شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به روایت سلیم بن قیس

مشخصات کتاب

سرشناسه : پوسایی، محمد باقر

عنوان و نام پدیدآور : شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به روایت سلیم بن قیس/ محمد باقر پوسایی.

مشخصات نشر : اصفهان: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، 1393.

مشخصات ظاهری : 30 ص.: مصور، نمونه.

یادداشت : عنوان روی جلد: شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به روایت سلیم بن قیس از دیدگاه کتب اهل سنت.

عنوان روی جلد : شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به روایت سلیم بن قیس.

موضوع : فاطمه زهرا (س)، 8؟ قبل از هجرت - 11ق. -- شهادت

موضوع : فاطمه زهرا (س)، 8؟ قبل از هجرت - 11ق. -- شهادت -- دفاعیه ها و ردیه ها

موضوع : فاطمه زهرا (س)، 8؟ قبل از هجرت - 11ق. -- شهادت -- ماخذ

رده بندی کنگره : BP27/2/م45الف5 1385

رده بندی دیویی : 297/973

پیشگفتار

بسم الله الرحمان الرحیم

تقدیم به مهدی جان.بهترین دوستم که انگیزه اصلی ام از این کتاب بود.

ما در این کتاب میخواهیم شهادت حضرت فاطمه زهرا را با استفاده از کتاب سلیم بن قیس هلالی که از راویان ان ماجرا هست را اثبات کنیم و فقط هم به کتب اهل سنت استناد کرده ایم.

امید است مورد رضایت حضرت مولانا علی بن ابی طالب علیه الصلاه و السلام و مادرم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قرار بگیرد و لحظه ای از ظهور منجی عالم بشریت کم شود.

از تمام روحانیون،طلاب،دانشجویان و محققین دیگر خواهشمند است هرگونه مطلبی در زمینه سلیم بن قیس و کتابش از کتب اهل سنت دارند و همچنین پیشنهادات و انتقادات و مشکلات علمی و ادبی

ص: 1

این کتاب را برای بنده ارسال کنند.

سید محمد باقر پوسایی

Mposaiy76@yahoo.com

با تشکر

یا علی مدد

شخصیت سلیم بن قیس راوی اول

سلیم بن قیس عامری هلالی از شیعیان و یاران نزدیک حضرت علی علیه السلام و نویسنده کتاب سلیم بن قیس است.

درباره دیدار ایشان با نبی اکرم اختلاف نظر است.اما این نظر مورد قبول است که ایشان،محضر امام علی علیه السلام و امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام و امام سجاد علیه السلام و امام محمد باقر علیه السلام را درک کرده.و ائمه بزرگوار کلمات عجیبی در تائید این راوی گفته اند.

ایشان در زمان حجاج بن یوسف،به علت مشکلاتی با حجاج به ایران فرار میکند و کتابش را به ابان بن ابی عیاش میدهد و بعد از مدتی فوت میکند.

این شخص در کتب رجالی اهل سنت به طور نامشخص و با نام های دیگر هست.و هیچ دیدگاه جرحی هم درباره اش نیست.فقط زرکلی ایشان را از شیعیان حضرت علی میداند.همینطور برخی دیگر از علمای اهل سنت که دلیل توثیق ایشان است.

شخصیت ابان ابی عیاش راوی دوم

زندگی نامه ابان

ابان بن ابی عیاش،از زاهدان و و راویان اهل سنت و شیعه و از تابعین است که انس بن مالک را دیده و از او نقل حدیث کرده است.

به دلائل متعددی،برخی از علمای شیعه و اهل سنت نسبت به ایشان جبهه گرفته اند.اما همه قبول دارند که ایشان شیعه دوازده امامی بوده و از زاهدان و عابدان بوده.فقط در حدیث کمی به ایشان ایراد میگیرند.

ولی این مهم نیست.زیرا در زمینه کتاب سلیم بن قیس،ایشان فقط کتاب را گرفته و مدتی نگهداری کرده.از خودش حدیثی نقل نکرده.اگر هم کرده باشد

ص: 2

هم موثق است و هم حدیث را مینوشت.پس مشکلی در این زمینه ندارند.

در اثبات وثاقت ایشان همین بس که در اهل سنت(طبق نرم افزار جوامع الکلم)حدود 500 حدیث از ایشان نقل شده.در کتب اربعه و وسائل الشیعه(طبق نرم افزار درایه النور)62 حدیث نقل شده که همین،دلیل بر وثاقت این راوی است.

بسیاری از بزرگان حدیثی اهل سنت از ایشان نقل حدیث داشتند.در ادامه نظر 26 عالم رجالی اهل سنت را در اثبات این راوی و رد 26 نظر جرح این راوی را مینویسیم.

ایشان در اول رجب سال 138 هجری قمری فوت میکند. ابان بن ابی عیاش از راویان اهل سنت است.نهضتی بین علمای اهل سنت به خصوص شعبه بن حجاج و دیگران افتاده که به هر شکل ممکن اثبات کنند ایشان ضعیف است تا جایی که در برخی موارد دروغ هم نوشته اند.ما در این مطلب میخواهیم اثبات کنیم که ایشان موثق است.

دلائل توثیق عام ابان بن ابی عیاش

1- تعدد روایات

از ایشان(طبق نرم افزار جوامع الکلم) 260 حدیث نقل شده است(که با اضافه کردن مکرارات به 500 حدیث میرسد)که خود،دلیل بر اثبات ایشان است.

