با كاروان عشق

مشخصات كتاب

سرشناسه : مهدوي راد، محمدعلي عنوان و نام پديدآور : با كاروان عشق : گزارشي از فعاليتهاي بعثه مقام معظم رهبري در سازمان حج و زيارت در سال 1372/ نويسندگان محمد علي مهدوي راد٬ رسول جعفريان؛ [براي] حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت

مشخصات نشر : تهران: نشر مشعر 1372.

مشخصات ظاهري : 434، [35] ص.: مصور (رنگي)، نمودار (رنگي)، جدول.

وضعيت فهرست نويسي : برون سپاري.

موضوع : حج

شناسه افزوده : جعفريان رسول 1343 -

شناسه افزوده : حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت

رده بندي كنگره : BP188/8/م887ب2 1372

رده بندي ديويي : 297/357

شماره كتابشناسي ملي : 2035650

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

ص:4

ص:5

ص:6

ص:7

ص:8

پيشگفتار

ص:9

حج 72 با مسائلى كه رخ داد، و رويدادهايى كه به وقوع پيوست، حجى با شكوه، پرتحرّك و سرشار از خاطره بود.

حج بزرگترين و شكوهمندترين و گسترده ترين گردهمايى مؤمنان و مسلمانان با ديدگاهها، انديشه ها، روشها و منشهاى مختلف است. آگاهى از چگونگى حج گزاريها، اطلاع از چه سانى جاريهاى اين كنگره سترگ سودمند است و ارجمند؛ و ثبت و ضبط رويدادها و حادثه ها و رويارويى هاى گونه گون فرهنگى، اجتماعى و سياسى براى آيندگان چونان دستمايه هاى زرّينى خواهد بود كه آنان را به چگونگى برگزارى اين مراسم بياگاهاند و از چه سانى انديشه، آرمان و اهداف امروزيان مطلع سازد. امروز نيز گزارش تفصيلى و تحليلى آنچه در حج گذشته است مى تواند براى كسانى كه توفيق راه يافتن به ديار دوست را نيافته اند در آگاهى از چندى و چونى افكار و انديشه مسلمانان، جاريهاى جهان اسلام و تحوّلات جامعه اسلامى و كيفيت برگزارى حج و شناخت جاريها و مراسم و ... سودمند افتد.

كتابى كه اكنون در پيشديد شماست، تلاشى است در جهت آنچه ياد شد.

به واقع اين مجموعه سفرنامه جمعى حج است. در صفحات اين كتاب از حج 72 و جاريهاى آن در حدّ توان و فرصت، سخن رفته است و خواننده با خواندن اين مجموعه با تصويرى گرچه كمسو، از آنچه در سال 72 گذشته است آشنا خواهد شد. در پيش درآمد كتاب سخن از حريم دوست است و حال و هوايى كه زائران در آن ديار دارند. اين نگاه گو اينكه گذراست امّا مى تواند تا حدودى خواننده را با چگونگى حال و هواى آن ديار به هنگام حضور مسلمانان آشنا كند.

ص: 10

سپس گزينه اى از رهنمودهاى مقام معظم رهبرى حضرت آيةالله خامنه اى آمده است و گزارشى از كنگره عظيم حج بر تربت پاك احياگر حج ابراهيمى حضرت امام خمينى- رضوان الله عليه-.

در بخش حج و مسائل فرهنگى، از تلاشهاى روحانيان، و نقش اين هاديان زائران و چگونگى رسالت گزارى آنان و برخى از مشكلات سخن رفته و اهميت روشنگرى درباره گرههاى فقهى در پرتو واقعيتهاى جارى نموده شده است و ...

حج و مسائل سياسى، گزارشى است تحليلى از نگاه زائران به انقلاب اسلامى، شخصيت حضرت امام- رضوان الله عليه- و جاريهاى جهان اسلام. سپس گزارش تفصيلى چگونگى جلوگيرى حكومت سعودى از انجام مراسم برائت از مشركين آمده است و همچنين بازتابهاى مراسم و چگونگى برگزارى آن در سرزمين منى. گزارش تفصيلى سمينارها و تجمّع ها بخش ديگر از كتاب را تشكيل مى دهد. و گزينه اى از گزارشهاى ديدار زائران با نماينده ولىّ فقيه و سرپرست زائران ايرانى و سخنان چهره هاى علمى و روحانى فصلى ديگر را.

مصاحبه ها با شخصيتهاى علمى و فكرى، زائران و كسانى كه ساليان دراز توفيق ديدار ديار دوست را داشته اند خواننده را با ابعاد معنوى، اجتماعى، فرهنگى و تاريخى آن ديار آشنا خواهد ساخت.

و بالأخره در واپسين فصل كتاب با عنوان «در خدمت زائران»، گزارش تفصيلى تلاشهاى اجرايى سازمان حج و زيارت در برگزارى حج آمده است.

بخش هاى عمده كتاب را آقايان رسول جعفريان و محمدعلى مهدوى راد نگاشته و تنظيم كرده اند برادران ديگرى در تهيه گزارشها، مصاحبه ها ما را يارى رسانده اند، گزارش تلاشهاى اجرايى سازمان حج و زيارت را نيز وامدار كاركنان صديق آن سازمان هستيم. كه از همه سپاسگزاريم اميدواريم بر روى هم، اين مجموعه در ارائه تصويرى گويا از حج سال 72 موفّق بوده باشد.

والسلام على من يخدم الحق لذات الحق

معاونت آموزش و تحقيقات

بعثه مقام معظم رهبرى

پيش درآمد: در حريم دوست

ص:11

آنچه در پى مى آيد و جايگاه مقدمه اى براى گزارش تفصيلى مراسم حج 72 را دارد. تأمّلها و درنگهايى است از سفر حج كه معمولًا پس از پايان يافتن قسمتى از سفر آنرا به قلم مى آمد گفتنى هاى مربوط به منى بسيار گذراست و از شور و هيجان و چگونگى انجام آن در روزهاى پى درپى و رمى جمرات آن چنان كه شايسته و بايسته بود سخن نرفته و آن حركتهاى زيبا و ديدنى به تصوير نيامده است، و اين همه بخاطر مسائلى بود كه در حج امسال پيش آمد و در روزهاى پس از مراسم منى آرامش را از راهيان ديدار دوست ربود. والى الله المشتكى.

از خانه كه بيرون مى آيى، نگاههايى به سويت قد مى كشد كه سرشار از تمنّا است.

در عمق نگاهها و در التهاب سينه ها آروزى راه يافتن به حريم دوست را مى نگرى، اكنون تو آهنگ ديار قدس دارى و آنان كه از اين توفيق بزرگ محرومند، به بدرقه ات آمده اند و هر يك به گونه اى راز دل مى گشايند، و همه يك سخن مى گويند: التماس دعا، در مزار پيامبر ما را دعا كنيد. در كنار بقيع ما را فراموش نكنيد. در كعبه، طواف، عرفات، منى و ...

و تو كه اين توفيق را يافته اى سر از پا نمى شناسى. ماشين كه از جا كنده مى شود و تو را به سوى مقصود مى كشاند در خود فرو مى روى؛ من و مكه! من و مدينه! ديار قدس، حريم الهى، سرزمين خاطره ها، شكوهمنديها، والائيها. سرزمينى كه روزى و روزگارى قلّه سانان بى بديل بشريّت، بر گستره آن گام مى نهادند، و از بام تا شام براى گسترش آيين حق مى كوشيدند و براى عينيّت بخشيدن به آرمانهاى بلند پيشواى

ص: 12

عظيمشان سر از پا نمى شناختند. اينك مى روى تا بر پيمان عبوديت، ولايت و استوارى در راه، پاى بفشارى، مى روى تا با جلاىِ دل و صفاى جان و زمزمه با معشوق جانت را از ناهنجاريها، ناراستيها بپيرايى و حرمت حريم پاكان و نيكان را پاس دارى. قلب مى تپد و در سر سوداى حضور در محضر معشوق غوغا مى كند؛ و كيست كه قلبش براى ديدار ديار دوست نتپد؛ و سوداى زيارت مزار قلّه سانان بشريت را بر دل نداشته باشد. به فرودگاه كه مى رسى درهاى آستانه و رودى آن، جلوه شگفتى دارد، انبوهى از جمعيت آمده اند و گروه گروه گرداگرد افرادى حلقه زده اند. تبسّمهاى نشسته بر لبها، نشانى از رضايت خاطرى است كه راهيان دارند؛ و التهاب درونى، نمايشى از سپاسى كه توفيق زيارت يافته اند. اشكهايى كه در ديدگان برخى حلقه زده است پيشتر و بيشتر از آنكه غم فراق كوتاه عزيزى را رقم زند، شوق ديدار، نياز زمزمه با يار و شعله هاى عشق به اين وادى مقدس را به تصوير مى كشد.

كسانى هم كه بدرقه كننده اى ندارند آرام آرام به سوى سالن گام برمى دارند تا مقدمات پرواز را فراهم كنند، مجريان با مهربانى و لبخندهاى شيرين زائران را بدرقه مى كنند، و گاه با التماس دعايى، تمنّاى دل را مى نمايانند.

سالن آكنده از جمعيّت است، لحظه ها به كندى سپرى مى شود، اين سو و آن سو كه مى نگرى، چهره هاى برجسته علمى و فكرى را نيز مى بينى كه سر در گريبان انديشه، با زائران لحظه هاى آغاز پرواز را انتظار مى برند. با اعلام مسؤولان، زائران يكجا از جا كنده مى شوند. صف طولانى و فشرده به هم، آرام آرام پيش مى رود. در داخل هواپيما سرمهماندار اعلام مى كند هر كجا صندلى خالى بود بنشينيد، يكباره به فكر مى افتم اين اوّلين گام بسوى بى پيرايگى است، مگرنه اين است كه اين سفر هيچ رنگى را برنمى تابد، پس آزاد از علقه ها گام بردار.

هواپيما از جا كنده مى شود و سينه فضا را مى شكافد، اكنون به سوى ميعاد به پيش مى روى، خلبان با لحنى سرشار از ادب و صفا، موقعيت را اعلام مى كند و در ضمن سفر چگونگى سير را نيز برمى شمارد، پس از حدود سه ساعت اينك در جدّه هستى. راهيان

ص: 13

ديار دوست در انتظارند تا سعوديان مقدمات گذشت آنان را به مقرّشان در فرودگاه، فراهم آورند. كار به كندى پيش مى رود، و نوبت بازنگرى وسايل كه فرامى رسد سختگيرى شدّت مى يابد. تمام محتواى چمدانها بر روى سكوها فرو مى ريزد و با حساسيّت و ودقّت نگريسته مى شود، دست نوشتها بيشتر از هر چيزى، حساسيّت را برمى انگيزد، برخى از كتابها با اندكى تورّق، راهى چمدان مى گردد، امّا برخى ديگر را بايد مأموران اطلاعات ببينند، صداى مفتّشان بلند مى شود كه: اعلام، اعلام.

فردى مى آيد و گاه با نگاهى اخم آلود و از سر خشم، كتاب را به يكسو مى افكند و با صدايى زير و بم دار فرياد مى زند كه: ممنوع. اعلام ممنوعيّت چرا بردار نيست! وديگرگاه به سوى متاع پرتاب مى شود كه نشان بى مانع بودن آن است.

در پيشديد ما چمدان جناب بى آزار شيرازى مورد بازرسى قرار گرفت كه با ديدن دو مقاله، حساسيت افزون يافت از اين روى وى را به محلّ اطلاعات بردند.

ايشان پس از بازرسى هاى دقيق بدون اينكه مقاله ها را بازگردانند، بازگشت. تمام صفحات گذرنامه وى را زيراكس كرده بودند. يكى از مقالات وى نقد فتواى مزوّرانه و زشت عبدالله بن جبرين در «حرمت اكل ذبيحه» شيعه بود.

محل استقرار كاروان را يافتيم و نشستيم، چهره ها شاداب و نگاهها سرشار از رضايت است. شب از نيمه ها گذشته، كاروانها در حال انتظار براى كوچ به سوى مدينه اند، برخى از اينجا و آنجا گفتگو مى كنند، گروهى در حال استراحتند و بعضى آرام در گوشه اى به راز و نياز پرداخته اند و خداى را براى توفيق به دست آمده سپاس مى گويند، مسؤولان كاروانها با همت مجريان سختكوش نهادهاى مسؤول ايرانى در حال فراهم آوردن وسائل كوچ هستند، و برخى مشغول پذيرايى از راهيان ديار دوست. اذان صبح فضاى فرودگاه را عطرآگين مى كند، تكاپوى شگفتى تمام فرودگاه را مى گيرد، زائران به نماز مى ايستند، جلوه هيجانبار و زيبايى است. پس از نماز گروهها آهنگ كوچ دارند، اتوبوسها آماده اند و راهيان در التهاب ديدار دوست.

«طريق الهجره» اتوبانى كه جدّه را به مدينه متّصل مى كند اكنون پذيراى بهترين

ص: 14

مسافران است، مسافرانى كه آنان را اشتياق زيارت و شوق ديدار بدين سوى كشانده است.

در محضر پيامبر

به مدينه وارد مى شوى، مدينه ديگر حال و هواى ديروز را ندارد، بسيارى از آثار تاريخى آن كه مى تواند تو را بر بال خاطره ها بنشاند و تا دور دستهاى تاريخ ببرد، ويران شده است، اما تو كه هويت تاريخى ات را از دست نداده اى، از وراى اين همه ديگرسانى ها حقايق را خواهى ديد و در آن سوى آنچه به وجود آمده است پيوندت را با گذشته ها بازخواهى شناخت.

اكنون مدينه است؛ با آثارى شگرف و هيجانبار.

مدينه است؛ شهر پيامبر و شيران روز و پارسايان شب.

مدينه است؛ شهر ايثارها و مقاومتها، رادمرديها و بزرگى ها از يكسوى، و از ديگر سوى ...

نه، من تاريخ نمى گويم، بگذار سحرگاهان به سوى پيامبر- ص- برويم، و از شهر پيامبر- ص- بگوييم، شهر زيباييها عظمتها و ... آرى از مدينه مى گويم.

مدينه در قلب جزيرةالعرب سرشار است از خاطره ها و يادها. جاى جاى آن مكانهايى است آكنده از خاطره كه بارِ سده ها حادثه را به دوش دارد. مساجد كهن در اين ديار از جلوه شگرفى برخوردار است امّا چه كسى مى تواند انكار كند كه مسجد النبى- ص- اين پايگاه توحيد و جايگاه فرياد عليه شرك و كفر و خاستگاه قهرمانان بى بديل تاريخ، دُرّ شاهوار اين مجموعه است. مسجدالنبى- ص- كه اكنون براساس ضرورتهاى تاريخى و اجتماعى بسى گسترده تر و عظيمتر از آنچه كه بوده، شكل گرفته است. در اين ايّام صدها هزار انسان دلداده بحق و عاشق رسول الله را به خود فرامى خواند. در دل شب و آستانه دميدن سحر كه جهان در خوابى سنگين غنوده است، راههاى منتهى به مسجد چونان جويبارى زلال، شاهد ترنم قطره هايى است كه مى روند تا در اين وادى قدس،

ص: 15

سيلاب عظيمى را شكل دهند. سحرگاهان، بدان هنگام كه هنوز چادر قيرگون شب دريده نشده است، آستانه مسجد ديدنى است، مردم با صورتهاى گونه گون و سيرتى همگون با التهاب و عجله چونان كسانى كه به سوى آوردگاهى به پيش مى روند از هم سبقت مى گيرند تا در مسجد رسول الله در پيشگاه اللَّه زانو به زمين زنند و با خدايشان راز گويند و با پيامبرشان زمزمه كنند. امّا تو كه با اين جويبارها پيش مى روى اگر اندكى اين سوى و آن سوى را بكاوى زنهاى تكيده چهره و سياهى را خواهى ديد كه توشه اى اندك را بر سر گرفته اند و با اين جويبارها به پيش مى روند امّا نه براى رسيدن به آن سيلاب، بلكه براى آنكه بساطى پهن كنند، و در هنگام بازگشتِ اينان، جامه و متاعى عرضه كنند و چيزى براى زندگى فلاكت بار روزانه شان به چنگ آرند. چهره اينان در كنار قبر پيامبرِ مستضعفان، استضعاف را فرياد مى كند و حضور اينان در كنار ساختمانهاى آسمانخراش در دخمه هاى كوچك، شكاف شگرف طبقاتى را در اين ديار مى نماياند و تو بايد با داغى در دل از كنار آنان بگذرى كه قافله عشق در حال رفتن است.

اكنون در مسجد نشسته اى، بنگر! يكسويت برادرت مصرى است و در سوى ديگر الجزايرى، اندكى آن سوتر مغربى و كمى فراتر بحرينى و ... اينجا همه امت محمّدند، اى كاش اين حقيقت را با همه وجود باور مى داشتند. چشمها به مأذنه دوخته شده است همه منتظر فرياد توحيدند، سكوت سراسر مسجد را فراگرفته است برخى زانو به بغل گرفته غرق در انديشه اند و برخى ديگر قرآنى بدست آرام آرام زمزمه مى كنند.

هان! فرياد بلند شد: «الله اكبر»، و در پى آن زمزمه ها، همهمه ها، آرام، آرام، الله اكبر، لااله الا الله و ...

همه بر گامها استوار مى ايستند تا نماز بخوانند و خود را آماده مى كنند تا نماز جماعت را يك آهنگ و يك صدا با امام جماعت بجا آورند، امام جماعت با آهنگى دلپذير نماز را مى خواند و در اين روزها پس از ركوع ركعت دوم به تفصيل در قنوت به مسلمانان بوسنى و هرزگوين دعا مى كند و به صربها و هجوم آورندگان آنها نفرين مى كند، و گاه آنچنان لحن از سرسوز و با آهنگى حزين است كه بسيارى مى گريند و

ص: 16

شانه ها تكان مى خورد، اين حالت در نماز مغرب نيز تكرار مى شود، چرا اين روزها؟! وچرا ...

نماز تمام مى شود و صفوف منظم آرام آرام درهم مى آميزد. گروهى به سوى خانه اند و گروهى ديگر از لابلاى صفوف به سوى مزار رسول الله- ص-؛ براى زيارت قبرش- كه مسلمان تمام رازهاى دين و ايمانش را در آن مى نگرد- عشق همگانى است.

گو اينكه برخى پنداشته اند و يا چنين بر پندارها داده اند كه آن پنجره هاى رو به معشوق را اگر رخصتى باشد تنها شيعيان به آغوش مى كشند، امّا نه چنين است؛ سياهانى كه تمام آرمانشان را در اينجا مى نگرند با اشكهاى زلال غلطيده بر گونه هاى سياه، و با ناله هاى برخاسته از دلهاى سپيد در انتظارند كه رخصتى يابند و با آغوش كشيدن قبر، با رسولشان زمزمه كنند، مصريان، الجزايريان، و ... تمام اقاليم قبله چنين اند، مگر نه اين است كه اينجا تنديس ابرمردى خفته است كه تمام عظمتها و كرامتها، شرافتها و راديهاى روزگاران و انسانيت را در خود يكجا دارد. مسلمان اينجا احساس قرابت مى كند و بر اين باور است كه در محضر پيامبر- ص- نشسته است، و با همه وجود آهنگ رازگويى دارد امّا ...

***

تربت پاك امامان

نبوت در ولايت استمرار مى يابد و محمد- ص- در على- ع- وفرزندانش در جاريهاى زمان جلوه مى كند، واكنون تو كه با پيامبر- ص- زمزمه كرده اى آماده مى شوى تا با امامت سخن بگويى، پس آهنگ بقيع كن.

بقيع گورستانى ديرپاست؛ كه انسانهاى بسيارى بر خاك آن خفته اند. بقيع روزگارى بيرون از مدينه بوده است امّا امروز در دل آن جاى دارد. در گوشه اى از بقيع قامت عطرآگين چهار تن از پيشوايان راستين هدايت (حسن بن على، على بن الحسين، محمد بن على و جعفر بن محمد- عليهم السلام-) در دل خاك است كه روزگارى با حرمى خرد و مناره اى كوچك نمودى دلپذير داشته است. امّا امروز در تابشگاه آفتاب

ص: 17

و با چهار سنگ ساده مزار، تو را فرامى خواند؛ مظلوميت شگفتى است، زائران غالباً با پاهاى برهنه بر خاك گام برمى دارند و در كنار گودى كوچكى كه اين مزارها در دل آن قرار گرفته است با چشمانى اشكبار مى ايستند تا زيارت كنند. اكنون چندين سال است كه سعوديان روزى حدود 5- 4 ساعت در دو وقت درهاى بقيع را باز مى كنند تا زائران در پيشديد، مأموران مزارها را زيارت كنند. جمعيتى انبوه سرازير آن مى شود هركس به آهنگى و هوايى. امّا اين مزار بى پيرايه كه تبلورى از مظلوميت است اكنون در گرداگردش شاهد تجمّعى شگرف است. تركان با لباسهاى متحدالشكل در ميان جمع نمودى زيبا دارند و پاكستانيان با احساسى رقيق و قلبى مالامال از عشق و مظلوميت؛ التهابى شگفت.

آنان گويا در اين آينه مجموعه مظلوميت خود را نيز مى نگرند و مظلوميت خود با امامشان را يكجا فرياد مى كنند، بحرينيان با آرامش ستودنى، جمعى و گاه فردى به گونه اى دلپذير با رهبرشان راز مى گويند. و ايرانيان حضورشان جلوه اى عظيم و نمودى خيره كننده دارد، اشكها كه بر گونه ها مى ريزد، شانه ها كه مى لرزد، سينه ها كه برمى آيد و فرو مى نشيند، رگها كه متورم مى شود، چهره ها كه ملتهبانه به سرخى مى گرايد؛ چشمها نه اشك كه خون مى ريزند همه و همه نمايش عظيمى را رقم مى زند.

جانبازان بر روى چرخها آرام مظلوميت را فرياد مى كنند و كهنسالان با كمرهاى خميده عشق به پيشوا را زمزمه. اينجا سرزمين عشق است و مظلوميت. عاشقان با معشوق راز مى گويند، و زمزمه هايى را بر لب دارند كه فقط عاشقان دانند و معشوقان.

بقيع نيز چونان ديگر بخشهاى كهن مدينه امسال دستخوش تغييرات گسترده اى است. مساحت آن در حدود قابل توجهى افزايش يافته و ديوارى نو با ارتفاعى حدود 4 متر در حال احداث است. امّا آنچه همچنان باقى است مظلوميت بقيعيان است و مزار شاهدان تاريخ و تو كه اينك گام بر اين خاك نهاده اى اين همه را در اشكهاى جارى، بغضهاى تركيده و فريادهاى آميخته به اشك و ناله عاشقان مى بينى، به گوشه اى از احساسها و رازها بنگر:

ص: 18

بانويى كه در پس نرده ها ايستاده و با نگاهى حسرت آلود از دور مزارهاى امامان را مى نگرد و آرام، آرام اشك مى ريزد و صميمانه با امامانش راز مى گويد، در حالى كه اشكهايش پهنه صورتش را پوشانده است، مى گويد: درباره احساسم در اين وادى چه بگويم؟ گاهى واژه ها آنقدر محدودند كه انسان به راحتى نمى تواند احساسش را بيان كند، با غربت بقيع آشنايى ديرينه اى دارم، امّا باورم نمى شود كه هر سال نسبت به سالهاى پيش بر غربت اين مكان مقدس و متبرك افزوده شود، آخر چرا اين قوم احساس پاك ما را نمى شناسند؟!

دلسوخته اى از همين ديار كه گويا در ايّام ديگر نمى تواند، در كنار بقيع راز دل بگشايد، اكنون كه به يمن حضور گسترده و عظيم امت اسلامى به اين دريا پيوسته است، از مظلوميت اهل البيت- عليهم السلام- سخن مى گويد:

اينجا عشق ما، تاريخ ما و مدفن امامان ماست. امّا ما از ديدار اين عزيزان نيز محروميم. آرزوى زيارت ثامن الائمه- ع- در دلهاى ما باقى است، امّا چه كنيم اينجا نيز آرزوى زيارتى آرام، بى دغدغه قلبهاى ما را مى فشارد.

گفتم روزها دوبار (صبح و عصر) بقيع باز مى شود، و زائران با هجوم شگرفى بقيع را از جمعيت مى آكنند امّا شگفتا كه زنان اجازه ورود و حضور ندارند، تنگ انديشى و جمودنگرى اينان تهى تر از آن است كه شوقها، عشقها، التهابها، معنويتها و هيجانهاى عاشقان قلّه سانان تاريخ را دريابند و سوز و گدازى را كه از اين منع ها و جلوگيرى ها بر جانها مى نشيند بفهمند.

شرطه ها جلوى جمعيت مى ايستند و آنان را از نزديك شدن به قبور جلو مى گيرند. و گاهى «آمر به معروف و ناهى از منكرى»! از فراز ديوار و بلندگوى دستى، به وعظ مى ايستد و تأكيد مى كند كه از اعمال بدعت آميز! بپرهيزند، اينان تا ديروز اصل حضور را هم بدعت مى شمردند و اينك دست نهادن، گريه كردن، راز دل گفتن را. امّا گفتنى است كه هيچكس حتى آنان كه كاملًا سخنان آنان را درمى يابند (عربها) هرگز به آنچه جناب ناهى از منكر! مى گويد گوش نمى دهند، او آب در هاون مى كوبد و آب با غربال مى كشد، همين و همين ... و زائران بى توجه به موعظه هاى! وى، در كار خويشند و

ص: 19

در اوج مهرورزى، زمزمه و گفتگو با مرادها و معشوق ها. روزى يكى از اينان خطبه اى آغاز كرد و در ضمن آن گفت: «... نسألهُ ان يجعلنا من المتبعين وأن يجنّبنا من المبتدعين» امّا ديگرى از ادامه جلو گرفت، و با گفتگوى تندى كه بين آن دو گذشت، وعظ ادامه پيدا نكرد، و من از چرايى آن جلوگيرى چيزى درنيافتم. آن آمر بمعروف! سپس بدون بلندگو بازگشت و به ارشاد! مشغول شد.

بقيع امسال حال و هواى عجيبى دارد و زائران اين مزار امسال بگونه اى شگفت افزايش يافته است. شاهدان عينى مى گويند: اين تجمّع شگرف بى سابقه است، صبحها و عصرها دهها هزار زائر وارد بقيع مى شوند، انبوه جمعيّت بحدّى است كه گام برداشتن در نزديكيهاى مزار به سختى صورت مى گيرد.

روزهاى مدينه رو به پايان است.

آهنگ وداع

اكنون بايد آهنگ كوچ كنى، تو را براى چند روزى آورده بودند.

روزهاى آغازين، ماهى دريايى را ماننده اى كه به خشكى هرگز نمى انديشى، امّا روزهاى پايانى هر چه به فرجام نزديكتر مى شود دلشوره ات زيادتر مى گردد.

يا رسول اللَّه ...! جدايى از مزارت؟!

بقيع! دورى از شميم دلنواز صبحهايت؟!

روز آخر دلدادگان آل على از هر فرصتى براى رفتن به حرم بهره مى گيرند و فاصله كوتاه مسجد النبى- ص- و بقيع را مى نوردند، گويى جدا شدن را به هيچ روى برنمى تابند و رفتن از كنار اين همه زيبايى. شور، هيجان و عظمت را نمى توانند بپذيرند.

بر سينه ديوارى نوشته اند: حركت 30/ 17، دلها مى تپد، نفسها در سينه حبس مى شود؛ چاره اى نيست بايد رفت. ماشين با اندكى تأخير حركت مى كند. در چهره همه غم را مى نگرى، همه رو به مزار پيامبر- ص- و ائمه بقيع- ع- نشسته اند، صاحبدلى همت مى كند و با نوايى دلنشين مى خواند:

ص: 20

«السلام عليك يا رسول اللَّه، السلام عليك يا نبى اللَّه ...».

بغضها مى تركد، اشكها فرو مى ريزد، هق هق گريه آغاز مى شود و گاه به ناله ها و فريادها تبديل مى گردد، چشمهاى اشكبار به مسجد النبى دوخته شده، جدايى باورناپذير است. سراينده با نواى دلپذيرى زيارت پيامبر، زهرا، ائمه بقيع- عليهم السلام- و جاودانه هاى اين ديار را ياد مى كند و دلها را از غم مى آكند. شانه ها مى لرزد و گريه امان نمى دهد، فريادها آنگاه اوج مى گيرد كه اين يادآور هوشمند مدينه را به كربلا پيوند مى زند و از دردها و رنجهاى معلّم شهادت، و چگونگى هجرت سيدالشهدا از مدينه به كربلا ياد مى كند. اينك مدينه از چشم اندازها دور شده است و تو بايد آماده احرام باشى، ديارى ديگر، ديار دوست.

مسجد شجره

«مسجد شجره» كه آميخته است به خاطره هاى شورانگيز تاريخ صدر اسلام، و صحنه غرورآفرين و شكوهزاد احرام بستن رسول اللَّه- ص- و صحابيان را پس از سالها فراق از مسجد الحرام بر سينه دارد، اكنون بسى بزرگتر و وسيعتر از آن است كه تاكنون بوده است.

فضاى بيرون آن، چونان پاركى با نخلها و درختها پوشيده است، امكانات تطهير و مقدمات احرام بسيار گسترده است و بدون تضييع وقت زائران مى توانند براى احرام غسل كنند، وضو بگيرند و آماده احرام گردند.

شبستان بسيار بزرگ مسجد، حال و هواى عجيبى دارد. روحانيان- اين هاديان زائران- راهيان قبله را توجيه مى كنند و فلسفه احرام را باز مى گويند، و آنان را به وظايف و بايستگى هاى زيارت آشنا مى سازند.

زائران كه اينك آرزوى چندين و چند ساله را برآورده مى بينند، دلهايشان سرشار از سپاس و قلبشان آكنده از شوق است، اشك ها بر گونه ها مى غلتد و انسان در اين هنگامه بى بديل به وادى پيراستگى از همه چيز و وابستگى به اللَّه گام مى نهد.

ص: 21

او اكنون با بستن دو جامه سپيد تمام وابستگى ها را گسسته و با نداى: «لبّيك اللهمّ لبّيك ...»، اعلام حضور در محضر دوست كرده است.

اندكى در آستانه مسجد درنگ كن، چه زيبا و دلپذير است.

زائران به مسجد وارد مى شوند، با رنگهاى گونه گون، شاخصه هاى ظاهرى متفاوت و پوششهاى مختلف و چون برمى آيند همه چيز فرو ريخته است، همه همگون هستند، همه يك رنگند. سپيدجامگانى كه مى روند با نداى لبيك و اجابت دعوت الهى، بر دلها نقش سپيدى زنند. زائران مسجد را به سوى مكه ترك مى كنند. نداى ملكوتى:

«لبّيك الَّلهم لبّيك ...» بلند است. نيك نهادى از زائران مى خواند:

«لبّيك اللّهم لبّيك، لبّيك لا شريك لك لبّيك، ان الحمد والنعمة لك و الملك لاشريك لك لبيك». (تصوير شماره 1)

ماشين بر اسفالت جادّه مى لغزد و تو را پيش مى برد و تو به كعبه نزديك مى شوى نزديكتر، گام در حرم مى نهى، حرم أمن، حريم دوست، وادى قدس.

فريادهاى شورانگيز و دلپذير لبّيك ها قطع مى شود.

ترنّم دلنواز عاشقان اندك اندك كاستى مى گيرد و سپس يكسر قطع مى گردد.

سكوت، سكوت، سر در گريبان انديشه، تأمّل، تنبّه، بيدارى.

يعنى كه: رسيدى.

آنكه تو را فراخوانده بود (اذان من اللَّه) و تو عاشقانه به فراخوانى او پاسخ مى گفتى، اينجاست. به خانه او رسيده اى پس ساكت!

سكوتى آميخته به تأمّل. سكوتى همراه با تنبّه.

در حريم يار

اينك در مكه اى؛ شهر ديرپاى و دراز آهنگ تاريخ، شهر آكنده از خاطره ها، ديارى كه پشته پشته حادثه را در خويش دارد و سينه اش انباشته است از هزاران هزار حادثه، واقعه، خاطره و ...

ص: 22

شهرى شگفت پيرامونش يكسر كوه، هر كوى و برزن و خيابان و كوچه اش در دره اى و شكاف كوهى.

شهر مكه نيز دستخوش ديگرسانيهاست و از آن همه ميراثهاى جاويدان و نمادهاى عشق و ايثار و مظاهر راستى و رادى، و يادگارهاى تاريخى آغازين روزهاى اسلام اكنون چندان اثرى نيست، امّا تو به ژرفى بنگر؛ كه اگر با «اشارتهاى ابرو» آشنا باشى و با «پيچش مو» در پس اين همه، آن همه را خواهى ديد.

اينك كعبه در پيش رويت هست، صحنى وسيع و در وسط آن يك مكعب خالى و ديگر هيچ.

اوّلين نگاه ميخكوبت مى كند، از حركت باز مى مانى، تحيّر سراپايت را مى گيرد، شگفتا!

اين است آن خانه ديرپاى ايستاده بر معبر تاريخ و فروزان چونان مشعل، بر رواق زمان.

خدايا اينجا كجاست؟!

به كجا آمده ام؟!

بگفته آن زنده ياد:

«قصر را مى فهمم: زيبايى يك معمارى هنرمندانه.

معبد را مى فهمم: شكوه قدس و سكوت روحانى در زير سقف هاى بلند و پرجلال و سراپا زيبايى و هنر.

آرامگاه را مى فهمم: مدفن يك شخصيت بزرگ، يك قهرمان، نابغه، پيامبر، امام ...

امّا اين ...؟ در وسط ميدانى سرباز، يك اطاق خالى! نه معمارى، نه هنر، نه زيبايى، نه كتيبه، نه كاشى، نه گچ برى، نه ...».

اينجا هيچكس نيست، هيچ چيز نيست، بدين سان تو يكسره خويشتن را به ابديت پيوند مى زنى، تمام وابستگى هايت مى گسلد و تو وارسته از هر وابستگى و پيراسته از هر پيوستگى به او مى پيوندى: «خدا».

اينجا حرم اوست، درون حريم او، خانه او، و تو همآهنگ، همرنگ، هم لباس،

ص: 23

هم دل و هم سوى با خلق او آهنگ او كن. با مردم درآميز و در حركتى منظّم، سمبليك و خوش آهنگ، بر گرد خانه او، خانه ديرپاى، خانه آزاد، بگرد: «طواف».

از ركن «حجر الأسود» در انبوه خلق داخل شو، پيمان توحيد و عبوديت را استوار ساز. حركت را با آهنگ عبوديت آغاز كن كه: «... هو يمين اللَّه فى ارضه». (1)

هفت بار بر گرد خانه مى چرخى، فقط هفت بار! نه كم و نه زياد. در نظمى استوار و بدون اندكى ناهنجارى. چرا هفت بار؟ تأكيد بر اين عدد جانت را به انديشه وامى دارد، «هفت»، يادآور آفرينش هستى است؟ اين عدد از نوعى نگاه سمبليك برخوردار است؟! يا اين كه مهمترين راز حج در آن نهفته است: «تعبّد»، همين. طواف كن. هفت بار. چرا؟ نپرس! و روح عبوديت، تعبّد، پذيرش و تسليم را در جانت بريز.

و اكنون دو ركعت نماز.

كجا؟

پشت مقام ابراهيم!

قطعه سنگى با دو رد پا.

نقش پاى ابراهيم بر روى سنگ، و تو با اين نگاه به اعماق تاريخ مى روى و ابراهيم را در هنگامه بنياد نهادن اين خانه، خانه توحيد، عشق، عرفان به ياد مى آورى، و جانت لبريز از شوق مى شود كه تو اينك بر «مقام ابراهيم» ايستاده اى.

ابراهيم: سمبل عشق و عرفان، ستيز و جهاد، توحيد و تعبّد، مهر و كين، عشق به اللَّه و نفرت از هر آنچه جز اوست و تو بر اين جايگاه ايستاده اى تا نماز بجاى آورى، و با خدايت از اين مكانَتْ رازگويى، زمزمه كنى، و پيمان عبوديت را استوار دارى. اكنون كه جان را پيراسته اى، و از وابستگى ها وارسته اى. و با خدايت پيمان عبوديت بسته اى، آهنگ ديگر كن آزمونى ديگر، رو به سوى مسعى. و سعى در ميان دو كوه صفا و مروه.

سعى؛ تلاش است، حركتى پرشتاب، جستجوگرانه و هدفدار.

پاسداشت تلاش يك زن، تجديد خاطره شكوهمند حركت سختكوشانه و تلاش


1- علل الشرايع، ج 2، ص 426؛ الحج فى الكتاب و السنه، ص 121.

ص: 24

جستجوگرانه بنده وارسته خداوند؛ «هاجر»!

سمبل تسليم، رضا، تلاش، توكّل و عرفان.

مسعى- محبوبترين جايگاه براى خداوند، جايگاه نبرد قهرمان توحيد ابراهيم و رويارويى پيروزمندانه او با سمبل تزوير و شرك؛ «شيطان» (1)

گامهايت را استوار دار و حركت را پرشتاب كن، دل به خدا بسپار و ياد خداى را در جانت زنده كن، در خلق غرق شو، خود را فراموش كن. به خدا بينديش و تلاش و توكّل، تا جباريّت هاى جانت فرو ريزد، و آخرين بقاياى ناخالصى پيراسته شود كه:

السعى مذلّة للجبّارين. (2)

و در پايان هفتمين سعى بر بلنداى مروه «تقصير كن» از احرام بيرون آى، جامه زندگى بپوش، اكنون از حركتى پرشكوه و تلاشى آميخته به عشق و عرفان رهيده اى و جانت را لبريز از آگاهى و معنويت ساخته اى، درنگى تا آغازى ديگر ...

عرفه:

اكنون پس از روزهايى كه در مكه درنگ كرده اى و بر كعبه مقصود طواف نموده اى، وعاشقانه بر گرد اين خانه توحيدچرخيده اى، آهنگى ديگركن. كجا؟! عرفات.

از واپسين ساعات روز هشتم شهر مكه به تلاطم مى افتد. شب نهم را در منى درنگ كردن و روز نهم به عرفات براى وقوف در آن آمدن، ستوده است و مستحب.

اين است كه بسيارى از زائران آهنگ مِنى دارند و بسيارى براى رهايى از دشواريهاى حركت در روز نهم به سوى عرفات؛ آهنگ عرفات.

خيابانهاى منتهى به سوى مشعر به گونه شگفتى ديدنى و وصف ناكردنى است.

ماشين هاى خرد و كلان آماده جابه جا كردن زائران هستند، و آهنگ زير و بم دار: مِنى مِناى رانندگان، موسيقاى دلنواز شوق رفتن به سوى سرزمين عشق را در جانت فرو


1- الحج فى الكتاب والسنه، ص 393 م 1036 و 1037.
2- همان.

ص: 25

مى ريزد.

شب نهم بسيارى از زائران در عرفاتند. چه زيباست آن شب، بسيارى از زائران رازگويى پيشه مى كنند؛ و در درون چادرها، راكعان، ساجدان و قائمانِ پرستشگر، نماد زيباى عبوديت را رقم مى زنند.

سحرگاه كه شب مى گريزد و هستى در نور غرق مى شود، به بيابان كه مى نگرى انسان است كه موج مى زند اينجا، عرفات: جامع الملل، جامع الشتات ... چه مى گويم؟

نمايشگاه بزرگ انسان است. در بيابان عرفات سياه، سفيد، و ... همه دوش در دوش هم، و آهنگ ندايشان يكى است: «خدا». (تصوير شماره 2)

جبل الرحمه در دل عرفات نيز ديدنى است، زائران كه يكسر سفيدپوشند چون بر آن فراز مى آيند و از ستيغ تا دامنه آن را مى پوشانند از دور كوه بزرگى را ماننده است كه گويى تمام آن با برف پوشيده است: سفيدِ سفيد.

آفتاب بى دريغ حرارت مى بارد، عرق بر تنها نشسته امّا شوق و التهاب و دلدادگى با خدا همچنان در جان بسيارى موج مى زند.

خيمه بزرگ بعثه مقام معظم رهبرى چونان نگينى در ميان خيمه ها شور و هيجان ويژه اى داشت. در آستانه وقوف واجب (نزديك ظهر) مراسم دعا و نيايش اعلام مى شود. دلها آماده است، قلبها مى لرزد صاحبدلى بانواى دلنشين و شورانگيزى از معشوقى مى خواند كه «صد قافله دل همره اوست» از حجت حق، ولىّ اللَّه الأعظم، امام زمان- عجل اللَّه تعالى فرجه الشريف-.

ياد مهدى- عج- اشكها را بر ديده ها مى نشاند، سيلاب اشكها برگونه ها جارى مى شد. فريادهاى يامهدى فراز مى آمد و تمنّاى ديدار دوست را برجانها مى ريخت، نداى «يا بن الحسن» هاى عاشقانه فضا را ديگرسان ساخته و عطرآگين كرده بود. زائران كه از ديرباز شنيده اند كه يار در اين ديار است، از ژرفاى جان و اعماق قلب فريادش مى زنند؛ و با مولايشان سخن مى گويند.

ص: 26

زيارت «آل يس» آغاز مى شود:

«سلام على آل يس، السّلام عليك يا داعى اللَّه و ربّانى آياته، السّلام عليك يا باب اللَّه و ديّان دينه ... السّلام عليك ايّها العَلَمَ المنصُوب و العِلْمُ المصْبوُب و ...»

ياد دوست حال و هواى هيجانبارى را بوجود آورده بود. زائران حريم دوست، عاشقان امام، صاحبدلانى كه سنگينى بارگناه را بر دوش احساس مى كردند؛ و تمنّاى غفران داشتند، ديدگان اشكبارى كه آرزوى نظاره بر چهره عزيز زهرا را در دل مى پرورانده اند و سرهايى كه شور ديدار سكّان دار والاى كشتى هستى را داشتند، او را مى خواندند، عزيزى كه با ظهورش تاريكزار يخزده انسانى را گرمى خواهد بخشيد، نور خواهد پاشيد و به سپيدى و زيبايى خواهد نشاند.

عرفه، خاطره پرشكوه و شورانگيز دعاى عرفه معلّم بزرگ عشق و ايمان و ايثار سيدالشهدا اباعبداللَّه الحسين- ع- را نيز بر سينه دارد. شيعيان امام حسين- ع- كه مهرش را در ژرفناى جان نهاده اند، و روزها و شبهاى فراوانى در رثاى آن چهره خونين مويه كرده اشك ريخته اند، اكنون مى خواهند در زير آسمان عرفات جايى كه حسين- ع- اين معلم بزرگ عشق و عرفان و شهادت با خدايش زمزمه كرده با او همنوا شوند و باكلمات شورانگيز و هيجانبار حسينى با خداى خود راز گويند، روحانيان- اين هاديان زائران خانه خدا و راهنمايان راهيان كوى دوست- در هنگامه فرويش آفتاب به سوى مغرب مراسم دعاى عرفه را برگزار مى كنند. جمع انبوهى نيز در بعثه مقام معظم رهبرى گرد آمده اند كه با نواى دلنشين دعاى عرفه، با خدا زمزمه كنند؛ دعا آغاز شد:

«الحمدللَّه الذى ليس لقضائه دافع، ولا لعطائه مانع ولا كصنعه صنع صانع، و هوالجواد الواسع، ...».

زائران با اين احساس كه با امامشان هم نوايند سرشار از شوق و آكنده از طلب بودند، دعا با صدايى دلپذير خوانده مى شد و زائران آرام، آرام زمزمه مى كردند. فضاى

ص: 27

ملكوتى عرفات، مضامين بلند دعا، تضرّع نهفته در واژه ها، كلمات انديشه سوز و آتشين، قلبها را مى لرزاند و چشمها را اشكبار مى كرد. آنان به پيروى از امامشان كه با ديدگان اشك آلود عاشقانه زمزمه مى كرد:

«اللهم اجعَلْنى أَخشاكَ كانى اراك و أسعِدْنى بتقويك ولا تسقينى بمعصيك و خيّرلى فى قضائك و بارك لى فى قَدَرِكْ حتى لا احِبُّ تَعْجيل ما أخّرْت ولا تأخير ما عجَّلْتَ، اللّهم اجْعَلْ غِناتى فى نَفسى واليقين فى قلْبى ...».

با خدا گفتگو مى كردند.

شور و هيجان آن محفل ربّانى چيزى نيست كه با اين قلم به تصوير آيد. ناله ها همچنان اوج مى گرفت، و تمنّاى دل مى گسترد، زمزمه هاى عاشقانه نمايش دلپذيرى از دلدادگى بيقرارانه زائران سفيد پوش را رقم زده بود، همه با اين احساس كه با اشكهاى جارى زنگارهاى دل را مى شويند و تيرگيهاى جان را جلا مى دهند حال و هواى عجيبى داشتند. در سطور پايانى دعا مجرى به عظمت صفت «ارحم الراحمين» و فرياد خداوند با اين صفت توجه داد پس از اين تنبّه فريادهاى «يا ارحم الراحمين» زائران فراز آمد كه مجلس يكسر شور و اشك و هيجان شد و براستى صحنه شگرفى پديد آمد.

لحظات پايانى دعاست، آفتاب مى رود كه در كام مغرب پنهان شود، اكنون زمزمه گران بدانجا رسيده اند كه پيشواى عارفان: چهره بسوى آسمان دوخت و دستها را فراز آورد و سيلاب اشكها محاسن زيبايش را شست و با ندايى بلند و جانسوز فرياد زد.

«يا اسمع السامعين، يا ابصرالناظرين و يا أسْرَعَ الحاسبين و يا ارحَمَ الراحمين صل عَلى محمد و آل محمد السَّادة الميامين ...»

«يارب، يارب، يارب ...»

فرياد يارب يارب از جمعيت فراز آمد، التهاب، ناله، دلدادگى، و شور و هيجان جمع وصف ناشدنى است. همه از عمق جان و ژرفناى قلب فرياد مى زدند: يارب ...

در چنين حال و هوايى دعا به فرجام رسيد و زائران با دلهاى شكسته و چشمان اشكبار، بغضهاى تركيده، ناله هاى حزين، از امامشان ياد كردند و رضوان الهى را به آن

ص: 28

عزيز از دست رفته و قلب تپنده امت از خداى خواستند و سلامت رهبرى امت و مسؤولان را از خداوند طلب كردند.

مشعر

آفتاب كه مى گريزد و روز در آستانه به كام شب فرو رفتن قرار مى گيرد، عرفات يكباره در هم مى ريزد. خلق چونان سپاهى كه بانگ رحيل شنيده باشد به هيجان مى آيد، زائران اينك لشگرِ گرانى را ماننده اند كه سواره و پياده با گريز آفتاب از عرفات آهنگ مشعر كرده اند.

سرتاسر اين بيابان يكسر حركت است و شور، هيجان است و نُشور همه در تكاپويند اكنون سپاه توحيد كه در وقوف خويش در عرفات با شناختها، عينيتها آميخته، با خداى خويش رازها گفته به پيشگاه بى نياز، نيازها برده رو به سوى مشعر دارد. شب را بايد در مشعر باشد تنگه اى جارى از عرفات، به سوى منى و مكّه، كه هر چه پيشتر مى رود تنگتر مى شود و تجمّع عظيم مردم فشرده تر و آهنگ حركت كندتر.

در مجتمع يك روزه عرفات آشوبى به پاست، صدها هزار انسان با پوششهاى همگون با درهم آميختن، و پرشور و هيجان حركت كردن صحنه شگرفى را تصوير مى كنند، انبوه جمعيت بهم فشرده حركت را كند مى كند، و سپاه ناپيداى كرانه توحيد، اندك اندك وارد مشعر مى شود.

مشعر براستى محشرى است، نه خيمه اى، نه درى و ديوارى، نه سقفى، بيابانى با دريايى از انسانهاى بهم فشرده! شگفتا اين چه حكمى است؟! حج رازناكترين، رمزآميزترين و سمبليك ترين احكام الهى است و مشعر راز آلودترين آن.

اكنون در دل شب سلاح برگير (ريگ جمع كن) و سپس به تأمل نشين كه اينجا مشعر است و سرزمين خودآگاهى. در انتظار صبح باش و با سلاحى كه بر گرفته اى به جنگ اهريمنهايى بپرداز كه با خود آگاهى تو در جنگند.

فرصت كوتاه است و آهنگ رحيل برفراز.

ص: 29

در اين لحظه هاى كوتاه گشت و گذارى در ميان زائران، در گوشه و كنار اين بيابان، در دامن آرام و گسترده كوه، در فرازمندى ها و گستره سينه آن، تأمل برانگيز، تنبه آفرين و دلپذير است. بسيارى از كسان كه بر قامتشان جز دو تكه پارچه سفيد جامه اى نيست، بر روى حصيرى خرد، يا مقوايى كوچك و يا ريگزار بيابان و خاكهاى آن ديار، بپا ايستاده و يا نشسته آرام سر به آسمان دوخته اند. و سيلاب اشك از چشمانشان جارى است. ستاره هاى آسمان مشعر چه خيال پرور و دل انگيز است. و لحظه هايش چه سان شورانگيز و الهام بخش.

طلوع فجر، مشعرِ آرام را برمى آشوبد، راهيان حريم دوست بپا مى خيزند. و در جمع هاى كوچك و بزرگ و يا تنها به پيشگاه خداوند نماز مى گزارند و آنگاه بار و بنه اندكى كه به همراه دارند برمى گيرند و گام در مسير مى نهند، كه بايد از تنگه اى درگذرند و به آخرين ميقات درآيند: «منى».

مِنى

اكنون سپاه توحيد مركب را نيز وا نهاده و استوار و راست قامت، به سوى معبد مى رود، آفتاب از پس ستيغ كوهها سر برمى كشد و انبوه جمعيت از وادى محسّر مى گذرد و به سرزمين «منى» گام مى نهد.

خيمه هاى توحيديان چهره نموده است و در بخش عظيمى از بيابان منى پرچمهاى پرافتخار جمهورى اسلامى ايران افراخته شده و زائران ايرانى را به خود فرامى خواند. تجمّع هاى به هم فشرده، دقيق و منظم چينش چادرهاى استانها با «بالونهايى» كه سينه فضا را شكافته، و در گستره فضا در تكاپو مى باشد، مشخص شده است. و مجموعه خدماتى حاجيان و بعثه مقام معظم رهبرى با «بالونى» كه پرچم زيباى جمهورى اسلامى را در ديده ها مى نهد.

اكنون در «منا» يى؛ سرزمين عشق و عرفان، سرزمين آرزوها، آرمانها، خواستها و ... بى درنگ به سوى دشمن بتاز، آخرين سمبل شيطان و دشمن را بزن. چشمانت را تيز

ص: 30

كن. گامهايت را استوار و آنگاه سعى كن مقصد را بزنى، تيرت به انحراف نرود و بدون قطع به اصابت تيرها روى برنتاب. آگاه باش كه به گفته امامت- اين احياگر حج ابراهيم-

«شيطان را رجم كنيد و شيطان از شما بگريزد، و رجم شيطان را در موارد مختلف با دستورهاى الهى تكرار كنيد كه شيطان و شيطان زادگان همه گريزان شوند».

اكنون كه از نبرد دشمن بازگشته اى، با تيغ بى دريغ آگاهى و ايمان، اخلاص و ايقان رگ طمع را بزن، و هواى نفست را در پيشگاه خداوند در قالب گوسفندى به مسلخ كَشْ.

شب را بيتوته كن، ياد خداى را در جانت زنده دار، با خدا زمزمه كن، از او نيرو (عشق و عرفان) بطلب و روز به سوى دشمن بشتاب و با او درآميز، و بيزارى و برائت و خشم و نفرتت را با آخرين قدرت بر سينه اش بزن (عشق و برائت) كه تو در چهره اصيل ترين مؤمن پيرو ابراهيم: پارساى شبى و شير روز.

ياد هيجانبار و شورانگيز مهدى- ع- در منى نيز تمناى ديدار يار را در جانت فرو مى ريزد و ياد آل على در لطافت دلها و آماده سازى جانها براى زمزمه با خدا، اثر عظيم دارد. اوّلين شب منى، در مراسم شكوهمندى، آيات الهى با قرائت زيباى قارى ارجمندى دلها را جلا داد و سخنرانى حضرت آيةاللَّه خزعلى بر معرفتها افزود، وى با استناد به آيات بسيارى نشان داد كه حج: نفى است و اثبات «لا» است و «الّا». تيغ توحيد را بر فرق شرك كشيدن است و در جاودانه هاى معرفت الهى غرق شدن. نفى آلودگيهاى درون است از صفحه دل و زدودن طاغوتهاى كوچك و بزرگ از صحنه زندگى، و رسيدن به عرفان الهى است و دست يافتن به توحيد خالص و ناب.

آنگاه يادآورى پرسوز و گداز به رثاء آل على پرداخت و مرثيه مظلوميت آن عزيزان را سرود و دلها رابا ياد مهدى فاطمه جلا داد و قلب منتظران را با نام زيباى او به التهاب كشيد، و عشق به آن امام هدايت را در جانها ريخت و به مراسم شب منى شكوه ويژه اى بخشيد.

شب دوازدهم منى حال و هواى عجيبى داشت. در منى امسال خشم عليه شرك و فرياد عليه زورمداران، زراندوزان و تزويرگرايان، و سمبل، جهل، ستم، شيطنت و

ص: 31

جباريّت؛ آمريكا عينيّت يافت و فريادهاى مرگ بر آمريكا، سينه آسمان منى را شكافت و جهاد در حال و هواى عشق و عرفان و فرياد در هنگام زمزمه هاى عاشقانه تصوير دلپذيرى از ابعاد توحيد؛ عشق به اللَّه و خشم به شيطان را به نمايش گذاشت.

مراسم برائت در منى يكى از ماندگارترين خاطره هاى حج خواهد بود و شكوه و عظمت آن بر رواق تاريخ همچنان خواهد ماند.

و اكنون لحظه هاى پايانى مشاعر است و زائران كه از آخرين نبرد با اهريمن پيروزمندانه و با شكوه برگشته اند رو به سوى كعبه دارند. براى طواف و سعيى ديگر.

تركيب دلپذير منى روز دوازدهم در هم مى ريزد، و راهيان كوى دوست سواره و پياده به سوى مكّه و كعبه روى مى نهند. مرز سرزمين منى در لحظه هاى آستانه ظهر بسيار ديدنى است، بسيارى از زائران بر مرز منى مى ايستند تا با حلول ظهر آن سرزمين را ترك گويند. با فراز آمدن «اللَّه اكبر» مؤمنان در جمع هاى كوچك و بزرگ به نماز مى ايستند و آنگاه روى به سوى مكه مى گذارند، خيابانى كه منى را به مكّه پيوند مى زند جلوه زيبا، ديدنى و دلپذيرى دارد. سپاهيان توحيد سرشار از شوقند كه توفيق اعمال در مشاعر و عبادت در سرزمين منى و عرفات و راز گويى در وادى عشق و عرفان را يافته اند. به كاروان كه مى رسى خادمان زائران، اين سختكوشان ارجمند پذيرايى مى كنند، اندكى مى آسايى و با رهيدن از خستگى راه، آهنگ كعبه مى كنى، طوافى ديگر و سعيى ديگر ...

فصل اوّل: آغاز راه

ديدار دست اندركاران برگزارى حج ابراهيمى بارهبرمعظم انقلاب اسلامي

ص: 32

ص: 33

ص: 34

ص: 35

فصل اوّل: آغاز راه

ديدار دست اندركاران برگزارى حج ابراهيمى بارهبرمعظم انقلاب اسلامي

همه ساله در آستانه برگزارى مراسم عظيم حج، كارگزاران حج، خدمتگذاران راهيان حريم دوست و گروهى از زائران بيت اللَّه الحرام با رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامى ديدار مى كنند تا از رهنمودهاى حكيمانه ايشان در جهت هر چه بهتر برگزار كردن اين كنگره بزرگ الهى بهره گيرند.

اين ديدار فرصت مغتنمى است تا كارگزاران، با ابعاد انسان ساز و ارجمند حج، هرچه بيشتر آشنا شوند و با دريافتن ديدگاهايى جهت بخش مقام معظم رهبرى، در برگزارى حجّى همگون با جايگاه والاى انقلاب اسلامى بكوشند. سخنان، توصيه ها و راهنماييهاى آن بزرگوار ره توشه اى است براى همگان در مسير تحقق بخشيدن به آرمانهاى بلند امام- قدس سره- امسال نيز به تاريخ 8/ 2/ 1372 دست اندركاران برگزارى حج ابراهيمى در آستانه كوچ به ديار دوست، با معظم له ديدار كردند:

توشه راه

رهبر انقلاب اسلامى در اين ديدار، از «حج» به عنوان ذخيره اى بزرگ براى دنياى اسلام، نام بردند و اهميت ابعاد معنوى، اجتماعى، سياسى و بين المللى حج و همچنين نياز امروز جهان اسلام به منافع عظيم اين اجتماع بزرگ ياد كرده و فرمودند:

ص: 36

حج، ذخيره اى بزرگ براى دنياى اسلام است و استفاده صحيح از آن مى تواند منافع لازم و حياتى امت اسلام را تأمين كند. تعيين ايامى خاص براى برگزارى مراسم حج، با اين هدف مهم صورت گرفته است كه مسلمانان اقصى نقاط جهان بتوانند با استفاده از اين فرصت استثنايى با يكديگر تماس و ارتباط برقرار كنند و با همفكرى و تبادل نظر، راه علاج مسائل و مشكلات خود را بيابند.

ولى امر مسلمين در اين ديدار كه مسؤولان بعثه و نماينده مقام معظم رهبرى حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى و مسؤولان سازمان حج و زيارت، روحانيون و مديران كاروانها و جمع زيادى از زائران بيت الله الحرام حضور داشتند، فرمود:

«يك مطلب اساسى و زيربناى فردى وجود دارد كه به حسب طبع كار، مقدم بر همه مسائل و ضروريات ديگر است و آن اين است كه عملى كه از ما سر مى زند بايد با قصد قربت و با طلب مرضات الهى همراه باشد.»

مقام معظم رهبرى خاطرنشان ساختند:

«اگر كار براى خدا شد و به قصد انجام تكليف و كسب مرضات الهى انجام شد، خداوند به آن بركت و اثر و جذابيت مى دهد و دلها را به طرف آن جلب مى كند و آنچه را كه شما از تأثيرات حج بدنبال آن هستيد آن را فراهم مى كند.»

رهبر انقلاب اسلامى افزودند:

«شما خدمتگزاران بايد حجاج را راهنمايى و هدايت كنيد. احكام را به آنها تعليم بدهيد و آنها را از لحاظ عمل شخصى و استفاده بهتر از مراسم حج، راهنمايى كنيد و انشاءاللَّه خداى متعال پشتيبان شما باشد و توجهات حضرت ولى عصر ارواحنا له الفدا شامل حال شما و حج مقبول و سعى مشكورى را داشته باشيد.»

بر پايه همين گزارش، پيش از بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى، حجةالاسلام والمسلمين محمدى رى شهرى نماينده ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى گزارشى را از اقدامات انجام شده براى فراهم آمدن مقدمات سفر حجاج به بيت الله الحرام به استحضار ولى امر مسلمين رساند. (تصوير شماره 3)

زائران بر تربت حضرت امام- قدس سّره-

ص:37

كنگره عظيم حج، بعداز ظهر روز چهارشنبه مورخ 8/ 2/ 1372 با سخنان حجةالاسلام والمسلمين هاشمى رفسنجانى رئيس جمهورى، در مرقد مطهّر حضرت امام خمينى- س- آغاز به كار كرد. حجةالاسلام والمسلمين هاشمى رفسنجانى رئيس جمهورى در اين مراسم باشكوه كه حجةالاسلام والمسلمين محمدى رى شهرى نماينده مقام معظم رهبرى و سرپرست حجاج ايرانى، مسؤولان بعثه و مسؤولان سازمان حج و زيارت، مديران و روحانيون كاروانهاى حج و جمع زيادى از زائران استان تهران حضور داشتند، اظهار داشت:

خانه خدا مناسبترين مكان براى همفكرى و هماهنگى امت اسلامى براى رفع مشكلات جهان اسلام است.

رئيس جمهورى خاطرنشان ساخت:

اگر مسلمانان در اين مراسم ديدگاههاى تنگ جغرافيايى و نژادى را كنار بگذارند و از دريچه دين و قرآن به جامعه بزرگِ اسلامى بنگرند، تأثير بسيارى در رفع مشكلات جهان اسلام خواهد گذاشت.

وى افزود:

در مراسم حج بايد دردهاى بزرگ اسلام همچون مسأله فلسطين، بوسنى و هرزگوين، كشمير، سومالى، قره باغ و ساير مسائل مهم و خطراتى كه دنياى اسلام را تهديد مى كند، مورد بحث و بررسى قرار بگيرد.

وى افزود:

در مبدأ وحى و محافل حجاج، مسلمانان بايد راههاى تمركز و اعمال قدرت مسلمانان در سازمانهاى جهانى را بطور رودررو با يكديگر مطرح و بررسى كنند.

حجةالاسلام والمسلمين هاشمى رفسنجانى طرح مسائل تفرقه انگيز در مراسم حج و جامعه مسلمانان را مانع از بهره گيرى از خيرات و ثمرات حج دانست و گفت:

ص: 38

حجاج بايد بدانند كه طرح مسائل تفرقه انگيز و اختلاف سليقه ها اثرى جز سُست كردن مسلمانان بدنبال نخواهد داشت.

وى اظهار داشت:

هم اكنون مسلمانان در معرض دشمنى استكبار قراردارند و آنان اسلام ناب را با نام بنيادگرايى مى كوبند و اسلام مورد نظر خود را ترويج مى كنند.

رئيس جمهورى در ادامه سخنانش گفت:

من با بحثهاى منطقى بين فرق اسلامى مخالف نيستم اما اگر اين بحث ها شكل جدل و لجاجت داشته باشد، خطرناك است.

وى ضمن تأكيد بر لزوم توجه حجاج به مسائل معنوى و حضور در نماز جماعت مسلمين اظهار داشت:

مردم مسلمان ايران همانطور كه در كشور براى دفاع از اسلام، قرآن و نماز فداكارى كرده اند، در مراسم حج نيز بايد با بهره گيرى از ارشادات و فتاواى حضرت امام- ره- براى ايجاد وحدت در بين مسلمانان فداكارى و تلاش كنند و اسلام ناب را كنار خانه خدا به نمايش بگذارند.

وى افزود:

حجاج بايد با رفتار مناسب خود تبليغات سوء استكبار جهانى كه ايران را متهم به تروريسم و مخل امنيت كشورها معرفى مى كند خنثى كنند.

رئيس جمهورى ضمن تشريح دست آوردهاى معنوى حج براى جامعه، اظهار داشت:

دولت با توجه به آثار معنوى كه از طريق حج عايد جامعه مى شود، حاضر است هزينه گزاف آن را بپردازد.

خاطرنشان مى نمايد پيش از سخنان رئيس جمهورى، دكتر على لاريجانى وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى طى سخنان كوتاهى با اشاره به خدماتى كه بعد از پيروزى انقلاب اسلامى در اختيار حجاج ايرانى قرار گرفته است، اظهار داشت:

ص: 39

خدماتى كه سازمان حج و و زيارت و بعثه مقام معظم رهبرى و ساير سازمانها به حجاج ايرانى مى دهند، با ساير كشورها متفاوت و از سطح بسيار بالايى برخوردار است.

وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى افزود:

سازمان حج و زيارت با همكارى بعثه مقام معظم رهبرى در طول سال، تداركات و تسهيلات لازم را براى زائران مهيا مى كنند و در مذاكرات خود با مسؤولان كشور سعودى همه مسائل را براى تسهيل در انجام مناسك بررسى مى كنند.

خاطرنشان مى نمايد، در مراسم گشايش كنگره عظيم حج، آيت اللَّه محمّدى گيلانى، حجةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى نماينده ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى، استاندار تهران و جمعى از نمايندگان مجلس شوراى اسلامى نيز حضور داشتند. (تصوير شماره 4)

گزارش عمليات اجرايى حج

ص: 40

ص: 41

1372- 1413

سازمان حج و زيارت مسؤوليت اجرايى برگزارى كنگره عظيم حج را به دوش دارد. سخن از چگونگى تدارك سفر حج با انبوه عظيم زائران و چه سانى رساندن زائران به ديار دوست و زدودن مشكلات از سر راه و ... حديث زيباى حماسه تلاش، جمعى است ارجمند كه با عشق به اللَّه بر خدمت امت اسلامى كمر بسته اند گزارشگونه اى از اين خدمات را در دو بخش مى آوريم:

آنچه به قبل از برگزارى مراسم مربوط مى شود، از چگونگى پرواز حجاج، انتخاب مديران جديد كاروانها، و ... را در اين بخش، و آنچه نشانگر تلاش اين عزيزان در موسم حج است، در بخش پايانى كتاب خواهيم آورد.

*** برگزارى حجى مطلوب و پرشكوه توسط مسلمانان هر كشور كه به نوبه خود داراى سلايق و خصوصيات متفاوت فردى و اجتماعى بوده و در يك گردهمايى در سطح بين المللى علاوه بر انجام اعمال و مناسك خود، درصدد بهره بردارى فكرى و سياسى و اجتماعى از اين فريضه الهى مى باشند، نيازمند به تشكيلاتى منسجم و قوى است.

تشرّف تعداد كثيرى از زائرين بيت الله الحرام در دسته ها و كاروانهاى مشخص

ص: 42

بدون اعمال نظارت عاليه يك دستگاه معتبر، فرضى غير ممكن است.

در اين راستا سازمان حج و زيارت جمهورى اسلامى ايران پس از مراحل تشكيلاتى مختلفى كه طى كرده، به منظور برگزارى هرچه بهتر مراسم حج، با استفاده از تجارب سودمند گذشته (چه توسط ايران و يا توسط كشورهاى ديگر)، اقدام به برنامه ريزى همه جانبه جهت اعزام زائرين بيت الله الحرام مى نمايد. (1)

شايان ذكر آنكه دراجراى آن برنامه ها، نهادها، تشكيلات و مؤسسات ديگرى نيز (از قبيل: اداره گذرنامه- هواپيمايى- وزارت بهداشت و ...) همكارى نموده و با همكارى و تعاون يكديگر، در جهت حسن اجراى مراسم حج مى كوشند.

بديهى است كه امر تجهيز و تدارك حدود 120 هزار زائر در يك مدت محدود و با امكانات معين در قلمرو خارج از ميهن عزيزمان امرى بسيار دشوار است.

مسائلى از قبيل انتقال و بازگشت حجاج، تأمين مسكن در مكه مكرمه و مدينةالرسول و توزيع مواد غذايى و بهداشت و اثاثيه و انجام تدابير لازم در موقعيت حساس و فشرده تشريق در مشاعر مقدسه اعم از حمل و نقل، اسكان و امداد زائران از مواردى است كه دقيقاً نياز به پيش بينى و برنامه ريزى جامع و كاملى دارد تا از اين رهگذر بتوان در حد امكان وسائل رفاهى و آسايش زائرين را فراهم نمود تا در مدت اقامت خود در حرمين شريفين با خاطرى آسوده به اعمال و عبادات خود بپردازند و با خاطره اى خوب بازگردند و به اين وسيله توشه آخرت و رضاى محبوب را از اين سفر الهى به ارمغان آورند.

براى برگزارى حج سال 72 نيز سازمان حج و زيارت با هماهنگى كامل و زير نظر نماينده مقام معظم رهبرى در امر حج، با برنامه ريزيهاى منظم از چندين ماه قبل از موسم حج در بخش هاى مختلف كار خود را آغاز كرد. در ايام حج نيز با تشكيل


1- بايد دانست كشورهاى بزرگ اسلامى كه تعداد حجاج آنان نيز كاملًا چشمگير است نظير پاكستان، مالزى، اندونزى، تركيه، مصر و ... هر يك تشكيلات مستقل و خاصى جهت تمشيت امور مربوط به حجاج خود دارند و بدين واسطه مى توانند تسهيلات لازم را هرچه بهتر براى حجاج فراهم آورند. اين تشكيلات در بسيارى موارد در مراتب بالاى ادارى كشورها قرار دارد.

ص: 43

ستادهايى در مكّه و مدينه و جدّه به حل مشكلات زائران پرداخت. اينك به شرح فشرده اى از خدمات اين ستادها و واحدهاى مربوط به سازمان، قبل از موسم و در ايام مراسم مى پردازيم:

قبل از عزيمت:

الف- تهيه برنامه زمان بندى حج سال 72

پس از پشت سرگذاشتن حج سال 71، و تنظيم گزارشات مربوطه، كار نظرخواهى از كارشناسان و جمع بندى پيشنهادات و انتقادات زائرين و غيره صورت گرفت و روى انتقادات مطرح شده و پيشنهادات وارده، بحث و گفتگو انجام شد.

ب- تغييرات در روش ثبت نام زائران

تأثير موانع اقتصادى بر سياستهاى حج و زيارت (تغييرات در پذيرش زائران)

تلاشهاى زيادى صورت گرفت تا عدد حجاج در سال جارى افزايش يابد اما عربستان بر مواضع خود مبنى بر محدوديت تعداد حجاج تأكيد داشت. مع الوصف با پى گريهايى كه به عمل آمد قرار شد 115 هزار نفر زائر و عوامل خدماتى از ايران اعزام شوند. (1) تا سال 71 حدوداً تعداد 450 هزار نفر از اولويتهاى 1 تا 40 ثبت نام شدگان سال 63 به حج مشرف شدند در نتيجه حدود 550 هزار باقى ماندند كه با اعزام اولويتهاى 1 تا 48 در سال 72 حدود 470 هزارنفر از افراد فوق باقى مانده اند.

مسأله مهمى كه از سال اخير پديدار شد اين بود كه دولت تا سال 71 براى اعزام زائرين؛ اعم از متمكن يا غيرمتمكن سوبسيد مى پرداخت ليكن با سياستهاى جديد اقتصادى دولت و تك نرخى شدن ارز و در نتيجه عدم پرداخت ارز دولتى به كليه دستگاهها با نرخ سابق، بايستى در امر حج نيز چاره اى عاجل انديشيده مى شد و به همين دليل بود كه بنا به تصميم شوراى عالى حج مقرر شد از سال 72 روش ثبت نام تغيير يابد،


1- رقم حجاج و عوامل خدماتى در سال 72 به حدود 116500 نفر رسيد.

ص: 44

به نحوى كه علاوه بر اعزام ثبت نام شدگان عمومى 27 هزار تومانى سال 63، تعدادى متقاضى نيز بطور آزاد با پرداخت 350 هزار تومان ثبت نام نمايند و همينطور تشرف عده اى داراى سند دولتى با پرداخت 150 هزار تومان اضافى امكان پذير باشد نهايتاً حدود 23% از كل زائرين سال جارى به دو طريق اخير پذيرش و اعزام گرديدند.

براى اعزام زائران سال 72 به حج تمتع، ابتدا تصور مى شد؛ با ثبت نام اولويتهاى 41 تا 47 آمار مورد نظر كامل خواهد بود اما پس از انقضاى مهلت ثبت نام و جمع آورى كارتهاى كامپيوترى باقيمانده از سراسر كشور مشخص شد كه تعدادى از متقاضيان جهت اخذ كارت مراجعه نكرده اند و اين مسأله نشان مى داد كه تا رسيدن به سقف تعداد زائر توافق شده هنوز به اعلام يك اولويت ديگر نياز هست كه بدين ترتيب قرار شد اولويت 48 نيز به مجموعه فوق افزوده گردد، بهرحال زائرين پذيرش شده به كاروانهايى كه صلاحيت آنها مورد تأييد قرار گرفته و از گزينش مجدد مديران موفق بدر آمده بودند مراجعه و ثبت نام نمودند.

ج- برنامه هاى جديد رفاهى

1- طرح تهيه و توزيع اقلام تداركاتى

همانگونه كه ذكر شد بعد از خاتمه عمليات حج سال 71 بلافاصله كار برنامه ريزى اجرايى حج سال 72 با دعوت از مسؤولين ستادهاى اجرايى حج و تشكيل جلسات متعدد كارشناسى شروع گرديد. در اين نشست ها پيرامون مشكلات و تنگناهاى پيش آمده در جريان برگزارى حج گذشته خصوصاً مسائل تداركاتى و رفاهى زائران اعزامى بحث و گفتگوى فراوان صورت گرفت. لذا بعد از تنظيم برنامه زمان بندى حج سال 72 و تعيين حيطه وظايف مسؤوليتهاى بخش هاى مختلف حدود و دامنه فعاليتهاى رفاهى مجزا و روشن گشت. بالاخره اين بررسيها منجر به ارائه پيشنهادات مشخص درباره مسائل رفاهى گرديد و نتيجه اين شد كه روى طرحهاى جديدى در اين زمينه (نظير طرح قربانى، طرح مسكن مدينه، طرح تمركز اثاثيه، تهيه و توزيع تداركات غذايى

ص: 45

و ...) بررسى جامع و همه جانبه صورت گيرد و به شوراى عالى حج پيشنهاد و تصويب گردد.

تحول در شيوه تداركات

مى توان ادعا نمود تغيير برخى از شيوه هاى تداركاتى حج سال 72 حقيقتاً تحولى بنيادين در نظام تداركاتى حج بشمار مى رود. با دگرگون شدن نحوه تأمين و تداركات حج سال جارى مسؤوليت سنگينى در زمينه تهيه و توزيع تداركات بر دوش سازمان قرار گرفت و بحمدالله موفق شد بخوبى از عهده آن برآيد. بدين ترتيب مبناى سياسى تداركاتى سازمان اين شد كه قسمتى از كالاهاى مورد نياز توسط خود سازمان و بخش ديگر آن توسط مديران كاروانها با رعايت دستورالعملها و سقف مالى تعيين شده با استفاده از تجارب سنوات گذشته، تهيه و تدارك گردد. لذا با همين ديدگاه طرحهاى لازم تهيه و به شوراى عالى حج ارائه شد و به تصويب رسيد.

تك نرخى شدن ارز مهمترين عاملى بود كه بررسى بهترين روشهاى اقتصادى نمودن هزينه هاى حج را بيش از پيش فورى و ضرورى مى ساخت لذا با توجه به تراكم فوق العاده هزينه ها در بخش تأمين تداركات، بررسيهاى جدى در اين زمينه صورت گرفت و تصميم بر اين شد كه در خريدها آنچه امكان دارد با در نظر گرفتن كليه جوانب امر و بشرط اقتصادى بودن از داخل كشور خريدارى شود تا بر هزينه هاى ارزى افزوده نشود.

سازمان در زمينه تهيه برخى اقلام تداركاتى طرحى را مبنى بر در اختيار گذاشتن يك ساك محتوى پاره اى اقلام مورد نياز زائران به شوراى عالى حج ارائه و به تصويب رساند لذا پس از نشر آگهى مناقصه و برآورد هزينه هاى آنها قرار شد تعداد معقولى بادبزن، پلاك، پودر، خمير دندان، صابون، مسواك و قمقمه تهيه و در اختيار زائر قرار گيرد و هزينه اين اقلام نيز به علت لزوم صرفه جويى ارزى از زائر اخذ شود، لذا بايستى مبلغ 10000 ريال از زائر توسط مدير كاروان اخذ مى شد و به حساب سازمان واريز

ص: 46

مى گرديد كه به دليل خرابى اغلب قمقمه هاى سفارش شده، نهايتاً قرار شد مبلغ 8000 ريال در ازاء اقلام فوق اخذ و 2000 ريال بابت قمقمه كسر گردد.

بعد از فراغت سازمان از خريد ملزومات انفرادى زائران، ساير نيازمنديهاى مصرفى كاروانها مطرح شد و تصميم گرفته شد كه با اعطاى اعتبارات ريالى به مديران كاروانها، از وجود آنان براى خريد قسمتى از نيازمنديهاى مصرفى روزانه زائرين از ايران استفاده شود و خودشان هم اقلام مورد نظر را به عربستان انتقال دهند كه اين قضيه با موفقيت به انجام رسيد. كالاهايى كه به اين شكل خريدارى مى شوند شامل آرد نخودچى، آلو، جو، خاكشير، رشته فرنگى، زردچوبه، زرشك، سماق، فلفل، ليمو عمانى، كشمش و زعفران مى شد.

سپس كار دسته بندى و تقسيم كالاهاى انفرادى زائران براساس آمارهاى دريافتى از اداره راهنمايان و ستادها شروع و نسبت به ارسال آنها براساس آمار اقدام لازم به عمل آمد.

سعى بر اين بود كه تا حد امكان به منظور صرفه جوييهاى ارزى اقلام تداركاتى در داخل كشور تهيه و به عربستان ارسال گردد با اين حال در برخى موارد ضرورى، كميسيون خريد مواد غذايى و مصرفى از مهرماه 71 با انگيزه تمركززدايى و رعايت بهداشت مواد غذايى و بالا بردن كيفيت مواد اوليه و همچنين صرفه جويى مبادرت به برنامه ريزى خريدهاى خارجى طبق تشريفات قانونى نمود و به همين منظور از تعداد متجاوز از 30 شركت معتبر از طريق دفتر نمايندگى سازمان در جده جهت شركت در مناقصه دعوت نمود. تدريجاً نمايشگاهى از نمونه هاى ارسالى تنظيم شد و اعضاى كميسيون در عربستان حضور يافته و داوطلبين را جهت مذاكره دعوت كردند تا اينكه در نهايت با 6 شركت قرارداد منعقد شد.

2- طرح تمركز و سازماندهى و استاندارد نمودن اثاثيه

طرح جديد تهيه و تمركز سازماندهى اثاثيه براساس اهداف زير از طرحهاى

ص: 47

جديدى بود كه در حج سال 72 توسط سازمان حج و زيارت انجام يافت:

- حذف هزينه هاى ارزى حمل و نقل بين مكه و مدينه.

- يكنواخت نمودن اثاثيه به منظور همگونى در پذيرايى از زائران.

- تسهيل براى مديران جديد در تأمين اثاثيه مربوط به كاروان خود.

- حل مشكلات ناشى از انبارهاى غير متمركز در سطح شهر.

- افزايش عمر مفيد اثاثيه به دليل عدم انتقال و جابجايى آنها.

- ايجاد فرصتهاى بيشتر براى مسؤولين كاروانها در رسيدگى به امور زائران خود.

- صرفه جويى هاى ارزى در تأمين كسرى هاى اثاثيه.

- جلوگيرى از مشكلات قابل توجه آتى براى مديران در صورت كاهش تعداد زائران اعزامى از ايران يا احياناً مشكلات اعزام مدير كاروان در سالهاى بعد.

- ايجاد امكان استفاده در طرح متمركز ساختن مسكن كاروانها.

شيوه اجرايى در طرح خريد وسائل و اثاثيه از مديران قبل و تهيه اثاثيه مورد نياز ديگر توسط سازمان بوده و تمركز آنان در انبارهاى مركزى كه در مكّه و مدينه مستقر بوده كه تسهيلات فراوانى براى مديران كاروانها در جهت بهتر اداره كردن امور مربوط به زائران بيت الله را فراهم كرد.

3- طرح همكارى با بانك اسلامى در زمينه قربانى:

در شرايطى كه بسيارى از مسلمانان در كشورهاى توسعه نيافته به علت كمبود مواد غذايى روزانه با مرگ و مير روبرو هستند و چشم اميد اين افراد به كمكهاى انسان دوستانه ساير كشورهاى مرفه دوخته شده، مسأله امحاء و اتلاف هزاران لاشه گوشت قربانى شده در فصل حج با هيچ معيار و اصولى قابل توجيه نمى باشد. در چنين احوالى كه كشورهاى قدرتمند و متمكن جهان حتى از مواد غذايى صادره به اين قبيل كشورهاى فقير به عنوان سلاح كارى در جهت استثمار بهره مى برند به هيچ وجه عاقلانه نيست كه خود مسلمانان گوشت ذبيحه ها را به هنگام حج بلااستفاده گذارند لذا لزوم

ص: 48

تحولى بنيادين در امر كشتار قربانى در حج و استفاده از گوشت آنها اجتناب ناپذير مى نمايد. بر اين اساس سازمان حج و زيارت براى ايجاد دگرگونى در روش ذبح قربانيان زائرين خانه خدا پس از فراهم آوردن مقدمات شرعى كار دست به اقدامى چشمگير زد كه با ادامه و گسترش آن در سالهاى بعد، ديگر مسلمانان شاهد دفن و يا سوزاندن صدها هزار لاشه گوشت نباشند و از اين امكان در راه تأمين بخشى از نيازهاى مستمندان و فقراى ملل اسلامى استفاده شود. توضيح اينكه در سالهاى گذشته اكثريت قريب به اتفاق كشورهاى اسلامى ذبيحه هاى خود را در مسلخ هاى جديد و مكانيزه ذبح مى كردند و جمهورى اسلامى كه همواره خود در اجراى رسالتهاى انسان دوستانه پيشقدم بود در اين زمينه تاكنون اقدام جدى به عمل نياورده بود و كليه قربانيها در يك مسلخ قديمى و با وضع غيربهداشتى ذبح مى شد و بالاخره سالانه حدود 120000 لاشه گوسفند به ارزش تقريبى 17 ميليارد ريال به آتش كشيده يا در زير خاك مدفون مى گشت و اين مسأله هميشه دلسوزان نظام را رنج مى داد و به فكر چاره انديشى وامى داشت از اين رو پس از انجام بررسيهاى لازم و استفتائات مختلفى كه توسط بعثه مقام معظم رهبرى از مراجع عاليقدر اخذ گرديد مقرر شد ذبح قربانى در كشتارگاههاى جديد و تحت نظارت سازمان به مورد اجرا گذاشته شود. اين طرح شامل انجام كليه مذاكرات و عقد قراردادهاى لازم با بانك توسعه اسلامى براى خريد و نگهدارى دام، اجاره محل كشتارگاه و سردخانه و محل گوسفندهاى ذبح شده و نهايتاً توزيع گوشت آن به مقاصد مختلف بود.

به هر تقدير در طول سال گذشته كار مطالعه و بررسى همه جانبه طرح قربانى مداوماً پيش مى رفت و نظرات كارشناسان و دست اندركاران مرتباً اخذ و تبادل نظر كافى به عمل مى آمد و علاوه بر روشهاى اجرايى بايستى كسب نظرات فقهى و ديدگاههاى شرعى نيز دنبال مى شد، در اين زمينه همت و پشتيبانى و راهنمايى هاى مؤثر بعثه مقام معظم رهبرى و بزرگوارى مراجع عاليقدر تأثير فراوان داشت. در مرحله بعدى تشكلى از برادران دلسوز و مطلع ايجاد گرديد و به تدريج مطالعه جهت شناخت توأم با

ص: 49

برنامه ريزيها شكل مى گرفت و گردش كار و شرح وظايف و سازماندهى و تشكيلات مورد نظر و شناخت و بررسى روشهاى كار و ظرفيتهاى طرف مقابل و ... همچنان در جريان بود. نتيجه اين مطالعات و برنامه ريزيها در موسم حج نمودار گشت كه به فضل الهى نه تنها خود يكى از توفيقات مهم دست اندركاران حج بوده بلكه سرفصل تحول در امر حج به حساب مى آيد.

4- طرح استفاده دوباره از منازل مدينه قبل:

در سال جارى طرح سه بار استفاده از منازل مدينه به شوراى عالى حج پيشنهاد و به تصويب شورا رسيد و دستور اجراى آن به واحد مسكن ابلاغ گرديد. اين طرح به قدرى سنگين و مشكل و مهم بود كه از همان ابتدا بخش اعظم كار مسكن سازمان را تحت الشعاع قرار داد چرا كه اجراى آن مستلزم بررسيهاى اوليه همه جانبه و مداقّه كامل بود و تنظيم و هماهنگى فراوان با بسيارى از بخشهاى ديگر سازمان همچون اداره راهنمايان و ستادها، پذيرش و اعزام، اثاثيه، و از همه مهمتر قسمت پرواز را مى طلبيد تا در مقام اجراى طرح تداخل پيش نيايد، فى المثل با توجه به حجم پروازها و جابجايى آنها تعدد ايستگاههاى هفت گانه پروازى از مبدأ ايران و تغيير و تبديل در امر حمل و نقل زائر در عربستان و ساير متغيرها باعث اختلال در كار نگردد، لذا برنامه ها على رغم دقت واستحكام آنها، قابليت انعطاف در شرايط بحرانى و ويژه را داشته است.

در باب اهميت، ضرورت و نتايج حاصله از طرح مذكور عوامل گوناگون تأثير دارند. علاقه اكثر زائران ايرانى به ثبت نام در كاروانهاى مدينه قبل و از آن مهمتر لزوم صرفه جويى در كليه بخشها با توجه به محدوديت ارزى حاكم بر اقتصاد كشورمان، با علم به اينكه درصد عظيمى از هزينه هاى جارى و غيرجارى سازمان را منابع ارزى تشكيل مى دهد، جملگى عواملى بود كه بالاخره منجر به پيشنهاد طرح سه بار استفاده از منازل مدينه و در نتيجه كاهش تعداد منازل اجاره شده و طبعاً كاهش مدت اقامت زائرين در مدينه قبل گرديد و سرانجام اين طرح در شوراى عالى حج مطرح وتصويب

ص: 50

شد. با اجراى اين طرح تقريباً دوسوم كل گروهها، قبل از اعمال به مدينه وارد شدند و بقيه بعنوان «مدينه بعد» مشخص گرديدند و بدين قرار تعداد بيشترى از هم ميهنان توانستند با كاروانهاى مدينه قبل عزيمت نمايند (حدود 64% كل كاروانها) و در ثانى حدود 12 ميليون ريال سعودى بخاطر كاسته شدن تعداد منازل اجاره شده صرفه جويى به عمل آمد، افزون بر اينها شرايط فوق موجب ارتقاى كيفيت منازل در مدينه گرديد.

البته طبيعى است كه با اجراى اين طرح مدت اقامت در مدينه منوره خصوصاً در مورد سرى اول پروازهاى مدينه قبل كوتاه شده و كمتر از يك هفته بطول انجاميد و تبعاتى بدنبال داشت از قبيل عدم درك دعاى كميل و يا عدم توفيق زيارت حرم نبوى- ص- براى خانمهاى معذور شرعى و همينطور طولانى شدن بيش از حدّ اقامت در مكه و لذا بايستى بنحوى درصدد حل اين مشكل در سالهاى بعد برآييم.

5- آزمون مديران:

از جمله اقداماتى كه براى بهبود كيفيت ايام سفر مقدس حج انجام يافت، كوشش سازمان جهت تقويت كادر مديران كاروانهاست تا بدين طريق مايه سربلندى و افتخار ايران اسلامى باشند لذا مقرر گرديد از ميان متقاضيان صاحب تجربه با رعايت ساير شرايط، مديرانى با تحصيلات بالاتر برگزيده شوند تا ضمن مديريت صحيح و كارآمد با درك و شناخت بيشترى مسائل فرهنگى و عبادى را پيش ببرند، چرا كه تجربه نشان داده، مديران تحصيلكرده لايق چنانچه تجربه اجرايى قبلى داشته باشند در پيشبرد اهداف عاليه حج مفيدتر و موفق تر هستند و خصوصاً در بحرانها كارآيى بيشتر دارند. با گزينش جديد مديران از طرف ديگر امكان اختصاص مدير بومى به شهرهايى كه فاقد مدير بودند فراهم مى آمد. علاوه بر اينها مديران نسبتاً جوانتر و فعالترى در صحنه حج وارد شدند و بحمدالله يكى از تجربيات موفق سازمان را مى توان همين واگذارى

ص: 51

مسؤوليتها به مديران جوان تحصيلكرده و متعهد دانست.

نتيجتاً فكر معرفى مديران جوانتر با تحصيلات بالاتر مطابق معيارهاى گزينش كه سنگ بناى اوليه اقدامات در خصوص تعيين و معرفى مديران حج كاروانها را تشكيل مى داد عملى شد و آمارها نشان مى دهد كه از هر دو جنبه فوق، نتايج مثبت حاصل گرديده است. جدول هاى زير مؤيد همين مطالب است:

مقايسه سنى مديران حج 72 با سالهاى قبل

سن درصد به كل در سالهاى قبل سال 72

30 تا 39 سال 2/ 35% 8/ 55%

40 تا 45 سال 8/ 38% 35%

50 تا 60 سال 26% 2/ 9%

مقايسه تحصيلات مديران حج 72 با سالهاى قبل

ميزان تحصيلات در سالهاى قبل سال 72

دوره ابتدايى 5/ 27% 10%

دوره راهنمايى 7/ 14% 8/ 7%

دوره دبيرستان 8/ 6% 7/ 4%

ديپلم 8/ 23% 2/ 29%

بالاتر از ديپلم 2/ 27% 3/ 48%

گفتگو با رئيس سازمان و زيارت

ص: 52

ص: 53

درباره آنچه در گزارش گذشته آمد توضيحاتى سودمند در گفتگوى رئيس سازمان حج جناب آقاى محمد حسين رضايى با نشريه زائر آمده است كه براى تكميل جاريهاى حج در سال 72 و چگونگى هاى آن با اندكى حذف و تلخيص مى آوريم.

با عرض تشكر از اين كه وقت خودتان را در اختيار ما قرار داده ايد، به عنوان اوّلين سؤال، لطفاً در مورد تعداد زائران سال جارى توضيحاتى بدهيد.

بسم اللَّه الرحمن الرحيم، با سلام و درود به رهبر معظم انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى و حج ابراهيمى و با يادى از شهداى انقلاب و شهداى جمعه خونين و با آرزوى سلامتى براى رهبرى معظم انقلاب، در مورد سؤالى كه مطرح شد بايد عرض كنم امسال 115000 نفر زائر و عوامل خدماتى است كه ان شاءاللَّه به مكه و مدينه مشرّف خواهند شد.

از اين تعداد 103000 نفر زائر هستند و بقيه عوامل خدماتى كه شامل مديران كاروانها، خدمه، ستادها، تيم پزشكى، بعثه و بازرسين خواهند بود. در مجموع تعداد بسيارى از اين 103000 زائر، از كسانى هستند كه در سال 63 ثبت نام كرده اند و اميدواريم با اعزام اين تعداد در سال جارى بتوانيم در سالهاى آينده مابقى افراد ثبت نام شده را كه تعدادشان هم كم نيست به حج اعزام نماييم.

ص: 54

س: وضعيت انتقال زائران، امسال به چه صورتى است؟

ج: ما امسال 7 ايستگاه پرواز داريم؛ شامل تهران، اصفهان، شيراز، كرمان، مشهد، اهواز و تبريز. البته ايستگاه اهواز امسال اوّلين بار است كه فعال شده ولى ايستگاههاى ديگر در سالهاى قبل هم عملياتى بوده اند. تمام تلاش و هماهنگى هايى كه صورت گرفته در اين جهت بوده كه اين ايستگاهها بتوانند مثل گذشته برنامه هاى خودشان را به صورت منظم انجام دهند.

س: آيا امسال تغييرى در مسأله اسكان زائران- چه در مكه و چه در مدينه- پديد آمده و آيا طرح جديدى براى سكونت در اين دو شهر مقدس داريد؟

ج: در مورد مسكن، با اين كه ما امسال مشكلاتى داشتيم و هيأت اجاره مسكن ما نتوانست براى اول رجب ويزا بگيرد و عازم مكه و مدينه شود و ما ناگزير شديم كه از نيروهاى خودمان در عمره براى اين كار استفاده كنيم. توانستيم كار مسكن را شروع كنيم و در عربستان نمايندگان ما مشغول اجاره منازل شدند. طبيعى است كه ما به اندازه كل كاروانها؛ يعنى 850 كاروان منزل اجاره مى كنيم.

بحمداللَّه ما امسال شرايط خوبى داريم و كار به صورت عادى و روال آرام، خودش در حال طى شدن است. در فرودگاه جده برادران در آن هواى گرم، سخت در حال كار كردن هستند، كار در حالى كه سنگين و دشوار است ولى بخوبى و منظم در حال انجام است. مديران و زائرانى كه از جده آمده اند و بررسيهاى انجام شده، همه گواه حسن كار همكاران ما در جده هستند، بخصوص اتوبوسهايى كه در اختيار زائرين گذاشته مى شود، اشكالات سال گذشته را ندارند، اميدواريم كه بتوانيم اين مسير و حركت را تا آخر مراسم حج ادامه دهيم.

علاوه بر اينها، اماكن ديگرى مثل درمانگاه و بيمارستان هم داريم. ما در مكه براى كل كاروانها خانه اجاره مى كنيم. و به چند دليل در مدينه قبل، دو بار از منازلى كه اجاره كرده ايم استفاده خواهيم كرد. 1- اگر مى خواستيم براى نصف زائران مثل گذشته

ص: 55

خانه تهيه كنيم، چون تخريب منازل در سال گذشته بسيار زياد بود، امكان فراهم كردن كل اين منازل مقدور نبود و لذا مجبور شديم خانه ها را كم كنيم و خانه هاى متوسط يابد را از رده خارج كرده و خانه هاى خوب خودمان را انتخاب كنيم. به همين جهت دستورالعملى تهيه شد به اين نحو كه خانه ها در مدينه دوبار مورد استفاده قرار گيرد.

در مدينه با توجه به اين كه ما امسال يكسرى تغييرات در مسكن داشتيم، نكاتى هست كه بايد خدمت همه عرض كنم: افراد مدينه قبل، امسال دو برابر سالهاى قبل هستند. يعنى دو سوم زائران مدينه قبل و يك سوم مدينه بعد مى باشند، چيزهايى كه در اين تغيير تأثير داشته عبارتند از: تعداد روزهاى حضور در مدينه براى زائران كم شده ولى اين تغيير عدد، براى همه يكسان نيست؛ يعنى اگر ما مدينه قبل را به دو وضعيت و دو گروه تقسيم كنيم، بايد عرض كنيم كه مدينه قبل گروه يك حداقل شش روز را در مدينه هستند و اين شش روز نسبت به گذشته كه ده روز بوده كمتر است و خود ما هم نسبت به اين مسأله واقفيم ولى در مقابل محاسنى كه اين طرح در مجموع داشته قابل توجيه است.

ما فعلًا عدد و تعداد روزها را براى كارمان ملاك عمل قرار نداده ايم كه مثلًا بخاطر كم شدن روزهاى حضور اظهار كنيم. مشكلات اين طرح زياد است. طبيعى است هر كسى بعد از رسيدن به مدينه ميل دارد حدّاقل يك شب جمعه در اين شهر مقدس بماند يا يكسرى مشكلاتى كه بعضى افراد بخاطر بيماريهايشان دارند و يا مشكلات برخى از خواهران كه همه اينها تقاضاهايى براى اقامت بيشتر در مدينه و استفاده از امكان زيارت پديد آورده، براى حل اين مشكلات، راهها و طرقى انديشيده شده است، بخشى از اين مشكلات بايد به صورت طبيعى از قبل از سفر چاره جويى مى شد كه ما در كشورمان بارها نسبت به اين مسأله خصوصاً در مورد خواهران گرامى تذكر داديم، اما در مورد مسائلى كه ايجاد اشكال كرده است با توجه به ظرفيت روزها و ظرفيت كاروانهاى موجود و تغييراتى كه امكانش را داشته ايم، تسهيلاتى را براى افراد ذكر شده فراهم كرديم.

گروه دوّم كسانى هستند كه در مدينه حدود دو- سه روز بيشتر از گروه اوّل مدينه

ص: 56

قبل، اقامت خواهند داشت و لذا ماندن يك شب جمعه در مدينه، مثل گذشته قابل حلّ است و مدينه بعد هم كه نسبت به سالهاى قبل تغيير فاحشى نداشته و آنها در يك وضعيت زمانى بين نُه تا ده روز را در مدينه خواهند ماند.

اين طرح موجب شد كه ما امسال در مدينه خانه هاى خوب و نزديكى را اجاره كنيم. اين در تمام گزارشهاى منعكس شده كاملًا مشخص است و زائران هم قطعاً چنين نزديكى و مطلوبيتى را از نظر مسكن انتخابى احساس مى كنند. البته زائرى كه براى دفعه اول مشرف مى شود، ممكن است متوجه اين تفاوت نباشد ولى مديران، مسؤولان و بازرسان باسابقه، همه به تغيير و بهتر شدن اين وضعيت اذعان دارند.

س: امسال وضعيت تداركات و امكانات به چه صورت است؟

ج: در مسأله تداركات بايد بگويم كه هر سال اشكالات سالهاى گذشته را برطرف كرده ايم و امسال در مدينه وضعيت خيلى خوبى داريم، اميدواريم كه بتوانيم در مكه هم با آن حجم بسيار سنگين و تعداد بسيار زياد زائران، همين توفيق را داشته باشيم و همين نظم و ترتيب خاص حاكم در مدينه را در مكه هم به جريان بياندازيم، امروز در بازديدى كه بنده از انبارهاى مختلف داشتم، مشاهده كردم كه بسيارى از مراجعه كنندگان اظهار رضايت مى كردند و حرفشان هم اين بود كه به راحتى و در زمان بسيار كم كالاهاى مورد نياز خودشان را دريافت كرده اند.

به نظر من وضعيت مدينه آرام و محيط اجرايى از انسجام خوبى برخوردار است و ان شاءاللَّه كه اين روح تفاهم تا پايان مراسم برهمه ما و بر مجموعه كار ما حاكم باشد.

در مورد مكه طبيعى است كه زائرين، روحانيون و مديران ما بايد از نكاتى اطلاع داشته باشند. اين كه در مكه تعداد زيادى زائر خواهيم داشت؛ يعنى اگر در مدينه براى يك سوم از زائران مسكن اجاره مى كنيم، در مكه بايد براى همه زائران خانه گرفته شود.

مسلماً امكانات مدينه در مكه قابل فراهم شدن نيست. طبيعى است كه در آنجا گاهى به مشكلاتى برخورد كنيم؛ از قبيل دورى راه اقامتگاهها كه به هر حال زائران حتماً تا

ص: 57

حدودى رنج سفر را برخودشان هموار كرده اند. خيلى چيزها دست ما نيست. بعضى از مشكلات اقليمى و بومى هستند؛ مثل كمبود آب، ترافيك سنگين، جمعيت زياد، ولى با همه اين احوال ما در صدد فراهم كردن شرايط بگونه اى هستيم كه حداقل مشكلات را داشته باشيم.

مسؤولان و دست اندركاران سازمان حج و زيارت همه تلاش خودشان را براى هر چه بهتر برگزار شدن مراسم، انجام مى دهند ولى بايد توجه داشت كه در يك كشور بيگانه، همه شرايط را ما مشخص نمى كنيم و محدوديّتهاى فراوانى هست كه خارج از حيطه تواناييهاى ما مى باشد.

س: در مورد تأمين تداركات، مثل خريد ميوه، ظاهراً تغييراتى در برنامه ريزى سازمان وجود داشته است؛ يعنى مثل سالهاى قبل ميوه به صورت عمده قبل از موسم سفر حج خريدارى نشده و خريد ميوه به مديران كاروانها سپرده شده است. به همين خاطر مشاهده شده كه به دليل گرانى فوق العاده ميوه كاستى هايى در بعضى كاروانها وجود دارد. ممكن است علت اين تغيير را توضيح بفرماييد؟

ج: البته ما باز امسال هم بسيارى از اقلام را به صورت عمده خريدارى كرديم مثل خشكبار و ديگر مواد غذايى (مرغ، گوشت، ماهى) كه فاسد شدنى بوده و نياز به سردخانه داشته اند، ولى در مورد ميوه چون سالهاى قبل در اثر خريد عمده، مقدارى از آن خراب مى شد، مجبور بوديم تا با طرح جديدى آن را از حالت تمركز خارج نماييم كه البته اين پيشنهاد هم از طرف خود مديران صورت گرفت و ما طبق اين پيشنهاد عمل كرديم. مسلماً در موسم حج، شاهد افزايش قيمت بعضى اقلام؛ مثل ميوه خواهيم بود كه علت آن بررسى خواهد شد.

س: خبرنگاران اقتصادى ما طبق بررسى خود، گزارش كرده اند كه قيمت بعضى از ميوه ها بعد از شروع موسم، به دو تا سه برابر قيمت قبلى خود رسيده است.

ج: طبيعى است، وقتى به صورت متمركز خريدارى نشود، اين اشكال پيش

ص: 58

مى آيد، اين وضعيت براى بعضى اقلام ديگر هم سالهاى گذشته پيش آمده بود؛ مثل يخ كه قيمتش در طول موسم حج به چندين برابر رسيده بود. ما هم در اين مسأله شكى نداريم كه خريد عمده از نظر اقتصادى بهتر است ولى تفويض اختيار هم به اين خاطر است كه آزمايشى صورت گيرد از سپردن كارى به مجموعه 800 نفرى مديران و بررسى نتيجه عمل كه مثبت خواهد بود يا داراى اثرات منفى است؟ برادران در حال حاضر مشغول بررسى هستند تا اثر اين تفويض اختيار را مشخص سازند.

س: امسال سازمان حج و زيارت تغييرات اساسى در مديريت كاروانها پديد آورده.

ظاهراً با امتحانها و آزمونهاى متفاوتى كه انجام شده، مديران جديدى براى كاروانها انتخاب كرده ايد، اگر ممكن است در اين مورد توضيحاتى بفرماييد.

ج: چند سالى بود كه ما تغييرى در مديريت كاروانها نداشتيم، مقدارى به علّت عملكرد آنها و مقدارى هم بخاطر كسانى كه سنّشان به 60 سال رسيده بود مجبور بوديم كه حتماً تغييراتى بدهيم. تنها راه، امتحان و آزمون بود كه در سه مرحله انجام شد:

«امتحان كتبى»، «مصاحبه» و «اولويت بندى». سال 64 هم يك آزمون براى انتخاب مديران كاروانها داشتيم. حدوداً سه هزار نفر بر اساس ضابطه هاى ما در اين امتحان كتبى شركت كردند. امتحان كتبى شامل مجموعه سؤالاتى مربوط به كار اجرايى مديران بود.

مسائل اوليه مناسك، مسائل اجتماعى سياسى ايران و سؤال هايى مربوط به اماكن عربستان. 80 نمره مجموعه نمرات اين سؤال ها بود. از اين 80 نمره اگر مدير قبلى و قديمى ما بيست نمره را هم دريافت مى كرد او را در مصاحبه شركت مى داديم، اين را به عنوان امتيازى براى مديران قبلى در نظر گرفته بوديم. ولى مديران جديد مى بايست حداقل نصف نمره را مى آوردند تا بتوانند در مصاحبه شركت كنند. كسانى كه نمره حدّ نصاب را آورده بودند در مصاحبه شركت مى كردند. مصاحبه هم عبارت بود از همين سؤالها به انضمام مكالمه عربى. بعد از مصاحبه، امتيازها مشخص شده و ما همه را جمع كرده و از بالاترين نمره، مديران استانها و شهرستانها را انتخاب كرده و به آنها ابلاغ

ص: 59

نموديم.

البته امسال 65 درصد مديران همان مديران قديمى هستند و تنها 35 درصد از مديران، جديد مى باشند. مديران جديد هم همگى سابقه كار و تجربه حج دارند و در مجموع كسى را نداريم كه اصلًا تجربه حج نداشته باشد. طبيعى است اين حركت موجب شد كه تعداد افراد باسواد در بين مديران بيشتر از سالهاى گذشته باشد؛ يعنى يكى از محاسن اين امتحانات همين بود. اين ارتقاء علمى سطح مديران كاروانها مسلماً، هم در بهبود كارهاى اجرايى مديريتى و هم در پيشبرد اهداف فرهنگى مناسك حج، تأثير مطلوبى خواهد داشت.

س: آيا داشتن مدرك براى شركت در اين امتحان شرط بوده است؟

ج: حداقل انتظار ما سيكل بود؛ يعنى اگر كسى مدرك سيكل داشت هم مى توانست در اين آزمون شركت كند ولى براى مدرك بالاتر امتياز گذاشته بوديم كه مسلّماً افراد محدوديتى براى شركت در اين آزمون نداشتند اما با مدارك بالاتر مى توانستند شانس بيشترى براى قبولى داشته باشند.

س: امسال با مسأله اى تحت عنوان «اعزام و حج بدون نوبت» مواجه بوده ايم. اساساً چرا سازمان به چنين اقدامى دست زد و وضعيت ثبت نام كنندگان سال 63 چگونه خواهد بود؟

ج: در مورد ثبت نام كنندگان سال 63، اولويت بندى كرديم كه صد اولويّت مشخص شد و امسال از اولويت 1 تا 48 هر كسى كه باقى مانده بود را اعلام كرديم و كسانى كه در سال 63 ثبت نام كرده بودند ولى از اولويت 48 تا 100 بودند و امسال نوبتشان نبود آنها را هم با دريافت يك مبلغ مابه التفاوت در ليست زائران سال جارى قرار داديم.

اين دو گروه كسانى هستند كه در سال 63 ثبت نام كرده اند و جمع آنها حدود 90000 نفر را تشكيل مى دهد يا به عبارتى 90 درصد زائران امسال 10 درصد هم

ص: 60

كسانى هستند كه به صورت آزاد يا سهميه اى به مجموعه امسال وارد شده اند. اينكه چرا ما به صورت آزاد ثبت نام كرديم هم فلسفه اى دارد. ده سال است كه ما ثبت نام نكرده ايم، بسيارى از مردم منتظر بودند خيلى ها مستطيع شده اند و سالها است كه منتظر اعلام ثبت نام هستند، نمونه هاى ديگرى هم داريم از همسرانى كه قبل از ازدواج اسم نوشته بودند و حالا بعد از ازدواج متمايل بودند كه با همسرشان عازم شوند و يا پدر و مادر پير و مريضى كه فرزندانشان اصرار بر همراهى فردى را با آنها داشتند. اينها همه مواردى بودند كه باعث شدند ما سهميه اى را براى اين كار اختصاص دهيم. در مجموع با پرداخت مبلغ 350000 تومان به جمع زائران امسال اضافه شدند. مبناى محاسبه، هزينه سال قبل يعنى 280000 تومان براى هر زائر بوده به اضافه درصدى كه به خاطر تورّم افزوده گشته است. لازم به ذكر است كه به اين ترتيب بخشى از بار سوبسيدى كه دولت مى پردازد هم جبران مى گردد.

س: در سال جارى با توجه به وضعيت ارز و تك نرخى بودن آن، ممكن است توضيح دهيد كه زائران چگونه و به چه ميزان ارز دريافت خواهند كرد؟

ج: الآن ارزى كه براى كارهاى اجرايى داده مى شود براساس همان نرخ شناور است، لذا به ما هم به شكل شناور ارز داده مى شود. سوبسيدى كه دولت مى دهد مستقيماً پرداخت مى گردد. ولى براى ارز مسافرى، دولت ديگر سوبسيدى پرداخت نمى كند.

امسال 850 ريال سعودى به زائران پرداخت مى شود بر مبناى همان نرخ شناور ولى اگر كسى بخواهد پول بيشترى همراه خود ببرد مى تواند بر مبناى همان مقررات بانك مركزى، ميزان ارز دلخواه را به همراه خودش ببرد. البته ما چنين چيزى را به زائران توصيه نمى كنيم. سال گذشته از همه خواستيم كه براى خريد به صورت اقتصادى فكر كنند؛ يعنى اگر مى خواهند چيزى بخرند بررسى كنند كه آيا به صرفه هست يا نه. در اكثر موارد اجناس در ايران اگر ارزانتر نباشد هم قيمت عربستان است و تنها كشيدن و حمل بار از مكه به مدينه و از مدينه به مكه و دردسرهاى فراوان ناشى از آن است. خوشبختانه

ص: 61

ما در سال 71 اصلًا هواپيماى بارى نفرستاديم ولى در سال 70، شصت هواپيماى بارى براى حمل بار زائران به مكه فرستاديم.

