منش های سازمانی انضباط و امانتداری سازمانی با رویکرد دینی

مشخصات کتاب

منش های سازمانی انضباط و امانتداری سازمانی با رویکرد دینی

نویسنده : مهدی دانشمند

ناشر : امیر فدک

ص: 1

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

ص: 2

تقدیم

به ساحت مقدس و نوراني چهارده معصوم(عَلَيْهِم السَّلاَمُ ) و بنيانگذار نظام مقدس جمهوري اسلامي حضرت امام خميني(رحمه الله) و فقهای بزرگواری که در رسالت تبلیغ و تبیین معارف حقه تشیع تمام تلاش خود را بذل نمودند و همچنین شهداي هشت سال دفاع مقدس و شهداي مدافع حرم اهل بيت(عَلَيْهِم السَّلاَمُ ) از صدر اسلام تا عصر حاضر به ویژه شهید حاج قاسم سلیمانی.

ص: 3

* حمد و ثنا

قال الله الحکیم:

«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُون». سوره مائده، آیه 55.

ستايش از آن خدایی است كه هيچ اولى قبل از او و هيچ آخرى بعد از او نيست. خدايى كه ديدگان هر بيننده اى از ديدنش قاصر و انديشه ى هر توصيف كننده اى از وصف او عاجز است. و سپاس خدای را که شمارندگان، شمردن نعمت های او ندانند و کوشندگان، حق او را گزاردن نتوانند. و سلام و درود بر حضرت محمّد و خاندان پاك او، هم آنان که وجودمان وامدار وجودشان است؛ و نفرين پيوسته بر دشمنان ایشان.

در ادامه بر خود لازم مي دانم از تمامي اساتيدي که در مسير رشد علمي و معنوي اين حقير همچون پدري مهربان راه کمال و معرفت را نشانم دادند تشکر نمايم.

اميد است همه ي اين عزيزان در پيشگاه با عظمت خداوند سبحان مأجور و محفوظ باشند.

ص: 4

فهرست مطالب

مقدمه. 8

فصل اول: مفاهیم. 12

انضباط.. 13

امانتداری.. 15

فصل دوم: انضباط سازمانی.. 19

آراستگی ظاهری.. 20

1- پاکیزگی بدن و لباس... 23

2- مرتب بودن موی سر، محاسن و شارب... 26

3. معطر بودن. 28

وقت شناسی و حضور به موقع در محل خدمت... 30

اجرای وعده ها و تعهّدات در موقع مقرر. 33

اجرای به موقع وظایف... 37

برقراری نظم و انضباط در حوزه مسئولیتی.. 43

انضباط فیزیکی محیط کار. 49

1- ساماندهی.. 50

2- نظم و ترتیب... 51

3-پاکیزه سازی.. 51

4- استانداردسازی.. 52

5- انضباط.. 52

انضباط مالی و اقتصادی.. 55

رعایت مقررات مالی و ذیحسابی.. 58

رعایت بیت المال و استفاده بهینه از اموال و دارایی های در اختیار. 63

الف. امكانات 65

ص: 5

ب. وقت 67

ج. كار. 68

جلوگیری از اتلاف منابع سازمانی، اعتبارات، امکانات، تجهیزات و ... 70

نظارت بر هزینه ها 73

اسراف نکردن در استفاده از وسائل و امکانات سازمان. 78

مرز اسراف در بیت المال. 80

1- اتلاف 80

2- جایگاه حکومتی 81

3- ور شکستگی.. 83

4- نافرمانى خدا 83

5- نياز و كفاف 84

رعایت مقررات و ضوابط در صرف بودجه و منابع. 85

خوش حسابی و توجه به تعهدات مالی (درون و برون سازمانی) 88

پرهیز از ورود به فعالیت های اقتصادی غیر قانونی.. 93

عدم استفاده از اموال و امکانات مجهول المالک و امکانات مردم خارج از روال قانون و شرع 97

جذب منابع و امکانات در چارچوب قوانین و شرع مقدس... 102

انضباط سیاسی.. 109

منع از ورود کارکنان و یگان در احزاب،

گروه ها و جبهه ها 109

وارد نشدن به دسته بندی های سیاسی.. 114

جانبداری نکردن از مواضع گروه های سیاسی.. 116

عدم تأثیرپذیری از جریانات سیاسی در اقدامات و تصمیم گیری های سازمانی.. 122

فصل سوم: امانتداری سازمانی.. 126

امانتداری.. 127

ص: 6

حفظ، نگهداری و صرفه جویی در استفاده از اموال سازمانی.. 131

حفظ، نگهداری و استفاده صحیح از اطلاعات (رازداری) 137

اهمیت حفظ اطلاعات... 140

فواید رازداری و حفظ اطلاعات... 144

پاسداری از نوامیس مردم 147

پاسداری از عِرض و اسرار مردم 151

استفاده صحیح و به جا از مسئولیت، اختیارات، امکانات و قدرت مرتبط با آن. 157

ثبت و انعکاس صحیح آمار و گزارش های مردمی و سازمانی.. 162

پاسداری از اموال مردم 168

پاسداری از جان مردم 178

پاسداری از ارزش های درون سازمانی.. 181

منابع. 186

ص: 7

مقدمه

یکی از ابعاد مهم اخلاق سازمانی، بُعد رفتاری و روان شناختی آن است. بسیاری از مدیران با تأکید بر نقشه راهبردی اخلاق و نظریه های رفتاری سعی در آموزش و ترویج اخلاق در سازمان های خود دارند. اخلاق در سازمان به عنوان سیستمی از ارزش ها، بایدها و نبایدها تعریف شده که نیک و بد سازمان براساس آن مشخص می گردد. مجموعه قوانین اخلاقی که از ماهیت حرفه و شغل به دست آمده، اخلاق حرفه ای نام دارد. ساختار اخلاقی در سازمان به فعالیت اخلاقی سازمان قدرت بخشیده و می تواند برای سازمان های دیگر که فراتر از آن چیزی که بار خدمت رسانی سروکار دارند، مفید باشد.

در بین ارزش ها و فضائل اخلاقی انضباط و امانتداری از فضایل مهم رفتاری در بُعد فردی و سازمانی است. این مسأله با رهیافت های مختلف روان شناختی، جامعه شناختی، اخلاقی و حقوقی قابل بررسی است. در روی آورد اخلاقی، انضباط و امانت داری در پرتو مسئولیت اخلاقی کارکنان در قبال سازمان تحلیل می شود.

امروزه انضباط و امانتداری در تمامی بنگاه ها و سازمان ها جایگاه راهبردی یافته است. انضباط و امانتداری از مهم ترین توقعات افراد در تعامل شغلی است. عناصر محیط یک سازمان بر اساس انضباط و امانتداری نهادینه شده در آن سازمان به آن اعتماد می کنند. مشتریان، کارکنان، تأمین کنندگان و همه ی صاحبان حق در تعامل با سازمان های کسب و کار بر انضباط و امانتداری سازمان در قبال اموال، اسرار، اطلاعات و سایر شوؤن حرفه ای اهمیت

ص: 8

می دهند. به همین دلیل در منشور اخلاقی سازمان ها و عهدنامه ی اخلاقی صاحبان حِرّف و مشاغل انضباط و امانتداری دو اصل مهم و حیاتی است.

همکاری عناصر محیط داخلی و بیرونی سازمان با آن بر اساس الگوی سرمایه گذاری انجام می شود و سرمایه گذاری صرف کردن کنونی سرمایه به امید بازدهی سود در آینده است و لذا سرمایه گذاری از خطر پذیری برخوردار است. آنچه معقولیت خطر پذیری را تأمین می کند، خصلت انضباط و امانتداری سازمان است که در فرهنگ سازمانی آن نهادینه گردد. بنابراین، انضباط و امانتداری سبب اعتماد آفرینی می شود و اعتماد آفرینی رمز و راز موفقیت در کسب و کار است.

براین اساس هدف از تحقیق حاضر بررسی دو اصل انضباط و امنتداری به عنوان دو بال برای موفقیت، رشد و تعالی اخلاقی و اقتصادی سازمان هاست.

لازمه توسعه و رشد هر جامعه ای داشتن سازمان های سالم و پویاست. هر جامعه سازمان هایی دارد که برای رسیدن به اهداف باید باهم هماهنگ باشند و شرط هماهنگی این سازمان ها این است که از ویژگی های لازم و کافی یک سازمان سالم برخوردار باشند. در غیر این صورت نه تنها وظایف خود را به خوبی انجام نمی دهند بلکه در وظایف سیستم های دیگر هم اختلال بوجود می آورند.

در یک سازمان، مهارت در ایجاد یک فضای سالم انضباطی از مهمترین ویژگی های مسئولان آن سازمان است برخی از مسئولان قادرند میزان تمایل به تطبیق با قوانین و مقررات سازمان را در بین کارکنان خود وسعت بخشند.

ص: 9

بر اساس متن نهایی سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1400 فرد ایرانی باید ده ویژگی داشته باشد که یکی از آنها انضباط است، انضباطی که در آن بر مولفه هایی همچون نظم در زندگی برنامه ریزی شخصی سلسله مراتب سازمانی تاکید می شود.

چیزی که در بررسی انضباط حائز اهمیت است ارتباط بین روشنی نقش ها با رفتارهای مسئله ساز است. امروزه این دیدگاه که انضباط باید تغییر و اصلاح رفتار و عملکرد کارکنان را به دنبال داشته باشد، مبنای تنظیم مقررات و دستورالعمل های انضباطی را تشکیل می دهد. بنابراین تنبیه کارکنان هدف نیست. بلکه بهره گیری از رویه ای که موجب تغییرات رفتاری مطلوب گردد، هدف تلقی می شود.

انضباط در هر جامعه و سازمانی لازمه و شرط اولیه هر نوع توسعه ای به شمار می رود. مطالعات نشان می دهد که برای فعالیت تمامی گروه های سازمانی وجود انضباط امری ضروری است. به عبارتی دیگر آنها باید خودشان را به نحوی منطقی با کدهای رفتاری تدوین شده توسط مدیریت سازمان تطبیق دهند و از این طریق با اهداف سازمانی، سازگاری یابند. در یک سازمان، مهارت در ایجاد یک فضای سالم انضباطی از مهمترین ویژگی های مسئولان آن سازمان است. برخی از مسئولان قادرند میزان تمایل به تطبیق با قوانین و مقررات سازمان را در بین کارکنان خود وسعت بخشند.

انسان مالک مطلق خود دارایی های خود نیست. نه تنها محیط زیست بلکه وجود آدمی نیز امانتی است نزد وی. امانتداری، دغدغه، اضطراب مثبت

ص: 10

مسئولیت می آورد فرد را از آرامش کاذب برخاسته از بی خبری رهانده و در نهایت آرامش واقعی را سبب می شود.

امانتداری به مسئولیت پذیری نزدیک است مانند آن سبب افزایش پیش بینی پذیری رفتار فرد و سازمان می گردد و به اعتمادآفرینی می انجامد. امانتداری نیز همانند رازداری، حفظ حریم خصوصی، احترام صداقت، یکی از مصادیق مسئولیت پذیری است.

مؤلفه های اخلاقی همچون انضباط و امانتداری از جمله رفتارهای ارتباطی هستند که هر کدام از آنها نوعی مسئولیت پذیری اخلاقی را برای سازمان به وجود می آورند. اکنون این مسئله مطرح است که وجود انضباط و امانتداری در میان کارکنان می تواند بر اخلاقی بودن سازمان در ابعاد گوناگون رفتاری کارکنان اثر بگذارد.

مهدی دانشمند

ص: 11

فصل اول: مفاهیم

اشاره

ص: 12

انضباط

در این گفتار به بررسی موضوع بسیار مهمِ انضباط به عنوان یک ویژگی لازم در محیط کار پرداخته می شود.

در اصطلاح عموم، نظم و انضباط در لغت به معنای، ترتیب و درستی، عدم هرج و مرج، سامان پذیری و آراستگی است.(1)

در دستگاه خلقت و نظام آفرینش، هر پدیده ای جای خاصی دارد و نقش ویژه ای به عهده اوست. گویی همه به دنبال مأموریت خود هستند تا در نهایت به هدفی غایی و یگانه دست پیدا کنند.

خالق هستی از این اندازه گیری دقیق در کائنات در کلام نورانی خویش سخن به میان آورده است:

إِنَّا كُلَّ شَیْ ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ(2)

البته ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم.

قرآن کریم از این نظم به «اِتقان صُنع» تعبیر نموده است به این معنا که در آفرینش هیچ گونه خلل و شکافی نیست و عالم بر اساس نظمی محکم استوار است:

صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ (3)

ص: 13


1- . لغت نامه دهخدا.
2- . سوره مبارکه قمر، آیه 49.
3- . سوره مبارکه نمل، آیه87.

اين صنع و آفرينش خداوندى است كه همه چيز را متقن آفريده است.

ایجاد و حفظ نظم همواره یکی از اهداف مهمّ پیامبران الهی در تمام ابعاد زندگی بشری بوده است.

امام علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) درباره کتاب آسمانی آخرین پیامبر به عنوان برنامه ای منظم برای زندگی می فرمایند:

أَلَا إِنَّ فِيهِ ... نَظْمَ مَا بَيْنَكُم(1)

آگاه باشید كه نظم و ترتیب زندگی روزمرّه شما در قرآن (آمده) است.

مسئله نظم و برنامه ریزی در کارهای زندگی آنقدر اهمیت دارد که حضرت علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در آخرین پیامش، فرزندان خود و مسلمانان را به تقوای الهی و نظم در كارها فراخواندند و فرمودند:

أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُم(2)

ص: 14


1- . نهج البلاغه، خطبه157.
2- . نهج البلاغه، نامه47.

شما را (ای حسن و حسین) و همه خانواده و فرزندانم و هر كس را كه نوشته من به او می رسد به تقوای الهی و نظم در كارهایتان سفارش می كنم.

بشر به تجربه این را دریافته است که بی برنامگی و نداشتن اصول و مقررات در روابط انسانی باعث توقف کارهای زندگی و هرج و مرج در جامعه می گردد. وجود قوانین و قراردادهای انسانی در سازمان ها و گروه ها نشانگر این ضرورت است. پس بدون شک رسیدن به اهداف سازمانی مرهون رعایت قالب های گوناگون نظم است که در این فصل به مصادیق و جلوه هایی از آن خواهیم پرداخت.

امانتداری

امانت از کلمه «امن» به معنی ایمنی و اطمینان گرفته شده است و این اصطلاح را به این دلیل به کار می برند چون کسی که چیزی را به امانت می گذارد از خیانت نکردن کسی که امانت پیش اوست مطمئن است. در کلام علمای اسلامی امانتداری به معنای چیزی است که در نزد غیر به ودیعه سپرده می شود تا آن را برای سپارنده حفظ کند و سپس به او برگرداند.

امانت در فرهنگ لغت، دارای معانی مختلفی است، پاس داری، حفاظت، امنیت، امان، مواظبت، مراقبت، رازداری، نگه داری، آسایش و آرام-ش روح و جان از جمله معانی امانت است و مفاهیمی چون: خیانت، دزدی و چپاول،

ص: 15

بی وفایی، ایجاد رعب و وحشت، نیرنگ، جاسوسی، نفاق، بهتان، کتمان حقیقت و بی مبالاتی در نگه داری اسرار، متضاد آن می باشد.(1)

در قرآن کریم امانت به صورت مفرد یا جمع بارها تکرار شده است. در آیات قرآن کریم درباره پیامبران بزرگ الهی جمله «اِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ اَمِینٌ(2)؛ من برای شما فرستاده امینی هستم»، دیده می شود که نشان واضحی از اهمیت این فضیلت اخلاقی است که در کنار امر رسالت قرار گرفته، و بدون آن هرگز اعتماد امت ها به رسولان جلب نمی شد.

خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَالَّذِینَ هُمْ لاَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ(3)؛ و آن ها كه امانت ها و عهد خود را رعايت مي كنند.»

در این آیه به برجسته صفات مومنان راستین یعنی حفظ امانت و پایبندی به عهد و پیمان اشاره شده است. قابل توجه این است که «امانات» در این جا به صورت جمع ذکر شده که اشاره به انواع و اقسام امانت است و بسیاری از مفسران قائل هستند که امانت در این آیه، تنها شامل امانت های مالی نیست بلکه شامل امانات معنوی مانند قرآن و آیین خدا و عبادات، وظائف شرعیه و هم چنین شامل نعمت های مختلفی که خداوند به انسان داده است می شود و از این جا روشن می شود که مومنان واقعی و انسان های شایسته کسانی هستند که تمام این امانت ها را مراعات کنند و مراقب حفظ همه آنها باشند.

ص: 16


1- . فرهنگ فارسی عمید، لغتنامه دهخدا، فرهنگ فارسی معین ذیل واژه امانت.
2- . سوره شعراء آیات 107، 125، 143، 162 و 178.
3- . سوره مومنون، آیه 8.

تعبیر به «راعون» که از ماده رعایت است نشان می دهد که منظور از آن چیزی بیش از ادای امانت است بلکه مراقبت همه جانبه از آن را توصیه می کند.

در احادیثی هم که از پیامبر (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) و امامان معصوم علیهم السلام به ما رسیده است اهمیت فوق العاده ای به این مسأله داده شده است، حتی گاهی از امانت به عنوان یکی از اصول اساسی مشترک در میان همه ادیان آسمانی یاد شده است:

در حدیثی از امام صادق (عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) آمده است:

«خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد، مگر این که راست گویی و اداء امانت نسبت به نیکوکار و بدکار جزء تعلیمات او بود».(1)

شخصی به حضرت صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) گفت: «ابن أبی یعفور خدمت شما سلام عرض رساند. حضرت فرمود:

«بر تو و بر او سلام. وقتی پیش او رفتی سلام به او برسان و به او بگو جعفر بن محمد می گفت: توجه کن به آن چیزی که به واسطه آن حضرت امیر المؤمنین (عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) نزد رسول خدا (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) به آن مقام رسید. پس به آن ملازم شو. همانا علی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) بدان پایه پیش رسول خدا (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) نرسید مگر به راستی گفتار و دادن امانت».(2)

ص: 17


1- . اصول کافی، ج2، ص104.
2- . اصول کافی، ج2، ص104.

این روایات به خوبی نشان می دهد که امانت چه جایگاهی در میان تعلیمات اسلامی دارد و خیانت تا چه حد زیانبار، ویران گر و مایه بدبختی و دوری از خدا است

ص: 18

فصل دوم: انضباط سازمانی

اشاره

ص: 19

آراستگی ظاهری

اشاره

آراستن به معناي زينت دادن، تزیين كردن و همچنين به معناي منظم و مرتب بودن، هماهنگ، آماده و مهيا بودن است؛(1) زيرا تزیين كردن به نوعي با نظم و هماهنگي همراه است و نشان دهنده آماده و مهيا بودن براي مقصودی (مثلاً ملاقات دوست) است.

راغب اصفهانی در کتاب مفردات الفاظ قرآن، زینت و آرایش را به سه دسته تقسیم کرده است:

اول زینت نفس همانند علم و اعتقادات نیکو. دوم زینت بدنی همانند قدرت و بلندی قامت. سوم زینت خارجی مانند مال و مقام و جامه نیکو و مانند آن. (2)

به نوعی می توان گفت آراستگی به دو شکل ظاهری و باطنی است. اما آنچه اکنون مد نظر است، آراستگی ظاهری است.

از آنجا که خداوند کمال مطلق است، همه هستی را بر اساس کمال و زیبایی بنیاد نهاده و جهان را به امور زیبا و کمالات آراسته است. انسان نیز به طور طبیعی و فطری به کمال و زیبایی گرایش دارد و از زشتی ها و نواقص می گریزد. این میل طبیعی چیزی جز ودیعه الهی نیست.

امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) پیشوای ششم شیعیان این حقیقت انکارناپذیر را چنین بیان می فرمایند:

ص: 20


1- . فرهنگ معین.
2- . مفردات راغب، ذیل ماده زین.

«اِنَّ اللَه يُحِبُّ الْجَمالَ وَ التَّجْمِيلَ وَ يُكْره ُالبُؤسَ وَ التّباؤُسَ(1)

خداوند زيبايي و آراستن را دوست دارد و از نپرداختن به خود و خود را ژوليده نشان دادن، كراهت دارد».

میل به آراستگي در برقراري و بهبود روابط تأثیراتی مثبت دارد. پيشوايان ما نيز به اهميت جمال و آمادگی ظاهری در ارتباطات اشاره داشته و خود در این زمینه همیشه اسوه و الگو بوده اند.

پيامبر اكرم(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) مي فرمايند:

«إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ مِنْ عَبْدِهِ إِذَا خَرَجَ إِلَى إِخْوَانِهِ أَنْ يَتَهَيَّأَ لَهُمْ وَ يَتَجَمَّل (2)

خداوند دوست مي دارد كه چون بنده اش به سوي برادرانش بيرون مي آيد، خود را براي آنها آماده و زيبا سازد».

و در جایی دیگر امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) می فرمایند:

«فإيّاكَ ان تَتَزَيَّنَ إِلاّ في أَحسن زِيِّ قَومِك(3)

پس مبادا كه جز در بهترين شكل مورد پسند قوم خود بيرون بيايي».

داشتن ظاهری آراسته در محل کار نیز اهمیت زیادی دارد. بویژه در مواقع روبرو شدن با ارباب رجوع این مسئله باید رعایت شود. ظاهر آراسته، این پیام

ص: 21


1- . الحياة ، ج6، ص215.
2- . مكارم الاخلاق، ص35.
3- . الحياة، ج 6، ص237.

را به ارباب رجوع انتقال می دهد که شما همانطور که در ظاهر مرتب هستید در کار نیز منظم و دقیق هستید.

اميرالمؤمنين علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) با همه زهد و ساده زيستي که داشت، هرگز سهل انگاري در آراستگي و آراسته بودن را روا نمي دانست. روايتي از آن حضرت نشان مي دهد رفاقت، صميميت و خويشاوندي نبايد باعث كوتاهي در اين زمینه شود:

«لِيَتَزَيَّنَ اَحَدُكُم لأَخيهِ الْمُسْلِمِ كما يَتَزَيَّنَ لِلْغَريبِ الَّذي يُحِبُّ أَنْ يَراهُ فِي أَحْسَنِ الْهَيْئَةِ(1)

هر يك از شما بايد خود را براى برادر مسلمانش چنان آرايش دهد كه براى بيگانه اى كه دوست دارد او را به بهترين هيئت ببيند، آراسته مى كند».

آراستگی ظاهری موارد بسیاری دارد که می توان به مهمترین آنها اشاره کرد:

1- پاکیزگی بدن و لباس

در آموزه های دین مبین اسلام به پاکیزگی بسیار اهمیت داده شده تا حدی که نظافت را نیمی از ایمان برشمرده است.

پیامبر (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ )می فرمایند:

ص: 22


1- . الحياة، ج 6، ص216.

«النَّظَافَةُ مِنَ الْإِيمَان(1)

نظافت از ایمان است».

رسول خدا(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) به پاکیزگى و نظافت بدن نیز سفارش بسیار می کردند و می فرمایند:

تنَظَّفُوا بِالْماءِ مِنَ الْمُنْتَنِ الرّیحِ الَّذى یُتَاءَذّى بِهِ، تَعَهَّدوا اَنْفُسَکُمْ فَاِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یُبْغِضُ مِنْ عِبادِهِ الْقاذُورَةَ الَّذى یَتَاءَنَّفُ بِهِ مَنْ جَلَسَ اِلَیْه(2)

خویشتن را با آب از هر بوى بد زننده اى که موجب اذیت مى شود، پاکیزه کنید و خود را عهده دار این کار سازید؛ زیرا خداوند بزرگ از بندگان خود آن کس را که به سبب کثیفى و آلودگى موجب اذیت همنشین خود مى گردد، دشمن مى دارد.

پيامبر اكرم(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در مورد شخص آلوده باز فرموده اند:

انّ الله تعالي يُبغِضُ الوَسِخَ و الشَعِثَ(3)

ص: 23


1- . طب النبي، ص21.
2- . بحارالانوار، ج73، ص84.
3- . نهج الفصاحه، ص304.

خداوند متعال شخص آلوده و ژوليده را دشمن مي دارد.

یکی از مهم ترین نشانه های پاکیزگی و آراستگی برای هر انسانی، تمیز و مرتب بودن لباس است که نه تنها نشانه شخصیت فرد بلکه در کیفیت روابط اجتماعی تأثیر بسزایی دارد.

قرآن کریم از لباس با عنوان نعمت یاد کرده و به تنوع لباس در مشاغل و موقعیت های گوناگون اشاره نموده است:

جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ، كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ، لَعَلَّكُمْ تُسْلِمون(1)

براى شما پیراهن هايى آفريده كه شما را از گرما (و سرما) حفظ مى کند و پیراهن هايى که هنگام جنگ حافظ

شماست. اين گونه نعمت هایش را بر شما کامل مى كند شاید تسلیم فرمان او شوید.

حضرت امام جعفر صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) نیز در سخنی زیبا آراستگی ظاهری را نوعی اظهار نعمت الهی معرفی می کنند:

فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا أَنْعَمَ عَلَى عَبْدٍ نِعْمَةً أَحَبَّ أَنْ يَرَى عَلَيْهِ أَثَرَهَا. قِيلَ: وَ كَيْفَ ذَلِكَ؟ قَالَ: يُنَظِّفُ ثَوْبَهُ وَ يُطَيِّبُ رِيحَه (2)

ص: 24


1- . سوره مبارکه نحل، آیه81.
2- . الحياة، ج 6، ص215.

هنگامى كه خداوند به بنده اى نعمتى داد، دوست دارد اثر آن نعمت را در زندگى او ببيند. پرسيدند اين ظهور نعمت خدا در زندگى چگونه بايد باشد؟ فرمود لباسش تميز باشد و از عطر و بوي خوش استفاده كند (و خود را معطر و خوشبو سازد).

پيشوايان دین اسلام همواره به تمايل جوان به خودآرايي و تجمل دوستي در چارچوب اخلاق و مصلحت جامعه توجه کرده اند و خودآرايي را براي جوان تحريم نكرده اند.

حکایت معروفی است که حضرت علي(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) جامه بهتر را به غلام جوانش قنبر داد. به وي فرمود تو جواني و مانند ساير جوانان به تجمل و زيبايي رغبت بسيار داري و به علاوه من از خداي خود حيا مي كنم كه لباس خودم بهتر باشد.

باید توجه کرد که برای هر عملی، حد و اعتدال نگه داشتن مطلوب است و نباید افراط یا تفریط باشد. اسلام نه ژولیدگی و ژنده پوشی را می پسندد و نه لباس شهرت، تبرّج و فتنه انگیزی را.

بر اين اساس، همانگونه كه آراستگي حلال و شايسته موجب استحكام و ايجاد نشاط و سلامت در ارتباطات مي شود، آراستگي ناشايست و حرام، موجب فساد فرد و جامعه مي شود.

ص: 25

2- مرتب بودن موی سر، محاسن و شارب

در مقابلِ آراستن (كه معمولاً با افزايش همراه است)، پيراستن قرار مي گيرد كه ويژگي آن كاستن و زدودن شاخ و برگ است. از موارد پیراستن می توان به اصلاح موی سر و صورت اشاره کرد که تأثیر بسیاری در زیبایی ظاهر دارد.

- آراستگی مو

یکی از نشانه های آراستگی هر مردی آراستگی و نظافت موی سر و صورت اوست که پیشوایان معصوم(عَلَيْهِم السَّلاَمُ ) نیز بسیار به آن اشاره کرده اند.

رسول خدا(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) درباره اهمیت مراقبت از مو مى فرمایند:

مَنِ اتَّخَذَ شَعْراً فَلْیُحْسِنْ وِلایَتَهُ اَوْ لِیَجُزَّهُ(1)

هر کس مو بگذارد باید خوب به آن برسد یا کوتاهش کند.

امام صادق (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )نیز در مورد فواید کوتاه نمودن مو فرموده اند:

اِسْتَأصِلْ شَعرَكَ يَقِلُّ دَرَنُهُ و دوابُّهُ وَ وَسِخَهُ و تغلظ رقبَتُكَ و يجلو بَصَرُكَ(2)

موي سرت را كوتاه كن؛ چرا كه كوتاه كردن مو آلودگي ها و انگل هاي آن را كم و گردنت را استوار و نور چشمت را افزون مي كند.

امام کاظم (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )نیز درباره اصلاح و تمیزى مو این چنین سفارش مى فرمایند:

ص: 26


1- . الکافى، ج 6، ص 485.
2- . من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص129.

اِنَّ الشَّعْرَ عَلَى الرَّاءْسِ اِذا طال اَضْعَفَ الْبَصَرَ وَ ذَهَبَ بِضَوْءِ نُورِهِ، وَ طَمُّ الشَّعرِ یَجْلِى الْبَصَرَ، وَ یَزیدُ فى ضَوْءِ نُورِهِ(1)

همانا موى سر چون دراز شود، بینایى را ضعیف کرده، نور چشم را مى برد و کوتاهى موى سر موجب جلاى دیده و فزونى نور آن مى گردد.

شانه زدن، روغن مالیدن و خضاب کردن نیز از سنت پیامبر اعظم (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ )است. این مراقبت ها علاوه بر تأثیر مثبت آن در ارتباطات انسانی فواید بسیار برای سلامت بدن و روان آدمی دارد.

- آراستگی محاسن و شارب

در دین اسلام تراشیدن ریش، همواره مورد نکوهش بوده و در مورد کوتاه کردن شارب نیز توصیه اکید شده است؛ از جمله رسول خدا(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) می فرمایند:

اِنَّ الَمجُوسَ جَزُّوا لِحاهُمْ وَ وَفَّرُوا شَوارِبَهُمْ، وَ اِنّا نَحْنُ نَجُزُّ الشَّوارِبَ وَ نُعْفِى اللِّحى، وَ هِىَ الْفِطْرَةُ(2)

همانا مجوس ریش هاى خود را مى زدند و سبیل هاى خود را انبوه مى گذاشتند، ولى ما (مسلمانان) سبیل ها را مى زنیم و ریشها را بلند مى گذاریم و این روش با فطرت و خلقت مطابق است.

مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) درباره حکم شارب می فرمایند:

ص: 27


1- . بحارالانوار، ج73، ص85.
2- . بحارالانوار، ج73، ص112.

«بلند نمودن آن به مقداری که هنگام خوردن و آشامیدن با غذا یا آب برخورد کند، مکروه است.»(1)

3. معطر بودن

استفاده از بوى خوش، جزو سیره و سنت پیشوایان دین اسلام است و به مسلمانان نیز سفارش کرده اند که بخشى از درامد خود را به خریدن عطر اختصاص دهند. بوى خوش علاوه بر ایجاد جاذبه در ارتباطات اجتماعى در سلامت روانی فرد نیز مؤثر است و به او نشاط و شادابى مى بخشد.

امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در مورد میزان مصرف عطر پیامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در زندگی فرموده اند:

کانَ رسول اللّه (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) يُنْقِقُ علیَ الطِّيبِ أَکْثَر مِمّا يُنْقِقُ علي الطّعام(2)

پيامبر اکرم(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) براي بوي خوش، بيشتر از غذا هزينه مي کرد.

امام رضا(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) نیز درباره جد بزرگوارش صادق آل محمد(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) می فرمایند:

كَانَ يُعْرَفُ مَوْضِعُ جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) فِي الْمَسْجِدِ بِطِيبِ رِيحِهِ وَ مَوْضِعِ سُجُودِه (3)

جايگاه امام جعفر صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ )در مسجد از بوى خوش و از جاى سجودش شناخته مى شد.

همچنین حضرت رضا(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) درباره اهمیت و ضرورت استفاده از بوی خوش می فرمایند:

ص: 28


1- . استفتائات رهبر معظم انقلاب.
2- . سنن النبی، ج1، ص198.
3- . مكارم الاخلاق، ص42.

لَا يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يَدَعَ الطِّيبَ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَيْهِ فَيَوْمٌ وَ يَوْمٌ لَا فَإِنْ لَمْ يَقْدِرْ فَفِي كُلِّ جُمُعَةٍ وَ لَا يَدَعُ ذَلِك (1)

براى مؤمن شايسته نيست كه عطر زدن را در هيچ روزى ترك كند و اگر بر آن توانايى ندارد يك روز عطر بزند و يك روز نزند و اگر به آن هم توانايى ندارد، هر جمعه عطر بزند و آن را ترك نكند.

لازم به ذکر است آراستگی بانوان مسلمان در محیط اجتماعی باید بدون زینت و آرایش باشد و در استفاده از عطر در محیط اجتماعی دقت کنند که از مصرف عطرهای تند و شدید پرهیز کنند. ایشان می توانند در کمال پاکیزگی و مرتب بودن، رعایت سادگی و وقار را در اجتماع به ویژه محیط کار بنمایند.

وقت شناسی و حضور به موقع در محل خدمت

وقت شناسی از مظاهر داشتن انضباط فردی و اجتماعی است. در بُعد فردی آن می توان گفت کسی که برای زندگی فردی خود برنامه ریزی و انتظام دارد خود را به وقت شناسی ملزم می داند. در بُعد اجتماعی نیز وقت شناسی احترام گذاشتن به حقوق مردم است.

انسان علاوه بر اینکه باید محافظ اوقات خود باشد، باید مراقب باشد که مبادا با اهمال کاری خود، اوقات دیگران را ضایع سازد.

ص: 29


1- . بحارالانوار، ج 73، ص140.

در اهمیت وقت همین بس که پروردگار عالم، موضوع وقت را در آخرین کتاب آسمانی خویش آورده است:

وَالعَصر (1)

به عصر سوگند.

و به فرموده قرآن کریم آنگاه که کافران در مورد فواید ماه ها از پیامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) سؤال کردند، خداوند به پیامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) وحی نمود:

قُل هیَ مَواقیتٌ لِلنّاسِ(2)

بگو آنها بيان اوقات (و تقويم طبيعي) براي (نظام زندگي) مردم است.

همواره از وقت به اشیای گرانقیمت تعبیر شده است از جمله اینکه وقت طلاست ... بلکه می توان گفت ارزش وقت بیش از اینهاست، چون فرصتی که از دست برود هرگز برنمی گردد؛ همان گونه که امام علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) فرمودند:

الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْر (3)

فرصت، همچون ابر می گذرد، فرصت های نیک را غنیمت بشمارید و قبل از گذشتن از آن ها بهره بگیرید.

باید قدر این نعمت الهی را دانست. باید دانست که در جهان امروز، افراد در ثانیه ها با هم رقابت دارند و چه بسا لحظه هایی که تعیین کننده سرنوشت ها

ص: 30


1- . سوره مبارکه عصر، آیه 1.
2- . سوره مبارکه بقره، آیه189.
3- . نهج البلاغه، حکمت20.

است. می توان با ذخیره کردن این ثانیه ها و دقایق، باعث افزایش کارایی سازمان ها و به تبع آن صرفه جویی اقتصادی شد. انسان مؤمن اگر باور کند که حضور به موقع وی در محیط کارش چه میزان بر بهره وری مجموعه تأثیر مثبت می گذارد، هیچگاه با تأخیر، سستی یا بیهوده کاری خود را مدیون خداوند و انسان ها نمی سازد.

امیرمؤمنان(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) داشتن اوقات پُر و اشتغال زیاد را از صفات مؤمن برمی شمردند:

المؤمن مشغولٌ وقته (1)

وقت مؤمن، پُر است (مؤمن، هيچ گاه بيكار نيست).

با توجه به این حدیث، استفاده حداکثر از اوقات به ایمان افراد اشاره دارد.

