سرشناسه : طایی، نجاح
اختلاف معاویه ثلاثه بنات للنبی و زوجهن للامویین. عنوان عربی
عنوان و نام پدیدآور : انتساب دختران ساختگی به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم/ نجاح الطایی.
مشخصات نشر : قم : دار الهدی لاحیاء التراث الاسلامی العالمیة، 1433 ق.= 2013 م.= 1392.
مشخصات ظاهری : 220 ص.
فروست : ابحاث عقایدیه فقهیه تاریخیه.
شابک : 978-600-6390-88-8
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
یادداشت : عربی.
یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس.
موضوع : محمد (ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. -- دختران
موضوع : فاطمه زهرا (س)، 8؟ قبل از هجرت - 11ق.
موضوع : فاطمه زهرا (س)، 8؟ قبل از هجرت - 11ق. -- احادیث
رده بندی کنگره : BP27/ط2الف3 1391
رده بندی دیویی : 297/938
شماره کتابشناسی ملی : 2984599
ص: 1
بسم الله الرحمن الرحیم
ترجمه کتاب: اختلاق معاویة ثلاث بنات للنبی وزوجهن للأمویین
دختران ساختگی پیامبر
مؤلف : محقق عالیقدر مفسر دکتر نجاح الطائی
چاپ اول: 1396 هج ش
شابک
4 _86 _6390 – 600- 978
عدد المطبوع : 1000 عدد
تلفن بخش 09124531301
مؤسسة دار الهدی لاحیاء التراث الاسلامی العالمیة
السعر :
Najahtaee@yahoo.com
WWW.AL_TAEI.COM
ص: 2
مقدمه سخن این کتاب در باره چهار دستور العمل معاویه در ارتباط با ضرورت محو فضایل اهل بیت علیهم السلام وجعل وساختن فضیلت ها برای دشمنان آنان است برای کسب مال و منال معاویه احادیث دروغین فراوان ساخته شد ودر کشورهای اسلامی منتشر شد حتی بعضی دروغ سازان با جدیت برای غاصبان خلافت مناقب عجیب ساختند هزاران حدیث ساختند وجیبهای خودرا پرکردند علما اهل سنت وتشیع این احادیث دروغین وجاعلان آنها راشناسایی نمودند و رابطه آنان را باسردمداران حکومت آشکار کردند درمیان جاعلان علما و قضات و کارگزاران دولت ها بودند ما در این کتاب دروغ بودن آن احادیث رابا نصوص متقن وصحیح و قابل اعتماد اثبات نموده ایم این کتاب سعی دارد وجود سه دختری را که معاویه به پیامبر نسبت داده و گفته است که پیامبر آنان را به تزویج بنی امیه درآورده دروغ است معاویه دختری بنام
ص: 3
زینب برای پیامبر ص ساخته که همسرش ابوالعاص اموی است دو دختر دیگر ساخته که همسر شان عثمان بن عفان است درحالی که
پیامبر اکرم ص فقط یک دختر بنام فاطمه داشته که سیده زنان دو جهان وسرور زنان بهشت است این کتاب فقط به یک موضوع پرداخته و دروغ هایی را که بنی امیه باهدف بهره برداری سیاسی ساخته اند را روشن میکند امویان برای تقویت پایه های حکومت غاصبانه خود به هر خلافی و جنایتی دست زده اند درحالی که خلافت حق مسلم اهل بیت علیهم السلام ص است که بر تقوی و مکارم اخلاق استوار است حکومت ها هراندازه از دین فاصله بگیرند برای تقویت پایه های حکومت خود به مکر وحیله های سیاسی و بی دینی بیشتر پناه می برند
نجاح الطائی
ص: 4
حضرت فاطمه علیها السلام تنها دختر پیامبر اسلام صلی الله علیه واله :
بنی امیه دشمنی و کینه و حسادت خود را نسبت به حضرت خدیجه علیها السلام دریغ نمیکردند و هیچگاه ایشان را به نیکی نام نمی بردند. راوی بنی امیه در حدیثی جعلی گفته حضرت خدیجه علیها السلام در بهشت در منزلی ساخته شده از نی زندگی میکند ((1)) .
ص: 5
اگر واقعا حضرت خدیجه علیها السلام مادر رقیه و ام کلثوم دو همسر عثمان بودهاند شأن و منزلت لازم را برای ایشان قائل میشدند و فضیلتهای ایشان را آشکار میکردند.
لیکن با نیرنگ و تقلب از جاه و شرافت رسولخدا صلی الله علیه واله برای عثمان اموی سوء استفاده کردهاند و او را به «ذو النورین = صاحب دو نور» ملقب نمودهاند!! از سوی دیگر به لحاظ دشمنی و حسادت :پیامبر اکرم صلی الله علیه واله ، حضرت خدیجه علیها السلام ، امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام را مورد سرزنش قرار داده و عیبناک میدانند.
عثمان در طول زندگیاش هیچگاه ادعا نکرده داماد پیامبر اکرم صلی الله علیه واله است. رسولخدا صلی الله علیه واله نیز نفرمودهاند: عثمان داماد من است.
و این دلیل میرساند که بنی امیه بعد از مرگ عثمان و در دوران بروز اختلاف بین بنی امیه و اهل بیت: بنی امیه این قضیه را ساختند.
هدف بنی امیه برتری دادن به عثمان بر امام علی علیه السلام بوده لذا به دروغ دو دختر برای رسولخدا صلی الله علیه واله ساختند وانها را را به دروغ به ازدواج عثمان درآوردند.
ص: 6
در حالی که رسولخدا صلی الله علیه واله به امام علی علیه السلام فرمودند:
یا علی اوتیت ثلاثا لم یؤتهن احد و لا انا اوتیت صهرا مثلی و لم اوت انا مثلی و اوتیت صدیقه مثل ابنتی و لم اوت مثلها (زوجه) و اوتیت الحسن و الحسین من صلیک و لم اوت من صلبی مثلهما و لکنّکم منّی و انا منکم ((1)).
ص: 7
یا علی: به تو سه ویژگی داده شده که به هیچ کس حتی من هم داده نشده: داماد من هستی و من داماد کسی مثل خودم نیستم، صدّیقه علیها السلام دختر من، همسر توست و به من همسری مانند او داده نشده، حسن و حسین از صلب تو هستند و از صلب من فرزندی مانند آندو به من داده نشده. با وجود این شما از من و من از شماها هستم.
این حدیث را رسولخدا صلی الله علیه واله بعد از تولد امام حسن و امام حسین در مدینه منوره فرمودهاند و این روشنترین دلیل است که امام علی علیه السلام تنها داماد رسولخدا صلی الله علیه واله است.
ص: 8
از امام علی علیه السلام :این حدیث به واسطه اهل بیت: در کتاب «المناقب» ابوبکر بن مردویه شافعی به عبارت زیر آمده است:
حدثنا محمد بن عبداله... تا آخر
یا علی اعطیت ثلاث خصال فقلت فداک ابی و امی ما اعطیت؟ قال اعطیت صهراً مثلی و اعطیت زوجه مثل فاطمه و اعطیت ولدین مثل الحسن و الحسین یا علی سه امتیاز به تو داده شده، گفتم: پدر و مادرم فدای شما، به من چه داده شده؟ فرمودند: پدرزنی مثل من، که پدرزنی مانند من به من داده نشده - همسری مثل فاطمه علیها السلام و دو فرزند مثل حسن و حسین ((1)) .
ص: 9
نویسنده اهمیت این حدیث را بخوبی درک نموده و لذا عبارت «یا علی اوتیت ثلاثا، لم یؤتهن احد= یا علی سه چیز به تو داده شده که به کسی داده نشده» را از حدیث حذف کرده است.
علماء ناصبی ناقلان روایات ،متخصص پوشاندن مفهوم روایات صحیح هستند ناقل روایت، از این حدیث دروغ بودن ازدواج عثمان را با دو دختر رسولخدا صلی الله علیه واله درک و متوجه شده آن دو، دختران آنحضرت نیستند بلکه فقط فاطمه علیها السلام یگانه دختر سید پیامبران حضرت محمد صلی الله علیه واله است.
رسولخدا صلی الله علیه واله به امام علی علیه السلام فرمودند:
اوتیت ثلاثا لم یؤتهن احد واحدة منها صهرک لرسول الله صلی الله علیه واله فانت الوحیدفی الدنیا صهر الرسول الله لا نظیر و لا عدیل لک.
به تو سه چیز داده شده که به کسی داده نشده است: یکی از آنها دامادی رسولخدا صلی الله علیه واله است تو تنها داماد پیامبر در دنیا هستی، مثل و مانند نداری.
یعنی رسولخدا صلی الله علیه واله دختری بجز فاطمه علیها السلام ندارد و اگر میداشتند باید دامادهای دیگری به جز امام علی علیه السلام میداشتند.
ص: 10
رضا علیه السلام همین معنی را نقل فرمودهاند باین لفظ:
یا علی اعطیت ثلاثا لم یجتمعن لغیرک: مصاهرتی و زوجک و ولدیک و الرابعه: لولاک ما عرف المؤمنون (1) .
ص: 11
یا علی سه ویژگی به تو داده شده که برای غیر تو نخواهد شد: داماد من هستی، همسرت و دو پسرت چهارم آنکه: اگر تو نبودی مؤمنین شناخته نمیشدند.
فرمایش پیامبر صلی الله علیه واله به این معنی است: تو تنها داماد پیامبر صلی الله علیه واله هستی، خدای تعالی این فضیلت را منحصر به تو فرموده و هیچ کس در این فضیلت نمیتواند به تو فخر و مباهات کند.
کسانی که به زبان عربی آشنایی دارند میفهمند داماد بودن عثمان برای پیامبر صلی الله علیه واله دروغی است که سیاستمداران تشنه دنیا آنرا ساختهاند.
- روایت ابوسعید: ابوسعید
در شرف النبوه این حدیث راروایت کرده (1) :
همچنین فاضل توفیق ابو علم در کتاب «اهل بیت» ص 19 4 - چاپ اول 193 0 به نقل از ابوسعید در شرف النبوه آورده است:
ص: 12
در کتاب «مناقب آل ابوطالب» حدیث را به طریق دیگری روایت نموده است پیامبر صلی الله علیه واله فرمود:
یا علی لک اشیاء لیست لی مثلها: لک زوجه مثل فاطمه و لیس لی مثلها، و لک ولدان من صلبک و لیس لی مثلهما من صلبی، و لک مثل خدیجه حماء و لیس لی مثلها حماء و لک صهر مثلی و لیس لی صهر مثلی، و لک اخ مثل جعفر و لیس لی مثله فی النسب و لک ام مثل فاطمه بنت اسد الهاشمیه المهاجره و لیس لی مثلها.
یا علی تو چیزهایی داری که مثل آنها را من ندارم: همسری مانند فاطمه داری که مانند آنرا من ندارم، دو پسر از صلبت داری که من مانند آندو را از صلبام ندارم، مادر زنی چون خدیجه داری که من مادرزنی مانند او ندارم، تو پدر زنی مانند من داری که من پدر زنی مانند خود ندارم، تو برادری مثل جعفر داری من برادری نسبی مثل او ندارم، تو مادری مثل فاطمه بنت اسد هاشمی که هجرت نموده داری و من مادری مانند او ندارم.
از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله نقل کرده فرمودند:
ص: 13
(یا علی اوتیت ثلاثا، لم یؤتهن احد و لا انا اوتیت صدرا مثلی و لم اوت انا مثلی و اوتیت صدیقه مثل ابنتی و لم اوت مثلها (زوجه) و اوتیت الحسن و الحسین من صلبک و لم اوت من صلبی مثلهما، و لکنکم منی و انا منکم)(1) .
یا علی سه امتیاز به تو داده شده که به کسی حتی من هم داده نشده، پدر زنی مثل من به تو داده شده در حالی که به من پدر زنی مانند من داده نشده، به تو همسری صدیقه مانند دختر من داده شده، در حالی که (همسری) مانند او به من داده نشده، از صلب تو به تو حسن و حسین داده شده و حال آنکه از صلب من مثل آنها داده نشده ولیکن شما از من و من از شما هستم.
همچنین علامه شیخ عبید اله آمر تسری حنفی از معاصر بن است:
در کتاب «ارجع المطالب ص 243،23 ،649 - طبع لاهور)
ص: 14
از طریق ابو سعید در کتاب «شرف النبوه» و دیلمی در «فردوس الاخبار» از ابوحمراء نقل کرده رسولخدا صلی الله علیه واله به امام علی علیه السلام فرمودند:
اوتیت ثلاثا لم یؤتهن احد و لا انا: اوتیت صهرا مثلی و لم اوت انا مثلی و اوتیت زوجه صدیقه مثل ابنتی و لم اوت مثلها زوجه و اوتیت الحسن و الحسین من صلیک و لم اوت من صلبی مثلهما، و لکنکم منی و انا منکم.
سه چیز به تو داده شده که به هیچ کس حتی من هم داده نشده: دامادی مثل من ،به تو داده شده و من داماد شخصی مثل خودم نیستم، به تو همسری داده شده صدیقه مانند دختر من که به من همسری مانند او داده نشده است. به تو حسن و حسین از صلبات داده شده، ولی از صلب من مثل آندو داده نشده است لکن شما از من و من از شما هستم (1).
ص: 15
به همان روایت مرفوعا از ابوذر نقل شده است (1) .
جوهری در حالی که خطبه رسولخدا صلی الله علیه واله را در روز غدیر توصیف میکند چنین میگوید: علی الرضی صهری فاکرم به صهرا ((2)) .
علی مرتضی داماد من است پس چه گرامی دامادی است.
از جمله دلایل دیگری که اثبات میکند امام علی علیه السلام تنها داماد پیامبر اکرم صلی الله علیه واله است روایت ابوذر از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله است که فرمودند:
ان الله تعالی اطلع الی الارض اطلاعة من عرشه. بلا کیف و لا زوال، فاختار نی نبیا، و اختار علیا صهرا و اعطی له فاطمه العذرا البتول. و لم یعط ذلک احدا من النبیین، و اعطی الحسن و الحسین و لم یعط احدا مثلها و اعطی صهرا مثلی و اعطی الحوض و جعل الیه قسمته الجنه و النار و لم یعط ذلک الملائکه خدای تعالی از عرش خود بر زمین نظرکرد مرا به
ص: 16
عنوان پیامبر برگزید. علی را به عنوان داماد من انتخاب فرمود و فاطمه عذرا، را همسر او برگزید به هیچ یک از پیامبران چنین ننمود، حسن و حسین را به او عطا فرمود به هیچ کس مثل آن دو را عطا نفرمود، دامادی مثل من را، به او عطا فرمود، حوض را به اوعطا فرمود، تقسیم اهل بهشت و دوزخ را به او دادو به فرشتگان آنرا عطا نفرمود ((1)) .
عمر بن خطاب میگوید:
به علی بن ابیطالب سه ویژگی داده شده اگر یکی از آنها از آن من بود محبوبیت آن نزد من از شتران سرخ مو برایم بیشتر بود: رسولخدا صلی الله علیه واله دخترش را به ازدواج او درآورد که برای او فرزند آورد. تمام درهای مسجد را رسولخدا صلی الله علیه واله بستند مگر در خانه امام علی علیه السلام را، و در جنگ خیبر پرچم را به امام علی علیه السلام دادند ((2)) .
ص: 17
ویژگیهای سهگانه کاملا روشن است که مخصوص امام علی علیه السلام است و به احدی داده نشده لذا عمر آرزوی داشتن یکی از آنها را میکند.
اگر این خصلت بیارزش بوده و عثمان دوبار آنرا به دست آورده چرا عمر در زمان ریاستش آنرا بیان نکرده است.
و اگر ابوبکر و عمر در نتیجه خواستگاری رقیه و زینب و ام کلثوم به هدف خود میرسیدند همانگونه که عثمان آنرا به دست آورده برای آنان هم مایه مباهات بود.
لذا از خواستگاری ابوبکر، عمر، عثمان و عبدالرحمن بن عوف از حضرت زهراء علیها السلام در روایات آمده که پیامبر صلی الله علیه واله آنان را نپذیرفته، و اینان از زینب، رقیه و ام کلثوم خواستگاری نکردهاند.
هیچیک از آنان به پیامبر صلی الله علیه واله نگفتهاند یکی از دخترانت را به ما تزویج کن این میرساند پیامبر صلی الله علیه واله فقط یک دختر داشته و آن هم فاطمه علیها السلام بوده است. عمر دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله را در سخن خود محدود به حضرت فاطمه علیها السلام کرده و گفته است رسولخدا صلی الله علیه واله دختر خود را به او (امام علی علیه السلام ) تزویج فرمود که برای او فرزند آورد عمر نگفته است: رسولخدا صلی الله علیه واله یکی از دختران خود را به او (امام علی علیه السلام ) تزویج نمود
ص: 18
بلکه گفته است: «دختر خود را» زیرا عمر از تنها دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله صحبت میکند پیش از آنکه معاویه برای پیامبر اکرم صلی الله علیه واله سه دختر دروغین بسازد و آنها را به بنی امیه تزویج کند و این موضوع نشان میدهد حضرت فاطمه علیها السلام سرور زنان بهشت تنها دختر منحصر بفرد رسولخدا صلی الله علیه واله است.
