آداب سفر و زيارت عتبات عاليات

مشخصات كتاب

سرشناسه : قاضي عسكر، علي، 1325 -

عنوان و نام پديدآور : آداب سفر و زيارت عتبات عاليات/علي قاضي عسكر .

مشخصات نشر : تهران: مشعر، 1387.

مشخصات ظاهري : 87ص 21 × 12 س م.

شابك : 12000 ريال 978-964-540-98-7

وضعيت فهرست نويسي : فيپا

يادداشت : كتابنامه بهصورت زيرنويس .

موضوع : زيارتگاههاي اسلامي -- عراق -- راهنماها.

موضوع : زيارت -- آداب و رسوم .

رده بندي كنگره : BP262/ق23آ4 1387

رده بندي ديويي : 297/76

شماره كتابشناسي ملي : 1212281

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

ص:4

ص:5

ص:6

ص:7

ص:8

ص:9

ص:10

پيشگفتار

ص:11

همه ساله هزاران انسان شيفته أهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام با قلبى سرشار از عشق و اميد، از خانه و كاشانه خود دل كنده، راهىِ اماكن زيارتى و مراقد پاك معصومان و پيشوايان الهى مى شوند تا روح و جان خويش را با آنان پيوند زده، زمينه را براى دستيابى به كمال و قُرب پروردگار فراهم سازند.

حضور در اين اماكن مقدس، از يك سو تجديد عهد با پيشوايان دين است، كه جملاتى چون: ( «مُحَقِّقٌ لِمَا حَقَّقْتُمْ، مُبْطِلٌ لِمَا أَبْطَلْتُمْ» و يا «سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتُمْ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتُمْ»؛ آنچه را شما حق مى دانيد من نيز حق مى دانم، و آنچه را شما باطل مى دانيد من باطل مى دانم، با آن كه شما درصلح و سازش هستيد، من نيز هستم و با آن كه شما مى ستيزيد، من نيز سر ستيز دارم، آن كه را شما دوست داريد، دوست مى دارم و آن كه را شما دشمن

ص: 12

داريد، من نيز دشمن مى شمارم.)

گوياى اين حقيقت است و از سوى ديگر، از روز مرّه گى و آلودگى به گناه فاصله گرفتن و خود را در اقيانوس رحمت و مغفرت الهى شستشو دادن و با توبه از گناه و معصيت رهيدن است.

زائر در اماكن زيارتى، قطره وجود خود را به اقيانوس رحمت حق پيوند مى زند و با روحى سرشار از شادى، طراوت و اميد نسبت به آينده، به خانه و كاشانه خويش بر مى گردد تا زندگى جديدى را آغاز كند و از آلودگى و ناپاكى دور باشد.

زائر، با اين سفر معنوى، از زندگى تكرارى و بى ثمر فاصله مى گيرد و با ارتقاى فكر و انديشه و تقويت ايمان و باورهاى دينى، با اراده اى استوار، موانع كمال را از سر راه بر مى دارد تا به حقيقتِ هستى، كه كمال مطلق است برسد:

«إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَيْكَ، وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ، حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ ...»

«خداوندا! بريدن كامل از خلق و پيوستن به خود را بر من عنايت فرما و ديده هاى دلمان

ص: 13

را به نور توجهشان به سوى خود روشن گردان تا ديده هاى قلب ها، پرده هاى نور را بدرد و به مخزن اصلى بزرگى و عظمت دست يابد ...»

آرى، زيارتى كه همراه با معرفت و تحوّل نباشد، زيارت نيست و اگر زيارت تأثيرگذارى لازم را ندارد، دليلش را در فاصله گرفتن از اهداف زيارت بايد جستجو كرد.

اگر زائر به پيشوايان خود، تنها به ديده حاجت دهنده بنگرد، طبيعى است كه نمى تواند به اهداف زيارت دست يابد.

بنابراين اگر بتوانيم فرهنگ زيارت را در ميان امت اسلامى حاكم كنيم و پيشوايان دين را، كه الگو و واسطه فيض الهى هستند، وسيله اى براى رهايى خود از دام گناه و معصيت و آشنايى با ارزش ها و فضايل اخلاقى و انسانى بدانيم، به خوبى تأثير زيارت را در جامعه خواهيم ديد و اين چشمه حيات بخشِ هميشه جارى، روح اميد و نشاط و ايمان را به جامعه دينى و اسلامى ما منتقل و حيات طيبّه را به همگان هديه خواهد داد.

آداب سفر و زيارت، آماده كردن زائر براى اين هدف بزرگ است.

ص: 14

اين آداب، به زائر مى آموزد كه:

- چگونه حركت كند،

- به دنبال چه هدفى باشد،

- با همراهان و همسفران چگونه رفتار نمايد،

- با پيشوايان چگونه سخن بگويد،

- و سرانجام با چه توشه اى باز گردد.

نگارنده در سال هاى گذشته توفيق يافته است اثرى با نام (آداب سفر حج) تنظيم كند و در اختيار علاقمندان قرار دهد كه- سپاس خداى را- مورد استقبال قرار گرفت و بيش از ده بار چاپ شد. اكنون با الهام از همان اثر و استفاده از مشتركات آن، كتاب حاضر (آداب سفر عتبات عاليات) را فراهم نموده، آداب زيارت حسين بن على عليهما السلام و ديگر پيشوايان مدفون در عراق را نيز به آن افزودم تا راهنماى معنوى جويندگان طريق حق و علاقمندان به مكتب اهل بيت عليهم السلام در اين سفر نورانى باشد.

اميد است فرهيختگان، عالمان و خوانندگان محترم، كاستى هاى احتمالى را همراه با پيشنهادهاى ارزشمند خود، براى ما ارسال كنند تا ان شاء اللَّه در چاپ هاى بعدى، مورد توجه و استفاده قرار گيرد.

مؤلف

ص:15

1- اهميت سفر از ديدگاه اسلام

سير و سفر با انگيزه هاى دينى و عقلانى از ديدگاه اسلام، امرى پسنديده و پذيرفته شده است. خداوند در قرآن كريم مردم را به سير و سفر در روى كره خاكى دعوت نموده و از آنان خواسته است تا با مسافرت به گوشه و كنار جهان، در تاريخ و سرنوشت نهايى ملّت ها بيانديشند و از حوادث، رخدادها و خوب و بد زندگى امت هاى پيشين عبرت بگيرند:

«أَوَ لَمْ يَسِيرُوا فِي اْلأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ كانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثاراً فِي اْلأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ» «(1)»

«آيا در زمين گردش نكرده اند تا به ديده عبرت بنگرند فرجام كسانى را كه پيش از


1- غافر: 21

ص: 16

آنان مى زيستند و پيامبران را تكذيب كردند چگونه شد. آنان بسيار نيرومندتر از اينان بودند و بناهايى كه آنها در زمين بر جاى گذاشتند، از بناهايى كه اينان دارند بسيار استوارتر بود، اما خدا آنان را به گناهانشان گرفت و هلاكشان ساخت و هيچ كس نبود آنان را از عذاب خدا نگاه دارد.»

پيشوايان معصوم عليهم السلام نيز مردم را به سفر رفتن تشويق كرده اند، در حديثى به نقل از رسول خداصلى الله عليه و آله آمده است:

«لَو يَعْلَمُ النّاسُ رَحْمَةَ اللَّهِ لِلْمُسافِرِ لأَصْبَحَ النّاسُ عَلى ظَهْرِ سَفَرٍ، انَّ اللَّهَ بَالْمُسافِرِ رَحيمٌ». «(1)»

«اگر مردم شفقت و رحمت خدا به مسافر را مى دانستند، همگى اقدام به مسافرت مى كردند، همانا خداوند به مسافران مهربان است.»

شيخ طوسى رحمه الله نيز در امالى خود مى نويسد: يحياى حَلّا گفت: از بُشر شنيدم كه به هم نشينان خود مى گفت:


1- مجموعه ورّام، ج 2، ص 33

ص: 17

«سياحت و گردش كنيد، زيرا آب چون حركت كند پاكيزه و سالم ماند و اگر بايستد دگرگون شده و زرد مى شود.» «(1)»

گرچه هر سفرى بايد با قصد الهى و توكل بر خدا انجام شود، ليكن از مجموعه رواياتى كه در زمينه سفرهاى زيارتى نقل شده، مى توان به خوبى دريافت مسافر در اينگونه مسافرت ها، بايد با انگيزه اى خاص و به منظور تقويت بنيه ايمانى خود و الگوگيرى از چهره هاى تابناك دين و ايجاد تغيير و تحوّل روحى و اخلاقى به سفر زيارتى برود، و سفر را با انگيزه هاى مادّى و غير دينى آلوده نسازد تا بتواند از سفر خود بهره و نصيبى داشته باشد.

2- تعيين هدف

يكى از انگيزه هاى سفر، دستيابى به آرامش روحى و روانى و رفع اضطراب و افسردگى و نيز خستگى هاى جسمانى است، يكسره كار كردن و تفريح و استراحت نكردن سبب فرسودگى جسم و جان انسان مى شود و نشاط كارى را از او مى گيرد.

رسول اكرمصلى الله عليه و آله در آموزه هاى خود به بشريت، اين


1- امالى شيخ طوسى، ص 389.

ص: 18

امر مهم را مورد توجه قرار داده و فرموده اند:

«سافِروُا تَصِحُّوا ...». «(1)»

«سفر كنيد تا تندرست شويد.»

در حديثى ديگر نيز فرمود:

«إِذا أَعْسَرَ أَحَدُكُمْ فَلْيَخْرُجْ وَ لَايَغُمَّ نَفْسَهُ وَ أَهْلَهُ». «(2)»

«هنگامى كه يكى از شما در مضيقه و تنگناى زندگى قرار گرفت، پس بايد [از محيطى كه در آن قرار دارد] خارج گردد و خود و خانواده اش را غمگين و ناراحت نكند.»

امامصادق عليه السلام نيز آنگاه كه اوصاف افراد داراى ايمان كامل را بيان مى فرمايد، يكى از ويژگى هاى آنان را در يك جا نماندن و در روى زمين جابجا شدن و مسافرت كردن برشمرده و مى فرمايد:

«الْمُنْتَقِلَةُ دِيارُهُمْ مِنْ أَرْضٍ إِلى أَرْضٍ «(3)»».

همچنين در اشعار منسوب به امير مؤمنان على عليه السلام،


1- مستدرك الوسائل، ج 8، ص 115.
2- همان.
3- همان.

ص: 19

يكى از اهداف سفر، غم زدايى از روح و جان آدميان معرفى شده است:

تَغَرَّبْ عَنِ الْأَوْطَانِ فِي طَلَبِ الْعُلَى وَ سَافِرْ فَفِي الْأَسْفَارِ خَمْسُ فَوَائِد

تَفَرُّجُ هَمٍّ وَ اكْتِسَابُ مَعِيشَةٍ وَ عِلْمٌ وَ آدَابٌ وَصُحْبَةُ مَاجِدٍ «(1)»

3- اخلاص در نيت

اخلاص، شرط اساسى در تمامى عبادات است، هر كس عبادتى را براى خودنمايى و ريا و يا دستيابى به امور مادى و دنيايى انجام دهد، از آن عمل هرگز بهره و نصيبى نخواهد برد.

اين اصل مهم به اندازه اى تعيين كننده است كه اگر رزمنده و جهادگرى در ميدان نبرد شركت كند و هدفش دستيابى به غنايم جنگى، انتقام گيرى از دشمن و رسيدن به پست و مقام باشد و در اين راه كشته شود، شهيد به حساب نمى آيد.

همه چيز در گرو نيّت انسان است و با آن ارتباط مستقيم دارد. رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:


1- مستدرك الوسائل، ج 8، ص 115.

ص: 20

«انَّمَا الأَعْمالُ بِالنّياتِ «(1)».»

«جز اين نيست كه كارها به نيت ها است. [يعنى بر اساس نيت هر كس، بررسى و پاداش يا جزا داده مى شود.]»

در حديث ديگرى نيز فرمود:

«اذا عَمِلْتَ عَمَلًا فَاعْمَلْ لِلَّهِ خالِصاً، لأَنَّهُ لا يَقْبَلُ مِنْ عِبادِهِ الأَعْمالَ الّا ما كانَ خالِصاً». «(2)»

«هرگاه كارى را انجام دادى، آن را فقط براى خدا انجام ده، زيرا خداوند تنها اعمال خالص را از بندگان خود مى پذيرد.»

بر اين اساس، سالكان اين طريق بايد با نيتى پاك و خالص در اين راه قدم بگذارند، دل به غير خدا نبندند و در زيارت جز قرب و نزديكى حق تعالى چيز ديگرى نخواهند.

دستيابى به اخلاص نيز از طريق مقابله با هواى نفس حاصل مى شود. امير مؤمنان على عليه السلام فرمود:

«كَيْفَ يَسْتَطيعُ الإخْلاصَ مَنْ يَغْلِبُهُ الْهَوى »(3)»


1- صحيح مسلم، ج 6، ص 46
2- بحارالأنوار، ج 77، ص 103
3- غررالحكم، ح 6977

ص: 21

«آن كس كه هوى و هوس بر وى چيره گرديده، چگونه مى تواند به اخلاص دست يابد؟»

نتيجه اين كه زائران بايد سفر را با مبارزه با نفس آغاز و پس از غلبه بر آن، قصد زيارت اولياى خدا كنند تا، به پاداشى غير قابل شمارش دست يابند.

امام عسكرى عليه السلام فرمود:

«لَوْ جَعَلْتُ الدُّنْيا كُلَّها لُقْمَةً واحِدَةً وَ لَقَّمْتُها مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ خالِصاً لَرَأيْتُ انّى مُقَصِّرٌ فى حَقِّهِ». «(1)»

«اگر همه دنيا را يك لقمه كرده، در دهان كسى گذارم كه خدا را از روى اخلاص پرستش و عبادت مى كند، باز مى بينم كه در حق او كوتاهى كرده ام»

4- زاد و توشه حلال

زائر بايد هزينه سفر و زاد و توشه خود را از مال حلال برگيرد تا توفيق عبادت يابد و بتواند در اماكن


1- بحارالأنوار، ج 70، ص 245، ح 19

ص: 22

مقدس و زيارتگاه ها، شيرينى مناجات با خدا را حسّ و از عبادات خود لذّت ببرد.

خداوند در قرآن كريم، به رسولان خود اين چنين دستور مى دهد:

«يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُواصالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ». «(1)»

«اى رسولان، از چيزهاى پاكيزه بخوريد و كار شايسته كنيد كه من به آن چه انجام مى دهيد دانا هستم.»

در آيه اى ديگر نيز خطاب به مؤمنان مى فرمايد:

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ». «(2)»

«اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از نعمت هاى پاك و پاكيزه اى كه روزى شما كرده ايم بخوريد و خدا را شكر كنيد، اگر تنها او را مى پرستيد.»

استفاده از زاد و توشه حلال و بهره گيرى از نعمت هاى پاك، وظيفه رسولان و همه مؤمنان و


1- مؤمنون: 51
2- بقره: 172

ص: 23

دلباختگان به خداوند است. و آن ها كه اموالشان را از راه حرام و يا شبهه ناك به دست آورده اند، بايد پيش از سفر، دارايى خود را تزكيه كنند، خمس و زكات و ديگر حقوق مردم را بهصاحبان اصلى آن بپردازند، سپس قصد كوى دوست كنند وگرنه، پذيرفته نخواهند شد، گرچه بهصورت ظاهر، جسم آنان در چنين اماكن مقدسى در گردش باشد. امام باقر عليه السلام فرمود:

«مَنْ أَصَابَ مَالًا مِنْ أَرْبَعٍ لَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ فِي أَرْبَعٍ:

مَنْ أَصَابَ مَالًا مِنْ غُلُولٍ أَوْ رِبًا أَوْ خِيَانَةٍ أَوْ سَرِقَةٍ لَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ فِي زَكَاةٍ وَ لا فِيصَدَقَةٍ وَ لا فِي حَجٍّ وَ لا فِي عُمْرَةٍ». «(1)»

«كسى كه از چهار طريق مالى به دست آورد، هزينه كردن آن، در چهار چيز پذيرفته نمى شود:

كسى كه مالى را از راه فريب، ربا، خيانت و يا سرقت به دست آورد و با آن زكات ياصدقه دهد و يا به حج و عمره رود، خداوند از او نمى پذيرد.»


1- امالى صدوق، ص 442.

ص:24

5- خداحافظى و حلاليت طلبى

زائر هرگاه تصميم مى گيرد به زيارت برود، بر اساس توصيه امامصادق عليه السلام، شايسته است آن را به اطلاع برادران دينى خود برساند. آن حضرت به نقل از رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«حَقٌّ عَلَى الْمُسْلِمِ إِذَا أَرَادَ سَفَراً أَنْ يُعْلِمَ إِخْوَانَهُ وَ حَقٌّ عَلَى إِخْوَانِهِ إِذَا قَدِمَ أَنْ يَأْتُوهُ». «(1)»

«مسلمانى كه قصد مسافرت دارد، شايسته است برادران خويش را آگاه سازد. بر برادران او نيز لازم است هنگام بازگشت، به ديدن وى بيايند.»

انجام اين دستورالعمل مى تواند ثمرات و بركات فراوانى را به دنبال داشته باشد؛ يكى از اين بركات، زدودن تيرگى ها و كدورت ها از دل انسان ها است.

افراد بشر به دليل اجتماعى بودن، در زندگى شخصى و اجتماعى خود، گرفتار تضادها و مشكلاتى مى شوند كه در نتيجه، رنجش و نارضايتى ديگران را به دنبال دارد، همسر، فرزندان، برادران و خواهران، همسايگان، همكاران، مردم كوچه و بازار و ....


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 448، ح 15227

ص: 25

اگر به يكى از اين ها ظلمى روا داشته، غيبتى كرده، حقوقى از آنان پايمال نموده، رابطه تلخ و تندى با آنان داشته، ناسزا و دشنامى به آن ها داده و ... لازم است پيش از سفر، به عنوان خداحافظى نزد آنان رفته، از آن ها حلاليت بطلبد و به آن ها بگويد، من عازم زيارت هستم و از آن جا كه نمى خواهم با دل آلوده به كينه و كدورت در محضر پيشوايان دين عليهم السلام حضور يابم لذا اگر حقى بر من داريد، مرا حلال كنيد. من نيز در اين سفر زيارتى شما را دعا خواهم كرد. به يقين با چنين برخوردى، عاطفه طرف مقابل تحريك شده، اشك از ديدگانش جارى مى شود و رضايت مى دهد و در نتيجه فضايى معنوى و الهى به وجود مى آيد. و پس از آن، زمينه براى بهره گيرى هر چه بيشتر از زيارت، فراهم مى شود؛ زيرا زائر تصميم گرفته در اين سفر، قلب خود را لبريز از محبت خدا كند. اگر كدورت و كينه نسبت به مردم بخشى از قلب را پر كرده باشد، تنها بخش خالى آن ظرفيت خواهد داشت ولى اگر آن قسمت پر شده از كينه، خالى شود، به يقين جاى بيشترى براى ذخيره معرفت و عشق به حق فراهم مى آيد.

توجه به اين نكته مهم ضرورى است كه در بسيارى اوقات، شيطان مانع ايجاد كرده، انسان را وسوسه مى كند كه اگر نزد ديگران برود و طلب حلاليّت نمايد،

ص: 26

ممكن است سبب حقارت و كوچكى او شود و متأسفانه همين وسوسه هاى شيطانى، انسان را از دستيابى به يك نعمت بزرگ محروم مى سازد.

خودشكنى و پرهيز از كبر و غرور، زمينه پاكى از گناه و آمرزش را فراهم مى آورد. اگر زائر خودشكنى را پيش از سفر آغاز نكند، بهره لازم را نخواهد برد.

بنابراين، بر زائر لازم است از اقوام و دوستان و همسايگان و همكاران خود حلاليت بخواهد و سپس عازم ديار نور شود.

6- انتخاب مدير

در زندگى جمعى، مشكلات كمترى وجود دارد و درصورت بروز آن، با همكارى ديگر همسفران، مشكلات راحت تر حل مى گردد. خوشبختانه در سفرهاى زيارتى، مردم بهصورت كاروانى حركت مى كنند و در نتيجه با مشكلات تنهايى سفر كردن روبه رو نيستند. ليكن مسافرت هاى جمعى نيز مشكلات مخصوص به خود را دارد كه پيشوايان اسلام براى رفع آن، راه حل هاى زيبا و مناسبى را ارائه داده اند.

از جمله اين راه حل ها، انتخاب يك نفر به عنوان مسئول و مدير اجرايى سفر است تا در لحظات تصميم گيرى، دچار ترديد و دودلى نشوند، اختلافات

ص: 27

تشديد نگردد و بتوانند به راحتى تصميم گيرى نموده، به اهداف سفر نائل شوند. رسول خداصلى الله عليه و آله در اين باره فرمود:

«إذا خَرَجَ ثَلاثَةٌ في سَفَرٍ، فَلْيُؤَمِّروا احَدَهُمْ». «(1)»

«هنگامى كه سه نفر با يكديگر به قصد مسافرت خارج مى شوند، بايد يك نفر را از ميان خود، به سرپرستى برگزينند.»

اصحاب رسول خداصلى الله عليه و آله نيز چنين عمل مى كردند و درباره فرد منتخب مى گفتند: «اين سرپرستى است كه رسول خداصلى الله عليه و آله تعيين كرده است.» «(2)»

نافع مى گويد: در سفرى كه با ابوسلمه و افراد ديگرى همراه بوديم، به او گفتم: امير ما در اين سفر تويى. «(3)»

همچنين از عبداللَّه مروزى نقل شده كه ابوعلى الرِّباطى در سفرى با او همراه شد. عبداللَّه به او گفت: تو فرمانده مى شوى يا من؟

ابوعلى گفت: تو فرمانده باش.


1- سنن ابى داوود، ج 3، ص 36، ح 2608
2- محجةالبيضاء، ج 4، ص 58
3- سنن ابى داوود، ج 3، ص 36، ح 2609

ص: 28

از آن پس عبداللَّه توشه سفر خود و ابوعلى را بر دوش حمل مى كرد، تا آن كه شبى باران شروع به باريدن كرد و عبداللَّه در تمام شب، بالاى سر رفيق و همراهش ايستاد و عبايى روى سر او گرفت تا باران روى او نريزد.

ابوعلى بارها مى گفت: براى خدا، براى خدا، اين كار را نكن و عبداللَّه پاسخ داد: مگر نگفتى فرماندهى از آن تو است؟ پس از گفته خود برنگرد و مرا مجبور مكن. ابوعلى مى گويد:

دوست داشتم مى مردم و به او نمى گفتم تو امير باش. «(1)»

انتخاب فردى بااخلاق، مدبّر، باحوصله و پركار براى مديريت و اداره كارها در مراحل مختلف سفر، همچون زمان حركت، تقسيم اتاق ها، كيفيت پخت و تقسيم غذا، و برنامه ريزى براى كارهاى ديگر تا بازگشت به وطن، مى تواند از مشكلات و درگيرى ها و نزاع هاى احتمالى جلوگيرى كند و سفر را براى مسافران شيرين سازد.

فرد منتخب نيز بايد خود را خدمتگزار مردم بداند و با تمام وجود، در خدمت زائران باشد. پيامبرصلى الله عليه و آله فرمود:


1- محجة البيضاء، ج 4، ص 59

ص: 29

«سيِّدُ الْقَوْمِ خادِمُهُمْ فِي السَّفَرِ». «(1)»

«بزرگ هر قوم و ملّتى، خدمتگزار آن ها در سفر است.»

7- انتخاب همراه

رسول خداصلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام به مسافران سفارش كرده اند كه تنها به مسافرت نروند و پيش از سفر، براى خود همراهى انتخاب كنند تا همديگر را در لحظات حساس سفر يارى داده، از خستگى و تنهايى به درآيند و مددكار يكديگر باشند. رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«الرَّفِيقَ ثُمَّ السَّفَرَ». «(2)»

«اوّل [انتخاب رفيق و همراه، سپس مسافرت.»

همچنين امامصادق عليه السلام به نقل از پدران خود، از على بن ابى طالب عليه السلام نقل مى كند كه فرمود:

مردى نزد رسول خداصلى الله عليه و آله آمده و عرض كرد:

مى خواهم خانه اى بخرم، چه دستور مى دهيد؟ در ميان كدام يك از قبيله «جهينه»، «مزينه»، «ثقيف» و يا «قريش» خانه تهيه كنم؟ حضرت به او فرمود:


1- محجة البيضاء، ج 4، ص 61
2- وسائل الشيعه، ج 11، ص 408، ح 15123

ص: 30

«الْجَوارُ ثُمَّ الدَّارُ وَالرَّفيقُ ثُمَّ السَّفَر». «(1)»

«ابتدا همسايه سپس خانه، و اول رفيق سپس سفر.»

على بن ابى طالب عليه السلام در نهج البلاغه به امام مجتبى عليه السلام مى فرمايد:

«سَل عَنِ الرَّفيق قَبلَ الطَّريق». «(2)»

«پيش از راه و حركت، از همراه پرسش كن.»

لقمان حكيم نيز همين توصيه را به فرزندش دارد. «(3)»

همچنين به نقل از امام كاظم عليه السلام، يكى از وصاياى رسول خداصلى الله عليه و آله به على بن ابى طالب عليه السلام اين بود:

«لا تَخْرُجْ فِي سَفَرٍ وَحْدَكَ، فَإِنَّ الشَّيْطَانَ مَعَ الْوَاحِدِ، وَ هُوَ مِنَ الاثْنَيْنِ أَبْعَدُ ...». «(4)»

«به تنهايى مسافرت مكن؛ زيرا شيطان همراه فردِ تنها است و او [شيطان از دو نفر دورتر است.»

نيز در حديث ديگرى، رسول خداصلى الله عليه و آله سه نفر را لعنت كرده است:


1- مستدرك، ج 8، ص 210
2- همان
3- همان.
4- وسائل الشيعه، ج 11، ص 410، ح 15127

ص: 31

«الْآكِلَ زَادَهُ وَحْدَهُ وَ النَّائِمَ فِي بَيْتٍ وَحْدَهُ وَ الرَّاكِبَ فِي الْفَلاةِ وَحْدَهُ». «(1)»

«كسى كه تنها غذا بخورد، و آن كس كه تنها در خانه اى بخوابد و كسى كه در دشت، به تنهايى سفر كند.»

همچنين اسماعيل بن جابر مى گويد:

در مكه خدمت امامصادق عليه السلام بودم كه مردى از اهالى مدينه وارد شد.

حضرت از وى پرسيد: چه كسى همراه تو بود؟

پاسخ داد: هيچ كس همراه من نبود!

امامصادق عليه السلام فرمود: اگر همراهى مى داشتى، من ادب تو را مى ستودم. سپس فرمود: يك نفر شيطان است، دو نفر نيز شيطانند «(2)» و سه نفر همراه و چهار نفر رفيقان اند.


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 410، ح 15127
2- امير مؤمنان على عليه السلام در نهج البلاغه تعبيرى دارند كه مى توانداين سخن را به خوبى معنا كند، آن حضرت مى فرمايد: « ايّاكم و الفرقة فانَّ الشاذ من النّاس للشيطان كما انّ الشاذ من الغنم للذّئب»؛ همانگونه كه گوسفندِ تنها طعمه گرگ مى شود، انسانى هم كه تنها به مسافرت مى رود، در معرض حوادث و بلاها و توطئه هاى شيطانى قرار مى گيرد. نهج البلاغه، صبحى صالح، ص 184؛ بحارالأنوار، ج 33، ص 372

ص: 32

از مجموع اين روايات به خوبى مى توان فهميد كه پيشوايان دينى، مردم را از تنها سفر كردن منع و آنان را به مسافرت دسته جمعى ترغيب نموده اند. بديهى است كسى كه بر اساس ضرورت، گاهى مجبور مى شود تنها غذا بخورد يا در خانه اى تنها بخوابد و يا تنها سفر كند، هرگز مورد لعن قرار نمى گيرد. بلكه تنها كسانى كه مى توانند و چنين نمى كنند، مخاطبان اين روايت اند.

اگر نگاهى گذرا به مسافرت در گذشته داشته باشيم، به خوبى مفهوم اين توصيه ها را درك مى كنيم؛ زيرا درگذشته عوامل بسيارى مانند بدى آب و هوا، نبود جاده هاى مناسب، ناامنى در جاده ها، نبود امكانات رفاهى و آب و غذا در طول مسير، نبود مركب مناسب و ... جان مسافرانِ تنها را تهديد مى كرد، علاوه بر آن، ايجاد اضطراب و وحشت و در نهايت افسردگى، از ديگر نتايج سفرهاى فردى بود. بنابراين پيشوايان معصوم عليهم السلام براى پيشگيرى از اين گونه عوارض، به مردم توصيه كرده اند تنها مسافرت نكنند.

8- همراهان شايسته و هم شأن

انتخاب همسفران شايسته و هم شأن، يكى ديگر از آداب سفر است. بنابراين مناسب است كسانى كه از نظر

ص: 33

سلوك و خصوصيات رفتارى و سطح زندگى با يكديگر همگون هستند، در يك كاروان ثبت نام نموده و با هماهنگى مدير كاروان، آن ها كه با هم سنخيت بيشترى دارند، در يك اتاق جاى گيرند. امام باقر عليه السلام در اين باره فرمود:

«إِذَاصَحِبْتَ فَاصْحَبْ نَحْوَكَ، وَ لا تَصْحَبْ مَنْ يَكْفِيكَ فَإِنَّ ذَلِكَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ». «(1)»

«هنگامى كه با كسى همراه و همسفر شدى، پس با مثل خودت همراه شو و با آن كس كه زندگى تو را اداره مى كند همسفر مشو كه اين كار، موجب ذلت مؤمن است.»

همچنين براى اين كه زائر در جمع همراهان تحقير نشود، نبايد با كسانى كه براى او قدر و منزلتى قائل نيستند همسفر شود. امام على عليه السلام در اين زمينه فرمود:

«لا تَصْحَبَنَّ فِي سَفَرِكَ مَنْ لا يَرَى لَكَ مِنَ الْفَضْلِ عَلَيْهِ كَمَا تَرَى لَهُ عَلَيْكَ». «(2)»

«با كسى كه در تو فضيلتى نسبت به خود احساس نمى كند و تو نيز در او فضيلتى


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 412/ 15135
2- كافى، ج 4، ص 286

ص: 34

نسبت به خود نمى بينى، در سفر همراه مشو.»

امامصادق عليه السلام نيز فرمود:

«إصْحَبْ مَنْ تَتَزَيَّنُ بِهِ وَ لا تَصْحَبْ مَنْ يَتَزَيَّنُ بِكَ». «(1)»

«با كسى همسفر شو كه موجب افتخار و زينت تو باشد و با آن كس كه تو باعث افتخار او باشى همراه مشو.»

فردى به نام شهاب بن عبدربّه مى گويد: به امامصادق عليه السلام عرض كردم:

شما از حال من آگاهيد و دست و دل بازى و بذل و بخششم را نسبت به برادران دينى ام مى دانيد، آيا مى توانم با بعضى از آن ها در راه مكه همراه شوم و به آنان بذل و بخشش كنم؟ حضرت فرمود:

«اى شهاب، چنين مكن. اگر تو آن چه دارى بر آنان ببخشايى و آنان نيز در هزينه كردن زياده روى كنند، به آنان ستم كرده اى، و [اگر تو ببخشايى و آنان از خرج كردن خوددارى كنند، آن ها را ذليل كرده اى، پس با امثال خود همسفر شو.» «(2)»


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 412، ح 15133
2- همان، ص 413، ح 15137

ص: 35

حسين بن ابى العلا نيز گويد:

همراه با بيست و چند مرد، به طرف مكه حركت كرديم، در ميان راه، در هر منزلى گوسفندى براى آنان قربانى مى كردم، پس زمانى كه به محضر امامصادق عليه السلام شرفياب شدم، آن حضرت خطاب به من فرمود:

اى حسين، مؤمنان را خوار و ذليل مى كنى؟

گفتم: از چنين كارى به خداوند پناه مى برم!

