سرشناسه : محقق فرید، محمدمهدی، 1356 -
عنوان و نام پدیدآور : اولین نگاه به امام زمانم عجل الله تعالی فرجه الشریف[کتاب]/ نویسنده محمدمهدی محقق فرید.
مشخصات نشر : مشهد: استوار، 1391.
مشخصات ظاهری : 120 ص.
شابک : 45000ریال 978-600-5491-88-3:
یادداشت : پشت جلد به انگلیسی: First Look to Imam zaman.
یادداشت : کتابنامه:ص.116-120؛ همچنین به صورت زیرنویس.
یادداشت : نمایه.
موضوع : محمدبن حسن (عج)، امام دوازدهم، 255ق. - -- احادیث
موضوع : مهدویت-- احادیث
موضوع : ازلیت و ابدیت -- احادیث
موضوع : ارواح (اسلام)
رده بندی کنگره : BP51/2/م3الف8 1391
رده بندی دیویی : 297/959
شماره کتابشناسی ملی : 3169455
ص:1
بسم الله الرحمن الرحیم
ص: 2
اولین نگاه به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
نویسنده: شیخ محمد مهدی محقق فرید
ص: 3
ص: 4
عالم ارواح:
سرگردانی در عالم ارواح ... 7
وصال یار و اوّلین نگاه در عالم ارواح .... 10
معرّفی امام عصر علیه السلام از زبان خودشان در عالم ارواح ... 11
توضیحی از آن حضرت در مورد عالم ارواح و امتحانات آن... 31
امتحان خداوند از چهارده معصوم علیهم السلام در عالم ارواح .... 34
امتحان خداوند از ابوبکر و عمر در عالم ارواح ... 34
عالم ذرّ:
توضیحی از امام عصر علیه السلام در مورد عالم ذرّ و امتحانات آن ... 36
باز بودن دائمی مسیر هدایت .... 40
ایمان و کفر عاریه ای ... 41
حبّ و بغض عاریه ای ... 41
عالم ارواح و ذرّ:
نسیان و فراموشی ... 44
امتحانات ملائکه ... 46
امتحانات اجنّه .... 48
امتحانات حیوانات .... 49
امتحانات آسمان ها و زمین ها ... 50
ص: 5
امتحانات اشجار، اثمار، آب ها، کوه ها و .... 51
کسب فضائل و نعمت ها؛ نقائص و رذائل ... 52
وقت لازم برای جبران نقائص و کسب کمالات بیشتر .... 54
بحثی دقیق پیرامون بلاها و ارتباط آن با عالم ارواح و ذرّ .... 54
دنیا:
تقابل عالم ارواح و عالم ذرّ با دنیا، و سختی و دشواری دنیا نسبت به آن دو .... 61
سخت ترین دوران در میان عوالم سه گانه.... 64
معنای غیبت امام زمان علیه السلام ... 66
وظیفهﻱ ما در دوران غیبت ... 69
مقام و منزلت منتظران و ثابت قدمان در زمان غیبت .... 71
دعا و خواص آن و ارتباط آن با امام عصر علیه السلام .... 73
علائم ظهور؛ حتمی و غیر حتمی .... 83
آن چه به عنوان یک منتظِر باید بدانیم ... 84
اشعار ... 87
فهرست متن عربی روایات .... 89
فهرست آیات ... 115
فهرست منابع ... 116
ص: 6
بسم الله الرحمن الرحیم
نور تابان وجود چون خورشیدش بالأخره بر من هم تابید و من، من شدم.
آتش عشقی پایدار، هیزم های دلم را سخت بر می افروخت، که شراره های آن سر به هجرانی سرد و طولانی داشت.
نسیمی با شمیم خوشبوی وصال در صحرای وجودم، وزیدن گرفت.
کوچه های تاریک قلبم یکی پس از دیگری به نوری آشنا روشن می شدند.
تنها نبودم، دیگرانی را هم که همچون من بودند و گرمی خورشید وجودش به آن ها نیز تابیده بود، حضور داشتند و من با آن ها اُنس و اُلفتی عمیق داشتم.
ناگهان آبشار صدایی مَهیب و پُر تلاطُم بر سرمان فرو ریخت و همگی با گوش های جانمان شنیدیم:
{أَلَسْتُ بِرَبِّکُم}(1)، (2) آیا من پروردگار شما نیستم؟
همگی در جواب فریاد زدیم که: { قَالُوا بَلَی } (3).
ص: 7
امّا گویا عدّه ای تنها به زبان، جوابِ این منادی را داده و صدا از عمق جانشان بر نمی آمد!
حسّ غریبی داشتم!
اینجا کجاست؟
من چه کسی هستم؟
اینان چه کسانی هستند؟
این چه سؤالی بود؟
منادی که بود؟
و چرا همگان از عمق جان به منادی پاسخ ندادند؟
در این میان دوباره صدای آن منادی بلند شد:
{أَلَیْسَ مُحَمَّدٌ بِنَبِیِّکُم}؟ (1) آیا محمّد پیامبر شما نیست؟
با شنیدن این اسم، غوغایی عجیب در نهان دلم پیدا شد، گویا از خود بی خود شدم و باز هم همراه همگان از عمق جانم پاسخ دادم که:
{ قَالُوا بَلَی }
و باز متوجّه شدم که عدّه ای دیگر با من فرق می کنند! و گویا از شنیدن این اسم، دریای خروشانی که آغشته به کینهﻱ دیرینه ای بود در نهادشان موج می زند.
سایهﻱ خوفناک لحظات، می گذرند و من همچنان متحیّرم.
آرام آرام، ابر ترس، وجودم را فرا گرفت.
خواستم فریاد بکشم و با صدای بلند بپرسم:
ص: 8
اینجا کجاست؟
من چه کسی هستم؟
و...
که ناگهان صدای آن منادی باز هم مرا متوجّه خود ساخت و آن صدا در وجودم طنین افکند و شنیدم که گفت:
{ أَلَیْسَ عَلیٌّ بِأَمیرِالمُؤمِنینَ وَ أَولادُهُ الأئمَّةِ المَعصُومِینَ}؟ (1)
با شنیدن نام علی علیه السلام گویا از درون متحوّل شدم و بند بند وجودم به این نام گره خورد و احساس کردم که من از اویم و با او پیوند خواهم خورد.
کامِ وجودم به محبّتی وصف ناپذیر شیرین شد و بند دلم به پنجرهﻱ نام دلربایش گره خورد و به سرعتِ هرچه تمام پاسخ منادی را دادم و در این پاسخ تنها نبودم و شنیدم که همگان پاسخ مثبت داده و { قَالُوا بَلَی } گفتند.
ولی باز هم مانند دفعه هاﻱ قبل عدّهﻱ زیادی گرچه به ظاهر { قَالُوا بَلَی } را گفتند، ولی صداهایشان برخاسته از عمق جانشان نبود.
گویا در این جا نیز طنین پر خروش این اسم، تنفّر و کینه ای عمیق را از دل عدّه ای بر ملا ساخته وآن را عیان می نمود!
گذر لحظات سرد و طاقت فرسا بسیار سخت بود و من همچنان در دریای تحیّر غوطه وَر بودم و گرداب سؤالاتِ «چرا»، «چطور»، «چگونه»، «برای چه» و... مرا در بر گرفته و رهایم نمی کرد و مرا به طور مرگ باری در خود می فشرد.
ص: 9
چه کنم؟
چگونه خود را از این زندان برهانم؟
آیا کسی هست که به سؤالاتم پاسخ دهد؟
آیا ساقی وجود دارد که بر لبهای تشنهﯼ روحم آب حیاتی بریزد؟
آیا پنجرهﯼ اضطراب دلم به گلزار قرار باز خواهد شد؟
آیا...
در این افکار بودم که ناگهان احساس کردم دستی پُر از یاس های آرامش در سبد قلبم قرار گرفت و بوی عطرِ اطمینان مشام دلم را پُر نمود.
طوفانِ درونم فرو نشست و احساس کردم به زودی همچون رودخانه ای خروشان به دریای حقایق فرو خواهم ریخت و بر قلّهﻱ اسرارِ خلقت صعود خواهم کرد.
غنچهﯼ وجودم شکفت و آمادهﻱ وصال شدم.
نوازشم کرد.
امّا نه با دستش، بلکه با نوری که سراسرِ وجودش را فرا گرفته بود.
از خود بی خود شدم.
یک پارچه نور بود.
خودش را که معرّفی کرد، فهمیدم هرچه دارم از اوست و
هرگز نباید از او جدا شوم.
ص: 10
اوّلین نگاه بود. (1)
عشقی ناب دلِ عاشقم را به دلش پیوند می داد.
محو جمال نورانیش بودم و لذّتی را تجربه می نمودم که قابل وصف نبود.
نگاه بود و نگاه!
و باز هم نگاه و البتّه سکوتی پر از معنا!
ناگهان شیشهﻱ سکوت شکست و پرندهﻱ صدایِ زیبا و دلنشینش در آشیانهﻱ دلم مأوا گرفت:
*«من امامِ زمان تو و حجّت خدا بر همهﻱ مخلوقاتم». (2)
آری!
من آن خورشیدی هستم که در کنار سیزده خورشید دیگر اوّل کسانی بودیم که لباسِ زیبای وجود را بر تن نموده و پا به عرصهﻱ وجود نهادیم.
ص: 11
من آن کسی هستم که خداوند همه چیز را به خاطر او (1)، و برای او خلق نمود. (2)
و مرا شاهد بر خلقِ آن ها قرار داد. (3)
من اساسی ترین نقش را در عالم هستی دارم، و خداوند مرا همه کاره و جانشین خود قرار داده است. (4)
من آن رابط و سبب میان خلق و خالق یکتا و مصدر و مخرج همهﯼ فیوضاتم که خداوند از طریق من (5)، و به خاطر من نعمت ها، خیرات
ص: 12
برکات، ارزاق و عنایاتِ خود را بر خلق افاضه می کند. (1)
من سرچشمه و منبع همهﯼ ارزش ها و نعمت هایم. (2)
و به خاطر من تمامی نقمت ها، بلاها، غم و غصّه ها، بیماری ها، وساوس شیطانی و نابسامانی های روزگار، از تو دفع می شوند. (3)
ص: 13
من مدیر و مجری ارادهﯼ حق تعالی در عالم هستی می باشم. (1)
من مَظهر صفات حق تعالی و جامع جمیع صفات الهی هستم. (2)
ص: 14
شناخت من، شناخت خداست و هر کس مرا بیشتر و بهتر بشناسد، خدا را بیشتر و بهتر شناخته است. (1)
من هدفِ غاییِ خلقت هستم (2) که سعادتمندی، جز در سایهﯼ عمل به دستورات و اطاعتش به دست نمی آید. (3)
من آن مخلوقی هستم که قُرب و نزدیکی به خدا، در اطاعتِ بی چون و چرا از اوامر و دستوراتش می باشد. (4)
ص: 15
من همان کسی هستم که هدف از خلقتِ خلق، شناخت و معرفت به من است. (1)
من اوّلین بنده ی خدا هستم که او را به معنای حقیقی عبادت کرده است و خواهد کرد. (2)
من آن کسی هستم که به برکت و یُمن وجود او به خلائق روزی داده می شود. (3)
ص: 16
من همانم که آسمان و زمین به وجود پر رمز و رازش استوار می گردد. (1)
من یگانه اﻱ هستم که عجائب و غرائب دریای بی کران وجودش، بی نظیر و تمام ناشدنی است. (2)
من همان دستِ خدایم که دستی فوقِ آن نیست و امورِ همهﻱ خلق به او واگذار شده است. (3)
من بر انجام آنچه بخواهم توانا و قادرم. (4)
ص: 17
من صاحب و مجری معجزات همهﻱ انبیا و اوصیائم. (1)
من حقیقت دین، اصل دین، باطن دین هستم. (2)
من آن کسی هستم که آراسته به لباس زیبای عصمت مطلقه است. (3)
ص: 18
من منبع و خزینه دار علم الهی (1) و عالِم بر ماسِوَی اللَّه هستم. (2)
من مَظهر علم خدا (3) و مطّلع و محیط بر جمیع کائناتم. (4)
من چشم بینای خداوند عزوجل می باشم که همیشه و در همهﯼ احوال
ص: 19
تو را می بیند. (1)
و بر جمیع اسرار و رازهای درونی تو و تمامی اعمال و رفتار، افکار و خُطورات ذهنیّه، حالات مختلف روحی و جسمی، نیازهای ظاهر و باطن تو مطلّع است. (2)
من عالم به اسرار و حقائق آن قرآنی هستم که بر جدّم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نازل خواهد شد. (3)
ص: 20
منم آن کسی که عصر ظهورش، عصر شکافته شدن علوم و دانش هاست. (1)
من آن امامی هستم که ملائکه بی اذن او قدم از قدم برنداشته و نیم نفسی نمی کشند. (2)
ص: 21
منم آن که جبرائیلِ امین با آن قداستش، خادمِ شیعیان اوست. (1)
و عزرائیل بدون اذنِ او احدی را قبض روح نمی کند. (2)
من همانم که پیامبرانِ اُولو العزم (صاحبان تصمیم) با عزمِ بر قبول ولایت او از سایرِ پیامبران، پیشی گرفته و اُولو العزم شدند. (3)
منم آن که از اعمال بندگان باخبرم و به آن ها می نگرم. (4)
ص: 22
و به سبب محبّت و ولایت من، و بیزاری از دشمنانم اعمال ایشان پذیرفته می شود. (1)
و علاوه بر این هفته ای دو مرتبه ملائکهﯼ الهی، اعمال ایشان را نزد من می آورند، و من برای گناهانشان استغفار می کنم و از اعمال خوبشان مسرور گشته و شکر الهی را بجای می آورم. (2)
ص: 23
منم آن که ملائکه و روح القُدُس در شب قدر بر وی نازل می شوند (1) و تقدیراتِ یک سالهﯼ تو، باید به امضای من برسد؛ (2) چرا که غیر از من کسی که قدرتِ تصرّف در مقدّرات و تغییر و تبدیل آن ها را داشته باشد وجود ندارد. (3)
من آن هدایتگری هستم که هدایت همهﯼ اشیاء به او واگذار شده است. (4)
ص: 24
من سبب اصلی بخشایش گناهانِ خلقم و بدون استغفار من کسی بخشیده نخواهد شد (1) و زمانی توبه پذیرفته است که - پس از پشیمانی، استغفار و جبران گذشته - مورد شفاعت من واقع شود. (2)
من حَبل متینِ تو در مقابل تَله های شیطان و هواهای نفسانیم. (3)
منم آن کشتی نجات که در امواج حادثات جز او را پناهی نیست. (4)
محبّت و ولایت و معرفت به من موجب سنگینی اعمال (5) و جواز
ص: 25
عبور از پُل صراط و داخل شدن به بهشت است.(1)
بهشت مهریهﯼ مادرم زهرا علیها السلام (2) و خلق شده از نور جدّم حسین علیه السلام است. (3)
ص: 26
تیر دعای خلق، به دعا و نیایش من به هدف اجابت اصابت می کند. (1)
وارث بی چون و چرای همهﻱ انبیا، اوصیا و ادیان الهی هستم. (2)
ص: 27
من تنها امامی هستم که عقول در زمان ظهورش کامل می شوند. (1)
منم آرزوی هر آرزومند. (2)
مدافع، یاور، پناه و تنها تکیه گاه دردمندانم. (3)
آری! مهربان تر از مادر، صمیمی تر از پدر و دل سوز تر از تو به خودت، من هستم. (4)
من همان «ذکر اللَّه» هستم که خانهﻯ قلب ها تنها با یاد آن آرامش
ص: 28
می یابند و مزّهﻯ شیرین زندگی تنها در سایهﻯ آن چشیدنی است. (1)
من صاحب الزّمانم، یعنی: صاحبِ بر زمانم.
محبوب قلب ها و امید مستضعفانم.
من آشنای غریبم.
هم وحیدم، هم فریدم.
غم با من آشنا و من با آن قرینم.
آری!
من اوّلین و آخرینم.
منتقم خون خدا و یکسر حزینم.
نبودم کربلا، لیکن... صبح و شام، اندر عزایش، نالان و غمینم.
کباب است قلبم کباب.
در دل سوزان و یکسر اشک ریزم. (2)
ص: 29
- -
دیگر تابِ تحمّل نگاه به صورت نورانیّش، حزنِ چهره اش، و سوزِ دلش را نداشتم.
هیزم های پر از نَم احساسم آتش گرفتند.
همچون پروانه سوختم و مثال شمعی آب شدم.
گلبرگ های گل باغِ کوچک جانم، از سوز قلبش پرپر شد.
و در سکوتی تلخ و نفس گیر
دوباره نگاه عاشقانه ام را به نگاه معشوقانه اش دوختم.
و باز هم نگاه بود و نگاه!
در حالی که بغضی سرد گلویم را می فشرد گفتم:
سیّدی و مولای!
جانم به قربانت!
هستیم فدایت!
من کیستم؟
امروز چه روزی است.
و این جا کجاست؟
ص: 30
- - -
لحظاتی سکوت نموده و با لحنی آرام فرمود:
امروز جمعه و اینجا عالم ارواح است و تو روحِ یکی از محبیّنِ من هستی که به کمک و یاریِ من، به وحدانیّت خدای تعالی، نبوّت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، و ولایت و امامت امیر المؤمنین علیّ علیه السلام، و سایر امامان بعد از ایشان و من که مهدی و خاتم أوصیائم، اقرارِ زبانی و قلبی نمودی.
اینجا هم دارِ امتحان و اوّلین آزمایش گاه خدا از مخلوقاتِ خویش است.
آری! خداوندِ بلند مرتبه پس از این که ارواح خلایق را - به دست ما اهل بیت که ید الله هستیم - خلق نمود (1)، آنان را در سه چیز مورد امتحان قرار داد: «توحید، نبوّت و امامت»
خدای متعال اوّل خود را معرّفی نموده و بر خلائق شناسانید و صفات عالیهﻱ خود را برای آنان ذکر نمود، عدهّ ای همچون تو، هم به دل اقرار نمودند و هم به زبان؛ و عدهّ ای دیگر فقط به زبان اقرار نموده و در دل انکارش کردند.
در اینجا بود که کفر و ایمان؛ کافر و مؤمن، از یکدیگر مشخّص گردیده و از هم جدا شدند.
ص: 31
سپس پیامبرِ خود، حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم را که به علم و حکمت بی پایان خویش برگزیده بود، بر خلق معرّفی کرده و از خلائق برای وی طلب اقرار به نبوّتش را نمود؛ پس عدهّ ای همچون تو، هم به زبان و هم به قلب پذیرفته و عدهّ ای دیگر تنها به زبان اقرار نمودند، و در این مرحله اسلام از سائر فرقه ها، و مسلمان از غیر مسلمان جدا گردید.
سپس بر امامت و ولایت امیر المؤمنین علی علیه السلام، امام حسن مجتبی علیه السلام تا امامت و ولایتِ من اقرار گرفت.
در این جا نیز عدهّ ای همچون تو پذیرفته، و هم به زبان و هم به دل اقرار نمودند، و عدهّ ای دیگر تنها به زبان اقرار کردند. و در این مرحله تشیّع از تسنّن و شیعه از سنّی، جدا شد و حبّ و بغض و محبّ و مبغض، شکل گرفت.
اکنون بدان که همهﻱ شما دوست داران و اقرار کنندگان به ولایت ما، به زودی هم مرا و هم امامان قبل از مرا و هم یکدیگر را در اینجا ملاقات خواهید نمود و با هم تکلّم خواهید کرد و نه تنها به هم اُنس می گیرید و یکدیگر را می شناسید، بلکه بعضی از شما با بعضی دیگر چنان اُنس و اُلفت گرفته و آشنا می شوید که گویا سال ها با هم آشنا بوده اید و زمانی که در دنیا به هم برخورد کنید،
ص: 32
احساس می کنید که گویا همدیگر را از قدیم می شناسید و حال این که هرگز یکدیگر را ندیده اید. (1)
ص: 33
و نیز بدان که اوّل کسانی که در هر سه مرحله از همه زودتر پاسخ مثبت دادند خودِ ما اهل بیت بودیم. (1)
و قضیّه از این قرار است که خداوند از ازل به علم و حکمتِ بی پایان خویش ما را برگزیده و انتخاب نموده بود و می دانست که در صورت امتحان، ما اوّل کسانی هستیم که اقرار به وحدانیّت و یگانگی او می نماییم؛ فلذا از ابتدا ما را برای مقام نبوّت و امامت برگزید و البتّه ما را هم در امتحانات شرکت داد تا بعد از امتحان بر همگان معلوم شود که انتخاب خداوند عظیم الشأن بجا و درست بوده است و کسی سخن به اعتراض نگشاید. (2)
بعد از ما نیز انبیاء اُولو العزم: حضرت نوح و ابراهیم، موسی و عیسی و سائر انبیا علیهم السلام به حسب درجاتشان، به توحید، نبوّت و امامت ما اقرار نمودند. (3)
و امّا اوّل کسانی که کفر و بغض خویش را به دل آشکار نمودند، همان دو ملعونی هستند که اساس ظلم و جور را بر ما اهل بیت در دنیا بنا خواهند نمود و حقّ خلافت ظاهری ما بر مردم را غصب خواهند کرد و مادرِمان حضرت زهرا علیها السلام را مظلومانه به شهادت
ص: 34
خواهند رسانید و منشأ همهﻱ بدی ها و نابسامانی ها در دنیا خواهند بود و بعد از آن دو ملعون، پیروان سرسخت ایشان هستند که منکر ولایت ما گردیده اند. (1)
- -
توضیح حضرت را که شنیدم گل از چهره ام شکفت و بسیار مسرور شدم و خدا را شکر نمودم که مرا در این امتحانات سربلند نموده است.
به زبان و قلب از محبوب دلم، هستی ام، عشقم، جانم، امام زمانم سپاسگزاری نمودم و گفتم:
آقای من!
ای معدن علم و دانش!
ای خزینه دار حقایق!
ای آگاه از اسرار و غیوب!
پس از این قرار است چه اتّفاقاتی بیافتد؟
من نسبت به آینده بیمناک هستم.
مولای من!
به خودت قسم نگرانم!
رهایم نکن
همیشه در کنارم باش
ص: 35
تنهایم مگذار
یاری ام کن و با من بمان.
قول می دهم هرچه بگوئید گوش کرده و بدان چه امر کنید
عمل نمایم.