عمر: ما میگفتیم رسولخدا صلی الله علیه واله بهترین مردم است. بعد ابوبکر بعد عمر. به امام علی بن ابی طالب سه ویژگی داده شده که اگر یکی از آنها به من داده شده بود از داشتن شترهای سرخ موی نزد من محبوبتر بود. رسولخدا صلی الله علیه واله دختر خود را به او تزویج فرمود و برای او فرزند آورد تمام درهای ورودی به مسجد را بستند مگر در خانه او را و در جنگ خیبر پرچم را به دست او دادند ((1)) .
ص: 19
این سخن به روشنی میگوید: ویژگیهای سهگانه مخصوص امام علی علیه السلام بوده که کاملاً نادر است و به هیچ یک از مسلمانان داده نشده است و لذا پسر عمر آرزو کرده کاش یکی از آنها به او تعلق میگرفت.
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در ورودی خانه تمام صحابه را به مسجد نبوی بستند مگر در خانه امام علی علیه السلام را.
در جنگ خیبر بعد از فرار ابوبکر در دو روز متوالی پیامبر صلی الله علیه واله پرچم را به امام علی علیه السلام دادند و فرمودند: یحب الله و رسوله و یحیه الله و رسوله خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش او را دوست دارند ((1)) .
ص: 20
در جنگ خیبر، رسولخدا صلی الله علیه واله این سخن را دربارۀ هیچ کس دیگر نفرمودند.
ویژگی سوم امام علی علیه السلام ، تزویج یگانه دختر پیامبر صلی الله علیه واله به آن بزرگوار و آوردن دو فرزند، دو امام، حسن و حسین دو سرور جوانان بهشت است.
در کتاب مستدرک حاکم آمده است عروة بن زبیر به این موضوع اعتراف نموده، به اینکه زینب و دیگران به عنوان دختران پیامبر صلی الله علیه واله توصیف شدهاند. «قبل از نزول آیه شریفه»
«ادعوهم لا بائهم»
این حدیث: «یا علی اوتیت ثلاثا، لم یؤتهن احد و لا أنا، اوتیت صهرا مثلی، و لم اوت انا مثلی، و اوتیت صدیقه مثل ابنتی و لم اوت مثلها (زوجه). و اوتی الحسن و الحسین من صلبک و لم اوت من صلبی مثلهما، و لکنکم منی و انا منکم»
ص: 21
در کتب روائی مسلمانان بصورت متواتر از ائمه اهل بیت: و صحابه نقل شده است این حدیث صحیح و اخذ به آن واجب است.
اسناد حدیث فروان است ائمه: و صحابه آنرا روایت کردهاند و در کتب شیعه و اهل تسنن آمده است.
نص حدیث وفق قرآن کریم است، خدایتعالی از قول حضرت موسی و هارون فرموده است:
قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَی فَأْتِیَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ (1)
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند:
علی فیکم مثل هارون من موسی ((2)) .
ص: 22
ص: 23
علی در میان شما همانند هارون است نسبت به موسی.
بنابراین
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و امام علی علیه السلام : دو رسول رب العالمین هستند. امام علی علیه السلام از اهل بیت نبوت و عضو آیه مبارک تطهیر است.
ص: 24
«إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»((1)).
مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری در صحیح خود حدیث کساء را از عایشه نقل کرده عایشه گفت: «رسولخدا صلی الله علیه واله امام علی، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین: را گرد آورد و فرمودند:
« إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا »
و آیه صادقین: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ ((2))
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند:
کونوا مع علی علیه السلام ((3)) .
ص: 25
و آیه سؤال: «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ»
«ابو سعید خدری از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله نقل کرده فرمودند:
وقفوهم انهم مسؤولون عن ولایة علی فیسالون فی القنطرة الاولی عن ولایة علی علیه السلام ((1)).
ص: 26
بنابراین تنها داماد پیامبر اکرم صلی الله علیه واله امام علی علیه السلام است و حضرت فاطمه علیها السلام تنها دختر رسولخدا صلی الله علیه واله است.
این نص برای دروغین بودن روایت بنی امیه دروغساز کافی است که گفتهاند عثمان داماد پیامبر اکرم صلی الله علیه واله است و عثمان ذوالنورین است (همسر دو دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله است).
ص: 27
دروغ معاویه، پیامبر اکرم دارای سه دختر بوده که به همسری بنی امیه درآمده اند.
نامهای معاویه
نامه اول:
مدائنی میگوید: بعد از سال قحطی، معاویه به تمام کارگزارانش این نامه را نوشت:
من از هر که چیزی از فضائل ابوتراب (یعنی امام علی علیه السلام و اهل بیت) را نقل کند بیزارم بهمین دلیل خطیبان در هر کوی و برزن، بر هر منبری، امام علی علیه السلام را لعن میگفتند و از او تبرّی میجستند و انواع زشتیها را به آن حضرت علیه السلام و اهل بیت گرامیاش نسبت میدادند. الا لعنة الله علی بنی امیه قاطبة
،اهل کوفه در آن شرایط به سختترین بلا و مصیبت گرفتار شدند زیرا تعداد شیعیان امام علی علیه السلام در آنجا فراوان بود. معاویه بر کوفه، زیاد
ص: 28
بن سمیه را گمارد و حکومت بصره را هم به او داد، و چون زیاد در دوران حکومت امام علی علیه السلام از شیعیان بود آنان را بخوبی میشناخت آنان را در زیر هر سنگ و کلوخی به قتل میرساند، تهدیدشان می کرد. دستها و پاهایشان را میبرید چشمانشان را بیرون میآورد و بر درختان خرما اعدامشان میکرد، آنان را آواره و بی خانمان میساخت، از عراق بیرونشان کرد، لذا عراق از آنان خالی شد((1)) .
مدائنی میگوید: معاویه به تمام کارگزارانش در تمام شهرها نوشت: از این پس شهادت هیچ یک از شیعیان امام علی علیه السلام و خاندان او را نپذیرید. بلکه شیعیان عثمان، دوستداران او و اهل شهر و دیار او را، و کسانی که از فضایل و مناقب او سخن میگویند، به آنها خود را نزدیک و آنان را به خود نزدیک کنید، آنان را گرامی بدارید، روایات و راویان فضایل او را با نام و نام پدر و قبیلهاش را برای من بنویسید. این دستور اجراء شد بطوری که فضایل عثمان بیش از اندازه فراوان شد زیرا معاویه برای راویان بخصوص
ص: 29
برای عربها و بردگانشان، انواع جایزهها، لباسها، زمین و باغها میبخشد. کار بجایی رسید که خانه و ثروت و زرق و برق دنیا ارزش و مایه فخر و مباهات گردید. کارگزاری نزد معاویه نمیرفت روایتی در فضیلت عثمان نقل نمیکرد مگر آنکه نامش در دیوان مقربان ثبت و شفاعت او مقبول میافتاد. مدتها اینگونه گذشت ((1)).
مدائنی میگوید: معاویه به کارگزارانش در نامهای نوشت، روایت درباره عثمان فراوان و در تمام شهرها و کوچهها منتشر گردیده است. با دریافت این نامه، از این پس درباره فضایل صحابه و دو خلیفه اول. (ابوبکر و عمر) روایت بسازید.
ص: 30
روایتی را که مسلمانی درباره ابوتراب نقل میکنددربرابران روایتی برای صحابه بسازید که
ناقض آن باشد این نزد من پسندیدهتر و مایه روشنی دیدگان من و باطل کننده مقام ابوتراب (امام علی علیه السلام ) و شیعیان او است، از مناقب و فضایل عثمان بر آنان سختتر و آزاردهندهتر است این نامه برای مردم خوانده شد، در نتیجه روایات بسیار دروغین در مناقب صحابه که هیچ حقیقتی نداشت ساخته شد و بر منابر می خواندند به معلمان مدارس دستور دادند این روایات را به کودکان و جوانان بیاموزند همانگونه که قرآن را تعلیم میدهند حتی به دختران و زنان و بردگان روایات را آموزش دادند. مدتها به این روش عمل شد ((1)).
وقتی عثمان به دلیل انقلاب مردمی که در آن ،اهالی مصر و عراق و حجاز شرکت داشتند به قتل رسید او را در گورستان یهودیان در حش کوکب نزدیک قبرستان مسلمانان در بقیع دفن کردند. معاویه دستور داد دیوار بین دو قبرستان را خراب کردند، و تمام محوطه را قبرستان مسلمانان قرار داد
ص: 31
تا عمل انقلابیون را ضایع کرده باشد و جرائم و تخلفات عثمان از دید مردم پنهان بماند!!! ((1)) .
لذا قبر عثمان در انتهاء قبرستان بقیع و دور از قبور صحابه است.
ص: 32
معاویه نامه دیگری به تمام کارگزارانش در شهرها نوشت: بنگرید و تحقیق کنید هر کس امام علی علیه السلام و اهل بیت او را دوست دارد نام او را از دفتر بیتالمال حذف کنید عطائی و پرداختی از این پس به او نپردازید، همراه این نامه، نسخه دیگری نوشت: هر کس به دوستی و محبت به امام علی علیه السلام متهم است یا مشکوک است، خانهاش را ویران کنید و سخت آزارش کنید.
مصیبت و بلا در عراق مخصوصاً کوفه از همه جا سختتر بود. گاه فرد مطمئنی به خانه یکی از شیعیان وارد میشد تا مطلبی محرمانه را به او بگوید. اما از خادم و بنده او هراس داشت از او میخواست سوگند سختی یاد کند که موضوع را کتمان میکند - بدیهی است در چنین شرایط سخت تقیه احادیث جعلی و دروغین، تهمت و افتراء رونق گرفت، فقیهان، قاضیان و کارگزاران براساس این احادیث جعلی عمل میکردند، گرفتاری قاریان و مستضعفان که عامل به احکام بودند و اظهار کوچکی میکردند. به آن احادیث برای تقرب نزد کارگزاران معاویه، عمل میکردند. در حد توان در عمل به آنها تظاهر میکردند تا به مالها و باغها و خانهها و لباسهای
ص: 33
رنگارنگ برسند. این اخبار جعلی به دست مؤمنانی رسید که دروغ و تهمت را به شدت حرام میدانستند ((1)).
متأسفانه آن روایات جعلی را پذیرفتند و به نقل آنها پرداختند به گمان آنکه آن روایات درست و حق است و اگر متوجه میشدند آن روایات جعلی است آنها را نقل نمیکردند و به آنها اعتقاد پیدا نمیکردند ((2)).
تحریف حدیث در دوران حکومت بنی امیه ((3)) .
ابوالحسن مدائنی میگوید در دوران حکومت معاویه داستان حدیثسازی ادامه یافت تا حکومت به عبدالملک بن مروان رسید وی بیست و یک سال حکومت کرد، مصیبت و آزار شیعیان بسیار سخت شد وی روی معاویه را سفید کرد.
ص: 34
مدائنی یک نمونه از جرائم کارگزار او را در کوفه نسبت به شیعیان نقل کرده میگوید:
جوانی در برابر حجاج بن یوسف ثقفی در کوفه ایستاد و فریاد برآورد:
خانوادهام مرا بدبخت کردهاند نام مرا «علی» گزاردهاند من فقیر و بینوایم نیازمند محبت امیرم. حجاج خندهای کرد و گفت: به لطف ما چشم دوختهای، تو را والی فلان جا نمودم ((1)).
با مطالعه و دقت در این عوام فریبیها، خفقان و کشتار شیعیان، مسلمان محقق میفهمد چرا و چگونه معاویه عبارت:
معاویه بطین را به عبارت علی انزع بطین - تبدیل کرد!!!
سوزاندن ماترک رسولخدا صلی الله علیه واله
ص: 35
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله دو ثقل بس گرانمایه اهل بیت: و قرآن کریم و احادیث شریف خود را به عنوان میراث خود به جای گزاردند و خلافت را در حیات خود به عهده اهل بیت قرار دادند تا این روش الهی ادامه یابد.
اما آنان که بر کرسی قدرت پریدند و خلافت را غصب نمودند، تمام ماترک پیامبر اکرم صلی الله علیه واله را برای تسلط بر امور سیاسی و دینی بر طبق رسوم و روش خود تغییر دادند.
برای رسیدن به اهداف خود: پیامبر اقدس اسلام صلی الله علیه واله را به قتل رساندند، در مراسم تدفین آن حضرت شرکت نکردند، به سقیفه بنی ساعده رفتند، ابوبکر را به عنوان پادشاه خود برگزیدند و مخالفان را به کشته شدن و سوزاندن تهدید کردند.
به خانه حضرت فاطمه علیها السلام هجوم بردند در خانه را به آتش کشیدند تا اهل بیت پیامبر صلی الله علیه واله یعنی امام علی، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین: را بسوزانند.
ص: 36
عمر به دستور ابوبکر برای آتش زدن خانه حضرت فاطمه علیها السلام هیزم و آتش برد، مسلمانان به او گفتند:
حضرت فاطمه علیها السلام در خانه است، عمر گفت: باشد ((1)) .
درخانه را آتش زدند. پهلوی حضرت فاطمه علیها السلام را شکستند که به شهادت آن حضرت منجر شد.
ابوبکر و عمر احادیث رسولخدا صلی الله علیه واله را سوزاندند، نوشتن آنها را ممنوع کردند. هرکس احادیث آن حضرت را بر زبان میراند در معرض قتل قرار میگرفت، عثمان قرآنی را که صحابه تدوین کرده بودند با آتش ،سوزاند، لذا عثمان را «محرق القرآن» سوزاننده قرآن میخواندند.
از این فرهنگ صلاح الدین ایوبی تبعیت کرد با مسیحیان در جنگهای صلیبی مصالحه نمود که سرزمینهای آنان تا ساحل شام در دست آنان باقی بماند سپس به قصد کشتار شیعیان راهی افریقا شد.
ص: 37
شیعیان آن دیار را که بیشترین جمعیت را داشتند مخیر ساخت بین مرگ یا گرویدن به تسنن صدها هزار نفر از آنان را به قتل رساند کتابهایشان را به آتش کشید و آنچه از حکومت فاطمیون باقی مانده بود همه را سوزاند.
عمریهاو بنیامیه برای پیامبر اسلام صلی الله علیه واله و امام علی علیه السلام دخترانی دروغین ساختند و آنها را به عثمان و عمر تزویج کردند.
رقابت بین این دو گروه، عمریها و بنیامیه بعد از دستور معاویه به جعل حدیث در فضائل مخالفان اهل بیت: شروع شد.
معاویه دستور داد ضمن کتمان و محو و نابود کردن فضائل اهل بیت: برای غاصبان خلافت و حقوق آنان احادیث دروغینی در فضیلت ابوبکر، عمر، عثمان و عایشه و پیروانشان ساخته شود.
ص: 38
بطوریکه گذشت معاویه چهار دستور در این زمینه صادر کرد تا میراث اسلامی را به نابودی کشد آنرا بسوزاند و محو کند تا مردم ،اسلام را دروغ محض بدانند.
ساختن دختری دروغین به نام ام کلثوم برای حضرت فاطمه علیها السلام
پیروان عمر دختری دروغین برای حضرت فاطمه علیها السلام بنام ام کلثوم ساختند و او را به عمربن خطاب تزویج کردند و گفتند فرزندی به نام زید برای عمر آورد.
حقیقت چیست؟: کنیه حضرت زینب دختر امام علی علیه السلام ام کلثوم بوده و چون از ام کلثوم و پسرش زید هیچ نام و نشانی در کتب سیره و تاریخ و احادیث مسلمانان وجود ندارد دروغ دیگری ساختند که ام کلثوم و زید بر اثر خراب شدن دیواری بر آندو جان دادهاند. از آنجا که دروغ در یک محل استقرار ندارد، دوگونه دروغ دیگر بافتند:
ص: 39
عدهای گفتند: دیواری بر ام کلثوم افتاد و او مرد
گروهی دیگر گفتند: او در قیام حضرت امام حسین علیه السلام به کربلا آمد در کربلا او را با حضرت زینب علیها السلام متحد کردند و گفتند هر دو نفر یکی هستند.
از احادیث جعلی دروغین حدیث ذوالنورین بودن عثمان است میگویند:
رسولخدا صلی الله علیه واله
فرمودند:
لیلة اسری بی رأیت علی العرش مکتوبا لا اله الّا الله محمد رسول الله ابوبکر الصدیق، عمر الفاروق، عثمان ذوالنورین یقتل مظلوماً (1) .
ص: 40
شبی که مرا (به آسمانها بردند) دیدم در عرش نوشته شده: لا اله الا الله، محمد رسول خداست صلی الله علیه واله
ابوبکر صدیق، عمر فاروق و عثمان ذوالنورین است که مظلومانه کشته میشود.
هیثمی: ابن عباس گفت: رسولخدا صلی الله علیه واله فرمودند: در بهشت درختی است بر آن برگی نیست مگر آنکه بر روی آن نوشته شده: لا اله الا الله، محمد رسول الله، ابوبکر الصدیق، عمر الفاروق و عثمان ذوالنورین.
هیثمی میگوید:
این حدیث را طبرانی نقل کرده در سلسله روات آن علی بن جمیل رقی است که وی یک راوی ضعیف است
(1) .