حضرت فرمود: به من خبر رسيده است كه در هر منزلى براى آنان گوسفندى كشته اى!

گفتم: قصدى جز رضاى خدا نداشتم.

حضرت فرمود: آيا ندانستى در ميان همراهان تو، كسانى هستند كه دوست دارند مانند تو عمل كنند، ليكن به دليل نداشتن توانايى مالى، نمى توانند و در نتيجه احساس كوچكى و حقارت مى كنند؟

گفتم: از خداوند طلب مغفرت مى كنم و از اين پس چنين نخواهم كرد. «(1)»

رعايت اين نكته اخلاقى باعث مى شود افراد كاروان و همسفران، از چشم وهم چشمى و ايجاد تنش هاى روحى و اخلاقى پرهيز نموده، در محيطى


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 415، ح 15142

ص: 36

سالم و آرام به سر ببرند و بيشتر به دنبال كسب معرفت و بهره معنوى باشند.

9- مشوّقان خوبى ها

در سفرهاى زيارتى، دوستانِ ديندار و عاشقِ خداوند، در ترغيب و تشويق همراهان به عبادت و بهره ورى بيشتر از سفر، سهم مؤثر و به سزايى دارند.

گاهى شيطان زائران را وسوسه نموده، به خواب و استراحتِ بيشتر فرا مى خواند، ليكن دوستصميمى و ديندار، با رفتار و گفتار خوبِ خود، همسفران را به حركت واداشته، شيطان را در دستيابى به اهداف خود ناكام مى كند.

از اين رو، در روايات به مؤمنان توصيه شده تا دوستانى را براى خود برگزينند كه يار و ياور آنان در انجام كارهاى خير باشند. رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«بهترين برادرت كسى است كه تو را به پيروى از خدا كمك نموده، از نافرمانى او بازدارد و تو را به خشنود ساختن او وادار كند.» «(1)»

همچنين امام على عليه السلام نيز فرمود:


1- المحبة في الكتاب و السنه، ص 109، ح 462

ص: 37

«بهترين برادرت كسى است كه به سوى خير شتاب كند و تو را نيز به دنبال خود بكشد و به نيكى فرمان دهد و بر انجام آن ياريت رساند.» «(1)»

بنابراين، سزاوار است زائران، همراهان خود را به حضور بيشتر در حرم ها و اماكن زيارتى و خواندن قرآن و نماز و دعا و نيز كمك و يارى همسفران و ديگر امور خير تشويق نموده، خود نيز در انجام اين كارها پيشقدم گردند.

10- وصيت

يكى از مستحبات سفر، وصيت كردن پيش از سفر است. در گذشته مسافرت هميشه با خطر همراه بوده است، راه هاى بد و ناهموار، دزدان مسلح، نبود بهداشت، ناامنى راه ها و نداشتن امكانات مناسب بين راهى، هميشه تلفات انسانى زيادى را به دنبال داشته كه نمونه هاى آن را در سفرنامه ها مى توان يافت.

در عصر حاضر نيز كه بسيارى از مشكلات گذشته حل گرديده، مسائل ديگرى از قبيل سيل و زلزله، نقص فنى هواپيماها و اتومبيل ها، خطاهاى نيروى انسانى و


1- المحبة في الكتاب و السنه، ص 478

ص: 38

رانندگان هنگام رانندگى، تصادف اتومبيل ها با يكديگر و با عابران پياده و ... امنيت را از انسان ها در هوا و زمين سلب كرده است و هيچ مسافرى از آينده خود خبر ندارد و نمى تواند پيش بينى كند آيا سالم از سفر برمى گردد يا نه؟

از اين رو اسلام به مسافران توصيه كرده است تا پيش از سفر، وصيّت نامه اى تنظيم و مسائل خود را در آن بهصورت شفاف بيان كنند تا درصورتى كه حادثه اى اتفاق افتاد، بازماندگان گرفتار مشكل نشوند.

رسول خداصلى الله عليه و آله درباره اهميّت وصيّت فرمود:

«ما يَنْبَغى لِامْرَءٍ مُسْلِمٍ انْ يَبيتَ لَيْلَةً الّا وَوَصيّتُهُ تَحْتَ رأسِهِ». «(1)»

«بر انسان مسلمان سزاوار نيست شب سر بر بالين بگذارد مگر آن كه وصيّت نامه او زير سرش باشد.»

و در حديثى ديگر فرمود:

«مَنْ ماتَ بِغَيْرِ وَصِيَّةٍ ماتَ ميتَةً جاهليَّةً». «(2)»

«كسى كه بدون وصيت بميرد، به مرگ جاهلى مرده است.»


1- وسائل الشيعه، ج 19، ص 257
2- همان، ص 259

ص: 39

از اين رو امامصادق عليه السلام به مسافران توصيه فرمود:

«مَنْ رَكِبَ راحِلَةً فَلْيوُصِ». «(1)»

«كسى كه بر وسيله نقليه اى سوار مى شود، بايد وصيت كند.»

نيز امام على بن موسى الرضاصلى الله عليه و آله به مسافران و زائران خانه خدا توصيه فرموده است:

«وَاجمَعْ اهلَكَ وَصَلِّ رَكْعَتَين، و مجِّدِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ، وَصَلِّ عَلَى النَّبىصلى الله عليه و آله وَارْفَع يَدَيكَ الَى اللَّهِ تَعالى وَ قُلْ: اللّهُمَّ انّى اسْتَودِعُكَ اليومَ دينى وَنَفْسى وَمالى وَأهلى وَوَلَدى وَ جَميعِ جيرانى وَاخوانِنَا المُؤْمنين، الشَّاهد مِنّا وَالغائب عَنّا». «(2)»

«هنگام حركت، خانواده خود را جمع نموده و دو ركعت نماز بگزار و خداوند عزوجل را تمجيد كن و بر رسول اكرمصلى الله عليه و آله درود بفرست.

آنگاه دو دستت را به سوى خداوند بلند كرده و بگو:

بار خدايا امروز دينم، جانم، مالم، خانواده ام،


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 369
2- مستدرك الوسائل، ج 8، ص 121

ص: 40

فرزندانم و همه نزديكان و همسايگان و برادران ايمانى ام، آنان كه هستند و آنها كه حضور ندارند، همه را به تو مى سپارم.»

در روايت ديگرى هم آمده است:

«.... وَاحْسَنْتَ الوَصِيَّةَ لِانَّكَ لاتَدرى كَيفَ يَكُونُ، عَسى انْ لاتَرْجِعَ مِنْ سَفَرِكَ». «(1)»

«وصيت نامه را دقيق تنظيم كن، چرا كه تو از آينده خبر ندارى و نمى دانى چه اتفاقى رخ خواهد داد، شايد از اين سفر برنگردى ....»

11- غسل

مستحب است انسان پيش از رفتن به مسافرت غسل كند و هنگام غسل اين دعا را بخواند:

«بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ وَ عَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّه وَ الصَّادِقينَ عَنِ اللَّهِصَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِم اجْمَعينَ.

اللّهُمَّ طَهِّرْ بِهِ قَلْبي وَاشْرَحْ بِهِصَدْري وَ نَوِّر بِهِ قَبْري.

اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِي نُوراً وَ طَهُوراً وَ حِرْزاً


1- مستدرك الوسائل، ج 8، ص 122، بحارالأنوار، ج 6، ص 333.

ص: 41

وَ شِفاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ آفَةٍ وَ عاهَةٍ وسُوءٍ مِمَّا أَخافُ و احْذَرُ، وَ طَهِّرْ بِهِ قَلْبِي وَجَوَارِحِي وَ عِظَامِي وَ لَحْمِي وَ دَمِي وَشَعْرِي وَ بَشَرِي وَ مُخِّي وَ عَصَبِي وَ مَا أَقَلَّتِ الْأَرْضُ مِنِّي». «(1)»

«به نام و به يارى خدا، و هيچ حول و نيرويى جز با كمك او نيست و بر آيين رسول خداصلى الله عليه و آله و آن ها كهصادقانه از خدا سخن گفته اند، درود خدا بر همه آنان.

بار خدايا! به وسيله اين غسل قلبم را پاك و سينه ام را گشاده و قبرم را نورانى كن.

بار خدايا! اين غسل را [براى من نور و پاكى و نگاهبان و شفاى هر آفت و درد و بيمارى و هر بدى كه از آن بيم دارم قرار ده و قلب و اعضاى بدنم و استخوان هايم و خون و موى و پوست و مغز و اعصابم و تمام وجودم را پاك گردان.»

همچنين در حديث ديگرى فرموده اند: مستحب است پس از غسل بگويد:


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 369، ح 15038؛ امان الاخطار، ص 33

ص: 42

«اللّهُمَّ طَهِّرنى و طَهِّر قَلْبى وَاشْرَح لىصَدْرى، وَاجْر عَلى لِسانى ذِكْرَكَ وَ مِدْحَتَكَ والثَّناءَ عليك، فانَّهُ لا قُوَّةَ الّا بِكَ، قَدْ عَلِمْتُ انَّ قِوامَ دينى التَسليمُ لِأَمْرِكَ وَالاتِّباعُ لِسَنَّةِ نَبيِّكَ وَالشَّهادَةُ عَلى جَميعِ انبيائِكَ وَ رُسُلِكَ الى جَميعِ خَلْقِكَ، اللّهمَّ اجْعَلْهُ نُوراً وَطَهُوراً وَحِرْزاً وَشِفاءً مِن كُلِّ داءٍ وَسُقْمٍ وآفَةٍ وَعاهَةٍ وَ مِنْ شَرِّ ما أَخافُ وَاحْذَرُ». «(1)»

«بار خدايا من را و قلبم را پاك كن، سينه ام را گشاده گردان، ذكر خود و ستايش و درود بر خودت را بر زبانم جارى ساز، پس همانا هيچ نيرويى نيست مگر به عنايت تو، همانا من به يقين دريافتم كه اساس و قوام دين من، تسليم بودن در برابر امر تو و پيروى از سنت نبىّ تو (رسول اكرمصلى الله عليه و آله) و گواهى دادن به همه انبياء و رسولان تو است كه آنان را به سوى همه مردم فرستادى.

بار خدايا اين غسل را براى من نور و وسيله


1- كامل الزيارات، باب 79، ح 23، ص 393 و 394

ص: 43

نورانيت و پاكى و محفوظ ماندن و شفا از هر درد و بيمارى و ناخوشى و ضرر و نقص و هر آنچه كه از آن بيمناك و نگرانم قرار ده.»

زائر با اين غسل جسمش را و با دعا و توبه جانش را شستشو مى دهد تا هنگام حضور در محضر معصومان عليهم السلام، از هر گونه آلودگى پاك و پيراسته باشد.

12- صدقه

مستحب است مسافر هنگام حركتصدقه دهد و با نيكى به مردم، سفر را آغاز كند. امامصادق عليه السلام در اين زمينه فرموده اند:

«تَصَدَّقْ وَاخْرُجْ اىَّ يَوْمٍ شِئْتَ». «(1)»

«صدقه بده و هر روزى خواستى حركت كن.»

همچنين زيد زرّاد مى گويد: از امامصادق عليه السلام شنيدم كه فرمود:

«هرگاه يكى از شما از منزل خارج شود، پسصدقه دهد و بگويد:

اللَّهُمَّ أَظِلَّنِي تَحْتَ كَنَفِكَ وَ هَبْ لِي السَّلَامَةَ فِي وَجْهِي هَذَا ابْتِغَاءَ السَّلَامَةِ وَ الْعَافِيَةِ وَ


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 375، ح 15051

ص: 44

الْمَغْفِرَةِ وَ اصْرِفْ عَنِّي أَنْوَاعَ الْبَلَاءِ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْهُ لِي أَمَاناً فِي وَجْهِي هَذَا وَ حِجَاباً وَ سِتْراً وَ مَانِعاً وَ حَاجِزاً مِنْ كُلِّ مَكْرُوهٍ وَ مَحْذُورٍ وَ جَمِيعِ أَنْوَاعِ الْبَلَاءِ إِنَّكَ وَهَّابٌ جَوَادٌ مَاجِدٌ كَرِيمٌ

صدقه و اين دعا موجب مى شود تا خداوند شما را از بلاهاى زمينى و آسمانى حفظ كند.» «(1)»

صدقه، بركات فراوانى دارد كه يكى از آنها پيش گيرى از مرگ بد است. رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«الصَّدَقةُ تَمْنَعُ مَيتَةَ السُّوْء». «(2)»

«صدقه از مرگ بد و دلخراش جلوگيرى مى كند.»

همچنين هفتاد نوع بلا را دفع مى كند «(3)» و هفتاد در از بلا را به روى انسان مى بندد. «(4)»

به اين نكته مهم نيز بايد توجه داشت كه گرچه


1- مستدرك الوسائل، ج 8، ص 126
2- وسائل الشيعه، ج 9، ص 393
3- كنزالعمال، ح 15982
4- بحارالأنوار، ج 62، ص 269

ص: 45

صدقه گيرنده فرد فقير و مسكين است، ليكن گيرنده اصلى خداوند است وصدقه دهنده در حقيقت، با خدا معامله كرده و چند برابر آن در دنيا و آخرت، پاداش دريافت خواهد كرد. امامصادق عليه السلام فرمود:

«همانا خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد:

هيچ چيزى نيست مگر آن كه، كسى را مأمور كرده ام تا آن را بگيرد، جزصدقه كه آن را خود دريافت مى كنم. «(1)»

13- آغاز سفر با نماز

مستحب است مسافر، سفر خود را با نماز، كه ياد خدا است، آغاز نمايد.

امامصادق عليه السلام از طريق پدران بزرگوارشان، از رسول خداصلى الله عليه و آله نقل كرده اند كه فرمود:

مردى كه عازم سفر است، هيچ چيزى براى خانواده اش از خود باقى نمى گذارد. بهتر است هنگام رفتن دو ركعت نماز بخواند و بگويد:

«اللَّهُمَّ انّي أَسْتَودِعُكَ نَفْسي وَ اهْلي وَ مالي وَ ذُرِّيَتي وَ دُنْياىَ وَ آخِرَتي وَ أَمانَتي وَ خاتِمَةَ عَمَلي، الّا اعْطاهُ اللَّه


1- بحارالأنوار، ج 80، ص 329، ح 2

ص: 46

عَزَّ وَ جَلَّ ما سَأَلَ». «(1)»

«بارخدايا! خود و خانواده و مال و اولاد و دنيا و آخرت و امانت و پايان كارم را نزد تو به امانت مى گذارم. [اين دعا را كسى نمى خواند] مگر اين كه آن چه را از خدا خواسته، به او عنايت مى كند.»

14- دعا هنگام خروج

صباح حذاء گويد: از موسى بن جعفر عليهما السلام شنيدم كه فرمود:

اگر يكى از مردان شما قصد مسافرت كرد، هنگام خروج از منزل رو به سمتى كه به قصد آن در حركت است بايستد و سوره حمد را در چهار سوى خود بخواند، همچنين «معوّذتين» [سوره هاى فلق و ناس و «قل هواللَّه احد» و «آيةالكرسى» را در پيش رو و سمت راست و پشت سر بخواند و سپس بگويد:

«اللَّهُمَّ احْفَظْنِي وَ احْفَظْ مَا مَعِي وَ سَلِّمْنِي وَ سَلِّمْ مَا مَعِي وَ بَلِّغْنِي وَ بَلِّغْ مَا مَعِي بِبَلاغِكَ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ». «(2)»


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 379، ح 15064
2- همان، ص 381، ح 15067

ص: 47

«بار خدايا! مرا و هر چه همراه من است را نگهدار و من و هر چه با من است را سالم بدار و من و هر چه با من است را به مقصد برسان، به گونه اى شايسته و زيبا.»

[آن گاه خداوند او را با آن چه همراه خود دارد محفوظ داشته و به سلامت به مقصد مى رساند.

همچنين امامصادق عليه السلام در حديث ديگرى فرمود:

«هركس هنگام بيرون رفتن از خانه، ده مرتبه سوره «قُل هُوَ اللَّهُ احَد» (توحيد) را بخواند، پيوسته در پناه و حمايت خداوند است تا به خانه برگردد». «(1)»

همچنين به نقل از ابوحمزه ثمالى هرگاه امام باقر عليه السلام از خانه بيرون مى رفت مى فرمود:

«بِسْمِ اللَّهِ خَرَجْتُ وَ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ». «(2)»

«به نام خدا خارج شدم و بر او توكل كردم، هيچ توانايى و نيرويى نيست جز به نيروى خدا.»


1- كافى، ج 4، ص 333
2- همان.

ص: 48

نيز امير مؤمنان على عليه السلام، هنگام بيرون رفتن از خانه براى مسافرت، اين دعا را مى خواند:

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ وَعْثَاءِ السَّفَرِ وَ كَآبَةِ الْمُنْقَلَبِ وَ سُوءِ الْمَنْظَرِ فِي الْأَهْلِ وَ الْمَالِ وَالْوَلَدِ اللَّهُمَّ أَنْتَ الصَّاحِبُ فِي السَّفَرِ وَ أَنْتَ الْخَلِيفَةُ فِي الْأَهْلِ وَ لا يَجْمَعُهُمَا غَيْرُكَ لِأَنَّ الْمُسْتَخْلَفَ لايَكُونُ مُسْتَصْحَباً وَالْمُسْتَصْحَبُ لا يَكُونُ مُسْتَخْلَفاً» «(1)»

«بار خدايا! به تو پناه مى برم از سختى هاى سفر و اندوهناك برگشتن و بد نگرى [مردم در جان و خانواده و مال و فرزندم؛ بار خدايا! تو در سفر همراه منى و جانشين من در خانواده ام و جز تو كسى نيست كه بتواند ميان اين دو جمع كند [و در سفر همراه و در وطن جانشين باشد] زيرا آن كه بازمانده و [در وطن جانشين در خانواده باشد [در سفر] همراه و رفيق نيست و آن كه رفيق سفر است، جانشين در خانواده نيست.»

پيمودن راه و طىّ مسير در زمين و آسمان، همراه با فراز و نشيب و اوج و فرود است. اتومبيل وقتى به مناطق


1- نهج البلاغه: خ 46

ص: 49

كوهستانى مى رسد، جاده هاى پر پيچ و خم كوهستان را طى كرده بالا مى رود و پس از رسيدن به بلندى سرازير مى شود. پس سزاوار است مسافر و زائر در تمامى اين مراحل به ياد خدا بوده، زير لب زمزمه عاشقانه با خدا داشته باشد.

رسول خداصلى الله عليه و آله هر زمان در مسيرى بالا مى رفت «اللَّه اكبر» و آن گاه كه فرود مى آمد «سبحان اللَّه» مى گفت. «(1)»

برخى مناطق در ميان راه، همچون گردنه هاىصعب العبور و راه هاى پرپيچ و خم، خطرناك و ترس آفرين اند، امامصادق عليه السلام فرمود:

اگر به جايى رسيدى كه ترسانى، اين آيه را بخوان:

«وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَصِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِي مُخْرَجَصِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً». «(2)»

«پروردگارا! مرا [در هركارى به طرز درست وارد كن و به طرز درست خارج ساز و از جانب خود براى من تسلّطى يارى بخش قرار ده [و پيروزى و يارى عنايت فرما].»

نيز امام سجاد عليه السلام فرمود:


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 391، ح 15088
2- اسراء: 80

ص: 50

«اگر كسى پياده حج گزارد و سوره «إنّا انْزلناه ...» [سوره قدر] را بخواند، درد سخت پياده روى را لمس نمى كند». «(1)»

دعاهاى سفر فراوان است و پيشوايان دين براى مراحل مختلف همچون: خروج از منزل، زمان سوار شدن بر مركب، هنگام حركت و زمان فرود آمدن، دعاهاى گوناگونى را نقل كرده اند كه به دليل رعايت اختصار، از ذكر آن ها خوددارى مى شود. علاقه مندان مى توانند به كتاب هاى مربوط مراجعه كنند.

15- همراه داشتن دارو

در عصر حاضر، با توجه به توسعه گردشگرى در جهان، مسؤولان هر كشورى تلاش مى كنند تا امكانات رفاهى و پزشكى را براى مسافران فراهم سازند.

جمهورى اسلامى ايران نيز در كاروان هاى زيارتى، امكانات پزشكى و دارويى را براى زائران فراهم كرده است، در عين حال اگر زائرى بيمارى خاصّى دارد، لازم است داروهاى ضرورى و سوابق مربوط به بيمارى خود را بردارد. ديگران نيز براى دردها و بيمارى هاى سطحى، مقدارى دارو بردارند تا در


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 396، ح 15099

ص: 51

صورت نياز از آن استفاده كنند. لقمان حكيم به فرزندش فرمود:

« [در مسافرت با خود دارو بردار [تا درصورت نياز] هم تو و هم همسفرانت از آن بهره گيرند ...». «(1)»

16- نيازمندى هاى سفر

شايسته است مسافر برخى از نيازمندى هاى خود را همراه بردارد تا هنگام نياز از آن بهره گيرد. طبق نقل عايشه «رسول خداصلى الله عليه و آله هرگاه به مسافرت مى رفت، چند چيز با خود برمى داشت:

1- آيينه 2- سرمه دان 3- شانه كوچك (مِدْرَى) 4- مسواك 5- شانه بزرگ». «(2)»

امّ سعد انصارى نيز گويد:

رسول خداصلى الله عليه و آله در مسافرت آيينه و سرمه دان را از خود دور نمى كرد. «(3)»

مرحوم مجلسى رحمه الله نيز در بحارالأنوار نقل مى كند:

«رسول خداصلى الله عليه و آله هرگاه به مسافرت مى رفت،


1- بحارالأنوار، ج 73، ص 275
2- محجة البيضاء، ج 4، ص 72
3- همان: 73

ص: 52

شانه، مسواك و سرمه دان با خود برمى داشت.» «(1)»

با توجه به خصوصيات اخلاقىِ رسول خداصلى الله عليه و آله، مى توان از اين احاديث به خوبى دريافت كه پيروان آن حضرت، بايد در مسافرت ها ابزار و وسايلى كه آنان را در آراسته بودن و نظم و ترتيب يارى مى دهد، همراه بردارند و از بى نظمى و آشفتگى سر وصورت و وضعيت ظاهرى خود دورى ورزند.

همچنين به نقل از امامصادق عليه السلام در وصيت لقمان به فرزندش اين چنين آمده است:

«اى پسرم، شمشير و كفش و عمامه و ريسمان و مشك آب و نخ خياطى و سوزن در سفر همراه داشته باش و داروى بيشترى همراه خود بردار تا هم خود و هم همراهانت از آن استفاده كنيد و در هر كارى كه نافرمانى خدا در آن نباشد، با همسفرانت موافقت كن». «(2)»

مرحوم فيض نقل كرده است كه بعضى از متوكّلين و كسانى كه توكل به خداوند در وجود آنان قوى بود، در


1- بحارالأنوار، ج 73، ص 235
2- من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 185، ح 834

ص: 53

سفر و وطن، قمقمه، ريسمان، سوزن و نخ و قيچى را از خود جدا نمى كردند و مى گفتند: «اين ها مربوط به دنيا نيست». «(1)»

البته آنچه در اين روايت و نظير آن آمده، نيازمندى هاى مسافران در آن زمان بوده و طبيعى است كه در اين دوران نيز بايد مسافر نيازمندى هاى اين زمان همچون: مسواك، دمپايى، قيچى، ناخن گير و ... را همراه داشته باشد.

17- همراه داشتن خوراكى

شايسته است زائران در سفرهاى زياتى، از پاكيزه ترين اموال خود بهره گيرند. رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«از بزرگوارى مرد اين است كه هنگام رفتن به مسافرت، توشه اش پاكيزه باشد.» «(2)»

نيز امامصادق عليه السلام فرمود:

«زيادى توشه و پاكيزه بودن و بخشش آن به همراهانى كه در سفر با شما هستند، از


1- محجة البيضاء، ج 4، ص 73
2- وسائل الشيعه، ج 11، ص 423، ح 15160

ص: 54

نشانه هاى جوانمردى است». «(1)»

همچنين امام سجاد عليه السلام هرگاه به قصد حج يا عمره، به مكه مسافرت مى كرد، از بهترين و پاكيزه ترين خوراكى ها، مانند: بادام، شكر، سويق و آرد نرم الك نكرده، همراه خود برمى داشت. «(2)»

گفتنى است، خوراكى هايى كه مسافر همراه خود برمى دارد، نبايد فاسد شدنى باشد و تنها خوراكى هاى خشك و قابل نگهدارى در شرايط آب و هوايى مختلف، براى استفاده در سفر مناسب است.

18- همراه داشتن تربت حسينى

يكى از توصيه هاى امامصادق عليه السلام به مسافران همراه داشتن مقدارى تربت امام حسين عليه السلام است.

روزى از آن حضرت پرسيدند: اى فرزند رسول خداصلى الله عليه و آله، همان گونه كه تربت قبر حسين بن على عليهما السلام شفاى هر دردى است، آيا ايمن بخش از هر ترس و نگرانى هم هست؟

امامصادق عليه السلام فرمود: اگر يكى از شما بخواهد از هر ترسى در امان باشد، تسبيحى از تربت حسين عليه السلام با خود


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 424، ح 15162
2- همان، ص 423، ح 15161

ص: 55

برگيرد و هنگام خفتن در بستر، دعاى وقت خفتن را سه مرتبه بخواند، آن گاه آن تربت را بوسيده، بر چشمان خود بگذارد و بگويد:

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ التُّرْبَةِ وَ بِحَقِّصَاحِبِهَا وَ بِحَقِّ جَدِّهِ وَ بِحَقِّ أَبِيهِ وَ بِحَقِّ أُمِّهِ وَ أَخِيهِ وَ بِحَقِّ وُلْدِهِ الطَّاهِرِينَ اجْعَلْهَا شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ أَمَاناً مِنْ كُلِّ خَوْفٍ وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ سُوءٍ». «(1)»

سپس آن تربت را در جيب خود گذارد. اگر در وقت عشا چنين كند تاصبحگاهان در پناه خدا خواهد بود.

همچنين در حديث ديگرى راوى گويد:

امام على بن موسى الرضا عليه السلام يك بسته لباس از خراسان براى من فرستاد كه داخل آن قدرى خاك آميخته با آب (گِل) وجود داشت، از فرستاده حضرت پرسيدم، اين چيست؟ در جواب گفت:

«اين گل قبر حسين عليه السلام (تربت حسينى) است.

حضرت لباس و چيزى براى كسى


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 427

ص: 56

نمى فرستند مگر آن كه در آن تربت حسينى قرار مى دهد و مى فرمايد: اين (تربت) به اذن پروردگار باعث ايمنى و حفاظت است.» «(1)»

19- بدرقه مسافر

مستحب است مردم مسافر را هنگام سفر بدرقه كنند؛ چراكه مسافر در شرايط روحى خاصى به سر مى برد، از فرزندان و خويشان و نزديكان و زندگى و خانه و كاشانه خويش جدا مى شود و تا مدتى از آنان دور مى ماند. بدرقه مسافر و محبت نسبت به او و دعا كردن در حق او، از آلام سفر مى كاهد و روح مسافر را آرام مى كند. امامصادق عليه السلام در اين باره فرمود:

«كَانَ إِذَا وَدَّعَ رَسُولُ اللَّهِصلى الله عليه و آله رَجُلًا قَالَ:

أَسْتَوْدِعُ اللَّهَ دِينَكَ وَ أَمَانَتَكَ وَ خَوَاتِيمَ عَمَلِكَ وَ وَجَّهَكَ لِلْخَيْرِ حَيْثُمَا تَوَجَّهْتَ وَ رَزَقَكَ التَّقْوَى وَ غَفَرَ لَكَ الذُّنُوبَ». «(2)»

«رسول خداصلى الله عليه و آله هر گاه با مردى خداحافظى مى كرد، مى فرمود: دين و امانتت و سرانجام كارت را به خدا بسپار و به هر كجا مى روى،


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 427
2- همان، ص 407، ح 15119

ص: 57

خداوند خير و خوبى را به روى تو بگشايد و تقواى الهى را روزى ات كند و گناهانت را بيامرزد.»

و نيز در حديث ديگرى امام باقر عليه السلام فرمود:

رسول خداصلى الله عليه و آله هرگاه با مسافرى خداحافظى مى كرد، دست او را مى گرفت و مى فرمود:

«خداوند همسفران خوبى نصيبت كند و يارى تو را كامل گرداند و مشكلات سفر را بر تو آسان كند، دور را براى تو نزديك و گرفتارى هايت را برطرف سازد و دين و امانت و فرجام كارت را حفظ كند و راه هر خيرى را به روى تو بگشايد. بر تو باد به رعايت تقواى الهى. خودت را به خدا بسپار و به اميد بركت خداوند- عزّوجلّ- حركت كن». «(1)»

در حديث ديگرى آمده است:

رسول خداصلى الله عليه و آله هرگاه با مؤمنان خداحافظى مى كرد مى فرمود:

«زَوَّدَكُمُ اللَّهُ التَّقْوَى وَ وَجَّهَكُمْ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ وَ قَضَى لَكُمْ كُلَّ حَاجَةٍ وَ سَلَّمَ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 406، ح 15117

ص: 58

دُنْيَاكُمْ وَ رَدَّكُمْ سَالِمِينَ إِلَى سَالِمِينَ». «(1)»

«خداوند بر تقواى شما بيافزايد و شما را به سوى كارهاى خير متوجه سازد، نيازهاى شما را برآورد و دين و دنياى شما را سالم بدارد و شما را به سلامت بازگرداند.»

اين سيره حسنه، جوّ معنوى خاصى در مسافر و نيز بستگان و دوستان او ايجاد مى كند، به شكلى كه زائر در تمامى اماكن مقدس، بدرقه كنندگان را ياد و دعا خواهد كرد.

امير مؤمنان و ديگر ائمه عليهم السلام نيز بر انجام اين سنّت پايدار بودند. آن گاه كه ابوذر، يارصادق وصميمى رسول خداصلى الله عليه و آله توسط خليفه سوم به ربذه تبعيد گرديد، عثمان مقرر كرد تا هيچ كس اباذر را بدرقه نكند، اين خبر به امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام رسيد، حضرت گريست آن گونه اشك روى محاسن ايشان جارى شد، سپس فرمود:

«اين چنين باصحابه رسول خداصلى الله عليه و آله عمل مى كنند؟ اّنا للَّه و انا اليه راجعون»

آنگاه از جا برخاست و در حالى كه حسن و حسين عليهما السلام، عبداللَّه بن عباس، فضل، قثم، عبيداللَّه، عقيل


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 406، ح 15116

ص: 59

و عمار ياسر آن حضرت را همراهى مى كردند، به اباذر رسيد و وى را بدرقه كرد .... «(1)»

سپس امير مؤمنان عليه السلام فرمود: با برادرتان [ابوذر] وداع كنيد؛ زيرا آن كه آهنگ سفر دارد بايد برود و بدرقه كننده بايد بازگردد، سپس هر يك از بدرقه كنندگان آن چه در دل داشت بازگو كرد. حسن بن على عليهما السلام به ابوذر فرمود:

«اى ابوذر، خداوند تو را بيامرزد! همانا اين قوم، تو را به رنج و بلا گرفتار كردند؛ زيرا تو جلو تعرّض آن ها به دينت را گرفتى، آنان نيز دنياى خويش را از تو منع كردند. تو فرداى قيامت به آن چه آن ها را جلوگيرى كردى، بسى نيازمند و از آن چه تو را منع كردند بى نيازى».