2- نقل از راویان موثق و صحابه

ایشان از صحابه و افراد موثقی حدیث نقل میکندکه تعدادی را در این جا مینویسم:

انس بن مالک،حسن بصری،نافع غلام ابن عمر،عکرمه غلام ابن عباس،سعید بن مسیب،مجاهد بن جبر،عامر الشعبی،ابو صالح السمان،یحیی بن ابی کثیر،امام محمد باقر علیه السلام،سعید بن جبیر،محمد بن سیرین،عبیدالله بن عمر،حمید بن تیرویه،ابراهیم نخعی،محمد بن منکدر،عویمر بن مالک،عبدالله بن بریده،عبدالرحمان بن محمد،ابی بن کعب،عبدالله بن زید،سلمه بن دینار،شمر بن حوشب،منذر بن مالک،ابو عثمان نهدی،معاویه بن قره،محمد بن حنفیه،زراره بن اوفی،مسلم بن عمران،اوس بن عبدالله،رجا بن حیوه،بکر بن عمرو،زیاد بن کلیب،علا بن زیاد،طریف

ص: 3

بن مجالد،سعید بن یسار،مورق بن مشمرج،ابراهیم بن عبدالاعلی و بسیاری از راویان دیگر.

شخصی که به علم رجال مسلط باشد میداند این راویان موثق هستند و اکثر انها از راویان بخاری و مسلم هستند.شخصی که از این راویان نقل حدیث کند خود این از دلائل وثاقتش میشود.

3- نقل بزرگان از ایشان

بسیاری از علمای حدیثی و راویان موثق اهل سنت به طور مستقیم از این راوی نقل حدیث دارند که تعدادی را در اینجا مینویسیم:

ابن ابی شیبه،سفیان ثوری،محمد زهری،معمر بن راشد،سفیان بن عینیه،حماد بن سلمه،یزید بن هارون،ابن جریح،قتاده بن دعامه،موسی بن اسماعیل،حماد بن زید،اسماعیل بن ابراهیم،شریک بن عبدالله،محمد بن فضیل،یحیی بن سعید،خالد بن عبدالله،جریر بن حازم،ابراهیم بن طهمان،هشام بن حسان،یونس بن عبید،همام بن یحیی،زائده بن قدامه،ابو حنیفه،مروان بن معاویه،علی بن مسهر،سلیمان بن طرخان،ابراهیم الفزاری،عبدالرحمان بن سلیمان،داود بن ابی هند،عبدالرحمان بن محمد،سعید بن عامر،فضیل بن عیاض.و دهها راوی دیگر.

این روات هم موثق و اکثر انها از راویان بخاری و مسلم هستند.شخصی که اینهمه راوی موثق و بعضا عالم اهل سنت از ایشان نقل حدیث میکند ضعیف نیست.

4- نقل در کتب معتبر اهل سنت

تعداد زیادی از کتب معتبر اهل سنت به طور غیر مستقیم(با واسطه)از این راوی نقل حدیث دارند که اینجا به تعدادی از انان اشاره میکنیم:

سنن ابی داود،مصنف عبدالرزاق،سنن بیهقی،مسند و مصنف ابن ابی شیبه،امالی ابن بشران،حلیه الاولیا،اسد الغابه،تهذیب الکمال،مسند ابو حنیفه،التمهید،مسند شاشی،تفسیر یحیی بن سلام،جامع البیان،مسند ابی یعلی،تاریخ بغداد،مسند امام احمد بن حنبل،مسند شهاب،المعجم الکبیر،طبقات الکبری و دیگر کتب معتبر اهل سنت.

5- خاندان راوی

ایشان از قبیله عبد القیس بودند(عبدالقیس بن افصی از افراد زمان جاهلیت بود که بعدها به بحرین مهاجرت میکند و در آن قبیله افراد بزرگی رشد میکنند.به نقل

ص: 4

از الاعلام زرکلی).و اگر به کتب رجالی مراجعه کنید میبینید که تمامی افراد این قبیله موثق بودند.

نظیر:احمد بن ابراهیم الدورقی،احمد بن الازهر،اسحاق بن سلیمان،علی بن حسن العبدی،قزعه مکی،محمد بن علی المروزی،یعقوب بن ابراهیم العبدی،یونس بن عبید العبدی،عبدالله بن سیره همدانی(که از صحابه است)

6- قاعده اِن الزاهد الضابط،ثقه

یک قاعده رجالی در اهل سنت است که میگوید اگر یک عابد و زاهد،ضبط در حدیث داشته باشد حدیثش معتبر است.

این راوی طبق نظر همه علمای اهل سنت زاهد بوده.و در کتاب سلیم بن قیس هم مکتوب بوده و کتاب را نگهداری کرده است.پس در زمینه این کتاب ضبط داشته و حدیثش معتبر است.

دلائل توثیق خاص ابان بن ابی عیاش

1 -مالک بن دینار(متوفی سنه 123) میگوید ابان بن ابی عیاش طاووس قاریان است.

قال مالک بن دینار: أبان بن أبی عیاش طاوس القراء(الکامل فی الضعفا ج 1 ص 383/تقریب التهذیب ج 3 ص 91/تهذیب الکمال ج 2 ص 23)

2-ایوب سختیانی(متوفی سنه 131) میگوید من فقط خیر او را میدانم.

حدثنا حماد بن زید بإسناده ونحوه وزاد فذکرت ذلک لأیوب فقال ما زال یعرف بالخیر منذ کان(الکامل فی ضعفا ج 1 ص 382)

3-سلم بن قیس میگوید:ابان نزد انس بن مالک(از بزرگان صحابه)حدیث مینوشت.

