دعا

مشخصات کتاب

سرشناسه : محدثی، جواد، 1332-

عنوان و نام پدیدآور : دعا/ جواد محدثی.

مشخصات نشر : مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1392.

مشخصات ظاهری : 124ص.؛ 11/5×8س م.

فروست : درسهایی از نهج البلاغه؛5

شابک : 93000 ریال 978-964-444-825-6 :

وضعیت فهرست نویسی : فاپا(چاپ دوم)

یادداشت : چاپ هشتم .

یادداشت : چاپ قبلی : بنیاد پژوهشهای اسلامی ،1384(126ص.).

یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس.

موضوع : دعا

شناسه افزوده : بنیاد پژوهشهای اسلامی

رده بندی کنگره : BP266/م24د7 1392

رده بندی دیویی : 297/77

شماره کتابشناسی ملی : 3450273

ص: 1

اشاره

ص: 2

دعا

جواد محدّثی

ص: 3

ص: 4

فهرست مطالب

سخن ناشر··· 7

سرآغاز··· 13

دعا، کلید گنجینه رحمت··· 20

شوق دعا··· 31

سپر بلاها··· 39

دعا و اجابت··· 48

آداب و شرایط··· 55

ص: 5

عوامل تأخیر استجابت··· 75

چه بخواهیم؟··· 85

نور افشانان عصر تاریکی··· 102

سیمای اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله··· 107

نیایشهای علوی··· 112

ص: 6

سخن ناشر

نهج البلاغه را بی تردید می توان به دریایی پر گوهر تشبیه کرد که هر چه بیشتر در آن غوّاصی شود، درسها و حکمتهای زندگی ساز و پربهای بیشتری به دست می آید. بی جهت نیست که دانشمندان بسیاری در طول چهارده قرن، در پی درس آموزی از مکتب علوی و کسب معرفت از کلام امیرالمؤمنین علیه السلام بوده اند و

ص: 7

در شرح سخنان پر ارج او کتابها نوشته اند.

سخنان حضرت علی علیه السلام، هم در زمینه مباحث نظری و عقلی بسیار ارزنده و راهنماست، هم در قلمرو مسائل عینی و زندگی انسانی و موضوعات کاربردی و عملی کارگشاست و این ابعاد متنوّع کلام آن حضرت، نشأت گرفته از روح بلند و شخصیّت بی نظیر و چند بُعدی آن پیشوای بزرگ است که رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره وی

فرمود:

«اَ نَا مَدینَةُ العِلْم و علیٌّ بابُها»(1).

ص: 8


1- - المستدرک علی الصحیحین 3/137.

چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی

خداوند امر و خداوند نهی

که من شهر علمم علیّم در است

درست این سخن قول پیغمبر است(1)

و چنان که خود امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«علَّمنی رسولُ اللّه صلی الله علیه و آله ألفَ بابٍ کلُّ بابٍ فَتَح ألفَ بابٍ»(2).

رسول خدا - که درود خداوند بر او و خاندانش باد - به من هزار باب [علم]

ص: 9


1- - شاهنامه فردوسی، بر اساس چاپ مسکو، به کوشش دکتر سعید حمیدیان 1/18 و 19.
2- - بصائر الدرجات 323.

آموخت، که هر باب آن هزار باب گشود.

بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، به عنوان گامی هر چند کوچک در راستای تکلیف بزرگِ «شناساندن کلام و شخصیت علی علیه السلام»، تصمیم بر عرضه درسهایی زندگی ساز از معارف همیشه زنده و الهام بخش نهج البلاغه گرفته است، با این باور که کلام نورانی امیر سخن حضرت علی علیه السلام، در حدّ بالایی الگوی رفتاری، معاشرتی و معیشتی هر مسلمان، به ویژه نسل جوان است. از این رو عرضه و انتشار

ص: 10

این سلسله درسها با قلمی روان و خلاصه، می تواند چراغ راه و فروغ زندگی باشد.

از حجج اسلام آقایان محمّد جواد نظافت و جواد محدّثی که در «پژوهش» و «نگارش» این سلسله درسها همّت گماشته اند، صمیمانه تقدیر می شود. باشد که این گام و اِقدام، زمینه هر چه بیشتر آشنا شدن نسل جوان امروز را با معارف اهل بیت علیهم السلام و کتاب جاودانه نهج البلاغه فراهم آورد.

ص: 11

ص: 12

سرآغاز

«دعا»، زبان عشق و نیاز بنده به درگاه خدای بی نیاز است.

«نیایش» به درگاه آفریدگار، عبادتی است که از روح نیازمند انسان به آستان بلند خدا سرچشمه می گیرد و پاسخی است به نیاز فطری انسان.

انسان، این «بی نهایت کوچک» در برابر

ص: 13

آفریدگار خویش که «بی نهایت بزرگ» است، حتی کمتر از قطره ای در برابر اقیانوس و ذرّه ای در مقایسه با کهکشانهاست. آنچه این «هیچ» را با آن «همه» پیوند می دهد، «دعا»ست.

دعا، تنها خواندن الفاظ نیست، بلکه «خواستن» است، با همه وجود و از صمیم جان و عمق دل.

دعا، اگر از جان سوخته و عطشناک برآید؛ «اجابت» خدا، آبِ گوارایی بر عطش دلسوختگان است. دعا، جوشیدن چشمه «ربّنا» از کویر سینه های سوزان و جریان

ص: 14

آن بر دشتهای «استجابت» است.

وقتی آسمان دل، گرفته و ابری است، تنها باران اشک و نسیم نیایش انسان را سبک می کند و چمن دل را می رویاند و موجب نزدیکی بنده به مولایش می شود.

پیامبران، امامان و اولیای خدا، همواره دستی گشاده به دعا و چشمی امیدوار به رحمت حق داشته اند، از «زبور داود» گرفته تا مناجاتهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام

و و نیایش امام حسین علیه السلام در عرفات و امام سجّاد علیه السلام در صحیفه سجّادیّه و سایر فرازهای برجسته دعا در مناجاتهای

ص: 15

پیشوایان دین علیهم السلام.

در قرآن کریم، تعبیرات و جملات دعایی بسیاری از زبان بندگان پاک نقل شده است.(1) در دعاهای منقول از پیشوایان دین

نیز، فرهنگی عظیم و غنی از معارف والا به چشم می خورد. خداوند نیز در آیات قرآنی، به نیایش و دعا توصیه فرموده است و وعده حتمی خداوند هم پاسخ دادن به خواسته ها و دعاهای بندگان می باشد.

ما هیچ گاه از دعا و نیایش بی نیاز نیستیم

ص: 16


1- - کتابهای متعددی درباره «ادعیه قرآنی» تألیف شده است.

و در همه حال، در خانه و مسجد و مدرسه و اجتماعات و مراسم، باید «بندگی» خویش را به درگاه معبود خودمان اظهار کنیم، تا شاهد «اجابت» و «قبول» خدای مهربان باشیم.

انچه در این مجموعه مطالعه می کنید،رهتوشه ای است برگرفته از سخنان و دعاهای مولای عارفان و پیشوای معصوم عاشقان حضرت علی علیه السلام که در کتاب

ص: 17

شریف «نهج البلاغه» آمده است.(1)

امیر مؤنان علیه السلام، خود انسانی بی نظیر، عابدی شیفته و نیایشگری عارف و عاشق بود که عمری سر بر آستان معبود سایید و دست نیاز به درگاه حق گشود و زیباترین متون دعا و نیایشهای نغز و پر معنا که به دست ما رسیده است، یادگار آن امام است.

معارفی که درباره دعا و اسرار و آدابش در نهج البلاغه نهفته است، بسیار ژرف و گسترده است که بخشی از آنها در قالب

ص: 18


1- - شماره سخنان براساس نهج البلاغه صبحی صالح است.

«درسهایی از نهج البلاغه» تقدیم شما اهل دل و دوستداران مولا می شود. امید است که لطف حق، هم «راه دعا» را به روی ما بگشاید، هم «پنجره اجابت» را به قول سعدی:

دست حاجت چو بری، نزد خداوندی بر

که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود

کَرَمش نامتناهی، نِعَمش بی پایان

هیچ خواننده از این در، نرود بی مقصود

جواد محدّثی

بهار 1384

ص: 19

دعا، کلید گنجینه رحمت

انسان خطاکار، نیازمند بخشایش و عفو است.

آن که مطرود و رانده می شود، در پی آغوشی باز و پر مهر است که با آن انس بگیرد و آن که خود را در پیشگاه یک بزرگ و کریم می یابد، دوست دارد زبان به

«درخواست» بگشاید، تا از کرم و بخشندگی کریم بهره مند شود.

«دعا» همان آغوش پر مهر و همان آستانه رحمت است که به روی ما باز است. همین که خداوند اذن و اجازه داده که با او صحبت کنیم و به نجوا و نیایش بایستیم و او حرفهای ما را گوش بدهد و دعای ما را اجابت کند، نهایت لطف او درباره ماست. این فرصت را باید مغتنم شمرد و تا دریچه دعا به رویمان باز است، با خالق و معبود نیایش و نجوا کرد.

حضرت علی علیه السلام می فرماید : «فَاعْمَلوا والْعَملُ یُرْفَعُ والتّوبَةُ تَنْفَعُ وَالدّعاءُ یُسْمَعُ...».(1)

ص: 20


1- - نهج البلاغه، خطبه 230.

هم اکنون عمل کنید و فرصت عمل را مغتنم شمارید، که عمل به سوی خدا بالا می رود و توبه سود می بخشد و دعا شنیده می شود و آرامش بر قرار است و قلمها جاری است و در کارها پیشدستی کنید، پیش از آنکه عمر به پایان برسد یا بیماری مانع شود یا مرگ شما را برباید.