ابوذر نيز در پاسخ گفت:

«خداوند لطفش را به شما اهل بيت ارزانى دارد! من در دنيا جز شما مقصدى ندارم؛ هرگاه شمارا مى بينم، به ياد جدّتان رسول خداصلى الله عليه و آله مى افتم.» «(2)»


1- مستدرك الوسائل، ج 8، ص 206
2- وسائل الشيعه، ج 11، ص 406، ح 15115

ص: 60

بدرقه مسافر، سنّت رسول خداصلى الله عليه و آله است. ابوذر درباره غزوه ذات السّلاسل گويد:

«رسول خداصلى الله عليه و آله على عليه السلام را فراخواند و همراه با سپاهى ايشان را به جنگ گسيل داشت.

سپس هنگام حركت، آن حضرت همراه با على ابن ابى طالب عليه السلام بيرون آمده، على عليه السلام را بدرقه كرد .... در كنار مسجد احزاب، در حالى كه على عليه السلام بر اسب سفيدى سوار بود، رسول خداصلى الله عليه و آله به ايشان سفارش هايى فرمود. سپس با وى وداع و على عليه السلام به سوى جبهه حركت كرد ....» «(1)»

20- پنهان كارى ممنوع

مرحوم فيض در آداب سفر به نقل از غزالى آورده است:

«شايسته است مسافر تمامى بار خود را مشخص نموده، آن را به رؤيتصاحب مركب برساند و با قرارداد و عقدصحيح، آن مركب را اجاره كند تا ميان آن ها [در طول مسير] درگيرى رخ ندهد كه در نتيجه باعث


1- مستدرك الوسائل، ج 8، ص 207

ص: 61

كدورت و رنجش خاطر گردد. همچنين شايسته است از پرگويى و لجاجت باصاحب مركب پرهيز كند و روا نيست بيش از آن چه در قرار داد مشخص كرده بر آن بار زند، هر چند سبك باشد؛ زيرا هر چيزى از كم به زياد كشيده مى شود و كسى كه در اطراف منطقه ممنوعه بگردد، ممكن است در درون آن قرار گيرد (يعنى از امورى كه ورود به آن، به نزاع و اختلاف منجر مى گردد پرهيز نمايد)». «(1)»

21- يادآورى نعمت هاى خداوند

مستحب است مسافر هنگام سوار شدن بر مركب و وسيله نقليه، نعمت هاى الهى را به ياد آورده، از خداوند سپاسگزارى نمايد. امامصادق عليه السلام فرمود:

«هنگامى كه پا در ركاب نهادى بگو:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم، بِسْمِ اللَّه وَ اللَّه اكْبَر؛ به نام خدا و خدا بزرگ تر است [از آن كه به وصف درآيد] و آنگاه كه بر مركب جاى گرفتى و استقرار يافتى بگو:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِلْإِسْلامِ وَ عَلَّمَنَا


1- - محجة البيضاء، ج 4، ص 72

ص: 62

الْقُرْآنَ وَ مَنَّ عَلَيْنَا بِمُحَمَّدٍصلى الله عليه و آله، سُبْحَانَ اللَّهِ، سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ وَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، اللَّهُمَّ أَنْتَ الْحَامِلُ عَلَى الظَّهْرِ وَ الْمُسْتَعَانُ عَلَى الْأَمْرِ، اللَّهُمَّ بَلِّغْنَا بَلاغاً يَبْلُغُ إِلَى خَيْرٍ بَلاغاً يَبْلُغُ إِلَى رِضْوَانِكَ وَ مَغْفِرَتِكَ، اللَّهُمَّ لا طَيْرَ إِلَّا طَيْرُكَ وَ لا خَيْرَ إِلَّا خَيْرُكَ وَ لا حَافِظَ غَيْرُكَ». «(1)»

«سپاس خداى را كه ما را به اسلام هدايت كرد و به ما قرآن آموخت و با فرستادن رسولش محمدصلى الله عليه و آله بر ما منت نهاد؛ منزه است خدا، منزه است خدايى كه اين مركب را در اختيار ما نهاد و آن را مسخّر ما ساخت؛ ما توان آن را نداشتيم و همانا به سوى پروردگارمان برمى گرديم و سپاس مخصوص پروردگار جهانيان است.

بار خدايا! تو ما را بر اين مركب سوار نمودى و تو در هر كارى پشتيبان هستى. بار خدايا! ما را به جايى رسان كه به خير و خوبى منتهى گردد، به جايى كه به آمرزش و رضوان


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 387، ح 15080.

ص: 63

تو برسيم. بار خدايا! هيچ امرى جز امر تو و هيچ خيرى جز خير تو و حافظ و نگهدارنده اى جز تو نيست.»

همچنين على بن ربيعه اسدى گويد:

امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام بر مركب سوار شد، هنگام پا نهادن در ركاب فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ»، و پس از آن كه روى مركب استقرار يافت فرمود:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَكْرَمَنَا وَ حَمَلَنَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ رَزَقَنَا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَ فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقَ تَفْضِيلًا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ». «(1)»

«سپاس خداوندى كه ما را گرامى داشت و در خشكى و دريا ما را حمل نمود و از غذاهاى پاك و پاكيزه به ما روزى داد و ما را بر بسيارى از آفريده هاى خود برترى بخشيد، منزه است خدايى كه اين مركب را مسخّر ما ساخت و ما توان تسخير آن را نداشتيم.»

سپس سه مرتبه «سبحان اللَّه» و سه مرتبه «الحمدللَّه» گفت و آن گاه فرمود:


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 390

ص: 64

«رَبِّ اغْفِرْ لِي فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ». «(1)»

«پروردگارا! مرا ببخش، كه گناهان را جز تو كسى نمى بخشد.»

و در ادامه فرمود:

رسول خداصلى الله عليه و آله [هنگام سفر] در حالى كه من كنار او قرار داشتم، اين چنين عمل مى كرد. «(2)»

بنابراين شايسته است زائر هنگام حركت، لحظه اى با خود بيانديشد و نعمت هاى خداوند را به ياد آورد و پروردگار را به خاطر نعمت سلامتى، توفيق يافتن براى چنين سفر ارزشمندى، فراهم ساختن ابزار و وسايل سفر و ديگر نعمت هايى كه به او عنايت فرموده سپاس گويد كه اگر چنين كند، بر اساس آيه شريفه لَإنْ شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ، خداوند نعمت هايش را در اين سفر بر زائر افزون خواهد كرد.

22- پرهيز از عجله و شتاب

در سفر، هرگز در انجام كارها نبايد عجله كرد؛ زيرا عجله موجب مى شود كار يا به درستى انجام نشود و يا


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 390
2- همان، ص 390، ح 15085

ص: 65

داراى فضاى معنوى مناسب نباشد. رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«الْأَنَاةُ مِنَ اللَّهِ وَ الْعَجَلَةُ مِنَ الشَّيْطَانِ». «(1)»

«تأنّى در كارها از جانب خدا و عجله از جانب شيطان است.»

مرحوم ملّا مهدى نراقى رحمه الله در تعريف عجله مى گويد:

«عجله حالتى در دل است كه به مجرّد خطور امرى در ذهن، بى درنگ و بدون تأمل درباره آن، به انجام آن اقدام كند. اين حالت از لوازم ضعف و كوچكى نفس و از درهاى بزرگ ورود شيطان به دل آدمى است كه بسيارى از مردم را از اين راه به هلاك افكنده است.» «(2)»

يكى از دلايل مذمّتِ عجله و شتاب، آن است كه كارها، اگر بخواهدصحيح انجام شود بايد همراه با بصيرت و معرفت باشد و اين، نياز به تأنّى و آرامش وصبر دارد. فردى كه شتاب زده عمل مى كند فرصت انديشيدن در كارها را نيافته و در نتيجه كارى انجام مى دهد كه سرانجامِ آن، پشيمانى و خسران خواهد بود.


1- وسائل الشيعه، ج 27، ص 169
2- جامع السعادات، ج 1، ص 335.

ص: 66

امام على عليه السلام فرمود:

«مَعَ الْعَجَلِ يَكْثُرُ الزَّلَلُ». «(1)»

«با شتابزدگى، لغزش ها فراوان گردد.»

امير مؤمنان على عليه السلام هنگام شهادت، به فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود:

«أَنْهَاكَ عَنِ التَّسَرُّعِ بِالْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ». «(2)»

«تو را از شتاب در گفتار و كردار نهى مى كنم.»

23- حفظ دارايى و اثاثيه

مسافر بايد حافظ و نگهبان پول و اثاثيه خود باشد و در طول سفر مراقبت كند تا چيزى را گم نكند و يا در محلّى جا نگذارد.صفوان جمّال به امامصادق عليه السلام عرض كرد:

«مى خواهم به حج بروم، خانواده من نيز همراه من است، نفقه سفرم را در كيسه اى گذاشته، به كمر مى بندم، [نظر شما در اين باره چيست؟]

امامصادق عليه السلام فرمود:

آرى، پدرم [امام باقر عليه السلام پيوسته مى فرمود:


1- غررالحكم، ح 9740
2- امالى طوسى، ص 7

ص: 67

«حفظ و نگهبانى نفقه، از توانمندى مسافر است». «(1)»

بنابراين در سفرهاى زيارتى، زائر بايد مراقب ارز و ديگر كالاهاى همراه خود بوده، آنها را بهصندوق امانات تحويل دهد و يا در جاى امنى نگهدارى كند تا گرفتار سرقت هاى احتمالى و يا مفقود شدن نشود.

24- پرداخت هزينه ها

رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«مستحب است وقتى گروهى با هم به مسافرت مى روند، مخارج سفر را از مال خود جدا نموده، آن را پرداخت كنند. اين شيوه براى اخلاق آن ها بهتر و براى خودشان پاكيزه تر است»؛ «(2)»

بديهى است اگر هر مسافرى براى تهيه غذا و امكانات مورد نياز خود، بخواهد جداگانه تصميم گيرى نموده، اقدام نمايد و يا تنها براى خود غذا بپزد، علاوه برصرف وقت زياد، خستگى روحى به دنبال دارد و از فيض حضور در اماكن مقدس نيز كم بهره خواهد شد.

از اين رو شايد بتوان گفت، الگوى امروزه سفرهاى


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 419، ح 15152
2- همان، ص 413، ح 15136

ص: 68

زيارتى و جمعى، عمل به توصيه روايت است كه زائر هزينه هاى خود؛ اعم از هواپيما، هتل، غذا و ... را يك جا پرداخت نموده، به شكل كاروانى حركت مى كند و در مدتى كه در اماكن زيارتى حضور دارد، به هيچ وجه دغدغه غذا، مسكن و ... را ندارد و در نتيجه مى تواند براى لحظه لحظه حضور خود در مكان هاى مقدّس برنامه ريزى نموده، بهره معنوى ببرد.

25- اخلاق زائران

رعايت اخلاق اسلامى، يكى از ضروريات سفر است. كسانى كه مى خواهند از مسافرت خود بهره برده، مورد عنايت حضرت حق قرار گيرند، بايد نكاتى را رعايت كنند: امام باقر عليه السلام در رابطه با سفر حاجيان به ديار نور فرمود:

«مَا يُعْبَأُ مَنْ يَسْلُكُ هَذَا الطَّرِيقَ إِذَا لَمْ يَكُنْ فِيهِ ثَلاثُ خِصَالٍ:

وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ وَ حِلْمٌ يَمْلِكُ بِهِ غَضَبَهُ وَ حُسْنُ الصُّحْبَةِ لِمَنْصَحِبَهُ». «(1)»

«كسى كه به حج مى رود و اين راه را طى مى كند، اگر سه خصلت در وى نباشد مورد


1- كافى، ج 4، ص 286

ص: 69

عنايت و توجه [خداوند] قرار نمى گيرد:

1- ورع و پارسايى كه او را از گناه بازدارد.

2-صبر و بردبارى كه بتواند خشم خود را در اختيار گيرد.

3- خوش رفتارى با همراهان.»

از اين روايت مى توان فهميد كه در همه سفرهاى معنوى و زيارتى رعايت اين نكات، مهم و ضرورى است.

در سفرهاى زيارتى، به دليل ازدحام جمعيت و نيز محدوديت امكانات، معمولًا مشكلاتى بروز مى كند كه اگر زائر داراى ويژگى هاى فوق نباشد، ممكن است از كنترل خارج شود و خداى ناكرده با ديگران درگير و موجب آزار و اذيت آنان را فراهم سازد. براى پيشگيرى از بروز چنين وضعيتى، در مرحله اول نياز به ورع و پارسايى است تا زائر بتواند از يك سو خود را كنترل كند و از سوى ديگر به ثمرات زيارت دست يابد.

بنابراين ورع مى تواند مانع انجام گناه و موجب آمرزش شود. انس بن مالك مى گويد: مردى كه مى خواست به مسافرت برود، نزد رسول خداصلى الله عليه و آله آمد و به آن حضرت عرض كرد: به من سفارش و توصيه اى بفرماييد. پيامبرصلى الله عليه و آله به او فرمود:

ص: 70

«اتَّقِ اللَّهَ حَيْثُ مَا كُنْتَ وَ أَتْبِعِ السَّيِّئَةَ الْحَسَنَةَ وَ خَالِقِ النَّاسَ بِخُلُقٍ حَسَنٍ». «(1)»

«هر كجا بودى از خدا بترس و تقوى داشته باش، بدى را با خوبى پاسخ ده، و با مردم با اخلاق نيكو برخورد كن.»

سپس هنگامى كه با او خداحافظى كرد به وى فرمود:

«زَوَّدَكَ اللَّهُ التَّقْوَى وَ جَنَّبَكَ الرَّدَى وَ غَفَرَ لَكَ ذَنْبَكَ وَ وَجَّهَكَ إِلَى الْخَيْرِ حَيْثُمَا تَوَجَّهْتَ». «(2)»

«خداوند تقواى تو را افزون كند و تو را از بدى ها دور دارد، گناه تو را ببخشد و به هر سو رو مى كنى، تو را به خير و خوبى راهنمايى و متمايل سازد.»

زائر در مرحله بعد بايد تمرين كند تا در برابر مشكلات و سختى هاصبور و بردبار بوده، آشفته و خشمگين نشود. رسول خداصلى الله عليه و آله در اين زمينه فرمود:

«خشم ايمان را تباه مى كند، چونان كه سركه


1- مستدرك الوسائل، ج 8، ص 208
2- همان، ص 208

ص: 71

عسل را خراب و فاسد مى كند.» «(1)»

روزى عربى بيابانى نزد رسول خداصلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد:

من مردى بيابان نشينم، سخنانى جامع به من بياموز [تا راهنماى عملم باشد].

حضرت فرمود: به تو فرمان مى دهم خشمگين نشوى!

عرب سه بار سؤال خود را تكرار كرد و حضرت همان پاسخ را داد، تا آن كه آن مرد به خود آمد و گفت:

پس از اين ديگر چيزى سؤال نمى كنم؛ رسول خداصلى الله عليه و آله جز به خير، مرا فرمان نداده است. «(2)»

سخن امامصادق عليه السلام زيبايى كلام رسول خداصلى الله عليه و آله را تفسير مى كند كه فرمود:

«الْغَضَبُ مِفْتَاحُ كُلِّ شَرٍّ». «(3)»

«خشم، كليد هر بدى است.»

بنابراين هر زائرى بايد مراقب خود باشد تا بر كسى خشم نگيرد و اگر خشمگين شد، خشم خويش را فرو بَرد و اجازه ندهد به درگيرى و خشونت مبدّل گردد.

امامصادق عليه السلام فرمود:


1- كافى، ج 2، ص 302
2- همان، ص 302
3- همان، ص 303

ص: 72

«هيچ بنده اى خشم خود را فرو نبرد مگر آن كه خداوند بر عزّت او در دنيا و آخرت بيافزايد ...». «(1)»

و سفارش ديگر، خوش رفتارى با همسفران است.

امامصادق عليه السلام فرمود:

«خويشتن را آماده ساز تا با هركس همراه مى شوى، همنشينى خوب و خوش اخلاق باشى، زبانت را نگه دار و خشمت را فرونشان، از كارهاى بيهوده و بى فايده كم كن، عفو و بخشش ات را براى ديگران بگستران و سخىّ و گشاده دست باش». «(2)»

مردى نزد رسول خداصلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا به من سفارشى فرما. حضرت توصيه هايى به او نمود، از جمله فرمود: با برادر دينى ات با روى گشاده برخورد كن. «(3)»

يكى از اصحاب امامصادق عليه السلام نيز مى گويد:

به آن حضرت عرض كردم: حدود حسن خلق چيست؟ امام عليه السلام در جواب فرمود:


1- كافى، ج 2، ص 110
2- همان، ج 4، ص 286
3- همان، ج 2، ص 103

ص: 73

«اين كه بال خود را براى ديگران بگسترانى و نرم خو باشى، سخن شيرين بگويى و با برادر دينى ات با خوش رويى برخورد كنى.» «(1)»

همچنين ابو ربيع شامى مى گويد: خدمت امامصادق عليه السلام رسيدم، در حالى كه خانه پر از جمعيت بود و جمعى از اهالى خراسان و شام و ديگر نقاط جهان آن جا حضور داشتند، به شكلى كه من جايى را نيافتم تا بنشينم. سپس امامصادق عليه السلام در حالى كه تكيه داده بودند، روى دوزانو نشسته، فرمودند:

«اى شيعيان آل محمد، از ما نيست آن كس كه به هنگام خشم، خود را كنترل نكند و از ما نيست آن كس كه با همنشين خود، به خوشى سخن نگويد و با هم نوعان خود خوش خلقى ننمايد و با رفيقان خود رفاقت نكند و براى همسايگان خود همسايه خوبى نباشد. اى شيعيان آل محمد، از خداوند بترسيد و تا مى توانيد تقوا داشته باشيد؛ و لاحول و لا قوة إلّا باللَّه». «(2)»


1- كافى، ج 2، ص 103
2- همان، ص 637

ص:74

26- مهرورزى به مردم

توجه به ارزش هاى اخلاقىِ اسلام در سفر، مسافرت را بسيار شيرين و جاذبه دار مى كند. براى آن كه از هرگونه كدورتى پيشگيرى شود، زائران در برخورد با همسفران نكاتى را بايد رعايت كنند:

امامصادق عليه السلام به نقل از رسول خدا عليه السلام، به برخى از اين امور اشاره داشته، فرموده اند:

«سه چيز پايه هاى دوستى مرد با برادر دينى خود را محكم مى كند:

1- هميشه با خوش رويى با او برخورد كند؛

2- در مجلس هر گاه به سوى او آمد، برايش جا باز كند و او را در كنار خود بنشاند؛

3- او را به هر نامى كه خودش دوست دارد،صدا بزند». «(1)»

امام باقر عليه السلام نيز فرمود:

«روزى يكى از اعراب بنى تميم به حضور رسول خداصلى الله عليه و آله شرفياب شد و عرض كرد: يا رسول اللَّه به من سفارشى فرما.


1- كافى، ج 2، ص 643

ص: 75

حضرت ضمن سفارش هايى به او فرمود: با مردم دوستى كن و آنان را دوست بدار تا تو را دوست بدارند». «(1)»

27- احترام به سالخوردگان

در هر كاروانى معمولًا تعدادى از افراد سال خورده وجود دارند كه نيازمند كمك همسفران خويش اند. هنگام سوار شدن و پياده شدن از اتوبوس و رفتن و برگشتن به حرم، سزاوار است ديگر زائران، آنان را بر خود مقدم داشته، يارى دهند.

امامصادق عليه السلام فرمود:

«احترام به سالخورده، احترام به خدا است». «(2)»

در حديثى ديگر رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«هر كس، سالمندى را كه در اسلام موى خود را سپيد كرده احترام كند، خداوند او را از هراس روز قيامت آسوده سازد». «(3)»


1- كافى، ج 2، ص 642
2- همان، ص 658
3- همان.

ص:76

28- سلام به همسفران

انس و علاقه ميان برادران و خواهران دينى، يكى از زيباترين هديه هاى دين مقدس اسلام به مردم است. از جمله امورى كه مى تواند اين پيوند را استوار سازد، سلام كردن به يكديگر است. بنابراين در برخوردهاى داخل كاروان و نيز در ديدار با ديگر مسلمانان، سخن را با سلام آغاز كنيد. رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«پيش از سخن گفتن سلام كنيد و كسى كه بدون سلام سخن را آغاز كرده، پاسخش را ندهيد». «(1)»

همچنين در حديث ديگرى فرمود:

«نزديك ترين مردم به خدا و رسولش كسى است كه در سلام كردن پيش قدم باشد.» «(2)»

در سلام كردن نيز باصداى بلند سلام دهيد تا طرف مقابلصداى شما را بشنود. امام باقر عليه السلام فرمود:

«خداوند، آشكار سلام كردن را دوست مى دارد». «(3)»

امامصادق عليه السلام نيز فرمود:


1- كافى، ج 2، ص 644
2- همان.
3- همان، ص 645

ص: 77

«هرگاه يكى از شما به ديگرى سلام دهد،صدا به سلام بلند كند و نگويد: من سلام كردم، آن ها جوابم را ندادند. شايد سلام كرده و آن ها نشنيده باشند! هر يك از شما نيز كه جواب سلام را مى دهد، بلند جواب دهد تا مسلمانى نگويد: من سلام كردم و پاسخ من را ندادند ...». «(1)»

پيشوايان دينى، روش اجرايى سلام كردن را نيز به ما آموخته اند. امامصادق عليه السلام فرمود:

«كوچك بر بزرگ، رهگذر بر كسى كه نشسته و آنان كه تعدادشان كم است بر كسانى كه تعدادشان بيشتر است، سلام كنند.» «(2)»

همچنين اگر تعدادى در مجلسى نشسته اند، آنان كه تازه به مجلس وارد مى شوند، به آنان كه قبلًا در آن مجلس حضور يافته اند، سلام كنند. «(3)»

اما اگر جمعى نشسته اند و گروهى به مجلس وارد شده و سلام كنند، كافى است يك نفر آن را پاسخ دهد. «(4)»


1- كافى، ج 2، ص 645.
2- همان، ص 646.
3- همان، ص 647.
4- - همان.

ص:78

29- لبخند به همسفران

زائران در طول سفر تلاش كنند تا در برخورد با همسفران، به روى آنان لبخند بزنند. امام باقر عليه السلام فرمود:

«تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِي وَجْهِ أَخِيهِ حَسَنَةٌ وَصَرْفُ الْقَذَى عَنْهُ حَسَنَةٌ وَ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ». «(1)»

«لبخند هر مردى به روى برادر مؤمن خود حسنه است و پاداش دارد و برگرفتن خار و خاشاك از چشم او [و برداشتن مانع از سر راه او] حسنه است و خدا به چيزى محبوب تر از مسرور ساختن مؤمن پرستش نشده است.»

امامصادق عليه السلام نيز فرمود:

«كسى از شما گمان مبرد كه اگر مؤمنى را شاد كند فقط او را خوشحال كرده، بلكه به خدا ما را شاد كرده و بلكه به خدا سوگند رسول خداصلى الله عليه و آله را شادمان كرده است». «(2)»


1- كافى، ج 2، ص 188.
2- همان، ص 189

ص:79

30- كمك به همسفران

مستحب است مسافر به همراهان خود در طول سفر كمك كند و بار خويش را به دوش ديگران نياندازد. در حضور رسول خداصلى الله عليه و آله سخن از مردى به ميان آمد و برخى گفتند:

او آدم خوبى است. سپس به اوصاف وى اشاره كرده، اظهار كردند:

او با ما به حج آمد، هر زمان در مكانى منزل مى كرديم، پيوسته ذاكر خدا بود و «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» مى گفت و آن گاه كه حركت مى كرديم، پيوسته خدا را ياد مى كرد و ذكر خدا مى گفت تا باز در منزلى ديگر فرود مى آمديم.

رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

پس چه كسى به شترش علوفه مى داد و غذايش را آماده مى كرد؟

پاسخ دادند: همه ما.

رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود: همه شما از او بهتريد! «(1)»

پيامبرصلى الله عليه و آله در اين زمينه، براى اصحاب و ياران


1- مكارم الأخلاق، ج 1، ص 564، ح 1955؛ ميزان الحكمة، ح 8614

ص: 80

خويش الگو بود. در روايت آمده است آن حضرت در سفرى به اصحاب خود فرمود تا گوسفندى قربانى كنند، يكى از مردان همراه گفت: ذبح گوسفند به عهده من؛ ديگرى گفت: پوست كندن آن نيز با من؛ سوّمى گفت:

قطعه قطعه كردن گوشت ها با من و چهارمى گفت: پختن آن نيز با من.

رسول خداصلى الله عليه و آله نيز فرمود: فراهم كردن هيزم با من! اصحاب گفتند: يا رسول اللَّه، پدران و مادران ما فداى شما باد! نبايد شما به زحمت بيفتيد، ما به جاى شما كارها را انجام مى دهيم!

حضرت فرمود: مى دانم شما به جاى من انجام مى دهيد، ليكن خداوند عزّوجل دوست ندارد بنده اى را كه اگر با گروهى مسافرت كرد، گوشه اى بنشيند [و كار نكند]. حضرت اين سخن را فرمود و برخاست تا براى آن ها هيزم جمع آورى كند. «(1)»

بنابراين، گرچه هم اكنون كارها به مدير كاروان و كاركنان هتل ها واگذار گرديده، ليكن زائر نبايد خود را از فيض خدمتگزارى به همسفران محروم سازد.

امام سجاد عليه السلام مسافرت نمى رفتند مگر با كسانى كه آن حضرت را نمى شناختند و از همان آغاز نيز با آن ها شرط مى كردند كه در طول سفر كار كنند و نيازهاى


1- بحارالأنوار، ج 76، ص 273، ح 31

ص: 81

كاروان را برآورده سازند.

در سفرى كه حضرت با گروهى همراه شد، مردى آن حضرت را ديد و شناخت، سپس به كاروانيان گفت:

آيا مى دانيد اين مرد كيست؟ گفتند: نه.

گفت: او على بن الحسين عليهما السلام است!

آن جمع به طرف آن حضرت آمده، دست و پاى ايشان را بوسه زدند و گفتند:

فرزند رسول خدا! آيا مى خواستى آتش دوزخ، به دليل رفتار نادرست با شما، ما را فرا گيرد؟ و در پايان عمر به هلاكت گرفتار شويم؟ چه باعث شده تا شما اين چنين عمل كنيد؟

حضرت فرمود: زمانى با گروهى كه مرا مى شناختند همسفر شدم؛ آن ها به خاطر رسول خداصلى الله عليه و آله بيش از حدّ به من احترام و كمك كردند و من نگران تكرار آن توسط شما بودم، بنابراين مخفى بودن كارم را بيشتر دوست دارم! «(1)»

پيامبرصلى الله عليه و آله فرمود:

«كسى كه مؤمنِ مسافرى را يارى دهد، خداوند هفتاد و سه ناراحتى را از وى دفع كند و در دنيا و آخرت او را از همّ و غم پناه دهد و


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 430، ح 15177

ص: 82

بلاى بزرگى را كه در روز اجتماع مردم [فرداى قيامت ، با آن روبه رو است مرتفع سازد». «(1)»

در حديث ديگرى به نقل از رسول خداصلى الله عليه و آله آمده است:

«كسى كه مسافر مؤمنى را در نيازى كه دارد يارى رساند، خداوند هفتاد و سه گرفتارى او را برطرف خواهد كرد، يكى از آنها در دنياست كه از همّ و غم آن رهايى خواهد يافت و هفتاد و دو گرفتارى نيز هنگام اندوه و گرفتارى بزرگ [در قيامت است.»

گفته شد اى رسول خدا، گرفتارى بزرگ چيست؟

فرمود:

«آن زمان كه مردم به خود مشغول و سرگرم مى شوند، تا آنجا كه ابراهيم خليل- درود خدا بر او- مى گويد:

أَسْأَلُكَ بِخُلَّتِي لَا تُسَلِّمْنِي إِلَيْهَا». «(2)»

در روايت ديگرى آمده است:

«گروهى كه با يكديگر به سفر رفته بودند، هنگام


1- وسائل الشيعه، ج 11، ص 430، ح 15177
2- مستدرك الوسائل، ج 8، ص 219

ص: 83

بازگشت به رسول خداصلى الله عليه و آله گفتند:

ما برتر از فلانى كسى را نديديم، او روزها را روزه مى گرفت و هر كجا منزل مى كرديم، تا هنگام حركت به نماز مشغول مى شد و مرتب نماز مى گزارد.

رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود: چه كسى كارهاى او را انجام مى داد و مخارج او را تأمين مى كرد؟

گفتند: ما

پيامبرصلى الله عليه و آله فرمود: همه شما از او برتريد! «(1)»

اسماعيل خَثْعَمى مى گويد: به امامصادق عليه السلام عرض كردم: وقتى ما [در سفر حج به مكه مى رسيم، همراهان ما مرا نزد اثاثيه گذاشته، خود به طواف مى روند.

حضرت فرمود: «انْتَ اعْظَمُ اجْراً»؛ «پاداش و اجر تو از آن ها بيشتر است». «(2)»

شخص ديگرى به نام مُرازِم بن حكيم گويد:

با محمد بن مُصادِف همراه بودم، وقتى به مدينه رسيديم بيمار شدم، وى نيز مرتب مرا تنها مى گذاشت و به مسجد مى رفت، از او به پدرش مصادف شكايت كردم، او نيز مسأله را به امامصادق عليه السلام خبر داد، حضرت براى محمد بن مصادف پيغام فرستاد و فرمود:


1- - مستدرك الوسائل، ج 8، ص 219
2- همان.

ص: 84

«قُعُودُكَ عِنْدَهُ أَفْضَلُ مِنْصَلاتِكَ فِي الْمَسْجِدِ». «(1)»

«نشستن تو در كنار او، از نماز خواندنت در مسجد بالاتر و برتر است.»

روشن است كه اين توصيه ها اختصاص به حج نداشته، ديگر سفرها را هم دربر مى گيرد.

بنابراين زائران در طول سفر، همسفران به ويژه افراد مسن و بيمار را يارى دهند تا با اين عمل، پاداش آن ها مضاعف گردد.

31- ناسازگارى ممنوع

افراد بشر، هر چه از خوبى ها بهره مند باشند، باز ممكن است در برخى شرايط گرفتار كم حوصله گى، بهانه گيرى و ناسازگارى شوند و به همين دليل، هم خود و هم ديگران را ناراحت كنند. رسول خداصلى الله عليه و آله در سفرى كه به حج مشرف مى شدند فرمودند:

«مَنْ كانَ سَيِّى ءُ الْخُلْقِ وَ الْجِوارِ فَلا يَصْحَبُنا». «(2)»

«كسى كه بد اخلاق است و به همسايه خود


1- - مستدرك الوسائل، ج 8، ص 217
2- بحارالأنوار، ج 73، ص 273

ص: 85

بدى مى كند، با ما همراه نشود.»

