر كشور تسليت ميگويم. خدمات اين بانوي با ايمان بويژه ترجمه ي ماندگار قرآن كريم، حسنات او را در پيشگاه حضرت حق سنگين خواهد كرد انشاءالله.

رحمت و غفران الهي بر او باد.

سيّدعلي خامنه اي

5/آبانماه/1387

پيام تسليت به مناسبت رحلت حاج سيدجواد مدرسي رحمة الله عليه

پيام تسليت به مناسبت رحلت حاج سيدجواد مدرسي رحمة الله عليه بسم الله الرحمن الرحيم رحلت عالم پارسا و پرهيزگار حضرت حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج سيدجواد مدرسي رحمة الله عليه را به قاطبه ي مردم دارالايمان يزد و ارادتمندان آن عالم رباني مخصوصاً به خاندان جليل مدرسي و بالاخص فرزندان برومند و فاضل ايشان تسليت مي گويم.

تقوا و پارسائي اين چهره ي منوّر روحاني و خدمات ايشان در ارشاد و هدايت مردم آن سامان و حضور فعال در صحنه هاي انقلاب براي نسل جوان روحاني و همه ي كساني كه توفيق آشنائي با ايشان را داشتند، درس آموز و فراموش نشدني است. از خداوند متعال شمول فضل و رحمتش را بر روح مطهر ايشان مسألت مي نمايم. سيّدعلي خامنه اي

پيام رهبر معظم انقلاب به كنگره عظيم حج

پيام رهبر معظم انقلاب به كنگره عظيم حج بسم الله الرحمن الرحيم سرزمين وحي، بار ديگر انبوه مؤمنان را در ضيافت سالانه ي خود گرد آورده است. جانهاي مشتاق از سراسر جهان اكنون در زادگاه اسلام و قرآن، به مناسكي سرگرم اند كه تدبر در آن، نمائي از درس جاودانه ي اسلام و قرآن به بشريت را نشان ميدهد و خود، گامهاي نمادين براي پياده كردن و به كار بستن آن است. هدف از اين درس بزرگ، رستگاري و سرافرازي ابدي انسان، و راه آن تربيت انسان صالح و تشكيل جامعه ي صالح است، انساني كه در دل و در عمل، خداي يگانه را بپرستد و خويشتن را از شرك و آلودگيهاي اخلاقي و هوسهاي انحرافي پاك كند؛ و جامعه ئي كه در ساخت آن، عدالت و آزادگي و ايمان و نشاط و همه ي نشانه هاي زندگي و پيشرفت به كار رود. در فريضه ي حج، عناصر

اصلي براي اين تربيت فردي و اجتماعي گنجانيده شده است. از لحظه احرام و بيرون آمدن از تشخصات فردي و ترك بسياري از لذتها و خواهشهاي نفساني، تا طواف بر گرد نماد توحيد، و نماز در جايگاه ابراهيم بت شكن و فداكار، و از حركت شتابان ميان دو كوه، تا آرام گرفتن در عرصه ي عرفات در ميان خيل عظيم موحدان از هر رنگ و نژاد، و تا گذراندن شبي با ذكر و نياز در مشعرالحرام و انس جداگانه ي هر دل با خدا در عين حضور در ميان آن جمع متراكم، و سپس حضور در مني و سنگباران نمادهاي شيطاني، و آنگاه تجسم پر معناي قرباني كردن، و اطعام مستمندان و رهگذران، همه و همه آموزش و تمرين و يادآوري است. در اين مجموعه ي كامل، از سوئي اخلاص و صفا و دل بريدن از سرگرميهاي مادي و از سوئي سعي و تلاش و پايداري؛ از سوئي انس و خلوت با خدا و از سوئي وحدت و يكدلي و همرنگي با خلق؛ از سوئي پرداختن به آراستگي دل و جان و از سوئي دل سپردن به انسجام پيكره ي عظيم امت مسلمان؛ از سوئي خشوع در پيشگاه حق و از سوئي صلابت در برابر باطل؛ و خلاصه از سوئي پر كشيدن در هواي آخرت و از سوئي عزم راسخ براي آراستن دنيا، در هم تنيده و يكپارچه آموزش داده و تمرين ميشود: « وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الآْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ ». و بدينگونه است كه كعبه ي شريف و مناسك حج، مايه ي قوام و قيام جوامع بشري و انباشته از

سود و بهره براي انسانها است: «جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاس و «ليَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ مسلمانان از هر كشور و هر نژاد، امروز بيش از هميشه بايد اين فريضه ي بزرگ را قدر بدانند و از آن بهره گيرند؛ زيرا افق در پيش چشم امت اسلامي امروز از هميشه روشنتر و اميد براي رسيدن به هدفهائي كه اسلام براي فرد و جامعه ي مسلمان ترسيم كرده، از هميشه بيشتر است. اگر امت اسلامي در دو قرن گذشته دچار فروپاشي و هزيمت در برابر تمدن مادي غرب و مكتبهاي الحادي از هر دو نوع چپ و راست آن بود، اكنون در قرن پانزدهم هجري اين مكاتب سياسي و اقتصادي غربند كه پاي در گِل و دچار ضعف و فروپاشي و هزيمت اند و اسلام با بيداري مسلمانان و بازيافت هويّت خويش و با مطرح شدن انديشه ي توحيدي و منطق عدالت و معنويّت، دور تازه ئي از شكوفائي و عزت خويش را آغاز كرده است. كساني كه در گذشته ئي نه چندان دور آيه ي يأس ميخواندند و نه تنها اسلام و مسلمين بلكه اساس معنويت و دينداري را در برابر هجوم تمدن غرب، از دست رفته مي پنداشتند، امروز سر بر افراشتن اسلام و تجديد حيات قرآن و اسلام، و متقابلاً ضعف و زوال تدريجي آن مهاجمان را به چشم مي بينند. و با زبان و دل تصديق ميكنند. من با اطمينان كامل ميگويم: اين هنوز آغاز كار است، و تحقق كامل وعده ي الهي يعني پيروزي حق بر باطل و بازسازي امت قرآن و تمدن نوين اسلامي در راه است: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ

عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الأَْرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضي لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ» نشانه ي اين وعده ي تخلف ناپذير در اولين و مهمترين مرحله، پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و بناي بلندآوزه ي نظام اسلامي بود كه ايران را به پايگاه مستحكمي براي انديشه ي حاكميت و تمدن اسلامي تبديل كرد. سر بر آوردن اين پديده ي معجز آسا، درست در اوج هياهوي ماديگري و اسلام ستيزيِ چپ و راست فكري و سياسي، و آنگاه مقاومت و استحكام آن در برابر ضربات سياسي و نظامي و اقتصادي و تبليغاتي كه از همه سو نواخته ميشد، در دنياي اسلام اميدي تازه برانگيخت و شوري در دلها پديد آورد. هر چه زمان گذشته، اين استحكام _ به حول و قوه ي الهي _ بيشتر و آن اميد ريشه دارتر شده است. در طول سه دهه ئي كه بر اين ماجرا ميگذرد، خاورميانه و كشورهاي مسلمان آسيا و افريقا، صحنه ي اين هماوردي پيروزمندانه است. فلسطين و انتفاضه ي اسلامي و قيام دولت فلسطيني و مسلمان، لبنان و پيروزي تاريخي حزب الله و مقاومت اسلامي بر رژيم مستكبر و خونخوار صهيونيست؛ عراق و تشكيل دولت مسلمان و مردمي بر ويرانه هاي رژيم ملحد و ديكتاتور صدام؛ افغانستان و هزيمت خفتبار اشغالگران كمونيست و رژيم دست نشانده ي آن؛ شكست و ناكامي همه ي طرحهاي استكباري امريكا براي سيطره بر خاورميانه؛ گرفتاري و آشفتگي علاج ناپذير در درون رژيم غاصب صهيونيست؛ فراگير شدن موج اسلام خواهي در بيشتر يا همه ي كشورهاي منطقه و بويژه در ميان جوانان و روشنفكران؛ پيشرفت شگفت آور علمي و فناوري در

ايران اسلامي به رغم تحريم و محاصره ي اقتصادي؛ شكست جنگ افروزان در امريكا در عرصه ي سياسي و اقتصادي؛ احساس هويت و تشخص در اقليتهاي مسلمان در بيشتر كشورهاي غربي؛ همه و همه نشانه هاي آشكار پيروزي و پيشروي اسلام در هماوردي با دشمنان در اين قرن يعني قرن پانزدهم هجري است. برادران و خواهران! اين پيروزي ها يكسره محصول جهاد و اخلاص است. آنگاه كه صداي خدا از حلقوم بندگان خدا به گوش رسيد؛ آنگاه كه همت و نيروي مجاهدان راه حق به ميدان آمد؛ و آنگاه كه مسلمان به عهد و قرار خود با خدا عمل كرد، خداي عليّ قدير نيز وعده ي خود را محقق ساخت و مسير تاريخ عوض شد:« أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُم «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ » «ً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيز» «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الأَْشْهادُ» اين هنوز آغاز راه است. ملتهاي مسلمان هنوز گردنه هاي دشواري بر سر راه دارند. عبور از اين گردنه ها نيز جز با ايمان و اخلاص، جز با اميد و جهاد، جز با بصيرت و صبر، ميّسر نخواهد گشت. با يأس و منفي بافي، با بي تفاوتي و بي همتي، با بي صبري و شتابزدگي، با بدگماني به صدق وعده ي الهي، اين راه طي نخواهد شد. دشمن زخم خورده همه ي توان خود را به ميدان آورده و خواهد آورد. بايد هوشيار و خردمند و شجاع و فرصت شناس بود؛ در اين صورت همه ي تلاش دشمن ناكام خواهد ماند. در اين سي سال هم دشمن يعني عمدتاً امريكا و صهيونيسم با همه ي تواني كه ميتوانستند به كار برند در ميدان بودند،

ولي ناكام ماندند. آينده هم نيز چنين خواهد بود. انشاالله شدت عمل دشمن غالباً نشانه ي ضعف و بي تدبيري اوست. به صحنه ي فلسطين و بويژه غزه بنگريد. حركات بيرحمانه و دژخيمانه ي دشمن در غزه كه نظير آن در تاريخ ظلمهاي بشري كمتر ديده شده است، نشانه ي ضعف او در فائق آمدن بر اراده ي مستحكم آن مردان و زنان و جوانان و كودكاني است كه با دست خالي، در برابر رژيم غاصب و پشتيبانش يعني ابرقدرت امريكا ايستاده و خواسته ي آنها را كه رويگرداني از دولت حماس است زير پاي خود افكنده اند. درود خدا بر آن ملت مقاوم و بزرگ. مردم غزه و حكومت حماس اين آيات جاودانه ي قرآن را معني كردند: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الأَْمْوالِ وَ الأَْنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ *الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ *أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» و «لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذيً كَثِيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُْمُورِ». پيروز نهائي در اين كارزار حق و باطل، جز حق نيست و اين ملت مظلوم و صبور فلسطين است كه سرانجام بر دشمن پيروز خواهد شد «وَ كانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزاً » همين امروز هم علاوه بر ناكامي در شكستن مقاومت فلسطينيان، در عرصه ي سياسي با دروغ در آمدن داعيه هاي آزادي طلبي و دموكراسي خواهي و شعار حقوق بشر، شكست سختي بر آبروي رژيم امريكا و بيشتر رژيم هاي اروپائي وارد آمده است كه به اين زودي قابل جبران نخواهد

بود. رژيم بي آبروي صهيونيستي از هميشه روسياه تر و برخي رژيم هاي عربي نيز در اين امتحان عجيب، بازنده ي تتمه ي آبروي نداشته ي خودند. وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ. والسلام علي عبادالله الصالحين

سيّدعلي حسيني خامنه اي 4 ذي حجةالحرام 1429

13 آذر 1387

پيام رهبر معظم انقلاب درباره مصيبت هولناك قتل عام مردم مظلوم غزه

پيام رهبر معظم انقلاب درباره مصيبت هولناك قتل عام مردم مظلوم غزه بسم الله الرحمن الرحيم

انا لله و انا اليه راجعون جنايت هولناك رژيم صهيونيستي در غزه و قتل عام صدها مرد و زن و كودك مظلوم، بار ديگر چهره ي خونخوار گرگ هاي صهيونيست را از پشت پرده ي تزويرِ سال هاي اخير بيرون آورد و خطر حضور اين كافر حربي را در قلب سرزمين هاي اُمت اسلام، به غافلان و مسامحه كاران گوشزد كرد. مصيبت اين حادثه ي هولناك براي هر مسلمان بلكه براي هر انسان با وِجدان و با شرف در هر نقطه ي جهان بسي گران و كوبنده است، ولي مصيبت بزرگتر سكوت تشويق آميز برخي دولت هاي عربي و مدّعي مسلماني است. چه مصيبتي از اين بالاتر كه دولت هاي مسلمان كه بايد در برابر رژيم غاصب و كافر و محارب، از مردم مظلوم غزه حمايت مي كردند، رفتاري پيشه كنند كه مقامات جنايتكار صهيونيست، گستاخانه آن ها را هماهنگ و موافق با اين فاجعه آفرينيِ بزرگ معرفي كنند؟ سران اين كشورها چه جوابي در برابر رسول الله صلي الله عليه و آله خواهند داشت؟ چه جوابي به ملت هاي خود كه يقيناً عزادار اين فاجعه اند خواهند داد؟ به يقين امروز دل مردم مصر و اردن و ساير كشورهاي اسلامي از اين كشتار، پس از آن محاصره ي طولاني غذايي و دارويي لبالب از خون است. دولت جنايتكار بوش در واپسين روزهاي حكمراني ننگين خود با همدستي در اين جنايت بزرگ، رژيم آمريكا

را بيش از پيش روسياه كرد و پرونده ي جرايم خود را به عنوان جنايتكار جنگي قطورتر ساخت. دولت هاي اروپايي با بي تفاوتي و شايد همراهي خود در اين فاجعه ي بزرگ، يكبار ديگر دروغ بودن ادعاهاي طرفداري از حقوق بشر را ثابت كردند و شركت خود در جبهه ي ضديت با اسلام و مسلمين را نشان دادند. اكنون سئوال من از علما و روحانيون جهان عرب و رؤساي ازهر مصر اين است كه آيا هنگام آن نرسيده است كه براي اسلام و مسلمين احساس خطر كنيد؟ آيا هنگام آن نرسيده است كه به واجب نهي از منكر و كلمةُ حقٍ عندَ امامٍ جائر عمل كنيد؟ آيا عرصه ي ديگري عريان تر از آنچه در غزه و فلسطين در جريان است در همدستي كُفار حربي با منافقان امّت براي سركوب مسلمانان لازم است، تا شما احساس تكليف كنيد؟ سئوال من از رسانه ها و روشنفكران جهان اسلام و به ويژه جهان عرب آن است كه تا چه هنگام به مسئوليت رسانه يي و روشنفكري خود بي تفاوت خواهيد ماند؟ آيا سازمان هاي حقوق بشرِ رسواي غرب و شوراي باصطلاح امنيت سازمان ملل بيش از اين هم ممكن است رسوا شوند؟ همه ي مجاهدان فلسطين و همه ي مؤمنان دنياي اسلام به هر نحو ممكن موظف به دفاع از زنان و كودكان و مردم بي دفاع غزه اند و هر كس در اين دفاع مشروع و مقدس كشته شود شهيد است و اميد آن خواهد داشت كه در صف شهداي بدر و اُحد در محضر رسول الله صلي الله عليه وآله محشور شود. سازمان كنفرانس اسلامي بايد در اين شرايط حساس به وظيفه ي تاريخي خود عمل كند و جبهه ي يكپارچه يي به دور از ملاحظه كاري

و انفعال، در برابر رژيم صهيونيستي تشكيل دهد. بايد رژيم صهيونيستي به وسيله ي دولت هاي مسلمان مجازات شود. سران آن رژيم غاصب بايد به جرم اين جنايت و نيز محاصره ي طولاني مدّت، شخصاً محاكمه و مجازات شوند. ملّت هاي مسلمان مي توانند با عزّم راسخ خود اين مطالبات را تحقّق بخشند و وظيفه ي سياستمداران و علما و روشنفكران در اين بُرهه بسي سنگين تر از ديگران است. اينجانب به مناسبت فاجعه ي غزه روز دوشنبه را عزاي عمومي اعلام مي كنم و مسئولان كشور را به اداي وظايف خود در اين حادثه ي غم انگيز فرا مي خوانم. وَ سَيعلَمُ الذين ظَلَموا اَيّ مُنقلبٍ يَنقلبون.

سيّدعلي خامنه اي

8/دي/1387

29/ذي الحجة الحرام/1429

پيام تسليت بمناسبت درگذشت حجة الاسلام و المسلمين غلامحسين جمي

پيام تسليت بمناسبت درگذشت حجة الاسلام و المسلمين غلامحسين جمي بسم الله الرحمن الرحيم روحاني مجاهد و فداكار جناب حجة السلام والمسلمين حاج شيخ غلامحسين جمي رضوان الله عليه به لقاءالله پيوست و با كوله باري از عمل صالح و جهاد مخلصانه در پيشگاه خداي متعال حضور يافت. تلاش و مبارزات اين روحاني عاليقدر كه از سال هاي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي آغاز شده بود، در نخستين سال هاي پيروزي و بويژه پس از يورش رژيم بعثي به مرزهاي كشور، به اوج رسيد و يادگاري فراموش نشدني از مقاومت و صبوري و شهامت بجاي گذاشت. او در روزهاي مِحنت خرمشهر و آبادان براي رزمندگان خطوط مقدم، سنگري معنوي و پشتيباني بي نظير بود. در سخت ترين شرايطِ آتش باري هاي دشمن، حضور مؤثر و خطبه ها و سخنراني هاي تسلاّبخش او قطع نشد و در دوران خطر و سختي و مِحنت، مردم آبادان و رزمندگان دست از جان شسته را تنها نگذاشت. پرونده ي عمل اين مرد مؤمن و صبور و بي ادعا در نزد پروردگار

رحيم و غفور و اوليائش، مايه ي سرافرازي او و جلب رحمت حضرت حقّ متعال است انشاءالله.

اينجانب درگذشت اين عالم عامل را به خاندان محترم و ارادتمندان و دوستان ايشان و به عموم مردم آبادان و بوشهر تسليت عرض مي كنم و علوّ درجاتش را از خداوند متعال مسألت مينمايم. سيدعلي خامنه اي

10/دي/1387

پيام رهبر معظم انقلاب به اسماعيل هنيّه نخست وزير دولت قانوني حماس

پيام رهبر معظم انقلاب به اسماعيل هنيّه نخست وزير دولت قانوني حماس بسم الله الرحمن الرحيم

برادر مجاهد جناب آقاي اسماعيل هنيّه

سلام عليكم بما صبرتم صبر بيست روزه ي شما و مجاهدان دلير و از جان گذشته و آحاد مردم غزه در برابر يكي از فجيع ترين جنايات جنگي جهان و تاريخ، پرچم عزت را بر سر امت اسلام به اهتزاز در آورده است. شما ثابت كرديد كه دل سرشار از ايمان به خدا و قيامت و روح منيع و عزيز مسلماني كه ذلت و تسليم درباره ي ظلم و زور را بر نمي تابد، آنچنان قدرتي مي آفريند كه حكومتهاي جبّار و مستكبر و ارتشهاي مجهّز در برابر آن ناتوان و ذليل اند. ارتشي كه قدرت فداكاري و شهادت طلبي شما، آن را بيست روز است پاي در گل در پشت دروازه هاي غزه به خفت افكنده همان است كه ظرف شش روز بخشهاي عظيمي از سه كشور عربي را زير سيطره ي خود در آورد. به ايمان و توكل خود، به حسن ظنّ خود به وعده ي الهي، به صبر و شجاعت و فداكاري خود بباليد كه امروز همه ي مسلمانان به آن ميبالند. جهاد شما تا امروز آمريكا و رژيم صهيونيست و حاميان آنان و سازمان ملل و منافقان امت اسلامي را رسوا كرده است.

امروز نه فقط ملّتهاي مسلمان، كه بسياري از ملتهاي اروپا

و آمريكا حقانيت شما را از بن دندان پذيرفته اند. شما همين امروز هم پيروزيد و با ادامه ي اين ايستادگي شرافتمندانه دشمن زبون و ضد بشر را باز هم بيشتر به ذلت و شكست خواهيد كشاند. انشاءالله بدانيد كه "ما وَدَّعَك رَبُّك و ما قَلي" و بدانيد كه "و لَسَوفَ يُعطِيك رَبُّكَ فَتَرضَي" انشاءالله با اينحال حوادث خونين و فاجعه بار غير نظاميان فلسطيني بخصوص كودكان مظلوم و معصوم، دلهاي ما را غرق خون كرده است. حوادث ناشي از جنايتهاي غاصبان فلسطين كه هر روز چندين بار از همه ي كانالهاي تلويزيوني ما پخش مي شود ملت ما را ماتمزده و عزادار ساخته است. اَعظَمَ الله لَكُم الجَزاء وَ عَجَّل لَكُم النَّصر، بدانيد كه وعده ي خدا راست است كه فرمود: " وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيز" و فرمود: "وَ مَن جاهَد فَانّما يُجاهِدُ لِنَفسه ..." خيانتكاران عرب هم بدانند كه سرنوشت آنان بهتر از يهوديان جنگ احزاب نخواهد بود كه خداوند فرمود: "و اَنزَلَ الَّذين ظَاهَرُوهُم مِن اَهلِ الكِتَاب وَ مِن صَيَاصِيِهم ..." ملتها با مردم و مجاهدان غزه اند. هر دولتي كه بر خلاف اين عمل كند فاصله ي خود و ملّتش را عميق تر ميكند و سرنوشت چنين دولتهايي معلوم است. آنها نيز اگر به فكر زندگي و آبروي خودند بايد سخن اميرالمؤمنين عليه السلام را به ياد آورند كه فرمود: "المَوتُ في حَياتِكُم مَقهورين وَ الحَياةُ في مَوتِكم قاهِرين" به شما و مبارزان غزه و همه ي مردم مظلوم و مقاوم شما درود مي فرستم و در كنار همه ي تلاشهايي كه دولت جمهوري اسلامي ايران در حمايت از شما وظيفه ي خود دانسته است، شب و روز هم

شما را دعا ميكنم و صبر و نصرت را براي شما از خداوند عزيز قدير مسألت مي كنم. و السلام عليكم و علي عباد الله الصالحين و رحمة الله و بركاته

سيد علي حسيني خامنه اي

18 محرم 1430

26ديماه 1387

پيام به مناسبت موفقيت دانشمندان ايراني در پرتاب ماهواره ملي اميد به فضا

پيام به مناسبت موفقيت دانشمندان ايراني در پرتاب ماهواره ملي اميد به فضا بسم الله الرحمن الرحيم حضرت آيت الله خامنه اي (مدظلّه العالي)

رهبر عزيز انقلاب اسلامي سلام عليكم در ايام بزرگداشت دهه فجر و در آستانه دهه چهارم انقلاب اسلامي، دهه پيشرفت و عدالت با كمال افتخار به عرض مي رسانم كه فرزندان انقلابي شما در صنعت هوا و فضا پس از يك دوره تلاش مستمر و شبانه روزي موفق به ساخت پرتابگر، ماهواره و ايستگاههاي زميني كنترل و مديريت به صورت بومي شدند و در شب ميلاد حضرت امام موسي كاظم(عليه السّلام) اولين ماهواره ساخت جمهوري اسلامي ايران در مدار قرار گرفت و پيام خدا پرستي، عدالت، صلح و دوستي را به جهان مخابره كرد. بدون ترديد اين اقدام سرآغاز جهش هاي بزرگ علمي و موجب ارتقاء تراز ملت ايران در سطح بين الملل و تقويت خودباوري جوانان و شكوفايي بيش از پيش استعدادهاي الهي آنان و همچنين تقويت روحيه همه ملتهاي آزاده جهان خواهد شد. اينك ضمن عرض تبريك اين موفقيت بزرگ به حضرت ولي عصر(عج)، حضرتعالي، و ملت بزرگ ايران، تقدير و تشكر صميمانه مجموعه دست اندركاران را از حمايت ها و ارشادات اميد بخش و راهگشاي حضرتعالي به استحضار مي رساند و اميدوار است كه جوانان مؤمن و آرماني را از عنايات و رهنمودهاي خود برخوردار فرماييد. از خداوند بزرگ سلامتي و عزت جنابعالي و پيشرفت روزافزون ملت ايران

را مسئلت دارم.

محمود احمدي نژاد متن نامه ي حضرت آيت الله خامنه اي:

بسمه تعالي جناب آقاي دكتر احمدي نژاد

رياست محترم جمهوري اسلامي ايران از تلاش مديران و دانشمندان ارجمندي كه اين اقدام شايسته به همت و كوشش آنان ممكن گشت صميمانه تشكر و قدرداني ميكنم. اين نشانه ي ديگري است بر درستي اميدهاي صادقي كه انقلاب شكوهمند ملت ايران در دلها پديد آورده است. خداوند همه ي شما را محفوظ و مؤيد بدارد. والسّلام عليكم

سيّدعلي خامنه اي

پانزدهم بهمن ماه 1387

پيام به اتحاديه انجمن هاي اسلامي شبه قاره هند

پيام به اتحاديه انجمن هاي اسلامي شبه قاره هند بسم الله الرحمن الرحيم

دانشجويان عزيز

هر چه زمان به پيش ميرود، اميد ملت ايران به نسل جوانِ درس خوانده و بالنده اش بيشتر مي شود. جوانان اين ملت در همه ي ميدان ها توانسته اند برتري ها و درخشندگي هاي خود را به اثبات برسانند. سياست دشمنانِ ايران آزاد و سرافراز، در دوران هاي گذشته، از كار انداختن بازوي جوان كشور بوده است؛ با وسوسه هاي نوميدساز، با كشاندن به بيهودگي و فساد، و با بسياري ترفندهاي ديگر. اين سياست در دوران پس از انقلاب اسلامي نيز ادامه يافته و ابزارهاي پيشرفته ي ارتباطات به كمك آن شتافته است. ولي همّت و مسئوليت شناسي جوانان انقلاب نگذاشته است دشمنان ايران به هدف برسند. پيشرفت هاي علمي، اجتماعي و سياسي كشور و حال و هواي شوق و همّت در ميان نسل جوان نمايشگر افق هاي روشني است كه ملت ايران شايسته ي رسيدن به آن است.

عزيزان! با توكل به خداي حكيم و عليم و با فهم درستِ رسالتي كه امروز بر دوش همه و بطور ويژه بر دوش جوانان است، راه آينده را هموار كنيد. فراگيري و پژوهش و نوآوري را وظيفه بدانيد، و نيازهاي امروز و

فرداي كشورتان را در گزينش رشته هاي درسي و نيز در همه ي برنامه هاي خود در نظر بگيريد. آينده متعلق به شما است. براي ساختن آن از خداوند كمك بخواهيد و همه ي تلاشتان را به كار بريد.

سيدعلي خامنه اي

26/ بهمن/1387

پيام تسليت به مناسبت درگذشت فرزند آيت الله لطف الله صافي گلپايگاني

پيام تسليت به مناسبت درگذشت فرزند آيت الله لطف الله صافي گلپايگاني

بسم الله الرحمن الرحيم

حضرت مستطاب آيت الله آقاي حاج شيخ لطف الله صافي گلپايگاني دامت بركاته

مصيبت درگذشت فرزند گرامي آن جناب را صميمانه تسليت عرض ميكنم و خاطر شريف را به بشارت حضرت حق متعال به صابران متذكر ميگردم كه فرمود: و بشّرِالصابرين الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انا لله و انا اليه راجعون.

رحمت و مغفرت الهي را براي آن مرحوم و صبر و سكينه براي جنابعالي و والده ي ماجده ايشان و ديگر بازماندگان از خداوند متعال مسألت مينمايم.

سيّدعلي خامنه اي

21/اسفند/87

پيام تسليت به مناسبت رحلت مرحوم حجت الاسلام حاج شيخ محسن محدث

پيام تسليت به مناسبت رحلت مرحوم حجت الاسلام حاج شيخ محسن محدث بسمه تعالي

رحلت عالم متقي مرحوم حجة الاسلام آقاي حاج شيخ محسن محدث فرزند عالم خبير و محدث بزرگ و نامدار مرحوم آقاي حاج شيخ عباس قمي مؤلف كتاب مفاتيح الجنان و كتابهاي نافع ديگر رحمة الله عليهما را به آن خاندان محترم و به همه ي ارادتمندان ايشان تسليت عرض ميكنم.

تجليل اين روحاني پارسا و پرهيزگار اداي بخشي از حق بزرگي است كه پدر بزرگوار ايشان بر همه ي مؤمنان متعبد دارند.

والسلام علي عباد الله الصالحين

سيّدعلي خامنه اي

27/اسفند/1387

پيامها در سال 1388

پيام تسليت به مناسبت در گذشت حجة الاسلام حاج شيخ حسين ايراني

پيام تسليت به مناسبت در گذشت حجة الاسلام حاج شيخ حسين ايراني

بسمه تعالي در گذشت روحاني مجاهد مرحوم حجة الاسلام آقاي حاج شيخ حسين ايراني رحمة الله عليه را به بازماندگان گرامي و همه دوستان و ارادتمندان ايشان و به عمومي مردم مومن و انقلابي قم تسليت عرض مي كنم. اين روحاني عزيز نمونه ئي از روحانيون با اخلاص و فداكاري بود كه خود را با همه ي وجود در خدمت اسلام و انقلاب و آرمانهاي والاي آن قرار داده و زبان رسا و دل عطوف و جسم پر تلاش و خستگي ناپذير را در همه ي شرايط و در همه سنگرها وقف خدا و مردم كرده اند. رحمت خدا بر او باد . سيد علي خامنه اي 30 / اسفند /1387

پيام نوروزى رهبر انقلاب به مناسبت آغاز سال 1388

پيام نوروزي رهبر انقلاب به مناسبت آغاز سال 1388 بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب و الأبصار. يا مدبّر اللّيل و النّهار. يا محوّل الحول و الأحوال. حوّل حالنا الي احسن الحال. عيد سعيد نوروز را كه نزديك به ايام ولادت حضرت خاتم الانبياء (صلّي اللَّه عليه و اله و سلّم) و امام جعفر صادق (عليه الصّلاة و السّلام) است و به بركت نزديكي به اين ايام مبارك، شرافت بيشتري پيدا كرده است، به همه ي هم ميهنان عزيزمان در سراسر كشور، و همچنين به ايرانيان ساكن در كشورهاي ديگر جهان در سراسر عالم، و همچنين به مردم كشورهائي كه عيد نوروز را گرامي ميدارند و آن را براي خود جشن ميگيرند، تبريك عرض ميكنم؛ مخصوصاً تبريك عرض ميكنم به خانواده هاي معظم شهيدان و ايثارگران و جانبازان، و اميدوارم كه همه سال نيكوئي را در پيش داشته باشند.

سال 87 كه بر ما گذشت، سال بسيار پر ماجرائي بود؛ هم در زمينه ي مسائل بين المللي، و هم در زمينه ي مسائل كشور. در سطح بين المللي حوادث بزرگ و مهمي اتفاق افتاد كه بي گمان در مجموعه ي سياستهاي جهاني داراي تأثيرات عميق و مؤثري است، كه از جمله ي آنها در زمينه ي اقتصادي، بحران عظيم مالي و اقتصادي است كه از كشور آمريكا شروع شد و به اروپا و ديگر كشورها و از جمله به كشورهاي منطقه ي ما رسيد. اين مسئله براي مردم جهان، مسئله ي بسيار مهمي است؛ نه فقط در زندگي روزمره ي آنها و برنامه ريزي هاي اقتصادي آنها تأثير ميگذارد، بلكه در ديدگاه هاي آنها نسبت به نظريات اقتصادي و اقتصاد سرمايه داري احتمالاً تأثيرات شگرفي را بر جاي خواهد گذاشت. خوشبختانه كشور ما و ملت ما توانستند تا حدود زيادي از آثار زيانبار اين طوفان سهمگين جهاني خود را بركنار بدارند، و البته همچنان مراقبتهاي لازم بايستي ادامه پيدا كند. از جمله ي مسائل مهم جهان و منطقه در سالي كه گذشت، مسئله ي حمله ي رژيم صهيونيستي به غزه بود، كه همه ي چشمهاي جهانيان را به خودش معطوف كرد. عده اي از اين نظرگاه به مسئله نگاه كردند كه با مقاومت اسلامي و با مسئله ي فلسطين، داراي عناد و كينه ي ديرين بودند - كه عمدتاً سياستمدارانِ بسياري از كشورهاي غربي از اين جمله بودند - عده اي هم با نگاه طرفدارانه ي از ملت مظلوم فلسطين و مردم غزه به مسئله نگاه كردند. اما نتائجي كه در اين حمله ي ناجوانمردانه و ظالمانه مترتب شد، براي همه ي دنيا بهت آور بود. بيست و دو روز مردم بي دفاع غزه مقاومت كردند و رژيم صهيونيستي بيست و دو

روز با تمام قوا به اين مردم حمله كرد و پايان اين ماجرا با ناكامي رژيم صهيونيست همراه بود؛ اين براي مردم دنيا يك تجربه ي بسيار مهمي است در زمينه ي امكان مقاومت ملتها در مقابل زورگوئي و ستمگري ستمگران و زورگويان. غير از اينها، مسائل گوناگون متعددي هم در منطقه و همچنين در سطح جهان اتفاق افتاد كه از آنها عبور ميكنيم. در سطح كشور هم مسائل مهمي از آغاز سال تا امروز داشته ايم. سال 87 با خبرهاي خوش هسته اي آغاز شد و ملت ايران آگاه شدند كه جوانان آنها، دانشمندان متبحر و كوشاي آنها توانستند علي رغم تحريمهاي جهاني، پيشرفت خودشان را در مسائل هسته اي كشور به اثبات برسانند و توانائي ملت ايران را در يك چنين مسئله ي مهمي به همه ي جهانيان ثابت كنند؛ اين براي ملت ايران نه فقط در زمينه ي علمي، بلكه در زمينه هاي گوناگون ديگر، ارج و اعتبار جديدي را در چشمهاي جهانيان به وجود آورد. مجلس شوراي اسلامي هم بحمداللَّه براي دوره ي هشتم تشكيل شد و در طول سال، اين مجلس با همكاري دولت محترم كارهاي خوبي را تصويب و اقدام كردند، كه اميدواريم اين همكاري همچنان ادامه داشته باشد. در طول سال بحمداللَّه كارهاي بزرگ ديگري هم در زمينه هاي مختلف انجام گرفته است. در همين زمينه ي هسته اي، در پايان امسال راه اندازي موقت و آزمايشي نيروگاه بوشهر را داشتيم، كه اين هم خبر مهم و بزرگي است. البته اين هم از نتائج پيشرفت دانشمندان خود ما در داخل كشور است كه همه ي دنيا را قانع كرد كه راه پيشرفت هسته اي ملت ايران را نميشود بست. در زمينه ي مسائل علمي، كارهاي بزرگ

ديگري هم انجام گرفته است كه شمارش آنها وقت طولاني و مفصلي را خواهد گرفت. من از نزديك شاهد برگزيده اي از اين پيشرفتهاي علمي بودم و در نمايشگاهي آنها را از نزديك مشاهده كردم، كه حقيقتاً شگفت آور است. جوانان عزيز ما و ملت پرهمت و پرتلاش ما توانسته اند در زمينه ي علمي پيشرفت شگرفي را نشان بدهند و اين پيشرفتهاي مهم و شگفت آور، تبليغات سي ساله ي عليه انقلاب را كه از اطراف و اكناف تبليغ ميكردند، خنثي كرد. از جمله ي اين پيشرفتهاي علمي و فناوري، پرتاب ماهواره ي اميد بود. اين، قدم اول از اين كار بزرگ است كه كشور را در رديف كشورهاي بسيار معدود جهان در مورد اين فناوري قرار داد و چشم جهانيان را متوجه ايران كرد و نشان داد كه ملت ايران از درون ميجوشد و از درون رشد ميكند و توانائي پيشرفت ملت ايران، توانائي محدودي نيست. در زمينه ي مسائل اقتصادي هم من بايد به ملت عزيزمان عرض كنم كه علي رغم موج عظيم و طوفان خانه براندازِ ركود اقتصادي و بحران اقتصادي در عالم، و علي رغم تحريمهائي كه عليه ايران به خاطر مسئله ي انرژي هسته اي و ديگر مسائل انجام گرفت، مسئولين كشور توانسته اند بر اين موج فائق بيايند و تا حدود زيادي تبعات و آثار منفي اين موج را در كشور كنترل كنند و نگذارند كه ملت ما در اين موج عظيمي كه خيلي از كشورها را دچار مشكلات بسيار زيادي كرد، بغلتد و ملت سر پاي خود بايستد. ان شاءاللَّه پيشرفتهاي اقتصادي بايد روزبه روز شكوفاتر بشود و ملت را خوشحال تر كند و ان شاءاللَّه امكان و زمينه ي پيشرفتهاي گوناگون را در عرصه هاي مختلف به

وجود بياورد. همان طور كه مشاهده ميكنيد، سال نوآوري و شكوفائي خوشبختانه با نوآوري هاي زياد و شكوفائي هاي چشمگير همراه شد و توانست اين شعار را در مرحله ي مقدماتيِ خود كاملاً فعال كند. البته شكوفائي و نوآوري مخصوص اين سال نبود؛ ما در آينده هم در سالهاي گوناگون بايستي همين خط را با جديت پيگيري و تعقيب كنيم و ان شاءاللَّه خود را به نقطه اي كه در زمينه ي علمي و فناوري، شايسته ي ملت ايران است، برسانيم. سال جاري كه از اين لحظه آغاز ميشود، سال مهمي است و اميدواريم كه ملت ايران بتواند بر تجربيات گوناگون اين سال هم با قدرت خود - كه از ايمان به خدا سرچشمه گرفته است - غلبه كند و ان شاءاللَّه حوادثي را كه در طول يك سال ممكن است در سطح جهان و منطقه و كشور اتفاق بيفتد، همه را به سود خود تمام كند. آنچه من به ملت عزيزمان عرض ميكنم، اين است: ما در دعاي اول سال خوانديم كه: «يا محوّل الحول و الأحوال. حوّل حالنا الي احسن الحال»؛ حالِ ما را به نيكوترين حالها تبديل كن. اين، اراده ي الهي است؛ اما تلاش ملت ايران، تلاش خود آحاد ما مردم، يقيناً لازم است و زمينه ي ضروري براي توجه لطف خدا و رحمت الهي است. ما بايد همت كنيم براي تحويل احوال خود، براي نيكوكردن زندگي خود، ذهن خود، دل خود، دنيا و آخرت خود؛ اين وظيفه ي يكايك ملت ايران است. عرصه ي گسترده ي عظيمي از معنويات و امور ديني و ذهنيات انسان تا حقائق خارجي و آنچه كه مورد ابتلاي در زندگي روزمره ي ما و زندگي شخصي ما و زندگي

اجتماعي ماست، زير اين دستور بزرگ الهي كه هر سال در اين دعاي شريف تكرار ميشود، قرار گرفته است: «حوّل حالنا الي احسن الحال». من فقط به يك نمونه اكتفاء ميكنم و اين را مصداق برجسته و بارزي از تحويل احوال خودمان به شمار مي آورم و به شما ملت عزيز عرض ميكنم. ما در زمينه ي مصرف، در زمينه ي هزينه كردن منابع مالي كشور كه به وسيله ي خود ما و به وسيله ي همه ي برادران هم ميهن ما و به وسيله ي مسئولين كشور با زحمت زياد به وجود مي آيد، دچار نوعي بي توجهي هستيم، كه بايستي اين را تبديل كنيم به يك توجه و اهتمام خاص. ما دچار اسراف هستيم، ما دچار ولخرجي و ولنگاري در مصرف هستيم؛ اين را من در اول سال، ان شاءاللَّه در سخنراني، با جزئيات آن براي مردم عزيزمان توضيح خواهم داد. اما امروز فقط اجمالاً عرض ميكنم؛ بسياري از منابع كشور، شايد بشود گفت بخش مهمي از منابع كشور در همه ي زمينه ها - چه در زمينه ي مسائل شخصي، و چه تا حدودي در زمينه هاي عمومي - صرف اسرافها و زياده روي هاي ما در مصرف ميشود. ما بايستي مصرف كردن را مدبرانه و عاقلانه مديريت كنيم. مصرف نه فقط از نظر اسلام، بلكه از نظر همه ي عقلاي عالم، چيزي است كه بايد تحت كنترل عقل قرار بگيرد. با هوي و هوس، با خواهش دل و آنچه كه نفس انسان از انسان مطالبه ميكند، نميشود مصرف را مديريت كرد. كار به جائي ميرسد كه منابع كشور به هدر ميرود، شكاف بين فقرا و اغنياء زياد ميشود، عده اي در حسرت اوّليات زندگي ميمانند و عده اي با ولخرجي و

ولنگاري در مصرف، منابع را هرز و به هدر ميدهند. ما بايستي الگوي مصرف را اصلاح كنيم. ما بايستي به سمت اصلاح الگوي مصرف حركت كنيم. مسئولين كشور در درجه ي اول - چه قوه ي مقننه، چه قوه ي مجريه، و چه ساير مسئولين كشور؛ قوه ي قضائيه و غير آنها - و اشخاص و شخصيتها در رتبه هاي مختلف اجتماعي، و آحاد مردم ما از فقير و غني، بايستي به اين اصل توجه كنند كه بايد الگوي مصرف را اصلاح كنند. اينجور مصرف كردن در همه ي زمينه ها - در امور ضروري زندگي، در زيادي هاي زندگي - مصرف كردن بي رويّه و بدون منطق و بدون تدبير عقلاني، به ضرر كشور و به ضرر آحاد و اشخاص ماست. من از عموم مردم و بخصوص از مسئولين درخواست ميكنم، خواهش ميكنم كه در اين زمينه فعاليت خودشان را در اين سال زياد كنند، افزايش بدهند و براي اصلاح الگوي مصرف برنامه ريزي كنند.

لذا من اين سال را، سال «حركت مردم و مسئولين به سوي اصلاح الگوي مصرف» ميدانم و اميدوارم كه اين عنوان - كه «اصلاح الگوي مصرف» است - براي همه ي ما دستورالعمل باشد و همه ي ما بتوانيم برطبق اين شعار مهم و حياتي و اساسي براي كشور عمل كنيم و از منابع كشورمان به بهترين وجهي استفاده نمائيم. ياد امام عزيز و بزرگوار را گرامي ميدارم؛ ياد شهيدان عزيز را گرامي ميدارم و به همه ي آحاد ملت ايران مجدداً سلام و تبريك عرض ميكنم.

والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته

پيام تسليت به مناسبت رحلت همسر گرامي حضرت امام خميني (ره)

پيام تسليت به مناسبت رحلت همسر گرامي حضرت امام خميني (ره) بسم الله الرحمن الرحيم

درگذشت بانوي مكرم، همسر

گرامي رهبر كبير انقلاب حضرت امام خميني رحمةالله عليهما را به ملت ايران و همه ي ارادتمندان آن امام عزيز و به آن بيت رفيع و فرزندان و فرزندزادگان بالخصوص حجت الاسلام آقاي سيد حسن خميني و اخوان محترم و ديگر بازماندگان ايشان تسليت ميگويم.

آن مرحومه كه خود بازمانده ي دودمان علمي نامداري بود، ساليان متمادي يار و همراه امام بزرگوار، و مايه آرامش ايشان در همه ي مراحل دشوار آن جهاد مستمر و بزرگ بود و با صبر و عزم و توكل زندگي پرافتخاري را گذرانيد رحمت خدا بر او و برامام راحل باد.

سيد علي خامنه اي

1 / فروردين / 1388

پيام رهبر معظّم انقلاب در پي درگذشت خطيب گرامي مرحوم حجت الاسلام موحدي كرماني

پيام رهبر معظّم انقلاب در پي درگذشت خطيب گرامي مرحوم حجت الاسلام موحدي كرماني حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظّم انقلاب اسلامي در پيامي درگذشت خطيب گرامي ابوالشهيد مرحوم حجت الاسلام آقاي حاج شيخ محمدحسين موحدي كرماني را تسليت گفتند.

متن پيام به اين شرح است: بسم الله الرحمن الرحيم

درگذشت خطيب گرامي ابوالشهيد مرحوم حجت الاسلام آقاي حاج شيخ محمدحسين موحدي كرماني را به مردم مؤمن و صميمي كرمان و بازماندگان و ارادتمندان بويژه اخوان معزز و محترم و فرزندان ايشان تسليت عرض ميكنم. اين روحاني با صفا و مخلص عمري را به ترويج و تبليغ دين گذرانيده و در عرصه هاي گوناگون انقلاب داراي فعاليت بود و فرزند عزيز و شايسته ئي را تقديم انقلاب كردند.

از خداوند متعال رحمت و مغفرت و درجات عاليه براي آن مرحوم مسألت مينمايم. سيّدعلي خامنه اي

22/فروردين/1388

پيام تسليت در پي حادثه ي مصيبت بار تروريستي در عراق

پيام تسليت در پي حادثه ي مصيبت بار تروريستي در عراق بسم الله الرحمن الرحيم

حادثه ي مصيبت بار تروريستي در عراق و شهادت مظلومانه ي زائران حسيني و راهيان حرم دوست، دلهايي را غمزده و عزادار كرد كه به عشق خاندان پيامبر مي تپد و سعادت و فلاح را در پيروي از محمد و آل محمد صلي الله عليه و عليهم مي داند. روسياهاني كه دست به خون اين مظلومان آغشته و مرتكب اين جنايت بزرگ شده اند بدانند كه رضايت شياطين انس و جن را بر خشنودي اولياء الهي ترجيح داده و خود را در آتش قهر و خشم خداي عزيز و قهار افكنده اند، و ان جهنم لَمُحيطه بالكافرين. دستهاي پليد و مغزهاي شريري كه اين تروريسم كور و بي مهار را در عراق بنيان نهاده

اند نيز بدانند كه آتش به دامان خود آنان خواهد گرفت و مانند برخي ديگر از كشورهاي اسلامي، نيت شوم آنان بيش از همه، گلوي خودشان را خواهد فشرد.

متهم اصلي در اين جنايت و نظائر آن، نيروهاي امنيتي و نظامي آمريكايند كه به بهانه ي مقابله با تروريسم، كشوري اسلامي را ستمگرانه اشغال كرده و دهها هزار انسان را در آن به خاك و خون كشيده و روز بروز ناامني را در آن افزايش داده اند. رشد علفهاي هرزه و زهرآگين تروريسم در عراق، بي گمان در سياهه ي جنايات امريكا نوشته مي شود و دستگاههاي اطلاعاتي امريكايي و اسرائيلي نخستين متهمان آنند.

انتظار ما از دولت عراق آن است كه با اين جنايات به مقابله يي جدي برخيزد و امنيت زائران عتبات عاليات را به طور كامل تأمين كند.