قال عثمان بن أبی شیبة وغیره عن عبد الله بن إدریس قلت لشعبة ما قولک فی مهدی بن میمون قال ثقة قلت فإنه حدثنی عن سلم العلوی أنه رأی أبان بن أبی عیاش یکتب عند أنس قال سلم العلوی الذی کان یری الهلال قبل الناس بلیلتین(تهذیب الکمال ج 2 ص 20 و دهها کتاب دیگر) جالب تر این است که شعبه انقدر از ابان متنفر بود که این شخص هم رد کرده است.اما امام احمد بن حنبل میگوید به جز خیر،چیزی از او نمیشناسم.

4-حماد بن سلمه(متوفی سنه 167)میگوید ابان بهتر از شعبه(بن حجاج)است!

عن ابن عائشة قال قال رجل لحماد بن سلمة یا أبا سلمة تروی عن أبان بن أبی عیاش قال وما شأنه قال إن

ص: 5

شعبة لا یرضاه قال فأبان خیر من شعبة(مختلف فیهم ابن شاهین ج 1 ص 40/تاریخ جرجان ج 1 ص 158)

از ابن عایشه نقل شده است که مردی به حماد بن سلمه گفت ای ابا سلمه از ابان بن ابی عیاش حدیث نقل میکنی؟حماد گفت و شان او چیست؟مرد گفت همانا شعبه از او راضی نیست.پس حماد گفت پس ابان بهتر از شعبه است!

حال به صورت کاملا مختصر درباره شعبه توضیح میدهیم که بعد بدانید ابان از ایشان بالاتر است:

شعبه بن حجاج متوفی سنه 160 هجری قمری که تمام کتب صحاح سته از ایشان نقل حدیث کردند.بیش از 160 نظر رجالی داده است و طبق نرم افزار جوامع الکلم 2132 حدیث بدون تکرار از ایشان نقل شده است.و دههاعالم اهل سنت به ایشان ثقه،امام،حافظ،حجت و حتی امیر المومنین در حدیث گفته اند.

وقتی به حماد بن سلمه میگویند شعبه،ابان را رد کرده.حماد میگوید ابان حتی از شعبه هم بهتر بود.

5-ابا عوانه(متوفی سنه 176)میگوید:حدیثی از حسن(بصری)ابلاغ نمیکنم به جز اینکه ان را به ابان بن ابی عیاش داده باشم.پس بر او میخواندم.

وَحَدَّثَنَا الْحَسَنُ الْحُلْوَانِیُّ قَالَ سَمِعْتُ عَفَّانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَوَانَةَ قَالَ مَا بَلَغَنِی عَنِ الْحَسَنِ حَدِیثٌ إِلاَّ أَتَیْتُ بِهِ أَبَانَ بْنَ أَبِی عَیَّاشٍ فَقَرَأَهُ عَلَیَّ.(صحیح مسلم ج 1 ص 12 و چندین سند دیگر)

بررسی مختصر راویان

حسن بن علی حلوانی:از راویان بخاری و مسلم و به اجماع اهل سنت موثق است.

عفان بن مسلم:از راویان بخاری و مسلم و به اجماع اهل سنت موثق است.

ابو عوانه که از علمای اهل سنت است و نیازی به بحث ندارد.

حال جالب این است که اهل سنت برای پوشاندن این موضوع گفته اند که ابوعوانه از ابان نقل حدیث ندارد!خب.ابان 38 سال قبل از ابوعوانه فوت کرده.یعنی

ص: 6

زمان فوت ابان،ابوعوانه نوجوان بوده.چطور ناقل حدیث باشد؟

6 -یزید بن زریع(متوفی سنه 182)میگوید: برای یک حدیث او را ترک کردم(یعنی بقیه احادیثش موثق است و فقط همین یک حدیث ضعیف است)

قال یزید بن زریع:ترکته لأنه روی عن أنس حدیثا واحدا(اکمال تهذیب الکمال ج 1 ص 168)

7-عمرو بن علی الفلاس(متوفی سنه 249) میگوید او مرد صالحی بود.

وهو رجل صالح یکنی أبا إسماعیل(الکامل فی الضعفا ج 1 ص 381/تهذیب الکمال ج 2 ص 20/تهذیب التهذیب ج 1 ص 85)

8-ابو زرعه(متوفی سنه 264) میگوید حدیث ابان را ترک میکنم.اما ابان دروغگو نیست.

سئل أبو زرعة عن ابان بن ابی عیاش فقال: بصری متروک حدیثهولم یقرأ علینا حدیثه، فقیل له کان یتعمد الکذب ؟ قال لا، کان یسمع الحدیث من انس وشهر بن حوشب ومن الحسن فلا یمیز(الجرح و تعدیل ابن ابی حاتم ج 2 ص 296)

9-ابن قتیبه دینوری(متوفی سنه 276) میگوید ابان بن ابی عیاش،فقیه است.و این مطلب هم در بخش نوادر فی معارف مینویسد.

تفخر عبد القیس بأن من موالیها صالحاً المری وهو مولی بنی مرة من عبد القیس، وکان من أهل الخیر، ویذهب إلی شیء من القدر، ومات بالبصرة وعقبه بها...وبأن من موالیها: أبان بن أبی عیاش الفقیه ویکنی أبا إسماعیل(المعارف ج 1 ص 97)

10-ابو حاتم رازی(متوفی سنه 275 یا 277)میگوید:ابان بن ابی عیاش مرد صالحی بود و دلیل متروک الحدیث بودنش،سو حفظش است.