دليل اين سخن واضح است؛ زيرا كسى كه در وضعيت عادى كج خلق بوده و همسايه آزارى مى كند، هنگام سفر و برخورد با سختى ها و مشكلات، رفتارى به مراتب نامناسب تر با ديگران خواهد داشت.

على بن ابى طالب عليه السلام كمىِ ناسازگارى با همسفران را از نشانه هاى جوانمردى در سفر برشمرده است. «(1)»

سعدى نيز گويد:

يكى خوب كردار خوش خوى بود كه بدسيرتان را نكوگوى بود

به خوابش كسى ديد چون درگذشت كه بارى حكايت كن از سرگذشت

دهانى به خنده چو گُل باز كرد چو بلبل بهصوتى خوش آغاز كرد

كه بر من نكردند سختى بسى كه من سخت نگرفتمى با كسى «(2)»

روشن است كه سفر، همراه با تلخى ها و كمبودها است، بنابراينصبر و شكيبايى بيشترى لازم است. امامصادق عليه السلام فرمود:


1- بحارالأنوار، ج 73، ص 266، ح 1.
2- - بوستان سعدى: باب چهارم، ص 232.

ص: 86

«مسافرت و سير منازل، توشه انسان را تمام، اخلاق را بد و لباس را فرسوده مى كند ....» «(1)»

در مسافرت، نظم زندگى عادى مردم به هم مى خورد و در غذا و استراحت و مسكن آنان تغييراتى ايجاد مى شود. اين امور موجب تغيير در روحيه و اخلاق مسافران مى گردد، لذا بايد آنان تلاش كنند تا در چنين وضعيتى، همسفران خود را خسته و دل آزرده نكنند. ناسازگارى آن چنان مذموم است كه امام باقر عليه السلام به نقل از رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«اگر ناسازگارى در برابر چشم [مردم مجسّم شود، هيچ آفريده اى از مخلوقات خداوند از آن زشت تر نخواهد بود.» «(2)»

زخاك آفريدت خداوند پاك پس اى بنده افتادگى كن چو خاك

حريص و جهان سوز و سركش مباش زخاك آفريدندت آتش مباش

چو گردن كشيد آتش هولناك به بيچارگى تن بيانداخت خاك


1- - بحارالأنوار، ج 73، ص 277
2- - كافى، ج 2، ص 321، ح 2

ص: 87

چو آن سرفرازى نمود، اين كمى از آن ديو كردند، از اين آدمى «(1)»

32- آزار نرساندن به همسفران

زائران، در جلسات، هنگام شركت در نمازهاى جماعت، ورود و خروج به مساجد، سوار شدن به اتوبوس و ... تلاش كنند تا ديگران را آزار ندهند. به مكان هايى كه وارد مى شوند، هر كجا جاى خالى بود بنشينند و از راه رفتن ميان جمعيّت فشرده زائران اجتناب نمايند.

سيره رسول خداصلى الله عليه و آله اين گونه بود كه هروقت به محلى وارد مى شد، در نزديك ترين جا به ايشان (نزديك در ورودى) مى نشست. «(2)»

آن حضرت در حديثى فرمود:

«هرگاه يكى از شما به مجلسى وارد شد، در كنار آخرين نفرى كه نشسته، بنشيند.» «(3)»

نيز در حديث ديگرى فرمود:


1- - بوستان سعدى، ص 189.
2- كافى، ج 2، ص 662.
3- بحارالأنوار، ج 16، ص 240.

ص: 88

«هر گاه كسى وارد مجلسى شود كه تعدادى آن جا حضور دارند، اگر شخصى از ميان آنان، برادر دينى خود را دعوت نموده و براى وى در كنار خود جا باز كند، بايد دعوت او را بپذيرد؛ زيرا اين احترامى است كه برادر دينى او براى وى قائل شده و بدينوسيله او را گرامى داشته است. ولى اگر كسى براى وى جا باز نكرد، در مجلس بنگرد، هر كجا جاى راحتى براى نشستن بود، همان جا بنشيند.» «(1)»

33- ناديده گرفتن لغزش ها

در مسافرت، گاهى آگاهانه و گاهى از روى غفلت، ممكن است يكى از همسفران دچار لغزش شده، كار خلافى انجام دهد. سيره اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در اين زمينه آن بوده كه اين لغزش ها را يا ناديده مى گرفتند و يا با تذكّر، رفتار فرد خطاكار را اصلاح مى كردند. زراره از امام باقر و امامصادق عليهما السلام نقل كرده كه فرمودند:

«نزديك ترين موضع بنده به كفر آن است كه


1- - بحارالأنوار، ج 72، ص 465

ص: 89

با مردى برادر دينى باشد و لغزش ها و خطاهاى او را شمرده [نزد خود نگه دارد] تا روزى او را به خاطر آن لغزش ها، سرزنش كند.» «(1)»

طبيعى است كه هر كس به دنبال كشف عيوب و خطاهاى مردم باشد، عملًا ديگران را به مقابله دعوت كرده و آنان را بر اين كار ترغيب مى كند و همين، موجب حرمت شكنى و درگيرى مؤمنان و مسلمانان با يكديگر خواهد شد. رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«به دنبال كشف لغزش هاى مؤمنان نباشيد، زيرا هر كس به دنبال لغزش هاى برادر دينى خود برآيد، خداوند لغزش هاى او را دنبال مى كند و آن كس كه خداوند به دنبال لغزش هايش برآيد، او را رسوا خواهد كرد، گر چه داخل خانه اش باشد.» «(2)»

با رعايت اين نكته اخلاقى، مى توان در سفرهاى زيارتى، فضايىصميمى ايجاد كرد و بر شيرينى و لذّت سفر افزود، از اين رو زائران بايد با خوش بينى نسبت به


1- - كافى، ج 2، ص 354.
2- همان، ص 355.

ص: 90

يكديگر برخورد كنند و هرگز به دنبال شمردن لغزش هاى ديگران نباشند.

34- بازگو نكردن خاطرات تلخ

زندگى در سفر، جمعى و گروهى است و درنتيجه، افراد مختلف با سليقه ها و رفتارهاى گوناگون كنار همديگر جمع شده، چندين روز با هم زندگى مى كنند و به طور طبيعى اين اختلاف سليقه ها، گاهى منتهى به نزاع و درگيرى و كدورت مى شود. توصيه اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام به زائران اين است كه با همسفران خود، جوانمردانه برخورد نموده، پس از بازگشت نيز در هيچ مجلسى، حوادث ناخوشايند سفر را براى ديگران بازگو نكنند.

امامصادق عليه السلام، يكى از دلايل جوانمردى در سفر را كتمان اسرار و رازدارى همراهان پس از جدا شدن از آن ها ذكر مى كنند. «(1)» و در حديث ديگرى مى فرمايد:

«لَيْسَ مِنَ الْمُرُوءَةِ أَنْ يُحَدِّثَ الرَّجُلُ بِمَا يَلْقَى فِي السَّفَرِ مِنْ خَيْرٍ أَوْ شَرٍّ». «(2)»


1- - مكارم الأخلاق، ج 1، ص 541، ح 1876؛ امالى مفيد، ص 44، ح 3
2- - آثارالصادقين، ج 8، ص 492

ص: 91

«اين از جوانمردى نيست كه انسان آن چه از خوب و بد در سفر ديده و با آن برخورد كرده را بازگو نمايد.»

35- جوانمردى در سفر

در سفر، زائران بايد با همسفران، جوانمردانه برخورد كنند و سختى ها را به جان خريده، آسايش و آرامش ديگران را بر خود ترجيح دهند.

هنگام سوار شدن به اتوبوس، هنگامصرف غذا، و در همه جا، ديگران- به خصوص كودكان و كهنسالان- را برخود مقدّم بدارند و با برخوردصحيح و اسلامى و لبخند، خستگى را از تن همسفران خويش بزدايند و به تعبير روايات، با جوانمردى برخورد كنند.

رسول خداصلى الله عليه و آله تلاوت قرآن، ساختن مسجد، دوست گرفتن برادران دينى به خاطر خدا، جوانمردى در وطن، بخشيدن غذا، خوش خلقى و شوخى بدون معصيت را نشانه هاى جوانمردى در سفر دانسته اند. «(1)»

شوخى با ديگران اگر با تمسخر و يا غيبت و امثال آن همراه باشد، گناه و معصيت است، ليكن ديگران را


1- - بحارالأنوار، ج 73، ص 266، ح 2.

ص: 92

خوشحال نمودن و خستگى را از تن آنان زدودن، از عبادات شمرده مى شود.صفوان جمّال گويد:

مُعَلىّ بن خُنَيس هنگام رفتن به سفر، براى خداحافظى خدمت امامصادق عليه السلام آمد. حضرت به او فرمود:

«اى مُعَلىَّ، به وسيله خدا عزّت را طلب كن تا خداوند به تو عزّت بخشد.»

معلّى گفت: اى فرزند رسول خدا، چگونه؟

حضرت فرمود:

«اى مُعلّى، از خداوند متعال بترس تا همه از تو بترسند. اى مُعَلّى، با بخشش به برادرانت، به آنان اظهار دوستى كن؛ زيرا خداوند بخشش را وسيله دوستى و عطا نكردن به ديگران را وسيله دشمنى قرار داده است. به خدا قسم اگر شما از من چيزى بخواهيد و آن را به شما ببخشم، براى من بهتر از آن است كه از من چيزى طلب نكنيد و من نيز آن را به شما ندهم و در نتيجه مرا دشمن بداريد.

و هر گاه خداوند عزّوجلّ به دست من خيرى جارى كند و آن به شما برسد، همان مورد پسند و ستايش خدا است. «(1)»


1- - امالى طوسى، ص 304

ص:93

36- مدارا با بيماران

در مسافرت ها بسيار پيش مى آيد كه يكى از همراهان، بيمار مى شود و دوستانش به وى كم توجه يا بى توجهى مى كنند. چه بسا مى توانند او را همراه خود به زيارت ببرند، ليكن به دليل سختى كار، از مسؤوليت پذيرى خوددارى مى كنند. اين عمل با جوانمردى و اخلاق اسلامى در سفر سازگارى ندارد.

روزى مفضّل بن عُمَر خدمت امامصادق عليه السلام آمد، امام از او پرسيد:

با چه كسى همسفر بودى؟

مفضّل گفت: مردى از برادرانم.

حضرت فرمود: او چه شد؟

گفتم: از وقتى كه وارد مدينه شده ام، نمى دانم مكان او كجاست!

امام عليه السلام به من فرمود:

آيا نمى دانى كسى كه چهل گام با مؤمنى همسفر شود، خداوند در روز قيامت درباره او از وى سؤال مى كند؟ «(1)»


1- - بحارالأنوار، ج 73، ص 275

ص: 94

همچنين امامصادق عليه السلام در حديثى ديگر فرمود:

«حَقُّ الْمُسَافِرِ أَنْ يُقِيمَ عَلَيْهِ إِخْوَانُهُ إِذَا مَرِضَ ثَلاثاً». «(1)»

«حق مسافر آن است كه اگر بيمار شد، برادرانش تا سه روز كنار او بمانند.»

همچنين فرمود:

«هر كس در راهى با برادر دينى خود همراه شود، سپس از او پيش افتد، به اندازه اى كه از جلوى چشم رفيق خود پنهان گردد، به او ستم كرده است». «(2)»

37- حلّ مشكلات همسفران

گاهى در سفر، براى برخى از زائران، مشكلاتى؛ مانند گم شدن پول، بيمارى و ... پيش مى آيد كه شايسته است همسفران، آن ها را يارى دهند و مشكلاتشان را برطرف كنند. ابان بن تغلب مى گويد:

با امامصادق عليه السلام طواف مى كردم، مردى از اصحاب ما پيش آمد و با اشاره از من خواست تا براى انجام


1- - بحارالأنوار، ج 73، ص 273.
2- - همان، ص 275.

ص: 95

كارى همراه او بروم، ليكن من دوست نمى داشتم طواف با امامصادق عليه السلام را رها كرده، او را همراهى كنم.

پس در همان حال كه طواف مى كردم، بار ديگر به من اشاره كرد و امامصادق عليه السلام او را ديد و به من فرمود:

ابان، اين مرد تو را مى خواهد؟

عرض كردم: آرى.

فرمود: او كيست؟

عرض كردم: مردى از اصحاب و ياران ما است.

حضرت پرسيد: آيا با تو هم عقيده و هم مذهب است؟

عرض كردم: آرى.

حضرت فرمود: نزد او برو.

عرض كردم: طواف را قطع كنم؟

فرمود: آرى.

پرسيدم: اگرچه طواف واجب باشد؟

فرمود: آرى.

ابان مى گويد: با او رفتم و پس از انجام كار وى، نزد آن حضرت بازگشتم و به ايشان عرض كردم: مرا از حقى كه مؤمن به گردن مؤمن ديگر دارد باخبر ساز.

حضرت فرمود: آنان را واگذار و پاسخش را نخواه.

عرض كردم: فداى شما شوم پاسخ آن را خواهانم و

ص: 96

برخواسته ام اصرار كردم.

آنگاه فرمود: اى ابان، تا آن جا حق دارد كه نيمى از مالت را به او بدهى!

سپس به من نگريست و عكس العمل مرا در برابر آن مشاهده نموده، فرمود: اى ابان، آيا نمى دانى خداوند عزّوجلّ از آن ها [افراد با ايمان و متّقى اين گونه ياد كرده كه ديگران را بر خود مقدم مى دارند؟

عرض كردم: آرى، فدايت شوم.

فرمود: پس اگر تو مالت را با او قسمت كنى، او را بر خود مقدم نداشتى، بلكه او را با خود برابر داشتى، همانا وقتى او را بر خود مقدم داشته اى كه آن نيمه اى كه براى خود نگاهداشته اى به او دهى. «(1)»

در روايت تنبّه آفرين ديگرى، يكى از ياران امام باقر عليه السلام گويد: به امام باقر عليه السلام عرض كردم: فداى شما، شيعه نزد ما فراوان است!

فرمود: آيا ثروتمندان به مستمندان كمك مى كنند؟

آيا نيكوكار از بدكار مى گذرد؟ آيا با هم برابرى و مساوات دارند؟

عرض كردم: نه.


1- - كافى، ج 2، ص 171

ص: 97

امام عليه السلام فرمود:

«لَيْسَ هَؤُلاءِ شِيعَةً، الشِّيعَةُ مَنْ يَفْعَلُ هَذَا». «(1)»

«اين ها شيعه نيستند، شيعه كسى است كه اين چنين عمل كند!»

جميل گويد از امامصادق عليه السلام شنيدم كه فرمود:

مؤمنان خدمتگزار يكديگرند.

پرسيدم: چگونه؟

فرمود: يعنى براى هم سودمند هستند و بعضى براى بعضى ديگر مفيداند .... «(2)»

38- نامه نگارى

خانواده، خويشان و دوستان مسافر، از زمانى كه او به سفر مى رود تا وقتى بر مى گردد، دوست دارند پيوسته از او خبر بگيرند. در گذشته هاى دور كه ارتباط تلفنى محدود بوده و يا در برخى مناطق امكان پذير نبوده، مسافران با تلگراف و نوشتن نامه، خويشاوندان و دوستان خود را از سلامتى خويش باخبر مى ساختند.

امامصادق عليه السلام در اين زمينه فرمود:


1- - كافى، ج 2، ص 173
2- - همان، ص 167

ص: 98

«التَّوَاصُلُ بَيْنَ الِإِخْوَانِ فِي الْحَضَرِ التَّزَاوُرُ وَ فِي السَّفَرِ التَّكَاتُبُ». «(1)»

«رابطه ميان برادران در وطن با يكديگر ديدار كردن و ديد و بازديد و در سفر، نامه نگارى است.»

بنابراين شايسته است مسافر، به ويژه در زمان كنونى كه ارتباطات رشد چشمگيرى يافته، با خانواده خود تماس گرفته، نگرانى آنان را برطرف سازد.

39- شناخت دوست

يكى از بهره هايى كه مى توان از مسافرت گرفت، شناخت دوستان واقعى و آزمودن آن ها است. پيامبرصلى الله عليه و آله فرمود:

«السَّفَرُ ميزانُ الْقَوْم». «(2)»

«سفر، وسيله سنجش [اخلاق مردم است.»

در حكمت هاى منسوب به اميرمؤمنان على عليه السلام نيز آمده است:

«السَّفَرُ مِيزانُ الأَخْلاقِ». «(3)»


1- - آثارالصادقين، ج 8، ص 493
2- - مكارم الأخلاق، ص 240
3- - شرح ابن ابى الحديد، ج 20، ص 294

ص: 99

«سفر، وسيله سنجش اخلاق [مردم است.»

امامصادق عليه السلام نيز فرمود:

«هيچ كس را دوست خود مشمار تا آن كه او را در سه چيز بيازمايى:

1- او را به خشم آورى و ببينى آيا اين خشم او را از حق به باطل مى كشاند؟

2- با دينار و درهم (در امور مالى).

3- زمانى كه با او مسافرت كنى. «(1)»

هنگام بروز مشكلات و سختى ها در سفر، مى توان دوست واقعى را شناخت. زمانى كه همه چيز خوب و منظم است، ميان دوستان مشكلى بروز نمى كند، ليكن اگر هنگام دشوارى ها و سختى ها همراه و همسفر، پايدار و مقاوم باقى ماند و دوست خود را تنها نگذارد، معلوم مى شود در دوستى خويشصادق بوده و در اين آزمون موفق شده است.

امير مؤمنان على عليه السلام يافتن چنين دوستانى را نيازمند پيمودن راهى بس دراز و طولانى مى داند. «(2)»


1- - المحبة في الكتاب والسنه، ص 99، ح 406.
2- - همان، ص 101، ح 418

ص:100

40- راه هاى تحكيم دوستى در سفر

زائران معمولًا در سفر دوستانى مى يابند كه تا پايان عمر با يكديگر مأنوس گشته، همچون برادر با هم زندگى و معاشرت مى كنند.

پيشوايان دينى براى تحكيم اين اخوت و پيوند، راه هايى را مطرح كرده اند كه به برخى از آن ها اشاره مى كنيم:

1- خوش خويى با مردم

امام على عليه السلام فرمود: «خوش خويى محبت ايجاد نموده و دوستى را پابرجا مى كند.» «(1)»

2- خوش رفتارى با مردم

امام على عليه السلام فرمود: «هركس خوش رفتارى پيشه كند، دوستانش فراوان شوند.» «(2)»

3- اخلاص در دوستى

امام على عليه السلام فرمود: «دوست واقعى از دوستى اش برنمى گردد، گر چه در حقّش جفا شود.» «(3)»

4- خوش رويى

حضرت على عليه السلام فرمود: «خوش رويى و


1- - المحبة في الكتاب و السنه، ص 66، ح 190
2- - همان، ص 67، ح 199
3- - همان، ح 201

ص: 101

گشاده رويى، [موجب دوام دوستى است.» «(1)»

5- رعايت ادب

امام كاظم عليه السلام فرمود: «ادب و احترام ميان خود و برادر دينى ات را از بين مبر؛ زيرا از ميان رفتن آن، حيا و شرم را از بين مى برد و بر جاى بودن ادب، پايدار بودن دوستى را به دنبال دارد.» «(2)»

6- اظهار دوستى

امام على عليه السلام فرمود: «با اظهار دوستى، دوستى پديد مى آيد.» «(3)»

7- تواضع

حضرت على عليه السلام فرمود: «ميوه تواضع، دوستى است.» «(4)»

8- وفادارى

امام على عليه السلام فرمود: «عامل انس گرفتن مردم، وفادارى است.» «(5)»

9- رعايت انصاف

امام على عليه السلام فرمود: «با انصاف، برادرى تداوم


1- - المحبة في الكتاب و السنه، ص 68، ح 205
2- - همان: ح 207
3- - همان، ح 208
4- - همان، ح 212
5- - همان، ح 213

ص: 102

مى يابد.» «(1)»

10- مدارا با مردم

حضرت على عليه السلام فرمود: «مدارا و نرمى و بخشندگى انسان، او را محبوب دشمنانش مى كند.» «(2)»

41- عوامل گسستن دوستى ها

يك سلسله علل و عوامل نيز موجب گسستن دوستى ها و منشأ بروز كينه و دشمنى مى گردد كه مسافران و زائران بايد از آن ها پرهيز كنند. برخى از آن ها عبارتند از:

1- بدخلقى

على عليه السلام فرمود: «هر كه بد اخلاق شود، دوست و رفيق او نيز ناياب گردد.» «(3)»

2- عيب جويى

امامصادق عليه السلام به ابوبصير فرمود: «اى ابو محمد از دين مردم جستجو مكن كه بدون دوست مى مانى.» «(4)»

3- جدال

حضرت على عليه السلام فرمود: «كسى كه با برادران خود


1- المحبة في الكتاب و السنه، ص 69، ح 219
2- - همان، ص 70، ح 223
3- - همان، ص 87، ح 323
4- - همان، ص 88، ح 329

ص: 103

به بحث و مناقشه بپردازد، دوستانش كم مى شوند.» «(1)»

4- ستيزه جويى

امام على عليه السلام فرمود: «در ستيزه گرى، دوستى وجود ندارد.» «(2)»

5- تنگ چشمى

امام على عليه السلام فرمود: «شخص تنگ چشم و [تنگ نظر]، دوستى ندارد.» «(3)»

6- تكبر

حضرت على عليه السلام فرمود: «براى فرد متكبّر، دوستى وجود ندارد.» «(4)»

7- كينه توزى

امام على عليه السلام فرمود: «هيچ كينه توزى را دوستى نيست.» «(5)»

8- حسدورزى

امام على عليه السلام فرمود: «حسود را دوستى نخواهد بود.» «(6)»


1- - المحبة في الكتاب و السنه، ص 88، ح 332
2- - همان، ص 88، ح 335
3- - همان، ص 88، ح 343
4- - همان، ص 90، ح 351
5- - همان، ص 88، ح 356
6- - همان، ح 358

ص: 104

9- تحقير ديگران

امامصادق عليه السلام فرمود:

«كسى كه مردم را دست مى اندازد و [تحقير مى كند]، نبايد انتظارصداقت در دوستى داشته باشد!» «(1)»

10- نيرنگ و فريبكارى

على عليه السلام فرمود: «با حيله گرى، هيچ دوستى پايدار نمى ماند.» «(2)»

42- بى اعتنايى به اموال ديگران

مسافر سزاوار است در طول سفر، به مال ديگران بى اعتنا باشد و عزّت و بزرگوارى خود را حفظ كند.

عكرمه و مجاهد و جز آنان نيز گفته اند:

گروهى از اعراب بدون همراه داشتن غذا و خوراكى لازم به حج آمدند. آنان مى گفتند: ما توكل كننده بر خدا هستيم. برخى نيز مى گفتند: ما حج خانه خدا را انجام مى دهيم و او غذا به ما ندهد؟

با اين گونه تفكر، بارى بر دوش ديگران بوده، غذاى آنان را برخى از همسفرانشان تأمين مى كردند، آن گاه خداوند آيه وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى «(3)»


1- - المحبة في الكتاب و السنه، ص 359
2- - همان، ص 91، ح 361
3- - بقره، 197

ص: 105

را نازل كرد و آنان را از اين كار برحذر داشت. «(1)»

احمد بن حنبل، پيشواى حنبليان، درباره آنان كه بدون زاد و توشه به سفر مى روند گفت:

«من آن را دوست نمى دارم، اينها بر خوراكى هاى مردم توكل كرده اند.» «(2)»

43- پرهيز از سوء ظن

شايسته است زائران، كاروان خود را به كانون محبت وصفا تبديل كنند ونسبت به همديگر مهربان و خوش بين باشند و از هر گونه سوء ظنى بپرهيزند.

امير مؤمنان على عليه السلام فرمود:

«كار برادر دينى خود را به بهترين وجه توجيه و حمل كن، تا زمانى كه كارى از او سر زند كه راه توجيه را بر تو ببندد و هيچگاه از سخنى كه از (دهان) برادرت بيرون آيد تا وقتى كه مى توانى محمل خوبى براى آن بيابى، گمان بد مبر.» «(3)»


1- - تفسير طبرى، ج 4، ص 166؛ درالمنثور، ج 1، صص 220 و 221
2- - مغنى، ابن قدامه، ج 3، ص 221
3- - امالى صدوق، ص 250

ص: 106

حسن ظنّ و خوش بينى نسبت به ديگران، از برترين ارزش هاى اخلاقى و بزرگترين عطيّه ها است. «(1)»

براى حل مشكل سوء ظن، پيشوايان اسلام تا آنجا جلو رفته اند كه رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«اطْلُبْ لِأَخِيكَ عُذْراً فَانْ لَمْ تَجِدْ لَهُ عُذراً فَالْتَمِسْ لَهُ عُذراً». «(2)»

«براى گفتار و كردارى كه از برادر تو سر مى زند عذرى بجوى و اگر نيافتى عذرى بساز!»

بنابراين، از آنجا كه زائران در اينگونه سفرها، به عبادت خدا روى آورده و درصدد كسب معارف و آمرزش الهى برآمده اند، شايسته است به شدت از سوء ظن و بدبينى نسبت به ديگران خوددارى كنند؛ زيرا گمان بد، عبادت را تباه مى كند. «(3)»

44- رازدارى

زائران معمولًا در طول سفر، يك زندگى جمعى دارند، گاهى هم هر چند نفر در يك اتاق اسكان داده


1- - غرر الحكم، ح 4834
2- - بحارالأنوار، ج 72، ص 197
3- - غرر الحكم، ح 5574

ص: 107

مى شوند، در چنين وضعيتى طبيعى است كه ميان آنان گفت و گوهايى ردّ و بدل شود كه چه بسا بعضى از آن ها دوست ندارند اين سخنان جاى ديگرى بيان شود، از اين رو پيشوايان دينى ما به ما دستور داده اند تا سخنان محرمانه اشخاص را براى كسى بازگو نكنيم.

امامصادق عليه السلام در اين باره فرمود:

«آنچه درمجالس گفته مى شود امانت است و كسى حق ندارد، سخن هم صحبت خود را براى ديگرى بازگو كند مگر با اجازه او و يا اين كه نقل آن، بيان خوبى او باشد.» «(1)»

رسول خداصلى الله عليه و آله نيز در اين زمينه مى فرمايد:

«مجالس امانت اند و فاش كردن راز برادر دينى، خيانت است، پس، از اين كار دورى كن.» «(2)»

و در حديث ديگرى فرمود:

«وقتى دو نفر با يكديگر در جلسه اىصحبت مى كنند، آنچه با يكديگر در ميان مى گذارند امانت خدا است، پس جايز نيست يكى از آن ها بر خلاف ميل برادر دينى اش،


1- - كافى، ج 2، ص 660
2- - بحار الأنوار، ج 74، ص 89

ص: 108

آنچه كه او ميل به افشاى آن ندارد را بازگو كند.» «(1)»

45- مواعظ لقمان به مسافران

در حديثى به نقل از امامصادق عليه السلام آمده است كه:

لقمان به پسرش گفت:

هر گاه با گروهى همسفر شدى، در كارهاى خود و آنان، بسيار با آن ها مشورت كن و با لبخند با آنان برخورد كن (وخنده رو باش) و در زاد و توشه اى كه همراه دارى، نسبت به آنها كريم و بخشنده باش، هرگاه تو را دعوت كردند بپذير و اگر از تو كمك خواستند آنان را يارى ده، بيشتر ساكت و خاموش باش و فراوان نماز بخوان و در آنچه با خود دارى، از مركب و مال و توشه، بسيار بخشنده باش.

هر گاه در امر حقى از تو شهادت خواستند، شهادت ده و هر گاه از تو مشورت خواستند، با دقت نظر به آنان پاسخ ده، و پيش از آن كه درباره چيزى فكر كنى و چگونگى آن بر تو روشن شود، تصميم نگير و در مشورت دهى به ديگران با شتاب پاسخ نده، مگر آن كه


1- - تنبيه الخواطر، ج 1، ص 98

ص: 109

در حال برخاستن، نشستن، غذا خوردن و ... فكرت را در رابطه با آن امر به كار اندازى. همانا كسى كه براى طرف مشورت خيرخواهى نكند، خداوند رأى و انديشه او را مى گيرد و (لباس) امانت را از او دور كند.

هر گاه ديدى همراهان تو حركت مى كنند، با آن ها حركت كن و اگر ديدى كار مى كنند تو هم با آنان كاركن و اگرصدقه و يا وامى به كسى دادند تو نيز به ايشان اعطا كن و از آن كه از تو بزرگتر است، حرف شنوى داشته باش.

هر گاه همراهانت تو را به چيزى فرمان دادند و از تو چيزى پرسيدند، به آن ها آرى بگو و نگو خير؛ زيرا «نه» گفتن عيب و نقص است.

هر گاه در راه سرگردان مانديد، از مركب فرود آييد و آن گاه كه ترديد داشتيد، بايستيد و مشورت كنيد ...

فرزندم هرگاه وقت نماز فرا رسيد، براى هيچ كارى نماز را به تأخير ميانداز، نماز را بخوان و خود را از اين دَيْنى كه به عهده دارى راحت كن، نماز را به جماعت بگزار، اگرچه بر سرِ نيزه باشد «(1)» ...

هر گاه خواستيد جايى منزل كنيد، در مكانى فرود


1- - كنايه از تنگى مكان است.

ص: 110

آييد كه خوش منظرتر و خاكش نرم تر و پرعلف تر باشد.

آنگاه كه فرود آمدى، پيش از آن كه بنشينى، دو ركعت نماز بگزار و هر گاه نياز به رفع حاجت داشتى از آنجا فاصله بگير و چون خواستى كوچ كنى دو ركعت نماز بگزار، و با زمينى كه در آن فرود آمده بودى وداع كن و بر آن سرزمين و مردم آن جا درود فرست؛ زيرا هر سرزمينى، ساكنانى از فرشتگان دارد.

اگر مى توانى غذا نخور مگر آن كه نخست بخشى از آن غذا را انفاق كرده باشى و تا زمانى كه سوار بر مركبى، بر تو باد به تلاوت قرآن و تا زمانى كه مشغول كارى هستى، بر تو باد به تسبيح خداگفتن و هر وقت كار خاصى ندارى، بر تو باد به دعا ... «(1)»

46- راهنماى گمشدگان

امامصادق عليه السلام فرمود: اگر در راه گم شدى فرياد كن و بگو:

«يَاصَالِحُ أَوْ يَا أَبَاصَالِحٍ أَرْشِدُونَا إِلَى الطَّرِيقِ يَرْحَمُكُمُ اللَّهُ». «(2)»


1- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 440، ح 15208 و 15209
2- - من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 195، ح 885 و 886

ص: 111

«اىصالح و اى اباصالح لطف و عنايت خداوند بر شما باد، ما را راهنمايى كنيد. همچنين نقل شده كه خداوندصالح را بر بيابان و حمزه را بر دريا گمارده است.

عبيداللَّه گويد:

چنين مشكلى براى ما پيش آمد و ما [در سفرى راه را گم كرديم، برخى از همراهان از ما خواستند تاصداى خود را بلند كرده و اين جمله را بگوييم، پس از آنكهصدا زديم، دو نفر به سوى ما آمده ما را راهنمايى كردند و گفتند: راه از سمت راست است (يا آن كه گفتند سمت چپ) و ما در همان جهت حركت كرده، راه را يافتيم.