پس وقت شناسی و بهره برداری از لحظات از ویژگی های انسانهای موفق و پیروز است. مدیر و فرمانده موفق با وقت شناسی و حضور به موقع و حتی زودتر در محل کار، عملاً به دیگران نیز ارزش وقت را آموخته است.

یکی از مواد شیمیایی داخل بدن، كه به طور غیر ارادی سبب شادی انسان می شود و به او شعف و نشئه بی نظیر می بخشد، ماده ای به نام «كورتیزول» است كه میزان آن در داخل بدن انسان در ساعات سحرگاهی به شدت افزایش می یابد و در صورت بیدار بودن انسان در این ساعات، لذت و شعف بسیاری به او دست می دهد كه بی شك بر زندگی او در تمام طول روز تأثیر گذار است.

ص: 31


1- . نهج البلاغه، حکمت 325.

افزایش كورتیزول در ساعات اول صبح و ارتباط آن با سرخوشی صبحگاهی كه امروزه از مسلمات پزشكی است در واقع توجیه قابل توجهی است بر همه مضامینی كه در فرهنگ و ادب و عرفان در مورد «اسرار سحر» معرفی می شود.

حضرت علی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در مورد شکار فرصت ها فرمودند:

غَافِصِ [عافص] الْفُرْصَةَ عِنْدَ إِمْكَانِهَا فَإِنَّكَ غَيْرُ مُدْرِكِهَا بَعْدَ فَوْتِهَا(1)

فرصت را در وقت خود غافلگير كن كه چون فوت شد ديگر به آن دسترسى نخواهى داشت.

امیرمؤمنان(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در بیان عاقبت تأخیر در وقتِ مقرر فرمودند:

مَنْ أَخَّرَ الْفُرْصَةَ عَنْ وَقْتِهَا فَلْيَكُنْ عَلَى ثِقَةٍ مِنْ فَوْتِهَا(2)

هر كه فرصت را از وقت خود به تأخير اندازد، مطمئن باشد كه فوت خواهد شد.

وقت شناسی این پیام را می رساند که شما برای وقت خود و دیگران ارزش قائل هستید. این ویژگی در محیط کار سبب جلب احترام همکاران است. شخص وقت شناس در دید دیگران قابل اعتمادتر از دیگران خواهد بود.

اجرای وعده ها و تعهّدات در موقع مقرر

اجرای وعده و وفا نمودن به عهد در اسلام همواره مورد اهمیت و سفارش بوده است. این صفت برای همه اقشار لازم و ضروری است ولی برای کسانی

ص: 32


1- . الحياة، ج 1، ص568.
2- . الحياة، ج 1، ص568.

که در پست های مدیریتی و رهبری هستند از حساسیت بیشتری برخوردار است.

خدای تبارک و تعالی در کتاب آسمانی قرآن آورده است:

أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلا(1)

به عهد (خود) وفا کنيد که از عهد سؤال مي شود.

پیش بینی زمان لازم برای هر کار و تعیین اولویت کارهای مختلف و انجام دادن هر کار در جای خود، تشخیص درست و به موقع مشکلات، حوادث و راه حل آنها می تواند مدیران را در اجرای تعهدات یاری کند.

حضرت حق، آنجا که از صفات بندگان مؤمن خویش می گوید، رعایت عهد و پیمان را از ویژگی های آنان برمی شمرد:

الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُون (2)

و آنها که امانت ها و عهد خود را رعايت مي کنند.

بر اساس آموزه های اسلامی و احادیث ائمه گرامی هر کس امانتدار نباشد و به عهد و پیمان خود وفا ننماید، دارای دین نیست و نمی توان از او به عنوان مسلمان و متدین یاد کرد.

امیر مؤمنان(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) نیز مالک اشتر(دام ظله) را از خُلف وعده در کارهای مدیریتی و فرماندهی برحذر می دارند و فرمودند:

ص: 33


1- . سوره مبارکه اسرا، آیه 34.
2- . سوره مبارکه مؤمنون، آیه 8.

ايّاک و... أَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَكَ بِخُلْفِك (1)

پرهیز کن که (به زیردستان خود) وعده بدهى سپس تخلف کنی.

پس باید زمان را مدیریت کرد به گونه ای که همه وعده ها و تعهدات در موقع خویش اجرا شود. چه بسا فرصت ها و زمان های مناسب که به علت بی توجهی و یا غفلت از دست می رود.

مدیریت زمان مجموعه ای از مهارت هاست که شما را در استفاده مؤثر از زمان کمک می کنند. از مهمترین فواید مدیریت زمان، کاهش تنش در زندگی است؛ چون با رعایت زمان مربوط به هر کار، وعده ها و تعهدات نیز در زمان مقرر خویش اجرا خواهد شد و جایی برای دلهره، خلف وعده و به دنبال آن، عذرخواهی باقی نمی ماند.

مدیریت زمان کمک می کند که تعیین کنید کدام یک از کارهایی که انجام می دهید، مهمترین است. این عمل به شما این امکان را می دهد به برخی فعالیتها اولویت بیشتری بدهید و برخی از فعالیت ها را حذف کنید. هم چنین کمک می کند که از طریق حذف مزاحمت ها و فعالیت های غیرضروری، مدت زمانی را که واقعاً کار می کنید افزایش دهید.

برای رسیدگی به قراردادها، تعهدها و اجرای وعده های خود سعی کنید از واگذاری کارها به نیروهای خود استفاده کنید.

ص: 34


1- . نهج البلاغه، نامه53.

واگذاری زمان بیشتری ایجاد می کند. گاهی اوقات توضیح انجام دادن یک کار به فرد دیگر، بیش از کار توسط خود، طول می کشد. اما اگر آینده نگر باشید متوجه می شوید که اگر یک وقت اضافی صرف کنید، می توانید در آینده نیز کار مورد نظر را محوّل کنید.

گاهی مدیران به دلیل کمال گرایی به واگذاری کارها تمایلی ندارند. به افراد اجازه دهید که اشتباه کنند. اگر شما تحمل تصحیح اشتباهات را داشته باشید، افراد بیشتری یاد می گیرند که کار مورد واگذاری را به صورت مناسب انجام دهند.

از کاهش قدرت و نفوذ خود نترسید. به فوایدی که در برابر واگذاری به دست می آورید، بیشتر فکر کنید تا به چیزی که از دست می دهید. به شیرینی پایان کار و عمل به قول ها و پیمان ها بیندیشید.

اهمیت عمل به وعده ها در تشبیهی زیبا از حضرت علی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )همچون محاسن است برای چهره:

اَلْوَعْدُ وَجْهٌ وَ الاِنْجازُ مَحاسِنُهُ(1)

وعده، صورت است و عمل بدان، آراستگيش.

برای اینکه همیشه شیرینی اجرای آنچه را عهده دار شده اید، بچشید، باید با موانع و علت های اتلاف وقت و بدقولی های ناخواسته در فرماندهی و مدیریت آشنا شوید:

- بی برنامگی

ص: 35


1- . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 300.

- خودداری از واگذاری اختیار به زیردستان

- نداشتن قاطعیت در تصمیم گیری

- طولانی بودن بیش از حد جلسات

- عدم اولویت بندی قوی در کارها

- عدم برقراری ارتباط صحیح با دیگران و تأخیر در مبادله اطلاعات

- اجرای فعالیتهای نامربوط

- نبودن اهداف واضح و روشن

- وجود ضعف خودکنترلی که موجب دوباره کاری می شود...

امام مؤمنان(عَلَيْهِ السَّلاَمُ )، تعلّل در اجرای وعده را از ویژگی افراد پست می داند و کسی را که در اجرای تعهد خود سرعت عمل داشته باشد کریم می نامد:

وَعْدُ الْكَرِيمِ نَقْدٌ وَ تَعْجِيل، وَعْدُ اللَّئِيمِ تَسْوِيفٌ وَ تَعْلِيل (1)

جوانمرد وعده اش نقد و فورى است، ناكس وعده اش به فردا انداختن و بهانه جوئى است.

اجرای به موقع وظایف

منظور از اجرای به موقع کارها عملکرد در زمان مناسب است؛ یعنی نه دیرهنگام و نه زودهنگام بلکه به هنگام. در این گفتار به اهمیت ظرف زمانی هر عمل پرداخته، و راه اجرای به موقع آنها بیان می شود.

ص: 36


1- . تصنيف غررالحكم و دررالكلم، ص252.

تخصیص وقت خاص برای هر کار از عوامل سودمندی آن کار است و نتیجه بخشی هر عمل مرهون اجرای آن در وقت مناسب است. رسول اعظم(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) به این نکته اینچنین اشاره فرموده اند:

اَلاْمُوُرُ مَرْهُونَةٌ بِاَوْقاتِها(1)

هر کاري در گرو وقت و زمان خاص خود است.

مدیر کارامد برای اجرای هر کار، خوب فکر می کند و قبل از عمل، موانع را برطرف، و راه های ورود و خروج صحیح آن را براورد می سازد و در شروع و پایان دادن به کارها عجله و شتاب نمی کند.

امام صادق (عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) نیز در مورد شتاب بی مورد در کارها فرمودند:

مَنِ ابْتَدَأَ بِعَمَلٍ فِي غَيْرِ وَقْتِهِ كَانَ بُلُوغُهُ فِي غَيْرِ حِينِه (2)

كسى كه به كارى جز در وقت آن آغاز كند، تمام شدن آن در وقت خود نخواهد بود.

مدیران و کارکنان لایق و کارامد بخوبی می دانند شتاب در کارها و پرداختن به امور سست و آنچه زوایای آن برای او مشخص نیست، غیر از شکست پیامدی ندارد.

امیرالمؤمنین امام علی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )در عهدنامه مالك اشتر به مالک(دام ظله) به عنوان فرمانده اینچنین سفارش می كنند:

ص: 37


1- . بحار الانوار، ج 74، ص167.
2- . الخصال، ج 1، ص100.

... إِیَّاكَ وَ الْعَجَلَهَ بِالْأُمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا أَوِ التَّسَقُّطَ فِیهَا عِنْدَ إِمْكَانِهَا أَوِ اللَّجَاجَهَ فِیهَا إِذَا تَنَكَّرَتْ أَوِ الْوَهْنَ عَنْهَا إِذَا اسْتَوْضَحَتْ فَضَعْ كُلَّ أَمْر مَوْضِعَهُ وَ أَوْقِعْ كُلَّ أَمْر مَوْقِعَهُ(1)

....از عجله در مورد كارهایی كه وقتشان نرسیده، یا سستی در كارهایی كه امكان عمل آن فراهم شده، یا لجاجت در اموری كه مبهم است، یا سستی در كارها هنگامی كه واضح و روشن است بر حذر باش! و هر امری را در جای خویش و هر كاری را به موقع خود انجام بده.

به همان اندازه که شتاب در کار بدون فکر، مطرود است، سهل انگاری نیز پسندیده نیست. چه بسا کوتاهی در کارهایِ لازم خسارات جبران ناپذیری را بر مجموعه و جامعه وارد می سازد. بر همین اساس حضرت امام محمدباقر(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) دیرهنگامی در کار را نفی کرده و فرموده اند:

إِيَّاكَ وَ التَّسْوِيفَ فَإِنَّهُ بَحْرٌ يَغْرَقُ فِيهِ الْهَلْكَى (2)

مبادا در عمل تأخير كنيد كه تأخير، دريايى است كه بسيار كسان در آن به هلاكت مى رسند.

حضرت علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ )، شتاب قبل از موعد انجام دادن کار را نفی کرده و انتظار بیهوده و دست روی دست گذاشتن را مردود دانسته و فرموده اند:

ص: 38


1- . نهج البلاغه، نامه53.
2- . تحف العقول، ص285.

لَا تَعَجَّلُوا الْأَمْرَ قَبْلَ بُلُوغِهِ فَتَنْدَمُوا وَ لَا يَطُولَنَّ عَلَيْكُمُ الْأَمَدُ فَتَقْسُوَ قُلُوبُكُم (1)

پيش از وقت در كار شتاب مكنيد كه پشيمان مى شويد و زياد منتظر نمانيد كه دلگير مى گرديد.

در سیره ائمه اطهار(عَلَيْهِم السَّلاَمُ ) نمونه های برجسته ای از موقعیت سنجی هست. سکوت بیست و پنج ساله امام علی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )شاهدی بر این مدعاست. از فرزندان بزرگوارش، امام حسن(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در وضعیت تزویر زمانه، صلح را برگزیدند و امام حسین(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) نیز ده سال به قرارداد صلح امام حسن(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) برجا ماندند و پس از مرگ معاویه، قیام را انتخاب نمودند.

اما چگونه می توان هر وظیفه ای را در زمان مناسب به انجام رساند؟ باید گفت مدیران در بعضی اوقات قادر به کنترل تمامی زوایای کارها و بدست گیری زمان نیستند و گاهی دچار روزمرگی می شوند و گاهی به بحرانهای ناخواسته باید پاسخ دهند. در این مواقع کلید موفقیت مدیران، بررسی هدف انجام دادن کار، بهره گیری مطلوب از زمان و به کارگیری مدیریت زمان است.

در مورد اهداف باید گفت اگر شخص، افق فکری خویش را گسترده کند و بداند برای چه منظور تلاش می کند، بی شک تشخیص موقعیت مناسب برای اجرای وظایف دشوار نخواهد بود. مدیر مؤمن و متعهد، وظایف خویش را می داند و هدف او در راستای خدمت به عموم و جلب رضایت حق است.

سرور کائنات، پیامبر گرانقدر اسلام(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) درباره غنیمت شمردن کارهای خیر فرمودند:

ص: 39


1- . تحف العقول، ص112.

مَنْ فُتِحَ لَهُ بَابُ خَيْرٍ فَلْيَنْتَهِزْهُ فَإِنَّهُ لَا يَدْرِي مَتَى يُغْلَقُ عَنْه (1)

كسى كه درِ نيك و خير بر او گشوده شود، بايد آن را غنيمت شمارد؛ پس به تحقیق او نمى داند كه چه وقت بر روى او بسته خواهد شد.

درباره برنامه ریزی زمانی باید گفت زمان مدیر به دو گونه است: بخش قابل کنترل و بخش غیرقابل کنترل.

مدیران و کارکنان لایق در زمان قابل کنترل به کارهای مهم و برنامه ریزی های کلان می پردازند و حتی برای لحظات و ساعات غیر قابل کنترل، برنامه ریزی می کنند و در ساعاتی که برای آنان قابل کنترل نیست، تصمیمات قبلی را اجرا می کنند و از کارهای شتابزده دوری می جویند. برای هر یک از مدیران، ساعاتی خاص از شبانه روز از بهره وری بیشتری برخوردار است.

مدیران باید سعی کنند دوره زمانی بهره وری خود را بشناسند و برای آن زمان، برنامه ریزی کنند تا به افزایش اثر بخشی منجر شود؛ اما زمانی که بهره وری حداقل است، بهتر است کارهای جزئی مانند مکالمات تلفنی، ملاقات ها و... انجام پذیرد. ناگفته نماند که کلید مدیریت زمان، نظم است و بهترین راه برای منظم شدن است که عوامل آشفتگی و بی نظمی را تشخیص دهد و آنها را از خود دور کند. اولویت بندی فعالیت ها یکی دیگر از مهمترین

ص: 40


1- . بحار الانوار، ج 74، ص167.

قدم های مدیریت زمان است. مدیر کارامد هنگام اولویت بندی موضوعات اصلی، کارهایی را مرور می کند که قرار است انجام دهد.

تمرکز بر کارهای مهمتر و حذف مسائل حاشیه ای باعث افزایش بهره وری می شود.ناگفته نماند که برنامه ریزی زمانی باید بر طبق براورد توان شخصی و مجموعه باشد؛ نه بیشتر از طاقت و نه کمتر از حد توان.

برنامه ریزی برای اوقات در اسلام همواره نشانه خردمندی بوده این در حالی است که اسوه های دین ما با همه اهمیتی که برای تلاش و کوشش قائل بوده اند، تفریح و لذت بردن از زندگی را نیز از مظاهر حیات سالم می دانستند. اباذر(دام ظله) می گوید پیامبر اکرم(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) به اصحاب سفارش فرمودند:

وَ عَلَى الْعَاقِلِ مَا لَمْ يَكُنْ مَغْلُوباً أَنْ تَكُونَ لَهُ سَاعَاتٌ سَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ يُحَاسِبُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ سَاعَةٌ يَتَفَكَّرُ فِيهَا صُنْعَ اللَّهِ إِلَيْهِ وَ سَاعَةٌ يَخْلُو فِيهَا بِحَظِّ نَفْسِهِ مِنَ الْحَلَالِ فَإِنَّ هَذِهِ السَّاعَةَ عَوْنٌ لِتِلْكَ السَّاعَاتِ وَ اسْتِجْمَامٌ لِلْقُلُوبِ(1)

ص: 41


1- . وسائل الشيعه، ج16، ص 97.

.... خردمند برای اینکه دچار ضرر و زیان نشود باید هر روز را به چند بخش تقسیم کند: ساعتى براى مناجات با خدا و ساعتی اعمال خود را محاسبه، و ساعتی در تفکرِ عجایب خلقت الهی سپری نماید و ساعتی را برای لذت بردن از لذائذِ حلال اختصاص دهد که همین کار در همین ساعات، کمک دیگر ساعات است و قلب را تمیز می سازد.

به فرموده حضرت، باید تمام امور عبادی، فکر و اندیشه، پرداختن به اخلاق و خود سازی و لذائذ دنیوی در یک روز انجام گیرد و به واسطه بخش چهارم از اوقات (لذات) است كه قادر به انجام دادن سه بخش ديگر می شویم. امام حسين(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) می فرمایند از پدرم درباره زندگى داخلىِ پيامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ )، سؤال كردم پدرم فرمودند:

كانَ دُخولُهُ لنفسِهِ مأذونا لَهُ في ذلكَ، فإذا أوى إلى مَنزِلِهِ جَزَّأ دُخولَهُ ثلاثَةَ أجزاءٍ: جُزءا للّه، وجُزءا لأهلِهِ، وجزءا لنفسِهِ، ثُمّ جَزَّأ جُزْءَهُ بينَهُ وبينَ الناسِ فَيَرُدُّ ذلكَ بالخاصَّةِ عَلَى العامَّةِ، ولا يَدَّخِرُ عَنهُم مِنهُ شيئا، وكانَ مِن سِيرَتِهِ في جُزءِ الامَّةِ، إيثارُ أهلِ الفَضلِ بإذنِهِ، وقَسَمَهُ على قَدرِ فَضلِهِم في الدِّينِ، فمِنهُم ذُوالحاجةِ، ومِنهُم ذُوالحاجَتَينِ، ومِنهُم ذو الحَوائِج(1)

ص: 42


1- . بحار الانوار، ج16، ص150.

ورود ايشان به هر خانه اى به دلیل اجازه اى كه از همسران و كسان خود داشت در اختيار خودش بود؛ هر گاه به خانه مى رفت، وقت خود را سه قسمت مى كرد: يك قسمت براى خداوند تبارك و تعالى، يك قسمت براى خانواده و يك قسمت براى خود؛ سپس، قسمت خود را بين خود و مردم، تقسيم مى كرد و اوّل، خواص وارد مى شدند و پس از آن، ساير مردم و چيزى از وقت خود را از مردم، دريغ نمى نمود و در مورد قسمت امّت، روش او اين گونه بود كه اهل فضل را با اجازه دادن به آنها به اندازه فضلشان در دين بر ديگران ترجيح مى داد. بعضى از آنان (مردم) يك حاجت داشتند؛ بعضى دو حاجت و بعضى بيشتر.

برقراری نظم و انضباط در حوزه مسئولیتی

نظم، واژه اصیلی با ابعاد بسیار گسترده است. نظم در حوزه مسئولیتی یعنی انجام دادن کارهایی که کارکنان را به تطبیق و سازگاری با قوانین و مقررات و عملکرد بر اساس سود همگانی سوق دهد.

یکی از ابعاد نظم، ایجاد نظم در حوزه وظیفه و مسئولیت است. مدیر و فرمانده کارامد باید علاوه بر داشتن نظم فردی، قادر به برقراری انضباط مطلوب در محیط کار خویش باشد؛ یعنی مهارت ایجاد فضای سالم انضباطی را داشته باشد. برقراری نظم و انضباط در هر حوزه کاری، نیازمند شناخت اصول مدیریت است. برای نظم یافتن و سامان گرفتن کارها در خانواده بزرگ سازمان ها، تقسیم کار و تعیین حدود مسئولیت افراد باید با دقت هر چه تمام انجام گیرد و گزارش گیری به صورت غیرمحسوس و غیرعلنی انجام، و از مسئولان نتیجه کار خواسته شود. شاید بتوان گفت رعایت تمامی

شاخص های مدیریتی، اعم از هدفگذاری، برنامه ریزی، اجرا، کنترل و ارزیابی، همگی

ص: 43

مقدماتی است برای اجرای نظم آرمانی. مدیر می تواند با عملکرد درست، حس اجرای وظیفه با رغبت و بر اساس معیارهای اخلاقی مطابق با موازین شرعی و قوانین سازمانی را به کارکنان خویش منتقل کند.

وقتی امام علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) از اهمیت وجود فرماندهی نظام بخش در گروه ها سخن می راند وجود رهبر، حتی ستمگر را بر بی نظمی و آشوب، برتر معرفی می کند و می فرماید:

أَسَدٌ حَطُومٌ خَيْرٌ مِنْ سُلْطَانٍ ظَلُومٍ وَ سُلْطَانٌ ظَلُومٌ خَيْرٌ مِنْ فِتَنٍ تَدُوم (1)

شیر شرزه بیشه از فرمانروای ستم پیشه بهتر است، و فرمانروای ستم پیشه از فتنه و آشوب پیوسته بهتر است.

این سخن ارزشمند، نقش محوری ناظم را در دور کردن فتنه و آشوب به روشنی نشان می دهد. حضرت(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در سخنی دیگر فرمودند:

لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ يَعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ يَسْتَمْتِعُ فِيهَا الْكَافِرُ وَ يُبَلِّغُ اللَّهُ فِيهَا الْأَجَلَ وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَيْ ءُ وَ يُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ يُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِيفِ مِنَ الْقَوِيِّ حَتَّى يَسْتَرِيحَ بَرٌّ وَ يُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِر

ص: 44


1- . بحار الانوار، ج 72، ص359.

وجود حاکم و زمامدار براي مردم ضروريست؛ چه حاکم نيکوکار و چه حاکم بدکار که اگر زمامدار، بدکار و منحرف باشد، شخص باايمان در زمامداري او عمل صالح خود را انجام مي دهد و شخص کافر براي دنيايش برخوردار مي گردد تا روزگار زندگي مؤمن و کافر يا روزگار زمامداري بدکار و منحرف سپري شود و خداوند به وسيله زمامدار منحرف، غنائم را جمع و به وسيله او مقابله با دشمن را به راه مي اندازد و راهها به وسيله او امن مي گردد و به وسيله او حق ضعيف از قوي گرفته مي شود تا نيکوکار راحت شود و مردم از شر تبهکار در امن باشند.(1)

این سخن ارزشمند از امیرالمؤمنین(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) نیاز به نظم بخشیدن جامعه و انتظام کارهای مردم را بخوبی بیان می کند؛ یعنی در منطق امام، این امر آنچنان مهم و اساسی است که وجود حاکم و مدیر ستم پیشه را از بی نظمی و فتنه های پیوسته در پی هرج و مرج بهتر می دانند.

نظم از تمام کارها لازم تر و از همه امکانات بالاتر است. جامعه بی نظم دچار اسراف می شود و نمی تواند از منابع به خوبی استفاده کند. مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در این باره فرموند:

«اساس كار نظام و نيروهاي نظامي، نظم و انضباط است. اگر نظم داشتيد، هم نيروي انساني و هم سلاح و هم امكانات

ص: 45


1- . بحارالانوار، ج33، ص358.

شما به دردتان خواهد خورد؛ ولي اگر نظم نداشتيد، چنانچه نيروي انساني و سلاح و تجهيزات و امكانات و پول هم داشته باشيد به دردتان نخواهد خورد. آن چيزي كه يك توده انبوه آدم را از يك لشكر و يگان نظامي ممتاز مي كند در درجه اول نظم او است. بنابراين، شاخصه يك مجموعه نظامي، نظم است. هر چه ممكن است، به نحو صحيح بر نظم و انضباط خود بيفزاييد. ممكن است بعضي تصور كنند كه فقط سپاه مخاطب است. خير؛ هم سپاه و هم ارتش مخاطب است.»(1)

مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) لازمه نظم را انضباطی قاطع و قانونمند دانستند و فرمودند:

«اگر یک انضباط قطعی و قوی در کار نباشد، هیچ گاه واحدی به خود، نظم نخواهد گرفت.» (2)

این سخن رهبری به کلام بلیغ امام مؤمنان علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) اشاره دارد.

حضرت، زمانی که مالک اشتر نخعی(دام ظله) را به فرمانروایی مصر گمارد به وی فرمودند:

ص: 46


1- . 5/7/1368.
2- . روزنامه جمهوری اسلامی، 22/3/1363.

وَ أَلْزِمِ الْحَقَّ مَنْ لَزِمَهُ مِنَ الْقَرِيبِ وَ الْبَعِيدِ وَ كُنْ فِي ذَلِكَ صَابِراً محتسباً(1)

و حق را برای اینکه شایسته است از نزديك و دور(خویش و بیگانه) اجرا كن و در آن كار شكيبا (و از خدا) پاداش خواه باش.

در این سخن گرانقدر، حضرت، اجرای حق را در گرو عدالت و عدم تبعیض می داند. رابطه های خویشاوندی و قرابت نباید مانع برقراری نظم گردد، بلکه باید طبق ضابطه های مقرر، حق جاری شود. اگر انسانی حق طلب، مدیر گروهی شد احتمال اینکه زیردستان نیز از روحیه خودانضباطی و مسئولیت پذیری برخوردار شوند، بسیار زیاد است.

مدیران و کارکنان ارشد باید دقت کنند که تنبیه و تشویق باید طبق اصول انضباطی و روانشناسانه باشد؛ در واقع جزا و عمل با هم سنخیت داشته باشد. از اخطار شفاهی یا کتبی گرفته تا تعلیق و کاهش درجه و حقوق، همگی باید با تأمل و اندیشه صورت گیرد.

در برقراری نظم باید اهم و مهم کارها تشخیص داده شود و زمان، صرف امور بیهوده نشود. چه بسا کارهای بسیار مهمی که فدای امور کم اهمیت، و باعث بر زمین ماندن مسئولیت ها شده است.

حضرت علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) می فرمایند:

ص: 47


1- . نهج البلاغه، نامه53.

مَنْ طَلَبَ الْعَقْلَ الْمُتَعَارَفَ فَلْيَعْرِفْ صُورَةَ الْأُصُولِ وَ الْفُضُولِ فَإِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ يَطْلُبُونَ الْفُضُولَ وَ يَضَعُونَ الْأُصُولَ فَمَنْ أَحْرَزَ الْأَصْلَ اكْتَفَى بِهِ عَنِ الْفَضْلِ...(1)

هر کس جوياي عقل عملي (انديشه کاربردي) است بايد امور اصلي را از فرعي بازشناسد و تشخيص دهد؛ چه اينکه اکثريت مردم در پي امور غير اصلي هستند و از پي جويي کارهاي اساسي در غفلت. هر کس امر مهم و اصلي را تشخيص داد از کار فرعي و زايد دست مي کشد.

امام علی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )فرمودند:

إِنَّ رَأْيَكَ لَا يَتَّسِعُ لِكُلِّ شَيْ ءٍ فَفَرِّغْهُ لِلْمُهِم(2)

رأى (و ذهن) تو براى همه چيز جا ندارد؛ آن را براى مسائل مهم خالى كن.

همچنين فرمودند:

کُنْ مَشْغُولاً بِما اَنْتَ عَنْهُ مسئول(3)

ص: 48


1- . بحارالانوار، ج78 ، ص7.
2- . الحياة، ج 1، ص552.
3- . تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 159.

به کاري که به تو سپرده اند و در برابر آن مسئوليت داري مشغول باش.

رعايت سلسله مراتب اداري و سازماني و پیروی از دستورها و اجراي دقيق آنها از ويژگي هاي كاركردي در محیط کار است.

اگر انضباط به درستی برقرار شود، سازمان به اهداف نهایی خویش دست می یابد؛ اهدافی چون ایجاد آرامش و امنیت، افزایش کارایی و رفع ناهنجاری ها.

انضباط فیزیکی محیط کار

اشاره

از آنجا که افراد بخش مهمی از اوقات خود را در محیط کار به سر می برند و در واقع فضای کاری برای آنها خانه دوم به شمار می آید، لازم است اقداماتی که برای داشتن خانه ای زیبا، پاکیزه، آرام و آراسته (اعم از نظافت و معطر ساختن، استفاده از ابزارهای تزیینی مانند گلدان، قاب عکس و ...) انجام می شود در محیط کار نیز اجرا شود؛ این کار هم آثار مطلوبی در شخصیت فرد می گذارد و هم ذهنیت مثبت در اذهان همکاران نسبت به فرد به وجود می آورد و باعث رواج فرهنگ آراستگی در میان آنان نیز خواهد شد.

برای حفظ سلامت تن و روان و نیز بالا بردن سطح کیفی کار محیط سرشار از امید و رضایت بر همه کارکنان تأثیر مطلوبی خواهد گذاشت. برای رسیدن به این اهداف، رعایت آراستگی و بهداشت و ایمنی محل کار بسیار مهم است. این عمل یک ارزش به شمار می رود. برای پایداری این

ارزشمندی می توان همیشه آراستگی را مد نظر قرار داد و در جهت تمدید آن کوشش نمود. حال

ص: 49

اگر بخواهیم فرهنگ آراستگی را فراگیر، و اجرای نظم و آراستگی را صحیح اجرا کنیم، باید ابتدا بستر آن را فراهم سازیم.

نظم و انضباط در جامعه امروز در محیط کار جایگاهی ویژه دارد به گونه ای که پژوهشگران پس از مطالعه و بررسی کارشناسانه، پنج اصل را برای اجرای نظام آراستگی محیط کار به عنوان الگوهای اولیه مورد تأکید قرار داده اند که عبارت است از:

1- ساماندهی

ساماندهی اولین اصل در بر قراری نظم در سازمان است. ساماندهی به معنای شناسایی اقلام و وسائل ضروری و غیر ضرور و جداسازی کاربردی ها از غیر کاربردی ها است. دور کردن امکانات غیر کاربردی از محیط کار و تعمیر و یا تعویض آنها در صورت لزوم برای برطرف کردن عیوب و نواقص نیز از ویژگی های این مرحله است.

این کار برای نظم محیط و جلوگیری از آشفتگی و پراکندگی است. در محیط سامان یافته، دسترسی به اقلام مورد نظر راحت تر است. در واقع برای رعایت این اصل، خانه تکانی اساسی باید انجام داد.

2- نظم و ترتیب

پس از حذف وسائل از کارافتاده و غیر ضروری در مرحله اول و تعمیر و تجهیز ملزومات، نیاز به نظم و ترتیب ضروری می نماید. برای استفاده

راحت تر از وسایل و امکانات، نیاز به بهترین چیدمانِ ممکن است تا افراد بتوانند بدون

ص: 50

اتلاف وقت از امکانات بهره ببرند. پس با در نظرداشتن مکان مناسب و چیدمان درست هم سرعت و هم دقت در کارها افزایش می یابد.

3-پاکیزه سازی

پاکیزه سازی سومین اصل از پنج اصل است. این مرحله در ارتباط با زیباسازی و پاکیزه نگهداشتن محیط و وسایل و ابزاری است که مورد استفاده قرار می گیرد.

برای این مرحله باید آلودگی ها را از محیط کار زدود و در جهت زیباتر و سالم تر شدن محیط گام برداشت. هر فردی به نوبه خود باید در برنامه پاکیزه سازی مسئول باشد.

4- استانداردسازی

استانداردسازی چهارمین اصل است که در واقع برای حفظ و نگهداری سه اصل قبلی و تداوم وضعیت مطلوب ناشی از اجرای سه اصل قبل اجرا می شود.

در صورت تداوم نداشتن مراحل قبلی اوضاع دوباره به حالت آشفتگی قبلی برخواهد گشت. بنابراین در اصل استانداردسازی، قوانین، روش ها و دستورهایی اتخاذ شده است که با عمل و رعایت آنها دستورها از آشفتگی و به هم ریختگی جلوگیری به عمل می آید. بنابراين اصل استانداردسازي به معني تعريف و تعيين مقررات، استانداردها و قواعد مربوط به تكرار منظم

فعاليت هاي ساماندهي است. برخی از این قوانین و استانداردها عبارت است از:

- استفاده از زیر سیستم های رایانه ای و اتوماسیون اداری

ص: 51

- استفاده از شبکه داخلی و اینترانت برای ارتباط با دیگر یگان ها

- استفاده از علائم نشان دهنده جهت و راهنما

- تدوين دستورالعمل بايگاني اسناد و بایگانی رایانه ای

-استقرار تابلوي نام واحد در بيرون اتاق به منظور شناسايي واحدها

- بازبینی دوره ای مانند تشکیل کمیته بازرسی و ...

5- انضباط

انضباط آخرین گام از پنج اصل این قانون است؛ بدین منظور که انجام دادن هر کاری به گونه صحیح آن به صورت عادت و رفتار درآید؛ همیشگی باشد و در هر موقعیتی اجرا شود. این مرحله بر اساس جلب مشارکت عمومی استوار است.

برای دست یافتن به این منظور باید فرهنگ سازی، و به افراد آموزش های لازم در خصوص وظایف و تعیین و تبیین وظایف آنها داده شود و حتی می توان از روش تشویق افراد به منظور به وجود آوردن رقابتی سالم بهره برد.

رعایت اصول نظم در محیط فیزیکی کار با انتظام عملی و نتیجه کار نیروها رابطه مستقیمی دارد.

با به کاربردن روش ها و دستورالعمل های یاد شده می توان سطح کیفی کار را بالا برد و از اتلاف وقت و سرمایه جلوگیری نمود و از همه مهم تر با

ذهنی منضبط و طبقه بندی شده در جهت پیشرفت و موفقیت گام برداشت. گاهی حتی با ایجاد ترفندهای کوچکی مانند استفاده روزانه از یک پیام شادی بخش و امیدوار کننده می توان به سلامت روانی محیط کمک نمود.

ص: 52

موضوع نظم و آراستگی در نظام مدیریتی همواره مورد تأکید پیامبر اکرم(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) و ائمه معصومین(عَلَيْهِم السَّلاَمُ ) بوده است به گونه ای که در گفتار و کردار آن گرامیان، نظم و برپایی انضباط تبلور ویژه ای دارد.

برای نمونه اقدام مهمي که توسط رسول خدا(عَلَيْهِم السَّلاَمُ ) براي ايجاد انضباط در ميان انصار صورت گرفت، این بود که تعداد دوازده نفر از آنان را به عنوان نقیب (ضامن و شاهد) برگزيد تا ديگران را کنترل کنند و مردم با آنان در تماس باشند. آن حضرت آنان را به حواريين حضرت عيسي(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) تشبيه کرد و فرمودند که کفالت قوم خود را داشته باشيد؛ همان گونه که حواريين عيسي(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) (کفالت قوم خود را) براي عيسي (عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) داشتند.(1)

آن حضرت در نظم دادن به مسلمانان و مراعات انضباط توسط آنان بسیار حساس بودند و حتی در صف های جماعت به انضباط امر می نمودند. نعمان بن بشير می گوید پيامبر خدا(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ )، صف هاى ما را مرتب مى كرد تا جايى كه گويى تيرها را در تيردان مرتّب مى كند. روزی ما از اجرای دستور او غفلت كرديم. آن حضرت براى نماز بيرون آمد و ايستاد و خواست تكبير بگويد، مردى را ديد كه سينه اش را جلو آورده است، فرمود:

عِبادَ اللّهِ! لَتُسَوُّونَ صُفوفَكُم أو لَيُخالِفَنَّ اللّهُ بَينَ وُجوهِكُم(2)

ص: 53


1- . سيرةالنبويه، ج2، ص446.
2- . تنبيه الخواطر، ج2، ص267.