ابان بن ابی عیاش متروک الحدیث وکان رجلا صالحا لکن بلی بسوء الحفظ(الجرح و التعدیل ابن ابی حاتم ج 2 ص 296) بار دیگر یک حدیث را با چندین سند مختلف میاورد و به صحت حدیث ابان اعتراف میکند. وقد اقتصر أبو حاتم علی الوجهین الأولین ، وذکر أن الوجه الأول هو الصحیح ، وهو حدیث أبان(ابن ابی عیاش)(تحقیق جز من علل ابی حاتم ج 1 ص 3)

11-ابن اثیر(متوفی سنه 606) از ترمذی(متوفی سنه 279)نقل میکند که ترمذی،یکی از احادیث ابان را حسن میداند.

وأخرجه عبد بن حمید قال :حدثنا قبیصة ،قال :حدثا سفیان ،عن أبان بن أبی عیاش.کلاهعما - عامر ، وأبان - عن أبی الصدیق ، فذکره.وقال الترمذی : هذا حدیث حسن غریب.(جامع الاصول ج 10 ص 529) ترمذی در جای دیگر ابان را عابد قبول دارد و فقط به حدیثش کمی گیر میدهد که پاسخ دادیم

ص: 7

در اینجا حدیث نیست و فقط نگهداری کتاب سلیم بوده است: قَالَ أَبُو عِیسَی وَأَبَانُ بْنُ أَبِی عَیَّاشٍ وَإِنْ کَانَ قَدْ وُصِفَ بِالْعِبَادَةِ وَالِاجْتِهَادِ فَهَذِهِ حَالُهُ فِی الْحَدِیثِ(سنن ترمذی ج 12 ص 496)

12-حمد بن عمرو البزار(متوفی سنه 292)میگوید:من از خداوند شرم میکنم که بگویم ابان بن ابی عیاش دروغ میگوید

قال البزار : إنی لأستحی من الله عز وجل أن أقول إن أبان بن أبی عیاش وصالحا المری کذابان(اکمال تهذیب الکمال ج 1 ص 168 از ایضاح الاشتباه نقل کرده است)

13-الموتمن بن احمد معروف به ساجی(متوفی سنه 307)میگوید:او مردی صالح و بسیار بخشنده بود.

کان رجلا صالحا سخیا(تهذیب التهذیب ابن حجر ج 1 ص 86/اکمال تهذیب الکمال ج 1 ص 168)

14-حسین بن علی خراسانی طوسی(متوفی سنه 308) یکی از احادیث ابان را حسن میداند.

نا محمد بن عبد الله بن یزید المقریء نا مروان ابن معاویة الفزاری عن أبان بن أبی عیاش عن أبی تمیمة الهجیمیعن الأشعری قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم من صام الدهر ضیق الله علیه جهنم حتی تترکه وقال بیده هکذا وعقد تسعین.هذا حدیث حسن غریب(مستخرج طوسی ج 3 ص 428)

15-ابو جعفر طبری(متوفی سنه 310)میگوید:او مرد صالح و بخشنده ای بود.

هو " أبان بن أبی عیاش فیروز " ، مولی عبد القیس ، کان رجلا صالحًا سخیًّا(تفسیر طبری ج 15 ص 65)

او ابان بن ابی عیاش فیروز است.مولی عبدالقیس.او مردی صالح و بخشنده بود.

16-ابن حبان(متوفی سنه 354) میگوید او از عابدان بود که از انس بن مالک،حدیث میشنید.

کان من العباد سمع من أنس أحادیث وجالس الحسن فکان یسمع من کلامه, فإذا حدث به جعل کلام الحسن عن أنس مرفوعا, وهو لا یعلم, ولعله حدث عن أنس بأکثر من ألف وخمسمائة حدیث, ما لکثیر شیء منها أصل(تقریب التهذیب ج 3 ص 91) بار دیگر ذهبی از ابن حبان نقل میکند او از عابدانی است که شب را قیام و روز را روزه میگرفت. قال ابن حبان: کان أبان من العباد الذی یسهر اللیل بالقیام، ویطوی النهار بالصیام(میزان الاعتدال ج 1 ص 12)

17-طبرانی(متوفی سنه 360)یکی از احادیث ابان را صحیح میداند که بالاترین درجه صحت یک حدیث است.

والصحیح ما

ص: 8

رواه الحجاج بن المنهال عن همام عن أبان...(الدعا ج 2 ص 145)

18-ابن عدی(متوفی سنه 365)میگوید امید وارم که او به کذب اعتماد نمیکرد.

ارجو أنه لا یتعمد الکذب، وعامة ما أتی به من جهة الرواة عنه(میزان الاعتدال ج 1 ص 14)

19-ابن شاهین(متوفی سنه 385) ابان را دارای ضبط میداند.

عن جابر ، قال کان أهل مکة یکتبون ، وأهل المدینة لا یکتبون وقد اتخذ الکتاب جماعة من الصحابة والتابعین وأمر بها منهم علی بن أبی طالب ، والحسن بن علی بن أبی طالب.... وأبان بن أبی عیاش ، وجماعة(ناسخ الحدیث و منسوخه ج 2 ص 319) جالب این است که همین عالم که در اینجا گفته این راوی دارای ضبط است،این راوی را در جای دیگر جرح کرده که در بخش رد جرحیات ابان به ان پاسخ میدهیم.

20-ابن حزم(متوفی سنه 456)میگوید یکی از احادیث ابان را،حنفی ها من جمله امام اعظم ابوحنیفه تائید کرده است.