او همچنين از قول پدرش نقل كرده كه در بيابان راه را گم كرديم پس بلندصدا زديم (ياصالح و يا اباصالح) آنگاه ما را راهنمايى كردند. رفيق همراه ما گفت:صداى ضعيفى را شنيدم كه مى گفت:

راه در سمت راست است و ما خيلى راه نرفته بوديم كه به مسير اصلى رسيديم. «(1)»


1- - محاسن، ص 363

ص:112

47- زينت تشيّع

زائران ايرانى، سفيران مذهب تشيع و انقلاب اسلامى در ديگر كشورها هستند و مسلمانان ساير بلاد، شيعه بودن و ويژگى هاى تشيع را در رفتار و كردار ايرانيان مى بينند، بنابراين بايد به شكلى عمل كنند كه باعث زينت و افتخار پيشوايان خود باشند.

هشام كندى مى گويد: از امامصادق عليه السلام شنيدم كه فرمود:

«شما را برحذر مى دارم از اين كه كارى انجام دهيد كه به خاطر آن، ما را سرزنش كنند؛ زيرا فرزندِ بد، با عمل خود پدر را بدنام مى كند. شما براى آن كس كه خود را به او بسته و از ديگران به خاطر او گسسته ايد آبرو و زينت باشيد، در ميان عشاير آنان نماز بگزاريد (يعنى در نماز جماعت آنان شركت كنيد) بيماران آن ها را عيادت كنيد، در تشييع جنازه آنان حاضر شويد و مبادا آن ها در كار خير بر شما سبقت گيرند، شما در انجام كارهاى خير از آن ها سزاوارتريد «(1)»

...


1- - كافى ج 2، ص 219

ص: 113

معاوية بن وهب گويد: خدمت امامصادق عليه السلام آمده، گفتم:

ما (پيروان شما) با هم مذهبان خود و نيز مردم ديگرى كه با آنان معاشرت داريم، چگونه رفتار كنيم؟

حضرت در پاسخ فرمود:

«امانت آنان را به آن ها برگردانيد، بيمارانشان را عيادت كنيد و در تشييع جنازه هاى آنان حضور يابيد.» «(1)»

همچنين معاوية بن وهب در حديث ديگرى گفته است:

از امامصادق عليه السلام پرسيدم، ما با هم مذهبان و نيز كسانى كه هم مذهب ما نيستند چگونه رفتار كنيم؟

حضرت فرمود:

«به امامان خود كه از آن ها پيروى مى كنيد بنگريد و هر كارى كه آن ها مى كنند، شما نيز انجام دهيد. پس به خدا سوگند پيشوايان شما از بيماران آن ها عيادت مى كنند، درتشييع جنازه هاى آنان حاضر مى شوند و به سود و زيان آنان شهادت مى دهند و امانت آنان را به آنان باز مى گردانند.» «(2)»


1- - كافى، ج 2، ص 635.
2- - همان، ص 136.

ص: 114

ابواسامه، زيد شحّام گويد: امامصادق عليه السلام به من فرمود:

به هر يك از آنان كه مى بينى از من اطاعت كرده و به گفته من عمل مى كند سلام برسان، من شما را به تقواى خداوند و ورع در دين، كوشش و تلاش براى خدا و راست گويى و امانت دارى و سجده هاى طولانى و نيكى به همسايه دعوت و سفارش مى كنم.

رسول خداصلى الله عليه و آله مأمور به ابلاغ چنين برنامه هايى بوده و اينها را آورده است، بنابراين، امانت هركه به شما امانت سپرده را، به او بازگردانيد، خواه خوش كردار بوده و يا بدكار، همانا رسول خداصلى الله عليه و آله پيوسته دستور مى داد حتى نخ و سوزنى را هم اگر امانت سپرده اند، بهصاحبش برگردانند.

[امام سپس فرمودند:] با عشاير آنان نماز بگزاريد و در تشييع جنازه ايشان حاضر شويد، بيماران آن ها را عيادت كنيد، حقوق ايشان را بپردازيد، پس هر مردى از شما اگر در دين خود ورع داشته باشد و راست گويد و امانت را بپردازد و با مردم خوش رفتارى كند، گفته مى شود اين مرد جعفرى است و اين، موجب خشنودى و شادى من مى شود و گفته مى شود:

اين است تربيت جعفر [بن محمد الصادق عليه السلام .

به خدا سوگند، پدرم [امام باقر عليه السلام براى من نقل

ص: 115

كرد كه مردى از شيعيان على بن ابى طالب عليه السلام، در ميان قبيله اى زندگى مى كرد كه زينت آنان به شمار مى آمد، او از همه امانت دارتر بود و حقوق را بيش از ديگران مراعات مى كرد. از همه راستگوتر بود؛ به گونه اى كه همگان وصايا و امانت هاى خود را به وى مى سپردند، [اگر] از همه مردم آن قبيله مى پرسيدى، مى گفتند:

«مَنْ مِثْلُ فُلان»؛ «چه كسى مثل فلانى است؟»

يعنى او از همه ما امانت دارتر و راستگوتر است. «(1)»

اين گونه رفتار و عمل با مخالفان و خوش رفتارى و سلوك اسلامى با ديگر مسلمانان، موجب ايجاد جاذبه براى تشيع بوده، آنان را به مذهب شيعه و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام علاقه مند مى كند. لذا تمامى زائران، بايد كاملًا مراقب رفتار و كردار خود باشند تا خشنودى امامان معصوم عليهم السلام را بر ديگر دستاوردهاى اين سفر معنوى بيافزايند.

48- ايجاد جاذبه

بسيارى از زائران مى پرسند: ما براى ايجاد جاذبه بيشتر نسبت به اهل بيت عصمت و طهارت و تشيع در مكان هاى زيارتى چگونه رفتار كنيم؟


1- - كافى، ج 2، ص 636

ص: 116

پاسخ اين پرسش، در بيان امامصادق عليه السلام آمده است:

«كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ الْوَرَعَ وَ الاجْتِهَادَ وَ الصَّلاةَ وَ الْخَيْرَ فَإِنَّ ذَلِكَ دَاعِيَةٌ». «(1)»

«شما با غيرزبانتان (يعنى در عمل) مردم را (به اسلام و تشيع) دعوت كنيد، بايد از شما ورع، كوشش، نماز و كار خير ببينند، اينها دعوت كننده بوده (و جاذبه ايجاد مى كند).»

امامصادق عليه السلام در حديث ديگرى فرمود:

«همانا ما هيچ مردى را مؤمن نمى شماريم، مگر آن كه از تمامى دستورات ما اطاعت و پيروى كند، آگاه باشيد يكى از نشانه هاى پيروى از دستورات و ارادت ورزى به ما، داشتن ورع است، پس خود را به آن بياراييد، خداوند بر شما رحمت آورد، دشمنانِ ما را با آن در تنگنا قرار دهيد، خداوند شما را رهايى بخشد.» «(2)»


1- - كافى، ج 2، ص 78
2- - همان.

ص: 117

پيام اين حديث و احاديث مشابه آن به شيعيان اين است كه آنان نبايد تنها به شيعه بودن دل خوش كرده قانع باشند، بلكه بايد در عمل، پيرو راستين اهل بيت عليهم السلام بوده، در همه جا الگوى رفتارى پيشوايان خود را پياده كنند و به نمايش بگذارند.

امام باقر عليه السلام در روايتى، ويژگى هاى شيعيان خود را براى جابر بن عبداللَّه انصارى اين گونه بيان فرموده اند:

اى جابر كسى كه خود را منتسب به ما مى دارد، آيا او را همين بس است كه گويد ما اهل بيت را دوست داريم؟

به خدا سوگند شيعه ما نيست جز كسى كه از خدا بترسد و فرمانبردار او باشد، اين گونه كسان شناخته نمى شوند جز با تواضع و خشوع، امانتدارى، كثرت ياد خدا، روزه دارى، اقامه نماز، نيكى به پدر و مادر، رسيدگى به حال همسايگان فقير و مسكين و بدهكار و رسيدگى به يتيمان، راستگويى، خواندن قرآن، كنترل زبان از (تعرض به) مردم مگر با خير و خوبى، و اين گونه كسان در ميان قوم خود، امين و مورد اعتماد مى باشند.

جابر گويد: عرض كردم: فرزند رسول خدا! من امروزه كسى را با اين خصوصيت ها- كه بيان فرموديد- نمى شناسم!

ص: 118

امام عليه السلام فرمود:

اى جابر! روش هاى گوناگون تو را به سوى خود نكشاند، كه فكر كنى براى مرد همين كافى است كه بگويد: من على عليه السلام را دوست مى دارم و پيرو او هستم و سپس با اين گفته، عملى همراه نباشد. پس اگر گويد: من رسول خداصلى الله عليه و آله را دوست دارم، اما از سيره پيامبر پيروى و به سنّت او عمل نكند، دوستى رسول خداصلى الله عليه و آله هيچ سودى به او نرساند.

پس، از خدا بترسيد و براى دستيابى به آنچه نزد خدا است كار كنيد. ميان خدا و هيچ كس، خويشاوندى و قرابتى وجود ندارد، بهترين بندگان خدا و گرامى ترين آن ها نزد خداوند، با تقواترين و مطيع ترين آنها است.

اى جابر! به خدا سوگند، به خداوند نمى توان نزديك شد جز با اطاعت و فرمانبردارى ...

«مَنْ كَانَ لِلَّهِ مُطِيعاً فَهُوَ لَنَا وَلِيٌّ، وَ مَنْ كَانَ لِلَّهِ عَاصِياً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ، وَ مَا تُنَالُ وَلايَتُنَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ». «(1)»

«هر كه مطيع خدا است، او دوست ما است و هر كه خدا را نافرمانى كند، دشمن ما است، به ولايت ما نمى توان رسيد جز با عمل و ورع.»


1- - كافى ج 2، ص 74، ح 3

ص:119

49- پوشش مناسب

از نكاتى كه لازم است زائران مراعات كنند، استفاده از لباس تميز و پوشش مناسب، به ويژه در مقابل ديدگان ديگر مسلمان ها است.

امامصادق عليه السلام فرمود:

«خداوند زيبايى و خودآرايى را دوست مى دارد و فقر و بيچارگى و نادار و تهى دست جلوه دادن را ناخوش دارد. همانا خداوند عزّوجلّ هرگاه به بنده اش نعمتى دهد، دوست دارد تا آثار آن نعمت را در او ببيند.»

گفته شد چگونه؟ حضرت فرمود:

«لباس خود را تميز كند (لباس تميز بپوشد) خود را خوشبو گرداند، خانه اش را گچ كارى كند و جلو در منزل خود را جارو نمايد.» «(1)»

روزى رسول خداصلى الله عليه و آله به مردى با موهاى ژوليده و لباس كثيف و سر و وضع پريشان برخورد كرد و خطاب به وى فرمود:

«بهره ورى از نعمت هاى الهى و نماياندن


1- - امالى طوسى، ص 275

ص: 120

نعمت، جزيى از دين است.» «(1)»

امام على عليه السلام نيز فرمود:

«همچنان كه دوست داريد افراد ناآشنا شما را در بهترين حالت خود ببينند و در نتيجه خود را براى آن ها مى آراييد، زمانى كه نزد برادر مسلمان خود مى رويد نيز، آراسته (با لباس و وضعيت مناسب) ظاهر شويد.» «(2)»

همچنين رسول خداصلى الله عليه و آله در حديثى ديگر فرمود:

«همانا خداوند دوست دارد هنگامى كه بنده اش نزد برادران دينى خود مى رود، منظّم و آراسته باشد.» «(3)»

درباره وضعيت موهاى سر نيز فرمود:

«هر كس موى خود را بلند گزارد، بايد به آن برسد (و آن را مرتب كند) و گرنه آن را كوتاه نمايد.» «(4)»


1- - فروع كافى ج 6، ص 439
2- - خصال، ص 612
3- - مكارم الأخلاق، ج 1، ص 85
4- - وسائل الشيعه، ج 2، ص 129

ص:121

50- عبادت عاشقانه

حرم هاى امامان، از بهترين مكان ها براى عبادت خداوند در روى كره زمين است، عبادت نيز اگر با اخلاص همراه باشد، به يقين مورد پذيرش حضرت حق قرار مى گيرد. از اين رو زائران بايد فرصت ها را غنيمت شمرده، از لحظه لحظه عمرشان در اين سفر توشه برگيرند و آن را ذخيره آخرت كنند. ليكن در عين حال به اين نكته توجه داشته باشند كه در انجام عبادات افراط ننموده و خود را آن چنان خسته نكنند كه هميشه با حال كسالت به عبادت مشغول شوند؛ زيرا عبادتى ارزشمند است كه انسان با عشق و شور كامل در پيشگاه خدا حاضر شود و قلبش از خوف خدا به تپش درآيد و اشك از ديدگانش جارى گردد و به گونه اى خدا را بخواند كه گويى خدا را مى بيند و مشاهده مى كند.

رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«خدا را چنان عبادت كن كه گويى او را مى بينى ...» «(1)»

همچنين در حديث ديگرى فرمود:


1- - كنز العمال، ح 5250

ص: 122

«برترين مردم كسى است كه عاشق عبادت بوده، آن را در آغوش گيرد و ازصميم قلب آن را دوست بدارد و با بدن خود آن را لمس كند و خويشتن را براى آن از هر چيزى فارغ سازد، و بر او باكى نباشد كه دنيايش به سختى مى گذرد يا به آسانى.» «(1)»

امير مؤمنان على عليه السلام در نامه اى به حارث همدانى اين گونه نوشت:

«نفس خود را در عبادت پروردگار فريب ده و با آن مدارا كن و به زور وادار به عبادتش مساز و در فراغت و خرّمى اش او را به طاعت و بندگى وادار، مگر در مواردى كه بر تو واجب است (مانند نمازهاى يوميه) كه از به جا آوردن آن در وقتش چاره اى نيست ....» «(2)»

امام سجاد عليه السلام نيز اين گونه دعا مى كند:

«... أسْئَلُكَ مِنَ الشَّهادَةِ اقْسَطُها وَ مِنَ الْعِبادَةِ أَنْشَطُها.» «(3)»


1- - كافى، ج 2، ص 83
2- - نهج البلاغه، نامه 69
3- - بحار الأنوار، ج 91، ص 155

ص: 123

«خداوندا! از شهادت دادن، عادلانه ترين آن را و از عبادت، با نشاطترين آن را از تو مى خواهم.»

رسول خداصلى الله عليه و آله در يكى از وصاياى خود به امير مؤمنان على عليه السلام فرمود:

يا على، اين دين محكم و پايدار است پس به آرامى در آن درآى و عبادت پروردگارت را مبغوض خود مكن، پس همانا كسى كه افراط مى كند، نه مركبى به جاى مى گذارد و نه راه طى مى كند ... «(1)»

انجام عبادت كم، ليكن همراه با خشوع و تضرّع و اخلاص در پيشگاه خداوند، ارزشش از عبادت فراوان ليكن همراه با كسالت و بى حالى بيشتر و بالاتر است.

51- اغتنام فرصت ها

حرم هاى ائمّه اطهار عليهم السلام به ويژه كربلا و نجف، از جاذبه هاى بى شمارى برخوردارند. زائران هنگام ديدن گنبد و بارگاه ائمه و يا ورود در حرم ها، دگرگون شده،


1- - كافى، ج 2، ص 86

ص: 124

بى اختيار اشك از ديدگانشان جارى مى شود. زائر بايد چنين لحظاتى را غنيمت شمرده، از خداوند چيزى را بخواهد كه خير دنيا و آخرت او و بستگانش در آن باشد.

آدمى گاهى دلش مى شكند و اشكش جارى مى شود و در آن حال از خداوند مى خواهد تا خانه كوچكش را به يك خانه بزرگ تبديل كند و يا آن كه به كسب و كارش رونق دهد و چه بسا حاجتش نيز برآورده شود، ليكن فرصت مهمّى را از دست داده است.

از اين رو شايسته است زائر، با مراجعه به دعاهايى كه در قرآن كريم آمده و يا دعاهايى كه از رسول خداصلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام نقل شده، جملاتى را در ذهن خود داشته باشد تا در آن لحظه حسّاسى كه دلش مى شكند و اشكش جارى مى شود، از خداوند چيزى را بخواهد كه خير دنيا و آخرت در آن باشد.

برخى از اين دعاها عبارتنداز:

1- امام باقر عليه السلام به زراره فرمود بگو:

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُكَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ عَافِيَتَكَ فِي أُمُورِي كُلِّهَا وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ خِزْيِ الدُّنْيَا وَ عَذَابِ

ص: 125

الْآخِرَةِ». «(1)»

«بار خدايا! از تو مى خواهم، همه خوبى هايى را كه علم تو به آن احاطه دارد و به تو پناه مى برم از همه بدى هايى كه تو به آن علم دارى و بار خدايا! از تو مى خواهم سلامتى و عافيت را در تمام كارهايم و به تو پناه مى برم از خوارى در دنيا و عذاب آخرت.»

2- مناجات با خدا.

محمد بن ابى حمزه به نقل از پدرش مى گويد:

امام على بن الحسين عليهما السلام را شب هنگام، كنار كعبه ديدم كه نماز مى خواند، پس قيام خود را طولانى كرد و گاهى بر پاى راست و گاهى بر پاى چپ تكيه مى كرد.

سپس باصدايى همراه با گريه فرمود:

«يَا سَيِّدِي تُعَذِّبُنِي وَ حُبُّكَ فِي قَلْبِي، أَمَا وَ عِزَّتِكَ لَئِنْ فَعَلْتَ لَتَجْمَعَنَّ بَيْنِي وَ بَيْنَ قَوْمٍ طَالَ مَا عَادَيْتُهُمْ فِيكَ». «(2)»

«آقاى من! آيا در حالى كه محبت تو در قلب من است مرا عذاب مى كنى؟ به عزتت قسم اگر چنين كنى، ميان من و مردمانى كه مدتى


1- - كافى، ج 2، ص 578
2- - همان، ص 579

ص: 126

طولانى به خاطر تو با آن ها دشمنى كرده ام، جمع كرده اى!»

3- در دعاى ابوحمزه ثمالى مى خوانيم:

«اللّهُمَّ ... اصْلِحْ جَميعَ احْوالِى وَاجْعَلْنى مِمَّنْ اطَلْتَ عُمْرَه وَ حَسَّنْتَ عَمَلَهُ وَ اتْمَمْتَ عَلَيْهِ نِعْمَتَكَ وَ رَضيتَ عَنْهُ و احْيَيْتَهُ حَيوةً طَيِّبَةً ...». «(1)»

«بار خدايا! تمام حالات مرا اصلاح كن و مرا از كسانى قرار ده كه عمرش را طولانى و كردارش را نيكو و نعمتت را بر او تمام كرده اى و از او خشنود گشته اى و زندگى پاك و پاكيزه به او بخشيده اى ...»

4- در همان دعا مى خوانيم:

«اللَّهُمَّ أَلْحِقْنِي بِصَالِحِ مَنْ مَضَى وَ اجْعَلْنِي مِنْصَالِحِ مَنْ بَقِيَ وَ خُذْ بِي سَبِيلَ الصَّالِحِينَ وَ أَعِنِّي عَلَى نَفْسِي بِمَا تُعِينُ بِهِ الصَّالِحِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ اخْتِمْ عَمَلى بِأَحْسَنِهِ». «(2)»

«بار خدايا! مرا به شايستگان از گذشتگان


1- - مفاتيح الجنان، دعاى ابوحمزه ثمالى.
2- - كافى، ج 2، ص 578

ص: 127

ملحق كن و از شايستگانى كه باقى مانده اند قرار ده و مرا به راه شايستگان ببر و به من بر مخالفت با هواى نفسم كمك كن، به آنچه كمك دادى شايستگان را بر مخالفتشان با هواى نفس و پايان كارم را به نيكوترين اعمالم ختم كن ....»

5- در دعاى ديگرى مى خوانيم:

«...صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ هَبْ لى رَحْمَةً واسِعَةً جامِعَةً ابْلُغُ بِها خَيْرَ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ ...». «(1)»

«بار خدايا! بر محمد و آل او درود فرست و به من رحمتى گسترده عطا كن كه به وسيله آن به خير دنيا و آخرت نائل شوم و ...»

6- گاهى اوقات يك سطر دعا، به عظمت همه جهان معنا و مفهوم دارد. امير مؤمنان على عليه السلام مى فرمايد:

«الهى انْتَ كَما احِبّ فَاجْعَلْنى كَما تُحِبّ». «(2)»


1- - اقبال الأعمال، ج 1، ص 134
2- - بحار الأنوار، ج 74، ص 400

ص: 128

«خدايا! تو آنگونه هستى كه من مى خواهم، پس مرا نيز آن گونه قرار ده كه تو مى خواهى!»

اگر انسان آن گونه شود كه خدا مى خواهد، به همه خوبى ها دست يافته است.

حال با توجه به آنچه ذكر شد، به زائران توصيه مى شود تا از خواندن دعاهاى مهمى همچون: كميل، ابوحمزه ثمالى، عرفه، مناجات شعبانيه، مكارم الأخلاق و دعاهاىصحيفه سجاديه و زيارت هايى مانند: جامعه و امين اللَّه غافل نشده و پس از توجه به قرآن، با خواندن اين ادعيه و دقت در مضامين والاى آن، چگونه با خدا سخن گفتن را آموخته و با درخواست بهترين و جامع ترين و پرمحتواترين دعاها، از خداوند خير بزرگ، حسن عاقبت و موفقيت و فلاح و رستگارى در دنيا و آخرت را براى خود، فرزندان و بستگان و ملتمسين دعا طلب كرده و به فوز عظيم دست يابند.

52- توجه به اوقات نماز

خداوند در قرآن كريم خطاب به مؤمنان مى فرمايد:

ص: 129

حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِينَ. «(1)»

«بر نمازها و نماز ميانه مواظبت كنيد، و خاضعانه براى خدا بپاخيزيد.»

در حالات ائمه معصومين عليهم السلام آمده است كه هرگاه زمان نماز فرا مى رسيد، اندامشان مى لرزيد، رنگ چهره شان دگرگون مى شد، وقتى علت آن را جويا مى شدند، مى فرمودند:

«وقت اداى امانتى رسيده كه آسمان ها و زمين و كوه ها زير بار آن نرفتند و آن را برنتافتند.» «(2)»

و يا مى فرمودند:

«سزاوار است كسى كه در پيشگاه خداوند مى ايستد، رنگش پريده و بند بند اعضاى بدنش بلرزد.»

امير مؤمنان على عليه السلام در فرمانى به محمد بن ابى بكر آنگاه كه او را والى مصر قرار داد، چنين نگاشت:

«صَلِّ الصَّلاةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا وَ لا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ وَ لا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِاشْتِغَالٍ


1- - بقره: 228
2- - تفسير صافى، ج 2، ص 370

ص: 130

وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْ ءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلاتِكَ». «(1)»

«نماز را در وقت تعيين شده آن به جاى آور، نه به خاطر فراغت و بيكارى در انجام آن شتاب كن و نه به بهانه كار آن را به تأخير بيانداز، بدان كه همه اعمال تو بسته به نماز تو است.»

در قرآن كريم نيز خداوند نسبت به كسانى كه نسبت به نماز مسامحه و سهل انگارى مى كنند، با لحنى تهديدآميز سخن گفته است. در سوره ماعون مى فرمايد:

«فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَنْصَلاتِهِمْ ساهُونَ» «(2)».

«واى بر نمازگزارانى كه از نمازشان غافل اند! [و در انجام آن سهل انگارى مى كنند].»

رسول خداصلى الله عليه و آله نيز فرموده است:

«نمازهاى خود را تباه و ضايع نسازيد؛ زيرا كسى كه نمازش را ضايع كند، در روز قيامت


1- - نهج البلاغه، نامه 27
2- - ماعون: 7

ص: 131

با قارون و هامان محشور مى شود و بر خداوند است كه او را همراه با منافقان وارد آتش كند. پس واى بر كسى كه مراقب نماز و انجام سنن او نيست.» «(1)»

در حديثى ديگر امامصادق عليه السلام از رسول خداصلى الله عليه و آله نقل كرده اند كه فرمود:

«شيطان از مؤمنى كه مراقبت مى كند تا نمازهاى پنج گانه خود را در وقت مقرّر شده بخواند در هراس است، پس هر گاه مؤمن نمازهاى خود را ضايع نموده [نسبت به آن مراقبت نداشته باشد] شيطان جرأت يافته، آن فرد را به گناهان بزرگ مبتلا مى كند.» «(2)»

همچنين امامصادق عليه السلام در حديث مبسوطى فرمود:

«ملك الموت، شيطان را از كسى كه نسبت به نماز خود مراقبت دارد دور مى كند، و در لحظه حساس و خطرناك مرگ، شهادت به وحدانيت خدا و رسالت پيامبرصلى الله عليه و آله را به او تلقين مى كند.» «(3)»


1- - وسائل الشيعه، ج 4، ص 30، ح 4431
2- - همان، ص 28، ح 4426
3- . همان، ص 29، ح 4429

ص: 132

نيز از زبان برخى از ائمه معصومين عليهم السلام بارها نقل شده كه رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«آن كس كه نماز را سبك بشمارد از من نيست و به خدا سوگند در حوض كوثر بر من وارد نمى شود.» «(1)»

ابا بصير گويد: بر «امّ حميده» وارد شدم تا رحلت امامصادق عليه السلام را به ايشان تسليت بگويم، پس او گريست و من نيز از گريه او گريستم، آنگاه گفت:

«اى ابا محمد، امامصادق عليه السلام هنگام مرگ چشمانش را گشود، سپس فرمود: هر كس ميان من و او خويشاوندى هست جمع كنيد و ما هر كس بود جمع كرديم، آنگاه امام عليه السلام به سوى آنان نگريست و فرمود:

«إِنَّ شَفَاعَتَنَا لا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلاةِ.» «(2)»

«آن كس كه نماز را سبك بشمارد، به شفاعت ما نمى رسد.»

با توجه به آنچه ذكر گرديد، زائران بايد بيش از قبل از سفر به نماز اهميت داده و تلاش كنند در اول وقت آن را اقامه نمايند و هرگز هنگام نماز در كوچه و خيابان پرسه نزنند و چهره تشيع را در نگاه و منظر ديگر


1- - وسائل الشيعه، ج 4، ص 25، ح 4417
2- - همان، ص 26، ح 4423

ص: 133

مسلمانان خدشه دار نسازند. رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«براى هر چيزىصورتى است وصورت دين شما نماز است، پس هيچ يك از شما چهره دين خود را زشت نكند.» «(1)»

نماز، وسيله اى براى پاك كردن روح آدمى است، از اين رو بايد به استقبال آن شتافت و در اوّلين فرصت، روح و جان را از آلودگى ها پاك كرد.

رسول خداصلى الله عليه و آله در اين زمينه در تشبيه زيبايى به برخى از اصحاب خود فرمود:

«اگر درِ خانه هر يك از شما نهرى جارى باشد و هر روز پنج مرتبه در آن غسل كنيد آيا چركى در بدن باقى مى ماند؟»

عرض كرديم: نه

فرمود:

«مَثَل نماز نيز همچون نهرى جارى است، هر نمازى را كه بخوانيد گناهان شما در فاصله بين نمازها را پاك مى كند.» «(2)»

لقمان حكيم نيز در وصيت به فرزندش گويد:


1- - وسائل الشيعه، ج 4، ص 24، ح 4416
2- - همان، ص 12، ح 4387

ص: 134

«فرزندم! آنگاه كه وقت نماز فرا رسيد، آن را به خاطر چيزى به تأخير ميانداز، نماز را به جاى آر و خود را از اين دَيْن رها ساز، نماز را به جماعت بخوان اگر چه مكان براى نماز تنگ باشد و گويى بر نوك نيزه ايستاده اى.» «(1)»

53- نماز نيكو

يكى از توصيه هاى امامصادق عليه السلام به پيروانشان اين است كه نماز را خوب و نيكو به جاى آورند: «عَلَيْكُمْ بِحُسْنِ الصَّلاةِ» «(2)»

نيكو نماز گزاردن يعنى رعايت آداب ظاهرى و باطنى آن. برخى از آداب ظاهرى نماز عبارتند از:

1- مسواك زدن پيش از نماز.

2- حضور در مساجد با لباس مناسب و تميز.

از رسول خداصلى الله عليه و آله روايت شده:

«رنگ سفيد نزد خداوند محبوب تر است پس در آن نماز بگزاريد.» «(3)»

3- عطر زدن پيش از نماز.

4- در دست داشتن انگشتر عقيق هنگام نماز.


1- - من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 194، ح 884
2- - امالى مفيد، ص 186
3- - كنز العمال، ج 15، ص 302، ح 4117

ص: 135

5- خواندن نماز در اول وقت.

6- خواندن نماز در مساجد و به جماعت.

7- شروع نماز با دعا.

رسول خداصلى الله عليه و آله پس از تكبير مى فرمود:

«وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ عَالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ إِنَّصَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لا شَرِيكَ لَهُ وَ بِذَلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ». «(1)»

8- گفتن «اعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم» و پناه بردن از شرّ شيطان.

9- آرامش هنگام خواندن نماز.

آداب باطنى نماز نيز عبارتند از:

1- حضور قلب

2- خضوع و خشوع

3- حالت بكاء و گريه

4- به گونه اى نماز بخواند كه گويى خداوند را مى بيند و بداند اگر او خدا را نمى بيند، خداوند او را مشاهده مى كند و ... «(2)»


1- - كافى، ج 3، ص 310، ح 7؛ تهذيب، ج 2، ص 67، ح 224
2- - الصلوة فى الكتاب والسنة صص: 65- 86

ص:136

54- شركت در نماز جماعت

بنابراين زائران تلاش كنند در طول سفر، نمازهاى خود را در مساجد و حرم هاى ائمه به جماعت بخوانند.

طبيعى است كه اگر نمازهاى واجب را به جماعت بخوانند، پاداشى برتر و غير قابل تصوّر خواهد داشت.

در روايت آمده است: اگر نماز به جماعت خوانده شود و نماز گزاران بيش از ده نفر باشند، شمارش پاداش آن توسط افراد بشر امكان پذير نيست. رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«فَإِنْ زَادُوا عَلَى الْعَشَرَةِ فَلَوْصَارَتْ بِحَارُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ كُلُّهَا مِدَاداً وَ الْأَشْجَارُ أَقْلاماً وَ الثَّقَلانِ مَعَ الْمَلائِكَةِ كُتَّاباً لَمْ يَقْدِرُوا أَنْ يَكْتُبُوا ثَوَابَ رَكْعَةٍ وَاحِدَةٍ». «(1)»

«اگر [در نماز جماعت بيش از ده نفر شدند، اگر درياهاى آسمان و زمين مركّب و جنّ و انس و فرشتگان نويسنده شوند، نخواهند توانست ثواب يك ركعت آن را بنويسند.»

امامصادق عليه السلام نيز به پيروان خود دستور داده اند تا


1- - مستدرك الوسائل، ج 6، ص 443

ص: 137

نمازهايشان را در مساجد [و به جماعت بخوانند:

«عَلَيْكُمْ بِالصَّلاةِ فِي الْمَسَاجِدِ ...». «(1)»

«بر شما باد به خواندن نماز در مساجد.»

بنابراين نتيجه مى گيريم:

1- نماز خواندن به جماعت ثواب فراوان دارد.

2- دستور امامصادق عليه السلام است كه نمازها را به جماعت بخوانيم.

3- اگر نماز به جماعت خوانده شود، نوشتن ثوابِ آن براى كسى مقدور نيست.