این سخن نشان می دهد که همیشه فرصت عمل و توبه نیست، همیشه هم دعا مقبول درگاه خدا قرار نمی گیرد و بعد از مرگ، نه مجالی برای عمل و دعاست و نه

ص: 21

خواسته ای مورد توجّه قرار می گیرد.

در کلام دیگری می فرماید : «ثُمَّ جَعَلَ فی یَدَیکَ مَفاتیحَ خزائِنِه، بِما اَذِنَ لَکَ فیهِ مِنْ مسألَتِه، فَمتی شِئتَ استَفْتَحْتَ بِالدّعاءِ اَبوابَ نِعمَتِهِ وَاسْتَمْطَرْتَ شَآبیبَ رَحمَتهِ...».(1)

خداوند، کلید گنجینه ها(ی رحمتش) را در دستان تو قرار داده است، که به تو اجازه داده از او درخواست کنی، تا هرگاه بخواهی، درهای نعمتش را با دعا بگشایی و بارش باران رحمتش را طلب نمایی. پس اگر اجابت دعایت به

ص: 22


1- - نهج البلاغه، نامه 31 .

تأخیر افتاد، این تأخیر تو را نا امید نسازد.همچنان که گفته شد، یکی از بزرگ ترین الطاف خدا در حق بندگانش این است که به

آنان اجازه راز و نیاز و سؤل از درگاهش را داده(1) و بالاتر اینکه از آنان خواسته است او را بخوانند تا اجابت کند: «اُدعونی اَستَجِبْ لکم».(2) حکیم سبزواری چه خوش سروده

ص: 23


1- - در دعای افتتاح می خوانیم : «اللّهم اَذِنْتَ لی فی دعائِکَ ومَسألتک...» خدایا به من اجازه داده ای که تو را بخوانم و از تو درخواست کنم.
2- - مؤن 40 آیه 60 .

است:

برداشته ام دو دست از بهر دعا

ای شاه دو عالم بنگر سوی گدا

دادی به من اذن ذکر نامت از لطف

ور نه تو کجا و من بی رتبه کجا؟

اگر رحمت و مغفرت و رزق الهی شامل بندگان می شود، در سایه دعا و نیایش و درخواست از آستان اوست. اقتضای بندگی ما، تضرّع و ناله و درخواست و اظهار نیاز است و مقتضای پروردگاری او کرم و رحمت و بزرگواری. دعا هم در این میان نقش واسطه و کلید را ایفا می کند، تا بنده

ص: 24

نیازمند را به دریای سخا و عطای الهی متّصل سازد.

یک ذرّه زفقر خویش اظهار کنیم

چندان که خدا غنی است، ما محتاجیم

حتی برای رفع قحطی و خشکسالی و

درخواست باران نیز توصیه شده که «نماز باران» خوانده شود و تاریخ، شاهد موارد فراوانی است که بندگان با عجز و لابه به درگاه خدا نالیده اند و باران خواسته اند، خداوند هم باران رحمتش را نازل کرده است.

اگر سعادت، کامیابی، عاقبت به خیری،

ص: 25

فرزندان صالح، روزی فراوان، تندرستی و عافیت، خیر و برکت، توفیق طاعت و ترک گناه و... از گنجینه های گرانبها به شمار می روند، کلید دست یافتن به اینها «دعا»ست

و آن که روی به درگاه خدا آورد، درهای این گنجینه هم به رویش باز می شود.

در سخنان امیرمؤنان به این حقیقت بزرگ، اشاره های فراوان شده است. از جمله در نامه بلندی که به فرزندش امام حسن علیه السلام نوشته است، می فرماید:

«وَاعْلَمْ اَنّ الّذی بِیَدهِ خزائِنُ السّماواتِ وَالأرض، قَدْ اَذِنَ لَکَ فِی الدّعاءِ وَتَکَفَّلَ لَکَ

ص: 26

بالإجابة واَمَرکَ أنْ تَسْأَلَهُ لِیُعْطِیَکَ وتَسْتَرْحِمَهُ لِیَرْحَمَکَ...»(1)

بدان، آن خدایی که گنجینه های آسمانها و زمین در دست اوست، به تو اجازه داده که دعا کنی و اجابت را هم بر عهده گرفته است. تو را فرمان داده که از او بخواهی تا عطایت کند، از او رحمت بطلبی تا بر تو رحمت آورد و میان خودش و تو کسی را نگذاشته تا تو را از او بازدارد و تو را به واسطه ها هم حواله نداده است. اگر بد کنی، مانع

ص: 27


1- - نهج البلاغه، نامه 31 .

توبه ات نمی شود و در کیفرت هم شتاب نمی ورزد و چون - بدو - باز گردی سرزنشت نمی کند، و آنجا که سزاوار رسوا شدن هستی، رسوایت نمی کند. در قبول توبه ات نیز سختگیری نمی کند و از رحمت ناامیدت نمی سازد. بلکه همین را که از گناه دست برمی داری حسنه به شمار می آورد و هر گناه تو را یکی به حساب می آورد، ولی هر حسنه تو را ده برابر محاسبه می کند. درِ توبه و بازگشت را به رویت باز گذاشته است. وقتی صدایش بزنی می شنود، وقتی با

ص: 28

او نجوا کنی نجوایت را می داند. تو هم نیازت را به درگاه او برده ای و شکایت به آستان او آورده ای و از او خواسته ای که رنجهایت را بزداید و یاری ات کند.

آیا اینها گواه آن نیست که دعا، کلید گنجینه های الهی است؟

خداوند، حتی چگونه دعا کردن را هم به ما آموخته است و این دلیل دیگری بر رحمت اوست. به قول مولانا در مثنوی:

هم دعا از تو، اجابت هم ز تو

ایمنی از تو، مهابت هم زتو(1)

ص: 29


1- - مثنوی، دفتر دوم، بیت 692 .

شوق دعا

وقتی دعا، رابطه ای عاشقانه میان بنده و خالق است و فرصتی برای گفتگو با محبوب و گشودن سفره دل با خدای رحمان است، پس باید از سر شوق و رغبت انجام گیرد و نیایشگر، از دعا به درگاه معبود، احساس خستگی و بی حوصلگی نکند و ملول نشود. کسی که دعا می کند، از تنهایی در می آید و کلیم خدا می شود و احساس بی پناهی

ص: 30

نمی کند.

علی علیه السلام می فرماید : «فإذا نادَیْتَهُ سَمِعَ نِداکَ، وَإذا ناجَیْتَهُ عَلِمَ نَجْواک».(1)

هر گاه او را ندا کنی، ندایت را می شنود و آن گاه که با او نجوا کنی، از نجوایت آگاه است.

«ندا»، صدا کردن بلند است و «نجوا»،خواندن آهسته. برای خدا دوری و نزدیکی بنده و بلندی و آهستگی صدا مطرح نیست. هم ندا را می شنود، هم نجوا را می داند و دوست دارد که صدای بنده اش را به دعا و

ص: 31


1- - نهج البلاغه، نامه 31.

نجوا بشنود و شاهد تماس بنده با خالقش باشد.

خدا که آن سوی خطّ تماس است، دوست دارد در خوشی ها هم سراغ از او بگیریم، نه فقط وقتی که گرفتار می شویم و به دردسر می افتیم. این بی معرفتی است که تنها وقتی «مضطر» می شویم، از اورژانس دعا استمداد کنیم و انتظار کمک فوری داشته باشیم. او همیشه گوش به زنگ ماست. ماییم که گاهی از راز و نیاز و حرف زدن با او غفلت می ورزیم، یا تماس و دعوت او را بی جواب می گذاریم. شیطان هم سعی

ص: 32

می کند رابطه ما با خدا را قیچی کند.

نیایش، مکالمه با خداست، این رابطه باید همیشگی و همه جایی و در هر حال باشد. رابطه ما با خدا نباید دچار قطع و وصل شود. اگر مشکلی هست از سوی ماست وگرنه خداوند در مرکز ملکوتی دعا، هر لحظه آماده دریافت پیام «نیاز» از سوی بندگان است. هر کس از هر جا و در هر زمان و به هر زبان می تواند با این مرکز مکالمه کند، بی آنکه خطّی روی خطّی بیفتد، یا بنده ای پشت خطّ تماس، به انتظار بماند. این ویژگی خطّ رابطه با پروردگار است.

ص: 33

حضرت امیر علیه السلام در وصف این رابطه می فرماید:

«لَمْ یَجْعَلْ بَینکَ وَبَینَهُ مَنْ یَحْجُبُکَ عنه، وَلَمْ یُلْجِئْکَ اِلی مَن یَشْفَعُ لَکَ اِلَیْه».(1)

خداوند بین خودش و تو، کسی را به عنوان «حجاب» و «مانع» قرار نداده و تو را وادار نساخته که پیش کسی بروی تا واسطه تو و خدا شود.

یعنی بی واسطه و بی وقت قبلی می توانی با پروردگارت حرف بزنی و سفره دلت را برایش باز کنی، ستایشش کنی،

ص: 34


1- - نهج البلاغه، نامه 31 .

سپاسش گویی، از گناهانت معذرت بخواهی، او را بپرستی و دعا کنی و بین تو و او رابطه «نیایش» برقرار باشد. این ویژگی، شوق نیایش می آفریند و به بنده لذّت مناجات با پروردگار می دهد. عطای خدا فراگیر است. هم نسبت به خداشناسان هم خدانشناسان، هم نسبت به آنان که دست نیاز و دعا به درگاهش بلند می کنند، هم آنان که جاهلانه یا مغرورانه، با خدا کاری ندارند، ولی لطف خدا گسترده است و شامل همه می شود.(1)

ص: 35


1- - در دعاهای ماه رجب است: «یا مَنْ یُعطی مَن سَأله، یا مَن یُعطی مَن لم یَسألْهُ ومَن لَم یعرِفْهُ» ای خدایی که به هر که از او درخواست کند عطا می کند، ای آن که به هر که از او نخواهد و او را نشناسد، عطا می کند.