بندگان خدا! صف هايتان را مرتّب كنيد وگرنه خداوند، صورت هايتان را از هم مى گردانَد.

همه کارهاي حضرت اميرالمؤمنین علی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )نیز از نظم و انضباط خاصي برخوردار بود، ولي اين انضباط در کارهای حکومتي از نمود بيشتري برخوردار است. آن حضرت هميشه به فرمانداران و مأموران خويش دستور مي فرمود که در کارهايشان منظم، و برنامه دقيق داشته باشند و از بي برنامگي بپرهيزند حتی زماني که مأموراني را براي گرفتن ماليات گسيل مي داشت به آنان نيز سفارشهایی در داشتن نظم و انضباط در امور مي کرد؛ چنان که مي فرمايند:

وَ إِيَّاكُمْ وَ تَأْخِيرَ الْعَمَلِ وَ دَفْعَ الْخَيْرِ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ النَّدَم (1)

از تأخير در کار و دور ساختن خير بپرهيزيد؛ زيرا موجب پشيماني مي شود.

انضباط مالی و اقتصادی

انضباط اقتصادى: منظور، منظم بودن در تمام امور اقتصادى از قبيل توليد، توزيع، مصرف، داد و ستد و ... است. بخش مهمى از احكام و قوانين

جامعه- اسلامى يا غير اسلامى- را مسائل اقتصادى تشكيل مى دهد كه هر شهروندى به اجراى آن موظّف است.

ص: 54


1- . بحارالانوار، ج 72، ص 355.

در مكتب اسلام، هر مسلمانى وظيفه دارد پيش از شروع به كار اقتصادى، نخست، قانون آن را بياموزد تا طبق قانون خدا و نظم دينى اقدام كند ومرتكب خلاف نشود. امير مؤمنان(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) مى فرمود:

يا مَعْشَرَ التُّجَّارِ، الْفِقْةُ ثُمَّ الْمَتْجَرُ (1)

اى گروه بازرگانان! نخست احكام [را بياموزيد] سپس به بازار برويد.

هر مسلمانى در ميدان اقتصادى به صدها تابلو «بايد و نبايد» بر مى خورد كه هر يك از آنها بخشى از نظم اقتصادى را رقم مى زند كه رعايت آنها لازم، تخلّف ناپذير و يا پسنديده و اجتناب ناپذیر است.

از سوى ديگر توزيع ثروت و مصرف و هزينه نيز بايد طبق نظم و قانون و منزه از هرگونه بى انضباطى صورت پذيرد و هيچ كس مجاز نيست در اموال خويش (با فرض اينكه همه آنها از راه حلال به دست آمده است.) به دلخواه خود و خارج از چارچوب عقل و شرع، تصرف كند؛ چنانكه قرآن مجيد از اسراف در مصرف نهى می کند و مى فرمايد:

كُلوُا وَاشْرَبوُا وَلا تُسرِفوُا(2)

ص: 55


1- . وسائل الشيعه، ج 12، ص 282.
2- . سوره مبارکه اعراف، آيه 31.

بخوريد و بياشاميد ولى اسراف نكنيد.

چنين قانونى در همه موارد مصرف، كاربرد دارد و در خوردن و آشاميدن خلاصه نمى شود؛ چنانكه روى سخن نيز با عموم مردم است، رهبر عزيز انقلاب(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در اين باره مى فرمايد:

«انضباط اقتصادى و مالى به مفهوم مقابله با ريخت و پاش و زياده روى و اسراف در مصرف است؛ كسانى كه بيخود خرج مى كنند و مصرف آنها زياده از حد است؛ موجودى جامعه را به لحاظ امكانات اقتصادى رعايت نمى كنند. آنها بى انضباط اقتصادى و مالى هستند و اين جانب از آحاد ملت، مسئولين كشور و مأمورين دولت مى خواهم كه انضباط اقتصادى و مالى را جدّى بگيرند و تمامى افراد جامعه به ويژه کسانى كه اموال عمومى را مصرف مى كنند، تنها بايد به قدر رفع نياز و حاجت خرج كنند.»(1)

یکی از ارکان انضباط اقتصادی، داشتن نظم مالی است. هر شخص یا سازمانی که نظم مالی نداشته باشد در بعد انضباط کامل نیست. انضباط مالی، رعایت قوانین و مقررات وضع شده در مصرف اموال است. انضباط مالی درواقع شامل صحیح و شفاف نوشتن بودجه و متعهّد بودن نسبت به اجرای آن است.

ص: 56


1- . پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت حلول سال 1374.

نظام مالی هر سازمان در اجراي سياست های هر سازمان نقش اساسی دارد. با ایجاد این نظام، می توان امكان شفافيت اقتصادي و انضباط مالي را ايجاد كرد. هر شخص یا سازمانی که انضباط مالی نداشته باشد بی تردید فساد مالی در سطح مدیریت آن رسوخ می کند و هیچ فرد یا جامعه ای را نمی توان پیدا کرد که بدون انضباط مالی به هدف و نتیجه خود رسیده باشد.

داشتن انضباط مالی برای همه مدیران و کارکنان، که به نوعی با اموال سازمانی در ارتباطند، لازم است. دانا بودن و خرد اقتصادی امری است که حق تعالی در قرآن نیز به آن اشاره کرده است. خداوند متعال در سوره نساء می فرماید:

وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ فِيها وَ اکْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً(1)

اموال خود را، که خداوند وسيله قوام زندگي شما قرار داده به دست سفيهان نسپاريد و از آن به آنها روزي دهيد و لباس بر آنان بپوشانيد و با آنها سخن شايسته بگوييد.

طبق این آیه شریفه اموال و دارایی ها را نیز نباید به دست افراد نادان سپرد؛ زیرا آنها را از بین می برند و نابود می سازند.

ص: 57


1- 1. سوره مبارکه نساء، آیه 5.

رعایت مقررات مالی و ذیحسابی

یکی از ابعاد مهم منضبط بودن از لحاظ اقتصادی و مالی، رعایت قوانین مالی و ذیحسابی در چارچوب سازمان است.

ذیحساب مأموری است که به منظور اِعمال نظارت و تأمین هماهنگی لازم در اجرای مقررات مالی و محاسباتی فعالیت می کند.

وظيفه اصلي ذيحسابی شامل چند بخش است:

1. اِعمال نظارت و تأمين هماهنگي لازم در اجراي مقررات مالي و محاسباتي؛

2. نظارت بر امور مالي و محاسباتي و نگاهداري و تنظيم حسابها بر طبق قانون و ضوابط و مقررات مربوط و صحت و سلامت آنها؛

3. نگاهداري و تحويل وجوه، نقدينه ها، سپرده ها و اوراق بهادار؛

4. نگاهداري حساب اموال دولتي و نظارت بر آن؛

عملکرد ذیحسابی بر مبنای رعایت قوانین و مقررات و تکریم و توجه به حقوق ارباب رجوع است و در آن نباید به حقوق بیت المال و کارمندان خیانت شود؛ یعنی نه حقی از بیت المال در اموال کارمندان قرار گیرد و نه اموال آنان به نفع بیت المال ضبط گردد که هر دو باعث ضمان است.

مدیران باید توجه کنند که برخی از کارکنان، مطالبات و درخواست هایی دارند که حق آنان نیست لذا مدیر حق ندارد چنین وجوهی را به آنان پرداخت کند. همچنین مدیر حق ندارد از دادن حقوق، مزایا، عیدی و.... کارکنان طفره برود و آنان را در تنگنا قرار دهد.

ص: 58

مدیران و کارکنان سازمان ها، طبق قوانین اسلام و اخلاق به رعایت مقررات مالی و ذیحسابی در مجموعه و سازمان های تابع ملزم هستند و مسئولان مالی و ذیحسابی باید قوانین مالی و حدود اختیارات خود را در دخل و تصرفات مالی بخوبی بشناسند. امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) به اين نکته اشاره می کنند و مى فرمايند:

وَ إِنَّ مِنْ فَناءِ الْاسْلامِ وَ فَناءِ الْمُسْلِمينَ أَنْ تَصيرَ الْأَمْوالُ فى أَيْدى مَنْ لا يَعْرِفُ فيهَا الْحَقَّ وَ لا يَصْنَعُ فيهَا الْمَعْرُوفَ(1)

از جمله چيزهايى كه موجب نابودى اسلام و مسلمين مى شود، اين است كه اموال در اختيار كسانى قرار گيرد كه حق آن را نمى شناسند و معروف (كارى كه مورد تأييد عقل و شرع است) را درباره آن انجام نمى دهند.

عملكرد صحيح و اصولى پيامبر و على(عَلَيْهما السَّلاَمُ)در امور مالى از بخشهای پرافتخار تاريخ اسلام است. آنان بيش از حقى كه خداوند برايشان تعيين كرده بود در اموال عمومی تصرّف شخصى نكردند و هرگز مانند رهبرانِ غير الهى، غنائم را مالِ بادآورده به حساب نياوردند تا به دلخواه خويش آن را مصرف كنند؛ گاه مى شد در خانه رسول اكرم(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) تنها نان جوين مصرف مى شد.(2) واقدي مي نويسد:

پس از فتح خیبر، مأمور تقسیم کالاها «فروة بن عمرو» اجناس را بر مسلمانان عرضه، و تقسیم می کرد؛ براي پيشگيري از تابش مستقيم آفتاب

ص: 59


1- . وسائل الشيعه، ج 16، ص 285.
2- . مكارم الاخلاق، ص 28.

پارچه اي را بر سر خود بسته بود. پس از کار بدون توجه به خیمه خود رفت و متوجه آن دستار شد. به شتاب بازگشت و پارچه را در ميان غنايم افکند. پيامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) چون اين خبر را شنيد، فرمود دستاري از شعله و آتش بود که از آن نجات يافت. همچنين وي مي گويد آن روز مردي چيزي از غنايم را از پيامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) درخواست کرد. پاسخ فرمود حتي يک تار نخ از آن را نمي توانم به تو دهم؛ زيرا حق تصرف در آن را ندارم و از آن من نيست.(1) ديگري نيز پايبندي براي شتر خود از او خواست به او نيز چنين پاسخ فرمود بگذار غنايم تقسيم شوند و حق مردم محفوظ گردد، آن گاه هر چه باقي ماند از حق خودم به شماها خواهم بخشيد و بلکه بيشتر از آن چه مي خواهيد خواهم بخشيد. پايبند شتر مي خواهي به تو بهتر از آن ريسماني را خواهم داد... همچنين واقدي در اين خصوص نوشته است مردي سيه چهره در همين جنگ خيبر به نام «کرکره» کشته شد. او مرکوب پيامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) را مواظبت مي کرد. از حضرتش پرسيدند آيا وي شهيد است. پاسخ داد نه هم اکنون در شعله هاي دوزخ است؛ زيرا قطيفه اي (ناچيز) از غنايم را دزديده و به خيانت برده بود. ديگري نيز به نام «قدعم» به تير يهوديان کشته شده بود. به گفته واقدي مردم گفتند بهشت بر او گوارا باد. پيامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) فرمود چنين نيست و او در شراره هاي آتش شعله ور است؛ زيرا (او نيز) قطيفه اي را به ناحق تصاحب کرده است.

ديگري نزد او آمد و اعتراف کرد پيامبرا، من دو بند کفش کهنه از غنايم را برداشته ام. پاسخ فرمود زود فرو افکن که دو زنجير آتش است... و در آن هنگام

ص: 60


1- . سيره ابن هشام، ج 4، ص 135.

مردي از قبيله اشجع درگذشت. مرگش را به اطلاع پيامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) رساندند. پيامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) فرمود بر دوست خود نماز مگزاريد، (آنان که مي پنداشتند شهيد است) سخت غمگين و پريشان شدند. پاسخ فرمود اين مرد در برابر خدا غل و غش کرده است. کالايش را جست و جو کردند و خرمهره بي ارزشي که حتي دو درهم نيز نمي ارزيد برداشته بود!! بدين سان پيامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) به شدت مردم را از غل و غش و تصرف ناحق در اموال همگاني پرهيز مي داد و از کيفر الهي مي ترساند...؛ زيرا آييني که او به رسالت و ابلاغ آن آمده بود همه بر سلامت جان و نفس از هر گونه ناپاکی بويژه مال پرستي، زورگويي و خيانت در حق الناس بود.(1)

امير مؤمنان(عَلَيْهِ السَّلاَمُ )، نیز بر روش و سنت رسول الله(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) حرکت می نمود؛ پشت دست برادر خود را داغ كرد تا هوس دست درازى به بيت المال را از سر بيرون كند(2) و به همه کارگزاران خود دستور صریح می داد که مقررات مالی را رعایت کنند و می فرمود:

ادِقُّوا اقْلامَكُمْ وَ قارِبُوا بَيْنَ سُطُورِكُمْ وَاحْذِفُوا عَنّى فُضُولَكُمْ وَاقْصُدُوا الْمَعانِىَ وَ ايَّاكُمْ وَالْاكْثارَ فَانَّ امْوالَ الْمُسْلِمينَ لا تَحْتَمِلُ الْاضْرارَ(3)

ص: 61


1- . خيبر جلوه اعجاز حيدر، ص243.
2- . نهج البلاغه، خطبه 215.
3- . بحارالانوار، ج41، ص105.

نوك قلم هايتان را نازك و فاصله سطرها را كم كنيد و براى من سخن زايد ننويسيد؛ معنى را در نظر بگيريد و از اضافات پرهيز كنيد كه بيت المال مسلمانان زيان را برنمى تابد.

امام خمينى(رحمه الله)، شالوده حكومت اسلامى را بر مبناى اسلام و ديدگاه رهبران معصوم آن بنا كرد و در مصرف بيت المال از آنان الگو مى گرفت. ایشان با استناد به سخن امير مؤمنان علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در جمع رؤساى سه قوّه و سران مملكتى فرمود:

«... اين دستوراست در طول تاريخ براى كسانى كه «متكفّل» حكومت هستند كه تا اندازه ممكن در بيت المال تصرّف نكنند، يك درهمش در آن طرف [قيامت] حساب دارد؛ بايد حساب [پس] بدهيم، بايد در پيشگاه خداى تبارك و تعالى در كارهايى كه مى كنيم، تصرف هايى كه در بيت المال مى كنيم، بايد بعد، حساب بدهيم. چرا؟ [چون] زياده روى شده باشد، مجازات دارد، عدالت شده باشد، مجازات خير دارد. بيت المال مسلمين را بزرگ بشماريد.

حكومت هاى اسلامى بايد بيت المال مسلمين را براى جلال

ص: 62

و جبروت خودشان صرف نكنند، بيت المال مسلمين، صرف آن چيزى بشود كه براى مسلمين است ...»(1)

رعایت بیت المال و استفاده بهینه از اموال و دارایی های در اختیار

اشاره

بيت المال از دو كلمه بيت (خانه) و مال (زر و ملك، دارايى، ثروت و ...) تشكيل شده است و در لغت به مکان حفاظت از اموال، اعم از عمومی و خصوصی، اطلاق می شود؛ اما در اصطلاح، تعبیر «بیت المال مسلمین» در صدر اسلام برای مکانی که در آن اموال عمومی و منقول دولت اسلامی بود به کار می رفت؛ سپس تعبیر «بیت المال» جانشین آن شد و همان معنی را افاده کرد. به تدریج بر «اموال عمومی مسلمانان» نیز همین لفظ اطلاق شد و به معنى مالى است كه همه مسلمانان در آن حقى دارند.

در زمان پیامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) اولین درامدهای حکومت اسلامی غنایمی بود که در غزوات به دست مسلمانان می افتاد و به دستور پیامبر اکرم(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) بین همه مسلمانان تقسیم می شد.

امروزه نیز هر دولت و حكومتى براى به اجرا درآوردن طرح ها و برنامه هاى خود نيازمند بودجه و امكانات مالى و مادّى است. آيين مقدس اسلام نيز با توجه به اين ضرورت، بيت المال را در دستور كار حكومت اسلامى قرار داده و با تعيين منابع آن، پشتوانه مالى عظيمى را براى دولت فراهم آورده است تا

ص: 63


1- . صحيفه نور، ج 19، ص223 تا 224.

با برنامه ريزي هاى اصولى و حساب شده، آن موجودى را به مصارف عمومى برساند.

بر اين اساس در اسلام خمس، زكات، جزيه، خراج و ديگر ماليات ها به عنوان درامدهاى سالانه و نيز معادن، جنگل ها، درياها و ... به عنوان انفال و ثروت هاى عمومى بيت المال، و از منابع تأمين بودجه عمومى كشور به شمار می آید.

با در نظر گرفتن ارتباط بیت المال با كل نظام و جامعه اسلامى، حفظ و بهره بردارى صحيح از آن ضرورت مى يابد؛ زيرا تنها در اين صورت است كه سرمايه هاى عمومى و ملّى از هر آفتى مصون مى ماند و بودجه كشور به شكل مطلوب و مناسبى هزينه مى شود.

بيت المال، مصداق های فراوانى دارد و گستره بسيار وسيعى را در برمى گيرد كه به عنوان نمونه به ذكر برخى از مهم ترين مصداقهای آن پرداخته می شود:

الف. امكانات

تمامى امكانات مؤسسه ها و سازمان هاى ملّى و دولتى از قبيل وسائل نقليه، ميز و صندلى، وسائل ارتباطى، لوازم التحرير و ... از طريق بيت المال تهيه و تأمين مى شود كه بايد آنها را به شكلى صحيح مورد بهره بردارى قرار داد و از هرگونه حيف و ميل و اسراف و تبذير- كه كفران نعمت و خيانت به ملت است- به طور جدّى پرهیز کرد.

ص: 64

برخی از افراد به گمان اینکه اجازه دخل و تصرف شخصی در اموال سازمانی دارند از این اموال بخشش نیز می کنند!. امیرالمؤمنین علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) این شیوه را ستم و خیانت می دانند و می فرمایند:

جُودُ الْوُلَاةِ بِفَيْ ءِ الْمُسْلِمِينَ جَوْرٌ وَ خَتَر(1)

بخشش حکمرانان از غنائم مسلمانان، ستم و خیانت است.

هنگامی که خودخواهان پرطمع به علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) اعتراض می کنند که چرا بیت المال را به طور مساوی بین مسلمانان تقسیم می کنی و آن را خلاف سیاست قلمداد کرده ای، فرمودند:

لَوْ کانَ الْمالُ لِى لَسَّوَيْتُ بَيْنَهُمْ فَکَيْفَ وَ إِنَّمَا الْمالُ مالُ اللَّهِ، ثُمَّ قالَ عَلَيْهِ السَّلامُ: أَلا وَ إِنَّ إِعْطاءَ الْمالِ فِى غَيْرِ حَقِّهِ تَبْذِيرٌ وَ إِسْرافٌ، وَ هُوَ يَرْفَعُ صاحِبَهُ فِى الدُّنْيا، وَ يَضَعُهُ فِى الاخِرَةِ، وَ يُکْرِمُهُ فِى النّاسِ، وَ يُهِينُهُ عِندَ اللَّهِ(2)

اگر بيت المال مال شخص من هم بود آن را بالسويه ميان مسلمانان تقسيم مينمودم؛ پس چگونه (يکي را بر ديگري امتياز دهم) و حال اینکه مال خدا است (و زيردستان و مستمندان جيره خوار او هستند)! پس حضرت(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) (در مفاسد بخشيدن بيت المال به غير مستحق) فرمود آگاه

باشيد

ص: 65


1- . غرر الحکم، ج1، ص330.
2- . نهج البلاغه، خطبه126.

که بخشيدن مال به غير مستحق ناروا و اسراف است و دادن مال به غير مستحق، دهنده اش را در دنيا (بر حسب ظاهر) بلند مرتبه مي گرداند و در آخرت او را پایين مي آورد و در ميان مردم او را گرامي داشته در نزد خدا خوارش مي نمايد.

مدیر نمی تواند در مصارف بیرون از حیطه کاری خود از اموال عمومی و امکانات بیت المال استفاده نماید؛ یعنی در راه نفع شخصی و خارج از سود جمعی، آن را به کار گیرد.

آنچه مدیر اجازه دارد از بیت المال و امکانات محل کارش استفاده کند در حدی است که عرف و شرع و قانون آن را بیان کرده است؛ نظیر اینکه مدیر بالاتر در مواردی به او اجازه تصرف داده است یا آیین نامه داخلی در مواردی دست او را باز گذاشته، و یا از مواردی باشد که عرف، استفاده از آن را جایز بداند.(1)

پیامبر گرامی اسلام(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) فرمودند:

خَمْسَةٌ لَعَنْتُهُمْ وَ كُلُّ نَبِيٍّ مُجَابٍ .... وَ الْمُسْتَأْثِرُ بِالْفَيْ ءِ الْمُسْتَحِلُّ لَه (2)

ص: 66


1- . قرآن، مدیریت و علوم سیاسی، ص358.
2- . وسائل الشیعه، ج11، ص341.

پنج کس هستند که من و هر پیامبر مستجاب الدعوه ای آن ها را لعنت کرده ایم: .... و کسی که اموال عمومی را به

خود منحصر سازد و [تصرف] در آن را به نفع خود حلال شمارد.

ب. وقت

زمان و وقتى كه كاركنان دولت بايد طبق قانون در محل كار خود باشند نيز به بيت المال مربوط مى شود؛ زيرا در همين زمان و وقت ادارى می باید تمامى فعّاليت ها انجام گيرد. از اين رو لازم است از وقت گذرانى يا صرف وقت در كارهاى غير ضرورى و شخصى پرهیز کرد. امام راحل(رحمه الله) با تأكيد بر اين مسئله، خطاب به دست اندركاران مطبوعاتى كشور و صدا و سيما كه در واقع خطاب به تمامى سازمان هاى دولتى است، مى فرمايد:

«مطبوعات بايد اين توجه را داشته باشند كه چيزهايى كه براى ملت مفيد نيست در روزنامه ها ننويسند؛ كاغذ صرف اين نكنند؛ وقت صرف اين نكنند؛ بايد راديو تلويزيون توجه به اين معنا داشته باشد كه اين از بيت المال مسلمين است؛

ص: 67

بايد وقتش صرف چيزهايى كه مربوط به مصالح مسلمين است، بشود؛ مسئوليت دارد اينها»(1)

ج. كار

انجام دادن كارهاى ادارى و وظايف و مأموريت ها نيز با بيت المال در ارتباط است؛ چون تنها از اين طريق است كه طرح ها و برنامه هاى دولت به اجرا در مى آيد و كل نظام و مردم از آن بهره مند مى شوند. بر اين اساس، افزودن به كيفيت كارها و پرهیز از كم كارى يا كارهاى بيهوده و بى هدف، ضرورى، و مورد تأكيد عقل و شرع است. امام خمينى(رحمه الله)در وصيت نامه سياسى الهى خود در اين باره مى فرمايد:

«شماها، كارمندان وزارتخانه ها ... بايد همه خدمتگزار ملت و خصوصاً مستضعفان باشيد و ايجاد زحمت براى مردم و مخالف وظيفه عمل كردن، حرام [است] و خداى نخواسته گاهى موجب غضب الهى مى شود.»(2)

همچنين حقوقى كه نيروهاى دولتى براى كار دريافت مى دارند از بيت المال تأمين مى شود و بديهى است زمانى حلال و گواراست كه در برابر آن فعاليت و تلاش لازم و مورد نظر انجام پذيرد. امام راحل(رحمه الله)در اين باره مى فرمايند:

ص: 68


1- . صحيفه نور، ج19، ص224.
2- . صحيفه نور، ج21، ص190.

«وزارتخانه ها بايد وقتى كه مى بينند كه كارمند بيت المال مسلمين هستند، و از آن جا حقوق مى گيرند و ارتزاق مى كنند و اداره، اداره بيت المال مسلمين است، ... ملاحظه كنند؛ كوچك نشمرند مسئله را؛ مسئله بيت المال مسلمين است.»(1)

پرهیز از انجام دادن كار غیر ادارى در وقت ادارى یکی از مصداق های رعایت بیت المال است. حقوق و مزایا و امكاناتى كه كارمندان از دولت و شركت هاى وابسته به دولت دریافت مى كنند، بهاى كار و وظیفه اى است كه باید در ساعات مقرّر ارائه کنند. هرگونه كم كارى، بى كارى، غیبت و... مساوی

با کسر حقوق و مزایاست. همین طور اگر كارى انجام شود كه به آن اداره یا سازمان دولتی مربوط نباشد.(2)

مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) نیز در بیانات خویش می فرمایند:

«پیوند حقیقی با مردم، مستلزم حضور در میان آنان و دور نشدن از سطح متوسط زندگی آنان است. ساده زیستی و پرهیز از اسراف و پرهیز از هزینه کردن بیت المال در امور

ص: 69


1- . صحيفه نور، ج 19، ص224.
2- . اخلاق نظامى، ج 2، ص139.

شخصی و غیر ضروری، شرط لازم برای حفظ این پیوند است.»(1)

جلوگیری از اتلاف منابع سازمانی، اعتبارات، امکانات، تجهیزات و ...

یکی از مصداق های داشتن انضباط مالی، پیشگیری از ریخت و پاش و اتلاف منابع و امکانات در اختیار است.

اتلاف مال در فرهنگ قرآنی معادل تبذیر است. تبذير به معناي پراکنده کردن و کنايه از اینکه شخصي، مالش را در مسيری بيهوده ضايع مي کند؛ (2) به عبارت ديگر «تبذير» يعنى ريخت و پاش هاى غير منطقى و ضايع كردن ناعاقلانه ثروت.

بنابراين، تبذير فراتر از اسراف است؛ به اين معنا كه هر تبذيرى، اسراف هم هست و برخى از اسراف ها به تبذير مى انجامد. امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) فرمود:

أِنَّ الْتَّبْذيرَ مِنَ الْأِسْرافِ(3)

همانا تبذير، نوعى اسراف است.

رعایت این بُعد از انضباط مالی برای مدیرانی که اعتبارات سازمانی، تجهیزات و امکانات را در اختیار دارند، بسیار ضروری است.

مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) فرمودند:

ص: 70


1- . پیام به مراسم افتتاح هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی، 7/3/1383.
2- . مفردات راغب، ص40.
3- . الحیاة، ج6، ص658.

«انضباط مالی و اقتصادی به مفهوم مقابله با ریخت و پاش مالی و زیاده روی و اسراف در مصرف است؛ کسانی که بی خود خرج می کنند و مصرفشان زیاد از حد است؛ موجودی جامعه را به لحاظ امکانات اقتصادی رعایت نمی کنند. آنها بی انضباط مالی و اقتصادی هستند.»(1)

هزینه کردن به اندازه نیاز سازمان و نه بیشتر، امری است که امام خمینی(رحمه الله) نیز به آن اشاره نموده و فرموده اند:

«باید اشخاصی که مقاماتی که هستند، ملاحظه کنند که به اندازه ضرورت مشاور بگیرند، به اندازه ضرورت

خدمتگزار بگیرند، نه به اندازه دلخواه و این معنا را باید همه ما بدانیم که دلخواه های ما آخر ندارد.»(2)

از آنجا که مدیران و کارکنان نسبت به اموال سازمانی مالکیت شخصی ندارند، شایسته است هنگام صرف این اموال و امکانات دقت لازم را به کار بندند؛ همانطور که خداوند متعال در قرآن کریم از خوردن اموال مردم به صورت باطل به شدت نهی کرده و فرموده است:

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَيْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ... (3)

ص: 71


1- . پیام نوروزی، سال 1374.
2- . صحیفه نور، ج 19، ص 223-224.
3- . سوره مبارکه نساء، آیه29.

اي کساني که ايمان آورده ايد! اموال يکديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد؛ مگر...

و اسراف کنندگان را برادران شیطان لقب داده و فرموده است:

وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ کانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ...(1)

و هرگز اسراف و تبذير مکن؛ چرا که تبذيرکنندگان، برادران شياطينند... .

همه كسانى كه به گونه ای با برخی از بیت المال سر و كار دارند، باید نسبت به آن دقیق و دلسوز باشند و با عقل و تدبیر و در چارچوب قانون و

مقررات، آن را به كار گیرند و هرگز غیر مسئولانه و به دل خواه خود آن را مصرف نكنند.

ابن ابى الحديد، مى گويد طلحه و زبير، هنگام بيعت با على(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) گفتند «ما به شرطى با تو بيعت مى كنيم كه ما را در حكومت، شريك گردانى.» على(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) به آن دو گفت «شما، در بيت المال، همانند خود من هستيد و من براى خودم از يك برده حبشىِ بينى بريده، حتى يك درهم بيشتر از بيت المال برنمى دارم و اين دو پسر من نيز همين گونه اند.»

نمونه های بسیاری از رعایت حقوق اقتصادی عموم مردم در سیره بزرگان دین اسلام هست. امام خمینی(رحمه الله) تا آغاز انقلاب در منزل تلفن نداشتند. شهرستانی ها اعتراض کردند که به ارتباط با امام نیاز دارند؛ اما آقا می فرمودند «پول بیت المال خرج رساله و تلفن من نشود.» سرانجام یک نفر بازاری متدین،

ص: 72


1- . سوره مبارکه اسراء، آیات 26و27.

تلفنی به نام امام خرید و در منزل ایشان نصب کرد. امام هیچ وقت برای چاپ رساله های خود حاضر نبود از وجوهات خرج کند و می فرمود «آنان که تقلید می کنند، وظیفه دارند رساله تهیه کنند؛ لذا باید پول بدهند و بخرند.»

در مورد شهید آیت الله قدوسی(دام ظله)، نیز نقل کرده اند «بعد از تجدید بنای مدرسه حقّانی و نصب شوفاژ، بیشتر وقت ها کلاس ها گرم و راحت بود، ولی دفتر کارشان سرد بود. وقتی علت را می پرسیدیم، می گفت در مواقع تنهایی ضرورت ندارد برای من تنها یک اتاق به این بزرگی گرم باشد. اگر از تلفن مدرسه استفاده شخصی می کرد از جیب خودشان وجه آن را می پرداخت.»

نظارت بر هزینه ها

مدیران بر چه کارهایی نظارت می کنند؟

نظارت عمدتاً بر یکی از این پنج حوزه اعمال می شود: افراد، منابع مالی، عملیات، اطلاعات و عملکرد کل سازمان.

برقراري نظم مالي و اقتصادي برای جلوگيري از فساد مالي در سازمان، لازم است و نظارت بر هزینه ها راهی مطمئن برای کنترل نظام مالی در مجموعه خویش است.

در نظارت مالی از دو شیوه نظارت بودجه ای و نظارت غیربودجه ای استفاده می شود. بودجه، که یکی از ابزار برنامه ریزی است در نظارت به کار می رود. بودجه ها برای مدیران، استانداردهای کمّی ایجاد می کند تا بتوانند مصرف منابع را با آن استانداردها بسنجند و مقایسه کنند.

ص: 73

بودجه، برنامه ای مالی است که هزینه ها و درامدهای مورد انتظار برای یک دوره آینده سازمان را مشخص می سازد. در واقع در بودجه درامدها و سایر منابع تأمین اعتبار پیش بینی، و هزینه اجرای فعالیت ها، پروژه ها و برنامه ها و مانند آنها برای یک دوره معین( غالبا یک سال) براورد می شود.

به همین دلیل بودجه ابزار مهمی برای نظارت به شمار می آید؛ زیرا موجب می شود نتایج واقعی فعالیت ها، پروژه ها و برنامه های سازمان را بتوان با پیش بینی بودجه ای آنها مقایسه کرد.

ابزارهای غیر بودجه ای نیز به چند دسته تقسیم می شود:

1. داده های آماری

2. گزارش ها و تحلیل های ویژه

3. حسابرسی عملیات

4. مشاهده شخصی(1)

از آنجا که اِعمال هرگونه نظم و انضباط مالی جز با دسترسی به ارقام و آمار امکانپذیر نخواهد بود برای نظارت بر هزینه ها به اطلاعات دقیق و معتبر نیاز است. کسب این اطلاعات و تصمیم گیری بر اساس آن، تحت عنوان حسابرسی در سازمان ها اجتناب ناپذیر است. حسابرسي، خود، زایيده نظم و انضباط است به طوري كه گفته مي شود نظم و حسابرسي مكمل يكديگر است. اگر استانداردهاي حسابرسي و كاربرد آنها نباشد، امنيت اقتصادي ايجاد نمي شود.

ص: 74


1- . مبانی سازمان و مدیریت، ص374-380.

برقراری نظام «پاسخگویی و مسئولیت» و استقرار شفافیت مالی در مدیریت سازمان در سایه حسابرسی دقیق امکانپذیر است. بنابراین استفاده از دانش حسابداری و مدیریت مالی بهترین راه برای نظارت بر هزینه هاست.

در مجموعه هایی که بازرسان واقعي ندارند، احتمال ارائه صورت هاي مالي غيرصحيح و اختلاس وجود دارد. برای پیشگیری از چنین پیامدهایی باید حسابرسی در فرایند پاسخگویی گنجاند. در سازمان های پاسخگو، احترام به حقوق اقتصادی دیگران مدّنظر قرار دارد و مدیران این گونه سازمان ها خود را در مقابل اشخاص، مسئول و موظف می دانند.

نظارت بر هزینه ها و ارائه اطلاعات شفاف و درست و قابل اعتماد، اشخاص ذینفع را در جریان چگونگی به کارگیری منابع اقتصادی قرار

می دهد. این جریان متقابل از رعایت قانون و حقوق طبیعی بشری سرچشمه می گیرد. در این نوع تفکر، شخصی که نماینده یا مدیری برمی گزیند و منابع و سرمایه خود را به او می سپارد و از این طریق اختیار ادارۀ منابع را به وی واگذار می کند این حق را دارد که از سرنوشت سرمایه خود کسب اطلاع کند.

در واقع این گونه کنترل و نظارت در تخصیص بهینه منابع، باعث افزایش بهره وری و کارایی می شود.

آنچه از بهره وری مهم تر است، جلب اعتماد عمومی است. از طریق کنترل اعضا و نظارت بر هزینه ها می توان اعتماد و اعتبار عمومی را کسب، و از خدشه دار شدن آن جلوگیری نمود.