و از تو و مهربانی هایت
از تو و عنایاتت
از تو و غمخواری هایت
از تو و توجّهاتت
از تو و محبّت هایت
از تو و خوبی هایت غافل نشوم.
- - -
نرگس لب های با طراوتش شکفت و با لحنی نرم و دل نشین فرمود:
آرام باش، می گویم.
بدان که مدّت دو هزار سال به همین صورت (یعنی روح) خواهی بود و پس از این عالم و گذشتن از امتحانات آن، ارواح شما به اجسام ریزی به نام ذرّه که از صلب اوّلین انسان به نام آدم علیه السلام بیرون می آیند، رفته و در عالمی به نام عالم ذرّ برای مدّت کوتاهی خواهید بود.
و در این مدّت کوتاه همچون عالم ارواح بر سه چیز از شما امتحان گرفته خواهد شد:
«توحید، نبوّت و امامت».
ص: 36
و باز عدهّ ای تنها به زبان مُقرّ خواهند بود و عدهّ ای دیگر، هم به زبان و هم به قلب. (1)
و البتّه توفیق کسانی که در این عالم (عالم ارواح) سربلند بوده اند و بر دیگران در جواب و قبولِ توحید، نبوّت و امامت پیشی گرفته اند، بیشتر است.
و البتّه کسانی که موفّق به قبولِ قلبی در این عالم نشده اند و یا با تأخیر پذیرفته اند در عالم ذرّ برای جبران گذشته و کوتاهی خود فرصت دارند، همچنان که توفیق یافتگانِ قلبی در این عالم نیز نباید کار را تمام شده ببینند؛ چرا که عالم ذرّ نیز مرحلهﻱ مهمّی است و امکان لغزیدن وجود دارد.
ص: 37
در هر حال هر کسی باید تا آخرین مرحلهﻱ امتحان نا اُمید نباشد و برای ارتقاء و قرب و رسیدن به کمال بیشتر تلاش کند.
- -
پرندهﻱ آرامش بر آشیانهﻱ قلبم نشست و کوه اضطراب و نگرانی به کاهی تبدیل شد و سفیر درونم بر انگیخته شد برای سؤالات بیشتر و باز پرسیدم که:
مولا جان!
آیا در آن عالم نیز همچون این عالم، شما حضور دارید و مرا یاری می کنید؟
آیا همچون اینجا سربلند خواهم بود و به درجات بالاتری خواهم رسید و بندهﻱ مقرّب پروردگار خواهم شد؟
- - -
آری!
در آنجا نیز همهﻱ ما اهل بیت حضور داریم و دوستانمان را یاری می کنیم، و به دادشان می رسیم، بلکه به اذن الهی عهد گیرنده و همه کاره، خودمان هستیم. (1)
و تو یکی از محبّین ما هستی که در عصر امامت من به دنیا خواهی آمد و من امام زمان تو هستم و امر هدایت تو و سائر امور دیگر مربوط به تو همگی به من واگذار گردیده است. (2)
ص: 38
من ملجأ و پناه
مایهﯼ امید و آرامش
روشن کننده و گرما بخشِ زندگی
تو و دوستان تو هستم.
چه در عالم ذرّ که در پیش است و چه در عالم بعد از آن که «دنیا» است، و إن شاء الله سربلند خواهی بود، البتّه خودت نیز باید تلاش بیشتری کنی و قدم هایت را محکم تر برداری و توجّه و توسّلت را به ما بیشتر نمائی.
- -
شکوفه های بهاری سخنان حضرت یکی پس از دیگری در گل زار روحم می شکفتند و من لحظه به لحظه مسرورتر می شدم.
خدا را شکر که مولایی چنین رئوف و دلسوز به من عطا فرمود.
آقا جان!
باز هم از شما تشکّر می کنم و قول می دهم تلاشم را، توسّلم را، توجّهم را و روحیّهﻱ اطاعتم را به شما امام عزیز تر از جان بیشتر و بیشتر نمایم.
مولا جان!
سؤالی دیگر؛ و آن این که آیا از شما نیز امتحان گرفته می شود؟
ص: 39
- - -
آری!
همان طور که قبلاً نیز اشاره کردم گرچه خداوند به علم بی پایان خویش عمل کرده و ما را از ابتدای خلقت، امام و حجّت خود بر خلق قرار داده است و می داند که ما در امتحانات سربلند بیرون می آییم، ولیکن ما را نیز همچون دیگران در امتحانات شرکت داده و مورد آزمایش قرار می دهد تا حجّتی بر دیگران در افضلیّت ما بر آن ها و مقام رفیع ما نزد خداوند باقی نماند. (1)
ما اوّل کسانی هستیم که { قَالُوا بَلَی } (2) را به دل و زبان جاری نموده و می نمایند؛ یعنی هم در این عالم (عالم ارواح) و هم در عالم ذرّ که در پیش است. (3)
سرورم!
سؤال دیگری که مرا به خود مشغول نموده این است که:
ارواحی که در اینجا اقرار قلبی به توحید یا نبوّت و یا ولایت ننموده اند، آیا در عالمِ بعدی راه بر ایشان بسته است، و دیگر موّفق به جبران گذشتهﻱ خویش و اقرار به ولایت شما نمی شوند؟
ص: 40
- - -
نه چنین نیست، راه و مسیر هدایت نه تنها در عالم ذرّ بلکه در عالم دنیا نیز تا فرا رسیدن مرگ، باز است و هرکس می تواند گذشتهﻱ خویش را جبران نموده و به اختیار خویش راه هدایت را برگزیند، ولی معمولاً کسانی که در این عالم و عالم بعد هدایت نگشته و اقرار قلبی نمی نمایند و کفرشان ثابت است، در دنیا نیز موفّق به پذیرش حق و ولایت ما نمی گردند.
آری!
ایمان و کفر یا ثابتند یا عاریه ای. (1)
چه بسا افرادی که در ظاهر به نظر می رسد که دارای ایمان ثابت هستند ولیکن ایمانشان عاریه ای است و به زودی آن را با مرتکب شدن گناهانی چند، و دوری از ما اهل بیت و عدم پذیرش کلام ما، از دست داده و گمراه می گردند، همچون شخصی به نام زُبَیر که در دنیا بر همگان معلوم خواهد شد که ایمانش عاریه ای بوده و از او سَلب می گردد.
دنیا محلّ روشن شدن این واقعیّت است و چون هیچ کس نمی داند که ایمان یا کفرش ثابت است یا عاریه ای، فلذا همگان باید به ما توسّل نموده و مراقب اعمال خویش باشند.
حبّ و بغض و ولایت ما اهل بیت نیز همچون ایمان و کفر، یا ثابتند و یا عاریه ای، (2) اگر ثابت باشد، که هیچ چیز آن را تکان نداده و
ص: 41
گناهی آن را از بین نمی برد. (1)
و اگر چنانچه عاریه ای باشد، ارتکاب گناهان، بدون توبه، باعث از بین رفتن آن شده و در نهایت ولایت را از او سلب می نماید. (2)
و البتّه چون هیچکس نمی داند حبّ و بغضش از چه نوع است باید تمام تلاش خویش را برای انجام کارهای خوب نموده و از انجام
ص: 42
کارهای زشت دوری نماید و بر ایمان خویش گرچه ثابت هم باشد بیفزاید و درجهﻱ ایمان خویش را ارتقاء دهد.
پس دانستی که هیچ موجودی در این عالم از این دو حال خارج نیست:
یا مؤمن است یا کافر.
یا محبّ است یا مبغض.
هر که با ایمان است، محبّ ماست و هر که کافر است مبغض ماست.
حال اگر برای خود او یا دیگران روشن نیست، ولی حقیقت چنین است که هر مؤمنی محبّ است و هر کافری مبغض. (1)
فلذا اگر شخصی تا آخر عمر بر کفر خود باقی باشد، نشانهﻱ آن است که جزء مبغضین ما اهل بیت می باشد. و اگر تا آخر عمر مؤمن به خدا و موّحد بوده باشد، نشانهﻱ آن است که جزء محبّین ما است.
و آن عدهّ ای که به علّت کمبود یا فقدان عقل یا عدم فراهم شدن زمینهﻱ هدایت و شرایط لازم برای تشخیص حقّ از باطل، از دنیا رفته و وضعیّتشان نامعلوم است - و به آن ها مستضعف دینی گفته می شود - در روز قیامت در مرحله ای برای ایشان امتحانی به وجود
ص: 43
می آید و در آنجا حق از باطل برایشان روشن شده و مورد آزمایش و امتحان واقع می شوند و محبّ و مبغض بودنشان بر خود و دیگران معلوم می شود؛ تا حجّتی بر خداوند نداشته باشند و همگان بدانند که وضعیّت ایشان چگونه است. (1)
حکمت خدای متعال بر این تعلّق گرفته است که با پا نهادن به هر عالَمی نسیان و فراموشی بر شما غلبه کند و چیزی از اتّفاقات عالَم قبل به یادتان نباشد، تا از تلاش دست برنداشته و نومیدی سراغتان نیاید؛ چرا که اگر کسی بداند سعید است یا شقی، دیگر تلاش لازم برای تعالی و رسیدن به کمال را نمی نماید.
- -
آقا جان!
بفرمایید آیا غیر از انسان ها موجودات دیگری هم مورد امتحان و آزمایش قرار می گیرند؟
- - -
آری!
همهﻱ خلایق اعمّ از ملائکه، اجنّه، حیوانات، نباتات، جمادات و هر موجودی که آفریده و مخلوق پروردگار است مورد امتحان و آزمایش واقع شده و می شود.
- -
مولاجان!
می شود بیشتر برایم توضیح دهید و مرا از اسرار خلقت آگاه نمایید؟
- - -
می گویم به شرط آنکه با دقّت گوش کنی و این مطالب را برای غیر اهلش نقل ننمایی؛ چرا که هر کس صلاحیّت دانستن این علوم و معارف را ندارد و البتّه از اهلش که دوست داران ما هستند نیز کتمان نکن و آن را به ایشان برسان. (1)
ص: 45
- - -
چشم آقا جان! سمعاً و طاعةً.
ما قدم از قدم بر نداشته و کاری نمی کنند. (1) و ما بر همهﻱ امور و احوالات ایشان احاطه داشته و آگاهیم. (2)
اوّلین ملکی که به ولایت ما در این عالم (ارواح)، ایمان آورده و در عالم ذرّ نیز از همه سریع تر اقرار می نماید حجر الاَسود است که خداوند پس از اتمام امتحانات در عالم ذرّ و اَخذ میثاق از افراد، عهدها و پیمان ها را نزد وی به امانت می سپارد و او در دنیا به صورت سنگ سفیدی در گوشه ای از خانهﻱ خدا به دست ما نصب می شود.
و همگان مأمورند که وقتی به حجّ و زیارت خانهﻱ خدا رفتند در کنار حجر الاَسود تجدید میثاق نمایند، البتّه حجر الاَسود پس از مدّتی به علّت دست کشیدن افراد ناصالح و دشمنان ما اهل بیت سیاه گشته و تا اتمام غیبت من در دنیا سیاه خواهد ماند.(3)
ص: 47
بعد از حجر الاَسود که مقرّب ترین ملک الهی است سایر ملائکهﻱ مقرّب همچون عزرائیل، اسرافیل، میکائیل و جبرائیل، روحانیّین، کرّوبیّین و سائر ملائکه، به خدا و رسول و ولیّش امیر المؤمنین و ما اهل بیت ایمان آورده و البتّه همگی بدون استثناء علاوه بر زبان به قلب نیز اقرار نموده و می نمایند، و به تعبیری همه جزء محبّین و موالیان ما اهل بیت هستند (1) اگر چه بعضی ها مثل فُطرس ابتدائاً از قبول ولایت سر باز زده و آن را نمی پذیرند، ولی در نهایت پس از گرفتاری و سوختن بال هایش و توسلّ به جدّم سیّد الشهداء آن را پذیرفته و نجات می یابد. (2)
اجنّه نیز همچون انسان ها دو گروهند: مؤمن و کافر (محبّ و مبغض)، یعنی گرچه همگی مانند شما اقرار زبانی نمودند و می نمایند ولی عدّه ای در قلب آن را نپذیرفته و کافر، غیر مسلمان وسنّی گردیدند. (3)
و اوّل کسی که در میان اجنّه از قبول توحید، نبوّت و ولایت ما اهل بیت سرباز زد ابلیس لعین بود که شقاوت و عاقبت به شرّی
برایش رقم خورد. (4)
و نیز بدان که عدّه ای از اجنّه خدمت گزار ما اهل بیت در دنیا هستند
ص: 48
و ما را یاری می کنند (1) و علومشان را از ما اخذ می نمایند (2) و به دست ما مسلمان می گردند (3) و عدهّ ای دیگر نیز جزء مخالفین ما بوده و سرکشی کرده و بر علیه ما اقدام می نمایند و عدهّ ای از ایشان به دست ما کشته می شوند (4) و در عین حال همگی از چشمان شما مخفی بوده و آن ها را نمی بینید (5) تا زمان ظهور من که مجسّم خواهند شد و در کنار شما زندگی خواهند کرد. (6)
امور آنان علم و احاطهﻱ تام داریم. (1)
آنان در زمان ظهور من همگی اهلی شده و در کنار هم بدون آن که به کسی ضرری برسانند زندگی می کنند (2) و در قیامت نیز محشور می شوند و به بهشت یا جهنّم می روند (3)، البتّه نه به صورت حیوان بلکه روح آن ها داخل در جسم انسان های خبیث شده و به بهشت می روند و جسم آن ها همراه روح انسان های پلید وارد جهنّم می شود.
در رابطه با این موضوع مطلب بسیار است ولی همین مقدار که دانستی تو را کافی است.
خداوند ولایت و مودّت ما اهل بیت را بر آسمان ها و زمین ها نیز عرضه نمود و آن ها نیز بر دو گروه تقسیم شدند: کافر و مؤمن (محبّ و مبغض)(4).
و اوّلین کسی که اجابت نمود و بدان اقرار کرد آسمان هفتم بود که خداوند او را به عرش و کرسی مزیّن ساخت.
ص: 50
سپس آسمان چهارم اقرار نمود، پس خداوند او را به بیت المعمور (که خانه ای همچون کعبه و در امتداد آن می باشد و ملائکه دور آن طواف می کنند) مزیّن نمود.
و بعد از آن، آسمان دنیا اقرار کرد و خداوند او را به ستارگان زینت نمود.
و بعد از آن زمین ها اقرار کردند که زمین مکّه اوّلین آن ها بود که خداوند او را به خانهﻱ خودش مزیّن ساخت؛ سپس زمین شام اقرار نمود که به بیت المقدّس زینت داده شد، و بعد از آن زمین مدینه اقرار کرد که به قبر رسول خدا مزیّن گردید، و بعد از آن نیز سرزمین نجف اقرار کرد که خداوند او را به قبر امیر المؤمنین مزیّن نمود، و بعد از آن نیز سایر زمین ها چنین کردند. (1)
و البتّه عدّه ای از زمین ها نیز ولایت ما را نپذیرفتند و بدین سبب برهوت، خشک و بی آب و علف و شوره زار گردیدند و یا آب های جاریِ در آن ها شور و تلخ گردید. (2)
در اینجا نیز همین قدر بدان که هر درختی، هر میوه ای، هر آبی و هر کوهی که ولایت ما را در این عالم (ارواح) پذیرفته و در عالم بعد (ذرّ) نیز بپذیرد، خداوند او را شیرین، گوارا، میوه دار و قابل استفاده
ص: 51
قرار می دهد و اگر نپذیرد تلخ و لم یزرع و بی استفاده خواهد شد. (1)
- -
مولا جان!
شما را به خدا باز هم ادامه بدهید و کویر تشنهﻱ جان مرا از باران علوم و معارف عالیهﻱ خودتان سیراب نمایید.
بدان که هر کس هر فضیلتی در دنیا دارد که باعث برتری او بر دیگران در آخرت می باشد، مانند:
عافیت کامل همراه توفیق الهی برای عبادت و خدمت
پدر و مادر خوب
شجاعت و قدرت
صبر و استقامت
کرم و سخاوت
علاقهﻱ قلبی به خوبی ها و دنباله روی از آن ها
تولّد در خانوادهﻱ شیعه و مذهبی
برخورداری از فرزندان صالح و همسر ایده آل و صالحه
داشتن رفیق های خوب
و خلاصه هر نعمتی که مسیر آخرت را برای طیّ نمودن آن هموار می سازد، همگی را به اختیار خود در این عالم (ارواح) و عالم بعدی
ص: 52
(ذرّ) به حسب کمّیّت و کیفیّتِ اقرارش به توحید، نبوّت و ولایت کسب می کند.
البتّه این همهﻱ قضیّه نیست و این اختیار در استفادهﻱ صحیح از آن چه که کسب نموده است در دنیا نیز برای وی تا آخر عمر ادامه دارد و چه بسا به جهاتی (همچون پیروی از شیطان و هوای نفس و دنباله روی آرزوهای دنیوی و محبّت به دنیا و دوری از ما اهل بیت و عمل ننمودن به اوامر و دستورات ما) از آنچه که در این دو عالم (ارواح و ذرّ) کسب نموده استفاده نکرده و چه بسا در مسیر مخالف نیز استفاده نماید که در نتیجه سرمایه را از کف داده و عاقبت به شرّ می گردد.
و نیز هر کس هر نقصی در جهت سرعت بیشتر برای طیّ طریق آخرت و قرب به ما اهل بیت دارد همچون:
معلولیّت جسمی
نداشتن پدر و مادر خوب
رفقای ناباب
به دنیا آمدن در خانواده و فامیل لاابالی و بی قید و بند
ضعف روحی
کم صبری
حسود بودن
خسیس بودن
و علاقه به انجام امور پست و نالایق، و ...
همگی ناشی از دیر جنبیدن و کوتاهی در پذیرشِ به موقع ولایت
ص: 53
ما اهل بیت است که البتّه با توجّه به وجود اختیار در دنیا و فرصت لازم و تلاش بیشتر و استعانت جستن از ما اهل بیت قابل جبران است.
و چه بسا کسانی هستند که در دنیا جبران کامل گذشتهﻱ خویش را نموده و از دیگرانی که در این عالم (ارواح) و عالم بعدی (ذرّ) از او جلوتر بوده اند پیشی بگیرند مانند جناب حُرّ که داستانش در دنیا زبانزد همگان خواهد شد.
در نتیجه همه مأمور به تلاش هستند و باید در این مسیر نا اُمید نشده و با توسّل به ما اهل بیت راه کمال و قرب به خداوند را بپیمایند.
آن است که بلاها به طور کلّی بر چهار دسته تقسیم می شوند:
دستهﻱ اوّل: آن هایی که از هنگام تولّد در دنیا با شما هستند و شما قدرت جدا نمودن آن ها را از خود ندارید و اختیار و تلاش شما تأثیری در تغییر آن ها ندارد همچون معلولیّت جسمی.
دستهﻱ دوّم: بلاهایی هستند که در طول عمرِ افراد بر آن ها نازل شده و گرفتار آن می شوند و قابل تغییر نیستند مثل نقص عضو.
دستهﻱ سوّم: بلاهایی هستند که گرچه از هنگام تولّد با شما همراهند ولی با اختیار و تلاش شما و توسّل به ما اهل بیت می توانید آن ها را تغییر داده و یا از شدّت آن ها بکاهید، مثل روحیهﻱ خساست و حسادت، ترسو بودن و مانند آن.
ص: 54
دستهﻱ چهارم: بلاهایی هستند که در طول عمرِ افراد، بدان ها نازل شده و گرفتار آن می شوند و قابل تغییرند و یا خودشان به مرور زمان رفع می شوند، مثل گرفتاری مالی یا خانوادگی و یا ابتلا به بعضی از امراض.
امّا آن بلاهایی که از اختیار افراد خارجند و قابل تغییر نیستند (دستهﻱ اوّل و دوّم) قطعاً به سبب کوتاهی در این عالم (ارواح) و عالم بعد (ذرّ) به وجود آمده اند.
ولی سایر بلاها (دستهﻱ سوّم و چهارم) که به اختیار فرد قابل تغییر هستند ممکن است:
1- به خاطر کوتاهی در این عالم و عالم بعد به سراغ افراد آمده باشند. (1)
2- به خاطر کوتاهی و معصیت افراد در دنیا بدان دچار گردیده باشند. (2)
ص: 55
ص: 56
ص: 57
3- برای رسیدن به مقامات و کمالات معنوی و اَخذ جایگاه خاصّی در بهشت بدان ها مبتلا شده باشند. (1)
4- برای دل نبستن به دنیا و جلوگیری از انحراف از مسیر حق بر افراد نازل شده باشند. (2)
5- به خاطر روشن شدن موقعیّت و جایگاه عالی و یا دانی، نزد خود و یا دیگران باشد که بدون ابتلا به بلا و مصیبت قدر خود را نشناخته و دیگران نیز او را آن طور که هست نمی شناسند.
مثلاً فکر می کند جزء اصحاب من است و مدّعی است که در هر شرایطی حاضر به نصرت من می باشد و حال این که چنین نیست و در ابتلا به یک بلا معلوم می شود که چکاره است و خود را باز می شناسد. (3)
ص: 58
6- به خاطر داشتن ایمان زیاد و مقام عالی نزد خداوند است. (1)
ص: 59
هرکه در این بزم مقرّب تر است جام بلا بیشترش می دهند
در نتیجه نمی توان هر بلایی را ناشی از کوتاهی در عوالم گذشته دانست.
به هر حال هر بلایی از هر نوعی که باشد به خواست و ارادهﻱ ما اهل بیت قابل تغییر است. (1)
و بسیاری از بلاها قبل از این که به شما برسند و به آن ها گرفتار شوید به خاطر ما از شما دور می شوند. (2)
ص: 60
وظیفهﻱ شما نیز در گرفتاری ها و بلاها این است که به ما توسّل نموده و به ما پناهنده شوید (1) و از ما کمک و استعانت بجویید. (2)
البتّه از دعا و تضرّع نیز غافل نشوید که در رفع بلاها بسیار نافع و سودمند است (3). (4)
- -
مولای من!