دعا، تنها برای گنهکاران نیست، خوبان هم باید به درگاهش نیایش کنند. نیز دعا مخصوص پاکان و صالحان و آبروداران در پیشگاه خدا نیست، خطا کاران و غفلت زدگان هم حق دارند و باید با آفریدگار خویش حرف بزنند و نجوا و نیایش و عذرخواهی کنند و امید بخشایش و قبول توبه داشته باشند، چرا که خدا، خدای همه است. خدای عاصیان و مطیعان!

ص: 36

مستحقّ یک نگاه، تشنه اجابتم

پای دل نهاده در مرز استجابتم

بر لبم شکفته است، غنچه نیایشم

بغض مانده در گلو بسته راه خواهشم

این دل غریب من، با تو گشته آشنا

می نهد دوباره روی، سوی قبله دعا

در کویر سینه ام، چشمه های «ربّنا»ست

بر لبم شکوفه «آتِ ما وَعَدْتَنا»ست

راه دیده باز هم می رسد به انتها

در قنوت صد نیاز، می زنم تو را صدا(1)

ص: 37


1- - از نویسنده، «برگ و بار»، ص 21.

سپر بلاها

دعا همیشه برای جلب رحمت و نعمت نیست، گاهی هم برای دفع عذاب و بلاست.

همان گونه که «سد»، گاهی برای ذخیره سازی آبها برای سیراب ساختن انسانها و مزرعه هاست و گاهی برای جلوگیری از خشم و طغیان رودخانه ها و ویرانی سیلها، «دعا» نیز گاهی موجب فراهم آمدن نعمتهای الهی و برخورداری از الطاف

ص: 38

خداست، چه در دنیا و چه در آخرت، گاهی هم برای دور ماندن از بلاها و ابتلاها و مصونیّت از عذاب و بیماری و فقر و رسوایی و پریشانی است.

درباره «سیل بند» بودن دعا، حضرت علی علیه السلام می فرماید:

«وَادْفَعُوا اَمواجَ البَلاءِ بالدّعاء».(1)

امواج بلاها را به وسیله دعا، دفع کنید.

زندگی انسان، پیوسته دستخوش رنجها و آمیخته به بلاها و گرفتاریهاست. ریشه برخی از آنها هم عملکرد خود اوست. حتی

ص: 39


1- - نهج البلاغه، حکمت 146.

مرگهای ناگهانی (موتِ فُجأه) و کمبودها و تنگناهای معیشتی و مرگ در جوانی، گاهی نتیجه کارهای بد انسانهاست. دعا در این میان می تواند برخی از گِره ها را باز کند و بلاها را دفع نماید. در دعای کمیل (که از آموزشهای زیبای امام علی علیه السلام است) به خداوند عرض می کنیم:

«کم مِنْ فادِحٍ مِنَ البَلاءِ اَقَلْتَه». چه بسیار بلاهای کمرشکن را که از من دفع کرده ای!

چه کسی باید دعا کند؟ گرفتار یا آسوده؟ فقیر یا ثروتمند؟ تندرست یا بیمار؟

چنین نیست که دعا و نیایش، مخصوص

ص: 40

گرفتاران و مبتلایان و دردمندان و فقیران باشد، چرا که هر انسانی در هر حال، در معرض آفتها و بلاهاست و تضمینی بر تداوم نعمتها و آسودگیها و برخورداریها نیست، از این رو همه باید دعا کنند، چه اهل بلا باشند چه اهل عافیت.

حضرت علی علیه السلام می فرماید:

«مَا المُبتلَی الّذی قَد اشتَدَّ بِهِ البَلاءُ بِأحْوَجَ اِلیَ الدّعاءِ مِنَ المُعافَی الّذی لا یَأمَنُ البَلاءَ».(1)

ص: 41


1- - نهج البلاغه، حکمت 302 (در نسخه صبحی صالح افتادگی وجود دارد. متن فوق براساس نسخه های دیگر نهج البلاغه است).

مبتلایی که دچار بلایی سخت شده است، بیش از آسوده و تندرستی که ایمن از بلا نیست، محتاج به دعا نیست.

یعنی چنان نیست که تنها گرفتاران، نیازمند دعا باشند، بلکه صاحبان عافیت و آسودگی هم محتاج دعایند، چون هرگز ایمن از بلا نیستند و سلامتی و توانگری و رفاه، پیوسته در معرض خطر است. کافرانِ غافل همیشه مغرورِ اموال و دارایی هایشان بودند و فکر می کردند که همواره در رفاه و نعمتهای مادی غوطه ور خواهند بود و قرآن، پیوسته هشدار می داد که ممکن است

ص: 42

این نعمتها از شما گرفته شود و آن گاه کیست که برایتان فراهم آورد؟(1)

احساس امنیّت در برابر بلاها، آفات، حوادث، کیفرها، زلزله ها و سیلها، نشانه غفلت آدمی است. تضرّع به درگاه خدا و درخواست رفع بلاها و دفع محنتها، تنها در انسانهایی است که هم بلا را می شناسند، هم راه دفع آن را با دعا، هم قدرت خدا را بر جلوگیری و ایجاد سپر دفاعی در مقابل آنها. از این رو، در همه حال، اهل دعایند و از خدا غافل نمی شوند.

ص: 43


1- - از جمله ر.ک: سوره ملک، آیه 16، 17 و 20.

امیرمؤنان علیه السلام در نامه اش به امام حسن علیه السلام از جمله چنین می نویسد:

«وَشَکوتَ اِلَیهِ هُمومَکَ وَاستَکْشَفْتَهُ کُروبَکَ وَاسْتَعَنْتَهُ عَلی اُمورِکَ»(1)، (با دعا) اندوهها و غصه هایت را به درگاه او شکایت می بری و برای رفع مشکلات خود از او درخواست می کنی و بر کارهایت از او مدد می جویی.

از سویی آن حضرت از شکایت کردن نزد کسی که قدرت حلّ مشکلات شما را ندارد نهی می کند(2) و از سویی مثل جمله بالا

ص: 44


1- - نهج البلاغه، نامه 31 .
2- - فاللّه اَللّه َ اَنْ تَشکوا الی مَن لا یُشکی شَجْوَکم نهج البلاغه، خطبه 105.

از نشانه های رحمت خدا و بلاگردانی او می داند که بنده مؤن حاجتش را با خدایش در میان گذارد و حلّ مشکل را از او بخواهد. نه آنکه از دست خدا شکایت کند، بلکه از دست مشکلات و بلاها به خدا شکایت برد و بر طرف شدن آنها را درخواست کند.

نیایشگر و اهل دعا، صبح و شام و گاه و بیگاه، خزانِ خسته دلی را با یاد خدا به بهار و طراوت تبدیل می کند و با شمیم دعا، فضای دل و جانش را گلشن می سازد و از هجوم بلاها خم به ابرو نمی آورد، چرا که

ص: 45

معبودی گره گشا همچون «اللّه» دارد و می تواند در برابر بارش تیرهای بلا، از سپر دفاعیِ دعا استفاده کند.

ص: 46

دعا و اجابت

خداوند، وعده حتمی داده است که «مرا بخوانید، تا شما را اجابت کنم».(1)

البته معنای آن، این نیست که هر چه از دل و بر زبان ما بگذرد و به عنوانِ «حاجت» مطرح کنیم، بی درنگ و حتمی برآورده شود. گاهی لطف الهی نسبت به آفریده های

ص: 47


1- - «اُدعونی، اَستَجِب لَکُم» مؤن40، آیه 60 .

نیایشگرش، برای ما قابل مشاهده و درک نیست، گاهی هم صلاح بنده نیست که خواسته اش برآید. گاهی دعا مستجاب می شود، ولی دیرتر از آنچه فکر می کنیم. گاهی هم درخواست ما پذیرفته می شود، و خدا بهتر از آنچه را می خواهیم به ما می دهد. گاهی پذیرش دعای بنده، در قالب دفع یک بلا از اوست. گاهی هم عدم استجابت، علل و اسبابی دارد که به آنها اشاره خواهد شد.

امّا... همین که خدا حال دعا و توفیق نیایش می دهد، نوعی پاسخ به خواسته های قلبی بندگان است. دعای بنده هم، پاسخی به

ص: 48

دعوت پروردگار است. او از روی لطف و بزرگواری، بارها و به صورتهای گوناگون از ما خواسته که به طرف او رو آوریم. توفیق دعا نشانه توجّه او به بنده است. او دعوت کننده است. گاهی هم پذیرایی اش در قالب حال نیایش تجلّی می کند.

حضرت علی علیه السلام می فرماید :

در مسیر اطاعت خدا باش و با یاد او انس بگیر و به یاد داشته باش که در همان حال که تو از او روی برمی گردانی او به تو روی می آورد و در حالی که تو، به دیگران توجّه می کنی،

ص: 49

او تو را به بخشایش خودش فرا می خواند و در دریای فضل و نیکی خود فرو می برد.(1)

آیا اینها نشانه هایی از اجابت نیست؟

در کلام حضرت امیر علیه السلام است که:

خداوند به هر کس چهار موهبت عطا کرده باشد، او را از چهار چیز محروم نمی سازد:

به هر کس توفیق دعا دهند، از استجابت محروم نمی شود.

ص: 50


1- - «کُنْ للّه مطیعاً وبِذِکره آنِساً...»نهج البلاغه، خطبه 223.

و به هر کس توفیق توبه دهند، از قبول محروم نمی گردد.

به هر کس توفیق استغفار دهند، از آمرزش بی بهره نمی ماند.