كشتگان اين حادثه، شهيدان زيارت بارگاه حسيني اند و پاداش آنان نزد خداي عزيز و رحيم است انشاءالله، ولي دلهاي بازماندگان و دوستداران، مالامال از غم است. اينجانب به همه ي داغداران اين حادثه بويژه خانواده ها و بازماندگان عرض تسليت مي كنم و شفاي مجروحان را از خداوند منان مسألت مي نمايم.

سيدعلي خامنه اي

4/ارديبهشت/1388

پيام به كنگره بين المللي بزرگداشت ثقة الاسلام كليني (ره)

پيام به كنگره بين المللي بزرگداشت ثقة الاسلام كليني (ره) بسم الله الرّحمن الرّحيم اقدام جناب آقاي ري شهري و مؤسّسه دارالحديث ، در تجليل از شخصيت شيخ كليني – رضوان الله تعالي عليه – و كتاب شريف كافي ، شايسته سپاس و قدرداني است .

كتاب كافي ، در دوره اي هزار و صد ساله ، از وفات مرحوم كليني در 329 هجري تا روزگار ما ، بيش از هزار سال است

كه مرجعيّت علمي دارد و بين جوامع شيعه ، دست به دست مي گردد و هرگز هيچ فقيه ، متكلّم يا مفسّر شيعه ، از آن ، مستغني نبوده است . با وجود اين و با وجود چاپ هاي متعدّدي كه از اين كتاب ، انجام گرفته ، تاكنون، حقّ آن ادا نشده بود و به نظر اين جانب ، چاپ عرضه شده به مناسبت اين كنگره ، به خاطر تصحيح فنّي بسيار خوب ، مراجعه دقيق به نسخه هاي اصلي ، ذكر گسترده نسخه بدل ها ، جدا كردن اَسانيد از متن روايات و مزاياي ديگر ، اثر برجسته و ارزشمندي است كه با سليقه به كار رفته در آن ، اِن شاء الله يادگاري ماندگار خواهد بود .

شخصيّت شيخ كليني رحمة الله عليه نيز شخصيّت علمي بارز و برجسته اي است . او در هر دو حوزه ري و بغداد ، سال هاي زيادي را به علم آموزي و اخذ حديث از محضر اساتيد و مشايخي كه شمار آنها بيش از پنجاه تن است ، سپري كرد و از ديگر سو ، به تربيت گروه بزرگي از طالبان علم و معارف مكتب اهل بيت عليهم السّلام پرداخت كه خود ، گواهي بر برجستگي هاي علميِ شيخ كليني اند .

كليني ، تنها يك محدّث نبود . بررسي كتاب كافي ، از جهت چگونگي تبويب و تقديم و تأخير ابواب آن و عناوين انتخابي آنها (نظير : كتاب العقل و الجهل ، كتاب الحجة ، كتاب التوحيد و …) نشان مي دهد كه كليني ، علاوه بر آن كه محدّثي بزرگ است ، متكلّمي چيره

دست نيز هست و محتوا و روش و عناوينِ به كار گرفته شده توسّط وي ، ناظر به مسائل كلاميِ رايج در روزگار اوست . ضمناً مقدّمه شيخ بر كافي ، مقدمه درخشاني است كه نشان مي دهد اين مرد ، چه تسلّطي بر عبارات و كلمات و مطالب و مفاهيم كلامي و … داشته است .

عصر كليني نيز روزگار حسّاس و دشواري است . ولادت او ، در حوالي سال 260 هجري اتّفاق افتاده است كه سال وفات امام عسكري عليه السّلام و آغاز غيبت صُغراست و با در نظر گرفتن سال درگذشت او (يعني 329 هجري) ، در مي يابيم كه حيات وي ، كاملاً منطبق بر دوره غيبت صُغراست كه از پيچيده ترين و حسّاس ترين بُرهه ها در تاريخ تشيّع است و شيخ كليني ، تقريباً بيست سال پاياني عمر خويش را ، در بغداد به سرآورد كه محلّ سكونت نُوّاب اربعه و وكلاي ناحيه مقدّسه بود و اين ويژگي ها در حيات كليني ، براي كساني كه مي خواهند درباره حركت علمي شيعه به تحقيق بپردازند ، در خورِ توجّه است .

به هر حال ، به نظر اين جانب ، تجليل از كليني ، تجليل از علم ، تجليل از دين و تجليل از تشيّع است . كافي نيز اثر ارزشمندي است و در مورد اين كتاب شريف و مؤلف بزرگوارش ، هر چه تجليل و هر اندازه كار علمي انجام بشود ، جا دارد .

اين جانب ، به سهم خود ، از جناب آقاي ري شهري و بقيه دست اندركاراني كه در برگزاري اين كنگره و به بار نشستنِ

محصولات علمي آن دخيل بوده اند و هستند ، تشكّر مي كنم و براي همگي آنان آرزوي موفّقيّت دارم .

پيام رهبر انقلاب پاسخ به درخواست اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان _ دفتر تحكيم وحدت

پيام رهبر انقلاب پاسخ به درخواست اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان _ دفتر تحكيم وحدت حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي در پاسخ به درخواست اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان _ دفتر تحكيم وحدت _ در پيامي به بيست و ششمين نشست سالانه اين اتحاديه، "اراده و نشاط و نيروي جواني" را عنصر تعيين كننده در مقابله با دشمنان "آزادي، استقلال و شرف ملي" خواندند.

متن پيام به اين شرح است:

سمه تعالي

جوانان عزيز دانشجو

در مسابقه ي ميان ملتها به سوي آرمانهاي والا و نيز در مجاهدت براي رهائي از موانع طبيعي و هر آنچه به دست بدخواهان بر سر راه آزادي و استقلال و شرف ملي نهاده ميشود، اراده و نشاط و نيروي جوان، عنصري تعيين كننده است. در اين ميدانهاي خطير، حضور خود را برجسته و نهادينه كنيد. دل اميدوار به كمك خداوند و تن و جان فرمانبردار از راهنمايي و دستور قرآن و شريعت، برترين عامل موفقيت هاي شما در اين صراط مستقيم است، انشاءالله. براي توفيق شما دعا ميكنم و شما را به خدا ميسپارم.

سيّدعلي خامنه اي

پيام تسليت رهبر انقلاب در پي درگذشت آيت الله بهجت

پيام تسليت رهبر انقلاب در پي درگذشت آيت الله بهجت در پي ارتحال عالم رباني، حضرت آيت الله بهجت - رهبر معظم انقلاب اسلامي در پيام تسليتي، درگذشت آن فقيه عاليقدر و عارف روشن ضمير را ضايعه اي جبران ناپذير خواندند و اين مصيبت سنگين را به حضرت بقيه الله ارواحنا فداه، علماي اعلام، مراجع عظام، خاندان مكرم و همه ارادتمندان آن بزرگوار تسليت گفتند. متن پيام به اين شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم

انا لله و انا اليه راجعون

با دريغ و افسوس

فراوان خبر يافتيم كه عالم رباني، فقيه عاليقدر و عارف روشن ضمير حضرت آيت الله آقاي حاج شيخ محمدتقي بهجت «قدس الله نفسه الزكيه» دار فاني را وداع گفته و به جوار رحمت حق پيوسته است.

براي اينجانب و همه ي ارادتمندان آن مرد بزرگ، اين مصيبتي سنگين و ضايعه اي جبران ناپذير است: ثلم في الاسلام ثلمه لا يسدها شيء. آن بزرگوار كه از برجستگان مراجع تقليد معاصر به شمار مي رفتند، معلم بزرگ اخلاق و عرفان و سرچشمه فيوضات معنوي بي پايان نيز بودند. دل نوراني و مصفاي آن پارساي پرهيزگار، آيينه ي روشن و صيقل يافته ي الهام الهي، و كلام معطر او راهنماي انديشه و عمل رهجويان و سالكان بود.

اينجانب تسليت صميمانه ي خود را به پيشگاه حضرت بقيه الله ارواحنا فداه تقديم مي دارم و به حضرات علماي اعلام و مراجع عظام و شاگردان و ارادتمندان و مستفيضان از نَفَس گرم او و بويژه به خاندان مكرّم و آقازادگان ارجمند ايشان تسليت عرض مي كنم و براي خود و ديگر داغداران از خداوند متعال درخواست تسلا و براي روح مطهر آن بزرگوار طلب رحمت و مغفرت مي كنم. والسلام عليه و رحمه الله

سيدعلي خامنه اي 27/ارديبهشت/1388

22/جمادي الاول/1430

پيام تسليت رهبر انقلاب اسلامي در پي حادثه خونين تروريستي در زاهدان

پيام تسليت رهبر انقلاب اسلامي در پي حادثه خونين تروريستي در زاهدان بسم الله الرحمن الرحيم حادثه ي خونين تروريستي در زاهدان كه به شهادت جمعي و مجروح شدن جمع بيشتري از ارادتمندان به اهل بيت نبوت در روز شهادت حضرت صديقه ي طاهره سلام الله عليها انجاميد موجب تأسف و تأثر و نگراني فراوان اينجانب گرديد. تعرض به جان مردم مؤمني كه براي عبادت خداوند و

عرض ارادت به اهل بيت عليهم السلام در خانه ي خدا گرد آمده اند جنايت بزرگي است كه خداوند مرتكبان و مسبّبان آن را نخواهد بخشيد: وَ مَن يَقتُل مُؤمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللهُ عَلَيهِ. مباشران اين جنايت اگرچه ممكن است بر اثر عصبيت و جهل مرتكب اين گناه بزرگ شده باشند ليكن نمي توان ترديد كرد كه دست طراحان سياسي برخي قدرت هاي مداخله گر و دستگاههاي جاسوسي آنان نيز به خون بيگناهان اين حادثه ي خونين آلوده است. ايجاد فتنه و آشوب و برادركشي ميان مسلمانان در كشورهاي اين منطقه و در كشور عزيز ما يكي از هدفهاي هميشگي دشمنان جمهوري اسلامي بوده و تنها با هوشياري مردم و پيگيري مسئولان ميتوان جلو اين خباثت و رذالت سياسي را گرفت. لازم است مردم مؤمن و بيدار زاهدان و ديگر شهرها در آن استان و همه جاي كشور توجه كافي به توطئه ي دشمنان داشته باشند و با حفظ يكپارچگي و وحدت اسلامي و ملي، دشمنان ايران و اسلام را ناكام سازند. لازم است علما و معتمدان اهل تسنن در آن استان مواضع قاطع خود را در بيزاري از مفسداني كه بنام دفاع از اهل سنت دست به چنين جناياتي مي ز نند، بار ديگر صريحاً ابراز نموده مردم را از كيد و مكر دشمن آگاه سازند، و نيز لازم است علما و متنفذان شيعه همگان را از نيت شوم دشمنان كه ايجاد كينه هاي مذهبي و قومي است مطلع ساخته از واكنش هاي نسنجيده و عصبي جلوگيري نمايند. مسئولان و مأموران امنيتي و سياسي بايد با هوشياري و جديت از امنيت عموم مردم مسلمان پاسداري نموده عاملان اين جنايت را

به پنجه ي عدالت بسپرند. اينجانب به خانواده هاي داغدار، همدردي و تسليت خود را معروض داشته علو درجات براي شهيدان و شفاي عاجل براي مجروحان از خداوند متعال مسئلت مي نمايم. سيدعلي خامنه اي

8 خرداد 1388

4 جمادي الثاني 1430

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مردم در مورد دهمين دوره ي انتخابات رياست جمهوري

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به مردم در مورد دهمين دوره ي انتخابات رياست جمهوري حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي در پيام مهمي، حضور تعيين كننده، مقتدرانه، متين و آرامش آفرين ملت بزرگ و هنرمند ايران را در جمعه حماسي 22 خرداد، لطف و رحمت پروردگار حكيم و حادثه اي خيره كننده و بي همتا خواندند و با اشاره به تجلي رشد سياسي، عزم انقلابي و ظرفيت مدني ملت ايران در انتخابات شورانگيز، زيبا و پرشكوه رياست جمهوري دهم افزودند: مشاركت بيش از هشتاد درصدي مردم و رأي 24 ميليوني به رئيس جمهور منتخب، يك جشن واقعي است كه دشمنان در تلاشند با تحريكات بدخواهانه، شيريني آن را از كام ملت ايران بزدايند بنابراين آحاد مردم به ويژه جوانان عزيز بايد كاملاً هوشيار باشند و هواداران نامزد منتخب و ديگر نامزدهاي محترم از هرگونه رفتار و گفتار تحريك آميز و بدگمانانه پرهيز كنند.

متن پيام به اين شرح است: بسم الله الرحمن الرحيم ملت عزيز ايران!

مردان و زنان آگاه و شجاع و زمان شناس!

سلام خدا بر شما كه شايستگي خود را براي دريافت سلام و رحمت الهي به اثبات رسانديد. جمعه ي حماسي شما، حادثه ئي خيره كننده و بي همتا بود كه در آن، رشد سياسي و چهره ي مصمّم انقلابي و توان و ظرفيت مدني ملت ايران، در نمائي زيبا و پرشكوه در برابر چشم جهانيان به نمايش درآمد.

اقتدار و

عزتي كه شما با آرامش و متانت و كمالِ خود در تاريخ كشور به ثبت رسانديد، و اراده ي خلل ناپذيري كه در ميان آتشبار جنگ رواني دشمنان، با حضور در اين عرصه ي تعيين كننده نشان داديد، از چنان اهميتي برخوردار است كه با هيچ بيان معمولي و متعارفي نمي توان آن را توصيف كرد. تنها مي توان گفت كه ملت ايران توانسته است همچنان موجبات رحمت الهي را در خود حفظ كند و دست قدرت خداوند را در حمايت از پيشرفت و تعالي اين كشور، بالاي سر خود نگاه دارد.

انتخابات 22خرداد، با هنرنمائي ملت ايران، نصاب تازه ئي در سلسله ي طولاني انتخابهاي ملّي پديد آورد. مشاركت بيش از هشتاد درصدي مردم در پاي صندوقها و رأي بيست وچهار ميليوني به رئيس جمهور منتخب، يك جشن واقعي است كه به حول و قوه ي الهي، خواهد توانست پيشرفت و اعتلاي كشور و امنيت ملي و شور و نشاط پايدار را تضمين كند. ديروز شما توانستيد ثابت كنيد كه ايران به بركت شعارها و ارزشهاي انقلاب اسلامي، در برابر تهاجم سياسي و رواني از چنان مصونيت و صلابتي برخوردار است كه با گذشت سي سال از آغاز مردمسالاري ديني در اين كشور، از هميشه تازه نفس تر و سرزِنده تر در صحنه حاضر گشته و دوستان و دشمنان را به ادامه ي راه روشن خود مطمئن ميسازد.

اينجانب با فروتني در برابر عزم و ايمان شما مردم عزيز، اين موفقيت بزرگ را به حضرت وليّ الله الاعظم روحي فداه و به روح امام بزرگوار و به يكايك آحاد ملت تبريك عرض ميكنم و همگان را به قدرداني از اين لطف الهي و شكرگزاري در برابر پروردگار حكيم و عليم توصيه

مينمايم. گمان بر اين است كه دشمنان بخواهند با گونه هائي از تحريكات بدخواهانه، شيريني اين رويداد را از كام ملت بزدايند. به همه آحاد مردم و بويژه جوانان عزيز كه سرزنده ترين نقش آفرينان اين حادثه ي شورانگيز بودند، توصيه ميكنم كه كاملاً هشيار باشند. همواره بايد شنبه ي پس از انتخابات، روز مهرباني و بردباري باشد. چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران ديگر نامزدهاي محترم، از هرگونه رفتار و گفتار تحريك آميز و بدگمانانه پرهيز كنند. رئيس جمهور منتخب و محترم، رئيس جمهور همه ي ملت ايران است و همه و از جمله رقيبان ديروز بايد يكپارچه از او حمايت و به او كمك كنند. بي شك اين نيز امتحاني الهي است كه موفقيت در آن خواهد توانست رحمت خداوند متعال را جلب كند.

وظيفه ي خود ميدانم از همه ي كساني كه در خلق اين حادثه ي بزرگ نقش آفريدند صميمانه سپاسگزاري كنم: از نامزدهاي محترم كه با مطرح ساختن نقطه نظرهاي سياسي و اقتصادي و با سخن و رفتار خود، دارندگان سلايق گوناگون اجتماعي و سياسي را به صحنه آوردند، از نخبگان و برگزيدگاني كه مخاطبان خود را به حضور در اين آزمون بزرگ دعوت كردند؛ از مراجع عظام و علماي اعلام و فرزانگان دانشگاهي و شخصيت هاي فرهنگي و سياسي؛ از رسانه ي ملي و مديران و طراحان و مجريان و هنرمندان صداوسيما كه نو آ وري هاي تحسين برانگيز آنان نقش تعيين كننده ئي در اين حادثه ي فراموش نشدني داشت؛ از وزارت كشور و شوراي محترم نگهبان كه با اخلاص و امانتداري كامل به وظيفه ي خطير خود صادقانه و سخت كوشانه عمل كردند؛ از نيروي انتظامي و ديگر دستگاههاي حافظ امنيت، كه فضاي سالم و باز و آرام را براي

مردم تأمين نمودند، و سرانجام و بيش از همه، از يكايك رأي دهندگان كه براي خود و كشورشان آبرو و ثبات و امنيت فراهم آوردند..

بار ديگر با تضرع و ابتهال، خداي عزيز و قدير را از اعماق جان، سپاس گفته هدايت و رحمتش را براي اين ملت و اين بنده ي ناتوان مسألت ميكنم و با سلام به حضرت ولي ّ الله الاعظم روحي فداه به دعا و رعايت و حمايت آن صاحب اصلي اين كشور دل مي بندم و به روح امام راحل و ارواح طيبه ي شهيدان عزيز درود ميفرستم.

والسلام عليكم و رحمةالله

سيّدعلي خامنه اي

23/خرداد/1388

پيام تسليت رهبر انقلاب در پي درگذشت حجت الاسلام والمسلمين آقاي سيّد عبدالعزيز حكيم

پيام تسليت رهبر انقلاب در پي درگذشت حجت الاسلام والمسلمين آقاي سيّد عبدالعزيز حكيم بسم الله الرحمن الرحيم

با دريغ و اندوه خبر يافتيم كه رئيس مجلس اعلاي اسلامي عراق، جناب حجت الاسلام آقاي سيّد عبدالعزيز حكيم دار فاني را وداع گفته و به ديار باقي شتافته است.

براي ملت و دولت عراق اين، ضايعه يي بزرگ و براي جمهوري اسلامي ايران، فقداني دردناك است. ايشان آخرين بازمانده از فرزندان برومند مرجع بزرگ شيعه مرحوم آيت الله العظمي سيّدمحسن حكيم بود كه همگي در راه مبارزه با رژيم سفاك بعث عراق و عوامل استكبار شربت شهادت نوشيده يا آزمونهاي دشوار اين جهاد عظيم را تحمل كرده بودند.

خدمات اين روحاني مجاهد در راه تشكيل حكومت ملي عراق چه در دوران اقامت در ايران و چه پس از سقوط حكومت صدام و انتقال به كشور خود، كم نظير و فراموش نشدني است.

اينجانب با ابراز تأسف فراوان از اين حادثه ي دردناك، تسليت صميمانه ي خود را به عموم ملت برادر عراق و به دولت و مجلس اعلاي اسلامي عراق و به بيت رفيع حكيم بويژه

به فرزندان برومند و شايسته ي ايشان، بالاخص جناب آقاي سيّدعمار حكيم تقديم ميدارم و رحمت و مغفرت الهي را براي آن مرحوم و سربلندي و پيشرفت ملت و دولت عراق را از خداوند مسألت ميكنم.

سيّدعلي خامنه اي

5/شهريور/1388

ششم رمضان 1430 هجري قمري

پيام تسليت در پي حادثه ي خونين تروريستي در كردستان

پيام تسليت در پي حادثه ي خونين تروريستي در كردستان بسم الله الرحمن الرحيم

وَ مَن قُتِلَ مَظلومَاً فَقَد جَعَلنا لِوَليِّهِ سُلطانا

با تأسف و اندوه فراوان اطلاع يافتم كه دست جنايتكار و گنهكار مزدوران استكبار و ارتجاع به خون عالم مجاهد و روحاني خدمتگزار جناب ماموستا شيخ الاسلام نماينده ي مجلس خبرگان رهبري آلوده شده و آن مرد شريف و خدوم پس از دهها سال دفاع صريح از حق، بدست جنود باطل به شهادت رسيده است. در اين چند روز چند عنصر روحاني ارزشمند ديگر از جمله امام جمعه ي موقت سنندج و 2 تن از مسئولان قضائي محترم آن استان كه پيش از اين بزرگوار مجروح و يا شربت شهادت نوشيده اند، به اين زنجيره شقاوت و خونخواري در ماه مبارك رمضان و در آستانه ي روز دفاع از ملت فلسطين، نشان دهنده ي آن است كه اين جنايتكاران با وجود ادعاي دينداري و تعصّب مذهبي، نه فقط احترام شهر الله را هتك مي كنند، بلكه آماج حمله ي آنان در اصل، همان چيزي است كه دستگاه استكبار و برخي دولتهاي روسياه منطقه كمر دشمني با آن بسته اند. دلبستگي به نظام جمهوري اسلامي و دفاع از آرمانهاي اسلامي و مسأله ي قدس شريف جرم نابخشودني اين شهيدان و مجروحان عزيز از نظر اين مزدوران جنايتكار و اربابان فرعون صفت و قارون منش آنهاست. پس از ارديبهشت معطّر

امسالِ كردستان كه در آن نداي گوش و دل نواز وحدت اسلامي بيش از هميشه در آن ديار طنين افكند، دستگاه استكبار و استبداد اكنون درصدد انتقام گيري از مردم نجيب و مظلوم آن اُستانند. براي آن دشمنان سنگدل، كُرد و فارس و شيعه و سنّي تفاوت نمي كند. دل پليد و پُر كينه ي آنان حتي به روحاني كهنسالي چون شهيد مظلوم ماموستا شيخ الاسلام نيز با قساوت و شقاوت دستِ ستم مي گشايد. لعنت خدا و رسول و مؤمنان بر آن خونخواران و مراكز اصلي پشتيباني و فرماندهي آنان باد. مردم عزيز كردستان با بصيرت كامل، دشمنان خود را بشناسند و مسئولان امنيت استان مقابله قدرتمندانه با اين آدمكُشان محارب را در صدر برنامه هاي خود قرار دهند.

اينجانب ضمن تسليت و تبريك به مردم استان كردستان به خصوص به خانواده هاي مصيبت ديده ياد آن شهيدان بزرگوار بويژه شهيد عزيز جناب ماموستا شيخ الاسلام را گرامي ميدارم و از خداوند رضايت و مغفرت و علوّ درجات آنان را مسألت مي كنم.

سيّدعلي خامنه اي

26/شهريور/1388

پيام رهبر معظم انقلاب به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران

پيام رهبر معظم انقلاب به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران بسم الله الرحمن الرحيم

حماسه ي ملّت ايران در دفاع مقدس، نمايشگر قله ي ظرفيت هاي انساني مردم اين سرزمين خدائي است. قدرت ايستادگي و شجاعت، قدرت ابتكار و خلاقيّت، عُمق هوشمندي و فطانت، پيوندهاي فكري و عاطفي، صفاي باطن و زلال انديشه ي ايراني، و برتر از همه، ايمان عميق و عمل آفرين و تحوّل ساز اين ملّت موحّد در جام جهان نماي اين دوران پر حادثه، نشان داده شد.

مظهر و نماد اين دوران طلائي، شهيدان عزيز و والا مقامند كه

با نثار جان و هستي خود، اين بناي رفيع را استحكام بخشيدند و گوهر درخشان ملّت مؤمن را آشكار ساختند.

ياد آنان همچون خوني كه به پيكر شخصيت ايراني تزريق شود، زندگي بخش است. اين ياد را همواره بايد زنده و جاري نگهداشت.

سلام خدا بر آنان و بازماندگان صبورشان و بر همه ي ايثارگران راه حق.

سيدعلي خامنه اي

پيام تسليت به مناسبت شهادت دهها نفر از برادران شيعه و سنّي و تعدادي از فرماندهان سپاه

پيام تسليت به مناسبت شهادت دهها نفر از برادران شيعه و سنّي و تعدادي از فرماندهان سپاه بسم الله الرحمن الرحيم

جنايت تروريستهاي خونخوار در بلوچستان چهره ي اهريمني دشمنان امنيت و وحدت را كه از سوي سازمانهاي جاسوسي برخي دولتهاي استكباري حمايت ميشوند، بيش از پيش آشكار ساخت. به شهادت رساندن مؤمنان فداكاري همچون سردار شجاع و با اخلاص شهيد نورعلي شوشتري و ديگر فرماندهان آن بخش از كشور و دهها نفر از برادران شيعه و سنّي و فارس و بلوچ، جنايتي در حق ملت ايران و بخصوص منطقه ي بلوچستان است كه اين انسانهاي شريف، همت خود را بر امنيت و آبادي آن نهاده و مخلصانه براي آن تلاش ميكردند.

دشمنان بدانند كه اين ددمنشي ها نخواهد توانست عزم راسخ ملت و مسئولان را در پيمودن راه عزت و افتخار كه همان راه اسلام و مبارزه با جنود شيطان است، سست كند و به وحدت و همدلي مذاهب و اقوام ايراني خدشه وارد سازد.

مزدوران حقير و پليد استكبار نيز يقين داشته باشند كه دست قدرتمند نظام اسلامي در دفاع از امنيت آن منطقه ي مظلوم و آن مردم وفادار، لحظه ئي كوتاهي نخواهد كرد و متجاوزان به جان و مال و امنيت مردم را به سزاي اعمال خيانتكارانه خواهد رسانيد.

اينجانب شهادت

جان باختگان اين حادثه بويژه سرداران شهيد شوشتري و محمدزاده و ديگر پاسداران عزيز را به خانواده هاي محترم آنان تبريك و تسليت گفته، علوّ درجات آنان و شفاي عاجل آسيب ديدگان را از خداوند متعال مسألت مينمايم.

سيّدعلي خامنه اي

27/مهر/1388

پيام رهبر انقلاب به هجدهمين اجلاس سراسري نماز

پيام رهبر انقلاب به هجدهمين اجلاس سراسري نماز

بسم الله الرحمن الرحيم

نامگذاري اجلاس امساله ي نماز به نام جوانان، كاري بسزا و برآمده از نگاه درست به اين سرچشمه ي فياضِ ياد و راز و نياز است. دل و جانِ نيالوده ي جوان، آماده ترين كانوني است كه اين مِشكاتِ نور و حضور ميتواند در آن گرمي و روشني بپراكند و راه سلوك و عروج معنوي را در ميانه ي كژ راهه ها، نمايان سازد. آشنا كردنِ جوانان، با صفا و بهجتي كه در نماز و ذكر هست، خدمتي بزرگ به آنان و به آينده ئي است كه بايد با دست توانا و عزم جوانانه ي آنان ساخته و پرداخته شود. سفارش اينجانب آن است كه مسجد را نيز همچون دلهاي جوان، پاكيزه و پيراسته، و لبريز از شور و انگيزه و نشاط كنيد. مسجد نيز بايد كانوني باشد كه مشكات نماز در آن بدرخشد و نور معرفت و محبت و اُنس و صفا از آن ساطع شود. امامان جماعت، هيئتهاي امناء، خادمان موظف و متبرّع، هر يك بايد بخشي از اين كار بزرگ و اثرگذار را بر دوش خود حس كنند. توفيق همه ي دست اندركاران سلسله ي نشست هاي نماز مخصوصاً جناب حجت الاسلام قرائتي، مرد شايسته ي ثابت قدم و استوار را از خداوند متعال مسألت ميكنم. سيّدعلي خامنه اي

12/آبان/1388

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي رحلت حجه الاسلام و المسلمين نجومي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي رحلت حجه الاسلام و المسلمين نجومي بسم الله الرحمن الرحيم

رحلت عالم پارسا و بزرگوار مرحوم حجة الاسلام و المسلمين آقاي حاج سيد مرتضي نجومي رحمة الله عليه را به عموم ارادتمندان ايشان مخصوصاً جامعه علمي و هنري و مردم وفادار كرمانشاه آن خطه ي صفا و جوانمردي و به خاندان مكرم ايشان تسليت ميگويم. اين

فقيه اخلاقي و مردمي كه در عين حال هنرمندي چيره دست و نام آور بودند، در طول ساليان اقامت خود در كرمانشاه در جايگاه عالمي عامل و وظيفه شناس در خدمت تربيت ديني و اخلاقي مردم آن مرز و بوم و در دوران انقلاب، در پيشبرد هدفهاي نظام جمهوري اسلامي، تلاش ارزنده و شايسته ئي كرده و همواره در صراط مستقيم انقلاب پاي فشرده و زحماتي متحمل شدند.

فقدان ايشان براي آن استان و بخصوص جوامع علمي و هنري آن خسارتي است كه از خداوند متعال جبران آنرا مسألت ميكنم. رحمت و غفران الهي ارزاني آن روح باصفا و بااخلاص باد.

سيّدعلي خامنه اي

27/آبان/1388

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي درگذشت شاعر متعهد محمود شاهرخي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي درگذشت شاعر متعهد محمود شاهرخي بسم الله الرحمن الرحيم

درگذشت شاعر متعهد مرحوم آقاي محمود شاهرخي رحمة الله عليه را به جامعه ي ادبي و هنري كشور و به همه ي دوستداران شعر صميمي او و به خاندان گرامي اش تسليت ميگويم. ايشان از پيشكسوتان شعر انقلاب و در شمار نخستين هنرمنداني بودند كه با سرمايه ي ارزنده ي سخن و بيان، به ياري انقلاب شتافتند و هنر خود را صريح و صادق، به خدمت هدفهاي والاي آن گماشتند. نسل جوان و بالنده ي شعر انقلاب، به اين شاعر روان سرا، و به ديگر استادان پيشكسوت اين عرصه ي پرافتخار مديون اند و همه بايد قدرشناس اين راهگشايان و خط شكنان اين جبهه ي گسترده و خطير باشيم. رحمت و رضوان الهي را براي آن شاعر و دوست عزيز مسألت ميكنم.

سيّدعلي خامنه اي

27/آبان/1388

پيام رهبر معظم انقلاب به كنگره عظيم حج

پيام رهبر معظم انقلاب به كنگره عظيم حج بسم اللَّه الرحمن الرحيم

موسم حج، فصل بهار معنويت و درخشش توحيد در آفاق جهان است؛ و آئين حج، چشمه ي زلالي است كه ميتواند حج گزار را از آلودگيهاي گناه و غفلت، پاك سازد و نورانيتِ فطرت خداداد را به جان و دل او باز گرداند. رها كردن لباس تفاخر و تمايز در ميقات حج و درآمدن به لباس همگاني و يكرنگ احرام، نشانه و نماد يكرنگيِ امت اسلامي و فرمان نمادين اتحاد و همدلي مسلمانان در همه جاي جهان است. شعار حج از سوئي: فَالهُكُم اِلهٌ واحِدٌ فَلَه اَسِلموا وَ بَشِّرِ المُخبِتين است، و از سوئي؛ و المَسجِدِ الحَرامِ الَّذي جَعَلنه لِلنّاسِ سَوآءَ العاكِفُ فيهِ وَ الباد. و چنين هست كه كعبه، افزون بر نمايندگيِ كلمه ي توحيد، مظهر توحيد كلمه و برادري و برابري

اسلامي نيز هست.

مسلماناني كه از چهارگوشه ي جهان در اينجا به شوق طواف كعبه و زيارت حرم رسول اعظم صلي اله عليه و آله گرد آمده اند بايد اين فرصت را براي مستحكم كردن پيوندهاي برادري ميان خود كه درمان بسياري از دردهاي بزرگ امت اسلامي است مغتنم شمارند. امروزه آشكارا مي بينيم كه دست بدخواهان دنياي اسلام، بيش از گذشته در كار تفرقه افكني ميان مسلمانان است. و اين در حالي است كه امت اسلامي امروزه بيش از گذشته به انسجام و همدلي نيازمند است. امروز پنجه ي خونين دشمنان در جاي جايِ سرزمينهاي اسلامي بطور نمايان در كار فاجعه آفريني است؛ فلسطين در سيطره ي خباثت صهيونيستها در رنج و محنت روزافزون است؛ مسجد الاقصي در معرض خطر جدي است؛ مردم مظلوم غزه پس از آن نسل كشي بي سابقه همچنان در سخت ترين شرائط به سر مي برند؛ افغانستان در زير چكمه ي اشغالگران، هر روز دچار مصيبتي تازه است؛ ناامني در عراق، آرامش و راحت را از مردم سلب كرده است؛ برادركشي در يمن داغي تازه بر دل امت اسلامي نهاده است.

مسلمانان سراسر جهان بينديشند كه فتنه ها و جنگها، انفجارها و ترورها و كشتارهاي كور كه در سالهاي اخير در عراق و افغانستان و پاكستان به راه افتاده است، چگونه و كجا تدبير و طراحي مي شود؟ چرا تا پيش از ورود تحكّم آميز و مالكانه ي ارتشهاي غربي به سركردگي آمريكا به اين منطقه، ملتها شاهد اين همه مصيبت و محنت نبودند؟ اشغالگران از سوئي نهضتهاي مقاومت مردمي در فلسطين و لبنان و ديگر نقاط را تروريست مينامند و از سوئي تروريسم وحشي فرقه ئي و قومي را ميان ملتهاي اين منطقه سازماندهي و رهبري ميكنند.

منطقه ي خاورميانه و شمال آفريقا در دوراني طولاني و بيش از يك قرن، به دست دولتهاي غربي انگليس و فرانسه و ديگران و سپس به دست امريكا استثمار و اشغال و تحقير شدند؛ منابع طبيعي آنان غارت و روحيه ي آزادگي در آنان سركوب شد و ملتهاي آنان گروگان طمع ورزي بيگانگانِ متجاوز شدند، و پس از آن كه بيداري اسلامي و نهضتهاي مقاومت ملتها، ادامه ي آن وضع را براي ستمگران بين المللي ناممكن ساخت و مسأله ي شهادت و عروج الي اللَّه و في سبيل اللَّه همچون عاملي بي بديل در صحنه ي جهاد اسلامي بار ديگر ظاهر شد، متجاوزانِ منفعل به شيوه هاي مزوّرانه روي آوردند و استعمار جديد را جايگزين روش گذشته كردند. ولي امروز ديو چند چهره ي استعمار، همه ي توانائيهاي خود را براي به زانو در آوردن اسلام به عرصه آورده است؛ از نيروي نظامي و مشت آهنين و اشغال صريح تا زنجيره ي اهريمني تبليغات و به كارگيري هزاران سامانه ي دروغ پراكني و شايعه سازي، و از سازماندهي دستجات ترور و آدمكشي بيرحمانه تا گسترش دادن ابزارهاي فساد اخلاقي و تكثير و ترويج مواد مخدّر و تخريب عزم و روحيه و اخلاق جوانان، و از تهاجم همه جانبه ي سياسي به مراكز مقاومت تا برانگيختن نخوتهاي قومي و تعصبهاي فرقه ئي و ايجاد دشمني ميان برادران.

اگر ميان ملتهاي مسلمان و ميان فرقه هاي اسلامي و اقوام مسلمان با يكديگر، محبت و حسن ظن و همدلي، جاي بدگماني و بدبيني را كه خواسته ي دشمنان است بگيرد، بخش اعظم توطئه و تدبير بدخواهان را خنثي خواهد كرد و نقشه هاي شوم آنان را براي سيطره ي روزافزون بر امت اسلامي عقيم خواهد ساخت.

حج يكي از برترين فرصتها براي اين هدف

والا است.

مسلمانان با همكاري و تكيه بر مباني مشتركي كه قرآن و سنت بدان ناطق است قدرت خواهند يافت كه در برابر اين اهريمن چندچهره بايستند و آن را مغلوب اراده و ايمان خود سازند. ايران اسلامي با پيروي از درسهاي امام خميني كبير، نمونه ي بارز اين مقاومتِ موفق است. آنان در ايران اسلامي شكست خورده اند. سي سال ترفند و توطئه و دشمني از كودتا و جنگ تحميلي هشت ساله، تا تحريم و مصادره ي اموال، و از جنگ رواني و تبليغاتي و صف بندي رسانه ئي تا تلاش براي جلوگيري از رشد علمي و دستيابي به دانش هاي نوين و از جمله دانش هسته ئي، و حتي تحريك و دخالت آشكار در ماجراي پرشكوه و پرمعناي انتخابات اخير، همه و همه به صحنه هائي از شكست و انفعال و سرگرداني دشمن تبديل شد و آيه ي: انّ كيدالشيطان كان ضعيفاً در برابر چشم ايرانيان بار ديگر مجسّم گشت. در هر نقطه ي ديگر نيز كه مقاومتِ برخاسته از عزم و ايمان، مردم را به مصاف مستكبران پرمدعا كشانيد، پيروزي نصيب مؤمنان و شكست و رسوائي سرنوشت حتمي ستمگران شد. فتح نمايان 33 روزه در لبنان و جهاد سرافراز و پيروز غزه در سه سال اخير، شاهد زنده ي اين حقيقت است.

توصيه ي مؤكد اينجانب به عموم حاجيان سعادتمند و بخصوص به علماء و خطباء كشورهاي اسلامي كه در اين ميعاد الهي حضور يافته اند و به خطباء جمعه ي حرمين شريفين، آن است كه با فهم درست مسأله، وظيفه ي امروزي و فوري خود را باز شناسند. با همه ي توان، توطئه ي دشمنان اسلام را براي مستمعان خود باز گويند و مردم را به الفت و اتحاد فرا خوانند. از

هر آنچه به سوءظن مسلمانان به يكديگر مي انجامد، به جِدّ بپرهيزند و هرچه انگيزه و فرياد دارند بر سر مستكبران و دشمنان امت اسلامي و رأس فتنه ها يعني صهيونيسم و امريكا فرو ريزند. و برائت از مشركين را در قول و عمل به ظهور رسانند.

از خداوند متعال هدايت و توفيق و كمك و رحمتش را براي خود و همه ي شما متضرعانه مسألت ميكنم.

والسلام عليكم

سيدعلي حسيني خامنه اي

سوم ذي الحجةالحرام 1430

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي رحلت حجه الاسلام و المسلمين قاضي

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي رحلت حجه الاسلام و المسلمين قاضي بسم الله الرحمن الرحيم

در گذشت عالِم خدمتگزار و ايثارگر جناب حجة الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ مهدي قاضي رحمة الله عليه را به خاندان مكرم ايشان و به همه ي ارادتمندان اين شخصيت روحاني دانا و توانا تسليت عرض ميكنم. خدمات برجسته ي اين روحاني پرتلاش و مبتكر چه پيش از انقلاب و چه در دوران مبارك جمهوري اسلامي، از ايشان، شخصيتي كم نظير در جامعه ي ر وحانيت و حوزه هاي علميه پديد آورده بود و درگذشت ايشان، فقداني تأسفبار است. از خداوند متعال رحمت و مغفرت و اجر جزيل براي تلاش خستگي ناپذير و فداكارانه ي اين روحاني عاليقدر مسألت ميكنم. سيدعلي خامنه اي

پيام تسليت در پي درگذشت فقيه بزرگوار آيت الله منتظري

پيام تسليت در پي درگذشت فقيه بزرگوار آيت الله منتظري

بسم الله الرحمن الرحيم

اطلاع يافتيم كه فقيه بزرگوار آيت الله آقاي حاج شيخ حسينعلي منتظري رحمة الله عليه دارفاني را وداع گفته و به سراي باقي شتافته اند. ايشان فقيهي متبحّر و استادي برجسته بودند و شاگردان زيادي از ايشان بهره بردند. دوراني طولاني از زندگي آن مرحوم در خدمت نهضت امام راحل عظيم الشأن گذشت و ايشان مجاهدات زيادي انجام داده و سختي هاي زيادي در اين راه تحمل كردند.

در اواخر دوران حيات مبارك امام راحل امتحاني دشوار و خطير، پيش آمد كه از خداوند متعال ميخواهم آن را با پوشش مغفرت و رحمت خويش بپوشاند و ابتلائات دنيوي را كفاره ي آن قرار دهد. اينجانب درگذشت ايشان را به همه ي بازماندگان بويژه همسر مكرّمه و فرزندان محترم آن مرحوم تسليت ميگويم و رحمت و مغفرت الهي را براي وي مسألت ميكنم.

سيّد علي خامنه اي

29/

آذر/ 1388

پيامها در سال 1389

پيام نوروزى به مناسبت آغاز سال 1389 / سال «همت مضاعف و كار مضاعف»

پيام نوروزى به مناسبت آغاز سال 1389 / سال «همت مضاعف و كار مضاعف» بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم «يا مقلّب القلوب و الأبصار. يا مدبّر اللّيل و النّهار»؛ اى دگرگون كننده ى دلها و ديدها! اى سامان دهنده ى به روز و شب! «يا محوّل الحول و الأحوال»؛ اى گرداننده ى سالها و دلها و حالها! «حوّل حالنا الى احسن الحال»؛ حالِ ما را به بهترين حالها تبديل فرما .

تبريك عرض مي كنم عيد سعيد نوروز و آغاز سال نو را - كه آغاز بهار و سرزندگى طبيعت است - به همه ى هم ميهنان عزيز كه در سراسر كشور پهناور عزيز ما زندگى ميكنند، و همچنين به همه ى ايرانيانى كه در هر نقطه اى از جهان هستند و چشم اميد و انتظار به كشور عزيزشان دوخته اند؛ بخصوص به جوانان و مردان و زنانِ ازجان گذشته اى كه براى هدفهاى عالى انقلاب و كشور فداكارى هاى بزرگى را انجام دادند؛ از جانِ خودشان مايه گذاشتند و جوانان خود را تقديم انقلاب و سربلندى كشور كردند؛ به خانواده هاى عزيز شهيدان، به جانبازان و خانواده هاى فداكار آنها و به همه ى ايثارگران و كسانى كه براى سربلندى كشور تلاش ميكنند و كار انجام ميدهند. و درود و سلام ميفرستم به روح مطهر امام بزرگوارمان كه سلسله جنبان اين حركت عظيم مردمى و مايه ى پيشرفت و اعتلاى كشور بزرگ اسلامى ايران بوده اند.

عيد نوروز، آغاز رويش است. اين رويش همچنان كه در طبيعت محسوس است، ميتواند در دلهاى ما و جانهاى ما و حركت رو به پيشرفت ما نيز خود را مجسم و نمايان كند. نگاهى بيندازيم به سال 88 كه اكنون به پايان آن رسيده ايم. اگر بنا باشد سال 88 در يك جمله

تعريف شود، به نظر من عبارت است از: سال ملت ايران، سال عظمت و پيروزى اين ملت بزرگ، سال حضور تاريخى و اثرگذار اين ملت در عرصه هائى كه به سرنوشت انقلاب بزرگمان و به سرنوشت كشورمان بستگى داشت و منتهى ميشد.

در آغاز سال 88 مردم با حضور بى سابقه ى خود انتخاباتى را ساماندهى كردند كه در تاريخ انقلاب ما - و البته در تاريخ طولانى كشور ما - سابقه نداشت و يك نقطه ى برجسته و اوج به حساب مى آمد. در طول ماه هاى بعد از انتخابات هم مردم در امتحانى بزرگ، در حركتى عظيم و سرنوشت ساز، حضور خود، اراده ى خود، ايستادگى خود، عزم ملى خود و بصيرت خود را نشان دادند.

تفسير كوتاهى كه از حوادث بعد از انتخابات در طول چند ماه مي شود ارائه كرد، عبارت از اين است كه دشمنان كشور و دشمنان نظام جمهورى اسلامى بعد از گذشت سى سال، همه ى تلاش خود و توان خود و نيروهاى خود را متمركز كرده اند براى اينكه بتوانند اين انقلاب را از درون شكست بدهند. ملت در مقابل اين توطئه ى بزرگ، اين حركت خصمانه، با آگاهى و بصيرت و عزم و ايستادگىِ بى نظيرى توانست دشمن را به شكست بكشاند. تجربه اى كه در اين هشت ماه بعد از انتخابات تا بيست و دوم بهمن بر اين ملت و بر اين كشور گذشت، تجربه اى پر از درس، پر از عبرت و حقيقتاً مايه ى سربلندى ملت ايران است.

در سال 88 ملت خوش درخشيد؛ مسئولين هم تلاشهاى ارزنده و بزرگى را انجام دادند. اين تلاشها در حد خود، تلاشهاى باارزشى است؛ موجب تقدير است. بر همه ى ناظران منصف فرض است كه از

اين تلاشها، از اين زحمات و كار و كوششى كه براى عمران و آبادانى و پيشرفت كشور در عرصه هاى مختلف انجام گرفت، قدردانى كنند. در عرصه ى علمى، در عرصه ى صنعتى، در فعاليتهاى اجتماعى، در سياست خارجى، در بخشهاى مختلف، مسئولين كشور كارهاى بزرگى را انجام داده اند. خداوند به همه ى آنها اجر عنايت كند و توفيق پيشرفت مرحمت بفرمايد.

آنچه كه از ملاحظه ى وضعيت موجود كشور و ظرفيتهاى عظيمى كه در دل اين كشور و ملت بزرگ نهفته است، مي شود به دست آورد، اين است كه آنچه ما انجام داده ايم، آنچه مسئولين و مردم انجام داده اند، در مقابل آنچه كه ظرفيت عظيم اين كشور براى پيشرفت و رسيدن به عدالت است، كار بزرگى نيست. بايد تلاشها را بيش از آنچه كه در گذشته انجام داده ايم، همه انجام بدهند و خود را موظف بدانند.

در اين دعائى كه در آغاز هر سال، در هنگام تحويل، همه ميخوانيم، اين فِقره جالب توجه است كه ميفرمايد: «حوّل حالنا الى احسن الحال». نميفرمايد ما را به روز نيكى، حال نيكى برسان؛ به پروردگار عرض ميكند ما را به بهترين حالها، به بهترين روزها، به بهترين وضعيتها برسان. همت والاى انسان مسلمان همين است كه در همه ى عرصه ها به بهترين ها دست پيدا كند.

امسال براى اينكه ما بتوانيم آنچه را كه در اين دعاى شريف به ما تعليم داده شده است و وظيفه ى ماست، انجام بدهيم، براى اينكه بتوانيم بر طبق اقتضائات كشور و ظرفيتهاى كشور حركت كنيم، احتياج داريم به اينكه همت خودمان را چند برابر كنيم؛ كار را متراكم تر و پرتلاش تر كنيم. من امسال را به عنوان سال «همت مضاعف و كار

مضاعف» نامگذارى ميكنم. به اميد اينكه در بخشهاى مختلف، بخشهاى اقتصادى، بخشهاى فرهنگى، بخشهاى سياسى، بخشهاى عمرانى، بخشهاى اجتماعى، در همه ى عرصه ها، مسئولين كشور به همراه مردم عزيزمان بتوانند با گامهاى بلندتر، با همت بلندتر، با كار بيشتر و متراكم تر، راه هاى نرفته اى را بپيمايند و به هدفهاى بزرگ خود ان شاءاللَّه نزديكتر شوند. ما به اين همت مضاعف نيازمنديم. كشور به اين كار مضاعف نيازمند است.