کدام یک از مراحل سه گانهﻱ امتحان (ارواح، ذرّ و دنیا) سخت تر و دشوارتر است؟
ص: 61
- - -
و آن بدین علّت است که در دنیا علاوه بر نفس امّاره - که در این عالم (ارواح) و عالم بعدی (ذرّ) همراه شماست و شما را به تصمیم های غلط و خواسته های نامشروع دعوت می کند - ابلیس و شیاطین نیز هستند و شما را اغوا نموده و از پیمودن مسیر حق باز می دارند، و دنیا و آرزوهای آن را که کوچک و بی اهمیّت اند برای شما بزرگ و با اهمیّت جلوه می دهند، و از انجام امور عبادی و توجّه به ما اهل بیت باز می دارند.
ص: 63
آقای من!
سخت ترین دوران در دنیا چه زمانی است؟
- - -
سخت ترین دوران در دنیا دوران طولانی غیبت من است که تا ظهور من ادامه می یابد (1) و هر چه به انتهای آن - که به آن آخر الزمان گفته می شود - نزدیک تر شوید تحیّر و سرگردانی و شکّ و شبهه بیشتر می شود.
و مشکل ترین کار در این دوران، نگه داشتن دین است که از نگه داشتن آتش در کف دست و کشیدن دست بر روی خارها سخت تر است. (2)
ص: 64
آن دوران، دوران وانفسا است و شُرور، فتنه ها و بدعت ها در آن دوران غوغا می کنند. (1)
مدّعیان امامت، نبوّت، بلکه خدایی نیز بسیار زیاد می شوند!!!
بدعت ها، ظلم و جورها، دنیا زدگی ها، فسق و فجور، فحشا و زنا، کذب و ریا و مواردی از این قبیل به حدّ نهایی خود می رسند (2) تا زمانی که خداوند به من اذن داده و ظاهر شوم، در آن هنگام است که بساط ظلم و جور به دست من برچیده شده و سایه ﻱ عدل و داد
ص: 65
بر سراسر جهان افکنده می شود. (1)
مولا جان!
فداک أبی وأمّی!
معنای غیبت شما چیست؟
آیا دیگر میان ما حضور ندارید و ارتباط میان ما و شما قطع می گردد؟
- - -
نه چنین نیست.
معنای غیبت این نیست که من در مکانی دور زندگی کرده و مخفی می گردم؛ و یا اینکه از میان مردم به جای دیگری سفر می کنم تا کسی به من دسترسی نداشته باشد، بلکه در میان شما و همراهتان می باشم، (2) در بازارهایتان رفت و آمد کرده و بر فرش هایتان می نشینم، و شما مرا می بینید و صدایم را می شنوید؛ ولی مرا نمی شناسید. (3)
ص: 66
و اینکه در دعای ندبه خواهید خواند: «مَتَی تَرَانَا وَنَرَاکَ»، یعنی: «کی باشد که تو ما را ببینی و ما تو را ببینیم» منظور این نیست که در زمان غیبت، من شما را نمی بینم و شما نیز مرا نمی بینید؛ بلکه مراد، دیدنِ همراهِ شناخت است که من شما را ببینم و شما مرا؛ بدین معنا که شما می خواهید که مرا در حالی ببینید که می شناسید و اگر نه من همهﯼ شما را می بینم و بهتر از خودتان، شما را می شناسم. (1)
پس آنچه عدّه ای گمان خواهند نمود - که چون من از چشم های ایشان مخفی هستم و آنان از من بی خبرند، در مقابل، من نیز از چشم آنان مخفی بوده و از حال ایشان بی خبر هستم - خیال باطلی بیش نیست و واقعیّتی ندارد.
ص: 67
و البتّه منشأ این گمان، عواملی همچون قیاس به خویشتن، و اطّلاعات غلط و مسموم معاندین و کج فهمانِ از خدا بی خبر و مدّعیان علم و دانش است که چنین اِلقا خواهند نمود که من نیز بشری هستم مانند آنان، پس همان طور که آنان از من بی خبرند من نیز از ایشان بی خبرم!
و چون آنان نادان و جاهل هستند من نیز جاهل و بی اطّلاع هستم!
و چون آنان تنها به فکر خویش هستند من نیز تنها به فکر خویش هستم!
و سایر چیزهائی که پس از قیاس و یا با استشهاد به آیهﯼ: {قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ} (1) آن را از من که امام و پیشوای آنان هستم نفی می کنند و یا حَدّاقل در مورد من بعید می شمارند!
و حال این که قیاسِ به خویشتن، مانع رسیدن به حقیقت و عامل فرو رفتن در باتلاق جهل و نادانی است، (2) و نباید مرا با اَحَدی قیاس نموده و با کسی سنجید. (3)
و نیز دقّت نما که از قید «یُوحَی إِلَیَّ» در آیهﯼ شریفهﯼ: {قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَی إِلَیَّ} (4) فراموش ننمائی، که همهﯼ تفاوت در همان
ص: 68
قید است (1) و معلوم است که وحی از جایگاه بسیار مهمّی برخوردار است که نمی شود به سادگی از کنار آن گذشت آن هم وحی به جدّمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با آن خصوصیّات!
در نتیجه من با اینکه از دیده ها غایبم ولی بر دیده ها ناظرم. (2)
- -
سیّدی و مولای!
آیا من نیز آن زمان را درک می کنم؟
- - -
آری تو جزء مردم آخر الزّمانی.
سرورم!
با این اوصاف و اوضاع بی دینی و کثرت بلاها در آن زمان وظیفهﻱ من چیست و باید چه کنم؟
ص: 69
- - -
از جمله وظایف تو در آن زمان زیاد خواندن دعای:
«اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبیَّکَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی». (1)
یعنی: خدایا! خودت را به من بشناسان که اگر چنین نکنی پیامبر تو را نیز نخواهم شناخت، خدایا! پیامبر خود را به من بشناسان که اگر چنین نکنی حجّت تو را نیز نخواهم شناخت، خدایا! حجّت خود را به من بشناسان که اگر چنین نکنی از دینم گمراه می شوم.
و دعای:
«یَا اللَّهُ! یَا رَحْمَانُ! یَا رَحِیمُ! یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ! ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِک». (2)
و یادگیری فضائل و مناقب من و ذکر و نشر آن ها برای دیگران.
و مداومت بر دعا برای سلامتی و ظهورم.
و شناخت صفات و ویژگی ها و خصوصیّاتم.
و شناخت علائم ظهور و قیامم.
و رعایت ادب و برخاستن هنگام شنیدن لقب مخصوصم «قائم».
و محبوب نمودنم نزد مردم، و مشتاق نمودن ایشان به ملاقات با من.
و صبر نمودن و سفارش به صبر در زمان غیبتم.
و هدیه نمودن ثواب اعمال خیر برای من.
و اقامهﯼ مجالسِ ذکر فضائل و مناقبم و شرکت کردن در آن ها.
ص: 70
و صدقه دادن جهت سلامتیم.
و استغاثه و کمک خواستن از من در همهﯼ اُمور.
و تکذیب مدّعیان ارتباط با من در زمان غیبت کبری.
و پرورش روح اُمید و انتظار در خود و دیگران.
و محزون و گریان بودن در فراقم.
و انجام اعمال مستحبّی به نیابت از من.
و رفتن به مکان های مُنتسَب به من مانند مسجد سهله و جمکران.
و ... (1)
مولای من!
مقام و منزلت منتظران و ثابت قدمان در غیبت شما چگونه است؟
- - -
مقام ایشان بسیار مقام شامخ و عالی است و همگان غبطه بر این مقام و منزلت می خورند.
به روایاتی که از رسول خدا واجداد طاهرینم - که در دنیا نیز برایتان خواهند گفت - نقل می کنم خوب توجّه کن تا مقام مؤمنین و شیعیان واقعی ما را در دورهﻱ آخر الزّمان بدانی.
1- رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خواهند فرمود:
کسانی که در زمان غیبت او عجل الله تعالی فرجه در اعتقاد به وجود او ثابت قدم بمانند، از طلای سرخ کمیاب تر هستند. (2)
ص: 71
2- امام زین العابدین علیه السلام خواهند فرمود:
همانا مردمان زمان غیبت او عجل الله تعالی فرجه که به امامتش معتقد بوده و منتظر ظهور او می باشند، بهترین مردمان خواهند بود؛ زیرا خداوند به اندازه ای به آنان عقل و فهم عطا می نماید که غیبت در نظر آنان به منزلهﯼ مشاهده است، و مردمِ آن زمان مانند کسانی که در مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به جهاد پرداخته باشند محسوب خواهند شد، آن ها حقیقتاً بندگان خالص و شیعیان راستگو هستند و مردم را در نهان وآشکار به دین خداوند دعوت می کنند. (1)
3- امام صادق علیه السلام خواهند فرمود:
هر آنکه انتظار دوازدهمین آنان (اهل بیت علیهم السلام) را بکشد هم چون کسی می باشد که پیش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شمشیر کشیده و از آن حضرت دفاع کرده است. (2)
4- امام صادق علیه السلام خواهند فرمود:
خوشا به حال شیعیان قائم ما، آن کسانی که در غیبتش منتظر ظهور او هستند و در حال ظهورش نیز فرمان بردار اویند، آنان اولیای خدا هستند که نه خوفی بر آن هاست و نه اندوهگین می شوند. (3)
- -
مولا جان!
فرمودید یکی از وظایف مهمّ من در زمان غیبت دعا کردن است،
ص: 72
اکنون در مورد دعا بیشتر برایم بگویید.
دعا - که نوعی بندگی و ابراز نیاز، به خالق بی نیاز است - امری است بسیار مهم، و اسلحهﯼ مؤمن در دنیا می باشد. (1)
و دعای خیری نیست که مستجاب نگردد؛ البتّه یا همان دعا مستجاب شده و همان حاجت برآورده می گردد، و یا اینکه به جای آن چیز دیگری در دنیا و آخرت به دعا کننده عطا می شود. (2)
در اینجا تو و دوستانت را سفارش زیادی به دعا - که بهترین روش
ص: 73
و شیوهﯼ گدایی درِ خانهﯼ خدای تعالی می باشد - می کنم. (1)
بعضی ها فکر خواهند نمود که چون خدای متعال و من که حجّت او هستم از حاجات و خواسته های وی با خبریم و نیازهایش را بهتر از او می دانیم، دیگر نیازی به دعا نمودن و جاری نمودن آن بر زبان نیست، و حال اینکه این موضوع، تنها تصوّری است که نشأت خواهد گرفت از القائات ابلیس که از تضرّع و گدائی بندگان خدا درِ خانه اش بیم ناک و هراسان است؛ زیرا گرچه خدا و من از حاجات شما با خبریم؛ ولیکن از شما می خواهیم که آن را به زبان آورده و با تضرّع و عرض نیاز، آن را از خداوند متعال بخواهید؛ چرا که جاری نمودن دعا بر زبان و تضرّع کردن، خود عبادتی است با ارزش و نشانه ای است آشکار بر بنده بودن شخص دعا کننده. (2)
ص: 74
آیا شما از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت گرامی اش بالاترید؟!
آن ها مجری ارادهﯼ حق تعالی و اوامر و دستورات او هستند یا شما؟!
آن ها از اعمال مَرضیّ رضای الهی آگاهند یا شما؟!
آن ها راه بندگی و عبودیّت را بهتر می دانند یا شما؟!
شما هم که ادّعای شیعه بودن ما را دارید؛ یعنی پیروی بی چون و چرا از دستورات ما، پس باید به این مسأله هم چون ما توجّه نموده و عمل نمائید.
به ما اهل بیت بنگرید که چگونه و با چه حالاتی ابراز نیاز و حاجت درِ خانهﯼ خدا نموده و دعا می کنیم، صحیفهﯼ سجّادیهﻱ جدّم را ورق بزنید تا ببینید چگونه ایشان در غالبِ دعا، بندگی حق تعالی را می نمایند و خود را در درگاه الهی بنده ای نیازمند می بینند و با همهﯼ وجود از خداوند عزوجل حوائج خویش را طلب می کنند.
اکنون که مقداری به اهمّیّت دعا پی بردی، می گویم:
استجابتِ دعاهای شما - که گفتم همهﯼ دعاها مستجاب می شوند - به خاطر وجود من می باشد.
آری! استجابتِ دعاهای شما به خاطر وجود من و آمین های من است. (1)
ص: 75
در هر عصری، آمین امام عصرِ آن زمان، علّت استجابتِ دعاهای مردم آن زمان است، و در عصر من به خاطر آمین های من، استجابتِ دعاهای شما قطعی می گردد.
و بدانید که پس از استجابت نیز خواسته ها و حوائجِ شما، از بابِ من (1) و با اجازهﯼ من، توسّط ملائکهﯼ الهی از جانب خداوند متعال به شما می رسند. (2)
آری! دعای شما نیز همچون سائر اعمال عبادی از ابتدا تا مرحلهﯼ استجابت و رسیدن به خواسته هایتان کاملاً با من در ارتباط می باشد و بجاست که شما نیز از دعا برای سلامتی و فرج من، که فوائد فراوان آن شامل حال خودتان می شود فراموش نکرده و حدّاقل
ص: 76
روزی یک مرتبه در مقابل هزار دعای من در طول شبانه روز در حقّ شما (1) به دعا برای من بپردازید. (2)
ص: 77
ص: 78
وای بر تو! اگر روز را به شب رسانیده و هیچ دعائی برای امامِ زمانت نکنی! با این که دعای تو بدون آمین من ارزشی نداشته و همان طور که گفتم فوائد دعا شامل حال خودت می شود.
و چقدر جای شرم ساری است برای عدّه ای که به وظیفه ای به این آسانی - که برای انجام آن نه نیازی به مال و ثروت، و نه فکر و اندیشه، و نه اهل و عیال، و نه آبرو و موقعیّت می باشد - عمل نکرده و فوائد دعا برای ظهور و سلامتی من را نادیده گرفته و اگر دعایی هم بنمایند جای آن آخر همهﯼ دعاهاست!!! با این که وظیفهﯼ ایشان مقدّم نمودن من در همهﯼ اُمور است. (1)
ص: 79
آیا دعائی مهم تر از دعا برای سلامتی و ظهور مولایت سراغ داری؟ خصوصاً در آن دورهﯼ وانفسا که نگاه داشتن دین، از کشیدن دست بر خار، و نگاه داشتن آتش در کفِ دست، مشکل تر است! (1)
ص: 80
و به راستی اگر دعا برای من فقط همین فائده را می داشت که پس از دعای تو برای من متقابلاً من نیز برای تو دعا می کنم (1)- و شکّی نیست در اینکه دعای من مستجاب است - (2) تو را کافی بود که تمام همّت خویش را به کار گرفته تا مسألهﯼ دعا برای من را اِحیا کنی و آن را به درون زندگی خویش بکشانی.
و اگر کمی دقّت کنی می یابی که در حالِ دعا برای ظهور و سلامتی من - خواهی نخواهی - باید به من توجّه کنی؛ بنابراین یکی از بهترین راه ها و شیوه های ارتباط و توجّه مستقیم و اُنس با من، دعا کردن برای سلامتی و ظهور من است.
علاوه بر اینکه دعا خود عبادتی است با ارزش، که چکیدهﯼ همهﯼ عبادت هاست. (3)
امید وارم که توفیق الهی شامل حال تو و دوستانت گشته (4) و بتوانید
ص: 81
حدّاقل بعد از هر نماز؛
بعد از هر سجدهﯼ شکر؛
در مَشاهد مشرّفه و حرم ائمّه علیهم السلام؛
شب و روز جمعه؛
ماه مبارک رمضان؛
ماه محرّم و هر روزی که در آن ظلم و ستم به ما
اهل بیت علیهم السلام می شود؛
بعد از ذکر مصیبت جدّم حضرت سیّد الشهداء علیه السلام؛
هنگام غم و اندوه؛
هنگام سرور و خوشحالی و ...؛
قبل از دعا برای خود و اهل و عیالتان؛
برای من که مولای غریبتان هستم دعا نمائید. (1)
- - -
آقای من!
علائم ظهور شما چه علاماتی است؟
ص: 82
علامات ظهور من بر دو دسته اند:
دستهﻱ اوّل: علامات حتمی و دستهﻱ دوّم: علامات غیر حتمی.
علامات حتمی که حتماً واقع می شوند عبارتند از:
1- ظهور سفیانی.
2- خَسْف (فرو رفتن) لشکر سفیانی در سرزمین بیداء. (1)
3- ندای آسمانی جبرائیل در شب بیست و سوّم ماه مبارک رمضان.
4- ظهور خورشید از مغرب.
5- قتل نفس زکیّه بنام محمّد بن الحسن بین رکن و مقام.
6- رؤیت صورت امیر المؤمنین علیه السلام در خورشید. (2)
و امّا علامات غیر حتمی که ممکن است واقع شوند و ممکن است واقع نشوند نیز بسیار زیادند که إن شاء الله تعالی در دنیا خواهی دانست. (3)
با این وجود بدان که باید هر صبح و شام منتظر ظهور من باشی و توجّه و نگاهت فقط به من باشد و بس؛ چرا که ظهور من وابسته به تحقّق علائم و شرائط نیست و هر لحظه ممکن است که هم چون شهابی در شبِ تاریک ظاهر شده و قیام نمایم.
ص: 83
پس همیشه آمادهﻱ ظهورم باش و منتظرم بمان که انتظار، خود عبادتی است بزرگ. (1)
1- همیشه تسلیم محض ارادهﯼ حق تعالی بوده و اگر او قصد تأخیر فرج مرا داشت و آن را به تأخیر انداخت، چون و چرا نکنی و در عین حالی که برای فرج و ظهورم دعا می کنی راضی به رضای الهی بوده و حرفی در مقابل خداوند بر زبان جاری ننمائی. (2)
2- طولانی شدن زمان غیبت، نباید موجب دست کشیدن از انتظار، دعا، توجّه، ایمان، و صلوات بر من شود؛ بلکه باید روز به روز بر
ص: 84
ایمان و یقین تو افزوده شده و آمادگیت برای آمدنم بیشتر شود. (1)
3- همهﯼ همّت خویش را به کار بگیر تا علاوه بر دعاهای هر روزه برای سلامتی و فرجم (2) چهل روز صبح نیز به طور منظّم دعای عهد را بخوانی، که اگر چنین کنی، علاوه بر ثواب آن - که به هر کلمه هزار حسنه در نامهﯼ اعمالت نوشته شده و هزار سیّئه از آن محو می گردد - جزء انصار و یاوران من در زمان قیام خواهی بود، و اگر عمرت هم کفاف نداد تا مرا درک کنی، به واسطهﯼ این عمل خداوند تو را از قبر بیرون آورده و در رکاب من قرار می دهد. (3)
ص: 85
4- و نیز همهﯼ همّت و تلاش خود را برای نزدیک شدن به من، و جلب توجّه، رضایت مندی و خوشنودیم بنما و به وظایفی که برایت گفتم عمل کن.
- -
از لحن سخنان حضرت احساس کردم می خواهند از من جدا شده و تنهایم بگذارند، ولی بر خلاف ابتدای ملاقات، شبنم آرامش عجیبی بر شقایق دلم نشسته بود و هیچ گونه اضطراب و نگرانی در دل احساس نمی کردم و غمی جز غم هجران یار نداشتم.
در این اندیشه بودم که حضرت فرمودند:
- - -
اکنون وقت آن فرا رسیده که از تو جدا شوم.
بدان که ما هرگز تو را فراموش نمی کنیم و به یادت هستیم. (1)
تو نیز همیشه به یاد ما باش.
و هر زمان که خواستی، با ما حرف بزن و درد دل کن.
ما همیشه با تو و در کنار توئیم.
سفارشاتم را فراموش نکن و دوستانت را نیز از آن ها مطّلع نما.
به امید دیدار! خداوند تو را حفظ نماید.
ص: 86
به جرم آنکه عاشقم زمن کناره می کند
دچار درد عشق را به درد چاره می کند
به عرصه ای که یکّه تاز حُسنِ او قدم زند
هزار رخنه در دلِ دو صد سواره می کند
فروغ روی او چنان زَنَد رَهِ خیال را
که عقل پیر ، پرده ی خیال پاره می کند
فدای ماه پاره ای شوم که تیر غمزه اش
دو نیمه مهر و ماه را به یک اشاره می کند
چو لاله، داغم از غمش ولیک خوشدلم که او
چو شمع ایستاده و مرا نظاره می کند
هر آنچه می کند به من، نگار ماه روی من
نه چرخ کج روش، نه طالع و ستاره می کند
شب است روز تار من ز درد بیشمار من
مگر بلای عشق را کسی شماره می کند؟!
ز سوز آه (مُفتَقِر) چرا حذر نمی کنی
مگر نه سوز او اثر به سنگ خاره می کند
شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی (کُمپانی)
ص: 87
جان را مپر س با غم هجران چه می کند؟
با تیغ تیز، پیکر عُریان چه می کند؟
مستانۀ غمت مِی جنّت نمی خورد
سر گشتۀ تو با سر و سامان چه می کند؟
بودیم خا ک و با نگهت کیمیا شدیم
بنگر به ذرّه، مهر در خشان چه می کند!
از ابر لطف توست که سر سبز مانده ایم
ورنه، در این کویر تَف زده، باران چه می کند؟
پرسیده ای که دوست زد شمن چه می کشد؟
هیچ آ گهی فر اق تو با جا ن چه می کند؟
ای منتظَر بیا و نظر کن که داغ هجر
با لاله های سوخته دامان چه می کند!
در حسرت تو دربدری شد نصیب خضر
ورنه به سیر کوه و بیابان چه می کند!
دست نیاز، سوی تو دارد وگر نه نوح
با زُوْرَق شکسته به طوفان چه می کند!
از لوح دل نشُویَد اگر گَرد معصیت
این حلقه های اشک به دامان چه می کند!
جعفر رسول زاده (آشفته)
ص: 88
بسم الله الرحمن الرحیم
متن عربیِ روایات درج شده در پاورقی ها را برای روشن شدن صحّت ترجمه و استدلال به آن ها جهت دوستان علاقه مند و اَهل علم
در این جا بر اساس شمارهﯼ پاورقی می آوریم.
(7) 1- المزار للمشهدی 587: زِیَارَتُه عجل الله تعالی فرجه: السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَی مَنْ فِی الأَرْضِ والسَّمَاء، أَشْهَدُ أَنَّکَ الْحُجَّةُ عَلَی مَنْ مَضَی وَمَنْ بَقِیَ.