ص: 41
ابومنصور قزاز از ابوبکر احمد بن علی ابن ثابت به ما خبر داد محمد بن عبیداله حنائی از عثمان بن احمد دقاق از اسحاق بن ابراهیم ختلی گفت: ابوبکر عبدالرحمن بن عنان صوفی از محمد بن مجیب صائغ گفت: جعفربن محمد از پدرش از جدش نقل کرده رسولخدا صلی الله علیه واله فرمودند:
لیلة اسری بی رایت علی العرش مکتوبا لا اله الا الله، محمد رسول الله، ابوبکر الصدیق، عمر الفاروق، عثمان ذوالنورین یقتل مظلوما.
خطیب بغدادی میگوید این حدیث از رسولخدا صلی الله علیه واله صحیح نیست،
ابوبکر صوفی و محمدبن مجیب هر دو بسیار دروغگو هستند. این مطلب را یحیی بن معین نیز گفته است خطیب این حدیث را در کتاب تاریخ خود ج 10 ص 264 از طریق عبدالرحمن بن عفان از محمد بن مجیب صائغ نقل کرده و گفته است هر دو بسیار دروغگو بودهاند به «سلسله کذابین» مراجعه فرمایید. جوهری می گوید:
محمدبن عباس به ما خبر داد، محمد بن قاسم کوکبی این حدیث را نقل کرد.
ص: 42
ابراهیم بن عبدالحمید بن جنید: شنیدم یحیی بن معین - از ابوبکر بن عفان داماد مهدی بن حفص یاد کرده سپس گفت: دروغگویی است که دروغ میگوید، حدیثی از او دیدم که از ابواسحاق بن فزاری دروغگو نقل کرده است (1) .
ابن جوزی حدیث مذکور را جعلی دانسته است:
ابن جوزی گفته است: این حدیث از رسولخدا صلی الله علیه واله حدیثی صحیح نیست زیرا ابوبکر صوفی و محمد بن مجیب دروغگو هستند. یحیی بن معین این مطلب را گفته است (2) .
ص: 43
لقب «ذوالنورین» را معاویه در زمان صدور نامههای چهارگانهاش مبنی بر جعل فضیلت برای ابوبکر، عمرو عثمان ساخته است.
جالب آنکه عثمان هیچگاه در زمان حکومتش به این لقب استدلال نکرده زیرا این حدیث و سایر احادیث فراوان جعلی در زمان حکومت معاویه و بعد از او ساخته شده است.
محاجه عثمان با عایشه نشان میدهد حضرت فاطمه علیها السلام تنها دختر رسول خدا صلی الله علیه واله است. مخاصمه بین عایشه و عثمان بر ارث پیامبر اکرم صلی الله علیه واله درگرفت. عایشه ارث پیامبر اکرم صلی الله علیه واله را درخواست کرد. عثمان در پاسخ او گفت: ارث نبوی فقط از آن حضرت فاطمه علیها السلام است.
اگر عثمان همسر دو دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله ، رقیه و ام کلثوم بود به عایشه باید میگفت ارث از آن حضرت فاطمه علیها السلام ، رقیه، ام کلثوم و زینب است.
طبری و ثقفی هر یک در تاریخ خود آوردهاند: عایشه نزد عثمان رفت و گفت: آنچه را پدرم و عمر به من میدادند عطا کن.
ص: 44
عثمان گفت: من در کتاب (قرآن) و سنّت (احادیث) دلیلی نمیبینم. پدرت و عمر خودسرانه به تو بخشش میکردند من چنین کاری نمیکنم ((1)) .
عایشه گفت: ارث مرا از رسولخدا صلی الله علیه واله عطا کن.
عثمان گفت: مگر فاطمه علیها السلام نیامد ارث خود را از رسول خدا صلی الله علیه واله طلب کند تو و مالک ابن اوس بصری شهادت دادید: «پیامبر صلی الله علیه واله ارث به جای نمیگذارد» و تو حق فاطمه علیها السلام را باطل و ضایع کردی!! من چیزی به تو نمیدهم.
عثمان که در حال نشسته تکیه داده بود راست نشست و گفت: حضرت فاطمه علیها السلام بزودی خواهد دانست امروز از سوی من چه کسی پسر عموی اوست. مگر تو و آن عرب بیابانگرد که با ادرارش وضو میگرفت نزد پدرت شهادت ندادید؟ !((2)) .
ص: 45
طبری و ثقفی در تاریخ خود میگویند: وقتی عثمان برای نماز میرفت پیراهن رسول خدا صلی الله علیه واله بیرون میآمد و ندا میداد: این مرد با صاحب این پیراهن مخالفت کرده است ((1)) .
طبری بر مطلب بالا اضافه کرده میگوید: این پیراهن رسولخدا صلی الله علیه واله تر نمیشود عثمان سنّت آنرا تغییر داده، نعثل را به قتل برسانید خدا نعثل را بکشد ((2)) .
ثقفی در تاریخ خود از موسی تغلبی ((3)) آورده است: وارد مدینه شدم، مردم اجتماع کرده بودند، دستی را دیدم بلند شده بود صاحبش میگفت: مردم عهد و پیمان را تجدید کنید این دو نعلین و پیراهن رسولخدا صلی الله علیه واله است. در میان شما فرعون یا مانند او حکومت میکند، متوجه شدم او عایشه است و مقصودش عثمان است و عثمان میگفت مردم ساکت باشید
ص: 46
این یک زن است نظرش و عقلاش نظر و عقل زنان است ثقفی در تاریخ خود آورده است ((1)) .
او در تاریخ خود گفته است: عایشه چند برگ از قرآن را که بین دو تخته بود از زیر حجابش بیرون آورد و بالا برد، در حالی که عثمان روی منبر بود، گفت:
ای عثمان به آنچه در کتاب خداست عمل کن، اگر با تو دوستی کنند تو خیانت میکنی و اگر از تو مفارقت کنند تو دشمنی میکنی؟
عثمان گفت: بدان اگر دست برنداری به خدا سوگند مردان سرخپوست و سیاه پوست را بر در خانهات می فرستم.
عایشه گفت: بخدا سوگند اگر چنین کاری کنی بدان که رسول خدا صلی الله علیه واله تو را لعنت فرموده است و برای تو طلب مغفرت نفرمود تا رحلت فرمود.
عثمان گفت: اگر ساکت نشوی خانهات را از سیاهپوستان پر میکنم.
ص: 47
عایشه گفت: ای خائن، ای فاجر امانتت را خراب کردی و کتاب خدا را پاره کردی سپس گفت: بخدا سوگند هیچ کس به او اعتماد نکرد مگر آنکه به او خیانت کرد. هیچ مردی با او دوستی نکرده مگر آنکه با دشمنی با او از او جدا شده است.
عایشه به عثمان نگریست و این آیه شریفه را خواند:
«یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ»
این آیه مبارکه به گفته عایشه در حق عثمان نازل شده است، که او تفسیر رسول خدا صلی الله علیه واله را نقل نموده است.
صفاتی که عایشه به عثمان در این گفتگو نسبت داده ترجمان حالات عثمان است که صحابه و انقلابیون معترض به عثمان ،بر آن متفقاند، و سخن عایشه از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه واله درباره عثمان درست است.
این سؤال مطرح است: دلیل سکوت عایشه در برابر عثمان چیست، که نظر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله را در مورد عثمان و حقیقت کارش را بیان نکرده مگر بعد از کم کردن مستمری او؟ اگر عثمان هم آنچه را که ابوبکر و عمر به او میدادند او هم میداد عایشه اعتراض نمیکرد و او را تائید هم میکرد!!!
ص: 48
خوبی کار عثمان این است که ظلم ابوبکر و عایشه را در حق حضرت فاطمه علیها السلام افشاء و به آن اعتراف کرده و به غصب فدک توسط ابوبکر اقرار نموده است عیب کار عثمان این است فدک را بازنگرداند بلکه آنرا به داماد خودش مروان بن حکم اموی بخشید ((1)) .
امیرمؤمنان علیه السلام
در دوران حکومتش فدک را بازگرداند معاویه که حکومت را غصب کرد فدک را دوباره به مروان برگرداند.
اگر عثمان دو دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله را تزویج کرده بود عایشه با صراحت در گفتگویش با عثمان آنرا مطرح میکرد و اگر عثمان داماد پیامبر صلی الله علیه واله میبود به عایشه بیاعتنای مینمود زیرا همسر دو دختر پیامبر صلی الله علیه واله است و سخنان عایشه نسبت به او ارزشی نداشت.
در این گفتگو از آن دو دختر رقیه و ام کلثوم نامی نیاوردند زیرا ارتباطی به رسول خدا صلی الله علیه واله نداشتند و ممکن نیست این دو، بر صحابه آشنا به حقیقت ،دروغی به بندند.
ص: 49
معتزلی: حضرت فاطمه علیها السلام تنها دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله است:
مناسب است مطلبی را که ابن ابی الحدید در کتاب خود در این مورد آورده اشاره کنیم ((1)) .
وی می گوید: این خطبه را بر شیخ ابو یعقوب یوسف بن اسماعیل لمعانی در دورانی که نزد او علم کلام را میآموختم خواندم، از او در این باره پرسیدم، پاسخ مفصلی داد که به طور خلاصه آنرا ذکر میکنم.
قسمتی لفظ او قسمتی هم عبارات من است، عین عبارات او را بخواهم بیاورم برای من سخت است . اماخلاصه مطالب وبرداشتهای اورا می آورم:
ص: 50
(به نظر من کینه و حسادت عایشه نسبت به حضرت فاطمه علیها السلام وقتی شروع شد که رسول خدا صلی الله علیه واله بعد از رحلت حضرت خدیجه علیها السلام ، عایشه را تزویج فرمود، بنابراین عایشه جانشین مادر آن حضرت علیها السلام گردید. وقتی دختری مادرش فوت کند و پدرش همسری بگیرد بین این زن و دختر کدورت و دشمنی به وجود میآید، زیرا زن میل پدر را سعی دارد به خود جلب کند، و دختر تمایل پدر را به همسری بیگانه خوش ندارد. او را هووئی برای مادرش میبیند هرچند مادرش فوت کرده، اگر میتوانستیم مادر را حیات میدادیم عداوت شعلهور میشد وقتی که مادر فوت نموده، این خشم و کینه را دخترش به ارث میبرد... رسول خدا عایشه را دوست داشتند ((1)) .
ص: 51
و حضرت فاطمه علیها السلام را بسیار اکرام و مقام و منزلتش را بسیار بزرگ و عظیم معرفی میکردند محبت شدید خود را نسبت به آن حضرت در حضور خاص و عام در موارد بسیار متعدد ،میفرمودند: حضرت فاطمه علیها السلام سرور تمام زنان دنیا و آخرت است ((1)) .
ص: 52
و میفرمودند:در روز قیامت از جانب عرش منادی ندا میکند ای اهل محشر چشمان خود را به بندید که فاطمه علیها السلام دختر محمد صلی الله علیه واله میخواهد بگذرد ((1)) .
این از جمله احادیث صحیح است و از احادیث ضعیف نیست، و ازدواج امام علی علیه السلام با آن حضرت در زمین بعد از عقدی بود که به امر خدای تعالی در آسمان برای آن حضرت خوانده شده، که در آن همه فرشتگان شاهد بودهاند ((2)) ، و چه بسیار پیامبر اکرم صلی الله علیه واله میفرمود:
یؤذینی ما اذاها و یفضبنی ما یفضیها یریبنی ما یریبها ((3)) .
آنچه او را بیازارد مرا میآزارد و آنچه او را به خشم آورد مرا به خشم میآورد. و آنچه او را نگران و آشفته کند مرا نگران و آشفته میکند. این عبارات نهایت بزرگداشت و عظمت مقام حضرت فاطمه علیها السلام را میرساند.
ص: 53
نفس انسان بر کمتر از این به شدت خشمگین میشود و حسادت میورزد تا چه رسد به این همه عظمت مقام و اکرام؟ لذا حضرت زهرا علیها السلام نزد شوهرش امام علی علیه السلام شأن و منزلتی بزرگ داشت، البته زنان در دل همسرانشان کینههائی را ایجاد میکنند و به قول ضرب المثل «زنان قصهگویان شباند» عایشه مرتب از حضرت زهرا علیها السلام شکایت و گله میکرد، زنان مدینه و همسایگان سخنان عایشه را برأی آن حضرت نقل می کردند، سپس به خانه عایشه میرفتند و از حضرت فاطمه علیها السلام مطالبی را به عایشه میگفتند همانگونه که حضرت فاطمه علیها السلام به همسرش از عایشه شکایت میکرد عایشه هم به پدرش شکایت میکرد زیرا میدانست شکایت از حضرت فاطمه علیها السلام نزد همسرش رسولخدا صلی الله علیه واله نتیجهای ندارد، لذا در ابوبکر کینه و دشمنی به وجود آمد. از طرف دیگر ستایشها و تمجیدهای رسول خدا صلی الله علیه واله از امام علی علیه السلام هر روز بیشتر میشد و او را بیشتر و بیشتر بخود نزدیک میساخت و او را برای خود خاص منحصر به فرد قرار داد، این موضوع حسادت را در قلب ابوبکر ریشهدار کرد و بر عداوت او با امام علی علیه السلام و همسرش دامن زد، زیرا که او پدر عایشه بود. طلحه پسر عموی عایشه نیز به ابوبکر و عایشه پیوست، عایشه شکایت خود را از حضرت فاطمه علیها السلام به پدرش وطلحه مرتب مطرح میکرد به این ترتیب دشمنی با امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام در دل ابوبکر جای گرفت ابوبکر گفت من امام علی علیه السلام را از این قبیل امور تبرئه نمیکنم. لذا در
ص: 54
زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه واله بین عایشه و امام علی علیه السلام حالات و گفتگوهائی به وجود آمد که سبب تهییج آن چه در نفس او بود میگردید. به این مورد توجه فرمائید: رسول خدا صلی الله علیه واله روزی با امام علی علیه السلام محرمانه سخن میگفتند که به طول انجامید ((1)) .
عایشه پرسید: چه میکردید؟ چقدر طول دادید؟ نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه واله آن روز غضب فرمودند
همچنین روایت قدح آبگوشت که عایشه به خادم امر کرد.
اینها از جمله مسائلی است که بین خانواده، زن و بستگانش رخ میدهد.
حضرت فاطمه علیها السلام فرزندان پسر و دختر آورد در حالی که عایشه عقیم بود و رسول خدا صلی الله علیه واله فرزندان آن حضرت را فرزندان خود میدانست هر کدام را پسر خود مینامید میفرمودند: پسرم را بگویید نزد من بیاید، مانع او نشوید، پسرم چه کرده؟ حال به همسری که عقیم است چه گمانی باید برد میبیند همسرش پسران دخترش را فرزند خود میداند و نسبت به آنها از
ص: 55
پدر هم مهربانتر است. آیااین محبت شدید به آن فرزندان و به مادرشان و پدرشان سبب دشمنی و حسادت او نمیشد؟ آیا محبت عایشه به فرزندان حضرت فاطمه علیها السلام ممکن است؟ یا اگر محبتی باشد دوام دارد؟
حادثه دیگر اینکه رسول خدا صلی الله علیه واله در خانه ابوبکر را به مسجد بستند و در خانه داماد خود امام علی علیه السلام را گشودند ) ((1)) .
معتزلی مطلبی درباره دختران پیامبر اکرم صلی الله علیه واله زینب، رقیه و ام کلثوم ذکر ننموده زیرا او روایات را از سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه واله نقل میکند که پیامبر صلی الله علیه واله دختری جز فاطمه علیها السلام نداشته است.
اگر پیامبر صلی الله علیه واله سه دختر دیگر داشتند دشمنی و عداوت بین آنها و بین عایشه سخت بالا میگرفت زیرا او نسبت به حضرت خدیجه علیها السلام به شدت حسادت میکرد اگر پیامبر صلی الله علیه واله سه دختر دیگر میداشت علماء به هنگام ذکر سیره پیامبر صلی الله علیه واله با خدیجه و عایشه از آنها و حوادث مرتبط با آنها نیز نام میبردند.
ص: 56
عایشه:
حضرت فاطمه علیها السلام تنها دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله
صحیح بخاری و مسلم:
موسی از ابو عوانه وی از فراس او از عامر او از مسروق وی از عایشه ام المؤمنین که گفت: ما همسران پیامبر صلی الله علیه واله همگی نزد ایشان بودیم. حضرت فاطمه علیها السلام تشریف آورد، راه رفتن وی کاملا شبیه راه رفتن رسول خدا صلی الله علیه واله بود. پیامبر صلی الله علیه واله
چون او را دید فرمودند: دخترم خوش آمدی. ایشان را سمت راست یا چپ خود نشاندند سپس به او مطلبی را خصوصی فرمودند، حضرت فاطمه علیها السلام به شدت گریستند، چون گریه و حزن او را مشاهده فرمودند. مجدداً مطلبی را خصوصی به حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند که ایشان را خرسند نمود و تبسّم کردند. به او گفتم از بین زنان پیامبر صلی الله علیه واله فقط به شما مطالبی را خصوصی فرمودند که سبب گریه شما شد. چون رسول خدا صلی الله علیه واله تشریف بردند دوباره پرسیدم فرمودند:
ما کنت لا فشی علی رسول صلی الله علیه واله سرّه
ص: 57
من راز رسول خدا صلی الله علیه واله را فاش نمیکنم.
بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه واله به او گفتم: به حقی که من بر تو دارم از آن راز مرا باخبر کن. فرمودند: اکنون، آری، راز اول که به من فرمود، این بود: حضرت جبرائیل هر سال قرآن را یک بار به پیامبر صلی الله علیه واله عرضه مینمود، امسال دوبار قرآن را برای من خواند، که اجل خود را میبینم نزدیک شده، تقوی و صبر پیشه کن، من برای تو پدر خوبی هستم. من گریستم که دیدی، چون گریه مرا مشاهده فرمود، راز دیگری فرمودند که:
یا فاطمه الا ترضین ان تکونی سیدة نساء المؤمنین - او - سیده نساء هذه الامه ((1)) .
ای فاطمه خشنود نمیشوی سرور زنان مؤمن - یا - سرور زنان این امت باشی.
ص: 58
عایشه منزلت و مقام حضرت فاطمه علیها السلام سرور زنان دو جهان را با این گفته: که راه رفتنش شبیهترین مردم به رسولخدا صلی الله علیه واله است: بیان کرده است.
و اینکه: فاطمه علیها السلام محبوبترین مردم نزد سرور پیامبران صلی الله علیه واله است.
عایشه میگوید: من احدی را شبیهتر به رسول خدا صلی الله علیه واله از فاطمه علیها السلام در راه رفتن، خرامیدن، سخن گفتن: ایستادن و نشستن ندیدهام، و هرگاه نزد رسول خدا صلی الله علیه واله وارد میشد پیامبر صلی الله علیه واله برمیخواستند او را میبوسیدند به او خوشامد میگفتند دستش را میگرفتند و در جای خود مینشاندند ((1)) .
عبارت بیهقی در کتاب سنن اینگونه است:
احدی را در سخن گفتن شبیهتر به رسول خدا صلی الله علیه واله ندیدهام ((2)) .
اظهارنظرهای عایشه بیانگر روش حکومت در آن زمان است، که در خطبه حضرت فاطمه علیها السلام در مسجد پیامبر صلی الله علیه واله آشکار شده آن هنگام که
ص: 59
نالهای جانسوز برآورد همه مردان حاضر در مسجد به شدت با صدای بلند گریستند ((1)) .
حکومت
از انقلاب مردم براساس سخنان حضرت فاطمه علیها السلام سخت به وحشت افتاد، و چون خواست بر ستمکاران غاصب خلافت - که حق همسرش امام علی علیه السلام بود- و غاصبان فدک نفرین کند آثار زلزله تمام خانههای مدینه را تهدید کرد دیوارها از زمین برخاست و طاغیان را ترس فراگرفت....
نتیجه سیره و روش حضرت فاطمه علیها السلام را در آینده جامعه اسلامی اینگونه میتوان گفت:
تغییر و اصلاح دیدگاه عرب در توجه به نقش اجتماعی، دینی و سیاسی زن، بخوبی روش حضرت فاطمه علیها السلام دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله سرور زنان جهان را دیدند در نهایت پاکی و تقوی و به گناه بزرگ خود که دوری از روش استوار اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه واله در خلافت بود پی بردند.
ص: 60
به وجوب دفاع از اهل بیت: در تمام امور پی بردند و به آن ملتزم شدند و بهمین لحاظ انصار زمینه را برای خلافت امام علی علیه السلام آماده کردند و در جنگهای جمل، صفین و نهروان با آن حضرت جنگیدند ((1)) .
عایشه برای پیامبر صلی الله علیه واله دختری جز فاطمه علیها السلام ذکر ننموده، در حالی که به صلاحش بود دختران بسیاری را ذکر مینمود که با صحابه ازدواج کردهاند تا فضیلت دامادی پیامبر صلی الله علیه واله منحصر به امام علی علیه السلام نباشد.
همچنین به صلاحش بود دختران پیامبر صلی الله علیه واله را به یک نفرینی به فاطمه علیها السلام منحصر نمیکرد زیرا حضرت فاطمه علیها السلام با عایشه و پدرش که غاصب خلافت بود در ستیز بود.
اما عایشه حقیقت را گفته است که: حضرت فاطمه علیها السلام تنها دختر پیامبر صلی الله علیه واله است و به صلاح عایشه نبوده در سلک بنی امیه داخل شود که به دروغ دو دختر برای پیامبر صلی الله علیه واله ساختند و آندو را به عثمان تزویج کردند.
ص: 61
حوادثی که نشان میدهد حضرت فاطمه÷ تنها دختر پیامبر صلی الله علیه واله است.
عدم ذکر راویان ارتباط بین حضرت خدیجه علیها السلام و این سه دختر
اگر خدیجه علیها السلام دارای سه دختر به نام زینب، رقیه و ام کلثوم بود روایات بسیاری در علاقه او به آنان قبل و بعد از اسلام به دست ما میرسید.
در اینباره هیچگونه روایات صحیح و حتی ضعیفی وجود ندارد تا دروغ بودن انتساب این دختران را به خدیجه علیها السلام به عنوان مادر نشان دهد.
1-هجرت امام علی علیه السلام با خانواده پیامبر صلی الله علیه واله به مدینه - بیانگر آنست که فاطمه علیها السلام تنها دختر پیامبرصلی الله علیه واله است.
ص: 62
امام علی علیه السلام با مخدرات فاطمی نام یعنی فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه واله ، فاطمه بنت اسد (مادرشان) و فاطمه دختر زبیر بن عبدالمطلب از مکه خارج شدند و به سوی مدینه حرکت کردند. این واقعه نشان میدهد رسول خدا صلی الله علیه واله دختری به نام ام کلثوم کوچکتر از حضرت فاطمه علیها السلام نداشتهاند و این از دروغهای بنیامیه است که وی را ساختند و به عثمان تزویج نمودند ((1)) .
در نزدیکی ضجنان مشرکان که هفت سوارکار بودند به همراه جناح، غلام حارث بن امیه به امام علیه السلام رسیدند. امام علیه السلام مخدرات را پیاده کردو با شمشیر برهنه به سمت آنان رفتند. مشرکان امر کردند به مدینه بازگردند، امام علیه السلام
فرمودند اگر بازنگردم؟ گفتند :علیرغم میلات تو را ،باز میگردانیم یا سرت را به مکه میبریم، که سبب خواری و ذلت تو است، سوارکاران به سمت چهارپایان مخدرات رفتند تا آنها را تصاحب کنند، امام علیه السلام بین آنان و چهارپایان حائل شدند، جناح شمشیر خود را فرود آورد امام علیه السلام شمشیر او را رد کرده حضرت علیه السلام ضربتی بر کتف او چنان زدند که شمشیر به گردن اسب او برخورد کرد و در حالی که اینگونه رجز میخواندند بر آنان سخت حمله کردند:
ص: 63
خلّوا سبیل الجاهد المجاهد آلیت لا اعبدغیر الواحد
راه تلاشگر مجاهد را باز کنید، سوگند یاد کردهام غیر از خدای واحد را نپرستم
مشرکان متفرق شدند، گفتند: ای پسر ابوطالب جان خود را از ما نگهدار. امام علیه السلام فرمودند:
فانی منطلق الی ابن عمی رسول الله| بیثرب فمن سرّه ان افری لحمه و اریق دمه فلیدن منی او فلیتبعنی ثم اقبل علی صاحبیه ایمن و ابو واقد فقال اطلقا مطایاکم
من به سوی پسر عمویم رسول خدا| که در مدینه است عازمم، هرکس میخواهد گوشت او و خونش را بریزم به من نزدیک شود یا با من همراه شود سپس به همراهشان ایمن و ابو واقد رو کرده فرمودند: اطلقا مطایاکم.
شتران رابرخیزانید(برویم) ((1)) .
ص: 64
2- ازدواج حضرت فاطمه علیها السلام و سخنرانی آن حضرت
(خطبه فدکیه) بیانگر آن است که تنها دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله است.
به هنگام ازدواج حضرت فاطمه علیها السلام ،اسماء همسر جعفر طیار برای کمک و مساعدت و امور آن حضرت اقدام نمود و این نشان میدهد ایشان تنها دختر مادرش حضرت خدیجه علیها السلام است.
خطابه و سخنرانی مشهور حضرت فاطمه علیها السلام برای زنان مهاجر و انصار دلیل بر اینست که آن بزرگوار تنها دختر رسول خدا صلی الله علیه واله است:
افلا تعلمون؟ بلی تجلی لکم کالشمس الضاحیه انی ابنته، ایها المسلمون ا اغلب علی ارثی؟ یابن ابی قحافه، افی کتاب الله ان ترث اباک و لا ارث ابی(2) .
آیا نمیدانید؟ همچون خورشید تابان برای شما روشن است من دختر او هستم، ای مسلمانان آیا باید من از ارثام محروم شوم؟ ای پسر ابوقحافه، آیا در کتاب خدا آمده تو از پدرت ارث به بری و من از پدرم ارث نبرم.
حضرت فاطمه علیها السلام تنها دختر پیامبر صلی الله علیه واله است و دختر دیگری برای آن حضرت ذکر ننمودهاند.
ص: 65
عبارت: اغلب علی ارثی: در مورد مظلومی که ارثش را به ستم گرفتهاند به کار میرود لذا حضرت از این عبارت استفاده فرمودهاندو برای خود خواهرانی را ذکر ننمودهاند که ارثشان را به ستم گرفتهاند، اگر خواهرانی میداشتند که ارثشان به غارت و ظلم گرفته شده بود قطعاً از آنها نام میبردند.
حضرت فاطمه÷ تنها وارث پیامبر صلی الله علیه واله
وقتی آیه شریفه
«وَ آتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ لاَ تُبَذِّرْ تَبْذِیراً»
نازل شدرسول خدا صلی الله علیه واله فدک را به حضرت فاطمه÷ عطا فرمودندو به زینب، رقیه و ام کلثوم ارثی ندادند.
آیا این قابل باور است پیامبر فدک را به حضرت فاطمه÷ عطا فرمایند و ارث دختران دیگرشان را ندهند؟
ص: 66
آیا هدف این گروه، تکفیر این دختران است استحقاق ارث را نداشتهاند زیرا کافر بودهاند هیچ یک از صحابه قائل به کفر و ارتداد آنان از اسلام نشدهاند.
هیچ مسلمانی نگفته است پیامبر صلی الله علیه واله از عدالت خارج شده به یکی از دخترانش ارث داده و سه دختر دیگر را محروم ساخته است.
هیچ یک از صحابه نگفته است این سه دختر زینب، رقیه و ام کلثوم از پیامبر صلی الله علیه واله چیزی را ارث بردهاند.
هیچ مسلمانی روایت نکرده پیامبر صلی الله علیه واله فرمودهاند این سه دختر از ارث محروماند به دلیلی که ما به اجمال میدانیم یا نمیدانیم.
4- سکونت در مسجد بیانگر حضرت فاطمه علیها السلام تنها دختر پیامبر صلی الله علیه واله هستند
ص: 67
در روایات آمده پیامبر صلی الله علیه واله در ورودی خانههای صحابه و همسران خود را به مسجد نبوی بستند کسانی که در مسجد نبوی باقی ماندند عبارت بودند از پیامبر صلی الله علیه واله ، امام علی، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین:پیامبر صلی الله علیه واله
در خانه مابقی صحابه را بستند، در این روایات نامی از زینب، رقیه و ام کلثوم وجود ندارد.
آیا این دختران در مسجد نبوی ماندند یا پیامبر صلی الله علیه واله آنان را همراه با همسرانش و اصحابش از مسجد بیرون کردند هیچ ذکری از زندگی آنان با رسول خدا صلی الله علیه واله در خانه حضرت در مکه، در مدینه و یا در مسجد نبوی وجود ندارد.
همچنین نامی از این سه دختر در شهادت پیامبر صلی الله علیه واله ، شهادت حضرت فاطمه و در ماجرای غصب خلافت امام علی علیه السلام وجود ندارد.
ص: 68
5- رحلت حضرت خدیجه علیها السلام
در سال دهم بعثت حضرت خدیجه علیها السلام رحلت نمود و حضرت فاطمه علیها السلام پنج ساله بودند. بدیهی است که به شدت به پدر خود رسول خدا صلی الله علیه واله پناه بَرَد و در دامان پدر رشد کند، با سختیها و مشکلات پیاپی فراوانی مواجه گردید که خود فرمودند:
صبت علی مصائب لو انها صبت علی الایام صرن لیالیا ((1))
مصیبتهائی بر من ریخت که اگر به روزها میریخت همه شب میشدند.
این شعر گویای ظلمها و ستمهایی است که منافقان نسبت به آن حضرت انجام میدادند امام جواد علیه السلام فرمودند:
یا ممتحنه امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابره ((2)) .
ص: 69
زندگی حضرت فاطمه سرور زنان علیها السلام نشان میدهد، در خانه پدرش تنها بوده و تنها مونس و کمک کار پدر بوده است و این مطلب دلیلی است کافی و متقن که اثبات میکند آن حضرت تنها دختر رسول خدا صلی الله علیه واله بوده است.
6-حمله به خانه رسول خدا صلی الله علیه واله در مکه نشان میدهد حضرت فاطمه علیها السلام تنها دختر پیامبر صلی الله علیه واله است.
با فرا رسیدن تاریکی کامل شب، گروهی از قریش به خانه رسول خدا صلی الله علیه واله حمله کردند از هر طرف خانه را محاصره نمودند، در خانه، حضرت فاطمه علیها السلام تنها دختر پیامبر صلی الله علیه واله ، امام علی علیه السلام و زنان دیگر بودند.
ص: 70
مهاجمان مسلح از دیوار خانه بالا آمدند که فریاد زنان بلند شد، برخی از مهاجمان بالا رفتن از دیوار را در شب سبب ننگ عرب دانستند و لذا تصمیم گرفتند محاصره خانه را تا صبح ادامه دهند زمان هجوم به خانه را قرار گزاردند زیرا قریش بر قتل رسول خدا صلی الله علیه واله همدست شده بودند و میگفتند: امروز هیچ کس او را یاری نمیکند، ابوطالب هم رحلت کرده، لذا بنا نهاده بودند از هر قبیله جوانی چابک را بفرستند،تا باهم بر پیامبر صلی الله علیه واله یورش برند و او را قطعه قطعه کنند در نتیجه بنی هاشم از رویاروئی با تمام قبیلههای قریش درمانده خواهد شد.
پیامبر صلی الله علیه واله از امام علی علیه السلام خواستند در بستر آن حضرت با عبای ایشان بخوابند امام علی علیه السلام در بستر پیامبر صلی الله علیه واله در صحن خانه خوابیدند تا مهاجمان گمان برند ایشان پیامبر خدا صلی الله علیه واله هستند حضرت فاطمه علیها السلام که پنج ساله بودند، در کمین بودند تا هجوم اولین مهاجمان را خبر دهد...
عمر و یارانش را که عامل قتل و شهادتش در هجده سالگی بود رادیدند...!
ص: 71
پیامبراکرم صلی الله علیه واله حضرت فاطمه علیها السلام را به «ام ابیها» ملقب فرمودند ((1)) .
این لقب بیانگر مراقبتهای کامل و مستمر حضرت فاطمه علیها السلام از پدرشان خاتم پیامبران صلی الله علیه واله است. که پس از وفات حضرت خدیجه علیها السلام تمام نیازها، رعایتها و کارهای مربوط به پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در خانه را حضرت فاطمه علیها السلام انجام میدادند، لذا هیچ نگرانی و ناراحتی به پیامبر اکرم صلی الله علیه واله نمیرسید کاملاً از روش و شریعت پدرش اطاعت مینمودند، و در خانه امیرمؤمنان علی علیه السلام جانشین و خلیفه رسول خدا صلی الله علیه واله نیز ،همان روش را ادامه دادند تا در دفاع از ولایت و جانشینی آن حضرت به شهادت رسیدند.
حضرت فاطمه علیها السلام دختر پیامبر صلی الله علیه واله ، و عایشه همسر پیامبر صلی الله علیه واله ، هر دو از آن حضرت شنیدند که به خلافت امام علی علیه السلام اکیدا سفارش
ص: 72
فرمودند،حضرت فاطمه علیها السلام امر رسولخدا صلی الله علیه واله را اطاعت فرمود و عایشه مخالفت نمود و جنگ با امام علی علیه السلام را به راه انداخت.
رسول خدا صلی الله علیه واله پیش از شهادت کاغذ و قلم خواستند تا خلافت و جانشینی امام علی علیه السلام را پس از خود بنویسند، عمر، ابوبکر، عثمان و عایشه مخالفت کردند و عمر فریاد برآورد که پیامبر خدا صلی الله علیه واله : یهجر ((1)) : هذیان میگوید، هذیان میگوید!!!
ص: 73
در حالی که حضرت فاطمه علیها السلام و ام سلمه کاغذ و قلم خواستند تا به رسول خدا صلی الله علیه واله بدهند.
این روایت نشان میدهد تنها دختر رسولخدا صلی الله علیه واله حضرت فاطمه علیها السلام است.
تنها او بوده که از ایشان مواظبت وخدمت و سایر نیازهای رسول خدا صلی الله علیه واله ، تهیه غذا، را انجام میداده - لذا حضرت ایشان را به «ام ابیها» ملقب فرمودند.
اگر با حضرت فاطمه علیها السلام سه خواهر دیگر زینب، ام کلثوم و رقیه میبود پیامبر صلی الله علیه واله خدمات آنان را نیز بیان میفرمودند و به نوعی از آنان تشکر میکردند.