بايد به خداى متعال توكل كنيم؛ از خداى متعال استمداد كنيم و بدانيم كه زمينه براى كار، زياد است. دشمنان، دشمن علم و ايمان جامعه ى ما هستند. علم و ايمان را به صورت مضاعف در ميان خودمان بايد تقويت كنيم. ان شاءاللَّه راه ها هموار خواهد شد؛ موانع، كوچك خواهد شد و كمك الهى و نصرت الهى، ملت ما و كشور ما و مسئولين ما را همراه و زير سايه ى خود خواهد داشت. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته

پيام رهبر انقلاب اسلامي به نخستين كنفرانس بين المللي خلع سلاح و عدم اشاعه

پيام رهبر انقلاب اسلامي به نخستين كنفرانس بين المللي خلع سلاح و عدم اشاعه «نخستين كنفرانس بين المللي خلع سلاح و عدم اشاعه» امروز شنبه با پيام حضرت آيت الله خامنه اي و با حضور بيش از 14 وزير خارجه، 10 معاون وزير و 8 نماينده از سازمان هاي منطقه اي و بين المللي در تهران آغاز شد. متن پيام رهبر انقلاب اسلامي كه توسط دكتر علي اكبر ولايتي در افتتاحيه اين كنفرانس قرائت شد، به اين شرح است: بسم الله الرحمن الرحيم به شما ميهمانان محترم كه در اينجا گرد آمده ايد خوشامد مي گويم. مايه خرسندي است كه جمهوري اسلامي ايران امروز ميزبان اجلاس بين المللي خلع سلاح است، به اميد آنكه از فرصت فراهم آمده استفاده كرده، نتايج ماندگار و ارزشمندي را

كه از گفتگو و مشورت با يكديگر به دست مي آوريد، تقديم جامعه ي بشري نمائيد.

اتم شناسي و علوم هسته اي يكي از بزرگترين دستاوردهاي بشري است كه مي تواند و بايد در خدمت رفاه ملت هاي جهان و رشد و توسعه ي همه ي جوامع انساني باشد. گستره ي كاربرد علوم هسته اي طيف وسيعي از نيازهاي پزشكي، انرژي و صنعتي را پوشش مي دهد كه هر يك از اهميت شايسته اي برخوردار است. به اين دليل مي توان گفت كه فنآوري هسته اي جايگاه برجسته اي را در حيات اقتصادي به خود اختصاص داده است و با گذر زمان و افزايش نيازهاي صنعتي، پزشكي و انرژي به طور فزاينده اي اهميت آن بيشتر خواهد شد و به همين ميزان، تلاش براي دستيابي به انرژي هسته اي و بهره گيري از آن نيز افزايش مي يابد. ملّت هاي خاورميانه كه مانند ديگر ملّت هاي جهان تشنه ي صلح و امنيّت و پيشرفت اند حق دارند كه با بهره گيري از اين فنآوري، جايگاه اقتصادي و موقعيّت برتر نسل هاي آتي خود را تضمين كنند. شايد يكي از اهداف غبارآلود كردن فضا در مورد برنامه هاي صلح آميز هسته اي جمهوري اسلامي ايران اين است كه مانع از توجه جدي ملت هاي منطقه به اين حق طبيعي و ارزشمند خود شوند.

طرفه آنكه، تنها مجرم اتمي جهان اينك به دروغ خود را مدعي مبارزه با گسترش سلاح اتمي معرفي مي كند در حاليكه يقيناً هيچ اقدام جدي در اين مسير صورت نداده است و هرگز صورت نخواهد داد. اگر ادعاي مبارزه با گسترش سلاح هسته اي آمريكا دروغ نبود، آيا رژيم صهيونيستي مي توانست ضمن خودداري از پذيرش مقررات بين المللي در اين زمينه به ويژه ان.پي.تي، سرزمين اشغال شده ي فلسطين را به زرادخانه اي مبدل سازد كه انبوهي از

سلاح هاي هسته اي در آن ذخيره شده است؟

نام اتم به همان ميزان كه بيانگر پيشرفت دانش بشري است، متأسفانه يادآور زشت ترين واقعه تاريخ و بزرگ ترين نسل كشي و سوء استفاده از دست آورد علمي انسان نيز است. هر چند كه كشورهاي متعددي اقدام به توليد و انباشت سلاح هسته اي كرده اند كه في نفسه مي تواند مقدمه ي ارتكاب جرم تلقي شده و صلح جهاني را شديداً در معرض تهديد قرار داده است، اما فقط يك دولت مرتكب جرم اتمي شده است. تنها دولت ايالات متحده آمريكا است، كه ملت مظلوم ژاپن در هيروشيما و ناكازاكي را در جنگي نابرابر و غير انساني مورد هجوم اتمي قرار داد.

از زماني كه انفجار نخستين جنگ افزارهاي هسته اي توسط دولت ايالات متحده در هيروشيما و ناكازاكي فاجعه اي انساني با ابعاد بي سابقه در تاريخ آفريد و امنيت بشري را با تهديدي عظيم مواجه ساخت، ضرورت نابودي كامل اين سلاح ها مورد اجماع قاطع جامعه جهاني قرار داشته است. استفاده از سلاح هسته اي نه تنها به كشتار و تخريب گسترده منجر شد، بلكه ميان آحاد ملت، نظامي و غير نظامي، كوچك و بزرگ، زن و مرد و كهنسال و خردسال تمايزي قائل نشد و آثار ضد بشري آن مرزهاي سياسي و جغرافيايي را در نورديد، و حتي به نسل هاي بعدي نيز خسارت هاي جبران ناپذير وارد نمود و لذا هرگونه استفاده و حتي تهديد به استفاده از اين سلاح، نقض جدي مسلم ترين قواعد بشر دوستانه و مصداق بارز جنايت جنگي به شمار مي آيد.

به لحاظ نظامي و امنيتي نيز به دنبال دست يابي چند قدرت به اين سلاح ضد بشري، ترديدي باقي نماند كه پيروزي در جنگ هسته اي ناممكن و درگيري در

چنين جنگي غير عقلاني و ضد انساني است. ولي برغم اين بديهيات اخلاقي، عقلاني، انساني و حتي نظامي، خواست مؤكد و مكرر جامعه ي جهاني براي نابودي اين سلاح ها توسط گروه انگشت شماري از دولت ها، كه امنيت خيالي خود را بر ناامني همگاني بنا كرده اند، ناديده گرفته شده است.

اصرار اين دولت ها بر نگهداري، افزايش و گسترش توان تخريبي اين سلاح ها، كه هيچ كاربردي جز ارعاب و ترور دسته جمعي و ايجاد امنيت كاذب، مبتني بر بازدارندگي ناشي از نابودي تضمين شده همگاني نداشته و ندارد، استمرار كابوس هسته اي جهان را به دنبال داشته است. منابع خارج از شمار اقتصادي و انساني در رقابت غير عقلاني هزينه شده اند تا هر يك از ابرقدرت ها توان خيالي پيدا كنند كه بيش از ده هزار بار رقيبان خود و ساير ساكنان كره خاكي منجمله خودشان را نابود كنند. بي دليل نيست كه اين راهبرد «بازدارندگي مبتني بر نابودي تضمين شده متقابل»، يا ديوانگي نام گرفته است.

برخي از دولت هاي هسته اي در سال هاي اخير از نظريه ي بازدارندگي در مقابل ساير قدرت هاي هسته اي بر مبناي «نابودي تضمين شده متقابل» هم فراتر رفته اند تا جائيكه در راهبرد هسته اي اين دولت ها، بر حفظ انتخاب هسته اي در برابر تهديدات متعارف از سوي ناقضين معاهده عدم اشاعه تأكيد شده است، در حاليكه بزرگترين ناقضين معاهده عدم اشاعه، قدرت هايي هستند كه علاوه بر نقض تعهد خود در ماده 6 معاهده براي خلع سلاح هسته اي، حتي در اشاعه عمودي و افقي اين سلاح ها گوي سبقت را از ديگران ربوده و منجمله با كمك به تسليح رژيم صهيونيستي به سلاح هاي هسته اي و حمايت از سياست هاي آن رژيم، در اشاعه ي واقعي اين سلاح ها نقش مستقيم و مغاير

تعهدات خود بر مبناي ماده 1 معاهده ايفا كرده و منطقه ي خاورميانه و جهان را با تهديدي جدي روبرو كرده اند و در رأس اين دولت ها، رژيم زورگو و متجاوز ايالات متحده آمريكا است.

جا دارد كه كنفرانس بين المللي خلع سلاح، ضمن بررسي خطرهاي توليد و انباشت سلاح هسته اي در جهان، بطور واقع بينانه راهكارهايي را براي مقابله با اين تهديد عليه بشريت ارائه كند تا بتوان گامي جدي در مسير پاسداري از صلح و ثبات به پيش نهاد.

به اعتقاد ما افزون بر سلاح هسته اي، ديگر انواع سلاح هاي كشتار جمعي، نظير سلاح شيميايي و سلاح ميكروبي نيز تهديدي جدي عليه بشريت تلقي مي شوند. ملت ايران كه خود قرباني كاربرد سلاح شيميايي است، بيش از ديگر ملت ها خطر توليد و انباشت اين گونه سلاح ها را حس مي كند و آماده است همه ي امكانات خود را در مسير مقابله با آن قرار دهد. ما كاربرد اين سلاح ها را حرام، و تلاش براي مصونيت بخشيدن ابناء بشر از اين بلاي بزرگ را وظيفه ي همگان مي دانيم. سيدعلي خامنه اي

27/فروردين/1389

1/جمادي الاول/1431

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي جنايت دريايي رژيم صهيونيستي

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي در پي جنايت دريايي رژيم صهيونيستي بسم الله الرحمن الرحيم حمله ي جنايتكارانه و قساوت آميز رژيم صهيونيست به كاروان دريائي امدادي و بشردوستانه، حلقه ي ديگري از زنجيره ي جنايتهاي بزرگي است كه آن حكومت شرير و خبيث، هفتمين دهه ي حيات ننگين خود را با آن انباشته است. اين نمونه ئي است از رفتار گستاخانه و بي رحمانه ئي كه مسلمانان در اين منطقه و بخصوص در سرزمين مظلوم فلسطين دهها سال است كه با آن دست و پنجه نرم ميكنند. اين بار اين كاروان، اسلامي يا عربي نبود، بلكه افكار عمومي و وجدانهاي بشري از سراسر

جهان را نمايندگي ميكرد. اين حمله ي جنايتبار بايد براي همه مدلّل كرده باشد كه صهيونيزم، چهره ي جديد و خشن تري از فاشيزم است كه اين بار از سوي دولتهاي مدّعي آزادي و حقوق بشر و بيش از همه دولت ايالات متحده آمريكا، حمايت و كمك ميشود.

آمريكا و انگليس، فرانسه و ديگر دولتهاي اروپائي كه از اين جانيان بالفطره، حمايت سياسي و رسانه ئي و نظامي و اقتصادي كرده و همواره پشت سر فاجعه آفريني هاي آنان ايستاده اند، جداً بايد پاسخگو باشند. وجدانهاي بيدار در سراسر جهان بايد جداً بينديشند كه بشريت امروز با چه پديده ي خطرناكي در منطقه ي حساس خاورميانه روبرو است؟ چه رژيم سفاك و گستاخ و ديوانه ئي امروز بر كشور غصب شده ي فلسطين و مردم مظلوم و داغديده ي آن تحكّم ميكند؛ سه سال محاصره ي غذائي و داروئي و حياتي يك و نيم ميليون زن و مرد و كودك در غزه، به چه معني است؛ كشتار و حبس و شكنجه ي روزانه ي جوانان در غزه و ساحل غربي چگونه قابل فهم است.

فلسطين، ديگر نه مسأله ئي عربي و حتي نه فقط مسأله ئي اسلامي، بلكه مهمترين مسأله ي حقوق بشري جهان معاصر است.

كار نمادين و درخشان اعزام كاروان دريائي به غزه، بايد در دهها شكل و شيوه ي ديگر بارها و بارها تكرار شود. حكومت سفاك صهيونيست و حاميان آن بويژه آمريكا و انگليس بايد قدرتِ شكست ناپذير عزم و بيداريِ وجدان عمومي جهان را در برابر خود ببينند و حسّ كنند.

دولتهاي عربي در معرض آزموني دشوار قرار گرفته اند. ملتهاي بيدار عرب از آنان اقدامي قاطع و جازم مطالبه ميكنند. كنفرانس اسلامي و اتحاديه ي عرب نبايد به كمتر از برداشتن كامل محاصره ي غزه و

توقف كامل دست اندازي به خانه ها و سرزمينهاي فلسطيني در كرانه ي غربي و محاكمه ي جنايتكاراني چون نتانياهو و ايهود باراك، قانع شوند.

ملت مجاهد فلسطين و مردم و دولت مردمي غزه نيز بدانند كه دشمن خبيث آنان اكنون از هميشه ضعيفتر و آسيب پذيرتر است. جنايت دريائي روز دوشنبه نه نشانه ي قدرت، كه نشان درماندگي و سراسيمگي رژيم غاصب است. سنت الهي بر اين جاري شده كه ستمگران در اواخر دوران ننگ آلود خود، به دست خويش، سرنوشت محتوم فنا و زوال خود را نزديكتر كنند. حمله به لبنان و سپس حمله به غزه در سالهاي پيش، از جمله ي همين اقدامهاي ديوانه وار بود كه تروريستهاي اريكه نشين صهيونيست را به دره ي سقوط نهائي نزديكتر كرد.حمله به كاروان امدادي بين المللي در آبهاي مديترانه نيز اقدام ابلهانه ي ديگري از همان قبيل است.

برادران و خواهران فلسطيني! به خداوند حكيم و قدير اعتماد كنيد، قدرت خود را باور كنيد و بر آن بيفزائيد. و به پيروزي نهائي يقين داشته باشيد. و بدانيد كه: وَلَيَنصُرَنَّ اللَّ_هُ مَنْ يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّ_هَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ1. سيد علي خامنه اي

11/خرداد/1389 1. سوره حج، آيه 40

پپيام رهبر انقلاب در پي درگذشت مرحوم اعرابي، داماد گرامي امام خميني (ره)

پيام رهبر انقلاب در پي درگذشت مرحوم اعرابي، داماد گرامي امام خميني (ره) حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظّم انقلاب اسلامي در پيامي درگذشت داماد گرامي حضرت امام خميني(ره) مرحوم آقاي اعرابي را تسليت گفتند. متن پيام به اين شرح است: بسم الله الرحمن الرحيم

درگذشت مرحوم مغفور جناب آقاي اعرابي داماد گرامي حضرت امام خميني (رضوان الله تعالي عليهما) را به همسر فاضل و مكرّم و فرزند محترم آن مرحوم كه، بازرگاني امين و معتمد و متعهّد بودند، و به بيت شريف امام بزرگوار تسليت ميگويم

و رحمت و مغفرت الهي را براي ايشان مسألت ميكنم.

سيّدعلي خامنه اي

1/تيرماه/1389

پيام تسليت در پي رحلت آيت الله آقاي حاج سيّدمحمّدحسين فضل الله

پيام تسليت در پي رحلت آيت الله آقاي حاج سيّدمحمّدحسين فضل الله بسم الله الرحمن الرحيم

رحلت عالم مجاهد آيت الله آقاي حاج سيّدمحمّدحسين فضل الله رحمةالله عليه را به بيت شريف فضل الله و همه ي ارادتمندان و دوستداران آن مرحوم در لبنان و جوامع لبناني تبار در افريقا و امريكاي لاتين، و به عموم شيعيان لبنان تسليت ميگويم. اين عالم بزرگوار و سخت كوش، در عرصه ي دين و سياست، شخصيتي اثرگذار بود و لبنان تا سالهاي طولاني، خدمات و بركات او را از ياد نخواهد برد. مقاومت اسلامي لبنان كه داراي حق عظيمي بر امت اسلامي است در همه ي عمر با بركت خود، مشمول حمايت و همكاري و كمك اين روحاني مجاهد بود، ايشان همچنين براي جمهوري اسلامي ياوري با اخلاص و صميمي به شمار ميرفت و در همه ي دوران سي ساله همواره در زبان و عمل، وفاداري خود را به انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي به اثبات رسانيد.

از خداوند متعال مسألت ميكنم كه رحمت و مغفرت خود را بر روح اين سيّد شريف و عزيز نازل فرمايد و او را با اجداد طاهرينش محشور نمايد.

سيد علي خامنه اي

14/تير/1389?

پيام رهبر معظم انقلاب بمناسبت هفتمين روز شهادت جمعي از مردم مومن زاهدان

پيام رهبر معظم انقلاب بمناسبت هفتمين روز شهادت جمعي از مردم مومن زاهدان بسم الله الرحمن الرحيم هفتمين روز شهادت مظلومانه ي جمعي از هم ميهنان مؤمن و مخلص در زاهدان به دست جنايتكاران و تروريست هاي جرّار فرا رسيد. در اين حادثه ي خونين دست گنهكار و مُجرمِ منحرفان متعصّب وهابي با پشتيباني و فتنه انگيزيِ سازمان هاي جاسوسي بيگانه، دلهائي را داغدار و خانواده هائي را عزادار كرد كه فروغ محبت و ارادت به اهل بيت پيامبر عليه وعليهم السلام بر آن تابيده و پرتو معرفت و توحيد خالص بدان صفا بخشيده است.

متعصبان

كور و جاهل و قاتل، دل گمراه و باطن ظلماني خود را به قدرت هاي فاسدي سپردند كه دشمني خود را با اسلام و مسلمين، بارها و بارها نشان داده و هرجا و هرگاه توانسته اند عناد و بُغض خود نسبت به مسلمانان را آشكار كرده و ضربه ي خود را وارد ساخته اند. دشمني آنان با جمهوري اسلامي هم بخاطر پرچم برافراشته ي اسلام در اين كشور و دعوت هميشگي آن به اتّحاد و اقتدار و عزّت اسلامي است. در اين حادثه ي خونين و مشابهات آن، يكي از هدف هاي دشمنان، اختلاف افكني ميان مسلمانان است. جمهوري اسلامي كه ده ها سال بزرگترين و مطمئن ترين حامي مسلمانان مظلوم در غزّه و فلسطين و افغانستان و كشمير و ديگر مناطق اسلامي بوده و هست، اكنون آماج اين توطئه ي خبيث از سوي دستگاه هاي جاسوسي آمريكا و رژيم صهيونيستي و انگليس قرار مي گيرد تا به خيال خام آنان، درگير فتنه ي مذهبي و نزاع شيعه و سني شود. غافل از آن كه اهل تسنن در ايران اسلامي نيز مانند برادران شيعه ي خود بارها وفاداري خويش را به اين نظام مقدس اسلامي ثابت كرده و مردانه و مؤمنانه در برابر استكبار و عوامل مزدورش، به دفاع از جمهوري اسلامي و كشور عزيز ايران برخاسته اند. در منطقه ي ما پيدايش و رشد تروريزم وحشي و كور، از اساس، زائيده ي سياست خباثت آلود آمريكا و انگليس و مزدوران دولتي و غير دولتي آنها است و بر همه ي مسلمانان واجب است كه با اين مولود شوم و نحس كه مصداق بارز افساد في الارض و محاربه با خدا است، مقابله و مبارزه كنند.

همه ي فرقه هاي اهل سنّت در ايران و كشورهاي همسايه كه آبروي

اسلاميِ آنان آماج اين سياست خبيث است، بخصوص علماء ديني و روشنفكران و دانشگاهيانِ آنان ، وظائف سنگين تري دارند. فرزانگان شيعه و سنّي در همه ي كشورهاي اسلامي و عربي بايد اغراض پليد دشمنان را در ايجاد و تقويت تروريسم فرقه ئي براي همگان تبيين كنند و آنان را از خطر بزرگ فتنه هاي مذهبي كه آرزوي بزرگ دشمنان اسلام است، بر حذر دارند.

جمهوري اسلامي باذن الله تعالي اجازه نخواهد داد كه اَيادي استكبار جهاني زير نام وهابيت و امثال آن، ميان برادران مسلمان اختلاف افكني كنند. دستگاه هاي مسئول حكومتي موظفند در هريك از قواي سه گانه برابر مسئوليت هاي خود با اين دشمنان امنيّت و وحدت كشور با قاطعيت و جديّت مقابله كنند و فتنه گران را به سزاي اَعمال خود برسانند. مردم مؤمن و پاك نهاد نيز بايد آرامش و بصيرت خود را حفظ كنند و با پرهيز از هر نوع حركت بي رويّه، مأموران و مسئولان كشور را در انجام وظائف خود ياري رسانند.

اينجانب بار ديگر به روح شهداي عزيز حادثه ي خونين زاهدان كه در سالروز ولادت حضرت سيدالشهداء عليه آلاف السلام و الثناء، به ديدار حق شتافتند درود مي فرستم و همدردي خود را با خانواده هاي عزيز و محترم آنان اعلام و صبر و آرامش و اَجر و پاداش الهي را براي آنان مسألت مي كنم و شفاي عاجل مجروحان و مصدومان مظلوم را متضرعانه از خداوند متعال استدعا دارم. والسلام علي عبادالله الصالحين و رحمه الله و بركاته

سيّد علي خامنه اي

30/ تيرماه/ 1389

پيام تسليت در پي درگذشت حجت الاسلام آقاي حاج سيدتقي درچه ئي

پيام تسليت در پي درگذشت حجت الاسلام آقاي حاج سيدتقي درچه ئي بسم الله الرحمن الرحيم

درگذشت روحاني مبارز جناب حجت الاسلام آقاي حاج سيدتقي درچه ئي را به بازماندگان و خانواده و علاقمندان آن مرحوم مخصوصاً آقازادگان و اخوان محترم

ايشان تسليت ميگويم. اميد است مبارزات صادقانه ي آن مرحوم در دوران اختناق و خدمات ايشان در دوران جمهوري اسلامي مأجور و موجب رحمت الهي و علو درجات آن مرحوم گردد.

سيّد علي خامنه ي

28/مردادماه/1389

پيام به ملت هاي مسلمان در سراسر جهان در پي فاجعه عظيم سيل در پاكستان

پيام به ملت هاي مسلمان در سراسر جهان در پي فاجعه عظيم سيل در پاكستان بسم الله الرحمن الرحيم امت بزرگ اسلامي

فاجعه سيل زدگي كه برادران و خواهران مسلمان پاكستاني را در محنتي بزرگ فرو برده است، هر روز ابعاد گسترده تري مي يابد. اين فاجعه مناطق بسياري از شمال تا جنوب پاكستان را دربر گرفته و ميليون ها نفر را آواره كرده است. گستردگي اين بلاي خانمان سوز موجب شده است كه امدادرساني نيز با دشواري فراوان مواجه شود.

ملت مسلمان پاكستان در حالي با اين مصيبت بزرگ مواجه است كه نيروهاي اشغالگر و متجاوز آمريكايي مستمراً با دستاويز قرار دادن بهانه هاي واهي، خاك اين كشور اسلامي را در معرض تاخت و تاز قرار مي دهند. ملت هاي شريف مسلمان

حجم خسارت هاي وارده چنان گسترده است كه افزون بر نياز فوري و مبرم ميليون ها برادر و خواهر ما و شما به آذوقه، لباس و محل سكونت، بخش عظيمي از زيرساخت هاي پاكستان از بين رفته است. متأسفانه سازمان هاي بين المللي وظيفه خود يعني خدمت رساني به انسان هاي مصيبت زده را به خوبي انجام نداده اند، امري كه به نوبه خود درخور توجه و موشكافي است. برادران و خواهران مسلمان

حجم كمك هاي ما هر چه باشد، اندكي است در برابر اقيانوس نياز سيل زدگان پاكستاني، اما بايد در اين موقعيت خطير، براساس اخوت اسلامي به وظيفه خويش عمل كنيم و به ياري اين برادران و خواهران مصيبت زده بشتابيم. نكته اي كه بايد دولت هاي اسلامي و سازمان هاي بين المللي به آن بيشتر توجه

كنند، ياري رساندن به دولت پاكستان در طراحي و اجراي چگونگي مقابله با اين محنت و نحوه امدادرساني و تبعات فوري و درازمدت آن است امري كه يقيناً در موقعيت هاي اضطراري، هر حكومتي را در پرداختن به امدادرساني به صورت كامل و همه جانبه با مشكل مواجه مي سازد. سيدعلي خامنه اي

9/شهريور ماه/1389

20/رمضان المبارك/1431

پيام مهم ولي امر مسلمين جهان درپي اهانت نفرت انگيز به قرآن شريف در آمريكا

پيام مهم ولي امر مسلمين جهان درپي اهانت نفرت انگيز به قرآن شريف در آمريكا بسم الله الرحمن الرحيم قال الله العزيز الحكيم: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ1

ملت عزيز ايران _ امت بزرگ اسلام!

اهانت جنون آميز و نفرت انگيز و مُشمئزكننده به قرآن مجيد در كشور آمريكا كه در سايه ي امنيت پليسي آن كشور اتفاق افتاد، حادثه ي تلخ و بزرگي است كه نمي توان آن را تنها در حدّ يك حركت ابلهانه از سوي چند عنصر بي ارزش و مزدور به حساب آورد. اين يك اقدام محاسبه شده از سوي مراكزي است كه از سال ها پيش به اين طرف، سياست اسلام هراسي و اسلام ستيزي را در دستور كار خود قرار داده و با صدها شيوه و هزاران ابزار تبليغاتي و عملياتي، به مبارزه با اسلام و قرآن پرداخته اند. اين حلقه ي ديگري از زنجيره ي ننگيني است كه با خيانت سلمان رشدي مرتد آغاز شد و با حركت كاريكاتوريست خبيث دانماركي و ده ها فيلم ضد اسلام ساخته شده در هاليوود ادامه يافت و اكنون به اين نمايش نفرت انگيز رسيده است. پشت صحنه ي اين حركات شرارت بار چيست و كيست؟

مطالعه ي اين روند شرارت كه در اين سال ها با عمليات جنايت بار در افغانستان و عراق و فلسطين و لبنان و پاكستان همراه بود، ترديدي باقي نمي گذارد كه طرّاحي و اتاق فرمان آن در دستان سران نظام

سلطه و اتاق فكرهاي صهيونيستي است كه از بيشترين نفوذ بر دولت آمريكا و سازمان هاي امنيتي و نظامي آن و نيز بر دولت انگليس و برخي دولت هاي اروپائي برخوردارند. اينها همان كساني اند كه پژوهش هاي حقيقت ياب مستقل روز به روز بيشتر انگشت اتهام در ماجراي حمله به برج ها در 11 سپتامبر را به سوي آنان متوجه مي كنند. آن ماجرا بهانه ي حمله به افغانستان و عراق را به رئيس جمهور جنايت كار وقت آمريكا داد و او اِعلان جنگ صليبي كرد و همان شخص بنابر گزارش ها، ديروز اعلام كرده است كه اين جنگ صليبي با ورود كليسا به صحنه، كامل شد.

هدف از اقدام نفرت انگيز اخير آن است كه از سوئي مقابله با اسلام و مسلمانان در جامعه ي مسيحي به سطوح همگاني مردم كشيده شود و با دخالت كليسا و كشيش، رنگ مذهبي گرفته و پشتوانه ئي از تعصبات و تعلقات ديني بيابد، و از سوي ديگر ملت هاي مسلمان را كه از اين جسارت بزرگ به خشم آمده و جريحه دار مي شوند از مسائل و تحولات دنياي اسلام و خاورميانه غافل سازد.

اين اقدام كينه توزانه، نه آغاز يك جريان، بلكه يك مرحله از روند طولاني مدتِ اسلام ستيزي به سركردگي صهيونيسم و رژيم آمريكا است. اينك همه ي سران استكبار و ائمة الكفر در برابر اسلام قرار گرفته اند. اسلام، دين آزادي و معنويت انسان، و قرآن كتاب رحمت و حِكمت و عدالت است؛ وظيفه ي همه ي آزادي خواهان جهان و همه ي اديان ابراهيمي است كه در كنار مسلمانان با سياست پليد اسلام ستيزي با اين شيوه هاي نفرت بار مقابله كنند. سران رژيم آمريكا نمي توانند با سخنان فريبنده و ميان تهي، خود را از اتهام همراهي با اين پديده ي زشت تبرئه كنند.

سال هاست كه مقدسات و همه ي حقوق و حرمت ميليون ها مسلمان مظلوم در افغانستان و پاكستان، در عراق و لبنان و فلسطين زير پا گذاشته شده است. صدها هزار كشته، ده ها هزار زن و مرد اسير و زير شكنجه، هزاران كودك و زن ربوده شده و ميليون ها معلول و آواره و بي خانمان، قرباني چه چيزي شده اند؟ و با همه ي اين مظلوميت ها، چرا در رسانه هاي جهاني غرب، مسلمانان را مظهر خشونت و قرآن و اسلام را خطري براي بشريت وانمود مي كنند؟ چه كسي باور مي كند كه اين توطئه ي گسترده بدون كمك و دخالت حلقه هاي صهيونيستيِ درونِ دولت آمريكا ممكن و عملي است؟!

برادران و خواهران مسلمان در ايران و سراسر جهان!

لازم مي دانم اين چند نكته را به همه متذكر گردم:

اولاً: اين حادثه و حوادث پيش از آن به روشني نشان مي دهد كه آنچه امروز آماج حمله ي نظام استكبار جهاني است، اصل اسلام عزيز و قرآن مجيد است؛ صراحتِ مستكبران در دشمني با جمهوري اسلامي ناشي از صراحت ايران اسلامي در مقابله با استكبار است و تظاهر آنان به دشمن نبودن با اسلام و ديگر مسلمانان، دروغي بزرگ و فريبي شيطاني است. آنان با اسلام و هر آنكس كه بدان پايبند است و هر آنچه نشانه ي مسلماني است دشمن اند.

ثانياً: اين سلسله ي كينه توزيها با اسلام و مسلمين، ناشي از آن است كه از چند دهه پيش تاكنون نور اسلام از هميشه تابنده تر و نفوذ آن در دل ها در جهان اسلام و حتي در غرب از هميشه بيشتر شده است. ناشي از آن است كه اُمت اسلام از هميشه بيدارتر شده و ملت هاي مسلمان اراده كرده اند زنجيرهاي دو قرن استعمار و تجاوز

مستكبران را پاره كنند. حادثه ي اهانت به قرآن و پيامبر عظيم الشأن صلي الله عليه وآله، با همه ي تلخي، در دل خود حامل بشارتي بزرگ است. خورشيد پرفروغ قرآن روزبه روز بلندتر و درخشنده تر خواهد شد.

ثالثاً: همه بايد بدانيم كه حادثه ي اخير ربطي به كليسا و مسيحيت ندارد و حركات عروسكي چند كشيش ابله و مزدور را نبايد به پاي مسيحيان و مردان ديني آنان نوشت. ما مسلمانان هرگز به عمل مشابهي در مورد مقدسات اديان ديگر دست نخواهيم زد. نزاع ميان مسلمان و مسيحي در سطح عمومي، خواسته ي دشمنان و طراحان اين نمايش ديوانه وار است و درس قرآن به ما، در نقطه ي مقابل آن قرار دارد.

و رابعاً: طرف مطالبه ي همه ي مسلمانان، امروز دولت آمريكا و سياست مدارن آنند. آنها اگر در ادعاي دخالت نداشتن خود صادقند بايد عوامل اصلي اين جنايت بزرگ و بازيگران ميداني آن را كه دل يك و نيم ميليارد مسلمان را به درد آورده اند، به گونه ئي شايسته به مجازات برسانند. و السلام علي عبادالله الصالحين

سيّدعلي خامنه اي

22/شهريور/1389 1. الحجر، آيه 9: بي ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود.

پيام رهبر انقلاب بمناسبت قهرماني بهداد سليمي در رقابتهاي وزنه برداري قهرماني جهان

پيام رهبر انقلاب بمناسبت قهرماني بهداد سليمي در رقابتهاي وزنه برداري قهرماني جهان مقام معظم رهبري در پيام كوتاهي ضمن تبريك پيروزي افتخارآميز آقاي سليمي در مسابقات وزنه برداري قهرماني جهان خطاب به وي فرمودند:

«ضمن تبريك پيروزي افتخار آميز شما، از اينكه نام شهداي عزيز را بعد از پيروزي گرامي داشتيد، صميمانه تشكر ميكنم»

سيد علي خامنه اي

پيام رهبر انقلاب به مراسم تشييع و تدفين شهدا در دانشگاه شاهد

پيام رهبر انقلاب به مراسم تشييع و تدفين شهدا در دانشگاه شاهد بسمه تعالي پيكر مطهّر و معطّر شهيدان هر جا آرام گيرد، ياد مبارك و آرامبخش و بهجت انگيز خود را در فضا مي پراكند و صفا و معنويت مي آفريند.

دانشگاه شاهد، خود گلخانه ئي عطرآگين است و اميد است با قدوم اين شهيدان بيش از پيش منشأ خير گردد.

از رئيس محترم دانشگاه و همكاران علمي و اداري، و نيز دانشجويان آن متشكرم.

انشاءالله همه موفق باشيد.

سيد علي خامنه اي

89/7/11

پيام به نوزدهمين اجلاس سراسري نماز

پيام به نوزدهمين اجلاس سراسري نماز بسم الله الرحمن الرحيم

پديد آوردن هويتي به نام مسجد، نخست در قبا و سپس در مدينه، در شمار زيباترين و پرمغزترين ابتكارهاي اسلام در آغاز تشكيل جامعه ي اسلامي است: خانه ي خدا و خانه ي مردم؛ خلوت اُنس با خدا و جلوت حشر با مردم، كانون ذكر و معراج معنوي و عرصه ي علم و جهاد و تدبير دنيوي؛ جايگاه عبادت و پايگاه سياست، دوگانه هاي به هم پيوسته ئي است كه تصوير مسجد اسلامي و فاصله ي آن با عبادتگاه هاي رائج اديان ديگر را نمايان ميسازد. در مسجد اسلامي، شور و بهجت عبادت خالص با نشاط زندگي پاك و خردمندانه و سالم، در هم مي آميزد و فرد و جامعه را به طراز اسلامي آن نزديك مي كند. مسجد، مظهر آميختگي دنيا و آخرت و پيوستگي فرد و جامعه در ديدگاه و انديشه ي مكتب اسلام است.

با اين نگاه، دل هاي ما براي مسجد مي تپد و از شوق و احساس مسئوليت، لبريز مي گردد. امروز در ميان مساجد ما كم نيستند آنهائي كه مي توانند نمائي از اين تصوير زيبا و شوق انگيز را به نمايش درآورند. حضور نسل جوان پاك نهاد ما و حضور روحانيون و معلمان آگاه و دلسوز،

مسجدهائي را به درستي، كانون ذكر و عبادت و انديشه و معرفت ساخته و يادهاي عزيز و گرانبها را در دلهاي ما برانگيخته است. ليكن تا اين وظيفه به تمام و كمال گزارده نشود، هيچيك از ما نبايد و نمي توانيم خطري را كه از كمبود مسجد يا ضعف و نارسائي مساجد، جامعه و جوانان و خانواده ها و نسل هاي آينده را تهديد مي كند، غافل بمانيم و خود را از بركات عظيمي كه مسجدِ طراز اسلامي به كشور و نظام و مردم هديه ميكند، محروم سازيم.

نخستين مطلب مهم، بناي مسجد و حضور روحاني شايسته در آن است. هم اكنون با وجود دهها هزار مسجد در كشور، جاي هزاران مسجد ديگر در روستاها، شهرها، شهركها و مجتمع هاي مسكوني خالي است. دسترسي آسان به مسجد، نياز ضروري مؤمنان و جوانان و نوجوانان ما است. روحاني پرهيزگار، خردمند، كارشناس و دلسوز در مسجد، همچون پزشك و پرستار در بيمارستان، روح و مايه ي حيات مسجد است. امامان جماعت بايد آماده سازي خويش براي طبابت معنوي را وظيفه حتمي خود بدانند و مراكز رسيدگي به امور مساجد و حوزه هاي علميه در همه جا آنان را ياري دهند. مساجد بايد مَدرَسِ تفسير و حديث و منبرِ معارف اجتماعي و سياسي و كانون موعظه و پرورش اخلاق باشد. زمزمه ي محبت متوليان و مديران و امناي مساجد، بايد دلهاي پاك جوانان را مجذوب و مشتاق كند. حضور جوانان و روحيه هاي بسيجي بايد محيط مسجد را زنده و پرنشاط و آينده پو و لبريز از اميد سازد. ميان مسجد و مراكز آموزشي در هر محل، همكاري و پيوند تعريف شده و شايسته اي برقرار گردد. چه نيكوست كه دانش

آموزان برجسته و ممتاز در هر محل، در مسجد و در برابر چشم مردم و از سوي امام جماعت، تشويق شوند. مسجد بايد رابطه ي خود را با جواناني كه ازدواج ميكنند، با كساني كه به موفقيتهاي علمي و اجتماعي و هنري و ورزشي دست مي يابند، با صاحب همّتاني كه كمك به ديگران را وجهه ي همت ميسازند، با غمديدگاني كه غمگساري مي جويند، و حتي با نوزاداني كه متولد ميشوند، برقرار و مستحكم كند. مسجد بايد در هر منطقه و محل؛ مأمن و مايه ي خير و بركت باشد و به طريق اولي، وسيله ي زحمت و آزار مجاوران نگردد. پخش صداهاي آزاردهنده بويژه در شب و هنگام آسايش مردم، كاري ناروا و در مواردي خلاف شرع است. تنها صدائي كه بايد از مسجد در فضا طنين بيفكند بانگ اذان با صوت خوش و دلنواز است.

عمران مساجد و پرداختن به آرايه هاي معنوي و ظاهري آن، وظيفه ي همگان است و هر كسي به اندازه ي توان و همت بايد در آن سهيم گردد. مردم، شهرداريها و دستگاههاي دولتي هر يك در آن بايد سهمي ايفاء كنند و روحاني دانا و مسئوليت پذير و پرهيزگار ميتواند و ميبايد محور اين منظومه ي تلاش مقدس باشد.

از خداوند متعال توفيق همگان را مسألت ميكنم و براي روحاني مجاهد و خدمتگزار، جناب حجت السلام والمسلمين آقاي قرائتي دوام عمر و نشاط و توفيق روزافزون از خداوند ميطلبم.

والسلام عليكم و رحمه الله

سيدعلي خامنه اي

18 مهرماه 1389

پيام تسليت در پي درگذشت فرزند آيت الله حاج سيد حسن طاهري خرم آبادي

پيام تسليت در پي درگذشت فرزند آيت الله حاج سيد حسن طاهري خرم آبادي سم الله الرحمن الرحيم

آيت الله آقاي حاج سيد حسن طاهري خرم آبادي دامت افاضاته

درگذشت تأسفبار فرزند گرامي آن جناب را صميمانه

تسليت ميگويم و از خداوند رحيم و حكيم نزول صبر و آرامش بر قلب جنابعالي و والده ي مكرمه اش و ساير بازماندگان را مسألت مي كنم.

اميد است بشارت الهي به صابران شامل حال شما گردد، انشاءالله.

سيّد علي خامنه اي

30/مهرماه/1389

پيام ولي امر مسلمين به حجاج بيت الله الحرام

پيام ولي امر مسلمين به حجاج بيت الله الحرام بسم اللَّه الرحمن الرحيم والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد المصطفي و آله الطيبين و صحبه المنتجبين كعبه، رمز وحدت و عزت و نماد توحيد و معنويت، در موسم حج ميزبان دل هاي مشتاق و اميدواري است كه از سراسر گيتي، به فراخوان ربّ جليل پاسخ گفته و لبيك گويان به زادگاه اسلام شتافته اند. امت اسلامي اكنون مي تواند تصويري فشرده را از گستردگي و تنوع خويش و عمق ايماني كه بر دل پيروان اين دين حنيف حاكم است، با چشم فرستادگان خود كه از چهارگوشه ي جهان در اينجا گرد آمده اند، مشاهده كند و اين سرمايه ي عظيم و بي مانند را به درستي بشناسد.

اين بازشناسي خويش، كمك مي كند تا ما مسلمانان به جايگاه شايسته ي خود در دنياي امروز و فردا پي ببريم و به سوي آن حركت كنيم.

گسترش موج بيداري اسلامي در دنياي امروز، حقيقتي است كه فرداي نيكي را به امت اسلامي نويد مي دهد. از سه دهه پيش كه با پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل نظام جمهوري اسلامي، اين خيزش پرقدرت آغاز شد، امت بزرگ ما بي وقفه پيش رفته، موانعي را از سر راه برداشته و سنگرهايي را فتح كرده است. پيچيده ترشدن شيوه هاي دشمني استكبار و تلاش پرهزينه اي كه در مقابله با اسلام مي كند نيز به دليل همين پيشرفت ها است. تبليغات وسيع دشمن در جهت اسلام هراسي، تلاش شتاب زده اي كه براي ايجاد اختلاف ميان

فرقه هاي اسلامي و برانگيختن تعصب هاي فرقه اي مي كند، دشمن تراشي هاي كاذب از شيعه براي سني و از سني براي شيعه، تفرقه افكني ميان دولت هاي مسلمان و كوشش براي تشديد اختلافات و تبديل آن به دشمني ها و معارضه هاي لاينحل، استفاده از سازمان هاي اطلاعاتي و جاسوسي براي تزريق فساد و فحشاء ميان جوانان، همه و همه واكنش هاي سرآسيمه گون و آشفته در برابر حركت متين و گام هاي استوار امت اسلامي به سوي بيداري و عزت و آزادگي است.

امروز برخلاف سي سال پيش، رژيم صهيونيستي ديگر يك هيولاي شكست ناپذيري نيست؛ برخلاف دو دهه پيش، آمريكا و غرب تصميم گيران بي چون و چرا در خاورميانه نيستند؛ بر خلاف ده سال پيش فن آوري هسته اي و ديگر فن آوري هاي پيچيده براي ملت هاي مسلمان منطقه، دور از دسترس و افسانه گون به شمار نمي رود. امروز ملت فلسطين، قهرمان مقاومت است، ملت لبنان به تنهايي شكننده ي هيبت پوشالي رژيم صهيونيستي و فاتح جنگ 33 روزه است و ملت ايران پرچمدار و خط شكن حركت به سمت قله ها است.

امروز آمريكاي مستكبر، فرمانده خودخوانده ي منطقه ي اسلامي و پشتيبان اصلي رژيم صهيونيستي، در باتلاقي كه خود در افغانستان پديد آورده گرفتار است؛ در عراق با همه ي جنايت هايي كه به مردم آن كشور وارد كرده، در حال منزوي شدن است؛ در پاكستان مصيبت زده از هميشه منفورتر است. امروز جبهه ي ضداسلام كه دو قرن بر ملت ها و دولت هاي اسلامي تحكمي ظالمانه مي كرد و منابع آنان را به يغما مي برد، شاهد زوال نفوذ خود و ايستادگي دليرانه ي ملت هاي مسلمان در برابر خود است و در نقطه مقابل، حركت بيداري اسلامي در حال پيشروي و عمق يابي روزافزون است.

اين اوضاع اميدبخش و حامل بشارت، بايد ما ملت هاي مسلمان

را از سويي مطمئن تر از هميشه، به سوي آينده ي مطلوب به پيش براند و از سوي ديگر با درس ها و عبرت هاي خود، هشيارتر از هميشه نگهدارد. اين خطاب عمومي، بي گمان علماي ديني و رهبران سياسي و روشنفكران و جوانان را بيش از ديگران، متعهد مي سازد و از آنان مجاهدت و پيشگامي مطالبه مي كند.

قرآن كريم، رسا و زنده، ما را مخاطب مي سازد: «كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّ_هِ1». امت اسلامي در اين خطاب عزتمند، پديدآمده براي بشريت است. هدف از پيدايش اين امت، نجات بشر و خير بشر است.

وظيفه ي بزرگِ آن هم، فرمان دادن به نيكي و بازداشتن از بدي و ايمان راسخ به خداست. هيچ معروفي برتر از نجات ملت ها از چنگال قدرت اهريمني استكبار و هيچ منكري زشت تر از وابستگي و خدمت به مستكبران نيست. امروز كمك به ملت فلسطين و محاصره شوندگان غزه، همدردي و همراهي با ملت هاي افغانستان و پاكستان و عراق و كشمير، مجاهدت و مقاومت در برابر تعدي آمريكا و رژيم صهيونيستي، پاسداري از اتحاد مسلمانان و مبارزه با دست هاي آلوده و زبان هاي مزدوري كه به اين اتحاد ضربه مي زنند و گستردن بيداري و احساس تعهد و مسئوليت در ميان جوانان مسلمان در همه ي اقطار اسلامي، وظايف بزرگي است كه متوجه خواص امت است.

منظره ي شكوهمند حج، زمينه هاي مساعد براي انجام دادن اين وظايف را به ما نشان مي دهد و ما را به تلاش مضاعف و همت مضاعف فرا مي خواند. والسلام عليكم و رحمة الله

سيد علي حسيني خامنه اي

اول ذي الحجة الحرام 1431

هفدهم آبان 1389 1) سوره آل عمران، آيه 110

تقدير از ورزشكاران جانباز و معلول ايراني مسابقات پارالمپيك آسيايي گوانگ جو

تقدير از ورزشكاران جانباز و معلول ايراني

مسابقات پارالمپيك آسيايي گوانگ جو

«بسمه تعالي

از شما جوانان عزيز و باهمت متشكرم.

دل مردم را شاد و در ميدانهاي ورزشي آنان را سرافراز كرديد.

خداوند شما را سعادتمند و نيك عاقبت فرمايد.

سيدعلي خامنه اي» لازم به ذكر است كه مدال آوران و قهرمانان جانباز و معلول ايراني، طي نامه اي به رهبر انقلاب، كسب افتخار و 80 مدال خود را به ايشان تقديم كردند.

پيام تسليت در پي درگذشت هنرمند برجسته استاد علي اشرف والي

پيام تسليت در پي درگذشت هنرمند برجسته استاد علي اشرف والي «بسمه تعالي

درگذشت هنرمند مؤمن و اهل معني و اهل دل، جناب آقاي علي اشرف والي رحمةالله عليه را به آن خاندان محترم و به جامعه ي هنري كشور و به آشنايانِ باهنرِ آن مرحوم تسليت ميگويم؛ و رحمت و مغفرت الهي و علو درجات را براي آن مرد ِصالح كه نشانه هاي ايمان و تعهد را در مدت سي و پنجساله ي آشنائي با ايشان بارها مشاهده كرده ام، از خداوند متعال مسألت ميكنم.