2- من لا یحضره الفقیه 2/609: فِی الزِّیَارَةِ الْجَامِعَةِ: السَّلاَمُ عَلَی حُجَجِ اللَّهِ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَالأوْلَی، وَأَشْهَدُ أَنَّکُمْ حُجَجاً عَلَی بَرِیَّتِهِ.
(8) 1- مشارق أنوار الیقین 236: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: قَالَ اللَّهُ تعالی: خَلَقْتُ الدُّنْیَا وَالآخِرَةَ لأَجْلِهِمْ.
2- بحار الأنوار 26/349 ح23: قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: لَوْلانَا لَمْ یَخْلُقِ اللَّهُ الْجَنَّةَ وَلا النَّارَ وَلا الأَنْبِیَاءَ وَلاَ الْمَلائِکَةَ.
3- عیون المعجزات 69: قَالَ الْباقِرُ علیه السلام: لَوْ لا نَحْنُ لَمْ یَخْلُقِ اللَّهُ تعالی سَمَاءً وَلا أَرْضاً ولاَ جَنَّةً وَلا نَاراً وَلا شَمْساً وَلا قَمَراً وَلا جِنّاً وَلا إِنْساً.
(9) الکافی 1/408 ح2: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا لِلَّهِ تبارک و تعالیوَلِرَسُولِهِ وَلَنَا.
(10) 1- بصائر الدرجات 83 ح11: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: نَحْنُ شُهَدَاءُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِه.
2- جمال الأسبوع 307: عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: عَیْنِکَ النَّاظِرَةِ عَلَی بَرِیَّتِکَ وَشَاهِدِکَ عَلَی عِبَادِک.
(11) تأویل الآیات 1/397 ح27: عَنِ الْکَاظِم علیه السلام قَالَ: أَقَامَهُم مَقَامَ نَفْسِهِ؛ لأَنَّهُ لا یُرَی وَلا یُدْرَکُ وَلا تُعْرَفُ کَیْفِیَّتُهُ وَلا إِنِّیَّتُهُ فَهَؤُلاءِ النَّاطِقُونَ الْمُبَلِّغُونَ عَنْهُ الْمُتَصَرِّفُونَ فِی أَمْرِهِ وَنَهْیِهِ فَبِهِمْ تَظْهَرُ قُدْرَتُه.
ص: 89
(12) الغیبة للطوسی 387 ح351: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: إذا أرادَ اللَّهُ أَمْراً عَرَضَهُ عَلی رَسُولِ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم، ثُمَّ أَمیرِ الْمُؤمِنینَ علیه السلام وَسائِرِ الأئمّةِ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ إلَی أنْ یَنْتَهِیَ إلَی صَاحِبِ الزَّمَانِ علیه السلام ثُمَّ یَخْرُجُ إلَی الدُنْیا، وَإذا أرادَ الْمَلائکةُ أن یَرْفَعُوا إلَی اللَّه عزوجل عَمَلاً عَرَضَ علَی صَاحِبِ الزَّمَان علیه السلام، ثُمَّ یَخْرُجُ علی واحدٍ بَعْدَ واحدٍ إلَی أَنْ یَعْرِضَ علَی رَسُولِ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم، ثُمَّ یَعْرِضُ عَلَی اللَّه عزوجل، فَمَا نَزَلَ مِنَ اللَّه فَعَلَی أَیْدِیْهِمْ، وما عَرَجَ إلَی اللَّه فَعَلَی أَیْدِیْهِمْ.
(13) 1- کمال الدین وتمام النعمة 260 ح5: عَنِ الْباقِرِ علیهما السلام: بِهِمْ یَرْزُقُ اللَّهُ عِبَادَهُ، وَبِهِمْ یَعْمَرُ بِلادَهُ، وَبِهِمْ یُنْزِلُ الْقَطْرَ مِنَ السَّمَاءِ، وَبِهِمْ تُخْرَجُ بَرَکَاتُ الأَرْضَ.
2- الکافی 1/144 ح5: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: بِنَا أَثْمَرَتِ الأَشْجَارُ، وَأَیْنَعَتِ الثِّمَارُ، وَجَرَتِ الأَنْهَارُ وَبِنَا یَنْزِلُ غَیْثُ السَّمَاءِ، وَیَنْبُتُ عُشْبُ الأَرْضِ.
(14) 1- مشارق أنوار الیقین 58: قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: نَحْنُ یَنَابیعُ النِّعْمَة.
2- مشارق أنوار الیقین 67: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: کُلُّمَا خَرَجَ إِلَی أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ فَمِنَّا وَعَنَّا.
(15) 1- کمال الدین 441 ح12: عَنْ صاحِبِ الزَّمان علیه السلام قَالَ: بِی یَدْفَعُ اللَّهُ عزوجل الْبَلاءَ عَنْ أَهْلِی وَشِیعَتِی.
2- الإمامة والتبصرة 103 ح92: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: قَالَ اللَّه تعالی: أُولَئِکَ أَوْلِیَائِی حَقّاً بِهِمْ أَدْفَعُ کُلَّ فِتْنَةٍ عَمْیَاءَ حِنْدِسٍ وَبِهِمْ أَکْشِفُ الزَّلازِلَ وَأَدْفَعُ الآصَارَ وَالأَغْلالَ.
3- من لا یحضره الفقیه 2/609: فِی الزِّیارَة الْجَامِعَة: بِکُمْ أَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِّ، وَفَرَّجَ عَنَّا غَمَرَاتِ الْکُرُوبِ، وَأَنْقَذَنَا مِنْ شَفَا جُرُفِ الْهَلَکَاتِ وَمِنَ النَّار.
(16) 1- المزار للمشهدی 304: زِیارَةٌ أُخْرَی لَه علیه السلام: السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَافِظَ سِرِّ اللَّهِ، وَمُمْضِیَ حُکْمِ اللَّهِ، وَمُجَلِّیَ إِرَادَةِ اللَّهِ، وَمَوْضِعَ مَشِیَّةِ اللَّه.
ص: 90
2- المحتضر 227 ح296: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ الإِمَامَ وَکْرٌ لإِرَادَةِ اللَّه عزوجل، لا یَشَاءُ إِلاَّ مَنْ شَاءَ اللَّهُ.
3- الهدایة الکبری 226: عَنِ الْبَاقِرِ علیه السلام قَالَ: نَحْنُ نَفْعَلُ بِإِذْنِهِ مَا نَشَاءُ، وَنَحْنُ لاَ نَشَاءُ إِلاَّ مَا شَاءَ اللَّهُ، وَإِذَا أَرَدْنَا أَرَادَ اللَّهُ.
(17) 1- مشارق أنوار الیقین 177: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: الإِمَامُ مَلَکِیُّ الذَّاتِ، إِلَهِیُّ الصِّفَات، وأَنَّهُم صِفَاتُ اللَّه وَصَفْوَتُه.
2- عیون أخبار الرّضا علیه السلام 2/9 ح13: قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم لِعَلِیّ صلوات الله علیه: أَنْتَ الْمَثَلُ الأَعْلَی.
3- تأویل الآیات 1/397 ح27: عَنِ الْکَاظِمِ علیه السلام قَالَ: أَقَامَهُم مَقَامَ نَفْسِهِ؛ لأَنَّهُ لا یُرَی وَلا یُدْرَکُ وَلا تُعْرَفُ کَیْفِیَّتُهُ وَلا إِنِّیَّتُهُ.
(18) 1- الکافی 4/578 ح2: عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: مَنْ عَرَفَهُمْ فَقَدْ عَرَفَ اللَّهَ، وَمَنْ جَهِلَهُمْ فَقَدْ جَهِلَ اللَّهَ.
2- تأویل الآیات 1/397 ح27: عَنِ الْکَاظِمِ علیه السلام قَالَ: لَوْلاهُمْ مَا عُرِفَ اللَّهُ وَلا یُدْرَی کَیْفَ یُعْبَدُ الرَّحْمَنُ.
3- بصائر الدرجات 516 ح6: عَنْ أَمیرِ الْمُؤمِنینَ علیه السلام قَالَ: نَحْنُ الأَعْرَافُ الَّذِینَ لا یُعْرَفُ اللَّهُ إِلاَّ بِسَبِیلِ مَعْرِفَتِنَا.
(19) 1- بحار الأنوار 99/203: (الزِّیَارَةُ الثَّانِیَةَ عَشَرَةَ) : السَّلاَمُ عَلَی غَایَةِ الْمَوْجُودَاتِ.
2- بحار الأنوار 26/259 ح36: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: نَحْنُ عِلَّةُ الْوُجُودِ.
(20) الاحتجاج 2/317: فِی زیارَةِ آلِ یَاسِینِ علیهم السلام: یَا مَوْلایَ! شَقِیَ مَنْ خَالَفَکُمْ وَسَعِدَ مَنْ أَطَاعَکُمْ.
(21) 1- نهج البلاغة 1/189: مِنْ خُطْبَة له علیه السلام: انْظُرُوا أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّکُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ، وَاتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ، فَلَنْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ هُدًی وَلَنْ یُعِیدُوکُمْ فِی رَدًی، فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا، وَإِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا، وَلا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا، وَلا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِکُوا.
ص: 91
2- من لا یحضره الفقیه 2/609: فِی الزِّیَارَةِ الْجَامِعَةِ: مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِکُمْ وَمَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْکُمْ وَمَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِکُمْ، مَوَالِیَّ لا أُحْصِی ثَنَاءَکُمْ وَلا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ کُنْهَکُمْ وَمِنَ الْوَصْفِ قَدْرَکُم.
(22) علل الشرائع 1/9 ح1: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: خَرَجَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام عَلَی أَصْحَابِهِ فَقَالَ: أَیُّهَا النَّاسُ! إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِکْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلاّ لِیَعْرِفُوهُ، فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ، فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ؟ قَالَ: مَعْرِفَةُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طَاعَتُهُ.
(23) بحار الأنوار 25/17 ح31: عَنِ الْبَاقِرِ علیه السلام قَالَ: أَوَّلُ مَا ابْتَدَأَ مِنْ خَلْقٍ خَلَقَهُ أَنْ خَلَقَ مُحَمَّداً وَخَلَقَنَا أَهْلَ الْبَیْت ...، نُسَبِّحُ اللَّهَ تعالی وَنُقَدِّسُهُ وَنَحْمَدُهُ وَنَعْبُدُهُ حَقَّ عِبَادَتِه.
(24) 1- کمال الدین وتمام النعمة 260 ح5: عَنِ الْباقِرِ علیهما السلام: بِهِمْ یَرْزُقُ اللَّهُ عِبَادَهُ، وَبِهِمْ یَعْمَرُ بِلاَدَهُ، وَبِهِمْ یُنْزِلُ الْقَطْرَ مِنَ السَّمَاءِ، وَبِهِمْ تُخْرَجُ بَرَکَاتُ الأَرْضَ.
2- مدینة المعاجز 6/47 ح266: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَوْلاَنَا مَا اطَّرَدَتِ الأَنْهَارُ وَلاَ أَیْنَعَتِ الثِّمَارُ وَلاَ اخْضَرَّتِ الأَشْجَارُ.
(25) الاختصاص 223: قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: بِهِمْ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الأَرْضِ إِلاَّ بِإِذْنِهِ.
(26) قرب الإسناد 336 ح 1238: عَنْ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام: إِنَّ الإِمَامَ بِمَنْزِلَةِ الْبَحْرِ، لاَ یَنْفَدُ مَا عِنْدَهُ، وَعَجَائِبُهُ أَکْثَرُ مِنْ ذَلِکَ.
(27) 1- المزار للمشهدی 248 : قد وَرَدَ فی زیارة:... استَرْعاکُمُ الأنامَ وفَوَّضَ إلیکُمُ الأُمُورَ، الخبر.
2- الصحیفة السجادیّة 26: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ لَنَا الْفَضِیلَةَ بِالْمَلَکَةِ عَلَی جَمِیعِ الْخَلْقِ، فَکُلُّ خَلِیقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ، وَصَائِرَةٌ إِلَی طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ.
(28) 1- بصائر الدرجات 395 ح5: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ أَقْدَرَنَا عَلَی مَا نُرِیدُ.
ص: 92
2- بحار الأنوار 97/349: زِیَارَةٌ أُخْرَی لَهُ علیه السلام: أَنْتَ المُحِیطُ بِکُلّ شَیء.
(29) 1- إثبات الهداة 7/357 ح 137: عَنْ کِتَابِ إِثْبَاتِ الرَّجْعَة، لِلْفَضْلِ بْنِ شَاذَان رحمة الله أَنَّهُ رَوَی بِإسْنَادٍ صَحِیحٍ، عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام، أَنَّهُ قَالَ: مَا مِنْ مُعْجِزَةٍ مِنْ مُعْجِزَاتِ الأَنْبِیَاءِ وَالأَوْصِیَاءِ إِلاَّ وَیُظْهِرُ اللَّه عزوجل مِثْلَهَا فِی یَدِ قَائِمِنَا لإِتْمَامِ الحُجَّة عَلَی الأَعْدَاء.
2- مکیال المکارم 1/164: عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: یَأْتِی إِلَی القَائِمِ علیه السلام حِینَ یَظْهَرُ رَجُلٌ مِنْ إِصْفَهَانِ وَیَطْلُبُ مِنْهُ مُعْجِزَةَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ الرَّحْمَنِ، فَیَأمُرُ علیه السلام أَنْ تُوقَدَ نَارٌ عَظِیمَةٌ وَیَقْرَأُ قَوْلَه تعالی: {فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ} ثُمَّ یَدْخُلُ فِی النَّارِ ثُمَّ یَخْرُجُ مِنْهَا سَالِماً، فَیُنْکِرُ الرَّجُلُ لَعْنَةُ اللَّه تعالی عَلَیْهِ وَیَقُولُ: هَذَا سِحْرٌ، فَیَأْمُرُ القَائِمُ علیه السلام النَّارَ فَتَأْخُذُهُ وَتَحْرُقُهُ فَیَحْتَرِقُ، وَیَقُولُ: هَذَا جَزَاءُ مَنْ أَنْکَرَ صَاحِبَ الزَّمَانِ وَحُجَّةَ الرَّحْمَنِ.
(30) 1- بصائر الدرجات 82 ح10: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: نَحْنُ أُصُولُ الدِّیْن ِ.
2- نهج البلاغة 1/30: عَنْ أَمیرِ الْمُؤمِنینَ علیه السلام قَالَ: هُمْ أَسَاسُ الدِّین.
3- تأویل الآیات 1/19 ح2: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه قَالَ: نَحْنُ الصَّلاةُ فِی کِتَابِ اللَّهِ عزوجل، وَنَحْنُ الزَّکَاةُ، وَنَحْنُ الصِّیَامُ، وَنَحْنُ الْحَجُّ، وَنَحْنُ الشَّهْرُ الْحَرَامُ، وَنَحْنُ الْبَلَدُ الْحَرَامُ، وَنَحْنُ کَعْبَةُ اللَّهِ، وَنَحْنُ قِبْلَةُ اللَّه.
(31) من لا یحضره الفقیه 2/609: فِی الزِّیَارَةِ الْجَامِعَةِ: عَصَمَکُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَآمَنَکُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَطَهَّرَکُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَأَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَطَهَّرَکُمْ تَطْهِیراً.
(32) 1- بصائر الدرجات 81 ح3: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: نَحْنُ خَزَنَةُ عِلْمِ اللَّه.
2- کفایة الأثر 163: عَنِ الْحَسَن علیه السلام قَالَ: خَطَبَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم یوماً، فقَالَ: عَلِیٌّ مَعْدِنُ عِلْمِ اللَّه.
(33) 1- مشارق أنوار الیقین 205: عَنْ أَمیرِ الْمُؤمِنینَ علیه السلام قَالَ: الإمَامُ یَرَی مَا بَیْنَ الشَّرْقِ وَالْغَرْب، فَلا یَخْفَی عَلَیْهِ شَیءٌ مِنْ عَالَمِ المُلْکِ وَالْمَلَکُوتِ.
ص: 93
2- بصائر الدرجات 148 ح6: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنِّی لأَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا فِی الْجَنَّةِ وَأَعْلَمُ مَا فِی النَّارِ وَأَعْلَمُ مَا کَانَ وَمَا یَکُونُ قَالَ ثُمَّ مَکَثَ هُنَیْئَةً فَرَأَی أَنَّ ذَلِکَ کَبُرَ عَلَی مَنْ سَمِعَهُ مِنْهُ فَقَالَ: عَلِمْتُ ذَلِکَ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عزوجل إِنَّ اللَّهَ عزوجل یَقُولُ: {فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْ ء}.
(34) مشارق أنوار الیقین 177: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: الإِمَامُ مَلَکِیُّ الذَّاتِ، إِلَهِیُّ الصِّفَات، وأَنَّهُم صِفَاتُ اللَّه وَصَفْوَتُه.
(35) 1- الاحتجاج 1/80: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: أَلاَ إِنَّهُ (امام العصر علیه السلام) وَارِثُ کُلِّ عِلْمٍ وَالْمُحِیطُ بِه.
2- مشارق أنوار الیقین 264: قَالَ أَمیرُ الْمُؤمِنینَ علیه السلام: لَقَدْ عَلِمْتُ مَا فَوقَ الفِرْدَوسِ الأعْلَی وَمَا تَحْتَ السَّابِعَةِ السُّفْلَی وَمَا فِی السَّمَاوَاتِ العُلَی وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَی، کُلُّ ذَلِکَ عِلْمُ إِحَاطَةٍ لاَ عِلْمُ إخْبَارٍ.
(36) 1- مصباح المتهجّد 409: إنَّ الرِّضَا علیه السلام کَانَ یَأْمُرُ بالدُّعاء لِصاحِبِ الأمْر بِهَذَا: اللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِیِّک ...، وَعَیْنِکَ النَّاظِرَةِ بِإِذْنِک، وَشَاهِدِکَ عَلَی عِبَادِکَ.
2- بصائر الدرجات 463 ح8: عَنْ أَبِی الْحَسَن علیه السلام قَالَ: إِنَّمَا مَنْزِلَةُ الإِمَامِ فِی الأَرْضِ بِمَنْزِلَةِ الْقَمَرِ فِی السَّمَاءِ وَفِی مَوْضِعِهِ هُوَ مُطَّلِعٌ عَلَی جَمِیعِ الأَشْیَاءِ کُلِّهَا.
(37) 1- إلزام الناصب 2/218: فِی خُطْبَةِ التُّطُنْجِیَّةِ: عَلِمْنَا مَا کَانَ وَمَا یَکُونُ وَمَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأرَضَینَ بِعِلْمِ رَبِّنَا، نَحْنُ الْمُدَبِّرُونَ فَنَحْنُ بِذَلِکَ اخْتِصَاصاً، نَحْنُ مَخْصُوصُونَ وَنَحْنُ عَالِمُونَ.
2- بحار الأنوار 26/5: فِی خُطْبَةِ النُّورَانِیَّةِ: وَعَلِمَ بِمَا کَانَ وَمَا یَکُونُ وَعَلِمَ مَا فِی الضَّمَائِرِ وَالقُلُوبِ وَعِلْمِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ.
(38) 1- بصائر الدرجات 232ح2: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: عِلْمُ الْکِتَابِ کُلُّهُ وَاللَّهِ عِنْدَنَا.
ص: 94
2- بصائر الدرجات 217 ح2: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَدْ وَلَدَنِی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم وَأَنَا أَعْلَمُ کِتَابَ اللَّهِ وَفِیهِ بَدْءُ الْخَلْقِ وَمَا هُوَ کَائِنٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَفِیهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَخَبَرُ الأَرْضِ وَخَبَرُ الْجَنَّةِ وَخَبَرُ النَّارِ وَخَبَرُ مَا کَانَ وَخَبَرُ مَا هُوَ کَائِنٌ أَعْلَمُ ذَلِکَ کَمَا أَنْظُرُ إِلَی کَفِّی إِنَّ اللَّهَ یَقُولُ: {فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْ ء}.
(39) 1- بصائر الدرجات 328 ح4: عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: کَانَ فِی ذُؤَابَةِ سَیْفِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم صَحِیفَةٌ صَغِیرَةٌ فَقُلْتُ لأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: أَیُّ شَیْ ءٍ کَانَ فِی تِلْکَ الصَّحِیفَةِ؟ قَالَ: هِیَ الأَحْرُفُ الَّتِی یَفْتَحُ کُلُّ حَرْفٍ مِنْهَا أَلْفَ حَرْفٍ، قَالَ أَبُو بَصِیرٍ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: فَمَا خَرَجَ مِنْهَا إِلاَّ حَرْفَانِ حَتَّی السَّاعَة.
2- تحف العقول 171: وَصِیَّةُ عَلِیّ علیه السلام لکُمَیْلِ بْنِ زِیاد: یَا کُمَیْلُ! مَا مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَأَنَا أَفْتَحُهُ وَمَا مِنْ سِرٍّ إِلاَّ وَالْقَائِمُ علیه السلام یَخْتِمُه.
3- مختصر بصائر الدرجات 117: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَعِشْرُونَ حَرْفاً، فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ، فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّی الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ، فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَالْعِشْرِینَ حَرْفاً، فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ وَضَمَّ إِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتَّی یَبُثَّهَا سَبْعَةً وَعِشْرِینَ حَرْفاً.
(40) 1- بصائر الدرجات 115 ح22: عَنْ مُوسَی بْن جَعْفَر علیهما السلام: مَا مِنْ مَلَکٍ یُهْبِطُهُ اللَّهُ فِی أَمْرٍ إِلاَّ بَدَأَ بِالإِمَامِ فَعَرَضَ ذَلِکَ عَلَیْهِ، وَإِنَّ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ تعالی إِلَی صَاحِبِ هَذَا الأَمْرِ.
2- مشارق أنوار الیقین 343: قَالَ علیٌ علیه السلام: أَنَا حُجَّةُ اللَّهَ عَلَی خَلْقِهِ مِنْ أَهْلِ سَمَاوَاتِهِ وَأَرْضِهِ، وَمَا فِی السَّمَاء مِنْ مَلَکٍ یَخْطُو قَدَماً عَنْ قَدَمٍ إِلاَّ بِإِذْنِی.