نكته ديگر اينكه امسال هواپيمايى هزينه حمل بار اضافه را با ارز دلار دريافت مى كند كه هزينه اضافه اى نسبت به سال گذشته خواهد بود. هر مسافرى حساب كند كه هزينه اضافه بارش را بايد به ارز پرداخت كند مسلماً برايش به صرفه نيست كه چيزى بخرد و جداى از اينها، فكر مى كنم زائرى كه شايد يك بار بيشتر سعادت چنين سفرى را نداشته باشد اصلًا به صلاح نيست كه وقت خود را صرف خريد كردن و به بازار رفتن نمايد. جايى كه مسجدالحرام و مسجدالنبى- ص- هست اگر آدم همه وقت خودش را هم صرف اين دو مكان مقدس كند بازكم است ديگرچه فرصتى براى اينكه كسى اوقاتش را براى خريد كردن تلف نمايد كه هم دچار زيانهاى مادى و هم زيانهاى معنوى گردد.

س: ظاهراً امسال مشكلاتى در مورد ويزا بوده آيا ممكن است در اين مورد هم توضيح بفرماييد:

ج: ما مشكلاتى را در مورد ويزا داشتيم كه خوشبختانه دو سه روز گذشته اوضاع تغيير كرد و وضع ما نسبت به هفته گذشته بهتر شد. ولى ما گله اى از سفارت سعودى داشتيم كه قاعدتاً مى بايست طبق معمول تا هفته گذشته حدود 3 1 از زائرين ما را ويزا داده باشند ولى متأسفانه هفته گذشته ما مشكل داشتيم و آخرين خبرى كه من الآن دارم وضع نسبتاً بهتر شده.

س: در خبرها شنيديم كه ايران در پى احداث قربانگاه جديدى است، اگر امكان دارد توضيحاتى در اين زمينه بفرماييد.

ج: بحث جديدى كه امسال داريم بحث قربانى است؛ اگر مردم ما نسبت به گذشته مسأله قربانى را بدانند كه در چه شرايطى بود، يقيناً كمك بيشترى به ما مى كنند و ما را يارى مى كنند، نه اينكه تنها بحث ما باشد بلكه اصل قضيه اصل درستى است و همه قبول مى كنند.

ص: 62

همه آنهايى كه حج انجام مى دهند حداقل يك گوسفند قربانى مى كنند. در سال گذشته درباره تعداد گوسفندانى كه قربانى كرديم و هزينه هاى مربوط به آن، محاسباتى انجام داديم. گوسفندهايى را كه ما در آنجا مى كشتيم عربستان بخاطر اين كه اين گوشتها خراب مى شدند آنها را مى سوزاند؛ زيرا بعد از چند دقيقه آن گوسفندها فاسد شده و وضعيت آنجا را غير بهداشتى و آلوده مى كرد. آنها يك ميليارد و دويست ميليون تومان پول را در آنجا مى سوزانند، در حالى كه در جهان انسانهاى بسيارى دچار گرسنگى و فقر هستند. با توجه به جغرافياى منطقه كشتارگاههايى كه الآن موجود است خارج از منى است و در اين زمينه سؤالات شرعى هم مطرح بود كه ما در سال گذشته از جناب حجةالاسلام رى شهرى خواهش كرديم كه ايشان همراه نمايندگان بعثه هاى آيات عظام از نزديك كل اين كشتارگاهها را ببينند. در همين راستا بازديدى هم انجام شد با دستورى كه نماينده ولى فقيه دادند، قرار شد كه كار با سرعت انجام شود كه ما در سال گذشته رقم محدودى را به صورت نمونه انجام داديم كه ببينيم وضعيت چطور مى شود كه بعد از بازديد آقايان توصيه شد كه كار را انجام بدهيم و جايى كه اين كار را به خوبى انجام مى دهد و قربانيها را سالم به دست مستضعفان دنيا مى رساند، بانك اسلامى است كه جمهورى اسلامى هم در آن بانك سهم دارد و واز اعضاى اين بانك است. و ما با اين بانك صحبت كرديم، قبول كردند كه همكارى كنند. و ما هم برنامه ريزى كرديم كه امسال حدود 50 تا 60 درصد در قربانگاههاى جديد ذبح كنيم. ما نمى خواهيم سنت گذشته را تغيير دهيم. مدير كاروان يا روحانى كاروان مسؤوليت اين كار را دارند و قصاب هم هست و ما گفتيم كه در داخل كاروان آشپز و كمك آشپز اهل اين فن باشند، آنها از حجاج پول را جمع آورى مى كنند و زودتر به ما اعلام مى كنند كه گوسفندها خريدارى مى شود به جاى اينكه در كشتارگاه قديمى ذبح شود، در كشتارگاه جديد قربانى مى كنند و قربانى هم طبيعى است و از دست هم نمى رود و به دست مستحق هم مى رسد و فكر نمى كنم كه مردم هم دوست داشته باشند قربانيشان از دست برود و انشاءاللَّه امسال شاهد اين مسأله خواهيم بود و انتظار داريم كه زائر و روحانى و مدير

ص: 63

كاروان دست به دست هم بدهند و ان شاءاللَّه اين طرح را به انجام برسانيم.

س: انشاءاللَّه كسانى كه ثبت نام مى كنند چه موقع مى توانند اميدوار به اعزام باشند؟

ج: كسانى كه در سال 63 براى عمره ثبت نام كرده اند نسبت به كسانى كه امسال ثبت نام مى كنند، اولويت دارند، مثل سال قبل نرخى را اعلام و ثبت نام مى كنيم و اين ثبت نام نوبت دار نخواهد بود، بلكه همين امسال ثبت نام مى كنيم و همين امسال هم اعزام مى شوند.

س: هم سوريه و هم عمره؟

ج: بله.

س: يك سؤال خصوصى نيز هست، براى ما جاى سؤال است كه شما تاكنون چند بار به حج تمتع مشرف شده ايد و حج واجب انجام داده ايد؟

ج: من حج واجب فقط يك بار رفتم آنهم قبل از اينكه مسؤوليت سازمان را داشته باشم و زمانى كه مسؤول سازمان شدم به لحاظ اينكه وظيفه خودم مى دانستم كه آزاد و در خدمت كار باشم، ديگر حج انجام ندادم و همه را به صورت عمره انجام داده ام و همين باعث شده كه دوستان و كارمندانى كه همراه من مى آيند حج عمره انجام دهند؛ چرا كه ما بايد در مِنى و عرفات آزاد باشيم زمانى كه به مكه مى رسيم و براى رفت و آمد به جدّه و كلًا كارهايى كه داريم.

فصل دوم حج و مسائل فرهنگى

در راه گسترش فرهنگ حج

ص:64

ص:65

ص:66

ص:67

معاونت آموزش و تحقيقات بعثه مقام معظم رهبرى مسؤوليت، پژوهش و بازشناسى فرهنگ حج و هر آنچه را كه بگونه اى با حج، مكه و مدينه در ارتباط است بدوش دارد، اين بخش از آغاز تأسيس تاكنون در جهات گونه گون گامهايى برداشته و تلاشهايى كرده است، گزارشگونه اى از فعاليتهاى اين مركز را مى آوريم:

1) ايجاد كتابخانه تخصصى ويژه حج

آنچه در مركز تحقيقات حج بايد سامان يابد، تحقيقى و تخصّصى است.

نيازمندى پژوهشهاى بنيادى به منابع و مصادر معتمد و نيازمندى محققان به منابع پژوهشى و سهل الوصول بودن آنها نياز به توضيح ندارد؛ مسؤولان مركز با توجه به اين نكته به ايجاد كتابخانه اى تخصّصى همت گماردند. در اين كتابخانه آثار تاريخى، جغرافيايى، فقهى، اعتقادى و آنچه در ارتباط با حج، مكه و مدينه است گرد مى آيد و همواره عناوين آن رو به افزايش است.

2) تحقيقات و انتشارات

روشن است كه پژوهشهاى مربوط به حج و عرضه آثار تحقيقى در اين باره، در

ص: 68

اين مركز در اولويت است. آنچه اكنون انجام شده و يا در دست انجام است، با توجه به نيازهاى راهيان حرم الهى تدوين مى شود و فراتر از آن در جهت گستراندن ابعاد فرهنگ حج و آشنايى مسلمانان با نگاه شيعى بدان و زدودن برخى از ابهامها از ذهنها. آنچه در اين بخش انجام شده است بدين قرار است:

الف- مناسكها

آغازين نياز زائر، آگاهى از چگونگى اعمال است. ازديرباز فقيهان عاليقدر و مراجع بزرگوار همراه با رساله توضيح المسائل «مناسك حج» را نيز براى راهيان حرم الهى تدوين مى كردند. در مركز تحقيقات ابتدا «مناسك» حضرت امام خمينى- رضوان اللَّه تعالى عليه- با حواشى آيةاللَّه العظمى اراكى نشر يافت و با استقبال شايان توجهى مواجه گرديد. در گام بعدى متن رساله حضرت امام ره- با حواشى حضرات آيات عظام گلپايگانى، اراكى- مدّظلهما- و خويى- ره- تنظيم و نشر يافت.

تهيه و تنظيم اين مجموعه با مشكلات بسيارى مواجه بود كه بتوفيق خداوند و همكارى مخلصانه بيوت حضرات آيات عظام و تلاش تنى چند از محققان و فقيهان براى استخراج فتاوا از مناسكها و آثار فقهى آن بزرگواران، در آستانه حج سال 72 نشر يافته و مورد استقبال قرار گرفت. در مقدمه كوتاهى، از سير تدوين كتاب و تنظيم حواشى، سخن رفته است كه بخوبى نشانگر تلاش پى گير و دقت هوشمندانه تدوين كنندگان اين اثر است. اين مجموعه در مقايسه با مناسكهاى پيشين از ويژگيهايى برخوردار است كه بدان اشاره مى كنيم: در طول برگزارى حج، زائران مشكلاتى دارند كه بعضاً در مناسك نيامده است، اجراى برخى از مراسم نيز از دشواريها برخوردار است، روشن ساختن دقيق موضوع و طرح سؤالهاى جديد و يافتن پاسخها، دشواريهاى پيش آمده و گشودن گرههاى عملى در انجام اعمال؛ از جمله تلاشهايى است كه مركز بدان همت گمارده و برخى از آنهادر اين چاپ آمده و برخى ديگر در چاپهاى بعدى افزوده خواهد شد.

اين مجموعه با همان شيوه سنّتى و معمول عرضه شده است. مركز براى بالا بردن

ص: 69

سطح آموزش و در جهت گستراندن ابعاد آموزش مناسك، به تهيه و تدوين مناسك مصوّر و نيز مناسك در ابعادى محدودتر همت گماشت كه از اين جمله مى توان از مجموعه هاى ذيل نام برد.

1) راهنماى مصور حجاج.

در اين مجموعه، تمام اعمال با تصوير و توضيحات عرضه شده است.

2) مناسك مصوّر عمره مفرده.

براى اوّلين بار مناسك ويژه عمره مفرده، سامان يافته و تمام اعمال آن با تصوير و توضيحات نشان داده شده است.

3) احكام ويژه بانوان در حج.

مناسك به زبانهاى ديگر:

مناسك مصوّر براى برآوردن نيازهاى مسلمانان ديگر كشورها، به زبانهاى عربى، اردو و تركى استانبولى ترجمه شده است و بدين سان تمام نيازهاى زائران بيت اللَّه الحرام تقريباً برآورده مى شود.

گامى فراتر:

روشن است مناسك صرفاً حاوى فتاوا است، معاونت پژوهش براى آشنايى بيشتر زائران و مسلمانان با فقه حج، گامى فراتر نهاد و به «تدوين و تبيين مبانى مسائل فقهى حج از ديدگاه مذاهب اسلامى» نيز همت گمارد در اين جهت تاكنون دو اثر نشر يافته است.

1) حج از ديدگاه مذاهب اسلامى:

در اين كتاب آراء و فتاواى فقيهان مذاهب اسلامى با توجه به منابع و مصادر آنها عرضه شده و مبانى مسائل فقهى آنها بر اساس آثار و متون تحليلى مذاهب فقهى تبيين گرديده است.

ص: 70

2) بحثهايى از فقه تطبيقى

در اين كتاب برخى از مسائل و اعمال مذاهب اسلامى، مانند تكتّف، چگونگى اذان، اقامه نماز، عدم قنوط و آمين پس از قرائت سوره حمد براساس منابع معتمد آنها بررسى و عرضه شده است.

2- دعاها و زيارتها

زيارت از آموزه هاى انسان ساز، تحرك آفرين و سپيده گشاى اسلامى است.

پيامبراكرم- ص- و امامان- عليهم السلام- بر انجام آن تأكيد مى ورزيدند و عالمان و بيداردلان بر بجاآوردن هوشمندانه و آگاهانه آن پاى مى فشردند. پيشوايان الهى با تقرير و تحرير زيارات، مجموعه اى عظيم از فرهنگ اسلامى را در اختيار نهاده اند. اين مجموعه كه در آستانه مزار منوّر پيشوايان قرائت مى شود سرشار است از معارف شگرف و تحوّل آفرين و آكنده است از حقايق عرفانى و مسائل معنوى. زائران در ديار قدس و حرم رسول اللَّه- ص- و بيت اللَّه الحرام بايد با اين مجموعه همراه باشند، و رازها و نيازهاى خود را با خداوند، رسول اللَّه، پيشوايان الهى و رادمردان و قلّه سانان بگويند و در سرزمينهاى پاك با آنها زمزمه كنند، سال گذشته (سال 71) مجموعه دعاها و زيارتها در كتابى با عنوان «ادعيه و آداب حرمين» نشر يافت. در اين اثر افزون بر مقدمه اى در اهميت دعا و زيارت، در آغاز زيارتها توضيحاتى درباره شخصيت و مكان مورد زيارت آمده است. و امسال اين مجموعه براى برآوردن نيازهاى ديگر مسلمانان اقاليم قبله به عربى ترجمه شد و با عنوان «ادعية و آداب الحرمين» منتشر گرديد.

تفكيك زيارتها و دعاها

اين مجموعه براى هر چه سهل الوصول ساختن و گستراندن ابعاد بهره رسانى آن، تفكيك شده و به صورت جزوه هاى كوچك نيز (مانند: زيارت حضرت رسول- ص-،

ص: 71

زيارت ائمه بقيع، دعاى كميل، آل ياسين، دعاهاى طواف در مكه و ...) منتشر شده است.

برخى از اين دعاها براى استفاده ديگر زائران، به انگليسى نيز ترجمه شده است تا جستجوى آنان را، در چگونگى محتواى اين ميراث گرانقدر پاسخگو باشد. عناوين آنچه ياد شد چنين است:

1- ادعيه طواف، 2- ادعيه سعى، 3- زيارات، 4- دعاى كميل، 5- دعاى مشلول و زيارت آل ياسين، 6- دعاى كميل و دعاى صباح.

معارف حج

حج جلوه اسلام، تبلور دين و تمامت مكتب است. اعمال حج سرشار است از معارف بلند و حقايق عرفانى شگفت. در آيات و روايات و آثار بزرگان دين در اين باره سخن فراوان است.

آشنايى زائران با اين حقايق بى گمان، در بهره ورى آنان از زيارت در ديار قدس، نقش عظيمى خواهد داشت؛ از اين روى مركز به نشر آثار با اين آهنگ و هدف همت گماشت كه عناوين برخى از آنان چنين است:

1- جرعه اى از بيكران زمزم

نگاهى است دقيق، آموزنده به اسرار حج و ابعاد عظيم معارف آن. در اين كتاب از كعبه با عناوينى چون كهن ترين خانه الهى، مدار رهايى و محور آزادى، بيت الحرام قيامى براى مردمان، حج مهمترين مظهر اسلام، پرچم افراخته حق و وحى مجسّم سخن رفته و با بيانى لطيف نشان داده شده است كه حج نمايشگر حكومت والاى اسلام و بيانگر خُلقْ عظيم است.

2- صهباى صفا

مجموعه اى است از چند مقاله و گفتار كه در مناسبتهاى مختلف ايراد شده و اينك با بازنگرى و ويرايش، كتابى را با عنوان ياد شده شكل داده است. ضرورت آگاهى از اسرار حج بر هر چه بيشتر بهرور شدن از اين مراسم سترگ در فصل اوّل مطرح

ص: 72

شده و در فصلهاى بعدى از اسرار حج در كلام امام سجاد- ع-، اسرار سرزمين عرفات مشعر و منى در نگاهى كلى گفتگو شده است.

آنگاه نگاهى است دقيق تر و توجهى باريك بينانه به ابعاد اسرار عرفات و منى.

ياد سالار شهيدان و حج آن بزرگوار و شهيدان مكّه بر دلربايى اين فصل افزوده است.

منى، تجلّيگاه تولى و تبرّى، ولايت سرّ بزرگ حج، قداست و امنيت حرم و آداب تشرّف به محضر پيامبر- ص- و ائمه اطهار- عليهم السلام- از ديگر عناوين بحثهاى اين مجموعه خواندنى و آموزنده است.

3- حج

اين كتاب نيز آهنگ آن دارد كه گوشه اى از ابعاد عظيم معارف حج را بنماياند و بر اسرار زندگيساز آن پرتوى افكند. افزون بر اين نگاهى دارد به اماكن و آثار تاريخى مكه و مدينه و نيز بحثهايى از مسائل اقتصادى و كلامى، عناوين كلى فصول آن چنين است:

اهميت حج، در آستانه حج، اعمال حج، قبرستان ابوطالب، به سوى مدينه، معناى شرك، قبرستان بقيع، شهداى احد، و ...

دستمايه اوّليه كتاب آيات است و روايات و مؤلف كوشيده است در پرتو آيات و روايات و دقت در آموزه هاى گرانقدر ثقلين، ابعاد معارف حج را بنماياند و براى هر چه بيشتر بهره ور ساختن زائران ديار قدس، اماكن و آثار اسلامى را بشناساند و چهره هاى بلند خفته در آن ديار را معرفى كند.

كتاب روان و خوش تنظيم است و مطالب آن سهل الوصول و آموزنده تواند بود.

آثار اسلامى سرزمين وحى

مكه و مدينه سرزمين وحى است، آباديها، كويها، برزنها و مكانهاى آنها سرشار است از خاطره هاى دلپذير و آموزنده زائران كه به اين ديار مى آيند. در سرزمينى گام برمى دارند كه پيامبر و اصحابش بر آن گام نهاده اند و پيشوايان راستين و امامان

ص: 73

معصوم- عليهم السلام- در اين ديار حراست از مكتب و حمايت از دين را از جان سپر ساخته اند. آشنايى زائران با مكانها، جايها و آثار تاريخى اين ديار، آن خاطره هاى پرشكوه را زنده مى كند و قلب آنان را از شوق و عزم مى آكند. مركز در شناساندن دقيق اين مجموعه، آثارى را تدوين و عرضه كرده كه عناوين آنها چنين است:

1- عرشيان- دكتر سيد جعفر شهيدى

مؤلف بزرگوار نام زيباى «عرشيان» را از اين شعر خاقانى گرفته اند كه:

عرشيان بانگ «وللَّه على الناس» زنند پاسخ از خلق، «سمعنا واطعنا» شنوند

از سَرِ پاى درآيند سَراپا به نياز تا تعال از ملك العرش، تعالى شنوند

كتاب با بحثى درباره «استطاعت» آغاز مى شود و با نگاهى كوتاه به عربستان، مذهب آن و زندگانى محمد بن عبدالوهاب ادامه مى يابد سپس گزارش تاريخ مكه است و آثار اسلامى و تاريخى آن، مسجدها و مشاهد مشرّفه مكه. سپس نگاهى است به مدينه، تاريخچه آن، حاكمان مدينه، حرم مدنى، مسجدالنبى و ديگر مساجد آن ديار مقدس.

2- آثار اسلامى مكه و مدينه- رسول جعفريان

اين كتاب نيز به انگيزه گزارش چگونگى آثار اسلامى و تاريخى مكه و مدينه بقلم آمده است. كتاب در چهار بخش سامان يافته است: بخش اوّل نگاهى است گذرا به جزيرةالعرب و بخشهاى شكل دهنده آن. آنگاه بخش دوّم است با گزارش تاريخى مكه و كعبه پيش از اسلام و پس از آن، اجزاء مسجدالحرام، مشاعر مقدسه و مساجد آن و آثار مذهبى و تاريخى مكه مكرّمه.

بخش سوّم عهده دار گزارش آثار تاريخى مدينه منوره است كه با نگاهى به چگونگى آن در آستانه ظهور اسلامى به معرفى مساجد مدينه پرداخته و از مسجدالنبى و ديگر سانى آن در طول تاريخ سخن گفته است.

در بخش چهارم تصاوير گويايى از اين آثار چاپ شده است.

ص: 74

3- سيرى در اماكن سرزمين وحى- على اكبر حسنى

اين كتاب در دو بخش به معرفى آثار اسلامى و تاريخى مكه و مدينه پرداخته است؛ بخش اوّل از مدينه سخن مى دارد با نگاهى به نامهاى مدينه، كوههاى مدينه و مساجد آن و بخش دوّم از چگونگى آثار اسلامى از مكّه گزارش مى دهد با نگاهى به كعبه در قرآن، كعبه در روايات، حجرالأسود و ...

عقايد

شيعه چهره پيراسته و گرايش ناب اسلامى است. تشيع در تاريخ را بايد همزاد اسلام تلقّى كرد و بر اين باور بود كه پيامبر سطر آغازين اين كتاب قطور را رقم زد. اين جريان عظيم در تاريخ اسلام به جهاتى كه اكنون جاى گفتگوى آن نيست هماره مورد هجوم بوده است، تهمتها، و نسبتهاى دروغ و داوريهايى كه گاه از سركين توزى است در پيشديد نسلهاى مسلمان از تشيع چهره اى ساخته است كه يكسر با حقيقت و واقعيت صادق در تضاد است. بايد براى نشان دادن چهره ناب و پيراسته تشيع از تيرگيهاى مبلغان واهى انديش تلاشى، عظيم و كاوشى استوار بكار گرفت و گامهاى بلند سلف صالح را ادامه داد و بررسيها و كاوشها و پژوهشهاى پيشينيان را در شناساندن چهره اصيل شيعه تكميل كرد و روز آمد نمود.

معاونت آموزش و تحقيقات در آغازين گامهاى خود در اين زمينه، مجموعه ذيل را در جهت اين هدف منتشر كرده است:

1- الشيعة فى موكب التاريخ

سيرى است در خاستگاه تشيع و پاسخى به ديدگاههاى گونه گون در اين زمينه و نقد و بررسى آراء مختلف و بالاخره سير تاريخى تشيع در فرهنگ اسلامى.

2- مع الشيعة الاماميه فى عقائدهم

شناسايى و شناساندن دقيق عقايد شيعه و مفارقات آن با ديگر مذاهب و استوارى

ص: 75

ديدگاههاى آنها در مسائل عقيدتى و نيز پاسخ به برخى از اتّهامها و نسبت هاى ناروا.

3- دورالشيعة فى بناء الحضارة الأسلامية

تبيينى است از نقش شيعه در فرهنگ اسلامى، بنيادگذارى دانشهاى فرهنگ اسلامى و ايجاد مراكز علمى و جريانها فكرى و تدوين نشر آثار اسلامى.

4- الأئمّة الإثنا عشر

معرّفى كوتاه و گويايى است از زندگى، معارف و آثار امامان شيعه.

كتابهاى چهارگانه ياد شده به قلم حضرت آيةاللَّه سبحانى نگارش يافته و در معاونت آموزش و تحقيقات بازنگرى، ويرايش و چاپ شده است.

5- اكذوبة تحريف القرآن بين الشيعة والسنة- رسول جعفريان

تحقيقى است دقيق با نگاهى تاريخى به مسأله تحريف ناپذيرى قرآن و نقد و ردّ ديدگاههاى قائل به تحريف و بازشناسى و نقد آثارى كه در منابع فريقين به اين موضوع دلالت دارد. و نتيجه آن كه مسأله تحريف قرآن سخنى است بى پايه و محققان از شيعه و سنى بدان باور ندارند.

6- عمدة عيون صحاح الأخبار

اين كتاب مجموعه اى است از اخبار و روايات در فضائل على بن ابيطالب- ع- و ائمه اطهار عليهم السلام-. كتاب تدوينى دقيق دارد و تمامت منقولات آن بر منابع اهل سنت استوار است. كتاب با تحقيق و تصحيحى استوار و ياد كرد منابع در پانوشتها و فهارس سودمند و كارآمد عرضه شده است.

اين كتاب ها با لحنى استوار و بدون تعبيرهاى ناهنجار و در نهايت ادب اسلامى نسبت به فرق ديگر نگاشته شده است، با اين همه مأموران سعودى از آوردن آنها بعضاً جلو گرفتند. امّا چرا؟ اين چرايى است كه پاسخى روشن دارد امّا هماره از سوى آنان بى پاسخ مانده است.

آنچه ياد كرديم در شناساندن شيعه و معرّفى چهره اصيل آن بود. از سوى ديگر مى دانيم كه ظهور و بروز ديدگاهى نو در عقايد و انديشه اسلامى در جهان اسلام كه

ص: 76

بعدها عنوان «وهابيت» بخود گرفت، حادثه اى بود شگفت. نقش اينان در ديگر گونگرى مسائل اسلامى و زمينه هاى ظهور و بروز آنها سخنى است كه بايد گفته آيد در مقام دگرى. بهر حال بايد توجه داشت كه بسيارى از عالمان از آغاز با اين ديدگاه در افتاده و در مقابل آراء و انديشه هاى آنها ايستاده اند. شناساندن دقيق و بدون تعصّب اين جريان مى تواند براى مسلمانان مهم و سودمند باشد، در اين جهت بعنوان اوّلين گام كتاب «فتنة الوهابيّه» نگاشته زينى و حلان ترجمه و منتشر شد.

فصلنامه ميقات حج

بسيارى از مسائل فقهى و تاريخى حج نياز به بازشناسى دارد و نيز برخى از مسائل كلامى كه به گونه اى در پيوند با حج است. پژوهشهايى كوتاه و بلند درباره حج وجود دارد كه گاه نشر مستقل را برنمى تابد و گاه تحقيقهايى در اين باره هست كه بايد به بحث و بررسى و رايزنى نهاده شود، اينها و جز اينها، معاونت پژوهش را بر آن داشت كه مجله اى تخصّصى ويژه پژوهشهاى حج بنياد نهد. «ميقات حج» نشأت گرفته از چنين انديشه اى است. اين مجلّه كه به گونه فصلنامه نشر مى يابد، مى كوشد تا مسلمانان را در بازشناسى فرهنگ و معارف حج يارى رساند. در بخشى از سر مقاله شماره آغازين آن در جهت تبيين هدف «ميقات» چنين آمده است:

... ميقات كوششى است در جهت شناخت دقيق، شامل و همه جانبه تاريخ، فرهنگ و آئين حج و هر آنچه بگونه اى به «حج» و سرزمين مكه و مدينه پيوستگى داشته باشد.

... از تاريخ مكه، مدينه، سرزمين جزيرةالعرب، جغرافياى سياسى آن در طول تاريخ، حاكميتها و سياستهاى آن سخن خواهد رفت.

و ... ميقات شماره 1، ص 7- 8

مطالب اساسى ميقات پس از سرمقاله و حج در كلام امام راحل- قدس سره- و «حج در كلام رهبر» در فصول ذيل عرضه مى شود:

ص: 77

1) اسرار و معارف حج. 2) فقه حج.

3) تاريخ و رجال. 4) اماكن و آثار.

5) حج در آينه ادب فارسى. 6) گفتگو.

7) نقد و معرفى كتاب. 8) بهداشت در حج.

در شماره هاى ياد شده از جمله تحقيقى است دقيق درباره بازشناسى جايگاه «شعب ابى طالب» كه پندار عمومى آن را به نقد كشيده و بر اساس اسناد متقن تاريخى محل دقيق آن را نشان داده است و چنين است مقاله هاى، وادى محسّر، بيت الأحزان و ...

مسائل فقهى، تاريخى و معارفى و كتابشناختى آن نيز قابل توجه است.

سوژه هاى سخن

اين كتاب با آهنگ تدوين و عرضه موضوعات، سوژه ها و نكات قابل بحث و بررسى در ايام حج، سامان يافته است. گاهى روحانيان از ريز موضوعات قابل طرح آگاه نيستند؛ و اگر عناوين لازم در اختيار آنها نهاده شود در محتوا بخشيدن به آنها قدرت لازم را دارند. در اين مجموعه، سوژه هاى فقهى، تاريخى، كلامى، اخلاقى و اجتماعى با توضيح و تبيين آمده است، تا مبلّغان را در تبليغ و ارشاد زائران يارى رساند.

خاطره ها و نگاهها

سرزمين وحى يكسر خاطره است، جاذبه هايى كه در اين وادى مقدس وجود دارد بى بديل است، زائران چون از اين ديار برگردند، غالباً با انبوهى از خاطره ها و يادها همراهند، بسيارى از آنها توان ترسيم آنها را ندارند، امّا كم نيستند كسانى كه توان به تصوير كشيدن خاطره ها، يادها و احساسها را در قالب نگارشهاى كوتاه، اشعار و سفرنامه دارند. معاونت آموزش و تحقيقات براى ثبت اين همه، كه در آينده مى تواند دست مايه عظيمى از چگونگى برگزارى اين مراسم، حوادث تاريخى و باورها باشد به اجراى مسابقه خاطره نويسى همت گمارد كه حدود 200 خاطره در قالب شعر، داستان،

ص: 78

سفرنامه، فراهم آمده است و در موقعيت هاى مناسب از آنها استفاده خواهد شد.

طرحها

افزون بر آنچه ياد شد معاونت پژوهش طرحهاى تحقيقى گسترده و كارآمدى نيز دارد كه برخى اكنون در حال اجرا است. يادآورى كنيم كه در معاونت ياد شده دو شوراى تحقيقاتى در تهران و قم براى بررسى موضوعات و تدوين طرحهاى تحقيقى، جلسات مستمرى دارند. در شوراى تهران آقايان دكتر سيد جعفر شهيدى، دكتر سيد محمدباقر حجتى، حجةالاسلام والمسلمين محمد جواد حجتى كرمانى، حجةالاسلام والمسلمين على حجتى كرمانى، دكتر همايون همتى و دكتر صادق آينه وند شركت مى كنند، برخى از اين طرحها كه اينك در دست اجرا است عبارتند از:

1- روايات حج بر اساس منابع فريقين

2- گردآورى كتابهاى نقد تشيع، ارزيابى، بررسى و پاسخگويى به آنها

شوراى قم كه آن را گروهى ازفاضلان ونويسندگان تشكيل مى دهند پس از بحثهاى مستمر و گسترده، اكنون بيش از 400 عنوان را درباره حوادث، رجال، اماكن، فقه و مسائل مستحدثه استخراج و فيش كرده است كه بتدريج تحقيق و تدوين مى شود. برخى از آنها در فصلنامه «ميقات حج» نشر خواهد يافت و برخى ديگر در نگاشته هاى مستقل.

*** گزارش آموزش

بر اساس يكى از مهمترين مسائل مربوط به برگزارى حج؛ يعنى ضرورت «آموزش» براى كليه دست اندركاران اين امر، بعثه مقام معظم رهبرى، معاونت آموزش و تحقيقات را مأمور برنامه ريزى و اجراى آن نمود. شوراى برنامه ريزى آموزشى، با هماهنگى رابطين آموزشى ساير واحدها، نسبت به نياز سنجى و برنامه ريزى و انتخاب متون آموزشى متناسب اقدام نمود و پس از اجراى هر دوره آموزشى، اقدام به ارزشيابى

ص: 79

و يا برگزارى آزمون از فراگيران كرد.

آنچه در برنامه هاى سال جارى شايان توجه بيشترى مى باشد، بكارگيرى روش غير حضورى در بسيارى از مراحل آموزشى است، كه در اين موضوع هم از شيوه آموزشهاى مكاتبه اى با ارائه برنامه مطالعاتى و برگزارى آزمون مربوطه و هم از شيوه هاى صوتى و تصويرى با تهيه و توليد نوارهاى درسى مناسب استفاده گرديده است.

همچنين اجراى آموزش مكالمه عربى در بسيارى از دوره ها چه به صورت كلاس هاى حضورى و يا تهيه و توليد مجموعه دوره صوتى- آموزشى مربوطه، از برنامه هاى مهم واحد آموزش بوده است. اينك اهم فعاليت هاى انجام شده بطور خلاصه ذكر مى گردد:

1- تهيه طرح آموزشى صحيح خواندن نماز و نيز آموزش مناسك حج و توليد آن در كاست هاى صوتى توسط واحد سمعى و بصرى بعثه.

2- تهيه طرح آموزشى مناسك و آشنايى با سرزمين وحى و توليد آن به صورت نوار ويديويى توسط واحد سمعى و بصرى.

3- ارائه طرح آموزش مكالمه عربى بر اساس كتاب «گفتگو» و تهيه مجموعه آلبوم نوارهاى صوتى مربوطه.

4- همكارى در برنامه ريزىِ برنامه آموزشىِ غيرحضورىِ كليه مديران كاروانهاى سال 72.

5- اجراى برنامه آموزش هاى عمومى و تخصصى براى بازرسان كاروان ها.

6- تهيه برنامه و دستورالعمل آموزشى حجاج كاروانهاى سال 72 كه توسط روحانيون محترم كاروانها اجرا مى گردد، به همراه پيشنهاد متون مناسب مطالعاتى براى حجاج. به اين منظور در سمينار روحانيون توضيحات لازم نيز ارائه شد.

7- برگزارى دوره هاى مختلف آموزشى براى دست اندركاران و كارگزاران ديگر حج.

8- تهيه كتاب «كارنامه اعمال» به منظور ارزشيابى مستمر از اعمال و مناسك حجاج بيت اللَّه كه توسط روحانيون محترم كاروانها بر حسب آموزشهاى ارائه شده

ص: 80

انجام مى گيرد.

9- مشاركت در سمينارهاى منطقه اى در 7 نقطه كشور جهت توجيه بيشتر زائرين محترم.

10- همكارى و مشاركت با واحد سمعى و بصرى در تهيه 13 برنامه تلويزيونى از «ميقات تا حرم» و نيز همكارى در جهت ضبط برنامه ويدئويى معرفى اماكن و آثار اسلامى حرمين با استفاده از اساتيدى چون آقايان دكتر شهيدى، قرائتى، استاد سبحانى و سيدجعفر طباطبايى.

آنچه در اين برنامه شايان توجه بوده، توضيح آموزشى اماكن مقدسه به صورت زنده و مستقيم در محل مى باشد كه با همه دشواريها و مشكلات فراوان توسط واحد سمعى و بصرى انجام گرفت.

در خاتمه قابل توجه است كه يكى ديگر از برنامه هاى آموزشى معاونت آموزش و تحقيقات كه براى اولين بار پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران انجام يافت، آموزش عمره مفرده جهت افرادى كه براى عمره اعزام مى شدند بود كه به صورت هفتگى در تهران برگزار مى شد كه خود سهم فراوانى در جهت آشنايى با معارف حج و خانه خدا و شناخت سرزمين وحى و آموزش احكام و مناسك عمره براى معتمرين داشته است.

***

روحانى محور هدايت كاروان

ص: 81

پيچيدگى اعمال حج و دشواريهاى نهفته در آن، از يكسوى و ناآشنايى بسيارى از زائران با فضاى حرمين شريفين از سوى ديگر، نياز شديد به راهنمايى و آگاهى از مسائل حج و تاريخ مشاهد آن ديار و فضاى حرمين شريفين، را طلب مى كند. توجه به اين نكته كه حدود 40 درصد از زائران را بى سوادان تشكيل مى دهند، نيز مى تواند نقش كارآمد روحانى و راهنماى كاروان را بيشتر جلوه دهد.

زائران بدون راهنما و هدايتگرى كه در چگونگى بهره گيرى از مشاهد مشرفه آنان را يارى رساند، در سردرگمى و تحيّرى شگفت مى مانند، روحانى كاروانى كه به دلايلى نتوانسته بود در جمع زائران حضور يابد. زائران آن كاروان روزهاى اوّل سفر، در مدينه بدون راهنما بودند، آنان ضمن مراجعه به امور روحانيون بعثه با تأثر شديد از سردرگمى خود در مدينه سخن مى گفتند و اظهار مى داشتند كه اينك، پس از سالها انتظار كه توفيق زيارت اين ديار نصيبشان شده است بدون راهنما مانده و بهره شايسته اى از اين مكان مقدس نمى برند.

لزوم هدايت معنوى، فكرى و فرهنگى زائران و اهميت انجام صحيح اعمال، ضرورت شكل گيرى مجموعه اى را بايسته مى ساخته است كه در جهات ياد شده، زائران را يارى رساند. معاونت امور روحانيون در جهت چنين هدفى شكل يافته است. در سال گذشته اين معاونت به دليل پاره اى از مشكلات و در جهت تكميل تلاشهاى سالهاى

ص: 82

گذشته در اين زمينه، با آزمون كتبى، مصاحبه و ديگر معيارها به گزينش مجدد روحانيان كاروانها همت گمارد كه اينك چگونگى آن را براساس گزارش قائم مقام محترم معاونت امور روحانيون مى آوريم:

گزينش روحانيون حج سال 72

همه ساله بين 1300 الى 1350 نفر تحت عنوان «روحانى» يا «معين» كاروان، وظيفه خطير و مهم «راهنمايى»، «ارشاد» و «نظارت» بر انجام صحيح و دقيق مناسك حج بيش از يكصد و ده هزار نفر زائر خانه خدا كه از ايران توفيق تشرف پيدا مى كنند، را به عهده مى گيرند.

نماينده محترم ولى فقيه در امور حج و زيارت؛ جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاى محمدى رى شهرى در سال جارى تأكيد فرمودند تا با بررسيهاى همه جانبه از ميان كليه افرادى كه واجد شرايط لازم براى اين منظور مى باشند، گزينش مجدد صورت پذيرد. به دنبال آن، مسؤولين ذيربط در معاونت امور روحانيون بعثه مقام معظم رهبرى تمام تلاش خود را به كار گرفته اند تا بهترين كسانى را كه آمادگى و صلاحيت تصدى اين مسؤوليت حساس و سنگين را دارند شناسايى و از آنان دعوت نمايد تا در خدمت زائران حرمين شريفين قرار گيرند.

لذا در تاريخ 1/ 5/ 71 طى اطلاعيه اى از كليه كسانى كه حداقل سابقه يك بار تشرف به حج به عنوان روحانى يا معين داشته اند و حداقل سن آنان 35 سال و رسائل و مكاسب را به اتمام رسانيده اند و متأهل و معمم بودند دعوت به عمل آمد تا آمادگى خود را اعلام نمايند.

در مهلت مقرر متجاوز از 4700 برگ فرم درخواست به امور روحانيون بعثه مقام معظم رهبرى واصل گرديد، درخواستهاى واصله مورد بررسى و رسيدگى ابتدايى قرار گرفت تا پرونده افرادى كه واجد شرايط اعلام شده بودند در شوراى گزينش روحانيون مطرح گردد و نهايتاً 2100 درخواست قابل طرح در شورا تشخيص داده شد.

ص: 83

درخواستهاى قابل طرح در شورا همراه با كليه سوابق موجود از متقاضيان در امور روحانيون شامل: نتايج امتحانات افراد، عملكرد آقايان در سنوات گذشته، مدارك مربوط به مدارج علمى و سابقه شركت در صحنه ها و سنگرهاى مختلف انقلاب اسلامى آنان و ... تحويل شوراى مذكور گرديد تا اولويت هر يك مورد ارزيابى قرار گيرد.

اعضاى اين شورا مركب از رئيس هيأت داوران، دو نفر از رابطين منتخب نماينده محترم ولى فقيه، دادستان هيأت داوران و معاونت امور روحانيون بعثه مقام معظم رهبرى مى باشد.

2100 پرونده مذكور در جلسات متعدد و طولانى شورا مورد بررسى دقيق قرار گرفت و صلاحيت علمى 270 نفر به عنوان روحانى يا معين سال 72 احراز شد و تصميم گيرى در مورد 600 نفر از متقاضيان موكول به اتخاذ تصميم كميسيونهاى فرعى گرديد اين موارد در هشت كميسيون فرعى در جلسات مكرر طرح و پس از انجام مصاحبه با افراد متقاضى اولويت آنان نيز مشخص و مقرر گرديد از 1130 متقاضى باقيمانده، امتحان كتبى به عمل آيد و از طريق امتحان و مصاحبه، اولويت آنان مشخص شود.

آزمون كتبى در مورخه 20/ 10/ 71 بطور همزمان در شهرستانهاى تهران، قم و مشهد برگزار، و 480 نفر كه براساس امتحان و مصاحبه داراى اولويت تشخيص داده شده بودند از اين طريق انتخاب شدند.

در رابطه با انتخاب روحانيون و معين هاى محترم كاروانهاى حج سال 72 تذكر چند نكته ضرورى به نظر مى رسد:

1- مجموع امتيازات 100 فرض شد، 40 امتياز براى امتحان كتبى، 50 امتياز براى مصاحبه و 10 امتياز براى سوابق شركت در جبهه هاى نبرد حق عليه باطل، آزاده و خانواده محترم شهيد بودن منظور گرديد و تمام كسانى را كه جمعاً نصف امتيازات مذكور را كسب نمودند، بعنوان روحانى يا معين اعلام شدند.

2- شرط يك بار سابقه تشرف به عنوان روحانى يا معين نيز در مورد 150 نفر از

ص: 84

برادران محترمى كه در امتحانات سال گذشته قبول شده، ليكن به دليل عدم نياز، از اعزام آنان به حج خوددارى شده بود و نيز افرادى كه داراى سابقه فعاليت فرهنگى يا اجرائى در حج بودند لحاظ گرديد.

3- سعى شد در مرحله اول براساس اطلاعات موجود از وضعيت كاروانهاى حج در سنوات قبل، روحانى و معين مورد نياز هر استان براساس درخواست متقاضى و اولويت هاى كسب شده، به ترتيب اولويت اعلام شود و حدود 5% جهت جايگزين افرادى كه به دلايل مختلف منصرف مى شدند پيش بينى گرديد.

4- به تناسب متقاضيان هر استان و تعداد روحانى يا معين مورد نياز آن استان و با در نظر گرفتن اولويت هاى ياد شده، افرادى كه در موقع اعلام ليست روحانيون مازاد بر كاروانهاى اعلام شده بودند، تحت عنوان رزرو روحانى يا معين اعلام گرديدند.

با توجه به تعداد كاروانها در سنوات قبل، پيش بينى مى شد كه در سال جارى نيز كاروانها به همان تعداد برسند. اين كار براى جلوگيرى از كثرت عرضه بر تقاضا و عدم مراجعات مكرر به امور روحانيون و مشخص شدن وضعيت كليه متقاضيان صورت گرفت.

*** بايد بدين نكته توجه داشت كه تحوّلى كه در سال جارى در انتخاب روحانيون صورت گرفت، در عين آنكه سبب شد تا افراد با كفايت ترى- از لحاظ علمى- انتخاب شوند، اما در موارد محدودى افراد با سابقه كه به دلايلى نمره كافى در امتحان بدست نياوردند، موفق به آمدن به حج نشدند. طبيعى است كه معيار دانستن مناسك، يكى از مهمترين مسائل مربوط به نقش روحانى در كاروان است و لاجرم امور روحانيون نمى توانست بدان بى توجهى كند.

ص: 85

ارزيابى روحانيون حج

هر ساله تنى چند از روحانيون با تجربه در امر حج، از طرف بعثه مقام معظم رهبرى و زير نظر معاونت امور روحانيون براى ارزيابى عملكرد روحانيون، بدين كار مبادرت مى ورزند. امسال نيز تعدادى براى اين كار اعزام و اين افراد در دو نوبت يكبار مدينه و يكبار مكه تلاش و فعاليت و چگونگى اجراى مسؤوليت روحانى را با معيارهايى ارزيابى كرده نتيجه را در اختيار امور روحانيون قرار مى دهند تا براساس آنها، در مورد آنان تصميم گيرى شود. در معيارهاى ارزيابى از جمله مى توان از تعداد جلساتى كه آنان پيش از موسم با زائران خود داشته اند، موفقيت در برنامه هاى آموزشى، همراهى با زائران در اماكن و مشاهد مشرفه، قدرت بيان و تفهيم مسائل، حسن معاشرت با مردم و آشنايى با حرمين شريفين را برشمرد.

يكى از اقدامات مفيد رابطين برگزارى جلسات منطقه اى براى روحانيون است كه در اين جلسات به بررسى مشكلات روحانيون و كاروانها مى پردازند.

وظايف و دشواريها

رسيدگى به امور عبادى صد، تا صد و شصت نفر توسط يك روحانى، يا روحانى و معين، كارى بس دشوار و پرمسؤوليت است. روحانى موظف است تا اعمال عمره تمتع و حج تمتع حجاج را تك تك كنترل و ارزيابى كند و براى انجام صحيح اعمال، آنها را يارى رساند؛ زيرا پس از انجام اعمال، معمولًا راه بازگشت وجود ندارد. در باره حل اين مشكل، معاونت آموزش و تحقيقات، در دو سال گذشته جزواتى حاوى فرمهاى ويژه ارزيابى اعمال حاجيان منتشر ساخته است كه روحانى بايد در هر مرحله قسمتى از فرم را تكميل كند تا مشكلى براى زائران پيش نيايد. بدين ترتيب اگر به صورت غير عمدى، براى زائرى مشكل پيش آمد، اين فرمها گواه درستى بر صداقت سخن زائر بوده و راه را براى جبران آن- از طريقى كه شرع معين كرده- هموار مى كند.

ص: 86

بخش عمده اى از مشكلات روحانى، درباره اختلاف فتواى موجود ميان مراجع است. بويژه كه اخيراً در اين امر توسعه اى پيش آمده و مشكل روحانى كاروان را بيشتر كرده است. در اين باره در مسائل فقهى با تفصيل بيشترى سخن خواهيم گفت.

كنترل حمد و سوره زائران كم سواد يا بى سواد، نيز فرصت زيادى از روحانى را اشغال مى كند. يك روحانى با ابتكار خود در ايران، فرمهايى را چاپ كرده به دست زائران خود كه از منطقه گسترده اى بودند سپرده بود تا حمد و سوره خود را نزد روحانى مسجد تصحيح كرده و روحانى آن مسجد، فرم را امضا كند. در باره ريشه اين مشكل بايد بى سوادى را علت عمده داشته و پيشنهاد مربوط به آوردن حجاج با سواد براى سالهاى آتى، جدى گرفته شود.

كاروانهايى كه زائرانشان از لحاظ ساختار، متعلق به منطقه وسيعى هستند، نوعاً نمى توانند در جلسات آموزشى پيش از موسم شركت كنند. اين كاروانها امسال نيز مشكل آموزش داشتند.

مسأله دو زبانه بودن روحانى و زائران عليرغم همه كوششهايى كه امور روحانيون انجام داده، هنوز وجود دارد، روحانى فارسى مى داند و زائر فقط زبان تركى.

در سال جارى كوشش شده كه در اين موارد حداقل معين كاروان آشنايى بيشترى با زبان محلى زائران داشته باشد.

سياست انتخاب معين و معان براى كاروانها ثمرات فروانى داشته و كمك عمده اى هستند در حل مشكلات كاروانهايى كه از جمعيت بالايى برخوردارند. اما برخى از مسائل تبعى آنها بايد بيشتر مورد تأمل قرار گيرد. به عنوان نمونه در سال جارى به دليل آنكه گزينش روحانى و معين براساس امتيازات علمى بوده، در مواردى روحانى فردى جوان و معين فردى مسن و گاه با فضل و سابقه بوده و اين توليد دشوارى كرده است.

امسال در حدود يكصد و پنجاه نفر معين، سابقه در حج ندارند. اين افراد از جمله سيصد نفرى بودند كه سال پيش امتحان داده و تنها نيمى از آنها به حج آمدند.

ص: 87

طبيعى است كه در اين موارد آمادگى معين از حيث علمى محدود بوده و توليد مشكل مى كند. يك توجيه آن است كه به هر روى از فضلاى جوان بايد بهره جست و چاره اى جز آوردن آنان به عنوان معين نيست.

يكى از نيازهاى فورى فقهى، استقرار تعدادى روحانى آشناى با مناسك و حاضرالذهن در مسجدالحرام بويژه در قسمت صفا و مروه در دهه نخست ذى حجه و حتى روزهاى قبل از آن است. اگر بتوان دو سه نفرى را مخصوص چنين كارى به حج آورده و جايى مشخص براى آنان معين كرد، ممكن است از اين قبيل مشكلات بكاهد.

البته اين كار را برادران ارشاد نيز انجام مى دهند اما روشن است كه اين كار آمادگى خاصى را مى طلبد.

معاونت امور روحانيون

در اينجا مناسب مى نمايد تا مصاحبه معاونت امور روحانيون بعثه مقام معظم رهبرى را در باره وظايف روحانيون، روحانيون معين و نحوه نظارت بر فعاليتهاى آنان را بياوريم:

س: لطفاً با توجه به مسؤوليت تان به عنوان معاونت امور روحانيون بعثه مقام معظم رهبرى، راجع به نحوه فعاليت و وظايف اين معاونت توضيح دهيد.

ج: معاونت امور روحانيون در بعثه مقام معظم رهبرى كار گزينش و انتخاب روحانيون و معين هاى محترم كاروانهاى حج را به عهده دارد. در سال گذشته براساس تصميماتى كه از طرف نماينده مقام معظم رهبرى جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاى رى شهرى گرفته شد، بنا شد گزينش جديدى صورت گيرد و از ميان افرادى كه در سالهاى 60 تا 71 به عنوان روحانى يا معين به حج مشرف شده اند، چهره هايى كه اصلح بودند انتخاب گردند، اين كار با تلاش پيگير جناب حجةالاسلام آقاى عرب نيا و كلّيه عزيزانى كه در معاونت امور روحانيون مشغول به كار هستند، شروع شد و براساس معيارهاى مشخص، گزينش دقيق صورت گرفت.

ص: 88

علاوه بر يك كار توجيهى، سمينار يك روزه روحانيون و معين كاروانها را هم در قم برگزار كرديم كه طى آن مسائل لازم مورد بحث قرار گرفت و آقايان به صورت كامل راجع به قضاياى مختلف توجيه شدند.

س: آيا در موسم حج و انجام مراسم نيز از عملكرد روحانيون كاروانها ارزيابى وجود دارد؟

ج: روحانيون گزينش شده كه امسال آمدند تا پايان سفر حج آنچه كه عمل مى كنند مورد عنايت بعثه است و ما يك نوع نظارت و اشراف بر عملكرد آنها داريم.

عزيزانى بعنوان نمايندگان يا رابطين بعثه به كاروانها اعزام مى شوند، اگر مشكلاتى در درون كاروانها نسبت به مسائل شرعى و يا مسائل رفاهى زائران وجود داشته باشد، به نمايندگان منتقل مى شود و آنها از طريق اين معاونت، جهت حل مشكل، آن را به نماينده مقام معظم رهبرى گزارش مى كنند.

س: راجع به وظايف روحانيون كاروانها و معين آنها توضيح بفرماييد.

ج: روحانى در كاروان نقش اصلى را دارد. مديران عزيز زحمت مى كشند و در زمينه هاى اجرايى تلاش پى گير و جدّى دارند و ساير كارگزاران حج هم در حد خودشان نقش مهمى را ايفا مى كنند، ليكن روحانى از دو جهت مسؤوليت بسيار سنگينى را به عهده دارد:

اولًا: مسؤول صحّت حج زائران است؛ روحانى موظّف است كه اعمال زائران را كنترل كند، و بايد فرمهايى هم بعنوان تأييد صحّت اعمال زائران، در آخر سفر توسط روحانيون تكميل و پر شود.

ثانياً: تبيين كننده مسائل اخلاقى، معنوى، اعتقادى و اجتماعى در داخل كاروانها است. اگر يك روحانى توانسته باشد بهره هاى خوب معنوى را نصيب زائران نمايد، تا سالهاى سال هر وقت حاجى به ياد سفر مكه اش بيفتد، هميشه از روحانى كاروانش به

ص: 89

خير و نيكى ياد مى كند.

لذا من در همين جا از اين عزيزان مى خواهم كه در اين فرصت يك ماهه تلاش بيشترى بكنند، همراهى بيشترى با زائران داشته باشند، جلسات بيشترى برگزار نمايند تا بتوانند بيشترين بهره را به زائران برسانند.

س: لطفاً در مورد دلايل انتخاب و بكارگيرى روحانيون معين كاروانها هم توضيح بدهيد.

ج: عزيزان معين همان وظايف روحانى كاروان را دارند؛ منتهى به لحاظ اينكه در كاروانهاى بالاى يكصد و بيست نفر ممكن است يك روحانى به همه كارها نرسد، لذا از طرف بعثه مقام معظم رهبرى تصميم گرفته شده كه به اين كاروانها يك روحانى اضافه شود كه در همه مراحل زائران را يارى كنند.

س: نزديك به نيمى از حجاج ايرانى را خواهران تشكيل مى دهند، گاهى گزارش مى شود كه خواهران برخى از مشكلات شرعى شان را نمى توانند با روحانى كاروان در ميان بگذارند، طرحى پيشنهاد شده بود مبنى بر اينكه يك روحانى معين از خواهران براى هر كاروان در نظر گرفته شود نظر شما در اين مورد چيست؟

ج: البته ما براى حل اين مشكل، سال گذشته كتابى را منتشر كرديم با عنوان «احكام بانوان» ويژه حج، خانمهايى كه با سوادند مى توانند بخوبى از اين كتاب استفاده كنند و حتّى براى خانمهاى بى سواد هم توضيح بدهند. اما در امر تبليغ، اگر بنا باشد دوگانگى پديد بيايد وضعيتى مى شود كه زائر، آن حظّ معنوى لازم را از سفر خود نخواهد برد.

عقيده شخصى من اين است كه در سياست تبليغى كاروانها نبايد ايجاد دوگانگى كنيم. روحانيون ما بخوبى از عهده اين كار برمى آيند؛ منتهى يك تدبيرى هم انديشيده ايم كه اگر چنين مسائلى مطرح شد جلسه خانمها و آقايان جدا باشد تا براى طرح

ص: 90

سؤالات مخصوص به خودشان، دچار مشكل نشوند.

س: تعدادى از زائران ايرانى از برادران و خواهران اهل سنت هستند، وظيفه و عملكرد معاونت امور روحانيون در مورد اين عزيزان به چه صورت است؟

ج: براى كاروانهاى اهل سنّت براساس مذهب خودشان روحانى انتخاب مى شود، مثلًا اگر زائران يك كاروانى حنفى مذهب باشند، سعى شده روحانى آنها هم از ميان حنفى مذهبها باشد تا بتواند دقيقاً مسائل آنها را جواب دهد، بنابراين ما در كاروانهاى اهل سنت روحانى شيعى نداريم. فقط در بعضى از استانها به خاطر كمبود تعداد زائر، كاروانها جنبه تركيبى پيدا كرده است. تعدادى از اهل سنت هستند و تعدادى هم از شيعه، در اين گونه موارد سعى شده كه يك روحانى شيعه و يك روحانى سنى در كاروان باشد.

س: مراسم برائت از مشركين چه جايگاهى در مراسم حج دارد و وظايف مسلمانها در قبال آن چيست؟

ج: حضرت امام در طول عمر پربركتشان تلاش كردند تا حج ابراهيمى بار ديگر اقامه شود، همه ما نيز بايد در همين جهت تلاش كنيم. معيارهاى حج ابراهيمى هم همانهايى است كه بارها در پيامهاى حضرت امام آمده و بى توجهى به اين مشخصه ها ممكن است حج را به صورت قبلى برگرداند. از جمله اين معيارها شركت در مراسم مهم برائت از مشركين است. در گذشته، ما اين مراسم را نداشتيم اما اكنون كه به بركت رهنمودهاى حضرت امام ره- و تأييد و تأكيدهاى رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيةالله خامنه اى اين مراسم با شكوه برگزار مى شود، به عنوان يك وظيفه شرعى و الهى بر همه واجب است كه در آن شركت كنند و از مشركين اعلام انزجار نمايند، اعلام انزجار از همه حركتهايى كه توسط دشمنان عليه مسلمانان در سراسر دنيا انجام مى شود.

از طرفى مراسم برائت در حج نمايش قدرت مسلمين است. وقتى كه مسلمانها

ص: 91

مى آيند و در پايگاه وحى همان حركتى را انجام مى دهند كه در صدر اسلام اتفاق افتاد؛ يعنى در روز عيد قربان پيامبر اسلام ص-، على بن ابى طالب- ع- را مأمور كردند تا در اوج اقتدار مشركين، در منى (جايى كه همه مسلمانها جمع بودند) سوره برائت را تلاوت كنند، و از مشركان بيزارى جويند، امروز هم ما در حقيقت به همان سيره تأسّى كرده ايم.

س: در پايان اگر توصيه يا نكته اى داريد بفرماييد.

ج: زائران الآن دقيقاً زير نظر هستند و چشم اميد همه مسلمانان جهان به ما است.

لذا امروز با ديد ديگرى به اعمال ما مى نگرند ما در معاونت امور روحانيون واحدى تحت عنوان «ارشاد زائران» داريم. اينها نقش هدايتگرى و ارشاد زائران را دارند و از بعضى كارهايى كه موجب وهن تشيع مى شود جلوگيرى مى كنند. مثلًا فرض بفرماييد كه در بقيع بعضى از زائران ما به پنجره هاى آنجا دخيل مى بندند. دخيل بستن يك مسأله خرافى است و در اسلام چنين چيزى را نداريم. اين كار باعث مى شود كه ايرانيها انسانهاى خرافى شناخته شوند. يا مثلًا خاك برداشتن از قبور مطهّر ائمّه بقيع كه در هيچ يك از احاديث و روايات به اين كار ترغيب نشده بلكه منع هم گرديده است؛ چرا كه اگر صد هزار نفر زائر ايرانى هركدام بخواهند يك مقدار از اين خاك را بردارند و صورت قبر را بهم بزنند، تصور كنيد كه اين كار چقدر مى تواند براى شيعه بد باشد؛ حال آنكه اصلًا چنين عقايدى در مذهب ما وجود ندارد. لذا بايد از كليه كارهايى كه باعث مى شود با آنها عليه شيعه و جمهورى اسلامى تبليغ كنند، پرهيز كنيم.

هيأت داوران

ص: 92

ص: 93

يكى از قسمتهاى بعثه مقام معظم رهبرى كه هر ساله نقش مهمى در كاهش و از بين بردن برخوردها و درگيرى هاى موجود ميان حجاج را ايفا مى كند هيأت داوران است. جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاى مسعودى در باره نقش اين هيأت و سابقه آن، توضيحاتى بدين شرح ارائه فرموده اند:

همانطور كه مى دانيد يك اجتماع حدوداً صد و بيست هزار نفرى كه با افكار و سليقه هاى مختلف به حج مى آيند، ممكن است دچار مشكلاتى شده، اختلافاتى بين مديران، مردم و روحانيون كاروانها پيش بيايد.

لذا مقتضى است كه در تشكيلات حج، چند نفرى هم براى رسيدگى و حل اين مسائل وجود داشته باشند. در تشكيلات حج، در اوايل انقلاب بنده و مرحوم شهيد شاه آبادى و شهيد محلاتى (كه خداى رحمتشان كناد) از طرف مسؤول بعثه حضرت امام ره-، براى رفع اختلافات حضور داشتيم. البته آن موقع اين موضوع، قانون و انسجام خاصى نداشت بلكه بطور عادى و معمولى بود. تا اينكه بعداً احساس نياز بيشترى به اين هيأت شد و لذا بعد از چند سال انسجام بيشترى پيدا كرد.

آقاى مسعودى افزودند:

هنگامى كه حجةالاسلام والمسلمين جناب آقاى رى شهرى به نمايندگى از طرف مقام معظم رهبرى اين كار را به عهده گرفتند، نشستى با ايشان داشتيم و برنامه خاصى براى

ص: 94

اين كار ريخته شد كه بر طبق آن، يك نفر در رأس هيأت از طرف نماينده ولى فقيه تعيين مى شود، سپس او دو نفر را به نماينده ولى فقيه پيشنهاد مى كند و بعد از تأييد ايشان، هيأت داوران با سه نفر تشكيل مى شود. در سال اول اين كار صورت گرفت و افتخار اين خدمت به بنده واگذار شد.

روال كار اين هيأت اين است كه اگر بازرسين كاروانها، روحانيون يا زائران يا مديران از كسى شكايتى داشتند به دفتر مراجعه و شكايت خود را كتباً تسليم مى كنند و اين شكايات به هيأت داوران ارجاع مى شود و هيأت هم با ضوابط مشخصى به آنها رسيدگى مى كند.

ايشان ادامه دادند:

در بررسى مسائل اگر مشخص شد كه كسى قصور يا تقصيرى دارد، ابتدا او را نصيحت مى كنيم و اگر مؤثر واقع نشد از ابزارهاى قانونى استفاده مى كنيم. ممكن است روحانى كاروان يا مدير كاروان را از سمت خود عزل كنيم يا زائرى را در صورت صلاحديد از ادامه حج محروم كنيم و به ايران بازگردانيم. بهرحال هيأت تصميم مقتضى را طبق موضوع خواهد گرفت. البته تصميم هيأت بايد به تأييد نماينده محترم ولى فقيه نيز برسد.

وجود هيأت داوران در عرض اين دو سه سال، باعث شده كه هر سال بحمداللَّه شاهد كم شدن چنين مشكلاتى باشيم؛ چون همه مى دانند كه يك هيأت رسيدگى به اين كارها، در تشكيلات بعثه مقام معظم رهبرى حضور دارد و به اين امور رسيدگى مى كند.

حج و مسائل فقهى

ص: 95

مسائل فقهى جارى حج در سال 72

تغيير و تحوّل در نظام حج گزارى، با توجه به ضوابط و مقررات دولت عربستان و تغييرات جغرافيايى و نيز با توجه به كثرت روزافزون زائران و مشكلات تبعى آن، امرى طبيعى و عادى است؛ به عبارت ديگر تغيير در برخى از موضوعات، يا حادث شدن برخى مسائل نياز به تحقيقات جديد فقهى و استفتاءات تازه اى دارد. در قسمت معاونت آموزش و تحقيقات و نيز واحدهاى ديگر سازمان حج و زيارت و بعثه مقام معظم رهبرى، تلاش براى حل اين معضلات قبل از موسم آغاز شده و علاوه بر استفتاءات، تحقيقاتى نيز در برخى از موضوعات صورت گرفته است. به عنوان مثال در شماره سوم مجله ميقات تحقيقى در باره «وادى محسّر» انجام گرفت كه مى تواند برخى از دشواريهاى مربوط به وقوف در مشعرالحرام را حل كند. در هنگام موسم نيز شوراى استفتا در بعثه مستقر بوده و به پاسخگويى به اين مسائل مى پردازد. اين شورا امسال مركب بود از حضرات آيات: سيد جعفر كريمى، سيد عباس خاتم يزدى و حاج شيخ محمد حسن قديرى دامت افاضاتهم.

آيةاللَّه آقاى كريمى ضمن مصاحبه اى درباره وظايف و تاريخچه شوراى استفتا چنين فرمودند:

پس از پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى به رهبرى پيامبرگونه حضرت امام

ص: 96

خمينى- قَدَّس الله نفسه الزكيه- كه اعزام حجاج محترم ايرانى براى زيارت خانه خدا با رسالت ابلاغ پيام انقلاب شروع شد، شايد عدّه كثيرى از مردم از فتاواى حضرت امام در مورد مسائل حج ناآگاه بودند و روحانيون معظم هم كه به عنوان روحانى كاروان جهت ارشاد و راهنمايى مردم قهرمان ما راهى ديار وحى و تنزيل مى شدند. در بعضى از مسائل به مشكل برخورد مى كردند؛ لذا در سال 60 نمايندگى ولى فقيه و سرپرست وقت حجّاج محترم ايرانى چنين صلاح ديد كه از چند نفر كه با فتاواى امام راحل آشنايى بيشترى دارند و بر مسائل حج مسلط هستند، دعوت به عمل بياورد كه در بعثه نمايندگى ولى فقيه در مدينه و مكه حضور داشته باشند تا اگر حجاج محترم يا روحانيون كاروانها مشكلاتى در زمينه مسائل شرعى دارند بتوانند بدين وسيله مشكلات را حل كنند.

مطلب با حضرت امام ره- در ميان گذاشته شد و ايشان هم نظر موافق داشتند.

از سال 60 دو نفر از جمع كنونى ما- آقايان خاتم يزدى و قديرى- در بعثه نمايندگى ولى فقيه حضور داشتند و هدف ابتدايى آقايان در عزيمت به ديار تنزيل و وحى، بيان مسائل و ارشاد و راهنمايى حجاج و روحانيون محترم كاروانها بود و آرام آرام مسؤوليت اهداف و خطوط ترسيم شده انقلاب به اين شورا واگذار شد تا در موارد لزوم تذكر داده شود و در مجموع بهره گيرى خوبى هم از اين تذكرات حاصل گرديد. به مرور شوراى استفتا بر حسب نيازى كه احساس گرديد توسعه بيشترى پيدا كرد و از سال 64 يا 65 بنده هم در اين شورا حضور يافتم. فعاليت عمده ما در بيان فتاواى امام ره- در مسائل مربوط به حج و گاهى هم فتاواى مربوط به مسائل ديگر كه مورد نياز حجاج باشد خلاصه مى شود. تا زمان حيات امام اين شورا فقط فتاواى ايشان را بيان مى كرد؛ چرا كه اكثريت قاطع حجاج از مقلدين امام بودند و اگر هم كسى مقلد آقايان ديگر بود از طرف اين شورا راهنمايى مى شد. اما بعد از رحلت امام، مسؤوليت شورا گسترش بيشترى پيدا كرد؛ چرا كه علاوه بر فتاواى امام، لازم بود در موارد رجوع، فتاواى علماى ديگر را هم براى كسانى كه به اين مراجع رجوع كرده بودند تشريح و بازگو نمايد.

كوشش اصلى شوراى استفتا در اين است كه بهر نحو ممكن چه در عرفات، مشعر

ص: 97

و منا و چه در مكه و مدينه، سعى كنند تا حجاج محترم حجشان را براساس فتاواى مراجع عاليمقدار شيعه بگونه اى انجام بدهند كه وظيفه شرعيشان ايجاب مى كند تا در مراجعت ترديد و دو دلى نسبت به درست بودن حجشان نداشته باشند.

س: در حال حاضر اگر كسى از زائران مسأله اى داشته باشد يا قصد طرح مشكلى را با شورا داشته باشد چگونه بايد عمل كند؟

ج: زوار محترم گاهى خودشان شخصاً به شورا مراجعه مى كنند و گاهى هم مسائلشان را بوسيله روحانى كاروان و احياناً مدير يا ديگر مسؤولين كاروان در شورا عنوان مى كنند. البته نوعاً خود حجاج به شورا مراجعه مى كنند.

س: آيا اين شورا نظارتى بر درست انجام گرفتن مناسك توسط حجاج هم دارد يا خير؟

ج: شورا نظارت عملى بر انجام اعمال حجاج به صورت فردى ندارد و اساساً خارج از وظايف و مسؤوليتهاى شورا است ليكن از نظر علمى اين شورا به دستورالعملهاى صادره در انجام مناسك نظارت دارد.

علاوه بر بعثه رهبرى، از سوى مراجع ديگر نيز كسانى براى پاسخگويى به مراجعات فقهى مردم در حرمين شريفين حضور دارند. در بعثه حضرت آيت الله العظمى اراكى آقايان: حجج الاسلام والمسلمين حاج شيخ على پناه اشتهاردى، صلواتى، سليم زاده، قرحى، خرازى و تنى چند از ديگر اساتيد حضور دارند. در بعثه حضرت آيت الله العظمى گلپايگانى آقايان: حجج الاسلام و المسلمين افتخارى، سيد على محقق و تنى چند از ديگر اساتيد حضور دارند. از سوى حضرات آيات عظام سبزوارى و سيستانى نيز چند تن از علما و روحانيون براى پاسخگويى به مسائل شرعى زائران در موسم حج 72 شركت داشتند.

يكى از مشكلات امسال تنوّع در تقليد و تعدّد مناسك و اختلاف فتاوا بود كه

ص: 98

پس از درگذشت حضرت امام خمينى و حضرت آيت الله العظمى خويى- رضوان اللَّه عليهما- به وجود آمده است. از سوى ديگر رساله هاى جديدى نيز انتشار يافته است.

متأسفانه عدم وجود مناسك از سوى تمام اين افراد از يك سو و ديگر مشكلات موجود، روحانيون را- براى هدايت مقلدان- دچار مشكل كرده بود. بعثه مقام معظم رهبرى، روحانيون را موظف كرده بود تا نسبت به هدايت اين افراد نهايت سعى و تلاش خود را بكار بندند.

در اينجا فهرستى از مشكلات رايج مربوط به مسائل فقهى در سال جارى را كه برخى از آنها در گذشته نيز مطرح بوده ارائه مى كنيم؛ ترتيب ذيل نشانه درجه اهميت اين مسائل نيست.

* يك مسأله بس مهم، نماز خواندن در پشت مقام ابراهيم ع- است. عليرغم همه فتواهاى موجود كه نماز خواندن در پشت مقام را تا انتهاى مسجد روا مى شمرند، هنوز زائران ايرانى اصرار دارند تا نماز را دقيقاً با فاصله يك تا چند مترى پشت مقام ابراهيم- ع- بخوانند. در اين زمينه علاوه بر ازدحام جمعيت، مخالفت شرطه ها نيز كه در جهت انتظام امور فعاليت مى كنند سبب درگيريهاى مكرر و لطمه و صدمه به حاجيان نمازگزار شده است. تصور اين امر درباره زنان بسيار دشوارتر است. طبيعى است كه اين مسأله هنوز نياز به تبيين و توجيه دارد؛ در اين باره فتاواى برخى از مراجع بسيار كارساز است و بايد به مقلدان آنها تفهيم شود، مخصوصاً كه بيشتر آنها نماز طواف مستحبى است كه در هر گوشه اى از مسجد مى توان اقامه كرد.

* مسأله ديگر فتواى حضرت آيت الله العظمى گلپايگانى درباره محرم شدن زنان است.

ايشان پوشيدن لباس احرام را در وقت محرم شدن براى زنان نيز لازم دانسته اند. در متن جديد كه ترجمه مناسك عربى است عبارت به صورت «فتوا» درج شده است. ليكن براساس توضيحى كه داده شده، ترجمه نارسا بوده و هنوز مسأله براساس «احتياط واجب» است.

* امسال براى نخستين بار بام مسجدالنبى- ص- نيز براى نمازگزاران آماده شد. ليكن

ص: 99

فضاى بام كاملًا بسته بوده و زائران طبقه پايين به هيچ روى ديده نمى شوند. طبيعى است كه در اين موارد «اتصال» مشكل پيدا كرده و نماز نمازگزاران نادرست مى باشد. در اين باره لازم است تا مسأله براى نمازگزاران بيشتر توجيه و تبيين شود.

* مشكل ديگر براى زائران ايرانى، تفاوتى است كه ميان فتاواى علماى شيعه با اهل سنت وجود دارد. آشنايى با اين تفاوتها، رعايت تقيه مداراتى و اجتناب از مواردى كه موجب انگشت نما شدن مى شود، امرى لازم و ضرورى است. اين مشكل براى زائران جديد بيشتر مطرح بوده و حداقل چند روز طول مى كشد تا به وضع موجود عادت كنند. در اين ميان مسأله نماز از اهميت خاصى برخوردار است. در مسائل ديگر فقهى همانند باب طهارت و جز آن نيز دانستن برخى از نكات لازم است. امسال معاونت آموزش و تحقيقات براى آشنا كردن روحانيون و زائران با فتاواى مذاهب اربعه در پاره اى از اين مسائل تحت عنوان «فقه تطبيقى» از حجج اسلام والمسلمين آقايان پيشوايى و گودرزى توسط معاونت آموزش و تحقيقات به چاپ رسيد. اين معاونت همچنين جزوه اى را آماده كرد كه متأسفانه در سطح محدودى منتشر گرديد. اين جزوه را حضرت استاد حجةالاسلام والمسلمين حاج آقا مجتبى عراقى تهيه كرده بودند كه ديدگاه مذاهب اربعه را در مسائلى كه زائران ايرانى نوعاً در ايام حج با آن درگيرند تبيين كرده است. لازم است انشاءالله در سال آينده در سطح وسيعى به چاپ برسد. در اينجا به موارد مهمى از آن اشاره مى كنيم:

در پنج وقت نماز خواندن مكروه است: 1- بعد از اداى نماز صبح تا موقع طلوع آفتاب [البته كراراً ديده شده كه اهل سنت نماز مى خوانند]. 2- هنگام طلوع آفتاب.

3- وقت زوال ظهر؛ قبل از آغاز نماز جماعت، مگر روز جمعه. 4- بعد از اداى نماز عصر. 5- موقع غروب آفتاب.

مسأله ديگر قنوت است كه نزد سنيان معمول نيست. البته در سال 71 و 72 ائمه جماعت مسجدالنبى ص- و مسجدالحرام در نماز مغرب بعد از ركوع ركعت سوم و در نماز صبح بعد از ركوع ركعتِ دوم، دعاى مفصلى درباره مردم بوسنى و نفرين به صربها

ص: 100

خوانده مى شد كه ارتباطى با قنوت جارى ميان شيعيان ندارد.

نماز خواندن در كنار قبور نيز به شدت مورد كراهت اهل سنت بوده و برخى آن را حرام مى دانند.

زمانى كه اذان مسجد بلند مى شود نبايد كسى از مسجد خارج شود.

سنّيان تكتّف؛ يعنى دست روى دست گذاشتن را واجب نمى دانند بلكه سنت تلقّى مى كنند. مالك به استحباب آن تصريح دارد.

متّحد بودن صفوف، بويژه پركردن صف هاى جلوتر، بايد حتماً رعايت شود.

نوعاً نمازگزاران سنى از آغاز ذكر اقامه، از جاى برمى خيزند. گرچه آنچه برخى از آنها عمل مى كنند برخاستن در وقت ذكر «حى على الفلاح» است.

نوع نمازگزاران سنى ذكر سجود و ركوع را آهسته خوانده تنها لبهاى خود را تكان مى دهند؛ نمازگزاران شيعه تا اندازه اى كه گوش خودشان بشنود مى توانند بلند بخوانند اما سعى كنند بگونه اى نباشد شخصى كه كنار آنها نشسته نيز بشنود. نمازگزاران شيعه پس از پايان نماز همراه با برادران اهل سنت دستهاى خود را با سه تكبير بلند نكنند؛ زيرا بر اثر تبليغات وهابيان و برخى از منحرفان، تفسير نادرستى از اين عمل ارائه شده است.

اهل سنت صحبت كردن افراد در مسجد را به شدت مكروه مى دانند و زائران ايرانى در حد ممكن بايد اين امر را رعايت كنند.

* مسأله استظلال بايد با دقت بيشترى تبيين شود. اين مسأله علاوه بر تشريح آنچه از مراجع درباره آن در دست است، نياز به كار تحقيقاتى نيز دارد؛ به هر روى هر ساله اين مسأله مشكلات فراوانى را پيش مى آورد. سوار شدن بر ماشين مسقّف در شب از نظر نوع مراجع موجود، اشكالى ندارد. تنها مسأله براى مقلدان مرحوم حضرت آيت الله العظمى خويى است كه استظلال را تحفظ از آفتاب، سرما، گرما، باران، باد و امثال آن مى دانند. روشن نيست كه باد در اين جا شامل بادى كه با رفتن ماشين بر سر و صورت افراد مى خورد نيز مى شود يا مقصود همان وزيدن باد است. اگر مراد دوّمى باشد، در

ص: 101

شرايط طبيعى مى توان ماشين مسقّف سوار شد. اين مسأله از لحاظ اجرايى نيز بايد مورد توجه قرار گيرد.

گاهى كاروانهايى با ماشين مسقّف حركت مى كنند و با تأخيرهايى كه صورت مى گيرد بعد از طلوع آفتاب به مكه مى رسند، و زائران چون خود را در اين مورد مسؤول نمى دانند و از سوى ديگر خساراتى براى آنها بدنبال دارد مديران و ديگر مسؤولان كاروانها را مورد بازخواست قرار مى دهند.

* پيچيدگى مسائل فقهى زنان، توصيه جديدى را از ناحيه زائران خواهر مطرح كرده و آن اينكه يك معين خواهر براى هر كاروانى در نظر گرفته شود تا آنان بتوانند راحت تر مسائل خود را سؤال كرده و خداى ناكرده اعمال حج آنها كه محدوديت زمانى و مكانى دارد دچار اشكال نشود. اين پيشنهاد دشوارى هايى را از لحاظ دوگانگى در كار هدايت كاروان به همراه دارد كه بخشى از آنها در مصاحبه معاونت آموزش و تحقيقات در بخش مربوط به امور روحانيون آمده است.

مسأله قربانى

يكى از طرحهاى جديد- كه سابقه مختصرى در سال گذشته داشته- مربوط به قربانى در مسلخ جديد و به صورت مكانيزه است. گزارش اجرايى اين طرح در بخش گزارش فعاليتهاى سازمان حج خواهد آمد. تا آنجا كه به مسائل فقهى قربانى مربوط مى شود، اين طرح مشكلاتى داشت كه طى سال جارى و نيز در موسم از مراجع ذى صلاح استفتا شده است. در اينجا اشاره اى به اين استفتاءات داريم:

در يك مورد به دليل حضور فورى ذابحين در مسلخ، سؤال شده كه: آيا آنها نيز مثل افراد معذور، مجاز به استفاده از وقوف اضطرارى هستند و مى توانند قبل از نيمه شب به منى بروند يا نه؟ در اين باره پاسخ حضرات آيات عظام گلپايگانى و اراكى منفى بوده است.

درباره شروع ذبح از آغاز طلوع فجر حضرت آيت الله العظمى گلپايگانى آن را

ص: 102

فقط براى كسانى كه مى توانند در شب عيد رمى كنند جايز دانسته اند، آيةالله العظمى اراكى فرموده اند كه «قبل از طلوع آفتاب نمى توانند قربانى كنند بنابر احتياط». تعبير «احتياط» در اين باره، مشكل را از سوى ايشان نيز حل مى كند. بنابراين امكان ذبح براى كسانى كه در شب عيد بتوانند رمى كنند ممكن است.

در باره وارد كردن شوك به گوسفند براى بى حال كردن آن كه سرعتى در كار ذبح ايجاد كند، آيت الله العظمى گلپايگانى اجازه داده اند.

در باره كسانى كه هنوز اصرار دارند با وجود همه مشكلات و قوانين در منى ذبح كنند، طى استفتايى با عنايت به نهى دولت عربستان سؤال شده كه آيا اين عدم تمكن به حساب مى آيد؟ پاسخ آيت الله العظمى اراكى مثبت است. در واقع وقتى ثابت شود كه اين وضعيت سبب عدم تمكن است تكليف مقلد براى رضايت دادن به ذبح در دو مسلخ جديد روشن مى شود.

در حل مشكل ذابحين كه خود مكلف به رمى جمرات بوده اما براى سرعت كار بايد از ابتداى روز در مذبح حاضر شوند، اجازه داده شده، كه آنها حاضر شوند، مشكل تنها در نجس شدن احرام آنهاست كه بايد آن را تطهير كنند و اگر معذور از تبديل يا تطهير است اشكال ندارد. لازم به يادآورى است كه متن كامل اين استفتاءات موجود است. (تصوير شماره 5)

حج و ارشاد زائران

ص: 103

تفاوتهاى موجود ميان فرهنگهاى مختلفى كه هر يك از زائران به آنها تعلق دارند، سبب ايجاد تفاوت در برخوردها از سوى زائران كشورهاى مختلف مى شود.

علاوه بر آن، اختلافات مذهبى و نيز عادات و رسوم دينى، تأثير خاص خود را در اين تفاوتها دارد. در اين ميان، رسالتى كه برعهده هر فرد مسلمان آگاه قرار دارد، اين است كه تا سرحد ممكن به يكسان شدن زائران در امور متفق عليه همت گمارد. زمينه نخست اين اقدام، آشنايى حجاج متعلق به يك فرهنگ، با آداب و عادات ساير كشورها است كه خداوند فرموده است: «ما مردم را از قبايل و ملتهاى مختلفى قرار داديم تا يكديگر را بشناسند». (1) شايد يكى از فلسفه هاى حج نيز همين «تعارف» باشد. بى توجهى گروهى از زائران به اين امر و اصرار آنها بر انجام مراسم اختصاصى خود، سبب ايجاد تنش بين زوار كشورهاى مختلف مى شود. افزون بر اينها بى توجهى زائران به برخى شعائر اصيل دينى بويژه نماز جماعت، سبب ايجاد مشكلاتى شده كه برخى از آنها جنبه حيثيتى براى انقلاب اسلامى دارد. اين اعمال كه نوعاً از سوى افراد ناآگاه صورت مى گيرد، چهره زائران حقيقى بيت الله الحرام را نيز زشت كرده و ممكن است كه تأثيرات نامطلوبى در امر حج گزارى ايرانيان داشته باشد.

در اين باره و به منظور هدايت و ارشاد زائران ايرانى، در بعثه مقام معظم رهبرى،


1- حجرات:

ص: 104

چند نفر از آشنايان با اين امور مسؤوليت كار ارشاد زائران را در محل ها و منطقه هايى كه احتمال برخورد وجود داشت برعهده مى گيرند.

اين واحد كه زير نظر معاونت امور روحانيون قرار دارد، همچنين كار تنظيم اصول مورد نظر را- كه مى بايست همه زائران به آنها عمل كنند- برعهده مى گيرد تا با توجيه روحانيون محترم كاروانها و تذكر رعايت آنها به زائران پيشاپيش مشكل كمتر و محدودتر شود. اين ضوابط كه با مشاورت با روحانيون آگاه و متخصص تهيه گرديده و مورد تأييد نماينده محترم ولى فقيه قرار گرفته، در اختيار همه روحانيون گذاشته شده تا درباره آنها با زائران سخن بگويند.

در طى دو جلسه توجيهى كه در تاريخ 19/ 2/ 72 و 26/ 2/ 72 با حضور روحانيون در مدينه منوره تشكيل شد، اين موارد به تفصيل بازگو گرديد.

متن تذكرات مطرح شده در اين دو جلسه طى بخشنامه اى كه ذيلًا خواهد آمد، در اختيار برادران روحانى قرار گرفت.

كارهايى كه نبايد انجام شود به شرح زير است:

1- بيرون آمدن از مسجد، هنگام اقامه نماز جماعت و راه رفتن در بين صفوف نمازگزاران و يا ايستادن در ميان جماعت و همراهى نكردن با نمازگزاران.

2- پرسه زدن در بازار و خيابان، هنگام اقامه نماز جماعت.

3- خريد و فروش وهن آميز انگشترى، تسبيح، گز و پسته و ساير كالاهاى همراه و انجام دادن كارهايى از اين نمونه كه مايه هتك حرمت زائر ايرانى و نظام مقدس جمهورى اسلامى مى گردد.

4- گذاشتن مهر، چوب، سنگ، دستمال كاغذى و چيزهاى ديگرى مثل بادبزن كه موجب جلب توجه ديگران و حساسيت آنان مى شود.

5- ترددهاى اختلاط آميز خواهران حتّى براى استلام حجرالاسود.

6- سوار شدن خواهران به تنهايى در تاكسى و يا اتومبيلهاى سوارى.

7- بى دقتى خواهران در رعايت پوشش كامل اسلامى و در نتيجه در معرض ديد

ص: 105

قرار گرفتن قسمتى از موى سر و مواضعى از بدن.

8- پوشيدن لباسهاى نامناسب.

9- بستن نخ و پارچه (دخيل بستن) به پنجره هاى اطراف بقيع.

10- كشيدن سيگار در محدوده حرمين شريفين.

11- چانه زدنهاى بى مورد و گاه التماس آميز خصوصاً براى خواهران.

12- برگزارى نماز در قبرستان بقيع و محوطه مجاور آن.

13- خوابيدن در مسجدالنبى- ص-، مسجدالحرام، كنار بقيع و در مساجد ديگر.

14- خواندن روضه و زيارت با بلندگو در كنار بقيع يا حرم مطهر نبوى- ص-.

15- سينه زدنهاى دسته جمعى در انظار.

16- مصيبت خوانى و مرثيه سرايى به نحوى كه موجب حساسيت و عكس العمل مأموران گردد.

17- اصرار در بوسيدن دربها و ديوارها و پنجره هاى ضريح مطهر نبوى- ص- و يا بوسيدن درب و ديوار بقيع كه موجب عكس العمل مأمورين شود.

18- برداشتن از خاك و سنگ بقيع براى تبرك و يا كندن و برداشتن قسمتى از سنگهاى صفا و مروه.

19- برگزارى دعاهاى دسته جمعى از قبيل توسّل و ديگر ادعيه شريفه، در داخل حرمين شريفين به نحوى كه با عكس العمل مواجه شود.

20- فيلمبردارى و يا گرفتن عكس در حرمين شريفين و بقيع بصورت غير رسمى.

21- بى نظمى و فشار آوردن به جمعيّتى كه در حال ورود به اماكن شريفه يا خروج از آنها هستند.

22- بلافاصله بعد از تمام شدن نماز جماعت و در حالى كه نمازگزاران مسجد را ترك مى كنند، با حالت گروهى به سمت حرم و مسجد رفتن.

ص: 106

در پايان توجه به اين نكته لازم است كه گرچه برخى از اين موارد، خودبخود اشكالى ندارد ولى به دليل برانگيختن حساسيت و عوارض نامطلوبى كه به وجود مى آورد و براى رعايت مصلحت مهمتر، بايد از آنها احتراز كرد. باز بودن درب بقيع و رفت و آمد مسلمانان براى زيارت قبور اولياى دين و كم شدن غربت ائمه هدى- عليهم السلام- و برطرف شدن انزواى شيعه، از مصالح اهمى است كه بخاطر آن، پرهيز از سينه زدن و بوسيدن سماجت آميزِ در و ديوار و يا ساير موارد، چندان مشكل نيست.

شيوه اجرايى كار گروه ارشاد

شيوه عمل گروه ارشاد بدين ترتيب است كه چند تن از برادران برجسته روحانى، دقيقاً به منظور اجراى اين ضوابط از ايران عازم حج شده اند. اين افراد كار سرپرستى تعداد زيادى از معين هاى كاروانها را كه لزوماً بايد ساعاتى از وقت خود را در اختيار گروه ارشاد قرار دهند تا با هماهنگى آنها و حضور در داخل و كنار بقيع، داخل و بيرون مسجدالنبى و در مكه معظمه در مسجدالحرام، رسالت سنگين خود را در جلوگيرى از كارهاى نادرست يا مخالف با مصالح انجام دهند. نقش جالب و مؤثر آنها در داخل بقيع (صبح و عصر) سبب شده تا از اين گونه اعمال به شدت جلوگيرى شده و فضاى آرامى براى زيارت بى دغدغه و بى سر و صدا براى ديگر زائران فراهم شود. طبيعى است كه با حضور مأموران دولت سعودى، اگر اين برادران حضور نداشته باشند هر لحظه امكان درگيرى وجود داشته و چه بسا سبب شود كه اين باب به روى همه زائران بسته شود.

مشكلات و راه حلها

طبيعى است كه مخالفت با مردمى كه علاوه بر علايق خاص دينى، عادت به برخى از مسائل دارند، كار دشوارى است. اين دشوارى در لحظه اى كه زائر با تمام وجود اشتغال به عمل دلخواه خود دارد؛ يعنى عواطفش دقيقاً همراه با اوست، بيشتر

ص: 107

مى باشد. لذا در مواردى، مخالفتهايى از ناحيه اين افراد صورت مى گيرد كه البته مورد حادّى گزارش نشده است؛ برعكس، در بيشتر موارد گزارش شده است كه مردم نصيحت بعثه مقام معظم رهبرى را پذيرفته اند. متأسفانه برخى از زائران نسبت به برادرانى كه تذكرات ارشادى به آنان مى دهند برخورد بدى كرده و اين نشانگر كم ظرفيتى آنان و عدم رعايت شؤون عادى يك مسلمان است كه بايد در برابر امر به معروف و نهى از منكر تسليم باشد.

يكى از مشكلات، مسائلِ مربوط به مداحان است كه با كمال تأسف در مواردى مطالب نادرستى را در ضمن روضه خوانى هاى خود مطرح مى كنند. اگر مسائل صنفى نيز در كار باشد؛ يعنى مداح فرد حرفه اى باشد، مقاومت بيشترى نشان داده، مشكلاتى را ايجاد خواهد كرد.

اين افراد بعضاً با جوّسازى در اين باره كه بعثه آنها را نهى كرده! دقيقاً بر مشكل مى افزايند. طبيعى است كه براى حل اين مشكل لازم است تا جريان مداحى نيز در سطحى محدودتر از آنچه درباره روحانيون و معين ها مطرح است، با امتحان و حتى آموزش، به مورد كنترل درآيد.

يكى ديگر از مشكلات گروه ارشاد عدم توجيه دينى نسبت به مسائل تقيه و رعايت تقيه مداراتى است. در اين باره معاونت آموزش و تحقيقات بعثه در شماره سوم مجله ميقات، مقاله زيبايى را تحت عنوان «تقيه مداراتى» از حضرت آيت الله فاضل لنكرانى چاپ كرده كه لازم است روحانيون آن را مطالعه كرده و مردم را توجيه كنند.

مشكل ديگر تربيت خاص مذهبى زائران ايرانى است. اصولًا در بين شيعه به دليل فشارهاى سنگينى كه از ناحيه حكومتها بر شيعيان وارد مى شده، بويژه واقعه جانگداز كربلا و ديگر شهادتها، فضايى آكنده از غم و اندوه و گريه را ايجاد كرده است. در گذر تاريخ نيز افراط در اين مسأله سبب شده تا در نزد برخى از مردم ما، اهميت اين امور، بيش از نماز جماعت و ديگر سنت هاى شرعى و مذهبى باشد. اين مسأله يكى از اساسى ترين مسائل در ايجاد تنش در محيطهايى مثل حرمين شريفين است كه ساير

ص: 108

مسلمانها نيز در آنجا حضور دارند. در اين باره لازم است تا روحانيون اهميت نماز جماعت بويژه نماز خواندن در مسجدالحرام و مسجدالنبى را بيشتر براى مردم بيان كنند.

بعثه مقام معظم رهبرى، به همين منظور و نيز به هدف آشنا كردن زائران با مسائل تقيه مداراتى، جلسات متعددى را در بعثه تشكيل داده كه سخنرانان متعهد و دانشور ضمن ديدار با زائران اين امور را براى آنها بيان مى كنند.

يكى از آثار نامطلوب اين مسأله آنست كه برخى از زائران حتى در داخل مسجدالحرام كه بايد به طواف، نماز و خواندن قرآن مشغول باشند، از روحانى مى خواهند تا براى آنها روضه بخواند. متأسفانه همين امر دليل بر آن است كه درست در وقت نماز گروهى از زائران ايرانى به خانه بازمى گردند اما در وقت باز شدن بقيع همه به سمت آن هجوم مى آورند. بايد به مردم گوشزد كرد كه حفظ ولايت در كنار نماز، روزه، حج، خمس و زكات است نه مستقل از آن.

از ديگر آثار اين امر، مشكل ديگرى بود كه برخى از زائران ايرانى براى شمارش عدد طواف خود، در وقت رسيدن به مقابل حجر صداى يا على را سر داده و تا امام هفتم ع- مى روند. در اين باره امسال معاونت آموزش و تحقيقات با چاپ مستقل ادعيه اشواط هفتگانه كار زائران را ساده كرده است اما متأسفانه برخى با عدم توجه به اين آموزشها با سردادن شعارهاى يا على و امثال آن در طواف مشكلاتى را در ذهنيت زائران ساير كشورها از شيعه به وجود مى آورند. عده اى نيز به عنوان ذكر از دعاى فرج كه تعبير يا محمد يا على دارد استفاده مى كنند كه بارها حجاج ساير كشورها در اين باره سؤال كرده اند.

مشكل ديگرى كه وجود دارد آن است كه برخى از روحانيون نيز اين تذكرات را به جد نگرفته و سبب توليد مشكل براى گروه ارشاد مى شوند. آوردن حصير در مسجدالنبى و نهادن بادبزن براى سجده، از نمونه هايى بود كه امسال مرتب توسط نماينده مقام معظم رهبرى به برادران روحانى و حتى مهمانان بعثه تذكر داده مى شد.

مشكل ديگر، شيعيانى هستند كه از ساير بلاد به حج آمده اند. آنها از جهتى با

ص: 109

فرهنگ انقلاب اسلامى آشنا نبوده و از جهت ديگر تعهدى در قبال رعايت تذكرات گروه ارشاد ندارند. البته بى توجهى به تذكرات ارشاد از سوى اين قبيل افراد بسيار كم گزارش شده اما در مجموع مى بايست روش يكسانى در پيش گرفته شود.

در يك مورد وقتى برادر روحانى يكى از شيعيان عراقى مقيم دانمارك را از خواندن بلند دعا نهى كرده او اظهار كرده كه ترسى از سعودى ها ندارد و حاضر است با آنان بحث كند. برادر روحانى ما براى وى توضيح داده كه مسأله حساسيت برانگيزى و تبليغات سوء است نه ترس.

مشكل ديگر محدوده كار گروه ارشاد در نهى از يك مسأله خاص است. در اين باره كه حدود نهى از عمل ويژه چه مقدار است؛ بعضاً اختلافاتى وجود دارد. مثلًا نهى از بلندگو امر مسلمى است كه نبايد زائران در كنار بقيع از آن استفاده كنند اما طبيعى است كه نبايد از زيارت و روضه خوانى محدود جلوگيرى كرد.

مسأله ديگر حضور فراوان زائران غيرشيعى در بقيع است كه بايد توجه بيشترى به آن صورت گيرد. در مواردى گزارش شده كه زائران ترك مقدار زيادى از خاك بقيع را برداشته، همراه برده اند.

مسأله عدم حضور در نمازهاى جماعت، در مكه بيشتر خودنمايى مى كند. دليل اين امر آن است كه امسال ايام ماندن زائران در مكه بيش از سالهاى گذشته بوده و دورى مسجدالحرام سبب شده تا زائران در طول روز كه هوا گرم است به پرسه زدن در بازارها مشغول شوند. اين مسأله مكرر گزارش شده كه هنگام نماز، زائران درون مغازه بوده اند، پيشنهاد اين است كه در سال آينده جزوه خاصى در توجيه اين امر بطور خاص از طرف معاونت آموزش و تحقيقات انتشار يابد.

در مواردى نيز از حضور چشمگير زائران ايرانى در مساجد مكه گزارش شده است. يكى از اين گزارشها حاكى است كه در دو مسجد نزديك كاروانهاى 19315 و 19395 حضور ايرانيان باعث شده كه حدود هشتاد تا نود درصد نمازگزاران از ايرانيان باشند.

ص: 110

بايد افزود كه مأموران سعودى حاضر در بقيع، سياست يكنواختى ندارند و اين خود سبب سردرگمى برادران مسؤول است. در يك مورد گزارش شده است كه دو نفر از مأموران سعودى بر سرِ دادنِ تذكر به مردم در بقيع با يكديگر درگير شدند. در روز 26 ارديبهشت، زمانى كه يكى از مأمورين مى خواست با بلندگو مردم را به اصطلاح نهى از منكر كند، مأمور ديگر با او برخورد كرده و در ميان صحبت، كلام او را قطع كرد. او بدون بلندگو صحبت كرد كه با صلوات مردم بار ديگر كلامش قطع شد. در اين برخوردها روشن است كه برخى برخورد خشن داشته و كسانى نيز با ملايمت بيشترى رفتار مى كنند. در يك مورد گزارش شده كه پس از سخن گفتن يكى از مأموران با بلندگو، تعدادى از زائران اقدام به فرستادن صلوات كردند كه تعدادى از آنان دستگير شدند.

بايد توجه داشت كه برخى از اعمال زائران ايرانى- بر فرض داشتن توجيه مذهبى- موجب هتك حرمت تشيع است و بايد از آن جلوگيرى شود. براساس گزارشى كه در تاريخ 24 ارديبهشت به دست آمده، كسانى از زائران عريضه نامه هايى را نوشته به طرف ضريح پيامبر ص- انداخته اند. اين امر سبب تمسخر مأموران سعودى شده است. طبيعى است كه وظيفه اصلى براى اين امر، تذكر روحانيون كاروانها و بيان همين نمونه ها براى مردم است.

كينه توزى برخى از آخوندهاى وهابى نسبت به زائران ايرانىِ شركت كننده در نماز جماعت و توهين به آنان، سبب دلسردى زائران ما در شركت نمازهاى جماعت مساجد است. گزارش شده كه خطيب مسجد عمر بن خطاب در عزيزيه پس از نماز، خطاب به اعراب نمازگزار گفته است كه فريب حضور ايرانيان را نخورند، اينان منافق و شيطان هستند! گويا پيرمردى از اهالى آن منطقه، پس از تمام شدن خطابه او، از روحانى كاروان عذرخواهى كرده است. نظير همين گزارش درباره مسجد ريع ذاخر نيز به دست آمده است.

براساس گزارش نشريه زائر مورخ 30/ 2/ 72 آمده است كه: امام جماعت يكى

ص: 111

از مساجد نزديك بانك رياض به شيعيان اهانت كرد و آنان را برادران شيطان! ناميد. در اين حال، دو زائر اندونزيايى و مالزيايى به شدت با او به مشاجره پرداختند و گفتند: شيعه و سنى برادرند و حال كه شما چنين مى گوييد معلوم مى شود كه شما شيطانيد چون در راه تفرقه قدم برمى داريد.

در برابر، گزارش ديگرى حاكى است كه امام جماعت مصرى الاصلِ يكى از مساجد، از روحانى كاروانى كه در نماز جماعت آن مسجد شركت مى كنند درخواست سخنرانى در آن مسجد كرد.

امسال نيز همانند سال گذشته مشكل عمده گروه ارشاد در مسجدالحرام، عبارت است از مجالس عمومى دعاى كميل، جوشن كبير و توسل. حساسيتى كه اين گونه مراسم برمى انگيزد، به ضميمه مطالبى كه در لابلاى دعا خوانده مى شود به گونه اى است كه حاجيان ساير كشورها را تحريك مى كند. در گزارشى كه در تاريخ 30 ارديبهشت به دست آمده، گروهى از زائران ايرانى در كوه صفا اقدام به سينه زنى در ضمن برگزارى دعاى كميل كردند. در اين حال يك حاجى اتيوپيايى اعتراض كرده و گفته است كه صوفيان اتيوپى نيز چنين نمى كنند. طبيعى است كه در آنجا زمينه اى براى پاسخ دادن به اين شبهات نيست و اين تأثير نامطلوبى در اذهان حجاج ساير كشورها خواهد گذاشت و در ادامه تبليغات وهابيان شيعه را خارج از نظام عبادى اسلام تلقى مى كنند؛ در اين موارد توصيه شد تا مسؤولان ارشاد برخورد كنند و حداقل ضمن نوشتن يادداشتى مداح مزبور را از اين روش باز دارند.

يكى از مشكلات جارى زائران ايرانى و غير ايرانى در مسجدالحرام خوابيدن است.

بسيارى از زائران به دليل بى سوادى يا عدم توانايى در خواندن قرآن تنها به خواندن نماز اكتفا كرده و زمانى كه خسته شدند دراز كشيده، مى خوابند؛ يا آنكه با يكديگر به گفتگو درباره خريدهاى بازار و ديگر مسائل جارى خود مى پردازند. در مورد اصل خوابيدن البته زائران ديگر كشورها نيز فراوان چنين مى كنند و ظاهراً مأموران

ص: 112

سعودى از اين عمل منع نمى كنند. بهرحال بايد توصيه شود به حجاج گرامى تا از اين وقت گرانبها بهره معنوى بيشترى ببرند. البته خوابيدن زنان، مخصوصاً اگر پوشش آنها در حين خواب دچار مشكل شود، از طرف گروه ارشاد قابل توصيه بوده و يكى از وظايف جارى برادران ارشاد در سال جارى (همانند سال گذشته) همين امر بوده است.

فصل سوم: حجّ و مسائل سياسى

اشاره

ص: 113

ص: 114

ص: 115

حج كانون حضور مسلمانان اقاليم قبله است. ايّام حج هنگامه شكل گيرى بزرگترين كنگره جهانى است كه مؤمنان و دلدادگان به اللَّه با پاسخ به فراخوانى خداوند و با حضور در سرزمين وحى، گسترده ترين و بزرگترين اجتماع بشرى را شكل مى دهند.

به فرموده مقام معظم رهبرى حضرت آيةاللَّه خامنه اى:

«حج جاى تظاهر، تشاور و تعاهد است. در حج مسلمانان بايد يكديگر را پيدا كنند، نه فقط اجسام يكديگر را بلكه دلها و فكرهاى يكديگر را پيدا كنند».

بدين سان مسلمانان اقاليم قبله در اين سرزمين بايد دوش در دوش هم گام بردارند، از رازهاى دل يكديگر آگاه شوند، مسائل مهم جهان اسلام را مطرح كنند، راه حلها را باز جويند، و در جهت گشودن گرههاى فرهنگى، اجتماعى و فقهى بكوشند.

گفتگو با راهيان حريم قدس در اين ايام، نشانگر حساسيت مسلمانان درباره مسائل جارى جهان اسلام است و نشانگر آن است كه مسلمانان در پى آگاهى از تحوّلات فكرى، فرهنگى و سياسى مى كوشند. آنچه در اين فصل مى آوريم گوشه اى از اين نمودها است. اينها به روشنى حكايت از اين دارد كه سردمداران جهان اسلام اگر بخواهند از اين هنگامه شگرف در جهت بارورى انديشه هاى مسلمانان و استوار سازى اوضاع جهان اسلام، و تحوّل آفرينى در چگونگيهاى مجتمع اسلامى بهره هاى كارآمد

ص: 116

بگيرند، زمينه كاملًا آماده است. گزيده اى از انبوه گفتگوها با زائران جهان اسلام درباره مسائل سياسى جهان اسلام، انقلاب اسلامى ايران، داوريها درباره بيدارگر بزرگ اقاليم قبله حضرت امام خمينى- رضوان اللَّه عليه- را در ذيل عناوينى مى آوريم:

بخش اول: اول

امام خمينى- ره- در نگاه حاجيان

ص:117

امام برجسته ترين بيدارگر اقاليم قبله، فريادگر مظلوميت امت و بازگرداننده عزّت مغْصُوب و از دست رفته جامعه اسلامى است.

حضرت امام- ره- احياگر سنت و مفسّر بى بديل و راستين ابعاد دين، در قرن معاصر است. موضع نستوهانه آن بزرگمرد تاريخ در برابر مستكبران چيزى نيست كه از ديد هوشمندان جامعه اسلامى پنهان بماند؛ امام چونان ستيغ بركشيده و فرازمندى است بر پهنه حوادث تاريخ كه هيچكس بر معبر تاريخ نمى تواند بدون توجه بدان بگذرد.

گزيده اى از اظهار نظرهاى مسلمانان را اينك مى آوريم، در اين مجموعه جايگاه بلند و والاى آن عزيز ازدست رفته- كه صدهاقافله دل همره اوست- بروشنى نمايان است:

زائرى از مراكش هنگامى كه در مقابل اين سؤال قرار مى گيرد كه آيا امام خمينى را مى شناسيد؟! با شگفتى مى گويد:

آيا كسى هست كه امام خمينى را نشناسد، او عالمى مجاهد و مسلمانى واقعى بود، ما مسلمانان در برابر ديگران به شخصيت او افتخار مى كنيم درست است كه بردن نام او در كشور ما ممنوع است امّا مهر او در قلب ما جاى دارد.

سخن سپيد دلى سياه پوست از ساحل عاج شنيدنى است كه مى گويد:

آزاده نيست آنكه امام خمينى را نشناسد.

اندونزيايى ها از عشق تمام مسلمانان اندونزى به امام خمينى سخن مى گويند. يكى

ص: 118

از آنان مى گويد:

امام خمينى- رحمةاللَّه عليه- اوّلين رهبر مسلمان در زمان ما بود كه توانست با عملش در ژرفناى دلها جاى گيرد.

سخن زائرى سودانى- كه از رده هاى بالاى ارتش است خواندنى است، او مى گويد:

«امام خمينى مصلحى عاليقدر و انقلابى بزرگ جهان اسلام بود، درباره مجاهدات ضد استعمارى او همين بس كه ريگان درباره اش گفت: «بعد از 8 سال رياست جمهورى ابرقدرت آمريكا، اين به صورت عقده اى برايم باقى ماند كه نتوانستم انتقام گروگانهاى آمريكايى در ايران و افسران آمريكايى را كه بدست نيروهاى طرفدار خمينى در لبنان كشته شدند، بگيرم».

مسلمانان امام خمينى- رحمةاللَّه عليه- را احياگر اسلام محمد مى دانند و مى گويند:

امام خمينى- ره- با پى ريزى انقلاب اسلامى ايران اسلام را زنده كرد.

امام در نگاه مسلمانان سمبل مقاومت و ستيز عليه ستم، استكبار و امپرياليسم بين المللى است، آنان مى گويند:

«هيچ كس نمى تواند منكر اين حقيقت شود كه تنها ايشان بودند كه به مقابله با امپرياليسم و استعمار برخاستند».

گروهى از جوانان گينه اى ضمن ابراز علاقه به امام- ره- مى گفتند:

«ما در مبارزه با امپرياليسم و دشمنان اسلام پيرو آيةاللَّه خمينى هستيم و آرزويمان زيارت مرقد اين بزرگوار است. ما شيفته ايران و آيةاللَّه خمينى- ره- هستيم زيرا آن بزرگوار تنها كسى بود كه توانست در مقابل آمريكا و دشمنان اسلام بايستد».

و زائرى ازمالى مى گويد:

«حضرت امام- ره- شخصيتى بودند كه به ضعفاى عالم بويژه آفريقا توجه داشتند.

شجاعت و ايستادگى وى در برابر آمريكا و شوروى سابق در نوع خود بى سابقه

ص: 119

است و من عميقاً به ايشان ارادت مى ورزم و اكنون نيز يادش مايه قوتّ قلب است».

بدين سان شگفت آور نخواهد بود كه مردى از حجاز چون عالمى از ايران را ببيند، سلام كند و با احترام بگويد:

«انا احب الايران والخمينى».

امام را نمونه والاى رهبرى هوشمند مى دانند كه توانست صفوف مسلمانان را بهم نزديك كند و آنان را به عظمت و قدرتشان بياگاهاند. روزنامه نگار بنگالى مى گويد:

امام خمينى- ره- تنها رهبرى بود كه وحدت آرمانى جهان اسلام و مسلمانان را تحقق بخشيد.

بدين سان طبيعى است كه چون عروج ملكوتى آن بزرگمرد تحقق يابد و خبر «الى الرفيق الأعلى» يش به گوشها برسد دلها بلرزد، چشمها اشك بارد و قلبها محزون شود.

برادرى مغربى مى گويد:

«مردم مغرب خود را در وفات امام امت عزادار مى ديدند، براستى جاى خالى آن بزرگمرد تاريخ اسلام دل ما را به درد آورد».

بانويى هوشمند از مغربيان نيز مى گويد:

«بدانيد ما در اين عصر هر چه داريم از بركت پيروزمندانه نهضت بزرگ اوست، ما شيفته آن مرد بزرگ تاريخى هستيم».

مسلمانان به جدّ بيداريشان را مرهون حركت عظيم و بى بديل آن قلّه سان بزرگ تاريخ معاصر مى دانند، چنين است كه عاشقانه مى گويند:

«خداوند مزار امام خمينى را نورباران كند كه ما را بيدار كرد و به مسلمانان عزت داد.