سيدعلي خامنه اي

12/دي/1389»

پاسخ رهبر انقلاب به اقدام 13 نفر از نخبگان جوان در اهداي مدال هاي علمي

پاسخ رهبر انقلاب به اقدام 13 نفر از نخبگان جوان در اهداي مدال هاي علمي بسم الله الرحمن الرحيم

با سپاس از شما جوانان عزيز كه از جمله ي نور چشمان ملت بزرگ ايران و روشن كنندگان افقهاي آينده ي كشوريد، اين هديه ي ارزشمند را به آستان قدس حضرت اباالحسن علي بن موسي الرضا عليه آلاف السلام تقديم ميكنم.

توفيق الهي يارتان باد.

سيّدعلي خامنه اي

5/دي ماه/1389

پيام تسليت در پي درگذشت پدر شهيدان زين الدين

پيام تسليت در پي درگذشت پدر شهيدان زين الدين بسمه تعالي

درگذشت پدر شهيدان عالي مقام، مرحوم مغفور آقاي حاج عبدالرزاق زين الدين را به خاندان مكرم ايشان بويژه مادر فداكار آن شهيدان و نيز به دوستان و ارادتمندان و همرزمان آنان تسليت عرض ميكنم.

اين انسان آزاده و مومن، آزمونهاي گوناگون را با صبر و سرافرازي گذرانيده و اكنون كه به لقاءالله پيوسته است از پاداش جزيل الهي برخوردار است انشاءالله.

علو درجات آن مرحوم را از خداوند متعال مسألت ميكنم.

سيّدعلي خامنه اي

14/بهمن ماه/1389

پيام تسليت رهبر انقلاب در پي درگذشت آقاي بروجردي داماد حضرت امام خميني(ره)

پيام تسليت رهبر انقلاب در پي درگذشت آقاي بروجردي داماد حضرت امام خميني(ره) بسم الله الرحمن الرحيم

با تأسف فراوان اطلاع يافتيم كه داماد گرامي حضرت امام خميني، جناب آقاي محمود بروجردي رحمة الله عليهما پس از دوران بيماري جانكاه و طولاني، دار فاني را وداع گفته اند. درگذشت اين شخصيت فرزانه و محترم را به همسر فاضل و مكرّم و آقازادگان معزز ايشان و به بيت شريف امام بزرگوار تسليت ميگويم و رحمت و غفران الهي را براي ايشان مسألت ميكنم.

سيّد علي خامنه اي

7/اسفند ماه/1389

پيام تسليت درپي درگذشت عالِم فرزانه مرحوم آقاي دكتر ابوالقاسم گرجي

پيام تسليت درپي درگذشت عالِم فرزانه مرحوم آقاي دكتر ابوالقاسم گرجي بسم الله الرحمن الرحيم

درگذشت عالِم فرزانه مرحوم آقاي دكتر ابوالقاسم گرجي رحمة الله عليه را به خاندان محترم و جامعه ي علمي كشور و دوستان و شاگردان و علاقمندان به ايشان تسليت عرض مي كنم. آن مرحوم در طول ساليان دراز خدمات علمي شايسته اي را در دانشگاههاي كشور و نيز در بنياد دائرة المعارف اسلامي كه خود عضو هيأت امناء آن بودند، به انجام رساندند. از خداوند متعال رحمت و غفران الهي را براي ايشان مسئلت مي كنم.

سيّدعلي خامنه اي

10/اسفند/1389

پيام تسليت در پي درگذشت والد مكرّم مرحوم آيت الله آقاي سيّدمحمّدعلي حكيم

پيام تسليت در پي درگذشت والد مكرّم مرحوم آيت الله آقاي سيّدمحمّدعلي حكيم بسم الله الرحمن الرحيم

جناب مستطاب آيت الله آقاي حاج سيّدمحمّدسعيد حكيم دامت بركاته

درگذشت والد مكرّم مرحوم آيت الله آقاي سيّدمحمّدعلي حكيم را به جنابعالي تسليت مي گويم.

از خداوند متعال علوّ درجات آن مرحوم و مزيد توفيقات جنابعالي را خواستارم.

سيّدعلي خامنه اي

10/اسفند/1389

پيام تسليت درپي درگذشت آيت الله حاج سيد حسن فقيه امامي (ره)

بسم الله الرحمن الرحيم

رحلت عالم فقيد و بزرگوار مرحوم آيت الله آقاي حاج آقا حسن امامي رحمة الله عليه را به مردم عزيز و مؤمن اصفهان خصوصاً حوزه ي علميه و علماي اعلام و ارادتمندان آن مرحوم و بالأخص به خاندان و آقازادگان مكرم ايشان تسليت ميگويم. در مدت بيش از پنجاه سال دوستي و رفاقت با اين عالم بزرگوار، وفاداري و صداقت و دعاي دلسوزانه ي ايشان براي اين جانب سرمايه ئي مغتنم بود. خداوند روح ايشان را با اجداد طاهرينشان محشور فرمايد و مشمول غفران و رحمت خود نمايد.

سيدعلي خامنه اي

18 اسفندماه 1389

پيامها در سال 1390

پيام نوروزى به مناسبت آغاز سال 1390 / «سال جهاد اقتصادي»

پيام نوروزى به مناسبت آغاز سال 1390 / «سال جهاد اقتصادي» بسم الله الرّحمن الرّحيم يا مقلّب القلوب و الأبصار، يا مدبّر اللّيل و النّهار، يا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا الي احسن الحال. عيد سعيد نوروز و فرا رسيدن بهار و سال نو را به همه ي هم ميهنان عزيزمان در سراسر كشور و همچنين به همه ي ايرانياني كه در كشورهاي ديگر، در سراسر جهان ساكن هستند و همچنين به ملتهاي ديگري كه براي نوروز ارزش و احترام قائل هستند، تبريك عرض ميكنم. بخصوص تبريك ميگويم به افراد و خانواده هائي كه در خدمت كشور، در خدمت انقلاب و در خدمت نظام قرار دارند؛ خانواده ي شهيدان عزيز، جانبازان و خانواده هاي آنها، خانواده ي مأموراني كه در اين روزها كه همه در خانه هاي خود مجتمعند، آنها سر كارهاي حساس و مهم خود حضور دارند و از حضور در خانواده هاي خود محرومند. اميدوارم به فضل و رحمت الهي ان شاءالله ملت ايران سال شاد و سرشار از بركت و نعمت را در پيش داشته باشند و در همه ي ميدانها موفق و سربلند و پيروز باشند.

البته حوادث تلخي

كه در برخي از كشورها نسبت به مردم انجام ميگيرد _ در بحرين نسبت به مردم عزيز آنجا، در يمن، در ليبي _ عيد را بر ما گوارا نميكند و مانع از اين است كه انسان شادي عيد را بتمامه احساس كند. اميدواريم خداوند متعال براي اين ملتها _ ملت بحرين، ملت يمن، ملت ليبي _ فرج عاجلي برساند و دشمنان ملتها را با عقوبت خود مجازات كند.

عيد نشانه ي حركت طبيعي انسان در طول سال و ماه و روز و شب است و چون اين حركت بايد به سمت كمال و تعالي باشد، هر عيدي يك مقطعي است براي اينكه انسان بتواند يك مرحله ي جديدي را آغاز كند. ما ملت ايران به توفيق الهي و به فضل پروردگار در سال 89 توانستيم كارهاي بزرگي را انجام دهيم. ما سال 89 را به نام «سال همت مضاعف و كار مضاعف» نامگذاري كرديم. خوشبختانه در سرتاسر سال، اين شعار تحقق عملي پيدا كرد. ميتوانم ادعا كنم كه يكي از شعارهائي كه در طول اين سالها بيشترين بهره را از توجه مردم و مسئولان و عمل آنها و انطباق وضعيت كشور با خود دارا بود و برد، همين شعار «همت مضاعف و كار مضاعف» بود، كه واقعاً ملت و دولت خوشبختانه در اين كار، در اين حركت ساليانه، همت مضاعف و كار مضاعف را نشان دادند. ما در زمينه هاي اقتصادي، در زمينه هاي سياسي، در زمينه ي حضور عظيم و پرشكوه مردم در عرصه هاي مختلف سياسي و انقلابي، در عرصه ي علم و فناوري و در عرصه ي سياست خارجي، در بخشهاي مختلف، خوشبختانه كارهاي بزرگي را شاهد بوديم كه هم مسئولين

كشور، قوه ي مجريه، قوه ي مقننه و قوه ي قضائيه انجام دادند؛ بخصوص قوه ي مجريه در اين دورانِ يكساله كارهاي بزرگي را انجام دادند كه از جمله ي آنها همين مسئله ي حساس و بزرگ هدفمندي يارانه ها ست، كه اين كار بزرگ را شروع كردند و اميدواريم ان شاءالله با موفقيت كامل اين كار به انجام برسد.

آنچه كه من از مجموع احساس ميكنم، اين است كه كشور ما بحمدالله در جاده ي پيشرفت و تعالي حركت خوبي را آغاز كرده است. البته اين حركت كه روز به روز هم شتاب بيشتري گرفته است، ناشي از زحمات و تلاشهاي مسئولان و ملت در طول ساليان متمادي است؛ اما خوشبختانه اين حركت هرچه گذشته است، شتاب بيشتري پيدا كرده است. مثلاً در عرصه ي توليد علم، طبق آمارهائي كه مراكز متخصص جهاني و مراكز بين المللي اعلام ميكنند، مشاركت كشور ما در پيشرفت علمي و توليد علم در دنيا بيش از يازده درصد است؛ در حالي كه ما يك درصد مردم دنيا هستيم و كشوري كه بعد از ما در اين منطقه بيشترين نصيب را داشته است، كمتر از شش درصد پيشرفت داشته است. بنابراين پيشرفت كشور در عرصه هاي مختلف بحمدالله خيلي خوب بوده است. اين حركت شتاب آلود و همراه با جديت و همت، ان شاءالله بايستي ادامه پيدا كند.

آنچه كه در عرصه ي مجموعه ي مسائل كشور انسان مشاهده ميكند، كه در سال 90 بايد ما آن را وجهه ي همت خودمان قرار بدهيم، اين است كه از جمله ي اساسي ترين كارهاي دشمنان ملت ما و كشور ما در مقابله ي با كشور ما، مسائل اقتصادي است. البته در عرصه ي فرهنگي هم فعالند، در عرصه ي سياسي هم فعالند، در عرصه ي انحصارات

علمي هم فعالند، اما در عرصه ي اقتصادي فعاليت بسيار زيادي دارند. همين تحريمهائي كه دشمنان ملت ايران زمينه سازي كردند يا آن را بر عليه ملت ايران اعمال كردند، به قصد اين بود كه يك ضربه اي بر پيشرفت كشور ما وارد كنند و آن را از اين حركت شتابنده باز بدارند. البته خواسته ي آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحريمها آن نتيجه اي را كه انتظار داشتند، بگيرند و تدابير مسئولان و همراهي ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال ميكنند. لذا اين سال جاري را كه از اين لحظه آغاز ميشود، ما بايستي متوجه كنيم به اساسي ترين مسائل كشور، و محور همه ي اينها به نظر من مسائل اقتصادي است. لذا من اين سال را «سال جهاد اقتصادي» نامگذاري ميكنم و از مسئولان كشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخشهاي ديگري كه مربوط به مسائل اقتصادي ميشوند و همچنين از ملت عزيزمان انتظار دارم كه در عرصه ي اقتصادي با حركتِ جهادگونه كار كنند، مجاهدت كنند. حركت طبيعي كافي نيست؛ بايد در اين ميدان، حركت جهشي و مجاهدانه داشته باشيم.

توجه داريد كه ما الان در اين ساعت داريم وارد سومين سال دهه ي پيشرفت و عدالت ميشويم. البته هم در زمينه ي پيشرفت و هم تا حدود زيادي در زمينه ي عدالت كارهاي خوبي انجام گرفته است، ليكن حركت ما بايد به نحوي باشد كه بتوانيم اين دهه را به معناي حقيقي كلمه مظهر پيشرفت و مظهر استقرار عدالت در كشورمان قرار بدهيم. خوشبختانه با اين حركتي كه در دنياي اسلام به وجود آمده است، انسان احساس ميكند كه اين دهه به توفيق پروردگار براي منطقه هم

دهه ي پيشرفت و دهه ي عدالت خواهد بود.

اميدواريم خداوند متعال شما ملت عزيز را، شما مسئولان عزيز را، شما جوانان مؤمن و خوش روحيه و فعال و بااستعداد را مشمول لطف خود و مشمول ادعيه ي زاكيه ي حضرت بقية الله (ارواحنا فداه) قرار بدهد. ياد شهداي عزيزمان را، ياد امام بزرگوار را گرامي ميداريم و اميدواريم خداوند به بركت ارواح طيبه ي اين بزرگواران ملت ايران را مشمول رحمت و فضل و بركت و رضوان و غفران خود قرار دهد. والسّلام عليكم و رحمةالله و بركاته

پيام تسليت درپي درگذشت آيت الله حاج شيخ محمد صادقي تهراني

پيام تسليت درپي درگذشت آيت الله حاج شيخ محمد صادقي تهراني بسمه تعالي

جناب آقاي مهدي مصطفوي(دامت توفيقاته)

درگذشت عالم متفكر و بزرگوار مرحوم آيت الله آقاي حاج شيخ محمد صادقي تهراني را كه عمري به تلاش علمي و قرآني گذرانيدند و آثار فراواني از خود به يادگار گذاشتند، به جنابعالي و ديگر بازماندگان محترم ايشان تسليت عرض مي كنم و از خداوند پاداش نيك و مغفرت و رحمت واسعه براي آن مرحوم مسألت مي نمايم.

والسلام عليكم و رحمة الله

سيد علي خامنه اي

6 فروردين 1390

پيام تسليت رهبر انقلاب درپي درگذشت امام جمعه تفت

پيام تسليت رهبر انقلاب درپي درگذشت امام جمعه تفت بسمه تعالي

جناب حجت الاسلام و والمسلمين صدوقي امام جمعه ي محترم يزد

درگذشت عالم پارسا و پرهيزگار حاج شيخ جواد حسنعلي امام جمعه ي خدوم و انقلابي را به عموم مردم مومن و عزيز تفت و به جامعه ي علمي يزد وبه همه ي ارادتمندان آن روحاني بزرگوار و مخصوصا به خاندان محترم و بازماندگان آن مرحوم تسليت عرض مي كنم و علو درجات ملكوتي ايشان را از خداوند متعال مسالت مي نمايم.

سيد علي خامنه اي

6 فروردين 1390

پيام تقدير از خدمات علمي و قرآني سركار حاجيه خانم همايوني

پيام تقدير از خدمات علمي و قرآني سركار حاجيه خانم همايوني بسم الله الرحمن الرحيم

سركار حاجيه خانم همايوني جزو مفاخر جامعه ي زنان ايران اسلامي است. حضور تحصيلكردگان معارف ديني و قرآني در حد ايشان نشان دهنده ي آمادگي و استعداد زن ايراني براي پيمودن مدارج عاليه علم و معرفت ديني است.

بانوي بزرگوار استاد ايشان مرحومه سركار حاجيه خانم امين در عصر خود آيتي از استعداد و استقامت و ظرفيت هاي بالاي ذهني زنان تحصيلكرده ديني ما بوده است. رحمت خداوند بر ايشان باد. اكنون نيز ادامه ي كار آن بانوي بزرگوار بوسيله سركار حاجيه خانم همايوني مايه ي خرسندي است و اميد است با حضور ايشان به نحو شايسته و كامل در گسترش معارف اسلامي ميان بانوان استفاده شود.

سلامتي و طول عمر ايشان را از خداوند متعال مسئلت مي نمايم.

سيدعلي خامنه اي

19/فروردين/1390

نامه رهبر انقلاب خطاب به حجت الاسلام مصلحی وزیر اطلاعات

بسم الله الرحمن الرحیم

حجة الاسلام جناب آقای مصلحی دام توفیقه

وزیر محترم اطلاعات

استحکام و انسجام و روزآمدبودن دستگاه اطلاعاتی کشور یکی از پایه های مهم اقتدار نظام اسلامی است، لذا از شما میخواهم بیش از پیش در انجام مأموریتهای مهم داخلی و خارجی وزارت اطلاعات اهتمام به خرج داده و با سرمایه ی عظیمی که آن وزارتخانه از نیروی انسانی توانمند و انقلابی و متدین و فن آوریهای روز برخوردار است و با حمایت دولت خدمتگزار و همکاری سایر نهادهای اطلاعاتی اجازه ندهید کوچکترین فترت و سستی در انجام وظائف قانونی آن دستگاه مهم پیش آید. برای شما و معاونان و مدیران محترم و همه ی فرزندان عزیز انقلابی ام در وزارت اطلاعات دعا میکنم. موفق و مؤید باشید.

سیدعلی خامنه ای

30/فروردین/1390

پیام به همایش بین المللی مبارزه جهانی با تروریسم

بسم الله الرحمن الرحیم

میهمانان گرامی، حضار محترم! از شما که برای بررسی یکی از پدیده های مصیبت بار کنونی بشر یعنی تروریسم گرد آمده اید تشکر می کنم و به شما خوش آمد می گویم. این بررسی ها که بی شک باید ادامه یافته و به عزمی آگاهانه و تلاشی صادقانه در جامعه ی جهانی منتهی شود، خواهد توانست گامی اساسی در مهار تروریسم و نجات بشر از این پدیده ی دردناک باشد انشاءالله. ما با اعتماد به هدایت و کمک الهی، امیدوارانه این کار را پی می گیریم و با همراهی همه ی دلسوزان صادق و احساس کنندگان مسئولیت به پیش خواهیم رفت.

تروریسم پدیده ای تازه و محصول دوران های اخیر نیست، ولی پیدایش سلاح های هولناک و آسان شدن کشتارهای جمعی و فاجعه بار، این پدیده ی زشت را صدها برابر مهیب تر و خطرناک تر کرده است.

نکته ی مهم و تکان دهنده ی دیگر، محاسبات شیطانی قدرت های مسلّطی است که بهره برداری از تروریسم را به مثابه ی ابزاری برای رسیدن به هدف های نامشروع، وارد

چرخه ی سیاست ها و برنامه ریزی های خود کرده اند.

حافظه ی تاریخی ملت های منطقه ی ما هرگز فراموش نخواهد کرد که دولت های استعمارگر چگونه برای غصب فلسطین و فراری دادن ملت مظلوم آن از خانه و کاشانه ی خود، گروه های تروریستی جرّاری مانند آژانس بین المللی صهیونیزم و بیش از ده گروه مشابه دیگر را سازماندهی کردند و فاجعه ی دیریاسین و نظائر آن را پدید آوردند.

رژیم صهیونیستی از آغاز پیدایش خود تا امروز نیز علناً به رفتارهای تروریستی در درون و بیرون فلسطین ادامه داده و بیشرمانه آنها را اعلام هم کرده است. سردمداران قبلی و کنونی رژیم صهیونیستی، آشکارا به تاریخ تروریستیِ خود و حتی در مواردی به شرکت خود در عملیات ترور، افتخار می کنند.

نمونه ی دیگر، رژیم ایالات متحده ی امریکا است که در چند دهه ی اخیر، سیاهه ی بالابلندی از رفتارهای تروریستی و نیز پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از تروریست های سازمان یافته در کشورهای این منطقه، پدید آورده است. حملات مرگبار هواپیماهای بدون سرنشین به خانوارهای بی دفاع در روستاها و مناطق محروم در افغانستان و پاکستان که بارها جشن عروسی آنها را به عزا مبدّل کرده است، جنایات بلک واتر در عراق و کشتار شهروندان و نخبگان عراقی، کمک به گروه های بمب گذار در ایران و عراق و پاکستان، ترور دانشمندان هسته ای در ایران با همکاری موساد، سرنگون کردن هواپیمای مسافری ایران در خلیج فارس و کشتن حدود سیصد کودک و مرد و زن مسافر و ... گوشه هایی از این سیاهه ی ننگین و فراموش نشدنی است.

امریکا و انگلیس و برخی دولت های غربی دیگر، با پرونده ی سیاه و محکوم کننده ی خود در رفتارهای تروریستی، داعیه ی مبارزه با تروریسم را نیز به ادعاهای گزاف خود افزوده اند. تروریست هایی که در

دهه ی 1360 هزاران نفر را بی رحمانه به خاک و خون کشیدند و از جمله در یک حادثه 72 نفر از نخبگان علمی و سیاسی و مسئولان بلند پایه ی کشور، و در حادثه ای دیگر، رئیس جمهور و نخست وزیر کشورمان را به شهادت رساندند، اکنون در حمایت دولت ها و دولتمردان اروپایی و زیر حمایت آنان زندگی می کنند.

با چنین رفتارهایی، ادعای مبارزه با تروریسم، بسی وقاحت آمیز است.

امریکا و دولت های اروپایی دنباله رو آن، در همین حال، گروه های مبارز فلسطینی را که به مبارزه ای مظلومانه برای نجات سرزمین خود مشغولند، تروریست می نامند. این تعریف اغواگر از تروریسم، یکی از پایه های اصلیِ مشکل تروریسم در جهان کنونی است.

در نظر سردمداران نظام سلطه، تروریسم عبارت است از هرآنچه منافع نامشروع آنان را تهدید کند. آنان مبارزانی را که از حق مشروع خود در مقابله با اشغالگر و مداخله گر استفاده می کنند، تروریست می دانند ولی هسته های خبیث و مزدور خود را که بلای جان و امنیت مردم بی گناه اند، تروریست نمی شناسند.

یکی از کارهای اساسی نشست کنونی شما می تواند تعریف روشن و دقیق از تروریسم باشد.

ما با تکیه بر تعالیم اسلام که کرامت انسانی یکی از سرلوحه های آن است و کشتن یک انسان بی گناه در آن به مثابه ی قتل همه ی انسان ها به شمار می رود، و به عنوان ملتی که در سه دهه ی گذشته متحمل خسارت های سنگین از تروریسم خشن شده است، مبارزه با این پدیده شیطانی را تکلیفی تخلف ناپذیر برای خود می دانیم و تلاش در راه این مبارزه ی بزرگ را با قدرت ادامه خواهیم داد بحول الله و قوته.

والسلام علیکم و علی عبادالله العالمین

سیدعلی خامنه ای

3/تیرماه/1390

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام صدوقی امام جمعه ی یزد

بسم الله الرحمن الرحیم

با تأسف و تأثر اطلاع یافتیم که جناب حجة الاسلام آقای

حاج شیخ محمدعلی صدوقی امام جمعه ی یزد و نماینده ی اینجانب در آن استان دار فانی را وداع گفته و یاران و کسان خود را داغدار ساخته است. رحمت و رضوان الهی بر او باد.

ایشان در منصب امامت جمعه فعالیت های فراوان و شایان تقدیر داشته و خدمات ارزشمندی به مردم مؤمن و انقلابی آن استان تقدیم نموده است و انشاءالله مایه ی جلب رحمت پروردگار به روان ایشان خواهد بود.

اینجانب این مصیبت را به خانواده و بازماندگان آن مرحوم و نیز به جامعه ی روحانیت یزد و عموم مردم با ایمان و وفادار آن سامان تسلیت عرض می کنم و برای خاندان گرامی صدوقی و دیگر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسألت می کنم و به روح شهید آیت الله صدوقی که این روزها مصادف با سالگرد شهادت ایشان است درود می فرستم.

سیدعلی خامنه ای

11/تیرماه/1390

پیام تبریک به مناسبت قهرمانی تیم ملی وزنه برداری جوانان در دنیا

بسم الله الرحمن الرحیم

از وزنه برداران غیور جوان که قهرمان جهان شدند و مردم عزیز کشورمان را خوشحال کردند، صمیمانه تشکر میکنم.

سید علی خامنه ای

16 تیرماه 1390

پیام تسلیت در پی درگذشت مادر شهیدان جهان آرا

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت بانوی صبور، مادر شهیدان جهان آرای عزیز را به روح مطهر آن شهیدان و به همه ی بازماندگان و همرزمان ایشان بویژه پدر بزرگوار شهیدان تسلیت می گویم، و امیدوارم روح مطهر این بانوی بزرگوار در کنار ارواح طیبه ی فرزندان عزیز خود مشمول رحمت و مغفرت و رضوان الهی باشد.

سیدعلی خامنه ای

20/شهریور/1390

پیام قدردانی به مناسبت قهرمانی تیم ملی والیبال جمهوری اسلامی ایران در آسیا

بسم الله الرحمن الرحیم

از اینکه ملّت ایران را خوشحال کردید، متشکرم.

سیّدعلی خامنه ای

٧/مهر/١٣٩٠

پیام به بیستمین اجلاس سراسری نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

انسان، به سرشت و طبیعت خود، مشتاق و نیازمندِ نیایش و خشوع در برابر خداوند است که آفریننده ی همه ی نیکیها و زیبائیها است؛ و نماز، برآورنده ی این نیاز است. ادیان الهی با تشریع نماز، کام تشنه ی فطرت انسان را سیراب میکنند و او را از سرگشتگی و گمراهی در فرو نشاندن این عطش طبیعی نجات می بخشند. تکرار نماز در هر روز و شب، فرصت و نعمتی است که آدمی را از غرقه شدن در غفلت میرهاند؛ به او مجال حضور دلْ آگاهانه در برابر خدا می بخشد؛ جان او را صیقل میدهد و گوهر باطن او را درخشان می سازد.

ذِکر و نماز و نیایش آنگاه که با سامان زندگی اجتماعی درهم می آمیزد معجزه ی اسلام را در آرایش منظومه ی احکام عبادیِ آن آشکار میسازد. مسجد، مظهری از این درهم آمیختگی است. نماز در مسجد و با جماعت مؤمنان، همگانی نشستن بر گِردِ سفره ی میهمانی خداوند است، و این خود، بارِشِ رحمت الهی را انبوه تر و دل نشین تر می سازد.

به برکت نماز، فضای مسجد نورانی و عطرآگین میگردد و سخن حق و آموزش دین و اخلاق و سیاست در آن بیش از هر جای دیگر بر دل و جان می نشیند و به زندگی فرد و جامعه، سمت و سوی خدائی میدهد.

مسجد را با این نگاه باید نگریست. روح مسجد، کالبد زندگی را پرنشاط و پرانگیزه میسازد. در هر جا سامان زندگی است، مسجد، مرکز و کانون اصلی است. در بنای شهر و روستا، در مدرسه و دانشگاه، در مراکز جمعیتی از بازارهای کسب و کار تا فرودگاهها و جاده ها

و پایانه های سفری و تا آسایشگاهها و بیمارستانها و بوستانها و گردشگاهها، در همه و همه باید مسجد را همچون قطب و محور بنا نهاد.

مسجد در همه جا باید پاکیزه، زیبا و آرامبخش باشد. مدیریت محتوایی و معنویِ مسجد که بر دوش روحانی مسجد است باید خردمندانه و مسئولانه، و حتی عاشقانه باشد. حوزه های علمیه برای آماده سازی روحانیانی در این طراز، وظیفه ئی ذاتی و طبیعی دارند.

اگر مسجد، کیفیت شایسته ی خود را بیابد، هزینه های مادی و معنوی بسیاری از دوش جامعه و مردم و مسئولان برداشته خواهد شد.

به امید آن روز، و با سلام بر حضرت بقیة الله اروحنا فداه.

والسلام علیکم و رحمة الله

سید علی خامنه ای

19/ مهر/1390

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام والمسلمین عمید زنجانی

بسمه تعالی

با تأسف خبر درگذشت عالم فرزانه جناب حجة الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ عباسعلی عمید زنجانی رحمة الله علیه را دریافت کردم. ایشان از دانشوران موفق و پرتلاشی بودند که تألیفات و افاضات باارزش و عالمانه ئی از خود باقی گذاشته و منشأ خدمات فکری در دانشگاه و در میان نخبگان و عموم مردم بوده اند. اینجانب درگذشت این روحانی بزرگوار را به همسر محترمه و فرزندان گرامی و دیگر بازماندگان و بیت مرحوم آیةالله مرعشی نجفی رضوان الله علیه و به شاگردان و ارادتمندان ایشان تسلیت میگویم و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسألت میکنم.

سید علی خامنه ای

1390/8/9

پیام به کنگره ی عظیم حج

بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم

الحمد للَّه ربّ العالمین و صلوات اللَّه و تحیّاته علی سیّد الأنام محمّد المصطفی و ءاله الطّیّبین و صحبه المنتجبین.

اکنون بهار حج، با طراوت و صفای معنوی و شکوه و حشمت خداداد، فرا رسیده و دلهای مؤمن و مشتاق را پروانه وار بر گرد کعبه ی توحید و وحدت، به پرواز درآورده است. مکه و منا و مشعر و عرفات، منزلگاه انسانهای خوشبختی است که به ندای: «و اذّن فی النّاس بالحجّ ...».(1) پاسخ گفته و به حضور در میهمانی خدای غفور و کریم سرافراز گشته اند. اینجا همان خانه ی مبارک و کانون هدایتی است که آیاتٍ بیّنات الهی از آن ساطع و چتر امان برفراز سر همگان در آن گسترده است.

دل را در زمزم صفا و ذکر و خشوع شستشو دهید؛ چشم باطن را به آیات روشن حضرت حق بگشائید؛ به اخلاص و تسلیم، که نشانه ی عبودیت حقیقی است، روی آورید؛ خاطره ی آن پدری را که با طوع و تسلیم، اسماعیلش را به قربانگاه برد، بارها و بارها در دل زنده کنید؛

و بدینگونه راه روشن و آشکاری را که برای رسیدن به دوستی ربّ جلیل در برابر ما گشوده است، بشناسید و قدم نهادن در آن را به همّت مؤمنانه و نیت صادقانه ی خود بسپارید.

مقام ابراهیم یکی از همان آیات بیّنات است. جای پای ابراهیم (علیه السّلام) در کنار کعبه ی شریف، تنها نمادی از مقام ابراهیم است. مقام ابراهیم، مقام اخلاص و گذشت و ایثار اوست؛ مقام ایستادگی او در برابر خواست نفسانی و عواطف پدرانه و نیز در برابر سیطره ی کفر و شرک و سلطه ی نمرود زمانه است.

این هر دو راه نجات، هم اکنون در برابر یکایک ما آحاد امت اسلامی گشوده است. همت و شجاعت و عزم راسخِ هریک از ما میتواند ما را روانه به سوی همان هدفهائی سازد که پیام آوران رسالت الهی، از آدم تا خاتم، بشر را به سوی آن فراخوانده و وعده ی عزت و سعادت در دنیا وآخرت را به رهپویان آن داده اند.

در این محضر عظیمِ امت اسلامی، شایسته است که حج گزاران به مهمترین مسائل جهان اسلام بپردازند. اکنون در رأس همه ی این مسائل، قیام و انقلاب در برخی کشورهای مهم اسلامی است. در میانه ی حجّ سال گذشته و حج امسال، حوادثی در دنیای اسلام پدید آمده است که میتواند سرنوشت امت اسلامی را دگرگون ساخته و آینده ای درخشان و سرشار از عزت و پیشرفت مادی و معنوی را نوید دهد. در مصر و تونس و لیبی طاغوتهای دیکتاتور و فاسد و وابسته، از سریر قدرت سرنگون شده اند و در برخی کشورهای دیگر، امواج پرخروش قیام مردمی، کاخهای زر و زور را به ویرانی و نابودی تهدید میکند.

این

صفحه ی تازه گشوده از تاریخ امت ما، حقایقی را آشکار میسازد که همه از آیات بینات الهی است و به ما درسهای حیاتبخش میدهد. این حقایق باید در همه ی محاسبات ملتهای مسلمان به کار گرفته شود.

نخست آنکه اکنون از دل ملتهائی که دهها سال در سیطره ی سیاسی بیگانگان بوده اند، نسل جوانی سر برآورده است که با اعتماد به نفسِ تحسین برانگیز به استقبال خطر رفته و به رویاروئی با قدرتهای مسلّط برخاسته و همت به دگرگون سازیِ وضعیت گماشته است.

دیگر آنکه به رغم تسلط و تلاش حاکمان سکولار و تلاشهای پیدا و پنهان آنان برای دین زدائی در این کشورها، اسلام، با نفوذ و حضوری نمایان و پرشکوه، هدایتگر دلها و زبانها گشته و چون چشمه ای جوشان در گفتار و کردار توده های میلیونی، به اجتماعات و رفتارهای آنان طراوت و حیات بخشیده است. مأذنه ها و مصلاّها و تکبیرها و شعارهای اسلامی، نشانه ی آشکاری از این حقیقت، و انتخابات اخیر تونس برهان قاطعی بر این مدعا است. بی گمان انتخابات آزاد در هر کشور اسلامی دیگر هم نتیجه ای جز آنچه در تونس پیش آمد، نخواهد داشت.

دیگر آنکه در حوادث این یک سال، به همه نشان داده شد که خداوند عزیز و قدیر، در عزم و اراده ی ملتها آنچنان قدرتی تعبیه کرده است که هیچ قدرت دیگر را یارای مقاومت در برابر آن نیست. ملتها با این نیروی خداداد قادرند سرنوشت خویش را تغییر دهند و نصرت الهی را نصیب خود سازند.

دیگر آنکه دولتهای مستکبر و در رأس آنان امریکا، که در طول دهها سال با ترفندهای سیاسی و امنیتی، دولتهای منطقه را سر به فرمان

خود ساخته و به پندار خود، جاده ی بی مانعی برای سیطره ی روزافزون اقتصادی و فرهنگی و سیاسی بر این بخش حساس جهان پدید آورده بودند، اکنون نخستین آماج بیزاری و نفرت ملتهای این منطقه اند. اطمینان باید داشت که نظامهای برآمده از این انقلابها هرگز به نامعادله ی خفتبار پیشین تن نخواهند داد و جغرافیای سیاسی این منطقه به دست ملتها و در جهت عزت و استقلال کامل آنان رقم خواهد خورد.

دیگر آنکه طبیعت مزوّر و منافقِ قدرتهای غربی برای مردم این کشورها آشکار شد. در مصر و تونس و لیبی - هرکدام به نوعی - آمریکا و اروپا تا توانستند، در نگهداری از مهره های خود کوشیدند و هنگامی که عزم ملتها برخواست آنان فائق آمد، به روی مردم پیروز لبخند مزورانه ی دوستی زدند.

حقایق گرانبها و آیات بینات الهی در حوادث یک سال اخیر در این منطقه بیش از اینها است و برای اهل تدبر، دیدن و شناختن آن دشوار نیست. لیکن با این همه، امروز همه ی امت اسلامی و بویژه ملتهای به پاخاسته، نیازمند دو عنصر اساسی اند:

نخست: تداوم ایستادگی و پرهیز شدید از سست شدن عزم راسخ. فرمان الهی به پیامبر اعظم (صلّی اللَّه علیه و ءاله و سلّم) در قرآن چنین است: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لاتطغوا»(2) و «فلذلک فادع و استقم کما امرت»، (3) و نیز از زبان حضرت موسی (علیه السّلام) : «و قال موسی لقومه استعینوا باللَّه و اصبروا انّ الارض للَّه یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین».(4)

مصداق بزرگ تقوا در این دوره برای ملتهای به پاخاسته آن است که حرکت مبارک خود را متوقف نسازند

و خود را سرگرم دستاوردهای این مقطع نکنند. این است بخش مهم از تقوائی که دارندگان آن، به وعده ی «عاقبتِ نیک» سرافراز گشته اند.

دوم: هشیاری در برابر حیله های مستکبران بین المللی و قدرتهائی که از این قیامها و انقلابها لطمه دیده اند. آنها بیکار نمیمانند و با همه ی توان سیاسی و امنیتی و مالی، برای برقراریِ دوباره ی نفوذ و قدرت خود در این کشورها، به میدان می آیند. ابزار آنان، تطمیع و تهدید و فریب است. تجربه ها نشان داده است که درمیان خواص، هستند کسانی که این ابزارها در آنان کارگر میشود و ترس و طمع و غفلت، آنان را دانسته یا ندانسته به خدمت دشمن درمی آورد. چشم بیدار جوانان و روشنفکران و عالمان دینی باید بدقت مراقبت کند.

مهمترین خطر، دخالت و تأثیرگذاریِ جبهه ی کفر و استکبار در ساخت نظام جدید سیاسی در این کشورها است. آنان همه ی کوشش خود را به کار خواهند برد تا نظامهای جدید، هویت اسلامی و مردمی نیابد. همه ی دلسوزان در این کشورها و همه ی آنان که به عزت و کرامت و پیشرفت کشور خود دلبسته اند، باید تلاش کنند تا اسلامیت و مردمی بودن نظام نوین، به تمام و کمال تأمین شود. نقش قانون اساسی ها در این میان، برجسته است. اتحاد ملی و به رسمیت شناختنِ دگرسانی های مذهبی، قبیله ای و نژادی، شرط پیروزی های آینده است.

ملتهای شجاع و به پاخاسته در مصر و تونس و لیبی و دیگر ملتهای بیدار و مبارز بدانند، نجات آنان از ظلم و کید آمریکا و دیگر مستکبران غربی، تنها و تنها در آن است که تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار شود. مسلمانان برای اینکه

بتوانند مسائل خود را به صورت جدّی با جهانخواران حل کنند، باید خود را به مرز قدرت بزرگ جهانی برسانند؛ و این جز با همکاری و همدلی و اتحاد کشورهای اسلامی به دست نخواهد آمد. این، وصیت فراموش نشدنی امام خمینی عظیم است. آمریکا و ناتو به بهانه ی قذافیِ خبیث و دیکتاتور، ماهها بر سر لیبی و مردم آن آتش ریختند. و قذافی همان کسی بود که پیش از قیام شجاعانه ی ملت لیبی، درشمار دوستان نزدیک آنان به شمار میرفت؛ او را در آغوش میگرفتند، با دست او از ثروت لیبی میدزدیدند و برای خام کردن او، دستش را میفشردند یا میبوسیدند. پس از قیام مردم، همین او را بهانه کردند و تمام زیرساختهای لیبی را به ویرانی کشاندند. کدام دولت توانست از فاجعه ی کشتار مردم و ویرانی کشور لیبی به دست ناتو جلوگیری کند؟ تا چنگ و دندان قدرتهای خونخوار و وحشی غربی شکسته نشود، همیشه چنین خطرهائی برای کشورهای اسلامی متصور است و نجات از آن، جز با تشکیل قطب قدرتمند جهان اسلام میسر نیست.

غرب و آمریکا و صهیونیزم، امروز از همیشه ضعیف ترند. گرفتاریهای اقتصادی، ناکامی های پی درپی در افغانستان و عراق، اعتراضهای عمیق مردمی در آمریکا و دیگر کشورهای غربی - که دامنه ی آن روزبه روز گسترده تر شده است - مبارزات و جانفشانی های مردم فلسطین و لبنان، قیامهای دلیرانه ی مردم در یمن و بحرین و برخی دیگر از کشورهای زیر نفوذ آمریکا، همه و همه حامل بشارتهای بزرگی برای امت اسلامی و بویژه کشورهای انقلابی جدید است. مردان و زنان مؤمن در سراسر جهان اسلام و بویژه در مصر و تونس و لیبی، از

این فرصت برای تشکیل قدرت بین الملل اسلامی، بیشترین بهره را ببرند. خواص و پیشروان نهضتها به خدای بزرگ توکل و به وعده ی نصرت او اعتماد کنند و صفحه ی تازه گشوده ی تاریخ امت اسلامی را با افتخارات ماندگار خود، که مایه ی رضای الهی و زمینه ساز نصرت اوست، مزین سازند.

والسّلام علی عباد اللَّه الصّالحین

سیّدعلی حسینی خامنه ای

5 آبان 1390

29 ذیقعده 1432

1) حج: 27

2) هود: 112

3) شوری: 15

4) اعراف: 128

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام والمسلمین نورانی

بسمه تعالی

درگذشت روحانی فاضل و ذوفنون، و آشنای باصفای دیرین مرحوم حجة الاسلام والمسلمین آقای شیخ عبدالله نورانی را به بازماندگان مکرّم و دوستان و شاگردانِ این عالم ستوده و پارسا تسلیت میگویم و از خداوند کریم و رحیم، مغفرت و رحمت و علوّ درجه را برای ایشان مسألت میکنم.

سیدعلی خامنه ای

90/8/15

پیام قدردانی از تیم ملی وزنه برداری ایران برای موفقیت در مسابقات جهانی فرانسه

بسم الله الرحمن الرحیم

کاروان اعزامی به مسابقات وزنه برداری قهرمانی جهان

سلام علیکم

از شما جوانان و مدال آوران غیور به ویژه آقایان بهداد سلیمی و کیانوش رستمی که با موفقیت خود در این دوره از مسابقات جهانی، دل ملت عزیز ایران را شاد کرده اید تشکر میکنم.

سیدعلی خامنه ای

22 آبان ماه 90

پیام تسلیت در پی عروج ملکوتی شهدای جهاد خودکفایی سپاه پاسداران

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

حادثه ی خونین در یکی از مراکز پشتیبانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به شهادت جمعی از عناصر ممتاز آن سازمان و در پیشاپیش آنان سردار عالی قدر، دانشمند برجسته و پارسای بی ادعا، سردار حسن مقدم انجامید، واقعیتی تلخ و اندوهبار بود.

آن جان برکفان نستوه با سینه ی گشاده و عزم راسخ همواره به پیشباز خطر شتافته و در دوران دفاع مقدس و پس از آن، هرگز احساس خستگی به خود راه ندادند. شهادت، بی شک برترین آرزوی آنان بود. لیکن فقدان مردان بزرگ در هر کشور و جامعه ئی برای آن مردم و آن کشور خسارت و تأسف بار است. ما همه در غم این عزیزان با خانواده های گرامی آنان شریک و همدردیم. خدا را شکر که محصول تلاشهای آنان هم اکنون در اختیار مردان جهاد است و تربیت شدگان آن مجموعه، از کفایت لازم برای ادامه ی آن خط نورانی برخوردارند.

عزیزان من؛ امیدوار به تفضل بی انقطاع حضرت حق، و با استمداد از ارواح شهیدانتان، تلاش و همت را دو چندان کنید تا همه بیش از پیش بدانند که شهادت برای ما توفیق الهی و مایه ی برکت و عروج برتر است.

تسلیت صمیمانه ی خود را به بازماندگان و دوستان و همکاران این شهدا تقدیم میدارم.

سیدعلی خامنه ای

25/آبان/1390

پیام تسلیت در پی درگذشت فرزند دکتر محسن رضائی

بسمه تعالی

جناب آقای دکتر محسن رضائی دامت توفیقاته

مصیبت درگذشت فرزند عزیزتان را به شما و همسر محترمه و دیگر بازماندگان صمیمانه تسلیت میگویم و از خداوند متعال صبر و آرامش برای شما و رحمت و آمرزش برای آن مرحوم مسألت مینمایم.

سیدعلی خامنه ای

28 آبان 90

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام هاشمیان امام جمعه رفسنجان

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت روحانی خدوم و مبارز جناب حجةالاسلام آقای حاج شیخ محمد هاشمیان رحمةالله علیه را به خانواده و فرزندان مکرم ایشان و به عموم مردم مؤمن و وفادار رفسنجان تسلیت عرض میکنم.

سوابق مجاهدت شجاعانه ی این روحانی بزرگوار در دوران اختناق و خدمات شایسته ی ایشان در دوران سی ساله ی انقلاب در جایگاه امامت جمعه، یادگارهای ارزنده ئی است که همواره در یادها باقی و انشاءالله ذخیره ی اخروی آن مرحوم خواهد بود. رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان از خداوند متعال مسألت میکنم.

سیدعلی خامنه ای

19/آذرماه/1390

پیام تسلیت به حضرت آیت الله جوادی آملی در پی درگذشت همشیره ایشان

بسم الله الرحمن الرحیم

آیت الله جناب آقای جوادی آملی دامت برکاته؛

درگذشت همشیره ی مکرمه ی آنجناب را به جنابعالی و دیگر بازماندگان تسلیت عرض می کنم. بقای عمر جنابعالی و رحمت و مغفرت برای آن مرحومه از خداوند متعال مسئلت می کنم.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

سید علی خامنه ای

3/ دی ماه / 1390

پیام تسلیت در پی درگذشت حاج ذبیح الله بخشی

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت پیر دلاور جبهه های جهاد، پدر دو شهید و همرزم و همراه هزاران شهید، مرحوم حاج ذبیح الله بخشی را به همه ی مجاهدان راه حق و به خانواده ی محترم آن مرحوم تسلیت می گویم و علو درجات و پاداش صبر و ثبات را برای ایشان از خداوند متعال مسألت می نمایم.

سیدعلی خامنه ای

15 دی 1390

پیام تسلیت در پی درگذشت آیت الله حاج شیخ محمد شاه آبادی

بسم الله الرحمن الرحیم

ارتحال عالم ربانی، استادزاده ی امام بزرگوار، مرحوم آیةالله آقای حاج شیخ محمد شاه آبادی را به خاندان معزّز و مکرّم شاه آبادی و به همه ی ارادتمندان و شاگردان ایشان تسلیت میگویم و علو درجات آن روحانی عالیقدر را از خداوند متعال مسألت میکنم.

سید علی خامنه ای

18/دی/1390

پیام تسلیت در پی شهادت نخبه ی جوان شهید احمدی روشن

بسم الله الرحمن الرحیم

شهادت دانشمند نخبه ی جوان، شهیدمصطفی احمدی روشن، اندوه دیگری بر دل دوستداران دانش و متعهدان به پیشرفت جمهوری اسلامی نهاد. ما همگی شریک غم پدر و مادر و همسر و فرزند این جوان مظلوم و برجسته و سرافرازیم.

این ترور بزدلانه که عاملان و طراحانش هرگز جرأت نخواهند کرد به جنایت کثیف و پلید خود اعتراف کنند و مسئولیت آن را بپذیرند مانند دیگر جنایات شبکه ی تروریزم بین الملل دولتی، با طراحی یا همراهی سرویسهای سیا و موساد عمل شده و نشانه ی به بن بست رسیدنِ استکبار جهانی به سردستگی آمریکا و صهیونیزم، در مقابله با ملت مصمّم و مؤمن و پیشرونده ی ایران اسلامی است. آنها در این رفتار شنیع و قساوت آمیز نیز شکست خواهند خورد و به اغراض پلید و شریرانه ی خود دست نخواهند یافت. رشد شتابنده ی علمی و فتح قله های دانش که با همت و عزم جوانان مؤمن و غیور و توانائی چون مصطفای شهید رونق یافته، امروز قائم به هیچ فردی نیست، این یک جنبش تاریخی و برخاسته از یک عزم خلل ناپذیر ملی است. ما به کوری چشم سران اردوگاه استکبار و نظام سلطه، این راه را با قوت و اراده ی راسخ دنبال خواهیم کرد و پیشرفت رشک آور ملت بزرگ خود را به رخ دشمنان عنود و حسود خواهیم کشید، و البته از مجازات مرتکبان این جنایت

و عاملان پشت صحنه ی آن هم هرگز چشم پوشی نخواهیم کرد.

اینجانب شهادت این عزیز را به والدین و همسر و فرزندش و به جامعه ی علمی و دانشگاهی کشور و به عموم دوستداران و متعهدان نهضت علمی فراگیر، تبریک و تسلیت میگویم و برای آنان صبر و سکینه ی الهی و برای شهید عزیزمان علو درجات اخروی را از خداوند متعال مسألت میکنم و یاد شهیدان علیمحمدی و شهریاری و رضائی نژاد را گرامی میدارم.