3- بحار الأنوار 27/36: قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ علیه السلام: وَالَّذِی رَفَعَ السَّمَاءَ بِغَیْرِ عَمَدٍ لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ رَامَ أَنْ یَزُولَ مِنْ مَکَانِهِ بِقَدْرِ نَفَسٍ وَاحِدٍ لَمَا زَالَ حَتَّی آذَنَ لَهُ، وَکَذَلِکَ یَصِیرُ حَالُ وَلَدِیَ الْحَسَنِ وَبَعْدَهُ الْحُسَیْنُ وَتِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُم.
ص: 95
(41) علل الشرائع 1/ 5 ح1: قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: إِنَّ الْمَلائِکَةَ لَخُدَّامُنَا وَخُدَّامُ مُحِبِّینَا.
(42) الخرائج والجرائح 1/295 ح2: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: یَا مَلَکَ الْمَوْتِ! قَالَ: لَبَّیْکَ أَیُّهَا الإِمَامُ! قَالَ: أَلَسْتَ أُمِرْتَ بِالسَّمْعِ والطَّاعَةِ لَنَا؟ قَالَ: بَلَی.
(43) بصائر الدرجات 90 ح1: عَنْ أبی جعفر علیه السلام: إنَّما سُمِّیَ أولوا العزم؛ لأنّه عَهِدَ إلیهم فی مُحمّد والأوصیاء من بعده والمهدیّ وسیرته، فأَجْمَعَ عَزْمَهم علی أنّ ذلک کذلک والإقرار به.
(44) 1- المزار للمفید 7: عَنْ صَاحِبِ الزَّمَانِ علیه السلام قَالَ: إِنَّا یُحِیطُ عِلْمُنَا بِأَنْبَائِکُمْ وَلا یَعْزُبُ عَنَّا شَیْ ءٌ مِنْ أَخْبَارِکُم.
2- الهدایة الکبری 170: عَنْ أَمیرِ الْمُؤمِنینَ علیه السلام قَالَ: الإمَامُ یَرَی الأَرْضَ وَمَنْ عَلَیْهَا، وَلاَ یَخْفَی عَلَیْهِ مِنْ أعْمَالِهِمْ شَیْءٌ.
(45) 1- مناقب آل أبی طالب 3/274: أبُو حازِم فی خَبَرٍ قال رَجُلٌ لزین العابدین :... ما سَبَبُ قبولها؟ قال : ولایتُنا والبراءةُ مِنۀ أعدائنا، الخبر.
2- المزار للمشهدی 586: زِیَارَتُه عجل الله تعالی فرجه: أَشْهَدُ أَنَّ بِوَلایَتِکَ تُقْبَلُ الأَعْمَالُ وَتُزَکَّی الأَفْعَالُ وَتُضَاعَفُ الْحَسَنَاتُ وَتُمْحَی السَّیِّئَاتُ، فَمَنْ جَاءَ بِوَلایَتِکَ وَاعْتَرَفَ بِإِمَامَتِکَ قُبِلَتْ أَعْمَالُهُ وَصُدِّقَتْ أَقْوَالُهُ وَتَضَاعَفَتْ حَسَنَاتُهُ وَمُحِیَتْ سَیِّئَاتُهُ، وَمَنْ عَدَلَ عَنْ وَلایَتِکَ وَجَهِلَ مَعْرِفَتَکَ وَاسْتَبْدَلَ بِکَ غَیْرَکَ کَبَّهُ اللَّهُ عَلَی مِنْخَرِهِ فِی النَّارِ وَلَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ لَهُ عَمَلاً وَلَمْ یُقِمْ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْناً.
3- من لا یحضره الفقیه 2/616: فِی الزِّیَارَةِ الْجَامِعَةِ: بِمُوَالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعَالِمَ دِینِنَا ...، بِمُوَالاتِکُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَة.
(46) 1- بصائر الدرجات 446 ح16: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: تُعْرَضُ الأَعْمَالُ یَوْمَ الْخَمِیسِ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم وَعَلَی الأَئِمَّة علیهم السلام.
2- بصائر الدرجات 464 ح5: قَالَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم: إِنَّ أَعْمَالَکُمْ تُعْرَضُ عَلَیَّ کُلَّ إِثْنَیْنِ وَخَمِیسٍ، فَمَا کَانَ مِنْ حَسَنٍ حَمِدْتُ اللَّهَ عَلَیْهِ وَمَا کَانَ مِنْ سَیِّئٍ اسْتَغْفَرْتُ لَکُم.
ص: 96
(47) 1- الکافی 1/247 ح2: عَنْ عَلیِّ بْن أَبِی طَالِبِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ لَیْلَةَ الْقَدْرِ فِی کُلِّ سَنَةٍ وَإِنَّهُ یَنْزِلُ فِی تِلْکَ اللَّیْلَةِ أَمْرُ السَّنَةِ وَإِنَّ لِذَلِکَ الأَمْرِ وُلاةً بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم فَقُلْتَ: مَنْ هُمْ؟ فَقَالَ: أَنَا وَأَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبِی أَئِمَّةٌ مُحَدَّثُون.
2- تفسیر القمّی 2/290: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ صلوات الله علیه قَالَ: لا تَخْفَی عَلَیْنَا لَیْلَةُ الْقِدْرِ إِنَّ الْمَلائِکَةَ یُطِیفُونَ بِنَا فِیهَا.
(48) الکافی 1/252 ح8: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّمَا تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ بِالْحُکْمِ الَّذِی یَحْکُمُ بِهِ بَیْنَ الْعِبَادِ، قَالَ السَّائِلُ: وَمَا کَانُوا عَلِمُوا ذَلِکَ الْحُکْمَ؟! قَالَ: بَلَی قَدْ عَلِمُوهُ وَلَکِنَّهُمْ لا یَسْتَطِیعُونَ إِمْضَاءَ شَیْ ءٍ مِنْهُ حَتَّی یُؤْمَرُوا فِی لَیَالِی الْقَدْرِ کَیْفَ یَصْنَعُونَ إِلَی السَّنَةِ الْمُقْبِلَة.
(49) 1- بصائر الدرجات 395 ح5: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ أَقْدَرَنَا عَلَی مَا نُرِیدُ.
2- مشارق أنوار الیقین 179: عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: هُمْ قُدْرَةُ الرَّبِّ وَمَشِیئَتُه.
(50) 1- تأویل الآیات 2/852 ح8: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: نَحْنُ الَّذِینَ أَنْقَذَ اللَّهُ النَّاسَ بِنَا مِنَ الضَّلالَةِ.
2- بحار الأنوار 99/187: عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: السَّلامُ عَلَیْکُمْ أَیُّهَا الدَّالُّونَ عَلَی الْهُدَی.
3- بصائر الدرجات 220 ح2: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لا یَهْتَدِی هَادٍ مِنْ ضَلالَةٍ إِلاَّ بِهِمْ.
(51) تفسیر فرات الکوفی 348 ح474: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: بِنَا یُقِیلُ اللَّهُ عَثْرَتَکُمْ وَبِنَا یَغْفِرُ اللَّهُ ذُنُوبَکُم.
(52) الأمالی للصدوق 709 ح9: عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: مَنْ کُنَّا شُفَعَاءَهُ نَجَا وَلَوْ کَانَ عَلَیْهِ مِثْلُ وِزْرِ الثَّقَلَیْنِ الْجِنِّ وَالإِنْس.
(53) 1- الفضائل لابن شاذان 83: عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم: أَنَا حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ الَّذِی أَمَرَ اللَّهُ تعالی خَلْقَهُ أَنْ یَعْصِمُوا بِهِ فِی قَوْلِهِ تعالی: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً}.
ص: 97
2- تفسیر فرات الکوفی 258 ح10: عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم: نَحْنُ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ الَّذِی مَنِ اعْتَصَمَ بِهِ هُدِیَ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیم.
(54) تفسیر فرات الکوفی 348 ح2: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: نَحْنُ سَفِینَتُکُمْ کَسَفِینَةِ نُوحٍ.
(55) 1- تفسیر الإمام العسکری علیه السلام 582 : قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم: بِمَحَبَّتِهِ (عَلِیّ علیه السلام) تَثْقُلُ مَوَازِینُ الْمُؤْمِنِینَ وَبِمُخَالَفَتِهِ تَخِفُّ مَوَازِینُ النَّاصِبِین.
2- المزار للمشهدی 586: زِیَارَتُه عجل الله تعالی فرجه: أَشْهَدُ أَنَّ بِوَلایَتِکَ تُقْبَلُ الأَعْمَالُ وَتُزَکَّی الأَفْعَالُ وَتُضَاعَفُ الْحَسَنَاتُ وَتُمْحَی السَّیِّئَاتُ.
3- الکافی 1/430 ح84: عن أبی عبد اللَّه علیه السلام: ... بِولایَتهم ومَعرفتِهم إیّانا یُضاعِفُ اللَّهُ لَهُم أعمالَهم، الخبر.
(56) 1- الیقین 319 : عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام: جَعَلَهُم أَدِلاّءَ لِلأُمَّةِ عَلَی الصِّرَاط.
2- بصائر الدرجات 517 ح8: جَاءَ ابْنُ الْکَوَّاءِ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَقَالَ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ! {وَعَلَی الأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسِیماهُمْ} فَقَالَ: نَحْنُ عَلَی الأَعْرَافِ نَعْرِفُ أَنْصَارَنَا بِسِیمَاهُمْ وَنَحْنُ الأَعْرَافُ الَّذِی لا یُعْرَفُ اللَّهُ عزوجل إِلاَّ بِسَبِیلِ مَعْرِفَتِنَا وَنَحْنُ الأَعْرَافُ یُعَرِّفُنَا اللَّهُ عزوجل یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَی الصِّرَاطِ، فَلا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ عَرَفَنَا وَعَرَفْنَاهُ وَلا یَدْخُلُ النَّارَ إِلاَّ مَنْ أَنْکَرَنَا وَأَنْکَرْنَاهُ، إِنَّ اللَّهَ تبارک و تعالیلَوْ شَاءَ لَعَرَّفَ الْعِبَادَ نَفْسَهُ وَلَکِنْ جَعَلَنَا أَبْوَابَهُ وَصِرَاطَهُ وَسَبِیلَهُ وَالْوَجْهَ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ، فَمَنْ عَدَلَ عَنْ وَلایَتِنَا أَوْ فَضَّلَ عَلَیْنَا غَیْرَنَا، فَإِنَّهُمْ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاکِبُون.
(57) الأمالی للطوسی 668 ح6: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تعالی أَمْهَرَ فَاطِمَةَ علیها السلام رُبُعَ الدُّنْیَا فَرُبُعُهَا لَهَا وَأَمْهَرَهَا الْجَنَّةَ وَالنَّارَ تُدْخِلُ أَعْدَاءَهَا النَّارَ وَتُدْخِلُ أَوْلِیَاءَهَا الْجَنَّةَ وَهِیَ الصِّدِّیقَةُ الْکُبْرَی وَعَلَی مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ الْقُرُونُ الأُوْلَی.
(58) بحار الأنوار 25/16 ح30: عَنْ رَسُولِ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: خَلَقَنَا اللَّهُ نَحْنُ حَیْثُ لا سَمَاءَ مَبْنِیَّةَ وَلا أَرْضَ مَدْحِیَّةَ وَلا عَرْشَ وَلا جَنَّةَ وَلا نَارَ، کُنَّا نُسَبِّحُهُ حِینَ
ص: 98
لا تَسْبِیحَ وَنُقَدِّسُهُ حِینَ لا تَقْدِیس، لَمَّا أَرَادَ اللَّهُ بَدْءَ الصَّنْعَةِ فَتَقَ نُورِی فَخَلَقَ مِنْهُ الْعَرْشَ فَنُورُ الْعَرْشِ مِنْ نُورِی وَنُورِی مِنْ نُورِ اللَّهِ وَأَنَا أَفْضَلُ مِنَ الْعَرْشِ. ثُمَّ فَتَقَ نُورَ ابْنِ أَبِی طَالِبٍ فَخَلَقَ مِنْهُ الْمَلائِکَةَ فَنُورُ الْمَلائِکَةِ مِنْ نُورِ ابْنِ أَبِی طَالِبٍ وَنُورُ ابْنِ أَبِی طَالِبٍ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَنُورُ ابْنِ أَبِی طَالِبٍ أَفْضَلُ مِنَ الْمَلائِکَةِ. وَفَتَقَ نُورَ ابْنَتِی فَاطِمَةَ مِنْهُ فَخَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فَنُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ مِنْ نُورِ ابْنَتِی فَاطِمَةَ وَنُورُ فَاطِمَةَ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَفَاطِمَةُ أَفْضَلُ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ. ثُمَّ فَتَقَ نُورَ الْحَسَنِ فَخَلَقَ مِنْهُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ فَنُورُ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ مِنْ نُورِ الْحَسَنِ وَنُورُ الْحَسَنِ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَالْحَسَنُ أَفْضَلُ مِنَ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ. ثُمَّ فَتَقَ نُورَ الْحُسَیْنِ فَخَلَقَ مِنْهُ الْجَنَّةَ وَالْحُورَ الْعِینَ فَنُورُ الْجَنَّةِ وَالْحُورِ الْعِینِ مِنْ نُورِ الْحُسَیْنِ وَنُورُ الْحُسَیْنِ مِنْ نُورِ اللَّهِ وَالْحُسَیْنُ أَفْضَلُ مِنَ الْجَنَّةِ وَالْحُورِ الْعِین.
(59) 1- بصائر الدرجات 279 ح1: عَنْ أَمیرِ الْمُؤمِنینَ علیه السلام قَالَ: لَیْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ یَدْعُو إِلاَّ أَمَّنَّا لِدُعَائِهِ، وَلا یَسْکُتُ إِلاَّ دَعَوْنَا لَه.
2- بصائر الدرجات 280 ح2: عَنْ عُمَرِ بْنِ إِسْحَاقِ، قَالَ: قَالَ عَلِیّ علیه السلام: إنَّا نَدْعُو لَکُمْ فَتَدعُونَ فَنُؤَمِّنُ قَالَ عُمَر: قَدْ عَرَفْتُ مَا قُلْتَ وَلَکِنْ کَیْفَ نَدْعُو فَتُؤَمِّنُ؟ فَقَالَ: إِنَّا سَوَاءٌ عَلَیْنَا الْبَادِی وَالْحَاضِر.
(60) المزار للمشهدی 293: عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: وَوَرَثَةُ الأَنْبِیَاء.
(61) کمال الدین 675 ح30: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ یَدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَکَمَلَتْ بِهَا أَحْلامُهُم.
(62) بحار الأنوار 91/36 ح23: فِی زِیارَةِ آلِ یَاسِینِ: السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الإِمَامُ الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُول.
(63) 1- من لا یحضره الفقیه 2/609: فِی الزِّیَارَةِ الْجَامِعَةِ: السَّلامُ عَلَی الذَّادَةِ الْحُمَاة.
2- الیقین 318: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام وَهُوَ یَقُول: أَمْنٌ لِمَنِ الْتَجَأَ إِلَیْهِمْ، وَأَمَانٌ لِمَنْ تَمَسَّکَ بِهِم.
(64) 1- الکافی 1/407 ح8: قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: الإمَامُ کَالْوَالِدِ الرَّحِیم.
ص: 99
2- بصائر الدرجات 285 ح15: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: وَاللَّهِ لإنَّا أَرْحَمُ بِکُمْ مِنْکُمْ بِأَنْفُسِکُم.
3- الکافی 1/200 ح1: عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: الإِمَامُ الأَنِیسُ الرَّفِیقُ وَالْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَالأَخُ الشَّقِیقُ وَالأُمُّ الْبَرَّةُ بِالْوَلَدِ الصَّغِیر.
4- الخصال 527 ح1: عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: الإِمَامُ، أَشْفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَأُمَّهَاتِهِم.
(65) 1- تفسیر القمّی 1/365: قَولُه: {الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ} قَالَ علیه السلام: الَّذِینَ آمَنُوا: الشِّیعَةُ، وَذِکْرُ اللَّهِ: أَمِیرُ الْمُؤمِنینَ وَالأَئِمَّة علیهم السلام.
2- تفسیر العیّاشی 2/211 ح44: عَنْ جَعْفَر بْنِ مُحَمَّد علیهما السلام فِی قَوْلِهِ تعالی: {أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ} قَالَ: بِمُحَمَّد صلی الله علیه و آله و سلم تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ وَهُوَ ذِکْرُ اللَّهِ وَحِجَابُه.
(66) المزار للمشهدی 485: زیارَةُ مَولایَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام، زیارَة الشُّهَدَاء: فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِی الدُّهُورُ وَعَاقَنِی عَنْ نَصْرِکَ الْمَقْدُورُ وَلَمْ أَکُنْ لِمَنْ حَارَبَکَ مُحَارِباً وَلِمَنْ نَصَبَ لَکَ الْعَدَاوَةَ مُنَاصِباً، فَلأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَمَسَاءً ولأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً؛ حَسْرَةً عَلَیْکَ وَتَأَسُّفاً عَلَی مَا دَهَاکَ وَتَلَهُّفاً حَتَّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَغُصَّةِ الاکْتِیَاب.
(68) 1- مختصر بصائر الدرجات 165: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: إِنَّ أُمَّتِی عُرِضَتْ عَلَیَّ عِنْدَ الْمِیثَاقِ فَکَانَ أَوَّلَ مَنْ آمَنَ بِی وَصَدَّقَنِی عَلِیٌّ وَکَانَ أَوَّلَ مَنْ آمَنَ بِی وَصَدَّقَنِی حِیثُ بُعِثْتُ فَهُوَ الصِّدِّیقُ الأَکْبَر.
2- الأمالی للمفید 113 ح6: قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: إِنَّ اللَّهَ عزوجل خَلَقَ الأَرْوَاحَ قَبْلَ الأَجْسَامِ بِأَلْفَیْ عَامٍ وَعَلَّقَهَا بِالْعَرْشِ وَأَمَرَهَا بِالتَّسْلِیمِ عَلَیَّ وَالطَّاعَةِ لِی، وَکَانَ أَوَّلُ مَنْ سَلَّمَ عَلَیَّ وَأَطَاعَنِی مِنَ الرِّجَالِ رُوحَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب علیه السلام.
ص: 100
3- بصائر الدرجات 108 ح7: عَنْ أَمیرِ الْمُؤمِنینَ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الأَرْوَاحَ قَبْلَ الأَجْسَادِ بِأَلْفَیْ عَامٍ فَأَسْکَنَهَا الْهَوَاءَ، فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا هُنَالِکَ ائْتَلَفَ فِی الدُّنْیَا وَمَا تَنَاکَرَ مِنْهَا هُنَاکَ اخْتَلَفَ فِی الدُّنْیَا.
4- معانی الأخبار 108 ح1: قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: إِنَّ اللَّهَ تبارک و تعالیخَلَقَ الأَرْوَاحَ قَبْلَ الأَجْسَادِ بِأَلْفَیْ عَامٍ، فَجَعَلَ أَعْلاهَا وَأَشْرَفَهَا أَرْوَاحَ مُحَمَّد وَعَلِیٍّ وَفَاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَالأَئِمَّةِ بَعْدَهُمْ قدس سره، فَعَرَضَهَا عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ، فَغَشِیَهَا نُورُهُم ...، فَأَیُّکُمْ یَحْمِلُهَا بِأَثْقَالَهَا وَیَدَّعِیهَا لِنَفْسِهِ دُونَ خَیْرَاتِی، فَأَبَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ وَالْجِبَالُ أَنْ یَحْمِلْنَهَا.
(73) 1- بصائر الدرجات 91 ح8: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: أَخْرَجَ اللَّهُ مِنْ ظَهْرِ آدَمَ ذُرِّیَّتَهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ، فَخَرَجُوا کَالذَّرِّ فَعَرَّفَهُمْ نَفْسَهُ وَلَوْ لا ذَلِکَ لَمْ یَعْرِفْ أَحَدٌ رَبَّهُ، ثُمَّ قَالَ عزوجل: {أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالَوا بَلَی} وَإِنَّ هَذَا مُحَمَّد رَسُولِی وَعَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤمِنینَ خَلِیفَتِی وَأَمِینِی.
2- مشارق أنوار الیقین 260: عَنْ أَمیرِ الْمُؤمِنینَ علیه السلام قَالَ: أَنَا آخِذُ العَهْدِ عَلَی الأَرْوَاح فِی الأَزَل، أَنَا المُنَادِی لَهُم أَلَسْتُ بِرَبِّکُم بِأَمْرِ قَیُّومِ لَمْ یَزَلْ، أَنَا کَلِمَةُ اللَّهِ النَّاطِقَة فِی خَلْقِهِ، أَنَا آخِذُ العَهْدِ عَلَی جَمِیعِ الخَلاَئِق فِی الصَّلَوَات.
3- الکافی 1/436 ح1: کَانَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ: إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِیثَاقَ شِیعَتِنَا بِالْوَلایَةِ وَهُمْ ذَرٌّ یَوْمَ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَی الذَّرِّ وَالإِقْرَارَ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ وَلِمُحَمَّد صلی الله علیه و آله و سلم بِالنُّبُوَّة.
(75) 1- المزار للمشهدی 248 : قد وَرَدَ فی زیارة:... استَرْعاکُمُ الأنامَ وفَوَّضَ إلیکُمُ الأُمُورَ، الخبر.
2- الصحیفة السجادیّة 26: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ لَنَا الْفَضِیلَةَ بِالْمَلَکَةِ عَلَی جَمِیعِ الْخَلْقِ، فَکُلُّ خَلِیقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ، وَصَائِرَةٌ إِلَی طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ.
(81) بشارة المصطفی 153 ح111: قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: یا علیّ! إنّ حبّک حسنة لا یضرّ معها سیّئة، وبغضک سیّئة لا ینفع معها طاعة.
ص: 101
(82) الکافی 2/279 ح9: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: قَالَ أَمیرُ الْمُؤمِنینَ علیه السلام: مَا مِنْ عَبْدٍ إِلاَّ وَعَلَیْهِ أَرْبَعُونَ جُنَّةً حَتَّی یَعْمَلَ أَرْبَعِینَ کَبِیرَةً، فَإِذَا عَمِلَ أَرْبَعِینَ کَبِیرَةً انْکَشَفَتْ عَنْهُ الْجُنَنُ، فَیُوحِی اللَّهُ إِلَیْهِمْ أَنِ اسْتُرُوا عَبْدِی بِأَجْنِحَتِکُمْ، فَتَسْتُرُهُ الْمَلائِکَةُ بِأَجْنِحَتِهَا.