ص: 74
پیامبر صلی الله علیه واله مطلبی در اینباره نفرموده و در روایات نیز گفتههای این دختران در رابطه با خدمتشان به رسول خدا صلی الله علیه واله نیامده است.
مسلمانها هم از خدمات اینان بعد از رحلت مادرشان حضرت خدیجه علیها السلام مطلبی نگفتهاند. تمام این دلایل اثبات میکند هیچگونه رابطهای بین این سه نفر: زینب، ام کلثوم و رقیه با پیامبر صلی الله علیه واله نبوده است.
حوادث شهادت حضرت فاطمه علیها السلام - نشان میدهد تنها دختر رسول خدا صلی الله علیه واله ایشان است.
پیامبر صلی الله علیه واله فرمودند:
ص: 75
فاطمه بضعة منی من آذاها فقد آذی الله تعالی و من اغضبها فقد اغضب الله تعالی ((1)) .
فاطمه علیها السلام پاره تن من است هر که او را بیازارد خدای تعالی را آزار داده و هرکه او را به خشم آورد خدای تعالی را به خشم آورده است.
ص: 76
حضرت فاطمه علیها السلام سرور زنان دو جهان به ابوبکر، همان که دستور حمله به خانه آن حضرت را داده فرمودند:
و الله لا دعون الله علیک فی کل صلوة اصلیها ((1)).
به خدا سوگند در هر نمازی که میگزارم تو را لعنت میکنم.
و نیز فرمودند:
نصبر منکم علی مثل حز المدی، و وخز السنان فی الحشی، و انتم الان تزعمون ان لا ارث لنا. «افحکم الجاهلیه تبغون؟» و من احسن من الله حکما لقوم یوقنون؟ افلا تعلمون؟ بلی تجلی لکم کالشمس الضاحیه انّی ابنته، ایها المسلمون أ أغلب علی ارثی، یابن ابی
ص: 77
قحافه، افی کتاب الله ان ترث اباک و لا ارث ابی، لقد جئت شیئا فریا ((1))
، افعلی عمد ترکتم کتاب الله و نبذتموه وراء ظهورکم؟
اذ یقول: (و ورث سلیمان داوود) و قال فیما اقتص من خبر زکریا اذ قال: فهب لی من لدنک ولیا یرثنی.
و یرث من آل یعقوب ((2))
. «و اولوالارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب الله ((3)) .
و قال یوصیکم الله فی اولادکم للذکر مثل حظ الانثیین. ان ترک خیراً الوصیه للوالدین و الاقربین بالمعروف حقا علی المتقین ((4)) .
در برابر نیرنگهای شما صبر میکنیم صبر خنجر خورده یا کسی که در احشائش نیزه فرورفته شما گمان دارید ما از پیامبر صلی الله علیه واله ارث نمیبریم، آیا شما حکم جاهلیت را میخواهید؟ برای اهل یقین چه حکمی بهتر از حکم
ص: 78
خداست؟ آیا نمیدانید؟ اما بخوبی میدانید، مانند آفتاب درخشان برای شما روشن است که من دختر او (رسولخدا صلی الله علیه واله ) هستم.
ای مسلمانان آیا باید من از ارث پدرم به زور محروم شوم؟ ای پسر ابی قحافه آیا در کتاب خدا آمده تو از پدرت ارث ببری و من از پدرم ارث نبرم؟ به راستی دروغ عجیبی آوردهای! آیا عمدا کتاب خدا را کنار گزارده آن را پشت سر خود انداختهاید؟ آنجا که میفرماید:
وورث سلیمان داوود
سلیمان از داوود ارث برد
و از قول زکریا فرموده
فهب لی من لدنک ولیا یرثنی .ویرث من آل یعقوب واجعله رب رضیا
پروردگارا از جانب خود مرا فرزندی عنایت فرما که از من و آل یعقوب ارث برد و فرموده است در کتاب خدا بعضی از خویشان بر بعضی دیگر مقدماند.
و نیز فرموده است:
ص: 79
خداوند به شما درباره فرزندانتان سفارش میکند سهم پسر دوبرابر سهم دختر باشد و نیز فرموده است:
اگر مرگ کسی از شما فرا رسید و مالی از خود باقی گذارده، برای والدین و خویشان به نیکویی وصیت کند که این کار بر متقین لازم است.
حضرت فاطمه علیها السلام ، دروغ و تهمت ابوبکر را به قرآن و حدیث در موضوع ارث آشکار فرمود، اما ناصبیها ابوبکر را بدلیل دشمنیشان با اهل بیت: صدیق لقب دادهاند!!
چگونه ممکن است کسی که بر قرآن و حدیث دروغ میبندد خلیفه و شاه مسلمانان شود؟ و حضرت فاطمه علیها السلام سرور زنان بهشت را به قتل برساند بخاطر سخنان علمی، مؤدبانه و مستدل و منطقیاش.
اگر زینب و ام کلثوم خواهران حضرت فاطمه علیها السلام بودند باید در این جریان موضع او را اتخاذ می کردند باید سخنی میگفتند و از شهادت و مظلومیت آن حضرت در آشکار و نهان دفاع میکردند.
علیرغم شدت غمها و طول بیماری حضرت فاطمه علیها السلام پس از شکستن پهلوی آن حضرت هیچ کمک، مطلبی و گفتهای از این دو ،زینب و ام کلثوم به ما نرسیده است.
ص: 80
عثمان بن عفان در حمله به خانه حضرت فاطمه علیها السلام که به شهادت آن حضرت انجامید شرکت داشت، بنی امیه او را به همتای امام علی علیه السلام تبدیل کردند دو دختر به نام رقیه و ام کلثوم را جعل کردند و به او تزویج نمودند. اما هیچ خبری از عکسالعمل همسر عثمان در رابطه با این دو همسر جدید در هیچ کتابی نیست آیا این دو از عثمان حمایت کردند و با او به خانه خواهرشان حضرت فاطمه علیها السلام هجوم بردند؟ یا از خواهرشان حضرت فاطمه علیها السلام دفاع کردند و با عثمان اموی درگیر شدند؟
این دروغ اموی ازدواج عثمان با رقیه و ام کلثوم، دو دختر دروغین برای پیامبر صلی الله علیه واله پاسخگوی این سؤالات و حوادث بسیار دیگر مرتبط با این موضوع نیست لذا رسوائی و خبث باطن بنی امیه در این ماجرای ساختگی کاملا آشکار شده است.
ص: 81
خرکوشی در دو کتابش: لوامع و شرف المصطفی و نیز ابو نعیم اصفهانی درباره آیاتی که در شأن امیرمؤمنان علی علیه السلام نازل شده، از امام باقر علیه السلام روایت نمودهاند فرمودند:
در آیه شریفه: « إِنَّهَا لَإِحْدَی الْکُبَرِ نَذِیرًا لِّلْبَشَرِ» ((1)) .
مقصود حضرت فاطمه علیها السلام است.
و درباره آیه شریفه:
ص: 82
« وَمَا خَلَقَ الذَّکَرَ وَالْأُنثَی» ((1)) .
مقصود از «الذکر» امیرمؤمنان علیه السلام و از «الانثی» ((2)) . حضرت فاطمه علیها السلام است.
«إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتَّی فَأَمَّا مَن أَعْطَی وَاتَّقَی وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَی»
امام علی علیه السلام غذای خود را صدقه داد و روزه گرفت تا به نذر خود وفا کند، انگشترش را در حال رکوع صدقه داد، مقداد را بر خود با دادن دیناری که قرض گرفته بودند ترجیح دادند و لذا خدایتعالی فرمود: «وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَی» - یعنی بهشت و ثواب خدا را تصدیق نمود.
فسنیسره لک برای تو او را آسان گردانیدیم.
او را امام در امور خیر و اسوه و پدر ائمه: قرار داد، خدایتعالی آسان ساخت برای او آسانی را
ص: 83
ص: 85
خدایتعالی حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را به عنوان برترین سرور زنان دنیا برگزید تا اسوه برای آنان باشد که به آن حضرت در زندگی دنیا اقتداء کنند.
آیاتقرآن در فضیلت آنحضرت بر زنان نازل شده و پیامبر صلی الله علیه واله برنامه الهی دین را به کمال رساند. احادیث به روشنی فضیلت حضرت فاطمه علیها السلام را بر زنان دو جهان نشان میدهد.
1-سرور پیامبران صلی الله علیه واله فرمودند:
فاطمه سیدة نساء العالمین ((1)) .
ص: 86
ص: 87
حضرت فاطمه سرور زنان دو جهان است((1)) .
2- پیامبر صلی الله علیه واله
فرمودند: فاطمه سیدة نساء اهل الجنه ((2)) .
ص: 88
ص: 90
حضرت فاطمه سرور زنان مؤمن است.
4- پیامبر صلی الله علیه واله
فرمودند: فاطمه
سیدة نساء المسلمین ((1)) .
ص: 91
ص: 92
حضرت فاطمه علیها السلام سرور زنان مسلمان است.
5- و فرمودند: فاطمه سیدة نساء الاولین و الاخرین ((1)) .
ص: 93
حضرت فاطمه علیها السلام محبوبترین مردم نزد پیامبر صلی الله علیه واله ((1)) .
در جامع ترمذی، و ابانه عکبری و اخبار فاطمه علیها السلام از ابوعلی صولی و تاریخ خراسان از سلامی به طور مسند آمده است: جمیع تیمی گفت: با عمهام نزد عایشه رفتیم، عمهام به او گفت: سبب جنگ تو با امام علی3 چه بوده؟، در پاسخ گفت: مرا واگذار به خدا سوگنددر میان مردان احدی محبوتر از علی علیه السلام و در میان زنان هیچ کس محبوبتر از فاطمه علیها السلام نزد رسول خدا صلی الله علیه واله نبود.
عبدالله ابن بریده از پدرش روایت کرده از رسول خدا صلی الله علیه واله پرسیدم: محبوبترین زنان نزد شما کیست؟
ص: 94
فرمودند: فاطمه علیها السلام ، پرسیدم از میان مردان؟ فرمودند: همسرش
بریده گفت: محبوبترین زنان نزد رسول خدا صلی الله علیه واله فاطمه علیها السلام ((1)) و از مردان امام علی علیه السلام است ((2)).
گفتارعایشه قبل از مرگ درباره حضرت فاطمه علیها السلام
عایشه مرگ خود را توسط بنی امیه بعد از کشته شدن برادرانش محمد و ابوبکر بوسیله آنان احساس کرد. زیرا نمیتوانست بر کشته شدن عبدالرحمن بخاطر عدم بیعت با خلافت یزید آرام گیرد و سکوت نماید.
اگر این مطلب را آشکارا برملا میکرد شورش بزرگی علیه آنان و اهدافشان برپا میشد که بدون درنگ او را به قتل میرساندند زیرا بخوبی او میدانست بنی امیه در ترور و کشتن مخالفان شهرت و مهارت تام دارند.
ص: 95
شرایط را مساعد دید لذا از حقیقت بنی امیه در قرآن و حدیث نبوی پرده برداشت لذا مذمت و لعنت پیامبر صلی الله علیه واله را درباره آنان به مردم یادآوری کرد.
با صراحت کامل موضع رسول خدا صلی الله علیه واله را درباره امام علی و حضرت فاطمه علیها السلام بیان کرد و احادیثی را که حزب قریش در فضیلت و برتری ابوبکر، عمر، عثمان و ابن جراح بر امام علی علیه السلام ساخته بودند همه را تکذیب نمود - از جمله آن احادیث:
مناقب اهل بیت: را بمنظور روشن ساختن اهداف امویان از جعل احادیث دروغ درباره اهل بیت: با صراحت بیان کرد و لذا گفت: 1- هیچ کس را شبیهتر از فاطمه علیها السلام به رسول خدا صلی الله علیه واله در سخن گفتن و آهنگ کلام ندیدم
2-بخدا سوگند هیچ کس را محبوبتر از امام علی علیه السلام نزد رسول خدا صلی الله علیه واله ندیدم و در زمین هیچ زنی را محبوبتر از همسرش فاطمه علیها السلام ندیدم علیها السلام - جمیع بن عمیر: با عمهام نزد عایشه رفتیم - عمهام پرسید: محبوبترین مردم نزد رسول خدا صلی الله علیه واله چه کسی بود؟ گفت: فاطمه علیها السلام ، پرسید: از مردان؟ گفت: همسرش، که پیوسته روزها روزهدار و شبها به نماز بود.
ص: 96
4- عایشه گفت: من هرگز احدی را افضل از فاطمه علیها السلام ندیدم مگر پدرش را
5- عایشه گفت: امام علی علیه السلام داناترین مردم به سنت پیامبر صلی الله علیه واله است.
سخنان عایشه با گفتار عمر هماهنگ است. عمر به حضرت فاطمه علیها السلام گفت: بخدا سوگند هیچ کس را محبوبتر از تو نزد رسول خدا صلی الله علیه واله ندیده ام ((1)) .
بریده بن حصیب و پدرش میگویند:
محبوبترین مردم نزد رسول خدا صلی الله علیه واله از زنان فاطمه علیها السلام و از مردان امام علی علیه السلام است ((2)) .
ص: 97
منزلت حضرت فاطمه علیها السلام
قتیبة بن سعید میگوید: لیث از ابن ابو ملیکه از موربن
نقل کرده:
رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند:
فاطمه بضعه منی یریبنی ما ارا بها و یؤذینی ما اذاها ((1)) .
ص: 98
فاطمه علیها السلام پاره تن من است آنچه او را آشفته و پریشان خاطر کند مرا پریشانخاطر و آشفته میکند و آنچه او را بیازارد مرا میآزارد.
سعدبن وقاص گفت: از رسول خدا صلی الله علیه واله شنیدم میفرمودند:
فاطمه بضعة منی من سرها فقد سرنی و من ساءها فقد ساءنی فاطمه اعز الناس علی ((1)) .
فاطمه پاره تن من است هر که او را شاد و مسرور کند مرا شاد و مسرور نموده و هر که او را دلتنگ و غمین کند مرا دلتنگ و غمین کرده فاطمه عزیزترین مردم نزد من است.
در روایت آمده است: پیامبر اکرم صلی الله علیه واله دست حضرت فاطمه علیها السلام را گرفتند و فرمودند:
ص: 99
من عرف هذه فقد عرفها و من لم یعرفها فهی فاطمه بنت محمد صلی الله علیه واله ، هی بضعه منی و هی قلبی الذی بین جنبی، فمن اذاها فقد اذانی و من آذانی فقد آذی الله ((1)).
هرکه این را میشناسد که شناخته است و هر که نمیشناسد، این فاطمه علیها السلام دختر محمد صلی الله علیه واله است او پاره تن من است، او قلب من میان پهلوی من است. هر که او را بیازارد مرا آزار داده و هر که مرا بیازارد خدا را آزار داده است.
اما انقلابیون همان کودتاگران که وصفشان در قرآن آمده:
و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئا و سیجزی الله الشاکرین (2) .
به سخن رسول خدا صلی الله علیه واله استهزاء کردند، و به آن عمل ننمودندو فاطمه سرور زنان اهل بهشت را به قتل رساندند.
ص: 100
همکاری پیامبر صلی الله علیه واله و فاطمه علیها السلام
محبت حضرت فاطمه علیها السلام به پدر بزرگوارش به روایت امام حسین علیه السلام
رسول خدا صلی الله علیه واله به خانه امام علی علیه السلام وارد شدند دیدند امام و حضرت فاطمه علیها السلام آسیاب می کنند فرمودند: کدامتان خستهتر هستید؟ امام علی علیه السلام
فرمودند: یا رسول الله فاطمه علیها السلام ، حضرت فرمودند: فرزندم برخیز، پیامبر صلی الله علیه واله جای ایشان نشستند با امام علی علیه السلام مشغول آسیاب کردن شدند ((1)) .
علاقه بسیار متقابلی بین پیامبر صلی الله علیه واله و دخترشان حضرت فاطمه علیها السلام وجود داشت حضرت فاطمه علیها السلام بعد از وفات مادرشان حضرت خدیجه علیها السلام در خدمت پدر بزرگوارشان بودند لذا به «ام ابیها» لقب گرفتند اما همچنان تا پایان عمر کوتاهشان، به خدمت پدر ادامه دادند.
ص: 101
رسول خدا صلی الله علیه واله همچنان در امور خانه و خانه داری در حد امکان با حضرت فاطمه علیها السلام کمک مینمودند، و لذا هر دو اسوه برای بشریت در این زمینه هستند.
حضرت فاطمه علیها السلام طاهره است به استناد آیه تطهیر ((1)).
خدای تعالی در حدیث قدسی:
انی فطمتک بالعلم، و فطمتک عن الطمث ((2)) .
ترا بوسیله علم از شیر گرفتم، و ترا از عادت شدن بازداشتم، سپس امام باقر علیه السلام فرمودند:
و الله لقد فطمها، تبارک و تعالی، بالعلم و عن الطمث بالمیثاق ((3)) .
به خدا سوگند خدای تعالی او را در عالم میثاق بوسیله علم ،از شیر گرفت و عادت مثل زنان نمیشود.
رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند: یا حمیرا، ان فاطمه لیست کنساء الادمیین.