وَاحْتَجَّ الْحَنَفِیُّونَ فِی ذَلِکَ بِمَا رُوِّینَاهُ مِنْ طَرِیقِ الْحُذَافِیِّ مُحَمَّدِ بْنِ یُوسُفَ قَالَ: أَخْبَرَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحِیمِ بْنِ شُرُوسٍ، أَخْبَرَنِی حَفْصُ بْنُ سُلَیْمَانَ الْکُوفِیُّ، أَخْبَرَنِی أَبَانُ، عَنْ أَنَسٍ: أَنَّ رَجُلاً اشْتَرَی بَعِیرًا وَاشْتَرَطَ الْخِیَارَ أَرْبَعَةَ أَیَّامٍ، فَأَبْطَلَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم الْبَیْعَ وَقَالَ: إنَّمَا الْخِیَارُ ثَلاَثَةُ أَیَّامٍ قَالَ الْحُذَافِیُّ: وَحَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، حَدَّثَنَا رَجُلٌ سَمِعَ أَبَانًا یَقُولُ: عَنِ الْحَسَنِ اشْتَرَی رَجُلٌ وَجَعَلَ الْخِیَارَ أَرْبَعَةَ أَیَّامٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم : الْبَیْعُ مَرْدُودٌ وَإِنَّمَا الْخِیَارُ ثَلاَثَةُ أَیَّامٍ .(المحلی ج 8 ص 372) اثبات صحت یک حدیث توسط عالم بزرگی مثل امام ابوحنیفه با انهمه سخت گیری یعنی اینکه راویان ان من جمله ابان بن ابی عیاش،در درجه بالایی از وثاقت هستند.زیرا امام ابوحنیفه بسیار روی حدیث سخت گیر بود.پس ابان موثق است.

21-خطیب بغدادی(متوفی سنه 463) نام ابان را هم ردیف بزرگان حدیث اهل سنت میداند.

وممن سمی لنا أنه کان یصحح العمل بأحادیث الإجازة ویری قبولها من المتقدمین الحسن البصری ، ونافع مولی

ص: 9

عبد الله بن عمر ، وابن شهاب الزهری ، وربیعة بن أبی عبد الرحمن ، ویحیی بن سعید الأنصاری ، وقتادة بن دعامة ، ومکحول الشامی ، وأبان بن أبی عیاش و ...(الکفایه فی علم الروایه ج 3 ص 134)

22-قاضی عیاض(متوفی سنه 544)میگوید:ابان بن ابی عیاش دروغگو نیست.

فإن ائان وهو ابن ائی عیاش یإن ضعف فلم یرم بتهمة الکذب(اکمال المعلم شرح صحیح مسلم ج 1 ص 177) و انقدر ایشان از ابان دفاع کرده که نووی در شرح صحیح مسلم(ج 1 ص 115)مجبور شده قاضی عیاض را رد کند!

23-ذهبی(متوفی سنه 748) میگوید او زاهد بود.

أبان بن أبی عیاش [ د ] فیروز.وقیل دینار الزاهد أبو إسماعیل البصری.(میزان الاعتدال ج 1 ص 10)

24-شیخ علی بن عبدالخالق قرنی (متوفی سنه 756) میگوید ابان که رحمت خداوند بر او باد.

هاهو إبان بن عیاش علیه رحمة الله یقول:.....(خطب و محاضرات ج 12 ص 9 طبق نرم افزار مکتبه الشامله)

25-ابن نجار(متوفی سنه 972) درباره ابان میگوید فقیه و از عابدانی که تمام شب را قیام میکنند و تمام روز را روزه هستند.

أبان بن أبی عیاش، الفقیه أبو إسماعیل، مولی بنی عبد القیس، من أهل البصرة. یحدث عن أنس والحسن، وروی عنه الثوری. وکان من العباد الذین یسهرون اللیل بالقیام، ویطوی النهار بالصیام(شرح الکوکب المنیر ج 2 ص 460)

26-البانی(متوفی سنه 1420) میگوید:ابان او پسر ابو عیاش است که زاهد و اهل شهر بصره بوده است.

أما أبان فهو ابن أبی عیاش الزاهد البصری در جای دیگر یکی از احادیث ابان را،حدیث حسن میداند.(حدیث حسن حدیثی است که یک درجه از صحیح کمتر باشد). أنا عمران القطان: نا قتادة وأبان کلاهما عن خلَیْد العَصَرِی عَنَ أم الدرداء عن أبی الدرداء.

قلت: وهذا إسناد حسن إن شاء الله تعالی(صحیح ابو داود ج 2 ص 314) بار دیگر در کتاب صحیح الترغیب،یکی از احادیث ابان را صحیح لغیره معرفی کرده است که دومین درجه اعتبار حدیث است. ( صحیح لغیره )

وروی عن أبی سعید الخدری رضی الله عنه قال قال رسول الله صلی الله علیه

ص: 10

وسلم :

إن لله تبارک وتعالی عتقاء فی کل یوم ولیلة - یعنی فی رمضان - وإن لکل مسلم فی کل یوم ولیلة دعوة مستجابة(صحیح الترغیب ج 1 ص 242) همانطور که گفتیم برخی از علمای اهل سنت،اصرار شدیدی مبنی بر رد این راوی دارند.حتی بدون هیچ دلیلی.در اینجا برخی از ان ها را مطرح کرده و پاسخ میدهیم تا بدانید این راوی مجروح نشده و با دلائل پوچ،ایشان را میخواهند رد کنند.

1-علی بن مسهر(متوفی سنه 189)میگوید حمزه(متوفی سنه 156)در خواب دید که پیامبر،احادیث ابان را قبول ندارد!