قَالَ: فَمَا یَدَعُ شَیْئاً مِنَ الْقَبِیحِ إِلاَّ قَارَفَهُ حَتَّی یَمْتَدِحَ إِلَی النَّاسِ بِفِعْلِهِ الْقَبِیحِ، فَیَقُولُ الْمَلائِکَةُ: یَا رَبِّ! هَذَا عَبْدُکَ مَا یَدَعُ شَیْئاً إِلاَّ رَکِبَهُ وَإِنَّا لَنَسْتَحْیِی مِمَّا یَصْنَعُ، فَیُوحِی اللَّهُ عزوجل إِلَیْهِمْ أَنِ ارْفَعُوا أَجْنِحَتَکُمْ عَنْهُ، فَإِذَا فُعِلَ ذَلِکَ أَخَذَ فِی بُغْضِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ، فَعِنْدَ ذَلِکَ یَنْهَتِکُ سِتْرُهُ فِی السَّمَاءِ وَسِتْرُهُ فِی الأَرْضِ، فَیَقُولُ الْمَلائِکَةُ: یَا رَبِّ! هَذَا عَبْدُکَ قَدْ بَقِیَ مَهْتُوکَ السِّتْرِ فَیُوحِی اللَّهُ عزوجل إِلَیْهِمْ لَوْ کَانَتْ لِلَّهِ فِیهِ حَاجَةٌ مَا أَمَرَکُمْ أَنْ تَرْفَعُوا أَجْنِحَتَکُمْ عَنْه.
(83) تفسیر فرات الکوفی: 260 ح355: یا أبا الوَرْد ویا جابر! إنّکما لم تُفَتِّشا مُؤمِناً إلی أنْ تَقُومَ الساعةَ عَنْ ذاتِ نفسِهِ إلاّ عَنْ حُبِّ عَلِیّ بْنِ أبی طالب علیه السلام وإنّکما لمْ تُفَتِّشا کافراً إلی أنْ تَقُومَ الساعَة عَنْ ذاتِ نفسِهِ إلاّ وَجَدْتُماه یُبْغِضُ علیّاً وذلک أنَّ اللَّه تعالی قَضَی عَلی لسانِ محمّد صلی الله علیه و آله و سلم لعَلیّ بن أبی طالب أنّه لا یُبْغِضُک مِؤمن ولا یُحِبُّک کافرٌ أو منافقٌ.
(86) الخصال 244 ح101: عَنْ جَعفر بن محمّد، عَنْ أبیه علیهما السلام قال: العلمُ خزائنٌ والمفاتیحُ السؤال، فَاسأَلُوا یَرْحَمُکم اللَّه، فإنّه یُؤجَرُ فی العلم أربعةٌ: السائلُ، والمُتکلّمُ، والمُستَمِعُ، والمُحِبُّ لهم.
(87) تحف العقول 174 : یا کمیل! إذاعةُ سرّ آل محمّد قدس سره لا یُقْبَلُ منها ولا یُحْتَمَلُ أحدٌ علیها وما قالُوه، فلا تُعْلِمْ إلاّ مُؤمناً مُوقناً.
(88) 1- ثواب الأعمال 96: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه قَالَ: مَا خَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً أَکْثَرَ مِنَ الْمَلائِکَةِ.
2- بصائر الدرجات 87 ح4: عَنْ أَبی جَعْفَر علیه السلام قَالَ: وَاللَّهِ إِنَّ فِی السَّمَاءِ لَسَبْعِینَ صِنْفاً مِنَ الْمَلائِکَةِ لَوِ اجْتَمَعَ عَلَیْهِمْ أَهْلُ الأَرْضِ کُلُّهُمْ یُحْصُونَ عَدَدَ صِنْفٍ مِنْهُمْ مَا أَحْصَوْهُمْ وَإِنَّهُمْ لَیَدِینُونَ بِوَلایَتِنَا.
ص: 102
3- بصائر الدرجات 88 ح9: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَمَلائِکَةُ اللَّهِ فِی السَّمَاوَاتِ أَکْثَرُ مِنْ عَدَدِ التُّرَابِ فِی الأَرْضِ، وَمَا فِی السَّمَاءِ مَوْضِعُ قَدَمٍ إِلاَّ وَفِیهَا مَلَکٌ یُقَدِّسُ لَهُ وَیُسَبِّحُ، وَلاَ فِی الأَرْضِ شَجَرَةٌ وَلا مِثْلُ غَرْزَةٍ إِلاَّ وَفِیهَا مَلَکٌ مُوَکَّلٌ بِهَا یَأْتِی کُلَّ یَوْمٍ بِعِلْمِهَا وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِهَا، وَمَا مِنْهُمْ أَحَدٌ إِلاَّ وَیَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ فی کُلِّ یَوْمٍ بِوَلایَتِنَا أَهْلِ الْبَیْتِ وَیَسْتَغْفِرُ لِمُحِبِّینَا وَیَلْعَنُ أَعْدَاءَنَا وَیَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یُرْسِلَ عَلَیْهِمْ مِنَ الْعَذَابِ إِرْسَالاً.
(89) 1- علل الشرائع 1/ 5 ح1: قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: إِنَّ الْمَلائِکَةَ لَخُدَّامُنَا وَخُدَّامُ مُحِبِّینَا.
2- الخرائج والجرائح 1/295 ح2: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: یَا مَلَکَ الْمَوْتِ! قَالَ: لَبَّیْکَ أَیُّهَاالإِمَامُ! قَالَ: أَلَسْتَ أُمِرْتَ بِالسَّمْعِ والطَّاعَةِ لَنَا؟ قَالَ: بَلَی.
(90) 1- مشارق أنوار الیقین 343: قَالَ علیٌ علیه السلام: أَنَا حُجَّةُ اللَّهَ عَلَی خَلْقِهِ مِنْ أَهْلِ سَمَاوَاتِهِ وَأَرْضِهِ، وَمَا فِی السَّمَاء مِنْ مَلَکٍ یَخْطُو قَدَماً عَنْ قَدَمٍ إِلاَّ بِإِذْنِی.
2- بحار الأنوار 27/36: قَالَ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ علیه السلام: وَالَّذِی رَفَعَ السَّمَاءَ بِغَیْرِ عَمَدٍ لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ رَامَ أَنْ یَزُولَ مِنْ مَکَانِهِ بِقَدْرِ نَفَسٍ وَاحِدٍ لَمَا زَالَ حَتَّی آذَنَ لَهُ، وَکَذَلِکَ یَصِیرُ حَالُ وَلَدِیَ الْحَسَنِ وَبَعْدَهُ الْحُسَیْنُ وَتِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُم.
(112) مناقب آل أبی طالب 3/281: إنّ اللَّه تعالی لم یَبْعَثْ نبیّاً من آدم إلی أنْ صارَ جدّک محمّد إلاّ وقد عَرَضَ علیه ولایتکم أهل البیت، فمن قَبِلَها من الأنبیاء سَلِمَ وتَخَلَّصَ، ومن تَوَقَّفَ عنها وتَتَعْتَعَ فی حملها لَقِیَ ما لَقِیَ آدم من المعصیة، وما لَقِیَ نوح من الغَرق، وما لَقِیَ إبراهیم من النار، وما لَقِیَ یوسف من الجُبّ، وما لَقِیَ أیّوب من البلاء، وما لَقِیَ داود من الخطیئة.
(113) 1- علل الشرائع 1/297 ح1: ٍعَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَا مُفَضَّلُ إِیَّاکَ والذُّنُوبَ وَحَذِّرْهَا شِیعَتَنَا فَواللَّهِ مَا هِیَ إِلَی أَحَدٍ أَسْرَعَ مِنْهَا إِلَیْکُمْ إِنَّ أَحَدَکُمْ لَتُصِیبُهُ الْمَعَرَّةُ مِنَ السُّلْطَانِ ومَا ذَاکَ إِلَّا بِذُنُوبِهِ وإِنَّهُ
ص: 103
لَیُصِیبُهُ السُّقْمُ ومَا ذَاکَ إِلَّا بِذُنُوبِهِ وإِنَّهُ لَیُحْبَسُ عَنْهُ الرِّزْقُ ومَا هُوَ إِلَّا بِذُنُوبِهِ وإِنَّهُ لَیُشَدَّدُ عَلَیْهِ عِنْدَ الْمَوْتِ ومَا هُوَ إِلَّا بِذُنُوبِهِ حَتَّی یَقُولَ مَنْ حَضَرَهُ لَقَدْ غُمَّ بِالْمَوْتِ فَلَمَّا رَأَی مَا قَدْ دَخَلَنِی، قَالَ: أَ تَدْرِی لِمَ ذَاکَ یَا مُفَضَّلُ! قَالَ: قُلْتُ: لَا أَدْرِی جُعِلْتُ فِدَاکَ، قَالَ: ذَاکَ واللَّهِ إِنَّکُمْ لَا تُؤَاخَذُونَ بِهَا فِی الْآخِرَةِ وعُجِّلَتْ لَکُمْ فِی الدُّنْیَا.
2- تحف العقول 48: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَجَباً لِلْمُؤْمِنِ لَا یَقْضِی اللَّهُ عَلَیْهِ قَضَاءً إِلَّا کَانَ خَیْراً لَهُ سَرَّهُ أَوْ سَاءَهُ إِنِ ابْتَلَاهُ کَانَ کَفَّارَةً لِذَنْبِهِ وَإِنْ أَعْطَاهُ وأَکْرَمَهُ کَانَ قَدْ حَبَاهُ.
3- الأمالی الطوسی 630 ح11: َ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ علیهما السلام یَقُولُ: الْمُؤْمِنُ أَکْرَمُ عَلَی اللَّهِ مِنْ أَنْ یَمُرَّ بِهِ أَرْبَعُونَ یَوْماً لَا یُمَحِّصُهُ اللَّهُ فِیهِ مِنْ ذُنُوبِهِ وإِنَّ الْخَدْشَ والْعَثْرَةَ وانْقِطَاعَ الشَّسْعِ واخْتِلَاجَ الْعَیْنِ وأَشْبَاهَ ذَلِکَ لَیُمَحَّصُ بِهِ وَلِیُّنَا وأَنْ یَغْتَمَّ لَا یَدْرِی مَا وَجْهُهُ فَأَمَّا الْحُمَّی فَإِنَّ أَبِی حَدَّثَنِی عَنْ آبَائِهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم قَالَ: حُمَّی لَیْلَةٍ کَفَّارَةُ سَنَةٍ.
4- علل الشرائع 2/522 ح7: عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ هِلَالٍ الشَّامِیِّ مَوْلًی لِأَبِی الْحَسَنِ مُوسَی علیه السلام قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا علیه السلام یَقُولُ کُلَّمَا أَحْدَثَ الْعِبَادُ مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْمَلُونَ أَحْدَثَ اللَّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلَاءِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَعْرِفُونَ.
5-کتاب التمحیص 31 ح7: عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ قَالَ سَمِعْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد علیهما السلام یَقُولُ:... إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَکْرَمُ عَلَی اللَّهِ تعالی مِنْ أَنْ یَمُرَّ عَلَیْهِ أَرْبَعُونَ لَا یُمَحِّصُ فِیهَا ذُنُوبَهُ وَلَوْ بِغَمٍّ یُصِیبُهُ لَا یَدْرِی مَا وَجْهُهُ وَاللَّهِ إِنَّ أَحَدَکُمْ لَیَضَعُ الدِّرْهَمَ بَیْنَ یَدَیْهِ فَیَزِنُهَا فَیَجِدُهَا نَاقِصَةً فَیَغْتَمُّ بِذَلِکَ َیَجِدُهَا سَوَاءً فَیَکُونُ ذَلِکَ حَطّاً لِبَعْضِ ذُنُوبِهِ.
ص: 104
6- الأمالی للصدوق 589 ح12: ٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیُهَوَّلُ عَلَیْهِ فِی نَوْمِهِ فَیُغْفَرُ لَهُ ذُنُوبُهُ وَإِنَّهُ لَیُمْتَهَنُ فِی بَدَنِهِ فَیُغْفَرُ لَهُ ذُنُوبُهُ.
7- التوحید 96 ح3: َ جَاءَ رَجُلٌ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ! إِنِّی قَدْ حُرِمْتُ الصَّلَاةَ بِاللَّیْلِ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام: أَنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُکَ.
8- کتاب التمحیص 38 ح34: ِّ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام قَالَ مَا مِنْ شِیعَتِنَا أَحَدٌ یُقَارِفُ أَمْراً نَهَیْنَاهُ عَنْهُ فَیَمُوتُ حَتَّی یَبْتَلِیَهُ اللَّهُ بِبَلِیَّةٍ تُمَحَّصُ بِهَا ذُنُوبُهُ إِمَّا فِی مَالِهِ أَوْ وُلْدِهِ وَإِمَّا فِی نَفْسِهِ حَتَّی یَلْقَی اللَّهَ مُحِبُّنَا وَمَا لَهُ ذَنْبٌ وَإِنَّهُ لَیَبْقَی عَلَیْهِ شَیْ ءٌ مِنْ ذُنُوبِهِ فَیُشَدَّدُ عَلَیْهِ عِنْدَ مَوْتِهِ فَتُمَحَّصُ ذُنُوبُهُ.
9- بحار الأنوار 64/244 ح83: َ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم: السُّقْمُ یَمْحُو الذُّنُوبَ وَقَالَ صلی الله علیه و آله و سلم: سَاعَاتُ الْوَجَعِ یُذْهِبْنَ سَاعَاتِ الْخَطَایَا.
(114) عدّة الداعی 240: َ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله و سلم أَنَّ فِی الْجَنَّةِ مَنَازِلَ لَا یَنَالُهَا الْعِبَادُ بِأَعْمَالِهِمْ لَیْسَ لَهَا عِلَاقَةٌ مِنْ فَوْقِهَا وَلَا عِمَادٌ مِنْ تَحْتِهَا، قِیلَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! مَنْ أَهْلُهَا فَقَالَ صلی الله علیه و آله و سلم: أَهْلُ الْبَلَایَا وَالْهُمُومِ.
(115) کتاب التمحیص 49 ح81: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم: یَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یَا دُنْیَا! تَمَرَّرِی عَلَی عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ بِأَنْوَاعِ الْبَلَاءِ وَضَیِّقِی عَلَیْهِ فِی الْمَعِیشَةِ وَلَا تَحْلَوْلِی فَیَرْکَنَ إِلَیْکِ.
(116) المناقب آل أبی طالب 3/362: عَنْ مَأْمُونٍ الرَّقِّی، قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ سَیِّدِی الصَّادِقِ علیه السلام إِذْ دَخَلَ سَهْلُ بْنُ الْحَسَنِ الْخُرَاسَانِیُّ فَسَلَّمَ عَلَیْهِ ثُمَّ جَلَسَ فَقَالَ لَهُ: یَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ! لَکُمُ الرَّأْفَةُ وَالرَّحْمَةُ وَأَنْتُمْ أَهْلُ بَیْتِ الإمامَة، مَا الَّذِی یَمْنَعُکَ أَنْ یَکُونَ لَکَ حَقٌّ تَقْعُدُ عَنْهُ وَأَنْتَ تَجِدُ مِنْ شِیعَتِکَ مِائَةَ أَلْفٍ یَضْرِبُونَ بَیْنَ یَدَیْکَ بِالسَّیْفِ؟ فَقَالَ علیه السلام لَهُ: اجْلِسْ یَا خُرَاسَانِیُّ! رَعَی اللَّهُ حَقَّکَ، ثُمَّ قَالَ: یَا حَنِیفَةُ! اسْجُرِی التَّنُّورَ فَسَجَرَتْهُ
ص: 105
حَتَّی صَارَ کَالْجَمْرَةِ وَابْیَضَّ عُلُوُّهُ، ثُمَّ قَالَ: یَا خُرَاسَانِیُّ! قُمْ فَاجْلِسْ فِی التَّنُّورِ، فَقَالَ الْخُرَاسَانِیُّ: یَا سَیِّدِی! یَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ! لا تُعَذِّبْنِی بِالنَّارِ أَقِلْنِی أَقَالَکَ اللَّهُ قَالَ قَدْ أَقَلْتُکَ، فَبَیْنَمَا نَحْنُ کَذَلِکَ إِذْ أَقْبَلَ هَارُونُ الْمَکِّی وَنَعْلُهُ فِی سَبَّابَتِهِ، فَقَالَ: السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ! فَقَالَ لَهُ الصَّادِقُ علیه السلام: أَلْقِ النَّعْلَ مِنْ یَدِکَ وَاجْلِسْ فِی التَّنُّورِ، قَالَ: فَأَلْقَی النَّعْلَ مِنْ سَبَّابَتِهِ ثُمَّ جَلَسَ فِی التَّنُّورِ وَأَقْبَلَ الإِمَامُ علیه السلام یُحَدِّثُ الْخُرَاسَانِیَّ حَدِیثَ خُرَاسَانَ حَتَّی کَأَنَّهُ شَاهِدٌ لَهَا. ثُمَّ قَالَ: قُمْ یَا خُرَاسَانِیُّ! وَانْظُرْ مَا فِی التَّنُّورِ؟ قَالَ: فَقُمْتُ إِلَیْهِ فَرَأَیْتُهُ مُتَرَبِّعاً فَخَرَجَ إِلَیْنَا وَسَلَّمَ عَلَیْنَا، فَقَالَ لَهُ الإِمَامُ علیه السلام: کَمْ تَجِدُ بِخُرَاسَانَ مِثْلَ هَذَا؟ فَقَالَ: وَاللَّهِ وَلا وَاحِداً، فَقَالَ علیه السلام: لا وَاللَّهِ وَلا وَاحِداً، فَقَالَ: أَمَا إِنَّا لا نَخْرُجُ فِی زَمَانٍ لا نَجِدُ فِیهِ خَمْسَةً مُعَاضِدِینَ، لَنَا نَحْنُ أَعْلَمُ بِالْوَقْت.
(117) 1- علل الشرائع 1/44 ح1: عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ فِی کِتَابِ عَلِیٍّ علیه السلام أَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً النَّبِیُّونَ ثُمَّ الْوَصِیُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ، وإِنَّمَا یُبْتَلَی الْمُؤْمِنُ عَلَی قَدْرِ أَعْمَالِهِ الْحَسَنَةِ فَمَنْ صَحَّ دِینُهُ وحَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلَاؤُهُ وذَلِکَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّوجَلَّ لَمْ یَجْعَلِ الدُّنْیَا ثَوَاباً لِمُؤْمِنٍ ولَا عُقُوبَةً لِکَافِرٍ ومَنْ سَخُفَ دِینُهُ وضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ.
2- علل الشرائع 1/44 ح1: عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: أَنَّ الْبَلَاءَ أَسْرَعُ إِلَی الْمُؤْمِنِ التَّقِیِّ مِنَ الْمَطَرِ إِلَی قَرَارِ الْأَرْضِ.
3-کتاب التمحیص 45 ح58: عَنْ مُفَضَّلٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام کُلَّمَا ازْدَادَ الْعَبْدُ إِیمَاناً ازْدَادَ ضِیقاً فِی مَعِیشَتِهِ.
(118) 1- بصائر الدرجات 395 ح5: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ أَقْدَرَنَا عَلَی مَا نُرِیدُ.
2- مشارق أنوار الیقین 179: عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: هُمْ قُدْرَةُ الرَّبِّ وَمَشِیئَتُه.
(119) 1- کمال الدین 441 ح12: عَنْ صاحِبِ الزَّمان علیه السلام قَالَ: بِی یَدْفَعُ اللَّهُ عزوجل الْبَلاءَ عَنْ أَهْلِی وَشِیعَتِی.
ص: 106
2- الإمامة والتبصرة 103 ح92: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: قَالَ اللَّه تعالی: أُولَئِکَ أَوْلِیَائِی حَقّاً بِهِمْ أَدْفَعُ کُلَّ فِتْنَةٍ عَمْیَاءَ حِنْدِسٍ وَبِهِمْ أَکْشِفُ الزَّلازِلَ وَأَدْفَعُ الآصَارَ وَالأَغْلالَ.
3- من لا یحضره الفقیه 2/609: فِی الزِّیارَة الْجَامِعَة: بِکُمْ أَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِّ، وَفَرَّجَ عَنَّا غَمَرَاتِ الْکُرُوبِ، وَأَنْقَذَنَا مِنْ شَفَا جُرُفِ الْهَلَکَاتِ وَمِنَ النَّار.
(120) 1- من لا یحضره الفقیه 2/609: فِی الزِّیَارَةِ الْجَامِعَةِ: لائِذٌ عَائِذٌ بِقُبُورِکُمْ مُسْتَشْفِعٌ إِلَی اللَّهِ عزوجل بِکُم.
2- الیقین 318: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام وَهُوَ یَقُول: أَمْنٌ لِمَنِ الْتَجَأَ إِلَیْهِمْ، وَأَمَانٌ لِمَنْ تَمَسَّکَ بِهِم.
3- مشکاة الأنوار 126: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: إِنْ لَجَأَ إِلَیْهِمْ ذُو حَاجَةٍ مِنْهُمْ رَحِمُوهُ.
(121) الإختصاص 252: قَالَ الرِّضَا صلوات الله علیه: إِذَا نَزَلَتْ بِکُمْ شَدِیدةٌ، فَاسْتَعِینُوا بِنَا عَلَی اللَّهِ عزوجل، وَهُوَ قَوْلُهُ تعالی: {وَلِلَّهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا}.
(124) 1- الجواهر السنیّة 75: رَوَی ابنُ فهد أیضاً فی کتاب التحصین وصفات العارفین:...، وأَوْحی اللَّه إلی مُوسی علیه السلام: لا ترکننَّ إلی حُبِّ الدنیا، فلَنْ تَأتینی بِکَبیرة هِیَ أشدُّ منها.
2- تحف العقول 215: قالَ علیٌّ علیه السلام: أیّها الناس! ُ إِیَّاکُمْ وَحُبَّ الدُّنْیَا فَإِنَّهَا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ وَبَابُ کُلِّ بَلِیَّةٍ وَقِرَانُ کُلِّ فِتْنَةٍ وَدَاعِی کُلِّ رَزِیَّةٍ.