ص: 75

امام عدل و راستی، حضرت علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در سیره خویش همواره به این موضوع توجه داشتند. شاهد این مطلب نامه 45 نهج البلاغه خطاب به والی بصره است:

يَا ابْنَ حُنَيْفٍ فَقَدْ بَلَغَنِى أَنَّ رَجُلًا مِنْ فِتْيَةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعاکَ إِلى مَأْدَبَةٍ فَأَسْرَعْتَ إِلَيْها، تُسْتَطابُ لَکَ الْأَلْوانُ، وَ تُنْقَلُ عَلَيْکَ الْجِفانُ، وَ ما ظَنَنْتُ أَنَّکَ تُجِيبُ إِلى طَعامِ قَوْمٍ عائِلُهُم مَجْفُوٌّ، وَ غَنِيُّهُمْ مَدْعُوٌّ، فَانْظُرْ إِلى ما تَقْضِمُهُ مِنْ هذَا الْمَقْضَمِ، فَمَا اشْتَبَهَ عَلَيْکَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ، وَ ما أَيْقَنْتَ بِطِيبِ وَجْهِهِ فَنَلْ مِنْهُ

اي پسر حنيف به من رسيده که يکي از جوانان اهل بصره تو را به طعام عروسي خوانده است و به سوي آن طعام

شتابان رفته اي و خورش هاي رنگارنگ گوارا برايت خواسته و کاسه هاي بزرگ به سويت آورده مي شد و گمان نداشتم تو بروي به مهماني گروهي که درويش و نيازمندشان را برانند و توانگرشان را بخوانند؛ پس نظر کن به آنچه دندان بر آن مينهي از اين خوردني و چيزي را که بر تو آشکار نيست (نمي داني حلال است يا حرام) بيفکن (مخور) و آنچه را به پاکي راه هاي به دست آوردن آن دانائي (مي داني از راه حلال و درستکاري بدست آمده) بخور.

بر همین اساس امام خمینیu شدیدترین کنترل و نظارت ها را در کار منزل و اطرافیان خود به کار می بست. نظارت دقيق امام بر هزينه هاى خرد و كلان، حلقه تكميلى مديريت ايشان را تشكيل مى داد كه شامل نزديكترين تا دورترين فرد مى شد. حجة الاسلام قرهى در اين باره مى گويد من در نجف

ص: 76

موظّف بودم هر مبلغى كه خرج مى كردم، يادداشت كنم و چند روز يكبار، صورت حساب آن را به رؤيت امام برسانم. يك روز مرحوم حاج آقا مصطفى(دام ظله) به من فرمود لباس مستخدمى كه چاى درست مى كند، پاره است، شما يك پيراهن براى او تهيه كنيد. ما نيز چنين كرديم. بعد از چند روز كه صورت هزينه ها را خدمت امام بردم فرمود تو احتياط نمى كنى! چرا موضوع

پيراهن را با من در ميان نگذاشتى؟ گفتم آقا مصطفى دستور داد. امام فرمود خودم بايد بگويم!(1)

گاهى اطرافيانِ شخصيت ها پا را از گليم خويش فراتر می نهند و با توجه به موقعيت خويش از بيت المال سوء استفاده مى كنند ولى در بيتِ امامu چه در حوزه مرجعيت و چه در حوزه رهبرى از نخست تا نهايت چنين امكانى به كسى داده نشد.

بنيانگذار جمهورى اسلامى از ابتدا افراد با تقوا، صالح و دلسوز را در بيت خود گمارد تا علاج واقعه را قبل از وقوع بكند و كارها طبق نظر اسلام و به شكلى صحيح انجام پذيرد. یکی از اعضای بیت امام می گوید هميشه مبالغ زيادى از وجوهات اسلامى در خدمت امام بود، امّا ايشان دقّت بسيار عجيبى روى مصرف آن به كار مى بردند. بارها حضرت امام روى افراد دفتر بشدّت اخطار مى كردند كه راضى نيستم از تلفنهاى دفتر براى امور شخصى استفاده كنيد.(2)

ص: 77


1- . سرگذشت هاى ويژه، ج 1، ص 15.
2- . سرگذشت هاى ويژه، ج 2، ص 82.

مديريت صحيح و جدّى امام در همه امور از جمله مسائل مالى، منحصر به كارگزاران ياافراد بخصوصى نمى شد، بلكه شامل خانواده و فرزندان ايشان نيز مى شد. حجة الاسلام ناصرى مى گويد مرحوم حاج آقامصطفى كه فردى

بى نظير بود- مى بايست هفته به هفته خدمت آقا برسند و خرج هفته اش را دريافت كند و امام به هيچ وجه مخارج اضافى پرداخت نمى كردند ...(1)

امام امت، در سندى جاويد براى آيندگان چنين مرقوم مى کند: ... و در آخر، اين را هم بگويم كه احمد تاكنون براى مصارف خود، دينارى از بيت المال صرف نكرده و من از مال شخصى خودم، زندگى او را اداره مى كنم. (2)

اسراف نکردن در استفاده از وسائل و امکانات سازمان

اسراف به معناى تجاوز از حد در هر كارى كه انسان انجام مى دهد.

مرحوم نراقى(دام ظله) در اين باره مى نويسد: مراد از حد وسطى كه تجاوز از آن اسراف مى باشد، آن چيزى است كه در نظر عرف، متوسط ناميده مى شود؛ زيرا مرجع براى شناخت مفاهيم لغوى، مصاديق عرفى آنهاست ... وسط در نظر عرف، مصرف مال به اندازه احتياج و متناسب حال شخص مى باشد و هر مصرفى كه اين گونه نباشد، اسراف است چه از اساس، صرف وخرج مال نباشد، بلكه تضييع و اتلاف باشد وچه صرف مال باشد ولى مورد نياز و مناسب و لايق حال شخص نباشد.(3)

ص: 78


1- . سرگذشت هاى ويژه، ج 4، ص 133.
2- . محرم راز، ص20.
3- . عوائد الايام، ص 221.

اسراف، انسان را از محبوبيت خداوند خارج، و برادر و دوست شيطان می کند. همين امر باعث ضلالت و گمراهي و محروميت از هدايت الهي

مي شود و اگرادامه يابد، عذاب آخرت را در پي خواهد داشت. قرآن کریم به طور صریح از اسراف نهی، و مسرفان را اهل آتش معرفی می نماید:

وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ(1)

و مسرفان اهل آتشند.

اسراف نوعی کفران و ناسپاسی نعمت های الهی و یکی از عوامل پیدایش فقر است. اگر جامعه به اسراف عادت کرد، منابع در دست آنها رو به کاستی می رود و باعث فقر و احساس کمبود می شود و در نتیجه استقلال سیاسی و اقتصادی جامعه و یا سازمان مورد تهدید قرار می گیرد. پس باید هزینه های مالی به منظور مصرف به حد کفایت تنظیم شود تا به افراط یا تفریط نینجامد. این شیوه که یکی از عوامل بقای منابع و امکانات است در سلامت فردی و اجتماعی نقش سودمندی دارد.

اسراف ممكن است در عقيده، جان، وقت، كردار، ثروت، خوردن، آشاميدن، حرف زدن و غيره به صورت فردى يا دسته جمعى نمود یابد كه هر نوع آن زيان آور و ممنوع است. در اينجا بنابر اقتضای بحث فقط به بيان «اسراف در اموال» پرداخته می شود:

اموال به خداوند تعلّق دارد كه به رسم امانت به بشر سپرده و براى بهره بردارى صحيح از آنها دستورهایی داده شده است.

ص: 79


1- . سوره مبارکه غافر، آیه 43.

ممكن است اسراف مال در دومورد شخصى و بیت المال صورت گيرد:

1- شخصى: اموال شخصى هر كس گرچه ملك اوست و بر آن تسلّط دارد، مجاز نيست هر طور كه دلش بخواهد آن را مصرف كند؛ از جمله آن را نابود، و يا با اسراف و تبذير فاسدش کند. اسلام در اموال شخصى امر به پرهيز از اسراف و تبذير می کند و حسن تدبير را مايه خيرو سعادت مى داند.

2- بیت المال: اسلام، حيف و ميل و اسراف در اموال عمومى و بيت المال را نيز مجاز نمى داند. مدیران سازمان ها نبايد كارى كنند كه بلاى اسراف، گريبان سازمان را بگيرد. خيانت به بيت المال، علاوه بر پیامد شوم معنوى، باعث فروپاشى نظام حكومت و ايجاد هرج ومرج مى شود.

مرز اسراف در بیت المال

اشاره

نظر به تنوّع مال و ثروت و گوناگونى راه هاى مصرف، ميانه روى يا اسراف نيز به همان نسبت نمود، و در زمان ها و مكان هاى مختلف تغيير مى يابد. آنچه قدر مشترك ميان اقسام ثروت است و مرز ميانه روى و اسراف را تعيين مى كند، پنج مورد است كه بطور مختصر بيان مى شود:

1- اتلاف

اگر مصرف به اتلاف و تضييع، منجر شود، اسراف است.

امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) فرمودند:

إِنَّمَا الْإِسْرافُ فيما اتْلِفَ الْمالُ(1)

ص: 80


1- . بحارالانوار، ج75، ص303.

اسراف درجايى است كه مال، تلف شود.

ضايع كردن اموال سازمان، هر چند كم باشد، اسراف است. از اين رو، دور ريختن لوازم اداری، كه قابل استفاده سازمان است، زياده روى در مصرف آب، استفاده بیجا از کاغذهای اداری، تعویض بی مورد دکوراسیون اتاق مدیران از مصداقهای حتمی اسراف است.

مقام معظم رهبری(دام ظله) در توصیه به مسئولان فرمودند:

«پیوند حقیقی با مردم، مستلزم حضور در میان آنان و دور نشدن از سطح متوسط زندگی آنان است. ساده زیستی و پرهیز از اسراف و پرهیز از هزینه کردن بیت المال در امور شخصی و غیرضروری، شرط لازم برای حفظ این پیوند است.»(1)

2- جایگاه حکومتی

اگر مدیر در سازمان، چيزهايى تهيه كند يا بودجه های سازمان را در مواردى هزینه كند كه جایگاهی برای هزینه کرد ها ندارد و شأن سازمانی او نيست، مُسْرِف شمرده مى شود. بنابراين، بيشتر وسائل تجملى كه اغلب مؤسسات خصوصی و سازمان ها و ادارات دولتی به آن مبتلا هستند و هيچ ملاحظه جایگاه سازمانی خود را نمى كنند و گرفتار کمبود بودجه برای مصارف اصلی مى شوند، اسراف به شمار می رود.

ص: 81


1- . پیام به مناسبت افتتاح هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی،3/7/1383.

امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در اين باره مى فرمايد:

لِلْمُسْرِفِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَشْتَرى ما لَیْسَ لَهُ، وَ يَبْسُ ما لَيْسَ لَهُ، وَ يَأْكُلُ ما یَلَبَسُ لَهُ(1)

اسراف كننده، سه نشانه دارد:

1- آنچه شايسته او نيست مى خرد.

2- آنچه در شأن او نيست مى پوشد. 3- آنچه سزاوارش نيست مى خورد.

مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در مورد عدم تجمل و اسراف در زندگی مسئولان توصیه نمودند:

«مسئولان اسلامی نباید در رفتار و عمل خودشان، مسرفانه و متجملانه زندگی کنند و بالاتر از آن، نباید طوری زندگی کنند که روش اسراف آمیز و تجمل آمیز را به یک فرهنگ تبدیل کند؛ این اهمیتش از آن اولی بیشتر است؛ لااقل کمتر نیست. مهم ترین مطلب اصلی امیرالمؤمنین (عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در باب حکومت این است که حاکم باید حکومت را برای خود یک وسیله اعاشه و زندگی و کسب درامد و اندوختن ثروت

ص: 82


1- . بحارالانوار، ج72، ص206.

نداند، یک مسئولیت بداند، باری

است بر دوش او، باید همه همت خود را بگذارد که این بار را به منزل برساند.»(1)

3- ور شکستگی

درماندگى يكى ديگر از مرزهاى اسراف است. قرآن كريم، اين مرز را درباره انفاق بيان می کند و مى فرمايد:

وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً (2)

(در هنگام انفاق) دستت را بيش از حدّ مگشا كه مورد سرزنش قرار می گیری و از كار فرومانى.

بذل و بخشش زياد مدیران که به اختلال در نظام اداری و به ورشکستگی و درماندگی سازمان منجر گردد و با اینگونه مخارج نتوان به فعاليت ادامه داد، اسراف است. پس اگر انفاق، بذل، ايثار و غيره سبب درماندگى سازمانی و ناراحتى و فشار بر کارمندان گردد و نظام سازمان را به خطر اندازد، اسراف و ناپسند، و اگر به اين حدّ نرسد، پسنديده است.

4- نافرمانى خدا

مقدار بودجه و نيرويى كه صرف نافرمانى و معصيت خدا مى شود، اسراف به شمار می رود؛ هر چند كم باشد.امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) فرمود:

ص: 83


1- . 25/9/1379.
2- . سوره مبارکه اسراء، آيه 29.

مَنْ أَنْفَقَ شَيْئاً فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ فَهُوَ مُبَذِّرٌ وَ مَنْ أَنْفَقَ فِي سَبِيلِ الْخَيْرِ فَهُوَ مُقْتَصِد(1)

كسى كه در غير راه اطاعت خداوند، خرج كند، تبذير كننده است و كسى كه در راه خدا خرج كند، ميانه رو است.

5- نياز و كفاف

اگر مدیر بيش از حد نياز و كفاف خود در سازمان مصرف کند، اسراف است. امام على(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) فرموده اند:

مافَوْقَ الْكِفافِ إِسْرافٌ (2)

آنچه بيش ازحدّ كفاف باشد، اسراف است (مانند ساختن مسكن بيش از حدّ نياز.)

بنابراين، مصرف بودجه در راه رفع نيازمندي هاى سازمانی به قدر نياز و كفاف، اسراف شمرده نمى شود.امام خمینی(رحمه الله) فرمودند:

«باید در پیشگاه خدای تبارک و تعالی در کارهایی که می کنیم، در تصرف هایی که در بیت المال می کنیم باید بعد حساب بدهیم؛ چرا؟ {زیرا اگر} زیاده روی شده باشد،

ص: 84


1- . بحارالانوار، ج72، ص302.
2- . مستدرك الوسائل، ج15، ص272.

مجازات دارد، عدالت شده باشد، مجازات خیر دارد. بیت المال مسلمین را بزرگ بشمارید.»(1)

رعایت مقررات و ضوابط در صرف بودجه و منابع

همانطور که در شاخص نخست از این بخش ذکر شد، احترام به قوانین سازمانی، شامل بخش بودجه و منابع نیز می شود.

حق تعالی در قرآن کریم به مؤمنان خطاب می کند و می فرماید:

لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَيْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ(2)

اموال يکديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد؛ مگر اينکه تجارتي با رضايت شما انجام گيرد.

طبق این آیه شریفه جز با رضایت طرفین معامله، نمی توان در مال دیگری دخل و تصرف، و به ناحق از آن استفاده کرد.

مسائل اقتصادى- مالى در پايدارى سازمان ها نقشى اساسى دارد. از اين رو، تخصيص بودجه سالانه و حساب دخل و خرج سازمان، اهميت حياتى دارد كه دست اندركاران و متخصصان امور مالى از آن غافل نيستند. از سوى ديگر، وظيفه فردى هر كسى كه بگونه اى با بيت المال سرو كار دارد نيز ايجاب مى كند

ص: 85


1- . صحیفه امام، ج 19، ص 374.
2- . سوره مبارکه نساء، آیه 29.

كه منتهاى دقّت، دلسوزى و امانتدارى را نسبت به بيت المال (هر چند ناچيز باشد) اعمال كند و اجازه ندهد حيف و ميل شود و به ياد داشته باشد كه در روز بازپسين در برابر دستگاه عدل الهى بايد پاسخگو باشد.

قرآن مجيد مى فرمايد:

وَ نَضَعُ الْمَوازينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيمَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ انْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ اتَيْنا بِها وَ كَفى بِنا حاسِبينَ(1)

روز قيامت، ترازوهاى عدل را بر پا مى كنيم. به هيچ كس ستم نمى شود. اگر (عملى) به اندازه يك خردل هم باشد، آن را به حساب مى آوريم و اين كافى است كه ما حسابرس هستيم.

همچنين بايد آگاه بود كه اموال عمومى به همه ملت متعلق است و حيف و ميل حتى يك تومان آن تجاوز به حقوق ديگران است. آنان كه اموال عمومى را در اختيار دارند، بايد همواره آگاه باشند كه از سوى مردم و حكومتى كه متعلق به آنان است، امين شناخته شده اند و اين اموال به عنوان

امانت به آنها سپرده شده است و امانتدارى ايجاب مى كند كه امانت را به گونه اى صحيح و طبق مصلحت و در مأموریت های محول به كار گيرند يا به اهل امانت برگردانند؛ چنانكه قرآن مجيد مى فرمايد:

انَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ انْ تُؤَدُّوا الْاماناتِ الى اهْلِها(2)

ص: 86


1- [1].سوره مبارکه انبياء، آيه 47.
2- [1].سوره مبارکه نساء، آيه 58.

خداوند به شما فرمان مى دهد كه امانتها را به صاحبانش برگردانيد.

ديگر اين كه اموال عمومى و بودجه اختصاصى را بايد در محلى كه قانون و شرع معين كرده است به كار گرفت و هرگونه جابجايى و تغيير و تحوّل برخلاف درستى و امانتدارى است. قرآن مجيد درباره يكى از موارد بيت المال چنين رهنمود مى دهد:

انَّماالصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَالْمَساكينِ وَالْعامِلينَ عَلَيْها وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِى الرِّقابِ وَالْغارِمينَ وَ فى سَبيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبيلِ فَريضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ(1)

صدقات (زكات) فقط براى فقيران، مسكينان، كارگزاران جمع آورى آن، به دست آوردن دل مخالفان، آزاد كردن بندگان، قرضداران، انفاق در راه خدا و مسافران در راه مانده است (واين) فريضه اى از جانب خدا، و خدا دانا وحكيم است.

از سویی دیگر، شناخت قوانین تجارت از دیدگاه اسلام اهمیت بسیاری دارد. اصبغ بن نباته مى گويد از امير المؤمنين(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) شنيدم كه بر بالاى منبر مى فرمود:

يَا مَعْشَرَ التُّجَّارِ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ وَ اللَّهِ لَلرِّبَا فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ دَبِيبٌ أَخْفَى مِنْ دَبِيبِ النَّمْلِ عَلَى الصَّفَا (2)

ص: 87


1- . سوره مبارکه توبه، آيه 60.
2- . الحياة، ج 5، ص556.

اى صنف تاجر و كاسب! اوّل فقه بعد تجارت! اوّل فقه بعد تجارت! اوّل فقه بعد تجارت! كه به خدا سوگند، «ربا» در اين امّت پوشيده تر از راه رفتن مورچه است بر روى سنگهاى صاف!

مقصود از «متجر» (تجارت) در اين گونه احاديث، مطلق كسب و معامله و داد و ستد و خريد و فروش است؛ حتى شامل توليد و توزيع نيز مى شود كه در همه اينها بايد احكام شرعى و عادلانه بودن معاملات رعايت شود، تا به هيچ يك از دو طرف خريد و فروش بویژه خريدار (و به ويژه خريدار

ناوارد يا مجبور به خريد و نيازمند به آن يا كم درآمد يا محروم)، ستمى نرود و ظلمى نشود و رباى پوشيده نيز به داد و ستد سرايت نكند و حقّ هيچ كس ضايع نگردد كه ضايع شدن حقّ يك تن مانند ضايع شدن حقّ همگان است.

كسى كه بدون حساب وكتاب در بيت المال تصرف مى كند در واقع بخشى از قانون را زير پا می نهد كه به همان نسبت، سبب هرج و مرج اجتماعى شده است و زحمت هاى تنظيم و تخصيص بودجه را نيز به هدر می دهد و باعث ركود كارها مى شود.

خوش حسابی و توجه به تعهدات مالی (درون و برون سازمانی)

تعهد داشتن نسبت به قراردادهای مالی و بازرگانی یکی از جنبه های وفای به عهد است. اسلام به طور جدی وفای به عهد و پیمان را سفارش نموده است.

ص: 88

خوش قولی و خوش حسابی در تمام معاملات و روابط حقوقی و اقتصادی موجب پیدایش ثبات و اطمینان و امنیت اقتصادی می شود مشروط بر این که این تعهدات نامشروع نباشد.

همه انسان ها با الهام فطرى، لزوم وفای به عهد و زشتى پيمان شكنى را درك مى كنند و هر كس به قضاوت وجدان و فطرت خويش مى يابد كه وقتى با كسى عهد بست، بايد به آن وفا كند و اگر تخلّف كرد خود را مقصّر مى داند و در ضمير باطن خود احساس شرم مى كند. همچنين از كسى كه با او پيمان بسته توقّع دارد به عهدش وفا كند و اگر از او تخلّف ببيند، حسّ مى كند كه او بد كرده است؛ در نتيجه، ديگر به او اعتماد نخواهد كرد؛ حتّى

كودكان خردسال نيز كه با مسائل علمى و عقلى سر و كار ندارند به راهنمايى فطرت، لزوم وفا به عهد را درك مى كنند و بدون اینکه از كسى بياموزند از پدر، مادر و ديگران انتظار دارند كه به وعده خود وفا كنند.

همه اين نشانه ها بيانگر اين واقعيّت است كه وفادارى به وعده و پيمان در سرشت و فطرت انسان ها ریشه دارد و نيازمند آموزش و فراگيرى نيست و آموزه های پیامبران و ديگر مربّيان الهى(عَلَيْهِم السَّلاَمُ )، تلاشى در جهت پرورش و شكوفاسازى اين استعداد و بيان قوانين و حدود آن و پيامدهاى بى وفايى و پيمان شكنى است.

یک ضرب المثل فارسی که می گوید: «آدم خوش حساب شریک مال مردم است»، بیانگر این است که صداقت و راستی در روابط با مردم، باعث جلب اطمینان و اعتماد دیگران می گردد.

امام مؤمنان علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) فرموده اند:

ص: 89

لَا تَغْدِرَنَّ بِعَهْدِكَ وَ لَا تَخْفِرَنَّ [تُحَقِّرَنَ] ذِمَّتَكَ وَ لَا تَخْتَلْ عَدُوَّكَ فَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ عَهْدَهُ وَ ذِمَّتَهُ أَمْناً لَه (1)

بي وفایى مكن به عهد خود و مشكن پيمان خود را و مكر مكن با دشمن خود؛ پس همانا كه گردانيده خداى سبحانه عهد و پيمان او را ايمنى از براى او.

این حدیث بیانگر این است که وفاى به عهد و پيمان تنها در محدوده روابط داخلى جامعه اسلامى خلاصه نمى شود، بلكه مسلمانان موظّفند در برابر بيگانگان، كافران و دشمنان نيز به تعهّدات خويش وفادار باشند؛ همچنان که فرمودند:

مِنْ أَحْسَنِ الْأَمَانَةِ رَعْيُ الذِّمَم (2)

رعايت كردن عهدها و پيمان ها از بهترين امين بودنهاست.

آن حضرت، نیک عهدی را نشانه ایمان می دانند:

إِنَّ حُسْنَ الْعَهْدِ مِنَ الْإِيمَان(3)

براستى پايبندى به پيمان از شرايط ايمان است.

مولای متّقیان علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) همانگونه که ایمان داشتن را عامل پای بندی به پیوندها می دانند، رعایت نکردن عهد و پیمان را از ضعف یقین برمی شمارند و می فرمایند:

ص: 90


1- . تصنيف غررالحكم و دررالكلم، ص253.
2- . تصنيف غررالحكم و دررالكلم، ص252.
3- . تصنيف غررالحكم و دررالكلم، ص252.

مَا أَيْقَنَ بِاللَّهِ مَنْ لَمْ يَرْعَ عُهُودَهُ وَ ذِمَّتَهُ [ذِمَمَهُ](1)

به خدا یقین ندارد كسى كه عهدها و پيمان هاى خود را رعايت نكرده است.

امام علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) می فرمایند:

إِنَّ الْعُهُودَ قَلَائِدُ فِي الْأَعْنَاقِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَمَنْ وَصَلَهَا وَصَلَهُ اللَّهُ وَ مَنْ نَقَضَهَا خَذَلَهُ اللَّهُ (2)

بدرستى كه عهدها گردن بندهایی است در گردن ها تا روز قيامت؛ پس هر كه پيوند كند آنها را، خدا او را پيوند كند و هر كه بشكند آن را ترك يارى او كند خدا.

امام مؤمنان علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) توصیه بسیاری به رعایت عهدها نموده اند:

آفة العهود قلّة الرّعاية(3)

آفت پيمان ها كمى رعايت است.

طبق این فرموده گرانقدر، آفت و نقصان، باعث سستی و شکست هر چیزی است، پس اهتمام در مستحكم نمودن پیمان، راهی برای جلوگیری از شکست آن است.

ص: 91


1- . تصنيف غررالحكم و دررالكلم، ص253.
2- . تصنيف غرر الحكم و دررالكلم، ص252.
3- . تصنيف غرر الحكم و دررالكلم، ص253.

امام اول شیعیان وفای به عهد را از منش اهل کرامت و بزرگی برشمردند و فرمودند:

سُنَّةُ الْكِرَامِ الْوَفَاءُ بِالْعُهُودِ(1)

طريقه كريمان يعنى مردم بلند مرتبه يا صاحب سخاوت و جود وفا كردن به عهدها و وعده هاست.

امام مؤمنان علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) می فرمایند:

مِنْ أَشْرَفِ الشِّيَمِ حِيَاطَةُ الذِّمَم(2)

از بلندمرتبه ترين خوي ها نگهدارى عهد و پيمان هاست.

امامان معصوم(عَلَيْهِم السَّلاَمُ ) در احترام به عهد و عمل به تعهدات مالی ميان انسان ها نظير نداشتند.

زمانى امام سجّاد(عَلَيْهِ السَّلاَمُ )، از يكى از ياران خويش ده هزار درهم قرض خواست كه هر وقت قادر باشد، بپردازد. او از آن حضرت رهن طلبيد. امام(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) نخى از عباى خود كشيد و به او داد و فرمود «اين وثيقه من است تا موقع اداى دين نزد شما باشد.» گرچه قبول چنين وثيقه اى در برابر ده هزار درهم براى قرض دهنده دشوار است، او با توجّه به شخصيّت امام آن را پذيرفت. مبلغ را به ايشان تقديم كرد و نخ را در قوطى كوچكى جاى داد. پس از چندى امام(عَلَيْهِ السَّلاَمُ )

ص: 92


1- . تصنيف غرر الحكم و دررالكلم، ص252.
2- . تصنيف غررالحكم و دررالكلم، ص252.

پول را تهيّه كرد و نزد طلب كار آورد و فرمود «پولت حاضر است. وثيقه مرا بياور.» مرد كه به نخ عبا اهمّيّت نمى داد، اظهار کرد «من نخ عبا را

گم كرده ام.» حضرت(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) فرمود «در اين صورت طلب خود را از من نمى گيرى، تعهّد با شخصى مثل مرا نبايد ناچيز انگاشت.» مرد به ناچار قوطى مزبور را آورد و نخ را به امام(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) پس داد. امام نخ را گرفت و دور انداخت و بدهى خود را پرداخت نمود.(1) حضرت با اين عمل به آن شخص و ديگران آموخت كه يك نخ ممكن است به تنهايى ارزشى نداشته باشد، ولى وقتى نشانه تعهّد و التزام به پيمان است، آنقدر ارزنده است كه مى تواند وثيقه و پشتوانه مبالغ هنگفتى شود.

پرهیز از ورود به فعالیت های اقتصادی غیر قانونی

اقتصاد ناسالم در هر جامعه بویژه در میان مسئولان می تواند ضربه های سهمگینی بر پیکره اجتماع وارد کند. اهمیّت این موضوع آن قدر است که مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) به مسئولان هشدار دادند:

«اگر دست هاى سودجو بتوانند فساد اقتصادى را در ميان مسئولان رايج كنند، ضربه اى به آن كشور مى خورد كه با هيچ چيز جبران نمى شود.»(2)

سازمان ها، باید از فعالیت های اقتصادی غیرقانونی، معاملات شُبهه ناک، فعالیّت های اقتصادی خلاف عرف و شأن، ضوابط و قوانین و نیز فعالیت هایی

ص: 93


1- . بحارالانوار، ج46، ص147.
2- . بيانات در ديدار كارگزاران حج و مسئولان برگزاركننده مراسم دهه فجر، 03/11/1380.

که فرد را در موضع تهمت قرار می دهد به شدّت دوری کند و چنانچه افرادی

در این نیرو به فعالیّت های اقتصادی خلاف دست می زنند باید با آنان بر طبق قوانین برخورد مناسب صورت گیرد؛ چرا که اینگونه فعالیت ها باعث ناامنی در جامعه و تخریب وجهه نیروهای خدومِ سازمان ها خواهد بود.

مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در بیانی دیگر فرموده اند:

«در فعالیت های اقتصادی، هر چه خودتان را دور نگه دارید و پرهیز کنید به نفع شما و کارتان و به نفع کشور است؛ بلکه به نظر من از هر کاری به غیر از آن کار ویژه خودتان، اجتناب کنید برای این که بتوانید کار خودتان را انجام دهید.»(1)

رهنمودهای قرآن کریم و بزرگان دین اسلام می تواند بهترین هشدار برای دوری از معاملات شبهه ناک و باطل باشد. در شناخت راه درست کسب درامد و رشد اقتصادی صحیح و به طور کل در مسائل مربوط به «معاملات و مبادلات مالی» باید از قوانین اسلامی بهترین استفاده را نمود. تجاوز از حدود تعيين شده الهى و رو آوردن به ظلم و غصب و خيانت در روابط مالى باعث می شود فعالیت اقتصادی به فساد و تباهى کشیده، و بنيان هاى اقتصادى جامعه متلاشى و نابود شود.

ص: 94


1- . بیانات در دیدار رئیس جمهور و هیأت وزیران به مناسبت هفته دولت، 8/6/1375.

ورود مسئولان نظام و کارکنان سازمان ها که از اسرار مملکت آگاهند و امنیت کشور را بر عهده دارند به عرصه اقتصادی و استفاده از روابط دولتی برای سود جویی شخصی نوعی خيانت اقتصادى است.

منظور از خيانت اقتصادى، تنها حيف و ميل بيت المال، اختلاس، سرقت، احتكار، گرانفروشى و مانند آن نيست. هر گونه فعاليت اقتصادى- كه به گونه ای با اقتصاد خرد و كلان ملّى و دولتى در تضاد باشد- خيانت به شمار مى آيد و محكوم است و واردات و صادرات كالاهاى غيرضرورى، سرمايه گذاري هاى بى مورد، راكد گذاشتن سرمايه ها، خروج غيرقانونى ارز و ... از آن جمله است.

اسلام با طرح اصل حياتى «لا ضَرَرَ وَ لاضِرارَ فِى الْاسلامِ»(1) ضمن احترام به فعاليت هاى مشروع اقتصادى و حمايت از صاحبان مشاغل مشروع، اجازه هيچ گونه تصرف غير قانونى و نامشروع در اموال خصوصى و بیت المال را نداده است و با مجرمان و خيانتكاران اقتصادى، گاه برخوردى در حدّ مرگ دارد، لذا مسئولان باید از جريان های مخفی و انحصاري وابسته به نهادهاي قدرت و ثروت داخلی و خارجی که به قصد کسب منافع اقتصادي و سياسي ضربات جبران ناپذيري به پيکره اقتصاد وارد مي کنند، آگاه باشند و از آن دوری کنند.

پای بندی به اصول اخلاق و ارزش های اسلامی و آگاهی از خطرهای این نهادهای سودجو گامی بزرگ در حفظ ارتزاق حلال و زندگی طیّب است. مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در این زمینه ضرورت امنیت اقتصادی و معنای امنیت اقتصادی در کشور فرمودند:

ص: 95


1- . وسائل الشيعه، ج17، ص376.

«مبادا کسی خیال کند ایجاد امنیت اقتصادی یعنی بازگذاشتن راه برای مفت خورهای اقتصادی، سوءاستفاده چی های اقتصادی و زالوهای اقتصادی!... کسانی که چه در دوران جنگ و چه در دوران سازندگی، توانستند از پیچ و خم های اقتصادی استفاده های نامشروع بکنند و ثروت های نامشروع به وجود آورند، این امکان را داشته باشند که بتوانند چنین حرکت نامشروعی را به عنوان امنیت اقتصادی انجام دهند... تصور هم نشود که تا به حال ناامنی اقتصادی از ناحیه مسئولان کشور یا بخش های قانونی کشور بوده است؛ نخیر، ناامنی اقتصادی هم بیشتر از قِبَل آدم های سوءاستفاده چی بوده است. بنابراین، امنیت اقتصادی هم مسئله مهمی است و ما هم به آن اعتقاد داریم.»(1)

همچنین هیچ یک از کارمندان دولت حق ندارد با امکانات دولتی به سودجویی شخصی دست بزند. مسئولان خرید سازمان ها که کارمندان آن سازمان هستند، نمی توانند در معاملاتِ دولتی سودی برای خود در نظر بگیرند.

از مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در این باره استفتاء شده است:

سؤال: اگر فرد شاغل در اداره ای (خصوصی یا دولتی) باشد که وظیفه او تهیه جنس یا پیمان کار مناسب است و علی رغم وجود مراکز مختلف حقیقی

ص: 96


1- . بیانات در دیدار گروه بسیاری از سپاهیان و بسیجیان در مشهد، 10/6/1378.

و حقوق، به آشنای خود مراجعه و شرط می کند که اگر این کار را با تو قرارداد نمایم (یا کالایی را خریداری کنم) درصدی از سود حاصله را شریک بشوم، این شرط، شرعا چه حکمی دارد؟

جواب: صورت شرعی ندارد و باطل است.

سؤال: اگر فرد مذکور در مسأله (پیش) علی رغم مسئولیت اداره خود به عنوان بازاریاب شرکتی در خارج از اداره هم باشد و خود بازاریابی از اداره برای شرکت را به طور مستقیم یا غیر مستقیم نماید در هر دو صورت حکمش چیست؟ چند درصد از سود را می تواند (با این عنوان) برداشت نماید؟

جواب: حق دریافت هیچ درصدی را ندارد و هرچه دریافت کند باید به اداره مربوطه تحویل دهد و اگر قراردادی که منعقد می سازد، خلاف غبطه و مصلحت اداره باشد، از اساس باطل است.

عدم استفاده از اموال و امکانات مجهول المالک و امکانات مردم خارج از روال قانون و شرع

مالکیت به عنوان یک مبنا در هر مکتب اقتصادی مطرح است. اسلام با اینکه مالک حقیقی را خداوند متعال می داند، مالکیت خصوصی را نیز قابل احترام می داند و به حفظ حقوق اقتصادی انسان ها بسیار سفارش نموده است.

در زندگی گاه مواردی پیش می آید که انسان با مال بدون مالک روبه رو، و نیازمند دانستن تکلیف خویش در این زمینه می شود.

اموال مجهول المالک چیست؟

ص: 97

در هر جامعه ای ممکن است به علل مختلف اموالی یافت شود که مالک آن مشخص نباشد؛ پس مالی که مالک خاص دارد ولی به جهاتی نمی توان او را پیدا کرد مجهول المالک است.

دو نوع مصداق برای مال مجهول المالک ذکر کرده اند:

1- مالی که ظاهرا مالک داشته است و مالک آن شناخته نمی شود و مسلم است مالک از آن مال اعراض کرده است.

2- مالی که ظاهرا مالک داشته است و مالک آن شناخته نمی شود و مسلم است مالک از آن مال اعراض نکرده است.

برخی بر این باورند که این تقسیم بندی صحیح نیست؛ زیرا بر اساس قرائن نمی توان فهمید که مالک از اموالش اعراض کرده یا نه و اگر مالک نیز شهادت بر این موضوع دهد، دیگر مجهول المالک نیست و اموال از مصداق مال مجهول المالک خارج می شود.

بنابر این مال مجهول المالک مالی است که سابقه تملک دارد لکن در زمان معینی مالک آن شناخته نمی شود؛ یعنی هویت مالک برای ما مجهول است.