عَلِیُّ بْنُ مُسْهِرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَنَا وَحَمْزَةُ الزَّیَّاتُ مِنْ أَبَانَ بْنِ أَبِی عَیَّاشٍ نَحْوًا مِنْ أَلْفِ حَدِیثٍ قَالَ عَلِیٌّ فَلَقِیتُ حَمْزَةَ فَأَخْبَرَنِی أَنَّهُ رَأَی النَّبِیَّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی الْمَنَامِ فَعَرَضَ عَلَیْهِ مَا سَمِعَ مِنْ أَبَانَ فَمَا عَرَفَ مِنْهَا إِلَّا شَیْئًا یَسِیرًا خَمْسَةً أَوْ سِتَّةً(صحیح مسلم ج 1 ص 65)

پاسخ به این نظر:

اولا خواب حجت نیست که هرکسی خواب ببیند و با آن بتواند راوی را رد کند.انهم راوی که اختلاف نظر روی او است.اگر مقبول است من هم خواب دیدم که پیامبر فرمود بخاری دروغگوست!ایا برادران اهل سنت قبول میکنند؟

دوما علی بن مسهر که این را گفته خودش از ابان نقل حدیث میکند!در دو حدیث که در کتب مطالب العالیه ابن حجر و اتحاف الخیره بوصیری از ابان نقل حدیث میکند.چرا این راوی که خودش این ماجرا را نقل کرده از راوی نقل حدیث دارد؟یا خواب حمزه را قبول نداشته یا این حرف را نزده و به ایشان نسبت داده اند یا کم عقل بوده که با وجود عدم رد راوی انهم به این شکل؛باز هم از راوی نقل حدیث میکند.کدام؟

2-شعبه بن حجاج(متوفی 160)

شعبه یکی از علمایی بوده

ص: 11

است که این راوی را به شدت تضعیف کرده.در حدی که حوینی میگوید دلیل ترک حدیث ابان،نظر شعبه بوده.

أبان بن أبی عیاش لما تکلم فیه شعبة ترک الناس حدیثة(شرح صحیح بخاری ج 1 ص 14)

خب.ما میگوییم شعبه در علم حدیث خبره بوده.اما در علم رجال نبوده.زیرا:

بسیاری از افراد موثق را رد کرده.مثل اوس بن ضمعج نخعی و زبیر بن خریت بصری و جعفر بن ابی وحشیه.

بسیاری از افراد ضعیف را توثیق کرده مثل حجاج بن ارطاه و مقاتل بن سلیمان ازدی.

گفته از ابان حدیث ننویسید.اما از راویان ضعیف حدیث نقل میکند.مثل طلحه بن عمرو حضرمی.

پس نظرات رجالی ایشان مردود است.

3-سفیان ثوری(متوفی سنه 161)

ایشان هم مثل دارقطنی و نسائی و دیگران،ابوحنیفه را رد کرده.پس مثل انها است.

4-وکیع بن جراح(متوفی سنه 196)

این شخص هم در زمینه رجال خبره نیست.به طور مثال جابر بن یزید الجعفی که ضعیف است را توثیق کرده.همینطور علی بن عاصم را.

5- عبدالرحمان بن مهدی(متوفی سنه 198)

ایشان هم بسیار سخت گیر مخصوصا در زمینه مذهب بوده.عبدالله بن شریک عامری را به علت شیعه بودن رد میکند با اینکه موثق است.ابان هم همینطور رد کرده.

6-یحیی بن سعید القطان(متوفی سنه 198)

ایشان هم بسیار سخت گیر بوده.افراد موثقی مثل عبدالحمید بن جعفر انصاری را رد کرده

7- محمد بن سعد(متوفی سنه 230)

یحیی بن معین ایشان را تضعیف کرده.در ضمن ایشان هم مثل بقیه سخت گیر بوده و افرادی مثل عبدالحمید بن عبدالرحمان الحمانی

8- یحیی بن معین(متوفی سنه 233)

ایشان هم سخت گیر بوده و برخی جاها افراد موثق را تضعیف کرده مثل ایوب بن هانی.

خب.در اینجا علمایی که ابان را تضعیف کرده اند بررسی کردیم.دیدید که نظر هیچکدام معتبر نیست و بدون دلیل،ایشان را توثیق کرده اند.

حتی اگر این را هم قبول

ص: 12

نکنیم باز هم اختلاف روی راوی باعث حسن الحدیث شدن راوی میشود که در مسائل تاریخی،حدیث حسن هم معتبر است.

9- علی بن مدینی(متوفی سنه 234)

ایشان هم در زمینه رجال خبره نبود و بسیاری از افراد موثق را تضعیف کرده.مثل مصعب بن مقدام

10- احمد بن حنبل(متوفی سنه 241)

ایشان هم بعضی جاها سخت گیری کرده اند.تا حدی که ابوحنیفه هم رد کرده است.و معلی بن منصور را.

11- عمرو بن علی الفلاس(متوفی سنه 249)

ایشان میگوید که یحیی و عبدالرحمان از ابان حدیث نقل نمیکنند.خب.این هم دلیل رد راوی نیست.مثال میزنم.رباحبنأبی از راویان صحیح مسلم و موثق است.اما با این حال این دو شخص از او حدیث نقل نمیکنند.

12-ابراهیم جوزجانی(متوفی سنه 259)

این شخص هم خبره نیست.به طور مثال ابوحنیفه که امام اعظم و رئیس مکتب حنفیه است را هم تضعیف کرده.ابراهیم بن یوسف را هم رد کرده با اینکه موثق است.

13- ابوحاتم رازی(متوفی سنه 275)

ایشان از افرادی هست که ابان را توثیق کرده.بعد جرح کرده.ایشان در زمینه تضعیف راوی فعال بوده.به طور مثال عبدالرزاق بن همام که از بزرگترین راویان اهل سنت هست را نوشته لا یحتجج به.