به هر کس توفیق شکر بدهند، ازافزایش محروم نمی شود:

«مَن اُعطِیَ الدُّعاءَ لَمْ یُحْرَمِ الإجابَةَ...».(1)

در سخن دیگری از آن حضرت، چنین می خوانیم:

«ما کانَ اللّه ُ لِیَفْتحَ عَلی عَبدٍ بابَ الشُّکرِ

ص: 51


1- - نهج البلاغه، حکمت 135.

ویُغْلِقَ عَنْهُ بابَ الزّیادةِ، وَلا لِیَفْتَحَ علی عَبدٍ بابَ الدّعاءِ وَیُغْلِقَ عَنْهُ بابَ الإجابَةِ».(1)

چنین نیست که خداوند، درِ شکر و سپاس را به روی بنده ای بگشاید، امّا درِ افزایش را به رویش ببندد و چنان نیست که خداوند، درِ دعا و نیایش را به روی بنده ای باز کند، امّا درِ اجابت را بر وی ببندد.

گویا رابطه ای تنگاتنگ و حتمی میان شکر و زیادت، و دعا و اجابت است. این وعده حتمی الهی است که هم از زبان

ص: 52


1- - همان، حکمت 435.

حضرت علی علیه السلام بیان شده است و هم ازسنّتهای حتمی خداست، لیکن اگر گاهی دعایی به هدف اجابت نمی رسد، یا شرایط دعا در آن نیست، یا به صلاح وی نمی باشد، یا زمان اجابتش فرا نرسیده است، یا علّتهای دیگری دارد که بر ما پوشیده است، و گرنه وعده الهی تخلّف بردار نیست.

گفتی که مستجاب کنم گر دعا کنی

توفیق هم عطا کن و حال دعا ببخش

دلهای ما که تیره شد از زنگ معصیت

یا رب به نور معرفت خود، صفا ببخش

علّت اجابت نشدن بعضی دعاها را در بخشهای بعدی می خوانید.

ص: 53

آداب و شرایط

دعا، مثل هر دستور دینی دیگر، آداب و شرایطی دارد.

رعایت آداب دعا و فراهم ساختن شرایط آن، هم زمینه بهره وری از دعا را برای نیایشگر آماده می سازد، هم دعا را به اجابت نزدیک می کند، هم نشانه شناختِ دعا کننده

از موقعیتی است که در آن قرار دارد و کاری که انجام می دهد.

ص: 54

به بعضی از این آداب اشاره می شود:

1. «اخلاص»، یکی از این شرایط است، یعنی تنها و تنها خدا را خواندن، تنها به اجابت او امید داشتن، از ریا و تظاهر خالی بودن، از صمیم قلب و عمق جان خدا را صدا زدن و عطا و حرمان و قبول یا رد را در دست او دیدن.

علی علیه السلام: می فرماید : «اَخْلِصْ فی الْمَسْألةِ لِرَبِّکَ، فَإنَّ بِیَدهِ العَطاءَ والحِرمانَ».(1)

در سؤل و درخواست از خدا خالص باش، چرا که بخشش یا محروم ساختن

ص: 55


1- - نهج البلاغه، نامه 31 .

تنها به دست اوست.

برخی از مردم، هم از خدا می خواهند، هم امیدشان به جای دیگر و شخص دیگر یا اسباب و وسایل دیگر است. اسباب را هم خدا سبب ساز ساخته و همه امور به دست اوست. در دعا باید چنان حالی داشت که دل از همه جا بریده و تنها متوجّه پروردگار باشد، همچون کشتی نشستگانی که دچار امواج و طوفان می شوند و حس می کنند که هیچ فریاد رسی ندارند و نجاتشان تنها به دستِ خداوند است. قرآن کریم، از این گونه دعا به عنوانِ «دعای مخلصانه» یاد می کند،

ص: 56

البته با این گِله و نکوهش که وقتی به ساحل امن و سلامت می رسند، باز هم از یاد خدا غافل می شوند و شرک می ورزند(1).

کسی که در حال امنیت و سلامت و در ساحل رفاه و آسایش است نیز، باید همانند آن مضطرّ گرفتار، از صمیم دل و خالصانه دعا کند، چون ممکن است گرفتار بلا و مشقّت گردد.

2. آغاز به حمد و ثنای الهی و صلوات بر

ص: 57


1- - «فاذا رَکِبُوا فِی الفُلکِ دَعَوُا اللّه َ مُخلِصینَ لَهُ الدّینَ، فَلَمّا نَجّاهم اِلی البَرِّ اذا هُم یُشرِکون». عنکبوت 29، آیه 65 .

پیامبر و خاندان او، ادب و شرط دیگر دعاست. در آغاز دعا، نعمتهای خدا را یاد کردن، او را ستودن و بر پیامبرش درود

فرستادن، زمینه استجابت دعاست. خداوند و فرشتگان پیوسته بر پیامبر درود می فرستند. خداوند به اهل ایمان هم امر فرموده که بر او صلوات و سلام و تحیّت بفرستند.(1)

صلوات بر پیامبر یک دعاست، دعایی

ص: 58


1- - «اِنّ اللّه َ ومَلائکَتَهُ یُصَلّونَ عَلَی النبیّ، یا ایُّهَا الذّینَ آمَنوا صَلّوا عَلیه وسَلِّموا تَسلیماً» احزاب 33، آیه 56.

مستجاب، چون خدا بر او درود می فرستد و درخواست ما را هم در این زمینه می پذیرد.

حضرت علی علیه السلام می فرماید:

اِذا کانتْ لکَ اِلی اللّه سُبحانه حاجةٌ فَابْدَأ بِمَسألَةِ الصَّلاةِ عَلی رَسُولِ اللّه صلی الله علیه و آله ثمّ سَل حاجَتَک، فانّ اللّه َ اَکْرَمُ مِن اَنْ یُسألَ حاجَتینِ، فَیَقضِیَ إحداهُما ویَمنَعَ الأُخری.

هرگاه نیازی به درگاه خدای سبحان داشتی، ابتدا قبل از سؤل، بر پیامبر خدا درود فرست، سپس حاجت خود را بخواه، چرا که خدا کریم تر از آن است که از او دو حاجت بخواهند، یکی

ص: 59

را ادا کند و دیگری را نپذیرد.(1)

می توان گفت: پیش شرط ارتباط با خدا، حمد و ثنا و صلوات است. اگر به اهل بیت معرفت و محبّت داشته باشیم، «آل محمّد» به ما خط می دهند، آن گاه می توانیم با چهارده خطّ مستقیم، با خدا مرتبط شویم.

3. عمل و تلاش، از شرایط دیگر استجابت دعاست. انسان، مأمور به تلاش برای رسیدن به اهداف و مقابله با آفات و دشمنان است، در کنار آن هم باید دعا کند. دعا هرگز جانشین تلاش نیست و سنّت الهی بر آن

ص: 60


1- - نهج البلاغه، حکمت 361.

نیست که انسان همه کارها را با دعا و نیایش پیش ببرد. عمل، باید پشتوانه دعا باشد. مثل مراجعه به پزشک برای درمان بیماری، تلاش اقتصادی برای پیشبرد معیشت، وقت گذاشتن برای تحصیل علم، جنگیدن با دشمن در میدان، که همراه آنها دعا برای شفا و رزق و علم و پیروزی هم باید باشد.

امیرالمؤنین علیه السلام، دعای بدون عمل را همچون هدف گیری و تیراندازی بدون زِه و کمان می داند که بی ثمر است : «الدّاعی بِلا

ص: 61

عَمَلٍ کالرّامِی بِلا وَتَرٍ».(1)

اگر گفته اند: از تو حرکت از خدا برکت، اشاره به همین حقیقت است.

مثلاً کسی که برای کنکور درس می خواند، هم باید تلاش علمی کند، هم توجّه و مسألت از خدا. اگر بدون درس خواندن، فقط بخواهد با دعا در امتحان قبول شود، بیهوده است و اگر فقط تکیه بر درس خواندنش کند و مغرور گردد و کار را تمام

ص: 62


1- - نهج البلاغه، حکمت 337. معنای دیگر «داعی»، دعوت و تبلیغ است و اینکه پشتوانه تأثیرگذاری حرفها و موعظه ها عمل است.

شده بداند، باز هم ممکن است ناموفق بماند، چون عوامل بسیار دیگری وجود دارد که گاهی پیش بینی نشده است و موجب عدم توفیق می گردد.

4. «تقوا» عامل دیگری برای استجابت دعاست. آن که خدا ترس و پروا پیشه باشد، احتمال اجابت دعایش بیش از فرد لاابالی و بی تقواست که هم گناه می کند، هم انتظار دارد خداوند دعاهایش را بپذیرد.

در سخن علی علیه السلام در نامه ای که به محمّد ابن ابی بکر نوشته است و در بخشی از آن ویژگیهای متّقین و اولیای خدا را

ص: 63

برمی شمرد، می خوانیم: «لا تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ ولا یَنْقُصُ لَهُمْ نصیبٌ مِنْ لَذّةٍ»(1) نه دعای آنان رد می شود، نه بهره آنان از لذّت آخرت کاسته می گردد.

آن که عمری گوش به حرف خدا داده و مطیع اوامر الهی بوده است، وقتی هم از خدا خواهشی کند، خدا درخواست او را رد نمی کند. پس متقین، دعای مستجاب دارند و تقوا شرط پذیرش دعای بندگان است.

5. دعا در زمان و مکان خاص، از عوامل دیگر استجابت دعاست. گاهی مکانها و

ص: 64


1- - نهج البلاغه، نامه 27 .