سازمان ها باید در مأموریت ها و فعالیت ها مراقب نوع برخورد خویش با اموال و امکانات کشف شده باشد. شایسته است در استفاده از این اموال تنها طبق ضوابط و مقررات قانونی و شرعی عمل شود؛ همچنانکه در در ماده 31 قانون مدنی ایران که در خصوص مالکیت افراد است آمده است:

ص: 98

«هیچ مالی را از تصرف صاحب آن نمی تواند بیرون کرد مگر به حکم قانون.»

در اصل 28 قانون مدنی نیز در مورد مصرف اموال مجهول المالک آمده است:

«اموال مجهول المالک با اذن حاکم یا ماذون از قِبَل او به مصارف فقرا می رسد.»

طبق این اصل، اموال مجهول المالک را باید از اموال عمومی شمرد که قانون، مصرف آن را دستگیری از فقرا قرار داده است. در این اصل مراد از حاکم، ولی فقیه است که این وظیفه را به دادستان سپرده است و در حال حاضر، وظایف دادستان به عهده رؤسای دادگستری استان و شهرستان است.

وقتی بحث از اموال مجهول المالک می شود بحثی از «لُقَطَة» مطرح می شود که مال گمشده اى است كه يافت مى شود و مالكش معلوم نيست؛ پس لقطه مالی است که اولاً صاحب مال، آن را گم كرده باشد.

(بر اساس اين شرط، عوض شدن كفش ها، لباس و مانند آن يا آنچه از دست غاصب و سارق مى گيرند، «لقطه» نیست(1) و از احكامى ديگر برخوردار است.) و ثانیاً مالک آن مشخص نباشد.

بهترين كارى كه انسان در برخورد با اشيای گمشده مى تواند انجام دهد، همان است كه امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) توصيه فرموده است:

ص: 99


1- . تحريرالوسيله، ج2، ص200،

أَفْضَلُ ما يَسْتَعْمِلُهُ الْأِنْسانُ فِى اللُّقَطَةِ اذا وَجَدَها الَّا يَأْخُذَها وَ لا يَتَعَرَّضَ لَها، فَلَوْ انَّ النَّاسَ تَرَكُوا ما يَجِدُونَهُ لَجاءَ صاحِبُهُ فَأَخَذَهُ(1)

بهترين كار انسان درباره «لقطه»، كه آن را مى يابد، اين است كه از زمين برندارد و دست بدان نزند. اگر مردم آنچه را مى يابند، برندارند، صاحبش مى آيد و آن را برمى دارد.

در روايتي از امیرالمؤمنین(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) نقل شده است که ایشان مي فرمودند:

إِيَّاكُمْ وَ اللُّقَطَةَ فَإِنَّهَا ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ وَ هِيَ حَرِيقٌ مِنْ حَرِيقِ جَهَنَّم(2)

زنهار از اشيای پيدا شده، از آن سخت بپرهيزيد؛ چون از مؤمنى گم گشته و آن آتشى از آتش هاى دوزخ است.

از نظر اخلاقی و شرعی، هیچ کس حق تصرف در اموال یافت شده را ندارد. در حديثى، امام باقر(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) فرمودند:

لا يَأْكُلُ الضَّالَّةَ الَّا الضَّالّوُنَ

گم شده را جز گمراهان نمى خورند.

اگر كسى چيزى ببيند و به گمان اين كه مال خود اوست آن را بردارد و سپس معلوم شود كه مال او نيست، آن چيز از حكم «لُقَطَه» برخوردار است. همچنين، اگر كسى مال گمشده را بردارد و به كنارى بگذارد، آن چيز از حكم

ص: 100


1- . من لا يحضره الفقيه، ج3، ص190.
2- . من لا یحضره الفقیه، ج3، ص292.

«لُقَطَه» برخوردار مى شود، ولى چنانچه با پا يا دست آن را كنار بزند، حكم «لُقَطَه» بر آن جارى نيست.

احکام «لُقَطَه» در کتاب های فقهی و دروس احکام بیان شده است.

از آنچه گذشت مشخص می شود که هیچ کس حق ندارد در اموال کشف شده تصرف، و از اموال مجهول المالک استفاده کند. با دقّت در بعضى قواعد فقهى مانند «عدم جواز تصرف در مال ديگرى بدون اذن وى» و «تسلط مردم بر اموالشان» بخوبى روشن مى شود كه اسلام، مالكيت فردى را به عنوان اصلی مسلّم و فطرى پذيرفته است.

از اين رو احكامى در باره آن صادر كرده، و براى اين اموال، حريمى قرار داده است كه بايد محترم شمرده شود؛ به عبارت ديگر در اسلام، همان گونه كه جان، ناموس و آبروى مردم، اهميّت ويژه اى دارد، احتياط و احترام نسبت به آنها واجب است. «اموال مردم» نيز از نظر اهميت از جان و ناموس آنان کمتر نيست.

پيامبرگرامى اسلام(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) اين موضوع مهم را در اجتماع بزرگ عيد قربان چنين ابلاغ كردند:

أِنَّ حُرْمَةَ امْوالِكُمْ عَلَيْكُمْ وَ حُرْمَةَ دِمائِكُمْ، كَحُرْمَةِ يَوْمِكُمْ هذا، فى شَهْرِكُمْ هذا، فى بَلَدِكُمْ هذا، أِلى انْ تَلْقَواْ رَبَّكُمْ، فَيَسْأَلُكُمْ عَنْ اعْمالِكُمْ ...(1)

ص: 101


1- . مستدرك الوسائل، ج 17، ص 87.

همانا حرمت اموال وخون شما بر يكديگر، نظير حرمت امروز در اين ماه واين سرزمين است تا پروردگارتان را ملاقات كنيد وشما را از كردارتان پرس و جو كند.

و همچنين فرمود:

سِبابُ الْمُؤْمِنِ فُسوُقٌ، وَ قِتالُهُ كُفْرٌ، وَ أَكْلُ لَحْمِهِ مَعْصِيَةٌ، وَ حُرْمَةُ مالِهِ كَحُرْمَة دَمِهِ(1)

دشنام دادن مؤمن، فسق است و جنگيدن با او كفر وخوردن گوشتش (بدگويى وغيبت پشت سرش) گناه است وحرمت مالش چون حرمت خونش، محفوظ است.

اسلام با اين گونه توصيه ها وبرنامه هاى حياتبخش، پيروان خود را به سوى زندگى سعادتمند و پايداری فرا مى خواند تا خيانت در شكل هاى مختلف از جامعه اسلامى ريشه كن شود؛ زيرا خيانت، اعتماد عمومى را كه اساس اجتماع سالم و نيرومند است از بين مى برد و سعادت جامعه را به خطر مى اندازد. از اين رو، اسلام خيانت در اموال مردم را حرام كرده است.

جذب منابع و امکانات در چارچوب قوانین و شرع مقدس

جذب و جمع آوری اموال برای خود یا سازمان تحت الامر در نظام اسلامی، مورد سفارش و تأیید اسلام، ولی آزاد و بى قيد و شرط نيست.

ص: 102


1- . وسائل الشيعه، ج 8، ص 610.

جذب منابع و امکانات در حکومت اسلامی و بر اساس احکام دینی، جز از راه صحيح و حلال با وسائل مشروع و در چارچوب قوانین و مقررات شرع مقدس قابل قبول نيست و به رسميت شناخته نمى شود و مى بايد كه اين راه ها با قوانين كلى اسلام درباره مال و ثروت و اصول اجتماعى و اخلاقى مخالف نباشد.

در اسلام، مسائل اخلاقى از مسائل اقتصادى جدا نيست. بسيارى از فعاليت هاى اقتصادى، كه از ديدگاه مكاتب اقتصادى شرق و غرب مُجاز است در اسلام ممنوع است؛ چرا که فعالیت جذب منابع مالی بدون در نظر گرفتن اخلاق، مفسده فردى يا اجتماعى در پی خواهد داشت و چون مسائل اخلاقى در اين مكتب اصالت دارد، رفع نيازهاى مادى نبايد از راه حرام به ثروت اندوزی شخصی و سازمانی رو آورد و فضايل اخلاقى را به خطر اندازد.

حضرت علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در این باره می فرمایند:

مِنْ تَوْفيقِ الْحُرِّ اكْتِسابُهُ الْمالَ فِى حِلِّهِ(1)

از موفقيّت هاى انسان آزاده، كسب مال از راه حلال است.

پس حق مالكيت فردى و همچنین جذب منابع مالی برای سازمان به هيچ وجه بر اساس غارت، چپاول، غصب، دزدى، رشوه، غش، تقلب، گران فروشى، ربا، احتكار و ... پايه گذارى نمى شود. از اينجاست كه دولت اسلامى مى تواند هميشه راه هاى كسب مال و ثروت را بازرسى كند و ببيند

كداميك مشروع و حلال و كدام يك نامشروع و حرام بوده است. اگر درآمدها و جذب منابع

ص: 103


1- . شرح غررالحكم، ج6، ص36.

سازمانی حلال، مشروع و در چارچوب قوانین و مقررات باشد، مالكيت حق مسلم صاحب مال است و اگر راه های کسب منافع و منابع سازمانی صحيح نباشد، اسلام به هيچ وجه برای آن سازمان مالكيتى را به رسميت نمى شناسد و هرگز حقوق و وظائفى را كه در نگهدارى مال و ثروت مشروع به عهده داشت، انجام نمى دهد، بلكه حكومت اسلامى بايد آن را به صاحبان اصلی اموال باز گرداند و چنانچه صاحبانی ندارد و یا مجهول المالک است به نفع بیت المال، مصادره کند و مدیرانی را که با تخلف و بر اساس باند بازی و بر خلاف قوانین جاری چنین اموالی را جذب نموده اند، مجازات کند.

از نظراسلام، درامدهاى اقتصادى به سه دسته تقسيم مى شود: حلال، حرام و مشكوك. درآمد حلال آن است كه از راه هايى كه اسلام آنها را مجاز شمرده است به دست آيد. درامدهاى حرام آنهايى است كه اسلام به طور صريح آنها را حرام شمرده و پيروان خويش را از آنها منع كرده است و درامدهاى مشكوك به آنهايى گفته مى شود كه مشروعيت يا ممنوعيت آن روشن نيست.

با توجه به سخن رسول خدا (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ )كه فرمودند:

إِنَّ لِكُلِّ مَلِكٍ حِمىً، وَ حِمَى اللَّهِ فِى الْارْضِ مَحارِمُهُ(1)

هر پادشاهى قرقگاهى دارد و قرقگاه خدا در زمين محرّمات اوست.

بايد گفت كارهاى حرام مانند منطقه ممنوعی است كه ورود به آن نافرمانى و شكستن قرق الهى به شمار می رود.

ص: 104


1- . نهج الفصاحه، ص 166.

در متون اسلامى مبحثی با عنوان «سُحْت» مطرح است که معنای آن مال حرام، و مصرف آن «أَكْل سُحت» يعنى خوردن مال حرام است. مراد از خوردن مال حرام، مطلق است؛ خواه به مصرف خوردن و آشاميدن برسد يا به مصرف لباس و مسكن وغيره يا آن را تصرف كرده، مصرف نكند؛ خواه این تصرف به نفع شخص باشد و خواه برای منابع عمومی جذب گردد. به همه اين موارد عنوان «أكل سحت» يا «حرامخوارى» اطلاق مى شود.

البته درجه پليدى درامدهاى حرام يكسان نيست و شدّت وضعف دارد، ولى به طور كلى همه آنها در فضايل انسانى و اخلاقى نقش زیانبار دارد.

جذب منابع مالی از راه حرام، اصول اخلاق اجتماعى را از هم مى پاشد به طورى كه صاحبان مال و قدرت براى به دست آوردن سود بیشتر به هر کاری دست می زنند. نيت مسئولانی که در ابتدا با اهدافی خداجویانه به میدان اقتصادی آمده بودند، تغيير مى كند و هر مدیر به فكر اين مى افتد كه چگونه جيب بیت المال و مردم را خالى كند. روح برادرى و نوع دوستى از جامعه رخت بر مى بندد و در نتيجه، اخلاق اجتماعى در جامعه به خطر مى افتد؛ چه اينكه تغيير سرنوشت اجتماع در گرو تغييراخلاق و رفتار مردم است.

بنابر اين، جذب منابع از راه حرام و بدون در نظر گرفتن قوانین و مقررات شرع مقدس از عوامل مهمى است كه بر رفتار و اخلاق اجتماعى اثر نامطلوب دارد كه به بعضى از آنها اشاره مى شود:

1- سلب امنيت اجتماعى: جذب منابع از راه حرام در جامعه، منشأ ايجاد كينه و دشمنى مى شود و صلح و صفا را از بين مى برد. اسلام نمى خواهد امنيت

ص: 105

جامعه از بين برود. از اين رو، راه هايى كه امنيت اجتماعى را به خطر مى اندازند، ممنوع كرده است.

پيامبر اكرم(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) مى فرمايند:

أَرْبَعٌ لَا تَدْخُلُ بَيْتاً وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ إِلَّا خَرِبَ وَ لَمْ يُعْمَرْ بِالْبَرَكَةِ الْخِيَانَةُ وَ السَّرِقَةُ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ الزِّنَا(1)

چهار چيز است كه به هر خانه اى وارد شود آن را خراب مى كند و با بركت نيز ترميم نمى شود: خيانت، دزدى، شراب خوارى و زنا.

با توجه به اينكه خانواده، واحدی كوچكتر از اجتماع است، خرابى آن همان خرابی اجتماعی است. بنابر این وقتى فضايل اخلاقى در اجتماع از بين رفت، فساد، جامعه را تهدید می کند و امنيت آن را از میان بر می دارد. امام رضا(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در بيان علّت تحريم دزدی فرمودند:

وَ حُرِّمَ السَّرِقَةُ لِمَا فِيهَا مِنْ فَسَادِ الْأَمْوَالِ وَ قَتْلِ الْأَنْفُسِ لَوْ كَانَتْ مُبَاحَةً(2)

دزدی حرام شمرده شده است چراکه اگر مباح بود، اموال فاسد مى شد و قتل نفوس پديد مى آمد.

2- ركود اقتصادى و رواج بى بندوبارى: وقتى در جامعه، كسب حرام باشد، مردم از فعاليت و كار مفيد دست برمى دارند و اين بيكارى باعث رواج

ص: 106


1- . وسائل الشيعه، ج 28، ص 242.
2- . وسائل الشيعه، ج28، ص241.

گناه و بى بند و بارى در جامعه مى شود. بر همین اساس، امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) درعلت تحريم ربا مى فرمايند:

إِنَّهُ لَوْ كَانَ الرِّبَا حَلَالًا لَتَرَكَ النَّاسُ التِّجَارَاتِ(1)

اگر ربا حلال بود، مردم تجارت را رها مى كردند.

3- از بين رفتن فضايل: در فلسفه تحريم ربا، تعبيرات مختلف است؛ يكى از آنها اين است كه امام باقر(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) فرموده اند:

إِنَّما حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ الرِّبا لِئَلَّا يَذْهَبَ الْمَعْرُوفُ(2)

خداوند عز وجل ربا را حرام كرد تا كارهاى معروف «نيك» از بين نرود.

4- هلاكت اجتماع: رواج معاملات نامشروع باعث مى شود نيّتها عوض شود. چه بسیار افراد و سازمان هایی که در ابتدا با نیت خالص به وادی اقتصادی گام گذاردند و حتی مؤسساتی را برای کمک به مردم و دست گیری

از آنان راه انداختند ولی حس سود جویی بیشتر و زراندوزی و ندانستن مسائل شرعی، آنان و حتی مدیران متدین را به انحراف انداخت و راه های کسب مال و جذب منابع بسوی ربا، رشوه، قاچاق و غارت اموال رفت و به هلاکت اجتماع منجر گردید.

ص: 107


1- . وسائل الشیعه، ج18، ص120.
2- . وسائل الشيعه، ج18، ص121.

پيامبراكرم(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) دراين باره مى فرمايند:

إِذا أَرادَاللَّهُ بِقَوْمٍ هَلاكاً ظَهَرَ فيهِمُ الرِّبا(1)

اگر خداوند اراده كند، ملتى را هلاك كند ربا ميان ايشان آشكار شود.

بنابراين اگر در جذب منابع، حدود الهى رعايت نشود، نه تنها افراد و مدیران را از انسانيت ساقط، و نسل انسانى را فاسد مى كند، بلكه اجتماع را به مخاطره مى اندازد و اصول اخلاق اجتماعى را از هم مى پاشد.

دراثر فروپاشى اصول اخلاقى، جامعه دچار هرج و مرج و بى بندوبارى مى شود.

پیامبر اکرم(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) انحراف های اخلاقی در جامعه را هشدار داده، فرموده اند:

إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِي هَذِهِ الْمَكَاسِبُ الْحَرَامُ وَ الشَّهْوَةُ الْخَفِيَّةُ وَ الرِّبَا(2)

بيمناكترين چيزى كه برامت خود از آن مى ترسم، کسب و کارهاى حرام، شهوتهای پنهان و ربا است

اسلام، تلاش مدیران برای جذب منافع و منابع مالی در چارچوب قوانین و مقررات و مقررات شرع مقدس را می ستاید و به رسميت مى شناسد تا مدیران، آخرين و كامل ترين كوشش هاى خود را براى پیشرفت بيشتر و

ص: 108


1- . وسائل الشيعه، ج18، ص123.
2- . وسائل الشيعه، ج17، ص81.

بهره بردارى كامل تر از امکانات سازمانی انجام دهند و مجموعه سازمان را در راه رشد و ترقى، پيش برانند ولى در عين حال بر همين جذب منافع، حدود و قيودى وضع مى كند تا بر اجتماع اسلامی ضررى وارد نشود.

انضباط سیاسی

اداره جامعه در همه زمینه ها مستلزم ورود مردم به سیاست است و محروم ساختن یک قشر از این حق طبیعی با فلسفه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی که بر آن مبتنی است، بیگانه است؛ همانطور که اصل انقلاب اسلامی بر مبنای ضرورت ورود آحاد مردم جامعه به سیاست شکل گرفت. نکته ای که قابل تأمل است حفظ انضباط سیاسی در نیروهای مسلح است.

سازمان ها که نقطه اتکای مردم و حافظ حرمت عمومی است، باید نماد نظم و انضباط در همه ابعاد باشد؛ چون تنها در سایه نظم همه بُعدی است که می توان وظیفه دفاع از امنیت و حقوق مردمی را به شایستگی اجرا نمود.

این نیروهای ارزشمند در بُعد سیاسی نیز می توانند الگوی نظم و انضباط باشند. برای رسیدن به این هدف، رعایت اصول انضباط سیاسی مطابق با ارزش های اسلامی و نگرش فرمانده معظم کل قوا، اجتناب ناپذیر است.

منع از ورود کارکنان و یگان در احزاب، گروه ها و جبهه ها

در فرهنگ قرآن به مجموعه ای هدفمند، که دارای وحدت عقیده، ایمان و هدف واحد هستند، حزب اطلاق می شود.(1)

ص: 109


1- . قاموس قرآن، ج2، ص126.

حزب در فرهنگ قرآن دو گونه است:

الف) حزب الله

أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُون(1)

آنها «حزب الله»اند؛ بدانيد «حزب خدا» پيروزان و رستگارانند.

ب) حزب شیطان

اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ(2)

شيطان بر آنان مسلط شده و ياد خدا را از خاطر آنها برده است؛ آنان حزب شيطانند. بدانيد حزب شيطان زيانکارانند.

امام خمینی (رحمه الله)نیز به این دو حزب اشاره، و میزان سنجش خوبی و بدی هر حزبی را فکر و نیت آن حزب معرفی می نمایند:

«همه ایران یک گروه است؛ یک حزب الهی است؛ یک گروه است و این یکی از نعمت هایی است که ما باید قدرش را بدانیم... از اول عالم تا حال دو حزب بوده

است: یکی حزب الهی و دیگری حزب غیرالهی و شیطانی و آثار هر یک هم جدا بوده. این طور نیست که حزب بد باشد یا حزبی خوب بلکه میزان، ایده حزب است. هرگونه اجتماعات و احزاب از طرف مردم در صورتی که مصالح مردم را به خطر

ص: 110


1- . سوره مبارکه مجادله، آیه22.
2- . .سوره مبارکه مجادله، آیه19.

نیندازند، آزادند و اسلام در تمامی این شؤون، حد و مرز آن را مشخص کرده است.»(1)

داشتن شعور سیاسی با دخالت در امور سیاسی متفاوت است. برای دخالت در سیاست می توان چند مفهوم بیان کرد:

یک مفهوم دخالت در سیاست، مطالعه مسائل سیاسی و فهم و درک مقولات و امور سیاسی است؛ بدین معنی که افراد با رویدادها و موضع گیری های سیاسی اعم از داخلی و خارجی آشنا باشند و جهت و سمت و سوی جریان های سیاسی را درک کنند. ممنوعیت ورود به این مقوله برای هیچکس قابل قبول نیست و ممنوع ساختن نیروهای مسلح از دخالت در سیاست به این معنی به مثابه دریغ کردن حیات اجتماعی از آنهاست و چنین چیزی به هیچ وجه متناسب فضای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی نیست.

مفهوم دوم برخورداری از موضع مشخص در مسائل کلی سیاسی است؛ به عبارت روشن تر هنگامی که سیاست های داخلی و خارجی مرتبط با اصل نظام و کشور مطرح می شود. نیروهای مسلح نیز در مورد آنها موضع

مشخصی داشته باشند. برخورداری از موضع مشخص و روشن در مسائل کلی سیاسی هر چند می تواند از مصداقهای دخالت در سیاست به شمار رود، امری لازم برای همه از جمله نیروهای مسلح است تا بتوانند براساس آن در مواقع لازم به وظیفه خود عمل کنند. طبیعی است که در این قبیل مسائل مواضع نیروهای مسلح باید با فرماندهی معظم کل قوا منطبق، و برگرفته از آن سیاست باشد.

ص: 111


1- . سخنان در دیدار با اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی،6/1/1361.

سومین مفهوم اعلام مواضع سیاسی در مسائل کلی، سیاسی و تبلیغاتی کردن آن است. در این زمینه نیز همه اقدامات باید تابع سیاست های ابلاغی فرماندهی معظم کل قوا باشد تا خللی در اجرای وظایف ذاتی نیروهای مسلح ایجاد نشود.

چهارمین مفهوم از دخالت سیاسی، ورود به دسته بندی های سیاسی، همراهی با جناح ها و له یا علیه این گروه و آن حزب، موضع گرفتن و عمل کردن است. این امر قطعاً از مصداقهای برجسته دخالت در سیاست، و با وظایف ذاتی نیروهای مسلح در تضاد است.

مفهوم پنجم، که نوع زیانبارتر دخالت در سیاست است برعهده گرفتن مستقیم نقش احزاب و گروه های سیاسی توسط نظامیان است. در این حالت نظامیان مستقیماً در کارهایی از قبیل انتخابات دخالت می کنند و همچون احزاب به فعالیت های سیاسی می پردازند.

بی تردید ورود به عالم سیاست بر اساس مفاهیم سه گانه اول، چه از مصادیق دخالت باشد یا نباشد برای نظامیان اشکال ندارد. برخورداری از درک سیاسی و آگاهی یافتن از مسائل سیاسی از حقوق طبیعی آحاد مردم از

جمله نظامیان و لازمه حیات اجتماعی همه افراد بشر است. محروم ساختن یک قشر از اقشار جامعه از این حق طبیعی نه تنها به هیچ وجه قابل قبول نیست بلکه نوعی لطمه وارد ساختن به حیات اجتماعی آن قشر است.

از سخنان مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در این زمینه است:

«بعضی از مشکلات ما ناشی از ضعف بعضی از مدیریت هاست؛ به کارهای جزئی و فعالیت های سیاسی و حزبی، سرگرم و مشغول می شوند. این قدر که من در این

ص: 112

خصوص تأکید می کنم، بعضی ها می گویند فلانی با حزب و تحزّب مخالف است در صورتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اولین حزب را ما درست کردیم. اگر تحزب به معنای واقعی کلمه وجود داشته باشد، من طرفدار آن هستم، منتها من تحزب را این نمی دانم که عده ای از داعیه داران سیاسی به دنبال کسب قدرت، دور هم جمع شوند، ده نفر، پانزده نفر، بیست نفر و با شعار و ایجاد هیجان و جذابیت های دروغین، مردم یا گروه هایی از مردم را به این طرف و آن طرف بکشانند و مرتب، دعوا و اختلاف راه بیندازند و برای این که بی کار نمانند یک مسئله کوچک را بزرگ کنند، یک چیز کم اهمیت را پر اهمیت جلوه دهند و روزها و هفته ها درباره اش بحث و تحلیل کنند، بر اساس آن، دوست و دشمن معین کنند، فلان کس، فلان طرفی است، پس دشمن است، فلان کس، فلان طرفی است، پس

دوست است. بنده این ها را تحزب نمی دانم، این ها روش های غلط سیاسی است که در دنیا هم رایج است.»(1)

سازمان ها باید با تأسی به ولایت فقیه و بصیرت سیاسی تمام، نه تنها خود از حزب گرایی پرهیز کنند بلکه کارکنان و یگان خویش را از ورود به احزاب، گروه ها و جبهه های گوناگون منع کنند.

ص: 113


1- . گام بلند به سوی دولت اسلامی ویژه نهمین انتخابات ریاست جمهوری، 21/8/1380.

وارد نشدن به دسته بندی های سیاسی

بازی و رقابت سیاسی در جامعه ما تاریخی بس پرفراز و فرود دارد. در گذر این دوران آزمون و تجربه، رفتار سیاسی بازیگران جمعی این مرز و بوم کمتر مجال به هنجار و به قاعده شدن را یافته است. در عرصه بازی و رقابت سیاسی جامعه ما همواره وزش هر نسیمِ چالش گونی، استعداد تبدیل شدن به تندبادهای ویرانگر را داشته است. احزاب این سرزمین در گستره وسیعی از حیات سیاسی خود، جز تزاحم و تخالف و تنفر نیفزوده اند و جز به انسداد و تصلّب بیشتر فضای سیاسی یاری نرسانده اند.(1)

لزوم پرهيز سازمان هاي دولتي از گروه گرايی در کلام امام راحل اینگونه آمده است:

«من از همه ارگان هاي دولتي و ملي و همه گروه ها مي خواهم كه از گروه گرايي و دسته بندي و فرصت طلبي و

هواهاي نفساني احتراز كنند و خود را در راه خدمت به ملت و خلق مستضعف قرار دهند و از راهي كه ملت مي رود منحرف نشوند و خداوند عالم را حاضر و ناظر ببينند و از اختلاف و نفاق دست بردارند و مصالح كشور را بر مصلحت خويش مقدم دارند و در صدد تضعيف يكديگر برنيايند و با

ص: 114


1- . گفت وگو با کوشندگان سیاسی، ج2.

ملت رزمنده به پيش روند كه خدا با آنان است و پيروزي نهايي نصيب آنان است.»(1)

در دین مبین اسلام همواره بر وحدت و یکپارچگی تأکید، و از تفرقه منع شده است؛ به طور نمونه در سوره مبارکه آل عمران، ثمره چنگ زدن به ریسمان الهی و پرهیز از تفرقه به عنوان یک نعمت بزرگ الهی، هدایت و رستگاری است:

وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آياتِهِ

لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ(2)

و همگي به ريسمان خدا (= قرآن و اسلام و هرگونه وسيله وحدت)، چنگ زنيد و پراکنده نشويد و نعمت

(بزرگ) خدا را بر خود به ياد آريد که چگونه دشمن يکديگر بوديد و او ميان دلهاي شما، الفت ايجاد کرد و به برکت نعمت او، برادر شديد و شما بر لب حفره اي از آتش بوديد؛ خدا شما را از

ص: 115


1- . پيام به ملت ايران و پاسداران، روزنامه کیهان، 26/3/1359.
2- . سوره مبارکه آل عمران، آیه 103.

آن نجات داد؛ اين چنين، خداوند آيات خود را براي شما آشکار مي سازد؛ شايد پذيراي هدايت شويد.

آنچه سعادت دنیا و آخرت همه ما را تأمین می کند، رضای خداست نه رضای این یا آن جناح و رضای خدا را فقط در اجرای وظائف شرعی و پیروی از ولی فقیه و پیروی از قانون اساسی جمهوری اسلامی می توان جستجو کرد نه چیز دیگر.

جانبداری نکردن از مواضع گروه های سیاسی

یکی ديگر از اصول سياسى اسلام، اصل «اعتزال» است. اعتزال، كناره گيرى است، ولى نه به معناى انزواطلبى اخلاقى، بلكه مقصود از آن، بى طرفى و كناره گيرى از مداخله سياسى و جانبداری از گروه های سیاسی است و به ديگر سخن اعتزال، سلب مسئوليت و عدم دخالت يك گروه و یا کشور اسلامی در زمینه مورد نزاع دو يا چند گروهِ سیاسی است كه دخالت در کشمکش آنان به مصلحت نظام اسلامی نباشد؛ به همين سبب حاکم اسلامی ترجيح مى دهد که نیروهای تحت امر از هرگونه اقدام به نفع يكى از

دو طرف سیاسی به صورتى كه به معناى جانبدارى از یک طرف و به ضرر طرف ديگر باشد، خوددارى كند.(1)

انواع اعتزال

اعتزال و بى طرفى بر دو نوع است:

ص: 116


1- . اسلام و حقوق بين الملل عمومى، ص 412.

اول)

اعلام عدم دخالت در کشورهای دیگر و بی طرفی در اختلاف ميان دو يا چند دولت

اسلام، اصل اعتزال و بى طرفى سياسى را چون ديگر سياست هايش به طور مطلق مى پذيرد؛ بدين معنا كه پس از انعقاد پيمان و اعلان بى طرفى حکومت و دولت کشور ها، جنگجويان مسلمان موظفند از جنگ با آنان بپرهيزند و اين پيمان تا زمانى كه از سوى خود آنان نقض نشود از سوى دولت اسلامى معتبر است.

پيامبر اسلام(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در سال دوم هجرى با قبيله بنى ضمره پيمان بى طرفى بست. اين قبيله، كه پيرامون مدينه مى زيستند به پيامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) پيام دادند كه چون شمار ما اندك است و قدرت و تمايل به مبارزه عليه شما را نداريم با شما پيمان ترك تعرّض مى بنديم؛(1) در اين هنگام پيام وحيانى فرود آمد و از امضاى الهى خبر داد:

فَانِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقتِلُوكُمْ وَ الْقَوْا الَيْكُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيهِمْ سَبيلًا (2)

ص: 117


1- . فقه سياسى، ج 3، ص 289.
2- . سوره مبارکه نساء، آیه90.

اگر از شما كناره گيرى كردند و با شما پيكار نكردند، [بلكه] پيشنهاد صلح دادند، خداوند به شما اجازه نمى دهد كه متعرض آنان شويد.

پيامبر اسلام(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) پس از نزول آيه اعتزال و تجويز آن از سوى خداوند متعال با بنى ضمره، پيمانى بدين مضمون امضا كرد:

عَلى انْ لا يَغْزُو وَ لا يُكثِروا عَلَيهِ جمعاً وَ لا يُعينوُا عَدُوّاً وَ كَتَبَ بَينَهُ وَ بَينَهُمْ كِتاباً(1)

[محمد] بر بنى ضمره نخواهد تاخت و آنان نيز بر وى يورش نخواهند برد. سرباز دشمن او را تقويت نمى كنند و كوچكترين كمكى به دشمنانش نخواهند رسانيد.

گاهی کشورهای دیگر پیمانی با مسلمانان امضا نکرده اند ولی بنابر مسائل اخلاقی و سیاسی، حکومت اسلامی در کار آن کشورها دخالت، و در مناقشات از آنان جانبداری نمی کند؛ همانند موضع پيامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) با مردم حبشه که سبب آن، رفتار انسانى نجاشى با مسلمانان بود. كشور نجاشى در زمان رسول خدا(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) دارالاسلام نبود؛ زيرا بيشتر مردم حبشه مسيحى بودند ولى شايد از آن

رو كه تبليغ اسلام در اين كشور مجاز بود يا به علّت ديگر، پيامبر اسلام(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) اعلام كرد:

تارِكوُا الحَبَشَةَ ما تَرَكُوكُمْ(2)

ص: 118


1- . طبقات ابن سعد، ج2، ص8.
2- . وسائل الشيعه، ج 11، ص 47.

مردم حبشه را تا وقتى كه آسيبشان به شما نمى رسد به حال خود رها كنيد.

به استناد اين حديث، مسلمانان هيچ گاه در پى جنگ با حبشيان برنيامدند و بى طرفى نظامى و سياسى آنان را پذيرفتند. مسلمانان در روزگار بعدى، سياست اعتزال و قبول بى طرفى را در برابر سرزمين «نوبه» از كشورهاى آفريقا و قبرس به كار گرفتند؛(1)

پس مسلمانان نيز مى توانند چون ديگر ملّت ها در برخى منازعات و اختلافات ميان دولت ها، سياست اعتزال در پيش گيرند و بى طرفى كشور اسلامى را اعلام كنند. اين تصميم در محورهاى سه گانه عقيدتى، سياسى و نظامى قابل اجرا است که مشروعيّت به كارگيرى سياست «اعتزال» در زمان غيبت به فرمان ولايت فقيه، قابل اجرا است و در حیطه اختیار افراد دیگر نیست.

دوم) اعتزال و دخالت نكردن در برخى اختلاف ها و جريان هاى اجتماعى و سیاسی يا نزاع ميان گروه های سیاسی كشور در مقاطع خاصّ زمانى

در برخى از بحران هاى سياسى و درگيرى دو یا چند قدرت سیاسی، كه موضع گيرى صريح و يك جانبه نیروها به پيدايش يا گسترش مشكلاتى

خواهد انجاميد، سياست «اعتزال» راه صحیح، منطقى و مشروع تلقّى مى شود؛ چنان كه حضرت على(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در وضعیت ظهور «فتنه» مى فرمايند:

كُنْ فِى الْفِتْنَةِ كَابْنِ الَّلبوُنِ لا ظَهْرٌ فَيُرْكَبُ وَ لا ضَرْعٌ فَيُحْلَبُ(2)

ص: 119


1- [2]. اسلام و حقوق بين الملل عمومى، 418 و 419.
2- . نهج البلاغه حکمت 10.

در فتنه ها چونان شتر دوساله باش؛ نه پشتى دارد كه سوارى دهد و نه پستانى تا او را بدوشند.

مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) نیز در خصوص چگونگی رویارویی با فتنه در یکی از بیانات خویش به خطبه حضرت زینبh اشاره فرموده و بیان کرده اند:

«خطبه فراموش نشدنى زینب كبرى در بازار كوفه یك حرف زدن معمولى نیست... یك تحلیل عظیم از وضع جامعه اسلامى در آن دوره است ...دو روز قبل در یك بیابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با این همه عزیزان و جوانان و فرزندان و اینها از بین برده اند... در یك چنین شرائط بحرانى، ناگهان این خورشید عظمت طلوع می كند؛ همان لحنى را به كار می برد كه پدرش امیرالمؤمنین بر روى منبر خلافت در مقابل امت خود به كار می برد؛ ...اى خدعه گرها، اى كسانى كه تظاهر كردید! شاید خودتان باور هم كردید كه دنباله رو اسلام و اهل بیت هستید؛ اما در امتحان اینجور كم آوردید، در فتنه اینجور

كورى نشان دادید ... شما رفتارتان، زبانتان با دلتان یكسان نبود؛ به خودتان مغرور شدید؛ خیال كردید ایمان دارید؛ خیال كردید همچنان انقلابى هستید؛ خیال كردید همچنان پیرو امیرالمؤمنین هستید در حالى كه واقع قضیه این نبود؛ نتوانستید از عهده مقابله با فتنه بربیایید؛ نتوانستید خودتان را نجات دهید. ... مثل آن كسى شُدید كه پشم را می ریسد، تبدیل به نخ می كند؛

ص: 120

بعد نخها را دوباره باز می كند؛ تبدیل می كند به همان پشم یا پنبه نریسیده. با بى بصیرتى، با نشناختن فضا، با تشخیص ندادن حق و باطل، كرده هاى خودتان را، گذشته خودتان را باطل كردید. ظاهر، ظاهر ایمان، دهان پر از ادعاى انقلابیگرى؛ اما باطن، باطن پوك، باطن بى مقاومت در مقابل بادهاى مخالف. این، آسیب شناسى است....انقلاب نبوى و انقلاب علوى را آسیب شناسى می كند؛ می گوید شماها نتوانستید در فتنه، حق را تشخیص بدهید؛ نتوانستید به وظیفه تان عمل كنید؛ نتیجه این شد كه جگرگوشه پیغمبر سرش بر روى نیزه رفت.»(1)

البته هنگامی که سیاست های داخلی و خارجی مرتبط با اصل نظام و کشور مطرح می شود، مدیران سازمان ها نیز باید در مورد آنها موضع مشخصی داشته باشند.

مقام معظم رهبري(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در 27 مهرماه 1389 در جريان سفر به شهر قم به طور تأمل برانگيزي از مطالب مربوط به فتنه سال 1388 سخن گفتند و در وضعیتی كه برخي از چهره هاي سياسي تلاش کردند حوادث خسارت بار سال 1388 را در اذهان عمومي به فراموشي بسپارند، لزوم عبرت آموزي از آن را دوباره يادآوري، و به نوعي تلاش كردند تا با جلوگيري از فراموشي آن حوادث، بصيرت و آگاهي را در جامعه و در ميان خواص ارتقا دهند.

ص: 121


1- . بیانات در دیدار گروه بسیاری از پرستاران نمونه كشور، 1/2/1389.

گروه گرایی و ورود در عرصه های سیاست بازی و احزاب و گروه ها در کلام رهبری اینگونه آمده است:

«گروه گرایی گاهی درست معنا نمی شود در جایی ممکن است وابستگی گروهی نباشد. اما گروه گرایی وجود داشته باشد. گروه گرایی یعنی تعصّب باندی و این خانمان سوز است. باید با سلاح معنویت، اخلاق و نصیحت، این جریان فاسد را نابود کرد.»(1)

مدیران سازمان ها باید مدافع انقلاب باشد و نباید از جناح ها و دسته بندی های سیاسی و مواضع آنان جانبداری کند.

عدم تأثیرپذیری از جریانات سیاسی در اقدامات و تصمیم گیری های سازمانی

انسان موجودى انعطاف پذير است كه از عوامل گوناگون درونى و برونى تأثير مى پذيرد و نسبت به هريك از آنها، واکنش مثبت يا منفى از خود بروز مى دهد.

همه انسان ها از نظر تأثيرپذيرى از مسائل اجتماعی و سیاسی يكسان نيستند؛ برخى زمينه كسب گونه اى از كمالات را دارند كه شايد ديگران فاقد چنين زمينه اى باشند و ممكن است گروهى در معرض برخى از جریانات سیاسی و اخلاقی قرار گيرند كه گروه ديگر در چنين وضعيتى قرار نگيرند؛ به طور مثال،

ص: 122


1- . رویدادها و تحلیل، ش 22، ص 7.

آن قدر كه يك رزمنده به فضيلت ايثار و شهادت نزديك است، کارمند معمولى چنين نيست و آن اندازه كه مأمور گمرک در معرض رذيله اختلاس قرار مى گيرد، معلم قرار نمى گيرد.

از نظر روحی بسیاری از انسان ها با ديدن يك صحنه رقت انگيز، اشكشان جارى مى شود و یا با آگاهى از ستمى كه بر مظلومى رفته است، خونشان به جوش مى آید؛ با سخن و نَفس گرم عالِمى درد آشنا به سوى ملكوت پر مى كشند و با چرب زبانى و وسوسه انسانى ناباب به كارهاى شيطانى دست مى زنند؛ به همین دلیل حضرت علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) می فرمایند:

قارِنْ اَهْلَ الْخَيْرِ تَکُنْ مِنْهُمْ وَ بايِنْ اَهْلَ الشَّرِّ تَبِنْ عَنْهُمْ(1)

با نيکوکاران بپيوند تا از ايشان باشي و از بدان دوري گزين تا از آنان نشوي.

در جریانات سیاسی نیز با تبليغات صحيح و اصولى، موضعى صحيح و ارزشمند در پیش می گیرند و یا تحت تأثير تبليغات سوء، راه انحراف پيش مى گيرند. بنابر این، بسيارى از فعاليت هاى انسان ها همواره با عقربه «تأثير و تأثر» تنظيم مى شود كه در پاره اى موارد مفيد خواهد بود و در بسيارى از موارد نيز زيان آور است.

نقش تربيتى مدير در هر مجموعه از اهميت ويژه اى برخوردار است؛ زيرا كسانى كه تحت امر وى كار مى كنند و مجرى دستور او هستند، خواه ناخواه تحت تأثير برخوردها و موضعگيرى هاى مثبت و منفى او قرار می گیرند و رفتار

ص: 123


1- . نهج البلاغه، نامه 31.

خود را با وی منطبق مى سازند و گاهى تأثيرپذيرى آن ها به قدرى است كه استقلال فكرى از آنان سلب، و چشم بسته تسليم مى شوند و مطابق اخلاق او عمل مى كنند؛ از اين رو، امير مؤمنان(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) مى فرمايند:

النَّاسُ بِأُمَرَائِهِمْ أَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبَائِهِمْ(1)

مردم به مديران و فرمانروايان جامعه خود شباهت بيشترى دارند تا به پدران خود.

مديرى كه به اخلاق مديريت اسلامی آراسته باشد، مى تواند سمبل و مروّج خوبى ها باشد و از اين راه به اصلاح ديگران بپردازد. چنین مدیر و فرماندهی باید در جریانات سیاسی دارای بصیرت باشد و نباید از احزاب

مختلف تأثیر بگیرد و نیروهای تحت امر را به سوی جریان سیاسی خاصی سوق دهد.

این بیان امام راحل به حساسیت موضوع اشاره دارد. در سازمانی که جریانات سیاسی آنها را با خود می برد، تمام فعالیت های مدیران، اعم از برنامه ریزی، تصمیم گیری و اجرای برنامه ها تحت تأثیر قرار می گیرد و رنگ و بوی حزب و جریان مربوط را به خود می گیرد؛ لذا شایسته است مدیران و برنامه ریزان، آزاد اندیشی و استقلال خط و مشی را سرلوحه کارهای سازمانی خود قرار دهند و نهال اندیشه خود را به دست بادهای سیاست نسپارند.

مدیران لایق آنچنان تدبیر و دور اندیشی دارند که حتی از حضور در مجالس و محافل نامطمئن و جاهايي که انسان را در مظان اتهام قرار مي دهد، پرهیز

ص: 124


1- . بحارالانوار، ج 75، ص 46.

می کنند؛ سخن حضرت علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در وصيت به امام حسن(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) را سرلوحه رفتار سیاسی خود قرار می دهند که مي فرمايند:

وَ إِيَّاكَ وَ مَوَاطِنَ التُّهَمَةِ وَ الْمَجْلِسَ الْمَظْنُونَ بِهِ السُّوءُ فَإِنَّ قَرِينَ السَّوْءِ يَغُرُّ جَلِيسَهُ(1)

از حضور در محل هاي تهمت زا و مجلسي که گمان بدي در آن مي رود، بپرهيز؛ چون هم نشين بد، هم نشين خود را دگرگون مي سازد.

ص: 125


1- وسایل الشیعه، ج12 ص37.

فصل سوم: امانتداری سازمانی

اشاره

ص: 126

امانتداری

امانت، ضد خيانت و به معناى راستى، وديعه وهر چيزى است كه براى نگاهداشتن به كسى می سپرند.(1) امین کسی است که ودیعه را به او می سپارند.

وقتى صحبت از امانت به میان مى آید، اغلب مردم گمان مى کنند که امانت فقط مال است در صورتی که امانت، مصداق های دیگرى هم دارد. از نظر قرآن و دین مقدس اسلام (امانات الهى)، زنان و فرزندان، اسرار و رازها، مجالس، شاگردان، مشاغل و مناصب اجتماعى و سیاسى و مشاغل دولتى و ادارى، سرمایه هاى بلاد اسلامى(چه ثروت هاى عمومى و چه ثروت هاى خصوصى) و اعضا و جوارح انسان همگی امانت است.

پیامبر عظیم الشأن اسلام(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) قبل از اینکه رسالت تبلیغ دین اسلام را به دوش بگیرد به محمد امین معروف بود. این لقب به دلیل اعتمادی بود که مردم به امانتداری حضرت داشتند؛ از این رو اموال خویش را به رسم امانت نزد آن حضرت قرار می دادند.

خداوند متعال نیز اسلام عزیز را برای تبلیغ بر محمّد امین(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) عرضه نمود چون امانتی بس عظیم بود.

صفت امانتداری ویژگی اصیل و پُرمایه ای در اخلاق اسلامی است. مدیرانی که داعیه رسالت های سازمانی را دارند جز با مزیّن شدن به این صفت برجسته و حفظ و نگهداری سرمایه های مادی و غیر مادی سازمان به ادای رسالت موفق نخواهند شد. در سازمانی که امانتداری سلوک مدیران و

کارکنان نباشد، فضای

ص: 127


1- . لغت نامه دهخدا.

اعتماد و آرامشی وجود نخواهد داشت تا در پرتو آن اهداف سازمانی محقق گردد.

ادای امانت از نظر اسلام چنان مهم است که اگر دشمن چیزی را به عنوان امانت به انسان بسپارد باید در حفظ آن کوشش نمود. پیامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در این باره فرموده اند:

أَدُّوا الْأَمَانَاتِ وَ لَوْ إِلَى قَتَلَةِ الْأَنْبِيَاء(1)

امانت ها را بپرداز گر چه به قاتلان پیامبران باشد.

امیر مؤمنان علی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )نیز در بیان اهمیت امانت در دین اسلام می فرمایند:

رَأْسُ الْإِسْلَامِ الْأَمَانَة(2)

سر اسلام، امانتداری است.

صفت والای امانتداری آنچنان اهمیت دارد که آرامش و امنیت اجتماع و گروه های سازمان یافته در گرو این ویژگی است. ادای امانت از اوامر الهی، و در قرآن کریم به آن اشاره شده است:

إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها (3)

ص: 128


1- . تحف العقول، ص104.
2- . تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص251.
3- . سوره مبارکه نساء، آیه58.

خداوند به شما فرمان مي دهد که امانت ها را به صاحبانش بدهيد.

خدای متعال در سوره مؤمنون رعایت امانت را یكی از صفات اهل ایمان برمی شمارد و می فرماید:

وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ(1)

مؤمنان كسانی هستند که امانت ها و عهد خود را رعايت مي کنند.

هدف اسلام ایجاد جامعه ای است که اعتماد عمومی بر آن حکمفرما باشد؛ لذا با

تأکید بر امانتداری به عنوان یکی از عواملی که پیوند میان افراد اجتماع را محكمتر می کند به سوی این هدف گام برمی دارد.

در یک دسته بندی می توان گفت امانتداری در چهار بخش قابل توجه است: نسبت به خدا و رسول خدا (قوانین دینی)، نسبت به بیت المال و امور اقتصادی، امانتداری نسبت به اسرار سازمانی و سیاسی و امانتداری نسبت به ناموس و اموال و اسرار شخصی دیگران. امام صادق (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )برای امانتداری سه مرحله قائل شده اند: حفظ اموال، حفظ اسرار، حفظ ناموس:

لَا يَكُونُ الْأَمِينُ أَمِيناً حَتَّى يُؤْتَمَنَ عَلَى ثَلَاثَةٍ فَيُؤَدِّيَهَا: عَلَى الْأَمْوَالِ وَ الْأَسْرَارِ وَ الْفُرُوج (2)

ص: 129


1- .[1]سوره مبارکه مومنون، آیه8.
2- . تحف العقول، ص316.

کسی را نمی توان امانتدار دانست تا در سه مورد امانتداری خود را نشان دهد: در حفظ اموال، حفظ اسرار و حفظ ناموس.

حفظ اسرار و اموال و آبرو، بخش هایی از امانتداری است که در زندگی فردی و سازمانی باید مورد رعایت قرار گیرد. در مشاغلی که با امانت های سازمانی و اجتماعی در ارتباطند و به نوعی مورد اعتماد و امین مردم هستند این امر جنبه حیاتی دارد.

در حیطه مشاغل و وظایف، مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در جمع مسئولان و کارگزاران درباره امانتداری فرمودند:

«یکی از خصوصیات، این است که مردم می خواهند این احساس را داشته باشند که مسئولان کشور در سطوح مختلف، نسبت به موجودی کشور، امانتدار و امینند. این را من می خواهم از شما به طور جد بخواهم که مراقب باشید، این امانت و این روحیه امانتداری نسبت به آنچه که از مردم

ص: 130

در اختیار ماست- بیت المال و آنچه که مربوط به ثروت های عمومی کشور است- اختلال پیدا نکند.»(1)

حفظ، نگهداری و صرفه جویی در استفاده از اموال سازمانی

طبق حدیث امام صادق (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )یکی از موارد امانت داری، نگهداری اموال دیگران به نحو شایسته است. نگهداری و صرفه جویی در استفاده از اموال سازمانی نیز بخشی از امانت داری مالی است. قابل ذکر است که تمام اموال مؤسسات دولتی و وابسته به دولت، جزء دارایی های عمومی یا بیت المال است که در دست کارکنان به امانت سپرده شده و هر فردی به تنهایی به حفظ و نگهداری و استفاده صحیح و قانونی از آنها موظف است. همه كسانى كه به گونه ای با نوعى از بيت المال در ارتباطند بايد نسبت به استفاده و نگهدارى از آن دقيق و دلسوز باشند و با عقل و تدبير و در چارچوب قانون و مقررات، آن را به كارگيرند.

مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در مورد تعریف صرفه جویی و قناعت و لزوم آن در میان اقشار مختلف مردم فرمودند:

«صرفه جویی به معنای گدابازی نیست که بعضی بگویند چرا نمی گذارید مردم از نعمت های خدا استفاده کنند. نه، استفاده کنند، ولی اسراف و زیاده روی نکنند. اسراف در جامعه، لازمه اشرافی گری و تقسیم نابرابر ثروت و مایه

ص: 131


1- . بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی،6/2/1376.

تضییع اموال عمومی و نعمت الهی است. صرفه جویی صحیح- همان که در اسلام به آن قناعت می گویند- به معنای نخوردن نیست به معنای زیاده روی نکردن، مال خدا را حرام نکردن، نعمت الهی را ضایع نکردن است. اگر جامعه ای بخواهد قناعت و صرفه جویی را- که یک دستور اسلامی است- عمل بکند، باید متوجه باشد که در شکل کلی باید به عدالت اجتماعی و مسئله عدالت پرداخته شود. برای این که بشود این راه را ادامه داد، همه و همه باید کوشش کنند.»(1)

دقت در صرفه جویی سازمانی در ظرافت کلام امير مؤمنان(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) ضمن نامه اى به يكى از كارگزاران قابل توجه است:

اَدِقُّوا اَقْلامَكُمْ، وَ قارِبُوا بَيْنَ سُطُورِكُمْ، وَاحْذِفُوا عَنّى فُضُولَكُمْ، وَاقْصُدُوا الْمَعانِىَ، وَ اِيّاكُمْ وَالاِكْثارَ، فَاِنَّ اَمْوالَ الْمُسْلِمينَ لا تَحْتَمِلُ الاِضْرارَ(2)

قلم هايتان را نازك كنيد؛ فاصله سطرها را نزديك نماييد؛ سخنان زايد را حذف كرده؛ به معانى بسنده كنيد و از

ص: 132


1- . بیانات در اجتماع مردم مشهد مقدس رضوی، 1/1/1376.
2- . بحارالانوار، ج76، ص49.

طولانى نويسى بپرهيزيد؛ زيرا اموال مسلمانان تحمل ضرر و زيان را ندارد.

امام خمينى(رحمه الله) نیز اين گفتار حضرت على(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) را دستورالعمل دائمى و لازم الاجرا براى همه می دانند و مى فرمايند:

«اين يك دستورى هست براى همه؛ يعنى دستورى هست براى كسانى كه در بيت المال دست دارند. اين طور حضرت امير در وقت حكومتش دستور مى دهد براى صرفه جويى. مسئله اين نيست كه در آن وقت و در حكومت حضرت امير باشد؛ اين دستور است در طول تاريخ براى كسانى كه متكفّل حكومت هستند كه تا اندازه ممكن در بيت المال تصرف نكنند.»(1)

حضرت امام(دام ظله) خود نيز در ايّام زعامت و رهبرى امت اسلام با الگوپذيرى از سيره حضرات معصومین(عَلَيْهِم السَّلاَمُ ) نهايت اهتمام را در پاسدارى از

اموال عمومى و بيت المال مسلمانان داشت و ديگران را نيز از استفاده شخصى از امكانات بيت المال نهى مى كرد.

مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) نیز در تبیین این موضوع و تطابق آن با صرفه جویی امروزی در سازمان ها می فرمایند:

«از ایجاد دستگاه های زاید، استخدام های زاید و توسعه دادن های زاید، خودداری کنید؛ یعنی باید از

ص: 133


1- . صحيفه نور، ج19، ص223.

کاغذپراکنی و زیاده نویسی های بیهوده و وقت تضییع کن، خودداری کنیم.»(1)

استفاده شخصى از امكانات بيت المال در اسلام به شدّت نكوهش شده است. برخورد حضرت على(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) با طلحه و زبير و خاموش كردن چراغ بيت المال در اين زمينه آنچنان مشهور است كه زبانزد خاص و عام است.

از نامه هاي امام علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) نامه ای است به اشعث ابن قيس که (از جانب عثمان) حکمران آذربايجان بود. حضرت براي توصیه او به حفظ اموال آذربايجان (بعد از پایان جنگ جمل) نامه اي نوشت و فرمود:

إِنَّ عَمَلَکَ لَيْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ، وَ لکِنَّهُ فِى عُنُقِکَ اَمانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعىً لِمَنْ فَوْقَکَ لَيْسَ لَکَ أَنْ تَفْتاتَ فِى رَعِيَّةٍ، وَ لا تُخاطِرَ إِلَّا بِوَثِيقَةٍ، وَ فِى يَدَيْکَ مالٌ مِنْ مالِ اللَّهِ عَزَّ وَ

جَلَّ، وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتّى تُسَلِّمَهُ إِلَىَّ، وَ لَعَلِّى أَنْ لا أَکُونَ شَرَّ وُلاتِکَ لَکَ، وَ السَّلامُ(2)

عمل (و حکمراني) تو رزق و خوراک تو نيست (تو را حکومت نداده اند تا آنچه بيابي از آن خود پنداشته بخوري) بلکه آن عمل امانت و سپرده اي در گردن تو است (که بايد آن را مواظبت کنی در راه آن قدمي برخلاف دستور دين بر

ص: 134


1- . بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، 30/3/1371.
2- . نهج البلاغه، نامه 5.

نداري) و خواسته اند که تو نگهبان باشي براي کسي که از تو بالاتر است (تو زيردست اميري هستي که تو را حافظ و نگهبان قرار داده و ولايتي به تو سپرده است که آن را از جانب او مواظبت نمایي؛ پس) تو را نمي رسد که در کار رعيت به ميل خود رفتار نمایي (پيش از اینکه به تو دستور دهند کاري انجام دهي) و نمي رسد که متوجه کار بزرگي شوي مگر به اعتماد امر و فرماني که به تو رسيده باشد و در دستهاي تو است مال و دارایي از مال خداوند بي همتاي بزرگ و تو يکي از خزانه داران آن هستي تا آن را به من بسپاري و اميد است من بدترين والي ها و فرماندهان براي تو نباشم (بلکه اين دستور سود دنيا و آخرت تو را در بر دارد) و درود بر آنکه شايسته درود است.

آن حضرت(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) به يکي دیگر از کارگزاران خود (که او را از نادرستيش نکوهش نموده و از او حساب خواسته بود) نوشتند:

فَقَدْ بَلَغَنِى عَنْکَ أَمْرٌ إِنْ کُنتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ رَبَّکَ، وَ عَصَيْتَ إِمامَکَ، وَ أَخْزَيْتَ أَمانَتَکَ. بَلَغَنِى أَنَّکَ جَرَّدْتَ الْأَرْضَ فَأَخَذْتَ ما تَحْتَ قَدَمَيْکَ، وَ اَکَلْتَ ما تَحْتَ يَدَيْکَ،

ص: 135

فَارْفَعْ إِلَىَّ حِسابَکَ، وَ اعْلَمْ أَنَّ حِسابَ اللَّهِ أَعْظَمُ مِنْ حِسابِ النّاسِ، وَ السَّلامُ (1)

به من از تو خبر کاري رسيده است که اگر کرده باشي پروردگارت را به خشم آورده، امام و پيشوايت را نافرماني نموده ای و امانت خود را خوار گردانيده اي (در کارت خيانت کردی و ديگر لياقت حکمراني نداري). به من رسيده است که تو زمين را برهنه کرده اي (محصول اشجار و زراعات را براي خود برده و چيزي به رعيت نداده اي) پس هر چه زير دو پايت بوده گرفته، و آنچه در دو دستت بوده خورده اي (اموال و دارائي بيت المال را تصرف کرده براي خويش اندوخته اي) اکنون براي من حساب (دخل و خرج) خود را بفرست و بدانکه حساب خدا (در روز رستخيز) از حساب و وارسي مردم بزرگتر است (دقيق تر است؛ زيرا اينجا ممکن است صورت دروغ و برخلاف واقع تنظيم شود، ولي آنجا جز راستي کاري انجام نمي گيرد) و درود بر شايسته آن.

مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) نیز در پیام نوروزی سال 76 صرفه جویی در اموال دولتی و بیت المال را گوشزد کردند و فرمودند:

ص: 136


1- . نهج البلاغه، نامه40.

«به نظر من باید مسئولان کشور، راه صرفه جویی و مقابله با اسراف را به مردم یاد بدهند. خود مسئولان دولتی هم باید اسراف نکنند. اسراف مسئولان دولتی از اسراف مردم عادی مضرتر است؛ زیرا که این اسراف در بیت المال است. بنابراین مسئولان، فهرستی از مثال های صرفه جویی و

اجتناب از اسراف را ردیف کنند و آن را به مردم بگویند و تعلیم بدهند که چگونه می شود صرفه جویی کرد.»

حیف و میل بیت المال و استفاده شخصی و ناصحیح از آن، خیانت به اموال مسلمین، گناهی است نابخشودنی و در واقع خیانت به خود فرد نیز هست. فرد خیانتکار با خیانت خویش از رحمت الهی دور می گردد. خداوند در قرآن می فرماید:

إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ(1)

خداوند هيچ خيانتکار ناسپاسي را دوست ندارد.

پس شایسته است کسانی که با امانات مردمی و سازمانی در ارتباطند برای دوری از غضب الهی در استفاده از اموال دیگران دقت و حساسیت لازم را مبذول دارند.

حفظ، نگهداری و استفاده صحیح از اطلاعات (رازداری)

در این گفتار به بُعد دوم امانتداری یعنی حفظ اسرار پرداخته می شود.

ص: 137


1- . سوره مبارکه حج، آیه38.

راز در لغت به معنی پنهان و پوشیده است.

اصل رازداری، که در عربی از آن به کتمان سِر یاد می شود، شامل عيب پوشي، تقيه، پنهان کردن اسرار و افشا نکردن آن است.

در یک تقسیم بندی می توان گفت رازدارى بر دو نوع است: یكى راز دیگران را نگاهداشتن و دیگرى اسرار خود را پوشیدن و آشكار نكردن.

در دهکده جهانی امروز، که به آساني و در مدت کوتاهي، مي توان از اخبار جهان آگاهي يافت با توجه به ابزار هاي پيشرفته و حساس جاسوسي و اطلاعاتي، ارزش حفاظت اطلاعات شخصی و سازمانی، بيش از پيش نمود مي يابد. رازداری در محیط سازمانی به معنای حفظ اطلاعات سازمانی است. حفظ اطلاعات به این معنا است که از افشای اسرار به هر شیوه، چه گفتار، چه نوشتار، چه رمز و چه اشاره جلوگیری شود.

کتمان سر، ویژگی اخلاقی است که مورد توجه دین اسلام هم هست. در بعضي از موارد از واجبات مؤکد شمرده، و براي افشا کننده آن، مجازات شديدي در نظر گرفته شده است.

در احادیث اسلامى درباره رازدارى و ترك افشاى سرّ تعبیرات گوناگونى دیده مى شود كه نشان دهنده اهتمام اسلام به این موضوع است تا آنجا كه اسرار دیگران به منزله امانت هاى آنها شمرده شده و افشاى سرّ به عنوان خیانت در امانت است.

امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) درباره اهميت رازداري می فرمایند:

ص: 138

اُمِرَ النَّاسُ بِخَصْلَتَينِ فَضَيعُوهُمَا فَصَارُوا مِنْهُمَا عَلَي غَيرِ شَيءٍ الصَّبْرِ وَ الْکتْمَانِ(1)

مردم به دو ویژگی مأمور شدند، ولي آن دو را تباه کردند و از دست دادند و به همين جهت موفقيتي به دست نياوردند: يکي صبر و ديگري رازپوشي.

ايمان و تقوا از عوامل حفظ اسرار است انسان مؤمن و با تقوا هرگز به خود اجازه نمى دهد كه اسرار سازمان خويش را فاش سازد و به خود و همکارانش آسيب برساند. او به خدايى ايمان دارد كه حاضر و ناظر بر كردار و گفتار بندگان خويش است و روز جزايى را مدّ نظر دارد كه به كارنامه عمل او رسيدگى می شود و مورد بازخواست قرار مى گيرد و معتقد به قرآنى است كه مى فرمايد:

ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ اِلاّ لَدَیْهِ رَقيبٌ عَتيدٌ(2)

هيچ كلامى نمى گويد مگر اینکه در كنار او مراقبى حاضر است.

افشای راز، همانطور که در شرع مذموم است، نزد عقل نیز مورد سرزنش است. آنکس که رازدار خویش نیست، نمی تواند اسرار دیگران را حفظ کند؛ چنان که امام علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) می فرمایند:

ص: 139


1- . بحارالانوار، ج 72، ص72.
2- . سوره مبارکه ق، آیه 18.

مَن ضَعُفَ عَنْ حِفْظِ سِرِّهِ لَم یَقْوَ لِسِّرِ غَیره(1)

کسی که نتواند رازدار اسرار خود باشد، نمی تواند اسرار دیگران را نیز حفظ کند.

شخصی که در حفظ اسرارش، ناتوان یا نسبت به آن بی اعتناست، نباید توقع داشته باشد که مردم سرّ او را پوشیده نگاه دارند.

حفظ اسرار تمرینی است برای حفظ آبروی خویش و پاسداری از رازهایی که دیگران نزد شخص به امانت گذاشته اند.

حضرت علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) می فرمایند:

وَالْمَرءُ اَحفَظُ لِسرِّهِ وَ رُبَّ ساعٍ فیما یَضُرُّهُ (2)

و انسان اسرار خویش را بهتر از هر کس دیگری می تواند حفظ کند. بسیارند کسانی که بر زیان خود می کوشند.

اهمیت حفظ اطلاعات

رازداری در جنبه های مهم زندگی اعم از فردی، سیاسی، اجتماعی و ... از اهمیت بسیاری برخوردار است. گاهی افشاي اسرار سازمانی و سياسي کشور باعث می شود که سرنوشت آن کشور به خطر افتد يا خون بي گناهانی ريخته شود و اموال و آبروها از بين برود.

ص: 140


1- . تصنيف غررالحكم و دررالكلم، ص321.
2- . تحف العقول، ص79.

پيامبر اکرم (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ )اصحاب و يارانش را به حفظ اسرار اعم از نظامي، سیاسی و عقیدتی توصيه مي کردند و بسياري از پيروزي هاي مسلمانان به خاطر حفظ همين اسرار بود. کسانی که با اطلاعات و اسرار مردم و مملکت سرو کار

دارند، آنان در حقیقت امانتدار اطلاعات و اسرار هستند و اطلاعاتی که در اختیار آنان قرار گرفته، راز یا سرّیست که نباید فاش گردد.

پیامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) گاهی نقشه جنگ و برنامه عملیات و گاهی هدفِ حرکت نظامی و اعزام نیرو و افراد را پنهان می کرد.

امام على(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) نیز به این نکته توجه داشت و در نامه اى خطاب به مرزداران و نیروهاى مسلح خود ضمن اشاره به برخى از حقوق آنان بر حاکم مى فرماید:

أَلَا وَ إِنَّ لَكُمْ عِنْدِي أَنْ لَا أَحْتَجِزَ دُونَكُمْ سِرّاً إِلَّا فِي حَرْب (1)

بدانید که حق شما بر من این است که هیچ رازى جز اسرار نظامى را از شما پوشیده ندارم.

دو نکته بسیار مهم در این کلام امام(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) هست:

نخست اینکه اسرار مربوط به جنگ به دلیل رعایت اصل غافل گیرى باید در سطح فرماندهى کلان باقى بماند و نیروهاى عمل کننده تا زمان اجراى عملیات از آن آگاه نباشند تا مبادا دشمن از اخبار و اسرار آگاه شود و به تدارک قوا بپردازد و دیگر اینکه امیرالمؤمنین(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) اهمیّت فراوانى به مرزداران داده که مى فرماید حق شما این است که هیچ چیز را (آنچه را می بایست بدانید) از شما پنهان نکنم.

ص: 141


1- . الحياة، ج 6، ص465.

ابوجعفر می گوید امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) به من فرمود خداوند عزّوجلّ در قرآن گروه هایی را به جرم افشای اسرار و اطلاعات سرزنش کرده است.(1) گفتم قربانت، کجا؟ فرمودند در این آیه:

وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ

الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ(2)

و هنگامي که خبري از پيروزي يا شکست به آنها برسد (بدون تحقيق) آن را شايع مي سازند در حالي که اگر آن را به پيامبر و پيشوايان که قدرت تشخيص کافي دارند بازگردانند از ريشه هاي مسائل آگاه خواهند شد.

اين آيه به رازداري سياسي اشاره، و تأکيد مي کند که اگر شايعاتي شنيديد، آن را بدون تحقيق منتشر نکنيد؛ بلکه رازدار باشيد و هر چه را شنيده ايد با فرمانده و رهبر يا مسئولان عالي رتبه در ميان بگذاريد، نه اينکه آن را در ميان عامه مردم منتشر کنيد؛ اين کارتان پيامدهاي شوم سياسي و اجتماعي به بار می آورد.

در جريان نهضت مقدّس عاشورا، پيك امينى به نام قيس بن مسهّر صيداوى با پيامى از امام حسين(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) راهى كوفه شد، ولى پيش از رسيدن به

كوفه به دست

ص: 142


1- . تحف العقول، ص308.
2- . سوره مبارکه نساء، آیه83.

نيروهاى دشمن گرفتار شد. قيس، كه خود را در ميان اسارت يا شهادت يافت و رساندن پيام امام را غير ممكن ديد، پيش از اینکه پيام آن حضرت به دست مأموران دشمن بيفتد آن را در دهان گذاشت و بلعيد و پس از تحمّل شكنجه هاى طاقت فرسا به شهادت رسيد.

امام خمینی(رحمه الله)درباره حفاظت از اطلاعات می فرمایند:

«آنهایی که در شغل بازرسی هستند، آنها باید امین باشند و مطلبی که دست آنها می آید به احدی غیر از آنجایی که باید گفته بشود، نگویند.»(1)

رازداري مکتبي و عقيدتي نیز جنبه دیگری از حفظ اسرار است. گاهی لازم است انسان براي پيشبرد اهداف ارزشی خود، مکنونات قلبی خود را اظهار نکند تا هم خود، از خطرها مصون بماند و هم مکتب و آرمان خویش را حفظ کند تا زمان افشای آن برسد. از امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) نقل شده است جبرئيل نزد رسول خدا(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) آمد و گفت اي محمد! پروردگارت سلام مي رساند و مي فرمايد:

إِنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ أَسَرُّوا الْإِيمَانَ وَ أَظْهَرُوا الشِّرْكَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ وَ إِنَّ أَبَا طَالِبٍ أَسَرَّ الْإِيمَانَ وَ أَظْهَرَ الشِّرْكَ فَآتَاهُ اللَّهُ أَجْرَهُ مَرَّتَيْن (2)

ص: 143


1- . صحیفه نور، ج17، ص153.
2- . تفصيل وسائل الشيعه، ج 16، ص231.

اصحاب کهف، ايمان خود را در برابر حاکمان ستمگر عصرشان مخفي داشتند و (براي پيشبرد مکتب و عقيده توحيدي) به ظاهر اظهار کفر کردند. خداوند نيز دو برابر به آنان پاداش داد. همانا ابوطالب نيز ايمان خود را مي پوشانيد و اظهار شرک مي کرد و خداوند به او نيز دو برابر پاداش خواهد داد.

فواید رازداری و حفظ اطلاعات

ناآگاهى از اهمیّت رازدارى و عدم توجه به فوايد حياتى آن، ممكن است زمينه افشاى اسرار را فراهم كند كه براى جلوگيرى از آن بايد نيروها را نسبت به اسرار و اطلاعات نظامى توجيه كرد. اگر افراد از آثار گرانقدر رازدارى آگاه شوند، تلاش مى كنند كه اسرار را افشا نسازند. برخى از آثار و فواید رازداری از نگاه معصومین(عَلَيْهِم السَّلاَمُ ) بیان می شود.

امير مؤمنان علی(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) می فرمایند:

جُمِعَ خَیْرُالدُّنْيا وَ الاْ خِرَةِ فى كِتْمانِ السِّرِّ وَ مُصادَقَةِ الاَخيارِ(1)

نيكي هاى دنيا و آخرت در پنهان داشتن راز و دوستى نيكان، گرد آمده است.

و نيز در جایی دیگر می فرمایند

ص: 144


1- . بحارالانوار، ج75 ، ص71.

سِرُّكَ سُرُورُكَ اِنْ كَتَمْتَهُ، وَ اِنْ اَذَعْتَهُ كانَ ثُبُورُكَ(1)

رازت را اگر پنهان دارى، شادمانى توست و اگر برملايش سازى (هلاكت و) اندوه توست.

رسول اکرم (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ )یکی از فواید رازداری را در امان ماندن از آزار حسودان می دانند و می فرمایند:

اسْتَعِينُوا عَلَى أُمُورِكُمْ بِالْكِتْمَانِ فَإِنَّ كُلَّ ذِي نِعْمَةٍ مَحْسُودٌ(2)

از پرده پوشی (و رازداری) در کارهایتان یاری بجویید؛ زیرا به هر صاحب نعمتی رشک برده می شود.

با توجه به کلامی زیبا از اميرمؤمنان علي(عَلَيْهِ السَّلاَمُ )؛ نگهداری اسرار، اندیشه صحیح به دنبال دارد. این اندیشه درست مایه دوراندیشی و دوراندیشی نیز به پیروزی منجر می گردد. در یک عبارت ساده سرچشمه پیروزی حفظ اسرار است:

اَلظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِاِجالَةِ الرَّأْي وَ الرَّأْي بِتَحصِينِ الْاَسرارِ(3)

پيروزي در پرتو دورانديشي است و دورانديشي در به کارگيري صحيح انديشه، و انديشه صحيح با نگهداري و رازداري ميسّر است.