14- نسائی(متوفی سنه 303)

ایشان که در سخت گیری بسیار مشهورند.بسیاری از راویان را تضعیف کرده اند.مثل ابوحنیفه

15- ابو عوانه(متوفی سنه 316)

ایشان عالم حدیث است.در زمینه رجال خبره نیست.تعداد نظرات رجالی ایشان هم بسیار کم است(طبق نرم افزار جوامع الکلم فقط 30 تا) در زمینه رجال هم اشتباهاتی داشته و بسیاری از افراد موثق را تضعیف کرده.مثل محمد بن جحاده ازدی

16- ابو جعفر عقیلی(متوفی سنه 322)

ایشان در ضعفا الکبیر نام ابان را نوشته.اما دلیل تضعیف نیست.زیرا بسیاری از راویان موثق و حتی علما را هم انجا نوشته.مثل امام موسی کاظم را هم نوشته.اما دلیل تضعیف امام نیست.حتی ابوحنیفه را هم نوشته.

17- ابو عبید اجری(متوفی سنه 360) از ابو داود نقل کرده که ابوداود گفته از ابان حدیث ننویسید.

قلت لأبی داود أبان بن أبی عیاش یکتب حدیثه

ص: 13

قال لا یکتب حدیث أبان(سوالات ابو عبید اجری از ابو داود ج 1 ص 319)

ما در اینجا یک سوال داریم.

اگر ابوداود این حرف را زده پس چرا خود ابوداود از ابان نقل حدیث کرده؟(سنن ابو داود کتاب الصلاه باب 9 ج 1 ص 170)

18- جرجانی(متوفی سنه 365)

ایشان هم بسیار سخت گیر بوده.زیرا ابوحنیفه هم رد کرده که امام اعظم اهل سنت است.چه برسد به راویان دیگر.

19- ابو زرعه(متوفی سنه 375)

ایشان ابان را تضعیف کرده اما نوشته که ابان دروغگو نیست.و دلیل ضعفش را عدم تمییز بین شهر بن حوشب و حسن بصری و انس بن مالک میداند.که در کتاب سلیم بن قیس این مشکل وجود ندارد.خیلی از افراد موثق هم تضعیف کرده.مثل عبدالرحمان بن مهدی

20-ابو احمد حاکم نیشابوری(متوفی سنه 378)

حاکم در زمینه رجال معتبر نیست.در کتاب مستدرکش هزاران روایت ضعیف هست اما نوشته صحیح بر شرط بخاری یا مسلم.همانطور که ابان را تضعیف کرده بسیاری از افراد موثق نظیر محمد بن عزیز را رد کرده درحالی که موثق است.

21- دار قطنی(متوفی سنه 385)

ایشان هم از جمله علمایی است که ابوحنیفه را تضعیف کرده.یعنی در رجال بسیار سخت گیر بوده است.

22- ابو نعیم اصفهانی(متوفی سنه 430)

ایشان هم بسیاری را الکی تضعیف کرده.به طور مثال محمد بن عبدالله حضرمی هم همه توثیق کرده اند اما ایشان نوشته متروک الحدیث طبق نظر همه!

23-بیهقی(متوفی سنه 458)

ایشان هم بسیاری از افراد موثق را تضعیف کرده.مثل عاصم بن ضمره السلولی.پس ایشان هم معتبر نیست.

24- ابن طاهر(متوفی سنه 507)

ایشان اولا از خوارج بوده.دوما بسیاری از علما ایشان را رد کرده اند.پس نظر ایشان معتبر نیست.

25-ذهبی(متوفی سنه 748)

ذهبی در کتاب المغنی فی الضعفا نام ایشان را نوشته.اما این دلیل ضعف نیست.چون افراد موثق زیادی در این کتاب هستند که تضعیف شده اند.مثل

ص: 14

ابان بن تغلب که خود ذهبی در ادامه ابان را توثیق میکند.

26-ابن حجر عسقلانی(متوفی سنه 852)

اشاره

ایشان بسیاری را من جمله ابو داود طیالیسی رد کرده.با اینکه موثق است.

کتاب سلیم بن قیس

1 -ابن ندیم(متوفی سنه 438)

ایشان کتاب سلیم را در ج 1 ص 307 از کتابش نام میبرد و معرفی میکند.

2-زرکلی(متوفی سنه 1396)

ایشان در الاعلام ج 3 ص 119 کتاب سلیم را نام میبرد و توضیح میدهد.

بقیه علمای اهل سنت با نام های دیگر از این کتاب اسم میبرند.مثلا الوسی از این کتاب بنام"کتاب ابوبکر بن ابی عیاش" نام میبرد

3-جعفر بن محمد نسفی(متوفی سنه 432)

ایشان درباره کتاب سلیم مینویسد:کتاب سلیم من الأصول المشهورة المتداولة فی العصور القدیمة المعتمد علیها عند محدثی الفریقین وحملة التاریخ

ترجمه:کتاب سلیم از اصول مشهور و متداول در عصر های گذشته بوده و راویان هر دو فرقه شیعه و سنی به آن اعتماد داشتند و در تاریخ حمل شده است(در طول تاریخ این کتاب مانده است و از بین نرفته است).

حال درباره جعفر بن محمد نسفی:

ذهبی میگوید:الإِمَامُ، الحَافِظُ، المُجَوِّدُ، المصَنِّفُ(سیر اعلام النبلا ج 34 ص 69)

زرکلی میگوید: فقیه، له اشتغال بالتاریخ.من رجال الحدیث(الاعلام ج 2 ص 128)

اینکه یک عالم و نویسنده بزرگ اهل سنت انهم در سال 432 درباره کتاب سلیم اینطور بگوید از دلائل متقن برای اثبات اصل کتاب است.