زمانهای خاص که از قداست ویژه ای برخوردارند، در استجابت دعا مؤرند. مثلاً روز جمعه، شب جمعه، شب قدر، شب مبعث، عرفات، حرم امام حسین علیه السلام کنار کعبه و... در استجابت دعا نقش دارد. چه بهتر که دعا در این شرایط زمانی و مکانی ویژه و با مراعات این گونه شرایط صورت گیرد که به استجابت نزدیک تر باشد.

نوف بکالی یکی از یاران خاص امیرالمؤنین علیه السلام، شبی آن حضرت را در حال نیایش و دعا دید، در حالی که از بستر فاصله گرفته، در تاریکی شب به ستارگان

ص: 65

نگاه می کرد و به مناجات با پروردگارش مشغول بود. آن حضرت در سخنی که اهمیّت نیایش و دعا را در زندگی یک بنده بیان می کرد، فرمود :

ای نوف! داود علیه السلام در چنین ساعتی در شب به عبادت و نیایش بر می خاست. این، ساعتی است که هر بنده ای خدا را بخواند و در این ساعت دعا کند، دعایش پذیرفته می شود : «اِنّها لَساعَةٌ لایَدْعُوا فیها عَبْدٌ اِلاّ اسْتُجِیبَ لَهُ».(1)

از نگاه آن حضرت، دعا در سحرگان و

ص: 66


1- - نهج البلاغه، حکمت 104.

در دل شب، به اجابت نزدیک تر است. البته در کلام وی کسانی استثنا شده اند، از جمله آنان که عمل و شغلشان مایه آزار مردم و ظلم و اجحاف به بندگان الهی یا آمیخته به مفاسد و منکرات است.

زمان در دعا مؤر است، به شرط آنکه موانع استجابت در کار نباشد و خداوند مصلحت را در نپذیرفتن دعا نداند.

6. از آداب و شرایط دیگر دعا، «استمرار دعا» و داشتن حالت نیایش در غم و شادی و راحت و رنج و فقر و غنا و سلامتی و بیماری است، پیوسته احساس بندگی و نیاز

ص: 67

کردن و پیوسته به یاد خدا بودن و از او مدد خواستن و گشایش و رحمت طلبیدن. این ادب عبودیت و شرط بندگی است.

امیرالمؤنین علیه السلام در کلامی ضمن نهی و نکوهش از یک سلسله کارها و افراد، می فرماید:

«لا تَکُنْ مِمَّنْ... اِنْ اَصابَهُ بلاءٌ دَعَا مُضْطَرّاً واِنْ نالَهُ رَخاءٌ اَعْرَضَ مُغتَرّاً».(1)

از کسانی مباش که اگر بلایی به او برسد، مضطرّانه دعا می کند، امّا اگر آسایش و رفاهی به او برسد، مغرورانه

ص: 68


1- - نهج البلاغه، حکمت 150.

از خدا رویگردان می شود.

7. معرفت و شناخت خدا، ادب دیگر نیایش است. پیشتر اشاره شد که پیش از طرح نیازها، خوب است به حمد و ثنای الهی بپردازیم. این نشانه معرفت انسان نسبت به عظمت، قدرت و نعمت الهی است. خداوند هم عطا و بخشش را بر پایه معرفت و نیّت انسان می دهد : «اِنَّ العَطِیّةَ علی قَدْرِ النیَّةِ».(1)

دعا در سیره اهل بیت چنین بوده است.

در دعاهایی که از امامان رسیده، می بینیم که ابتدا و بی مقدّمه، حاجت خود را

ص: 69


1- - نهج البلاغه، نامه 31.

نمی خواستند، بلکه زمینه چینی می کردند، خدا را به اسماء حُسنی و قدرت و رحمتش قسم می دادند و اوصاف الهی را برمی شمردند. در یکی از دعاهای حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه (در ضمن عهدنامه او خطاب به مالک اشتر) چنین آمده است:

«اَنا اَسألُ اللّه بِسَعَةِ رَحْمَتِهِ و عَظیمِ قُدرَتِه علی إعطاء کُلِّ رَغبَةٍ، اَنْ یُوَفِّقَنی واِیّاکَ لِما فِیهِ رِضاهُ...»(1)

من از خدا می خواهم به رحمت گسترده و قدرت بزرگش بر انجام

ص: 70


1- - نهج البلاغه، نامه 53 .

هرگونه درخواست، که من و تو را به آنچه خشنودی او در آن است توفیق دهد.(1)

این گونه شروع در دعا، در ایجاد حالت جدّی در طرح نیازها مؤّر است و اطمینان بیشتری برای اجابت الهی در دل نیایشگر پدید می آورد.

8 . شکسته دلی، خشوع قلبی، مظلومیّت و ندامت، از شرایط دیگری است که در اثرگذاری دعا نقش دارد.

ص: 71


1- - خدایا چنان کن که انجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار

امام علی علیه السلام در نهی از ستم بر بندگان الهی، در عهد نامه مالک اشتر بر این نکته تأکید می فرماید که از ستم بر بندگان خدا بپرهیزد، چرا که خدا به دفاع از آنان می پردازد و هیچ چیز در تغییر نعمت الهی و تعجیل در کیفر پروردگار، مؤرتر از استمرار بر ستمکاری نیست، چرا که خداوند، شنوای دعا و نفرین مظلومان زجر دیده است.(1)

گاهی تنها یک «یا ربّ» خالصانه، یک آه

ص: 72


1- - فانَّ اللّه َ سمیعٌ دَعوَةَ المُضْطَهَدینَ. نهج البلاغه، نامه 53.

برخاسته از دل، یک قطره اشک ندامت، یک دل شکسته و یک توسّل بی ریا ما را به خدا وصل می کند و دعا را به هدف اجابت می رساند.

ادب و آداب دعا را بیاموزیم، آن گاه دعا کنیم و انتظار اجابت داشته باشیم.

یک دِله باشیم، نه صد دله. با اخلاص خدا را بخوانیم، اگر شاهد استجابت نشدیم، آن گاه گِلِه کنیم.

ص: 73

عوامل تأخیر استجابت

گاهی دعاها یا مستجاب نمی شوند، یا دیر به اجابت می رسند.

همه رمز و رازهای عدم استجابت یا دیر مستجاب شدن دعا برای ما ناشناخته است. حکمت و مصلحت خدا را هم باور داریم. ولی عملکرد ما در آن بی تأثیر نیست.

برخی گناهان دعا را نگه می دارد و مانع اجابت می شود. به تعبیر حضرت علی علیه السلام

ص: 74

در دعای کمیل: «اللّهُمَ اغْفِرلِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدّعاءَ»، خدایا، بر من گناهانی را ببخشای که دعا را حبس می کند.

گاهی دعاها مستجاب می شود، امّا دیر. گاهی هم موانعی در دعا، در دعا کننده، در جامعه، در خانواده، در غذا، در دوستان و... است که به آن هدف نمی رسیم و دعا به اجابت نمی رسد.

اگر «اَمَّنْ یُجیب» که رمز اجابت است، نتوانست خطّ ما را با خدا مرتبط سازد، باید دید کدام گناه و غفلت موجب قطع تماس شده است. گاهی قساوت دل و غذاهای حرام

ص: 75

و دوستان ناباب، در رابطه ما و خدا اختلال ایجاد می کنند و خطوط تماس را می پوسانند و صدای ما به خدا نمی رسد.(1)

حضرت علی علیه السلام، بر پایه اینکه دعا حتماً مستجاب است و وعده الهی خلاف نیست،

عوامل تأخیر در استجابت را چنین بر می شمارد:

ص: 76


1- - در کشور دل، ملال پیش آمده است بین دل و دین جدال پیش آمده استدر سیستم ارتباطی ما و خدا چندی است که اختلال پیش آمده است برگ و بار، ص 301.

«فَلا یُقَنِّطَنَّکَ اِبطاءُ اِجابَتهِ، فَاِنَّ العَطِیَّةَ عَلی قَدرِ النِّیَّةِ، وَ رُبَّما اُخِّرَتْ عَنکَ الإجابَةُ لِیَکُونَ ذلِکَ اَعْظَمَ لِأجرِ السّائلِ وَاَجْزَلَ لِعَطاء الآمِلِ، وَرُبَّما سَألْتَ الشَّیْ ءَ فَلاتُؤتاهُ وَاُوتیتَ خَیراً مِنْهُ عاجِلاً او آجِلاً، او صُرِفَ عَنْکَ لِما هُوَ خیرٌ لَکَ، فَلَرُبَّ اَمرٍ قَدْ طَلَبْتَهُ فِیه هَلاکُ دِینِکَ لَوْ اُوتِیتَهُ...».(1)

اگر اجابت دعا و خواسته ات به تأخیر افتاد، تو را نومید نسازد، چرا که عطا به اندازه نیّت است. چه بسا اجابت دعایت به تأخیر می افتد، و این برای

ص: 77


1- - نهج البلاغه، نامه 31.

آن است که پاداش بزرگ تر و عطای فراوان تر برای دعا کننده و آرزومند باشد. و گاهی چیزی را می طلبی ولی به تو داده نمی شود و بهتر از آن را در دنیا یا آخرت به تو می دهند، یا بهتر بوده که از تو بازداشته اند، و چه بسا آنچه را که طلب کرده ای اگر به تو داده شود، تباهی دین تو در آن خواهد بود... .

چه خدای مهربانی! که خیر و مصلحت بنده را بیش از خودش، هم می داند و هم می خواهد.

گاهی خداوند، صدای دعا و نیایش و

ص: 78

ضجّه و ناله بنده اش را دوست دارد و برآوردن خواسته را به تأخیر می اندازد تا این صدای محبوب و دوست داشتنی و این حالت مقدس و عبادی و عرفانی را بیشتر بشنود و ببیند. همین نیز مایه برکت و انس و

قرب برای «بنده» است.