ص: 102
لا تعتل کما تعتلین
ای حمیرا، فاطمه علیها السلام مانند زنان آدمیان نیست، او همانگونه که شما عادت میشوید، عادت نمیشود
حضرت فاطمه علیها السلام طاهره و مطهره است مانند حوران بهشت، خدای تعالی در شأن آنان فرموده است:
«إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْکَارًا»
و نیز فرموده است:
«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ»
این آیه شریفه درباره امام علی، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین: نازل شده است.
ص: 103
توصیف ام سلمه درباره حضرت فاطمه علیها السلام
ام سلمه بعد از حضرت خدیجه علیها السلام دومین زنی است که دارای منزلت دینی است زنی صالحه، محب اهل بیت و مطیع رسول خدا صلی الله علیه واله ، که آن حضرت را بر تمام اهل و عشیره و خویشانش برتری میداد برخلاف عایشه که پدرش ابوبکر و عمر را بر رسول خدا صلی الله علیه واله و اهل بیت: ترجیح میداد.
رسول خدا صلی الله علیه واله او را به تزویج خود درآوردند، ام سلمه گفت: رسولخدا صلی الله علیه واله مرا به تزویج خود درآوردند و امور دخترانش را به من واگزار نمودند و به خدا سوگند که حضرت فاطمه علیها السلام از من مؤدبتر و به همه چیز آشناتر و داناتر از من بود ((1)) .
این اعتراف روشن و صریح ام سلمه ام المؤمنین به افضلیت حضرت فاطمه علیها السلام بر اوست و اینکه آن حضرت نیاز ندارد شخصی او را ادب و
ص: 104
علم بیاموزد و این مصداق فرمایش پیامبر صلی الله علیه واله در حدیث ثقلین درباره اهل بیت: است.
« إنی تارک فیکم الثقلین، خلیفتین ،کتاب الله وعترتی أهل بیتی ، ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ، واحدهما أکبر من الآخر ، وانهما لن یفترقا حتی یردا علیَّ الحوض یوم القیامة ، فلا تتقدموهم فتهلکوا ، وإنَّ اللطیف الخبیر انبأنی انهما لن یفترقا حتی یردا علی َّ الحوض، فلا تتقدموهما فتهلکوا، ولا تعلموهم فإنهم أعلم منکم ،ثم قال صلی الله علیه واله : إن الله مولای، وأنا مولی المؤمنین ، ثم أخذ بید علی وقال: من کنت مولاه فعلی مولاه ، اللهم وال من والاه وعاد من عاداه ، واخذل من خذله وانصر من نصره ، وأدر الحق معه حیث کان ((1)).
ص: 105
ص: 106
ای مردم، در میان شما چیزی میگزارم اگر آن را بگیرید هرگز گمراه نخواهید شد و آن کتاب خدا و عترتم خاندانم، کتاب خدا از یک سو به دست خدای تعالی و از سوی دیگر به دستان شماست به آن چنگ زنید (عمل کنید) که گمراه نخواهید شد، و دیگر عترتم، خدای دانا مرا خبر داده این دو از یکدیگر جدا نمیشوند تا بر حوض (در قیامت) نزد من آیند، من این مطلب را از پروردگارم درخواست نمودم. بر آن دو پیشی مگیرید که هلاک خواهید شد، درباره آن دو کوتاهی نکنید که هلاک خواهید شد، به عترتم نیاموزید که آنان از شما عالمتر هستند.
پیوسته ام سلمه میکوشید شاگرد خوبی برای حضرت فاطمه علیها السلام باشد در حالی که سعی عایشه همیشه آن بود که در هر چیزی با آن حضرت مخالفت کند.
دفاع حضرت فاطمه علیها السلام از خلافت الهیه
ص: 107
پس از آنکه ابوبکر به کمک یارانش باغات فدک را از حضرت فاطمه علیها السلام گرفت. در اندک زمانی این خبر به آن حضرت رسید. مقنعه بر سر نمود و خود را با چادر پوشانید از خانه خارج شد و در میان زنان بنیهاشم که او را احاطه کرده بودند به سوی مسجد رفت. چنان قدم برمیداشت که گویی رسول خدا صلی الله علیه واله راه میرود وقتی وارد مسجد شد ابوبکر در جمع مهاجرین و انصار نشسته بود به احترام حضرت زهراء علیها السلام پرده سفیدی آویختند که در پشت آن نشستند.سکوت مسجدرافراگرفت پیش از صحبت بر اثر غم و اندوه فراوان چنان ناله دلسوزی برکشیدند که حاضران در مسجد، همه گریستند. حضرت اندکی سکوت کردند وقتی مردم آرام گرفتند ابتداء حمد و ثناء خدای تعالی و درود بر رسول خدا صلی الله علیه واله فرستادند.سپس فرمودند:
الحمد لله علی ما انعم و له الشکر علی ما الهم، و الثناء بما قدّم من عموم نعم ابتدأها و سبوغ آلاء اسداها
تا آنکه فرمودند:
فانقذکم الله سبحانه بمحمد صلی الله علیه واله بعد اللتیا و اللتی بعد ان منی ببهم الرجال و ذؤبان العرب و مردة اهل الکتاب، کلما اوقدوا نارا للحرب اطفأها الله او نجم قرن للشیطان او فغرت فاغره من المشرکین قذف
ص: 108
اخاه فی لهواتها فلا ینکفئ حتی یطاً صماخها باخمصه، و یخمد لهبها بسیفه، مکدوداً فی ذات الله مجتهدا فی امر الله، قریبا من رسول الله، سیدا من اولیاء الله مشمرا ناصحا مجداً کادحا
خدایتعالی شما را به برکت وجود محمد صلی الله علیه واله از آن همه بدبختی نجات داد با آنکه با مردان شجاع و عربهای گرگ صفت و سرکشان یهود و نصاری درگیر بود هر وقت مخالفین او آتشی برای جنگ شعلهور میساختند خداوند آن را خاموش میکرد و چنانچه گردنکشی چون شاخ شیطان ظاهر میشد و یا اژدهایی از مشرکین (مانند عمروبن عبدود) دهان باز میکرد برادرش (علی علیه السلام ) را در کام آن میانداخت، و او نیز از آن ورطه هولانگیز برنمیگشت مگر وقتی که گردن او را با مشت پولادینش میگرفت و شعله آتش جنگ را با شمشیر سرافشانش خاموش میساخت او این همه سختی ها را در راه خدا متحمل میشد و در انجام اوامر خدا نهایت کوشش را به کار میبرد . از هر جهت به رسول خدا صلی الله علیه واله نزدیکتربود او سرور اولیاء خدا بود و همیشه دامن همت به کمر زده و خیرخواه و جدی و زحمت کش بود.
و انتم فی رفاهیة من العیش و ادعون فاکهون، آمنون، تتربصون بنا الدوایر و تتوکفون الاخبار و تنکصون عند النزال و تفرون عند
ص: 109
القتال، فلما اختار الله لنبیه صلی الله علیه واله دار انبیائه و مأوی اصفیائه، ظهرت فیکم حَسَیکه النفاق.
هذا و العهد قریب و الکلم رحیب، و الجرح لمّا یندمل، و الرسول صلی الله علیه واله لمّا یقبر، ابتدارا زعمتم خوف الفتنه الا فی الفتنه سقطوا و ان جهنم محیطه بالکافرین فهیهات منکم، کیف بکم؟ و امن تؤفکون؟ و کتاب الله بین اظهرکم اموره ظاهره و احکامه زاهره، و اعلامه باهره و زواجره لائحه و اوامره واضحه، و قد خلّفتموه وراء ظهورکم ارغبه عنه تریدون؟ ام بغیره تحکمون؟ یئس للظالمین یدلا.
و حال آنکه شما در آن شرایط در رفاه و آسایش به سر میبردید و خوشحال و شادمان در امن و آسودگی بودید و منتظر بودید گردش روزگار علیه ما بگردد و خبرهای بد و ناگوار درباره ما به شما برسد لذا از برخورد با دشمنان پرهیز میکردید و هنگام قتال فرار میکردید. و هنگامی که خدای تعالی خانه پیامبران را برای پیامبرش صلی الله علیه واله برگزید کینهها و دشمنیها و نفاق شما ظاهر گشت و جامه دین مندرس و فرسوده شد گمراهان خاموش به صدا درآمدند و گمنامان فرومایه دعوی نبوغ کردند. شتر باطل گرایان به صدا درآمد و در صحن خانههایشان جولان داد. شیطان از کمینگاه خود در حالی که شما را به خودفرا میخواند سرکشید و
ص: 110
دید چه زود دعوتش را پذیرفتید و برای پذیرفتن فریب او چقدر آمادهاید. به قیام وادارتان کرد شما را آماده و چابک دید شما را به خشم آورد خشمگینتان دید. لذا شتری را داغ زدید که از آن شما نبود (خلافت را غصب کردید) و آن را در غیر آبشخور خود وارد نمودید در حالیکه هنوز از عهد و پیمان (غدیر خم) چیزی نگذشته و زخم ما بهبود نیافته و پیکر مطهر پیامبر صلی الله علیه واله به خاک سپرده نشده بود که به بهانه ترس از وقوع فتنه پیش دستی کردید (خلافت را غصب کردید) و بدانید که در فتنه افتادید و به راستی جهنم بر کافران احاطه دارد.
اما شما را چه به این کار و چگونه چنین کردید؟ کجا میروید؟ در حالیکه کتاب خدا پیش روی شماست. کتابی که مطالب آن آشکار، احکامش درخشان و نشانه هایش روشن و نداهایش هویدا و اوامرش واضح است. شما آن را پشت سر خود انداختید آیا قصد اعراض از آن را دارید یا به غیر آن میخواهید داوری کنید حکم غیر قرآن برای ستمگران چه بدعوضی است. و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل عنه و هو فی الاخره من الخاسرین
ثم لم تلبثوا... تا
«و ورث سلیمان داوُد»
ص: 111
پس از آن چندان درنگ نکردید که این شتر(غصبی خلافت) آرام گیرد و مهار کردن آن آسان شود آتش فتنه را برافروختید (پس از غصب خلافت، فدک را غصب کردید) به بانگ شیطان گمراهکننده پاسخ دادید و چراغ تابناک دین را خاموش ساخته سنتهای پیامبر صلی الله علیه واله برگزیده را مهمل گذاشتید. به بهانه گرفتن کف شیر
خود شیر را زیر لب پنهانی میخوردید و برای از پادرآوردن خانواده و اولاد پیامبر صلی الله علیه واله مانند صیادی در پشت درختان و کوهها به کمین مینشینید.
ما، در برابر نیرنگهای شما صبر و شکیبایی میکنیم مانند کسی که زخم خنجر یا نیزه در شکمش فرو رود.
شما اکنون میپندارید که ما از پیامبر صلی الله علیه واله ارث نمیبریم آیا با چنین گمانی حکم جاهلیت را برگزیدهاید؟
و من احسن من الله حکما لقوم یوقنون
مانند آفتاب درخشان برای شما روشن است که من دختر او (رسول خدا صلی الله علیه واله ) هستم.
ای مسلمانان آیا من باید درباره ارث پدرم زور بشنوم و مغلوب شوم؟ ای پسر ابی قحافه آیا در کتاب خدا چنین حکمی است که تو از پدرت ارث ببری و من از پدرم ارث نبرم؟ واقعاً که چیز عجیب و حیرتانگیزی
ص: 112
آوردهای! آیا عمدا دست از کتاب خدا برداشته و آن را پشت سر خود انداختهاید؟ آنجا که میفرماید:
و ورث سلیمان داود
سلیمان از داود ارث برد.
بهترین زنان دو جهان چهار نفر هستند: رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند:
ان الله اصطفاک و طهرک
فرمودند:
یا علی خیر نساء العالمین اربع: مریم بنت عمران. خدیجه بنت خویلد، فاطمه بنت محمد صلی الله علیه واله ، و آسیه بنت مزاحم یا علی
ص: 113
بهترین زنان دو جهان چهار نفراند: مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد صلی الله علیه واله و آسیه دختر مزاحم ((1)) .
در روایت مقاتل و ضحاک و عکرمه از ابن عباس آمده است:
وافضلهن فاطمه
برترین آنان فاطمه علیها السلام است.
سپس فرمودند: بر سایر زنان در دنیا و آخرت او برتری دارد.
ص: 114
عایشه و دیگران از پیامبر صلی الله علیه واله روایتکردهاند پیامبر صلی الله علیه واله فرمودند:
یا فاطمه البشری فان الله تعالی اصطفاک علی نساء العالمین و علی نساء الاسلام و هو خیر دین ((1)) .
ای فاطمه بشارت باد تو را که خدای تعالی ترا بر زنان دو جهان و بر زنان اسلام که بهترین دین است برگزیده است.
کرم و بخشش حضرت فاطمه علیها السلام
کرم آن بزرگوار بر کرم و بخشش تمام زنان اولین و آخرین پیشی گرفته است و لذا خدایتعالی آن حضرت را سرور زنان دو جهان قرار داده است.
ص: 115
از زینب، رقیه و ام کلثوم هیچ اثری و از روش و منش آنان در خانه پیامبر صلی الله علیه واله که روشنگر رفتار آنان باشد وجود ندارد.
در حالیکه درباره زندگانی حضرت فاطمه علیها السلام با پدرش پیامبر اکرم صلی الله علیه واله رفتارشان نسبت به یکدیگر روایات فراوانی وجود دارد.
معمولا مردم به نیازمندان مازاد طعام و مالشان را میدهند که عمل خوبی است. اما خوبی محض و فخر بزرگ آن است که انسان تنها مال وتنها طعام مورد نیاز خود را که برای بقائش ضروری است به بخشد.
پیامبران به مردم جود و بخشش را عملا آموزش دادهاند، ابراهیم پیامبر و اسماعیل پیامبر در جزیره العرب به جود و بخشش مشهور بودند((1)) .
و لذا بعضی از مردم مخصوصاً حاتم طا ئی از روش آن دو بزرگوار پیروی می کردند.
حاتم اسب گران قیمت و معروف خود را برای تکریم مهمانانش ذبح کرد، زیرا طعامش تمام شده بود، و به جز اسب طعامی نداشت.
ص: 116
به یکی از همسایگانش گفت: آیا فرزندانت گرسنهاند و حال آنکه گوشت نزد ما هست حاتم طائی مسیحی بود و اسلام را درک نکرده بود. بخشش را از پیامبران آموخته بود اما: حضرت فاطمه، امام علی، امام حسن و امام حسین: تنها طعام خود را به سائل دادند و حیات خود را در معرض خطر قرار دادند.
سه روز از ماه رمضان را بدون طعام روزه گرفتند و به آب اکتفاء کردند بنابراین افضل از حاتم طائی هستند و لذا درباره آنان آیه شریفه:
«وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا» ((1)) .
آری امام علی و حضرت فاطمه نمونه یک زوج مؤمن هستند که در ایمان و اسلام ذوب شدهاند و آخرت را بر دنیا ترجیح دادهاند.
حضرت زهرا علیها السلام اعمال صالحه را مکرر انجام میداد طعام خود را به هر سائلی که در خانهاش میآمد می بخشید، سائل سیر میخوابید و آن حضرت گرسنه میخوابیدند ((2)) .
ص: 117
مسلمانان اعتقاد محکم و راسخ حضرت فاطمه علیها السلام را به آخرت، از رفتار و صفات پسندیدهاش بخوبی مشاهده میکردند، زیرا آن بزرگوار آنچه را میفرمود به آن عمل مینمود و لذا آنانکه خود را پیرو راستین اهل بیت: میدانستند ایمانشان زیاد و یقینشان تقویت میشد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمود:
الکریم عن الکرماء: الکرماء ساده الدنیا و الاتقیاء سادة الاخره
بخشندهای از بخشندگان کریمان ،سروران دنیا هستند و پرهیزکاران سروران آخرت.
عایشه زنی ثروتمند شده بود زیرا اموال مسلمانان را که سزاوار او نبود ابوبکر، عمر و معاویه به او بخشیده بودند و او املاک فراوان و بردگان بسیاری را خریداری کرده بود.
ص: 118
«جهاد حضرت فاطمه علیها السلام همراه پدر بزرگوارش صلی الله علیه واله »
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در مسجد الحرام در حال سجده بودند که عقبة بن ابی معیط شکمبهای را بر پشت رسول خدا صلی الله علیه واله گذارد.
پیامبر صلی الله علیه واله
سر مبارک را برنداشتند حضرت فاطمه علیها السلام تنها دختر آنحضرت آمدند و آن را از پشت پیامبر صلی الله علیه واله
برداشتند و بر کسی که چنان جسارتی را نموده بود نفرین کردند و فرمودند:
اللهم علیک الملاء من قریش ابا جهل بن هشام، عقبة بن ربیعه، شیبة بن ربیعه، عقبه و امیه بن خلف.
راوی میگوید: در جنگ بدر دیدم آنها را در چاه افکنده بودند به جز امیه که دست و پایش بریده شده بود و در چاه افکنده نشده بود البئر((1)) .
ص: 119
حضرت فاطمه علیها السلام علیرغم کمی سنّ شریفش از پدر بزرگوارش دفاع میکرد و همراه آن حضرت جهاد مینمود. روزی نزد ابوطالب رفتند و به او گفتند:
ای عمو: حرمت پدرم در میان شما چقدر است؟
ابوطالب گفت: ای دختر، پدرت در میان ما بزرگی است مطاع، چه میخواهی؟ جسارتی را که قریش انجام داده بودند خبر داد. ابوطالب گروه عبدالمطلب و آل هاشم را فراخواند رفتند و سر تمام کسانی را که در ماجرای آن جسارت شرکت داشتند با خون و کثافات آغشته نمودند.