3- قصص الأنبیاء للراوندی 165 ح184: عن أبی یعقوب، عن أبی عبد اللَّه صلوات الله علیه، قال: کان فیما ناجی اللَّه تعالی به موسی:...، واعلم أنّ کلّ فتنه بذرها حبّ الدنیا، الخبر.
(125) 1- الأمالی للمفید 345 ح1: عن أبی الطفیل عامر بن واثلة الکنانی رحمة الله قال: سمعت أمیر المؤمنین علیه السلام یقول: َ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمْ خَلَّتَانِ: اتِّبَاعُ الْهَوَی وَطُولُ الْأَمَلِ؛ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَی فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَأَمَّا
ص: 107
طُولُ الْأَمَلِ فَیُنْسِی الْآخِرَةَ، أَلَا إِنَّ الدُّنْیَا قَدْ تَرَحَّلَتْ مُدْبِرَةً وإِنَّ الْآخِرَةَ قَدْ تَرَحَّلَتْ مُقْبِلَةً ولِکُلِّ وَاحِدَةٍ بَنُونَ فَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ وَلَا تَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْیَا فَإِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَلَا حِسَابَ وَإِنَّ غَداً حِسَابٌ وَلَا عَمَل.
2- تحف العقول 202: قال علیّ علیه السلام: أَنْتُمْ فِی مَهَلٍ مِنْ وَرَائِهِ أَجَلٌ ومَعَکُمْ أَمَلٌ یَعْتَرِضُ دُونَ الْعَمَلِ، فَاغْتَنِمُوا الْمَهَلَ وبَادِرُوا الْأَجَلَ وکَذِّبُوا الْأَمَلَ وتَزَوَّدُوا مِنَ الْعَمَلِ هَلْ مِنْ خَلَاصٍ أَوْ مَنَاصٍ أَوْ فِرَارٍ أَوْ مَجَازٍ أَوْ مَعَاذٍ أَوْ مَلَاذٍ أَوْ لَا فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ.
3- الکافی 2/318 ح11: عن مهاجر الأسدی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ مَرَّ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ عَلَی قَرْیَةٍ قَدْ مَاتَ أَهْلُهَا وطَیْرُهَا ودَوَابُّهَا فَقَالَ أَمَا إِنَّهُمْ لَمْ یَمُوتُوا إِلَّا بِسَخْطَةٍ ولَوْ مَاتُوا مُتَفَرِّقِینَ لَتَدَافَنُوا فَقَالَ الْحَوَارِیُّونَ: یَا رُوحَ اللَّهِ وکَلِمَتَهُ! ادْعُ اللَّهَ أَنْ یُحْیِیَهُمْ لَنَا فَیُخْبِرُونَا مَا کَانَتْ أَعْمَالُهُمْ فَنَجْتَنِبَهَا فَدَعَا عِیسَی رَبَّهُ فَنُودِیَ مِنَ الْجَوِّ أَنْ نَادِهِمْ فَقَامَ عِیسَی: بِاللَّیْلِ عَلَی شَرَفٍ مِنَ الْأَرْضِ فَقَالَ: یَا أَهْلَ هَذِهِ الْقَرْیَةِ فَأَجَابَهُ مِنْهُمْ مُجِیبٌ لَبَّیْکَ یَا رُوحَ اللَّهِ وکَلِمَتَهُ فَقَالَ: وَیْحَکُمْ مَا کَانَتْ أَعْمَالُکُمْ قَالَ: عِبَادَةُ الطَّاغُوتِ وحُبُّ الدُّنْیَا مَعَ خَوْفٍ قَلِیلٍ وأَمَلٍ بَعِیدٍ وغَفْلَةٍ فِی لَهْوٍ ولَعِبٍ، فَقَالَ: کَیْفَ کَانَ حُبُّکُمْ لِلدُّنْیَا قَالَ: کَحُبِّ الصَّبِیِّ لِأُمِّهِ إِذَا أَقْبَلَتْ عَلَیْنَا فَرِحْنَا وسُرِرْنَا وإِذَا أَدْبَرَتْ عَنَّا بَکَیْنَا وحَزِنَّا قَالَ: کَیْفَ کَانَتْ عِبَادَتُکُمْ لِلطَّاغُوتِ قَالَ: الطَّاعَةُ لِأَهْلِ الْمَعَاصِی قَالَ: کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِکُمْ قَالَ: بِتْنَا لَیْلَةً فِی عَافِیَةٍ وأَصْبَحْنَا فِی الْهَاوِیَةِ فَقَالَ: ومَا الْهَاوِیَةُ؟ فَقَالَ سِجِّینٌ قَالَ: ومَا سِجِّینٌ؟ قَالَ جِبَالٌ مِنْ جَمْرٍ تُوقَدُ عَلَیْنَا إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ قَالَ: فَمَا قُلْتُمْ ومَا قِیلَ لَکُمْ؟ قَالَ: قُلْنَا رُدَّنَا إِلَی الدُّنْیَا فَنَزْهَدَ فِیهَا قِیلَ لَنَا کَذَبْتُمْ قَالَ: وَیْحَکَ کَیْفَ لَمْ یُکَلِّمْنِی غَیْرُکَ مِنْ بَیْنِهِمْ قَالَ: یَا رُوحَ اللَّهِ! إِنَّهُمْ مُلْجَمُونَ بِلِجَامٍ مِنْ نَارٍ بِأَیْدِی مَلَائِکَةٍ غِلَاظٍ شِدَادٍ وإِنِّی کُنْتُ فِیهِمْ ولَمْ أَکُنْ مِنْهُمْ فَلَمَّا نَزَلَ الْعَذَابُ عَمَّنِی مَعَهُمْ فَأَنَا مُعَلَّقٌ بِشَعْرَةٍ عَلَی شَفِیرِ جَهَنَّمَ لَا أَدْرِی أُکَبْکَبُ فِیهَا أَمْ أَنْجُو مِنْهَا فَالْتَفَتَ عِیسَی إِلَی الْحَوَارِیِّینَ
ص: 108
فَقَالَ: یَا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ! أَکْلُ الْخُبْزِ الْیَابِسِ بِالْمِلْحِ الْجَرِیشِ والنَّوْمُ عَلَی الْمَزَابِلِ خَیْرٌ کَثِیرٌ مَعَ عَافِیَةِ الدُّنْیَا والْآخِرَةِ.
(126) کمال الدین 323 ح8: عَنْ عَلِیِّ بْنِ الحُسَیْنِ علیهما السلام قَالَ: إِنَّ لِلْقَائِمِ مِنَّا غَیْبَتَیْنِ: إِحْدَاهُمَا أَطْوَلُ مِنَ الأُخْرَی.
(127) 1- بصائر الدرجات 104ح4: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم ذَاتَ یَوْمٍ وَعِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ: اللَّهُمَّ لَقِّنِی إِخْوَانِی - مَرَّتَیْنِ - فَقَالَ مَنْ حَوْلَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ: أَمَا نَحْنُ إِخْوَانُکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟! فَقَالَ: لا، إِنَّکُمْ أَصْحَابِی وَإِخْوَانِی قَوْمٌ مِن آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا بی وَلَمْ یَرَوْنِی لَقَدْ عَرَّفَنِیهِمُ اللَّهُ بِأَسْمَائِهِمْ وَأَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُخْرِجَهُمْ مِنْ أَصْلابِ آبَائِهِمْ وَأَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ لأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَی دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَی جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الدُّجَی یُنْجِیهِمُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَة.
2- الإمامة والتبصرة 126ح127: قَالَ أَبِو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الأَمْرِ غَیْبَةً الْمُتَمَسِّکُ فِیهَا بِدِینِهِ کَالْخَارِطِ لِلْقَتَادِ ثُمَّ قَالَ: - هَکَذَا بِیَدِهِ - ثُمَّ قَالَ: إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الأَمْرِ غَیْبَةً فَلْیَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ وَلْیَتَمَسَّکْ بِدِینِه.
3- الخرائج والجرائح 3/1149 ح57: قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: سَیَأْتِی قَوْمٌ مِنْ بَعْدِکُمْ الرَّجُلُ مِنْهُمْ لَهُ أَجْرُ خَمْسِینَ مِنْکُمْ، قَالَوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ! نَحْنُ کُنَّا مَعَکَ بِبَدْرٍ وَأُحُدٍ وَحُنَیْنٍ وَنَزَلَ فِینَا الْقُرْآنُ، فَقَالَ صلی الله علیه و آله و سلم: إِنَّکُمْ لَوْ تَحَمَّلُوا مَا حُمِّلُوا لَمْ تَصْبِرُوا صَبْرَهُم.
(128) الأمالی الطوسی 518 ح43: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ یَذُوبُ فِیهِ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ فِی جَوْفِهِ کَمَا یَذُوبُ الْآنُکُ فِی النَّارِ یَعْنِی الرَّصَاصَ ومَا ذَاکَ إِلَّا لِمَا یَرَی مِنَ الْبَلَاءِ والْأَحْدَاثِ فِی دِینِهِمْ ولَا یَسْتَطِیعُونَ لَهُ غَیْراً.
(130) الغیبة للنعمانی 296 ح1: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَتَی النَّاسَ وَکُلُّهُمْ یَتَأَوَّلُ عَلَیْهِ کِتَابَ اللَّهِ وَیَحْتَجُّ عَلَیْهِ بِهِ ثُمَّ قَالَ أَمَا وَاللَّهِ لَیَدْخُلَنَّ عَلَیْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُیُوتِهِمْ کَمَا یَدْخُلُ الْحَرُّ وَالْقَرُّ.
ص: 109
(131) 1- المزار للمشهدی 581: فی دُعَاءِ النُّدْبَة: بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنَّا.
2- مشارق أنوار الیقین 255: عَنْ أَمیرِ الْمُؤمِنینَ علیه السلام قَالَ: غَائبُنا إِذَا غَابَ لَم یَغِبْ.
(132) کمال الدین 144 ح11: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَا تُنْکِرُ هَذِهِ الأُمَّةُ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ یَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِیُوسُفَ أَنْ یَکُونَ یَسِیرُ فِیمَا بَیْنَهُم وَیَمْشی فِی أَسْوَاقِهِمْ وَیَطَأُ بُسُطَهُمْ وَهُمْ لا یَعْرِفُونَه حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ عزوجل لَهُ أَنْ یُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ کَمَا أَذِنَ لِیُوسُفَ.
(133) 1- مصباح المتهجّد 409: إنَّ الرِّضَا علیه السلام کَانَ یَأْمُرُ بالدُّعاء لِصاحِبِ الأمْر بِهَذَا: اللَّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِیِّک ...، وَعَیْنِکَ النَّاظِرَةِ بِإِذْنِک، وَشَاهِدِکَ عَلَی عِبَادِکَ.
2- مشارق أنوار الیقین 174: عَنْ أَمیرِ الْمُؤمِنینَ علیه السلام قَالَ: المُطِّلع عَلَی الغُیُوب ... ، السَمَوَاتُ وَالأَرْضُ عِنْدَ الإِمَامِ مِنْهُمِ، کَیَدِهِ مِنْ رَاحَتِه یَعْلَمُ ظَاهِرَهَا مِن بَاطِنِهَا وَیَعْلَمُ بِرَّهَا مِن فَاجِرِهَا وَرَطْبَهَا مِنْ یَابِسَهَا.
3- الهدایة الکبری 170: عَنْ أَمیرِ الْمُؤمِنینَ علیه السلام قَالَ: الإمَامُ یَرَی الأَرْضَ وَمَنْ عَلَیْهَا، وَلاَ یَخْفَی عَلَیْهِ مِنْ أعْمَالِهِمْ شَیْءٌ.
4- بصائر الدرجات 463 ح8: عَنْ أَبِی الْحَسَن علیه السلام قَالَ: إِنَّمَا مَنْزِلَةُ الإِمَامِ فِی الأَرْضِ بِمَنْزِلَةِ الْقَمَرِ فِی السَّمَاءِ وَفِی مَوْضِعِهِ هُوَ مُطَّلِعٌ عَلَی جَمِیعِ الأَشْیَاءِ کُلِّهَا.
(135) کمال الدین 324 ح9: قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْن علیهما السلام: مَنْ کَانَ یَعْمَلُ بِالقِیَاسِ وَالرَّأیِ هَلَکَ.
(136) الدرّ النظیم 770: قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: نَحْنُ أَهْلُ البَیْتِ، لا نُقَاسُ بِأَحَدٍ، وَلاَ یُقَاسُ بِنَا أَحَدٌ.
(138) الاحتجاج 1/29: عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ الْعَسْکَرِی علیهما السلام: {قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ} یَعْنِی: قُلْ لَهُمْ: أَنَا فِی الْبَشَرِیَّةِ مِثْلُکُمْ ولَکِنْ رَبِّی خَصَّنِی بِالنُّبُوَّةِ دُونَکُم.
ص: 110
(147) 1- الکافی 2/468 ح3: قَالَ النَّبِی صلی الله علیه و آله و سلم لأَصْحَابِهِ: أَلا أَدُلُّکُمْ عَلَی سِلاحٍ یُنْجِیکُمْ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَیُدِرُّ أَرْزَاقَکُمْ؟ قَالَوا: بَلَی، قَالَ: تَدْعُونَ رَبَّکُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ، فَإِنَّ سِلاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاء.
2- الکافی 2/468 ح5: عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: عَلَیْکُمْ بِسِلاحِ الأَنْبِیَاءِ، فَقِیلَ: وَمَا سِلاحُ الأَنْبِیَاءِ؟ قَالَ: الدُّعَاءُ.
(148) 1- تحف العقول 280: قَالَ الْباقِرُ علیه السلام: الْمُؤْمِنُ مِنْ دُعَائِهِ عَلَی ثَلاثٍ: إِمَّا أَنْ یُدَّخَرَ لَهُ، وَإِمَّا أَنْ یُعَجَّلَ لَهُ، وَإِمَّا أَنْ یُدْفَعَ عَنْهُ بَلاءٌ یُرِیدُ أَنْ یُصِیبَه.
2- عدّة الداعی 34 ح8: عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله و سلم: إنَّ الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ، وَمَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَدْعُو اللَّهَ إِلاَّ اسْتَجَابَ لَهُ؛ إِمَّا أَنْ یُعَجِّلَ لَهُ فِی الدُّنْیَا، أَوْ یُؤَجِّلَ لَهُ فِی الآخِرَةِ، وَإِمَّا أَنْ یُکَفِّرَ عَنْهُ مِنْ ذُنُوبِهِ بِقَدْرِ مَا دَعَا مَا لَمْ یَدْعُ بِمَأْثَمٍ.
(149) 1- مکارم الأخلاق 270: عَنْ أَبِی الْحَسَن مُوسَی علیه السلام قَالَ: عَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ، فَإِنَّ الدُّعَاءَ وَالطَّلَبَ إِلَی اللَّهِ یَرُدُّ الْبَلاءَ وَقَدْ قُدِّرَ وَقُضِیَ فَلَمْ یَبْقَ إِلاَّ إِمْضَاؤُهُ، فَإِنَّه إِذَا دُعِیَ اللَّهُ وَسُئِلَ صُرِفَ الْبَلاءُ صَرْفَةً.
2- مکارم الأخلاق 271: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: عَلَیْکَ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّ فِیهِ شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاء.
(150) 1- تحف العقول 282: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: مَا مِنْ شَیْ ءٍ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ مِنْ أَنْ یُسْأَل.
2- مکارم الأخلاق 270: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تعالی یَعْلَمُ مَا یُرِیدُ الْعَبْدُ إِذَا دَعَا وَلَکِنَّ یُحِبُّ أَنْ یُبَثَّ إِلَیْهِ الْحَوَائِجُ.
3- عدّة الدّاعی 35: عَنِ النَّبِیّ صلی الله علیه و آله و سلم: وَأَمَّا أَعْجَزُ النَّاسِ فَمَنْ عَجَزَ عَنِ الْدُّعَاء.
(151) 1- بصائر الدرجات 279 ح1: عَنْ أَمیرِ الْمُؤمِنینَ علیه السلام قَالَ: لَیْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ یَدْعُو إِلاَّ أَمَّنَّا لِدُعَائِهِ، وَلا یَسْکُتُ إِلاَّ دَعَوْنَا لَه.
2- بصائر الدرجات 280 ح2: عَنْ عُمَرِ بْنِ إِسْحَاقِ، قَالَ: قَالَ عَلِیّ علیه السلام: إنَّا نَدْعُو لَکُمْ فَتَدعُونَ فَنُؤَمِّنُ قَالَ عُمَر: قَدْ عَرَفْتُ مَا قُلْتَ وَلَکِنْ کَیْفَ نَدْعُو فَتُؤَمِّنُ؟ فَقَالَ: إِنَّا سَوَاءٌ عَلَیْنَا الْبَادِی وَالْحَاضِر.
ص: 111
(152) المزار للمشهدی 573: فِی دُعَاءِ النُّدْبَة: أَیْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِی مِنْهُ یُؤْتَی، أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی إِلَیْهِ تَتَوَجَّهُ الأوّلیَاءُ، أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الأَرْضِ وَالسَّمَاء.
(153) 1- بصائر الدرجات 115 ح22: عَنْ مُوسَی بْن جَعْفَر علیهما السلام: مَا مِنْ مَلَکٍ یُهْبِطُهُ اللَّهُ فِی أَمْرٍ إِلاَّ بَدَأَ بِالإِمَامِ فَعَرَضَ ذَلِکَ عَلَیْهِ.
2- مشارق أنوار الیقین 343: قَالَ علیٌ علیه السلام: أَنَا حُجَّةُ اللَّهَ عَلَی خَلْقِهِ مِنْ أَهْلِ سَمَاوَاتِهِ وَأَرْضِهِ، وَمَا فِی السَّمَاء مِنْ مَلَکٍ یَخْطُو قَدَماً عَنْ قَدَمٍ إِلاَّ بِإِذْنِی.
(154) الکافی 1/472 ح1: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: إِنِّی لأَدْعُو اللَّهَ لِمُذْنِبِی شِیعَتِنَا فِی الْیَوْمِ وَاللَّیْلَةِ أَلْفَ مَرَّة.
(156) 1- من لایحضره الفقیه 2/609: فِی الزِّیَارَةِ الْجَامِعَةِ: وَمُقَدِّمُکُمْ أَمَامَ طَلِبَتِی وَحَوَائِجِی وَإِرَادَتِی فِی کُلِّ أَحْوَالِی وَأُمُورِی.
2- فلاح السائل 44: أَقُولُ: إِذَا کَانَ هَذَا کُلَّهَ فَضْلُ الدُّعَاءِ لإخْوَانِکَ، فَکَیْفَ فَضْلُ الدُّعَاءِ لِسُلْطانِکَ الَّذی کَانَ سَبَبُ إمْکَانِکَ وَأَنْتَ تَعْتَقِدُ أَنْ لَوْلاَهُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نَفْسَکَ وَلاَ أَحَداً مِنَ الْمُکَّلَفِیْنَ فِی زَمَانِهِ وِزَمَانِکَ، وَأَنَّ اللُّطْفَ بِوُجُودِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ سَبَبٌ لِکُلِّ مَا أَنْتَ وَغَیْرَکَ فِیهِ وَسَبَبٌ لِکُلّ خَیْرٍ تَبْلُغُونَ إِلَیْهِ، فَإیَّاکَ! ثُمَّ إِیَّاکَ! أَنْ تَقَدَّمَ نَفْسَکَ أَوْ أَحَداً مِنَ الْخَلاَئِقِ فِی الْوَلاَءِ وَالدُّعَاءِ لَهُ بأَبْلَغِ الإِمْکَانِ وَاحْضُرْ قَلْبَکَ وَلِسَانَکَ فِی الدُّعَاءِ لِذَلِکَ الْمَوْلَی الْعَظِیمِ الشَّأنِ.
وَإیَّاکَ! أَنْ تَعْتَقِدَ أَنَّنِی قُلْتُ هَذَا؛ لأَنَّهُ مُحْتَاجٌ إِلَی دُعَائِکَ، هَیْهَاتَ! هَیْهَاتَ! أَنِ اعْتَقَدْتَ هَذَا فَأَنْتَ مَرِیضٌ فِی اعْتِقَادِکَ وَوَلاَئِکَ، بَلْ إنَّمَا قُلْتُ هَذَا لِمَا عَرَّفْتُکَ مِنْ حَقِّهِ الْعَظِیمِ عَلَیْکَ وَإِحْسَانِهِ الْجَسِیمِ إِلَیْکَ، وَلأَنَّکَ إِذَا دَعَوْتَ لَهُ قَبْلَ الدُّعَاءِ لِنَفْسِکَ وَلِمَنْ یَعُزُّ عَلَیْکَ کَانَ أَقْرَبُ إِلَی أَنْ یَفْتَحَ اللَّهُ جَلَّ جَلالُهُ أَبْوَابَ الإِجَابَةِ بَیْنَ یَدَیْکَ لأَنَّ أَبْوَابَ قَبُولِ الدَّعَوَاتِ قَدْ غَلَّقْتَهَا أَیُّهَا العَبْدَ بِإغْلاَقِ الْجَنَایَاتِ، فَإِذَا دَعَوْتَ لِهَذَا الْمَوْلَی الْخَاصِّ عِنْدَ مَالِکِ الأَحْیَاءِ وَالأَمْوَاتِ یُوشَکُ أَنْ یَفْتَحَ أَبْوَابَ الإِجَابَةِ لأَجْلِهِ
ص: 112
فَتَدْخُلَ أَنْتَ فِی الدُّعَاءِ لِنَفْسِکَ وَلِمَنْ تَدْعُو لَهُ فِی زُمْرَةِ فَضْلِهِ وَتَتَّسِعَ رَحْمَةُ اللَّهِ جَلَّ جَلالُهُ لَکَ وَکَرَمُهُ وَعِنَایَتُهُ بِکَ لِتُعَلِّقَکَ فِی الدُّعَاءِ بِحَبْلِهِ.
وَلا تَقُلْ فَمَا رَأَیْتُ فُلاناً وَفُلاناً مِنَ الَّذِینَ تَقْتَدِی بِهِمْ مِنْ شُیُوخِکَ بِمَا أَقُولُ یَعْمَلُونَ وَمَا وَجَدْتَهُمْ إِلاَّ وَهُمْ عَنْ مَوْلَینَا الَّذِی أَشَرْتُ إِلَیْهِ صلوات الله علیه غَافِلُونَ وَلَهُ مُهْمَلُونَ، فَأَقُولُ لَکَ اعْمَلْ بِمَا قُلْتُ لَکَ فَهُوَ الْحَقُّ الْوَاضِحُ، وَمَنْ أَهْمَلَ مَوْلانَا وَغَفَلَ عَمَّا ذَکَرْتُ عَنْهُ فَهُو وَاللَّهِ الْغَلَطُ الْفَاضِحِ.