من کی ام؟ محتاج برق یک نگاه

بنده ای افتاده در چاه گناه

رشته عفوت نجاتم می دهد

چشمه جودت حیاتم می دهد

دوست داری اشک چشم بنده را

گریه های بنده شرمنده را

ص: 79

بارش لطف تو پاکم می کند

آتش قهر تو خاکم می کند

من فقیرم، من حقیرم، من اسیر

بار دیگر از کَرَم دستم بگیر(1)

نه هر برآوردنِ خواسته ای، دلیل لطف و احسان است، و نه هر تأخیر یا عدم قبول حاجتی، گواه بی میلی و بی اعتنایی. مهم آن است که بنده، به شرط بندگی عمل کند و روی نیاز خواهی اش به سوی معبود بنده نواز باشد، چه حاجتش برآید، یا برنیاید.

ما وظیفه دعا داریم. بقیّه کار را به

ص: 80


1- - از نویسنده.

آفریدگار واگذار می کنیم که خیرخواه بندگان و دانا به صلاح و فساد آنان و آغاز و فرجام کارشان است.

گاهی انسان چیزی می خواسته، به او نداده اند. پس از مدّتی می فهمد که مصلحتش نبوده و همان بهتر که دعایش مستجاب نشده است. چه کسی از پشت پرده غیب خبر دارد؟ از کجا که اجابت فوری دعا، بنده را به غفلت و فراموشی خدا دچار نسازد و رابطه اش را با معبود قطع نکند؟!

از نگاه امیرمؤنان، گاهی عامل اجابت نشدن دعا، ترک وظیفه مهم امر به معروف و

ص: 81

نهی از منکر است، وی در وصیّتی که به فرزندانش در بستر شهادت داشت، می فرماید:

«لاتَترُکُوا الأمرَ بِالمَعروفِ وَالنَّهْیَ عَنِ المُنْکَرِ فُیَولّی عَلَیکُم شِرارُکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فلایُستَجابُ لَکُم».(1)

امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، که نتیجه آن حاکمیت یافتن بدان و اشرار بر شماست. آن گاه دعا می کنید، ولی دعایتان مستجاب نمی شود.

ص: 82


1- - نهج البلاغه، نامه 47.

برای برقراری دوباره این ارتباط ، هم باید هزینه آن را که توبه و عمل صالح است پرداخت، هم برای وصل شدن خط تماس، تعهّد سپرد که از حلم و صبر و ستاریّت خدا سوء استفاده نشود، وگرنه همیشه خطر اختلال و قطع ارتباط وجود دارد، آن هم از سوی ما، نه از طرف خدای مهربان.

بیابیا به جانب خدای خویش رو کنیم

گل حضور و نور را به باغ عشق بو کنیم

خدا بزرگ و بی نیاز و ما فقیر و کوچکیم

بیابیا که با خدای خویش گفتگو کنیم(1)

ص: 83


1- - برگ و بار، ص 26.

چه بخواهیم؟

آنچه در دعاها و نیایشها گفته می شود، بخشی ستایش و ثنای الهی است، بخش مهم تر و عمده تر درخواست حاجت از خداوند و طرح نیازمندیها به درگاه اوست که قدرت رفع آنها را دارد.

هر کس به تناسب سطح فکر و افق اندیشه و معرفتش از خدا حاجت می طلبد. حاجتها بعضی ساده و کوچک و فردی و

ص: 84

مادّی است، برخی هم بزرگ و متعالی و معنوی و جمعی. ما اگر خودمان باشیم، شاید درخواستهای حقیر و ناچیز از خداوند بطلبیم. امّا اگر در چگونه دعا کردن و چه خواستن به مکتب اولیای الهی برویم، سطح خواسته هایمان متعالی تر خواهد شد. آنان در دعا هم الگوی مایند.

دعاهایی که از امامان معصوم به دست ما رسیده، از ارزنده ترین معارف و نوعی آموزشِ دعا کردن و سخن گفتن و نیازخواهی از خداوند است. این دعاها به ما می آموزد که از پروردگارمان چه بخواهیم،

ص: 85

ما را با ارزشهای والاتر آشنا می کند و دید ما را وسیع تر و بینش ما را عمیق تر می سازد و خواستنی های خوب تری را بر زبان ما جاری می کند.

چه خوب است که انسان دعا خواندن و حاجت خواستن را هم از امامان بیاموزد که نگاهشان به سعادت ابدی انسان و کمال اخلاقی و معنوی است و برترین خواسته ها را در ادعیه طرح کرده اند.

امام علی علیه السلام در توصیه خویش به فرزندش امام مجتبی علیه السلام می فرماید:

«فَلْتَکُنْ مسألتُکَ فیما یَبْقی لکَ جَمالُه

ص: 86

ویُنْفی عَنکَ وَبالُه، فَالمالُ لایَبْقی لَکَ ولاتَبقی لَهُ».(1)

خواسته ات از خدا درباره چیزهایی باشد که نیکی آن برایت پایدار می ماند و سختی و رنج آن از تو برداشته

می شود. مال و ثروت، چیزی است که نه آن برای تو می ماند و نه تو برای آن می مانی!

یعنی درخواستهایت متعالی تر از امور مادّی و پول و ثروت باشد و چون وجود تو پس از مرگ هم استمرار دارد، برای آن

ص: 87


1- - نهج البلاغه، نامه 31.

مراحل بخواه که ماندگار است، نه چیزهایی که به انسان وفا نمی کند و چون ناپایدار است، شایسته محبت و مهرورزی و علاقه مندی هم نیست.

خواجه عبداللّه انصاری گوید:

یا رب، دل ما را تو به رحمت جان ده

درد همه را به صابری درمان ده

این بنده نداند که چه می باید خواست

داننده تویی، هر آنچه خواهی آن ده

امام علی علیه السلام در همان نامه بلندی که به فرزندش امام حسن علیه السلام نوشته است، یادآور می شود که:

ص: 88

«فَأَقضَیتَ إلَیهِ بِحاجَتِکَ وسألتَهُ مِنْ خَزائِنِ رَحَمتِهِ ما لا یَقدِرُ علی إعطائِهِ غیُرهُ : مِنْ زِیادَةِ الأعمارِ، و صِحَّةِ الأبدانِ وَسَعَةِ الأرزاق».(1)

بر انجام کارهایت از خدا یاری و استعانت جسته ای و از گنجینه رحمتش حوایجی را خواسته ای که جز پروردگار، در توان کسی نیست که آنها را عطا کند، همچون: عمر طولانی، صحت بدن و تندرستی و وسعتِ رزق:

و این مطلب نشانگر این است که عمر طولانی - به شرط آنکه در مسیر بندگی حق

ص: 89


1- - نهج البلاغه، نامه 31.

باشد - و تندرستی و وسعت رزق، از جمله خواسته های خوب و مطلوب است، علاوه بر اینکه اینها خواسته هایی است که تأمین آنها تنها به دست خداست و جز او کسی نیست

که به ما روزی وسیع و بدن سالم و عمر طولانی عطا کند.

در همان وصیت نامه بلند، از جمله می فرماید : «اَکْثِرِ الإستِخارةَ»، از خدا زیاد خیر بخواه.

استخاره، غیر از آنچه میان مردم رایج است و برای تصمیم گیری در کارهای مهم به استخاره روی می آورند، معنای واقعی

ص: 90

آن «طلبِ خیر» است. خوب است انسان همیشه و در هر کاری از خدا «خیر» بطلبد، چون معمولاً ما از همه امور و پشت صحنه ها خبر نداریم و برخی اسرار و حکمتها بر ما پوشیده است و چون به همه چیز احاطه نداریم، گاهی ممکن است آنچه می خواهیم برای ما خیر نباشد. چه بهتر که انسان علاوه بر به کاربستن فکر و تدبیر و مشورت، همیشه استخاره کند، یعنی دعا کند که آنچه خیر است برایش پیش آید و آنچه خیر است به فکرش خطور کند و آنچه خیر است بر زبان مشاور جاری شود و

ص: 91

همیشه خیر و خوبی برایش مقدّر گردد.

از این جهت، استخاره نوعی دعاست و حضرت بر چنین دعا و خواسته ای تأکید می فرماید.

همه نعمتها مادی نیست و همه خواستنی ها هم در دنیا خلاصه نمی شود. باید افق دید را وسیع تر کرد و برترین خواسته ها را از دعاهای حضرت علی علیه السلام آموخت و همانها را از خدا طلبید. این همه تأکید برخواندن دعاهای مأثوره (نقل شده از ائمّه) به همین خاطر است.

آن حضرت در دعایی می فرماید:

ص: 92

«نَسألُ اللّه َ سُبحانَهُ اَنْ یَجْعَلَنا وَایّاکُم مِمَّنْ لا تُبْطِرُهُ نِعمَةٌ، ولا تُقَصِّرُ بِهِ عَنْ طاعِةِ رَبِّهِ غایَةٌ ولا تَحُلُّ بِهِ بَعدَ المَوتِ نَدامَةٌ ولا کَآبَةٌ».(1)

از خدای سبحان می خواهیم ما و شما را از آنان قرار دهد که هیچ نعمتی آنان را به طغیان و سرکشی وا نمی دارد و هیچ هدف و خواسته ای از طاعت پروردگار دور نمی سازد و هرگز پس از مرگ، گرفتار پشیمانی و غم و اندوه نمی شوند.

اینها هم خواسته های مهمّی است. برخی

ص: 93


1- - نهج البلاغه، خطبه 64 .

کم ظرفیت اند. به محض آنکه وضع مادی و رفاهی شان خوب شد، بد مستی و طغیان می کنند و با کمترین چیزی خدا را از یاد می برند و در آخرت هم دستاوردی جز ندامت و غم نصیبشان نمی شود.