بسيارى از مسلمانان آرزوى آمدن به ايران را دارند و زيارت مرقد مطهر آن بزرگوار را».

زائرى مى گويد:

«امام خمينى بهترين مسلمان دنيا بود. جهان اسلام، امروز براى رسيدن به اهداف

ص: 120

خود، يك امام خمينى- ره- مى خواهد. اى كاش مى توانستم هر چه زودتر به ايران بيايم و مرقد مطهر آن بزرگمرد دوران را زيارت كنم».

نگاه مسلمانان به امام خمينى نگاهى فراتر از مليّت و آب و خاك است، احساس اينان اين است كه آن بزرگوار قافله سالار حركت اسلامى تمام اقاليم قبله است، اين است كه مى گويند:

«درست است كه جمهورى اسلامى در ايران تشكيل شد و بنيانگذار آن آيةاللَّه خمينى- ره- يك ايرانى است ولى بايد بدانيم كه خمينى- ره- و جمهورى اسلامى به جهان اسلام تعلق دارند».

متفكران و انديشوران جهان اسلام امام خمينى- ره- را به پاس ايستادگى در مقابل تحقق ارزشها مى ستايند و او را به خاطر تلاش نستوهانه در راه تحقق حكومت اسلامى، بى بديل مى شناسند. عالم دينى و مدرس علوم اسلامى از بنگلادش مى گويد:

«ويژگى منحصر بفرد امام خمينى- ره- و وجه تمايز ايشان از ديگر علماى اسلامى، تحقق بخشيدن به حكومت اسلامى و ايستادگى در برابر كفر جهانى بود».

آنچه را آورديم اندكى بود از بسيار، «نمى» بود از «يم» ستايشها، پاسداشتها، اظهار علاقه ها و ديدگاههاى مسلمانان و زائران جهان اسلام درباره قلّه سان بزرگ تاريخ معاصر و ستيغ نشين عرفان و عشق، ستيز و خشم و توحيد ناب حضرت امام خمينى- رضوان اللَّه عليه-.

انقلاب اسلامى ايران در نگاه زائران

ص: 121

انقلاب اسلامى ايران حادثه اى بود شگرف، حركتى بود بى بديل و تحوّلى بود سترگ و بنيادين. اگر مفسّران سياسى، انقلاب اسلامى را لرزه اى شديد بر پهنه سياست جهانى تلقّى كردند و ايران را كانون اين زمين دانستند.

و يا از آن بعنوان: «سنگى بر امواج آرام دريايى ايستا»، سخن گفتند كه موج آفريد و دامنه امواج خروشان آن را گستراند.

نگاهى بود واقع نگرانه. گفتگو با مسلمانان نشان مى دهد كه جامعه هاى گونه گون با فرهنگها و گرايشهاى مختلف، به انقلاب اسلامى ايران به گونه سمبلى تنبه آفرين مى نگرند. و او را چونان سر مشقى در خيزشها تلقى مى كنند. تلاش وسيع و حركتهاى گسترده مبلّغان استكبار در مشوّش جلوه دادن چهره انقلاب نيز بروشنى نشانگر ابعاد عظيم اين تأثير است. اما آنچه كه در اين داوريها و اظهار نظرها جلوه اى زيبا دارد، پيوند ناگسستنى انقلاب اسلامى ايران با نام مبارك امام خمينى است و بگونه اى بيانگر بيان بلند مقام معظم رهبرى كه:

«اين انقلاب بدون نام خمينى در هيچ جاى جهان شناخته شده نيست».

آنچه در اين بخش مى آوريم نيز گزيده اى است از انبوه گزارشات در موضوع ياد شده. گزينه هاى كوتاهى است از داوريها، اظهار نظرها و نگاههاى مسلمانان اقاليم قبله درباره انقلاب اسلامى ايران و جايگاه آن در كشورهاى اسلامى.

ص: 122

مسلمانان به ايران بعنوان قدرتى بزرگ مى نگرند كه پنجه در پنجه استكبار افكنده و نستوه در برابر ستم و شرك ايستاده است. روزنامه نگار بنگالى مى گويد:

«ايران از قدرت بسيار مهمى در جهان اسلام برخوردار است، و مى تواند نقش حساسى را ايفا كند. امپرياليسم در پى آن است كه ايران اسلامى و بطور كلّى مسلمانان را تضعيف و نابود كند، از اين روى درگيريهاى مصنوعى بوجود مى آورد».

زائرى ديگر از آن ديار مى گويد:

«ابرقدرتها ديگر نمى توانند عليه ايران و انقلاب اسلامى كارى كنند، اكنون ايران خود يك ابرقدرت است».

بدين سان، مسلمانان ايران اسلامى و انقلاب اسلامى ايران را تحقق بخشنده آرمانها و آرزوهايشان مى دانند و بدان عشق مى ورزند و در اين سرزمين جليل القدر براى پيروزى آن دعا مى كنند. بشنويد از كلام زائرى از گينه را:

«من به انقلاب اسلامى از عمق جان عشق مى ورزم».

كارمندى از تركيه:

«شما ايرانيها در دل ما جاى داريد و اگر چه در تركيه مخالفانى داريد ولى هواداران شما نيز كم نيستند».

پزشكى مالزيايى:

«ارتباط ما با ايران برايمان بسيار مهم است، زيرا با داشتن اين رابطه، احساس مى كنيم كه بر يك ابرقدرت اسلامى تكيه مى كنيم».

متفكّرى هندوستانى:

«ايران مركز و محور هدايت كننده به سوى اسلام ناب است و دنيا ديگر رهبرى همچون امام خمينى بخود نخواهد ديد».

پيرمردى از مراكش در مسجدالنبى، از اينكه ايرانيان را در اين سفر ديدار كرده است بسيار خرسند است و مى گويد:

«ايران، الخمينى، ايران، الاسلام. ايران كشور بزرگى است، كشور مهمى است. هنگام

ص: 123

جنگ ايران و عراق، همه از عراق حمايت مى كردند، بالاخره حق روشن شده و حالا همه به جان عراق افتاده اند».

مسلمانان بخوبى از توطئه ها عليه ايران آگاهند، و مى دانند كه غوغا سالارى استكبار عليه آن، در جهت تضعيف اين جريان عظيم و جداسازى آن از پيكر امت اسلامى و رسيدن به اهداف پليدشان است، زائرى مى گفت:

«دنياى غرب با انواع حيله ها و دسيسه هاى گوناگون، در پى آن است كه جمهورى اسلامى ايران را از عالم اسلام جدا كند و مسلمانان را از آنان بترساند، امّا ما با صراحت اعلام مى كنيم كه: ما مسلمانان جهان به بركت انقلاب اسلامى ايران به رهبرى امام خمينى- ره- هويت اصلى خود را باز يافته ايم و اكنون بر همه واجب است كه در جهت تثبيت اين هويت از انقلاب اسلامى ايران به رهبرى حضرت آيةاللَّه خامنه اى قويّاً حمايت كنند».

زائرى مى گويد:

«خبرگزاريهاى دنيا و روزنامه هاى وابسته به تشكيلات خبرى استكبار، عليه ايران اخبار فراوانى بدروغ نشر مى دهند من مى خواهم حقايق را از زبان خود شما بشنوم».

او با شنيدن پاسخ سؤالهايش سر شوق مى آيد و مى گويد:

«امام خمينى دلهاى شما را متحوّل ساخته است».

آنان به يمن اينكه ايران در پى اجراى احكام اسلامى است از آن حمايت مى كنند و بدان ارج مى نهند و مى گويند:

«ما از انقلاب اسلامى ايران كه به دنبال پياده كردن احكام اسلامى است حمايت مى كنيم و آرزوى برپايى نظام اسلامى را در تركيه داريم».

و با توجه به ارزشهاى حاكم در ايران است كه آن را مى ستايند و ايران اسلامى را مصداق بهترين امت مى دانند. صاحبدلى از مغرب مى گفت:

«شما ايرانيان مصداق روشن «كنتم خير امة اخرجت للناس ...» هستيد، در اين سرزمين مقدس براى پيروزى امت مسلمان دعا كنيد.

ص: 124

بانويى مغربى حجاب و منش زن ايرانى را، سمبل منش اسلامى مى دانست و آن را مى ستود و مى گفت:

«ما هر چه داريم از ايران داريم و همه جنبشهاى اسلامى و نهضتهاى جهان اسلام مديون جمهورى اسلامى ايران هستند و بايد آن را در زندگى راهنما و سرمشق قرار دهند».

رهبر معظم انقلاب اسلامى و مسؤولان نظام اسلامى ايران نيز در ديدگاه مسلمانان بعنوان چهره هاى برجسته جهان اسلام شناخته شده و مورد تكريمند.

زائرى ترك مى گفت:

«حضرت آيةاللَّه خامنه اى ادامه دهنده راه امام خمينى است و ما براى حراست از هويت اسلاميمان بايد با تمام توان از ايشان حمايت كنيم، ما با وى بيعت كرده ايم و اطلاعت از ايشان را شرعاً پيروزى و پيشرفت جهان اسلام مى دانيم».

گروهى از برادران اندونزيايى از آثار مثبت سفر آقاى هاشمى رفسنجانى به كشورشان مطالبى بيان مى داشتند؛ يكى از آنان مى گفت ما وى را: مردى متواضع و مردمى يافتيم. مهندسى از آنان مى گفت:

«من ايشان را در آن سفر از نزديك ديدم و به ايشان بسيار علاقه مند شدم، لحظه ديدار رئيس جمهورى ايران اسلامى لحظه جاودانه زندگى من است، او سياستمدارى قوى و با هيبت است».

اين زائر نيك نهاد، مردم ايران را به خوبى، خونگرمى، مهربانى و خوش برخوردى توصيف كرد.

مسلمانان ايرانيان را بلحاظ تسامح در مسائل جزئى در جهت دست يافتن به وحدت اسلامى و زدودن ناهمگونيها مى ستايند، و از حساسيت مسلمانان ايران در اين زمينه بزرگ ياد مى كنند، گفتگوى ذيل نمونه اى از اين داورى است:

برادرى مالزيايى به يكى از ايرانيان مى گويد: «شنيده بودم شما شيعيان به هنگام سجده در نماز مهر مى گذاريد ولى اكنون مى بينم مانند ديگران برفرش سجده

ص: 125

مى كنيد.

گفتم ما به فرموده پيامبر- ص- بر زمين (خاك و سنگ و چوب و ...) سجده مى كنيم و نه بر فرش و موكت. با اين همه به دستور امام خمينى- ره- و رهبرمان براى حفظ وحدت و يكپارچگى مسلمانان در مساجد اهل سنت براى اداى نماز شركت مى كنيم و مثل آنان بر فرش سجده مى كنيم، تا برادران ما، و دشمنان اسلام بدانند كه ما براى اهداف عالى اسلام و وحدت مسلمانان در برابر كفّار، چقدر اهميت قائليم! وى از اين پاسخ به وجد آمد و موضع هوشمندانه ايرانيان را ستود».

ديدارها و گفتگوها نشانگر آن است كه مسلمانان اخبار داخلى ايران را پى گيرى مى كنند و درباره چگونگى وضع ايران حساسيّت نشان مى دهند، و اگر حركتى را ناهمگون با آرمانهاى اسلامى بيابند در پى يافتن چرائى آن هستند. تنى چند از خواهران بحرينى از برخى آهنگهاى پخش شده از راديو ايران سؤال كرده و چگونگى آن را پرسيده بودند. برادرى از مراكش مى گفت:

«ايرانيان در ديد من از احترام و ارزشى والا برخوردارند، موضع اسلامى و انقلابى ايران براى ما بسيار مهم است من به صداى عربى جمهورى اسلامى علاقه اى وافر دارم، با اينكه در كشور ما گرفتن آن بسيار مشكل است، امّا براى اطلاع يافتن از اوضاع ايران و مواضع آن درباره مسائل جهانى حتماً آن را گوش مى دهم».

دانشجويى كنيايى كه سالها در مدينه تحصيل كرده بود و از تبليغات وهابيان و ملّاهاى اين ديار عليه تشيع آگاه بود، تمامى اين تبليغات را تباه مى دانست، او با ابراز علاقه شديد به ايران مى گفت:

«ايران تنها كشورى است كه امروز در دنيا در برابر اروپا و آمريكا ايستادگى مى كند از اين روى او را تروريست معرفى مى كنند. او از سودان و ارتباطش با ايران ستايش مى كرد. وى با ستايش از امام خمينى گفت كه مسؤولان فعلى شما نيز شديداً ضد اروپايى و آمريكايى هستند، او از غرب گرايى برخى از كشورهاى عربى بشدت اظهار نگرانى مى كرد، او در نهايت مى گفت، شما بايد جلو علمانى گرى را در ايران به

ص: 126

شدت بگيريد!!»

ايران در چشم بسيارى از اينان سمبل مقاومت و استوارى است؛ چه آنان كه جريان دفاع مقدس هشت ساله را دقيقاً مى دانند و موضع اسلامى ايران را مى ستايند و چه آنان كه بر اثر تبليغات سوء داوريهايى نابهنجار دارند و پس از توضيحات حقيقت را در مى يابند؛ همه از اين همه شكوه و استوارى به شگفت مى آيند و بدان ارج مى نهند يكى از ائمه جماعت مراكش مى گفت:

«شجاعت و مقاومت ملت مسلمان ايران در طول جنگ تحميلى شگفت انگيز است.

اگر اين جنگ 8 ساله براى هر يك از كشورهاى عربى رخ داده بود. از آن جز خاكسترى برجاى نمى ماند. نسبت مجوسى به ايرانيها يك افترا و دروغ مسخره است. بسيارى از محققان، محدثان و مفسّران بزرگ اسلامى، ايرانى بوده اند. اگر ايرانيان مجوسند پس بايد گفت امام بخارى، طبرى، رازى، مسلم و ... همه مجوسند!»

لحن برخى از آنان هيجانبار و دلپذير است كه چونان برادرى مهربان دوشادوشت مى نشينند و از توطئه ها عليه تو سخن مى گويند و دلدارى مى دهند، و چو ن تو از جست و خيز شيطانى ابرقدرتان عليه نظام اسلاميت شكوه مى كنى با تو همدردى مى كنند. جوانى بنگلادشى از ايران و مواضع آن حمايت مى كرد و آن را مى ستود، به او گفته مى شود، متأسّفانه ابرقدرتها در پيش پاى حركتهاى ايران سنگ مى اندازند و عليه ما بسيار توطئه مى كنند و تبليغات دروغ مى پراكنند، او در جواب مى گويد:

«باكى نيست، ابرقدرتها ديگر نمى توانند عليه ايران كارى كنند، اكنون ايران خود يك ابرقدرت است».

امّا اينك اين كلام زائر مالزيايى را در مقابل خانه خدا- اين خانه دير پاى و عتيق بخوان- و به امّ القراى بزرگت دل ببند و بدان عشق بورز:

«ايران خانه اميد مردم مالزى است و مردم ما بخاطر وجود حكومت اسلامى در ايران ارادت خاصى به كشور شما دارند تنها كشورى كه در جهان از مردم مظلوم

ص: 127

بوسنى، فلسطين و ساير مستضعفان بحقيقت حمايت مى كند ايران اسلامى است».

آنچه آمد بخوبى نشانگر آن است كه ايران اسلامى همچنان كانون توجه مسلمانان و ستيغ برافراشته در ديدگاه مسلمانان است و مسلمانان به آن، بسان تكيه گاه، و ملجأ مى نگرند و ايران اسلامى را از آن خود تلقّى مى كنند و بدان عشق مى ورزند و در برابر جاريهاى آن بشدّت حساسند.

جارى هاى جهان اسلام

ص: 128

ص: 129

الف: سلمان رشدى و كتاب آيات شيطانى

حركت شيطانى استكبار جهانى در جهت ضربه زدن به فرهنگ اسلامى و هويت زدايى از جامعه اسلامى در قالب كتاب موهن، زشت و رسواى «آيات شيطانى» چهره نمود و جامعه اسلامى را اندوهگين ساخت. فتواى نگهبان بزرگ و نستوه مكتب و مفسّر بى بديل دين؛ حضرت امام خمينى- رضوان اللَّه عليه- و فرمان قاطع وى به قتل مؤلف كتاب «آيات شيطانى» طوفانى در جهان به پا ساخت. مسلمانان كه مى ديدند مردى از تبار ابراهيم بدين سان استوار و راست قامت در مقابل توطئه هاى شيطانى ايستاده و از عظمت، ابهت و كرامت مكتب و شخصيت والاى رسول اللَّه- ص- دفاع مى كند برخود مى باليدند و به رهبرى آن بزرگوار افتخار مى كردند. داغ اين نگاشته پلشت هنوز كه هنوز است در دلهاى مسلمانان تازه است، گفتگو با مسلمانان در سرزمين وحى نشان مى دهد كه اينان هرگز تلاش ناميمون و ناهنجار سلمان رشدى را از ياد نمى برند؛ امّا آنچه در اين ميان دلپذير و جالب مى نمايد، پيوند استوار ايستادن شكوهمند مسلمانان در اين باره، با نام و ياد زيباى «امام خمينى» است. در گزارشهايى كه پس از اين خواهيم آورد، اين نكته به روشنى پيداست. زائرى از «مالى» سلمان رشدى را بلحاظ توهين به مقدّسات، شيطان مجسّم مى داند و مى گويد:

«سلمان رشدى كه به مقدّسات مسلمانان توهين كرده است، يك شيطان مجسّم است

ص: 130

و بايد كشته شود».

دانشجويى از پاكستان كه در كلامش خشم موج مى زد، گفت:

«سلمان رشدى عنصر بسيار پليدى است، اى كاش اجراى حكم قتل او به دست من انجام مى گرفت».

روحانى جوانى از آفريقا كه حافظ قرآن و امام جماعت يكى از مساجد بزرگ آن ديار است ضمن ابراز ارادت قلبى عميق به امام- ره- گفت:

«حكم تاريخى امام خمينى- ره- درباره سلمان رشدى مرتد بايد اجرا شود».

پزشكى از هندوستان كه عاشقانه از ايران سخن مى گفت، و محيط كارى عربستان را مناسب خود نمى دانست و علاقه مند به كار در ايران و خدمت به انقلاب اسلامى ايران بود با تأسفى عميق مى گفت:

«من در عين ابراز تأسّف از هندى الأصل بودن سلمان رشدى مرتد، قويّاً از فتواى تاريخى امام خمينى- ره- عليه توطئه نوشتن و انتشار كتاب «آيات شيطانى» پشتيبانى مى كنم».

مسلمانان اين فتوا را تحوّلى بزرگ مى دانند و معتقدند مسلمانان با اين فتوا سربلند شدند و سينه ستبر در مقابل شرك ايستادند.

بانويى هوشمند و شيعى از فرانسه كه اظهار نظرهاى مهمى درباره جاريهاى جهان اسلام داشت گفت:

«سخنان امام خمينى- ره- در دفاع از اسلام در سطح جهان بود و حكم اسلامى ايشان در واجب القتل بودن سلمان رشدى، تحوّل بزرگى را در جهان اسلام به همراه داشت».

زائرانِ كعبه مقصود ضمن ستايش از اقدام امام- ره- او را تنها عالم بزرگى مى دانند كه با شجاعت و قاطعيت و بدون هيچ ملاحظه اى، عليه آن حكم صادر كرد.

زائرى از مالزيا و فارغ التحصيل از انگلستان در حالى كه از امام خمينى- ره- بعنوان رهبر بزرگ تمام مسلمين جهان ياد مى كند، فتواى آن بزرگوار را درباره سلمان

ص: 131

رشدى مى ستايد.

و زائرى هوشمند از تركيه مى گويد:

«ما فتواى امام خمينى را در مورد سلمان رشدى از جان و دل قبول داريم، زندانى كه حضرت امام- ره- با اين فتوا براى سلمان رشدى ايجاد كرد، باعث عبرت ديگران و موجب افتخار مسلمانان است».

زائرى از هندوستان از حوادث جارى در جهان اسلام با سوز و گداز سخن مى گويد و در اين باره اظهار مى دارد:

امام خمينى- ره- تنها كسى بود كه در اين باره با شجاعت و لياقت و قدرت سخن گفت و رهبرى خود را نشان داد، ما فقط سلمان رشدى را لعنت مى كنيم و هنوز كارى نكرده ايم؛ دشمنان اسلام هر روز برنامه هاى جديد عليه ما تنظيم مى كنند و متأسفانه بسيارى از مسلمانان جاهلانه به آتش ضعف و پراكندگى دامن مى زنند.

برادرى مغربى ضمن آنكه از حضورش در جمع مسلمانان در كنار مزار پيامبر خرسند است، و از اين كه با برادران ايرانيش به سخن نشسته است، شادمان. از امام خمينى به تجليل ياد كرد و گفت:

«فتواى شجاعانه و انقلابى امام درباره سلمان رشدى، حتماً بايد اجرا شود.»

راهيان حريم دوست به حكم قتل سلمان رشدى بگونه واجبى الهى و حكمى شرعى مى نگرند و اجراى آن را وظيفه همه مسلمانان مى دانند.

افسرى از پاكستان مى گويد:

«حكم قتل سلمان رشدى واجبى الهى است و بايد اجرا شود».

و زائرى سودانى مى گويد:

«ما از جان و دل حكم امام خمينى را درباره سلمان رشدى مرتد باور داريم. اين كار بايد انجام شود و آن مرتد كشته گردد، گو اينكه او الآن مرده است و بانگرانى تمام و ترس بطور مخفيانه زندگى مى كند ولى بايد حكم الهى درباره اش اجرا شود.»

اين گفتگوها و گزارشها بخوبى نشانگر آن است كه مسلمانان در برابر جبهه

ص: 132

ستيزنده عليه خويش، هوشيارند و توهين به مقدّسات خود را بر نمى تابند و به كسانى كه در جهت حرمت و عظمت آن حركت كنند با تمام وجود عشق مى ورزند.

ب: فلسطين

فلسطين و غصب سرزمين قدس زخم هميشه تازه جهان اسلام و قصّه پرغصّه تاريخ معاصر است. قبله آغازين مسلمانان در تصرّف بيدادگران يهودى و مسلمانان وادى قدس در چنگال نژاد پرستان صهيونيست از غم آجين ترين حادثه هاى تاريخى ماست. موضع گيرى غالب حاكمان كشورهاى اسلامى درباره فلسطين ذلّت بار و آميخته با مرعوبيّت و ستم پذيرى است. مسلمانان اقاليم قبله به هنگام گفتگو درباره فلسطين از غمبارى حادثه ها سخن مى گويند و از فروكش كردن حماسه، و از رنج كشيدگى مسلمانان در آن ديار و از اينكه حاكميتها به آن همه شور و هيجان و نستوهى و راست قامتى بها نمى دهند و ارج نمى گذارند. آنان مى گويند:

«فلسطين از آنِ همه مسلمانان است. آرمان فلسطين بايد مورد توجه همگان باشد.

آزادى فلسطين را نه در شعار بلكه در عمل وجهه همت خود قرار دهند».

به سازش كشيده شدن مسأله فلسطين همگان را رنج مى دهد مسلمانان بويژه زائران اندكى كه از ديار قدس به كعبه مقصود آمده اند از اينكه وجه المصالحه حاكميتهاى ناسالم قرار بگيرند مى سوزند. چهره آنان در مسجدالنبى و مسجدالحرام غم را فرياد مى كند و در آهنگ كلامشان مظلوميت موج مى زند. در مسجدالنبى پيرمردى خوش سيما كه از ازدحام جمعيت كنار ستونى آرام ايستاده بود و با نگاههاى ملتمسانه رو بسوى پيامبر زمزمه مى كرد، و حتماً از مظلوميتها و رنجهايى كه بر آنها رفته است با پيامبر و مقتدايش سخن مى گفت، به مناسبتى متوجه من شد و آغاز كلام كرد و گفت:

«آقا مسأله فلسطين فقط با اعلان جهاد همگانى قابل حلّ است، با نرمش و سازش و حركتهاى ديپلماسى نمى شود به حلّ نهايى فلسطين نزديك شد.»

او امام جماعت يكى از مساجد بيت المقدس بود؛ و بسيار باسوز و گداز سخن

ص: 133

مى گفت، در پيش چشم مأموران سعودى سرپيش آورد و با نجوا گفت:

«حاكمان كشورهاى اسلامى، مزدورند، همه آنان آلت دست آمريكا هستند به اينها هيچ اميدى نيست، شما بايد با يك حركت جدّى به داد ما برسيد.»

او به من گفت: با يك روايت مبشّرانه رسول اللَّه دل شما را شاد كنم و خواند:

«قال رسول اللَّه- ص-: لو كانَ العلم الثرّيا لتناوَلَهُ رجالٌ مِن فارس».

و در نهايت با لحنى مهربانانه و حاكى از عطوفت گفت: اميد ما به شماست.

اين حالت در گفتار بسيارى از آنان پيداست، گويا بر اين باور رسيده اند كه حاكميتهاى كشورهاى اسلامى در انديشه چاره سازى، كار آمد نيستند و با نشست و برخاستهاى سياسى مسأله را از امروز به فردا مى نهند.

زائران ديگر كشورها نيز اين تأسف و ناباورى را دارند. زائرى سودانى مى گويد:

«آمريكا دشمن ماست، او از حمايت اسرائيل دست نمى كشد، مسلمانان بايد خود براى آزادى فلسطين چاره انديشى كنند و بطور جدّى وارد عمل شوند».

ديگرى با اشاره به جمعيت انبوه و هيجانبار مسجدالنبى اشاره كرده مى گويد:

«چرا اين همه نيروى انسانى بايد در مقابل دشمن بى اثر باشد؟ چرا از اين سيل جمعيت عليه دشمنان اسلام استفاده نمى شود؟ چرا حج را بى روح كرده اند، مگر حج كنگره عظيم و اجتماع پرشكوه اسلامى براى حلّ مشكلات نيست؟ بايد در اينجا براى مسأله فلسطين چاره انديشيد و مسلمانان را به وضعيت آنان و وظايفشان در مقابل آنان آشنا كرد».

بهر حال راهيان كعبه مقصود معتقدند، مسأله فلسطين بايد بعنوان موضوعى محورى هماره مورد توجه باشد و هرگز خاطره جانفشانيها و رادمرديهاى مسلمانان در آن ديار از يكسو و جنايتها و نامرديهاى صهيونيستها از سوى ديگر فراموش نشود.

ص: 134

انديشورى هوشمند در سمينار «مجمع التقريب» پيشنهادكرد:

مسأله فلسطين بايد بگونه مسأله اى محورى در اين موضوع تلقى شود، و آرمان فلسطين عامل تقريب جريانهاى گونه گون اسلامى و هماره مورد توجه باشد.

امسال (72) در آستانه روز برائت از مشركان (6 ذيحجه) سمينار باشكوهى با عنوان «شب فلسطين» در مكه تشكيل گرديد تا خاطرات جاودانه قهرمانان آن ديار و فريادگران مظلوم قدس را پاس دارد. متفكران و انديشورانى در اين سمينار در اهميت مسأله و چاره انديشى براى حل مسأله فلسطين سخن گفتند كه گزارش آن در بخش سمنيارها آمده است.

ج: مسجد بابرى

حادثه تخريب مسجد بابرى و در حاشيه آن قتل عام مسلمانان هندى، از وحشيانه ترين و دهشتناكترين حوادث معاصر است. هندويان زشتخوى خونخوار، ضمن تخريب يكى از ديرينه ترين معبد و مسجد مسلمانان ددمنشانه ترين و سبعانه ترين اعمال ضدانسانى و ضد بشرى را درباره مسلمانان آن ديار مرتكب شدند. كشتار مسلمانان، اهانت به نواميس آنان، تخريب منازل و ربودن امكانات زندگى شان از جمله اعمال زشتى بود كه هندويان مرتكب مى شدند. داغ اين مصبت نيز در دل مسلمانان تازه است و بسيارى از زائران چون از اين حادثه سخن مى رفت از بى توجّهى جامعه اسلامى و عدم اقدام درخور، شِكوه داشتند. آنان معتقدند بايد حاكمان حكومتهاى اسلامى با تمام توان در مقابل اين اعمال مى ايستادند و دولت هند را مجبور به جلوگيرى از اين اعمال درنده خويانه مى كردند. مسلمانان مى گويند:

«زشت است كه در پيشديد ميليونها مسلمان يكى از بزرگترين و پرسابقه ترين مساجد اسلامى زيرو رو شود و حركت هماهنگ و گسترده اى عليه اين ماجرا صورت نگيرد».

آنان تخريب مسجد و شهادت دهها تن مسلمان را در حراست و حفاظت از آن

ص: 135

معلول پراكندگى مسلمانان و ناهماهنگى آنان مى دانند، يكى از متفكران هندى كه هنگام سخن گفتن از اين حادثه غم و اندوه در كلامش موج مى زد، گفت:

غفلت و پراكندگى مسلمانان باعث شد تا مسجد باعظمت بابرى تخريب شود و بسيارى از مسلمانان شهيد شوند.

مسلمانان از اينكه در اين ماجرا هماهنگ نشده اند، و حركت و اعتراض درخور انجام ندادند مى نالند و از اينكه اگر جامعه و حكومتى گامى برداشت و اعتراضى كرد و فريادى زد همراهى نكردند ناراحتند، زائرى بنگالى مى گويد:

«اگر دولت عربستان هم مانند ايران از مسلمانان حمايت كرده بود، و در مقابل توطئه جنايتكاران مى ايستاد، مشركان جرأت نمى كردند مسجد مهم و تاريخى بابرى را تخريب كنند و مسلمانان را در آن ديار قتل عام نمايند».

حج كانون تبادل انديشه هاست. اى كاش در اين كنگره بزرگ مردمان و زائرانى كه به هواى دوست به اين ديار مى آيند با يكديگر به سخن مى نشستند و از دردهاى دل يكديگر آشنا مى شدند. مسلمانان هند از حوادثى كه بر آن مى رود بسيار اندوهناكند.

مسلمانان در كنار هندويان زشتخويى كه به درندگى و ستمبارگى و اعمال شنيع شهره اند رنج بسيار مى كشند. آنان مى گويند:

«صداى مظلوميت ما بجايى نمى رسد. همان اندك توجهى كه به ديگر جريانهاى اسلامى مى شود، به آنچه در هند مى گذرد، آن نيز نمى شود».

راستى نيز چنين است و نمونه روشن آن مسجد باربرى است كه دهها حادثه در حاشيه داشت و بايد اين همه اعمال زشت در جهان اسلام طوفانى بپا مى كرد. بهرحال اين حادثه نيز در ميان گفتگوها مهم بود و مسلمانان هند دوست داشتند از اين طريق صداى مظلوميت را به مسلمانان ديگر كشورهاى اسلامى برسانند.

ص: 136

د: بوسنى و هرزگوين

اكنون چندين سال است كه «بوسنى و هرزگوين» كه چونان دُرّى در سرزمين تاريك اروپا مى درخشد به سرزمين آتش و خون، غم و اندوه، حماسه و اشك و فرياد و نبرد تبديل شده است. مسلمانان در برابر سبعانه ترين و نامردمانه ترين حملات صربها با چنگ و دندان از هويت اسلامى و حيثيت مكتبى خود دفاع مى كنند. از جريانهاى بين المللى در اين ماجرا مانند ديگر ماجراهايى كه مظلومان، در چنگال ستمگران در هم شكسته و مى شكنند جز مشتى حرف چيزى برنيامده است.

اكنون بوسنى و هرزگوين داغ دردآجين پيكر اسلام، و زخم ژرف قلب امّت و مرثيه جانسوز جهان اسلام است. مسلمانان از اين كه حكومتهاى اسلامى اقدامى جدّى نمى كنند، مى سوزند، و از اينكه با اهرمهايى كه در اختيار دارند بر كشورهاى غربى فشار نمى آورند تأسف مى خورند، و از اينكه در مجامع بين المللى موضع قاطع و كارآمد در مقابل اين مسأله ندارند گله مندند. آنان مى گويند:

«اكنون سالهاست با زشترين شيوه و پليدترين روشها مظلومان بوسنى و هرزگوين به خاك و خون كشيده مى شوند، كودكان خردسال در آغوش مادران و در زير نگاههاى ملتمسانه آنان و اشكهاى نشسته برگونه هايشان جان مى دهند و اين ستم همچنان جارى است و فريادى آنچنان كه بايد و شايد برنمى آيد».

مسأله بوسنى و هرزگوين امسال در ميان زائران انعكاس شگفتى داشت. همه در اين انديشه بودند كه از چگونگى وضع مسلمانان آن ديار آگاهيهايى بيابند و از موضع مسلمانان ديگر و كشورهاى اسلامى با خبر شوند. اين گستردگى تا بدانجاست كه حاكمان سعودى نيز به دو امام جماعت مسجدالنبى- ص- و مسجدالحرام گفته اند تا در نمازهاى مغرب و صبح براى پيروزى آنان دعا كنند، و ظالمان صرب را بزشتى ياد كنند و شكست و اضمحلال آنان را از خداوند بخواهند، و آنان نيز در اين ايّام چنين مى كردند. امّا بايد سؤال كرد كه چه كسى اين مظلوميت را بر اين ملت ستم كشيده روا داشته است، و چه

ص: 137

جريانى سكوت مرگبار بر محافل بين المللى درباره اين همه اعمال فيجع راتحميل كرده است. آمريكا اين شيطان بزرگ و غربيان اين جانيان زشتخوى، بدون هيچ ترديدى بر اين ستم دامن مى زنند و گاهى براى چهره نمايى انساندوستانه و زشت حقوق بشرى، قطعنامه اى توخالى و بى پايه صادر مى كنند. امّا ملتها بيدارند و مواضع مزورانه و منافقانه آنان را درمى يابند. يكى از چهره هاى برجسته نيجريه مى گويد:

«آمريكا و هم پيوندان او مصداق كامل منافقند. اين مستكبران چرا با مسأله بوسنى و كويت دوگانه عمل كرده و مى كنند، آنان براى استيلا به منابع سرشار نفت در كويت در نبرد عراق و كويت آنگونه عمل كردند، امّا امروز در بوسنى براى اينكه اين كشور اسلامى را از قلب اروپاى ملحد برچينند قتل عام و نسل كشى را در آن ديار تأييد و در مقابل اين همه جنايت سكوت مى كنند».

تاجرى از آفريقاى جنوبى كه آگاهيهاى گسترده از جهان اسلام داشت و مواضع جمهورى اسلامى را بويژه عليه نژادپرستى و آپارتايد مى ستود، با سوز و گداز از ستم بر مسلمانان بوسنى سخن مى گفت و از بى حرمتى به نواميس آنان دردمندانه حرف مى زد و اظهارنظر مى كرد:

«دولتهاى منطقه دروغ مى گويند كه به مسلمانان بوسنى كمك مى كنند. عياشى و رفاه طلبى اينان را از طرفدارى حق بازداشته است. آنان فقط به فكر شكمبارگى و شهوترانيند و ياد آنها از مسلمانان بوسنى از مرز زبان تجاوز نمى كند و صرف ادعاست؛ زيرا اينان وابسته به قدرتهاى بزرگند و در جهت آنها حركت مى كنند».

مسلمانان از اينكه براى رهايى ستمديدگان بوسنى اقدام شايسته اى نمى شود در رنجند و عدم دخالت جدّى برخى از سران كشورهاى اسلامى را ننگى بر جامعه اسلامى مى دانند. جوانى حقوق دان از مصر در حالى كه از ياد كرد كشتار مسلمانان بوسنى و جنايات صربها به شدّت ناراحت بود مى گفت:

«اينكه عده بسيارى از مسلمانان بى گناه را با آن وضع بكشند، خانه هايشان را غارت كنند و به آتش بكشند و سران كشورهاى اسلامى هم دخالت جدّى براى جلوگيرى

ص: 138

از اين كشتار نكنند، لكه ننگ بزرگى است كه با هيچ چيز شسته نمى شود!»

زائران خانه خدا تنها راه رهايى اين عزيزان از رنج و درد را، اتحاد مسلمانان و همت يكپارچه جامعه هاى اسلامى مى دانند و مى گويند:

«چرا فقط مسلمانان بايد اين همه رنج بكشند؟ تنها چاره دردهاى ما مسلمانان اين است كه با هم متحد شويم و تنها راه رهايى مظلومان بوسنى و هرزگوين اتحاد مسلمانان و حركت يكپارچه براى رهايى آنهاست».

بهرحال نداى مظلوميت بوسنيايى ها در رواق تاريخ پيچيده و جان بسيارى از انسانهاى مسلمان و غيرمسلمان انساندوست را بدرد آورده است. و ستمگريهاى صربها و جباريّتها و جنايتهاى آنان دلهاى آزرده را بشدّت آزاد است.

ه: الجزاير

الجزاير كشورى كه هنوز چند دهه از پيروزى قهرمانانه و شكوهمندش عليه استعمار نمى گذرد، اكنون نيز يكى از كانونهاى حركت در جهان اسلام است. آن روز الجزايرى ها فرياد مى زدند كه اسلام دين، قرآن كتاب و الجزاير وطن آنهاست و مى كوشيدند كه حاكميت به دست آمده را برپايه هاى استوار فرهنگ قرآنى بنياد نهند، امّا پس از مدتى نه چندان زياد رگه هاى عِلمانى، دين گريزى و بلكه دين ستيزى در كشورى كه با آن آهنگ به هويت، زمين و مكتبش دست يافته بود آغاز شد. جريان الجزاير يكى از عبرت انگيزترين حوادث جهان اسلام و سير تحوّلات آن يكى از تأمل برانگيزترين ديگرسانى هاى معاصر است. گفتگو با مسلمانان آن ديار نيز جالب است.

آنان از اينكه رهبران انقلاب برتماميت دين و اجراى دقيق قوانين اسلامى پانفشردند و به ديگر انديشان ميدان گسترده اى براى نقش بازى كردن در فرهنگ و سياست دادند، اظهار تأسف مى كردند. آنان مى گفتند:

«بسيارى از عالمان دين با نقشه ها و توطئه هاى حساب شده از صحنه فرهنگ و اجتماع بيرون رانده شدند، زبان فرانسوى همچنان حاكميت خود را حفظ كرد. در

ص: 139

دانشگاه حساسيّت اسلامى و تعهّد به مبانى دينى كم رنگ شد، ارزشهاى دينى كم كم به تمسخر گرفته شد، حاكمان زمينه را براى بازى با احكام دين مناسب ديدند، و براى حذف مذهب از جامعه كوشيدند. بار ديگر مسلمانان احساس خطر كردند و اينك كه براى بازگرداندن آنچه از دست رفته، بپا خاسته اند، گو اينكه دير است امّا خداوند مجاهدان راهش را پيروز خواهد كرد».

آنان از اينكه قدرتهاى جبّار و استكبارى با اراده ملت بازى مى كنند و آراء مردم را به هيچ مى انگارند، شديداً شگفت زده بودند، به گفته يكى از آنان:

«مگرنه اين است كه آمريكا و غرب مدعى دموكراسى هستند، پس چرا با انتخابات كاملًا دموكراتيك مخالفت كردند، و با حاكميّت و حكومت نظامى نتايج را درهم ريختند؟!»

اطلاعات و آگاهيهايى كه زائران از درون الجزاير مى دهند، نشانگر آن است كه حركت امت انقلابى و مسلمان آن ديار گسترده است و كوبنده؛ و حركتى است از سرآگاهى و رشد.

دانشورى كه داراى تحصيلات دكتراى حقوق بود، در پاسخ به اين سؤال كه الجزاير اكنون چگونه است گفت:

«مخالفان رژيم حاكم بر الجزاير اكنون در زندانها بسر مى برند، من انقلابى هستم و در تمام حركتهاى انقلابى نقش دارم. دشمنان قسم خورده اسلام نگذاشتند حركت ما به پيروزى نهايى برسد، آنان نمى خواهند در الجزاير قرآن حاكميت پيدا كند».

خفقان و ستم، مسلمانان آن ديار را مأيوس نكرده است. تيرگيهاى حاكميت شب پرستان، دلهره بر جان آنان نيانداخته است، امسال حدود سى هزار زائرالجزايرى در حج شركت داشتند، آگاهان آنها براى روشن كردن اذهان مسلمانان نسبت به اوضاع الجزاير مى كوشيدند و تأكيد مى كردند كه اسلام پيروز خواهد شد. تأكيد مى كردند كه حركت در الجزاير قائم به فرد و افراد نيست. جنبش و خيزش عمومى است، گفتگوى ذيل نمونه اى از اين نگرش است:

ص: 140

- ما ايران، انقلاب اسلامى را از آن خود مى دانيم و حركت شما الهام بخش ماست.

- اوضاع در چه حالى است؟

- اسلام قطعاً پيروز خواهد شد. و شريعت اسلامى در آن كشور پياده خواهد گرديد.

- استكبارى جهانى در خبرگزاريهايش مى پراكند كه شما از ايران كمك مى گيريد، هرگز! ما از ايران و انقلاب اسلامى الهام مى گيريم.

- ملت ما راهش را خودش انتخاب كرده است و بر ايمان و تلاش خود متكى است.

- با گرفتارى رهبران جهاد اسلامى و عباس مدنى، رهبرى نهضت از آنِ كيست و مسلمانان چه مى كنند؟!

او هوشمندانه در حالى كه همراهانش سخنش را تأييد مى كردند گفت:

حركت ما قائم به شخص نيست مردم الجزاير يكسر در حال قيامند.

برخوردها با اينان كه وارثان حركتى عظيمند و روزگارى الهام بخش ديگر حركتها در جهان اسلام بودند، بسيار دلپذير و شورانگيز است. الجزايريان با قدرت و صلابت و استوارى از حركت و انقلابشان سخن مى گويند و هيچ ترديدى در ادامه راه ندارند.

و: تركيه

بسيارى از جوانان ترك در حج با شوق فراوان از انقلاب اسلامى به عظمت ياد مى كردند و شخصيت بى بديل حضرت امام خمينى را مى ستودند و با تأكيد به اينكه وابسته به هيچ گروه و حزبى نيستند قوياً از رهبرى انقلاب حمايت مى كردند.

آنان از جريانى با عنوان «حزب اللَّه» ياد مى كردند و نشريه اى كه داراى اينگونه انديشه است؛ يعنى تعبد به اسلام و حركت در جهت بازگرداندن هويت مذهبى به تركيه و بدون وابستگى به احزاب گونه گون.

از گفتگو با چهره هاى مختلف حاجيان ترك به روشنى حساسيّت آنان درباره انقلاب اسلامى پيداست، آنان از مواضع جمهورى اسلامى ايران در قبال مسائل

ص: 141

آذربايجان، قفقاز، بوسنى و هرزگوين و چگونگى سياست خارجى ايران پس از رحلت امام- ره- فراوان سؤال مى كردند و از اينكه توجيه ها و تبليغات جمهورى اسلامى ايران در نشان دادن حقيقت خود و زدايش ابهامها از ذهن حزب اللَّه اقاليم قبله ضعيف است اظهار نگرانى مى كردند. آنان با حساسيت ويژه اى از موضع ايران در جنگ آذربايجان و ارمنستان سخن مى گفتند و در مواردى روشن بود كه جوّسازيها عليه ايران در ذهنيت آنان بى تأثير نبوده است.

حضور مكرّر برخى از چهره هاى برجسته فكرى، سياسى و جوانان تركيه در جمع ايرانيان و ملاقات با چهره هاى علمى، و فكرى و سياسى كشور ما در جمع ايرانيان چشم گير بود. اينان تأكيد داشتند كه دشمن با شايعه سازى و جوّ آفرينى در انديشه تفرقه بين نيروهاى اسلامى و جريانهاى دينى است، آنان از اينكه اندك اندك زمينه براى تبليغات مذهبى و گسترش فرهنگ دينى آماده تر مى شود خرسند بودند، و بر اين انديشه بودند كه بايد بين نيروها و جريانهايى كه در نهايت در جهت حاكميت اسلام و بازگرداندن هويت دينى به جامعه ترك حركت مى كنند ائتلاف عظيمى ايجاد شود، يكى از انديشوران ترك مى گفت:

«قرآن كريم در آيات بسيارى از تقابل سپاه حق و باطل سخن گفته است، قطعاً دشمنان اسلام وحدت ما را نمى خواهند. آنان مى خواهند ما را از خط خارج كنند، ما بايد از يكسوى وحدتمان را ايجاد و حفظ كنيم و از سوى ديگر در گسترش فرهنگ اسلامى بكوشيم».

آنان از اينكه عدّه اى از مسلمانان، تحت تأثير برخى از آموزه هاى دينىِ تعدادى از عالمان، دخالت در سياست را روا نمى دانند، رنج مى بردند و بر حضور جدّى مسلمانان در صحنه تأكيد داشتند.

آنان از گشايش 350 مدرسه دينى و 600 دايره تدريس و آموزش قرآن مجيد در تركيه با شور و شعف ياد مى كردند و بر اين باور بودند كه بايد دامنه اينگونه تلاشها بگسترد. آنان از اينكه زن ايرانى را در كمال حجاب و عفت در صحنه هاى اجتماعى و

ص: 142

سياسى مى ديدند خرسند بودند. گفتگو با يكى از نمايندگان زن در مجلس شوراى اسلامى ايران، براى مسلمانان تركيه بسيار جالب بود و از اينكه زن مسلمان تا اين حد در جريان مسائل كشور باشد و نقش آفرينى كند، ستايش مى كردند. بهرحال، بيدارى عظيم نسل كنونى تركيه ستودنى است و اميد است، مسلمانان آن ديار شاهد گسترش انديشه دينى، حاكميت مذهبى و وسعت شعائر اسلامى باشند، چنين نيز خواهد بود؛ چرا كه ريشه هاى فطرى دين و گرايشهاى بنيادين مكتب الهى بى گمان در اعماق جان آنان نفوذ دارد، به گفته مهندسى جوان از تركيه:

«بروز احساسات و شعائر اسلامى در مراسم تشييع اوزال رئيس جمهور سابق تركيه نشان داد كه مردم ترك مسلمانند و اسلام از اعماق جان آنان مى جوشد، گرچه دهها سال عليه اسلام تبليغ كنند و با بوقهاى فراوان به اسلام زدايى بپردازند. اكنون على رغم تلاشهاى بى وقفه دولت در اسلام زدايى، موج اسلام خواهى بشدّت گسترش يافته و حجاب بعنوان مظهرى از گرايش به اسلام روى به فزونى است».

بخش دوم:

برائت 72 فريادى در سكوت

ص: 143

ابراهيم- ع- بنيادگذار خانه توحيد و بزرگ فريادگر آن در رواق تاريخ و قهرمان نستوه و ستيزنده عليه شرك، با درهم شكستن بتكده مشركان، سنت قويم شرك ستيزى را استوار ساخت و با تيغ بى دريغ «لا» انديشه هاى شرك آلود را گردن زد، و با نقش جمله شكوهمند «لا اله الا اللَّه» براى اوّلين بار در آوردگاه حق و باطل بر پرچم توحيديان، برائت از مشركان را، چونان مشعلى بر معبر تاريخ برافراشت. (1) خداوند- تبارك و تعالى- پيامبر بزرگ الهى ابراهيم را در موضع آشتى ناپذير و شرك ستيزانه، اسوه و سمبل معرّفى كرده، فرمود:

«قد كانت لكم اسوة حسنة فى ابراهيم و الذين معه اذ قالوا لقَوْمِهمْ انَّا برآءُ مِنْكم و ممَّا تعبدون من دون اللَّه». (2)

بدين سان ابراهيم بنيادگذار آيين حج و فريادگر توحيد، بزرگترين معلم برائت از مشركان و اسوه ستيز با جريان شرك و سمبل مقاومت در مقابل شرك انديشى است. اين سنّت قويم با فريادهاى رعدآساى آخرين حلقه سلسله توحيديان؛ پيامبر بزرگ اسلام حضرت محمّد- ص- استوارتر گشت، و با گسيل داشتن قهرمان تعبّد و رزم آور


1- عن جعفر بن محمد، عن أبيه ع قال: اوّل من قاتل ابراهيم ع ... و اوّل من اتخذّالرايات ابراهيم ع عليها «لااله الّااللَّه». التهذيب، ج 6، ص 170- وسائل الشيعه، ج 15، ص 144- مؤسسة آل البيت ع لإحياءالتراث.
2- الممتحنه: 4.

ص: 144

آوردگاههاى توحيد، على بن ابى طالب در سال نهم هجرت كه آيتِ بت سرنگون كنِ:

«ان اللَّه برئٌ من المشركين و رسوله»

را بر مردم فروخواند و خانه توحيد را از زشتيها و پلشتى هاى بتان بپيراست، چونان سنتى عظيم در حج و سرزمين مكه، بر رواق تاريخ نقش بست.

حضرت امام خمينى- رضوان اللَّه عليه- بزرگترين احياگر دين در قرن معاصر و فريادگر بى بديل مظلوميت انسان كه محتواى عظيم و سازنده كنگره بزرگ حج را به آن بازگرداند و چهره اصيلش را بازسازى كرد، در جهت احياى سنت ابراهيمى و محمّدى نيز گامى بلند برگرفت و فرياد برآورد كه: «حج بى برائت حج نيست».

او در جايگاه مفسّر بزرگ و راستين قرآن و مبيّن احكام دين، مفهوم برائت را بگسترد و در پيامهاى سپيده گشا و رعدآسايش ابعاد گسترده آن را تبيين كرد و از جمله فرمود:

«فرياد برائت ما فرياد مردم مسلمان آفريقاست، فرياد برادران و خواهران دينى ما كه به جرم سياه بودن، تازيانه ستمِ سيه روزان بى فرهنگِ نژادپرست را مى خورند.

فرياد برائت ما، فرياد برائت مردم لبنان و فلسطين و همه ملت ها و كشورهاى ديگرى است كه ابرقدرت هاى شرق و غرب، خصوصاً آمريكا و اسرائيل به آنان چشم طمع دوخته اند و سرمايه آنان را به غارت برده اند و نوكران و سرسپردگان خود را به آنان تحميل نموده اند و از فواصل هزاران كيلومتر راه به سرزمين هاى آنان چنگ انداخته و مرزهاى آبى و خاكى كشورشان را اشغال كرده اند.

فرياد برائت ما، فرياد برائت همه مردمانى است كه ديگر تحمل تفرعن آمريكا و حضور سلطه طلبانه آن را از دست داده اند و نمى خواهند صداى خشم و نفرتشان براى ابد در گلوهاى شان خاموش و افسرده بماند و اراده كرده اند كه آزاد زندگى كنند و آزاد بميرند و فريادگر نسل ها باشند.

فرياد برائت ما، فرياد دفاع از مكتب و حيثيات و نواميس، فرياد دفاع ازمنابع و ثروتها و سرمايه ها، فرياد دردمندانه ملّتهايى است كه خنجر كفر و نفاق قلب آنان را دريده است.

ص: 145

فرياد برائت ما، فرياد فقر و تهيدستى گرسنگان و محرومان و پابرهنه هايى است كه حاصل عرق جبين و زحمات شبانه روزى آنان را، زراندوزان و دزدان بين المللى به يغما برده اند و حريصانه از خون دل ملّتهاى فقير و كشاورزان و كارگران و زحمتكشان، به اسم سرمايه دارى و سوسياليزم و كمونيزم مكيده و شريان حيات اقتصاد جهان را به خود پيوند داده اند و مردم جهان را از رسيدن به كمترين حقوق حقه خود محروم نموده اند». (1)

خلف صالح آن بزرگوار حضرت آيةاللَّه خامنه اى- مدّظله العالى- نيز برجايگاه بلند برائت تأكيد ورزيده و فرمودند:

«برائت حقيقتاً از اركان حج بلكه بالاتر از اركان حج است، برائت روح، معنا، هدف و جهت حج است».

و در تفسير ابعاد گسترده برائت در ضمن بياناتى بيدارگر فرمود:

«فرياد برائت كه امروز مسلمان در حج سر مى دهد، فرياد برائت از استكبار و ايادى آن است كه مع الأسف در كشورهاى اسلامى قدرتمندانه اعمال نفوذ مى كنند و با تحميل فرهنگ و سياست و نظام زندگى شرك آلود بر جوامع اسلامى، پايه هاى توحيد عملى را در زندگى مسلمانان منهدم ساخته و آنان را دچار عبادت غيرخدا كرده اند. و توحيد آنان فقط لقلقه زبان و نام توحيد است و از معناى توحيد در زندگى آنان اثرى باقى نمانده است».

آنچه از آموزه هاى قرآن، پيشوايان دين و مفسّران راستين مكتب، توان يافت اين است و نه جز اين. حج مظهر توحيد و كعبه- اين خانه ديرپاى و آزاد- خانه توحيد است. محور تمام حركتها و نشاطها و عملها در حج، خدا، ياد خدا و نام خداست.

طواف، سعى، رمى، وقوف و ديگر شعائراللَّه. تمامت اينها هر يك بگونه اى نمايش عشق به خداوند و انجذاب به «اللَّه» و طرد و نفى شرك و ستيز با مشركان و برائت از «انداداللَّه» است و اين است سنت «ملت حنيف ابراهيم- ع-» آن بزرگ منادى توحيد بر فراز قلّه


1- صحيفه نور، ج 19، ص 201.

ص: 146

تاريخ و سنت محمد- ص-، آن برترين فريادگر توحيد و ستيز با شرك بر معبر تاريخ.

و بدين سان توان يافت كه چرا و با چه انگيزه از انجام اين مراسم جلو مى گيرند و هر سال در اجراى آن مشكل ايجاد مى كنند، راستى چرا؟!

وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى ايران در بيانيه اى كه پس از جلوگيرى از مراسم برائت صادر كرد، نقش آمريكا را در اين مورد باز گفت، وزارت امور خارجه عكس العمل سعودى را تحت فشار آمريكا دانسته يادآورى كرد كه:

«مراسم برائت از مشركين حالت افشاگرى عله توطئه هاى استكبار جهانى در كشتار مردم بى دفاع بوسنى و هرزگوين، فلسطين، منطقه و ... داشت به همين جهت تحت فشار آمريكا و استكبار جهانى از آن ممانعت به عمل آمد».

آنچه در بيانيه وزارت امورخارجه آمده است، تفرّسى است صائب، اين حقيقت از لابلاى اظهارات وزير حج عربستان بروشنى پيداست. بخشهايى از ديدگاههاى وى را از مصاحبه حجةالاسلام والمسلمين محمدى رى شهرى، نماينده مقام معظم رهبرى و سرپرست حجاج ايرانى مى آوريم:

«آنچه در سالهاى گذشته اتفاق افتاده (برپايى مراسم برائت از مشركان) با توافق وزراى امورخارجه دو كشور بوده، امّا امسال عربستان آمادگى برگزارى اين مراسم را ندارد! ...»

كشور عربستان با راهپيمايى حجاج، دادن شعار (عليه آمريكا) و حمل پلاكارد توسط آنها مخالف است. وزير حج عربستان در ديدار با حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى نامه اى ارائه مى كند كه در ضمن آن مخالفت عربستان با برپايى مراسم برائت از مشركين تصريح شده بود. آقاى فهد در ديدار با وزير حج عربستان گفته بود كه:

«به سرپرست حجاج ايرانى متذكر شود كه امسال عربستان با يك سلسله مشكلات داخلى و خارجى روبرو است به همين دليل نبايد مراسم برائت از مشركان برپا شود». (1)

بهر حال روزها يكى پس از ديگرى سپرى مى شد، و زمان برگزارى مراسم شكوهمند برائت از مشركان فرا مى رسيد. نيروهاى فعّال و هوشمندى كه بايد امكانات را


1- هفته نامه رى پيش شماره دوّم مصاحبه حجةالاسلام والمسلمين محمدى رى شهرى.

ص: 147

برگزار مى كردند، با تمام توان تلاش مى كردند تا مراسم هر چه پرشكوهتر و چشمگيرتر شكل گيرد، در ساعتهاى آغازين روز پنجم ذى حجّه (روز قبل از مراسم) يكباره ميدان معابده و مقابل بعثه مقام معظم رهبرى از نيروهاى امنيّتى، نظامى و ماشين هاى جنگى و رزمى آكنده شد. رژه گروهى از مأموران سعودى كلاه بر سر و باتوم به دست، كه گويا براى ايجاد رعب و وحشت انجام مى گرفت، مكّه را متشنج مى ساخت. و بالاخره روز پنجم با استقرار نيروها و گاه با كاستيها و فزونيها پايان يافت بدون منع تردّد.

روز ميعاد:

آفتاب از پس كوههاى مكه، كه برآمد و زواياى فرازها و فروديهاى آن ديار را روشن ساخت، نيروهاى سعودى نيز خوش خوشك آفتابى شدند و ابتدا ميدان معابده و سپس اطراف آن، كوهها، كوچه ها و كوى ها و برزنها را انباشتند. گويى در آوردگاهى سترگ با نيرويى بس بزرگ به نبرد آمده بودند، لحظه به لحظه بر تعداد نيروهاى نظامى و انتظامى، دستگاههاى اتوبوس نظامى، نفربر زرهى، زره پوش و ... افزوده مى شد.

كوچه منتهى به بعثه بگونه اى دلپذير، تكان دهنده و تنبه آفرين آراسته شده است.

عكسهاى دلخراش از حوادث خوانين بوسنى و هرزگوين، تصويرهايى كه اوج شقاوت، درندگى و دژم خويى استكبار را نشان مى دهد. چهره هاى مصمّمى كه آهنگ دفاع از كرامت خويش و تماميت ارضى كشورشان را دارند، از يكسوى ترابه فريادگرى عليه آنهمه ستم و زشتخويى فرا مى خواند و برائت از مجريان اين جريانها را در جانت فرو مى ريزد و از سوى ديگر ستايش و سپاس را بر رادان و استوار مردانى كه دشمن تادندان مسلح را به مسخره گرفته اند بر مى انگيزد.

شعارهاى نقش بسته بر سينه ديوارها و راهروها و پلاكاردها كه بايد در مراسم به اهتزاز درآيد نيز شكوهمند است:

مرگ بر آمريكا، مرگ بر صربها، مرگ بر صربها جنايتكاران ددمنش تاريخ

سلام بر فلسطين سرزمين مقدس و ديار استقامت

ص: 148

سلام بر بوسنى و هرزگوين

حج بى برائت، حج نيست

الله اكبر

و ...

حضور نيروهاى نظامى

حدود ساعت 11 (قبل از ظهر) تمام راههاى منتهى به ميدان معابده را بستند و عبور و مرور را بكلّى ممنوع ساختند. براساس گزارشهاى رسيده، راههاى منتهى به ميدان معابده از مسافتهاى بسيار دور به شدّت در حال كنترل است، مأموران حتى حركت دو نفر را در كنار هم نيز برنمى تابيدند، در اين مسافتهاى طولانى نيروهاى گارد در فاصله هاى بسيار كوتاهى گشت مى زدند. چكمه پوشان مسلّح و باتوم بدستان مجهزّ حركتها را به شدت زير نظر داشتند، خوشبختانه اكنون تمام زائران و حتى بوميان مى دانند اين همه رعد و برق براى چيست!

ديشب در جمع دوستان با ماشينى كه راننده اش از سوريّه بود به مسجدالحرام رفتيم، در مسير راه گستردگى نيروهاى انتظامى كاملًا مشهود بود. با نگاهى معنادار گفت:

تجمع و گستردگى اين نيروها براى چيست؟! يكى از دوستان گفت نمى دانيم! او گفت امّا من مى دانم، گفتيم چرا؟

گفت: بخاطر راهپيمايى فرداى شماست.

گفتيم: ما راهپيمايى نداريم، تجمّعى است براى اعلام برائت از مشركان و مستكبران و جنايتكاران و اعلام پشتيبانى از مظلومان امت اسلامى كه در زير چكمه هاى جلادان و مستكبران جان مى دهند.

گفت: مى دانم، من خودم شركت مى كنم، من در جمعه خونين نيز اينجا بودم (در اين حال ماشين به محلّ فاجعه رسيد) با دست اشاره كرد و گفت: «هنا مضجع شهدائكم».

گفتيم: نظر تو چيست؟

ص: 149

گفت: والله، اگر انسان مسلمان و به تعاليم قرآن معتقد باشد كه اين مراسم را بد نمى داند. مگر در اين مراسم چه گفته مى شود: مرگ بر آمريكا، مرگ بر اسرائيل، اظهار تنفّر از ستم و ستمگرى، اعلام حمايت از برادران مظلوم مسلمان، فرياد برائت از مشركان، مگر اينها با تعاليم اسلام منافات دارد و ... ماشين به كندى حركت مى كرد و نيروهاى انتظامى انبوه شده بودند. او از سخن گفتن باز ايستاد و ما پياده شديم و خداحافظى كرديم.

ساعت 5/ 12 است، هيچ نشانه اى از اينكه اينان اجازه برگزارى مراسم برائت را خواهند داد وجود ندارد. ماشينها، تانكها، آب پاشها و نيروهاى مسلّح كه گستره ميدان را يكسر گرفته اند، همه و همه نمايشگر سختگيرى است و آمادگى براى ممانعت گسترده.

اين حركت البته چنانكه اشاره كرديم از ديروز آغاز شده بود و سختگيرى جدّى از امروز صبح. برخى از روحانيان ساعت 10 صبح آهنگ خروج از بعثه را داشتند مانع شدند و ساعت 5/ 11 كه تنى چند از عالمان پا به ميدان معابده گذاشته بودند از ادامه مسير جلو گرفتند و بازگشتشان به بعثه نيز به سختى انجام شد.

مساجد اطراف نيز بسته شده است، كسانى از بعثه بيرون رفتند تا در مسجد نماز گزارند، شرطه ها جلو گرفتند و با جمله «صلوة مافى؟!» با قهر و خشم بازگرداندند.

سايبان كنار مسجد گوشه ميدان معابده اينك مقرّ نيروهاى نظامى سعودى است.

و گستره ميدان محلّ رژه آنان. مأموران سعودى ابتدا در فراز كوهها نيز مستقر بودند، كم كمك بر روى بامهاى مشرف به ميدان معابده نيز رفتند هلى كوپترها در ارتفاعى بسيار پايين مرتب در گشت و گذار بودند و برچگونگى اوضاع نظارت مى كردند برخى از ساكنان اطراف ميدان معابده چون از راههاى طبيعى توان وارد شدن به خانه ها را نداشتند از روى كوههاى اطراف و راههاى صعب العبور به خانه هايشان مى رفتند. نيروهاى نظامى مرتب آرايش نظامى را تغيير مى دادند؛ رژه مى رفتند و جابه جا مى شدند.

هنگام نماز عصر فرا رسيد مسجد گوشه ميدان معابده باز شد و مناره نداى اذان سرداد، مأموران با چكمه و آلات نظامى به نماز ايستادند. حتماً نماز خوف مى خواندند!

ص: 150

برخى از ساكنان خانه ها با دلهره از درها و پنجره ها نگاههاى ملتهبانه اى به خيابان مى افكندند، و سريع به درون خانه مى رفتند. جوّ تاريك و خفقان آميزى بود.

ماشينهاى آتش نشانى از مركز معابده بيرون آمدند و در ميدان مستقر شدند، وقت اعلام شده مراسم ساعت 5/ 4 روز ششم ذيحجه بود، در اين ساعت آرايش نظامى بسيار گسترده بود و سخت گيرى در رفت و آمدها به اوج خود رسيده بود.

از پل حجون به سوى ميدان معابده نيز كاملًا مسدود است، گزارشهاى رسيده حاكى از آن است كه در اين مسافت هر 20 متر گروهى از نيروهاى سعودى عرض خيابان را گرفته و آن را مسدود كرده اند موعد مقرّر مراسم برائت سپرى شد و نيروهاى سعودى همچنان بر شدّت حفاظت از منطقه اى كه به اصطلاح اشغال كرده بودند مى افزودند. گزارش ذيل ترسيم دقيقى است از ابعاد گسترده حضور نظامى سعوديان:

«ما همراه با كاروانمان ساعت 2 بعدازظهر براى حضور در مراسم برائت از منزل خارج شديم، در خيابان عزيزيه و شيشه نزديكى مركز عطاءالله سوار ماشين شديم و در تمام طول خيابان شاهد بوديم كه تمام مدارس و مراكز دولتى به صورت پادگان درآمده بود و به هر جا كه نگاه مى كرديم، پر از سرباز گارد و خودروهاى نظامى بود. ما تا پل روضه آمديم. تقريباً ساعت 20/ 2 بود كه در زير پل روضه شاهد حضور تعداد زيادى ايرانى بودم كه به علت بسته بودن راه و ايجاد موانع بر سر راه زائرين در همان جا در سايه پل استراحت مى كردند.

موانع در حدّى بود كه نمى شد به راحتى و بدون درگيرى از آن عبور كرد. سربازان در صفى متصل و در كنار هم ايستاده بودند.

البته در بعضى از نقاط صف ها شش رديف شده بود كه پشت سر هم ديوارى قطور درست كرده بودند. اكثر سربازان با لباس و كلاه و سپر ضد شورش در محل هاى خود مستقر بودند.

چون راه بسته شده بود از طريق تونلى كه منتهى به مسجدالحرام مى شد، خودم را به حرم رساندم و از طريق حرم تا نزديكى هاى چهارراه منتهى به خيابانهاى ستين و تنعيم

ص: 151

آمدم. بعد از چهارراه حضور گسترده نظاميان در نزديكى مسجد جن، مجدداً توجهم را جلب كرد. آنها مانع تردد زائرين بودند، ولى لحظاتى بعد به زائرين تركيه اى اجازه عبور دادند و من هم لابه لاى آنها از مانع عبور كردم. در زير پل حجون به مانع دوم برخورد كرديم. نيروهاى نظامى با آرايش ضدشورش گارد گرفته بودند، از بلندگوى اتومبيل آنها پيامى كه توسط يك افغانى روى نوار ضبط شده بود مرتب تكرار مى شد، مضمون پيام اين بود: «هرگونه تظاهرات و راهپيمائى و شعار از طرف دولت سعودى ممنوع است و لذا خواهشمنديم از آقايان توقف نفرمايند و ايجاد مزاحمت نكنند، اگر حادثه اى اتفاق بيفتد مسؤوليتش با خود تظاهركنندگان است».

گزارش ذيل نيز مى تواند گستردگى نيروهاى سعودى و ابعاد عمليات آنان را نشان دهد:

«از چند مانع رد شدم. در نزديكى ميدان معابده حضور نيروهاى نظامى واقعاً مثل ميدان جنگ به نظر مى رسيد. كوچه هاى دومترى را نيز با دو مأمور بسته بودند و من ناچار شدم، از كوچه اى كه شيب تندى دارد بالا بروم. از بالاى كوه ديدم كه انبوه نيروهاى نظامى و امنيتى سطح خيابان را پوشانده بود. به شوخى به يكى از ايرانيان گفتم:

الحمدلله اينها خودشان در برائت از مشركين شركت كرده اند!

در اطراف ميدان معابده از بالاى پشت بامها، دوربين هاى متعددى ميدان و بعثه را زيرپوشش فيلمبردارى گرفته بودند. چندين عكاس نظامى هم از صحنه هاى مختلف عكس مى گرفتند.

كماندوهايى كه من در خيابانها و مراكزى مثل خيابان عزيزيه، ميدان معابده و خيابانها و كوچه هاى فرعى آن ديدم بيش از 10 هزار نفر بود. همچنين تعداد زيادى نيروهاى اطلاعاتى با چپيه قرمز در لابلاى نيروهاى نظامى بودند كه آنها هم بيش از دو هزار نفر برآورد مى شد».

گزارش ديگرى تعداد عظيم نيروها را بدين سان تخمين زده است:

«تعداد نيروهاى نظامى، انتظامى و امنيتى عربستان به استعداد بيش از 10 هزار نفر

ص: 152

(حدود يك لشكر) تخمين زده مى شود. بطورى كه اين نيروها تقريباً در تمامى مناطق اسكان ايرانيان در سراسر عزيزيه تا منطقه ميدان «معابده» كه بعثه مقام معظم رهبرى در آن قرار دارد، با ايجاد دهها «حلقه امنيتى» مانع از عبور و مرور به سمت بعثه شدند».

مسؤول يكى از كاروانها مى گويد:

«من تاكنون ده سفر به عربستان آمده ام. البته آنها هر ساله براى روز تظاهرات برائت از مشركين، نيروهاى خود را به خيابانها مى آوردند لكن آرايش نظامى امسال هرگز سابقه نداشته است. وى افزود: ما و افراد كاروان سعى كرديم حتى به صورت پياده از هر طريق ممكن، خود را به بعثه برسانيم ولى از يك كيلومترى مسير، با موانع امنيتى مواجه شديم و راه را بر خودمان بسته ديديم».

همچنين زائرى اصفهانى گزارش مى دهد كه:

«حضور انبور نفربرهاى زرهى، ماشين هاى ويژه عمليات ضدشورش (مشابه آنچه كه اسرائيل عليه فلسطينى ها استفاده مى كند) بسيار چشمگير بود. وى افزود: تعداد فراوان آمبولانسها نشان مى دهد كه سعوديها خود را براى درگيرى آماده كرده بودند.

وى گفت: من شخصاً 70 اتوبوس، 20 آمبولانس و بيش از 20 نفربر زرهى و 2 زره پوش مجهز به مسلسل هاى سنگين را مشاهده و شمارش كردم».

آن سوى سكّه:

زائران بيشتر از رسيدن موعد براى بوجود آوردن تجمعى عظيم آماده بودند، آنان با تعاليم قرآن و آموزه هاى رهبران الهى و هدايتهاى پيشواى بيدار و بزرگشان حضرت امام خمينى- رضوان الله عليه- برائت را محتواى حج مى دانستند و فريادگرى در اين روز و در سرزمين مكه عليه شرك و استكبار را، استوارى بر سنت قويم محمّدى.

آنان خوب مى دانند كه برائت از مشركان روحى است بركالبد حج ابراهيمى و فريادى كه سره موّحدانِ دل به خدا داده را از ناسره مرعوبان مستكبران و جبّاران جدا مى سازد.

ص: 153

«فرياد برائت» بركشيدن تيغ بى دريغ «لا» و دريدن پرده سازش و تزوير و سكوتى است كه سايه شوم و سياهش را بر جهان افكنده است.

نگاهى بدين سان هوشمندانه است كه سيل زائران را در درون اطاقهاى سرد اقامتگاهها بيرون كشانده و به خيابان آورده است كه در زير برق آفتاب و ريزش بى دريغ حرارت آن «اداى تكليف» كند. گفتگوهايى كه مى آوريم نشانگر اين تلقّى و آمادگى براى حضور شكوهمند در مراسم برائت است:

«شركت در مراسم برائت ازمشركان از واجبات حج است و من كه چند سال است توفيق زيارت خانه خدا نصيبم شده، همه ساله در اين مراسم باشكوه شركت كرده ام و با توجه به بيانات حضرت امام و مقام معظم رهبرى پيرامون برائت از مشركين حتماً در مراسم امروز حضور خواهم يافت، بقيه زائران كاروان ما نيز همين آمادگى را دارند».

زائر كهنسال از خطّه قهرمان خيز كرمانشاه كه به سختى سخن مى گويد اظهار مى دارد:

«من با وجود كهولت سن و پيرى، در مراسم برائت از مشركين شركت مى كنم تا به جهانيان نشان دهم كه مسلمانان با يكديگر وحدت دارند و به فكر هم هستند و در يك صف با دشمنان خدا مبارزه مى كنند».

عالمى فرزانه در پاسخ سؤال گزارشگر در باره مراسم برائت مى گويد:

«طبق فرموده امام راحل «حج بى برائت حج نيست». از ويژه گيهاى مراسم حج، جمع شدن مسلمانها از نقاط مختلف عالم است كه بايد از چنين فرصتى استفاده كرد، مسلمانها بايد ضمن پرس و جو از احوال يكديگر و طرح مشكلات و معضلات خود از دشمنان مشترك نيز اعلام بيزارى كنند».

خواهرى انديشور كه از تهران به مكه مشرف شده است مى گويد:

«طبق دستور خداوند متعال در سوره توبه مسلمانان بايد در مراسم حج، از مشركان اعلام برائت و بيزارى كنند، بعد سياسى حج كه در زمان رسول گرامى اسلام از ابعاد مهم و مؤكد حج بود، متأسفانه به تدريج با توطئه هاى دشمنان اسلام و غفلت مسلمانان از اين فريضه مهم حذف شد. من و همسرم كه به زبان انگليسى مسلّط هستيم، در

ص: 154

صحبتهايى كه با ديگر مسلمانان در اين ايّام داشته ايم توانسته ايم گوشه هايى از فلسفه سياسى حج را به آنها ارائه دهيم كه در بسيارى از موارد با استقبال و پذيرش آنها مواجه شديم اگر مسلمانان به تعاليم اسلام آشنا بشوند حركت عظيمى در جهان اسلام صورت مى گيرد و مراسم برائت در اين جهت نقش بسيار بزرگى دارد».

خواهرى ديگر به نمايندگى از جمعى از خواهران سخن مى گويد او اظهار مى دارد:

«من و ديگر خواهرانى كه در كاروانمان هستيم، بطور يكپارچه در مراسم برائت از مشركان شركت خواهيم كرد. ما با شركت خود در مراسم برائت به دشمنان اسلام اعلام مى كنيم كه از آنها بيزاريم، ما همچنين در اين مراسم با ملتهاى مظلوم فلسطين، بوسنى و هرزگوين، كشمير، لبنان و ... كه در مقابل سكوت مرگبار سازمانهاى به اصطلاح حقوق بشر قتل عام مى شوند، ابراز همدردى مى نماييم».

زائران با اين ديدگاهها و با اين تلقّى از مراسم برائت، طبيعى بود كه در روز موعود با شكوه تمام بپاخيزند و نمايش بزرگ برائت را با حركتى آهنگين و هوشمندانه به اجرا درآورند.

گفتيم زمان مراسم ساعت 5/ 4 اعلام شده بود كه بايد در ميدان معابده و در مقابل بعثه مقام معظم رهبرى اجرا مى شد، زائران از ساعتها پيش از كاروانها بيرون مى آيند و چون موانع را مى نگرند پياده راه را ادامه مى دهند و در پشت مانع هاى نهايى تجمع مى كنند، آن روز سعوديان گو اينكه تجمع يكجاى زائران را برنتابيدند و بدين سان از اجراى مراسم اصلى جلو گرفتند امّا تجمع هاى كوچك در اينجا و آنجاى شهر مكّه جلوه اى عظيم داشت كه نمايش شعور و حضور و استقامت دلدادگان بحقِّ ديار «ام القرى» را در «ام القرى» به گونه اى خيره كننده در پيشديدها مى نهاد، گزارشهاى ذيل مى تواند اندكى از آن حال و هوا را ترسيم كند:

«هر لحظه حضور ايرانى ها در بالاى پل [پل حجون افزايش پيدا مى كرد و مأموران سعى مى كردند آنها را به سوى قبرستان ابوطالب برگردانند. مأموران روى پل حجون را از اوّل قبرستان ابوطالب بستند، و كاروانهايى كه از آن طرف مى آمدند اجباراً متوقف

ص: 155

شدند، پس از بسته شدن راه، حال و هواى جالبى بر زائرن حاكم بود.

پرچم هاى جمهورى اسلامى كه در دست زائرين بود به همراه تابلوهاى معرفى كاروانها، شكل و شمايل يك تظاهرات و راهپيمايى را تداعى مى كرد.

نكته جالب اينكه در اين مكان زائرين كشورهاى تركيه، بحرين، قطر، عمان و لبنان هم متوجه حركت زائرين ايرانى شدند.

در اين مانع نيز چند دقيقه راه براى زائرين تركيه اى باز شد كه من از فرصت استفاده كرده و از مانع عبور كردم. زائرين تركيه اى هر كدام براى ديگرى شرايط ايجاد شده توسط مأمورين را تحليل مى كردند. ولى عمدتاً معتقد بودند ايرانى ها مى خواهند عليه آمريكا و اسرائيل تظاهرات كنند، ولى مأمورين سعودى مانع شده اند.

به ميدان جميزه كه رسيدم شاهد حضور انبوهى از مردم مكه و زائرين در هتلها و منازل اطراف ميدان و حتى بر فراز كوه كنار ساختمانها بودم، مردمى كه آمده بودند ببينند چه خواهد شد».

يكى ديگر از حاضران در صحنه پرشكوه حركت زائران به ميعاد پرشكوه برائت، حضور و برخورد زائران با سعوديان را بدينگونه گزارش كرده است:

«وقتى كه بنا شد با كاروان به طرف بعثه حركت كنيم مطلع شديم بعثه از صبح در محاصره است.

بعضى از خانمها- كه تعدادى از همسران شهدا نيز در ميان آنها بودند- غسل شهادت كردند و روحانى و مدير كاروان موضوع سختگيريهاى احتمالى و بسته بودن راه را براى همه زائرين بيان كردند و از خانمهاى مسن و پيرمردان خواستند در منزل بمانند چرا كه از صبح براى تهيه اتوبوس هرچه تلاش كرده بودند به نتيجه نرسيده بودند.

ولى شور و اشتياق پيرمردان و پيرزنان كاروان دست كمى از خواهران و برادران جوانتر نداشت. آنها حاضر نشدند در خانه بمانند. بعضى مى گفتند كه ما به عشق شركت در مراسم برائت لحظه شمارى كرده ايم، چگونه مى توانيم در خانه بمانيم.

به هر شكل بود پياده راه افتاديم. در راه برخى از ايرانيان را كه در حال بازگشت از

ص: 156

راهپيمايى بودند مى ديديم. برخى خبر از بسته بودن راهها مى دادند و برخى از تلاشهاى چند ساعته براى رساندن خود به ميدان معابده صحبت مى كردند و جمع زيادى معتقد بودند كه حضور در پشت ديوار حفاظتى ايجاد شده، تكليف است و حداقل تا آنجا بايد برويم. هر چه مى رفتيم، راه به پايان نمى رسيد. بالاخره خواهران در يك اقدام جدى اتوبوسى را اجاره كردند و راننده اتوبوس هم كه اتوبوسش وابسته به شركت واحد عربستان بود، همكارى خوبى كرد.

تا نزديكى پل حجون آمديم و از آنجا به علت راه بندان، راه را پياده پيموديم و مقابل صف ايجاد شده توسط گارد امنيتى و نظامى عربستان، متوقف شديم.

در اينجا يكى از خواهران كه به زبان عربى مسلط بود با مأمورين به بحث پرداخت. يكى از افسران بلندپايه حاضر در مقابل مردم با شرمندگى مى گفت: «ما مأموريم و معذور، ما در اختيار خودمان نيستيم و راهى جز اجراى دستورات نداريم. گفته اند مانع شويد، ما هم مانع مى شويم. بگويند نشويد، نمى شويم».

خواهرى كه به خوبى از عهده صحبت با افسر ارتش عربستان در حضور دهها نظامى ديگر برمى آمد، ادامه داد: مگر ما مى خواهيم چه كنيم كه اين همه لشگر و زره پوش راه انداخته ايد؟ مگر ما چه چيزى در دست داريم كه در مقابل ما اينگونه تجهيز شده ايد و ماشينهاى ضد شورش در مقابلمان راه انداخته ايد و با ما اينگونه برخورد مى كنيد؟»

مأمور سعودى كه حرفى براى گفتن نداشت، سكوت اختيار كرد.

يكى ديگر از برادرانى كه همراه هيأت پزشكى حج جمهورى اسلامى ايران بود، با تنى چند از پزشكان براى حضور در مراسم برائت راهى ميدان معابده و در ادامه راه با گارد عربستان رويارو مى شوند. وى در چگونگى موانع و تجمع مردم مى گويد:

«از ساعت 11 صبح ما بايد با 5 آمبولانس و پزشك و امكانات در ميدان معابده مستقر مى شديم. وقتى ما آمديم، در مقابل پل ستاد جلوى ما را گرفتند. همراه با 3 پزشك و 3 پرستار تا ميدان معابده پياده آمديم در حالى كه پنج كارتن وسائل دارويى و دو جعبه وسائل ديگر مثل دستگاه شوك و ... حمل مى كرديم.

ص: 157

چون مأمورين سعودى نگذاشتند به حركتمان ادامه دهيم، رفتيم درمانگاه شماره 7 و در همانجا آماده باش بوديم.

از ساعت 4 عصر آمديم به سمت بعثه، جمعيت زيادى در خيابانهاى پايين بعثه جمع شده بودند.

كاروانهاى زيادى مى آمدند. پليس آنها را به سمت خيابان باريك پشت بعثه (سمت كوه) هدايت مى كرد.

بچه ها در سايه اى اجتماع كردند، چند روحانى هم با ما بودند. مأمورين هر چه كردند ما نرفتيم، تا فرمانده نظاميان آمد و به ما گفت: بنشينيد.

تعدادى لبنانى هم با ما بودند كه با شور حرارت زيادى آمده بودند. جمعيت ما تقريباً 2000 نفر بود و از مليتهاى ديگر هم آمده بودند كه بيشتر افغانى، پاكستانى و لبنانى بودند. چند تن از روحانيون مى گفتند ما به تكليف خودمان عمل كرده ايم».

اين حركت دلپذير و شكوهمند در تمام راههاى منتهى به ميدان معابده به چشم مى خورد. سعوديان و ديگر مردمان به روشنى مى ديدند كه زائران نستوه خانه خدا، حراست از حكم خداوند و عمل به آئين او را از جان سپر ساخته اند. و اين همه براى آنان خيره كننده بود، برادرى ديگر حركت زائران از سويى ديگر را بدين سان گزارش كرده است:

«همراه با زائران كاروان حدود ساعت 5/ 3 بعدازظهر به پل شيشه رسيديم. به علت راه بندان شديد از اتوبوسها پياده شديم. جمعيت قابل توجهى در سايه زير پل شيشه نشسته بودند و كماندوها جلوى جمعيت را سد كرده بودند. دائماً پيامى ضبط شده به زبان فارسى دست و پا شكسته از بلندگو پخش مى شد با اين مضمون: «متفرق شويد، باعث ايجاد تشويش نشويد».

زائرين، همديگر را دعوت به آرامش مى كردند و از هرگونه شعار و يا عمل خاصى پرهيز مى كردند. روحانى يكى از كاروانها كه در جلوى جمعيت ايستاده بود مدام با نيروهاى نظامى بحث مى كرد. بعد از حدود 45 دقيقه، يكى از مأموران امنيتى اعلام كرد كه اگر تا

ص: 158

پنج دقيقه ديگر منطقه را تخليه نكنيد، با شما مقابله خواهد شد (و اشاره به ماشينهاى آب جوش مى كرد). مردم به حرف آن نظامى گوش نكردند تا بعد از 20 دقيقه از بعثه خبر آوردند كه كلّ جمعيت بايد آرام متفرق شوند و به كاروانها برگردند. هنگام نماز عصر جمعيت ايرانى با شنيدن صداى اذان به نماز جماعت ايستادند، دوربينهاى مختلفى دائم فيلمبردارى مى كردند. يك نفر بومى هم فيلمبردارى مى كرد كه مأمورين سعودى دستگاه فيلمبردارى او را ضبط كردند».

نماز در زير تابش آفتاب

جلوگيرى از حركت زائران و تجمع آنان در پَسِ موانع، مقارن بود بانماز عصر در مساجد. يكى از نمايش هاى زيباى اين همايش ها فرياد تكبير و اذان در خيابانهاى مكه و آنگاه نماز جماعت بود. آنان در مقابل گارد امنيتى عربستان در صفوفى متشكل و زيبا در خيابان و در زير تابش آفتاب به نماز ايستادند و دلدادگى به حق را در مقابل ديده هاى خيره آنان، به نمايش نهادند. زائرى يكى از اين صحنه ها را چنين گزارش كرده است:

«ساعت سه بعدازظهر، انبوه زائران ايرانى از كاروانهاى مختلف در نزديكى پل عزيزيه تجمع كردند. نيروهاى مسلح سعودى تدابير شديد امنيتى ايجاد كرده بودند و مانع از حركت زائران به سوى بعثه مقام معظم رهبرى شدند. مردم بدون توجه به مأمورين امنيتى سعى مى كردند كه راه خود را به سوى بعثه بازنمايند. حاجيان بدون ترس از اقدامات شديد امنيتى به سردادن شعارهايى پرداخته و افرادى از مليتهاى مختلف مانند عراقى، يمنى و فيليپينى و مالزى نيز ميان زائران ايرانى مشاهده مى شدند. با اين حال زنجيره امنيتى كه توسط سربازان مسلح سعودى ايجاد گرديده بود، مانع از حركت زائران به سوى بعثه شد. در همين حال زائران ايرانى همراه با حاجيان كشورهاى ديگر به اقامه نماز عصر در وسط خيابان پرداخته و پس از پايان نماز، شعار تكبير سردادند».

حضور، حركت، استوارى و شكوه از همه سوى گزارش مى شود، و نماز در

ص: 159

برخى از تجمعها بر زيبايى اين مانور شرك ستيز جلوه اى زيبا مى دهد، گزارش زيباى يكى از فاضلان را نيز بياوريم كه خواندنى و جالب است:

«ساعت 5/ 2 با كاروان راه افتاديم، مسؤولان انتظامى كاروان تا زير پل «روضه» جمعيت را هدايت كردند. زير پل تجمّع ديگر زائران نشان از ممانعت پيشروى داشت، جمعيت لحظه به لحظه زيادتر مى شد در مدت كوتاهى جمعيت انبوهى فراهم آمد، هنگام نماز عصر فرارسيد، عده اى از جمعيت اذان گفتند، آقاى طباطبايى به نماز ايستاد، جمعيت با شكوه شگرفى به ايشان اقتدا كردند، شكوه خيره كننده نماز باعث شد كه فرمانده نيروها نيز به آقاى طباطبايى اقتدا كند، جمعيت به حدّى زياد بود كه 10 نفر تكبير نماز را فرياد مى كردند، زير پل كه سايه بود جمعيت را برنمى تابيد، بسيارى از زائران بر آسفالتهاى داغ و زير حرارت طاقت فرساى آفتاب با صلابت و شكوه به نماز ايستادند. پس از نماز جمعيت يك آهنگ حركت كرد، حركت بسيار پرشكوه بود رنگ از رخسار مأموران پريده بود. فرمانده نيروها عدم امكان حركت و لزوم تفرّق را اعلام كرد. آقاى طباطبايى با تمام صلابت با وى سخن گفت و يادآور شد ما توصيه به آرامش شده ايم مى ايستيم ولى برنمى گرديم تا دستور بعثه فرابرسد، اگر دستور بازگشت بود بازمى گرديم وگرنه صفوف شما را مى شكافيم و پيش مى رويم، هر چه پيش آيد، بيايد.

ترس به گونه روشنى بر چهره فرمانده نشسته بود، گاهى تهديد و گاه التماس مى كرد، گاه پيشانى آقاى طباطبايى را مى بوسيد، امّا وى آنچه را گفته بود تكرار مى كرد.

يكى از سربازان ماشين آب پاش را در مقابل جمعيت قرار داد و لوله آب را به سوى مردم گرفت، امّا مردم بدون هيچ توجّهى بدان، همچنان استوار ايستاده بودند. فرمانده گفت پنج دقيقه فرصت داريد متفرق شويد، پنج دقيقه گذشت امّا مردم همچنان پرشكوه ايستاده بودند و مى گفتند: «ما منتظر فرمان بعثه هستيم».

درميان جمعيت، عرب زبانانى بودند كه گاه با مأموران سخن مى گفتند، بالاخره از بعثه خبر آرودندكه بايد زائران آرام و بدون تظاهرات متفرق شوند، ابتدا اين پيام به جدّ گرفته نشد.

يكى از روحانيان مأمور شد خبرى دقيق كسب كند پس از اطمينان از صحّت خبر زائران

ص: 160

متفرق شدند».

بدين سان مانور برائت به محدوده ميدان معابده محدود نگشت، ميدان حركت شرك ستيز و گستره فريادهاى برائت به گستردگى مكه گسترش يافت. شهرى كه در آن مانور نيروهاى نظامى عربستان انجام مى شد، ميدان فعاليت زائران بود و ميدان مانور بسى گسترده تر از ميدان معابده در پيشديدها قرار گرفته بود.

چنين شد كه با به ميدان كشيدن هزاران نيرو و ادوات جنگى گسترده و منع عبور و مرور در ميدان معابده و محاصره نظامى گسترده بعثه مقام معظم رهبرى، سعوديان جلوى انجام مراسم برائت از مشركان را گرفتند و به پندار خود از اين كه فرياد رعدآساى مسلمانان در فضاى مكه بپيچد مانع شدند و كوشيدند شب پرستى و تاريكى نگرى را به اوج رسانند و از گسترش شعار نور و سپيده گشايى فريادهاى حق جلوگيرند، امّا ...

«يريدون ليطفئوا نوراللَّه بأفواههم واللَّه متّم نوره و لوكره الكافرون».

بدين سان روز ششم ذيحجه 1413، ميعادگاه ابراهيميان، فريادگران عليه شرك و استكبار، گو اينكه ظاهراً خاموش بود، و تنها و تنها شاهد برق نيزه ها بود و حضور تانكها و تجمع گارد سعوديان؛ ولى اين سكوت فريادهايى بلند در خود داشت، فرياد بلندى كه تمامى ملت هاى مسلمان به روشنى آن را مى شنيدند و پژواكش را در جان خود احساس مى كردند.

آن روز يكبار ديگر مظلوميت حق باوران رقم خورد، حق مداران آرام به محلّ استقرارشان برگشتند، حتى خشونت برخى از مأموران را نيز به جان خريدند و دم برنياوردند، كه آنان جاى «سكوت» را مى شناسند چنانكه جاى «فرياد» را.

آنان از اين كه در سرزمين وحى و در خانه خدا و در جوار كعبه مقصود نيز نمى توانند عليه دشمن فرياد برآورند، اشك بر چشمانشان مى دويد، امّا شكيبايى و پاداش صبر، همچنان جانشان را لبريز از شوق داشت كه مى دانستند:

«ان الله مع الصابرين».

ص: 161

استقامت نستوهانه

آنچه زائران آن روز انجام دادند همه و همه شكوهمند بود كرامند. ارجمند بود و ارزشمند، حركت يكپارچه استقامت نستوهانه، صبر و شكيبايى انقلابى، تجمع هاى عظيم و شكوه زار؛ همه و همه ستودنى بود و ارج ياب، پس از آنكه نيروهاى سعودى برخلاف توافقهاى به عمل آمده و در جهت آب ريختن به آسياب استكبار، از انجام مراسم برائت جلو گرفتند، نماينده ولىّ فقيه و سرپرست حجاج ايرانى در پيامى كوتاه، چگونگىِ آن را به محضر حضرت آيةالله خامنه اى بدين سان گزارش كردند و حركت عظيم امت را ستودند:

محضر مبارك رهبرمعظم انقلاب اسلامى حضرت آيةالله خامنه اى

- مدظله العالى-

«سلام عليكم- بعدازظهر امروز ششم ذيحجةالحرام 1413 بعثه مقام معظم رهبرى براساس رهنمودهاى حضرت عالى آماده برگزارى مراسم برائت از مشركين بود. بيش از يكصد هزار زائر ايرانى و غيرايرانى بيت الله الحرام به عنوان يك وظيفه دينى و جزئى غيرقابل تفكيك از حج ابراهيمى و محمدى- ص- با شور و اشتياق و در پى مدتها انتظار، خود را براى حضور در اجتماع برائت آماده كرده بودند تا پيام رهبر معظم انقلاب اسلامى به زائران خانه خدا را استماع كنندو با سردادن فريادهاى مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل، انزجار خود و تمامى مسلمانان متعهد جهان را از سردمداران شرك و استكبار و مظاهر جديد آن به نمايش گذاشته و همبستگى خود را با ملتهاى تحت ستم بويژه مسلمانان مظلوم بوسنى و هرزگوين اعلام نمايند.

متأسفانه مقامات عربستان سعودى على رغم توافق نامه سال 1370 با استفاده گسترده از نفربرها و خودروهاى جنگى و استقرار انبوهى از نيروهاى نظامى تمام راههاى منتهى به محل تجمع را مسدود و از حضور سفيران اسلام ناب محمدى- ص- در ميعادگاه برائت از كفر و شرك و الحاد جلوگيرى كردند.

ص: 162

اينجانب كه از نزديك شاهد شور انقلابى زائران وظيفه شناس و غيور براى حضور فعال در اين مراسم بودم به عنوان نماينده آن عزيز، شهادت مى دهم كه آنان در راه انجام تكليف الهى و وفادارى به پيمان خويش با امام راحل- ره- و خلف شايسته او، همه تلاش خود را براى رسيدن به محل مراسم به كار گرفتند و تنها پس از شنيدن توصيه اينجانب به خويشتن دارى و صبر انقلابى، خيابانها را به سوى منازل و مساجد ترك كردند.

در خاتمه با ابراز تأسف از اقدام غيرقابل توجيه مقامات سعودى آمادگى خود و كليه حجاج ايرانى را جهت اجراى اوامر آن رهبر معظم اعلام مى دارم.

محمد محمدى رى شهرى

نماينده مقام معظم رهبرى

و سرپرست حجاج ايرانى

سپاس از زائران

در پيامى ديگر نماينده ولىّ فقيه خطاب به زائران ضمن تأكيد بر اهميت مراسم برائت از مشركان، حركت عظيم مردم را ستودند و آنان را به صبر انقلابى وخويشتن دارى مؤمنانه توصيه كردند:

خدمت عموم زائران و حجاج ايرانى بيت الله الحرام- ايدهم الله تعالى-

مكه سرزمين وحى و ديار جاودانه رسول الله، كه يادآور خاطره رادمرديهاى مبشّران نستوه آزادى و ياران راست قامت پيامبر- ص- است، همه ساله در چنين روزى (روز ششم ذيحجه) شاهد حضور يكپارچه دهها هزار زائر بيدار دلى بود كه با صداى رساى خود نداى برائت از مشركان را فرياد مى كردند. ميدان معابده كه روزى شاهد بازگشت پيروزمندانه محمد رسول الله- ص- پيامبر توحيد و منادى آزادى و مبشر حق، و اسوه خشم و ستيز عليه شرك بود، همه ساله تجديد عهد امتش با آن قهرمان بى بديل توحيد را گواهى مى داد و سيل خروشان انسانهاى آگاهى كه تيغ بى دريغ «لا» را بر هرآنچه غيرخدا بود كشيده بودند، حراست از مكتب و حفاظت از هويت اصيل اسلامى را از جان سپر ساخته بودند، نظاره مى كرد.

ص: 163

حج ابراهيمى همه ساله در چنين روزى چهره راستين خود را مى نمود و فريادهاى بت افكن و طاغوت شكن ابراهيمى- اين بنيادگذار حج- در رواق تاريخ، تجديد مى گشت، و جهان يكبار ديگر ستيزندگى ابراهيميان را عليه جباران و مستكبران و مشركان و نمروديان، پيش روى خود مى نگريست، با فرياد قهرمانانه شما مردم، به گفته احياگر سنت ابراهيم و محمّد- ص-، حضرت امام خمينى- رضوان الله تعالى عليه- حج به كمال مى نشست و مؤمنان سرمست از انجام ابراهيمى فريضه حج، در كنار خانه خدا، كعبه مقصود عاشقان را در آغوش مى گرفتند و بر توفيق انجام طاعت او سپاس مى گفتند.

اكنون كه مراسم پرشكوه و بت افكن برائت از مشركان با جلوگيرى نيروهاى نظامى عربستان انجام نگرفت، و ...

از اعلام آمادگى هوشمندانه شما عزيزان (حجاج بيت الله الحرام) در جهت اعلان برائت و حضور يكپارچه براى تحقق بخشيدن به سنت قويم رسول الله- ص- سپاسگزارى مى كنم و همت والاى روحانيان را درهدايت و ارشاد زائران مى ستايم و از اقدام ارجمند مديران و بازرسان تشكر مى كنم.

اميدوارم صبر انقلابى و خويشتن دارى مؤمنانه شما عزيزان پى آمدهاى ناهنجار آينده را سد كند و ما را در رسيدن به اهدافمان تحت رهبريهاى رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيةالله خامنه اى، يارى رساند و دشمن در چنگ انداختن به توطئه هايش ناكام گردد.

نماينده ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى

محمد محمدى رى شهرى- 6 ذيحجةالحرام 1413

پاسخ رهبر معظم رهبرى

رهبر انقلاب اسلامى حضرت آيةالله خامنه اى در پاسخ نماينده ولىّ فقيه و سرپرست حجاج ايرانى عمل سعوديان را حركتى تلخ، غيرمسؤولانه و غيرمنطقى خواندند. و اين تلاش را در جهت منافع مستكبران و آمريكا و صهيونيستها تلقى كرده،

ص: 164

مراسم برائت را حق ملت ايران دانستند. متن پيام چنين است:

بسم الله الرحمن الرحيم

حجةالاسلام والمسلمين آقاى محمدى رى شهرى

سرپرست محترم حجّاج ايرانى، دام بقائه با سلام و تحيت

حركت تلخ و غيرمسؤولانه و غيرمنطقى دولت سعودى در جلوگيرى از آيين برائت حجاج محترم در مكه مكرمه- زادهاالله شرفاً- مايه تعجّب و تأسف شد. براى اين جانب قابل قبول نيست كه دولتى كه خدمت به زائران بيت الله را متعهد شده است از انجام مراسمى كه مايه اتحاد مسلمين و موجب عزّت ملتهاى اسلامى و گوياى نفرت از مستكبرين و دشمنان جهان اسلام است، جوگيرى كند. اين كار به سود چه كسى و چه جناحى در صف بنديهاى كنونى دنيا است؟ آيا حمايت از ملتهاى مظلوم مسلمان مانند ملت فلسطين، مظلومان بوسنى و هرزگوين و مردم كشمير و عراق و تاجيكستان جرم است؟ آيا افشاگرى نقشه هاى آمريكا و ديگر مستكبران بر ضد اسلام و مسلمين عملى برخلاف وظيفه است؟

آيا دعوت مسلمانان به اتحاد و ابراز نفرت از عوامل تفرقه افكن دستور صريح قرآن نيست؟

آنكه از تعطيل چنين وظائف مهمى سود مى برد آمريكا و صهيونيسم است. چرا بايد دولت سعودى كارى را كه آمريكا و صهيونيسم از آن سود مى برند عهده دار شود؟ و شعائرى اسلامى را كه به صلاح اسلام و مسلمين و برطبق احكام الهى است تعطيل كند؟

آيا حكام سعودى نمى دانند كه خداى متعال فرموده است: «والمسجد الحرام الذى جعلناه لِلنَّاس سواء العاكف فيه والبّاد» يعنى: خانه خدا متعلق به همه مردم است و ساكنان آن سرزمين، با كسانى كه از نقاط ديگر گيتى به آنجا مى آيند، به يك اندازه در آن حق دارند؟ چرا بايد ملت مؤمن و بزرگوار ايران و ديگر ملتهايى كه برائت از شرك و مشركين را از آئين هاى اساسى در سفر حج مى شمارند، از اين حق خود ممنوع شوند؟

جاى تأسّف است كه مسؤولين اين واقعه احساسات ملتهاى مسلمان را ناديده انگاشته و

ص: 165

توجه نكنند كه اينگونه اعمال نه تنها در قضاوت ساير ملل بلكه در قضاوت خود ملت عربستان نيز به زيان دولت سعودى تمام مى شود.

اين جانب ضمن استنكار شديد اين حركت غيراسلامى، اعلام مى دارم كه حق ملت ايران در اقامه مراسم برائت در حج، محفوظ است و كسى حقّ جلوگيرى از آن را ندارد.

همچنين لازم مى دانم از حسن تدبير جناب عالى در اتخاذ تصميم مناسب و نيز از مسؤوليت شناسى آگاهانه حجاج عزيز ايرانى در آمادگى كامل براى برائت و نيز اطاعت از جناب عالى تشكر كنم، و از خداوند متعال حج مقبول و عمل خالص و مرضى پروردگار را در ظل عنايات حضرت ولى اللّه الأعظم ارواحنا فداه براى جناب عالى و همه حجاج عزيز مسألت مى نمايم. والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته

سيد على خامنه اى

7 ذى الحجةالحرام 1413

خرداد ماه هفتاد و دو

بازتابها و عكس العمل ها

ص: 166

ص: 167

مراسم انجام نشد، زائران آرام امّا پرشكوه به محلهاى استقرار برگشتند، اين همه با دو روز حكومت نظامى در شعاع وسيعى از شهر مكه انجام گرفت و عملًا انعكاس بسيار گسترده اى يافت. مطبوعات سعودى در اين مرحله سكوت محض را پيشه ساختند.

دولت عربستان كوشيد تا غيرمستقيم عامل ايجاد اختلال در امر تردّد وسائط نقليه عمومى در سطح شهر مكه بويژه مسيرهاى منتهى به بيت الله الحرام را زائران ايرانى معرفى كند و بدين سان چهره نامطلوبى از زائران ايرانى و دولت جمهورى اسلامى ايران ارائه دهد، اما او نمى دانست كه دم خروس از ميان تجمع گسترده نيروهاى نظامى كه در دو روز پنجشنبه و جمعه سيستم حمل و نقل را فلج كرده بود پيدا بود و نمى شد كارى كرد.

بهر حال اگر اين مراسم انجام مى شد، جمعى در ميدان معابده حاضر مى شدند و فرياد برمى آوردند، گروهى از زائران غيرايرانى نيز شركت مى جستند و تمام مى شد. عمل غير مسؤولانه سعودى علامت سؤال بزرگ در پيشديد همه نهاد كه چرا؟! با اين حركت همه زائران در جريان قرار گرفتند و به جستجو از چرائى ماجرا پرداختند، پاسخ شنيدند و بسيارى با حقايق آشنا شدند. اخبار حادثه مرزها را درنورديد و بر امواج نشست و در دنيا پخش شد و آمريكا كه در اين ميان گويا خود را باز هم متضرّر مى ديد اعلام كرد كه:

برائت جزء حج نيست!

ص: 168

بسيارى از خبرگزاريهاى دنيا چگونگى آنچه را كه بوجود آمده بود، گزارش كردند، و بدين سان مسلمانانى كه در حج نبودند نيز از حقيقت آگاه شدند.

وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى ايران در بيانيه اى عمل غير مسؤولانه سعودى را نكوهش كرد و با فراخواندن سفير دولت سعودى بر اين حركت اعتراض نمود.

امام جمعه موقت تهران حضرت آيةالله جنتى به موضع سعوديان اعتراض كرد و از جلوگيرى آنان از مراسم برائت ابراز تأسف كرد.

راديو رياض نيز ساعت 30/ 14- 8/ 3/ 72، در مقابل محكوميت عملكرد عربستان از سوى دولت ايران واكنش رسمى نشان داد و تصريح كرد:

«دولت سعودى مايل است مجدداً بر مخالفت قاطع خود با انجام هرگونه راهپيمايى اجتماعات و تظاهرات و سردادن شعار و حمل عكس و پرچم بويژه در مراسم حج تأكيد كند».

خبرگزارى عربستان ضمن نقل اين مطلب از قول يك مقام به اصطلاح مسؤول افزود:

«در مراسم حج، هزاران تن از مسلمانان به اين سرزمين مقدس، براى انجام حج در فضايى پر از خشوع و آرامش و طمأنينه و امنيت وارد مى شوند تا بتوانند مناسك خود را انجام دهند و در مكه مكرّمه و مشاعر مقدسّه و مدينه منورّه عبادات خود را بر طبق دستور خدا و سنت پيامبر بجا آورند».

اين منبع افزود:

«دولت عربستان به عنوان امانت دار تقدس حرمين شريفين! و خدمتگزار اين دو حرم و تلاشگر براى خدمت حجاج بيت الله الحرام به هيچ گروه و طرفى هرگز اجازه نخواهد داد در اين سرزمين و در دين آنچه را كه با عقيده اسلامى منافات دارد! ايجاد يا اضافه كند و هر عملى را كه موجب اختلافى در كشور مى شود انجام دهد و به هيچ وجه در اين خصوص سستى نخواهد كرد».

ص: 169

دولت سعودى نمى گويد فرياد عليه شرك، استكبار، و حمايت از مظلومان و فراز آوردن پيام ابراهيم و گستراندن سنت محمّدى چگونه با «عقيده اسلامى» منافات دارد؟! گويا اكنون مدتها است كه طشت رسوايى اينگونه پندارها از بام زمان فرو افتاده و شهره عام گرديده است.

امام جماعت مسجد معابده كه خود وهابى است، به آنان كه در انديشه وارد ساختن مفاهيم سياسى به فرهنگ حج هستند به شدّت حمله كرد و افزود:

«حج جاى تظاهرات سياسى و به راه انداختن جار و جنجال و از بين بردن آسايش و آرامش حجاج نيست بلكه جاى عبادت و تقوا است».

خطيب مسجد معابده بدون توجه به مسائل جهان اسلام و بدون اشاره به آنچه بر مظلومان فلسطين و بوسنى و هرزگوين روا مى شود تأكيد كرد كه:

«حجاج صرفاً به مسائل عبادت حج بپردازند و از سردادن شعارهاى سياسى و تحريك آميز بپرهيزند».

او توضيح نداد كه شعارهاى سياسى چيست؟ شعارهاى تحريك آميز كدام است؟! شعار سياسى چه جهت گيرى دارد و اگر تحريك مى كند، چه كسانى را بر عليه چه جريانها و سياستهايى تحريك مى كند.

گويا اين حنجره هاى سياست آمريكايى از يك چيز مى ترسند، بيدار شدن امّت و هوشيارى نسل جوان و به فرياد آمدن نسلى كه اكنون پا به صحنه سياسى و اجتماعى مى گذارد. به بخشى از خطبه يكى ديگر از اينان توجه كنيد:

«عدّه اى اجنبى به مكه آمده اند تا ايجاد مزاحمت كنند و راه را بر مردم ببندند. اينها هدفشان واقعى نيست بلكه فتنه گرى است! اى جوانان مكه از اينها متابعت نكنيد.

اين آقا در جايگاه امامت جمعه بر چه اساسى توحيديان و فريادگران جبهه حق و خيزندگان عليه شرك را اجنبى مى خواند و از كجا كشف كرده است كه هدف اينها واقعى نيست، كلام خداوند وصف حال اينهاست كه: «كَبُرت كلمة تخرج من افواههم ان

ص: 170

يقولون الّا كذباً». (1)

اينان كه زشتى عمل خود را درك مى كردند، مى كوشيدند، بهر گونه اى براى موضع خود توجيهى بتراشند، از جمله مى گفتند: اين مراسم مورد تأييد ساير حجاج نيست، و عالمان ديگر نيز بر اين باور نيستند: نماينده ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى در مصاحبه، با اشاره به اين جوّ سازى گفتند:

«اوّلًا حضور فعال بعثه هاى عالمان بزرگ شيعه در مراسم نشان دهنده خلاف واقع بودن اين گونه تبليغات است. ثانياً حضور فعّال بسيارى از زائران در مراسم على رغم اين همه ممانعت و تبليغات سوء، حكايت از باطل بودن اينگونه تبليغات دارد.

من به مسؤولان سعودى پيشنهاد مى كنم تنها براى يك سال اجازه بدهند مراسم برائت از مشركين بدون ايجاد مانع براى شركت ساير مسلمانان برگزار شود تا در عمل ببينيم كه آيا اين مراسم دينى مورد قبول ديگران هست يا خير؟»

حقيقت چنين است، آنان كه دل به حق داده اند، و از كليشه اى انديشيدن فراتر رفته اند، و استوار و هوشمندانه موضع مى گيرند، عمق ماجرا را دريافته اند و چرايى موضع سعوديان را به روشنى ترسيم كرده اند. عالم بزرگ خطّه لبنان، شيخ سعيد شعبان رهبر جنبش توحيد اسلامى، پس از اقدام سعودى، در خطبه هاى نماز جمعه، دولت عربستان را بخاطر كارشكنى در امر تظاهرات برائت از مشركين و جلوگيرى از اجراى آن، محكوم كرد. او تأكيد كرد:

«برائت از مشركين» فرياد امروز اسلام عليه كفر و استكبار جهانى است و اين اقدام عربستان نوعى خوش خدمتى به آمريكا به شمار مى رود.