سیدعلی خامنه ای

22/دیماه/1390

پیام تسلیت در پی درگذشت پدر فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

سردار سرتیپ جناب آقای علی فدوی

درگذشت پدر بزرگوارتان را به جنابعالی و سایر بازماندگان محترم تسلیت می گویم و برای آن مرحوم رحمت و مغفرت الهی را از پروردگار متعال مسألت می نمایم.

سیدعلی خامنه ای

6 بهمن 1390

پیام تسلیت در پی درگذشت فرزند آیت الله شهید دستغیب

بسم الله الرحمن الرحیم

خاندان معظم و مکرم دستغیب دامت توفیقاتهم

درگذشت جناب حجت الاسلام آقای سیدمحمدهاشم دستغیب فرزندِ گرامی مرحوم آیت الله شهید دستغیب را که خود پدر شهید نیز بودند، به آن خاندان مکرم به خصوص همسر و آقازادگان محترم ایشان تسلیت عرض می کنم.

خدمات علمی و انقلابی آن مرحوم در شیراز از ذخایر معنوی ایشان در نزد خداوند متعال است. انشاءالله

از خداوند متعال رحمت و مغفرت واسعه را برای آن مرحوم مسألت می کنم.

سیّدعلی خامنه ای

10 بهمن 1390

پیامها در سال 1391

پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال 1391

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

یا مقلّب القلوب و الأبصار یا مدبّر اللّیل و النّهار یا محوّل الحول و الأحوال حوّل حالنا الی احسن الحال.

اللّهمّ کن لولیّک الحجّة بن الحسن صلواتک علیه و علی ءابائه فی هذه السّاعة و فی کلّ ساعة ولیّا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتّی تسکنه ارضک طوعا و تمتّعه فیها طویلا.

اللّهمّ اعطه فی نفسه و ذریّته و شیعته و رعیّته و خاصّته و عامّته و عدوّه و جمیع اهل الدّنیا ما تقرّ به عینه و تسرّ به نفسه.

تبریک عرض میکنم عید نوروز و فرا رسیدن سال نو را به همه ی هم میهنان عزیز در سراسر کشور، و به همه ی ایرانیانی که در هر نقطه ای از دنیا سکونت دارند، و به همه ی ملتهائی که عید نوروز را گرامی میدارند؛ بالخصوص تبریک عرض میکنم به خانواده های عزیز شهیدان، به جانبازان، به خانواده هاشان، به همه ی ایثارگران، به همه ی فعالان عرصه های مختلف. آرزو میکنم و دعا میکنم که خداوند متعال برای ملت ایران بهروزی، شادی، نشاط و دلِ خوش در این سال جدید مقدر بفرماید و بدخواهان این ملت را در اهدافشان، در تلاشهاشان ان شاءاللّه ناکام کند.

سالی که

گذشت - سال 90 - یکی از سالهای پرحادثه در سطح جهان و در منطقه و در کشور ما بود. آنچه که در مجموع انسان مشاهده میکند، این است که این حوادث بر روی هم به سود ملت ایران و در راه کمک به هدفهای آن، تمام شده است. آن کسانی که اهداف بدخواهانه ای درباره ی ملت ایران و ایران و ایرانی در سر میپرورانند، در کشورهای غربی دچار مشکلات گوناگون هستند. در سطح منطقه، ملتهائی که جمهوری اسلامی از آنها همواره حمایت کرده است، به هدفهای بزرگی دست پیدا کرده اند؛ دیکتاتورهائی به زیر کشیده شدند؛ قانونهای اساسیِ مبتنی بر اسلام در کشورهائی تصویب شد؛ دشمن درجه ی یک امت اسلامی و ملت ایران - یعنی رژیم صهیونیستی - در محاصره قرار گرفت. در داخل کشور، به معنای حقیقی کلمه، سال 90، سال بروز اقتدار ملت ایران بود. در جنبه ی سیاسی، ملت ایران در این سال، چه در راهپیمائی بیست و دوی بهمن، چه در انتخابات دوازدهم اسفند، آنچنان حضوری از خود نشان داد و آنچنان شاخصی را برای اقتدار ملی در تاریخ منطقه ثبت کرد که نظیر آن را در گذشته کمتر داشتیم.

با وجود این همه دشمنی، این همه تبلیغات، این همه تهاجمهای خصمانه و بدخواهانه، ملت ایران در طول این سال، با همه ی وجود توانست حضور خود را در صحنه، نشاط خود را، آمادگی خود را در عرصه های گوناگون علمی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی نشان بدهد و اثبات کند. بحمداللَّه سالی بود که با همه ی سختی ها، دارای دستاوردهای بزرگی بود. همچنان که قبلاً عرض شده است، شرائط، شرائط بدر و خیبر بود؛ یعنی شرائط قبول چالشها

و دشواری ها و غلبه ی بر آنها.

همان طوری که اولِ سال گذشته اعلام شد، سال 90، سال جهاد اقتصادی بود. اگرچه هوشمندان و آگاهان میدانستند که این نام و این جهتگیری و شعار برای سال 90 یک امر لازم است، اما بعد تلاشهای دشمنان در این سال هم همین را اثبات کرد و نشان داد. دشمنان ما از اوائل سال، حرکت خصمانه ی خودشان را در عرصه ی اقتصادی نسبت به ملت ایران آغاز کردند؛ اما ملت ایران، مسئولین، آحاد مردم، دستگاه های مختلف، با تدبیرهای هوشمندانه ای توانستند با این تحریمها مقابله کنند و مواجهه ی آنها تا حدود زیادی توانست اثر این تحریمها را خنثی کند و حربه ی دشمن را کُند کند. سال 90، سال فعالیتهای بزرگ علمی بود؛ که من ان شاءاللَّه در فرصت سخنرانی، برخی از پیشرفتهای علمی و اقتصادی و تلاشهای گوناگون را برای ملت عزیزمان شرح خواهم داد. سال 90 سالی بود پر چالش، و سالی بود پر نشاط، و سالی بود که ملت ایران به فضل الهی توانست بر چالشهای موجود غلبه کند.

ما امسال سال دیگری را در پیش داریم که به امید خدا و با توکل بر پروردگار، باز ملت ایران با فعالیت خود، با تلاش خود، با هوشمندی خود در این سال خواهد توانست پیشرفتهای زیادی را برای خود به ارمغان بیاورد. به تشخیص من، بر طبق گزارشها و مشاوره ی با افراد مطلع و آگاه، به این نتیجه میرسیم که عرصه ی چالش مهم در همین سال جاری - که این سال، امروز و از این ساعت شروع میشود - عرصه ی اقتصادی است. جهاد اقتصادی چیزی نیست که تمام شدنی باشد. مجاهدت اقتصادی، حضور جهادگونه

در عرصه های اقتصادی، برای ملت ایران یک ضرورت است.

من امسال تقسیم میکنم مسائل مربوط به جهاد اقتصادی را. یک بخش مهم از مسائل اقتصادی برمیگردد به مسئله ی تولید داخلی. اگر به توفیق الهی و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانیم مسئله ی تولید داخلی را، آنچنان که شایسته ی آن است، رونق ببخشیم و پیش ببریم، بدون تردید بخش عمده ای از تلاشهای دشمن ناکام خواهد ماند. پس بخش مهمی از جهاد اقتصادی، مسئله ی تولید ملی است. اگر ملت ایران با همت خود، با عزم خود، با آگاهی و هوشمندی خود، با همراهی و کمک مسئولان، با برنامه ریزیِ درست بتواند مشکل تولید داخلی را حل کند و در این میدان پیش برود، بدون تردید بر چالشهائی که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبه ی کامل و جدی پیدا خواهد کرد. بنابراین مسئله ی تولید ملی، مسئله ی مهمی است.

اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق ببخشیم، مسئله ی تورم حل خواهد شد؛ مسئله ی اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلی به معنای حقیقی کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده ی این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتی دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه ی دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد.

بنابراین همه ی مسئولین کشور، همه ی دست اندرکاران عرصه ی اقتصادی و همه ی مردم عزیزمان را دعوت میکنم به این که امسال را سال رونق تولید داخلی قرار بدهند. بنابراین شعار امسال، «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی» است. ما باید بتوانیم از کارِ کارگر ایرانی حمایت کنیم؛ از سرمایه ی سرمایه دار ایرانی حمایت کنیم؛ و این فقط با تقویت تولید ملی امکان پذیر خواهد شد.

سهم دولت در این کار، پشتیبانی از تولیدات داخلیِ صنعتی و کشاورزی است. سهم سرمایه داران و کارگران، تقویت چرخه ی تولید و اتقان در کار تولید است. و سهم مردم - که به نظر من از همه ی اینها مهمتر است - مصرف تولیدات داخلی است. ما باید عادت کنیم، برای خودمان فرهنگ کنیم، برای خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالائی که مشابه داخلی آن وجود دارد و تولید داخلی متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلی مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجی بجد پرهیز کنیم؛ در همه ی زمینه ها: زمینه های مصارف روزمرّه و زمینه های عمده تر و مهمتر. بنابراین ما امیدوار هستیم که با این گرایش، با این جهتگیری و رویکرد، ملت ایران در سال 91 هم بتواند بر توطئه ی دشمنان، بر کید و مکر بدخواهان در زمینه ی اقتصادی فائق بیاید.

از خداوند متعال درخواست میکنیم که ملت ایران را در این صحنه و در همه ی صحنه ها موفق و مؤید بدارد. روح امام بزرگوار را شاد و از ما راضی کند. ارواح طیبه ی شهیدان عزیز ما را با اولیائشان محشور فرماید.

والسّلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام والمسلمین قره باغی

بسم الله الرحمن الرحیم

رحلت روحانی عالیقدر مرحوم مغفور جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سیّدعلی اکبر قره باغی را به عموم مردم شریف آذربایجان غربی و ارادتمندان و علاقمندان ایشان بالخصوص خاندان مکرّم و فرزندان محترم ایشان و حوزه ی علمیه و روحانیت استان تسلیت می گویم. ایشان از علمای برجسته ای بودند که سالهای طولانی از عمر خود را در خدمت انقلاب اسلامی و نظام اسلامی مصروف داشتند و نماینده مردم آن منطقه در مجلس خبرگان بودند.

از خداوند متعال علوّ درجات و رحمت

و مغفرت الهی را برای ایشان مسئلت می کنم.

سیّدعلی خامنه ای

پیام قدردانی در پی قهرمانی تیم ملی وزنه برداری در آسیا

بسم الله الرحمن الرحیم

هیات اعزامی به مسابقات قهرمانی وزنه برداری آسیا، خسته نباشید عزیزانم، متشکرم از اینکه دل ملت ایران را شاد کردید. انشاالله موفق باشید.

سید علی خامنه ای

12 اردیبهشت 1391

پیام به مناسبت آغاز به کار نهمین دوره ی مجلس شورای اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

گشایش نهمین دوره ی قانون گذاری در جمهوری اسلامی -به خواست خداوند حکیم و قدیر- پیام پرقدرتی است که ملت ایران، جهان معاصر را با آن مخاطب می سازد و حقایق ماندگاری را در حافظه ی افکار عمومی ملت ها ثبت می کند. پیروزیِ عزم ملّی بر حجم انبوه دشمنی ها، ساختِ استوار و مستحکمِ نظامِ برخاسته از انقلاب اسلامی، نقش یگانه و بی بدیل ایمان و بصیرت در شکل دهی به مسیر زندگی و سرنوشت یک ملّت و آن گاه، تصویر راستین از ملّتی که برای نخستین بار مردم سالاری اسلامی را نه با زبان، که با مجاهدت دشوار خود به میدان آورده و دعویِ انزوای دین از زندگی اجتماعی را باطل ساخته، از جمله ی این حقائق اثرگذار و ماندگار است.

موفقیّت ملّت ایران در فرستادن این پیام روشنگر و پرمغز به افکار عمومی جهان، لطف دیگری است از سوی خدای توانا و مهربان که در طول این مسیر پرچالش، همواره یاری و راهنمایی خود را مبذول داشته و هرگز این ملّت مؤمن و مجاهد را تنها نگذاشته است. با همه ی وجود، خدای عزّوجلّ را سپاس می گویم و پیشانی سپاس بر درگاه عظمت او می سایم.

همچنین واجب می دانم که با دلی سرشار از تکریم و قدرشناسی، به ملّت بزرگ و تاریخ سازِ ایران درود فرستم و حضورِ بهنگام آنان را در عرصه ی این آزمون که مانند همیشه، نمایشگر بصیرت و اعتماد به نفس و شناختِ درستِ زمانه بود، سپاس گویم.

و نیز وظیفه ی خویش می دانم که از مسئولان و

دست اندرکاران برگزاری انتخابات در وزارت کشور و شورای محترم نگهبان و از دستگاه های کمک کننده به ویژه رسانه ی ملی و مأموران نظم و امنیت و جریان ها و شخصیت های دینی و سیاسی که هر یک به سهم خود در برپایی این حماسه ی همگانی نقش آفریدند، قدردانی و تشکر کنم. همچنین لازم است از عموم نمایندگان مجلس هشتم و رئیس و هیئت رئیسه ی محترم آن، به خاطر خدماتی که در دوره ی مسئولیت خویش بر آن توفیق یافتند، صمیمانه تشکر کنم.

اکنون در طلیعه ی مجلس نهم، اصلی ترین توصیه ی اینجانب به نمایندگان محترم آن است که در جایگاه خطیری که با رأی مردم به دست آورده اند، تنها به مسئولیت الهی و اَدای وظیفه ی سنگین نمایندگی از ملّت بیندیشند و انگیزه ها و حُب و بُغض های شخصی و گروهی و طائفی و محلی را در قانون گذاری که مهم ترین وظیفه ی مجلس شورای اسلامی است و نیز در نظارت بر اجرای قانون و البته در موضع گیری هایی که فضای کشور را تحت تأثیر قرار می دهد، دخالت ندهند. در صدر این همه، قانون قرار دارد. قانون باید کارآمد، روزآمد، شفاف، معطوف به نیازهای عمومی و تأمین کننده ی منافع ملّی باشد. در دهه ی پیشرفت و عدالت، همه ی قوانین باید به تحقق این دو شاخص عمومی کمک کند و با نگاه بلندمدت، گستره ای هرچه طولانی تر و پهناورتر داشته باشد. اولویت های کشور باید احصاء شود و جایگاهی شایسته را در اهتمام به قانون گذاری بیابد.

مجلس شورای اسلامی یک رکن اساسی کشور و نظام اسلامی است. همه ی آن چه در نظام اسلامی برجسته و شاخص است، باید در مجلس تبلور و انعکاس یابد؛ ایمان، شجاعت، پیشگامی، ایستادگی بر مبانی نظام، ایستادگی در برابر دشمنان، روزآمدی

و نوآوری، وحدت و انسجام ملی، کار و تلاش فداکارانه، به میدان آوردن همه ی ظرفیت های فردی و جمعی، نشانه هایی است که می توان یک مجلس موفق را با آن شناسایی کرد.

همکاری حقیقی و صمیمی با قوای دیگر و پرهیز از چالش های ناموجّه نیز یک شاخص مهم دیگر و دارای سهم تعیین کننده در اتحاد ملّی است که دلسوزان کشور همواره بر آن پای فشرده و منافع عمومی و وجاهت چهره ی ملت ایران در چشم جهانیان را در گرو آن دانسته اند. این توصیه عیناً به دیگر قوای کشور و همه ی اشخاص و نهادهای مسئول نیز متوجه است. همه باید قانون را فصل الخطاب بدانند.

اینجانب در دوره های گذشته ی مجلس توصیه هایی را به عرض نمایندگان محترم رسانده و ادای وظیفه ی الهی را که مسئولیت آنان در این دنیای زودگذر و در پیشگاه عدل بی اغماض خداوند در نشئه ی آخرت است، یادآور شده ام. اینک نیز شما نمایندگان محترم را به آن عرایض مخلصانه ارجاع می دهم.

در پایان با سلام و تحیات بر پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله و دیگر پیامبران و بر امامان معصوم علیهم السلام و بر حضرت ولی الله الأعظم روحی فداه و نیز با درود بر ارواح طیبه ی شهیدان و روح مطهر امام شهیدان، سخن را به انجام می رسانم و توفیق و هدایت و یاری خداوند را برای همه ی شما مسألت می کنم.

و السّلام علیکم و رحمة الله

سیّد علی خامنه ای

7 / خرداد / 1391

پیام تسلیت در پی درگذشت آیت الله آیت اللهی

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت عالم جلیل القدر مرحوم مغفور آیت الله آقای حاج سید عبدالعلی آیت اللهی رحمة الله علیه را به عموم علماء و روحانیون و مردم عزیز استان فارس بخصوص اهالی مؤمن و غیور خطه ی لارستان و بالاخص به خاندان مکرم ایشان و به بیت رفیع آیت اللهی

و وابستگان آنان تسلیت عرض می کنم.

آن عالم بزرگوار که همچون گذشتگان عالی مقام این بیت شریف، ملجاء و مرجع امور دینی و اجتماعی و سیاسی مردم آن سامان بوده و عمر با برکت خود را در خدمت به دین و دنیای مردم سپری کرده اند، بی شک یکی از ارکان مردمی نظام جمهوری اسلامی در آن خطه بودند و فقدان ایشان خسارتی است که باید به توفیق الهی و با تعقیب نیات و اهداف ایشان جبران گردد، انشاءالله.

از خداوند متعال نزول رحمت و برکات الهی را بر روح این عالم ربانی مسألت می کنم و صبر و اجر بازماندگان محترم را خواستارم.

سید علی خامنه ای

20 خرداد 1391

پیام تسلیت در پی درگذشت آقای حاج احمد قدیریان

بسمه تعالی

خانواده محترم قدیریان

درگذشت دوست دیرین و صمیمی اینجانب و یار وفادار انقلاب، مرحوم آقای حاج احمد قدیریان موجب تأثر عمیق اینجانب گردید. یاد خدمات مخلصانه ی آن مرحوم به انقلاب در سال های دوران سخت مبارزه و در دوران پیروزی انقلاب تا اکنون هرگز فراموش نخواهد شد و در میزان عدل و فضل الهی موجب رحمت و مغفرت حضرت حق خواهد بود، انشاالله.

اینجانب به همسر محترم و فرزندان گرامی آن مرحوم و به خانواده های عزادار صمیمانه تسلیت عرض میکنم و اجر و صبر برای آنان مسئلت مینمایم.

سید علی خامنه ای

26 خرداد 1391

پیام تقدیر از مدال آوران جمهوری اسلامی ایران در المپیک 2012 لندن

بسم الله الرحمن الرحیم

از مدال آوران سرافراز کشور، قهرمانان پهلوان، که در مسابقات المپیک دل ملت ایران را شاد کردند و نیز از مربیان با همت آنان، صمیمانه تشکر میکنم.

خداوند یار و نگهدارتان باد.

سیدعلی خامنه ای

22/مرداد ماه/1391

پیام تسلیت در پی حادثه زلزله در آذربایجان

بسم الله الرحمن الرحیم

حادثه ی تلخ زلزله ی آذربایجان مایه ی اندوه عمیق گردید. رحمت خداوند بر درگذشتگان و شفای عاجل برای مصدومان و صبر و اجر برای بازماندگان و خسارت دیدگان را از خداوند متعال مسألت میکنم.

لازم است مسئولان محترم و عموم ملت عزیز مساعی خود را برای کاهش آلام این عزیزان به کار برند.

والسلام علیکم و رحمة الله

سیّدعلی خامنه ای

22/مردادماه/1391

پیام به بیست و یکمین اجلاس سراسری نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

امسال نیز شما مردان و زنان خداجوی و حقیقت نیوش، با برگزاری این اجلاس، گام دیگری در راه وظیفه ی بزرگ اسلامی خویش، یعنی اقامه ی نماز برداشته اید. از همه ی دست اندرکاران به ویژه از جناب حجةالاسلام آقای قرائتی، روحانی مجاهد و صادق و ثابت قدم که استوانه ی اصلیِ این کار بزرگ است، تشکر می کنم و پاداش الهی را برای ایشان و همکارانشان مسألت می نمایم.

با این همه باید اعتراف کنیم که هنوز مجموعه ی ما مسئولان نظام اسلامی وظیفه ی خود را در این باره به تمام و کمال، ادا نکرده ایم. اهمیت نماز را باید به درستی فهمید. این که فرموده اند: اگر نماز در درگاه خداوند، مقبول افتد، دیگر خدمات و زحمات نیز پذیرفته شده و اگر نماز مردود باشد، هرچه جز آن نیز مردود گشته است، حقیقتی بزرگ را به ما می نمایاند. آن حقیقت این است که اگر در جامعه ی اسلامی نماز در جایگاه شایسته ی خود قرار گیرد، همه ی تلاش های سازنده ی مادی و معنوی، راه خود را به سمت و سوی آرمان ها می گشاید و جامعه را به نقطه ی مطلوب آرمانی اسلام می رساند و اگر از اهمیت نماز غفلت شود و نماز مورد بی اعتنایی قرار گیرد، این مسیر به درستی طی نخواهد شد و تلاش ها و مجاهدت ها تأثیر لازم را در رساندن به قله ای که اسلام برای جامعه ی بشری

ترسیم کرده است، نخواهد داشت.

این حقیقت به همه ی ما هشدار می دهد و وظیفه ای سنگین را به یاد ما می آورد. تلاش های فرهنگی و هنری و برنامه ریزی های آموزشی و غیره، همه باید به گونه ای طراحی و اجرا شود که نماز، با کیفیت مطلوب، روزبه روز در میان مردم به ویژه جوانان و نوجوانان رونق گیرد و همه به راستی از این چشمه ی پاکی و روشنی بهره مند گردند. بی شک دستگاه های متعدد امور فرهنگی و آموزشی و صداوسیما و دست اندرکاران اداره ی مساجد، بیش از دیگران باید احساس مسئولیت کنند.

از خداوند متعال کمک بخواهید و دامن همت به کمر بزنید و حرکتی تازه در این راه آغاز کنید. خداوند یار و نگهدارتان.

سید علی خامنه ای

13/شهریور/1391

پیام تقدیر از قهرمانان جانباز و معلول جمهوری اسلامی ایران در پارالمپیک 2012 لندن

بسمه تعالی

قهرمانان عزیز جانباز و معلول

افتخاراتی که در مسابقات جهانی به دست آوردید، مایه ی خرسندی و سرافرازی و شادمانی ملت ایران است. صمیمانه از همه ی شما تشکر می کنم.

پایبندی هایی که به ارزش ها و احکام اسلامی نشان دادید نیز درخور قدردانی و سپاس جداگانه است. خداوند همواره شما را سربلند بدارد.

سید علی خامنه ای

91/6/19

پیام در پی اهانت نفرت انگیز دشمنان اسلام به ساحت نورانی پیامبر اعظم صلوات الله علیه وآله

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله العزیز الحکیم: یُریدونَ لِیُطفِئوا نورَ اللهِ بِأفواهِهِم و اللهُ مُتِمُّ نورِه وَ لو کَرِهَ الکافِرون(1)

ملت عزیز ایران؛ امت بزرگ اسلام

دست پلید دشمنان اسلام بار دیگر با اهانت به پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله و سلّم کینه ی عمیق خود را آشکار ساخت و با اقدامی جنون آمیز و نفرت انگیز، خشم مجموعه های خبیث صهیونیستی را از تلألؤ روزافزون اسلام و قرآن در جهان کنونی نشان داد. در روسیاهی عاملان این جنایت و گناه بزرگ، همین بس که مقدس ترین و نورانی ترین چهره میان مقدسات عالم را آماج یاوه های مشمئزکننده ی خویش ساخته اند.

پشت صحنه ی این حرکت شرارت بار، سیاست های خصمانه ی صهیونیسم و امریکا و دیگر سران استکبار جهانی است که به خیال باطل خود می خواهند مقدسات اسلامی را در چشم نسل های جوان در دنیای اسلام از جایگاه رفیع خود فروافکنده و احساسات دینی آنان را خاموش کنند. اگر از حلقه های قبلی این زنجیره ی پلید، یعنی سلمان رشدی و کاریکاتوریست دانمارکی و کشیش های امریکایی آتش زننده ی قرآن حمایت نمی کردند و ده ها فیلم ضد اسلام را در بنگاه های وابسته به سرمایه داران صهیونیست سفارش نمی دادند، امروز کار به این گناه عظیم و غیر قابل بخشش نمی رسید.

متهم اول در این جنایت، صهیونیسم و دولت امریکا است. سیاستمداران امریکا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند، باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را که دل ملت های

مسلمان را به درد آورده اند، به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند.

برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان نیز بدانند که این حرکات مذبوحانه ی دشمنان در برابر بیداری اسلامی، نشانه ی عظمت و اهمیت این خیزش و مبشّر رشد روزافزون آن است. و الله غالبٌ علی أمرِهِ(2).

سید علی خامنه ای

23/شهریور/1391

پیام تسلیت در پی درگذشت همشیره امام جمعه قزوین

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ هادی باریک بین دامت برکاته

درگذشت همشیره مکرّمه، مادر شهیدان بزرگوار را به جنابعالی و دیگر بازماندگان تسلیت عرض می کنم. از خداوند متعال مسألت می کنم که آن مرحومه را با عزیزان شهیدش و با اولیائش محشور فرماید.

سیّدعلی خامنه ای

25 / شهریور / 1391

پیام تسلیت در پی رحلت برادر آیت الله کریمی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

آیت الله جناب آقای حاج سیّد جعفر کریمی دامت برکاته

درگذشت اخوی مکرّم آن جناب را که خود از فضلای محترم حوزه ی علمیه نجف و قم بودند، به جناب عالی و دیگر بازماندگان آن مرحوم تسلیت عرض می کنم. از خداوند متعال رحمت و مغفرت برای آن مرحوم و صبر و آرامش برای بازماندگان و بقای سلامت و عافیت برای جناب عالی مسئلت می نمایم.

و السّلام علیکم و رحمةالله

سیّد علی خامنه ای

5 مهر 1391

پیام به مناسبت روز تجلیل از شهدا و ایثارگران

بسم الله الرّحمن الرّحیم

نام مبارک شهیدان بر پیشانی یکی از روزهای دفاع مقدس، این روز را همچون قلّه ی رفیع روزهای پرخاطره ی آن دوران، برجسته و ممتاز می سازد.

زیرا شهیدان خود، تجسّم شگفتی ها و زیبایی های دوران جهاد فی سبیل الله اند. راز بزرگ پیروزی در همه ی میدان ها، از خودگذشتگی است و انسان های ازخودگذشته و فداکارند که ملت های خود را به اوج شکوه و عظمت می رسانند. رهاشدن از تعلقات حقیر مادّی است که چنین انسان هایی را به آن چنان توانایی شگفت انگیز می رساند و قدرت فرامادّی به آنان می بخشد. شهیدان عزیز ما و خانواده های صبور و بزرگواران آنان که برای خدا از نفیس ترین داشته های عالم مادّی چشم پوشیدند، در صفوف مقدّم چنین انسان هایی قرار دارند.

سلام خدا و فرشتگان و بندگان صالح بر آنان باد.

سیّد علی خامنه ای

6 مهر 1391

پیام تسلیت در پی درگذشت آیت الله محیی الدین انواری

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت عالم مجاهد مرحوم آیة الله آقای حاج شیخ محیی الدین انواری رحمة الله علیه را به بازماندگان محترم و همه ی ارادتمندان به ایشان تسلیت عرض می کنم. این عالم بزرگوار در شمار نقش آفرینان روحانیت مبارز در دوران طاغوت بوده و سال های دراز رنج زندان های آن رژیم ستمگر را تحمل کرده بودند و در دوران جمهوری اسلامی همواره منشأ خدمات در بخش های گوناگون بودند. روحیه ی خیرخواه و خَدوم و سرشار از صفا و نجابت، شخصیتی محبوب از این روحانی بزرگوار ساخته بود. رحمة الله علیه. از خداوند متعال مزید رحمت و مغفرتش را بر ایشان مسألت می نمایم.

سیّد علی خامنه ای

23 مهر 1391

پیام تسلیت در پی جان باختن جمعی از دانش آموزان در سانحه واژگونی اتوبوس

بسم الله الرحمن الرحیم

انّا لِللّه و انّا الیه راجعون

حادثه ی اندوه باری که به کشته شدن گروهی (بیست وچند نفر) و مجروح شدن جمعی دیگر از نونهالان و دانش آموزان عزیز میهن اسلامی منجر شد، موجب تألم و تأثر شدید این جانب گردید.

مصیبتی که جز روح و بشارت الهی چیزی توان کاستن از سنگینی آن را ندارد و صبر بر آن، موجب بارش رحمت بر قلب های داغدیده ی پدران و مادران و بستگانی است که در این عزا به سوگ نشسته اند.

این جانب با قلبی محزون، صمیمانه ترین تسلیت های خود را به همه ی بازماندگان؛ خصوصاً اولیاء و مربیان و همکلاسی های داغدیده ی آنان تقدیم می دارم و از خداوند رحیم می خواهم که بهترین جزای صابران و سکینه و رحمت خود را بر آنان نازل فرماید و آن عزیزان سفرکرده به ملکوت را با شهدا محشور فرماید و همه ی مجروحان را شفای کامل و عافیت و سلامت عنایت فرماید.

سیّد علی خامنه ای

30 مهر 1391

پیام به کنگره ی عظیم حج

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

الحمد لِللّه ربّ العالمین و صَلواتُ اللّه و سَلامُه عَلَی الرّسولِ الأعظمِ الأمینِ و عَلَی آلِهِ المُطهّرینَ المُنتَجَبینَ وَ صَحبِهِ المَیامینَ.

موسم حج، سرشار از رحمت و برکت، فرارسید و بار دیگر سعادتمندانی را که شرف حضور در این میعاد نورانی یافته اند، در معرض فیض الهی قرار داد. این جا، زمان و مکان، یکایک شما حج گزاران را به ارتقاء معنوی و مادی فرامی خواند. این جا مرد و زن مسلمان، با دل و زبان، دعوت خدای بزرگ به صلاح و رستگاری را لبیک می گویند. این جا همه فرصت می یابند که برادری و یکرنگی و پرهیزگاری را تمرین کنند. این جا اردوگاه تربیت و تعلیم است؛ نمایشگاه وحدت و عظمت و تنوع امّت اسلامی است؛ آوردگاه مبارزه با شیطان و طاغوت است. این جا را

خدای حکیم و قدیر، جایگاهی قرار داده است که مؤمنان منافع خویش را در آن مشاهده خواهند کرد. آن گاه که ما چشم خرد و عبرت را بگشاییم، این وعده ی آسمانی همه ی گستره ی زندگی فردی و اجتماعی ما را فرامی گیرد.

ویژگی شعائر حج در آمیختگی دنیا و آخرت و آمیختگی فرد و اجتماع است. کعبه ی بی پیرایه و پرشکوه؛ طواف جسم ها و دل ها بر گِرد یک محورِ استوار و ابدی؛ سعی و تلاش مداوم و منظّم میان یک مبدأ و منتها؛ کوچ همگانی به عرصه های رستاخیزیِ عرفات و مشعر، و حال و حضوری که دل ها را در این محشر عظیم، صفا و طراوت می بخشد؛ هجوم همگانی برای مقابله با نماد شیطان؛ و آن گاه همگامی همه، از همه جا و همه رنگ و همه گون، در همه ی این مراسم پر رمز و راز و لبریز از معنی و نشانه های هدایت ... ویژگی های انحصاری این فریضه ی پرمعنی و پرمضمون است.

چنین مراسمی است که هم دل ها را با یاد خدا پیوند می زند و خلوت دل آدمی را به نور تقوا و ایمان روشن می سازد، و هم فرد را از حصار خودی بیرون آورده و در جمع متنوّع امت اسلامی حل می کند؛ هم لباس پرهیزگاری را که حافظ جان او از پیکان های زهرآلود گناه است، بر او می پوشاند، هم روحیه ی تهاجم به شیطان ها و طاغوت ها را در او برمی انگیزد. در این جاست که حج گزار، هم نمونه ای از دامنه ی گسترده ی امت اسلامی را به چشم می بیند و به ظرفیت و توانایی آن پی می برد، و هم به آینده امید می بندد و هم برای نقش آفرینی در آن احساس آمادگی می کند، و هم نیز اگر

توفیق و کمک الهی را دریابد، بیعتی دوباره با پیامبر عظیم الشأن و میثاقی مستحکم با اسلام عزیز می بندد و برای اصلاح خود و اصلاح امّت و إعلاء کلمه ی اسلام، عزمی راسخ در خود می آفریند.

این هر دو -یعنی اصلاح خود و اصلاح امّت- دو فریضه ی تعطیل ناپذیر است. راهکارهای آن، با ژرفنگری در وظائف دینی و بهره گیری از خردورزی و بصیرت، برای اهل تدبر و تأمّل دشوار نیست.

اصلاح خویش از مبارزه با هوس های شیطانی و کوشش برای پرهیز از گناه آغاز می شود و اصلاح امت از شناخت دشمن و نقشه های او، و مجاهدت برای بی اثرکردن ضربه ها و خدعه ها و دشمنی های او، و آن گاه از پیوند دل ها و دست ها و زبان های آحاد مسلمان و ملت های اسلامی سامان می گیرد.

در این مقطع زمان، یکی از مهم ترین مسائل جهان اسلام که به سرنوشت امت اسلامی پیوند خورده است، حوادث انقلابی در شمال آفریقا و در منطقه است که تا کنون به إسقاط چند رژیم فاسد و مطیع آمریکا و همدست صهیونیسم انجامیده و رژیم های دیگری از این قبیل را به لرزه درآورده است. اگر مسلمانان این فرصت عظیم را از دست بدهند و از آن در راه اصلاح امت اسلامی بهره نگیرند، خُسران بزرگی کرده اند. اکنون همه ی تلاش استکبار متجاوز و مداخله گر، برای منحرف کردن این حرکت های عظیم اسلامی به کار افتاده است.

در این قیام های بزرگ، مرد و زن مسلمان بر ضدّ استبداد حاکمان و سیطره ی آمریکا که به تحقیر و تذلیل ملت ها و هم پیمانی با رژیم جنایتمدار صهیونیستی انجامیده بود، بپاخاستند، عامل نجاتبخش خود در این مبارزه ی مرگ و زندگی را اسلام و تعالیم و شعارهای

نجاتبخش آن دانستند و این را به صدای رسا اعلام کردند. دفاع از ملت مظلوم فلسطین و مبارزه با رژیم غاصب را سرلوحه ی خواسته های خود قرار دادند. دست دوستی به سوی ملت های مسلمان گشوده و خواستار اتحاد امت اسلامی شدند.

این ها پایه های اساسیِ قیام های مردمی در کشورهایی است که در دو سال اخیر پرچم آزادی و اصلاح برافراشته و با جسم و جان خود در میدان های انقلاب حضور یافتند؛ و همین ها است که می تواند پایه های اساسی اصلاح امت بزرگ اسلامی را استوار سازد. ایستادگی بر سر این اصول اساسی، شرط لازم برای پیروزی نهاییِ قیام های مردمی در این کشورها است.

دشمن در پی آن است که همین پایه های اصلی را متزلزل کند. ایادی فاسد آمریکا و ناتو و صهیونیسم با استفاده از برخی غفلت ها و سطحی نگری ها می کوشند حرکت سیل آسای جوانان مسلمان را منحرف ساخته و آنان را به نام اسلام به جان یکدیگر بیندازند و جهاد ضد استعماری و ضد صهیونیستی را به تروریسم کور در کوچه و خیابان های جهان اسلام تبدیل کنند تا خون مسلمانان به دست یکدیگر بر زمین بریزد و دشمنان اسلام از بن بست نجات یابند و اسلام و مجاهدانش بدنام و زشت چهره جلوه کنند.

آنان پس از نومیدی از حذف اسلام و شعارهای اسلامی، اکنون به فتنه انگیزی میان فرقه های اسلامی روآورده و با توطئه ی شیعه هراسی و سنّی هراسی، بر سر اتحاد امّت اسلامی مانع تراشی می کنند.

آنان با کمک عوامل خود در منطقه، در سوریه بحران می آفرینند تا ذهن ملت ها را از مسائل مهم کشورهای خود و خطراتی که در کمین آنها است، منصرف ساخته و به ماجرای خونینی که خود تعمداً به وجود

آورده اند، معطوف کنند. جنگ داخلی در سوریه و کشتار جوانان مسلمان به دست یکدیگر، جنایتی است که به وسیله ی آمریکا و صهیونیسم و دولت های مطیع آنان آغاز شده و در آتش آن دمیده می شود. چه کسی می تواند باور کند که دولت های حامی دیکتاتوری های سیاه در مصر و تونس و لیبی، اکنون حامی دموکراسی خواهی ملت سوریه شده اند؟ ماجرای سوریه ماجرای انتقام گیری از حکومتی است که سه دهه به تنهایی در برابر صهیونیست های غاصب ایستاده و از گروه های مقاومت در فلسطین و لبنان دفاع کرده است.

ما طرفدار ملت سوریه و مخالف هرگونه تحریک و دخالت خارجی در آن کشوریم. هرگونه اصلاح در آن کشور باید به وسیله ی خود ملت و با روش های کاملاً ملّی صورت گیرد. این که سلطه طلبان بین المللی به کمک دولت های منطقه ایِ گوش به فرمان، در کشوری به بهانه ای بحران بیافرینند و آن گاه به دستاویز وجود بحران، خود را به ارتکاب هر جنایتی در آن کشور مُجاز شمارند، خطری جدی است که اگر دولت های منطقه بدان نپردازند، باید منتظر فرارسیدن نوبت خود از این خدعه ی استکباری باشند.

برادران و خواهران! موسم حج، فرصت تأمل و تعمّق در قضایای مهم جهان اسلام است. سرنوشت انقلاب های منطقه و تلاش هایی که از سوی قدرت های زخم خورده از این انقلاب ها برای انحراف آنها به کار می رود، در شمار این قضایا است. نقشه های خائنانه برای اختلاف افکنی میان مسلمانان و ایجاد سوء ظن میان کشورهای بپاخاسته با جمهوری اسلامی ایران، مسأله ی فلسطین و کوشش برای منزوی کردن مبارزان و خاموش کردن جهاد فلسطینی، تبلیغات اسلام ستیزانه ی دولت های غربی و حمایت آنان از اهانت کنندگان به مقام قدسی پیامبر اعظم صلّی اللّه علیه وآله، زمینه سازی برای جنگ های داخلی و تجزیه ی برخی

از کشورهای مسلمان، ترساندن دولت ها و ملت های انقلابی از معارضه با سلطه خواهان غربی و ترویج این توهّم که آینده ی آنان در گرو تسلیم در برابر آن متجاوزان است ... و مسائل مهم و حیاتی دیگری از این قبیل، در شمار قضایای مهمی است که در فرصت حج و در سایه ی همدلی و همگرایی شما حج گزاران باید مورد تأمل و تعمق قرار گیرد.

بی شک هدایت و دستگیری الهی، راه های امن و سلامت را به مؤمنان تلاشگر نشان خواهد داد: «وَ الّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهدینّهُم سُبُلَنا...».

و السّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

سیّد علی خامنه ای

30 مهر 1391

پیام تسلیت در پی درگذشت آیت الله ملک حسینی

بسم الله الرحمن الرحیم

رحلت عالم مجاهد آیت الله آقای حاج سید کرامت الله ملک حسینی رحمةالله علیه را به عموم مردم عزیز استان های فارس و کهگیلویه و بویراحمد و بالخصوص به علماء أعلام و ارادتمندان ایشان و بالأخص به بازماندگان و خاندان مکرّم و معزّز ملک حسینی تسلیت میگویم.

در طول ده ها سال آشنایی و ارتباط با این عالِم بزرگوار، همواره مجاهدت در راه حق و اهتمام بر خدمت به مردم و تلاش برای تعلیم و تربیت متعلمان و جویندگان، همراه با صدق و صفای کم نظیر را از خصوصیات بارز این روحانی بزرگوار شناخته ام و این گونه خصال نیکو و برجسته، در میزان الهی از برترین حسنات است.

رحمت و رضوان الهی بر روح پرفتوح آن عالِم ربّانی باد.

سیّد علی خامنه ای

13 آبان 1391

پیام به کنگره ی بزرگداشت مقام علمی آیت الله العظمی گلپایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

مرحوم آیت الله العظمی آقای گلپایگانی در شمار برجسته ترین مراجع تشیع در نیم قرن اخیرند. دوران مرجعیت طولانی 32 ساله ی ایشان مشحون از فعالیت ها و اقداماتی است که از یک مرجع ذی نفوذ و عظیم الشأن مورد انتظار است.

احداث مدارس و مساجد و بیمارستان و نمایندگی در خارج از کشور و ورود در عرصه ی نوآوری های خدماتی از قبیل کارهای رایانه ای و ساختن مدرَس مخصوص تدریس، از جمله مجموعه ی کارهای برجسته ی آن مرحوم است.

به جز علم و تقوا که شرط اصلی مرجعیت شیعه است، آن بزرگوار از خصلت ها و خصوصیات برجسته ای برخوردار بود که بارزترین آن، صلابت در امر دین و ایستادگی بر سر مواضعی است که بر اساس تشخیص دین اتخاذ می نمودند.

رحمت خدا بر این عالم بزرگوار و جَزاهُ اللهُ عَن العِلمِ و أهلِهِ خَیرَ الجَزاء.

سید علی خامنه ای

17 آبان 91

پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی

بسم الله الرحمن الرحیم

با تأسف و تأثر فراوان، خبر درگذشت عالم عامل ربّانی، مرحوم آیت الله آقای حاج آقا مجتبی تهرانی رحمةالله علیه را دریافت کردم. این حادثه ی ناگوار، ضایعه ای برای حوزه ی علمیه و روحانیت و جامعه ی مذهبی تهران و به ویژه ارادتمندان و شاگردان ایشان و جوانانی است که از مجالس پرفیض و درس های سازنده ی این معلم اخلاق بهره می بردند. اینجانب تسلیت صمیمانه ی خود را به آن بیت شریف و بازماندگان، به ویژه اخوی بزرگوار و نیز به همسر مکرّم و آقازادگان ارجمند و دیگر بازماندگان این بیت شریف تقدیم داشته، علوّ درجات آن فقید سعید را از خداوند متعال مسألت می نمایم.

سید علی خامنه ای

13 دی ماه 1391

پیام به چهل وهفتمین نشست سالانه ی اتحادیه ی انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا

بسم الله الرحمن الرحیم

دانشجویان عزیز، شما جوانان، مدیران آینده ی کشورید. ایرانِ فردا، با ثروت عظیمی از اندوخته های علمی و عملی، باید به دست مدیرانی بزرگ و لایق اداره شود و گام های بلند و پرشتاب به سوی چشم اندازهای ترسیم شده را با همت و ایمان و بصیرت و شجاعت امثال شما بردارد. شما و همه ی جوانان و فرزندان عزیز ملت ایران در هر نقطه ی جهان، باید خود را برای نقش آفرینی در این تراز آماده کنید. شما را همواره دعا می کنم.

خداوند یار و مددکارتان باد.

سید علی خامنه ای

پیام تسلیت در پی درگذشت استاد قرآن کریم، آقای حاج محمدعلی اوحدی

بسمه تعالی

درگذشت استاد تلاوت و تجوید و ابوالشهید، مرحوم آقای حاج محمدعلی اوحدی رحمةالله علیه را به جامعه ی قرآنی مشهد و خانواده ی مکرّم و بازماندگان ایشان تسلیت می گویم.

ایشان در طول سالیان دراز در خدمت آموزش قرآن و سبک های دلنشین تلاوت بود و در شمار خادمان قرآن محسوب می شوند. از خداوند متعال مسألت می کنم که ایشان را مأجور و با قرآن محشور فرماید.

سید علی خامنه ای

30 دی ماه 1391

پیام تسلیت در پی درگذشت دکتر حسن حبیبی

بسم الله الرحمن الرحیم

با دریغ و تأسف، خبر درگذشت یار دیرین انقلاب و دانشمند متعهد، مرحوم مغفور آقای دکتر حسن حبیبی رحمة الله علیه را دریافت کردم.

ایشان مؤمنی صادق و پارسا و خَدوم بود. تاریخچه ی خدمات وی به نظام جمهوری اسلامی از پیش از انقلاب و به هنگام تدوین پیش نویس قانون اساسی آغاز شده و در طول سال های متمادی در عضویت شورای انقلاب و سپس برعهده گرفتن مسئولیت های بزرگ دیگر ادامه یافته است. بیماری جانکاه و طولانی وی، صبر و تسلیم و توکل او را نیز بر فهرست مزایای شخصیتی وی افزود و امید است رحمت و مغفرت و رضوان الهی شامل حال ایشان گردد. لازم می دانم به همسر گرامی و باوفای ایشان و دیگر بازماندگان و نیز به همکاران و علاقمندان به آن فقید سعید تسلیت خویش را تقدیم نمایم.

سید علی خامنه ای

12 بهمن 1391

پیام به هشتمین اجلاس سراسری جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه ی قم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بزرگداشت «جامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه ی قم» اقدام شایسته ای است در تکریم نیم قرن تلاش مخلصانه ی این نهاد حوزوی مبارک و متشکل از علمای فرزانه و بصیر؛ نهادی که در یکی از سخت ترین دوران های عمر این حوزه ی عظیم الشأن، بر اثر احساس نیازی مبرم، پایه گذاری شد و در شرایط گوناگون، چه در دوران مرارت بار اختناق و چه در دوران استقرار نظام جمهوری اسلامی، مجاهدت مقدس و دشوار خود را استمرار بخشید.

جامعه ی مدرسین تجسم پنجاه سال تلاش و مجاهدت است. در سال های دشوار مبارزه با رژیم طاغوت، صدای رسا و سخن شجاعانه ی حوزه ی قم را بی محابا به گوش همه رسانید و تهدید و فشار و زندان و تبعید، نتوانست علمای مجاهد این تشکل روحانی را که با امضای صریح خود بیانه های روشنگر این نهاد مقدس را اعتبار می بخشیدند، مردّد

و به عقب نشینی وادار سازد. پس از پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی نیز حضور اعضای این جامعه در بسیاری از عرصه های سیاسی و جهادی و علمی و تحقیقی، نقش برجسته ی حوزه ی علمیه را در این عرصه ها نمایان ساخت و چهره های برجسته ای از این مجموعه ی بابرکت، در جایگاه والای مرجعیت و دیگر مسئولیت های بزرگ روحانی و سیاسی درخشیدند و بخش عظیمی از ملت ایران، سخن آنان را در امر دین و سیاست، همچون حجت شرعی و معتمَد سیاسی، با جان و دل پذیرفتند.

اکنون این مجموعه ی امین، با نیم قرن تجربه ی سیاسی و انقلابی، با نیازهای تازه و عرصه های نوین روبه رو است.