میبینیم حضرت فاطمه علیها السلام بهترین نوع جهاد زنان را در دفاع از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله انجام داده و از جنایتکاران سیهدل انتقام گرفته است.
حال اگر زینب، رقیه و ام کلثوم دختران پیامبر صلی الله علیه واله میبودند، درباره آنان نیز باید روایاتی همچون این قبیل روایات که همراهی و دفاع حضرت فاطمه علیها السلام را از پدر بزرگوارش صلی الله علیه واله قبل از ازدواجش با امیرمؤمنان علی علیه السلام نشان میدهد به ما میرسید.
ص: 120
عفاف حضرت فاطمه علیها السلام
حضرت فاطمه علیها السلام سرور زنان، زنی با حجاب و عفیف بودند، از خانه بیرون نمیرفتند مگر با عبائی که بر سر میانداختند تا حجم بدنشان دیده نشود - روش حضرت در طول حیات و پس از شهادت نیز رعایت عفت و حجاب بوده است. سفارش اکید داشتند کسی بدنشان را نبیند لذا به اسماء فرمودند: کاری که با جسد زنان میشود پسندیده نیست که روی جسدش پارچهای میافکنند. اسماء عرضه داشت:
اجازه میفرمائید آنچه در حبشه دیدم به شما نشان دهم. اسماء تابوتی را با چوب خرما ساخت و روی آن پارچهای گذارد.
حضرت فاطمه سرور زنان دو جهان علیها السلام فرمودند:
ما احسن هذا و اجمله
این چه نیکو و زیباست.به او فرمودند:
ص: 121
وقتی فوت نمودم تو و امام علی علیه السلام مرا غسل دهید و هیچکس حاضر نشود، در اسلام اولین کسی که جسدش را در تابوت گذاردند و آنرا پوشاندند حضرت فاطمه علیها السلام بودند ((1)) .
روزی مرد نابینائی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه واله رسید، حضرت فاطمه علیها السلام از وی حجاب نمود، پیامبر صلی الله علیه واله فرمودند:
چرا از او حجاب کردی او که تو را نمیبیند؟فرمودند:
ان لم یکن یرانی فانی اراه و هو یشم الریح
اگر او مرا نمیبیند من او را میبینم و او بو را استشمام میکند.
پیامبر صلی الله علیه واله
فرمودند:
اشهد انک بضعه منی ((2)) .
گواهی میدهم تو پاره تن من هستی
ص: 122
در حالی که عایشه خواستار شیرخوردن مردان از همه زنان بود. کاری که هیچ عاقلی آن را نمیپذیرد تا چه رسد به یک فرد باایمان. لذا تنها کسی که به مردان شیر داده خواهرش بوده است.
درباره
عفاف زینب، رقیه و ام کلثوم در خانه پیامبر صلی الله علیه واله روایاتی پیش از ازدواجشان نرسیده تا روش آنان را بازگو کند.
جمال حضرت صدیقه اطهر علیها السلام
شیخ مفید از جمال حضرت صدیقه کبری فاطمه علیها السلام روایتی را به این شرح نقل نموده:
کان جمالها یشبه جمال الحور((1)) .
جمال و زیبائی آن حضرت شبیه حوران بهشتی است.
ص: 123
احادیث فراوانی از رسول خدا صلی الله علیه واله رسیده که حضرت فاطمه علیها السلام را به حورالعین تشبیه فرمودهاند از جمله رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند:
لمّا هبطت الی الارض من الجنة واقعت خدیجه فحملت بفاطمه، ففاطمه حوراء انسیه((1)) .
چون از بهشت به زمین آمدم با خدیجه همبستر شدم، به فاطمه علیها السلام باردار شد. آری فاطمه علیها السلام حوریهای انسانی است.
و رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند:
یا عایشه لما اسری بی الی السماء ادخلنی جبرئیل الجنة فنا و لنی منها تفاحه فاکلتها فصارت نطخه فی صلبی فلما نزلت واقعت خدیجة، ففاطمه من تلک النطفه. ففاطمه حوراء انسیه و کلما اشتقت الی الجنة قبلتها ((2)) .
ص: 124
ای عایشه چون مرا به آسمان سیر دادند جبرئیل مرا وارد بهشت نمود سیبی از بهشت به من داد آنرا خوردم در صلب من تبدیل به نطفه شد چون بازگشتم با خدیجه هم بستر شدم، فاطمه از آن نطفه است. بنابراین فاطمه علیها السلام حوریهای است انسانی، و من هر وقت مشتاق بهشت میشوم او را میبوسم.
حضرت صدیقه علیها السلام سفیدپوست بودند و از سیمایشان نور ساطع میشد همانگونه که از سیمای پدر بزرگوارش، همسرش امام علی علیه السلام و دو فرزندش امام حسن و امام حسین8نور ساطع میگردید.
ام سلمه به ابوبکر که منکر حق حضرت فاطمه علیها السلام در رابطه با فدک بود گفت آیا برای کسی مانند فاطمه علیها السلام دختر رسول خدا صلی الله علیه واله اینگونه سخنان میگوئی در حالی که او حوریهای است در میان انسانها ((1)) .
ص: 125
عایشه درباره ساطع بودن نور چهره ایشان گفته است، ما در شب در سایه نور سیمای حضرت فاطمه علیها السلام سوزن را نخ میکردیم، لباس میدوختیم و میریسیدیم ((1)) .
اسقفهای نصاری در ماجرای مباهله انوار اهل بیت: را دیدند و از مباهله خودداری کردند، به این قرار که گروهی از نصارای نجران خدمت پیامبر صلی الله علیه واله رسیدند تا درباره دین آن حضرت به احتجاج به پردازند عاقب و سید و در یکی از روایات طیب و عبدالمسیح با همراهانشان چون ایمان نیاوردند آیه مباهله نازل شد که رسول خدا صلی الله علیه واله
آیه مبارکه رابر آنان خواندند، منظور از مباهله همان ملاعنه است، نصاری پس از شنیدن آیه شریفه گفتند، تا فردا بررسی و مشورتهای خود را انجام میدهیم و بازمیگردیم.
ص: 126
توصیف زنان از حضرت فاطمه علیها السلام
ام سلمه: حضرت فاطمه علیها السلام دختر رسول خدا صلی الله علیه واله شبیهترین مردم در صورت و رفتار به رسول خدا صلی الله علیه واله بود((1)) .
عایشه: هیچ کس را ندیدم به رسول خدا صلی الله علیه واله شبیهتر از فاطمه علیها السلام در راه رفتن، خرامیدن، روش و منش ایستادن و نشستن باشد هر وقت نزد رسول خدا صلی الله علیه واله وارد میشد پیامبر صلی الله علیه واله برای او میایستادند او را میبوسیدند و به او خوشامد میگفتند، دستش را میگرفتند و در جای خود مینشاندند.
بیهقی در کتاب سنن آورده عایشه گفت:
هیچ کس را شبیهتر از فاطمه علیها السلام به رسول خدا صلی الله علیه واله از نظر سخن گفتن و لحن و آهنگ کلام ندیدم ((2)) .
ص: 127
سؤال: چرا عایشه از زینب، رقیه و ام کلثوم دم نمیزد با آنکه اینان هم خواهران حضرت فاطمه علیها السلام هستند؟
پاسخ: اینان دختران بیگانگان هستند، سبب معقولی برای مقایسه آنان با حضرت فاطمه علیها السلام وجود ندارد.
عایشه منحصرا از حضرت فاطمه علیها السلام در روایات مختلف سخن گفته عاقلانه نبوده عایشه از حضرت خدیجه و دخترش حضرت فاطمه علیها السلام سخن بگوید و سایر دختران، زینب، رقیه و ام کلثوم را وانهد زیرا این دختران از پیامبر صلی الله علیه واله بیگانه بودهاند.
نور حضرت فاطمه علیها السلام
سلمان فارسی: نزد رسول خدا صلی الله علیه واله در مسجد نشسته بودم که عباس بن عبدالمطلب وارد شد سلام کرد پیامبر صلی الله علیه واله جواب دادند به او خوشامد گفتند، عباس گفت:
ص: 128
یا رسول الله خدایتعالی اهل بیت علی بن ابیطالب علیه السلام را به چه چیز برتری و فضیلت داده است، و حال آ«که ما از یک معدن هستیم؟
رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند: هم اکنون ای عمو تو را خبر میدهم. خدایتعالی مرا آفرید و علی را آفرید در حالی که نه آسمانی بود نه زمینی، نه بهشتی، نه دوزخی، نه لوحی و نه قلمی. چون خدای عز و جل خلقت ما را اراده فرمود. به کلمهای تکلم فرمود که آن نور بود، سپس به کلمه دومی تکلم فرمود که روح بود
پس آن دو را ممزوج ساخت، به اعتدال و آرامش که رسیدند من و علی علیه السلام را از آن دو آفرید، از نور من نور عرش را جدا ساخت بنابراین من از نور عرش باعظمتتر هستم. سپس از نور علی علیه السلام نور آسمانها را جدا ساخت پس علی علیه السلام از نور آسمانها باعظمتتر است، سپس از نور امام حسن علیه السلام نور خورشید را و از نور حسین نور ماه را جدا ساخت. فرشتگان تسبیح و تقدیس خدای تعالی مینمودند و در تسبیحشان میگفتند:
سبوح قدوس من انوارها ما اکرمها علی الله تعالی
خدایتعالی اراده فرمود فرشتگان را بیازماید ابری از ظلمت و تاریکی بر آنان مسلط فرمود فرشتگان دیگر اول و آخرشان را نمیدیدند. لذا عرضه داشتند:
ص: 129
خدای ما و آقا و سرور ما از آن دم که ما را آفریدهای مانند این تاریکی را ندیدهایم به حق این انوار از تو میخواهیم این تاریکی را از ما بردار.
خدای عزوجل فرمود:
به عزت و جلالم هر آینه خواهم کرد.
پس نور فاطمه علیها السلام که همچون چراغی در چراغ دانی بود در آن روز آفرید، به همین جهت فاطمه علیها السلام ،زهراء نامیده شده است. فرشتگان تسبیح و تقدیس خدای تعالی مینمودند خدای تعالی فرمود:
به عزت و جلالم سوگند پاداش تسبیح و تقدیس شما را تا روز قیامت برای محبان این زن، پدرش، شوهرش و پسرانش قرار میدهم((1)) .
درقرآن کریم آمده است:
«وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ»
چون خدای تعالی ابراهیم علیه السلام را آفرید، حجاب را از دیدگانش برداشت در کنار عرش نوری دید، پرسید: خدای من این نور چیست؟ خدایتعالی فرمود:
ص: 130
این نور محمد صلی الله علیه واله است که از میان آفریدگانم برگزیدهام، ابراهیم کنار او نوری دید. پرسید: خدای من این نور چیست؟ گفته شد:
این نور علی بن ابیطالب علیه السلام است که یاور دین من است. در کنار آن دو، سه نور دید. پرسید: این نورها چیست؟ گفته شد:
این نور فاطمه علیها السلام است، که محبانش را از آتش دور کردهام و نور دو پسر او حسن و حسین است.
خدای من انواری میبینم گرداگرد آنان است؟ گفته شد:
ای ابراهیم، اینان امامان از فرزندان علی و فاطمه هستند، پرسید:
خدای من نورهای زیادی دور آنان میبینم که تعدادشان را تو میدانی؟
گفته شد: ای ابراهیم اینان شیعیان علی علیه السلام هستند، ابراهیم پرسید: به چه چیز شیعیانش شناخته میشوند؟ خدای تعالی فرمود:
به 51 رکعت نماز «بسم الله الرحمن الرحیم» را بلند گفتن، قنوت پیش از رکوع انگشتر به دست راست کردن.
در اینجا بود که ابراهیم گفت: خدایا مرا از شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام قرار بده.
ص: 131
و خدای تعالی در کتاب کریمش فرموده است:
«وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ»
رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند:
خلق نور فاطمه علیها السلام قبل ان تخلق الارض و السماء.
نور فاطمه علیها السلام پیش از زمین و آسمان آفریده شده است.
از رسول خدا صلی الله علیه واله کسی پرسید: آیا او از انسانها نیست؟
رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند:
فاطمه علیها السلام حوریهایست به صورت انسان، پرسید: چگونه ایشان حوریهایست انسانی؟ فرمودند: خدای تعالی او را از نور خودش پیش از آفرینش آدم آفرید. ارواح بودند. خدایتعالی آدم را آفرید بر آدم عرضه نمود. پرسیدند: حضرت فاطمه علیها السلام کجا بودند؟ فرمودند: در زیر ساق عرش در چراغ دانی بود.
پرسیدند:
طعامش چه بوده؟ فرمودند: تسبیح و تهلیل و تحمید، خدایتعالی آدم را آفرید و مرا از صلب او بیرون آورد خدای تعالی اراده فرمود او را از صلب من بیرون آورد او را سیبی در بهشت قرار داد جبرئیل علیه السلام آن را به من داد و به من گفت:
ص: 132
پروردگارت به تو سلام میرساند و میفرماید: ای محمد صلی الله علیه واله این سیب بهشتی را خدای تعالی به تو هدیه داده است، پیامبر صلی الله علیه واله فرمودند: آنرا گرفتم و به سینهام چسباندم آنرا شکافتم نوری از آن درخشید، ترسیدم، خدای تعالی فرمود: آن نور منصوره است در آسمان که در زمین نامش فاطمه است.
پیامبر صلی الله علیه واله
به جبرئیل فرمودند: چرا در آسمان نام او منصوره و در زمین فاطمه است؟
جبرئیل عرضه داشت: در زمین فاطمه نامیده شده زیرا شیعیانش از آتش دوزخ باز گرفته شدهاند و دشمنانش از دوستی و محبت او، و در آسمان منصوره است، و این فرمایش خدایتعالی در کتاب عظیم است:
«یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ یَنصُرُ مَن یَشَاء»
یعنی نصرت و یاری حضرت فاطمه علیها السلام در مورد دوستانش.
حدیث متواتری در کتب اهل سنت و تشیع از رسول خدا صلی الله علیه واله آمده است که فرمودند:
کنت انا و علی نوراً فی السماء قبل ان یخلق الله تعالی آدم، و لمّا خلق الله تعالی آدم انقسم هذا النور الی قسمین فقسم انا و قسم علی
ص: 133
من و علی علیه السلام پیش از آنکه خدای تعالی آدم را بیافریند نوری بودیم در آسمان، خدای تعالی چون آدم را آفرید این نور را دو قسمت فرمود قسمی من هستم و قسمت دیگر علی علیه السلام ((1)) .
خدایتعالی اهل بیت نبوت: را از نور شریف خود آفریده و آنان را بر جهانیان برتری و فضیلت بخشیده است. انوار آنان در صلب پدرانشان و شکم مادرانشان میدرخشید.
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در فضائل حضرت فاطمه علیها السلام احادیث بسیاری فرمودهاند در حالی که هیچ فضیلتی برای زینب، رقیه و ام کلثوم نفرموده است.
اگر اینان دختران آن حضرت میبودند و با تربیت نبوی رشد کرده بودند فضائلشان همه جا را پر کرده و منتشر شده بود، سلمان ،سعد بن عباده، ام سلمه، عایشه و جابر انصاری فضائل آنان را ذکر میکردند.
ص: 134
«آیات قرآن درباره ازدواج امیرمؤمنان علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام »
خدای تعالی اهل بیت: را در نهایت شرافت و کرامت گرامی داشته و آنان را در بلندترین منزلت و رفعت مقام، در میان تمام آفریدگان قرار داده است.
در کتاب شریفش درباره ازدواج آن دو بزرگوار آیه مبارکه:
«وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَکَانَ رَبُّکَ قَدِیرًا»((1)) .
این آیه مبارکه درباره تنها داماد پیامبر اکرم صلی الله علیه واله یعنی امام علی علیه السلام است.
مقصود از «نسب» در آیه شریفه حضرت فاطمه علیها السلام و از «صهر = داماد» امام علی علیه السلام است ((2)) .
ص: 135
آیه مبارکه:
«مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ» ((1)) .
مفسران گفتهاند درباره امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام نازل شده است ((2)) .
پس از نزول این آیه شریفه، رسول خدا صلی الله علیه واله ، عمار، سلمان و عباس را فراخواندند و به امام علی علیه السلام
فرمودند:
ان الله تعالی قد امرنی ان ازوجک((3)) .
خدای تعالی به من امر فرموده همسری برای تو تزویج کنم.
بنابراین، ازدواج امیرمؤمنان علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام در قرآن کریم آمده و به امر خدای تعالی بوده است.
ص: 136
و این بالاترین شرافت و کرامت برای امیرمؤمنان علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام است که در کتاب عزیز، ازدواجشان ذکر شده است.
در کتاب «العمره» ابن بطریق از ثعلبی و در کتاب «تفسیر البحر المحیط» ابوحیان اندلسی و کتاب «کشف الیقین» ابن مطهر حلبی و «فصول المهمه» ابن صباغ مالکی آمده است: آیه شریفه درباره ازدواج امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام نازل شده است.