فرياد برائت، در سرزمين عشق و برائت؛ منى


1- كهف: 5.

ص: 171

زائران خانه خدا، پروانه هاى شمع كعبه، اندوه رفتار سعوديان را بر سينه نهادند و با شكيبايى روز هشتم آهنگ عرفات كردند و پس از آن به منى آمدند تا دل را صفا دهند و در سرزمين آرزوها با سلاحى كه در وادى مشعر برگرفته اند بر دشمن بتازند.

«منى» جلوه عشق به الله و خشم به اهريمن است. منى تبلور عينى توحيد است!

«لا اله الا اللَّه»

و شگفتا كه امسال «منى» به گونه اى بس دلپذير و هيجانبار حقيقت خود را فراتر از آنچه سالهاى ديگر مى گذشت نمود، و در شبى از شبهاى بياد ماندنيش فرياد تكبير و برائت سينه آسمانش را شكافت.

زائران غم آنچه را بر آنها در مكه روا شده بود گويا با خداى خود زمزمه كرده بودند. و اينك ياد و نام «روح الله» اين برترين فريادگر توحيد در دوران معاصر و بزرگترين ستيزنده عليه شرك و والاترين قلّه سان عرفان و شناخت به مدد آمده بود تا پيروان باوفا و بيدارش غم از دل بزدايند و در مراسمى كه به ياد او و براى جاودان ساختن نام او بايد تشكيل مى شد فريادش را برآورند: فرياد برائت، در منى؛ سرزمين عشق به خدا نبرد با اهريمن.

پيشتر اعلام شده بود كه زائران در شب دوازدهم ذيحجه در محل استقرار بعثه مقام معظم رهبرى گرد مى آيند تا ياد قافله سالار بزرگ عشق و عرفان حضرت امام

ص: 172

خمينى- رضوان الله عليه- را بزرگ دارند. اكنون مسؤولان هوشمندانه آهنگ آن دارند كه اين مراسم را در جهت عينيت بخشيدن به آرمانهاى آن بزرگ تبديل به مراسم «برائت از مشركان» كنند.

روحانيان پس از نماز مغرب و عشا زائران را به سوى خيمه بزرگ بعثه راهنمايى كردند، نماز برگزار شد و در مدتى كوتاه چادرهاى متعدّد هم جوار با چادر بعثه مقام معظم رهبرى به هم پيوست و براى پذيرش هزاران زائر دلداده به حق، آغوش گشود.

پلاكاردها فراز آمد، پارچه هايى كه شعارهاى كوبنده: الموت لامريكا، الموت لاسرائيل، و ديگر شعارهاى انقلابى بر آنها نقش بسته بود، در زواياى مراسم در پيشديد نهاده شد و جلوه زيبايى به مراسم داد. قارى قرآن با صداى روحنواز آغاز كرد:

«برائة من الله ...»

نگاهها به تريبون دوخته شد، برخى هنوز هم خبر ندارند و بر قرائت اين آيات در آغاز مراسم علامت سؤال دارند:

چه تناسبى دارد اين آيات با اين مراسم؟

قرائت قرآن پايان مى پذيرد، شعارها فراز مى آيد:

الله اكبر، الله اكبر، الله اكبر.

لا اله الا الله.

الموت لآمريكا، الموت لإسرائيل.

يا ايها المسلمون اتحدو، اتحدو ... و ...

فريادهاى رعدآسايى كه از جمعيت فراز مى آمد و در فضا گره مى خورد و سينه آسمان مِنى را مى شكافت غوغايى بوجود آورده بود. زائران سر از پا نمى شناختند و بر اين توفيق، خداى را سپاس مى گفتند. برق شادى را به روشنى در چشمانشان مى ديدى، آنان با تمام توان فرياد برمى آوردند:

الموت لآمريكا.

حضور عالمان بزرگ، نمايندگان بعثه هاى آيات عظام، چهره هاى برجسته علمى،

ص: 173

فكرى و سياسى جهان اسلام كه در صفوف آغازين نشسته بودند به مراسم شكوه ويژه اى بخشيده بود. (تصوير شماره 6)

حضرت آيةالله مصباح يزدى پيام مقام رهبرى حضرت آيةالله خامنه اى را قرائت كردند، پيامى پرشكوه، ارجمند، بيدارگر و جهت بخش. متن كامل پيام بدين شرح آمده است: (تصوير شماره 7)

پيام مهمّ حضرت آيت اللَّه خامنه اى ولى امر مسلمين

به حجاج بيت اللَّه الحرام- 72

بسم اللَّه الرحمن الرحيم

الحمدلله ربّ العالمين والصلوة على رسوله النبى الأمين و على آله الميامين و اصحابه المنتجبين والسلام على جميع عباداللَّه الصالحين. قال اللَّه الحكيم:

«وَاذْ بَوَّأْنا لإبراهيم مكان البيت أن لاتُشرِكَ بى شَيئاً وَ طَهِّر بَيتى للطائفين والقائمين و الرُّكَّع السُجود.»

بار ديگر اراده نافذ الهى، مؤمنين را در زادگاه توحيد و بارگاه رحمت و فضل ربوبى و بر گِرد كعبه دلها و در ساحت قبله جانهاى مسلمين عالم گِرد آورده و نداى ملكوتى: «و اذِّن فِى النّاس بِالحَجّ»، بر فواصل طبيعى و تحميلى برادران مسلمان فائق آمده و انبوه دلهايى را كه با ايمان و عشق و نيازِ يكسان مى تپند، به سوى مركز توحيد و وحدت امت كشانيده است. ساليان دراز، دست جهل و عناد سعى كرده است خانواده بزرگ اسلامى را در آن واحد، هم از ريشه اعتقادى اش و هم از عُلقه و پيوند فيمابين ايمانى اش جدا كند، اما از اين سو نيز همه ساله فريضه حج، درس توحيد و وحدت را در كالبد اين خانواده كهنسال و ريشه دار تزريق مى كند هر سال شكوفه هاى تازه اى، بيش از گذشته، تجديد بهار ايمان و حيات دينى و انس و مودّت اسلامى را نويد مى دهد و ساخته هاى دست دشمن را باطل مى سازد. اين معجزه حج است كه على رغم وجود

ص: 174

درگيريها و منازعاتى كه در آن حكومتهاى مسلمان بارها در برابر يكديگر صف آرايى كرده اند، هرگز پيوندهاى فكرى و عاطفى و ايمانى ميان ملت هاى مسلمان قطع نشده و تأثيرات متقابل اين ملتها همواره رو به افزايش بوده است.

اگر چه رازها و رمزهاى حج بيش از آن است كه در گفتارى بتوان آن را گزارش كرد ولى در آن ميان، هر چشم رازشناسى، سه ويژگى برجسته را در نگاه اول، در آن باز مى شناسد:

نخست آنكه حج، يگانه فريضه اى است كه خداوند براى اداى آن همه آحاد مسلمين- هر آنكس از آنان را كه داراى استطاعت باشد- از سراسر عالم و از خلوت خانه ها و عبادتگاهها، به يك نقطه فرا مى خواند و در ايام معلومات، در گونه گون تلاش و حركت و سكون و قيام و قعود، آنان را به يكديگر پيوند مى زند:

«ثمّ افِيضُوا مِن حَيثُ أَفاضَ النّاسُ وَاستَغفِرُوا اللَّه انّ اللَّه غَفُورٌ رحيمٌ».

دوم آنكه در همين كار دستجمعى و علنى، برترين منزل مقصود را ذكر خدا؛ يعنى كارى قلبى و نفسانى، معرفى مى كند:

«وَ يَذْكُروا اسمَ اللَّه فى ايّام مَعلومات على ما رَزَقَهُم مِن بَهِيمَةِ الأنعام.»

سوم آنكه در صفحه روشن و همه كس شناسِ آن، تصويرى از نماى كلّى زندگىِ انسانِ موحّد را عرضه مى كند و در عملى رمزى، به مسلمان درس زندگىِ هدف دار و جهت دار مى دهد.

از ورود در ميقات و حضور در ساحت احرام و تلبيه و تروك تا طواف، گرد مركز كعبه و سعى ميان صفا و مروه و وقوف در محشر عرفات و مشعر و ذكر و تضرّع و تعارفى كه در آن است، و تا رسيدن به منى و قربانى اش و رمى جمره اش و حلقش و سپس دوباره برگشتن به طواف و سعى ... همه و همه درسهاى رسا و روشنِ حركت جهت دار و دستجمعى و معرفت آميزِ مسلمان در عرصه توحيد و در مسعاى حيات و بر گرد محور «اللَّه» است. زندگى در آينه حج يك سير دائمى بلكه يك صيرورت دائمى به سوى خدا است، و حج، آن درس هميشه زنده عملى و سازنده است كه اگر بهوش باشيم

ص: 175

راه و رسم زندگىِ ما را در صحنه اى عملى و روشن ترسيم مى كند.

ميعادى همگانى، هر سال تشكيل مى شود تا مسلمان، در آن محيط وحدت و تفاهم، و در پرتو ذكر الهى، راه و جهت زندگى را بياموزد، آنگاه به سرزمين خود و به ميان كسان خود برگردد، و در سالهاى بعد گروههاى ديگر و گروههاى ديگر بيايند و بروند، بياموزند و بيندوزند، بگويند و عمل كنند، بشنوند و تدبّر كنند، و در نهايت همه امت به آنچه خدا خواسته و دين آموخته برسند.

نظر افكندن به عرصه عظيم زندگى امت اسلامى، فراتر از ابعاد ملت ها و نژادها و قوم و قبيله ها، و نظر افكندن به اعمال وجود خود و فراگرفتن راه و جهت و شيوه زندگى، چنانكه شايسته اوست، و همه در پرتوى از ذكر خدا ... اين است آن سرچشمه معرفتى كه هر ساله در حج، فيّاض و بى زوال، بر انبوه خلايقِ گرد آمده در حرم امن خدا، سيلان مى يابد و كسانى را كه ظرف ذهن و دل خود را بگشايند از اين زلال معرفت، سيراب مى سازد.

در گذشته و امروز نيز كوشش هايى شده است و مى شود تا حج را فريضه اى فردى، كه در آن هركس فقط سرگرم عبادت و نيايش خود با خداوند است، قلمداد كنند.

بگذريم از آن غفلت زدگانى كه به سفر حج، به چشم سفرى سياحتى و تجارتى نگاه مى كنند. حج با برجستگيهايى كه در هيچ فريضه ديگر اسلامى مجموعه آن را نمى توان يافت، بسى برتر از بينش تنگ نظرانه آنان و نگاه بى فروغ و خطابين اينان است.

در دوران ما بزرگترين كسى كه حج را از پرده اوهام بيرون كشيد و رازهاى آن را در ذهن و نيز در عملِ جمع عظيمى از مسلمانان، نمايان ساخت امام راحل كبير ما بود. او حج ابراهيمى را ندا كرد و خلايق را بدان فراخواند ... و يكبار ديگر صلاى: «اذّن فى النّاس بالحجّ» را به گوش جهانيان رسانيد.

حجّ ابراهيمى همان حجّ محمدى است كه درآن، حركت به سمت توحيد و اتحاد، روح و سرلوحه همه مراسم و شعائر است، حجّى مايه بركت و هدايت و ستون اصلى در حيات و قيام امت واحده، حجّى سرشار از منافع و پربار از ذكر خدا، حجّى كه

ص: 176

در آن ملّت هاى مسلمان، وجود امت فراگير محمدى- صلّى اللَّه عليه و آله- و حضور خود در آن را لمس مى كنند و با احساس برادرى و نزديكى ملت ها، از احساس ضعف و عجز خودباختگى رها مى شوند.

حجّ ابراهيمى آن است كه در آن، مسلمين از «تفرقه» به «جمعيّت» حركت كنند و كعبه را كه بناى يادبود توحيد و رمز برائت و نفرت از شرك و بت پرستى است با معرفت به معناى رمزىِ آن طواف كنند و از ظاهر و پيكره مناسك به باطن و روح آن برسند و از آن براى زندگى خود و زندگى امت اسلام، توشه برگيرند.

اكنون اينجانب با اميد به رحمت و هدايت الهى و با دعا براى قبولى و پربارى حج شما برادران و خواهران مسلمان از سراسر جهان اسلام، فرصت تدبر در مناسك حج را مغتنم شمرده، مطالبى را كه توجه به آن براى همه آحاد مسلمان سودمند است، تذكّراً عرض مى كنم:

1- نخستين مطلب در باب توحيد است كه روح اساسى حج و مضمون بسيارى از اعمال ومناسك آن است. توحيد با مفهوم عميق قرآنى آن، به معناى توجه و حركت به سوى اللَّه و ردّ و نفى بتها و قدرتهاى شيطانى است.

خطرناكترين اين قدرتها، در درون وجود آدمى، نفس امّاره و هواها و هوس هاى گمراه كننده و پست كننده است، و در سطح جامعه و جهان، همان قدرتهاى استكبارى و فتنه انگيز وفساد انگيزند كه امروزه بر زندگى مسلمانان چنگ انداخته و با روشهاى شيطانى، جسم و روح بسيارى از ملت هاى مسلمان را دستخوش سياست هاى خود ساخته اند. مراسم برائت در حج، اعلان بيزارى از اين قدرتها است. هر چشم روشن و نگاه عبرت آميزى مى تواند در زندگى جوامع مسلمان، نشانه سلطه قدرتها يا تلاش آنان براى تسلّط بر كشورهاى اسلامى را مشاهده كند. در برخى از اين كشورها سياست و اقتصاد و روابط بين المللى و موضعگيرى در برابر حوادث عالم، همسو و تحت تأثير قدرتهاى سلطه گر و در رأس آن آمريكا است. رواج فساد و رسمى بودن فحشا و محرمات شرعى در بسيارى از اين كشورها، متأثر از سياستهاى شيطانى آن قدرتها است.

ص: 177

وظيفه اى كه حج و اعمال و شعائر توحيدى آن، بر مسلمان حج گزار لازم مى سازد، ابراز برائت و بيزارى از اين همه است، و اين اوّلين قدم در راه تجسّم اراده اسلامى در نفى اين پديده هاى شيطانى و استقرار حاكميت اسلام و توحيد بر همه جوامع اسلامى است.

2- مطلب بعدى در باب اتحاد و يگانگى مسلمين است كه مضمون برجسته ديگرى از مناسك حج است. از آغاز ورود استعمار اروپايى به كشورهاى اسلامى، يكى از سياستهاى قطعى استعمارگران ايجاد تفرقه ميان مسلمين بوده است، گاه با حربه اختلافات فرقه اى و گاه با ابزار ملى گرايى و قوم گرايى و گاه با غير اينها. متأسفانه با وجود فرياد مصلحان و مناديان وحدت، اين حربه دشمن هنوز تا حدودى بر پيكر امت اسلامى ضربه ها و جراحتهايى وارد مى سازد. دامن زدن به اختلافات شيعه و سنى، عرب و عجم، آسيايى و آفريقايى و عمده كردن ناسيوناليسم هاى عربى توارنى و فارسى اگر چه به وسيله بيگانگان آغاز شده است اما متأسفانه امروز به وسيله خودى هايى كه بر اثر كج فهمى و يا نوكرى اجانب، آب به آسياب دشمن مى ريزند، ادامه مى يابد. كار اين انحراف گاه به آنجا مى رسد كه بعضى دولتهاى مسلمان، با صرف پول تلاش مى كنند ميان مذاهب اسلامى با ملتها و اقوام اسلامى تفرقه ايجاد كنند، و يا بعضى از عالم نمايان صريحاً فتوا به كفر بعضى از فرق اسلامى كه سوابق درخشانشان در تاريخ اسلام واضح است مى دهند. ملتهاى مسلمان شايسته است انگيزه هاى خبيث اين كارها را شناخته، دست پنهان شيطان بزرگ و ايادى و اذنابش را در پشت سر آن ببينند، و خيانتكاران را افشا كنند.

3- نكته مهمى كه شايسته است همه مسلمين آن را دانسته و براى مقابله با آن احساس تكليف كنند، آن است كه امروز تقريباً در همه جاى جهان، مبارزه سرسختانه و توطئه آميزى از سوى قدرتهاى استكبارى بر عليه اسلام و مسلمين در جريان است. اگر چه اصل اين مبارزه تازگى نداشته و نشانه هاى آن در تاريخ استعمار اروپايى كاملًا شناخته شده است، ولى مى توان گفت كه شيوه هاى متنوّع آن، علنى بودن آن، در مواردى شديداً قساوت آميز بودن آن تاكنون سابقه نداشته و پديده اين روزگار است.

ص: 178

نگاهى به اوضاع كنونى عالم اسلام، علّت اين پديده؛ يعنى شدّت گرفتن و علنى شدن مبارزه با اسلام را آشكار مى سازد. علّت، چيزى جز گسترش بيدارى مسلمين نيست. حقيقت آن است كه مسلمين در يكى دو دهه اخير در شرق و غرب جهان اسلام و حتى در كشورهاى غير اسلامى، نهضت حقيقى و عميقى را شروع كرده اند كه بايد نهضت «تجديد حيات اسلام» ناميده شود. اينك اين نسل جوان و تحصيلكرده و برخوردار از معارف زمان است كه بعكس توقّع مستعمران ديروز و مستكبران امروز، نه تنها اسلام را فراموش نكرده، بلكه با ايمانى پرشور كه با استفاده از پيشرفت معارف بشرى، بسى روشن بينانه تر و ژرفتر نيز شده است، بدان روى آورده و گمشده خود را در آن مى جويد. قيام جمهورى اسلامى در ايران و استقرار و ثبات و اقتدار روز افزون آن، اوج قلّه اين نهضتِ جوان و ريشه دار است كه خود در گسترش بيدارى مسلمانان، بيشترين نقش را ايفا كرده است.

اين آن چيزى است كه جبهه استكبار را- كه هميشه از تظاهر به مبارزه با عقايد و مقدّسات ملت ها پرهيز مى كرد- وادار مى سازد كه در مبارزه با اسلام، علناً و با همه روشهاى ممكن، و گاه با قساوت و خشونت وارد ميدان شود.

در آمريكا و كشورهاى اروپايى رؤسا و سياستمداران متعددى را مى توان شناخت كه حداقل يكبار در گفته هاى خود صريحاً رشد و گسترش ايمان اسلامى را خطرى بزرگ دانسته و مبارزه با آن را لازم شمرده اند. هرچه گرايش عمومى جوانان مسلمان به ايمان و عمل اسلامى گسترده تر شده، اين اظهاراتِ ناشى از سراسيمگى و دشمنى، واضح تر گرديده است و اكنون كار به جايى رسيده كه حتى رؤسا و سياستمداران بعضى از كشورهاى اسلامى نيز كه هميشه عناد خود با اسلام را در زير پوششى از نفاق پنهان مى كردند، به پيروى از اربابان آمريكايى و اروپايى شان علناً و صريحاً از خطر اسلام! دَم مى زنند و ايمان مقدس مردمى را كه بر آنان فرمان مى رانند، براى خود خطر مى شمرند.

مبارزه با بيدارى اسلامى در سطح جهان شكل هاى گوناگون دارد: در الجزاير

ص: 179

اكثريت قاطع مردم در انتخاباتى آزاد و كاملًا دموكراتيك به حاكميت جبهه اسلامى رأى مى دهند، كودتايى خشن، انتخابات را باطل و منتخبين را زندانى و محكوم و مردم را سركوب مى كند، و آنگاه قدرتهاى مستكبر- آمريكا و اروپا- نفس راحت كشيده بطور كامل پشت سر كودتاگران قرار مى گيرند و دست پنهان خود در آن را افشا مى كنند.

در سودان گروههاى اسلامى با پشتيبانى قاطع ملت به حكومت مى رسند، و آنگاه غرب انواع تحريكات خود را شروع مى كند و از داخل و خارج مرزهاشان، آنان را بطور دائم تهديد مى كند. در فلسطين و لبنان، فلسطينيانِ مسلمان از سوى صهيونيست هاى غاصب به وحشيانه ترين وجهى سركوب و شكنجه مى شوند، آنگاه آمريكا، آن آدم كشانِ دَد صفت و شكنجه گر را كمك و آن مظلومان مسلمان يا مدافعان لبنانىِ آنان را به تروريسم متهم مى كند. در جنوب عراق بخش عظيمى از ملّت عراق كه مبارزه با رژيم، بعثى را با انگيزه ها و شعارهاى اسلامى در پيش گرفته اند، از سوى رژيم مورد وحشيانه ترين حملات قرار مى گيرند، و آمريكا و غرب كه انگيزه خود براى برخورد قدرتمندانه با صدّام را در قضاياى ديگر آشكارا نشان داده اند، اينجا با سكوتى رضايت آميز و تشويق كننده ظاهر مى شوند. در كشمير و هند، تعصّب كور و جهالتبار هندوها با استفاده از اغماض و گاه كمك دولت، به ناموس و جان و مقدّسات مسلمين تعرّض مى كند و اين با خونسردى و لبخند بى تفاوت آمريكا و غرب مواجه مى شود. در مصر روشنفكرترين نسلهاى مسلمان، مورد تعقيب خشن و خشم آلود رژيم فاسد و نالايق آن كشور قرار مى گيرند، و حكومت وابسته و حقير آن كشور بزرگ، مورد تشويق و كمك مالى و امنيّتى آمريكا قرار مى گيرد. در تاجيكستان اكثريت مردم مسلمان و مشتاق زندگى در سايه اسلام، بوسيله پس مانده هاى رژيم كمونيستى، به شدّت سركوب و جمع كثيرى از آنان از خانه و كاشانه خود آواره مى شوند و غرب با همه دغدغه اش از بازگشت كمونيستها در شوروى سابق، اين حركت آنان را مغتنم مى شمرد و در مقايسه ميان اسلام و كمونيزم، آشكارا جانب دشمنان اسلام را مى گيرد.

در آمريكا و اروپا مسلمانان و گروههاى اسلامى مورد اهانت و تهمت قرار

ص: 180

مى گيرند و در مواردى تظاهر به پايبنديهاى اسلامى از قبيل حجاب زنان ممنوع مى گردد.

اهانت علنى به اسلام در قالب كتابى تحريم شده و به وسيله نويسنده اى مهدورالدّم، مكرّر مورد حمايت علنى سردمداران رژيم هاى اروپايى قرار مى گيرد و حتى رئيس رژيم بدنام و بدسابقه انگليس با آن نويسنده قلم بمزد و بى ارزش ملاقات مى كند.

از اينها همه بدتر فاجعه بيسابقه نسل كشى مسلمين در بوسنى است، بيش از يكسال است كه صربهاى نژادپرست- و اخيراً با همراهى كرواتها- با تكيه بر سلاح و امكانات رژيم صربستان و كمك هاى خارجى، زشت ترين و غير انسانى ترين نوع كشتار و ظلم و قساوت را با مسلمانان يعنى صاحبان اصلى بوسنى و هرزگوين انجام مى دهند، و غرب و آمريكا نه تنها هيچ كمكى به آنان نكرده و هيچ ممانعت از جنايت صربها نشان نداده اند، بلكه با استفاده از امكانات شوراى امنيت از رسيدن سلاح به مسلمانان مظلوم نيز جلوگيرى كرده و با اعزام نيروهاى سازمان ملل، محاصره آنان را كامل كرده اند.

مسلمانان امروز و در آينده بدانند كه آمريكا و دول بزرگ اروپايى در فاجعه بى نظير بوسنى مقصّر و مسؤول مستقيم اند. در اين يكسال مُشتى حرف پوچ و وعده دروغ تحويل داده امّا از كشته شدن حتّى يك نفر از هزاران نفر كشته مظلوم آن سرزمين جلوگيرى نكرده، و بالاتر، از قدرت دفاع يافتن آنان نيز ممانعت كرده اند.

اين تصوير مجملى از دشمنى غرب و آمريكا با اسلام و مسلمين در روزگار ما است. نه التماس، نه تسليم، نه مذاكره و نه هيچيك از راههايى كه بعضى ساده لوحانه آن را به مسلمانان پيشنهاد مى كنند، گره گشا و مايه نجات مسلمين نيست. تنها يك چيز علاج است و بس، و آن اتحاد مسلمانان، پافشارى بر اسلام و ارزشها و اصول آن، مقاومت در برابر فشارها و تنگ كردن عرصه در بلند مدت بر دشمن است. و امروز چشم اميد دنياى اسلام به جوانان غيور و بسيجى در سراسر كشورهاى اسلامى است كه از كيان اسلام دفاع كنند و نقش تاريخى خود را ايفا نمايند.

4- نكته مهم ديگرى كه بايد مورد تأكيد قرار گيرد آن است كه استكبار با همه تدابير شيطانى اش و با وجود بكارگيرى زور و ترفند سياسى و تبليغات دروغ، نتوانسته و

ص: 181

هرگز نخواهد توانست جريان رو به رشد بيدارى اسلامى و نهضت گرايش به اسلام را متوقف سازد. فعاليّت همه جانبه سياسى و امنيّتى و بيش از همه، تبليغاتى آمريكا و ديگر كشورهاى استكبارى و ايادى منطقه اى آنان بر ضد نهضت اسلامى در كشورهاى مختلف و از جمله بر ضدّ نظام مقدس جمهورى اسلامى در ايران در سالهاى اخير، بيسابقه و بسيار وسيع بوده است. و در اين ميان رژيم صهيونيستى همچون زائده آمريكا در منطقه، در منتهاى رذالت و خباثتى كه از آن انتظار مى رود، ايفاى نقش كرده است.

محاسبات مادّىِ عادى، حكم مى كرد كه بايد بر اثر اين تلاش همه جانبه اى كه مستكبرانه و از سر خشم و عناد ترتيب مى يابد، نهضت اسلامى در كشورهاى اسلامى ضعيف يا ريشه كن شود. ولى درست بعكس، همه شاهدند كه اين نهضت بمرور و سيعتر و عميقتر شده است. اكنون كشورهاى اسلامى متعددى را مى توان نشان كرد كه اگر انتخاباتى نظير آنچه دو سال قبل در الجزاير اتفاق افتاد، در آن برگزار شود، احزاب يا فعّالان اسلامى، اكثريت آراء مردم در آن كشورهاى را به خود جلب خواهند كرد، و اين در حالى است كه در بيشتر اين كشورها فعاليت گروههاى اسلامى و حتى تظاهرات سياسى و تبليغاتى اسلام گراها ممنوع است. در همين سالها است كه در داخل سرزمينهاى غصب شده فلسطين مبارزات مردم با شعارهاى اسلامى و با مركزيّت مساجد، عرصه را بر صهيونيست ها تنگ كرده است، و در همين سالهاست كه گروههاى مبارز اسلامى در لبنان حتى در انتخابات پارلمانى و نيز در موقعيّت هاى مردمى به توفيق چشم گيرى دست يافته اند. و در همين دوره زمانى است كه جمهورى اسلامى ايران كه كسانى ساده لوحانه انتظار داشتند كه يا به بن بست برسد و يا از اصول و آرمانهاى خود چشم بپوشد، با سرعتى بيش از توقّع و در عين پافشارى بر اصول انقلابى خود به پيش رفته است.

اينجانب به برادران و خواهران مسلمان در همه جاى جهان اسلامى عرض مى كنم كه ترفند بزرگ دشمن، نوميد كردن و به آينده بدبين كردن شما است. و همين كافى است كه هيچ مسلمان روشن بينى، نوميدى را به دل راه ندهد. هيچ چيز به ما اجازه نوميد شدن نمى دهد، اگر دشمن قادر بر نابودى اين حركت الهى بود بايد لااقل مى توانست از رشد

ص: 182

آن جلوگيرى كند، و همه مى بينيد كه نتوانسته است. سنّت هاى الهى و واقعيت هاى خارجى خبر از آينده روشن نهضت نوين اسلامى مى دهند و قرآن بارها مى فرمايد:

«والعاقبة للمتقين».

5- تبليغات مدرن و داراى پوشش جهانى، بى شك كارآمدترين حربه استكبار است. امروز تعداد رسانه هاى صوتى و تصويرى و مطبوعاتى اى كه بيشترين تلاش خود را وقف دشمنى با اسلام كرده اند، بسيار زياد و همچنان رو به افزايش است. كارشناسان مزدورى فقط سرگرم ساختن و پرداختن مطلب و خبر و تحليل، براى گمراه كردن ذهن مستمعان خود و معرفى نادرست و ترسيم زشت از نهضت اسلامى و شخصيتهاى بزرگ اسلامى اند و جمهورى اسلامى در سالهاى پس از پيروزى انقلاب تا امروز بى وقفه و روز افزون با چنين تبليغات خصمانه اى مواجه بوده است. بايد گفت كه اين ترفند نيز در مقابل حركت اسلامى اصيل و نشأت گرفته از فطرت و نياز، توفيق زيادى نداشته و مقصود دشمن را بر نياورده است. گسترش موج دعوت انقلابى امام راحل عظيم الشأن در سراسر دنياى اسلامى و حضور فكر و نام و رهنمود و عكس و نشان آن بزرگوار در شرق و غرب عالم، با وجود آن همه تبليغ دروغ و سخن ناحق كه به نيّت مخدوش كردن سيماى ملكوتى آن وارث پيامبران گفته و پخش شده است، روشنترين دليل اين مدعا است. با اين همه بايد اذعان كرد كه عامل مهم در حفظ سلامت و سداد فكر ملّت هاى مسلمان، روشنگريهاى علما و روشنفكران و نويسندگان و هنرمندان و جوانان فعّال و آگاه است. و همه بخصوص علماى متعهّد دين در اين مورد وظيفه اى بزرگ بر عهده دارند. دشمن پس از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران، همواره تا امروز سياهه اى از اتهامات را متوجه ايران اسلامى كرده است. مى بينيم كه همان تهمت ها امروزه به همه نهضت هاى اسلامى در هر جاى دنيا كه باشند نيز زده مى شود. تهمت تعصّب و جمود فكرى كه از آن با عنوان «بنيادگرايى» نام مى برند، تهمت تروريسم، تهمت بى اعتنايى به حقوق بشر، تهمت ضدّيت با دموكراسى، تهمت تضييع حقوق زنان، تهمت ضدّيت با صلح و طرفدارى از جنگ ... اندكى انصاف، هر كسى را به دروغ بودن اين تهمت ها و

ص: 183

بيشرمى وارد كنندگانش آگاه مى سازد. ايران اسلامى در حالى متهم به مخالفت با دموكراسى مى شود كه از پنجاه روز پس از پيروزى انقلاب كبير اسلامى تا 14 ماه پس از آن دو همه پرسى عمومى كه در يكى از آنها مردم ايران، جمهورى اسلامى را به عنوان نظام سياسى كشور برگزيدند، و در ديگرى به قانون اساسى رأى دادند، و سه انتخابات كه در آنها به ترتيب: اعضاى مجلس خبرگان براى نوشتن قانون اساسى، رئيس جمهور، و نمايندگان در مجلس شوراى اسلامى معين شدند، در آن برگزار شده، و تا امروز همواره انتخابات آزاد، با شركت پرشور مردم براى تعيين رئيس جمهور و نمايندگان مجلس، در موعد قانونى خود انجام گرفته است. تهمت تروريسم را كسانى به ايران اسلامى مى زنند كه خود از دولت تروريست صهيونيستى بيشترين پشتيبانى را كرده و گروههاى تروريست ضدّ انقلاب ايرانى را در زير چتر حمايت خود قرار مى دهند و حقوق بگيران آنان صدها بار در داخل ايران اسلامى بمب گذارى كرده و هزاران نفر از مردم عادى و عناصر انقلابى و مرد و زن و كودك بى گناه را به قتل رسانده اند.

ضدّيت با صلح را كسانى به جمهورى اسلامى نسبت مى دهند كه جنگى هشت ساله را با تشويق رژيم بعثى عراق و به دست او بر ايران تحميل كردند و در همه آن مدّت انواع كمكها را به آن رژيم كه به خاطر حمله به ايران اسلامى، رژيم محبوب آنان به شمار مى رفت مبذول داشته اند.

تضييع حقوق زنان، تهمت از سوى كسانى است كه شأن والاى زن ايرانى را كه با حفظ حجاب و حدّ شرعى، در برترين فعاليتهاى كشور شركت مى ورزد، نمى پسندند و ابتذال حاكم بر روابط زن و مرد و بهره كشى ناجوانمردانه از زن در جوامع غربى را، نسخه مطلوب در حيات اجتماعى زن مى شمرند.

تهمت نقض حقوق بشر را رژيم هايى متوجه ايران مى سازند كه خود قلم هاى بزرگ و حيرت انگيز پايمال كردن حقوق انسانها را مرتكب شده يا زمينه سازى كرده اند.

آيا در دنياى جديد هرگز حقوق بشر آن چنانكه امروز در بوسنى پايمال مى شود، نقض شده است؟ آيا نقض حقوق يك ملت مانند ملّت فلسطين نقض حقوق بشر نيست؟ آيا

ص: 184

راندن دستجمعى بيش از چهارصد نفر از شهروندان فلسطينى به بيرون از خانه و ميهن خود در برابر چشم دنياى باصطلاح طرفدار حقوق بشر، قابل اغماض است؟ آيا سرنگون كردن هواپيماى مسافرى ايران به وسيله آمريكا بر فراز خليج فارس، يا بى عدالتى نسبت به سياهان در آمريكا يا حمايت از كودتاگران در الجزاير يا حمايت از رژيم فاسد مصر يا زنده سوزانيدن دستجمعى عدّه اى در آمريكا و امثال آن شكستن، حريم انسانيّت و نقض حقوق آن نيست؟ آيا دولتهايى كه اينگونه بى محابا حقوق بشر را پايمال مى كنند يا پايمال كنندگان را با نگاهى خونسرد و بى تفاوت بلكه رضايتمندانه و تشويق آميز تماشا مى كنند، حقيقتاً از اين كه بنا به ادّعاى آنان در ايران اسلامى، حقوق بشر نقض شود ناراحتند؟! حقيقت آن است كه خود تهمت زنندگان و از جمله سردمداران كنونى آمريكا كه اخيراً بر سر اين حربه تبليغاتى زنگ زده و قديمى، جنجال تازه اى به راه انداخته اند، به خوبى مى دانند كه سخن به گزاف مى رانند، آنچه آنان از جمهورى اسلامى نمى پسندند اينها نيست، چيزهاى ديگرى است كه مصلحت سياسى به آنان اجازه نمى دهد آن را صريحاً اعلام كنند، اگر چه بررسى اظهارات نظريه پردازان و نويسندگانشان مقصود آنان را آشكار مى سازد.

در نظام جمهورى اسلامى چيزهايى كه آمريكا و هر مستكبر ديگرى را خشمگين مى سازد اينها است:

اوّل: جدا نبودن دين از سياست و پايه اسلامى جمهورى اسلامى.

دوّم: استقلال سياسى اين نظام به معناى تسليم ناپذيرى اش در برابر زورگويى هاى معمول ابرقدرتها.

سوّم: اعلام راه حلّ مشخص جمهورى اسلامى درباره مسأله فلسطين كه عبارت است از انحلال رژيم غاصب صهيونيستى و تشكيل دولت فلسطينى متشكل از خود فلسطينيان و همزيستى مسلمانان و مسيحيان و يهوديان در فلسطين.

چهارم: حمايت معنوى و سياسى از همه نهضت هاى اسلامى و تقبيح فشار بر مسلمانان در هر جاى عالم.

ص: 185

پنجم: دفاع از حيثيت اسلام و قرآن و پيامبر اعظم- صلّى اللَّه عليه و آله- و ديگر انبياى الهى و مقابله با توطئه رواج دادن اهانت به اين مقدسات، نظير آنچه در باب نويسنده مهدور الدّم آيات شيطانى ديده شد.

ششم: تلاش براى اتحاد امت اسلامى و همكارى سياسى و اقتصادى دولتها و كشورهاى اسلامى و حركت در جهت تثبيت اقتدار ملّتهاى مسلمان در قالب «امت بزرگ اسلامى».

هفتم: ردّ و نفى فرهنگ تحميلى غرب كه دولتهاى غربى با تنگ نظرى و تعصّب برآنند كه همه ملّتهاى عالم را به پذيرش آن وادار سازند، و اصرار بر احياى فرهنگ اسلامى در كشورهاى مسلمان.

هشتم: مبارزه با فساد و بى بند و بارى جنسى كه بعضى از دولتهاى غربى بخصوص آمريكا و انگليس اخيراً انحرافى ترين شكل آن را بيشرمانه رسميّت داده يا در راه آنند، و از دهها سال پيش براى ورود اشكال گوناگون اين فساد به كشورهاى اسلامى برنامه ريزى و تلاش مى كنند.

اينها است آنچه موجب دشمنى كينه آلود آمريكا و همپالگى هايش با جمهورى اسلامى است.

بديهى است كه اگر آنان صريحاً علت دشمنى خود را بيان كرده اين فهرست را برملا كنند، به دست خود بر اعتبار جمهورى اسلامى در چشم ملتهاى مسلمانى كه همه دلبسته اين اصول اند، خواهند افزود. بدينجهت است كه آنان در تبليغات خود از سويى ايران اسلامى را به تروريسم و امثال آن متهم مى كنند و از سوى ديگر با تحليل هاى دروغين و خبرهاى ساختگى چنين وانمود مى سازند كه گويا جمهورى اسلامى از اصول خود دست برداشته و به خواست دشمن تسليم شده است!

اين هردو سخن دروغ ناشى از طبيعت خدعه گر استكبار است. اصول جمهورى اسلامى كه همان راه امام و مبانى مسلّم اسلام است، به رغم دشمن، در ايران اسلامى، معتبر و مبناى زندگى سياسى و اجتماعى ما است و دولت و ملّت ايران، زندگى در سايه

ص: 186

اسلام ناب محمدى- صلّى اللَّه عليه و آله- را كه با فداكارى و بذل عزيزترين جانها به دست آمده، در هيچ شرايطى از دست نخواهند داد و اصول امام خمينى- رضوان اللَّه تعالى عليه- و در رأس آن اصل عدم انفكاك دين از سياست و مقاومت در برابر فشارِ ماديگرى مدرن براى منزوى كردن اسلام و قرآن، اصول هميشه زنده جمهورى اسلامى باقى خواهد ماند.

6- در پايان به حجاج عزيز توصيه مى كنم از فرصت حجّ حداكثر استفاده را براى كسب آشنايى با برداران مسلمان خود بكنند و اوضاع جهان اسلام را از زبان و رفتار مسلمانان به دست آورند، تجربه ها، آرزوها، دست آوردها و تواناييها را با هم مبادله كنند و حجّ خود را به حجّ مورد نظر اسلام هرچه نزديكترسازند. به برادران و خواهران عزيز ايرانى توصيه مى كنم كه با زبان و عمل، مبلغان و پيامرسانان انقلاب پرشكوه و كشور بزرگ و ملّت قهرمان خود به برادران كشورهاى ديگر باشند. جوار كوتاه مدت خانه خدا و حرم پيامبر اعظم- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- و مواقفِ با ارزش حج و سرزمين پرخاطره حجاز را، براى زنده كردن دل با ياد خدا و تحكيم پيوند معنوى خود با رسول اللَّه- صلّى اللَّه عليه و آله- و عترت طيّبه آن بزرگوار- عليهم السلام- و بخصوص توجه و توسّل به حضرت ولى اللَّه الأعظم كه بى شك فيض حضور مقدّسش در مراسم حج شامل دلهاى با معرفت است، و انس با قرآن و تدبّر در آيات بيّنات آن و دعا و تضرّع و توسل كه مايه تقرّب به خدا است، مغتنم بشمرند و از آن بهره ببرند وبراى رفع گرفتاريهاى مسلمين و قوّت و عزّت روزافزون اسلام و جمهورى اسلامى دعا كنند و علوّ درجات روح مطهّر امام راحل و ارواح طيّبه شهداى اسلام را از خداوند مسألت نمايند.

والسلام عليكم و رحمةاللَّه

24 ذى قعده 1413 برابر با 28 ارديبهشت 1372

على الحسينى الخامنه اى

ترجمه عربى پيام را گوينده اى بگونه اى بس شكوهمند و كوبنده قرائت كرد. در لابلاى بخشهاى مراسم شعارهاى كوبنده فراز مى آمد و در مجلس شور و هيجان شگرفى پديد مى آورد.

ص: 187

فلسفه برائت از مشركان

پس از آن نماينده ولىّ فقيه و سرپرست حجاج ايرانى جناب حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى آغاز سخن كرد: (تصوير شماره 8)

سخنرانى امير الحاج در مراسم برائت

بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم

الحمداللَّه ربّ العالمين والصلاة والسلام على سيّدنا محمد و آله الطاهرين واصحابه الميامين. السلام عليك يا بقيةاللَّه فى ارضه.

اعوذباللَّه من الشيطان الرّجيم، «براءة من اللَّه و رسوله الى الّذين عاهدتم من المشركين».

قرار بر اين بود كه امشب* (1) جلسه ياد بود امام را برگزار كنيم، ولى با توجه به اينكه مراسم برائت از مشركين، به دليل ممانعت مقامات عربستان انجام نشد، تصميم گرفتيم كه اين گردهمايى عظيم را تبديل به مراسم برائت كنيم كه اجراى اين مراسم بهترين شكل ياد امام در اين سرزمين است.

اصولًا مراسم برائت، از بزرگترين يادگارهاى امام براى زائرين خانه خدا، ملّت ايران و كليه مسلمانان جهان است (هر چند آنچه كه شد، نه تنها اثرش از مراسم برائت كمتر نبود، بلكه به مراتب بيشترنيز بود.)

بعد از حرم امن خدا، هيچ مكانى براى اجراى مراسم برائت مناسبتر از مِنى نيست.


1- * اين سخنرانى در تاريخ 11/ 3/ 1372 مطابق با يازدهم ذى الحجة الحرام به افق حجاز در منى ايراد گرديده است.

ص: 188

منى از سويى سرزمين عشق و از سوى ديگر سرزمين برائت است، سرزمين تولّى و تبرّى است.

اين سرزمين از يك سو يادآور عشق يك انسان الهى (ابراهيم- ع-) به خداوند متعال است؛ عشقى كه او را وادار مى كند فرزند جوان، زيبا و پيامبرى چون اسماعيل- كه در سنين پيرى خداوند به او عنايت كرده- را به دست خود قربانى كند و از سوى ديگر به پيروان ابراهيم و محمد درس مبارزه و رجم و طرد شياطين جن و انس مى دهد.

امام: در تبيين فلسفه برائت مى فرمايند: «بايد شياطين بزرگ، ميانه و كوچك (اولى، وسطى و عقبه) را از حريم مقدس اسلام راند.»

«ما بايد با فريادها و دعوتها و تظلم ها و افشاگرى ها و اجتماعات زنده و كوبنده در مجمع مسلمين در مكه مكرمه، بتها را بشكنيم و شياطين را كه در رأس آنها شيطان بزرگ است رمى كنيم و طرد نماييم تا حجِّ خليل اللَّه و حبيب اللَّه و ولى اللَّه- مهدى عزيز- را بجا آورده باشيم والا در حق ما گفته مى شود: «ما اكْثَرَ الضّجيجُ وَ اقَلَّ الْحَجيج!». (1)

بنابراين مِنى مكان مناسبى براى اظهار عشق و محبت به خدا و ابراز نفرت و برائت از دشمنان خدا از كليه مشركين و متكبرين و در رأس آن متكبر بزرگ آمريكاست.

موضوع سخنم در اين مراسم با عظمت «فلسفه برائت از مشركين» است.

شرك چيست؟

شرك، ضد توحيد است؛ توحيد يعنى اعتقاد به خداى يگانه و اينكه هيچ چيز و هيچ كس در جهان منشأ اثر نيست جز خداى يكتا.

شرك، يعنى اعتقاد به قدرتهاى موهوم و پندارى. قدرت موهوم ممكن است بت


1- بحارالانوار، ج 24، ص 124، حديث 1.

ص: 189

نفس امّاره باشد، همانطور كه در قرآن كريم آمده: «أفرأيتَ مَنْ اتَّخَذَ الهَهُ هَواهُ»، (1) ممكن است بت جماد باشد، همانند؛ لاتْ و هُبَل كه پيش از بعثت پيامبر اسلام در حجاز مورد پرستش قرار مى گرفتند، و ممكن است بت حاكميت هاى طاغوتى و قدرتهاى نامشروع حاكم بر جوامع انسانى باشد كه امام امت اين قدرتها را «بتهاى نوين» ناميده است.

موحد كيست؟

موحد نه خود پرست است نه جماد پرست و نه قدرت پرست؛ موحد فقط خدا را منشأ اثر و قدرت مى داند و لذا فقط او را مى پرستد و از او اطاعت مى كند. موحد فقط خدا را مالك سود و زيان مى داند و لذا فقط از او استمداد مى كند و از او بيم دارد. بر هيچ قدرتى جز خدا تكيه نمى كند و از هيچ قدرتى جز خدا نمى هراسد.

مثل اعلاى توحيد، در قرن ما امام خمينى- رضوان اللَّه تعالى عليه- بود كه با تكيه بر قدرت خداوند يكتا از طاغوت ها نهراسيد و در برابر همه بت هاى نوين جهانِ شرك و در رأس آنها آمريكا ايستاد و انقلاب اسلامى را در ايران به ثمر رسانيد و صريحاً اعلام كرد كه: «آمريكا هيچ غلطى نمى تواند بكند ...!»

و نمونه بارز امت توحيد، مردم مسلمان ايران است كه به بركت انقلاب اسلامى و رهبرى هاى امام و خلف صالح او حضرت آيةاللَّه خامنه اى با تكيه بر قدرت خداى يكتا در برابر توطئه هاى پيچيده و تهاجم سنگين سياسى، فرهنگى، اقتصادى و نظامى قدرتهاى شيطانى همچنان ثابت و استوار ايستاده اند.

و شما زائرين خانه خدا، نمونه و نماينده آن امت هستيد كه در روز برائت با سكوتى رساتر از فرياد، فريادهاى توفنده مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل را در كنار خانه خدا سرداديد و اعتقاد خود و مردم مسلمان ايران به توحيد ناب و برائت از شرك و


1- جاثيه: 23.

ص: 190

مشركين جهان را به نمايش گذاشتيد. و اينك نيز در سرزمين منى سرزمين برائت، براى اقامه برائت از مشركين گردهم آمده ايم.

مشرك كيست؟

مشرك در برابر موحد، گاه «خود»، گاه «جماد»، گاه «زورمداران جهان» را مى پرستد و گاه «هرسه» را.

خطر بزرگى كه جهان اسلام را تهديد مى كند شرك به مفهوم سوم است كه منشأ آن شرك به مفهوم اول- خودپرستى- مى باشد.

امام صادق- عليه السلام- درباره اين نوع از شرك در تفسير آيه: «وَالَّذينَ اجتنبوا الطاغوت ان يعبدوها» مى فرمايد: مَنْ اطاع جَبَّاراً فَقَدْ عَبَدَهُ. (1)

همچنين درباره نقش اساسى شناخت اين نوع از شرك و توطئه دشمنان اسلام مى فرمايد:

«در حكومت بنى اميه آموزش ايمان آزاد، ولى آموزش شرك ممنوع بود و انگيزه آنها از اين ممنوعيت آن بود كه وقتى مردم را به شرك وا مى دارند، آنان متوجه نشوند.»

نقش برائت از مشركان در جهان اسلام

چرا اين همه پافشارى مى كنيم كه برائت از مشركين اقامه شود، چرا رهبر عزيز ما حضرت آيةاللَّه خامنه اى در پيامى كه در پاسخ اينجانب داده اند تأكيد فرموده اند كه «مراسم اقامه برائت، حق مردم ايران است و هيچ كس حق جلوگيرى از آن را ندارد.»

نقش برائت از مشركين در جهان اسلام در صورت فراگير شدن آن، نفى قدرتهاى استكبارى و سلطه جويى آنها است. منشأ همه مصائبى كه جهان اسلام امروز گرفتار آن است سلطه طلبى قدرتهاى استكبارى و در رأس آنها آمريكاى تبهكار است.

ريشه اصلى مصائب مردم مسلمان، مظلوم و مقاوم بوسنى هرزگوين، سلطه طلبى استكبار است، صربهاى جنايتكار با فرصتى كه قدرتهاى استكبارى و در رأس آن


1- بحارالانوار، ج 23، ص 362، حديث 20.

ص: 191

آمريكا به آنان مى دهند مرتكب جناياتى مى شوند كه زبان از ذكر آن شرم دارد.

ريشه اصلى مصائب مردم فلسطين سلطه طلبى استكبار است.

ريشه اصلى مصائب مسلمانان جنوب لبنان، عراق، مصر، الجزاير، كشمير، تاجيكستان و هرنقطه اى از جهان كه مسلمانان در آن هشيار شده اند و مى خواهند اسلام را برسرنوشت خود حاكم كنند، چيزى جز سلطه طلبى استكبار نيست.

براى خاتمه دادن به سلطه طلبى مستكبرين تنها راه، وحدت صفوف مسلمين است، وحدت هم با شعار حاصل نمى شود، تا ريشه هاى شرك از جوامع اسلامى زدوده نشود، تا بت نفس اماره كه ريشه همه فسادها و جدايى هاست شكسته نگردد و بالأخره تا برائت از مشركين به مفهوم مطلق و كامل آن در جوامع اسلامى تحقق نيابد، وحدت حاصل نمى شود و مشكلات جهان اسلام حل نمى گردد.

با وحدت كلمه است كه مسلمانان جهان و دولتهاى اسلامى مى توانند به جنايات صربها پايان دهند، تنها دعا كافى نيست، تنها كمك مالى به مسلمانان بوسنى كافى نيست.

بايد دولتهاى اسلامى به آنها سلاح برسانند، مسلمانان مظلوم بوسنى احتياج به كمك نظامى دارند، اگر دولتهاى كشورهاى اسلامى با هم يكدل و يكزبان باشند مى توانند كمك نظامى به مظلومين برسانند.

دولتهاى اسلامى با وحدت كلمه مى توانند به حيات ننگين رژيم اشغالگر قدس خاتمه دهند. «مذاكرات صلح» و به تعبير درست رهبر معظم انقلاب «مذاكرات ظلم!» دردى را دوا نمى كند و از نظر ما محكوم است.

استكبار جهانى و در رأس آنها آمريكا خوب مى داند كه تنها سدّى كه در برابر سلطه طلبى آنها قرار دارد اسلام انقلابى و به تعبير زيباى امام راحل «اسلام ناب» است.

به همين دليل از همه امكانات خود براى ضربه زدن به اسلام و طرفداران واقعى آن، از انواع توطئه هاى فرهنگى، اخلاقى، سياسى، اقتصادى، حقوقى، تبليغاتى و نظامى با تمام توان استفاده مى نمايند.

ماجراى كتاب سلمان رشدى مرتد نمونه اى از توطئه هاى فرهنگى استكبار عليه

ص: 192

اسلام بود كه با حكم قطعى امام امت مبنى بر ارتداد و وجوب اعدام او كه مورد تأييد علماى بزرگ جهان اسلام و توده مردم مسلمان جهان قرار گرفت، اين توطئه بحمداللَّه خنثى شد.

از آنجا كه جمهورى اسلامى ايران كانون اصلى اسلام گرايى در تاريخ معاصر است، بيش از همه مورد انواع تهاجم ها و مورد بغض و كينه آمريكا است و اين سند افتخار ما است.

ولى به خواست خدا عليرغم همه تلاشهاى آمريكا و اذنابش روز بروز اسلام گرايى در جهان بيشتر رشد مى كند و همه تلاشهاى مستكبرين براى ضربه زدن به اسلام نه تنها نتيجه اى ندارد، بلكه عكس نتيجه مى دهد (و مكروا و مكراللَّه واللَّه خيرالماكرين). (1)

همانطور كه امام راحل ما پيش بينى كرده، اسلام همه سنگرهاى كليدى جهان را فتح خواهد كرد و اين قرن، قرن پيروزى مستضعفين بر مستكبرين خواهد بود.

اميدواريم در آينده اى نزديك شاهد جهانى شدن اسلام به رهبرى مهدى آل محمد باشيم.

خدايا فرج او را نزديك گردان. خدايا مظلومين بوسنى، مظلومين فلسطين و مظلومين جهان را در لبنان، عراق، مصر، الجزاير، ميانمار، كشمير، آذربايجان، تاجيكستان و ... نصرت فرما.

*** قطعنامه مراسم برائت

متن سخنرانى نماينده ولىّ فقيه نيز به عربى ترجمه و قرائت شد و آنگاه قطعنامه مراسم قرائت گرديد كه زائران با غريو فريادهاى الله اكبر آن را تأييد كردند، و اينك متن قطعنامه:


1- آل عمران: 54.

ص: 193

«بسم الله الرحمن الرحيم- ما اجتماع كنندگان در اين مراسم عظيم و با شكوه، اصول زير را به عنوان قطعنامه، مراسم برائت از مشركين 11 ذى الحجه 1413 مورد تأكيد قرار مى دهيم:

1- ما استكبار جهانى به سركردگى آمريكا را دشمن اصلى اسلام و مسلمين مى دانيم و انزجار پايان ناپذير خود را از نظام سلطه بين المللى اعلام مى كنيم.

2- ما وحدت كلمه جوامع مختلف اسلامى را ضرورى ترين نياز جهان اسلام در عصر كنونى مى دانيم و هر عامل تفرقه افكن را محكوم مى كنيم.

3- قتل عام وحشيانه مسلمانان مظلوم بوسنى و هرزگوين، بخشى از توطئه استكبار جهانى به سركردگى آمريكاست كه با حمايت ضمنى مجامع بين المللى انجام مى پذيرد ما از كشورهاى اسلامى مى خواهيم با وحدت كلمه تمامى اهرمها و امكانات خود را براى پايان دادن به اين فاجعه عظيم به كار گيرند، و با قاطعيت اعلام مى كنيم كه ملت هاى مسلمان انتقام اين ملت مظلوم را از صربهاى جنايتكار خواهند گرفت.

4- فلسطين اشغالى، جزئى جدائى ناپذير از سرزمينهاى اسلامى است. ما ضمن حمايت همه جانبه از حركت انتفاضه، تنها راه حل مسأله فلسطين را، نابودى كامل اسرائيل مى دانيم.

5- ما تهاجم فرهنگى غرب به ارزشهاى اسلامى و انقلابى را محكوم مى كنيم و بر اجراى حكم تاريخى حضرت امام درباره نويسنده مرتد كتاب آيات شيطانى تأكيد مى ورزيم.

6- ما حمايت قاطع خود را از حركتهاى رو به رشد اسلامى، در همه جاى جهان، در فلسطين، بوسنى و هرزگوين، مصر، الجزاير، لبنان و كشمير اعلام مى كنيم.

7- ما در جوار بيت الله الحرام، با خداى كعبه پيمان مى بنديم، كه آرمانهاى بلند امام راحل را، با پيروى بى چون و چرا، از رهبرى خلف حاضر او، حضرت آيةالله خامنه اى، دنبال كنيم، و در دفاع از حريم اسلام ناب محمدى- ص- ثابت قدم و استوار بمانيم.

8- ما براساس فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيةالله خامنه اى در پيام

ص: 194

خود به سرپرست محترم حجاج، برگزارى برائت از مشركين را در مكه مكرمه، حق مسلم ملت ايران مى دانيم و به هر شكل ممكن همه ساله اين مراسم باشكوه را اقامه خواهيم كرد.

*** پيروزى بزرگ

زائران پس از پايان يافتن مراسم در حالى كه بر توفيق بزرگ انجام مراسم برائت خداى را سپاس مى گفتند، آرام و با شكوه خاصى به سوى كاروانها برگشتند.

خبر اين مراسم پخش شد؛ بر امواج نشست و در دنيا بگسترد. دولت عربستان نيز سكوت را نياراسته و در يك موضع گيرى عجولانه اين مراسم را بدعت شمرده و به نفى و طرد آن پرداخت و گفت كه هرگز در تاريخ اسلام چنين چيزى انجام نشده است و خلفا و پيشوايان اسلام در منى چنين نكرده اند و ...

امّا سنت شناسان علوى و پيروان مكتب اهل بيت كه عشق و عرفان و دلدادگى به خداوند را از اين خاندان فراگرفته اند، و چگونگى ستيز و فريادگرى عليه شرك را از اين معلّمان بزرگ بشريت آموخته اند، مى دانند كه: منى جلوه تولّى و تبرّى است و تجسّم خشم به شرك و عشق به الله. آنان آموختند كه در برابر ستم نبايد سكوت كنند و حق را بايد فرياد كنند و فراز آورند، و در مناسبتهاى شايسته و موقعيتهاى بايسته، سخن حق را در پيشديد انسانها بنهند و به گوش جهانيان برسانند، و مگر نه اين است كه در اين «منى» حسين بن على- ع- آن معلم بزرگ شهادت و چهره خونين دفاع از حق و اسوه عرفان و عشق در منى در اجتماعى عظيم چهره كريه بنى اميه را نماياند و غصب خلافت توسط بنى اميه و يزيد را فرياد كرد، و رهبرى آل على را معرّفى نمود و جايگاه والاى خلافت حق، و حق خلافت را فراز آورد و بدين سان در سرزمين منى عليه شركِ مستور در قيافه تزويرگرانه بنى اميه افشاگرى كرد. (1) و حضرت امام محمد بن على- ع- (باقرالعلوم) به


1- حياة الامام الحسين ع، ج 2، ص 288.

ص: 195

كميت- شاعر شجاع و عارف شيعى- رخصت داد در تجمع عظيم مردمان، قصيده بلندش در احقاق حقّ، و چهره نمايى از ظلم را بخواند و مظلوميت آل على را فرياد كند و ستمگرى جباران را بنماياند و اين حماسه پرشكوه را بر رواق تاريخ ثبت نمايد و ... (1)

بارى، پيروان راستين اسلام و مدافع بى دريغ حق، سكوت در مقابل ستم را برنتابيدند؛ و اگر در شهر مكه و ميدان معابده جلو فرياد آنان را گرفتند، در منى و در زير آسمان كبود آن ديار عرفان و عشق و ستيز، مراسم برائت را برگزار كردند، و يكبار ديگر نشان دادند كه حق پيروز است و: «من صارع الحق صرعه».

بازتاب اخبار حج و مراسم برائت در رسانه ها


1- الغدير، ج 2، ص 20.

ص: 196

ص: 197

مراسم حج و جريان برائت و چگونگى جلوگيرى سعوديان از انجام آن و نيز انجام اين مراسم در سرزمين منى، امسال (72) بازتاب بسيار گسترده اى داشت.

خبرگزاريهاى دنيا با مخابره خبرها، گزارشها، و تحليلهاى گونه گون، جريان را دنبال كردند و گاهى پندارها و مواضع تبليغاتى، استعمارى خود را نيز- طبق معمول- در ضمن گزارش اعمال مى كردند. آنچه در اينجا خواهيم آورد گزيده اى است از بازتاب اخبار حج و برائت در رسانه ها. تهيه و تنظيم اين مجموعه را وامدارِ برادران عزيز خبرگزارى جمهورى اسلامى ايران هستيم.

امام جمعه مكه مكرمه: «حج يك سفر سياسى و يا تفريحى نيست!»

مدينه منوره- خبرگزارى جمهورى اسلامى- 24/ 2/ 1372

امام جمعه مكه مكرمه طى خطبه هاى امروز نماز جمعه مسجدالحرام گفت:

حج يك سفر سياسى و يا تفريحى نيست بلكه يك سفر عبادى است و بايد حجاج اين مناسك را به بهترين وجه ادا نمايند.

به گزارش خبرگزارى جمهورى اسلامى، امام جمعه مكه مكرمه كه خطبه هاى آن در بخش خبر تلويزيون مدينه منوره پخش شد، طى سخنانى از مسلمانان جهان خواست تا مسائل فلسطين، كشمير، سومالى و بوسنى و هرزگوين و فيليپين را مورد اهتمام و توجه

ص: 198

كافى قرار دهند و مظلوميت آنان را فراموش نكنند.

وى از صاحبان ميهمانخانه ها و رستورانها و مغازه داران خواست كه انصاف را در زمينه معامله با زائران رعايت كرده و از گرانفروشى پرهيز كنند و وى در پايان از تمام كسانى كه در طول موسم حج، در خدمت حجاج بيت الله الحرام هستند، تشكر و قدردانى كرد.

يك مقام رسمى سعودى ممانعت از تظاهرات برائت از مشركين را حق قانونى كشورش دانست

دوبى- خبرگزارى رويتر- 7/ 3/ 1372

بدنبال گزارش جمهورى اسلامى ايران مبنى بر ممانعت نيروهاى امنيتى عربستان از تظاهرات حجاج ايرانى، يك مقام رسمى عربستان گفت: انجام مراسم مذهبى نبايد در جهت اهداف سياسى صورت گيرد.

مقام رسمى عربستان سعودى در پاسخ به چگونگى عقيده وى در قبال گزارشهاى رسانه هاى جمهورى اسلامى ايران در مورد ممانعت پليس ضد شورش عربستان از برگزارى اين تظاهرات، اظهار داشت: زيارت يك عمل مذهبى است نه يك گردهمايى سياسى.

تلويزيون جمهورى اسلامى ايران اعلام كرد تصميم عربستان سعودى در ممانعت از برگزارى تظاهرات برائت از مشركين خلاف توافقات قبلى و حقوق طبيعى زائران ايرانى مى باشد، اما اين مقام عربستان سعودى در مصاحبه با رويتر گفت: وى از چنين توافقى بى اطلاع است.

اظهارات چند روحانى دربارى سعودى در مورد مراسم برائت از مشركين

مكه مكرمه- خبرگزارى جمهورى اسلامى- 13/ 3/ 1372

شيخ عبدالعزيز بن باز رئيس كل ادارات تحقيقات علمى و افتاء و دعوت و ارشاد

ص: 199

عربستان سعودى در مورد مراسم برائت از مشركين گفت: انجام راهپيماييها و تظاهرات در موسم حج در مكه مكرمه يا جاى ديگر، براى اعلام برائت از مشركين بدعتى است كه اساس و پايه اى ندارد و موجب فسادى بزرگ و شرى عظيم خواهد شد.

وى افزود: بر هر كسى كه آن را انجام مى دهد واجب است آن را ترك كند و همچنين بر حكومت واجب است كه آن را منع كند؛ زيرا اين مسأله بدعتى است كه پايه و اساسى در شرع ندارد و موجب فساد و شر و اذيت و آزار حجاج مى شود.

روزنامه سعودى عكاظ كه اين سخنان را نقل كرده است از قول بن باز افزود: اين اعمال، جزئى از سيره پيامبر و اصحاب وى نمى باشد.

شيخ عبدالعزيز بن عبدالله آل شيخ، عضو هيأت علماى بلند پايه و عضو كميته دائمى تبليغ و افتا و امام جماعت مسجد تركى در رياض در زمينه مراسم برائت از مشركين گفت: اعلام برائت و آنچه كه ايرانيان در اين زمينه انجام مى دهند بدعت و ضلالت است كه مسلمانان با آن بيگانه هستند.

شيخ صالح بن عبدالله بن حميد معاون رئيس كل امور مسجدالحرام و مسجد پيامبر و امام جماعت مسجد الحرام در مورد مراسم برائت از مشركين گفت: آنچه كه ايرانيها در زمينه برائت مى گويند، مظاهر حزبى و سياسى دارد! كه مسلمانان از آن پيروى نمى كنند.

وى افزود: حج، مجالى براى سردادن شعارهاى حزبى يا گرايشهاى نژادپرستانه يا معاملات سياسى نيست.

وى ادعا كرد سردادن شعارها و انجام راهپيماييها از غير مسلمانان گرفته شده است.

بازتاب خبر جلوگيرى از مراسم برائت از مشركين در روزنامه الخليج

ابوظبى- خبرگزارى جمهورى اسلامى- 8/ 3/ 1372

جلوگيرى از انجام مراسم برائت از مشركين توسط رژيم عربستان در شماره روز

ص: 200

شنبه روزنامه «الخليج» چاپ شارجه بازتاب گسترده اى داشت.

به نوشته الخليج، گزارشات دريافتى از ايران حاكى است كه ايران و عربستان توافق كرده بودند تا زائران ايرانى خانه خدا به جاى انجام مراسم راهپيمايى در مكه در يك گردهمايى شركت كنند.

به نوشته «الخليج» محمد جعفرى سركنسول ايران در جده برخلاف اظهارات آقاى سرمدى سخنگوى وزارت خارجه ايران تأكيد كرد: ايران و عربستان توافق كردند تا زائران ايرانى خانه خدا با تجمع در مقابل بعثه مقام معظم رهبرى در مكه و نه انجام راهپيمايى، مراسم برائت از مشركين را برگزار كنند.

انتقاد شديد زائران غير ايرانى از دولت سعودى

مكه مكرمه- خبرگزارى جمهورى اسلامى- 6/ 3/ 1372

اقدام دولت عربستان سعودى در جلوگيرى از برگزارى مراسم برائت از مشركين با انتقاد شديد زائران غير ايرانى بيت اللَّه الحرام روبرو شده است.

احمد سليمان از تركيه ممانعت دولت عربستان از برگزارى اين مراسم را يك اقدام نامعقول خواند و گفت: دولت عربستان با اين اقدام وجهه خود را نزد مسلمانان خراب كرد.

وى گفت: به رغم تبليغات وسيع مطبوعات عربستان مبنى بر اهتمام دولت سعودى به مسائل مسلمين در موسم حج، اكنون اين شبهه بوجود آمده است كه اين كشور پيش از آنكه به مصالح مسلمانان توجه كند حافظ منافع آمريكاست.

حسين ظاهرخان يك زائر پاكستانى نيز كه به سبب ممانعت پليس عربستان نتوانسته بود خود را به محل برگزارى مراسم برائت از مشركين برساند در انتقاد از دولت عربستان گفت: مقامات عربستان نتوانستند اعلام برائت مسلمانان از مشركين را تحمل كنند، پس چگونه مى توان ادعاى آنان را در اهتمام به امور مسلمين باور كرد.

وى گفت: رفتار صبورانه و توأم با كرامت زائران ايرانى آنان را بيش از هر زمان

ص: 201

ديگرى نزد ساير مسلمانان عزيز كرده است.

صالح ابراهيم از فلسطين كه از عدم برگزارى مراسم برائت از مشركين عميقاً ابراز تأسف مى كرد گفت: ما تصور مى كرديم دولت عربستان واقعاً خواهان روابط حسنه با ايران است اما سعودى ها با اين اقدام خود نه تنها به ملت ايران بلكه به تمامى مسلمانان جهان دهن كجى كرده است.

وى گفت: رفتار اسلامى و انسانى زائران ايرانى در برخورد با مأموران پليس عربستان نشان داد كه مسؤولان بعثه ايران مايل نبودند جهان اسلام دچار التهاب جديدى شود.

نعيم احمد از مراكش اقدام دولت عربستان را اعمال نوعى حكومت نظامى در شهر مقدس مكه توصيف كرد و گفت: زائران ايرانى صلابت خود را با رفتارشان نشان دادند و ثابت كردند كه منافع اسلام و مسلمين را بر هر چيزى مقدم مى دارند.

ارزيابى بى بى سى درباره علل جلوگيرى عربستان از برگزارى مراسم برائت از مشركين

راديو بى بى سى- ساعت 45/ 20- 7/ 3/ 1372

ايران به عربستان سعودى بر سر تصميم رياض به جلوگيرى از تظاهرات زائران ايرانى اعتراض كرده است. اعتراضى نه چندان تند و آتشين.

در مراسم حج، امسال بيش از يكصد هزار ايرانى شركت دارند. اين تظاهرات كه ايران آن را «برائت از مشركين» مى خواند همواره مايه اختلافاتى در روابط تهران- رياض بوده است. با اين حال همين تظاهرات طى دوسال گذشته بدون درگيرى چشمگيرى برگزار شد.

سولماز دبيرى از بخش شرقى بى بى سى در ارزيابى علل اقدام اخير عربستان سعودى به خصوص با توجه به اينكه دكتر على اكبر ولايتى وزير خارجه ايران به تازگى از رياض ديدار كرده است، مى نويسد:

بعضى از ناظران، سفر على اكبر ولايتى به 6 كشور عرب حوزه خليج فارس را گام

ص: 202

مثتبى در بهبود مناسبات ايران با كشورهاى عرب همسايه توصيف كرده بودند. آقاى ولايتى در جريان گفتگو با رهبران عربستان ملك فهد را دعوت كرده بود تا از ايران ديدن كند، و گزراشها حاكى از آن بود كه ممكن است آقاى رفسنجانى رئيس جمهور ايران نيز در آينده نزديكى به زيارت مكه برود.

ترديدى نيست كه مناسبات بين دو كشور نسبت به سال 1987 ميلادى كه در آن وقايع خونينى روى داد، بسيار بهبود يافته است. معلوم نيست كه چرا مقامات عربستان سعودى راهپيمايى ديروز را ممنوع كردند و اقدامات امنيتى غير معمولى را به كار گرفتند. مقامات ايرانى در مكه اين اقدامات را وضعيتى فوق العاده و حكومت نظامى توصيف كردند.

ديروز وزارت خارجه ايران سفير عربستان در تهران را احضار كرد تا اعتراض دولت ايران به وى ابلاغ شود.

تا بحال دولت عربستان سعودى در اين باره بيانيه اى صادر نكرده است بنظر مى رسد كه آن دولت نيز مثل ايران خواهان بهبود جو سياسى و اوضاع امنيتى در منطقه هست و به همين دليل، دولت آگاهانه سعى مى كند تشنجى بوجود نيايد.

بعضى از ناظران مى گويند كه بكارگيرى اقدامات امنيتى شديد در مكه ممكن است ناشى از ترس مقامات عربستان سعودى از مخالفان داخلى بوده باشد كه طى هفته هاى اخير بطور غير معمولى فعال بوده اند.

خبر راديو اسرائيل درباره فعاليتهاى سياسى- فرهنگى حجاج ايرانى

بخش فارسى راديو اسرائيل- ساعت 30/ 18- 31/ 4/ 1372

با نزديك شدن موعد حج يك مقام دولتى ايران اعلام كرد كه فعاليت سياسى و فرهنگى هنگام اجراى مناسك، بايد تحت نظر دايره استفتاء هيأت اعزامى از جانب آيةاللَّه خامنه اى صورت گيرد.

هنوز اعلام نشده است كه چه نوع فعاليت ها يا تظاهرات سياسى براى زائران

ص: 203

ايرانى در حج امسال در نظر گرفته شده است.

دولت عربستان سعودى در هفته هاى اخير چند بار هشدار داد كه هرگونه تظاهرات يا فعاليت سياسى در مناسك حج به كلى ممنوع خواهد بود و متخلفين مجازات خواهند شد.

روزنامه كيهان چاپ تهران در شماره امشب خود از قول رئيس سازمان حج و زيارت استان اصفهان نوشت:

برنامه هاى سياسى و فرهنگى از طريق مديران كاروان ها به حجاج اعلام خواهد شد.

خبر راديو اسرائيل درباره برگزارى مراسم برائت از مشركين توسط حجاج ايرانى

بخش فارسى- راديو اسرائيل ساعت 30/ 18- 2/ 2/ 1372

در تهران اعلام شد كه على رغم دستور اكيد عربستان سعودى، امسال نيز در مناسك حج، راهپيمايى موسوم به برائت از مشركين برگزار خواهد شد.

دولت عربستان اين راهپيمايى را يك اقدام سياسى مى داند و با برگزارى آن مخالف است.

با اين همه، سال گذشته به حجاج ايرانى اجازه داده شد روبروى دفتر نمايندگى ايران در مكه به سخنرانى و شعار دادن بپردازند.

بازتاب اظهارات حجةالاسلام والمسلمين هاشمى رفسنجانى در راديو اسرائيل

راديو اسرائيل- ساعت 30/ 17- 9/ 2/ 1372

خبرگزاريهاى خارجى سخنان ديروز حجةالاسلام هاشمى رفسنجانى را چنين تفسير كردند كه وى زائران ايرانى را هنگام اقامت در عربستان به خوددارى از آشوبگرى فرا مى خواند.

خبرگزارى فرانسه اين بخش از سخنان رئيس جمهورى اسلامى ايران را نقل كرد

ص: 204

كه به زائران توصيه نمود از طرح مسائل تفرقه انگيز در مراسم حج خوددارى كنند. وى افزود حجاج بايد بدانند كه طرح مسائل تفرقه انگيز و اختلاف سليقه ها اثرى جز سست كردن مسلمانان بدنبال نخواهد داشت.

قرار است در مراسم حج تمتع امسال 115 هزار نفر زائر ايرانى شركت كنند.

حجةالاسلام رفسنجانى كه در كنگره حج در كنار آرامگاه آيةاللَّه (امام) خمينى (ره) سخن مى گفت افزود: ما با بحث و مناظره بين جريانهاى مختلف اسلامى مخالفتى نداريم ولى اگر بحث جنبه تعصب گرايانه به خود بگيرد زهرآگين خواهد شد.

وى گفت: ما نبايد خودمان، خودمان را تضعيف كنيم.

آيةاللَّه خامنه اى رهبر روحانى حكومت اسلامى در ديدار روز گذشته با دست اندركاران برگزارى حج تأكيد كرده بود كه هدف مهم حج ارتباط و هم فكرى مسلمانان براى حل مشكلات اسلامى مى باشد و افزوده بود حج ذخيره اى بزرگ براى دنياى اسلام است و استفاده صحيح از آن مى تواند منافع لازم و حياتى امت اسلام را تأمين كند.

آيةاللَّه خامنه اى همچنين اظهار داشت ما مى گوييم بين مسلمانان جهان و آحاد بشر بايد برادرى باشد ما طرفدار برادرى هستيم و با صلح مخالف نيستيم. با اين همه، رهبر حكومت اسلامى ايران گفتگوهاى صلح اعراب و اسرائيل را كه هم اكنون در واشنگتن جريان دارد مذاكرات ظلم توصيف كرد و آن را مردود دانست.

بازتاب برگزارى مراسم برائت از مشركين در خبرگزارى يونايتد پرس

آتن- يونايتد پرس- 12/ 3/ 1372

خبرگزارى رسمى جمهورى اسلامى و راديو تهران گزارش دادند هزاران زائر ايرانى برخلاف ممنوعيت اعلام شده از سوى دولت عربستان سعودى در بيرون مكه به راهپيمايى سياسى پرداختند و شعارهايى عليه آمريكا و اسرائيل دادند.

پليس سعودى پس از آغاز راهپيمايى وارد صحنه شد ولى برخوردى روى نداد.

پليس سعودى هفته گذشته با ايجاد راه بندان از برگزارى تظاهرات و راهپيمايى زائران

ص: 205

ايرانى در نزديكى يكى از حرمهاى مقدس در شهر مكه جلوگيرى كرد.

بر اساس گزارش هاى خبرگزارى جمهورى اسلامى و راديو تهران كه در آتن دريافت شده، زائران ايرانى در مِنى در صحرايى خارج از مكه و على رغم اعلام ممنوعيت سعودى اين راهپيمايى را برگزار كردند و شعار مى دادند: «مسلمانان متحد شويد»، «مرگ بر آمريكا» و «مرگ بر اسرائيل».

بازتاب ممانعت عربستان از برگزارى مراسم برائت از مشركين در مكه مكرمه توسط خبرگزاريها

تهران- خبرگزارى جمهورى اسلامى- 7/ 2/ 1372

آتن يونايتد پرس:

پليس عربستان سعودى روز گذشته (پنجشنبه) براى متوقف ساختن راهپيمايى تعداد زيادى از ايرانيان در خيابانهاى مكه در نزديكى كعبه، به زور متوسل شد.

قرار بود اين تظاهرات كه توسط روحانى تندروى ايرانى حجةالاسلام «محمدى رى شهرى» سازمان يافته بود، ساعت پنج عصر برگزار شود، ليكن پليس مجهز به وسايل ضد شورش ساعتها پيش از آن در خيابانها حضور يافته و موانعى در طول مسيرى كه قرار بود راهيپيمايى در آن برگزار شود، ايجاد كرد.

ايران امسال تقريباً 117 هزار زائر براى انجام مناسك ساليانه حج كه هر مسلمانى موظف است (لااقل) يكبار در طول عمر خود (در صورت داشتن استطاعت) انجام دهد، به مكه اعزام كرده است، برآوردى از تعداد زائرينى كه قرار بود در اين تظاهرات شركت كنند، در دست نيست.

به گزارش راديو تهران كه در آتن شنيده شد، تنش ساعتها در مكه حكمفرما بود و هنگامى به اوج خود رسيد كه نيروهاى ويژه امنيتى عربستان مجهز به وسايل ضد شورش و اسلحه با ايرانيانى كه قرار بود در تظاهرات شركت كنند، روياروى شد.

حالت منع رفت و آمد در منطقه اى كه قرار بود حجاج در آن تظاهرات را برگزار

ص: 206

كنند حكمفرما شد و نيروهاى امنيتى همه مغازه هاى منطقه را بسته و مردم را وادار ساختند تا در خانه هاى خود باقى بمانند.

به گفته «ايرنا» هلى كوپترهاى پليس سعودى حامل مأموران امنيتى و مقامات سعودى با پرواز بر فراز منطقه مذكور، بر چگونگى اعمال اين مقررات نظارت مى كردند.

مقامات امنيتى سعودى دستورات خود را از طريق بى سيم در تماس با فرماندهان نظامى به آنان ابلاغ مى كردند، در حالى كه دوربينهاى تلويزيون مدار بسته كه در پشت بامها نصب شده بود، تحولات بيرونى را ثبت مى كردند.

عمليات پليس در حوالى عصر به وقت محلى، هنگامى كه مانع از حركت زائران شد و با فرا رسيدن زمان شروع مراسم و رويارويى پليس با زائران، تنش شدت يافت و پليس از حركت زائران در خيابانهاى اصلى جلوگيرى به عمل آورد.

به گزارش «ايرنا» نيروهاى امنيتى سعودى انبوهى از زائران كشورهاى ديگر و اهالى مكه مكرمه كه براى مشاهده تحولات در خيابانهاى فرعى منتهى به محل برگزارى مراسم اجتماع كرده بودند را وادار به ترك اين محل كردند.

نيكوزيا- آسوشيتد پرس:

دولت عربستان روز پنجشنبه از اجتماع ضد غربى تدارك ديده شده توسط ايران در مكه، در خلال مراسم زيارتى اسلامى ممانعت به عمل آورد.

خبرگزارى ايران گزارش داد اين اجتماع به نام «مجتمع برائت از مشركين» قرار بود با شركت 115 هزار زائر ايرانى برگزار شود، ولى گاردهاى امنيتى و پليس عربستان مانع از برگزارى اين اجتماع توسط آنان (ايرانيها) گرديدند.

تهران- خبرگزارى فرانسه:

«ايرنا» خبرگزارى جمهورى اسلامى شامگاه امروز (جمعه) تأكيد كرد نيروهاى

ص: 207

انتظامى سعودى با ايجاد وضعيتى اضطرارى در مكه، جوّى شبيه حكومت نظامى برقرار ساختند تا جلوى تظاهرات عظيم زائران ايرانى را بگيرند.

رسانه هاى رسمى ايران قبلًا خبر از ممنوعيت اين تظاهرات سنتى با نام «برائت از مشركين» توسط مقامات عربستان، داده بودند.

اين رسانه ها تأكيد كرده بودند كه اين تصميم با وعده هاى دولت سعودى مغايرت داشته است.

تلويزيون سعودى در شامگاه، تصاويرى از مكه رانشان مى داد كه در آن هزاران زائر سرگرم بجا آوردن مراسم بودند و مجرى نيز اعلام نكرد برنامه زنده است يا از آرشيو بيرون كشيده اند.

از سوى ديگر «ايرنا» متن پيام رهبر را كه مى بايست در جريان تظاهرات خوانده مى شد، قرائت كرد.

در اين متن رهبر اسلامى ايران بار ديگر از مسلمانان جهان خواسته است براى رويارويى با جبهه ضد اسلامى قدرتهاى امپرياليستى، متحد شوند.

تهران- خبرگزارى فرانسه:

در پى ممنوعيت تظاهرات زائران ايرانى در مكه توسط مقامات عربستان سعودى، شب گذشته (پنجشنبه شب) ايران رسماً به اين كشور اعتراض كرد.

«ايرنا» خبرگزارى جمهورى اسلامى نوشت: در همين رابطه معاون وزارت خارجه ايران شب هنگام سفير عربستان در تهران را احضار و اعتراض ايران را در پى اين ممنوعيت به اطلاع وى رساند.

ديپلمات سعودى خاطرنشان ساخت اين اعتراض را به دولت متبوع خود ابلاغ خواهد كرد. رسانه هاى جمعى ايران قبلًا در رياض اعلام كرده بودند كه عربستان على رغم وعده هايى كه داده بود، جلوى تظاهرات سنتى برائت از مشركين را گرفته است.

خبرگزارى جمهورى اسلامى تأكيد كرده بود كه نيروهاى انتظامى سعودى در

ص: 208

مكه وضعى مشابه حكومت نظامى برقرار كرده تا جلوى اين تظاهرات را بگيرند.

در رياض مقامات سعودى هيچ واكنشى نسبت به اظهارات رسانه هاى ايران نشان نداده و رسانه هاى سعودى سكوت را در اين مورد پيش گرفته اند.

تهران- خبرگزارى آلمان:

در پى ممانعت عربستان از برگزارى يك راهپيمايى ضد غربى كه براى روز پنجشنبه و در جريان مراسم سالانه حج مسلمانان در مكه برنامه ريزى شده بود، دولت ايران به آن كشور اعتراض كرد.

به گفته خبرگزارى رسمى ايران «ايرنا»، على محمد بشارتى قائم مقام وزارت خارجه با احضار سفير عربستان اعتراض شديد تهران به اين عمل را به اطلاع وى رساند.

به گفته «ايرنا» نيروهاى امنيتى و پليس سعودى مانع از برگزارى راهپيمايى معروف «برائت از مشركين» توسط زائرين ايرانى شدند.

خبرگزارى فرانسه: تجمع حجاج ايرانى در مكه بعد از ظهر جمعه انجام مى شود

جده- خبرگزارى جمهورى اسلامى- 7/ 3/ 1372

«محمد جعفر» سركنسول ايران در جده اظهار داشت مقامات عربستان سعودى به حجاج ايرانى اجازه دادند در بعد از ظهر امروز (جمعه) در مكه تجمع كنند.

«محمد جعفر» خاطرنشان كرد تجمع در مقابل بعثه صورت خواهد گرفت.

خبرگزارى فرانسه: گردهمايى روز جمعه زائران شيعه ايرانى در مكه برگزار نشد

جده- خبرگزارى فرانسه- 8/ 3/ 1372

به گزارش خبرنگار خبرگزارى فرانسه، گردهمايى زائران شيعه ايرانى در مكه واقع در غرب عربستان، كه زمان برگزارى آن بعد از ظهر روز گذشته (جمعه) اعلام شده بود، برگزار نشد.

ص: 209

خبرنگار مذكور تصريح كرد تعدادى از زائران ايرانى كه تعداد آنان بر اساس آمار رسمى 116000 تن اعلام شده است، بيهوده سعى كردند يك راهپيمايى در مقابل مقر هيأت حج ايران در مكه ترتيب دهند، اما هيچ گردهمايى توسط آنان برگزار نشد.

محمد جعفر، سركنسول سفارت ايران در جده، پيش از اين اظهار داشت:

عربستان در پى ممنوع كردن تظاهراتى كه براى پنجشنبه پيش بينى شده بود، اجازه برگزارى يك گردهمايى در بعداز ظهر روز جمعه در مكه را براى زائران ايرانى صادر كرد.

به گفته مقام مذكور موافقت عربستان «فقط در مورد برگزارى يك گردهمايى» بوده است و برگزارى يك راهپيمايى در آن پيش بينى نشده بود.

بررسى خبرگزارى فرانسه درباره دورنماى عادى شدن روابط تهران و رياض

منامه- خبرگزارى فرانسه- 13/ 3/ 1372

روند عادى شدن روابط ميان عربستان سعودى و ايران كه با سفر اخير وزير امور خارجه اين كشور به رياض آغاز شده بود، روز چهارشنبه اين هفته بر اثر تجديد يك مشاجره ديرين بر سر برگزارى «تظاهرات برائت از مشركين» در مراسم حج در بوته آزمايش سختى قرار گرفت.

برگزارى اين تظاهرات روز پنجشنبه گذشته از سوى مقامات سعودى ممنوع اعلام شد؛ زيرا آنان معتقد بودند اين مراسم جنبه سياسى به خود مى گيرد بويژه اين كه مورد نظر چند تن از علماى سعودى بويژه شيخ عبدالعزيز بن باز بالاترين مقام مذهبى در عربستان سعودى و نيز اعضاى مجمع علما بالاترين مرجع مذهبى در اين كشور، با استناد به آيه هاى قرآن توضيح دادند، تظاهرات مورد نظر ايران يك «بدعت بيگانه از اسلام» است.

آنان معتقدند مراسم حج بايد در امنيت و آرامش و به دور از غرضهاى سياسى

ص: 210

برگزار شود.

قابل ذكر است كه خبرگزارى رويتر از نيكوزيا نيز ضمن پخش خبر مشابهى به نقل از خبرگزارى جمهورى اسلامى نوشت: ايران مى گويد، پليس ضد شورش عربستان سعودى كه از حمايت زره پوشهاى نظامى برخوردار بود، پنجشنبه محل استقرار هيأت ايرانى در مكه را محاصره كرده است.

گزارش خبرگزارى فرانسه درباره برگزارى مراسم برائت از مشركين در منى

تهران- خبرگزارى جمهورى اسلامى- 12/ 4/ 1372

خبرگزارى ايران (ايرنا) روز چهارشنبه اعلام كرد كه زائران ايرانى سه شنبه شب بالاخره موفق شدند تظاهرات ضد آمريكايى و ضد اسرائيلى را در مكه برگزار كنند و اين تظاهرات مقامات سعودى را غافلگير كرد. رياض روز پنجشنبه از برپايى اين تظاهرات ممانعت بعمل آورده بود.

«ايرنا» تأكيد كرد «دهها هزار زائر» ايرانى كه براى برپايى اجتماعى به منظور بزرگداشت چهارمين سالگرد ارتحال امام خمينى- ره- در مِنى واقع در نزديكى مكه مجوز گرفته بودند، در آخرين لحظات تصميم گرفتند اين اجتماع را به تظاهرات «برائت از مشركين» تبديل كنند.

تظاهر كنندگان در اين تظاهرات «نفرت خود را از دشمنان اسلام به رهبرى آمريكا؛ «شيطان بزرگ» فرياد زدند.

«ايرنا» با اعلام اين مطلب كه مقامات سعودى غافلگير شده بودند و اين امكان را نداشتند كه به موقع واكنشى نشان دهند، تصريح كرد: به محض انتشار خبر برپايى تظاهرات، تعداد قابل توجهى از نيروهاى ضد شورش سعودى در اطراف محل اجتماع ايرانيان در مِنى مستقر شدند.

آسوشيتدپرس نيز گزارشى به نقل از «ايرنا» در مورد برگزارى مراسم «برائت از مشركين» در مِنى مخابره كرده است.

ص: 211

بازتاب بيانيه وزارت امور خارجه ايران در فرانس پرس

تهران- خبرگزارى فرانسه- 8/ 3/ 1372

وزارت امور خارجه ايران امروز (شنبه) رسماً امتناع عربستان از صدور اجازه برگزارى تظاهرات بزرگ زائران ايرانى در مكه- كه قرار بود روز پنجشنبه برگزار شود- را محكوم كرد. وزارت امور خارجه ايران طى بيانيه اى كه در تهران انتشار يافت و مطبوعات ايران نيز آن را به چاپ رساندند، اظهار داشت كه «دولت عربستان زير فشار آمريكا تظاهرات زائران ايرانى را ممنوع كرد».

در اين بيانيه آمده است: «ايران امتناع مقامات عربستان در اين مورد را محكوم مى كند و متأسف است كه زائران امسال نتوانستند در نزديكى خانه خدا، نسل كشى مسلمانان بوسنى و هرزگوين توسط استكبار جهانى و جنايات صهيونيستها عليه فلسطينيها را تقبيح كنند».

رسانه هاى گروهى رسمى ايران روز پنجشنبه اعلام كردند: رياض برخلاف وعده هاى خود برگزارى تظاهرات «برائت از مشركين» را كه هرسال توسط زائران ايرانى انجام مى شد، ممنوع اعلام كرد. قرار بود اين گردهمايى در مقابل مقر حجاج ايرانى كه به فاصله كمى از كعبه قرار دارد، انجام شود.

مقامات عربستان هنوز نسبت به اخبار مربوط به ممنوعيت تظاهرات مذكور واكنشى نشان نداده اند.

روحانيت و همچنين رسانه هاى گروهى ايران امتناع عربستان از صدور اجازه برگزارى تظاهرات «برائت از مشركين» توسط زائران ايرانى را تقبيح كردند.

عربستان با «اقدام خلاف اسلام!» در مكه مخالفت مى كند

رياض- خبرگزارى فرانسه- 8/ 3/ 1372

ص: 212

عربستان امروز (شنبه) در يك هشدار جديد خطاب به ايران، تصديق كرد كه مانع آن شده است كه زائران ايرانى روز پنجشنبه تظاهراتى در مكه انجام دهند و مجدداً اظهار داشت اين كشور اكيداً با هر عمل خلاف اسلام (!) در اماكن مقدسه مسلمانان مخالف است.

به گزارش خبرگزارى رسمى عربستان (سپا) يك سخنگوى رسمى اين كشور گفت:

«عربستان هرگز در اين مورد از خود تحمل و بردبارى نشان نخواهد داد و به هيچكس اجازه نخواهد داد مرتكب اعمال خلاف اسلام يا اعمالى كه به امنيت كشور صدمه مى زند، بشود».

اين نخستين واكنش عربستان نسبت به اظهارات تهران در مورد ممنوع اعلام شدن تظاهرات ايرانيان در مكه توسط مقامات عربستان است.

سخنگوى مذكور افزود: «دولت به شدت با هرگونه گردهمايى يا تظاهرات يا شعار دادن بويژه در ايام حج در مكه، كه صدها هزار مسلمان سرگرم انجام وظايف مذهبى خود هستند، مخالف است».

رسانه هاى گروهى ايران گزارش دادند: رياض «بر خلاف وعده هاى خود» تظاهرات زائران ايرانى را كه قرار بود روز پنجشنبه در مكه انجام شود، ممنوع كرد و تهران نيز رسماً به رياض اعتراض نمود.

رويتر: ايران براى حج سال آينده تظاهرات سياسى در نظر گرفته است

نيكوزيا- خبرگزارى رويتر- 18/ 2/ 1372

ايران كه در طول مراسم حج ساليانه در مكه، با عربستان سعودى بر سر برگزارى راهپيماييهاى ضد آمريكايى آشكارا اختلاف پيدا كرد، روز جمعه گفت كه تظاهرات سياسى مشابهى را براى حج سال آينده در نظر گرفته است.

راديو تهران از آيةاللَّه على خامنه اى رهبر ايران نقل كرد: حج بدون مسائل

ص: 213

وحدت مسلمانان و بسيج كردن دنياى اسلام و افكار عمومى آن عليه كفر و استكبار جهانى حج كاملى نيست.

ايران با 115 هزار زائر يكى از بزرگترين گروهها را در مراسم حج كه به گفته مقامات سعودى يك آداب صرفاً معنوى و به دور از مسائل سياسى است، در ميان كشورهاى خارجى تشكيل مى داد.

پليس سعودى در تاريخ 27 مه محل استقرار حجاج ايرانى را در مكه تحت محاصره قرارداد و مانع از برگزارى يك راهپيمايى طرح ريزى شده گرديد.

ايرانيان در حالى كه فريادهاى «مرگ بر آمريكا» سر داده بودند، در محوطه چادر خود در منى واقع در خارج از شهر مكه پس از خاتمه آداب اصلى حج دست به راهپيمايى زدند.

گزارش رويتر از مراسم حج

دوبى- خبرگزارى رويتر- 10/ 3/ 1372

حدود دو ميليون مسلمان روز يكشنبه در اوج مراسم سالانه حج در كوه عرفات اجتماع كردند، در حالى كه اغلب از جنگ لفظى بين ايران و خدام سعودى، مقدس ترين اماكن اسلامى بى اطلاع بودند.

زائران گفتند كه اكثريت وسيعى از آنها ظاهراً هيچ چيز از جنگ لفظى كه پس از ممانعت عربستان سعودى محافظه كار از برگزارى اجتماع ضد غربى زائران ايرانى در روز پنجشنبه شروع شد، نمى دانند.

زائران گفتند: نيروهاى امنيتى سعودى روز پنجشنبه در عملياتى كه به قدرى دقيق اجرا شد كه كمتر كسى در مكه متوجه گشت ستاد حج ايران در حومه مكه را محاصره كردند تا از اين اجتماع جلوگيرى كنند.

اين موجب انتقاد شديد حكام شيعه ايران شد كه از زمان درگيريهاى خونين سال 1987 زائران ايرانى و نيروهاى امنيتى سعودى كه بيش از 400 كشته در مركز مكه در

ص: 214

جاى گذارد، بى سابقه بوده است.

على رغم اين برخوردهاى لفظى، 120 هزار زائر ايرانى آرام مانده اند، اما راديو تهران گفت: دانشجويان دانشگاه تهران روز پنجشنبه با برگزارى تظاهراتى در محوطه دانشگاه، اين ممنوعيت سعودى را محكوم كردند و در بيانيه اى گفتند كه اين اقدام عربستان منجر به هيچ چيز مگر تشتت و اختلاف ميان مسلمانان نخواهد شد.

گزارش رويتر از رفع محاصره بعثه مقام معظم رهبرى در مكه مكرمه

نيكوزيا- خبرگزارى رويتر- 15/ 3/ 1372

ايران روز جمعه اعلام كرد پليس ضد شورش سعودى خودروهاى زرهى را كه در اطراف مقر نمايندگى ايران در مكه مستقر كرده بود، نيمه شب پنجشنبه عقب رانده است، اما اين منطقه كماكان تحت نظر قرار دارد.

ايران مى گويد كه محاصره ساختمان مقر نمايندگى بيش از اين در روز پنجشنبه و هنگامى كه سعوديها احتمال يك تظاهرات را مى دادند، آغاز شده بود.

«ايرنا» خبرگزارى رسمى ايران گفت كه محاصره اكنون پايان يافته، اما پليس سعودى همچنان با استفاده از دو دوربين تلويزيون مدار بسته منطقه را زير نظر دارد.

بازتاب نامه جوابيه رهبر معظم انقلاب اسلامى به حجةالاسلام رى شهرى در رويتر

نيكوزيا- خبرگزارى رويتر- 8/ 3/ 1372

آيةاللَّه على خامنه اى رهبر روحانى جمهورى اسلامى ايران امروز (شنبه) در نامه اى عربستان سعودى را به دليل جلوگيرى از برگزارى يك گردهمايى سياسى در جريان مراسم حج به شدت مورد حمله قرار داد و گفت: مسلمانان حق دارند عقايد خود را ابراز كنند.

خبرگزارى جمهورى اسلامى به نقل از نامه آيةاللَّه خامنه اى خطاب به محمد محمدى رى شهرى نماينده وى در مكه گفت: اين اقدام شديد غير مسؤولانه و فاقد منطق

ص: 215

دولت عربستان مايه شگفت و اسفناك است.

ايران گفت: پليس ضد شورش سعودى روز پنجشنبه با پشتيبانى خودروهاى زرهى و هلى كوپتر براى ممانعت از برگزارى تظاهرات برائت از مشركين به وسيله حجاج ايرانى به واقع وضعيت محاصره را در اطراف مقر حج ايران در مكه پديد آورد.

عربستان سعودى غالباً بر ضد هرج و مرج سياسى در مدت برگزارى مراسم حج كه روز شنبه با گردهمايى بيش از دو ميليون مسلمان از سراسر جهان در كوه عرفات به اوج خود رسيد هشدار داده است.

آيةاللَّه خامنه اى گفت: دولت سعودى حق ممنوع ساختن اين مراسم را كه نشان مشخص آن شعارهاى ضد آمريكايى و ضد اسرائيلى است، ندارد.

گزارش راديو آمريكا از پايان يافتن مراسم حج

بخش فارسى راديو آمريكا- ساعت 30/ 21- 11/ 3/ 1372

مراسم حج و زيارت زائران از مقدس ترين اماكن اسلامى در اواخر هفته به پايان رسيد و هم اكنون زائران مسلمان در جشنهاى 3 روزه بزرگداشت عيد قربان شركت دارند.

در سالهاى گذشته مراسم حج به سبب درگيريهاى خشونت بار نيروهاى انتظامى عربستان سعودى، با تظاهرات ضد آمريكايى زائران ايرانى مختل مى شد. تهران امسال نيز خواستار برپايى چنين تظاهراتى بود و دولت عربستان سعودى را به سبب عدم صدور اجازه برپايى تظاهرات به شدت تقبيح كرد.

عربستان سعودى مى گويد: ايران چنين حقى ندارد و رياض برپايى هرگونه تظاهرات سياسى در دوران حج را ممنوع اعلام كرده است. ايران در پى مراسم حج سال 1987 كه در آن راهپيمايى هاى ضد غرب در مكه منجر به شورشى شد كه در آن بيش از 400 زائر كه اكثراً ايرانى بودند در زد و خورد با نيروهاى امنيتى سعودى كشته شدند، شركت در مراسم حج را به مدت 3 سال تحريم كرد. شركت كنندگان در مناسك حج در

ص: 216

سالهاى اخير شاهد حوادث رقت انگيزى بوده اند. سه سال قبل به سبب فروريزى راه خروجى تونل در نزديكى حرم به علت وحشت زائران در حدود 1500 تن به قتل رسيدند. سال بعد به سبب سقوط هواپيماى حامل زائران نيجريه اى كه اندكى پس از برخاستن از فرودگاه جده روى داد بيش از 260 نفر جان خود را از دست دادند.

مراسم امسال بدون حادثه عمده اى برگزار شد، امسال مباحث مورد نظر مسلمانان عمدتاً پيرامون مسائل مسلمانان در بوسنى و در سرزمينهاى اشغالى اسرائيل دور مى زد.

گزارش خبرگزارى ايتاليا از تفسير صداى جمهورى اسلامى ايران در مورد برائت از مشركين

رم- خبرگزارى جمهورى اسلامى- 12/ 3/ 1372

خبرگزارى ايتاليا روز چهارشنبه طى گزارشى، تفسير صداى جمهورى اسلامى ايران درباره تظاهرات مكه را منعكس كرد.

به گزارش خبرگزارى ايتاليا (انسا) تفسير صداى جمهورى اسلامى ايران در اين مورد خشن ترين واكنش ايران عليه رياض در پى از سرگيرى روابط دو كشور تا كنون بوده است.

«انسا» با نقل اين مطلب از تفسير ياد شده، مبنى بر اين كه پادشاه عربستان دست نشانده استعمار است، مى افزايد: تظاهرات پيروان [امام خمينى- ره- در مراسم حج در واقع تظاهرات اصول گرايانى است كه شعارهاى خود را عملًا عليه اسرائيل و آمريكا متمركز كرده بودند.

بر پايه اين گزارش، سنى ها و در رأس آنها رياض هميشه با اين تظاهرات مخالفت مى كنند.

گزارش راديو هلند از اوضاع شهر مكه

راديو هلند- ساعت 20- 7/ 2/ 1372

گزارشهاى رسيده از مكه حاكيست اماكن مقدس اين شهر ديشب وضعيت

ص: 217

متشنجى داشت كه تا حدود زيادى شبيه به حكومت نظامى بود. تعداد زيادى از افراد پليس عربستان اقدام به ايجاد موانع و استفاده از تانك و سلاحهاى واكنش سريع نمودند تا از برگزارى تظاهرات توسط حجاج ايرانى جلوگيرى كنند.

نيروهاى امنيتى بازرگانان را وادار كردند مغازه ها را تعطيل كنند و ساكنين خانه ها را نيز وادار به ماندن در خانه هايشان نمودند. در اين حال چند هلى كوپتر براى نظارت بر عمل متفرق كردن تظاهركنندگان ايرانى در فضاى مكه به پرواز درآمدند.

دولت عربستان سعودى در رابطه با اين رويدادها اظهار نظر رسمى ننموده است، اما مقامات اين كشور تنها به اين نكته اشاره كردند كه دولت عربستان به حجاج ايرانى اجازه برگزارى تظاهرات ندادند؛ زيرا به نظر آنها اين تظاهرات با مناسك حج به عنوان يك فريضه مذهبى، منافات دارد.

قابل ذكر است تعداد ايرانيانى كه امسال مناسك حج را انجام مى دهند حدود 120 هزار نفر بالغ گرديده است و به موجب سنت هاى قديمى شيعيان ايران، حجاج ايرانى براى رسوايى كافران علاقمند به انجام اين تظاهرات هستند.

برگزارى اين تظاهرات توسط حجاج ايرانى اين فرصت را مى دهد تا مواضع سياسى خود را از جمله ستايش از جمهورى اسلامى ايران و سردادن شعارهايى عليه آمريكا و ديگر رژيمهاى اسلامى طرفدار آن ابراز دارند. از اين رو اين تظاهرات در پايان منجر به آشوبگرى دسته جمعى مى شود كه مستلزم دخالت نيروهاى امنيتى براى متوقف كردن آن با توسل به زور مى گردد.

در سال 1987 رويدادهاى مشابهى صورت گرفت كه منجر به بروز حوادث خونين شد و باعث قطع روابط ديپلماتيك بين عربستان سعودى و ايران گرديد.

ايرانيان پس از آن تاريخ به مدت سه سال پى درپى نتوانستند مناسك حج را انجام دهند. پس از اينكه روابط ديپلماتيك ميان دو كشور از سر گرفته شد مقامات سعودى طى دو سال گذشته به حجاج ايرانى اجازه دادند تظاهرات سنتى خود را مشروط بر اينكه محل آن توسط مقامات امنيتى تعيين و زير نظر آنها باشد انجام دهند.

ص: 218

ناظران بيم آن دارند كه رويدادهاى ناشى از بحران فعلى تلاشهاى آشتى و نزديكى اخير دكتر ولايتى وزير امور خارجه ايران را با شكست مواجه سازد.

ولايتى ديروز سفر خود به كشورهاى خليج (فارس) را پايان داد و اعلام كرد ايران مايل است دوران تازه اى از روابط با اين كشور را آغاز كند.

اكنون اين سؤال مطرح مى باشد كه آيا رويدادهاى مكه باعث خواهد شد اين دوران آلوده شود؟

فصل چهارم: ديدارها

همراه با اميرالحاج

ص: 219

ص: 220

ص: 221

پس از استقرار نماينده ولىّ فقيه و سرپرست حجاج ايرانى در عربستان، در برخى از روزها و نيز در مناسبتهاى مختلف جمع هايى از زائران در محل بعثه مقام معظم رهبرى با ايشان ديدار مى كنند (امسال اين ديدارها در مدينه در فندق الدخيل و در مكه در ساختمان جُفالى انجام مى شد).

در اين ديدارها غالباً افزون بر سخنرانى ايشان و ارائه رهنمودها در جهت هر چه بهتر برگزار شدن مراسم حج و بهره گيرى شايسته از معنويت اين ديار قدس، عالمان بزرگوارى نيز با سخنرانى زائران را به وظايف اسلامى، معنوى و انقلابى آشنا مى سازند. گزارشهاى كوتاهى از اين ديدارها را در اينجا مى آوريم:

مراسم استقبال (20/ 2/ 72)

درست يك هفته پس از آغاز اولين پرواز زائران خانه خدا، حضرت حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى، نماينده مقام معظم رهبرى و سرپرست حجاج ايرانى همراه با تنى چند از شخصيتهاى دينى و سياسى كشورمان وارد شهر رسول اللَّه- ص-؛ مدينه منوره شدند. در جريان ورود ايشان به فرودگاه مدينه منوره، تعدادى از مسؤولان بعثه به همراه گروهى از مهمانان، در فرودگاه از ايشان استقبال

ص: 222

كردند. از طرف ديگر، تعداد زيادى از كاروانهاى حجاج از حدود ساعت 9 بامداد در كنار ساختمان بعثه براى استقبال ازايشان اجتماع كرده بودند. اما متأسفانه به دليل سختگيرى مسؤولان عربستان در جريان ورود ايشان، حضور نماينده مقام معظم رهبرى در ميان مردم با تأخير، در ساعت 30/ 11 صورت گرفت؛ اين سختگيرى براى بازرسى اثاثيه ايشان و همراهان بود، زمانى كه على رغم موافقت با عدم بازرسى مجدداً تصميم به بازرسى گرفتند، ايشان تهديد كردند كه در اين صورت به ايران باز خواهند گشت؛ و آنها از بازرسى خوددارى كردند.

زائران على رغم تحمل نزديك به دو ساعت هواى گرم، با شور و شعف و شعارهايى نظير «صل على محمد، يار امام خوش آمد» از ايشان استقبال كردند. در مراسم كوتاهى كه در فاصله ساعت 35/ 11 تا ساعت 12 برقرار بود، پس از تلاوت آياتى از كلام اللَّه مجيد، حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى براى حاضران سخنرانى كردند.

ايشان در بخشى از سخنان خود فرمودند: شما زائران در سرزمين وحى، سرزمين پيامبر خدا، سرزمين تاريخ اسلام، محل شهادتها، جنگها، مقاومتها، پيروزيها و سرزمينى كه بر اساس روايات متواتر، بقيةاللَّه اعظم روحى له الفدا از اينجا قيام خود را آغاز خواهد كرد، گردآمده ايد، سپس حجاج را به رعايت تقوا و پرهيزكارى دعوت كرده و گفتند:

شما زائران در برابر رسول خدا ص- و ائمه هدى- عليهم السلام- هستيد و آنها ناظر اعمال شما هستند، مواظب و مراقب باشيد كه روح مطهر رسول اللَّه- ص- از ما نرنجد.

نماينده مقام معظم رهبرى خطاب به زائران خانه خدا گفتند:

تكليف بزرگى بر گردن شماست، نبايد كارى كنيد كه حرمت زائر ايرانى زير سؤال برود. ما بايد عزت اسلام را محفوظ و جمهورى اسلامى را سربلند نگهداريم و تك تك ما در نمازهاى جماعتى كه برادران اهل سنت بر پا مى دارند. حضور پيدا كنيم و تمام اعمال ما بر اساس وحدت و اخوّت باشد و بايد بدانيم كارهايى كه سبب تفرقه باشد

ص: 223

حرام است.

ايشان با توصيه زائران ايرانى به رعايت نظم و انضباط و نزاكت، اظهار اميدوارى كردند كه سفر حجاج خانه خدا، مبارك و از نظر خودسازى و تكامل معنوى پربار باشد.

(تصوير شماره 9)

بازديد از ستاد حج مدينه

حجةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى نماينده ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى در سوّمين روز ورود به مدينه منوّره بخشهاى مختلف ستاد حج را مورد بازديد قرار داد.

در جريان اين بازديد مسؤولان هر بخش در ستاد حج مدينه منوّره گزارشى از فعاليت هاى انجام شده را در جهت تأمين رفاه و آسايش زائران بيت اللَّه الحرام ارائه كردند سپس نماينده ولى فقيه به هنگام بازديد از ستاد حج رهنمودهايى را به مسؤولان اين ستاد ارائه فرمودند، و پس از بازديد در گفتگويى كوتاه ضمن ابراز رضايت از اقدامات ستاد اظهار داشتند:

كارهاى ستاد حج امسال نسبت به سال گذشته خيلى بهتر شده است؛ بخصوص در زمينه تهيه مسكن زائران بيت اللَّه الحرام در مدينه منوّره امسال خيلى بهتر از سال گذشته تلاش شده است. بطورى كه در رابطه با مسكن و تداركات، ما امسال هيچگونه مشكلى نداريم.