روحیه ی تلاش و ابتکار و اقدام شجاعانه در همه ی عرصه ها، همراه با اخلاص و صفایی که همواره در آن آشکار بوده است، خواهد توانست گام های این رهرو پنجاه ساله را باز هم استوارتر سازد.

امروز نیروهای جوان و فاضل که ثمرات شجره ی طیبه ی حوزه ی علمیه اند، چشم به افق های دوردست دوخته اند. هدف ها دست یافتنی و همّت ها بس بلند و استوار است.

فرصت و امید، سرمایه های خدادادی است که جهاد دشوار ملت ایران، لیاقت دریافت آن از فیض الهی را به این ملت بزرگ عطا کرده است. هنر بزرگِ بزرگان و پیش کسوتان حوزه و از جمله، نهادِ کهن و ریشه دار جامعه ی مدرسین، در آن است که از این سرمایه ی گرانقدر، بیشترین بهره مندی را نصیب جریان دینی و انقلابی در این میهن خدایی کند و با داشته های امروز، فردایی روشن تر را تدارک ببینند و سخن و وعده ی الهی را تحقق بخشند که فرمود: أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء تُؤْتِی أُکُلَهَا

کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا.

والسلام علیکم و رحمة الله

سیّد علی خامنه ای

25 بهمن 1391

پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی ارتحال آیت الله حاج شیخ عزیزالله خوشوقت

بسم الله الرحمن الرحیم

با تأسف و اندوه فراوان، خبر رحلت عالم ربانی، سالک الی الله و عارف بالله مرحوم آیت الله آقای حاج شیخ عزیزالله خوشوقت رضوان الله علیه را دریافت کردم. عمری بابرکت، سرشار از معنویت و تهذیب، و گام های پیوسته در سلوک الی الله، همراه با مجاهدتی کم نظیر در تربیت نفوس مستعد و دل های مشتاق، خلاصه ای از زندگینامه ی این روحانی مهذّب و این معلّم اخلاق و معرفت است. بی شک فقدان این شخصیت ممتاز، برای آشنایانِ رتبه ی معنوی آن بزرگوار، مصیبتی اندوه بار و برای شاگردان و مستفیدان محضر پرفیض او ثلمه ای بزرگ است.

این جانب تسلیت صمیمانه ی خود را به خانواده ی مکرّم و فرزندان محترم و دیگر وابستگان و به همه ی ارادتمندان ایشان معروض می دارم و علوّ درجات و شمول رحمت حق و حشر با اولیاء الله را برای روح مطهرشان از خداوند متعال مسألت می کنم.

سید علی خامنه ای

1391/12/2

پیام تبریک به مناسبت قهرمانی تیم ملی کشتی در مسابقات جهانی تهران

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امشب (جمعه) با صدور پیامی قهرمانی مقتدرانه ی تیم ملی کشتی آزاد ایران در مسابقات جهانی تهران و موفقیت تیم ملی کشتی فرنگی در کسب نایب قهرمانی جهان را به دلاور مردان کشتی ایران و مربیان و مسوولان آن تبریک گفتند.

رهبر انقلاب اسلامی در این پیام اظهار امیدواری کردند موفقیتهای جوانان برومند و توانای اسلامی در عرصه های مختلف از جمله میادین ورزشی روز به روز افزایش یابد.

پیام به کنگره ی «هفت هزار زن شهید کشور»

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز در این جا برای تعظیم به ارتش هزاران نفره ی زنان شهیدی گرد آمده اید که در تغییر مسیر تاریخ اسلام و کشور، نقشی شایسته ایفاء کردند و سربلند به محضر خدای متعال رفتند؛ لشکری از فرشتگان که از جان مقدس خویش در راه اسلام مایه گذاردند، تماشاچی نبودند و قدم در میدان عمل نهادند و در نقش معماران ایران جدید ظاهر شدند. اینان زنان بزرگی بودند که تعریف جدیدی از «زن» به شرق و غرب ارائه کردند.

زن در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بی نقش در تاریخ سازی، و در تعریف غالباً غربی، به مثابه موجودی که جنسیت او بر انسانیتش می چربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایه داری جدید است، معرفی می شد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، «زن نه شرقی، نه غربی» است. زن مسلمان ایرانی تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت کرد که می توان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و درعین حال، در متن و مرکز بود. می توان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه داشت و در عرصه ی سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازی های جدید

کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد. زنانی که اوج احساس و لطف و رحمت زنانه را با روح جهاد و شهادت و مقاومت درآمیختند و مردانه ترین میدان ها را با شجاعت و اخلاص و فداکاری خود فتح کردند.

در انقلاب اسلامی و در دفاع مقدس، زنانی ظهور کردند که می توانند تعریف زن و حضور او در ساحت رشد و تهذیب خویش، و در ساحت حفظ خانه ی سالم و خانواده ی متعادل، و در ساحت ولایت اجتماعی و جهاد امر به معروف و نهی از منکر، و جهاد اجتماعی را جهانی کنند و بن بست های بزرگ را در هم بشکنند.

اقتدار و جذبه ی تازه ای به برکت خون این زنان مجاهد در عصر جدید ظهور کرده است که زنان را ابتداء در جهان اسلام تحت تأثیر قرار داد و دیر یا زود در سرنوشت و جایگاه زنان جهان دست خواهد برد.

تا آفتاب درخشان خدیجه ی کبری علیها السلام و فاطمه ی زهرا علیهاالسلام و زینب کبری علیهاالسلام می درخشد، طرح های کهنه و نو «ضدّ زن» به نتیجه نخواهد رسید و هزاران زن کربلایی ما نه تنها خطوط سیاه ستم های ظاهری را در هم شکسته اند، بلکه ستم های مدرن به زن را نیز رسوا و بی آبرو کرده و نشان داده اند که حق کرامت الهی زن، بالاترین حقوق زن است که در جهان به اصطلاح مدرن، هرگز شناخته نشده و امروز وقت شناخته شدن آن است. به خانواده ی این شهیدان والامقام تبریک می گویم و امیدوارم که به برکت خون این زنان شریف و مجاهد، رسانه ها و هنرمندان و فرزانگان و سینماگرانی بتوانند جهاد بزرگ زن ایرانی مسلمان را به دنیا که سخت محتاج شناختن آن است، بنمایانند.

زن مجاهد مسلمان ایرانی،

معلّم ثانی برای زنان جهان خواهد بود؛ پس از معلم اول که زنان مجاهد صدر اسلام بودند.

سلام خدا بر بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه ی زهرا و بر همه ی زنان بزرگ صدر اسلام و بر بانوان فداکار و از جان گذشته ی ایران اسلامی.

سیّد علی خامنه ای

15 اسفند 1391

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام والمسلمین سیدمجتبی موسوی لاری

بسم الله الرحمن الرحیم

خبر درگذشت روحانی عالیقدر و نویسنده مجاهد، مرحوم حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سیّد مجتبی موسوی لاری را با تأسف فراوان دریافت کردم.

خدمات این عالِم فرزانه و بزرگوار و ارزشمند به گسترش معارف اسلامی و مکتب اهل بیت علیهم السلام در سراسر جهان، در چند دهه ی اخیر حقاً کم نظیر است و هزاران انسان منصف و مشتاق، با هدایت نوشته های وی که با چیرگی علمی و تبیین منطقی نوشته و در پنج قاره منتشر می شد، به سر چشمه ی حقیقت دست یافته و اسلام را شناخته و بدان ایمان آورده اند.

این عالم پارسا بی هیچ تظاهر و ادعا، یک تنه و بدون تکیه به این و آن، عمر و توان خود را مصروف این مجاهدت بزرگ کرد و پرداختن به وظیفه و کسب رضای الهی را وجهه ی همت ساخت.

این جانب درگذشت این عالم با اخلاص را به مردم شریف لارستان و استان فارس و به همه ی ارادتمندان و شاگردان و بهره مندان از کتابهای او و بویژه به خاندان مکرّم و بازماندگان معزّز ایشان تسلیت میگویم و رحمت و مغفرت الهی و علوّ درجات را برای ایشان از خداوند متعال مسألت میکنم.

سیّدعلی خامنه ای

19 اسفند 1391

پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال 1392

بسم الله الرّحمن الرّحیم

یا مقلّب القلوب و الأبصار، یا مدبّر اللّیل و النّهار، یا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالَنا إلی أحسن الحال.

اللّهمّ صلّ علی حبیبتک سیّدة نساء العالمین، فاطمة بنت محمّد صلّی الله علیه و ءاله. اللّهمّ صلّ علیها و علی أبیها و بعلها و بنیها. اللّهمّ کن لولیّک الحجّة بن الحسن صلواتک علیه و علی ءابائه فی هذه السّاعة و فی کلّ ساعة ولیّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتّی تسکنه أرضک

طوعاً و تمتّعه فیها طویلاً. اللّهمّ أعطِهِ فی نفسِهِ و ذرّیّتهِ و شیعتِهِ و رعیّتِهِ و خاصّتِهِ و عامّتِهِ و عدوّهِ و جمیعِ أهلِ الدّنیا ما تقرّ بهِ عینه و تسرّ به نفسه.

تبریک عرض می کنم به همه ی هم میهنان عزیزمان در سراسر کشور، و به همه ی ایرانیان در هر نقطه ای از جهان که هستند، و به همه ی ملت هایی که نوروز را گرامی می دارند؛ مخصوصاً به ایثارگران عزیزمان، خانواده های شهدا، جانبازان و خانواده هایشان، و همه ی کسانی که در راه خدمت به نظام اسلامی و به کشور عزیزمان مشغول فعالیت اند. امیدواریم خداوند متعال این روز را و این آغاز سال را برای ملت ما، برای همه ی مسلمانان عالَم، مایه ی شادی و بهروزی و نشاط قرار دهد و ما را به انجام وظائفمان موفق و مؤید بدارد. به هم میهنان عزیزمان عرض می کنم توجه داشته باشند که ایّام فاطمیه در اواسط روزهای عید است و تکریم و احترام این ایام برای همه ی ما لازم است.

ساعت تحویل و هنگام تحویل، در حقیقت حد فاصلی است بین یک پایان و یک آغاز؛ پایان سال گذشته و آغاز سال نو. البته نگاه عمده ی ما باید به طرف جلو باشد؛ سال نو را ببینیم، برای آن خودمان را آماده کنیم و برنامه ریزی کنیم، اما حتماً نگاه ِبه پشت سر و راهی که طی کرده ایم هم برای ما مفید است. برای این که ببینیم چه کرده ایم، چگونه حرکت کرده ایم، نتایج کار ما چه بوده است و از آن درس بگیریم و تجربه بیاموزیم.

سال 91 مثل همه ی سال ها، سالی متنوع و دارای رنگ ها و نقش های گوناگون بود. شیرینی هم داشت، تلخی هم داشت. پیروزی هم داشت، عقب ماندگی

هم داشت. زندگی انسان ها در طول حیات، همیشه همین جور است؛ با کش و قوس ها همراه است. با فراز و نشیب ها همراه است. مهم این است که از نشیب ها خارج شویم، خودمان را به اوج ها برسانیم.

آن چه که در طول سال 91 از جنبه ی مواجهه ی ما با جهان استکبار آشکار و واضح بود، عبارت بود از سختگیری دشمنان بر ملت ایران و بر نظام جمهوری اسلامی. البته ظاهر قضیه سختگیری دشمن بود، اما باطن قضیه، ورزیدگی ملت ایران و پیروزی او در میدان های مختلف بود. آن چه که دشمنان ما هدف گرفته بودند، صحنه ها و عرصه های مختلف بود؛ عمدتاً عرصه ی اقتصاد و عرصه ی سیاست بود. در عرصه ی اقتصاد گفتند و تصریح کردند که می خواهند ملت ایران را به وسیله ی تحریم فلج کنند، اما نتوانستند ملت ایران را فلج کنند و ما در میدان های مختلف -به توفیق الهی و به فضل پروردگار- به پیشرفت های زیادی دست پیدا کردیم که تفصیل آن ها برای ملت عزیزمان گفته شده است، گفته خواهد شد، من هم ان شاءالله در سخنرانی روز اول فروردین، به شرط حیات، اجمالاً مطالبی عرض خواهم کرد.

در زمینه ی اقتصاد البته بر مردم فشار وارد آمد، مشکلاتی ایجاد شد؛ به خصوص که اشکالاتی هم در داخل وجود داشت. برخی از کوتاهی ها و سهل انگاری ها انجام گرفت که به نقشه های دشمن کمک کرد، لیکن درمجموع، حرکت مجموعه ی نظام و مجموعه ی مردم، یک حرکت رو به جلو بوده است و ان شاءالله آثار و نتائج این ورزیدگی را در آینده خواهیم دید.

در عرصه ی سیاست، از یک جهت همت آنها این بود که ملت ایران را منزوی کنند، از جهت دیگر ملت ایران را دچار دودلی و تردید

کنند. همت آنها را کوتاه و ضعیف کنند. درست عکس این عمل شد. در واقع عکس این اتفاق افتاد. در زمینه ی انزوای ملت ایران، نه فقط نتوانستند سیاست های بین المللی و منطقی ما را محدود کنند، بلکه حتّی نمونه هایی از قبیل اجلاس جنبش غیر متعهدها با حضور تعداد کثیری از سران و مسئولان کشورهای جهان در تهران تشکیل شد و عکس آن چه را که دشمنان ما می خواستند، رقم زد و نشان داد که جمهوری اسلامی نه فقط منزوی نیست، بلکه در دنیا با چشم تکریم و احترام به جمهوری اسلامی و به ایران اسلامی و به ملت عزیز ما نگریسته می شود.

در زمینه ی مسائل داخلی، مردم عزیز ما در آن جایی که امکان و موقعیت ابراز احساسات وجود داشت -عمدتاً در بیست ودوم بهمن سال 91- آن چه را که لازمه ی حماسه و شور بود، از خود نشان دادند؛ از سال های دیگر پرشورتر و متراکم تر در صحنه حاضر شدند. یک نمونه ی دیگر هم حضور مردم خراسان شمالی در بحبوحه ی تحریم ها بود که نمونه و مسطوره ای از وضعیت و روحیه ی ملت ایران را نشان می داد نسبت به نظام اسلامی و به مسئولان خدمتکار و خدمتگزار خودشان. کارهای بزرگی هم بحمدالله در طول سال انجام گرفته است؛ تلاش های علمی، کارهای زیربنایی، تحرک فراوان مسئولین و مردم. زمینه ها برای حرکتِ رو به جلو و ان شاءالله جهش، فراهم شده است؛ هم در زمینه ی اقتصاد، هم در زمینه ی سیاست، و هم در همه ی زمینه های حیاتیِ دیگر.

سال 92 برابر چشم انداز امیدوارانه ای که به لطف پروردگار و همت مردم مسلمان برای ما ترسیم شده است، سال پیشرفت و تحرک و ورزیدگی ملت ایران خواهد بود؛ نه به این معنا

که دشمنیِ دشمنان کاسته خواهد شد، بلکه به این معنا که آمادگی ملت ایران بیشتر و حضور او مؤثرتر و سازندگی آینده ی این ملت به دست خودشان و با همّتِ باکفایت خودشان ان شاءالله بهتر و امیدبخش تر خواهد شد.

البته آن چه را که ما در سال 92 در پیشِ رو داریم، باز عمدتاً در دو عرصه ی مهم اقتصاد و سیاست است. در عرصه ی اقتصاد، به تولید ملی باید توجه شود؛ همچنان که در شعار سال گذشته بود. البته کارهایی هم انجام گرفت، منتها ترویج تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی، یک مسأله ی بلند مدت است؛ در یک سال به سرانجام نمی رسد. خوشبختانه در نیمه ی دوم سال 91 سیاست های تولید ملی تصویب شد و ابلاغ شد. یعنی درواقع این کار ریل گذاری شد که بر اساس آن، مجلس و دولت می توانند برنامه ریزی کنند و حرکت خوبی را آغاز کنند و ان شاءالله با همت بلند و با پشتکار پیش بروند.

در زمینه ی امور سیاسی، کار بزرگ سال 92، انتخابات ریاست جمهوری است که درواقع مقدرات اجرائی و سیاسی و به یک معنا مقدرات عمومی کشور را برای چهار سال آینده برنامه ریزی می کند. ان شاءالله مردم با حضور خودشان در این میدان هم خواهند توانست آینده ی نیکی را برای کشور و برای خودشان رقم بزنند. البته لازم است هم در زمینه ی اقتصاد، هم در زمینه ی سیاست، حضور مردم حضور جهادی باشد. با حماسه و با شور باید وارد شد. با همت بلند و نگاه امیدوارانه باید وارد شد. با دل پرامید و پرنشاط باید وارد میدان ها شد و با حماسه آفرینی باید به اهداف خود رسید.

با این نگاه، سال 92 را

به عنوان «سال حماسه ی سیاسی و حماسه ی اقتصادی» نام گذاری می کنیم و امیدواریم به فضل پروردگار، حماسه ی اقتصادی و حماسه ی سیاسی در این سال به دست مردم عزیزمان و مسئولان دلسوز کشور تحقق پیدا کند.

به امید توجهات پروردگار و دعای حضرت بقیةالله -أرواحنا فداه- و با درود به روح مطهر امام بزرگوار و شهیدان عزیز

والسّلام علیکم ورحمةالله وبرکاته

پیامها در سال 1392

پیام تسلیت در پی درگذشت علامه آیت الله الفضلی

بسم الله الرحمن الرحیم

با حزن و اندوه فراوان، خبر درگذشت علامه آیت الله دکتر عبدالهادی الفضلی را دریافت نمودم.

این علامه ی فقید، عمر شریف خود را در جهاد علمی و سیاسی و دفاع از مقدسات امت اسلامی و مسائل بر حقّ آن سپری کرد.

این فقید از پیشگامان تفکر و اندیشه و از نظریه پردازان برجسته ی اسلامی بود و بهترین نشانه ی این امر، آثار و تألیفات گرانسنگ ایشان است.

مرحوم الفضلی پناهگاه علمای امت بودند و با فکر و حرکت و جهاد و تلاش های وحدت آفرین خود، نمونه و اُسوه ای را در نزدیکی دل ها، وحدت بخشیدن به صفوف اسلام، همدلی و دوری از نزاع ها و اختلافات، و تمرکز نگاه ها و اندیشه ها بر دشمن مشترک آحاد امت عظیم اسلامی ارائه کردند.

همچنین این فقید راحل در اواخر زندگی خود با صبر بر ابتلاء الهی و بیماری طاقت فرسا، نمونه و تصویر بسیار والائی از انسان مؤمنِ صابرِ شاکرِ واثق به خدای بزرگ و توانا و متوکل بر او به ظهور رساند.

به همین مناسبت، تسلیت و تعزیت خود را به خانواده ی مکرم و دوستان و شاگردان و دوستداران ایشان، خصوصاً علمای امت اسلامی و حوزه های علمیه تقدیم می کنم و از خداوند منّان مسألت می کنم تا رحمت واسعه ی خود را بر این فقید عزیز نازل فرماید، بهشت را جایگاه ابدی ایشان قرار

دهد، او را در رضوان وسیع خود وارد کند و به بستگان و دوستداران ایشان صبر و تسلیت عنایت فرماید.

همچنین از خداوند جلّ و علا مسألت دارم که همه علمای صالح و خوب ما را سلامتی کامل، توفیق دائم و اقتدا به اندیشه و رفتار و جهاد فقید سعید ما عطا فرماید؛ و انّا لله و انا الیه راجعون.

سید علی حسینی خامنه ای

28 جمادی الاول 1433 هجری قمری

20 فروردین 1392 هجری شمسی

پیام تسلیت در پی وقوع زلزله در استان بوشهر

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با تأسف و اندوه، خبر زلزله در استان بوشهر و تلفات و خسارت های انسانی آن را دریافت کردم.

با دعا و درخواست رحمت و مغفرت الهی برای درگذشتگان و شفای آسیب دیدگان و صبر و اجر برای بازماندگان، از نماینده ی محترم ولی فقیه و مسئولان محترم در استان و نیز مسئولان ذی ربط در مرکز و غیره می خواهم که همه ی کوشش خود را برای نجات آسیب دیدگان و پشتیبانی خسارت یافتگان به کار برند و امیدوارم مردم عزیز از همه جای کشور نیز مانند همیشه نقش درخشان خود را در کاستن از رنج مصیبت دیدگان ایفا کنند.

والسلام علیکم ورحمة الله

سید علی خامنه ای

20 فروردین ماه 1392

پیام تسلیت در پی درگذشت آیت الله رضوانی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

درگذشت فقیه بزرگوار، آیت الله آقای حاج شیخ غلامرضا رضوانی رحمة الله علیه را به بازماندگان محترم و به همه ی ارادتمندان و شاگردان ایشان تسلیت می گویم. این عالِم جلیل از شاگردان مورد اعتماد حضرت امام خمینی و متکفل مسئولیت هایی از جمله در شورای نگهبان بودند و خدمات ایشان در تعامل با دستگاه ها برای تبیین نظرات فقهی شورای نگهبان مشمول عنایت و قبول حضرت احدیت و موجب رضوان الهی است؛ ان شاءالله.

از خداوند متعال علوّ درجات این روحانی عالی مقام را مسألت می نمایم.

سیدعلی خامنه ای

31 فروردین 1392

پیام تسلیت در پی درگذشت آقای امیرحسین فردی

بسمه تعالی

درگذشت تأسف بار هنرمند و نویسنده ی متعهد و مجاهد آقای امیرحسین فردی رحمة الله علیه را به همه ی اصحاب ادبیات و هنر انقلاب و به خانواده و بازماندگان و یاران همراه ایشان تسلیت عرض می کنم.

این هنرمند مؤمن و سختکوش، از پیشکسوتان در عرصه ی فعالیت های ادبی دوران انقلاب و از بنیان گذاران هسته های جوانان هنرمند انقلابی و در شمار برجستگانی بود که نهال پرطراوت هنر انقلاب را در برابر دشمنان عَنود و همراهان سست عنصر، با انگیزه و ایمان راسخ خویش پاسداری کردند و به شکوفایی و باروری امروز رساندند.

رحمت خدا بر او و بر تلاش صادقانه اش.

سید علی خامنه ای

7 اردیبهشت 1392

پیام تسلیت در پی درگذشت آقای مرتضائی فر

بسمه تعالی

درگذشت مرحوم مغفور آقای حاج محمود مرتضائی فر را که از یاران صمیمی انقلاب و خدمتگزار باوفای نماز جمعه ی تهران بودند، به بازماندگان و دوستان ایشان تسلیت می گویم و رحمت و غفران الهی را برای آن مرحوم مسئلت می کنم.

سیّدعلی خامنه ای

22 اردیبهشت 92

پیام تسلیت در پی درگذشت آیت الله حسینی زنجانی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

رحلت عالم جلیل القدر مرحوم آیة الله آقای حاج آقا عزّالدّین حسینی زنجانی رضوان الله تعالی علیه را به عموم ارادتمندان ایشان در مشهد و زنجان و به علمای اعلام و حوزه های علمیه و به طور ویژه به آقازادگان محترم و بیت مکرّم ایشان تسلیت می گویم. این بزرگوار که از عالمان برجسته و ذی فنون به شمار می رفتند، از زنجان و نیز دوران اقامت طولانی در مشهد مقدس، کانون توجّه فرزانگان و اصحاب اندیشه و هنر نیز قرار داشتند و محفل گرم هدایت و افاده ی ایشان محل حضور طبقات گوناگون بود. خداوند متعال بر علوّ درجات این عالم جلیل بیفزاید و بازماندگان را مشمول اجر و فضل خود قرار دهد.

سیّد علی خامنه ای

24 اردیبهشت 92

پیام تسلیت در پی درگذشت آقای محمد قهرمان

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با دریغ و افسوس، خبر درگذشت شاعر بزرگ خراسان آقای محمّد قهرمان را دریافت کردم. خاموش شدن این چشمه ی فیاض شعر فاخر و غزل پرنکته و آراسته، هر آشنای شعر و ادب معاصر را دچار تأسف و اندوه می سازد و آشنایان شعر ممتاز او و خود آن شخصیت متین و باوفا و آن ذهن مواج و ژرف بین و مضمون یاب را بسی بیشتر.

قهرمان بی شک یکی از چهره های ماندگار و برجسته ی شعر و ادب فارسی، و غزل او یادآور شاعران بزرگ سبک هندی است. این جانب درگذشت این دوست دیرین و باصفا را به جامعه ی ادبی کشور و به ادیبان و شاعران خراسانی و به ویژه به همسر گرامی و فرزندان ایشان تسلیت می گویم و آمرزش الهی را برای وی مسألت می کنم.

سید علی خامنه ای

30 اردیبهشت 1392

پیام تسلیت در پی درگذشت آیت الله طاهری اصفهانی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

درگذشت عالِم مجاهد مرحوم مغفور آیةالله آقای حاج سید جلال الدین طاهری اصفهانی را به همه ی علاقمندان به ویژه خاندان محترم ایشان تسلیت می گویم. ایشان پس از انقلاب، نخستین امام جمعه ی اصفهان بودند که سال ها در این مسند ادای وظیفه نمودند و یکی از فرزندان ایشان به شرف شهادت نائل آمدند. از خداوند متعال مغفرت و رحمت واسعه و عُلوّ مقام برای آن مرحوم و فرزند شهیدش مسألت می نمایم.

سید علی خامنه ای

13 خرداد 1392

پیام به مناسبت حضور حماسی مردم در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

ملت عزیز ایران!

صحنه ی حماسی و پُرشور انتخابات در روز جمعه ی 24 خرداد، آزمون خیره کننده ی دیگری بود که چهره ی مصمّم و پرامید ایران اسلامی را در معرض نگاه دوستان و دشمنان نهاد. رشد فزاینده ی سیاسی و پای فشردن بر مردم سالاری دینی صادقانه، حقیقت تابناکی است که با حضور متراکم شما در پای صندوق های رأی، یک بار دیگر در عمل به اثبات رسید و باطل السّحر بافته ها و گزافه های دشمنان و حسودان و طمع ورزان شد.

حماسه ی حضور شما پیوند مستحکم ایران و ایرانی را با نظام اسلامی به رخ همه ی بدخواهانی کشید که با صد ترفند سیاسی و اقتصادی و امنیتی در پی گسستن یا سست کردن این اعتماد و پیوند مقدس اند.

ایرانیِ مؤمن و غیور در انتخابات دیروز، ظرفیت عظیم خود را در مواجهه ی متین و خردمندانه با جنگ روانی بازیگران سلطه و استکبار، با زیبایی و چیره دستی هرچه تمام تر به تصویر کشید و کشور خود و منافع ملی خود و آینده ی پُرتلاش و امیدوارانه ی خود را بیمه کرد.

پیروز حقیقی انتخابات دیروز ملت بزرگ ایران است که به حول و قوه ی الهی توانست گامی استوار بردارد و گوهر نفوذ ناپذیر و چهره ی پُرنشاط و مصمّم و دل سرشار از

امید و ایمان خود را به نمایش بگذارد.

این جانب با خشوع و خاکساری در برابر لطف و رحمت خداوند حکیم و علیم، جبهه ی سپاس بر زمین می سایم و خود و شما را به ذکر و شکر و قدرشناسی این نعمت بزرگ فرامی خوانم و با سلام و عرض اخلاص به حضرت ولیّ الله الأعظم روحی فداه و تبریک به ملت عزیز و به رئیس جمهور منتخب -جناب حجت الإسلام آقای حاج شیخ حسن روحانی- نکاتی را به ایشان و همه ی آحاد ملت عرض می کنم:

1- اکنون که حماسه ی سیاسی و نقطه ی اوج آن در جمعه ی بیست و چهارم خرداد با پیروزی ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی به سرانجام رسیده است، هیجان و التهاب روزها و هفته های رقابت، باید جای خود را به همکاری و رفاقت داده و طرفداران نامزدهای رقیب در آزمون بردباری و متانت و دانایی نیز جایگاه شایسته ی خود را به دست آورند. هیچ احساسی، چه شادمانی و چه ناشادمانی، نباید کسی را به رفتار و گفتاری دور از شأنِ خردمندی و فرزانگی وادار کند. نگذارید بدخواهان، احساسات مردم را ابزار خواسته های پلید خویش کنند. وحدت ملی و رفق و مدارا پشتوانه ی امنیت کشور و خنثی کننده ی ترفندهای دشمنان است.

2- رئیس جمهور منتخب، رئیس جمهور همه ی ملت است. همه باید برای دست یافتن به آرمان های بزرگی که رئیس جمهور و همکاران وی در دولت، متعهد و مسئول تحقق آنند، به آنان کمک و با آنان همکاری صمیمانه کنند.

3- اکنون پس از هفته ها گفتن و شنودن، نوبت کار و اقدام است. رئیس جمهور منتخب تا روز پذیرش رسمی مسئولیت، دارای فرصت ارزشمندی است که شایسته است بیشترین بهره از آن برده شود و کارهایی که شروع مسئولیت

خطیر ریاست جمهوری بدان نیازمند است، بی درنگ آغاز گردد.

4- تحقق حماسه ی انتخابات، بدون شرکت و رقابت و تلاش دیگر نامزدهای ریاست جمهوری امکان پذیر نبود. لازم می دانم از همه ی شخصیت های محترمی که پای در این میدان نهاده و با تلاش خستگی ناپذیر خود، صحنه ی مسابقه ای شورانگیز را آفریدند، صمیمانه تشکر کنم و آنان را باز هم به نقش آفرینی در عرصه های گوناگون انقلاب و نظام اسلامی فرا بخوانم.

5. و نیز لازم می دانم از همه ی آحاد ملت که این بار نیز حادثه ای ماندگار خلق کردند، به ویژه از حضرات مراجع معظّم و علمای اعلام و نخبگان دانشگاهی و سیاسی و فرهنگی که در ترغیب به مشارکت، نقش های ارزنده ایفا کردند، و نیز از دست اندرکاران برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا به ویژه وزارت کشور و شورای محترم نگهبان که زحمات طاقت فرسای این هفته های پُرکار را صبورانه تحمل کردند و با امانت کامل، این بار سنگین را به سرمنزل رساندند، و نیز از مأموران پُرتلاشی که امنیت این پدیده ی حساس را در کشوری با این وسعت، تا اقصی نقاط آن تضمین کردند و همچنین از همه ی دستگاه های همکار آنان، صمیمانه تشکر کنم و اجر وافر الهی را برای آنان مسألت نمایم.

6. لازم می دانم به شکل ویژه از رسانه ی ملی و دست اندرکاران محترم آن که شور انتخابات را رهین تلاش هنرمندانه و مبتکرانه ی خود ساختند و راوی صادق و صریح گرایش ها و اندیشه ها و هدف های نامزدان ریاست جمهوری شدند و چگونگی دست به دست شدن قدرت در نظام جمهوری اسلامی را به شکل آشکار در برابر چشم جهانیان گذاشتند، تشکری بسزا و بلیغ کرده، اجر و توفیق آنان را از خداوند مسألت نمایم.

در پایان بار دیگر با

خشوع و ابتهال، نعمت های بزرگ الهی را سپاس گفته و با تکریم یاد امام بزرگوار و شهیدان و ایثارگران عالی مقام، آینده ای هرچه بهتر را برای این کشور و این ملت آرزو و مسألت می کنم.

والسّلام علیکم و رحمة الله

سیّد علی خامنه ای

25 خرداد ماه 1392

پیام در پی صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی 2014

بسمه تعالی

پیروزی تیم ملی فوتبال، مردم و به ویژه ورزش دوستان کشور را شادمان کرد. از عزیزانی که این شادمانی را پدید آوردند، متشکرم. خسته نباشید.

سید علی خامنه ای

28 خرداد 92

پیام تشکر از تیم ملی بسکتبال در پی قهرمانی آسیا

بسم الله الرحمن الرحیم

از تیم ملی بسکتبال بخاطر پیروزی ای که مایه ی خرسندی مردم عزیزمان شد تشکر میکنم.

سیدعلی خامنه ای

20 مردادماه 1392

پیام به همایش نکوداشت شاعر ارجمند جناب علی باقرزاده (بقا)

بسم الله الرحمن الرحیم

نکوداشت ادیب و شاعر ارجمند جناب علی باقرزاده (بقا) ادای حقّ شعر و ادب و پاسداشت حرمت و کرامت انسان والائی است که همواره حرمت و کرامت شعر و شاعری را پاس داشته و زبان گویا و طبع روان را جز به راه نیکی و راستی به کار نگرفته است.

این دوست دیرین و شفیق یکی از بازماندگان کم شمار مجموعه ئی از شاعران چیره دستی است که در برهه ئی از زمان، مشهد را کانون شعرِ سرآمد و ممتازِ دوران خود ساخته و زبان شعردوستان و شعرشناسان را به تحسین و تکریم جایگاه ادبی خویش گشوده بودند. قطعه های بقا همچون قطعه هائی از دیبای رنگین و خوش نگار در انبوه غزل و قصیده ی ممتاز آن دورانِ مشهد، جلوه ئی ویژه و چشم و دل نواز داشت، با امید که همچنان پایدار و ماندگار باشد.

از دوستانی که این نکوداشت را برپا کرده اند صمیمانه سپاسگزارم.

سیدعلی خامنه ای

1392/6/6

پیام به بیست و دومین اجلاس سراسری نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

قرآن کریم در توصیف قدرتمندان ِ مؤمن و در صدر وظایف آنان اقامه ی نماز را نام برده است: الذین ان مکنّاهم فی الارض اقاموا الصلاة...

این وظیفه، در عمل شخصی، کیفیت بخشیدن به نماز است، و در تلاش اجتماعی، ترویج نماز و همگانی کردن آن.

کیفیت یافتن نماز بدین معنی است که نماز، با حال و حضور ادا شود؛ نمازگزار به نماز با چشمِ «میعاد ملاقات با خدا» بنگرد و در آن، با خدای خود سخن بگوید و خود را در حضور او ببیند؛ نماز را تا میتواند در مسجد و تا میتواند به جماعت بگزارد.

و ترویج نماز، هر حرکت و تلاشی است که در راه همگانی کردن آن، و تبیین اهمیت آن، و

آسان کردن دسترسی به آن، بتوان صورت داد.

صاحبان اندیشه و بیان، با گفتن و نوشتن؛ دارندگان رسانه ها و منبرها با پرداخت جذّاب و هنری؛ مسئولان دستگاهها هر یک متناسب با کارکرد آن دستگاه، میتوانند این وظیفه ی بزرگ را ادا کنند.

کمبود مسجد در شهر و شهرک و روستا؛ نبود جایگاه نماز در مراکز اجتماعات همچون ورزشگاه و بوستان و ایستگاه و مانند آن؛ مراعات نشدن وقت نماز در وسائل مسافرتهای دور دست؛ نپرداختن شایسته به نماز در کتابهای درسی؛ نپرداختن به پاکیزگی و بهداشت در مساجد؛ نپرداختن امام جماعت به تماس و رابطه با مأمومین؛ و هر کمبود دیگری از این قبیل ها، نقاط ضعفی است که باید همتهای بلند بر زدودن آن برانگیخته شود و نشانه ی ایمان صاحبان تمکّن یعنی اقامه ی نماز، در جامعه ی اسلامی ما روز بروز نمایان تر گردد. انشاءالله

والسلام علیکم و رحمة الله

سیّد علی خامنه ای

11 شهریور 1392

پیام تسلیت در پی درگذشت همسر شهید آیت الله سعیدی

بسم الله الرحمن الرحیم

حجةالاسلام جناب آقای حاج سیّد محمّد سعیدی دامت توفیقاته

درگذشت والده ی ماجده را به جنابعالی و اخوان محترم و بیت شهید آیت الله سعیدی و همچنین به حضرات آقایان طباطبایی و سایر بازماندگان محترم تسلیت می گویم و برای آن فقیده سعیده رحمت و مغفرت و رضوان الهی و برای خاندان مصاب صبر و توفیق مسالت می نمایم.

سید علی خامنه ای

13 شهریور 1392

پیام تسلیت در پی درگذشت آیت الله طاهری خرم آبادی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

خبر درگذشت عالم مجاهد آیة الله آقای حاج سیدحسن طاهری خرم آبادی رحمةالله علیه را که پس از دوران طولانی و بیماری رنجبار اتفاق افتاده است، با تأسف و تأثر دریافت کردم. این عالم بزرگوار که از آغاز نهضت امام بزرگوار در صفوف مبارزه قرار داشت، در دوران پس از پیروزی نیز همواره دارای نقش اثرگذار بوده و در عرصه های گوناگون فکری و سیاسی و جهادی، وفادارانه نقش آفرینی میکرد و تقوا و اخلاص همراه با هوشمندی و متانت از شاخصه های برجسته ی این روحانی مجاهد و مبارز بود. اینجانب تسلیت صمیمانه ی خود را به فرزندان و بازماندگان مکرّم و همه ی ارادتمندان و دوستان ایشان تقدیم میدارم و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت مینمایم.

سیدعلی خامنه ای

16 شهریور 1392

پیام تسلیت در پی درگذشت مادر سردار سرلشگر سلیمانی

بسمه تعالی

سردار سرلشکر قاسم سلیمانی درگذشت مادر گرامیتان را به شما و دیگر بازماندگان آن مرحومه تسلیت میگویم. زحمات و خدمات ارزشمند جنابعالی به اسلام و مسلمین، بیشک ذخیره ی ارزشمندی است در دیوان عدل الهی، برای مادری که چنین فرزندی را در دامان خود تربیت کرده است. رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحومه از خداوند متعال مسألت میکنم.

سید علی خامنه ای

1392/6/19

پیام به مناسبت قهرمانی تیم ملی کشتی آزاد در جهان

بسمه تعالی

از اینکه با کوشش و جدیت خود دل مردم کشور را شاد کردید، متشکرم.

سید علی خامنه ای

27 شهریور 1392

پیام به مناسبت روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران

بسم الله الرحمن الرحیم

بزرگداشت شهیدان و تکریم نام آن بزرگمردان، بیش از خود آنان، ملتی را که این گوهرهای ناب را در درون خود پرورانده است، سرافراز می سازد. ما با این تکریم، منتّی بر آنان نداریم؛ آنانند که با درخشش خود، ما را سرافراز و درخشان کردند و بر ما منت نهادند. ملت ایران با فداکاری شهیدانش و با صبر و پایداری آزادگان و جانبازانش، و با گذشت و بزرگواری خاندانهای آنان، توانست خود را به قله های عزت برساند و راه روشن خود به سوی آینده را بگشاید.

سلام خداوند و فرشتگان و پاکان عالم بر شهیدان و جانبازان و آزادگان و خانواده های صبور و فداکار آنان.

سید علی خامنه ای

4 مهر 1392

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام رهنما

بسم الله الرحمن الرحیم

در گذشت روحانی مجاهد مرحوم حجة الاسلام آقای شیخ مصطفی رهنما رحمة الله علیه را به بازماندگان و دوستان و همفکران ایشان تسلیت میگویم. تلاش خستگی ناپذیر این روحانی پارسا در مبارزه ی قلمی و فکری برای مسأله ی فلسطین که از جوانی تا کهنسالی و در بیش از نیم قرن ادامه داشت، چهره ئی نادر و تحسین برانگیز از وی در ذهن همه ی کسانی که این عالمِ متواضع و پر استقامت را می شناختند، ترسیم میکرد. از خداوند رحمت و علوّ درجات برای ایشان مسألت میکنم.

سیدعلی خامنه ای

10 مهرماه 1392

پیام به مناسبت قهرمانی تیم ملی والیبال در آسیا

بسمه تعالی

از جوانان والیبالیست عزیز تشکر میکنم، به خاطر اینکه دل ملت ایران را شاد کردند.

سیدعلی خامنه ای

14 مهرماه 1392

پیام به کنگره عظیم حج

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

والحمدللّه ربّ العالمین و الصّلاة والسّلام علی سیّدالانبیاء و المرسلین و علی آله الطّیّبین و صحبه المنتجبین

فرا رسیدن موسم حج را باید عید بزرگ امّت اسلامی به شمار آورد. فرصت مغتنمی که این روزهای گرانبها در همه ی سالها برای مسلمانان جهان پدید می آورد، کیمیای معجزه گری است که اگر قدر آن شناخته و چنانکه شایسته است به کار گرفته شود، بسیاری از آسیبها و آسیب پذیری های دنیای اسلام، علاج خواهد شد.

حج، چشمه ی جوشان فیض الهی است. یکایک شما حاجیان سعادتمند، اکنون این اقبال بلند را به دست آورده اید که در این اعمال و مناسکِ آکنده از صفا و معنویّت، دل و جان را شستشویی بسزا داده، از این منبع رحمت و عزّت و قدرت، ذخیره ای برای همه ی عمر خویش بردارید. خشوع و تسلیم در برابر خدای رحیم، تعهّد به وظائفی که بر دوش مسلمان نهاده شده است، نشاط و حرکت و اقدام در کار دین و دنیا، رحم و گذشت در تعامل با برادران، جرأت و اعتماد به نفس در برابر حوادث دشوار، امید به کمک و دستگیری خداوند در همه جا و همه چیز، و کوتاهِ سخن ساخت و پرداخت انسانی در طراز مسلمانی را در این عرصه ی الهیِ آموزش و پرورش، میتوانید برای خویش تدارک ببینید و خودِ آراسته به این زیورها و بهره یافته از این ذخیره ها را برای کشور خویش و ملّت خویش و در نهایت برای امّت اسلامی، سوغات برید.

امّت اسلامی امروز بیش از هر چیز به انسانهایی نیاز دارد که

اندیشه و عمل را در کنار ایمان و صفا و اخلاص، و مقاومت در برابر دشمنان کینه ورز را در کنار خودسازی معنوی و روحی، فراهم سازند. این یگانه راه نجات جامعه ی بزرگ مسلمانان از گرفتاری هایی است که یا آشکارا به دست دشمن و یا با سستیِ عزم و ایمان و بصیرت، از زمانهای دور در آنها فروافتاده است.

بی شک دوران کنونی، دوران بیداری و هویّت یابی مسلمانان است؛ این حقیقت را از خلال چالشهایی که کشورهای مسلمان با آن روبه رو شده اند نیز بروشنی میتوان دریافت. درست در همین شرایط است که عزم و اراده ی متّکی به ایمان و توکّل و بصیرت و تدبیر، میتواند ملّتهای مسلمان را در این چالشها به پیروزی و سرافرازی برساند و عزّت و کرامت را در سرنوشت آنان رقم زند. جبهه ی مقابل که بیداری و عزّت مسلمانان را بر نمیتابد، با همه ی توان به میدان آمده و از همه ی ابزارهای امنیّتی، روانی، نظامی، اقتصادی و تبلیغاتی برای انفعال و سرکوب مسلمانان و به خود مشغول ساختنِ آنان بهره میگیرد. نگاهی به وضعیّت کشورهای غرب آسیا از پاکستان و افغانستان تا سوریّه و عراق و فلسطین و کشورهای خلیج فارس، و نیز کشورهای شمال آفریقا از لیبی و مصر و تونس تا سودان و برخی کشورهای دیگر، حقایق بسیاری را روشن میسازد. جنگهای داخلی؛ عصبیّت های کور دینی و مذهبی؛ بی ثباتی های سیاسی؛ رواج تروریسم قساوت آمیز؛ ظهور گروهها و جریانهای افراط گر که به شیوه ی اقوام وحشی تاریخ، سینه ی انسانها را میشکافند و قلب آنان را با دندان میدرند؛ مسلّحینی که کودکان و زنان را میکشند، مردان را سر میبرند و به نوامیس تجاوز میکنند، و

حتّی در مواردی این جنایات شرم آور و مشمئزکننده را به نام و زیر پرچم دین مرتکب میشوند؛ همه و همه محصول نقشه ی شیطانی و استکباری سرویسهای امنیّتی بیگانگان و عوامل حکومتی همدست آنان در منطقه است که در زمینه های مستعدّ داخلی کشورها امکان وقوع می یابد و روز ملّتها را سیاه و کام آنان را تلخ میکند. یقیناً در چنین اوضاع و احوالی نمیتوان انتظار داشت که کشورهای مسلمان، خلأهای مادّی و معنوی خود را ترمیم کنند و به امنیّت و رفاه و پیشرفت علمی و اقتدار بین المللی که برکات بیداری و هویّت یابی است، دست یابند. این اوضاع محنت بار، میتواند بیداری اسلامی را عقیم و آمادگی های روحی پدید آمده در دنیای اسلام را ضایع سازد و بار دیگر، سالهای دراز، ملّتهای مسلمان را به رکود و انزوا و انحطاط بکشاند و مسائل اساسی و مهمّ آنان همچون نجات فلسطین و نجات ملّتهای مسلمان از دست اندازی آمریکا و صهیونیسم را به دست فراموشی بسپارد.

علاج بنیانی و اساسی را میتوان در دو جمله ی کلیدی خلاصه کرد که هر دو از بارزترین درسهای حج است:

اوّل: اتّحاد و برادری مسلمانان در زیر لوای توحید،

و دوّم: شناخت دشمن و مقابله با نقشه ها و شیوه های او.

تقویت روح اخوّت و همدلی، درس بزرگ حج است. در اینجا حتّی جدال و درشت گویی با دیگران ممنوع است. پوشش یکسان و اَعمال یکسان و حرکات یکسان و رفتار مهربان در اینجا به معنی برابری و برادریِ همه ی آن کسانی است که به این کانون توحید معتقد و دلبسته اند. این ردّ صریح اسلام بر هر فکر و عقیده و دعوتی است که گروهی از مسلمانان و معتقدان

به کعبه و توحید را از دائره ی اسلام بیرون بداند. عناصر تکفیری که امروز بازیچه ی سیاست صهیونیست های غدّار و حامیان غربی آنان شده و دست به جنایتهای سهمگین میزنند و خون مسلمانان و بی گناهان را میریزند، و کسانی از مدّعیان دینداری و ملبّسین به لباس روحانیّت که در آتش اختلافات شیعه و سنّی و امثال آن میدمند، بدانند که نفس مراسم حج، باطل کننده ی مدّعای آنان است. شگفتا! کسانی که مراسم برائت از مشرکان را که ریشه در عمل پیامبر اعظم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم دارد، جدال ممنوع قلمداد میکنند، خود از مؤثّرترین دست اندرکاران ایجاد منازعه های خونین میان مسلمانانند. اینجانب همچون بسیاری از علمای اسلام و دلسوزان امّت اسلامی بار دیگر اعلام میکنم که هر گفته و عملی که موجب برافروختن آتش اختلاف میان مسلمانان شود و نیز اهانت به مقدّسات هر یک از گروه های مسلمان یا تکفیر یکی از مذاهب اسلامی، خدمت به اردوگاه کفر و شرک و خیانت به اسلام و حرام شرعی است.