در سخنى ديگر موفقيت ها را در سايه رازدارى می دانند و مى فرمايند:

ص: 145


1- . تصنیف غررالحكم و دررالکلم، ص320.
2- . بحار الانوار، ج74، ص153.
3- . نهج البلاغه، حکمت 45.

انْجَحُ الْامُورِ ما احاطَ بِهِ الْكِتمانُ(1)

موفق ترين كارها این است كه پنهان كارى آن را فراگيرد.

در نقطه مقابل، افشاى اسرار سبب عدم موفقيت و حتى باعث فرو افتادن در ورطه سقوط مى شود؛ چنانكه حضرت صادق (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )مى فرمايند:

افْشاءُ السِّرِّ سُقُوطٌ(2)

برملا كردن راز، سقوط است.

مدیران کارآمد علاوه بر اینکه خود، امین و نگهدار اطلاعات مجموعه خویش هستند و به افشای محتوای پرونده ها و نامه های مردم نمی پردازند از گماردن افراد غیرقابل اعتماد و خائن در مجموعه به شدّت پرهیز می کنند. آنان این سخن امام رضا(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) را سرلوحه انتخاب خویش قرار می دهند که می فرمایند:

لَم یَخُنْکَ الْاَمینُ و لکِن اِئْتَمَدْتَ الخائنَ(3)

امین به تو خیانت نکند، تویی که به خیانت کار امانت سپردی!

بهترين راه حفاظت از اسرار، انتخاب افراد شايسته و امانتدار است. مسئولان اسناد و اطلاعات به طور ویژه، بايد امانتدار و مورد وثوق و مؤمن به تشكيلات و كار سازمانی باشند تا راز و رمز آن را از بيگانگان محفوظ دارند و افراد امين و باوفا تمام تلاش خود را در نگهدارى اسناد محرمانه به كار برند و به هيچ قيمتى حاضر به افشاى آن نباشند؛ گرچه جان خويش را بر سر آن نهند:

ص: 146


1- . تصنیف غررالحكم و دررالکلم، ص324.
2- . بحارالانوار، ج78، ص229.
3- . بحار الانوار، ج 75، ص335.

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ لا يَأْلُونَکُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ(1)

اي کساني که ايمان آورده ايد! محرم اسراري از غير خود، انتخاب نکنيد. آنها از هرگونه شر و فسادي درباره شما کوتاهي نمي کنند.

اين آيه ضمن تشبيه لطيفي به مؤمنان هشدار داده است که غير از هم مسلکان خود براي خود، دوست و همرازي انتخاب نکنند و بيگانگان را از اسرار و رازهاي دروني خود باخبر نسازند؛ يعني کفّار شايستگي دوستي شما را ندارند و نبايد آنان دوست و محرم اسرار شما باشند؛ چرا که کفار در رساندن شر و فساد نسبت به مسلمانان کوتاهي نمي کنند.

پاسداری از نوامیس مردم

همانطور که از سخن گرانقدر امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در مقدمه استفاده شد، بُعد سوم از امانتداری(پس از حفظ اموال و اسرار)، حفاظت از نوامیس است. انسان ها به طور طبیعی نسبت به حفظ مال و جان و ناموس خود غیرتمند هستند. بالاتر از این، انسان دوستی و دیگرخواهی است که لازمه آن داشتن غیرت نسبت به حفظ مال و جان و ناموس دیگران در برابر تجاوزگران و زورگویان است. برای پرداختن به این جنبه از امانتداری مطلوب است ابتدا مطلبی در مورد مفهوم غیرت و غیرتمندی بیان گردد.

ص: 147


1- . سوره مبارکه آل عمران، آیه118.

غیرت در لغت به معنای رشک بردن، تعصب و حفظ کردن ناموس است. امام على(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) ریشه غیرت را شجاعت(1)، ملا احمد نراقى شجاعت و قوّت نفس(2)، علامه طباطبایى فطرت(3) و شهید مطهرى(دام ظله) احساس و عاطفه بشرى(4) مى دانند.

امام صادق (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )این ویژگی را صفتی الهی می دانند و در حدیثی می فرمایند:

اِنَّ اللّه غَیُورٌ، یُحِبُّ کُلَّ غَیُورٍ وَ مِنْ غَیْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَواحِشَ ظاهِرَها وَ باطِنَها(5)

همانا خداوند، غیور است و هر غیوری را دوست دارد و از غیرت اوست که همه گناهان آشکار و پنهان را حرام کرده است.

غیرت، یکی از ویژگی های برجسته اخلاقی پیامبران و اولیای الهی نیز هست. رسول خدا (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ )می فرمایند:

كَانَ إِبْرَاهِيمُ علیه السلام أَبِي غَيُوراً وَ أَنَا أَغْيَرُ مِنْهُ وَ أَرْغَمَ اللَّهُ أَنْفَ مَنْ لَا يَغَارُ مِنَ الْمُؤْمِنِين(6)

ص: 148


1- . «ثمرة الشّجاعة الغیرة»؛ تصنیف غررالحکم و دررالکلم، 259.
2- . معراج السعادة، ص163 و 164.
3- . ترجمه تفسیر المیزان، ج4، ص674.
4- . مسئله حجاب، ص64.
5- . الحكم الزاهرة ، ص528.
6- . من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص444.

پدرم ابراهیم، غیور و جوانمرد بود و من از او غیورترم و خداوند بینی کسی را که اهل ایمان است، ولی غیرت ندارد به خاک می مالد.

بدون تردید غیرت پیامبران خدا(عَلَيْهِم السَّلاَمُ ) پرتوى از غیرت الهى است که در میان جوامع انسانى به ثمر نشسته است. همه انسان های مؤمن و آزاده ای که تربیت یافته مکتب الهی هستند به این صفت آراسته اند؛ همانطور که از دیدگاه رسول خدا(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ )، غیرت، علامت و نشانه ایمان است.

آن حضرت در کلام کوتاه و پرمعنایى به این مطلب چنین اشاره می فرماید:

الْغَيْرَةُ مِنَ الْإِيمَانِ وَ الْمَذَاءُ مِنَ النِّفَاق (1)

همانا غیرت از ایمان، و بی غیرتی از نفاق است.

از نزدیکى و قرابت میان ایمان و غیرت، مى توان به اهمیّت غیرت و غیرت ورزى نیز پى برد. مؤمن غیرتمند، مایه عزّت و افتخار است. علاوه بر اینکه این گونه افراد را دیگران دوست دارند، خداى متعال نیز دوست دارد.

در این مورد رسول خدا(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) می فرمایند

اِنَّ اللَّهَ تَعالى یُحِبُّ مِنْ عِبادِهِ الغَیُورَ(2)

ص: 149


1- . نهج الفصاحة، ص587.
2- . نهج الفصاحة، ص306.

به راستى که خداى متعال از میان بندگانش، غیرتمندان را دوست دارد.

جامعه اسلامی، اجتماعی به هم پیوسته است که فرد فردِ این جامعه، نباید خود را تافته جدا بافته از دیگران بدانند. مردان باید ناموس اجتماع را ناموس خود بدانند و در حفظ حرمت ها، زنان مسلمان را مانند زنان خود بپندارند. تنها در چنین جامعه ای است که زنان و دختران آنها از نگاه های آلوده نامحرمان در امان خواهند بود و پاکی و طهارت اجتماع، باقی خواهد ماند.

امام صادق (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )در تعبیری زیبا این مسئولیت خطیر اجتماعی را چنین گوشزد می فرمایند:

عِفُّوا عَنْ نِسَاءِ النَّاسِ تُعَفَّ نِسَاؤُكُم(1)

چشم پوشی کنید از زنان مردم تا مردم از زنانتان چشم بپوشند.

در نظر داشتن تأثیر کارها و اینکه نگه نداشتن حرمت ناموس دیگران، گاهی ممکن است به هتک حرمت ناموس خود فرد بینجامد، یکی از راه های ایجاد یا تقویت غیرت در آدمی است.

امام خمینی(رحمه الله) دفاع از نوامیس را واجب کفایی می دانند و فرمودند:

ص: 150


1- . بحارالانوار، ج 68، ص270.

«مسئله دفاع از اسلام و کشور اسلامی و اموال و نوامیس مسلمین از واجبات کفایی است و همه ما به حسب امکاناتی که در اختیار داریم لازم است.»(1)

از این رو بر همه افراد جامعه به ویژه مسئولان فرض است که هرگز به این مرزشکنی ها نزدیک نشوند و زمینه حرمت شکنی ناموس ها را فراهم نکنند. نیروهای سازمان ها نیز به لحاظ مسئولیت سنگینی که در این مقوله دارند، لازم است با به کارگیری تمام قوای خویش از نوامیس این مرز و بوم مراقبت و محافظت به عمل آورند.

ناموس مردم همچون اموالشان محترم است واگر به گونه ای در اختیار دیگران قرار گیرد به منزله امانتی است که باید به بهترین وجه مراعات آنها بشود. نگاه های آلوده و هوس آلود به ناموس مردم و دست درازی به آنها به دور از جوانمردی است. پیامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ )در این باره می فرمایند:

وَ لَيْسَ مِنَّا مَنْ خَانَ مُسْلِماً فِي أَهْلِهِ وَ مَالِهِ(2)

کسی که به مسلمانی در اهل و مال او خیانت کند از ما نیست.

پاسداری از عِرض و اسرار مردم

عِرض به معنای آبروست و آبرو برای هر انسانی باارزش ترین دارایی است.

ص: 151


1- . صحیفه نور، ج18، ص229.
2- . بحار الانوار، ج 72، ص172.

پیامبر (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ )در ایام حج در قالبی تربیتی حرمت جان و آبروی مردم را چنین بیان فرمودند:

أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ دِمَاءَكُمْ وَ أَعْرَاضَكُمْ عَلَيْكُمْ حَرَامٌ إِلَى أَنْ تَلْقَوْا رَبَّكُمْ كَحُرْمَةِ يَوْمِكُمْ هَذَا فِي بَلَدِكُم هَذَا(1)

ای مردم! چنان که این روز (ایام حج) و این شهر (مکه) محترم است، خون، عِرض و آبروی شما هم محترم است (حق ریختن خون و بردن آبروی یکدیگر را ندارید) تا آن گاه که به دیدار خدا نایل گردید.

رسول خدا(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) محترم بودن آبروی مؤمن و خون و مال او را اینگونه نیز بیان فرمودند:

الْمُؤْمِنُ حَرَامٌ كُلُّهُ عِرْضُهُ وَ مَالُهُ وَ دَمُهُ(2)

همه چیز مؤمن- اعم از عرض و آبرو، مال و خونش- محترم است (و کسی حق تجاوز به هیچ یک از آن ها را ندارد).

بر همین اساس آبروى انسان كريم باندازه اى براى او اهميت دارد كه حاضر است براى حفظ آن از تمام مال خود بگذرد در حالی که انسان های پست همه چیز، حتی آبرو را در راه بدست آوردن مال مصرف می کنند.

امیرالمؤمنین على(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) مى فرمايند:

ص: 152


1- . بحارالانوار، ج 73، ص349.
2- . تحف العقول، ص57.

الْكَريمُ مَنْ صانَ عِرضَهُ بِمالِهِ وَاللَّئيمُ مَنْ صانَ مالَهُ بِعِرْضِهِ(1)

كريم كسى است كه آبرويش را با ثروتش حفظ كند و لئيم كسى است كه مالش را با آبرويش نگهدارد.

خداوند متعال از رفتار، حالات، عیوب و گناهان بندگانش باخبر است، اما حلم، بردباری، پرده پوشی و رازداری او بیش از همه است. آبروداری و خطاپوشی می کند و زشتکاری های پنهانی مردم را فاش نمی سازد؛ زیرا پرده پوشی از سنت های خداوند است و بندگان به این صفت الهی نیازمندند. این همان خواسته ای است که در دعای کمیل از زبان امام علی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )آمده است:

وَ لا تَفْضَحْنی بِخفیِّ مَآ اطّلَعْتَ علیه مِن سِرّی

و به قبایح پنهانم که تنها تو بر آن آگاهی مرا رسوا نگردانی.

امام صادق (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )از رسول اكرم(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) چنين نقل مى كنند:

انَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمُؤْمِنَ مِنْ عَظَمَةِ جَلالِهِ وَ قُدْرَتِهِ، فَمَنْ طَعَنَ عَلَيْهِ اوْ رَدَّ عَلَيْهِ قَوْلَهُ فَقَدْ رَدَّ عَلَى اللَّهِ

ص: 153


1- . تصنیف غررالحكم و دررالکلم، ص375.

خداوند بزرگ، مؤمن را از بزرگى جلال و قدرت خويش آفريده است؛ پس كسى كه مؤمنى را خدشه دار يا سخنش را رد كند، گويا سخن خدا را رد كرده است.

ابن عباس می گوید رسول خدا (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ )قبل از وفات خود، خطبه ای خواند که چشم ها گریان گشت؛ دل ها مضطرب گردید و بدن ها به لرزه افتاد، آن گاه سه مرتبه فرمودند:

«مردم نزدیک شوید، نزدیک شوید، نزدیک شوید؛ جا بدهید همه جلو بیایند» هنگامی که همه نزدیک آمدند و فشرده نشستند، فرمودند:

الا و مَن سَمعَ فاحشَه فَافشاها فَهوَ کَمَن اَتاها و مَن سَمِعَ خَبَراً فَاَفشاه فَهو کَمَن عَمِلَه(1)

ای مردم! هرکس بشنود گناه زشتی انجام شده است و آن را فاش و شایع کند، مانند کسی است که آن گناه را مرتکب شده است و هرکس چیز بدی را[درباره کسی] بشنود و آن را به گوش دیگران برساند و آن را فاش کند، مانند کسی است که آن عمل بد را انجام داده است.

یکی از راه های نگهداری آبروی مردم و حتّی آبرو بخشیدن به آنها، حفظ اسرار و رازهای آنان است.

ص: 154


1- . ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص286.

سرّ در لغت به هر كار پوشيده و مخفي اطلاق مي گردد؛ يعني امري كه انسان آن را در درون خود مخفي نگه مي دارد. علمای علم اخلاق، رازدارى را یکى از صفات و فضایل اخلاقی شمرده اند و ملاك هاي اساسي سرّ را چند چيز می دانند:

1- افشاي آن به آبرو و حيثيت افراد لطمه وارد كند.

2- مصلحت مشروع اقتضا کند كه آن سرّ مخفي بماند.

3- افراد محدودي آن راز و سرّ را بدانند.

رازدارى در گفتار و شیوه زندگی پیشوایان شیعه جایگاه ویژه ای دارد. آنان در اهتمام به این امر سرامد هستند. این امر در بعضی از موارد از واجبات مؤکد شمرده و برای افشا کننده آن، مجازات شدیدی در نظر گرفته شده است.

امام رضا (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )نقل می کنند که رسول خدا (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ )فرمودند:

لَيْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً أَوْ ضَرَّهُ أَوْ مَاكَرَهُ(1)

از ما نیست هر کس که در کار مسلمانی خیانت به کار برد یا به او زیان رساند و یا با او به نیرنگ رفتار کند.

همان طور که در فضیلت اخلاقی حسن ظن و دوری از عیب جویی اشاره شد، حضرت على (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )در ضمن توصیه هاى اخلاقى و حکومتى در نامه 53 نهج البلاغه مالک اشتر(دام ظله) را به رازدارى مردم توصیه مى کنند و به ایشان می فرمایند:

ص: 155


1- . سفینة البحار، ج2، ص318.

فَإِنَّ فِي النَّاسِ عُيُوباً الْوَالِي أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا فَلَا تَكْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْكَ مِنْهَا

مردم را عیوب و زشتی هایی است که سزاوارتر کس برای پوشاندن آن ها حاکِم است؛ پس آنچه از زشتی های مردم به تو پوشیده است پی مکن(کنجکاوی منما).

«کتمان راز»، دلیل قوت روح و کرامت نفس است و ظرفیت شایسته و بایسته انسان را می رساند و در ضمن، خویشتن دارى در حفظ اسرار و راز دیگران یکى از نشانه هاى وسعت روح و قدرت اراده است.

کسی که نتواند رازدار مردم باشد، گرفتار رذیله اخلاقی و معاشرتی است و باید در رفع آن بکوشد. تقوا و تمرین برای کنترل زبان می تواند راهی مناسب به شمار آید.

رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (رحمه الله)نیز در ضمن توصیه به امانتداری و خویشتنداری در زمینه حفظ اسرار مردم فرموده اند:

«برای سازمان بازرسی از امور مهمی که باید مراعات کنند این است که امین باشند در آن امری که به آنها محول شده است و این طور نباشد که سازمانی باشد برای بازرسی و آن وقت خودش خدای نخواسته معصیت بکند و افشا کند

ص: 156

اسرار مردم را و همان جایی که باید گزارش بدهد، بیش از او تعدی ای به هیچ وجه نباید بکند.»(1)

کارکنان سازمان های که به طور مستقیم و غیر مستقیم با اطلاعات و اسرار مردمی در ارتباط هستند، باید مرزهای اخلاقی را در این زمینه دقیقاً بشناسند و تنها در حدّ وظیفه و ضرورت این اطلاعات را انتقال دهند. آشنایی با حقوق انسانی همنوعان گام بزرگی برای رعایت حقوق آنان است. پس شایسته است این عزیزان با احترام به کرامت انسانی آبروی دیگران را آبروی خود بدانند و حرمت های انسانی را نشکنند که به فرموده رسول اللَّه(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) عاقبت کسانی که مدافع آبروی مومنان هستند، البته بهشت برین است:

مَنْ رَدَّ عَنْ عِرْضِ أَخِيهِ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ الْبَتَّة(2)

هر كه از آبروى برادر خويش دفاع كند، البته بهشت برای او واجب می شود.

استفاده صحیح و به جا از مسئولیت، اختیارات، امکانات و قدرت مرتبط با آن

در منطق دینی، همه نعمت ها ودایع و امانت های الهی، و مناصب و پست ها امانتی است بس سنگین تر. از دیدگاه اسلام، مدیریت و مسئولیت در حکم

ص: 157


1- . صحیفه نور، ج17، ص154.
2- . النوادر، ص8.

امانتى است که برای خدمت به خلق و اجرای وظیفه به مدیران و رهبران سپرده مى شود.

به لحاظ این حساسیت برای متصدیان امور مردم و مسئولان، معیارها و شرایطی مقرر شده که مهم ترین آنها امانتداری است. ویژگی امانتداری در مسئولیت احترام به قوانین، عدم استفاده شخصی از موقعیت، سوءاستفاده ننمودن از پست و مقام، عدم غرور و تکبّر، ظلم نکردن به زیردستان و ... را شامل می شود.

طبق این تعریف کسانى که بدون توجه به این واقعیت از مسئولیت استفاده نادرست و نابجا می کنند، مرتکب خیانت شده اند.

اگر کسی توانایی قبول این امانت سنگین را ندارد، نباید در جایگاه های حساس مدیریتی قرار بگیرد. قرآن کریم، شایستگی حضرت موسی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )را برای پذیرش مسئولیت از زبان دختر شعیب (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )در قالب صفاتی چون قدرت و امانتداری بیان می فرماید:

قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ(1)

يکي از آن دو (دختر) گفت «پدرم! او را استخدام کن؛ زيرا بهترين کسي را که مي تواني استخدام کني آن کس است که قوي و امين باشد (و او همين مرد است).

تأکید بر ویژگی قدرت و تحمل برای پذیرش امانت در سیره معصومین (عَلَيْهِم السَّلاَمُ )فراوان به چشم می خورد.

ص: 158


1- . سوره مبارکه قصص، آیه26.

روایت کرده اند ابوذر(دام ظله) که از اصحاب خاص و مقرب رسول خدا(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ )، و مورد علاقه آن حضرت و امیر مومنان بود، محضر حضرت پیامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) عرض کرد آیا مسئولیتی به من واگذار نمی کنید؟حضرت دستی بر شانه او زد و فرمود:

يا أَباذَر، إِنَّكَ ضَعيفٌ، وَ إنَّها أَمانَةٌ، وَ إِنَّها يَوْمَ القِيامَةِ خِزيٌ وَ نَدامَةٌ، إلّا مَنْ أَخَذَهَا بِحَقِّها، وَ أَدَّى الَّذيِ عَلَيْهِ فِيها(1)

تو ضعیف هستی و این پست ها امانت است و روز قیامت مایه رسوایی و پشیمانی می گردد، مگر کسی که آن را آنگونه که باید به عهده بگیرد و وظیفه خود را درباره اش ادا کند.

به کار بردن لفظ ضعیف در سخن حضرت نشان دهنده این است که این گونه مسئولیت ها بار سنگینی بر دوش مسئول، و چون از حساسیت ویژه ای برخوردار است، هر کسی نباید برگزیده شود.

نمونه هایی از این موارد را می توان در نامه های امام علی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )به کارگزارانش یافت. ایشان به زیادبن ابیه قائم مقام و جانشین عبدالله بن عباس در بصره است، مرقوم می فرمایند:

وَ إِنِّى أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَماً صادِقاً لَئِنْ بَلَغَنِى أَنَّکَ خُنْتَ مِنْ فَىْ ءِ الْمُسْلِمِينَ شَيْئاً صَغِيراً أَوْ کَبِيراً لَأَشُدَّنَّ عَلَيْکَ شَدَّةً تَدَعُکَ قَلِيلَ الْوَفْرِ، ثَقِيلَ الظَّهْرِ، ضَئِيلَ الْأَمْرِ(2)

ص: 159


1- . صحيح مسلم، ج3، ص1457.
2- . نهج البلاغه، نامه20.

و من سوگند به خدا ياد مي کنم سوگند از روي راستي و درستي اگر به من برسد که تو در بيت المال مسلمانان به چيزي اندک يا بزرگ خيانت کرده و برخلاف دستور صرف نموده اي بر تو سخت خواهم گرفت؛ چنان سختگيري که ترا کم مايه و گران پشت و ذليل و خوار گرداند.

مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) می فرمایند:

«همچنان که یک مسئول به دلیل آن که کلید صندوق بیت المال در دستش است، نمی تواند از بیت المال در مصارف شخصی خرج کند به همین دلیل حق ندارد که از وجاهت و قدرت و امکان و فرصت هایی که در اختیارش است به سود شخص خود و منافع شخصی اش استفاده کند.»(1)

امام خمینی(رحمه الله) می فرمایند:

«امروز سرنیزه در کار نیست، امروز اسلام به دست ما سپرده شده است و از ما امانتداریش را می خواهند. اگر ما امروز به این گروه هایی که مخالف با اسلام هستند و با اسم اسلام پیش ما نفوذ می کنند، اگر امروز گول بخوریم از اینها یا خدای نخواسته دنبال اینها برویم، این امانتی که دست ما بوده است به آن خیانت کرده ایم. به این امانت ما

نباید خیانت بکنیم، ما باید امانتدار باشیم و اسلام را حفظ بکنیم

ص: 160


1- . بیانات در صحن جامع رضوی، مشهد مقدس، 2/1/1383.

و خداوند شماها را حفظ کند و موفق بدارد و شما اسلامی هستید و با همین خط اسلام پیش بروید و این نهضت را به پیش ببرید.»(1)

حکومت و سرپرستی در نظر امام علی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )زمانی ارزشمند است که در سایه آن حقی به کرسی بنشیند و باطلی به زیر کشیده شود. امام على (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )موقعى كه با لشكريانش به جنگ جمل مي رفتند در يكى از منازل نزديك بصره به نام ذى قار فرود آمدند. عبداللَّه بن عبّاس مي گويد بر آن حضرت وارد شدم ديدم نشسته و كفش پاره خود را وصله مي زند؛ به من فرمود قيمت اين لنگه نعلين چقدر است؟ عرض كردم ارزشى ندارد. فرمود:

وَ اللَّهِ لَهِيَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ إِمْرَتِكُمْ إِلَّا أَنْ أُقِيمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلا(2)

به خدا قسم اين نعلين در نظر من محبوبتر از فرمانروایى و حكومت بر شما است مگر اینکه بتوانم در پرتو آن اقامه عدل و حقى نمايم يا اینکه باطل و بيدادى را بر اندازم.

با استفاده از سیره معصومین(عَلَيْهِم السَّلاَمُ ) می توان گفت مدیر لایق، مدیری است که مسئولیت را امانت می داند و در برابر این امانت، هیچ گونه خیانتی روا ندارد.

کارکنان سازمان ها بايد شيفته خدمت به مردم باشند و برآورده شدن نیاز انسان ها به دست خويش را از نعمت هاى پروردگار در حق خود بدانند و در

ص: 161


1- . صحیفه نور، ج12، ص202.
2- . نهج البلاغه، خطبه33.

بهره مندى از اين نعمت، هرگز دلتنگ نشوند. حضرت سيد الشهداء (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )فرمودند:

اعْلَمُوا انَّ حَوائِجَ النَّاسِ الَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكُمْ فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ(1)

بدانيد كه حوايج مردم به سوى شما از نعمت هاى خداوند بر شماست؛ پس از اين نعمت ها دلتنگ نشويد.

ثبت و انعکاس صحیح آمار و گزارش های مردمی و سازمانی

مقوله آمار در زندگي فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و... بسیار با اهميت است. در جامعه انساني بیشتر کارهای منظم و منسجم برگرفته از جمع آوری آمار و اطلاعات از جوانب مختلف آن كار است. به همين لحاظ ميزان قدرت تصميم گیری بهينه در جوامع پيشرفته به در اختيار داشتن آمار و اطلاعات صحيح و بهنگام بستگی دارد.

ثبت گزارش ها و آمار و ارقام در بیشتر سازمان ها و مجموعه ها وجود دارد و اجرای آن مستلزم رعایت دقت، صحّت و امانت است. از این رو تنها افراد امین و متخصص باید بر این کار گمارده شوند تا نتیجه گیری کاملاً واقعی باشد. اگر آماری صحیح ارائه نشود، نتیجه ای که از آن گرفته می شود، واقعی نیست

ص: 162


1- . بحار الانوار، ج78، ص127.

و طبیعتاً برنامه ریزی که بر اساس آن شکل می گیرد با شکست روبه رو

خواهد شد. آمار یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر برنامه ریزی و تصمیم گیری است.

توصیه امام علی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )به مالک اشتر(دام ظله) در انتخاب كاتباني صالح و رازدار براي ثبت گزارشها صحيح و حفظ اسرار، دلیلی بر اهمیت این موضوع است:

ثُمَّ انْظُرْ فِي حَالِ كُتَّابِكَ فَوَلِّ عَلَى أُمُورِكَ خَيْرَهُمْ وَ اخْصُصْ رَسَائِلَكَ الَّتِي تُدْخِلُ فِيهَا مَكَايِدَكَ وَ أَسْرَارَكَ بِأَجْمَعِهِمْ [لِوُجُودِ[ لِوُجُوهِ صَالِحِ الْأَخْلَاقِ مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ الْكَرَامَةُ فَيَجْتَرِئَ بِهَا عَلَيْكَ فِي خِلَافٍ لَكَ بِحَضْرَةِ مَلَإٍ وَ لَا [تُقَصِّرُ[ تَقْصُرُ بِهِ الْغَفْلَةُ عَنْ إِيرَادِ مُكَاتَبَاتِ عُمِّالِكَ عَلَيْكَ وَ إِصْدَارِ جَوَابَاتِهَا عَلَى الصَّوَابِ عَنْكَ [وَ[ فِيمَا يَأْخُذُ لَكَ وَ يُعْطِي مِنْكَ وَ لَا يُضْعِفُ عَقْداً اعْتَقَدَهُ لَكَ وَ لَا يَعْجِزُ عَنْ إِطْلَاقِ مَا عُقِدَ عَلَيْكَ وَ لَا يَجْهَلُ مَبْلَغَ قَدْرِ نَفْسِهِ فِي الْأُمُورِ فَإِنَّ الْجَاهِلَ بِقَدْرِ نَفْسِهِ يَكُونُ بِقَدْرِ غَيْرِهِ أَجْهَلَ ثُمَّ لَا يَكُنِ اخْتِيَارُكَ إِيَّاهُمْ عَلَى فِرَاسَتِكَ وَ اسْتِنَامَتِكَ وَ حُسْنِ الظَّنِّ مِنْكَ فَإِنَّ الرِّجَالَ يَتَعَرَّضُونَ [يَتَعَرَّفُونَ[ لِفِرَاسَاتِ الْوُلَاةِ بِتَصَنُّعِهِمْ وَ حُسْنِ [حَدِيثِهِمْ[ خِدْمَتِهِمْ وَ لَيْسَ وَرَاءَ ذَلِكَ مِنَ النَّصِيحَةِ وَ الْأَمَانَةِ شَيْ ءٌ وَ لَكِنِ اخْتَبِرْهُمْ بِمَا وُلُّوا لِلصَّالِحِينَ قَبْلَكَ فَاعْمِدْ لِأَحْسَنِهِمْ كَانَ فِي الْعَامَّةِ أَثَراً وَ أَعْرَفِهِمْ بِالْأَمَانَةِ وَجْهاً فَإِنَّ ذَلِكَ دَلِيلٌ عَلَى نَصِيحَتِكَ لِلَّهِ وَ لِمَنْ وُلِّيتَ أَمْرَهُ وَ اجْعَلْ لِرَأْسِ كُلِّ أَمْرٍ مِنْ أُمُورِكَ رَأْساً مِنْهُمْ

لَا يَقْهَرُهُ كَبِيرُهَا وَ لَا

ص: 163

يَتَشَتَّتُ عَلَيْهِ كَثِيرُهَا وَ مَهْمَا كَانَ فِي كُتَّابِكَ مِنْ عَيْبٍ فَتَغَابَيْتَ عَنْهُ أُلْزِمْتَه

پس از آن در حال نويسندگانت بنگر و بهترين ايشان را (از جهت راستي گفتار و درستي کردار) به کارهايت بگمار و نامه هايت که در آنها تدبيرها و رازها (براي دفع دشمن و ملکداري) بيان مي کني تخصيص ده به کسي که در همه خوهاي پسنديده (دينداري، امانت، خيرخواهي، پاکدامني و مانند آنها) از نويسندگان ديگر جامعتر باشد (زيرا کسي که بر اسرار سلطنت و حکومت از همه بيشتر دست مي يابد داراي اوصاف شايسته باشد و گرنه به اندک غرضي شکست لشگر را در جنگ و زيان مملکت را در کارها فراهم مي آورد)؛ کسي را که مقام و بزرگواري سرکش نسازد که به مخالفت با تو در حضور مردم و بزرگان بي باک باشد و کسي را که غفلت و فراموشي سبب نشود که کوتاهي کند در رساندن نامه هاي کارگردانانت به تو و نيکو پاسخ دادن آنها از جانب تو و در چيزهایي که براي تو مي ستاند و از جانب تو مي بخشد و کسي که قرارداد به سود تو را سست نبند و (بلکه آن را استوار و زباندار گرداند) و از گشادن گره قراردادي که به زيان تو بسته شده ناتوان نگردد و اندازه مقام و پايه خود را در کارها بداند؛ زيرا نادان به مقام و کار خويش به مقام و کار

ديگري نادانتر است (پس نويسنده

ص: 164

مخصوص ملک و حاکم بايد به پايه و قدر خود دانا باشد تا پايه و کار هر کس را بشناسد) و ديگر ايشان را (براي کارها) به فراست و دريافتن و اطمينان و نيکوگماني خود نبايد برگزيني؛ زيرا مردان (کارگردانان) براي به دست آوردن دل حکمرانان آراسته و نيکو خدمت خود را مي شناسانند (امانت و نيک نفسي و خيرانديشي از خود جلوه مي دهند و عيوب و بديهاشان را از والي مي پوشانند تا او را فريفته اعتقاد و حسن ظن او را جلب نموده بر کارهاي ديواني برسند) در حالي که غير از آنچه از خود نشان مي دهند و خويش را به آن مي آرايند چيزي از خيرخواهي و امانت (در ايشان) نيست، ولي آنان را به کرداري که براي نيکان پيش از تو انجام داده اند بيازما. پس در این کار به کسی روی آور که در توده مردم اثری نیکوتر داشته باشد و در امانت بیش از همه زبانزد مردمان باشد و اين آزمايش تو دليل است بر فرمانبري تو از خدا و کسي (امام) که کار را به دست تو سپرده است و براي هر کاري از کارهايت رئيس و کارگرداني از نويسندگان قرار ده که بزرگي کارها او را مغلوب و ناتوان نکند و بسياري آنها او را پريشان نسازد و هر گاه در نويسندگانت عيب و بدي

ص: 165

باشد و تو ازآن غافل باشي تو را به آن بدي مي گيرند (بازخواست آن بر تو باشد).

با توجه به این سخن ارزشمند، صفاتی را که حضرت امیر (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )برای کاتبان مطرح می فرمایند می توان به چند دسته تقسیم نمود:

- صلاحیت اخلاقی

- ظرفیت روحی

- هوشیاری

- سابقه نیکو در شغل و اجتماع

- صبر و تحمل

- درستکاری

- امانتداری

- خیرخواهی

در صورتی که آمار از سوی افراد متخصص و قابل اطمینان در سازمان، جمع آوری نشده باشد، برنامه ریزی هم با مشکل روبه رو می شود و امکانات موجود در مسیر درست به کارگرفته نخواهد شد؛ به بیان دیگر، آمار، مهمترین ابزار ارزیابی عملکرد گذشته، حال و برنامه ریزی برای آینده و یکی از عوامل اصلی مدیریت در هر سازمانی به شمار می رود؛ مقوله ای که ارزش آن روز به روز بیشتر می شود به طوری که دنیای جدید را جهان آمار و احتمالات نام نهاده اند.

بدون آمار کافی، دقیق و به هنگام، تعیین سیاست ها، برنامه ریزی، تعیین اهداف، راهکارها و فعالیت ها و در نهایت ارزیابی نتایج امکان پذیر نخواهد بود.

ص: 166

در قرن حاضر، که عصر اطلاعات است و توجه به پيچيدگي و گستردگي سامانه ها، آمار و اطلاعات در كنار ساير منابع همچون نيروي انساني، منابع مالي و ... نياز به مديريت دارد. از اين رو بحث جمع آوري علمي و منظم آمار و اطلاعات به يكي از اركان هاي سامانه هاي مديريتي تبدیل شده است. ماهيت آمار و اطلاعات به گونه اي است كه نه تنها موجب آسان سازی برنامه ريزي مي شود بلكه مديران بهتر مي توانند پاسخگوي نيازها و تقاضاهاي مخاطبان خود باشند و اين امر بدون آمار و اطلاعات دقيق و كارامد و متمركز امكان پذير نیست. امانتداری در ثبت و انعکاس صحیح آمار بخشی از اتقان و محکم کاری است که پیامبر اعظم (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )به آن توصیه می فرمایند:

إنَّ اللَّه تعالى يُحبُّ إذا عَمِلَ أحَدُكُم عَمَلاً أن يَتقَنَهُ(1)

خداوند متعال دوست می دارد هنگامی که یکی از شما مسلمانان کاری انجام می دهد، با دقت و اتقان لازم، محصول کارش را ارائه کند.

از سوی دیگر افرادی که برای جمع آوری اطلاعات و آمار گماشته می شوند باید امانتدار باشند و اسرار سازمانی را افشا نکنند. این افراد باید

توجیه شوند كه انتشار آمار سازمان ها در ضربه زدن به آن مجموعه، نقش مهمّى دارد. از اين رو، حفظ آمار کارکنان، خودروها، كارخانجات، به شمار مى آيد.