در جريان اين بازديد رئيس سازمان حج و زيارت و سفير جمهورى اسلامى ايران در عربستان نيز حضور داشتند.

نماينده ولى فقيه با حضور در جمع كاركنان هيأت پزشكى حج جمهورى اسلامى ايران در بيمارستان مجهز ايرانيان، از نزديك كيفيت اجراى امور در اين مركز را مورد رسيدگى قرارداد. در اين بازديد كه بيش از سه ساعت بطول انجاميد حجةالاسلام

ص: 224

والمسلمين رى شهرى موفّقيت آنان را در ارائه هر چه بيشتر و بهتر فعاليت هاى خدمات رسانى به حجاج بيت اللَّه الحرام آرزو كرد، و حسن عمل و برخورد مناسب اعضاى هيأت پزشكى با بيماران؛ بويژه بيماران خارجى را قابل تقدير خواند. (تصوير شماره 10)

ديدار هيأت پزشكى

نمايندگان هيأت پزشكى به سرپرستى آقاى دكتر صدر در روز سه شنبه 21/ 2/ 72 به حضور نماينده محترم ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى رسيدند. ابتدا دكتر صدر ضمن خير مقدم گزارش مبسوطى را به استحضار رساندند. ايشان در بخشى از گزارش خود اظهار داشتند: امسال 146 پزشك در قالب تخصص قلب، داخلى، جراحى (عمومى، استخوان، گوش، حلق، بينى و ...) در اين هيأت خدمت مى كنند كه حدود 60 نفر آنها در مدينه مستقر هستند و تاكنون حدود 900 مراجعه كننده داشته اند كه 148 نفر آنها در بيمارستان بسترى شده اند، و الحمدللَّه تعداد مراجعات در مقايسه با زمان مشابه سال گذشته بسيار كمتر است. ايشان در ادامه سخنانشان خاطرنشان كردند كه:

زايمان تا حال حاضر نداشته ايم، همچنين فوتى وجود نداشته است. 56 عمل جراحى انجام شده كه در يك مورد، شخصى با سرطان پيشرفته عمل جراحى شده است. آقاى صدر با پاسخ به اين سئوال كه اين شخص چطور اجازه ورود پيدا كرده اظهار داشتند: با انجام يكسرى معاينات معلوم شد با زدن مُهر يكى از خويشاوندان اين كار انجام شده است.

سپس حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى نماينده محترم ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى از زحمات پزشكان متعهد بخصوص آقاى دكتر صدر كه سه سال متوالى توفيق حضور داشته و در كار خود موفّق بوده تشكر كردند و براى سلامتى و موفقيت اين گروه دعا كردند. (تصوير شماره 11)

نخستين ديدار زائران ايرانى با حجةالاسلام والمسلمين محمدى رى شهرى

ص:225

صدها تن از زائران بيت اللَّه الحرام كه در مدينه منوّره بسر مى بردند، عصر روز سه شنبه 21/ 2/ 72 در محل بعثه مقام معظم رهبرى با حجةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى نماينده ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى ديدار كردند.

در اين ديدار كه با تلاوت آياتى چند از كلام اللَّه مجيد آغاز شد يكى از مداحان اهل بيت عصمت و طهارت- ع- در مناقب و عظمت رسول گرامى اسلام و ائمه معصومين- عليهم السلام- به مداحى پرداخت و سپس آيت اللَّه امينى نايب رئيس محترم مجلس خبرگان سخنانى را ايراد كرد. وى در سخنان خود به موقعيت حساس و ممتاز زائران ايرانى اشاره كرد و خطاب به آنان گفت:

شما سفيران اسلام و انقلاب هستيد لذا رفتار و اعمال شما بايد زيبنده ملت بزرگ و مسلمان ايران و نظام جمهورى اسلامى باشد.

آيت اللَّه امينى در اين زمينه علاقه عميق مسلمانان جهان به انقلاب اسلامى ايران را دليلى بر ضرورت توجّه جدّى زائران به ارائه شخصيّتى نمونه و برجسته از خود، توصيف كرد و گفت:

انقلاب ايران، انقلابى اسلامى است و نظام سياسى تشيع بر ايران حاكم است، لذا اين مسؤوليت سنگينى را متوجه زائران مى نمايد كه با اعمال شايسته و برازنده اسلام ناب محمّدى موجب خوشبينى روز افزون مسلمانان به شيعيان و مكتب پرافتخار تشيّع شوند.

آيت اللَّه امينى در پايان سخنانش، بر لزوم مشاركت فعال و گسترده حجاج ايرانى در مراسم نمازهاى جماعت تأكيد كرد و از آنان خواست تا با حضور معنوى و روحانى خود در مسجدالنبى از فرصت هاى بدست آمده براى تقرّب الهى و جلب رضايت پيامبر گرامى اسلام و ائمه معصومين- عليهم السلام- استفاده كنند. (تصوير شماره 12)

***

كاروانهايى متشكل از شهرهاى همدان، شيراز، لرستان و بوشهر بعد از ظهر روز

ص: 226

چهارشنبه 22/ 2/ 71 با حضور در بعثه مقام معظم رهبرى در مدينه منوّره با حجت الاسلام والمسلمين رى شهرى ديدار كردند.

در اين ديدار ابتدا آياتى از كلام اللَّه مجيد توسط يك قارى نمونه از ايران تلاوت شد، آنگاه چند تن از مداحان اهل بيت عصمت و طهارت به ذكر مصيبت و مداحى پرداختند و سپس آيةاللَّه مظاهرى درباره جايگاه رفيع نماز و عظمت شخصيت نبى اكرم ص- سخنان مبسوطى ايراد كرد، آيت اللَّه مظاهرى در آغاز سخنان خود ضمن تأكيد بر اهميت اقامه نماز؛ بويژه اقامه نماز جماعت خطاب به حاضران گفت:

زائرين عزيز ايرانى بايد با رفتار و كردار خود و نيز با حضور به موقع و مستمر در نمازهاى جماعت در مسجدالنبى و مسجدالحرام باعث آبرو و عزّت بيشتر مسلمانان ايرانى و وحدت مسلمين شوند. وى سپس به زائرين ايرانى توصيه كرد كه با دقت بيشترى به رفتارهاى خود توجه داشته باشند و اين نكته مهم را بخاطر بسپارند كه جمع شدن خطاها و گناههاى كوچك باعث تباهى حج آنان مى شود.

ديدار جانبازان

گروه زيادى از جانبازان انقلاب اسلامى و جنگ تحميلى كه براى انجام مناسك حج به مدينه منوّره اعزام شده اند، عصر روز 5 شنبه 23/ 2/ 72 در محل بعثه مقام معظم رهبرى با حجةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى ديدار كردند در اين ديدار پس از تلاوت آياتى از كلام اللَّه مجيد، گروه تواشيح بقيع متشكل از قاريان برجسته جانباز به اجراى برنامه همخوانى پرداختند. سپس آيت اللَّه مصباح يزدى از مدرسين حوزه علميه قم پيرامون اهميّت مراسم حج در هدايت انسانها سخنان مبسوطى را ايراد كردند. آيت اللَّه مصباح يزدى در بخشى از سخنان خود با استناد به آيات شريفه قرآن مجيد به بى اعتبارى دنيا و لزوم پرداختن به بعد معنوى آن از طريق زنده كردن دلهاى انسانها اشاره كرد و افزود:

ص: 227

خداوند متعال، قرآن و پيامبر اسلام را براى آن بر ما فرستاد كه دلهاى مرده انسانها را زنده كند و آنها را با زندگى حقيقى و انسانى آشنا سازد. وى همچنين به بيان ارزشهاى بزرگ جانبازان پرداخت و آنان را به استفاده از فرصت هاى بدست آمده در جهت اعتلاى هر چه بيشتر روح و روان خود توصيه كرد.

در پايان اين ديدار نماينده ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى طى سخنانى مقدم جانبازان را گرامى داشت و توجه آنان را به جايگاه رفيع جانبازان نزد رسول گرامى اسلام- ص- جلب كرد وى خطاب به جانبازان گفت:

شما هنگامى كه احرام مى بنديد، نزد رسول گرامى خدا سرفراز هستيد؛ زيرا نشانه هاى صداقت و ايمان را كه همان ايثار اعضاى بدنتان است، به همراه داريد، لذا بايد ارزش جايگاه و موقعيت بلند خود را بدانيد.

نماينده مقام معظم رهبرى در پايان سخنانش ضمن آرزوى حجى مقبول براى جانبازان، آنان را به دعا براى پيروزى اسلام و مسلمين سفارش كرد. (تصوير شماره 13)

***

براساس شيوه سودمند و هدايتگرانه همه ساله، امسال نيز بعثه هايى از سوى حضرات آيات عظام گلپايگانى، اراكى، سبزوارى و سيستانى در ايام حج در مدينه و مكه مستقر بودند. در اين بعثه ها به امور دينى زائران رسيدگى و به سؤالها و مشكلات فقهى آنان پاسخ داده مى شود.

نمايندگان مراجع عظام در بعثه هاى ياد شده در مدينه منوره و مكه مكرمه در محل بعثه مقام معظم رهبرى با نماينده ولى فقيه و سرپرست زائران ايرانى حضرت حجةالاسلام والمسلمين آقاى محمّدى رى شهرى ديدار كردند. در اين ديدارها درباره مسائل مختلف حج و چگونگى رسيدگى به مشكلات فقهى زائران بحث و گفتگو بعمل آمد. پس از ديدار نمايندگان مراجع با نماينده ولى فقيه و سرپرست زائران ايرانى، ايشان نيز درمحلّ استقراربعثه هاى يادشده حضوريافته و با نمايندگان مراجع عظام ديدار كردند.

***

ص: 228

گروهى ديگر از زائران خراسانى، يزدى و خوزستانى در بعثه مقام معظم رهبرى در مدينه منوّره در روز جمعه 24/ 2/ 72 با حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى نماينده مقام معظم رهبرى و سرپرست حجاج ايرانى ديدار كردند.

در اين ديدار ابتدا پس از تلاوت آياتى از كلام اللَّه مجيد و مداحى اهل بيت عصمت و طهارت، حجةالاسلام والمسلمين خوشوقت طى سخنانى خطاب به زوّار حرم نبوى- ص- گفت:

پيامبر اسلام و ائمه معصومين در زندگى خود مشكلات و مصائب زيادى را تحمّل كردند، تا انسان مطيع فرمان الهى باشد.

ايشان در اين مورد افزود: بهترين ارمغانى كه مى توانيم از سفر روحانى حج كسب كنيم و با خود به وطن ببريم، اين است كه در طول زندگى، اطاعت از فرمان خدا داشته باشيم.

***

اعضاى بعثه مجلس اعلاى انقلاب اسلامى عراق به همراه جمعى از زائران عراقى در روز شنبه 25/ 2/ 72 با نماينده مقام معظم رهبرى ديدار نمودند.

آغازگر اين ديدار تلاوت آياتى از كلام اللَّه مجيد بود. سپس معاونت محترم امور بين الملل بعثه از فعاليتهاى برادران عراقى و همكارى آنها با بعثه مقام معظم رهبرى و شركت در جلسات و كنفرانسها و اماكن ديگر تشكر نمود آنگاه مسؤول بعثه مجلس اعلاى انقلاب اسلامى عراق، از جمهورى اسلامى ايران و ولى امر مسلمين و نماينده محترم مقام معظم رهبرى به جهت فراهم آوردن امكان حضور بعثه عراق تشكر نمود و ضمن تجديد بيعت با مقام معظم رهبرى آمادگى مجلس اعلا و كاروان عراقيان را براى همكارى با بعثه اعلام نمود.

پس آنگاه حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى ضمن تشكر و قدردانى از مجاهدان و فضلا و حجاج عراقى، براى آنان آرزوى حجى مقبول كردند و در بخشى از سخنان خود گفتند:

ص: 229

مظلوميت مردم عراق حتى در بين دوستداران اهل بيت كمرنگ شده، بايد علل و عوامل اين امر بررسى شود در شرايط كنونى با فشارى كه بر مردم عراق از سوى فرعون عراق وارد مى شود و بخش عظيمى از آنها آواره اند و زير شكنجه اين جلّاد در زندانها و در شرايط بسيار ناگوار به سر مى برند.

مى بايست در حج و در مظان استجاب دعا، براى نجات اين ملت مظلوم دعا نمود. وى افزود: با سياستهايى كه آمريكا در حال اجرا كردن آن است صدام را عاملى براى اجراى سياستهاى خود بكار گرفته و مانع از اين مى شود كه مردم عراق سرنوشت خود را بدست گيرند.

ديدار وزير حج عربستان با نماينده مقام معظم رهبرى

آقاى عبدالوهاب احمد عبدالواسع وزير عربستان سعودى و هيأت همراه ظهر روز پنجشنبه بيست و سوّم ارديبهشت ماه با حضور در محل بعثه مقام معظم رهبرى در مدينه منوّره با حجةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى نماينده مقام معظم رهبرى و سرپرست حجاج ايرانى ديدار و گفتگو كرد.

در اين ديدار حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى ضمن تشكر از حضور وزير حج عربستان سعودى و هيأت همراه در بعثه مقام معظم رهبرى، تأكيد كردند كه مراسم برائت از مشركين همانطور كه در سالهاى گذشته بر اساس مبانى فقهى و رهنمودهاى مقام معظم رهبرى برگزار گرديده امسال نيز برگزار خواهد شد.

نماينده مقام معظم رهبرى و سرپرست حجاج ايرانى اظهار اميدوارى كردند، با مساعدت و همكارى مقامات مسؤول عربستان سعودى مراسم برائت از مشركين با آرامش و به نحو مطلوب انجام خواهد شد. (تصوير شماره 14)

***

در روز شنبه 25/ 2/ 72 گروهى از زائران با نماينده ولى فقيه ديدار كردند در

ص: 230

اين ديدار حجةالاسلام والمسلمين مقتدايى سخنرانى كرده در بخشى از سخنان خود اظهار داشتند:

سفر حج يك سفر استثنايى است و انسان بايد از اين سفر معنوى و پربار به نحو احسن استفاده كند.

وى افزود: زائران ايرانى نمايندگان و سفيران جمهورى اسلامى ايران هستند، حجاج بايد در اين كنگره عظيم جهانى با رفتار خود نداى انقلاب اسلامى را به گوش جهانيان برسانند و ضمن ارتباط نزديك با زائران ملتهاى مختلف دست برادرى و اتحاد بسوى آنان دراز كنند؛ زيرا اين اتحاد پشت دشمنان اسلام را خواهد شكست.

ناطق در پايان از زائران خانه خدا خواست همچون سالهاى قبل حضور پرصلابت خود را در مراسم برائت از مشركين كه در مكّه مكرمه برگزار مى شود داشته باشند.

***

در مجمع ديدار كاروانهايى از شهرهاى نيشابور، خراسان، و تهران در روز يكشنبه 26/ 2/ 72 با حجةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى پس از تلاوت آياتى از كلام اللَّه مجيد و مداحى اهل بيت، حجةالاسلام والمسلمين باريك بين، امام جمعه قزوين طى سخنانى با اشاره به حديث نبوى «الا ان فى ايام دهركم نفحات الافتعرضو لها» به لزوم استفاده از فرصتهاى طلايى كه براى انسان يا جامعه پيش مى آيد؛ بويژه براى حجاج، مطالب مبسوطى را بيان داشتند.

***

در ديدار گروهى از زائران با نماينده ولى فقيه، حجةالاسلام والمسلمين سيدعلى غيورى نماينده محترم مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى سخنرانى كردند و در بخشى از آن گفتند:

زائران را به بهره گيرى هر چه بيشتر از فرصت به دست آمده از حضور در سرزمين وحى فراخواند. ايشان در بخشى از سخنان خود اظهار داشت:

فرصتها را غنيمت بشماريد. لحظه ها در اين جا آن قدر باارزشند كه با هيچ چيز

ص: 231

در اين عالم قابل مقايسه نيستند.

ورود نماينده مقام معظم رهبرى به مكه مكرّمه

حجةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى نماينده مقام معظم رهبرى و سرپرست حجاج ايرانى سحرگاه روز سه شنبه 28/ 2/ 72 وارد مكه مكرّمه شد. ايشان پس از انجام مراسم عمره تمتع در محل بعثه مقام معظم رهبرى، واقع در ميدان معابده در سه كيلومترى بيت اللَّه الحرام مستقر گرديدند.

***

جمعى ديگر از زائران بيت اللَّه الحرام از شهرهاى تهران، قم، يزد و قزوين با حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى نماينده ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى ديدار كردند.

اين ديدار كه در تاريخ 5/ 3/ 72 همزمان با برگزارى مراسم سالروز فاجعه خونين مكه مكرمه، انجام شد، پس از تلاوت آياتى از كلام اللَّه مجيد، يكى از مداحان اهل بيت- ع- به نوحه خوانى پرداخت.

سپس آيةاللَّه مقتدايى طى سخنانى به بيان ويژگيهاى حج پرداخت و گفت:

حج از ابعاد گوناگون برخوردار است. هم جنبه عبادى دارد و هم جنبه مالى، هم مانند نماز فعل دارد و هم مانند روزه ترك فعل. عنصر حج؛ اعمال ظاهرى آن است و روح حج؛ توجه به خداست. در حج هم مانند نماز، آن مقدار كه با توجه به خدا همراه است، مورد قبول واقع مى شود. كسى كه در حج، خدا را مى بيند نه خانه را، به روح حج رسيده است. كسى كه در سعى به عشق خدا قدم برمى دارد، در انتظار است كه ببيند آيا خدا او را پذيرفته است يا خير؟ در رمى جمرات، مبارزه با دشمنِ خدا را مى بيند، رمى جمرات يعنى مبارزه با نفس اماره و هر چه انسان را از خدا باز مى دارد.

ذبح؛ يعنى فداى تمام هستى در راه خدا، حلق هم نشانه تسليم است و اين كه بايد

ص: 232

در راه خدا سر بدهيم.

آيةاللَّه مقتدايى سپس با ذكر لزوم الگو قرار دادن پيامبر ص-، گفت:

خداوند به پيامبر ص- و مؤمنين دستور مى دهد كه حضرت ابراهيم و اصحابش را در انجام يك برائت تاريخى الگو سازند و اين دشمنى بين مسلمانان و كفار تا زمانى كه كافران ايمان بياورند، ادامه دارد و هميشه باقى است.

آيةاللَّه مقتدايى در پايان ضمن اشاره به كلام امام امت- ره- در احياى مراسم برائت، آن را مايه ترس دشمنان اسلام دانست و از همگان خواست كه در اين مراسم الهى شركت كنند. وى از شهداى فاجعه خونين مكه مكرمه تجليل كرد.

اين مراسم با مداحى مداحان اهل بيت- ع- و عزادارى براى شهداى فاجعه حج 66 پايان يافت.

***

در ديدار رئيس سازمان حج و زيارت و مسؤولان طرح ذبح، با نماينده مقام معظم رهبرى ابتدا از چگونگى اجراى طرح قربانى گزارشى ارائه و سپس درباره پاره اى از مشكلات اجراى اين طرح گفتگو و چاره انديشى شد. در اين ديدار آقاى رضايى ضمن تقدير از دست اندركاران طرح ذبح گفتند:

مسؤولين اين طرح استقامت شايان تقديرى از خود نشان دادند.

سپس آقاى مهندس مظاهرى اظهار داشت:

از ساعت 6 صبح تا 7 بعد از ظهر قربانگاه آماده بود، ما در مجموع 3 ساعت براى استراحت و اوقات تلف شده در نظر گرفتيم و ظرفيت 10 ساعت را در هر ساعت 1500 قربانى برآورد داشتيم، و با وجود اينكه تأكيد شده بود كه سهميه را مى توانيد براى وقوف اضطرارى كنندگان در نظر بگيريد تا ليستها برسد، امّا عملًا ليستها به موقع نرسيد. البته بعضى از كاروانها بسيار خوب عمل كردند و سرانجام تا ساعت 2 بعدازظهر 2200 قربانى انجام شد و از ساعت 2 تا 6 بعد از ظهر 7300 قربانى ذبح شد و 2150 تاى آن به تأخير افتاد و به روز بعد موكول شد. و روز بعد بلافاصله اقدام نموديم

ص: 233

و حتى 1200 قربانى خارج از برنامه قربانى شد.

ايشان ضمن بيان مشكلات اين طرح از حاضرين خصوصاً از آقايان حضرات آيات شوراى محترم استفتا براى حل اين مشكل چاره انديشى كردند در پايان حجةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى نماينده ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى با طرح سؤالاتى از مسؤولان طرح، و شنيدن پاسخهاى آن، رهنمودهاى لازم را ارائه فرمودند:

ديدار گروهى ديگر از زائران تهرانى با نماينده ولى فقيه

گروهى ديگر از زائران بيت اللَّه الحرام در روز سه شنبه 4/ 3/ 72 با حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى نماينده مقام معظم رهبرى و سرپرست حجاج ايرانى ديدار كردند.

در اين ديدار پس از تلاوت آياتى از كلام اللَّه مجيد و مداحى اهل بيت عصمت و طهارت، حجةالاسلام شيخ حسين انصاريان به ايراد سخن پرداخت. وى ضمن بيان اين مطلب كه سرزمين مكه، مقدسترين، پربركت ترين و با معنويت ترين مكانها و محل نزول وحى الهى بوده است و نزول ملائكه در آن تا روز قيامت نيز قطع نمى شود، گفت:

حركت انسان در اين سرزمين عبادت است و نظر كردن به كعبه، حسنات زيادى دارد و باعث آمرزش انسان است و ارزش نماز خواندن در آنجا از همه دنيا بيشتر است.

وى با اشاره به اين مطلب كه سفر حج، مقدمه اى براى دست يافتن به ايمان واقعى است، گفت:

قبل از اين سفر، هر كسى بايد سه سفر ديگر را انجام داده باشد كه عبارتند از: سفر از «مال حرام»، سفر از «حال حرام» و سفر از «قال حرام».

حجةالاسلام انصاريان در پايان گفت:

اين سه سفر در واقع سه برائت محسوب مى شود كه از آنها بالاتر، برائت از مشركين است. اين مسأله را سبك نگيريد، چون حكم، حكم الهى است.

ص: 234

اين ديدار با دعا و مداحى توسط مداحان اهل بيت عصمت و طهارت- عليهم السلام- به پايان رسيد.

***

جمعى ديگر از زائران تهرانى در روز 3/ 3/ 72 با نماينده ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى ديدار كردند.

اين ديدار كه همزمان با سالروز آزادى خرمشهر، سوّم خرداد ماه صورت پذيرفت جمعى از جانبازان، آزادگان و خانواده شهدا نيز حضور داشتند.

ابتدا آياتى از كلام اللَّه مجيد تلاوت شد، سپس حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى به ايراد سخنرانى پرداخت. ايشان ضمن تشكر از حاضران و اشاره به سالروز آزادى خرمشهر، گفتند:

ما امروز در اين جا جمع شده ايم تا خاطره عزيزان دلاورى كه حماسه فتح خرمشهر را آفريدند، گرامى بداريم؛ زيرا اين پيروزى عظيم، نقطه عطفى در جنگ تحميلى به وجود آورد و سمبل مقاومت مردم ايران و پيروزى خون بر شمشير بود. اما به نظر من در چنين روزهايى، هر چند كه تجليل از شهدا و دعا براى آنان واجب است اما اين كار كافى نيست بايد ببينيم چه درسى از مقاومت اين عزيزان مى توانيم بگيريم؟

حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى در بخش ديگرى از سخنانشان افزودند:

رمز مقاومت رزمندگان ما، كثرت عِدّه و عُدّه نبود و در حال حاضر هم رمز مقابله با دشمنان، داشتن عده و عده نيست. هر چند قرآن مى فرمايد: «واعِدّوا لَهُمْ مااستطعتم من قوّة» اما اين رمز پيروزى نيست. ما هر چه تجهيزاتمان را افزايش دهيم، قطعاً در اين زمينه به پاى دشمن نخواهيم رسيد. اينها رمز مقاومت نيستند. رمز مقاومت همان است كه رزمندگان در هنگام فتح خرمشهر داشتند، يعنى ايمان و وحدت. رمز پيروزى، يكدل بودن است و به همين دليل، گاهى عده اى اندك بر عده اى كثير پيروز مى شوند. ما اگر بخواهيم در مقابل توطئه هاى استكبار بايستيم، راهى جز اين نداريم كه با استفاده از معنويات، خودمان را تجهيز كنيم. ايشان در ادامه به اين نكته اشاره كرد كه در صدر اسلام

ص: 235

هم پيامبر گرامى اسلام به تجهيز قواى معنوى توصيه مى كردند و بعد از جنگها خطاب به رزمندگان مى فرمودند: آفرين بر شما كه جهاد اصغر را به جاى آورديد و بايد خود را براى جهاد اكبر يعنى جهاد با نفس آماده كنيد.

نماينده ولى فقيه در پايان خطاب به رزمندگان گفت:

شما عزيزان كه براى زيارت خانه خدا آمده ايد، فرصت بيشترى داريد و روزهاى عرفات بهترين روزها براى شروع جهاد اكبر است.

شستشوى كعبه

اول ذى الحجه سال جارى، طبق سنت هر ساله، داخل خانه خدا با مراسم باشكوهى غبار روبى و شستشو داده شد.

در اين مراسم پس از اداى نماز صبح چند هزار نفر از نيروهاى نظامى عربستان سعودى با لباسهاى پلنگى بتدريج وارد مسجدالحرام شدند و با ايجاد حلقه اى به دور خانه خدا، در همان حال كه زائران در حال طواف بودند، اندك اندك اين حلقه را گسترش داده و سطح لازم را براى حضور شخصيتهاى مذهبى و سياسى كشورهاى اسلامى جهت غبار روبى و شستشوى خانه خدا فراهم آوردند.

دهها نفر از شخصيتهاى مذهبى و سياسى از فرصت بدست آمده استفاده كردند و به طواف خانه خدا و بوسيدن و استلام «حجرالأسود» پرداختند. سپس از پلكان مخصوص بالا رفته و وارد خانه خدا شده و در شستشوى مقدس ترين مكان جهان مشاركت كردند.

در اين شستشوى سراسر معنوى و روحانى، حجةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى نماينده مقام معظم رهبرى و سرپرست حجاج ايرانى به همراه، رضايى سرپرست سازمان حج و زيارت و تنى چند از شخصيتهاى مذهبى و سياسى كشور شركت داشتند.

ص: 236

شايان ذكر است همزمان با گشوده شدن در خانه خدا فرياد اللَّه اكبر هزاران هزار مسلمان زائر به آسمان بلند شد و جلوه اى توصيف ناشدنى به مسجدالحرام بخشيد. پس آنگاه زمزمه مناجات عاشقان، فضاى نورانى حرم را عطرآگين كرد كه گويى جلوه اى از نور حق رخ نموده است.

از نكات قابل توجه اين مراسم آن بود كه برخلاف سال گذشته، نيروهاى نظامى بدون كفش و سلاح در مسجدالحرام حضور داشتند و به نظر مى رسيد تذكرات كشورهاى اسلامى بويژه جمهورى اسلامى ايران در اين مورد راهگشا بوده است.

(تصوير شماره 15)

***

جمعى از علما و اساتيد اهل سنت و اعضاى واحد اهل سنت بعثه مقام معظم رهبرى در روز شنبه 1/ 3/ 72 با حجةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى ديدار كردند.

در اين ديدار ابتدا حجةالاسلام والمسلمين ربانى از فعاليتهاى واحد اهل سنت گزارشى را ارائه كرد. سپس آقاى مولوى اسحاق مدنى ضمن آرزوى طول عمر براى مقام معظم رهبرى اظهار داشت:

خوشبختانه امسال اين واحد از مزاياى بيشترى برخودار بوده. علماى مشهور اهل سنت ايران مهمان اين واحد بوده و در مجموع از جهت كيفيت خدمات چشمگيرى ارائه شده و حضور حجاج اهل سنت در بعثه و فعاليتهاى ديگر اين واحد در رفع تهمت از ايران به بى اعتنايى به اهل سنت، بسيار مؤثر بوده است.

سپس حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى نماينده مقام معظم رهبرى و سرپرست حجاج ايرانى طى سخنانى از حضور علما و انديشمندان در بعثه مقام معظم رهبرى تشكر كرد.

در شرايط كنونى جهان، دشمنان اسلام به شيوه هاى مختلف بر عليه اسلام و قرآن اقدام مى نمايند، تهاجم فرهنگى؛ چون ماجراى سلمان رشدى و حمايت استكبار از آن،

ص: 237

از اين حملات است، ملاقات سلمان رشدى با نخست وزير انگلستان اهانت به يك ميليارد مسلمان از هر مذهبى و اعلام جنگ با اسلام و قرآن است، فجايع استكبار در بوسنى از طريق صربها ترويج فساد در مناطق مختلف جهان اسلام، از توطئه هاى ديگر بر عليه جهان اسلام است.

حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى با اشاره به تلاش عوامل استكبار براى ترويج فساد در بين مسلمانان افزود:

ما بايد در اين زمينه، از موسم حج استفاده كرده و به ساير برادران مسلمان هشدار دهيم و تلاش كنيم تا با اتحاد بين كليه فرق اسلامى، دسيسه هاى دشمنان اسلام و مسلمين خنثى شود.

***

جمعى ديگر از زائران شهر خون و قيام «قم» در روز شنبه 31/ 2/ 72 در محل بعثه مقام معظم رهبرى حضور يافته و با حجةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى ديدار كردند.

در اين ديدار پس از تلاوت آياتى از كلام اللَّه مجيد، حجةالاسلام والمسلمين على اوسطى در رابطه با غيبت امام زمان حضرت حجة بن الحسن العسگرى- عليه السلام- و شرايط نايب ايشان در دوران غيبت كبرى سخنان مبسوطى را بيان كرد.

در پايان اين ديدار، مداحان اهل بيت عصمت و طهارت، در سوگ شهادت مظلومانه نهمين امام معصوم خود حضرت امام جواد- ع- نوحه سرايى كردند.

***

هيأت پزشكى روز پنجشنبه 30/ 2/ 72 جمهورى اسلامى ايران، با حجةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى نماينده مقام معظم رهبرى و سرپرست حجاج ايرانى ديدار و گفتگو كردند.

در اين ديدار كه رؤساى بيمارستان و واحدهاى درمانى مكه مكرّمه، مسؤول ستاد پزشكى و تنى چند از پزشكان نيز حضور داشتند، ابتدا دكتر صدر رئيس هيأت

ص: 238

پزشكى گزارشى از فعاليتهاى هيأت پزشكى را ارائه كرد و گفت:

قرار است بزودى يك سمينار علمى توسط اين هيأت برگزار شود.

سپس حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى نماينده ولى فقيه در امر حج و سرپرست حجاج ايرانى، ضمن تشكر از هيأت پزشكى و ديگر خدمتگزاران حجاج بيت اللَّه الحرام، اظهار اميدوارى كرد كه كار اين هيأت فقط در انجام كار بزرگ و مهمى مثل درمان بيماران خلاصه نشود و آنها در جهت خودسازى نيز، حركت كنند.

ايشان افزود:

اگر برادران بخواهند حركتى در جهت سلامت معنوى بكنند، بايد بدانند كه در اوقات ديگر، نه اين فرصت وجود دارد و نه اين موقعيت و مكه مكرّمه و مدينه منوّره كه مقدس ترين مكانها هستند.

حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى در پايان ضمن دعا براى موفّقيت خدمتگزاران حجاج و طلب پاداش از خداوند براى آنان، متذكر شدند:

كار بسيار سنگين و سخت و ثواب آن هم زياد است. پس قصد قربت كنيد كه غير از عبادات فردى، همين كار درمانى شما نيز عبادت محسوب مى شود.

***

آقاى رضايى رئيس سازمان حج و زيارت به اتفاق مسؤولان ستاد مكه پنجشنبه شب 30/ 2/ 72 با نماينده مقام معظم رهبرى و سرپرست حجاج ايرانى ديدار كردند.

در اين ديدار ابتدا آقاى رضايى ضمن ارائه گزارشى در مورد وضعيت زائرين در مكه مكرّمه، به حل اكثر مشكلات موجود و بر سر راه زائران اشاره كرد و گفت:

اگر هنوز مشكلى باقى است، به قوانين و وضعيت عربستان مربوط مى شود.

وى همچنين توضيحاتى در مورد طرح جديد اثاثيه كاروانها و مسأله قربانى ارائه داد. آنگاه آقاى شاپوريان مسؤول ستاد مكه طى گزارشى اظهار داشت:

بحمداللَّه مشكل مهمى در حال حاضر وجود ندارد اگر چه با توجه به محيط خاص مكه مشكلاتى بطور طبيعى وجود دارد.

ص: 239

وى با اشاره به طرح قربانى گفت:

امسال اميدواريم بتوانيم تا حد بيست هزار قربانى را به صورت متمركز و شرايط جديد ذبح كنيم.

آنگاه حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى ضمن ايراد سخنانى تأكيد نمود كه مى بايست زائران را به سرعت به مدينه منتقل كرد و در مورد علت اين كار گفت:

ما امسال عيد غدير را در مدينه منوّره برگزار مى كنيم (1) و مى خواهيم انتخابات در مدينه انجام شود. از طرف ديگر وضعيت مسكن در مدينه مناسبتر است، لذا بايد تا حد امكان زائران با سرعت به مدينه اعزام شوند.

نماينده مقام معظم رهبرى با اشاره به مشكلات امداد در منى، طى سال گذشته، يادآور شدند كه اين مشكل امسال نبايد وجود داشته باشد. از سوى مسؤولان توضيح داده شد كه با تدابير اتخاذ شده از جمله استفاده از بالونها به رنگهاى مختلف براى زائران استانها، اميد است تعداد گمشدگان به مراتب تقليل يابد.

***

گروهى از زائران از تهران در روز جمعه 30/ 2/ 72 با نماينده مقام معظم رهبرى و سرپرست حجاج ايرانى در محل بعثه مكه مكرّمه ديدار كردند.

در اين ديدار حجةالاسلام والمسلمين درّى نجف آبادى ضمن شكر گزارى به درگاه احديت بخاطر اين كه زيارت خانه خدا و زيارت رسول اكرم ص- و ائمه اطهار- عليهم السلام- را نصيب كرده است، گفت:

بايد اين فرصت را غنيمت شمرده و قدر بدانيم و حالا كه خداوند بر ما منت نهاده و ما را به مهمانى خودش در كنار خانه اش پذيرفته است، براى آخرتمان، توشه مناسبى فراهم كنيم.


1- در سال 72 با جلوگيرى سعودى از انجام مراسم برائت در زمان مقرّر و مسائل ديگرى كه بوجود آمد، از بازگشت سرپرست حجاج ايرانى به مدينه و انجام مراسم در آنجا نيز جلو گرفت، از اين روى مراسم عيد غدير انجام نشد.

ص: 240

وى ضمن مطرح كردن اين نكته كه حج يك عبادت فردى نيست بلكه يك سفر جمعى و سياسى است گفت:

در حج بايد مسلمانان براى دستيابى به استقلال سياسى، فرهنگى و اقتصادى برنامه ريزى كنند و رمز وحدت را بيابند.

حجةالاسلام والمسلمين درّى نجف آبادى افزود:

نكته ديگر حفظ شعائر الهى در حج است و يكى از شعائر بزرگ اسلامى، اعلام برائت از مشركين است. ما بايد در روز ششم ذى الحجه، انزجار ملّت مسلمان و برائت آنان از مشركين را به دنيا اعلام كنيم.

وى شركت در نمازهاى جمعه و جماعات را از ديگر شعائر الهى دانست و به همه توصيه كرد كه در اين مراسم شركت كنند.

***

جمعى از روحانيان، خانواده معظم شهدا، جانبازان و زائران آذربايجان شرقى روز شنبه 1/ 3/ 72 در محل ملاقاتهاى نماينده ولى فقيه با وى ديدار كردند.

در اين ديدار پس از قرائت آياتى از كلام اللَّه مجيد، آيت اللَّه امامى كاشانى عضو فقهاى شوراى نگهبان و امام جمعه موقت تهران به ايراد سخن پرداخت: ايشان در بخشى از سخنانش در رابطه با مهمترين درخواست مؤمنين از پيشگاه خدا در ايام حج گفت:

ما در اين نقطه كه قرار گرفته ايم بهترين چيزى كه از خدا بايد بخواهيم و خودمان را نيز براى آن آماده كنيم، تقاضاى ديدار با قطب عالم امكان، آيت عظمى و حجت كبرى، ولىّ ما و عزيز ما، حضرت صاحب الزمان- عج- است.

آيت اللَّه امامى كاشانى سپس با ذكر اين نكته كه ساير ملل جهان نيز به انتظار فرج معتقد هستند، افزود:

ديگر ملتهاى جهان نيز در انتظار فرج هستند ولى حساب شما از ديگر ملتها جدا است. آنها به ظهور فردى نجاتبخش اعتقاد دارند ولى ما به شخص حضرت مهدى- عج-

ص: 241

كه داراى بالاترين ارزش انسانى است، معتقديم.

***

جمعى از روحانيون و زائران تهرانى در قالب 13 كاروان در روز چهارشنبه 29/ 2/ 72 با حجةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى نماينده ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى در طبقه همكف ساختمان جفّالى واقع در عزيزيه 2 ديدار كردند.

در اين ديدار آيةاللَّه مصباح يزدى با اشاره به موقعيت ويژه حجاج در سرزمين الهى «مكه مكرمه» و با استناد به آياتى از قرآن مجيد درباره حج يادآور شد:

رشد انسان و تكامل حقيقى آن تنها در عبادت خداوند ميسر مى شود و راه سعادت با هدايت به سوى خدا همراه است. لذا بالاترين كمالات انسانيت تسليم در برابر امر خداوند است.

وى ضمن تأكيد بر اهميت رعايت نظم توسط زائرين ايرانى يادآور شد:

شما سفيران جمهورى اسلامى در موسم حج هستيد و رفتار شما بايد الگوى ساير حجاج باشد.

ايشان انجام بهترين حج ابراهيمى را براى حجاج آرزو كرد و يادآور شد:

زيبنده جمهورى اسلامى ايران و ملت بزرگ آن، اين است كه زائرين ايرانى در انجام وظايف دينى خود پيشقدم شوند و در انجام اين مهم اهتمام لازم را داشته باشند.

فصل پنجم: سمينارها و مراسم ها

اشاره

ص:242

ص:243

ص:244

ص:245

سمينارها

يكى از اقدامات مثبت بعثه مقام معظم رهبرى در موسم حج، برگزارى چند سمينار علمى و فرهنگى درباره مسائل فرهنگى، اجتماعى و سياسى جهان اسلام مى باشد.

برگزارى اين سمينارها در ايام حج، به دليل حضور حجاج كشورهاى مختلف اسلامى بسيار مغتنم بوده و از اهميت خاصى برخوردار مى باشد. براى برگزارى اين نشستها، برنامه ريزى خاص از پيش از موسم حج آغاز شده و از نظر كيفيت و كميت و نيز محتوا مورد بررسيهاى دقيقى قرار مى گيرد. در ضمن جلساتى كه پيش از موسم برگزار شده، عناوين علمى قابل بحث در اين نشستها مورد بررسى قرار گرفته است؛ از نظر اجرائى و تشكيلاتى، تقسيم كار براى قسمتهاى مختلف واحد سمينارها، و تهيه دستورالعمل، جلسات متعددى برگزار شده است. يكى از مهمترين اجزاء اين تشكيلات هيأت علمى است كه مركب از تعدادى از دانشوران معروف و به نام داخلى است.

مسؤوليت اين افراد، انتخاب مقالات، سخنرانان، كنترل و هدايت كميسيونها، تدوين قطعنامه و انتخاب اعضاى هيأت رئيسه مى باشد. مقالات رسيده توسط اين انديشمندان با دقت مورد بررسى قرار مى گيرد. براى برگزارى هر چه بهتر اين سمينارها و حضور شخصيتهاى علمى كشورهاى خارجى، تعدادى از اين افراد براى شركت در اين نشستها، توسط بعثه مقام معظم رهبرى دعوت مى شوند. دعوت اين افراد با هماهنگى

ص: 246

مجمع التقريب و مجمع جهانى اهل بيت- عليهم السلام- مى باشد. امسال از حدود بيست كشور جهان، شخصيتهايى دعوت شدند.

در موسم حج، مقالات رسيده توسّط هيأت علمى مورد ارزيابى قرار گرفته و پس از تأييد جهت عرضه در جلسات عمومى، آماده مى شود. برخى از مقالات كه فرصت ارائه آنها در جلسات عمومى نيست تكثير شده و در اختيار حاضران و علاقمندان قرار مى گيرد. علاوه بر انتشار كل مقالات در زمان برگزارى هر سمينار، خلاصه مقالات به زبانهاى مختلف ترجمه شده و در اختيار شركت كنندگان قرار مى گيرد.

امسال برنامه ريزى تفصيلى تنها براى سمينار «حج» و «تقريب» صورت گرفت.

بقيه سمينارها كه در ادامه گزارش آنها خواهد آمد، در حدّ سخنرانى شخصيتهاى مدعو برگزار شد. تفاوت برگزارى اين سمينار با سال گذشته، در آن بود كه در سال 71 دو سمينار مختلف يكى با نام «سمينار بين المللى حج» و ديگرى با نام «اجلاس مجمع التقريب بين المذاهب الاسلاميه» برگزار شد. اما امسال اين دو سمينار در يكديگر ادغام شده و با نام سمينار «ندوة الحج و التقريب» برگزار شد.

فهرست سمينارها و اجلاسهاى برگزار شده در سال كنونى عبارت است از:

1- سمينار ندوة الحج و التقريب.

2- اجلاس مجمع جهانى اهل بيت- ع-.

3- سمينار محمد- ص- الگوى زمامداران.

4- سمينار برائت از مشركين.

5- شب عراق.

6- مراسم روز لبنان و فلسطين.

7- مراسم روز آذربايجان.

سمينار حج و تقريب

ص: 247

براى برگزارى سمينار، همانگونه كه پيش از اين اشاره شد، عناوين و سرفصلهاى خاصى در ارتباط با حج و تقريب معين شده بود كه مقالات در آن چارچوب آماده و عرضه گرديد. اين عناوين عبارت بودند از:

موضوعات مربوط به حج

1- فلسفه تشريع حج

2- حج بهترين راه تقريب.

3- تقريب در مناسك حج.

4- تأثير حج در وحدت سياسى اجتماعى و فرهنگى مسلمانان.

موضوعات مربوط به تقريب

الف- تقريب سياسى:

1- سياست از اركان اسلام است.

2- اهتمام به مسائل اصلى مسلمين.

3- اصول تقريب سياسى عبارت است از: شناخت و يارى كردن يكديگر و اهتمام به امور مسلمين.

4- اهتمام به اقليّتها و مهاجران مسلمان در كشورهاى غيراسلامى.

ب- تقريب اقتصادى:

1- راه همكارى و تكامل اقتصادى ميان مسلمانان.

2- بكارگيرى اقتصاد در دفاع از اسلام و مسلمين.

3- طرح بازار مشترك اسلامى.

ج- تقريب در انديشه و فقه:

1- اصول مشترك مذاهب اسلامى در عقيده و شريعت.

2- تقريب نقطه نظرها در مسائل فقهى.

ص: 248

3- نقش ادله اجتهادى در تقريب.

4- راه مبارزه با عوامل ضد تقريب.

د- تقريب در روايات:

1- كوشش جهت گردآورى احاديث مشترك ميان مذاهب اسلامى.

2- حجت بودن سنت نبوى نزد همه مسلمين.

3- همگون كردن راههاى نقد حديث.

4- آراء و ديدگاههاى علماى مسلمان درباره سنت.

گزارش اولين روز برگزارى سمينار بين المللى حج و تقريب

سمينار بين المللى حج و تقريب، روز يكشنبه 2 ذى حجةالحرام در سرزمين وحى (مكه مكرمه) و در جوار خانه امن الهى با شركت بيش از 300 نفر از انديشمندان و متفكران ايرانى و خارجى جهان اسلام برگزار گرديد.

اين سمينار كه به مدت دو روز ادامه داشت، ضمن بحث و بررسى ابعاد گوناگون عبادى- سياسى حج، به تبيين راههاى عملى وصول به تقريب مذاهب اسلامى، و وحدت مسلمين توسط علما و انديشمندان اسلام پرداخت.

جلسه با تلاوت آياتى چند از كلام الله مجيد آغاز شده و سپس هيأت رئيسه در جايگاه قرار گرفتند. اين افراد عبارت بودند از: سيد محمد باقر حكيم، محمد واعظ زاده خراسانى، مولوى اسحاق مدنى، يوسف بخور، شيخ احمد الزين، حجةالاسلام والمسلمين تسخيرى.

اولين سخنران اين سمينار حجةالاسلام والمسلمين محمدى رى شهرى بود كه سخنان خود را با ابراز تشكر از انديشمندان و متفكران شركت كننده در سمينار و آرزوى توفيق براى علماى متعهد مذاهب اسلامى آغاز كرد.

وى با اشاره به رسالتها و هدفهاى مجمع دارالتقريب الاسلاميه با ياد بنيانگذار اين مجمع، حضرت امام خمينى- ره- و نيز تداوم آن توسط حضرت آيت الله خامنه اى

ص: 249

رهبر معظم انقلاب اسلامى- مدظله العالى- بيدارى و بازگشت مسلمانان به اسلام اوليه واحياى ارزشهاى اسلامى را مورد تأكيد قرار داد.

وى با اشاره به توطئه هاى استكبار جهانى بويژه آمريكاى تبهكار در جهت ضربه زدن به اسلام انقلابى و پيشگيرى از گسترش آن در جهان؛ از راه ايجاد تفرقه در جهان اسلام، آفات تقريب را تشريح نمود و مجمع را براى برنامه ريزى گسترده در جهت آفت زدايى در اين زمينه، به عنوان يك مسؤوليت سنگين فراخواند.

نماينده ولى فقيه در تبيين اين مهم، چند مورد اساسى از توطئه هاى دشمنان را براى جدايى مسلمانان برشمرد و تأكيد كرد: مجمع بايد با برنامه ريزى بسيار گسترده، علما و متفكرين مستقل و غير وابسته جهان را جذب كند و اين نخستين و مشكلترين و اساسى ترين گام در راه تحقق اهداف مجمع است.

وى در اين راستا برخورد هشيارانه با عوامل استعمار، افشاى توطئه هاى ضد تقريب و منزوى كردن دشمنان وحدت را از جمله اين مسؤوليتهاى سنگين و مهم ذكر كرد.

نماينده ولى فقيه تأكيد كرد: هشيارى بسيار نسبت به توطئه هاى دشمنان و قدرت برخورد با اين توطئه ها از طريق سياست عضوگيرى بايد مورد عنايت قرار گيرد.

سرپرست حجاج ايرانى آنگاه مهمترين عوامل تقريب در عصر حاضر را اشاعه و ترويج انديشه هاى تابناك سياسى حضرت امام خمينى- ره- دانست و افزود: انديشه هاى سياسى امام- ره- در واقع تبلور مبانى حكومت اسلامى است و با توجه به خلاء موجود در جهان اسلام انديشه هاى امام مى تواند به سادگى مسلمين جهان را با هر عقيده، به هم نزديك و صفوف آنان را متحد كند، و اين موفّقترين، ساده ترين و پرجاذبه ترين راه تقريب است.

حجةالاسلام والمسلمين محمدى رى شهرى در اين مورد تأكيد كرد: آنچه مسلمين فلسطين را به ساير مسلمانان مبارز جهان بويژه به مسلمانان متعهد و انقلابى ايران پيوند داده است و نيز ميان مسلمانان الجزاير، بوسنى و هرزگوين، افغانستان، عراق،

ص: 250

تاجيكستان و ديگر كشورهاى اسلامى اتصال و پيوند ايجاد كرده است، همانا انديشه هاى سياسى امام- ره- است.

وى افزود: امكان ندارد عده اى متحجر را كه گرفتار جمود فكرى هستند، با مباحث اسلامى نسبت به تقريب متقاعد كنيم، آنچه مهم است آنكه جوانان تحصيل كرده، متفكران غير وابسته و دانشمندان مستقل را به هم نزديك كنيم و با به هم پيوستن آنان، جهان اسلام را متحول نماييم تا بتوانند سرنوشت جهان اسلام را تغيير دهند و اسلام را بر جوامع اسلامى مسلط كنند و اين مهم از طريق نشر و ترويج انديشه هاى امام خمينى- ره- ممكن مى شود و آنچه دشمنان اسلام و در رأس آنها آمريكا از آن هراس دارند، همين عامل اتصال است بنابراين بايد بيش از هر عامل ديگر مورد تأكيد قرارگيرد و بر روى آن تكيه كنيم.

نماينده ولى فقيه در پايان سخنان خود اظهار اميدوارى كرد كه مجمع دارالتقريب بتواند در اين زمينه گام اساسى بردارد و مباحث علما و انديشمندان در اين مجمع، هدفهاى آن را تحقق بخشد.

ديگر سخنران سمينار

پس از اظهارات سرپرست حجاج ايرانى، حجةالاسلام والمسلمين واعظ زاده خراسانى دبير مجمع التقريب، سخنان خود را به زبان عربى ايراد كرد. وى طى اين سخنان موضوع حج را از ديدگاه قرآن، سنت و فقه تشريح كرد و مشتركات فقهى بين مذاهب اسلامى و اهميت تقريب بين مذاهب اسلامى را مورد بحث و بررسى قرار داد.

استاد حسن التل از انديشمندان كشور اردن، ديگر سخنران اين سمينار بود كه طى سخنانى به زبان عربى از نقش وسائل ارتباط جمعى و تبليغات در هدايت و يا گمراه كردن مردم و اثر آن در تقريب ياد كرد و گفت در حال حاضر تمامى وسائل تبليغاتى دنيا عليه اسلام و انقلاب اسلامى فعاليت مى كنند و اكنون ما بايد براى نشر فرهنگ اسلام تلاش نموده و به فعاليتها و تلاشهاى مستمر جمهورى اسلامى ايران در اين راه اكتفا نكنيم بلكه

ص: 251

هر يك رسولان و سفيران انقلاب در جهان باشيم.

در ادامه مباحث اين سمينار استاد قاضى سليم از كشور افغانستان طى سخنان مفصّلى به زبان فارسى از مصائب خونبار جامعه اسلامى بر اثر اختلاف مسلمانان سخن گفت و از فجايع فلسطين، بوسنى، الجزاير، افغانستان، كشمير، تاجيكستان و سستى مسلمانان در هميارى عملى اظهار تأسف كرد. وى با تكيه بر اينكه تقريب نبايد به سخنرانى ها اكتفا كند بلكه در عمل هم به آن اقدام ورزد، پيشنهاد كرد كه كتابهاى تفرقه انگيز جمع آورى شده و از مسائل جزئى صرف نظر شود؛ همچنين براى شناخت قرآن گام برداريم و نيز مفاهيم قرآن را در قالب جهانيش ديده، آن را بر افكار خود تطبيق نكنيم. وى پيشنهاد كرد مجمعى از متخصصان جهان اسلام براى حل مشكلات تشكيل شود. ناطق سپس به نقش امام امت در هدايت مسلمانان به سوى وحدت اشاره كرد و گفت: امام يك مرد جهانى و ستاره درخشان هدايت براى تمام جهانيان بود. از هر جمله ايشان بوى محبّت و اتحاد به مشام مى رسيد و ما بايد براى حل مشكلات اسلامى و اتحاد مسلمانان خط امام را به تمام دنيا برسانيم و افكار و آرمانهاى امام خمينى- ره- در تمامى كشورهاى اسلامى با بهره گيرى از كليه امكانات و تجهيزات نشر يابد و زنده نگهداشته شود.

سپس آقاى شيخ احمد الزين مفتى شهر صيدا به تبيين نقش حج در ايجاد تقريب پرداخت و افزود: وحدت اسلامى از توحيد ناشى مى شود و در تمامى زمينه هاى زندگى گسترش مى يابد. وى سپس با اشاره به توطئه هايى كه عليه اصل اسلام در سراسر جهان در جريان است، بر لزوم وحدت اسلامى تأكيد ورزيد. وى پيشرفت اوليه را نتيجه وحدت مسلمانان از گوشه و كنار دنيا دانست و از علل ناتوانى كنونى مسلمانان در حل مشكلات خود، عدم توجه به مسأله وحدت را برشمرد.

وى بيان داشت: طريق وحدت اين نيست كه شيعه اهل سنت را به شيعه شدن و اهل سنت شيعه را به سنّى شدن دعوت كند! و افزود: ما بايد يك امت واحد براى حل مشكلات خود شويم برخى اختلافات در زبان و رنگ بطور طبيعى ديده مى شود كه

ص: 252

تغيير ناپذير است ولى تمام اين اختلافات در دايره توحيد و خداى يگانه حل مى شود.

شيخ احمد الزين با تأكيد به وضعيت حسّاس كنونى بر لزوم واحد شدن امت تأكيد كرد و قرآن و سنت رابه عنوان محور وحدت توصيف نمود.

وى سپس در مورد مبارزات مسلمانان جنوب لبنان تحت قيادت و رهبرى امام امت و رهبر معظم انقلاب سخن گفت.

پس از سخنرانى وى، استراحت مختصرى داده شد و سپس گروه تواشيح قدر برنامه زيبايى را اجرا كردند.

سخنران بعدى آيت الله امينى بود كه ضمن تأكيد بر لزوم وحدت اسلامى و نقش آن در پيروزى اوليه اسلامى گفت: اختلافات مسلمانان مشكلات كنونى و جدا شدن اندلس و فلسطين از پيكره اسلامى و تسلط كفر واستكبار بر جهان اسلام و فجايعى چون بوسنى و هرزگوين را سبب گرديده است. وى افزود: آيا بايد يك ميليارد مسلمان اسير دست عدّه اى يهودى صهيونيست باشند؟! با توجه به فجايع مختلف، ما بايد تمام تلاش خود را در راه وحدت بكار ببريم. وحدت بايد براساس اسلام باشد. استكبار جهانى مسأله وحدت را به گونه اى ترسيم مى كنند كه حتى دانشمندان خيرخواه نيز از تحقق وحدت، مأيوس مى گردند.

ما در اين جا به دو نكته اشاره مى كنيم: با وجود اختلافات موجود بين مذاهب اسلامى مشتركات مسلمانان فراوان است؛ توحيد، قرآن، نماز به سوى قبله، حج، زكات، جهاد، امر به معروف و نهى از منكر و مسائل ديگر، از اعتقادات تمام مسلمانان است.

مراد از وحدت آن نيست كه تمام فرقه ها يك فرقه شوند بلكه مراد اين است كه در راه هدفِ واحدى چون حفظ اسلام و قرآن، صف واحدى تشكيل دهيم و دست آهنين بر ضداستكبار شويم و دست آنها را از تعدّى بر كشورهاى اسلامى كوتاه سازيم.

آيات قرآن تأكيد مى كند كه يهود و نصارى نبايد سرپرست مسلمانان باشند.

مسلمانان غيور براى آزادى قدس از چنگال صهيونيست غاصب بكوشند. دشمنان با وجود اختلافات خود عليه مسلمانان متحد شده اند. آيا مسلمانان نمى توانند اختلافات

ص: 253

جزئى را فراموش كنند؟ علما، نويسندگان و خطبا در تحقّق اين امر مسؤوليت سنگين ترى بر دوش مى كشند. بايد واجبات فراموش شده اى چون جهاد و مبارزه را از نو زنده سازند.

امام امت مى فرمود: مساجد و خطبه هاى نماز جمعه را سنگر سازيد و به ذكر مسائل سياسى بپردازيد.

آيت الله امينى با اشاره به كلمات امام بر لزوم جهاد مسلمانان عليه اختلافات بين مسلمانان و عليه ظلم و طغيان تأكيد كرد و نقش جمهورى اسلامى را در زنده سازى ارزشهاى فراموش شده بيان نمود.

سپس استاد محمد خطيب از مجاهدان فلسطينى از زمينه هاى بسيار وحدت اسلامى سخن گفت وافزود: وحدت عقيدتى وحدت آرزوها و وحدت جغرافيايى از اين زمينه هاست. وى به مشكلات مسلمانان و كشتار استكبار از آنها اشاره كرده و مسأله اصلى اسلام را مسأله فلسطين دانست و گفت: آرزوى تمام مسلمانان آزادى قدس است.

معراج پيامبر از مسجدالحرام به سوى مسجدالاقصى بوده است؛ اميد كه ما از مسجدالحرام به سوى مسجدالاقصى سفر كنيم و قدس هدف سياسى مسلمانان براى وحدت است و در اين راه بايد حتماً از هويت اسلامىِ مسأله فلسطين دفاع كرد و از هيچ بخشى از آن عقب نشينى نكرد.

در پايان جلسه آقاى يوسف بخور از كانادا ضمن سخنانى اشاره كرد كه پس از ماجراى بوسنى و هرزگوين، مسلمانان اقليت در كشورهاى مختلف، با سؤالاتى جدى درباره سرنوشت خود روبرو هستند. حل مشكل وحدت، تنها به دست خود مسلمانان است. وى اشاره به اختلافات ريشه اى برخى از مذاهب اسلامى نمود و با بهره گيرى از كلام امام امت بر لزوم دفاع تمام مسلمانان از تماميّت اسلامى، تأكيد كرد: مسلمانان بايد با محبّت و احترام نسبت به هم بنگرند و محور محبت اسلامى، محبت پيامبر و اهل بيت خواهد بود.

ص: 254

گزارش دومين روز سمينار حج و تقريب

دومين جلسه سمينار حج و تقريب در مكه مكرمه در ساعت 5/ 8 صبح روز 3/ 3/ 72 با تلاوت آياتى چند از كلام الله مجيد و با حضور علما و انديشمندان مذاهب اسلامى از كشورهاى مختلف آغاز به كار كرد.

ابتدا آقايان حجةالاسلام والمسلمين واعظ زاده (از ايران)، حسين زكريا (از غنا) قمرالزمان (از بنگلادش)، شيخ محمديزبك (از لبنان)، امباكه (از سنگال) از سوى رئيس جلسه آقاى تسخيرى به جايگاه هيأت رئيسه دعوت شدند، سپس آيةالله حكيم به سخنرانى درباره اهداف تقريب پرداخت. وى به اجتهاد و روشهاى آن اشاره كرد و تقريب را در رسيدن به اجتهاد صحيح، مؤثر دانست و هدف تقريب را بحث از روش صحيح براى رسيدن به حقيقت اسلام توصيف كرد و افزود: تقريب براى رسيدن به وحدت نظر در جميع مسائل نيست بلكه براى رسيدن به وحدت نظر در مسائل اساسى در مبارزه مسلمانان و در امور مهمى كه در پيشرفت مسلمانان مؤثر است مى باشد.

دشمنان مسلمانان با تضعيف آنان و عقب نگاهداشتن و سرگرم كردنشان به مسائل جزئى، با آنها به مبارزه پرداختند. استكبار از مسلمانان ساكن در اروپا، آمريكا، هندوستان، چين و ... در هراس است و بايد از تقريب بعنوان وسيله اى براى نجات عالم از جميع مصائب استفاده كرد و با ظهور حضرت مهدى- عج- كه تمام مذاهب به آن معتقدند، اين هدف تأمين مى گردد. هدف ديگرِ تقريب، دگرگونى فكر اسلامى به سوى حل تمام مسائل اسلامى در زمينه هاى اقتصادى، سياسى، اجتماعى و ... مى باشد، مسائلى چون جنگ شمال و جنوب بايد از اين راه حل شود و در كتابهاى متداول اين مسائل بعنوان مسائل حل ناشدنى معرفى شده است ليكن به نظر ما با همكارى گسترده علماى اسلامى اين مسأله قابل حلّ است.

مسأله سوم: طرح مسائل جزئى براى دور كردن مسلمانان از انديشيدن در مسائل كلى است، اكنون مسائل بوسنى و هرزگوين، كشمير و مسأله فلسطين، مشكل جهان

ص: 255

اسلام و حل آن در گرو وحدت و تقريب است. اگر به دهه گذشته بنگريد توطئه هاى استكبار را به راحتى خواهيد ديد؛ در مسأله جنگ ايران و عراق به روشنى حكومت عراق متجاوز بود ولى به گونه اى طرح شد كه برخى از حقيقت امر بى خبر ماندند پس از اشغال كويت حقيقت روشن گرديد، اقدامات حكومت عراق در كشتار حدود 500 هزار نفر و ويران سازى صدها مؤسسه و مسجد در نزد بسيارى از مسلمانان مخفى است.

مسأله عراق مسأله اختلاف شيعه و سنى نيست بلكه شيعه و سنى در عراق با هم به خوبى زندگى مى كنند، و نظام حاكم براى مخدوش كردن چهره انقلاب از اين وسيله بهره مى جويد.

الآن مسأله بنيادگرايى در مصر، الجزاير و ... را استكبار به ايران منتسب مى كند تا مسأله را از حالت اسلامى بودنش به مسأله جزئى تبديل كند. حكم امام خمينى در مورد سلمان رشدى در اروپا بيش از جاهاى ديگر تأثير داشت ولى استكبار مى كوشد كه مسأله را تنها به ايران مربوط سازد. بعد از نابودى حكومت كمونيستى شوروى، تنها مبارزه بين اسلام و استكبار غربى برقرار است و اكنون بايد از موضع قوت با وحدت اسلامى اين توطئه ها را خنثى سازيم.

سپس آقاى محبوب الرحمان از كشور بنگلادش با تمجيد از مقام آيت الله خامنه اى، هدف از بعثت انبيا را توحيد دانست و گفت: اركان عقيده، عبادت و سياست اسلامى نيز براى كلمه طيبه «لااله الاالله» مى باشد، وى به شاخه هاى چهارگانه توحيد اشاره كرده، حج را وسيله شناسايى توحيد ابراهيم دانست و متذكّر شد كه بايد از آن درس سازندگى آموخت و وحدت تمامى مسلمانان از زوايه آن تحقق يابد.

وى افزود: مسلمانان بايد در حج درباره استفاده صحيح از منابع طبيعى خود تصميم بگيرند و اين امور بايد در مراسم حج حل شود و اينها منوط بر اين است كه حج، ابراهيمى و مبرا از شرك و بت پرستى باشد، و با نداى توحيد بر عليه طواغيت جهانى قيام شود.

بدون برائت از كفر، مسلمانان حقيقتاً مسلمان نيستند. امام حسين نيز حج را تحت

ص: 256

قيادت يزيد حج نمى داند. وى از غفلت مسلمانان در مسائل اساسى خود اظهار تأسف كرده منشأ آن را عدم توجه به وحدت اسلامى توصيف كرد. وى نقش امام خمينى را در بيدارى مسلمانان متذكر شده پيمان خود را در جهت وحدت و اخوت اسلامى اعلام داشت.

سخنران ديگر جلسه حجةالاسلام والمسلمين دكتر سيد محمد باقر حجتى بود كه در باره «از وحدت اديان الهى تا وحدت شريعت اسلامى» سخن گفت. وى اشاره نمود كه فطرت انسانها بر مبناى توحيد بوده و اختلاف از ظلم ناشى مى شود و دين تمام انبيا اسلام بوده است.

وى به تشريح ضررهاى اختلاف پرداخته و نقطه هاى اشتراك مسلمانان را درباره قرآن و سنت ذكر نمود و افزود كه شيعه تنها به احاديث اهل بيت اكتفا نكرده بلكه كتب شيعه از روايات صحابه مشحون است. در كلام امام خمينى- قدس سرّه- آمده كه اختلاف شيعه و سنى تنها به سود كسانى است كه نه به فكر شيعه هستند و نه به فكر سنى.

مجمع التقريب كه به فرمان مقام معظم رهبرى تأسيس شده، بهترين دليل بر تلاش ايران در راه ايجاد وحدت و اخوت است.

وى در خاتمه با ذكر عبارتى از محمد غزالى به لزوم وحدت اسلامى اشاره كرد.

حسين ذكريا از غنا سخنران ديگر جلسه با ذكر آيات و رواياتى به تشريح نقش حج در ايجاد تقريب پرداخت و افزود: مناسك حج كه از مهمترين اركان دين است، مى بايست وسيله اى براى ايجاد وحدت بين مسلمانان باشد و اگر حكمرانان اسلامى از اين فرصت براى تشكيل هيأتى براى حل مشكلات اساسى جهان اسلام بهره مى گرفتند بسيار خوب بود. موسم حج موسم محبت است و بدون اينكه با محبت اهل بيت خود را پاك سازيم امكان پذير نيست. وى در پايان از نقش امام خمينى در وحدت اسلامى سخن گفت.

سخنران بعدى شيخ سلمان صالح از سوريه به ايراد سخن پرداخت. وى از حضور خود در اين سمينار اظهار شادمانى كرد. و با يادكردى از امام امت و مقام معظم رهبرى،

ص: 257

احساسات خود و مردم سوريه را نسبت به انقلاب اسلامى و پيروزى آن بر حكومت شاه بيان كرد و فايده آن را براى جميع دنيا به خصوص خاورميانه دانست. وى گفت من به سياست كارى ندارم بلكه تنها مهمان جمهورى اسلامى براى حج هستم و پيام وحدت عملى خود را براى جهان اسلام ابراز مى دارم. سخنران با قرائت آيات و رواياتى از تفرقه انتقاد كرد.

سپس آقاى محمد اوْجى از آلمان به سخنرانى به زبان تركى پرداخته، مشكلات جهان اسلام و مظلوميت مسلمانان را در سراسر جهان ذكر نمود و افزود: مسلمانان خواهان حج ابراهيمى هستند ولى استكبار عالمى مى خواهد تا عبادت مسلمين معنا و روح خود را از دست دهد. وى با ذكر هدف اعمال حج به تشريح علل مشكلات مسلمين پرداخت و اختلافات آنها را از عوامل مهم در اين مورد دانست وى به بيان ابعاد معنوى، اجتماعى و سياسى حج پرداخته با ذكر كلامى از امام امت به بعد سياسى حج اشاره كرد.

او در خاتمه ضمن آرزوى شناسايى اسلام ناب محمدى از اقدام ولى امر مسلمين حضرت آيت الله خامنه اى براى رفع اختلافات مسلمانان با تشكيل «مجمع التقريب بين المذاهب الاسلامية» تشكر نمود و بر ضرورت وحدت صفوف مسلمين بر عليه استكبار تأكيد كرد. پس از اعلام تنفس جلسه به رياست آقاى نعمانى ادامه يافت.

بخش دوم جلسه با تواشيح و هم خوانى آغاز گشت، سپس مولوى اسحاق مدنى ضمن اشاره به تكرار واژه «وحدت» در كتاب و سنت نقش مثبت و سازنده امام امت را در اين زمينه بيان كرد. وى به موانع ايجاد شده در راه وحدت اشاره كرد و از كسانى كه وحدت را در دايره خاصى محدود مى سازند، انتقاد كرد. وى اختلافات كلامى مسلمين را محدود به افراد كمى كرده و آن را در ميان برخى از افراد اهل سنت نيز دانست. ايشان سپس به اختلافات مسلمين در نحوه حكومت پرداخت و افزود در حال حاضر غيرمسلمانان بر مسلمانان حكومت مى كنند و بالطبع هيچ كس اين وضعيت را تحمل نمى كند. وى گفت به لحاظ اينكه همه پيروان اسلام اينك اعتقاد به اولى الأمر دارند،

ص: 258

ديگر نزاع در اين مطلب بى فايده است. ايشان اختلافات فقهى را ناشى از اجتهاد مجتهدين دانست و گفت كه نبايد باعث تفرقه و تشتت بين امت واحده اسلامى شد.

آقاى اسحاق مدنى در پايان اظهار اميدوارى كرد كه مجمع التقريب با راه اندازى دانشگاه مذاهب اسلامى، موقعيت مناسبى جهت پرورش طلاب و علما و تبادل آراء فراهم سازد.

سپس استاد حسن الحيارى از اردن به تبيين وحدت سياسى پرداخته از نقشه هاى دشمنان در جداسازى مسلمانان به روشهاى مختلف سخن گفت، وى افزود: استكبار با اتهام «ارتجاع» يا «تروريسم»! مى خواهد مانع حركت اسلامى گردد. استاد با اشاره به توطئه هاى يهود در زمان پيامبر، توطئه هاى صهيونيست را در زمان كنونى گوشزد كرد. و آنگاه با يادكردى از انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمينى- ره- بر اينكه نقشه دشمن در جنگ با مسلمانان از طريق مسلمانان اعمال مى گردد تأكيد ورزيده، مسلمانان را به اتحاد زير پرچم حزب الله فراخواند، وى با اشاره به سفر حج و رمى ابليس در آن و انقسام مردم در قرآن به مؤمن و كافر، و حزب الله و حزب الشيطان، تأكيد كرد كه سرپرستى مسلمانان نبايد به دست كافران باشد. آيا آن زمان فرا نرسيده كه مسلمانان با هم متحد شوند و بر عليه طاغوتها و مستكبران بشورند؟ آيا آيات قرآنى و احاديث نبوى درباره لزوم وحدت مسلمانان را نشنيده ايم؟ ما بايد اختلافات را كنار بگذاريم و به رهبرى حضرت آيت الله خامنه اى متحد گرديم. ما بايد سه اصل امر به معروف و نهى از منكر و ايمان به الله را از كلام خداوند بياموزيم. وى در پايان از مجمع التقريب تشكر كرد.

سپس حجةالاسلام والمسلمين عفيف نابلسى از لبنان نقش حج را در وحدت سياسى، اجتماعى و فرهنگى بيان كرد و اشاره نمود كه حج ما را بى نهايت نزديك به همديگر مى سازد و عبوديت صحيح را به ما مى آموزد و انديشه صعود به كمال را در ما برمى انگيزد و بهترين كار براى تمرين قوت نفس مى باشد و از دريچه آن محبت ديگران زاده مى شود و اختلافات گوناگون را ذوب مى كند و برادرى ايمانى را جايگزين مى سازد و به امت شيوه زندگى را ياد مى دهد. وحيات اسلامى جامعه را بارور مى كند و حركت

ص: 259

سياسى امت اسلامى را مى آغازد. وى سپس به بيم استكبار جهانى از اتحاد مسلمانان اشاره كرده از علماى اسلامى خواست كه دانشمندان مذاهب، مذهب ديگر را به رسميت شناخته و حركت اسلامى جهانى را به پيوستن به ديدگاه سياسى جمهورى اسلامى به رهبرى رهبر معظم انقلاب فراخوانده، بر لزوم شركت در مراسم برائت از مشركين تأكيد كرد.

وى لزوم پرداختن به مسائل اساسى جهان اسلام را گوشزد نموده و در پايان از جمهورى اسلامى به خاطر بازگرداندن مجد و عظمت به امت اسلام و از حجةالاسلام و المسلمين رى شهرى به جهت تشكيل اين سمينار تشكر كرده براى سلامتى رهبر معظم انقلاب دعا كرد.

سپس استاد وهب از سودان با قرائت اشعارى احساسات خود را در مورد انقلاب اسلامى ابراز داشت. وى به وحدت مسلمانان اشاره نموده، افزود: بين مسلمانان اختلافات اساسى وجود ندارد، وى افزود سودان در راه خودكفايى گام برداشت ولى اكنون با توجه به محاصره اقتصادى نياز شديد به كمك دارد و به ويژه از ايران توقع داريم كه به ما كمك بيشترى بنمايد.

استاد محمد الخطيب از فلسطين؛ ديگر سخنران سمينار «حج و تقريب» طى سخنان خود از فلسطين و قدس به عنوان مهمترين مسأله امت اسلامى ياد كرد و خواستار اتحاد بيشتر مسلمانان جهت آزادى قدس شريف شد.

وى همچنين ضمن محكوم كردن كنفرانس سازش بين اسرائيل و سران برخى از كشورهاى عربى گفت: به هيچ وجه نمى توان از يك وجب از خاك مردم فلسطين چشم پوشى كرد يا بر سر آن معامله نمود.

يوسف بخور رئيس مركز اسلامى «هاميلتون» كانادا و رئيس تجمع علماى لبنان در اين كشور به عنوان آخرين سخنران نخستين روز كنفرانس بين المللى «حج و تقريب» بود كه طى سخنانى اظهار داشت: تمام فرق اسلامى به قرآن و سنت و اهل بيت عشق مى ورزند شايسته است كه همه مسلمانان با توجه به اين مشتركات چون اين محورها

ص: 260

ووحدت پيدا نمايند.

وى ضمن ابراز نگرانى عميق از سرنوشت اقليت هاى مسلمان در كشورهاى اروپائى و آمريكائى بعد از فاجعه بوسنى و هرزگوين خواستار توجه بيشتر به آنان شد.

سپس حجةالاسلام آقاى سعيد نعمانى با اشاره به مشكلات جمهورى اسلامى در جريان جنگ تحميلى و محاصره اقتصادى اظهار اميدوارى كرد كه جمهورى اسلامى بتواند به اندازه ممكن به تمام مسلمانان جهان كمك كند، وى با سپاس از اساتيدى كه بانگارش مقاله در پيشرفت سمينار كوشش كرده اند، از برادرانى كه از نقاط مختلف دنيا در اين سمينار شركت كرده اند تقدير كرد، در پايان، قطعنامه سمينار قرائت شد، شركت كنندگان در سمينار بر دعوت دانشمندان براى حل مشكلات و ايجاد وحدت اسلامى تأكيد و حركت تقريب را حركتى اصيل دانسته تمام دانشمندان را به استدلال و ادب اسلامى فراخواندند. حاضران از آيةالله خامنه اى به جهت تأسيس مجمع التقريب تشكر نموده افزايش فعاليت اين مجمع را خواستار شدند و با گراميداشت كوششهاى امام راحل در راه تقريب و وحدت اسلامى بر لزوم اجراى حكم امام در مورد سلمان رشدى مرتد تأكيد كردند و تجاوز به سرزمينهاى اسلامى را در سراسر دنيا محكوم نمودند.

مقالات

در سمينار «حج و تقريب» چند مقاله از سوى انديشمندان حاضر در موسم حج، عرضه گرديد كه تعدادى از نويسندگان آنها، خلاصه اى از مقاله خويش را در جلسه عمومى عرضه كردند. علاوه بر آن، برخى از ميهمانان خارجى نيز در جلسه عمومى به ايراد سخن پرداختند. در اينجا فهرستى از مقالات ارائه شده را با گزارش كوتاهى از آنها عرضه مى كنيم.

1- من وحدة الاديان السماويه الى وحدة شريعة الاسلام- دكتر سيد محمد باقر حجتى

در اين مقال با اشاره به فطرى بودن توحيد در انسانها به علاوه اختلاف در دين اشاره شده و عامل اصلى بر اساس آيات قرآنى بغى حاملين كتابهاى آسمانى ياد شده است.

ص: 261

جوهره حقيقى اديان الهى يكى است و اين هواهاى نفسانى است كه اختلافات را پديد آورده است. وقتى اديان سماوى چنين باشد در دين آسمانى اسلام، بايستى راحت تر و سهل تر به وحدت دست يافت.

2- السياسة ركن من اركان الاسلام- الشيخ اسعد عاصى

در اين مقال، مفهوم «سياست اسلامى» با عنايت به مبانى تعليم و تربيت دينى در سطح فرد و جامعه، مورد تعمق و تأكيد قرار گرفته است. در اين گفتار سياست صحيح اسلامى همان سياست امير مؤمنان- ع- معرفى شده، از مفهوم سياست، آنچنان كه معاويه بدان توجه داشت، انتقاد گرديده است.

3- منافع حج- محمد السيد قاسم (از لبنان)

از مهمترين منافع حج، آشنايى گروههاى مختلف نژادى و اجتماعى مسلمان در ايام حج است كه در پرتو تعاليم توحيدى اسلامى و مناسكى كه عمق آنها توجه به وحدانيت خدا و اطاعت صرف از اوست، با يكديگر ملاقات مى كنند. يكى از مهمترين مسائل همان برائت از شرك و بت پرستى است كه روح مناسك را تشكيل مى دهد. انقلاب اسلامى با رهبرى امام خمينى- قدّس سرّه- مهمترين سهم را در بازگرداندن روح به مسلمانان داشته و دارد.

4- واژه «وحدت»- مولوى محمد اسحاق مدنى مشاور رياست جمهورى در امور اهل سنت

با همه زيبايى و گستردگىِ اين مفهوم، كسانى كه بعضاً داعيه وحدت دارند، وحدت را تنها در دايره گروه متعلق به خود، مطرح مى كنند. اختلاف بين مسلمانان سه قسم است:

«كلامى»، «حكومتى» و «فقهى». در قسمت اول تنها گروه اندكى عنايت دارند. در باره قسم دوم بايد گفت اكنون ولايت در دنيا در دست قدرتهاى استكبارى است نه شيعه و نه سنى. درباره قسم سوم نيز كه امرى طبيعى و از روى اجتهاد است.

5- كلمة التوحيد فى توحيد الكلمة- دكتر محمد حسن تبرائيان

توحيد ريشه اديان الهى است و اگر بر اين اساس حركت شود، يكپارچگى در عقيده به

ص: 262

دست مى آيد. در آيات و اخبار به چند نكته تأكيد شده: 1- اعتصام به حبل الله اساس وحدت است. 2- مسلمانان با همه اختلافات نژادى، امت واحده اند. 3- خداوند از تفرقه و تشتت نهى كرده است. 4- اتحاد بنيه مسلمانان را مستحكم مى كند. 5- قرآن تأكيد بر اخوت و برادرى دارد. اينها پيام هاى قرآنى براى پيوند و اتحاد است.

6- فلسفه تشريع حج- مولوى محبوب الرحمن (از بنگلادش)

در اسلام عقايد، عبادات و سياسات از يكديگر قابل تفكيك نيستند. حج مظهر زندگى و حيات، ابراهيم ع- پدر توحيد است و لذا مهمترين نكته آن نفى هرگونه شرك و بت پرستى است. بنابراين حج بايد صرفاً حج ابراهيمى باشد تا مقبول درگاه احديت قرار گيرد. بايد خداوند را سپاس گفت كه سنت حج ابراهيمى بدست امام خمينى- ره- احيا گرديد.

7- المقصود من الوحدة والتقريب بين المذاهب- آيةالله ابراهيم امينى

در اصل وحدت هيچ گونه ترديدى وجود ندارد و آيات زيادى در قرآن به اتحاد و يكپارچگى و پرهيز از تشتت و اختلاف دعوت مى كند. در آغاز پيشرفت اسلام معلول وحدت بود و اكنون تمامى مصيبتها نشأت گرفته از اختلاف بين مسلمانانست. در شرايطى كه استكبار جهانى با اين قدرت بر ضد ما فعاليت مى كند فورى ترين امر ايجاد اتحاد بين مسلمانانست. در اين باره بايد دانست كه با وجود همه اختلافات فقهى و عقايدى مشتركات فراوانى وجود دارد و ثانياً اينكه هدف از وحدت كنار گذاشتن همه ديدگاهها و عقايد اختصاصى نيست. اين مسؤوليت بر دوش عالمان است تا مردم را بدين سمت هدايت و آماده كنند.

8- الحج فى السنّة- آيةالله محمد واعظ زاده خراسانى

حج در چهار عنوان قرآن و سنت و فقه و عمل مسلمين مى تواند مورد بحث قرار گيرد.

در قرآن در حدود سى آيه در اين باره آمده كه در اين مقاله مورد بحث قرار گرفته است.

پس از آن احاديث حج اقسام آنها، روات صحابى و غيرصحابى آنها و ارتباط آنها با اجزاء و قسمتهاى تاريخى و فقهى حج مورد تأمل قرار گرفته و گزارش آمارى دقيقى در اين

ص: 263

باره به دست داده شده است.

9- اهميت مراسم حج- حسين زكريا (از غنا)

وى با اشاره به اقسام حج گزارى، مهمترين حكمت حج را ترويج روحيه اخوت و برادرى ميان مسلمانان دانسته است.

10- ضرورت وحدت سياسى بين مسلمانان- دكتر حسن احمد حسن الحيارى از اردن

نگاهى به تاريخ اسلام و مسلمانان نشان مى دهد كه دشمنان اسلام اعم از يهود و نصرانى هميشه درصدد ايجاد اختلاف و نفاق بوده در حالى كه خودشان با يكديگر متحد بوده اند. جنگ احزاب نمونه اى از اين همكارى دشمنان در عصر رسول الله- ص- است.

در دنياى جديد نيز ناظر اين اتحاد بوديم.

11- مكانة ائمة اهل البيت- عليهم السلام- عند جماعة فى علماء اهل السنة- رسول جعفريان

بسيارى از بزرگان اهل سنت نسبت به ائمه اهل بيت- عليهم السلام- علاقه خاصى دارند و البته همه اهل سنت اهل بيت و پيغمبر- ص- را دوست مى دارند. از ميان عالمان و محدثان سنت كتابهايى درباره ائمه اثنى عشر- عليهم السلام- نوشته شده كه يكى از آنها مطالب السؤول فى فضايل آل الرسول است. فضل بن رزبهان نيز كتابى در باره چهارده معصوم نوشته است. حك شدن نام مبارك ائمه دوازده گانه در دو صحن مسجدالنبى در كنار اسامى تعدادى از صحابه وائمه مذاهب اربعه مى تواند مظهرى براى وحدت تلقى شود، امرى كه شايد بتوان آن را تسنن شيعى ناميد.

12- الخطوط الإعلامية العريضة لتوحيد العمل التبليغى فى العالم الإسلامى- الشيخ محمد على التسخيرى

ارتباط مسأله «تبليغ» و «وحدت» از مسائل حائز اهميت در دنياى جديد است. روشهاى كهن تبليغ، چه بسا اختلاف زا باشد؛ طبعاً بايد روشهاى جديد را جايگزين آنها كرد. در اين باره بايد توجه داشت كه اهداف نهايى ما در تبليغ چيست؟ آنگاه براساس آنها روشهاى نوى را ابداع كرد. مهمترين اين اهداف عبارتند از: نشر اخلاق اسلامى، ترويج

ص: 264

خصايص قرآنى براى امت نمونه، ارائه آموزه هاى مورد نياز مسلمانان در عصر حاضر، ايجاد آمادگى براى انطباق اسلام با واقعيات امروزى، گسترش زبان عربى و ايجاد روحيه حماسى در جوانان مسلمان.

در اين مقاله زيبا با دقت به ابعاد اين بحث پرداخته شده كه اين مختصر گنجايش بيان همه آن مطالب را ندارد.

13- الاقليات الاسلامية فى بلاد غير الاسلامية- يوسف بخور (كانادا)

بى توجهى اروپائيان متعصب مسيحى به حقوق اقليت هاى مسلمان همراه با توجه آنها به حقوق اقليت مسيحى در برخى از كشورها، نشانگر حقد و كينه صليبى ها بر ضد مسلمانان است. اين در حالى است كه مسلمانان بوسنى و هرزگوين زير چكمه صربهاى متعصب پايمال مى شوند و كسى سخن از حقوق اقليت ها نمى گويد. در برابر چنين جناياتى چه بايد كرد؟ چگونه بايد از انرژى مليونها مسلمان بهره جست؟ در اين باره بايد يك سرى اقدامات سياسى، تشكيلاتى و فرهنگى با هماهنگى صورت گيرد تا همه را در يكسو و يك جهت هدايت كند.

14- الحج رمز وحدة المسلمين و اسلامهم- عبدالرحمن محمد عبدالرحمن شرفى قاضى المحكمة العليا (از سودان)

حج كنگره اى است سالانه كه مسلمانان از بلاد مختلف در آن شركت مى كنند؛ يعنى تبلور و تجلى گاه وحدت و اجتماع عظيم مسلمانان است. در اينجا فقير و غنى، سياه و سفيد، همه و همه يكسانند؛ اينجا همه يك لباس پوشيده اند و هيچگونه تشخّصى وجود ندارد. در واقع «احرام» تجسد و تجسم عينى وحدت مسلمانان است. همه با يك لباس به ميقات مى روند، همه طواف مى كنند، همه سعى مى كنند. مبدأ و منتهاى واحدى دارند. به علاوه حج رمز اسلام و تسليم در برابر خدا نيز هست.

15- التقريب فى مناسك الحج للامام الخمينى- شيخ عبدالكريم بى آزار شيرازى

در كلام امام خمينى در كتاب الطهاره (نجف 1389) به صراحت آمده است كه: «امامت از اصول مذهب است نه اصول دين، به همين دليل است كه شيعيان هميشه با ساير

ص: 265

مسلمانان زندگى كرده و هيچ گاه در امر زندگى، از ذبيحه و مصنوعه از پوست چهارپايان ذبح شده برخورد تقيه گونه نداشته اند». موارد ديگرى نيز كه حكايت از اين عقيده قاطع امام- ره- دارد بيان شده است.

16- پانزده نكته پيرامون موانع تقريب و راههاى متفاوت مبارزه با آنها- محمدجواد حجتى كرمانى

هنوز انديشه وحدت در ميان مسلمانان ناشناخته است؛ ريشه اختلافات 14 قرن گذشته بايد بيشتر شناخته شود. بايد همزمان با فعاليت هاى عقيده اى و كلامى، تلاشهاى سياسى و روانى نيز آغاز شود. بايد توجه داشت كه اختلاف در آغاز بدين عمق نبوده و اكنون بايد از تعميق بيشتر آن جلوگيرى شود. و نيز بايد توجه داشت كه بخشى از اين اختلافات ماهيت تاريخى دارد نه مذهبى.

17- نقش استدلال در تقريب- آيةالله سيّد ابوالفضل ميرمحمدى

اگر همه بپذيرند كه منصف باشند و صرفاً دليل و استدلال را در پيش روى خود قرار دهند، مى توان اميدوار بود كه سخن يكديگر را بفهمند و بدين ترتيب راه را براى وحدت بگشايند. مؤلف اين مقاله كوشيده تا با كاوش در معناى روايت «نزول قرآن بر هفت حرف» در منابع شيعه و سنت، واقعيت اختلاف دو نظر را شرح دهد. آنها اين «هفت» را در «الفاظ» مى دانند و اهل بيت در «معانى».

18- اثر الحج فى الوحدة السياسية و الاجتماعية و الثقافية- الاستاذ عفيف النابلسى (از لبنان)

حج اولًا انسان را به سوى بى نهايت سوق مى دهد، و ثانياً او را به اوج عبوديت و بندگى مى رساند و ثالثاً نفس انسانى رابراى صعود به بالا، مجرد از هرنوع مادى گرى مى كند. در حج است كه حاجيان آنگاه كه از برادران و خانواده و عشيره خود جدا مى شود، با برادران دينى خود انس مى گيرند و روحيه جمعى و عمومى مى يابند. اكنون بايد توجه بدين حقايق داشت كه استكبار جهانى درصدد ايجاد اختلاف بين مذاهب اسلامى است؛ بايد در برابر اين توطئه ايستاد؛ بر علماى اسلامى است كه حربه تكفير را به كنارى بگذارند و

ص: 266

راه را براى اتحاد بگشايند؛ بايد حركت جهانى اسلام را تشويق به ملحق شدن به موضع جمهورى اسلامى كرد؛ بايد در برائت از مشركان اصرار ورزيد و مسأله قدس را محور مسائل جهان اسلام قرار داد و از انتفاضه به صراحت دفاع كرد.

19- ضرورتهاى سياسى در حج و تقريب- سيد مرتضى نعمت زاده

پيوند دهنده «حج» و «تقريب»، يك هدف مشترك سياسى در جهت نجات جهان اسلام است كه در حال حاضر مهمترين «منفعت» براى مسلمانان حاضر در موسم مى باشد. از تعبيرهاى مهمى كه در آيات حج بكار رفته بايد از كلمه «بيت» و «ناس» ياد كرد كه فراوان مورد استفاده قرار گرفته است. در چنين كنگره اى كه بيت و ناس حضور دارند و رفث و فسوق و جدال وجود ندارد، مى توان شكوه وحدت را تجربه كرد.

20- بحران بوسنى و هرزگوين و جهان اسلام- سيد مرتضى نعمت زاده

بحران بوسنى و قتل و كشتارى كه در آنجا صورت مى گيرد، از سنخ ديگر فشارها و جنايات نيست. در واقع بايد بحث را از قرن پانزدهم ميلادى آغاز كرد، سقوط قسطنطنيه و فشارهاى بعدى دولت عثمانى بر مسيحيت و گسترش اسلام در اروپا، پس از جنگهاى صليبى براى اروپا شكننده بود. تلافى اين حملات از تلاش غربيان براى از هم پاشاندن دولت عثمانى آغاز شد؛ تأسيس اسرائيل، روى كارآوردن دولت هاى وابسته و اكنون قتل عام وحشيانه مسلمانان در قلب اروپا ادامه اين پروسه است.

21- قصيدة فى رثاء سيد المقاومة الاسلامية سماحة السيد عباس الموسوى- الاستاذاحمد حرب

22- فلسفة الحج فى الاسلام- الشيخ اديب حيدر

عبادات اسلامى بر وحدانيت خداوند و وحدت در جامعه اسلامى براساس ايده امت واحده استوار است. در حج سه مفهوم: «خدا»، «انسان» و «طبيعت» مطرح است. خدا خالق، انسان مخلوق و طبيعت ظرف زمان و مكان است.

حج تجربه پيوند اين سه مفهوم در قالب تربيت، و تهذيب انسان در پرتو عبادات و مناسك حج است.

ص: 267

قطعنامه پايانى سمينار حج و تقريب

با عنايت به نقش اساسى حج در ايجاد زمينه هاى مناسب براى وحدت جهان اسلام و لزوم از بين بردن اختلافات ميان مسلمانان و تحقق هدف انبيا در راستاى زيستن از براى خدا جلّ و علا و دورى گزيدن از طاغوت و نيز با توجه به ضرورت تحقق تقريب بين مسلمانان در زمينه هاى اعتقادى و فقهى از طريق آشنايى پيروان مذاهب با آراء و عقايد يكديگر، مجمع جهانى مذاهب اسلامى بر آن شد كه سمينارى در مكه مكرمه تحت عنوان «حج و تقريب» برگزار نمايد.

در اين سمينار هيأتهايى از كشورهاى مختلف شركت داشتند و تمامى آنان علاقه شديد خود را نسبت به تحقق وحدت اسلامى و لزوم نزديك شدن مسلمانان به يكديگر با الهام گرفتن از روح حج ابراهيمى به منظور حركت در خط انبياى عظام و تحقق بخشيدن به رسالت اسلامى خاتم انبيا ابراز داشتند.

شركت كنندگان در پايان اين سمينار موارد زير را مورد تأكيد قرار دادند:

1. دعوت ازتمامى علما و انديشمندان اسلامى جهت اهتمام بيشتر به مسأله وحدت اسلامى و ارائه راه حلها و پيشنهادهاى مناسب براى رسيدن به آن، به بهترين وجه ممكن.

2. تقريب بين مذاهب اسلامى را يك حركت اصيل شمرده و ضرورى دانستند كه محافل علمى و فكرى، پشتوانه اين حركت باشند و در جهت تبلور آن از طريق ديدارها و نشستها به منظور درك واقعى مذاهب و ايجاد تفاهم كامل و عملى ميان آنان اقدام نمايند.

3. شركت كنندگان ازتمامى انديشمندان خواستار شدند كه در مناظرات و محاورات خود، از شيوه هاى قرآنى؛ سعه صدر، استدلال منطقى، ادب اسلامى، پرهيز از سوء ظن و بدگويى و تأكيد برنقاط مشترك به منظور دست يابى به حقيقت، بهره گيرند.

4. شركت كنندگان مراتب قدردانى خود را از حضرت آيةالله خامنه اى- دام ظله

ص: 268

العالى- كه فرمان تأسيس مجمع جهانى تقريب بين مذاهب اسلامى را صادر و از آن به اشكال گوناگون حمايت فرموده اند، ابراز داشتند.

5. شركت كنندگان خواستار افزايش تلاشهاى مجمع و تسريع دراجراى طرحهاى تقريبى از جمله تأسيس دانشگاه مذاهب اسلامى درتهران شدند.

6. شركت كنندگان ياد حضرت امام خمينى- ره- بنيانگذار جمهورى اسلامى و منادى وحدت اسلامى را گرامى داشتند.

7. شركت كنندگان هرگونه توهين به مقدسات اسلامى را محكوم كرده و حمايت خود را از فتواى امام راحل در مورد سلمان رشدى مرتد مورد تأكيد قرار دادند.

8. شركت كنندگان هرگونه تجاوز نسبت به مسلمانان در بوسنى و هرزگوين، فلسطين، تاجيكستان، آذربايجان، هند و غيره را محكوم كرده، خواستار وحدت صفوف مسلمانان براى رويارويى با اين تجاوزات شدند. (تصوير شماره 16)

اجلاس مجمع جهانى اهل بيت- عليهم السلام-

دومين سمينار مجمع عمومى مجمع جهانى اهل بيت- عليهم السلام- در مكّه مكرمه در روز چهارم ذى الحجه 1413 (4/ 3/ 72) با حضور نماينده محترم ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى و تنى چند از شخصيتهاى ايرانى و خارجى برگزار گرديد.

در اين جلسه ابتدا حجةالاسلام والمسلمين تسخيرى به عنوان دبيركل مجمع جهانى اهل بيت، هيأت رئيسه سمينار را معرفى و از آقايان آيةالله مصباح يزدى، آيةالله حكيم، حجةالاسلام والمسلمين موسوى و آقاى يزبك را به جايگاه هيأت رئيسه دعوت كرد.

اين سمينار با سخنرانى افتتاحيه حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى نماينده محترم ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى رسميت يافت. ايشان با تأكيد بر لزوم اهميت دادن به ابعاد فقهى، معنوى، عرفانى، اجتماعى، اقتصادى و سياسى حج در رفع ابهام از آنها گفتند: «بعد سياسى حج را بطور وضوح در روايات اهل بيت مى توان يافت. امام

ص: 269

باقر- ع- مى فرمايد: «تمام الحج لقاء الامام». فلسفه حج اعلام وفادارى مردم به رهبر سياسى خود مى باشد. فلسفه ديدار امام در حج تيمّن و تبرّك نيست بلكه الهام گرفتن از رهبرى سياسى اسلام درباره مصائب و مشكلات مسلمانان است، حجِّ كامل حجى است كه مردم را در جهت حكومت اسلامى و حكومت امام عادل قرار مى دهد.

وى افزود: امام امت احتمال مى دهند كه اين بعد از ساير ابعاد مهمتر است. در مقابل ديدگاه امام راحل؛ احياگر حج ابراهيمى، عده اى از آخوندهاى دربارى- در آستانه برائت- حج را فاقد بعد سياسى توصيف مى كنند، اينها دانسته يا ندانسته به دشمنان قسم خورده اسلام خدمت كرده و مى كنند. ايشان در رد اين نقطه نظرات گفتند: قويترين پيامها را حضرت امام- قدس سره- براى ايام حج صادر مى كردند و اكنون نيز حضرت آيةالله خامنه اى مهمترين مسائل مسلمانان جهان را در پيام خود بيان كرده و تكاليف آنها را تبيين فرموده اند.

سپس آيةالله امينى سخنرانى خود را با تشريح اهداف تشكيل مجمع جهانى اهل بيت، آغاز و ابتدا با بيان تاريخچه و ضرورت تشكيل اين مجمع گفت: پس از پيروزى انقلاب، شيعه به صورت قدرت بزرگى در جهان ظاهر شد كه اين امر مسلمانان جهان را به انقلاب اسلامى ايران متوجه ساخت و با توجه به اينكه رهبرى انقلاب را علماى شيعه بر دوش داشته اند، مسلمانان جهان توجّه خاصى به كشور ايران از خود نشان مى دهند.

سخنران بعدى اين سمينار آيةالله حكيم بود كه با اشاره به سابقه تاريخى تشيع در عراق و بازگشت آن به صدر اسلام گفت: ائمه اهل بيت بر ضرورت حركت شيعيان در كنار حركت تمام مسلمانان تأكيد نموده اند و از آغاز، ضرورت دفاع از اسلام و كيان سياسى آن را در دستور كار خود و شيعيان قرار داده اند.

وى آنگاه به بيان تاريخچه مبارزات شيعيان عراق بر عليه استكبار جهانى در زمان جنگ جهانى اول ودر زمان حكومت بعث پرداخت و با مقايسه وقايع بوسنى و هرزگوين با عراق گفت: قضيه جنوب عراق از قضيه بوسنى و هرزگوين كمتر نيست ولى داستان بوسنى در برابر ديد جهانيان قرار دارد وليكن قصه عراق پنهان از انظار است.

ص: 270

پس از تنفس كوتاهى جلسه با سخنرانى حجةالاسلام والمسلمين موسوى درباره وضيعت شيعيان پاكستان ادامه يافت. وى با ذكر عقايد و افكار سياسى اقبال والهام وى از تعليمات شيعه به بيان مشكلات و مصائب شيعيان در پاكستان پرداخت وگفت: آقاى هاشمى رفسنجانى رئيس جمهور ايران، عدم دخالت شيعيان پاكستان درانتخابات را يك خودكشى اجتماعى دانستند پس از انقلاب و در حال حاضر نيز كه شيعه در پاكستان به صحنه آمده است، ابرقدرتها بر عليه آن توطئه مى كنند.

سخنران بعدى اين سمينار آقاى شيخ محمد يزبك بود كه درباره وضعيت لبنان و شيعيان آن كشور سخن گفت و با ذكر مواردِ هماهنگى دولتهاى غربى و حكومت مارونى با اسرائيل و نقش جمهورى اسلامى ايران در ايجاد وحدت بين شيعيان لبنان و جنگ با اسرائيل، به تمجيد از انقلاب اسلامى ايران پرداخت.

دكتر عبدالحميد معصومى از افغانستان سخنران بعدى سمينار بود كه با ذكر وضعيت شيعيان اين كشور، قبل و پس از پايان حكومت كمونيستى در كابل، خواستار حمايت فرهنگى شيعيان جهان و مجمع جهانى اهل بيت از شيعيان افغانستان شد.

پرفسور حسن الحسينى، دانشمند كشميرى از ديگر سخنرانان اين سمينار بود كه از عدم اطلاع ملل اسلامى از وقايع كشمير و سياستهاى ضد اسلامى هند سخن گفت. وى با اشاره به آيه شريفه: «اليوم اكملت لكم دينكم ...» از ملت ايران، وارثان سلمان فارسى، به عنوان مسلمانان واقعى ياد كرد و از مردم جهان خواست تا از ايران درس مبارزه بياموزند.

وى در پايان از اجتماعات اسلامى و حج، بعنوان مجمعى براى وحدت مسلمانان ياد كرد.

لازم به ذكر است كه آقايان حكيم و محمد يزبك به عربى، پروفسور حسن حسينى به انگليسى و بقيه سخنرانان به فارسى سخن گفتند كه چكيده سخنان سخنرانان به عربى ترجمه شده و قرائت گرديد.

ص: 271

قطعنامه پايانى سمينار

در پايان اين جلسه قطعنامه اى در 14 بند توسط حجةالاسلام والمسلمين تسخيرى خوانده شد:

قطعنامه پايانى سمينار اعضاى هيأت عمومى مجمع جهانى اهل بيت عليهم السلام- مكه مكرمه- 4 ذى الحجه 1413 ه

به تاريخ 4 ذى الحجه 1413 سمينار اعضاى هيأت عمومى مجمع جهانى اهل بيت- عليهم السلام- تحت عنوان «پيروان اهل بيت- عليهم السلام- و بيدارى اسلامى» با شركت بيش از 20 كشور جهان در مكّه مكرّمه برگزار گرديد.

در آغاز گزارشى از عملكرد ساليانه مجمع، توسط رئيس شوراى عالى و دبير كلّ مجمع جهانى اهل بيت- عليهم السلام- تقديم حاضران شد.

پس از آن مطالب و گزارشهايى پيرامون وضعيت مسلمانان و پيروان اهل بيت- عليهم السلام- و نقاط ضعف و قوّت آنها توسط برخى از هيأتهاى شركت كننده مطرح و در اين زمينه پيشنهادهاى سازنده اى ارائه گرديد كه مجمع به يارى خداوند متعال وعده بررسى و اجراى آنها را داد.

سپس در پايان شركت كنندگان بر موارد ذيل تأكيد نمودند:

1- ضرورت شدّت بخشيدن به كوششها و فعاليتهاى مجمع در صحنه هاى مختلف فرهنگى، اجتماعى و سياسى و هماهنگى آن با خواسته هاى مرحله كنونى.

2- ضرورت ايجاد رابطه ميان مجمع و تمامى نهادهايى كه در سراسر جهان از پيروان اهل بيت- عليهم السلام- بشمار مى آيند و تقويت ارتباط و هماهنگى اين نهادها با يكديگر و بررسى و بكارگيرى راههاى پشتيبانى از آنان.

3- لزوم برگزارى اوّلين كنفرانس هيأت عمومى مجمع در تهران با شركت تمامى

ص: 272

اعضا در روز 13 رجب 1414 ه و ضرورت زمينه سازى كامل براى اجراى طرحها و برنامه هاى عملى از سوى دبيرخانه مجمع.

4- تأكيد بر ضرورت حضور فعال مجمع در محافل و كنفرانسهاى بين المللى و مطرح ساختن ديدگاههاى اهل بيت- عليهم السلام- و نشر معارف آنها.

5- تمامى حاضران اطاعت و پيروى خود از ولى امر مسلمين حضرت آيت الله خامنه اى- مدّظلّه العالى- را اعلام كرده و بر ضرورت هماهنگى و وحدت بخشيدن به تمامى تلاشها براى تحقّق اهداف انقلاب مبارك اسلامى كه توسط رهبر مستضعفين جهان حضرت آيةالله العظمى امام خمينى- قدّس سره- به ثمر رسيده است تأكيد كردند.

6- حاضران هجوم تبليغى- سياسى غرب عليه كيان اسلام و فرهنگ نورانى آن را- كه در كتاب آيات شيطانى مجسم شده- محكوم نموده و ضمن حمايت از فتواى تاريخى امام خمينى- قدّس سرّه- درباره سلمان رشدى مرتد، تأكيد نمودند كه اين حكم الهى به هيچ وجه، قابل نسخ نمى باشد.

7- شركت كنندگان در سمينار، اعمال سركوب و ارعاب توسط رژيم بعثى نسبت به مردم مظلوم عراق را محكوم كرده و از تمام ملّتهاى مسلمان خواستار پشتيبانى از جهاد ملّت عراق براى رسيدن به حقوق مشروع خود و سرنگونى رژيم خونريز بعثى شدند.

8- حاضران در سمينار اعلام كردند كه فلسطين سرزمين اسلامى است و گفتگو و معامله پيرامون آن معنا ندارد. و تنها راه نجات فلسطين و آزادى آن از چنگال غاصبان صهيونيست، همانا جهاد مقدّس و استمرار قيام انتفاضه است. و تأييد و پشتيبانى كامل خود را از مقاومت اسلامى شجاعانه لبنان بر ضدّ تجاوزات صهيونيستهاى ستمگر اعلام داشتند.

9- شركت كنندگان خواستار حمايت و پشتيبانى امّت اسلام از مردم مظلوم و ستمديده بوسنى و هرزگوين با ايستادگى در برابر تجاوزات صربها و محكوم كردن سكوت غرب، گرديدند.

ص: 273

10- حاضران از طرفهاى درگير درافغانستان خواستار پايان دادن به اين درگيريها و حلّ مشكلات خود شده و با روى آوردن به راههاى مسالمت آميز، در جهت تشكيل حكومت اسلامى و تحقّق بخشيدن به آرزوهاى ملّت و واگذارى حقوق مشروع گروههاى جهادى مسلمان گام بردارند.

11- شركت كنندگان بر ضرورت عقب نشينى نيروهاى ارمنستان از اراضى كشور آذربايجان مسلمان و لزوم حفظ يكپارچگى و هماهنگى با خواسته هاى مردم مسلمان خود در برنامه ريزيهاى سياست داخلى و خارجى گرديدند.

12- حاضران كشتار بيرحمانه مسلمانان، توسط نظام كمونيستى تاجيكستان را محكوم كرده خواستار توقف فورى اينگونه اعمال نسبت به مردم مسلمان تاجيك شدند.

13- شركت كنندگان تخريب مسجد بابرى به دست متعصبين هندو را به شدّت محكوم كرده و از حكومت هند خواستار بازسازى و تعمير هرچه سريعتر آن مسجد شدند.

14- حاضران تمام تلاشهاى تفرقه افكنانه و دامن زدن به نزاع ميان شيعه و اهل سنّت را به هر صورت كه باشد محكوم كرده خواستار وحدت عمل تمامى ملّتهاى اسلامى در راه تجلّى شكوه وحدت فراگير اسلامى گرديدند. (تصوير شماره 17)

و آخر دعوانا ان الحمد للّه ربّ العالمين. و صلّى اللّه

على سيّدنا و نبيّنا محمّد و آله الطيّبين الطاهرين.

سمينار «محمد- ص- الگوى زمامداران» به همت برادران اهل سنت از ايران

روز شنبه 25/ 2/ 72، به همت واحد اهل سنت بعثه مقام معظم رهبرى، سمينارى تحت عنوان «محمد- ص- الگوى زمامداران» با شركت زائران اهل سنت و علما و انديشمندان شيعه و سنى به رياست آقايان ماموستا فخرى، حجةالاسلام والمسلمين موسوى نماينده مقام معظم رهبرى در كردستان، آخوند رهبرى،

ص: 274

حجةالاسلام والمسلمين حجتى كرمانى، مولوى موحّدى در محل بعثه مقام معظم رهبرى در مدينه منوره در محل هتل الدّخيل برگزار شد.

در اين مراسم نماينده محترم ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى ضمن تشكر از حضور علما و انديشمندان شيعه و سنى و همچنين زائران اهل سنت كه بطور گسترده اى در اين مراسم شركت كرده بودند، اظهار اميدوارى كرد كه اين سمينارها زمينه مناسبى را براى تأمين و تعميق اهداف حج ابراهيمى براساس رهنمودهاى امام امت و توصيه هاى مقام معظم رهبرى فراهم آورند.

ايشان ضمن تأكيد بر وحدت با مسلمانان جهان بويژه مسلمانان ايران اين امر را از مهمترين ابعاد حج كه بايستى در مدينه منوره و مكه مكرمه دنبال شود دانستند.

نماينده ولى فقيه و سرپرست محترم حجاج ضمن ابراز خشنودى از بيدارى اسلامى كه بحمدالله با ارشادات و رهنمودهاى امام راحل در جهان اسلام پيدا شد، غلبه برتوطئه هاى غرب را در به انجام رسيدن تمام رهنمودهاى حضرت امام- ره- دانسته و گفتند:

در حال حاضر به دليل تغافل مسلمانان از مسأله زمامدارى و ولايت، طاغوتها در اكثر كشورهاى اسلامى زمامدارى مى كنند و هر چند ظاهراً مسلمانند ولى بر طبق الگوى حكومت پيامبر رفتار نمى كنند.

ايشان در ادامه با اشاره به اينكه مسلمانان حداقل در دو مسأله «نبوت رسول اكرم- ص-» و «حكومت و ولايت آن حضرت»، اتفاق نظر دارند، فرمودند: سيره زمامدارى رسول الله- ص- از مسائلى است كه در تاريخ بسيار روشن است. قرآن از منابع قطعى سيره حكومت پيامبر- ص- است و نيز كتب تاريخ و حديث در بحث زمامدارى پيامبر و خطوط اساسى آن اختلافى ندارند.

حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى ضمن طرح اين مسأله كه جهان اسلامى بايد ببيند درباره تأمين نياز خود به حكومت چه كرده است و چه بايد بكند، فرمودند:

زمامدارى پيامبر- ص- بايد الگوى عملى زمامدارى قرار گيرد و فقط به نوشتن آن در

ص: 275

كتابها نبايد اكتفا كرد. بايد بررسى كرد كه آيا زمامداران كشورهاى اسلامى براساس الگوى رسول اللّه- ص- رفتار مى كنند يا تابع آمريكا و ساير مستكبرانند.