شناخت دشمن و شیوه های او نیز دوّمین رکن است. اوّلاً وجود دشمن کین توز را نباید به دست غفلت و فراموشی سپرد و مراسم چندباره ی رمی جمرات در حج، نشانه ی نمادین این حضور ذهن همیشگی است. ثانیاً در شناخت دشمن اصلی که امروزه همان جبهه ی استکبار جهانی و شبکه ی جنایت کار صهیونیسم است، نباید دچار خطا شد. و ثالثاً شیوه های این دشمن عنود را که تفرقه افکنی میان مسلمانان، و ترویج فساد سیاسی و اخلاقی، و تهدید و تطمیع نخبگان، و فشار اقتصادی بر ملّتها، و ایجاد تردید در باورهای اسلامی است، باید بخوبی تشخیص داد و وابستگان و ایادیِ دانسته و

نادانسته ی آنان را از این راه شناسایی کرد.

دولتهای استکباری و پیشاپیش آنان آمریکا، به کمک ابزارهای رسانه ای فراگیر و پیشرفته، چهره ی واقعی خود را میپوشانند و با دعوی طرفداری از حقوق بشر و دموکراسی، رفتاری خدعه آمیز در برابر افکار عمومی ملّتها در پیش میگیرند. آنان در حالی دم از حقوق ملّتها میزنند که ملّتهای مسلمان، هر روز بیشتر از گذشته، آتش فتنه های آنان را با جسم و جان خود لمس میکنند. یک نگاه به ملّت مظلوم فلسطین که ده ها سال است روزانه زخمِ جنایات رژیم صهیونیستی و حامیانش را دریافت میکند؛ یا به کشورهای افغانستان و پاکستان و عراق که تروریسمِ زاییده ی سیاستهای استکبار و ایادی منطقه ای آنان، زندگی را به کام ملّتهای آنان تلخ کرده است؛ یا به سوریّه که به جرم پشتیبانی از جریان مقاومت ضدّ صهیونیستی، آماج کینه ی سلطه گران بین المللی و کارگزاران منطقه ای آنان شده و به جنگ خونین داخلی گرفتار آمده است؛ یا به بحرین یا به میانمار که در هر یک به نحوی، مسلمانان محنت زده و مغفول، و دشمنانشان مورد حمایتند؛ یا به ملّتهای دیگری که از سوی آمریکا و متّحدانش، پی درپی به تهاجم نظامی یا تحریم اقتصادی یا خرابکاری امنیّتی تهدید میشوند؛ میتواند چهره ی واقعی این سردمداران نظام سلطه را به همه نشان دهد. نخبگان سیاسی و فرهنگی و دینی در همه جای جهان اسلام باید خود را به افشای این حقایق، متعهّد بدانند. این وظیفه ی اخلاقی و دینی همه ی ما است. کشورهای شمال آفریقا که متأسّفانه امروز در معرض اختلافات عمیق داخلی قرار گرفته اند، بیش از همه باید به این مسئولیّت عظیم، یعنی شناخت دشمن و شیوه ها و

ترفندهایش توجّه کنند. ادامه ی اختلافات میان جریانهای ملّی و غفلت از خطر جنگ خانگی در این کشورها، خطر بزرگی است که خسارت آن برای امّت اسلامی به این زودی ها جبران نخواهد شد.

ما البتّه تردید نداریم که ملّتهای به پاخاسته ی آن منطقه که بیداری اسلامی را تجسّم بخشیدند، بإذن الله اجازه نخواهند داد که عقربه ی زمان به عقب برگردد و دوران زمامداران فاسد و وابسته و دیکتاتور، تکرار شود، لیکن غفلت از نقش قدرتهای استکباری در فتنه انگیزی و دخالتهای ویرانگر، کار آنان را دشوار خواهد کرد و دوران عزّت و امنیّت و رفاه را سالها به عقب خواهد افکند. ما به توانایی ملّتها و قدرتی که خداوند حکیم در عزم و ایمان و بصیرت توده های مردم قرار داده است، از اعماق دل باور داریم و آن را در بیش از سه دهه در جمهوری اسلامی ایران، به چشم خود دیده و با همه ی وجود خود آزموده ایم؛ همّت ما، فراخوان همه ی ملّتهای مسلمان به این تجربه ی برادرانشان در این کشور سرافراز و خستگی ناپذیر است.

از خداوند متعال صلاح حال مسلمانان و دفع کید دشمنان را خواستارم و حجّ مقبول و سلامت جسم و جان و ذخیره ی سرشار معنوی را برای همه ی شما حجّاج بیت الله مسألت میکنم.

والسّلام علیکم و رحمة اللّه

سیّد علی خامنه ای

پنجم ذی الحجّه 1434 مصادف با 19 مهرماه 1392

پیام تسلیت در پی درگذشت آقای رجبعلی طاهری

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت دوست دیرین مرحوم آقای مهندس رجبعلی طاهری را که از مجاهدان با اخلاص در دوران اختناق و در دوران انقلاب و پس از آن بودند به خانواده ی محترم و همه ی بازماندگان و دوستان ایشان تسلیت میگویم و رحمت و پاداش الهی را برای آن مرحوم از خداوند

متعال مسألت میکنم.

سیّد علی خامنه ای

25 مهر ماه 1392

پیام تسلیت در پی درگذشت همسر آیت الله حائری شیرازی

بسمه تعالی

جناب مستطاب حجة الاسلام و المسلمین آقای حائری شیرازی دامت برکاته

درگذشت سیده ی مکرّمة، همسر بزرگوار و بردبار آن جناب و صبیه ی عالم مجاهد مرحوم آیت الله سید نورالدین شیرازی طاب ثراهما را به جنابعالی و فرزندان محترم و دیگر بازماندگان تسلیت عرض میکنم و مغفرت و رحمت الهی را برای آن مرحومه و صبر و اجر برای جنابعالی و دیگر مصیبت دیدگان مسألت مینمایم.

سیدعلی خامنه ای

30 مهر 1392

پیام تسلیت در پی درگذشت پدر آقای سیدعلی مقدم

بسم الله الرحمن الرحیم

برادر گرامی جناب آقای سید علی مقدم دامت توفیقاته

درگذشت والد مکرّم را به جنابعالی و اخوان و اخوات و دیگر بازماندگان تسلیت میگویم و علو درجات ایشان را که عمر خود را در خدمت به اسلام مصروف داشتند از خداوند متعال مسألت مینمایم.

سید علی خامنه ای

14 آبان 1392

پیام تسلیت در پی درگذشت آقای حاج حبیب الله عسگراولادی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با تأسّف و تأثّر، خبر درگذشت مجاهد صادق و یار وفادار و معتمَد امام راحل، جناب آقای حاج حبیب الله عسگراولادی را دریافت کردم.

عمر با برکت این مبارز خستگی ناپذیر یکسره در خدمت اسلام و برپایی و استقرار نظام اسلامی سپری شد و از دوران جوانی تا آخرین سالها، همّت و تلاش و مجاهدت مخلصانه اش در این راه کاستی نگرفت. در دوران طاغوت، از نخستین روزهای مبارزات ملّت و روحانیّت، در کنار امام بزرگوار و در صفوف پر خطر حضور یافت و رنج سالها زندان و اسارت را صبورانه تحمّل کرد و پس از پیروزی انقلاب و برپایی جمهوری اسلامی، در سنگرهای حسّاس و اثرگذار خدمات صادقانه ارائه کرد و تا آخر عمر پر ماجرای خود از کار و تلاش فروگذار نکرد.

رحمت و فضل الهی را برای ایشان مسئلت میکنم و به بازماندگان و دوستان محترم ایشان تسلیت میگویم.

سیّدعلی خامنه ای

14 آبان 1392

پیام تسلیت در پی درگذشت آقای پرورش

بسم الله الرحمن الرحیم

با تاسف و تأثر، خبر درگذشت یاور صدیق انقلاب مرحوم آقای سیدعلی اکبر پرورش رحمت الله علیه را دریافت کردم؛ چهره ی محترم و اثرگذاری که بخش اعظم عمر با برکت خود را در خدمت اسلام و ارزشهای متعالی دین گذرانید، و لهجه ی صادق و دل با اخلاص و خُلق نیک را به ترویج و تحکیم انقلاب و نظام اسلامی گماشت؛ تلاشهای مبارزاتی در دوران طاغوت را به خدمات ارزنده و مسئولیتهای سنگین خود در قوه ی مجریه و قوه ی مقنّنه و شورای عالی دفاع در دوران جمهوری اسلامی پیوند داد و با همه ی توان به کشور و ملت خود خدمت کرد، و سلامت و راحت خود را بر سرِ انجام وظیفه نهاد. بیماری

رنجبار و طولانی او آخرین آزمایش دشواری بود که وی با صبر و متانت، آن را تحمل کرد و زندگی پاک و شرافتمندانه را به پایان برد. اینجانب در گذشت ایشان را به خانواده و بازماندگان محترم و به همه ی دوستان و علاقمندان ایشان تسلیت میگویم و رحمت و رضوان الهی را برای وی مسألت میکنم.

سیدعلی خامنه ای

6 دی 1392

پیام به چهل وهشتمین نشست اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا

بسم الله الرّحمن الرّحیم

جوانان و فرزندان ملّت ایران که در دانشگاههای گوناگون جهان به کسب دانش مشغولند، نهال هایی ارزشمندند که ریشه در خاک حاصلخیز کشور سرافراز خود دارند و همچون برادران و خواهرانشان در دانشگاههای زنده و پر تحرک کشور، ثمرات ارزشمندی را تقدیم میهن و ملّت خود خواهند کرد، انشاءالله.

این است آن اندیشه ئی که ذهن دانشجوی ایرانی را در هر نقطه از جهان باید همواره مشغول دارد. کیفیت فراگیری و انتخاب دانشی که فرا می گیرید و روحیه و رفتاری که در این دوران تحصیلی، شخصیت شما را نمایان می سازد، یکسره باید از این اندیشه تابناک، سرچشمه بگیرد و راه شما را مشخص سازد.

در فرایند پرهیجانِ تبدیل دانشجوی امروز به مدیر و انسان برجسته ی فردا، بیش از همه چیز، توکل به خدا و استمداد از لطف و رحمت او به کار شما خواهد آمد. این است آنچه استعدادهای شما را شکوفائی و گام شما را استواری و دل شما را آرامش می بخشد.

به امید آینده ی درخشان شما و کشور، همه تان را به خدای بزرگ می سپارم و برای شما دعا می کنم.

سید علی خامنه ای

پیام تسلیت در پی ارتحال آیت الله موحد ابطحی

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت عالم ربانی مرحوم آیة الله آقای حاج سیدمحمدباقر موحّد ابطحی اصفهانی رحمةالله علیه را به بازماندگان آن مرحوم و خاندان محترم ابطحی و به عموم ارادتمندان و مستفیدان از مقام علمی ایشان تسلیت عرض میکنم. این عالم بزرگوار، فقیهی جامع و مُتّبع و متعبّد و از پرورش یافتگان مکتب علمی مرجع بزرگ شیعه مرحوم آیة الله العظمی بروجردی اعلی الله مقامه و منشأ آثار و برکات متعدد بودند و فقدان ایشان موجب تأسّف آشنایان به مقامات علمی

و معنوی آن بزرگوار است.

از خداوند متعال علوّ درجات و حشر با اولیائش را برای آن مرحوم مسألت مینمایم.

سیدعلی خامنه ای

17/بهمن ماه/1392

پیام شفاهی به تشکل های دانشجویی انقلابی

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی شفاهی به تشکل های دانشجویی انقلابی، با بیان اینکه عرصه جنگ نرم «بصیرتی عمارگونه» و «استقامتی مالک اشتروار» می طلبد، خطاب به افسران جوان جنگ نرم تأکید کردند: برای رویارویی با نظام سلطه، تمام ظرفیت های خودتان را بکار گیرید و در این مسیر به وعده های خداوند اطمینان داشته باشید. متن پیام شفاهی رهبر معظم انقلاب که صبح امروز (چهارشنبه) توسط حجت الاسلام و المسلمین محمدیان رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها در نشست سراسری اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل(1) قرائت شد، به شرح زیر است:

سلام مرا به فرزندان انقلابی ام برسانید و از تلاشهای جهادگونه ی آنان در ترویج و پاسداری از آرمانها ی امام و انقلاب تشکّر کنید و چند نکته را به آنان یادآوری کنید:

1) در کنار تحصیل علم و دانش، از فرصت جوانی برای تهذیب نفس و انس با خدا و آشنایی عمیق با معارف قرآن و اهل بیت (علیهم السّلام) بهره ببرید.

2) شما افسران جوان جنگ نرم هستید و عرصه ی جنگ نرم، بصیرتی عمّارگونه و استقامتی مالک اشتروار میطلبد؛ با تمام وجود، خود را برای این عرصه آماده کنید.

3)نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایه هایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تحلیل کنید و برای رویارویی با آن، تمام ظرفیّتهای خودتان را به کار گیرید و در این مسیر به وعده های خداوند اطمینان داشته باشید.

4)تشکیلات میتواند معبد باشد، ولی مبادا تبدیل به معبود گردد؛ اصول و ارز شهای عقیدتی و معنوی خودتان را در قالب

تشکیلات حفظ، و بر صمیمیّت و همدلی بین اعضا تأکید کنید.

5)افقهای روشنی در مقابل شما جوانان قرار دارد، این کشور و انقلاب با دست پرتوان شما آینده ای امیدبخش در پیشِ رو خواهد داشت؛ بر تلاشهای خود بیفزایید و برای رسیدن به قلّه های پیشرفت و تعالی از همدیگر سبقت بگیرید.

1) شورای مرکزی اتّحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل، در نامه ای از رهبر انقلاب اسلامی درخواست کرده بود که پیامی برای همایش این انجمن که در مشهد برگزار می شود، صادر فرمایند.

پیام تسلیت در پی درگذشت آقای حاج حیدری

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت مجاهد صادق و صابر مرحوم آقای حاج ابوالفضل حاج حیدری رحمةالله علیه را به خانواده مکرّم و همه ی بازماندگان و نیز به دوستان و همرزمان این مبارز دیرین و رنج آزموده تسلیت میگویم و علوّ درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت میکنم.

سیدعلی خامنه ای

1392/12/04

پیام تسلیت در پی درگذشت پدر شهید کاوه

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت مرحوم مغفور آقای حاج محمّد کاوه پدر شهید عزیز سردار محمود کاوه را که از سالیان پیش از پیروزی انقلاب با اینجانب مرتبط و به احساس و انگیزه ی انقلابی شناخته شده بود، به خانواده ی گرامی و همه ی بازماندگان و دوستان آن مرحوم تسلیت می گویم و اجر و پاداش الهی را برای آن مرحوم مسألت می کنم.

سیّد علی خامنه ای

25 اسفند 1392

پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال 1393

بسم الله الرّحمن الرّحیم

یا مقلّب القلوب و الابصار، یا مدبّر اللّیل و النّهار، یا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال.

اللّهمّ صلّ علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها.

اللّهمّ کن لولیّک الحجّة بن الحسن صلواتک علیه و علی ابائه فی هذه السّاعة و فی کلّ ساعة ولیّا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتّی تسکنه ارضک طوعا و تمتّعه فیها طویلا.

اللّهمّ عجّل فرجه و اجعلنا من اعوانه و انصاره و شیعته.

فرا رسیدن سال نو را تبریک عرض میکنم به همه ی هم میهنان عزیزمان و یکایک ایرانیان در سراسر کشور و در هر نقطه ای از جهان که زندگی میکنند. مخصوصاً تبریک عرض میکنم به خانواده های معظّم شهیدان، به جانبازان، به همسرانشان و به همه ی کسانی که در راه اسلام و ایران مجاهدتی کرده اند و میکنند و بار زحمتی را بر دوش کشیده اند و میکشند. همچنین تبریک عرض میکنم نوروز را به همه ی ملّتهایی که نوروز را گرامی میدارند و برای آن ارج و احترامی قائلند.

امسال فرا رسیدن سال نو مصادف است با دو فاطمیّه و مراسم یادبود شهادت بانوی بزرگ جهان اسلام صدّیقه ی کبری (سلام الله علیها). این تقارن موجب میشود که ملّت ما ان شاءالله بتوانند از برکات انوار فاطمی

بهره ببرند و خود را در شعاع تعالیم آن بزرگوار قرار بدهند و خود را منوّر کنند به انوار هدایت الهی که به وسیله ی فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) و خاندان پیغمبر به همه ی مردم عالم اهدا شده است.

گذشتِ سالها و تبادل سالهای گوناگون برای ما باید موجب تجربه و بصیرت باشد؛ از گذشته درس بگیریم و به آینده با چشم باز و دل آگاه نظر کنیم و برای آینده تصمیم بگیریم. من از خداوند متعال درخواست میکنم که به همه ی ایرانیان عزیز ما در این سال جدید، تن سالم، روح شاداب، امنیّت روانی، آرامش روحی و پیشرفت و تعالی و سعادت مرحمت کند. و امیدوارم خداوند متعال به جوانان ما نشاط و پویایی، و به مردان و زنان ما همّت و اراده و عزم مستحکم و درست، برای پیمودن راه های پرافتخار، و به کودکان ما خرسندی و تندرستی، و به خانواده های ما امنیّت و محبّت و الفت عنایت کند. آنچه بر عهده ی ما است، نگاه به گذشته برای عبرت گیری و نگاه به آینده برای برنامه ریزی و تصمیم گیری است.

سالی که گذشت، اعلام شده بود که سال «حماسه ی سیاسی و حماسه ی اقتصادی» است. حماسه ی سیاسی بحمدالله در عرصه های مختلف به بهترین وجهی صورت گرفت؛ هم در انتخابات، هم در راهپیمایی های بزرگ، هم حضور مردم در عرصه های مختلف و فعّالیّتها و تلاشهایی که از سوی مسئولان و از سوی مردم در طول سال انجام گرفت. سال تبادل دولتها و دست به دست شدن قدرت بود؛ و این کار با آرامش، با نهایت امنیّت در کشور انجام گرفت و بحمدالله یک حلقه ی جدید از سلسله ی طولانی مدیریّت کشور پدید آمد.

در

باب حماسه ی اقتصادی کاری که باید انجام بگیرد و توقّع بود که اتّفاق بیفتد، اتّفاق نیفتاد. تلاشهایی انجام گرفت که مورد سپاس است، ولی کار بزرگی که باید در زمینه ی حماسه ی اقتصادی انجام بگیرد، همچنان در پیش روی ما است و ما موظّفیم که این حماسه را به وجود بیاوریم. مسئله ی اساسیِ اقتصاد برای کشور ما و ملّت ما یک مسئله ی مهم است؛ در اواخر سال 92 بحمدالله یک زیرساخت فکری و نظری برای حماسه ی اقتصادی به وجود آمد؛ سیاستهای «اقتصاد مقاومتی» اعلام شد و زمینه آماده است برای اینکه ان شاءالله تلاش لازم در این باب انجام بگیرد.

در نگاه به سال 93 آنچه به نظر این حقیر مهم تر از همه است، دو مسئله است: یک مسئله همین مسئله ی اقتصاد و دیگری مسئله ی فرهنگ است. در هر دو عرصه و در هر دو زمینه توقّعی که وجود دارد، تلاش مشترکی است میان مسئولان کشور و آحاد مردم. آنچه برای بنای زندگی و سازندگی آینده مورد انتظار است، بدون مشارکت مردم تحقّق پذیر نیست. بنابراین علاوه بر مدیریّتی که مسئولین باید انجام بدهند، حضور مردم در هر دو عرصه لازم و ضروری است؛ هم عرصه ی اقتصاد، هم عرصه ی فرهنگ. بدون حضور مردم کار پیش نخواهد رفت و مقصود تحقّق پیدا نخواهد کرد. مردم در گروه های گوناگون مردمی با اراده و عزم راسخ ملّی میتوانند نقش آفرینی کنند. مسئولین هم برای اینکه بتوانند کار را به درستی پیش ببرند، احتیاج به پشتیبانی مردم دارند. آنها هم بایستی با توکّل به خدای متعال و با استمداد از توفیقات و تأییدات الهی و کمک مردمی، مجاهدانه وارد میدان عمل بشوند؛ هم در زمینه ی

اقتصاد و هم در زمینه ی فرهنگ. من ان شاءالله توضیح همه ی این موارد را در سخنرانی روز جمعه به عرض ملّت ایران خواهم رساند. لذا به گمان من آنچه در این سال جدید پیش رو داریم، عبارت است از اقتصادی که به کمک مسئولان و مردم شکوفایی پیدا کند، و فرهنگی که با همّت مسئولان و مردم بتواند سمت و سوی حرکت بزرگ کشور ما و ملّت ما را معیّن کند. لذا من شعار امسال را و نام امسال را این قرار دادم: «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریّت جهادی».

امیدواریم خداوند متعال کمک کند هم به آحاد مردم، هم به مسئولین محترم که بتوانند وظایف خودشان را در این زمینه انجام بدهند؛ و قلب مقدس ولیّ عصر (ارواحنافداه) را از ما شاد کند و روح مطهّر امام بزرگوار و شهدای عزیز را از ما راضی و خشنود فرماید.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

پیامها در سال 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام والمسلمین سیبویه

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت عالم متقی مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمّدحسین سیبویه را به بازماندگان آن مرحوم و ارادتمندان و علاقمندان به ایشان تسلیت می گویم و برای ایشان رحمت و غفران واسعه الهی را مسئلت می نمایم.

سیّد علی خامنه ای

16 آبان 1394

پیام تسلیت در پی درگذشت آیت الله ملکوتی

بسم الله الرحمن الرحیم

رحلت عالم جلیل مرحوم آیةالله آقای حاج شیخ مسلم ملکوتی رضوان الله علیه را که از علمای مبرّز حوزه های علمیه بوده و مفتخر به سوابق طولانی مجاهدات و خدمات به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی میباشند، به خاندان مکرم و معزّز و شاگردان و ارادتمندان ایشان و به عموم مردم عزیز آذربایجان و نیز به مراجع عظام و علمای اعلام حوزه ی علمیه ی قم تسلیت عرض میکنم.

حضور همیشگی این عالم مجاهد در فعالیتهای سیاسی جامعه ی مدرسین قم در دوران اختناق و سپس خدمات ایشان در سنگر امامت جمعه ی تبریز قهرمان و همراهی و همگامی با رزمندگان دفاع مقدس، سوابق ثبت شده ئی است که از حافظه ی تاریخ انقلاب و از دیوان کرام الکاتبین محو نخواهد شد انشاءالله. از خداوند متعال رحمت و مغفرت و علو درجات ایشان را مسألت میکنم.

سیدعلی خامنه ای

4 اردیبهشت 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت ماموستا مجتهدی

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت روحانی مُصلح و فاضل، جناب ماموستا حسام الدین مجتهدی از علمای برجسته ی شافعی و نماینده ی مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه ی اهل سنت سنندج رحمة الله علیه را به عموم مردم مومن و انقلابی کردستان و خانواده و بازماندگان محترم ایشان تسلیت عرض میکنم.

این شخصیت خدوم و کهنسال که بسیاری از علمای منطقه شاگردان وی به شمار میرفتند، از جمله ی وفاداران به پیام انقلابی اتحاد مسلمانان بوده و با روحیّه ی تقریب میان فِرَق اسلامی، به وظایف روحانی اشتغال داشت.

رحمت و مغفرت حق متعال را برای ایشان مسألت میکنم.

سیدعلی خامنه ای

6 اردیبهشت 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم نجفی علمی

بسمه تعالی

خانواده محترم نجفی علمی

درگذشت مرحوم مغفور آقای کاظم نجفی علمی رحمةالله علیه را که از خدمتگزاران صدیق و کار آمد جمهوری اسلامی بودند و عمر خود را در این راه سپری کردند به بازماندگان معزز و دوستان و همکاران ایشان تسلیت میگویم و رحمت و رضوان الهی را برای آن مرحوم مسألت میکنم.

سیدعلی خامنه ای

22 اردیبهشت 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت آیت الله شیرازی

بسمه تعالی

درگذشت عالم بزرگوار مرحوم آیت الله آقای حاج سیّد محمّد باقر شیرازی رحمة الله علیه را به فرزندان و خاندان محترم و دوستان و ارادتمندان ایشان تسلیت میگویم و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم و والد مجاهدشان مرحوم حضرت آیت الله آقای حاج سیّد عبدالله شیرازی اعلی الله مقامه مسألت میکنم.

سید علی خامنه ای

24 اردیبهشت 1393

پیام به سی امین نشست سالیانه اتحادیه ی انجمن های اسلامی دانشجویان شبه قاره هند

بسم الله الرّحمن الرّحیم

جوانان و دانشجویان عزیز

نگاه امیدوارانه به افقهای آینده ی کشور، همواره با نگاه خوشبینانه به شما همراه است و این دو از یکدیگر جدائی ناپذیرند. شما رویش های ارجمند ملت ایرانید؛ خود و جایگاه خود را به درستی بشناسید و نقش خود در آینده را به جِدّ، تضمین کنید. اندیشه ورزی، دانش اندوزی، دینداری و پاکدامنی. اینها اصلی ترین عناصر برای تأمین آن هدف بزرگند.

برای شما دعا میکنم و به شما سلام میفرستم.

سیّد علی خامنه ای

25 اردیبهشت 1393

پیام به مناسبت قهرمانی تیم ملی کشتی فرنگی در جام جهانی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

از اینکه دل ملت را شاد کردند، از قهرمانان تشکر میکنم.

سید علی خامنه ای

26 اردیبهشت 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام دِهِشت

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با تأسف و تأثر خبر درگذشت دوست دیرین خود مرحوم حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ رضا دِهِشت رحمة الله علیه را دریافت کردم. این روحانی با اخلاص و خدمتگزار، عمر شریف خود را یکسره در خدمت اهداف اسلامی و ترویج دین و اخلاق و معنویت نهاده و بی هیچ ادّعا و توقع، وظائف و خدمات گسترده ئی را بر عهده گرفته بود. اینجانب در سالیان متمادی دوستی و رفاقت، همواره آن عالِم بزرگوار را برخوردار از تقوا و صدق ایمان و دیانت یافتم و امیدوارم خداوند روح ایشان را مشمول فضل و رحمت و بشارت خود قرار دهد.

به خانواده و فرزندان مکرم و دوستان و ارادتمندان ایشان تسلیت میگویم و صبر و اجر برای آنان از خداوند متعال مسألت میکنم.

سیّد علی خامنه ای

28 اردیبهشت 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام معصومی زرندی

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت عالم مجاهد مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ حسین معصومی زرندی رحمت الله علیه را به خاندان و بازماندگان محترم و ارادتمندان و شاگردان ایشان و به عموم مردم انقلابی کرمانشاه تسلیت عرض میکنم. این روحانی بزرگوار دورانی طولانی پیش از انقلاب و نیز در دوران دفاع مقدس و پس از آن در خدمت نظام جمهوری اسلامی و اهداف عالیه ی اسلامی بوده و متحمل زحماتی در این مسیر نورانی شدند. از خداوند متعال علوّ درجات و رحمت و مغفرتش را برای آن مرحوم مسألت میکنم.

سیّد علی خامنه ای

7 خرداد 1393

پیام به مراسم تشییع و تدفین شهدا در دانشگاه الزهرا سلام الله علیها

بسمه تعالی

زنده نگهداشتن یاد گرامی شهیدان، زنده نگهداشتن آزادگی و فداکاری است، و برای ملتی که چشم به افقهای بلند دوخته است، این از برترین نیازها و ضرورتها است. از مدیران و دانشجویان آن دانشگاه بخاطر تکریم پیکر شهیدان عزیز، تشکر میکنم.

سیدعلی خامنه ای

1393/3/12

پیام به همایش بزرگداشت مادران شهدای گمنام

بسمه تعالی

سلام و درود خدای توانا و مهربان بر دلهای صبور و پرظرفیت مادرانی که پس از هجرت جگر گوشه گان دلبندشان به نشانه ئی از پیکر پاک آنان دل بستند و به آن نیز دست نیافتند؛ و با این همه، با شکیبائی و صبوری خود نقشی بی نظیر و استثنائی از خود بر جای نهادند. پاداش این صبر بزرگ، روشنی چشم آنان به مژده ی رحمت الهی خواهد بود ان شاءالله.

93/03/17

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام والمسلمین فشارکی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

درگذشت عالم پارسا مرحوم حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ رحمت الله فشارکی رحمة الله علیه را که اینجانب بخشی از ادبیات عرب را در حوزه ی علمیه مشهد مقدس از ایشان استفاده کرده ام، به خانواده محترم و عموم شاگردان و علاقمندان به ایشان تسلیت عرض میکنم و علوّ درجات آن مرحوم را از خداوند متعال مسألت مینمایم.

سیّد علی خامنه ای

24 خرداد 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت برادر مهندس محمدی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

جناب آقای مهندس حسین محمدی دام توفیقه

درگذشت برادر گرامیتان را به جنابعالی و دیگر بازماندگان آن مرحوم تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان و صبر و اجر برای خانواده های معزّز را از خداوند متعال مسألت مینمایم.

سیّد علی خامنه ای

12 تیر ماه 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت آیت الله محمدی گیلانی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

درگذشت عالم مجاهد مرحوم آیت الله آقای محمّدی گیلانی رحمةالله علیه را به خاندان محترم و بازماندگان و دوستان و ارادتمندان ایشان تسلیت عرض میکنم. خدمات این عالم بزرگوار در قوه ی قضائیه و حضور در مسئولیتهای مهمّی همچون شورای نگهبان و مجلس خبرگان و مجمع تشخیص، بر همگان آشکار است. پیش از آن نیز همراهی و وفاداری نسبت به امام بزرگوار از آغازین روزهای نهضت و پایداری صمیمانه در کنار ایشان، خصوصیّت فراموش نشدنی این روحانی فاضل و برجسته است.

از خداوند متعال مسألت میکنم که روح ایشان را قرین فضل و رحمت خود سازد و علو درجات به وی عنایت فرماید. ان شاءالله

سید علی خامنه ای

19 تیر ماه 1393

پیام تسلیت در پی رحلت حجت الاسلام والمسلمین عطاردی

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت عالم پارسا و متتبّع مرحوم مغفور حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ عزیزالله عطاردی قوچانی رحمةالله علیه را به خاندان مکرّم و بازماندگان آن مرحوم و همه ی علاقمندان و مستفیدان از ثمرات علمی ایشان که پهنه ی گسترده ئی از تاریخ و حدیث و تراجم و کتاب شناسی را در بر میگیرد، تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسألت مینمایم.

سید علی خامنه ای

4 مردادماه 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت آیت الله شب زنده دار

بسم الله الرّحمن الرّحیم

درگذشت فقیه پارسا و پرهیزگار مرحوم مغفور آیة الله آقای حاج شیخ حسین شب زنده دار رحمة الله علیه را به علمای اعلام و مراجع عظام حوزه ی علمیه قم و نیز به خاندان محترم و عموم بازماندگان و به فرزند فاضل ایشان جناب حجة الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ مهدی شب زنده دار عضو محترم شورای نگهبان تسلیت عرض میکنم و علو درجات آن فقید سعید را از خداوند متعال مسألت می نمایم.

سیّد علی خامنه ای

5 مرداد 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت پدر شهیدان یاسینی

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت پدر گرامی شهیدان امیر سرلشکر علیرضا یاسینی و رزمنده بسیجی رضا یاسینی را به خاندان مکرم و همرزمان آن شهدای عزیز تسلیت عرض می کنم رحمت خدا بر او باد.

سیدعلی خامنه ای

1393/5/25

پیام تسلیت در پی درگذشت پدر حجت الاسلام رشاد

بسم الله الرحمن الرحیم

حجةالاسلام والمسلمین جناب آقای حاج شیخ علی اکبر رشاد دام توفیقه

درگذشت والد بزرگوارتان را که عمر طولانی خود را در جهت گسترش معارف اهل بیت علیهم السلام و هدایت مردم گذرانید، به جنابعالی و سایر بازماندگان محترم و ارادتمندان ایشان تسلیت می گویم و برای آن فقید سعید رحمت و رضوان الهی و حشر با اولیای الهی و فرزند برومند شهیدش مسئلت می نمایم.

سیدعلی خامنه ای

2 شهریور 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت پدر مهندس ترکان

بسمه تعالی

جناب آقای مهندس ترکان

درگذشت والد محترم و پدر بزرگوار دو شهید سرافراز را به جنابعالی و سایر بازماندگان محترم تسلیت می گویم و برای آن مرحوم رحمت و غفران الهی و حشر با فرزندان شهیدش را مسألت می کنم.

سیدعلی خامنه ای

6 شهریور 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام جباری

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت روحانی مجاهد و مردمی مرحوم حجة الاسلام آقای حاج سیّد صابر جباری رحمة الله علیه امام جمعه ی بهشهر و عضو مجلس خبرگان را به مردم مؤمن و انقلابی استان مازندران بویژه مردم عزیز بهشهر و به جامعه ی علمی آن استان و بخصوص به خاندان محترم و بازماندگان آن مرحوم تسلیت عرض می کنم.

خدمات این روحانی بزرگوار در سنگر تبلیغ و تبیین و استقامت ایشان در خط قویم انقلاب و حضور در صحنه های مردمی، برای مردم آن سامان آشکار و مایه ی نام نیک و ذخیره ی الهی است ان شاءالله.

از خداوند متعال رحمت و غفران و حشر با اجداد طاهرینش را برای آن عالم عامل مسألت می نمایم.

سیدعلی خامنه ای

11 شهریور 1393

پیام تبریک به مناسبت قهرمانی ملی کشتی فرنگی در جهان

بسم الله الرحمن الرحیم

اعضا و کادر فنی تیم ملی کشتی فرنگی ایران؛

کسب مقام قهرمانی جهان را به شما و ملّت عزیز تبریک میگویم و از اینکه باعث سرافرازی کشور شدید، تشکر میکنم.

سید علی خامنه ای

23 شهریور 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام نصیری

بسم الله الرّحمن الرّحیم

درگذشت عالم وارسته جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمد تقی نصیری رحمة الله علیه را که عمر شریف خود را در تبلیغ معارف اسلامی و قرآنی و هدایت مردم سپری کرد و دلسوزانه به تربیت طلاب و فضلای علوم دینی همّت گماشت، به حوزه ی علمیه سمنان و روحانیت مکرّم آن سامان و به همه ی ارادتمندان و علاقمندان به ایشان و بیت آن مرحوم تسلیت می گویم و رحمت و غفران الهی برای آن فقید سعید و حشر با اولیای الهی خاصه فرزند شهیدش را از پروردگار مسألت می نمایم.

سیّد علی خامنه ای

24 شهریور 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام شیخ محسن دعاگو

بسم الله الرّحمن الرّحیم

درگذشت روحانی مبارز و غیور مرحوم حجت الاسلام آقای حاج شیخ محسن دعاگو رحمة الله علیه را به خاندان محترم ایشان، همسر و فرزندان و دیگر بازماندگان و علاقمندان تسلیت می گویم. تلاشهای ارجمند در دوران مبارزات نهضت اسلامی در مشهد و خدمات گسترده در مسئولیت های گوناگون پس از انقلاب، بخشی از زندگی نامه ی این روحانی پر تحرک است که به فضل الهی، مشمول رحمت و قبول حضرت حق خواهد بود ان شاء الله.

سیّد علی خامنه ای

30 شهریور 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام آدینه وند

بسم الله الرحمن الرحیم

در گذشت عالم پارسا و خدمتگزار مرحوم حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمّدرضا آدینه وند رحمةالله علیه را به همه ارادتمندان و مستفیدان از افادات آن مدرس متبحّر در ادبیات و به ویژه به خاندان مکرم و بازماندگان محترم ایشان تسلیت میگویم. این عالم خدوم تا دوران کهنسالی همچنان در عرصه ی خدمات دینی و اجتماعی، فعال و پر تلاش بود. رحمت و رضوان الهی بر روح مهذب آن روحانی بزرگوار باد.

سید علی خامنه ای

31 شهریور 1393

پیام به مناسبت هفته دفاع مقدس و روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران

بسم الله الرحمن الرحیم

دفاع هشت ساله ی ملت ایران مجموعه ی در هم تنیده ئی از عظمتها و جلوه های جلال و جمالی است که یک ملت میتواند در نمایشگاه زندگی تاریخی خود به نمایش بگذارد. ولی شهید و شهادت، آن نگین درخشان و خیره کننده ئی است که در این مجموعه ی شگفت آور، برجسته تر و گرانبهاتر از هر پدیده ی دیگر به چشم میآید. این برجستگی، محصول فداکاری مخلصانه ی انسانی است که خود و همه ی شئون حیات مادی را در برابر رضای الهی نادیده انگاشته و همه چیز را نثار این راه پر افتخار کرده است.

خانواده های شهیدان؛ پدران، مادران، همسران، فرزندان و دیگر دلبستگان شهید نیز هر یک سهمی از این افتخار و عزت معنوی را بدست آورده اند.

سلام خدا و فرشتگان و بندگان صالح بر این برجستگان جوامع بشری باد.

سیّدعلی خامنه ای

3 مهر 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت والده ی مکرمه ی آیت الله هاشمی شاهرودی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

آیت الله آقای حاج سیّد محمود هاشمی شاهرودی دامت برکاته

درگذشت والده ی مکرمه آن جناب را که مادر سه شهید سرافراز بودند، به جنابعالی و دیگر بازماندگان تسلیت عرض می کنم و بقاء وجود شریف و دوام توفیقاتتان را از خداوند متعال مسئلت می نمایم.

پروردگار مهربان رحمت و مغفرت خود را شامل حال آن مرحومه بفرماید و وی را با فرزندان شهیدش محشور نماید ان شاءالله.

سیّد علی خامنه ای

5 مهر 1393

پیام به حجاج بیت الله الحرام

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین

درود و سلامی از سرِ شوق و تکریم بر شما سعادتمندان که به دعوت قرآنی لبیک گفته و به میهمانیِ خانه ی خدا شتافته اید. نخستین سخن آن است که این نعمت بزرگ را قدر بدانید و با تأمل در ابعاد فردی و اجتماعی و روحی و بین المللی این فریضه ی بی همتا، برای نزدیک شدن به هدفهای آن تلاش کنید و از میزبان رحیم و قدیر، برای آن کمک بخواهید. اینجانب همدل و همزبان با شما از پروردگار غفور و منان درخواست میکنم که نعمت خود را بر شما تمام کند و چون توفیق سفر حج عطا کرده است، توفیقِ گزاردن حج کامل نیز عطا فرماید و آنگاه با قبول کریمانه ی خود، شما را با دست پر و عافیت کامل روانه ی دیار خود سازد؛ ان شاءالله.

در فرصت مغتنمِ این مناسک پرمغز و بی نظیر، به جز تطهیر و تعمیر(1) معنوی و روحی که برترین و ریشه ای ترین دستاورد حج است، توجه به مسائل جهان اسلام و نگاهی بلند و فراگیر به مهم ترین و اولویت دارترین موضوعات مرتبط با امت اسلامی، در صدر وظایف و آداب حج گزاران است.

امروز از جمله ی این موضوعات مهم و دارای

اولویت، مسئله ی اتحاد مسلمانان و گشودن گره های فاصله افکن میان بخشهای امت اسلامی است. حج، مظهر وحدت و یکپارچگی و کانون برادری و همیاری است. در حج باید همگان درس تمرکز بر مشترکات و رفع اختلافات را فرا بگیرند. دستهای پلید سیاستهای استعماری از دیرباز تفرقه افکنی را برای تأمین مقاصد شوم خود در دستور کار داشته اند، ولی امروز که به برکت بیداری اسلامی، ملتهای مسلمان دشمنیِ جبهه ی استکبار و صهیونیسم را بدرستی شناخته و در برابر آن موضع گرفته اند، سیاست تفرقه افکنی میان مسلمانان شدت بیشتری یافته است. دشمن مکار بر آن است که با افروختن آتش جنگهای خانگی میان مسلمانان، انگیزه های مقاومت و مجاهدت را در آنان به انحراف کشانده، رژیم صهیونیستی و کارگزاران استکبار را که دشمنان حقیقی اند، در حاشیه ی امن قرار دهد. راه اندازی گروه های تروریستی تکفیری و امثال آن در کشورهای منطقه ی غربِ آسیا ناشی از این سیاستِ غدارانه است. این هشداری به همه ی ما است که مسئله ی اتحاد مسلمین را امروز در صدر وظایف ملی و بین المللی خود بشماریم.

موضوع مهم دیگر مسئله ی فلسطین است. با گذشت 65 سال از آغاز تشکیل رژیم غاصب صهیونیست و فرازوفرودهای گوناگون در این مسئله ی مهم و حساس و بخصوص با حوادث خونین سالهای اخیر، دو حقیقت برای همه آشکار شده است: اول آنکه رژیم صهیونیست و پشتیبانان جنایتکار آن، در قساوت و سبعیت و پایمال کردن همه ی موازین انسانی و اخلاقی هیچ حد و مرزی نمی شناسند. جنایت، نسل کشی، ویران گری، کشتار کودکان و زنان و بی پناهان، و هر تعدی و ظلمی را که از دستشان برآید برای خود مباح میشمرند و به آن افتخار هم میکنند. صحنه های گریه آور

جنگ پنجاه روزه ی اخیر غزه، آخرین نمونه ی این بزهکاری های تاریخی است که البته در نیم قرن اخیر بارها تکرار شده است.

دومین حقیقت آن است که این سفاکی و فاجعه آفرینی ها نتوانسته است هدفِ سردمداران و پشتیبانان رژیم غاصب را برآورده سازد. برخلاف آرزوی احمقانه ی اقتدار و استحکامی که سیاست بازان خبیث برای رژیم صهیونیستی در سر میپروراندند، این رژیم روزبه روز به اضمحلال و نابودی نزدیک تر شده است. ایستادگی پنجاه روزه ی غزه ی محصور و بی پناه در برابر همه ی توانِ به صحنه آورده ی رژیم صهیونیست، و سرانجام، ناکامی و عقب نشینی آن رژیم و تسلیم شدنش در برابر شروط مقاومت، نمایشگاه آشکار این ضعف و ناتوانی و بی بنیگی است. این بدان معنی است که ملت فلسطین باید از همیشه امیدوارتر باشد، مبارزان جهاد و حماس باید بر تلاش و عزم و همت خود بیفزایند، کرانه ی غربی راه پرافتخار همیشگی را با قدرت و استحکام بیشتر پی گیرد، ملتهای مسلمان پشتیبانی واقعی و جدی از فلسطین را از دولتهای خود مطالبه کنند، و دولتهای مسلمان صادقانه در این راه گام نهند.

سومین موضوع مهم و دارای اولویت، نگاه هوشمندانه ای است که فعالان دلسوز جهان اسلام باید به تفاوت میان اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی داشته باشند و از خلط و اشتباه میان این دو، خود و دیگران را برحذر بدارند. نخستین بار امام راحل بزرگ ما به تمایز این دو مقوله همت گماشته و آن را وارد قاموس سیاسی دنیای اسلام کرد. اسلامِ ناب، اسلامِ صفا و معنویت، اسلامِ پرهیزکاری و مردم سالاری، اسلامِ «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار رُحَماءُ بَینَهُم» (2) است. اسلامِ آمریکایی، پوشاندن لباس اسلام بر نوکری اجانب و دشمنی با امت اسلامی است.

اسلامی که آتش تفرقه میان مسلمین را دامن بزند، به جای اعتماد به وعده ی الهی، به دشمنان خدا اعتماد کند، به جای مبارزه با صهیونیسم و استکبار با برادر مسلمان بجنگد، با آمریکای مستکبر علیه ملت خود یا ملتهای دیگر متحد شود، اسلام نیست؛ نفاق خطرناک و مهلکی است که هر مسلمان صادقی باید با آن مبارزه کند.

نگاه همراه با بصیرت و ژرف اندیشی، این حقایق و مسائل مهم را در واقعیتِ جهان اسلام برای هر جوینده ی حقی روشن میسازد و وظیفه و تکلیفِ روز را بی هیچ ابهامی معین میکند. حج و مناسک و شعائر آن فرصت مغتنمی برای کسب این بصیرت است، و امید آنکه شما سعادتمندان حج گزار از این موهبت الهی به طور کامل بهره مند گردید. همه ی شما را به خدای بزرگ می سپارم و قبولی تلاش شما را از خداوند مسئلت مینمایم.

والسّلام علیکم و رحمةالله

سیدعلی خامنه ای

پنجم ذی الحجة 1435 مصادف با هشتم مهرماه 1393

1) آبادسازی، نوسازی

2) سوره ی فتح، بخشی از آیه ی 29

پیام تسلیت در پی درگذشت همسر حجت الاسلام سعیدی

بسمه تعالی

جناب حجة الاسلام آقای حاج شیخ علی سعیدی دامت افاضاته

درگذشت همسر مکرمّتان را به جنابعالی و دیگر بازماندگان محترم تسلیت میگویم و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحومه و صبر و اجر برای خانواده های مُصاب را از خداوند متعال مسألت میکنم.

سیدعلی خامنه ای

9 مهر 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت صبیه حجت الاسلام تقوی

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجة الاسلام آقای سیّد رضا تقوی دامت افاضاته

با تأسف اطلاع یافتم که داغدار درگذشت صبیه ی گرامی خود می باشید. این مصیبت را که آزمونی الهی و انشاءالله برای شما و مادر محترم و دیگر بازماندگان، مایه ی اجر عظیم است به همگی تسلیت می گویم و صبر جمیل از خداوند برای شما مسألت می کنم. رحمت و غفران الهی بر آن مرحومه باد.

سیّد علی خامنه ای

20 مهر 93

پیام تسلیت در پی درگذشت استاد مولایی

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت فقید سعید مرحوم ابراهیم پور فرزیب (مولائی) را که استاد مسلّم و برجسته ی تجوید و قرائت و مربّی اساتید قرآنی و نویسنده ی کتابهای مفید در این رشته بودند، به جامعه ی قرآنی کشور و شاگردان بیشمار و به خاندان مکرّم و بازماندگان ایشان تسلیت می گویم و غفران و رحمت الهی و حشر با کلام الله مجید را برای ایشان مسألت می کنم.

سیدعلی خامنه ای

24 مهر 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت فرزند امام جمعه کرمان

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب مستطاب حجة الاسلام آقای حاج سید یحیی جعفری- امام جمعه ی محترم کرمان دامت افاضاته

مصیبت درگذشت فرزند گرامی آن جناب را تسلیت می گویم و بقاء عمر و عافیت جنابعالی و صبر و تسلای الهی برای همه ی بازماندگان و رحمت و مغفرت پروردگار برای آن مرحوم را از خداوند متعال مسألت می کنم.

سید علی خامنه ای

28 مهر 1393

پیام تسلیت درپی درگذشت آیت الله ابطحی کاشانی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

درگذشت مرحوم مغفور آیت الله آقای حاج سید محمد ابطحی کاشانی رحمه الله علیه را که از شاگردان قدیمی حضرت امام خمینی بودند به خاندان مکرم و بازماندگان و دوستان و ارادتمندان آن مرحوم تسلیت میگویم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت مینمایم.