شهادت حضرت زهرا به روایت سلیم بن قیس

1- آتش زدن درب خانه و مضروب ساختن حضرت زهرا

ودعا عمر بالنار فأضرمها فی الباب ثم دفعه فدخل فاستقبلته فاطمة علیها السلام وصاحت:(یا أبتاه یا رسول الله) فرفع عمر السیف وهو فی غمده فوجأ به جنبها فصرخت:(یا أبتاه) فرفع السوط فضرب به ذراعها فنادت: (یا رسول الله، لبئس ما خلفک أبو بکر وعمر)(حدیث چهارم)

ترجمه:خلیفه دوم اتش طلبید و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس

ص: 15

در را فشار داد و باز کرد و داخل شد.حضرت فاطمه در مقابل او امد و فریاد زد ای پدرم ای فرستاده خدا.خلیفه دوم شمشیر را درحالیکه در غلافش بود بلند کرد و به پهلوی حضرت فاطمه زد.حضرت فاطمه ناله زد ای پدرم.خلیفه دوم تازیانه را بلند کرد و بازوی حضرت فاطمه زد.آن حضرت مجدد صدا زد ای فرستاده خدا.ابوبکر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتاری کرده اند.

از اهل سنت،الوسی در تفسیرش ج 2 ص 483 این را از کتاب ابان نقل میکند.

2- شهادت حضرت زهرا و حضرت محسن

وقد کان قنفذ لعنه الله ضرب فاطمة علیها السلام بالسوط - حین حالت بینه وبین زوجها وأرسل إلیه عمر: (إن حالت بینک وبینه فاطمة فاضربها) - فألجأها قنفذ لعنه الله إلی عضادة باب بیتها ودفعها فکسر ضلعها من جنبها (1) فألقت جنینا من بطنها. فلم تزل صاحبة فراش حتی ماتت صلی الله علیها من ذلک شهیدة(حدیث چهارم)

ترجمه:قنفذ که لعنت خدا بر او و تمام یاران و هم فکرانش باد حضرت فاطمه را با تازیانه زد آن هنگام که خود را بین او و شوهرش قرار داد.و خلیفه دوم پیغام فرستاد که اگر حضرت فاطمه بین تو و او مانع شد او را بزن.قنفذ که لعنت خدا بر او و تمام یاران و هم فکرانش باد حضرت زا به سمن چهارچوب در خانه اش کشاند و در را فشار داد به طوری که استخوانی از پهلوی حضرت شکست و جنینی سقط شد(فرزند حضرت فاطمه که حضرت محسن میباشد)و همچنان در بستر بود تا در اثر همان شهید شد.

3- تهدید به قتل حضرت مولانا علی بن ابی طالب علیه السلام

فقال عمر لأبی بکر - وهو جالس فوق المنبر -: ما یجلسک

ص: 16

فوق المنبر وهذا جالس محارب لا یقوم فینا فیبایعک؟ أو تأمر به فیضرب عنقه؟(حدیث چهارم)

ترجمه:پس خلیفه دوم به خلیفه اول در حالی که خلیفه اول روی منبر نشسته بود گفت چطور بالای منبر نشسته ای و این مرد(حضرت علی علیه السلام)نشسته و قصد جنگ دارد و بلند نمیشود که با تو بیعت کند.دستور بده گردنش را بزنیم.

4- طرز بیعت حضرت علی علیه السلام

ثم قال: قم یا بن أبی طالب فبایع. فقال: فإن لم أفعل؟ قال: إذا والله نضرب عنقک(حدیث چهارم)

سپس گفت ابی پسر او طالب بلند شو و بیعت کن.پس حضرت گفت اگر بیعت نکنم چه میشود؟گفت به خدا قسم گردنت را میزنیم.

تمام این مطالب با چند مطلب دیگر در حدیث چهل و هشتم این کتاب تکرار میشود که از تمام خوانندگان میخواهیم آن حدیث را که کامل تر و مفصل تر است را حتما بخوانند.

بررسی راویان حدیث چهارم

1-ابان بن ابی عیاش:در قبل،ایشان را توثیق کرده ایم.

2-سلیم بن قیس هلالی:در قبل ایشان را توثیق کرده ایم.

3-سلمان فارسی:از بزرگان صحابه و یاران نزدیک حضرت علی علیه السلام که از راویان صحیح بخاری و مسلم هم هست و ابو حاتم و ابن حبان و ابن حجر و ابن عبدالبر اندلسی و محمد بخاری،صحابی بودن ایشان را تائید کرده اند.

4-امام علی بن ابی طالب علیه السلام:نیازی به بررسی ندارد.

بررسی راویان حدیث چهل و هشتم

1- ابان بن ابی عیاش:در قبل ذکر شده است.

2- سلیم بن قیس هلالی:در قبل ایشان را توثیق کرده ایم.

3- عبد الله بن عباس:از بزرگان صحابه و در میان صحابه بیشترین نقل حدیث را دارد.از راویان صحیح بخاری و مسلم.ابن حبان و ابو حاتم و ذهبی و ابن حجر

ص: 17

هم صحابی بودن ایشان را در کتبشان نوشته اند.

وقایع امده در این کتاب بسیار زیاد است.ما فقط به این مطالب اکتفا میکنیم و بقیه را به عهده خواننده محترم میگذاریم که این کتاب را بنام کتاب سلیم بن قیس هلالی به زبان عربی یا کتاب اسرار ال محمد به زبان فارسی مطالعه فرمایند.

امید است این کتاب موجب گوشه چشمی حضرت مولانا امیر المومنین امام علی بن ابی طالب علیه الصلاه و السلام باشد.

خاک کف پای غلام غلامان قنبر علیه السلام که غلام حضرت علی علیه السلام است.

سید محمد باقر پوسایی

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109