آن حضرت در مورد فتنه (آزمایش الهی) و دعا برای بر حذر ماندن از آن، می فرماید:

«هیچ یک از شما چنین نگوید که «خدایا من از فتنه و امتحان به تو پناه می برم». چرا که هیچ کس نیست مگر آنکه دچار فتنه می شود (و از سنتهای

ص: 94

الهی است) لیکن هر کس می خواهد پناه ببرد، پس به خدای متعال، از فتنه های گمراه کننده پناه ببرد.»(1) یعنی بخواهد که در امتحانهای الهی پیروز و سربلند باشد، نه آنکه اصلاً مورد امتحان الهی قرار نگیرد، چون آزمون، یک برنامه همگانی خداست.

ایمنی و سرفرازی در آزمایشهای الهی خواسته مهمّی است، زیرا:

خوش بود گر محک تجربه آید به میان

تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

ص: 95


1- - نهج البلاغه، حکمت 93 .

«سلامت دین» از جمله خواسته های متعالی است که پیوسته باید از خدا بخواهیم.

اگر وضع مادّی ما خوب باشد و اگر سلامتی بدن داشته باشیم، امّا از نظر اعتقادی و دینی دچار مشکل شویم، باز هم باخته ایم، چرا که درستی دین و ایمنی عقیده از آفات، به مراتب برتر از تندرستی یا ثروتمندی است. این است که حضرت امیر علیه السلام چنین دعا می کند:

«نَسْأَ لُهُ المُعافاةَ فِی الأدیانِ، کَما نَسألُهُ

ص: 96

المُعافاةَ فِی الأبدانِ».(1)

از او سلامتی و عافیت در دین را می طلبیم، همان گونه که عافیت جسمی و تندرستی را از او می خواهیم. همین را هم که «چه بخواهیم؟» باید از خدا بخواهیم که زبان نیاز خواهی و فکر حاجت طلبی ما را به آنچه خیرماست و به بهترین خواسته ها گویا سازد و هدایت کند و اندیشه ما را به نیازهای برتر متوجّه سازد.

در یکی از دعاهای حضرت امیر آمده است:

ص: 97


1- - نهج البلاغه، خطبه 99 .

«اَللّهمَ اِنْ فَهِهْتُ عَن مَسألَتِی، اَوْ عَمِیتُ عَنْ طَلِبَتی فَدُلَّنی عَلی مَصالِحی و خُذْ بِقَلبِی اِلی مَراشِدِی».(1)

خداوندا، اگر زبانم از سؤل و درخواست ناتوان والکن است، اگر از شناختِ خواسته ام کوردلم، خودت به آنچه مصلحت من است راهنمایی ام کن و دلم را به سمت و سوی آنچه مایه رشد و هدایت من است متوجّه فرما.

در پایان یکی از خطبه های آن حضرت نیز این دعا دیده می شود که الگویی برای

ص: 98


1- - نهج البلاغه، خطبه 227.

خواسته های برتر است :

«نَسألُ اللّه َ مَنازِلَ الشُّهَداء، ومُعایَشَةَ السُّعَداءِ ومُرافَقَةَ الأنِبیاء».(1)

از خداوند می خواهیم منزلگاههای شهیدان را، و همزیستی با سعادتمندان را و رفاقت و همنشینی با پیامبران را.

روشن است که جایگاه شهیدان بهشت است، اهل سعادت هم زندگی خدایی و پاک دارند، مرافقت و دوستی و همنشینی با پیامبران الهی هم در سایه خلوص و عمل صالح و بندگی نصیب انسان می شود.

ص: 99


1- - نهج البلاغه، خطبه 23.

حضرت با این سه خواسته، مجموعه ای از برترین و ارزنده ترین «خواسته»ها را به ما آموخته است.

نور افشانان عصر تاریکی

همیشه در تاریخ بشریت و ادوار پیشین، کسانی بوده اند که با خداشناسی و پرستش و دعا و ذکر، حجّت خدا در روی زمین به شمار رفته اند و این «راه نورانی» و منتهی به خدا را می شناخته اند.

امام علی علیه السلام، وقتی آیه «رِجالٌ لا تُلهِیهِم...»(1) را تلاوت می کرد، از آنان به

ص: 100


1- - نور 24، آیه 37.

عنوان «اهل ذکر» یاد می نمود، کسانی که خداوند، «ذِکر» را مایه روشنی دل و شنوایی گوش جانشان قرار داده و در دوره های فَترت (فاصله های زمانی میان پیامبران) که رسول و رسالت و دعوتی در کار نبوده است، خداوند با آنان در خلوت دلشان و ضمیر بیدارشان نجوا داشته و چهره جانشان را به سمت و سوی حق متوجّه می ساخته است.

آن گاه از ویژگیهای این بندگان خاص نمونه هایی را یاد می کند، از جمله اینکه:

«آنان، چراغهای روشنگر آن ظلمتها و راهنمای آن حیرتها و شبهه ها بودند...

ص: 101

تجارت و داد و ستد، آنان را از یاد خدا غافل نمی ساخت، مردم را به حرامهای الهی یادآور می شدند و به قسط و عدل دستور می دادند و از منکرات نهی می کردند، چشم دلشان به روی حقایق هستی و صحنه های آخرت و قیامت باز بود... با خواندن خدا و با نیایش، امیدِ وزیدن نسیم عفو و بخشایش الهی را داشتند، در گرو نیازمندی به رحمت و احسان الهی و اسیر و گرفتار جذبه عظمت خدا بودند، اندوه بسیار و گریه های طولانی، دلهایشان را مجروح

ص: 102

و چشمانشان را آزرده بود، برای هر دری از درهای خداجویی، دستی کوبنده آن در داشتند و از خدایی مسألت می کردند که بخششهای بسیار، او را به تنگنا نمی افکند و خواهندگان از درگاهش محروم بر نمی گردند.»(1)

این، گوشه ای از سیمای اهل ذکر و مناجات بود که از عنایت ویژه الهی

ص: 103


1- - وکانوا کذلکَ مَصابیحَ تِلکَ الظُّلُماتِ و...یَتَنَسَّمُونَ بِدُعائِهِ رَوْحَ التَّجاوُزِ... جَرَحَ طُولُ الأسی قُلوبَهُم وطُولُ البُکاءِ عُیُونَهم، لِکُلِّ بابِ رغبةٍ اِلیَ اللّه ِ مِنهُمْ یَدٌ قارِعَةٌ، یَسألُونَ مَنْ لا تَضِیقُ لَدَیْهِ المَنادِحُ وَلا یَخیبُ عَلَیهِ الرّاغِبون. نهج البلاغه، خطبه 222.

برخوردار بودند و حتی در دوران فاصله بین دعوتهای پیامبران، راه بندگی و دعا و نیایش را به الهام الهی آموخته بودند و در میان مردم، مشعل هدایت به شمار می رفتند و صاحب خبرانی بودند که هم رهرو بودند، هم راهبر.(1)

ص: 104


1- - ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی تا راهرو نباشی، کیْ راهبر شوی؟ حافظ.

سیمای اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله

یاد کردن از اصحاب پیامبر و مسلمانان پاکبازی که در محضر آن حضرت و در رکاب وی در جبهه های نبرد بودند، همیشه برای همگان مایه الهام و الگوگیری است. امام علی علیه السلام در یکی از خطبه ها که از سستی و بی حالی برخی یارانش گله می کند و از اینکه خسته اش کرده اند زبان به شِکوه می گشاید، با حسرت از مسلمانان

ص: 105

پیش کسوت و مبارزی یاد می کند که در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله زندگی می کردند، اهل تلاوت قرآن و جبهه رزم بودند و با روحیه شهادت طلبی و با شمشیرهای آخته، گروه گروه به جبهه نبرد عزیمت می کردند، از حالات روحی و معنوی و دعا و نیایش آنان این گونه یاد می کند:

«مُرْهُ العُیونِ مِنَ البُکاءِ، خُمْصُ البُطُونِ مِنَ الصِّیام، ذُبُلُ الشِّفاءِ مِنَ الدُّعاءِ، صُفْرُ الألوانِ مِنَ السَّهَرِ، عَلی وُجُوهِهِم غَبَرَةُ الخاشِعین»(1).

چشمهایشان از فرط گریه آسیب دیده

ص: 106


1- - نهج البلاغه، خطبه 121.

بود، شکمهایشان در اثر روزه داری لاغر شده بود، لبهایشان از دعا و نیایش خشکیده و پوست انداخته و رنگهایشان از شب زنده داری زرد شده و غبار فروتنی بر سیمایشان پدیدار بود.

این ویژگی، یعنی جمع عرفان و حماسه و اشک و جهاد و رزم روزانه و نیایش شبانه، صفت آن تربیت یافتگان مکتب پیامبر بود و شوق خدا و عشق بندگی، این گونه شبهایشان را با شبچراغ نیایش و اشک و دعا روشن ساخته بود.

ص: 107

در سخنی دیگر می فرماید:

«اصحاب محمد صلی الله علیه و آله را دیده ام، کسی را نمی بینیم که همانند آنان باشد! روز، ژولیده موی و غبارآلود بودند، آنان شبها را به نوبت، در سجده و عبادت به صبح می آوردند و صورتها و پیشانیها بر خاک می نهادند و از یاد قیامت چنان آشفته بودند که گویی بر پاره آتش گداخته ایستاده اند... و چون یاد خدا می شد، چندان می گریستند که گریبانشان از اشک دیده تر

ص: 108

می گشت...».(1)

از این رو انتظار آن حضرت از یاران و همراهانش آن بود که همانند مسلمانان نخستین، اهل توجّه و نیایش و گریه و خشوع به درگاه خدا باشند.