امامصادق عليه السلام از طريق پدران خود از رسول خداصلى الله عليه و آله نقل كرده اند كه آن حضرت فرمود:

«كسى كهصداى اذان را در مسجد بشنود و بدون علت و بيمارى از مسجد خارج شود منافق است مگر آن كه تصميم داشته باشد به مسجد برگردد.» «(2)»

بنابراين، بر زائران لازم است هنگام اقامه نماز جماعت، از منازل خود و يا هر جا كه هستند به طرف مساجد حركت نموده، در اجتماعات مسلمانان شركت كنند و افزون بر بهره معنوى و پاداش الهى، از بركات زندگى جمعى و انس با مردم نيز بهره مند شوند. امام


1- - كافى، ج 2، ص 635
2- - بحار الأنوار، ج 85، ص 9، ح 13

ص: 138

على عليه السلام در اين باره مى فرمايد:

«مَنْ سَمِعَ النِّدَاءَ فَلَمْ يُجِبْهُ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ فَلاصَلاةَ لَهُ». «1»

«كسى كهصداى اذان را بشنود و بدون علّت پاسخ آن را ندهد [يعنى در مسجد حاضر نشود] نمازش قبول نيست.

در روايت آمده است كه چون روز قيامت فرا رسد، گروهى از مردم به محشر مى آيند، در حالى كه چهره هايشان همچون ستاره درخشان است، فرشتگان به آنها مى گويند:

شما چه اعمالى داشتيد؟

پاسخ مى دهند:

هر گاه نداى اذان را مى شنيديم، براى گرفتن وضو برمى خاستيم و هيچ چيز غير از آن، ما را به خود مشغول نمى كرد.

گروهى نيز، در حالى كه چهره هاى آنان همچون ماه درخشندگى دارد محشور مى شوند، اينها نيز در پاسخ مى گويند:

ما پيش از وقت نماز وضو مى گرفتيم [و براى نماز

ص: 139

آماده مى شديم . گروهى نيز در حالى كه چهره آنان همچون خورشيد مى درخشد محشور مى شوند. اينها نيز در پاسخ مى گويند:

ما اذان را در مسجد مى شنيديم (يعنى قبل از اذان در مسجد حاضر مى شديم). «(1)»

55- نظم در صف هاى نماز جماعت

يكى از نكاتى كه در روايات بسيار بر آن تأكيد شده، نظم درصف هاى نماز جماعت است. رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«سَوُّواصُفُوفَكُمْ فَانَّ تَسْوِيَةَ الصَّفِّ تَمامُ الصَّلاة». «(2)»

صف هاى خود را منظم كنيد؛ زيرا مرتب و برابر بودنصفوف [شرط] تمام و كمال بودن نماز است.

پس از آن كهصف هاى نماز مرتب شد، اگر هنوز جايى باقى مانده، ابتدا بايد جاهاى خالى را پر كنند و سپسصفوف بعدى را تشكيل دهند. امير مؤمنان عليه السلام در اين باره فرمود:


1- - محجة البيضاء، ج 1، ص 344
2- - بحار الأنوار، ج 85، ص 20

ص: 140

«سُدُّوا فُرَجَ الصُّفُوفِ مَنِ اسْتَطَاعَ أَنْ يُتِمَّ الصَّفَّ الْأَوَّلَ وَ الَّذِي يَلِيهِ فَلْيَفْعَلْ فَإِنَّ ذَلِكُمْ أَحَبُّ إِلَى نَبِيِّكُمْ وَ أَتِمُّوا الصُّفُوفَ فَإِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى الَّذِينَ يُتِمُّونَ الصُّفُوفَ». «(1)»

«جاهاى خالىصفوف را پر كنيد، كسى كه مى تواندصف اوّل را تكميل كند و ياصف پس از آن را، پس بايد چنين كند؛ زيرا اين عمل نزد پيامبر دوست داشتنى تر است.

صفوف را تكميل و پر كنيد، پس همانا خدا و فرشتگان او، بر كسانى كهصف ها را پر مى كنند، درود مى فرستند.»

همچنين در حديثى ديگرى فرمود:

«بهترينصفوف،صف هاى اوّل است و آن،صف فرشتگان است ...» «(2)»

امامصادق عليه السلام نيز فرمود:

«صف ها را كامل كنيد و اگر كسى از شما احساس كرد درصف اوّل جا تنگ است،


1- - بحار الأنوار، ج 85، ص 18
2- - همان، ج 83، ص 18

ص: 141

زيانى به شما نمى رساند كه درصف بعد بايستد، و اگر درصف اوّل جاى خالى بود، زيانى به شما نمى رساند كه به سمت راست يا چپ حركت نموده- اگر جاى خالى كمى اين طرف يا آن طرف بود- و آن جاى خالى را پر كند.» «(1)»

و همچنين رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«اگر مردم پاداش آنچه مربوط به اذان وصف اوّل نماز است را مى دانستند، نسبت به آن علاقمند گرديده، آن را انجام مى دادند.» «(2)»

حال با توجه به آنچه كه از كلام معصومين عليهم السلام نقل شد، پيروان اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام بايد در نظمصفوف جماعت تلاش نموده، به موقع در مساجد حاضر شوند و آنگاه كهصف هاى نماز جماعت تشكيل شد و جايى براى نشستن نبود، از آزار رساندن به مسلمانان و از روى دوش آنان عبور كردن خوددارى كنند و هر كجا جاى خالى وجود داشت، همان جا بنشينند.


1- - بحار الأنوار، ج 83، ص 18
2- - همان، ص 20

ص:142

56- رو به قبله نشستن

زائران تلاش كنند در حرم ها رو به قبله بنشينند، زيرا اين عمل، پيروى از سنّت رسول خداصلى الله عليه و آله است و پاداش دارد.

پيامبر خداصلى الله عليه و آله در حديثى فرمود:

«براى هر چيزى شرف و حرمتى است و شريف ترين مكانِ نشستن، جايى است كه رو به قبله باشد.» «(1)»

امامصادق عليه السلام فرمود:

«رسول خداصلى الله عليه و آله بيشتر اوقات رو به قبله مى نشست.» «(2)»

57- پرهيز از اسراف

زائران در سفرهاى زيارتى، لازم است از اسراف و تبذير خوددارى كنند. گاهى اوقات زائران بيش از نياز و مصرف خود، خوراكى و نوشيدنى تهيّه مى كنند و در نتيجه به دليل ماندن و مصرف نكردن فاسد شده، آن ها را دور مى ريزند و يا هنگام خروج از اتاق، كولر و


1- بحار الأنوار، ج 72، ص 469
2- - مكارم الأخلاق، ج 1، ص 66

ص: 143

چراغ ها را روشن مى گذارند و از اتاق خارج مى شوند كه مصداق اسراف است. قرآن خطاب به مؤمنان مى فرمايد:

وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ و لَايُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ «(1)»

«بخوريد و بياشاميد ولى اسراف نكنيد، همانا خداوند اسراف كنندگان را دوست نمى دارد.»

و در آيه ديگر مى فرمايد:

وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحبُ النَّارِ. «(2)»

و همانا اسراف كنندگان، ياران آتش اند.

نيز امام على عليه السلام فرمود:

«اسراف، موجب هلاكت و نابودى و ميانه روى مايه زيادى ثروت است.» «(3)»

امام سجاد عليه السلام در دعاى بيستمصحيفه سجاديه، از خداوند مى خواهد:

«بار خدايا! مرا از زياده روى و اسراف باز


1- اعراف: 31.
2- غافر: 43.
3- بحار الأنوار، ج 59، ص 192

ص: 144

دار و روزيم را از نابودى نگاهدار و ثروتم را با دادن بركت به آن، زياد گردان و راه مصرف آن را در كارهاى خير به من بنمايان.» «(1)»

امام على عليه السلام در روايتى، اسراف را اين چنين معرفى فرموده اند:

«خرج كردن دارايى در مسير نادرست، زياده روى و اسراف است.» «(2)»

بنابراين، هزينه كردن مال در كارهاى غير ضرورى و خريد كالاهايى كه خيلى به آن نيازى نيست و نيز خريد كالاهاى تزيينى و تجمّلى را مى توان از موارد اسراف شمرد. رسول خداصلى الله عليه و آله در حديث ديگرى فرمود:

«اين كه هر چه دلت بخواهد بخورى، نوعى اسراف است.» «(3)»

همچنين امامصادق عليه السلام دور ريختنِ مانده غذا در ظرف (چه آب و چه غذا) و استفاده از لباس بيرون، در خانه را، از موارد اسراف دانسته اند. «(4)»


1- - صحيفه سجاديه، ص 86
2- - نهج البلاغه، خطبه 126
3- - كنز العمال، ح 7366
4- - بحار الأنوار، ج 72، ص 303

ص: 145

و در حديثى ديگر امامصادق عليه السلام در بيان معناى آيه «وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذيراً» فرموده اند:

«هر كس چيزى در راهى غير از اطاعت خدا انفاق كند، او ولخرج است و هر كس در راه خير انفاق نمايد،صرفه جو و ميانه رو است.» «(1)»

مُعَمَّرِ بن خِلَّاد گويد: از امام رضا عليه السلام شنيدم كه فرمود:

«كسى كه در منزل غذا مى خورد، اگر چيزى از غذا [در سفره ريخته و باقى مانده، آن را بخورد. و كسى كه درصحرا و خارج منزل غذا مى خورد، [باقيمانده غذا را] براى پرندگان و حيوانات وحشى بگذارد.» «(2)»

58- پرهيز از پرخورى و خواب زياد

يكى از نكات مهم و قابل توجه در سفرهاى زيارتى اين است كه به دليل فراهم بودن امكانات و تغذيه مناسب، برخى افراد بيش از ظرفيت مورد نياز بدن، اقدام به خوردن غذا و نوشيدنى ها مى كنند و در نتيجه به


1- - بحار الأنوار، ج 72، ص 302
2- - فروع كافى، ج 6، ص 300

ص: 146

دليل پر شدن شكم و غلبه خواب بر آنها، از فيض حضور بيشتر در حرم ائمّه و به ويژه بهره گيرى از سحرها محروم مى شوند، از اين رو كسانى كه طالبصفاى روح و بهره گيرى افزون تر معنوى از اين گونه سفرهاى معنوى هستند، بايد غذاى كمترى بخورند و به اندازه ضرورت بخوابند و استراحت كنند. امام على عليه السلام فرمود:

«هرگاه خداوند خوبى بنده اش را اراده كند، كم گويى، كم خورى و كم خوابى را به او الهام و نصيب گرداند.» «(1)»

رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«با خوردن و آشاميدن فراوان، دل ها را نميرانيد، پس همانا قلب [بر اثر پرخورى مى ميرد، مانند زراعتى كه زياد آبيارى شود.» «(2)»

حضرت مسيح عليه السلام به پيروان خود مى فرمود:

«اى بنى اسرائيل، غذا زياد نخوريد؛ زيرا هر كه فراوان غذا بخورد، زياد مى خوابد و هر كس زياد بخوابد كمتر نماز گزارد و هر كه


1- - مستدرك الوسائل، ج 16، ص 213
2- - تنبيه الخواطر، ج 1، ص 46

ص: 147

كمتر نماز بخواند، نامش در شمار غافلان ثبت گردد.» «(1)»

رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«از پرخورى بپرهيزيد؛ زيرا مايه بيمارى و تباهى بدن گردد و انسان را در عبادت تنبل و سست گرداند.» «(2)»

و باز در جاى ديگرى فرمود:

«نزد خداوند چيزى منفورتر از معده پر نيست.» «(3)»

در روايتى به نقل از امامصادق عليه السلام آمده است كه، يحياى پيامبر عليه السلام، روزى با ابليس برخورد كرد و به وى فرمود:

اين آويزها چيست كه همراه دارى؟

ابليس گفت:

اينها شهوات و تمايلاتى است كه فرزندان آدم گرفتار آن شده اند.

يحيى گفت:

آيا چيزى از آن ها براى من هست؟


1- - وسائل الشيعه، ج 24، ص 241
2- - بحار الأنوار، ج 59، ص 266
3- - وسائل الشيعه، ج 24، ص 248

ص: 148

ابليس پاسخ داد:

چه بسا برخى اوقات كه از خوردن غذا سير شوى، تو را از نماز و ياد خدا باز مى داريم.

يحيى فرمود:

با خدا عهد مى كنم كه هرگز معده خود را از غذا پر نكنم.

ابليس نيز گفت:

«... للَّهِ عَلَيَّ أَنْ لا أَنْصَحَ مُسْلِماً أبَداً» «(1)»

«با خداوند پيمان مى بندم كه هرگز، از اين پس مسلمانى را اندرز ندهم ...»

59- مسواك زدن

مسواك زدن دندان ها مستحب مؤكد است و در روايات به مؤمنان سفارش شده با هر وضويى، دندان ها را مسواك كنند. رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«وضو نيمى يا پاره اى از ايمان و مسواك زدن نيمى يا پاره اى از وضو است.» «(2)»

امامصادق عليه السلام نيز مسواك زدن را از اخلاق پيامبران


1- - وسائل الشيعه، ج 24، ص 241
2- - كنز العمال، ح 26200

ص: 149

مى داند. «(1)»

كسانى كه مى خواهند قرآن بخوانند، شايسته است پيش از آن، مسواك بزنند. رسول خداصلى الله عليه و آله در اين باره مى فرمايد:

«دهان هاى خود را با مسواك زدن خوشبو كنيد؛ زيرا دهان ها گذرگاه هاى قرآن است.» «(2)»

امامصادق عليه السلام در روايتى، دوازده ويژگى براى مسواك برشمرده اند:

1- از سنّت رسول خداصلى الله عليه و آله است.

2- دهان را تميز مى كند.

3- نور چشم را زياد مى كند.

4- خداوند را خشنود مى سازد.

5- دندان ها را سفيد مى كند.

6- پوسيدگى دندان ها را از ميان مى برد.

7- لثه را قوى و محكم مى كند.

8- اشتهاى به غذا را زياد مى كند.

9- بلغم را از بين مى برد.

10- حافظه را زياد مى كند.


1- - بحار الأنوار، ج 73، ص 131
2- - كنز العمال، ح 2753

ص: 150

11- حسنات انسان را مضاعف مى سازد.

12- با مسواك زدن فرشتگان خوشحال مى شوند. «(1)»

حال با توجه به ويژگى هاى فوق و سفارش هاى پيامبرصلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام و به ويژه از آنجا كه سفرهاى زيارتى جمعى است و زائران در طول شبانه روز، علاوه بر همسفران، با ديگر مسلمانان نيز از نزديك ارتباط دارند، شايسته است با مسواك زدن، دهان خود را خوشبو سازند.

60- چند نكته بهداشتى

رعايت امورى كه تأمين كننده سلامتى انسان در سفر مى باشد، بسيار ضرورى و لازم است؛ زيرا ممكن است با اندك غفلتى، زائر گرفتار بيمارى شده و چند روزى از فيض حضور در حرم ها و مكان هاى مقدّس محروم بماند. از اين رو، توجّه زائران را به چند نكته مهم بهداشتى از زبان معصومان عليهم السلام جلب مى نمايم:

1- امام باقر عليه السلام فرمود:

«هر كه مى خواهد غذا به او ضرر نرساند،


1- - خصال، ص 481

ص: 151

بايد تا گرسنه نشده و معده وى خالى نگشته، غذا نخورد، پس هنگام خوردن غذا ابتدا نام خدا را بر زبان جارى كند و بايد غذا را خوب بجود و تا اشتها دارد، از خوردن غذا دست بكشد.» «(1)»

2- امامصادق عليه السلام فرمود:

«هر كس پيش و پس از غذا خوردن، دست هاى خود را بشويد، در آغاز و پايان آن غذا به او بركت داده شود و تا زنده است در گشايش به سر برده و از بيمارى جسمانى مصون ماند.» «(2)»

3- امام على عليه السلام فرمود:

«غذا را با خوردن [كمى نمك آغاز كنيد ...» «(3)»

4- در روايات از خوردن غذاى داغ و فُوت كردن غذا نهى شده، بنابراين با كمى تأمّل و پس از ملايم شدن حرارت غذا، اقدام به خوردن آن كنيد.

روزى براى رسول خداصلى الله عليه و آله غذاى داغ و سوزانى


1- - وسائل الشيعه، ج 24، ص 433
2- - فروع كافى، ج 6، ص 290
3- - همان، ص 325

ص: 152

آوردند، حضرت فرمود:

«بگذاريد تا خنك شود، خداوند نخواسته آتش به ما بخوراند و بركت در [غذاى خنك است.» «(1)»

61- آداب زيارت

در روايات، براى زيارت آدابى ذكر شده كه برخى از آن ها مخصوص موارد خاصّى است، ليكن برخى از اين آداب كه تقريباً جنبه عمومى دارد و به نوعى، به همه اماكن مقدسه و مشاهد مشرفه ارتباط پيدا مى كند عبارتند از:

1- ترك كلام بيهوده و لغو و مخاصمه و مجادله در راه.

2- غسل كردن پيش از زيارت.

3- اگر چند امام را زيارت مى كند، براى زيارت هر امام يك غسل كند.

4- خواندن دعاى مأثور هنگام غسل كردن.

5- طاهر بودن، به اين معنى كه انجام غسلى بر او واجب نبوده و با وضو باشد.


1- - فروع كافى، ج 6، صص 321 و 322

ص: 153

6- پوشيدن جامه هاى پاك و پاكيزه.

7- پوشيدن جامه سفيد.

8- پوشيدن لباس نو.

9- كوتاه برداشتن گام ها هنگام رفتن به زيارت و حركت كردن به آرامى و با وقار.

10- عطر زدن و خود را خوشبو كردن (غير از زيارت كربلا).

11- گفتن ذكر «اللَّهُ أَكْبَر»، «الْحَمْدُ للَّهِ»، «سُبحانَ اللَّهِ» و «لا الهَ الَّا اللَّهُ» هنگام رفتن به زيارت وصلوات فرستان بر پيامبر و آل او.

12- خواندن اذن دخول قبل از ورود به حرم مطهّر.

13- تلاش جهت تحصيل رقّت قلب، سوزش دل و خضوع.

14- سجده براى خداوند به منظور تشكر از اين نعمت الهى.

15- مقدّم داشتن پاى راست هنگام ورود و پاى چپ هنگام خروج.

16- ايستادن هنگام زيارت، اگر عذرى ندارد.

17- سر به زير انداختن و توجه نكردن به بالا و طرف راست و چپ.

18- خواندن زيارت هاى مأثوره و ترك

ص: 154

زيارت هاى غير مأثوره.

19- خواندن نماز زيارت كه حداقل دو ركعت است.

20- خواندن دعاهاى وارده، بعد از نماز و زيارت.

21- خواندن مقدارى از قرآن و هديه كردن ثواب آن به روح مقدسصاحب آن مرقد شريف.

22- مقدّم كردن نماز واجب بر نماز زيارت. اگر مشغول زيارت بود و «قَدْ قامَتِ الصَّلاة» را شنيد، زيارت را ترك و در نماز جماعت شركت كند.

23- زيارت كردن به نيابت پدر و مادر و دوستان و نزديكان و براى آن ها طلب مغفرت نمودن.

24- ترك سخنان ناشايست و كلمات لغو و بيهوده وصحبت هاى دنيايى كه در هر جا مذموم و مانع رزق و سبب قساوت قلب است، به ويژه در بقاع مقدس.

25- بلند نكردن آواز وصداى خود در آن مشاهد شريفه، براى هر علتى كه باشد.

26- وداع باصاحب آن مرقد شريف هنگام رفتن از آن شهر.

27- قصد بازگشت به آن مكان مقدس هنگام وداع.

28- بهتر شدن حال و كردار و گفتار، نسبت به پيش از زيارت.

ص: 155

29- انفاق و احسان بر فقيران و مجاوران آن بقعه. «(1)»

شهيد اوّل نيز در دروس، آداب زيارت رسول اكرمصلى الله عليه و آله و ديگر مرقدهاى مقدّس را به تفصيل بيان نموده كه خلاصه آن عبارت است از:

1- غسل كردن و پيوسته با وضو بودن و با لباس پاك و تميز و با خضوع و خشوع به زيارت رفتن.

2- هنگام ورود به حرم مطهّر، جلوى در آستان حرم ايستادن و با دعاى مأثور اذن دخول گرفتن.

3- در كنار ضريح ايستادن.

4- در حال زيارت پشت به قبله ايستادن و رو نمودن به سوى زيارت شونده.

5- سلام دادن به زيارت شونده و خواندن زيارت وارده از سوى معصومان عليهم السلام.

6- در پايان زيارت، دو ركعت نماز زيارت خواندن.

7- پس از نماز، دعاهاى نقل شده را قرائت كردن.

8- مقدارى از قرآن را نزد ضريح تلاوت نمودن و ثواب آن را به زيارت شونده هديه كردن.

9- در همه حالات حضور قلب داشتن، از گناهان


1- - آداب زيارت، علّامه محدّث نورى، تحقيق و تصحيح: محمدحسين صفاخواه- عبدالحسين طالعى. با كمى تغيير در عبارت

ص: 156

توبه نمودن و طلب مغفرت كردن.

10- به خدمتكاران حرمصدقه دادن.

11- هنگام خروج با دعاهاى وارده وداع كردن و از خداوند بازگشت به آن مكان شريف را مسئلت نمودن.

12- اينكه زائر پس از بازگشت از زيارت از نظر اخلاقى و رفتارى بهتر از گذشته خود باشد.

13- اينكه پس از آن كه زائر به خواسته خود رسيد در بازگشت عجله كند تا هميشه شوق زيارت در وجودش پايدار بماند.

14-صدقه دادن به نيازمندانى كه در اطراف حرم حضور دارند. «(1)»

در زيارت امام حسين عليه السلام، موارد ديگرى نيز بر اين آداب افزوده شده كه قابل توجه و دقت است از جمله:

1- عطر نزدن و سرمه نكشيدن؛ «وَلاتَدَّهِنْ وَ لاتَكتَحِل حتّى تَأتِيَ الفُرات.» «(2)»

2- حركت به سوى حرم با آرامش و متانت؛ «وَيَلْزَمُكَ التَّوقيرُ لِأَخْذ ما لَيْسَ لَكَ.» «(3)»

3- ديده از محرمات پوشاندن؛ «وَيَلْزَمُكَ انْ


1- - دروس، ج 2، ص 19
2- - كامل الزيارات، باب 79
3- - همان، باب 48

ص: 157

تَغُضَّ بَصَرَكَ.» «(1)»

4- پرهيز از خصومت و نزاع و سوگند زياد. «(2)»

5- كم سخن گفتن جز به خير.

6- پرهيز از شوخى و مزاح؛ «وَاقِلّ مِنَ الكَلامِ وَالمِزاح.» «(3)»

7- مصاحبت نيكو با همسفران؛ «يَلْزَمُكَ حُسْنَ الصَّحابَةِ لِمَنْ يَصحَبُكَ.» «(4)»

8- زياد ذكر خداى گفتن؛ «وَأَكْثِر مِنَ اللَّهِ تَعالى.» «(5)»

9- پا برهنه و همچون بندگان حركت نمودن؛ «وَامْشِ حافياً وَامْشِ مَشْىَ العَبد الذَّليل.» «(6)»

و ....

62- ادب بانوان در زيارت

مرحوم علامه امينى در فصل «ادب الزائرات»، درباره آداب زيارت زنان زائر مى نويسد:

«چشم خود را از حرام بپوشند، خود را از


1- - كامل الزيارات، باب 48
2- - همان
3- - همان، باب 79
4- - همان، باب 48
5- - همان، باب 79
6- - همان، باب 49

ص: 158

تبرّج و شهوت بازدارند، لباس حيا به تن كنند و روبند عفّت زنند، در ميان راه كه تداخل با مردان دارد، راه نروند، از كنار ديوار بگذرند، پوشيدن لباس نازك را ترك كنند، از هر چه مايه شهرت آن ها مى شود دورى كنند، در معابر سرمه و عطر نزنند ...» «(1)»

63- رعايت وقار در زيارت

مرحوم علامه امينى در «ادب الزائر» «(2)» مى نويسد:

مرحوم شيخ محمد طه نجف، به حرم حضرت عسكريين عليهما السلام وارد شد، در حالى كهصداها به اذان بلند بود، [و هر كس در گوشه اى براى خود اذان مى گفت آنگاه ايشان آن ها را از آن كار نهى كرد و اين آيه شريفه را خواند:

ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً. «(3)»

مرحوم محدث نورى در تحيّة الزائر، پس از نقل حديثى كه مرحوم مجلسى در بحارالأنوار آورده، گويد:


1- - آداب زيارت، ج 2، ص 2 و ادب الزائر، صص 47- 50
2- - ادب الزائر، ص 26
3- - نوح: 13

ص: 159

مرحوم مجلسى در كتاب «بحار» «(1)» و «تحفه» از اين آيه و روايت استظهار فرموده كه:

«بلند نمودن آواز در حرم مطهّر نبوى و مشاهد شريفه (صلوات اللَّه عليهم اجمعين) چه در زيارت و چه در غير آن، منهى و مذموم است.»

سپس محدث نورى مى نويسد:

«و چه نيك فرموده و اين ادبى است خاص، كه در مرحله احترام و تعظيم، رسول خداصلى الله عليه و آله و ذريه طاهره اش عليهم السلام را به آن امتياز اختصاص داده و پرده ناموس براى تكريم و توقير ايشان درميانشان گذاشته، پس هر كه آواز را بلند كند، هر چند در عبادتى باشد كه بلند نمودنِ آنصدا در آن ممدوح باشد، پرده ناموس الهى را دريده است ...» «(2)»

و از اين جا معلوم مى شود قباحت و شناعت آن چه متعارف و مرسوم شده در حرمِ مطهر علوى و بقعه منوره حسينى عليهما السلام كه در اوقات نماز، خصوص درصبح


1- - بحار الأنوار، ج 100، ص 125
2- - تحفة الزائر.

ص: 160

و شام، جماعت بسيارى كه گاه عدد ايشان زياده باشد از عدد گوش كنندگان، به غايت بلندى آواز، برخيزند و اذان بگويند و دعا كنند وصداها درهم پيچد، و فقرات اذان در يكديگر مخلوط شود، عُبّاد آن محل را، از زائران و نمازگزاران و متضرّعين و گريه كنندگان، از كار خود باز دارند و داخل در زمرهصادّين عن سبيل اللَّه شوند، و پاس حرمت نبوت و امامت را از هم درند و حكايت اذان را كه از مستحبات اكيده است، از ميان برند، چه سامع نداند كه كدام را حكايت كند.

با اين مفاسد و غير آن، گمان دارد ثوابى برده و به فيض رسيده است و حال آن كه بايست از منكرات شرع شمرده شود، نه عبادات و در موبقات داخل شود، نه در قربات! «(1)»

64- زيارت عارفانه

زيارت زمانى ثمربخش است و براى زائر بركات دارد كه عارفانه و همراه با شناخت باشد، آن كس كه حسين بن على عليه السلام را درست نمى شناسد و از اهداف


1- - آداب زيارت، علّامه محدّث نورى، تحقيق و تصحيح محمدحسين صفاخواه- عبدالحسين طالعى، ص 186.

ص: 161

قيام آن حضرت بى اطلاع است، چگونه انتظار دارد از بركات اين سفر بهره مند شود؟

فائد حنّاط از امام كاظم عليه السلام نقل مى كند كه آن حضرت فرمود:

«مَنْ زارَ الحُسَين عليه السلام عارِفَاً بَحَقِّهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ ما تَأَخَّرَ». «(1)»

«كسى كه حسين عليه السلام را زيارت كند و به حق او عارف و نسبت به آن حضرت شناخت داشته باشد، خداوند گناهان گذشته و حال او را مى بخشد.» «(2)»

هارون بن خارجه نيز گويد:

به امامصادق عليه السلام عرض كردم مردم روايت مى كنند اگر كسى حسين بن على عليه السلام را زيارت كند، پاداش يك حج و يك عمره به او داده خواهد شد.

امام عليه السلام فرمود:

«مَنْ زارَهُ- وَاللَّه- عارِفَاً بِحَقِّهِ غَفَرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ ما تَأَخَّرَ». «(3)»


1- - كامل الزيارات، ص 149
2- - دانشمند فرزانه، مرحوم آقاى على اكبر غفارى رحمه الله، در حاشيه كتاب« ثواب الأعمال» مى نويسد: ما تقدم و ما تأخر هر دو فعل ماضى هستند و معناى آنها قديم و جديد است، نه گناهان گذشته و آينده.
3- - كامل الزيارات، ص 149

ص: 162

«كسى كه او را زيارت كند و به خدا سوگند او را بشناسد و عارف به حق او باشد، خداوند گناهان گذشته و حال او را خواهد بخشيد.»

در حديثى ديگر حسين بن محمد قمى از امام موسى بن جعفر عليه السلام نقل مى كند كه فرمود:

أَدنى ما يُثاب بِهِ زائِرُ الْحُسين عليه السلام بِشَطِّ الْفُراتِ إِذا عرف بِحَقِّهِ وَ حُرْمَتِهِ وَ وِلايَتِهِ أَنْ يغفر لَهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ ما تَأَخَّرَ». «(1)»

«كمترين پاداشى كه در شطّ فرات به زائر حسين بن على عليه السلام مى دهند آن است كه گناهان گذشته و حال او آمرزيده شود، مشروط به آن كه به حقّ آن حضرت و حرمت و ولايت او عارف بوده و شناخت داشته باشد.»

امامصادق عليه السلام نيز معرفت به امام و پيروى از آن حضرت را شرط دستيابى به مغفرت معرفى مى كند.

فائد حنّاط گويد: از امامصادق عليه السلام شنيدم كه فرمود:

«مَنْ زارَ الْحُسَين عليه السلام عارِفَاً بِحَقِّهِ يَأتَمَّ بِهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ ما تَأَخَّرَ». «(2)»


1- - كامل الزيارات، ص 149 و 150.
2- - همان، باب 54، ص 150، ح 6

ص: 163

شناخت حسين بن على عليه السلام و اعتقاد و پيروى از آن حضرت، شرط اساسى در موفقيت سفر زيارت به كربلاى معلّى است. كسى كه نداند حسين بن على عليه السلام براى چه و با چه هدفى قيام نمود و در برابر ظالمان ايستاد و اين كه چرا شهادت در راه خدا را آگاهانه انتخاب كرد؟ طبيعى است كه از اين سفر سودى و بهره اى نخواهد داشت.

موضوع به اندازه اى اهميت دارد كه تنها در كتاب كامل الزيارات، در بيش از بيست روايت، روى كلمه «عارفاً بحقّه» تاكيد شده است. «(1)»

اگر اين معرفت حاصل شود، پاداشى بزرگ براى زائر به ارمغان مى آورد. امامصادق عليه السلام مى فرمايد:

«مَنْ أَتى قَبْرَ الْحُسَين عليه السلام عارِفَاً بِحَقِّهِ كانَ كَمَنْ حَجَّ ثَلاثَ حُجَج مَعَ رَسولِ اللَّهصلى الله عليه و آله». «(2)»

«آن كس كه قبر حسين عليه السلام را زيارت كند و به حق آن حضرت عارف و آگاه باشد [پاداشش همانند كسى است كه سه مرتبه با


1- - كامل الزيارات، ص 148 تا 152
2- - همان، ص 152

ص: 164

رسول خداصلى الله عليه و آله حج انجام داده باشد.»