ايشان تأكيد كردند: ما بايد از جنگ اصلى پيامبر- ص- و علل آن، نحوه روابط خارجى حكومت پيامبر اسلام و چگونگى استعانت از حكومتهاى خارج، ميزان احترام ايشان به حقوق مسلمين و نوع و سيستم حكومتى آن حضرت و بطور كلى ويژگيهاى حكومت پيامبر اسلام درس بگيريم.

ايشان با شكرگزارى از اينكه در ايران امروز، حكومت اسلامى حكفرماست، از برادران اهل سنت خواستند ويژگيهاى جمهورى اسلامى را براى ديگران تشريح كنند تا زمينه ساز حكومت جهانى اسلامى شود.

ايشان در ادامه، با اشاره به آيه اى از قرآن كريم تأكيد كردند: كافران به عنوان ولى نمى توانند با مسلمانان رابطه داشته باشند. البته اگر رابطه به شيوه ولايى نباشد مسأله ديگرى است كه در جاى ديگر، قرآن آن را تجويز كرده است.

نماينده ولى فقيه و سرپرست حجاج ايرانى، آمريكا و اسرائيل را به عنوان نمونه بارز دشمنان اسلام معرفى كرده و افزود: اين نمى شود كه از يك طرف براى مسلمانان بوسنى اشك بريزيم واز طرف ديگر با دشمنان آنها كه مانع ارسال اسلحه توسط جهان اسلام به اين كشور مى شوند، همكارى كنيم.

دشمنان اسلام چون رشد اسلام را به ضرر خود مى دانند با فجيعترين شكل مسلمانان را در منطقه، قتل عام مى كنند و صربها براى مبارزه بااسلام به نيابت از سوى آمريكا با مسلمانان مبارزه مى كنند.

ايشان با استناد به سيره نبوى گفتند: پيامبر اسلام- ص- همكارى يهوديان را در جنگ احد نپذيرفتند؛ چرا كه آنان براى حكومت و غنيمت مى جنگيدند و پيامبر- ص- نمى توانستند براى چنين هدفهايى با آنها متحد شوند.

ايشان در خاتمه، از شركت كنندگان در سمينار بويژه علما و انديشمندان اسلامى خواستند با به دست آوردن الگوى حكومت پيامبر- ص- از قرآن و حديث و تاريخ،

ص: 276

درباره زمامداران كنونى قضاوت كنند.

در ادامه جلسه حجةالاسلام والمسلمين ربانى نماينده مقام معظم رهبرى در امور اهل سنت سيستان و بلوچستان طى سخنانى به نقش اهل سنت در پيشبرد انقلاب اسلامى پرداخته و گفت: ما احساس مى كنيم كه اهل سنت خودشان را سفيران و مدافعان انقلاب اسلامى مى دانند، بويژه در اين سرزمين كه بناحق به جمهورى اسلامى تهمتهاى ناروا مى زنند. اميد است كه در اين گونه جلسات روح وحدت اسلامى درمقابل استكبار جهانى ايجاد شود.

حجةالاسلام ربانى همچنين ضمن تشكر از واحد اهل سنت بعثه مقام معظم رهبرى، از قول برخى از علماى اهل سنت نقل كرد كه خدمتى را كه جمهورى اسلامى به اهل سنت مى كند هيچ يك از حكومتهاى ديگر در حق ساير مذاهب اهل سنت انجام نمى دهند و اين ملهم از روح بلند امام خمينى- قدس سره- است.

سپس مولوى اسحاق مدنى مشاور رئيس جمهورى پيرامون موضوع «دستور خدا و قرآن درباره حكومت» سخنانى ايراد كرد.

وى در بخشى از سخنانش درباره شيوه حكومت رسول اكرم- ص- گفت:

الگوى زمامدارى آن حضرت در دنيا منحصر به فرد است. عمل به چنين الگويى حتى براى شخصى كه اسلام را هم قبول دارد، بسيار سخت است؛ مخصوصاً اينكه زمامدار و حاكم باشد.

كدام زمامدار است كه حكومت را در اختيار داشته باشد- ولو اينكه حكومتش محدود باشد- و از گرسنگى به شكمش سنگ ببندد و در كنار يارانش خندق حفر كند؟! كدام زمامدار است كه دختر گراميش (فاطمه اطهر سلام اللّه عليها) براى آرد كردن گندم شخصاً گندم آسياب كند و براى تحمل سختى دنيا به دخترش ذكر «اللّه اكبر»، «سبحان اللّه» و «الحمدللّه» را ياد بدهد؟!

وى افزود: اصولًا اساس و پايه حكومت اسلامى بر پايه اين جمله است:

«هيچكس حق حكومت ندارد مگر خداوند قاهر» حتى مردم نمى توانند بر مردم

ص: 277

حكومت كنند و همه مملوك خداييم. حاكميت از آن خداست و انسان در اين ميان نايب و خليفه است.

مولوى اسحاق مدنى در بخش ديگرى از سخنان خود به ويژگيهاى انسانى كه مى تواند به نيابت از خدا در زمين حكومت كند پرداخت و گفت:

حاكم من قِبَل الله بايد احكام خدا را در زمين پياده كند؛ لذا كسى كه نمى تواند از احكام خدا سردرآورد و نمى تواند قانون اساسى خدا را بفهمد، حق حكومت كردن ندارد.

كسى مى تواند اين كار را بكند كه افقه و اعلم و آگاه به مسائل اسلامى باشد.

انسانى مى تواند اين نيابت را بپذيرد و قبول كند كه عالمتر باشد. يك عده اسم اين انسان را «ولىّ فقيه» گذارده اند و عده اى ديگر به آن نام ديگرى مى نهند. نبايد براى اسم، جنگِ عنب و انگور راه انداخته شود.

مشاور رياست جمهورى كشورمان در پايان از همه حضار بويژه برادران اهل سنت خواست كه چه در ايران باشند و چه در مكه و مدينه، در انتخابات رياست جمهورى فعالانه شركت كنند.

پس از سخنان مولوى اسحاق مدنى اعلام تنفس شد و قسمت دوم سمينار با اجراى تواشيح توسط گروه قدر در زمينه وحدت مسلمين آغاز و سپس فرازهايى از پيام حضرت امام- ره- به حجاج ايرانى به دو زبان فارسى و عربى قرائت شد. سپس آقاى حسينى عضو كميسيون قضايى مجلس شوراى اسلامى و نماينده اهل سنت مردم بندرلنگه، تحت عنوان «ويژگيهاى انقلاب اسلامى واثرات آن» به ايراد سخن پرداخت.

وى با مقايسه انقلاب اسلامى، ساير انقلابهاىِ ضدِّ ويژگى انقلاب اسلامى را برشمرد.

نامبرده آنگاه به تشريح توطئه هاى مختلف دشمنان انقلاب اسلامى پرداخت و درگيريهاى سالهاى اول انقلاب در كردستان، گنبد، و ... را در همين راستا ارزيابى كرد و با اشاره به شهادت بيش از 60 روحانى اهل سنت در كردستان اين امر را نشانه علاقه و

ص: 278

اخلاص اهل سنت در پاسدارى از انقلاب اسلامى دانست.

وى در پايان به خدمات جمهورى اسلامى در مناطق سنى نشين اشاره كرد وگفت اكنون بيش از 90 درصد روستاهاى ما آب آشاميدنى و برق دارند.

پس از آن حجةالاسلام واعظ زداه خراسانى دبير مجمع التقريب بين المذاهب الاسلاميه سخنرانى خود را با استناد به آيات قرآن كريم درباره پيامبر و فلسفه حكومت الهى و اسلامى آغاز كرد و گفت: خصوصيت حكومت اسلامى در اين است كه اين حكومت از جانب خداست و پيامبر نماينده خداست.

وى ضمن برشمردن وجوه اشتراك بين مسلمانان، درباره حكومت اسلامى و اساس ولايت فقيه گفت: حكومت ولايت فقيه اعاده به حكومت اسلامى زمان رسول الله- ص- است. و اين يكى از نقاط مشترك بين مسلمين براى تشكيل حكومت اسلامى است.

وى در پايان اقدامات انجام شده در جهت اجراى رهنمودهاى مقام معظم رهبرى براى راه اندازى مجمع التقريب و دانشگاه مذاهب اسلامى را براى حاضرين برشمرد و اظهار اميدوارى كرد كه در سال جارى اولين دانشجويان دانشگاه مذاهب اسلامى از ميان دانشجويان شيعه و سنى پذيرش شوند.

آخرين سخنران اين نشست دكترارسال شادمان عضو هيأت علمى دانشگاه تهران از برادران اهل سنت كردستان بود.

وى در باب جايگاه علوم در حكومت رسول الله- ص- به اختصار سخن گفت و در تبيين بحث خود، به آيات قرآن كريم در تجليل از علم و علما استناد كرد وگفت:

متأسفانه حوزه هاى ما كه قرنهاى متمادى هم علوم اسلامى در آنها تدريس مى شد و هم علم روز، امروز از اين مهم بى بهره اند و وحدت حوزه و دانشگاه بايد در اين جهت باشد.

يادآور مى شود كه سخنرانان ديگرى براى سخنرانى دعوت شده بودند كه به علت ضيق وقت جلسه موفق به استفاده از بحث آنها نشد.

ص: 279

در پايان اين سمينار شركت كنندگان با عنايت عميق به مشكلات مسلمين جهان معاصر جهت حل آنها پيشنهادات ذيل را در قالب يك قطعنامه اعلام و مجدّانه خواهان پيگيرى آن توسط مسلمين شدند:

1- ما براساس آيه اطيعوالله و اطيعوا الرسول واولوالامر منكم كه حاكميت الله را متجلى در حكومت رسول الله و اولوا الامر مى داند بهترين شيوه حكومتى در جهان اسلام را حكومت براساس نظام ولايت فقيه مى دانيم.

2- جمهورى اسلامى ايران كه برخاسته از قرآن و سنت است بعنوان سمبل حكومت اسلامى شناخته و پشتيبانى خود را از رهبريهاى مدبّرانه و دورانديشانه حضرت آيةالله خامنه اى ولى امر مسلمين اعلام مى داريم.

3- وحدت امت اسلامى را عامل اساسى حل مشكلات دنياى اسلام دانسته و خواهان استحكام پايه هاى وحدت مسلمين هستيم.

4- ما حمايت خود را از مجمع التقريب بين المذاهب الاسلاميه كه به فرمان ولى امر مسلمين تشكيل شده است اعلام و خواهان گسترش فعاليتهاى سازنده آن و همكارى همه علما و پيروان مذاهب اسلامى هستيم.

5- ما حمايت همه جانبه خود را از مسلمانان بوسنى و هرزگوين، فلسطين و انتفاضه اعلام داشته و جنايات صربها ومذاكرات سازش اعراب و اسرائيل را شديداً محكوم نموده و از كليه مسلمين و دولتهاى بلاد اسلامى خواستاريم جهت حل مشكلات جهان اسلام سريعاً اقدام نمايند.

6- ما حمايت مجدد خود را از حكم تاريخى و قطعى امام خمينى- قدس سرّه الشريف- مبنى بر ارتداد و اعدام سلمان رشدى اعلام و ملاقات نخست وزير انگليس با وى را محكوم مى نماييم.

7- ما پشتيبانى خود را از مسلمين عراق، الجزاير، مصر، كشمير، افغانستان و ديگر بلاد اسلامى اعلام و خواهان اتحاد و انسجام آنان هستيم.

سمينار برائت از مشركين

ص: 280

سمينار برائت از مشركين به همت برادران اهل سنت ايرانى در سالن برگزارى سمينارها در مكه مكرمه با حضور انديشمندان و دانشمندان اهل سنت در پنجم ذى الحجه 1413 در مكه مكرمه افتتاح گرديد.

در اين سمينار كه هيأت رئيسه آقايان حجةالاسلام والمسلين واعظ زاده، مولوى حسين پور از بلوچستان، يوسف بخور از كانادا، مولوى محمود وادى از سردشت حضور داشتند، حجةالاسلام والمسلمين ديباجى به عنوان اولين سخنران به جايگاه دعوت شد.

وى با اشاره به تاريخ اسلام و مقايسه آن با زمان جاهليت به مشكلات و مصائب مسلمانان در آغاز حيات اسلام پرداخت. وى با تأكيد بر نزول سوره برائت در ارتباط با برنامه حج، بر لزوم برگزارى مراسم برائت تكيه نمود و يكى از فلسفه هاى حج را رفع گرفتاريهاى مسلمانان توصيف نمود.

سپس ماموستا سيد محمد حسينى به عنوان دومين سخنران به تبيين ريشه هاى تاريخى برائت پرداخت و با اشاره به طرح جداسازى دين از سياست، عدم برگزارى برائت را از آثار اين طرح استعمارى تلقى كرد و گفت: حج كنگره عظيمى است كه شركت مسلمانان براى حل مشكلات خود و مراسم برائت، مايه رونق و شكوه اين كنگره است.

سخنران بعدى اين سمينار مولوى محمد اسحاق مدنى بود كه ضمن تشكر از بعثه مقام معظم رهبرى ضمن اشاره به مبارزات پيامبران و حضرت ابراهيم- ع- با بت پرستى، برائت را سنّت پيامبر دانسته، گفت: بسيار ظلم است كه با آيه: «ولارفث ولافسوق ولاجدال فى الحج»، برائت را منع كنيم. جدال بين مسلمانان ممنوع است و اين منع مقدمه اى براى برائت از مشركان مى باشد. وى افزود: غريزه جنگ و ستيز در نهاد انسان وجود دارد و اگر در مبارزه با كفّار بكار برده نشود، در ميان مسلمانان جارى خواهد

ص: 281

شد.

در ادامه اين سمينار پس از مولود خوانى، آقايان آخوند رهبر و مولوى محبّى درباره برائت از مشركين سخنرانى نمودند و قطعنامه سمينار در شش ماده قرائت شد.

قطعنامه سمينار برائت از مشركين در مكه مكرمه (5/ 3/ 72- پنجم ذى حجه 1413)

با الهام از آيات قرآنى و سنت پيامبر گرامى اسلام- صلى الله عليه و آله و سلم- و تأكيد مؤكد حضرت امام خمينى- قدس سرّه- بر لزوم برائت از مشركين و كلام روح بخش رهبر معظم انقلاب در اين امر حياتى به همت واحد اهل سنت بعثه مقام معظم رهبرى، سمينار برائت از مشركين در مكه مكرمه با حضور علما، انديشمندان و زائران كاروانهاى اهل سنت برگزار گرديد.

شركت كنندگان در اين سمينار با ژرف نگرى و توجه دقيق به مشكلات مسلمين در جهان معاصر و توطئه هاى گسترده استكبار جهانى بر عليه اسلام ديدگاههاى خود را در موارد زير اعلام مى دارند:

1- با درود به روان پاك بنيانگذار حج ابراهيمى حضرت امام راحل- قدس سره الشريف- اطاعت و پيروى مطلق خود را از مقام معظم رهبرى و ولى امر مسلمين حضرت آيةالله خامنه اى به عنوان يك وظيفه شرعى و الهى اعلام مى دارند.

2- ما برائت از مشركين را يك فرمان الهى و حركت لازم شرعى بر مبناى سنت ابراهيمى و محمدى دانسته بر وجوب شركت تمامى زائران بيت الله الحرام در اين مراسم شكوهمند، تأكيد نموده حج را بدون آن، ناقص و بى روح مى دانيم.

3- وحدت امت اسلامى را عامل اساسى حل مشكلات جهان اسلام دانسته براى استحكام پايه هاى وحدت مسلمانان نهايت تلاش خود را به كار خواهيم گرفت.

4- ما حمايت خود را از مجمع التقريب بين المذاهب الاسلاميه كه به فرمان ولى امر مسلمين حضرت آيةالله خامنه اى تأسيس گرديده، اعلام داشته گسترش فعاليتهاى سازنده آن و همكارى همه علما و پيروان مذاهب اسلامى را با آن خواستاريم.

ص: 282

5- شركت كنندگان در اين سمينار حمايت همه جانبه خود را از مسلمانان مظلوم و تحت ستم بوسنى و هرزگوين، فلسطين، لبنان، عراق، الجزاير، مصر، كشمير، آذربايجان، تاجيكستان و ديگر بلاد اسلامى اعلام داشته و جنايات استكبار جهانى را بر عليه اسلام شديداً محكوم نموده انزجار خود را از سازش اعراب و اسرائيل به جهانيان ابراز داشته، خواهان تلاش گسترده تمامى كشورهاى اسلامى در جهت حل مشكلات جهان اسلام مى باشيم.

6- سمينار، حمايت مجدد خود را از حكم تاريخى و قرآنى و قطعى امام خمينى- قدس سره- مبنى بر ارتداد و وجوب اعدام سلمان رشدى اعلام نموده ملاقات نخست وزير انگلستان را با وى محكوم مى نمايد. (تصوير شماره 18)

والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته

5 ذى حجةالحرام 1413- 5 خرداد 1372

مكه مكرمه

سمينار جمهورى آذربايجان

نشست يك روزه در ارتباط با وضعيت مسلمانان آذربايجان در روز جمعه 7/ 3/ 72 در محل ساختمان جفالى مركز برگزارى سمينارها، با يك ساعت تأخير آغاز شد. اين تأخير بدليل حكومت نظامىِ ايجاد شده از سوى نيروهاى سعودى در اطراف بعثه مقام معظم رهبرى و خيابانهاى اطراف بود.

در اين نشست حجاج آذربايجانى به صورت چشمگير حضور داشتند اما به دليل محدوديتى كه نيروهاى سعودى براى بعثه ايجاد كرده بودند، مهمانان خارجى نتوانستند در آن شركت كنند. در آغاز مسؤول بعثه آذربايجانيها به حاضرين خوش آمد گفته و سپس به بيان مشكلات مسلمانان آذربايجان پرداخت.

سپس آقاى محسن مجتهد شبسترى به زبان تركى به ايراد سخن پرداخت و با اشاره به اهميت برگزارى حج ابراهيمى، اين سخن حضرت على- ع- را كه فرمود:

«والحج تقوية للدين» مورد تجزيه و تحليل قرار داد. وى آنگاه به توطئه هايى كه براى

ص: 283

بى اثر كردن حج ابراهيمى از سوى استكبار مى شود اشاره كرده و گفت: گلادستون نخست وزير اسبق بريتانيا يكى از طرق چيره شدن بر مسلمانان را ويران كردن كعبه و از بين بردن مراسم عبادى و سياسى حج دانسته است و الآن نيز استكبار جهانى و اقمار آن همين نقشه را دنبال مى كنند.

حجةالاسلام والمسلمين مجتهد شبسترى در ادامه حملات ارمنستان به جمهورى آذربايجان را محكوم كرد.

در ادامه جلسه يكى از برادران ترك زبان درباره حج صحبت كرد و سپس جلسه با مرثيه خوانى زائرى 60 ساله در رثاى امام باقر- ع- از جمهورى آذربايجان ادامه يافت.

سرانجام حجاج آذربايجانى با دعا به مقام معظم رهبرى و درود بر روان پاك بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران سمينار را به پايان رساندند. (تصوير شماره 19)

سمينار هميارى ملت عراق

با عنايت خداوند منّان، بعثه مجلس اعلاى انقلاب اسلامى عراق در شب چهارشنبه 5 ذيحجه، سمينار هميارى ملت عراق را با شعار «يارى ملت عراق وظيفه تمام مسلمين است»، در مكه مكرمه برگزار كرد.

در اين سمينار جمع كثيرى از علماى اعلام و شخصيتهاى اسلامى كشورهاى ايران، لبنان، افغانستان، فلسطين، تركيه، پاكستان، كشمير، غنا، كنيا، عراق، الجزاير، سوريه، اردن، آذربايجان، هندوستان، سومالى، كشورهاى حوزه خليج فارس بعلاوه حجاج اين كشورها و مسلمانان و عراقيهاى مقيم كشورهاى اروپايى [لندن، هلند، دانمارك، كانادا و سوئد] و عراقيهاى مقيم سوريه و كشورهاى شيخ نشين و آقايان اعضاى مجلس اعلاى انقلاب اسلامى عراق و كاروانهاى حجاج بعثه حج مجلس حضور داشتند.

همچنين حضور خواهران مسلمان عراقى و خواهران كشورهاى شيخ نشين و

ص: 284

مقيم كشورهاى اروپايى چشمگير و قابل توجه بوده است.

در اين گردهمائى سخنرانيهاى متعدد از طرف علماى اعلام و شخصيتهاى مختلف ايراد شد كه در آن، اهميت يارى ملت عراق مظلوم مورد تأكيد قرار گرفت.

برنامه سمينار بدين شرح بود:

1- تلاوت آياتى از قرآن مجيد توسط قارى عراقى ابوحنان الهنداوى.

2- سپس آيةالله سيد محمد باقر حكيم سخنرانى بسيار خوبى ايراد فرمود، و در آن به محورهاى زير اشاره داشتند:

الف- اقدامات سركوبگرانه رژيم حاكم بغداد در عراق.

ب- رفتارهاى فرعونى رژيم با ملت عراق.

ج- اسلامى بودن فعاليتّها و مبارزات ملت عراق در حال حاضر.

د- پيشرفت مبارزات مردم عراق عليرغم اقدامات وحشيانه رژيم عراق در آواره ساختن و تعقيب و كشتار بيرحمانه مردم، كه اين پيشرفت حاصل عمليات شهادت طلبانه مبارزين عراقى، قيام مبارك شيعيان، دور شدن دوستان صدام از او و ضعف و ناتوانى ارتش است.

در نتيجه رژيم عراق ارتش را براساس درجه وفادارى، به چند دسته تقسيم نمود:

الحرس الخاص [گارد ويژه نيروى ويژه و بسيار وابسته به حاكم عراق، الحرس الجمهورى [گارد رياست جمهورى و يگانهاى ديگر ارتش عراق.

ه- ديدگاهها و مواضع مجلس اعلاى انقلاب اسلامى عراق پيرامون تغييرات و آينده عراق كه براساس ايجاد تحولات در روشهاى جهادى، جذب ارتش عراق به جلگه جهاد، ايجاد مواضع سياسى مشترك ميان گروههاى سياسى و ارتباط جنبش ملت عراق با جنبش اسلامى در منطقه استوار مى باشد.

3- سخنران از افغانستان:

دوّمين سخنرانى توسط آقاى سيد هادى وزير كشاورزى افغانستان ايراد شد،

ص: 285

ايشان در سخنرانى خود به مشكلات و گرفتاريهاى ملت مسلمان افغانستان پس از پيروزى اشاره نموده و از مسلمانان و رهبران كشورهاى اسلامى خواستند بطور جدّى دخالت كنند و خونريزى و برادركشى را در افغانستان متوقف كنند و به ملت افغانستان كمك كنند تا مشكلات كنونى خودشان را پشت سربگذارند.

ايشان در سخنرانى خود نيز نقش مرجعيت مرحوم آيةالله العظمى حكيم و مرجعيت شهيد صدر در آگاه كردن ملت افغانستان و پرورش فكرى علماى افغانستان مورد تأكيد قرار داده، اظهار داشت: ملت افغانستان از ملت عراق در مبارزات خود بر عليه طاغوت عراق پشتيبانى و حمايت مى كنند.

4- سخنران از فلسطين:

سوّمين سخنرانى توسط استاد محمد عبدالله الحسينى ايراد شد، ايشان در سخنرانى خود به سرنوشت مشترك ميان مسأله عراق و آزادى فلسطين از چنگال صهيونيستهاى جنايتكار اشاره نمودند.

همچنين نقش مرجعيت شهيد صدر و تأثير افكار اسلامى آن شهيد در آگاه كردن جوانان فلسطينى و تشديد مبارزات آنها مورد تأكيد قرار داده، و تأكيد نمود ملت فلسطين در كنار ملت عراق از جهاد و مبارزات طولانى آنها عليه فرعون عراق و رژيم جنايتكار آن حمايت خواهد كرد.

5- سخنرانى نماينده بعثه حج ولى امر مسملين:

به نمايندگى از طرف حضرت حجةالاسلام والمسلمين آقاى محمّدى رى شهرى، آيةالله مصباح يزدى به سخنرانى پرداختند. ايشان در سخنرانى خود به گوشه هايى از گرفتاريهاى مردم مظلوم عراق اشاره نمودند، و حمايت جمهورى اسلامى از مبارزات مردم عراق از بدو تأسيس جمهورى اسلامى توسط امام راحل و پس از ايشان ولى فقيه مورد تأكيد قرار داده و اشاره فرمودند كه اين حمايت تا آخرين نفر در

ص: 286

ايران ادامه خواهد يافت و نيز فرمودند كه ملت ايران و عراق برادرند و در شاديها و غمها شريكند.

6- سخنران از لبنان:

پنجمين سخنرانى توسط شيخ عفيف النابلسى رئيس انجمن علماى جبل عامل ايراد شد و ايشان در سخنرانى خود به تاريخ عراق و مرجعيت دينى بويژه مرجعيت شهيد صدر و نقش اين مرجع در پرورش نسل آگاه از علماى مسلمان اشاره كردند.

آقاى نابلسى در بيانات خود به گرفتاريهاى مردم عراق نيز اشاره نموده؛ و تأكيد كردند كه ملت لبنان در كنار مبارزات و جهاد ملت عراق تا سرنگونى طاغوت عراق ايستادگى خواهد كرد.

ايشان در پايان سخنرانى خود پيشنهاداتى جهت يارى ملت عراق و كمك به سرنگونى رژيم جنايتكار صدام ارائه داد.

7- سخنرانى از ايران:

حضرت حجةالاسلام والمسلمين شيخ محمد مهدى آصفى آخرين سخنران اين سمينار بودند. ايشان در سخنرانى خود به مسؤوليت مسلمانان و علماى آنها در شكستن ديوار محاصره اشاره كرده و گوشه هايى از دردها و محروميت هاى اين ملت را بيان كرده، تأكيد نمودند كه مبارزات مردم عراق هم اكنون در مقدمه مبارزات مردم مسلمان در منطقه، بلكه در جهان اسلام قرار گرفته است. (تصوير شماره 20)

فصل ششم: جلوه حق

نقش حج در شناساندن چهره راستين تشيّع

ص: 287

ص: 288

ص: 289

شيعه نگرش ناب و جريان خالص و ديدگاه استوار بر كتاب و سنت فرهنگ اسلامى است. اين نگرش از همان آغاز به علل گونه گون آماج تهمتها، افتراها، ستمها و ظلمها بوده است، اكنون بسيارى از مسلمانان كه در بستر فرهنگى ساخته و پرداخته نسلها و عصرهاى تحريف برآمده اند به شيعه چگونه مى نگرند؟! مردمانى كه نه منابع اصيل فكرى شيعه را ديده اند و نه از ابعاد آموزه هاى رهبران آن آگاهند و نه از تعاليم توحيدى متون حديثى و كلامى بى بديل آن. در فضايى چنين تيره و تار كه آنچه پاشيده مى شود بذر كين است و تخم خشم، ثمره آن جز نگاههاى خشم آلود نخواهد بود.

پيروزى انقلاب اسلامى ايران به رهبرى پيشواى فقيد اين امت؛ حضرت امام خمينى- رضوان اللَّه تعالى عليه- كه لرزه اى چونان زلزله در اركان سياست جهان افكند، چشمهاى بسيارى را به سوى ايران؛ سرزمين تشيّع، خيره ساخت و زمينه انديشيدن براى بسيارى را فراهم آورد. اكنون بر عالمان شيعى و مسؤولان امور است كه از اين فضاى بوجود آمده، براى هر چه بهتر نشان دادن هويّت اصيل تشيع بكوشند و ابهامها و تحريفها را از چهره تشيّع بزدايند. در جهت اين هدف كنگره حج يكى از مهمترين موقعيتهاى كارآمد و سرنوشت ساز است. در ايام برگزارى كنگره بزرگ حج صدها هزار مسلمان از اقاليم قبله، به سرزمين وحى گام مى نهند، ذهن بسيارى از اينان انباشته است از تبليغات سوء و پيش داوريهاى معمول درباره تشيع. اندك توضيح درباره حقايق نهفته

ص: 290

در معارف شيعى كافى است تا آنان را در داوريها به ترديد افكند و براى آشنايى با چهره اصيل تشيع يارى رساند.

يكى از پزشكان نيجريايى از اين كه سنيّان حنفى مذهب ايرانى را در ميان زائران شيعى مى نگرد شگفت زده مى شود و مى گويد: تاكنون مى انديشيدم كه سنيان از هيچگونه آزادى در ايران برخوردار نيستند. روحانى كاروان او را با حقايقى آشنا مى كند و آنگاه در همراهى او به بقيع مى روند، روحانى كاروان موقعيت بقيع را توضيح مى دهد و از مدفونان آن سخن مى گويد و امامان مدفون در بقيع را مى شناساند، و صحابه مدفون و شهداى احد را معرفى مى كند، و او با تأثر تمام مى گويد:

از خداوند طلب مغفرت مى كنم كه سه بار به حج مشرّف شده ام ولى به زيارت بقيع نيامده ام.

در يكى از كتابفروشيهاى مدينه به نگريستن و دريافتن كتابها مشغول بودم گاهى مراجعه كننده اى از كتابى سؤال مى كرد، مؤلف كتاب را مى گفتم و از چگونگيش صحبت مى داشتم، اين كار در مدت كوتاهى كه در آن كتابفروشى بودم چندين بار پيش آمد، پيرمرد با شگفتى گفت: برايم بسيار جالب است كه شما ايرانيان با اينكه زبانتان فارسى است اين همه از متون عربى آگاهيد. او از عالمى ايرانى ياد كرد كه با اطّلاعى وسيع از منابع اسلامى به وى مراجعه كرده و از كتابفروشيش فراوان كتاب خريده است.

او مى گفت اين برخوردها ديدگاه مرا نسبت به ايرانيها يكسر تغيير داده است.

به گزارش ديگرى بنگريد:

جوانى مصرى در يكى از كتابفروشيها به من گفت: شما شيعيان غير از خودتان ديگران را قبول نداريد و صحابه پيامبر را تكفير مى كنيد.

گفتم: اين تهمت است و تبليغاتى است دروغين عليه ما، ما شيعه اهل بيت پيامبر هستيم و در اين اعتقاد از قرآن و سنّت رسول اللَّه پيروى كرده ايم، مسلمانان ديگر را برادر مى دانيم و در ايران نه تنها با آنان كه با اهل كتاب نيز با مروّت رفتار مى كنيم.

اصحاب پيامبر را دوست داريم و آنان را يكسر تكفير نمى كنيم امّا به عدالت همه آنها

ص: 291

نيز باور نداريم. معتقديم برخى از آنها بر عهد خود وفادار نماندند و سفارش پيامبر را درباره اهل بيت- عليهم السلام- ناديده گرفتند و اين غير از تكفير است، ما به آيه قرآن معتقديم كه فرمود:

«ولا تقولوا لمن القى اليكم الإسلام لستَ مؤمناً».

با شنيدن سخنان من آرام گرفت و پس از قرائت آيه دست مرا گرفت و به گرمى فشرد و گفت:

احسنت بارك اللَّه فيك. مى دانستم ايرانيها خوبند، اكنون يقين كردم.

بى گمان بسيارى از برخوردهاى ناهنجار مسلمانان با شيعيان از سر ناآگاهى است به تعبير زيباى على- ع-:

«الناس اعداء ماجهلوا» يا «النّاس اعداءٌ، ماجهلوا».

«مردمان دشمن آن چيزى هستند كه نمى شناسند»، يا «انسانها در ستيز خواهند بود تا آنگاه كه سرجهالت با هم برخورد مى كنند».

به گزارشهاى ذيل دقت كنيد:

يكى از طالبان علم مى گويد: در «مسجد اجابه» پس از نماز سجده شكر بجا مى آوردم، پيرمردى از اعضاى بعثه قطر با من آغاز به سخن كرد و گفت اين سجده پس از نماز چه بود.

گفتم: سجده شكر، بشكرانه توفيق عبادت در اين مكان مقدس، گفت: احسنت.

داستان مباهله را برايش توضيح دادم، خرسند شد. در ضمن گفتگو، خادم مسجد كه جوانى سياه چهره بود، با خشم فرياد زد: با اينها سخن نگو، اينها رافضى هستند، امّا من به او سلام كردم و با خنده و صميميت گفتم: نه برادر، ما همه به بركت اسلام برادريم و رافضى نيستم، او منفعل شد و خشمش فرو نشست.

به مسلمان قطرى گفتم، اين است نتيجه تبليغات دروغين و ناآگاهى از عقايد يكديگر، او به گرمى با من سخن مى گفت مرا به بعثه قطر دعوت كرد و گفت: من در اين

ص: 292

سفر هر آنچه را عليه ايرانيان و شيعه شنيده بودم دروغ يافتم. من ديدم كه شيعيان برخلاف آنچه شايع كرده اند شديداً به اسلام و آداب شرعى مقيد هستند. در نمازهاى جماعت اهل سنت شركت مى كنند، و با اخلاق حسنه با ديگر مسلمانان برخورد مى كنند، ولى تأسف اين است كه نديدم و نشنيدم كه به آنان اقتدا كنيم و تريبونى در اختيارشان بگذاريم و سخنانشان را بشنويم، چرا؟!

در حال وضو گرفتن بودم يكى از ائمه جماعت مساجد تركيه پيش آمد و با خشم گفت:

وضوى شما ايرانى هاى شيعه باطل است؛ زيرا پاها را بايد شست.

گفتم: مسائل جزئىِ فرعى مهم نيست، ما بايد در جهت وحدت بكوشيم و اعمال يكديگر را بر بطلان نسبت ندهيم. با خشم گفت: نه چنين است، بايد از قرآن دليل بياورى.

گفتم در قرآن و در آيه وضو آمده است: «فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق وامسحوا برؤسكم وارجلكم الى الكعبين».

در كجاى آيه آمده است، «بشوييد»؟

او در حالى كه به اضطراب افتاده بود گفت: بايد «فاغسلوا» باشد، قرآن را باز كردم و آيه را نشان دادم رنگش پريد و از شرم سرپائين افكند، من با محبّت دستش را گرفتم و گفتم: با اين همه ما نمى گوييم وضوى شما باطل است، و دوست داريم با هم در مقابل كفر جهانى متّحد باشيم. او گفت من امام جماعت هستم من در باره شما اشتباه مى كرده ام، شما داراى كشورى اسلامى هستيد، ما هم آرزوى نابودى نظام لائيك و برقرارى نظام اسلامى را داريم، خشم وى بدل به محبت شده بود، با او بسيار سخن گفتم و با مهر و محبت از هم جدا شديم.

يكى ديگر از عالمان مى گويد جوانى از تركيه ملتهب و نگران پيش من آمد و گفت:

براى من چنين وانمود كرده بودند كه ايرانيان داخل حرم رسول اللَّه نمى شوند و

ص: 293

فقط بقيع را زيارت مى كنند و بعد به مكه مى روند، امّا من كه عالمان شيعه را با لباس خاصّشان مى شناختم در حرم پيامبر ديدم و شگفت زده شدم و به مظلوميت ايران و انقلاب اسلامى و شيعه پى بردم. ايران بايد در مقابل تبليغات جهانى عليه شيعه و زدودن تهمتها و شايعه ها سرمايه گذارى كند. و از چهره انقلاب اسلامى و شيعه اتهامات دشمنان را بزدايد.

روحانى ديگرى كه مشغول راهنمايى ايرانيان بوده است مى گويد:

زائرى مصرى درباره عقائد شيعيان سؤالهايى كرد جواب دادم: به مسائل فقهى پرداخت، پاسخ گفتم. آنگاه گفت درست است كه قرآن شما با قرآن ديگر مسلمانان تفاوت دارد، گفتم اين دروغ است و تهمت، قرآن ما عين قرآن ديگر مسلمانان است بدون كاستى و فزونى و قرآن چاپ ايران را نشان دادم. او بشدت متأثر شد و گفت عليه شيعه فراوان تهمت مى پراكنند. من پيرو مذهب خاصى نيستم و استدلال هر مذهب را قويتر بيابم از آن پيروى خواهم كرد.

امام جماعتى از مراكش از امام- رضوان اللَّه عليه- تجليل مى كند و مقاومت ايران را بر سر آرمانهايشان مى ستايد و با ابراز تنفر از ناسيوناليسم عربى مى گويد: اينان كه در اينجا شايع مى كنند ايرانيان مجوسند از سر جهالت و جنايت است كه مى گويند. مگر نه اين است كه بسيارى از محدثان و مفسّران مانند امام بخارى، طبرى، رازى، مسلم و ...

ايرانى هستند، خدمتى كه ايران به اسلام و فرهنگ اسلامى كرده است بى نظير است، وى در نهايت سؤال مى كند، كه آيا درست است كه برخى از شيعيان در اذان مى گويند «اشهد انّ علياً رسول اللَّه!».

كسى كه عالم است و ديدگاهى روشن نسبت به شيعه دارد نيز چنين سؤالى برايش باقى مانده، اين نشانگر اوج جوّسازى جبهه ضد شيعى عليه باورهاى شيعى است، به او گفته مى شود:

اين كذب محض است على- ع- مى فرموده است: «انا عبد من عبيد محمّد»، ما نيز مى گوييم او دست پرورده پيامبر و وصىّ پيامبر ص- است. و پيشواى امت اسلامى

ص: 294

است و در اين باور به قرآن و سنت ترديد ناپذير استفاده مى كنيم.

او با اظهار خرسندى ازاين ديدار و خوشحال از اينكه ابهامى از ذهنش زدوده شده است، خداحافظى مى كند.

اين اظهار نظر نيز از دانش پژوه و دانشورى مراكشى شنيدنى و خواندنى است:

نغمه شوم تفرقه افكنانه عليه شما شيعيان بسيار است، مبلّغان تفرقه افكن عليه شيعه تبليغات گسترده اى به راه انداخته اند. آنان مى گويند: شما از پيروان پيغمبر نيستيد، در حالى كه من ديدم ايرانيان در كنار مزار پيامبر و قبور بزرگان اسلام در بقيع و احد، زيارت مى خوانند، گريه مى كنند و چه حال خوشى دارند، حالات معنوى ايرانيان بسيار عالى است و قطعاً بيش از ديگر مسلمانان است.

وقتى عالمى مواضع اسلامى و انقلابى جمهورى اسلامى رابه زائرى سنگاپورى شرح مى دهد و عقايد مستند به قرآن و سنت شيعه را توضيح مى دهد و حقايق بسيارى را براى وى مى نماياند، او با لبخندى شيرين مى گويد:

پس اين كه مى گويند شما «بنيادگرا» هستيد درست است! چون شما به اصل و بنياد مشكلات مسلمانان جهان پرداخته ايد و از سوى ديگر به بنياد دين يعنى قرآن رجوع مى كنيد و از آن بهره مى گيريد. اگر بنيادگرايى اين است بسيار خوب است كه همه مسلمانان بايد بنيادگرا باشند.

رفتار اصولى ومنش صحيح اسلامى كه بسيارى از زائران ايرانى- سپاس خداى را- مراعات مى كنند يكى از مهمترين عوامل تصحيح ديدگاه زائران اقاليم قبله درباره ايران و شيعه است. حضور قاريان نيك نَفَس، خوش صوت و خوشخوان جلوه اى ستودنى دارد، در ضمن گزارشى آمده است كه:

بعد از نماز صبح يكى از قاريان ايرانى در جلسه قرائت قرآن مسجدالنبى- ص- حضور يافت و با صوتى دل انگيز و زيبا قرآن را قرائت كرد. اين قرائت بقدرى موجبات وجد و خوشنودى شنوندگان را بوجود آورد كه بسيارى از مأموران سعودى نيز با وى مصافحه كردند و زيبايى قرائت او را ستودند.

ص: 295

شبى در طبقه دوّم مسجدالحرام در جمع انبوه زائران وقتى جانبازى نشسته بر «ويلچر» نداى قرآن سرداد و با زيبايى تمام قرآن را قرائت كرد مسلمانان اشك شوق ريختند و اين همه عشق به اسلام و قرآن را ستودند. گسترش تفكر اسلامى، عظمت انقلاب اسلامى، و نقش سازنده رفتار صحيح زائران ايرانى و تبليغات استوار در اين جهت، باعث مى شود كه زائران مسلمان گاه خود از مواضع اسلامى ايران دفاع كنند و در مقابل تبليغات شوم بايستند؛ به گزارشهاى ذيل توجه كنيد:

يكى از عالمان ترك با يكى از عالمان ايرانى در مسجدالنبى به گفتگو پرداخت، و شبهات و اشكالاتى به عقايد شيعه مطرح كرد، عالم ايرانى در حال جواب دادن بود.

زائرى ترك با شور و هيجان ويژه اى با صداى بلند به عالم ترك نهيب زد كه اينها تهمت است و افترا، آنكه اينجا آمده به دعوت خدا لبيك گفته است و آنكه در كنار مزار پيامبر نشسته از جان و دل به او اعتقاد دارد. من بارها به ايران سفر كرده ام مظاهر اصيل اسلامى در آنجاست، آنها احكام قرآن را اجرا مى كنند ولى ما اهل سنت كه ادّعا پيروى از سنت پيامبر را داريم در كشورهاى ما هنوز طاغوتها حكومت مى كنند رفتار شيعيان ايرانى در اينجا كافى است كه بگوييد اينها همه تهمت عليه شيعه است.

پيشتر گفته ايم برخى از ائمه جماعت سعودى تحت تأثير القائات شيطانى برخى از استادانشان نگاهى ناهنجار به شيعه دارند و اين است كه در مناسبتهاى مختلف در مساجد عليه شيعه سخن مى گويند. زائرى گزارش مى كند كه:

امام جماعت مسجدى در نزديكى بانك رياض پس از اداى نماز به شيعيان اهانت كرد و وقيحانه آنان را برادران شيطان ناميد. دو زائر اندونزيايى و مالزيايى برخاستند و به شدّت اعتراض كردند و با وى به مشاجره پرداختند و گفتند: شيعه و سنى برادرند، اينكه شما چنين مى گوييد، معلوم است كه شما شيطانيد؛ چون در جهت تفرقه قدم برمى داريد!

اينها و جز اينها نشانگر آن است كه زمينه هاى بيدارى در جهان اسلام و يافتن حقايق بسيار گسترده است، بايد با تبليغ درست و شناخت ابعاد توطئه ها و رديابى دقيق

ص: 296

جريانها و آماده سازى امكانات متناسب با آنچه دشمن مى پراكند، سيلاب توطئه را سد و حقايق سپيده گشاى معارف اسلامى را بگسترد، تا روز و روزگارى در اقاليم قبله جز آفتاب اسلام ناب محمّدى نتابد و فرياد ناب حق همه گستر شود.

مراسم دعاى كميل در مدينه

ص: 297

دعا، راز زندگى است.

دعا، رمز ميان عشق و معشوق است.

دعا، زمزمه عاشقانه قطره هاست در راه پيوستن به بى نهايت.

دعا، جلوه دلدادگى شوريده دلان، بصيران و بى قراران جمال محبوب است.

دعا، سلاح است، سلاح پيشتازان توحيد، مناديان عدل، فريادگران حق، رسولانى كه رسالت بيدارى، آگاهى و عزت انسان را به دوش داشتند (الدّعا سلاح الانبياء).

دعا، آرامبخش جان، اطمينان دل، و شكوه و عزت و زيبايى دل است.

دعا، در آموزه هاى پيامبران و پيشوايان الهى از جايگاهى بلند برخوردار است، خداوندِ مجيب به گران جانانى كه از يادكرد او تن مى زنند و به دعا روى نمى آورند فرمود:

«و قال ربكم ادعونى أَسْتَجِبْ لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتى سَيَدْخلون جهنم داخرين». غافر: 60

دعا با اين همه شكوه و جاذبه، با اين همه والايى و گران ارجى، بايد از حرمتى عظيم و جايگاهى بلند و آدابى ويژه نيز برخوردار باشد. كجا دعا كنيم؟ بهترين جاى زمزمه كجاست، در چه مكانى رازگويى كنيم.

اكنون تو در مدينه هستى، شهر پيامبر، كنار پيامبر، محضر پيامبر.

اكنون تو در مدينه هستى، در كنار امامان، در آستانه بقيع، بر كنار مزارى كه

ص: 298

فريادگر مظلوميت و نماد قرنها خاطره، شكوه و عظمت است. و اينجا بهترين مكانى است كه مى شود دعا كرد.

زائران هرگز چنين موهبت شگرف و توفيق عظيم را وانمى نهند، پس بايد در انتظار لحظه هايى باشند كه در محضر پيامبر و امامان- عليهم السلام- جملات بى بديل هيجانبار مولايشان على را- كه به شاگرد دلداده به حق و عارفش «كميل بن زياد»- آموخته است زمزمه كنند.

يكى دو روز پيشتر از «شب جمعه موعود» در كاروانها، سخن از دعاى كميل است. مجريان سختكوش و سوخته دل مى كوشند اين مراسم در نهايت شكوه و جلال برگزار شود. فضاى باز بين «مسجدالنبى» و «بقيع» در انتظار گامهاى آرام، متين و باشكوه زائران پيامبر است. مجريان با بازوبندهاى ويژه در نهايت ادب به هدايت مردم همت ورزيده اند. كاروانها از كويها و برزنها، خيابانها و كوچه ها، متشكل و آرام چونان جويبارى در حركتند. كه تو اگر بر بلندايى فراز آيى صحنه اى زيبا و هيجانبار را در پيشديدت خواهد نهاد. صحنه اى زيبا از عاشقانى كه مى روند تا پرشكوهترين نيايش عارفانه را شكل دهند.

اكنون تمام فضاى باز آكنده از بيداردلانى است كه از زيارت رسول اللَّه آمده اند و اكنون آماده رازگويى با خدايند. سيستم صوتى، تشكيلات فيلمبردارى، تداركات رفاهى همه و همه از برنامه ريزى دقيق و تلاش هوشمندانه حكايت مى كند. مراسم اعلام مى شود؛ دلها مى تپد! جانهاى مشتاق آماده اند تا كوير دل را به تابشهاى بى دريغ حقايق بسپارند ... كلام خداوند!

آيات الهى خوانده مى شود؛ چه دلپذير است شنيدن آيات الهى در فضايى كه روزى و روزگارى جبرئيل امين اين آيات را بر پيامبر فرو مى خواند و مؤمنان در آبشار زلال آن، جان را از تيرگيها مى شستند و سپيد دل حقايق را مى نيوشيدند.

دعا را بايد با دلى شكسته، چشمانى اشكبار، قلبى آكنده از شوق و جانى سرشار از طلب و لحنى آميخته با حزن بخوانى.

ص: 299

گوش دل را به زمزمه عاشقانه اى مى سپارى كه رثاء فرزندان رسول الله را مى سرايد، مدّاح اهل البيت مظلوميّتهاى آل على را فرياد مى كند، اينان ميراث داران كميتها و دعبل ها هستند كه در تنگ و فراخ سده ها با سرايش مظلوميت آل على حرمت آنان را پاس داشتند و نام جاويد و زيبايشان را بر رواق تاريخ فرياد كردند.

سخن از زهرا سلام اللَّه عليها- است، و ستمى كه بر او روا شده است، مرثيه بقيع است و مزار خاموش آن، رثاى آل على و مظلوميت شكننده آنان، دلها مى تپد، اشكها مى ريزد، سينه ها مى لرزد و فريادها آرام آرام فراز مى آيد؛ يا زهرا، يا رسول الله و ...

بغضها تركيده است و تو گويى شيعه ايرانى، بحرينى، ترك، عرب امشب آمده اند تا در حاشيه دعا قرنها مظلوميت را فرياد كنند. اينك مادر شهيد در گوشه اى آرام دردهاى دلش را با دردهاى آل على پيوند مى زند. و جانبازان؛ اين برترين نمادهاى نستوهى و پرشكوهترين جلوه هاى شهامت و جهاد، از روى چرخها حماسه ايثار و استقامت را با اشكهاى زلال پيوند مى زنند و عاشقانه زمزمه مى كنند ...

«اللّهم انى اسئلك برَحْمَتِكَ الّتى وسِعَتْ كُلَّ شِى ء ...»

و تو اينك چونان قطره اى بر پهناى اين درياى آرام، كه امواجش آهنگين و صبور عشق را زمزمه مى كند، با خدايت زمزمه مى كنى و آهسته با خدايت سخن مى گويى و با چشمان اشكبار از بار گناهت مى كاهى و چه پرشكوه، بيدار و تنبه آفرين است كه در محضر پيامبر با جملات علوى با خدايت چنين گويى:

«يا سيّدى فأسئلك بعزّتك أن لا تحجب عنك دعايى سوءُ عملى و فِعالى و لاتَفْضَحْنى بحقّى ما اطَّلَعْتَ عليه منْ سرّى ولا تعاجِلْنى بالعقوبَةِ على ما عَمِلْتُهُ فى خَلَواتى من سوء فعْلى و اسائتى و دوام تفريتى و جهالتى و كثرة شهواتى و غفلتى ...»

و ربّ، غفور و كريم را بدين سان بخوانى:

«قوّ على خدمتك جوارحى و اشدُدْ على العزيمة جوانحى، وَهَبْ لى الجدَّ فى خشيتك، و الدّوام فى الإتّصالِ بخدمتِكْ، حتى أسرحَ اليك فى ميادين السابقين ...».

جملات دعا را با صداى دلپذير و لحنى آميخته به حزن مى شنوى، حال و

ص: 300

شور و شگفتى به جمعيت حاكم است، و اينك در سطور پايانى آن يكبار ديگر مرثيه سرايى با ياد آل على، و حضرت مهدى- ع- قلب تو را از شوق مى آكند و شركت كنندگان را به آستانه خورشيد مى برد. دعا در ساعت 12 به وقت محلى تمام مى شود، و مردم آماده اند كه دست نياز به سوى خداوند ببرند؛ نماينده مقام معظم رهبرى حضرت آيةالله خامنه اى، حجةالاسلام والمسلمين جناب آقاى رى شهرى، دعا مى كنند.

انبوه جمعيت نيايشگر، از اقاليم قبله به دعاهاى پيروزى مسلمانان در بوسنى و هرزگوين، فلسطين، كشمير و ديگر اقاليم قبله، گسترش تفكّر اسلامى، سر بلندى انقلاب اسلامى ايران، عظمت و عزّت رهبرى «آمين» مى گويند، و رضوان الهى را براى رهبر بزرگ و قافله سالار آزادى حضرت آيةالله العظمى امام خمينى در كنار قبر پيامبر از خداوند مى خواهند. مديران گروهها، زائران را به اقامتگاهها هدايت مى كنند و مجريان همچنان هوشمندانه در محيط هستند تا اگر زائرى بازماند يا مشكلى پيش آمد در رفع آن بكوشند و امدادجويان را يارى رسانند.

برگزارى مراسمى بدين شكوه و عظمت، داراى اين همه شور و هيجان، براى بسيارى از مسلمانان شگفت آور و هيجانبار است. در فرجام اين گزارشگونه، حال و هواى يكى از سپيد دلان آفريقايى را مى آورم كه دليلى است بر مدّعا:

ضلع جنوب شرقى مسجد النبى ص- ايستاده بودم تا از هر دو طرف مسلط بر مراسم باشم، آرام آرام آمد و در كنار من ايستاد. از صورت سياهش فهميدم كه بايد اهل يكى از كشورهاى آفريقايى باشد، اول به موج جمعيتى كه دعا مى خواندند نگاه كرد و بعد با كمال تعجب به نيروهاى گارد سعودى كه از دوطرف يكى حرم حضرت رسول ص- و ديگرى داخل قبرستان بقيع، جمعيت دعا كننده را فراگرفته بودند. مجدداً نگاهش را متمركز بر ديوار بقيع كرد و با

ص: 301

ترديد به افرادى نگريست كه با دوربين از مراسم دعاى زوار ايرانى فيلمبردارى مى كردند. از چهره اش فهميدم سؤالى دارد. لذا به او سلام كردم جوابم را داد.

بلافاصله به زبان فرانسوى پرسيد اين جمعيت از كجاست؟ گفتم: از جمهورى اسلامى ايران هستند. سؤال كرد چرا اينجا جمع شده اند؟ گفتم براى دعا، گفت:

چه دعايى؟ بلافاصله يكى از دعاهايى را كه در دستم بود را به وى داده گفتم دعاى كميل على- ع- دعا را از من گرفته و شروع به ورق زدن آن كرد، رسيده بوديم به اين قسمت دعا كه همه با هم زمزمه مى كردند، «يا من اسمه دواء، و ذكره شفاء ...» ديدم خيلى در خودش فرو رفته، وى را به حال خود گذاشتم، چند قدمى جلو رفت و بروى زمين نشست. بعد از چند دقيقه كه دعا تمام شد بلند شد و ايستاد، چند قطره اشك روى صورت وى ديدم، مشتاقانه از او سؤال كردم شيعه هستى؟ گفت نه و از من دور شد. به حال او غبطه خوردم چرا كه من در حال او غور كرده بودم و او غور در دعا. (تصوير شماره 21)

***

شبى با قرآن

ص: 302

ص: 303

شب بيست نهمين روز ماه ذى القعده از راه رسيد. زائران حرم عشق و عارفان كوى دل در ساختمان جفّالى گرد آمده، تا با حافظان و قاريان همراه و همنوا شوند و آسمان عطرآگين مكّه مكرمه را با آواى ملكوتى قرآن گلباران كنند و خاطره حرا و مهبط وحى را يادآور شوند. دلها بى قرار و گوشها در انتظار سرانجام با نثار درود و سلام بر آخرين فرستاده خدا، طوسى با قرائت چند آيه مجلس را منوّر ساخت. سپس گروه تواشيح جامعه مداحان مشهد شور و حالى به حاضران بخشيدند. آنگاه حافظ قرآن محمدجواد نعمت اللّهى با پاسخ به سؤال حجةالاسلام كريمى از مسؤولين شوراى استفتاى حضرت امام- ره- جايزه سفر به سوريه را كه از طرف، برادر رضايى سرپرست سازمان حج و زيارت پيشنهاد شده بود، ازآن خود ساخت. پس آنگاه محمود ابوالقاسمى با تلاوت آياتى ديگر از كلام اللَّه مجيد دلها را بسوى ملكوت اعلى روانه كرد. حُسن ختام برنامه شبى با قرآن، قرائت آياتى از قرآن با صداى دلنشين و دعاى خير حاضران كه دستهايشان بسوى آسمان و دلهاشان همنوا با عرشيان، و كلامشان سوگند به قرآن، براى فرج امام عصر، حضرت صاحب زمان- عج- بود.

***

ص: 304

برگزارى مراسم شبى با قرآن

مراسم روح بخش شبى با قرآن، شب جمعه بيست و سوّمين روز ارديبهشت ماه، در سرزمين پيامبراكرم ص- در محل بعثه مقام معظم رهبرى، و با حضور حجةالاسلام والمسلمين محمّدى رى شهرى و جمعى از زائران حرم عشق و تنى چند از قاريان و حافظان بين المللى برگزار شد. در اين مراسم كه عطر قرآن همه جا را فرا گرفته بود، يكى از قاريان آياتى از كلام اللَّه مجيد را تلاوت كرد و قلبها را با نور قرآن شستشو داد. سپس گروه تواشيح با همخوانى و همنوايى صفاى ديگرى به مجلس بخشيدند. در ادامه چند تن ديگر از حافظان و قاريان با نواى دلنشين قرآن معنويت خاصى را به مجلس دادند. (تصوير شماره 22)

فصل هفتم: در خدمت زائران

نگاهى به تلاش هاى اجرايى سازمان حج و زيارت

ص: 305

ص: 306

ص: 307

الف- فعاليت هاى رفاهى و تداركاتى

از زمان حضور زائرين در سرزمين هاى وحى مكّه معظمه و مدينه منوره تا موقع بازگشت يكى از مهم ترين وظيفه اجرايى سازمان حج و زيارت ايجاد تسهيلات رفاهى آنان مى باشد. بديهى است براى انجام مناسك و عبادت هاى حج و بهره گيرى از زيارت هاى آن سرزمين مقدس آسودگى و فراغت مناسب مى طلبد كه اين مهم را در قالب مأموريت هاى تهيه و توزيع تداركات، اثاثيه، اسكان، حمل و نقل هوايى و زمينى، امور بهداشتى و پزشكى، قربانى، تغذيه، مخابرات و ... سازمان حج و زيارت به عهده دارد.

در تشكيلات ستادهاى حج مكه و مدينه معاونتى با همين عنوان با وظائف متعدد و متنوع بكار اشتغال دارد و فراهم آوردن امكانات براى زائرين از طريق تهيه و تأمين نيازهاى آنان اعم از تغذيه، اثاثيه، مسكن و امور پزشكى و حوادث و ... را به عهده گرفته است.

نكته ديگرى كه نبايد ازنظر دور داشت اين است كه تأمين رفاه زائر بستگى تام به برنامه ريزى قبلى دارد، و دقيقاً ملاحظه مى شود كه آن دسته از مسائلى كه از قبل در ايران راجع به آنها اتّخاذ تصميم شده بود در عمل حاصل آن رضايتبخش بود ليكن امورى كه نياز به تصميم گيرى عاجل در محل داشت بعضاً به علت كمبود پشتوانه كارشناسى دچار

ص: 308

مشكل مى گرديد.

با عنايت به موارد فوق فعاليتها و عملكرد واحدهاى تحت پوشش اين معاونت ذكر مى شود:

1- تهيه و توزيع تداركات

1- 1- تهيه و توزيع تداركات انفرادى

در باب وسايل فردى كه در ايران در اختيار زائرين قرار گرفته وجه آن (به جز قمقمه هاى تحويلى) از زائرين اخذ و به حساب سازمان واريز گرديد، مطالب ضرورى در بخش نخست اين گزارش ذكر شده است.

2- 1- تهيه و توزيع تداركات غذايى

1- 2- 1- نحوه تهيه مواد غذايى: همانطور كه در بخش اول اشاره شد معاونت تأمين و تدارك سازمان قبلًا در ايران تمهيدات لازم را براى خريدهاى كلى اجناس به عمل آورده بود و در اين راستا با ارسال نامه به شركتهاى طرف قرارداد از آنها خواسته بود تا با اجراى تعهدات خود نسبت به ارسال كالاهاى خريدارى شده به انبارهاى سه گانه (خشك و سرد و نوشابه) اقدام نمايند. بنابراين پس از ذخيره شدن كالاهاى خريدارى شده در انبار به حد مكفى كار توزيع مواد غذايى به اجرا درمى آمد در مجموع كيفيت كالاهاى خريدارى شده مناسب بود. خصوصيت ديگر طرح تهيه تداركات غذايى اين بود كه كالاهاى اضافى غير فاسدشدنى به خود شركتها قابل برگشت بود. ضمناً ايجاد رقابت بين فروشندگان از طريق خريد مناقصه اى منجر به تهيه اجناس مورد نياز با كيفيت خوب و قيمت كمتر مى شد. بهرحال كالاها از سه طريق خريدارى مى شد؛ بدين ترتيب كه توسط سازمان و يا توسط مدير در ايران تهيه مى شد و يا اينكه مدير مى توانست در عربستان با نظر سازمان تهيه نمايد. در مجموع سياست تداركاتى سال جارى اختيار خريد را در ايران و عربستان تا حدودى به مدير مى داد و اين مسأله نتايج خوبى به بار آورد.

ص: 309

2- 2- 1- روش توزيع مواد غذايى: در سال جارى ضمن استفاده از سيستم تحويل كالا در قبال كوپن (متناسب با ظرفيت كاروانها) براى توزيع مواد غذايى و مصرفى با توجه به نوع آن سه محل تحت عناوين: انبار خشك، انبار سرد و انبار نوشابه در مكه و مدينه پيش بينى شد بهرصورت كار تفكيك و دسته بندى اجناس و كالاهاى موجود در انبارهاى مختلف با توجه به ماهيت و شرايط هر يك از انبارهاى سرد، خشك و نوشابه به مرحله اجرا درآمد. شركتها نيز در اجراى تعهدات خود نسبت به ارسال كالاهاى خريدارى شده به انبارهاى فوق اقدام كردند. پس از ذخيره شدن كالاها در انبار كار توزيع شروع شد. در انبار خشك با تمهيداتى كه در توزيع بكار رفت مدت زمان تحويل كالاهاى مورد نياز بسيار كم شد و بسته بندى دقيق و تفكيك و مجزاسازى باعث شد كه در يك لحظه انبار حتى توان پاسخگويى به چهل كاروان را داشته و در نتيجه هيچگاه جلوى درب انبار ازدحام و تجمع مشاهده نشد و از ضايعات احتمالى نيز جلوگيرى به عمل آمد.

در مورد نوشابه، خدمه كاروانها به محل انبار مجهز شركت طرف قرارداد مراجعه و با ارائه كوپنهاى مربوطه سهميه هاى تعيين شده را از مأمورين واحد توزيع مستقر در انبار دريافت مى نمودند. در انبار مواد سردخانه اى با توجه به مشكلات سال 71 لزوم تهيه فضاى سرد جهت نگهدارى مواد ضايع شدنى ضرورى تشخيص داده شد و اجتناب ناپذير تلقى گرديد. مأمورين اين انبار نيز از صبح تا نيمه شب يكسره كار توزيع را ادامه مى دادند و توانستند به بيش از 5000 بار مراجعه پاسخ لازم بدهند. بطور كلى به نظر غالب مديران كاروانها در سال جارى نحوه توزيع و تقسيم مواد غذايى نسبت به قبل بسيار روان و مطلوب توصيف شده است. از ديگر محاسن روش اتخاذ شده در توزيع، خارج نمودن اقلامى از كالاها از سيستم و توزيع آنها توسط طرفهاى سعودى با حداقل نيرو و هزينه كمتر بود.

ص: 310

3- 1 هزينه هاى تداركات:

هزينه كل تداركات مواد غذايى و مصرفى حج سال 72 شامل چاى، قند، شير، پنير، ماست، گوشت، كره، ماهى و مرغ و دستمال كاغذى، چايى كيسه اى، روغن حيوانى، شكر، نوشابه، برنج، رب گوجه فرنگى، روغن نباتى و ظروف يكبار مصرف با احتساب 7% هزينه توزيع شركت اباروزينى به رقم 21034724 ريال سعودى رسيد.

با اين حساب در سال جارى هزينه هاى تداركاتى اعم از خريد سازمان يا خريدارى شده توسط مدير نسبت به هزينه هاى مشابه سال قبل مبلغ 4619141 ريال سعودى كاهش نشان مى دهد كه دقيقاً ناشى از برنامه ريزى ها و اتخاذ تصميمات منطقى با استفاده از تجارب سالهاى قبل مى باشد.

2- تأمين و توزيع اثاثيه:

يك گروه 32 نفره تحت عنوان «گروه تأمين و توزيع اثاثيه» در مكه و مدينه (18 نفر در مكه و 14 نفر در مدينه) كار تهيه و توزيع اثاثيه مورد لزوم كاروانها را زير نظر معاونت رفاه و تداركات انجام مى دادند. در بخش اول در باب لزوم و اهميت يكنواخت سازى و استاندارد نمودن اثاثيه مورد نياز كاروانها توضيحات كافى داده شد.

3- نظارت بر توزيع تداركات:

افرادى تحت عنوان ناظرين بر توزيع مواد تداركاتى اعم از تغذيه، اثاثيه و امر توزيع تداركات را كنترل مى نمايند. اين واحد در مكه با 10 و در مدينه با 5 پرسنل فعاليت داشت و مستمراً، مراكز توزيع مواد غذايى و شركتها به منظور تحويل به موقع و دقيق مواد غذايى مصرفى و همينطور كنترل كمى و كيفى كالاهاى وارد شده به انبارها و خارج شده از آنها را دنبال مى نمايند. ضمناً بررسى و مقايسه نرخ روزانه ميوه در ميادين شهرهاى مكه و مدينه به منظور كنترل هزينه هاى مديران كاروانها نيز به عهده ايشان

ص: 311

واگذار شده است.

4- مسكن:

در بخش مسكن به دليل اهميت و حساسيت ويژه، طرح جديد دوباره استفاده از منازل مدينه (در دوره مدينه قبل) بجاست كه ابتدا اثرات و نتايج اين طرح را در مدينه مطرح و سپس به عملكرد مسكن در مكه بپردازيم.

1- 4- مسكن مدينه منوره: همانطور كه در فصل اول اشاره شد به دليل فقدان روند ساختمان سازى در قسمت مركزى شهر مدينه در چارچوب طرح توسعه حرم شريف نبوى- ص- قيمت منازل استيجارى رو به افزايش نهاد. براى مقابله با اين موقعيت پيش آمده و شكستن فشار گرانى، هيأت اجاره منازل، موضوع سه بار استفاده كردن از منازل را بطور جدى مطرح نمود و به تصويب شوراى عالى حج نيز رسيد. با اجراى طرح ضمن اينكه نظر اكثر زائرين مبنى بر ثبت نام در كاروانهاى مدينه قبل تأمين مى شد، حدود 12 ميليون ريال سعودى بخاطر كاسته شدن از ميزان منازل اجاره شده صرفه جويى به عمل آمد و خودبخود با كاهش تعداد منازل، حق انتخاب در اجاره منازل نيز ايجاد شد و لذا كيفيت منازل مورد اجاره ارتقاء يافت.

2- 4- مسكن مكه: گروه اجاره منازل مناطق مسكونى مكه را با استفاده از تجارب گذشته به شش منطقه مشخص تقسيم و هر گروه سه نفرى را مأمور اجاره در يكى از مناطق نمود. علاوه بر گروههاى مأمورين اجاره مناطق، گروه ديگرى نيز تحت عنوان پى گيرى نواقص در ستاد مسكن مستقر بودند كه بر حسن اجراى تعهدات طرفين نظارت مى نمودند.

از طرف ديگر تقسيم زائرين بر حسب استانهاى محل سكونت آنها در ايران از كارهاى دشوارى است كه واحد مسكن بر عهده گرفت و به نحو احسن به انجام رساند.

بر اين مبنا بود كه در مكه درصد بالايى از زائرين در منطقه عزيزيه (منطقه يك) اسكان داده شدند (26900 نفر) بعد از عزيزيه منطقه روضه، شيشه، ملك و جبل النور (منطقه

ص: 312

2) در رتبه بعدى از نظر تعداد حجاج قرار داشت (با 20180 نفر).

5- طرح قربانى:

در بخش فعاليتهاى قبل از عزيمت در باب نضج گرفتن و قوت يافتن فكر استفاده مطلوب از گوشت حاصله از ذبح قربانى حجاج بيت الله الحرام و شكل گيرى تشكيلاتى تحت عنوان مجريان طرح قربانى، ذكر شد كه به يارى خداوند و راهنماييهاى بعثه مقام معظم رهبرى جمعى دلسوز با انگيزه و علاقه بسيار همت نمودند تا اين طرح را به وجه احسن به اجرا برسانند. ابتدا اعتقاد بر اجراى طرح در قالب ذبح 50000 رأس گوسفند در ميان بود و ملاقاتهايى هم با هدف فوق با مسؤولين بانك توسعه اسلامى- كه مديريت بهره بردارى از كشتارگاههاى جديد صنعتى در مكه مكرمه را به عهده دارد، انجام گرديد، ولى در ادامه بررسيهاى به عمل آمده با توجه به محدوديتهاى اجرايى و محدوديت تخصيص ظرفيت كشتارگاه و محدوديت امكانات محلى موجود و بعضاً بخاطر ترتيبات اعمال حجاج از نظر مناسك فقهى تصميم بر اجراى طرح در قالب كشتار 15000 رأس گوسفند اخذ شد و اقداماتى در اين راستا به شرح ذيل به عمل آمد:

1- مذاكره با مسؤولين بانك توسعه اسلامى در مورد شرايط و كيفيت تفاهم فى ما بين در خصوص اجراى طرح.

2- توافق در مورد طرق انجام كار با بانك توسعه اسلامى و پيمانكاران تأمين گوسفند و مجريان كشتارها.

3- بازديد از مكان نگهدارى گوسفندان تحت نظر بانك توسعه اسلامى در 30 كيلومترى جده و انجام بررسيهاى مقدماتى و ابلاغ شرايط ذبيحه به مسؤولين بانك توسعه اسلامى و پيمانكار تأمين گوسفند برابر ضوابط شرعى.

4- توافق در مورد انتقال گوسفندان مورد نظر از جده به آغلهاى تخصيصى در كشتارگاه شماره 2 برنامه ريزى و بازرسى گوسفندان قبل از انتقال از آغلهاى اصلى به آغلهاى فرعى و جداسازى گوسفندان منطبق با ضوابط با همكارى ذابحين منتخب

ص: 313

ايرانى.

5- اجراى طرح آزمايشى ذبح در روزهاى هفتم و هشتم ذيحجه با همكارى بانك توسعه اسلامى و پيمانكاران مستقر در كشتارگاه.

6- استقرار نيروهاى ستادى و اجرايى قبل از شروع به كار از روز نهم ذيحجه در محل كشتارگاه.

7- آماده سازى محل ادارى و سالنهاى كشتار و برنامه ريزى و تقسيم كار ذابحين و نيروهاى ستادى و اجرايى.

8- دعوت و تنظيم بازديد نماينده بعثه مقام معظم رهبرى از مراحل اجرايى طرح در روزهاى 10 و 11 ذيحجه.

9- اجراى كامل طرح و ذبح حدود 17000 رأس گوسفند طى روزهاى دهم و يازدهم.

10- تنظيم گزارشات مالى و تسويه حساب با بانك توسعه اسلامى.

11- تنظيم و ارسال متن تشكرآميز از همكارى بانك توسعه اسلامى.

12- در خلال كار بطور مستمر با نمايندگان بعثه (بخصوص معاونت آموزش و تحقيقات) جلسات و تماسهاى مكرر برگزار شد.

- شايان ذكر است كه پس از ذبح گوسفندان قربانى و انجام عمليات كندن پوست و تخليه امعاء و احشاى آنها و شستشو و بالاخره پوشش آنها با پارچه به تونلهاى انجماد هدايت و نهايتاً به سردخانه هاى پيش بينى شده منتقل گرديدند تا هيأت مديره بانك توسعه اسلامى با بررسيهاى لازم نسبت به توزيع آنها تصميم گيرى و پس از اجرا مراتب را جهت اطلاع عموم كشورها منتشر نمايند.

6- بخش رفاه و حوادث:

در ستادهاى حج مكه و مدينه واحدى به نام رفاه و حوادث پى گير امور مربوط به رفاه زائر از قبيل حوادث غير مترقبه، تصادفات، فوت، بيمارى، سرقت، گم شدن اشياء

ص: 314

و ... مى باشد. بدين منظور برادران بايستى مرتباً براى عيادت بيماران به بيمارستانهاى سعودى سركشى نموده و ضمناً در جريان آخرين آمار و اطلاعات مراكز درمانى مستقر در مكه و مدينه قرار گيرند. همچنين مراجعه به مراكز پليس و راهنمايى و رانندگى (مرور) عربستان براى اخذ مجوز ترخيص بيماران و مصدومين و فوتى ها در زمره فعاليتهاى اين بخش به شمار مى رود. مراجعه به محاكم به همراه زائرين براى اقامه دعوا و اخذ ديه از ضارب نيز جزء اين كارها محسوب مى شود. در اين ارتباط در طول مراسم مبلغ 61000 ريال سعودى بعنوان ديه از ضاربين اخذ و در اختيار مصدومين قرار گرفته است. ارسال گزارش و شكايت براى مسؤولين بلند پايه سعودى و پى گيرى امورى مانند سرقت و برخورد غلط سعوديها توسط اين واحد انجام مى پذيرد. ماهيت اين امور اقتضا مى كند كه بخش رفاه و حوادث ارتباط كاملًا تنگاتنگ با دفتر نمايندگى وزارت خارج و همينطور روابط هيأت پزشكى در ستادها داشته باشد. ضمناً مراجعات مكرر به سردخانه هاى بيمارستانها جهت شناسايى متوفيان و انجام مراحل بعدى كار دفن يا انتقال فوت شدگان توسط اين واحد صورت مى گيرد. اين واحد با 9 نفر عضو در مدينه و مكه حقيقتاً مسائل تنوعى در زمينه هاى رفاهى مربوط به زائرين را رتق و فتق مى نمودند و از هيچگونه كوششى در مورد مرتفع ساختن مشكلات پيش آمده براى زائرين فروگذار نمى كردند. رئوس و ماحصل اقدامات واحد مذكور را مى توان چنين بيان داشت:

- ارتباط تنگاتنگ با دفتر نمايندگان وزارت امور خارجه و پى گيرى امورات مربوطه به مفقودين و فوت شدگان بر اثر سوانح رانندگى.

- مراجعات مكرر به سردخانه هاى بيمارستانهاى مكه و مدينه براى شناسايى فوت شدگان مجهول الهويه.

- اقدام به انتقال اجساد 6 نفر از فوت شدگان كه منسوبين آنان اصرار فراوان دائر بر انتقال جنازه عزيزانشان به ايران داشتند.

- مراجعات مكرر به بيمارستانهاى سعودى و عيادت از مصدومين و بيماران بسترى شده.

ص: 315

- مراجعات مكرر به مراكز پليس (مرور) عربستان و اخذ مجوز ترخيص بيماران، مصدومين و انتقال اجساد زائرين متوفى به ايران.

- رجوع به مراكز پليس (مرور) و محاكم عربستان به همراه زائرين مصدوم و اعضاى كاروانها براى اقامه دعوى و اخذ ديه از رانندگان متخلف.

دريافت 61000 ريال سعودى بعنوان غرامت از رانندگان متخلف و پرداخت آن به مصدومين تصادفات رانندگى به مكه و مدينه.

ارسال گزارش و شكايت براى امير و محاكم مكه و پى گيرى تا حصول نتيجه و همچنين موارد اخاذى از زائرين.

7- بخش اشياء پيدا شده:

يكى از امكانات رفاهى جهت زائرين محترم بيت اللَّه الحرام روضه مطهره نبوى- ص- در نظر گرفتن واحدى براى حفظ و شناسايى و تحويل اشياء و نقود مفقود شده و يا پيدا شده است وظايف محول شده و اهم اقدامات به انجام رسيده اين واحد را مى توان به شرح زير خلاصه نمود:

- ثبت نام و نشان و آدرس زائران مال گم كرده در دفتر مخصوص به همراه مشخصات اشياء مفقود شده.

- ثبت مشخصات و ميزان دقيق وجوه نقدى پيدا شده در يك دفتر و استرداد آن در صورت مراجعه صاحب وجه.

- دريافت و ثبت وجوه ارزى پيدا شده توسط زائران ايرانى و تماس با بعثه كشورهاى ديگر به منظور استرداد وجوه ارزى پيدا شده.

- تحويل گرفتن لوازم و اشياء پيدا شده و ثبت مشخصات آنها.

- تحويل به صاحبان آنها پس از شناسايى و دريافت امضا.

- اطلاع دادن به صاحبان اموال و اشياء پيدا شده از طريق تلفن يا اطلاعيه يا بازرسان.

ص: 316

- دريافت گزارشات و تكميل فرم، توسط مالباختگان.

- ارسال اشياء و لوازم زائرانى كه لوازمشان در مدينه بدست واحد رسيده ولى خودشان به مكه عزيمت نموده بودند، به ستاد مكه.

- مراجعه به مسجد شجره و دريافت تعداد اشياء جا مانده از كاروانها و ارسال اين گونه اشياء به ستاد مكه.

- در مدينه بعد نيز بقيه اموال و اشياء پيدا شده موجود كه صاحبانشان شناسايى نشده بودند به تهران منتقل گرديد.

مأموران اين واحد از تمام شيوه ها؛ چون ارسال فهرست اشيا و وجوه پيدا شده به وسيله بازرسان كاروانها، نصب آگهى در ستاد، پيام تلفنى و حضورى و انتقال اشيا و وجوه پيدا شده به محل كاروانها براى يافتن صاحبان آنها، بهره جستند، به گونه اى كه با وجود حجم زياد اشياء فوق كليه اشيايى كه صاحبانشان مشخص شد در عربستان تحويل گرديد و فقط اشياء بى نام و نشان براى اخذ تصميم نهايى به تهران آورده شد. ضمناً واحد مذكور در ايام تشريق نيز مشغول به فعاليت بود. پول كشورهاى مختلف و طلا و نقره و ساعت و دوربين و عينك و ... نيز جزء اشياى گمشده يا پيدا شده بود.

ص: 317

شرح فعاليت واحد مذكور در حج سال جارى در ستادهاى

مدينه و مكه به ترتيب زير بوده است:

رديف شرح عمليات در مكه در مدينه جمع

1 تعداد گزارش دريافتى از گم شدن اشياء 614127487

2 تعداد مراجعه جهت تحويل دادن اشياء پيدا شده 284141143

3 تعداد موارد تحويل اشياء پيدا شده به صاحبان آن 20913376

4 جمع وجوهات سرقت شده به ريال ايران 300/ 514/ 3

5 جمع وجوهات سرقت شده به ريال سعودى 1158149 مورد

6 جمع وجوهات سرقت شده به دلار آمريكا 1256

7 مبالغ مجهول الصاحب به ريال ايران 320/ 285

8 مبالغ مجهول الصاحب به ريال سعودى 9717

9 مبالغ مجهول الصاحب به دلار آمريكا 991

جدول زير تا حدودى گوياى ميزان فعاليت واحد فوق در مدينه و مكه مى باشد

موضوع پول ايرانى (به ريال) ريال سعودى دلار آمريكا

نام ستاد گم شده پيدا شده تحويل شده مسروقه گم شده پيدا شده تحويل شده مسروقه گم شده پيدا شده تحويل شده مسروقه

مدينه 001866300 35004912 30691256 042110/ 70242603 109016

مكه (ايام تشريق) 1192002496440 01420020002/ 41 292/ 209 2/ 32100731 200122

8- پست و مخابرات

همه ساله تعدادى از برادران مأمور از سوى شركت مخابرات ايران به منظور ايجاد امكان ارتباط تلفنى يا پستى زائرين بيت اللَّه الحرام با خانواده هايشان در ايران به عربستان اعزام مى گردند. كه ذيلًا گزارش آن تقديم مى شود:

چگونگى تماس تلفنى زائرين و افراد ستاد با ايران به دو طريق امكان پذير است كه يكى تماس از طريق مخابرات عربستان با ايران است و راه ديگر تماس از طريق

ص: 318

مخابرات ايران با عربستان مى باشد. در نوع اول در پايان مراسم حج مخابرات عربستان بابت همكارى بين المللى مخابرات ايران جهت برقرارى ارتباط مبالغى ارز طبق تعرفه هاى بين المللى پرداخت خواهد كرد. در اين روش كليه تماس هاى حجاج و ستاد از طريق خطوط تلفنى شهرى منصوبه در ستاد يا بعثه يا كاروانها يا كيوسكهاى تلفن بين المللى در نزديك ستاد عملى مى گردد و اما اتخاذ روش دوم منجر به اين مى گردد كه در پايان مراسم حج شركت مخابرات ايران بابت همكارى بين المللى مخابرات عربستان جهت برقرارى ارتباطات مبالغى ارز به آن كشور يا كشور ثالثى كه ارتباط را ترانزيت نموده، بپردازد و بدنبال اعمال اين روش است كه وزارت پست و تلگراف و شركت مخابرات ايران در قبال دريافت تعرفه ناچيزى هزينه هاى ارزى گزافى را به عربستان مى پردازد البته اين روش محاسن غيرقابل انكارى هم دارد كه مثلًا اجتناب از پراكنده شدن و ازدحام حجاج ايرانى بويژه خواهران در مقابل كيوسكهاى تلفن بين المللى و تقليل هزينه هاى ارتباطى آن يكى از محاسن اتخاذ اين طريق به شمار مى رود. ولى پيشنهاد برادران مخابرات اين است كه با پيش گرفتن روش اول با وجود اينكه هزينه ارتباط براى زائر افزايش مى يابد ولى ايجاد بدهى ارزى گزاف شركت مخابرات به عربستان منتفى مى نمايد.

فعاليت برادران مخابرات در موسم حج سال جارى به شرح زير است:

ستاد نوع ارتباط تعداد تلفن تعداد پست عادى تعداد پست تصويرى

مكه 10742883 142785

قبل 6915434 624033

مدينه بعد 6091779664

جمع 6425098 684935

جمع كل 367981 21127865

ص: 319

9- راهنماى حجاج

برادرانى به عنوان «راهنماى زائرين» مشخصاً جهت رساندن حجاج ايرانى يا بعضاً خارجى راه گم كرده به منازل و مقاصد دارند. اين افراد تا سال گذشته با عنوان امدادگر به فعاليت مى پرداختند ليكن از سال جارى به دليل حساسيت عربستان نسبت به كاربرد لفظ «كشافه» اين واحد به «راهنماى زائر» تغيير نام يافت. برادران فعال و وظيفه شناس و زحمتكش كه واقعاً خدمت زائر را نعمت مى دانند در اين واحد انجام وظيفه مى نمودند. در مكه 97 نفر پرسنل طى 45 روز وظيفه دشوار فوق الذكر را دنبال مى كردند. در ايام تشريق اين واحد فعالانه حضور خود را نشان مى دهد. در طول فعاليت اين برادران در مكه مكرمه 45000 ريال سعودى بابت اقلام سرمايه اى و مصرفى هزينه شد. در ايام تشريق اين واحد علاوه بر وظايف محوله مبادرت به توزيع 600 كيلوگرم شكر و 200 كيلوگرم ماست و 70 كيلوگرم خاكشير و 15000 ظرف يكبار مصرف جهت خدمت رسانى به زائرين نمود. خريد و تأمين كپسول هليوم جهت شناساندن چادر واحد در منطقه منى و همچنين ساخت آرم بزرگ نئون سازى جمهورى اسلامى توسط اين واحد به انجام رسيده است لازم به ذكر است 12 دستگاه اتومبيل در مأموريت هاى مختلف توسط اين برادران در مكه مكرمه استفاده مى شد كه كار تعمير و نگهدارى آن نيز در اين مدت بعهده ايشان بود. در مدينه منوره نيز با يك گروه 28 نفره فعاليت به همين كيفيت با تعداد نيروى متغير و متناسب با حجم كار در مدينه قبل و مدينه بعد پيش مى رفت.

لازم به ذكر است كه در اثر تمهيدات بكار رفته در ايام تشريق آمار گمشدگان اين ايام از 13309 نفر در سال 71 به 6890 نفر در سال جارى تقليل يافت.

ب- معاونت منى و عرفات

يكى از فعاليتهاى حساس و عمده سازمان در موسم حج خدمت رسانى به حجاج

ص: 320

عزيز در ارتباط با تهيه خيام منى و عرفات و حركت دادن و برگرداندن حجاج از مشاعر مقدسه در يك فاصله كوتاه و فشرده زمانى و در يك محدوده معين مكانى است كه حقيقتاً وظيفه دشوارى را بر دوش سازمان مى گذارد و نياز شديدى به هماهنگى و ارتباط دقيق و تنگاتنگ تمامى قسمتهاى فعال ستادى دارد. به همين جهت منى و عرفات از معاونتهاى پركار ستاد مكه به شمار مى رود. اين معاونت در مكه امور مربوط به حمل و نقل زائرين اعم از هوايى و زمينى (علاوه بر حمل و نقل مشاعر) را نيز برعهده دارد. اما فعاليتهاى واحد منى و عرفات اين معاونت عموماً مربوط به تهيه و تخصيص خيمه ها به كاروانها و حمل و نقل زائرين به منى و عرفات مى باشد. امر تهيه خيمه ها و اسكان زائر در آن قبلًا مستلزم بررسيها و برنامه ريزيهاى مهندسى است. به عبارت ديگر بخش اسكان مشاعر، حمل و نقل مشاعر و مترجمين (رابطين) زير مجموعه هاى واحد منى و عرفات به حساب مى آيند.

در باب توزيع خيمه ها بطور كلى بايستى قبلًا موقعيت منطقه ايرانى ها در عرفات و منى و شماره مكاتب و نام رئيس هر مكتب و ظرفيت اسمى هر يك از طرف مؤسسه مطوفين حجاج ايرانى مشخص شود و به توافق برسند. از طرف ديگر مى بايد آمار زائر و خدمه كاروان به اضافه نيازهاى ويژه نظير درمانگاه و امداد و خيمه هاى كاركنان براى طرفين روشن شود تا مبناى مذاكرات و محاسبات قرار گيرد و راجع به جايگاه استقرار واحدهاى خاص به تفاهم برسند.

وظايفى كه مؤسسه مطوفين در قبال سازمان (كه در واقع واسطه و متولى امور زائرين ايرانى است) به عهده دارد اينطور خلاصه مى شود:

«ايجاد خيمه هاى مناسب با وسعت كافى، تحويل به موقع و مفروش نمودن تمام آنها، مستقر كردن كانتينرهاى يخ و تحويل عادلانه يخ (روزانه 32 كيلوگرم براى هر خيمه) به كاروانها، تحويل پنكه هاى سالم (يك پنكه به ازاى هر خيمه) و سيم كشى كامل خيمه ها، تحويل كلمن آب در عرفات و منى (هر خيمه يك كلمن)، تأمين روشنايى داخل خيام توسط مهتابى، تأمين آب جوش كاروانها، تهيه سطلهاى زباله و

ص: 321

تعبيه كپسولهاى آتش نشانى، تهيه نقشه و كروكى دقيق چادرهاى داخل هر مكتب، مشخص كردن و تجهيز چادرهاى امداد و درمانگاهها، تهيه دو عدد برانكارد در هر مكتب و حضور نماينده مسؤول مكتب در تمام ايام تشريق و ...»

ج- واحدهاى مستقل

در تشكيلات ستادهاى حج واحدهايى پيش بينى شده كه وظيفه دارند اطلاعات مورد نياز را فراهم نموده و هماهنگ با ساير قسمت ها مأموريت هاى محوله را به انجام رسانند.

واحدهاى مذكور عبارتند از: آمار و خدمات ماشينى- نمايندگان وزارت خارجه- نماينده هيأت پزشكى- واحد رسيدگى به شكايات- دفتر رياست و روابط عمومى.

1- اطلاع رسانى و خدمات ماشينى:

اساساً ضرورت به كارگيرى كامپيوتر در همه زمينه ها در فعاليتهاى جارى حج چندين سال است كه شناخته شده و در حد امكان به اجرا درآمده است.

1- 1- اهم فعاليتهاى كامپيوترى در مكه

- ثبت اعلام ورود زائرين به جده و مكه و مدينه.

- ثبت كاركرد واحدهاى ستادى.

- ثبت پروازهاى برگشت زائرين.

- توليد ليستهاى مديران كاروانها جهت اثاثيه و امور خارجه و بازرسى و مالى.

- توليد كاردكسهاى امداد در ايام تشريق و خدمات رسانى در چادر مركزى امداد در منى.

- هماهنگى جهت كامپيوترى كردن تخصيص ماشين براى منى و عرفات، مثل تعيين شركتها براى كاروانها، تنظيم ليستهاى نماينده كاروانها و صدور حواله ماشين وليست كنترل نماينده ها.

ص: 322

- تهيه نمودارهاى مختلف زائرين مثل سن، جنس، شغل، تحصيلات، استانها، تعداد كاروانهاى مدينه قبل و مدينه بعد و ...

- توليد ليست پروازها براى واحد حمل و نقل ستادها به ترتيب شماره و تاريخ پرواز.

2- 1- اهم فعاليتهاى كامپيوترى در مدينه: نصب و آماده سازى تجهيزات و خريد اتصالات و سيم كشى ها و خريد ملزومات مصرفى جهت كار.

- دريافت فرمهاى ره توشه از مديران كاروانها و كنترل و اصلاح اوليه فرم ها و ورود اطلاعات آن به صورت روزانه و نوشتن برنامه هاى لازم جهت تهيه گزارشات مستند به فرمهاى ره توشه (مثل مشكلات حمل و نقل هوايى و زمينى).

- تهيه گزارشات روزانه از ورود زائرين به جده از طريق تماس با كامپيوتر جده.

- ادغام و كنترل و اعلام گزارش ورود زائر به مدينه با آمار جده و آمار واحد حمل و نقل ستاد.

- تهيه و تحويل گزارشات مورد نياز به مديريت واحدهاى مختلف ستاد از وضعيت ورود زائرين.

- جمع آورى فرمهاى مشخصات كامل پرسنلى مديران كاروانها و عوامل و خدمه جهت تكميل اطلاعات مربوطه در ايران.

- كنترل ورود كاروانها و پيگيرى جهت دعوت سريع مديرانى كه مراجعه ننموده اند با همكارى واحدهاى بازرسى و امداد و مسكن و ...

- ايجاد ساختار بانكهاى اطلاعاتى گزارشات واحدها و تهيه گزارش نهايى كاركرد واحدها و ارسال به سرپرست ستاد.

- اصلاح اطلاعات پرسنلى كاركنان ستاد و ثبت تاريخ دقيق ورود به عربستان.

- تهيه نمودارهاى مختلف از وضعيت زائرين و ورود به جده و مدينه و ساير اطلاعات مورد نياز مديريت.

- ارائه خدمات موردى به واحد كامپيوتر مكه.

ص: 323

- ارسال كپى هاى مختلف از اطلاعات و ارسال فرمهاى ره توشه به تهران.

- همكارى با كاردكس منى.

- تهيه گزارش از مشكلات حمل و نقل زمينى مكه به مدينه در دوره مدينه بعد.

- تهيه گزارش روزانه ورود و خروج زائرين مدينه بعد و ارائه به سرپرستى.

- تهيه گزارش نهايى نظارت مديران راجع به واحدهاى ستادى.

- تهيه برنامه كامپيوترى جهت امتياز دادن به كاروانها بر اساس تاريخ ورود و كيفيت پاسخ دهى به سؤالات در فرمهاى ره توشه.

- در كل عمليات مدينه قبل و بعد 3400 برگ فرم ره توشه از كاروانها دريافت گرديد.

2- رسيدگى به شكايات:

از مهمترين روشهايى كه به زائرين امكان مى دهد مشكلات مختلف خود را به مسؤولين ستاد منتقل ساخته و اميد پى گيرى آن را داشته باشند مراجعه به واحدهايى است كه تحت عنوان رسيدگى به شكايات در ستادهاى حج براى تحقق اين منظور برقرار گرديده است. بسيارى از گزارشات كه قابل تعقيب تشخيص داده شود به قسمتهاى مربوطه ارجاع و قضيه مرتباً تا حصول نتيجه پى گيرى مى گردد و نتيجه نيز به اطلاع شاكى يا بازرسين و يا ساير رابطين مى رسد. در مكه در واحد مذكور 10 نفر و در مدينه 5 نفر انجام وظيفه مى نمودند. بسيارى از گزارشات مكه راجع به وضع اسكان و حمل و نقل بود كه با پى گيرى اين واحد حل و فصل شد. الحمدللَّه امسال راجع به تداركات گزارش عمده اى به اين واحد نرسيد كه اين را مى توان حاكى از نتايج مثبت تدابير پيش بينى شده در اين زمينه دانست.

در مدينه نيز خرابى اتوبوسها و طولانى شدن سفر از جده به مدينه يا از مكه به مدينه و كمبود پذيرايى بين راهها از مشكلاتى بود كه شاكيان معتنابهى داشت. بعد از آن كمبود جا براى زائرين و نامناسب بودن ساختمان و كمبود دستشويى ها نسبت به زائرين

ص: 324

و عدم رعايت بهداشت ساختمان و مشكلات كم آبى و خرابى فريزرها و ... از حيث تعداد شاكى در درجه دوم قرار داشت كه اين مسائل اخير جهت اصلاح به واحد مسكن ارجاع داده مى شد و طبيعتاً پى گيرى لازم بعمل مى آمد. مسائل رفاهى و خدماتى شكايت از سوء برخورد پزشكان در درمانگاهها و بى اعتنايى به توضيحات مريض رقم قابل توجهى را شامل مى گرديد كه به واحد رفاه جهت پى گيرى سپرده مى شد. توضيحاً خوشبختانه در سال جارى در مدينه ميزان شكايت از عملكرد و برخورد مدير يا ساير عوامل خدماتى با زائرين نسبتاً كم بود كه با توجه به وضعيت سنى و نشاط انرژى و تحصيلات مديران قابل تأمل مى باشد.

آمار واحد شكايات در مكه

شرح شكايات سال 71 سال 72

1- عدم رعايت مسائل بهداشتى كاروانها 423

2- نارضايتى از ارائه خدمات درمانى 219

3- عدم مناسب بودن درمانگاهها 68

4- كمبود آب آشاميدنى و كيفيت بد آب 6186

5- كثيفى، خرابى سقف و لوله كشى ساختمان 3143

6- كمبود توالت و نقائص فاضلاب و دستشويى 8837

7- خرابى آسانسور 4224

8- كمبودآب سردكن و آب گرم 4321

9- خرابى كولر 258

10- كمبود جا براى اسكان زائران 676

11- قطع برق و كمبود روشنايى 1816

12- عدم تخليه كامل ساختمان 1614

13- عدم توجه مالك به مشكلات ساختمان 3222

14- برخورد غلط خدمه 25

15- برخورد غلط مدير و بى كفايتى آن 46

ص: 325

3- دفتر رياست و روابط عمومى:

در نمودار تشكيلاتى ستادهاى حج در عربستان واحدى با اين عنوان براى عهده دارى مسائل و مواردى به شرح زير پيش بينى گرديده و در اين چارچوب به انجام وظايف خود مشغول بوده است: «كارهاى دفتر از قبيل تهيه پيش نويس هاى حوزه رياست ستاد، ايجاد هماهنگى براى ارتباط و تشكيل جلسات مختلف با مقامات سعودى و ايران و جلسات آموزش و ادارى داخل ستاد، انجام تشريفات تهيه گزارشات روزانه، ايجاد مقدمات ديدارها، هماهنگى انعقاد جلسات، توزيع هدايا، توزيع تقديرنامه ها، تهيه صورت جلسات، انجام تبليغات داخل ستاد، تزيين اتاقها و طبقات و كل ساختمان به عكس ها و تابلوهاى راهنما و تهيه متن تراكت هاى مختلف و اطلاعيه هاى مهم، تهيه تابلوهاى ضرورى كاروانها (شامل مشخصات كاروان، تعداد طبقات، توصيه هاى مدير و ساير عوامل به زائرين، تعيين قبل، و ...)، هماهنگى با نماينده هيأت پزشكى، نمايندگان وزارت خارجه، ... هماهنگى كامل با واحد كامپيوتر به منظور داشتن آخرين اطلاعات درباره كليه جوانب جارى حج، هماهنگى با بعثه به خصوص امور بازرسين در مورد توزيع خبرنامه «زائر» در مسائل مختلف، دادن آخرين اطلاعات مورد نياز به جرايد و خبرگزارى و صدا و سيما و ساير مراجع ذيصلاح، اخذ جديدترين اخبار ايران و جهان از منابع مختلف و انتشار آن به صورت خبرنامه داخلى ستاد، برنامه ريزى جهت بازديدهاى مختلف از فعاليت بخشها، تهيه تصوير از مراحل مختلف كار قسمتها، جمع بندى و تنظيم گزارش روزانه و گزارشهاى ويژه، خطاطى پلاكارد سر درب ساختمان امداد و خوابگاهها و ستاد مسكن و همچنين تهيه پارچه عناوين مختلف مثل اعياد و وفيات و مناسبتهاى مختلف و پارچه جهت مشاعر مقدسه و ... ترجمه مسائل مهم ايران و جهان مندرج در جرايد عربى به زبان فارسى. همكارى مترجمين اين واحد در امور مربوط به خريد و قيمت گيرى و شركت در جلسات و ترجمه مذاكرات، ترجمه نامه هاى رسمى فارسى يا عربى تهيه و انتشار جزوات مختلف (مثل زيارتنامه بيانات مقام

ص: 326

معظم رهبرى، و ...) در سطح ستادها، ضبط و پخش اخبار روزانه صداى جمهورى اسلامى ايران، تهيه و تكثير نقشه مكه و مدينه، تهيه و نصب آدرس منازل كاروان و بيمارستان و بانك و انبارهاى تداركاتى، و ... در محل ستاد جهت سهولت مراجعه هموطنان عزيز، هماهنگى با برادران اعزامى صدا و سيما جهت ضبط و تهيه تصوير از عمليات مختلف حج، برگزارى مجالس مختلف».

د- امور مالى

1- هزينه هاى ارزى:

در سال 63 براى يك دوره پنج ساله از متقاضيان حج تمتع ثبت نام بعمل آمد ولى به علت استقبال فراوان عملًا اين مدت به چندين برابر افزايش يافت چون حدود يك ميليون نفر ثبت نام كننده در قرعه كشى براى اعزام به 100 اولويت تقسيم و از سال 64 به جز سه سال فترت (67 تا 70) هر سال بطور متوسط هشت اولويت اعزام شدند و در سال 71 نيز تا اولويت 40 به حج مشرف گرديدند. در نتيجه قبل از اجراى مراسم حج 72 هنوز تعداد حدوداً 550 هزار نفر باقيمانده بودند. با توجه به اينكه سازمان حج از وجوه ثبت نام شدگان سال 63 استفاده اى نكرده و تنها موقع ثبت نام يكسال وجوه مزبور از سيستم بانكى خارج و در اختيار سازمان قرار مى گرفت، و دولت نيز براى اعزام كليه زائرين اعم از متمكن و غير متمكن سوبسيد مى پرداخت ليكن در سال جارى پرداخت سوبسيد به كليه دستگاههاى دولتى از جمله سازمان قطع شد و همانطور كه در بخش اول مختصراً توضيح داده شد؛ روش ثبت نام به منظور جبران بخشى از هزينه ها تغيير يافت و حدود 23% از زائرين خارج از سيستم قبلى با دريافت 350 هزار تومان آزاد يا 177 هزار تومان (براى افراد سند دار كه خواهان تعجيل اعزام بودند) پذيرش گرديدند. تمهيداتى كه در بُعد ثبت نام زائر انديشيده شد براى جبران هزينه ها كافى نبود لذا ضرورت داشت كه راههاى صرفه جوييهاى اساسى جستجو و بدان عمل شود.

يكى از روشها، كاهش دادن تعداد سهميه ارگانها و نهادها، راه ديگر تقليل تعداد

ص: 327

نفرات ستادها مى باشد با اينكه در سال 71 نسبت به سال 70 ستادهاى حج در عربستان از نظر تعداد پرسنل فشرده شدند، با اين حال در سال جارى مجدداً نفرات ستادها كاهش يافت. تمام چاره انديشى هاى فوق نمى توانست 15% تورم در بخش تداركات و بيش از 20% افزايش هزينه اجاره مسكن را در سال جارى بپوشاند، لذا همچنان برنامه ريزى بمنظور تقليل هزينه ها بخصوص در امر تهيه و تأمين تداركات و مسكن ادامه داشت. اين بود كه روى طرح سه بار استفاده از منازل مدينه بطور جدى فكر شد و از اين رهگذر حدود 10 ميليون ريال سعودى صرفه جويى به عمل آمد. از طرف ديگر برنامه ريزى هاى اساسى در بخش تهيه مايحتاج كاروانها و توزيع آنها به نحوى كه اشاره شد ثمرات خوبى از لحاظ كاهش پرداختهاى ارزى و نظام بخشيدن به گردش امور وجلوگيرى از سرگردانى و ازدحام كاروانها بدنبال داشت. در منى و عرفات با تمهيداتى كه در بخش مربوط به معاونت منى و عرفات ذكر گرديد هزينه ها به ميزان قابل توجهى نسبت به سال گذشته كاهش نشان مى دهد.

در سال 70 تعداد 116720 نفر و در سال 71 تقريباً 118 هزار نفر اعزام شدند و در سال جارى نيز حدود 116500 زائر و عوامل خدماتى داشتيم.

در مجموع اگر بررسيهاى اوليه و تصويب و اجراى برنامه هاى فوق در ميان نبود و يا چنانچه دقت و نظارت و مواظبتهاى كافى در مورد كنترل برنامه هاى مذكور در مقام عمل انجام نمى شد، با توجه به حدود 20% افزايش هزينه ها، انتظار مى رفت هزينه ارزى حج سال جارى به قريب 100 ميليون دلار برسد ولى به فضل الهى با اعمال برنامه هاى فوق و نظارت كامل بر حسن اجراى آن توانستيم على رغم تورم موجود، پرداخت ها را در سطح سال گذشته نگهداريم بطورى كه جمع هزينه سال جارى حدوداً 85 ميليون دلار گرديد.

حقيقتاً بكارگيرى شيوه هاى بهتر مثل خريد مايحتاج و تداركات غذايى از طريق مناقصه و استعلام بها، و ايجاد رقابت بين شركتها و حتى الامكان خريدارى اجناس در ايران و ارسال آن به عربستان، واگذارى قسمتى از خريد به مديران كاروانها، تجديد نظر

ص: 328

در قراردادهاى منعقده بين سازمان و طرفهاى سعودى و ديگر تدابير لازم موجب صرفه جويى ارزى قابل توجهى شد ضمن اينكه كليه استانداردهاى لازم در سطح مطلوبى حفظ گرديد و كيفيت پذيرايى در سال 72 (على رغم اينكه بخشى از مديران جوانتر اولين سال مديريت خود را تجربه مى كردند به استثناى نظرخواهيهاى انجام شده از مديران و كاروانها) نسبت به سال 71 برترى داشت.

توضيحاً مجموع هزينه هاى حج سال 70، 71 و 72 به شرح زير مى باشد:

سال تعداد حجاج هزينه ها به ميليون دلار

1370 116720 5/ 84

1371 118617 5/ 83

1372 116500 00/ 85

2- اقدامات اساسى در روند فعاليت مالى ستادها:

1- 2- ثبت اموال سازمان در عربستان

به منظور جمع آورى و به نظم آوردن اموال سازمان در عربستان برادرانى به آن كشور اعزام شدند تا اموال موجود در نمايندگى و ستاد جده و مدينه و پزشكى مدينه و كاروانهاى مدينه و اموال ستاد مكه، پزشكى بيمارستانها و كاروانها و اموال موجود در انبارهاى مكه را در دفاتر ثبت و پلاك كوبى و فهرست اموال خارج از رده و غيرقابل استفاده را نيز تهيه نمودند كه فهرست آن اعلام خواهد شد.

2- 2- كامپيوترى شدن چكهاى ارزى

در سابق بسيارى از چكهاى ارزى زائرين صادره از طريق بانك ملى در عربستان مفقود و از اين بابت مشكلات زيادى براى زائرين و امور مالى بوجود مى آمد. در سال جارى با مذاكرات مفصلى كه با مسؤوليت بانك در عربستان به عمل آمد سيستم

ص: 329

چكهاى ارزى در عربستان كامپيوترى شد و با استفاده از كامپيوتر در صورتى كه زائرى ادعاى مفقود نمودن چك خود را مى نمود سريعاً به بانك معرفى مى شد و از طريق كامپيوتر وصول و يا عدم وصول چك مزبور مشخص مى شد و در صورتى كه وصول نشده بود ارز مورد نظر در اختيارش قرار مى گرفت.

3- 2- حسابرسى دفاتر مديران كاروانها

بمنظور استفاده مديران كاروانها ارز مورد نياز براى خريد هزينه هاى ارزى از طريق سيستم بانكى مبادرت به گشايش ارز براى مديران گرديد كه در سه نوبت پس از بررسى و حسابرسى دفاتر آنها از وجوه دريافتى نوبت قبل به بانك ملى مراجعه و ارز مورد نياز را دريافت و در خاتمه در جده دفاتر آنها حسابرسى و در صورتى كه وجوهى نزد مديران بود به حساب سازمان برگشت داده مى شد.

جهت توضيح مطالب، نمودارهاى پيوست را در پايان كتاب ملاحظه فرمائيد.

گزارش آمارى فعاليتهاى هيأت پزشكى حج جمهورى اسلامى ايران در سال 1372

ص:330

ص:331

فعاليت هاى هيأت پزشكى در حج سال 72 به دو بخش كلّى تقسيم مى شود:

1- برنامه ريزى و اقدامات انجام شده، قبل از اعزام زائران (در داخل كشور)

2- برنامه ريزى و فعاليتهاى انجام شده در كشور عربستان.

برنامه ريزى و اقدامات انجام شده، قبل از اعزام زائران

الف: امور پرسنلى

1- تشكيل شوراى مسؤولين واحدهاى هيأت پزشكى حج و تشكيل جلسات هفتگى در محل دفتر بلافاصله پس از اتمام حج سال 71 و بازگشت كلّيه نيروهاى ستادى به ايران (از اواسط تابستان).

2- تعيين سهميه پرسنل شاغل در واحدهاى بهداشتى- درمانى كشور، با توجه به آخرين آمار پرسنلى آنان و براساس چارت تشكيلاتى هيأت پزشكى حج.

3- ارسال فرم و سهميه هاى تعيين شده براى واحدهاى بهداشتى- درمانى و درخواست معرفى سه برابر نيروى مورد نياز جهت بررسى و انتخاب يك سوم از آنها.

4- تشكيل كميسيونهاى هشتگانه جهت انتخاب پرسنل هيأت به منظور همكارى

ص: 332

در مراسم حج، شامل كميسيونهاى پزشكى، دارويى، پيراپزشكى، بهداشت، پرستارى، مددكارى، پذيرش و مدارك پزشكى، خدمات، ترابرى و امداد بوده است كه در كميسيونها با توجه به رشته تخصصى و تجارب افراد، اعضا دعوت به همكارى شده اند.

5- انتخاب پرسنل با تجربه حج، توسط كميسيونهاى هشتگانه كه در صورت موافقت دستگاه ذيربط دعوت به همكارى شدند.

6- اجام مصاحبه حضورى.

7- برگزارى سمينار هماهنگى و بازآموزى

اين سمينار به مدت 3 روز از تاريخ 17/ 1/ 72 لغايت 19/ 1/ 72 در مجموعه ورزشى آزادى به صورت شبانه روزى با حضور كليه كادر هيأت پزشكى انتخاب شده جهت خدمت به زائران بيت اللّه الحرام در سال 1372 برگزار گرديد. از نكات قابل ذكر در اين برنامه، اختصاص روز دوم سمينار به بازآموزى بيماريهاى رايج در ايام حج بود كه در نوع خود براى اولين بار صورت پذيرفت و در طى آن برنامه هاى مختلف آموزشى براى كليه كادرها در رسته هاى مختلف ارائه شده؛ بطورى كه هر گروهى داراى بازآموزى مخصوص به خود بود. در گروه پزشكى، شانزده عنوان مقاله توسط نخبه ترين اساتيد پزشكى كشور، در زمينه اكثر بيماريهاى شايع ارائه شد و به تحقيق مى توان اذعان نمود؛ يك دوره كامل بيماريهاى گوناگون و روشهاى پيشگيرى و درمانى آن بويژه در ايام حج، تبيين شد. همچنين مقالات ارائه شده به صورت كتابى تحت عنوان «بيماريهاى شايع در ايام حج» چاپ گشته و در اختيار كليه همكاران قرار گرفت. در پايان سمينار نيز گواهى شركت و بازآموزى با امتياز رسمى به كادر پزشكى اعطا شد.

در برنامه عمومى روز اول سمينار، حضرت حجةالاسلام والمسلمين رى شهرى نماينده محترم ولى فقيه وسرپرست حجاج ايرانى، آقاى دكتر ملك زاده وزير محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشكى و آقاى رضايى رياست محترم سازمان حج و زيارت سخنرانى نموده و همچنين سرپرست و مسؤولين واحدهاى مختلف هيأت

ص: 333

پزشكى نسبت به نحوه ارائه خدمات بهداشتى- درمانى در عربستان توضيحات لازم را ارائه داده و اساتيد مختلف دانشگاه نيز مباحثى را در خصوص بيمارى گرمازدگى بعنوان حادترين مسأله زائران مطرح نمودند.