ص: 109


1- - لَقَد رَأیتُ اَصحابَ مُحمّدٍ صلی الله علیه و آله فَما اَری اَحَداً یُشْبِهُهُم مِنکُم...نهج البلاغه، خطبه 97.

نیایشهای علوی

اشاره

پیشتر هم اشاره شد که نهج البلاغه، دربردارنده حکمتهایی گرانقدر درباره دعا و راه و روش آن، همچنین «خواسته»های والایی است که از زبان حضرت علی علیه السلام

بیان شده و می تواند برای همه ما سرمشق خوبی برای «چه خواستن» باشد.

در مباحث گذشته، برخی از این دعاها یاد شد.

ص: 110

حضرت امیر علیه السلام، در خلال دعاهای خویش، معارف ناب و زلالی را به ما آموخته است. چه در لابه لای خطبه ها و چه در پایان خطبه ها و نامه ها، گاهی به دعاهایی از زبان و قلم آن حضرت بر می خوریم که در خور تأمّل بیشتری است و همراه با دعا، حمد و ثنای الهی و بیان اوصاف پروردگار هم به چشم می خورد.

در اینجا نمونه هایی از آن دعاها آورده می شود، تا الگویی برای نیایشهای اهل دعا و مشتاقان معارف علوی باشد.

ص: 111

1 - دعای سفر:

«اللّهمَّ إنَّی أعُوذُ بِکَ مِن وَعْثاءِ السَّفَرِ وکَآبَةِ المُنقَلَبِ وسوءِ المَنظَرِ فِی الأهلِ وَالمالِ. اَللّهُمَّ أنتَ الصّاحِبُ فِی السَّفَرِ وَأنتَ الخَلِیفَةُ فِی الأهلِ ولا یَجمَعُهُما غَیرُکَ».

«خدایا! به تو پناه می برم از سختی سفر و از اندوه بازگشت و به تو پناه می برم از اینکه به هنگام بازگشت ببینم که به زن و فرزند یا دارایی ام آسیبی رسیده باشد. خدایا! تو همدم من در مسافرت و جانشین من در میان خانواده منی و جز تو کسی مصاحبت با من و جانشینی

ص: 112

در خانواده را یکجا جمع نمی کند.»(1)

2 - از دعاهای آن حضرت که بسیار می خواند:

«خداوندا، به تو پناه می برم که در قلمرو بی نیازی تو نیازمند شوم، یا در هدایت تو گمراه گردم، یا در پناه قدرت تو بر من ستم روا دارند، یا در حالی که کار به دست تو و برای توست، خوار گردم.

خدایا، جانم را نخستین نعمت ارزشمندی قرار بده که می ستانی و اوّلین ودیعه ای قرار بده که از نعمتهای

ص: 113


1- - نهج البلاغه، خطبه 46 .

خویش از من باز پس می گیری.

خدایا، به تو پناه می بریم که از سخنت رویگردان شویم، یا از دینت گمراه گردیم، یا هوسهای نفسانی پیاپی، ما را از هدایتی که از جانب تو ارزانی شده، در پی خود بکشاند.»(1)

3 - نیایش طلب باران

«خدایا، ما از خانه ها و زیر چادرها و پس از شنیدن ناله ها چهارپایان تشنه و گریه دلخراش کودکان گرسنه به سوی

ص: 114


1- - «أللّهُمَّ إِنِّی أعُوذُ بِکَ اَنْ أفْتَقِرَ فِی غِناکَ...»نهج البلاغه، خطبه 215 .

تو بیرون آمده ایم، و به رحمت و نعمت تو امید بسته ایم و از عذاب و انتقامت بیمناکیم. خدایا باران رحمت خود را بر ما بباران و مأیوسمان مکن و دچار قحطی مگردان و به کرده سفیهان و نابخردانمان ما را مؤخذه مکن.

خدایا، به سوی تو بیرون آمده ایم و از آنچه بر تو پوشیده نیست نزد تو شکایت داریم. سختیها و تنگناها ما را به زحمت انداخته و قحطی و خشکسالی ما را به اینجا کشانده و خواسته های دشوار، ناتوانمان کرده

ص: 115

است و بلاهای پی درپی بر ما نازل گشته است. از تو می خواهیم ناامید و محروممان نکنی و گناهانمان را به رخمان نکشی. خدایا باران و برکتت را بر ما ببار و از رزق خویش عطایمان کن...».(1)

4 - دعا در آغاز جنگ صفّین

«ای خدای آسمان برافراشته، اگر ما را بر دشمنان پیروز ساختی، ما را از تجاوزگری باز دار و توفیق ده که به

ص: 116


1- - «اللّهم إنّا خَرَجنا اِلَیکَ مِن تَحتِ الأَستارِ والأَکنانِ...». نهج البلاغه، خطبه 143.

حق عمل کنیم. و اگر آنان را بر ما پیروز ساختی، «شهادت» را روزی ما گردان و ما را از فتنه مصون بدار.»(1)

5 - از جمله دعاهای آن حضرت چنین بود:

«خداوندا، آنچه را که تو از من بدان آگاه تری بر من ببخشای، و اگر دوباره به آن بازگردم تو نیز به بخشایش باز گرد. خدایا آنچه از اعمال نیکو که تصمیم گرفتم و انجام ندادم، ببخشای.

ص: 117


1- - «اللّهمَّ رَبِّ السَّقفِ المَرفُوعِ...».نهج البلاغه، خطبه 171 .

خداوندا، ببخشای آنچه را که با زبان به سوی تو تقرّب جستم امّا دلم مخالفت کرد. خدایا اشارات نگاهها و سخنان بیهوده و تمایلات دل و لغزشهای زبان را بر من ببخشای.»(1)

6 - دعا برای دشمنان:

«خدایا، خونهای ما و خونهای آنان را (از بیهوده ریخته شدن) حفظ کن، میان ما و آنان صلح برقرار ساز، آنان را از

ص: 118


1- - «اللّهُمَّ اغْفِرْلِی ما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّی...». نهج البلاغه، خطبه 78.

بیراهه و گمراهی شان هدایت کن.»(1)

7 - نفرین برای دشمنان:

«خداوندا، اگر حق را نپذیرفتند، پس گروهشان را درهم شکن، آنان را دچار تفرقه کن و به جرم خطاهایشان نابودشان ساز، چرا که آنان جز با ضربه های پی درپی از مواضع خود تکان نمی خورند.»(2)

ص: 119


1- - «اللّهُمَّ احْقِنْ دِماءَنا و دماءَهُم...».نهج البلاغه، خطبه 206.
2- - «اللّهُمَّ فَاِنْ رَدُّوا الحَقَّ فَافْضُضْ جَماعَتَهُم...».همان، خطبه 124.

8 - دعای برای توانگری و آبرومندی:

«خداوندا، با توانگری آبرویم را حفظ کن و با تنگدستی و فقر، مرا از چشمها نینداز، آن چنان که مجبور شوم از جویندگان رزق تو روزی بخواهم و از آفریدگان بد کردارت عاطفه و محبّت بجویم و به ستایش کسی دچار شوم که به من عطایی ارزانی داشته و به نکوهیدن آن کس فریفته گردم که بخشش خود را از من باز داشته است.»(1)

ص: 120


1- - «اللّهُمَّ صُنْ وَجهِی بِالیَسارِ...».نهج البلاغه، خطبه 225.

9 - دعا در پاسخ گروهی که او را ستایش کردند:

«خداوندا! تو مرا از خودم بهتر می شناسی و من خود را از آنان بیشتر می شناسم. خدایا، ما را بهتر از آن قرار بده که گمان می کنند و آنچه را که از ما نمی دانند، ببخشای.»(1)

10 - دعا در پرهیز از دو رویی:

«خدایا، به تو پناه می برم از اینکه در

ص: 121


1- - «اللّهُمَّ إنّک أعلَمُ بِی مِن نَفْسِی ...».نهج البلاغه، حکمت 100.

چشم مردم ظاهرم نیکو نماید، امّا درونم در آنچه از تو نهان می دارم به زشتی گراید و با همه آنچه که تو از درون من می دانی، ریاکارانه ظاهرم را برای مردم حفظ کنم، ظاهری آراسته نشان مردم دهم، و با رفتار ناپسندم با تو رو به رو شوم، به بندگانت تقرّب جویم، و از رضای تو دور گردم!»(1)

این نمونه ها، گوشه ای از دعاهای حضرت امیر علیه السلام و نیایشهای علوی را نشان

ص: 122


1- - «اللّهُمَّ إنی أعُوذ بِکَ مِن اَن تُحَسِّنَ...».نهج البلاغه، حکمت 276.

می دهد، که گواه همت والا در دعا و خواسته های متعالی در نیازخواهی از کردگار است. البته نیایشهای علوی در کتب دعا بسیار فراوان و زیباست و آنچه در نهج البلاغه آمده است و بخشی از آن آورده شد، مطالبی است که در لابه لای خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار به طور ضمنی آمده است، نه آنکه دعاهای مستقلّ آن حضرت باشد.

برای این منظور، کافی است دعای کمیل، دعای صباح و مناجات آن حضرت در مسجد کوفه مورد توجّه قرار گیرد، تا روح

ص: 123

عاشق علی علیه السلام و زمزمه های شبانه مولا اندکی شناخته شود و جلوه ای از اشکهای علی علیه السلام که چشمه نجواجوش راز و نیاز بود، نمایان گردد و آهنگ مناجاتهای علی علیه السلام که راز عبودیت را به عارفان می آموخت، گوش جان را بنوازد و دلها را صفا بخشد.

یا رب، ز تو آنچه من گدا می خواهم

افزون زهزار پادشا می خواهم

هر کس ز درِ تو حاجتی می خواهد

من آمده ام، از تو، تو را می خواهم(1)

ص: 124


1- - مناجات نامه، خواجه عبداللّه انصاری.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109