65- زيارت عاشقانه

زيارت حسين بن على عليه السلام بايد عاشقانه و از روى محبت به رسول خداصلى الله عليه و آله و خاندان عصمت و طهارت انجام شود، تا اين محبت جاذبه ايجاد كرده، زائر را به پيروى از آنان وادار نمايد كه در نتيجه هر كه از اهل بيت پيامبر عليهم السلام پيروى كند، نجات يافته به سعادت نائل مى گردد؛ «مَنْ أَتَاكُمْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ هَلَكَ». «(1)»

امامصادق عليه السلام فرمود:

«روز قيامت كه فرا مى رسد، نداكننده اى ندا مى كند كه زائران حسين بن على عليه السلام كجا هستند؟

جمعى از مردم كه تعداد آنان را جز خدا كسى نمى داند، به پا مى خيزند. پس به آنان گفته مى شود: هدف شما از زيارت حسين بن على عليه السلام چه بود؟

گويند: پروردگارا، به دليل علاقمندى به پيامبر و على و فاطمه و دلسوزى و رحمت نسبت به


1- - زيارت جامعه كبيره.

ص: 165

آنچه كه بر حسين عليه السلام گذشته، به زيارت آن حضرت رفتيم.

آنگاه به آنان گفته مى شود:

... هذا مُحَمَّدٌ وَ عَلِىٌ وَ فاطِمَة وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ فَالْحَقُوا بِهِمْ، فَأَنْتُمْ مَعَهُمْ في دَرَجَتِهِمْ، الْحَقُوا بِلِواءِ رَسُولِ اللَّهِ، فَيَنْطَلِقُونَ الى لِواءِ رَسُولِ اللَّهِ فَيَكُونُونَ في ظِلِّهِ- وَاللِّواءُ في يَدِ عَلىٍّ عليه السلام- حَتّى يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ فَيَكُونُونَ امامَ اللِّواءِ وَ عَنْ يَمينِهِ وَ عَنْ يَسارِهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ. «(1)»

اينان محمد و على و فاطمه و حسن و حسين » [اند، پس به آنان بپيونديد، شما در كنار آنان هستيد، برويد و به پرچم رسول خدا] » [ملحق گرديد، پس آنان به سوى پرچم رسول خدا] » [حركت كرده، و در حالى كه پرچم در دست على » [است، زير سايه آن قرار مى گيرند، على » [نيز در حالى كه زائران حسينى در چهار سوى پرچم قرار گرفته اند، آنان را حركت داده و بدين ترتيب وارد بهشت مى شوند.»


1- - كامل الزيارات، ص 152

ص:166

66- زيارت و توفيق الهى

زيارت حسين بن على عليه السلام با عنايت خداوند متعال ارتباط دارد و هر كسى به اين كار خير موفق نمى گردد.

از امامصادق عليه السلام نقل شده كه فرمود:

«خداوند براى هر كسى كه خير و خوبى اراده كرده باشد، محبت حسين بن على عليه السلام و زيارت او را به دلش مى اندازد ....» «(1)»

با توجه به اين كه منشأ زيارت، توفيق و عنايت الهى است و زائر امام حسين عليه السلام هم داراى اهداف و ويژگى هاى اعتقادى، اخلاقى و رفتارى ويژه اى است لذا خداوند به وجود چنين افرادى مباهات مى كند. ذريح محاربى از امامصادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود:

«... وَاللَّهِ انَّ اللَّه لَيُباهي بِزائِرِ الْحُسَينِ بنِ عَلىٍّ ....» «(2)»

«به خدا سوگند، خداوند به زائر حسين بن على عليه السلام مباهات مى كند.»


1- - كامل الزيارات، ص 153
2- - همان، ص 155

ص:167

67- لزوم زيارت امام حسين عليه السلام

محمد بن مسلم گويد: امام باقر عليه السلام فرمود:

«مُرُوا شِيعَتَنَا بِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَإِنَّ إِتْيَانَهُ مُفْتَرَضٌ عَلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ يُقِرُّ لَهُ بِالْإِمَامَةِ مِنَ اللَّهِ».

«شيعيان ما را به زيارت قبر حسين بن على عليه السلام فرمان دهيد، زيرا زيارت آن حضرت بر هر مؤمنى كه به امامت او اقرار دارد، لازم و واجب است.»

همچنين خانمى به نام امّ سعيد أحمسيّه گويد: امامصادق عليه السلام به من فرمود:

«يَا أُمَّ سَعِيدٍ تَزُورِينَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ؟»

«امّ سعيد، آيا قبر حسين بن على را زيارت مى كنيد؟»

عرض كردم بله، فرمود:

«زُورِيهِ فَإِنَّ زِيَارَةَ الْحُسَيْنِ وَاجِبَةٌ عَلَى الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ.»

«قبر آن حضرت را زيارت كنيد، زيرا زيارت

ص: 168

قبر حسين بر مردان و زنان واجب و لازم است.» «(1)»

البته اين تعبير، به معناى وجوب تكليفى همچون وجوب نماز و روزه نيست بلكه تأكيدى است كه امامان معصوم عليهم السلام بر زيارت حسين بن على عليه السلام داشته اند تا عشق به آن حضرت و روحيه شهادت طلبى و جهاد و جان دادن در راه خدا را در بين شيعيان و علاقمندان به آن حضرت زنده نگه دارند.

68- پاداش زيارت ابى عبداللَّه عليه السلام

عبداللَّه طحّان از امامصادق عليه السلام شنيده است كه فرمود:

«هيچ كس در روز قيامت نيست مگر آن كه آرزو مى كند كاش از زائران حسين بن على عليه السلام مى بود، به دليل اين كه مى بيند خداوند چه عظمت و كرامتى به زائران آن حضرت عنايت فرموده است. «(2)»


1- - كامل الزيارات، ص 55.
2- - همان، ص 146

ص: 169

صالح بن ميثم نيز گويد: امامصادق عليه السلام فرمود:

«آن كس كه دوست دارد روز قيامت بر سر سفره هايى از نور بنشيند، در شمار زائران حسينى درآيد.» «(1)»

ابوسامه نيز گويد: از امامصادق عليه السلام شنيدم كه فرمود:

«مَنْ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ فِي جِوَارِ نَبِيِّهِ وَ جِوَارِ علىٍّ وَ فَاطِمَةَ فَلا يَدَعْ زِيَارَةَ الْحُسَيْنَ بنَ علىٍّ.» «(2)»

«هر كس مى خواهد [فرداى قيامت با پيامبر و على و فاطمه » [همنشين گرديده، در همسايگى آنان قرار گيرد، زيارت حسين بن على عليه السلام را ترك نكند.

ابى بكر حضرمى گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم كه فرمود:

«مَنْ أَرادَ أَنْ يَعْلَمَ انَّهُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلْيَعْرِضْ حُبَّنا عَلى قَلْبِهِ، فَانْ قَبِلَهُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ وَ مَنْ كَانَ لَنَا مُحِبّاً فَلْيَرْغَبْ فِي زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَمَنْ كَانَ لِلْحُسَيْنِ عليه السلام مُحِبّاً


1- - كامل الزيارات، ص 146.
2- - همان، ص 147

ص: 170

زَوَّاراً عَرَفْنَاهُ بِالْحُبِّ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ لِلْحُسَيْنِ عليه السلام زَوَّاراً كَانَ نَاقِصَ الْإِيمَانِ». «(1)»

«كسى كه مى خواهد بداند اهل بهشت است، محبت ما را بر قلب خويش عرضه كند، اگر قلب وى آن را پذيرفت، او مؤمن است و هر كس دوستدار ما است، بايد مشتاق زيارت قبر حسين عليه السلام باشد و آن كس كه زائر حسينى شود، ما او را محبّ و دوستدار اهل بيت مى دانيم و اهل بهشت خواهد بود و آن كس كه زائر حسين عليه السلام نباشد، ايمانش ناقص است.»

69- دعا كنندگان به زائران ابى عبداللَّه عليه السلام

بر اساس آنچه در روايات آمده، عدّه اى به زائران حسين بن على عليه السلام دعا مى كنند، برخى از آنان عبارتند از:

1- فرشتگان

معاوية بن وهب گويد: امامصادق عليه السلام به من فرمود:


1- - كامل الزيارات، ص 212

ص: 171

«زيارت حسين عليه السلام را ترك مكن، آيا دوست ندارى از كسانى باشى كه فرشتگان براى آنان دعا مى كنند؟» «(1)»

2- فاطمه عليها السلام، كوثر پيامبرصلى الله عليه و آله

از امامصادق عليه السلام نقل شده كه فرمود:

«انَّ فاطِمَةَ عليها السلام بِنْتَ مُحَمَّدصلى الله عليه و آله تَحْضَرُ لِزُوّارِ قَبْرِ ابْنَها الحُسَين عليه السلام فَتَستَغْفِر لَهُمْ ذُنُوبَهُمْ.» «(2)»

«همانا فاطمه دختر رسول خداصلى الله عليه و آله حضور مى يابد و براى آمرزش گناهان زائران قبر فرزندش حسين عليه السلام از خداوند طلب مغفرت مى كند.»

3- رسول خداصلى الله عليه و آله، على عليه السلام، فاطمه زهرا عليها السلام و ائمه معصومين عليهم السلام

معاوية بن وهب گويد: امامصادق عليه السلام به من فرمود:

«زيارت حسين بن على عليه السلام را به دليل ترس ترك مكن، زيرا آن كس كه زيارت آن حضرت را ترك كند، آنچنان پشيمان شود كه آرزو مى كند كاش قبر حسين بن على عليه السلام نزد او بود


1- - كامل الزيارات، ص 128
2- - همان.

ص: 172

و آن را زيارت مى كرد. آيا دوست نمى دارى خداوند تو و اطرافيانت را از كسانى قرار دهد كه رسول خداصلى الله عليه و آله، على بن ابى طالب عليه السلام، فاطمه عليها السلام و ائمه عليهم السلام براى آنان دعا مى كنند؟ ....» «(1)»

70- دعاى امام صادق عليه السلام براى زائران حسينى

معاوية بن وهب گويد: خدمت امامصادق عليه السلام رسيدم در حالى كه ايشان در محراب به نماز ايستاده بودند، من گوشه اى نشستم تا آن حضرت نمازشان پايان يافت، سپس به سجده رفته و به دعا پرداختند، و به خداى خويش چنين گفتند:

«اى آن كه كرامت و بزرگى را به ما اختصاص دادى، و به ما وعده شفاعت دادى، و رسالت را در خاندان ما نهادى، و ما را وارث پيامبران قرار دادى، و سلسله امّت ها و نبوّت را به ما پايان بخشيدى، و منصب وصايت و جانشينى رسول خدا را ويژه خاندان ما ساخته اى و علم گذشته و آينده را


1- - كامل الزيارات، ص 127

ص: 173

به ما ارزانى نموده اى، و دل هاى مردم را به سوى ما متمايل كرده اى، مرا و برادران دينى من را و نيز زائران قبر پدرم حسين بن على را ببخشاى، آنان كه هزينه هايى را تحمّل نموده و به سوى ما كوچ كرده اند، به خاطر ميل و علاقه اى كه در نيكى به ما دارند و به اميد اجر و پاداشى كه در محبّت و دوستى با ما، نزد تو است، و براى شادى قلب پيامبرت محمدصلى الله عليه و آله و پذيرش امر و دستور و ولايت ما، و خشمگين ساختن دشمنان ما، و هدف آنها در تمامى اين كارها، رضايت و خشنودى تو است، پس آنان را از سوى ما به بهشت و مقام رضا و خنشودى ات پاداش ده و آنها را در شب و روز مصون و محفوظ دار، و خانواده و فرزندانشان را در نبود ايشان، به بهترين شكل سرپرستى نما و ياورشان باش و شرّ و فساد هر سركش بدكردارِ مخالفِ حق را از آنان دور گردان و شرّ هر ناتوان و يا توانا و هر شيطانى از انس و جنّ را از آنها بگردان، و بيش از آنچه كه آنها انتظار و آرزو دارند، در اين غريبى و دورى از وطن كه به دليل مقدّم

ص: 174

داشتن ما بر فرزند و خانواده و خويشانشانصورت گرفته، به آنها ارزانى دار.

بارالها دشمنان ما، اين سفر را بر زائران ما عيب گيرند و آن را غير منطقى و نادرست برشمرند و آنان را سرزنش كنند، ليكن اين كارها نه تنها هرگز مانع و جلوگير دوستان ما از اقدام به اين عمل و آمدن آنها به سوى ما نشد، بلكه على رغم دشمنان ما، بدان تصميم گرفته و مبادرت به زيارت ما مى كنند.

بار پروردگارا، به اين رخسارها كه در اين راه از تابش آفتاب رنگش تغيير يافته، و بر اين گونه ها كه به قبر حسين عليه السلام ساييده گرديد، و بر اين چشمانى كه از سوز دل براى ما اشك ريخته، و بر اين دل ها كه در مصيبت ما بى تاب گشته و سوخته، و بر اين فغان و خروش ها كه براى مظلوميت ما بركشيده شده، رحمت آور.

بارالها من اين جان ها و اين جسم ها را به تو مى سپارم تا در آن روز كه تشنگى همه را فرا مى گيرد، از حوض كوثر سيرابشان فرمايى.»

معاوية بن وهب مى گويد، امام عليه السلام همچنين اين دعا

ص: 175

را در حال سجده تكرار مى فرمود ... سپس به من فرمود:

«دعا كنندگانِ زائران آن حضرت در آسمان، بيشتر از دعا كنندگانِ آنها در روى زمين اند، پس زيارت آن حضرت را از ترس هيچ كس ترك مكن، زيرا هر كس آن را از روى ترس ترك كند، آن قدر پشيمان شود كه همواره آرزو مى كند اى كاش قبر حسين بن على عليه السلام در دسترس او و كنار او بود.

[اى معاويه آيا دوست نمى دارى كه خداوند تو و وجودت را در ميان گروهى قرار دهد كه رسول خداصلى الله عليه و آله براى آنان دعا مى كند؟ آيا خوش ندارى فرداى قيامت، در آن گروهى باشى كه فرشتگان با آنان دست داده و مصافحه مى كنند؟

آيا مايل نيستى در قيامت از زمره كسانى باشى كه وارد شوند در حالى كه بار گناهى بر دوش ندارند تا به عقوبت آن گرفتار آيند؟

آيا ميل ندارى در قيامت از گروهى باشى كه، به رسول خداصلى الله عليه و آله دست مى دهند و با آن حضرت مصافحه مى نمايند؟» «(1)»


1- - ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، مرحوم شيخ صدوق، ص 213.

ص:176

71- محل رفت و آمد فرشتگان

اسحاق بن عمار گويد: امامصادق عليه السلام فرمود:

«مَا بَيْنَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام إِلَى السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ» «(1)».

«ميان قبر حسين بن على عليه السلام تا آسمان هفتم، محل رفت و آمد فرشتگان است.»

در حديثى ديگر اسحاق بن عمّار مى گويد: از امامصادق عليه السلام شنيدم كه فرمود:

«لَيْسَ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَوَاتِ إِلَّا وَ هُمْ يَسْأَلُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْ يَأْذَنَ لَهُمْ فِي زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَفَوْجٌ يَنْزِلُ وَ فَوْجٌ يَعْرُجُ.» «(2)»

«هيچ فرشته اى در آسمان ها نيست مگر آن كه از خداوند مى خواهد تا قبر حسين بن على عليه السلام را زيارت كند، پس گروهى از آنها پايين آمده و گروهى به آسمان ها برمى گردند.»


1- كامل الزيارات، ص 223
2- - همان، ص 223

ص:177

72- شيوه زيارت ابى عبداللَّه عليه السلام

زيارت ابى عبداللَّه الحسين عليه السلام بايد به گونه اى انجام شود كه غم و حزن جانكاه آن زمان را در خاطره ها زنده كند و زائران را به ادامه راه آن حضرت تشويق نمايد.

امامصادق عليه السلام فرمود:

«اذا ارَدتَ زِيارَةَ الحُسَين فَزُرهُ وَ أَنتَ كَئِيتٌ حَزينٌ مَكرُوبٌ، شَعثاً مُغبراً جائِعاً عَطشاناً، فَانَّ الحُسَينَ عليه السلام قُتِلَ حَزيناً مَكرُوباً شَعثاً مُغبراً جائِعَاً عَطشاناً، و سَلْهُ الحَوائِجَ وَانصَرِف عَنهُ، وَلاتَتَّخِذهُ وَطَناً». «(1)»

«هر گاه خواستى حسين عليه السلام را زيارت كنى، آن حضرت را با حالتى غمگين، اندوهناك، ژوليده، پريشان، گرسنه و تشنه زيارت نما، زيرا حسين بن على عليه السلام در حالتى غمين، گرد و خاك برصورت نشسته، و تشنه و گرسنه به شهادت رسيد، آن گاه نيازهاى خود را بخواه و برگرد و آنجا را وطن قرار مده.»

كرام بن عمرو، در حديثى ديگر همين نكات را از


1- - كامل الزيارات، ص 142

ص: 178

امامصادق عليه السلام نقل كرده است. «(1)» شايد بتوان از ذيل حديث، استفاده كرد كه هدف از زيارت، آمدن زائر به اين ديار، و آشنايى با مصائب و اهداف حسين بن على عليه السلام است، تا پس از آن به وطن خويش بازگشته، براى تحقّق اهداف آن امام همام تلاش كند و راه و رسم آن حضرت را ادامه دهد تا مظلومان احساس امنيت كنند و ظالمان از تجاوز و ستم بازداشته شوند. [فَيَأمَن المَظلُومُونَ مِن عِبادِك ...]

امامصادق عليه السلام از مفضّل بن عمر مى خواهد تا با حالى افسرده و غمين و غبارآلوده به زيارت حسين بن على عليه السلام برود. «(2)»

زيارت حسين بن على عليه السلام همچنين بايد شرايط عاشورا و كربلاى حسينى، و گرسنگى و تشنگى آن حضرت و اهل بيت عليهم السلام و يارانش را در خاطره ها زنده كند و الهام بخش براى كسانى باشد كه مى خواهند در مسير قيام حسينى حركت نموده، اهداف آن حضرت را محقق سازند. از امامصادق عليه السلام نقل شده كه فرمود:


1- - كامل الزيارات، ص 147
2- - همان، ص 140

ص: 179

«به من خبر داده اند جمعى به قصد زيارت حسين عليه السلام حركت نموده، سفره هايى كه در آن شيرينى و حلوا و امثال آن هست، با خود برمى دارند [تا از آنها استفاده كنند]. اين كسان اگر به زيارت قبور آنان كه دوستشان دارند بروند، چنين چيزهايى را با خود برنمى دارند.» «(1)»

امامصادق عليه السلام از مردى از اهالى رقّه پرسيد: آيا به زيارت قبر ابى عبداللَّه عليه السلام مى رويد؟ پاسخ داد: آرى.

امام عليه السلام فرمود: آيا براى اين سفر با خود سفره هايى برمى داريد؟

جواب داد: آرى.

امام عليه السلام فرمود: شما به زيارت قبور پدران و مادران خود كه مى رويد چنين نمى كنيد.

گفتم: [يابن رسول اللَّه چه چيزى بخوريم؟

پاسخ فرمود: نان و شير ... «(2)»

روشن است مقصود از سفره غذا، غذاهاى لذيذ است، نه مطلق سفره.


1- - كامل الزيارات، ص 139
2- - همان، ص 140

ص: 180

محمد بن مسلم به امامصادق عليه السلام عرض كرد:

هنگامى كه به زيارت قبر پدر بزرگوارتان حسين بن على عليه السلام مى رويم، آيا ما در حج خواهيم بود؟ فرمود:

آرى.

پرسيد: آيا آنچه بر حاجيان لازم است، بر ما نيز لازم خواهد بود؟

امام عليه السلام فرمود: آرى لازم است، سپس بخشى از آداب اين زيارت را برشمرد و فرمود:

«يَلْزَمُكَ حُسْنُ الصَّحابَةِ لِمَنْ يَصْحَبُكَ، وَيَلْزَمُكَ قِلَّةُ الْكَلامِ الّا بِخَيرٍ وَيَلْزَمُكَ كَثْرَةُ ذَكْرِ اللَّهِ وَيَلْزَمُكَ نِظافَةُ الثّيابِ، وَيَلْزَمُكَ الْغُسْلُ قَبْلَ أَنْ تَأْتِى الْحائِر، وَيَلْزَمُكَ الْخُشوعُ وَ كَثرَةُ الصَّلوةِ وَ الصَّلوةُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد، وَيَلْزَمُكَ التَوقيرُ لأَخذِ ما لَيْسَ لَكَ وَيَلْزَمُكَ أَنْ تَغُضَّ بَصَرَكَ وَيَلْزَمُكَ أَنْ تَعُودَ أَهل الحاجَةِ مِنْ اخوانِكَ اذا رَأَيْتَ مُنْقَطِعَاً وَالْمُواساة وَيَلْزَمُكَ التَّقيَّةَ الَّتي قِوامَ دينِكَ بِها وَالْوَرَعَ عَمَّا نَهَيتَ عَنهُ وَالْخُصُومَة وَ كَثْرَة الأيمان وَالْجِدال الَّذى فيهِ الأَيمان فَاذا فَعَلتَ ذلك تَمَّ حَجُّكَ وَ

ص: 181

عُمْرَتُك وَاسْتَوجَبتَ مِنَ الّذى طَلَبتَ ما عِنْدَهُ بِنَفَقَتِكَ، وَاغْتِرابِكَ عَنْ أَهلِكَ، وَرَغْبَتِكَ فيما رَغِبتَ، أَنْ تَنْصَرِفَ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ وَالرِّضوانِ «(1)»».

بر تو لازم است با همسفرانت خوش رفتار باشى، كم سخن بگويى و جز خوبى چيزى بر زبان نرانى، فراوان به ياد خدا باشى، لباس هايت را پاك و تميز نگهدارى و پيش از آن كه به حائر برسى غسل كنى، لازم است خاشع باشى، نماز زياد بخوانى، و بر محمد و آل او فراوان درود فرستى، به اموال ديگران احترام بگذارى، چشمت را از آنچه بر تو حلال نيست فرو بندى، و اگر برادر دينى خود را نيازمند يافتى و احساس كردى در اداره زندگى ناتوان است، به ديدار وى شتافته و او را كمك دهى و برادرانه با او عمل كنى، تقيّه را- كه قوام دين تو به آن است- مراعات نمايى، از آنچه خداوند نهى فرموده پرهيز كنى، و از دشمنى و سوگند خوردن زياد و جدالى كه در آن ناچار به سوگند شوى دورى گزينى.


1- - كامل الزّيارات، ص 141

ص: 182

پس اگر چنين كردى، حج و عمره تو تمام و كامل شده و به خاطر آن كسى كه براى او هزينه كردى و از خانواده ات دور افتادى و به خواسته هايت پشت نمودى تا به خواسته ات برسى، سزاوار آن خواهى بود كه هنگام مراجعت، رحمت و آمرزش و رضوان الهى شامل حال تو گردد و با مغفرت و رحمت و خشنودى خداوند برگردى.»

تكيه بر مظلوميت حسين بن على عليه السلام زائران را در دفاع از مظلوم تشويق مى كند. ابابصير گويد: از امامصادق و امام باقر عليهما السلام شنيدم كه مى فرمودند:

«كسى كه دوست دارد در بهشت سكونت كند و جايگاهش آنجا باشد پس زيارت مظلوم را ترك نكند.»

عرض كردم: مظلوم كيست؟ فرمود:

«حُسَينُ بنُ عَلىٍّصاحِبُ كَربَلاء ... فَمَنْ أَتَاهُ شَوْقاً إِلَيْهِ وَ حُبّاً لِرَسُولِ اللَّهِصلى الله عليه و آله وَ حُبّاً لِفَاطِمَةَ وَ حُبّاً لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام أَقْعَدَهُ اللَّهُ عَلَى مَوَائِدِ الْجَنَّةِ يَأْكُلُ مَعَهُمْ وَ النَّاسُ فِي الْحِسَابِ.»

ص: 183

«حسين بن على،صاحب كربلا ... آن كس كه به خاطر علاقه قلبى به آن حضرت و عشق به رسول خداصلى الله عليه و آله و علاقمندى به فاطمه و امير مؤمنان-صلوات اللَّه عليهم اجمعين- به زيارت آن حضرت برود، خداوند او را بر سر سفره هاى بهشتى با رسول خدا و فاطمه و على عليهم السلام هم غذا گرداند، در حالى كه جمعى از مردم در حساب اند. [يعنى زودتر از ديگران به بهشت درآيد]»

73- بركات زيارت

زيارت پيامبرصلى الله عليه و آله و معصومان عليهم السلام، بركات فراوانى براى زائران دارد كه در اين قسمت، به بخشى از آنها اشاره مى كنيم:

1- دست يابى به بهشت

يكى از اهداف زيارت، دست يافتن به بهشت پروردگار است:

ابن ابى نجران گويد: به حضرت اباجعفر دوم عليه السلام «(1)» عرض كردم: فداى تو شوم، پاداش آن كس كه رسول خدا را با اراده [و نيّت خالص و به


1- - امام باقر عليه السلام

ص: 184

دور از هر نيّت ديگرى زيارت كند چيست؟

پاسخ فرمود: پاداش او بهشت است. «(1)»

البته اين پاداش، اختصاص به زيارت حسين بن على عليه السلام ندارد، بلكه براى زائران ديگر پيشوايان معصوم نيز در نظر گرفته شده و به آنها نيز وعده بهشت داده اند. از امامصادق عليه السلام نقل شده كه فرمود:

در حالى كه حسين بن على عليه السلام در دامان رسول خداصلى الله عليه و آله قرار داشت سرش را بلند كرده، خطاب به آن حضرت اظهار داشت:

«پدر، پاداش آن كس كه شما را پس از مرگ زيارت كند چيست؟

رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود:

«پسرم، آن كس كه مرا پس از مرگ زيارت كند به بهشت دست يابد، و آن كس كه پدرت را زيارت كند بهشت از آن اوست، و آن كه برادرت و تو را پس از مرگ زيارت نمايد، بهشت به او داده خواهد شد.» «(2)»


1- - كامل الزيارات، ص 7
2- - همان، ص 6

ص: 185

2- پاكى از گناه

امامصادق عليه السلام فرمود: حسين بن على عليه السلام از رسول خداصلى الله عليه و آله پرسيد:

«ما جَزاءُ مَن زارَكَ؟»

پاداش آن كس كه شما را زيارت كند چيست؟»

فرمود:

«پسرم، آن كس كه مرا در زمانى كه زنده ام و پس از مرگم زيارت كند، يا پدرت يا برادرت و يا تو را زيارت كند، بر من لازم است وى را روز قيامت زيارت كرده تا او را از گناهانش پاك و رها سازم.» «(1)»

امامصادق عليه السلام فرمود:

«انَّ زائِرَ الْحُسَينِ جَعَلَ ذُنُوبَهُ جِسْراً بابَ دارِهِ ثُمَّ يَعبِرُها، كَما يَخْلفُ أَحَدُكُم الجِسر وَراءَهُ اذا عَبَر». «(2)»

«زائر حسين بن على عليه السلام به هنگام حركت، گناهان خويش را همچون پلى بر سر راه خويش قرار داده، از آن عبور مى كند.»


1- - كامل الزيارات، ص 6
2- - همان، ص 165

ص: 186

از اين حديث مى توان دو بهره گرفت:

1- زائر حسينى به هنگام حركت از گناه عبور كرده، توبه مى كند و رنگ و بوى حسينى به خود مى گيرد.

2- زيارت، موجب آمرزش و مغفرت زائر مى شود.

3- رهايى از ترس و وحشت قيامت

از امام باقر عليه السلام نقل شده كه فرمود:

«قالَ رَسُولُ اللَّهصلى الله عليه و آله:

مَنْ زَارَنِي أَوْ زَارَ أَحَداً مِنْ ذُرِّيَّتِي زُرْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَنْقَذْتُهُ مِنْ أَهْوَالِهَا». «(1)»

«رسول خداصلى الله عليه و آله فرموده: كسى كه مرا يا يكى از ذريّه مرا زيارت كند، روز قيامت با او ديدار نموده وى را از ترس و وحشت آن رهايى بخشم.»

در حديثى ديگر، رسول خداصلى الله عليه و آله رهايى او را از سختى ها و نگرانى هاى قيامت ضمانت كرده است. «(2)»


1- - كامل الزيارات، ص 7
2- - همان، ص 6

ص: 187

4- دستيابى به شفاعت پيامبرصلى الله عليه و آله

از امامصادق عليه السلام نقل شده كه فرمود:

«قالَ رَسوُلُ اللَّهصلى الله عليه و آله: مَنْ أَتَانِي زَائِراً كُنْتُ شَفِيعَهُ يَوْم الْقِيَامَةِ».

«رسول خداصلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه به زيارت من بيايد، روز قيامت از وى شفاعت خواهم كرد.»

5- همنشينى با پيامبرصلى الله عليه و آله

از رسول خداصلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود:

«مَنْ زَارَنِي فِي حَيَاتِي وَ بَعْدَ مَوْتِي كَانَ فِي جِوَارِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ» «(1)»

«كسى كه در حال حيات و يا پس از مرگ من، مرا زيارت كند، روز قيامت در همسايگى من خواهد بود.»

6- ديدار با خداوند در عرش

زيد شحّام گويد: به امامصادق عليه السلام عرض كردم:

پاداش آن كس كه قبر رسول خداصلى الله عليه و آله را زيارت كند چيست؟ فرمود:

«كَمَنْ زارَ اللَّهَ في عَرشِه». «(2)»

«مانند كسى است كه خدا را در عرش، زيارت


1- - كامل الزيارات، ص 9
2- - همان، ص 10، ح 20.

ص: 188

كرده باشد.»

7- پذيرش حاجت زائر

يكى از بشارت هايى كه به زائران قبر ابى عبداللَّه عليه السلام داده شده، پذيرش حاجات و درخواستهاى آن ها توسط خداوند است.

حذيفة بن منصور گويد: امامصادق عليه السلام فرمود:

«مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ عليه السلام لِلَّهِ وَ فِي اللَّهِ أَعْتَقَهُ مِنَ النَّارِ وَ آمَنَهُ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ وَ لَمْ يَسْأَلِ اللَّهَ حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْيَا وَ الآخِرَةِ إِلَّا أَعْطَاهُ». «(1)»

«كسى كه قبر حسين عليه السلام را براى خدا و قربة الى اللَّه زيارت كند، خداوند او را از آتش رها و روز قيامت از فزع اكبر ايمن و مصون دارد و حاجتى از حاجات دنيا و آخرت از خداوند مسألت نمى كند مگر آن كه به وى عطا نمايد.»

8- افزايش روزى

امامصادق عليه السلام در حديثى طولانى فرمود:

«كسى كه حسين بن على عليه السلام را زيارت كند، خداوند حاجت هاى او را برآورد و مشكلات وى را كفايت نمايد. و همچنين روزى او را


1- - كامل الزيارات، ص 158

ص: 189

افزون گرداند و آنچه در اين مسير هزينه كرده، براى او باقى گزارد ....» «(1)»

9- پاداش زيارت رسول خداصلى الله عليه و آله را دارد

آن كس كه حسين بن على عليه السلام و يا يكى از امامان را زيارت كند، مانند آن است كه رسول خداصلى الله عليه و آله را زيارت كرده باشد.