8- اقدام جهت دريافت گذرنامه و رواديد مربوط در طول مدت برگزارى سمينار و پس از آن، جهت كليه پرسنل انتخاب شد.

9- اعزام پرسنل هيأت پزشكى حج از تاريخ 9/ 2/ 71 لغايت 22/ 3/ 71 در غالب شش گروه. توضيح اين كه: يك گروه پيش پرواز در تاريخ 1/ 2/ 71 جهت انجام امور مربوط به تعمير وسائط نقليه و همچنين داروهاى ارسالى و راه اندازى مراكز درمانى به عربستان (از طريق كشور سوريه) اعزام شده اند و از تاريخ 9/ 2/ 71 لغايت 22/ 3/ 71 كليه پرسنل بطور مستقيم به عربستان اعزام گرديده اند.

ب: امور دارو

اقدامات انجام شده عبارت است از:

1- تشكيل كميته فنى جهت بررسى مجدد فارماكوپه دارويى مورد نياز هيأت پزشكى حج از نظر تعداد و اقلام.

2- نظرخواهى از پزشكان متخصص با تجربه حج، جهت بررسى مجدد ليست داروهاى تخصصى.

3- تدوين كتاب دارويى حج، براساس فارماكوپه جديد كه شامل ليست دارويى، مصارف، دوزاژ و مطالب ضرورى ديگر جهت پزشكان در موسم حج مى باشد.

4- تهيه كليه اقلام دارويى مورد نياز و نگهدارى آن در انبار.

5- تهيه فارماكوپه دارويى براى هر درمانگاه و بيمارستان مستقر در شهرهاى مكه مكرمه و مدينه منوّره و جده و نيز بيمارستانها و درمانگاههاى صحرايى مستقر در منى و عرفات.

ص: 334

ج: امور تجهيزات پزشكى و ملزومات ادارى

واحد مذكور طى جلسات متعددى كه با حضور پزشكان متخصص و كارشناسان مربوط برگزار گرديد، اقدام به تهيه تجهيزات مورد نياز نمود.

لوازم و تجهيزات پزشكى مورد نياز، شامل دو رده مصرفى و غيرمصرفى بوده و در زمينه ملزومات ادارى نيز براساس نياز واحدهاى بهداشتى- درمانى نسبت به تهيه اقلام اقدام گرديد.

د: امور معاينات پزشكى و واكسيناسيون:

پس از اعلام رسمى انجام مراسم حج سال 72 و تهيه مقدمات و هماهنگيهاى لازم با سازمان حج و زيارت، دفتر پزشكى حج با توجه به ضرورت امر نسبت به انجام معاينه پزشكى تعداد يكصد و پانزده هزار نفر زائر با هماهنگى با سازمانهاى منطقه اى بهداشت، درمان و دانشگاههاى علوم پزشكى در سراسر كشور اقدام نموده كه همراه با اين مسأله انجام واكسيناسيون بر عليه بيمارى مننژيت نيز بطور الزامى براى هر يك از زائران و همچنين كليه پرسنلى كه به نحوى جهت انجام خدمات مختلف به عربستان اعزام شدند، به عمل آمد و پس از اعلام سازمان حج و زيارت مبنى بر ثبت نام از زائران جديد بر طبق هماهنگى به عمل آمده تمهيدات لازم براى معاينه آنها، تا يك هفته قبل از شروع پروازها صورت پذيرفت.

انجام معاينات و واكسيناسيون با توجه به بخشنامه دستورالعملهاى مربوط بوده است، كه تنها در تهران 28 درمانگاه و 14 مركز تخصصى جهت كميسيونهاى پزشكى و بيش از 136 نفر پزشك عهده دار اين مهم بوده اند.

ايجاد درمانگاه در فرودگاه مهرآباد به منظور ارائه خدمات به زائران محترم در طول پروازهاى رفت و برگشت و همچنين تخليه و انتقال بيماران اعزامى از جدّه به بيمارستانها نيز از ساير اقدامات انجام شده است.

ص: 335

برنامه ريزى و فعاليتهاى انجام شده در كشور عربستان

الف: جده

تأسيس و راه اندازى درمانگاه مستقر در فرودگاه جده از ابتداى عزيمت زائران تا پايان مراجعت آنان.

درمانگاه مذكور مسؤوليت سرويس دهى به كليه زائران- اعم از ايرانى و غير ايرانى- را دارد. اين درمانگاه داراى تعداد 8 عدد تخت بسترى و قسمت معاينه خواهران و برادران و نيز داروخانه مى باشد.

علاوه بر درمان زائران، كار نقل و انتقال بيماران بد حال به ايران نيز انجام مى گيرد كه اعزام تعداد 95 بيمار به ايران در طول اين مدت، از جمله فعاليتهاى درمانگاه جدّه مى باشد. در طول اين مدت جمعاً تعداد 10766 زائر ايرانى و تعداد 3440 زائر غير ايرانى به درمانگاه مذكور مراجعه نموده اند. همچنين كلّيه تجهيزات و داروهاى ارسالى از ايران نيز از فرودگاه جده ترخيص و به شهرهاى مكه مكرمه و مدينه منوره حمل گرديد. و واحد بهداشت نيز از بدو ورود زائر با استفاده از بلندگوهاى دستى به صورت گروهى اقدام به آموزش مسائل بهداشتى نموده كه در طول مدت ورود زائرين به عربستان، با صرف مدت 784 ساعت موفق به انجام 100% پوشش آموزشى گرديده است. بازديد از آشپزخانه ستاد حج در فرودگاه، نسبت به رعايت مسائل بهداشتى و ارائه تذكّرات لازم، از جمله فعاليتها واحد مذكور بوده است.

ب: مدينه منوره

1- راه اندازى بيمارستان:

بيمارستان مدينه منوره با 120 تخت؛ شامل درمانگاه عمومى خواهران، درمانگاه عمومى برادران، درمانگاه تخصصى؛ شامل قلب، چشم پزشكى، گوش، حلق

ص: 336

بينى، عفونى، جراحى، ارتوپدى، اعصاب و روان، داخلى زنان، زايمان و دندانپزشكى و همچنين بخش جراحى خواهران، بخش جراحى برادران، بخش داخلى برادران، بخش داخلى خواهران، بخش زنان و زايمان، بخش مراقبت هاى ويژه قلبى) C. C. U (بخش قلب، اورژانس برادران، اورژانس خواهران، آزمايشگاه، داروخانه، راديولوژى، مددكارى، امداد و ترابرى، امور فرهنگى و روابط عمومى، پذيرش و مدارك پزشكى، امور دارويى و امور تجهيزات پزشكى و ملزومات ادارى بوده است با توجه بر به كارگيرى تجهيزات جديد در واحد آزمايشگاه و نيز C. C. U سرعت رسيدگى به وضعيت بيماران بدحال بسيار چشمگير و موفق بود. از ساير اقدامات انجام شده در بيمارستان، برگزارى كنفرانسهاى علمى روزانه بوده است.

2- راه اندازى درمانگاهها:

همچنين با تأسيس و راه اندازى 4 درمانگاه درمدينه منوره از مراجعه زائرين به بيمارستان كاسته شده بود.

هر درمانگاه شامل اتاق ويزيت خواران، اتاق ويزيت برادران، اتاق داروخانه، پانسمان و تزريقات، اتاق سرم تراپى و واحد بهداشت محيط بوده است. از جمله واحدهاى فعال در مدينه واحد بهداشت مى باشد كه وظايف سنگينى از جمله آموزش مسائل بهداشتى) FACE TO FACE (بازديد مرتب از كليه كاروانها به منظور بررسى وضعيت بهداشت آشپزخانه، اتاقها، مواد غذايى و آشاميدنى، تشكيل جلسات آموزشى، توزيع نشريه و پوستر، توزيع بسته كمكهاى اوليه در بين مديران كاروان، بررسى وضعيت بيماران در طول 24 ساعت قبل، پيشگيرى و كنترل بيماريهاى عفونى و مسرى بوده است. همچنين نسبت به كلرينه نمودن آب آشاميدنى كاروانها و واحدهاى ستادى اقدام گرديد. بازديد و بررسى وضعيت انبارهاى مواد غذايى و ملزومات سازمان حج نيز از ساير اقدامات گروه مذكور مى باشد.

از ساير اقدامات انجام شده، فعّاليت برادران رابط بيمارستانهاى سعودى كه در اين خصوص تعدادى از بيماران را كه نياز به C. C. U، سى تى اسكن، سونوگرافى و ...

ص: 337

داشتند به بيمارستانهاى سعودى منتقل مى كردند.

همچنين واحد مددكارى نيز در خصوص اعزام بيماران فعاليت شبانه روزى داشته و با كمك ساير واحدها مراسم تدفين (اعم از غسل، كفن و نماز ميت) حجاج فوت شده در قبرستان بقيع انجام مى گرفت.

ج: مكه مكرمه

1- راه اندازى بيمارستان:

بيمارستان مكه مكرمه با 150 تخت شامل بخشهاى قلب) C. C. U (جراحى خواهران، جراحى برادران، داخلى خواهران، داخلى برادران، اورژانس برادران، اورژانس خواهران، آزمايشگاه، راديولژى، درمانگاه عمومى برادران، درمانگاه دندانپزشكى خواهران، درمانگاه دندانپزشكى برادران و درمانگاههاى تخصصى؛ شامل قلب، ارتوپدى، عفونى، اعصاب و روان، زنان و زايمان، جراحى، داخلى، چشم، گوش، حلق و بينى و نيز واحد تزريقات و پانسمان، واحد مددكارى، پذيرش و مدارك پزشكى، امداد و ترابرى، امور فرهنگى و روابط عمومى، امور تجهيزات پزشكى و ملزومات ادارى بوده است.

با توجه به استفاده از دستگاهها و تجهيزات مدرن در آزمايشگاه، C. C. U و اتاق عمل، سرعت رسيدگى به وضعيت بيماران بدحال نسبت به گذشته، افزايش چشمگيرى داشته است.

2- راه اندازى درمانگاهها:

در مكه نيز 12 درمانگاه ايجاد گرديد كه هر درمانگاه داراى اتاق ويزيت خواهران، اتاق ويزيت برادران، اتاق تزريقات و پانسمان، اتاق سرم تراپى، داروخانه و واحد بهداشت محيط بوده است.

واحد بهداشت محيط در مكه مكرمه نيز همانند مدينه منوره، وظايفى از قبيل بازديد از انبارهاى سازمان حج به منظور بررسى وضعيت بهداشتى آنان، بازديد مرتب از

ص: 338

كليه كاروانها به منظور بررسى وضعيت بهداشتى آشپزخانه، اتاقها، مواد غذايى و آب آشاميدنى، تشكيل جلسات آموزشى، توزيع نشريه و پوستر، توزيع بسته كمكهاى اوليه در بين مديران كاروان، و نيز وضعيت بيماران در طول 24 ساعت قبل، پيشگيرى و كنترل بيماريهاى عفونى و مسرى انجام گرديد. همچنين نسبت به كلرينه نمودن آب آشاميدنى كاروانها و واحدهاى ستادى نيز اقدام گرديد.

فعاليت شبانه روزى برادران رابط با بيمارستانهاى سعودى در ايام حج بسيار چشمگير بود.

همچنين واحد مددكارى در رابطه به اعزام بيماران بدحال به ايران، با همكارى ساير واحدها در مراسم تدفين (اعم از غسل، كفن و نماز ميت) حجاج فوت شده در مكه مكرمه، فعاليت داشتند.

د: منى و عرفات

ابتدا، انتخاب زمين مناسب جهت راه اندازى يك بيمارستان و 12 درمانگاه در عرفات و يك بيمارستان و 12 درمانگاه در منى، با هماهنگىِ مطوّفين عربستان انجام گرفت. البته در عرفات از 4 درمانگاهِ ساخته شده توسط عربستان نيز استفاده گرديد. از دهه سوم ماه ذيقعده با فعاليتهاى شبانه روزى اقدام به راه اندازى بيمارستانها و درمانگاههاى منى و عرفات گرديد. داروخانه، واحد تجهيزات پزشكى و ملزومات ادارى، واحد تزريقات و پانسمان، واحد مددكارى، واحد اطلاعات و روابط عمومى، واحد آزمايشگاه بخش اورژانس خواهران، بخش اورژانس براداران، بخش داخلى و قلب خواهران، بخش داخلى و قلب برادران، بخش گرمازدگى خواهران، بخش گرمازدگى براران و بخش POST گرمازدگى خواهران و برادران بود. در شب دهم ذى حجه نيز طى برنامه باشكوهى كلّيه بيماران بسترى در بيمارستان مكه مكرمه (بيش از 95 نفر) جهت انجام وقوف اضطرارى و انجام مناسك حج از مكه به عرفات توسط بيش از 20 دستگاه آمبولانس و چندين دستگاه مينى بوس، وانت و سوارى، منتقل

ص: 339

گرديدند كه به همراه بيماران بدحال بسترى در بيمارستانِ عرفات، جهت وقوف اضطرارى در مشعر الحرام حركت نموده و با وجود اين كه چندين بيمار بدحال قلبى در آمبولانسها وجود داشته و انتقال آنان نيز در حدود 5 ساعت بطول انجاميد، با عنايات الهى، خوشبختانه هيچ گونه تلفاتى در بين راه وجود نداشت.

در طول ايام نيز بيماران بدحال از منى به بيمارستان مكه منتقل و واحدها دائماً در حال پذيرش و معاينه بيمار بودند. نكته مهم اين كه: با تأييدات الهى آمار مرگ و مير زائرين با وجود كهولت سن، در منى و عرفات بسيار پايين بوده و همچنين گروه درمانى نيز با پيش بينى پروتكلى جهت مقابله با گرمازدگى، عوارض ناشى از مسأله را به حداقل رسانيد.

كادر پزشكى

برادران و خواهران پزشك نيز به صورت شبانه روزى در خدمت زائرين محترم بوده و مسؤوليت سنگين درمان را عهده دار بودند.

پزشكان شامل: پزشك عمومى و نيز متخصصين قلب و عروق، داخلى، جراحى، ارتوپدى، گوش و حلق و بينى، ارولژى، جراح اعصاب، زنان و زايمان، عفونى، اعصاب و روان، راديولژى، علوم آزمايشگاهى و نيز دندانپزشك بود.

واحد بهداشت

نظر به اهميت خدمات بهداشتى در هيأت پزشكى حج جمهورى اسلامى ايران و نياز مبرم زائران محترم بيت الله الحرام به اين گونه خدمات، جهت جلوگيرى از بروز بيماريهاى واگير و عوارض ناشى از آن واحد بهداشت در بخشهاى مختلف تغذيه، مبارزه با بيماريها، بهداشت محيط و آموزش بهداشت در شهرهاى مختلف جده، مدينه منوره و مكه مكرمه خدماتى را ارائه دادند كه از جمله فعاليتهاى انجام شده را مى توان بدين صورت برشمرد: استقرار گروه آموزش بهداشت در فرودگاه جده و پوشش

ص: 340

آموزشى 100% زائرين در بدو ورود به عربستان، بازديد مداوم و مستمر از كاروانها در مدينه منوره، مكه مكرمه، عرفات ومنى. بنحوى كه در ايام تشريق 5/ 3 بار از هر كاروان (حداقل يك بار در عرفات و سه بار در منى) بازديد به عمل آمده است و بطور كلى جمعاً در طول مراسم حج 7/ 9 بازديد از هر كاروان صورت گرفته است و با توجه به اين كه هر كاروان حدود يك ماه در طول مراسم حج حضور دارد بطور متوسط هر سه روز يك بار مورد بازديد قرار گرفته است.

واحد امداد و ترابرى

امدادگران در مراسم حج سالجارى، همانند سال گذشته، با گذشت و ايثار و از خودگذشتگى، صحنه هاى به ياد ماندنى را آفريدند كه تداعى ايثارهاى جبهه را مى نمود.

اين برادران پرتلاش در جريان ترخيص دارو و تجهيزات پزشكى از فرودگاه جده، راه اندازى بيمارستانها و درمانگاهها در مكه مكرمه، مدينه منوره، منى و عرفات و نيز جمع آورى مراكز مذكور بطور شبانه روزى در تلاش بودند. همچنين برادران ترابرى با ارائه خدماتى نظير انتقال پرسنل از درمانگاه به بيمارستانها و بالعكس انجام مأموريتهاى شهرى و بين شهر و ... با توجه به تعداد كم آنان، خدمات قابل تحسينى ارائه نمودند.

واحد مددكارى

اين واحد نيز در موسم حج بسيار فعال بوده و خدمات مختلفى از قبيل: اعزام بيماران بد حال به ايران، رسانيدن بيماران ترخيصى و گم شده، به كاروانهايشان.

هماهنگى جهت تدفين زائرين فوتى و ... را به عهده داشت.

واحد خدمات

پرسنل واحد مذكور نيز، با وجود تعديل نيروى انسانى هيأت پزشكى حج، بطور

ص: 341

شبانه روزى مشغول فعاليت بود و همچون برادران امدادگر در همه قسمتها فعّاليت داشت.

واحد دارو

اين واحد نيز با تلاش چند ماهه در ايران و نيز در عربستان با تهيه وتدارك اقلام داويى مورد نياز سبب گرديد تا درمان زائرين بنحو مطلوب صورت گرفته و با مشكلى در مسأله دارو مواجه نباشيم.

واحد تجهيزات پزشكى و ملزومات

اين واحد با تلاش شبانه روزى (چند ماه قبل از شروع موسم) در ايران و عربستان با توجه به تهيه مقدار زيادى تجهيزات و ملزومات، سبب گرديد تا ارائه خدمات درمانى به زائرين محترم، به نحو مطلوب انجام پذيرد و با تجهيز و تدارك بيمارستانها و درمانگاهها در جده، مكه مكرمه، مدينه منوره و عرفات و منى، اين مهم را انجام دادند.

واحد پرستارى

پرسنل واحد مذكور نيز- با توجه به كمبود نيروى انسانى- به صورت شبانه روزى در خدمت زائرين محترم بودند. برگزارى كنفرانسهاى علمى كه توسط پرسنل واحد برگزار مى گرديد، نيز از ديگر فعاليتهاى واحد مذكور به شمار مى رفت.

واحد پذيرش و مدارك پزشكى

پرسنل واحد مذكور جهت پذيرش بيماران و پاسخگويى به مراجعين و همچنين جمع آورى آمار و مدارك پزشكى بيماران، به صورت شبانه روزى در حال انجام وظيفه بودند.

ص: 342

واحد امور فرهنگى و روابط عمومى

واحد مذكور با انجام امور تبليغاتى نظير برگزارى مراسم، كلاس قرائت قرآن و نيز انجام امور خطاطى هيأت پزشكى، انجام امور مربوط به تماس تلفنى پرسنل با ايران، انجام امور پستى پرسنل و ... فعاليت داشت.

واحد خدمات ماشينى

با نصب و راه اندازى دو دستگاه كامپيوتر در بيمارستانهاى مكه مكرمه و مدينه منوره، كه مقدمات آن قبل از موسم حج با همكارى دو نفر از كارشناسان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكى تهيه و برنامه هاى لازم در اين زمينه نيز تدوين گرديده بود، كليه اطلاعات پرسنل و بيماران بسترى در واحدهاى درمانى اين هيأت، همچنين آمارهاى مربوط جهت پاسخگويى سريع و دقيق به مراجعين و مسؤولين ذيربط همچون سال گذشته در سيستم خدمات ماشينى قرار گرفت كه اين طرح در حال حاضر نيز توسط واحد خدمات ماشينى دفتر پزشكى امور حج و زيارت ادامه داشته و واحد مذكور مشغول تكميل اطلاعات و استخراج آمارهاى مربوط مى باشد.

جهت توضيح مطالب، نمودارهاى پيوست را در پايان كتاب ملاحظه فرمائيد.

فصل هشتم: در سرزمين وحى

حج در نگاه زائران

ص: 343

ص: 344

ص: 345

زائران در ديار قدس و حريم دوست حال و هوايى گونه گونى دارند، برخى دلداده حق هستند و برخى در انديشه ديدن رخ يار. گروهى به خود مى انديشند و جمعى به آنچه در جهان اسلام مى گذرد و ... بهرحال آشنايى با برخى از گفتنى ها و احساسها، انديشه ها و برداشتهاى اينان شنيدنى و خواندنى است.

خبرنگار «كتاب حج» با تنى چند از زائران گفتگو كرده است كه اينك مى خوانيد.

مصاحبه با حجاج بيت الله الحرام در منى (روزهاى دهم و يازدهم خرداد 72)

مصاحبه اول- آقاى حسين محمودى:

س- در طول اين سفر بهترين لحظه اى كه با آن روبرو بوديد و خاطره اى ماندنى از آن در ذهن داريد را بيان كنيد.

ج- معمولًا بهترين لحظه هر حاجى يا به تعبيرى ديگر، بهترين موقعيت او در عصر عرفات و هنگامه خواندن دعاى عرفه است. رمز و رازى در اين ساعت و اين مكان و اين دعا هست كه محال است وصف شود. سعادتمندترين افراد كسانى هستند كه توفيق اين را پيدا مى كنند كه در اين لحظه قرار بگيرند و شايد هم اينطور نباشد كه هر لحظه زيبا و عظيمى براى وصف شدن درست شده باشد. خيلى از اين لحظه ها براى درك شدن

ص: 346

آفريده شده اند. بهترين لحظه زندگى بنده در اين چند سالى كه مشرف شدم عصر روز عرفه است.

س- در سيستم اجرائى حج يك اشكال را كه مهمترين اشكال مى دانيد بيان بفرماييد و نيز در سيستم اجرائى يك نكته برجسته را از لحاظ حسن انجام كار ذكر كنيد.

ج- يكى از اشكالات تشريفات فراوان كه بعضاً ايجاد نوعى مزاحمت براى حاجيان و اعمال آنها مى كند، بدون اين كه قبلًا بررسى صورت گرفته باشد كه اين تشريفات تا چه حد در اعتلاى حج مى تواند تأثير مثبت يا منفى داشته باشد، كارى جدى براى حضور ارزشمند، با شكوه و با وقار حاجيان نمى كنند يا ظبراى حاجيان ايرانى كم مى كنند.

نكته مثبت هم احترام و ارزشى است كه برگزار كنندگان براى حاجى قائل هستند.

مسائل خدماتى و رفاهى است كه به آنها ارائه مى دهند. يعنى حاجى ايرانى به هيچ وجه خود را رها و بى سرپرست احساس نمى كند در اين سفر.

س- اگر بنا باشد كه از موسم حج در جهت مسائل جهانى اسلام استفاده شود، چه بايد كرد و شما چه پيشنهادى داريد؟

ج- تا حالا كارى كه مى كرديم و بنا داريم در آينده هم بكنيم، برگزارى اجتماعات است كه ظاهر تبليغاتى و خبرى دارد ولى بهترين كار براى اين هدف اين است كه حاجى خودمان را مبلّغ اسلام و مبلغ جهانى بودن طرز تفكر شيعه و عدم اختلاف انگيزى شيعه و حضورى كه شايسته انقلاب اسلامى است، تربيت كنيم.

حضورى كه الآن حاجيان ما دارند چندان درست و مثمر به نظر نمى رسد. بعضى اوقات با پيجامه در معابر آشكار مى شوند. ظاهر نامناسبى دارند و با آن توقعى كه ما داريم كه حاجى و مراسم حج، آينه اى باشد از انقلاب اسلامى و مكتب جعفرى، بسيار فاصله دارد.

تأثيرات مثبت مراسم رسمى، بلافاصله پس از رفتارهاى ناشايست حاجيان ايرانى، از ذهن حجاج ساير كشورها زدوده مى شود. بايد به اين نكات توجه لازم مبذول شود.

س- آيا شما از كتابهايى كه امسال بعثه مقام معظم رهبرى چاپ كرده استفاده

ص: 347

كرده ايد.

ج- برخى از آنها را نديده ام اميدوارم پس از اين بخوانم و از آنها بهره گيرم (ايشان از بينايى ضعيفى برخوردار بودند- خبرنگار).

س- نظر شما درباره نقش روحانى در كاروان چيست؟

ج- بسيار حياتى و مؤثر است. مسأله اول احكام است كه حقيقتاً حجاج با توجه به اينكه يكبار در عمرشان مشرف مى شوند، نسبت به احكام آن اشراف ندارند. بالاتر از آن نقش رفتارى است كه حاجيان از روحانى آموزش رفتارهاى مناسب مى بينند كه بخش عمده آن بازمى گردد به رفتار خود روحانى كاروان كه چگونه باشد. اينكه چقدر با حاجى هاى كاروانش نزديك باشد با آنها بجوشد، چقدر با آنها صميمى باشد.

س- به نظر شما چرا عربستان از برگزارى مراسم برائت جلوگيرى كرد؟

ج- مراسم برائت سالجارى و عدم برگزارى آن قابل پيش بينى بود [اين مصاحبه در منى برگزار شده است و بهتر است ما از قبل براى اين موضعگيريها برنامه داشته باشيم.

بهرحال اين برخورد در سالجارى قابل پيش بينى هم بود.

س- به نظر شما كدام قسمت از اعمال و مناسك حج در سازندگى انسان مهمترين نقش را دارد.

ج- البته مناسك همانند نماز داراى اجزاى متعددى است كه نمى توان بلاتشبيه گفت ركوع يا سجود، كداميك در نماز مهمترين نقش را دارد بلكه اين سلسله عمليات و عبادات كه به نام مناسك حج شناخته مى شود داراى انسجام و بهم پيوستگى خاصى است كه هر يك از اين عملها بخودى خود اصالتاً براى انسان سازى است و همه آنها با هم نيز چنين نقشى را دارند. پس يكى از آنها بر ديگرى فضلى ندارد و بهتر است بگوييم مناسك حج كلًا انسان ساز است.

س- بهترين توشه اى كه شما از اين سفر داشته ايد چيست؟

ج- در حقيقت اين سفر ميزان وابستگى من را به كعبه و مدينةالنبى بيشتر مى كند و هر بار كه مشرّف مى شوم احساس مى كنم اين زنجيرهايى كه بين قلب من و خانه كعبه

ص: 348

است مستحكمتر مى شود ولى فكر مى كنم اگر بخواهم به پيشنهاد خودم در زمينه حذف تشريفات عمل كنم و اين عمل را بايد از خودم شروع كنم و در سال آينده اين فرصت را براى شخص ديگرى فراهم سازم تا در اين اعمال و مناسك انسان ساز شركت جويد.

بهترين ره توشه ام از اين سفر، اگر داشته باشم، عشق به خدا خواهد بود.

مصاحبه دوم- آقاى اكبرزاده:

س- در طول اين سفر بهترين لحظه اى كه با آن روبرو بوديد و خاطره اى ماندنى از آن در ذهن داريد را بيان كنيد.

ج- بهترين لحظه اى كه داشتم حضورم در مدينه بر سر مرقد ائمه بقيع و سوختن دل و انقلاب درونى ام بود، در آنجا پا به پاى زائران ايرانى گريستم و بر مظلوميت ائمه اشك ريختم و خاطره ماندنى ام شركت عمومى و شكوه عظيم نماز جماعت در مكه و مدينه است كه از به خاطر ماندنى ترين خاطرات اين سفر است.

س- در سيستم اجرائى حج يك اشكال را كه مهمترين اشكال مى دانيد بيان بفرماييد.

ج- در سيستم حج از ناحيه سعودى، مهمترين ضعف اجرايى، عدم توانايى كنترل عبور و مرور ماشينها و پياده ها در عزيمت از عرفات به مشعر و از مشعر به مزدلفه است و از ناحيه ايران، ضعف توجيه زوار ايرانى، بخصوص از نظر رعايت شؤون انقلاب، شيعه و كشورمان است. خيلى ها را بايد به لحاظ عدم استطاعت فكرى و اخلاقى، به حج راه نداد؛ چرا كه آبروى كشور و مذهب هتك مى شود.

س- و نيز در سيستم اجرائى يك نكته برجسته را از لحاظ حسن انجام كار ذكر كنيد.

ج- نظم و رفاه و مسكن و بخصوص سازماندهى تشكيلاتى و خط دهى فكرى به حجاج، از برجسته ترين نقاط حج ماست.

س- اگر بنا باشد كه از موسم حج در جهت مسائل جهانى اسلام استفاده شود،

ص: 349

چه بايد كرد و شما چه پيشنهادى داريد؟

ج- كار انتشارات و توزيع جزوات توجيهى نسبت به شيعه و انقلاب و ايران بين حجاج كشورهاى ديگر مى تواند عامل نيرومند جذب باشد. اگر بتوان وقتى را از بلندگوى عمومى حرمين شريفين در اختيار داشت و در اوقات تجمّع حجاج در مسجد، روزى يك ربع سخن آگاهى بخش داشت، مفيد است. بخش عظيمى از تبليغات و انتشارات، بايد به زبان بنگالى و اندونزى و مالزى باشد كه اين حجم عظيم مسلمين از ما به لحاظ زبانى منقطع اند.

اگر از سمينارهاى صورى و كم اثر بشدّت پرهيز شود (كه خاصيت چندانى ندارد) و 110 از مخارج تشريفاتى و زائد حج (از خوراك و هتل و ...) صرف كار فرهنگى با ملل ديگر شود، سمينار حج را نه در مكه، بلكه در ايران، آنهم با كار جدّى، نه چند تا سخنرانى تكرار برگزار كنند، به نظر من از موسم حج به نحو بهترى مى توان در جهت حل مسائل جهان اسلام استفاده كرد.

س- آيا شما از كتابهايى كه امسال بعثه مقام معظم رهبرى چاپ كرده استفاده كرده ايد.

ج- از كتابها كم خوانده ام. بايد به كمك سوبسيد هم كه شده، كتابهاى مربوط به حج ارزان و در تيراژ وسيع چاپ شود، در اين رابطه كار سعودى بايد الگو باشد.

س- نظر شما درباره نقش روحانى در كاروان چيست؟

ج- نقش روحانى در ايام حج و در كاروانها بسيار بارز است. هدايت فكرى و عملى با اوست، زحمت زيادى هم مى كشند امّا كماكان بايد بيش از پيش كار شود.

س- به نظر شما كدام قسمت از اعمال و مناسك حج در سازندگى انسان مهمترين نقش را دارد.

ج- وقوف در عرفات و منى، اگر درست توجيه شود و مشكلات خاص آن نظير عبور و مرور، نظافت در مشعر و عدم امكانات آب و دستشويى در عرفات و مشعر و ...

حل شود از سازنده ترين بخشهاى زيارت است. نقش حضور در مدينه و مكه، مؤثر است

ص: 350

امّا بشرطى كه براى ايام سفر برنامه ريزى هاى مناسب ترى براى كاروانها صورت پذيرد.

س- بهترين توشه اى كه شما از اين سفر داشته ايد چيست؟

ج- توشه مهم يك زائر در اين سفر، انقلاب روحى عميق و توبه و انابه و آگاهيهاى جديد نسبت به دين و اماكن مقدسه است و توشه ناراحت كننده اين است كه از اين فرصت، نمى توانيم بخاطر ضعف ارتباط با مسلمين بهره لازم را ببريم.

پيشنهاد نهايى من براى حل مشكلات فوق اين است كه جزوات كوچكى، بطور رايگان يا ارزان، به وفور در اختيار حجاج ايرانى و ساير حجاج قرار گيرد كه در آنها وظايف حجاج، مناسك و خلاصه اى از مناسك بهمراه رهنمودهاى رهبر فقيد انقلاب و آيت الله خامنه اى ذكر گردد.

مصاحبه سوم- آقاى دكتر جعفرى:

س- در طول اين سفر بهترين لحظه اى كه با آن روبرو بوديد و خاطره اى ماندنى از آن در ذهن داريد را بيان كنيد.

ج- بهترين لحظه اولين بارى بود كه چشمم به كعبه و جمعيت اطراف آن افتاد.

س- در سيستم اجرائى حج يك اشكال را كه مهمترين اشكال مى دانيد بيان بفرماييد.

ج- عدم آموزش كافى براى حجاج ايرانى كه پوشش همه جمعيت حاجى كافى نيست. از جنبه هاى بهداشتى و درمانى و از جنبه هاى احكام و مناسك حجاج تكليف خود را نمى دانند.

س- در سيستم اجرائى يك نكته برجسته را از لحاظ حسن انجام كار ذكر كنيد.

ج- هماهنگى خيلى صميمانه اى كه بين بعثه و ستاد اجرايى با امور پزشكى حج بوده است، بسيار خوب گره ها و مشكلات را حل كرده است.

س- اگر بنا باشد كه از موسم حج در جهت مسائل جهانى اسلام استفاده شود، چه بايد كرد و شما چه پيشنهادى داريد؟

ص: 351

ج- يكى از نكات مهم تبليغى است كه توسط حجاج ايرانى و قاريان ايرانى در مسجدالحرام صورت مى پذيرد كه مى تواند مشكلات و مصائب جهان اسلام و شيعه را به مسلمين جهان نشان دهد و افكار عمومى را براى حل مسائل و مشكلات مسلمين جلب نمايد.

س- آيا شما از كتابهايى كه امسال بعثه مقام معظم رهبرى چاپ كرده استفاده كرده ايد.

ج- از خيلى از كتابها استفاده كردم و برخى را تهيه كردم و پشيمان شدم كه چرا همه را تهيه نكردم. مخصوصاً كتاب ادعيه و زيارات بسيار خوب بود. تمام نشريات ضرورت وجودى داشتند و هيچكدام زيادى نبودند.

س- نظر شما درباره نقش روحانى در كاروان چيست؟

ج- روحانيون بدون احساس كسالت مناسك را بگويند و بگردند بدنبال حجّاجى كه عادت به شنيدن دارند امّا عادت به فهميدن ندارند و به اين افراد كمك كنند تا بطور عملى و با همراهى آنها در حين عمل مشكلات مناسك آنها را حل كنند.

س- به نظر شما چرا عربستان از برگزارى مراسم برائت جلوگيرى كرد؟

ج- جو سياسى ايران و موضعگيريهاى داخلى مانع اصلى اين مراسم بود.

تظاهرات و راهپيمايى دانشگاه تهران عليه سعوديها مشكل اساسى بود.

س- به نظر شما كدام قسمت از اعمال و مناسك حج در سازندگى انسان مهمترين نقش را دارد.

ج- هر بخش از اعمال بيشترين اثر را بگوييم دارد اشتباه است امّا نمى توان يك قسمت را عمده كرد.

س- بهترين توشه اى كه شما از اين سفر داشته ايد چيست؟

ج- بهترين توشه من بعنوان يك پزشك، بيدارى و نزديكى به خدا و توجه به فقر و گدايى خودمان در پيشگاه خداوند و توجه به نعمتهايى كه خدا به ما داده و بقيه براى كمترين آنها محتاج هستند. اين توجه به نعمتهاى خدا و احساس وظيفه در مقابل مردم و

ص: 352

خدمت به آنها بهترين توشه سفر من بوده است.

مصاحبه چهارم- آقاى موسوى:

س- در طول اين سفر بهترين لحظه اى كه با آن روبرو بوديد و خاطره اى ماندنى از آن در ذهن داريد را بيان كنيد.

ج- لحظه ماندنى در ذهن من زمان قرائت دعاى زيباى عرفه در صحراى عرفات بود كه يك لحظه احساس مى كردم كه دركنارامام حسين- ع- دعاى عرفه را زمزمه مى كنم.

س- در سيستم اجرائى حج يك اشكال را كه مهمترين اشكال مى دانيد بيان بفرماييد.

ج- اگر مى خواهيم در جهان اسلام حج ابراهيمى را مطابق نظر امام ارائه دهيم فوق العاده در سيستم اجرايى، جاى كار داريم. اين حرف به معناى اين نيست كه اين سيستم ضعف دارد بلكه نقاط ضعفى هست كه قابل ترميم است.

س- در سيستم اجرائى يك نكته برجسته را از لحاظ حسن انجام كار ذكر كنيد.

ج- در مقابل نقاط ضعف نقاط قوت زيادى هم وجود دارد كه در اين وقت كم، حضور ذهن ندارم كه همه را بازگو كنم.

س- اگر بنا باشد كه از موسم حج در جهت مسائل جهانى اسلام استفاده شود، چه بايد كرد و شما چه پيشنهادى داريد؟

ج- امام راحل امت، چارچوب اصلى اين سؤال را ترسيم كرده است و راه حل به مرحله اجرا درآوردن ايده هاى امام امت است. در طول مدت يك ماهه قبل از حج و مدت حج ما فرصت كار روى حجاج ايرانى را داريم و در كاروانهاى صد نفره خودمان مى توانيم اهداف حج و تفكر سياسى امام را درباره حج مطرح كنيم امّا مطرح نمى كنيم و اگر طرح كنيم در حد كليات و در نتيجه اين سفراى انقلاب در پهنه حج نمى توانند پيام انقلاب را در موسم حج به ساير حجاج ابلاغ نمايند.

س- آيا شما از كتابهايى كه امسال بعثه مقام معظم رهبرى چاپ كرده استفاده

ص: 353

كرده ايد.

ج- من بعنوان يكى از مديران كاروانهاى حج بايد عرض كنم كه با توجه به ارباب رجوعى كه ما بعنوان زائر داريم 90% با كتاب و خط و سواد بيگانه اند و درصد كمى از زوار را پوشش مى دهد. زائر بى سواد را نمى توان به اين شكل توجيه كرد. كتابها گرچه به ما كه در همدان بوديم به موقع نرسيد ولى كتابها واقعاً براى حجاج مفيد بودند.

س- به نظر شما چرا عربستان از برگزارى مراسم برائت جلوگيرى كرد؟

ج- عربستان يك حكومت مستقل نيست و عامل آمريكاست پس در حقيقت ضديت خود را با اسلام ناب محمدى و ايران اسلامى به اثبات رسانيد. در حالى كه اگر اين سعوديها مسلمان هستند و به اسلام احترام مى گذارند بايد مطابق آيه: «اشدّاء على الكفار رحماء بينهم» بايد برائت را قبول داشته باشد.

س- به نظر شما كدام قسمت از اعمال و مناسك حج در سازندگى انسان مهمترين نقش را دارد و بهترين توشه اى كه شما از اين سفر داشته ايد چيست؟

ج- ما احساس غبن مى كنيم، بحث توشه را ما كوچكتر از آن هستيم كه مطرح كنيم، بايد خدا قبول كند. امّا در جهت سازنده ترين بخش همه بخشهاى اين مراسم سازنده است.

مصاحبه پنجم- آقاى شمس:

س- در طول اين سفر بهترين لحظه اى كه با آن روبرو بوديد و خاطره اى ماندنى از آن در ذهن داريد را بيان كنيد.

ج- خاطره به ياد ماندنى من كه از كاروان آزادگان هستم، دعاى عرفه و روز عرفه و وقوف در عرفات است.

س- در سيستم اجرائى حج يك اشكال را كه مهمترين اشكال مى دانيد بيان بفرماييد.

ج 2- اشكال كه وجود ندارد. فقط در زمينه خريدن و بردن سوغات به حجاج

ص: 354

ايرانى توصيه مى كنم كه با توجه به انتظارات خانواده هاى حجاج بديهى است امّا به نظر من بهتر است تبليغات داخلى ما به شكلى باشد كه خانواده هاى حجاج از آنها توقع زيادى نداشته باشند چون اين سفر براى خريد نيست بلكه وقت حجاج بايد صرف اعمال و مناسك شود و بهتر است تبليغات داخلى به شكلى باشد كه حجاج ايرانى در فرودگاه تهران در ايران خريدهاى خود را بكنند.

س- در سيستم اجرائى يك نكته برجسته را از لحاظ حسن انجام كار ذكر كنيد.

ج- مسلخ جديدى كه تشكيل شده بسيار خوب است و در گروههاى 20 نفره ما در مسلخ جديد كشتار كرديم و ديديم خيلى سريع كار پيش مى رود كه اميدواريم جمهورى اسلامى در اين مورد هم موفق باشد.

س- اگر بنا باشد كه از موسم حج در جهت مسائل جهانى اسلام استفاده شود، چه بايد كرد و شما چه پيشنهادى داريد؟

ج- بهترين راه حل برائت است.

س- آيا شما از كتابهايى كه امسال بعثه مقام معظم رهبرى چاپ كرده استفاده كرده ايد.

ج- يك كتاب تهيه كردم كه آنهم از طريق خود كاروان دادند كه ادعيه و آداب مناسك حج بود كه كلًا دعاها را نوشته بود كه خيلى هم از آن استفاده كرديم.

س- نظر شما درباره نقش روحانى در كاروان چيست؟

ج- نقش روحانى بسيار مهم است مثلًا روحانى كاروان ما با كارهاى منظم و دقيق خود توانست كاروان را به شكلى حركت دهد كه مثلًا طواف حج تمتع در وقت غير شلوغ انجام داديم و رمى جمره عقبه هم همينطور در ساعت غيرشلوغ انجام شد، در صورتى كه يك سرى از كاروانها كه صبح رفته بودند با ازدحام روبرو شدند.

س- به نظر شما كدام قسمت از اعمال و مناسك حج در سازندگى انسان مهمترين نقش را دارد.

ج- البته همه اعمال سازنده است. انسانى كه با قلب پاك به اعمال مى آيد

ص: 355

مى تواند به شكل خوبى موفق به انجام اعمال شود و مهمترين نقش حج در مسائل زندگى انسان بالا بردن تقوا، ايمان و پشت پازدن به تمام اميال و كششهاى دنيوى است.

س- بهترين توشه اى كه شما از اين سفر داشته ايد چيست؟

ج- از خداوند مسألت دارم كه بهترين توشه را كه خواسته خودم است ترس از خدا و تقوا و حل كردن مسائل و مشكلات زندگى آنطورى كه خداوند مى خواهد بتوانم حاجى باشم كه با اعمال مقبول به مملكت خود برگردم.

مصاحبه ششم- آقاى محمد عباسى:

س- در طول اين سفر بهترين لحظه اى كه با آن روبرو بوديد و خاطره اى ماندنى از آن در ذهن داريد را بيان كنيد.

ج- سفر حج از قبل از عزيمت تا بعد از بازگشت، همه اش خاطره است. من در كاروان آزادگان بعنوان خدمتگزار خدمت مى كنم وقتى به مدينه رسيديم در بدو ورود وقتى من به آزادگان عزيز گفتم اين گنبد سبز پيامبر است هر چه مى خواهيد بخواهيد كه برآورده مى شود، آنچنان ولوله اى در جمع افتاد و فرياد گريه بلند شد كه راننده ترك اتوبوس، فكر كرد كسى در ماشين طورى شده كه يكباره ترمز كرد و به كنار جاده رفت و از آنچه مى ديد تعجب كرده بود كه ديدن گنبد سبز پيامبر مى تواند در كاروان حجاج ايرانى چنين تحول روحى ايجاد كند. بهرحال اين بهترين خاطره اى بود كه من از اين كاروان آزادگان داشتم.

س- در سيستم اجرائى حج يك اشكال را كه مهمترين اشكال مى دانيد بيان بفرماييد.

ج- چون يكباره اين سؤال مطرح شد، ممكن است اين مورد مشكل عمده نباشد امّا يكى از ضعفهاى عمده نبودن وسيله نقليه در اختيار زائر باشد براى رفتن به تمام نقاط زيارتى، بجاى كرايه 100 ريالى وسيله اى باشد جهت تردد راحت زوار ايرانى.

س- در سيستم اجرائى يك نكته برجسته را از لحاظ حسن انجام كار ذكر كنيد.

ص: 356

ج- تمام حجاج به اتفاق پس از ديدن وضعيت حجاج كشورهاى ديگر كه زير سايه پلها و در خيابانها سكونت دارند، ما به اين نتيجه مى رسيم كه ايران به حجاج خود بسيار احترام مى گذارد.

س- اگر بنا باشد كه از موسم حج در جهت مسائل جهانى اسلام استفاده شود، چه بايد كرد و شما چه پيشنهادى داريد؟

ج- با توجه به تجربه حقير در حج و سالهايى كه در حيات حضرت امام و پس از آن در سالجارى، ارزش فعاليتهاى حجاج ما براى برگزارى حتى اگر نگذاشتند برگزار شود، كمتر از فعاليتهاى چندين سفارتخانه، در خارج از كشور نيست.

س- آيا شما از كتابهايى كه امسال بعثه مقام معظم رهبرى چاپ كرده استفاده كرده ايد.

ج- هر كسى متناسب با سوادش برخورد مى كند، كتاب راهنماى مصور حج بسيار با ارزش است چون فراگير است امّا تحصيلكرده ها كتابهاى سه جلدى اسرار حج را خيلى مى پسندند. افراد عامه آلبوم حج را مى پسندند كه آلبوم شيكى هم هست و خيلى استقبال مى كنند.

س- نظر شما درباره نقش روحانى در كاروان چيست؟

ج- اگر نباشد مثل اينست كه حاجى عمل خود را نمى داند چگونه انجام دهد.

اعتماد حجاج به اين وسيله فراهم مى شود. روحانى هماهنگى ايجاد مى كند در كليه حركتهاى زيارتى و مناسك كه حج هميشه واقع نمى شود بلكه هر كسى يكبار مى آيد و بايد كسى باشد كه سالها آمده است و به فتاواى مراجع هم وارد است.

س- به نظر شما كدام قسمت از اعمال و مناسك حج در سازندگى انسان مهمترين نقش را دارد و بهترين توشه اى كه شما از اين سفر داشته ايد چيست؟

ج- تمام مناسك حج اگر به فلسفه آن توجه شود انسان ساز است. اگر خدا قبول كند همين يادگار كه در اين سرزمين خدمتگزار كاروان آزادگان بوديم، بهترين ره توشه است.

چگونگى حج گزارى در ديروز و امروز

ص: 357

در سالهاى گذشته حج چگونه گزارده مى شده است؟ اعزام حاجيان چه سان بوده است و آنان در اين ديار در چه حال و هوايى بوده اند؟

بافت اجتماعى، ساختار بنائى، كويها، برزنها، كوچه ها و خيابانهاى مكه و مدينه چگونه بوده است؟ اين ديگرسانيها كه اكنون ديده مى شود بر ويرانه هاى چه بناهايى نهاده شده است اينها و جز اينها حقايق تاريخى مهمّى است كه اگر دقيقاً بدان پرداخته نشود و گزارش دقيق آن فراديدها نهاده نشود با خرابيهايى كه صورت گرفته است بخش عظيمى از تاريخ اين ديار را از دست داده ايم.

از سوى ديگر توجه به بخشى از اين آگاهيها عظمت تحولات و ديگرسانيهاى حج گزارى در اين روزگار را در سنجش با آن روزگار روشن مى كند.

بر اين اساس با با تنى چند از عالمان كه ساليان درازى است در اين وادى به ديدار محبوب نايل شده اند و سالها خاطره را از آنچه گفتيم در سينه دارند به گفتگو نشسته ايم كه مى خوانيد:

مصاحبه با حجةالاسلام والمسليمن حاج سيد جواد علم الهدى

س: حضرت عالى از كسانى هستيد كه سفرهاى متعددى به حج مشرف شده ايد. لطفاً توضيح دهيد اولين سال سفر شما در چه سالى بوده است و چند سفر مشرف شده ايد.

بسم اللَّه الرحمن الرحيم- اولين سال در خدمت آيت اللَّه مشكينى سال 1335 ه. ش به همراه جمعى از روحانيون قم عازم حج شديم و در مورد تعداد سفرها بجز سالهاى ممنوعيت در بقيه سالها توفيق حاصل بوده و تشرف حاصل مى شده است.

ص: 358

س: آيا شما در جريان اخبار حادثه ابوطالب يزدى قرار گرفتيد و يا خودتان آن زمان در حج شركت داشتيد؟ در صورت امكان شرحى در مورد آن واقعه بفرماييد و در مورد انعكاس آن در ايران توضيح دهيد.

در آن سالها كه ابوطالب شهيد شد، طلبه بودم ليكن حج نيامده بودم. تازه رضاخان رفته بود و بخاطر دارم كه سال شهادت ابوطالب به تاريخ قمرى 1364 بود؛ يعنى دو سال به فوت مرحوم آيت اللَّه آقاى سيدابوالحسن اصفهانى مانده بود. در اوايل دوره محمدرضا راه مكه باز شد و در دوره پدرش راه مكه بسته بود و سفر حج اصلًا انجام نمى شد. پس از رفتن رضاخان و باز شدن راه، مردم از طريق يك جاده خاكى به وسيله ماشين عازم حج مى شدند. و از راه دريا و با هواپيما رفتن به حج ممكن نبود. با اتوبوس عازم نجف و كاظمين مى شدند و در آنجا با كاميونهاى عراقى مسقّف، جمعيت شش روزه از جاده عرعر به مدينه مى آمدند كه خود عراقيها به اين راه «عبرالصحرا» مى گفتند. سال ابوطالب در چنين سالهايى است كه شايد جمعاً از همه ايران سيصد نفر مشرف نشده بودند و كمتر بودند. از خراسان- كه بنده هم آنجا بودم- عده اى در اين سال شركت داشتند كه شاهد حالات ابوطالب بودند و در بازگشت براى مرحوم آيت اللَّه پدرم در مشهد حكايت مى كردند و در آن مجلس حاضر بودم.

شاهد عينى كه به هنگام نقل واقعه اشك مى ريخت، مى گفت: هوا بسيار گرم بود.

ابوطالب لباس احرام به تن داشت و شايد هنوز اعمالش تمام نشده بود. پس از نماز در حجر اسماعيل قصد بوسيدن كعبه مقدسه را داشت كه به دليل گرماى زيادِ هواى مكه، حالت تهوّع به او دست داد. در اين هنگام حوله بالاى شانه اش را گرفت و داخل آن استفراغ كرد و اين در وقتى بود كه نزديك ديوار كعبه بود. بار دوم و سوم حالت تهوع به او دست داد و اينها را در دامنش جمع كرد ولى به فكرش نرسيد كه زود فاصله بگيرد. در اين هنگام يكى از مأمورين مربوطه دستش را گرفت و از او به عربى پرسيد كه اينها چيست و تو چه مى خواهى بكنى. چون ابوطالب به زبان عربى مسلط نبود نتوانست مقصودش را بيان كند و در بين ما هم كسى نتوانست منظور ابوطالب را بيان كند.

ص: 359

لذا ابوطالب دستگير شد و در ميان ولوله حجاج وى انتقال داده شد به اتاق تاريكى و حجاج ايرانى هم كه نگران وضع او بودند به مطوّفين شيعه كه در آن زمان محدود به سه نفر مى شد مراجعه كردند. اين سه نفر عبارت بودند از: عبداللَّه سحره، حسن جمال و محمدعلى غنّام.

ايرانى ها به محمدعلى غنام مراجعه كردند و ضمن شرح واقعه، از آنها براى آزادى ابوطالب يزدى از دخمه اى كه در مسجدالحرام بود استمداد كردند. ضمناً چون بنابراين بود كه اين سه نفر كه در باطن شيعه بودند و در ظاهر بروز نمى دادند، مسائل شيعيان را در مكه و مدينه حل و فصل كنند، جهت حل اين مسأله جمعاً اقدام كردند.

وقتى از حال و روز ابوطالب باخبر شدند با صورتهاى رنگ پريده به پيش ما برگشتند و گفتند برويد دعا كنيد. روزهاى بعد، از ابوطالب خبرى نشد و هر چه سؤال مى كرديم مى گفتند در مورد او بايد قاضى حكم كند. چون بوى تعفن مى داده و اين فرد از جانب دادگاه مظنون است به اينكه مواد نجسى را با خود آورده تا كعبه را آلوده كند، حكم چنين شخصى قتل است. چون دادگاه شهادت شما را نمى پذيرد و ما هم حضور نداشته ايم فقط مى توانيد براى او دعا كنيد.

مشكل اين بود كه وقتى اين حالت به ابوطالب دست داد، از كعبه فاصله نگرفت و فكر مى كرد مى تواند اين را نگهدارد و استلام خانه كعبه هم بكند. پس از چند روز رفت و آمد و پيگيرى اين سه تن، متأسفانه در محكمه قاضى، اين شخص محكوم به اعدام و به عمل او عنوان عمد داده شده است.

در آن زمان حدود شرعى را بين صفا و مروه اجرا مى كردند. اين تكه زمين از يكطرف به شعب عامر، از طرف ديگر به مروه و از ديگر سو به بازار ابوسفيان متصل مى شد، امّا معلوم نيست به چه دليلى وى را به مروه آوردند و در بالاى مروه حد بر وى جارى كردند. مردم هم جمع شدند و آنطورى كه در عكس قلمى نقاشى شده، از روى عكس اصلى ديدم او را دو زانو نشاندند با همان لباس احرام و حكم را قرائت كردند:

«مردى از مجوس خاك فرس آمده اينجا و قصد اهانت به خانه كعبه را داشته و ...» و با

ص: 360

يك ضربه از پشت گردن، سرش افتاد داخل تشت خونين.

اين خبر بگونه اى وحشت بار بود براى كسانى كه براى مرحوم آيةاللَّه پدرم نقل مى كردند كه شروع كردند به گريه كردن. به آنها گفتند: همان زمان حكم آمد كه ديگر اعمالتان را زود انجام بدهيد و برويد به خارج از مكه و نمى گذاريم به مدينه برويد.

مى گفتند با وضع دلخراشى ما را بيرون كردند.

در مورد انعكاس اين خبر بايد بگويم وقتى اين خبر به محضر حضرت آيةاللَّه سيدابوالحسن اصفهانى رسيد، ايشان رياست را به عهده داشتند، لذا به جميع وكلا و نمايندگانش در ايران منشور كرد كه تا مادامى كه امن شيعه در آنجا تأمين نشود من اجازه به تشرّف حج نمى دهم. چون از شرايط حج امن مسلمين است و حالا كه شيعه دفاعى در محاكمه هايش پذيرفته نيست، اين اهانت به شيعه است و تأمين جانى ندارند، من اجازه نمى دهم. در سال اول منبريها، وعاظ و نمايندگان ايشان در تمام ايران به مردم گفتند كه حج نرويد و سال بعد هم همينطور و سال بعد از آن سال فوت مرحوم آيةاللَّه اصفهانى بود و بعد صولت شكست و بنا شد كه راه باز شود و حركت كنند. اولين كاروانهايى كه از تهران راه افتاد با شركت ساعتچى بود كه خدا رحمتش كند، مرد خوبى بود- متموّلى بود در تهران- بيست تا بيست و پنج ماشين را راه انداخت بطرف نجف اشرف و از آنجا را هم تأمين كرد كه مى بريم با پول بسيار كمى. بطور معمول از نجف اشرف با پول ايران، ششصد تومان هزينه سفر مى شد و از تهران چيزى قريب به يكهزار تومان خرج مى شد كه وقتى نوبت من شد كه اولين سفر با استطاعت آمدم، نزديك به دو هزار تومان خرج شد.

ديگر كم كم از آن سال به بعد اظهار علاقه شد نسبت به آمدن به حج و البته مرحوم آيةاللَّه آقاى سيدابوالحسن اصفهانى، آقاى سيد محمدتقى طالقانى را كه از علماى محترم و تحصيل كرده نجف بودند كه در تهران زندگى مى كردند را به عنوان نمايندگى به مدينه فرستادند تا تمام سال در اينجا باشند. بدين ترتيب مرحوم آقا سيدابوالحسن سرمايه گذارى كردند در اينجا تا شيعيان نخاوله لااقل در مدينه از ايرانيان پذيرايى كنند.

ص: 361

س: بطور كلى تغييراتى كه در اطراف حرم نبوى صورت گرفته بيان فرماييد.

ج: حدود مدينه در آن سال عبارت بود:

از طرف جنوب حرم پيامبر- ص- منتهى اليه بازار و منازل بنى هاشم و زقاق بنى هاشم و كوچه هاى مدينه كه حدوداً شمرده بودم 20 كوچه بود تا دارالقضاء شرعى فعلى كه در جنوب وضوخانه قرار دارد، حد جنوبى مدينه بود. از اينجا به بعد باغى بود بسيار مفصل و بزرگ بنام صافيه كه باغ خرما بود.

از جلو بقيع دو باغ بود، پشت سر هم، كه در وسط آن خانه هاى بسيار كوچك و محقّرى بود (گلى، يك طبقه و در پس كوچه ها) كه آهن و تير چوبى درستى نداشت كه غالباً سقف آن از شاخه هاى درخت خرما بود و حالت دلخراشى داشت كه به آن زقاق نخاوله مى گفتند.

كلمه نخوله و نخاوله عبارت از شيعيان مدينه است كه زندگانى خود را در جنوب بقيع و جنوب حرم رسول خدا- ص- مى گذراندند و سه باغ در اختيارشان بود كه از آن ارتزاق مى كردند. يكى باغ صافيه كه مالكش سنى بود امّا عاملين آن شيعه بودند و ديگرى باغ ملائكه بود و سوم باغ مرجان.

نماينده حضرت آيةاللَّه سيدابوالحسن اصفهانى- ره-، آقاى سيد محمدتقى طالقانى در كنار يكى از همين باغها در خانه نخاوله ايها ساكن بودند. و بعد از ايشان هم كه آقاى سيد احمد لواسانى از تهران بدستور آيةاللَّه بروجردى آمدند و ماندگار شدند ايشان در باغ ملائكه اتاق كوچكى براى خودشان درست كرده بودند و آنجا بودند.

اين روحانى در حقيقت مرجعِ مراجعات فتواى آيةاللَّه بروجردى و يا مراجع قبل بود و شيعيان دور اينها جمع بودند.

شيعيانى كه مى آمدند به دو دسته تقسيم مى شدند. يا مثل ما در باغ صافيه مى رفتند و با دادن بيست ريال سعودى و بستن چادرى دور چهار درخت و از آذوقه و غذا و خشكبارى كه از ايران آورده بودند با پخت و پز خودشان زندگى را اداره مى كردند. در حقيقت 20 ريال حق ورودى اين باغ بود و موتور آب هم تازه درست شده بود و آب

ص: 362

در اختيار مردم مى گذاشت تا مردم اينجا زندگى كنند.

يكدسته از مردم هم- كه يك سال ما هم با آنها بوديم- به خانه هاى سادات و غير سادات مدينه مى رفتند. به سادات آنها هاشميين و به شيعيان نخاوله مى گويند كه لغت نخاوله از نَخْوَلْ است كه نَخْوَلْى يعنى كسى كه درخت خرما را پيوند مى زند و خبره در كار نخل است. اين شهرت هم بدليل اين است كه مى گويند اجداد ما عمال باغهاى ملكى حضرت زين العابدين- ع- و امام باقر و امام صادق- عليهماالسلام- بودند. اين سه امام كه از اول تا آخر ساكن مدينه بودند، معروف است كه اين باغها در سابق متعلق به همين بزرگواران بوده است و اجداد ما غلامان و باغداران و خدمتگزاران اين غلامان معصوم بودند. در خانه هايشان كه مى رفتيم مى ديديم كه مفاتيح الجنان- اگر چه بتازگى چاپ شده بود ولى آنجا- در خانه ها يافت مى شد. عكسهاى ترسيمى از امامان معصوم در اتاقهايشان بود و ساداتشان شجره نامه هايى داشتند كه در ظروف مخصوص فلزى نگه مى داشتند كه نشان مى داد آنها از اولاد ائمه معصومين هستند. هم علاقه قلبى داشتند و هم شواهد نشاندهنده بستگى آنها به ائمه بود.

در آن وقت آقاى شيخ محمدعلى عمراوى كه الان بيش از نود سال دارند، مرد كاملى بودند كه تحصيلاتشان در نجف بوده است، ايشان خانه كوچك خودشان را هم اجاره مى دادند و يكسال ما ميهمان ايشان بوديم. آنوقت تازه آمده بودند.

از طرف شرق، مدينه بيشتر از ساير جهات ادامه داشت ولى به مسجد اجابه كه مى رسيد، باغها شروع مى شد و مدينه تمام مى شد.

از طرف غرب به سه راه سليمانيه ختم مى شد و آنجا باغ بسيار بزرگى بود كه مربوط به اشراف مدينه بود بنام «شرفاء» كه حكومت قبل از آل سعود را آنها داشتند. در آنجا پيرمردى بود بنام شريف زيد كه پدرش حاكم مدينه بود و در زمان سعود اول بقتل رسيده بود ليكن به او اجازه داده بودند كه زندگى كند و در باغ مفصلى كه داشت چاهى بود كه به آن بئر بزائع كه چاه بسيار عميقى بود كه او مى گفت اجداد ما گفته اند كه از زمان امامان معصوم اين چاه همينطور بوده و آب مى داده است. كه نزديك آنجا سقيفه

ص: 363

بنى ساعده بوده و در خريطة المدينه هم آمده است و از آنجا به بعد ديگر باغ بود و به بيابان مى رسيد.

حدود غرب پايان شبستانى بود كه بزرگ شده بود مسجدالنبى كه حد غربى مدينه بود.

اين مدينه بود و اطراف آن را باغها و بيابانها تشكيل مى داد؛ يعنى احد و مساجد سبعه در بيابان بود، جبال سَلْع كه اكنون جزو شهر هستند كاملًا بيرون بودند. مسجد ذوقبلتين هم بيرون از مدينه بود. شهر كوچكى بود كه تعداد خانوار آن به هزار نمى رسيد.

جنوب مخصوص به شيعيان بود. در آنجا ده عوالى كه الآن هم هست شيعه نشين بود، آبادى قبا همه شيعه نشين بودند ليكن فقر آن چنان حاكم بود كه تنها مى توان گفت كه عده اى بسيار معدود توانايى باز كردن مغازه در اطراف حرم را داشتند.

مردم در اين ده بزرگ كه نام آن مدينه بود، زندگى مى كردند. خانه هاى دو طبقه وجود نداشت و برق تنها براى حرم پيامبر بود و تنها ساختمانى كه جلب نظر مى كرد مسجد قديمى ساز نبوى بود كه در زمان عثمانيها از 1225 به بعد ساخته شده كه همين قسمت آثار باستانى آن باقيمانده است.

در كنار اين مسجد خانه ابوايوب انصارى بود كه عثمانيها بالاى خانه با سنگ نوشته بودند «وهذا بيت ابوايوب الانصارى موفد رسول اللَّه».

از باب البقيع كه روبروى پيغمبر مطهّر است تا آنجا حدوداً بيست و پنج قدم بيشتر نبود. خانه اى بود سنگى و قديمى مخزن كتاب كه به خانه امام صادق- ع- معروف بود و كوچه باريكى در مقابل آن بود.

در خانه ابوايوب اين سعادت را داشتم كه وارد شوم در خانه، زير زمينى داشت كه 15 پله مى خورد و من متر كردم آنجا را شش متر در ده متر بود و اين را در سنگ كنده بودند كه: «اينجا محل اقامت رسول گرامى اسلام بوده است».

س: در مورد محل سقيفه كه فرموديد بيشتر توضيح دهيد.

ص: 364

ج: محل سقيفه در افواه مشهور است به اينكه در محله هاشميين بوده است. در خريطه مدينه كه بوسيله قضات خود مدينه تهيه شده است و الآن كتابش در كتابخانه تهران من موجود است و به نظر قديميترين كتاب تاريخى خود مدينه است، آنها مى گويند سقيفه اى كه وارد شور شد براى انتخاب خليفه اول، در آن خريطه نشان مى داد كه در محلى نزديك سه راه محل السليمانيه كه الآن ضلع شمال غربى مسجد جديد پيامبر كه اخيراً ساخته شده محاذى محلى است كه مى گفتند سليمانيه است و سقيفه بنى ساعده در آن عصر در آنجا بوده است. البته آنجا محل آبادى بود، زيرا بئر بزائع و آن باغ سلطنتى شرفاء زيد آنجا بود. محل آباد مدينه در اصل آنجا بود.

س: در مورد سرنوشت آقاى سيد محمدتقى طالقانى توضيح بيشترى بفرماييد و اينكه مدفن ايشان در كجاست.

ج: مدفن ايشان در بقيع است؛ زيرا آن موقع درب بقيع باز بود و هر كس از شيعيان در مدينه مرحوم مى شد در نزديك قبور ائمه دفن مى كردند؛ يعنى با فاصله 6- 3 متر از قبور ائمه دفن مى كردند و بعد از آقاى لواسانى هم همينطور بود. بطورى كه ايشان مى فرمود من پول مى دهم به اين قبركن ها كه اگر از سادات يا از زائرين حجاج به رحمت خدا رفتند. در بالاسر قبور امامان معصوم دفن كنند؛ بخصوص در همان سال اول كه من مشرف شدم آنفولانزاى شديدى آمد و خودم از نزديك افرادى را مى ديدم كه از زائرين از دار دنيا مى رفتند و خاطرات آن سال بسيار جالب بود براى من بدليل شدت گرما و غيره كه در بخش بعد عرض مى كنم.

س: اگر ممكن است توضيح بيشترى در مورد شيخ محمدعلى عمراوى بفرماييد.

ج: ايشان الآن در مدينه ساكن هستند و بيش از 90 سال سن دارند. شيخ معتبر شيعيان مدينه هستند كه تحصيلات خود را در نجف گذرانده اند. مرحوم آيةاللَّه آقاى سيد ابوالحسن و مرحوم آيةاللَّه بروجردى ايشان را مى شناختند.

س: لطفاً يكى از خاطرات جالب خود را در مدت تشرف به حج بفرماييد.

ج: در اين مورد يك اشاره كوتاهى دارم به وضعيت بهداشتى آن زمان حجاج كه

ص: 365

توأم با يك خاطره است.

سعوديها در آن روزگار معتقد بودند كه اينجا حرمين شريفين است و در اين محل ها نبايد هيچ حيوانى مورد تعرض قرار گيرد. اين جهت حاكم بود كه كوچه ها و پس كوچه ها و باغهاى مدينه پر از سگ و گربه و راسو و موش كور بود. در محله هاشميين يا زقاق و خانه نخاوله موشهاى به اندازه گربه ديدن بسيار متعارف بود. بسيارى از خانه ها متعفن و تاريك بود چون برق نبود. اگر هم برقى بود، بسيار كم بود و براى حرم تنها بود.

انواع مرضها رايج بود به خاطر اينكه سياهها مى آمدند و وضع بهداشت آنها از ما ايرانيها بدتر بود، هنديها و پاكستانيها كه از طريق كشتى از بمبئى زياد مى آمدند از وضع بهداشتى خوبى برخوردار نبودند.

در سال 1335 كه سال آنفولانزا بود حجاج ايران 2400 يا كمى بيشتر بود. در آن سال مرحوم آقاى علوى آمدند كه ايشان داماد كوچك آيةاللَّه ثقفى اب الزوجه امام- رضوان اللَّه تعالى عليه- مى شدند، و ايشان دكتر محترم و معروفى بود در تهران و من از ايشان سؤال كردم: شما كه آمديد، دكتر ديگرى با شما نفرستادند؟

ايشان گفت: مرا كسى نفرستاده، من خودم مستطيع بودم و خدا به من توفيق داد كه دو هزار تومان توانستم دارو بخرم و به وسيله ماشين اين داروها را آوردم اينجا.

بخاطر دارم در منى و عرفات كه هوا بسيار گرم بود- تير ماه بود- اين بزرگوار پاهايش هم زخم شده بود و همينطور از اين خيمه به آن خيمه مى رفت و تنها پناهگاه پزشكى، همين يك پزشك كامله مرد بود كه از تهران آمده بود و دارو را هم خودش آورده بود. چيزى تحت عنوان هيأت پزشكى و كاروان و گروه و خانه مضبوط وجود نداشت.

هر سه يا چهار نفر از اهل علم و غير آن با هم شريك زندگى مى شدند.

در آن سال در منى و عرفات تعدادى از ايرانى ها به رحمت خدا رفتند كه آن تعداد كه من ديدم 14 نفر بودند. كه يكى از كارهايى كه من احساس مى كردم وظيفه ام بود اين بود كه جعبه هاى پرتقال را بشكنيم و ميت را روى آن بخوابانيم و با سطل آب بياوريم و بشوييم و همانجا دفن كنيم و همان احرامش كفنش باشد. بدليل اينكه آب

ص: 366

خوراكى منحصر به چهار حلقه چاه بود كه من هر چهار چاه را ديده بودم. هر چاه قرقره پهنى در دهانه داشت به طول 4 متر و به آن سطلهايى با طناب بسته شده بود كه وقتى يكى بالا مى آمد ديگرى پايين مى رفت و سقّاهاى زيادى مثلًا 20 تا 50 سقّا مى آمدند و از اين سطلها آب در مشك مى كردند و يا در سطل آب بدوش مى گرفتند و بخانه ها مى بردند.

چاه زمزم در آنجا در كنار مقام ابراهيم فعلى بود كه با پله هاى كوچك به پائين مى رفت و بالاى آن يك ساختمان بلند بود كه مى گفتند اينجا مقام شافعى است و ساختمان كوچكترى در طرف پشت حجر اسماعيل بود كه مى گفتند مقام حنبلى است و محل ديگرى نيز بود در ركن مستجار كه مى گفتند مقام حنفى و همچنين ساختمان ديگرى بين حجرالاسود و ركن يمانى بود كه مى گفتند مقام مالك، امّا مقام شافعى بالاى چاه زمزم بود.

آب بصورت يك رشته باريك از لوله آهنى مى آمد و هر كس از آن مى خورد و تبرك مى جست. يك محل براى آب خوردن آنجا بود و بقيه هم همان چاههايى بود كه عرض شد. منازل مكه هم از چهار طبقه قديمى بيشتر وجود نداشت. بيشتر خانه ها دور مروه و شعب عامر و دور باب ابراهيم و پشت صفا و مروه بود و محلةالقراره كه الآن در قسمت شمالى كعبه قرار گرفته آباد بود كه مطوّفين شيعه هم آنجا بودند و خانه هايى كه براى شيعه مى گرفتند در اتاقهاى كوچكى (3* 3 و 4* 3) چهار، شش و ده نفر به فراخور حال، و حداكثر اجاره يك ماه، به يكصد ريال مى رسيد. اگر كسى سيصد ريال مى داد به هر تعداد كه مى خواست مى توانست زندگى كند؛ مثلًا 10 يا 20 نفر.

تعرض زياد هم به چشم نمى خورد آن سه مطوّف پناهگاه بودند، از باب اينكه اگر گرفتارى پديد آمد، مى آمدند و تا حدودى كه مى توانستند دفاع مى كردند.

س: درباره مراسم حج قبل و بعد از انقلاب و سيستم اداره حجاج و تغييراتى كه در آن روى داده نظرتان را بفرماييد.

ج: حكومت سابق كم كم به فكر افتاد كه سازمانى به حجّ بدهد و يك سازمان

ص: 367

اسمى درست شد كه حداكثر سالهايى كه بيشتر از همه به حج مى آمدند به 20 هزار رسيد و كم كم راه هوايى باز شد و راه عراق را بستند ولى مردم هنوز هم از طريق عراق و كويت مى آمدند. ابتدا هواپيما از تهران به بيروت و از آنجا به جده پرواز داشت و هنوز تهران- جده پرواز نداشتيم كه كم كم آن راهم راه انداختند. در جمع، حج نمودى نداشت و آنچه را كه الآن مى بينيد از آثار پيروزى انقلاب اسلامى است.

قبل از انقلاب گروه و هيأتى كه از طرف طاغوت مى آمدند كه سازمان حج دست آنها بود. مردى به نام آزمون كه اعدام هم شد مى آمد و در كل ميهمان خالد و فيصل مى شدند و حسابشان از حساب حجّاج كاملًا جدا بود. ليكن بعنوان هيأت سرپرستى مى آمدند و گاهى بعضى از اشراف حكومت پهلوى مى آمدند و آنها با مردم نبودند. مستقيماً ميهمان آل سعود بودند و خيمه و خرجشان از مردم جدا بود.

ليكن كاروانها بطور آزاد مى آمدند و هر فرد خبره اى در كار حج از يكصد تا 200 نفر يا 400 نفر را مى آورد و همه چيز را مى خريد و تهيه مى كرد و با 3 هزار تومان به صورت قسطى هم انجام مى شد؛ مثلًا با ماهى 100 تومان قسط مى بستند و با 3 يا 4 هزار تومان حج مى رفتند. هيأت سرپرستى تماسى با اينها نداشت و اينها هم ارتباطى با آنها نداشتند. حج در آن موقع چيز جالبى نبود و تشكيلاتى نداشت.

س: تاريخ ارتباط ايرانيان با شيعيان مدينه چگونه بوده است؟

ج: اين امر بوسيله مراجع بود. مراجع- رضوان اللَّه عليهم- از قديم اين سفارش را مى كردند كه اگر به مدينه رفتيد به شما اجازه مى دهيم از صدقاتتان به فقراشان و از سهم سادات به ساداتشان بدهيد. حتى خوب بخاطر دارم كه در يكسال وجوهاتى را از ايران به اينجا آوردم و از اينجا مشرف شدم خدمت حضرت استادم امام- قدس سره- و عرض كردم آقا سادات مدينه وضعشان بسيار بد است ايشان فرمودند اگر شما شجره آنها را ديديد و علم پيدا كرديد كه سيد هستند من به شما اجازه مى دهم كه به ايشان كمك كنيد.

بناى مراجع قبل هم بر اين بود كه بيايند و در ايام حج به اينها كمك كنند. بنا به

ص: 368

تعبير شيعيان مدينه: حجاج ايرانى مثل ابربهارى هستند كه بواسطه عمل آنها نان مردم اينجا تأمين مى شود.* (1)

خوب بخاطر دارم كه سالى آيةاللَّه حكيم آمدند و به شيعيان مدينه پول دادند و سالى آيةاللَّه گلپايگانى آمدند كه در كنار باغها يك خانه كوچك گرفته بودند. ايشان نيز پول آورده و به شيعيان دادند. سال ديگرى آقاى سيد احمد خوانسارى پول آوردند و بين اينها تقسيم كردند. آن زمان آزاد بود. بعد از پيروزى انقلاب ديگر اينها ممنوع شدند و با شرايط بسيار سختى از ما جدايشان كردند.

كه اين حالت جدايى نيست، كمال التيام قلبى است ليكن سياست اينها اينطور اقتضا كرد. آمدند و خانه هاى كوچك اينها را كه فعلًا جاى اكثر آنها را خيابان گرفته است نظير عزّيات و اول شارع قربان و بلال كه كلًا خانه هاى آنها بود. قسمت هاى خراب شده جنوب بقيع و دارالقضا همه خانه هاى اينها بود كه صاف شده است.

چون من مرتب مى آمدم به حج خوب خاطرم هست، سال 58 شروع كردند به خراب كردن خانه هاى اينها و فاصله انداختن بين آنها و ما و بعد كه ما با آنها تماس گرفتيم گفتند: خانه هاى ما را به قيمت خوب خريدند وليكن با ما شرط كردند كه بايد به آخر منطقه عوالى برويد- خيابانى به نام شارع على ابن ابيطالب كه تازه طرحش ريخته شده بود. چون ده عوالى شامل مسجد سلمان مى شود و داستان اسلام سلمان مربوط به آن منطقه است و همه ساكنانش شيعه هستند- بايد برويد آنجا و خانه هايتان را خوب مى خريم و بهر كدام از شما سيصد هزار ريال سعودى بدون بهره وام مى دهيم و سه شرط با شما مى كنيم: 1- اگر به ايرانى ها سلام كرديد و با آنها حرف زديد و ما شما را با آنها ديديم، بار اول 500 ريال سعودى جريمه مى كنيم، 2- چهار ماه مغازه شما را مى بنديم. 3- محكمه حكم مى كند براى شما. وقتى اسم مكّه آمد، شيعيان خيلى ترسيدند و واقعاً از اين حرف وحشت كردند.

بخاطر دارم سالى به زيارت مسجد سلمان در عوالى رفتم، آنها مرا مى شناختند


1- * و ما مثلكم مثل الغيث، غيث الرحمة، اذا جاء فصل الحج تامرون انتم خبزنا فيه بالحول.

ص: 369

منهم آنها را مى شناختم امّا ديدم نزديك نمى آيند. از آنها كسى فوت كرد در تشييع جنازه شان رفتم شيخ على عمراوى هم بود امّا احساس كردم نه آنها مى توانند با من حرف بزنند و نه من درست است كه آنها را در عذاب بگذارم و با آنها تماس بگيرم.

در اين رابطه اول شيخ على عمراوى را گرفتند و زندان كردند و اهانت به او كردند و بعد تثبيت كردند كه شما با ايرانى ها حق تماس نداريد.

س: آيا علماى شيعه در اينجا مجاور هم شده اند.

ج: سالهاى اخير حاج آقا فقيهى بودند كه از قم آمدند؛ اول از طرف مرحوم آيةاللَّه بروجردى كه امام- قدس سره- هم ايشان را تثبيت كردند، تا مرحوم آيةالله آقاى سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيةالله آقاى حكيم و مرحوم آيةالله آقاى شاهرودى، مرحوم آيةاللَّه آقاى خويى به ايشان اجازه دادند و ساليان درازى هم اينجا بودند وليكن ديگر خسته شدند و آمدند ايران و بيمار شدند و به رحمت ايزدى رفتند. از دوستان خيلى نزديك امام بودند.

س: مقابله با تشيع يك حركت وهابى است يا از قبل هم وجود داشته است؟

ج: خير تنها در زمان وهابى است. چون من نوه شريف زيد را كه ديدم و از او چيزى پرسيدم، گفت كه در زمان حكومت پدرم در اينجا شيعه كاملًا آزاد بوده بدليل آنكه ما اصلًا خودمان زيدى مذهب هستيم و ساداتيم و آن زمان حسين سن كمى داشت. پسر عموى من قاضى پدر فيصل است كه در عراق بود و پدر حسين برادر من است كه در عمان زندگى مى كند. پيرمرد نورانى بسيار روشن و خوبى هم بود. ولى منزوى سياسى بود. البته زندگى اش از نظر رفاهى خيلى خوب بود.

او مى گفت ساليان درازى اجداد من در مدينه حكومت مى كردند و در آنوقت شيعه كاملًا آزاد بود. اين نقش وهابيت بود كه شيعه را كاملًا فاصله داد.

س: آيا در سالى كه در منى آتش سوزى شد تشريف داشتيد از خاطراتتان بفرماييد؟

ج: بله بودم، جهت آتش آن بود كه در كاروان سياهان كپسول گازى منفجر شد.

آنوقت اين بخش كه ما هستيم كلًا قربانگاه بود بنابراين خيمه ايرانيها نزديكتر بود؛ يعنى

ص: 370

فاصله خيمه هاى ما تقريباً با مسجد خيف فاصله زيادى نداشت. ليكن قبل از خيمه هاى ما ايرانيها، خيمه سودانيها بود. كپسول گاز كه منفجر شد، در وسط خيمه هاى آنها براى پخت و پز آشپزخانه نگهدارى مى شد و براى سه روز پخت و پز تهيّه شده بود.

آن روز باد زيادى مى آمد و روز اول هم بود. من در آن سال روحانىِ صد نفر حاجى بودم. ما رمى جمره عقبه را كرديم و آمديم به خيمه، غذاى ما دم كشيده بود تصميم داشتيم نماز جماعت بخوانيم. پول قربانى را جمع كنيم و بعد غذا بخوريم و برويم قربانگاه.

صداى انفجار اول بلند شد ديديم يك كپسول گاز تركيد؛ رفت بطرف هوا و آمد پايين. باد شروع شد و خيمه هاى ايرانى در جهت باد قرار داشت. خيمه هاى سودان، ايران، عرب و ترك همه به هم وصل بود. چون به صورت ساختمان نبود و صفحه بيابان بود، از اولى كه من نماز ظهر را خواندم صداى انفجار و آتش سوزى مى شنيديم ولى چون سرو صدا زياد بود خيلى براى ما تأثير نمى كرد. بعد از نماز به گفتن مسائل قربانى پرداختم، پولها كه جمع شد همه را در يك ساك جلوى من گذاشتند كه بطرف قربانگاه حركت كنيم ديديم كه عدّه اى در حال فرار فرياد مى زنند: فرار كنيد آتش دارد مى آيد.

من ساك پول مردم را برداشتم و آمدم بيرون. هر كس مى توانست مريضى را بغل كرد، حركت كرديم و آمديم و آتش هنوز با ما فاصله داشت. ايرانيها مشكل كارشان اين بود كه به كوه نزديك بودند. ما كه در كنار شارع قريش بوديم وقتى خيمه مان آتش گرفت به كنار كوه رسيده بوديم. هليكوپتر از بالا آمد و فرياد مى كشيد «اصعدوا الى الجبال».

صدمه اى كه ايرانى ها خوردند به دليل آن بود كه همه لباس احرام داشتند و مى خواستند از كوه بالا بروند، آشنايى به رفتن از كوه نداشتند. كوه هم مقاوم نبود و ريزش مى كرد. عدّه اى مى رفتند بالا از آن بالا پايشان ليز مى خورد و مى افتادند پايين. آن روز آنقدر ما فرياد زديم كه گلويمان متورم شده بود.

در آمار آنها آمده بود كه 11500 خيمه سوخته بود. غروب آفتاب وقتى آتش خاموش شده بود بازگشتيم به طرف خيمه هاى نيم سوخته.

ص: 371

مصاحبه با حجةالاسلام والمسلمين پورمحمدى

س: حضرتعالى از كسانى هستيد كه سفرهاى متعددى به حج مشرف شده ايد، لطفاً توضيح دهيد اولين سال سفر شما در چه سالى بوده، در آن زمان چگونه مشرف شديد و تا بحال چند سفر مشرف شده ايد.

ج: بسم اللَّه الرحمن الرحيم- با درود به بنيانگذار جمهورى اسلامى امام امت و سلام و درود به رهبر عظيم الشأن جهان اسلام حضرت آيةاللَّه خامنه اى، اولين سفرم در سال 31 بود كه بدون گذرنامه از تهران عازم بغداد شديم و از آنجا با ماشين كرايه اى مشرف شديم به نجف و از نجف تا مكه، يازده شبانه روز در بين راه بوديم- دو سه مرتبه با خطر روبرو شديم. كاروانى بوديم با هشتاد ماشين. راهنمايى هم داشتيم كه براى 80 ماشين بود بعضى وقتها به تلهاى ريز شن برخورد مى كرديم كه راه مسدود مى شد.

دو سه ساعت معطل مى شديم تا راهنماى ما راه را پيدا مى كرد. وقتى وارد مكه شديم، شهر مكه برق نداشت. حرم يك موتور داشت كه شبها آن را روشن مى كردند. صفا و مروه بيرون از مسجد و به صورت بازار بود و اين بازار، بازار عمده مكه بود. در سال 33 كه مشرف شديم براى راحتى حجاج نرده اى كشيده بودند كه آمد و رفت زياد مشكل نباشد. زندگى در مكه بسيار مشكل بود. مكه شهرى بود بسيار كثيف و كم آب كه در هر اتاق چندين زائر در كنار هم پريموس داشتند و با هواى گرم غذا هم درست مى كردند آب هم نبود و خيلى چاههاى آن موقع آب كثيفى داشت. حجاج مواظب بودند كه غذاى فاسد نخورند و مريض نشوند، چون دكتر در خود مكه براى مردم و ساكنين وجود نداشت چه رسد به حجاج و زائرين.

س: سكونت كاروانها در كجا بود.

ج: آن موقع كاروان نبود. ما در سال 31، 650 دينار عراقى داديم كه دينار 20 تومان بود كه مى شد 1300 تومان. دويست تومان ديگر هم خرج ديگر چيزها مى شد كه جمعاً 1500 تومان خرج تمام سفر ما شد. خوراك و قربانى با خود ما بود. خمره آبى بود كه صبح تا صبح پر آب مى كردند كه فردا صبح دوباره اين 17 نفر كه در يك

ص: 372

اتاق زندگى مى كرديم غذا و آبِ خوردن و چاى و وضو و همه چيز همين يك خمره آب بود.

س: وضعيت زمزم چگونه بود؟

ج: آن موقع مسجد خيلى كوچك بود و آثار ساختمان قبلى مسجد هم موجود است و چهار مقام بود كه چهار تا نماز جماعت مى شد كه هر يك از فرق حنفى، مالكى، شافعى و حنبلى در مقام خاص خود بطور همزمان نماز مى خواندند (در پنج نوبت نماز).

آب چاه زمزم هم رو بود و آن را با سطل مى كشيدند و در يك ظرفى مى ريختند و مردم از اين استفاده مى كردند. مأمور داشت و دلو و ريسمانى بود كه اين آب را در يك حوضچه آخور مانندى مى ريختند و مردم استفاده مى كردند كه ميكروب زا و غير بهداشتى هم بود. آبها بو مى دادند و رنگ تيره اى داشتند.

شهر در آن زمان بسيار كوچك بود. بطورى كه قبرستان ابوطالب بيرون شهر بود و در اين حول و حوش كه ما مى رفتيم مسجد راية، جن و بلال و در بازار ابوسفيان نيز مسجدى وجود داشت. شهر بسيار كم جمعيتى بود كه در كوچه ها احشام و گوسفندان در حركت بودند و چوپانها و گله دارها بدنبال گوسفندان به نزديك كاروانها مى رفتند و شير را در جا مى دوشيدند و تحويل مى دادند. حاجى هم خيلى كم بود. در بازار هم خريد و فروش انجام مى شد و مزاحمتى براى حجاج نبود كه سعى صفا و مروه مى كردند.

س: آيا شما حادثه مربوط به ابوطالب يزدى را بخاطر مى آوريد، بهر حال اگر خود حاضر نبوده ايد، شرحى از آنچه شنيده ايد و انعكاس آن را در ايران بفرماييد.

ج: در آن سال من خودم مشرف نبودم. در ايران بودم وقتى اين خبر آمد مردم بسيار متأثر شدند و مجالس عزادارى در سراسر ايران تشكيل شد. آنطورى كه نقل مى كردند اين حاجى از يزد بوده و فرد متدينى بوده و در طواف حالش بهم مى خورد.

مواظب بوده كه اطراف خودش را در حرم كثيف نكند. در احرامى خودش استفراغ كرده بود و مى خواست بيرون بريزد. شرطه ها دنبال بهانه اى مى گشتند و او را مى گيرند

ص: 373

كه: مى خواستى خانه را ملوّس كنى و به اين جرم او را مى گيرند، حاكم حكم مى دهد و او را اعدام مى كنند. در همه شهرها مردم عزادار بودند و فاتحه گرفته بودند برايش شعر و نوحه ساختند كه در سينه زنى ها مى خواندند و به عنوان يك شهيد بر قاتلين او لعن مى كردند.

در آن وقت عصر آيةاللَّه بروجردى بود و من طلبه نبودم- خاطرم نيست كه اعلاميه اى هم دادند يا خير.

س: بطور كلى تغييراتى كه در اطراف حرم صورت گرفته بيان فرماييد.

ج: در سال 36 شروع كردند به خراب كردن اطراف حرم. اغلب توسعه حرم در آن وقت بود. اخيراً هم توسعه داده اند ولى بيشتر آن در همان وقت بود. كم كم شهر مكه توسعه پيدا كرد، تميز شد. در آن وقت هر موقع ما وارد حرم مى شديم حتماً از ميان مزبله ها كه رد مى شديم نجس مى شديم. در خانه ها هم مستراح و دستشويى نبود. همه در خيابان كارهايشان را مى كردند، هم مسجد دستشويى و مستراح نداشت و هم خانه ها نداشتند.

به قدرت خدا هر سال 2 يا 3 باران تند مى آمد كه اين حرم را شستشو مى داد و گرنه نمى شد تحمل كرد.

س: مطاف را توضيح بدهيد كه به چه صورت بوده است.

ج: مطاف تقريباً تغييرى نداشته است. مطاف بين مقام و بيت است آنوقتها مسجد خيابانهاى باريكى داشت كه آن خيابانها سنگفرش بود ولى كف مسجد به شكل امروزين سنگفرش خوب نبود فقط مسطح بود. چون جمعيت كم بود هر دفعه ما حجرالاسود را استلام مى كرديم و حجرالاسود را مى بوسيديم.

س: مقايسه اى بين حج ايرانيان پيش و پس از انقلاب و نمونه هايى از آن را بيان كنيد.

ج: قابل مقايسه نيست چون آن موقع ايرانيها متفرق مى آمدند و در اين اواخر قبل از انقلاب به صورت كاروانى شده بود كه كاروانها نظم و حساب نداشتند شخصى مى شد مسؤول كاروان، پولى از حاجيها مى گرفت و خودش هم هر غذايى مى خواست

ص: 374

درست مى كرد و عنايت هم داشتند كه بد بسازند كه كمتر تمام شود. بعد از سال 1340 به صورت كاروانى شد. از نزديك سال 1350 همراه هر كاروانى يك دكترى هم روانه مى كردند. ايرانيها مثل بقيه حاجيها با ذلت زندگى مى كردند و اسمى از ايران و عنوانى از آن نبود. حالا حاجيهاى ايران بيمارستان 150 تختخوابه چند تا اتاق عمل- 750 پرسنل مجرب پزشكى- آن همه تشكيلات بعثه و ستاد و اين حرفها. آن موقع نه بعثه بود و نه ستاد.

حالا حج خيلى آبرومند است و حج ايران در دنيا چشمگير است. در آن موقع در خود ايران هم اگر اسم اسرائيل را مى برديد جرم بود و اسمى از انقلاب و اين مطالب نبود كه مردم اغلب حج خشك و خالى داشتند. بى روح و خيلى ساده.

س: آيا ايرانيها و شيعيان در آن موقع در نمازهاى اهل سنت شركت مى كردند.

ج: خيلى كم شركت مى كردند؛ مخصوصاً از وقتى كه- قبل از انقلاب- كاروانى شده بود مسؤولين حج آن موقع بخشنامه كرده بودند كه حاجيها را در جماعت هايى كه در محل كاروان تشكيل مى دهيد مجتمع كنيد و بعد از جماعت ظهر و عصر ناهار بدهيد و سفره پهن كنيد تا حجاج ايرانى حتماً در اين جماعت ها شركت كنند، فلذا چهره بسيار زشتى در بين حجاج ساير كشورها داشت؛ چون همان موقع كه همه به سمت مسجد و حرم براى نماز مى رفتند، ايرانيها برمى گشتند و اين كار از آن زمان شروع شد.

حالا الحمدللَّه موقع نماز در كاروانها جماعت برقرار نمى شود و موقع نماز مردم هجوم مى آورند به سمت مساجد و حرم و اين خيلى آبرومند است بحمداللَّه.

س: مقدارى هم از وضعيت مدينه برايمان بگوييد.

ج: مدينه سالهاى اول و دوم كه ما رفتيم آخرين نقطه مسجد، باب النسا بود كه ديوار مسجد بود. ستونهاى قبلى، الآن به رنگ آجرى مشخص شده كه نشان مى دهد مسجد قبلًا تا كجا بوده است. خيلى خيلى محدود بود. اين نزديكش هم محله بنى هاشم بود كه اخيراً خراب كردند و توى كوچه اى قبر پدر رسول اللَّه حضرت عبداللَّه بود جلوى قبر يك ضريح بود به شكل پنجره فولادى كه مردم مى رفتند نماز و فاتحه مى خواندند،

ص: 375

كه خراب كردند و از بين بردند.

س: قدرى از محله بنى هاشم برايمان بگوييد.

ج: از مسجد كه بيرون مى آمديم تا قبرستان بقيع محله بنى هاشم بود. من يك عكسى در خود مدينه از بقيع كه اين عكس رنگى است و نشان مى دهد كه بر سر مزار ائمه يك ضريح بسيار مفصلى بوده و خيلى آبرومند است من اين عكس را از يك مغازه خريده ام، نه اينكه خودم بگيرم. صاحب مغازه شيعه بود و مخفيانه اين عكسها را مى فروخت كه وهابيها خبر نشوند. حدوداً سال 39 و 40 بود و من اين عكس را هنوز دارم. در محله بنى هاشم كوچه اى بود كه منزل امام جعفرصادق در كنار آن قرار داشت.

سر در آن منزل سنگى بود، بزرگ نوشته بود كه منزل مال اهل بيت و امام صادق بوده است. منزل ديگرى بنام امام سجاد بود در همين كوچه و اصلًا اين محله متعلق به بنى هاشم بود با خانه هاى اهل بيت و فاميل آنها كه مسكونى هم بود.

قبر عبداللَّه پدر پيامبر اسلام هم در مقابل باب السلام و در كوچه اى بود كه خراب كردند آن موقع بود ولى حالا ديگر نيست در بالاى خانه اى روى كتيبه جمله اى نوشته بود كه زياد خوانا نبود، امّا همه مى گفتند اينجا قبر عبداللَّه پدر پيامبر بوده است.

هر روز زوار مى آمدند آنجا و فاتحه مى خواندند و دعا مى كردند. مساجدى بود كه همه از آثار باستانى بود، همه را خراب و نابود كردند.

س: در مورد بقيع بفرماييد.

ج: بقيع از آن موقع كه من مى آمدم همينطور بود امّا در آن هميشه باز بود و زمانبندى براى بازديد نداشت. جد مادرى ما وقتى مى آمده، بقيع حرم داشته است. آنجا حرم و تشكيلات داشته است- دو باغ صفا و مرجانه هم بود كه الآن جزو محوطه حرم شده است. حاجيها در باغها ساكن بودند و هر كس پول بيشترى داشت بساط خود را روى تختها پهن مى كرد و هر كه پول كمترى داشت روى زمين مى نشست و وقتى باغ را آب مى دادند اسباب و اثاثيه اش خيس مى شد.

س: از احد براى ما يك مقدار صحبت كنيد.

ص: 376

ج: احد يك فرسخ فاصله بود. وقتى ما مشرف شده بوديم هم بقيع و هم احد را خراب كرده بودند. مسجد قبا هم 6- 5 كيلومتر با شهر فاصله داشت و در قسمت بيابانها و در بين زراعتها واقع شده بود.

س: چه سالى مسجد قبا را تعمير كردند؟

ج: دو مرتبه در آن تغيير حاصل شد تا به شكل امروزين در آمد.

س: مساجد سبعه چطور؟

ج: مساجد سبعه در بيابان بود. تغييرى نكرده الا اينكه قبلًا در بين خاك و سنگ بود و الآن در حالت باغ و پارك است. از ده سال قبل به اين طرف به شكل فعلى درآمده است. مسجد ذوقبلتين هم در آن زمان دو قبله داشت يعنى دو محراب داشت؛ يكى به سوى بيت المقدس و ديگرى به سوى مكه. از بزرگترين ظلمهاى اينها اين است كه محراب قديمى را كه يكى از بزرگترين آثار باستانى بوده برداشتند.

س: خاطره اى اگر از سفرهاى حج داريد بفرماييد.

ج: وقتى در سفر اول از مدينه برمى گشتيم، حائل 4 فرسخى مدينه بود.

نزديكهاى ظهر ما حائل بوديم. چاه عميقى ساخته اند كه حاجيها آب بردارند. و دلو بسيار تميزى داشت. ما در كاروان خودمان 80 ماشين داشتيم كه نزديك دو هزار نفر مى شد كه صدا زديم بياييد غذا و آب بخوريد. امّا مردم بخاطر اينكه اغلب از اين غذاها نمى توانستند مصرف كنند امتناع كردند. از مهمان نوازيهاى عربها در آن روز اين بود كه 80 گوسفند به عدد ماشينها دادند كه در راه مصرف كنيد و هر طور خودتان مى خواهيد بخوريد. اينقدر اينها مهمان نواز بودند.

س: دوست داريم از منى و عرفات و مشعر از شما سؤال كنيم آنجا وضعيتش به چه ترتيب بود؟

حاجيها در گذشته چطور مى رفتند به آنجا؟

ج: به سختى به آنجا مى رفتند بيمارى و حيوانات موزى مثل عقرب زياد بود و در ريگ روان و شن بيابان حاجيها بسيار به سختى به آنجا مى رفتند. آن سالها، مارگزيدگى يا عقرب گزيدگى داشتيم كه اسباب دردسر زيادى بود و حتى راه هم درست

ص: 377

نبود وقتى باد مى آمد و شنها جابجا مى شد اين راهها هم محو مى شد. امّا خوب حدود عرفات، منى و مشعر كاملًا مشخص بود و سنگچين كرده بودند. البته آن روزها چون مقدار حجاج و قربانى كم بود مشكل چندانى نداشتيم.

آشنايى با شيوه حج حاجيان ساير كشورها

ص: 378

ص: 379

شركت مسلمانان جهان از كشورهاى مختلف با نژاد و رنگ و زبانهاى متفاوت ويژگى خاصى به كنگره عظيم حج مى بخشد و هر حاجى خوشحال از آنكه ساير برادران ناشناخته خود- در عين حال صميمى و هم پيوندش- را ديده سعى در جهت شناخت او، نحوه زندگى و مشكلاتش و شيوه به حج آمدن او دارد.

هر چند كه آگاهى در مورد شيوه به حج آمدن و مراسم و آداب و رسوم حاجيان سرزمين هاى مختلف، نيازمند يك پژوهش و بررسى علمى مى باشد اما طى ديدارهاى متعدد ايرانيان در مكّه و مدينه با زائرين كشورهاى ديگر كشورها، اطلاعاتى در اين باره دريافت كرديم كه بخشى از آن را از زبان زائرين- نه مستندات آمارى- نقل مى كنيم:

6 هزار كيلومتر پياده روى براى انجام مناسك حج

يك جوان مغربى كه خبرنگار و عكاس روزنامه هاى مراكش مى باشد، با اشتياق فراوان در سال جارى با پاى پياده مسافت ميان فاس مراكش تا مكه مكرمه را پيمود. اين مسير حدود 6 هزار كيلومتر است كه وى ظرف سه ماه آن را پيموده است. اين جوان مراكشى با حمل كوله پشتى 15 كيلويى خود پياده روى را از شهر فاس آغاز كرده و با گذشتن از كشورهاى مختلف وارد مكه شده است. وى در اين سفر تنها براى گذشتن از درياى سرخ از كشتى استفاده كرده است.

ص: 380

مشاركت فاميلى در حج

اكثر مسلمانان نيجريايى، استطاعت مالى لازم براى تشرف به خانه خدا را ندارند و حتى با جمع آورى پس اندازهاى خود تا پايان عمرشان هم توفيق حج نصيب آنها نمى شود.

«حسن. ك.» يك معلم جوان از نيجريه كه عضو تيم ملى فوتبال كشورش نيز هست، با بيان اين مطلب اظهار داشت در نيجريه، وضع مالى مردم بسيار وخيم است و با توجه به هزينه سنگين سفر حج، بسيار كم پيش مى آيد كه يك نفر مستقلًا بتواند استطاعت مالى پيدا كند و براى حل اين مشكل، معمولًا هر فاميل، سالانه پس اندازهاى خود را جمع آورى كرده و با مشاركت جمعى خود، يكى از افراد فاميل را به حج مى فرستند. اين حاجى در بازگشت از سفر، ديده ها و شنيده هاى خود را براى فاميل و كسانى كه بديدنش مى آيند، تشريح مى كند و آنها با حسرت در آرزوى روزى هستند كه اين سفر، نصيب خودشان نيز بشود.

هزينه سفر حج در نيجريه، 10 هزار ريال سعودى است

يك زائر اهل نيجريه هزينه آمد و رفت به عربستان را 60 هزار ليره نيجريه ذكر كرد.

به گزارش يكى از زائرين كاروان 19377 كه با اين زائر نيجريايى صحبت كرده بود، وى در حالى كه ناراحت بود، گفت: اين مقدار معادل 10 هزار ريال سعودى است و چون نمى توانم اين مقدار پول را تهيه كنم، از ماه رمضان به اين جا آمده و مشغول كار شده ام.

لازم به ذكر است كه 10 هزار ريال سعودى معادل 450 هزار تومان ايرانى است.

ص: 381

اسرائيل از عزيمت زائران فلسطينى به حج وحشت دارد

رژيم صهيونيستى از سفر 128 زائر فلسطينى به عربستان براى انجام مراسم حج جلوگيرى كرد.

گزارش روزنامه «الشرق الاوسط» از بيروت حاكى است اين 128 زائر فلسطينى على رغم اينكه ماليات مقرر را پرداخت كرده بودند، امّا به دلايل نامعلومى از سوى مقامات امنيتى رژيم اشغالگر قدس از سفر به خارج از فلسطين اشغالى ممنوع شدند.

با توجه به اينكه مقامات رژيم صهيونيستى از تماس زائران فلسطينى سرزمينهاى اشغالى با زائران ساير كشورها شديداً وحشت دارند هر سال در موسم حج تضييقاتى را براى زائرين بيت الله الحرام به وجود مى آورند.

حضور يك كاروان از شيعيان تانزانيايى در مراسم حج

يك كاروان از شيعيان تانزانيايى مركب از 100 زائر براى انجام مناسك حج و زيارت حرم نبوى- ص- وارد مدينه شدند.

آقاى نصر يكى از زائرين كاروان 19315 ضمن اعلام اين مطلب به خبرنگار ما گفت: در حال مراجعه به پزشك بودم كه يك زائر گم شده به نام مصطفى عظيم جلو مرا گرفت و وقتى مطمئن شد كه ايرانى ام، از من خواست محل سكونتش را برايش پيدا كنم و در بين راه متوجه شدم كه شيعه مذهب و اهل تانزانياست.

وى افزود: او به همراه 99 مسلمان شيعه تانزانيايى براى انجام مناسك حج آمده بود و در كاروانشان فردى به نام احمد حضور داشت كه به زبان فارسى، مسلّط بود و همگى ابراز علاقه مى كردند كه براى زيارت مرقد مطهر امام رضا- ع- به ايران بيايند.

آلمان

مسلمانان آلمان با پرداخت 3000 مارك معادل 3 ميليون ريال ايران به حرمين

ص: 382

شريفين مشرف مى شوند. اين مبلغ فقط صرف هزينه انتقال و اقامت 20 روزه در مكه و مدينه مى شود. گفته مى شود، در سال جارى حدّاقل 100 زائر از آلمان وارد عربستان شده اند تعداد 10 زائر از افراد شيعيان لبنانى مقيم آلمان هستند كه اظهار علاقه كرده اند در سالهاى آتى با كاروان ايرانيان مناسك حج را انجام دهند.

آفريقاى جنوبى

زائرين آفريقاى جنوبى با پرداخت 4000 دلار معادل 6 ميليون و چهارصد هزار ريال به مكه و مدينه مشرف مى شوند. آنان با استفاده از هواپيما وارد جده مى شوند و وضعى شبيه ايرانيها دارند. مسلمانان آفريقاى جنوبى عمدتاً هندى و پاكستانى تبار هستند و چون در امر تجارت مشغولند، قدرت پرداخت 4000 دلار را دارند.

امارات متحده عربى

عمده زائرين امارات متحده عربى با كاروانهاى زمينى به سوى مكه معظمه حركت مى كنند. كلّ هزينه اى كه توسط زائرين امارات به كاروانها پرداخت مى شود 2000 ريال سعودى معادل 900 هزار ريال است كه فقط صرف هزينه انتقال زمينى و اقامتگاه مى شود. هزينه خورد و خوراك و ساير هزينه ها به عهده خود زائرين مى باشد.

بنگلادش

بنگلادشى ها كه مردمانى مستضعف هستند و با سختى امرار معاش مى كنند با پرداخت 2000 ريال عازم مى شوند. با اينكه جمعيت بنگلادش بيش از 120 ميليون نفر مى باشد ولى تعداد زائرين بنگلادش بسيار كم است. به گفته يكى از زائرين بنگلادشى 12 هزار زائر بنگلادش تاكنون به عربستان آمده اند.

ص: 383

تركيه

زائرين تركيه با پرداخت 2000 دلار (320 هزار تومان) بوسيله هواپيما با نظارت سازمان ديانت تركيه به حج اعزام مى شوند. اين مبلغ هزينه رفت و برگشت و اسكان زائرين مى باشد. در صورتى كه زائرين بخواهند غذا در كاروان صرف كنند مى بايستى مبلغ 500 تا 650 دلار ديگر نيز بپردازند كه در كل هزينه يك زائر تركيه معادل 424 هزار تومان مى شود.

يكى از زائرين تركيه اى كه نخواست نامش فاش شود در تماس با زائر ايرانى كاروان 1112 بنام على مطهرى مدعى شد زائرين تركيه به صورت دو شيفته از مسكن استفاده مى كنند. بدين صورت كه شيفت اول به حرم و اماكن مقدسه برده مى شوند و شيفت دوم به استراحت مى پردازند و بالعكس.

اين مطلب را يكى از مسؤولين سازمان ديانت تركيه تكذيب نمود ولى احتمال مى رود استفاده از مسكن دوشيفته به صورت محدود واقعيت داشته باشد.

امسال تركيه حدود 90 هزار زائر دارد كه 60 هزار نفر آنان را سازمان ديانت (تحت نظر دولت) به حج آورده است. عمده زائرين تركيه بالاى 50 سال دارند و در بررسى انجام شده اكثراً معتقدند اگر در جوانى به حج بيايند ديگر نمى توانند معصيت كنند، لذا در پيرى به حج مى آيند تا گناهان گذشته شان بخشيده شود!

كويت

زائرين كويتى به صورت زمينى به سوى مكه حركت مى كنند و كل هزينه اى كه مى پردازند 400 هزار تومان است كه تقريباً تمام مسائل رفاهى آنان شبيه به ايرانيان است به جز وسيله انتقال كه زمينى است.

ص: 384

كامرون

زائرين كامرون نيز با پرداخت 2360 دلار معادل 377 هزار تومان عازم حج مى شوند. در كل به گفته يكى از ورزشكاران كامرونى امسال 800 زائر از كامرون به حج مشرف شده اند.

هندوستان

زائرين هندى نيز با پرداخت 2000 دلار (حدود 320 هزار تومان) عازم بيت الله الحرام مى شوند. اين افراد به وسيله كشتى به عربستان انتقال داده مى شوند و مدّت زمان طولانى در راه هستند. آنان مى گويند چون هزينه انتقال هوايى گران است رنج و سختى سفر دريايى را به عشق ديدار خانه خدا به جان خريده ايم.

يكى از مسلمانان هند كه استاد دانشگاه است در گفتگو با يكى از زائرين ايرانى ضمن اظهار علاقه به حضرت امام خمينى- رضوان الله تعالى عليه- و مقام معظم رهبرى، فتواى تاريخى حضرت امام- ره- عليه نويسنده مرتد كتاب آيات شيطانى و تداوم راه ايشان توسط حضرت آيةالله خامنه اى را ستود.

وى در مورد چگونگى حضورش در حج سال جارى گفت: على رغم آنكه در دانشگاه تدريس دارد ماهانه حقوقى معادل 200 دلار دريافت مى كند و به خاطر صرفه جويى در هزينه حج، از كشتى براى عزيمت به عربستان استفاده كرده و رنج سفر را در برابر شيرينى زيارت خانه خدا و حرم رسول الله- ص- به جان خريده است.

وى ميزان هزينه اى كه براى رسيدن به خانه خدا صرف كرده است را معادل دو هزار دلار ذكر كرد. در سال جارى، تاكنون 5000 زائر هندى به عربستان آمده اند.

افغانستان

اين كشور با اعزام ده هزار زائر بيت الله الحرام به عربستان تنها 50 درصد از

ص: 385

سهميه تعيين شده براى سفر حج را مورد استفاده قرار داده است. هزينه سفر حج براى هر زائر افغانى رقمى معادل دو هزار دلار تمام مى شود.

اندونزى

اندونزى با 125 هزار زائر خانه خدا بيشترين شمار زائرين را در حج امسال دارد. هر زائر اندونزيايى به مدت 40 روز در عربستان خواهد بود كه براى انجام هزينه هاى خود بايد سه هزار و سيصد و پنجاه دلار بپردازد.

سودان

در مراسم حج امسال 18 هزار زائر بيت الله الحرام از سودان حضور داشته است.

آنان هر كدام براى اين سفر خود يك هزار دلار هزينه مى نمايند كه بخشى از آن را دولت عربستان به عنوان ماليات دريافت مى دارد.