ابن سیرین از انس بن مالک نقل کرده گفت، آیه شریفه درباره پیامبر اسلام صلی الله علیه واله ، امام علی علیه السلام به هنگام تزویج حضرت فاطمه علیها السلام نازل شده است.
و دهها کتاب مرجع علماء تشیع و اهل تسنن را در این مورد ذکر نموده زیرا که تفسیر آیه شریفه در میان مسلمانان کاملا مشهور است.
بنابراین تنها داماد پیامبر اسلام صلی الله علیه واله امام علی علیه السلام است و کلمه «صهر» در آیه شریفه مخصوص آن حضرت است.
بنابراین ازدواج حضرت امام علی علیه السلام با حضرت فاطمه علیها السلام به امر پروردگار بوده است که نتیجه آن ذریه طاهره اهل بیت: است که هیچ کس با آنان قابل قیاس نیست و آنان رهبران و سروران جهان آفرینش هستند.
ص: 137
عایشه نیز تایید نموده که این ازدواج از جانب پروردگار بوده است اما مسلمانان روایت او را ضعیف دانستهاند زیرا وی روایات فراوانی به دروغ بر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله نسبت داده است.
ازدواج امیرمؤمنان با حضرت فاطمه علیها السلام سرور زنان دو جهان اولین و بهترین نمونه ازدواج کفو با کفو است. حتی برای سرور پیامبران حضرت محمد صلی الله علیه واله با کسی که کفو آن بزرگوار باشد چنین ازدواجی رخ نداده است. پیامبر عظیم اسلام صلی الله علیه واله به امام علی علیه السلام فرمودند:
تو همسری چون فاطمه علیها السلام داری که من همسری مانند او ندارم تو پدرزنی مانند محمد صلی الله علیه واله داری که من پدرزنی مانند خود ندارم خدای تعالی اراده فرموده ازدواجی الهی انجام شود تا برای همه اسوه و نمونه باشد آنرا در امام علی و حضرت فاطمه علیها السلام و ذریه این بزرگواران قرار داده است.
ص: 138
پیامبران و اوصیاء آنان با کفو خود ازدواج ننمودهاند. امام علی و حضرت فاطمه علیها السلام هر دو از خطاء و گناهان کبیره و صغیره معصوم بودهاند زیرا خدای تعالی فرموده است:
«إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»((1))
ثمره این ازدواج آسمانی چنان بود که خدایتعالی عصمت را در یازده فرزندانشان قرار داده
و دنیا را به آخرین فرزندشان حضرت مهدی علیه السلام به پایان میبرد و آن را به وسیله آن بزرگوار از عدل و داد پر میکند همانگونه که از ظلم و جور پر شده است.
این خانواده: اسوه زهد، علم و عبادت، عمل و اخلاص ، تقوی و تمام مکارم اخلاق هستند. تا مسلمانان به اخلاق بلند آنان تأسّی و از روش و منش پسندیدهشان، و فانی بودنشان در خدای تعالی و اطاعت از او، و ترک لذات و شهوات و ذوب شدن در دین خدای تعالی پیروی نمایند.
ص: 139
و حال آنکه مردم از ترک دنیا و دوری از آن و زر و زیور آن وحشت دارند.
تا مردم از این ازدواج آسمانی افتخارآمیز، کفوی را برای خود برگزینند که در صفات ایمانی همتای خودشان باشد. و در حد امکان از این موضوع تبعیت کنند. پس از شهادت حضرت فاطمه علیها السلام ، چون مانندی نداشت، امام علی علیه السلام به برادرش عقیل فرمودند:
همسری برای من انتخاب کن که فرزند شجاعان عرب باشد. ام البنین را به امام علیه السلام معرفی نمود که امام علیه السلام او را تزویج فرمود.
سرور پیامبران صلی الله علیه واله
فرمودند:
الصالحات للصالحین (1) .
ص: 140
بر طبق همین حدیث شریف، پیامبر اکرم صلی الله علیه واله ، درخواست ابوبکر و عمر و عبدالرحمن بن عوف را برای ازدواج با حضرت فاطمه علیها السلام نپذیرفتند و پیشنهاد امام علی علیه السلام را پذیرفتند در لئالی المصنوعه از عقیلی و طبرانی نقل شده: ابوبکر و عمر هر دو حضرت فاطمه علیها السلام را از رسول خدا صلی الله علیه واله خواستگاری کردند اما پیامبراکرم صلی الله علیه واله به امام علی علیه السلام فرمودند:
هی لک لست بدجال ((1)) .
او از آن تست، تو دروغگو نیستی
فرمایش پیامبر اکرم صلی الله علیه واله کنایه به آن دونفر است، بهمین دلیل ابن جوزی به خشم آمده و گفته است:
این مطلب دروغ است. موسی که از سلسله راویان این حدیث است از غلات شیعه است اما سیوطی گفته است: ابو داود «صاحب کتاب سنن»
ص: 141
برای او این روایت را نقل کرده، ابن معین، ابو حاتم و هیثمی او را موثق دانستهاند.
به این ترتیب ابن جوزی با دلیلی محکم، محکوم شده است!!
پیامبر صلی الله علیه واله که خواستگاری ابوبکر، عمر و عبدالرحمن بن عوف را درباره حضرت فاطمه علیها السلام رد فرمودهاند چگونه خواستگاری عثمان رادرباره رقیه و ام کلثوم که مانند شیخین است پذیرفتهاند.
آیا بنی امیه با این روایت جعلی، هدفشان از تزویج دو دختر پیامبر صلی الله علیه واله به عثمان، تفضیل او بر شیخین است ؟
به این معنی که رسول خدا صلی الله علیه واله دو دختر خود را به او داده و ابوبکر و عمر را از خود رانده است.
هیچ گونه دلیل شیعی یا سنّی وجود ندارد که عثمان از آن دو برتر است. هرسه، از یک منشأ یک مبدأ و یک حزب هستند که با پیامبر صلی الله علیه واله مخالفت میکردند، در جنگها فرار میکردند، خلافت را غصب نمودند و در قتل حضرت فاطمه سرور زنان علیها السلام مشارکت داشته اند.
ص: 142
«اطاعت حضرت زهراء علیها السلام از همسرشان»
خدای تعالی بر مرد احترام همسر و برآوردن نیازهای او را از پوشاک خوراک و مسکن واجب فرموده است.
و بر زن اطاعت از شوهر را مادام که در حفظ و حراست و حصن اوست واجب نموده است. حضرت فاطمه علیها السلام اسوه کامل اطاعت از امام علی علیه السلام در تمام امور مربوط به آن حضرت بودهاند. و هیچگاه مخالفت نمیفرمودند.
هنگامی که ابوبکر و عمر از امام علی علیه السلام درخواست عیادت از حضرت زهرا علیها السلام را پیش از شهادتشان نمودند. حضرت زهرا علیها السلام اینگونه فرمودند:
البیت بیتک: خانه خانه شماست.
آندو وارد خانه شدند لکن حضرت زهراء علیها السلام با آنان سخنی نفرمودند، به آن دو فرمودند:
ص: 143
الم تسمعا رسول الله صلی الله علیه واله یقول فاطمة بضعة منی من اغضبها فقد اغضبنی و من اغضبنی فقد اغضب الله و من احبها فقد احبنی و من احبنی فقد احب الله
آیا نشنیدهاید رسول خدا صلی الله علیه واله میفرمودند: فاطمه پاره تن من است هر که او را به خشم آورد مرا بتحقیق به خشم آورده، و هر که مرا به خشم آورد
خدا را به خشم آورده و هر که او را دوست داشته باشد مرا به تحقیق دوست داشته و هرکه مرا دوست داشته باشد همانا خدا را دوست داشته است.
گفتند:
آری حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند:
فاشهد بالله انکما اغضبتمانی ((1)).
ص: 144
خدا را گواه میگیرم شما دو نفر مرا به خشم آوردید.
در حدیث شریف آمده است:
جهاد المرئه حسن التبعل((1)) .
جهاد زن، حسن شوهرداری است.
حضرت زهراء علیها السلام نمیخواست آندو وارد خانه شوند زیرا آن دو به حضرت علیها السلام ظلم کرده بودند و پهلویشان را شکسته بودند، لکن حضرت زهرا علیها السلام به لحاظ اطاعت از همسرشان امام علی علیه السلام با ورود آن دو موافقت فرمودند.
اما حکمت و دلیل موافقت امام علی علیه السلام با ورود آن دو نفر، دادن فرصت عذرخواهی از یک سو و شنیدن نظر حضرت فاطمه علیها السلام بود.
ص: 145
علیرغم شنیدن نظر حضرت زهراء علیها السلام از کارهایشان دست برنداشتند، فدک را بازنگرداندند، امام علی علیه السلام
را از خلافت کنار گزاردند و منزلت الهی آن حضرت را کتمان کردند.
اگر زینب و ام کلثوم خواهران حضرت فاطمه علیها السلام که در آن هنگام در قید حیات بودهاند باید از خواهرشان دفاع میکردند، چرا روایات دفاعیه آنان از حضرت فاطمه علیها السلام در کتابها نیامده است؟
زینب خواهر حضرت فاطمه علیها السلام نبوده، ام کلثوم هم وجود خارجی نداشته بلکه امویان او را ساختهاند و همسر عثمان اموی قرار دادهاند تا لقب «ذاالنورین = صاحب دو نور» را برای او بسازند!!
هیچگونه روش و منشی برای این زن ساختگی در مسائل سیاسی و اجتماعی وجود ندارد بلکه یک دروغ کاملاً ساختگی است تا فضیلتی برای عثمان ساخته باشند.
ص: 146
تزویج امام علی علیه السلام با حضرت فاطمه علیها السلام امام علی علیه السلام به هنگام ازدواج 25 ساله و حضرت زهرا علیها السلام صلی الله علیه واله ساله بودهاند که به امر خدای سبحان این ازدواج صورت گرفته. پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند:
و الذی بعثنی بالحق، ما تکلمت فی هذا حتی اذن لی الله فیه من السماء
سوگند به آنکه مرا به حق برانگیخته، در اینباره سخنی نگفتهام تا خدای تعالی از آسمان به من اجازه فرمود:
حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند:لقد رضیت ما رضی الله و رسوله ((1)) .
به آنچه خدای تعالی و پیامبرش صلی الله علیه واله رضایت و خشنود باشند خشنود و راضی هستم.
عمر بن خطاب گفت: جبرئیل فرود آمد و گفت: یا محمد صلی الله علیه واله ، خدای تعالی امر میکند ترا که فاطمه علیها السلام را به امام علی علیه السلام تزویج نمائی ((2)) .
ص: 147
و پیامبر صلی الله علیه واله به حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند:
فوالله ما زوجتک انا، بل الله زوجتک به ((1)) .
به خدا سوگند من تو را تزویج ننمودم بلکه خدای عالی تو را به او (امام علی علیه السلام ) تزویج فرمود.
علامه معتزلی گفته است: نکاح امام علی علیه السلام با حضرت فاطمه علیها السلام پس از آن بوده که به دستور خدای تعالی آن حضرت را در آسمان و با حضور فرشتگان به عنوان شاهدان، عقد انجام شده است ((2)) .
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند:لو لم یخلق علی ما کان لفاطمه کفو ((3)) .
اگر امام علی علیه السلام آفریده نمیشد فاطمه علیها السلام کفوی نداشت.
و میگوید: حضرت فاطمه علیها السلام تنها دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه واله است،
ص: 148
به همین دلیل صحابه با ازدواج با رقیه اظهار علاقه میکردند با آنکه زینب وجود داشت و از ابوالعاص جدا شده بود.
عمر گفت: از رسول خدا صلی الله علیه واله شنیدم میفرمود:
هر نسب و سببی روز قیامت، به جز نسب و سبب من قطع است.
فرزندان دختر به پدرشان وابستهاند به جز فرزندان فاطمه علیها السلام ، من پدر آنان هستم و من عصبیه آنان هستم.
رسول خدا صلی الله علیه واله فرمودند:فاطمه سیدة نساء المؤمنین ((1)) .
ص: 149
ص: 150
فاطمه علیها السلام سرور زنان مؤمن است.
فاطمه سیدة نساء اهل الجنه((1))
حضرت فاطمه سرور زنان اهل بهشت است.
که پیامبر اکرم صلی الله علیه واله خواستگاری ابوبکر و عمر و عبدالرحمن بن عوف از آن حضرت علیها السلام ررانپذیرفتند ((2)) .
ص: 151
ازدواج امام علی علیه السلام با حضرت فاطمه علیها السلام سرور زنان منقبت خاصی است که برتری امام علی علیه السلام را بر تمام مسلمانان و منزلت رفیع ایشان را در زمین و آسمان نشان میدهد، منزلتی که هیچکس جز خاتم پیامبران صلی الله علیه واله بر آن حضرت سبقت نگرفته است.
این فضائل بسیار پسندیده وصی و جانشین برحق برگزیده پیامبر صلی الله علیه واله در احادیث متواتر با اسناد صحیح آمده است در حالی که مناقب آن سه شیخ توسط طاغوتیان بنی امیه از روی حسادت با اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه واله به دروغ ساخته شده است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله در پاسخ به خواستگاران (ابوبکر، عمر، عبدالرحمن بن عوف) فرمودند: به خدا سوگند من شما را رد نکردم و او را تزویج ننمودم بلکه خدای تعالی شما را منع نمود و او را تزویج فرمود.
بنابراین، ازدواج سرور مسلمانان امام علی علیه السلام و سرور زنان دو جهان علیها السلام به دستور خدای تعالی بوده است در نتیجه ذریه آنان که از امام حسن، امام
ص: 152
حسین به آخرینشان حضرت مهدی علیه السلام پایان یافته است همگی صالح و معصوم بودهاند.
بنابراین، این ازدواج بین سرور مسلمانان علیه السلام با سرور زنان مؤمن بوده
به نص قرآن کریم حضرت فاطمه علیها السلام طاهره بوده است و در شکم مادر پیش از تولد، با مادرش سخن می گفته، و هیچگاه خونی که زنان در حیض و نفاس میبینند ندیده است. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته .
نجاح الطائی
ص: 153
انتساب دختران ساختگی به پیامبر اسلام 1
محقق عالیقدر استاد مفسر 1
نجاح الطائی 1
مترجم: دکتر پرویز لولاور 1
المقدمة 3
الفصل الاول : 5
حضرت فاطمه تنها دختر پیامبر اسلام 5
روایات حدیث نبوی 9
2- روایت از حضرت رضا 11
ص:154
4- روایت ابوحمراء 13
5- روایت ابوذر 16
6- روایت عمر بن خطاب 17
روایت عبداله بن عمر 19
بررسی صحت حدیث 21
فصل دوم 28
نامهای چهارگانه: 28
نامه دوم: 29
دستور سوم و چهارم 33
تحریف حدیث در دوران حکومت بنی امیه 34
سوزاندن حدیث رسولخدا 35
ص:155
عمریها و بنی امیه برای پیامبر اسلام و امام علی دخترانی دروغین ساختند 38
ساختن دختری دروغین به نام ام کلثوم برای حضرت فاطمه 39
ذوالنورین: لقبی دروغین 40
تکذیب کنندگان حدیث: 41
خطیب بغدادی میگوید: 42
یحیی بن معین حدیث مذکور را تکذیب میکند: 43
اعتراف عثمان: فاطمه تنها دختر پیامبر اسلام است 44
چکیده: 49
معتزلی: حضرت فاطمه علیها السلام تنها دختر پیامبر اکرم است: 50
خلاصه: 56
ص:156
عایشه: حضرت فاطمه تنها دختر 57
پیامبر اکرم 57
خلاصه: 61
فصل سوم 62
عدم ذکر راویان ارتباط بین حضرت خدیجه و این سه دختر 62
حضرت فاطمه تنها وارث پیامبر 66
4- سکونت در مسجد بیانگر حضرت فاطمه تنها دختر پیامبر هستند 67
5- رحلت حضرت خدیجه 69
6- حمله به خانه رسول خدا در مکه نشان میدهد حضرت فاطمه تنها دختر پیامبر است 70
ص:157
حضرت فاطمه ام ابیها 72
8- حوادث شهادت حضرت فاطمه نشان میدهد تنها دختر رسول خدا ایشان است 75
فصل چهارم 82
فضائل حضرت فاطمه 82
قرآن درباره حضرت فاطمه 82
حضرت فاطمه در حدیث شریف 84
حضرت فاطمه محبوبترین مردم نزد پیامبر 94
گفتار عایشه قبل از مرگ درباره حضرت فاطمه 95
منزلت حضرت فاطمه 98
همکاری پیامبر و فاطمه 101
توصیف ام سلمه درباره حضرت فاطمه 104
ص:158
دفاع حضرت فاطمه از خلافت الهیه 107
بهترین زنان 113
کرم و بخشش حضرت فاطمه 115
جهاد حضرت فاطمه همراه پدر بزرگوارش 119
عفاف حضرت فاطمه 121
جمال حضرت صدیقه اطهر 123
توصیف زنان از حضرت فاطمه 127
نور حضرت فاطمه 128
تزویج کفو با کفو 138
اطاعت حضرت زهراء از همسرشان 143
ص:159
تزویج امام علی با حضرت فاطمه 147
فهرست موضوعات کتاب 154
ص:160