زيد شحّام گويد: به امامصادق عليه السلام عرض كردم:

پاداش آن كس كه يكى از شما [اهل بيت را زيارت كند چيست؟ فرمود:

«مانند آن است كه رسول خداصلى الله عليه و آله را زيارت كرده است». «(2)»

ابوبصير مى گويد: امامصادق عليه السلام فرمود:

«همانا زائر حسين بن على زائر رسول خداصلى الله عليه و آله است. و هر كس رسول خداصلى الله عليه و آله و على عليه السلام را زيارت كند، مانند كسى است كه خدا را در عرش زيارت كرده است.» «(3)»

از ديگر بركات زيارت حسين بن على عليه السلام، افزايش عمر است، محمد بن مسلم از امام


1- - كامل الزيارات، ص 138
2- - همان، ص 162
3- - همان، ص 163

ص: 190

باقر عليه السلام نقل كرده كه فرمود:

«مُرُّوا شِيعَتَنَا بِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَإِنَّ إِتْيَانَهُ يَزيدُ في الرِّزقِ وَ يَمُدُّ في الْعُمْر، وَ يُدفعُ السُّوءَ وَ إِتْيَانَهُ مُفْتَرَضٌ عَلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ يُقِرُّ لِلْحُسَينِ بِالإِمَامَةِ مِنَ اللَّهِ عزّوجلّ». «(1)»

«شيعيان ما را به زيارت قبر حسين عليه السلام امر كنيد، پس همانا زيارت آن حضرت، روزى را افزايش داده، عمر را طولانى مى كند و بدى ها را دفع نموده و برمى گرداند، و زيارت آن حضرت، بر هر مؤمنى كه به امامت آن حضرت از سوى خداوند اقرار مى كند، فرض و لازم است.»

74- ويژگى هاى زائر حسين بن على عليه السلام

زيارت حسين بن على عليه السلام پاداش و ثواب و بركات فراوانى دارد، حال اين پرسش مطرح مى شود كه دستيابى به بركات و منافع زيارت، چگونه ميسّر و عملى خواهد شد؟

ائمه معصومين عليهم السلام در روايات گوناگون، پاسخ اين پرسش را داده و شروطى را براى آن برشمرده اند:


1- - كامل الزيارات، ص 163

ص: 191

1- ايمان

امامصادق عليه السلام به بشير دهان مى فرمايد:

«هر مؤمنى كه در غير روز عيد به زيارت حسين بن على عليه السلام رود و به حق آن حضرت عارف بوده و شناخت داشته باشد، خداوند پاداش بيست حج را به او خواهد داد.» «(1)»

2- معرفت به امام

زائر اگر امام خود را بشناسد و با اهداف و فلسفه قيام حسين بن على عليه السلام آشنا باشد، از بركت مغفرت و رحمت بهره مند مى شود. امامصادق عليه السلام فرمود:

«آن كس كه به زيارت قبر حسين بن على عليه السلام رود و به حق آن امام آگاه و عارف باشد، خداوند گناهان گذشته و حال او را خواهد بخشيد.» «(2)»

3- پيروى از آن حضرت

فائد حنّاط گويد: از امامصادق عليه السلام شنيدم كه فرمود:

«مَنْ زارَ الْحُسَينَ عليه السلام عارِفَاً بِحَقِّهِ يَأتَمُّ بِهِ


1- - كامل الزيارات، ص 186
2- - همان

ص: 192

غَفَرَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ ما تَأَخَّر». «(1)»

«كسى كه حسين بن على را زيارت كند و او را بشناسد و از وى پيروى كند، خداوند گناهان گذشته و حال او را مى بخشد.»

هشام بن سالم نيز در حديثى طولانى، مسائل فراوانى درباره زيارت حسين بن على عليه السلام از امامصادق عليه السلام پرسيد، از جمله از حضرت سؤال كرد:

كسى كه آن حضرت را زيارت كند چه بهره اى خواهد داشت؟

امام عليه السلام فرمود:

«پاداشش بهشت است به شرطى كه از آن حضرت پيروى كند.» «(2)»

4- زيارت، رياكارانه و براى دستيابى به قدرت نباشد

شرط ديگرى كه موجب مى شود، زائر حسينى مشمول مغفرت خداوند قرار بگيرد اين است كه به قصد دريافت ثواب از خداوند و به دور از كبر و غرور و ريا و سمعه به زيارت حسين بن


1- - كامل الزيارات، ص 186.
2- - همان، ص 133

ص: 193

على عليه السلام برود، كه در اينصورت گناهان وى پاك شود، همان گونه كه جامه با آب پاك مى گردد. امامصادق در اين باره مى فرمايد:

«مَنْ زارَ الحُسَينَ مُحتَسِباً، لا اشَراً وَ لا بَطَرَاً وَ لا رِياءً وَ لا سُمْعَةً مُحِّصَتْ عَنْهُ ذُنُوبهُ كَما يَمْحَصُ الثَّوبُ بِالْماءِ فَلايَبقى عَلَيهِ دَنَسٌ ... «(1)»

5- خداخواهى

شرط ديگر اين كه زيارت به قصد خداوند و بهره گيرى از آن در روز قيامت انجام شود كه اگر زائرى با اين نيت حركت كند و عارف به حق امام باشد، خداوند گناهان گذشته و حال او را مى بخشد. هارون بن خارجه از امامصادق عليه السلام پرسيد: فدايت شوم، براى كسى كه با شناخت حق امام حسين و به خاطر خداوند و آخرت او را زيارت كند، چه پاداشى است؟ حضرت در جواب فرمود:

«يَا هَارُونُ مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ عليه السلام يُرِيدُ بِهِ وَجْهَ اللَّهِ وَ الدَّارَ الآخِرَة غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ .... «(2)»


1- - كامل الزيارات، ص 156
2- - همان.

ص: 194

پيشوايان معصوم عليهم السلام تلاش كرده اند تا زائران حسينى را از هر گونه نيت و هدف غير الهى دور كنند تا اين سفر بتواند تأثير گذار باشد و راه را براى تحول روحى و اخلاقى در مردم و در نتيجه تداوم راه آنان فراهم سازد.

در روايت ديگرى امامصادق عليه السلام تاكيد مى كند كه زيارت قبر حسين بن على عليه السلام اگر براى خدا انجام شود، خداوند زائر را همچون روزى كه از مادر متولد شده، از گناه پاك مى كند ...

«... مَنْ زارَهُ يُريدُ بِهِ وَجْه اللَّهِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ ذُنُوبِهِ كَمَوْلُودٍ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ ... «(1)»

6- زيارت به قصد نزديك شدن به خداوند

محمد بصرى گويد: امامصادق عليه السلام فرمود:

از پدرم امام باقر عليه السلام شنيدم كه به يكى از دوستانشان كه از آن حضرت در رابطه با زيارت سؤال كرده بود، فرمود:

«مَنْ تَزوُرُ وَ مَنْ تُريدُ بِهِ؟»

چه كسى را زيارت مى كنى و از اين زيارت كه را مى خواهى؟ و چه هدفى دارى؟


1- - كامل الزيارات، ص 157

ص: 195

گفت: هدف من خداوند تبارك و تعالى است و با زيارت قصد نزديكى به او را دارم.

حضرت فرمود:

«كسى كه پس از زيارت يك نماز خوانده و با آن، قصد نزديك شدن به خدا را داشته باشد، در روز قيامت خدا را در حالى ديدار مى كند كه سراسر نور است.» «(1)»

7- زيارت از روى عشق

ابى بصير گويد: از امامصادق و يا امام باقر عليهما السلام شنيدم كه فرمود:

«... مَنْ أَتاهُ شَوْقَاً إِلَيهِ وَ حُبَّاً لِرَسُولِ اللَّهِ وَ حُبَّاً لِأَميرِالمُؤْمِنين وَ حُبَّاً لِفاطِمَةَ أَقعَدَهُ اللَّهُ عَلى مَوائِدِ الجَنَّةِ، يَأْكُلُ مَعَهُمْ وَ النّاسُ فِي الْحِسابِ «(2)»

».

«كسى كه از روى عشق به حسين بن على و علاقه به رسول خدا و امير مؤمنان و فاطمه عليهم السلام به زيارت آن حضرت برود، خداوند روز قيامت او را در كنار آنان، بر سر مائده هاى بهشتى مى نشاند، در حالى كه


1- - كامل الزيارات، ص 132
2- - همان

ص: 196

مردم هنوز درصحنه قيامت گرفتار حساب اند.»

75- هشدار به زائران

زيارت و عزادارى حسين بن على عليه السلام، بايد وسيله اى براى گسترش محبت اهل بيت عليهم السلام و شناساندن فضايل آنان به عموم مردم باشد تا از اين رهگذر، پيروى از خاندان پيامبرصلى الله عليه و آله را برگزينند. امام عسكرى عليه السلام به شيعيان و ياران و علاقمندان خود فرموده اند:

«اتَّقوا اللَّهَ و كُونُوا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْناً، جُرُّوا إِلَيْنَا كُلَّ مَوَدَّةٍ ادْفَعُوا عَنَّا كُلَّ قَبِيحٍ.» «(1)»

«از خداوند بترسيد و زينت باشيد و مايه ننگ و عار نگرديد، هر دوستى و محبتى را به سوى ما جذب و هر زشتى و بدى را از ما دفع كنيد.»

امامصادق عليه السلام نيز فرمود:

«رَحِمَ اللَّهُ مَنْ حَبَّبَنا الَى النّاسِ وَ لَمْ يُبَغِّضْنا الَيْهِمْ.»


1- - تحف العقول، 362؛ بحارالأنوار، ج 78، ص 372

ص: 197

«خداوند رحمت كند آن كسى را كه ما را در نظر مردم محبوب كند و مبغوض مردم نسازد.»

بنابراين زائران بايد در گفتار و كردار، به گونه اى رفتار كنند كه هر كس آنان را ببيند، به پيشوايان آنها- اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام- درود فرستد كه چنين ياران و علاقمندانى را تربيت نموده اند. و از رفتارهايى كه وجهه تشيع را خدشه دار كرده و مخالفان را در مقابله با پيروان اهل بيت عليهم السلام گستاخ مى كند، پرهيز كنند.

مرحوم محدث قمى در اين باره مى نويسد:

«شايسته است شيعيان عموماً و ذاكرين خصوصاً ملتفت شده، در اين سوگوارى و عزادارى به وجهى سلوك كنند كه زبان نواصب دراز نشود ... و از اكاذيب مفتعله و حكايات ضعيفه مظنونة الكذب كه در جمله اى از كتب غير معتبره بلكه نقل از كتبى كه ضعف آنها از متدينين اهل علم و حديث نيست، احتراز نمايند ....» «(1)»


1- - منتهى الآمال، ج 1، ص 337

ص:198

76- زائر هنگام بازگشت

زائرى كه با معرفت و آگاهانه قبر حسين بن على عليه السلام را زيارت كند، هنگام بازگشت، فرشته اى نزد او آمده سلام رسول خداصلى الله عليه و آله را به وى مى رساند و مى گويد:

«اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَكَ ما مَضى .

«عمل را از نو آغاز كن، خداوند گناهان گذشته تو را بخشيد.» «(1)»

در حديثى ديگر از امامصادق عليه السلام نقل شده كه هنگام مراجعت زائر از زيارت حسين بن على عليه السلام، دو فرشته به او خطاب مى كنند:

«يا وَلِىَّ اللَّه، مَغْفُوراً لَكَ، أَنْتَ مِنْ حِزْبِ اللَّهِ وَ حِزْبِ رَسُولِهِ وَ حِزْبِ اهْلِ بَيْتِ رَسُولِهِ، وَاللَّهُ لاتَرَى النّارَ بِعَينِكَ أَبَدَاً وَ لا تَراكَ وَ لا تَطْعَمُكَ أَبَدَاً». «(2)»

«اى دوست خدا، آمرزيده شدى، و تو از حزب اللَّه و حزب رسول خدا و حزب اهل بيت رسول خدا هستى، به خدا سوگند با دو


1- - كامل الزيارات، ص 143
2- - همان، ص 143

ص: 199

چشمت هرگز آتش دوزخ را نمى بينى و هرگز تو را طعمه خويش نخواهد ساخت.»

77- زيارت روز عاشورا

زنده نگه داشتن حادثه عاشورا، يكى از اهداف زيارت حسين بن على عليه السلام است.

امامصادق عليه السلام فرمود:

«مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ عليه السلام يَوْمَ عَاشُورَاءَ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ». «(1)»

«كسى كه حسين عليه السلام را در روز عاشورا زيارت كند بهشت بر او واجب مى گردد.»

نيز در روايت ديگرى فرمود:

«مَنْ زارَ قَبْرَ الْحُسَيْن بْن عَلىٍّ عليه السلام يَوْمَ عاشُورا عارِفَاً بِحَقِّهِ كانَ كَمَنْ زارَ اللَّهَ في عَرْشِهِ» «(2)»

«كسى كه حسين عليه السلام را در روز عاشورا زيارت كند، بهشت بر او واجب مى گردد و بهشت درصورتى بر او واجب مى شود كه


1- - كامل الزيارات، ص 192
2- - همان.

ص: 200

نسبت به آن حضرت شناخت داشته باشد.»

و آن كس كه عارف به حق امام باشد، آماده جان فشانى در راه اهداف آن حضرت خواهد بود و عاشورا را الگويى در مسير دفاع از دين قرار مى دهد، لذا از قول ائمه معصومين عليهم السلام نقل شده كه فرمودند:

«مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ عليه السلام يَوْمَ عَاشُورَاء كَانَ كَمَنْ تَشَحَّطَ بِدَمِهِ بَيْنَ يَدَيْهِ». «(1)»

«كسى كه حسين عليه السلام را روز عاشورا زيارت كند، مانند آن انسان فداكارى است كه در پيشِ روى آن حضرت و در دفاع از ايشان، به خون خود غلطان گردد.»

78- عزادارى و تعطيلى عاشورا

امام باقر عليه السلام به علقمه فرمود:

«... وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا تَنْشُرَ يَوْمَكَ فِي حَاجَةٍ فَافْعَلْ ...» «(2)»

«اگر مى توانى در روز عاشورا به دنبال نيازهاى خود نروى، اين كار را بكن.»


1- - كامل الزيارات، ص 192
2- - همان، ص 193

ص: 201

سپس فرمود:

«در اين روز براى منزل خود آذوقه ذخيره نكن» «(1)»

و آنگاه شيوه عزادارى را اين گونه تعليم مى دهد كه:

«... در روز عاشورا به بيابان يا بر بلندى رفته، با دست اشاره نموده، به حسين بن على عليه السلام سلام دهد و بر قاتل او نفرين كند، سپس قبل از ظهر عاشورا دو ركعت نماز خوانده، و بر حسين بن على بگريد و از خانواده خويش بخواهد تا بر آن حضرت گريه كنند ....»

«وَ يُقِيمُ فِي دَارِهِ مُصِيبَةً بِإِظْهَارِ الْجَزَعِ عَلَيْهِ وَ يَتَلَاقَوْنَ بِالْبُكَاءِ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فِي الْبُيُوتِ وَ لْيُعَزِّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِمُصَابِ الْحُسَيْنِ عليه السلام ...» «(2)»

«در خانه اش مراسم عزدارى به پا كرده، بى تابى نشان دهد، و آنگاه كه با همديگر در


1- - كامل الزيارات، ص 193
2- - همان

ص: 202

خانه ها ديدار مى كنند، با گريه يكديگر را ملاقات نموده، در مصيبت حسين بن على عليه السلام به هم تسليت گويند.»

79- جان سپردن در اين راه

آن كه در مسير زيارت حسين بن على عليه السلام جان سپارد، به فرموده امامصادق عليه السلام، فرشتگان او را تشييع نموده، براى وى از بهشت حنوط و لباس آورده، كفنى روى آن كفن كه به وى پوشانده اند، مى پوشانند و بر او نماز مى گزارند و زير جسم او را با ريحان (گل خوشبو) فرش كنند و از مقابل، پشت و قسمت پا و سر وى، زمين را توسعه داده [قبرش فراخ شود]، سپس درى از بهشت به قبرش گشوده گردد و نسيم و بوى بهشتى و روح و ريحان به قبرش وارد شده و تا قيامت در آن باقى خواهد ماند ... «(1)»

همچنين امامصادق عليه السلام درباره كسانى كه در كنار قبر حسين بن على عليه السلام توسط ظالمى كشته شوند، فرموده است:

«با اوّلين قطره خونى كه از وى بر زمين مى ريزد، خداوند تمام گناهانش را مى بخشد،


1- - كامل الزيارات، ص 133

ص: 203

و فرشتگان طينتى كه از آن آفريده شده را غسل مى دهند تا از تمام آلودگى ها پاك گردد، همانگونه كه انبياى مخلص پروردگار، پاك و پاكيزه بوده اند، و آنچه از طينت اهل كفر با طينت وى آميخته گرديده، زدوده شود.

همچنين قلب او را شستشو داده، سينه اش فراخ گردد، و آن را از ايمان پر كنند و در چنين شرايطى خداوند را ديدار كند و به او اين اختيار داده مى شود تا از اهل بيت خود و يك هزار نفر از دوستانش شفاعت كند، فرشتگان همراه با جبرئيل و فرشته مرگ بر او نماز گزارند، و كفن و حنوطش را از بهشت آورده، قبرش را توسعه مى دهند، و روشنايى هايى در قبرش ايجاد مى كنند، و درى از بهشت به سوى قبر او مى گشايند و فرشتگان براى وى هدايايى از بهشت مى آورند و پس از هجده روز او را به بهشت منتقل و در آنجا هميشه با اولياى خدا همنشين خواهده بود تا نفخه دوم دميده شود و وى از قبر بيرون آيد. پس از خروج از قبر اوّلين كسانى كه با او مصافحه مى كنند رسول

ص: 204

خداصلى الله عليه و آله، امير مؤمنان و جانشينان آن حضرت-صلوات اللَّه عليهم اجمعين- خواهند بود كه به وى بشارت داده و مى گويند:

همراه ما باش، سپس او را كنار حوض كوثر آورده، از آن به وى مى نوشانند و هر كس را او بخواهد و دوست داشته باشد، از آن آب به وى مى دهند ....» «(1)»

هارون بن خارجه گويد: از امامصادق عليه السلام شنيدم كه فرمود:

«خداوند چهار هزار فرشته را كنار قبر حسين بن على عليه السلام گمارده كه همگى ژوليده و غبارآلوده اند و تا روز قيامت بر آن حضرت مى گريند، پس هر كس قبر حسين عليه السلام را زيارت كند و به حق آن حضرت عارف باشد، اين فرشتگان او را مشايعت نموده تا وى را به منزل اش برسانند و اگر بيمار گردد،صبحگاهان و شامگاهان از وى عيادت كنند، و اگر بميرد در تشييع جنازه او حاضر شوند و تا روز قيامت براى او از خداوند طلب مغفرت كنند. «(2)»


1- - كامل الزيارات، ص 133 و 134
2- - همان، ص 207

ص: 205

80- تسليت گويى در مصيبت حسين بن على عليه السلام

مالك جهنى از امام باقر عليه السلام مى پرسد كه مردم در مصيبت حضرت حسين بن على عليه السلام چگونه به يكديگر تسليت بگويند؟

حضرت پاسخ داد بگويند:

«عَظَّمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ عليه السلام وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ وَ الْإِمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ...» «(1)»

«خداوند پاداش هاى ما را در مصيبت حسين بن على عليه السلام افزون گرداند و ما و شما را از طلب كنندگان خون آن حضرت، همراه با امام مهدى عليه السلام از آل محمّد قرار دهد ...»

81- محصول زيارت

محصول زيارت بسيار زيبا و شيرين است، زائر در كنار مرقد معصومان و اولياى خدا، پس از آن كه با آنها


1- - كامل الزيارات، ص 193

ص: 206

احساس نزديكى كرد دست به دعا برداشته از خدا مى خواهد:

«اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ رَاضِيَةً بِقَضَائِكَ مُولَعَةً بِذِكْرِكَ وَ دُعَائِكَ مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِيَائِكَ مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ وَ سَمَائِكَصَابِرَةً عَلَى نُزُولِ بَلَائِكَ مُشْتَاقَةً إِلَى فَرْحَةِ لِقَائِكَ مُتَزَوِّدَةً التَّقْوَى لِيَوْمِ جَزَائِكَ مُسْتَنَّةً بِسُنَّةِ أَوْلِيَائِكَ مُفَارِقَةً لِأَخْلَاقِ أَعْدَائِكَ مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْيَا بِحَمْدِكَ وَ ثَنَائِكَ». «(1)»

«بار خدايا، جانم را به قَدَر خويش مطمئن و به قضاى خويش راضى گردان، و روحم را به ذكر و دعايت حريص گردان، و آن را دوستدار اولياى برگزيده خويش بگردان و محبوب در زمين و آسمان ساز، خداوندا روح مرا در برابر بلاهايتصبور و بر نعمت هايت شاكر گردان، و مرا به گونه اى قرار ده كه شكرگزار نعمت هاى بى كران تو باشم و همواره مشتاق ديدار تو بوده و پيوسته براى


1- - مفاتيح الجنان، زيارت امين اللَّه

ص: 207

روز قيامت، توشه تقوى فراهم سازم، و جانم را به روش ها و سنن اولياى الهى آراسته كنم و از اخلاق زشت دشمنان الهى دور نمايم. و به جاى مشغول دنيا شدن، به حمد و ثناى تو سرگرم باشم.»

اين سيزده نعمت الهى كه در اين زيارت مورد درخواست زائر قرار گرفته، زمينه ساز كمال انسان ها است كه با دستيابى به آن، به جامع خوبى ها و پاكى ها دست خواهند يافت. همچنين از خدا مى خواهد:

«اغْفِرْ لِاوليائِنا، وَ كُفَّ عَنَّا اعدائَنا وَاشغَلْهُمْ عَنْ اذانا وَ اظهِرْ كَلِمَةَ الحَقِّ وَاجْعَلهَا العُلْيا وَ ادْحِضْ كَلِمَةَ الْباطِلِ وَ اجْعَلْهَا السُّفلى انَّكَ عَلى كُلِّ شَى ءٍ قَديرٌ». «(1)»

بار خدايا دوستان ما را بيامرز و دشمنان ما را از دشمنى با ما بازدار، و آنان را سرگرم خود كن تا زيانى به ما نرسانند، بار پروردگارا، حق را آشكار ساز و آن را برترين قرار ده، و باطل را از ميان بردار و آن


1- - مفاتيح الجنان، زيارت امين اللَّه

ص: 208

را پست گردان، كه تو همواره بر هر چيز قادر و توانايى.

82- پاداش زيارت امير مؤمنان على عليه السلام

رسول خداصلى الله عليه و آله در پاسخ حسن بن على عليه السلام كه پرسيد:

«يا ابَتِ ما جَزاءُ مَنْ زارَكَ؟»؛ پدر، پاداش آن كه شما را زيارت كند، چيست؟» فرمود:

«مَنْ زارَنى أوْ زارَ اباكَ أوْ زارَكَ، أوْ زارَ اخاكَ كانَ حَقّاً عَلَىَّ انْ ازْورَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ حَتّى اخَلِّصَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ.»

هر كس مرا يا پدرت را، يا تو و يا برادرت را زيارت كند بر من لازم شود كه در روز قيامت از او ديدار كنم و او را از گناهانش برهانم.» «(1)»

83- پاداش زيارت ساير ائمه مدفون در عراق

حسسن بن علىّ وشّاء گويد: به حضرت رضا عليه السلام عرض كردم: ثواب آن كس كه قبر يكى از امامان را زيارت كند چيست؟ فرمود:

«لَهُ مِثْلُ ما لِمَنْ اتى قَبْرَ ابى عبداللَّه عليه السلام؛


1- - ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ترجمه مرحوم غفارى، ص 188.

ص: 209

ثوابش مانند پاداش زيارت قبر حسين عليه السلام است.»

به آن حضرت عرض كردم: پاداش كسى كه قبر موسى بن جعفر عليه السلام را زيارت كند، چيست؟

فرمود:

«لَهُ مِثْلُ مَنْ زارَ قَبْرَ ابى عَبْدِاللَّه عليه السلام؛ براى او پاداشى همانند پاداش كسى است كه قبر حسين بن على عليه السلام را زيارت كند.» «(1)»

84- هديه سفر

مستحب است مسافر هنگام بازگشت به خانه، هديه اى براى خانواده اش بياورد. ابن سنان از امامصادق عليه السلام نقل كرده كه آن حضرت فرمود:

«هنگامى كه يكى از شما به مسافرت برود، هنگام برگشتن به هر مقدار كه براى او امكان دارد، هر چند يك سنگ، براى خانواده خود هديه بياورد ...» «(2)»

ليكن بايد توجه داشت كه تهيه سوغات، نبايد


1- - ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 220.
2- - وسائل الشيعه، ج 11، ص 459، ح 15259

ص: 210

زائران را از وظايف حسّاس و خطيرشان بازدارد و به جاى حضور در حرم ها، بيشترين وقت خود را در خيابان ها و بازارها سپرى كنند و به دليل خستگى، از توفيق عبادت محروم شوند.

از اين رو بايد براى خريد هدايا، برنامه ريزى نموده، وقت خاصى را براى آن در نظر بگيرند و كالاهاى مورد نياز خود را بخرند، و ديگر به بازار نروند.

شيطان نيز در اين گونه موارد در كمين زائران است.

تنوّع كالاها و بازارها كه بخشى از آن در مسير زائران قرار دارد، موجب مى شود تا در ميان راه، مسير خود را تغيير داده، به جاى حضور در محضر ائمه عليهم السلام، از اين مغازه به آن مغازه رفته و در پايان خسته، خود را به محل اقامت مى رسانند و به استراحت مى پردازند.

نكته ديگر اين كه بايد توقّعات ديگران را نسبت به ميزان هدايا كاهش داد؛ زيرا همان گونه كه خويشان زائران عتبات عاليات، جز يك مهر و تسبيح معمولى توقّعى از زائر ندارند، در سفرهاى زيارتى ديگر نيز نبايد به دنبال خريد هداياى متنوّع و رنگارنگ بود، بلكه بايد با خريد هداياى مختصر، ضمن عمل به اين وظيفه اخلاقى، زمينه را براى بهره بردارى معنوى هر چه بيشتر، فراهم ساخت.

ص:211

85- زيارت مقبول

فلسفه هر زيارتى آن است كه زائر با گذشته غلط خود فاصله بگيرد و اصلاح شود. مرحوم شهيد ثانى در دروس گويد:

«... دوازدهمين ادب از آداب زيارت آن است كه زائر پس از زيارت، از وضعيتى كه پيش از آمدن به زيارت داشته، بهتر شود.» «(1)»

در آستانه ورود به حرم، كنار در ايستادن و اذن دخول خواندن و تلاش در جهت ريزش اشك و رقّت قلب پيداكردن، مقدمه براى اين تغيير و تحول روحى و اخلاقى است، زيرا زائر در حالى اذن دخول مى خواند كه احساس مى كند هم اكنونصاحب آن مرقد او را مى بيند، كلامش را مى شنود و به او پاسخ مى دهد و درست در همان حال لطف و محبتصاحب آن مرقد نسبت به او و ديگر پيروانشان را ياد مى كند و لحظه اى نيز به درون خود مى نگرد كه با كوله بارى از گناه و نافرمانى به درِ خانه اين عزيز آمده است. طبيعى است كسانى كه بهصورت حقيقى به درون خود نگريسته و


1- - الدروس، ج 2، ص 24؛ آداب زيارت، ص 196

ص: 212

سابقه اعمال خود را به ياد آورند چه بسا از راه رفتن بازمانند و از خجلت و شرمسارى عقب نشينى كنند!

اگر چنين حالتى بر زائر عارض شد تا حدودى توانسته است به اهداف زيارت دست يابد از اين رو مرحوم شهيد اول در اين باره مى گويد:

«... وَ ثانيها: الْوُقُوفُ عَلى بابِهِ وَ الدُّعاءُ وَ الاستِئذانُ بِالْمَأْثُور، فَإنْ وَجَدَ خُشُوعَاً وَ رِقَّةً دَخَلَ وَ إلّا فَالأَفضَل لَهُ تَحَرّي زَمانَ الرِقَّةِ لأَنَّ الْغَرَضَ الأَهَمّ حُضُور القَلبِ لِيَلقَى الرَّحْمَة النّازَلَةِ مِنَ الرَّبّ». «(1)»

«... دوم: ايستادن بر در آن حرم شريف، و دعا و اذن دخول بخواند؛ آن گونه كه در روايات وارد شده، پس اگر در خود رقّت و خشوعى يافت، داخل شود و گرنه افضل آن است كه درصدد تحصيل زمانى برآيد كه در قلب او رقّت و خشوعى حاصل گردد (و در آن حال به زيارت بيايد) زيرا هدف مهم تر، حضور قلب براى دستيابى به رحمتى است كه از


1- - الدروس الشرعيه، ج 2، ص 23

ص: 213

ناحيه پروردگار نازل گردد.»

از اين رو در احاديث مربوط به سفر حج نيز، نشانه قبولى اين فريضه الهى را فاصله گرفتن از گناه و بهتر شدن اخلاق و رفتار حاجى ذكر كرده اند.

86- دعا در بازگشت

رسول خداصلى الله عليه و آله هر گاه از سفر حج يا جنگ و يا سفرى ديگر بازمى گشت، به هر بلندى مى رسيد سه مرتبه اللَّه اكبر مى گفت و مى فرمود:

«... لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ، آئِبُونَ تَائِبُونَ عَابِدُونَ سَاجِدُونَ لِرَبِّنَا حَامِدُونَ،صَدَقَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ نَصَرَ عَبْدَهُ وَ هَزَمَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ ...». «(1)»

سپس به مسجد مى رفت و دو ركعت نماز مى گزارد و آن گاه وارد خانه مى شد. «(2)»


1- - محجة البيضاء، ج 4، ص 76
2- - همان.

ص:214

87- اطلاع دادن زمان بازگشت

شايسته است مسافر پيش از ورود به خانه، زمان آمدنش را به خانواده خود اطلاع دهد تا آن ها براى استقبال آماده باشند.

رسول خداصلى الله عليه و آله در حديثى، از اين كه كسى پس از مدتى غيبت، شبانه بر اهل خود وارد شود نهى فرموده، مگر آن كه پيش از ورود، آنان را باخبر سازد. «(1)» در محجّة البيضاء آمده است:

«مسافر چون نزديك شهر خود رسيد، بگويد:

الَّلهُمَّ اجْعَلْ لَنا بِها قَراراً وَ رِزْقاً حَسَناً». «(2)»

سپس كسى را نزد خانواده اش بفرستد تا زمان ورودش را به آن ها اطلاع دهد و در نتيجه ناگهانى بر آن ها وارد نشود تا به چيزى كه مطابق ميلش نيست، برخورد كند. «(3)»

رسول خداصلى الله عليه و آله هر گاه از مسافرت بازمى گشت، ابتدا


1- - من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 197
2- - محجةالبيضاء، ج 4، ص 76
3- - همان.

ص: 215

به مسجد مى رفت و دو ركعت نماز مى خواند و سپس به خانه مى آمد و هنگام ورود به خانه مى فرمود:

«تَوْباً تَوْباً لِرَبِّنا أوْباً، لايُغادِرُ عَلَيْنا حَوْباً». «(1)»

همچنين در روايت آمده كه آن حضرت هنگام بازگشت از خيبر فرمود:

«آئِبُونَ تَائِبُونَ، إِنْ شاءَ اللَّهُ عَابِدُونَ، راكِعُونَ ساجِدُونَ، لِرَبِّنَا حَامِدُونَ، الَّلهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلى حِفْظِكَ إِيَّايَ فِي سَفَرِي وَ حَضَرِي، الَّلهُمَّ اجْعَلْ أَوْبَتِي هذِهِ مُبارَكَةً مَيْمُونَةً مَقْرُونَةً بِتَوبَةِ نَصُوحٍ تُوجِبُ لِي بِها السَّعادَةَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ». «(2)»


1- - محجة البيضاء، ج 4، ص 76
2- - همان.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109