- لازم به يادآورى است اغلب زائرين خارجى هنگام مواجهه با ايرانيان وضع ظاهرى و شيوه انتقال و محل اسكان و خدمات درمانى و قدرت خريد سوغاتى ايرانيان را خوب توصيف مى كنند.

از مشكلات اساسى پاره اى از حاجيان ساير كشورها كه به مكه و مدينه عزيمت نموده اند عدم حضور روحانى در جمع آنان جهت آموزش مناسك حج و پاسخگويى به سؤالات مذهبى بوده كه با مراجعه به بعثه مقام معظم رهبرى درخواست اعزام روحانى داشته كه در حد امكانات بتواند پاسخگوى نياز آنان باشد.

نگاهى دوباره به برخى از آثار اسلامى

ص:386

ص: 387

مشربه امّ ابراهيم

روزى در جمع گروهى از استادان و فاضلان به ديدار «مشربه امّ ابراهيم» رفتيم.

اكنون جز حصارى جديد الاحداث با درى سبز، چيزى از آن باقى نيست. داخل حصار تعدادى قبر ديده مى شود. مدت كوتاهى كه در آنجا توقف داشتيم، گروهى از ايرانيان بدانجا آمدند، قرائن و شواهدى نشانگر آن بود كه زائران مرتّب در آنجا رفت و آمد مى كنند. (تصوير شماره 23)

مسجد «فضيخ»

پس از آن به ديدار مسجد فضيخ رفتيم. اين مسجد در اواخر شارع على بن ابيطالب (دست راست مسير مسجد النبى به قبا) قرار گرفته است. مسجد صحن نسبتاً بزرگى دارد با معمارى كهن و احتمالًا دوره عثمانى، كه سالها پيش دستى بر سر و صورت آن كشيده اند و چونان مسجد الاجابه بدون بازسازى رها شده است (اين در حالى است كه بسيارى از مساجد بازسازى شده است). در كنار درب آن، تابلويى دولتى قرار دارد با عنوان «مسجد الفضيخ الرقم 493» بخش مسقف با موكتهاى نامطلوبى مفروش است و در گوشه و كنار آن حصيرهاى فراوانى ديده مى شود كه نشانگر حضور شيعيان در آن مكان است. اين منطقه شيعه نشين است و اطراف آن با بستانهاى نخل

ص: 388

پوشيده است. روبروى در ورودى آن چاه آبى وجود دارد كه با موتور از آن آب مى كشند و احتمالًا حدود 5 يا 6 اينچ آب دارد. (تصوير شماره 24)

در حاشيه ديدار

كودكى در آن طرف مشغول بازى بود پرسيدم: نامت چيست؟ گفت: حسين.

سؤال كرديم شيعه هستى يا سنّى؟ گفت: سنّى. گفتيم: در اين منطقه شيعه زياد است يا سنّى؟ گفت: شيعه. گفتيم: بين آنها الفت است يا نزاع؟ گفت: الفت.

مسجد ردّ الشمس

اين مسجد كه يادآور خاطره دلپذير و زيباى مهرورزى بى بديل على- ع- به رسول الهى- ص- است، از ديرباز مورد توجه مسلمانان بوده و اكنون مثل بسيارى از بناهاى تاريخى با خاك يكسان شده است. در دوسوى كانال دو مكان به اين عنوان ياد مى شود. در سويى باقيمانده ساختمانى ديده مى شود كه ساختار خانه هاى بسيار كهن را به ياد مى آورد. بچه ها در كنار آن مشغول بازى بودند، از نزديك به بررسى آن پرداختيم، هيچ گونه قرينه اى كه دلالت بر وجود مسجد كند نداشت. برخى از حاضران از قول كسانى بدون استناد نقل مى كردند كه «مسجد ردّ الشمس» همان است. امّا افراد محلّى آن را خانه اى كهن مى دانستند كه ويران شده است.

در سوى ديگر كانال، در كنار جادّه، زمينى بود كه اطراف آن را حصار كشيده بودند با ديوارهاى سفيد، اين محل به مسجد ردّالشمس مشهور است و گويا پيشتر بر سينه آن تابلويى نيز بوده است. افراد كهنسال محلّى اين موضع را بدون ترديد «مسجد ردّ الشمس» مى دانستند. از فراز ديوار درون آن را نگاه كرديم چيزى نبود جز سنگ و خاك بر هم انباشته! (تصوير شماره 25)

ص: 389

در حاشيه ديدار

گروهى از نوجوانان در گوشه اى از فضاى باز آنجا بازى مى كردند و تنى چند از دختران با روسرى هاى منظّم نيز. از بچه ها سؤال كرديم كه اين منطقه شيعه نشين است يا سنّى نشين؟ گفتند: هر دو.

در گوشه اى در كنار كانال مردانى بر روى حصير نشسته بودند و قليان مى كشيدند آنان چون دانستند ما ايرانى هستيم از ما استقبال كردند و از چگونگى وضع ايران سؤال كردند و گفتند ما پس از آيةالله العظمى خويى مقلّد آيةالله العظمى گلپايگانى هستيم.

از چگونگى روزگارشان سؤال شد، پاسخ مبهم بود.

مسجد الجمعه

مسجد ديرپايى در نزديكى قبا كه پيامبر اوّلين نماز جمعه را در مدينه در آنجا بجا آورده است. پيشتر در دست راست خيابان جاده اى كوچك بود و مسجدى با اين عنوان؛ مانند مسجد فضيخ و حدود يك متر و اندى از سطح خيابان پائين تر. آن بنا ويران شده و بر جاى آن مسجدى بزرگ و بسيار شيك به سبك «قبا» امّا كوچكتر ساخته شده است در برابر آن و در زمين مسطّحى مسجد كوچكى هست حدود 24 متر بدون سقف و درب ورودى. بر روى ديوار آن نيز نوشته اند «مسجد جمعه» بين اين دو مسجد حدود 60 متر فاصله است با خيابانى كوچك درميان آنها. عربى محلّى، همين مسجد موجود را «مسجد جمعه» اصلى دانست و گفت اين مسجد را «اخوال الرسول: بنى النجّار» بنا كرده اند. (تصوير شماره 26)

مساجد سبعه

مسجد قبلتين و مساجد ششگانه اى را كه در محلّ نبرد خندق برپاست، مساجد سبعه گويند. مسجد قبلتين يادآور تغيير قبله مسلمانان از بيت المقدس به كعبه است. بناهاى

ص: 390

كهن آن ويران شده و اكنون بر جاى آن مسجدى بزرگ ساخته شده است. گرداگرد مسجد نيز خيابان كشى و ايجاد پاركينگها با درختها و فضاى سبز شكوه ويژه اى بدان بخشيده است. محلّ قبله بيت المقدس و جايگاهى را كه پيامبر ايستاده بود و آيه نازل شد با لوحه بزرگ و زرّين كه آيه: «قد نرى تقلب وجْهَكَ فى السّماء ...» بر آن نقش بسته است مشخص كرده اند (امّا نه چندان دقيق)

مسلمانان گروه، گروه وارد مسجد مى شوند و با خواندن دو ركعت نماز، از معنويت فضاى عرفانى آن بهره مى گيرند، و خاطره دلپذير تغيير قبله را، كه دلهاى مؤمنان را سرشار از شادى كرد پاس مى دارند. در توسعه جديد و شكل امروزين آن، مسجد به (3920) متر رسيده است. اين بنا داراى دو گنبد است به قطر 7/ 8 و ارتفاع 8/ 18 متر.

مساجد ديگر

در محلّ نبرد خندق كه اكنون به صورت پاركى در آمده است، و مردم فراوانى در گوشه و كنار آن به عرضه متاع، استراحت در سايه درختان و ديدار از مساجد مشغولند، شش مسجد وجود دارد. «مسجد الفتح» بر فراز تپه اى است كه پيامبر- ص- به هنگام نبرد نستوهانه على- ع- با عمروبن عبدود بدانجا فراز آمد و براى پيروزى وى دعا كرد. اينك مسلمانان در آن مسجد كوچك نماز مى گزارند و خاطره آن دلاورى و شهامت بى بديل را ارج مى نهند راهى منتهى بدان به سال 1411 بازسازى شده و خود مسجد نيز اندكى تعمير گشته است.

مسجد ديگر در محاذى آن، در ارتفاعى ديگر به «مسجد على» معروف است كه هم چنان آثار كهنگى و فرسودگى در آن نمايان است.

در گوشه اى از فضاى مسطّح آن مسجدى به نام «مسجد فاطمه» است، بدون سقف و داراى ديواره هاى گچى و آكنده از نگاشته هاى يادگارى از كسانى كه بدين جا سفر كرده اند. زائران در نظمى ستودنى بدان وارد مى شوند و در محيط كوچك آن نماز

ص: 391

مى گزارند، حضور جانبازان با ويلچر و عصا، شكوه وصف ناشدنى بدان داده است.

مساجد «سلمان»، «ابوبكر» و «عمر» از ديگر مساجد اين مجموعه است.

گفته مى شود اين مجموعه در برنامه بازسازى است امّا چگونه و چه سان، اين زمان بگذار تا وقت دگر.

ايام حج و روزگار هجوم زائران به اين محيط، وهابيان از اينجا براى تبليغ بهره مى گيرند. امسال نوار و جزوه هاى توجيهى- عقيدتى در اين مكان به گستردگى پخش مى شد. (تصوير شماره 27)

مسجد الإجابه

يكى از كهن ترين اماكن مدينه منوره «مسجد الإجابه» است كه بدان «مسجد المباهله» نيز گفته مى شود. اين مسجد در قديمترين آثار تاريخى ياد شده و از ديرباز به عنوان مسجدى متبرّك به قدوم رسول اللَّه و اهل البيت- عليهم السلام-، زائران اين ديار و راهيان اين مشاهد مقدس را بخود مى خواند.

اكنون اين مسجد در خيابان ستّين و در شمال غربى مسجد النبى شناخته شده است. اين مسجد بناى مدرن جمعه و قبا را ندارد، امّا در بامدادان و شامگاهان و در آستانه اوقات نماز صدها نفر به آن سوى مى شتابند و خاطره دلپذير حضور پيامبر، على، فاطمه، و حسنين- عليهم السلام- را در داستان مباهله زنده نگه مى دارند.

آخرين تعميرات اين مسجد كوچك سال پيش صورت گرفته است. در سال 71 امام جماعت مشخص و معيّنى داشت امّا امسال (72) در نوبتهاى مختلف ائمه جماعت مختلف (كه برخى بسيار كم سنّ و سال مى نمودند) نماز مى گزاردند و گاهى هم، مكبّر و مؤذّن مسجد! (تصوير شماره 28)

عريض منطقه اى فراموش شده

در خارج مدينه منورّه و در مسير احد، سمت راست، جاده اى فرعى به منطقه اى

ص: 392

منتهى مى شود كه نخلستانها فضاى آن را پوشانده است. در اين منطقه از ديرباز و از سده هاى آغازين اسلام، روستايى آباد و پر آب و داراى بوستانها و نخلستانهايى وجود داشته است بنام «عريض». اين روستا با خانه هاى روستانشين با همين نام اكنون وجود دارد. روستاى ياد شده داراى ويژگيهايى است:

1- باغ متعلّق به امام صادق- ع-

يكى از ويژگيهاى آن اين است كه بعضى از ائمه- عليهم السلام- و قطعاً امام صادق- ع- در اين منطقه باغ و نخلستان داشته است. آن حضرت گاهى به همراه خانواده اش بطور موقّت در اين باغ زندگى مى كرده اند.

2- قبر يكى از فرزندان امام صادق- ع-

يكى از فرزندان حضرت صادق- ع- قطعاً در اين ديار مدفون است، در اينكه او سيد محمّد معروف به عريض است يا على بن جعفر، اختلاف وجود دارد. سيد محمّد از امام صادق- ع- و امام موسى كاظم- ع- روايات فراوانى نقل كرده است، على بن جعفر نيز از محدثان بزرگ شيعى است و در مصادر شيعى احاديث بسيارى از وى پراكنده است. مردم منطقه معتقدند اين مزار متعلّق به سيد محمد عريض است.

اين قبر داراى گنبد و بارگاهى بوده است كه در فتنه وهابيان تخريب گرديده؛ امّا هنوز ديوارهاى آن باقى است، كه درب ساختمان مخروبه را آجرچين كرده اند.

ساختمان دوطبقه بزرگى با استحكام كه درب آن نيز آجرچين شده است در اين ديار ديده مى شود. برخى از اطاقهاى طبقه بالاى آن هنوز سالم و پابرجاست. بر اساس آگاهيهايى كه پيرمردى محلّى در اختيار نهاد، قسمتى از اين ساختمان مسجد و طبقات بالاى آن ويژه تعليم اطفال، محلّ سكونت طلاب و اساتيد اين مكتب خانه بوده است.

اين ساختمان ظاهراً از دوره سلاطين عثمانى است و نشانگر اهمّيت، آبادى و كثرت جمعيّت اين روستا تواند بود.

3- توجه شيعيان مدينه به اين منطقه

توجه شيعيان مدينه به اين ديار پس از روى كار آمدن جريان وهابيت در

ص: 393

جزيرةالعرب، كاستى نگرفته است. مردم مدينه بويژه شيعيان (در حدّ امكان) در زمانهاى مختلف و در مناسبتهاى مذهبى به اين منطقه و منطقه احد به گونه دسته جمعى و كاروانى مى روند و گاهى چادر زده و با خانواده ها چند روزى در آن ديار زندگى مى كنند. علاقه و ارادت مردم مدينه به فرزند امام صادق- ع- و حمزه سيد الشهدا وصف ناشدنى است.

4- شيعيان در اين ديار

اكنون نيز بيشترين ساكنان اين منطقه را شيعيان تشكيل مى دهند؛ كه به كشاورزى و پرورش نخل اشتغال دارند. اينان به فرزند حضرت صادق- ع- و مزار مطهّرش علاقه عجيبى دارند. آنان آجرهاى بناى تخريب شده و درب آجرچين شده مزار را عطرآگين كرده بدان گلاب مى پاشند، اين حالت براى زائران و ديداركنندگان كاملًا محسوس و ملموس است. (تصوير شماره 29)

احد

احد يادآور دلاوريها، جانبازيها و نستوهى هاى پيامبر وياران او است. حادثه نبرد احد كه در منابع تاريخ به تفصيل آمده است، درس آموز است و تنبّه آفرين. اكنون زائران از آباديها، شهرها، كشورها، گروه، گروه با آهنگى ديدنى با وسائل مختلف به پاس آن رادمرديها و راست قامتيها به احد مى روند و گروه گروه در پس پنجره هاى آهنين (كه گفته مى شود اين پنجره ها بخشهاى تشكيل دهنده ضريح آهنين ائمه بقيع- عليهم السلام- بوده، و به ديده برخى ديگر احتمالًا پنجره هاى ضريح شهداى احد) با چشمانى اشكبار با شهيدان راز مى گويند و پيمان استوارى بر راه، با آنان مى بندند.

مزار شهيدان در زمينى مسطّح بين سلسله كوههاى احد و جبل الرماة است، اين كوه كه اينك بسى كوچكتر از اصل مى نمايد همان موضعى است كه ديده بانان در جنگ احد بر آن استقرار يافته بودند تا هجوم ستيزه جويان شرك انديش را گزارش كنند، اكنون كه ارتفاع آن اندك شده است، گروههايى از زائران بر آن فراز مى آيند و زيارت مى خوانند و با شهيدان زمزمه مى كنند. ياد حمزة بن عبدالمطلب در آنجا قلبها را

ص: 394

مى لرزاند. نستوه مردى كه سرور شهيدان و شير بيشه رزم آوران و پيشتاز و نستوه ستمديدگان نام داشت؛ و سينه پرسوز ستبرش با چنگال تجسم پليدى و شقاوت شكافته شد و خون مطهرش زمين را لاله گون كرد. اكنون زائران چون در پس پنجره هاى آهنين قرار مى گيرند و يا از فراز «جبل الرماة» در چشم اندازشان قبر افتاده بر تابشهاى آفتاب را در اوج مظلوميت مى نگرند، خاطره هاى هيجانبار آن چهره گلگون كه مظهر شرف بود و بر ستيغ شجاعت، دلهايشان را مى لرزاند. و چون او را با عنوان برترين شهيدان و شير خدا و رسول فرياد مى زنند اشكها بر گونه ها مى غلطد. و چه زيباست لحظاتى كه تو با واژه هاى زيباى زيارت او و شهيدان؛ بين او و رسول اللَّه پيوند مى دهى و جايگاه رازگويانه و ملتهب و تضرّع آميز خود را از سر سوز با آنان زمزمه كنى و آرام، آرام همراه ديگرانى كه به شوق ديدار دوست بدانجا آمده اند مى خوانى:

«بابى انت و امّى أتيتك مُتَقرّباً الى اللَّه عزّوجل بزيارتك و متقرباً الى رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله بذلك و ...».

پاس داشت اين خاطره دل را از شوق آكنده مى سازد. فراتر از اين، اين سرزمين چون از سر معرفت بدان در نگريسته شود، درس شهامت، استوارى و نستوهى مى دهد.

به گفته زائرى مصرى:

اين جا شهادتگاه احد است، در جاى جاى اين مكان انسانهاى مجاهد و فداكار خفته اند. انسانهايى كه آشنايى با زندگى آنها مى تواند سرمشق خوبى براى ما باشد.

به گفته زائرى هوشمند:

«احساس شخصيت هر انسان، بسته به فرهنگ و پيشينه تاريخى و ريشه اى است كه در اعماق تاريخ و فرهنگ بشرى و الهى دارد، بازديد از اين اماكن، به انسان اين احساس را مى دهد كه پيرو مكتبى است با سابقه اى ممتد و درخشان و پشتوانه اى از حماسه و ايمان و عشق و فداكارى. اين احساس، انسان را به اصالتهاى خويش آگاه و متكى مى كند، احساس شخصيت فرهنگى و تاريخى سبب مى شود انسان كمتر مرعوب فرهنگهاى بيگانه شود».

ص: 395

و تو اگر اندكى درنگ كنى و با اين راهيان ديار دوست سخن بگويى، و احساسها و داوريهايشان را بشنوى به وجد مى آيى و بر آگاهى امت محمّدى درود مى فرستى، نمونه ديگرى را بياوريم و بگذريم، خواهرى كه سخت مجذوب فضاى معنوى اين ديار قرار گرفته است مى گويد:

«كسى كه احد بيايد و داستان فداكارى خانم نصيبه بنت كعب را بشنود، هيچگاه به افراد ديگر اقتدا نمى كند و به دنبال مد و مدپرستى نمى رود، نصيبه در احد به عنوان امدادگر شركت كرد، در كنار او پسرانش نيز در جنگ حاضر بودند، پسرانش شهيد شدند، و خودش از معدود پاسدارانى بود كه در كنار على- ع- از رسول اللَّه محافظت كرد».

فرصت تنگ است و قافله آهنگ رحيل دارد، زائران اشكها را از چهره مى سترند و پس از پاس داشت خاطره جاويدان شهيدان به سوى اتوبوسها برمى گردند، تا از فرصتهاى كوتاه ديگر بهره گيرند و با كوله بارى از معرفت و عرفان به ديارشان بازگردند. (تصوير شماره 30)

مسجد قبا

مسجد قبا پس از مسجد النبى، پرارج ترين مساجد مدينه است، اين مسجد كه به تصريح قرآن كريم بر پايه تقوا بنياد نهاده شده، اوّلين مسجدى است كه به دستور پيامبر و همت صحابيان در مدينه ساخته شد. پيامبر مرتب به منطقه قبا مى آمد؛ به مردم سر مى زد و در اين مسجد نماز بجا مى آورد و مى فرمود:

دو ركعت نماز در اين مسجد ثواب يك عمره را دارد.

مسجد قبا در اين ايّام، هزاران هزار زائر را به خود مى خواند؛ مسجد قبا اكنون و پس از بازسازيها و توسعه متعدد، شاهد بزرگترين توسعه است. در اين بازسازى، مسجد قبا از حدود (1332 متر مربع) آخرين بازسازى آن به 6000 متر مربع رسيده است.

در اين بازسازى مسجد داراى 56 گنبد كوچك و 6 گنبد بزرگ و 4 مأذنه است به

ص: 396

ارتفاع 42 متر.

در گوشه مسجد كتابخانه اى بنا شده و نيز جايگاهى براى تعليم قرآن نونهالان به سبك سنّتى. در اطراف آن خانه هايى براى امام مسجد، مؤذّن و خادمان و نگهبانان آن ساخته شده است.

قبا در شكل امروزين آن بسيار زيبا، بزرگ و باشكوه است، اما متأسفانه از جايگاه اصل مسجد در اين مجموعه هيچ نشانه اى نيست، در تمام بازسازيها عملًا نشانه ها و هويت تاريخى و مكتبى ناديده گرفته شده، از بين مى رود حال آنكه حراست از مكانهاى تاريخى و نشانه هاى آن روزگار كه بار صدها خاطره تلخ و شيرين را به دوش دارد امرى لازم بوده وحفظ آن درعين بازسازى كاملًا امكان پذير است. (تصوير شماره 31)

فصل نهم: ديدگاهها

اشاره

ص: 397

ص: 398

ص: 399

ديدگاهها

حضور عالمان، فقيهان و متفكرّان در حج، فرصت شايسته اى است براى بهره ورى از دانش آن بزرگواران؛ در جهت تبيين معارف و حقايق حج و نمودن رازها و رمزهاى اسرار اين مراسم بزرگ الهى. در اين بخش، از محضر عالمان بزرگوارى در جهت آشنايى با معارف حج و بهره گيرى از ديدگاهها آنان درباره اين مراسم بهره برده ايم.

مصاحبه با آيةالله مصباح يزدى

س: متشكريم از شما كه اين فرصت را در اختيار ما قرار داديد. به عنوان اولين مطلب بايد عرض شود كه حج داراى ابعاد مختلفى است و يكى از بعدهاى آن، تبادل انديشه و آراء مختلف در طول برگزارى اين مراسم است. فعاليتى كه ائمه اطهار هم در همين موسم به آن مى پرداختند. اگر ممكن است ضمن بيان تاريخچه اين تبادل، به آثار آن در رشد معارف اسلامى اشاره فرماييد.

آيةالله مصباح يزدى: در اينجا بد نيست يك بحث تحليلى داشته باشيم. يك وقت مى خواهيم فقط سيره پيامبر اكرم- ص- و ائمه اطهار- عليهم السلام- را بررسى و تعبداً پيروى كنيم- كه البته كار درستى هم هست- ولى يك وقت با توجه به تعليمات قرآن كه همواره دعوت به تأمل و تفكر و تعقل مى كند- علاوه بر اين كه بايد رفتار

ص: 400

معصومين- عليهم السلام- را سرمشق كار خودمان قرار دهيم- مى بايست در مورد آن فكر كنيم، از حكمتهاى آن آگاه شويم و با استفاده از آن حكمتها، سعى كنيم كار را بهتر انجام دهيم. بطور كلى قرآن به ما مى فرمايد كه خداى متعال در مناسك حج منافعى براى مردم در نظر گرفته و مسلمانها با آمدن به اين مكان مقدس و انجام مناسك منافعى خواهند داشت. اين منافع خيلى عام است و حتى شامل منافع مادى و اقتصادى هم مى شود ولى با توجه به اينكه اهداف والاى اسلامى در چارچوب ماديات محدود نمى شوند و فراتر از مادياتند، از اين ديدگاه، منافع بسيار وسيعتر و والاتر خواهند بود.

اين شامل منافع مادى است كه در اين دنيا نصيب ما مى شود و منافع فوق مادى و فوق دنيوى هم هست كه زمينه آنها بايد در اينجا فراهم شود.

يكى از منافع اجتماعى ما در اين عصر كه در فرصت حج بيشتر از هميشه مى توانيم آن را تأمين كنيم، منافع سياسى است. براى يك جامعه زنده، منافع سياسى ارزشى كمتر از منافع اقتصادى ندارند، بلكه منافع اقتصادى بعد از تأمين منافع سياسى قابليت تأمين پيدا مى كند. اگر ما نتوانيم در دنيا موضع سياسى صحيحى اتخاذ كنيم و روابط سياسى صحيحى با آنها برقرار كنيم و نتوانيم موضع صحيحى در برابر دشمنان اسلام بگيريم، نه مى توانيم هويت خودمان را حفظ كنيم و نه فرهنگمان را. كليد همه اينها اين است كه سعى كنيم سياست صحيحى داشته باشيم و موضع خودمان را در برابر قدرتهاى دنيا مشخص كنيم.

در هدف به هيچ وجه نمى توان مجامله كرد، ممكن است تاكتيكها در عمل اقتضا كنند كه ما مخفى كارى كنيم و روش كار را صريحاً اعلام نكينم ولى هدف به هيچ وجه نبايد كتمان شود. حركتى هم كه با هدفِ روشنى نباشد، كوركورانه خواهد بود و چنين حركتى كه هدف مشخص ندارد براى دشمنان هم قابل درك نيست. طرف مقابل ما اگر بخواهد بشناسد و مبارزه كند بايد هدف ما روشن و مشخص باشد. تشخيص هدف براى خود ما و بعد بيان صريح هدف، شيوه همه انبيا و اوليا بوده است.

بعد از شناختن اهداف، راههاى رسيدن بايد شناخته شوند. وقتى حج جايگاهى

ص: 401

براى همه منافع انسانها است، منافع اسلامى و سياسى را هم شامل مى شود و با توجه به اهميت منافع سياسى بايد به آن اولويت داد. امروز در دنيا علاوه بر اين كه مذاهب و مكاتب مختلف اقتصادى، سياسى و فلسفى وجود دارند، دشمنى آشكارى از طرف تمام دولتهاى جهان بر عليه اسلام به چشم مى خورد و روزبروز هماهنگى سران كفر عليه اسلام بيشتر آشكار مى شود.

جرياناتى كه امروز در هر جاى دنيا عليه مسلمانان اعمال مى شود؛ از بوسنى و هرزگوين گرفته تا تاجيكستان، هندوستان و جاهاى ديگر، كاملًا نشان مى دهند كه دولتهاى استكبارى، از كارهاى مخفى دست برداشته و صريح و آشكار به معاضده با اسلام پرداخته اند. ما در مواجهه با چنين وضعى اگر بخواهيم با ابزارهاى عادى و درونى كشور خودمان اهدافمان را بيان كرده و براى ارتباط با مردم دنيا از همان راههاى محدود ارتباطى داخل كشورمان استفاده كنيم هرگز صداى ما به هيچ جاى دنيا نخواهد رسيد و حتى همسايگان ما از اهدافمان مطلع نخواهند شد، براى اين كه وسايل تبليغاتى جهانى و رسانه هاى گروهى در دست دشمن است. اگر كسى بگويد كه اكثريت قريب به اتفاق رسانه هاى گروهى و تبليغاتى تمام دنيا در دست دشمنان اسلام است، بيجا نگفته است. اينها با انواع تبليغاتى كه دارند و استفاده از شيوه هاى مختلف علمى موفق مى شوند كه مردم دنيا را نسبت به اسلام و جمهورى اسلامى بدبين كنند كما اين كه متأسفانه در بسيارى از جاها موفق شده اند.

يكى از بهترين جاها و بهترين زمانهايى كه ما مى توانيم براى تبيين اهداف و تفكراتمان از آن استفاده كنيم، ايام و مكان حج است.

اينجا جايى است كه امنيت اسلامى دارد و كسانى كه خود را خادم حرمين مى نامند ناچارند كه اين امنيت را حفظ كنند. بزرگترين امتياز كعبه و مسجدالحرام، همين مسأله امنيت است. اين امنيت را خداوند متعال از هزاران سال پيشتر براى ما تأمين كرده و كسانى كه اين مكان را در دست دارند هم ناچارند تا حد ممكن اين امنيت را حفظ كنند.

ص: 402

ما بايد از اين امنيت خدادادى استفاده كنيم. متأسفانه اين امنيت درست حفظ نشد ولى همين اندازه محدود هم فرصت بسيار مغتنمى را به وجود آورده است و بايد از آن حداكثر استفاده را كرد.

به خاطر داريد كه حضرت امام- ره- در همان سالهاى اوايل انقلاب تأكيد كردند كه حج به هر قيمتى بايد برگزار شود، عليرغم جنگ چند ساله كه تمام امكانات صرف آن مى شد، بهترين «حج» هاى تاريخ ايران را در همان سالها برگزار كرديم. به اين وسيله ميليونها دلار پول ما از كشور خارج مى شد ولى اهميت جنگ باعث كم كردن امكانات حج نشد؛ چرا كه اهداف ما در دفاع و جنگ، براحتى در حج نيز تأمين مى شد. اينجا ملتهاى ديگر توجيه مى شدند كه ماهيت جنگ ما، چه بوده و چگونه بر ما تحميل شده و تبليغات سوء جنگ طلب بودن ما به همين ترتيب خنثى مى شد.

بنابراين، هم از نظر عقلى و هم بنابر اشارتى كه در قرآن كريم موجود است ما بايد از مراسم حداكثر استفاده را بكنيم.

حالا با اين بينش كلى كه نسبت به حج داريم، اگر به سيره ائمه اطهار- سلام اللّه عليهم- توجه كنيم، خواهيم ديد كه آن بزرگواران چه شيوه هاى متقن و تدبيرهاى صحيحى انديشيده بودند و شيعيان را تعليم مى دادند و از فرصتهاى استثنايى ايام حج، استفاده مى كردند.

در روايات بخشى داريم با اين مضمون كه تمامى حاجيان بايد با امامشان ملاقات كنند. روايات زيادى به اين مضمون وجود دارد و ائمه- عليهم السلام- بدين وسيله شيعيان خود را به اين نكته تشويق مى كردند كه در ايام حج فقط به انجام مناسك توجه نكنند بلكه به مدينه بيايند و به زيارت پيامبر اكرم- ص- مشرف شوند، اهل بيت و ائمه را در مدينه ملاقات كنند و در اين ملاقاتها همه چيز ميسّر است؛ اعم از آموزش عقايد و حفظ آنها از التقاط و انحرافها. بد نيست عرض كنم كه در آن زمان هم عقايد و مكاتب انحرافى زيادى وجود داشتند كه تصحيح آنها توسط ائمه اطهار- عليهم السلام- انجام مى گرفت.

ص: 403

در آن جا، هم احكام دينى تعليم داده مى شد و هم مسائل سياسى و تاكتيكهاى لازم مشخص مى شد. اين كارى بود كه در زمان ائمه اطهار تا سرحد امكان انجام مى گرفت. كسانى در اطراف بلاد اسلامى بودند كه دسترسى به امام نداشتند و نمى توانستند معارف اسلامى را فراگيرند و ايام حج بهانه اى بود براى اقامت در مدينه يا در خود مكه هنگام انجام مناسك، كه خدمت ائمه برسند و مشكلاتشان را بيان كرده و از نظرات ارزشمند آنان استفاده كنند.

بسيارى از بحثها، گفت وگوها و مناظرات مهم در مسجدالحرام صورت مى گرفت؛ بويژه مناظراتى كه با زنادقه صورت مى گرفت. به همين دليل است كه حجاج بايد قبل، در حين يا بعد از مراسم حج خدمت امامشان برسند و اين را متمم حج معرفى كرده و گفته اند كه اگر حاجى مناسكش را انجام بدهد و اين كار را نكند حجش تمام نيست، اين در واقع يكى از مصاديق همان منافع است. بزرگترين منفعت يك جامعه ارتباط با رهبر است. علاوه بر اين كه غالباً ائمه، در حال تقيه زندگى مى كردند و اصلًا برقرار كردن ارتباط با آنها ممنوع بود و مردم نمى توانستند آشكارا تماس بگيرند. ولى در حج اين سانسور قابل اعمال نبود، در مسجدالحرام و حرم امن الهى، كسى نمى توانست جلوگيرى كند. اگر حجاج در مدينه نمى توانستند خدمت ائمه برسند (با اينكه مدينه نسبتاً دچار سانسور كمترى بود)، خود ائمه اطهار سعى مى كردند در اين ايام در مراسم حجّ باشند تا مردم، در آن جا آنها را زيارت كنند.

يكى از نكته هايى كه ما مى توانيم از سيره ائمه بياموزيم اين است كه امام باقر- ع- فرموده بودند: بعد از وفات من تا سالها برايم در منى عزادارى كنيد؛ چرا كه اگر در مدينه، عزادارى صورت مى گرفت ممكن بود محدود به خانه و مسجد بشود يا توسط حكومت از انجام آن جلوگيرى شود. اما منى جاى وسيع و گسترده اى است كه همه حجاج در آن جمعند (حتى در مسجدالحرام نيز اين موقعيت نيست). اما دليل اين كه چرا عزادارى كنند، اين است كه اثبات مظلوميت ايشان بشود.

اين كه اينها بچه هاى پيغمبر بودند و مى بايست بسيار به آنان احترام مى شد ولى

ص: 404

اين طور با آنها رفتار و آنها را مظلومانه مسموم و شهيد كردند، اثر بسيارى در ميان همه مسلمانان داشت و در شناساندن ائمه اطهار، مكتب آنها و شيوه رفتارشان تأثير فراوان داشت. همه اينها براى ما درس است كه اگر دست ما از همه چيز كوتاه شود از اين نعمت بزرگ الهى يعنى مناسك حج و از حرم كه امنيت دارد، بايد استفاده كنيم و بهترين بهره هار ا ببريم. بديهى است كه بزرگترين اهدافى كه ما در مكتب اسلام داريم، اهداف فرهنگى- سياسى است. تا عقايد و انديشه هايمان تحكيم نشود و گسترش پيدا نكند و مسلمانها در حول محورهاى اصلى دين با هم اتحاد پيدا نكنند، هيچ وقت منافع ديگرشان تأمين نخواهد شد.

اين اهداف بايد براى همه مسلمانها در ايام حجّ مشخص شود، مشخص است كه همه دنيا عليه اسلام و جمهورى اسلامى تبليغ مى كنند تا قيافه اسلام و بويژه اسلام انقلابى كشور ما را مشوّه جلوه بدهند.

ما هر روز در اينجا با برادرانى از اهل تسنن مواجه مى شويم، كه از بديهى ترين عقايد ما اطلاع ندارند و با اين كه سالها با نوشتن كتاب و مقاله، سخنرانى و استفاده از راديو و تلويزيون تبليغ كرده ايم، هنوز اين برادران همسايه ما تهمتهايى را كه در طول قرون متمادى به شيعه زده شده است، باور دارند و تصور مى كنند كه مثلًا شيعه، على- ع- را از پيامبر- ص- بالاتر مى داند! يا العياذ بالله مى گويند كه شما معتقديد جبرئيل خيانت كرده و وحى را كه قرار بود به على- ع- نازل كند، بر محمد- ص- نازل كرده است! و ما با هزار زحمت مى گوييم اينها دروغ است. وقتى در زمينه عقايد ما چنين سمپاشيهايى مى شود، چطور انتظار داريم كه مسلمانها به عقايد ما دل ببندند. آنها تصور مى كنند كه در اصلى ترين پايه هاى دين ما انحراف وجود دارد، پس چطور مى توانند با ما همدلى و همفكرى داشته باشند؟ هيچ موقعيتى بهتر از اين نيست كه با برادران اهل سنت روياروى بحث كرده و هرگونه شبهه اى را از ذهن آنها رفع كنيم.

خلاصه عرايضم اين شد كه مهم ترين منافع ما، منافع فرهنگى و سياسى است و دشمن در هر جبهه اى با تمام نيرو به مبارزه با ما برخاسته است و نيروهاى ما در داخل

ص: 405

كشور كفايت مبارزه با اينها را نمى كند، لذا بايد از فرصتهاى به دست آمده در خارج كشور استفاده كنيم و با اينها برخورد داشته باشيم و افكار و انديشه هايمان را به آنها منتقل كنيم. اين چيزى است كه هم با دليل عقلى اثبات مى شود و هم مى توان از روش و سيره ائمه اطهار- عليهم السلام- آن را استنباط كرد.

س: مسأله برائت از مشركين چه پايگاهى در مبانى عقيدتى دارد و اساساً فلسفه آن چيست؟

آيةالله مصباح يزدى: بد نيست كه اوّل اين پديده اجتماعى را از نظر روانشناسى اجتماعى و جامعه شناسى مورد توجه قرار دهيم. بايد ديد اين حركت و مشابه آن در جامعه با چه انگيزه اى صورت مى گيرد و چه تأثيراتى دارد؟ بطور اختصار، اين حركت يك كار تبليغاتى و يك فعاليت اجتماعى است كه افرادى با اظهار عقايد و انديشه هاى خودشان ديگران را تحت تأثير قرار مى دهند، به كسانى كه همفكر خودشان باشند جرأت اظهار نظر و فعاليت مى بخشند و غير همفكرها هم بر اثر اين حركت، جذب مى شوند و فوايد بسيار ديگرى دارد كه از مباحثِ علمىِ قابل طرحند.

بهترين دليل تأثير اين كار را مى توان مخالفت دشمنان با چنين حركتهايى در طول تاريخ دانست، اگر چيز مفيدى براى ما نبود آنها اينقدر تلاش نمى كردند كه چنين كارى انجام نگيرد. بنابراين از نظر عقلى يك حركت مفيد، سازنده و مؤثر اجتماعى است و ما هم بايد از چنين فرصتهايى استفاده كنيم.

اما در مورد پايگاه دينى و عقيدتى اين عمل، بايد بگويم كه به نظر بنده بهترين آيه اى كه در قرآن كريم مى تواند مبناى اين حركت و حركتهاى مشابهى از اين قبيل باشد، آيه اى است كه در آن، خداوند مؤمنين را ترغيب مى فرمايد كه به حضرت ابراهيم و ياران آن حضرت تأسّى كنند و مورد تأسى را همين اظهار برائت قرار مى دهد.

در سوره ممتحنه آيه اى كه مى فرمايد: «شما بايد از ابراهيم و ياران او پيروى كنيد و آنها را در اين جهت اسوه و الگوى خودتان قرار دهيد».

ملّت ابراهيم براى ما بسيار محترم است و در قرآن كريم آياتى كه حضرت

ص: 406

ابراهيم و امت ايشان را به عنوان اسوه اى براى پيامبران و بندگان معرفى مى كند هم زياد است ولى در اين آيه نوع كارى كه ما بايد از آنها يادبگيريم نيز معرفى شده است. و آن اين است كه حضرت ابراهيم على رغم فشارهاى شديدى كه در محيط خود متحمّل مى شد، تا آنجا كه حتى ايشان را به آتش انداختند، با اين حال صراحتاً هدف اصلى خود را اعلام مى كرد و اظهار تبرى از رفتار و شيوه بت پرستان مى كرد. و در اين جهت هيچ مجادله و مداهنه اى روانمى داشت. اين محور اصلى كار بود و صريحاً مى گفت: «ما از شما بيزاريم». و بالاتر از اين مى فرمود: «تا شما به خداى واحد ايمان نياوريد همواره دشمنى بين ما وجود خواهد داشت و اين اختلاف ما آشتى بردار نيست». اين مشى حضرت ابراهيم كه با صراحت و بدون هيچ مجامله اى خطاب به بت پرستان و مردم ستمگر و گروه مستكبر اهدافشان را بيان مى فرمودند، همان رفتارى است كه قرآن مى فرمايد بايد از حضرت ابراهيم بياموزيم، بايد صريحاً بگوييم كه ما از شما بيزاريم و با شما آشتى نمى كنيم تا پيرو حق شويد. اين جنگ ما و اختلاف ما هرگز آشتى بردار نخواهد بود. به نظر بنده از آنجا كه در آيات متعددى اسلام به عنوان دين حضرت ابراهيم معرفى شده و اصلًا اسلام نامى است كه ابراهيم به اين آئين داده و خودش را مسلم ناميده و به فرزندانش سفارش كرده كه مسلم باشيد و در دعايش هنگام بناى خانه كعبه گفته است كه: «خدايا من و فرزندانم را مسلم قرار بده»، همه اينها اقتضا مى كنند كه ما به اين رفتار حضرت تأسى كنيم. حالا ما هستيم و اين دستور صريح قرآن كريم، چه جايى و چه زمانى را براى تأسى بايد انتخاب كنيم؟ در دنيا هيچ جايى مثل كعبه نداريم كه انتساب مستقيم به حضرت ابراهيم داشته باشد و ايام و زمانى هم مناسبتر از موسم حج (كه پايه گذار آن حضرت ابراهيم است) نداريم. بهترين رفتار هم همان مجموعه رفتارى است كه او دعوت كرده؛ يعنى سلسله اعمال حج. خود قرآن هم تصريح دارد كه در همين عمل بايد از حضرت ابراهيم پيروى كنيد. چه دليلى محكمتر و قوى تر از اين براى انجام وظيفه برائت از مشركين وجود دارد؟

س: با توجه به سوابقى كه جناب عالى در مواجهه و پاسخگويى به شبهات

ص: 407

مراجعين خارجى در بعثه مقام معظم رهبرى داشته ايد، اگر خاطرات يا مطلب شنيدنى در اين زمينه داريد بفرماييد.

آيةالله مصباح يزدى: حقيقت اين است كه هر روز در برخوردهايى كه با زائران مسلمان ساير كشورها داريم، خاطره جديد و بى مانندى پديد مى آيد كه با ضبط آنها، مجموعه مفيد و آموزنده اى به وجود خواهد آمد. دو سال پيش، يعنى در اولين بعثه اى كه رهبر معظم انقلاب حضرت آيةالله خامنه اى فرستاده بودند، يكى از برادران بوسنيايى با همين آقاى عزت بگوويچ كه آن موقع گويا معاون رئيس جمهورى بود، با يكى از اساتيد دانشگاه در كنفرانس حج آن سال شركت كردند و آن آقا سخنرانى كرد و راجع به مسأله يوگسلاوى و خطراتى كه مسلمانها را تهديد مى كرد، سخن گفت. اگر واقعاً به مطالبى كه در آن زمان گفته شد، توجه مى شد و ما هم مى توانستيم با همكارى هم حركتى كنيم، شايد امروز شاهد مصيبتهاى وارده بر مسلمانان بوسنيايى نبوديم. متأسفانه آن شناختى را كه مسلمانان مى بايست از وضع يوگسلاوى سابق داشته باشند نداشتند و خطرات تهديد كننده آن زمان را كه حالا بروز كرده است نمى شناختند، در نتيجه رفتارى كه شايسته بود صورت نگرفت. حالا به دليل قصور يا تقصير، امروز خلع سلاح مسلمانان در مقابل كفار و نابودى صدها تن از آنان را شاهديم اين خاطره تلخى است كه از آن زمان به يادم مانده است، چيزى كه آن روز تلخى آن را درك نمى كرديم. حالا مى فهميم كه توجه نكردن به مسائل مسلمانها چه نتيجه تلخى مى تواند داشته باشد. مشابه اين مسأله را سال گذشته برادران مسلمان آسياى ميانه، مطرح كردند. بنده هيچ وقت فكر نمى كردم كه تاجيكستان به چنين وضعيتى مبتلا شود و مسلمانان اين طور تحت فشار قرار گيرند، چون اوايل استقلال تاجيكستان همه چيز به نظر روبراه و مناسب مى آمد.

خصوصاً شروع حركت اسلامى در آن جا كه همراه با احياى مدارس و كتابخانه ها بود، به خوبى پيش مى رفت و چه بسا اگر مسلمانها به اين مشكلات آگاهى پيدا كرده و توجه مى كردند، مى شد خيلى از آنها را حل كرد. بايد حدس زد كه ممكن است در آينده هم مسائلى براى مسلمانان پديد بيايد، پس بايد از آنها آگاه باشيم و حتّى الامكان از منابع

ص: 408

نزديك، كم واسطه يا بى واسطه كسب خبر كنيم و هر عملى كه مى توانيم به مقتضاى آن اطلاعات، انجام دهيم.

س: متشكريم از شما كه اين فرصت را در اختيار ما قرار داديد.

آيةالله مصباح يزدى: اميدواريم كه خداوند به شما و ما يارى بدهد كه در راه شناساندن صحيح اسلام تلاش كنيم و در راه تحقّق بخشيدن اهداف اسلام، از هرگونه تلاشى كه از دستمان برمى آيد بويژه تلاشهاى فرهنگى مضايقه نكنيم.

مصاحبه با حجةالاسلام والمسلمين آقاى واعظ زاده

س: به نظر جنابعالى پيدايش وهابيّت چه تأثيرى بر كل جهان اسلام بويژه بر جريانات اسلامى دارد؟

ج: هركس تاريخ پيدايش وهابيت را خوانده باشد، مى داند كه اين مسلك در قرن دوازدهم هجرى پس از آغاز دعوت توسط محمد بن عبدالوهاب و پشتيبانى خاندان آل سعود از آن، عمدتاً زير پوشش سياست انگليس گسترش پيدا كرد تا اينكه سرانجام بخش عمده جزيرةالعرب از جمله حرمين شريفين را فراگرفت؛ يعنى آن را زير سلطه آل سعود درآورد. غرض عمده از حمايت انگليسى ها از اين حركت ايجاد افتراق بين مسلمانهاى داخل حكومت عثمانى و تضعيف قدرت خلافت اسلامى بود كه مسلماً از علل عمده فروپاشى اين خلافت در قرن 14 هجرى و جداسازى حجاز و حرمين شريفين از محدوده خلافت بود.

اما هدف ديگر، مبارزه فرهنگى با مبانى اسلام و تهى كردن مفاهيم اسلام از پشتوانه عقلى و استدلال بود كه اين هدف به وضوح در كتابهاى محمد بن عبدالوهاب و كليه آثار وهابيت موجود است كه فقط بر ذكر آيات و احاديث و عمدتاً احاديث مبتنى است و هيچگونه استدلال عقلى در آن ديده نمى شود.

نتيجه آنكه وهابيت اولًا باعث شكاف سياسى در داخل قلمرو خلافت عثمانى و مآلًا سبب انقراض آن گرديد. ثانياً باعث پيدايش يك نوع اسلام تهى از استدلال عقلى و

ص: 409

اسلام سطحى شد. ثالثاً مسلمانان را به تسليم محض در قبال حاكمان سعودى وابسته به آمريكا قرار مى دهد. رابعاً هركجا وهابيت قدم مى گذارد به لحاظ مخالفت با مذاهب اسلامى موجود در آن مكان، باعث اختلاف بين مسلمين مى گردد و امروز مانع اصلى در راه تقريب مذاهب اسلامى در جهان اسلام وهابيت و حكومتهاى استعمارى و استبدادى است.

س: عنوان سمينار امسال شما مسأله «حج» و «تقريب» است، بين اين دو مفهوم چه نوع كارى در زمينه وحدت مى تواند انجام شود؟

ج: پيداست كه حج يكى از اسباب مهم وحدت مسلمين است. مراسم حج عمدتاً بر وحدت فرق اسلامى پايه گذارى شده است. مسلمانها با اختلاف در رنگ و پوست و مليّت و زبان و مذهب همه يك نوع مراسم توحيدى محض را با كيفيت واحد و آداب و اذكار واحد انجام مى دهند.

بنابراين رابطه ميان حج و تقريب طبيعى است و مناسب ديده شد كه امسال سمينار حج و تقريب با هم برگزار گردد و مسائل مورد بحث هم مشترك ميان حج و تقريب است.

س: صرفنظر از بحثهاى تئوريك درباره وحدت، آيا راه حل عملى خاصى براى ايجاد وحدت وجود دارد؟

ج: بلى راه حل عملى شناخت مذاهب اسلامى توسط پيروان يكديگر است؛ يعنى هر يك از مذاهب، مذهب ديگر را آنطور كه هست بشناسند تا پى ببرند كه اختلاف در اصول مشترك اسلام وجود ندارد و اختلافات فرعى و جانبى است و در درجه دوم اهميت است، اگر مسلمانها تصميم بگيرند روى مشتركات بيش از موارد افتراق تكيه كنند، اين خود تقريب عملى است.

اهتمام مسلمين به مسائل مهم جهان اسلام؛ مانند مسأله بوسنى و هرزگوين و مسأله فلسطين و امثال آن، خود گامى عملى در راه وحدت و تقريب است.

س: شنيده شده كه مجمع تقريب مذاهب اسلامى نتوانسته اعضاى فعالى را در

ص: 410

جهان اسلام جذب كند، به نظر جناب عالى چه عواملى سبب چنين امرى شده است؟

ج: البته ما ادعا نداريم كه مجمع التقريب آنطور كه انتظار داشتيم به اهداف خود دست يافته است امّا گامهاى مهمى در راه وصول به اهداف برادشته است كه اهم آنها تأسيس دانشگاه مذاهب اسلامى است كه در دست اقدام است. قدمهاى مجمع التقريب عمدتاً به آينده نظر دارد و تدريجاً به نتيجه مى رسد.

يكى از مشكلات عمده در جلب اعضاى فعال، عدم اطلاع از گرايشهاى سياسى افراد است؛ زيرا در پذيرش اعضاى مجمع عمومى، شرط كرده ايم كه فكر تقريبى داشته باشند و به قدرتهاى استعمارگر تمايل نداشته باشند و شناسايى اين قبيل افراد بايد بااحتياط و دقت انجام گيرد. در عين حال افرادى را كه مجمع التقريب با آنها رابطه برقرار كرده است، كم نيستند.

س: روشنفكران و عالمان كداميك از كشورها بيشترين همراهى را در امر تقريب دارند.

ج: روشنفكران بيشتر جلب مجمع التقريب مى شوند به شرطى كه از اصول اسلام كاملًا با خبر باشند. معمولًا عالمان مذاهب تقويت مذهب خود را بر گرايش به اصل اسلام مقدم مى دارند و به تعبير ديگر هر كدام اسلام را همان مذهب خود مى دانند و ديگران را منحرف از اسلام دانسته و تقريب را به بن بست مى رسانند.

عناصر تقريبى علماى روشنفكر و واقع بين هستند و الحمدلله در جهان اسلام فراوانند و بايد شناسايى شوند.

س: برگزارى نماز جماعت در مسجدالنبى و مسجدالحرام سمبل وحدت است. بنظر شما چه تفاوتهايى در اقامه نماز بين شيعه و سنى وجود دارد و تا چه مقدار قابل رفع و رجوع است؟

ج: تفاوت ميان نماز شيعه و اهل سنت در چند مورد است كه با فتواى حضرت امام- قدس سّره- و ساير مراجع قابل اغماض است؛ يعنى شيعيان با صرفنظر از آن تفاوتها مى توانند در نمازها شركت نمايند و چند سال است عملًا شركت مى كنند و بسيار

ص: 411

جالب است. منتها بايد به اين نكته توجه شود كه بنابر فتواى امام، شيعيان به همان نماز اكتفا مى كنند و اعاده ندارد.

س: دقيقاً منظور شما از «تقريب» چيست؟

ج: مراد از تقريب مذاهب اين است كه علماى هر مذهب درباره مذاهب ديگر مطالعه كنند تا معلوم شود كه همه آنها در اصل اعتقادات يعنى اعتقاداتى كه اسلاميت يك مسلمان بدانها بستگى دارد، شريكند و آنچه در آن اختلاف دارند ملاك مسلمان بودن نيست، بلكه ملاك پيروى از مذهب خاص است. ما با تحقيقى كه تاكنون كرده ايم مى توانيم اجمالًا هفت مذهب را نام ببريم كه در اصول اسلام مشتركند. اين هفت مذهب عبارتند از:

چهار مذهب اصلى اهل تسنن (حنفى، مالكى، شافعى، حنبلى)، اباضيه، شيعه دوازده امامى و شيعه زيدى. اينها تصورشان درباره قرآن و پيامبر ص- و كليات اعمال عبادى، مشترك است و ملاك اسلاميت و اخوّت اسلامى هم همين است و اين مطلب را كه ملاك اسلاميت است، هم اهل تشيع مى گويند و هم اهل تسنّن.

پس مذاهب فوق الذكر در آنچه شرط اسلاميت است، اشتراك دارند و همه مسلمانند و اختلافات جوهرى در بين نيست؛ بلكه اختلافات بر سر مسائل جانبى است كه ملاك اسلاميت نيست. حتّى اختلاف در امامت هم اختلاف در اصول دين نيست، لذا از ابتدا هم به ما ياد داده اند كه اصول دين سه تا است و اصول مذهب دو تا، اصول دين را از اصول مذهب جدا كرده اند. بعد از رسيدن به اصول (مرحله اى كه همه در اسلاميت مشتركند) اگر مايل بودند، مى توانند با هم بحث كنند تا به دلايل يكديگر پى ببرند و قطعاً اگر اين تقريب مذهبى منتهى به وحدت سياسى، اقتصادى و ... هم بشود خيلى خوب است و چه بسا سعى كردن بر ايجاد وحدت در اين ابعاد، خود از بهترين راههاى رسيدن به تقريب باشد.

س: مسلماً نتيجه در جهت وحدت اسلامى خواهد بود ولى آيا منظور شما از اين وحدت، رسيدن به يك حكومت، يك پرچم و يك واحد سياسى است؟

ص: 412

ج: نه، معناى سخن من اين نيست كه بايد يك حكومت باشد. اين حرف هم عملى نيست و هم موجب مى شود حساسيتهاى زيادى برانگيخته شود. مطلقاً چنين نيست. معناى وحدت سياسى اين است كه ممالك اسلامى، جهت سياسى واحد داشته باشند. ما معتقديم كه حكومتهاى اسلامى بايد يك نوع وحدت سياسى و وحدت اقتصادى يا به قول بعضى، بازار مشترك داشته باشند. بلى مآلًا بايد به آنجا برسيم، اما معنايش آن نيست كه ما حدود جغرافيايى كشورها را به هم بزنيم و سعى كنيم كه همه حكومتها را از بين ببريم تا يك حكومت وجود داشته باشد. اين در حقيقت يك خط انحرافى است كه ديگران مى خواهند به اسم ما تمام كنند و بگويند كسانى كه طرفدار تقريبند مى خواهند همه حكومتها اسلامى باشند كما اين كه گاهى مى گويند:

مى خواهند همه را سنّى، يا همه را شيعه كنند! و چون اين صدا از ايران بلند شده است پس ايران مى خواهد، از اين راه سياست خود را و مذهب خود را بر همه كشورهاى اسلامى تحميل كند و اين تقريب جنبه سياسى دارد! ابداً اينطور نيست. در اساسنامه مجمع التقريب هم مشخص شده كه اين مجمع، سياسى نيست، مگر مسأله سياسى اى به وجود آيد كه با اصل اسلام ارتباط داشته باشد و چون اگر اين رنگ را بگيرد، مجمع يك حزب سياسى مى شود و افراد مخلص از آن كنار مى گيرند. وقتى خط مشى سياسى اقتصادى واحدى داشته باشيم، كافى است و هيچ برخوردى هم با افكار قومى و ناسيوناليستى پيدا نخواهيم كرد. ما همه يك امت واحده ايم اما حكومت واحد در متن «امت واحد» نيامده است.

اهدافى كه صريحاً در اساسنامه مجمع التقريب ذكر شده، اين است كه مجمع راهى را در پيش بگيرد كه پيروان مذاهب اسلامى از اين بدبينى و احساس دوگانگى نسبت به يكديگر دست بردارند، يكديگر را مسلمان و پيرو قرآن و سنت پيامبر بدانند، احكامى را كه اسلام براى يك فرد مسلمان قائل است براى همه قائل باشند، اسلام را وسيله اخوت و برادرى خودشان بدانند و قهراً مسؤوليتهاى مشتركى در حفظ كيان اسلام و دفاع از مردم مسلمان و ايستادگى در برابر تهاجمات مختلف دشمنان، براى خود قائل

ص: 413

باشند تا هرگاه حوادث ناگوارى رخ داد، اين احساس مشترك، آنها را وادار كند كه دستجمعى قيام و آن مسأله مشكل را حل و حادثه را از سر مسلمين رفع كنند.

س: به نظر شما اصلى ترين مسائل كنونى جهان اسلام كدامند؟

ج: با توجه به جنبه هاى گوناگون مسائل جهان اسلام، پاسخهاى گوناگون هم، به اين سؤال مى توان داد. پراكندگى جهان اسلام از لحاظ سياسى، جغرافيايى و مذهبى، جهل و عدم آشنايى مسلمانها با مقررات صحيح اسلام، بى خبرى مسلمانان از وضع يكديگر، تهاجم فرهنگى و صنعتى غرب به كشورهاى اسلامى، آثار و ردپاى بارز يا پنهان استعمار غرب در غالب اين كشورها و از اين قبيل مسائل را مى توان جزء اصلى ترين مسائل كنونى جهان اسلام دانست. امّا به نظر من ريشه همه اين مسائل همان جهل مسلمانها به اسلام است و اگر اين جهل بطور يكنواخت و يكسانى از ميان مسلمين زايل شود و مسلمانها اسلام را آنگونه كه هست بشناسند و از حال يكديگر بطور صحيح باخبر شوند، تدريجاً همه اين مسائل از ميان خواهد رفت.

س: به نظر شما مهمترين مسائل يا عوامل تفرقه افكن در جهان اسلام كدامند؟

ج: البته هر عاملى كه باعث تفرقه باشد، زمينه تأثير آن عامل را، همان جهالت مسلمانها نسبت به حقايق و مقررات اسلام فراهم مى كند. از اين عامل زمينه ساز كه بگذريم، به نظر من جاه طلبى حكمرانان در رأس عوامل تفرقه است. البته خودخواهى و آز و طمع برخى از روحانيت را هم نمى توان از نظر دور داشت، گرچه ظاهراً آنان نيز از حاكمان خط مى گيرند يا به ميل آنان سخن مى گويند يا برداشت صحيحى از اسلام ندارند. اين پاسخ مبتنى بر ملاحظه حال مسلمانها و دقت در ريشه هاى اختلاف است، در عين حال به يك سخن معروف پيغمبر اسلام- ص- استناد دارد كه فرمود:

«صِنْفانِ مِن امَّتى اذا صَلحا صَلحتْ امَّتى وَاذا فَسَدا فَسدت امَّتى؛ الأُمَراءُ وَالعُلَماء».

«دو صنف از امت من هرگاه صالح شوند امت من به صلاح مى گرايد و اگر فاسد شوند امت من فاسد مى شود؛ 1- فرمانروايان 2- دانشمندان».

در اين زمينه نقش استعمار را نمى توان ناديده گرفت. بويژه در دو قرن اخير و شايد

ص: 414

پيش از آن، دست استعمار در ايجاد اختلاف ميان مسلمانها كاملًا به چشم مى خورد.

انگليس، فرانسه، ايتاليا و اخيراً آمريكا در نقاط مختلف جهان اسلام، نقش داشته و دارند، اما به نظر من اين استعمارگران همه در ايجاد اختلاف؛ از جهل مسلمانها به اسلام و بى خبرى آنان از عقيده و مذهب و احوال يكديگر به اضافه فساد حكمرانان و پيشوايان استفاده مى كنند و اگر اين زمينه ها از ميان برود، تلاش استعمارگران براى اختلاف انداختن، نقش برآب خواهد شد. بنابراين، همه علل و اسباب اختلاف را نبايد به عوامل خارجى نسبت دهيم بلكه درد اصلى و مرض مزمن مسلمانها در درون خود آنها است.

س: بفرماييد نقش تهاجم فرهنگى دشمن، در مسائل مربوط به وحدت و تقريب جهان اسلام چيست؟

ج: به نظر من تهاجم فرهنگى، همه مسلمين را سرانجام از آداب و رسوم دينى شان بيگانه مى كند، اما در كشاكش تأثيرگذارى تهاجم فرهنگى و مقاومت مسلمانان در برابر آن، بطور موقت، اختلافات زيادى دامن زده مى شود؛ از قبيل همان اختلاف متجدّد و متقدّم يا فرهنگ مسلمانى و فرهنگ فرنگى كه ما در عمر خود شاهد آن بوده ايم. عده اى در لباس و آداب و رسوم و اخلاق و رفتار، سرتا پا فرنگى شدند و نسبت به آداب اسلامى بى پروا و حتى عده اى هم مخالف شدند و آداب و رسوم پدران خود را به باد استهزاء گرفتند و دعوا و نزاع متجدد و متقدم و فرنگى مآبى و ديندارى، سالها در ميان مسلمانها ادامه داشته و هنوز هم دارد، بنابراين بايد گفت تهاجم فرهنگى ابتدائاً اختلاف انگيز است و در پايان، خداى نكرده، پس از استيلاى كامل بر مسلمانها، باعث دورى و بيگانگى آنان از آداب و رسوم اسلامى و دشمنى با آنها و گاهى سبب بيرون رفتن از دايره اسلام و گرايش به بى دينى يا اديان نو ساخته خواهد شد.

س: به نظر شما نقش قبله و حج و حرمين در وحدت مسلمين چيست؟

ج: نقش قبله در وحدت، آن است كه مسلمانان اهل قبله اند و اين اصطلاح (اهل قبله) رمز وحدت امت اسلامى است و بنا به قول يكى از اساتيد جغرافياى دانشگاه

ص: 415

تهران، از هر چهار انسان يك نفر روى به كعبه دارد.

قبله مانند كلمه توحيد و شعار عملى وحدت اسلام است، قبله رمز هميشگى و روزمره وحدت مسلمين است. در نماز، در حال مرگ، در حال غسل دادن، در حال دفن كردن، در دعا كردن، در ذبح حيوانات و خلاصه در حيات و ممات بكار مى آيد و اعتبار دارد و مى توان گفت شاخصترين علامت وحدت مسلمانان كعبه و قبله است و به همين خاطر «كعبه در دل جهان»، شعار و آرم مجمع التقريب قرار گرفت.

امّا حج و حرمين، مسلمانان را براى يكى از مهمترين عبادات اجتماعى- سياسى بسيج مى كنند. وحدت اعمال، وحدت اذكار و آداب حج، وحدت لباس حجاج، وحدت مشاهد عبادت در حج از جمله طواف دور كعبه و سعى بين صفا و مروه و ساير اعمال و از همه بالاتر وحدت نيّت و هدف و حالت حج كه يكنواخت و بطور دستجمعى انجام مى شود.

حج، بارزترين مظهر وحدت اسلامى است و سخن در اين باره بسيار است.

مصاحبه با استاد دكتر سيد جعفر شهيدى

ص: 416

س- لطفاً سابقه اى از مسافرتهاى خود را براى انجام فريضه حج و شركت در كنگره هاى علمى در عربستان بيان فرماييد.

ج- در سال 1352 از طرف دانشگاه جده براى شركت در كنگره بررسى تاريخ جزيرةالعرب دعوت شدم. موضوع سخنرانى من معرفى سه سفرنامه از سده سيزدهم و چهاردهم هجرى بود. اين مقاله در مجموعه مقاله ها، در دو مجله به چاپ رسيده است.

يكسال بعد براى شركت در كنفرانس اقتصاد اسلامى به رياض دعوت شدم. موضوع بحث من «بيمه و نظر فقهاى شيعه درباره آن» بود كه در چند مجله به چاپ رسيد.

در سال 1355 براى اداى حج به مكه معظمه مشرف شدم. در سال بعد كتاب «الحج الى بيت اللَّه» را كه به چندين زبان ترجمه شده به فارسى ترجمه كردم. اين كتاب در كشور سوئيس به چاپ رسيد و به ايران آمد. در سال 1370 در جمله ستاد مدينه مشرف شدم و در مدت اقامت يك دوره تاريخ اسلام براى دوستان گفتم (از دوره هاى پيش از اسلام تا خلافت اميرالمؤمنين- ع-).

در سال 1371 از طرف مجمع التقريب دعوت شدم و در جلسات علمى مكّه معظمه شركت كردم. در مجلسى كه به عنوان تقريب تشكيل شد مقاله خود را به عربى القا كردم. اين مقاله در نخستين شماره رسالةالاسلام كه از جانب مجمع التقريب منتشر شده چاپ گرديد.

سفرنامه هاى سال 1370 و 1371 در كيهان فرهنگى به چاپ رسيد.

س- ارزيابى شما از سطح تفكر در عربستان در مقايسه با ساير كشورهاى اسلامى چيست؟

ج- در نوشته هاى خود متذكر شدم، مردم سرزمين عربستان شايد بخاطر شرايط خاص اجتماعى و اقليمى و برخى عاملهاى ديگر، آن باريك بينى و لطافتى را كه در انديشه مردم ساحل فرات و سرزمين حيره و مثلث يمن و فلات قاره ايران مى بينيم دارا

ص: 417

نيستند. به همين دليل هيچگاه نمى توان از اين مردم- يا لااقل اكثريت آن- توقع داشت كه مسائل سنجيده و كلامى و عرفانى را چنانكه منطقه شرق الاسلامى مى پذيرند هضم كنند.

س- ارزيابى شما در گذر بر كتابفروشيهاى مدينه از نظر كميت و كيفيّت آثار منتشره چيست؟

ج- اين بنده برخى كتابفروشى هاى مدينه طيبه و مكه معظمه را ديده ام. زمستان سال گذشته كه براى عمره آمدم نمايشگاه كتاب مدينه را هم ديدم از جهت كميت- با در نظر گرفتن تعداد مردم و درجه باسواد- شايد بتوان گفت خوب بود. امّا از جهت كيفيت بيشتر كتاب ها: به فقه، رجال، تاريخ، صرف و نحو و اخلاق اختصاص داشت. اندك مجلدّاتى از ديوانهاى شاعران پيشين ديده مى شد. روى هم رفته تنوعى كه در كتاب ايران، عراق، سوريه، لبنان، مصر ديده مى شود در اين كتابفروشى ها ديده نشد.

س- لطفاً درباره كتاب عرشيان خود كه در زمينه تاريخچه و آثار حرمين شريفين است توضيح دهيد.

ج- اين كتاب مختصر براى آشنايى بعضى زائران كشورمان با تاريخ حرمين شريفين و مكان هاى مقدس اين سرزمين نوشته شده و سعى كرده ام هر چه مختصرتر باشد. تصاويرى كه در اين كتاب چاپ شده، بهره گيرى از آن را بهتر كرده است.

كتاب مجموعاً تاريخى است كه از معتبرترين مأخذها- تاريخ يا سفرنامه- گرفته شده و مقدمه آن با نهايت بى نظرى نوشته شده است.

س- ارزيابى شما از نشريه ها و كتابهاى منتشره توسط بعثه مقام معظم رهبرى در آشنا كردن حجاج با مناسك و ديگر مطالب مربوط به حج چيست؟

ج- بايد بگويم كوشش هاى فراوانى كرده اند. كتاب ها- در هر موضوع- سودمند و در عين حال مختصر است اما در جهت آموزش- چنانكه بارها گفته و نوشته ام- لازم است در آينده در هر شهر كلاس هايى براى آشنا كردن زائران با تكليف هايى كه در اين سفر بعهده دارند تشكيل بشود. تنها به آموزش مناسك اكتفا نكنند. بلكه مختصرى هم

ص: 418

تاريخ و جغرافياى منطقه و بخصوص حرمين شريفين را تعليم دهند.

س- جنابعالى عضو شوراى پژوهش بعثه هستيد، بنظر شما چه طرحهايى براى آينده تحقيقات مربوط به حج ضرورى و قابل اجراست.

ج- كارهايى كه بايد انجام شود.

1- گردآورى سروده هاى شاعران ايرانى درباره مكه و مدينه و حرم مطهر.

2- فهرستى از سفرنامه هاى حاجيان ايرانى از آغاز عصر ما، با ذكر نكته هاى مهم آن سفرنامه ها.

3- اميران حاج از ايران؛ از آغاز تا اين عصر.

4- بناهايى كه بزرگان، بازرگانان، و مردم نيكوكار در سرزمين مقدس حرمين احداث كرده اند و از ميان رفته است.

مصاحبه حجةالاسلام والمسلمين نجمى

س: با توجه به تحقيقاتى كه درباره مدينه و بقيع انجام داده ايد، لطفاً سابقه اى تاريخى از بقيع را بيان فرماييد.

ج: تاريخ بقيع به سال دوم هجرت برمى گردد؛ زيرا تا اين سال مردم مدينه جنازه مردگان خود را در دو آرامگاه عمومى ديگر و گاهى در داخل خانه ها و حياطهاى منازل خويش دفن مى كردند و چون عثمان بن مظعون كه يكى از انصار و ياران رسول خدا- ص- و كسى است كه در بيعت عقبه اول و دوم با رسول خدا- ص- پيمان بسته و وفادارى و حمايت از آن حضرت را تعهد نموده بود، در سال دوم هجرت از دنيا رفت. رسول خدا- ص- دستور داد جنازه عثمان بن مظعون را با نظارت مستقيم آن حضرت بجاى آن دو گورستان عمومى در بقيع دفن نمودند و رسول خدا پس از دفن وى قطعه سنگ بزرگى را در روى قبر او قرار داد و چنين فرمود: «با اين سنگ قبر عثمان را مشخص مى كنم تا جنازه ساير مسلمانان در كنار آن دفن شود.»

پس از اين جريان كم و بيش مردم مدينه اجساد بزرگان خود را در بقيع دفن

ص: 419

مى نمودند ولى فوت ابراهيم فرزند رسول خدا و دفن جسد وى به وسيله پيامبر كه فرمود:

«الْحِقُوه بِاخى عثمان بن مظعون» موجب گرديد كه بقيع مورد توجه بيشتر قرار گيرد و به صورت گورستان عمومى و رسمى درآيد و از اين تاريخ مسلمانان خارها و ريشه هاى درختان موجود در محل بقيع را قطع نمودند و گاهى هر قبيله اى بخشى از بقيع را براى دفن اجساد افراد همان قبيله اختصاص دادند.

س: آيا از علماى شيعه كسى در بقيع مدفون است؟ اسامى چند تن از آنان را بفرماييد.

ج: بعلت عدم دسترسى به منابع و كتب در اين مورد در زمان سفر، نمى توانم اظهارنظرى بكنم.

س: دقيقاً چه زمانى ساختمان حرم ائمه بقيع تخريب شده و محدوده حرم تا كجا بوده است؟

ج: تخريب و انهدام حرم ائمه بقيع دقيقاً در هشتم شوال هزار و سيصد و چهل و چهار هجرى واقع گرديده است و محدوده حرم با توجه به گفتار مورخان و سياحان و جهانگردان كه در طول تاريخ و تا قبل از انهدام حرم ائمه بقيع- عليهم السلام- آنجا را زيارت و مشاهدات خود را در كتب تاريخ و سياحتنامه ها آورده اند در همين محدوده اى بوده است كه امروز مشاهده مى نماييم كه در طرف شرقى آن ديوارى تقريباً بطول سه متر وجود دارد و اين ديوار همان ديوار اصلى حرم شريف است كه تزيينات ظاهرى آن از بين رفته و اسكلت آن باقيمانده است. بقيه حدود شريف هم همان حدود فعلى است؛ زيرا همه مورخان نوشته اند با اينكه گنبد حرم ائمه بقيع مرتفع ترين گنبد در بقيع بوده است وليكن داخل حرم كه قسمتى از آن را ضريح بزرگى كه بر روى قبور ائمه چهارگانه و حضرت عباس (عموى پيامبر- ص-) قرار داشت، فراگرفته بوده و با توجه به اينكه در چند قرن قبل تعداد زائرين خيلى كم و محدود بوده است باز هم حركت آنان در داخل اين حرم به سختى و بكندى صورت مى گرفته است؛ زيرا اين حرم شريف با اينكه داراى دو درب بوده است ولى حتى در موسم حج و ايام زيارت نيز تنها يكى از

ص: 420

اين دو درب باز مى شده و ورود و خروج زائران تنها از يك درب صورت مى گرفته است و با اشكال و ازدحام مواجه مى گرديده است.

س: در اين چند سالى كه حضرت عالى به حج آمده ايد چه تغييراتى در ساختمان بقيع پيش آمده است؟

ج: از سال 52 شمسى كه معمولًا به حج و يا به عمره مشرف شده ام شاهد تغيير و تحول در بقيع بوده ام كه بطور اجمال در چند موضوع خلاصه مى شود.

1- اولين تحول و توسعه محل بقيع از طرف شرق و شمال شرق مى باشد كه در چند مرحله صورت پذيرفته است و قبر منسوب به فاطمه بنت اسد كه در خارج و تقريباً در شمال شرقى آن قرار داشت، داخل در بقيع شده كه امروز اين قبر مشخص نيست در صورتى كه قبلًا در خارج بقيع و در ميان يك چهارديوارى قرار داشت و مورد توجه مسلمانان، خاصه مورد توجه شيعيان بود.

2- تا سال 52 شمسى قبر حضرت اسماعيل فرزند امام صادق- عليه السلام- و پيشواى فرقه اسماعيليه در داخل چهار ديوارى و در خارج بقيع در سمت جنوبى آن و در كنار شارع ابوذر قرار داشت كه در اواخر ذى حجه اين سال، در اثر توسعه و زيرسازى خيابان ابوذر، جنازه جناب اسماعيل سالم و تر و تازه از زير خاك بيرون آمد و او را به داخل بقيع منتقل و در طرف شرق قبور شهدا به فاصله تقريبى ده قدم از اين قبور دفن نمودند.

3- تغيير و زيباسازى در ديوار اطراف بقيع هم يكى از تحولاتى است كه در اين چند سال اخير بوجود آمده است؛ زيرا در فاصله سالهاى پنجاه و سه- پنجاه و چهار ديوار گلى و ضخيم دور بقيع به ديوارى نسبتاً ظريف با نرده هاى فلزى تبديل و ساختمان سايه بانى در قسمت غربى بقيع از سمت خارج بوجود آمد و اينك با تحول جديد آن ديوار و سايه بانها به ديوارى جالبتر و بلندتر در تمام جوانب بقيع تبديل گرديده و شاهد توسعه مجدد آن مى باشيم.

ص: 421

س: ارتباط عقايد وهابيها با وضعيت بقيع چيست؟

ج: وهابيها بدون توجه به عملكرد همه فرق مسلمين در طول تاريخ و بدون توجه به نظرات و فتواى علماى اسلام در گذشته و امروز، با استناد به يك حديث كه هم از نظر سند و هم از نظر متن جاى بحث و بررسى دارد و بنا به گفتار بعضى از حديث شناسان جزء احاديث ضعيف است و مضمون آن اين است كه رسول خدا ص- در يكى از مأموريتهايى كه به اميرمؤمنان- ع- محول فرموده به وى دستور داد كه «بايد هر قبرى را از بين ببرى و با خاك يكسان كنى»؛ (ولا قبراً الاسوّيته) آرى وهابيها به مضمون اين حديث هر قبرى كه داراى علامت مشخّص ولو به صورت سنگ چين و نوشتن اسم صاحب قبر، بر قطعه سنگى باشد و حفظ كردن آن به همان صورت را حرام و تغيير آن را واجب مى دانند و لذا تا رژيم وهابيگرى بر حرمين شريفين حاكم است مسلمانان بايد در بقيع شاهد وضع موجود باشند مگر آنكه خداوند اراده ديگرى داشته باشد.

س: ساختمان بيت الاحزان در كجاى بقيع واقع بوده است.

ج: ساختمان بيت الاحزان در نزديكى حرم ائمه بقيع و در سمت جنوبى ترين نقطه حرم شريف واقع بوده و يكى از آثارى است كه به وسيله وهابيون همزمان با تخريب حرم ائمه بقيع مهندم گرديده است و اين اثر تاريخى نيز همانند حرم ائمه بقيع در طول تاريخ، توجه زائران و مورخان و جهانگردان را به خود جلب نموده و اكثر نويسندگان و مؤلفان كه آثار بقيع را معرفى نموده اند، به معرفى بيت الاحزان نيز پرداخته و از كيفيت اين بيت و انگيزه ايجاد آن سخن گفته اند.

مصاحبه با مولوى محمد اسحاق مدنى

س: ضمن بيان شرح حالى از خودتان، خلاصه اى از فعاليتهاى اجتماعى و علمى كه تا بحال داشته ايد را بفرماييد.

ج: بسم اللَّه الرحمن الرحيم- پس از گذراندن تحصيلات ابتدايى در شهرستان سراوان از شهرستانهاى كوچك استان سيستان و بلوچستان، براى ادامه تحصيل علوم

ص: 422

حوزوى راهى پاكستان شدم و در مدارس پاكستان هم مدتى تا اتمام دروسى كه براى يك نفر روحانى لازم است، بودم. سپس براى گرفتن مدرك رسمى، به جامعه اسلامى مدينه منوره رفتم و چهار سال هم آنجا بودم و از دانشكده شريعت مدرك ليسانس گرفتم آنگاه به كشورمان مراجعت كردم و سال 1356 در آموزش و پرورش به عنوان دبير مشغول شدم كه بعد از انقلاب تقريباً مدت يكى دو سال در آموزش و پرورش ماندم ولى در كنارش فعّاليتهاى ديگرى هم داشتم. در كميسيونهاى مختلف در هيأت هفت نفره واگذارى زمين، در راديو، درسهاى قرآن و سخنرانيهاى مختلفى داشتم و در سال 1360 مرداد ماه در مجلس به عنوان نماينده شهرستان سراوان رفتم و دوره دوم هم دو مرتبه انتخاب شدم و همچنين در انتخابات مجلس خبرگان رهبرى، بار اول شركت كردم و از سيستان و بلوچستان به عنوان عضو مجلس خبرگان انتخاب شدم و فعلًا هم در دور دوم عضو مجلس خبرگان از سيستان و بلوچستان هستم. البته در كنار اين مشاور نخست وزير هم بودم و الان هم مشاور آقاى هاشمى رفسنجانى در امور اهل سنت هستم.

كارهاى ديگرى هم داشتم نظير شركت در سمينارها و ارائه مقالات. كتب ويژه اهل سنت براى دروس فقه دانش آموزان اهل سنت، جهت تدريس نيز توسط اينجانب تهيه شده است.

س: فكر مى كنيد به چه علت ضدّيت با شيعه در عربستان نسبت به ساير كشورها بيشتر است.

فكر مى كنم كه ما اگر به ريشه مسائل برگرديم شايد فهم آنها براى ما آسانتر باشد تا مثلًا به عنوان يك كليّت. انقلاب اسلامى ايران با توجه به اينكه يك انقلاب مذهبى و اسلامى بود و يك چيز جديدى هم بود و خلاف توقّع هم دوستان و هم دشمنان بود.

چون اين انقلاب سرنخش در دست حضرت آيةاللَّه امام خمينى- ره- بود و خوب ايشان به عنوان يك مرجع تشيع مطرح بودند و اكثريت مردم ايران هم كه از اين انقلاب حمايت مى كردند همان اهل تشيع بودند. آنها كه غافلگير شده بودند از پيروزى انقلاب،

ص: 423

يكدفعه مواجه شدند با انقلابى كه بنام اسلام پيروز شده و نمى توانستند در مقابل آن كارى بكنند، البته تمام سعى خود را كردند كه از جنبه هاى مختلف به مقابله با انقلاب برخيزند امّا موفّق نبود، لذا سعى كردند به مردم جهان- بخصوص مسلمانان- بگويند كه اين انقلاب يك انقلاب شيعى بوده و مربوط به شما نمى شود.

علت شكست آنها حمايتهاى مردمى بود كه پشت سر انقلاب قرار داشتند.

مخالفان انقلاب براى محدود كردن به بقيه امت اسلامى گفتند: آنچه كه در ايران رخ داده مربوط به شيعه است و آنها به عنوان يك الگو و اسوه حسنه نبايد به اين انقلاب نگاه كنند. لزوماً با توجه به اين تفكر بهترين راه حركت، تبليغات عليه شيعه بوده است. در هر جايى كه نفوذ كشورهاى بيگانه بيشتر است و مردم هم مذهبى تر هستند؛ از نظر مثلًا عمل به مذهب و يا خود مذهب، در آن كشورها نقش قويترى دارد؛ مثل عربستان سعودى كه با توجه به حرمين و سابقه مذهبى اش، اين عامل در اينجا بيش از عوامل ديگر اينجا نقش دارد. اين است كه در چنين جاهايى بيشتر تبليغات مى شود؛ چون بيشتر مسلمانان جهان به اينجا مى آيند.

نكته قابل توجه اين است كه اينجا محل تلاقى است و براى تبليغات هم جاى مناسبى است و همين موجب شده كه سعى كرده اند افراد بيشترى را دست و پا بكنند. البته جاهاى ديگر هم هست و نمى شود آن را انكار كرد ولى اينجا با توجه به شرايط، انگيزه شايد همين بوده باشد كه بيشترين فشار و نقطه ثقل اين تغييرات را اينجا قرار بدهند و به شكلى به جهان اسلام بگويند كه بالاخره ايران شيعه است و شيعه هم اين معايب را دارد و لهذا انقلاب ايران به درد شما نمى خورد.

س: براى ايجاد جو تفاهم بين ملل اسلامى چه راه حلهايى به نظر شما مناسب است و آيا از طريق رفت و آمدها و سمينارها مى توان زمينه سازى كرد؟

ج: اين مسائل خيلى پيچيده است و مدت زيادى روى تفرقه كار شده و انقلاب اسلامى ايران باعث شده كه عده اى روى اين مسأله بيشتر كار كنند، لذا ايجاد وحدت و تفاهم كار ساده اى نيست و به يك راه نمى شود اين منزل را طى كرد. همانطورى كه براى

ص: 424

تفرقه راههاى مختلفى تراشيده اند، بايد كارهاى مختلفى انجام شود تا به تفاهم و وحدت و نزديك شدن برسيم. خوب سيمنارها و رفت و آمدها نقش مهمى را مى تواند داشته باشد ولى يكى از كارهايى كه من بنظرم مى رسد اين است كه بايد از راه سياسى هم وارد اين قضيه شد؛ يعنى اگر رابطه كشورمان با كشور عربستان سعودى هر چه دوستانه تر بشود خيلى از اين مسائل را بهتر مى شود حل كرد و مثلًا سمينارها و رفت و آمدها را بهتر مى شود برگزار كرد. اگر چه قبل از انقلاب بر عليه شيعه اين طور كار نشده يا اگر كار شده اين حركت فقط بين افراد مذهبى و بى غرض بوده است. (طول تاريخ را نمى گويم منظورم همين اواخر است) البته آن موقع هم دست يك دولت بزرگ پشت آن بوده است امّا مثل حالا نبوده كه يك قدرت بزرگ استكبارى پشت سر آن باشد. آنها از راه سياسى وارد قضيه شده اند و در عين حالى كه با قلم روحانى اين كار را انجام مى دهند ولى بدون شك يك پشتوانه قوى سياسى هم پشت سر آن است. لازمه مقابله آن است كه با همان توان اين كار را خنثى كنيم؛ يعنى سعى شود رابطه ما با كشورها به شكلى باشد كه ما بتوانيم با مردم آن كشورها تماس بگيريم. چون در چنين كشورهايى مثل عربستان تا با دولتها تماس گرفته نشود، با حكومت تماس گرفته نشود، با علما هم رفت و آمد مشكل است و همانطورى كه مى بينيد الآن علماى اينها به بعثه نمى آيند. خوب علتش اين است كه مى ترسند. اگر ما با مسؤولين سياسى اينها در تماس باشيم، آن وقت مى شود با علما هم تماس گرفت.

علما در بيشتر مسائل تصورات و باورها و تعصبات خاصى دارند، قاعدتاً در ايران هم نسبت به اين آقايان چيزهاى ديگرى فكر مى كنند، در صورتى كه اگر رفت و آمد باشد خيلى از مسائل حل مى شود و آن رفت و آمدها هم در اينگونه مسائل راه حل سياسى است كه بايد آن را اوّل حل كرد. مصداق آن سفرى است كه من داشتم و در آن يكى از روحانيون كه وزير دادگسترى اينجا است اين روحانى سنّى به من گفت: آن طورى كه كتب تشيع را مطالعه مى كنم از نظر فقهى ما چيزى نيست كه با هم دشمنى داشته باشيم. تعبير تقريباً چنين بود. خوب يك نفر وقتى مطالعه مى كند اينجورى خودش

ص: 425

را نزديك حس مى كند، ولى كسى كه نخوانده و كتابها را نديده و رفت و آمد نشده، او يك تصور ديگرى دارد.

اين است كه راههاى تفاهم را بايد با توجه به راههاى تهاجم آنها، برنامه ريزى كرد. رفت و آمد باشد، سمينارها باشد، كتاب باشد و در كتاب نوشتن هم اينطور نباشد كه از مذهب خودش دفاع كند بلكه فقط تهمتها را بگويد كه اينها دروغ است و نياز امت اسلام را به وحدت بازگو كند كه مسلمانان در سايه وحدت مى توانند زندگى آبرومندانه اى داشته باشند و ... تهمتهايى را كه به يكديگر مى زنند در اين سيمنارها روشن بكنند و سعى بشود كه در آينده هم چنين تهمتهايى زده نشود. ما در يك جمله كلى بعضى اوقات مى گوييم فلانى اينطور است يا فلان مذهب اينطور است كه در آن كلى گويى ها خيلى افراد را از خودمان مى رنجانيم. اصلًا ما اصطلاحاتى به كار مى بريم كه اگر بگوييم مردم سعودى اينطور هستند، اين چيز بدى است؛ چون خيلى از مردم سعودى ما را دوست دارند؛ منتها خوب ما نزديك نرفتيم نمى دانيم آنها چه مى گويند، يا آنها را نگذاشتند نزديك ما بيايند والّا اگر اينكارها بشود متوجه مى شويم كه خيلى ها ما را دوست دارند. ما كارهايى نكنيم كه با يك كلمه، افرادى را كه با ما دوست هستند از خودمان برنجانيم، در واقع در شيوه كارمان نوعى احتياط باشد. نوعى تساهل در امر باشد و سخت گيرى بى مورد نكنيم. سخت گيرى فوق العاده هيچ موقع آدم را به نتيجه نمى رساند.

س: يكى از كتابهايى كه اخيراً در عربستان منتشر شده در رابطه با وضعيت اهل سنت در ايران است با عنوان «احوال اهل السنة فى ايران» كه اطلاعات غلطى داده شده است، در اين رابطه شما قصد نداريد ردّيه اى بر اين كتاب بنويسيد.

ج: ردّيه بر كتاب نوشتن چيز مهمى نيست. اگر چه كتاب كاربرد بيشترى دارد امّا به همين مسلمانانى كه اينجا هستند و كسانى كه اين كتاب را خوانده اند دو پيشنهاد داريم: يكى اينكه در اينجا به بعثه بيايند و يا مى توانند به ايران بيايند، ببينند كه آياآن چيزى كه در اينگونه كتابها گفته مى شود با احوال اين روحانيونى كه اينجا هستند تطابق

ص: 426

دارد؟ يعنى آن برخوردى كه به مقامات جمهورى اسلامى نسبت داده شده حقيقت دارد يا خير؟ كاروانهاى اهل سنت به تعداد زيادى نسبت به جمعيت شيعيان و جمعيت اهل سنت در حج حضور دارند. از هر استان 8- 7 كاروان داريم. بيايند بروند اين كاروانها را نگاه كنند هر كاروان روحانى دارد و هر كاروان حاجى دارد. آن چيزى كه در آن كتابها نوشته، ببيند با اينها تطابق دارد يا خير. اين همه آدم خود فروخته نيستند كه فقط براى نمايش آمده باشند. اين همه حاجى و اين همه روحانى كه در اين كاروانها هستند دليلى است بر بطلان و كذب بودن مطالب كتاب.

راه ديگر اين است كه به ايران بيايند و حوزه هاى علميه اهل سنت را ببيند كه با چه رونقى فعاليت مى كند. مساجد و مراسم با شكوهى دارند و در اين رابطه هيچ فرقى با اهل تشيع ندارند. در محلها و مناطقشان مثل آن كارى كه شيعه در محل كار خود انجام مى دهند، دارند. من فكر مى كنم پوچى اين كتاب بخوبى روشن است و فكر مى كنم با يك نگاه و با يك سفر كوتاه اين مسأله قابل اثبات است.

حالا مشكلاتى كه براى يكى دو نفر در جمع بزرگ اهل تسنن رخ داده، چرا به سنى گرى حمل مى كنند. آدم تنها از نظر مذهب كه اشتباه نمى كند، از علماى شيعه هم اشتباهاتى كردند ربطى به مذهبشان ندارد، يك نفر مشكلات اخلاقى دارد، يك نفر مشكلات سياسى دارد. در يك جمع بزرگ مشكلات 5- 4 نفر را نمى توان به همه بسط داد و اين طبيعى است.

س: براى كاهش تنشهاى فرقه اى موجود در جهان اسلام چه پيشنهادى داريد؟

ج: اين تنشها مدتها روى آن كار شده و الان هم بيدارى عجيبى در مسلمانان پيدا شده، خوب يقيناً استكبار و كفر جهانى از اين مسأله وحشت دارد، و بنابراين تلاشهايى مى كند كه اين تنشها را دامن بزند و وضعيت گذشته را ادامه دهند، اين ديگر به مسلمانان بستگى دارد كه چه مى خواهند. مسلمانان تحصيلكرده و روشنفكر و جوانان الآن به قضيه خوب پى برده اند كه چيست. آنها زياد به اين حرفها اهميت نمى دهند.

يك عده آدمهاى دگمى هستند كه همان راه گذشته را ادامه مى دهند. اگر چه در

ص: 427

جهان اهل تشيع كمتر از اهل سنت هستند امّا با توجه به اينكه جمهورى اسلامى پشتوانه اهل تشيع است و مركز اين انقلاب است، من فكر مى كنم اين شايد وظيفه جمهورى اسلامى ايران باشد، همانگونه كه در تأسيس مجمع التقريب اين هدف مد نظر است كه در رابطه با وحدت مسلمانان فعاليت مى كند و دانشگاهى قرار است تأسيس كند در اين دانشگاه از همه فرقه هاى اسلامى دانشجو بپذيرد و اينها راههايى است كه انشاءاللَّه با آمدن اين دانشجويان و فارغ التحصيل شدن آنها و با جلسات مستمر مجمع التقريب كه شوراى عالى آن هم از اهل تشيع و اهل سنت هستند و كارهاى جدى و عملى وقتى آنجا صورت مى گيرد، مى تواند تنشها را تبديل به وحدت نمايد.

س: چه تفاوتهايى بين محيطهاى فكرى كشورهايى نظير مصر، پاكستان و عربستان مى بينيد.

ج: همه اين حركتها كه در كشورهاى اسلامى مى بينيد و همه جريانهاى فكرى هدفشان اين است كه به اسلام عمل كنند. البته مى دانيد كه امت اسلامى داراى فرقه هاى مختلفى است، شرايط اجتماعى اين كشورها فرق مى كند. در بازبينى مسائل يقيناً فرقهايى هست و نمى شود كه از همه چيز و از همه نظر وحدت باشد؛ چون بالاخره هر كشورى شرايط خودش را دارد. چيزى كه من مى دانم همه مسلمانان خواهان يك چيز هستند و آن اسلام است. هدف همه اينها آن است كه اسلام داشته باشند، منتهى مردم الجزاير ممكن است با توجه به اينكه مالكى مذهب هستند، زمينه هاى قانونى و شرايط اجتماعى كه براى اسلام قائل هستند خصوصيتهاى متفاوتى از ساير كشورها داشته باشند. ولى اينها همه پيامد انقلاب اسلامى ايران و با الهام از آن است و بدون اينكه ايران و جمهورى اسلامى دخالتى داشته باشد اين كارها انجام مى شود و اين يك نوع تقويت روحى و پشتوانه معنوى براى اينهاست و چون ديدند مسلمانان در ايران زحمت كشيدند و وارد ميدان شدند و نتيجه گرفتند پس اين كار شدنى هست و در اين رابطه همه يكسان هستند كه الهام گرفته اند از اين انقلاب و وارد ميدان شدند.

س: لطفاً در مورد فعاليتهاى جارى واحد اهل سنت در چارچوب بعثه مقام

ص: 428

معظم رهبرى مطالبى بفرماييد.

ج: واحد اهل سنت مجموعه اى است كه ميهمانان بعثه مقام معظم رهبرى مثل برادران اهل تشيع اينجا پذيرايى مى شوند، و در واقع پذيرايى اى است كه از طرف مقام معظم رهبرى مى شود، آنها هم از اين نعمت برخوردارند. كار اصلى زيارت و حج است منتها با توجه به سطح آقايان از امكانات بهترى برخوردارند. در ازاى اين همه، احساس مى كنند خدمتى هم براى اسلام و انقلاب و مردم ايران انجام داده باشند.

بهر حال طبيعت انسان «هل جزاءالاحسان الا الاحسان» است و در ازاى اين ميزبانى، آقايان علماى اهل سنّت هم به كاروانها سر مى زنند و همانگونه كه در بعثه مراجعى براى فتواى شيعيان وجود دارد در كنار واحد اهل سنت نيز بخشى براى استفتائات كاروانهاى اهل سنت بوجود آورده ايم تا پاسخگوى سؤالات باشد. در اين رابطه در سال گذشته سه سمينار برگزار شد و اميدواريم سمينارهايى هم در سالجارى داشته باشيم كه از سال گذشته پربارتر باشد.

هر آنچه در تشكيلات اهل تشيع وجود دارد، در واحد اهل سنت هم وجود دارد.

مصاحبه با حجةالاسلام والمسلمين عبدالكريم بى آزار شيرازى

س: در آستانه ايام تشريق، لطفاً در مورد روح اين مناسك و فلسفه انجام آن توضيح بفرماييد.

ج: مراسم حج يك برنامه نمايشى است كه حضرت آدم ابتدا و بعد حضرت ابراهيم و بعد پيامبراكرم ص- بما آموختند كه اين مراسم در واقع مراسم توبه و بازگشت آدم به سوى خداست. آدم به ما آموخت كه اگر در زندگى دچار اشتباه و لغزشى شدى، چگونه عملًا توبه و بازگشت كنى. فلسفه حج و اين مراسمى كه هر سال انجام مى دهيم، اين چنين است كه وقتى آدم و حوّا مرتكب خطا شدند و هبوط كردند، در روايات آمده است كه آدم بر روى كوه صفا هبوط كرد و حوّا بر روى كوه مروه. آن

ص: 429

كوه به خاطر هبوط آدم صفى اللَّه، به صفا خوانده شد و اين يكى به خاطر هبوط حوا كه مرأة است به مروه معروف گرديد.

در اينجا آدم و حوا مدتها از مفارقت بهشت و جدا شدن از خداگريان بودند، تا اين كه جبرئيل به آدم مى گويد: چرا اينقدر گريه مى كنى؟ و آدم پاسخ مى دهد: چگونه گريه نكنم در صورتى كه از خدا دور شدم و از آن بهشت الهى هبوط كردم! آنگاه جبرئيل به آدم- ع- مى آموزد كه چگونه به سوى خدا و به سوى بهشت الهى توبه و بازگشت كند. او آدم و حوا را در روز نهم ذى حجه به صحراى عرفات مى برد. از ظهر تا غروب اين روز، آدم و حوا در اين صحرا به سوى خدا توبه مى كنند و از آنجا شب به مشعر مى آيند و بعد هم به سوى منى وقتى به مكانى كه الآن به آن مِنى يا مُنى مى گوييم مى رسند. آدم مى گويد كه من به آرزويم رسيدم (مُنى به معنى آرزوست). آرزوى او بازگشت به بهشت و به سوى خدا بوده است. شايد در همين مكان بوده كه توبه آدم پذيرفته شده است.

در زمان حضرت ابراهيم، اين مراسم بطور گسترده ترى به تمامى فرزندان و پيروان آن حضرت آموخته مى شود. او با همان برنامه هايى كه در سرزمين بابل با ستاره پرستان، ماه پرستان و خورشيد پرستان داشت، تلاش كرد مردم را از توجه به اين آثار و آيات پروردگار باز دارد و متوجه به سوى خدا كند.

«وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذى فَطَرالسَّمواتِ وَالأَرْض».

لذا ما مى بينيم كه همان چند برنامه در اين مراسم گنجانده شده است. مثلًا حضرت ابراهيم- ع- مدتى با ستاره پرستان سير كرد و بعد گفت: من اين غروب كنندگان را دوست ندارم. و شما مى بينيد كه يكى از مراسم حج، شب ماندن حجاج در صحراى مشعر و نظاره كردن آسمان پرستاره اين دشت عظيم است. حجاج از اين آثار خدا بايد درسهايى بياموزند، به شعور برسند و آن خدايى را كه آفريننده ستارگان است، دريابند.

همانطور كه حضرت ابراهيم، همراه ستاره پرستان و ماه پرستان رفت تا آنها را از اين آيات به سوى خدا متوجه سازد. حجاج هم بايد با مشاهده اين آيات درسهايى بياموزند.

ص: 430

همچنين در هنگام طلوع آفتاب، حجاج بايد در وادى محشر بايستند و نظاره گر طلوع آفتاب باشند. همانطورى كه حضرت ابراهيم، همراه خورشيد پرستان مى ايستادند و نظاره گر خورشيد مى شدند و مى گفتند: «هذا ربى، هذا اكبر: اين پرورش دهنده ماست، چون بزرگتر است». امّا وقتى كه خورشيد غروب كرد، گفت: «خورشيدى كه غروب مى كند و روز هست و شب نيست، چطور مى تواند خدا باشد؟ بيشتر حوادث و سوانح، شب اتفاق مى افتد. اگر حادثه اى در شب براى من اتفاق بيافتد، من به كدام خدا مراجعه كنم؟»

ملاحظه مى كنيد كه يكجا نظاره گر طلوع خورشيديم و جاى ديگر، نظاره گر غروب خورشيد. توجه به اين آيات بايد ما را به معرفت و شعور و آگاهى برساند. ما در اين صحرا بايد سعى كنيم خداى خانه را مشاهده كنيم. اين بعضى از آثارى است كه مراسم حج مى تواند داشته باشد.

س: حج را يك مراسم سمبليك دانستيد، در اين مورد بيشتر توضيح بفرمائيد.

ج: برنامه سمبليك اين مراسم را اگر ما به عنوان زاد و توشه همراه خودمان به كشورهايمان ببريم، مى توانيم همانطور كه آدم- ع- به بهشت بازگشت، ما هم به بهشت بازگرديم؛ يعنى به عبارتى، زندگى و محيط خودمان را بهشت گونه كنيم.

ما در اين دنيا، مواجه با جنگ و جدال و خونريزى فراوان هستيم، كه يكى از گرفتاريهاى بزرگ ما هم در اين دنيا، همين ناامنيها و دشمنيهاست. اما علت اين خصومتها، خودبينى و تكبر است؛ لباسهاى رنگارنگ، تفاخر، از بين بردن طبيعت و بهشت الهى، از بين بردن آثار و آيات خداوند، همه اينها علت آن ناامنيها و دشمنيها است. اما وقتى كه محرم مى شويم 24 چيز بر ما حرام مى شود كه يكى از آنها پوشيدن لباسهاى دوخته است و در عوض از لباس سفيد (لباس التقوى) استفاده مى كنيم؛ لباسى كه بجاى لباسهاى رنگارنگ و دوخته مى پوشيم، ما را از حالت تكبّر، تفاخر و امتيازات در مى آوردو هم ما را به سوى بهشت، نزديك مى كند و در همين برنامه احرام است كه نبايد در آينه نگاه كنيم.

ص: 431

انسان در حج مى فهمد كه اينجا دريايى است از جمعيت. براى همين، خودخواهى را بايد كنار بگذارد. اگر همه اينطور باشند، جامعه ما يكى از خصوصيتهاى بهشت را پيدا مى كند. اين زندگى جهنم گونه در دنيا به اين خاطر است كه هر كس مى گويد «من»، هر كسى هر چيزى را مى گويد مال من، ديگران ندارند؟ بروند بميرند؟! در مراسم حج به ما مى آموزند كه انسان بايد خودبينى را فراموش كند، خودخواهى را كنار بگذارد، ساير بندگان خدا را هم بشناسد. بايستى اگر نعمتى هست، همه با هم برخوردار باشيم.

اگر چنين چيزى به وجود آمد، واقعاً خيلى دنيا عوض مى شود.

همچنين در اين مراسم، مسأله حفظ محيط زيست را مى بينيد، از چيزهايى كه بر حجاج حرام مى شود، كندن علف، از بين بردن حيوان و شكار حيوانات است. شما وقتى محيط را حفظ كرديد و سرسبزى پديد آمد و گسترش يافت، جايى را ايجاد كرده ايد مثل بهشت خداوندى.

اين مراسم براى اينكه ما را بسوى بهشت برگرداند، به ما مى آموزد كه از فساد و خونريزى پرهيز كنيم.

از يك طرف، مراسم را انجام مى دهيم و از طرف ديگر در عرفات، معرفتمان و در مشعر، شعورمان را افزايش مى دهيم و از سوى ديگر شياطين را هم با رمى جمرات از خودمان دور مى كنيم؛ شيطانهاى بزرگ و كوچك و ميانه اى كه براى آدم، حوّا، حضرت ابراهيم و همه انسانها پيدا شدند.

ما در كنار اين برنامه هايى كه به صورت مثبت عمل مى كنيم، بايستى در جهت نفى طاغوت و برائت از مشركين هم قدم برداريم كه اگر اين توأم با آن باشد؛ يعنى از يك سو كمالات را كسب كنيم و از سوى ديگر هم شياطين را از خودمان دور كنيم، بطور قطع به بهشت الهى خواهيم رسيد.

وقتى كه ما اين مراسم را انجام داديم؛ يعنى آمديم با احرام، بدون تكبّر و خودخواهى و دورى از تخريب طبيعت و آثار خدا، از طواغيت و شياطين هم برائت

ص: 432

جُستيم، به يك آرامش و امنيت و اطمينانى مى رسيم و اينجاست كه به آن خطاب خداوند خواهيم رسيد كه در قرآن مى فرمايد:

«يا ايتهاالنفس المطمئنة، ارجعى الى ربك راضيةً مرضية فادخلى فى عبادى وادخلى جنتى».

و وقتى ما از منى رهسپار مكه مى شويم، در مكه دعوت خدا را لبيك مى گوييم و وارد بهشت خداوندى مى شويم.

حج، سمبل همه آن چيزهايى است كه خداوند به بنى آدم آموخته است تا بدينوسيله بازگشت كند. با همان اوجى كه شايسته او است. ما خودمان كارى كرديم كه از بهشت رانده شديم و مى توانيم توسط برنامه هايى كه در حج به ما آموزش داده مى شود، به همان بهشت بازگرديم.

مصاحبه با ابوبكر كامارا

س: نظر شما درباره مراسم برائت چيست؟

ج: راهپيمايى برائت ريشه در اسلام دارد و از بطن آن است. اجراى آن بر تمام حجاج ضرورى است و حج بدون ابراز برائت از مشركان، حج به شمار نمى رود، اگر براى برخى از مسلمانان ابراز خشم و ناخشنودى خود از استعمار، به هر دليلى در كشورشان مقدور نباشد، در راهپيمايى برائت بهترين و مناسبترين فرصت براى همكارى با ديگر برادران مسلمان فراهم مى شود.

برادران ايرانى دريافتند كه اين جا مناسبترين مكان براى بيدار كردن مسلمانانى است كه هنوز بيدار نشده اند و آگاه كردن آنان نسبت به حقيقت حوادث تراژيك و هولناكى است كه دشمنان اسلام در شرق و غرب در پس آنها قرار دارند؛ لذا آنان براى ابراز برائت از مشركان، آن گونه كه در سوره توبه آمده است، هماره اصرار ورزيده اند و پافشارى كرده اند.

نيروهاى سعودى مى كوشند، اين مراسم و راهپيمايى را متوقف كنند؛ زيرا آن را

ص: 433

عامل بيدارى مسلمانان مى دانند. همچنان كه استكبار جهانى همه كوشش خود را براى متوقف ساختن اين راهپيمايى به كار مى برد و اجراى همه ساله آن را در آستان كعبه و در سرزمين مقدس خنثى كننده طرحها و برنامه هاى خود مى شناسد، استكبار بر آن است تا مسلمانان را خواب كند، بر امكانات و ثروتهايشان چنگ بيندازد و مانع ترقى و پيشرفتشان شود، ليكن اين راهپيمايى تمام آن توطئه ها را نقش برآب مى كند. از همين رو است كه استكبار با تمام امكانات خود به يارى هركسى كه بخواهد اين راهپيمايى را متوقف و حذف كند، مى شتابد.

س: شما نقش ايران را در بيدارى جهان اسلام چگونه ارزيابى مى كنيد؟

ج: نقش جمهورى اسلامى ايران در جنبش بيدارى اسلامى بسيارى از مسلمانان كه در خواب غفلت عميقى فرو رفته بودند و- تا آن جا كه مى دانم- تنها پس از برپايى دولت اسلامى در ايران بيدار شدند. اين دولت ما را به خودمان شناساند؛ ما نمى دانستيم چرا سنى، شافعى، مالكى و ... هستيم. ليكن اينك نخست به فضل خدا و آن گاه به فضل بنيانگذار جمهورى اسلامى و ملت مسلمان ايران كه تابع رهبرى آن فرزانه هستند، به خود بينا و آگاه شده ايم. آنان با برپايى كنفرانسها و سمينارهاى اسلامى و ايجاد مؤسسات و مراكز آموزشى در جهان اسلامى در جهت بيدارى مسلمانان گام برمى دارند.

شايسته نيست كه اين حركات ارزنده وبى مانند در جهان اسلام، به تروريسم و بنيادگرايى متهم شود آن گونه كه ما متهم مى كنيم.

س: شما چه راه حلى براى بازگشت نسل جوان به هويت اسلامى شان داريد؟

ج: مهمترين پيشنهادم براى بازگشت جهان اسلام به اصالت و حقيقت خود، به مثابه دولتى اسلامى و يگانه در جهان تحت رهبرى پيشوا و فقيهى عادل و ملتزم، آن است كه تمامى تعلقات و وابستگيهاى شخصى واجتماعى و موانع ملى، منطقه اى، نژادى و مذهبى را واگذاريم و به يارى داعيان وحدت در صفوف مسلمانان بشتابيم و اختلافات مذهبى را به يك سو نهيم.

ص: 434

س: برگزارى سمينار تقريب چه سهمى در ايجاد وحدت اسلامى مى تواند داشته باشد؟

ج: سمينار تقريب ميان مذاهب را بسيار ضرورى مى دانم. در موسم حج، مسلمانان از سراسر جهان يك جا جمع مى شوند، با هم ديدار مى كنند و فرصتى فراهم مى شود تا آنان مشكلات سياسى و اجتماعى خود را با يكديگر در ميان گذارند و به حل آنها برخيزند. چنين گردهمايى بى مانندى در موسم حج كه عمده مسلمانان در آن جمع شده اند، قدرت روحى حيرت انگيزى دارد كه بايسته است در خدمت مصالح مسلمانان به كار گرفته شود.

س: نظر شما درباره نقش امام خمينى در تحولات اخير عالم اسلامى چيست؟

ج: امام خمينى- قده- نقش فعالى در بيدار كردن و آگاهاندن مسلمانان در جهان اسلامى ايفا كرد. رقابتى را كه امروزه در ميان مسلمانان جهان اسلام براى ساختن مساجد و مدارس اسلامى و تأسيس مراكز بهداشتى و درمانى مسلمانان و مانند آن- كه مجال ذكرشان در اين مختصر نيست- شاهد هستيم، نخست مرهون لطف و فضل خداوند و سپس به فضل امام خمينى- رضوان الله تعالى عليه- است.

س: امام خمينى در ذهنيت مردم مسلمان كشور شما چه جايگاهى دارد؟

ج: آراء و ديدگاههاى ملت مسلمان سيرالئون در مورد امام خمينى.

در مورد ايشان نظرات مختلفى است؛ برخى او را رهايى بخش جهان اسلامى مى دانند و گروهى او را «مردى خدايى و بزرگ كه در ميان ما زيست و بى آنكه بدرستى او را بشناسيم نزد پروردگارش شتافت، مى شناسند. با آنكه غالب مردم سيرالئون سُنّى هستند، امام را دوست مى دارند. امام خمينى- قده- يگانه رهبرى است كه بى هراس از تبليغات دروغين تا ديدار خدايش با استكبار جهانى، همپيمانان و مزدورانش جنگيد.

عمده مردم سيرالئون او را دوست مى دارند و به او و ملت مسلمان ايران احترام مى گذارند.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109