(157) راجع الهامش (127).
(159) 1- بصائر الدرجات 486 ح8: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه قَالَ: نَحْنُ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عزوجل: {اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُم}.
2- تفسیر العیّاشی 1/184 ح85: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لا یُحْجَبُ دُعَاؤُنَا عَنِ اللَّه.
(160) 1- الکافی 2/467 ح8: عَنْ أَبی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ أَمیرُ الْمُؤمِنینَ علیه السلام قَالَ: أَحَبُّ الأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عزوجل فِی الأَرْضِ الدُّعَاءُ.
2- الکافی 2/468 ح1: قَالَ أَمیرُ الْمُؤمِنینَ علیه السلام: الدُّعَاءُ تُرْسُ الْمُؤْمِنِ وَمَتَی تُکْثِرْ قَرْعَ الْبَابِ یُفْتَحْ لَکَ.
3- عدّة الدّاعی 24: عَنِ النَّبِیّ صلی الله علیه و آله و سلم أَنَّهُ قَالَ: الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَة.
(161) 1- کمال الدین 384 ح1: عَنِ الْعَسْکَریّ علیه السلام قَالَ: وَاللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لا یَنْجُو فِیهَا مِنَ الْهَلَکَةِ إِلاَّ مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عزوجل عَلَی الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَوَفَّقَهُ فِیهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِه ِ.
2- المزار للمشهدی 655: زِیَارَةِ العَسْکَرِیَّیْنِ علیهما السلام: یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ! قَطَعْتُ فِی وُصْلَتِکَ الْخُلاَّنَ وَهَجَرْتُ لِزِیَارَتِکَ الأَوْطَانَ وَأَخْفَیْتُ أَمْرِی عَنْ أَهْلِ الْبُلْدَانِ لِتَکُونَ شَفِیعاً لِی عِنْدَ رَبِّکَ وَرَبِّی وَإِلَی آبَائِکَ وَمَوَالِیَّ فِی حُسْنِ التَّوْفِیقِ لِی وَإِسْبَاغِ النِّعْمَةِ عَلَیَّ وَسَوْقِ الإِحْسَانِ إِلَیَّ.
(166) 1- کمال الدین 287 ح6: قَالَ رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَج.
2- کمال الدین 377 ح1: عَنِ الْبَاقِرِ علیه السلام قَالَ: أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِیعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَج.
ص: 113
(167) کمال الدین 512 ح43: الدُّعاءُ فی غَیْبَة القَائم علیه السلام: وَعَافِنِی مِمَّا امْتَحَنْتَ بِهِ خَلْقَکَ وَثَبِّتْنِی عَلَی طَاعَةِ وَلِیِّ أَمْرِکَ الَّذِی سَتَرْتَهُ عَنْ خَلْقِک وَبِإِذْنِکَ غَابَ عَنْ بَرِیَّتِکَ وَأَمْرَکَ یَنْتَظِرُ، وَأَنْتَ الْعَالِمُ غَیْرُ الْمُعَلَّمِ بِالْوَقْتِ الَّذِی فِیهِ صَلاحُ أَمْرِ وَلِیِّکَ فِی الإِذْنِ لَهُ بِإِظْهَارِ أَمْرِهِ وَکَشْفِ سِرِّهِ، فَصَبِّرْنِی عَلَی ذَلِکَ حَتَّی لا أُحِبَّ تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ وَلا تَأْخِیرَ مَا عَجَّلْتَ وَلا کَشْفَ مَا سَتَرْتَ وَلا الْبَحْثَ عَمَّا کَتَمْتَ، وَلا أُنَازِعَکَ فِی تَدْبِیرِکَ وَلا أَقُولَ لِمَ وَکَیْفَ وَلا مَا بَالُ وَلِیِّ الأَمْرِ لا یَظْهَرُ وَقَدِ امْتَلأَتِ الأَرْضُ مِنَ الْجَوْرِ وَأُفَوِّضُ أُمُورِی کُلَّهَا إِلَیْک.
(168) 1- کمال الدین 512 ح43: الدُّعَاءُ فِی غَیْبَةِ الْقَائِم علیه السلام: اللَّهُمَّ وَلا تَسْلُبْنَا الْیَقِینَ لِطُولِ الأَمَدِ فِی غَیْبَتِهِ وَانْقِطَاعِ خَبَرِهِ عَنَّا وَلا تُنْسِنَا ذِکْرَهُ وَانْتِظَارَهُ وَالإِیمَانَ بِهِ وَقُوَّةَ الْیَقِینِ فِی ظُهُورِهِ وَالدُّعَاءَ لَهُ وَالصَّلاةَ عَلَیْهِ حَتَّی لا تُقَنِّطَنَا غَیْبَتُهُ مِنْ قِیَامِهِ وَیَکُونَ یَقِینُنَا فِی ذَلِکَ کَیَقِینِنَا فِی قِیَامِ رَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَآلِه.
2- المزار للمشهدی 586: زِیَارَةٌ أُخْرَی لَهُ عجل الله تعالی فرجه: لَوْ تَطَاوَلَتِ الدُّهُورُ وَتَمَادَتِ الأَعْمَارُ لَمْ أَزْدَدْ فِیکَ إِلاَّ یَقِیناً وَلَکَ إِلاَّ حُبّاً وَعَلَیْکَ إِلاَّ مُتَّکَلاً وَمُعْتَمَداً وَلِظُهُورِکَ إِلاَّ مُتَوَقَّعاً وَمُنْتَظَراً وَلِجِهَادِی بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَرَقَّبا.
(169) 1- کمال الدین 485 ح3: فی التَّوقیعِ بِخَطّ مَوْلانا صَاحِبِ الزَّمَان علیه السلام: وَأَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم.
2- بحار الأنوار 92/336 ح6: بِإِسْنَادِنَا إِلَی مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْجُعْفِیِّ الْمَعْرُوفِ بِالصَّابُونِیِّ فِی جُمْلَةِ حَدِیثِ بِإِسْنَادِهِ وَذَکَرَ فِیهِ غَیْبَةَ الْمَهْدِیِّ صلوات الله علیه قُلْتُ: کَیْفَ تَصْنَعُ شِیعَتُکَ؟ قَالَ: عَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ وَانْتِظَارِ الْفَرَج.
(170) المزار للمشهدی 663: عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: مَنْ دَعَا إِلَی اللَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِهَذَا الْعَهْدِ کَانَ مِنْ أَنْصَارِ قَائِمِنَا، وَإِنْ مَاتَ أَخْرَجَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ مِنْ قَبْرِهِ وَأَعْطَاهُ اللَّهُ بِکُلِّ کَلِمَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَمَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَیِّئَةٍ وَهُوَ هَذَا الْعَهْدُ اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیم، الخبر.
ص: 114
سورهﯼ الأعراف، الآیة 172: {أَلَسْتُ بِرَبِّکُم قَالُوا بَلَی } ... 7 و40
سورهﯼ کهف، آیه: 110: {قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ} ... 68
ص: 115
1.الصحیفة السجّادیّة الکاملة، الإمام زین العابدین علیه السلام، المستشهد: 94 (ه.ق)، نشر: مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، الطبعة الحجریة 1404 (ه.ق).
2.إثبات الهداة، الحرّ العاملی، المتوفّی: 1104 (ه.ق)، قمّ المطبعة العلمیّة.
3.الاحتجاج، الشیخ الطبرسی، المتوفّی: 548 (ه.ق)، تحقیق، تعلیق وملاحظات: السیّد محمّد باقر الخرسان، نشر: دار النعمان للطباعة والنشر، النجف الأشرف، 1386 (ه.ق).
4.الاختصاص، الشیخ المفید، المتوفّی: 413 (ه.ق)، تحقیق: علی أکبر الغفّاری، السیّد محمود الزرندی، نشر: دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت، 1414 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.
5.إقبال الأعمال، السیّد ابن طاووس، المتوفّی: 664 (ه.ق)، تحقیق: جواد القیّومی الإصفهانی، نشر: مکتب الإعلام الإسلامی، 1415 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
6.إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب، الشیخ علی الیزدی الحائری، المتوفّی: 1333 (ه.ق)، تحقیق: السیّد علی عاشور.
7.الأمالی، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق: قسم الدراسات الإسلامیّة، مؤسّسة البعثة، قم، نشر: مرکز الطباعة والنشر فی مؤسّسة البعثة، 1417، الطبعة الأولی.
8.الأمالی، الشیخ الطوسی، المتوفّی: 460 (ه.ق)، تحقیق: قسم الدراسات الإسلامیّة - مؤسّسة البعثة -، نشر: دار الثقافة للطباعة والنشر والتوزیع، قم، 1414 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
9.الأمالی، الشیخ المفید، المتوفّی: 413 (ه.ق)، تحقیق: حسین الأستاد ولی، علی أکبر الغفّاری، نشر: دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت، 1414 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.
10.الإمامة والتبصرة، ابن بابویه القمّی، المتوفّی: 329 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مدرسة الإمام المهدی علیه السلام، قم، 1404 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
11.بحار الأنوار، العلاّمة المجلسی، المتوفّی: 1111 (ه.ق)، الطبعة الثانیة المصححة، نشر: مؤسّسة الوفاء، بیروت، 1403 (ه.ق).
12.بشارة المصطفی، محمّد بن علی الطبری، المتوفّی: 525 (ه.ق)، تحقیق: جواد القیّومی الإصفهانی، نشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة، 1420 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
13.بصائر الدرجات، محمّد بن الحسن الصفّار، المتوفّی: 290 (ه.ق)، تحقیق: الحاج میرزا حسن کوچه باغی، نشر: منشورات الأعلمی، طهران، 1404 (ه.ق).
ص: 116
14.تأویل الآیات، شرف الدین الحسینی، المتوفّی: 965 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مدرسة الإمام المهدی علیه السلام، قم، 1407 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
15.تحف العقول، ابن شعبة الحرّانی، المتوفّی: 4 (ه.ق)، تحقیق: علی أکبر الغفّاری، نشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة، 1404 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.
16.تفسیر الإمام العسکری علیه السلام، المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام، المتوفّی: 260 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مدرسة الإمام المهدی علیه السلام، قم، 1409 (ه.ق)، الطبعة الأولی محقّقة.
17.تفسیر العیّاشی، محمّد بن مسعود العیّاشی، المتوفّی: 320 (ه.ق)، تحقیق: الحاج السیّد هاشم الرسولی المحلاّتی، نشر: المکتبة العلمیة الإسلامیّة، طهران.
18.تفسیر القمّی، علی بن إبراهیم القمّی، المتوفّی: 329 (ه.ق)، تحقیق، تصحیح، تعلیق وتقدیم: السیّد طیب الموسوی الجزائری، نشر: مؤسّسة دار الکتاب للطباعة والنشر، قم، 1404 (ه.ق)، الطبعة الثالثة.
19.تفسیر فرات الکوفی، فرات بن إبراهیم الکوفی، المتوفّی: 352 (ه.ق)، تحقیق: محمّد الکاظم، نشر: مؤسّسة الطبع والنشر التابعة لوزارة الثقافة والإرشاد الإسلامی، طهران، 1410 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
20.تفضیل الأئمّة، الشیخ أبی محمّد الحسن بن سلیمان الحلّی العاملی، کان حیّاً سنة 802 (ه.ق)، تحقیق: مشتاق صالح المظفّر، نشر: مکتبة العلاّمة المجلسی، 1430 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
21.التمحیص، محمّد بن همّام الإسکافی، المتوفّی: 336 (ه.ق)، تحقیق: مدرسة الإمام المهدی علیه السلام، قم.
22.التوحید، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق، تصحیح وتعلیق: السیّد هاشم الحسینی الطهرانی، نشر: منشورات جماعة المدرّسین فی الحوزة العلمیّة فی قم المقدّسة.
23.تهذیب الأحکام، الشیخ الطوسی، المتوفّی: 460 (ه.ق)، تحقیق وتعلیق: السیّد حسن الموسوی الخرسان، نشر: دار الکتب الإسلامیّة، طهران، 1364 (ه. ش)، الطبعة الثالثة.
24.الثاقب فی المناقب، ابن حمزة الطوسی، المتوفّی: 560 (ه.ق)، تحقیق: نبیل رضا علوان، نشر: مؤسّسة أنصاریان للطباعة والنشر، قم، 1412 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.
25.ثواب الأعمال، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق وتقدیم: السیّد محمّد مهدی الخرسان، نشر: منشورات الشریف الرضی، قم، 1368 (ه. ش)، الطبعة الثانیة.
26.جمال الأسبوع، السیّد ابن طاووس، المتوفّی: 664 (ه.ق)، تحقیق: جواد القیّومی الإصفهانی، نشر: مؤسّسة الآفاق، 1371 (ه.ش)، الطبعة الأولی.
27.الجواهر السنیّة، الحرّ العاملی، المتوفّی: 1104 (ه.ق)، الطبعة 1384 (ه.ق).
ص: 117
28.الخرائج والجرائح، قطب الدین الراوندی، المتوفّی: 573 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة الإمام المهدی علیه السلام، قم، 1409 (ه.ق)، الطبعة الأولی، کاملة محقّقة.
29.الخصال، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق، تصحیح وتعلیق: علی أکبر الغفّاری، نشر: منشورات جماعة المدرّسین فی الحوزة العلمیة فی قم المقدّسة، 1403.
30.الدرّ النظیم، ابن حاتم العاملی، المتوفّی: 664 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة.
31.الدعوات، قطب الدین الراوندی، المتوفّی: 573 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مدرسة الإمام المهدی علیه السلام، الطبعة الأولی 1407 (ه.ق).
32.دلائل الإمامة، محمّد بن جریر الطبری (الشیعی)، المتوفّی: 4 (ه.ق)، تحقیق ونشر: قسم الدراسات الإسلامیّة - مؤسّسة البعثة - قم، 1413 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
33.شرح إحقاق الحقّ، السیّد المرعشی، المتوفّی: 1411 (ه.ق)، تعلیق: السیّد شهاب الدین المرعشی النجفی، تصحیح: السیّد إبراهیم المیانجی، کتابة: محمود الحسینی المرعشی ومیرزا علی أکبر الإیرانی.
34.شرح الأخبار، القاضی النعمان المغربی، المتوفّی: 363 (ه.ق)، تحقیق: السیّد محمّد الحسینی الجلالی، نشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة.
35.صحیفة الأبرار، المیرزا محمّد تقیّ المامقانی، المتوفّی: 1312 (ه.ق)، تصحیح: المیرزا عبد الرسول الاحقاقی، نشر: الشفق، تبریز، 1388 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.
36.صحیفة الرضا علیه السلام، تحقیق ونشر: مؤسّسة الإمام المهدی علیه السلام، قم، 1408 (ه.ق).
37.طوالع الانوار، السیّد مهدی ابن السیّد محمّد جعفر الموسوی، المتوفّی: من أعلام النصف من القرن الثالث عشر (ه.ق)، نشر: المطبعة الرشدیة، تهران.
38.علل الشرائع، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق: السیّد محمّد صادق بحر العلوم، نشر: منشورات المکتبة الحیدریّة ومطبعتها، النجف الأشرف، 1385 (ه.ق).
39.عیون أخبار الرضا علیه السلام، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تصحیح وتذییل: السیّد مهدی الحسینی اللاجوردی، نشر: رضا المشهدی، قمّ، 1363 (ه. ش) الطبعة الثانی.
40.عیون المعجزات، حسین بن عبد الوهّاب، المتوفّی: 5 (ه.ق)، تحقیق ونشر: محمّد کاظم الشیخ صادق الکتبی، 1369 (ه.ق).
41.الغارات، إبراهیم بن محمّد الثقفی، المتوفّی: 283 (ه.ق)، تحقیق: السیّد جلال الدین الحسینی الأرموی المحدّث.
42.الغیبة، الشیخ الطوسی، المتوفّی: 460 (ه.ق)، تحقیق: الشیخ عباد اللَّه الطهرانی، الشیخ علی أحمد ناصح، نشر: مؤسّسة المعارف الإسلامیّة، قم، 1411 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
ص: 118
43.الغیبة، محمّد بن إبراهیم النعمانی، المتوفّی: 380 (ه.ق)، تحقیق: فارس حسون کریم، نشر: أنوار الهدی، 1422 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
44.فضائل الشیعة، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق ونشر: کانون إنتشارات عابدی، تهران.
45.الفضائل، شاذان بن جبرئیل القمّی، المتوفّی: 660 (ه.ق)، تحقیق ونشر: منشورات المطبعة الحیدریّة ومکتبتها، النجف الأشرف، 1381 (ه.ق).
46.فلاح السائل، السیّد ابن طاووس، المتوفّی: 664 (ه.ق)، مرکز التبلیغات الاسلامیة الحوزة العلمیّة فی قم المقدّسة.
47.قرب الإسناد، الحمیری القمّی، المتوفّی: 300 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، قم، 1413 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
48.قصص الأنبیاء، الراوندی، المتوفّی: 573 (ه.ق)، تحقیق: المیرزا غلام رضا عرفانیان الیزدی الخراسانی، نشر: الهادی، 1418 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
49.الکافی، الشیخ الکلینی، المتوفّی: 329 (ه.ق)، تحقیق، تصحیح وتعلیق: علی أکبر الغفّاری، نشر: دار الکتب الإسلامیّة، طهران، 1363 (ه.ش)، الطبعة الخامسة.
50.کامل الزیارات، جعفر بن محمّد بن قولویه، المتوفّی: 367 (ه.ق)، تحقیق: الشیخ جواد القیّومی لَجنة التحقیق، نشر: مؤسّسة نشر الفقاهة، 1417 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
51.کفایة الأثر، الخزّاز القمّی، المتوفّی: 400 (ه.ق)، تحقیق: السیّد عبد اللطیف الحسینی الکوهکمری الخوئی، نشر: إنتشارات بیدار، قم، 1401 (ه.ق).
52.کمال الدین وتمام النعمة، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق: علی أکبر الغفّاری، نشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة، 1405 (ه.ق).
53.مائة منقبة، محمّد بن أحمد القمّی، المتوفّی: 412 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مدرسة الإمام المهدی علیه السلام، قم، 1407 (ه.ق)، الطبعة الأولی المحقّقة المسندة.
54.المحاسن، أحمد بن محمّد بن خالد البرقی، المتوفّی: 274 (ه.ق)، تحقیق: السیّد جلال الدین الحسینی (المحدّث)، نشر: دار الکتب الإسلامیة، طهران، 1370 (ه.ق).
55.المحتضر، الشیخ حسن بن سلیمان الحلّی، المتوفّی: 8 (ه.ق)، تحقیق: سیّد علی أشرف، نشر: إنتشارات المکتبة الحیدریّة، 1424 (ه.ق).
56.مختصر بصائر الدرجات، الشیخ حسن بن سلیمان الحلّی، المتوفّی: 8 (ه.ق)، تحقیق ونشر: منشورات المطبعة الحیدریّة، النجف الأشرف، 1370 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
57.مدینة المعاجز، السیّد هاشم البحرانی، المتوفّی: 1107 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة المعارف الإسلامیّة، 1413 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
58.المزار، الشیخ المفید، المتوفّی: 413 (ه.ق)، تحقیق: السیّد محمّد باقر الأبطحی، نشر: دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت، 1414 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.
ص: 119
59.المزار، محمّد بن المشهدی، المتوفّی: 610 (ه.ق)، تحقیق: جواد القیّومی الإصفهانی، نشر: نشر القیّوم، قم، 1419 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
60.مستطرفات السرائر، ابن إدریس الحلّی، المتوفّی: 598 (ه.ق)، نشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة، 1411 (ه.ق)، الطبعة الثانیة.
61.مشارق أنوار الیقین، الحافظ رجب البرسی، المتوفّی: 813 (ه.ق)، تحقیق: السیّد علی عاشور، نشر: مؤسّسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1419 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
62.مشکاة الأنوار، علی الطبرسی، المتوفّی: 7 (ه.ق)، تحقیق: مهدی هوشمند، نشر: دار الحدیث، قم، 1418 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
63.مصباح المتهجّد، الشیخ الطوسی، المتوفّی: 460 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة فقه الشیعة، بیروت، 1411 (ه.ق) الطبعة الأولی.
64.معانی الأخبار، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق: علی أکبر الغفّاری، نشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة، 1379 (ه.ق).
65.مکیال المکارم، میرزا محمّد تقی الأصفهانی، المتوفّی: 1348 (ه.ق)، تحقیق: السید علی عاشور، نشر: مؤسّسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1421 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
66.من لا یحضره الفقیه، الشیخ الصدوق، المتوفّی: 381 (ه.ق)، تحقیق، تصحیح وتعلیق: علی أکبر الغفّاری، نشر: مؤسّسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین بقم المشرّفة، الطبعة الثانیة.
67.المناقب (کتاب العتیق)، السیّد محمّد بن علیّ بن الحسین العلوی، المتوفّی: 5 (ه.ق)، تحقیق: السیّد الحسین الموسوی، نشر: دلیل ما، قمّ، 1428 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
68.مناقب آل أبی طالب، ابن شهر آشوب، المتوفّی: 588 (ه.ق)، تحقیق: لَجنة من أساتذة النجف الأشرف، نشر: المکتبة الحیدریّة، النجف الأشرف، 1376 (ه.ق).
69.نهج البلاغة، السیّد الشریف الرضی، المتوفّی: 406 (ه.ق)، تحقیق: الشیخ محمّد عبده، نشر: دار الذخائر، قم، 1412 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
70.الهدایة الکبری، الحسین بن حمدان الخصیبی، المتوفّی: 334 (ه.ق)، تحقیق ونشر: مؤسّسة البلاغ للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت، 1411 (ه.ق)، الطبعة الرابعة.
71.الیقین، السیّد ابن طاووس، المتوفّی: 664 (ه.ق)، تحقیق: الأنصاری، نشر: مؤسّسة دار الکتاب (الجزائری)، 1413 (ه.ق)، الطبعة الأولی.
ص: 120