ص: 167


1- . نهج الفصاحة، ص305.

پاسداری از اموال مردم

در اسلام اموال مردم محترم، و حفظ و نگاهداری از اموال آنان وظیفه همگانی شمرده شده است؛ لذا هیچ کس حق تصاحب دارایی های دیگران را ندارد. به فرموده خداوند در قرآن کریم:

وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِکُمْ إِنَّهُ کانَ حُوباً کَبِيراً(1)

و اموال يتيمان را (هنگامي که به حد رشد رسيدند) به آنها بدهيد و اموال بد (خود) را با اموال خوب (آنها) عوض نکنيد و اموال آنان را همراه اموال خودتان (با مخلوط کردن يا تبديل نمودن) نخوريد؛ زيرا اين گناه بزرگي است.

مالك مال دیگران شدن، اگر بدون اسباب شرعى و عرفى (از قبیل تجارتِ با رضایت، بخشش، ارث، اجاره و امثال آن) باشد، نتیجه اى جز کشمکش و تعارض در پى ندارد؛ به طور نمونه در این آیه دستور داده شده در برخورد با

اموال یتیمان نهایت دقت را بنمایند تا مبادا در حق یتیمان ظلم شود. امام مهدیf نیز در این رابطه می فرمایند:

فَلا یَحِلُّ لِاحِد أَنْ یَتَصَرَّفَ مِنْ مالِ غَیْرِهِ بِغَیْرِ إِذْنِهِ(2)

ص: 168


1- . سوره مبارکه نساء، آیه 2.
2- . بحارالانوار، ج53، ص183.

براى هیچ كس جایز نیست كه بدون اذن صاحب مال در مالش تصرّف كند.

در آموزه های دینی همچنانكه بر احترام به جان، ناموس و آبروى مردم تأكيد شده، حرمت مال مردم نيز واجب شمرده شده و دست درازى هر كس به مال ديگرى

بدون رضايت او محكوم شمرده شده است.

اميرمؤمنان (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )فرمودند:

فَجَناةُ ايْديهِمْ لا تَكُونُ لِغَيْرِ افْواهِهِمْ(1)

دستاورد (كار و تلاش) مردم براى غير دهان خودشان نيست.

این تكلیف صریح دین اسلام است و معلوم می شود اسلام هرگز ضرر رساندن به دیگران را در تعامل اقتصادی و اجتماعی نمی پذیرد. وقتی مطابق با آموزه ها و احکام دین اسلام با آب غصبی و یا در مکان غصب شده وضو و غسل باطل است، نشان از اهمیت حفظ حقوق همنوعان در شریعت اسلامی دارد که شامل همه سطوح اقتصادی جامعه می شود.

امام خمینی(رحمه الله) می فرمایند:

«شما با اعراض مردم، با جان مردم، با اموال مردم سر و کار دارید و اگر چنانچه خدای نخواسته به طور دقیق به طور شایسته عمل نشود، علاوه بر مسئولیت شرعیه نسبت

ص: 169


1- . نهج البلاغه، خطبه232.

به اصل قضیه یک مسئولیت بزرگتری هم هست و آن این است که شما در جمهوری اسلامی هستید و ممکن است که جمهوری اسلامی در خطر بیفتد؛ یعنی وجهه اش یک وجهه ناشایسته ای بشود.»(1)

اسلام به منظور حفظ اموال مردم، قوانينی را در متن برنامه هاى فرهنگى، اقتصادى و اجرايى خود گنجانده و براى حفظ امنيت مالى مسلمانان (و حتی پیروان دیگر ادیان و مکاتب) از هيچ گونه مساعدتى دريغ نورزيده است.

در اينجا به تعدادى از آن قوانين اشاره مى شود:

1- هرگونه تصرف عدوانى ممنوع

اسلام هرگونه تصرف درمال مردم را بدون مجوّز قانونى یا رضايت صاحب مال،

«غصب» و حرام شمرده است و چنين كارى را سبب فساد و هرج و مرج اقتصادى مى داند؛ امام رضا (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )مى فرمايند:

وَ حَرَّمَ غَصْبَ الْامْوالِ وَ اخْذَها مِنْ غَيْرِ حِلِّها لِمافيهِ مِنْ انْواعِ الْفَسادِ

خداوند، غصب اموال وتصرف نامشروع آنها را حرام كرده چون منشأ انواع تباهي هاست.

و در ادامه درباره علت تحريم دزدی نيز مى فرمايند:

ص: 170


1- . صحیفه نور، ج9، ص285.

... وَحَرَّمَ السِّرْقَةَ لِمافيهِ مِنْ فَسادِ الْامْوالِ وَقَتْلِ الْانْفُسِ لَوْكانَتْ مُباحَةً(1)

خداوند، دزدى را نيز به اين دلیل حرام كرد كه اگر جايز بود سبب تباهى ثروت ها و كشتن نفوس مى شد.

در همين راستا دوست، حق ندارد در اموال و اشيایى كه متعلق به دوستش است، بدون رضايت و اجازه او تصرف كند و یا زن حق ندارد بدون اجازه شوهرش اموال او را به كسى ببخشد يا نذر كند. همچنین وكيل در چارچوب وكالت به تصرف در اموال موكل خود مجاز است و فراتر از آن حق ندارد.

در مکتب غنی اسلام، احترام به حقوق اقتصادی و مالکیت فردی، دلایل و توجیهات بسیاری دارد. یکی از این دلایل، پیش گیری از رواج حرام خواری است. در این دین عزیز، لقمه حلال منشأ بسیاری از برکات و توفیقات دانسته شده و لقمه حرام باعث بسیاری از نگونبختی ها است. در حدیثی قدسی از حق تعالی حرام خواری عامل بی ثمرشدن اعمال نیک و عبادات معرفی شده است:

وَ الْعَمَلُ مَعَ أَكْلِ الْحَرَامِ كَنَاقِلِ الْمَاءِ فِي الْمُنْخُلِ(2)

عمل و اطاعت كردن با خوردن غذاهاى حرام به منزله اين است كه شخص آب را در غربال از جايى بجايى ببرد.

2- ضرورت حفظ بيت المال

ص: 171


1- . عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج 2، ص 96.
2- . الجواهر السنية؛ كليات حديث قدسى، ص712.

دقّت فراوان رهبران اسلام و تأكيد بر حفظ و حراست از بيت المال مسلمانان و خوددارى و جلوگيرى از حيف و ميل آن نيز فرايند مهمّى دراحترام و امنيت مالى مردم به شمار مى آيد. حفظ بیت المال خدمت به همه، و در صورت كوتاهى نيز فرد در برابر همه مسئول است. درتاريخ آمده است كه پس از جنگ «حنين»، رزمندگان، گرداگرد پيامبر(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) جمع شدند و گفتند اى پيامبر خدا غنايم جنگى را ميان ما تقسيم كن. آن حضرت، كنار شترى ايستاد و مقدارى از كرك كوهانش راكند و به هوا افكند و فرمود:

«اى مردم! به خدا سوگند، من از غنايم-حتى مثل اين كرك-جز خمس آن را نمى برم و آن هم به شما خواهد رسيد. بنابراين، هر كس هر چه برده، حتى نخ و سوزن راهم برگرداند زيرا خيانت (به بيت المال) در قيامت براى خائن، بدترين ننگ و سبب ورود به دوزخ خواهدبود.»(1)

رفتار حكيمانه و عادلانه رهبران معصوم(عَلَيْهِم السَّلاَمُ ) اسلام، ضمن هشدار به همه دست اندركاران بيت المال، دليل روشنى بر احترام فوق العاده اسلام به اموال عمومى است كه بايد فراگير و مستمر درجامعه اسلامى ادامه يابد.

3- تأكيد بر امانت دارى

بازگرداندن امانت، خوى نيكوى انسانى است كه از فطرت هاى پاك، سرچشمه مى گيرد و عامل مؤثّرى در برقرارى نظم و امنيت مالى جامعه به

ص: 172


1- . سيره ابن هشام، ج4، ص 135.

شمار مى آيد و اسلام نيز بر آن، تأكيد فراوان دارد و خداوند به هيچ كس اجازه كمترين خيانتى رانداده است.

امام باقر(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) مى فرمايند:

ثَلاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وجَلَّ لِاحَدٍ فيهِنَّ رُخْصَةً: اداءُالْامانَةِ الَى الْبَرِّ وَالْفاجِرِ...(1)

در سه چيز خداوند براى هيچ كس رخصت تخلف نداده است:... اداى امانت به نيكوكار و بدكار

همچنين به شدّت، خيانت را نكوهش كرده، مؤمنان را از آلوده شدن به آن بر حذر داشته اند؛ اميرمؤمنان(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) مى فرمايد:

مِنْ افْحَشِ الْخِيانَةِ الْخِيانَةُ بِالْوَدائِعِ(2)

از زشت ترين خيانت ها، خيانت به امانت هاست.

در اين راستا هرگونه كوتاهى در پرداخت حقوق مردم، مذموم و ممنوع اعلام شده و تحت عنوان «حبس الحقوق» از گناهان كبيره شمرده شده است.

4- نگهدارى از مال يتيم

كودكانى كه گرد يتيمى بر چهره دارند و به سبب بى سرپرستى، اموالشان درمعرض تهديد قرار مى گيرد از سوى اسلام مورد حمايت ويژه قرار گرفته اند. قرآن مجيد به كسانى كه به عنوان قيّم يا ولىّ اين كودكان دراموالشان تصرف مى كنند، گوشزد مى كند كه:

ص: 173


1- . الکافی، ج 2، ص 162.
2- . تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 253.

وَلاتَقْرَبُوا مالَ الْيَتيمِ الَّا بِالَّتى هِىَ احْسَنُ يَبْلُغَ اشُدَّهُ ...(1)

به ثروت يتيم-جز به نيكوترين وجه- نزديك نشويد تا به سن رشد برسد.

از سويى، كسانى كه مال يتيم را به ناحق مصرف كنند به آتش دوزخ تهديد شده اند. قرآن مى فرمايد:

انَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ امْوالَ الْيَتامى ظُلْماً انَّما يَأْكُلُونَ فى بُطُونِهِمْ ناراً(2)

كسانى كه ثروت يتيمان را به ستم مى خورند، همانا شكم خويش را از آتش آكنده اند.

حضرت كاظم (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )با استناد به همين آيه، خوردن مال يتيم را از گناهان كبيره شمرده است.(3)

5- حفظ مال قاصر

اموال افراد نابالغ يا مجنون نيز بايد به نحو احسن محافظت شود و تا وقتى صاحبانش از رشد عقلى كامل برخوردار نيستند بايد با تعيين قيّم از حيف و ميل اموالشان جلوگيرى كرد.

6- ملاطفت در گرفتن مالیات

حضرت امیرمؤمنان علی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )در نامه بیست و پنج نهج البلاغه راه جمع آوری زکات و مهربانی نمودن به کسانی را که زکات می پردازند بیان فرموده است و

ص: 174


1- . سوره مبارکه انعام، آيه152.
2- . سوره مبارکه نساء، آيه10.
3- . وسائل الشيعه، ج 15، ص318.

حتی در مورد آزار نرساندن به شترهایی که بابت زکات گرفته می شود به مأموران جمع آوری مالیات سفارش می کنند:

وَ لا تُرَوِّعَنّ مُسْلِماً، وَ لا تَجْتازَنّ عَلَيْهِ کارِهاً، وَ لا تَأْخُذَنَّ مِنْهُ أَکْثَرَ مِنْ حَقِّ اللَّهِ فِى مالِهِ، فَإِذا قَدِمْتَ عَلَى الْحَىِّ فَانْزِلْ بِمائِهِمْ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُخالِطَ أَبْياتَهُمْ، ثُمَّ امْضِ إِلَيْهِمْ

بِالسَّکِينَةِ وَ الْوَقارِ حَتّى تَقُومَ بَيْنَهُمْ فَتُسَلِّمَ عَلَيْهِمْ، وَ لا تُخْدِجْ بِالتَّحِيَّةِ لَهُمْ...

فَإِنْ قالَ قائِلٌ: لا، فَلا تُراجِعْهُ، وَ إِنْ أَنْعَمَ لَکَ مُنْعِمٌ فَانْطَلِقْ مَعَهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُخِيفَهُ أَوْ تُوعِدَهُ أَوْ تَعْسِفَهُ أَوْ تُرْهِقَهُ، فَخُذْ ما أَعْطاکَ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ فِضَّةٍ. فَإِنْ کانَ لَهُ ماشِيَةٌ أَوْ إِبِلٌ فَلا تَدْخُلْها إِلَّا بِإِذْنِهِ، فَإِنَّ أکْثَرَها لَهُ، فَإِذا أَتَيْتَها فَلا تَدْخُلْ عَلَيْها دُخُولَ مُتَسَلِّطٍ عَلَيْهِ، وَ لا عَنِيفٍ بِهِ، وَ لا تُنَفِّرَنَّ بَهِيمَةً وَ لا تُفْزِعَنَّها، وَ لا تَسُوءَنَّ صاحِبَها فِيها، وَ اصْدَعِ الْمالَ صَدْعَيْنِ، ثُمَّ خَيِّرْهُ: فَإِذَا اخْتارَ فَلا تَعَرَّضَنَّ لِمَا اخْتارَهُ، ثُمَّ اصْدَعِ الْباقِىَ صَدْعَيْنِ، ثُمَّ خَيِّرْهُ فَإِذَا اخْتارَ فَلا تَعَرَّضَنَّ لِمَا اخْتارَهُ

و چون فرمانروا هستي مسلماني را مترسان (چنانکه عادت و روش حکمرانان ستمگر است) و بر (زمين و باغ) او گذر مکن در صورتيکه کراهت داشته به دلخواه او نباشد و بيشتر از حقي که خدا در دارائي او دارد امر فرموده بپردازد از او

ص: 175

مگير؛ پس چون به قبيله اي رسيدي بر سر آب آنها فرود آي بدون اینکه به خانه هاشان درآیي، بعد از آن با آرامش به سوي ايشان برو تا بين آنان بايستي، پس بر آنها سلام کن و درود بر ايشان را کوتاه منما (با آنان بي اعتنایي و کم احترامي مکن)...

پس اگر گوينده اي گفت زکات به من تعلق نگرفته به او مراجعه نکن دوباره سراغش مرو و اگر گوينده اي به تو گفت هست، همراهش برو بدون اینکه او را بترساني و بيم دهي يا بر او سخت گرفته او را به دشواري واداري پس بگير آنچه از طلا و نقره به تو ميدهد و اگر گاو و گوسفند و شتر داشته باشد بي اجازه او نزد آنها مرو، زيرا بيشتر آنها مال او است و چون نزد چهارپايان رسيدي به آنها نگاه مکن مانند کسي که بر صاحب آنها تسلط دارد و نه مانند کسي که بر او سخت گيرد و چهارپائي را نرانده مترسان و صاحب آن را در (گرفتن) آن مرنجان و مال را به دو بخش قسمت کن، پس (صاحب) او را مختار گردان (تا هر کدام را مي خواهد اختيار نمايد) پس هر گاه (يکي از آن

دو را) اختيار نمود متعرض آنچه اختيار کرده مشو (نگو چرا اين را گزيدي) پس از آن باقي مانده را دو بخش گردان و باز او را مختار گردان (تا هر کدام را مي خواهد اختيار کند) پس هر گاه

ص: 176

(يکي از آن دو را) اختيار نمود متعرض آنچه اختيار کرده مشو....

حضرت امام جعفر صادق (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )از پدران بزرگوارش نقل می کند پیامبر اسلام(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) از مجبور کردن مردم برای پرداخت مالیات نهی کرده و فرموده است که سخن مردم در اینکه مالیات اسلامی به آنها تعلّق گرفته است یا خیر کافی است و جایز نیست سالانه دو بار از مردم مالیات دریافت شود.

7- قاعده يد

در فقه اسلامی قوانینی برای حفظ اموال عمومی وضع شده است که از آن جمله می توان به این قانون اشاره کرد: قاعده يد یعنی هر كس هر مالى را در اختيار دارد از آن اوست مگر اينكه دليل و شاهد خلافش را ثابت كند.

8- قاعده لاضرر و لاضرار

یکی دیگر از قواعد اسلام، قاعده لاضرر و لاضرار است؛ يعنى هيچ كس حق ندارد براى نفع شخصى به ديگران زيان برساند. بنابر آنچه گذشت اموال مردم در پرتو نظام اسلامی کاملاً محترم و محفوظ است؛ یعنی نباید هیچ گونه تصرفی در اموال مردم شود، ولی مردم نیز وظیفه دارند وجوه شرعی و قانونی خود را پرداخت کنند. بر حاکمان و رهبران جامعه لازم است با مراعات اخلاق اسلامی و بدون سخت گیری، از آنان بستانند.

از بیانات مقام معظم رهبری(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) در زمینه امانتداری نسبت به اموال مردم است که فرمودند:

«یکی از خصوصیات، این است که مردم می خواهند این احساس را داشته باشند که مسئولان کشور در سطوح

ص: 177

مختلف، نسبت به موجودی کشور، امانتدار و امینند. این را من می خواهم از شما به طور جد بخواهم که مراقب باشید، این امانت و این روحیه امانتداری نسبت به آنچه که از مردم در اختیار ماست- بیت المال و آنچه که مربوط به ثروت های عمومی کشور است اختلال پیدا نکند.»(1)

پاسداری از جان مردم

نعمت حیات و جان از برترین نعمت هایی است که خداوند به بشر ارزانی داشته است و جان انسان را از همان آغاز آفرينش كه نطفه اى بيش نيست مورد حمايت قرار داده است و كسانى كه جان ديگران را به خطر مى اندازند به شدّت نكوهش كرده است.

قرآن كريم در اين باره مى فرمايد:

مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِى الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً(2)

هر كس انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسان ها را كشته و هر كس

ص: 178


1- . بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، 6/2/1376.
2- . سوره مبارکه مائده، آيه32.

انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است.

حراست از این نعمت الهی همواره خواسته فطری بشر بوده است. انسان ها به طور غریزی از عواملی که سلامت و امنیتشان را به خطر بیندازد، می گریزند و یا با آن مبارزه می کنند. با افزایش جمعیت بشری و به وجود آمدن تمدن ها، گروه های خاصی مسئول حفظ و حراست از جان و امنیت عموم مردم شدند و در سایه قوانین تدوین شده از این حق طبیعی انسان به دفاع برخاسته اند. امروزه در همه کشورها، علاوه بر تلاش های فکری و فرهنگی، نهادها و سازمانهایی برای حفاظت و پاسداری از امنیت مردم هست. در کشور ما نیز نهادهای امنیتی به منظور پاسداری از جان، مال، عرض و آبرو و حقوق خدادادی و طبیعی مردم به این منظور ایجاد شده است. در نگاه این نهادها هر کس به نسبتی که امنیت اجتماعی به ویژه امنیت جانی را سلب می کند، باید مجازات، و خود از این نعمت بزرگ محروم شود.

جان مردم آنچنان دارای اهمیت است که خداوند متعال اولین موضوعی که در قیامت در مورد آن حکم می کند، خون هایی است که به ناحق ریخته شده است. امام علی (عَلَيْهِ السَّلاَمُ )در این باره می فرمایند:

وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُبْتَدِئٌ بِالْحُكْمِ بَيْنَ الْعِبَادِ فِيمَا تَسَافَكُوا مِنَ الدِّمَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة(1)

ص: 179


1- . نهج البلاغه، نامه53،

در روز قیامت، خداوند سبحان رسیدگی به اعمال بندگان را از خون های به ناحق ریخته شده آغاز خواهد کرد.

ایشان ریختن خون انسان ها را به ناحق، موجب کیفر الهی، پیامدهای سنگین، نابودی نعمت ها و زوال و نابودی حکومت ها می داند:

إِيَّاكَ وَ الدِّمَاءَ وَ سَفْكَهَا بِغَيْرِ حِلِّهَا فَإِنَّهُ لَيْسَ شَيْ ءٌ أَدْعَى لِنِقْمَةٍ وَ لَا أَعْظَمَ لِتَبِعَةٍ وَ لَا أَحْرَى بِزَوَالِ نِعْمَةٍ وَ انْقِطَاعِ مُدَّةٍ مِنْ سَفْكِ الدِّمَاءِ بِغَيْرِ حَقِّهَا(1)

از خون ناحق پروا کن و از خون ریزی حرام بپرهیز که هیچ چیز، همچون خون ناحق، کیفر الهی را نزدیک و مجازات را بزرگ نمی کند و نابودی نعمت ها و زوال حکومت ها را ممکن نمی گرداند.

مراغبت از جان مردم، بزرگترین خدمت و سود رسانی به مردم است. از حضرت رسول(صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ) سؤال شد محبوبترين مردم نزد خدا كيست؟ ایشان فرمودند:

اَحَبّ النّاسُ إلى اللَّهِ اَنفَعُ النّاس للنّاسِ(2)

ص: 180


1- . بحار الانوار، ج 74، ص265.
2- . مستدرك الوسائل، ج2، ص403.

محبوبترين مردم نزد خداوند سودمندترين آنان براى مردم است.

با استناد به این حدیث گرانقدر، نیروی ارزشمند سازمان ها می تواند در سایه خدمت به مردم و سود رسانی هر بیشتر به ایشان، مورد حُبّ و دوستی عموم واقع، و بالاتر از آن مشمول رحمت و موهبت الهی گردد.

پاسداری از ارزش های درون سازمانی

ارزش های هر سازمان، اعتبارات بنیادی و واقعیت هایی که سازمان آنها را گرامی می شمارد و یا نسبت به آنها حساس است. ارزش های محوری، اصول اعتقادی دیر پا و اساسی هر سازمان است که باعث رشد و نمو افراد در قالب گروه می شود. ارزش های محوری هر سازمان به عنوان اصول راهنمای جاویدان به هیچ توجیهی نیاز ندارد و برای افراد درون سازمان ارزش و اهمیت ذاتی دارد.

ارزش های محوری سازمان می تواند به عنوان مبنایی مورد استفاده قرار گیرد كه بر اساس آنها سیاست ها را تدوین كرد؛ حتی می توان با تكیه بر آنها، شیوه رفتار روزانه كاركنان و مبنای تصمیم گیری ها را در محل كار مشخص نمود. سازمان ها می باید هنگام برنامه ریزی های بلند مدت، ارزش های محوری مشخص خود را رعایت كنند و هنگام ارزیابی عملكرد، تصمیماتی را كه در این زمینه می گیرند بر پایه ارزش های محوری خود بگذارند.

ارزش ها باید در روزگار سختی به كاركنان سازمان روحیه بدهد وگرنه ارزش نیست. ارزش ها شعار هر روزه ای است كه احساس خوبی به كاركنان

ص: 181

می بخشد، ارزش های سازمانی، جنبه اخلاقی منافع سازمانی است؛ به طور مثال می توان چند نمونه از اصول و اعتبارات بنیادی و ارزش های سازمانی را این گونه بر شمرد:

- خدامحوری در کارها

- توجه به حقوق و کرامت انسانی

- عدالت محوری و مهرورزی

- شایسته سالاری

- نظم و قانون مداری

- مسئولیت پذیری و پایبندی به تعهدات

- پویایی سازمانی از طریق خلاقیت و نوآوری

- رعایت اصول مشتری مداری

-رعایت انضباط و شئون اخلاق اداری

- وجدان کاری

-احساس مالکیت کارکنان نسبت به سازمان

- ارتقای سطح فرهنگ ایمنی

- رسیدگی به نیروها

- توجه به بالا بردن سطح علمی و معنوی کارکنان

باور اصلي در سازمان های اسلامی بر اين است كه سرچشمه تمام قدرت ها حضرت احديت است و پست و مقام امانتی است که نزد مدیران به

وديعه نهاده شده است. پس خدمت در جهت جلب رضايت حق تعالي، مردم و كاركنان از اصول ارزشی آنان است. سازمان های توحیدی بر این باورند که

ص: 182

خودباوري، انعطاف پذيري و پويايي، نوآوري، شايسته سالاري، تعهّد و صداقت، سرعت عمل در ارائه خدمات و رعايت عدالت در کارها از مهم ترين ارزش ها در سازمان است و باید تمام کارها، عزل و نصب ها، اندیشه پردازی ها و افکار در راستای جلب رضایت خداوند باشد.

پس از اینکه ارزش های سازمانی مشخص شد، دفاع و پاسداری از آنها از وظایف همه کارکنان و مدیران سازمان است.

زیر بنای پاسداری از ارزش های درون سازمانی در مرحله نخست، حفظ کرامت انسان ها و ارزش قائل شدن به نیروهای تحت امر، سربازان و درجه داران است. باید توجه کرد که اسلام، احترام به زمامداران و مدیران بلند پايه را تا جايى لازم می داند كه حريم انسانيت حفظ شود. اگر خضوع و تذلّل در برابر رؤسا با آیین نامه ها مطابق نباشد و یا حتی با كرامت ذاتى انسان در تضادّ، و براى مدیران فايده عقلانى نداشته باشد، ناپسند است.

در تاریخ می خوانیم مردم شهر «انبار» با ديدن حضرت على(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) طبق رسم ديرينه خود از اسب ها پياده شدند و در برابرش به طور فشرده دويدند و پايكوبى كردند.

حضرت فرمود:

وَ اللَّهِ مَا يَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُكُمْ وَ إِنَّكُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ فِي دُنْيَاكُمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِي [أُخْرَاكُمْ[ آخِرَتِكُمْ وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّار(1)

ص: 183


1- . نهج البلاغه، حكمت 36.

به خدا سوگند با اين كار، زمامداران شما بهره اى نمى برند و شما با اين كار در دنيا خود را به رنج و مشقت مى افكنيد و در آخرت به بدبختى و شقاوت دچار خواهيد شد و چه زيانبار است مشقتى كه پشت سر آن مجازات الهى باشد و چه پر سود است آرامشى كه با آن ايمنى از آتش باشد.

با دقت در اين سيره و سخن امام(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) معلوم مى شود كه مشروعيّت آداب و رسوم، در عرصه هاى سياسى و اجتماعى به ضديت نداشتن آنها با اسلام منوط است. مراسمى كه مخالف حريّت ذاتى و كرامت انسانى و شئون مذهبى باشد از دیدگاه اسلام، مشروع نيست؛ هر چند مرسوم باشد و در ميان مردم مقبول.

دومین گام اساسی برای پاسداری از ارزش های درون سازمانی، انتخاب افراد صالح برای جایگاه و سمت های سازمان و دقت در انتخاب نیروهای سازمانی است. چه بسا انتخاب نابجا و گزینش اشتباه و روی کارآمدن افراد نالایق باعث صدمات جبران ناپذیر در پیکره سازمانی گردد. امام صادق(عَلَيْهِ السَّلاَمُ ) در این موضوع به عمار بن موسی فرمودند:

يَا عَمَّارُ إِنْ كُنْتَ تُحِبُّ أَنْ تَسْتَتِبَّ لَكَ النِّعْمَةُ وَ تَكْمُلَ لَكَ الْمُرُوءَةُ وَ تَصْلُحَ لَكَ الْمَعِيشَةُ فَلَا تُشَارِكِ الْعَبِيدَ وَ السَّفِلَةَ فِي أَمْرِكَ فَإِنَّكَ إِنِ ائْتَمَنْتَهُمْ خَانُوكَ وَ إِنْ حَدَّثُوكَ كَذَبُوكَ وَ إِنْ نُكِبْتَ خَذَلُوكَ وَ إِنْ وَعَدُوكَ أَخْلَفُوك (1)

ص: 184


1- . الكافي، ج 2، ص640.

اي عمار اگر خواهي كه نعمتت پا برجا باشد و مردانگيت كامل و بي عيب باشد و زندگيت نيكو گردد، بنده هاي زر خريد و اشخاص پست را در كارهاي خود وارد مكن؛ زيرا اگر امانتي بايشان سپاري بتو خيانت كنند و اگر خيري برايت آورند دروغ گويند و اگر به نكبت روزگار دچار شوي رهايت كنند و اگر وعده اي بتو دهند بدان وفا نكنند.

هر مجموعه ارزشي به اخلاق اسلامي و تعهدات خود در برابر مراجعه کنندگان و كاركنان پای بند است. این مجموعه با استفاده از فرهنگ تکریم ارباب رجوع، مسئوليت خود را به نحو مطلوب انجام می دهد و با اتکا به باورهاي خود و استفاده از فناوري های روز به فردایی روشن می اندیشد.

ص: 185

منابع

* قرآن کریم

* نهج البلاغه سید رضی، ابوالحسن محمد بن حسین، ترجمه فیض الاسلام، سید علینقی، چاپ سوم، تهران، مؤسسه انتشارات فقیه، 1378.

1. پاینده ابو القاسم، 1324 قمری، نهج الفصاحه، سازمان انتشارات جاویدان، ایران.

2. رازی، ابو جعفر بن یعقوب بن اسحاق (شیخ کلینی)، 1407 قمری، الکافی، قم، دارالحدیث.

3. شعیری محمد بن حیدر، 1363 شمسی، جامع الاخبار، نجف، المطبعه الحیدریه.

4. علی بن حسام علاء الدین، 1399 قمری، کنز العمال، بیروت، مؤسسه الرساله.

5. طبرسی، حسن بن فضل، 1370 شمسی، مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی،

6. نوری، میزا حسین، 1382 شمسی، مستدرک الوسایل، آل البیت، تهران.

7. مکارم شیرازی، ناصر، 1385 شمسی، تفسیر نمونه، 17 جلد، قم، دار الکتب الاسلامیه.

ص: 186

8. آمدى، عبد الواحد تميمى؛ تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، چاپ اول، قم، دفتر تبليغات اسلامی، 1366.

9. آمدى، عبد الواحد تميمى؛ شارح، خوانسارى، جمال الدین؛ شرح غرر الحكم و درر الکلم، 7 ج، چاپ اول، تهران، دانشگاه تهران، 1366.

10. آمدی عبدالواحد بن محمد؛ 1378 قمری، غررالحکم و دررالکلم، نشر فرهنگ معارف، تهران.

11. حرّ عاملي، محمّد بن حسن؛ وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، 30 ج، چاپ اول، قم، مؤسّسه آل البیت لإحیاء التراث ، 1409ق.

12. حر عاملى، محمد بن حسن؛ ترجمه كاظمى خلخالى، زين العابدين؛ الجواهر السنية (كليات حديث قدسى)، چاپ سوم، تهران، انتشارات دهقان، 1380.

13. علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار لدررالاخبار؛ 1382 شمسی، اسلامیه، تهران.

14. علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار لدررالاخبار، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1423 ق.

15. خمینی، سید روح الله(امام امت)، صحیفه نور، 1388، موسسه تنظیم و نشر آثار، تهران.

ص: 187

16. خمینی، سید روح الله(امام امت)، چهل حدیث، 1394، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران.

17. خمینی، سید روح الله(امام امت)؛ وصیت نامة سیاسی الهی، تهران، انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378.

18. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، 1414، دارالثقافه، قم.

19. حرانی، ابو محمد حسن بن علی بن حسین بن شعبه؛ تحف العقول عن آل الرسول (ع)، چاپ دوم، قم، انتشارات جامعه مدرسين، 1404ق.

20. احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، 1358 ق، دارالصاد، بیروت، لبنان.

21. حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسير نورالثقلين، 1415، اسماعیلیان، قم.

22. دهخدا، علی اکبر؛ لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران، سازمان لغت نامه دهخدا، 1364.

23. راغب اصفهانی ، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، تهران، موسسه نشر صادق، 1387.

24. صابرى يزدى، على رضا، ترجمه انصارى محلاتى، محمدرضا؛ الحكم الزاهرة، چاپ دوم، قم، مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامى، 1375.

ص: 188

25. صدوق، محمد بن علی ابن بابویه قمی، الأمالي، 1 ج، چاپ پنجم، بیروت، اعلمى، 1400 ق.

26. صدوق، محمد بن علی ابن بابویه قمی؛ الخصال، 2 ج، چاپ اول، قم، انتشارات جامعه مدرسين، 1362.

27. صدوق، محمد بن علی ابن بابویه قمی؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، چاپ اول، قم، انتشارات دار الرضى، 1406 ق.

28. صدوق، محمد بن علی ابن بابویه قمی؛ علل الشرائع، 2 ج، چاپ اول، قم، انتشارات داورى، 1368.

29. صدوق، محمد بن علی ابن بابویه قمی؛ عيون أخبار الرضا (ع)، 2ج، تهران، انتشارات نشر جهان، 1378 ق.

30. صدوق، محمد بن علی ابن بابویه قمی؛ معاني الأخبار، قم، انتشارات جامعه مدرسين، 1403 ق.

31. صدوق، محمد بن علی ابن بابویه قمی؛ من لايحضره الفقيه، 4 ج، قم، انتشارات جامعه مدرسين، 1404 ق.

32. طباطبایى، محمدحسین، ترجمه فقهى، محمد هادى، سنن النبى (ص)، چاپ هفتم، تهران، انتشارات اسلاميه، 1378.

33. طبرسى، فضل بن حسن حفيد؛ مشكاة الأنوار في غررالأخبار، نجف، انتشارات حيدريه، 1385ق.

ص: 189

34. طبيب واسطى، ابوالحسن على بن محمد؛ مناقب الإمام علي بن أبي طالب (ع)، قم، كتابخانه عمومى آية الله مرعشى نجفى، 1356.

35. عاملی نبطی جزینی، شمس الدین محمد بن مکی ترجمه مسعودى، عبد الهادى؛ الدرة الباهره من الأصداف الطاهرة، قم، انتشارات زائر، 1379.

36. معین، محمد، فرهنگ لغت معین، تهران، انتشارات امیر کبیر، 1362.

37. مستغفرى، ابو العباس، طب النبي (ص)، قم، انتشارات رضى، 1362.

38. حكيمى، محمدرضا، محمد، علی؛ ترجمه آرام، احمد؛ الحياة، 6 جلد، چاپ هشنم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1380.

39. ورام مالكي اشتري، ابي الحسين، تنبیه الخواطر و نزهه النواظر (معروف به مجموعه ورام)، 2 جلد، قم، مكتبه فقيه، چاپ اول، 1368.

40. عباس نژاد، محسن؛ قرآن، مدیریت و علوم سیاسی، تهران، مرکز اطلاع رسانی کتابخانه تخصصی قرآن و علوم روز، 1384.

41. رضائیان، علی، مبانی سازمان و مدیریت، چاپ دوازدهم، تهران، انتشارات سمت 1387.

42. خامنه ای، سید علی(مقام معظم رهبری)؛ حدیث ولایت، تهران، دفتر مقام معظم رهبري، 1386.

43. عمیدزنجانی، عباسعلی، فقه سياسى، 1377 شمسی، تهران، امیرکبیر.

ص: 190

44. ابراهیمی، محمد، اسلام و حقوق بين الملل عمومى، 1391شمسی، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).

45. نراقي، احمدبن محمدمهدي، معراج السعادة، 1387 شمسی، قم، آیین دانش.

46. طباطبایی، محمدحسین (مولف)، موسوی همدانی، محمدباقر (مترجم)، ترجمه تفسیر المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم دفتر انتشارات اسلامي 1374.

47. الهامى نيا، على اصغر، سيره اخلاقى تربيتى امام خمينى، تهران، پژوهشكده تحقيقات اسلامى نمايندگى ولىّ فقيه در سپاه، 1381.

48. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، چاپ سوم، قم، مدرسة الامام علی بن ابیطالب، ج3، 1385.

ص: 191

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109