سید علی خامنه ای

28 مهر 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت حضرت آیت الله مهدوی کنی

بسم الله الرحمن الرحیم

با تأسف و تأثر اطلاع یافتیم که عالم مجاهد و پارسا حضرت آیت الله آقای حاج شیخ محمدرضا مهدوی کنیرضوان الله علیه دار فانی را وداع گفته و دوستان و ارادتمندان خود را داغدار کرده است. این عالم بزرگوار از جمله ی نخستین مبارزان راه دشوار انقلاب و از چهره های اثرگذار و یاران صمیمی نظام جمهوری اسلامی و از وفاداران غیور و صادق امام بزرگوار بود و در همه ی عرصه های مهم کشور در دوران انقلاب شجاعانه و با صراحت تمام نقش آفرینی کرد. از عضویت در شورای انقلاب و سپس تشکیل کمیته های انقلاب در آغاز تأسیس نظام اسلامی تا تصدی وزارت کشور و سپس قبول نخست وزیری در یکی از سخت ترین دوران های جمهوری اسلامی، و تا ورود در عرصه ی تولید علم و تربیت جوانان صالح و تأسیس دانشگاه امام صادق(علیه السلام) و تا امامت جمعه تهران و سرانجام ریاست مجلس خبرگان، همه جا و همه وقت در موضع یک عالم دینی و یک سیاستمدار صادق و یک انقلابی صریح ظاهر شد و هرگز ملاحظات شخصی و انگیزه های جناحی و قبیله ئی را به حیطه ی فعالیت های گسترده و اثرگذار خود راه نداد. این انسان بزرگ و پرهیزگار، همه ی وزن وزین خود را در همه ی حوادث این دهها سال در کفه ی حق و حقیقت نهاد و

در دفاع از راه و سیره ی انقلاب و نظام، کوتاهی نورزید. رحمت و رضوان الهی بر روان پاک او باد.

اینجانب به خاندان گرامی و برادر عالیقدر ایشان، و به مردم ایران و روحانیت عظیم الشأن و همه ی ارادتمندان و شاگردان و دست پروردگان آن مرحوم صمیمانه تسلیت می گویم و علو درجات وی را از خداوند متعال مسألت می نمایم.

سید علی خامنه ای

93/7/29

پیام تقدیر از ورزشکاران جانباز و معلول ایرانی مسابقات پاراآسیایی اینچئون

بسمه تعالی

از موفقیت های افتخار آمیز شما عزیزان بسیار خرسند شدم. عزم و همت جوانان در همه ی عرصه ها چنین دستاوردهای با ارزشی را به همراه دارد. به یکایک شما عزیزان سلام میفرستم. ارتباط قلبی با معنویات را قدر بدانید.

خداوند یار و نگهدار شما باد.

سیدعلی خامنه ای

1393/8/3

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام غیوری

بسم الله الرحمن الرحیم

رحلت عالم پرهیزگار و خدمتگزار مرحوم حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج سیّد علی غیوری رحمة الله علیه را به خاندان و بازماندگان مکرّم ایشان و به ارادتمندان و علاقمندان این روحانی خدوم و مردمی و انقلابی و به روحانیت معظم تهران تسلیت عرض می کنم. عمر با برکت این عالم روحانی یکسره به خدمت و تلاش برای مردم بویژه ضعفاء و نیازمندان و درماندگان سپری شد. وفاداری به انقلاب و نظام اسلامی و کوشش بی دریغ در خدمت به آن نیز دیگر ویژگی بارز این سیّد بزرگوار بود و در این راه فرزند برومند خود را هم تقدیم دفاع مقدس کرد. در مسئولیت های گوناگون، با همه ی وجود به اسلام و انقلاب و کشور خدمت کرد و زندگی را با نیکنامی به سر آورد، عاش سعیداً و مات سعیداً.

از خداوند متعال رحمت و مغفرت و علو درجات را برای ایشان مسألت می کنم.

سیّد علی خامنه ای

29 آذرماه 1393

پیام به بیست و سومین اجلاس سراسری نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

سالیان درازی است که همت و انگیزه ئی مبارک ، همه ساله، دلها و ذهنها را در سراسر کشور با این اجلاس، به اندیشیدن درباره ی نماز برمی انگیزد و نکته ها و یادآوریها و هشدارهائی درباره ی این فریضه ی بی همتای اسلامی و این استوانه ی استوار دین و دینداری، در فضای جامعه میپراکند. این، توفیقی بزرگ برای شما برگزارکنندگان و موهبتی از سوی خداوند برای ما شنوندگان و نیوشندگان است.

اکنون نوبت آن است که محصول این تلاش ارزشمند، در ترازوی نگاهی واقع بین، سنجیده شود؛ چه در رفتار مخاطبان که به گزاردن نماز و سبک نشمردن آن فراخوانده شده اند، بویژه جوانان و نو رسیدگان؛ و چه در مواظبت بر کیفیت نماز و خشوع

و حضوری که روح و جوهر این عمل صالح رحمانی به شمار میرود؛ و چه در مسئولیت شناسی کسانی که به وظائفی در این راه موظف گشته اند، همچون ساختن و پرداختن مساجد، یا ترتیب دادن نماز در مدارس و دانشگاهها، یا فراهم آوردن فرصت برای نمازگزار در سفرهای زمینی و هوائی، یا در بهره گیری از شیوه های هنری در ترویج نماز در رسانه های تصویری و صوتی، یا در تولید مقاله و کتاب در تبیین زیبائیهای این عمل کوتاه و پر مغز ...؛ و چه در زمینه های دیگری که وظائفی در آنها بر عهده ی مسئولانی نهاده شده است.

اجلاس نماز، اقدامی مبارک و کارساز و بیشک، مأجور است، لیکن برای اینکه این کار ارزشمند، هر چه بیشتر به نقطه ی کمالِ کارائی نزدیک شود، باید به این سنجش و محاسبه ی واقع بین و خردمندانه، همت گماشت و پیگیری نتائج را بخش مهمی از این ابتکار دانست.

توفیق همه ی شما بویژه روحانی عزیز و گرانقدر حجة الاسلام جناب آقای قرائتی را از خداوند بزرگ مسألت میکنم.

سیدعلی خامنه ای

9 دی 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت آیت الله انصاری شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم

رحلت عالم ربانی مرحوم آیة الله آقای حاج شیخ یحیی انصاری شیرازی رحمة الله علیه را به بازماندگان محترم و شاگردان و ارادتمندان این حکیم و عارف الهی تسلیت عرض می کنم.

عمر با برکت آن مرحوم یکسره با پارسائی و پرهیزگاری سپری شد و در خدمت علم و ترویج معارف الهی به کار رفت. طهارت قلب و سلامت نفس او مشهود همه ی کسانی بود که وی را از نزدیک می شناختند. از خداوند متعال رحمت و مغفرتش را برای روح آن مرحوم مسألت میکنم.

سیّد علی خامنه ای

15/ دی/ 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت آقای مشفق کاشانی

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت شاعر غزلسرای برجسته جناب آقای مشفق کاشانی رحمة الله علیه را به خاندان مکرم ایشان و به خانواده ی شعر و ادب کشور و همه ی شاگردان و علاقمندان این استاد فرزانه تسلیت عرض میکنم. بجز شعر شیوا و دلنشین، اخلاق و شخصیت انسانی و تعهد به آرمانهای انقلاب نیز از جمله ی ویژگی هائی بود که اینجانب را در مدت بیش از سی سال آشنائی نزدیک با این انسان مؤمن و آراسته، به وی علاقمند می ساخت. رحمت و مغفرت الهی بر روان او.

سیّد علی خامنه ای

30 دی ماه 1393

پیام مهم رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی

حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره ی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می انگارم، بلکه به این سبب که آینده ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت جویی را در قلبهای شما زنده تر و هوشیارتر می یابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده اند. سخن من با شما درباره ی اسلام است و به طور خاص، درباره ی تصویر و چهره ای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو __ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی __ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره گیری از آن، متأسّفانه سابقه ای

طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراس های» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می بینید که در تاریخنگاری های جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانه ی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از برده داری شرمسار است، از دوره ی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین پوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزی هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.

این به خودی خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته های دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوه ی برخورد با فرهنگ و اندیشه ی اسلامی، از شکل گیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟

شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینه ی مشترک تمام آن سودجویی های ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس افکنی و نفرت پراکنی، این بار با شدّتی بی سابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام،

مزاحم برنامه ی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه ی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواسته ی اوّل من این است که درباره ی انگیزه های این سیاه نمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.

خواسته ی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوری ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی واسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّی الله علیه وآله و سلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده اید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) و آموزه های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده اید؟ آیا تاکنون به جز رسانه ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده اید؟ آیا هرگز از خود پرسیده اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟

من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهره پردازی های موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را

از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس به صورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسش های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش ها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت های نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّت پذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسوده تر به نگارش درآورند.

سیّدعلی خامنه ای

1393/11/1

پیام رهبر انقلاب به نشست اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا

بسم الله الرحمن الرحیم

جوانان! عزیزان!

حضور شما در مراکز دانشگاهی کشورها، فرصت نگاه ژرف و حکمت آمیز به رویدادها و پدیده های جهان را به شما و فرصت بهره مندی از دانشمندانی جهان نگر و جهان شناس را به ایران آینده می بخشد. اینها را باید قدر شناخت.

فریفتگی به همان اندازه زیان بخش است که بی خبری. امروزه به طور ویژه به این بیندیشید که چرا سیاستهای غربی به اسلام هراسی دامن میزنند؟ و کدام عنصر پر قدرت در اسلام سیاسی به شیوه ی ایران است که قدرتمداران آزمند و متعدّی و مستکبر را به همه گونه رویاروئی با آن بر می انگیزد؟

دانش اندوزی را با اندیشه ورزی و این هر دو را با پرهیزگاری و پاکدامنی بیامیزید؛ در این صورت

هیچ اندوخته ئی برای کشور با ثروت وجود جوانانی چون شما برابری نخواهد کرد.

خدا یار و مددکارتان باد.

سیّد علی خامنه ای

3/ بهمن/ 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت والده آقای دکتر احمدی نژاد

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد دام توفیقه

درگذشت بانوی پرهیزگار و انقلابی والده ی ماجده را به جنابعالی و سایر بازماندگان محترم تسلیت میگویم و برای ایشان رحمت و مغفرت واسعه ی الهی را مسئلت مینمایم.

سید علی خامنه ای

23 بهمن 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت آقای سیدصادق طباطبائی

بسم الله الرحمن الرحیم

سرکار خانم دکتر فاطمه طباطبائی دامت توفیقاتها

درگذشت تأسفبار برادر گرامی جنابعالی و دوست دیرین اینجانب مرحوم دکتر سیّدصادق طباطبائی رحمةالله علیه را تسلیت میگویم و از خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای همه ی بازماندگان و خانواده های مصاب صبر و اجر مسألت مینمایم.

سیدعلی خامنه ای

3 اسفند 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت فرزند مرحوم آیت الله خاتمی

بسم الله الرحمن الرحیم

سرکار بانوی مکرّم همسر گرامی مرحوم آیةالله خاتمی اعلی الله مقامه

مصیبت درگذشت صبیه ی محترمه ام الشهید خانم خلیلی رحمةالله علیها را تسلیت میگویم و از خداوند متعال برای جنابعالی و دیگر بازماندگان صبر و اجر مسألت مینمایم. خداوند آن مخدّره را با اولیائش محشور فرماید و مشمول رحمت و مغفرت قرار دهد.

سیدعلی خامنه ای

3 اسفند 1393

پیام تسلیت در پی درگذشت فرزند حجت الاسلام فلاحیان

بسم الله الرحمن الرحیم

حجةالاسلام جناب آقای حاج شیخ علی فلاحیان دام توفیقه

درگذشت فرزندتان را به جنابعالی و سایر بازماندگان محترم تسلیت می گویم و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسألت می نمایم.

سیّدعلی خامنه ای

4 اسفند 1393

پیام رهبر انقلاب برای وقف کتابخانه توسط خانواده شهید شفیعی

بسمه تعالی

به شهید عزیز درود میفرستم و نیز به این پدر و مادر صبور و آگاه و پرگذشت.

امید است حسنات و انوار ساطع از فداکاری این عزیزان و دیگر شهدا، و ایثارگران بزرگوار، سرمایه و ذخیره ی ماندگاری برای کشور و تاریخ ما باشد.

سید علی خامنه ای

1393/12/11

پیام تسلیت در پی درگذشت والده ریاست محترم جمهوری

بسمه تعالی

جناب حجت الاسلام آقای روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

درگذشت مادر گرامی را به جنابعالی و دیگر بازماندگان آن مخدره ی مرحومه تسلیت می گویم و رحمت و مغفرت الهی و علوّ درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت می کنم.

سیّد علی خامنه ای

29 اسفند 1393

پیامها در سال 1394

پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال 1394

بسم الله الرّحمن الرّحیم

یا مقلّب القلوب و الابصار، یا مدبّر اللّیل والنّهار، یا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال.

السّلام علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها.

آغاز سال مصادف است با ایّام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)؛ ارادت مردم ما به خاندان پیغمبر و دخت گرامی پیامبر اعظم اقتضائاتی دارد که یقیناً همه باید این اقتضائات را رعایت کنند و یقیناً رعایت خواهند کرد. امید است که این ایّام و این سال از برکات فاطمی سرشار و برخوردار باشد؛ و نام مبارک این بزرگوار و یاد ایشان تأثیرات عمیق و ماندگار خود را در زندگی مردم ما در سال 1394 بگذارد. و امیدواریم که این آغاز بهار طبیعت که آغاز سال نوی هجری شمسی است، برای ملّت ایران و برای همه ی ملّتهایی که نوروز را گرامی میدارند مبارک باشد. سلام خاکسارانه عرض میکنم به ساحت حضرت بقیّة الله الاعظم (ارواحنافداه) و یاد امام بزرگوارمان و شهیدان را در این فرصت، گرامی میداریم و امیدواریم که ما را از برکات انفاس طیّبه و دعاهای ارواح مطهّر آن عزیزان برخوردار فرماید. یک نگاه اجمالی به سال 1393 میکنیم و نگاهی اجمالی به سال جاری ای که در این ساعت شروع میشود. سال 93 هم در عرصه ی داخلی و هم در عرصه ی خارجی و بین المللی برای کشور ما سال پرماجرایی بود؛ چالشهایی داشتیم، پیشرفتهایی هم داشتیم؛

ما در اوّل سال 93 با توجّه به همین چالشها بود که عنوان سال را گذاشتیم «عزم ملّی و مدیریّت جهادی». با نگاهی به آنچه در سال 93 گذشت، مشاهده میکنیم که عزم ملّی بحمدالله بُروز و ظهور داشت. ملّت ما عزم راسخ خود را هم در تحمّل برخی مشکلاتی که برای او وجود داشت نشان داد، هم در روز بیست ودوّم بهمن، در روز قدس و در راهپیمایی عظیم اربعین این عزم را، این همّت را از خود بُروز داد و نشان داد. مدیریّت جهادی هم در برخی از بخشها بحمدالله بارز و آشکار بود. در آن بخشهایی که مدیریّت جهادی را انسان مشاهده کرد، پیشرفتها را هم در آنجا مشاهده کردیم. این البتّه توصیه ی مخصوص سال 93 نیست، هم عزم ملّی و هم مدیریّت جهادی برای امسال و برای همه ی سالهای پیش رو برای ملّت ما مورد نیاز است.

و امّا در سال 94 آرزوهای بزرگی برای ملّت عزیزمان داریم که همه ی این آرزوها هم دست یافتنی است. آرزوهای بزرگ ما برای ملّت در این سال، پیشرفت اقتصادی است؛ اقتدار و عزّت منطقه ای و بین المللی است؛ جهشهای علمی به معنای واقعی است؛ عدالت قضائی و اقتصادی است؛ و ایمان و معنویّت است که از همه مهم تر و پشتوانه ی همه ی آن سرفصل های دیگر است. به نظر ما همه ی این خواسته ها و آرزوها دست یافتنی است؛ هیچ کدام از اینها چیزهایی نیست که از ظرفیّت ملّت ایران و ظرفیّت سیاستهای نظام بیرون باشد. ظرفیّتهای ما بسیار زیاد است؛ در این زمینه حرفهای گفتنی ای وجود دارد که ان شاءالله به مهم ترین آنها در سخنرانی عصر [شنبه ] اشاره خواهد شد.

آنچه در این ساعت

مایلم به ملّت عزیزمان عرض کنم این است که این ظرفیّت عظیم و مهم دست یافتنی است ولی شروطی دارد؛ یکی از مهم ترین شروط عبارت است از همکاری های صمیمانه میان ملّت و دولت؛ اگر این همکاری صمیمانه از دو سو شکل بگیرد، یقیناً همه ی آنچه را که جزو آرزوهای ما است دست یافتنی است و آثار آن را مردم عزیزمان به چشم خواهند دید. دولت، کارگزار ملّت است؛ و ملّت، کارفرمای دولت است. هرچه بین ملّت و دولت صمیمیّت بیشتر و همکاری بیشتر و همدلی بیشتری باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت. باید به یکدیگر اعتماد کنند؛ هم دولت، ملّت را به معنای واقعی کلمه قبول داشته باشد و ارزش و اهمّیّت و توانایی های ملّت را بدرستی بپذیرد، هم ملّت به دولت که کارگزار کارهای او است به معنای حقیقی کلمه اعتماد کند. من در این زمینه هم حرفهایی دارم و توصیه هایی دارم که ان شاءالله در سخنرانی به آنها اشاره خواهم کرد. لذا به نظر من امسال را باید سال همکاری های گسترده ی دولت و ملّت دانست؛ من این شعار را برای امسال انتخاب کردم: «دولت و ملّت، همدلی و هم زبانی». امیدواریم این شعار در عمل تحقّق پیدا کند و هر دو کفّه ی این شعار، یعنی ملّت عزیزمان، ملّت بزرگمان، ملّت با همّت و با شجاعتمان، ملّت بصیر و دانایمان، و همچنین دولت خدمتگزار بتوانند به این شعار به معنای حقیقی کلمه عمل بکنند و آثار و نتایج آن را ببینند.

از خداوند متعال پیشرفت همه ی کارهای بزرگ کشور را درخواست میکنیم و توفیق خودمان را در خدمتگزاری از خدای متعال مسئلت میکنیم.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

پیام تسلیت در پی درگذشت همسر آیت الله جنتی

بسمه

تعالی

آیةالله جناب آقای جنتی

دبیر محترم شورای نگهبان دامت برکاته

درگذشت بانوی مؤمن و انقلابی، همسر مکرّم جنابعالی را به آن جناب و دیگر بازماندگان آن مرحومه تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت پروردگار و علو درجات برای ایشان مسألت مینمایم.

سید علی خامنه ای

7 فروردین 1394

پیام تسلیت در پی درگذشت والده ی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

جناب آقای علی جنتی دامت توفیقاته

وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی

درگذشت والده ی مکرّمه را به جنابعالی تسلیت می گویم و رحمت و غفران و رضوان الهی را برای آن مرحومه از خداوند متعال مسألت می نمایم.

سیّد علی خامنه ای

12 فروردین 1394

پیام تسلیت در پی درگذشت همسر مرحوم آیت الله خاتمی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

اطلاع یافتم که بانوی با فضیلت مرحومه بانو سکینه ی ضیائی همسر مرحوم مغفور آیت الله آقای حاج سیّدروح الله خاتمی رحمة الله علیهما پس از مدتی بیماری و تحمل مصائب و مشکلات جسمی و روحی، دارفانی را وداع گفته اند.

اینجانب ضمن تسلیت به ارادتمندان آیت الله خاتمی و عموم مردم اردکان و بویژه خانواده های عزادار از خداوند متعال رحمت و مغفرت واسعه برای آن مرحومه مسألت می نمایم.

سیّد علی خامنه ای

16 فروردین 1394

پیام تسلیت در پی درگذشت مادر حجت الاسلام ابوترابی

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجة الاسلام آقای حاج سیّد محمدحسن ابوترابی دام توفیقه

درگذشت والده ی مکرّمه که بانوئی انقلابی و متعبد و منسوب به بیت روحانی جلیل القدری بودند به جنابعالی و دیگر بازماندگان تسلیت می گویم، و یاد والد بزرگوار و نیز برادر آزاده ی نام آورتان مرحوم آقای حاج سیّد علی اکبر ابوترابی را گرامی میدارم و رحمت و مغفرت الهی را برای آنان مسألت میکنم.

سیّد علی خامنه ای

23 فروردین 1394

پیام تبریک به مناسبت قهرمانی تیم ملی کشتی آزاد در جهان

بسم الله الرحمن الرحیم

کسب مقام قهرمانی جام جهانی را به کشتی گیران و دست اندرکاران تیم ملی کشتی آزاد کشور عزیزمان ایران تبریک میگویم و از اینکه فرزندانمان توانستند بار دیگر در عرصه بین المللی برای این ملت شریف افتخار آفرینی کنند خدا را شکر میکنم.

سیّد علی خامنه ای

24 فروردین 1394

پیام به یادواره ی آیت الله سیّدهاشم میردامادی نجف آبادی

بسم الله الرّحمن الرّحیم(1)

الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الاکرمین

تجلیل و تکریم نام و یاد عالم ربّانی، فقیه و مفسّر پارسا و پرهیزگار، مرحوم آیت الله آقای حاج سیّدهاشم نجف آبادی (رضوان الله علیه) کار شایسته ئی است که به توفیق و هدایت الهی، دفتر تبلیغات بدان همّت گماشته است. این روحانی عالی مقام که مراتب علمی را در نجف و در محضر اساتید بنام آن روزگار طی کرده و مفتخر به اجازه و شهادت علمی از آنان بود، در مدّت نزدیک به چهل سال اقامت در مشهد مقدّس، بیشترین تلاش خود را به تفسیر قرآن منعطف ساخته و محفل گرم و بی وقفه ی تفسیریِ جذّابی در مسجد گوهرشاد (شبستان شمال غربی) برپا نموده بود. هر شب پس از اقامه ی نماز جماعت، جمعی از ارادتمندان مشتاق، گِرد منبر بی پیرایه ی این عالمِ عامل، مجتمع گشته و از بیان شیرین و نفس گرم او سخن خدا را می شنیدند، و این سفره ی گسترده ی معرفت و حکمت، ده ها سال، مائده ی الهی و قرآنی را نصیب دوستداران میکرد. ثبت و نگارش همین درسهای شبانه، تلاش دیگر این عالم قرآنیِ بااخلاص بود که اکنون بحمدالله در اختیار همگان قرار گرفته است.(2) در کنار این تلاش ارزشمند قرآنی که در محیط عمومی آن روزِ مشهد، نظیری برای آن دیده نمیشد، توغّل(3) و تبحّر در کلمات اهل

بیت (علیهم السّلام) نیز خصوصیّت برجسته ی دیگر این عالم متّقی و متعبّد بود. تسلّط او بر حدیث چنان بود که در هر مجلس و محفل، حتّی در جمع خانوادگی _ که این حقیر در دوران کودکی و نوجوانی تا اوائل جوانی از اقبال حضور در آن برخوردار بودم _ رشحه ئی از آن کلمات نورانی را به کام حاضران میریخت و مجلس را با ذکر کلمات امامان هدایت (سلام الله علیهم) منوّر میساخت.

رفتار و منش عملی ایشان در زندگی شخصی به گونه ئی بود که گفتارش را نافذ و اثرگذار میکرد. حضور و استفاضه ی او از محضر علمای بزرگ اخلاق و سلوک توحیدی در نجف از قبیل عالمِ سالکِ واصلِ الی الله مرحوم سیّداحمد کربلائی، از او متعبّدی مراقب و اهل تضرّع و بکاء و خشوع، پدید آورده بود؛ تمتّعات متعارف زندگی از قبیل خوراک و پوشاک و شئون اجتماعی و امثال آن، در زندگی او نمودی نداشت. درعین حال اهتمام به امر دین در میدانهای دشوار و پر خطر، از قبیل حضور در مجاهدت علمای مشهد در مسجد گوهرشاد در سال 1314 شمسی، از نقاط برجسته ی زندگی او بود که تحمّل زندان و تبعید شش ساله از سوی دستگاه رضاخانی در سمنان و شهر ری نتیجه ی قهری آن به شمار میرفت.

مرحوم آیت الله نجف آبادی، عالِمی جامع و عامل و مراقب بود، و در مشهدِ آن روز ارادتمندان و مخلصان فراوان داشت، و هنگامی که خبر وفات ایشان در سال 1380 قمری به قم رسید _ و اینجانب در آن سالها در قم اقامت داشتم _ مرحوم آیت الله العظمی بروجردی مجلس ترحیم مجلّلی در مدرسه ی فیضیّه اقامه فرمود و این حقیر و

برادر بزرگ و مکرّم مرا مورد تفقّد قرار داد.

شایسته میدانم که در این مناسبت از فرزند فاضل ایشان مرحوم حجّت الاسلام والمسلمین آقای حاج سیّدحسن میردامادی یاد کنم که پس از پدر، رشته ی تفسیر را به شیوه ی آن مرحوم ادامه داد و سالها محفل گرم تفسیری پدر را حفظ کرد. رحمت خدا بر همه ی آنان و بر ما.

سیّدعلی خامنه ای

25 فروردین 1394

1) این یادواره روز بیست وهفتم فروردین سال جاری در مشهد برگزار میشود.

2) خلاصة البیان فی تفسیر القرآن

3) ورود عمیق، تعمّق

پیام تسلیت درپی درگذشت اخوی آیت الله موحدی کرمانی

بسمه تعالی

جناب مستطاب حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمد علی موحدی کرمانی دامت برکاته

درگذشت اخوی مکرّم مرحوم حجة الاسلام آقای حاج شیخ محمد مهدی موحدی رحمة الله علیه را که خطیبی توانا و دارای خدمات ارزشمندی در دوران جمهوری اسلامی و پیش از آن، و مفتخر به تقدیم فرزند شهید و فاضل خود در دفاع مقدس بودند، به جنابعالی و خاندان شریف و فرزندان معزّز و به قاطبه ی دوستان و علاقمندان ایشان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسألت مینمایم. والسلام علیکم و رحمة الله

سید علی خامنه ای

24/ اردیبهشت/1394

پیام به یادواره بزرگداشت شهدای روستای شیخ شبان استان چهارمحال و بختیاری

بسم الله الرحمن الرحیم

به ارواح طیبه ی شهدای عزیز روستای شیخ شبان درود می فرستم و به خانواده هایشان عرض سلام می کنم و امیدوارم انشاءالله برکات الهی و توجهات اهل بیت علیهم السلام که شنیده ام اکثر آنها از سادات محترم هستند، شامل بشود.

سیدعلی خامنه ای

1394/2/24

مصادف با بیست و پنجم رجب 1436 [سالروز شهادت امام هفتم (ع)]

پیام تبریک رهبر انقلاب برای قهرمانی تیم ملی تکواندو

بسمه تعالی

کسب مقام قهرمانی جهان را به تکواندوکاران و دست اندرکاران تیم ملی کشور عزیزمان ایران تبریک میگویم و از اینکه توانستید بار دیگر پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران را به اهتزاز درآورید تشکر میکنم.

سید علی خامنه ای

28 اردیبهشت 94

پیام تسلیت در پی درگذشت آیت الله شیخ مهدی آصفی

بسمه تعالی

با تأثر و تأسف فراوان خبر درگذشت عالم محقق و مجاهد مرحوم آیة الله آقای حاج شیخ مهدی آصفی رحمة الله علیه را دریافت کردم. ایشان فقیهی نواندیش و متکلّمی ماهر و نویسنده ئی پر کار و اثرگذار بود و دهها کتاب مفید و ناظر به مسائل مورد ابتلا در حوزه ی عقاید و کلام و فقه، ثمره ی عمر با برکت ایشان است. آن مرحوم همچنین در عرصه ی مبارزات سیاسی و اجتماعی در عراق، از سابقه ئی درخشان برخوردار بود و فکر سنجیده و تحلیل عمیق از مسائل منطقه، در شمار ویژگیهای این شخصیت جامع الاطراف محسوب می گشت. زهد و بی رغبتی به تمتعات مادی و تن سپردن به معیشت و زیست فقیرانه ی طلبگی از خصوصیات برجسته ی دیگر این روحانی عالیقدر بود. سالها تحمل زحمت نمایندگی اینجانب در نجف اشرف، حق بزرگی را از آن مرحوم بر عهده ی اینجانب می گذارد که امید دارم لطف و رحمت الهی حقگزار همه ی خدمات علمی و دینی و اجتماعی ایشان باشد.

به عموم بازماندگان ایشان و نیز به دوستان و ارادتمندان و مستفیدان از آن مرحوم تسلیت عرض میکنم و علو درجات و رحمت و مغفرت حضرت احدیت را برای ایشان مسألت میکنم.

سیّد علی خامنه ای

14/ خرداد/ 1394

پیام تسلیت در پی درگذشت امام جمعه آستانه اشرفیه و نماینده گیلان در مجلس خبرگان

بسمه تعالی

درگذشت روحانی عالیقدر مرحوم حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای امینیان نماینده ی گیلان در مجلس خبرگان و امام جمعه ی فاضل و خدوم آستانه ی اشرفیه را به مردم وفادار و عزیز آن خطه ی ارزشمند و به همه ی ارادتمندان و شاگردان آن مرحوم و جامعه ی علمی گیلان و به طور ویژه به خاندان محترم و بازماندگان گرامی ایشان تسلیت میگویم. وزانت علمی و آراستگی اخلاقی و متانت و ادب رفتاری

در آن روحانیِ محبوب سرمایه ای معنوی برای گیلان بود و فقدان آن خلائی است که به توفیق الهی و به همّت دانشوران باید جبران شود انشاالله. رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسألت مینمایم.

سیّد علی خامنه ای

22 خرداد 1394

پیام رهبر انقلاب در پی تشییع پیکر مطهر شهدا با حضور حماسی مردم تهران

بسم الله الرّحمن الرّحیم

صلوات و سلام خدا بر شهیدان عزیز که مشعل توحید را با ایثار خود برفراز میهن اسلامی برافروختند، و صلوات و تحیّات خدا بر شهیدان مظلوم غوّاص که با ظهور و حضور خود، این فروغ خاموش نشدنی را مدد رساندند و پرچم یادهای عزیز و گران بها و ذخیره های معنوی ملّت را با شکوهی هر چه تمام تر در کشور برافراشتند.

سلام بر دستهای بسته و پیکرهای ستم دیده ی شما. و سلام بر ارواح طیّبه و به رضوان الهی، بال گشوده ی شما. سلام بر شما که بار دیگر فضای زندگی را معطّر و جان زندگان را سیراب کردید. و سپاس بی پایان پروردگار حکیم و مهربان را که در لحظه های نیازِ این ملّتِ خداجوی و خداباور، بشارتهای تردیدناپذیر را بر دلهای بیدار نازل میفرماید و غبارها را میزداید. و سلام بر شما ملّت بزرگ، وفادار، آگاه، مسئولیّت پذیر که خطاب لطیف الهی را به درستی می شناسید و مینیوشید و پاسخ میگویید.

حضور پُرمضمون امروز شما در تشییع این دُردانه های به میهن بازگشته، یکی از به یادماندنی ترین حوادث انقلاب است؛ رحمت خدا بر شما، و سپاس بی حد از خدای مالک دلها، و سلام بی پایان بر حضرت بقیّةالله (روحی فداه) که صاحب این ثروت عظیم است.

والسّلام علیکم و رحمةالله

سیّد علی خامنه ای

26 خرداد 1394

پیام در پی تدفین دو تن از شهدای غواص در حوزه هنری

بسمه تعالی

- کار شایسته ئی است. امید است هنر بزرگ این مردان خدا و مجاهدان راه حق، مایه ی برکت و الهامِ آن مرکز هنر انقلابی باشد.

والسلام علی عبادالله الصالحین

سیدعلی خامنه ای

94/5/18

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام والمسلمین قرهی

بسمه تعالی

درگذشت عالم پارسا و پرهیزگار مرحوم حجة الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ عبدالعلی قرهی را به ارادتمندان و بازماندگان ایشان بویژه فرزند فاضل و بزرگوار ایشان جناب حجةالاسلام آقای حاج شیخ محمّد حسن قرهی تسلیت عرض میکنم. آن مرحوم عمری را با طهارات و تقوا و خدمت به دین و علم گذرانیده و سالهای طولانی در نجف و قم در کنار امام راحل عظیم الشأن، حضوری وفادارانه و صمیمی داشتند و یاد نیک ایشان همواره در خاطر اینجانب باقی است. از خداوند متعال رحمت و مغفرت و علّو درجه برای آن مرحوم مسألت مینمایم.

سید علی خامنه ای

23 مرداد1394

پیام تسلیت در پی درگذشت استاد عبدالحسین حائری

بسم الله الرحمن الرحیم

با تأسف خبر درگذشت استاد فرزانه و فاضل مرحوم آقای عبدالحسین حائری رحمةالله علیه را دریافت کردم. بیشک آن مرحوم که پرورش یافته ی حوزه ی قم و بیت رفیع حائری و سبط مرحوم آیةالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری بود، از فضلای برجسته ی معاصر و یکی از پیشکسوتان نسخه شناسی و کتاب شناسی به شمار میرفت. اینجانب به بازماندگان و دوستان آن مرحوم تسلیت میگویم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت میکنم.

سیّدعلی خامنه ای

4 شهریور 1394

پیام تسلیت در پی رحلت آیت الله خزعلی

بسمه تعالی

درگذشت عالمِ عامل و پرهیزگار مرحوم آیت الله آقای حاج شیخ ابوالقاسم خزعلی رحمت الله علیه را به خاندان محترم و همه ی بازماندگان و نیز به دوستان و ارادتمندان ایشان تسلیت عرض میکنم. عمر با برکت این روحانی با فضیلت، سرشار از نقطه های درخشان است، سالیان دراز بهره گیری از درس امام خمینی و دیگر فقهای بزرگ در قم و مشهد، همراهی با امام بزرگوار از آغازین روزهای نهضت انقلابی و دفاع شجاعانه از آن بزرگمرد و در دوران دشوار اختناق طاغوتی با بیانی رسا و صریح، حضور در مسئولیتهای سنگین پس از پیروزی و عضویت در شورای نگهبان و مجلس خبرگان، صبر جمیل بر شهادت فرزندش در قم و در هنگامه ی حرکات انقلابی ملت ایران و آنگاه حفظ قرآن و انس با آن و با دریای بی پایان حدیث و نیز فعالیت بلندمدت در تبلیغ و بیان معارف اسلامی، و آنگاه ثبات قدم در خط اصیل و صراط مستقیم انقلاب در همه حال و تا پایان زندگی...

اینها سرفصلهای مهم زندگی این عالم متقی و پرکار است که در دیوان الهی مضبوط و مأجور است ان شاءالله.

رحمت و مغفرت الهی برای آن بزرگوار مسألت میکنم.

سیدعلی خامنه ای

25 شهریور 1394

پیام تسلیت در پی درگذشت پدر شهیدان جهان آرا

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت مرحوم مغفور آقای حاج سید هدایت الله جهان آرا، مرد مؤمن غیور و صبور، و پدر سه شهید سرافراز را به خانواده ی گرامی و دوستان و وابستگان ایشان و به همه ی مردم عزیز خرمشهر تسلیت عرض می کنم. این انسان خدوم و پرتلاش که فرزند نامدارش محمد جهان آرا در شمار ستارگان درخشان دفاع مقدس است، با صبر و ایمان عمیق و روحیه ی تلاشگر خود، یادهای گرامی و فراموش نشدنی از خود به جای گذاشته است، رحمت

خدا بر او

سید علی خامنه ای

28 شهریور 94

پیام به حجاج بیت الله الحرام

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین، و الصّلاة و السّلام علی سیّد الخلق اجمعین محمّد و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و علی التّابعین لهم باحسان الی یوم الدّین.

و سلام بر کعبه ی شریف، پایگاه توحید و مطاف مؤمنان و مهبط فرشتگان؛ و سلام بر مسجدالحرام و عرفات و مشعر و منا؛ و سلام بر دلهای خاشع و زبانهای ذاکر و چشمهای به بصیرت گشوده و اندیشه های به عبرت راه یافته؛ و سلام بر شما حج گزاران سعادتمند که توفیق لبّیک گویی به فراخوان الهی یافته و بر سر این سفره ی پُرنعمت نشسته اید.

نخستین وظیفه، تأمّلی در این لبّیک جهانی و تاریخی و همیشگی است: اِنَّ الحَمدَ وَ النِّعمَةَ لَکَ وَ المُلکَ، لا شَریکَ لَکَ لَبَّیک؛(1) همه ی ستایشها و سپاسها از آنِ او، همه ی نعمتها از سوی او، و همه ی مُلک و قدرت متعلّق به اوست. این است نگاهی که به حج گزار در آغازین گامِ این فریضه ی پُرمغز و پُرمعنا داده میشود و ادامه ی این مناسک، هماهنگ با آن، شکل میگیرد و آنگاه همچون تعلیمی ماندگار و درسی فراموش نشدنی در برابر او گذاشته و تنظیم برنامه ی زندگی بر پایه ی آن، از او خواسته میشود. فرا گرفتنِ این درس بزرگ و عمل به آن، همان سرچشمه ی بابرکتی است که میتواند زندگی مسلمانان را طراوت و حیات و پویایی بخشد و آنان را از گرفتاری هایی که بدان دچارند -در این دوران و در همه ی دورانها- برَهاند. بُت نفسانیّت و کبر و شهوت، بت سلطه جویی و سلطه پذیری، بت استکبار جهانی، بت تنبلی و بی مسئولیّتی، و همه ی بتهای خوارکننده ی جانِ گرامی انسانی، با این غریو(2) ابراهیمی -آنگاه

که از عمق دل برآید و برنامه ی زندگی شود- شکسته خواهد شد و آزادی و عزّت و سلامت، به جای وابستگی و سختی و محنت خواهد نشست.

برادران و خواهران حج گزار از هر ملّت و هر کشوری، در این کلمه ی حکمت آموز الهی بیندیشند و با نگاه دقیق به گرفتاری های دنیای اسلام بویژه در غرب آسیا و شمال آفریقا، برای خود با توجّه به ظرفیّتها و امکانات شخصی و محیطی، وظیفه و مسئولیّتی تعریف کنند و در آن بکوشند.

امروز سیاستهای شرارت آمیز آمریکا در این منطقه -که مایه ی جنگ و خونریزی و ویرانی و آوارگی و نیز فقر و عقب ماندگی و اختلافات قومی و مذهبی است- از یک سو، و جنایتهای رژیم صهیونیستی -که رفتار غاصبانه در کشور فلسطین را به نهایتِ درجه ی شقاوت و خباثت رسانیده- و اهانت مکرّر به حریم مقدّس مسجدالاقصی و لگدکوب کردن جان و مال فلسطینیان مظلوم از سوی دیگر، مسئله ی اوّلِ همه ی شما مسلمانان است که باید در آن بیندیشید و تکلیف اسلامی خود را در برابر آن بشناسید. و علمای دینی و نخبگان سیاسی و فرهنگی وظیفه ای بس سنگین تر دارند که متأسّفانه غالباً مورد غفلت آنان است. علما به جای برافروختن آتش اختلافات مذهبی، و سیاسیّون به جای انفعال در برابر دشمن، و نخبگان فرهنگی به جای سرگرمی به حاشیه ها، درد بزرگ دنیای اسلام را بشناسند و رسالت خود را که در پیشگاه عدل الهی، مسئول ادای آنند پذیرا گردند و از عهده ی آن برآیند. حوادث گریه آور در منطقه -در عراق و شام و یمن و بحرین- و در کرانه ی غربی و غزّه و در برخی دیگر از کشورهای آسیا و

آفریقا، گرفتاری های بزرگ امّت اسلامی است که سَرانگشت توطئه ی استکبار جهانی را در آن باید دید و به علاج آن اندیشید؛ ملّتها باید آن را از دولتهای خود بخواهند و دولتها باید به مسئولیّت سنگین خود وفادار باشند.

و حج و اجتماعات پُرشکوه آن، برترین جایگاه ظهور و تبادل این تکلیف تاریخی است؛ و فرصت برائت که باید با شرکت همه ی حج گزاران از همه جا مغتنم شمرده شود، یکی از گویاترین مناسک سیاسی در این فریضه ی جامع الاطراف است.

امسال حادثه ی تلخ و خسارت بار مسجدالحرام، کام حاجیان و ملّتهای آنان را تلخ کرد. درست است که درگذشتگان این حادثه که در حال نماز و طواف و عبادت به دیدار حق شتافتند، به سعادتی بزرگ دست یافته و در حریم امن و رعایت و رحمت الهی آرمیده اند ان شاءالله -و این تسلّایی بزرگ برای بازماندگان آنها است- ولی این نمیتواند از سنگینیِ مسئولیّت کسانی که متعهّد امنیّت ضیوف الرّحمانند بکاهد. عمل به این تعهّد و ادای این مسئولیّت خواسته ی قطعی ما است.

والسّلام علی عبادالله الصّالحین

سیّدعلی خامنه ای

4 ذی الحجّة 1436

27 شهریور 1394

1) کافی، ج 4، ص 335

2) خروش

پیام به مناسبت هفته دفاع مقدس و روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران

بسم الله الرّحمن الرّحیم

گذشت زمان نتوانسته و نخواهد توانست -ان شاءالله- جلوه ی نام و یاد شهیدان عزیز را کم فروغ سازد. شهید و شهادت در فرهنگ اسلامی، مظهر حیات و بقاء و حضور و درخشندگی است؛ و این مائیم که باید با ارتباط و اتصال به این مفهوم بلند و ماندگار، برای خود و جامعه و کشور خود، بلندی و ماندگاری به دست آوریم. نام گذاری یک روز از هفته ی دفاع مقدس به این نامِ مبارک، ادای وظیفه ئی در این راه است.

سلام خدا بر ارواح طیبه ی شهیدان و خانواده های صبور آنان.

سیّدعلی

خامنه ای

2 مهر 1394

پیام در پی فاجعه مصیبت بار کشته و زخمی شدن هزاران نفر از حجاج در سرزمین منا

بسم الله الرّحمن الرّحیم

اِنّا ِلله وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعون(1)

فاجعه ی مصیبت بار امروز در منا که در آن جمع کثیری از ضیوف الرّحمان و مؤمنانِ مهاجر الی الله از کشورهای گوناگون جان باختند، اندوهی بزرگ در جهان اسلام پدید آورده و عید آنان را عزا کرده است. در میهن عزیز ما نیز ده ها خانواده که مشتاقانه در انتظار عزیزان حج گزار خود بودند، اکنون به عزای آنان نشسته اند. اینجانب با قلبی سرشار از غم و همدردی با مصیبت دیدگان، این حادثه ی اندوه بار را به روح مطهّر حضرت رسول اعظم (صلّی الله علیه وآله) و به ساحت مقدّس ولیّ الله الاعظم حضرت صاحب الزّمان (ارواحنا فداه) که صاحب عزای اصلی است و به همه ی بازماندگان و عزاداران در سراسر جهان اسلام بویژه در ایران عزیز تسلیت عرض میکنم و رحمت خاصّه ی خداوند غفور و رحیم و شکور را برای این میهمانان گرامی اش و شفای عاجل آسیب دیدگان و مجروحان را از درگاه عطوفتش مسئلت مینمایم و یادآور میشوم:

1. مسئولان نمایندگی اینجانب و سازمان حج، تلاش طاقت فرسای خود در شناسایی جان باختگان و معالجه ی مجروحان و اعزام به کشور و خبررسانی سریع را که سراسر امروز بدان مشغول بودند، همچنان ادامه دهند و همه ی کسانی که توانایی دارند به آنان کمک کنند.

2. هر گونه کمک ممکن را به حجّاج دیگر کشورها نیز تعمیم دهند و حقّ برادری اسلامی را به انجام رسانند.

3. دولت سعودی موظّف است مسئولیّت سنگین خود را در این حادثه ی تلخ پذیرفته و به لوازم آن به قاعده ی حق و انصاف عمل کند. مدیریّت غلط و اقدامات ناشایسته که عامل این فاجعه بوده، نباید از نظر دور بماند.

4. جان باختگان این حادثه ان شاءالله مشمول این کلام نورانی قرآنند که: وَ

مَن یَخرُج مِن بَیتِه مُهاجِراً اِلَی اللهِ وَ رَسولِه ثُمَّ یُدرِکهُ المَوتُ فَقَد وَقَعَ اَجرُه ُ عَلَی الله؛(2) این برای بازماندگان، تسلّای بزرگی است. آنان پس از طواف و سعی و پس از ساعات پُربرکت عرفات و مشعر و در حال انجام مناسک حج به دیدار معبود شتافته اند و ان شاءالله مورد لطف و رحمت ویژه ی احدیّتند.

اینجانب با تسلیت دوباره به عزاداران، سه روز عزای عمومی در کشور اعلام میکنم.

والسّلام علی عباد الله الصّالحین

سیّدعلی خامنه ای

دوم مهر یکهزار و سیصد و نود و چهار

1) سوره ی بقره، بخشی از آیه ی 156؛ «... ما از آنِ خدا هستیم، و به سوی او باز میگردیم.»

2) سوره ی نساء، بخشی از آیه ی 100؛ «... و هرکس [به قصد] مهاجرت در راه خدا و پیامبر او، از خانه اش به درآید، سپس مرگش دررسد، پاداش او قطعاً بر خدا است ...»

پیام رهبر انقلاب در پی شهادت سردار حسین همدانی

بسم الله الرحمن الرحیم

شهادت سردار سرافراز، شهید حسین همدانی را به خانواده ی گرامی و بازماندگان و دوستان و همرزمانش و به مجموعه ی پر افتخار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تبریک و تسلیت میگویم. این رزمنده ی قدیمی و صمیمی و پر تلاش، جوانی پاک و متعبّد خود را در جبهه های شرف و کرامت، در دفاع از میهن اسلامی و نظام جمهوری اسلامی گذرانید و مقطع پایانی عمر با برکت و چهره ی نورانی خود را در دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام و در مقابله با اشقیای تکفیری و ضد اسلام سپری کرد، و در همین جبهه ی پر افتخار به آرزوی خود یعنی جان دادن در راه خدا و در حال جهاد فی سبیل الله نائل آمد و فضل و رحمت الهی بر او گوارا باد.

صف استوار آرزومندان این موهبت

و کمربستگان راه جهاد و شهادت در ایران اسلامی و در سپاه و همه ی نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی، صفّی بلند و بنیانی مرصوص است: و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا. رحمت خدا بر شهید همدانی و بر همه ی مجاهدان راه حق.

سیّد علی خامنه ای

18 مهر 1394

پیام تسلیت در پی درگذشت حجت الاسلام والمسلمین سیبویه

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت عالم متقی مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمّدحسین سیبویه را به بازماندگان آن مرحوم و ارادتمندان و علاقمندان به ایشان تسلیت می گویم و برای ایشان رحمت و غفران واسعه الهی را مسئلت می نمایم.

سیّد علی خامنه ای

16 آبان 1394

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109